Professional Documents
Culture Documents
ساختار تشیع ،مذهب رسمی کشور ،و تصوف مذهب غیر رسمی آن است .این سخنرانی ویژگیهای
اساسی هر کدام را به طور خلصه برشمرده و به نقش این دو زمینۀ مذهبی در ) (۱گرایش ایرانیان به
یافکند.
مسیحیت و ) (۲نفوذ و تأثیرشان در شاگردسازی مسیحیان ایرانی نظری م
د -توبه
دعوت اولیه پیر یا شیخ به یک توبۀ اساسی است .التزام به تکالیف و شعائر دینی به تنهایی کافی نیست.
یداد که »طریق عامۀ مردم این است سری بن مفلس سقطی ،از مشایخ صوفی قرن نهم ،چنین تعلیم م
صان این است که همه دنیا را پشتکه پنج بار در روز پشت سر یک امام نماز بخوانند ،اما طریق خا ّ
سر خود بگذارند« توبه باید اساسی باشد ،چرا که مقصود رسیدن به خداست .به همین دلیل حافظ
تآوری دارد که:شیرازی چنین نظر حیر
به ِمی سجاده رنگین کن
گرت پیر مغان گوید
یآلود کن ،اطاعت امر مطابق این باور ،اگر پیر مغان یا مرشد و استادت ،تو را گوید که سجادۀ خود م
او بر اجرای اصول و عقاید مذهبی ارجحیت دارد و مهمتر است؛ زیرا او تو را به خدا رهنمون
یکند ،آنگاه طریقت یشود .وقتی که این پیر و مرشد بداند که مریدش او را بی قید و شرط پیروی م م
یآموزد که این طریقت از سه مولفه اصلی برخوردار است: صوفیانه را به او م
) (۱کشف
نها ،و عمل به یگیرد که در پس ظواهر امر ،معانی پوشیده را بجوید و بیابد .شرکت در آیی مرید یاد م
قتری دست یافت .در یگیرد که در ورای آن به معنای عمی مناسک مذهبی به این دلیل صورت م
مطالعه متن دینی نیز او به دنبال معانی مخفی و پوشیده است تا ظاهر و لفظ متن.
) (۲ذکر
ذکر یا یادآوری نامهای خدا اغلب به صورت تکرار ۹۹اسماءال در میان صوفیان مرسوم است .در
یشود و گاه با رقص آیینی سماء همراه است .نکتۀ اصلی این است که یک ذکر گاه از تسبیح استفاده م
یکند.صوفی با این کار ذهن و فکر خودش را از هر چیز دیگری جز خدا خالی م
) (۳فنا
وقتی ذکر با موفقیت انجام شود ،یک صوفی حقیقی باید به مرحلۀ فنا ،یا حل شدن در حق نائل شود؛
یگردد .در فناست که یماند و او به اصل خویش باز م جایی که دیگر چیزی از نفس در او باقی نم
یشود .این پایان سفر و رسیدن به لقاءال است که در نپذیر م تجربه وحدت یا یکی شدن با خدا امکا
یگردد. مرام صوفی برجسته ،مل صدرا ،عارف به کمال رسیده و به حق بازم
یگردیم: یهای اصلی تشیع و تصوف ،حال به دو پرسش اصلی خود بازم با بررسی اجمالی ویژگ
تأثیر آن بر شنوندگان خبر انجیل چیست؟
یکنند ،چیست؟ تأثیر ان بر کسانیکه که در ایمان تازه و مسیحی خود رشد م
.۵تشیع و تصوف :تاثیر آن بر شنوندگان خبر انجیل
الف -مانع تاریخی
یکردند که به پیام انجیل پاسخ دهند. تا همین چند سال اخیر ایرانیان نیازی در خودشان احساس نم
نها بود ،اما یگرایانۀ شهرنشی بخشی از این مانع خصوصًا در دوران شاه ،مربوط به زندگی مرفه و ماد
عمدۀ ایرانیان ،چه در شهر و چه در روستاها به هویت شیعی و عرفانی خود راضی و قانع بودند.
یها شیعه بودن و ایرانی بودن یک معنا داشت .همچنین برای بسیاری ،مسیحیت یک دین برای خیل
یشد که از استانداردهای اخلقی مشکوکی هم برخوردار بود. اجنبی محسوب م
ب -تغییر و جابجایی
شاید کتابهای تاریخی در آینده به یک جور جابجایی یا تغییر در هویت دینی ایرانیان اشاره کنند که در
سالهای مابین ۱۹۷۹تا ۱۹۹۹به وقوع پیوست .تا قبل از سال ۱۹۷۹نهاد دینی شیعه خارج از
حکومت بود ،اما از آن زمان به بعد هر اتفاقی در ایران افتاد به نام تشیع تمام شد .این مشابه اتفاقی بود
که در اروپا رخ داد .در اروپا هم یک زمانی مسیحیت نزدیکی زیادی با حکومت داشت و چنین
یها هم شکل گرفت .عوامل متعددی چون جنگ ،اقتصاد بیمار، جراحت یا جابهجایی هویتی در اروپای
یتوانند به این مسئله دامن زده باشند .ریشههای این واقعه هر چه باشند، و استبداد فرهنگی یا سیاسی م
یکند که در این جابهجایی به ایمان یا دینی که بیشترین نزدیکی و تشابه ایرانیان را به این امر متمایل م
لهای ارتباطی در تشیع را با زمینه دینی-فرهنگی آنها دارد بگروند .در چنین شرایطی است که وجود پ
یسازد. و تصوف مردم را نسبت به پذیرش پیام انجیل مستعد م
یآیدسها برم گنوی
شهای مدنی و نوشتههای وبل یها ،ظهور جنب آنچه از گفتگوهای معمول در تاکس
ینویسد" :آیا متوجه شدهاید که ماهیت وجودی ما سها م گنوی مؤید این واقعیت است .یکی از این وبل
یپوشیم یکنیم غیر قانونی است! از لباسی که م در ایران غیر قانونی است؟ ما هر کاری در ایران م
ینوشیم و "...وقتی شهروندان یخوریم و م یهایمان ،و آنچه م گرفته ،تا موسیقی مورد علقه و سرگرم
تهای آنها ،آنهم به خاطر یک دین یا مذهب خاص ،غیرقانونی یکنند که همه فعالی یک کشوری فکر م
ییابند ،طوری که حتی ماهیت وجودیشان انکار شده است؛ و عرصه را به نحوی بر خود تنگ شده م
یافتد .در چنین شرایطی طبیعی است که یشود ،این جابهجایی ) (dislocationاتفاق م شده فرض م
لهای ارتباطی یا نقاط اشتراکی که کسانی که در پی یافتن هویتی جدید برای خود هستند ،با توسل به پ
از طریق تشیع و تصوف ایجاد شده ،ایمان مسیحی را بیابند.
پلهای تشیع و تصوف به مسیحیت
بنظران تشابهات زیادی در تشیع و مسیحیت ،خصوصًا تتتت ت تتتتتت :برخی صاح
یبینند تا آن حد که برخی معتقدند مسیحیت نسطوری بر تشیع تأثیرگذار بوده است. کاتولیک رومی م
یدهند ،همانطور که •• شیعیان در مورد قهرمانان تاریخی خود شور و هیجان به خرج م
تهای دینی و تاریخی خود همچون ابراهیم ،داود ،مریم ... ،و مسیحیان هم نسبت به شخصی
البته خود عیسی شور و اشتیاق دارند.
پهای یورزند ،چه این رهبران پا •• مسیحیان هم همچون شیعیان به اقتدار رهبران خود تاکید م
کاتولیک باشند و چه واعظان کاریزماتیک در کلیساهای پروتستان.
•• نقطه آغاز در تاریخ شیعه مردی چون علی است که بین شیعیان به ساده زیستی و گذشتن از
یشوند که حق خود برای رهبری مسلمانان شهرت دارد .این شیعیان طبیعتًا مجذوب عیسایی م
زندگی سادهای داشت ،خدمت و تعلیم او به فقیران بود و از حق خود هم گذشت.
•• قلب روایت شیعه ،امام حسینی است که او را به عنوان مردی پارسا و معصوم معرفی
یکنند که در راه حق شجاعانه جان داد .گریه کردن بر او را در روز عاشورا رافع و م
کترین اشاره به قربانی کفارهکننده در اسلم است .قلب یدانند .این نزدی بردارندۀ گناهان م
ایمان مسیحیان ،واقعۀ جلجتا در اورشلیم است ،که مسیح با مرگ خود بر صلیب بخشایش را
برای آدمیان به ارمغان آورد.
•• در بطن باور شیعیان انتظار مهدی وجود دارد ،آن امام غایبی که از مرگ رسته و اکنون
زنده است .او از نظرها غایب است اما در عین حال حضوری ملموس در دنیا دارد .در مرکز
حالقدسی را داریم که مطابق فرمایشات پایانی مسیح در ایمان مسیحی هم »پاراکلیت« یا رو
انجیل یوحنا ،همان عیسای دیگر است ،که »حاضر« ولی »نادیدنی« است.
•• در پایان داستان شیعه یک شخصیت پیامبرگونه برای برقراری عدالت بازخواهد گشت.
همانگونه که مسیحیان به بازگشت ثانوی مسیح و برقراری عدالت توسط او اعتقاد دارند.
تها دارند .مسیحیان هم عشق و محبت نها ،و زیار لها ،آیی •• مثل مسیحیان ،اهل تشیع نیز تمثا
یدهند. خود را به مسیح به صورتی ملموس و عملی نشان م
یکند ،تصوف یا تتتت ت تتتتتت :به محض اینکه یک ایرانی گرایشی به دین دیگر پیدا م
یگری یک یشود .دلیل آن هم این است که ،مطابق آنچه پیشتر آمد ،صوف خصلت عرفانی او نمودار م
یشود مهمتر ُبعد همهشمول دارد و در آن رسیدن به خدا )لقاءال( از راهی که به این منظور برگزیده م
یهاست .یعنی تمایل نورزی ایران لگرایی در تصوف وجود دارد که خصلت دی است .یک مدارا و شمو
به یافتن معنا در ورای الفاظ و دگماتیسم موجود در آموزههای دینی .به عبارت دیگر ،تلش برای
کشف ُبعد معنوی و رازآلود دین .با چنین مدارا و سعه نظری ایرانیها مستعد شنیدن خبر انجیل
یبخشند. یشوند .اینجاست که ابعاد دیگری از تصوف این ارتباط را استحکام م م
یتوان به تعالیمی اشاره کرد که در مورد گمشدن از اصل خویش سخن گفته ،و باز •• از جمله م
یای که این یکنند .دور ماندن از خانۀ پدری و سفر معنو یافتن روزگار وصل را ترغیب م
یسازد از نکات تشابه تصوف و مسیحیت است. بازگشت را ممکن م
•• نیاز به یک پیر ،مرشد ،رهبر ،شبان که هدایت کننده باشد و معلم معنوی شخص سالک
•• شاگردی در جمع کوچک مریدان
یرود •• تاکیدی که بر توبه اساسی وجود دارد و تعهد و التزامی که از شخص شاگرد انتظار م
نها و شعائر دینی •• تقدم و رجحان تجربۀ معنوی و روحانی بر ظواهر در آیی
•• کشف معنای نهان در پس ظواهر و الفاظ که در قرائت مومن از کلم مقدس هم کاربرد پیدا
یکندم
•• تأکید مشابه بر تأمل و تعمق و نیز حفظ آیات کلم خدا که در صوفیان با ذکر اسماء ال نمود
ییابدم
یشود .تجربهای پر •• انتظار ارتباطی با خدا که در آن نفس گمشده و محبوب همه چیز مومن م
شور و شوق و جذبه لزم است .به همان سیاق که مسیحیان -البته به درجات مختلف )بنا بر
حالقدس هستند. اینکه به چگونه کلیسایی تعلق دارند( -طالب پری از رو
به لحاظ الهیاتی ،تصوف و مسیحیت در دو قلمرو متفاوت قرار دارند ،اما صرف نظر از اختلف
نظرشان در مورد صلیب مسیح ،به لحاظ تجربی نقاط مشترک بسیاری دارند .جان گیلکریست )John
یافزاید" :هر چند (Gilchristیک پژوهشگر در مطالعات اسلمی این موضوع را تأیید کرده و م
یتواند به مسیحیت یگری به آسانی م یتواند سنگ زیربنای مسیحیت باشد اما صوف اسلم به هیچ وجه نم
منتهی گردد"
یکنند -شاید هم به درستی -که درگیر شدن در مسائل عرفانی خطر یک تذکر :برخی چنین استدلل م
یدهد .همانطور که مدیتیشن ) ،(TMیوگا ،و نمونههای تأثیرپذیری از نیروهای شریر را هم افزایش م
یتوانند موانع روحانی برای مردم ایجاد کنند .بنابراین اگرچه یشمار دیگری از تأمل و مراقبه م ب
یتواند آنها را یتواند قلب مردم را نسبت به شنیدن پیام انجیل باز کند ،به همان میزان م ذهنیت صوفی م
یتوان در مورد کسانی صادق بپذیر سازد .اما چنین خطری را تنها م حهای شریر آسی نسبت به رو
دانست که به شکلی عمیق درگیر مسائل عرفانی هستند ،و نه یک ایرانی عادی که از خواندن حافظ و
یبرد. مولوی لذت م
یشنوند چیست، پس در پاسخ به این سوال که تأثیر این عوامل بر مردم عادی که خبر انجیل را م
یتوان گفت که مسیحیت دیگر برای این شنوندگان یک امر غریب و اجنبی نیست .اساس و بنیان م
یدانند؛ معتقدند قبل از رستگاری رنج کشیدن مشابهی دارند؛ رابطه انسان را با خالقش قطع شده م
وجود دارد؛ این مفهوم برایشان آشناست که بها دادن و قربانی از سود دنیوی ارزشمندتر است؛ عیسی
یکند؛ اینکه عیسی یادآور امامانشان است؛ صلیب در مرکزیت انجیل واقعۀ کربل را برایشان تداعی م
حالقدس در دنیا حاضر است اما از نظرها غایب ،برایشان در شخصیت امام مهدی آشناست؛ توسط رو
نیاز به یک توبه اساسی ،نیاز به شاگرد و مرید بودن ،تأکید بر دعا و رابطه با عالم الهی ... ،را
یتوان به شکل مشابهی در مسیحیت نیز یافت .و بالخره ،اعتقاد به اینکه مسیح بازخواهد گشت و م
یشد از آنجا که معتقدند مسیح با نظم جهانی و عدل را برقرار خواهد کرد همیشه نزد شیعیان یافت م
مهدی بازخواهد گشت .به طور خلصه ،ایرانیان شیعه و اهل تصوفی که دچار جابهجایی در هویت
ییابند. سترین مأوا را برای خود در تجربه ایمان مسیحی م کترین و مأنو دینی خود شدهاند ،نزدی
.۵تشیع و تصوف :تاثیر آن بر شاگردسازی مسیحیان
الف -شبانان و کشیشان به عنوان قهرمانان پر اقتدار
تأکید شیعه بر ضرورت یک رهبری قدرتمند و نقش هدایتگری امامان ،و همچنین پافشاری صوفیان بر
اقتدار شیخ ،پیر یا استاد دینی ،ممکن است برای مسیحیانی که از این زمینه دینی هستند ،به شکل ابراز
احترام و سرسپردگی به شبانان و کشیشان بروز نماید .این احترام البته در جای خود صحیح و مقبول
تخواه تبدیل تهایی تمامی
است .ولی در عین حال این امکان وجود دارد که این رهبران را به شخصی
یخواهند که کنترل زندگیشان را در دست بگیرند و برای آنها تصمیم کند .این افراد از رهبرانشان م
بگیرند .ولی از آنجا که این رهبران هم انسان هستند ]و خطاپذیر[ ،چنین رویکردی ممکن است تجارب
تلخی را هم در پی داشته باشد.
ب -تمایل به درد و رنج یا تظاهر به آن
تأکید شیعیان بر کربل که از زمان انقلب ایران شدت و اوج بیشتری یافته است ،به این معنا خواهد بود
که مسیحیانی که از این زمینه دینی به مسیح ایمان آوردهاند یا به رنج کشیدن و بها دادن به خاطر مسیح
تمایل دارند )که امری است پسندیده(؛ و یا تمایل دارند به این بهادادن و رنج کشیدن تظاهر کنند )که
یدانند ،که این بت ساختن از امری است مذموم( .برخی هدف و مقصود ایمان خود را در رنج کشیدن م
یتوانید از جفا بگریزید این کار را بکنید .شاگرد مسیح باید رنج است و مغایر فرمان مسیح که اگر م
قدردان جمعةالصلیب باشد ،اما تمرکز اصلی او باید بر قیام و رستاخیز باشد.
یمعنی شهای ب ج -نیای
عادت صوفیانه برای تأمل و مراقبه ،و همچنین ذکر گویی در خلسه یا حالتی که ذهن خالی از هر
یتواند بسیار خطرناک باشد .مسیحیت رابطهای صددرصدی با ذهن و فکر دارد .ذهن تفکری باشد م
باید تسلیم خدا باشد ،نه خالی .تسلیم کردن ذهن به خدا به معنی خالی کردن آن نیست ،بلکه باید از تفکر
یتواند پر شود و در میان همه چیزهای خوب، بمقدسی پر باشد .یک ذهن خالی با هر چیزی م کتا
تهای یها ساع یتوانند آنرا پر کنند .اما از آنجا که شیعیان و صوف
چیزهای شریری هم وجود دارد که م
یکنند ،خیلی مهم است که تصویری که نهای روحانی م زیادی را صرف دعا و ذکرگویی و دیگر آیی
یدهد تصویر یک مراسم غیرجدی و کم اهمیت نباشد .تمایلی که به وقت کلیسا از جلسات دعا ارائه م
دادن به دعا وجود دارد باید با استقبال کلیسا مواجه شود.
د -استفادۀ مفرط از خوانش معنوی متن مقدس
به خاطر علقهای که به خواندن شعر وجود دارد در اغلب ایرانیان این قابلیت طبیعی وجود دارد که
در پس الفاظ و معانی لفظی ،به دنبال معنای عمیقتر و معنوی آن باشند .این موضوع برای کلیسا مزیتی
یشود .اما کشیشان و شبانان باید متوجه این خطر نیز باشند که در استفادۀ مفرط از معانی محسوب م
رمزی ،تمثیلی ،و مجازی ،ممکن معنای ساده و واضح متن مغشوش و یا گم شود.
ه -خواب و رویا
بها ،رویاها ،و معجزات بخش قابل توجهی از سیر و سلوک معنوی یک عارف هستند .و البته خوا
یتواند به رشد یک نوایمان و شاگرد مسیح کمک کند .اما همزمان خطری نیز متوجه چنین آمادگی م
بمقدس و یا یهای مغایر کتا لپرداز ایماندار است که چنین آمادگی و پذیرشی راه را بر هر نوع خیا
بمقدس اولویت اصلی در فهم و تعبیر حتی پیامهای شریر باز کند .استوار شدن ایماندار بر شالودۀ کتا
خواب و رویاست.
و -انتظار دائم
در تجربۀ صوفیانه ،عارف طی طریق کرده و بعد از گذر از منازل و مراحل در نهایت به تجربۀ "فنا"
یرسد .این باور هم مفید است هم مضر .مسیحیان باید در پی تجربهای عمیقتر از خدا باشند یا نابودی م
ولی در عین حال به خاطر داشته باشند که آنها "در مسیح" به کمال "رسیدهاند" ]اگر چه تا وقتی در
تهای آن کلنجار خواهند رفت[ .بنابراین انتظار دائمی برای اینکه بعد این جسم خاکی هستند با محدودی
از یک تجربۀ عجیب و غریب کمال را تجربه کنیم ،انتظاری ناسالم است .تمرکز ما باید مسیح باشد ،نه
فنا .این بدان معناست که در تفتیش خود و تقدیس بهتر عمل کنیم نه اینکه در عالم خلسه انتظار کمال
یزند بلکه اطاعتداشته باشیم .به عبارت دیگر ،یک تجربۀ حسی در شاگردی مسیح حرف اول را نم
همیشگی.
بطور خلصه ،برای یک مسیحی ایرانی عوامل زیادی در زمینۀ فرهنگی-دینی او وجود دارند که به
یبخشند .اما خطراتی را هم در پی دارند.
او شور و شوق و غیرت م
نتیجهگیری
ل تشیع و یا تصوف است. زمینه دینی و مذهبی اهمیت دارد و برای یک ایرانی این زمینه معمو ً
تا سال ۱۹۷۹اغلب ایرانیان به هویت دینی خود راضی و قانع بودند.
از سال ۱۹۷۹به بعد ،به دلیلی بیشتر سیاسی ،یک نوع جابهجایی در هویت دینی ایرانیان شکل گرفته
که گروش آنها به ادیان دیگر و خصوصا ایمان مسیحی را بال برده است.
و حال این زمینه شیعی و صوفی ،علیرغم تفاوتی که با مسیحیت دارند ،به خاطر نقاط مشترک بسیار،
یکند.
به ایرانیان در درک ایمان مسیحی کمک م
یآید ،اما در عین حال متضمن نکات در شاگردسازی هم این زمینه به کمک این مسیحیان ایرانی م
ضعف و قوتی است که به آنها اشاره رفت.
نکته حیاتی این است که کلیسا به جای بحث و مجادله با این زمینه دینی و مذهبی آن را درک کند .در
یشنوند و هم برایاین چهارچوب کار کند ،و آنرا به استخدام گیرد .هم برای آنانی که خبر انجیل را م
یکنند.
یدارند و در ایمان خود رشد م کسانی که در شاگردی مسیح قدم برم