You are on page 1of 17

‫اربعین؛ "تولد خدمات اجتماعی قدسی" یا " توسعه مفهومی امر مقدس به خدمات اجتماعی"‬

‫‪2‬‬
‫عباس عالی زاده‪ 1‬مریم عالی زاده‬
‫چکیده ‪:‬‬
‫اربعین به عنوان یک پدیده اجتماعی‪ ،‬بیش از یک دهه است که از زوایای مختلف مورد مطالعه قرار گرفته‪ .‬از جمله زوایای‬
‫محتمل مورد مطالعه این مناسک جمعی برجسته‪ ،‬جایگاه تمدنی آن خصوصا در نسبت با انقالب اسالمی ایران است‪ .‬پژوهش‬
‫حاضر می کوشد در چارچوب این افق کالن‪ ،‬به پاسخ این پرسش بپردازد که پدیده اجتماعی اربعین را بایستی در یک‬
‫گسست از منابع فرهنگی پیشین و تولد امری جدید فهم کرد یا در یک پیوستار و بمثابه توسعه ی مفهومی پدیده های فرهنگی‬
‫پیشین‪ .‬در این راستا‪ ،‬نخست با جرح و تعدیل ایده فوکو و تلفیق آن با "قطبی شدن" انتظاری‪"،‬زیست سیاست قطبی" به‬
‫عنوان ابزار تحلیل نظری معرفی می شود‪ .‬ابزاری نظری که پدیده ها را در گسست و امری از جنس تولد فهم می کند‪ .‬در‬
‫اینجا تمرکز بر چهار محور ‪.1‬مفاهیم و ادبیات نظری تبیین کننده ‪.2‬ساختارهای عینی و ذهنی ‪ .3‬نظامات علمی و آگاهی و‬
‫‪ . 4‬قطب ها خواهد بود‪ .‬در واقع پدیده اجتماعی اربعین‪ ،‬در کانون تحلیل از چهار منظر مذکور قرار خواهد گرفت‪ .‬و تمرکز‬
‫اصلی بر ماهیت "خدمت قدسی" در مناسک اربعین خواهد بود‪.‬‬
‫در گام دوم‪ ،‬پدیده ی اربعین با سرمشق نوربرت الیاس مطالعه می شود‪ .‬در اینجا تاکید بر ماهیت فرایندی ظهور و پدیدار‬
‫شدن پدیده اجتماعی اربعین خواهد بود‪ .‬مقوله مهم دیگر الیاس‪ ،‬نگاه او به انگاره مرگ در جوامع است‪ .‬از منظر الیاس‪ ،‬نوع‬
‫تصور جامعه از مرگ‪ ،‬بر نوع تعامالت انسان ها با یکدیگر در جامعه مذکور نسبت دارد‪ .‬با این سرمشق‪ ،‬خدمات ارائه شده‬
‫در اربعین‪ ،‬نسبت وثیقی دارد با نوع نگاه انسان های حاضر در پدیده مذکور‪ ،‬به مرگ‪ .‬وجود مقدس ساالر شهیدان بر بلندای‬
‫مقام شهادت و مرگ مقدس‪ ،‬هویت بخش خدمات اجتماعی ارائه شده در اربعین است‪.‬‬
‫پژوهش حاضر‪ ،‬پدیده فراملی اربعین را گونه ای توسعه ی فرایندی انقالب اسالمی و ذیل نظریه قطبی شدن فهم می کند و نه‬
‫مقوله ای از جنس تولد و گسست‪ .‬در واقع تولد و گسست اصلی و بنیادین را بایستی انقالب اسالمی دانست و پدیده ای چون‬
‫اربعین را از مصادیق توسعه و گسترش انقالب اسالمی فهم کرد‪.‬‬
‫در مرحله بعد‪ ،‬پدیده اربعین با تکیه بر نگاه امام موسی صدر به عنوان متفکر مسلمان و فعال اجتماعی با تاکید بر مفهوم‬
‫"خدمت" و ماهیت اجتماعی آن مورد تحلیل قرار می گیرد‪ .‬به نظر می رسد اربعین و خدمات ارائه شده در آن هنوز تمام‬
‫ظرفیت معنائی ماهیت خدمت در زیست جهان انقالب اسالمی را شکوفا نکرده است‪ .‬در این عمق معنائی مد نظر و‬
‫مستخرج از نگاه امام موسی صدر‪ ،‬خدمت به نوع بشر‪ ،‬هدف زندگی روزمره انسان متدین قرار می گیرد‪.‬‬

‫کلمات کلیدی‪:‬‬
‫خدمات اجتماعی قدسی‪ ،‬اربعین امام حسین ع ‪ ،‬قطبی شدن‪ ،‬امام موسی صدر‬
‫مقدمه و بیان مسئله‬
‫از بدو تاریخ بشر تاکنون پدیده ای(پیاده روی مذهبی مردم نهاد) با این گستره‪ ،‬گزارش نشده است(معینی‬
‫پور‪ )135 :1398 ،‬و به عنوان پدیده ای کامال استثنائی در دنیای مدرن‪ ،‬بدیلی برای آن نمی شناسیم(معینی‬
‫پور‪ .)28 :1398 ،‬برخی قائلند که اربعین را بایستی به عنوان یک جنبش اجتماعی عظیم (غفاری‪،‬‬
‫‪ )1397‬به رسمیت شناخت‪ .‬برخی نیز اربعین را محور شکل گیری امت اسالمی خوانده اند(معینی پور‪،‬‬
‫‪ .)203 :1398‬به تعبیر بابایی‪ ،‬اربعین مقدمه ی شکل گیری تمدن اسالمی است که قرآن از تعبیر امت‬
‫‪1‬‬
‫دانشجوی دکتری جامعه شناسی فرهنگی دانشگاه عالمه طباطبائی تهران‬
‫‪2‬‬
‫دانشجوی دکتری دانش اجتماعی مسلمین دانشگاه باقرالعلوم علیه السالم قم‬
‫برای آن بهره برده است(معینی پور‪ .)236 :1398 ،‬یکی از زوایای قابل تامل جهت فهم این مناسک‬
‫جمعی‪ ،‬جایگاه تمدنی آن خصوصا در نسبت با انقالب اسالمی ایران است‪ .‬انقالب ایران‪ ،‬همچون انقالب‬
‫فرانسه‪ ،‬انقالبی کبیر به شمار می رود زیرا جهان پس از خود را تحولی اساسی داد با این وجه ممیزه که‬
‫انقالب ایران بازگشت دین به تاریخ حیات جمعی بشر بود(کچوئیان‪ .)67 :1391،‬از این روی انقالب‬
‫اسالمی ایران‪ ،‬به عنوان یک انقالب تمدنی کبیر‪ ،‬ظرفیت تبیین بسیاری از پدیده های اجتماعی‪-‬فرهنگی‬
‫رخ داده بعد از خود را دارد‪ .‬کچوئیان بر این باور است که با انقالب اسالمی‪ ،‬مدرنیته دچار بحران در‬
‫فلسفه تاریخ خود گردید چرا که بر خالف ایده ی ترقی‪ ،‬نوسازی و توسعه‪ ،‬تمامی ادیان متاثر از انقالب‬
‫اسالمی ایران‪ ،‬به احیای گسترده ی خود پرداختند و جنبش های دینی مختلف در سرتاسر جهان و حتی‬
‫غرب‪ ،‬توسعه ی سریع و قوی یافتند و این کامال در تناقض با فلسفه ی تاریخ تجدد مبنی بر پایان حضور‬
‫اجتماعی دین بود(کچوئیان‪ .)19 :1386 ،‬میشل فوکو بر مبنای همین ویژگی احیای مذهب در انقالب‬
‫اسالمی بود که ادعا کرد انقالب ایران جنبشی است که نفس مذهبی در آن دمیده شده و در عین حال‬
‫نخستین قیام بزرگ بر ضد نظام جهانی‪ ،‬مدرن ترین و دیوانه وارترین صورت شورش است(فوکو‪،‬‬
‫‪ .)65 :1386‬ده سال بعد از انقالب اسالمی و با فروپاشی شوروی‪ ،‬اندیشمندان لیبرال سکه ی پایان تاریخ‬
‫را به نام خود ضرب کردند‪ .‬به عنوان نمونه فوکویاما می نویسد‪":‬آنچه ما شاهد آن هستیم‪ ،‬تنها پایان جنگ‬
‫سرد یا عبور از یک مرحله ی ویژه ی تاریخی نیست‪ ،‬بلکه ما شاهد پایان تاریخی هستیم که نقطه عطف‬
‫آن تکامل ایدئولوژیک و جهان شمولی دموکراسی لیبرال غربی به عنوان آخرین دولت بشری است" (‬
‫‪ .)f.fukuyama.1989.pp3-18‬با این حال انقالب اسالمی کماکان با دستاوردهای فرهنگی‪-‬سیاسی قابل‬
‫توجهش انگاشته ی غرب گرایان در پایان تاریخ را به چالش کشیده است‪ .‬بر این مبنا مقاله ی حاضر می‬
‫کوشد تا با بهره گیری از آثار دو جامعه شناس برجسته ی معاصر‪ ،‬نوربرت الیاس و میشل فوکو‪ ،‬مدلی‬
‫نظری ارائه کند‪ .‬مدل مذکور متکفل تعیین نسبت پدیده های اجتماعی‪-‬فرهنگی در جامعه ی ایران پسا‬
‫انقالبی با انقالب اسالمی است‪ .‬به بیان دقیق تر‪ ،‬این مدل نظری می کوشد به گونه ای روشمند پاسخ دهد‬
‫که پدیده های اجتماعی‪-‬فرهنگی نوظهور در جامعه ی ایران‪ ،‬ثمره ی توسعه ی مفهومی‪-‬میدانی‬
‫باورداشت های مبتنی بر انقالب اسالمی اند یا ثمره ی تولد یک نگاه جدید‪ .‬در چارچوب این افق تحلیلی‬
‫کالن‪ ،‬پرسش اصلی مقاله عبارت است از اینکه ‪:‬‬
‫به لحاظ هویتی‪"،‬پدیده اجتماعی اربعین" را بایستی در یک گسست تاریخی از پدیده های اجتماعی‪-‬‬ ‫‪-‬‬
‫فرهنگی پیشین و همچون تولد یک نگاه جدید فهم کرد یا در یک پیوستار تاریخی و تداوم یک سنت‬
‫فرهنگی پیشین(انقالب اسالمی) تفسیر کرد؟‬
‫وجه اهمیت این تحلیل نظری و ارزش افزوده ی پاسخ به این پرسش برای علوم اجتماعی در ایران‪ ،‬تعیین‬
‫نسبت پدیده ی اربعین با انقالب اسالمی است‪ .‬نقطه ی ثقل و کانونی در این مقاله‪ ،‬مقوله ی "خدمات‬
‫اجتماعی" در پدیده ی اربعین است‪ .‬به بیان دقیق تر پژوهش حاضر می کوشد به این پرسش بپردازد که‬
‫خدمات اجتماعی داوطلبانه ی ارائه شده در راهپیمائی اربعین‪ ،‬پدیده ای از جنس "تولد" امر جدید است‪،‬‬
‫آنچنانکه به عنوان مثال فوکو در تحلیل پدیده های مدرن همچون درمانگاه‪ ،‬زندان و تیمارستان تبیین نمود‬
‫یا در مقابل پدیده ای از جنس یک توسعه مفهومی و امری در حال صیرورت است آنچنانکه نوربرت‬
‫الیاس تحوالت اجتماعی تمدن مدرن را فهم و تبیین کرد‪.‬‬
‫چارچوب مفهومی‬
‫فرایند تحلیلی حاکم بر روند مقاله‬

‫پژوهش حاضر‪ ،‬مبتنی بر دو بخش توصیف و تفهم صورت بندی شده است‪ .‬در بخش نخست‪ ،‬گفتگوئی‬
‫نظری میان فوکو و الیاس ترتیب داده شده و سعی می گردد تا ماهیت "خدمات اجتماعی قدسی" در مناسک‬
‫اربعین‪ ،‬در نسبت با انقالب اسالمی به عنوان گسست یا توسعه ی مفهومی توصیف شود‪ .‬در واقع نشان‬
‫داده می شود که جهت توصیف مناسک اربعین و خصوصا خدمات اجتماعی در اربعین‪ ،‬دستگاه نظری‬
‫فوکو کارآمد تر است یا الیاس‪ .‬الزم بذکر است مفهوم قدسی در عبارت "خدمات اجتماعی قدسی در‬
‫اربعین"‪ ،‬در برابر مفهوم "عرفی" استعمال گردیده و مقصود از آن هویت "فراعرفی" خدمات مذکور‬
‫است‪ .‬آنکه خدمت را ارائه می کند و آنکه خدمت را دریافت می کند‪ ،‬در چرخه ای فرامادی و غیر‬
‫درونماندگار بلکه در چرخه ای متعالی به تقسیم کار و تبادل مبادرت می ورزند‪ .‬این خدمت‪ ،‬قوام یافته از‬
‫امر قدسی است و در عین حال قوام بخش آن در بستر تاریخ است آنچنانکه کچوئیان‪ ،‬اربعین را "جای پای‬
‫خدا در تاریخ" خواند‪:‬‬
‫اربعین جایی است که یک نیروی قدسی شونده و قدسی کننده و غیرسکوالر در آن ظاهر می شود و در هر‬
‫سال به تناوب ظهور پیدا می کند‪ .‬این را می فهمیم که تجربه ای که اتفاق می افتد از جنس تجربه هایی‬
‫است که گویی پای خدا را در تاریخ باز می کند(معینی پور‪.)178 :1398 ،‬‬
‫در گام نخست از بخش توصیف‪ ،‬با جرح و تعدیل ایده فوکو در سه اثر "پیدایش کلینیک"‪" ،‬تاریخ جنون" و‬
‫"مراقبت و تنبیه" و نیز با بهره گیری از نظریه قطبی شدن انتظاری(انتظاری‪ )1391،‬و تفسیر منجمی از‬
‫روش فوکو در سه اثر مذکور(منجمی‪ )1398 ،‬و نیز زیست سیاست فوکو(منجمی‪ ،)1400 ،‬مدل "زیست‪-‬‬
‫سیاست قطبی" به عنوان ابزار تحلیل نظری ارائه می گردد‪ .‬ابزاری نظری که پدیده "موکب" یا تعین‬
‫خدمات قدسی موجود در اربعین را در گسست و امری از جنس "تولد" فهم می کند‪ .‬در اینجا تمرکز بر‬
‫چهار محور ‪.1‬مفاهیم و ادبیات نظری تبیین کننده ‪.2‬ساختارهای اجتماعی عینی و ذهنی ‪ .3‬نظامات علمی‬
‫و آگاهی و ‪ .4‬قطب های فراملی خواهد بود‪ .‬در واقع پدیده اجتماعی اربعین‪ ،‬در کانون تحلیل از چهار‬
‫منظر مذکور قرار گرفته و در این میان‪ ،‬تمرکز اصلی بر ماهیت "خدمات اجتماعی موکب" در مناسک‬
‫اربعین خواهد بود‪ .‬خصوصا اینکه در صورت تحلیل موکب به مثابه ی ثمره و مولد یک نگاه جدید چه‬
‫داللت های جامعه شناختی قابل عرضه خواهد بود‪.‬‬
‫در گام دوم از بخش توصیف‪ ،‬نگاه پیشین(زیست سیاست قطبی)‪ ،‬در مقایسه با نگاه صیرورت بینانه و‬
‫تحلیل فرایندی الیاس از پدیده های اجتماعی مورد مقایسه قرار می گیرد‪ .‬در اینجا تاکید بر ماهیت فرایندی‬
‫ظهور و پدیدار شدن موکب به عنوان نمادی از خدمات قدسی ارائه شده در اربعین خواهد بود‪ .‬یکی از‬
‫مقوالت مهم در فرایند تحوالت تمدن مدرن‪ ،‬افزایش یا کاهش تشریفات است که الیاس آنرا در کتاب "در‬
‫باب فرایند متمدن شدن"‪ ،‬تبیین کرده است‪ .‬زدودن تشریفات مدرن خصوصا در موکب های مردمی‪ ،‬از این‬
‫منظر قابل توجه است‪ .‬مقوله مهم دیگر الیاس‪ ،‬نگاه او به انگاره مرگ در جوامع است‪ .‬از منظر الیاس‪،‬‬
‫نوع تصور جامعه از مرگ‪ ،‬اوال خصلتی تمدنی و نشانگر مرحله ای از توسعه تمدنی جامعه مد نظر است‬
‫و ثانیا با نوع تعامالت انسان ها با یکدیگر در جامعه مذکور نسبت دارد‪ .‬از این منظر‪ ،‬خدمات ارائه شده‬
‫در موکب های اربعین‪ ،‬نسبت وثیقی دارد با نوع نگاه انسان های حاضر در پدیده مذکور پیرامون مرگ‪.‬‬
‫وجود مقدس ساالر شهیدان بر بلندای مقام شهادت و مرگ مقدس‪ ،‬هویت بخش خدمات اجتماعی ارائه شده‬
‫در موکب های اربعین است‪ .‬در عین حال ایده ی قطبی شدن انتظاری در اینجا نیز در سازگاری با تحلیل‬
‫فرایندی اربعین قابلیت تلفیق دارد و فرایند قطبی ظهور موکب های اربعین را تبیین می کند‪.‬‬
‫در بخش دوم یا همان بخش تفهم‪ ،‬سعی بر آن است که به موازات بازاندیشی توصیفی با تکیه بر نظریات‬
‫جامعه شناسی که در مقام نخست صورت گرفت‪ ،‬روایتی بومی‪ ،‬همدالنه و تفهمی از ماهیت "خدمات‬
‫اجتماعی قدسی" موجود در موکب های اربعین‪ ،‬ارائه گردد‪ .‬بدین منظور‪ ،‬با تکیه بر فعال مدنی در حوزه‬
‫ی خدمات اجتماعی و مجتهد برجسته ی نواندیش جهان اسالم‪ ،‬امام موسی صدر‪ ،‬الیه های عمیق ماهیت‬
‫"خدمات اجتماعی در اسالم" مورد واکاوی قرار می گیرد‪ .‬امام موسی صدر یا به تعبیر روزنامه الحیات‪،‬‬
‫"عالمه مصلح" ‪ ،‬فعال اجتماعی برجسته لبنان خصوصا در حوزه خدمات اجتماعی و از جمله تاسیس‬
‫"جمعیت احسان و نیکوکاری" بود‪ .‬ایشان‪ ،‬همزمان می کوشید جهت تبلیغ فعالیت های اجتماعی اش‪ ،‬مبانی‬
‫دینی و اجتهاد خودشان از مبانی اسالمی خدمات اجتماعی را در سخنرانی ها تبیین کند‪ .‬از این منظر نگاه‬
‫امام صدر به فهم ماهیت خدمات اجتماعی موجود در ایام اربعین‪ ،‬راهگشاست‪.‬‬
‫روش گردآوری و تحلیل داده ها‬
‫در مقاله حاضر جهت گردآوری داده ها از روش مطالعه اسنادی و کتابخانه ای و نیز مشاهده ی میدانی و‬
‫حضور در راهپیمائی اربعین و ثبت مشاهدات بهره گیری شده است‪ .‬به منظور تحلیل داده ها نیز در مقام‬
‫توصیف از دو مدل نظری زیست سیاست قطبی و مدل تحلیل قطبی‪-‬فرایندی تمدن بهره گیری شده است‪.‬‬
‫در مقام تفهم نیز از چارچوب "الهیات خدمت" امام موسی صدر جهت تحلیل داده های گردآوری شده‬
‫استفاده شده است‪.‬‬

‫بخش اول؛ توصیف‬

‫گام نخست؛ تبیین پدیده "خدمات اجتماعی قدسی در جریان مناسک اربعین" و تعین آن‪ ،‬موکب‪ ،‬مبتنی بر‬
‫مدل "زیست سیاست قطبی"‪.‬‬
‫مدل تحلیلی زیست سیاست قطبی‪ ،‬پدیده های اجتماعی را در کانون تبیین از ‪ 4‬منظر مختلف قرار می دهد‪.‬‬
‫‪.1‬محور نخست تحلیل زیست سیاست قطبی عبارت است از "مفاهیم‪ ،‬ادبیات نظری و نظام آگاهی" ‪:‬‬
‫نخست ادبیات مفهومی‪:‬‬

‫در این محور‪ ،‬ادبیات مفهومی و اصطالحاتی مورد واکاوی قرار می گیرد که نسبتی وثیق با نگاه(تعبیر‬
‫فوکو برای آنچه متولد شده است) جدید دارد‪ .‬در اینجا می توان به منظور فهم بهتر فوکو و سرمشق گرفتن‬
‫از او‪ ،‬مواردی را ذکر نمود‪ .‬فوکو در پیدایش کلینیک‪ ،‬در این محور تحلیلی‪ ،‬بر مفاهیم "بیمار" و "معنای‬
‫بیماری" و نیز نظام آگاهی ای که پس از پیدایش‪ ،‬پزشکی بالینی خوانده می شود و نیز دانش پزشکی‬
‫پیشامدرن توجه می کند‪ .‬همچنین می توان گفت که فوکو در تاریخ جنون‪ ،‬در این محور تحلیلی بر مفهوم‬
‫جنون و مجنون(دیوانه) و یا نظام آگاهی مدرن و شاخه های روان شناسی و روان کاوی که متکفل تعیین‬
‫مصادیق جنون هستند‪ ،‬تاکید می ورزد‪ .‬او در مراقبت و تنبیه بر مفهوم زندانی و مجرم و ظهور علوم‬
‫تربیتی و جرم شناسی تاکید می ورزد‪ .‬حال با بهره گیری از این سرمشق‪ ،‬می توان گفت که در جریان‬
‫مناسک اربعین و خدمات اجتماعی قدسی جاری در آن که در "موکب" متعین می گردد‪ ،‬طیفی از مفاهیم و‬
‫انگاره ها را می توان برشمرد که قوام بخش و همچنین قوام یافته با این مناسک اند ‪:‬‬
‫‪ .1 -1‬زیارت؛ زائر‪-‬مجاور‪ ،‬زائر‪-‬خادم ‪:‬‬

‫"انگاره ی زیارت" و ادبیات مفهومی مرتبط آن قوی ترین و گسترده ترین معنای پوشش دهنده ی کنش‬
‫های جاری در "موکب اربعین" است‪ .‬ستون فقرات این انگاره نیز امام معصوم ع است‪ .‬آنکه خدمتی ارائه‬
‫می دهد‪ ،‬به "زوارالحسین ع" ارائه ی خدمت می کند و آنکه خدمتی دریافت می کند‪ ،‬شایستگی این دریافت‬
‫خدمت را به دلیل قرار گرفتن در مقام زیارت امام حسین ع می یابد‪.‬‬
‫‪ .2 -1‬امام – ماموم ‪:‬‬

‫زیارت‪ ،‬یک سفر معمولی یا سیاحت نیست‪ .‬در الهیات شیعی‪ ،‬زائر با مالقات مزار امام‪ ،‬می کوشد تا خود‬
‫را به درکی معنوی و تجربه ای شهودی و وحدت و "بیعت" با امام برساند‪ .‬در یک سطح‪ ،‬زیارت‪ ،‬سنخی‬
‫از بیعت است و به همین جهت در عمده ی زیارت نامه ها‪ ،‬فرد در بدو ورود به حرم‪ ،‬مقامات امام را‬
‫مطابق معارف شیعی مرور می کند و بر آن ها صحه می گذارد و تاییدشان می نماید‪.‬‬
‫در سطحی عمیق تر‪ ،‬زیارت تالشی برای چشیدن از چشمه ی وجودی امام معصوم در حد وسع زائر‬
‫است‪ .‬او می کوشد با قرار گرفتن در روضه ی مطهر‪ ،‬روح را در چشمه ی وجودی مزار امام طهارت‬
‫بخشد‪ .‬در نتیجه امام معصوم علیه السالم و خصوصا امام حسین ع یکی از مفاهیم کلیدی در قوام یافتن‬
‫زیارت اربعین است‪ .‬به عنوان نمونه بایستی بر توصیه امام حسن عسگری ع بر زیارت اربعین به عنوان‬
‫یکی از نشانه های مومن اشاره کرد که توسط مبلغان و مشوقان راهپیمائی اربعین بطور مکرر بدان اذعان‬
‫می شود‪ .‬از این گذشته وجود مقدس سید الشهداء که حرم ایشان در انتهای راهپیمائی قرار گرفته و مناسک‬
‫راهپیمائی با زیارت ایشان در چهلمین روز شهادت شان به پایان می رسد‪.‬‬

‫‪ .3 -1‬نزاع حق و باطل در قالب واقعه ی عاشورا ‪:‬‬


‫اصوال راهپیمائی اربعین‪ ،‬در متون الهیاتی و نیز در اذهان کنشگران به عنوان بخشی از مناسک شهادت‬
‫امام سوم شیعیان شناخته می شود‪ .‬در نتیجه تمامی مناسک اربعین در هم تنیده با مفاهیم عاشورائی چون‬
‫حق خواهی و عدالت جوئی نیز هست‪.‬‬
‫‪ .4 -1‬مرجع‪-‬مقلد‪:‬‬

‫راهپیمائی اربعین عرصه ی معرفی و بازشناسی و تبلیغات مراجع و خصوصا مراجع عراقی نیز هست‪.‬‬
‫ایرانی ها با عمق عالقه ی عامه ی شیعیان عراق به مراجع آشنا می شوند و نسبت مرجع‪-‬مقلد خصوصا‬
‫در قامت آیت هللا سیستانی خود را بیشتر نشان می دهد‪.‬‬
‫‪ .5 -1‬شیعه‪-‬سنی‬

‫راهپیمائی اربعین برای طیفی حداقلی از علمای شیعه و پیروان آنان عرصه ی خودنمائی و مانور شیعه در‬
‫برابر اهل سنت و فرصتی برای برجسته کردن سنی ستیزی و روشن کردن تنور منازعات است‪ .‬از‬
‫برجسته ترین آن ها می توان به بیت آیت هللا سیدصادق شیرازی اشاره کرد که در این ایام در کربال و‬
‫نجف فعالیت محسوسی دارد‪.‬‬

‫‪ . 6 -1‬مستضعفین‪-‬مستکبرین‬

‫در مقابل طیف پیشین‪ ،‬و علمای سنی ستیز‪ ،‬ادبیات هویتی انقالب اسالمی راهپیمائی اربعین را عرصه ی‬
‫مانور مستضعفان در برابر مستکبران تبیین و تفسیر می کند و به جای ایجاد شکاف شیعه سنی‪ ،‬بر تحقیر‬
‫و منازعه با کفار تاکید می ورزد‪.‬‬
‫‪ . 7 - 1‬سنت‪-‬مدرنیته‬

‫گرچه در متن و حوزه ی خودآگاه جاری در موکب‪ ،‬دعوی و تاکیدی بر گسل سنت‪-‬مدرنیته دیده نمی شود‪،‬‬
‫اما شرایط عینی و اقتضائات واقعی برپائی موکب در جریان راهپیمائی اربعین‪ ،‬تجربه ای متمایز از‬
‫زندگی شهری مدرن برای زائران فراهم می آورد‪ .‬زائر‪ ،‬سفر خود را با طلوع و غروب خورشید هماهنگ‬
‫می کند و زمان او بیش از پیش با طبیعت تناسب می یابد‪ .‬خصوصا زائرانی که از مسیرهای روستائی‬
‫همچون طریق العلماء تردد می کنند‪ .‬حتی برای آنان که پیاده روی از حاشیه اتوبان نجف‪-‬کربال را بر می‬
‫گزینند‪ ،‬طی کردن ‪ 80‬کیلومتر با پای پیاده و خوابیدن در چادر و تجربه ی زندگی روستائیان عراقی که‬
‫هنوز چندان عرصه ی تاخت و تاز مدرنیته نشده ‪ ،‬تمایز زندگی در متن سنت و مدرنیته به ادراک در می‬
‫آید‪.‬‬
‫نظام آگاهی و دانش های دخیل در موکب ‪:‬‬
‫فوکو در پیدایش کلینیک بر دانش پزشکی و طب تمرکز داشت‪ ،‬در تاریخ جنون به روانکاوی مدرن و در‬
‫مراقبت و تنبیه‪ ،‬به جرم شناسی و علوم تربیتی می پرداخت‪.‬‬
‫با این سرمش‪ ،‬موکب به مثابه ی تعین خدمات اجتماعی قدسی جاری و ساری در پیاده روی اربعین با کدام‬
‫نظام دانش و آگاهی‪ ،‬بده بستان دارد؟ در باب نظام های آگاهی که اربعین از آن ها قوام می گیرد و چه بسا‬
‫به آن ها قوام می بخشد‪ ،‬می توان علوم مدرسی را اشاره کرد‪ .‬خصوصا حدیث که در مقام تبلیغ و تشویق‬
‫این مناسک رونق دارد‪ .‬به جهت ذکر احادیث بیان کننده ی ارزش زیارت امام حسین ع یا بطور مشخص‬
‫زیارت اربعین‪ .‬گذشته از علم حدیث‪ ،‬کالم نیز در فرایند و خصوصا در مباحث چالش زا و منازعات وارد‬
‫می شود‪ .‬به عنوان نمونه می توان به نزاع میان شیعیان وحدت گرا و شیعیان موسوم به تبرائی(که بر لعن‬
‫دشمنان اهل بیت ع علنی تاکید دارند) و مباحث کالمی میان روحانیون و علمای دو طیف بر سر مباحثی‬
‫همچون لعن علنی یا قمه زنی اشاره کرد‪ .‬نزاع کالمی دیگر میان فرقه ی حسن البصری و پیروانش با‬
‫مخالفان است‪.‬‬
‫یکی از نزاع های قابل توجه علمی در حاشیه اربعین‪ ،‬در ایام کرونا صورت گرفت‪ .‬بخشی از این نزاع‬
‫میان پزشکی مدرن و پزشکی سنتی بر سر زیارت و راهپیمائی اربعین بود‪ .‬به عنوان نمونه ی برجسته آن‬
‫می توان به سخنرانی های حجت االسالم پناهیان در باب اجتماعات کربال و ارجاعات ایشان به پزشکان‬
‫بیمارستان های کربال اشاره کرد‪.‬‬
‫پدیده ی اربعین در علوم اجتماعی نیز بستر اختالف و تبادل آراء بوده است و نشست ها و همایش های‬
‫گوناگون با هدف تحلیل اربعین که گاه خود این نشست ها و همایش ها‪ ،‬موضوع بحث و محل نقد و نظر‬
‫واقع می شود‪ .‬نمونه ی آن اظهارات انتقادی حسام مظاهری پیرامون این نشست ها و واکنش طیف مذهبی‬
‫علوم اجتماعی به اوست‪.‬‬
‫گذشته از موارد فوق‪ ،‬احتماال ضخیم ترین قشر حامالن آگاهی در موکب و در جریان خدمات اجتماعی‬
‫قدسی اربعین را مداحی های فارسی‪ ،‬عربی‪ ،‬ترکی و اردو تشکیل می دهند‪ .‬سرتاسر مسیر نجف تا کربال‬
‫مملو از موکب و مداحی است‪ .‬مداحی هائی که ابیات زبان های مذکور را در فضا پراکنده می کنند و زائر‬
‫در تمام طول مسیر با آن ها انس دارد‪.‬‬
‫موکب در درجه ی اول در هم تنیده با مداحی است و بعد از آن روضه و در مرحله سوم منبر و سخنرانی‪.‬‬
‫در نتیجه اندیشه ی مسلط بر موکب‪ ،‬در دست مداح است و روضه خوان و خطیب منبری‪ .‬با این حال‪،‬‬
‫خصوصا در جامعه عراق‪ ،‬مداح و روضه خوان و خطیب منبری‪ ،‬خود را ذیل مرجعیت تعریف می کنند‬
‫و تا حدی بازوها و دنباله ی مرجعیت به شمار می روند‪ .‬اصلی ترین کانون مرجعیت در عراق آیت هللا‬
‫سیستانی است‪ ،‬اما بالمعارض هم نیست‪ .‬در تحلیل نهائی‪ ،‬و در الیه ای عمیق تر فقه و اصول است که‬
‫محل اتکای موکب است‪.‬‬
‫دومین محور تحلیل زیست سیاست قطبی؛ ساختارها و نهادها ‪:‬‬
‫محور قابل توجه دیگر در این فرایند و در تحلیل ظهور و پیدایش به تعبیر فوکو‪ ،‬نگاه جدید‪ ،‬و در اینجا‬
‫آنچه موکب را تعین می بخشد‪ ،‬ساختارها هستند‪ .‬فوکو در پیدایش کلینیک بر بیمارستان‪ ،‬در تاریخ جنون‪،‬‬
‫بر تیمارستان و در مراقبت و تنبیه‪ ،‬بر زندان تمرکز داشت‪ .‬با این سرمشق‪ ،‬می توان جهت تحلیل "خدمات‬
‫اجتماعی قدسی" جاری در اربعین‪" ،‬موکب" و سایر ساختارها و نهادهای حاضر در پدیده اربعین را‬
‫مرور کرد‪.‬‬
‫در مناسک اربعین‪ ،‬ساختارهای خردی همچون خانواده و قبیله(خصوصا در میان عرب ها) حضور دارند‪.‬‬
‫کالن ساختارها همچون دولت(خصوصا ایران و عراق) حضور دارند‪ .‬سازمان های نظامی همچون ارتش‬
‫ایران و عراق‪ ،‬سپاه‪ ،‬نیروی انتظامی و پلیس راهور‪ ،‬پلیس شهری عراق و سازمان های شبه نظامی بسیج‬
‫در ایران و حشدالشعبی در عراق‪ ،‬همکاری دارند‪ .‬هیئات مردمی ایرانی‪ ،‬عراقی و ُترک حضور دارند‪.‬‬
‫نهاد مرجعیت‪ ،‬حاضر است‪ .‬اما می توان قائل شد که در حد وسط و مفصل اتصال ساختارهای خرد و‬
‫کالن مذکور‪ ،‬موکب به عنوان یک ساختار متوسط مقیاس و نیز میانی‪ ،‬حضور دارد‪ .‬موکب از یک سو در‬
‫تعامل با خانواده ها‪ ،‬قبائل‪ ،‬هیئات و حتی تشکل های اجتماعی‪-‬فرهنگی‪-‬سیاسی است و از سوی دیگر در‬
‫تعامل با ساختارهای کالن تر همچون فرمانداری و استانداری و گاه وزارت خانه ها است‪.‬‬
‫در یک تقسیم بندی‪ ،‬ساختارهای خدمت دهنده در اربعین را می توان به "سیال" و "مستقر" تقسیم کرد‪ .‬در‬
‫واقع خدمات ارائه شده توسط ساختارهای سیال‪ ،‬همچون "موکب" منحصر به ایام اربعین است و فقط همین‬
‫یک بار در سال چنین ارائه خدمتی را تجربه می کنند‪ .‬در حالیکه ساختارهای مستقر‪ ،‬اصوال خدمات سابق‬
‫و همیشگی خود را ارائه می دهند‪ .‬به عنوان مثال وزارت خارجه ی دو کشور ایران و عراق‪ ،‬در ایام‬
‫اربعین به لحاظ ماهوی کار متفاوتی انجام نمی دهد اما خانواده ها و قبایل عراقی یا هیئات داوطلب و‬
‫موکب ها‪ ،‬در این ایام خدماتی ارائه می دهند که در سایر ایام سال‪ ،‬بی نظیر(در مورد خانواده ها و قبائل)‬
‫یا کم نظیر(در مورد هیئات) است‪ .‬از این جهت‪ ،‬انگاره ی موکب‪ ،‬نمونه ی آرمانی مناسبی از "ساختار‬
‫سیال قدسی" موجود در ایام اربعین است‪.‬‬
‫این تمایز میان ساختارهای سیال و مستقر در اربعین‪ ،‬از اهمیت قابل توجهی برخوردار است‪ .‬در واقع‪،‬‬
‫عمده ی ساختارهای هویت بخش خدمات قدسی اربعین ‪ ،‬ساختارهای سیالند و نه مستقر‪ .‬موکب یک چنین‬
‫ساختاری است و در عین حال‪ ،‬نماد چنین ساختارهایی‪ .‬این تفکیک‪ ،‬در تحلیل نهائی و در داوری میان‬
‫مدل فوکو و الیاس در باب ماهیت موکب در نسبت با انقالب اسالمی‪ ،‬تعیین کننده است‪ .‬در عین حال می‬
‫توان از کالن‪-‬ساختاری سخن گفت که بر سایر ساختارهای موجود در مناسک اربعین‪ ،‬احاطه دارد‪.‬‬
‫امام معصوم علیه السالم‬

‫نواب امام(والیت فقیه‪ /‬مرجعیت‪ /‬علما‪ /‬روحانیون)‬

‫امت(زائر‪-‬مجاور‪ ،‬خادم‪-‬مخدوم)‬

‫سومین محور تحلیل زیست سیاست قطبی؛ تعامل کنشگران ‪:‬‬


‫فوکو در سه گانه ها(تاریخ جنون‪ ،‬مراقبت و تنبیه‪ ،‬پیدایش کلینیک) نشان می دهد که چگونه نسبت بین‬
‫کنشگران در "نگاه" جدید‪ ،‬به گونه ای سوبژکتیو قوام می یابد‪ .‬در هر سه سنخ‪ ،‬کنشگری‪ ،‬به مثابه سوژه‬
‫ی مدرن‪ ،‬با تکیه بر ساختار و نیز نظام آگاهی مدرن که در فرایندی اقتضائی و نه انتزعی‪ ،‬خصلتی‬
‫سوبژکتیو یافته‪ ،‬کنشگر دیگری را ابژه ی خود قرار می دهد‪ .‬در مناسک اربعین و خصوصا در حوزه ی‬
‫خدمت دهی‪ ،‬شاهد سنخ خاصی از تعامل میان ارائه دهنده و گیرنده ی خدمات هستیم که سوبژکتیو نیست‪.‬‬
‫در موکب‪ ،‬ارائه دهندگان خدمت‪ ،‬درخواست و گاها التماس می کنند تا خدمات شان مورد پذیرش واقع شود‬
‫و چشمداشتی مادی ندارند‪ .‬افراد با سطوح مختلف توان اقتصادی می کوشند و می شتابند جهت ارائه‬
‫خدمت‪ .‬از پخت غذا تا در اختیار قرار دادن خانه و سرپناه برای زائران بصورت رایگان‪ .‬در مسیر‬
‫موسوم به "طریق العلماء" کشاورزی تهی دست دیده شد که ُتُر ب را از زمین کشاورزی خودش در می‬
‫آورد‪ ،‬همسرش آنرا می شست و در سبدی در کنار نان می گذاشت و به رهگذران التماس می کرد تا از او‬
‫بپذیرند‪.‬‬
‫در نجف‪ ،‬مردی به چند جوان ایرانی التماس می کرد که شبی را میهمانش باشند و چون جوانان قصد‬
‫حرکت به سوی کربال را نداشتند نپذیرفتند‪ ،‬ناراحت شد و به سرگروه گفت کریم(بخشنده) نیستی بلکه‬
‫بخیلی‪ .‬در واقع کرامت و بخشندگی را در پذیرفتن خدماتش می دید‪ .‬شجاعی زند در باب این سنخ تقسیم‬
‫کار رایج در اربعین بر این باور است که در اینجا شاهد نوع جدیدی از همبستگی اجتماعی هستیم که به‬
‫مراتب پایدارتر‪ ،‬بادوام تر و موثرتر از همبستگی دورکیمی است(معینی پور‪ .)193 :1398 ،‬از نظر او‬
‫بعد از همبستگی مکانیکی و ارگانیکی دورکیمی‪ ،‬این سومین نوع همبستگی اجتماعی است که در آن بده‬
‫بستان به معنای تقسیم کار دورکیمی معنا ندارد بلکه همه در آن ارائه دهنده هستند و در عین حال هر دهنده‬
‫ای از گیرنده محتاج تر است‪ .‬طرفین بر خالف همبستگی دینامیکی‪ ،‬یکدیگر را نمی شناسند و احتمال‬
‫اینکه دوباره یکدیگر را ببینند نیست اما عامل همبستگی‪ ،‬طرف سوم(امام شهید) است که طرفین‪ ،‬بواسطه‬
‫ی محبت به او‪ ،‬به یکدیگر محبت می ورزند‪.‬‬
‫چهارمین محور تحلیل زیست سیاست قطبی؛ قطب ها‬
‫بطور کلی در جریان مناسک اربعین و بطور خاص در فرایند خدمات اجتماعی قدسی جاری در موکب‪،‬‬
‫دوقطب اصلی درگیر و یک نیروی اجتماعی فرعی را می توان مشاهده کرد‪.‬‬
‫قطب نخست‪ ،‬قطب نیروهای انقالب اسالمی است که با تعابیری چون اسالم ناب ومحور مقاومت از آن یادمی شود‪:‬‬
‫بطور مصداقی‪ ،‬از ُبعد فراملی و در جریان مناسک اربعین‪ ،‬می توان جمهوری اسالمی‪ ،‬مجلس اعالی‬
‫انقالب اسالمی عراق‪ ،‬حشد الشعبی و رسانه های محور مقاومت را از مصادیق این گروه بر شمرد‪.‬‬
‫دوم‪ ،‬قطب جهان نما ؛ متشکل از آمریکای شمالی و اروپای غربی و متحدان منطقه ای اش‪ ،‬است‪ .‬قطب مذکور‬
‫در جریان مناسک اربعین به دو طریق اعمال نفوذ می کند‪ .‬یکی از طریق بازوهای منطقه ای و نیروهای‬
‫موسوم به اسالم آمریکائی و دیگری از طریق رسانه های خود‪ .‬بی بی سی فارسی‪ ،‬ایران اینترنشنال‪،‬‬
‫دوئیچه وله آلمان‪ ،‬صدای آمریکا‪ ،‬منو تو و ‪ ...‬می کوشند به طرق ممکن این پدیده ی بی نظیر فراملی‬
‫شکفته در غرب آسیا را نادیده بگیرند یا تحقیر کرده و کوچک جلوه دهند‪ .‬و یا با ایجاد منازعات و‬
‫درگیری بین ملت ها‪ ،‬امکان تداوم مناسک فراملی اربعین را از بین ببرند‪.‬‬
‫سوم‪ ،‬نیروی موسوم به اسالم آمریکائی ؛ در ادبیات تحلیلی امام خمینی ره‪ ،‬اسالم آمریکائی‪ ،‬یک رکن اساسی‬
‫تحلیل به شمار می رود‪ .‬اسالم آمریکائی به بیان اجمالی عبارت است از نیروئی که گرچه ظاهرا مسلمان و‬
‫چه بسا بسیار اهل مناسک هم باشد‪ ،‬اما در تحلیل نهائی‪ ،‬کنشگری اش در راستای منافع استکبار و‬
‫خصوصا آمریکا و به بیان مدل زیست سیاست قطبی‪ ،‬قطب جهان نماست‪.‬‬
‫در مناسک اربعین نیز شاهد این نیروی موثر هستیم‪ .‬بیت موسوم به مرجعیت انگلیسی و رسانه های‬
‫منسوب به بیت مذکور را می توان از آن جمله بر شمرد‪ .‬همچنین جریانات انحرافی همچون حسن بصری‬
‫که ظاهرا دینی اند اما در نهایت امر‪ ،‬نهاد دین انقالبی‪ ،‬پویا و اجتماعی را تضعیف می کنند‪.‬‬
‫جمع بندی گام نخست‪:‬‬

‫در مقام تحلیل "موکب" یا همان "خدمات اجتماعی قدسی جاری در ایام اربعین" با بهره گیری از مدل‬
‫زیست سیاست قطبی‪ ،‬می توان از "زایش موِکب" سخن گفت‪ .‬در اینجا "خدمات اجتماعی قدسی" موجود‬
‫در مناسک اربعین‪ ،‬پدیده ای جدید و به تازگی تولد یافته فهم می شود‪ .‬بستر ساختاری این پدیده ی جدید‬
‫"موکب" بوده و نظام آگاهی غالب در آن عبارت است از مداحی و ادبیات و اشعار آئینی‪ ،‬متون مقاتل‪ ،‬علم‬
‫خطابه و منبرگردانی‪ ،‬کالم‪ ،‬فقه و اصول و نهایتا فلسفه و عرفان است‪.‬‬

‫نوربرت الیاس و تحلیل فرایندی از تحوالت تمدنی‬


‫ایده ی فرایندی بودن تحوالت‬ ‫‪‬‬
‫بطور کلی یک وجه تشابه و نیز یک وجه تمایز برجسته میان روش تحلیلی فوکو و الیاس در باب مطالعات‬
‫جامعه شناختی پدیده های تمدنی وجود دارد‪ .‬وجه تشابه آن دو این است که تحوالت تمدنی و خصوصا‬
‫پیدایش تمدن مدرن را امری دارای عقالنیت نمی بینند بلکه به مثابه ی یک تحول کور فهم می کنند(الیاس‪،‬‬
‫‪( )289 :1392‬الیاس‪ .)109 : 1399 ،‬وجه تمایز آن ها این است که فوکو الاقل در سه گانه ها‪ ،‬تحوالت‬
‫مدرن را در گسست فهم می کند و در هر سه مورد از تولد یک نگاه جدید سخن می گوید‪.‬‬
‫اما نزد الیاس‪ ،‬پدیده ها‪ ،‬فرایندی فهم می شوند‪ .‬الیاس‪ ،‬به جای عقالنیت‪ ،‬آنگونه که وبر به آن قائل بود‪ ،‬از‬
‫عقالنی شدن یاد می کند و آنرا یک فرایند می بیند(الیاس‪ .)18 :1399 ،‬این شیوه ی تحلیل الیاس را الاقل‬
‫در دو اثر "در باب فرایند تمدن"و "تنهائی دم مرگ" به خوبی می توان دید‪.‬‬
‫ایده مرگ و تاثیر آن بر کنشگران(شهادت‪-‬سیدالشهدا‪-‬ایثار‪-‬خدمت)‬ ‫‪‬‬

‫همچنان که ذکر شد الیاس رساله ای دارد تحت عنوان "تنهائی دم مرگ" که به مطالعه ی این مقطع پایانی‬
‫حیات انسان در جهان مدرن از منظر جامعه شناسی می پردازد‪.‬‬
‫از جمله آموزه های نظری مهم الیاس در این رساله آن است که ‪:‬‬
‫‪ -‬اوال باورداشت انسان ها پیرامون مرگ‪ ،‬امری اجتماعی و نه فردی است (الیاس‪)30 : 1399 ،‬‬
‫‪ -‬ثانیا باور هر جامعه ای در باب مرگ‪ ،‬ویژگی آن جامعه و نشانگر جایگاه آن در فرایند توسعه تمدنی‬
‫خود است (الیاس‪)39 :1399 ،‬‬
‫‪ -‬ثالثا تصور مرگ با تعامل انسان های قائل به چنین تصوری نسبت مستقیم دارد(الیاس ‪) 31 : 1399،‬‬
‫اعمال این سه فرض مهم تحلیلی بر خدمات اجتماعی قدسی جاری در اربعین‪ ،‬داللت های قابل توجهی‬
‫دارد‪ .‬به بیان صریح تر‪ ،‬کنشگران حاضر در اربعین در جهانی اجتماعی سیر می کنند که در قله ی آن‬
‫سیدالشهداء علیه السالم قرار گرفته و مرگ سرخ و شهادت را برای اصالح جامعه الگو قرار داده است‪.‬‬
‫اربعین یا همان چهلم شهادت امام حسین ع‪ ،‬در نسبق وثیق با انگاره ی شهادت‪ ،‬شهید و ساالر شهیدان است‬
‫و از این جهت ایثار نفس(‪ )self‬برای احیای حقیقت در اجتماع و اصالح امت یک سلوک محوری و مورد‬
‫تاکید در این ایام به شمار می رود‪.‬‬
‫برای احیای این سلوک است که زائر‪ ،‬در ایام اربعین‪ ،‬سختی راه را به جان می خرد و پیاده طی طریق‬
‫می کند‪ .‬در سوی دیگر‪ ،‬خادم یا موکب دار نیز برای احیای این سلوک از ورای زنده نگه داشتن ذکر‬
‫سیدالشهداء با جان و دل به زائر خدمت می کند‪.‬‬
‫شهادت یا ایثار نفس‪ ،‬اوج خدمت انسان برای حفظ ارزش های االهی و در واقع حفظ جامعه دینی است‪ .‬به‬
‫بیان الیاسی‪ ،‬نوع انگاره ی کنش گران در باب مرگ که اینجا در قامت شهادت حاضر شده است‪ ،‬نوع‬
‫تعامل با کنشگران در ایام اربعین را تعین بخشیده‪ .‬بیان دیگری نیز از نسبت میان خدمت و شهادت می‬
‫توان داشت که به روشن تر شدن این نسبت میان مرگ اندیشی حسینی و خدمات قدسی رایج در اربعین‬
‫کمک خواهد کرد و در بخش بعد و ضمن اظهارات امام موسی صدر ذکر خواهد شد‪.‬‬
‫مرحله خاص از توسعه تمدنی (و در اینجا تمدن اسالمی)‬ ‫‪‬‬
‫(قابل مقایسه با “اقتصاد صلواتی” در مراحل پیشین توسعه تمدنی انقالب اسالمی)‬

‫همچنانکه ذکر شد می توان از منظر الیاس‪ ،‬باورداشت جامعه پیرامون مرگ را به عنوان ویژگی و‬
‫خصوصیت جامعه در این مقطع از فرایند توسعه تمدنی اش به شمار آورد‪.‬‬
‫با این سرمشق‪ ،‬خدمات اجتماعی قدسی موجود اربعین به عنوان پدیده ای اجتماعی‪ ،‬نه تنها متناسب با‬
‫نگرش خاصی به مرگ(شهادت‪ ،‬خصوصا در نسبت با ساالر شهیدان) است بلکه در عین حال ویژگی‬
‫مرحله ای خاص از فرایند توسعه تمدنی جوامع مشارکت کننده در مناسک اربعین نیز به شمار می رود‪.‬‬
‫برخی نظریه پردازان‪ ،‬انقالب اسالمی را مبدا زایش دیگرباره ی تمدن اسالمی می دانند‪ .‬از این زاویه دید‬
‫و موضع نظری‪ ،‬می توان نوع نگاه به مرگ در قالب شهادت که بنیان پدیده اجتماعی اربعین است و به‬
‫جهت تکریم ساالر شهیدان متولد شده و خدمات اجتماعی قدسی موجود در بستر اربعین را بخشی از فرایند‬
‫توسعه تمدنی انقالب اسالمی دید‪ .‬اگر سعی شود که با روش الیاس‪ ،‬اربعین را به مثابه توسعه ی یک پدیده‬
‫ی اجتماعی دیگر فهم کرد می توان از "اقتصاد صلواتی" نام برد‪" .‬اقتصاد صلواتی" تعبیری است که سید‬
‫مرتضی آوینی‪ ،‬جهت ترسیم تعامالت موجود در جبهه های دفاع مقدس به کار برد و اقتصاد رایج در جبهه‬
‫های جنگ تحمیلی را اقتصاد صلواتی نام نهاد و آنرا نمادی از آینده ی مطلوب انقالب اسالمی‬
‫خواند(آوینی‪ .)123 :1381،‬مردم با ارسال کمک های خود به جبهه ها پشتوانه ی این تعامالت اقتصادی‬
‫خاص در جبهه ها و درمیان رزمندگان شدند که پول را از تعامالت حذف کرده بود‪ .‬رزمندگان با ایثار‬
‫جان خود در جبهه ها حضور می یافتند و مردم پشت جبهه ها‪ ،‬به ایثار مال می پرداختند تا رزمنده توان‬
‫مبارزه داشته باشد‪ .‬نیاز به تفصیل نیست که در اقتصاد صلواتی نیز آنکه خدمتی ارائه می کرد و آنکه‬
‫خدمتی دریافت می کند با نیت جلب رضای پروردگار و یا جلب رضایت ائمه علیهم السالم کنش خود را‬
‫انجام می دادند‪.‬‬
‫جمع بندی نگاه الیاس ‪:‬‬
‫تمایز اصلی کاربست مدل الیاس با مدل فوکو در تحلیل "موکب"(یا همان خدمات اجتماعی قدسی جاری در‬
‫اربعین)‪ ،‬در فرایندی دیدن پیدایش موکب به مثابه توسعه ی یک پدیده ی اجتماعی‪-‬تمدنی دیگر است‪ .‬از‬
‫قضا همین ظرفیت نظری الیاس محل اتکای مقاله حاضر جهت تحلیل موکب به مثابه ی توسعه "اقتصاد‬
‫صلواتی" جاری در جبهه های دفاع مقدس و جنگ تحمیلی ‪ 8‬ساله و به بیان دیگر "توسعه مفهومی خدمت‬
‫قدسی" احیاء شده در انقالب اسالمی است‪ .‬این گسترش عرصه ی معنایی‪ ،‬و خدمات رسانی قدسی‪ ،‬هم‬
‫ُبعدی کمی دارد و هم کیفی‪ .‬به لحاظ کمی‪ ،‬از جبهه های دفاع مقدس فراتر رفته و یک راهپیمائی ‪10‬‬
‫میلیونی را شامل می شود‪ .‬به لحاظ کیفی نیز دیگر صرفا شامل رزمندگان نمی شود بلکه همه زائران حرم‬
‫امام حسین علیه السالم در ایام اربعین را در بر می گیرد‪.‬‬
‫بخش دوم؛‬
‫تفهم "موکب؛ به مثابه تعین خدمات اجتماعی قدسی جاری در اربعین"‬
‫فهم انگاره "خدمت اجتماعی مقدس" از منظر امام موسی صدر‬
‫وجه انتخاب امام موسی صدر از میان متفکران مسلمان معاصر‪ ،‬جایگاه ایشان در حوزه مددکاری و‬
‫خدمات اجتماعی است‪ .‬امام صدر در شهر صور لبنان جمعیت "احسان و نیکوکاری" را بنا نهاد و به‬
‫مقابله با فقر و بیکاری و کمک به مستمندان و فقرا شتافت‪ .‬به همین جهت روزنامه الحیات او را عالمه‬
‫مصلح نام نهاد(ادیان در خدمت انسان‪ .)66 :1401 ،‬او در سخنرانی هایش می کوشید مبانی این سنخ‬
‫فعالیت هایش را تبیین و تقویت کند که یکی از منابع مهم در حوزه "الهیات خدمت" به شمار می رود‪ .‬در‬
‫جریان مناسک اربعین‪ ،‬همچون سایر عرصه های اجتماع‪ ،‬کنشگران بر مبنای معنای ذهنی خود عمل می‬
‫کنند‪.‬‬
‫این معنامندی‪ ،‬طیفی از امور را در بر می گیرد‪ .‬از هستی‪ ،‬کیهان‪ ،‬انسان و مرگ گرفته تا امور روزمره‬
‫فب المثل درگیر با مناسک اربعین؛ پیاده طی طریق کردن‪ ،‬پذیرفتن سختی های مسیر‪ ،‬خوابیدن روی‬
‫زمین در موکب و ‪ . ...‬یکی از منابع مهم یکپارچه کننده و سازنده ی معانی ذهنی کنشگران‪ ،‬دین و حوزه‬
‫الهیات است‪ .‬در جریان مناسک اربعین‪ ،‬قشر ضخیم تری از معنای کنش ها توسط دین و حوزه الهیات‬
‫تامین می شود‪ .‬از این جهت فهم معنای الهیاتی خدمات اجتماعی‪ ،‬به تفهم بهتر کنش کنشگران حاضر در‬
‫مناسک اربعین اعم از زائر و خادم خواهد انجامید‪.‬‬
‫امام موسی صدر در مجموعه سخنرانی که در کتاب "ادیان در خدمت انسان"‪ ،‬گردآوری شده‪ ،‬هدف از‬
‫ادیان را خدمت به انسان می خواند (ادیان در خدمت انسان‪ )66 :1401 ،‬و نقطه ی انحراف در ادیان را‬
‫زمانی می داند که این رسالت محوری خود را فراموش می کنند و در نتیجه اختالف ها بروز می کند‪.‬‬
‫بنابر این محور وحدت ادیان‪ ،‬خدمت انسان خواهد بود‪.‬‬
‫مبتنی بر اجتهاد امام صدر از ماهیت دین و از جمله اسالم‪ ،‬ایمان دارای دو ساحت آسمانی و زمینی است‪.‬‬
‫ساحت آسمانی ایمان با مناسک عبادی مصطلح همچون نماز و مناجات در ارتباط است و ساحت زمینی‬
‫ایمان‪ ،‬با خدمت به انسان تحقق می یابد‪ .‬او معتقد است که در اسالم ‪ ،‬هماهنگی بین درون و بیرون انسان و‬
‫به بیان دیگر هماهنگی بین کیهان و انسان برقرار است‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬به تناسب رشد انسان و تعالی‬
‫او‪،‬تعاملش با سایر انسان ها و افراد اجتماع نیز متناسب تر و هماهنگ تر خواهد شد‪ .‬هدف از عبادت به‬
‫معنای مصطلح‪ ،‬حفظ ایمان است‪ .‬با این حال از نظر ایشان ایمان و عمل با یکدیگر نسبتی وثیق دارند و‬
‫یکدیگر را تقویت می کنند‪ .‬بنابر این دین‪ ،‬به عمل زمینی انسان ها نیز توجه دارد‪ .‬هدف از اعمال‬
‫اجتماعی‪ ،‬زمینی و روزمره انسان‪ ،‬انسانیت است یعنی حفظ انسان و خدمت به او(ادیان در خدمت انسان‪:1401 ،‬‬
‫‪ . )48‬اوج این هماهنگی زمانی بهتر خود را نشان می دهد که امام صدر با استناد به حدیث قدسی "الخلق‬
‫عیالی" خدمت به خلق و نوع انسان را خدمت به خدا و عبادت می خوانند(ادیان در خدمت انسان‪.)48 :1401 ،‬‬
‫تالش امام صدر جهت برجسته ساختن مفهوم خدمت به انسان ها در دین اسالم‪ ،‬به میزان فوق محدود نمی‬
‫شود‪ .‬ایشان حرکت امام حسین ع را نیز در بافت خدمت به بشریت تفسیر می کنند ‪:‬‬
‫حسینی بودن یعنی اینکه انسان به اوج فداکاری و بخشش و وفاداری و خدمت برسد‪ ،‬بیشترین خدمت و عطا و بخشش از او‬
‫به دیگران برسد‪ ،‬به باالترین مرتبه عفو و گذشت برسد‪(.‬سفر شهادت‪) 69 :1399 ،‬‬

‫داللت های قطبی نگاه امام موسی صدر‬

‫یکی از نکات کانونی اندیشه امام موسی صدر در این حوزه‪ ،‬بحث مقاومت در برابر قطب جهان نماست‪.‬‬
‫امام موسی صدر همزمان در دو جبهه تقویت جامعه شیعه لبنان و نیز مقابله با تهاجمات صهیونیستی تبلیغ‬
‫و فعالیت می کند‪ .‬تفسیر او از ارکان دین نیز در این دو حوزه داللت های قابل توجهی می یابد‪ .‬در جامعه‬
‫ی شیعه ی جنگ زده ی جنوب لبنان که هیچ حامی خارجی ندارد‪ ،‬شخصیتی چون امام صدر مجبور است‬
‫بر روحیه جهاد و شهادت طلبی تاکید کند‪ .‬در عین حال شیعیان جنوب لبنان فقیر و ناتوان هستند و بایستی‬
‫روحیه خدمت به هم نوع و تفسیر اعمال روزانه به مثابه عبادت که در تعالیم اسالم و تشیع است مورد‬
‫تاکید قرار گیرد‪ .‬کنش گری دو وجهی امام صدر در آن مقطع زمانی الگوی جذابی برای قطب انقالب‬
‫اسالمی در برابر هجمه ی قطب جهان نماست‪.‬‬
‫از منظر ایشان‪ ،‬شهادت نوعی خدمت به بشریت است‪ .‬شهادت و مرگ مقدس از منظر امام صدر‪ ،‬منبع‬
‫تحوالت اجتماعی است و می کوشد جامعه شیعه را از این مهم آگاه سازد و آنان را متنبه سازد که در‬
‫محاسبات سیاسی‪-‬اجتماعی خود به آن توجه کنند و صرفا به تحلیل های مادی اکتفا نکنند ‪:‬‬
‫تمامی معادالت موجود و مبتنی بر نیروی نظامی و محاسبات برد و باخت‪ ،‬با ورود عاملی با عنوان شهادت‪ ،‬رنگ می بازد‪ .‬شهادت‪ ،‬فرد‬
‫را به سالحی شکست ناپذیر مبدل می سازد و شهید را به چشمه ای جوشان تبدیل می کند که همگان را متحول می کند و وجدان و اندیشه‬
‫و نیروی انسان را به حرکت در می آورد‪(.‬سفر شهادت‪)183 : 1399 ،‬‬

‫در اینجا‪ ،‬شهادت‪ ،‬عامل حیات بخش به جامعه دینی است‪ .‬از نظر امام موسی صدر‪ ،‬جامعه در واقع‬
‫مجموعه ی پیوندهای افراد با یکدیگر است(انسان آسمان‪ )112 : 1401 ،‬و در نتیجه ماهیت جامعه به‬
‫ماهیت این پیوند افراد با یکدیگر وابسته است‪ .‬بنابر این همانطور که انسان مومن و کافر و منافق داریم‪،‬‬
‫هر جامعه نیز بر مبنای اینکه پیوند میان افراد آن‪ ،‬ایمانی است یا منافقانه یا کفرآمیز‪ ،‬واجد این صفت و‬
‫ویژگی می شود‪ .‬عالمه صدر در اینجا طرح می کنند که زندگی در جامعه غیر توحیدی برای مومنان‬
‫سخت است و در منابع دینی برای آن تمثیل در دست نگاه داشتن زغال افروخته ذکر گردیده‪ .‬راهکار‬
‫منابع دینی در این شرایط تشکیل جوامع کوچک ایمانی است‪( .‬انسان آسمان‪ )115 : 1401،‬مطابق تفسیر‬
‫امام صدر از اسالم‪ ،‬بزرگ ترین نیروی ممکن موجود در دل جامعه زمانی آزاد می شود که نیروی افراد‬
‫و جامعه توسط والیت بسیج شود(انسان آسمان ‪ .)116 ،1401:‬چنین رویکردی وقتی به مناسک اربعین‬
‫اعمال شود‪ ،‬در تلفیق با ایده قطبی شدن انتظاری‪ ،‬داللت های قابل توجهی می یابد‪ .‬در واقع مناسک اربعین‬
‫در دل تمدنی سکوالر سربرآورده و سنخ خاصی از ارائه ی خدمت را به منصه ظهور نشانده‪ .‬راهپیمائی‬
‫اربعین‪ ،‬یک پیوند مومنانه ی در مقیاس فراملی است که ماهیت خود را از اطاعت ولی و امام معصوم ع‬
‫می گیرد‪.‬‬
‫از این جهت مطابق دستگاه نظری شهید صدر‪ ،‬پدیده مناسک اربعین و از جمله خدمات قدسی رایج در‬
‫اربعین را می توان آزادسازی بخشی از نیروی افراد دانست که در نتیجه بسیج نیروها توسط والیت‬
‫صورت می گیرد‪.‬‬

‫جمع بندی دیدگاه امام موسی صدر‬


‫با سرمشق گرفتن از امام موسی صدر در تحلیل مناسک اربعین‪ ،‬می توان الهیات خدمات اجتماعی و‬
‫انگیزه های معنوی کنشگران خدمت دهنده را بهتر درک کرد‪ .‬از این گذشته با توجه به اینکه اربعین در‬
‫واقع گرامی داشت چهلمین روز شهادت امام حسین علیه السالم است‪ ،‬نسبت وثیقی میان خدمات قدسی در‬
‫اربعین و انگاره ی شهادت وجود دارد که از زاویه دید امام موسی صدر خصوصا تفسیر شهادت به مثابه‬
‫خدمت به بشریت و نیز نسبت میان خدمت به بشر و عبادت‪ ،‬بهتر می توان آن را درک کرد‪ .‬در عین حال‬
‫این نگاه دارای داللت های قطبی نیز هست که شرح آن رفت‪.‬‬
‫جمع بندی و نتیجه گیری‬
‫فهم خدمات قدسی رایج در اربعین را بایستی ذیل فهم کلی تر پدیده ی اربعین جای داد‪ .‬مقاله ی حاضر‬
‫مناسک اربعین را در بستر جهان قطبی می بیند‪ .‬در حالیکه برخی همچون افروغ بر این باورند که جهانی‬
‫شدن محقق شده و ماهیتی استثماری دارد(افروغ ‪ ،)1381 :‬انتظاری بر این باور است که جهانی شدن‬
‫محقق نشده و در واقعیت عینی با جهان قطبی شده مواجه ایم(انتظاری‪ .)18 :1389 ،‬شجاعی زند بر این‬
‫باور است که در چنین جهانی (به تعبیر افروغ‪ ،‬استثمار جهانی شده و به تعبیر انتظاری جهان قطبی شده)‪،‬‬
‫ایدئولوژی جهانی گرائی‪-‬و به تعبیر انتظاری قطب جهان نما‪ -‬و دین اسالم حادترین منازعات را تجربه‬
‫خواهند کرد(شجاعی زند‪ .)471 :1394 ،‬اربعین را بایستی در بستر چنین منازعاتی تحلیل کرد‪ .‬مقاله ی‬
‫حاضر با تکیه بر نگاه قطبی انتظاری به پدیده های اجتماعی و تحلیل جامعه به مثابه امری فراملی‪ ،‬اربعین‬
‫را شکوفائی تمدنی انقالب اسالمی در جهت خالف تمدن غرب و خصوصا قطب جهان نما می بیند‪ .‬فوکو‬
‫زمانی با مشاهده انقالب اسالمی گفته بود که اسالم این قابلیت و خطر را دارد که به یک انبار مهمات‬
‫عظیم با توان و ظرفیت صدها میلیون انسان تبدیل شود(فوکو‪ .)32 :1384 ،‬اربعین یک تعین این ظرفیت‬
‫فراملی و قطبی انقالب اسالمی است‪ .‬انقالب اسالمی در سازوکاری برنامه ریزی نشده‪ ،‬اقتضائی و‬
‫طبیعی‪ ،‬از ظرفیت های موجود‪ ،‬جهت گسترش قطب خود در برابر قطب جهان نما بهره می گیرد‪ .‬و‬
‫اربعین یکی از این ظرفیت هاست‪ .‬اما در باب خدمات قدسی جاری در اربعین‪ ،‬با توجه به دو مدل‬
‫توصیفی مورد استفاده در بخش نخست مقاله یعنی مدل زیست‪-‬سیاست قطبی(حاصل تلفیق زیست سیاست و‬
‫قطبی شدن) و مدل قطبی‪-‬فرایندی شکل گیری تمدن(حاصل تلفیق تحلیل فرایندی الیاس و قطبی شدن)‪ ،‬به‬
‫نظر می رسد که خدمات اجتماعی قدسی جاری در مناسک اربعین را بایستی بخشی از فرایند تمدنی‬
‫انقالب اسالمی و نه پدیده ای اساسا نوظهور به شمار آورد‪ .‬در واقع‪ ،‬مدل حاصل از تلفیق قطبی شدن و‬
‫ایده ی الیاس‪ ،‬توان بیشتری جهت تبیین پدیده اربعین دارد‪ .‬عمده دلیل اینکه نمی توان پدیده ی اربعین و‬
‫خدمات اجتماعی قدسی جاری در آن را یک گسست از پدیده های فرهنگی پیشین و تولد نگاهی جدید به‬
‫شمار آورد این است که در اربعین ساختارهای ثابت مختص اربعین متولد نشده اند‪ .‬موکب ساختاری سیال‬
‫است و مقطعی بر خالف ساختارهایی که فوکو بر تولد آن ها دست گذاشت‪ .‬در حالیکه پدیده ی بنیادین که‬
‫مبنای اربعین به شمار می رود‪ ،‬انقالب اسالمی است که ساختارهای متناسب خود را متولد ساخته؛ سپاه‪،‬‬
‫بسیج‪ ،‬در مقطعی جهاد سازندگی‪ ،‬نهضت سواد آموزی‪ ،‬ستاد اجرائی فرمان امام و در ادامه نیز تدریجا‬
‫ساختارهای مدرن را در جمهوری اسالمی مورد استفاده قرار می دهد و در صورت لزوم به بازتعریف و‬
‫مصادره آن می پردازد‪ .‬بنابر این پژوهش حاضر‪ ،‬پدیده فراملی اربعین را گونه ای توسعه ی فرایندی‬
‫انقالب اسالمی و ذیل نظریه قطبی شدن فهم می کند و نه مقوله ای از جنس تولد و گسست‪ .‬در واقع به نظر‬
‫می رسد تولد و گسست اصلی و بنیادین را بایستی انقالب اسالمی دانست و پدیده ای چون اربعین را از‬
‫مصادیق توسعه و گسترش انقالب اسالمی فهم کرد‪ .‬ماهیت خدمات موجود در اربعین نیز از همین قرار‬
‫است‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬فرهنگ اقتصادی رایج در ایام اربعین را می توان گونه ی توسعه یافته از اقتصاد‬
‫صلواتی(تعبیر شهید آوینی) رایج در جبهه های دفاع مقدس خواند‪.‬در جریان دفاع مقدس‪ ،‬طبقات مختلف‬
‫مردم‪ ،‬به جبهه ها کمک اقتصادی کردند و در جبهه ها گونه ی خاصی از تبادالت اقتصادی رواج یافته بود‬
‫که رزمندگان به ازای ذکر صلوات یا شریک کردن اهداکنندگان کاال در ثواب عمل خود‪ ،‬کاالهای اهدائی‬
‫مردم را دریافت می کردند و به همین جهت سید مرتضی آوینی این سنخ تبادالت اقتصادی را "اقتصاد‬
‫صلواتی" خواند‪ .‬در جمع بندی نهائی‪ ،‬مقاله ی حاضر‪ ،‬اربعین را بستر توسعه ی مفهومی امر قدسی به‬
‫خدمات اجتماعی می داند که پیش از آن و متاثر از انقالب اسالمی‪ ،‬در مقیاس های کوچک تر تجربه شده‬
‫بود‪.‬‬
‫گذشته از پاسخ به پرسش اصلی مقاله‪ ،‬نکته ی مهم دیگر نسبت مقوله ی شهادت و خدمات قدسی رایج در‬
‫اربعین است‪ .‬همچنانکه امام موسی صدر اشاره می کند‪ ،‬شهادت اوج ایثار و از خود گذشتگی و خدمت به‬
‫بشریت است‪ .‬قله ی شهادت‪ ،‬سید الشهداء هستند و اربعین در دامنه ی این قله گسترانیده شده و خدمات‬
‫قدسی جاری در موکب در چنین بستری امکان ظهور یافته‪ .‬در این بافت معنائی زائر و خادم‪ ،‬هر دو‬
‫بواسطه ی عشق و ارادت به ساالر شهیدان به تعامل و تبادل خدمات مبادرت می ورزند‪ .‬باز هم به تعبیر‬
‫الیاس نوع نگاه انسان ها به مرگ بر نوع تعامل و کنش آنان با یکدیگر موثر است‪ .‬در عین حال به نظر‬
‫می رسد اربعین و خدمات ارائه شده در آن‪ ،‬هنوز تمام ظرفیت معنائی ماهیت "خدمت" در زیست جهان‬
‫انقالب اسالمی را شکوفا نکرده است‪ .‬موکب‪ ،‬موقفی از توسعه ی تمدنی انقالب اسالمی است و هنوز‬
‫نقطه ی اعالی آرمان انقالب اسالمی تعین نیافته است‪ .‬در این عمق معنائی مد نظر و مستخرج از نگاه‬
‫امام موسی صدر‪ ،‬خدمت به نوع بشر‪ ،‬هدف زندگی روزمره انسان متدین قرار می گیرد‪.‬‬

‫منابع ‪:‬‬
‫آوینی‪ ،‬سید مرتضی‪ ،‬توسعه و مبانی تمدن غرب‪ ،‬نشر ساقی‪ ،‬تهران‪ ،‬چاپ سوم‪.1381 ،‬‬
‫الیاس نوربرت‪ ،‬تنهائی دم مرگ‪ ،‬ترجمه امید مهرگان و صالح نجفی‪ ،‬انتشارات گام نو‪،‬چاپ هفتم‪،1399 ،‬‬
‫تهران‪.‬‬
‫الیاس نوربرت‪ ،‬در باب فرایند تمدن‪ ،‬ترجمه غالمرضا خدیوی‪ ،‬انتشارات جامعه شناسان‪ ،‬چاپ اول‪،‬‬
‫‪ ،1392‬تهران‪.‬‬
‫انتظاری‪ ،‬علی‪ ،‬قطبی شدن به منزله جایگزینی برای مفهوم جهانی شدن‪ ،‬نشریه مجموعه مقاالت دانشگاه‬
‫عالمه طباطبائی‪ ،‬سال ‪ ،1391‬شماره ‪ :285‬صص ‪.158 - 129‬‬
‫شجاعی زند‪ ،‬علی رضا؛ دین در زمانه و زمینه ی مدرن‪ ،‬پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی‪،‬‬
‫تهران‪ ،‬چاپ اول‪.1394 ،‬‬
‫صدر‪ ،‬سید موسی‪ ،‬انسان آسمان(جستارهائی درباره امیرالمومنین ع)‪ ،‬موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام‬
‫موسی صدر‪ ،‬چاپ هفتم‪،1401،‬تهران‪.‬‬
‫صدر‪ ،‬سیدموسی‪ ،‬سفر شهادت(گفتارهائی درباره واقعه عاشورا)‪ ،‬موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی‬
‫صدر‪ ،‬چاپ هشتم‪ ،1399،‬تهران‪.‬‬
‫صدر‪ ،‬سید موسی‪ ،‬ادیان در خدمت انسان(جستارهائی درباره دین و مسائل جهان امروز)‪ ،‬موسسه‬
‫فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر‪ ،‬چاپ هشتم‪ ، 1401،‬تهران‪.‬‬
‫فوکو‪ ،‬میشل‪ ،‬انبار باروتی به نام اسالم‪ ،‬ترجمه ی محمدباقر خرمشاد‪ ،‬تهران ‪ :‬مرکز بازشناسی ایران و‬
‫اسالم‪.1384 ،‬‬
‫فوکو‪ ،‬میشل‪ ،‬ایرانیان چه رویائی در سر دارند‪ ،‬ترجمه ی حسین معصومی همدانی‪ ،‬نشر هرمس‪ ،‬تهران‪،‬‬
‫چاپ چهارم‪.1386 ،‬‬
‫کچوئیان‪ ،‬حسین‪ ،‬نظریه های جهانی شدن ‪ :‬پیامد چالش های فرهنگ و دین‪ ،‬نشر نی‪ ،‬تهران‪ ،‬چاپ اول‪،‬‬
‫‪.1386‬‬
‫کچوئیان‪ ،‬حسین‪ ،‬انقالب اسالمی ایران و انفتاح تاریخ‪ ،‬سوره مهر‪ ،‬تهران‪ ،‬چاپ اول‪.1391 ،‬‬
‫معینی پور‪ ،‬مسعود‪ ،‬اربعین جهانی دیگر‪ ،‬انتشارات سوره مهر‪ ،‬تهران‪ ،‬چاپ اول‪.1398 ،‬‬
‫‪F.Fukuyama.the end of History.the National interest.1989.pp3-18‬‬
‫افروغ‪ ،‬عماد‪ ، 1381 ،‬جهانی شدن و چالش های فرهنگی در ایران‪ ،‬خراسان‪ ،‬شماره ‪15019‬‬
‫غفاری هشجین‪ ،‬زاهد و محمد آقائی‪ ،‬پیاده روی اربعین حسینی به مثابه جنبش اجتماعی‪ ،‬دوفصلنامه علمی‪-‬‬
‫پژوهشی دانش سیاسی‪ ،‬شماره اول‪ ،‬پیاپی ‪ ،27‬بهار و تابستان ‪ ،1397‬صص‪.21-1‬‬
‫منجمی‪ ،‬علیرضا‪ ،‬دانش ها و نهادها در ساختار همه گیری‪ :‬تحلیل زیست سیاسی پاندمی کرونا‪ ،‬دو فصل‬
‫نامه فلسفه علم‪ ،‬پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی‪ ،‬سال یازدهم‪ ،‬شماره اول‪ ،‬بهار و تابستان‬
‫‪.232-213 ،1400‬‬

You might also like