Professional Documents
Culture Documents
عنوان:
تمدن نوین اسالمی در رابطه با گام دوم انقالب
استاد:
استاد سلیمانی
دانشجویان:
حمیدرضا سپهری فر
آقای اشکستان پور مهدی صادق نژاد
تابستان 1204
فهرست مطالب
چکیده1......................................... ................................ ................................ ................................ ................................:
مقدمه1........................................... ................................ ................................ ................................ ................................
انقالباسالميايرانوبیدارياسالمي6................. ................................ ................................ ................................
تمدناسالمي11.......................... ................................ ................................ ................................ ................................
انقالباسالميايران:حدوثوبقايتمدني11..................................... ................................ ................................
سطحداخلي11............................. ................................ ................................ ................................ ................................
سطحمنطقهايوحوزهجهاناسالم11................. ................................ ................................ ................................
سطحبینالمللي11..................... ................................ ................................ ................................ ................................
بیدارياسالميوتمدننويناسالمي11................ ................................ ................................ ................................
نتیجه12......................................... ................................ ................................ ................................ ................................
فهرستمنابع13........................... ................................ ................................ ................................ ................................
أ
چکیده:
نوشتارحاضردرپاسخبهاينپرسشكهانقالباسالمي وجمهورياسالميچهتأثیريبرشکل
گیري بیداري اسالمي كنوني و بسترسازي براي تمدن جديد اسالمي دارد ،تدوين شده و در يك
مطالعهاسنادي،باروشتوصیفيوتحلیليبهنتايجذيلدستيازيدهاست:نقطهآغازينهرتحول
سازندهبیدارياستوانقالباسالميتداومبیدارياسالميوموجدومآناست.ازآنجاكهانقالب
اسالميحدوثوبقايتمدنيدارد،چشماندازنظامسیاسيبرآمدهازآندردههچهارمحیاتخود،
تمدن سازي است .جمهوري اسالمي به دلیل گام برداشتن در امر تمدن سازي و به دستآوردن
موفقیتهاييدرابعادفردي،داخلي،منطقه ايوجهاني،موجباتتداومبیدارياسالميدرموج
سومرافراهمساختهاست.بنابراينيكرابطهسهگانهبینتمدنسازيانقالباسالميونظامبرآمده
ازآنوبیدارياسالميبهبركتبازتابندگيآنونیزبقايخودانقالباسالمي وجوددارد.بیداري
اسالميامروزينكهخودملهمازبیداريانقالباسالميايراناست،درشرايطزمانيوجهانيكنوني
ميتواندباتکیهبرظرفیتهايتمدنسازدههچهارمحیاتجمهورياسالمي،تقاضاومیلفزاينده
موجوددرجهاناسالمبهسويتمدننويناسالميراتقويت،تأمینوتحکیمنمايد.
واژگان كلیدي :بیداري اسالمي ،انقالب اسالمي ،جمهوري اسالمي ،تمدن سازي ،تمدن نوين
اسالمي.
مقدمه
انقالباسالمييکيازانواعفرهنگيانقالبهاياجتماعياست.اينواژهباپیروزيانقالب
اسالمي در ايران ،وارد ادبیات جامعه شناسي انقالب شد و در واقع حکايت از برجستگي و اهمیت
عناصريچونفرهنگ،دين،ايدئولوژيورهبريمذهبيدراينانقالباست.انقالباسالميدرايران
موجبشدكهمقولهفرهنگوبهويژهفرهنگمذهبيكهتاپیشازاين،درنظريهپردازيهاچندان
موردتوجهقرارنميگرفت ،بهطورفعالدرعرصهنظريهپردازيحوزهانقالبواردشود.هرچند
انقالباسالميازمنظرهايمختلفيموردتحلیلقرارگرفتهورهیافتهايگوناگونيدرتحلیلآن
1
بهکارگرفتهشدهاست،امابدونترديدسهمرهیافتهايفرهنگيازاولويتباالتريبرخورداراست،
رهیافتيكهدرآنعناصريچونمذهب،تمدنومعنويتدرتبیینچراييوحتيچگونگيبهثمر
رسیدناينانقالببرجستهترميباشد(خرمشاد.)99-201:3831،استداللاصليبراياينمبناآن
است كه هر چند دسته بندي هاي بسیاري در نظريه هاي انقالب بر اساس نسل ها ،مکتب ها،
رويکردهاوجزاينهاوجوددارند،امامهمايناستكههمهويژگيهاخودحالتثانوينسبتبهيك
خصیصهاولیه،يعنيمعرفتاجتماعيانسانيدارند،بنابراينروشنترينوكالنترينمنظربراي
است .مطالبات اصیلي چون تعالیم الهي ،استقالل ،آزادي و عدالت و تحول خواهي بر پايه آنها
رويکرديفرهنگياست.ازاينمنظرهممهمترينتأثیرانقالباسالميايرانبرنظريههايانقالبرا
ميتواندرشکلگیريرهیافتفرهنگيدرتبیینانقالبدانست.رهیافتفرهنگيدرتحلیلانقالب
اسالمياوالًدرمنازعهكارگزارساختار،اولويتونقشاساسيرابهكارگزارانكههمانافرادجامعهو
عواملانسانيهستندميدهد،ثانیاثانیاًرهیافتفرهنگيبهاوضاعروحيوباورهايانسانيدرصورت
بنديونوعيازتحولكهانساندرپيآناست،اولويتمیدهد،ثالثاًاينکهدرانقالباسالمي،مبناي
اصليتحولروحيمردمايران،اسالمسیاسيشیعيبودهكهبهگسترشوعموميشدناينتحول،
منجر شده است .بديهي است الزمه ارائه تحلیلي فرهنگي اسالمي از انقالب ايران ،شناخت مکتب
اسالم وتسلط بر مباني تفکر سیاسي شیعه و نیزديدگاه هاي انديشمندان وروحانیت شیعه است
(شجاعیان)113-116،1382:
باگذشت بیش از سي سال از پیروزي انقالب اسالميعلل موجده اين انقالب به علل مبقیة نظام
سیاسيبرآمدهازآنتبديلشدهوسرمايهاينرمرادراختیارجمهورياسالميايرانقراردادهاست.
راهبرانفکريومعنوياينانقالبتوانستهبودندبهخوبيوبهدرستيمطالباتتاريخيمردمايرانرا
قاعدهمندوتئوريزهنمايند؛اينمطالباتعبارتبودنداز:استقالل،آزادي،عدالتومعنويت.امروزه
جمهورياسالميايرانتداومحیاتخودرابهتالشبرايبرآوردهسازياينمطالباتمديوناست،
مطالباتي كه تبیینکننده پیدايش و توجیه گر تداوم انقالب اسالمي بوده است .از ديگر سو اين
بنیادهايچهارگانهمطالباتاصليجريانبیدارياسالميدرپیشازيكقرناخیربودهاست.
درجهانامروزآثارقدرتفرهنگيوسیاسيانقالباسالميايرانازعراقتالبنان،ازافغانستانتا
فلسطین،ازپاكستانتامنتهيالیهآسیايجنوبشرقي(مالزيواندونزي)،
ازيمنتاآذربايجانتاسودان،ازتاجیکستان،ازتركیهتاآسیاتاالجزاير،ازآفريقاوازخلیجآفريقاتا
عیاناست.برخياز ابعادتأثیرگذاروتعیینکنندهقدرتنرمجمهورياسالميايرانعبارتانداز:
داشتنرسالتوپیاميجهانشمولوبهرهمنديازجايگاهيژئوپولتیكوژئواستراتژيك،موفقیتدر
ارتقايانديشهدينيومعنويتواخالق ،مطرحساختنعدالتتوأمبامعنويتوصلحتوأمباعدالت،
تأكیدبرسلطه ستیزي،نفيظلموحمايتازمظلومدراصولسیاستخارجيخود،تالشدرجهت
ايجادوحدتوهمبستگيمیانامتاسالمي،بهرهمنديازجايگاهرهبريبیدارياسالميواسالم
سیاسيدرجهان،اسالميجهانيسازيمبارزهباصهیونیسمدرمقابلعربيسازيومنطقهايو
سازنده و راه گشا در حل و فصل بحران هاي منطقه اي ،الهام بخشي به جنبش هاي اسالمي و
حمايتازآنها،توفیقدرراهاندازيجنبشنرمافزاريوتولیدعلمورشدشاخصهايفناوريو
علمي(ر.ک:خرمشاد1111،و)1113
گیري و شکلدهي به تمدن نوين ايراني اسالمي ،مسئله اصلي امروزين انديشه ورزان و رهبران
جمهورياسالمياست.اساساًانقالباسالميونظامبرآمدهازآندرصورتيمیتواندزندهوزايندهدر
عرصهانديشهوعملجامعهجهانيتداومپیداكندكهبهسطحتمدنارتقايابد.اينحضورپوياو
1
بالنده در واقع نمودهاي نرم افزارانه و بودهاي افزارانه اي را مي طلبد كه بتواند پیامهاي آموزه
اسالميايرانيرادرسطحيعمیقترپايانموده وآنراقابلارائهدرسطحجهانيبنمايد.اينهمان
گذارالزمازمرحلهابتداييومیاني«اسالمفرهنگ»و«اسالمايدئولوژي»بهمرحلهعاليونهايي
«اسالمتمدن»است.
در واقع تمدن صورت خاص و مادي زندگي مردم بر مبناي فرهنگ و تفکر است .به
عبارتديگرتمدننمودهاي مجموعهآدابورسوموسننورفتاروكرداروعلموفنونوصنايعي
استكهازاصولومبانيفرهنگيخاصيمنبعثاست.درشرايطامروزينجهانيوباموقعیتخاص
جمهورياسالميايران،تداوموحیاتانقالباسالميوحضورتأثیرگذار،زايندهوالهامبخشاين
انقالبجزازمسیرتبديلبهتمدنامکانندارد.بنابراينامروزهتمدنسازيانقالباسالميبهعنوان
يكدستاوردوضرورتوهمینطوربهمثابهيكچشماندازهمدرتداومانقالباسالميوهمدر
الهامبخشيآنبه 031بیدارياسالميونفوذوبسطآندرعرصهمنطقهايوجهاني،يكوضعیت
فرصت ساز ،ت عیینکننده و قابل مطا لعهاي ايجاد كرده است .مطالعه سیماي واقعي اين وضعیت
دغدغهاصليمقالهحاضراست.
ازاينروپرسشاصلياينمقالهعبارتاستازاينکهازيكسوانقالباسالميايرانچهنسبتيبا
بیدارياسالميدارد؟وازسويديگررابطهآنباتمدنسازياسالميدرجهانامروزكداماست؟
اماتمدنچیستوچگونهساختهميشودوچهنسبتيبافرهنگدارد؟چطوريكفرهنگدر
مرحلهايازمراحلحیاتوتکاملخودمنجربهشکلدهيبهيكتمدنميشود؟مثًالًچگونه
فرهنگاسالميتوانستدرشورهزارجزيرهالعرببنیادتمدنيبهعظمتوپوياييتمدناسالميرا
پايهريزيكند؟
هرتمدنشاملچندينفرهنگمیشودمانندتمدنغربكهشاملفرهنگانگلیسي،آلمانيو
فرانسويو...استياتمدنشرقكهشاملفرهنگهايچیني،هندي،ايرانيوميشود(آراستهخو،
.)372:1161ازاينبیاناينگونهبرداشتميشودكهفرهنگزيرمجموعهتمدنوبهلحاظوسعت
كو چکتر از تمدن است و هر تمدني از چندين فرهنگ و خرده فرهنگ تشکیل شده و اشتراكات
مختلفآنهاكناريکديگريكتمدنبزرگراتشکیلميدهد.برخينیزتمدنوفرهنگرامترادف
همتلقيكردهاند.ويلدورانتبینفرهنگوتمدنمرزمشخصيقائل است،بدينمعناكهانديشه
هاوفعالیتهايفرهنگيجوامعراوقتيدرشمارتمدندرميآوردكهشهرنشینيتشکیليافتهباشد.
ويتمدنراعبارتازنظماجتماعيمیداندكهدراثرآنخالقیتفرهنگيامکانپذيرميشودو
جريانمييابد(دورانت)1112:3،
مابرخالفامثالادواردتايلوردر«فرهنگابتدايي»)(8591كهتمايزچندانيبینفرهنگوتمدن
قائل نمي شوند ،بین آن دو تفاوت قائل شده و تمدن را صورت خارجي فرهنگ ،تجسم و عینیت
بیرونيآنميدانیم،چنانکهبرخيهمینتمايزرايكمناقشهوسنتآلمانيدانستهاند(ر.ک:اباذري
و همکاران .)1113 ،بنابراين فرهنگداشته هاي معنوي و نرم افزاري يك ملت است ،كه از سنن،
تاريخ،آدابورسوم،شعائروگذشتهمبتنيبردانشآنالهامگرفتهونوعخاصياززيستانسانيرا
رقم زده است ،در حالیکه تمدن بروندادهاي سخت افزاري را نیز شامل مي شود ،به تعبیر بهتر
دربردارنده
توسفرهنگعهماديوزيربنايتمدنمعنوييکاست،بهملتاسعبارتت.ديگرنکتهتمدنمهمازتر
دردلاينفرهنگنسبتسجوششنجيميآنكندواستاينکهفرهنگهاهستندكهسرزمینرشد
ونمووشکل گیريتمدنهاهستند.پسدرحالیکهتمدنباگذرازمرزفرهنگبهقلمروتولیدات
عیني،سختافزاري،مادي،صنعتيو...ميرسددرعینحالنطفهآندردلفرهنگمنعقدمیشود.
اگرچنینباشديکيازويژگیهاياصليتمدنآنخواهدبودكهصرفاصرفاًجنبهاكتسابيندارد،بلکه
اساساًبرايندخالقیتدرونفرهنگينیزاست.
5
عالوهبرجنبهاكتسابيوخالقیت،خصلتاجتماعيهمازنسبتفرهنگوتمدنوتعاريفآنها
برميآيد.اساسا تمدندرمعنايوسیعآنهرگونهتواناييسازندهاياستكهانسانبهعنوانفردي
اجتماعيبهدستمیآورد(پهلوان.)84:1113،درواقعتمدننوعخاصيازتوسعهماديومعنويدر
يك جامعه كه دربرگیرنده مجموع عناصر اقتصادي ،فرهنگي ،اخالقي ،حقوقي ،علمي ،فني و ديني
است.ازنظردانشمندانعصرروشنگريدرقرن17و81مفهومتمدنباانديشهترقياجتماعيپیوند
داشتهاست(مركزاطالعاتومدارکعلميايران.)36:1126،ازاينروهرگونهبحثيازتمدن،به
ناچاربحثيسیاسيواجتماعياست(ر.ک:سرپرستسادات)1392(،
بنابراين تمدن گسترده ترين ساخت هويت فرهنگي است و هر چند تمدن ها در طول زمان و
مکان پويا و متحول بوده اند ،ولي همواره بر مبناي فرهنگ خاص قرار داشته اند (بايلیس و
اسمیت.)126:1112،1ايننسبتبینفرهنگوتمدن،پشتوانهنظرِيِنسبتياستكهدربحثهاي
آتيبینانقالباسالميايرانوتمدننويناسالميونیزبینبیدارياسالميوتمدننويناسالمي
ايجادشدهوبیانميشود.بحثبرسرايناستكهببینیمچگونهفرهنگاسالميايرانيمنبعثاز
انقالباسالميدرحالحیاتبخشیدنمجددبهتمدنينويندرعرصهجغرافیاييايرانوجهاناسالم
است؟درواقعاگرانقالباسالمي،انقالبيفرهنگيبودهاستوفرهنگمبناياصليتمدناست،اين
انقالببرآمدهازفرهنگ،توانتأسیسگريتمدنيراداراستودرحالتجربهوتحققاينمهماست.
قبلازآندوبحث،بايدنسبتانقالباسالميوبیدارياسالميبیانشود.
اسالميوجوددارد؟عليرغموجودپاسخهايگوناگون،متعددوگاهمتضاد،يكپاسخقابلاستدالل
عبارتاستازاينکهانقالباسالميايرانهممولودبیدارياسالمياستوهممولّدّآن.
1
. Baylis & Smith
انقالباسالميايرانمولودبیدارياسالمياست،زيراتوانستپسازحدوديكصدسال،تمام
آمالوآرزوهاواهدافمطرحشدهتوسطنخستینبیدارگراسالميدورهجديديعنيسیدجمالالدين
اسدآبادي را به تمامه عینیت بخشیده و محقق سازد .سیدجمال پس از تشخیص مشکله «عقب
ماندگي»درجهاناسالمكوشیدتابابیدارسازيحکام،پادشاهانوسالطیندرگامنخستورهبران
ديني ،محلي ،نخبگان و توده هاي مردم در گام بعد ،با ارائه راهکارهايي اسالمي بومي بر اين
عقبماندگيغلبهكند.سیدجمالچراييگرفتارآمدنمسلماناندراينمعضلرادردورشدنمسلمانان
ازاسالماصیلتشخیصدادوراهحلكالنغلبهبرآنرانیزدربازگشتبهاسالماصیلتجويزنمود
.به همین دلیل است كه او را نخستین بیدارگر اسالمي معاصر خواندهاند )حکیمي (، 1384چون
درصددبیداركردنمسلمانانبهناموبراياسالمبود،براينائلآمدنبهاينراهبردكالن،اوهشت
راهبرد عملیاتي پیشنهاد كرد كه در صورت عمل به آن مسلمانان مي توانستند بر وضع نامطلوب
موجود غلبه كرده و به وضع مطلوب و موردنظر اسالم براي بشريت و مسلمانان نائل شوند .هشت
راهکارسیدجمالالديناسدآباديعبارتبودنداز:
.1مبارزهبااستبدادوخودكامگيمستبدانحاكمبرجوامعاسالميبهناماسالموباتکیهبراسالم:او
معتقدبودكهفقطنیرويمردمميتواندبرقدرتزورمندانهوظالمانهحکاممستبدمسلمانغلبه
كندومردمفقطزمانيحاضربهحضورگستردهوبيمهابادراينعرصهميشدندكهپاياسالمو
تکلیف شرعي در میان باشد ،به همین جهت بايد كاري مي كرد كه مردم بیدار شده و مبارزه با
استبدادومستبدانرايكتکلیفدينيبدانند؛
.1آشناييباعلوموفنونجديدومجهزشدنبهآن؛
.1بازگشتبااسالماصیلاولیه،اسالمبدونخرافه،بدونبدعتودورازقشرگرايي
2
.4ايمانواعتقادراسخبهمکتباسالمبهعنوانمکتبيكهتواناييالزمبراينجاتمسلمانانورهايي
آنها از وضع نامطلوب موجود را دارد ،چون اسالم دين عقل و برهان و استدالل ،مبتني بر شرافت
انسانيوكرامتذاتياو،دينعلم،دينجهاد،دينكار،
عزتتالشوسخخواهيوتذلتكوشي،دينناپذيريواصالحودينيامراسبهتكهمعروف
دروآننهيازقدرتمنکر،پروازدينانسانتامسئوليتمرزپذيرينبوت،و«قابقوسیناوادني»
مهیاست؛
.5مبارزهبااستعمارخارجياعمازاستعمارسیاسي،اقتصادي،فرهنگيو،...دراينجانیزسیدجمال
معتقدبودكهفقطيكنیروميتوانددرمقابلاستعمارايستادهوفشارهايآنراخنثينمايدوآن
نیستجزنیرويمردم؛.6ضرورتاتحادجهاناسالم؛
.2احیاءفريضهجهاددرجوامعاسالميودمیدنروحمبارزهدرمیانمسلمانان؛
.1مبارزهباخودباختگيدربرابرغرب(ر.ک:مطهري)1377،
انقالباسالميايرانتوانستبهخوبيوبهدرستيباعملیاتيكردناينراهکارهايهشتگانهآنچه
راكهسیدجمالبهصورتنظريمطرحكردهبود،درعملپیادهنمايد.درجريانانقالباسالميايران
مردمبهناماسالموتکلیفشرعيبهخیابان هاوصحنهريختهوطوماراستبدادواستعماررادرهم
پیچیدند،باباورعمیقبهجهاددرراهخدا،ازشهادتفيسبیالهللباآغوشيبازاستقبالكردند،به
اسالمبهعنوانيكمکتبرهايیبخشنگريستهوبهكلیهلوازمآنتندردادهوبدانعملكردند،با
غربوخودباختگيدر مقابلآنمبارزههايسختوهمهجانبهوفراگیرآغازكردندوبادقتو
وسواستجهیزشدنبهعلوموفنونجديدراازاوجبواجباتفرضكردندودركلیهاينمراحل
بازگشت به اسالم اصیل اولیه مقصود بود و وحدت جهان اسالم شعاري تخل فناپذير محسوب مي
گرديد.
بهاينترتیب،انقالباسالميايرانتوانستآنچهراكهبرايبیدارگراناسالمينظیرسیدجمال،حسن
البنا،سیدقطب(مصر)،امیرعبدالقادر،بنباديس،بشیراالبراهیمي(الجزاير)،ابواالعليمودودي،اقبال
الهوري (شبه قاره هند) ،محمدباقر صدر ،محمدباقر حکیم (عراق) ،مالسعید نورسي (تركیه) ،عالل
الفاسي (مغرب) ،سنوسي و عمر مختار (لیبي) ،امام موسي صدر (لبنان) ،آيت اهلل كاشاني و نواب
صفوي(ايران)،يكآرزووگاهيكرؤيامحسوبميشد،جامهعملپوشانیدهودرعینیتتمامو
كمالمحققسازد.
اينگونهبودكهباانقالباسالميايران،موجاولبیدارياسالميكهباسیدجمااللدين
اسدآباديآغازشدهوبیشترنظري،فکريوايدهپردازانهبود،بهموجدوميمنتهيشدكهبیشتر
عملگرا،عينیتبخشوپیشبرندهبود.باانقالباسالميايرانموجدوميدرروندبیدارياسالميآغاز
گشتكهدرآن«انقالبيبهنامخدا»(ر.ک:خرمشاد ،)1384درانتهايقرنبیستِمِمادهگراوماده
زده افق هاي جديدي فراروي مسلمانان و جهانیان گشود .با انقالب اسالمي ايران ،بیداري اسالمي
توانستههمصاحبيكتئوريبرايانقالبوهمحامليكالگوبرايحکومتباشد:تئوريانقالب
اسالميوالگويمردمساالريديني(اسالمي).
از اينمرحلهاستكهانقالباسالميبهمولّدّبیدارياسالميتبديلميشود.باانقالباسالمي
ايرانموجدوميازبیدارياسالميدرجهانبرمیخیزدكهدارايخصوصیاتذيلاست:
.1براساساسالم،الگويانقالبارائهمیکند؛
.1براساساسالم،الگويحکومتاسالميارائهمیکند؛
.1درقانوناساسيخود،ايرانوداشتههايآنرابخشيازامتجهاناسالممعرفيمیکند؛
.4الگوي سیاست خارجي استقالل طلب )نه شرقي ،نه غربي( ارائه مي كند و با مداخله ق درتهاي
خارجيدرسیاستداخليخودبهشدتمبارزهميکندوباتمامقواوتوانودرسطحيگستردهو
فراگیربهمقابلهومبارزهبااستعمارنوواستعمارفرانومیپردازد؛.5الگويسیاستداخلياصولگراو
1
دينگراارائهمیکندواسالمرابهعنوانراهحلدرهمهعرصههاازجملهدرفرهنگوتمدنمبناقرار
میدهد؛
.6دراقتصادشعاروخطمشيخودكفاييوخوداتکاييدرپیشگرفتهوباوابستگيمقابلهمیکند؛
.2بهصورتخودبنیاددرعرصهعلوموفنونجديدودرحوزههايمختلفهستهاي،
نانوفناوري،بیوفناوري،پزشکي،سلولهايبنیادين،هواوفضاو...واردميشود؛
.1جهادرااحیاءكردهوبرايشهادتالگوهايعمليمعرفيمیکند؛
.1جبههمقاومتيگستردهوفراگیردربرابراستکبارواستعمارآفريدهوآنرارهبريمیکند؛
.01باصهیونیسمجهانيمبارزهكردهوباكمكگروههايمقاومتوجبههاسالميمقاومت،شکست
هايسختيرابهآنتحمیلمیکند.
اكنونباانقالبهايعربيجاريدرجهاناسالم،بیدارياسالميواردموجسومروندتحوليخود
شدهاست(خرمشادوكیاني)1391انقالبهاياخیردرشکلومحتوينهبهانقالبهايكالسیك
فرانسهوروسیهميماند،نهبهالگويانقالبهايچپچینواوكراينوكوباشبیهگرجستاناست
اتفاقو نه افتاد را آهنگ ودارد .بهانجام نظر مي انقالب رسد هاي كه با راست شواهدگراي و
رنگیقرائن،نظیربسیاري،آنچهايندرانقالبهابهالگويانقالباسالميبسیارنزديكتراست.در
اينانقالبها،نقشهراهدرپیشگرفتهشده،به هماننقشهراهسیدجمالالدينوسايربیدارگران
اسالميميماند.
درهمینمدتكمسپريشدهازعمراينانقالب ها،تالشبرايعمليسازيراهکارهايهشتگانه
سیدجمالآشکارامشهوداست،دراينانقالبها:
.1مبارزهبااستبدادومستبدينحاكمازنمازهايجمعهتغذيهميشود؛
.1براسالماصیلتأكیدشدهوشعار«االسالمهوالحل)»اسالمراهحل(برسرزبانهاست؛
.1برجهادوشهادتتأكیدميشود؛
.4مخالفتباصهیونیسمآشکاراست؛
.5ازاسالميجامعباعناوينخردينظیراسالماجتماعي،اسالمفرهنگي،اسالمسیاسي،اسالمتمدني
سخنراندهميشود؛
.6الگوهاي سوسیالیستي )چپ گرايانه( ،لیبرالیستي )راست گرايانه سرمايه داري( ،ناسیونالیستي
)ناسیونالیسم عرب و يا هر نوع ديگر آن( سبك زندگي و حکومت در حاشیه است ،و برعکس بر
الگوهاياسالميسبكزندگيوحکومتمبتنيبرفرهنگوتمدناسالميبوميتأكیدمیشود؛
.2هويت،عزتوكرامتازدسترفتهدردورنفرهنگوتمدنبومياسالميجستجوميشود؛
.1الگويپیشرفتبومياسالميجمهورياسالميايراندرعرصههايعلموفناوريموردتوجهجدي
است؛
.1ازامتواحدهاسالميودوريازهرگونهتشتتواختالفقوميومذهبي،خصوصاًازجانباسالم
گرايانمعتدل،سخنگفتهميشود؛
.01در مدل جانشین حکومتي به جاي پادشاهي ها و رياست جمهوري هاي مادام العمر گذشته،
الگويسکوالرموردنفيقرارمیگیردوالگوياسالممحوروشريعتمدارموردتوجهاست؛
.11دركلیهانتخاباتآزاديكهبرگزارميشود،اسالمگرايانپیروزصندوقهايرأيهستند.
بهاينترتیبودرعملقرنبیستويکمباموججديديازانقالبهاياسالميآغاز
شدهاستوپرسشيكهدرفردايپیروزيانقالباسالميايراندرربعآخرقرنبیستممطرحشده
بود،درحاليافتنپاسخيعینياست،آنپرسشعبارتبودازاينکهپسازپیروزيانقالباسالمي
درايران،انقالببعدياسالميدركدامكشورخواهدبود؟آنروزپاسخاولیهنسبتانسبتاًاجماعيبراي
اينسؤالعبارتبودازعراقومصر،البتهقدرتهايبزرگوكشورهايمرتجعووابستهعرببراي
جلوگیريازچنیناتقافيتدابیرمتعدديانديشیدندكهازجملهآنهاتحمیلجنگيهشتسالهتوسط
رژيمبعثيعراقعلیهجمهورينوپاياسالميايرانبود.امااينكپسازگذشتبیشازسيسال از
11
پیروزيانقالباسالميايران،همعراقبعدازصدامتحتحاكمیتاسالمگراياناستوهمدركل
منطقه اسالم سیاسي از وزن سنگین و تعیینکنند هاي برخوردار است .گفتمان بیداري اسالمي،
گفتمانغالبجهاناسالمامروزاست.بهنظرميرسدقرنبیستويکم،قرنبیدارياسالمي،قرن
انقالبهاياسالميوقرناسالمسیاسيباشد(خرمشاد)1387
تمدن اسالمي
«تمدنبرخاستهازاسالمچیزينیستكهانکارپذيرباشد،اگراسالمتمدنحقیقيوعاليبهرنگو
بوييمخصوص،مبنيبركتابوسنتاسالمنداشت،هرگزعلمايتمدنغربحتيآنهاكهبهحمله
وهجومبراسالممعروفهستند،مکررنامتمدناسالمرانميبردندوتاريخآنراشرحنميدادندو
آنراباسايرتمدنهايعالمنميسنجیدند.اينتمدنازتمدنهايمشهورياستكهتاريخعمومي
دنیاباآنزينتیافتهوباآثاردرخشانخودتاابدتاريخراپركردهاست»(مستودارد.)1320: 128
اين تعابیر يك نويسنده آمريکايي است كه در مورد تمدن اسالمي اظهار كرده است .حیث تمدني
اسالمروشنترازآناستكهنیازبهاستداللداشتهباشد،كافياستكهتاريخاسالموتأثیراتآنرا
مطالعهاجمالينمايیم،آنگاهحکمبهحیثتمدنآفرينياسالمبديهيخواهدبود.شهیدمطهريبیان
داشتهاست«:جامعهشناسانروياينقضیهخیليمطالعهكردهاندكهچندتمدناصیلدردنیا
هست .ازهمينروازتوينبيمعروفنقلميکنندكهاولآمدوتمدنهارابهسيوسهدستهتقسیم
كردكهيکيازآنهاتمدناسالميبوده،بعدمهمترينآنهارادردهتمدنآوردكهبازهماسالميکي
ازآنهابودهاستودرنهايتامرازآنهاسهتاپنجيکيتمدنراديگرازانتخاب علتكردهاييكه
كهيکيبرخیازازآنهاتمدنتمدناسالمیاسالميبياستخبر»هستندمطهريتصورياست262(.
،)1363:كهاتفاقاً توسطنسليازفرنگرفتگان،سیاحان،منورالفکرهاخصوصاًدرباديامرآشناييبا
تمدنغربيدامنزدهشدوآنمنحصردانستنتمدندرحیثصنعتيآنبودهاست(ر.ک:زماني،بي
تا .)32 :گويا تمدنفقط تمدن صنعتي است ومهد آن منحصر به غرب است ،درحالي كه تمدن
صنعتي بخشي از تمدن است كه با وجود بسترهاي توسعه در هر سرزمیني و ذيل هر مکتب
علمپروريقابلپیدايشورشداست.اسالمازاينمنظراتفاقاًپیشرونیزبودهاستچراكهتمدنيكه
اسالمخواستارتأسیسآناستبرمبنايمعرفتعقلي،برسیرهعقالوبرمحورتجربهوانباشتعلمو
تجربهبشريشکلوصورتنهاييخودراپیداكردهومیکند.اينتمدننهتنهاباعلوم،صنايع،
فلسفه ،هنر و نظامات اجتماعي و سیاسي بیگانه نیست كه بر كالبد آنها روح معنويت و اخالق
وحیمحور را نیز دمیده است و گواه آن پیشتازي دانشمندان اسالمي در طول تاريخ در همه اين
عرصههابودهاست.
بیشازپانصدسالسروريدانشمنداناسالميبرتولیدعلمدرتاريكتريندورهتاريخاروپانشان
ازقابلیتاسالمدرتأسیستمدنداشتهاست.ازطريقفالسفهودانشمنداناسالميبودكهاساساً
موتور دانش بشري دوباره به حركت افتاد و میراث غني معرفت يوناني بهدست پدران عقل گراي
جديد و پیشگامان تحقیق علمي رسید .مسلمانان با كمك ابزار مهم تجربه و آزمايش در مسیر
پیشرفتوارتقاگامنهادندوبهاينطريق،نقشحلقهواسطمیانموفقیتهايعلمييونانوعصر
جديدراايفاكردند.كاروانعلمبشريبهاندازهايكهمديوننامهايبزرگيچونفارابي،ابنسینا،
غزالي،ابنرشد،ابنخلدون،الزهراوي،زكريايرازي،ابنهیثمومالصدرااست،مديونحیثتمدن
آفرينيمکتبياستكهحتيمسلمانشدنرانیزجزبهتعقلومعرفتدراصولقبولندارد.
انقالباسالميايرانكهازمکتباسالموفرهنگغنيآنالهامگرفتهوباابتنابرآن وبرايآن
بهوجودآمد،تالشآنداشتهوداردكهصفحهجديديدرتاريختمدناسالميرقمزدهواينتمدن
كهنراباتوجهبهاقتضائاتزمانهخويشاحیانمايد.
بخشاستكهبابرنامهايجامعكهازاصالحنفسانیاتفرديآغازشدهودربعداجتماعيگسترده
میشود،تداوميبالانقطاعومستمرپیدامیکند.اسالمدرعملونهتنهادرنظراينچنینبودهاست
.امروزهاسالمشناسانبزرگ،اعمازمسلمانوغیرمسلمان،براينباورندكهاسالمتنهايكمجموعهو
11
دستوراتشرعينیست،اسالميكفرهنگبلکهيكتمدناست،يكسبكزندگيدرتمامابعادآن
است.اينخصلتديناسالمازآغازتاكنونبودهاست.اسالمدرعینتوجهبهآخرت،دينيدنیاگرانیز
محسوبميشود،بههمیندلیلاستكهگفتهميشودهمديِنِشريعتاستهمديِنِتمدن.
ازاينروستكهانقالباسالميايراننیزعليرغمپديدآمدنآندرابتدايسدهپانزدهمازحیات
اسالم ،داراي چنین خصلت و خصوصیتي بوده است .انقالب ايران نیز هم فرهنگي بوده است ،هم
تمدني،چوندريككالماسالميبودهاست.انقالباسالميايرانچونحدوثشتمدنيبودهاست،
چارهايجزايننداردكهبقايتمدنينیزداشتهباشد)خرمشادوآدمي.(4-7:8831،بهاينمعنا
كهانقالباسالميبايدبتواندالهامبخشومبنايشكلدهيتمدننوينيدرايرانباشد،درغیراين
صورتمحکومبهزوالونابوديخواهدبود.
انقالباسالميايراندرربعآخرقرنبیستمكهازادوارشکوفاييتمدنغربمحسوبميشد،
توانستپیامجديديرامطرحنمايد،پیاميكهازانقالبيمتفاوتازانقالبهايشرقوغرببرمي
خاستوبرنظاممعنايياستوارشدهبودكهبانظاممعناييتمدنهژمونغربمتمايزبود.بههمین
دلیل،انقالباسالمييكانقالبسیاسيصرفنبودهاستكهاگرفقطهمینبودغربنميبايست
در مقابل آن ،اين همه دشمني و خصومت مي كرد .به نظر مي رسد مشکل اصلي غرب با انقالب
اسالميايرانبهدلیلآنجوهرهتمدنيبودهاستكهدرانقالباسالميوجودداشت،انقالبيكهنويد
آفرينشتمدنيجديدراميداد.خصوصاًدرشرايطيكهمواجههباتمدنغربيومقاومتدربرابرآن
درنقاطمختلفحوزهجغرافیاييجهانوجهاناسالمدرحالشکلگیريبود.پیوستناينحركت
هايهويتجووتمدنخواهدريكنقطهفرامليوامتي،يكپديدهتمدنيجديديراتعريفمیکرد
كهبرايغربچالشيبزرگبهحسابميآمد.
تمدنغرببراساسيكمبنايفکريشکلگرفتهبودكهنظامفکريآن،تمدندرمفهومعام
ماديآنيعنيترقيوپیشرفتوعلموصنعتوتکنولوژيرامدنظرداشت.آننظاممعناييكهدر
دروناينتمدنوجودداشت،بهتعبیرخودفالسفهمشهورغرب ،بهجايزمانيآنشكلنشانده
بودگرفتهو بود اينكه انستمدن ان مبتني غربیبر ياجهان تمدن بي غربیخدا ،و خدارامتکي
بركشتهانسانبودوتوانستهانسانبودرادربخشهاييرفاهوترقيخوبيرابرايانسانبهارمغان
آورد.وليبهتدريجآشکارشدهبودكهآنچهحاصلشدهاست،نمیتواندهمهآنسعادتيراكهبشراز
ازلبهدنبالآنبودهاست،فراهمكند.بهلحاظماديوظاهري،اينتمدنپیشرفتهايفوقالعاده
ايرانسبتبهگذشتهبرايبشريتفراهمساختهبود،ولياينانساندرمسیررفاهبهلحاظمعنويو
اخالقي،ازيكخيأيرنجمیبردوهمچنانمیبرد.تازمانيكهجلوهظاهريوماديتمدنغربمي
توانستدرغیرغرب،پیشبتازد،تمدنغربدرجهانپیشميتاخت.وليبهتدريجكهخيأهاو
حفرههايمعنويدردرونتمدنغربنمايانشد،ايناحساستقويتشدكهاينحفرههامیتواند
تمدنغربراببلعد،همچنانكهسیاهچالههاكهکشانهارامیبلعند.درچنینشرايطياستكه
رقیبتمدنيقويايهمپیداميشودكهبايكنظاممعناييمتفاوتيازتمدنينوينسخنبهمیان
ميآورد.اينهمانبرونداداصليوپیامراهبردياستكهازانقالباسالميايرانصادرميشود.
انقالباسالميايرانتمدنيباخداراميخواهدواينخدايانقالباسالمي،باخدايكلیسادر
قرونوسطيمتفاوتاست.اينخدامخالفآبادسازياينجهانوگسترشرفاهوپیشرفتدرآن
نیست.درواقعتمدنيانظاممعناييمبتنيبررهبانیتونفيجنبههايماديانساننیست.اين
تمدندرعینتأيیدجنبههايماديبهشدتبرجنبههايمعنويهمتأكیددارد.بهعبارتديگر
اينتمدننهدنیاگريزاستونهدينستیز،بلکهتمدنياستبهنامخداوبرايزندگيايندنیايي
انسان.اينقسمتاخیردرواقعپاسخياستبهآنحفرههاييكهدرتمدنغرببهوجودآمدهاست
.بههمینجهتاگرايننظاممعناييبهصورتكاملشکلبگیردورويپايخودبايستدميتواند
بنیانهايتمدنغربيراباچالشجديمواجهكند.آنچهكهدرانقالباسالميايراناتفاقميافتد
لزوماًيكپديدهجديدنیست،پديدهاياستكهسابقهتاريخيهمدارد.يعنيبهعبارتيبازخواني
15
يكتمدناستنهتأسیستمدن.اينيكتمدننويناسالمياستكهايرانباانقالباسالميخود
پرچمدارآناست،يكتمدننويناسالميايراني،تمدنيكهباريشههايقويدرگذشته،
امتداديطوالنيبهسويآيندهدارد.
امام خمیني (ره) در پیام تاريخي خويش به گورباچف ،گرفتاري ها و مشکالت اصلي
جهانامروزراناشيازعدماعتقادواقعيقدرتهايبزرگ،بهويژهدوبلوکشرقوغرب،بهخداوند
متعالوارزشهايوااليانسانيميداند؛قدرتهاييكهازنظرآنها،تنهامعیاربرايسنجشارزش،
میزانبرخورداري ازثروتوقدرتچپاولگرياست.همچنینايشان،دراينپیام،ضمنبیانعجز
تفکرماديدرتأمیننیازهايبشر،تأكیدداشته اندكهمکتبحیاتبخشاسالم،تنهامکتبياست
كهبامحورقراردادن«حق»و«عدالت»ميتوانداسبابراحتي،نجات،كمالجوييوظلمستیزيرا
برايهمهملتهابهارمغانآورد«:جنابآقايگورباچف،بايدبهحقیقترويآورد.مشکلاصليشما
مسئلهمالکیتواقتصادوآزادينیست.مشکلشماعدماعتقادواقعيبهخداست؛همانمشکليكه
غربراهمبهابتذالوبنبستكشیدهوياخواهدكشید.مشکلاصليشمامبارزهطوالنيوبیهوده
باخداومبدأهستيوآفرينشاست»(امامخمیني)115-122:9631،
جمهورياسالميبرآمدهازانقالبياستكهمؤلفههاواصولمعرفتشناسانهمکتبيوفرهنگي
خاصخودراداراست.بدينترتیباصولمعرفتشناختيانقالباسالميايرانتواناييآنراداردكه
مبانيتحلیليوفهمويژهايازكیفیاتفرهنگيوتمدنيراارائهكندوبدينلحاظتوانايينظام
جمهورياسالميايرانرادرجنگنرموجنگتمدنيدرشرايطكنونيارتقابخشد،امکاناثرپذيري
فرهنگيخصوصاًازحوزهتمدنيغربراكمكندوزمینههايمقاومتفرهنگيراافزايشدهد.با
جمهورياسالميمدلمتفاوتومتمايزيازحاكمیتوقدرتونظامسیاسيدرايرانشکلگرفته
است كه اتفاقاً با هیچ يك از الگوهاي تمدني شرق و غرب همخوان نیست ،به عبارت بهتر نظام
جمهورياسالمييکيازابعادوجلوههايتمدناسالميايرانياست،چراكهاساساًتمدنزماني
تمدناستكهبروندادهايعینينظیردولتداشتهباشد.جمهورياسالمي،توانستهاستدركنار
دولتهايايدئولوژيكودولتهايسکوالراعمازراستگراياچپگرايآن،نوعيازدولتاسالمي
رادرتاريختمدنخودتعريفوبهمنصهظهوربرساند.استقاللخواهيوغربستیزيايرانیان(ر.ک:
نجمآبادي )1122،ازمشخصههايتحققيافتهوازمؤلفههاياصليقدرتفرهنگيبرايتأسیس
تمدن نوين اسالمي ايراني است .اساساً انقالب مردم ايران ،خود از الگوهاي مقاومت در برابر نظم
موجودجهانيوتغییرقدرتبودهاست.آنچهملتايراندرجريانانقالباسالميتجربهنمود،در
واقعگذاريعینيوواقعيازسختافزارگراييمتعارف،بهالگوينرمافزارگراييدينيبودكهدرعمل
بهمديريتتهديداتموجودوتأسیسجمهورياسالميمنجرشد.اينالگودرصورتفهمكاملو
بازتولیدمبانياش،ميتواندهمچنانوطيسالهايآتيثمردادهوبهصورتنظريهايمستقلو
دينيبهجهانمعاصرعرضهگردد(ر.ک:ناي)1387:17
ابعاد و نشانه هاي گوناگون تمدن سازي انقالب و نظام اسالمي ايران را در چهار سطح (ر.ک:
دهشیري)1385میتوانرديابيكردهونشانداد:
مرادازسطحفردي،درگیرشدنفردفردجامعهايرانيباپديدههايفاخروتعاليبخشياست،كه
نشانههايتحرک،نشاط،شادابي،امیدومشاركتايشانميباشد:
تکیهحکومتبرقاطبهمردم؛
مشاركتومسئولیتپذيريدرفرايندسیاسيبامشاركتباشکوهدرانتخاباتها؛
اعتمادسیاسي؛
رشدتالشهايعلميوابتکاري؛
باالرفتنامیدوخودباوريفرديوملي؛
12
افزايشروحیهپايداريوايستادگيملي؛
وحدتعموميوهمدليمردمباگرايشواعتمادبهمركزمشتركيبهنامدينواصولاسالمي؛
حفاظتوتشويقتنوعفرهنگيوحقدسترسيبهفرهنگبرايهمهافرادداخلوخارج؛
تشويقمشاركتفعالدرحیاتفرهنگيجامعه؛
تواناساختنمردمبرايمشاركتدرتصمیمسازيهاييكهكیفیتزندگيفرهنگيآنانراارتقامي
بخشد؛
تکريمنخبگاندرروابطبینافرديوهمملي.
سطح داخلي
سطحداخليناظربهرويکردهاوجهتهايياستكهدرداخلكشور،موجباتتحرکوروندهاي
درستومنطقيگرديدهاست:
اهتمام همزمان به توسعه پايدار و چندجانبه در ابعاد علمي ،فرهنگي ،اخالقي ،ديني ،اجتماعي،
سیاسيواقتصاديونیزدرگسترهكشورباپرهیزازتهرانگراييومركزگرايي؛
بهرهمنديازتجربهپیشبرندهسیاسيبیشازسيسالحکومتداري؛
اتخاذرويکردتوسعهداناييمحوربرايتبديلكشوربهجامعهايدانشبنیان؛
اتکابهعلم،انديشهوفراوردههايپژوهشيدرامرعزتمداريملي،امنیتوصالبتواقتدارملي؛
تشويقنخبگانونخبهگرايي،ژرفبیني،ژرفيابيدرعلم،تبادلفکروانديشه،نوآوريوشکوفايي،
اعتمادبهنفس،حركتبهجلووتالشجهادگونهبراياستقاللوآزاديكشور؛
رشدفزايندهاقبالبهتحصیالتعالیه؛
نائل آمدن به دستاوردهاي علمي فاخر نظیر :فناوري هست هاي ،صنايع نظامي ،صنايع موشکي و
مخابراتي،فناورينانوتکنولوژي،بیوتکنولوژي،فناوري سلولهايبنیادي،دستاوردهايپزشکينظیر
ساختنايچهمصنوعي،چسببافتيهوشمند،تولیدرگمصنوعي،نانوكريستالو...عليرغمتحريم
هايبینالمللي؛
استخدامعلمبرايتولیدثروتملي؛
طراحينقشهراهبرايهمهعرصهها،بهطورمثالآنچهدرسندچشمانداز 1404آمدهاست،يا
نظیر نقشه جامع علمي كشور و ...با بازشناسي جغرافیاي زماني و شناخت درست اهداف و چشم
اندازها.
يكقدرتمنطقهايبرايتمدنسازينويناسالميايرانيعبارتانداز:
برخورداريايرانازفرهنگوتمدنكهنايرانياسالمي،اصالتنژادي،وسعتسرزمین،كمیتو
كیفیتجمعیت،امکاناتنظامي،اقتدارسیاسي،نفوذمنطقهايوبینالمللي،منابعطبیعي،سرمايه
اجتماعي ،درايت و توانمندي رهبران فرهنگي و سیاسي ،يکپارچگي انسجام ملي و مهم تر از همه
تمسك به فرهنگ و مکتب اهلبیت علیهم السالم و التزام به نظريه منسجم و كارآمد واليتفقیه
بهعنوانالگوييمترقيومتعاليبرايحکومتاسالميدردنیايامروزبهشیوهمردمساالريديني؛
انقالباسالميتوانستباارتقايآگاهيوبیداريگستردهدربینمردممسلمان،محرومومستضعف
جهاناسالم،روحیهشهامتوشجاعتالزمدرآنانرابرايمبارزهانقالبايجاداسالميكند؛توانسته
باايجادخودباورينسبتبهتوانوامکاناتدرونيوتشويقلزومشناختفزونترنسبتبهتجربه
تاريخيوعمليجنبشآزاديبخش،جرأتحركتهايمردميرابرايمبارزهبراساسانديشههاي
انقالبي اسالم فزوني بخشد؛انقالب اسالمي بهعنوان پیامي فراگیر و وحدت بخشدر جهان اسالم
توانست ضمن ايجاد روحیه اعتماد به نفس و خودباوري و ايستادگي و مقاومت در برابر ظلم ،به
مسلمانانعزتبخشدونشاندهدكهمیتوانباتوجهبهجايگاهمباحثمعنوي،ارزشيواعتقاديدر
جوامعاسالميوباتکیهبرروحیهايثارومبارزهدرمیانامتاسالمبهبسطايدئولوژيكنهشرقيونه
غربي و گسترش ارزش هاي اسالمي مبادرت ورزيد؛ انقالب اسالمي توانست با احیاي تفکر سازنده
دينيدرجهانمعاصر،تجديدحیاتاسالموبازگرداندنآنبهصحنهسیاستبینالمللي،نشاندادن
11
خصیصهجهانيوسیاسياسالم،تجديدحیاتمذهبيدراغلبكشورهاياسالميدرقالبجنبش
هاي ديني نو ،تشويق حضور مجدد دين در زندگي مدرن و احیاي معنادار دين و حیات ديني در
زندگيروزمره،دينرابهعنوانعاملثباتوپايداريدرعینحركتآفرينيمعرفيكندوهمگانرا
بانقشديندرحیاتبشريآشناسازد؛
جمهوري اسالمي موجب شد اس المگرايي از نقش محوري در مبارزات آزاد يخواهانه مسلمانان
برخوردار شود ،اسالم درمبارزات انقالبيتمركزو محوريت يابد ،اسالم بهعنوان بزرگ ترين عامل
احیاكننده روحو تضمینکننده سعادت انسان ها معرفي شودو تأثیرگذاري معنويبر نهضت هاي
اسالميومردميموجباتگسترشبیدارياسالميرادرسراسرجهاناسالمفراهمسازد؛
انقالباسالميبااحیايهويتجهاناسالم،نشاندادكهدينميتواندوبايدعنصريتأثیرگذاربر
نظامتصمیمگیريجهانيباشد؛
انقالباسالميموجبشدجهاناسالمباتکیهبرباورهاوهنجارهايعموميازتوانوقدرتمندي
الزمبرايشکلدهيبهساختارهاياجتماعيوسیاسيبینالملليبرخوردارگردد؛
انقالباسالميتوانستجهاناسالمرابهگرهزدنمظاهردنیاي مدرنباسنتهايدينيفراخواندو
راهسوميراعرضهكندكهضمنتوجهبهتجربیاتمثبتبشرينقشدينومؤلفههايفرهنگيرا
بنیانتوسعهقرارمیدهد؛
جهانيكردنمبارزهباصهیونیسم؛
توأمساختنديپلماسيمعمولباروابطفرهنگيگسترده؛
تالشدرجهتكسبموقعیتبرتربهعنوانبزرگترينكشورمنطقه،باپیشینهوغنايتاريخيكهن
وموقعیتاستراتژيك؛
تالشدرمسیراتحادسیاسي،اقتصاديوفرهنگيجهاناسالم؛
حسنهمجواريباهمسايگانوارتقاياعتمادفيمابینازطريقاجراياقداماتاعتمادساز؛
اعالمخاورمیانهبهعنوانمنطقهايعاريازسالحهايكشتارجمعي؛
پذيرشبیشازدومیلیونآوارهافغانيوعراقيدربیشازدودهه؛
مبارزهجديباتروريسم؛
مخالفتصريحباحضورنیروهايخارجيدرمنطقه؛
زمینهسازيبراياجراياعالمیهجهانيحقوقبشراسالمي؛
مخالفتباجرياناتافراطيوبنیادگرايانهدرجهاناسالم؛
صدورفیلمهايدارايمحتوايغنيفرهنگيبوميدينيياايرانياسالمي؛
تالشدرجهتگسترشزبانفارسي؛
تحرکجديدربرخوردبااهانتهايدشمنانبهاسالمهمچونقضیهسلمانرشدي
(ش رفالدين )1114 ،و اهانت به قرآن كريم و پیامبر اعظم(ص) ،در ماجراي قرآن سوزي و
كاريکاتورهايموهن.
ونفيتبعیض،انسانيتركردن،منصفانهكردنوعادالنهكردنفضايجهانيونیزافشايماهیت
بینالملليتمدنسازي
سلطهطلبانهوغیرانسانيوغیراخالقيگفتمانغالببرروابطبینالملل،ابعاد
براساسقدرتفرهنگيوسیاسيخودرانمايانكردهاست.انقالباسالميايرانضمنتأكیدبرلزوم
آگاهيازابزارهاوتکنیکهايتبلیغيكارآمدوبهروز،برمخاطبشناسيبرايموفقیتدرعرصه
تبلیغات و اهتمام به شناخت تازه از آموزهها و فرهنگ هايديگر و كسب آمادگیهاي الزم براي
رقابتدرجهانچندفرهنگيامروزوعرضهكاالهايعظیمفرهنگيوپیامهايدرخورپايميفشرد.
بینالملليانقالباسالميازجملهبهچالشکشیدنهژمونيفرهنگيغرب،
ويژگينرمافزاريقدرت
گشايش
11
جنبهثالثدرنظامبینالمللوپرچمداريانقالبفرهنگيجهانينشانههايتمدنسازيجمهوري
اسالمياست:
نشاندادنكاستيهايمعرفتشناسيمدرن:نقدمحصورماندندرعلومتجربي،تأكیدبرمالزمه
علمبااخالقوتزكیهو...؛
نشاندادنكاستيهايانسانشناسيمدرن:انسانمظهرتجلياسماءاهللوآزاديوعبوديتجوهرهو
غايتانسان؛
توجهدادنبهعدالتبهعنواناساسخلقتوآفرينشوتبديلساختنآنبهگفتمانيجهاني؛
توجهدادنبهبحرانهايجهاني (تکثیروتولیدسالحهايكشتارجهانيوسالحهاياتمي،تجاوز،
اشغال،ترور،موادمخدر،فقروگرسنگيو)؛
معرفيعدالتواعتدالبهعنوانترازحیاتطیبه؛
ترديدافکنيدرحیثیتوكارآمدينظامسرمايهداري؛
بهچالشكشیدنهژمونيفرهنگيغرب؛
جهانيسازياستکبارستیزيواستقاللطلبي؛
اعطاي خودباوري به ملت ها مبني بر توان آنان براي مقابله با سلطهگري قدرت هاي يکه تاز و
شکستنقدرتدروغینآنهاودعوتملتهابهخوداتکاييوپايداريدربرابرسلطهجوييغرب؛
آشکارسازياهمیتجغرافیايفرهنگيجهاناسالموبهچالشكشیدنايدئولوژيهايمادي
لیبرالیسموسوسیالیسم؛
خارجكردندموكراسيازانحصارلیبرالیسمباالگويمردمساالريدينيورشدگفتماندينيدرپي
بازخوانيتفکردينيازسويانقالباسالميبراساستلفیقجمهوريتواسالمیت؛
طرحوترويجايدهگفتگويمذاهب،فرهنگهاوتمدنها؛
مشاركتفعالدراعطايكمكهايبشردوستانهبهجامعهبینالملل؛
بهطوركليانقالباسالميبانفيوابستگيبهقدرتهايبزرگشرقوغرب،تکیهبر
اسالمگراييومعنويتباوري،تأكیدبرضرورتاحقاقحقملتهادرتعیینسرنوشتخود،برهم
زدنهنجارهايسلطهجويانهبینالمللوخدشهداركردنمعادالتسیاسيوامنیتيقدرتهاي
بزرگتوانستجايگاهواقعيسیاستغیرمتعهدرابراساسعزتاسالميوافتخارجهانيبازنماياندو
استقاللعملونظرخودرادرتصمیمگیري،سیاستگذاريواجرايسیاستبینالمللبهمنصه
ظهوررساند(ر.ک:دهشیري1115،وگزارشجمهور،1387و)1388وبهاينترتیبظرفیتهاي
بینالملليوجهانيخودبرايتمدنسازيوپیشقراولي،پیشاهنگيوپیشگاميدرتمدنسازي
نويناسالميرانمايانسازد.
اوالً :اساس جريان بیداري اسالمي برايند روندي است كه مفردات آن ازجمله عبارت اند از:
خردگرايي،نفيتقلید،خرافهزدايي،تصفیهانديشهديني،پرهیزازتكنگريدردين،اجتهادمستمر،
ارائهديناسالمبهصورتايدئولوژيمکتبيجامعوكارآمد،تغییرواصالحتحصیالتديني،اصالح
تدريجي،فلسفهخودي،امتاسالمي،تجديدحیاتاجتماعيوسیاسياسالم،احیايمعرفتديني،
مبارزه با استعمار ،بیداري مسلمانان ،وحدت ،بازگردانیدن مباني پیشرفت علمي به سرچشمه هاي
اسالمي،توجهبهاسالمموجودبهعنوانمحصولانحطاطناشيازعقبماندگيمسلمینوسیطره
طوالنياستبدادوجهلبرآنهاوتفکیكآنازاسالمحقیقي،همبستگيواتحاددربرابرسلطهجويي
تمدنغرب،تالشبرايايجاددولتاسالمي،تالشدرجهتخودكفاييملي،سادهزيستيوپرهیزاز
تجمالت،تربیت صحیح نسل جوان و نوجوان ،اخذ بن مايه هاي نوزاييوتمدن از اسالم و میراث
تمدناسالمي،مبارزهباخودكامگيحاكمانمستبد،رهانیدنتفکرازيوغجمودوخمود،تجهیزبه
علوم و فنون جديد و استقبال از رويه مثبت تمدن غرب ،بازگشت به اسالم نخستین و دورريختن
خرافاتوپیرايهها،بازگشتبهقرآن،سنتوسلفصالح،ايمانواعتقادبهجامعیتمکتباسالم،
11
مبارزهبااستعمار،اتحاداسالم،اصلجهاد،هويتبخشيبهمسلمانان،باوربهپیوندعلمودين،عرضه
دينبهصورتكارآمد،دمیدنروحتعهد،جهاد،استقاللفرهنگي،سیاسيواقتصادي،يأسازغیر
خود،توجهبههويتخود،روحتوانايي،پیداكردنخود،استقاللفکريوفرهنگي،فهمخود،مبارزهبا
خودباختگيدربرابرغرب،مبارزهباسلطهسیاسياجانب،ازخودبیگانگي،فسادوانحرافاتاخالقي،
جهلمردم،تحجر،التقاطوغربزدگيو...
حسیني1381،؛وثانیااً:دريكجمعبنديازمفهومشناسيتمدنميتوانیممواردذيلرابهعنوان
مؤلفههايمعناشناختيآنمعرفينمايیم:
مفهومتمدنناظربهزندگيجمعيواجتماعيانسانهاوتعاونوهمکاريايشاندرهرچه .1
بهترساختناينزندگيجمعياست؛
تمدن يعني گذر از يك زندگي جمعي عادي و معمولي به يك وضعیت اجتماعي رشد و .1
توسعهيافتهدر زمینههايمختلفاخالقي،ذهني،هنري،فنيو...؛
محوريتانساندرمفهومتمدن؛چوناينانساناستكهارادهميكندآگاهانهوبادخلو .1
تصرفمثبتوروبهرشددرزندگيجمعيخودتمدنيراآفرينشكند؛.4مهدتمدنهاجوامعبزرگ
رشديافتهومترقیاند.تمدنازويژگيهايمشترکجوامعبزرگورشديافتهاست؛
.5مفهومتمدنبارشد،پیشرفت،ترقي،پیچیدگي،توسعه،رفاهوآسايشآمیختهاست؛
.6تمدنمديونخالقیتها،نوآوريهاوابداعاتدرهمهشئونزندگياجتماعيهمچونهنر،اخالق،
علم ،فناوري ،دين ،حقوق ،اقتصاد ،فلسفه ،ادبیات و ...است؛ .7تمدن نوع خاصي از توسعه مادي و
معنويدريكجامعهاستكهدربرگیرندهمجموعهعناصراقتصادي،فرهنگي،اخالقي،حقوقي،علمي،
فنيودينيميباشد؛.8پديدهايتاريخيوفراتاريخياست،تمدنهادرفضاييبهگستردگيوبهنام
تاريخبشريمتولدميشوند؛
.9تمدنبهناچارمجموعهايهمگنومنسجمازاجزايمختلفسختافزاريونرمافزاريدرزندگي
جمعياست،مجموعهايكهدرآنباور،عقیده،علم،فن،اخالق،دين،هنر،فلسفه،حقوق،قانون،
ادبیات،اقتصاد،آدابورسومو...درهمخواني،همگراييوتعاملبايکديگرنظاممعناييواحديرا
شکلمیدهند؛
.01تمدنبرآينديازمصنوعاتفکريومعنويانسانهااست،بهاينترتیبكهانسانهادرتعاملبا
هستي)طبیعتوانسانهايديگر(سرمنشأتولدپديدههاييميشوندكهتمامبازنمودهايعینيدر
متناينمخلوقاتذهنيمعنيومفهوممييابند(ر.ک:خرمشادوآدمي 06-16:1116،واباذريو
همکاران)1390
ميتوانبهراحتيچنینادعاكردكهدرشرايطكنونيجهاناسالم،بیدارياسالميبا
تکیهبرخصوصیاتماهويوتاريخيخودونیزباالهامازآنچهكهدرطولسيوپنجسالگذشتهدر
ايرانجمهورياسالميدادهاست،بهطورطبیعيودريكبرايندتاريخيوراهبرديدرجستجوي
تمدنينوينباتکیهبراسالموهويتهايبومياينجغرافیايفرهنگيتمدنياست.
درواقعپرسشمحورياينقسمتازبحثچنینميتواندباشدكهبیدارياسالميكنونيچه
تأثیريبراردوگاهتمدناسالميدرجهانامروزميگذاردياخواهدگذاشت؟درپاسخبهاينپرسش،
يکي از سه اردوگاه تمدني مهم در عصر جديد ،تمدن اسالمي است .حال پرسش اين است كه
جغرافیاي تمدن اسالمي با رژيم هاي استبدادي و ديکتاتوري از قدرت و توان و انگیزه بیشتري
برخورداراستياجهاناسالمباايدئولوژياسالميوباآرمانهاوارزشهاياسالمگرايانه؟
باتوجهبهاينکهبیدارياسالميبیشازهرچیزهويتسازوآرمانگراستويکيازآرمانهايش
ازديربازوحدتجهاناسالموتشکیلامتاسالميبودهاست،تمدنگراوتمدنجونیزهست.يکياز
شکايت ها و گاليه هاي دائمي اسالم گرايان در مبارزه طوالني خود علیه رژيم هاي استبدادي و
15
ديکتاتوريكشورهايخوداينبودهاستكهغربدرقبالاينهمهخوشخدمتيسرانعربوسران
كشورهاي اسالمي چه چیز با ارزشي نظیر صنعت پیشرفتهو تکنولوژيو علم امروزي به آنها داده
است؟اينيکيازمهمترينسؤاالتياستكهدرفضايانقالبهايعربيامروزجارياست.
يکيازنقاطقوتيكهازجمهورياسالميايراندائمادائماًبهچشماسالمگرايانسايركشورهاباارزش
وقابلتقديرمیآمدهاست،پیشرفتهايعلمي،صنعتيوفناوريايراناسالميعليرغمتحمیل
همهتحريمها،جنگهاوتهديدهابهآنبودهاست.درستبههمینجهتاستكهسرانونخبگان
كشورهاي بیدارشده اخیر در جهان اسالم در مالقات با سران و نخبگان جمهوري اسالمي ايران،
دائمادائماًازامکانانتقالتکنولوژيهايپیشرفتهبهكشورهايخودسؤالمیکنند.
بهنظرميرسدكهدرصورتاستقراررهبرانبیدارياسالميدركشورهايعربيوغلبهبرشرايط
گذار نامطلوب طبیعي و تحمیلي موجود ،تمدنخواهي و تمدن جويي نوين در جهان اسالم اوج
بیشتري خواهد گرفت .اينمهم را حتي مي توان در گفتار وكردار تمدن هاي رقیب ،خصوصاً در
سخنانورفتارغربيها،بهراحتييافتومشاهده
كرد.اسالم اعالمهراسجنگيصلیبيياغیرطبیعيوتمدنيطراحيعلیهشدهجهانسالاسالم
هايازجمله اخیراينخودگواهگفتارهاوديگريبررفتارهاستشواهد.شکوفاييتمدنيجهاناسالم
است .اگر اسالم و تمدن آن در شرايط اضحمالل و ضعف بودند ،نیازي بر اسالم هراسي نبود .
اسالمهراسييعنياينکهاسالمدرشرايطقوتورشداستوبايدبههرطريقممکنجلويآنرا
گرفتوبهزيرشكشید.ازآنجاييكهاسالمفقطدينشريعتنیست،بلکهيكدينفرهنگوباالتر
ازآنيكدينتمدناست،درصورترشددرجهانمعاصر،خیليزودبهتمدنينويندرعصرجديد
تبديل خواهد شد كه مي تواند با پركردن خيأ هاي تمدن غرب ،برجاي آن بنشیند ،پس بايد
اسالمهراسيكرد.
منطقنهفتهدرايرانهراسيوشیعههراسيموجودنیزدقیقااًازهمانمنطقاسالمهراسيتبعیت
میکند.ازآنجاكهايرانوتشیعگامهاينخستبرايبرقراريتمدننوينيبراساساسالمرامحکمو
مستحکمبرداشتهاندودرصورتبرداشتهشدنگامهايبعد،بهاصطالحبهنقطهغیرقابلبازگشت
خواهندرسید،پسبايدباهراسازايرانوتشیعراهبرآنهاوبراسالمبست.
امروزه چه بخواهیم و چه نخواهیم ،ظاهراظاهراً جنگ بین تمدن غرب با تمدن اسالم آشکارا
فراگیرشده و در حال اوج گیري است .پیروزي بیداري اسالمي يعني تقويت جدي و تعیي نکننده
جهاناسالموتمدننويناسالميمطرحشدهدرآن،دربرابرتمدِنِباچالشوبحرانمواجهشدة
ماديگرايغرب.
نتیجه
انقالباسالميبهعنوانيكحركتالهي،دراستمرارجريانبیداري اسالميوبهعنوان
مهمترينمرحلهآن،درمقابلهمهتمدنهايماديكهجوهرهآنهاتقابلبايکتاپرستيواقعيو
توحیدمسئوليتآوراست،قامتبرافراشت.انقالباسالميايرانسیرحركتجامعهايرانيونوعبشر
رابهسويتکاملوتعاليسرعتبخشیدوراهراباز،همواروپیمودنينمود.بشريتامروزدرعصر
انقالباسالميوبهتعبیررهبريمعظمانقالباسالمي،درعصرامامخمیني)ره(بهسرمیبرد.تغییر
بینالمللي،گسترشروحیهخداجويي،توجهبهمعناگراييدر
گرايشهايعموميدرسطحداخليو
مقابلمادهگراييكهميتوانآنراارتقاءوجدان بشريبهبركتانقالباسالمينامید،زمینهساز
تغییروتحوالتيدرنگرشبهتئوريهايمسلمانگاشتهشدهغربيدرعرصههايمختلفشدهاست.
گرايش به مذهب و معنويت ،توجه به نیازهاي راستین بشري ،بیاعتنايي به منازعه چپ و راست،
بناگذاريومطالبهمدلهايبومي،انسانيو الهيكههمپاسخگوينیازهايماديبشرباشدوهم
تأمینکنندهمطالباتمعنويانسانهاباشد،امروزهبهخواستعموميتبديلشدهاست.اينهاهمهو
همهمديوننهادينهشدنانقالبفرهنگومعنويتمحوراسالميدرايرانوبرايندقدرتنرموجذبه
قابلتوجهواقناعگرآناست.
12
انقالباسالميبهبركتعناصرپوياياسالمشیعيتوانستدرمبارزهباغربازسطحاجمالبه
تفصیلبرسدوبااكتفانکردنبهنفيوسلبكليغرب،دستبهايجابوتأسیسبزندودربرابر
الگوهايغربيوشرقيرايج،اقدامبهنهادسازيونظامسازيبراساساسالمنمايد،نظاميكهدر
كلیت،جهتوغايتازهمهآنهامتمايزشدهاست.انقالباسالميتوانستهاستداعیهجهانيبودن
تمدن غربيرا نیز به چالش بکشد ونشان دهدكه تمدن غربي متعلق به فرهنگخاص ،شرايطي
خاصوبرآمدهازاصولويژهومعینياستوداعیهكمالوجهانيبودنآنوفراگیريآنبههمه
زمانهاومکانهاپنداريبیشنیست.درحالیکهنظريهپردازانخوشبینوخودبزرگبینغربي
خواستارآنبودندكهتاريخرادرساحتخويشبهپايانببرند،انقالباسالميآنرادرحديكوضع
موجودكهبايدازآنگذركرد،تنزلداد.انقالباسالمياجازهندادكهافقحركتبشريتبهساحت
غربمدرنختمشودوباانگارههاييجهانشمول،راستینومبتنيبرفطرتوآيندهگرانشانداد
كهچگونهاينتفکراسالميشیعياستكهميخواهدافقآيندهرانمايانكند،انتظارشیعيانگاره
ايجهانياستومتضمناعتراضبهوضعموجود،انگارهايفراتاريخيدربرابرهمهمدلهايمنقطع
تاريخي انقالب و بیداري اسالمي نشان داد كه چرا و چگونه میوه درخت غرب ديگر در ذائقه بشر
شیرينيگذشتهخودراازدستدادهاستواين«پايانتاريخ»خودغرباست،آغازيديگربايدوآن
بااسالموواليتاهلبیتعلیهمالسالمممکنبهنظرميرسد.
انقالب اسالمي ايران در دهه چهارم حیات خود در نظر و عمل در جستجو و در مسیر تحقق
بخشیدن به تمدن نوين اسالمي ،با استمداد از قدرت فرهنگي غني و عمیق خويش است .امروزه
انقالباسالميايراندرتالشهايبیشازسيسالهخوددرسطوحمختلفعلمي،فرهنگي،سیاسي،
اجتماعي،اعتقادي،فلسفي،ديني،معنوي،هنريوفناوريبسترهايالزمبراينائلآمدنبهتمدن
نويناسالميرامهیاساختهاست.
توسط انضمام جمهوري بیداري اساسالمي المي ايران ،اخیر به جهشي تواندر ،خواستظرفیت هاها وو
زيرستقاضاهاياختهايتمدنيتمدنیموجوددرآمادهجهانشدهاسالمايجادكردهاست.جهاناسالِمِپسارژيم
هاياستبداديوديکتاتوري،درمسیردستیابيبههويتوامتاسالميبهمراتبقويتروباانگیزهتراز
عصررژيمهايوابستهبهغربخواهدبود.بابیدارياسالمياخیر،اردوگاهتمدنياسالمدرمقابلاردوگاه
تمدنغرب،قويترومنسجمترظاهرخواهدشد.تمدنجستجوشدهتوسطمسلمانانامروز،تمدننوين
اسالمياستكههميادآورتمدنشکوفايعظیموفاخرگذشتهبودهوهمپاسخگوينیازهايامروزوفرداي
بشريخواهدبود.اينتمدننوينراهيخواهدبودبهسويآيندهايروشنكهتاريکيهاوبنبستانتهاي
عصرروشنگريومدرنیته،امیدبدانراكوركردهبود.بهنظرميرسدكهامروزهجهاناسالمدرجستجوي
هويتخويشازطريقحركتدرمسیرتمدنسازينويناسالمياست.
11
فهرست منابع
آراست هخو ،محمد . )1161(.نقد و نگرش بر فرهنگ اصطالحات علمي اجتماعي .تهران:
گستره.
اباذري،يوسف؛ساراشريعتيومهديفرجي.)1113(.فراروايتتمدنيافرايندتمدنها؟خوانشياز
دانش سیاسي.سالچهارم.شمارهاول.بهاروتابستان.
برزگر ،ابراهیمو همکاران . )1116(.مطالعات میان رشته اي در ايران.تهران :انتشارات دانشگاه
عالمهطباطبائي.
پهلوان،چنگیز.)1113(.فرهنگشناسي:گفتارهاييدرزمینهفرهنگوتمدن.تهران:قطره.
حکیمي،محمدرضا.)1114(.بیدارگراناقالیمقبله.چاپپنجم.قم:دلیلما.
شالک.
خالقيافکند،علي.)1121(.امامخمیني(ره)وغرب.علومسیاسي.سال.1شماره5.
خرمشاد،محمدباقر.)1111(.بازتابانقالباسالميايراندرنظريههايانقالب:تولدوشكلگیري
نسلچهارمتئوريهايانقالب.مجلهجامعهشناسيايران.دورهپنجم.شماره1.
خرمشاد،محمدباقر.)1114(.انديشمندانعلوماجتماعيوانقالباسالميايران.تهران:مركز
بازشناسياسالموايران.
خرمشاد،محمدباقروعليآدميابرقويي.)1116(.چشماندازدانشگاهتمدنسازدرافقدولت
اسالمي.فصلنامهبینالمللينامهدولتاسالمي.سالاول.شمارهاول.زمستان.
خرمشاد،محمدباقر.)1112(.انقالباسالميايرانواسالمسیاسي.دركتاب:گفتارهاييدرباره
انقالباسالميايران.بهكوششجاللدرخشه.تهران:دانشگاهامامصادق(ع).
خرمشاد ،محمدباقروعليآدميابرقويي.)1111(.انقالباسالميانقالبتمدنساز؛دانشگاه
ايرانيدانشگاهتمدنساز.فصلنامهتحقیقاتفرهنگي.دورهدوم.شماره.6تابستان.
خرمشاد ،محمدباقر . )1111(.قدرت نرم انقالب اسالمي ايران .در كتاب :قدرت نرم جمهوري
اسالميايران:مطالعهمورديلبنان.نوشتهمهديبیگي:انتشاراتدانشگاهامامصادق(ع)
خرمشاد،محمدباقر.)1113(.بازتابهايانقالباسالميايران.تهران:سمت.
خرمشاد،محمدباقرونیماكیاني.)1111(.تمدناسالميايراني:الهامبخشموجسومبیداري
اسالمي.مطالعاتانقالباسالمي.سالنهم.شماره.11بهار.
خمیني ،روح اله . )1161(.صحیف ه نور :مجموعه رهنمودهاي ام ام خمیني .تهران :وزارت
فرهنگوارشاداسالمي.
دهشیري،محمدرضا.)1115(.جايگاهقدرتنرمدرانقالباسالميايران.فصلنامهحضور.شماره
.25تابستان.
دورانت،ويل.)1121(.مشرقزمینگاهوارهتمدن.احمدآرا.تهران:اقبال.
زماني،مصطفي(.بيتا).اسالموتمدنجديد.تهران:انتشاراتكتابخانهصدر.
سرپرست سادات ،سیدابراهیم . )1111(.ظرفیت سنجي نظام هاي انديشگي ايراني در تمدن
سازي.فصلنامهعلميپژوهشيامنیتپژوهي.سالدوازدهم.شماره.14تابستان.
شجاعیان ،محمد . )1111(.انقالب اسالمي و رهیافت فرهنگي :تأثیر انقالب اسالمي ايران بر
نظريههايانقالب.تهران:مركزاسنادانقالباسالمي.
شرف الدين ،سیدحسین .)1114( .مقايسه قدرت نرم ايران و آمريکا .فصلنامه علوم سیاسي.
شماره11.
11
عارفحسیني،سیدمحمد.)1111(.روياروييتمدناسالميومدرنیته:بررسينظرياتمختلف
درموردروياروييتمدناسالميوتمدنغربوراهکارهايبازسازيتمدنغرب.قم:مركزجهاني
علوماسالمي.
گزارشجمهور.)1112(.بنیادهايمعرفتشناسيدرغربوتشیع.ضمیمهفصلنامهتخصصي
نامهدولتاسالمي.شماره.15شهريور.
گزارشجمهور.)1111(.تأمالتيدرفلسفهانقالباسالميوبازتاب هايآندرجهانمعاصر
.ضمیمهفصلنامهتخصصينامهدولتاسالمي.شماره.45ارديبهشت.
مركز اطالعات ومدارک علمي ايران . )1126(.فرهنگ علوم سیاسي .تهران :مركز اطالعات و
مدارکعلميايران.
مستودارد ،لوتروپ . )1113(.امروز با مسلمین يا عالم نو اسالم .جلد اول .سیداحمد مهذب
.تهران:طبعكتاب.
مطهري،مرتضي.)1161(.اسالموتمدنجديد.تهران:صدرا.
مطهري،مرتضي.)1122(.بررسياجمالينهضتهاياسالميدرصدسالهاخیر.تهران:صدرا.
ناي،جوزف.)1112(.قدرتنرم.محسنروحانيومهديذوالفقاري.تهران:انتشاراتدانشگاه
امامصادق(ع)وپژوهشکدهمطالعاتوتحقیقاتبسیج.
نجمآبادي،افسانه.)1122(.بازگشتبهاسالمازمدرنیسمبهنظماخالقي.پژوهشنامهمتین.
شماره1.
هانتینگتون،ساموئل.)1121(.برخوردتمدنهاوبازسازينظمجهاني.محمدعليحمیدرفیعي.
تهران:دفترپژوهشهايفرهنگي.
هرسیج،حسینومجتبيتويسركاني.)1111(.تأثیرمؤلفههايهويتسازايرانيبرقدرتنرم
جمهورياسالمي.فصلنامهتحقیقاتفرهنگي.دورهسوم.شماره.1بهار.
35. Baylis, J. & Steve Smith. (1997). Globalization of World Politics.
11