Professional Documents
Culture Documents
اسالم و ساینس
نشرات امت
افغانستان- كابل
info@hizb-afghanistan.com www.hizb-ut-tahrir.info
www.hizb-afghanistan.com www.qeyaam.com
فهرست مطالب
اسالم 1 . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
مقدمه 3 . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
اسالم و ساینس 4 . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
قرون تاریک در اروپا 6 . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
اسالم منحیث یک ایدیولوژی 9 . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
ساینس تحت حاکمیت اسالم به شگوفایی رسید12 . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
اسالم انسان را به اندیشیدن راهنامیی میکند 14 . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
نگاهی بر دستآوردهای علمی تحت حاکمیت اسالم16 . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
ریاضیات2 0. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . :
فزیک و تکنالوژی2 3. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .:
نجوم (ستاره شناسی)2 6. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . :
کیمیا2 8. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . :
طب و طبابت3 2. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . :
گیاه شناسی و زراعت3 7. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . :
جغرافیه3 9. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . :
اوضاع فعلی و برگشت رهربی علمی و تکنالوژیکی 44 . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
نتیجه گیری 46 . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
یاداشتها و مراجع 48 . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
ضمیمه اول5 1. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .:
مآخذ و منابع 58 . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
اسالم و ساینس 1
اسالم
اسالم دینی است که نقش آن در تمام امور زندگی از سیاست ،حلقات مذهبی و ایدیولوژیکی
گرفته تا زندگی شخصی محسوس است .اسالم طریقهی عملی زندگی به اساس عقیدهای قوی
معنوی میباشد؛ زیرا اسالم خودش را بصورت کورکورانه و تقلیدی بر مردم تحمیل نمینماید،
بلکه از انسان میخواهد تا فکر مستنیر در مورد خلقت خود و محیط خویش نماید .به همین
دلیل قرآن مکررا ً از انسان میخواهد تعمق و تفکر نماید.
همچنان اسالم از انسان میخواهد تا از قوهی تعقل و استدالل خویش استفاده نموده
و درمورد واقعیت کائنات قضاوت نماید .یعنی زمانیکه به اطراف خویش نظر میافگنیم با
پدیدههای مختلف مواجه میگردیم که موجودیت خالق را به اثبات میرساند .اینجاست که
اسالم انسان را به تفکر وادار میدارد تا این خلقت و کائنات را که وجود خالق یکتا را به اثبات
میرساند ،منحیث یک حقیقت قبول نماید.
ما بطور مداوم قواعد را کشف مینمایم که این نظم را استوار نگهداشته و از این قواعد
بیشتر بخاطر اشباع ضروریات خویش مستفید میشویم؛ اما بسیاری از مردم در شناخت موضوع
اساسی به ناکامی مواجه گردیدهاند .پس سوال اینجاست که این قواعد و نظم را کی بوجود
آورده است؟ آیا انسانها طبیعت را خلق نمودهاند که بر آن حکمروایی میکنند؟ و یا طبیعت و
نظم کائینات به خودی خود ،خود را خلق نموده و خودش برای خود نظام پدید آورده است؟
بناً هیچ کدام دو استدالل فوق درست بوده نمیتواند؛ زیرا کائنات مادی دارای قواعد است
2 اسالم و ساینس
که توسط آن کنترول میگردد و این قواعد طبق دساتیر مادی عمل مینماید .از اینرو باید
کسی مستقل وجود داشته باشد ،که نه به ماده و نه به قواعد طبیعی که خلق شده است وابسطه
باشد .وی تنها خالق است ،یگانه کسی که اول و آخر نداشته ،بینیاز و ابدی بوده تنها شایستهی
عبادت میباشد .پس این خالق را در اسالم اهلل مینامند.
اسالم و ساینس 3
مقدمه
غرب از قرنها بدینسو مدعی است که تحول علمی از زمانی رو به رشد نهاده است که
نقش دین در امور زندگی از بین برده شد؛ یعنی از زمانیکه کلیسا از دولت جدا گردید .چنین
گمان میشد که گویا دین از تنظیم امور زندگی بشر و تعامل با تغییراتی که جهان شاهد آن
میباشد ،عاجز است .دین تنها پدیدهیست که مانع ترقی و پیشرفت در تمام عرصههای زندگی
به خصوص ساینس و تکنالوژی میگردد.
بلی! تاریخ اروپا شاهد همچو حقایق در طول تاریخش بوده است؛ زیرا کلیسا با مردم خویش
به خصوص دانشمندان و متفکرانی که خالف دیدگاه آنان قرار میگرفت ،برخورد پرخاش گرایانه
و ظالمانهی داشته است .همچنان ممانعت از تفکرات ساینسی باعث گردید که دین جنبه غیر
عملی و غیر قابل تغییر را بخود گرفته و مملو از تناقضات زیادی گردد .بدین اساس دین پاسخگو
به نیازمندیها و پیشرفتهای بشر نبود.
بدین اساس ،اروپاییها از حاکمیت کلیسا شدیدا ً متضرر گردیده بودند و عیسویان پیشرفت
را تنها با ساخت قوانین بشر میسر میدانستند؛ زیرا قوانین خالق را ناقص و یا غیر کافی
میپنداشتند .بناً در این رساله نقد و بررسی خواهد شد که چگونه دین منجر به عقب مانی بشر
از پیشرفت گردیده بود .و از سوی دیگر ،در مورد رابطه میان ساینس و اسالم نیز بحث خواهد
گردید .همچنان درین رساله ،از دستآوردهای علمی مسلمانان در زمان حاکمیت و تطبیق اسالم
هم یادآوری خواهیم کرد.
4 اسالم و ساینس
اسالم و ساینس
روزی تمدن بزرگ وجود داشت که از جمله بزرگترین تمدن جهان بشمار میرفت.
این تمدن دارای دولت مقتدر بود که امتداد آن از یک اقیانوس تا اقیانوس دیگر ،از شمال تا
خط استوا و دامنههای صحراهای بزرگ میرسید ،میلیونها انسان از عقاید ،مذاهب ،نژادها و
زبانهای مختلف تحت حاکمیت آن زندگی میکرد .زبان آن ،زبان عام میان اکثر مردم دنیا بود
و پل ارتباط را میان صدها سرزمین قایم میکرد .اردوی آن از ملیتهای مختلف تشکیل گردیده
و امنیت را چنان تأمین کرده بود که مثالش را در آوردن صلح و آرامش هرگز نداشتهایم .دامنه
این تمدن بزرگ از امریکای التین تا به چین و جاهای دیگر میرسید.
این تمدن پیش از همه چیزی بیشترین اختراعات را داشت :مهندسین آن ،چنان
ساختمانهای را طراحی نموده بودند که قوه جازبه را دفع میکرد؛ ریاضی دانان فورمولهای
الجبری و محاسبات را کشف نمودند که منجر به ساخت کمپیوتر و دیگر وسایل گردیده بود؛
دکتوران با معاینات وجود انسان ،تداویهای جدید را جهت معالجه امراض مختلف کشف
نمودند؛ ستاره شناسان رو به آسمانها نموده سیارات و ستارهها را نام گذاری کردند که حتی
زمینه سفر به فضا و اکتشافات فضایی را آماده ساختند؛ نویسندههایش هزاران کتاب داستانها
را به رشتهی تحریر در آوردند؛ داستانهای که از شجاعت ،افسانهها و ساحران حکایت میکرد
و اشعارش در مورد محبت سروده میشد ،حاال آنکه دیگران قبل از آن در وحشت قرار داشتند
و نمیتوانستند در مورد این چنین موضوعات فکر کنند.
اسالم و ساینس 5
در زمانیکه ملتهای دیگر از ابراز فکری حراس داشتند ،این تمدن بزرگ بسوی آن در
پیشرفت بود و آن را زنده نگه میداشت .در زمانیکه سانسورگران ،علم را تهدید میکردند تا
گلیم علم تمدنهای گذشته را از روی زمین بردارند ،این تمدن آن را حفظ نموده تا به نسلهای
مابعد منتقل ساخت .تمدنی را که جدیدا ً غرب به نمایش گذاشته است ،برخاسته از تمدنی
است که در سطور فوق در مورد آن ذکر گردید و آن تمدن؛ تمدن جهان اسالم است که در
برگیرندهای سالهای 800الی 1600میالدی میباشد که امپراطوری عثمانی ،محاکم بغداد،
دمشق ،قاهره حکام روشنفکر از جمله :سلطان سلیمان قانونی را شامل میشود.
از اینکه تمدنهای دیگر مدیون تمدن ماست و بیشترین آن ،ریشه به تمدن ما مسلمانان
دارد ،بی خبریم .تکنالوژی و صنعت امروزی در عدم موجودیت ریاضیدانان عرب محال بود،
در حالی که شاعران و فیلسوفان روم مفکوره و واقعیت ملتها را به چالش میکشیدند و در
عوض سلطان سلیمان به ملتها رهبری مدنی و قابل قبول را میآموخت؛ رهبری که به اساس
شایستگی بود ،نه ارثی و از ظرفیت خاص برخوردار بود که توانست مذاهب و فرهنگهای
مختلف از جمله عیسویت ،اسالم و یهودیت را رهبری کند .پس این نوع حاکمیت روشنگرانه
که ثقافت ،مقاومت ،تنوع نژادی و شجاعت را در خود پرورش داده بود ،به مدت 800سال
مهد اختراعات و سعادت بود .شاید از رهبری و حاکمیت که سلطان سلیمان نموده است ،درس
عبرت بگیریم.
6 اسالم و ساینس
پذیرفتن عیسویت در سال 325م توسط امپراطوری روم ،نه به اساس حقایق اصیل عیسویت
استوار بود و نه توان معالجه مشاکل و امور بشر را داشت .برعکس به اساس خطوط محافظهکارانه
خود اعتماد ،باور و فکر مشترک را در میان شهروندان بخاطر محافظت از امپراطوری ایجاد نمود.
بدین اساس عیسویان از امپراطوران سیکولر بشکل کور کورانه پیروی نموده و گمان میبردند که
قدرت مادی و روحی میتواند بصورت مشترک موجود باشد .این گمان را میتوان از این نقول
قول که به حضرت عیسی مسیح ارتباط داده میشد ،برداشت نمود":تسلیم شدن به قیصر به
مثابهی تسلیم شدن به خدا است؛ زیرا قیصر از خداست".
با وجود این ،عیسویت نتوانست از امپراطوری محافظت نماید و فروپاشی رومیها منجر
به تقسیم حکومتهای تحت سلطه کلیسا گردید .منظور از حاکمیت کلیسا این بود که تمام
امور زندگی باید در مطابقت به اصول عقیدهی دینی به پیش برود که این امر منجر به مشکالت
زیادی گردید ،زیرا انجیل را که کلیسا استفاده میکرد و آن را منحصر به خود میدانست تنها
حاوی موضوعات محدود بود؛ یعنی تنها قواعد خاص مرتبط به عبادت و تغذیهای حضرت عیسی
مسیح در آن ذکر گردیده بود .همچنان دراین کتاب ،موضوعات خاص اخالقی ،قواعد عبادات
فردی و جمعی برای عیسویان ذکر گردیده بود و بس.
اما ،انجیل برخالف اسالم ،نظام و منبع شرعی کامل و با جزئیات برای راهنمایی بشریت در
تمام امور زندگی؛ مانند :اقتصاد ،سیاست داخلی و خارجی ،قضا ،عقوبات ،نظام و جهاز اجرایی
اسالم و ساینس 7
دولتی و غیره ...را ندارد .قرآن برای ما خبر میدهد که عیسویان و یهودیان کتابهای خویش
را طبق میل و هوای خویش تغییر دادهاند .بناً انجیلی را عیسویان در دست دارند ،همان انجیل
اصلی که از طرف خالق به بشر نازل گردیده بود ،نیست .این امر منجر به خالیگاه بزرگی در
تنظیم امور زندگی اجتماعی گردیده بود.
شاهان ،فیودالها ،اشرافیون و مبلغین از این خالیگاه ،به نفع خود استفاده مینمودند که
این امر منجر به جنگهای شدیدی میان آنان گردید .در قرون تاریک اروپا مبلغین باالی مردم
حاکمیت و سیادت داشتند .چنانچه زمانی آنها حکمی را فیصله میکردند ،حتی شاهان مجبور
بودند تا به آن حکم تسلیم شوند .درحالیکه بیشتر این قضاوتها از جانب کلیسا ،سلیقهیی و
نامتوازن صورت میگرفت ،زیرا آنها از هیچ نوع شریعت مشرح که قوانین بر آنها استوار باشد،
پیروی نمیکردند .لذا این برخوردها منجر به زد و خوردهای مستقیم جامعه با کلیسا گردید.
با گذشت زمان کشفیات متعجب کننده ساینسی آموزههای کلیسا را به چالش کشید.
کلیسا هم بخاطر اینکه بتواند حاکمیت خویش را حفظ نماید علیه ظهور مبتکرین افکار جدید،
اقدام جدی نمود .دانشمندان زیادی را مرتد ،کافر و شیطان خطاب میکرد .در سال 104هـ.ق
مطابق به 1633م باالی گالیله فشار آوردند تا از نظریات و نوشتههای خویش در رابطه به تیوری
کاپرنیکان(مدار خورشید) که ادعا میشد آفتاب مرکز کائینات است ،انکار نماید .در عوض کلیسا
بر نظر خویش که همانا تیوری جیوسنتریزم(زمین مرکز کائینات است) پافشاری مینمود.
همچنان دها دلیل و شواهد دیگری نیز وجود دارد و نشان دهندهیی این است که صدها
هزار زن به جرم اینکه جادوگر اند ،زنده سوختانده ویا هم غرق کرده شدند .پاسخ مردم به
خصوص دانشمندان ،متفکرین و فیلسوفان از جمله" :ولتر" و "رسو" به این نوع جنایات کلیسا
سخت و سنگین تمام شد .آنان از این نواقص و اختالفات پرده برداشته و در این راه مبارزهای
را که آغاز کرده بودند ،جز جدایی دین از دولت چیزی را دیگری نمیخواستند .از اینرو کلیسا
اقدامات زیاد را روی دست گرفت تا قهر ،یأس و نقدهای که از جانب مردم علیه آن در تحرک
است ،منحرف ساخته و از آن جلوگیری نماید .این اقدامات کلیسا در خاموش ساختن آتش
8 اسالم و ساینس
تغییر که کتلهی بزرگ را با خود به حرکت در آورده بود ،عاجز ماند .کلیسا این موضوع را درک
کرد که دیگر قادر به حکمروایی بر دولت نخواهد بود و جز تن دادن به اصالحات ،راه دیگری
ندارد.
بنابرین ،پروسه اصالحات دینی در کلیسا آغاز گردید ،اما این اصالحات متضمن آیندهی
بهتر برای کلیسا نبود؛ بلکه برعکس مبارزات در میانه قرن 16و اوایل 17میالدی شدت بیشتر
یافت .بدین اساس ،مبارزات قدرت طلبانه میان کلیسا ،مفکرین و فیلسوفان منجر به جدایی
دولت از کلیسا گردید .این راه حل یک توافق و مصلحت بود که صالحیت کلیسا را در حد
حفاظت امور اخالقی ،تشریفاتی و مذهبی محدود نمود تا اداره امور زندگی دنیا را به حکومت
بسپارد .این راه حل مصلحتی(حل وسط) در قرن 18میالدی تکمیل گردید که اساس نظام
سرمایهداری را تشکیل میدهد .همچنان این رویداد را آغاز دورۀ روشنگری نیز مینامندکه
منشاء انقالب صنعتی اروپا نیز بشمار میرود .پس آنچه تذکر یافت از آن چنین بر میآید که
پیشرفت علمی اروپا بخاطر صالحیتهای خود بافتهای عیسویان کلیسا توقف یافته بود.
اسالم و ساینس 9
قبل از اینکه پیشرفتهای علمی مسلمانان را در بخشهای مختلف بدانیم ،الزم است
تا که بدانیم اساس تمام تغییرات و تحقیقات را اسالم تشکیل میداد؛ یعنی منبع همهی
پیشرفتها ،ایدیولوژی اسالم میباشد ،نه افراد .بناً برای فهم این موضوع نیاز است تا در باره
اسالم توضیح بیشتر نمایم .اسالم در لغت به معنی تسلیم شدن است و در اصطالح اسالم به
پیامی گفته میشود که از جانب به رسولاهلل نازل گردیده است .پس مسلمان کسی است
که به اهلل ایمان داشته و رسولاهلل را منحیث آخرین پیامبر قبول نماید .همچنان بر
مسلمان الزم است تا به کامل بودن و شامل بودن اسالم نیز معتقد باشد .لذا اسالم در مقایسه با
عیسویت و یهودیت تنها دین نبوده ،بلکه اسالم یگانه مبدأ و ایدیولوژییی کامل است که زندگی
بشر را راهنمایی میکند .بناً ایدیولوژی اسالم شامل دو بخش مهم :عقیده و نظام میگردد تا
امور زندگی بشر را نیز تنظیم نماید.
عقیده اسالمی سوال در مورد هدف اساسی خلقت انسان و کائنات را بصورت کامل و
شامل پاسخ داده است .عقیده اسالمی هدف زندگی انسان ،قبل از زندگی و آنچه بعد از آن
واقع میگردد را واضح ساخته است .عقیده اسالمی مشکالت اساسی انسان را هدف قرار داده و
برای آن نظام ،قوانین و قواعد را وضع مینماید تا بشکل درست امور بشر تنظیم گردد .همچنان
این عقیده دارای اصولی است تا اسالم را بشکل واقعی تطبیق نماید و آن را از شکل تیوری
بشکل عملی مبدل سازد .این بدین معناست که اسالم باید ذریعه حکومت تطبیق گردد که
10 اسالم و ساینس
اسالم به زمان و مکان خاص مرتبط نبوده و نه هم به ساینس و تکنالوژی مرتبط میباشد.
هرچند تکنالوژی در زندگی ظاهری بشر در جهان نقش داشته است ،اما غرایز و حاجات عضوی
انسان هرگز تغییر نمیکند .بدین اساس تطبیق نظام اسالم باالی جامعه بخاطر تنظیم غرایز و
حاجات عضوی انسان توسط دولت خالفت در هر زمانی قابل اجرأ میباشد.
12 اسالم و ساینس
ملتی که دین آن علیه توسعه علمی قرار داشته باشد با اسالم سازگار نیست ،تاریخ گواه این
است که بیشترین پیشرفتهای علمی توسط مسلمانان زمانی صورت گرفته که تحت حاکمیت
نظام اسالم زندگی مینمودند ،نه در زمانیکه حاکمیت اسالم جبرا ً از زندگی آنان دور کرده شد.
کتب که توسط نویسندهگان غربی نوشته شده از این حقایق چشم نشده است .اگر
ِ حتی در
این دالیل کافی نیست ،پس میشود کسی تحقیق نماید که بیشترین کلمات را مانند :الکول،
عدد صفر ،بوره(شوگر) ،الجبر ،فرمانده نیروی دریایی(ادمیرال) ،علم کیمیا(الکیمی) ،اطلس،
قهوه(کافی) وغیره بکار میبرند ،ریشه در زبان عربی دارد .همچنان بیشترین واژهها که در
ساینس امروزی مورد استفاده قرار میگیرد ،برگرفته شده از زمان دولت اسالمی بوده که خود
نماینگر گسترش و توسعه علم در آن زمان است.
پس گفته میتوانیم ساینس تحت حاکمیت نظام اسالم به ارمغان رسید؛ چون ساینس
چیزی نبود که باید سرکوب میشد ،در حالیکه این کار توسط کلیسا در غرب صورت گرفت
و منجر به قرون تاریک در اروپا گردید .این امر تا زمانی ادامه یافت که مردم علیه نفوذ کلیسا
ایستادگی نمودند.
در حالی که مفکرین مسلمان علم را واضحاً به دو دسته تقسیم نمودند .ابنخلدون که یکی
از دانشمندان معروف مسلمانان بشمار میرود ،در نوشته خویش تحت نام "المقدمه" گفته است:
ساینس(علوم) به دوبخش تقسیم شده است .یکی علوم طبیعی که انسان از تالش و تفکر خویش
اسالم و ساینس 13
بدان دسترسی پیدا میکند .دوم علوم نص که منبع آن کسی میباشد که انسان را خلق نموده
است .پس نوع اول آن میتواند علوم منطقی و فلسفی باشد که انسان از اثر سعی و تالش فکری
خودش بدان دسترسی پیدا مینماید و با استفاد از قوه ذهنی خویش محتوا ،موضوع ،نوعیت
ثبوت و طریقههای تدریس آن را کشف مینماید .روی هم رفته بعد از مطالعات و تحقیقات
مطابق ظرفیت و توانایی عقلی و ذهنی بشری که دارد به درست بودن و یا درست نبودن آن
به نتیجه میرسد .نوع دوم از علوم که همانا علوم نص ویا علوم سنتی میباشد که متعلق به
روایات بوده از منابع شرعی سرچشمه میگیرد .درین نوع علوم عقل و تفکر جز برقرار کردن
ارتباط میان حدود تعیین شده و اساس(اصول) نقش دیگری ندارد .همچنان ابن خلدون اضافه
نموده که علوم طبیعی و منطقی میان بشر یک پدیدهیی مشترک بوده ،زیرا بشر طبیعت فکری
مشترک دارند که بصورت فطری بدان دسترسی پیدا کرده میتوانند.
همچنان در موضوع تقنین اسالمی مسلمانان نمیتوانند از منابع دیگری جز نصوص شرعی
چیزی اخذ نمایند ،چون هدایات الزمه وحی الهی به مسلمانان دستور میدهد که بخاطر معالجه
تمام مشاکل شان و تنظیم تمام امور زندگی شان به وحی مراجعه نمایند .مسلمانان به وضح
میدانند که انسان بخاطر دسترسی به علوم ساینسی دست باز دارد و در عرصه علوم ساینسی
خالص مانند ساینس و تکنالوژی میتواند از تفکر خود و دستآوردهای دیگران مستفید گردد؛
طور مثال :اگر شخصی میخواهد ماشین موتر بسازد ،باید به تمام ساختار ماشینهای ساخته
شدهی قبلی و فعلی بدون در نظر داشت اینکه توسط مسلمان و یا غیر مسلمان ساخته شده،
مراجعه نماید .از اینرو گفته میتوانیم علوم ساینسی به کدام مبدأ ،مفکوره و یا جهان بینی
خاصی از جمله سرمایهداری ،بودیزم و یا اسالم مختص نمیباشد ،بلکه علوم ساینسی خاص
پدیدهی مشترک میان تمام بشر میباشد .به همین دلیل تعریف مشخصی که نزد مسلمانان
اولیه وجود داشت ،توانستند در همه بخشهای علوم ساینسی که در آن زمان مروج بود ،رشد
سریع نموده و در آن پیشقدم باشند.
14 اسالم و ساینس
اسالم نظامی است که از طرف اهلل نازل گردیده است .او سبحانهوتعالی یگانه ذاتی است
که بشر ،زندگی و تمام کائنات را خلق نموده و انسان را تابع قوانین طبیعی حاکم برکائنات کرده
است .همچنان قرآنکریم که بر محمد نازل گردیده ،بشر را مکررا ً مورد خطاب قرار میدهد
که بر موجودیت جهان مادی و نظام آن نظر اندازد تا واقعیت و موقف خویش را به خوبی درک
نماید و بزرگی خالق خویش را بیشتر از بیش درک نموده که اهلل جاویدان است و توسط
اسالم بر بشر حکمروایی میکند.
از اینکه اسالم انسان را به تفکر فرا میخواند ،در جاهای مختلف قرآنکریم وجود دارد.
اسالم هرگز انسان را در تفکرات مذهبی ،ساینسی و هر موضوع دیگری محدود نساخته است.
چنانچه دعوتگران مسلمان این کار را در گذشته و حال انجام داده و میدهند و نقش تفکر را
در تمام زندگی یک اصل میدانند .اسالم بشر را به تفکر در مورد انسان ،زندگی و کائنات فراه
میخواند تا بشر بتواند بزرگترین سوالی که در مورد هدف زندگی به آن مواجه است به درست
ترین پاسخ دست پیدا کند؛ یعنی از کجا آمده و برای چه در زمین زندگی میکند و سپس
سرنوشتش به کجا خواهد کشید؟
بدین اساس تفکر یکی از موضوعات مهم در اسالم بشمار میرود .عقیده در اسالم از تفکر
عقلی به وجود میآید ،نه از تقلید کورکورانه از نسلهای گذشته .بدین طریق انسان از همان
اوایلی که عقیدهی اسالمی را قبول مینماید ،متفکر میگردد .و با استفاده از قوه تعقل و تفکر،
اسالم و ساینس 15
موقف خویش را مشخص مینماید و از اشباع غرایز و حاجات عضوی خویش مانند حیوانات
و پیروان لذت جویان نظام سرمایهداری خود داری مینماید .بدین اساس مسلمان همیشه در
جستجوی فهم و درک منابع اسالمی میباشد تا با پیروی از دساتیر و راهنماییهای اسالم در
تمام اعمال خویش رضای اهلل را بدست آورد .از اینرو منابع تفکر مسلمان را قرآن و سنت
تشکیل میدهد.
16 اسالم و ساینس
وجود این همه مشکالت ،مسلمانان در هر نوع سرزمین سفرهای گستردهی داشتند.
برخی از تجارب فزیکی و علمی وجود دارد که قرینهی آن به دوران عربهای قبل از
اسالم برمیگردد .آنان عالقمندی خاص که به تحقیق و جستجو داشتند ،معلومات را در رابطه
به حیوانات؛ از جمله :اسب ،اشتر ،گوسفند و یک تعداد گیاهان طبیعی از صحرایهای بزرگی
که در آن زندگی میکردند ،بدست آورده و استفادهی طبی ازین نوع گیاهان نیز به بنام آنان
شهرت دارد که برخی از این نامها در ادبیات عرب قبل از اسالم ثبت میباشد .مناسب بودن علم
اناتومی در مورد برخی از ارگانهای داخلی و خارجی وجود انسان و حیوان درین رابطه صدق
مینماید .همچنان عربها به علوم نجوم و هواشناسی نیز درسترسی داشتند ،آنان در مورد
برخی ستارههای ثابت ،حرکت سیارات و نمونههای از وضعیت آب و هوا نیز معلومات داشتند و
برخی از هنرها مانند تربیه کردن اسب و اشتر نیز در میان آنان مروج بود.
به همین ترتیب ترجمه این واژههای عملی از عربی ،بخاطر مرد ِم بیرون از عربستان بسیار
مهم و موثر بشمار میرفت؛ چون زبان عربی یک زبان غنی و انعطاف پذیر بوده و به همین
خاطر واژههای کافی و مناسب برای علوم جدید در آن وجود داشت .چنانچه منظور از این
کلمات تنها ترجمه آن نبوده بلکه ،میتوانست اساس تحقیقات و کشفیات بیشتر گردد .بدین
اساس تعداد از مراکز علمی بخاطر ترجمه در سرزمینهای اسالمی وجود داشت .چنانچه در
زمان حمکرانهای خلفای عباسی ،به خصوص در زمان "منصور" و "مامون" فعالیتهای زیاد
در عرصه ترجمه آثار علمی صورت گرفت؛ کارهای فوقالعاده در اواخر قرن دهم صورت گرفت،
حتی مترجمین از ملیتها و مذاهب مختلف بودند؛ طورمثال" :نوبخت" از فارس و "محمد
ابن ابراهیم الفزاری" ،عرب"حنین ابن اسحاق" نصرانی عیسوی مذهب از هورا بود .همچنان
دانشمندان مسلمان پذیرفته اند که نتایج علمی و تحقیقی دیگران اساس تجارب و تحقیقات
شان را که منجر به کشفیات جدید گردیده ،تشکیل میدهد .دانشمندان مسلمان از اسالیب
عملی و افکار تیوری بخاطر حل قضایای علمی و ساینسی استفاده نمودهاند.
دانشمندان به معیارات و مشخصات محاسبوی و کیفی علوم پیبرده بودند ،آنان مطالعات
18 اسالم و ساینس
محاسبوی و کیفی را در حل تعداد زیادی از قضایای علمی بکار میبردند؛ طور نمونه":ابن
خورداضبه" طول و عرض جغرافیایی سرزمینهای اسالمی را در مناطق مختلف تشخیص داده
بود" .البیرونی" قوه جاذبه مشخص یک تعداد مادهها را کشف و مشخص نمود.
تجربههای علمی در عرصههای کیمیا ،فزیک ،داروها ،در البراتوارها ،پتالوژی ،عملیاتخانهها
و شفاخانهها صورت میگرفت .مراکز تحقیقات در مناطق مختلف سرزمینهای اسالمی مانند:
بغداد ،دمشق و نیشاپور وجود داشت تا تحقیقات نجومی را انجام دهند .کالبدهای انسانی بخاطر
تجارب تدریس عملی سیستم استخوان بندی ساخته شده بود .خلیفهی مسلمین "معتصم"
یک داکتر را با میمونها به همین مقصد نگهداری کرده بود ،عملیات جراحی بصورت عملی در
شفاخانهها برای محصلین تدریس میگردید .در جریان قرنهای یازدهم و دوازدهم سطح علمی
در میان مسلمانان به اوج خود رسیده بود .اکتشافات علمی آن زمان شامل کارهای وسایل نوری
میگردد که عالم شریعت و قاضی مصر "شهاب الدین قیرافی" در سال 1285م 50معضلهی
آالت نوری را حل نمود.
تحت نظام اسالمی نه تنها که مسلمانان مسایل مهم ساینسی را کشف نمودند؛ بلکه
کشفیات علمی خویش را در تکنالوژی و اختراعات بکار بردند .چنانچه در مورد نجوم تحقیقات
انجام دادند و آن را به هدف نقشههای دریا نوردی بکار میبردند؛ ابن یونس با استفاده از
پاندول(جسم آویزان) برای اندازه گیری زمان استفاده مینمود؛ ابن سینا ترمامیتر را برای اندازه
گیری وضعیت آب و هوا بکار میبرد؛ کاغذ ،نقشه کشی ،سالح ،بارود ،ارگانیک اسید ،اساسات
الکالین بعضی از اکتشافات و توسعههای مهم علمی و تکنالوژیکی دانشمندان مسلمان بشمار
میرود که انقالب بینظیر را در تمدن بشریت به ارمغان آورده است.
دانشمندان علم الجبر را منحیث اساسی ترین بخش ریاضیات پایهگذاری نمودند ،کلمه
الجبر ریشه عربی دارد که از "جبر" گرفته شده است .دانشمندان مسلمان اساسات طیاره و
مثلثات کروی را نیز گذاشتند که آن را به منظور علم نجوم بکار میبردند .همچنان آنان تفکیک
میان علم طالع بینی و ستاره شناسی نهادند ،زیرا این عقیده که گویا ستارهها در زندگی انسان
اسالم و ساینس 19
تاثیر داشته باشد در اسالم رد گردیده و کفر است .بناً علم نجوم یا ستاره شناسی توسعه یافت
و از عقاید خرافاتی پاک گردید .در زمان فعلی ،تعداد زیادی از واژههای علمی در زبان اروپایی
کار برد دارد( .به ضمیمه در آخر این کتاب مراجعه شود).
عالوه برین ،موجودیت تعداد زیادی از کتب در کتابخانهها و موزیمهای کشورهای آسیایی
و اروپایی وجود دارد که نقش حیاتی سهم مسلمانان را در علم مدرن نشان میدهد .چنانچه
مساجد و قصرهایکه قرنها قبل ساخته شده دلیل روشن این پدیده در تاریخ جهان میباشد.
تعداد از کلماتی که از عربی مشتق گردیده قرار ذیل است:
صفر و یا "چفر" به ویژه در زبان انگلیسی و فرانسوی از کلمه صفر به معنی خالی و یا بی
معنی تعبیر شده که از کلمه عربی گرفته شده است و پهلوی عدد قرار گرفته که تعداد آن را
به دها افزایش میدهد .همچنان کلمه الکالی در کیمیا به مادهیی گفته میشود که در صورت
ترکیبش با اسید ،نمک تولید میشود و اصل آن از کلمه عربی بنام "القلی" گرفته شده است.
کلمه "اساکدر" فرانسوی و "اسکودر" انگلیسی که به معنای یک بخش از نیروهای مسلح خطاب
میگردد که ریشهی آن از کلمه "عسکریه" عربی گرفته شده است و یا کلمه "ادمایرل" فرمانده
دریایی از کلمه "امیر الرحل" گرفته شده است که به همین ترتیب کلمات دیگری نیز وجود
دارد.
در بخش ترجمه نام تعداد زیادی از دانشمندان مسلمان را تغییر دادند تا خواننده فریب
خورده و چنین فکر نمایند که این نامهای اروپاییانی غیر مسلمان میباشد .تعدادی از آن نامها
که تغییر داده شده است قرار ذیل است :ابوالقاسم الذهروی به(الباکاسیس) ،محمد ابن جابر ابن
سینا البتانی به(البیتنوس) و ابوعلی ابن سینا به(افیسینا) تغییر داده شده است .این یک واقعیت
کام ً
ال آشکار است که اصل و بنیاد تحقیقات را مسلمانان گذاشته اند و در این شک نیست که
ظهور علوم ساینسی مدرن ،زادهی فورمولهای اسالیب تحقیقی میباشد.
ریاضیات:
1 .1عدد صفر
20 اسالم و ساینس
مینمودند .اما بعد از فراگیری از مسلمانان در قرن 12میالدی ،دانشمندان غربی قادر به کشف
محتوای جدید از اعداد بدون ایجاد ستونها و به هم آمیختن عدد صفر گردیدند .این سیستم
را الوگاریتم و یا لوگاریتم نامیدند که نویسندههای التین ریشه آن را از الخوارزمی(باشندهی از
منطقهی خوارزم) شمرده اند.
خوارزمی ،ریاضیدان ،ستاره شناس و جغرافیهدان مشهور قرن نهم میالدی بود .ویکسی
بود که تحت نظام خالفت"مامون" به اوج شهرت رسید .نام مکمل وی ابوعبداهلل محمد ابن
موسی خوارزمی است که در سال 850م میزیست .بعد از اینکه افکار ریاضیکی وی انتشار
یافت ،نویسندههای دیگر آن زمان را تحت تأثیر قرار داد .همچنان دایره المعارف را نوشت که
حاوی موضوعات حساب ،هندسه و نجوم بود.
الجبر ،یکی از علوم ثابت بشمار میرفت که توسط مسلمانان کشف گردید .خوارزمی این
دایره المعارف خویش را به نام کتاب جبر و مقابله به معنی جبران و مقایسه نامید .کلمه جبر
به معنی جبران کردن است به معنی جمع کردن و یا ضرب کردن چیزی به مقدار داده شده
معنی میدهد که مساوی به یک قیمت دیگری میگردد .کلمه مقابله به معنی مقایسه میباشد
و بخاطر مقایسه دو طرف یک معادله بکار برده میشود مانند A+B=C:کلمه الجبر بخاطر اصال
برای عملیات ساده ریاضیکی مانند جمع و ضرب استفاده میشد ،ولی بعدا ً منحیث مضون کامل
تبدیل شد .عاله بر این ،مسلمانان هندسه تحلیلی ،مثلثات کروی و مسطح را پایهگذاری نمودند.
حجاج بن یوسف که در سالهای 786و 833میالدی در بغداد میزیست .او اولین کسی
بود که عناصر اقلیدسی را به عربی ترجمه کرد .این ترجمه اول در زمان هارون الرشید بعدا ً
در زمان پسرش مامون دو بار صورت گرفت .همچنان ابوسیعد الدریر الجرفانی مسلمان(845م
زیست داشت) ستاره شناس و ریاضیدان بود که یکی از قضایای مهم هندسی را حل نمود.
در اواخر قرن دهم میالدی تعداد ریاضیدانان افزایش یافت؛ مانند" :ابوکامل" که از جمله
بهترینها در زمان خویش بود و اثرات باقی ماندهی الجبری خوارزمی را تکمیل نمود .وی
همچنان قاعدهی معادله درجه دوم را نیز تعیین نمود .وی مطالعات عمیق را در مورد پنج ضلعی
22 اسالم و ساینس
و ده ضلعی با استفاده از الجبر در بحث ضرب و تقسیم معادالت الجبری انجام داد که سیستم
معادالت را تا پنچ مجهوله حل نمود .این فعالیتهای الجبری وی توسط "الکارخی" و "لوناردو"
در شهر پیزا استفاده و مطالعه گردید.
فعالیتهای فوقالعادهی که "ابوالوفا" از خود در عرصه توسعه مثلثات بجا مانده است دارای
اهمیت زیاد است .وی اولین کسی بود که عمومیات چارت تیوری "ساین" را که مرتبط به مثلث
کروی میباشد ،گذاشت و اولین کسی بود که طریقه ایجاد جدول ساین را گذاشته و قیمت
ساین 30درجه را به 8مکان اعشاری محاسبه نمود.
اکنون به فعالیتهای ریاضیکی"عمر بن ابراهیم خیام" میپردازیم .وی یکی از بزرگترین
ریاضیدانان و ستاره شناسان مسلمان در قرون وسطی بود .خوارزمی تنها در مورد معادله درجه
دوم بحث نمود ،ولی خیام معادله درجه سوم را نیز مورد مطالعه قرار داد .وی معادالت را به
اساس پیچیدگی معادله تقسیم بندی جالب نمود .طور مثال به اساس نمبرهای متخلف که
شامل آن میگردید.
ابن موسی یک سلسله مطالعات عمیق را روی اندازه گیری کره ،سه ضلعی ،زاویه و
تعیین دو قسمت مساوی بین دو مقدار داده شده ،انجام داد .عالقمندی وی به علوم هندسی
خالصه نمیگردید؛ بلکه در رابطه به وسایل سماوی ،اتم ،اصلیت زمین و مقاله در مورد کائنات
بطلیموس به تحریر در آورده است .برادراش"احمد" موضوعات اساسی را در مورد میخانیک
مسلمان دیگری بنام"حسن" تحقیقی را در مورد مشخصات بیضوی
ِ نوشت ،این درحالی بود که
هندسی انجام داد .حسن بهترین هندسهدان در زمان خویش بشمار میرفت .وی شش جلد از
کتب عناصر"اقلیدسی" را ترجمه نموده و متباقیاش را به حال خود گذاشت ،زیرا وی توان این
را داشت که متباقی قضیهها را از دیدگاه خودش بنویسد.
ریاضیدان و جغرافیهدان مشهور دیگر حسن مراکشی بود که در سال 1262م درخشد.
کتابهای زیادی را در عرصه نجوم و ستاره شناسی نوشت که منجر به استفاده عملی از وسایل
ستاره شناسی گردید .همچنان ابوالعباس احمد بن محمد بن عثمان االزدی نوسینده مشهور
اسالم و ساینس 23
مسلمان 74اثر علمی را نوشت که محتوای آن را علوم ریاضی و نجوم تشکیل میداد .چنانچه
یکی از کتابهایش بنام"تخلیص اعمال الحساب" یعنی خالصه عملیات حساب برای حد اقل دو
قرن مطالعهگردید .این کتاب توسط ابن خلدون مورد ستایش و تمجید زیادی قرار گرفت و در
سال 1864م به فرانسوی ترجمه گردید.
فزیک و تکنالوژی:
1 .1فشار ،حرکت و نور
2 .2تعادل (میزان)
3 .3الخراسانی ساعت ساز
4 .4دستگاه هایدرولیک
5 .5حساسیت هوا
6 .6حمام
7 .7سوزن مقناطیسی
8 .8سالح و استوانه
9 .9علم نور
1010تحقیق روی آینههای کروی و پرابول شکل
1111تحقیق روی زوایای جزب و انعکاس
دانشمندان مسلمان پرسشهای اساسی را در مورد فزیک عمیقاً مورد مطالعه قرار میدادند؛
طور مثال :ابن سینا مطالعات گستردهی را در مورد پدیدهها از جمله فشار ،حرکت ،نور ،حرارت
و خال انجام داد .به همین دلیل در وسایل تخنیکی و علوم تیوری پیشرفتهای قابل مالحظهی
صورت گرفت .پیشرفتهای چشمگیر در عرصه ساختن وسایل تخنیکی مانند :تایر ،چرخ،
دستهی چرخ پولی ،میل بادی ،چرخ آبی ،چرخ دندانه دار و دیگر وسایل میخانیکی بیشماری
به میان آمد.
الخازینی ،فزیکدان و ستاره شناس کتابِ را در مورد وسایل میخانیکی ،هایدرو ستاتیک و
24 اسالم و ساینس
فزیک بنام"کتاب میزان الحکمه" یعنی کتاب میزان ذکاوت نوشت .این یکی از کتابهای مشهور
قرون وسطی بود که تحت این عنوان نگاشته شد .این کتاب اساس تیوری قوه جاذبهی زمین را
تشکیل میداد ،زیرا فشار کائنات به طرف مرکز کائنات در تحرک است.
موضوع دیگری که در میزان الحکمه الخازینی به آن اشاره شده بود که به هر اندازه که
ممکن باشد در زمان وزن کردن ،تنوع درجه حرارت را دور نماید .اگر به اثر دیگر خازینی دقت
شود معلوم میگردد که وی منادی"گالیله" بوده است.
قبل از خازنی عمرخیام در قضیه میزان ،کار بزرگ را انجام داد .چنانچه ابن سینا و
رازی در 924م تیوری وی را انکشاف بیشتر دادند .محمد بن علی بن رستم الخراسانی یکی
از مشهور ترین شخصیتهای بود که ساعت را ساخت و به همین خاطر وی را الساعتی یعنی
سازنده ساعت مینامیدند .مسلمان دیگری که در ساخت وسائل میخانیکی شهرت داشت،
ابوالعیسی اسماعیل بن رزاز بادی ،الزمان ،الجزری بود .الجزری رسالهی را بخاطر علم اختر و
وسائل میخانیکی هندسی ساخت که بیشتر تأکید و تمرکز آن روی وسایل هایدرولیکی مانند:
مخزن یا فواره بوده است .از نظر تخنیکی این دستآورد جالب بشمار میرفت و بهترین نوع
کارایی عربی را در عرصه میخانیک تطبیقی نشان میدهد .قیصار بن قاسم ریاضیدان و ستاره
شناس(سال 1251م) ساخت چرخ چاه را رشد داد ،آثار این نوع پیشرفت چرخ چاه تا هنوز
از جمله افتخارات"اورنتز" در شهر"هما" دشمق بشمار میرود .ابو نصر فارابی موجودیت خال را
رد کرد؛ چنانچه یک مقاله جالب را در مورد حساسیت هوا نوشت که از جمله معلومات موثق
تحقیقی بشمار میرود.
روی هم رفته ،مسلمانان در ساخت و ساز تاکتیکهای حمام نیز از خود مهارت نشان
دادند .آنان حمامهای بخار را ساختند و کلمه حمام نیز یک کلمه عربی میباشد و از"حم" یعنی
گرم گرفته شده است .مسلمانان از جمله اولین کسانی بودند که سوزنهای مقناطیسی را به
منظور مشخص نمودن جهت سفر خویش به دریا استفاده نمودند.
عالوه براین ،مسلمانان از جمله اولین کسانی بودند که سالح را اختراع نموده و در آن از
اسالم و ساینس 25
باروت و توپها استفاده مینمودند .مقصد ازین سالح این بود که بتوانند از فاصله دورتر دشمن
خویش را هدف قرار دهند .دقیقاً زمانی بود که چیناییها تنها از سودیم نایترت در سالح استفاده
مینمودند .در حالی که مسلمانان اولین کسانی بودندکه سالح با قوت برتابی ضربهی شدید را
کشف نمودند .تاریخ نویسان میگویند که سالح برای اولین بار در جنگ شاهی استعمال گردیده
بود؛ اما از نوشتهی تعداد زیادی از مسلمانان معلوم میگردد که سالح قبل از آن استفاده
میگردید.
چنانچه در میان این آثار یک داستان از حاکمی بنام یعقوب که در اثر محاصره نمودن
شهر مدرا در افریقای در سال 1205م چنین نوشت":با حمله بر دیوارها توسط سالحهای
صدادار و ماشینها استفاده گردیده بود که از هر ماشین سنگهای زیاد و آتشین فواره میکرد".
همچنان در یکی از نوشتههای ابن خلدون بنام "تاریخ بربر" نیز ثابت میشود که سالح در زمان
جنگ استعمال گردیده است .وی چنین نوشته است":ابو یوسف ،سلطان مراکش شهری را بنام
"سجیلماسا" بتاریخ 1273م در محاصره خویش در آورد .وی وسایل را در اطراف شهر بخاطر
محاصره این شهر نصب نمود .این وسایل شامل منجنیق ،ارو و هندم(وسایل جنگی) بود که از
آن توتههای آهن پرتاب میشد این توتههای آهن در بکس هندم پر میشد و مواد انفجاری در
عقب آن نصب میشد که با آتش زدنش شلیک میگردید که قوت آن بسیار شدید بود".
به همین سلسله ،مسلمانان در علوم نوری نیز انکشاف زیادی نمودند .ابن هشام اثر بسیار
فوقالعادهی در رابطه به این علم از خود بجا ماند که در اصل همان آغاز علوم نوری مدرن بشمار
میرود .از برکت وی تخنیکهای تجربی ،پیشرفت قابل مالحظهی نمود .از جمله تحقیقاتی که
وی روی آینههای کروی و پارابولیک و انکسار نور انجام داد .اظهار نمود که رابطه میان زاویه
نفوذ یعنی جذب و انعکاس ثابت باقی نمیماند و تشریحات الزم را پیرامون چشم و دید ارایه
نمود .همچنان سعی نمود تا دید دوربین را نیز تشریح نماید و توضیحات الزم را در مورد بزرگ
نمایی اندازهی آفتاب و مهتاب در نزدیک خط استوا تقدیم نماید .ابن سینا نور را عمیقاً مورد
مطالعه قرار داد و مشاهده نمود که اگر ذرات نور از منبع نور بیرون کرده شود ،سرعت نور باید
26 اسالم و ساینس
ثابت باشد .البیرونی نیز ثابت نمود که سرعت نور نسبت به سرعت صوت بیشتر میباشد.
جدیدا ً در آن زمان روی کار شده بود .حامد بن علی و جابر بن سینا از جمله کسانی بودند که
در ساخت اسطرالبها(وسایل ستاره شناسی) مهارت خاص داشتند.
نام مکمل ابن سینا ،عبداهلل محمد بن جابر بن سینن البطانی و "البطگنوس ،الطانیوس"
در التین میباشد .وی از جملهی بزرگترین ستارهشناسان مسلمان بشمار میرود .او تحقیقات
زیادی را پیرامون ستاره شناسی با دقت و تالش کامل از سال 918-871م برای مدت 41سال
انجام داد .وی همچنان ضریب مختلف ستاره شناسی را مانند پیشروی 54.5در سال و انحراف
23درجه و 35دقیقه را با دقت کامل انجام داد و از کاهش 16درجه و 47دقیقه طول زاویه
آفتاب از زمان بطلیموس تا حال ،نیز یاد آوری نمود.
بناً این محاسبات منجر به کشف حقایق در مورد حرکت نظام شمس و اختالفهای آهسته
در معادلهی زمان میگردد .البتانی امکانات آفتاب گرفتگی ساالنه را نیز به اثبات رسانید،
فعالیتهای نجومی البتانی در قرن دوازدهم و سیزدهم به زبانهای التینی و هسپانوی نیز
ترجمه گردید .این فعالیتهای علمی ،دانشمندان قرون وسطی و رنسانس را نیز متأثر ساخت.
کیمیا:
1 .1کیمیای عضوی و غیر عضوی
2 .2تیوری سیماب گوگرد فلز
3 .3آهکی کردن(استخراج فلز از سنگ فلزدار)
4 .4ریدکشن یا تقلیل(عملیه کیمیایی)
5 .5کشف سلفوریک اسیدها و نایتریک اسیدهای مختلف
6 .6کیمیای تجربی یا عملی
7 .7کاغذ
کیمیا در مورد ترکیبات و خصوصیات ماده و تغییراتی که در ماده به وجود میآید ،بحث
مینماید .کیمیا به دوبخش عضوی و غیر عضوی تقسیم گردیده است .بناً دسته بندی کیمیای
مدرن امروز از دسته بندی که الرازی آن را به سه نوع ماده :منرال ،سبزیجات و حیوانات تقسیم
اسالم و ساینس 29
کرده بود ،گرفته شده است .همچنان کیمیای غیر عضوی آنست که از تهیه و ترکیبات عناصر
بحث مینماید که از مطالعه منرالها و فلزات بدست آمده باشد؛ اما کیمیای عضوی عبارت از
کیمیای است که از ترکیبات کاربن که از طریق کشف حیوانات و تولیدات نباتی بوجود آمده
باشد ،بحث مینماید.
ایمپیدوکلس ،فیلسوف یونانی چنین نظر داشت که هوا ،آب ،خاک و آتش چهار عنصر
مقدماتی بوده که مادههای مختلف دیگر از ترکیب آن چهار ماده به وجود آمده است .وی بدین
نظر بود که آنان متمایز و غیر قابل تغییر است؛ اما ارسطو این مادهها را قابل تغییر میداند؛ طور
مثال :یک ماده به مادهی دیگر تبدیل میگردد.
جابر بن حیان یکی از بزرگترین کیمیادانان قرن هشتم میالدی نظر چهار عنصری ارسطو
را وضاحت داده و آن را بنام تیوری "سلفر گوگرد فلزات" نامیده است .بناً نظر به این تیوری ،فلز
در ابتدا بخاطر موجودیت سلفر و سرب در آنان آهستهتر عمل مینماید .وی همچنان تیوری
تشکیل جیولوژیکی فلز را نیز ارائه نموده و برخالف اسالف یونانی خویش ،تنها در مورد آن تفکر
ننموده؛ بلکه یک سلسله تجارب را نیز انجام داد تا به نتایج خاص دستیابد .چون اهمیت تجربه
در علم کیمیا را درک نمود ،از اینرو تیوریهای علمی یونان و علم عملی صنعتگران را باهم
آمیخت که پیشرفتهای قابل مالحظهی هم در بخش تیوری و هم در بخش عملی علم کیمیا
بوجود آورد.
دو اصل فوق العادهی از جابر بن حیان در علم کیمیا بجا ماند که معرفی معادالت کیمیاوی
است .یکی کالسنیشن(عملیه استخراج فلز از سنگهای فلزدار) .دومی آن ریدکشن(کاهش
دادن) که در عملیات کیمیاوی زیاد مورد استفاده قرار میگیرد .وی به طریقهی تبخیر ،ذوب،
عصاره گیری ،تصعید و تبلور سازی رشد نمود که این شیوه یکی از طرق اساسی در خالصسازی
مواد کیمیاوی بشمار رفته و کیمیادانان را قادر میسازد تا ترکیبات و موارد استعمال آنان را
مطالعه نموده و آن را آماده سازنند؛ پروسه عصاره کشی بیشتر در استخراج شیره نبات مورد
استفاده قرار میگیرد.
30 اسالم و ساینس
سلفوریک اسید ،از جمله کشفیات مهم جابر بشمار میرود ،اهمیت این کشف در جهان
مدرن امروز ازین قیاس میگردد ،کشورهای که از لحاظ صنعتی از سلفوریک اسید در آن بیشتر
استفاده گردد به عنوان پیشرفتهترین کشور تلقی میگردد .همچنان اسید مهم دیگری نیز توسط
وی آماده گردید و آن نایتریک اسید میباشد که از عصارهی ترکیب المونیم و مس سلفیت
بدست آورده است .وی پس از آن با منحل نمودن امونیم کلوراید در اسید ،تیزاب سلطانی که
برخالف اسید میباشد ،بدست آورد که این تیزاب توانایی ذوب طال را در خود دارا میباشد.
عالوه برین ،وی علم کیمیا را به اساس ویژهگیهای مشخص دیگر مانند جسم(طال ،نقره ،و)..
و روح(سیماب ،سلفر و )...تقسیم بندی نمود تا بدین وسیله طریق مطالعه آن را سادهتر نماید.
در همین قرن ،فعالیتهای جابر بن حیان را دانشمند دیگر مسلمان بنام رازی گسترش
داد ،وی یکتعداد قضایای کیمیاوی را نوشت و وسایل زیاد کیمیاوی را نیز توضیح داد .همچنان
از اندوختههای کیمیاوی خویش به منظور مقاصد طبی استفاده نمود .بدین اساس بنیاد کیمیای
عملی را نیز گذاشت .بعد از آن ابو منصور فرق میان سودیم کاربونت و پوتاشیم کاربونت را
تفکیک نمود ،وی در مورد ارسینوس اکسید ،اسید مسی ،سنگ سرمه و موادهای دیگر نیز یک
مقدار آگاهی داشت .عالوه برین در مورد تأثیرات زهری مس و ترکیبات دیگر از قبیل حالت
ضروری آهکی ،نوشتن پلستر پاریس و استفاده از آن در جراحی میدانست.
خلف بن عباس الظهروی دایره المعارف بزرگ طبی را بنام "التصریف" نوشت که حاوی
موضوعات جالب مانند :تهیه دوا از طریق عصاره گیری و تصعیدی بود؛ اما مهمترین بخش آن را
جراحی تشکیل میداد؛ ابن سینا رسالهی را در مورد منرالها نوشت که یکی از منابع مهم علم
بیولوژیکی و کیمیاوی تا زمان رنسانس در اروپای غربی بشمار میرفت .همچنان کیمیا دانان
مسلمان از علم کیمیا به پیمانهی زیاد در صنایع استفاده مینمودند .یک نمونه آن در سطور
ذیل ذکر میگردد و خواننده میتواند وسعت علمی آنان را در عرصه کیمیای عملی تخمین بزند.
کاغذ نیز یکی از پیشدستیهای مسلمانان در عرصه صنعت بشمار میرود؛ کاغذ توسط
چیناییها کشف گردید که آنان کاغذ را از کرم ابریشم ساختند و بعضی از نمونههای این کاغذها
اسالم و ساینس 31
حتی به قرنهای دوم بر میگردد .اولین تولید کاغذ بیرون از چین در سمرقند در سال 757م
صورت گرفت و زمانیکه سمرقند توسط مسلمانان فتح گردید و صنعت کاغذ به تمام جهان
گسترش یافت .چنانچه در اواخر قرن دوازدهم بیش از چهارصد میل کاغذ تنها در فاس موجود
بود .عالوه برین ،مرکز اصلی تولید کاغذ بنام "شتیبا" در هسپانیا بود که تا سال 1239م یکی از
شهرهای مسلمانان بشمار میرفت و شهر "کوردوفا" یکی از مراکز مهم تجارتی کاغذ در هسپانیا
بشمار میرفت.
روی هم رفته ،مسلمانان این صنعت را رشد دادند ،زیرا آنان نه تنها کاغذ را از ابریشم؛ بلکه
از پنبه ،تکه و چوب میساختند .چنانچه در اواسط قرن دهم صنعت کاغذ به هسپانیا رسید و
در خراسان کاغذ را از تکه میساختند .در حالی که جوسف کارابسک در یکی از نوشته هایش
پروسه تولید کاغذ را در یک دقیقه با جزئیات شرح داده و میگوید که چگونه از مغز خمیر کاغذ
را میسازند و همچنان شستشو ،پاک ،رنگ ،پالش و نصب مینمایند .حاال آنکه هیچ متن از آن
زمان در کدام زبان دیگر وجود ندارد که با این متن قابل مقایسه باشد .در صورت که آماده کردن
خمیر کاغذ به یک پروسه مغلق کیمیاوی ضرورت دارد که نمایانگر دستآوردهای مسلمانان
در علم کیمیاست.
ساخت ورق نوشتاری در هسپانیا یکی از مؤثرترین اثر مسلمانان در اروپا بشمار میرود،
زیرا بدون ورق میزان رشد علمی که در اروپا رشد کرد ،ممکن نبود .چون ساخت کاغذ از ابریشم
در اروپا نظر به کمبود تولید ابریشم ناممکن بود .بدین اساس یگانه طریقه تولید کاغذ که توسط
مسلمانان از پنبه صورت میگرفت برای اروپاییان مفید بود و بعد از هسپانیا هنر ساخت ورق در
ایتالیا در سال 1268م تأسیس گردید .همچنان فرانسه اولین ماشین و یا میلهای کاغذ خویش
را به مسلمانان هسپانیا داد و بوسیله این کشورها صنعت کاغذ به سراسر اروپا انتشار یافت.
طب و طبابت:
1 .1ترجمه آثار از زبانهای دیگر
2 .2علم اناتومی(کالبد شناسی)
32 اسالم و ساینس
3 .3فیولوژی
4 .4بکتریالوژی(علم مکروبشناسی)
5 .5جراحی
6 .6فعالیتهای عینک سازی
7 .7عملیات مردمک چشم
8 .8ساختمان چشمها
9 .9عملیات شکم
1010انکشاف شفاخانهها
1111شفاخانههای سیار
1212مکاتب طبی
قرنها قبل از ظهور اسالم دواهای عربها را گیاههان و بتهها که به دواهای کلده(نام
منطقهی در بابل) مشهور بود ،تشکیل میداد .باالخره دواهای یونانی به تدریج توجه آنها را به
خود جلب نمود .حارث بن کلده از اولین کسانی بود که دواهای یونانی را به عربها معرفی نمود.
خالد بن یزید بن معاویه یک تعداد کتابهای یونانی و مصری را در زمان امویان به عربی ترجمه
نمود و این باعث رشد علم طب در زمان عباسیها گردید .در اوایل مسلمانان کوشش نمودند
تا موضوعات طبی یونانی ،هندی ،فارسی و کلدی را به عربی ترجمه نمایند و بدین اساس علم
طب را از ملل متذکره آموختند و پیش از اینکه این معلومات را قبول نمایند به تحقیقات روی
مسائل مختلف علم طب پرداختند ،تا آنچه بدست آمده به اثبات برسد .عالوه برین ،مسلمانان
کشفیات زیادی از تیوری و عملی را در عرصه طبابت انجام دادند که با تلفیق معلومات بدست
آمده و کشفیات جدید ،سیستم جدیدی طبابت را ایجاد نمودند.
همچنان عربها به علم اناتومی نیز دسترسی داشتند ،چون نامهای ارگانهای داخلی و
خارجی وجود انسان در ادبیات عربی قبل از اسالم این ادعا را به اثبات میرساند .زمانیکه آنان
با معلومات اناتومی یونانی آشنا گردیدند و روی آن تحقیاتی را انجام دادند تا اشتباهات زیادی را
اسالم و ساینس 33
از آنان دریافت نموده و کشفیات جدید را نیز درین عرصه انجام دادند .چون که نظریات اناتومی
یونانی در آن زمان رایج بود ،یاهاما بن ماسویه کالبد شناسی را باالی میمونها که زمینه آن
توسط متصم بااهلل خلیفه عباسی برایش مهیا گردیده بود ،آغاز نمود .بعد از این تحقیق و بررسی
اثرش را در مورد اناتومی نوشت.
میتوان به آثار بعضی از داکتران و جراحان دیگر مانند کتاب "تشریح المنصوری" توسط
منصور بن محمد که شامل تصاویر و مثالهای از ارگانهای وجود انسان میشود ،اشاره کرد که
نمایانگر از علوم عملی مسلمانان در اناتومی بود .حاال آنکه در هیچ یکی از آثار بدست آمده
یونانیها چنین تصاویر و مثالها دیده نمیشود.
اثر علمی داکتران مسلمان نیز در عرصه فزیولوژی نیز دارای ارزش خاص و جایگاه ویژه
میباشد؛ طور مثال :ابن نیل القارشی دمشقی تیوری دوران کوچک را سه قرن قبل از "ویلیم
هارفی" کسیکه این کشف را بنام خودش منسوب دانسته ،ارائه نمود .القارشی پیشنهاد نمود
که غذا مانند مواد سوخت برای نگهداشت درجه حرارت محسوب میگردد .ابوفراج نیز گفته
بود که سیستم عصب دارای کنالهای است که از طریق آن احساسات و حرکات انتقال مییابد.
آثار علمی مسلمانان در علم باکتریا شناسی نیز انقالب دیگری را برپا نموده بود .نظر
به گفتههای برون مسلمانان آگاهی کامل پیرامون تیوری مکروبها داشتند .ابن سینا اولین
شخصی بود که گفت تراوشات بدن توسط عفونتهای بیرونی قبل از از آلودگی ،ملوث میگردد.
ابن خاتمه در قرن چهاردهم گفت که بشر توسط اجسام محاصره میگردند که در وجود انسان
داخل میگردد و منجر به مریضی ایشان میگردد .یک تعداد مسلمانان به منظور معالجه
امراض پیشنهادات جدید نمودند .عبدالحسن یکی از فزیکدانان ادود الدوله معالجهی را بخاطر
خونریزی خون دماغی که به دلیل فشار خون زیاد صورت میگیرد به معرفی گرفت .الرازی
تغذیه مواد غذایی را بخاطر ضعف عمومی پیشنهاد نمود.
همچنان داکتران مسلمان از جمله اولین کسانی بودند که تیوپ را در شستشوی معده
بخاطر تیزاب معده بکار بردند و در موارد قواعد معالجوی امراض قرنها قبل از برون سکوارد(کسی
34 اسالم و ساینس
که گفته میشود کشاف این نوع معالجات میباشد) آگاهی داشتند .سعید بن بشر بن عبدوس
تغذیه سبک و تولیدات دوای سرد را به منظور معالجهی امراض فلج عمومی و فلج سطحی
پیشنهاد نمود .ابن وفید ،معالجه امراض را از طریق کنترول مواد غذایی تاکید مینمود ،وی
همچنان تداوی را برای مرض زردی کشف نمود که مقدار کم از تریاک را برای تداوی این مرض
پیشنهاد کرد و بخاطر جلوگیری از خون دماغ ریختن آب سرد به سر را واضح ساخت.
در علم جراحی نیز مسلمانان پیشرفتهای چشمگیری داشتند ،آنان داغ کردن(سوزانیدن)
را در جراحی بکار میبردند و از جمله اولین کسانی بودند که خوندماغ را توقف داده و زخم
را با نخهای ابریشمی میدوختند و نباید چشم پوشی کرد که ابن سینا از جمله برجستهترین
شخصیتهای اسالمی در عرصه طبابت بشمار میرفت که در غرب بنام افسینا در سالهای
981-1037م مشهور بود .وی در حدود یکهزار سال به عنوان بزرگترین مفکر و دانشمند علم
طب در تاریخ باقی ماند .از جمله مهمترین آثار علمی وی "القانون" و رسالهی در مورد دوای
قلب میباشد.
ابن ظهور در قرن یازدهم توضیحات کامل را در مورد عملیات قصبة الریه که یونانیها در
مورد آن چیزی نمیدانستند ،بیان داشت .عبدالقاسم الظهراوی وسایل زیاد جراحی را اختراع
نمود .او همچنان برای امراض مختلف طریقههای مختلف و عملیات جمجمه را پیشکش کرد که
در کتابش بنام "التصریف" در مورد آنها نگاشته است .جراحان مسلمان از عملیات زبانچهی گلو
و خالیگاه بینی و طریقه عملیات گوشت اضافی گلو (تانسل) و پاراسنتیسایز(پروسه آب کشی)
از پرده گوش را نیز استفاده نمودند.
داکتران عینکساز ،خدمات شایستهی را بخاطر تداوی امراض چشم و عملیاتهای آن
انجام دادند .بیشترین قواعد این عملیات توسط مسلمانان پایهگذاری شده است که تا هنوز از آن
استفاده میگردد .آنان برای اولین بار که عملیات مردمک چشم را توضیح دادند و میدانستند
که مشکل مردمک چشم بخاطر ناتوانی لنز آن میباشد .ابن حیثم ساختمان چشم را توضیح
داده و نظریات فوقالعادهی را در مورد میکانزم بینایی و انواع مختلف لنزها بیان داشت.
اسالم و ساینس 35
موضوع قابلگی نیز به شیوه درستش توسط مسلمانان توسعه یافت .چنانچه ابوالقاسم
الظهراوی طریقهی باالبر را برای انتقال جنین مرده کشف نمود و خودش آن را مورد استفاده قرار
داد .یکی از نمونههای این ادعا "االثار الباقیه" است که در پوهنتون ادينبورگ شامل نمونههای
است که طبیبان عرب را در حال عملیات زایمان نشان میدهد .در زمان حاکمیت بنی امیه،
مسلمانان در عرصهی ساختن شفاخانهها پیشرفت کردند .همچنان در زمان حکومت هارون
الرشید ،در زمان خالفت عباسیان در بغداد شفاخانهی ساخته شد که از جمله نخستین شفاخانه
در تاریخ آن شهر بشمار میرفت و بعد از مدت کوتاه شفاخانههای جدید دیگری نیز اعمار گردید
و یک تعداد شان باغهای داشتند که در آن نباتات طبی کشت میشد .در این شفاخانههای
بزرگ ،مکاتب طبی وجود داشت و در پهلوی این گونه شفاخانهها ،تعداد زیادی از شفاخانههای
سیار در سرزمینهای اسالمی موجود بود .شفاخانههای مسلمانان نقش یک مثال را برای ساخت
شفاخانهها در مناطق مختلف اروپا بخصوص ایتالیا و فرانسه بعد از جنگهای صلیبی در جریان
قرن 14م داشت .چنانچه شفاخانههای عالی و مجهز سلجوقیان در زمانی نورالدین در دمشق و
ملوک سلطان المنصور قاالوم در قاهره اروپاییان را به حیرت انداخت.
36 اسالم و ساینس
گلهای مرتب با سطح سرسبزی زیاد ،جویبارها و چشمهها به یک عالقمندی خاص ساخته
شده بود و توازن میان ساختمانها و سبزیها را برقرار کردند که باعث تابانیدن نور به آن سمت
شده بود .چون عربها هنر کشت و کار را بلد نبودند و بخاطر آموختن این حرفه بسوی مردم
روم ،نبطیها و ایرانیان رو کردند و از آنان این نوع هنر را آموختند و آن را مورد استفاده عملی
قرار دادند.
در قرون هشتم و نهم عراق بیش از 30میلیون نفوس داشت که 80درصد آن را دهاقین
تشکیل میداد؛ سیستمهای جدید آبیاری وجود داشت که از دریای فرات گرفته شده بود .خراج
در زمینهای حاصل خیز 5درصد بود و برخالف خراج بر زمینهای که آبیاری نمیگردید 10
درصد بود تا این امر منجر به تشویق بیشتر زمینداران برای کشت میگردید .در زمان شارلمانی
امپراطور روم ،نرخ تخم گندم در جهان اسالم 10بریک و در اروپا 2.5بریک بود.
نه تنها که خود گیاه شناسان نباتات را مورد توجه قرار داده بودند ،بلکه تعداد زیادی از واژه
نویسان ،جغرافیهدانان ،مسافرین و طبیبان نیز در مورد آن مینوشتند .یکی از آنها ابوسعید
عبدالملک بن قریب االسمایی ساکن اصلی بصره بود که در زمان هارون الرشید به بغداد آمد.
آسمایی در سال م 831 -739از خود تالیفات و آثار متعددی بجا گذاشت که یکی از آنها در
مورد گیاهان و درختان میباشد .در مقدمهی این کتاب ،بحث عمومی را در مورد نباتات انجام
داد و از انواع مختلف خاکها یاد آوری نموده و معتقد بود که خاکها نظر به قابلیت کشت
حاالت مختلف دارند .سپس در مورد درخت و چگونگی مراحل رشد آن بحث نموده و بعد از آن
ل آورده و باالخره در مورد نباتات که در زمین هموار
نباتات را دسته بندی کرد و از هر یک مثا
و دشتها نمو مینماید ،بیان نمود و از مجموع 230نبات در کتابش ذکر کرده است.
البیرونی تحقیقاتی را پیرامون نباتات انجام داد و بیان داشت که گلها دارای 6،5،4،3
و یا 18گلبرگ میباشد ،نه 7و 9گلبرگ و یکی از گیاه شناسان مشهور دیگر عبدالمنصور
رشیدالدین عبدالفادی بن علی السوری میباشد .وی دستباز در نامگذاری و استفاده از داروهای
ساده داشت .ابومحمد عبداهلل بن احمد الملیقی النباتی مشهور به ابن بیرار ،گیاهشناس دیگری
38 اسالم و ساینس
بود .وی نباتات را بنام ،نوعیت و مکانی که در آن جا رشد مینمودند ،تقسیم بندی کرد .روی
این ملحوظ به سرزمینهای روم (آسیای کوچک) و سرزمینهای دیگر سفر داشت تا در مورد
نباتات و چگونگی رشد آنان تحقیق نماید .ابن البیرار ،آثار زیادی در مورد دواهای ساده و دیگر
موضوعات از خویش بجا ماند؛ چنانچه کتاب "الجامی فی ادویه المفرده" یکی از کتابهای
است که حاوی نظریات قبلی از یونانیها و مسلمانان میباشد ،اما تحقیقات شخصی که در
سرزمینهای مختلف انجام داده است نیز شامل آن کتاب میباشد .وی به دواهای ساده نامهای
به ترتیب الفبای فارسی ،التین و بربری آماده ساخت و سردرگمیها در نام دواها را واضح ساخت
و موارد کاربرد و وسایل آن را ذکر نمود.
جغرافیه:
1 .1دالیل مطالعه جغرافیه
2 .2وسعت دولت
3 .3جهت نماز
4 .4حج
5 .5زمین کروی است
6 .6علم دریایی
7 .7ترسیم نقشه جهان
مسلمانان بخاطر اهداف تجارتی ،نظامی ،لشکر کشیها و ادارهی قلمرو بزرگ خویش ،به
فاصلههای دور از طریق شهرها ،صحراها ،کوهها ،دریاها و بحرها سفر مینمودند .یک قرن بعد از
ظهور اسالم قلمرو مسلمانان در شرق از عربستان تا به هندوستان و در غرب از مراکش تا هسپانیا
میرسید .در قرن دهم هجری دولت اسالمی از عربستان تا به مصر و تمام سواحل شمالی افریقا،
هسپانیا ،جزیرهی سیسلی ،یونان ،یک تعداد از شهرهای ایتالیا ،سوریه ،جنوب شرق قفقاز،
بینالنهرین شامل عراق ،تمام فارس جدید ،افغانستان ،ماورالنهر و قسمتهای از قلمرو هندوها
را تحت حاکمیت خویش در آورد .بناً سفر به این قلمرو بزرگ و پهناور برای جمعآوری معلومات
اسالم و ساینس 39
بود که توانست جنگ ام السواری را به خوبی رهبری نماید .احمد بن دینار بن عبداهلل فرمانده
بحری دیگری بود که رومیان را در سال 232هجری مطابق به 856م در زمان حکومت المتوکل
خلیفه عباسی شکست داد.
مسلمانان دروازهای هند ،چین ،مالیزیا و تیمبکتو مرکز تجارتی افریقای مرکزی
را نیز گشودند و نیروهایشان به سرزمینهای غنی پرتگال و کیپورد(شهر افریقایی) که
صحراهای طوالنی داشت ،رسیدند .آنان راههای بحری هندوستان و ایموسیاد که در امتداد
سواحل شرقی افریقا قرار داشت و یکی از خطوط تجارتی مستعمره از سواحل سودان و جزیره
"سقطرا" الی مومباسا(شهر در کینیا) ،موزامبیک(کشور افریقایی) ،اونگوجا(جزیرهی در تانزانیا)
و مداگاسکار(کشور شرق افریقایی) بشمار میرفت را در کنترول خویش در آوردند.
مامون خلیفه هفتم عباسی عالقمندی خاص به جغرافیه داشت .وی 70دانشمند را وظیفه
داد تا یک نقشه بزرگ از دنیا را ترسم و یکی از این دانشمندان ابن موسی خوارزمی بود که
اثر جغرافیایی بنام رسم المأمور من البالد(توضیحات سرزمینهای قابل سکونت) داشت که از
نتیجه تحقیقات دانشمندان فوق بدست آمده بود .وی معلومات جغرافیایی بطلیموس را برای
دریافت طولالبلد و عرضالبلد جاهای مختلف بکار برد و به مکانهای که بعد از ظهور اسالم
کشف میگردید ،نام انتخاب مینمود .تجار مسلمان در سال 851م سفری را به چین و دیگر
سزمینهای ساحلی بحر هند معروف به سلیمان به عهده گرفتند و این اولین بار بود که ازین
سرزمینها در زبان عربی نام برده شد .از مطلب فوق چنین بدست میآید که روابط تجارتی
میان چین و مسلمانان در قرن دهم میالدی وجود داشت.
عبداهلل بن عبدالعزیز البیکری جغرافیهدان ،گیاه شناس ،واژه نویس و مورخ بود که
کتابهای ارزشمند را در رابطه به موضوعات مختلف نوشت .چنانچه پادشاه قلمرو فرانسه و
البیکری همیشه کتابهایشان را به عنوان تحفه به یکدیگر میفرستادند و یکی از این کتابها
که بنام "کتاب المسالک و الممالک" بود که توسط البیکری نوشته شده بود .این کتاب به شکل
سفرنامه بوده که محتوای آن شامل معلوماتهای تاریخی و نژادی میگردید .برعالوه ،وی یک
اسالم و ساینس 41
جهان اسالم امروز با ناکامی ،اختالف و رکود در ساینس و تکنالوژی بسر میبرد .هرچند
مسلمانان صاحب ثروت بزرگ اند؛ اما از لحاظ رشد صنعت بسیار عقبمانده اند و این عقبمانی
غمانگیز بخاطر پیروی از اسالم نه؛ بلکه مستقیماً بخاطر عدم پیروی از اسالم است .زیرا قوانین
اساسی و طریقهی افکار که در سرزمینهای اسالم حاکمیت دارد ،ریشهی سیکولریستی دارد و
هیچ چیز آن با اسالم همساز نیست ،بلکه اساس آن را مفکورههای ساخته شدهی بشری تشکیل
میدهد.
زمانیکه اسالم منیحث طریقه زندگی و نظام کامل سیاسی ،اقتصادی ،اجتماعی ،تعلیمی
و قضایی ظهور نمود ،مسلمانان و غیر مسلمانان تحت حاکمیتش در صلح ،امن و آرامش بسر
میبردند .چون توسعه علوم و فنون را قرآن تشویق مینمود و مسلمانان به سرعت رهبری علمی
و تکنالوژیکی جهان را از آن خود نمودند؛ اما رکود علمی و تکنالوژیکی امروز جهان اسالم ،دامن
گیر آن است که بخاطر عدم فهم و تطبیق اسالم به میان آمده؛ فهم زبان عربی ضعیف گردید،
جهاد توقف گردید و دروازههای دولت اسالمی بروی حرکات تبشیری ،فرهنگی و سیاسی غربی
باز گردید .این امر باعث گردید که دولت اسالمی سرنوشتش را از دست بدهد و در اوایل قرن
20م دولت اسالمی در موقفی قرار نداشت که از خودش علیه حمله اروپاییان دفاع مینمود.
بناً توسعه علم بصورت مستقیم مرتبط به اسالم است؛ اسالمی که منحیث ایدیولوژی و طریقه
زندگی حاکم باشد .پس هیچ ملت بدون پذیرفتن یک ایدیولوژی مشخص نمیتواند به توسعه
اسالم و ساینس 43
علمی و هیچ نوع رشد دیگری دست یابد .از اینرو مسلمانان نیز از این قاعده مستثنی نیستند؛
زیرا زمانیکه غرب مبدأ یا ایدیولوژی سرمایهداری را پذیرفت در هر بخش زندگی پیشرفت
نمود و شرق هم زمانیکه ایدیولوژی کمیونیزم را پذیرفت ،به یک سلسله پیشرفتهای مادی
به خصوص ساینس و تکنالوژی دست یافت .پس یگانه راه حلی که مسلمانان میتوانند دوباره
به پیشرفتهای علمی و تکنالوژیکی دست یابند ،چنگ زدن به اسالم منحیث یک ایدیولوژی
میباشد که عبارت است از :قبول کامل عقیدهی اسالمی و تطبیق تمام نظامهای اسالم است.
بدین پیشرفت علمی و تکنالوژیکی بخاطر حمل پیام اسالم به جهان بر مسلمانان واجب است
و حمل پیام اسالم هم تا زمانیکه مسلمانان آمادهی مقابله با قوتهای مادی نباشند ،ممکن
نیست.
بناً تطبیق اسالم زمینهی تحقیق ،توسعه و پیشرفت را مهیا خواهد نمود و از جمله منابع
معتبر برای پوهنتونها ،مراکز علمی و تحقیقاتی مهیا خواهد گردید .همچنان حل مشکالت
تخنیکی ،توسعه کیفیت در بخشهای صنعتی ،دریافت معالجات درمانی امراض و رشد زندگی
مادی به اندازه ممکن از جمله پالیسیها و طرحهای عمده دولت خالفت بشمارمیرود .نظریات
از تیوری برآمده عملی خواهد گردید تا سطح زندگی مردم بهبود یابد .صنعتی سازی(خفیفه و
ثقیله) از جمله اولویتهای کاری دولت خالفت بشمار خواهد رفت .و هیچ شکی نیست که بعد
از دوباره تأسیس نظام خالفت ،جهان یکبار دیگر شاهد رشد و رونق علمی و تکنالوژیکی خواهد
بود و بار دیگر محراق توجه و منبع معلومات ،تکنالوژی ،ادویه ،علوم طبیعی ،تکنالوژی فضایی و
جنیتکی ،امور زندگی و پاسخ به همه نیازمندیهای بشری خواهد بود.
44 اسالم و ساینس
نتیجه گیری
هر انسان هدفمند میداند که علم تحت سایه عیسویت کلیسا در اروپا رکود نمود ،زیرا
تطبیق عیسویت باالی جامعه ناممکن بود؛ چون عیسویت منحیث ایدیولوژی و مانند اسالم
در تنظیم امور زندگی کامل نبود .بدین اساس علم تحت حاکمیت اسالم به شگوفایی رسید و
مسلمانان در زمانی از آن لذت میبردند که اروپاییان در قرون تاریک بودند .لذا اسالم نظام کامل
زندگی از جانب خالق برای بندهگانش بوده که پیشرفت را بر انسان مطابق عقلش که وی را از
حیوانات متمایز ساخته واجب میسازد.
در جهان غرب ،کمتر از تاریخ شگوفایی اسالم به نمایش گذاشته میشود ،زیرا اگر غرب
واقعیتها را در مورد پیشرفتهای علمی و تکنالوژیکی که توسط مسلمانان توسعه یافته و اینکه
چگونه اسالم امور بشر را تنظیم نموده در نظام تعلیمی خویش افشا نمایند ،باوری که کپیتالیزم
آن را در میان مردم ترویج نموده(گویا دین در امور زندگی دنیا دخالت ندارد) ،طرفدار نخواهد
داشت و اسالم را از یک زاویه و دیدگاه خاص شناخته و به آن خواهند پیوست.
مردم از ملیتها و فرهنگهای مختلف در جامعه اسالمی زندگی میکردند و اسالم از جان،
مال ،عزت هرکدام شان ولو که مسلمان و غیر مسلمان ،منحیث شهروند و تابع دولت اسالمی
محافظت مینمود .اسالم زنجیر جهالت که بشر را غرق میکرد ،شکست و در عوض نظام را
به معرفی گرفت که مسلمان و غیر مسلمان نسبت به دیگران در عرصهی ساینس و تکنالوژی
برتریت خویش را احساس مینمود.
اسالم و ساینس 45
یاداشتها و مراجع
.1دین :کلمهی دین در غرب برای ارتباط بشر با خالق بکار برده میشود که در قالب
مراسم تشریفاتی و ارتباط روحی تمثیل میگردد .برای دین در امور دنیایی کدام اهمیت قایل
نیستند؛ اما برعکس اسالم دینی نیست که تنها ارتباط انسان را با خالق قایم نماید؛ بلکه برعالوه
داشتن اصول و قواعد عبادات است ،دارای نظام کامل سیاسی ،اقتصادی ،اجتماعی ،امور داخلی،
امور خارجی و غیره برای تنظیم تمام امور زندگی بشر است .بناً اسالم یک ایدیولوژی کامل و
شامل میباشد.
.2سال هـ.ق ،هـ.ش ،بعد از هجرت :این همه جنتری اسالمی بوده از زمان آغاز سفر
رسولاهللصلیاهللعلیهوسلم از مکه به مدینه جهت تأسیس اولین دولت اسالمی آغاز میشود که
این دولت تا اواخر حاکمیت عثمانیها(سال 1924م) ادامه یافت.
.3کپیتالیزم :نظام زندگی است که اساس آن را جدایی دین از زندگی تشکیل میدهد
که دین به عبادات فردی و مراسم تشریفاتی و مذهبی منحصر گشت و دولت به اساس قوانین
ساخته شدهی بشر به پیش میرفت .کپیتالیزم با داشتن آزادیهای عقیده ،فردی ،بیان
و ملکیت حیثیت راهنمای بیشر را بخود گرفت و این اساسات دین جدید را تشکیل داد.
بخاطری که در میان آزادیهای فوق ،آزادی ملکیت دارای نقش بیشتر میباشد ،آن را بنام نظام
سرمایهداری(کپیتالیزم) مینامند .بناً این ایدیولوژی از واژهی سرمایهداری(کپیتالیزم) گرفته
شده و به همین نام مشهور است.
46 اسالم و ساینس
بدین اساس جهاد به معنی استفاده از دیپلوماسی و قوت منحیث سیاست خارجی دولت اسالمی
بشمار میرود.
.7حج :از جمله فرایض اسالم بشمار میرود و بر مسلمانی که از لحاظ مالی و جسمی
توانایی آن را داشته باشد ،به رغم اینکه حج همه ساله میباشد ،اما باالی او در طول زندگی یک
بار فرض است .حج در مکه مطابق طریقه که پیامبر صلیاهللعلیهوسلم انجام داده است ،صورت
میگیرد.
.8زبان عربی :وسیله ارتباطات در عرصه ساینس و تکنالوژی بین سالهای 800م الی
1500م بشمار میرود .تمام آثار علمی به زبان عربی که زبان اسالم و زبان دولت اسالمی بود،
نوشته میشد .این زبان بعد از استعمار سرزمینهای اسالمی ضعیف و یا حتی در بعضی حاالت
از بین برده شد.
ضمیمه اول:
غربیان در مورد فعالیتهای مسلمانان در عرصه ساینس و تکنالوژی به چه نظر اند؟
نوت :نقل قولهای ذیل شامل واژههای است که بعضی اوقات گمراه کننده میباشد .لطفاً
نکات آتی را به یاد داشته باشید:
اصطالحاتی که باید استفاده شود: اصطالحاتی که استفاده نمودهاند:
مسلمانان عربها و یا محمدیها
تمدن اسالمی مسلمانان و تمدن عربها
مسلمانان(مسلمانان عرب و غیر عرب "عجم") ساراسین ،ساراسنیک و موروها
"جان ویلیم دراپر" در کتاب خویش بنام "رشد معنوی اروپا" چنین گفته است" :من
مجبورم حالت سیستماتیک را شرح دهم که ادبیات اروپا آن را یکی از وجایب ما علیه محمدیها
از نظر دور نموده است و یقیناً که بعد ازین پنهان نخواهد ماند .بیعدالتیهای زیادی را در
عقدههای دینی و غرور ملی سراغ داریم که هرگز دایم نخواهد ماند .این عرب تاثیرات عمیق بر
آسمان نوشت که هرکس خواهد دید که نام این ستارهها
ِ اروپا گذاشتند که وی آن را جاویدانه در
48 اسالم و ساینس
مکتب منظم ترجمه را در بغداد ایجاد نمود که با کتابخانه و مترجم زبردست مجهز
ِ دولت
بود و این مترجم حنین بن اسحاق بین سالهای 877-809م زندگی مینمود که فیلسوف،
جغرافیهدان شخصیت حکیم و مترجم نامدار همان قرن بشمار میرفت .از آخرین تألیف نشر
شده وی که بنام "میمویر" ترجمه نموده از نوشتههای بزرگ "جالینوس" بشمار میرود".
در پهلوی ترجمه آثار و یافتههای یونانی ،مترجمین ،دست نویسهای داشتند که نشان
میداد قوانین آن از زمان آموزش عربی بوده است .پس اینها تکامل تمام داروها هستند که
در مورد تاثیرات بر بدن انسان که از سر شروع و به پا ختم میگردد بحث مینماید و هدف
مسلمانان زیبایی ظاهری نبوده؛ بلکه پیبردن به کمال اهلل بوده که آن در ستارهها ،آسمانها،
زمین و تمام طبیعت هویدا میگردید .بناً اهداف مسلمانان نامحدود بود .اما طرز برخورد با این
دیدگاه نامحدود که مسلمانان درک نموده ،ما نمیتوانیم خودمان را تنها به فضا محدود بسازیم،
بلکه باید بصورت مساویانه زمان را در نظر داشته باشیم.
اولین قدم ریاضیکی از درک مفهوم کائنات ساکن یونانی به مفهوم کائنات متحرک در
اسالم توسط الخوارزمی(850-780م) مؤسیس الجبر معاصر صورت گرفته است .وی اعداد
حسابی را به اندازه محدود افزایش داد و اینکه امکان بکار بردن عناصر و اجزای نامحدود و
تحقیق در خواص و ارتباطات آن میباشد ،نیز اشاره نمود .همچنان در ریاضیات یونانی اعداد در
یک پروسه بسیار دشوار جمع ،ضرب و توسعه داده میشد .اما سمبولهای اعداد را که خوارزمی
پیشنهاد نمود ظرفیت رشد نامحدود در آن موجود بود.
پس گفته میتوانیم که پشرفت از حساب به الجبر داللت بر گامی از نظریه کائنات ساکن
یونانی به کائنات زنده و متحرک اسالمی میکند .بدین اساس غربیان اهمیت فورمولهای
الجبری خوارزمی را در قرن 12م زمانیکه "گرارد کاریمونا" تیزس خود را به التین ترجمه نمود،
درک نمودند .این کتاب تا قرن 16م در تمام پوهنتونهای اروپا منحیث قواعد اساسی ریاضیکی
استفاده میگردید؛ اما آثار خوارزمی فراتر از پوهنتونها بکار برده شد و همچنان مشاهده
مینمایم که آن در آثار ریاضیکی "لوناردو فیبیناسی" شهر پیسا" ،ماستر جاکوب" از فلورانس و
اسالم و ساینس 51
ما برای اینکه معتقد گردیم هنگامیکه اروپاییان دست به اعمار شفاخانهها زدند ،دالیل
داریم که در زمان جنگ صلیبی غربیان از عربهای شرق نزدیک الهام گرفتند؛ مث ً
ال :اولین
شفاخانهی که در اروپا تأسیس گردید شفاخانه "لیس کوینز فنگت" در پاریس بود که توسط
"لویس نهم" بعد از برگشتاش از جنگ صلیبی(1260-1254م) ساخته شد.
ما در نوشتههای جابر بن حیان طریقههای تحقیقات کیمیاوی ،تیوری تشکیل جیولوژیکی
فلزات(فرق میان 6ماده بخاطر تناسب مختلف سلفر و سیماب در آنها) ،تهیه موادهای
مختلف(هدایات اساسی کابونیکی ،ارسنیک و سنگ سرمه از سلفایدهای آنان).
در نوشتههای "ابن حیثم" پیشرفتهای تجربی دریافت گردید .جدول متناظر زوایا برخورد
و انکسار نور هنگام عبور از وسط به طرف دیگر نشان میدهد که چگونه وی قوانین نسبتهای
ثابت ساینها را کشف نمود که بعدا ً بنام شخص فعال و تیز هوش شهرت یافت .وی شفق(سپیده
دم) را از طریق انکسار نور بطور درست محاسبه نمود .همچنان وی تخمین زد که درجه حرارت
آفتاب هنگام طلوع(افق) در شروع تجلی نور صبح و یا در پایان روز هنگام شام 19درجه سانتی
گراد میباشد.
به مقدار کافی از علوم جغرافیایی ،تاریخی و ساینسی در کتاب 30جلدی بنام "طال ،معادن
جواهرات" توسط تاریخ نویس مسلمان قرن دهم "المسعودی" تألیف گردیده است .اثر قویتر
دیگری در علم جغرافیه دیکشنری یا فرهنگ "مجم البلدان" میباشد که توسط "الحمامی"
1229-1179م تألیف گردید که این کتاب یک دایرهالمعارف واقعی میباشد که باوجود بیان
حدود جغرافیایی از معرفت علمی بزرگ نیز برخوردار است.
مسلمانان در مورد نباتات مطالعات و تحقیقات را انجام دادهاند که شاید مقاصد
سودمندگرایانهی هم در طبابت و هم در زراعت داشتهاند .این گرایشات عالی طوریکه معادل
آن در عیسویت موجود نبود ،در جریان نیمه اول قرن سیزدهم میالدی توسط چهار گروپ از
گیاه شناسان ادامه یافت .در میان آنان یکی از آنها "ابن البیتار" بود که اثر مشهور عربی را
تحت عنوان "گیاهشناسی" جمع آوری نمود .واقعیت این است که این اثر یکی از مهمترین اثر
اسالم و ساینس 53
آن زمان بشمار میرفت که از زمان "دیوسکوریدس" تا قرن شانزدهم میالدی ادامه پیدا کرد
و یک دایرهالمعارف واقعی بشمار میرفت که تمام تجارب یونانی و عربی را شامل میگردید.
ابن مالک القریبی االسمای( )831-739یکی از عربهای پرهیزگار بود که کتابهای
ارزشمند در مورد اناتومی وجود انسان را نوشت .به همین ترتیب الجوالیقی که در نیمهی قرن
دوازدهم ظهور نمود و المومن که در نیمهی دوم قرن سیزدهم در مصر ظهور کرد مقاالت و
رساالت را در مورد اسب نوشته بودند .الدماری 1405م یکی از بزرگترین جانورشناسان در
میان عربهای مصر بود که کتابش بنام حیات الحیوان(زندگی حیوانات) که توسط "ای اس جی
جایاکار(لندن )1908-1906 ،به زبان انگلیسی ترجمه گردید.
سنگینی مقامات معزز مانند "بطلیموس" ندرتاً آنان را مرعوب نمود ،از اینرو همیشه در
تالش آزمایش گرفتن تیوریها بودند و هرگز از آزمایشات خسته نمیگردیدند و از دین خویش
الهام و انگیزه میگرفتند؛ هرگز باورهای متعصبانهی را مانند عقیدهی ارتودوکس(عیسویت
قدیم) اجازه نمیدادند که در مقابل تحقیقات علمی آنان قرار بگیرد.
مآخذ و منابع
منابع ضمیمه اول از کتاب اکرم ظهور بنام "تاریخ مسلمانان 1950-570م" گرفته شده
است.
.1جورج سارتون" ،مقدمه به تاریخ ساینس" جلد ،4 1-انستیتیوت کارنیجی واشنگتن،
بالتیمور13-1927 ،؛ ویلیم و ویکینز ،بالتیمور.1950-53 ،
.2رابرت بریفولت" ،ساختار بشریت" لندن.1938 :
.3توماس آرنولد" ،میراث اسالم" مطبعه پوهنتون آکسفورد.1960 ،
.4ت .آرنولد ا .گلیوم" ،میراث اسالم" مطبعه پوهنتون آکسفورد.1931 ،
.5ای.جی .برون" ،طبابت عربها" کامبرج.1921 ،
.6دی .کامپبل" ،طبابت عربها و تاثیرات آن در قرون اوسطی" لندن.1926 :
.7پی.که هیتی" ،یک داستان از عربها" لندن1937 :؛ مکمیالن.1956 ،
.8کاررادی واکس" ،میراث اسالم" و " فیلسوفهای اسالم" پاریس1921 :؛ "متفکران
اسالم" جلد ،5پاریس.1921-26 :
.9دی لسی اولیری" ،مفکورههای عربها در تاریخ"
.10جوسف هیل " ،تمدن عرب" تی آر .خدابخش ،الهور.1943 :
.11سیل بربرگ" ،مجله بینالمللی زبان شناسی" استراسبورگ ،شماره 24-25، 1910-
1911.
.12ای ،گیبون" ،رکود و سقوط امپراطوری روم" لندن.1900 :