You are on page 1of 16

‫جایگاه «آیانامشا » در جیوتیش‬

‫تقدیم‬

‫به قدم نیلوفرین‬

‫ماهاریشی مهش یوگی‬

‫علوم ودائی‬

‫مقدمه ای بر جیوتیش‬

‫این مقاله بر گرفته از تعالیم ماهاریشی مهش یوگی‬


‫به عنوان برترین استاد علوم ودائی در عصر حاضر می باشد‬

‫جمشاد قنبر‬

‫جزیره کیش‪ ،‬زمستان ‪6931‬‬

‫‪1‬‬
‫جایگاه «آیانامشا » در جیوتیش‬

‫جایگاه «آیانامشا » در جیوتیش‬

‫این مقاله برای عالقمندانی که با مفاهیم و اصطالحات جیوتیش و یا ستاره شناسی ودائی کامالً آشنایی داشته و‬
‫از تجربیاتی در این زمینه برخوردار هستند مفید بوده و هدف اصلی بیشتر به بررسی جایگاه « آیانامشا » با توجه به‬
‫اهمیت « زمان » و تأثیر سیارات منظومه شمسی بر روی حیات زمینی می باشد‪ .‬آیانامشا‪ ،‬زمان‪ ،‬کارما‪ ،‬فرهنگ‬
‫موضوعاتی پیوسته و مرتبط با یکدیگرند‪ ،‬که در این بررسی‪ ،‬ارتباط این موضوعات با مثال هایی زیبا تعریف‬
‫شده اند‪.‬‬
‫جیوتیش دانشی است کامال علمی با پیشینه بسیار کهن که سینه به سینه توسط اساتید علوم ودائی تا به امروز‬
‫انتقال یافته و در عصر حاضر ماهاریشی مهش یوگی به عنوان استاد بی همتای علوم ودائی‪ ،‬دانش جیوتیش را از‬
‫طریق دانشگاه ودائی ماهاریشی به شیوه ای بسیار مدون در اختیار عالقمندان قرار داده است‪ .‬در این دانش ابتدا‬
‫موقعیت و ترکیب سیارات در زمان تولد فرد با توجه به اهمیت و جایگاه « آیانامشا » مشخص شده و سپس‬
‫امکان پیش بینی روند تکامل زندگی وی در زمان قابل مشاهده و بررسی می گردند‪.‬‬
‫نکته قابل توجه در این جا واژه های « آیانامشا » و « زمان » و ارتباط آنها با هم است که متعاقباً توضیح داده‬
‫خواهند شد‪ .‬لذا وقایع مهم زندگی در گذر زمان اتفاق می افتند و جیوتیش به ما آموزش می دهد که چگونه از‬
‫از این وقایع آگاه شده و در صورت مشاهده بی نظمی با استفاده از دستورالعمل های خاصی به نام « یاگیا » از‬
‫وقایع غیر منتظره در آینده پیش گیری نماییم‪.‬‬
‫در ادبیات ودائی که صحبت از زمان پیش می آید‪ ،‬منظور میلیون ها سال و یا بیشتر می باشد‪ .‬حوزه نسبی مدام‬
‫در حال تغییر است و این تغییرات به وسعت نامحدودند‪ .‬اما این حوزه نسبی نامحدود در قالب دوره هایی پیش‬
‫می رود که با آگاهی به آنها‪ ،‬می توان وارد مبحث جیوتیش شده و بینهایت دوره های نامحدود را به بخش هایی‬
‫قابل اندازه گیری تقسیم نمود‪.‬‬
‫این دوره ها در قالب ثانیه‪ ،‬دقیقه‪ ،‬ساعت‪ ،‬روز‪ ،‬ماه‪ ،‬سال‪ ،‬ده سال‪ ،‬صد سال‪ ،‬هزار سال‪ ،‬میلیون سال‪ ،‬ده میلیون‬
‫سال‪ ،‬یک میلیارد سال و ‪ ....‬غیره تعریف شده و لذا قابل اندازه گیری می شوند‪ .‬یک سال از دوازده ماه‪ ،‬هر ماه‬
‫از سی روز‪ ،‬هر روز از بیست و چهار ساعت‪ ،‬هر ساعت از شصت دقیقه و هر دقیقه از شصت ثانیه شکل‬
‫گرفته اند‪ .‬یا یک سال شامل سیصدو شصت و پنج روز می باشد‪ .‬بنابراین مشاهده می شود که دوران های‬
‫کوچک تر در درون دوران های بزرگ تر قرار گرفته اند‪.‬‬
‫بدین ترتیب برای همه دوران ها تعاریفی موجود است‪ .‬بعضی دوران ها بسیار بلند و بعضی بسیار کوتاه هستند‪.‬‬
‫اما باید آگاه بود که همه دوران ها در درون هم در حال تغییراند‪ .‬در علوم ودائی از جمله « سوریا سیدانتا » که‬
‫مرجع علم هیئت علوم ودائی است گفته می شود که در حال حاضر منظومه شمسی در درون یک دوره بلندی به‬
‫مدت هشت میلیون و ششصد و چهل هزار سال قرار گرفته است‪ .‬این دوره بلند به دو بخش هر یک برابر چهار‬
‫میلیون و سیصد و بیست هزار سال تقسیم می شود که یک بخش صعودی و به سمت تکامل بوده و بخش دیگر‬

‫‪2‬‬
‫جایگاه «آیانامشا » در جیوتیش‬

‫نزولی است‪ .‬هر بخش نیز از چهار قسمت جدا تشکیل یافته است‪ .‬هم اکنون منظومه شمسی پنج هزار سال است‬
‫که در حال صعود از اولین قسمت به نام « کالی » یا دوره بلند جهالت می باشد‪ .‬مدت کالی حدود چهارصد و‬
‫سی و دو هزار سال است و چهارصدو بیست و هفت هزار سال تا رسیدن به دوره بعدی یعنی دوره بزرگتر‬
‫« دِواپارا » باقی مانده است‪ .‬اما در این دوره بلند‪ ،‬دوره های کوچکتری نیز وجود دارند‪ .‬به تصویر شماره ‪ 6‬که‬
‫دوره های تکامل را مطابق نظریه علوم ودائی نشان می دهد دقت گردد‪:‬‬

‫تصویر شماره ‪1‬‬


‫یکی از دوره های بلند تکامل کیهان‬

‫در درون دوره بلند تکامل‪ ،‬شاهد دوره کوچک تری از تکامل هستیم که مدت آن از شروع تا اوج برابر ‪66311‬‬
‫سال می باشد‪ .‬کل این دوره کوتاه برابر با ‪ 62361‬سال است‪ ،‬که از دو مسیر صعودی و نزولی هر کدام برابر‬
‫‪ 66311‬سال تشکیل یافته‪ .‬هر یک از این دو حرکت نیز به چهار بخش مطابق تصویر ‪ 6‬تقسیم می گردند‪ .‬بخش‬
‫اول حدود ‪ 6631‬سال می باشد که شامل ‪ 641‬سال طلوع‪ 6111 ،‬سال مدت آن و ‪ 641‬سال غروب آن عصر‬
‫‪3‬‬
‫جایگاه «آیانامشا » در جیوتیش‬

‫است‪ .‬به آن عصر جهالت یا « کالی » اطالق می گردد‪ .‬بخش دوم ‪ 6236‬سال است شامل ‪631‬سال طلوع‪6111 ،‬‬
‫سال مدت آن و ‪ 631‬سال غروب آن و به آن عصر صنعت و تکنولوژی یا « دِواپارا » اطالق می گردد‪ .‬بخش‬
‫سوم برابر ‪ 9111‬سال است که ‪ 444‬سال طلوع آن‪ 9111 ،‬سال مدت آن و ‪ 444‬سال غروب آن است‪ .‬به آن عصر‬
‫برتر یا « تِرِتا » اطالق می شود‪ .‬بخش چهارم برابر ‪ 2614‬سال است که ‪ 236‬سال طلوع آن‪ 4111 ،‬سال مدت آن‬
‫و ‪ 236‬سال غروب آن است‪ .‬به آن عصر طالئی یا « سات » اطالق می گردد‪ .‬این چهار عصر با دوره کالی آغاز‬
‫و پس از طی ‪ 66311‬سال صعودی و گذر از دوره سات‪ ،‬یک دوره نزولی دیگر شروع شده و سپس در پایان‪،‬‬
‫سیکل جدیدی مجدداً آغاز می گردد‪.‬‬

‫تصویر ‪2‬‬
‫دوره کوتاه تکامل که در درون دوره ای بزرگ تر واقع شده است‬

‫در حال حاضر منظومه شمسی حدود ‪ 496‬سال است که وارد دومین دوره یا دوره دِواپارا در درون یک دوره‬
‫بزرگ تر کالی قرار گرفته است‪.‬‬
‫دوره کوتاه تکامل در مبحث آیانامشا کامل توضیح داده شده است‪.‬‬

‫‪4‬‬
‫جایگاه «آیانامشا » در جیوتیش‬

‫فرهنگ‬
‫متفکرین حوزه جامعه شناسی‪ ،‬نظرات متعددی در زمینه معنی فرهنگ بیان داشته اند که در اکثر موارد‪ ،‬نظرات‬
‫آنها از یکدیگرمتأثر شده است‪ .‬ادوارد برنت تایلور‪ ،‬جامعه شناس انگلیسی‪ ،‬می گوید که فرهنگ مجموعه‬
‫پیچیدهای است شامل معارف‪ ،‬اعتقادات‪ ،‬هنر‪ ،‬صنایع‪ ،‬فنون‪ ،‬اخالق‪ ،‬قوانین‪ ،‬سنت ها‪ ،‬و باالخره تمام عادات و‬
‫رفتاری که یک فرد به عنوان عضویک جامعه‪ ،‬از جامعه خود فرا میگیرد و در برابر آن جامعه وظایف و‬
‫تعهداتی را بر عهده دارد‪.‬‬
‫بدین ترتیب‪ ،‬انسانی بیفرهنگ یا جامعه ای بیفرهنگ وجود نداشته‪ ،‬زیرا زندگی اجتماعی‪ ،‬یعنی با هم زیستن‪،‬‬
‫یا به عبارت دیگر یعنی در فرهنگ زیستن‪ .‬زیستن در ابتداییترین قبیله یا بزرگترین و پیچیدهترین جامعه‬
‫پیش رفته از این نظر یکسان هستند‪ .‬زیرا هر دو زیستن در شرایط ویژه انسان می باشد‪ ،‬یعنی زندگی در فضای‬
‫فرهنگی‪ .‬البته باید اشاره نمود که موضوعات مرتبط با فرهنگ‪ ،‬در جوامع مختلف متفاوت هستند‪.‬‬
‫بدین ترتیب در قرن بیستم میالدی فرهنگ به عنوان یک مفهوم محوری و کلیدی در انسان شناسی به کار گرفته‬
‫شده و در انسان شناسی آمریکای شمالی نیز با دو معنی به شرح زیر تعریف گردیده است‪:‬‬
‫‪ -1‬ظرفیت تکامل یافته بشر که از طریق تجربیات و عملکرد خویش‪ ،‬در قالب تفکرات خالق و سنبل ها قابل‬
‫مشاهده است‪،‬‬
‫‪ -6‬روش های مشخصی که مردمان نقاط مختلف جهان بر اساس آنها زندگی نموده و تجربیات خود را به‬
‫شیوههای گوناگون بیان می نمایند و در چهارچوب اشکالی خالق اقدام می کنند‪.‬‬
‫در بررسی این مقاله و به زبانی ساده تر می گوئیم‪ « ،‬فرهنگ » به عنوان بکارگیری کلیه توانائی ها و آموزه های‬
‫معنوی و مادی بالقوه و بالفعل انسان که ناشی از میراث گذشتگان جامعه خویش می باشد‪ ،‬تعریف می گردد‪.‬‬
‫بطور مثال می گوئیم‪ « ،‬فالن شخص فردی با فرهنگ است و پیوند با خانواده او مبارک خواهد بود و غیره » و یا‬
‫مردمان آن قوم و قبیله از فرهنگ باال و مثبتی برخوردار و دارای آداب و رسومی بسیار کهن بوده و قابل احترام‬
‫هستند و یا ‪.....‬‬

‫زمان‬
‫زمان عامل سنجش شبانه روز‪ ،‬ماه‪ ،‬سال‪ ،‬گذشته‪ ،‬حال و آینده و نگاه به تاریخ و گذر روزگار است‪ .‬اما معنی‬
‫واقعی زمان چیست ؟ برای پاسخ به این مطلب باید کمی با فیزیک نوین و یا فیزیک کوانتوم آشنا شویم و سپس‬
‫به بررسی زمان بپردازیم‪.‬‬
‫می دانیم وقتی جسم مادی را تقسیم کنیم‪ ،‬به اجزاء ریز تری از آن جسم می رسیم‪ .‬مثالً اگر یک قطعه چوب را‬
‫نصف کنیم‪ ،‬به دو تکه چوب خواهیم رسید که هر دو تکه دارای خواصی مشابه هم می باشند‪ .‬حال اگر همچنان‬
‫به ریز کردن آنها ادامه دهیم و ادامه دهیم‪ ،‬در نهایت به سطحی از آن جسم ریز شده خواهیم رسید که ریزتر از‬
‫آن‪ ،‬خواص جسم اصلی را از دست خواهد داد‪ .‬به این سطح ظریف در فیزیک‪ ،‬سطح ملکولی اطالق می گردد‪.‬‬
‫ملکول هر جسم‪ ،‬ظریف ترین بخش یک جسم مادی را تشکیل داده و دارای خواص همان جسم می باشد‪.‬‬
‫‪5‬‬
‫جایگاه «آیانامشا » در جیوتیش‬

‫با استفاده از وسائل آزمایشگاهی‪ ،‬مشاهده می گردد ملکول ها نیز از ذرات کوچک تری شکل گرفته اند که در‬
‫فیزیک به مجموعه این ذرات‪ ،‬اتم اطالق می شود‪ .‬با اندکی ژرف نگری‪ ،‬مالحظه می گردد اتم ها نیز دارای‬
‫اجزاءکوچک تری هستند‪ .‬یک اتم تشکیل شده از نترون ها‪ ،‬پروتون ها و الکترون ها‪ .‬نترون ها و پروتون ها در‬
‫درون هسته اتم قرار داشته و الکترون ها در مدارهایی خارج از هسته اتم در گردش اند‪ .‬به این ذرات کوچک‪،‬‬
‫ذرات بنیادی تشکیل دهنده حوزه مادی می گویند‪.‬‬
‫اگر همچنان به تقسیمات خود ادامه دهیم‪ ،‬به ذراتی ظریف تر و بنیادی تر در طبیعت خواهیم رسید که از آن‬
‫ظریف تر میسر نبوده و در آن سطح ظریف همه اجزاء و نیروها دارای خصوصیاتی مشابه می گردند‪ .‬به بیانی‬
‫ساده تر می توان گفت‪ ،‬قدمی فراتر به نیستی مطلق رسیده ایم‪.‬‬
‫در فیزیک نوین‪ ،‬به این فصل مشترک که قدمی باالتر جنبه مادی داشته و قدمی پایین تر و یا فراتر جنبه نیستی و‬
‫غیر مادی را نشان می دهد‪ ،‬حوزه واحد گفته شده است‪ .‬فصل مشترکی که دو خصیصه هستی و نیستی را در بر‬
‫دارد‪.‬‬
‫در فیزیک مشاهده می شود که از ظریف ترین سطح مادی‪ ،‬ذراتی مدام پیدا شده‪ ،‬سپس با انجام مأموریت خود‬
‫به همان سطح بسیار ظریف وارد و غیب می گردند‪ .‬یا ذره ای از ناپیدا‪ ،‬پیدا گشته‪ ،‬انرژی خود را به ذره ای‬
‫بزرگتر همچون یک الکترون انتقال داده و مجدداً وارد حوزه ای ناپیدا شده و محو می گردد‪.‬‬
‫به این فصل مشترک بین پیدا و ناپیدا‪ ،‬هستی و نیستی‪ ،‬بود و نبود‪ ،‬مادی و غیر مادی و ‪ ....‬حوزه واحد گفته‬
‫می شود‪ .‬حوزه واحد در اساس همه اشیاء و اجسام قرار داشته و جایگاه دنیای مادی را بنا ساخته است‪.‬‬
‫حوزه واحد دارای خصوصیاتی است بسیار قابل توجه‪ .‬از آنجائی که مدام ذراتی از درون آن در ُشُرف پیدا‬
‫شدن هستند‪ ،‬حوزه ایست فعال و پویا‪ .‬چون در ظریف ترین سطح آفرینش قرار گرفته‪ ،‬غیر قابل مشاهده است و‬
‫ناپیدا‪ .‬دارای انرژی است چرا که در هر لحظه ذراتی را به بیرون پرتاب می نماید‪ .‬دارای هوش است چرا که هر‬
‫آنچه از درون آن پیدا می گردد‪ ،‬با توجه به برنامه و نقشه ای از پیش تعیین شده هویدا می گردد‪ .‬چون در‬
‫ظریف ترین سطح آفرینش مادی استقرار یافته‪ ،‬حواس قادر به تجربه آن نمی باشند‪ .‬از ویژگی نامحدودیت‬
‫برخوردار است‪ ،‬چرا که در طی زمان‪ ،‬تعداد بی نهایت اجزاء مادی از درونش به بیرون هدایت می شوند‪.‬‬
‫خصوصیت نامحدود بودن آن باعث می گردد تا از دسترس جنبه های محدود مادی همچون « زمان و مکان»‬
‫خارج باشد‪ .‬لذا می توان برای این حوزه نام « حوزه همه امکانات » را بر شمرد‪.‬‬
‫بنابراین چنانچه انسان به طریقی بتواند با چنین حوزه انرژی و هوشمندی و ‪ ....‬ارتباط بر قرار نماید‪ ،‬هر آنچه را‬
‫که در گذشته نتوانسته به انجام رساند‪ ،‬انجام دهد‪.‬‬
‫این حوزه خارج از زمان و مکان می باشد‪ ،‬نامحدود است و اساس تمامی موضوعات مادی محدود که در گذر‬
‫زمان دستخوش تغییر می شوند‪ ،‬می باشد‪ .‬بنابراین « زمان و مکان » که دو عضو اصلی شکل گیری حوزه مادی‬
‫هستند‪ ،‬هر دو از درون حوزه واحد پیدا شده اند‪.‬‬

‫‪6‬‬
‫جایگاه «آیانامشا » در جیوتیش‬

‫چون این حوزه نامحدود است‪ ،‬لذا همیشه بوده‪ ،‬هست و خواهد بود‪ .‬همچنین مشاهده می شود که همه ذرات‬
‫یکی پس از دیگری از حوزه واحد وارد حوزه پیدا و محدود می گردند‪ .‬موضوع « یکی پس از دیگری» خود‬
‫یک واحد سنجش را در اختیار ما قرار می دهد‪ .‬به چنین « واحد سنجش »‪ ،‬واژه « زمان » اطالق شده است‪ .‬از‬
‫این واحد در بررسی همه اتفاقات مادی بهره برداری می شود و در واقعیت زنجیره ای از وقایع مادی که به‬
‫گونه ای با هم مرتبط می باشند را بیان می دارد‪ .‬به چنین زنجیره « پیدا شدنی » مستمر و پیوسته‪ « ،‬تاریخ »‬
‫می گوییم‪ .‬تاریخ سیر تکامل فرهنگ یک جامعه را در گذر زمان نشان می دهد‪.‬‬
‫در این دنیای مادی‪ ،‬حوزه واحد زمانی فعالیت خود را به شکلی که شاهد آن هستیم آغاز نموده است‪ .‬این آغاز‬
‫ناشی از هوش و خالقیت و مدیریت حوزه واحد می باشد‪ .‬سپس همه عوالم مادی‪ ،‬کیهان و آسمان باشکوه با‬
‫برنامه ای مشخص و از پیش تعیین شده خلق و آفریده شده اند !‬

‫کارما‬
‫کارما واژه ای سانسکریت می باشد و یعنی « عمل و عکس والعمل »‪ .‬اگر دست خود را به دیوار بزنیم‪ ،‬نتیجه‬
‫این کار دردی است که دست تجربه می نماید‪ .‬ضربه دست یک عمل ساده است و نتیجه این عمل‪ ،‬دردی است‬
‫که در ناحیه بخش ضربه خورده تجربه خواهد شد‪ .‬هر عملی دارای عکس العملی مناسب خود است‪ .‬بطور مثال‬
‫اگر در اداره ای کارمندان آن‪ ،‬خوب و مفید کار کنند‪ ،‬بطور یقین مورد توجه مسئولین قرار گرفته و در زمان‬
‫مناسب پاداش خواهند گرفت‪ .‬و بر خالف آن متنبه خواهند شد‪ .‬هر عملی دارای عکس العملی است که شاید‬
‫در همان لحظه عمل انجام شده نتیجه دهد‪ ،‬مانند ضربه به دیوار و یا در زمان آینده‪ ،‬نتیجه خود را منعکس کند‪،‬‬
‫همچون عمل کرد کارمندان یک اداره‪ .‬اصوالً هر عمل از یک فکر ایجاد می شود‪ .‬با یک فکر تصمیمی گرفته‬
‫شده و تبدیل به عملی می شود که این عمل می تواند سازنده و یا مخرب باشد‪ .‬یک نیت خوب به نتیجه ای‬
‫مثبت و نیتی منفی به جریانی بی نظم منتهی می گردد‪ .‬به این جریان پیوسته عمل و عکس العمل « کارما » اطالق‬
‫می شود‪.‬‬
‫کارما می تواند در زمانی بسیار بسیار دور اتفاق افتد و یا در یک لحظه صورت پذیرد‪ .‬می گوئیم‪:‬‬
‫درو میکنی »‬ ‫« هر چه بکاری‪،‬‬
‫و یا ناصرخسرو می گوید ‪:‬‬
‫حیران شد و بگرفت به دندان سر انگشت‪،‬‬ ‫« عیسی به رهی رفت‪ ،‬دید یکی کشته فتاده‪،‬‬
‫تا باز که او را بکشد آن که تو را کشت ! »‬ ‫گفتا که کِرا کشتی ؟ تا کشته شوی زار ؟‪،‬‬
‫ماهاریشی می گوید‪ ،‬دریاچه آرامی را فرض کنیم که تکه سنگی از ارتفاع بر سطح آن پایین افتد‪ .‬تکه سنگ‬
‫بدون هیچ هدفی وارد آب دریاچه شده و همچنان به مسیر خود در عمق دریاچه ادامه می دهد‪ .‬اما در سطح آب‬
‫دریاچه موجی از تماس سنگ با آب بر می خیزد و این موج بتدریج حرکت کرده و تمام کرانه های دریاچه را‬
‫از خود متأثر می سازد‪ .‬هر فکر و عمل انسان همچون موجی در کل کیهان به حرکت آمده و همه آفرینش را از‬

‫‪7‬‬
‫جایگاه «آیانامشا » در جیوتیش‬

‫خود متأثر می سازد‪ .‬بازتاب این موج می تواند در لحظه اتفاق افتد و یا در زمانی در آینده صورت پذیرد‪ .‬قانوناً‬
‫منشاء انتشار موج ابتدا از بازتاب موج متأثر شده و سپس سایر حواشی آن از بازتاب موج متأثر می شوند‪.‬‬
‫ماهاریشی مثال زیبای دیگری را چنین بیان می دارد‪:‬‬
‫« پستچی نامه ای را که جوابیه نامه قبلی ما بوده‪ ،‬برای ما به نشانی منزل می آورد‪ ،‬اگر منزل باشیم خودمان نامه را‬
‫خواهیم گرفت‪ .‬اگر منزل نباشیم‪ ،‬پستچی می تواند نامه را به همسایه ما تحویل دهد‪ .‬اگر همسایه هم نباشد‪ ،‬نامه‬
‫به پستخانه برگشت خورده و مجدداً با یک یادداشت به اطالع ما خواهد رسید که نامه ای در پستخانه منتظر‬
‫ماست‪ .‬حتی اگر نشانی مان تغییر کرده باشد نیز از طریق پستخانه نامه به نشانی جدید خواهد رفت و ‪ ....‬و در‬
‫نهایت به طریقی به دست مان خواهد رسید و اگر خودمان هم دیگر حضور مادی نداشته باشیم‪ ،‬نامه و یا محتوای‬
‫آن به سمع یا به دست نزدیکانمان خواهد رسید‪».‬‬
‫به این جریان رفت و برگشت عمل و عکس والعمل «کارما » می گوئیم‪ .‬کارما‪ ،‬تاریخ‪ ،‬زمان‪ ،‬فرهنگ در هم‬
‫آمیخته و زنجیر شده اند‪.‬‬

‫آیانامشا‬
‫از قدیم مرسوم است که بعضی اقوام همچون ایرانیان سال جدید خود را در ابتداء فروردین‪ ،‬آغاز می نمایند‪.‬‬
‫تصور بر این می باشد که پس از دوازده ماه و یا حدود سیصد و شصت و پنج روز‪ ،‬کره زمین یک دور کامل بر‬
‫گِرد خورشید گردش نموده و مجدداً در مقابل اولین صورت فلکی « فروردین » قرار می گیرد‪ ،‬و سالی جدید‬
‫شروع می گردد‪.‬‬
‫دراین دنیای مادی که آسمان و کهکشان ها نیز بخشی از آن هستند‪ ،‬هیچ چیزی ثابت نبوده و همه در حال‬
‫حرکت و تغییراند‪ .‬همه دستخوش گذر زمان اند‪ .‬هیچ شیئی از دست حرکت زمان بدور نبوده و همه در حال‬
‫تغییر از وضعی به وضعی دیگرند‪.‬‬
‫لذا باید آگاه بود که منظومه شمسی به همراه سیاراتش نیز همه در حال گردش بر حول محور دیگری می باشند‪.‬‬
‫به عبارت دیگر خورشید و سیاراتش‪ ،‬به دور محور بزرگتری در حال گردش اند‪.‬‬
‫در گذشته زمانی که کره زمین در مقابل اولین صورت فلکی یا فروردین قرار می گرفته‪ ،‬مردم سال جدید را‬
‫آغاز می نمودند‪ .‬با کمی دقت‪ ،‬مالحظه می گردد که متأسفانه این پدیده فقط یک بار در سال ها پیش اتفاق‬
‫افتاده و بنا بر عدم دسترسی مردم به ابزاری پیش رفته‪ ،‬اول فروردین فقط بصورت یک سنت در ذهن مردمان‬
‫باقی مانده است‪ .‬برای روشن شدن موضوع باید از وسائل پیش رفته بهره گرفت‪ .‬جیوتیشی ها دریافته اند که‬
‫منظومه شمسی شامل خورشید و سیارات اطراف آن‪ ،‬دارای حرکتی در مسیرخالف جهت صورت های فلکی بر‬
‫حول محوری بزرگتر است‪ .‬بنابراین اگر زمین یک بار به دور خورشید بچرخد‪ ،‬چون خورشید خود در خالف‬
‫جهت صورت های فلکی بر دور محور دیگری گردش می کند‪ ،‬لذا زمانی که زمین گردش خود به دور‬
‫خورشید را کامل کند‪ ،‬در مقابل مکان سال گذشته خود قرار نخواهد گرفت و مقداری در خالف جهت‬

‫‪8‬‬
‫جایگاه «آیانامشا » در جیوتیش‬

‫صورت های فلکی عقب تر قرار خواهد گرفت‪ .‬حال اگر فرض شود که صورت های فلکی ثابت باشند‪ ،‬زمین‬
‫پس از یک بار گردش به حول خورشید‪ ،‬در مقابل فروردین قرار نگرفته و کمی عقب تر و در برج یا صورت‬
‫فلکی اسفند قرار خواهد گرفت‪.‬‬
‫دانشمندان علم ستاره شناسی دریافته اند که حرکت برگشتی خورشید و سیاراتش برحول محوری بزرگ تر‪،‬‬
‫دارای سرعتی است که درحدود هر هفتادو دو سال زمینی‪ ،‬یک درجه در سمت خالف جهت صورت های‬
‫فلکی می باشد و یا در حدود ‪ 62361‬سال طول می کشد تا یک دور کامل به حول محور خود حرکت کرده و‬
‫به نقطه آغاز خود باز گردد‪ .‬هم اکنون از زمانی که منظومه شمسی باری دیگر این مسیر را طی نموده‪ ،‬در حدود‬
‫‪ 64‬درجه و یا ‪ 6261‬سال گذشته است‪ .‬به اختالف زمانی که خورشید به نقطه آغاز خود رسیده و مکانی که‬
‫فعالً قرار دارد‪ « ،‬آیانامشا » اطالق می شود‪ .‬این واژه نیز به زبان سانسکریت بوده و از دو دو لغت « آیان » یعنی‬
‫روز و « آمشا » به معنی بخش تشکیل گردیده است‪ .‬در حال حاضر « آیانامشا » حدود ‪ 64‬درجه می باشد‪.‬‬
‫به بیانی دیگر‪ ،‬ابتداء فروردین واقعی در حدود ‪ 64‬درجه عقب تر و یا حدود ‪ 6261‬سال پیش اتفاق افتاده است‪.‬‬
‫برای تعریف محوری که خورشید و منظومه شمسی بر حول آن در گردش هستند‪ ،‬نیاز است تا با دو مجموعه‬
‫دیگر تحت اسامی سانسکریت « دوازده راشی » یا دوازده صور فلکی همچون فروردین‪ ،‬اردیبهشت‪ ،‬خرداد‪... ،‬‬
‫اسفند و « بیست و هفت ناکشاترا » یا بیست و هفت صورقمری آشنا شویم‪ .‬صورفلکی همان برج ها هستند و ما با‬
‫شمارش آنها به ماه ها و فصول سال و موقعیت زمین بر دور خورشیدآگاه می شویم‪ .‬دوازده صورت فلکی هر‬
‫یک از مجموعه ای سیارات دیگر شکل گرفته و فاصله آنها از منظومه شمسی بسیار بسیار دور بوده و میلیون ها‬
‫سال نوری از ما فاصله دارند‪ .‬آنها ثابت نیستند و دارای حرکت اند‪ ،‬الکن با توجه به دوری آنها از منظومه‬
‫شمسی‪ ،‬و حرکت بسیار کند شان‪ ،‬بطور نسبی می توان آنها را ثابت فرض نمود‪.‬‬
‫« ناکشاترا » نیز که به معنی غیر فانی است‪ ،‬مانند راشی ها یا صور فلکی از مجموعه های دیگر سیارات شکل‬
‫گرفته و مانند راشی ها بسیار از منظومه شمسی دور بوده و به همین دلیل در محاسبات‪ ،‬آنها را نیز می توان ثابت‬
‫فرض نمود‪ .‬چهاردهمین ناکشاترا به نام « چیترا » است و ستاره شناسان علوم ودائی ماهاریشی مالحظه کرده اند‬
‫که منظومه شمسی برحول این ناکشاترا درگردش می باشد‪ .‬چیترا نام سیاره ایست که مرکز مجموعه چهاردهمین‬
‫ناکشاترا بوده و به همان نام معروف است‪ .‬در علم نجوم این سیاره تحت نام « اسپیکا » معروف می باشد‪.‬‬
‫دو مجموعه راشی ها ( صور فلکی ) و ناکشاتراها ( صور قمری ) با شروع در صفر درجه اولین راشی یا « مشا »‬
‫( فروردین) و صفر درجه اولین ناکشاترا « آشوینی » بر هم منطبق می باشند و هر دو مجموعه با توجه به حرکت‬
‫بسیار کند خود همانطور که توضیح داده شد‪ ،‬در بررسی ها ثابت فرض می گردند‪ .‬از ناکشاتراها برای بررسی‬
‫تاریخ ها و وقایع قمری بهره برداری می شود و از راشی ها برای بررسی فصل ها و اوقات مختلف سال‪ .‬به‬
‫تصاویر شماره « ‪ 9‬الف و ب »‪ ،‬که نحوه قرار گیری صورفلکی (راشی ها) و صور قمری (ناکشاتراها) و همچنین‬
‫اسامی سانسکریت آنها را نشان می دهد مالحظه گردد‪:‬‬

‫‪9‬‬
‫جایگاه «آیانامشا » در جیوتیش‬

‫تصویر شماره ‪ - 3‬الف‬


‫نحوه قرار گیری راشی ها و ناکشاتراها‬

‫‪11‬‬
‫جایگاه «آیانامشا » در جیوتیش‬

‫تصویر شماره ‪ - 3‬ب‬


‫مسیر حرکت منظومه شمسی بر حول محور چیترا‬

‫حاال آنچه را که در آسمان مشاهده می کنیم‪ ،‬واقعی نبوده و تصویری از گذشته آن است‪ .‬بطور مثال خورشیدی‬
‫را که مشاهده می کنیم‪ ،‬نتیجه تصویری از خورشید است که حدود هشت و نیم دقیقه طول می کشد تا به آسمان‬
‫ما برسد‪ .‬تصویر خورشید توسط نور آن با سرعتی برابر سیصد هزار کیلومتر در ثانیه‪ ،‬پس از طی حدود یکصد و‬
‫پنجاه میلیون کیلومتر به ما می رسد‪ .‬به عبارت دیگر در هر لحظه که به خورشید نگاه کنیم‪ ،‬تصویری را رویت‬
‫می نماییم که مربوط به هشت و نیم دقیقه گذشته آن است‪ .‬یا آنچه که از خورشید دریافت می کنیم‪ ،‬مربوط به‬
‫هشت و نیم دقیقه قبل می باشد‪.‬‬
‫به همین ترتیب اگر به راشی ها و ناکشاتراها که با فاصله میلیون ها سال نوری نسبت به ما قرار دارند‪ ،‬نظر کنیم‪،‬‬
‫تصویری را مشاهده خواهیم کرد که مربوط به گذشته بسیار بسیار دورآنها خواهد بود‪ .‬همین موضوع شامل‬
‫حرکت سایر سیارات نیز می گردد‪.‬‬
‫بنابراین برای اینکه بخواهیم از وضعیت خورشید و صورفلکی و صورقمری و سایر سیارات تصویری نسبتاً واقعی‬
‫در اختیار داشته باشیم‪ ،‬می بایست تا بررسی خود را از یک مبداء نسبتاً ثابتی آغاز نماییم‪.‬‬
‫اشاره کردیم که چون فاصله صور فلکی و قمری از زمین و منظومه شمسی بسیار دور بوده و در مقایسه با آنچه‬
‫که ما در زندگی زمینی آشنا هستیم از حرکتی بسیار کند برخوردار هستند‪ ،‬لذا بطور نسبی ثابت فرض می شوند‪.‬‬

‫‪11‬‬
‫جایگاه «آیانامشا » در جیوتیش‬

‫بنابراین چنانچه این دو مجموعه را ثابت فرض نماییم‪ ،‬قادر خواهیم بود تا سنجش خود را نسبت به این دو‬
‫مجموعه ثابت فرض شده‪ ،‬آغاز نماییم‪ .‬به عبارت دیگر این مجموعه ها سنجش « زمان » را میسر می نمایند‪.‬‬
‫یاد آوری می گردد که صفر درجه اولین صورت فلکی ( فروردین ) با صفر درجه اولین صورت قمری‬
‫( آشوینی ) همیشه بر هم منطبق می باشند‪ .‬همچنین اشاره شد که آیانامشا در حال حاضر برابر حدود ‪ 64‬درجه‬
‫است‪ .‬یا به گفته دیگر از زمانی که خورشید بر حول محور چیترا حرکتش به نقطه آغازش رسیده‪ 64 ،‬درجه تا‬
‫زمان حال و در مسیری خالف جهت صور فلکی‪ ،‬حرکت داشته است‪ .‬لذا برای اینکه بخواهیم از واقعیت وضع‬
‫قرار گیری سیارات در کیهان مطلع شویم‪ ،‬می بایست تا مقدار آیانامشا را از آنچه به ظاهر در آسمان مشاهده‬
‫می گردد کسر کرده تا به موقعیت واقعی این اجرام کیهانی دسترسی یابیم‪.‬‬
‫لذا به صراحت می توانیم بگوییم آنچه که در آسمان و با هر ابزاری مشاهده گردد‪ ،‬صرفاً وضع ظاهری و‬
‫تصویری از گذشته اجرام کیهانی بوده و خالی از واقعیت‪ ،‬در حالی که با کسر مقدار آیانامشا موقعیت نسبتاً‬
‫واقعی آنها در آسمان مشخص شده و قابل بررسی می گردند‪.‬‬
‫به تصویر شماره ‪ 4‬که وضعیت حرکت منظومه شمسی بر حول محور چیترا را نشان می دهد دقت گردد‪:‬‬

‫تصویر ‪4‬‬
‫حرکت منظومه شمسی به حول محور چیترا‬

‫‪12‬‬
‫جایگاه «آیانامشا » در جیوتیش‬

‫نتیجه گیری‬
‫با توجه به مطالبی که مورد بررسی قرار گرفتند‪ ،‬مشاهده می شود که فرهنگ یک فرد و یا یک جامعه دقیقاً با‬
‫کارمای آن فرد و یا آن جامعه در هم آمیخته بوده‪ ،‬به یکدیگر پیوسته و جدا از هم نمی باشند‪ .‬گذشته هر‬
‫موضوعی آینده آنرا از طریق کارمای آن در گذر تونل زمان نمایش می دهد‪ .‬گذشته پله کان رشد و تکامل از‬
‫طریق کارمای فردی و یا جمعی‪ ،‬به سمت آینده می باشد و زمان راهروئیست که این جریان پیوسته در آن‬
‫حرکت کرده و به پیش می رود‪ .‬این موضوع را پیوستگی یک جریان تکامل یافته‪ ،‬از گذشته به حال توسط‬
‫فرهنگ و کارما و زمان توضیح می دهیم‪ .‬این رشته تکامل توسط « آیانامشا » که پایه و اساس واقعیت موضوعی‬
‫را در جیوتیش بیان می نماید به هم مرتبط می گردد‪.‬‬
‫لذا با آگاهی به جریان تکاملی زندگی‪ ،‬شایسته است تا در بررسی روند زندگی یک فرد و یا یک جامعه‪،‬‬
‫در تونل تکامل حرکت کرده و به تمامی دقایق آن بصورتی واقعی نظر افکنیم‪.‬‬
‫در دانش جیوتیش از نموداری تحت عنوان نمودار تولد فرد بهره گرفته می شود‪ .‬نمودار تولد با استفاده از‬
‫ساعت تولد‪ ،‬تاریخ تولد و مکان تولد فرد‪ ،‬تهیه می گردد‪ .‬در یک نمودار تولد‪ ،‬گذشته‪ ،‬حال‪ ،‬و آینده شخص‬
‫کامال مشخص و زمان های وقوع وقایع مختلف زندگی وی نیز قابل مشاهده و پیش بینی می گردند‪ .‬بنابراین هر‬
‫چقدر اطالعات اولیه در تهیه نمودار تولد دقیق تر باشند‪ ،‬موضوع و تاریخ وقوع اتفاقات بسیار دقیق تر قابل‬
‫پیش بینی خواهند بود‪ .‬برای افرادی نیزکه اطالعات اولیه خود را در اختیار نداشته باشند‪ ،‬از طریق محاسبات‬
‫خاص جیوتیش‪ ،‬ساعت دقیق تولد آنها قابل تهیه است‪ .‬البته مباحث علمی جیوتیش و نحوه محاسبه نمودار تولد‬
‫خارج از موضوع این مقاله بوده و عالقمندان برای فراگیری آنها می توانند تا از طریق شرکت در دوره های‬
‫آموزشی جیوتیش نسبت به فراگیری آنها اقدام نمایند‪.‬‬
‫در جیوتیش برای ترسیم یک نمودار تولد‪ ،‬ابتدا موقعیت ظاهری سیارات را محاسبه کرده و سپس جهت رویت‬
‫جایگاه واقعی آنها در آسمان‪ ،‬مقدار آیانامشا را از نتایج بدست آمده کسر می نمائیم‪ .‬بدین ترتیب تاًثیر صحیح‬
‫آنها در زندگی فرد مشخص و وقایع زندگی وی قابل پیش بینی می گردند‪ .‬به عبارت دیگر‪ ،‬فرهنگ و کارمای‬
‫فرد در زمان تولد واقعی او معین و حرکت تکاملی وی در تونل زمان قابل مشاهده می گردد‪.‬‬
‫متاًسفانه بعضی ستاره شناسان اروپائی و غربی به دلیل عدم آگاهی و دقت به مبحث آیانامشا‪ ،‬فقط به ترسیم وضع‬
‫ظاهری سیارات اقدام می نمایند‪ ،‬و در نتیجه امکان بررسی و مطالعه وقایع زندگی فرد در تونل زمان قابل بررسی‬
‫نبوده و نتایج حاصل فاقد کاربرد اجرائی می گردند‪ .‬چنانچه در تحلیل نموداری با استفاده از دیدگاه‬
‫ستاره شناسی اروپائی و یا غربی‪ ،‬بعضی وقایع صحیح پیش بینی شوند‪ ،‬فقط و فقط به منظور کوچکی مقدار‬
‫آیانامشا در زمان حال می باشد‪ .‬این موضوع در گذر زمان و با افزایش درجه آیانامشا رفته رفته تغییری بسیار‬
‫فاحش داشته و بدون شک همه پیش بینی ها با خطا مواجه خواهند شد‪.‬‬
‫برای روشن شدن موضوع‪ ،‬نموداری را در سه مرحله مختلف ترسیم می نمائیم‪ .‬نمودار شماره یک مربوط به‬
‫شرایطی است که آیانامشا حدود صفر درجه فرض شده‪ .‬در نمودار دوم‪ ،‬نمودار برای زمان حال با آیانامشا برابر‬

‫‪13‬‬
‫جایگاه «آیانامشا » در جیوتیش‬

‫حدود ‪ 64‬درجه ترسیم گشته‪ ،‬و در نمودار سوم‪ ،‬آیانامشا برای زمانی در نظر گرفته شده که به ‪ 91‬درجه تغییر‬
‫کرده است‪ .‬در کنار هر نمودار‪ ،‬یک نمودار از وضع ظاهری سیارات بدون کسر آیانامشا نیز مشاهده می گردد‪.‬‬
‫اختالف بین نمودارها را مالحظه نمایید‪:‬‬

‫آیانامشا برابر صفر درجه‬ ‫موقعیت ظاهری سیارات‬


‫نمودار اول‬

‫آیانامشا برابر ‪ 64‬درجه‬ ‫موقعیت ظاهری سیارات‬


‫نمودار دوم‬

‫‪14‬‬
‫جایگاه «آیانامشا » در جیوتیش‬

‫آیانامشا برابر ‪ 91‬درجه‬ ‫موقعیت ظاهری سیارات‬


‫نمودار سوم‬

‫همانطور که مالحظه می گردد‪ ،‬سروران بهاواها یا خانه ها تغییر کرده و نتایج حاصل به هیچ وجه قابل مقایسه‬
‫نخواهند بود‪ .‬مثال در نمودار سوم‪ ،‬با کسر آیانامشا الگنا تغییر می نماید‪ .‬همچنین در موقعیت ظاهری سیارات‪،‬‬
‫شانی سرور بهاواهای ‪ 1‬و ‪ 3‬می باشد‪ ،‬در جائی که با کسر آیانامشا‪ ،‬شانی سرور بهاواهای ‪ 3‬و ‪ 61‬می گردد‪ .‬و یا‬
‫گورو در موقعیت ظاهری سرور بهاواهای ‪ 2‬و ‪ 61‬است‪ ،‬در جائی که با کسر آیانامشا‪ ،‬گورو سرور‬
‫بهاواهای ‪ 1‬و ‪ 66‬می گردد‪ .‬و به همین ترتیب برای سایر سرورها و بهاواها‪ .‬لذا مشاهده می گردد که همه وقایع‬
‫بطور کامل تغییر می نمایند‪.‬‬
‫علم فیزیک به ما می گوید که همه اشیاء از موج تشکیل شده و بر هم تأثیر می گذارند‪ .‬در نتیجه برای بررسی‬
‫هر موضوعی می توان از هر جسمی در اطراف استفاده نمود‪ .‬از یک ریگ کوچک تا بزرگترین اجرام کیهانی‬
‫همه بر هم تأثیر گذاشته و قابل بررسی هستند‪ .‬البته اجسام بزرگ تر بر اجسام کوچک تر بهتر اثر می گذارند‪.‬‬
‫اما در هر بررسی‪،‬کمال‪ ،‬کمیت‪ ،‬کیفیت‪ ،‬قدرت‪ ،‬تکرار نتایج موضوعات مشابه و سادگی روش کار‪ ،‬از جمله‬
‫ابزاری اند که می توان از طریق آنها به روند کامل تکامل آگاه شد‪ .‬روشن بینان علوم ودائی کل مبحث را به‬
‫تعداد ‪ 1‬سیاره شامل ماه‪ ،‬مریخ‪ ،‬عطارد‪ ،‬مشتری‪ ،‬زهره‪ ،‬زحل یک ستاره به نام خورشید و دو گره ریاضی به‬
‫اسامی راهو و کیتو‪ ،‬دوازده صورت فلکی و ‪ 62‬صورت قمری تقسیم کرده اند‪ .‬از طریق ترکیب این اجرام‬
‫بزرگ کیهانی تمامی وقایع گذشته و حال و آینده انسان بطور کامل و دقیق قابل بررسی و پیش بینی‬
‫می گردد‪ .‬این اجرام تمام مباحث حوزه نسبیت را بطور کامل جمع بندی می نمایند‪ ،‬و لذا ماهاریشی می گوید‬
‫که جیوتیش دانش همه دانستنی هاست‪.‬‬
‫منظومه شمسی دارای چند سیاره دیگر نیز می باشد به اسامی پلوتو‪ ،‬نپتون و اورانوس‪ .‬مطابق بینش بزرگان‬
‫جیوتیش‪ ،‬این سیارات در منظومه شمسی فاقد سروری بوده و لذا با راشی ها و ناکشاتراها بی ارتباط هستند‪.‬‬
‫‪15‬‬
‫جایگاه «آیانامشا » در جیوتیش‬

‫همچنین این سه سیاره به دلیل فاصله بسیار زیاد خود از زمین و زمان طوالنی حرکت خود به حول خورشید در‬
‫جیوتیش استفاده نمی شوند‪ .‬در عصر جهالت عمر انسان حداکثر یکصد و بیست سال محاسبه می شود و انتظار‬
‫است که یک سیاره حداقل سه تا چهار بار در زندگی یک فرد بر حول خورشید حرکت داشته باشد‪ .‬سیاره‬
‫پلوتو در حدود ‪ 641‬سال طول می کشد تا یک بار بر دور خورشید حرکت کند و همچنین صفحه مدار پلوتو با‬
‫صفحه مدار حرکت سایر سیارات منظومه شمسی دارای زاویه است و لذا جایگاه خود را در جیوتیش از دست‬
‫می دهد‪ .‬به همین ترتیب سیاره های نپتون با حدود ‪ 612‬سال و اورانوس با ‪ 14‬سال مدت زمان گردش به دور‬
‫خورشید نیز جایگاه خود را در جیوتیش از دست داده و همچون سایر اجرام کیهانی درکنار هم قرار‬
‫می گیرند‪.‬‬

‫جی گورو دو‬

‫‪16‬‬

You might also like