Professional Documents
Culture Documents
-2در عموم کتابهای لغوی ،این واژه با واژه (خَلق) هم ریشه شمرده شده است.
-3خُلق زیبا به معنای بهره مندی از سرشت و سجیه ای زیبا و پسندیده و خَلق زیبا به معنای داشتن
آفرینش و ظاهری زیبا و اندامی موزون و هماهنگ است.
-4رایج ترین معنای اصطالحی اخالق در میان اندیشمندان اسالمی عبارت است از:
صفات و ویژگی های پایدار در نفس که موجب می شوند کارهایی متناسب با آن صفات ،به طور
خودجوش و بدون نیاز به تفکر و تامل ،از انسان صادر شود.
اخالق حالتی نفسانی است که بدون نیاز به تفکر و تامل ،آدمی را به سمت انجام کار حرکت می دهد.
علمی است که با معرفی و شناساندن انواع خوبی ها و بدی ها ،راه های کسب خوبی ها و رفع و دفع
بدی ها را به ما می آموزد.
-8علم اخالق همانند فلسفه و علوم عقلیِ محض نیست که صرفا" بعد عقالنی و نظری انسان را تقویت
کند؛ بلکه هدف اصلی آن ،آموزش شیوه رفتار است.
در پژوهش های توصیفی صرفا" در پی توصیف و گزارش از اخالقیات خاصی هستیم .این گونه پژوهش
با روش تاریخی و نقلی صورت می گیرد و هدف از آن صرفا" آشنایی با نوع رفتار اخالقی فرد یا جامعه ای
خاص است و نه تحلیل عقلی و فلسفیِ اخالقیات گزارش شده و یا توصیه و ترغیب افراد به عمل بر طبق
آنها و یا اجتناب از آنها.
این مطالعات را معموال" جامعه شناسان ،مردم شناسان و مورخان صورت می دهند.
این بخش از مطالعات و پژوهش های اخالقی که اخالق دستوری نیز نامیده شده است به بررسی افعال
اختیاری انسان و صفات حاصل شده از آنها ،از حیث خوبی یا بدی و بایستگی یا نبایستگی ،می پردازد.
موضوع بحث در این گونه پژوهش ،افعال اختیاری انسان و صفات درونی حاصل شده از افعال اختیاری
است نه دیدگاه های افراد ،گروه ها ،اقوام ویا ادیانی خاص.
روش بحث در این نوع پژوهش ،روش استداللی و عقلی است ونه روش تجربی و تاریخی.
مهمترین نقش و کارکرد اخالق هنجاری ،ارائه نظریه و دیدگاهی معقول برای تبیین خوبی و بایستگی ،یا
بدی و نبایستگی یک عمل است.
در اخالق هنجاری به دنبال پاسخ به این پرسش ها هستند که دلیل درستی کار های درست چیست؟
معیار تمایز کار خوب و بد کدام است ؟ و چرا باید متخلق به اخالق فاضله شد و از اخالق رذیله پرهیز
کرد؟
موضوع این نوع پژوهش ،مفاهیم و جمالتی است که در اخالق هنجاری مورد بحث قرار می گیرند.
فیلسوفی که به این نوع بررسی می پردازد دغدغه درستی یا نادرستی و حقانیت یا بطالن گزاره های
اخالقی را ندارد.
در فرااخالق ،مفاهیم و احکام اخالقی از سه جهت عمده مورد بحث و بررسی قرار می گیرند :از حیث
معنا شناسی ،از حیث معرفت شناسی و از حیث وجود شناسی .نخستین مورد مربوط به مفاهیم اخالقی
است و حیثیت دوم و سوم ناظر به احکام و جمالت اخالقی است.
-11اخالق کاربردی
اخالق کاربردی در حقیقت زیرمجموعه اخالق هنجاری است .به تعبیر دیگر اخالق کاربردی همان اخالق
هنجاری است البته در حوزه های خاصی از زندگی فردی و اجتماعی.
اخالق کاربردی در حقیقت درصدد آن است که کاربرد و اِعمال منظم و منطقی نظریه اخالقی را در حوزه
مسائل اخالقی خاصی نشان دهد.مباحثی مانند اخالق دانش اندوزی و علم اندوزی ،اخالق پژوهش ،
اخالق نقد ،اخالق گفتگو ،اخالق محیط زیست ،اخالق سیاست ،اخالق جنسی ،اخالق معیشت را می توان از
مباحث مربوط به اخالق کاربردی به شمار آورد.
اخالق کاربردی شامل اخالق حرفه ای نیز می شود .منظور از اخالق حرفه ای تعمل در باره ابعاد اخالقی
مسائل وموضوعاتی است که به مشاغل خاصی مربوط می شود مانند اخالق پزشکی ،اخالق تجارت ،اخالق
روزنامه نگاری وامثال آن .
یکی از دغدغه های مهم اخالق کاربردی ،حل معضالت و تعارضات اخالقی است .هرچند حل معضالت
اخالقی جایگاه مهمی در اخالق کاربردی دارد .
اخالق کاربری یا کار بستی ،عبارت است از کاربرد و تطبیق استدالل ها ،اصول ،ارزش ها وایده آل های
اخالقی درباره رفتار های اخالقی ،اعم از رفتار های فردی واجتماعی ،با توجه ویژه به معضالت و تعارضات
اخالقی
هدف از این نوع پژوهش نیز ارزش گذاری و ارزیابی اخالقی و در نتیجه پذیرش یا انکار آن خط مشی ها
و رفتار هاست.
علم اخالق یکی از ضروری ترین علوم برای انسان است .این علم در حقیقت علم زندگی و آیین زیستن
،به معنای حقیقی کلمه است.علمی است که افزون بر بیان احکام ارزشی همه ابعاد فردی و اجتماعی
زندگی آگاهانه و مختارانه ما ،راه های اتصاف به فضایل و بهره مندی از خوبی ها و دفع ورفع زشتی ها
را نیز نشان می دهد .
علم اخالق یکی از مهم ترین و سرنوشت سازترین دانش هاست .
امام کاظم (ع) می فرماید :الزم ترین دانش برای تو ،دانشی است که تو را به صالح قلبت راهنمایی کند
و فساد آن را برایت آشکار سازد.
یکی از مهم ترین رسالت های پیامبران پرورش اخالقی مردمان و تزکیه و تهذیب جان های آنان بوده است.
پیامبر بزرگ اسالم هدف اصلی رسالت خود را به کمال رساندن خاق های کریم و منش های بزرگوارانه
معرفی کرده است .
اخالق نیک و زدودن زشتی ها و آراستگی به خوبی ها یکی از عوامل مهم بهره مندی از سعادت دنیوی و
اخروی است.
این شاخه از مطالعات اخالقی بر آن است تا به جای ارائه هفرستس بلند از فضایل و رزایل اخالقی ،با
تقویت بعد عقالنی و استداللی فراگیران ،شیوه استدالل اخالقی در امور روزمره زندگی را به آنان
بیاموزد
اخالق کاربردی ،با ارائه معیار ها ومالک هایی مشخص برای رفتار های اخالقی در قلمرو های مختلف زندگی
فردی و اجتماعی ،به کاربردی کردن توصیه ها و ارزش های اخالقی کمک می کند .وبه همین دلیل است
که به آن اخالق کاربردی می گویند.
در زمینه اخالق دانشجویی می توان به کتاب های ارزشمندی چون آداب المتعلمین نوشته خواجه نصیر
الدین طوسی و منیه المرید فی آداب المفید و المستفید ،نوشته شهید ثانی اشاره کرد.
در زمینه اخالق معاشرت ،کتب هایی مانند آداب العشره ،نوشته محمد کاظم حائری را می توان نمونه
آورد .
در حوزه اخالق سیاست نیز کتاب های فراوانی نوشته شده است که از جمله آن می توان به آداب الملوک ،
نوشته میرزا دفیع الدین نظام العلما و آداب سلطنت نوشته سید هبه اهلل حسین اشاره کرد .
در زمینه اخالق و آداب سفر نیز کتاب هایی مانند آداب السفر ،نوشته یحیی بن سعید الحلی ،آداب
السفر نوشته محمد طاهر قزوینی را می توان به عنوان نمونه بر شمرد.
درباره اخالق مهمانی و ضیافت نیز کتاب های مستقلی مانند کتاب آداب الضیافه نوشته محسن فیض
کاشانی نوشته شده است.
- - 1نخستین آیاتی که بر پیامبر اکرم (ص) نازل شد ،بهترین دلیل بر جایگاه ویژه تعلیم و تعلم در
اسالم است .
عَلَّمَ * الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ * اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ * خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ * اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ
الْإِنسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ
-2قرآن کریم به صراحت ،تعلیم را یکی از اهداف اساسی بر انگیختن پیامبر اکرم (ص) دانسته است.
-4حدیث (اُطلُبوا العلمَ من المَهدِ الی اللَّحد) محدودیت زمانی را برای تحصیل علم از میان بر می دارد.
-5احادیثی مانند (حکمت ،گمشده مومن است پس از آن را فرابگیرد هر چند در دست منافق باشد) ،
محدودیت ار حیث معلم را نفی می کند.
-6پیامبر اکرم (ص) درباره برتری عالم بر عابد می فرماید :برتری علم بر عابد همچون برتری ماه شب
چهارده بر سایر ستارگان است.
-7پیامبر اکرم (ص) می فرماید :به درستی که برتری عالم بر عابد همچون برتری خورشید بر سایر
سیارات است.
-8پیامبر گرامی اسالم علم آموزی را از واجبات عمومی همه مسلمانان بر می شمارد و می فرماید :
علم آموزی بر هر مسلمانی واجب است.
-9امام باقر (ع) از پیامبر (ص) نقل می کند که فرمود :به درستی که یاددهنده و یادگیرنده دارای
پاداشی یکسان اند؛ روز قیامت ،همچون دو اسب مسابقه ،دوشادوش یکدیگر می آیند .
بر اساس این آیه شریفه ،تقوا ،فراگیری و پذیرش حقایق را تسهیل می کند.
براساس این آیه در قرآن کریم تصریح شده است که ثمره پارسایی ،بهره مندی از فرقان و قدرت
تشخیص حق از باطل است .
-12متون دینی ،همه انسان ها حتی کافران و فاسقان را به دانش اندوزی و پیروی از دانش و پرهیز
از پیروی گمان دعوت کرده و به تعقل و تدبر فراخوانده اند.
-13قرآن خود در برابر حق گریزان ،عمال به اقامه دلیل عقلی پرداخته است.
-14سیره عملی پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم (ص) به خوبی نشان می دهد که آن بزرگواران نیز
مخالفان خود را به بحث عقلی دعوت کرده ،در برابر آنان ،از براهین عقلی مدد جسته اند.
-15مراد از نشاندن پارسایی در کنار خردورزی و دانش اندوزی ،به معنای آن است که با بازگرداندن
روح و سرشت آدمی به حالت پاکی و صداقت نخستین و فطری اش ،فراگیری و پذیرش حقایق را برای او
تسهیل نماید.
-16کسب دانش و توسعه دانستنی های انسان ،معلول کارکرد قوای درونی و بیرونی او است .
-17متون اسالمی در کنار دعوت به دانش اندوزی ،بر پارسایی و همزمان با تعلیم ،بر تزکیه و زدودن
زنگار گناه و وسوسه شیطان از دل نیز تاکید می ورزند ،به سبب آن است که تفکر آدمی را از بند اسارت
شیاطین درونی و بیرونی آزاد سازند.
حق گشاید هر دو دست عقل را چون که تقوا بست دو دست هوا
-18تقوا سبب می شود فطرت انسان به پاکی و زاللی نخستین خود بازگردد.
یکی از لغزشگاه های فهم و اندیشه درست آن است که انسان این عادت بد را به ساحت تفکر عقالنی
وعلمی نیز سرایت دهد و به جای پیروی از یقین ،به گمان و حدس بسنده کند.
عبارت ( وچیزی را که بدان علم نداری دنبال مکن؛ زیرا گوش و چشم و قلب ،همه مورد پرسش واقع
خواهند شد) به پیروی از حدس و گمان اشاره دارد.
ریشه تقلید در مسائل جزئی و فرعی ،و منشأ اصلی مدپرستی و مدگرایی ،خودباختگی فکری و تقلید
در اندیشه و مسائل کلی است.
دان مقلد در فروعش ای فضول چون مقلد بود عقل اندر اصول
یکی دیگر از موانع تحصیل علم واقعی و داشتن اندیشه درست ،سپردن مهار تفکر به دست دیگران
است.
آیه ی شریفه ی (رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَکُبَرَاءنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِیلَا پروردگارا! ما رؤسا و بزرگ تران خویش
را اطاعت کردیم و ما را از راه به در کردند) به تقلید کورکورانه اشاره دارد.
سوم – شتابزدگی
انسان به صرف فراهم آمدن اطالعاتی اندک درباره یک موضوع ،به نتیجه گیری می پردازد و چنان
می پندارد که به همه جوانب مسئله احاطه کامل داشته و هیچ نکته ای در پس پرده ابهام باقی نمانده
است.اینگونه اظهار نظر های شتابزده ،یکی دیگر از لغزشگاه های اخالقی اندیشه است.
و انسان ( بر اثر شتابزدگی) بدی ها را طلب می کند آن گونه که نیکی ها را می طلبد؛ و انسان همیشه
عجول بوده است.
از شتابزدگی بپرهیز ،زیرا شتابزدگی در کارها موجب می شود که انسان به هدف نرسد و کارش ستوده
نباشد.
دیدگان اندیشه زمانی می توانند به جمال حقیقت روشن شوند که گرد و غبار گرایش های نفسانی بر
چهره آن ننشسته باشد و از اسارت و بردگی و هم و خیال رهیده باشد
حب و بغض ها و جهت گیری های تعصب آمیز ،مسیر تعلیم و تفکر را منحرف کرده و انسان را از کشف
حقیقت و درک درستی یا نادرستی امور باز می دارد .
صد حجاب از دل به سوی دیده شد چون غرض آمد هنر پوشیده شد
عجب و خود بزرگ بینی نیز یکی دیگر از رزایل اخالقی است که ثمره ای جز سستی و ضعف عقل و
گمراهی علمی انسان را در پی ندارد.
- 21از دیدگاه پیامبر (ص) گرامی اسالم بدترین مردمان در نزد خداوند در روز قیامت عالمی است
که از عملش سودی نبرده است و کسی که برای جلب توجه مردم به سوی خود به دنبال تحصیل علم
باشد ،بوی بهشت نخواهد چشید.
(هر کس خود را چهل روز برای خدا خالص کند ،چشمه های حکمت از قلب او بر زبانش جاری خواهد شد)
نخستین موضوعی که دانشجو باید به طور جد به آن توجه کند ،نیت و انگیزه تحصیل است.
بر اساس نظام اخالقی اسالم ،نیت و انگیزه ،بیش از خود عمل اهمیت دارد و به همین دلیل است
که پیامبر اکرم فرموده اند ( :نیت مومن بهتر از عمل اوست )
ماهیت هر عملی با توجه به نیتی که فرد در انجام آن داشته است ،مشخص می شود.
بر اساس نظام اخالقی اسالم ،صرف ( حُسن فعلی ) ،یعنی خوب بودن کار برای ارزش گذاری اخالقی آن
کافی نیست؛ بلکه (حسن فاعلی ) ،یعنی نیت خوب داشتن در انجام آن ،نیز باید به آن ضمیمه شود.
در فرموده پیامبر که می فرماید نیت مومن بهتر از عمل اوست به مسئله حسن فاعلی تاکید شده است.
امام صادق ( ع ) در آیه ی ( قُل کل یعمل علی کلمه شاکله ؛ بگو همگان بر اساس شاکله خود رفتار
می کنند ،شاکله را به ( نیت ) تعریف کرده اند.
امام خمینی ( ره ) می فرماید :نیت ،صورت کامله عمل و فصل محصل او است ،و صحت و فساد و کمال
و نقص اعمال به آن است.
کار اخالقی و ارزشمند از دیدگاه اسالم کاری است که صرفا برای رضایت خداوند انجام گرفته باشد.
تاثیر نیت روی کار و تاثیر کار در تکامل نفس انسان و رسیدن او به سعادت ابدی ،تاثیری تکوینی
است ،نه قراردادی به تعبیر دیگر ،نیت ،بیانگر یک رابطه حقیقی است و نه یک رابطه قراردادی .
عمل بدون نیت ،در حقیقت ،یک کالبد مرده است که با دل و روح انسان ارتباط نمی یابد.
منظور از این نیتی که شرط ارزش اخالقی است ،داعی و انگیزه کار است.
در ارزش گذاری تحصیل علم و دانش اندوزی نیز ،نقش عمده بر عهده نیت دانشجو است.
علم اندوزی در صورتی ارزشمند است و ما را به سعادت و کمال نهایی نزدیک می کند که هدف اصلی
از تحصیل آن ،قرب الهی باشد.
نشانه نیت الهی داشتن در تحصیل علم این است که به همان اندازه که علم و دانش انسان افزایش
می یابد ،ذلت درونی او در برابر خودش و تواضعش در برابر مردم و خوف و خشیتش در برابر خدای
متعال و درکش نسبت به دین و حقایق الهی افزایش می یابد.
کسی که برای رضای الهی در پی دانش باشد ،هر بابی از دانش که برای او گشوده می شود ذلت و
خود کم بینی اش در برابر خودش ،تواضعش در برابر مردم ،ترسش در برابر خداوند و تالشش در
امور دینی افزایش می یابد.
امام باقر ( ع ) در پاسخ به این پرسش که منظور از طعام در این آیه که می فرماید ( :فلینظر االنسان
الی طعامه) چیست ،فرمود :منظور علم است.
آیه شریفه (فلینظر االنسان الی طعامه ؛ همانا انسان باید به غذای خویش بنگرد) ،به انتخاب استاد
شایسته اشاره دارد.
پیامبر اکرم ( ص ) در حدیثی معلم و استاد شایسته را کسی می داند که شاگردان خود را :
استاد شایسته کسی است که با رفتار خود دانشجو را به کسب فضایل ترغیب و از آلودگی به رزایل
اخالقی دور کند .استادی است که دیدن او انسان را به یاد خدا اندازد و سخن گفتنش بر علم دانشجو
بیفزاید.
شهید اول درباره رعایت اولویت ها فرموده اند « :گذراندن عمر درکارهای مباح و پرداختن به امور
غیر ضروری ،هر چند به میزان اندک ،حاصلی جز زیان ندارد »
استاد عام به کسی گفته می شود که ماموریت خاصی از سوی خداوند برای هدایت دیگران بر عهده ندارد.
مهم ترین وظیفه دانشجویان تحصیل دانش های سودمند برای جامعه است.
حضرت علی (ع) در عبارت (سل عما ال بد لک من علمه و ال تعذر فی جهله )) به رعایت اولویت ها اشاره
می کند .
جانور فربه شود از حلق و نوش آدمی فربه شود از راه گوش
یکی از آدابی که رعایت آن برای هر کسی الزم است ،هنر خوب گوش دادن به سخنان استاد است .
اول .در سخنان گوینده خوب دقت کند و به تعبیر دیگر ،برای ( ادراک ) آمادگی کامل را داشته باشد .
سوم .بتواند میان نکات اصلی گفتار گوینده و شاخ و برگ های آن تفکیک نماید ،مثال مناقشه در مثال
نکند و به لُبّ سخن توجه کند.
پرسش وپرسشگری اگر برای کشف حقیقت و فهم واقعیت باشد ،نه تنها از فضایل اخالقی است ،که
در پاره ای اوقات از نظر شرعی و فقهی نیز واجب است.
پیامبر اعظم (ص) پرسش را به عنوان کلید خزاین و گنجینه های دانش معرفی کرده و نه تنها افراد
را به پرسشگری تشویق می کند ،بلکه می فرماید پرسشگر اجر و پاداش اخروی نیز دارد ( :دانش
گنج است و کلید آن پرسش است)
به درستی که چهار دسته مأجورند :پرسشگر ،گوینده ،شنونده و دوستدار آنها .
امام صادق (ع) پرهیز از پرسش را موجب هالکت قوم می داند ( » :إنما یهلک الناس النهم ال یسالون)
امام صادق (ع) می فرماید « :کسی که ] بنا داشته باشد به هر نحو ممکن [ همه سواالتی را که از او
می شود ،پاسخ دهد ،دیوانه است.
در روایات آمده است اگر کسی نادانسته پرسش های دینی مردم را پاسخ دهد و از روی جهل فتوا
صادر کند مورد لعن و نفرین همهم فرشتگان خداوند است .
یکی از عوامل اختالف و تفرقه ،پرگویی جاهالن است.
پیامبر اکرم (ص) در پاسخ این پرسش که زنجیر کردن علم چگونه است می فرمودند نگارش و ضبط آن .
امام صادق 1ع) نیز دراین باره فرموده اند :کتاب های خود را نگهداری کنید؛ چرا که در آینده به انها
نیاز خواهید داشت.
احترام به عالمان نشانه بهره مندی از عقل و حرمت عالمان همانند و همسنگ حرمت شهیدان و صدیقان
معرفی شده است .
در برخی از روایات اکرام عالمان به منزله اکرام و احترام به خداوند تلقی شده است .
یکی از اهداف تواضع در برابر استاد و احترام به دانشمندان این است که این کار موجب رشد و
پیشرفت علم و در نتیجه پیشرفت جامعه اسالمی خواهد شد .
یکی از عللی که اسالم عزیز برای معلم و استاد این همه احترام و مقام و ارزش قائل شده است ،
اهمیت و ارزش بندی خود علم است .
-22خود شناسی
هردانشی که در خدمت اسالم و مسلمانان باشد علوم دینی به شمار آمده و اسالم در فراگیری آنان
تاکید کرده است .
آموختن برخب از دانش ها از واجبات عینی بوده و بر هر مسلمانی الزم است پیش از هر دانش دیگری
به آموختن آنها بپردازد .یکی از آن دانش ها خود شناسی است.
خود شناسی مقدم بر همه دانش ها و معرفت های دیگر است .
مولوی در مذمت خود ناشناسی و مطالعه نکردن در حاالت انفسی و درونی اشعار نغز و زیبایی دارد :
تو روا یا ناروایی بین تونیک این روا و آن ناروا دانی و لیک
-2هدف اصلی یا دست کم یکی از اهداف اصلی نظام های آموزشی در هر جامعه ای ،پرورش پژوهش گر
و محقق است.
-3یکی از شاخصه ها و مولفه های مهم برای ارزیابی میزان موفقیت نظام های آموزشی ،شمار
پژوهشگرانی است که تربیت کرده و در خدمت جامعه قرار می دهد.
-4رشد علمی در هر جامعه ای مرهون پژوهش های جدید و نوع است .
-5پیشرفت و ترقی مادی و معنوی جوامع انسانی ،مدیون پژوهش و تحقیق است .
تحقیقات ما زمانی حقیقتا معنادار و مفید به حال خودمان و جامعه خواهد بود که با انگیزه ی الهی و نیت
درست صورت گیرد.
حسن فعلی نیازمند حسن فاعلی است یعنی یک کار خوب تا با انگیزه خوب انجام نگیرد ارزش اخالاقی ندارد
وقتی گفته می شود پژوهشگر باید با نیت الهی دست به پژوهش بزند به این معناست که پژوهش ها
و تحقیقات او نیز باید در خدمت اهداف الهی و در جهت خدمت به خلق خدا ،دین خدا و به طور کلی
سعادت واقعی و حقیقی بشر باشد .
یکی از مهم ترین موضوعات در تحقیق و پژوهش ،تاثیر پیش فرض ها ،فرهنگ ،جامعه ،ارزش ها و
امثال آن در تحقیق است .
تحقیق علمی ِ صرف و فارغ از هرگونه پیش فرض و پیش زمینه ای ،اگچه ذاتا" محال نیست اما وقوعا"
محال است.
www.kaln.ir
به تعبیر فنی تر ،علم به طور کلی به ویژه علوم انسانی واجتماعی ،دارای بار ارزشی است یعنی پژوهش گر
نمی تواند فارغ از نظام ارزشی مورد قبولش دست به تحقیق بزند
هیچ پژوهشی در خال رخ نمی دهد و شخصیت پژوهش گر و نظام حاکم بر جهان بینی و ایدئولوژی شخص
در فرایند تحقیق او فعاالنه ایفای نقش می کنند .
اندیشه های فلسفی ،عرفانی ،دینی ،اجتماعی و تاریخی محقق ،در ساختار و هندسه علمی و پژوهشی او
نقش تعین کننده دارد.
پیش فرض های ارزشی و دینی ،هم در انتخاب موضوع پژوهش موثرند ،هم در استنتاجات پژوهشی و
هم در تفسیر و تبیین یافته های پژوهشی .
جمله مشهور نیوتن که ( اگر توانسته ام افق را اندکی دورتر از دیگران بنگرم بدان سبب است که بر
شانه های غوالن ایستاده ام) بیانگر همین حقیقت است.
جهت گیری هر تحقیقی با توجه به مسئله آن مشخص می شود به همین دلیل است که انتخاب مسئله
از جمله مهمترین و بنیادی ترین مراحل تحقیق است.
نکته دیگری که در انتخاب موضوع و مسئله تحقیق باید مورد توجه قرار گیرد این است که مسئله ما باید
به گونه ای باشد که مشکلی از مشکالت علمی یا عملی جامعه بر طرف سازد و در عین حال الزم است که
مورد عالقه پژوهشگر نیز باشد تا بتواند در برابر مشکالت و موانع احتمالی مقاومت کند.
چون از کاری ترسیدی خود را در ان بیفکن ؛ زیرا سختی حذرکردن بزرگ تر است از آنچه از آن ترس داری.
اساس زندگی اجتماعی بر پایه اعتماد افراد جامعه به یکدیگر است و اگر به واسطه خیانت های مکرر افراد
یک جامعه این اعتماد از بین رود در حقیقت آن جامعه از بین خواهد رفت.
امانت داری در پژوهش و تالیف ،رکن مهمی از حیات علمی و تحقیقی یک جامعه را تشکیل می دهد.
امانت داری در امر پژوهش اقتضا می کند که در نقد یا استناد به سخن دیگران از نقل تقطیعی پرهیز
کنیم.
یکی از مسائل مهم در امر تحقیق ،نشاط و شادابی محقق در کار خود است.
محقق توانا و موفق کسی است که با شوق و ذوق و نشاط در پی حل مسئله خود باشد و هرگز خستگی و
کسالت به خود راه ندهد.
به تعبیر شهید مطهری ( انسان باید به کارش عشق داشته باشد ...آن وقت است که شاهکارها به وجود
می اورد که شاهکار ساخته عشق است نه پول و درآمد .با پول می شود کار ایجاد کرد ولی با پول نمی
شود شاهکار ایجاد کرد ).در رابطه با امر نشاط در تحقیق است.
ام نگردد سیر خود ،از جستجو گر هزاران سال باشد عمر او
در خاطر از تغیر آن هیچ ترس نیست لذت دنیوی همه هیچ است نزد من
همچون شب مطالعه و روز درس نیست روز تنعم و شب عیش و طرب مرا
یکی از عوامل بی انگیزگی و سستی در تحقیق این است که اهمیت کار برای محقق روشن نشده است.
کسی که می خواهد دست به تحقیقی بزند پیش از هر چیز باید به توانایی های خود توجه کند.
نهم .پژوهش های گروهی
بیست مصباح از یکی روشن تر است این خردها چون مصابیح انور است
( بهترین آرا و اندیشه ها ،از آن ِ کسانی است که از مشورت با دیگران خود را بی نیاز نبینند)
اتقان و استحکام پژوهش گروهی به مراتب بیشتر از پژوهش های فردی است.
جمله اکثریت هرگز مساوی با حقانیت نیست اشاره به این امر دارد.
یکی دیگر از آفات بزرگ و مخرب پژوهش ،شتاب زدگی است که خود یکی از رذایل اخالقی نیز به شمار می آید.
کمترین آفت شتاب زدگی این است که مانع درک درست موضوع می شود.
پژوهشگر منصف کسی است که اصل بی طرفی را در تحقیق مورد توجه قرار دهد.
تحقیق معتبر تحقیقی است که بی طرفانه و بدون حب و بغض های پیشین صورت گیرد.
محقق راستین کسی است که خود را تابع حاصل تحقیق بداند و نه حاصل تحقیق را تابع خودش.
پژوهشگر حقیقت طلب کسی است که کامال" تسلیم نتایج پژوهش باشد و نه آنکه پیش از پژوهش و یا
بعد از مشخص شدن نتایج آن ،بخواهد پژوهش را تابع دیدگاه ها و باورهای پیشینی خود سازد.
نهی از تفسیر به رأی در قران ،از همین جا ناشی شده است .
یکی از مهترین دالیل اختالف بر سر موضوع امامت پس از پیامبر اکرم (ص) همین است که افراد نمی
خواهند بدون پیش فرض و بدون باورهای از پیش طراحی شده به سراغ مطالعه منابع تاریخی و مستندات
روایی این موضوع بروند.
چهارم .انتحال
یکی دیگر از آفات بزرگ اخالقی پژوهش و تالیف ،سرقت ادبی یا انتحال است.
معنای شایع و رایج ان ،همان چیزی است که امروزه از آن با عنوان سرقت ادبی نام برده می شود.
چیز کسی را جهت خود دعوی کردن ،شعرِ دیگری را بر خود بستن ،شعر یا سخن دیگری را برای خود
دعوی کردن ،سخن ِ کسی دیگر بر خویشتن بستن ،سرقت ادبی ،سخن دیگر بر خویشتن بستن است.
معنای دیگری که برای انتحال آورده اند عبارت است از ( خود را مذهبی بستن ،خود را به مذهبی یا به
قبیله ای منسوب ساختن ،خویشتن را به کسی باز خواندن )
امروزه سرقت ادبی یکی از گناهان کبیره در عالم تحقیق و نویسندگی است و پرهیز از آن یکی از
نخستین و ابتدایی ترین مسائل اخالقی است که هر دانشجو و دانش پژوهی باید آن را تمرین کند.
– 1یکی از مهمترین نشانه های شکوفایی علم واندیشه در یک جامعه و همچنین از عالئم رشد و بالندگی
و پویایی یک ملت ،رونق مباحثات علمی ،تضارب آرا و تبادل افکار است.
– 2یکی از مهمترین شرایط الزم برای تحقق نشاط و پویایی علمی در جامعه و ایجاد یک جامعه علم دوست
و اندیشه پرور ،آزادی اندیشمندان و عالمان در ارائه اندیشه ها و نظریات علمی خود است.
– 5اخالق حاکم بر آزادی است و آزادی در صورتی عاقالنه و ثمربخش خواهد بود که در چهارچوبه اخالق
باشد.
– 6یکی ازموضوعات و مسائلی که در دوران جدید به شدت مورد اهتمام اندیشمندان قرار گرفته است ،
مباحثی است که تحت عنوان تفکر نقدی مطرح می شود.
– 7نقد و انتقاد ،صرفا" به معنای ِ بیان خوبی ها و مُحِسنات است و در آن نباید از زشتی ها و نادرستی
ها ی امر مورد انتقاد سخنی به میان آورد.
– 8نقد کوششی است برای یافتن و شناختن و دوست داشتن و توصیه کردنِ همه نکته های خوبی که در
جهان اندیشیده و نوشته شده اند و نه بهترین آنها.
– 9نقّاد راستین باید به خوبی ها و نه نارسایی ها بپردازد و زیبایی های نهفته یک نویسنده را کشف کند
و چیزهایی را که دیدن را سزاوارند به جهان عرضه دارد.
-11برخی دیگر براین باورند که نقد وانتقاد ،صرفا" یا دست کم در معنای رایج و شایع آن ،به معنای
عیب جویی و خرده گیری است.
– 12در اصطالح علمای علم ادبیات و بیان ،انتقاد ،ذکر محسنات و عیوب و اشتباهات نوشته ها یا تالیفات
ادبی است با بصیرت تمام و دقت نظر.
– 13نقد در اصطالح ( وارسی و بررسی نوشتار ( گفتار یا رفتاری) برای شناسایی و شناساندن زیبایی و
زشتی ،بایستگی و نبایستگی ،بودها و نبودها و درستی و نادرستی آن است.
– 14امام صادق (ع) در حدیث مشهوری که بیانگر ضرورت نقد است می فرمایند:
(کسی که عیب تو را به تو بنمایاند ،تو را خیر خواهی کرده است) بیانگر ضرورت نقد است.
– 16این فرموده حضرت علی (ع) نیز بیانگر ضرورت نقد است:
– 18نقد اندیشه های نادرست ،در حقیقت از مصادیق امر به معروف و نهی از منکر در حوزه معرفتی
است.
– 19می توان گفت که امر به معروف و نهی از منکر در قلمرو مسائل معرفتی بسیار اساسی تر و
سرنوشت سازتر از امر به معروف در حوزه رفتار است.
– 21نقد اندیشه ها و عملکردهای نادرست ،به ویژه در جایی که احتمال تاثیر گذاری آنها در میان افراد
جامعه باال باشد یک وظیفه اجتماعی است.
سخن شناس نه ای جان من خطا اینجاست چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
نقد بدون فهم و رد بدون درک ،نشانه گستاخی ِ جاهالنه و حق ناشناسی نقاد است.
مشاجراتی که در تاریخ میان فقیهان ،فیلسوفان ،متکلمان و عارفان بر سر مسائل مختلف رخ داده است
عموما" به علت رعایت نکردن فهم سخن و تبحر در موضوع است.
یکی از مهمترین موضوعاتی که رعایت آن شرط اصلی فهم سخن گوینده یا نویسنده و همچنین شرط اصلی
درک حقیقت یک گفتار یا رفتار است ،کنار نهادن حب و بغض هاست.
تاثیر حب و بغض تا آنجاست که می تواند هنر را عیب و عیب را هنر جلوه دهد.
نشان صورت یوسف دهد به ناخوبی کسی به دیده انکار اگر نگاه کند
فرشته ایت نماید به چشم کروبی وگر به چشم ادارت نگه کنی در دیو
یکی دیگر از آفت های اخالقی بزرگ در عرصه نقد و نقادی این است که بسیاری از افراد در پاسخ
نقدهای ناقدان ،بدون اینکه به پاسخگویی نقدها بپردازند ،به بررسی آثار ناقد و مطالعه سرگذشت و
تاریخ زندگی ناقد پرداخته است.
خود شکن ،آیینه شکستن خطا است آیینه چون نقش تو بنمود راست
تنها ثمره و پیامد نقد متقابل ،محروم کردن خود از هدایت ها و نصایح دیگران است.
یکی دیگر از بزرگترین آفت های اخالقی در عرصه نقد ،خلط انگیزه و انگیخته است.
کسی که مورد نقد قرار می گیرد به جای پرداختن به پاسخ نقدهای ناقد ،به کالبد شکافی نیت و انگیزه او
اقدام کند ،این گونه نقد را زیر پا گذاشته است.
انگیزه خوانی یکی از مغالطاتی است که در بسیاری از گفتگوها و مشاجرات سیاسی ،اجتماعی و حتی علمی
رواج دارد.
که از دست بی قدری افتد به دست نباید بر این قدر گوهر شکست
نقد یک سخن یا رفتار نشان دهنده اهمیت آن اندیشه یا رفتار برای ناقد است.
کسی که به نقد اندیشه یا سخنی می پردازد ،در حقیقت در جهت اصالح و تکمیل آن گام برداشته است.
تفکیک اندیشه و رفتار از فرد باید مورد توجه دو سویه ی انتقاد کننده و انتقاد شونده قرار بگیرد.
هرگز نیکی و بدی یکسان نیست؛ بدی را با نیکی دفع کن ناگاه همان کس که میان تو و او دشمنی است ،
گویی دوستی گرم و صمیمی است.
بی ادب محرم گشت از لطف رب از خدا جوییم توفیق ادب
بلکه آتش در همه آفاق زد بی ادب تنها نه خود را داشت بد
نه کَه را منزلت ماند نه مَه را چو از قومی یکی بی دانشی کرد
باقر به معنای شکافنده است و به آن حضرت به دلیل دانش فراوانشان ،باقرالعلوم یعنی شکافنده
دانش ها لقب داده اند.
یکی از شیوه های نادرست و خالف اخالق در نقد ،زدن و انگ زدن به صاحبان اندیشه و یا به ناقدان
است.
یکی از مغالطات منطقی است که معموال" در کتاب های منطقی از آن به عنوان ( مغالطه از طریق منشا ) یاد
می شود و زمانی رخ می دهد که منتقد بخواهد یک اندیشه یا رفتار را با بیان منشا آن و انتساب آن به
شخصیت ها یا گروه های مذموم و نامطلوب ،نادرست معرفی کند و یا شخص مورد انتقاد بخواهد نقدهایی
را که به او شده است با بیان تاثیر پذیری منتقد از شخصیت ها یا گروه های منفور و مذموم پاسخ دهد.
ای کسانی که ایمان آورده ایدچرا سخنی می گویید که عمل نمی کنید؟ نزد خدا بسیار موجب خشم است
که سخنی بگویید که عمل نمی کنید) اشاره دارد به موضوع آغاز کردن از خود .
زمانی که بیش از هر کس دیگری به نقد خود بپردازیم ،واقعا" می توانیم به قصد اصالح و رفع نقص ها
به نقد اندیشه ها یا رفتارهای دیگران بپردازیم.
خوشا به حال کسی که عیوب خودش او را از عیب گویی دیگران باز داشته است.
سودمندترین چیز برای انسان این است که به عیب خویش بر مردم پیشی گیرد.
– 1مسئله معیشت و مسائل مرتبط با آن ،یکی از مهمترین و پایدارترین مسائل بشری است.
– 2مسئله معیشت مخصوصا" برای قشر جوان جامعه ،یکی از اساسی ترین مسائل است.
– 3با کار و تالش است که زندگی انسان شکوفا می شود و در سایه کار و تالش است که سعادت دنیا و
آخرت فرد و جامعه تامین می شود.
– 4کارکردن و داشتن شغلی آبرومند از عوامل بسیار مهم در احساس شخصیت ،عزت ،استقالل و اعتماد
به نفس است.
– 5یکی دیگر از آثار مخرب بیکاری یا نداشتن شغلی مناسب ،بدبینی های غیر واقع بینانه به دیگران ،به
ویژه تصمیم گیران جامعه استکه به نوبه خود پی آمدهای ناگوار فردی و اجتماعی ای را خواهد داشت.
– 7مومنان شاغل ،محبوب خداوندند .اسالم عزیز کسانی را که در راه تامین معاش خود و خانواده شان
تالش می کنند همسنگ پاداش مجاهدان و رزمندگان راه خدا و بیله باالتر از اجر آنان قرار داده است.
عبادت و پرستش خداوند هفتاد جزء دارد که باالترین و برترین جزء آن ،طلب روزی حالل است.
کسی که برای بی نیازی از مردم و رفاه خانواده و کمک به همسایگانش در طلب روزی حالل باشد ،در روز
قیامت خداوند را در حالی مالقات می کند که چهره اش مانند شب چهارده می درخشد.
– 11اسالم هرگز کارکردن و تالش برای تامین معاش را جدای از عبادت و پرستش نمی داند.
حضرت موسی از خداوند سوال کرد :خدایا مبغوض ترین بندگان در نزد تو چه کسانی هستند؟ خداوند
در پاسخ فرمود :کسانی که شب تا صبح همچون مرده ای می خوابند و روز خود را به بطالت و بیکاری می
گذرانند.
www.kaln.ir
-13یکی از مهمترین ارکان ارزشمندی کارهای اختیاری انسان ،نیت و انگیزه فرد از انجام آن است .
– 14اگر انگیزه افراد در کار ،انگیزه ای االهی وخدایی باشد ،کار آنان از ارزش های اخالقی برخوردار
خواهد بود.
– 15اخالق نیکو به عنوان یکی از عوامل گشایش در رزق و روزی و اخالق بد به عنوان یکی از عوامل
تنگدستی و فقر معرفی شده است.
– 16پیامبر گرامی اسالم (ص) در سفارش خود به صحابی گرانقدرش ابوذربه مطلب رابطه اخالق و
معیشت اشاره کرده و می فرماید:
ای ابوذر ،به درستی که انسان گاهی به دلیل انجام گناه ،از روزی خود محروم می شود.
– 17آراستگی به فضایل و خوش خلقی ،موجب روی آوردن مردم به فرد می شود.
– 18گناه اعم از اینکه فردی باشد یا اجتماعی ،موجب محرومیت از رزق ،اعم از مادی و معنوی می شود.
– 19رزق در اینجا معنایی عام و گسترده دارد و شامل رزق های معنوی و اخروی نیز می شود.
– 21همه نعمت های الهی که به گونه ای در اختیار انسان قرار گرفته اند رزق به شمار می آیند.
– 21اهمیت رزق های معنوی مانند علم ،ایمان و عبادت و امثال آن به مراتب بیشتر از رزق های مادی
است.
- 23قرآن کریم در آیات متعدد این حقیقت را تاکید کرده است که علت اصلی محرومیت های انسان ،
اعمال و رفتارهای ناشایست خود اوست.
- 24قرآن کریم تقوای الهی را یکی از عوامل گشایش و وسعت رزق دانسته است.
-25رابطه میان گناه و محرومیت از رزق ،به ویژه رزق های مادی ،از نظر قرآن و معارف اصیل اسالمی ،
رابطه ای قطعی و ضروری معرفی شده است.
– 31ولتر می گفت:
هر وقت احساس می کنم که درد و رنج بیماری می خواهد مرا از پای درآورد به کار پناه می برم .کار
بهترین درمان دردهای درونی من است.
– 32پاسکال می گفت:
هرآینه که نقل و انتقال سنگ های سنگین از باالی کوه ها برای من دوست داشتنی تر از منت کشیدن از
دیگران است.مردم به من می گویند که کسب و کار برای تو ننگ است در حالی که ننگ و خواری در
درخواست از مردم است.
اگر می خواهی آزاد زندگی کنی ،مثل بردگان تالش کن ،آرزویت را از مال دیگران به طور کلی قطع نما،
نگو این کار مرا پست می کند زیرا درخواست از مردم ف خوارکننده تر است ،زمانی که از دیگران
مستغنی باشی ،از همه مردم ارجمندتری.
– 34درخواست کمک مالی از مردم و سربار دیگران بودن ،به شدت مورد مذمت و نکوهش اسالم و
اولیای اسالم قرار گرفته است.
– 35برخی از علمای بزرگ اخالق تصریح کرده اند که درخواست مالی از دیگران ،در شرایط عادی و برای
کسی که وضعیت او به حد اضطرار نرسیده ،حرام است.
– 36درخواست مالی از دیگران در حقیقت به معنای شکایت از خداوند و ذلت و خواری در برابر غیر
خداست.
– 1معاشرت و ارتباط سازنده با دیگران ،یکی از مهمترین و اصلی ترین نیازهای روحی و روانی آدمیان
است.
– 2به عقیده بسیاری از فیلسوفان ،آدمیان مدنی بالطبع اند؛ یعنی ذات و فطرت آدمی به گونه ای است
که حتما" باید زندگی اجتماعی داشته باشد و در اجتماع زیست کند.
– 3یکی از بزرگترین و طاقت فرساترین مجازات ها برای مجرمان ،نگه داشتن آنان در سلول انفرادی
است.
– 5نکته دیگری که اهمیت و جایگاه ویژه معاشرت را در اخالق نشان می دهد ،این است که بسیاری از
فضایل و رذایل اخالقی ،در ظرف معاشرت ظهور می یابد.
– 6معاشرت با دیگر انسان ها ،از بهترین ابزارهای تهذیب نفس و خودسازی است.
– 7بسیاری از کسانی که از نظر معنوی و عرفانی رشد کرده اند یکی از مهم ترین عوامل موفقیت خود را
تحمل زشت کاری ها و قدرناشناسی های معاشران خود دانسته اند.
– 8معاشرت با مردم و تحمل بدرفتاری ها و نامردمی های آنان یکی از راه های رشد و دستیابی به مقامات
معنوی است.
– 9توسعه اخالق الهی و بهره مندی از فضایل اخالقی و پیشرفت در جهت تهذیب و تربیت نفس ،از جمله
مهمترین اهداف معاشرت با دیگران است.
ای ابوذر؛ همنشین صالح بهتر از تنهایی و انزواست و تنهایی بهتر از همنشین ناصالح است.
– 11انواع معاشرت:
منظور ما برخوردهایی است که با دیگران ،به عنوان یک انسان و همنوع داریم صرف نظر از اینکه هموطن
،همکیش ،همشهری یا خویشاوند ما هستند یا نه.
اسالم عزیز با تاکید بر این گونه معاشرت ،حدود و چارچوبه کلی روابط و اخالق بین المللی مسلمانان را
مشخص کرده است.
این گونه معاشرت ها به دلیل تاثیر گذاری فوق العاده ای که بر روی شخصیت انسان دارد مورد توجه
اکید اسالم و اولیای دین و عالمان اخالق قرار گرفته است.
– 12معیار معاشرت
در حقیقت معیار و ماللک کلی برای اخالق اجتماعی و نحوه ی معاشرت با دیگران این است که خود را به
جای مردم بگذاریم و هر چه را برای خود می پسندیم برای دیگران هم بپسندیم و آنچه را که برای خود
نمی پسندیم برای آنان نیز نپسندیم.
بهترین و کامل ترین معیار برای تشخیص درستی یا نادرستی رفتارهای اجتماعی ما ،همین معیار است.
بهترین راه فهم توقع دیگران از ما این است که ما خود را جای آنان بگذاریم.
توصیه اکید اسالم این است که هر مسلمانی همواره باید دغدغه سایر انسان ها را داشته و نسبت به
هدایت و ارشاد آنان احساس مسئولیت کند.
(کونا للظالم خصما" و للمظلوم عونا" ) با ستمکار در پیکار باشید و ستمدیده را یار.
مردم همگی عیال خداوندند ،پس محبوب ترین افراد در نزد خداوند نیکو ترینشان نسبت به عیال
خداوند است.
در سخنی دیگر اوج خرد و خردورزی را پس از دین داری ،مهربانی و محبت و خیرخواهی نسبت به همه
انسان ها اعم از خوب و بد معرفی کرده و در جایی دیگر محبت نسبت به مردم را نصف ایمان دانسته اند.
امام علی (ع) نیز محبت به مردمان را نیمی از عقل شمرده اند.
خدمت به خلق یکی از بهترین و واالترین عبادت هاست حتی از اعتکاف یک ماهه نیز در نزد خداوند
ارجمند تر است.
تصور عموم از بشر دوستی و اهتمام به امور مردم ،مسائل مادی و رفاهی است و برخی از نویسندگان در
این باره گفته اند :بشر دوستی عبارت است از در نظر گرفتن حقوق مردم و سعی در رفاه حال آنان.
رفع نیاز از مسلمانان و برآورده ساختن حاجت او ،نه تنها اجر و پاداشی باالتر و برتر از بیست حج که هر
کدام همراه با انفاق هزاران دینار در راه خدا باشد دارد بلکه از جمله محبوب ترین کارها در نزد خداوند
است .حتی در بسیاری از کتاب های روایی ،بابی به عنوان ( قضاء حاجه المومن ) گشوده شده است.
یکی از بهترین و مطلوب ترین اخالقیات اجتماعی ،اصالح ذات بین است.
پاداش اصالح ذات بین در اسالم از نماز و روزه و صدقه نیز باالتر و برتر دانسته شده است.
امام جعفر صادق (ع) اصالح میان مردم را نوعی صدقه دانسته اند که محبوب خداوند است.
-15از بهترین جاوه های اخالق اجتماعی در اسالم ،امر به معروف و نهی از منکر است.
– 16الزمه ایمان حقیقی داشتن رابطه دوستی با دیگر مومنان و داشتن دغدغه سرنوشت آنان است.
– 17امر به معروف و نهی از منکر ،بهترین و زیباترین نشانه اهتمام به امور خلق و توجه به مسائل
مسلمانان است.
– 18امر به معروف و نهی از منکر یعنی در برابر دیگران احساس مسئولیت کردن ،یعنی دغدغه هدایت و
ارشاد دیگران را داشتن.
– 19علت برتری امت اسلمی بر سایر امت ها عمل به فریضه امر به معروف و نهی از منکر است .یکی از
نشانه های برتری فردی نسبت به فردی دیگر نیز همین موضوع است.
– 21از دیدگاه پیامبر گرامی اسالم(ص) بهترین مردم کسی است که از همه بیشتر امر به معروف و نهی
از منکر می کند و کسی که از همه بیشتر تقوای خداوند را دارد و نسبت به مشیت او راضی تر از دیگران
است.
– 21امیر المومنین (ع) مهمترین دلیل پذیرش خالفت را پس از قتل عثمان ،امر به معروف و نهی از منکر
دانست.
– 22امام حسین (ع) علت اصلی قیام خود را اقامه امر به معروف و نهی از منکر معرفی کرد.
خداوند نسبت به مومن ضعیفی که دین ندارد خشمگین است .منظور از مومن ضعیف کسی است که نهی
از منکر نمی کند.
– 24امر به معروف و نهی از منکر برخالف برخی دیگر از احکام دینی و اخالقی ،وظایفی عام هستند.
– 25فقیهان بزرگی همچون شیخ طوسی و صاحب جواهر تصریح کرده اند که امر به معروف و نهی از منکر ِ
عملی این است که خود فرد عمال" در اجرای فضایل و ترک رذایل بکوشد.
– 26یکی ا زمهمترین و روشن ترین شرایط امر به معروف و نهی از منکر ،شناخت معروف و منکر است.
– 27دومین شرط امر به معروف و نهی از منکر احتمال تاثیر است .زیرا هدف اصلی این فریضه تحقق
معروف ها و جلوگیری از وقوع منکرها و یا رفع آنهاست.
– 28یکی دیگر از شرایط امر به معروف و نهی از منکر ،اصرار بر انجام منکرات و نادیده گرفتن معروف
هاست.
منظور این است که انسان در درون خویش از منکر نفرت داشته و معروف را دوست بدارد.
امیر مومنان (ع) درباره این مرتبه از سرگذشت قوم ثمود بازگو کرده است.
دوم .مرتبه زبانی
منظور این است که به هنگام مشاهده منکر صرفا" نباید به ناخوشنودی قلبی و درونی بسنده شود بلکه
باید این ناخوشنودی خود را به زبان نیز آورده ،اعتراض خود را به گوش فرد برسانیم.
فقیهان این مرحله از امر به معروف و نهی از منکر را وظیفه حکومت اسالمی دانسته اند و نه وظیفه تک
تک افراد.
نکته :مرحله امر و نهی زبانی و عملی به دو صورت قابل اعمال هستند:
- 31امر به معروف و نهی از منکر یکی از وظایف شهروندی و اجتماعی مسلمانان است.
– 31یکی از مهمترین شرایط پایدار دوستی و معاشرت با دیگران ،رعایت انصاف در حق آنان است.
– 33با رعایت انصاف است که دوستی میان دو نفر تداوم می یابد و بر پایه انصاف است که دوستی و
مودت میان دو نفر استوار می شود.
– 34امام جواد (ع) یکی از عوامل دوستیابی را انصاف در معاشرت معرفی می کند و امام علی (ع) انصاف
را یکی از زپراه های بهره مندی از دوست های فراوان می داند.
– 35در برخی از روایات ،یکی از راه های شناخت دین و مذهب افراد ،شناخت دوستان آنان معرفی
شده است.
– 36یکی از نخستین راه ها برای قضاوت درباره شخصیت افراد ،شناخت معاشران و دوستان آنان
شمرده شده است .
– 37بهره مندی از معاشران خوب ،در کنار رازداری ،مساوی با بهره مندی از خیر دنیا و آخرت معرفی
شده است.
– 38ویژگی های دوست:
دوم .افتخارات دوستش را افتخار خود و شکست های او را شکست خود بداند.
– 39در روایتی از حضرت عیسی (ع) و پیامبر گرامی اسالم (ص) نقل شده که بهترین دوستان کسانی
هستند که :
– 41مصاحبت و دوستی با خردمندان حیات و زندگی روح و جان آدمی بوده و موجب امنیت و آسایش و
آرامش نفس است.
– 41نکته مهمی که در زمینه روایط میان دوستان ،تذکر آن و توجه به آن بسیار مهم است حد نگه
داشتن در دوستی است.
– 42امیر المومنین (ع) در پاسخ به این پرسش که بدترین دوستان کیان اند؟ فرمود :کسی که گناه را در
چشم انسان زیبا جلوه می دهد.
از دوستی با دروغگو بپرهیز ؛ زیرا همچون سراب است ،دور را برای تو نزدیک جلوه می دهد و نزدیک را
برایت دور.
از دوستی با احمق بپرهیز ؛ زیرا هرچند اراده ی سود رسانی به تو دارد ،اما به تو زیان می رساند.
از دوستی با کسی که رابطه اش را با خویشان قطع کرده بپرهیز؛ چرا که در سه آیه از قرآن مورد لعن
قرار گرفته.
– 1اخالق جنسی به سلسله مباحث فلسفی و اخالقی گفته می شود که حول غریزه جنسی و مسائل مرتبط
با آن شکل می گیرد.
– 2اخالق جنسی با دیگر شاخه های علوم مانند روان شناسی ،جامعه شناسی ،فقه و حقوق ،عرفان و
تصوف و حتی علم کالم نیز مرتبط است ؛ میل جنسی ،سرمنشاء بسیاری از تحوالت تاریخی بوده است.
– 3به طور کلی می توان دیدگاه ها درباره غریزه و عالقه جنسی را به سه دسته تقسیم کرد:
برهمنان آیین بودا معتقدند کسی می تواند به مقامات باالی معنوی دست یابد که از همه تعلقات مربوط به
غریزه جنسی آزاد باشد.
در آیین جَین ،هر فردی که بخواهد این آیین را بپذیرید در ابتدا باید پیمانی پنج گانه را متعهد شود که
یکی از مهمترین آنها این پیمان است که لذات و شهوات جنسی را بر خود حرام دانسته و ابتالی به آن را
برای دیگران نیز نمی پسندم.
محبت زن بزرگ ترین سبب افتتان و ابتالی این جهان است و عاقبت به درد ها و آالم و خطا ها و مرگ می
کشد و باالخره منتهی به جهنم می شود و روح آدم شهوی در جسم حیوانی سبع و دوزخی مقید و محبوس
می ماند.
در میان مکاتب اخالقی یونان باستان ،کلیبیان بر این باور بودند که :
تمام ثمرات تمدن ،از قبیل حکومت ،ثروت شخصی ،ازدواج ،دین ،برده داری و همه لذات حسی مصنوع
بی ارزش است ؛ اگر رستگاری و نجاتی است همانا در ترک جامعه و در بازگشت به زندگی ساده و زاهدانه
یافته می شود.
در مسیحیت دو چیز است که ازدواج را برای مسیحیان عادی مشروع می کند:
از دیدگاه مسیحیان هر چند ازدواج به طور کلی تحریم نمی شود اما ذاتا" پلید است.
انسان به سبب میل تنوع طبی ،هر چه چیزی را که ببیند طالب آن می شود پس چه بهتر که چیزی را نبیند
و نخواهد.
پیامبر گرامی اسالم (ص) جهاد با نفس را بزرگترین و برترین جهاد خوانده اند.جهاد با نفس در حقیقت به
معنای تعدیل قوا و رعایت عدالت میان آنهاست.
به تعبیر امام خمینی (ره) جهاد با نفس عبارت است از غلبه کردن انسان بر قوای ظاهره ی خود و آنها را
تحت فرمان خالق قرار دادن.
طراح اصلی این دیدگاه ،زیگموند فروید بود .اینان ریشه ی همه مشکالت اخالقی و ناهنجاری اجتماعی را
در سرکوبی غریزه ی جنسی دانسته اند.
ریشه ی همه فعالیت های بشری ،اعم از فعالیت های مثبت و منفی در غریزه ی جنسی است.
به طور کلی طرفداران این دیدگاه ،سه استدالل عمده برای اثبات نظریه ی خود به شرح زیر داده اند:
استدالل نخست
این گروه معتقدند که ریشه ی همه ی بیماری های روحی و اجتماعی بشر در سرکوب غریزه جنسی و ایجاد
محدودیت برای ارضای آن است ،باید هر قید و شرطی را از سر راه ارضای غریزه ی جنسی برداشت.
استدالل دوم
تجربه نشان داده که انسان از هر چه که منع شود نسبت به آن حریص تر خواهد شد؛ بنابرین ممانعت از
ارضای این غریزه ،نتیجه ای جز شعله ور تر شدن آن نخواهد داشت.
در امیال و غرایز انسان بر خالف حیوان ،دو نوع میل ممکن است پدید آید :امیال صادق و امیال کاذب.
www.kaln.ir
بی نهایت خواهی یکی از امیال و خواسته های فطری انسان است.
استدالل سوم
خالق انسان ،غرایز مختلف را بی جهت در نهاد او قرار نداده است و این غرایز را برای ارضاء و اشباع در
اختیار انسان قرار داده نه برای سرکوبی ،بنابرین ایجاد محدودیت در برابر ارضای غرایز ،از جمله غریزه ی
جنسی ،خالف هدف آفرینش است.
غریزه ی جنسی از دیدگاه اسالم ،یکی از بزرگترین نعمت های الهی و حکیمانه ترین وسیله ای است که
تداوم زندگی بشر و بقای نوع انسانی را تضمین می کند.
اسالم با صراحت با رهبانیت و ریاضت های افراطی برای مبارزه با غریزه ی جنسی و امثال آن مخالفت کرده
و اعالم داشته اند که ( ال رَهبانیهَ فی االسالم)
از دیدگاه اسالم ،قوای شهوانی و غریزه ی جنسی نه علت تامه ی شقاوت است و نه علت تامه ی سعادت ،
بلکه خوب یا بد بودن آنها از نظر اخالقی ،بستگی به نوع رفتار ما با انها دارد.
وهم ،غضب و شهوت اگر تسلیم عقل سلیم و انبیای عظیم الشان باشند از جنود رحمانی و اگر انها را سر
خودگردانی و وهم را بر ان دو قوه با اطالق عنان ،حکومت دهی ،از جنود شیطانی باشند....
اول .ضعف در خداشناسی و سستی در ایمان به خدا و پیامبر و عدم رعایت دستورات دینی
دوم .ضعف در خود شناسی و نداشتن درکی درست از خویشتن و فروکاستن ارزش انسانی خود تا سر حد
حیوانات
سوم .ضعف در شناخت حقایق امور و عدم شناخت پیامدهای ناگوار دنیوی و اخروی شهوت پرستی و
شهوت رانی
نکته :عامل اصلی مشکالت عصبی و بهداشتی و ناامنی های اجتماعی و جنسی فراوانی که دامنگیر بشریت
شده ،نشات یافته از عنان گسیختگی شهوت است.
– 5اهمیت ازدواج
از دیدگاه اسالم ،تنها راه مشروع و مقبول ارضای غریزه ی جنسی ،ازدواج است.
ازدواج نخستین گام برای رهایی از خود پرستی و خوددوستی به سوی غیر دوستی است و نخستین میدان
واقعی برای تجربه ی دیگر دوستی است.
در اسالم هیچ بنایی محبوب تر از ازدواج نیست ،دو رکعت نماز شخص ازدواج کرده برتر از هفتاد رکعت
نماز انسان عزب است.
بدترین و پست ترین مردگان و اموات مسلمانان ،انسان های عزب دانسته شده اند.
جوانی که در آغاز جوانی اش ازدواج کند شیطان را نسبت به دو سوم دینش ناامید کرده است.
اگر کسی به سبب ترس از فقر از ازدواج خودداری کند ،در حقیقت نسبت به خداوند بد گمان است زیرا
خداوند وعده ی تامین روزی را داده است.
یکی از راه های نجات از فقر و بهرهمندی از رفاه مادی ،ازدواج معرفی شده است.
کسی که وسایل ازدواج را برای شخصی فراهم کند روز قیامت مورد توجه خاص خداوند قرار می گیرد.
– 6شرایط همسر خوب
اصالت خانوادگی یعنی متقی و پارسا بودن خانواده ،یعنی متدین بودن پدر و مادر.
از ازدواج با دختر زیبایی که در خانواده ی بد رشد کرده باشد ( به تعبیر ایشان سبزی مزبله) بپرهیزید.
کمترین درجه ی تقوا در انتخاب همسر ،انجام واجبات و ترک محرمات است .
قرآن کریم می فرماید :بهترین و بزرگوارترین شما در نزد خداوند پارساترین شماست.
کسی که دختر خود را به ازدواج فاسق درآورد ،رابطه ی نسبی خود را با او بریده است.
همسر خوب کسی است که آراسته به فضایل اخالقی باشد و در حد توان خودش درصدد دوری از رذایل
و زشتی های اخالقی باشد.
دختر خود را به شراب خوار ندهید وگرنه مانند این است که او را به سوی زنا سوق داده باشید.
عفت عبارت است از تسلیم در برابر عقل ،یعنی قوه ی شهوانی انسان ،کارهای خود را براساس دستور
عقل انجام دهد به عبارت دیگر عفت یعنی اعتدال در بهره مندی از شهوات.
عفیف به کسی گفته می شود که در حد اعتدال و در چارچوب عقل و شرع ،از شهوات بهره ببرد و به وادی
افراط (شره) یا تفریط ( خمودی) کشیده نشود.
عفت مخصوصا" عفت در شهوت جنسی که از آن به پاکدامنی تعبیر می شود یکی از مهمترین فضایل
اخالقی است.
عفت جنسی یعنی کنترل غریزه ی جنسی و محدود ساختن آن در چارچوبه ی عقل و شرع.
هنگامی که خداوند خیر و خوبی بنده اش را بخواهد در برابر غذاهای حرام ،عفت شکم و در برابر
محرمات جنسی ،عفت جنسی به او می دهد.
به تعبیر امام علی (ع) عفت راس هر خیری است .کسانی چون یوسف (ع) و ابن سیرین از نمونه های
برجسته ی عفت اند.
دوم .غیرت
غیرت در اصطالح به معنی کوشش در محافظت از چیزهایی که محافظت از انها الزم است.
این فضیلت از نتایج و لوازم فضیلتِ شجاعت و بزرگمنشی است ؛ یعنی سرچشمه ی این فضیلت در بزرگی
و قوت نفس و شجاعت فرد است.
بزرگان اخالق گفته اند :کسی که این فضیلت را نداشته باشد از مردان نیست.
غیور یکی از اوصاف خداوند است و به سبب همین صفت است که فواحش و زشتی های درونی و بیرونی
را تحریم کرده است.
خداوند برای مومن غیرت می ورزد پس باید مومن نیز غیرت بورزد و هر کسی که غیرت نورزد قلبش
واژگون شده است.
غیرت از فضایل اخالقی است و منشاء آن ریشه در احساسات اجتماعی و نوع دوستانه دارد درحالی که
حسادت از رذایل اخالقی و منشاء آن خود خواهی است.
غیرت جنسی نوعی پاسبان است که آفرینش برای مشخص بودن و مختلط نشدن نسل ها در وجود بشر
نهاده است به تعبیر دیگر غیرت ماموریتی از سوی خداوند به مردان است تا از آلودگی نسل بشر به فساد
و انحرافات جنسی جلوگیری نمایند.
حسد عبارت است از تمنای نعمت از برادران مسلم خود از نعمت هایی که صالح او باشد و اگر زوال چیزی
را از کسی خواهد که در صالح او نباشد به آن غیرت گویند.
حسد آرزویی است منفی که آدم حسود نسبت به دیگران می ورزد اما غیرت یک خواست و آرزوی مثبت
است نسبت به دیگران.
از غیرت نابجا بپرهیز چرا که این کار درستکار را به نادرستی و پاکدامن را به بد گمانی خواهند کشاند.
یکی دیگر از فضایل اخالقی در عرصه ی اخالق جنسی ،حجاب و پوشش زنان است.
در این زمینه می توان به کتاب ارزشمند شهید مطهری اشاره کرد.
از منظر استاد مطهری اسالم با تشریع حکم حجاب توانسته است :
دوم .حجاب روابط خانوادگی را استوار کرده و از فروپاشی نظام خانواده جلوگیری می نماید.
چهارم .حجاب ،حریم اجتماع را از بی عفتی و آلودگی های جنسی نگه می دارد.
– 1یکی از مهمترین ابعاد زندگی هر انسانی ،زندگی سیاسی اوست.
ماکیاولی را می توان نماینده ی تام و تمام این نظریه به شمار اورد .وی معتقد است که پایبندی به اخالق
در عرصه سیاست ،نتیجه ای جز شکست و نابودی در پی ندارد.
این گروه اخالق و سیاست را مربوط به دو حوزه ی رفتاری کامال" متمایز می دانند .یک رفتار ممکن است
از نظر سیاسی ارزشمند باشد ولی از نگاه اخالقی نتوان آن را ارزش گذاری کرد.
براساس این دیدگاه سیاست امری غیر اخالقی است و نه ضد اخالقی .
برخی دیگر از طرفداران این نظریه ،تقریر دیگری از نظریه ی جدایی اخالق و سیاست ارائه کرده اند:
هیچ فعلی از افعال اختیاری انسان نمی تواند خارج از چارچوبه ی اخالق قرار گیرد.
رفتارها و تصمیمات سیاسی ،به عنوان بخشی از افعال اختیاری انسان ،همچون رفتارهای فردی و الهی او
مورد ارزش گذاری اخالقی قرار می گیرد .لذا هرگز نمی توان اخالق و ارزش های اخالقی را منحصر به
قلمرو خاصی دانسته و افعال سیاسی و اجتماعی را از آن خارج کرد.
مشکل مدافعان تقریر دوم این نظریه آن است که آنها گزاره ها و احکام اخالقی را در زمینه ی رفتارهای
فردی ،بدون هیچ قید و شرطی ،مطلق پنداشته اند.
به طور کلی مالک ارزش اخالقی افعال اختیاری انسان ،مصلحت عمومی فرد و جامعه است و مصلحت یعنی
هر چیزی که موجب کمال و صالح واقعی انسان است.
این حکم که ( هر راست گفتنی خوب است ) ،حکمی منطقی و عقلی نیست بلکه حکمی عرفی است.
براساس این نظریه ،ارزش ها و فضیلت های اخالقی تابع مصالح سیاسی و ارزش های است که رهبران
سیاسی تعیین می کنند.
به تعبیر این گروه ،ارزش های اخالقی صرفا" جنبه ی ابزاری دارند یعنی تا آنجایی ارزشمند است که ما را
به اهداف سیاسی مان برسانند وگرنه فاقد هر گونه ارزش اند.
براساس این نظزیه ،در هر جایی که میدان تالقی و برخورد اخالق و سیاست باشد ،ارزش های اخالقی
توسط ارزش ها و ضوابط سیاسی معین می شوند.
اخالق ما از منمافع مبارزه ی طبقاتی پزولتاریا به دست می آید .برای ما اخالقی که از خارج از جامعه برآمده
باشد وجود ندارد و یک چنین اخالقی جز شیادی پیز دیگری نیست.
اصول احکام اخالقی ،اصولی مطلق اند .یعنی همگانی ،همه جایی و همه زمانی اند.
اشکال دیگر این نظریه در درک نادرست معنای واقعی سیاست توسط طراحان آن است.
همین نگرش به اخالق و تابع محض سیاست دانستن ان ،یکی از مهمترین عوامل فروپاشی نظام های
سوسیالیستی دانسته شده است.
یکی از نویسندگان ،علل فروپاشی این گونه نظام ها را در پوسیدگی کامل اخالقی و معنوی معرفی می
کند.
نظریه ی معقول و مقبول در زمینه ی رابطه ی سیاست و اخالق این است که اصالت با اخالق و ارزش های
اخالقی است و ارزش های سیاسی نیز تابع و زیر مجموعه ی اخالق هستند.
هر چیزی که برای افراد عادی ،فضیلت باشد برای دولتمردان نیز فضیلت است و هر چیزی که برای
دولتمردان نکوهیده و زشت است برای افراد عادی نیز زشت است.
طبق این دیدگاه معیارهای اخالقی در همه جا و برای همه ی افراد ،اعم از زمامداران و شهروندان عادی ،
یکسان است.
الگوی علمی و عملی این دیدگاه در جهان اسالم و بلکه در سرتاسر تاریخ بشر کسی نیست جز حضرت علی
(ع).
یکی از مالک های انتخاب افراد برای پست های مختلف ،تناسب ویژگی ها و تخصص های آنان با پست و
مسئولیت مورد نظر است.
عدم رعایت این شرط موجب هدر رفتن نیروها و ضایع شدن امکانات و یاس و ناامیدی متخصصان و ده ها
آفت دیگر می شود.
حضرت یوسف زمانی که خود را برای مسئولیت خزانه داری معرفی کرد به دو ویژگی خود که متناسب با
این مسئولیت بودند یعنی امانتداری و آگاهی اشاره کرد.
امام علی (ع) در این باره به مالک اشتر توصیه می کند که اهل تجربه را به کار گیرد.
تجربه یکی دیگر از ویژگی های الزم برای انتخاب مسئوالن است.
خانواده و تربیت خانوادگی از مهمترین عوامل شکل دهنده ی شخصیت افراد است.
به همین دلیل است که امام علی (ع) در نامه خود به مالک اشتر می فرماید:
به کسانی نزدیک شو که گوهری نیک دارند و از خاندانی پارسایند و از سوابقی نیکو برخوردارند.
امام علی (ع) در سخن خود به مالک اشتر ،در کنار تجربه مسئله حیاء را نیز یادآور می شود.
امیر المومنین(ع) درباره علت در نظر گرفتن سوابق دینی و اخالقی می فرماید:
به درستی که اخالق آنان گرامی تر است و آبروشان محفوظ تر و طمع آنها کمتر و عاقبت نگری شان فزون
تر.
امام علی (ع) در نامه خود به مالک اشتر او را از بکارگیری افراد سست ایمان بر حذر داشته است.
در نظام اسالمی همه ی مناصب و مسئولیت ها امانت ودیعه الهی به شمار می روند.
کسی که مردم را به سوی خود بخواند در حالی که دانا تر از او در میان مردم باشد ،بدعت گزار و گمراه
است.
ششم .مشورت و رایزنی
در نظام اسالمی حاکمان و مدیران باید به مردم به عنوان ولی نعمت خود نگاه کنند.
محبت به مردم در دیدگاه اسالمی یعنی محبت به عیال خداوند و برای محبوبیت در نزد خداوند بهترین راه
این است که عیال او را دوست بداریم.
در نظام اسالمی این محبت یک وظیفه و دستور دینی است .خداوند به پیامبرش دستور می دهد بال
( عطوفت) خود را برای مومنان فرو گستر ( وَ اخفِص جَناحکَ لِلمومنین)
در این آیه همه ی رمز موفقیت و پیروزی پیامبر اکرم (ص) را در محبت و مهربانی نسبت به مردم دانسته
است.
اگر رعیت بر تو گمان ستم برد ،عذر خود را آشکارا با آنان در میان گذار و با این کار آنها را از بدگمانی
شان درآر.
برخورد صادقانه با مردم یعنی آنها را محرم اسرار خود دانستن ،یعنی جز در موارد ضروری ،همه ی
مسائل حکومتی را با آنان در میان گذاشتن و از آنها راهنمایی خواستن ،یعنی اینکه اگر یک مدیر در
اجرای مسئولیتش خود را ناتوان می یابد بی درنگ استعفا دهد.
بهترین راه ارتباطی حاکمان و مدیران با مردم ،دیدار حضوری و چهره به چهره است.
از مهمترین عوامل فروپاشی و انحطاط نظام های استبدادی در فاصله گرفتن حاکمان از مردم و در نتیجه
نداشتن درکی درست و واقع بینانه از اوضاع جامعه بوده است.
چهارم .رعایت عدالت
یکی از مهمترین وظایف اخالقی حاکمان در قبال مردم ،عدالت ورزی است.
اجرای عدالت نه تنها یکی از وظایف اخالقی حاکمان است بلکه یکی از راه های نفوذ در دل و جان مردم نیز
هست.
همان معیار عام ( هر چه برای خود می پسندی برای دیگران نیز بپسند) در رابطه ی مدیران و حاکمان با
مردم نیز ذکر شده است.
نامه حضرت علی (ع) به محمد بن ابی بکر نیز در همین زمینه بوده است.
حضرت علی (ع) یکی از حقوق مردم بر امام و حاکم اسالمی را حق تعلیم و تربیت دینی آنان دانسته است.
نامه حضرت علی (ع) به عثمان بن حنیف انصاری در این زمینه بوده است .
اول .همراهی
اما حق من بر شما ( مردم) این است که ...چون شما را بخوانم بیایید و چون فرمان دهم بپذیرید.
حاکمان و مسئوالن جامعه زمانی می توانند به اهداف خود دست یابند که مردم ،احکام و دستورات آنان و
قوانین مورد تاییدشان را پیروی کنند.
همراهی و پیروی از حاکم تا آنجا الزامی است که فرمان ها و برنامه های او در چارچوب شریعت باشد.
اگر مردم به درستی به این وظیفه ی خود عمل کنند درصد خطا و اشتباه یا انحراف مسئوالن جامعه را تا
حد صفر پایین می آورند.
در حقیقت مردم با اجرای این وظیفه ی اخالقی ،ضعف ها و کمبودها را به مسئوالن تذکر می دهند و آنان
را در شناخت و رفع کاستی ها یاری می رسانند.
کسی که دوست دارد مردم را در مقابل خود ایستاده ببیند ،جایگاه او آتش جهنم است.
من چیزی زیانبارتر برای حال قلب از صدای کفش در پشت سر انسان ندیدم.
دوم .تکبر
به تعبیر حضرت علی (ع) آفت ریاست ،فخر است .وی فخر را بدترین حاالت و صفات حاکمان و والیان
دانسته است.
دوم .توجه داشته باشیم که حکومت همانطور که می آید یک روز نیز می رود.
سوم .مقامات دنیوی فقط بار مسئولیت انسان را سنگین تر می کند.نه چیز دیگری.
چهارم .اگر انسان درکی واقع بینانه داشته باشد و به کمبود ها و نواقص خود بیشتر توجه کند هرگز
دچار این آفت نمی شود.به تعبیر حضرت علی (ع) پسر آدم را با ناز چه کار که اغازش نطفه بوده نه روزی
خود تواند دهد و نه تواند مرگش را باز راند.
امام علی (ع) مشورت با دیگران را به منزله ی مشارکت در تحول و اندیشه های آنان می داند.
– 1گفتگو خداوند با فرشتگان و آدمیان را می توان از نوع گفتگوهای ارشادی ،تعلیمی و هدایت گرایانه
دانست.
– 2یکی از مهمترین بخش های کتاب های منطقی مبحث صناعات خمس است.یعنی صناعاتی مانند برهان ،
جدل ،خطابه ،شعر و مغالطه.
– 3ارزشمندی گفتگو و مباحثه منوط به انگیزه ی فرد از انجام ان است وگرنه خود گفتگو فی نفسه ،نه
دارای ارزش اخالقی مثبت است و نه ارزش اخالقی منفی.
یکی از فواید مهم گفتگو ،این است که در جریان مناظره با صاحب نظران ،بهتر می توان حقیقت را شناخت.
یکی از مهمترین و اخالقی ترین اهداف مناظرات علمی باید کشف حقیقت باشد.
ب /روشنگری
یکی دیگر از مهم ترین و ارزشمند ترین اهداف گفتگو ،روشنگری ،هدایت و راهنمایی دیگران است.
یکی از ابتدا ترین شرایط تحقق یک مناظره ی سازنده و سودمند این است که طرفین مناظره نسبت به
موضوع مورد بحث و همه ی ابعاد و جوانب آن آگاهی داشته باشند.
اصوال" سازماندهی بحث و جلوگیری از دخالت مسائل حاشیه ای منوط به تعیین و شناخت دقیق موضوع
بحث است .
قرآن کریم کسانی را که بدون اطالع از موضوع مورد بحث مجادله و بحث می کنند به شدت مذمت می کند.
داستان مشاجره و گفتگوی چهار نفر ( فارس ،رومی ،آذری ،عرب زبان) در خصوص میوه انگور مصداق
همین فهم موضوع است.
سوم .صراحت
در یک مناظره حق طلبانه و حق خواهانه ،هرگز نباید از کلمات و سخنانی استفاده شود که تاب تفاسیر
متعدد و متنوعی را دارد.مخصوصا" در مواردی که پای مصالح اساسی انسان و اجتماع در میان باشد ناگریز
باید با صراحت سخن گفت تا از تفسیر ها و تحلیل های دلخواهانه جلوگیری شود.
حضرت علی (ع) پیش از آغاز جنگ نهروان به ابن عباس پیش از اعزام ایشان به گفتگو با خوازج توصیه
فرمود:
به قرآن با آنان حجت میاور ،که قرآن تاب معناهای گوناگون دارد لیکن به سنت با آنان گفتگو کن که
ایشان را راهی نبود جز پذیرفتن ان.
در قرآن کریم به این مسئله که باید به بررسی و صحت و سقم گفته توجه نمود و نه گوینده ،بارها تاکید
شده است.
حق را از اهل باطل بگیرید اما باطل را از اهل حق نگیرید ،ناقدان سخن باشید.
یکی از آداب اخالقی مناظره و گفتگو که رعایت آن موجب می شود تا مناظره از مسیر درست خارج نشود.
ششم .مالیمت
سالح منطق و استدالل متقن به مراتب برنده تر و کاراتر از سالح خشم و غضب است .اصوال" اولین آفت
خشونت و غضب در گفتار نصیب خود فرد می شود.
شدت خشم سخن گفتن را دگرگون کرده ،قدرت استدالل را بریده و فهم و درک را پراکنده می سازد.
خداوند پیامبر اکرم (ص) را به داشتن این صفت ستوده و عامل موفقیت و جذابیت او را همین مسئله
معرفی می کند.
یکی از آفات اخالقی مناظره این است که به جای ذکر دلیل و برهان ،شخصیت پیشینیان را محور قرار
دهیم و به تقلید کورکورانه از گذشتگان و سنت جاهالنه ی آنها بپردازیم.
یکی از بدترین و مخرب ترین آفت های مناظره ،جدال و مراء است.
میان تعریف مراء و جدال تفاوت هایی وجود دارد که در اینجا در یک معنی به کار می رود که آن عبارت
است از :پیکار لفظی و ستیزه در کالم ،برای چیره شدن بر طرف مقابل و ساکت کردن او.
مراء کننده در حقیقت خبر از خودخواهی ،غرور ،تکبر و خود پسندی خویشتن می دهد.
اولیای دین تاکید کرده اند که مراء و جدال ،حتی در جاهایی که حق با جانب جدال کننده باشد با ایمان
واقعی در تعارض و تضاد است.
هیچ کس به مکال حقیقت ایمان نمی رسد مگر اینکه از مراء خودداری کند حتی اگر حق با او باشد.
اول .مراء درباره موضوعی که هر دو طرف حقیقت آن را می دانند که نتیجه ی آن رسوایی طرفین و ضایع
شدن آن موضوع است.
دوم .درباره مکوضوعی که هیچ یک از طرفین حقیقت را نمی دانند .در این صورت تنها جهل و نادانی خود
را آشکار کرده اند.
سوم .درباره ی موضوعی که فقط یک طرف حقیقت را می داند که نتیجه ی آن کسی که حقیقت را می داند
ولی با مراء درصدد برمال کردن خطای علمی طرف مقابل است در حقیقت به او ظلم کرده است.
چهارم .کسی که به رغم جهلش نسبت به حقیقت موضوع به مراء با عالم به آن موضوع می پردازد خبر از
حق ناشناسی و حرمت شکنی خود نسبت به علم و عالم داده است.