Professional Documents
Culture Documents
يكي از مراسمات بسيار پررنگ اهل تصوف ،مراسم عيد ميالد يا جشن مولودي است كه در روز دوازدهم
ربيع االول هر سال ،به مناسبت تولد پيامبر عظيم الشأن اسالم در آن روز برگزار مي شود .اينكار تدريجاً به
عنوان امري جهاني و فراگير در سراسر ممالك اسالمي در آمده و عنوان عبادت را به خود اختصاص داده
است ،در حاليكه در عهد مبارك پيامبر اسالمث و خلفاي راشدين و صحابه و تابعين وجود نداشته و مرسوم
نبوده و دين هم كامل شده و نيازي به كامل كردن ندارد.
س ِم ْنهُ َف ُه َو َردٌّ٭[( ]3هركس چيزي در امر ما (دين) بيفزايد ،كه پيامبر اكرمث مي فرمايد:٭٭من أَح َد َ ِ
ث في أ َْم ِرنَا َما ل َْي َ َْ ْ
ِ ِ ِ
آن چيز در دين نبوده باشد ،كارش مردود و باطل است ).و همچنين مي فرمايد:٭إيَّا ُك ْم َو ُم ْح َدثَات اأْل ُُمو ِر فَإ َّن
ضاَل لَ٭ةٌ[( ]4از كارهاي نوظهور و تازه پيدا(در دين) خودداري كنيد ،چون هر نو ُك َّل ُم ْح َدثٍَة بِ ْد َعةٌ َو ُك َّل بِ ْد َع ٍة َ
ظهوري بدعت و هر بدعتي گمراهي است ).و صحابي جليل القدر عبداهلل بن مسعودط مي فرمايد[:إتّبعوا و ال
تبتدعوا فقد كفيتم]"(از سنت پيامبر) تبعيت كرده و بدعت گذاري نكنيد ،براستي كه تبعيت براي شما
فرمايد[:كل عبادة لم يتعبّدها اصحاب رسول اهلل فال
ّ كافيست ".همچنين يار بزرگوار پيامبر حذيفه بن يمانط مي
تتعبّدوها ،فا ّن االول لم يدع لألخر مقاال] "هر عبادتي كه ياران پيامبر انجام نداده بودند ،آن را انجام ندهيد
چون نسل اول از مسلمين(اصحاب) سخني براي نسل آخر باقي نگذاشته است".
پيامبر اكرمث سه قرن طالئي صدر اسالم را بعنوان بهترين قرن و دوران ،معرفي كرده و مي فرمايد:٭ َخ ْي ُر الن ِ
َّاس
ين َيلُو َن ُه ْم٭[( ]5بهترين قرنها ،قرن من است ،سپس كسانيكه در دو قرن بعد از آن َّ ِ َّ ِ ِ
ين َيلُو َن ُه ْم ثُ َّم الذ َ
َق ْرني ثُ َّم الذ َ
مي آيند).
حال مشخص شد كه عيد ميالد در سه قرن طاليي اسالم وجود نداشته و پيامبر عظيم الشأن ،اصحاب و ياران،
تابعين و تابع تابعين هيچگاه آن را انجام نداده اند ،پس ببينيم در چه زماني و در چه مكاني و چه كساني اين
مراسم را به دين افزوده و چگونه در ميان مسلمانان رواج يافت.
امام ابن كثير در كتاب«البدايه و النهايه» جلد 11صفحه 172مي فرمايد[:إ ّن الدولة الفاطمية -العبيدية
المنتسبة الي عبيداهلل بن ميمون القداح اليهودي -التي حكمت مصر من 357الي 567الهجرية أحدثوا
إحتفاالت بأيّام كثيرة و منها اإلحتفال بمولد النبي -صلي اهلل عليه و سلم" ]-حكومت و دولت فاطمي كه به
خاطر انتساب به عبيداهلل پسر ميمون قداح يهودي به دولت عبيدي نيز مشهور بود و از سال 357تا سال
( 567به مدت 210سال) بر مصر حكومت مي كرد مراسم و مناسبتهاي بسياري را در روزهاي سال احداث
و اختراع كرده كه مراسم جشن تولد پيامبر نيز از جملة آن مراسمات بود".
بجز امام ابن كثير ،امام مقريزي در كتاب«المواعظ و االعتبار» جلد 1صفحه 490و شيخ محمد بخيت
المطيعي مفتي قديم ديار مصر در كتاب«احسن الكالم فيما يتعلق بالسنه و البدعه و األحكام» صفحه 45،44و
مضار االبتداع» صفحه 251اين مسأله را ذكر كرده و تأييد
شيخ علي محفوظ در كتاب ارزشمند«اإلبداع في ّ
فرموده اند .بسي جاي تأسف است كه امت پيامبر با وجود دين كاملي كه دارند ،مراسم عبادي و ديني خود را
از فاطمي هاي زنديق اوالد و احفاد عبداهلل بن سبأ يهودي فرا گيرند.
.1انجام دادن كاري بعنوان بخشي از دين ،كه عالمترين انسانها به دين خدا يعني اصحاب ،تابعين و تابع
تابعين انجام نداده اند ،بمعني نقص آنها و كمال ما در دين است.
يكي از قصائد معروف اهل تصوف كه در مراسم مولودي خوانده مي شود قصيدة برديه است؛ اين قصيده از
شاعر معروف صوفي مسلك بوصيري است كه او را به امام بوصيري معروف كرده اند .حال چند بيت از اين
قصيده را مي آوريم تا مردم بدانند كه در مراسمات خود چه خطري را زمزمه مي كنند:
.1يا أكرم الخلق ما لي من ألوذ به سواك عند حلول الحادث العمم
شاعر خطاب به پيامبر اكرمث مي گويد :اي بزرگوارترين فرد در ميان مخلوقات ،بهنگام سختي ها و
دشتواريهاي زندگي ،جز تو كسي را ندارم كه به او پناه ببرم.
اين گفته ،شرك اكبر است و گويندة آن در صورتيكه به شرك بودن آن آگاهي داشته باشد ،توبه نكرده و
پشيمان نشود ،به ابدي در جهنم خواهد ماند .اهلل تعالي مي فرمايد﴿:واَل تَ ْدعُ ِمن ُد ِ
ون اللَّ ِه َما اَل َي ْن َفعُ َ
ك َواَل ْ َ
ِِ ْت فَِإنَّ َ ِ
ين﴾[«]6و به جاي خدا كس و چيزي را پرستش مكن و به فرياد مخوان ك إِذًا م َن الظَّالم َ ض ُّر َك فَِإ ْن َف َعل َ
يَ ُ
كه به تو نه سودي مي رسانند و نه زياني ،اگر چنين كني(دعا و فرياد خود را متوجه مخلوق سازي) از
ِ ِِ ِ
ات َو ْه َو يَ ْدعُو م ْن ُدون اللَّه ندًّا َد َخ َل الن َ
َّار ٭م ْن َم َ
ستمكاران(مشركين) خواهي شد ».و پيامبر اكرمث مي فرمايد:٭ َ
ِِِ
ْجنَّ٭ةَ[( ]7كسي كه در زندگي از غير اهلل تعالي ياري و كمك ات َو ْه َو اَل يَ ْدعُو للَّه ندًّا َد َخ َل ال َ
ْت أَنَا َم ْن َم ََو ُقل ُ
بخواهد ،پس از مرگ داخل جهنم خواهد شد).
شاعر ادعا مي كند كه بوجود آمدن جهان هستي ،از بخشش پيامبر است و علم لوح و قلم نيز بخشي از
معلومات اوست ،در حاليكه اهلل تعالي مي فرمايد﴿:وإِ َّن لَنا لَآْل ِ
َخ َرةَ َواأْل ُولَى﴾[« ]8و قطعاً آخرت و دنيا همه از َ َ
آن ماست ».پس دنيا و قيامت ملك و خلق اهلل تعالي است و پيامبر اكرمث هيچ تصرفي در آن نداشته و كسي
جز اهلل تعالي نيز بر علم لوح و قلم مطلع نيست ،و اين بيت نهايت غلو و زياده روي در مقام و منزلت پيامبر
َّص َارى ابْ َن َم ْريَ َم فَِإنَّ َما أَنَا َع ْب ُدهُ َف ُقولُوا َع ْب ُد اللَّ ِه است در حاليكه خود پيامبر مي فرمايد:٭اَل تُط ُْرونِي َك َما أَط َْر ْ
ت الن َ
َو َر ُسول٭ُهُ[( ]9در شأن و منزلت من زياده روي نكنيد همچنانكه قوم مسيح ،در حق عيسي پسر مريمإ مبالغه و
زياده روي كردند ،من بندة پروردگارم؛ پس بگوييد(محمد)بنده و فرستادة خدا).
.3ماسامني الدهر ضيما واستجرت به اال و نلت جوارا منه لم يضم
مفهوم اين بيت اين است كه هرگاه به مرض يا دردي مبتال گشته و به پيامبر پناه برده باشم ،حتماً شفا يافته ام.
ت َف ُه َو يَ ْش ِفي ِن﴾[« ]10و هنگامي كه ضُ فرمايد﴿:وإِذَا َم ِر ْ
َ در حاليكه اهلل تعالي از زبان پيامبر خود ابراهيم÷ مي
ف لَهُ إِاَّل ض ٍّر فَاَل َك ِ
اش َ ك اللَّهُ بِ ُ
﴿:وإِ ْن يَ ْم َس ْس َ
بيمار شوم اوست كه مرا شفا مي دهد ».و همچنين مي فرمايدَ :
ُه َو﴾[« ]11اگر خداوند زياني به تو برساند هيچكس جز او نمي تواند آن را برطرف سازد ».همچنين پيامبر
استَ ِع ْن بِاللَّ ِ٭ه[( ]12هرگاه چيزي خواستي از اهلل تعالي ت فَ ْ اسأ َْل اللَّهَ َوإِذَا ْ
اسَت َع ْن َ اكرمث مي فرمايد:٭إِذَا َسأَل َ
ْت فَ ْ
بخواه و هرگاه ياري جستي از او ياري بجوي).
شاعر ادعا مي كند همين كه اسمش محمد و هم نام پيامبر است از آتش جهنم در امان است .آيا اين عهد و
پيمان را از چه كسي دريافت كرده؟ در حاليكه بسياري از انسانهاي فاسق ،فاجر ،ظالم ،خونخوار و حتي
ت ِم ْن َمالِي اَل
كمونيست نيز محمد نام دارند و پيامبر اكرمث به دختر بزرگوار خود مي فرمايد:٭٭سلِينِي ما ِش ْئ ِ
َ َ
ك ِم ْن اللَّ ِه َش ْيئًا٭[( ]13از ثروتم هر چه مي خواهي طلب كن ،اما نزد خدا نمي توانم كاري برايت انجام أُ ْغنِي َع ْن ِ
دهم).
لعل رحمة ربّي حين يقسمها تأتي علي حسب العصيان في القسم
ّ .5
شاعر اميدوار است مالك و معيار دستيابي به بيشترين اندازه از رحمت خدا هنگام تقسيم نزول از جانب
پروردگار ،گنهباري بيشتر باشد و هركس بيشتر گناه كرده باشد ،بيشترين رحمت را دريافت كند .در حاليكه
ين﴾[«]14بي گمان رحمت يزدان به نيكوكاران نزديك ِِ اهلل تعالي مي فرمايد﴿:إِ َّن رحمةَ اللَّ ِه قَ ِر ِ
يب م َن ال ُْم ْحسن َ
ٌ َ َْ
ين ُه ْم بِآَيَاتِنَا ِ َّ ِ ِ ٍ ِ
فرمايد﴿:و َر ْح َمتِي َوس َع ْ
الز َكا َة َوالذ َ ت ُك َّل َش ْيء فَ َسأَ ْكتُُب َها للَّذ َ
ين َيَّت ُقو َن َو ُي ْؤتُو َن َّ َ است ».همچنين مي
ُي ْؤِمنُو َن﴾[« ]15و رحمت من همه چيز را در برگرفته ،پس آن را براي كساني مقرر خواهم داشت كه
پرهيزگاري كرده و زكات را پرداخته و به آيات ما ايمان بياورند».
.6و كيف تدعوا الي الدنيا ضرورة من لواله لم تخرج الدنيا من العدم
شاعر خيال مي كند كه اگر بخاطر پيامبر نبود ،دنيا بوجود نمي آمد ،در حاليكه خود پيامبر يكي از افراد جامعة
ت ال ِ
ْج َّن َواإْلِ نْس إِاَّل ﴿و َما َخلَ ْق ُ
َ انساني است و بنا بشهادت قرآن ،جن و انس ،براي عبادت آفريده شده اندَ .
ين﴾[« ]17و ك حتَّى يأْتِي َ ِ ِ []16 ِ
ك الْيَق ُ ﴿وا ْعبُ ْد َربَّ َ َ َ َ
لَي ْعبُ ُدون﴾ «من جن و انس را جز براي عبادت نيافريده امَ ».
پروردگارت را پرستش كن تا مرگ به سراغ تو مي آيد(.پس ثابت شد كه نه تنها دنيا بخاطر پيامبر خلق نشده،
بلكه شخص پيامبر اكرمث نيز براي عبادت پروردگار خود آفريده شده است»).
شاعر در اين بيت به ماه كه بوسيلة معجزة پيامبر دو نيم شد ،سوگند ياد مي كند در حاليكه پيامبر مي
ف بِغَْي ِر اللَّ ِه َف َق ْد أَ ْش َر َ٭ك[( ]18هركس كه بغير اهلل تعالي سوگند ياد كند ،مرتكب شرك شده است.
٭م ْن َحلَ َ
فرمايد:٭ َ
(البته بايد توجه داشت كه سوگند بغير اهلل تعالي همانند رياء و سمعه شرك اصغر است و انسان را از اسالم
خارج نمي كند)).
الرمم
.8لو ناسبت قدره آياته عظما أحيا اسمه حين يدعي دارس ّ
شاعر در اينجا مثل اينكه از اهلل تعالي ايراد گرفته و احساس مي كند كه قدر و منزلت پيامبر بسيار بيشتر از
معجزات اوست و بايستي هنگام شنيدن نام پيامبر ،مرده زنده مي شد ،در حاليكه اهلل تعالي آگاهتر از هركس به
مقام پيامبران است و به هر كدام از آنها معجزة مخصوصي ،مناسب احوال او عطا فرموده است.
(يكي از دروغهاي شاخداري كه در ميان مردم منتشر كرده اند اين است كه گويا صاحب اين اشعار به نوعي
مرض پوستي مبتال بوده و مردم از وي بيزار و متنفر شده بودند ،پيامبر را در خواب ديده و عباي وي را
پوشيده و اين اشعار را براي او بازگو كرده و به تأييد پيامبر رسيده و حتي نصفي از يك بيت آن را پيامبر
صل وسلّم دائما ابدا و پيامبر نيز نصف
برايش سروده است .بدين شيوه كه شاعر در حضور پيامبر گفتهموالي ّ
ديگر را كامل كرده و فرمودهعلي حبيبك خيرالخلق كلّهم) زمانيكه از خواب بيدار شده مريضيش شفا يافته و
به همين علت قصيدة خود را بنام برده يا برئه نامگذاري كرده است.
پناه بر خدا از اين دروغ و افتراي خطرناك ،ما در حديث صحيح مي بينيم كه فردي در محضر مبارك پيامبر و
خطاب به ايشان گفت:٭٭ما شاء اهلل و شئت٭٭(هر چه اهلل تعالي و تو اراده كني ).پيامبر در جواب فرمود:٭٭أجعلتني هلل
ندا قل ما شاء اهلل وحده٭[(]19آيا مرا شريك خدا قرار مي دهي؟ فقط بگو هر چه اهلل تعالي اراده كند ).پيامبرث
اين كلمه را تحمل نكرده چگونه اين اشعار مملوء از شرك و كفر را تأييد مي فرمايد؟
وصلي اهلل علي نبينا محمد و علي آله و صحبه و سلم