You are on page 1of 55

‫تنویر املصابیح‬

‫فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫(مناز تراویح و رکعات آن در نصوص رشعی و فقه اسالمی)‬

‫نویسنده‪ :‬فضل الرحمن فقیهی هروی‬


‫سال ‪ 1400‬ھ‪.‬ش‬
‫بسم اللّه ال َّرحمن ال َّرحيم‬
‫اهداء‪:‬‬
‫به روح پدرم موالنا فقیه که داشتههای معنویام‪ ،‬نتیجۀ توجه آن مرد بزرگ‬
‫است؛ رحمه الله رحمة واسعة!‬

‫شناسنامۀ کتاب‬
‫نام کتاب‪ :‬تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬
‫نویسنده‪ :‬فضل الرحمن فقیهی هروی‬
‫نارش‪ :‬انتشارات قدس هرات‬
‫شامرگان‪ 500 :‬جلد‬
‫نوبت چاپ‪ :‬اول‪ 1400 ،‬ھ‪.‬ش‬
‫نشانی‪ :‬خیابان دانشجو‪ ،‬انتشارات قدس‪ ،‬روبهروی دانشگاه‬
‫فهرست مطالب‬
‫صفحات‬ ‫عنوانها‬
‫مقدمه ‪1 ......................................................................................‬‬
‫تاریخچه و اصل مرشوعیت تراویح ‪3 ...................................................‬‬
‫مناز تراویح در آیینۀ نصوص رشعی ‪5 ..................................................‬‬
‫در باب استحباب تراویح (سنت خلفای راشدین) ‪8 .................................‬‬
‫در باب ادای تراویح در خانه یا مسجد‪10............................................‬‬
‫روایات دال بر بیست رکعت‪14........................................................‬‬
‫روایات دال بر هشت رکعت ‪15.......................................................‬‬
‫روایات دال بر سیوشش و چهل رکعت‪16..........................................‬‬
‫حکم مناز تراویح ‪17......................................................................‬‬
‫دیدگاههای فقها در مورد تعداد رکعات تراویح ‪20...................................‬‬
‫رأی نخست (هشت رکعت) ‪20........................................................‬‬
‫نقد دیدگاه عدم جواز بیش از هشت رکعت ‪22......................................‬‬
‫رأی دوم (بیست رکعت)‪25............................................................‬‬
‫نقد دیدگاه اجامع بر بیست رکعت ‪27................................................‬‬
‫رأی سوم (سی و شش رکعت) ‪29.....................................................‬‬
‫رأی چهارم (چهل رکعت)‪30..........................................................‬‬
‫برخی آرای دیگر ‪31...................................................................‬‬
‫دیدگاه ابن تیمیه رحمه الله ‪33.........................................................‬‬
‫دیدگاه ابن هامم حنفی ‪35.............................................................‬‬
‫دیدگاه مال علی قاری حنفی ‪36.......................................................‬‬
‫دیدگاه شاهولی الله دهلوی ‪37.........................................................‬‬
‫دیدگاه برخ علامی معارص ‪38.........................................................‬‬
‫نتیجهگیری و حاصل بحث ‪39..........................................................‬‬
‫منابع و مراجع ‪44..........................................................................‬‬
‫مقدمه‬
‫الحمد لله حمد الشاکرین وصلوات الله وسالمه علی سید االنبیاء واملرسلین‬
‫وعلی آله وصحابته اجمعین‪.‬‬
‫اما بعد‪ ،‬مسلَّم است که ماه رمضان از بهرتین ماههای سال است و عبادت‬
‫در آن‪ ،‬پاداش بیشرتی در نزد الله متعال دارد‪ .‬مناز یکی از پنج بنای اسالم است‬
‫و مناز تراویح‪ ،‬عبادتی ارزشمند در ماه مبارک رمضان به شامر میرود‪ .‬اقامۀ‬
‫مناز تراویح واق ًعا این ماه مبارک را بیشرت با شأن و شکوه میسازد و مسلامنان‬
‫با این عبادت‪ ،‬ثواب و پاداش عظیمی را نصیب میشوند‪.‬‬
‫حکمت رمضان‪ ،‬رسیدن به مدارج عالی تقوا و تق ُّرب به الله است‪ .‬الله متعال‬
‫ين م ْن قَبْل ُ‬
‫ك ْم‬ ‫ب َع َل الَّذ َ‬
‫الصيَا ُم ك ََام كُت َ‬ ‫ب َعلَيْ ُ‬
‫ك ُم ِّ‬ ‫بدان اشاره داشته است که‪« :‬كُت َ‬
‫لَ َعلَّ ُ‬
‫ك ْم تَتَّقُونَ= روزه بر شام فرض شده؛ همچنان که بر کسان پیش از شام فرض‬
‫شده بود تا باشد که پرهیزگار شوید» (البقرة‪.)183 :‬‬
‫نگاهی به آثار متقدم میرساند که از دوران قدیم در تعداد رکعات مناز‬
‫تراویح در میان اهل اجتهاد‪ ،‬دیدگاههای متفاوتی‪ ،‬وجود داشته است؛ اما این‬
‫تفاوت نظر‪ ،‬هیچ مشکلی را در طول تاریخ سدههای نخستین اسالمی‪ ،‬پدید‬
‫منی آورده است‪ .‬در این اواخر‪ ،‬برخی مردم در کشور ما با بحث روی تعداد‬
‫رکعات مناز تراویح‪ ،‬اسباب اختالف نزاع را در میان امت اسالمی فراهم‬
‫آوردهاند‪ .‬بیشرت اهل سنت‪ ،‬تعداد رکعات تراویح را بیست رکعت میدانند و‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫بدان عمل میکنند و بر این روش سخت پایبنداند‪ .‬شامری هم هشت رکعت‬
‫میخوانند و فقط بر این روش پافشاری میدارند‪ .‬عدهیی از طرفین‪ ،‬روش خود‬
‫را مرشوع و روش دیگر را بدعت و خالف سنت‪ ،‬میدانند و با پافشاری بر نظر‬
‫خود‪ ،‬زمینۀ اختالف نزاع در میان امت اسالمی را فراهم میسازند‪ .‬چنانکه‬
‫یکدیگر را خالف هدایت قرآن کریم‪ ،‬به القاب نادرست‪ ،‬یاد میکنند و با‬
‫محورقرار دادن مناز تراویح که از فضایل و سنن است‪ ،‬فریضۀ حفظ وحدت‬
‫در میان امت اسالمی را زیر پا میمنایند‪.‬‬
‫تعداد زیادی از مردم ما نیز در این باره‪ ،‬دچار تردید و نگرانی میشوند و‬
‫روز تا روز‪ ،‬نزاع دامن زده میشود‪ .‬این اختالف نظرها‪ ،‬گاهی به حدی رسیده‬
‫که به زد و خوردهای فزیکی منجر شده‪ ،‬مناظرات به منازعات و عداوت کشیده‬
‫و اسباب توهین و تحقیر برادران مسلامن را فراهم آورده است‪ .‬تعدادی از مردم‬
‫جامعه نیز با اخالصی که دارند‪ ،‬از هردو طرف‪ ،‬میپندارند که گویا جز روشی‬
‫که آنان به ادای مناز تراویح میپردازند‪ ،‬روش دیگری جواز ندارد‪.‬‬
‫اندیشۀ عدم جواز روشهای دیگر‪ ،‬حتی ذهن و فکر تعدادی از امامان‬
‫مساجد را نیز در بر گرفته است؛ چه شاید کمتر مطالعۀ دقیق و فراگیر در این‬
‫زمینه داشته باشند‪ .‬بنابراین بحث روی این موضوع ارزشمند میمناید‪ .‬نگارندۀ‬
‫این سطور‪ ،‬فضل الرحمن فقیهی هروی‪ ،‬این نوشته را سامان داده تا با بررسی‬
‫دیدگاههای فقها در پرتو نصوص رشعی‪ ،‬به تبیین این موضوع بپردازد و سعی‬
‫برآن دارد تا در حل و برچیدن این اختالف نزاع‪ ،‬سهمی ایفا مناید‪ .‬امید است‬

‫‪2‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫الله متعال‪ ،‬در نگارش این رساله‪ ،‬میانهروی و انصاف را نصیب نگارنده بگرداند‬
‫و توفیق دریافت حق و انصاف را برایش عنایت بفرماید‪.‬‬
‫تاریخچه و اصل مرشوعیت تراویح‬
‫در مرشوعیت مناز تراویح و جواز آن‪ ،‬همه امت اسالمی‪ ،‬اجامع و اتفاق‬
‫دارند و هیچ كسی از اهل علم‪ ،‬جواز و مرشوعیت آن را انكار ندارد؛ مگر‬
‫روافض كه از امت اسالمی تخلُّف ورزیده به مرشوعیت آن قایل نیستند و به‬
‫ادای آن منیپردازند (رسخسی‪ .)144 ،2 :1414 ،‬تاریخچۀ مرشوعیت مناز‬
‫تراویح به وقت حیات رسول الله صلی الله علیه وسلم بر میگردد و این عبادت‪،‬‬
‫سنتی از سنتهای رسول الله صلی الله علیه وسلم بوده است؛ همچنان که از‬
‫سنتهای خلفای راشدین نیز میباشد‪.‬‬
‫از عایشه رضی الله عنها حدیثی را امام بخاری چنین روایت کرده است‪:‬‬
‫ج ذَاتَ لَیلَ ٍة م ْن َج ْوف اللَّیل‪ ،‬ف َ‬
‫َص َّل‬ ‫«أَ َّن َر ُس َ‬
‫ول اللَّه َص َّل الل ُه َعلَیه َو َسلَّ َم َخ َر َ‬
‫ح َّدث ُوا‪ ،‬فَا ْجتَ َم َع أَك َ ُ‬
‫َْث منْ ُه ْم‪،‬‬ ‫اس‪ ،‬فَتَ َ‬ ‫صالَته‪ ،‬فَأَ ْصبَ َ‬
‫ح النَّ ُ‬ ‫َص َّل ر َج ٌ‬
‫ال ب َ‬ ‫فی امل َْسجد‪ ،‬ف َ‬
‫ج‬ ‫خ َر َ‬‫ََث أَ ْه ُل امل َْسجد م َن اللَّیلَة الثَّالثَة‪ ،‬فَ َ‬‫ح َّدث ُوا‪ ،‬فَك ُ َ‬‫اس‪ ،‬فَتَ َ‬
‫ح النَّ ُ‬ ‫َصلَّ ْوا َم َعهُ‪ ،‬فَأَ ْصبَ َ‬
‫ف َ‬
‫ج َز‬‫صالَته‪ ،‬فَل ََّام كَانَت اللَّیلَ ُة ال َّراب َع ُة َع َ‬
‫َصلَّ ْوا ب َ‬
‫ص َّل الل ُه َعلَیه َو َسلَّ َم‪ ،‬ف َ‬ ‫ول اللَّه َ‬ ‫َر ُس ُ‬
‫ج َر أَقْبَ َل َع َل النَّاس‪،‬‬ ‫الصبْح‪ ،‬فَل ََّام ق َ‬
‫َض ال َف ْ‬ ‫صالَة ُّ‬ ‫امل َْسج ُد َع ْن أَ ْهله َحتَّى َخ َر َ‬
‫جل َ‬
‫یت أَ ْن ت ُ ْف َر َ‬
‫ض‬ ‫ك ْم‪ ،‬لَكنِّی خَش ُ‬
‫كانُ ُ‬ ‫َال‪« :‬أَ َّما بَ ْع ُد‪ ،‬فَإنَّ ُه لَ ْم یخ َ‬
‫ْف َعلَی َم َ‬ ‫فَتَشَ َّه َد‪ ،‬ث ُ َّم ق َ‬
‫ك ْم‪ ،‬فَتَ ْعج ُزوا َعنْ َها» (بخاری‪ ،1422 ،‬حدیث‪.)924 :‬‬
‫َعلَی ُ‬
‫(پیامرب صلی الله علیه وسلم‪ ،‬شبی در میان شب برآمدند و در مسجد مناز‬
‫خواندند‪ .‬تعدادی از مردم هم با ایشان مناز خواندند‪ .‬صبح آن شب‪ ،‬مردم با‬

‫‪3‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫هم صحبت کردند‪[ .‬شب دیگر] تعداد بیشرتی جمع شدند و با ایشان مناز‬
‫خواندند‪ .‬باز [فردای آن] مردم با هم صبحت کردند و شب سوم اهل مسجد‬
‫زیاد شدند‪ .‬پیامرب صلی الله علیه وسلم به مسجد آمدند و مردم با ایشان مناز‬
‫خواندند‪ .‬شب چهارم مسجد از گنجایش مردم عاجز آمد‪[ ،‬اما پیامرب صلی الله‬
‫علیه وسلم به مناز شب نیامدند] تا اینکه به مناز صبح آمدند‪ .‬وقتی مناز صبح‬
‫را ادا کردند‪ ،‬روی خود را به مردم کرده بعد از گفنت شهادتین فرمودند‪ :‬من از‬
‫آمادگی شام نرتسیدم‪ ،‬بلکه از این ترسیدم که مبادا بر شام فرض شود و شام از‬
‫ادای آن عاجز مانید)‪.‬‬
‫بعد از این واقعه و رفتار و هدایت پیامرب صلی الله علیه وسلم‪ ،‬مردم مناز‬
‫شب در ماه رمضان را میخواندند و طور تنها و نیز به جامعت ادا میکردند‪.‬‬
‫اما در زمان خلیفۀ دوم‪ ،‬صورت کنونی مقرر شد و به ادای آن به جامعت و با‬
‫یک امام جمعی اقدام شد‪ .‬امام بخاری حدیثی را از عبد الرحمن بن عبد القاری‬
‫روایت کرده که گفت‪:‬‬
‫خطَّاب َرضی اللَّ ُه َعنْهُ‪ ،‬لَیلَ ًة فی َر َمضَ ا َن إ َ‬
‫َل امل َْسجد‪،‬‬ ‫ت َم َع ُع َم َر بْن ال َ‬
‫« َخ َر ْج ُ‬
‫صالَته‬ ‫یصلِّی ال َّر ُج ُل ف َ‬
‫َیصلِّی ب َ‬ ‫اس أَ ْوزَا ٌع ُمتَ َف ِّرقُونَ‪َ ،‬‬
‫یصلِّی ال َّر ُج ُل لنَفْسه‪َ ،‬و َ‬ ‫فَإذَا النَّ ُ‬
‫ت َه ُؤالَء َع َل قَارئٍ َواح ٍد‪ ،‬لَكَا َن أَ ْمث ََل» ث ُ َّم‬ ‫َال ُع َم ُر‪« :‬إنِّی أَ َرى لَ ْو َج َم ْع ُ‬
‫ال َّر ْهطُ‪ ،‬فَق َ‬
‫یصلُّو َن‬‫اس َ‬ ‫ت َم َع ُه لَیلَ ًة أُ ْخ َرى‪َ ،‬والنَّ ُ‬
‫ب‪ ،‬ث ُ َّم َخ َر ْج ُ‬‫ج َم َع ُه ْم َع َل أُبَی بْن كَ ْع ٍ‬
‫َع َز َم‪ ،‬فَ َ‬
‫َال ُع َم ُر‪« :‬ن ْع َم الب ْد َع ُة َهذه‪َ ،‬والَّتی ینَا ُمو َن َعنْ َها أَفْضَ ُل م َن الَّتی‬
‫صالَة قَارئه ْم‪ ،‬ق َ‬
‫ب َ‬
‫یقُو ُمو َن» (بخاری‪ :1422 ،‬ح‪.)2010‬‬

‫‪4‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫(من با عمر بن الخطاب رضی الله عنه‪ ،‬شبی از رمضان به سوی مسجد آمدم‪.‬‬
‫در این هنگام مردم گروههای جداجدا بودند و تنها تنها و به جامعتهایی مناز‬
‫میخواندند‪ .‬عمر رضی الله عنه گفت‪ :‬من میپندارم که اگر اینها را با یک قاری‬
‫جمع منایم بهرت خواهد بود‪ .‬بعد تصمیم گرفت و آنان را به اقتدا به ا ُبی بن کعب‬
‫جمع کرد‪ .‬شبی دیگر با وی بیرون شدم و مردم به امامت یک قاری مناز‬
‫میخواندند‪ .‬عمر بن الخطاب گفت‪ :‬این کار جدید خوبی است‪ .‬و اگر مناز را‬
‫در آخر شب بخوانند از اینکه حاال میخوانند بهرت است)‪.‬‬
‫احادیثی که روایت شد‪ ،‬بیانگر ایناند که اصل مناز تروایح در زمان رسول‬
‫الله صلی الله علیه وسلم‪ ،‬مرشوع شده و اقامه گردیده است‪ .‬بنابراین کسی‬
‫منیتواند ادعا کند که خلفای راشدین به ویژه خلیفۀ دوم‪ ،‬این عبادت را از‬
‫خود ساخته و بدعت ایجاد کرده است‪ .‬یعنی که مناز تراویح‪ ،‬سنت نبوی است‬
‫و نیز روش خلفای راشدین بعد از ایشان بوده است؛ در زمان تابعین و اتباع شان‬
‫و در طول تاریخ اسالم وجود داشته و تا اکنون به هامن روش اقامه میشود‪.‬‬
‫دو حدیث مبارکی که در اصل و تاریخچۀ مناز تراویح‪ ،‬نقل گردید‪،‬‬
‫میرساند که در صدر اول‪ ،‬تعداد رکعات مناز تراویح‪ ،‬مشخص و محدود نشده‬
‫است‪ .‬از اینرو در تعداد آن قول واحد و مورد اتفاق امت اسالمی‪ ،‬وجود ندارد؛‬
‫بلکه دیدگاههای متفاوت وجود دارد که در سطور آینده بیان خواهد شد‪.‬‬
‫مناز تراویح در آیینۀ نصوص رشعی‬
‫برای فهم درست‪ ،‬دیدگاه فقها در حکم مناز تراویح و شامر رکعات آن‬
‫نیاز است‪ ،‬پیشرت از آن دو مطلب‪ ،‬نصوصی از احادیث نبوی و نیز روایاتی از‬

‫‪5‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫متسک فقهای مذاهب اسالمی بودهاند؛‬


‫عمل صحابه‪ ،‬ارائه شود که بیشرت مورد ُّ‬
‫تا اینکه دالیل فقها آیینهداری شود و پیشزمینهیی برای فهم دالیل هریک از‬
‫آراء و نظریات شان باشد‪ .‬به دلیل آنکه اختالفات فقهی و تنوع دیدگاهها‬
‫معموالً بر مبنای تع ُّدد نصوص احادیث نبوی و اختالف در عمل صحابه و‬
‫دانشمندان خیرالقرون‪ ،‬پدید آمده است‪ .‬اینک در این مبحث تا حد ممکن‪ ،‬به‬
‫ذکر نصوص و روایاتی که در این باره آمده‪ ،‬پرداخته میشود‪:‬‬
‫در باب سنت بودن تراویح‬
‫روایاتی که بر سنت بودن تراویح‪ ،‬داللت دارد قرار زیر میباشند‪:‬‬
‫امام بخاری و امام مسلم از عروه از عائشه رضی الله عنهام حدیثی را بدین‬
‫گونه روایت منودهاند‪:‬‬
‫َص َّل‬ ‫ج ذَاتَ لَ ْيلَ ٍة م ْن َج ْوف اللَّيْل‪ ،‬ف َ‬ ‫«أَ َّن َر ُس َ‬
‫ول اللَّه َص َّل الل ُه َعلَ ْيه َو َسلَّ َم َخ َر َ‬
‫ح َّدث ُوا‪ ،‬فَا ْجتَ َم َع أَكَْثَ ُ م ْن ُه ْم‪،‬‬
‫اس‪ ،‬فَتَ َ‬
‫ح ال َّن ُ‬‫صالَته‪ ،‬فَأَ ْص َب َ‬ ‫ال ب َ‬‫َص َّل ر َج ٌ‬
‫ِف امل َْسجد‪ ،‬ف َ‬
‫ج‬ ‫خ َر َ‬‫ََث أَ ْه ُل امل َْسجد م َن اللَّ ْيلَة الثَّالثَة‪ ،‬فَ َ‬
‫ح َّدث ُوا‪ ،‬فَك ُ َ‬‫اس‪ ،‬فَتَ َ‬
‫ح ال َّن ُ‬ ‫َصلَّ ْوا َم َعهُ‪ ،‬فَأَ ْص َب َ‬
‫ف َ‬
‫ج َز‬‫صالَته‪ ،‬فَل ََّام كَانَت اللَّ ْيلَ ُة ال َّراب َع ُة َع َ‬
‫َصلَّ ْوا ب َ‬
‫ص َّل الل ُه َعلَ ْيه َو َسلَّ َم‪ ،‬ف َ‬ ‫ول اللَّه َ‬ ‫َر ُس ُ‬
‫ج َر أَقْ َب َل َع َل النَّاس‪،‬‬ ‫الص ْبح‪ ،‬فَل ََّام ق َ‬
‫َض ال َف ْ‬ ‫صالَة ُّ‬ ‫امل َْسج ُد َع ْن أَ ْهله َحتَّى َخ َر َ‬
‫جل َ‬
‫يت أَ ْن ت ُ ْف َر َ‬
‫ض‬ ‫ك ْم‪ ،‬لَكنِّي خَش ُ‬
‫َل َمكَانُ ُ‬ ‫َال‪« :‬أَ َّما بَ ْع ُد‪ ،‬فَإنَّ ُه لَ ْم يَخ َ‬
‫ْف َع َ َّ‬ ‫فَتَشَ َّه َد‪ ،‬ث ُ َّم ق َ‬
‫َعلَ ْي ُ‬
‫ك ْم‪ ،‬فَتَ ْعج ُزوا َعنْ َها» (بخاری‪ :1422 ،‬ح‪.)924‬‬
‫(هامنا پیامرب صلی الله علیه وسلم کدام شبی در نیمۀ شب‪ ،‬برآمدند تا که‬
‫در مسجد مناز خواندند؛ مردانی هم با [اقتدا به] مناز شان‪ ،‬مناز خواندند؛ پس‬
‫مردم صبح در مورد سخن زدند؛ تا بیشرت از ایشان گردآمدند؛ پس با ایشان مناز‬

‫‪6‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫خواندند؛ باز مردم در این باره سخن زدند تا که اهل مسجد در شب سوم زیاد‬
‫شدند؛ پیامرب صلی الله علیه وسلم برآمدند و مردم با [اقتدا به] مناز شان مناز‬
‫خواندند؛ اما شب چهارم که شد‪ ،‬مسجد از گنجایش اهلش عاجز شد؛ [مردم‬
‫انتظار کشیدند] تا که مبارک به مناز صبح برآمدند؛ هنگامی که مناز صبح را‬
‫ادا کردند‪ ،‬رو به مردم کرده شهادتین را خواندند؛ سپس فرمودند‪ :‬اما بعد‪ ،‬واق ًعا‬
‫انتظار شام بر من پوشیده نبود؛ اما من ترسیدم که بر شام فرض شود؛ آنگاه از‬
‫ادای آن عاجز مانید)‪.‬‬
‫امام مسلم‪ ،‬حدیث مذکور را از عائشه رضی الله عنها با اندک تفاوتی در‬
‫لفظ‪ ،‬روایت کرده و در آخر حدیث از قول راوی نقل کرده که گفته است‪:‬‬
‫« َوذَل َ‬
‫ك ِف َر َمضَ ان= و این کار در ماه رمضان بود» (مسلم‪ ،‬بیتا‪ :‬ح‪.)761‬‬
‫همچنان در اثبات سنت بودن تراویح‪ ،‬امام نسائی در سنن خویش از عائشه‬
‫رضی الله عنه روایت کرده که‪:‬‬
‫اس ِف ق َيام َر َمضَ ا َن م ْن‬ ‫ول اللَّه َص َّل الل ُه َعلَ ْيه َو َسلَّ َم كَا َن يُ َرغ ُ‬
‫ِّب النَّ َ‬ ‫«أَ َّن َر ُس َ‬
‫ميانًا َوا ْحت َسابًا غُف َر لَ ُه َما‬ ‫مية أَ ْم ٍر فيه‪ ،‬فَ َيق ُ‬
‫ُول‪َ « :‬م ْن قَا َم َر َمضَ ا َن إ َ‬ ‫غ َْْي أَ ْن يَأْ ُم َر ُه ْم ب َعز َ‬
‫ت َ َق َّد َم م ْن َذنْبه» (نسائی‪ :1406 ،‬ح‪.)2192‬‬
‫(پیامرب صلی الله علیه وسلم مردم را در قیام رمضان تشویق میفرمودند؛‬
‫بدون آنکه آنان را به امر واجبی در آن فرمان دهند؛ می فرمودند‪ :‬هرکه رمضان‬
‫را از روی ایامن و اخالص‪ ،‬مناز بخواند‪ ،‬گناهان پیشین او آمرزیده میشود)‪.‬‬
‫شیخ البانی رحمه الله‪ ،‬در تعلیقی که بر سنن نسائی نگاشته‪ ،‬این حدیث را‬
‫حسن صحیح دانسته است (نسائی‪.)154 ،4 :1406 ،‬‬

‫‪7‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫این احادیث‪ ،‬بیانگر سنت بودن تراویح هستند و با استدالل به همین‬


‫روایات‪ ،‬اهل علم مناز تراویح را سنت دانستهاند‪.‬‬
‫در باب استحباب تراویح (سنت خلفای راشدین)‬
‫روایاتی که بر استحباب تراویح یا بر استحباب بخشی از آن داللت دارند‪،‬‬
‫بدین گونه روایت شدهاند‪:‬‬
‫امام بخاری از ابن شهاب از عروه بن زبیر از عبد الرحمن بن عبد القاری‬
‫روایت کرده که گفت‪:‬‬
‫ِض اللَّ ُه َعنْهُ‪ ،‬لَيْلَ ًة ِف َر َمضَ ا َن إ َ‬
‫َل امل َْسجد‪،‬‬ ‫خطَّاب َر َ‬
‫ت َم َع ُع َم َر بْن ال َ‬
‫« َخ َر ْج ُ‬
‫صالَته‬ ‫ص َِّل ال َّر ُج ُل فَ ُي َ‬
‫ص َِّل ب َ‬ ‫اس أَ ْوزَا ٌع ُمتَ َف ِّرقُونَ‪ ،‬يُ َ‬
‫ص َِّل ال َّر ُج ُل لنَفْسه‪َ ،‬ويُ َ‬ ‫فَإذَا النَّ ُ‬
‫ت َه ُؤالَء َع َل قَارئٍ َواح ٍد‪ ،‬لَكَا َن أَ ْمث ََل» ث ُ َّم‬ ‫ِّن أَ َرى لَ ْو َج َم ْع ُ‬ ‫ال َّر ْهطُ‪ ،‬فَق َ‬
‫َال ُع َم ُر‪« :‬إ ِّ‬
‫صلُّو َن‬ ‫اس يُ َ‬ ‫ت َم َع ُه لَ ْيلَ ًة أُ ْخ َرى‪َ ،‬والنَّ ُ‬
‫ب‪ ،‬ث ُ َّم َخ َر ْج ُ‬ ‫ج َم َع ُه ْم َع َل أُ َ ِّ‬
‫َب بْن كَ ْع ٍ‬ ‫َع َز َم‪ ،‬فَ َ‬
‫َال ُع َم ُر‪« :‬ن ْع َم الب ْد َع ُة َهذه‪َ ،‬والَّتي يَنَا ُمو َن َعنْ َها أَفْضَ ُل م َن الَّتي‬
‫صالَة قَارئه ْم‪ ،‬ق َ‬
‫ب َ‬
‫اس يَقُو ُمو َن أَ َّولَ ُه» (بخاری‪ :1422 ،‬ح‪.)2010‬‬
‫يَقُو ُمو َن» يُري ُد آخ َر اللَّيْل َوكَا َن النَّ ُ‬
‫(من با عمر بن الخطاب رضی الله عنه در شبی از رمضان به سوی مسجد‬
‫برآمدم؛ در این هنگام‪ ،‬مردم پراکنده بودند؛ شخصی برای خودش مناز‬
‫میخواند و شخصی مناز میخواند و گروهی به منازش‪ ،‬مناز میخواندند؛‬
‫عمر فرمود‪ :‬من میپندارم اگر این گروه را بر یک قاری جمع آورم‪ ،‬واق ًعا بهرت‬
‫است؛ سپس اقدام کرده آنان را بر ا ُبی بن کعب‪ ،‬گردآورد؛ سپس با او شب‬
‫دیگری بر آمدم و مردم به مناز قاری شان مناز میخواندند؛ عمر رضی الله عنه‬
‫فرمود‪ :‬این کار نو خوبی است و آن وقتی را که میخوابند‪ -‬آخر شب را اراده‬

‫‪8‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫داشت‪ -‬از وقتی که مناز اقامه میکنند[یعنی اول شب]‪ ،‬بهرت است و مردم اول‬
‫شب را به مناز میایستادند)‪.‬‬
‫امام مالک در موطأ از سائب بن یزید روایت کرده که گفت‪:‬‬
‫ي أَ ْن يَقُو َما لل َّناس بإ ْح َدى‬
‫ب َومتَ يامً ال َّديْر َّ‬ ‫خطَّاب أُ َ َّ‬
‫َب بْ َن كَ ْع ٍ‬ ‫«أَ َم َر ُع َم ُر بْ ُن الْ َ‬
‫ن‬
‫ِص م ْ‬ ‫َال‪َ :‬وقَ ْد كَا َن الْقَارئُ يَ ْق َرأُ بالْمئ َ‬
‫ني‪َ ،‬حتَّى كُ َّنا نَ ْعتَم ُد َع َل الْع ِّ‬ ‫رش َة َركْ َعةً‪ .‬ق َ‬
‫َع ْ َ‬
‫ف إالَّ ِف فُ ُروع الْ َف ْ‬
‫جر» (مالک‪ :1425 ،‬ح‪.)379‬‬ ‫َص ُ‬
‫طُول الْق َيام‪َ .‬و َما كُ َّنا نَنْ َ‬
‫(عمر بن الخطاب ابی بن کعب و متیم داری را امر کرد که برای مردم به‬
‫یازده رکعت مناز بخوانند‪ .‬راوی گوید‪ :‬و قاری صد آیه را [در یک رکعت]‬
‫میخواند؛ تا که ما از طول قیام به عصا تکیه میکردیم و ما از مناز بر‬
‫منیگشتیم؛ مگر در نزدیک صبح)‪.‬‬
‫حاکم نیشاپوری بعد از حدیث تعداد بیست و سه رکعت تراویح‪ -‬که بع ًدا‬
‫نقل خواهد شد‪ -‬میگوید که‪:‬‬
‫ني ُسنَّ ٌة َم ْسنُونَةٌ‪،‬‬
‫الرتاويح ِف َم َساجد الْ ُم ْسلم َ‬ ‫ح أَنَّ‪َ :‬‬
‫ص َال َة َّ َ‬ ‫يل الْ َواض ُ‬
‫« َوفيه ال َّدل ُ‬
‫ِض اللَّ ُه َعنْ ُه َام َع َل إقَا َمة َهذه ُّ‬
‫السنَّة‬ ‫حثُّ ُع َم َر َر َ‬ ‫َل بْ ُن أََب طَال ٍ‬
‫ب يَ ُ‬ ‫َوقَ ْد كَا َن َع ُّ‬
‫َل أَ ْن أَقَا َم َها» (حاکم‪ :1411 ،‬ح ‪.)1608‬‬ ‫إ َ‬
‫(در این حدیث دلیل واضحی است بر اینکه مناز تراویح‪ ،‬در مساجد‬
‫مسلامنان‪ ،‬روش مسنونی است و علی بن ابی طالب‪ ،‬عمر رضی الله عنهام را بر‬
‫اقامۀ این سنت‪ ،‬تشویق میکرد تا که آن را برپا داشت)‬

‫‪9‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫این روایات ثابت میسازند که همچنان که سنت نبوی است‪ ،‬سنت خلفای‬
‫راشدین و صحابۀ رسول گرامی اسالم صلی الله علیه وسلم نیز میباشد که به‬
‫ادا و اقامۀ آن پرداختند و این کار از آنان به ما به ارث رسیده است‪.‬‬
‫در باب ادای تراویح در خانه یا مسجد‬
‫شامری از روایات‪ ،‬که در باب ادای مناز در مسجد به جامعت و یا ادای‬
‫مناز به گونۀ انفرادی در خانه‪ ،‬داللت دارند‪ ،‬قرار زیر در کتب حدیث آمدهاند‪:‬‬
‫امام بخاری از زید بن ثابت حدیثی را بدین گونه روایت کرده است که‪:‬‬
‫َال م ْن‬ ‫ت أَنَّ ُه ق َ‬ ‫ج َر ًة ‪ -‬ق َ‬
‫َال‪َ :‬حس ْب ُ‬ ‫خ َذ ُح ْ‬
‫ص َّل الل ُه َعلَ ْيه َو َسلَّ َم ات َّ َ‬
‫ول اللَّه َ‬ ‫«أَ َّن َر ُس َ‬
‫حابه‪ ،‬فَل ََّام‬ ‫َاس م ْن أَ ْص َ‬‫صالَته ن ٌ‬ ‫َص َّل ب َ‬‫اِل‪ ،‬ف َ‬ ‫َص َّل في َها لَ َي َ‬ ‫َحصْيٍ ‪ِ -‬ف َر َمضَ انَ‪ ،‬ف َ‬
‫ك ْم‪،‬‬ ‫ت الَّذي َرأَيْ ُ‬
‫ت م ْن َصنيع ُ‬ ‫َال‪« :‬قَ ْد َع َرفْ ُ‬
‫ج إلَيْه ْم فَق َ‬ ‫َعل َم به ْم َج َع َل يَ ْق ُع ُد‪ ،‬فَ َ‬
‫خ َر َ‬
‫صالَ ُة امل َ ْرء ِف بَ ْيته إالَّ‬ ‫اس ِف بُ ُيوتكُ ْم‪ ،‬فَإ َّن أَفْضَ َل َّ‬
‫الصالَة َ‬ ‫َصلُّوا أَيُّ َها النَّ ُ‬
‫ف َ‬
‫كتُوبَ َة» (بخاری‪ :1422 ،‬ح ‪.)731‬‬ ‫امل َ ْ‬
‫(اینکه رسول الله صلی الله علیه وسلم‪ ،‬حجرهیی را در رمضان اختیار کردند‪-‬‬
‫راوی گوید پندارم که از بوریا بود‪ -‬شبهایی را در آن مناز خواندند؛ مردمی‬
‫از یارانشان با [اقتدا به] منازشان‪ ،‬مناز خواندند؛ وقتی کار شان را دانستند‪ ،‬از‬
‫مناز با مردم بازنشستند؛ باز به سوی شان برآمده فرمودند‪ :‬آنچه را از کار تان‬
‫دیدم‪ ،‬خوب فهمیدم؛ پس ای مردم‪ ،‬در خانههای تان مناز بخوانید؛ زیرا بهرتین‬
‫مناز‪ ،‬مناز شخص در خانۀ اوست؛ مگر مناز فرض)‪.‬‬
‫با توجه به حدیث امام بخاری از زید بن ثابت‪ ،‬شامری از صحابه‪ ،‬مناز‬
‫تراویح را در ماه رمضان در مسجد و به جامعت منیخواندند‪ .‬در این باره امام‬

‫‪10‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫طحاوی از بزرگترین دانشمندان مذهب حنفی در رشح معانی اآلثار از نافع‬


‫از ابن عمر رضی الله عنهام روایت کرده که‪:‬‬
‫ْف اْلْ َمام ِف َر َمضَ ا َن» (‪ :1414‬ح‪.)2060‬‬ ‫«أَنَّ ُه كَا َن الَ يُ َ‬
‫ص َِّل َخل َ‬
‫(اینکه او در ماه رمضان به پشت رس امام مناز منیخواند)‪.‬‬
‫همچنان امام طحاوی از ابن عمر رضی الله عنه روایت منوده که کسی از‬
‫وی پرسان منوده گفت‪:‬‬
‫َال‪« :‬أَت َ ْق َرأُ الْ ُق ْرآ َن» ق َ‬
‫َال‪ :‬نَ َع ْم‪ ،‬ق َ‬
‫َال‪َ « :‬ص ِّل‬ ‫«أُ َص َِّل َخل َ‬
‫ْف اْلْ َمام ِف َر َمضَ انَ؟ فَق َ‬
‫ِف بَ ْيت َ‬
‫ك» (طحاوی‪ :1414 ،‬ح‪.)2061‬‬
‫(آیا به عقب امام در رمضان مناز بخوانم؟ گفت‪ :‬آیا قرآن را میتوانی‬
‫بخوانی؟ گفت‪ :‬بلی؛ گفت‪ :‬در خانهات مناز بخوان)‪.‬‬
‫باز از ابی االسود از عروه روایت منوده ‪:‬‬
‫َل َمنْزله‪ ،‬ف ََال يَقُو ُم َم َع‬ ‫َص ُ‬
‫فإ َ‬ ‫«أَنَّ ُه كَا َن يُ َ‬
‫ص َِّل َم َع النَّاس ِف َر َمضَ انَ‪ ،‬ث ُ َّم يَنْ َ‬
‫النَّاس» (طحاوی‪ :1414 ،‬روایت‪.)2066‬‬
‫(که او با مردم‪ ،‬در ماه رمضان مناز [خفنت را] میخواند؛ سپس به منزلش‬
‫باز گشته با مردم به مناز منیایستاد)‪.‬‬
‫همچنان امام طحاوی از ابیبرش روایت کرده که‪:‬‬
‫«أَ َّن َسعي َد بْ َن ُج َب ْْيٍ‪ ،‬كَا َن يُ َ‬
‫ص َِّل ِف َر َمضَ ا َن ِف الْ َم ْسجد َو ْحدَهُ ‪َ ،‬واْلْ َما ُم يُ َ‬
‫ص َِّل‬
‫به ْم فيه» (طحاوی‪ :1414 ،‬روایت ‪.)2067‬‬
‫(سعید بن جبیر‪ ،‬در ماه رمضان در مسجد تنها مناز میخواند و امام در آنجا‬
‫به مردم مناز میخواند)‪.‬‬

‫‪11‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫باز امام طحاوی از عبید الله بن عمر روایت کرده که گفت‪:‬‬


‫ن الْ َم ْسجد ِف َر َمضَ انَ‪َ ،‬والَ يَقُو ُمو َن‬ ‫« َرأَيْ ُ‬
‫ت الْقَاس َم‪َ ،‬و َسال ًام َونَاف ًعا يَنْ َ‬
‫َصفُو َن م َ‬
‫َم َع ال َّناس» (طحاوی‪ :1414 ،‬روایت ‪.)2068‬‬
‫(من قاسم و سامل و نافع را دیدم که در رمضان از مسجد باز میگردیدند و‬
‫با مردم به مناز منیایستادند)‪.‬‬
‫امام طحاوی در ختم این روایات گفته است که «اینان‪ ،‬کسانیاند که در این‬
‫آثار از آنان روایت کردیم؛ همه شان مناز تنهایی در ماه رمضان را بر مناز شان‬
‫با امام برتر میدانستند و این هامن دیدگاه درست است» (‪ :1414‬ج‪.)352 ،1‬‬
‫امام بیهقی در کتاب خویش‪« ،‬فضائل االوقات» از ثعلبة بن ابی مالک‬
‫القرظی روایت کرده که گفت‪:‬‬
‫ول اللَّه َص َّل الل ُه َعلَ ْيه َو َسلَّ َم ذَاتَ لَ ْيلَ ٍة ِف َر َمضَ ا َن فَ َرأَى ن ً‬
‫َاسا ِف‬ ‫ج َر ُس ُ‬
‫« َخ َر َ‬
‫َال قَائ ٌل‪ :‬يَا َر ُس َ‬
‫ول اللَّه‪َ ،‬ه ُؤالَ ء‬ ‫صنَ ُع َه ُؤالَ ء؟» ق َ‬ ‫صلُّو َن فَق َ‬
‫َال‪َ « :‬ما يَ ْ‬ ‫نَاح َية الْ َم ْسجد يُ َ‬
‫ص َالته‪ ،‬ق َ‬
‫َال‪:‬‬ ‫صلُّو َن ب َ‬
‫ب يُقْر ُؤ ُه ْم َم َع ُه يُ َ‬
‫ن كَ ْع ٍ‬ ‫س لَ ُه ْم َم ْن َم َع ُه ْم قُ ْرآ ٌن َوأُ َ ُّ‬
‫َب بْ ُ‬ ‫ن ٍ‬
‫َاس لَ ْي َ‬
‫ك لَ ُه ْم» (بیهقی‪ :1410 ،‬ح‪.)122‬‬ ‫«قَ ْد أَ ْح َسنُوا» أَ ْو «قَ ْد أَ َصابُوا» َولَ ْم يَ ْ‬
‫ك َرهْ ذَل َ‬
‫(پیامرب صلی الله علیه وسلم شبی در رمضان برآمده مردمی را دیدند که در‬
‫گوشۀ مسجد مناز میخوانند؛ فرمودند‪ :‬اینان چه میکنند؟ کسی گفت‪ :‬یا رسول‬
‫الله‪ ،‬اینان مردمیاند که کسی را ندارند تا برای شان قرآن بخواند و ا ُبی بن کعب‬
‫برای شان قرآن میخواند که با مناز او ایشان مناز میخوانند؛ فرمودند‪ :‬واق ًعا‬
‫کار نیکی میمنایند؛ یا کار درستی میکنند و این کار را به آنان عیب نگرفتند)‪.‬‬

‫‪12‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫هامنند این حدیث را امام ابوداوود در سنن خویش (بیتا‪ :‬ح‪ )1377‬از ابی‬
‫هریره رضی الله عنه با تغییر اندکی در لفظ‪ ،‬روایت کرده و پس از روایت‪،‬‬
‫خودش به دلیل مسلم بن خالد‪ ،‬این حدیث را ضعیف دانسته و نیز شیخ البانی‬
‫نیز آن را ضعیف شمرده است (ابوداود‪ ،‬بیتا‪.)50 ،2 :‬‬
‫امام بیهقی پس از روایت حدیث مذکور میگوید که «این حدیث را داللتی‬
‫است براینکه ادای تراویح با جامعت‪ ،‬برای کسی که حافظ قرآن کریم نباشد‬
‫بهرت است؛ اما کسی که حافظ قرآن باشد‪ ،‬ابن عمر براین نظر است که ادای‬
‫انفرادی وی بهرت است» (‪ .)268 :1410‬وی بدین گونه میان روایات توافق برقرار‬
‫کرده و برای هرکدام از افراد‪ ،‬مطابق شأن وی‪ ،‬افضلیت را تعیین منوده است‪.‬‬
‫بر مبنای دیدگاه این شامر از اهل علم‪ ،‬از بزرگان صحابه و دانشمندان اهل‬
‫حدیث‪ ،‬اگر کسی حافظ و قاری قرآن کریم باشد و به جامعت در تراویح‬
‫حضور نیابد و بعد از ادای فرض تنها مناز بخواند برایش مشکلی نیست؛ بلکه‬
‫حتی برخی این روش را بهرت شمردهاند‪ .‬اما برای کسی که حافظ و قاری قرآن‬
‫کریم نباشد‪ ،‬بهرت این است که به جامعتها حضور یابد و مناز خود را پشت‬
‫رس قاریان قرآن کریم ادا مناید‪ .‬اما در رشایط عَص حارض‪ ،‬حضور همگان در‬
‫جامعات تراویح برتر شمرده میشود؛ زیرا امروزه مردم به مسائل عبادات و‬
‫امور دینی کمرت توجه میکنند و نیاز است تا جامعات بزرگرت برگزار شود و‬
‫شکوه و عظمت اسالم با جامعتهایی که جواز دارد متثیل شود و این کار‪ ،‬بر‬
‫ترویج احکام اسالمی اثر خوبی دارد‪.‬‬

‫‪13‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫روایات ّ‬
‫دال بر بیست رکعت‬
‫روایات و احادیثی داللت دارند بر اینکه مناز تراویح‪ ،‬بیست رکعت است‬
‫و این حکم را به اثبات میرسانند‪ .‬این احادیث و روایات قرار زیر در کتب‬
‫حدیث نبوی بیان شدهاند‪:‬‬
‫امام مالک در موطأ از یزید بن رومان روایت کرده که گفت‪:‬‬
‫ين‬ ‫خطَّاب‪ِ ،‬ف َر َمضَ انَ‪ ،‬بثَال ٍ‬
‫َث َوع ْرش َ‬ ‫اس يَقُو ُمو َن ِف َز َمان ُع َم َر بْن الْ َ‬
‫«كَا َن النَّ ُ‬
‫َركْ َع ًة» (‪ :1425‬ح‪.)380‬‬
‫(مردم در زمان عمر بن الخطاب در ماه رمضان‪ ،‬با ادای بیست و سه رکعت‬
‫به مناز میایستادند)‪.‬‬
‫در مسند ابن الجعد از سائب بن یزید روایت شده که گفت‪:‬‬
‫«كَانُوا يَقُو ُمو َن َع َل َع ْهد ُع َم َر ِف شَ ْهر َر َمضَ ا َن بع ْرشي َن َركْ َعةً‪َ ،‬وإ ْن كَانُوا‬
‫ني م َن الْ ُق ْرآن» (‪ :1410‬ح‪.)2825‬‬
‫لَ َي ْق َر ُءو َن بالْمئ َ‬
‫(در دوران عمر رضی الله عنه‪ ،‬در ماه رمضان با بیست رکعت به مناز‬
‫میایستادند و هامنا صد آیه از قرآن را [در هر رکعت] میخواندند)‪.‬‬
‫ابن ابیشیبه در مصنف خویش از حارث روایت کرده که‪:‬‬
‫ت‬ ‫ين َركْ َعةً‪َ ،‬ويُوت ُر بث ََال ٍ‬
‫ث‪َ ،‬ويَ ْقنُ ُ‬ ‫رش َ‬ ‫«أَنَّ ُه كَا َن يَ ُؤ ُّم النَّ َ‬
‫اس ِف َر َمضَ ا َن باللَّيْل بع ْ‬
‫قَبْ َل ال ُّركُوع» (‪ :1409‬ح‪.)7685‬‬
‫(وی مردم را در رمضان در شب‪ ،‬به بیست رکعت امامت میداد و با سه‬
‫رکعت وتر میخواند و قبل از رکوع‪ ،‬قنوت میخواند)‪.‬‬
‫امام بیهقی در سنن الکربی از ابی الحسناء روایت کرده است‪:‬‬

‫‪14‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫ح ٍ‬
‫ات‬ ‫س ت َ ْروي َ‬
‫َل‪ ،‬بال َّناس َخ ْم َ‬ ‫ب‪ ،‬أَ َم َر َر ُج ًال أَ ْن يُ َ‬
‫ص ِّ َ‬ ‫ن أََب طَال ٍ‬ ‫«أَ َّن َع َّ‬
‫َل بْ َ‬
‫ين َركْ َع ًة» (‪ :1424‬ح‪.)4292‬‬ ‫ع ْرش َ‬
‫(اینکه علی بن ابیطالب شخصی را امر فرمود که به مردم پنج ترویح بیست‬
‫رکعت‪ ،‬مناز بخواند)‪.‬‬
‫امام بیهقی ضمن نقل این روایت‪ ،‬بعد از آن خودش گفته است که‪َ « :‬وِف‬
‫ف= در این اسناد ضعفی وجود دارد» (‪.)699 ،2 :1424‬‬
‫َهذَا اْلْ ْس َناد ضَ ْع ٌ‬
‫این روایات مستند کسانی است که ادای بیست رکعت مناز تراویح را جایز‬
‫و برتر و بهرت میشامرند‪.‬‬
‫روایات ّ‬
‫دال بر هشت رکعت‬
‫در حدیثی متفق علیه از عائشه رضی الله عنها روایت شده که گفت‪:‬‬
‫ول اللَّه َص َّل الل ُه َعلَ ْيه َو َسلَّ َم يَزي ُد ِف َر َمضَ ا َن َوالَ ِف غ َْْيه َع َل‬
‫« َما كَا َن َر ُس ُ‬
‫ص َِّل أَ ْربَ ًعا‪،‬‬
‫ص َِّل أَ ْربَ ًعا‪ ،‬فَالَ ت ََس ْل َع ْن ُح ْسنه َّن َوطُوله َّن‪ ،‬ث ُ َّم يُ َ‬
‫رش َة َركْ َع ًة يُ َ‬
‫إ ْح َدى َع ْ َ‬
‫ص َِّل ث َ الَث ًا»(بخاری‪ :1422 ،‬ح‪-1147‬‬
‫فَالَ ت ََس ْل َع ْن ُح ْسنه َّن َوطُوله َّن‪ ،‬ث ُ َّم يُ َ‬
‫مسلم‪ ،‬بیتا‪ :‬ح‪.)738‬‬
‫این حدیث را برعالوه از صحیحین‪ ،‬ابوداود(حدیث‪ ،)1341 :‬ترمذی‬
‫(حدیث‪ )439 :‬موطأی امام مالک (حدیث‪ )394 :‬مسند امام احمد (حدیث‪:‬‬
‫‪ )24446‬و دیگر سنن و مسانید روایت کردهاند‪.‬‬
‫امام بغوی رحمه الله حدیثی را چنین روایت منوده است که «أَ َم َر ُع َم ُر بْ ُن‬
‫یام ال َّداری أَ ْن یقُو َما للنَّاس بإ ْح َدى َع ْ َ‬
‫رش َة َركْ َعةً‪،‬‬ ‫ب‪َ ،‬ومتَ ً‬ ‫خطَّاب أُبَی بْ َ‬
‫ن كَ ْع ٍ‬ ‫ال ْ َ‬

‫‪15‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫فَكَا َن الْقَارئُ ی ْق َرأُ بالْمئین‪َ ،‬حتَّى كُ َّنا نَ ْعتَم ُد َع َل الْعصی م ْن طُول الْقیام‪َ ،‬و َما كُ َّنا‬
‫ف إال فی فُ ُروع الْ َف ْ‬
‫جر» (‪.)120 ،4 :1403‬‬ ‫نَ ْنَص ُ‬
‫(عمربن الخطاب‪ ،‬ا ُبی بن کعب و متیم داری‪ -‬رضی الله عنهم‪ -‬را فرمان داد‬
‫که برای مردم‪ ،‬یازده رکعت مناز‪ ،‬اقامه دارند‪ .‬بدین گونه قاری صد آیه در هر‬
‫رکعت میخواند؛ به حدی که ما از اثر طول قیام‪ ،‬به عصا تکیه میکردیم و از‬
‫مناز باز منیگشتیم‪ ،‬مگر اینکه نزدیک صبح میرسید)‪.‬‬
‫روایات یازده رکعت‪ ،‬بیانگر هشت رکعت قیام اللیل یا تراویح است که با‬
‫سه رکعت مناز وتر‪ ،‬همه یازده رکعت میشوند‪.‬‬
‫روایات ّ‬
‫دال بر سیوشش و چهل رکعت‬
‫ابنابیشیبه در مصنف خویش از ابن مهدی از داود بن قیس روایت كرده‬
‫كه وی گفته است‪:‬‬
‫اس بالْ َمدینَة فی َز َمن ُع َم َر بْن َع ْبد الْ َعزیز‪َ ،‬وأَبَا َن بْن ُعث َْام َن َ‬
‫یصلُّو َن‬ ‫«أَ ْد َرك ُ‬
‫ْت النَّ َ‬
‫ین َركْ َع ًة َویوت ُرو َن بث ََال ٍ‬
‫ث» (‪ :1409‬ح‪.)7689‬‬ ‫ستًّا َوث ََالث َ‬
‫(مردم را در مدینه در زمان عمر بن عبد العزیز و ابان بن عثامن دریافتم که‬
‫سیوشش رکعت مناز میخواندند و با سه رکعت وتر میخواندند)‪.‬‬
‫همچنان ابن ابی شیبه از حسن بن عبید الله روایت کرده كه گفته است‪:‬‬
‫یصلِّی بنَا فی َر َمضَ ا َن أَ ْربَع َ‬
‫ین َركْ َع ًة َویوت ُر ب َسبْعٍ»‬ ‫«کا َن َعبْ ُد ال َّر ْح َمن بْ ُن اْلْ َ ْس َود َ‬
‫(‪ :1409‬ح‪.)7687‬‬
‫(عبد الرحمن بن اسود برای ما در رمضان چهل رکعت مناز میخواند و به‬
‫هفت رکعت وتر میخواند)‪.‬‬

‫‪16‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫اینها روایاتی هستند که داللت دارند بر اینکه برگزاری مناز تراویح تا‬
‫سیوشش رکعت و تا چهل رکعت‪ ،‬جواز دارد و اهل مدینه بدان گونه مناز‬
‫تراویح را اقامه میمنودند‪.‬‬
‫حکم مناز تراویح‬
‫از آنجا که ارزش اختالف در هر موضوعی‪ ،‬بر پایۀ حکم آن استوار است؛‬
‫یعنی اگر عملی از مرشوعات‪ ،‬فرض یا واجب باشد‪ ،‬اختالف در کیفیت و‬
‫مقدار آن مهم است‪ .‬اما هرگاه سنت باشد به درجۀ میانی و اگر مستحب باشد‪،‬‬
‫نباید اختالف در آن را زیاد مهم شمرد‪ .‬بلکه باید هرچه بیشرت از اختالف در‬
‫بارۀ چنین عملی پرهیز منود‪ .‬بدین اساس‪ ،‬نیاز است به گونۀ کوتاه‪ ،‬حکم مناز‬
‫تراویح از دیدگاه فقها تبیین و توضیح شود‪.‬‬
‫‪ -‬آثار فقه حنفی میرساند که فقهای حنفی‪ ،‬اصل مناز تراویح را سنت‬
‫مؤکده میدانند‪ ،‬ولی جامعت در آن را سنت کفایی میدانند‪ .‬در «االختیار‬
‫لتعلیل املختار» (بلدحی‪ )68 ،1 :1356 ،‬آمده است که «تراویح سنت مؤکده‬
‫است»‪ .‬در کتاب هدایه از متون مهم این مذهب‪ ،‬در منت اصلی آن‪ ،‬تراویح را‬
‫مستحب شمرده و گفته است‪« :‬مستحب است که مردم در ماه رمضا‪ ،‬بعد از‬
‫مناز خفنت‪ ،‬جمع شوند و امام شان برای شان مناز بخواند» (مرغینانی‪ ،‬بیتا‪،1 :‬‬
‫‪ .)70‬اما صاحب هدایه در رشح منت مذکور در هامنجا گفته که «صحیحتر‬
‫آن است که تراویح سنت است؛ چنانچه حسن از ابیحنیفه رحمه الله روایت‬
‫کرده است‪ ...‬و جامعت در آن سنت کفایی است»‪.‬‬

‫‪17‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫حا اصل خواندن مناز تراویح را سنت مؤکده و رشکت در‬


‫این بیان تلوی ً‬
‫جامعت برای ادای آن را به درجۀ پایینتری نشان میدهد‪ .‬در این برابر امام‬
‫طحاوی از بزرگان مذهب حنفی در «رشح معانی اآلثار» (‪ )351 ،1 :1414‬با‬
‫ارائۀ دالیل مستند متعددی از عملکرد صحابه‪ ،‬مناز تراویح در خانه را بهرت از‬
‫ادای آن به جامعت دانسته است‪ .‬از جمله از عروه‪ ،‬قاسم‪ ،‬سامل‪ ،‬نافع و ابن عمر‬
‫رضی الله عنهم روایت کرده که مناز تراویح را همراه با امام به جامعت‬
‫منیخواندند‪ .‬به نظر میرسد این دیدگاه که جامعت در آن مستحب باشد‪،‬‬
‫فقط برای کسی خوب دانسته شده که قرآن کریم یا بخشهایی از آن را حفظ‬
‫داشته باشد و بتواند مناز را خود به تنهایی با قرائت درست کالم الله مجید‪ ،‬ادا‬
‫مناید؛ چنانچه برخی صحابه از جمله ابن عمر‪ ،‬مناز تراویح را تنها ادا‬
‫میمنودند‪ .‬اما کسی که قرآن کریم را حفظ نداشته و درست خوانده نتواند‪،‬‬
‫شکی نیست که حضور در جامعت برایش بهرت و الزم است‪.‬‬
‫‪ -‬در فقه مالکی‪ ،‬قیام رمضان مندوب مؤکد‪ ،‬یعنی مستحب شمرده شده‬
‫است‪ .‬چنانچه در «فقه العبادات علی املذهب املالکی (عبید‪ )195 :1406 ،‬به‬
‫چنین دیدگاهی‪ ،‬تَصیح شده است‪ .‬اما در صورتی که ادای این مناز در خانه‪،‬‬
‫باعث تعطیل مساجد شود‪ ،‬ادای آن در جامعت و در مسجد بهرت دانسته شده؛‬
‫این سخن و دیدگاه در «الفواكه الدوانی عل رسالة ابن ابی زید القیروانی»‬
‫(نفراوی‪ )276 ،2 :1415 ،‬بیان شده است‪.‬‬
‫‪ -‬در فقه شافعی‪ ،‬مناز تراویح سنت شمرده شده ولی ادای آن به جامعت و‬
‫منفرد روا دانسته شده است‪ .‬اما در افضلیت آن دو قول ارائه شده و رسانجام‬

‫‪18‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫جامعت را بهرت دانسته است‪ .‬این موضوع را امام نووی در «املجموع رشح‬
‫املهذب» (بیتا‪ )31 ،4 :‬تَصیح کرده است‪.‬‬
‫‪ -‬در فقه حنبلی‪ ،‬نیز مناز تراویح سنت مؤکده شمرده شده است‪ .‬این حکم‬
‫در «املغنی البن قدامه» (‪ )122 ،2 :1388‬تَصیح گردیده است‪.‬‬
‫دانشمندان معارص نیز اصل مناز تراویح در رمضان را سنت مؤکده شمردند‪.‬‬
‫چنانچه در «فتاوی الشیخ ابن جبیرین» (بیتا‪ )3 ،24 :‬و «رسائل و فتاوی عبد‬
‫العزیز آل الشیخ» (بیتا‪ )38 :‬و «فتاوی دار االفتاء املَصیة» (داراالفتاء‪ ،‬بیتا‪:‬‬
‫‪ )79 ،1‬و «فتاوی الشبکة االسالمیه» (لجنة‪ )8965 ،11 :1430 ،‬به سنت بودن آن‬
‫تَصیح کردهاند‪.‬‬
‫بررسی دیدگاههای فقها میرساند که بیشرت فقها‪ ،‬اصل مناز تراویح را سنت‬
‫مؤکده میدانند؛ زیرا پیامرب صلی الله علیه وسلم به اقامۀ آن پرداختند و اینکه‬
‫برآن مواظبت نکردهاند‪ ،‬به دلیل ترس فرضیت آن بر امت شان بوده است؛‬
‫چنانچه در حدیث صحیح‪ ،‬بدان تَصیح شده است‪ .‬اما در قسمت ادای آن به‬
‫جامعت در مساجد‪ ،‬دو دیدگاه وجود دارد‪ .‬شامری حضور در جامعت و‬
‫مساجد را مستحب و بهرت شمردهاند و این دیدگاه بیشرت برای کسانی قابل تطبیق‬
‫است که قرآن کریم را حفظ ندارند و به شکل درست خوانده منیتوانند؛‬
‫چنانچه در کشور ما وضع موجود‪ ،‬چنین است‪ .‬عدۀ دیگری از اهل علم‪ ،‬مناز‬
‫تراویح در خانه را پسندیدهاند و این دیدگاه برای کسانی قابل عمل است که‬
‫شخصا‬
‫ً‬ ‫حافظ قرآن کریم یا بخشی از آن باشند و توان ادای مناز با ترتیل را‬

‫‪19‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫داشته باشند؛ چنانچه شامری از صحابه و تابعین‪ ،‬شاید به همین دلیل مناز‬
‫تراویح را تنها و در خانۀ شان ادا میمنودند‪.‬‬
‫دیدگاههای فقها در مورد تعداد رکعات تراویح‬
‫با توجه به دالیلی كه از احادیث نبوی در مورد اقامۀ مناز تراویح‪ ،‬از رسول‬
‫الله صلی الله علیه وسلم و عمل صحابه و ادامه آن در دورههای بعدی نقل‬
‫گردیده‪ ،‬اهل علم در اندازۀ ركعات تراویح اختالف نظر دارند‪ .‬این اختالف‬
‫نظر‪ ،‬همچنان که بعد از این خواهد آمد‪ ،‬در جواز و عدم جواز نیست‪ ،‬بلکه‬
‫توسع وجود دارد‪ .‬دیدگاههای متفاوت اهل‬
‫چنان معلوم میشود که در این باره‪ُّ ،‬‬
‫علم و تحقیق از فقها در این موضوع به گونه زیر میشود خالصه شوند‪:‬‬
‫رأی نخست (هشت رکعت)‬
‫شامری از اهل علم‪ ،‬تعداد مناز تراویح را هشت رکعت‪ ،‬و با مناز وتر‪ ،‬یازده‬
‫ركعت دانستهاند‪ .‬اینان به احادیثی استدالل کردند که ثابت کنندۀ هشت رکعت‬
‫مناز‪ ،‬برعالوۀ سه رکعت وتر است‪ .‬از جمله حدیث عایشه رضی الله عنها که‬
‫پیشرت نقل شد و در آن آمده است که‪:‬‬
‫ول اللَّه َص َّل الل ُه َعلَیه َو َسلَّ َم یزی ُد فی َر َمضَ ا َن َوالَ فی غَیره َع َل‬
‫« َما كَا َن َر ُس ُ‬
‫رش َة َركْ َعةً‪( »...‬بخاری‪ :1422 ،‬ح‪.)1147‬‬
‫إ ْح َدى َع ْ َ‬
‫(مناز شب پیامرب صلی الله علیه وسلم‪ ،‬در رمضان و غیر رمضان‪ ،‬بیشرت از‬
‫یازده رکعت نبود)‪.‬‬

‫‪20‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫همچنان اینان به حدیث سائب بن یزید که امام بغوی رحمه الله آن را‬
‫خطَّاب أُبَی بْ َن‬ ‫روایت منوده استدالل کردند كه گفته است‪« :‬أَ َم َر ُع َم ُر بْ ُ‬
‫ن ال ْ َ‬
‫رش َة َركْ َعةً‪.)120 ،4 :1403( »...‬‬ ‫یام ال َّداری أَ ْن یقُو َما لل َّناس بإ ْح َدى َع ْ َ‬
‫ب‪َ ،‬ومتَ ً‬
‫كَ ْع ٍ‬
‫(عمربن الخطاب ابی بن کعب و متیم داری‪ -‬رضی الله عنهم‪ -‬را فرمان داد‬
‫که برای مردم‪ ،‬یازده رکعت مناز‪ ،‬اقامه دارند)‪.‬‬
‫همین حدیث را امام نسائی رحمه الله در سنن الكربی از سائب بن یزید‬
‫چنین روایت كرده است‪:‬‬
‫یام ال َّداری أَ ْن یقُو َما‪ ،‬لل َّناس بإ ْح َدى‬
‫ب َومتَ ً‬ ‫خطَّاب أُبَی بْ َ‬
‫ن كَ ْع ٍ‬ ‫ن ال ْ َ‬
‫«أ َم َر ُع َم ُر بْ ُ‬
‫رش َة َركْ َع ًة»(‪ :1421‬ح‪.)4670‬‬
‫َع ْ َ‬
‫(عمر بن الخطاب‪ ،‬کعب و متیم داری را امر منود که برای مردم‪ ،‬یازده‬
‫رکعت مناز اقامه کنند)‪.‬‬
‫امام طحاوی رحمه الله این حدیث را از سائب بن یزید‪ ،‬چنین روایت كرده‬
‫که گفت‪:‬‬
‫یام ال َّداری أَ ْن یقُو َما للنَّاس بإ ْح َدى‬
‫ب َومتَ ً‬ ‫خطَّاب أُبَی بْ َ‬
‫ن كَ ْع ٍ‬ ‫«أَ َم َر ُع َم ُر بْ ُن الْ َ‬
‫صا م ْن طُول‬ ‫َال‪« :‬فَكَا َن الْقَارئُ ی ْق َرأُ بالْمئ َ‬
‫ین َحتَّى ی ْعتَم َد َع َل الْ َع َ‬ ‫رش َة َركْ َعةً‪ .‬ق َ‬
‫َع ْ َ‬
‫ف إالَّ فی فُ ُروع الْ َف ْ‬
‫جر»(‪ :1414‬ح‪.)1741‬‬ ‫َص ُ‬
‫الْقیام ‪َ ،‬و َما كُنَّا نَنْ َ‬
‫(عمر بن الخطاب ابی بن کعب و متیم داری را فرمان دارد که برای مردم‬
‫مناز را با یازده رکعت اقامه بدارند‪ .‬راوی گفت که قاری صد آیه در هر رکعت‬
‫میخواند؛ به حدی که [بعضی از ما] از طول قیام‪ ،‬به عصا تکیه میکرد و ما از‬
‫مناز باز منیگشتیم‪ ،‬مگر اینکه صبح فرا میرسید)‪.‬‬

‫‪21‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫امام بیهقی رحمه الله نیز در السنن الكربی این حدیث را با اندك تفاوتی‬
‫چنین روایت كرده است‪:‬‬
‫یام ال َّداری أَ ْن یقُو َما‬ ‫خطَّاب َرضی الل ُه َع ْن ُه أُبَی بْ َن كَ ْع ٍ‬
‫ب َومتَ ً‬ ‫«أَ َم َر ُع َم ُر بْ ُن الْ َ‬
‫رش َة َركْ َعةً‪َ ،‬وكَا َن الْقَارئُ ی ْق َرأُ بالْمئ َ‬
‫ین َحتَّى كُ َّنا نَ ْعتَم ُد َع َل‬ ‫لل َّناس بإ ْح َدى َع ْ َ‬
‫ف إالَّ فی فُ ُروع الْ َف ْ‬
‫جر» (‪ :1424‬ح‪.)4287‬‬ ‫َص ُ‬
‫الْعصی م ْن طُول الْقیام‪َ ،‬و َما كُ َّنا نَنْ َ‬
‫بر اساس این روایات که ذکر شد‪ ،‬شامری از اهل دانش‪ ،‬بویژه اهل حدیث‪،‬‬
‫به سنت بودن یازده رکعت مناز تراویح قایلاند و بیشرت از آن را سنت‬
‫منیدانند‪ .‬بلکه مناز بیشرت از آن را نافله میشامرند و رشکت در بیشرت از هشت‬
‫رکعت در جامعت را الزامی منیدانند و بدان رشکت منیورزند‪ .‬حتی شامری‬
‫از امروزیان که مطالعۀ کمتر دارند‪ ،‬میخواهند با جدیت‪ ،‬ادای مناز بیشرت از‬
‫هشت رکعت در شبهای رمضان را نادرست و بدعت بشامرند‪ .‬حالآنکه‬
‫دیدگاه عدم جواز ادای مناز بیشرت از هشت رکعت در شبهای رمضان و‬
‫بدعت شمردن آن‪ ،‬در پرتو روایاتی از احادیث نبوی‪ ،‬عمل صحابه و تابعین‬
‫قابل نقد است و درست منیمناید‪ .‬چه گونه معقول است‪ ،‬عملی را کسی‬
‫بدعت بشامرد که صحابه و تابعین بدان عمل کردهاند؟ در صورتی که بدعت‬
‫میبود‪ ،‬هرگز صحابه و تابعین بدان عمل منیمنودند‪.‬‬
‫نقد دیدگاه عدم جواز بیش از هشت رکعت‬
‫شکی نیست که روایات مذکور از امام بخاری‪ ،‬امام نسائی‪ ،‬امام بیهقی و‬
‫امام طحاوی رحمهم الله‪ ،‬که پیشرت نقل شدند‪ ،‬جواز هشت رکعت مناز قیام‬
‫اللیل در شبهای رمضان و غیر رمضان را ثابت میسازند؛ طوری که در جواز‬

‫‪22‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫این امر‪ ،‬هیچ شکی باقی منیماند‪ .‬اما اینکه این روایات‪ ،‬عدم جواز روشهای‬
‫دیگر را ثابت سازد‪ ،‬قابل نقد و بررسی است؛ زیرا با دالیلی ثابت است که‬
‫روشهای غیر از هشت رکعت نیز جواز دارد‪ .‬اینک به نقد این دیدگاه در پرتو‬
‫روایات پرداخته میآید‪:‬‬
‫نخست‪ -‬روایاتی وجود دارند که بیان میدارند‪ ،‬پیامرب صلی الله علیه وسلم‪،‬‬
‫مناز شب را بیشرت از هشت رکعت نیز ادا کردهاند‪ .‬امام بخاری با سلسلۀ اسنادی‬
‫از عائشه رضی الله عنها روایت منوده که گفته است‪:‬‬
‫رش َة َركْ َعةً‪ ،‬ث ُ َّم‬
‫ص َِّل باللَّ ْيل ث َ الَثَ َع ْ َ‬
‫ول اللَّه َص َّل الل ُه َعلَيْه َو َسلَّ َم يُ َ‬
‫«كَا َن َر ُس ُ‬
‫الص ْبح َركْ َعتَ ْني خَفي َفتَ ْني» (‪ :1422‬ح‪.)1170‬‬
‫ص َِّل إذَا َسم َع ال ِّن َدا َء ب ُّ‬
‫يُ َ‬
‫(پیامرب صلی الله علیه وسلم در شب‪ ،‬سیزده رکعت مناز میخواندند؛ سپس‬
‫هنگامی که اذان صبح را میشنیدند‪ ،‬دو رکعت خفیف مناز میخواندند)‪.‬‬
‫باز امام ترمذی از عائشه رضی الله عنها روایت منوده که گفت‪:‬‬
‫رش َة َركْ َعةً‪ ،‬يُوت ُر‬ ‫ص َال ُة النَّب ِّي َص َّل اللَّ ُه َعلَ ْيه َو َسلَّ َم م َن اللَّ ْيل ث ََالثَ َع ْ َ‬
‫َت َ‬
‫«كَان ْ‬
‫َش ٍء منْ ُه َّن إالَّ ِف آخره َّن‪ ،‬فَإذَا أَ َّذ َن امل ُ َؤ ِّذ ُن قَا َم‬
‫س ِف َ ْ‬ ‫جل ُ‬‫س‪ ،‬الَ يَ ْ‬ ‫خ ْم ٍ‬
‫كب َ‬‫م ْن ذَل َ‬
‫َص َّل َركْ َعتَ ْني خَفي َفتَ ْني» (‪ :1395‬ح‪.)459‬‬
‫ف َ‬
‫(مناز پیامرب صلی الله علیه وسلم در شب‪ ،‬سیزده رکعت بود که از جمله پنج‬
‫رکعت را وتر میساختند که جز در آخرشان منینشستند‪ ،‬اما چون مؤذن اذان‬
‫میگفت‪ ،‬میایستادند‪ ،‬دو رکعت مناز میخواندند)‪.‬‬
‫شیخ البانی رحمه الله‪ ،‬در تعلیق خود بر سنن ترمذی (‪ ،)321 ،2 :1395‬این‬
‫حدیث را صحیح دانسته است‪.‬‬

‫‪23‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫دوم‪ -‬روایاتی وجود دارند که بیان میدارند‪ ،‬پیامرب صلی الله علیه وسلم‪،‬‬
‫مناز شب را کمرت از هشت رکعت نیز خواندهاند‪ .‬امام نسائی از عائشه رضی‬
‫الله عنها روایت کرده که گفت‪:‬‬
‫ص َّل َس ْب َع َركَ َع ٍ‬
‫ات الَ‬ ‫ول اللَّه َص َّل الل ُه َعلَ ْيه َو َسلَّ َم َوأَ َخ َذ اللَّ ْ‬
‫ح َم َ‬ ‫«ل ََّام أَ َس َّن َر ُس ُ‬
‫ني َو ُه َو قَاع ٌد بَ ْع َد َما يُ َسلِّ ُم‪ ،‬فَتل َ‬
‫ْك ت ْس ٌع يَا بُنَ َّي‪»...‬‬ ‫ص َّل َركْ َعتَ ْ‬
‫ن‪َ ،‬و َ‬
‫يَ ْق ُع ُد إالَّ ِف آخره َّ‬
‫(‪ :1421‬ح‪.)1718‬‬
‫(هنگامی که پیامرب صلی الله علیه وسلم کالنسن شدند و وزن شان زیاد‬
‫شد‪ ،‬هفت رکعت [مناز شب] میخواندند که جز در آخر آنها منینشستند و‬
‫دو رکعت بعد از اینکه سالم میدادند نشسته میخواندند که اینها‪ -‬فرزندم‪ -‬نه‬
‫رکعت میشود‪.)...‬‬
‫این حدیث را شیخ البانی در تعلیق خود بر سنن نسائی (‪)240 ،3 :1421‬‬
‫صحیح دانسته است‪.‬‬
‫امام احمد رحمه الله در مسند خویش در بخشی از حدیث طوالنی سعد‬
‫بن هشام‪ ،‬روایت میکند که از نحوۀ مناز شب و وتر شان‪ ،‬از عائشه رضی الله‬
‫عنها پرسان میکند‪ .‬عائشه رضی الله عنها بعد از آنکه نخست‪ ،‬مناز شان را به‬
‫یازده رکعت‪ ،‬توصیف میکند‪ ،‬میگوید‪:‬‬
‫ح ُم أَ ْوت َ َر ب َس ْبعٍ‪ ،‬ث ُ َّم‬
‫ول الله َص َّل الل ُه َعلَ ْيه َو َسلَّ َم َوأُخ َذ اللَّ ْ‬
‫«‪ ...‬فَل ََّام أَ َس َّن َر ُس ُ‬
‫س بَ ْع َد َما يُ َسلِّ ُم‪ ،‬فَتل َ‬
‫ْك ت ْس ٌع يَا بُنَ َّي»‪.‬‬ ‫ني َو ُه َو َجال ٌ‬
‫َص َّل َركْ َعتَ ْ‬

‫‪24‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫(‪ ...‬اما وقتی پیامرب صلی الله علیه وسلم بزرگسال شدند و بدن شان گوشت‬
‫گرفت‪ ،‬به هفت رکعت وتر خواندند؛ سپس در حالی که نشسته بودند‪ ،‬بعد از‬
‫اینکه سالم میدادند‪ ،‬دو رکعت خواندند؛ که این نه رکعت میشد‪ ،‬فرزندم)‪.‬‬
‫این روایات‪ ،‬ثابت کنندۀ مناز شب یا تراویح به مقدار بیشرت از هشت رکعت‬
‫و کمرت از هشت رکعتاند و بیان میدارند که پیامرب صلی الله علیه وسلم‪،‬‬
‫هرچند بیشرت‪ ،‬هشت رکعت مناز شب را با مناز وتر میخواندند‪ ،‬اما در مواردی‬
‫هم کمتر از هشت رکعت و در مواردی بیشرت از هشت رکعت مناز شب‬
‫خواندهاند‪ .‬بنابراین‪ ،‬معنای حدیث عائشه رضی الله عنها‪ ،‬که گفته است‪َ « :‬ما‬
‫ول اللَّه َص َّل الل ُه َعلَیه َو َسلَّ َم یزی ُد فی َر َمضَ ا َن َوالَ فی غَیره َع َل إ ْح َدى‬
‫كَا َن َر ُس ُ‬
‫رش َة َركْ َعةً‪( »...‬بخاری‪ ،1422 ،‬ح‪ )1147‬این است که بیشرت اوقات‪ ،‬مناز شب‬
‫َع ْ َ‬
‫و قیام اللیل پیامرب صلی الله علیه وسلم‪ ،‬با وتر‪ ،‬یازده رکعت بوده است؛ اما گاهی‬
‫بیشرت از آن و گاهی هم کمرت از آن نیز خواندهاند‪ .‬پس پافشاری بر عدم جواز‬
‫غیر از روش هشت رکعت‪ ،‬منیتواند دلیلی داشته باشد‪ .‬بلکه چون پیامرب صلی‬
‫الله علیه وسلم‪ ،‬کمتر و بیشرت از هشت رکعت مناز شب‪ ،‬خواندهاند‪ ،‬روشهای‬
‫دیگر نیز جواز دارد و مانعی منیتواند داشته باشد‪.‬‬
‫رأی دوم (بیست رکعت)‬
‫عدهیی دیگر که بیشرت مسلامنان جهان را تشکیل میدهند‪ ،‬براین نظراند که‬
‫تعداد ركعات مناز تراویح‪ ،‬غیر از وتر‪ ،‬بیست ركعت است كه همراه با وتر‬
‫بیست و سه ركعت میشود‪ .‬این قول اكَث اهل علم است مانند‪ :‬ثوری‪ ،‬ابن‬

‫‪25‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫املبارك‪ ،‬امام شافعی‪ .‬همین روش از بزرگان صحابه چون عمر و علی و دیگران‬
‫رضی الله عنهم نیز روایت شده است‪.‬‬
‫دیدگاه مشهور از امام ابوحنیفه رحمه الله و سایر علامی حنفی هم همین‬
‫است كه تراویح بیست ركعت است‪ .‬امام رسخسی (‪ )144 ،2 :1414‬برآن‬
‫تَصیح کرده است‪ .‬در كتب فروع مذهب نیز همین بیست ركعت تراویح معترب‬
‫دانسته شده است‪ .‬مذهب امام احمد حنبل رحمه الله نیز تراویح را بیست ركعت‬
‫دانسته است (عینی‪ .)551 ،2 :1420 ،‬حنفیان بر این نظراند كه چون این امر در‬
‫زمان صحابه صورت گرفته و كسی از آن انكار نكرده‪ ،‬هامنند اجامع است؛‬
‫چنانچه در هدایه (مرغینانی‪ ،‬بیتا‪ )70 ،1 :‬بدین سخن تَصیح شده است‪.‬‬
‫در فقه مذهب شافعی نیز تعداد ركعات مناز تراویح‪ ،‬بیست ركعت است كه‬
‫به ده سالم خوانده میشود؛ چنانچه در كتب فقه شافعی بیان شده و نیز امام‬
‫نووی در «املجموع رشح املهذب» (بیتا‪ )32 ،4 :‬بدان تَصیح کرده است‪.‬‬
‫به همین گونه در مذهب امام مالك نیز‪ ،‬بر اساس یكی از اقوال وی‪ ،‬تعداد‬
‫ركعات مناز تراویح همراه با وتر‪ ،‬بیست ركعت دانسته شده است‪ .‬در منح‬
‫الجلیل‪ ،‬ضمن تَصیح بر این نظریه‪ ،‬افزوده شده كه عمل صحابه و تابعین به‬
‫همین گونه بوده و بعد از واقعۀ حره در زمان عمر بن عبد العزیز در قیام تخفیف‬
‫آوردند و در تعداد ركعات افزودند؛ طوری كه همراه با وتر‪ ،‬سی و نه ركعت‬
‫خواندند‪ .‬اما عمل امت بر روش اول استقرار یافت (مالكی‪-242 ،1 :1409 ،‬‬
‫‪ .)243‬از امام مالک‪ ،‬رأی دیگری نیز وجود دارد که بع ًدا توضیح خواهد شد‪.‬‬

‫‪26‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫دالیلی كه بر نظریه باال یعنی بیست رکعت مناز تراویح‪ ،‬وجود دارند و‬
‫مطرح میشوند این روایاتاند‪:‬‬
‫‪ -‬حدیث سائب بن یزید كه آن را ابنالجعد (‪ )413 ،1 :1410‬و امام بیهقی‬
‫(‪ :1424‬ح‪ )2825‬روایت کردهاند که گفته است‪:‬‬
‫ین َركْ َعةً‪َ ،‬وإ ْن كَانُوا‬
‫«كَانُوا یقُو ُمو َن َع َل َع ْهد ُع َم َر فی شَ ْهر َر َمضَ ا َن بع ْرش َ‬
‫ین م َن الْ ُق ْرآن»‬
‫لَی ْق َر ُءو َن بالْمئ َ‬
‫(در عهد عمر [رضی الله عنه]‪ ،‬مناز در ماه رمضان را بیست رکعت اقامه‬
‫میکردند‪ .‬و واق ًعا [در رکعتی] در حدود صد آیه از قرآن کریم میخواندند)‪.‬‬
‫‪ -‬روایت امام مالك در مؤطأ از یزید بن رومان كه گفته است‪:‬‬
‫ن‬ ‫خطَّاب‪ ،‬فی َر َمضَ انَ‪ ،‬بثَال ٍ‬
‫َث َوع ْرشی َ‬ ‫اس یقُو ُمو َن فی َز َمان ُع َم َر بْن الْ َ‬
‫«كَا َن ال َّن ُ‬
‫َركْ َع ًة» (مالك‪.)159 ،2 :1425 ،‬‬
‫(مردم در زمان عمر بن الخطاب‪ ،‬در [شبهای] رمضان‪ ،‬بیست و سه رکعت‬
‫مناز میخواندند)‪.‬‬
‫همین نظریۀ جواز بیست رکعت مناز تراویح‪ ،‬امروزه در بیشرت کشورهای‬
‫جهان اسالم‪ ،‬بدان عمل میشود و از دیر باز در حرمین (مکۀ مکرمه و مدینۀ‬
‫منوره) مناز تراویح مطابق آن اقامه میشود‪ .‬شامری از اهل علم‪ ،‬این دیدگاه را‬
‫مقرون به اجامع یا هامنند اجامع شمردهاند که نیاز به نقد و بررسی است‪.‬‬
‫نقد دیدگاه اجامع بر بیست رکعت‬
‫شامری از اهل علم‪ ،‬ادعا منودهاند که گویا امت اسالمی به خواندن بیست‬
‫رکعت‪ ،‬اجامع منودهاند‪ .‬كاسانی در این زمینه اجامع را نقل كرده میگوید‪:‬‬

‫‪27‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫عمر بن الخطاب در ماه رمضان مردم را جمع كرد و ا ُبی بن كعب برای شان‬
‫بیست ركعت مناز خواند و چون كسی این كار را انكار نكرد‪ ،‬لذا این عمل‬
‫اجامع صحابه است (ابومالك‪ ،‬بیتا‪ .)369 ،1 :‬به همین گونه در هدایه از متون‬
‫معترب فقه حنفی آمده که «چون این امر در زمان صحابه صورت گرفته و كسی‬
‫از آن انكار نكرده‪ ،‬هامنند اجامع است»(مرغینانی‪ ،‬بیتا‪.)70 ،1 :‬‬
‫به نظر نگارنده‪ ،‬بررسی تاریخچۀ مرشوعیت و ادای مناز تراویح در‬
‫دورههای نخستین اسالمی‪ ،‬میرساند که هرچند به تدریج‪ ،‬بیشرت امت اسالمی‪،‬‬
‫بیست رکعت مناز تراویح را ادا منودند‪ ،‬اما هیچ اجامعی مبنی بر جواز روش‬
‫واحد و عدم جواز روشهای دیگر‪ ،‬صورت نگرفته است‪ .‬دالیلی وجود دارد‬
‫که عدم اجامع بر بیست رکعت را به اثبات میرساند؛ بدین قرار‪:‬‬
‫نخست‪ -‬مناز تراویح از عباداتی است که در نزد همگان‪ ،‬سنت یا مستحب‬
‫است‪ .‬ادای آن به طریقههای گوناگون در دورۀ صحابه و تابعین‪ ،‬به گونۀ‬
‫توسع در این‬
‫جامعت و تنها گزار‪ ،‬با تعداد رکعات متفاوت از سوی آنان‪ ،‬دلیل ُّ‬
‫امر بوده است‪ .‬لذا در این موضوع‪ ،‬هیچ اختالفی نبوده تا در مورد آن بحثی‬
‫صورت گیرد و اجتهادی شود و به روش واحدی‪ ،‬اجامع صورت گیرد‪.‬‬
‫دوم‪ -‬هامن گونه که شامری از صحابه‪ ،‬مناز تراویح را بیست رکعت‬
‫خواندهاند‪ ،‬شامری دیگر از صحابه و تابعین‪ ،‬تراویح را کمرت یا بیشرت از بیست‬
‫رکعت خواندهاند‪ .‬چنانچه وقتی امام مالک رحمه الله‪ ،‬تراویح را به غیر از وتر‪،‬‬
‫نُه ترویح و سیوشش رکعت میداند‪ ،‬به عمل اهل مدینه استدالل و استناد‬
‫میجوید و در فقه حنفی (عینی‪ )551 ،2 :1420 ،‬این استدالل امام مالک نقل‬

‫‪28‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫شده است‪ .‬همچنان روایت ابن ابیشیبه (‪ :1409‬ح‪ )7689‬که پسانتر نقل‬
‫میشود‪ ،‬بیانگر آن است که در دورۀ خالفت عمر بن عبد العزیز رضی الله عنه‪،‬‬
‫بیشرت از بیست رکعت مناز تراویح میخواندند‪ .‬لذا عمل صحابۀ اهل مدینه‪ ،‬و‬
‫نیز عمل تابعین در خالفت عمر بن عبدالعزیز رضی الله عنه‪ ،‬دلیلی است که‬
‫هیچ اجامعی در این مورد صورت نگرفته است‪ .‬چه اگر اجامعی میبود آنان‬
‫از آن مخالفت منیکردند‪.‬‬
‫سوم‪ -‬اینکه عمل اهل اجتهاد مثل امام مالک و دیگر مجتهدان بزرگ‬
‫برخالف بیست رکعت‪ ،‬دلیل عدم وجود اجامع در این مورد است‪ .‬اگر اجامع‬
‫صحابه در این مورد وجود میداشت‪ ،‬هرگز ایشان از آن تخلُّف منیورزیدند‪،‬‬
‫بیشرت از آن منیخواندند‪.‬‬
‫نظر به دالیل یادشده‪ ،‬دانسته میشود که منظور فقها از ادعای اجامع بر‬
‫بیست رکعت‪ ،‬اتفاق فقها بر جواز بیست رکعت است‪ ،‬نه عدم جواز روشهای‬
‫دیگر‪ .‬بدین اساس اجامع بر جواز آن روش دانسته میشود؛ همچنان که بر‬
‫جواز روشهای بیشرت و کمتر از بیست رکعت‪ ،‬نیز اجامع وجود داشته است‪.‬‬
‫رأی سوم (سی و شش رکعت)‬
‫رأی و عمل دیگر آن است كه مناز تراویح سی و شش رکعت و همراه با‬
‫وتر‪ ،‬سی و نه ركعت است و این رأی یكی از اقوال امام مالك رحمه الله است‪.‬‬
‫دلیل آن روایتی است كه ابن ابی شیبه در مصنف خویش از ابن مهدی از داود‬
‫بن قیس روایت كرده كه وی گفته است‪:‬‬

‫‪29‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫اس بالْ َمدی َنة فی َز َمن ُع َم َر بْن َع ْبد الْ َعزیز‪َ ،‬وأَبَا َن بْن ُعث َْام َن َ‬
‫یصلُّو َن‬ ‫«أَ ْد َرك ُ‬
‫ْت ال َّن َ‬
‫ین َركْ َع ًة َویوت ُرو َن بث ََال ٍ‬
‫ث» (‪ :1409‬ح‪.)7689‬‬ ‫ستًّا َوث ََالث َ‬
‫(من در زمان عمر بن عبد العزیز و ابان بن عثامن‪ ،‬مردم را در مدینه در حالی‬
‫دریافتم که [در شبهای رمضان] سی و شش رکعت مناز میخواندند و به سه‬
‫رکعت وتر ادا میکردند)‪.‬‬
‫با این روایت‪ ،‬گویا استدالل شده که این عملکرد مردم در مدینۀ منوره‪،‬‬
‫حتام در دورۀ صحابه‪ ،‬اساسی داشته و به ارث مانده بوده است‪.‬‬
‫ً‬
‫امام رسخسی در اثرش «املبسوط» (‪ )144 ،2 :1414‬ضمن اینکه نخست بنا‬
‫به رأی فقه حنفی‪ ،‬بیست رکعت تراویح را سنت دانسته‪ ،‬بعد از نقل دیدگاه‬
‫سنت بودن سی و شش رکعت مناز تراویح در نزد امام مالک‪ ،‬از امام ابوحنیفه‬
‫رحمه الله‪ ،‬جواز خواندن سی و شش رکعت مناز را نقل کرده است‪ .‬وی از امام‬
‫ابوحنیفه رحمه الله نقل منوده که شخص‪ ،‬بیست رکعت را به جامعت بخواند‬
‫و باقی را به هر سالم‪ ،‬چهار رکعت تنها ادا مناید و این مذهب ماست؛ یعنی این‬
‫شیوه در نزد ما رواست‪.‬‬
‫رأی چهارم (چهل رکعت)‬
‫رأی دیگر آن است كه مناز تراویح چهل ركعت است و بعد از آن هفت‬
‫ركعت هم وتر است‪ .‬دلیل این رأی‪ ،‬روایت ابن ابی شیبه از حسن بن عبید الله‬
‫است كه گفته است‪:‬‬
‫یصلِّی بنَا فی َر َمضَ ا َن أَ ْربَع َ‬
‫ین َركْ َع ًة َویوت ُر ب َسبْعٍ»‬ ‫«کا َن َعبْ ُد ال َّر ْح َمن بْ ُن اْلْ َ ْس َود َ‬
‫(‪ :1409‬ح‪.)7687‬‬

‫‪30‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫(عبد الرحمن بن اسود برای ما در ماه رمضان‪ ،‬چهل رکعت مناز میخواند‬
‫و با هفت رکعت‪ ،‬مناز وتر را ادا میمنود)‪.‬‬
‫به همین گونه محمد بن نَص مروزی حدیث مذكور را از حفص بن غیاث‬
‫از حسن بن عبید الله چنین روایت كرده است‪:‬‬
‫یصلِّی به ْم َع ْب ُد ال َّر ْح َمن بْ ُن اْلْ َ ْس َود م ْن أَ َّول اللَّیل إ َ‬
‫َل آخره ی ْعنی‬ ‫«أَنَّ ُه كَا َن َ‬
‫ن‬
‫یام بَی َ‬
‫یصلِّی ف َ‬ ‫یصلِّی به ْم أَ ْربَع َ‬
‫ین َركْ َع ًة َوالْوت ْ َر َو َ‬ ‫فی شَ ْهر َر َمضَ ا َن َوكَا َن َ‬
‫یسلِّ ُم بَی َن ُه َّن» (‪.)259 ،1 :1408‬‬‫رش َة َركْ َع ًة َویوت ُر ب َس ْبعٍ الَ َ‬
‫حتَین اث ْ َنتَی َع ْ َ‬
‫الرتوی َ‬
‫َّ ْ‬
‫(عبد الرحمن بن اسود‪ ،‬برای مردم از اول تا آخر شب‪ ،‬یعنی در ماه رمضان‬
‫مناز میخواند‪ .‬برای شان چهل رکعت مناز ادا میکرد و دوازده رکعت در میان‬
‫دو ترویح ادا میمنود و مناز وتر را به هفت رکعت ادا میکرد؛ طوری که بین‬
‫رکعات‪ ،‬سالم هم منیداد)‪.‬‬
‫بدین ترتیب‪ ،‬رأی برخی از اهل علم بر این است که مناز تراویح‪ ،‬چهل‬
‫رکعت است و مناز وتر را تا هفت رکعت به یک سالم میتوان خواند‪ .‬روایاتی‬
‫از امام احمد بن حنبل که بیش از حد مناز میخواندند نیز بر اساس همچو‬
‫روایات مستند و استوار است‪.‬‬
‫برخی آرای دیگر‬
‫در پرتو این دیدگاهها‪ ،‬از امام احمد بن حنبل رحمه الله تعالی‪ ،‬روایت شده‬
‫كه در رمضان‪ ،‬ناشامر مناز میخوانده است (بهوتی‪ ،‬بیتا‪ .)425 ،1 :‬یعنی که‬
‫مناز شب یا تروایح در رمضان‪ ،‬حد و حَصی نداشته و شخص منازگزار مختار‬
‫است به هر اندازه که در توانش است‪ ،‬هرچه بیشرت مناز بخواند‪.‬‬

‫‪31‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫همچنان که پیشرت تذکر رفت‪ ،‬از امام ابوحنیفه رحمه الله نیز دیدگاه دیگری‪-‬‬
‫برعالوۀ رأی بیست رکعت‪ -‬نقل شده و مبنی بر روایاتی است كه تراویح را سی‬
‫و شش ركعت بیان داشته است‪ .‬بر این اساس‪ ،‬امام ابوحنیفه رحمه الله گفته‬
‫است كه اگر كسی میخواهد به این روایت كه بیشرت است‪ ،‬مطابق رأی امام‬
‫مالك عمل كند‪ .‬این روایت از امام ابوحنیفه که آن را امام رسخسی نقل کرده‬
‫توسع تعداد رکعات مناز تروایح در نظر امام‬
‫و پیشرت روش آن نقل شد‪ ،‬بیانگر ُّ‬
‫رحمه الله است‪.‬‬
‫از امام مالك دو دیدگاه در زمینۀ مناز تراویح نقل شده است‪ :‬یكی اینكه‬
‫مناز تراویح سی و شش ركعت باید خوانده شود‪ .‬این یكی از اقوال امام مالك‬
‫است كه آن را ابن القاسم از وی روایت كرده است؛ یعنی كه مستحسن است‬
‫مناز تراویح سی وشش ركعت باشد و برعالوه از آن‪ ،‬سه ركعت وتر نیز خوانده‬
‫میشود‪ .‬قول دیگر مطابق با رأی امام ابوحنیفه‪ ،‬شافعی‪ ،‬امام احمد بن حنبل‪-‬‬
‫رحمهم الله‪ -‬تعداد ركعات مناز تراویح را بیست ركعت میداند (ابن رشد‪،‬‬
‫قبال به روایت‬
‫‪ .)219 ،1 :1425‬این هردو نظریه‪ ،‬دالیل خاص خود را دارند كه ً‬
‫آنها پرداخته شد و نصوص رشعی و عملکرد صحابه بدان داللت دارند‪.‬‬
‫قابل یادآوری است‪ ،‬همچنان كه در فقه امام احمد بن حنبل‪ ،‬بیست ركعت‬
‫مناز تراویح‪ ،‬قول بیشرت اهل علم‪ ،‬دانسته شده‪ ،‬از امام احمد رحمه الله‪ ،‬این هم‬
‫نقل شده كه همه این روشهای یادشده‪ ،‬مرشوع است و هیچكدام به گونۀ‬
‫خاص‪ ،‬طوری كه روش دیگری جواز نداشته باشد‪ ،‬مشخص نشده است‪.‬‬
‫فرزندش عبد الله‪ ،‬نقل كرده كه پدرم را دیدم كه در ماه رمضان‪ ،‬ناشامر مناز‬

‫‪32‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫میخواند و نیز از وی نقل شده كه در باب مناز تراویح رمضان گفته است‪ ،‬اگر‬
‫از بیست ركعت‪ ،‬زیاده شود باكی نیست (ابنمفلح‪.)22 ،2 :1418 ،‬‬
‫همین اختیار در نحوۀ مناز خواندن و مقدارش از روایاتی که امام طحاوی‬
‫از بزرگان مذهب حنفی در رشح معانی اآلثار اآلثار نقل منوده نیز هویدا‬
‫میشود‪ .‬وی از نافع از ابن عمر رضی الله روایت کرده که «أَنَّ ُه كَا َن الَ َ‬
‫یصلِّی‬
‫ْف اْلْ َمام فی َر َمضَ ا َن‪ -‬وی در ماه رمضان عقب امام‪ ،‬مناز ادا منیمنود»‬
‫َخل َ‬
‫(‪ .)351 ،1 :1414‬این بدان معناست که ابن عمر رضی الله عنه هم تنها و بدون‬
‫جامعت و هم هرچه میخواست در ماه رمضان مناز میخوانده است و حد و‬
‫حَصی برای آن قایل نبوده است‪.‬‬
‫به همین گونه همچنان که پیشرت نقل شد‪ ،‬امام طحاوی رحمه الله از مجاهد‬
‫روایت کرده که شخصی از ابن عمر رضی الله عنهام پرسید‪ ،‬آیا در رمضان‬
‫پشت رس امام مناز بخوانم؟ گفت‪« :‬أَت َ ْق َرأُ الْ ُق ْرآ َن‪ -‬آیا قرآن خوانده میتوانی؟»‬
‫گفت‪ :‬بلی میتوانم‪ ،‬گفت‪َ « :‬ص ِّل فی بَیت َ‬
‫ك‪ -‬در خانهات مناز بخوان» (‪:1414‬‬
‫توسع در‬
‫‪ .)351 ،1‬این فتوای ابن عمر رضی الله عنهام برای دیگران‪ ،‬بیانگر ُّ‬
‫ادای مناز قیام اللیل در شبهای رمضان را میرساند‪.‬‬
‫دیدگاه ابن تیمیه رحمه الله‬
‫شیخ االسالم ابن تیمیه میان روایات گوناگون در مورد مناز تراویح‪ ،‬توافق‬
‫بر قرار كرده (‪ )122-121 ،2 :1408‬گفته است‪ :‬رسول الله صلی الله علیه و سلم‬
‫در مناز شبهای رمضان‪ ،‬عدد معیَّنی را مشخص نساختند‪ .‬بلكه ایشان در‬
‫رمضان و غیر رمضان از سیزده ركعت زیادتر مناز نخواندند‪ .‬اما این ركعات را‬

‫‪33‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫زیاد طوالنی میساختند‪ .‬هنگامی كه عمر رضی الله عنه‪ ،‬مردم را به اقتدا بر ا ُبی‬
‫بن كعب جمع ساخت‪ ،‬وی برای شان‪ -‬برعالوۀ سه ركعت وتر‪ -‬بیست ركعت‬
‫مناز خواند‪ .‬اما قرائت را به اندازۀ زیادت ركعات‪ ،‬تخفیف داد؛ زیرا این روش‬
‫بر مقتدیان‪ ،‬از اینكه یك ركعت را بسیار دراز سازد آسانتر بود‪ .‬باز گروهی از‬
‫سلف امت‪ ،‬چهل ركعت همراه با سه ركعت وتر خواندند‪ ،‬و نیز دیگران‬
‫سیوشش ركعت را با سه ركعت وتر خواندند‪ .‬این همه روشها روا میباشند‬
‫و هر روشی را كه مردم در ماه رمضان به اجرا و ادای آن بپردازند‪ ،‬نیك و‬
‫مستحسن است‪.‬‬
‫وی عالوه کرده که بهرتین روش مناز در رمضان‪ ،‬به اختالف حاالت‬
‫منازگزاران مربوط میشود؛ یعنی اگر كسانی توان طول قنوت را داشته باشند‪،‬‬
‫ده ركعت تراویح و سه ركعت بعد از آن وتر بخوانند؛ همچنان كه رسول الله‬
‫صلی الله علیه وسلم انجام دادند‪ .‬اما اگر تح ُّمل كمرتی داشتند‪ ،‬بیست ركعت‬
‫بهرت است؛ چنان كه بیشرت امت اسالمی به ادای آن میپردازند و این روش حد‬
‫میانی‪ ،‬میان ده ركعت و چهل ركعت است‪ .‬اما اگر چهل ركعت یا دیگر‬
‫اندازهیی خواندند رواست و هیچ كدام از این روشها مكروه نیست‪ .‬چنانچه‬
‫بسیاری از امامان دین‪ ،‬مانند امام احمد و دیگران بدین نظریه تَصیح كردهاند‪.‬‬
‫وی میافزاید که هركه گامن كند‪ ،‬در مناز تراویح و شبهای رمضان‪ ،‬تعداد‬
‫ركعات مناز‪ ،‬مشخص شده كه زیادت و كم بر آن جواز ندارد به خطا رفته‬
‫است‪ .‬گاهی شخص نشاط دارد و بهرت در حق وی این است كه عبادت را به‬
‫درازا بكشاند و هرگاه نشاط نداشت‪ ،‬بهرت این است كه در عبادت تخفیف را‬

‫‪34‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫مراعات مناید‪ .‬بدین گونه شیخ االسالم ابن تیمیه رحمه الله‪ ،‬میان مدلول‬
‫نصوص رشعی و عمل صحابه و امامان دین‪ ،‬توافق برقرار کرده و سخنی‬
‫میانهروانه را ارائه داشته است‪.‬‬
‫بر اساس همین نصوص رشعی و دیدگاه امام ابن تیمیه رحمه الله‪ ،‬علامی‬
‫معارص‪ ،‬موافقت با دیگر منازگزاران در امر مناز تراویح را الزم دانستهاند و‬
‫تخلُّف از جامعت را بدون دلیل شمردهاند‪ .‬ابو مالك‪ ،‬كامل بن سید سامل در‬
‫صحیح فقه السنة (بیتا‪ )370 ،1 :‬مینویسد‪« :‬روی چه اصل و به چه دلیل برخی‬
‫از برادران ما از جامعت تراویح در حرم‪ ،‬جدا میشوند و بعد از ده ركعت مناز‬
‫از جامعت باز میگردند؟ خداوند از ما و ایشان عفو مناید»‪ .‬بدین ترتیب‪،‬‬
‫تخلُّف از جامعت مسلامنان را نادرست و امری خالف سنت شمرده است‪ .‬بر‬
‫مبنای این دیدگاههای اخیر الذکر‪ ،‬موافقت با هرجامعتی که باشد‪ ،‬خواه بیست‬
‫رکعت خوانده شود‪ ،‬خواه بیشرت و یا کمرت از بیست رکعت‪ ،‬امری پسندیده است‬
‫و هیچ مانع رشعی ندارد و شخصی که متایل دارد بیشرت بخواند‪ ،‬میتواند بعد‬
‫از رشکت با برادرانی که هشت رکعت تراویح میخوانند‪ ،‬آنچه به نشاط او برابر‬
‫است‪ ،‬بیشرت و به صورت انفرادی بخواند‪.‬‬
‫دیدگاه ابن هامم حنفی رحمه الله‬
‫کامل الدین محمد ابن هامم در فتح القدیر رشح هدایه (بیتا‪ )468 ،1 :‬بعد‬
‫از نقل قول روایات‪ ،‬موطأ امام مالک گفته است که قیام رمضان به یازده رکعت‬
‫همراه وتر‪ ،‬عمل پیامرب صلی الله علیه وسلم است‪ ...‬و این سنت ایشان است؛‬
‫اما اینکه بیست رکعت خوانده شود‪ ،‬سنت و روش خلفای راشدین است که‬

‫‪35‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫خلَفَاء ال َّراشدی َ‬
‫ن‬ ‫ك ْم ب ُس َّنتی‪َ ،‬و ُس َّنة الْ ُ‬
‫فرمودۀ پیامرب صلی الله علیه وسلم‪« :‬فَ َعلَی ُ‬
‫الْ َم ْهد َ‬
‫یین» (ابن ماجه‪ ،‬بیتا‪ :‬ح‪ )42‬آن را مستحب میسازد ولی سنت منیسازد؛‬
‫زیرا سنت با مواظبت خود شان ثابت میشود(ابن هامم‪ ،‬بیتا‪ . )468 ،1 :‬بدین‬
‫طریق‪ ،‬ابن هامم رحمه الله‪ ،‬ضمن آنکه به جواز بیست رکعت تراویح‪ ،‬اذعان‬
‫داشته‪ ،‬هشت رکعت را سنت نبوی صلی الله علیه وسلم دانسته‪ ،‬متباقی را سنت‬
‫خلفای راشدین و در درجۀ مستحب برشمرده است‪.‬‬
‫دیدگاه مال علی قاری رحمه الله‬
‫عالمه مال علی قاری در مرقات املفاتیح (‪ )973 ،3 :1422‬بعد از نقل دیدگاه‬
‫ابن هامم از فتح القدیر که ارائه شد‪ ،‬گفته است‪« :‬قول صاحب قدوری‪،‬‬
‫استحباب کل مناز تراویح را به گامن میآورد؛ همچنان که عبارت صاحب‬
‫هدایه‪ ،‬سنت بودن متام رکعات تراویح را میرساند‪ .‬لذا باید سخن هرکدام به‬
‫گونۀ تغلیب‪ ،‬تصحیح شود»‪ .‬سخن عالمه مال علی قاری میرساند که خود وی‬
‫سخنان صاحب قدوری و صاحب هدایه را مطابق برداشت و تقریر کامل ابن‬
‫هامم‪ ،‬تفسیر کرده که در نگاه او‪ ،‬هشت رکعت از مناز تراویح به دلیل فعل‬
‫پیامرب صلی الله علیه وسلم‪ ،‬سنت و متباقی آن به دلیل عمل خلفای راشدین و‬
‫سایر صحابه‪ ،‬مستحب میباشد‪ .‬اما وی در هامنجا در خامتۀ بحث‪ ،‬تعبیر‬
‫صاحب هدایه را بهرت دانسته؛ زیرا عامۀ مردم را به طریق بهرتی به زیادت‬
‫خواندن مناز‪ ،‬ترغیب و تشویق میمناید‪.‬‬

‫‪36‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫دیدگاه شاهولی الله دهلوی رحمه الله‬


‫شاه ولی الله محدث دهلوی رحمه الله در حجة الله البالغه (‪)29 ،2 :1426‬‬
‫مینویسد که راز مرشوعیت قیام رمضان این است که مسلامنان در این ماه به‬
‫اخالق فرشتگان بپیوندند و هامنند آنان شوند‪ .‬بنابراین پیامرب صلی الله علیه‬
‫وسلم آن را به دو درجه مقرر داشتند‪ :‬یکی درجۀ عوام که روزها را روزه دارند‬
‫و بر فرایض اکتفا منایند‪ .‬دوم درجۀ محسنین که روزها را روزه دارند‪ ،‬شبها را‬
‫مناز برپادارند‪ ،‬زبان شان را با اعتکاف از بیهودگی باز دارند و در دهۀ اواخر‬
‫کمر خویش را به عبادات بیشرت بسته منایند‪ .‬پیامرب صلی الله علیه وسلم دانستند‬
‫که همه امت‪ ،‬توان درجۀ بلند از عبادات را ندارند؛ بنابراین هرکدام به درجهیی‬
‫در حد توان شان‪ ،‬به انجام عبادت بپردازند‪ .‬از همین بود که بعد از اقدام همه‬
‫صحابه به قیام رمضان‪ ،‬به مسجد حضور نیافتند و فرمودند‪:‬‬
‫« َما ز ََال بكم الَّذي َرأَيْت من صنيعكم َحتَّى خشيت أَن يكْتب َعلَ ْي ُ‬
‫كم َولَو‬
‫كتب َعلَيْكُم َما قُ ْمتُم به»(بخاری‪ :1422 ،‬ح‪.)7290‬‬
‫(آنچه را از عملکرد تان ادامه دادید دیدم‪ ،‬تا ترسیدم که مبادا بر شام فرض‬
‫شود و اگر بر شام فرض شود‪ ،‬آن را ادا کرده منیتوانید)‪.‬‬
‫پیامرب صلی الله علیه وسلم‪ ،‬به دلیل ترس فرض شدن قیام رمضان بر امت‪،‬‬
‫از مداومت بر قیام آن پرهیز منودند ولی بدان تشویق منودند و فرمودند‪:‬‬
‫« َم ْن قَا َم َر َمضَ ا َن إميَانًا َوا ْحت َسابًا‪ ،‬غُف َر لَ ُه َما ت َ َق َّد َم م ْن َذنْبه» (بخاری‪:1422 ،‬‬
‫ح‪ -37‬مسلم‪ :‬ح‪.)759‬‬

‫‪37‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫(هرکه رمضان را از روی ایامن و طلب ثواب‪ ،‬به مناز بایستد‪ ،‬گناهان گذشتۀ‬
‫او آمرزیده میشود)‪.‬‬
‫شاه ولی الله رحمه الله (‪ )29 ،2 :1426‬میفرماید‪ :‬بعد از دورۀ پیامرب صلی‬
‫الله علیه وسلم‪ ،‬صحابه در قیام رمضان سه چیز را اضافه ساختند‪ :‬یکی اجتامع‬
‫برای قیام رمضان در مساجد تا آسانی برای خواص و عوام میرس شود؛ دوم ادای‬
‫مناز در اول شب‪ ،‬با وجود آنکه مناز آخر شب‪ ،‬هنگام حضور فرشتگان است‬
‫و بهرت میباشد؛ سوم شامر رکعات آن را بیست رکعت ساختند؛ این بدان دلیل‬
‫بوده که وقتی ایشان دیدند که پیامرب صلی الله علیه وسلم‪ ،‬برای محسنین در‬
‫متام سال‪ ،‬یازده رکعت مناز شب را مرشوع ساختند‪ ،‬پس بدین نظر شدند که‬
‫مناسب نیست‪ ،‬بهرۀ مسلامن در ماه رمضان که باید خود را به فرشتگان‪ ،‬هامنند‬
‫بگرداند‪ ،‬هامنند بقیۀ سال و اندک باشد‪.‬‬
‫توسع در‬
‫این دیدگاه شاه ولی الله رحمه الله از علامی حنفی است‪ ،‬بیانگر ُّ‬
‫بیان رکعات تراویح است و بیان میدارد که پیامرب اسالم صلی الله علیه وسلم‪،‬‬
‫مناز تراویح یا قیام اللیل در رمضان را به اختیار امت‪ ،‬و به اعتبار حال افراد‪،‬‬
‫سپردند تا هرکس به حد توان و به اندازۀ تقوا و خداجویی خود به قیام رمضان‬
‫بپردازد و مناز تراویح را ادا مناید‪ .‬هراندازه که بیشرت به عبادت پروردگار در ماه‬
‫رمضان‪ ،‬قیام کند‪ ،‬به هامن اندازه مزد و پاداش مزید به دست خواهد آورد‪.‬‬
‫دیدگاه برخِ علامی معارص‬
‫ابن عثیمین از دانشمندان معروف حرمین‪ ،‬در پاسخ پرسشی با اشاره به‬
‫ص َّل الل ُه َعلَیه َو َسلَّ َم یزی ُد فی َر َمضَ ا َن َوالَ فی‬ ‫حدیث مبارک « َما كَا َن َر ُس ُ‬
‫ول اللَّه َ‬

‫‪38‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫رشةَ‪( »...‬بخاری‪ ،1422 ،‬ح‪ )1147‬و روایات دیگر‪ ،‬در‬


‫غَیره َع َل إ ْح َدى َع ْ َ‬
‫«مجموع فتاوى ورسائل» (‪ )193 ،14 :1413‬گفته است که سنت در شامر‬
‫رکعات تراویح‪ ،‬یازده رکعت یا سیزده رکعت است؛ اما زیادت بر آن باکی‬
‫ندارد؛ زیرا پیامرب صلی الله علیه وسلم وقتی از مناز شب‪ ،‬پرسیده شدند‪،‬‬
‫ص َال ُة اللَّیل َمثْ َنى َمثْ َنى‪( »...‬بخاری‪ :1422 ،‬ح‪ 990‬مسلم‪ ،‬بیتا‪:‬‬
‫فرمودند که «« َ‬
‫ح‪ .)749‬اما تعداد رکعات را محدود نساختند و نیز برای برخی از یاران فرمودند‪:‬‬
‫جود» (مسلم‪ ،‬بیتا‪ :‬ح‪ .)489‬ولی شامر رکعات را‬
‫الس ُ‬
‫ََثة ُّ‬ ‫«فَأَع ِّنی َع َل نَفْس َ‬
‫ك بك ْ َ‬
‫محدود ننمودند‪ .‬از همین رو صحابه به تعداد رکعات متفاوتی عمل کردند و‬
‫توسع وجود دارد‪.‬‬
‫این امری است که در آن ُّ‬
‫در کتاب «فتاوى دار اْلفتاء املَصیة» (بیتا‪ ،)79 ،1 :‬در بارۀ تعداد رکعات‬
‫مناز تراویح‪ ،‬به نقل دیدگاه امامان اربعه پرداخته و در پرتو احادیث نبوی و نیز‬
‫حدیث عائشه رضی الله عنها‪ ،‬زیادت بر هشت رکعت را جایز دانسته و گفته‬
‫است‪ ،‬اگر این حدیث بر عدم جواز زیادت بر هشت رکعت‪ ،‬داللت میداشت‪،‬‬
‫صحابه و تابعین و امامان اربعه‪ ،‬بیست رکعت و بیشرت از آن را منیخواندند‪ .‬لذا‬
‫خواندن بیست رکعت و بیشرت از آن جواز دارد‪.‬‬
‫نتیجهگیری و حاصل بحث‬
‫از مجموع نصوص و نظریاتی كه در بارۀ تعداد ركعات مناز تراویح‪ ،‬آمده‬
‫و به نقل آنها پرداخته شد‪ ،‬امور زیر دانسته میشود‪:‬‬
‫‪ -‬مناز تراویح سنت پیامرب بزرگوار اسالم صلی الله علیه وسلم است و ادای‬
‫آن پاداش بزرگ دارد؛ همچنان ترک آن باعث محرومیت افراد‪ ،‬از پاداش‬

‫‪39‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫بزرگی است که به دست آوردن آن جز در ماه رمضان‪ ،‬شاید ممکن نباشد‪.‬‬


‫دیدگاه میانهروانه در پرتو نصوص احادیث نبوی این است که هشت رکعت‬
‫مناز تراویح‪ ،‬سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم‪ ،‬و بیست رکعت ادای مناز‬
‫تراویح‪ ،‬سنت خلفای راشدین و باقی صحابه است‪ .‬لذا هردو دارای اساسی‬
‫است که دارای اجر و پاداش است‪ .‬و با ادای بیست رکعت‪ ،‬هم سنت نبوی و‬
‫هم روش خلفای راشدین که مأمور به انجام آن هستیم‪ ،‬ادا میشود‪ .‬به همین‬
‫روش را تابعین و اتباع شان و نیز امامان اهل اجتهاد عمل منودند و آن را جایز‬
‫شمردهاند‪.‬‬
‫توسع وجود دارد و روشهای‬
‫‪ -‬برای ادای مناز تراویح و تعداد ركعات آن ُّ‬
‫گوناگون یاد شده همه مرشوعاند‪ .‬یعنی كه روایات نقل شده و مستند‪ ،‬تعداد‬
‫یازده ركعت (به شمول وتر)؛ سیزده رکعت به شمول وتر‪ ،‬بیست ركعت با سه‬
‫رکعت وتر؛ سی و شش ركعت به عالوۀ وتر؛ چهل ركعت به عالوۀ وتر؛ و نیز‬
‫بیشرت از آن را ثابت میسازد‪ .‬از همین رو امامان بزرگوار و فقهای متق َّدم‪،‬‬
‫روشهای گوناگونی را انجام دادند و بیان داشتهاند‪ .‬بنابراین اگر کسی به‬
‫هریک از این اقوال و آراء‪ ،‬عمل کند رواست و مورد مالمت قرار منیگیرد‪.‬‬
‫نباید کسی بدو اعرتاض کند و وی را مورد توهین و تحقیر قرار دهد‪.‬‬
‫‪ -‬پافشاری به یکی از روشهای یاد شده و اینکه کسی دیگر روشها را‬
‫نادرست و نامرشوع و بدعت بداند‪ ،‬اساسی ندارد و اینکه بخش اعظمی از امت‬
‫اسالمی‪ ،‬به شمول صحابه‪ ،‬تابعین و امامان اهل اجتهاد را به غیر صواب متهم‬
‫کنیم‪ ،‬امری است که نه دلیل قاطع و منصوصی دارد و نه هم معقول به نظر‬

‫‪40‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫میرسد‪ .‬چه همه کسانی که یک نظر را اختیار کردند و بدان عمل کردند از‬
‫باب افضلیت بوده نه که آن را واجب دانسته باشند‪ .‬بنابراین بر امت اسالمی‬
‫الزم است‪ ،‬از نادرست خواندن هریک از روشهایی که صحابه بدان عمل‬
‫کردند‪ ،‬تابعین و امامان دین روش خود قرار دادند‪ ،‬بپرهیزند و عمل صحابه و‬
‫تابعین و اتباع تابعین را بدعت و نادرست نخوانند؛ زیرا دین اسالم توسط آن‬
‫بزرگواران به ما رسیده و آنان قابل اعتامد برای ما هستند‪.‬‬
‫‪ -‬جدال در مورد تعداد رکعات مناز تراویح که از جانب برخی انجام‬
‫میشود و به نزاع و تضاد میکشد‪ ،‬نارواست؛ زیرا از جانبی در امر تعداد رکعات‬
‫توسع وجود دارد و تفاوت عمل و دیدگاه بزرگان صحابه و تابعین‬
‫مناز تراویح؛ ُّ‬
‫و امامان دین‪ ،‬در افضلیت و استحباب بوده است؛ نه در جواز و عدم جواز‪ .‬از‬
‫جانب دیگر‪ ،‬اختالف نزاع‪ ،‬آنهم به خاطر امری سنت و یا مستحب‪ ،‬حرام است‬
‫و نباید به خاطر عبادتی که امت اسالمی آن را به روشهای متنوع انجام دادند‬
‫و برای هر روشی دلیلی است‪ ،‬مرتکب کار حرامی شویم و تضاد و نزاع را بر پا‬
‫مناییم؛ چه تضاد و نزاع اهل ایامن با یکدیگر از ممنوعات رشعی است که به‬
‫شدت از آن منع صورت گرفته است‪.‬‬
‫‪ -‬هتک حرمت‪ ،‬توهین و تحقیر برادران مسلامنی که به روش دیگری‪ -‬غیر‬
‫از روش ما‪ -‬مناز تراویح را ادا میکنند‪ ،‬ناروا و گناه است؛ زیرا اکرام و احرتام‬
‫برادران مؤمن‪ ،‬وجیبۀ رشعی است و توهین و تحقیر و کاربرد القاب نادرست بر‬
‫مؤمنان‪ ،‬حرام منصوص است‪ .‬قرآن کریم فرموده است‪َ « :‬والَ تَنَابَ ُزوا باْلْ َلْقَاب‪-...‬‬

‫‪41‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫به القاب زشت همدیگر را یاد نکنید‪( »...‬الحجرات‪ .)11 :‬یعنی که نباید کسانی‬
‫را که به روش ما مناز نخواندند‪ ،‬به القاب ناپسند و زشت نام بگذاریم‪.‬‬
‫‪ -‬حفظ وحدت امت اسالمی‪ ،‬از وجایب دینی است‪ .‬نباید به خاطر امری‬
‫اساسا تنوع وجود دارد‪ ،‬وحدت امت اسالمی‪،‬‬
‫سنت یا مستحب که در آن ً‬
‫خدشه دار شود‪ .‬بنابراین هرگاه‪ ،‬کسی دیدگاهش برخالف جامعتی باشد‪،‬‬
‫هنگامی که با ایشان یکجا به اقامۀ مناز تراویح میپردازد‪ ،‬نیکوست که با ایشان‬
‫موافقت کند و تخلُّف نورزد و مناز را به روش شان بخواند؛ چه همه این‬
‫روشها دارای اساس است و تخلف از برادران مسلامن‪ ،‬موجه به نظر منیرسد‪.‬‬
‫‪ -‬آنچه معلوم میشود كه تعدادی از برادران مؤمن و عزیز ما‪ ،‬بعد از ادای‬
‫بخشی از مناز تراویح‪ ،‬مناز را رها میكنند و میروند‪ ،‬اگر به نیت ناجایز شمردن‬
‫و بدعت دانسنت روش دیگران‪ ،‬چنین عملی را انجام دهند نادرست است؛ زیرا‬
‫هیچ دلیلی بر ترجیح روش خود ندارند و بزرگان علم و فقاهت همه روشها را‬
‫مرشوع دانستهاند‪ .‬از آنجا كه ترجیح میان دیدگاهها ثابت نیست‪ ،‬جدایی از‬
‫جامعت مسلامنان با چنین قصدی را دانشمندان نیکو نشمردهاند‪ .‬لذا بهرت است‬
‫از جامعت مسلامنان تخلف نورزند‪ .‬اما اگر احیانًا‪ ،‬کسی از برادران از مناز‪،‬‬
‫تخلُّف ورزید‪ ،‬نباید برادران دیگر‪ ،‬با آنان جدال منایند و یا مانع ورود شان به‬
‫مساجد و منازهای جامعت شوند؛ و یا توهین و تحقیر شان منایند؛ زیرا باز این‬
‫گناه بزرگرتی است که انجام میدهند‪ .‬قرآن کریم میفرماید‪:‬‬
‫« َو َم ْن أَظْلَ ُم م َّم ْن َمنَ َع َم َساج َد اللَّه أَ ْن ی ْذكَ َر فی َها ا ْس ُم ُه َو َس َعى فی‬
‫َخ َراب َها‪(»...‬البقره‪.)114 :‬‬

‫‪42‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫(و كیست بیدادگرتر از آن كس كه نگذارد در مساجد خدا نام وى برده شود‬


‫و در ویراىن آنها بكوشد‪.)...‬‬
‫باید بگذارند‪ ،‬هرکس هراندازه که در توان اوست در ماه رمضان مناز بخواند‬
‫و اعرتاضی اینچنین نکنند که نادرست و خالف آموزههای اخوت اسالمی در‬
‫میان مسلامنان است‪.‬‬
‫‪ -‬یگانه راه حل این اختالف آن است که مراجع علمی و علامی بزرگ و‬
‫امامان مساجد‪ ،‬نخست خود به حقیقت این امر آگاه شوند و به منازعه و مجادله‬
‫در این مورد نپردازند‪ .‬بعد از آن در مساجد و مجامع علمی برای مردم حقیقت‬
‫این امر را برسانند و روشهای گوناگون صحابه و بزرگان دین را ترشیح منایند‬
‫تا مجادله و منازعه در این باره از میان امت اسالمی رخت بربندد و فضای‬
‫آرامش در عبادات مستولی باشد‪.‬‬
‫الله متعال‪ ،‬توفیق عمل به کتاب و سنت و اتحاد و اتفاق در میان آحاد امت‬
‫اسالمی برقرار سازد و نفاق و اختالف را از میان شان دور گرداند!‬
‫تحریر و بازنگری و افزودههای جدید این رساله‪ ،‬به تاریخ بیست و سوم ماه‬
‫مبارک رمضان سال ‪1442‬ھ‪.‬ق‪ .‬مطابق به پانزدهم ثور ‪1400‬ھ‪.‬ش‪ .‬به قلم العبد‬
‫الفقیر الی الله الغنی القوی‪ ،‬فضل الرحمن الفقیهی الهروی به امتام رسید‪ .‬اگر‬
‫مباحث آن درست باشد‪ ،‬از توفیق پروردگار است و اگر نقصان و نادرستی در‬
‫آن راه یافته باشد‪ ،‬از قصور فهم نویسنده خواهد بود‪ .‬نگارندۀ این نوشته‪ ،‬از‬
‫بارگاه پروردگار منان‪ ،‬به دست نیاز میخواهد تا این عمل ناچیز را در زمرۀ‬

‫‪43‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫حسنات وی به شامر آورد و گناهان او را مورد مغفرت و آمرزش خویش قرار‬


‫دهد‪.‬‬
‫اللهم اغفر لکاتبه ولقارئه وملن قال آمین؛ إنک سمیع مجیب!‬

‫منابع و مراجع‬
‫‪ .1‬قرآن کریم‪.‬‬
‫‪ .2‬ابن ابی شیبه‪ ،‬عبد الله بن محمد بن ابراهیم‪ .)1409( .‬املصنف فی‬
‫اْلحادیث واآلثار‪ .‬چاپ اول‪ ،‬املحقق‪ :‬كامل یوسف الحوت‪ ،‬ریاض‪ :‬مكتبة‬
‫رشد‪.‬‬
‫‪ .3‬ابن الجعد‪ ،‬علی بن عبید جوهری بغدادی‪ .)1990 - 1410( .‬مسند ابن‬
‫الجعد‪ .‬تحقيق‪ :‬عامر أحمد حيدر‪ ،‬چاپ نخست‪ ،‬بیروت‪ :‬مؤسسة نادر‪.‬‬
‫‪ .4‬ابن تیمیة‪ ،‬ابو العباس احمد بن عبد الحلیم بن عبد السالم‪1408( .‬هـ ‪-‬‬
‫‪1987‬م)‪ .‬الفتاوى الكربى‪ .‬چاپ اول‪ ،‬بیروت لبنان‪ :‬دار الكتب العلمیه‪.‬‬
‫‪ .5‬ابن جبیرین‪ ،‬عبد الله بن عبد الرحمن بن عبد الله‪( .‬بیتا)‪ .‬فتاوى الشيخ‬
‫ابن جربين‪[ .‬الكتاب مرقم آليا]‪.‬‬
‫‪ .6‬ابن حنبل‪ ،‬احمد بن محمد بن حنبل‪ 1421( .‬هـ ‪ 2001 -‬م)‪ .‬مسند اْلمام‬
‫أحمد بن حنبل‪ .‬املحقق‪ :‬شعیب اْلرنؤوط ‪ -‬عادل مرشد‪ ،‬وآخرون‪ ،‬إرشاف‪ :‬د‬
‫عبد الله بن عبد املحسن الرتكی‪ ،‬بیروت‪ :‬مؤسسة الرسالة‪.‬‬
‫‪ .7‬ابن رشد‪ ،‬محمد بن احمد بن محمد‪1425( .‬هـ ‪ 2004 -‬م)‪ .‬بدایة املجتهد‬
‫ونهایة املقتصد‪ .‬قاهره‪ :‬دار الحدیث‪.‬‬

‫‪44‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫‪ .8‬ابن عثیمین‪ ،‬محمد صالح بن محمد‪ .)1413( .‬مجموع فتاوى ورسائل‬


‫فضيلة الشيخ محمد بن صالح العثيمني‪ .‬جمع وترتيب‪ :‬فهد بن نارص بن إبراهيم‬
‫السليامن‪ ،‬سعودی‪ :‬دار الوطن ‪ -‬دار الَثيا‪.‬‬
‫‪ .9‬ابن قدامه مقدسی‪ ،‬عبد الله بن احمد بن محمد‪1388( .‬هـ ‪1968 -‬م)‪.‬‬
‫املغنی البن قدامة‪ .‬النارش‪ :‬مكتبة القاهره‪.‬‬
‫‪ .10‬ابن ماجة‪ ،‬ابوعبد الله محمد بن یزید القزوینی‪( .‬بی تا)‪ .‬سنن ابن ماجه‪.‬‬
‫تحقیق‪ :‬محمد فؤاد عبد الباقی‪ ،‬بیروت‪ :‬دار إحیاء الكتب العربیة ‪ -‬فیصل عیىس‬
‫البابی الحلبی‪.‬‬
‫‪ .11‬ابن مفلح‪ ،‬ابراهیم بن محمد بن عبد الله‪1418( .‬ه ‪1997 -‬م)‪ .‬املبدع‬
‫فی رشح املقنع‪( .‬املقنع ملوفق الدین بن قدامه)‪ .‬باعل الصفحه یلیه ‪ -‬مفصوال‬
‫بفاصل «املبدع فی رشح املقنع» البن مفلح)‪ ،‬چاپ اول‪ ،‬بیروت – لبنان‪ :‬دار‬
‫الكتب العلمیة‪.‬‬
‫‪ .12‬ابن هامم‪ ،‬کامل الدین محمد بن عبد الواحد‪( .‬بیتا)‪ .‬فتح القدير‪.‬‬
‫بیروت‪ :‬دار الفكر‪.‬‬
‫السج ْستانی‪ ،‬سلیامن بن اشعث بن اسحاق‪( .‬بیتا)‪ .‬سنن أبی‬
‫‪ .13‬ابو داود َّ‬
‫داود‪ .‬املحقق‪ :‬محمد محیی الدین عبد الحمید‪ ،‬صیدا – بیروت‪ :‬املكتبة‬
‫العَصیة‪.‬‬
‫‪ .14‬ابو مالك‪ ،‬كامل بن سید سامل‪( .‬بیتا)‪ .‬صحیح فقه السنة و ادلته و‬
‫توضیح مذاهب االمئة‪ .‬پاكستان‪ -‬پشاور‪ :‬كتابخانه رشیدیه‪.‬‬

‫‪45‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫‪ .15‬آل الشیخ‪ ،‬عبد العزيز بن عبد الله بن محمد‪( .‬بیتا)‪ .‬رسائل وفتاوى‬
‫عبد العزيز آل الشيخ‪[ .‬الكتاب مرقم آليا]‪.‬‬
‫‪ .16‬بخاری‪ ،‬محمد بن إسامعیل‪1422( .‬ه‪.‬ق)‪ .‬الجامع املسند الصحیح‬
‫املختَص من أمور رسول الله صل الله علیه وسلم وسننه وأیامه = صحیح‬
‫البخاری‪.‬چاپ اول‪ ،‬تحقیق‪ :‬محمد زهیر بن نارص النارص‪ ،‬النارش‪ :‬دار طوق‬
‫النجاة‪.‬‬
‫‪ .17‬بغوی‪ ،‬حسین بن مسعود بن محمد‪1403( .‬هـ ‪1983 -‬م)‪ .‬رشح السنة‪.‬‬
‫تحقیق‪ :‬شعیب اْلرنؤوط‪-‬محمد زهیر الشاویش‪ ،‬چاپ دوم‪ ،‬دمشق‪ ،‬بیروت‪:‬‬
‫املكتب اْلسالمی‪.‬‬
‫‪ .18‬بلدحی‪ ،‬عبد الله بن محمود بن مودود‪ 1356( .‬هـ ‪ 1937 -‬م)‪ .‬االختيار‬
‫لتعليل املختار‪ .‬با تعلیقات‪ :‬الشيخ محمود أبو دقيقة‪ ،‬قاهره‪ :‬مطبعة الحلبي‪.‬‬
‫‪ .19‬بهوىت‪ ،‬منصور بن یونس بن صالح الدین‪( .‬بیتا)‪ .‬كشاف القناع عن‬
‫منت اْلقناع‪ .‬كشاف القناع عن منت اْلقناع‪ ،‬النارش‪ :‬دار الكتب العلمیه‪.‬‬
‫‪ .20‬بیهقی‪ ،‬احمد بن حسین بن علی بن موىس‪1424( .‬ه‪2003 -‬م)‪ .‬السنن‬
‫الكربى‪ .‬املحقق‪ :‬محمد عبد القادر عطا‪ ،‬چاپ سوم‪ ،‬بیروت‪ -‬لبنان‪ :‬دار الكتب‬
‫العلمیه‪.‬‬
‫‪ .21‬بیهقی‪ ،‬احمد بن حسین بن علی‪ .)1410( .‬فضائل اْلوقات‪ .‬تحقیق‪:‬‬
‫عدنان عبد الرحمن مجيد القييس‪ ،‬چاپ اول‪ ،‬مکه مکرمه‪ :‬مكتبة املنارة‪.‬‬
‫‪ .22‬ترمذی‪ ،‬محمد بن عیىس بن َس ْورة‪ 1395( .‬هـ ‪ 1975 -‬م)‪ .‬سنن الرتمذی‪.‬‬
‫تحقیق وتعلیق‪ :‬احمد محمد شاكر (جـ ‪ )2 ،1‬ومحمد فؤاد عبد الباقی (جـ ‪)3‬‬

‫‪46‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫وإبراهیم عطوة عوض املدرس فی اْلزهر الرشیف (جـ ‪ ،)5 ،4‬مَص‪ :‬رشكة‬
‫مكتبة ومطبعة مصطفى البابی الحلبی‪.‬‬
‫‪ .23‬حاکم‪ ،‬محمد بن عبد الله بن محمد‪ .)1990 - 1411( .‬املستدرك عل‬
‫الصحیحین‪ .‬تحقیق‪ :‬مصطفى عبد القادر عطا‪ ،‬چاپ نخست‪ ،‬بیروت‪ :‬دار‬
‫الكتب العلمیة‪.‬‬
‫‪ .24‬دار اْلفتاء‪( .‬بیتا)‪ .‬فتاوی داراالفتاء املَصیه‪( .‬الفتاوى ‪ -‬مرقم آلیا)‪.‬‬
‫‪ .25‬دهلوی‪ ،‬احمد بن عبد الرحیم (شاه ولی الله)‪ 1426( .‬هـ ‪2005 -‬م)‪.‬‬
‫حجة الله البالغة‪ .‬تحقیق‪ :‬سيد سابق‪ ،‬چاپ اول‪ ،‬بیروت‪ -‬لبنان‪ :‬دار الجیل‪.‬‬
‫‪ .26‬رسخسی‪ ،‬محمد بن احمد بن ابی سهل‪1414( .‬ھ‪1993 -‬م)‪ .‬املبسوط‪.‬‬
‫بیروت‪ :‬دار املعرفه‪.‬‬
‫‪ .27‬طحاوی‪ ،‬احمد بن محمد بن سالمه‪ 1414( .‬هـ‪ 1994 ،‬م)‪ .‬رشح معانی‬
‫اآلثار‪ .‬حققه وقدم له‪( :‬محمد زهری النجار ‪ -‬محمد سید جاد الحق) من علامء‬
‫اْلزهر الرشیف‪ ،‬چاپ اول‪ ،‬بیروت‪ :‬عامل الكتب‪.‬‬
‫‪ .28‬عبید‪ ،‬الحاجة کوکب‪ 1406( .‬هـ ‪ 1986 -‬م)‪ .‬فقه العبادات عل املذهب‬
‫املاليك‪ .‬چاپ اول‪ ،‬دمشق‪ -‬سوریا‪ :‬مطبعة اْلنشاء‪.‬‬
‫‪ .29‬عینی‪ ،‬بدر الدین محمود بن احمد بن موىس‪1420( .‬ه ‪2000 -‬م)‪.‬‬
‫البنایة رشح الهدایة‪ .‬چاپ اول‪ ،‬بیروت لبنان‪ :‬دار الكتب العلمیه‪.‬‬
‫‪ .30‬قاری‪ ،‬علی بن سلطان محمد‪1422( .‬هـ ‪2002 -‬م)‪ .‬مرقاة املفاتیح رشح‬
‫مشكاة املصابیح‪ .‬چاپ اول‪ ،‬بیروت ‪ -‬لبنان‪ :‬دار الفكر‪.‬‬

‫‪47‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫‪ .31‬قشیری‪ ،‬ابوالحسن مسلم بن الحجاج‪( .‬بیتا)‪ .‬صحیح مسلم (املسند‬


‫الصحیح املختَص بنقل العدل عن العدل إَل رسول الله صل الله علیه وسلم‪.‬‬
‫املحقق‪ :‬محمد فؤاد عبد الباقی‪ ،‬بیروت‪ :‬دار إحیاء الرتاث العربی‪.‬‬
‫‪ .32‬لجنة الفتوى‪1430( .‬هـ = ‪ 2009‬م)‪ .‬فتاوى الشبكة اْلسالمية‪ .‬ذا امللف‬
‫هو أرشيف لجميع الفتاوى العربية باملوقع‪http://www.islamweb.net :‬‬
‫‪ .33‬مالك‪ ،‬بن انس بن مالك بن عامر‪1425( .‬ه‪2004 -‬م)‪ .‬املوطأ‪ .‬تحقیق‪:‬‬
‫محمد مصطفى اْلعظمی‪ ،‬چاپ اول‪ ،‬أبو ظبی – اْلمارات‪ :‬مؤسسة زاید بن‬
‫سلطان آل نهیان لألعامل الخیریه واْلنسانیه‪.‬‬
‫‪ .34‬مالكی‪ ،‬محمد بن احمد بن محمد علیش‪1409( .‬هـ‪1989/‬م)‪ .‬منح‬
‫الجلیل رشح مختَص خلیل‪«( .‬مختَص خلیل» بأعل الصفحه یلیه ‪ -‬مفصوال‬
‫بفاصل ‪ -‬رشحه «منح الجلیل» للشیخ علیش)‪ ،‬بیروت‪ :‬دار الفكر‪.‬‬
‫‪ .35‬مرغینانی‪ ،‬علی بن ابی بكر بن عبد الجلیل‪( .‬بیتا)‪ .‬الهدایة فی رشح‬
‫بدایة املبتدی‪ .‬تحقیق‪ :‬طالل یوسف‪ ،‬بیروت لبنان‪ :‬دار احیاء الرتاث العربی‪.‬‬
‫‪ .36‬مروزی‪ ،‬محمد بن نَص بن الحجاج‪1408( .‬ه‪1988 -‬م)‪ .‬مختَص قیام‬
‫اللیل‪ .‬اختَصها‪ :‬العالمه احمد بن علی مقریزی‪ ،‬فیصل اباد – باكستان‪ :‬حدیث‬
‫أكادمی‪.‬‬
‫‪ .37‬نسائی‪ ،‬احمد بن شعیب بن علی‪ .)1986 - 1406( .‬السنن الصغرى‬
‫للنسائی‪ .‬تحقیق‪ :‬عبد الفتاح أبو غدة‪ ،‬چاپ دوم‪ ،‬حلب‪ :‬مكتب املطبوعات‬
‫اْلسالمیة‪.‬‬

‫‪48‬‬
‫تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح‬

‫‪ .38‬نسائی‪ ،‬احمد بن شعیب بن علی‪1421( .‬ه‪2001 -‬م)‪ .‬السنن الكربى‪.‬‬


‫تحقیق‪ :‬حسن عبد املنعم شلبی‪ ،‬چاپ اول‪ ،‬بیروت‪ :‬مؤسسة الرساله‪.‬‬
‫‪ .39‬نفراوی‪ ،‬احمد بن غانم بن سامل‪1415( .‬هـ ‪1995 -‬م)‪ .‬الفواكه الدواِّن‬
‫عل رسالة ابن أَب زيد القْيواِّن‪ .‬چاپ اول‪ ،‬بیروت‪ :‬دار الفکر‪.‬‬
‫‪ .40‬نووی‪ ،‬ابو زكریا یحیى بن رشف‪( .‬بیتا)‪ .‬املجموع رشح املهذب (مع‬
‫تكملة السبكی واملطیعی)‪ .‬طبعة كاملة معها تكملة السبكی واملطیعی‪ ،‬بیروت‪:‬‬
‫دار الفكر‪.‬‬

‫‪49‬‬

You might also like