Professional Documents
Culture Documents
شناسنامۀ کتاب
نام کتاب :تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
نویسنده :فضل الرحمن فقیهی هروی
نارش :انتشارات قدس هرات
شامرگان 500 :جلد
نوبت چاپ :اول 1400 ،ھ.ش
نشانی :خیابان دانشجو ،انتشارات قدس ،روبهروی دانشگاه
فهرست مطالب
صفحات عنوانها
مقدمه 1 ......................................................................................
تاریخچه و اصل مرشوعیت تراویح 3 ...................................................
مناز تراویح در آیینۀ نصوص رشعی 5 ..................................................
در باب استحباب تراویح (سنت خلفای راشدین) 8 .................................
در باب ادای تراویح در خانه یا مسجد10............................................
روایات دال بر بیست رکعت14........................................................
روایات دال بر هشت رکعت 15.......................................................
روایات دال بر سیوشش و چهل رکعت16..........................................
حکم مناز تراویح 17......................................................................
دیدگاههای فقها در مورد تعداد رکعات تراویح 20...................................
رأی نخست (هشت رکعت) 20........................................................
نقد دیدگاه عدم جواز بیش از هشت رکعت 22......................................
رأی دوم (بیست رکعت)25............................................................
نقد دیدگاه اجامع بر بیست رکعت 27................................................
رأی سوم (سی و شش رکعت) 29.....................................................
رأی چهارم (چهل رکعت)30..........................................................
برخی آرای دیگر 31...................................................................
دیدگاه ابن تیمیه رحمه الله 33.........................................................
دیدگاه ابن هامم حنفی 35.............................................................
دیدگاه مال علی قاری حنفی 36.......................................................
دیدگاه شاهولی الله دهلوی 37.........................................................
دیدگاه برخ علامی معارص 38.........................................................
نتیجهگیری و حاصل بحث 39..........................................................
منابع و مراجع 44..........................................................................
مقدمه
الحمد لله حمد الشاکرین وصلوات الله وسالمه علی سید االنبیاء واملرسلین
وعلی آله وصحابته اجمعین.
اما بعد ،مسلَّم است که ماه رمضان از بهرتین ماههای سال است و عبادت
در آن ،پاداش بیشرتی در نزد الله متعال دارد .مناز یکی از پنج بنای اسالم است
و مناز تراویح ،عبادتی ارزشمند در ماه مبارک رمضان به شامر میرود .اقامۀ
مناز تراویح واق ًعا این ماه مبارک را بیشرت با شأن و شکوه میسازد و مسلامنان
با این عبادت ،ثواب و پاداش عظیمی را نصیب میشوند.
حکمت رمضان ،رسیدن به مدارج عالی تقوا و تق ُّرب به الله است .الله متعال
ين م ْن قَبْل ُ
ك ْم ب َع َل الَّذ َ
الصيَا ُم ك ََام كُت َ ب َعلَيْ ُ
ك ُم ِّ بدان اشاره داشته است که« :كُت َ
لَ َعلَّ ُ
ك ْم تَتَّقُونَ= روزه بر شام فرض شده؛ همچنان که بر کسان پیش از شام فرض
شده بود تا باشد که پرهیزگار شوید» (البقرة.)183 :
نگاهی به آثار متقدم میرساند که از دوران قدیم در تعداد رکعات مناز
تراویح در میان اهل اجتهاد ،دیدگاههای متفاوتی ،وجود داشته است؛ اما این
تفاوت نظر ،هیچ مشکلی را در طول تاریخ سدههای نخستین اسالمی ،پدید
منی آورده است .در این اواخر ،برخی مردم در کشور ما با بحث روی تعداد
رکعات مناز تراویح ،اسباب اختالف نزاع را در میان امت اسالمی فراهم
آوردهاند .بیشرت اهل سنت ،تعداد رکعات تراویح را بیست رکعت میدانند و
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
بدان عمل میکنند و بر این روش سخت پایبنداند .شامری هم هشت رکعت
میخوانند و فقط بر این روش پافشاری میدارند .عدهیی از طرفین ،روش خود
را مرشوع و روش دیگر را بدعت و خالف سنت ،میدانند و با پافشاری بر نظر
خود ،زمینۀ اختالف نزاع در میان امت اسالمی را فراهم میسازند .چنانکه
یکدیگر را خالف هدایت قرآن کریم ،به القاب نادرست ،یاد میکنند و با
محورقرار دادن مناز تراویح که از فضایل و سنن است ،فریضۀ حفظ وحدت
در میان امت اسالمی را زیر پا میمنایند.
تعداد زیادی از مردم ما نیز در این باره ،دچار تردید و نگرانی میشوند و
روز تا روز ،نزاع دامن زده میشود .این اختالف نظرها ،گاهی به حدی رسیده
که به زد و خوردهای فزیکی منجر شده ،مناظرات به منازعات و عداوت کشیده
و اسباب توهین و تحقیر برادران مسلامن را فراهم آورده است .تعدادی از مردم
جامعه نیز با اخالصی که دارند ،از هردو طرف ،میپندارند که گویا جز روشی
که آنان به ادای مناز تراویح میپردازند ،روش دیگری جواز ندارد.
اندیشۀ عدم جواز روشهای دیگر ،حتی ذهن و فکر تعدادی از امامان
مساجد را نیز در بر گرفته است؛ چه شاید کمتر مطالعۀ دقیق و فراگیر در این
زمینه داشته باشند .بنابراین بحث روی این موضوع ارزشمند میمناید .نگارندۀ
این سطور ،فضل الرحمن فقیهی هروی ،این نوشته را سامان داده تا با بررسی
دیدگاههای فقها در پرتو نصوص رشعی ،به تبیین این موضوع بپردازد و سعی
برآن دارد تا در حل و برچیدن این اختالف نزاع ،سهمی ایفا مناید .امید است
2
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
الله متعال ،در نگارش این رساله ،میانهروی و انصاف را نصیب نگارنده بگرداند
و توفیق دریافت حق و انصاف را برایش عنایت بفرماید.
تاریخچه و اصل مرشوعیت تراویح
در مرشوعیت مناز تراویح و جواز آن ،همه امت اسالمی ،اجامع و اتفاق
دارند و هیچ كسی از اهل علم ،جواز و مرشوعیت آن را انكار ندارد؛ مگر
روافض كه از امت اسالمی تخلُّف ورزیده به مرشوعیت آن قایل نیستند و به
ادای آن منیپردازند (رسخسی .)144 ،2 :1414 ،تاریخچۀ مرشوعیت مناز
تراویح به وقت حیات رسول الله صلی الله علیه وسلم بر میگردد و این عبادت،
سنتی از سنتهای رسول الله صلی الله علیه وسلم بوده است؛ همچنان که از
سنتهای خلفای راشدین نیز میباشد.
از عایشه رضی الله عنها حدیثی را امام بخاری چنین روایت کرده است:
ج ذَاتَ لَیلَ ٍة م ْن َج ْوف اللَّیل ،ف َ
َص َّل «أَ َّن َر ُس َ
ول اللَّه َص َّل الل ُه َعلَیه َو َسلَّ َم َخ َر َ
ح َّدث ُوا ،فَا ْجتَ َم َع أَك َ ُ
َْث منْ ُه ْم، اس ،فَتَ َ صالَته ،فَأَ ْصبَ َ
ح النَّ ُ َص َّل ر َج ٌ
ال ب َ فی امل َْسجد ،ف َ
ج خ َر َََث أَ ْه ُل امل َْسجد م َن اللَّیلَة الثَّالثَة ،فَ َح َّدث ُوا ،فَك ُ َاس ،فَتَ َ
ح النَّ ُ َصلَّ ْوا َم َعهُ ،فَأَ ْصبَ َ
ف َ
ج َزصالَته ،فَل ََّام كَانَت اللَّیلَ ُة ال َّراب َع ُة َع َ
َصلَّ ْوا ب َ
ص َّل الل ُه َعلَیه َو َسلَّ َم ،ف َ ول اللَّه َ َر ُس ُ
ج َر أَقْبَ َل َع َل النَّاس، الصبْح ،فَل ََّام ق َ
َض ال َف ْ صالَة ُّ امل َْسج ُد َع ْن أَ ْهله َحتَّى َخ َر َ
جل َ
یت أَ ْن ت ُ ْف َر َ
ض ك ْم ،لَكنِّی خَش ُ
كانُ ُ َال« :أَ َّما بَ ْع ُد ،فَإنَّ ُه لَ ْم یخ َ
ْف َعلَی َم َ فَتَشَ َّه َد ،ث ُ َّم ق َ
ك ْم ،فَتَ ْعج ُزوا َعنْ َها» (بخاری ،1422 ،حدیث.)924 :
َعلَی ُ
(پیامرب صلی الله علیه وسلم ،شبی در میان شب برآمدند و در مسجد مناز
خواندند .تعدادی از مردم هم با ایشان مناز خواندند .صبح آن شب ،مردم با
3
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
هم صحبت کردند[ .شب دیگر] تعداد بیشرتی جمع شدند و با ایشان مناز
خواندند .باز [فردای آن] مردم با هم صبحت کردند و شب سوم اهل مسجد
زیاد شدند .پیامرب صلی الله علیه وسلم به مسجد آمدند و مردم با ایشان مناز
خواندند .شب چهارم مسجد از گنجایش مردم عاجز آمد[ ،اما پیامرب صلی الله
علیه وسلم به مناز شب نیامدند] تا اینکه به مناز صبح آمدند .وقتی مناز صبح
را ادا کردند ،روی خود را به مردم کرده بعد از گفنت شهادتین فرمودند :من از
آمادگی شام نرتسیدم ،بلکه از این ترسیدم که مبادا بر شام فرض شود و شام از
ادای آن عاجز مانید).
بعد از این واقعه و رفتار و هدایت پیامرب صلی الله علیه وسلم ،مردم مناز
شب در ماه رمضان را میخواندند و طور تنها و نیز به جامعت ادا میکردند.
اما در زمان خلیفۀ دوم ،صورت کنونی مقرر شد و به ادای آن به جامعت و با
یک امام جمعی اقدام شد .امام بخاری حدیثی را از عبد الرحمن بن عبد القاری
روایت کرده که گفت:
خطَّاب َرضی اللَّ ُه َعنْهُ ،لَیلَ ًة فی َر َمضَ ا َن إ َ
َل امل َْسجد، ت َم َع ُع َم َر بْن ال َ
« َخ َر ْج ُ
صالَته یصلِّی ال َّر ُج ُل ف َ
َیصلِّی ب َ اس أَ ْوزَا ٌع ُمتَ َف ِّرقُونََ ،
یصلِّی ال َّر ُج ُل لنَفْسهَ ،و َ فَإذَا النَّ ُ
ت َه ُؤالَء َع َل قَارئٍ َواح ٍد ،لَكَا َن أَ ْمث ََل» ث ُ َّم َال ُع َم ُر« :إنِّی أَ َرى لَ ْو َج َم ْع ُ
ال َّر ْهطُ ،فَق َ
یصلُّو َناس َ ت َم َع ُه لَیلَ ًة أُ ْخ َرىَ ،والنَّ ُ
ب ،ث ُ َّم َخ َر ْج ُج َم َع ُه ْم َع َل أُبَی بْن كَ ْع ٍ
َع َز َم ،فَ َ
َال ُع َم ُر« :ن ْع َم الب ْد َع ُة َهذهَ ،والَّتی ینَا ُمو َن َعنْ َها أَفْضَ ُل م َن الَّتی
صالَة قَارئه ْم ،ق َ
ب َ
یقُو ُمو َن» (بخاری :1422 ،ح.)2010
4
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
(من با عمر بن الخطاب رضی الله عنه ،شبی از رمضان به سوی مسجد آمدم.
در این هنگام مردم گروههای جداجدا بودند و تنها تنها و به جامعتهایی مناز
میخواندند .عمر رضی الله عنه گفت :من میپندارم که اگر اینها را با یک قاری
جمع منایم بهرت خواهد بود .بعد تصمیم گرفت و آنان را به اقتدا به ا ُبی بن کعب
جمع کرد .شبی دیگر با وی بیرون شدم و مردم به امامت یک قاری مناز
میخواندند .عمر بن الخطاب گفت :این کار جدید خوبی است .و اگر مناز را
در آخر شب بخوانند از اینکه حاال میخوانند بهرت است).
احادیثی که روایت شد ،بیانگر ایناند که اصل مناز تروایح در زمان رسول
الله صلی الله علیه وسلم ،مرشوع شده و اقامه گردیده است .بنابراین کسی
منیتواند ادعا کند که خلفای راشدین به ویژه خلیفۀ دوم ،این عبادت را از
خود ساخته و بدعت ایجاد کرده است .یعنی که مناز تراویح ،سنت نبوی است
و نیز روش خلفای راشدین بعد از ایشان بوده است؛ در زمان تابعین و اتباع شان
و در طول تاریخ اسالم وجود داشته و تا اکنون به هامن روش اقامه میشود.
دو حدیث مبارکی که در اصل و تاریخچۀ مناز تراویح ،نقل گردید،
میرساند که در صدر اول ،تعداد رکعات مناز تراویح ،مشخص و محدود نشده
است .از اینرو در تعداد آن قول واحد و مورد اتفاق امت اسالمی ،وجود ندارد؛
بلکه دیدگاههای متفاوت وجود دارد که در سطور آینده بیان خواهد شد.
مناز تراویح در آیینۀ نصوص رشعی
برای فهم درست ،دیدگاه فقها در حکم مناز تراویح و شامر رکعات آن
نیاز است ،پیشرت از آن دو مطلب ،نصوصی از احادیث نبوی و نیز روایاتی از
5
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
6
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
خواندند؛ باز مردم در این باره سخن زدند تا که اهل مسجد در شب سوم زیاد
شدند؛ پیامرب صلی الله علیه وسلم برآمدند و مردم با [اقتدا به] مناز شان مناز
خواندند؛ اما شب چهارم که شد ،مسجد از گنجایش اهلش عاجز شد؛ [مردم
انتظار کشیدند] تا که مبارک به مناز صبح برآمدند؛ هنگامی که مناز صبح را
ادا کردند ،رو به مردم کرده شهادتین را خواندند؛ سپس فرمودند :اما بعد ،واق ًعا
انتظار شام بر من پوشیده نبود؛ اما من ترسیدم که بر شام فرض شود؛ آنگاه از
ادای آن عاجز مانید).
امام مسلم ،حدیث مذکور را از عائشه رضی الله عنها با اندک تفاوتی در
لفظ ،روایت کرده و در آخر حدیث از قول راوی نقل کرده که گفته است:
« َوذَل َ
ك ِف َر َمضَ ان= و این کار در ماه رمضان بود» (مسلم ،بیتا :ح.)761
همچنان در اثبات سنت بودن تراویح ،امام نسائی در سنن خویش از عائشه
رضی الله عنه روایت کرده که:
اس ِف ق َيام َر َمضَ ا َن م ْن ول اللَّه َص َّل الل ُه َعلَ ْيه َو َسلَّ َم كَا َن يُ َرغ ُ
ِّب النَّ َ «أَ َّن َر ُس َ
ميانًا َوا ْحت َسابًا غُف َر لَ ُه َما مية أَ ْم ٍر فيه ،فَ َيق ُ
ُولَ « :م ْن قَا َم َر َمضَ ا َن إ َ غ َْْي أَ ْن يَأْ ُم َر ُه ْم ب َعز َ
ت َ َق َّد َم م ْن َذنْبه» (نسائی :1406 ،ح.)2192
(پیامرب صلی الله علیه وسلم مردم را در قیام رمضان تشویق میفرمودند؛
بدون آنکه آنان را به امر واجبی در آن فرمان دهند؛ می فرمودند :هرکه رمضان
را از روی ایامن و اخالص ،مناز بخواند ،گناهان پیشین او آمرزیده میشود).
شیخ البانی رحمه الله ،در تعلیقی که بر سنن نسائی نگاشته ،این حدیث را
حسن صحیح دانسته است (نسائی.)154 ،4 :1406 ،
7
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
8
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
داشت -از وقتی که مناز اقامه میکنند[یعنی اول شب] ،بهرت است و مردم اول
شب را به مناز میایستادند).
امام مالک در موطأ از سائب بن یزید روایت کرده که گفت:
ي أَ ْن يَقُو َما لل َّناس بإ ْح َدى
ب َومتَ يامً ال َّديْر َّ خطَّاب أُ َ َّ
َب بْ َن كَ ْع ٍ «أَ َم َر ُع َم ُر بْ ُن الْ َ
ن
ِص م ْ َالَ :وقَ ْد كَا َن الْقَارئُ يَ ْق َرأُ بالْمئ َ
نيَ ،حتَّى كُ َّنا نَ ْعتَم ُد َع َل الْع ِّ رش َة َركْ َعةً .ق َ
َع ْ َ
ف إالَّ ِف فُ ُروع الْ َف ْ
جر» (مالک :1425 ،ح.)379 َص ُ
طُول الْق َيامَ .و َما كُ َّنا نَنْ َ
(عمر بن الخطاب ابی بن کعب و متیم داری را امر کرد که برای مردم به
یازده رکعت مناز بخوانند .راوی گوید :و قاری صد آیه را [در یک رکعت]
میخواند؛ تا که ما از طول قیام به عصا تکیه میکردیم و ما از مناز بر
منیگشتیم؛ مگر در نزدیک صبح).
حاکم نیشاپوری بعد از حدیث تعداد بیست و سه رکعت تراویح -که بع ًدا
نقل خواهد شد -میگوید که:
ني ُسنَّ ٌة َم ْسنُونَةٌ،
الرتاويح ِف َم َساجد الْ ُم ْسلم َ ح أَنََّ :
ص َال َة َّ َ يل الْ َواض ُ
« َوفيه ال َّدل ُ
ِض اللَّ ُه َعنْ ُه َام َع َل إقَا َمة َهذه ُّ
السنَّة حثُّ ُع َم َر َر َ َل بْ ُن أََب طَال ٍ
ب يَ ُ َوقَ ْد كَا َن َع ُّ
َل أَ ْن أَقَا َم َها» (حاکم :1411 ،ح .)1608 إ َ
(در این حدیث دلیل واضحی است بر اینکه مناز تراویح ،در مساجد
مسلامنان ،روش مسنونی است و علی بن ابی طالب ،عمر رضی الله عنهام را بر
اقامۀ این سنت ،تشویق میکرد تا که آن را برپا داشت)
9
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
این روایات ثابت میسازند که همچنان که سنت نبوی است ،سنت خلفای
راشدین و صحابۀ رسول گرامی اسالم صلی الله علیه وسلم نیز میباشد که به
ادا و اقامۀ آن پرداختند و این کار از آنان به ما به ارث رسیده است.
در باب ادای تراویح در خانه یا مسجد
شامری از روایات ،که در باب ادای مناز در مسجد به جامعت و یا ادای
مناز به گونۀ انفرادی در خانه ،داللت دارند ،قرار زیر در کتب حدیث آمدهاند:
امام بخاری از زید بن ثابت حدیثی را بدین گونه روایت کرده است که:
َال م ْن ت أَنَّ ُه ق َ ج َر ًة -ق َ
َالَ :حس ْب ُ خ َذ ُح ْ
ص َّل الل ُه َعلَ ْيه َو َسلَّ َم ات َّ َ
ول اللَّه َ «أَ َّن َر ُس َ
حابه ،فَل ََّام َاس م ْن أَ ْص َصالَته ن ٌ َص َّل ب َاِل ،ف َ َص َّل في َها لَ َي َ َحصْيٍ ِ -ف َر َمضَ انَ ،ف َ
ك ْم، ت الَّذي َرأَيْ ُ
ت م ْن َصنيع ُ َال« :قَ ْد َع َرفْ ُ
ج إلَيْه ْم فَق َ َعل َم به ْم َج َع َل يَ ْق ُع ُد ،فَ َ
خ َر َ
صالَ ُة امل َ ْرء ِف بَ ْيته إالَّ اس ِف بُ ُيوتكُ ْم ،فَإ َّن أَفْضَ َل َّ
الصالَة َ َصلُّوا أَيُّ َها النَّ ُ
ف َ
كتُوبَ َة» (بخاری :1422 ،ح .)731 امل َ ْ
(اینکه رسول الله صلی الله علیه وسلم ،حجرهیی را در رمضان اختیار کردند-
راوی گوید پندارم که از بوریا بود -شبهایی را در آن مناز خواندند؛ مردمی
از یارانشان با [اقتدا به] منازشان ،مناز خواندند؛ وقتی کار شان را دانستند ،از
مناز با مردم بازنشستند؛ باز به سوی شان برآمده فرمودند :آنچه را از کار تان
دیدم ،خوب فهمیدم؛ پس ای مردم ،در خانههای تان مناز بخوانید؛ زیرا بهرتین
مناز ،مناز شخص در خانۀ اوست؛ مگر مناز فرض).
با توجه به حدیث امام بخاری از زید بن ثابت ،شامری از صحابه ،مناز
تراویح را در ماه رمضان در مسجد و به جامعت منیخواندند .در این باره امام
10
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
11
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
12
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
هامنند این حدیث را امام ابوداوود در سنن خویش (بیتا :ح )1377از ابی
هریره رضی الله عنه با تغییر اندکی در لفظ ،روایت کرده و پس از روایت،
خودش به دلیل مسلم بن خالد ،این حدیث را ضعیف دانسته و نیز شیخ البانی
نیز آن را ضعیف شمرده است (ابوداود ،بیتا.)50 ،2 :
امام بیهقی پس از روایت حدیث مذکور میگوید که «این حدیث را داللتی
است براینکه ادای تراویح با جامعت ،برای کسی که حافظ قرآن کریم نباشد
بهرت است؛ اما کسی که حافظ قرآن باشد ،ابن عمر براین نظر است که ادای
انفرادی وی بهرت است» ( .)268 :1410وی بدین گونه میان روایات توافق برقرار
کرده و برای هرکدام از افراد ،مطابق شأن وی ،افضلیت را تعیین منوده است.
بر مبنای دیدگاه این شامر از اهل علم ،از بزرگان صحابه و دانشمندان اهل
حدیث ،اگر کسی حافظ و قاری قرآن کریم باشد و به جامعت در تراویح
حضور نیابد و بعد از ادای فرض تنها مناز بخواند برایش مشکلی نیست؛ بلکه
حتی برخی این روش را بهرت شمردهاند .اما برای کسی که حافظ و قاری قرآن
کریم نباشد ،بهرت این است که به جامعتها حضور یابد و مناز خود را پشت
رس قاریان قرآن کریم ادا مناید .اما در رشایط عَص حارض ،حضور همگان در
جامعات تراویح برتر شمرده میشود؛ زیرا امروزه مردم به مسائل عبادات و
امور دینی کمرت توجه میکنند و نیاز است تا جامعات بزرگرت برگزار شود و
شکوه و عظمت اسالم با جامعتهایی که جواز دارد متثیل شود و این کار ،بر
ترویج احکام اسالمی اثر خوبی دارد.
13
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
روایات ّ
دال بر بیست رکعت
روایات و احادیثی داللت دارند بر اینکه مناز تراویح ،بیست رکعت است
و این حکم را به اثبات میرسانند .این احادیث و روایات قرار زیر در کتب
حدیث نبوی بیان شدهاند:
امام مالک در موطأ از یزید بن رومان روایت کرده که گفت:
ين خطَّابِ ،ف َر َمضَ انَ ،بثَال ٍ
َث َوع ْرش َ اس يَقُو ُمو َن ِف َز َمان ُع َم َر بْن الْ َ
«كَا َن النَّ ُ
َركْ َع ًة» ( :1425ح.)380
(مردم در زمان عمر بن الخطاب در ماه رمضان ،با ادای بیست و سه رکعت
به مناز میایستادند).
در مسند ابن الجعد از سائب بن یزید روایت شده که گفت:
«كَانُوا يَقُو ُمو َن َع َل َع ْهد ُع َم َر ِف شَ ْهر َر َمضَ ا َن بع ْرشي َن َركْ َعةًَ ،وإ ْن كَانُوا
ني م َن الْ ُق ْرآن» ( :1410ح.)2825
لَ َي ْق َر ُءو َن بالْمئ َ
(در دوران عمر رضی الله عنه ،در ماه رمضان با بیست رکعت به مناز
میایستادند و هامنا صد آیه از قرآن را [در هر رکعت] میخواندند).
ابن ابیشیبه در مصنف خویش از حارث روایت کرده که:
ت ين َركْ َعةًَ ،ويُوت ُر بث ََال ٍ
ثَ ،ويَ ْقنُ ُ رش َ «أَنَّ ُه كَا َن يَ ُؤ ُّم النَّ َ
اس ِف َر َمضَ ا َن باللَّيْل بع ْ
قَبْ َل ال ُّركُوع» ( :1409ح.)7685
(وی مردم را در رمضان در شب ،به بیست رکعت امامت میداد و با سه
رکعت وتر میخواند و قبل از رکوع ،قنوت میخواند).
امام بیهقی در سنن الکربی از ابی الحسناء روایت کرده است:
14
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
ح ٍ
ات س ت َ ْروي َ
َل ،بال َّناس َخ ْم َ ب ،أَ َم َر َر ُج ًال أَ ْن يُ َ
ص ِّ َ ن أََب طَال ٍ «أَ َّن َع َّ
َل بْ َ
ين َركْ َع ًة» ( :1424ح.)4292 ع ْرش َ
(اینکه علی بن ابیطالب شخصی را امر فرمود که به مردم پنج ترویح بیست
رکعت ،مناز بخواند).
امام بیهقی ضمن نقل این روایت ،بعد از آن خودش گفته است کهَ « :وِف
ف= در این اسناد ضعفی وجود دارد» (.)699 ،2 :1424
َهذَا اْلْ ْس َناد ضَ ْع ٌ
این روایات مستند کسانی است که ادای بیست رکعت مناز تراویح را جایز
و برتر و بهرت میشامرند.
روایات ّ
دال بر هشت رکعت
در حدیثی متفق علیه از عائشه رضی الله عنها روایت شده که گفت:
ول اللَّه َص َّل الل ُه َعلَ ْيه َو َسلَّ َم يَزي ُد ِف َر َمضَ ا َن َوالَ ِف غ َْْيه َع َل
« َما كَا َن َر ُس ُ
ص َِّل أَ ْربَ ًعا،
ص َِّل أَ ْربَ ًعا ،فَالَ ت ََس ْل َع ْن ُح ْسنه َّن َوطُوله َّن ،ث ُ َّم يُ َ
رش َة َركْ َع ًة يُ َ
إ ْح َدى َع ْ َ
ص َِّل ث َ الَث ًا»(بخاری :1422 ،ح-1147
فَالَ ت ََس ْل َع ْن ُح ْسنه َّن َوطُوله َّن ،ث ُ َّم يُ َ
مسلم ،بیتا :ح.)738
این حدیث را برعالوه از صحیحین ،ابوداود(حدیث ،)1341 :ترمذی
(حدیث )439 :موطأی امام مالک (حدیث )394 :مسند امام احمد (حدیث:
)24446و دیگر سنن و مسانید روایت کردهاند.
امام بغوی رحمه الله حدیثی را چنین روایت منوده است که «أَ َم َر ُع َم ُر بْ ُن
یام ال َّداری أَ ْن یقُو َما للنَّاس بإ ْح َدى َع ْ َ
رش َة َركْ َعةً، بَ ،ومتَ ً خطَّاب أُبَی بْ َ
ن كَ ْع ٍ ال ْ َ
15
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
فَكَا َن الْقَارئُ ی ْق َرأُ بالْمئینَ ،حتَّى كُ َّنا نَ ْعتَم ُد َع َل الْعصی م ْن طُول الْقیامَ ،و َما كُ َّنا
ف إال فی فُ ُروع الْ َف ْ
جر» (.)120 ،4 :1403 نَ ْنَص ُ
(عمربن الخطاب ،ا ُبی بن کعب و متیم داری -رضی الله عنهم -را فرمان داد
که برای مردم ،یازده رکعت مناز ،اقامه دارند .بدین گونه قاری صد آیه در هر
رکعت میخواند؛ به حدی که ما از اثر طول قیام ،به عصا تکیه میکردیم و از
مناز باز منیگشتیم ،مگر اینکه نزدیک صبح میرسید).
روایات یازده رکعت ،بیانگر هشت رکعت قیام اللیل یا تراویح است که با
سه رکعت مناز وتر ،همه یازده رکعت میشوند.
روایات ّ
دال بر سیوشش و چهل رکعت
ابنابیشیبه در مصنف خویش از ابن مهدی از داود بن قیس روایت كرده
كه وی گفته است:
اس بالْ َمدینَة فی َز َمن ُع َم َر بْن َع ْبد الْ َعزیزَ ،وأَبَا َن بْن ُعث َْام َن َ
یصلُّو َن «أَ ْد َرك ُ
ْت النَّ َ
ین َركْ َع ًة َویوت ُرو َن بث ََال ٍ
ث» ( :1409ح.)7689 ستًّا َوث ََالث َ
(مردم را در مدینه در زمان عمر بن عبد العزیز و ابان بن عثامن دریافتم که
سیوشش رکعت مناز میخواندند و با سه رکعت وتر میخواندند).
همچنان ابن ابی شیبه از حسن بن عبید الله روایت کرده كه گفته است:
یصلِّی بنَا فی َر َمضَ ا َن أَ ْربَع َ
ین َركْ َع ًة َویوت ُر ب َسبْعٍ» «کا َن َعبْ ُد ال َّر ْح َمن بْ ُن اْلْ َ ْس َود َ
( :1409ح.)7687
(عبد الرحمن بن اسود برای ما در رمضان چهل رکعت مناز میخواند و به
هفت رکعت وتر میخواند).
16
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
اینها روایاتی هستند که داللت دارند بر اینکه برگزاری مناز تراویح تا
سیوشش رکعت و تا چهل رکعت ،جواز دارد و اهل مدینه بدان گونه مناز
تراویح را اقامه میمنودند.
حکم مناز تراویح
از آنجا که ارزش اختالف در هر موضوعی ،بر پایۀ حکم آن استوار است؛
یعنی اگر عملی از مرشوعات ،فرض یا واجب باشد ،اختالف در کیفیت و
مقدار آن مهم است .اما هرگاه سنت باشد به درجۀ میانی و اگر مستحب باشد،
نباید اختالف در آن را زیاد مهم شمرد .بلکه باید هرچه بیشرت از اختالف در
بارۀ چنین عملی پرهیز منود .بدین اساس ،نیاز است به گونۀ کوتاه ،حکم مناز
تراویح از دیدگاه فقها تبیین و توضیح شود.
-آثار فقه حنفی میرساند که فقهای حنفی ،اصل مناز تراویح را سنت
مؤکده میدانند ،ولی جامعت در آن را سنت کفایی میدانند .در «االختیار
لتعلیل املختار» (بلدحی )68 ،1 :1356 ،آمده است که «تراویح سنت مؤکده
است» .در کتاب هدایه از متون مهم این مذهب ،در منت اصلی آن ،تراویح را
مستحب شمرده و گفته است« :مستحب است که مردم در ماه رمضا ،بعد از
مناز خفنت ،جمع شوند و امام شان برای شان مناز بخواند» (مرغینانی ،بیتا،1 :
.)70اما صاحب هدایه در رشح منت مذکور در هامنجا گفته که «صحیحتر
آن است که تراویح سنت است؛ چنانچه حسن از ابیحنیفه رحمه الله روایت
کرده است ...و جامعت در آن سنت کفایی است».
17
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
18
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
جامعت را بهرت دانسته است .این موضوع را امام نووی در «املجموع رشح
املهذب» (بیتا )31 ،4 :تَصیح کرده است.
-در فقه حنبلی ،نیز مناز تراویح سنت مؤکده شمرده شده است .این حکم
در «املغنی البن قدامه» ( )122 ،2 :1388تَصیح گردیده است.
دانشمندان معارص نیز اصل مناز تراویح در رمضان را سنت مؤکده شمردند.
چنانچه در «فتاوی الشیخ ابن جبیرین» (بیتا )3 ،24 :و «رسائل و فتاوی عبد
العزیز آل الشیخ» (بیتا )38 :و «فتاوی دار االفتاء املَصیة» (داراالفتاء ،بیتا:
)79 ،1و «فتاوی الشبکة االسالمیه» (لجنة )8965 ،11 :1430 ،به سنت بودن آن
تَصیح کردهاند.
بررسی دیدگاههای فقها میرساند که بیشرت فقها ،اصل مناز تراویح را سنت
مؤکده میدانند؛ زیرا پیامرب صلی الله علیه وسلم به اقامۀ آن پرداختند و اینکه
برآن مواظبت نکردهاند ،به دلیل ترس فرضیت آن بر امت شان بوده است؛
چنانچه در حدیث صحیح ،بدان تَصیح شده است .اما در قسمت ادای آن به
جامعت در مساجد ،دو دیدگاه وجود دارد .شامری حضور در جامعت و
مساجد را مستحب و بهرت شمردهاند و این دیدگاه بیشرت برای کسانی قابل تطبیق
است که قرآن کریم را حفظ ندارند و به شکل درست خوانده منیتوانند؛
چنانچه در کشور ما وضع موجود ،چنین است .عدۀ دیگری از اهل علم ،مناز
تراویح در خانه را پسندیدهاند و این دیدگاه برای کسانی قابل عمل است که
شخصا
ً حافظ قرآن کریم یا بخشی از آن باشند و توان ادای مناز با ترتیل را
19
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
داشته باشند؛ چنانچه شامری از صحابه و تابعین ،شاید به همین دلیل مناز
تراویح را تنها و در خانۀ شان ادا میمنودند.
دیدگاههای فقها در مورد تعداد رکعات تراویح
با توجه به دالیلی كه از احادیث نبوی در مورد اقامۀ مناز تراویح ،از رسول
الله صلی الله علیه وسلم و عمل صحابه و ادامه آن در دورههای بعدی نقل
گردیده ،اهل علم در اندازۀ ركعات تراویح اختالف نظر دارند .این اختالف
نظر ،همچنان که بعد از این خواهد آمد ،در جواز و عدم جواز نیست ،بلکه
توسع وجود دارد .دیدگاههای متفاوت اهل
چنان معلوم میشود که در این بارهُّ ،
علم و تحقیق از فقها در این موضوع به گونه زیر میشود خالصه شوند:
رأی نخست (هشت رکعت)
شامری از اهل علم ،تعداد مناز تراویح را هشت رکعت ،و با مناز وتر ،یازده
ركعت دانستهاند .اینان به احادیثی استدالل کردند که ثابت کنندۀ هشت رکعت
مناز ،برعالوۀ سه رکعت وتر است .از جمله حدیث عایشه رضی الله عنها که
پیشرت نقل شد و در آن آمده است که:
ول اللَّه َص َّل الل ُه َعلَیه َو َسلَّ َم یزی ُد فی َر َمضَ ا َن َوالَ فی غَیره َع َل
« َما كَا َن َر ُس ُ
رش َة َركْ َعةً( »...بخاری :1422 ،ح.)1147
إ ْح َدى َع ْ َ
(مناز شب پیامرب صلی الله علیه وسلم ،در رمضان و غیر رمضان ،بیشرت از
یازده رکعت نبود).
20
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
همچنان اینان به حدیث سائب بن یزید که امام بغوی رحمه الله آن را
خطَّاب أُبَی بْ َن روایت منوده استدالل کردند كه گفته است« :أَ َم َر ُع َم ُر بْ ُ
ن ال ْ َ
رش َة َركْ َعةً.)120 ،4 :1403( »... یام ال َّداری أَ ْن یقُو َما لل َّناس بإ ْح َدى َع ْ َ
بَ ،ومتَ ً
كَ ْع ٍ
(عمربن الخطاب ابی بن کعب و متیم داری -رضی الله عنهم -را فرمان داد
که برای مردم ،یازده رکعت مناز ،اقامه دارند).
همین حدیث را امام نسائی رحمه الله در سنن الكربی از سائب بن یزید
چنین روایت كرده است:
یام ال َّداری أَ ْن یقُو َما ،لل َّناس بإ ْح َدى
ب َومتَ ً خطَّاب أُبَی بْ َ
ن كَ ْع ٍ ن ال ْ َ
«أ َم َر ُع َم ُر بْ ُ
رش َة َركْ َع ًة»( :1421ح.)4670
َع ْ َ
(عمر بن الخطاب ،کعب و متیم داری را امر منود که برای مردم ،یازده
رکعت مناز اقامه کنند).
امام طحاوی رحمه الله این حدیث را از سائب بن یزید ،چنین روایت كرده
که گفت:
یام ال َّداری أَ ْن یقُو َما للنَّاس بإ ْح َدى
ب َومتَ ً خطَّاب أُبَی بْ َ
ن كَ ْع ٍ «أَ َم َر ُع َم ُر بْ ُن الْ َ
صا م ْن طُول َال« :فَكَا َن الْقَارئُ ی ْق َرأُ بالْمئ َ
ین َحتَّى ی ْعتَم َد َع َل الْ َع َ رش َة َركْ َعةً .ق َ
َع ْ َ
ف إالَّ فی فُ ُروع الْ َف ْ
جر»( :1414ح.)1741 َص ُ
الْقیام َ ،و َما كُنَّا نَنْ َ
(عمر بن الخطاب ابی بن کعب و متیم داری را فرمان دارد که برای مردم
مناز را با یازده رکعت اقامه بدارند .راوی گفت که قاری صد آیه در هر رکعت
میخواند؛ به حدی که [بعضی از ما] از طول قیام ،به عصا تکیه میکرد و ما از
مناز باز منیگشتیم ،مگر اینکه صبح فرا میرسید).
21
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
امام بیهقی رحمه الله نیز در السنن الكربی این حدیث را با اندك تفاوتی
چنین روایت كرده است:
یام ال َّداری أَ ْن یقُو َما خطَّاب َرضی الل ُه َع ْن ُه أُبَی بْ َن كَ ْع ٍ
ب َومتَ ً «أَ َم َر ُع َم ُر بْ ُن الْ َ
رش َة َركْ َعةًَ ،وكَا َن الْقَارئُ ی ْق َرأُ بالْمئ َ
ین َحتَّى كُ َّنا نَ ْعتَم ُد َع َل لل َّناس بإ ْح َدى َع ْ َ
ف إالَّ فی فُ ُروع الْ َف ْ
جر» ( :1424ح.)4287 َص ُ
الْعصی م ْن طُول الْقیامَ ،و َما كُ َّنا نَنْ َ
بر اساس این روایات که ذکر شد ،شامری از اهل دانش ،بویژه اهل حدیث،
به سنت بودن یازده رکعت مناز تراویح قایلاند و بیشرت از آن را سنت
منیدانند .بلکه مناز بیشرت از آن را نافله میشامرند و رشکت در بیشرت از هشت
رکعت در جامعت را الزامی منیدانند و بدان رشکت منیورزند .حتی شامری
از امروزیان که مطالعۀ کمتر دارند ،میخواهند با جدیت ،ادای مناز بیشرت از
هشت رکعت در شبهای رمضان را نادرست و بدعت بشامرند .حالآنکه
دیدگاه عدم جواز ادای مناز بیشرت از هشت رکعت در شبهای رمضان و
بدعت شمردن آن ،در پرتو روایاتی از احادیث نبوی ،عمل صحابه و تابعین
قابل نقد است و درست منیمناید .چه گونه معقول است ،عملی را کسی
بدعت بشامرد که صحابه و تابعین بدان عمل کردهاند؟ در صورتی که بدعت
میبود ،هرگز صحابه و تابعین بدان عمل منیمنودند.
نقد دیدگاه عدم جواز بیش از هشت رکعت
شکی نیست که روایات مذکور از امام بخاری ،امام نسائی ،امام بیهقی و
امام طحاوی رحمهم الله ،که پیشرت نقل شدند ،جواز هشت رکعت مناز قیام
اللیل در شبهای رمضان و غیر رمضان را ثابت میسازند؛ طوری که در جواز
22
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
این امر ،هیچ شکی باقی منیماند .اما اینکه این روایات ،عدم جواز روشهای
دیگر را ثابت سازد ،قابل نقد و بررسی است؛ زیرا با دالیلی ثابت است که
روشهای غیر از هشت رکعت نیز جواز دارد .اینک به نقد این دیدگاه در پرتو
روایات پرداخته میآید:
نخست -روایاتی وجود دارند که بیان میدارند ،پیامرب صلی الله علیه وسلم،
مناز شب را بیشرت از هشت رکعت نیز ادا کردهاند .امام بخاری با سلسلۀ اسنادی
از عائشه رضی الله عنها روایت منوده که گفته است:
رش َة َركْ َعةً ،ث ُ َّم
ص َِّل باللَّ ْيل ث َ الَثَ َع ْ َ
ول اللَّه َص َّل الل ُه َعلَيْه َو َسلَّ َم يُ َ
«كَا َن َر ُس ُ
الص ْبح َركْ َعتَ ْني خَفي َفتَ ْني» ( :1422ح.)1170
ص َِّل إذَا َسم َع ال ِّن َدا َء ب ُّ
يُ َ
(پیامرب صلی الله علیه وسلم در شب ،سیزده رکعت مناز میخواندند؛ سپس
هنگامی که اذان صبح را میشنیدند ،دو رکعت خفیف مناز میخواندند).
باز امام ترمذی از عائشه رضی الله عنها روایت منوده که گفت:
رش َة َركْ َعةً ،يُوت ُر ص َال ُة النَّب ِّي َص َّل اللَّ ُه َعلَ ْيه َو َسلَّ َم م َن اللَّ ْيل ث ََالثَ َع ْ َ
َت َ
«كَان ْ
َش ٍء منْ ُه َّن إالَّ ِف آخره َّن ،فَإذَا أَ َّذ َن امل ُ َؤ ِّذ ُن قَا َم
س ِف َ ْ جل ُس ،الَ يَ ْ خ ْم ٍ
كب َم ْن ذَل َ
َص َّل َركْ َعتَ ْني خَفي َفتَ ْني» ( :1395ح.)459
ف َ
(مناز پیامرب صلی الله علیه وسلم در شب ،سیزده رکعت بود که از جمله پنج
رکعت را وتر میساختند که جز در آخرشان منینشستند ،اما چون مؤذن اذان
میگفت ،میایستادند ،دو رکعت مناز میخواندند).
شیخ البانی رحمه الله ،در تعلیق خود بر سنن ترمذی ( ،)321 ،2 :1395این
حدیث را صحیح دانسته است.
23
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
دوم -روایاتی وجود دارند که بیان میدارند ،پیامرب صلی الله علیه وسلم،
مناز شب را کمرت از هشت رکعت نیز خواندهاند .امام نسائی از عائشه رضی
الله عنها روایت کرده که گفت:
ص َّل َس ْب َع َركَ َع ٍ
ات الَ ول اللَّه َص َّل الل ُه َعلَ ْيه َو َسلَّ َم َوأَ َخ َذ اللَّ ْ
ح َم َ «ل ََّام أَ َس َّن َر ُس ُ
ني َو ُه َو قَاع ٌد بَ ْع َد َما يُ َسلِّ ُم ،فَتل َ
ْك ت ْس ٌع يَا بُنَ َّي»... ص َّل َركْ َعتَ ْ
نَ ،و َ
يَ ْق ُع ُد إالَّ ِف آخره َّ
( :1421ح.)1718
(هنگامی که پیامرب صلی الله علیه وسلم کالنسن شدند و وزن شان زیاد
شد ،هفت رکعت [مناز شب] میخواندند که جز در آخر آنها منینشستند و
دو رکعت بعد از اینکه سالم میدادند نشسته میخواندند که اینها -فرزندم -نه
رکعت میشود.)...
این حدیث را شیخ البانی در تعلیق خود بر سنن نسائی ()240 ،3 :1421
صحیح دانسته است.
امام احمد رحمه الله در مسند خویش در بخشی از حدیث طوالنی سعد
بن هشام ،روایت میکند که از نحوۀ مناز شب و وتر شان ،از عائشه رضی الله
عنها پرسان میکند .عائشه رضی الله عنها بعد از آنکه نخست ،مناز شان را به
یازده رکعت ،توصیف میکند ،میگوید:
ح ُم أَ ْوت َ َر ب َس ْبعٍ ،ث ُ َّم
ول الله َص َّل الل ُه َعلَ ْيه َو َسلَّ َم َوأُخ َذ اللَّ ْ
« ...فَل ََّام أَ َس َّن َر ُس ُ
س بَ ْع َد َما يُ َسلِّ ُم ،فَتل َ
ْك ت ْس ٌع يَا بُنَ َّي». ني َو ُه َو َجال ٌ
َص َّل َركْ َعتَ ْ
24
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
( ...اما وقتی پیامرب صلی الله علیه وسلم بزرگسال شدند و بدن شان گوشت
گرفت ،به هفت رکعت وتر خواندند؛ سپس در حالی که نشسته بودند ،بعد از
اینکه سالم میدادند ،دو رکعت خواندند؛ که این نه رکعت میشد ،فرزندم).
این روایات ،ثابت کنندۀ مناز شب یا تراویح به مقدار بیشرت از هشت رکعت
و کمرت از هشت رکعتاند و بیان میدارند که پیامرب صلی الله علیه وسلم،
هرچند بیشرت ،هشت رکعت مناز شب را با مناز وتر میخواندند ،اما در مواردی
هم کمتر از هشت رکعت و در مواردی بیشرت از هشت رکعت مناز شب
خواندهاند .بنابراین ،معنای حدیث عائشه رضی الله عنها ،که گفته استَ « :ما
ول اللَّه َص َّل الل ُه َعلَیه َو َسلَّ َم یزی ُد فی َر َمضَ ا َن َوالَ فی غَیره َع َل إ ْح َدى
كَا َن َر ُس ُ
رش َة َركْ َعةً( »...بخاری ،1422 ،ح )1147این است که بیشرت اوقات ،مناز شب
َع ْ َ
و قیام اللیل پیامرب صلی الله علیه وسلم ،با وتر ،یازده رکعت بوده است؛ اما گاهی
بیشرت از آن و گاهی هم کمرت از آن نیز خواندهاند .پس پافشاری بر عدم جواز
غیر از روش هشت رکعت ،منیتواند دلیلی داشته باشد .بلکه چون پیامرب صلی
الله علیه وسلم ،کمتر و بیشرت از هشت رکعت مناز شب ،خواندهاند ،روشهای
دیگر نیز جواز دارد و مانعی منیتواند داشته باشد.
رأی دوم (بیست رکعت)
عدهیی دیگر که بیشرت مسلامنان جهان را تشکیل میدهند ،براین نظراند که
تعداد ركعات مناز تراویح ،غیر از وتر ،بیست ركعت است كه همراه با وتر
بیست و سه ركعت میشود .این قول اكَث اهل علم است مانند :ثوری ،ابن
25
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
املبارك ،امام شافعی .همین روش از بزرگان صحابه چون عمر و علی و دیگران
رضی الله عنهم نیز روایت شده است.
دیدگاه مشهور از امام ابوحنیفه رحمه الله و سایر علامی حنفی هم همین
است كه تراویح بیست ركعت است .امام رسخسی ( )144 ،2 :1414برآن
تَصیح کرده است .در كتب فروع مذهب نیز همین بیست ركعت تراویح معترب
دانسته شده است .مذهب امام احمد حنبل رحمه الله نیز تراویح را بیست ركعت
دانسته است (عینی .)551 ،2 :1420 ،حنفیان بر این نظراند كه چون این امر در
زمان صحابه صورت گرفته و كسی از آن انكار نكرده ،هامنند اجامع است؛
چنانچه در هدایه (مرغینانی ،بیتا )70 ،1 :بدین سخن تَصیح شده است.
در فقه مذهب شافعی نیز تعداد ركعات مناز تراویح ،بیست ركعت است كه
به ده سالم خوانده میشود؛ چنانچه در كتب فقه شافعی بیان شده و نیز امام
نووی در «املجموع رشح املهذب» (بیتا )32 ،4 :بدان تَصیح کرده است.
به همین گونه در مذهب امام مالك نیز ،بر اساس یكی از اقوال وی ،تعداد
ركعات مناز تراویح همراه با وتر ،بیست ركعت دانسته شده است .در منح
الجلیل ،ضمن تَصیح بر این نظریه ،افزوده شده كه عمل صحابه و تابعین به
همین گونه بوده و بعد از واقعۀ حره در زمان عمر بن عبد العزیز در قیام تخفیف
آوردند و در تعداد ركعات افزودند؛ طوری كه همراه با وتر ،سی و نه ركعت
خواندند .اما عمل امت بر روش اول استقرار یافت (مالكی-242 ،1 :1409 ،
.)243از امام مالک ،رأی دیگری نیز وجود دارد که بع ًدا توضیح خواهد شد.
26
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
دالیلی كه بر نظریه باال یعنی بیست رکعت مناز تراویح ،وجود دارند و
مطرح میشوند این روایاتاند:
-حدیث سائب بن یزید كه آن را ابنالجعد ( )413 ،1 :1410و امام بیهقی
( :1424ح )2825روایت کردهاند که گفته است:
ین َركْ َعةًَ ،وإ ْن كَانُوا
«كَانُوا یقُو ُمو َن َع َل َع ْهد ُع َم َر فی شَ ْهر َر َمضَ ا َن بع ْرش َ
ین م َن الْ ُق ْرآن»
لَی ْق َر ُءو َن بالْمئ َ
(در عهد عمر [رضی الله عنه] ،مناز در ماه رمضان را بیست رکعت اقامه
میکردند .و واق ًعا [در رکعتی] در حدود صد آیه از قرآن کریم میخواندند).
-روایت امام مالك در مؤطأ از یزید بن رومان كه گفته است:
ن خطَّاب ،فی َر َمضَ انَ ،بثَال ٍ
َث َوع ْرشی َ اس یقُو ُمو َن فی َز َمان ُع َم َر بْن الْ َ
«كَا َن ال َّن ُ
َركْ َع ًة» (مالك.)159 ،2 :1425 ،
(مردم در زمان عمر بن الخطاب ،در [شبهای] رمضان ،بیست و سه رکعت
مناز میخواندند).
همین نظریۀ جواز بیست رکعت مناز تراویح ،امروزه در بیشرت کشورهای
جهان اسالم ،بدان عمل میشود و از دیر باز در حرمین (مکۀ مکرمه و مدینۀ
منوره) مناز تراویح مطابق آن اقامه میشود .شامری از اهل علم ،این دیدگاه را
مقرون به اجامع یا هامنند اجامع شمردهاند که نیاز به نقد و بررسی است.
نقد دیدگاه اجامع بر بیست رکعت
شامری از اهل علم ،ادعا منودهاند که گویا امت اسالمی به خواندن بیست
رکعت ،اجامع منودهاند .كاسانی در این زمینه اجامع را نقل كرده میگوید:
27
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
عمر بن الخطاب در ماه رمضان مردم را جمع كرد و ا ُبی بن كعب برای شان
بیست ركعت مناز خواند و چون كسی این كار را انكار نكرد ،لذا این عمل
اجامع صحابه است (ابومالك ،بیتا .)369 ،1 :به همین گونه در هدایه از متون
معترب فقه حنفی آمده که «چون این امر در زمان صحابه صورت گرفته و كسی
از آن انكار نكرده ،هامنند اجامع است»(مرغینانی ،بیتا.)70 ،1 :
به نظر نگارنده ،بررسی تاریخچۀ مرشوعیت و ادای مناز تراویح در
دورههای نخستین اسالمی ،میرساند که هرچند به تدریج ،بیشرت امت اسالمی،
بیست رکعت مناز تراویح را ادا منودند ،اما هیچ اجامعی مبنی بر جواز روش
واحد و عدم جواز روشهای دیگر ،صورت نگرفته است .دالیلی وجود دارد
که عدم اجامع بر بیست رکعت را به اثبات میرساند؛ بدین قرار:
نخست -مناز تراویح از عباداتی است که در نزد همگان ،سنت یا مستحب
است .ادای آن به طریقههای گوناگون در دورۀ صحابه و تابعین ،به گونۀ
توسع در این
جامعت و تنها گزار ،با تعداد رکعات متفاوت از سوی آنان ،دلیل ُّ
امر بوده است .لذا در این موضوع ،هیچ اختالفی نبوده تا در مورد آن بحثی
صورت گیرد و اجتهادی شود و به روش واحدی ،اجامع صورت گیرد.
دوم -هامن گونه که شامری از صحابه ،مناز تراویح را بیست رکعت
خواندهاند ،شامری دیگر از صحابه و تابعین ،تراویح را کمرت یا بیشرت از بیست
رکعت خواندهاند .چنانچه وقتی امام مالک رحمه الله ،تراویح را به غیر از وتر،
نُه ترویح و سیوشش رکعت میداند ،به عمل اهل مدینه استدالل و استناد
میجوید و در فقه حنفی (عینی )551 ،2 :1420 ،این استدالل امام مالک نقل
28
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
شده است .همچنان روایت ابن ابیشیبه ( :1409ح )7689که پسانتر نقل
میشود ،بیانگر آن است که در دورۀ خالفت عمر بن عبد العزیز رضی الله عنه،
بیشرت از بیست رکعت مناز تراویح میخواندند .لذا عمل صحابۀ اهل مدینه ،و
نیز عمل تابعین در خالفت عمر بن عبدالعزیز رضی الله عنه ،دلیلی است که
هیچ اجامعی در این مورد صورت نگرفته است .چه اگر اجامعی میبود آنان
از آن مخالفت منیکردند.
سوم -اینکه عمل اهل اجتهاد مثل امام مالک و دیگر مجتهدان بزرگ
برخالف بیست رکعت ،دلیل عدم وجود اجامع در این مورد است .اگر اجامع
صحابه در این مورد وجود میداشت ،هرگز ایشان از آن تخلُّف منیورزیدند،
بیشرت از آن منیخواندند.
نظر به دالیل یادشده ،دانسته میشود که منظور فقها از ادعای اجامع بر
بیست رکعت ،اتفاق فقها بر جواز بیست رکعت است ،نه عدم جواز روشهای
دیگر .بدین اساس اجامع بر جواز آن روش دانسته میشود؛ همچنان که بر
جواز روشهای بیشرت و کمتر از بیست رکعت ،نیز اجامع وجود داشته است.
رأی سوم (سی و شش رکعت)
رأی و عمل دیگر آن است كه مناز تراویح سی و شش رکعت و همراه با
وتر ،سی و نه ركعت است و این رأی یكی از اقوال امام مالك رحمه الله است.
دلیل آن روایتی است كه ابن ابی شیبه در مصنف خویش از ابن مهدی از داود
بن قیس روایت كرده كه وی گفته است:
29
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
اس بالْ َمدی َنة فی َز َمن ُع َم َر بْن َع ْبد الْ َعزیزَ ،وأَبَا َن بْن ُعث َْام َن َ
یصلُّو َن «أَ ْد َرك ُ
ْت ال َّن َ
ین َركْ َع ًة َویوت ُرو َن بث ََال ٍ
ث» ( :1409ح.)7689 ستًّا َوث ََالث َ
(من در زمان عمر بن عبد العزیز و ابان بن عثامن ،مردم را در مدینه در حالی
دریافتم که [در شبهای رمضان] سی و شش رکعت مناز میخواندند و به سه
رکعت وتر ادا میکردند).
با این روایت ،گویا استدالل شده که این عملکرد مردم در مدینۀ منوره،
حتام در دورۀ صحابه ،اساسی داشته و به ارث مانده بوده است.
ً
امام رسخسی در اثرش «املبسوط» ( )144 ،2 :1414ضمن اینکه نخست بنا
به رأی فقه حنفی ،بیست رکعت تراویح را سنت دانسته ،بعد از نقل دیدگاه
سنت بودن سی و شش رکعت مناز تراویح در نزد امام مالک ،از امام ابوحنیفه
رحمه الله ،جواز خواندن سی و شش رکعت مناز را نقل کرده است .وی از امام
ابوحنیفه رحمه الله نقل منوده که شخص ،بیست رکعت را به جامعت بخواند
و باقی را به هر سالم ،چهار رکعت تنها ادا مناید و این مذهب ماست؛ یعنی این
شیوه در نزد ما رواست.
رأی چهارم (چهل رکعت)
رأی دیگر آن است كه مناز تراویح چهل ركعت است و بعد از آن هفت
ركعت هم وتر است .دلیل این رأی ،روایت ابن ابی شیبه از حسن بن عبید الله
است كه گفته است:
یصلِّی بنَا فی َر َمضَ ا َن أَ ْربَع َ
ین َركْ َع ًة َویوت ُر ب َسبْعٍ» «کا َن َعبْ ُد ال َّر ْح َمن بْ ُن اْلْ َ ْس َود َ
( :1409ح.)7687
30
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
(عبد الرحمن بن اسود برای ما در ماه رمضان ،چهل رکعت مناز میخواند
و با هفت رکعت ،مناز وتر را ادا میمنود).
به همین گونه محمد بن نَص مروزی حدیث مذكور را از حفص بن غیاث
از حسن بن عبید الله چنین روایت كرده است:
یصلِّی به ْم َع ْب ُد ال َّر ْح َمن بْ ُن اْلْ َ ْس َود م ْن أَ َّول اللَّیل إ َ
َل آخره ی ْعنی «أَنَّ ُه كَا َن َ
ن
یام بَی َ
یصلِّی ف َ یصلِّی به ْم أَ ْربَع َ
ین َركْ َع ًة َوالْوت ْ َر َو َ فی شَ ْهر َر َمضَ ا َن َوكَا َن َ
یسلِّ ُم بَی َن ُه َّن» (.)259 ،1 :1408رش َة َركْ َع ًة َویوت ُر ب َس ْبعٍ الَ َ
حتَین اث ْ َنتَی َع ْ َ
الرتوی َ
َّ ْ
(عبد الرحمن بن اسود ،برای مردم از اول تا آخر شب ،یعنی در ماه رمضان
مناز میخواند .برای شان چهل رکعت مناز ادا میکرد و دوازده رکعت در میان
دو ترویح ادا میمنود و مناز وتر را به هفت رکعت ادا میکرد؛ طوری که بین
رکعات ،سالم هم منیداد).
بدین ترتیب ،رأی برخی از اهل علم بر این است که مناز تراویح ،چهل
رکعت است و مناز وتر را تا هفت رکعت به یک سالم میتوان خواند .روایاتی
از امام احمد بن حنبل که بیش از حد مناز میخواندند نیز بر اساس همچو
روایات مستند و استوار است.
برخی آرای دیگر
در پرتو این دیدگاهها ،از امام احمد بن حنبل رحمه الله تعالی ،روایت شده
كه در رمضان ،ناشامر مناز میخوانده است (بهوتی ،بیتا .)425 ،1 :یعنی که
مناز شب یا تروایح در رمضان ،حد و حَصی نداشته و شخص منازگزار مختار
است به هر اندازه که در توانش است ،هرچه بیشرت مناز بخواند.
31
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
همچنان که پیشرت تذکر رفت ،از امام ابوحنیفه رحمه الله نیز دیدگاه دیگری-
برعالوۀ رأی بیست رکعت -نقل شده و مبنی بر روایاتی است كه تراویح را سی
و شش ركعت بیان داشته است .بر این اساس ،امام ابوحنیفه رحمه الله گفته
است كه اگر كسی میخواهد به این روایت كه بیشرت است ،مطابق رأی امام
مالك عمل كند .این روایت از امام ابوحنیفه که آن را امام رسخسی نقل کرده
توسع تعداد رکعات مناز تروایح در نظر امام
و پیشرت روش آن نقل شد ،بیانگر ُّ
رحمه الله است.
از امام مالك دو دیدگاه در زمینۀ مناز تراویح نقل شده است :یكی اینكه
مناز تراویح سی و شش ركعت باید خوانده شود .این یكی از اقوال امام مالك
است كه آن را ابن القاسم از وی روایت كرده است؛ یعنی كه مستحسن است
مناز تراویح سی وشش ركعت باشد و برعالوه از آن ،سه ركعت وتر نیز خوانده
میشود .قول دیگر مطابق با رأی امام ابوحنیفه ،شافعی ،امام احمد بن حنبل-
رحمهم الله -تعداد ركعات مناز تراویح را بیست ركعت میداند (ابن رشد،
قبال به روایت
.)219 ،1 :1425این هردو نظریه ،دالیل خاص خود را دارند كه ً
آنها پرداخته شد و نصوص رشعی و عملکرد صحابه بدان داللت دارند.
قابل یادآوری است ،همچنان كه در فقه امام احمد بن حنبل ،بیست ركعت
مناز تراویح ،قول بیشرت اهل علم ،دانسته شده ،از امام احمد رحمه الله ،این هم
نقل شده كه همه این روشهای یادشده ،مرشوع است و هیچكدام به گونۀ
خاص ،طوری كه روش دیگری جواز نداشته باشد ،مشخص نشده است.
فرزندش عبد الله ،نقل كرده كه پدرم را دیدم كه در ماه رمضان ،ناشامر مناز
32
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
میخواند و نیز از وی نقل شده كه در باب مناز تراویح رمضان گفته است ،اگر
از بیست ركعت ،زیاده شود باكی نیست (ابنمفلح.)22 ،2 :1418 ،
همین اختیار در نحوۀ مناز خواندن و مقدارش از روایاتی که امام طحاوی
از بزرگان مذهب حنفی در رشح معانی اآلثار اآلثار نقل منوده نیز هویدا
میشود .وی از نافع از ابن عمر رضی الله روایت کرده که «أَنَّ ُه كَا َن الَ َ
یصلِّی
ْف اْلْ َمام فی َر َمضَ ا َن -وی در ماه رمضان عقب امام ،مناز ادا منیمنود»
َخل َ
( .)351 ،1 :1414این بدان معناست که ابن عمر رضی الله عنه هم تنها و بدون
جامعت و هم هرچه میخواست در ماه رمضان مناز میخوانده است و حد و
حَصی برای آن قایل نبوده است.
به همین گونه همچنان که پیشرت نقل شد ،امام طحاوی رحمه الله از مجاهد
روایت کرده که شخصی از ابن عمر رضی الله عنهام پرسید ،آیا در رمضان
پشت رس امام مناز بخوانم؟ گفت« :أَت َ ْق َرأُ الْ ُق ْرآ َن -آیا قرآن خوانده میتوانی؟»
گفت :بلی میتوانم ،گفتَ « :ص ِّل فی بَیت َ
ك -در خانهات مناز بخوان» (:1414
توسع در
.)351 ،1این فتوای ابن عمر رضی الله عنهام برای دیگران ،بیانگر ُّ
ادای مناز قیام اللیل در شبهای رمضان را میرساند.
دیدگاه ابن تیمیه رحمه الله
شیخ االسالم ابن تیمیه میان روایات گوناگون در مورد مناز تراویح ،توافق
بر قرار كرده ( )122-121 ،2 :1408گفته است :رسول الله صلی الله علیه و سلم
در مناز شبهای رمضان ،عدد معیَّنی را مشخص نساختند .بلكه ایشان در
رمضان و غیر رمضان از سیزده ركعت زیادتر مناز نخواندند .اما این ركعات را
33
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
زیاد طوالنی میساختند .هنگامی كه عمر رضی الله عنه ،مردم را به اقتدا بر ا ُبی
بن كعب جمع ساخت ،وی برای شان -برعالوۀ سه ركعت وتر -بیست ركعت
مناز خواند .اما قرائت را به اندازۀ زیادت ركعات ،تخفیف داد؛ زیرا این روش
بر مقتدیان ،از اینكه یك ركعت را بسیار دراز سازد آسانتر بود .باز گروهی از
سلف امت ،چهل ركعت همراه با سه ركعت وتر خواندند ،و نیز دیگران
سیوشش ركعت را با سه ركعت وتر خواندند .این همه روشها روا میباشند
و هر روشی را كه مردم در ماه رمضان به اجرا و ادای آن بپردازند ،نیك و
مستحسن است.
وی عالوه کرده که بهرتین روش مناز در رمضان ،به اختالف حاالت
منازگزاران مربوط میشود؛ یعنی اگر كسانی توان طول قنوت را داشته باشند،
ده ركعت تراویح و سه ركعت بعد از آن وتر بخوانند؛ همچنان كه رسول الله
صلی الله علیه وسلم انجام دادند .اما اگر تح ُّمل كمرتی داشتند ،بیست ركعت
بهرت است؛ چنان كه بیشرت امت اسالمی به ادای آن میپردازند و این روش حد
میانی ،میان ده ركعت و چهل ركعت است .اما اگر چهل ركعت یا دیگر
اندازهیی خواندند رواست و هیچ كدام از این روشها مكروه نیست .چنانچه
بسیاری از امامان دین ،مانند امام احمد و دیگران بدین نظریه تَصیح كردهاند.
وی میافزاید که هركه گامن كند ،در مناز تراویح و شبهای رمضان ،تعداد
ركعات مناز ،مشخص شده كه زیادت و كم بر آن جواز ندارد به خطا رفته
است .گاهی شخص نشاط دارد و بهرت در حق وی این است كه عبادت را به
درازا بكشاند و هرگاه نشاط نداشت ،بهرت این است كه در عبادت تخفیف را
34
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
مراعات مناید .بدین گونه شیخ االسالم ابن تیمیه رحمه الله ،میان مدلول
نصوص رشعی و عمل صحابه و امامان دین ،توافق برقرار کرده و سخنی
میانهروانه را ارائه داشته است.
بر اساس همین نصوص رشعی و دیدگاه امام ابن تیمیه رحمه الله ،علامی
معارص ،موافقت با دیگر منازگزاران در امر مناز تراویح را الزم دانستهاند و
تخلُّف از جامعت را بدون دلیل شمردهاند .ابو مالك ،كامل بن سید سامل در
صحیح فقه السنة (بیتا )370 ،1 :مینویسد« :روی چه اصل و به چه دلیل برخی
از برادران ما از جامعت تراویح در حرم ،جدا میشوند و بعد از ده ركعت مناز
از جامعت باز میگردند؟ خداوند از ما و ایشان عفو مناید» .بدین ترتیب،
تخلُّف از جامعت مسلامنان را نادرست و امری خالف سنت شمرده است .بر
مبنای این دیدگاههای اخیر الذکر ،موافقت با هرجامعتی که باشد ،خواه بیست
رکعت خوانده شود ،خواه بیشرت و یا کمرت از بیست رکعت ،امری پسندیده است
و هیچ مانع رشعی ندارد و شخصی که متایل دارد بیشرت بخواند ،میتواند بعد
از رشکت با برادرانی که هشت رکعت تراویح میخوانند ،آنچه به نشاط او برابر
است ،بیشرت و به صورت انفرادی بخواند.
دیدگاه ابن هامم حنفی رحمه الله
کامل الدین محمد ابن هامم در فتح القدیر رشح هدایه (بیتا )468 ،1 :بعد
از نقل قول روایات ،موطأ امام مالک گفته است که قیام رمضان به یازده رکعت
همراه وتر ،عمل پیامرب صلی الله علیه وسلم است ...و این سنت ایشان است؛
اما اینکه بیست رکعت خوانده شود ،سنت و روش خلفای راشدین است که
35
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
خلَفَاء ال َّراشدی َ
ن ك ْم ب ُس َّنتیَ ،و ُس َّنة الْ ُ
فرمودۀ پیامرب صلی الله علیه وسلم« :فَ َعلَی ُ
الْ َم ْهد َ
یین» (ابن ماجه ،بیتا :ح )42آن را مستحب میسازد ولی سنت منیسازد؛
زیرا سنت با مواظبت خود شان ثابت میشود(ابن هامم ،بیتا . )468 ،1 :بدین
طریق ،ابن هامم رحمه الله ،ضمن آنکه به جواز بیست رکعت تراویح ،اذعان
داشته ،هشت رکعت را سنت نبوی صلی الله علیه وسلم دانسته ،متباقی را سنت
خلفای راشدین و در درجۀ مستحب برشمرده است.
دیدگاه مال علی قاری رحمه الله
عالمه مال علی قاری در مرقات املفاتیح ( )973 ،3 :1422بعد از نقل دیدگاه
ابن هامم از فتح القدیر که ارائه شد ،گفته است« :قول صاحب قدوری،
استحباب کل مناز تراویح را به گامن میآورد؛ همچنان که عبارت صاحب
هدایه ،سنت بودن متام رکعات تراویح را میرساند .لذا باید سخن هرکدام به
گونۀ تغلیب ،تصحیح شود» .سخن عالمه مال علی قاری میرساند که خود وی
سخنان صاحب قدوری و صاحب هدایه را مطابق برداشت و تقریر کامل ابن
هامم ،تفسیر کرده که در نگاه او ،هشت رکعت از مناز تراویح به دلیل فعل
پیامرب صلی الله علیه وسلم ،سنت و متباقی آن به دلیل عمل خلفای راشدین و
سایر صحابه ،مستحب میباشد .اما وی در هامنجا در خامتۀ بحث ،تعبیر
صاحب هدایه را بهرت دانسته؛ زیرا عامۀ مردم را به طریق بهرتی به زیادت
خواندن مناز ،ترغیب و تشویق میمناید.
36
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
37
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
(هرکه رمضان را از روی ایامن و طلب ثواب ،به مناز بایستد ،گناهان گذشتۀ
او آمرزیده میشود).
شاه ولی الله رحمه الله ( )29 ،2 :1426میفرماید :بعد از دورۀ پیامرب صلی
الله علیه وسلم ،صحابه در قیام رمضان سه چیز را اضافه ساختند :یکی اجتامع
برای قیام رمضان در مساجد تا آسانی برای خواص و عوام میرس شود؛ دوم ادای
مناز در اول شب ،با وجود آنکه مناز آخر شب ،هنگام حضور فرشتگان است
و بهرت میباشد؛ سوم شامر رکعات آن را بیست رکعت ساختند؛ این بدان دلیل
بوده که وقتی ایشان دیدند که پیامرب صلی الله علیه وسلم ،برای محسنین در
متام سال ،یازده رکعت مناز شب را مرشوع ساختند ،پس بدین نظر شدند که
مناسب نیست ،بهرۀ مسلامن در ماه رمضان که باید خود را به فرشتگان ،هامنند
بگرداند ،هامنند بقیۀ سال و اندک باشد.
توسع در
این دیدگاه شاه ولی الله رحمه الله از علامی حنفی است ،بیانگر ُّ
بیان رکعات تراویح است و بیان میدارد که پیامرب اسالم صلی الله علیه وسلم،
مناز تراویح یا قیام اللیل در رمضان را به اختیار امت ،و به اعتبار حال افراد،
سپردند تا هرکس به حد توان و به اندازۀ تقوا و خداجویی خود به قیام رمضان
بپردازد و مناز تراویح را ادا مناید .هراندازه که بیشرت به عبادت پروردگار در ماه
رمضان ،قیام کند ،به هامن اندازه مزد و پاداش مزید به دست خواهد آورد.
دیدگاه برخِ علامی معارص
ابن عثیمین از دانشمندان معروف حرمین ،در پاسخ پرسشی با اشاره به
ص َّل الل ُه َعلَیه َو َسلَّ َم یزی ُد فی َر َمضَ ا َن َوالَ فی حدیث مبارک « َما كَا َن َر ُس ُ
ول اللَّه َ
38
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
39
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
40
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
میرسد .چه همه کسانی که یک نظر را اختیار کردند و بدان عمل کردند از
باب افضلیت بوده نه که آن را واجب دانسته باشند .بنابراین بر امت اسالمی
الزم است ،از نادرست خواندن هریک از روشهایی که صحابه بدان عمل
کردند ،تابعین و امامان دین روش خود قرار دادند ،بپرهیزند و عمل صحابه و
تابعین و اتباع تابعین را بدعت و نادرست نخوانند؛ زیرا دین اسالم توسط آن
بزرگواران به ما رسیده و آنان قابل اعتامد برای ما هستند.
-جدال در مورد تعداد رکعات مناز تراویح که از جانب برخی انجام
میشود و به نزاع و تضاد میکشد ،نارواست؛ زیرا از جانبی در امر تعداد رکعات
توسع وجود دارد و تفاوت عمل و دیدگاه بزرگان صحابه و تابعین
مناز تراویح؛ ُّ
و امامان دین ،در افضلیت و استحباب بوده است؛ نه در جواز و عدم جواز .از
جانب دیگر ،اختالف نزاع ،آنهم به خاطر امری سنت و یا مستحب ،حرام است
و نباید به خاطر عبادتی که امت اسالمی آن را به روشهای متنوع انجام دادند
و برای هر روشی دلیلی است ،مرتکب کار حرامی شویم و تضاد و نزاع را بر پا
مناییم؛ چه تضاد و نزاع اهل ایامن با یکدیگر از ممنوعات رشعی است که به
شدت از آن منع صورت گرفته است.
-هتک حرمت ،توهین و تحقیر برادران مسلامنی که به روش دیگری -غیر
از روش ما -مناز تراویح را ادا میکنند ،ناروا و گناه است؛ زیرا اکرام و احرتام
برادران مؤمن ،وجیبۀ رشعی است و توهین و تحقیر و کاربرد القاب نادرست بر
مؤمنان ،حرام منصوص است .قرآن کریم فرموده استَ « :والَ تَنَابَ ُزوا باْلْ َلْقَاب-...
41
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
به القاب زشت همدیگر را یاد نکنید( »...الحجرات .)11 :یعنی که نباید کسانی
را که به روش ما مناز نخواندند ،به القاب ناپسند و زشت نام بگذاریم.
-حفظ وحدت امت اسالمی ،از وجایب دینی است .نباید به خاطر امری
اساسا تنوع وجود دارد ،وحدت امت اسالمی،
سنت یا مستحب که در آن ً
خدشه دار شود .بنابراین هرگاه ،کسی دیدگاهش برخالف جامعتی باشد،
هنگامی که با ایشان یکجا به اقامۀ مناز تراویح میپردازد ،نیکوست که با ایشان
موافقت کند و تخلُّف نورزد و مناز را به روش شان بخواند؛ چه همه این
روشها دارای اساس است و تخلف از برادران مسلامن ،موجه به نظر منیرسد.
-آنچه معلوم میشود كه تعدادی از برادران مؤمن و عزیز ما ،بعد از ادای
بخشی از مناز تراویح ،مناز را رها میكنند و میروند ،اگر به نیت ناجایز شمردن
و بدعت دانسنت روش دیگران ،چنین عملی را انجام دهند نادرست است؛ زیرا
هیچ دلیلی بر ترجیح روش خود ندارند و بزرگان علم و فقاهت همه روشها را
مرشوع دانستهاند .از آنجا كه ترجیح میان دیدگاهها ثابت نیست ،جدایی از
جامعت مسلامنان با چنین قصدی را دانشمندان نیکو نشمردهاند .لذا بهرت است
از جامعت مسلامنان تخلف نورزند .اما اگر احیانًا ،کسی از برادران از مناز،
تخلُّف ورزید ،نباید برادران دیگر ،با آنان جدال منایند و یا مانع ورود شان به
مساجد و منازهای جامعت شوند؛ و یا توهین و تحقیر شان منایند؛ زیرا باز این
گناه بزرگرتی است که انجام میدهند .قرآن کریم میفرماید:
« َو َم ْن أَظْلَ ُم م َّم ْن َمنَ َع َم َساج َد اللَّه أَ ْن ی ْذكَ َر فی َها ا ْس ُم ُه َو َس َعى فی
َخ َراب َها(»...البقره.)114 :
42
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
43
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
منابع و مراجع
.1قرآن کریم.
.2ابن ابی شیبه ،عبد الله بن محمد بن ابراهیم .)1409( .املصنف فی
اْلحادیث واآلثار .چاپ اول ،املحقق :كامل یوسف الحوت ،ریاض :مكتبة
رشد.
.3ابن الجعد ،علی بن عبید جوهری بغدادی .)1990 - 1410( .مسند ابن
الجعد .تحقيق :عامر أحمد حيدر ،چاپ نخست ،بیروت :مؤسسة نادر.
.4ابن تیمیة ،ابو العباس احمد بن عبد الحلیم بن عبد السالم1408( .هـ -
1987م) .الفتاوى الكربى .چاپ اول ،بیروت لبنان :دار الكتب العلمیه.
.5ابن جبیرین ،عبد الله بن عبد الرحمن بن عبد الله( .بیتا) .فتاوى الشيخ
ابن جربين[ .الكتاب مرقم آليا].
.6ابن حنبل ،احمد بن محمد بن حنبل 1421( .هـ 2001 -م) .مسند اْلمام
أحمد بن حنبل .املحقق :شعیب اْلرنؤوط -عادل مرشد ،وآخرون ،إرشاف :د
عبد الله بن عبد املحسن الرتكی ،بیروت :مؤسسة الرسالة.
.7ابن رشد ،محمد بن احمد بن محمد1425( .هـ 2004 -م) .بدایة املجتهد
ونهایة املقتصد .قاهره :دار الحدیث.
44
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
45
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
.15آل الشیخ ،عبد العزيز بن عبد الله بن محمد( .بیتا) .رسائل وفتاوى
عبد العزيز آل الشيخ[ .الكتاب مرقم آليا].
.16بخاری ،محمد بن إسامعیل1422( .ه.ق) .الجامع املسند الصحیح
املختَص من أمور رسول الله صل الله علیه وسلم وسننه وأیامه = صحیح
البخاری.چاپ اول ،تحقیق :محمد زهیر بن نارص النارص ،النارش :دار طوق
النجاة.
.17بغوی ،حسین بن مسعود بن محمد1403( .هـ 1983 -م) .رشح السنة.
تحقیق :شعیب اْلرنؤوط-محمد زهیر الشاویش ،چاپ دوم ،دمشق ،بیروت:
املكتب اْلسالمی.
.18بلدحی ،عبد الله بن محمود بن مودود 1356( .هـ 1937 -م) .االختيار
لتعليل املختار .با تعلیقات :الشيخ محمود أبو دقيقة ،قاهره :مطبعة الحلبي.
.19بهوىت ،منصور بن یونس بن صالح الدین( .بیتا) .كشاف القناع عن
منت اْلقناع .كشاف القناع عن منت اْلقناع ،النارش :دار الكتب العلمیه.
.20بیهقی ،احمد بن حسین بن علی بن موىس1424( .ه2003 -م) .السنن
الكربى .املحقق :محمد عبد القادر عطا ،چاپ سوم ،بیروت -لبنان :دار الكتب
العلمیه.
.21بیهقی ،احمد بن حسین بن علی .)1410( .فضائل اْلوقات .تحقیق:
عدنان عبد الرحمن مجيد القييس ،چاپ اول ،مکه مکرمه :مكتبة املنارة.
.22ترمذی ،محمد بن عیىس بن َس ْورة 1395( .هـ 1975 -م) .سنن الرتمذی.
تحقیق وتعلیق :احمد محمد شاكر (جـ )2 ،1ومحمد فؤاد عبد الباقی (جـ )3
46
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
وإبراهیم عطوة عوض املدرس فی اْلزهر الرشیف (جـ ،)5 ،4مَص :رشكة
مكتبة ومطبعة مصطفى البابی الحلبی.
.23حاکم ،محمد بن عبد الله بن محمد .)1990 - 1411( .املستدرك عل
الصحیحین .تحقیق :مصطفى عبد القادر عطا ،چاپ نخست ،بیروت :دار
الكتب العلمیة.
.24دار اْلفتاء( .بیتا) .فتاوی داراالفتاء املَصیه( .الفتاوى -مرقم آلیا).
.25دهلوی ،احمد بن عبد الرحیم (شاه ولی الله) 1426( .هـ 2005 -م).
حجة الله البالغة .تحقیق :سيد سابق ،چاپ اول ،بیروت -لبنان :دار الجیل.
.26رسخسی ،محمد بن احمد بن ابی سهل1414( .ھ1993 -م) .املبسوط.
بیروت :دار املعرفه.
.27طحاوی ،احمد بن محمد بن سالمه 1414( .هـ 1994 ،م) .رشح معانی
اآلثار .حققه وقدم له( :محمد زهری النجار -محمد سید جاد الحق) من علامء
اْلزهر الرشیف ،چاپ اول ،بیروت :عامل الكتب.
.28عبید ،الحاجة کوکب 1406( .هـ 1986 -م) .فقه العبادات عل املذهب
املاليك .چاپ اول ،دمشق -سوریا :مطبعة اْلنشاء.
.29عینی ،بدر الدین محمود بن احمد بن موىس1420( .ه 2000 -م).
البنایة رشح الهدایة .چاپ اول ،بیروت لبنان :دار الكتب العلمیه.
.30قاری ،علی بن سلطان محمد1422( .هـ 2002 -م) .مرقاة املفاتیح رشح
مشكاة املصابیح .چاپ اول ،بیروت -لبنان :دار الفكر.
47
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
48
تنویر املصابیح فی تبیین رکعات الرتاویح
49