Professional Documents
Culture Documents
این اصول برای تمام علوم اعم از انسانی ،فنی مهندسی ،پزشکی ،هنر قابل استفاده است.
مقدمه
مقاله علمي معموالً در نتيجه پژوهش منطقي ،ژرف و متمركز نظري ،عملي يا مختلط ،به كوشش يك يا چند نفر در يك موضوع
تازه و با رويكردي جديد با جهت دستيابي به نتايجي تازه ،تهيه و منتشر ميگردد( .اعتماد و همكاران ،1381 ،ص )2چنين
مقالهاي در واقع گزارشي است كه محقق از يافتههاي علمي و نتايج اقدامات پژوهشي خود براي استفاده ساير پژوهشگران،
متخصصان و عالقهمندان به دست ميدهدV.
تهيه گزارش از نتايج مطالعات و پژوهشهاي انجام شده ،يكي از مهمترين مراحل پژوهشگري به شمار ميرود؛ زيرا اگر
پژوهشگر نتواند دستاوردهاي علمي خود را در اختيار ساير محققان قرار دهد V،پژوهش او هر اندازه هم كه مهم باشد ،به
دانش فراهم آمده از سوي
ِ پيشرفت علم كمكي نخواهد كرد؛ چون رشد و گسترش هر عملي از طريق ارائه و به هم پيوستن
فردفرد انديشمندان آن علم تحقق مييابد.
همان طور كه پژوهشگر پيش از اقدام به پژوهش ،نيازمند Vتوجه و بررسي يافتههاي علمي پژوهشگران قبل از خود است تا
بتواند يافتههاي علمي خود را گسترش بخشد ،ديگران نيز بايد بتوانند به يافتههاي پژوهشي او دسترسي پيدا كنند و با استفاده از
آنها فعاليتهاي علمي خود را سازمان داده ،در ترميم و تكميل آن بكوشند.
از امتيازهاي مهم يك مقاله ميتوان به مختصر ومفيد بودن ،بِروز بودن و جامع بودن آن اشاره كرد؛ زيرا محقق ميتواند حاصل
چندين ساله پژوهش خود در يك رساله ،پاياننامه ،پژوهش ،يا حتي يك كتاب را به اختصار در يك مقاله علمي بيان كند تا
پژوهشگران ديگر بتوانند با مطالعه آن مقاله از كليات آن آگاهي يابند و در صورت نياز بيشتر ،به اصل آن تحقيقات مراجعه
كنند.
بدين منظور ،امروزه نشريات گوناگوني در زمينههاي مختلف علمي -پژوهشي نشر مييابد و مقالههاي به چاپ رسيده در آنها،
اطالعات فراواني را در اختيار دانش پژوهان قرار ميدهند V.الزم است محققان با شيوه تدوين مقاالت علمي آشنا باشند تا بتوانند Vبا
استفاده از شيوههاي صحيح ،با سهولت ،نتايج تحقيقات و مطالعات خود را به صورت مقاله در اختيار عالقهمندان Vقرار دهند.
نوشتن مقاله مستلزم رعايت اصولي در ابعاد مختلف محتوايي ،ساختاري و نگارشي است.
فرايند« Vتفكر» :تفكر ،تالش براي معلوم كردن مجهول با استفاده از علوم موجود است( .غرويان ،1368 ،ص)11
بنابراين اساسيترين محور محتوايي يك پژوهش علمي ،آن است كه مجهولي را روشن نمايد .بر اين اساس ،هر پژوهش
علمي در پي پاسخ دادن به پرسشهايي است كه تاكنون براي مخاطبان كشف نشده است .از اين رو پژوهش علمي
هميشه با طرح يك يا چند سئوال آغاز ميشود كه محقق در صدد پاسخگويي به آنهاست.
منطقي بودن :منطق كه راه درست انديشيدن( Vتصور) و صحيح استدالل آوردن (تصديق) را ميآموزاند( ،مطهري،
،1372ص )21ابزار ضروري يك مقاله علمي است و محقق بايد شايستگي الزم را در استدالل آوردن ،تحليل محتوا
و نتيجهگيري داشته باشد .قواعد تعريف ،طبقهبندي ،استنباطهاي قياسي و استقرايي ،روشهاي مختلف نمونهبرداري و
غيره همه از ويژگيهاي منطقي يك مقاله علمي است كه محقق بايد به آنها توجه داشته باشد( .هومن ،1374 ،ص .)19
انسجام و نظامدار بودن :مرتبط بودن اجزاي مختلف مقاله با همديگر ،همچنين متناسب بودن آنها با عنوان مقاله و
ارتباط عناوين فرعي با همديگر ،از جمله مواردي است كه به تحقيق ،يكپارچگي و انسجام ميبخشد .بر اين اساس،
محقق بايد عناوين فرعي مقاله خود را با نظمي منطقي از يكديگر مجزا كرده ،ارتباط بخشها را مشخص نمايد.
2
تراكمي بودن :از آنجا كه هدف پژوهش پاسخ به سئوال هايي است كه تا آن زمان دست كم از نظر محقق ،پاسخي
منطقي براي آن وجود نداشته است ،هر پژوهش علمي بايد از يك سو به منظور كشف دانش جديد ،و از سوي ديگر،
براي تكميل دانش ،صورت پذيرد V.بنابراين هدف اصلي يك مقاله ،كشف يا تكميل دانش بشري است ،نه تكرار دوباره
آن با عبارات مختلف( .هومن ،1374 ،ص .)20
تناسب موضوع با نيازهاي فعلي جامعه علمي :هر پژوهش علمي بايد نيازهاي اساسي جامعه علمي خود را در نظر
گرفته ،در صدد حل آن مسايل برآيد؛ بنابراين از طرح موضوعاتي كه از اولويت تحقيقي برخوردار نيستند و جامعه
علمي ،بدانها نياز ندارد ،بايد احتراز نمود.
خالقيت و نوآوري :هر تحقيق علمي زماني ميتواند در ارتقاي سطح دانش ،موفق و موثر باشد كه از فكري بديع و
خاّل ق برخوردار باشد .مقاالتي كه به جمع آوري ِ
صرف بسنده ميكنند V،نميتوانند Vسهم عمدهاي در پيشرفت دانش بشري
داشته باشند.
توضيح مطلب در ح ّد ضرورت :از جمله مواردي كه محقق در گزارش نويسي پژوهش خود (مقاله) بايد بدان توجه
زيادهگويي افراطي است؛ همچنان كه خالصهگويي نبايد به ح ّدي باشد كه به ابهام و ايهام
ِ كند ،پرهيز از حاشيهروي و
منجر شود؛ بر اين اساس محقق بايد به ح ّدي مطالب را تبيين كند كه مقصود وي براي خواننده V،روشن شود.
متناسب بودن با نظريهها :هر رشته علمي ،متشكل از نظريهها و قوانيني است كه مورد اتفاق صاحبنظران آن فن است.
يافتههاي به دست آمده در تحقيقات ميداني يا توصيفي نبايد با قوانين كلي آن رشته تخصصي منافات داشته باشد.
اجتناب از كلي گويي :هدف نهايي علم ،صورتبندي Vيك «نظريه»( )3و «تبيين Vكردن»( )4يكي از اصول مهم نظريه
است( .دالور )33 :1371 ،از اين رو محقق بايد بتواند مباحث علمي خود را به روشني توضيح دهد و با زبان گويا آن
را تبيين Vو از كلي گويي اجتناب نمايد.
گزارش روششناسي تحقيق« :تحقيق»( )5فرايندي است كه از طريق آن ميتوان درباره ناشناختهها به جست و جو
پرداخت و از آن ،شناخت الزم را كسب كرد .در اين فرايند Vچگونگي گردآوري شواهد و تبديل Vآنها به يافتهها
«روششناسي»( )6ناميده ميشود .اين سئوال كه چگونه دادهها بايد گردآوري شود و مورد تفسير قرار گيرد ،به طوري
كه ابهام حاصل از آنها به حداقل ممكن كاهش يابد؟» از موارد مهم تحقيق علمي است( .سرمد و همكاران ،1379 ،ص
.)22يك تحقيق علمي زماني ميتواند مطالب خود را به اثبات برساند كه از روش گردآوري مناسبي برخوردار ،و آن
روشها در مقاله به خوبي بيان شده باشد.
نوشتن مقاله مستلزم داشتن طرحي مدوَّن است .در گزارش يك تحقيق نه تنها بايد ارزشهاي محتوايي را مراعات كرد ،بلكه بايد
از ساختار روشمندي نيز پيروي كرد .امروزه تحقيقات فراواني انجام ميشود ،اما تنها بخش كوچكي از آنها در مقاالت منتشر
ميگردد .يكي از داليل آن ،عدم مهارت محقق در تهيه و تدوين ساختاري مقاله علمي است.
ساختار مقاله و تهيه گزارش از يك پژوهش علمي ،با توجه به روش به كار گرفته شده در پژوهش ،متفاوت است .دانشمندان Vدر
يك تقسيم بندي كلي ،روشهاي استفاده شده در علوم را به دو دسته تقسيم ميكنند V.روشهاي كمي كه در آنها از دادههاي ك ّمي در
تحقيق استفاده ميشود (تحقيقات ميداني) و روشهاي كيفي كه در آنها از دادههاي كيفي (تحقيقات كتابخانهاي) استفاده ميشود.
(سرمد و همكاران ،1379 ،ص .)78
مراحل گزارش يك پژوهش (مقاله) با توجه به روش اتخاذ شده در تحقيق ،با تفاوت هايي بيان ميگردد.
به دليل يكسان بودن هر دو روش در مراحل مقدماتي ،و براي پرهيز از تكرار در اينجا مراحل مقدماتي را به صورت مجزا
ميآوريم.
عنوان ،مفهوم اصلي مقاله را نشان ميدهد و بايد به طور خالصه ،مضمون اصلي پژوهش را نشان دهد.
3
عنوان مقاله بايد جذاب باشد ،يعني به گونهاي انتخاب شود كه نظر خوانندگان را كه معموالً ابتدا فهرست عناوين مندرج در يك
مجله علمي را ميخوانند به خود جلب نمايد .همچنين عنوان بايد كوتاه و گويا و تنها بيانگر متغيرهاي اصلي پژوهش باشد .تعدادV
كلمات در عنوان را حداكثر دوازده واژه بيان كردهاند( .سيف ،1375 ،ص .)12
بعد از عنوان پژوهش ،نام مؤلف يا مؤلفان ذكر ميشود و در سطر زير آن ،نام دانشگاه يا مؤسسه كه هر يك از مؤلفان در آن
مشغول به كارند ،ميآيد .اگر پژوهش به وسيله دو يا چند نفر انجام بگيرد و همه آنها به يك دانشگاه يا مؤسسه وابسته باشند ،نام
مؤسسه يكبار ،آن هم به دنبال نام مؤلفان ذكر ميشود .اما اگر هر يك از مؤلفان به سازمان خاصي وابسته باشند ،بايد بعد از نام
هر يك از آنان ،بالفاصله نام مؤسسهاي كه به آن وابستهاند ،ذكر شود .ترتيب قرار گرفتن نام مؤلفان به دنبال يكديگر ،معموالً
متناسب با ميزان مشاركت آنان در انجام پژوهش است؛ اما اگر ميزان مشاركت همه افراد در اجراي پژوهش يكسان باشد،
اسامي آنان به ترتيب حروف الفبا در دنبال هم قرار ميگيرد( .هومن ،1378 ،ص .)84
چكيده
چكيده ،خالصه جامعي از محتواي يك گزارش پژوهشي است كه همه مراحل و اجراي اصلي پژوهش را در خود دارد .هدفها،
پرسشها ،روشها ،يافتهها و نتايج پژوهش ،به اختصار ،در چكيده آورده ميشود .در مت ِن چكيده بايد از ذكر هرگونه توضيح
اضافي خودداري شود .مطالب چكيده بايد فقط به صورت گزارش (بدون ارزشيابي و نقد) از زبان خود پژوهشگر (نه نقل قول)
به صورت فعل ماضي تهيه شود.
چكيده در حقيقت بخشي كامل ،جامع و مستقل از اصل گزارش در نظر گرفته ميشود و نبايد پيش از انجام گزارش ،پژوهش تهيه
شود .طول چكيده براي مقاله ،بستگي به روشهاي خاص هر مجله دارد و معموالً بين صد تا 150كلمه پيشنهاد شده است.
واژگان كليدي
معموالً در انتهاي چكيده ،واژگان كليدي پژوهش را بيان ميكنند تا به خواننده كمك كنند V،پس از خواندن چكيده و آشنايي اجمالي با
روند تحقيق ،بفهمد چه مفاهيم و موضوعاتي در اين مقاله مورد توجه قرار گرفته است .معموالً با توجه به حجم و محتواي مقاله،
پنج تا هفت واژه كليدي در هر مقاله بيان ميشود( .سرمد ،1379 ،ص .)321
روشها و اصول كلي ناظر بر گزارش فعاليت پژوهشي شاخههاي علوم ،تقريبا به طور خاصي به كار ميروند كه همگي متكي بر
«روش علمي»( )9است .انجمن روان شناسان ( )APAبه منظور تسهيل در امر انتقال روش نتايج پژوهش ،الگوي استاندارد
شدهاي را در اختيار مؤلفان قرار داده تا در موقع تهيه گزارش پژوهشي خود ،آن اصول را به كار گيرند و تقريبا همه مجلههاي
معتبر علوم انساني در تهيه و تنظيم نوشتههاي پژوهش خود از آنها پيروي ميكنند( V.هومن،1378،ص )10كه در زير به
اختصار به مراحل آن اشاره ميگردد.
مقدمه
هر مقاله علمي با يك مقدمه شروع ميشود و آن ،خالصهاي از فصل اول و دوم پايان نامهها و رسالههاست كه به طور مختصر
به بيان كليات تحقيق و بررسي مختصري از پيشينه آن ميپردازد؛ بنابراين در مقدمه مقاله مسئله تحقيق و ضرورت انجام آن و
اهداف آن از نظر بنيادي و كاربردي به صورت مختصر بيان ميگردد و سپس به بررسي سوابق پژوهشي كه به طور مستقيم به
موضوع تحقيق مرتبط است ،پرداخته ميشود .مقدمه بايد يك منطق اساسي را در تحقيق بيان كند و به خواننده نشان دهد كه چرا
اين تحقيق ادامه منطقي گزارشهاي پيشين است .در اين بخش پس از نتيجهگيري از پژوهشهاي بررسي شده ،محقق بايد
پرسشهاي پژوهش خود را به صورت استفهامي بيان كرده و به تعريف متغيرهاي تحقيق به صورت عملياتي بپردازد( .هومن،
،1378ص .)87
روش
4
هدف اساسي از بيان روش آن است كه به گونهاي دقيق ،چگونگي انجام پژوهش ،گزارش گردد تا خواننده بتواند آن را تكرار
نمايد و همچنين درباره اعتبار نتايج داوري كند؛ Vبنابراين مؤلف بايد همه مراحل اجرا ،از جمله آزمودنيها ،ابزارهاي پژوهش،
طرح پژوهش ،روش اجرا و روش تحليل دادهها را بيان كند.
نتايج
كالمي مختصر و مفيدي از آنچه به دست آمدهاست ،ارائه ميشود .اين توصيف كالمي با اطالعات آماري ِ در اين بخش ،توصيف
مورد استفاده ،كامل ميشود و بهترين روش آن است كه دادهها از طريق شكل و نمودار يا جدول ،نمايش داده شوند .ساختار بخش
نتايج ،معموالً مبتني بر ترتيب منطقي پرسشها يا فرضيهها و نيز وابسته به تأييد شده بودن يا تأييد Vنشده بودن فرضيههاست.
ترتيب بيان نتايج نيز يا برحسب ترتيب تنطيم سؤالها يا فرضيههاي آنهااست( ،سيف ،1375 ،ص )30يا برحسب اهميت آنها.
متداول بيان نتايج ،آن است كه ابتدا مهمترين و جالبترين يافتهها و سپس به ترتيب ،يافتههاي كم اهميتتر ارائه ميشود.
ِ روش
(هومن ،1378 ،ص .)90
اصول به كارگرفته شده در پژوهشهاي توصيفي باتوجه به روشهاي به كارگرفته شده ،با اصول پژوهشهاي ميداني V،مقداري
متفاوت است .هر چند اين اصول ممكن است با توجه به موضوعهاي مختلف تحقيقي و رشتههاي مختلف ،تغيير نمايد V،ساختار
كلياي كه تقريبا همه پژوهشهاي توصيفي بايد در قالب آن درآيند V،به شرح زير است.
مقدمه
آنچه در مقدمه يك مقاله تحقيق كتابخانهاي قرارميگيرد -همانند تحقيفات ميداني -كلياتي است كه محقق بايد قبل از شروع بحث،
آن را براي خواننده روشن نمايد؛ مانند تعريف و بيان مسئله تحقيق ،تبيين Vضرورت انجام آن و اهدافي كه اين تحقيق به دنبال
دارد .همچنين محقق بايد خالصهاي از سابقه بحث را -كه به طور مستقيم مرتبط با موضوع است -بيان كند Vو در نهايت
توضيح دهد كه اين مقاله به دنبال كشف يا به دستآوردن چه مسئلهاي است؛ به عبارتي ،مجهوالت يا سؤالهاي مورد نظر چيست
كه اين مقاله درصدد بيان آنهااست.
در اين بخش ،مؤلف وارد اصل مسئله ميشود .در اينجا بايد با توجه به موضوعي كه مقاله در پي تحقيق آن است ،عناوين
فرعيتر از هم متمايز گردند V.محقق در تبيين اين قسمت از بحث ،بايد اصول مهم قواعد محتوايي مقاله را مورد توجه قراردهد و
سعي كند آنها را مراعات نمايد؛ اصولي مانند V:منطقي و مستدل بودن ،منظم و منسجمبودن ،تناسب بحث با عنوان اصلي ،ارتباط
منطقي بين عناوين فرعيتر در مسئله ،خالقيت و نوآوري در محتوا ،اجتناب از كليگويي ،مستندبودن بحث به نظريههاي علمي و
ديني ،جلوگيري از حاشيهروي افراطي كه به انحراف بحث از مسير اصلي ميانجامد و موجب خستگي خواننده ميشود و همچنين
پرهيز از خالصهگويي و موجزگويي تفريطي كه به ابهام در فهم ميانجامد ،رعايت امانت حقوق مؤلفان ،اجتناب از استناددادنV
به صورت افراطي ،توجهداشتن به ابعاد مختلف مسئله و امثال اينها.
نتيجه گيري
در اين قسمت محقق بايد به نتيجه معقول ،منطقي و مستدل برسد .نداشتن تعصب و سوگيري غيرمنصفانه در نتيجهگيري،
ارتباطدادن نتايج با مباحث مطرح شده در پيشينه ،ارائه راهبردها و پيشنهادهايي براي تحقيقات آينده ،مشخصكردن نقش نتايج در
پيشبرد علوم بنيادي و كاربردي و امثال آن ،از جمله مواردي است كه محقق بايد به آنهاتوجه داشته باشد.
ارجاعات
اعتبار يك گزارش پژوهشي عالوه بر صحت و دقت دادهها و استدالل حاصل از آنها ،به منابع و مراجعي است كه از اطالعات
آنها در پژوهش استفاده شده است .ارجاعات از موارد مهم ساختار يك مقاله علمي است ،به وسيله آن ،چگونگي استفاده از
انديشههاي ديگران را به خواننده معرفي مينمايد V.در اين قسمت به دو بحث مهم ارجاعات اشاره ميشود كه يكي شيوه ارجاع دادن
در متن است و ديگري شيوه ذكر منابع در پايان مقاله.
ارجاعات در متن
5
نخستين چيزي كه درباره استناددادن در متن بايد مشخص بشود ،اين است كه :چه چيزي بايد مستند گردد؟ مك برني(( )23
)1990موارد استنادآوردن را به شرح زير بيان داشته است:
بايد انديشههايي را كه به ديگران تعلق دارند V،مشخص كرد و با ذكر مأخذ نشان داد كه از آ ِن چه كساني ميباشند
(امانتداري)؛
هر زمان كه افكار و انديشههايي با چهارچوب فكري كسان ديگري همخواني دارند ،موارد را بايد با ذكر منبع مشخص
كرد؛
هر زمان كه نظريه ،روش يا دادهاي موردبحث قرار ميگيرد ،منبع آن را بايد ذكركرد تا اگر خواننده خواست
اطالعات بيشتري درباره آن كسب كند V،بتواند به آن مراجعه كند؛
بايد نقل قولهايي را كه از يك متن به صورت مستقيم و بدون دخل و تصرف ،داخل گيومه آورده ميشود ،مستند ساخت.
(مك برني ،1990به نقل از سيف ،1375 ،ص .)39
بنابراين اطالعاتي كه براي خوانندگان V،اطالعات عمومي به حساب ميآيند V،الزم نيست مستند شوند .نويسنده ،تنها در صورتي
ميتواند به آثار خود ارجاع ،دهد كه اين ارجاع براي مطالعه بيشتر باشد و نقل از خود ،معنا ندارد .همچنين در استنادكردن،
حتياالمكان بايد به منبع مستقيم يا ترجمه آن استناد كرد .تنها زماني به منابع ديگران استناد ميشود كه محقق دسترسي مستقيم به
اصل اثر را نداشته باشد كه در آن صورت بايد مشخص كرد كه آن مطلب از يك منبع دست دوم گرفته شده است( .سيف،
،1375ص .)40
هرگاه در مت ِن مقاله مطلبي از يك كتاب يا مجله يا ..به صورت مستقيم يا غير مستقيم ،نقل شود ،بايد پس از بيان مطلب ،آن را
مستند ساخت .اين مستندسازي شيوههاي مختلفي دارد كه در اينجا به بخشهايي از آن اشاره ميشود.
در استناد ،نام مؤلف و صاحب اثر ،بدون القاب «آقا»« ،خانم»« ،استاد»« ،دكتر»« ،پروفسور»،آورده ميشود ،مگر در جايي
كه لقب جزو نام مشخص شده باشد( ،)24مانند خواجه نصيرالدين طوسي( .دهنوي ،1377 ،ص .)89
پس از آوردن متن ،داخل پرانتز :نام مؤلف ،تاريخ انتشار ،شماره صفحه به ترتيب ميآيد و پس از آن ،نقطه آورده ميشود؛ مانندV:
(منطقي ،1382 ،ص .)27
اگر تأليف داراي دو يا سه مؤلف باشد ،نام آنها به ترتيب ذكر شده در اثر ،به همراه سال انتشار و شماره صفحه ميآيد؛ Vولي در
ت «و همكاران» و سپس سال انتشار و شماره صفحه آثار با بيش از سه مؤلف ،نام اولين مؤلف ذكر ميشود و به دنبال آن عبار ِ
ميآيد؛ مانند( :سرمد ،بازرگان و حجازي ،1379 ،ص )50يا (نوربخش و همكاران ،1346 ،ص .)75
در صورتي كه آثار به نام شركتها ،انجمنها ،مؤسسات ،ادارات و مانند اينها انتشار يابند ،در استنادكردن ،به جاي نام مؤلف ،نام
سازمان ميآيد؛ Vمانند( V:فرهنگستان زبان و ادبيات فارسي ،1382 ،ص .)34
هرگاه به دو يا چند اثر مهم اشاره شود ،همه آنها در داخل پرانتز ،و به ترتيب تاريخ نشر پشت سرهم ميآيند؛ مانند( :واالس،
،1980ص 15؛ ،1988ص 27؛ ،1990ص .)5و اگر چند اثر يك مؤلف در يك سال منتشر شده باشد ،آثار مختلف او با
حروف الفبا از هم متمايز ميگردند؛ Vمانند( V:احمدي1365 ،الف ،ص22؛ 1365ب ،ص .)16
6
توضيحات اضافي ،يا توضيح اصطالحاتي را كه نويسنده براي حفظ انسجام متن نميتواند آن را در متن بياورد ،ميتوان در زير
صفحه با مشخصكردن شماره آنها بيان كرد .نكته قابل توجه اينكه ،اين توضيحات بايد حتياالمكان خالصه ذكر شوند و نبايد
تكرار مطالب متن باشند.
در ترجمه متون توضيحاتي كه مؤلف در زيرنويس آورده ،بايد عينا ترجمه شود و در صورتي كه مترجم براي بيان اصطالح يا
تبيين مطلبي توضيحي را ضروري ببيند ،ميتواند Vآن را در پاورقي ذكركند Vو در جلوي آن لفظ «مترجم» را -براي متمايز
ساختن آن از توضيحات
معادلها
كلمههاي بيگانه در داخل متن حتما بايد به فارسي نوشته شود و صورت خارجي آنها در پاورقي ذكر گردد و اين ،منحصر به
اصطالحات تخصصي يا اسامي اشخاص است .چنانچه در موارد خاصي الزم باشد كه صورت خارجي آنها در داخل متن بيايد،
بايد آنها را مقابل صورت فارسي در داخل پرانتز نوشت( .غالمحسينزاده ،1372 ،ص .)17
نكته قابلتوجه در استناد دادن معادلها اين است كه اوالً در هر متن يا مقاله يا كتاب ،فقط يك بار معادل انگليسي آنها آورده ميشود؛
ثانيا معادلهاي بكار گرفته شده بايد يكنواخت باشند .و در صورت آوردن معادلهاي ديگر ،مثل فرانسه ،آلماني ،و ...بايد V،در متن
توضيحي درباره آن داده شود .در نوشتن اسامي اشخاص ،ابتدا نام بزرگ ،سپس حرف اول نام كوچك او با حروف بزرگ
نوشته ميشود مانند . C،Jung
ارجاع در منابع
محقق بايد در پايان مقاله فهرستي از منابع و مراجعي كه در متن به آنها استناد كرده است ،به ترتيب حروف الفباي نام خانوادگي
در منابع فارسي (عربي يا انگليسي در صورت استفاده) بياورد .مقصود از فهرست منابع ،به دست داد ِن صورت دقيق و كامل
همه مراجعي است كه در متن مقاله به آنها استناد شدهاست .هدف از ارائه اين فهرست ،نشان دادن ميزان تالش پژوهشگر در
بررسي و استفاده از منابع گوناگون ،احترام به حقوق ساير نويسندگان و مؤلفان و نيز راحتي دستيابي خواننده به منابع موردنظر
است؛ عالوه براينكه تمامي مراجع و مآخذي كه در متن به آنها استناد شده ،بايد در فهرست منابع آورده شود ،پس در بخش
منابع ،فقط منابعي آورده ميشود كه در متن به آنها استناد شده است.
در ذكر هر منبع ،حداقل پنج دسته اطالعات ،ضروري به نظر ميرسند كه در همه ارجاعات مشتركاند:
.1نام مؤلف يا مؤلفان؛ .2تاريخ انتشار اثر؛ .3عنوان اثر؛ .4نام شهر(ايالت)؛ .5نام ناشر.
جداسازی اين اطالعات از هم با نقطه ( ).و جداسازي اجزاي مختلف هر يك از آنها با ويرگول ( )،صورت ميگيرد.
در ارجاع كتاب با يك مؤلف ،اطالعات ضروري ذكر شده در باال ذكر ميشود ،در صورتي كه اثر تجديدچاپ
شدهباشد ،پس از عنوا ِن كتاب ،شماره چاپ آن ميآيد.
نام ذكرشده در كتاب ،ذكر ميشود و بينب ِ در ارجاع منابع داراي دو مؤلف يا بيشتر ،اسامي مؤلفان به ترتي ِ
نامخانوادگي و نام آنها ويرگول و بين اسامي مؤلفان نقطه ويرگول (؛) ميآيد؛ مانند:
سرمد،زهره؛ بازرگان،عباس و حجازي ،زهره( .)1379روشهاي تحقيق در علوم رفتاري (چاپ سوم) .تهران :نشر آگاه.
7
در معرفي كتابهاي ترجمه شده ،پس از ذكر نام مؤلف و تاريخ اثر ،نام مترجم و تاريخ انتشار ترجمه ذكر ميشود .در
آثاري كه تاريخ نشرشان مشخص نيست ،داخل پرانتز به جاي تاريخ نشر ،عالمت سؤال (؟) ميآيد؛ مانند:
صدرالدين شيرازي ،محمد( .)1375شواهد الربوبيه ،ترجمه جواد مصلح .چاپ دوم ،تهران :انتشارات سروش.
در معرفي كتابهايي كه با عنوان سازمانها يا نهادها منتشر شدهاند ،به جاي نام اشخاص ،نام مراكز ذكر ميشوند :مركز
اسناد و مدارك علمي ،وزارت آموزش و پرورش .)1362( ،واژهنامه آموزش و پرورش :فارسي -انگليسي ،انگليسي
-فارسي .تهران .نشر مؤلف.
كتابهايي كه به جاي مؤلف ،ويراستاري يا به صورت مجموعه مقاالتي بوده كه به وسيله افراد مختلف نوشته شدهاست؛
اما يك يا چند نفر آنها را گردآوري كردهاند ،بدين Vصورت ميآيندV:
شفيعآبادي ،عبدهّللا (گردآورنده) .)1374( ،مجموعه مقاالت اولين سمينار راهنمايي و مشاوره .تهران .انتشارات دانشگاه عالمه
طباطبايي.
براي ارجاع به مقالههايي كه در مجلههاي علمي-تخصصي به چاپ ميرسند ،ابتدا نام مؤلف يا مؤلفان ،پس از آن ،تاريخ انتشار
اثر ،بعد عنوان مقاله ،و به دنبال آن ،نام مجله و شماره آن ذكر ميشود ،سپس شماره صفحات آن مقاله در آن مجله با حروف
مخفف صص در فارسي و ppدر انگليسي آورده ميشود.
در ارجاع رسالهها و پاياننامهها ،پس از ذكر عنوان ،بايد ذكرشود كه آن منبع پاياننامه كارشناسي ارشد يا رساله دكترا و به
صورت چاپ نشده ،است؛ سپس بايد نام دانشگاهي را كه مؤلف در آن فارغالتحصيل شدهاست ،آورد:
ايزدپناه ،عباس ( .)1371مباني معرفتي م ّشاء و اهل عرفان ،پاياننامه كارشناسي ارشد ،چاپ نشده دانشگاه قم.
در معرفي مقالههايي كه در خبرنامهها و روزنامهها به چاپ ميرسد ،يا استنادهايي كه از متن سخنراني اشخاص در يك روزنامه
آورده ميشود ،همانند ارجاع مقاله در مجله ،تمام اطالعات ضروري را آورده سپس سال انتشار ،روز و ماه ،نام روزنامه و
شماره صفحه را ذكر ميكند V.مانند:
محقق كجيدي ،محمدكاظم (21 ،1375مهر) ،موانع ساختاري توسعه بخش كشاورزي ،روزنامه كيهان ،ص 6
در ارجاع دائرهالمعارفها نام سرپرست آورده شده و سپس بقيه اطالعات ضروري ،همانند Vكتاب به ترتيب ميآيد؛ مانند:
بجنوردي ،سيدكاظم و همكاران ( ،)1377دائرهالمعارف بزرگ اسالمي (چاپ دوم) ،تهران :مركز دائرهالمعارف بزرگ
اسالمي.
ارائه گزارش از همايشها و سمينارها بايد به شكل زير بيان گردد( :سلطاني ،1363 ،ص.)19
همايش بينالمللي نقش دين در بهداشت و روان ( .)1380چكيده مقاالت اولين همايش بين المللي نقش دين در بهداشت روان،
تهران :دانشگاه علوم پزشكي ايران.
امروزه نقل از منابع اينترنتي يكي از منابع ارجاع است كه در ذكر آن ،اطالعات ضروري به ترتيب زير بيان ميگردد (ترابيان،
،1987ترجمه قنبري.)1380 ،
بارلو ،جان پي ( .)1996درخت يوشع ميلرزد ،در مجله ( COREروي خط اينترنت) ،ج ،8ش ،)1992( ،1نقل شده تاريخ 25
مارس ،1996قابل دسترسي در:
آيين نگارش
چنانكه بيان شد ،محقق بايد ابعاد سه گانه محتوايي ،ساختاري و نگارشي مقاله را مورد توجه قرار دهد .آنچه تاكنون بيان شد،
خالصهاي از اصول محتوايي و ساختاري يك مقاله علمي بود .اكنون به بررسي اصول كلي آيين نگارش كه رعايت آن در
تحرير مقاله علمي ضروري به نظر ميرسد ،ميپردازيم.
الف) متن علمي تا ح ّد ممكن بايد مختصر و مفيد باشد .به همين جهت الزم است از آوردن نقل قولهاي غيرضروري و حجمافزا،
تفننهاي شاعرانه و ذوقي ،بيانهاي عاطفي واحساسي و گزافهنويسي اجتناب شود.
ب) از آوردن عبارتهاي مبهم ،مغلق و پيچيده و واژههاي نامأنوس بايد احتراز گردد.
د) مطالب بايد ساده ،روان ،جذاب و به گونهاي صريح و روشن بيان گردد.
ر) در نقل مطالب ،ضروري است امانتداري را با ذكر مشخصات دقيق منبع رعايت نمود .هر چند در اين باب نبايد به دام افراط
و تفريط -كه حمل بر فضل فروشي يا سهلانگاري است -افتاد.
ش) هر بخش از نوشته كه شامل يك انديشه و مطلب خاصي است ،بايد در يك بند (پاراگراف) آورده شود.
ص) بايد از به كاربردن كلمات مترادف به جهت افزايش حجم اجتناب شود.
ط) بايد از به كاربردن افراطي حروف اضافه و حروف ربط در متن پرهيز گردد.
ع) بايد از به كاربردن تعبيرهاي نامناسب و عاميانه و استعمال الفاظ ناروا ،ركيك و غيراخالقي احتراز شود
تايپ مقاله
امروزه تقريبا اكثر مجالت علمي ،مقاالت خود را به صورت تايپ شده ميپذيرند V،بدين روي و براي تكميل شدن بحث ،براي
آشنايي مؤلفان محترم ،برخي از اصول تايپ ،بيان ميگردد.
الف) عنوان مقاله در وسط سطر و با فاصله چهار سانتيمتر از باال با قلم ياقوت ،شماره شانزده تايپ ميگردد.
ب) نام مؤلف در زير عنوان و در وسط سطر و با فاصله 5/1سانتي متر ،با قلم ترافيك ،شماره ده تايپ ميشود.
ج) رتبه علمي و محل خدمت مؤلف يا مؤلفان با عالمت ستاره () يا شماره در پاورقي همان صفحه و با قلم لوتوس نازك شماره
دوازده كه متناسب با قلم پاورقي است ،تايپ ميگردد.
9
د) عناوين فرعي مقاله با شمارههاي تفكيككننده مانند ،.3 ،.2 ،.1 :و ،...با قلم لوتوس سياه ،شماره چهارده تايپ ميگردد.
ر) عناوين فرعيتر با شمارههاي تفكيك كننده 2.1 ،1.1و ...با قلم لوتوس سياه ،شماره سيزده تايپ ميگردد.
س) متن مقاله با قلم لوتوس نازك ،شماره چهارده تايپ شده و ابتداي هر پاراگراف يا بند با كمي تورفتگي (اشپون) با فاصله 5/0
سانتي متر آغاز ميگردد.
ص) فاصله بين سطرهاي متن 5/1سانتي متر و فاصله آنها از عنوانهاي فرعي دو سانتي متر است.
ط) فاصله حاشيه صفحهها از هر طرف دو سانتي متر و از باال و پايين نيز دو سانتي متر است و فاصله آخرين سطر با پاورقي
يك سانتي متر است.
ع) نقل قولهاي مستقيم در داخل گيومه با قلم لوتوس نازك ،شماره دوازده تايپ ميگردد.
ك) بايد در تايپ مقاله از به كاربردن قلمهاي متنوع و متفاوت اجتناب شود.
ل) قلم انگليسي الزم براي تايپ پاورقيTimes Medium ،با شماره هشت است و همين قلم براي انگليسي در متن و منابع با
شماره ده استفاده ميشود.
ويرايش متن
ويرايش متن بر عهده ويراستار است كه بايد طبق قوانين مربوط به نشر و ضوابط علمي صورت دهد .هرچند ويرايش ،وظيفه
محقق نيست ،براي آشنايي محققان ،به توضيحي اجمالي در اين رابطه ميپردازيم:
هر اثر تحقيقي دو نوع ويرايش ميشود :ويرايش فني و ويرايش محتوايي.
ويرايش فنی
در ويرايش فني مسائلي از قبيل به دست دادن ضبط التيني نامها يا معادل فرنگي اصطالحات فني ،تعيين محل تصاوير ،اشكال و
جدولها ،مراعات شيوه مناسب براي معرفي مشخصات كتابشناسي ،تهيه فهرست مندرجات ،فهرست تفصيلي ،واژهنامه ،فهارس
ديگر ،تنظيم صفحه عنوان و صفحه حقوق ،اعراب گذاريهاي الزم ،تبديل مقياسها و سنوات ،توضيح الزم براي برخي از
اصطالحات ،معرفي اجمالي بعضي از اعالم در صورت نياز انجام ميشود.
ويرايش محتوايي
هر نوع كاستي و نادرستي نحوي و زباني در اين ويرايش اصالح ميشود .اگر اثر تحقيقي ،متن تصحيح شده باشد ،به
بدخوانيهاي مصحح توجه و با مراجعه به منابع -در صورت همكاري مصحح و در اختيار قرار دادن منابع -از درستي واعتبار
توضيحات و تعليقات وي اطمينان حاصل ميشود .در مورد آثار ترجمه شده مطابقت تمام وكمال ترجمه با متن اصلي الزم است
(دهنوي ،1377 ،ص .)100
پيوستها
اگر مقاله علمي داراي مطالبي باشد كه در گزارش پژوهش علمي ضروري نيست ،مؤلف آن را در پيوستها ،ضميمه مقاله
مينمايد .بهطور كلي آنچه پرسشنامه را در درك ،ارزشيابي و تكرار پژوهش ياري ميكند V،مانند نسخه كاملي از آزمونها يا
پرسش نامههاي چاپ نشده و شاخصهاي آماري آنهاو ،...ميتواند در پيوست آورده شود.
در اين بخش ،برخي از پيوستهاي مربوط به اين مقاله آورده شده است:
10
.1.8فرم ارزيابي مقاله مربوط به تحقيقات ميداني (شماره .2.8 .)1فرم ارزيابي مقاله مربوط به تحقيقات كتابخانهاي (شماره .)2
.3.8فرم ارزيابي مقاله مربوط به ترجمه (شماره .4.8 .)3نشانههاي ويراستاري.
.2محققان براي آشنايي با مالكهاي محتوايي و ساختاري ،به فرم هاي ارزيابي مقاالت مراجعه فرمايند.
Theory .3
.Research .5
.Methodology. 6
.Abstract. 7
.Scientific Method.9
.Introduction .10
.Method.11
.Subjects .12
. Instruments.13
.Research Design.14
Procedure . 15
.Data Analysis.16
.results. 17
.Discussion.18
.Conclusion.20
.Referrals.21
.Citation .22
.24راه تشخيص آن در كتاب فهرست مستند «اسامي مشاهير و مؤلفان» اثر كتابخانه ملي آمده است.
.Edition .25
تحقيق و پژوهش از اهميت ويژه اي برخوردار است و به جرات ميتوان گفت كه همه پبشرفت هاي علمي صنعتي پژوهشي
تكنولوژي و جامعه شناسي بر پايه تحقيق و پژوهش استوار است .اصلي ترين و مهمترين شيوه ارائه نتايج يك مطالعه و تحقيق،
تهيه مقاله پژوهشي است و محققي در صحنه توليد وانتشار علمي موفق است كه بتواند نتايج پژوهش خود را در مجالت معتبر
پژوهشي به چاپ برساند .از آنجا كه نوشتن صحيح و مناسب يك مقاله يك ركن اساسي براي چاپ مقاالت علمي ميباشد ،در اينجا
سعي شده است كه به بررسي روش هاي صحيح نگارش مقاالت پژوهشي پرداخته شود .به طور كلي هر مقاله پژوهشي شامل
اجزاي اصلي زير است:
عنوان
نام نويسنده يا نويسندگان
اطالعات تماس
چكيده
واژگان كليدي
مقدمه
مباني نظري تحقيق
روش تحقيق
يافته هاي تحقيق
بحث و نتيجه گيري
فهرست منابع
عنوان مقاله
)1اولين بخش يك مقاله عنوان است كه بايد اشتراكاتي با موضوع اصلي تحقيق داشته باشد و به شكلي جذاب جملهبندي شده
باشد .نكات زير در انتخاب عنوان مقاله قابل توجه هستند )2 :عنوان مقاله حتي االمكان بايد دقيق و رسا بوده و از به كار بردن
اصطالحات ناآ شنا يا اختصاري خودداري شود )3 .عنوان مقاله حتي االمكان بايد جمله خاصي باشد كه نكات اصلي و عمده
موضوع را در بر داشته باشد )4 .به طور معمول (نه هميشه) و در نامگذاري اكثر تحقيق ها اين نكات در نظر گرفته مي شود:
چه چيزي را ميخواهيم بررسي كنيم ،در چه جامعه اي ،در كجا و در چه زماني .مثال عنوان يك مقاله ميتواند Vاين باشد :بررسي
رابطه سطح سواد مادران و تغذيه Vكودكان در شهر تهران سال )5 1386عنوان بايد «فاقد پيش داوري» باشد .به عنوان مثال،
انتخاب اين عنوان براي يك مقاله ،مناسب به نظر نمي رسد :بررسي علل بي عالقگي رانندگان نسبت به بستن كمربند ايمني! )6
اگر كلماتي در توصيف ويژگي مطالعه شما نقش كليدي دارند حتما در عنوان خود آن را بگنجانيد V.مثل مطالعه آينده نگر مطالعه
دوسويه كور يا مطالعه تصادفي شده )7هيچ گاه نبايد در عنوان مقاله نتيجه پژوهش را به صورت ثابت شده ذكر نمود.
اسامي نويسندگان و همكاراني كه در مطالعه شركت داشته اند بايد بطور كامل ذكر شود .همچنين نويسنده اصلي كه مسئول
ارتباط با خوانندگان است بايد مشخص شده و آدرس كامل و ایمیل وي در اختيار خوانندگان قرار گيرد.
چكيده تحقيق
چكيده پس از عنوان بيشتر از ساير بخشهاي يك مقاله خوانده ميشود و در چكيده قسمت هاي مختلف مقاله شامل مقدمه ،اهداف،
روشها و نتايج تحقيقق بصورت خالصه ذكر مي شود .متن بسياري از مقاله ها به طور كامل در دسترس ما نيست و گاهي
فرصت براي خواندن تمام مقاله نداريم و از اين رو چكيده مقاله اهميت زيادي دارد .در اكثر مجالت تعداد كلمات چكيده 150تا
250كلمه محدود است.
واژگان كليدي
چند واژه كليدي كه از اهميت زيادي در مطالعه برخوردارند ،در اين قسمت ذكر مي شود .ضمن اين كه با ذكر واژه هاي كليدي
در سايتهاي علمي مي توان به دنبال مقاله نيز گشت .به طور معمول تعداد Vاين واژه ها حدود 5-6كلمه در نظر گرفته مي شود.
مقدمه :مقدمه يك مقاله پژوهشي ضمن بيان مسئله و تشريح موضوع به آن مسئله پاسخ ميدهد كه ارزش مطالعه حاضر براي
انجام آن چه بوده است .در حقيقت با مطالعه مقدمه يك مقاله پژوهشي ،خواننده با مسئله تحقيق آشنا شده و ضرورت انجام
پژوهش را درك ميكند V.متن مقدمه بايد روان باشد و حتي االمكان به صورت خالصه و حداكثردر 2صفحه تايپ شود.
12
روش تحقيق
در اين قسمت از مقاله چگونگي و روش انجام پژوهش توضيح داده مي شود .همچنين نمونه هاي مورد بررسي ،چگونگي نمونه
گيري ،جامعه هدف ،مراحل اجرائي پژوهش و نحوه تجزيه و تحليل داده ها ذكر مي شود .در اين قسمت در مورد تغيير بيشتر
بحث شده و روش اندازه گيري و ميزان دقت و چگونگي كنترل آنها بيان مي شود.
در اين قسمت نتايج بدست آمده از پژوهش ذكر مي شود .نتايجي كليدي مطالعه بايد با كلمات روان و دقيق و بدون بزرگ نمايي
ذكر شود .از روشهاي مختلفي براي ارائه نتايج استفاده مي شود .استفاده از اعداد ،جداول و نمودارها كمك ارزنده اي به ارائه
مطلب بطور ساده تر مي نمايد اما الزم است داده هاي جداول و نمودارها به طور كامل تشريح شده و مورد تجزيه و تحليل قرار
گيرند .در مواردي كه از روش ها و آزمون هاي آماري براي بررسي نتايج و تحليل داده ها استفاده شده باشد ،بايد نوع آن نيز
ذكر شود.
در اين قسمت به تفسير نتايج ارائه شده مي پردازيم .همچنين مي توان به مقايسه نتايج به دست آمده از مطالعه حاضر با نتايج
ساير مطالعه ها پرداخت و با توجه به مجموعه شواهد نتيجه گيري نمود .در صورت لزوم مي توان پيشنهادهايي براي انجام
مطالعات بهتر و كامل تر در آينده ارائه داد.
فهرست منابع
در پايان الزم است كليه منابعي كه در تحقيق مورد استفاده قرار گرفتهاند V،به شيوه اي مطلوب ذكر شوند .شيوه نگارش منابع در
نشريات مختلف متفاوت است و بهتر است از راهنمايي اين نشريات و شرايط نگارش مقاالت كمك بگيريم.
به ياد داشته باشيد كه قبل از ارسال چكيده مقاله خود به يك مجله ،ابتدا فرم نحوه نگارش مقاله را از آن مجله دريافت نموده و
چكيده خود را در قالب آن فرم تهيه و تايپ نماييد (به عنوان مثال تعداد Vكلمات ،فونت ،تعداد Vخطوط ،فاصله خطوط از كناره هاي
صفحه و…)
)1ابهام در موضوع مقاله و وجود تعداد زياد مقاالت مشابه پيشين )2عدم تبيين زمينه اصلي تحقيق )3نمونه گيري نامناسب )4
عدم رعايت اصول مقاله نويسي مورد نظر نشريه )5عدم ذكر صحيح ارقام آماري )6فقدان بحث و پرداختن به نتايج )7چكيده
هاي خيلي كوتاه و خيلي زياد )8بي دقتي در تهيه متن (غلط تايپي ،اشتباهات متن) )9عدم ارتباط موضوع مقاله با رويكرد
نشريه
مارتين گرگوري بيش از يك دهه پيش در مجله «نيچر» نوشت« :دو نوع نوشتارعلمي وجود دارد .يك نوع براي جلب خواننده و
نوع ديگر فقط براي اينكه مورد ارجاع قرار گيرد و اين نوع دوم مانند يك بيماري عفوني به سرعت در حال گسترش است».
به نظر ميرسد در اين مقطع زماني نيز تغييرات بسيار محدودي ايجاد شده است .هنوز هم حجم زيادي از مقاالت علميمنتشره
فقط توسط دانشمندان و محققاني كه به موضوع مقاله عالقهمند هستند ،مورد مطالعه قرار ميگيرد و افرادي كه به مطالعه
گذراي مقاالت علمي ميپردازند ،بيشتر به صفحات علمي روزنامهها و مجالت علمي عام مراجعه ميكنند.
با وجود مقاالت فراواني كه در مورد نحوه نگارش صحيح و قابل فهم براي جلب توجه خوانندهها وجود دارد ،دانشمندان نبايد از
فقدان راهنماهاي مناسب براي نحوه نگارش مقاالت گاليه داشته باشند .بسياري از ژورناليستها و نويسندگان حرفهاي اين دو
كتاب استاندارد در مورد نحوه نگارش مقاله خوب و علمي را مورد توجه قرار ميدهند :اجزاي سبكهاي نگارشي (استانك،
وايت )1959و درباره خوب نوشتن (زينسر )1976حال آنكه اين كتابها و كتابهاي مشابهشان براي بسياري از دانشمندان
ناشناختهاند .با وجود اينكه اين كتابها نحوه نگارش صريح مقاالت علمي را به طور دقيق بيان نميكنند Vولي از جهت بيان نحوه
13
صحيح سازماندهي مطالب و نگارش مقاالت شيوا و حاوي اطالعات مفيد ،بسيار با ارزشند .مهمتر اينكه اين قبيل كتابها حامل
يك پيام مهم هستند كه نويسندگان بايد مطالب را براي خوانندگان بنويسند نه براي خودشان.
البته هنوز هم بسياري از مقاالت علمي و پزشكي ،حاوي مطالب طوالني و مبهمي هستند كه بيشتر خوانندگان و حتي آنهايي را
كه آگاهي مناسبي به موضوع دارند نيز گمراه ميكنند.
مسلما ً محدوديتهايي در شكل و ساختار مقاالت علمي وجود دارد .در يك مقاله علمي عالوه بر در نظر گرفتن نكاتي كه مورد
نظر مجالت علمي مختلف است بايد مقدمه ،مواد و روشها ،نتايج و بحث در مورد نتايج در ارتباط با تئوري اوليه آورده شود.
ماهيت مقاالت علمي بيان نتايج و بحث بدون خطا ( ،)biasمحدوديتهايي را در نحوه نگارش مقاله ايجاد ميكند :بيان نتايج در
جمالت با فعل مجهول ( )passiveبه آن شكل غير شخصي ميدهد و لزوم به كار بردن مراجع مختلف نيز مانع ميشود كه متن
مقاله به خوبي دنبال شود .با اين وجود ،اين قوانين به قدري انعطافپذير هستند كه بتوان مقالهاي نوشت كه حاوي مطالب مفيد و
جالب توجه باشد
-1يك تفكر قديمي در معماري وجود دارد كه ميگويد شكل اشيا از عملكردشان پيروي ميكند .اين تفكر در نگارش هم وجود
دارد .بسياري از دانشمندان عقيده دارند هيچ چيزي مهمتر از نتايج مقاالتشان نيست .اما واقعيت اين است كه اولين عملكرد مقاله
انتقال پيام به خواننده و متقاعد كردن وي به ارزشمند Vبودن تحقيق انجام شده است بنابراين بهتر است قبل از شروع به نوشتن،
در مورد پيام موضوع تأمل شود .حتي بهتر است پيش از نوشتن عنوان مقاله ،راجع به نتايج مقاله نيز انديشيده شود .دانشمندان
امروزي كمتر به بيان نتايج خام ميپردازند و هدفشان تفسير و بحث بهتر نتايج است (.)Horton,1995
يك نويسنده ممكن است موضوعي را در ذهن خود روشن و واضح تصور كند و نيازي به توصيف و تفسير حس نكند Vدر
صورتيكه خواننده ممكن است اصالً چنين تفكري نداشته باشد .تمام ترديدها توسط خوانندگان مختلف از اين تفكر نويسنده ناشي
ميشود كه مطلبي كه در اثر بحث و گفتگوي زياد براي وي مسجل و بديهي شده است براي خواننده نيز واضح و روشن است.
گاهي اوقات ،نتايجي كه مربوط به موضوع اصلي نيستند هر قدر هم كه جالب باشند ،بهتر است حذف شوند و اگر اين نتايج
حذف شده مفيد و اساسي باشند بهتر است در يك مقاله ديگر مطرح شوند.
يك نوشتار بايد يك پرسش اصلي را پاسخ دهد و بيتوجهي به اين موضوع از داليل شايع بيميلي خوانندگان نسبت به مطالب
است )Lambert et al 2003(.اين پرسش بايد مشخص ،جديد ،مورد عالقه و استقبال جامعه علمي باشد (& Perneger
.)Hudelson, 2004
خوانندگان مجالت فوق تخصصي به توضيحات اضافه و طوالني درباره موضوع مورد بحث عالقهاي ندارند V،در حاليكه در
مجالت عمومي ،براي ايجاد پس زمينه علمي مناسب براي خوانندگان نياز به توضيحات تكميلي احساس ميشود .به طور كلي
دانشمندان بايد خود را جاي خوانندگان گذاشته و عمق و جزئيات الزم مطلب را از ديدگاه خوانندگان بررسي كنندV.
-2مورد ديگر استفاده از شيوايي و فن بيان مناسب در حين پيروي از اسلوب مقالهنويسي است David Reese .چنين عنوان
ميكند كه در يك مقاله پزشكي ،علمي يا هر نوع ديگر ،نويسنده بايد با استفاده از لغات متداول سعي كند كه خواننده را نسبت
مطلب نوشتهشده متقاعد سازد .در عين حال ،عليرغم تالش براي فصاحت مطالب ،هرگز مشاهدات و حقايق ارايهشده در
مقاالت نبايد تحت تأثير فن خطابه قرار گيرند .به عنوان مثال در يك مقاله ضرورتي براي استفاده از صفات و قيدهاي پيچيده
وجود ندارد و در صورتيكه بيان نتايج و بحث منطقي و روان باشند ،خواننده نيازي به لغات نامفهوم و غير ضروري جهت
درك بهتر مطلب احساس نميكندV.
كلمات غير ضروري بهتر است حذف شود .يك نگارش پرتوان ،معموالً مختصر و فشرده است .اين موضوع در مورد
نوشتههاي عمومي نيز مصداق دارد .هر قدر در يك نوشته تركيبات طوالنيو پيچيده و توضيحات اضافي در پرانتز بيشتر باشد،
خوانندگان و حتي عالقهمندان Vبه موضوع را از ادامه مطالعه باز ميدارد .بهترين و مطمئنترين كار براي جلب توجه خوانندهها
بيان مطالب به صورت صريح ،قطعي و مشخص است.
-3خوانندگان انتظار دارند هر نوع اطالعات خاص موجود در يك مقاله را در محل مخصوص آن پيدا كنند .در صورتيكه
جابجاييهاي زيادي در محلهاي ارايه اطالعات ايجاد شود ،مثالً برخي نتايج بدون آنكه در قسمت يافتههاي مقاله ذكر شده
باشند در بحث مورد ارزيابي و تفسير قرار گيرند ،خواننده را سردرگم ميكنند .مطالبي كه قرار نيست در قسمت بحث مطرح
شود بهتر است از قسمت نتايج حذف شود.
14
-4عنوان مهمترين عبارت يك مقاله است .اگر خوانندهاي اهميت نوشتهاي را از عنوان آن برداشت نكند به خواندن آن ادامه
نميدهد .عنوانهاي طوالني حامل اطالعات بيشتري هستند Vولي توجه كمتري جلب ميكنند ،بهخصوص در افرادي كه با نگاه
سريع و گذرا از روي عناوين موجود در فهرست مجالت ،مقاله مورد نظرشان را انتخاب ميكنند V.عنوانهاي كوتاه جذابتر
هستند Vولي ممكن است مفهوم كامل را نرسانند .عناويني كه از لغات ايهامدار استفاده ميكنند V،جذابيت بيشتري براي خوانندگان
دارند ،ولي نبايد به تبيين Vمحتواي اطالعاتي مطلب بپردازند .در نهايت در هنگام انتخاب عنوان مناسب ،باز هم بهتر است
نويسنده خود را در جايگاه خواننده قرار دهد.
-5خالصه مقاله نيز داراي اهميتي تقريبا ً مساوي با عنوان است ،گاهي تنها بر اساس خالصه مقاله يك خواننده تصميم ميگيرد
مقاله را بخواند يا آن را كنار بگذارد .هر قدر هم يك مطلب حاوي اطالعات قيمتي و مهم باشد ،در صورتيكه در خالصه مطرح
نشده باشد ،خواننده عالقهاي به ادامه دادن مطالعه پيدا نميكند .خالصه مقاله به دو شكل نوشته ميشود؛ نوع آزاد كه شامل يك
پاراگراف است و بيشتر در مقاالت مولكولي و بيولوژي سلولي استفاده ميشود و نوع ساختاري كه هر چهار قسمت مقاله در آن
رعايت ميشود و بيشتر در مقاالت كلينيكال استفاده ميشود .در مورد اينكه بهتر است خالصه پيش از نوشتن مقاله تهيه شود يا
پس از اتمام آن ،بهتر است كه هر دو روش يكبار مورد ارزيابي و آزمايش قرارگيرد و سپس روش مناسبتر را انتخاب كنيم.
-6بين بررسي متون و مقدمه مقاله اختالف زيادي وجود دارد ،مقدمه نبايد تا جايي كه امكان دارد به مرور متون بپردازد هدف
اصلي آن طراحي يك نقشه است كه نويسنده ابتدا به طور عام لزوم بررسي موضوع را عنوان ميكند و سپس با نشان دادن
روشها به يك سؤال اصلي كه همان هدف مقاله است ،ميرسد .يك تاريخچه كوتاه كه اهميت مطالعه را عنوان ميكند و
اطالعات قبلي موجود در اين زمينه را بيان كرده و نقايص موجود را نمايان ميسازد ،عموما ً در مقدمه آورده ميشود.
-7قسمت مواد و روشها در مقاله بايد به طور تخصصي و با جزئيات كامل مطرح شود .به نحوي كه محققان ديگر نيز بتوانند
آن را انجام دهند .يك اشتباه شايع در اين قسمت ،بيان نشدن برخي جزئيات ضروري است كه خواننده را از درك صحيح روش
انجام مطالعه باز ميدارد ،بنابراين قرار دادن خود به جاي خواننده در اين قسمت نيز بسيار مفيد خواهد بود .شركتهايي كه
محصوالت آنها مورد استفاده قرار گرفته به طور خالصه بايد ليست شوند.
-8نتايج بايد با يك نظم و توالي منظم ارايه شوند ،بيان نتايج بايد از توالي منطقي پيروي كند و نه از ترتيب زماني .در غير اين
صورت درك آنها مانند چيدن قطعات پازل در كنار هم است كه ميتواند بسيار گيجكننده باشد .از ارايه نتايج غير ضروري كه
تأثير چنداني در بحث ندارند بايد پرهيز شود تا خواننده سردرگم نشود و پيام اصلي نيز كمرنگتر نشود .هدف از نوشتن يك
مقاله تحقيقاتي ،ارايه يك فرضيه و بحث و تفصيل و تفسير در مورد آن است .بنابراين بحث يك مقاله بايد كامالً روان و مرتبط با
نتايج و با تفسيرهاي كامل و ذكر منابع مختلف باشد .تفكرات و انديشههاي تحقيقاتي بايد با داليل مستدل و مستند حمايت شوند و
به طور كامالً واضح و روشن مورد ارزيابي قرار گيرند تا خواننده بتواند Vبا آن ارتباط برقرار كند.
-9در نهايت ،افزايش تعداد مقاالت تحقيقاتي و مقاالت مروري نشاندهنده افزايش فشار بر محققان است تا در زمينههاي مورد
عالقه خود همگام با مقاالت روز باشند .اگرچه روزانه بر تعداد Vالگوها و راهنماها براي نوشتن يك مقاله گويا و قابل درك
افزوده ميشود ،دانشمندان از ميان حجم زيادي از مقاالت از همين الگوها جهت انتخاب مقاله مورد نظرشان استفاده ميكنندV.
دانشمندان كماكان مقاالت را ،در صورتي كه به عنوان آنها عالقهمند باشند يا پرسش و پاسخهاي مهمي را در برداشته باشند،
مطالعه ميكنند Vو هر قدر يك مطلب بهتر و منطقيتر نوشته شود خوانندگان بيشتري را جذب ميكند Vو بيشتر مورد ارجاع ساير
مقاالت واقع ميشود.
-10و باالخره اين كه در نظر گرفتن دو نكته هنگام مقالهنويسي بسيار مهم است :پيام اصلي و خواننده مقاله ،چرا كه تمام هدف
نويسنده متقاعد كردن خواننده به ارزش و اهميت تحقيق انجام شده است و اگر او به خوانندهها بيتوجهي كند ،خوانندهها نيز به
نوشتههاي او بيتوجهي ميكنند.
چكيدهمقالهAbstract :
مجالت بين چكيده و خالصه مقاله تمايز قائل هستند( .معموال چكيده مقاله اي كه قبل از ارسال اصل مقاله براي يك مجله ارسال
ميگردد ،چكيده مقاله پيشين ناميده ميشود كه با چكيدهاي كه در پايان مجالت آورده ميشود چكيده پسين تفاوت اساسي دارد).
چكيدهمقالهبايد حاويمطالبو حقايقيافتشدهدر كار تحقيقي ،و مهمتريننتايجو Vميزاناهميتكار انجام شده بودهومعنيهر يكاز
يافتهها را بياننمايد .نبايد در چكيدهمطالبيرابياننمود كهدر مقالهنيامدهاستبلكهبايديافتههايمرتبط بامقالهرا در برداشتهو
دقيقباشد .نبايد در قسمتچكيدهاز عباراتيمثل"اهميتيافتهها در اينمقالهبحثشدهاست "...استفادهنمود زيرا اينعبارتو نظاير
آنهيچگونهاطالعاتيرا بهخوانندگاننميدهند و غير مفيد هستند Vو فقط محدوديت استفاده از كلمات را براي شما بيشتر مي كنند.
(سقف150كلمه) . -بجاياينها بايد يافتهها راذكر نمودهو بيانكنيد Vكهچرا اينيافتهها مهمهستند.
-2اگر روشهايبكار بردهشدهدر كار تحقيقيجالبهستند توضيحيراجعبهآنها ذكر كنيد در غير اينصورت لزوميبهاينكار نيست.
-3نتايجاصليكار را همراهبا تعابيراصلي آنها بصورت شفاف وواضح ذكركنيد.هرگزنبا يد از توصيفاتمبهماستفادهنمائيد V.تعبير
و تفسيراز نتايجرا براساساهميت ،كاربرد و استنباطاز آنها ذكر نمائيد.
هر يكاز موارد فوقرا حداكثر در چند جملهذكر نمودهو از كلمات اختصاريكه در متناستفادهنمودهايدو Vيا خود آنها را
مخففكرده و به اختصار آورده ايد ،در قسمتچكيدهاستفادهننمائيد .در چكيدهاز اشكالو جداولاستفادهننمودهو بهآنها
آدرسهمندهيد V.از عباراتسادهو مسلمهمراهبا مقادير و اعداد استفادهكنيد .مثال بنويسيد":هشتادوششدرصد ( )%86بيمارانبعد
از درمانسالمتخود را بهدستآوردند"
در چكيده جمالترا طوريننويسيد Vكهنياز باشد بهمنبعيآدرسبدهيد ولياگر الزمشد كهدرچكيدهبهمنبعيآدرسدهيد Vبايد
تماممشخصاتمنبعيعني :زمانچاپ ،نامنويسندگان،ناممجلهو غيرهراذكر كنيد .
از جمله عوامل مورد ارزيابي و رعايت استانداردهاي بانك اطالعاتي ،ISIكميته علمي منتخب مجله ،تنوع بين المللي مقاله هاي
چاپ شده درآن ،نشر به موقع مجله و جايگاه نشر آن مي باشد.
اين گزارش حاوي اطالعات ارزشمندي پيرامون مجله ها و رتبه بندي آنها مي باشد .فاكتور تأثير ( ،)Impact Faktorبراي
نخستين بار در سال 1995و توسط بنيانگذار ISIگارفيلد Garfieldمطرح شد و به سرعت به صورت دستورالعملي جهت
گزينش بهترين مجله ها به كار رفت .حقيقت اين است كه اين فاكتور ابزار كاملي براي اندازه گيري كيفيت مقاله ها نمي باشد،
بلكه چون روش بهتري وجود ندارد و در حال حاضر نسبت به ديگر معيارها براي ارزيابي علمي از مزايايي برخوردار است،
لذا عموما ً مورد استفاده قرار مي گيرد JCR .بيش از 7500مجله معتبر را در حدود 200حوزه موضوعي از سال 1997به
16
بعد در بر مي گيرد و با استفاده از آن مي توان مجله ها را در حوزه هاي تخصصي ،طبقه بندي و شاخص هاي رتبه بندي آنها
را بررسي كرد JCR .در دو نسخه موجود است ،نسخه علمي آن در بر گيرنده بيش از 5900ژورنال علمي و نسخه علوم
اجتماعي مشتمل بر 1700ژورنال است JCR.از طريق Web of knowledgeبه شرط پرداخت وجه اشتراك قابل بررسي
است.
فاكتور تاثير به صورت ميانگين ،تعداد Vارجاعات به يك مورد قابل استناد (نظير مقاله پژوهشي ،مقاله مروري ،نامه ،ياد داشت،
چكيده و )..در يك مجله علمي در طول زماني معين تعريف شده است .فاكتور تأثير ،تعداد Vارجاعات به مقاله هاي منتظر شده در
دو سال قبل مجله تقسيم بر تعداد Vمقاله هاي منتشر شده در دو سال مذكور است .در مواردي فاكتور تأثير مجله بطور ميانگين
(كه معدل فاكتور تأثير طول دوران فهرست شدن آن مجله در ISIمي باشد) ،نيز مورد استفاده قرار مي گيرد .اين شاخص
مهمترين و در عين حال كاربردي ترين شاخص ارزيابي مجله ها از نظر ISIاست .اين عامل همه ساله توسط ISIبر مبناي
ارجاعات به هر يك از مجله هاي علمي آن محاسبه مي شود و نتيجه در گزارش JCRمنتشر مي شود .اين ضريب نه براي
مقاله يا نويسنده بلكه براي مجله محاسبه مي شود .محاسبه بر مبناي يك دوره سه ساله صورت مي گيرد.
براي اينكه بتوانيد يك مقاله بنويسيد V،الزم است در اين زمينه اطالعاتي داشته باشيد .اگر اين مقاله را براي مؤسسه اطالعات
علمي ISIمي نويسيد ،احتماالً برايتان مهم است كه بدانيد اين مقاله ها چگونه ارزيابي مي شود .امروزه ارزيابي مقاله هاي
علمي يكي از دغدغه هاي جوامع علمي مي باشد .مؤسسه اطالعات علمي ISIبراي ارزيابي تحت پوشش فهرست نويسي خود،
سه شاخص در نظر گرفته است -1 :فاكتور تأثير گذار ( :)IFاين شاخص مهمترين Vو در عين حال كاربردي ترين شاخص
ارزيابي مجله ها از نظر ISIاست.
-2شاخص فوري( :)Immediatelyتعداد Vارجاعات به مقاله هاي منتشر شده مجله در سال مورد ارزيابي تقسيم بر تعداد Vمقاله
هاي منتشر شده در همان سال مجله مذكور است .اين شاخص در حقيقت شيب رشد منحني ارجاعات را بيان مي كند -3 .شاخص
نيمه عمر استناد(:)Cited Half-Lifeنيمه Vعمر ارجاعات يا نيمه عمر استناد ،تعداد Vسال هايي است كه از سال ارزيابي بايد به
عقب برگشت تا شاهد پنجاه درصد كل ارجاعات به مجله در سال مورد ارزيابي باشيم.
به عبارت ديگر ،اين شاخص مدت زماني كه نيمي از كل استنادات به آن مجله صورت پذيرفته باشد را نشان مي دهد و در
حقيقت سرعت كاهش ميزان ارجاعات به مجله را بيان مي كند .بديهي است كه وقتي مقاله هاي يك مجله ارزش خود را براي
ارجاعات ،زود از دست بدهند( Vمقاله ها سطحي باشند و خيلي زود بي ارزش شوند) ،تنها به مقاله هاي جديد مجله ارجاع داده
مي شود .اين موضوع باعث مي شود كه نيمه عمر ارجاعات به مجله كاهش يابد .بنابراين هر چه نيمه عمر ارجاعات به مجله
بيشتر باشد ،نشان مي دهد كه ارزش مقاله هاي مجله در طول زمان بيشتر حفظ شده است و هنوز مورد ارجاع قرار مي گيرند.
در مجموع هرچه نيمه عمرارجاعات به يك مجله بيشتر باشد ،ارزش مجله باالتر مي رود .در پايان هر سال ،مجله هاي تحت
پوشش فهرست نويسي ISIكه در فهرست وبگاه علم ( )Web of Science=WOBقرار گرفته اند ،ارزيابي مي شوند.
معيارهاي ارزيابي و سنجش همان شاخص هاي ارزيابي ( ISIسه شاخص اشاره شده درباال) مي باشند .نتايج اين ارزيابي نيز
درگزارش هاي ارجاع مجله JCRهر سال جهت اطالع عموم اعالم مي شود .در بين فاكتورهاي باال ،فاكتور تأثير ،كاربردي
ترين شاخص مي باشد و امروزه به طور گسترده اي در درجه بندي و ارزيابي مجله هاي مورد استفاده قرار مي گيرد .اين
فاكتور در حقيقت توانايي مجله و هيأت تحريريه آن را در جذب بهترين مقاله ها نشان مي دهد.
بانك اطالعات ،ISIمركزي براي فهرست نمودن و پوشش دادن جامع مهمترين مجله هاي علمي منتشره در دنيا به منظور
تبادل اطالعات ميان پژوهشگران مختلف مي باشد .پر واضح است كه منظور از پوشش جامع ،فهرست نمودن كل مجله هاي
علمي منتشر شده در جهان نمي باشد .چرا كه از طرفي مقرون به صرفه نيست و از طرف ديگر تمام مجله هاي نشر يافته در
جهان از استانداردهاي ISIپيروي نكرده اند و از غناي علمي الزم برخوردار نيستند V.ارزيابي مجله هاي علمي ISIبه طور
مستمر و مداوم هر دو هفته صورت مي گيرد.
17
ارزيابي كنندگان ISIدر حدود 2000عنوان جديد را ساالنه مورد ارزيابي قرار داده و تنها 10تا 12درصد از مجله هاي
علمي ارزيابي شده ،انتخاب مي شوند .هر مجله علمي قبل از انتخاب شدن و فهرست شدن در ISIيكسري مراحل ارزيابي را
پشت سر مي گذارند.
از جمله عوامل مورد ارزيابي و رعايت استانداردهاي بانك اطالعاتي ،ISIكميته علمي منتخب مجله ،تنوع بين المللي مقاله هاي
چاپ شده درآن ،نشر به موقع مجله و جايگاه نشر آن مي باشد .الزم به ذكر است كه هيچ يك از اين عوامل به تنهايي مورد
بررسي و ارزيابي قرار نمي گيرد ،بلكه با بررسي مجموع عوامل ،يك امتياز كلي داده خواهد شد.
از جمله مواردي كه در ارزيابي مجله مورد توجه قرار دارد اين است كه عنوان مقاله ها ،چكيده و كلمات كليدي بايد به زبان
انگليسي باشد همچنين توصيه مي شود كه منابع نيز به زبان انگليسي نوشته شوند .اگر چه اطالعات علمي مهم به تمامي زبانها
به چاپ مي رسد ،اما موارد ذكر شده بايد به زبان انگليسي باشد تا تحت داوري و ارزيابي ISIقرار گيرد زيرا ارزيابي كنندگان
مجله هاي علمي در ISIنمي توانند عناوين ومنابع بكار رفته در مقاله ها را به زبان انگليسي ترجمه كنند .داوري علمي و
تخصصي مقاله هاي چاپ شده در مجله توسط داوران نام آشناي علمي از جمله عمده ترين موارد مورد توجه ارزيابي كنندگان
مي باشد كه گوياي اعتبار و غناي علمي مجله است .سه پايگاه WOS ، ESTو JCRاز معتبرترين Vپايگاه هاي علم سنجي
هستند Vكه توسط مؤسسه اطالعات علمي ISIتهيه و روز آمد سازي مي شوند.
پايگاه Essential Science Indicators) ESIبر مبناي دوره هاي زماني 10ساله ،به ارائه آمار در قالب شاخص هاي
تعيين شده توليد علم از جمله رتبه علمي كشورها بر اساس تعداد Vتوليدات علمي ،تعدا كل استنادها و نسبت استناد به توليدات
علمي مي پردازد .در پايگاه ) Web of Science(WOSامكان جستجو و استخراج اطالعات در طول دوره هاي زماني
مختلف بر اساس شاخص هاي گوناگون علم سنجي وجود دارد.
پايگاه ( JCR (Journal citation Reportsبه ارائه گزارش استنادي نشريه ها مي پردازد .از طرفي تعداد نشريه هايي كه
هر كدام از اين پايگاه ها نمايه مي كنند Vنيز با ديگري متفاوت است.
در سايت ISIچهار مورد به عنوان مالك هاي اصلي نمايه شدن مجله آمده است كه عبارتند از:
-1زمان بندي نشر ،تعريف شده باشد يعني معلوم باشد كه فصلنامه است ،ماهنامه است يا ...و در موعد معين هم آماده شود.
-3قواعد نشر بين المللي را رعايت كند .براي مثال ،عنوان مجله گوياي محتواي آن باشد.
-4مقاله به هر زباني كه باشد مهم نيست ولي چند مورد در آن بايد به زبان انگليسي باشد كه عبارتند از :اسامي نويسندگان،
عنوان ،چكيده و كلمات كليدي و حتي االمكان منابع و مآخذ هم انگليسي باشد.
-1مجله بايد حوزه بين المللي داشته باشد و به يك حوزه جغرافيايي خاص تعلق نداشته باشد.
-2در حوزه آن مجله ،ترجيحا ً مجله مشابه نباشد يا اگر هست آن مجله معيار برتري نسبت به آنها داشته باشد.
-4افراد به وجود آورنده ،توزيع جغرافيايي مناسبي داشته باشند مثالً همه ايراني نباشند.
البته موارد فرعي ،نمره اضافه دارد و در قبولي يا رد مجله از طرف ISIنقش بازي نمي كندV.
بانك اطالعات ISIمركزي براي فهرست نمودن و پوشش دادن جامع مهمترين مجالت علمي منتشره در دنيا به منظور تبادل
اطالعات ميان پژوهشگران مختلف مي باشد .شمار مجالت ISIثابت نيست .يك مجله ممكن است در يك زمان ٬از مجالت ISI
محسوب شود ٬اما به دليل كاهش بار علمي ٬بعداً از ليست مجالت ISIكنار گذاشته شود .در حال حاضر بيش از ۱۶۰۰۰مجله
٬در ليست ISIقرار دارند .هر ساله ۲۰۰۰مجله جديد مورد ارزيابي قرار مي گيرد و حدود ده درصد آنها به ليست ISI
اضافه مي شوند.
هر مجله علمي قبل از انتخاب شدن و فهرست شدن در ISIيكسري مراحل ارزيابي را پشت سر مي گذارد .ازجمله عوامل مورد
ارزيابي و رعايت استانداردهاي بانك اطالعاتي ، ISIكميته علمي منتخب مجله ،تنوع بين المللي مقاالت چاپ شده در آن ،نشر
به موقع مجله و جايگاه نشرآن مي باشد .الزم به ذكر است كه هيچ يك از اين عوامل به تنهايي مورد بررسي و ارزيابي قرار
نمي گيرد بلكه با بررسي مجموع عوامل يك امتياز كلي داده خواهد شد .از جمله مواردي كه در ارزيابي مجله مورد توجه قرار
دارد اين است كه عنوان مقاالت ،چكيده و كلمات كليدي بايد به زبان انگليسي باشد همچنين توصيه مي شود كه منابع نيز به زبان
انگليسي نوشته شوند .اگر چه اطالعات علمي مهم به تمامي زبانها به چاپ مي رسد اما موارد ذكر شده بايد به زبان انگليسي
باشد تا تحت داوري و ارزيابي ISIقرار گيرد زيرا ارزيابي كنندگان مجالت علمي در ISIنمي توانند Vعناوين و منابع بكاررفته
در مقاالت را به زبان انگليسي ترجمه كنند .داوري علمي و تخصصي مقاالت چاپ شده در مجله توسط داوران نام آشناي علمي
از جمله عمده ترين موارد مورد توجه ارزيابي كنندگان مي باشد كه گوياي اعتبار و غناي علمي مجله است.
اگر منابع ذكر شده در مقاله ٬پژوهش نويسندگان خود مقاله باشد ٬اين كار از ارزش مقاله مي كاهد زيرا جنبه بين المللي بودن آن
را ضعيف مي كند .درجه ارجاع به خود مجالت ISIمعموال كمتر از ٪۲۰است.
اين عامل همه ساله توسط ISIبرمبناي ارجاعات به هر يك از مجالت علمي آن محاسبه مي شود و نتيجه در گزارشات ارجاع
مجله يا Journal Citation Reportsيا به اختصار ٬ JCRمنتشر مي شود .اين ضريب ٬نه براي مقاله يا نويسنده ٬بلكه
براي مجله محاسبه مي شود .محاسبه برمبناي يك دوره سه ساله صورت مي گيرد .فرضا اگر در سال ۸۴جمعا ۴۰ارجاع به
يك مجله صورت گرفته باشد و در آن مجله در سال ۸۲تعداد ۲۶مقاله و در سال ۸۳تعداد ۲۴ Vمقاله چاپ شده باشد ٬ضريب
ارجاع آن مجله ٬از تقسيم ۴۰بر ۵۰به دست مي آيد كه ۸/۰است .يعني به طور متوسط ٬هر مقاله آن نشريه ۸/۰مرتبه مورد
استناد مقاالت ديگر قرار گرفته است.
بهترين راه ٬مراجعه به سايت هايي نظير تامسون است .زيرا همچنان كه گفته شد ٬هم تعداد مجالت زياد است و هم ISI
محسوب شدن يك مجله ممكن است هميشگي نباشد.هر نشريه با هر امتياز علمي در كشور چاپ شود اگر ضريب تأثيرش صفر
باشد ،در اين پايگاه قرار نمي گيرد .متأسفانه ،در حال حاضر تمامي نشريات ايراني داراي ضريب تأثير صفر بوده و جايي در
اين پايگاه ندارند.
ISCچيست؟
ISCيا همان پايگاه استنادي علوم جديد و تكنولوژي كه همانند ISIداراي مقاالت دانشمندان است كه خوشبختانه در ايران نيز
چنين پايگاهي تاسيس شده است وهم اكنون به فعاليت مي پردازد.
19
بر اساس قانون تجمع گارفيلد متون هسته براي تمامي رشته هاي علمي بيش از 1000مجله نيست .همچنين مطالعه اي از سوي
گارفيلد بر روي پايگاه اطالعاتي اِس.سي.آي ( )Science Citation Indexنشان داده است كه %75ارجاعات در كمتر از
1000عنوان مجله شناسايي شدند.
حال اگر الزم نباشد كه يك نمايه استنادي چند رشته اي جامع بيشتر از چندهزار مجله را پوشش دهد ،اين مجالت را چگونه بايد
برگزيد؟
هر چند برخي شائبه تاثير پذيري اين امر از سياست و ...را مطرح مي كنند Vولي نظر ISI Thomsonچيز ديگري است.
يعني هزينه -كارآيي .گارفيلد خود مي گويد :چون مساله پوشش ،وجهي عمال اقتصادي دارد ،معيار براي آنچه انتخاب مي شود،
هزينه-كارايي است .هدف هزينه – كارآمدي يك نمايه به حداقل رسانيدن هزينه در ازاي شناسايي يك مدرك مفيد و به حداكثر
رسانيدن احتمال دستيابي به يك مدرك مفيد منتشره است .يك نمايه هزينه -كارآمد بايد پوشش دهي خود را تا حد امكان محدود به
آن مداركي نمايد كه ممكن است افراد مفيدشان بدانند .به زبان ساده ISI Thomsonمجالتي را نمايه مي كند كه احتمال استناد
به آنها بيشتر باشد.ولي چه شاخصي مي تواند صالحيت ورود ديگر مجالت به جمع مجالت منبع ISI Thomsonرا تاييد كند.
جواب بسيار ساده است :فراواني استناد به مجالت در منابعي كه پيشتر در اين نمايه وارد شده اند.اگر دانشگاهها مي خواهند
مجالت خود را در نمايه هاي سه گانه ISI Thomsonوارد كنند ،عالوه بر رعايت ضوابط عمومي مانند Vوضعيت نشر،
كيفيت مقاالت ،تركيب سردبيري و تحريريه و ...بايد در جستجوي راهكارهايي باشند كه به مجالت آنها از سوي مجالت منبع
،ISI Thomsonاستناد شود .شايد يكي از راهها تشويق محققان دانشگاه در استناد به مدارك مجالت داخلي ،در مقاالت
ارسالي به مجالت تحت پوشش نمايه هاي سه گانه ISI Thomsonباشد.
رئيس كتابخانه منطقه اي علوم و تكنولوژي گفت :پيوستن ISCبه ISIبا هدف افزايش سهم توليدات علمي ايران در جهان در
نشستي با حضور مسئولين ISIدر كتابخانه منطقه اي بررسي شد .با توجه به اينكه تمامي خصيصه هاي ISIدر ISCنيز
وجود دارد ،كتابخانه منطقه اي علوم و تكنولوژي شيراز كه متولي ايجاد ( ISCپايگاه استنادي علوم و تكنولوژي ) در كشور
است ،براي درج شدن مجالت بيشتري به زبان فارسي در ISIو ايجاد ارتباط بيشتر ISCبا ISIتالش مي كند.
با برقراري پيوند Vعلمي ميان ISIو ISCشناسايي علم به زبان فارسي در سطح بين المللي بيشترمي شود و سهم ايران از
توليدات علمي دنيا بيشتر خواهد شد .هم اكنون بيش از 6هزار مقاله توسط مجالت معتبر در ISCتوليد مي شود اما انعكاس
اين توليدات علمي در سطح بين المللي كم است كه با درج تعدادي از مجالت در ISIبازتاب علمي ايران در جهان بيشتر مي
شود.
وي با بيان اينكه هم اكنون 25مجله ايراني توسط ISIشناسايي شده و نمايه مي شود ،افزود :در حال حاضر تالش مي شود اين
تعداد به 500مجله افزايش يابد .مسئول راه اندازي ISCدر ايران با بيان اينكه ايران چهارمين كشور داراي مطالعات استنادي
علوم بر پايه ISIاست ،گفت :كشورهاي ژاپن و چين نيز توانسته اند مجالت خود را به همين روش در ISIدرج كنند.
گفتني است كتابخانه منطقه اي علوم و تكنولوژي شيراز چندي پيش مأمور راه اندازي پايگاه استنادي علوم ايران و جهان اسالم
شد و اين مركز هم كانون در تالش براي سنجش توليدات علمي در كشورهاي اسالمي ،رتبه بندي نشريات كشورهاي اسالمي،
توليد نمايه استنادي علوم كشورهاي اسالمي به منظور توسعه ISCدر ميان تمامي كشورهاي اسالمي و پيوند دادن ISCبه ISI
است .
/http://science.thomsonreuters.com/mjl
20