You are on page 1of 27

‫به نام خداوندجان وخرد‬

‫تفکرمثبت نگر‬

‫مرکزمشاوره دانشگاه صنعتی شریف‬


‫دکترسمیه عابدینی مزرعه‬
‫‪1400/9/2‬‬
‫مثبت اندیشی واهمیت وجایگاه آن درزندگی‪:‬‬
‫‪-1‬موفقیت تحصیلی‪،‬شغلی‪،‬داشتن زندگی خوب وسالم ‪،‬داشتن روابط مناسب ودرکل‬
‫احساس خوشبختی ورضایت اززندگی‬
‫‪-2‬هیچ جایگزینی برای مثبت اندیشی در زندگی وجود ندار د‬
‫‪-3‬هرقدر مغز خود رابرای مثبت اندیشی آموزش دهیم به احتمال زیاد افکاروباورهای مثبت‬
‫شیوه ی تفکرطبیعی‬ ‫ومفیدی‬
‫‪-4‬اینکه ما چقدر می توانیم ازعهده ی مسائل برآییم وچگونگی برخوردما با مشکالت همه‬
‫وهمه بستگی به این دارد که چگونه به تجارب خود معنا می بخشیم‬
‫‪-5‬یافتن جنبه ای مثبت در گرفتاری ها ونامالیمات به معنی انکاراین نیست که چقدر آن‬
‫موقعیت دشواروویران کننده است بلکه به این معناست که تا در برابردردناک بودن این‬
‫موقعیت ها دچار افسردگی‪،‬ناتوانی نشویم واز پای در نیاییم‬
‫‪-6‬مثبت اندیشی باعث می شود که شماهرکاری رابهترازآنچه که باتفکرمنفی صورت می‬
‫گیردانجام دهید‬
‫‪-7‬بامثبت اندیشی شما می توانید توانایی کنترل وانجام امور رابه خوبی داشته باشید‬
‫‪-8‬وفتی به افکارمثبت می اندیشیم توانایی وقدرت جسمی ما باالمی رود وبرعکس‬
‫مثبت اندیشی چیست؟‬

‫مثبت اندیشی چیزی بیشتراز یک شیوه ی کنترل افکاراست‬


‫مثبت اندیشی آن چه که شما می اندیشیدوآنچه که انجام می دهید‬
‫مثبت اندیشی امیدمی آفریندیعنی این احساس که آنچه می خواهیدمی تواند رخ‬
‫دهد‪/‬اتفاقات به بهترین شکل می افتند‬

‫بااقدام عملی مثبت ترکیب ودنبال شود‬ ‫مثبت اندیشی باید‬


‫فقط نمی توانیم باتفکرمثبت درباره ی چیزی امیدوارباشیم که به آن دست خواهیم‬
‫یافت باید باانجام کاری تفکرمثبت خود را پیگیری کنیم‪:‬‬
‫‪-‬برنامه ریزی‬
‫‪-‬صرف وقت وانرژی‬
‫‪-‬ریسک پذیر‬
‫‪-‬آمادگی جهت برخورد با موانع ومشکالت‬
‫تفکرمنفی‪:‬‬
‫شیوه های تفکرمنفی ‪:‬ترس‪،‬نگرانی‪،‬استرس‪،‬غم واندوه ‪،‬احساس گناه ‪،‬خشم و‪...‬‬
‫بستگی به این دارد ما آنها را چگونه معنی کنیم وبه آن ها چگونه پاسخ دهیم‪:‬‬

‫اهداف ومعانی منفی در تفکرمنفی‬


‫اگر آنها را جنبه منفی درنظر بگیریم‪:‬ضعف اعتماد به نفس‪/‬ناتوانی درتصمیم‬
‫گیری‪/‬بدشانسی‪/‬آسیب به خود ودر نهایت فروپاشی و‪...‬‬

‫اهداف ومعانی مثبت درتفکرمنفی‬


‫تجربه ودرس گرفتن‪/‬احساس غلبه برمشکالت وقوی بودن‬

‫مثل احساس گناه‪/‬تاسف‬

‫فردباتفکرمنفی حتی درصورت وقوع رویدادهای خوب ‪،‬فقط جنبه ی منفی‬


‫آن موقعیت را می بیند‬
‫تحریف های شناختی وانواع آن‪:‬‬
‫به شیوه های منفی تفکر‪،‬شیوه های غیرمنطقی ‪،‬زیان آور و فریبنده‬
‫تحریف های شناختی بسیارقدرتمندهستند وافرادرابه آسانی متقاعد‬
‫می سازندکه افکارتان درست ومنطقی است‬
‫قدرتمندی آنها به این دلیل است که کنترل آگاهانه روی آنها نداریم‬
‫آن ها احساس بدی درباره ی جهان‪،‬دیگران ‪،‬توانایی های مان وخود مان به‬
‫ما می دهند‬
‫آن هابصورت الگوهای تفکرخودآیندعمل می کنندوطی سالیان سال بصورت‬
‫عادت درمی آیند‬
‫انواع خطاهای شناختی‪:‬‬
‫‪-1‬نتیجه گیری کردن سریع (بااطالعات ناقص قضاوت وتصمیم گیری )‬
‫مثال‪:‬رئیس شما باشما کاری دارد‪...‬‬
‫‪-2‬سوگیری اثبات کننده‬
‫مثال‪:‬تصادف کردن تنبیه شدن درنتیجه سرکارنرفتن‪...‬‬
‫‪-3‬تفکرتک بعدی(نیاندیشیدن به راه حل های دیگر)‬
‫مثال‪:‬برنامه سفربه شمال آخرهفته کنسل شده است‪...‬‬
‫‪-4‬تفکرکمال گرایانه(عالی وکامل )‬
‫مثال‪:‬نفردوم درمسابقه وتبریک دیگران ‪...‬‬
‫‪-5‬فاجعه آمیزکردن(ازکاه کوه سوختن)‬
‫مثال‪:‬ردشدن درامتحان‪...‬‬
‫‪-6‬ذهن خوانی(می دانیم طرف مقابل به چه چیزی داره فکرمی‬
‫کندوافکارمنفی دارد)‬
‫مثال‪:‬بادوست تان جواب تماس های تلفنی شمارانمی دهد‪...‬‬
‫چگونه عادت به تفکرمنفی درماشکل می گیرد؟‬
‫بسیاری از الگوهای فکری ورفتاری ما ازطریق خانواده ونوع تربیت آن‪،‬محیط وفرهنگ ‪،‬رسانه ها‬
‫وآموزش درما شکل می گیرد‬
‫بنابراین هراتفاقی که درگذشته‪،‬اکنون وآینده می افتدمغز ما به گونه ای به آن معنا می بخشد که‬
‫باشیوه ی معمولی ازقبل تعیین شده درک وفهم ما از رویدادها هماهنگی وتناسب داشته باشد‬
‫سیستم فعال سازی شبکیه ای درمغز ما به گونه ای عمل می کند که هرچیزی که مورد تایید‬
‫اکثرالگوهای فکری‪-‬رفتاری متداول مانیست تصفیه وپاک سازی می کند‬
‫ذهن ما گرایش دارد تا به اولین ومهم ترین تجاربی توجه کند که باافکار وباورهای ازپیش موجود‬
‫هماهنگی داشته باشد‬
‫وقتی بیشترتمایل به تفکرمنفی گرایانه داشته باشیم مغزما به طور خودکار رویدادها را به گونه ای‬
‫درماندگی اکتسابی‬ ‫منفی تفسیرمی کندوبه مرور زمان تبدیل به سبک تفکر مامی شود‬
‫درماندگی آموخته شده یعنی شما به خودتان یاد داده اید که هیچ کنترلی روی خودمان ورویدادهایی‬
‫که رخ می دهد نداریم بنابراین مانع از حل مسئله وفکرکردن خالقانه می شود‬
‫چگونه می توان عادت به تفکرمنفی رابه تفکرمثبت تبدیل کنیم؟‬

‫‪-1‬اینکار سخت ولی امکان پذیراست‬


‫گذرگاه عصبی جدید‬ ‫‪-2‬وقتی شیوه تفکرجدیدی پیدامی کنیم(کارجدیدی)‬
‫‪-3‬هربارکه به این شیوه ی خاص می اندیشیم ورفتارمی کنیم مغزما ازهمان گذرگاه‬
‫عصبی استفاده می کندو این گذرگاه ها هربارکه از آن استفاده می شود محکم تر وقوی‬
‫تر می شود‬
‫‪-4‬اگر کاری را به اندازه کافی (تمرین وتکرار )انجام دهید آن کار برای شما خودکار شده‬
‫عادت‬ ‫ونیازی به تفکر درباره ی آن نخواهیدداشت‬

‫بنابراین اگرچگونگی تفکروچگونگی عملکرد خود را تغییر دهیم گذرگاه عصبی مثبت‬
‫جدیدوسیستم فعال سازی شبکیه ای درمغز آگاه ترومحکم ترشده وجایگزین شیوه ی‬
‫تفکر وعمل قدیمی می شود ومغز در معرض برنامه وشبکه بندی مجدد قرار می گیرد‬
‫آگاهی از افکارمنفی وتشخیص آنها‪:‬‬
‫‪-1‬به چالش کشیدن افکارمنفی‬

‫‪-2‬جایگزین کردن افکارمثبت به جای افکار منفی‬

‫‪-3‬پذیرش افکارمنفی‬
‫‪-1‬به چالش کشیدن افکارمنفی‬

‫به ماکمک می کندشروع به استدالل کردن کنیم وببینیم که آیادیدگاه منطقی ودرستی داریم‬

‫این افکارچه کمکی به من می کند؟‬ ‫ازخود سئوال کنیم‬


‫این افکارمانع پیداکردن راه حل های دیگر میشود؟‬

‫جنبه ی مثبت‬ ‫مثال ‪:‬امتحان رانندگی‬

‫جنبه ی منفی‬
‫‪-2‬جایگزین کردن افکارمثبت به جای افکار منفی‬
‫وقتی به شیوه ی تفکروتفسیرمنفی رویدادها عادت کرده باشیم گفتن مطالب‬
‫مثبت به خودمان زمانی که ناراحت‪،‬نگران‪،‬عصبانی هستیم کارراحتی نیست‪:‬‬
‫‪-‬‬ ‫‪ -‬از راه نوشتن می توانیم برای هرکدام از افکارمنفی یک فکرمثبت جایگزین کنیم‬
‫‪ -‬فکرمثبت جایگزین بایدقابل قبول وبراساس واقعیت باشد‬
‫‪ -‬در مواقعی که موفق به اینکار نشدیم بهتر است آن رویدادرا غیرشخصی کنیم‬
‫(تصورکن یک نمایش نامه نویس هستی ‪،‬افکار ونقش هایی را برای شخصیت‬
‫نمایش نامه بنویس که متفاوت ‪،‬مثبت تر‪ ،‬واقعی تر وازهمه مهم تر آن راباورکنی)‬
‫‪-3‬پذیرش افکارمنفی‬
‫براساس رویکرد درمان مبتنی برپذیرش و تعهد‬
‫آگاهی وتشخیص افکار منفی‬
‫به جای وقت صرف کردن وبه چالش کشیدن افکارمنفی‬
‫به جای سرکوب وانکارکردن آنها‬
‫الف – پذیرش ‪:‬بپذیریم آنچه راکه خارج ازکنترل است واینکه این افکارمنفی کمکی به ما‬
‫نمی کند‬
‫ب – جداسازی خود از افکار‪ :‬توجه کنیم واجازه دهیم که بیایند وبروند ولی آنها را جدی‬
‫نگیریم ودر عوض وقت وانرژی خود را صرف راه حل ها وافکارمثبت می کنیم‬
‫(نکته ‪:‬اگر دوباره افکارمنفی به سراغ مان آمد به آرامی اجازه می دهیم که بروند)‬
‫مثال ‪:‬من آدم ترسویی هستم درسته که این فکرمن است من واقعا آدم ترسویی‬
‫نیستم زیرا‪...‬‬
‫ج – تعهد‪ :‬وقتی منفی نگری ما را از پای در بیاورد بخش لیمبیک مغز(بخش عاطفی)‬
‫درگیرمی شود وبخش نئوکرتکس (بخش منطقی) متوقف می شود بنابراین زمانیکه‬
‫افکارواحساسات منفی را می پذیریم واجازه می دهیم که بیرون بروند به بخش‬
‫نئوکرتکس مغز اجازه می دهیم تا فعال شودیعنی مثبت تر و واقع گرایانه تر فکر کند‬
‫چگونگی اقدام به یک عمل مثبت‪:‬‬
‫‪-1‬هدف خود رابه شکل یک عبارت مثبت بنویسید‪:‬‬
‫اهدافی که در قالب اصطالحات وعبارات مثبت بیان می شود به جای آنکه به ما‬
‫بگویند چه کاری را نبایدانجام بدهیم ‪،‬کارهایی را که بایدانجام بدهیم را القا می کنند‬
‫احتمال دست یابی به هدف مان وقتی بیشتراست که بدانیم چه کاری را باید انجام‬
‫بدهیم‬
‫مثال‪ :‬من باید خوردن فست فود را کنار بگذارم‬

‫‪-2‬تمام راه حل های احتمالی را فهرست کنید‪/‬تمام ایده های کوچک وبزرگی که‬
‫درباره ی رسیدن به خواسته هایتان دارید رابنویسید‬
‫نوشتن افکار وایده هایتان نه تنها باعث میشود که مغز خالی شود بلکه باعث می‬
‫شود که بانوشتن ایده های جدیدتری به ذهن مان برسد‬

‫‪-3‬ایده های واقعی و غیرواقعی را بررسی کنید آنهایی که شدنی وقابل قبول تر‬
‫هستند واحساس مثبتی در شما ایجاد می کنند گزینه مناسب هستند که می تواند‬
‫اجرا شود‬
‫‪-4‬هدف های بزرگ خود را به گام های کوچک تقسیم بندی کنید تا دست یابی به آنها ممکن‬
‫باشد بااین کار ما می توانیم جهت چگونگی انجام کار برنامه ریزی کنیم و فقط بایدبدانیدکه‬
‫درهرزمان بایدروی یک کارمتمرکزشوید‬
‫هرزمان که به بخش کوچکی از هدف خود دست می یابیم انرژی وحس خوبی می گیریم‬

‫موفقیت‪ ،‬موفقیت به بار خواهد آورد درصورتی که از مزایای آن بهره مند گردیم‬
‫نکته‪:‬هرزمان احساس کردیم یک مرحله بسیارسخت ودشواراست آن را به گام های کوچکتری‬
‫تقسیم کنید‬

‫‪ -5‬وقتی خواهان دست یابی به هدفی هستیم بهتراست تمام تالش خود را روی انجام کار‬
‫وفرآیند بگذاریم و دائم سراغ موعد وزمان مقرر نرویم‬
‫مثال‪ :‬یک کار آزاد را شروع کردیم ممکنه ماه ها طول بکشدتا مشتری های خودش را داشته‬
‫باشدو سود کنیم‬
‫مثال‪ :‬یک مراسم جشن نامزدی باید کاهش وزن داشته باشم(زمان معینی)‬
‫‪-6‬تصویری سازی ذهنی ‪:‬تصویرسازی ذهنی یک فرآیند طبیعی است‬
‫اغلب‪،‬وقتی درصدد انجام کاری هستید ابتدا آن را تجسم کنید هنگامی که خود را در حال انجام‬
‫کاری تجسم می کنید در مغز گذرگاه های عصبی ایجاد می شود ووقتی زمان آن کار به طور‬
‫واقعی می رسد از این گذرگاه ها می توانیداستفاده کنید‬

‫فرآیند تجسم به مغزما برنامه می دهد تا آگاه تر شویم واحتمال رسیدن به این هدف را‬
‫می پذیرد و باور می کند که توانایی انجام کار را داریم‬

‫‪-7‬انعطاف پذیری‪ :‬باید همیشه آماده باشیم که درصورت موارد غیرمنتظره مسیرخود را تغییردهیم‬
‫همیشه راهی وجود دارد‬
‫مثال‪ :‬اگرطرح الف غیرموفق شد طرح بعدی را می توانم اجراکنم‬
‫چگونه می توانیم قدرت اراده خودرادراقدام عملی مثبت باال ببریم؟‬
‫قدرت اراده محدود است اما ازطریق تمرین های ذهنی می توان آن را باال برد‬
‫‪-1‬دلیل یا دالیل مثبت خود را به ذهن بیاورید‬
‫(چرا این موضوع ورسیدن به این هدف برایم اینقدر مهم است؟)‬

‫‪-2‬سپس آن را در برگه بنویسیدودرجایی که قابل رویت است نصب کنید تاهرروز به شکل منظم یادآوری‬
‫کنید‬

‫‪-3‬ممکن است اول انجام کار آن را دوست نداشته باشیم ولی خود را مجبور به انجام آن کار کنیدوسپس‬
‫آرام آرام درجریان می افتیم واز آن لذت می بریم‬
‫(کارکردن روی تکالیف کوچک که تمایلی نسبت به آنها نداریم یابرای انجام آنها اهمال کاری می کنیم )‬

‫ازقانون ‪ 5‬دقیقه ای استفاده کنید‪:‬به خودمان بگوییم این کار را به مدت ‪5‬دقیقه انجام خواهم داد بدون‬
‫فکر‪/‬ترس ازشکست‪/‬دچارشک وشبهه شدن درتوانمندی هایمان وبدون اجازه دادن به ذهن برای عذر‬
‫وبهانه آوردن فورا شروع کنید‬

‫هرگاه کاری را آغازکنیم ادامه ی آن کار برای مان آسان تر خواهدشد‬


‫چگونه به مغزآموزش دهیم تا مثبت اندیش باشد؟‬
‫‪-1‬درپایان هرروز به ‪ 3‬اتفاق خوبی که درآن روز افتاده فکرکنیم وشکرگزاری کنیم‬
‫(هرچقدربیشتر به افکارورویدادهای مثبت فکرکنیم وتکرارکنیم آندسته از گذرگاه های عصبی‬
‫راتحریک وایجاد می کنیم که مثبت اندیشی را برایمان بصورت عادت تبدیل می کنند)‬
‫حتی می توانیم تالش کنیم ازدل رویدادها واتفاقات منفی‪،‬جنبه های مثبت آن را استخراج‬
‫کنیم وبرروی آن تمرکزکنیم‬

‫‪-2‬برای مهربان بودن وکمک کردن به دیگران برنامه ریزی کنیم ‪/‬نقشه بکشیم وفکرکنیم‬
‫به دیگران توجه وآگاهی داشته باشیدتافرصت هایی رابرای کمک پیداکنیم‬
‫اقدام های عملی هرچند کوچک درزندگی روزمره می تواند اثرات شگفت انگیزی داشته‬
‫باشید‬
‫‪-3‬تعریف وتمجیدکردن ازدیگران افکار مثبت رامتبلور می سازد‬
‫ازتالش ها‪،‬نیات خوب ‪،‬طرزفکر‪،‬ظاهر ‪...‬‬

‫‪-4‬معجزه کلمات‬
‫امای بد‪:‬گاهی باعث کاهش افکارمثبت می شود‬
‫به جای ((اما)) بگوییم ((و))‬
‫مثال‪ :‬ارائه خوبی داشتید واگر بیشتر‪...........‬‬

‫امای خوب‪:‬بایک فکر منفی آغازمی شود سپس به یک فکرمثبت تبدیل می شود‬
‫به جای ((و )) بگوییم ((اما))‬
‫مثال‪ :‬من خیلی ازسرکار رفتن خسته شدم اما ‪..........‬‬

‫به جای ((هرگز ‪-‬همیشه)) بگوییم ((گاهی اوقات)) بندرت واقعی هستند‬
‫مثال‪:‬من همیشه کارها را فراموش می کنم‪(..........‬آیا واقعا همیشه کارها را فراموش می کنید؟)‬
‫به جای ((باید )) بگوییم ((می توانم))‬

‫می توانم درس امروز رو بخونم تاانباشته نشه‬ ‫مثال‪ :‬بایدامروزیک صفحه درس بخوانم‬

‫به جای ((این کاررانکن )) بگوییم ((این کاررابکن)) ایجادانگیزه می کند‬


‫من این کاررا فردا انجام می دهم‬ ‫مثال‪:‬من نمی توانم تافردا اینکار راانجام دهم‬
‫لطفا توپت را بیرون پرتاب کنم‬ ‫مثال‪ :‬توپت را داخل اتاق پرتاب نکن‬

‫استفاده ی از واژه ی ((هنوز)) زمانیکه کارها آنطور که بایدوشایدخوب پیش نمی رود ازواژه ی‬
‫هنوز درآخرجمله استفاده کنیم تا ذهنیت مثبتی را ایجادکند‬
‫ماهیچ سروسامانی پیدانکردیم هنوز‬ ‫مثال‪:‬ماهیچ سروسامانی پیدانکردیم‬
‫سئوال های چرا؟؟؟‬
‫غرق شدن درپرسش های این چنینی‪،‬افسردگی را تضمین می کند بنابراین بهتره این جمالت‬
‫را به حالت مثبت تبدیل کنید‬
‫به جای ((چرا )) بگوییم ((چگونه))‬
‫چگونه می توانم این رفتارخود را درست کنم؟‬ ‫مثال‪:‬چرانمی توانم درست رفتار کنم؟‬
‫چرااین اتفاق همیشه برای من می افتد؟‬

‫‪-5‬گفت وگوی باخود‬


‫پژوهش ها نشان داده اند زمانیکه می خواهیم در خودمان برای موقعیت های مختلف انگیزه‬
‫ایجادکنیداگر خودرا با نام خود مورد خطاب قرار دهیم شانس ما در انجام دادن درست کار به‬
‫طور معناداری افزایش می یابد‬
‫مثال‪:‬مریم قراره امروز یک ربع ورزش کنی‪...‬‬
‫علت‪ :‬بابکارگرفتن نام خود به نوعی از خودمان فاصله گرفته واین فاصله روانشناختی باعث‬
‫تشویق کنترل بر روی خویشتن می شود وبه ما فرصت می دهد تا شفاف تر بیاندیشیم‬
‫وبامهارت بیشتری عمل کنیم‬
‫اعتماد به نفس ضعیف‪:‬‬

‫اعتماد به نفس باور به آن چیزی است که ما می توانیم انجام دهیم‬

‫‪-1‬افکارمنفی وتحریف های شناختی اعتماد به نفس واحساس خود ارزشمندی (عزت نفس)مارا‬
‫تضعیف می کندواحساس بدی را درباره ی خودمان وتوانایی های مان درما به وجود می آورد‬
‫وباعث می شود به این نتیجه برسیم که قادر به انجام کارخاصی نیستیم‬

‫اگرچندبار درگذشته دریک موقعیت خاصی دچار شکست شدیم ممکن است به این باور برسیم‬
‫که انجام دوباره ی کار دشواراست ویادوباره شکست خواهیم خورد‬
‫اگر بایک موضوع جدیدی رو به رو شوید ودرباره ی آن اطمینان نداشته باشیم ممکن است به‬
‫خودگویی منفی باخود درباره آن بپردازیم وبه این باور برسیم که نمی توانیم یاتوانایی انجامش را‬
‫نداریم‬
‫تضعیف اعتماد به نفس‬ ‫حودگویی های منفی‬
‫‪-2‬محیط نامناسب والگوهای تربیتی غلط که از دوران کودکی درما شکل می گیرد‪.‬‬

‫‪-3‬تغییراتی در زندگی ما رخ داده باشدکه برچگونگی درک وارزش گذاری ما نسبت به‬
‫خودمان اثرمی گذارد‬
‫شکست عاطفی‪/‬بیماری‪/‬بیکاری‬

‫‪-4‬احساس منفی نسبت به خود داشتن وتصورمنفی ازخودباعث می شود تا درجهت‬


‫رسیدن به اهداف تالشی نکنیم ودچار درمانده گی آموخته شده شویم‬
‫فرد درس خوانی نیستم‬

‫‪-5‬نگرانی وترس از آینده‬


‫اعتمادبه نفس باال‪:‬‬

‫وقتی اعتماد به نفس وعزت نفس مان باالست افکار مثبت بیشترمی‬
‫شود بیشتر به توانایی ها واینکه می توانیم کاری را انجام دهیم‬
‫اطمینان می کنیم اگرکارها خوب پیش نرود احساس درمانده گی‬
‫نمی کنید در هنگام شکست دستاوردهای مثبت وتالش مجدد را‬
‫برای خود ایجاد می کنیم‬
‫مراحل افزایش اعتماد به نفس‪:‬‬

‫‪-1‬به جای تاکیدبرآنچه که معتقدید قادر به انجام آن نیستید‪،‬برکارهایی متمرکز شوید که می دانید‬
‫وباوردارید که قادر به انجام آنها هستید واحساس خوبی درشما ایجاد می کندولذت می برید و‬
‫انجام دادن آن را دوست دارید‬
‫بنابراین باید عالقه یا فعالیتی را پیدا کنیم که شروع کردنش برای مان دشواروسخت نباشد‬

‫‪-2‬با هربار فکرکردن قبل از انجام کار ‪ ،‬ونیز بعد از انجام کار درباره ی آن چه که انجام داده اید‬
‫مجددا خوب تامل وفکر کنید با اینکار مغز آندسته از گذرگاه های عصبی مثبت را چندین‬
‫برابرمحکم تر می کنید‬
‫‪-3‬پنج تا از ویژگی های بارز ومثبت خود را بنویسید‬

‫دقیق‬ ‫مبتکر‬ ‫آرام‬


‫قابل اعتماد‬ ‫صادق‬ ‫مودب‬
‫سخت کوش‬ ‫وفادار‬ ‫هشیار‬
‫مسئول‬ ‫دوست داشتنی‬ ‫منطقی‬

‫برای هرویژگی یک یا دو جمله بنویسید که چگونگی این ویژگی را درشما توصیف می‬
‫کندوعلت اینکه آن ویژگی را دوست دارید‬
‫سئوال بپرسید از خودتان ‪:‬‬
‫باداشتن این ویژگی چگونه توانسته ام به دیگران کمک کنم؟‬
‫‪........................‬برچه مسائل ومشکالتی بایدغلبه کنم؟‬
‫این ویژگی در کار یازندگی روزمره من چه کمکی می کند؟‬
‫روی جنبه های مثبت کاروتمرین می کنیم تا ارزش خود را بیابیم‬
‫‪-4‬چگونگی باور وارزشگذاری دیگران نسبت به شما‬

‫تابنده ‪/‬مثبت نگر‬ ‫افراد می توانند در زندگی ما‬

‫نابود کننده‪/‬منفی نگر‬

‫کسانیکه بیشترین وقت خودمان را با آنها می گذرانیم تغییرات زیادی در شیوه ی تفکر ورفتار ما‬
‫ایجاد می کنند‬
‫اگراحساس عزت نفس پایینی داشته باشیم افرادمنفی نگر که در نزدیک شما قرار دارند ممکن‬
‫است عمدا یا غیرعمد ‪،‬باورها وعقاید منفی را درشما تقویت کنند‬
‫متوقف کردن یا محدود کردن رابطه با افراد منفی نگر و داشتن رابطه بیشتر با افراد مثبت اندیش‬
‫باعث افزایش عزت نفس واعتماد به نفس در ما می شود‬
‫چرخه ی تآثیرگذاری در برابر چرخه ی نگرانی‪:‬‬
‫چرخه ی نگرانی ‪:‬‬
‫رویدادهایی که هیچ کنترلی برروی آنها نداریم اما به راحتی اطالعاتی را درباره ی آنها به دست می‬
‫آوریم‬
‫مارا در معرض فشار روانی ‪،‬استرس و منفی نگری قرار می دهد‬
‫وقت وانرژی زیادی از ما می گیرد‬
‫شنیدن وگوش دادن خبرهای ناگوار و رویدادهایی مانند جنگ ‪/‬فقر ‪/‬مرگ‬
‫چرخه ی تاثیرگذاری‪:‬‬
‫الگوهای مثبت در زندگی اند‬
‫خواندن یا شنیدن داستان ها یا سخنرانی های انگیزشی‬
‫به جست وجوی داستان ها یا ماجراهایی افرادی بپردازیم که برای ما الهام بخش باشند‬
‫مطالعه شخصیت داستان ها وزندگینامه هایی که درطی زندگی دچار مصیبت وگرفتاری شده اند‬
‫وباآن کنارآمده اند و موفق شده اند‬

You might also like