You are on page 1of 8

‫ترجمه سوره حمد | ‪ | @bazargan1‬کانال تفسیر قرآن استاد بازرگان‬

‫‪@bazargan1‬‬

‫سوره حمد (فاتحه الكتاب)‬

‫‪ - ۱‬به نام‪ ۱‬خداي‪ ۲‬رحمتگستر بر عام و خاص‪۳‬‬

‫‪ - ۲‬حمد‪( ۴‬سپاس و ستايش) به تمامه براي خدايي است که ربّ‪( ۵‬صاحب اختیار) جهانیان است‬

‫‪ - ۳‬همان رحمت گستر بر عام و خاص‪۶‬‬

‫‪ – ۴‬مالک‪( ۷‬فرمانروا و حاکم) روز جزا (داوري)‪۸‬‬

‫‪ - ۵‬تنها تو را عبادت ميکنیم‪ ۹‬و تنها از تو ياري ميطلبیم‪۱۱‬‬

‫‪ - ۶‬ما را به (شاه) راه مستقیم‪ ۱۱‬راهبر باش‪۱۲‬‬

‫‪( - ۷‬شاه) راه کساني که به آنها نعمت دادي‪ ۱۳،‬نه مغضوب شدگان و نه گمراهان‪۱۴‬‬

‫‪1‬‬
‫ترجمه سوره حمد | ‪ | @bazargan1‬کانال تفسیر قرآن استاد بازرگان‬

‫‪ - ۱‬اسم همان عنوان‪ ،‬عالمت و لفظي است که بر اشخاص‪ ،‬اشیاء و امور مادّي و غیرمادّي ميگذارند تا‬
‫ماهیّت آن از بقیه مشخّص و متمايز شود‪ .‬اين يک تعیین هويت براي تشخیص تفاوتهاست که با فعل و‬
‫انفعاالت مغزي انجام ميشود‪ .‬اسم گذاري ميتواند دو حالت پیدا کند‪:‬‬
‫‪@bazargan1‬‬ ‫الف) بي محتوا؛ مثل نامي که براي فرزندان خود به سلیقه انتخاب ميکنیم‪ ،‬يا نقش و تأثیراتي که به خیال‬
‫خود براي فرشتگان‪ ،‬قدّيسین‪ ،‬بُتها‪ ،‬طاغوتها و‪ ...‬قايل ميشويم‪ .‬قرآن اين خیال پردازيها را نامهاي من‬
‫درآوردي که ملتها ميسازند «أَسْمَاءً سَمَّیْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُکُمْ» شمرده است (رک به‪ :‬اعراف‪ ،۷۱‬يوسف‪،۴۱‬‬
‫رعد‪ ،۳۳‬نجم‪۲۳‬و‪ .)۲۷‬به تعبیر لطیف شاعر نوپرداز‪ ،‬سهراب سپهري‪:‬‬
‫«چشم ها را بايد شُست‪ ،‬جور ديگر بايد ديد‪ ،‬واژهها را بايد شست‪ ،‬واژه بايد خود باد‪ ،‬واژه بايد خود باران‬
‫باشد‪».‬‬
‫ب) با محتوا‪ .‬به گونهاي که نشانگر هويت واقعي چیزي يا کسي باشد‪ .‬اين را ميگويند «اسم با مُسَمّي»‪ .‬اگر‬
‫در قرآن آمده است خداوند تمامي اسماء را به آدم آموخت‪ ،‬بديهي است آموزش الفاظ و اسماء بيمسمي‬
‫نبوده است‪ ،‬بلكه استعداد و قابلیت بالقوه شناخت ماهیّت همه چیز در جهان را در نهاد او قرار داد‪.‬‬
‫در قرآن آمده است که نام يحیي را‪ ،‬که قبل از آن برکسي گذاشته نشده بود‪ ،‬فرشتگان ازسوي خدا بر پدرش‬
‫زکريا بشارت دادند (مريم‪ -۷‬يَا زَکَرِيَّا إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُالَمٍ اسْمُهُ يَحْیَيٰ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِیًّا)‪ .‬يحیي از‬
‫ريشة حَيّ (حیات‪ ،‬زندگي)‪ ،‬داللت بر وجود حیات بخش و تحولآفرين يحیي براي بنياسرائیل ميکرد و همو‬
‫بود که زمینه را براي رسالت عیسي مسیح فراهم ساخت‪ ،‬نام مسیح را نیز فرشتگان به مريم ابالغ کردند‬
‫(آلعمران‪ -۴۵‬اذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَهُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اهللَ يُبَشِّرُکِ بِكَلِمَهٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْيَمَ‪ )...‬و نیز‬
‫نامهاي‪ :‬موسي (از آب گرفته شده)‪ ،‬عیسي‪ ،‬مريم‪ ،‬انجیل و‪ ...‬تماماً معرّف ماهیتي واقعي هستند‪.‬‬
‫وچنین است «اسماءالحسني» (نامهاي نیكوي خدا) که هرکدام داللت بر صفتي از خدا ميکند و در اين‬
‫سوره بر مهمترين‪ ،‬يا يكي از مهمترين آنها‪ ،‬که «رحمت» است‪ ،‬در دو جلوة «رحمانیّت» و «رحیمیّت» اشاره‬
‫ميکند‪.‬‬

‫‪« - ۲‬اهلل» اسم ذات خداوند است‪ ،‬اسامي ديگري که از او ميشناسیم‪ ،‬همگي صفات او هستند‪ .‬هر انساني‬
‫نیز در شناسنامة خود اسم مشخصي دارد‪ ،‬ولي صفات واقعي نیک و بدي نیز دارد که معرّف شخصیت او‬
‫ميباشد‪ ..‬اکثر مردم «اهلل» را به عنوان خالق خود قبول دارند‪ ،‬اما فقط به وجود خدا باور دارند‪ ،‬بدون آنكه‬
‫ارتباطي قلبي با او برقرار کرده باشند‪ .‬نكتة مهم در همین خداباوري يا خداداوري و عبادت است‪.‬‬
‫ميدانیم کهكشانهاي بسیار عظیمي در جهان وجود دارند که هیچ گونه ارتباطي بین ما و آنها برقرار نیست‪،‬‬
‫ما فقط به وجود آنها باور داريم‪ ،‬نوعي خداشناسي هم وجود دارد که در همین حدّ خالصه ميشود‪ .‬ولي‬
‫جملة «بِسْمِ اهللِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» به ما ميفهماند آن کسي که مارا خلق کرده‪ ،‬نسبت به ما بيتفاوت نیست‪،‬‬
‫رحمت او همچون نور و تابش خورشید بر جهان هستي و بر ما ميتابد‪ .‬قرآن در مقام تمثیل ميگويد «اهللُ‬
‫نُورُالسَّمَاوَاتِ وَالْأَرْض» خدا نور جهان هستي است‪ .‬اگر نور نباشد همه چیز در تاريكي و خاموشي است‪ .‬اگر‬

‫‪2‬‬
‫ترجمه سوره حمد | ‪ | @bazargan1‬کانال تفسیر قرآن استاد بازرگان‬

‫گرماي آن نباشد حیاتي وجود نخواهد داشت‪ ،‬ارتباط ما با خدا تنگاتنگ است و هر لحظه در معرض رحمت‬
‫او هستیم‪ .‬اگر يک لحظه خورشید رحمت او از ما برگردانده شود‪ ،‬به فنا ميرويم‪.‬‬

‫‪@bazargan1‬‬ ‫‪ - ۳‬رحمت خدا براي ما دو جلوه دارد؛ «رحمن» و «رحِیم»؛ رحمن‪ ،‬رحمت عام خدا براي همه است‪ ،‬مثل‬
‫اشعة نور و گرماي خورشید که به همه جاي زمین يكسان ميتابد‪ ،‬اين رحمتي «يكطرفه» است‪ ،‬اما رحیم‬
‫بودنش‪ ،‬رحمت «دو طرفه» اوست؛ همچون هرقطعة زمین که به نسبت قابلیت جذب بیشتر‪ ،‬نور و گرماي‬
‫بیشتري ميگیرد‪ .‬سنگ کمتر نور خورشید را جذب ميکند و بیشتر باز تاب ميدهد‪ ،‬اما آب و خاک و دشت‬
‫وجنگل‪ ،‬نور و گرماي بیشتري جذب ميکنند‪.‬‬
‫«رحِیم» رحمت خاص خداست؛ به نسبتي که بندگان بیشتر خود را در معرض رحمت او قرار دهند‪ ،‬رحمت‬
‫بیشتري به آنها ميرسد‪ .‬مثل معلم که به همه به طور يكسان آموزش ميدهد‪ ،‬ولي به شاگرداني که بهتر‬
‫گوش کرده و بیشتر سئوال ميکنند‪ ،‬بیشتر توجّه ميکند و تمرينات بیشتري براي رشد و کمال آنها مي‬
‫دهد‪ .‬در قرآن ‪ ۱۱‬بار (عدد تمام) تكرار شده است که خدا به همه بندگان «رئوف و رحیم» است‪ ،‬يعني همة‬
‫مردم قابلیت و استعداد ارتباط مستقل با خدا را دارند و او خلقِ خود را دوست دارد و نسبت به همة آنان‬
‫مهربان است‪ ،‬ولي آنها ارتباطي با خداي خود برقرار نميکنند‪.‬‬
‫در قرآن مكرر آمده است که مشرکین رحمانیّت خدا را قبول نداشتند و هنگامي که به آنها گفته ميشد براي‬
‫رحمن سجده کنید‪ ،‬ميگفتند رحمن چیست؟ «قَالُوا وَمَا الرَّحْمَنُ» (فرقان‪ .)۶۱‬مشكل پیامبر اسالم با‬
‫مشرکینِ زمان خودش اثبات وجود خدا نبوده است؛ اصال در قرآن آيهاي وجود ندارد که پیامبري وجود‬
‫«اهلل» را ثابت کرده باشد‪ ،‬اُمتها اهلل را قبول داشتند‪ ،‬اما به صورت شرکآمیز و آلوده به خرافات‪ .‬تمام بحث‬
‫پیامبران با مشرکین بر سر ربوبیّت توأم با رحمانیّت خدا بود‪ .‬سخن حضرت ابراهیم با نمرود و سخن حضرت‬
‫موسي با فرعون بر سرِ ربوبیّت بوده است‪.‬‬

‫‪ - ۴‬الف و المي که در ابتداي «الْحَمْد» آمده است‪ ،‬منحصر شناختن هر حمدي براي خداست‪ ،‬يعني منشاء‬
‫هر حمدي در جهان خداوند است و بقیة ستايشها در طول (نه درعرض) حمد خدا هستند‪ .‬اگر کسي هنري‬
‫دارد‪ ،‬عقلش به چیزي مي رسد‪ ،‬از دنیا بهرهمند است‪ ،‬يا توفیق خیر و خدمتي پیدا ميکند‪ ،‬تماماً از خدا‬
‫ناشي شده است‪ .‬پس «الْحَمْدُ هللِ رَبِّ الْعَالَمِینَ»‪ ،‬يعني خدا رئیس‪ ،‬گرداننده‪ ،‬سَرور و صاحب اختیار همة‬
‫انسانها است‪.‬‬
‫حمد‪ ،‬احساس ستايشي است نسبت به هرآنچه خوب و زيباست‪ ،‬ديدن يک گل زيبا و خوشبو ما را به‬
‫تحسین وا ميدارد! ولي اغلب آن را به باغ و باغبان نسبت ميدهیم‪ .‬ديدن يک منظره يا تابلوي زيبا نیز‬
‫تحسین ما را بر ميانگیزد و آنها را ستايش ميکنیم‪ ،‬ولي بايد از خود بپرسیم که پديد آورندة اصلي آنها‬
‫کیست؟ به قول مولوي‪:‬‬
‫اي دوست شكر خوشتر يا آنکه شكر سازد‬

‫‪3‬‬
‫ترجمه سوره حمد | ‪ | @bazargan1‬کانال تفسیر قرآن استاد بازرگان‬

‫خـوبـي قمـر بهتـر يـا آنـكه قمـرسـازد؟‬


‫بخشي از عاليق بشر به شیرينيها و غذاهاي خوشمزه است‪ .‬اما خدايي که میوهها‪ ،‬شیرينيها و مواد غذائي را‬
‫ساخته و احساس تلخي‪ ،‬شیريني‪ ،‬شوري و ترشي را در زبان ما نهاده‪ ،‬بهتر است‪ ،‬يا تهیهکنندگان آن؟ خوبي‬
‫‪@bazargan1‬‬ ‫قمر بهتراست يا آنكه آن را ساخته؟ ماه‪ ،‬سمبل تمام زيباييهاست‪ .‬گرايش بشر به انواع زيباييها‪ ،‬از چهره و‬
‫اندام که نیازهاي غريزياش را اشباع ميکند تا ساير زيباييها‪ ،‬بايد او را به سوي کسي که اين احساسات را‬
‫در او نهاده سوق دهد! راستي منشأ عشق و عاطفه و احساس در انسان کجاست؟‬
‫اي باغ تـو خوش باشي يا گلشـن گل درتـو‬
‫يا آن که بـرآرد گل صد نرگس تـر سازد؟‬
‫اي عقل تو خوش باشي در دانش و در بینش‬
‫يا آن که به هر لحظه صد عقل و نظر سازد؟‬
‫قسمتي از توجهات ما به گل و گیاه‪ ،‬به زيباييهاي طبیعت‪ ،‬عطر و رنگ و بو و اين گونه شگفتيهاست‪ .‬آيا‬
‫جذب اين مصنوعها شدهايم‪ ،‬يا جذب خداوند جمیلي که اين همه نیكويي را ساخته است؟ بعضيها شیفتة‬
‫عقالنیت هستند؛ عقالنیت مدرن‪ ،‬عقل خود کفا و خود بنیاد! و خدا را کنار گذاشتهاند‪ .‬آيا هیچ از خود سئوال‬
‫ميکنیم که چه کسي اين عقل را به ما عطا کرده است؟‬

‫‪ - ۵‬دراين آيه بر ربوبیّت‪ ،‬که صفت بعدي خداوند است‪ ،‬اشاره ميکند‪ .‬به زبان انگلیسي‪«،‬رَبِّ» را ‪ Senior‬يا‬
‫‪ Lord‬ترجمه ميکنند‪ ،‬يعني خدا رئیس و صاحب اختیار است‪ .‬ممكن است خدا را به عنوان خالق جهان و‬
‫آفرينندهاي مهربان و دلسوز باور داشته باشیم‪ ،‬ولي ندانیم که او رئیس ماست و جهان را همو ميگرداند‪.‬‬
‫خیلي فرق ميکند که شما کسي را صاحب اختیار و همه کارة خود بدانید‪ ،‬تا اين که فقط آفريدگاريِ او را‬
‫قبول داشته باشید! در حالت اول‪ ،‬به او نیازمند بوده و سعي ميکنید رضايتش را جلب کنید‪ ،‬و در حالت دوم‬
‫او را ساعت سازي ميدانید که بعد از ساخت‪ ،‬کاري به آنچه ساخته ندارد‪ .‬خیليها هر وقت نیازي و حاجتي‬
‫داشته باشند سراغ خدا ميروند! اين خداشناسي خودخواهانه است که خدا‪ ،‬پیامبر و امام را در خدمت‬
‫برآورده شدن حاجات خود ميخواهد؛ اما کسي که «ربّ» را شناخته باشد‪ ،‬بیم و امیدش به اوست‪ ،‬دلش به‬
‫ياد او ميطپد و ميداند نفسش به نعمت او دم و بازدم ميکند و پلک چشمش به لطف او باز و بسته ميشود‪.‬‬
‫پس اين سوره با خداشناسي در سه بُعد‪ :‬الوهیّت‪ ،‬رحمانیّت و ربوبیّت شروع ميشود و کل قرآن بر اين سه‬
‫اصل بنا شده است‪.‬‬

‫‪ - ۶‬صفات رحمن و رحیم‪ ،‬هم در سرآغاز سوره «بِسْمِ اهللِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ»‪ ،‬و هم در آية سوم بعد از «رَبِّ‬
‫الْعَالَمِینَ» آمده است؛ يک وصف براي دو نقش متفاوت؛ اولي‪ ،‬ذات خداوندي را که سرچشمة رحمت خاص و‬
‫عام است معرفي ميکند‪ ،‬دومي «ربوبیّت» ناشي ازمهرباني و رحمت او را؛ ممكن است کسي در روابط‬
‫خانوادگياش مهربان و دلسوز‪ ،‬ولي در محیط کار خشن و سختگیر باشد؛ با خودي خوب است‪ ،‬با ديگران و‬

‫‪4‬‬
‫ترجمه سوره حمد | ‪ | @bazargan1‬کانال تفسیر قرآن استاد بازرگان‬

‫در مناسبات اداري بداخالق! اما خداوند‪ ،‬هم ذاتش رحمن و رحیم است و هم ربوبیّتش‪ .‬مديريت او در جهان‬
‫به خاطر نیاز به ما يا موجودات ديگر و استثمار مخلوقات نیست‪ ،‬بلكه از بينیازي و ناشي از رحمت اوست‪ .‬در‬
‫مثال و مقیاسي بشري و محدود‪ ،‬والدين يا معلمان نیز‪ ،‬نه ازسر نیاز‪ ،‬که با مهرباني ما را تعلیم ميدهند و‬
‫‪@bazargan1‬‬ ‫تربیت ميکنند تا از تاريكيهاي جهل به نور آگاهي و اخالق و ايمان برسیم‪.‬‬

‫‪ - ۷‬مالک هم به معناي صاحب است‪ ،‬هم مَلَک‪ ،‬يعني پادشاه‪ ،‬صاحب اختیار و تصمیم گیرنده‪ .‬او هم «اهلل»‪،‬‬
‫هم «رحمن» و هم «ربّ» است‪ ،‬که در دنیا به او نیازمنديم‪ ،‬او مالک و صاحب اختیار آينده و آخرت نیز‬
‫ميباشد‪.‬‬

‫‪ - ۸‬ريشة اصلي کلمة «دين» جزا و پاداش است‪ ،‬ما در آخرت نتیجة عمل خود در دنیا را ميبینیم؛‬
‫همانطور که آنچه در مدرسه ميخوانیم‪ ،‬نتیجهاش در وجودمان تحقّق پیدا ميکند و در پايان هر دورة‬
‫آموزشي مدرک ميگیريم‪« .‬يومالدين» زمان تحقّق يافتن دستاوردهاي زندگي است‪ .‬در زبان فارسي‬
‫متأسفانه واژة جامعي براي انتقال مفهوم چند بُعدي کلمة «دين» نداريم؛ معناي اصلي اين کلمه‪ ،‬همان جزا‬
‫و پاداش است‪ ،‬اما پاداش بايد مبتني بر نظاماتي معیّن باشد‪ .‬پس بُعد معنايي ديگر کلمة دين‪« ،‬قانون اساسي‬
‫و نظامات حكومتي» است که به آن «دينِ المَلِک» گفته ميشود (يوسف ‪ ،)۷۶‬بُعد ديگر آن‪ ،‬مفهوم امروزي‬
‫«ايدئولوژي» دارد که راهنماي عمل پیروان مكاتب سیاسي است‪ .‬کلمة دين در بسیاري از آيات قرآن همین‬
‫مفهوم را‪ ،‬البته در ابعادي معنوي و ابدي‪ ،‬دارد‪.‬‬

‫‪ - ۹‬حال که آيندة ما در دست اوست‪ ،‬پس فقط او را بايد عبادت کنیم‪ .‬عبادت را در ترجمههاي قرآن‬
‫پرستش معنا کردهاند‪ ،‬اما پرستش معناي جامعي براي عبادت نیست و متأسفانه معادل مناسب فارسي هم‬
‫نداريم‪ .‬عبادت بیان کنندة حالت تسلیم و تمكین انسان است‪ .‬به گفتة شادروان شريعتي؛ عبادت هموار‬
‫کردن جادة وجود است‪« .‬عَبّدَالطّريق» يعني راه را آسفالت و هموار کرد‪« .‬طَريقٌ مُعَبّد» جادهاي است عبد‬
‫شده‪ ،‬يعني براي راننده هموار است و سنگالخ و دست انداز ندارد‪ .‬ماشینهاي جادهسازي را نیز در عربستان‬
‫«عابد» ميگويند!! ما بايد وجودمان را براي خداوند صاف و هموار کنیم و در برابر فرامین او خاضع باشیم‪ .‬اگر‬
‫ميفرمايد انفاق کن‪ ،‬عفوکن‪ ،‬جهاد کن‪ ،‬و يا مهربان باش‪ ،‬وجودمان جاذب اين فرامین و پذيراي اوامر خداوند‬
‫باشد‪.‬‬
‫چون خدا مالک يومالدين است‪ ،‬ما نیازهامان را فقط از او درخواست ميکنیم‪ .‬به خود تلقین ميکنیم که‬
‫فقط در برابر آفريدگارمان تسلیم و تابع هستیم و نه هیچ کس ديگر‪ .‬اين است معناي عبادت‪ .‬در زندگي فقط‬
‫از او کمک ميگیريم و نزد کسي سر خم نميکنیم‪.‬‬

‫‪ - ۱۱‬استعانت نیز فقط از «اهلل» است‪ .‬منظورکمک گرفتنهاي معمول و متعارف بین انسانها‪ ،‬که قوام‬

‫‪5‬‬
‫ترجمه سوره حمد | ‪ | @bazargan1‬کانال تفسیر قرآن استاد بازرگان‬

‫زندگي اجتماعي به آن است نیست‪ ،‬در اموري است که مختص خداست و هیچ واسطه و شفیعي وجود ندارد‪،‬‬
‫تنها اوست که سمیع و بصیر‪ ،‬حيّ و قیّوم‪ ،‬حاضر و ناظر و مراقب و شاهد است‪.‬‬

‫‪@bazargan1‬‬ ‫‪ - ۱۱‬صراط راه است‪ ،‬اما کلمات زياي در قرآن معناي راه دارد؛ طريق‪ ،‬جاده و سبیل‪ ،‬مذهب ‪ ،‬مسلک و‪...‬‬
‫صراط کلمهاي رومي است که وارد زبان عربي شده‪ »Street« .‬نام التین و معادل يونانياش «استراتو» است‬
‫که به جادههاي وسیع و سنگفرش امپراطوري روم باستان‪ ،‬همچون بزرگراههاي کنوني در شهرها‪ ،‬گفته‬
‫ميشد‪ .‬در معناي صراط (که ريشة عربي آن با سین بوده) جذب و بلعیدن هم نهفته است‪ .‬اين راهي است‬
‫اصلي و مستقیم که ما را به سمت خودش جذب ميکند‪ ،‬نه راهي پُر پیچ و خم که رهرو را خسته و افسرده‬
‫سازد‪.‬‬
‫ما روزي ده بار در نمازهاي پنجگانه از خدا ميخواهیم ما را به صراط مستقیم هدايت کند‪ .‬اگر کسي بپرسد‪:‬‬
‫منظورت از صراط مستقیم چیست‪ ،‬چه پاسخي داريم؟ آيا نبايد بدانیم چگونه راهي را از او طلب ميکنیم؟!‬
‫اگر ندانیم‪ ،‬چه تأثیري در زندگيمان ميگذارد؟‬
‫در روز قیامت خداوند از بندگان سئوال ميکند‪ :‬اي فرزندان آدم‪ ،‬مگر با شما عهد نبسته بودم که رام و‬
‫تسلیم شیطان نباشید‪« ،‬يَا بَنِي آدَمَ أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْكُمْ أَن الَّ تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ»‪ ،‬بلكه تنها مرا عبادت کنید (دلتان‬
‫هموار پذيرش حق باشد) که صراط مستقیم همین است‪« ،‬وَأَنْ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ»‪.‬‬

‫‪ - ۱۲‬هدايت راه «نمايي» نیست‪ ،‬راه «بردن» است‪« ،‬ايصال بالمقصود» است‪ .‬کسي که از شما آدرس‬
‫ميخواهد؛ اگر به او نشانة راه بدهید‪ ،‬راهنمايياش نمودهايد‪ ،‬ولي اگر جلو بیفتید و او را به مقصد برسانید‪،‬‬
‫هدايتش کردهايد‪ .‬در هدايت دانستن راه کفايت نميکند‪ ،‬تبعیّت از هادي و رفتن در راه درست ضرورت دارد‪،‬‬
‫به همین دلیل قرآن فقط براي متّقین‪ ،‬مؤمنین و محسنین و مسلمین (تسلیم حقیقت شدگان) هدايت‬
‫است‪ ،‬با عمل به اين صفات است که ميتوان به دنبال هادي (کتاب و سنّت) به سوي مقصد رفت‪ .‬دانش‬
‫ديني بدون آن صفات کسي را به مقصد نميرساند‪.‬‬
‫در ابتدي سورة بقره آمده است‪« :‬ذَلِکَ الْكِتَابُ الَ رَيْبَ فِیهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِینَ»‪ ،‬نميگويد«هدي للعلماء‪ ،‬للفقهاء»‪.‬‬
‫اگر معناي هدايت راهنمايي بود‪ ،‬اين کتاب ميبايست براي کسي که آن را بشناسد و بخواند و حافظ يا مفسر‬
‫آن باشد هدايت باشد‪ ،‬اما ميگويد براي متّقین هدايت است‪ .‬تقوا همان ارادة کنترل نفس و ترمز داشتن در‬
‫خطرات مسیر زندگي است؛ خطر خواهشهاي دل و هوي و هوس و رذايل اخالقي که راهزن مسیر حقند‪.‬‬
‫قبل از اسالم‪« ،‬هادي» به کسي گفته ميشد که کاروان را از صحاري سوزان‪ ،‬شبانه با شناختي که از‬
‫موقعیت ستارهها و جهات جغرافیايي داشت به مقصد ميرساند‪ .‬در آن زمان به علت گرماي شديد عربستان‪،‬‬
‫مسافران شبها با نور ستارگان سفر ميکردند و به کارشناس و هادي يا «بلدِ راه» احتیاج داشتند‪ .‬پیامبران‬
‫نیز هادياني بودند که به راههاي آسمان حقايق آشنا بودند و مردمان را به سوي سعادت و نجات از سرابهاي‬
‫زندگي به مقصد رهبري ميکردند‪.‬‬

‫‪6‬‬
‫ترجمه سوره حمد | ‪ | @bazargan1‬کانال تفسیر قرآن استاد بازرگان‬

‫کسي ممكن است بهترين قرآن شناس جهان باشد‪ ،‬ولي هنوز هدايت نشده باشد‪ .‬ميگويند تیمور لنگ‬
‫ميگفت حافظ هنري نكرده! من قرآن را از آخر هم حفظ هستم!! با اين حال بزرگترين لذت جهان و‬
‫تماشاييترين مناظر را‪ ،‬فَوَران خون به هنگام گردن زدن مخالفین ميدانست!! در سپاهش همیشه محراب‬
‫‪@bazargan1‬‬ ‫سیاري همراه داشت که بیست نفر آنرا حمل ميکردند و به هر شهري که به زور وارد مي شد‪ ،‬ابتدا با‬
‫علمايش مباحثه ميکرد! ولي هنر و معروفیتش در قتل عام مردم بود‪ .‬آيا چنین حافظي را ميتوان هدايت‬
‫يافته تلقي کرد؟‬
‫در اين سوره جاي «من» نیست‪ ،‬همهاش «ما» است‪ .‬سرنوشت ما به هم ارتباط دارد‪ .‬همگي به اصطالح‪ ،‬بر‬
‫يک کشتي سواريم‪ .‬در سورة حمد دعا ميکنیم‪« :‬اهدِنَا»‪ ،‬ما را هدايت کن‪ ،‬نه اِهْدِني‪ ،‬تنها من را‪ .‬بلكه دستان‬
‫ما را بگیر و به ما توفیق ده تا بتوانیم با هدايت و دستگیري تو‪ ،‬به صراط مستقیم بیايیم‪.‬‬

‫‪ - ۱۳‬آيا به درستي ميدانیم صراط مستقیم چیست؟ او به ما ميفهماند که صراط مستقیم راه کساني است‬
‫که به آنها نعمت داده است‪ ،‬منظور چه کساني و چه نعمتي است؟ در دو آية ديگر قرآن‪ ،‬کساني را که خدا به‬
‫آنها نعمت ويژه داده معرفي کرده است‪:‬‬
‫الف) سورة نساء ‪« : ۶۹‬فأُوْلَئِکَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اهللُ عَلَیْهِم‪ »...‬خدا به اينها نعمت داده است‪:‬‬
‫«مِّنَ النَّبِیِّینَ»‪ ،‬پیامبران‪« ،‬وَالصِّدِّيقِینَ»‪ ،‬تصديقکنندگان پیامبران‪ .‬مثل‪ :‬ياران موسي‪ ،‬حواريون عیسي‪،‬‬
‫اصحاب پیامبر اسالم و تابعین آنها از نسلهاي بعدي‪« .‬وَالشُّهَدَاء» (الگوها و اسوههاي قابل مشاهده) کساني‬
‫که با فدا کردن جان و مال خود در راه حق الگوي بقیه شدند‪« .‬وَالصَّالِحِینَ» اصالحگران‪ ،‬مبارزين با انواع‬
‫مفاسد‪« .‬وَحَسُنَ أُولَئِکَ رَفِیقًا» آنها چه دوستان خوبي هستند!! کسي که در نماز ميگويد ما را به راه‬
‫کسانيکه به آنها نعمت دادي هدايت کن‪ ،‬چنین شخصیتهايي را در نظر ميآورد‪.‬‬
‫ب) مريم ‪« :۵۸‬أُولَٰئِکَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اهللُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ مِنْ ذُرِّيَّهِ آدَمَ وَمِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَمِنْ ذُرِّيَّهِ‬
‫إِبْرَاهِیمَ وَإِسْرَائِیلَ وَمِمَّنْ هَدَيْنَا وَاجْتَبَیْنَا‪ »...‬اينانند کساني که خدا به آنان نعمت داده است‪ :‬پیامبراني از ذريّه‬
‫آدم‪ ،‬از کساني که به کشتي نوح سوارشان کرديم‪ ،‬از ذريّه ابراهیم و يعقوب و از همه کساني که هدايتشان‬
‫کرديم وآنها را برگزيديم‪...‬‬

‫‪ - ۱۴‬مفسرين ميگويند «مَغضُوبِ عَلَیهِمْ» به يهود اطالق ميشود‪ .‬چون در قرآن ‪ ۱۱‬بارتكرار شده است که‬
‫بنياسرائیل به خاطر نافرمانيها و دنیاپرستيها مشمول غضب خدا شدند‪ .‬و «ضَّالِّینَ» را مسیحیاني ميدانند‬
‫که با شرک در تثلیث به بیراهه رفتند‪ .‬با اين حال اين مصاديق مانع از تعمیم آن به خود ما نیست‪ ،‬در قرآن‬
‫گناهان ديگري مثل‪ :‬شرک‪ ،‬ضاللت ‪ ،‬نفاق‪ ،‬کفر و‪ ...‬از موارد مغضوب واقع شدن‪ ،‬شمرده شده است‪.‬‬
‫غضب همان خشم و خروشي است که در اثر ناماليمات رفتاري ديگران به انسان دست ميدهد‪ ،‬اما از ‪۲۴‬‬
‫موردي که کلمة غضب در قرآن آمده است‪ ،‬فقط ‪ ۵‬مورد آن به غضب بشري ارتباط دارد و ‪ ۱۹‬مورد ديگر (از‬
‫نظر عددي مساوي تعداد خازنان دوزخ‪ -‬مدثر ‪ - ۳۱‬عَلَیْهَا تِسْعَهَ عَشَرَ)‪ ،‬تماماً از غضب الهي نام برده است‪.‬‬

‫‪7‬‬
‫ترجمه سوره حمد | ‪ | @bazargan1‬کانال تفسیر قرآن استاد بازرگان‬

‫غضب انسان داللت بر تأثیرپذيرياش از رفتار ديگران ميکند‪ ،‬در حالي که ذات پروردگار منزه و مبراي از‬
‫تأثیرپذيري از بندگان است‪ .‬گفته ميشود مراد از غضب خدا‪ ،‬صفت فعلي او و عقوبتي است که در نظام‬
‫کیفرياش براي ظلم و ستم قرار داده است (همچون اثر کشندگي در سَم و سوزش آتش)‪ .‬آدمیان زماني‬
‫‪@bazargan1‬‬ ‫خشم ميگیرند و عكسالعمل نشان ميدهند که رفتاري را خالف رضايت خود ببینند‪ ،‬قوانیني که خداوند در‬
‫جهان و در عالم انسانها قرار داده است چنین عكسالعملي را نشان ميدهند‪ :‬طه ‪... -۸۱‬وَال تَطْغَوْا فِیهِ فَیَحِلَّ‬
‫عَلَیْكُمْ غَضَبِ وَمَنْ يَحْلِلْ عَلَیْهِ غَضَبِي فَقَدْ هَوَىٰ (‪...‬طغیان نكنید که خشم من بر شما گشوده خواهد شد و‬
‫هر که خشم من بر او گشوده گردد سقوط کرده است)‪.‬‬
‫خالصه آنكه ميگوئیم خدايا‪ ،‬من راه کساني را که برخوردار از نعمتهاي تو شدند طلب ميکنم‪ ،‬همان‬
‫انسانهاي ممتاز تاريخ‪ ،‬از پیامبران و اولیاء حق تا الگوها و شخصیتهاي برتر جوامع انساني‪ .‬نه راه کساني که‬
‫خالف و خطا کرده و خشم و غضب تو را برانگیختهاند و به گمراهي کشیده شدهاند‪.‬‬

‫ترجمه عبدالعلى بازرگان‬

‫پايان ترجمه سوره حمد‬

‫‪ | @bazargan1‬کانال تفسیر قرآن استاد بازرگان‬

‫‪8‬‬

You might also like