‫تصویر و زندگ‬

‫ن‬
‫[چاپلی در برابر هیتلر]‬
‫ن‬
‫بنیامی‬ ‫ر‬
‫والت‬

‫عباس شهراب‬

‫بنیامی‪ ،‬در سال ‪ ،۱۹۱۸‬در قطعهای کوتاه و بعنوان یمنویسد‪« :‬هرگونه فقدان‬ ‫ن‬ ‫متجم‪:‬‬ ‫اشارهی ر‬

‫طبیع اراده باید نابود شود‪ .‬اراده باید به هزار پاره‬

‫ی‬ ‫مشوطیت در اراده به رش یمانجامد‪ ....‬تمامیت‬ ‫ر‬
‫ً‬
‫متقابال یکدیگر را ر‬
‫مشوط‬ ‫فروبشکند‪ .‬دقایق برسازندهی اراده‪ ،‬که اینگونه تکثت شده و تنوع یافتهاند‪،‬‬
‫رن‬
‫فروشکسی‪ ،‬تخریب‪ ،‬تکثت‬ ‫مشوط است ظهور خواهد کرد‪ ».‬این‬ ‫یمکنند‪ :‬اینگونه‪ ،‬ارادهی این ن‬
‫جهاب که ر‬
‫ر‬ ‫ن‬ ‫ن‬ ‫و ن‬
‫الهیاب پررنگ‬
‫ی‬ ‫مضامی‬ ‫بنیامی در نقد الهیات سیایس است‪ .‬از جمله‬ ‫سازی امر متعایل از روشهای‬
‫ی‬ ‫عرف‬
‫ن‬
‫بنیامی «به هزار پاره فرویمشکند» و در‬ ‫ن‬
‫بنیامی‪ ،‬مضمون یا فیگور مسیحاست‪ .‬مسیحا در کار‬ ‫در کار‬
‫فیگورهای متعددی نمود یمیابد که هر یک از این فیگورها‪ ،‬واجد دقیقهای مسیحاباند‪ .‬از جملهی این‬
‫ن‬
‫چاپلی اشاره کرد‪ .‬در یادداشت کوتایه که در ادامه یمآید‪ ،‬اهمیت و‬ ‫فیگوها یمتوان به کودک‪ ،‬فالنور و ن‬
‫نت‬
‫بنیامی از دقیقهی مسیحاب ن‬‫ن‬ ‫ن‬
‫بنیامی اندیک روشن یمشود‪.‬‬ ‫ن‬
‫عرف و‬ ‫ی‬ ‫چاپلی برای نقد الهیات سیایس‬ ‫معنای‬
‫مشوطیت در‬ ‫یعن هیتلر‪ ،‬آن تجسم «فقدان ر‬ ‫دروغی‪ ،‬ن‬
‫ن‬ ‫تعایل مسیحای‬ ‫ن‬
‫چاپلی بهره یمگتد تا‬ ‫روزمرهی‬
‫ی‬
‫تخمی یمزنند که این یادداشت حوایل آگوست‬‫ن‬ ‫ن‬
‫بنیامی‬ ‫اراده» را تخریب کند‪ .‬ویراستاران مجموعهی آثار‬
‫ن‬
‫بنیامی‪ ،‬صفحات‬ ‫ن‬
‫آلماب‬ ‫می از این قرار است‪ :‬جلد ششم مجموعهی آثار‬ ‫‪ ۱۹۳۴‬نوشته شده باشد‪ .‬آدرس ر ن‬

‫‪ ،۱۰۴-۱۰۳‬و بخش دوم از جلد دوم ترجمهی انگلییس گزیدهی آثار‪ ،‬صفحات ‪.۷۹۳-۷۹۲‬‬

‫ی‬
‫مردانگ خوارشدهی هیتلر –‬
‫ی‬
‫ن‬
‫چاپلی به تصویر یمکشد‬ ‫مقایسه شود با سایهی زنانهی آوارهی کوچک آنگونه که‬
‫ی‬ ‫زرق ر‬
‫وبرف مفرط پتامون شلختگای مفرط‬

‫پتوان هیتلر‬
 ‫تصویر و زندگ‬
‫ن‬
‫چاپلی‬ ‫مقایسه شوند با مخاطبان‬

‫ن‬
‫گاوآهن که از میان تودهها یمگذرد؛ قهقهه تودهها را نرم و آرام یمکند‬ ‫ن‬
‫چاپلی –‬

‫زمی رایش سوم سخت کوبیده شده و دیگر ن‬

‫ستهای در آن نمروید‬ ‫ن‬

‫ن‬
‫چاپلی در رایش سوم –‬ ‫ن‬
‫گرداب در ایتالیا‪ ،‬منع فیلمهای‬‫منع عروسک‬

‫ن‬
‫چاپلی یمتواند پیشوا باشد‬ ‫ن‬
‫موسولین شود و هر اینچ‬ ‫هر عروسگ یمتواند موی دماغ‬

‫ابلیس بنوا یمخواهد جدی گرفته شود و [برای این] باید تمام دوزخ را بدرنگ احضار کند‬
‫چاپلی برای هر بینندهای مشهود است؛ شبهرایه هیتلر تنها برای ر‬
‫مشتیانش‬ ‫ن‬ ‫شبهرایه‬
‫ّ‬
‫جدیت هیتلر را لو یمدهد؛ ر‬ ‫ن‬
‫وقن نقش مرد فرهیخته و آدابدان را بازی یمکند‬ ‫چاپلی ششت کمیک جذبه و‬
‫یمفهمیم که اوضاع در مورد پیشوا از چه قرار است‬

‫ن‬
‫چاپلی از آن رو به بزرگترین کمدین بدل شده که ژرفترین ترسهای معارصانش را در خود جذب کرده‬
‫است‬

‫فئودایل اقتدار از دور خارج‬ ‫ن‬

‫جنتلمن آسوده است‪ .‬شمایل‬ ‫الگوی پوشش برای هیتلر نه مرد نظایم‪ ،‬بلکه‬
‫ی‬
‫چاپلی ن‬
‫ن‬ ‫شدهاند؛ تنها ُمدهای مردانه ر‬
‫نت به مدهای مردانه یمنگرد‪ .‬او این کار را انجام یمدهد‬ ‫باف مانده است‪.‬‬
‫تا به کردار و گفتار کاست مردانه عمل کند‪ .‬چوب ر‬
‫دسن او میلهای است که انگل دورش یملولد (جنتملن در‬
‫ی‬
‫چتی کم از ولگرد ندارد)‪ ،‬و کاله بولرش که دیگر صاف و محکم روی شش نمایستد تزلزل‬‫انگلبودن ن‬
‫ن‬
‫اب بورژوازی را لو یمدهد‪.‬‬
‫حکمر ی‬
‫ن‬ ‫ر‬ ‫ً‬ ‫ن‬
‫چنی محبوب همواره‬ ‫شناخن تفست کنیم‪ .‬فیگورهاب‬‫چاپلی را از منظری کامال روان‬ ‫اشتباه است فیگور‬
‫ن‬
‫تعیی یمکنند‪ .‬در مورد‬ ‫خصایص یا شمایل مشخیص با خود دارند که از بتون لحن مناسب را برایشان‬
‫دسن و کاله بولر – بازی یمکنند‪.‬‬ ‫ن‬
‫تجهتاتش – چوب ر‬ ‫ن‬
‫چاپلی‪ ،‬این نقش را‬
 ‫تصویر و زندگ‬
‫‪1‬‬
‫جمهوری رایش را نپذیرفت‪ .‬هدف‬
‫ی‬ ‫«فقط یکبار اتفاق یمافتد و دوباره پیش نمآید‪ ».‬هیتلر عنوان رییس‬
‫ی‬ ‫ر‬
‫انهادیک‬
‫ی‬ ‫پرستت او با آن فر‬ ‫یکتاب ظاهرش را بر حافظهی مردم حک کند‪ .‬این یکتاب‪ ،‬برای‬
‫ی‬ ‫او این بود که‬
‫جادوییش‪ ،‬مفید است‪.‬‬

‫‪1‬‬ ‫’‪‘Das gibt's nur einmal, das kommt nicht wieder‬‬

‫عنوان آهنگی از لیلیان هاروی‪ ،‬از فیلم موزیکال )‪ ،Der Kongreß tanzt (1931‬ساختهی اریک کارل‪.‬‬