You are on page 1of 207

‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪1‬‬

‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪2‬‬

‫آفرینش ژنتیکی‬
‫نژادهای انسان ‪ ،‬خدایان ‪ ،‬فرشتگان ‪،‬ارواح و دیوها توسط آنوناکی‬

‫نوشته ‪:‬‬

‫ماکسیمیلیان دی الفایت‬

‫ترجمه ‪:‬‬
‫مهر‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪3‬‬

‫در مورد شخصیت مرموز و چند بعدی ماکسیمیلیان دی الفایت ناگفته ها و ناشناخته های‬
‫فراوانی وجود دارد‪ .‬شخصی اسرارآمیز که در طول مدت ‪ 33‬سال ‪ 2133‬کتاب در زمینه های‬
‫مختلف از جمله هنر‪ ،‬موسیقی‪ ،‬تاریخ‪،‬‬
‫جادو‪ ،‬زبانشناسی و تاریخ باستان از خود به جا گذاشته است‪.‬الفایت‪ ،‬هنرمند و موسیقیدان‬
‫ماهری است اما ظاهراً هیچ عالقه یا نیازی به شهرت و شناخته شدن آثارش نداشته‪ .‬شاید برای‬
‫اینکه قدرت و دانش اوفراتر از چنین مسایلی بود و شاید برای اینکه ماموریت اصلی او چیز‬
‫دیگری بود که در کنارش نیز برای پر کردن اوقات فراغتش دست به نوشتن آثارموزیکالی زد‬
‫که در تاالر هنرهای واشنگتن دی‪.‬سی تولید شد‪ .‬یک فرد حرفه ای و عاشق هنر و موسیقی‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪4‬‬

‫اما وی قبل از دوران مدرن چه میکرد؟ او تحلیلگر سازمان جاسوسی آمریکا ‪ OSS‬در اروپا در‬
‫طول جنگ جهانی دوم بود‪ .‬او همچنین برای سازمانهای ‪ CIA‬و ‪ NSA‬سازمان امنیت ملی‬
‫آمریکا کار‬
‫میکرد‪ .‬مگر تخصص وی چه بود؟‬
‫او جزو اولین دانشمندان علوم ذهنی بود که موفق به ایجاد و توسعه ی علم تله پاتی و علوم‬
‫ذهنی گردید و به همین دلیل در این سازمانها مشغول به کار بود اما پس از پی بردن به اهداف‬
‫پلید دولت آمریکا‪ ،‬از آنجا خارج شد‪.‬‬
‫او که فردی معنوی بود به درخواست کاردینال بارتولی وزیر کشور واتیکان‪،‬به ایتالیا رفته به‬
‫آزمایشات واتیکان روی موجودات فضایی و فعالیتهای ستاره نوردان واتیکان برای سفر فضایی‬
‫که در ‪ 1611‬تا ‪ 1616‬انجام میشد‬
‫پیوست‪ .‬بعد از جنگ جهانی دوم او آرشیو کتابخانه واتیکان را در زمینه اشیاء پرنده ناشناخته‬
‫و علوم باطنی و جادو تجهیز کرد و این را به درخواست مستقیم پاپپیوس دوازدهم ( ‪- 1781‬‬
‫‪ ) 1697‬انجام داد‪.‬‬
‫الفایت تمام آنچه را که ارتش سرّی آمریکا در پی به دست آوردنش بود میدانست و ارتش به‬
‫دنبال استفاده از دانش او بود‪ .‬اما او از کجا اینها را میدانست؟ مگر چند سال داشت و چه‬
‫معلمانی داشت؟ بعضی میگفتند‬
‫او یک جادوگر کامل است که تمام قوانین فیزیک فضا و جهان را می داند و شاید هم آنوناکی‬
‫به او آموخته بودند؟! دولت آمریکا از مغز الفایت برای ارتباط و مواجهه با یوفوها استفاده کرد‬
‫اما کسی نمیداند چرا و چه اتفاقی افتاد که الفایت از این آزمایش ناخشنود شده و برای همیشه‬
‫از آمریکا رفت و ناگهان غیبش زد‪ .‬اطالعاتی که او از حقایق آنوناکی و فعالیتهای آنان داشت به‬
‫ضرر کلیسای کاتولیک و واتیکان بود و آنها از ناپدید شدن وی نگران بودند‪ .‬از او خواسته شده‬
‫بود که نسخه جدیدی از کتاب عهد عتیق را از یونانی و آرامی به ایتالیایی و انگلیسی ترجمه‬
‫کند‪.‬‬
‫یک خبرنگار زن ایتالیایی که برای روزنامه ‪ Il Tempo‬در رم و مکزیک کار میکرد قرار بود که‬
‫مقاله ای در مورد ارتباطات الفایت‪-‬واتیکان‪-‬یوفوها بنویسد اما به دالیلی برای همیشه ناپدید‬
‫شد‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪9‬‬

‫الفایت را بزرگترین مرجع در مورد علمای آنوناکی در دنیا میدانند‪7 .‬دیکشنری‪ 193 ،‬کتاب‪7 ،‬‬
‫دایرهالمعارف‪ 32 ،‬کتاب در زمینه فرازمینیان‪،‬مسلط به ‪ 21‬زبان که ‪ 13‬جلد لغتنامه از ‪ 14‬زبان را‬
‫تألیف کرده است مانند‬
‫زبانهای سومری‪ ،‬آکادیر ال آرامی و‪ ...‬او زبانشناسی ماهر و متخصص درزبانهای خاور و شرق‬
‫میانه و همچنین زبانهای قبیله ای و مورخی بزرگ است‪.‬‬
‫دکتر جی‪ .‬چن ‪ J. Chen‬یکی از اعضای یونسکو و سازمان ملل‪ ،‬الفایت را «یکی از برجسته‬
‫ترین ذهنهای دوران ما » توصیف کرد‪.‬‬
‫دانشکده حقوق دانشگاه ییل آمریکا از وی خواسته بود که نسخه انگلیسی قانون اساسی جدید‬
‫عراق را که توسط کاخ سفید نگاشته شده بود به عربی برگرداند‪.‬‬
‫دی الفایت در ‪ 13‬می سال ‪ 2336‬در برنامهای از شبکه ‪ History‬برای اولین بار ظاهر شد و‬
‫چهره خود را نشان داد‪ .‬اما چه کسی میتواند تایید کند که او حقیقتاً ماکسیمیلیان دی الفایت‬
‫است؟‬
‫او که توسط بیل براینز ‪ Bill Brines‬مجری برنامه مصاحبه میشد درباره فعالیتهای فوق سرّی‬
‫دولت آمریکا روی جهانهای موازی‪ ،‬سفرهای فضایی‪-‬زمانی‪ ،‬حقیقت یوفوها و مثلث برمودا‬
‫صحبت کرد‪.‬‬
‫برخی از کتابهای وی به شرح زیر است‪:‬‬
‫‪-‬افتضاحهای تکان دهنده هالیوود‬
‫‪-‬ریشه نام خدا و هویت واقعی او‪ ،‬ترجمه شده از الواح فینیقی‪ ،‬اوگاریت‪،‬‬
‫کنعانی‪ ،‬سومری‪ ،‬آکادی و آشوری‬
‫‪-‬هنر مقدس ارمنستان‪ :‬خاچکارها‪ ،‬نمادها و متون درخشان‬
‫‪-‬چگونه ارواح‪ ،‬دیوان‪ ،‬عفریتها‪ ،‬جن و فرشته را احضار و کنترل کنیم‪:‬‬
‫روشها و دستورات‪ :‬جلد اول‬
‫‪-‬آنوناکی‪ ،‬استادان متعالی‪ ،‬عالمان و فرشتگان هبوط یافته در زمین ونیبیرو‪ ،‬زنانشان‪ ،‬شوهرانشان‪،‬‬
‫فرزندانشان و نسلشان در میان ما‬
‫‪-‬کتاب رامادوش‪ 13 .‬تکنیک قدرت ذهنی علمای آنوناکی برای طول عمر‬
‫آفرینش ژنتیکی‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪1‬‬

‫‪- 413‬هزار سال از وقایع بزرگ یوفوهای فرازمینی و رازهایی از تمدن فینیقی تا کاخ سفید‪ :‬از‬
‫نیبیرو‪ ،‬زتا‪ ،‬آنوناکی‪ ،‬سومر تا آیزنهاور‪،‬‬
‫ام‪.‬جی‪ ، 12 .‬سیا‪ ،‬ربوده شدگان ارتش‪ ،‬کنترل ذهن‬
‫‪-‬تقویم روزها و ساعاتی که خوش شانسی و بدشانسی می آورند‬
‫‪-‬احضار فرشته‪ ،‬جن‪ ،‬عفریت و روح‬
‫‪-‬طلسمهای جادویی برای موفقیت در زندگی‪ ،‬حفاظت در برابر دیگران واحضار ارواح‬
‫‪-‬متن رسمی کتاب علمای آنوناکی‪ :‬معلم و شاگرد‬
‫‪-‬جاده ای به دانش بی پایان‪ :‬تائوی فرازمینی آنوناکی و عالمان‬
‫‪ ...‬و صدها کتاب دیگر‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪8‬‬

‫فصل اول‬

‫خدایان و اله های آنوناکی که نخستین نژاد انسان و شیاطین و روح ها‬

‫را خلق کرده اند‬


‫‪Anth-Khalka‬‬
‫‪ . I‬توضیح‬
‫‪ . II‬بشریت توسط یک خدا و اله سومری آفریده نشده‬
‫‪ . 1‬نین لیل‬
‫‪ . 2‬مردوک‬
‫‪ . 3‬اینانا‬
‫‪ . 4‬نامو ‪ ،‬ناما‬
‫‪ . I‬تعریف و مقدمه‬
‫‪ . II‬مونث الهی‬
‫‪ . III‬نامو نخستین اله آنوناکی است که نخستین بار به فکر آفرینش انسان افتاد‬
‫‪ . A‬متون آکدی ‪ /‬سومری‬
‫‪ . IV‬آفرینش بشر‬
‫انکی رهنمودهایش را ارائه می کند‬
‫‪ . B‬نینماه و انکی نخستین بشر را خلق کردند‬
‫‪ . V‬نخستین انسان به شکل معیوب خلق می شود‬
‫‪ . I‬تعریف ‪:‬‬
‫‪Anth-Khalka‬‬
‫یک عبارت آنوناکی است برای آفرینش نخستین انسان ‪.‬‬
‫ترکیبی از دو عبارت‬
‫یکی ‪ An’th‬به معنی نژاد و قوم‬
‫دیگری ‪ Khalka‬که به معنی آفرینش و تولد است‬
‫از ‪ An’th‬لغت عربی ‪ / Ounth‬انس مشتق شده که به معنی مردم و بشر ونژاد انسان است ‪ .‬از‬
‫‪ Khalka‬عبارت عربی ‪ Khalika‬مشتق شده که به معنی آفرینش انسان است ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪7‬‬

‫‪ . II‬بشریت توسط یک خدا یا اله سومری آفریده نشده ‪.‬‬


‫بنا به گفته ‪ ( Kira’at‬خوانش علما ) ‪:‬‬
‫بشریت توسط یک خدای سومری آفریده نشده بلکه بیش از یک آنوناکی درگیر آفرینش انسان‬
‫بوده اند ‪ .‬برخالف باور رایج ‪ ،‬آنوناکی ها نخستین فرازمینی ها و خدایانی نبوده اند که بشررا از‬
‫گل خلق کرده باشند ‪ .‬خدایان بسیار دیگری از مجمع های خدایی متفاوت هم بوده اند که انسان‬
‫را از گل خلق کرده اند ‪ .‬برای مثال ‪ Khnum‬یا ‪ ( Kneph‬به معنی ساختن و اتحاد در مصر )‬
‫یکی از قدیمی ترین خدایان مصر است که بشریت را از گل روی چرخ کوزه گری ساخته ‪.‬‬
‫‪ Khnum‬دگر سانی از ‪ Ptah‬بوده ‪.‬‬
‫آنوناکی نخستین بار در فنیقیه فرود آمده ‪ .‬جایی که آنها اولین بار زیستگاه خود را بنا نهاده اند‬
‫و خیلی زود پس از آن پیشرفته ترین مرکز پزشکی شان را برجزیره ‪ Arwad‬ساخته اند که در‬
‫آن زمان جزء قلمرو فنیقیه بوده ‪ .‬اگرچه در آزمایشگاههایشان در سومر بوده که آنوناکی آفریده‬
‫های ژنتیکی اش را بهسازی کرده و اشکال انسانی اولیه و انسانهای برده را بروز رسانی نموده ‪.‬‬
‫متون سومری و ترجمه هایشان به زبانهای غربی حضور آنوناکی در سومر را پر رنگ نشان‬
‫می دهند در حالیکه آنوناکی به همان اندازه در فنیقیه و آفریقای مرکزی حضورپر قدرتی‬
‫داشته ‪ .‬متون سومری شامل نسخه های متفاوتی از آفرینش بشر توسط کثیری از خدایان والهه‬
‫های آنوناکی است ‪ .‬همان عبارتها در متون سومری به خالقانی متفاوت بعالوه آزمایشهای ژنتیکی‬
‫متعدد اشاره می کنند ‪ .‬هیچ جا در این متون گفته نشده که آفرینش ژنتیکی منحصر بوده به‬
‫نژادهای انسانی اولیه یا اینکه به قطع و یقین واقعیت این بوده که بشریت به شکل ژنتیکی توسط‬
‫یک خدای واحد آفریده شده ‪ .‬در واقع کثیری از خدایان والهه ها ‪ ،‬گونه ها و رده های متفاوتی‬
‫از بشر را آفریده اند که تعدادی از آنها عبارتند از ‪:‬‬
‫‪: Ninlil‬‬
‫‪ Ninlil‬ملکه بادپای سومری است که ‪ Ninhursag ، Aruru‬و ‪ Ninhursanga‬هم نامیده‬
‫شده به معانی بانوی کوهستان و حکمران آسمان و جهان زیرین ‪ ،‬باد ‪ ،‬زمین و غالت و‬
‫همسرانلیل و مادر ‪ Nanna/Utu‬که آزمایشهایی را با اشکال و فرم های متفاوتی از بشر اولیه‬
‫انجام داده ‪.‬‬
‫‪ Ninlil‬خالق ‪ Endiku‬هم بوده ‪.‬‬
‫در حماسه گیلگمش می خوانیم که ‪:‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪6‬‬

‫" ‪ ...‬او بشریت را آفریده ‪...‬‬


‫به تعداد زیاد‬
‫او دستهایش را در آب فرو برده‬
‫وبعد گل را ورز می دهد‬
‫و آن را در بیابان می اندازد‬
‫جایی که او ‪ ، Endiku‬یک قهرمان را می سازد ‪" ...‬‬
‫در عبارتی دیگر نوشته شده ‪:‬‬
‫دوستم ‪ Endiku‬که من دلباخته اش هستم به گل تبدیل شده ‪...‬‬
‫او مرده ‪ ...‬شده همان گلی که از آن ساخته شده بوده ‪...‬‬
‫انلیل و نین لیل الهه ‪ Nanna‬را به وجود آورده اند‬

‫عکس دست چپ‬


‫‪.Ninhursag/Ninlil/Nama‬‬
‫اغلب ‪ Ninhursag‬را به عنوان ‪ Ninlil‬می شناسند ‪ .‬الهه آبیاری و این تندیس اوست که‬
‫قدمت آن به قرن هیجدهم پیش از میالد می رسد ‪ .‬تندیسی که در خرابه های ماری در کنار رود‬
‫فرات عراق قرار داشته و این عکس به لطف موزه حلب در سوریه تهیه شده ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪13‬‬

‫در چندین عبارت از الواح گلی آکدی و سومی با ‪ Nanna‬تداعی شده که خالق انسان امروزی‬
‫و الهه مادر زمین است ‪.‬‬

‫مردوک در نبرد با تیامات واژدها‬


‫مردوک پسر ‪ EA‬و شوهر ‪ Sarpanit‬خدای خورشید و همچنین خدای جنگ ‪ ،‬آتش وزمین‬
‫و آسمان و یکی از خالقان دالوران ‪ ،‬خدایان و انسانها است ‪.‬‬
‫مردوک در نبرد با تیامات اژدها و پایان دادن به نفوذ بیش از حدش در امور کیهان ‪ ،‬حاکمیت‬
‫وانسان ‪ .‬با انجام این کار مردوک شده خدای قادر مطلق آنوناکی ‪ ،‬ایگی گی و بابل ‪.‬‬

‫مردوک در تعقیب ونبرد با تیامات‬


‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪11‬‬

‫طبق الواح آکدی و بابلی در نهایت مردوک تیامات را سالخی می کند و از اجزاء بدنش او کیهان‬
‫و نژادهای ابتدایی انسانی را می آفریند ‪.‬‬

‫کتیبه آنوناکی از خدایان خالق انسان بر حسب ارشدیت‬


‫کتیبه میخی آکدی با قدمت ‪ 2433- 2233‬پیش از میالد فقط در یک ستون فهرست خدایان‬
‫را بر حسب ارشدیت ردیف کرده ‪.‬‬
‫‪Enlil, Ninlil, Enki, Nergal, Hendursanga,‬‬
‫‪Inana-Zabalam, Ninebgal, Inanna, Utu, Nana‬‬
‫‪Inanna‬‬
‫اینانا الهه سومری بوده که هفت الگوی نخستین بشر را خلق کرده ‪ .‬تمدنهای بسیاری او را به‬
‫نامهای متفاوت می پرستیدند از جمله ‪.Istar, Ashtar, Asherat ، Astarte‬‬
‫اینانا به فنیقی ‪ Ashtaroot‬و ‪ Ishtar‬نامیده می شده ‪ .‬در عبری ‪ Ashtoreth‬و ‪Ashtaroth‬‬
‫‪ .‬همچنین در کنعانی ‪ Ashteroth‬و در یونانی ‪. Atargatis‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪12‬‬

‫اینانا نشسته بر تخت حدود ‪ 2333- 1133‬پیش از میالد‬


‫دوره آکدی ‪ ،‬مهر استوانه ای از جنس نفریت کشف شده در میان رودان‬

‫طی دوران اولیه حاکمیت آکدی در میان رودان ( حدود ‪ 2334-2194‬پیش از میالد ) اینانا با نام‬
‫ایشتر شناخته می شده ‪ .‬بر این مهر آکدی ‪ ،‬اینانا ( ایشتر) بر تخت نشسته و برای این دو پرستنده‬
‫اش دست تکان می دهد ‪ .‬در سمت چپ یکی از بنده های مونث او ایستاده و در سمت راست‬
‫یک مالزم مونث در حال ریختن شراب در جام است ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪13‬‬

‫اله آنوناکی که نخستین الگوی انسانی را آفرید ‪.‬‬

‫دوموزی و اینانا هدایا را به ‪ Uruk‬آورده اند‬


‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪14‬‬

‫دیگر نامها و تلفظ های اینانا‬


‫‪Innin‬‬
‫‪Innini‬‬
‫‪Ishtar‬‬
‫‪ : Nin-me-sarra‬که به معنی بانوی دستورهای بسیار است‬
‫‪ : Ninsianna‬که به معنی تجلی ونوس است‬
‫ملکه همه مه ها‬
‫ونیز به معنی ملکه آسمان‬
‫‪ Nu-ugiganna‬که به معنی ‪ ( Hierodule of Heaven‬فحشاء مقدس آسمان ) است ‪.‬‬
‫‪ Usunzianna‬که به معنی گاو متعال آسمانی است ‪.‬او در دو حماسه مهم آکدی ‪/‬سومری ظاهر‬
‫شده ‪ .‬حماسه گیلگمش و کلیات اینانا ‪ .‬او در شعر حماسی " هبوط اینانا به جهان زیرین " نقش‬
‫برجسته ای دارد ‪ .‬این داستان حدود ‪ 1893‬پیش از میالد بر الواح گلی نوشته شده ‪.‬‬

‫نمایش اقتداراینانا که پا بر یک شیر گذاشته‬


‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪19‬‬

‫مهر استوانه ای شیر و خورشید ایرانی با موجود ی که داخل خورشید یا تشعشع نورانی‬
‫ایستاده ‪ .‬پیدا شده در شمال شرقی کرانه دریای سیاه‬

‫نمایش قدرت واقتداردر مذهب شیعه ؛ شیر رام امام اول شیعیان حضرت علی است‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪11‬‬

‫‪ 3333‬پیش از میالد‬
‫گلدان یا کوزه ای از ‪ Uruk‬که صحنه ای از آئین هدیه به اینانا را به تصویر می کشد ‪ .‬خود الهه‬
‫بر تارک گلدان به تصویر کشیده شده‬

‫گلدانی از ‪ Uruk‬که کاهنی را نشان می دهد و موضوع آن پیشکشی محصول کشاورزی‬


‫به اینانا است‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪18‬‬

‫الهه اینانا در آکدی به ایشتر و اینانای عدنی و نین عدن (‪ ) Edin‬مشهور بوده‬
‫‪Sinhar Inannaschamra‬‬
‫یکی از خالقان اصلی انسان ‪ Sinhar Inannaschamra .‬زنی است که حدود ‪433333‬‬
‫سال سن اواست ‪ Sinhar Inannaschamra.‬فعال بر ‪ Ashtari‬زندگی و در آکادمی‬
‫تدریس می کند ‪ .‬به گفته امبر آنتی " این زن کارشناس تاریخ ‪ ،‬باستان شناسی و اسطوره شناسی‬
‫و ادبیات قومی در کنار سایر موضوعات است و سفرهای بسیاری در فضا وزمان داشته ‪ .‬مدتها‬
‫بعد از اینکه زمین را ترک کرده خاطره این آنوناکی کبیر در ذهن انسانها باقی مانده و به یاد و‬
‫تقلید او الهه اینانا خلق شده ‪. " ...‬‬
‫‪Innina‬‬
‫نامی در سومری و آکدی و بابلی‬
‫نام الهه کبیر آنوناکی است ‪ Innina .‬دختر ‪ Sin‬و ‪ Ningal‬است وخواهر ‪. Shamash‬‬
‫نمادش یک ستاره هیجده یا شانزده پر است ‪ .‬اودر هفت مرکزآئینی پرستش می شده ‪:‬‬
‫آربال ‪ ،‬آشور ‪ ،‬کلده ‪ ،‬بابل ‪ ،‬کااله ‪ ،‬ارچ ‪ ،‬نینوا و اور‬
‫همچنین ‪ Innina‬بعنوان ‪ Ishtar‬همسرآشور بوده ‪ .‬طبق نظر عالم پالی ‪:‬‬
‫" )‪ Innina (Inni-nah‬یکی از الهه های آنوناکی و در آفرینش انسان سهیم بوده و ما نباید‬
‫او را با ‪ Inanna‬اشتباه بگیریم ‪.‬‬
‫‪Nammu “Namma”, “Ninmah‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪17‬‬

‫نام آکدی و سومری‬


‫‪. I‬توصیف و تبیین‬
‫‪. II‬خدایی مونث‬
‫‪ Nammu. III‬اله آنوناکی که نخستین بار به آفرینش انسان اندیشید‬
‫‪ . A‬متن آکدی وسومری‬
‫‪ . IV‬آفرینش انسان‬
‫انکی رهنمودهایش را ارائه می کند ‪.‬‬
‫‪ . B‬نینماه وانکی نخستین انسان را آفریدند‬
‫‪. V‬نخستین انسان معیوب آفریده شده‬
‫‪‬‬

‫‪ . I‬توصیف و تبیین‬
‫اله آنوناکی – سومری ‪ Nammu/Namma‬و پسرش انکی اشکال انسانی بسیاری آفریده اند‬
‫‪ .‬گاهی از گل استفاده می کردند و گاهی از خون جنگجویانی که آنها سالخی کرده بودند ‪.‬‬
‫در اسطوره های سومری اوی کهن اله مادر بوده و خالق خدایان ‪ .‬او را " اله پاک واصیل "‬
‫می نامیدند و او تداعی کننده آب تازه بود ‪.‬‬
‫‪ Nammu‬مادر خدای آنوناکی انکی و اله آنوناکی ‪ ، Ereshkigal‬اله ‪ ( Kurnugi‬جهان‬
‫زیرین ) است ‪.‬‬
‫متون سومری و آکدی او را بعنوان " مادری که ملکوت وزمین از او متولد شده و خدایان کیهان‬
‫و مادر همه چیز " توصیف می کنند ‪.‬‬
‫‪ . II‬خدای مونث‬
‫آنوناکی آن را از مفهوم جهان شمولی طبیعت الهام گرفته ‪ .‬کاتبان میان رودانی این خدای مونث‬
‫را بعنوان یک اله بدون شوهر توصیف و تبیین کرده اند ؛ رحم خود زای کیهان ‪.‬‬
‫‪ Nammu‬مثال عالی است از باور آنوناکی به منشاء مونث نیرویی که کیهان و تمامی اشکال‬
‫حیات را آفریده ‪ .‬این " انرژی مونث کهن " مدتها قبل از آبستن و آفریده شدن کیهان وجود‬
‫داشته ‪ .‬در ادبیات علماء آنوناکی ‪ ،‬زن ‪ ،‬نخستین انسان را آفریده این به وضوح نافی نوشته های‬
‫یهودی – مسیحی و اسالمی است که معتقدند از دنده آدم زن خلق شده ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪16‬‬

‫‪ Nammu . III‬اله آنوناکی است که ایده آفرینش انسان را به انکی داده تا این موجودات‬
‫جایگزین ‪ Igigi‬شوند و در مزارع کار کنند ‪ .‬انکی به روند آفرینش اندیشید اینکه چگونه از گل‬
‫و آب ورطه برای آفرینش انسان استفاده کند ‪ .‬او به ‪ Nammu‬گفت که اله های آنوناکی را‬
‫برای قرار دادن مخلوط گل در رحم شان بیاورد و طراح آنوناکی را دعوت کند ( عبارتی که در‬
‫اشاره به اله ای که می بایست بدن نخستین انسان را طراحی کند به کار گرفته شده ) تا این‬
‫مسئولیت را بر عهده گرفته و گل خیس را قالب ریخته به شکل بدن انسان در بیاورد ‪ .‬سپس‬
‫انکی اله را برای حیات بخشیدن به اعضاء موجود تازه ‪ ،‬راهنمایی می کند تا به شکل خدایان‬
‫در آید و او جنینی را که بدون استفاده از اسپرم مذکر به وجود آمده به دنیا می آورد ‪.‬‬
‫این موجود جدید ‪ Adamah‬نامیده شده و سپس خدایان و اله ها تصمیم گرفتند که برای‬
‫آفریده جدیدشان جشنی به پا کنند و انکی و نینما آب جو نوشیدند و مست کردند ‪ .‬اما موجودی‬
‫که آنها خلق کردند یک موجود معیوب از آب در آمد و نینماه آفریدن انسانهای معلول و معیوب‬
‫را ادامه داد ‪.‬‬
‫بعنوان مثال ‪:‬‬
‫یکی از آنها آنقدر ضعیف بود که نمی توانست ادرارش را نگهدارد ‪ .‬زنی که نازا بود و یا‬
‫موجودی که فاقد ارگان جنسی بود ‪ .‬در نهایت او متوجه شد که نمی تواند یک انسان درست و‬
‫حسابی بدون نقص خلق کند ‪ .‬او با یاس و ناامیدی گل را رها کرد و سپس انکی تصمیم گرفت‬
‫خودش کار را شروع کند اما او هم شکست خورد چون موجودی که او خلق کرده بود خیلی‬
‫زود پس از تولد مرد ‪.‬‬
‫انکی یا ‪: Ea‬‬
‫در سومری و آشوری وبابلی‬
‫‪. I‬معرفی‬
‫‪ . II‬توضیح‬
‫‪ . III‬نقشه انکی برای آفرینش نژاد انسان‬
‫‪ . I‬معرفی‬
‫‪ Ea‬کینگو ‪ ،‬هیوال پسر تیامات را کشت و از خونش برای آفریدن بشر استفاده کرد ‪ Ea .‬یکی از‬
‫قدرتمند ترین آنوناکی هایی بود که به اله های آنوناکی آموزش می داد ‪ .‬از جمله به ‪Aruru‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪23‬‬

‫آموزش داد که چگونه اولین مدل انسان را خلق کرده و او را جایگزین ‪ Igigi‬کند تا بتواند کار‬
‫سخت بدنی در مزارع و باغ های سومر را انجام بدهد ‪.‬‬
‫‪ . II‬توضیح‬
‫‪ Ea‬نام پسر ‪ Nammu‬و ‪ An‬است‬
‫انکی خدای آب در سومری است ‪ .‬در اسطوره شناسی بابلی او ‪ Ea‬است ‪.‬او زیر یک دریاچه‬
‫عظیم در اعماق آبهایی که ‪Apsu‬نامیده می شد زندگی می کرد ‪ .‬انکی را ‪En.uru‬نیز نامیده اند‬
‫که به معنی خدای بافه نی است ‪.‬‬
‫او القاب بسیاری دارد که برخی از آنها عبارتند از ‪:‬‬
‫‪Enki bël nagbï . 1‬‬
‫‪ Bël‬از ‪ Bëlum‬مشتق شده که به معنی خداوند است ‪ Nagbï .‬از ‪ Nagbum‬مشتق شده که‬
‫تلفظ که به معنی چاه یا سرچشمه است ‪.‬‬
‫‪ Sar apsî . 2‬به معنی شاه آپسو است‬
‫‪ ( Sar‬تلفظ ‪ ) Shar‬از ‪ Sarum‬مشتق شده که تلفظ ‪ Sharum‬است به معنی شاه ‪.‬‬
‫‪ Ea Mummu bäni kali . 3‬به معنی سازنده است (‪ Bäni‬در عربی هم به معنی سازنده و‬
‫بنا کننده است )‬
‫‪ Mummu‬به معنی نبوغ است ‪ .‬پس معنی آن می شود ‪ Ea‬نابغه ای است که می تواند هر‬
‫چیزی را بسازد ‪.‬‬
‫‪Enki Bël nëmeqi . 4‬‬
‫به معنی انکی یک استاد صنعتکار است‬
‫عبارت ‪ Bël‬به معنی خداوند نیزهست‬
‫نام انکی به معنی خداوند زمین هم تفسیر شده چون ‪ En‬به معنی خدا و ‪ Ki‬به معنی زمین است‬
‫‪ .‬اما ‪ Ki‬به معنی جهنم هم هست ‪ .‬جهان زیرین جهانی بدون بازگشت است ‪ .‬مشتق شده از‬
‫لغت آکدی ‪ /‬سومری ‪ Kurnugi‬که به معنی جهان زیرین و امپراتوری مرگ است ‪ .‬بنابراین‬
‫انکی خدای جهان زیرین هم بوده ‪ .‬انکی در ‪ Eridu‬در معبدش )‪É-abzu (Apsû‬زندگی‬
‫می کرده ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪21‬‬

‫طرحی از یک مهراستوانه ای کاری از شاه گودآ از الگاش حدود ‪ 2133‬پیش از میالد که نین‬
‫گیشزیدا را چون یک انسان نشان می دهد با کله های ماراژدها که از کتفهایشان بیرون شده و‬
‫یک جانور چهار پا باشاخ ها و بالها در تصویر دیده می شود ‪.‬‬
‫داستان آژی داهاکا ‪/‬ضحاک که در شاهنامه فردوسی آمده احتماالً از این تصاویر الهام گرفته‬
‫شده ‪ .‬م‬

‫تصاویر پیاده شده از سه‬


‫مهر استوانه ای که در‬
‫دوتا از آنها ضحاک به‬
‫تصویر کشیده شده‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪22‬‬

‫‪ / Ea‬انکی بر خشکی گام بر می دارد ‪ .‬اشاره نمادین به اقتدارش بر کل زمین ‪.‬‬


‫خشکی که در این مهر استوانه ای به تصویر کشیده شده اشاره ای است به استحکاماتی که برای‬
‫حفاظت از شهرهای پادشاهی اش ساخته می شده ‪ .‬از استحکامات جریانی از ماهی فوران کرده‬
‫‪ .‬نماد همه موجودات زنده دریا ‪ .‬بنابراین گستره اقتدارش از خشکی ها تا دریاهای زمین را در‬
‫بر گرفته ‪.‬‬

‫‪ Ea‬خدای آنوناکی در معیت دو خدا یکی به شکل عقرب ودیگری اژدها ‪.‬‬
‫مترجم ‪ :‬سیچین معتقد است که در این تصویر یک خدای آنوناکی در حال معدن کاوی است و‬
‫آنها در معدن کاوی عمودی تخصص داشتند ‪.‬‬
‫لوحی پیدا شده از تل آسمار در عراق که خدای آنوناکی ‪ Ea‬را در معیت دو خدا به شکل عقرب‬
‫و اژدها به تصویر می کشد ‪ .‬عقرب معرف خرد و عزم راسخ است در حالیکه اژدها معرف اقتدار‬
‫و جنبه جهان زایی وجه مونث آفرینش است ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪23‬‬

‫طرحی از مهر استوانه ای گودآ شاه گودآ از الگاش و نین گیش زیدا را در کنار انکی که بر‬
‫تخت نشسته نشان می دهد ‪.‬‬
‫‪ . II‬نقشه انکی برای آفرینش نژاد انسان‬
‫ترجمه از اصل متن سومری ‪:‬‬
‫‪ Nintu‬و انکی برای آفرینش نژاد انسان طرحی دارند ‪ .‬در این زمان انکی به جای آنو سخن‬
‫می گوید ‪ .‬در این متن انکی نقشه اش برای آفرینش نژاد انسان را فاش می کند ‪.‬‬
‫یادداشت ‪:‬‬
‫در این نسخه او احتماالً وقتی سخن می گوید که ماجرا ادامه پیدا می کند ‪.‬‬
‫" در حالیکه اله تولد هم حضور دارد بگذارید اله تولد موجودی را بیافریند ‪" ...‬‬
‫بگذارید که انسان کار سخت خدایان را انجام بدهد ‪.‬‬
‫در متنم اصلی از عبارت ‪ labor-basket‬استفاده شده که منظور از آن سبدی است که برای‬
‫حمل محصوالت یا آجرهای قالب گیری شده مورد استفاده قرار می گرفته که به طور کلی کار‬
‫دشواری محسوب می شده ‪.‬‬
‫انکی و نین تو اله را فراخوانده و به او می گویند ‪:‬‬
‫تو اله زایش هستی‬
‫انسانی بیافرین‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪24‬‬

‫انسان ‪ Lullu‬را بیافرین‬


‫بگذار یوغ را بردارد‬
‫بگذار یوغ را حمل کند‬
‫برای انلیل کار کند‬
‫بگذار انسان‬
‫کار سخت خدایان را انجام بدهد‬
‫نین تو دهان گشود و به خدایان بزرگ گفت ‪:‬‬
‫من آمادگی انجام این کار را ندارم‬
‫] ‪[ ...‬‬
‫او کسی است که همه چیز را تصفیه و پاکسازی می کند‬
‫] ‪[ ...‬‬
‫بگذارید گل در اختیارم باشد‬
‫و من می دانم که چه کنم‬
‫( گفتگوی در اینجا انجام شده که به علت مخدوش بودن الواح فقط جمالتی از آن خوانا‬
‫بوده ‪ .‬م )‬
‫از نسخ آشوری ما متوجه می شویم که چهارده اله زایش گل را شکل داده اند ‪ .‬آنها دو تا دو تا‬
‫در یک ردیف از هفت مونث استفاده کرده اند ‪ .‬همه اله های زایش را یکجا جمع کردند ‪ .‬نینتو‬
‫هم مسندی برای خود برگزیده بود او ماهها را می شمرد ‪ .‬به ماه دهم که رسیدند لحظه مقدر‬
‫فرا رسید ‪ .‬ماه دهم که سر رسید در پایان این دوره رحم گشوده شد ‪ .‬چهره اوشاد و خرم بود ‪.‬‬
‫سرش را پوشاند و کار مامایی را انجام داده کمر همت بست و این کار را انجام داد ‪ .‬او باعث‬
‫برکت بود ‪.‬‬
‫او آجر را گذاشت و آرد را ردیف کرد و سپس اله خالق گفت ‪:‬‬
‫من آفریدمش‬
‫با دستهای خودم انجامش دادم‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪29‬‬

‫نشان اومگای آنوناکی برای نوزاد‬

‫اله آنوناکی ‪ Aruru‬انکیدو را از گل ‪ ،‬شبیه آنوآفرید ‪ .‬طراحی شده توسط ‪ Beaulieu‬از روی‬
‫لوح سفالی کشف شده در میان رودان حدود ‪ 1633‬پیش از میالد ‪ .‬نشان امگا آنوناکی معرف‬
‫نوزاد است ‪.‬‬
‫‪Geshtu-e‬‬
‫‪ . I‬تعریف‬
‫‪. II‬شورش ‪Igigi‬‬
‫‪. III‬آنوناکی تصمیم به آفرینش انسان می گیرد‬
‫‪ . IV‬آنوناکی ‪ Geshtu-e‬را دستگیرو او را سالخی کرد‬
‫‪ . V‬مامی موجودات مونث را به آنوناکی معرفی کرده و سخن می گوید‬
‫‪ . I‬تعریف و معرفی‬
‫‪:Geshtu-e‬‬
‫سالخی شدن خدای ‪ Igigi‬و آفرینش انسان‬
‫‪ . I‬تعریف‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪21‬‬

‫‪ Geshtu-e‬نام سومی ‪ /‬آکدی خدای ‪ Igigi‬است که مامی آنوناکی از خون و هوشش برای‬
‫آفرینش نخستین انسان استفاده کرده ‪ .‬در سر آغاز قبل از آفرینش انسان ‪ ،‬آنوناکی ‪ ،‬خدایان‬
‫فرازمینی روی زمین می زیستند و زمین را کشف کرده و آبیاری می کردند و غذای خودشان را‬
‫فراهم می کردند و این کار سخت و دشواری بود ‪.‬‬
‫انلیل ‪ Igigi‬را فراخواند و از آنها خواست که کارهای دشوار را انجام بدهند ‪.‬‬
‫‪ . II‬شورش ‪Igigi‬‬
‫عالوه بر کشت وکار در مزارع عراق باستان ( سومر و بابل ) انلیل از ‪ Igigi‬خواست که کارهای‬
‫دش واری مثل زهکشی کانالها و الیروبی رودخانه ها را هم انجام بدهند ‪ .‬و‪ Igigi‬قرنها این کار‬
‫دشوار را انجام داد تا کار به جایی رسید که صبرشان لبریز شد ‪ .‬آنها ابزارهایشان را زمین گذاشتند‬
‫و ناگهان راهی دژ انلیل در ‪ Ekur‬شدند تا به این ذلت و مشقت اعتراض کنند و خواستار کمک‬
‫فوری شدند ‪ .‬وقتی که آنها به دژ رسیدند انلیل به دربانش ‪ Nusku‬دستور داد که آنها را از‬
‫‪ Ekur‬بیرون کند ‪.‬‬

‫‪Ekur‬‬
‫‪ Nusku‬از انلیل پرسید ؟‬
‫چرا از پسرانتان می ترسید ؟‬
‫دیگر خدایان را فراخوان واز آنها برای حل این قضیه کمک بخواه ‪.‬‬
‫پس انلیل دیگر خدایان را فراخواند از جمله آنو و انکی را ‪ .‬آنها با عجله خود را به برج و‬
‫باروهای دژ رساندند تا به انلیل کمک کرده و با ایگی گی های خشمگین سخن بگویند که ‪:‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪28‬‬

‫چرا به ما یورش آورده اید ؟‬


‫ایگی گی در پاسخ گفتند ‪:‬‬
‫کاری که ما را به آن وادار کرده اید حاصلی جز کشتن ما ندارد ‪.‬‬
‫دیگر بیش از این نمی توانیم این کار را ادامه بدهیم ‪ .‬ما کار زهکشی و الیروبی را متوقف‬
‫می کنیم ‪ .‬ما اعالم جنگ می کنیم ‪.‬‬
‫انکی از خدایان دیگر نظر خواست و به آنها گفت ‪:‬‬
‫چرا باید ایگی گی را سرزنش کنیم و آنها را مقصر بدانیم ؟‬
‫کارشان بسیار سخت بوده‬
‫اله مامی با ما است‬
‫بگذارید موجودی بیافریند که برایمان کار کند‬
‫و کارایگی گی را انجام بدهد‬
‫می توانید یوغ انلیل ( کنایه از کارهای انلیل ) را هم به دوش این موجودات بگذاریم‬
‫و بگذارید که ایگی گی به آسمان برگردند ‪.‬‬
‫‪ . III‬آنوناکی تصمیم می گیرد که انسان را بیافریند‬
‫خدایان موافقت کرده از اله مامی خواستند که انسان را بیافریند تا کارسخت ایگی گی را انجام‬
‫بدهد ‪.‬‬
‫اما اله مامی گفت ‪:‬‬
‫من اطالعات کافی برای کل کار ندارم‬
‫شما می بایست به جای من انکی را انتخاب کنید‬
‫زیرا او هم دانش الزم را دارد و هم کاررا به درستی انجام می دهد‬
‫اما اگر او گل مورد نیاز برای موفقیت آمیز بودن این ماموریت را فراهم کند‬
‫من این موجود را خلق می کنم‬
‫انکی در پاسخ می گوید ‪:‬‬
‫اگر شما فقط از گل برای آفرینش موجود جدید استفاده کنید آنها شبیه حیوانات خواهند شد و‬
‫از هوش بی بهره ‪ .‬در عوض شما باید یک خدا را ذبح کنید ‪ .‬آن وقت این موجودات می توانند‬
‫برده های انلیل باشند ‪ .‬ما می توانیم برای آفرینش انسان خون و گوشت را با هم مخلوط کنیم ‪.‬‬
‫‪ . IV‬آنوناکی ‪ Geshtu-e‬را دستگیر واو را سالخی کرد ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪27‬‬

‫آنوناکی ‪ Geshtu-e‬خدای خرد و دانش ایگی گی را دستگیر و او را سالخی می کند ‪.‬‬


‫به محض اینکه گوشت و خونش را با گل مخلوط می کنند یک شبح ظاهر می شود و به شکل‬
‫انسان در می آید ‪ .‬مامی شبح را می گیرد و به چهارده بخش تقسیم می کند تا هفت مونث و‬
‫هفت مذکر را بیافریند ‪ .‬این موجودات نخستین الگوهای اولیه نژاد انسان هستند ‪.‬‬
‫‪ . V‬مامی موجوداتش را به آنوناکی معرفی می کند و می گوید ‪:‬‬
‫من هر کاری را که شما خواسته بودید انجام دادم‬
‫من انسان را آفریدم ( مرد وزن )‬
‫و به آنها توانایی سخن گفتن بخشیدم‬
‫پس آنها می توانند با هم حرف بزنند و کارشان را انجام بدهند‬
‫هر مذکری مونثی را انتخاب کرد‬
‫و ایشتر آنها را برکت داد‬
‫تا فرزندان سالمی داشته باشند‬
‫و کل زمین از آنها پر شود‬
‫تا نسل اندر نسل به ما خدمت کنند‬
‫یادداشت ‪:‬‬
‫این چرایی و چگونگی آفرینش انسان توسط آنوناکی در آن زمان در تاریخ است ‪ .‬انسانها برای‬
‫به عهده گرفتن وظایف ایگی گی وبرای کار سخت در مزارع و سیر کردن شکم آنوناکی آفریده‬
‫شده اند ‪.‬‬
‫ایگی گی چه نوع نژادی است ؟‬
‫‪ . I‬تعریف و معرفی‬
‫‪ . II‬ایگی گی نخستین انسان نماها ( ربات ها ) را آفریده‬
‫‪ . III‬استعداد های سیزده گانه انسان نماها‬
‫‪ . I‬تعریف ومعرفی‬
‫ایگی گی یک عبارت آکدی ‪ /‬سومری است که اشاره دارد به کل خدایان آسمان و زیر زمین از‬
‫جمله پانتئونشان در میان رودان و بابل ‪ .‬در رتبه بندیشان ایگی گی هفت خدای کبیره داشته ‪.‬‬
‫ایگی گی با آنوناکی همزیستی داشته و بعضی ویژگیهایشان مشترک بود ‪ .‬اما آنها از نظر شکل‬
‫فیزیکی وظاهری کامالً متفاوت بودند ‪ .‬آنها غول آسا بودند ‪ .‬حتی بزرگ تر از آنوناکی اما مثل‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪26‬‬

‫آنها خوش قیافه نبودند ‪ .‬آنها رخساری قوی ترو موهای بیشتری داشتند و لباسهای عجیب‬
‫وغریبشان بر جذابیت ظاهری شان چیزی نمی افزود ‪ .‬از آراستگی و دلپذیری در پوشش خبری‬
‫نبود همه چیز از زره فلزی ساخته شده بود ‪ .‬آنها خود را با دست بندها و گردنبدهای آهنی که‬
‫نشانه های عجیب و غریبی رویشان بود می آراستند که برای هر کس یک جور خاصی بود اما‬
‫یک ایگی گی نه یک گونه خیلی جذاب که برعکس خیلی نکبت باربود ‪ .‬برحسب قدمت‬
‫تمدنهای کیهانی ایگی گی ‪ 249‬میلیون سال کهن تر از آنوناکی است ‪.‬‬
‫طبق حماسه آفرینش بابلی ‪ ،‬مردوک ‪ ،‬همه خدایان و اله ها را به دو گروه آنوناکی و ایگی گی‬
‫تقسیم کرد ‪ .‬آنوناکی خدایان زیر زمین ( امپراتوری مرگ وزمین ) و ایگی گی هم شدند خدایان‬
‫آسمان ‪.‬‬
‫عالم ‪ Mordechai‬می گوید که کاتبان بابلی اشتباه می کنند چون آنوناکی و ایگی گی میلیونها‬
‫سال قبل از تولد مردوک بوده اند ‪ .‬در حماسه آتراهسیس که حدود ‪ 1833‬پیش از میالد نوشته‬
‫شده ‪ .‬ایگی گی نسبت به آنوناکی مقام دوم را دارد چون آنها در مزارع کارو شکم آنوناکی را‬
‫سیرمی کردند ‪ .‬بنابراین آنوناکی بین خدایان بابلی از مقام ارشد تری برخوردار بودند ‪ .‬داستانهای‬
‫حماسی به ما می گویند که ایگی گی علیه آنوناکی شورش کرده چون آنوناکی آنها را وادار کرده‬
‫بودند که در مزارع کار کنند و کار دشوار کندن کانالها و الیروبی را انجام بدهند و شکم آنوناکی‬
‫را سیر کنند ‪ .‬این کارهای توان فرسای فیزیکی باعث خستگی و عصبانیت ایگی گی شده بود ‪.‬‬
‫پس آنوناکی تصمیم گرفت که انسان را بیافریند تا جایگزین ایگی گی شود ‪.‬‬
‫‪ . II‬ایگی گی نخستین رباتهای انسان نما را آفریده‬
‫طبق گفته علما ‪ ،‬آنوناکی نخستین نژادی نبوده که با و روی انسان آزمایش انجام داده ‪ .‬حدود‬
‫‪ 449333‬سال پیش نژاد متفاوتی به نام ایگی گی نخستین نژاد فرازمینی بوده که نمونه انسان نما‬
‫را آفریده ‪ .‬در سر آغاز آزمایشهای ژنتیکی شان نتایج فاجعه بار بودند ‪ .‬نخستین نژاد انسانی که‬
‫ایگی گی آفرید هراس آور ‪ ،‬ددمنش و خیلی زشت و ترسناک بود ‪ .‬چون بیشتر اکتشافات‬
‫ایگی گی بر زمین نه درباره ژنتیک که درباره مولکولهای آب و انواع مواد معدنی زمین بود ‪.‬‬
‫برای همین آنها نتوانستند یک نژاد انسانی بی نقص خلق کنند ‪.‬‬
‫در این برهه از زمان ایگی گی نسبت به موجودات انسان نمای اولیه رفتار سنگدالنه ای در پیش‬
‫گرفت و با آ نها بد رفتاری زیادی کرد از آن موقع آنها موجودات انسان نمای بدوی روی زمین‬
‫را بعنوان طبقه برده پست فاقد هوش در نظرگرفتند ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪33‬‬

‫برحسب اتفاق زمین در آن زمان بسیار سرد بود و ایگی گی بدن انسان را از موی زیاد پوشانده‬
‫بود تا در برابر عوامل طبیعی مثل سرما مصون باشد ‪ .‬نژاد انسان نما روند فرگشتی اش هزاران‬
‫سال طول کشید تا به شکل انسان اولیه در بیاید و حتی آنها نه کامالً انسان که بیشتر شبیه میمونها‬
‫بودند ‪ .‬بعضی از آنها جمجمه ها و استخوانهای عجیبی داشتند ‪.‬‬
‫ایگی گی در دانش شناخت مواد معدنی و تبدیل کانی ها بسیار پیشرفته بود ‪ .‬آنوناکی در ژنتیک‬
‫شناسی و مهندسی فوق العاده به مساله زیبا شناسی حساس بود ‪ .‬در نتیجه ایگی گی شکل بسیار‬
‫ابتدایی از موجودات زنده را بر زمین آفرید ‪ .‬دقیقاً مثل ما انسانهای امروزی که اشکال ابتدایی‬
‫خیلی نچسب را و پشت بندش ابزارهای ماشینی را در مراحل آغازین صنعت ربات سازی‬
‫ساخته ایم ‪.‬‬
‫این رباتهای انسان نما اگرچه به دردبخور بودند اما خوشگل نبودند ‪ .‬این انسان نماهای اولیه‬
‫چیزی بیشتر از ماشینهای بیولوژیکال با توانایی های ذهنی محدود نبودند ‪.‬‬
‫‪ III.‬توانایی های سیزده گانه انسان نما ها‬
‫طبق کتاب " دانش کیهانی " در ژن ‪ ،‬مولکولها و دی ان ای نژاد انسان نمای ایگی گی سیزده‬
‫توانایی ( توانایی ذهنی ) برنامه ریزی شده بود ‪ .‬گروهی از علمای اولیه بر این نظرند که توانایی‬
‫سیزده گانه ای توسط آنوناکی در مغز بشر نهاده شده بود ‪ .‬متون آنوناکی دراین باره سکوت‬
‫اختیارکرده اند ‪.‬‬
‫مهم ترین این توانایی ها عبارت بودند از ‪:‬‬
‫‪ . A‬توانایی حرکت‬
‫‪ . B‬توانایی احساس خطر‬
‫‪ . c‬توانایی ادراک جمعی از طریق مصاحبت و مشارکت‬
‫‪ . D‬توانایی به یاد آوردن‬
‫‪ . E‬توانایی دیدن اشکال واشیاء در چهار رنگ‬
‫این رنگها عبارت بودند از ‪:‬‬
‫‪ . 1‬زرد براق ‪ ،‬معرف طال‬
‫‪ . 2‬خاکستری ‪،‬معرف معادن و صخره ها‬
‫‪ . 3‬آبی ‪ ،‬معرف جو و هوا و آب‬
‫‪ . 4‬قرمز پر رنگ معرف گرما وخون‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪31‬‬

‫دیگر رنگها از جمله سبز ‪ ،‬ارغوانی و بنفش و ‪ ...‬برای انسان نماهای بدوی قابل رویت یا شناخته‬
‫شده نبودند ‪.‬‬
‫‪Imma-shar‬‬
‫نام سومری و آکدی‬
‫‪ . I‬تعریف‬
‫‪ . II‬متن آمدی درباره آفرینش‬
‫‪ . III‬گزیده ای از متن آکدی‬
‫‪ . I‬تعریف‬
‫نام یکی از اله هایی است که در آفرینش انسان سهیم بوده ‪ .‬همچنین اورا طراح هم نامیده اند‬
‫چون او در طراحی و شکل ظاهری نخستین انسان آفریده شده به روش ژنتیکی نقش داشته ‪.‬‬
‫در حماسه سومری در بخش "آفرینش انسان " ما درباره او می خوانیم ‪.‬‬
‫یادداشت ‪:‬‬
‫بعد از راهنمایی مادرش برای استفاده از اله های آنوناکی بیشتر برای کمک به آفرینش انسانها‬
‫خدا انکی یک جنین بی جان وبدون دست و پا تولید کرد ‪.‬‬
‫بالفاصله پس از آن انکی اله ها را راهنمایی می کند که چگونه نخستین انسانها را بیافرینند ‪.‬‬
‫‪ . II‬متن آکدی درباره آفرینش‬
‫وقتی که شما مخلوط کردن گل موجود درآپسو را تمام کردید‬
‫‪ Imma-en‬و ‪ Imma-Shar‬می توانند جنین بزرگ تری بسازند‬
‫بعد شما می توانید اندام را روی آن سوار کنید‬
‫سپس انکی اله نینماه را در موارد دیگری راهنمایی می کند ‪ .‬نینماه اله مادر بود و جزء هشت اله‬
‫آنوناکی‬
‫او گفت ‪:‬‬
‫آه ای مادر بار دیگر این موجود را قالب گیری کن‬
‫بگذارید نینماه مسند حیات شود‬
‫بدون هیچ منی از جنس مذکر‬
‫تو بشریت را متولد کردی‬
‫بدون اسپرم مذکر‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪32‬‬

‫تو بشریت را متولد کردی‬


‫تو جنین انسان را درست کردی‬
‫و بار دیگر ‪ Nammu‬گوشت شانه اش را بزرگ تر کرد‬
‫او سوراخی درسر بوجود آورد تا دهانی در آنجا تعبیه کند‬
‫یادداشت ‪:‬‬
‫خطوط بعدی تخریب شده وخوانا نیستند‬
‫‪ ...‬و سپس او بدنش را در ‪ amnion‬پیچید‬
‫(‪ amnion‬داخلى ترین غشاى کیسهى آمنیون است و آب جنین ‪ amniotic fluid‬در آن قرار‬
‫دارد ‪ .‬م )‬
‫یادداشت ‪:‬‬
‫الواح به ما می گویند که انکی و نینماه مست کردند و حواسشان پرت شد و در نتیجه یک‬
‫موجود شل به دنیا آمد ‪ .‬موجودی که هم از نظر فیزیکی شل بود و هم از نظر ذهنی کمبود‬
‫داشت ‪.‬‬
‫سپس انکی تصمیم می گیرد که خودش موجودی را بیافریند ‪ .‬حماسه به ما می گوید که موجود‬
‫آفریده شده به شکل وحشتناکی زشت و بد شکل بود ‪.‬‬
‫‪ . III‬خالصه ای از لوح آکدی‬
‫نینماه گفت ‪:‬‬
‫انسانی که آفریده ای‬
‫نه یک موجود زنده است نه مرده‬
‫من چنین چیزی را نمی توانم تحمل کنم !‬
‫الواح گلی آکدی می گویند که آفرینش نخستین انسان به مشارکت حداقل دوازده اله نیاز‬
‫داشت ‪ .‬آنها با " گل نیایی " آپسو که در بستر آبهای تازه زیرزمینی بود مخلوطی درست‬
‫کردند ‪.‬‬
‫عالم ‪ Mordachai‬می گوید که اله های آنوناکی از این گل استفاده کردند که خواص بسیار‬
‫ویژه ای برای تولید حیات داشت ‪ .‬آن را به رحم زن منتقل کردند ‪ .‬این گل در مرحله بعد به‬
‫جنین تبدیل شد و به شکل انسان در آمد ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪33‬‬

‫پس از انجام این کار اله های آنوناکی اندام ودهان را اضافه کردند تا آفرینش ژنتیکی انسان کامل‬
‫شود ‪ .‬نینما گل را در رحمش جای داد ‪.‬‬
‫یادداشت ‪:‬‬
‫این یک نسخه از آفرینش نخستین انسان است چون الواح آکدی داستانهای متفاوتی از چگونگی‬
‫آفرینش ژنتیکی چند نمونه اولیه انسان توسط آنوناکی را ارائه کرده اند ‪.‬‬
‫‪Ekimu‬‬
‫نامی در انخ و کلدانی‬
‫در انخ ‪ Ekimu ،‬یکی از سینهارهای آنوناکی است که با زنی زمینی ازدواج کرده و از او پسران‬
‫بسیاری متولدشده اند ‪ .‬این زن در منطقه ای قرنطینه شده در ‪ Shabha Ardi‬زندگی می کرد‬
‫؛ قلمرویی جدا شده در خاورمیانه که دور از دسترس انسانها قرار داشته ‪.‬‬
‫برخی علما‪ Ekimu ،‬را یک فرشته " هبوط " کرده درنظر می گیرند ‪ .‬برخی محققان کتاب‬
‫مقدس ‪ Ekimu‬را بعنوان یکی از رفائیم یا آنکیم در نظر می گرفتند ‪ .‬هر کدام از اینها در متون‬
‫کلدانی و ادبیات آنوناکی معنی متفاوتی دارد ‪ .‬در کلدانی ‪ Ekimu‬نام رتبه روحی است که‬
‫مادون فرشتگان آسمان وزمین قرار دارد ‪.‬‬
‫‪Gibbori‬‬
‫یک گروه از ژنتیک شناسان آنوناکی هستند که توالی دی ان ای را توسعه داده و ژنهای دورگه‬
‫ها را دستکاری کرده اند ‪ .‬از ‪ Gibbori‬لغت عربی ‪ Gabbar‬مشتق شده که به معنی غول است‬
‫و جمع آن می شود ‪ / Gababira‬غولها ‪ .‬در دوران قبل از اسالم لغت ‪ Gababira‬به معنی‬
‫موجودات غول آسایی بوده که از جهان غیر فیزیکی آمده بودند ‪.‬کینه توزهایی که در امور انسانی‬
‫دخالت می کردند ‪ .‬در عبری ‪ּ / Gibborim‬גּבר ּגּבו ר که عبارت جمع ‪ Geber‬است به معنی‬
‫مرد نیرومند است ‪ .‬این عبارت در تنخ یهود ‪ 193‬بار تکرار شده ‪.‬‬
‫طبق کتاب دکترین اسرار مادام بالواتکسی ‪ Gibborim ،‬اشاره ای است به غولها یا آتالنتیسیهای‬
‫دوران کهن ‪ .‬چهارمین ریشه نژادی بشریت ‪ .‬در پنجمین ریشه نژادی آنها بعنوان ‪ Kabiri‬مشهور‬
‫بودند ‪ .‬این ریشه های نژادی مراحل فرگشت انسان در کیهان شناسی اسراری مادام بالواتکسی‬
‫هستند ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪34‬‬

‫‪Ferohim “Feroh”, “Feroch‬‬


‫نام گروهی از آنوناکی که در توسعه اشکال حیات در اقیانوسهای سیاره زمین فعال بوده اند ‪.‬‬
‫طبق کتاب " دانش کیهانی " ‪ Ferohim “Feroh”, “Feroch‬بسیاری از اشکال حیات را‬
‫آفریده اند از جمله حیوانات و انسانهای قبل از عصر یخبندان را ‪.‬‬
‫آنها سالها روی زمین و مریخ و ماه بوده اند و با منبع ‪ /‬انرژی کهن حیات کیهانی آزمایشهایی را‬
‫انجام داده اند ‪ .‬هزاران سال بعد گنوسی ها و تئوصوفی ها ‪ Ferohim‬را از ‪ Ferho‬اقتباس‬
‫کردند ‪ .‬طبق مستندات ‪ Nazaraeus‬این نامی است که آنها به خدای متعال نور وروشنایی داده‬
‫اند که به شکل حیات کیهانی سری که در ‪ Ferho‬از ازل وجود داشته متجلی شده ‪.‬‬
‫هالما گولیم‬
‫نخست ‪ :‬تعریف‬
‫دوم ‪ :‬فرایند آفرینش این موجودات‬
‫تعریف ‪:‬‬
‫نام موجودات انسان نمای آفریده شده توسط آنوناکی به هدف انجام کاری نیکو است ‪ .‬آنها‬
‫نیمی حیوان و نیمی انسان و نیمی گولم و نیمی غول هستند ‪ .‬یک نژاد دورگه ‪ .‬آنها از گل و با‬
‫منابع موجود بر زمین ساخته شده اند و شبیه ما هستند اما آنها به یقین تفاوتهایی نسبت به‬
‫حیوانات و انسانها دارند ‪ .‬آنها بیشتر شبیه آدمهای معمولی به نظر می رسند ‪ .‬چشم ودست و ‪...‬‬
‫دارند و به هر حال شبیه رباتها و ماشینها نیستند ‪ .‬به گفته عالم مورده چای ‪ " :‬وقتی آنها را ببینید‬
‫نمی توانید درباره انسانیت آنها شک کنید " ‪.‬‬
‫آنها به شکل بزرگسال کامل متولد می شوند ‪ .‬آنها نسبت به نور حساس هستند و فقط می توانند‬
‫در شب کارکنند ‪ .‬با این حال آنها مهندسان بزرگی هستند ‪ .‬عالم مورده چای می گوید وقتی‬
‫علما و کابالیستها به سطح مقدس " درجه کاداش " برسند می توانند حیات بیافرینند‪ .‬حیات‬
‫واقعی ‪ .‬آنها می توانند موجوداتی با عملکردی بسیار شبیه انسان بیافرینند اما آنها سه تفاوت‬
‫بنیادین خواهند داشت ‪:‬‬
‫‪ – 1‬آنها روح ندارند‬
‫‪ – 2‬آنها قلب فیزیکی ندارند که خون را در رگها و شریانها پمپاژ کند ‪.‬‬
‫‪ – 3‬آنها سیستم عصبی ندارند‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪39‬‬

‫آنها ماهیتی هستند که از بعد دیگر می آیند تا بعد از اینکه وظیفه خود را انجام دادند به همان‬
‫بعد برگردند ‪ .‬آنها برای انجام کاری خلق می شوند و هدفشان هم فقط انجام همان کار است ‪.‬‬
‫خالق به آنها می گوید که چه کاری را انجام بدهند ‪ .‬آنها هم آن کار را به درستی انجام می دهند‬
‫‪ .‬در مورد عالم مورده چای باید گفت که او چهار تا از آنها را آفرید تا برای مردم فقیری در‬
‫استونی خانه بسازند و آنها هم این کار را شبانه به خوبی انجام دادند ‪.‬‬
‫فرآیند آفرینش این موجودات ‪:‬‬
‫عالم مورده چای می گوید ‪:‬‬
‫" من هر کدام از این موجودات را جداگانه خلق کردم ‪ .‬برای هر کدام من هفت قطعه از کاغذ‬
‫هایی که روی آنها کدهای خاصی نوشته شده را استفاده کردم و عصایم را هم همراه داشتم ‪.‬‬
‫خاک یا گل را بر می دارم و برای انعطاف پذیر کردنش آن را با آب خالص مخلوط می کنم ‪.‬‬
‫پس از قوام درست من آن را در قالب یک گوی می ریزم ‪ .‬اغلب چراغ ها را خاموش می کنم‬
‫‪ .‬روشنایی بسیار کمی باقی می گذارم ‪ .‬شاید یک المپ کوچک یاشمع و آن را در فاصله چهار‬
‫یا پنج پایی قالب قرارمی دهم ‪ .‬سپس متن خاصی را می خوانم که می تواند گوی را برای ورود‬
‫به مرحله بعد آماده کند ‪ .‬در این مرحله گوی چهار پا کشیده شده و آماده است تا طرح فیزیکی‬
‫ام را بپذیرد ‪.‬‬
‫در این مرحله عصایم را بر می دارم و به آن سوی این قالب مخروطی کشیده رفته و چوب‬
‫دست را در آن فرو کرده و قالب را باز تر وگسترده تر می کنم و به قالب دوکی شکل فرمان می‬
‫دهم که به شکل انسان کپی شود و قالب به شکل یک مجسمه بی جان در می آید اما به هر حال‬
‫شبیه انسان است ‪.‬از هفت تکه کاغذی که در اختیار دارم استفاده می کنم ‪ .‬دو تا را روی چشم‬
‫‪ .‬دو تا را روی گوش و یکی را روی دهان و دیگری را روی سینه در قسمتی که قلب قراردارد‬
‫قرارمی دهم ‪ .‬هفتمین کاغذ را به شکل سیگارلوله می کنم و می روم آن سر دیگر مجسمه و‬
‫کاغذ را پرتاب می کنم رویش ‪ .‬بیشتر اوقات کاغذ روی بینی یا بین پاها یا جای مناسب دیگری‬
‫فرودمی آید ‪ .‬سپس مجسمه شروع به حرکت کرده وتالش می کند تا بلند شود ‪ .‬در این لحظه‬
‫بر می گردم و اتاق را برای چند دقیقه ترک می کنم تا فرایند صاحب حیات شدن مجسمه را‬
‫نبینم ‪.‬‬
‫طبق گفته " کتاب رمدوش " دیدن عمل دگردیسی براساس قانون علماء ممنوع است ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪31‬‬

‫پشت اتاق می ایستم و صبرمی کنم تا صدایی از موجود در بیاید ‪ .‬صدایی که حاکی از کامل‬
‫شدن فرایند باشد ‪ .‬به اتاق بر می گردم و به موجود خوش آمد می گویم و اورا با لباسی‬
‫می پوشانم و تمام کاغذها را در جای امنی پنهان می کنم تا زمانی که برای برگرداندن موجود از‬
‫آنها استفاده کرده و این ماهیت را به بعد اصلی اش بفرستم ‪.‬‬
‫آنها را برای انجام وظیفه خاصی می آفرینم ‪.‬‬
‫وقتی کارشان تمام شد از آنها می خواهم که کف زمین رو به یکدیگر دراز بکشند ‪ .‬کاغذهایی‬
‫که فرمولهارویشان نوشته شده را درجاهای مناسب قرار می دهم و آب خالص را بر بدنشان می‬
‫ریزم ‪ .‬بدنها ناپدید می شوند و زمین را ترک کرده وبه جایی که از آنجا آمده اند بر می گردند ‪.‬‬
‫"‬
‫از عالم می پرسم ‪:‬‬
‫" آنها همیشه به همین راحتی و بی سرو صدا بر می گردند ؟ "‬
‫او پاسخ داد که ‪ :‬نه‬
‫" گاهی اوقات انجام وظیفه شان قدری طوالنی می شود و شخصیتشان رشد می کند و دچار‬
‫توهم انسان بودن می شوند و دلشان می خواهد که در بعد ما بمانند ‪ .‬البته اینکه به آنها اجازه‬
‫ماندن بدهیم خیلی ظالمانه و بی رحمانه است ‪ .‬نیازی به برشمردن خطرات نیست و اینکه آنها‬
‫مهارت الزم را برای ماندن در بعد ما ندارند ‪ .‬پس عالم یا کابالیست باید مهارت بیشتری به خرج‬
‫داده و موجود را با هیپنوتیزم به خواب عمیقی فرو ببرد ‪.‬‬
‫وقتی کاغذهارا در جاهای مناسب قرارگرفت باید جمع آوری شده و آتش زده شوند ووقتی در‬
‫حال سوختن هستند روی بدن موجود آب خالص ریخته شود تا ناپدید گردد ‪.‬‬
‫‪ ...‬آنها برای من خانه های خوبی ساخته اند ‪ .‬در سپیده دم صبح روز بعد من برای بررسی خانه‬
‫ها می روم و " پوشش " عظیمی که منطقه را پوشانده را از بین می برم ‪ .‬این " پوشش " یک‬
‫الیه بزرگ پالسمایی است که می تواند یک سپرنامرئی روی کل منطقه ایجاد کند ‪ .‬چون این‬
‫عبارت " پوشش " کوتاه و ساده است از آن استفاده می کنیم ‪. " ...‬‬
‫‪An, Anu, Anum‬‬
‫نام آکدی ‪ ،‬سومری ‪ ،‬کلدانی و مصری‬
‫‪ An‬خدای متعال آنوناکی است‬
‫‪ Anu ، An‬در مصر است و ‪ Anum‬در آکدی‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪38‬‬

‫‪ An‬خالق خدایان از جمله مردم زمین بوده اما به مرور زمان ‪ An‬جایگاه ویژه اش را در برابر‬
‫پسرش انلیل از دست داده ‪ .‬معبد اصلی اش در ‪ Uruk‬بود جایی که او بعنوان خدای این شهر‬
‫پرستیده می شد ‪ .‬بعداً دخترش اینانا خدای کمکی ‪ Uruk‬شد ‪ An .‬با اله ها ‪ Ki‬و ‪Nammu‬‬
‫سکس داشت و نتیجه آن تولد خدایان بود ‪.‬‬
‫کد ‪ /‬مورد استفاده ‪:‬‬
‫مطابق اسطوره شناسی و علوم غریبه عبارت ‪ An‬و نام نوزادتان را روی یک برگ رز بنویسید‬
‫و آن را در مکان امنی برای هفت روز نگهدارید ‪.‬‬
‫فواید آن طبق علوم غریبه ‪:‬‬
‫سالمتی و حمایت را برای نوزاد تازه متولد شما به ارمغان می آورد‬

‫تصویر آنو بعنوان خدای آنوناکی‬


‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪37‬‬

‫آن یا آنو پدر آسمانی و خدای متعال ( سینهار) آنوناکی‬


‫‪Aruru Mammi‬‬
‫نام سومری ‪ /‬بابلی‬
‫‪ Aruru‬به معنی نیروی آفرینش است ‪ ،‬آفریننده حیات ‪ .‬از ‪ Aruru‬عبارت عربی ‪ Rouh‬مشتق‬
‫شده و عبارتهای آرامی و عبری ‪ Rouah ، Rouach‬و ‪ Rohka‬به معنی روح از دل آن بیرون‬
‫آمده اند ‪ Aruru .‬اله مادر کبیر بابلی آفرینش بوده ‪ .‬همچون بسیاری از دیگر خدایان سومری ‪،‬‬
‫‪ Aruru‬انکیدو را از گل به شکل آنو آفریده با کمک انلیل او نخستین انسان را آفریده و همچنین‬
‫‪ Aruru‬اله رحم نامیده شده ‪.‬‬
‫طبق دستورالعملها و راهنمایی های ‪ ، Ea‬اله مادر خون خدا ‪ Geshtu-e‬را با گلی که در کرانه‬
‫فرات یافته بود مخلوط می کند و هفت زن وهفت مرد می آفریند ‪ .‬او موفق می شود اولین‬
‫" مجموعه " از انسانهای اولیه را برای بر عهده گرفتن کار فیزیکی ایگی گی بیافریند ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪36‬‬

‫‪Ellil “Enlil”, “El-lil”, “Ellil‬‬


‫نام سومری و آکدی و آشوری‬
‫‪. I‬تعریف و توصیف‬
‫‪ . 1‬در مذهب میان رودان‬
‫‪ . 2‬در مذهبی سومری‬
‫‪ . 3‬در مذهب آشوری و بابلی‬
‫‪ . II‬خاندان‬
‫‪ . III‬انلیل خالق بشریت ‪ ،‬ایگی گی و طوفان بزرگ‬
‫‪ . IV‬انلیل نگهبان الواح سرنوشت‬
‫‪ . I‬توصیف و تعریف‬
‫انلیل از دو عبارت تشکیل شده‬
‫‪ En . A‬به معنی خدا‬
‫‪ LIL . B‬به معنی هوا ‪ ،‬آسمان و گاهی اوقات روح ‪.‬‬
‫مشتق شده از ‪ En‬در آنخ که به معنی خدای متعال است ‪.‬‬
‫گاهی اوقات او را ‪ Nunamnir‬می نامیدند ‪.‬‬
‫‪ Ellil/ Enlil‬خدای سومری باد و هوا بوده ‪ .‬رئیس نسل جدید خدایان سومری و آکدی ‪.‬‬
‫گرچه ‪ Anum‬و انلیل هردو خدایان متعال وشاهان آسمان و زمین بوده اند ‪ .‬انلیل ریاست‬
‫تمامی مجمع های خدایان و شورای آنوناکی را بر عهده داشته آن هم با اقتدار مطلق ‪.‬‬
‫‪ . 1‬در مذهب میان رودانی‬
‫انلیل در پانتئون میان رودانی مهم ترین خدا است‬
‫‪. 2‬در مذهب سومری انلیل خدای باد بوده‬
‫اورا ‪:‬‬
‫‪ . A‬پدر خدایان‬
‫‪ . B‬شاه آسمان وزمین‬
‫‪ . C‬شاه تمام سرزمینها می نامیدند‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪43‬‬

‫طبق اسطوره شناسی سومری ‪ ،‬انلیل زمین و آسمان را از هم جدا کرد ‪ .‬او خدای متعالی بود که‬
‫درمورد سرنوشت جهان تصمیم می گرفت ‪.‬‬
‫‪ . 3‬مذهب آشوری ‪ /‬بابلی‬
‫انلیل اغلب " شاه زمین " نامیده می شد ‪ .‬او خدای انتقام جو و سنگدلی بود که موجب بروز‬
‫طوفان بر زمین شد ‪ .‬او ‪ Labbu‬هیوالی وحشی را خلق کرد تا بشریت را نیست و نابود کند ‪.‬‬

‫مهر استوانه ای از عراق منطقه تل آسمار که دو خدای آنوناکی را در حال کنترل یک هیوالی‬
‫چهار پای هفت سر نشان می دهد نام این هیوال هیدرا است‬

‫‪ . 4‬در مذهب آکدی‬


‫در مذهب و اسطوره شناسی آکدی نام انلیل به ‪ Bel‬تغییر می کند ‪ .‬خدایی که بر کیهان حکمرانی‬
‫می کند و مالک سرنوشت انسان است ‪.‬‬
‫‪. II‬خاندان‬
‫طبق متون بابلی و سومری و آکدی آنو رئیس تبار خانواده خدایی سومر دو پسر داشت ‪ .‬انکی‬
‫یا ‪ ( Ea‬که مادرش ‪ Antu‬بود ) و انلیل یا ‪ ( Ilu‬که مادرش ‪ ) Ki‬بود ‪.‬‬
‫یادداشت‬
‫مردوک که بعدها خدای بابلی شد فرزندارشد انکی و ‪ Damkina‬بود ‪.‬‬
‫همسر دیگر انکی ناخواهری اش ‪ ( Nin-khursag‬به معنی بانوی کوهستان و ملکه حیات )‬
‫بود ‪ .‬همچنین او را به نام ‪ Nin-mah‬می شناسند که به معنی بانوی کبیراست ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪41‬‬

‫انلیل هم با ‪ Nin-khursag‬ازدواج کرده بود و پسرشان ‪ Ninurta‬بود که ‪ Ningirsu‬هم‬


‫نامیده می ش د و معنای آن شکارچی زورمند بود ‪ .‬انلیل از زن دیگرش پسر دومی داشت به نام‬
‫‪ Nanna . Nanna‬و همسرش ‪ Ningal‬والدین ‪ Inanna‬بوده اند که فنیقی ها او را‬
‫‪ Ashtaroot‬می نامیدند ‪ .‬نزد یونانی ها ‪ Astarte‬بود و نزد بابلی ها ‪. Ishtar‬‬
‫‪ Inanna‬با ‪ Dumu-zi‬چوپان شاه ازدواج می کند کسی که ‪ Tammuz‬و ‪ Dammuz‬هم‬
‫نامیده می شد ‪ .‬با وصلت انلیل و نین لیل پسر دیگری به نام ‪ Nergal‬به دنیا آمد ‪ .‬الواح گلی‬
‫سومری و آکدی او را شاه ‪ Kurnugi‬توصیف کرده اند که به معنی جهان زیرین است ‪ .‬او هم‬
‫به نوبه خود با ‪ Eresh-kigal‬ازدواج کرد که در الواح گلی سومری و آکدی ملکه جهان زیرین‬
‫معرفی شده ‪.‬‬
‫‪ . III‬انلیل خالق بشریت ‪ ،‬ایگی گی وطوفان بزرگ است‬
‫انلیل به واسطه پیام رسانش ‪ Nusku‬پیامی برای پدرش آنو فرستاد و او را آگاه کرد که بر زمین‬
‫شورشی در حال شکل گیری است و باعث و بانیش ایگی گی و هم پیمانان آنها است ‪ .‬پس آنو‬
‫به انلیل دستور داد که برای تحت کنترل درآوردن وضعیت فرماندهی بر‪ / ki‬زمین را بر عهده‬
‫بگیرد ‪ .‬این قضیه باعث ناراحتی برادرش انکی شد که قبالً مسئول امور مربوط به زمین بود ‪.‬‬
‫وقتی از او خواسته شد که مقامش را به برادرش واگذار کرده وبه او اجازه حکمرانی بدهد انکی‬
‫با پدرش مخالفت کرد و حق ارشدیت و تولد را به رخ کشید و گفت ‪ " :‬من ارشد ترم " ‪.‬‬
‫آنوناکی هراسان بود که مبادا آتش نبرد بین دو برادر و خاندانش شعله ور شده و باعث نابودی‬
‫سیاره زمین شود ‪ .‬پس انکی پیشنهاد کرد که موجودی به نام ‪ ( Abd‬عبد ) به معنی برده یا‬
‫خدمتکار بیافریند تا به جای آنوناکی کار در معادن بر عهده آنها باشد و آنها هم قضیه شورششان‬
‫بر طرف شود ‪.‬‬
‫این توانست مشکل را حل کند ‪ .‬بقیه آنوناکی ها هم موافقت کردند و سپس زاد و ولد آدم که‬
‫اورا ‪ Zakar‬می نامیدند و ‪ Eve‬آغاز شد ‪ .‬این موجودات نخستین هموساپینسها بودند ‪.‬‬
‫نسخه دیگر ماجرا‬
‫ایگی گی علیه انکی شورش می کند و خانه اش را محاصره می کنند ‪ .‬او درخطر بود اما با کمک‬
‫پدرش آنو و با تشکر از نقشه هوشمندانه ‪ ،‬ایگی گی آرام شدند و سرو صدای شورش‬
‫خوابید ‪ .‬نقشه این بود که نژاد انسانی آفریده شود که کارسخت کار در مزارع نه معادن ! را به‬
‫جای ایگی گی انجام که مدام از این وضع شاکی بودند را انجام بدهد ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪42‬‬

‫بعد از آفرینش نخستین انسان ‪ ،‬انسانها کم کم خواب وآرامش انلیل را با کثرت سکس و تولید‬
‫مثل برهم زدند ‪ .‬کار انسان پر سرو صدا و اعصاب خورد کن بود پس انلیل تصمیم گرفت از‬
‫دست آنها خالص شود ‪.‬‬
‫ابتدا او چند نوع مصیبت وگرفتاری به وجود آورد مثل خشکسالی و انواع بیماریها و در نهایت‬
‫او طوفان بزرگ را به کارگرفت ‪.‬‬
‫‪ . IV‬انلیل بعنوان نگهبان و مسئول الواح سرنوشت منصوب شده بود ‪ .‬انلیل به شدت قدرتمند‬
‫بود چون او خدایی بود که در کنار برادر ناتنی اش انکی تقدیر وسرنوشت و آینده تمامی‬
‫موجودات روی زمین را مقدر می کرد ‪.‬‬
‫سرنوشت در مجمع خدایان مقدر می شد ‪ .‬جلسه هایی که همیشه به ریاست انلیل برگزار‬
‫می شد ‪ .‬آنها تصمیمهای مقتضی را تقسیم کرده بر " لوح سرنوشت " می نوشتند ‪ .‬بعدها او‬
‫آنزوی پرنده مرد را بعنوان نگهبان حمام خانه اش گماشت ‪ .‬در حالیکه مشغول استحمام بود‬
‫آنزو لوح سرنوشت را دزدید و پرواز کنان گریخت ‪.‬‬
‫الواح برگردانده شد و انلیل آنزو را محاکمه کرد ‪ .‬با راهنمایی ‪ Ea‬و تقاضای ‪ Beletili‬نینورتا‬
‫آنزو را سالخی کرد ‪.‬‬

‫از چپ به راست‬
‫‪ – 1‬ایشتر‬
‫‪ – 2‬گیلگمش آنزو پرنده را که لوح سرنوشت را دزیده می کشد‬
‫‪ – 3‬انکیدو با پای سمت راستش آنزو را با فشار روی زمین نگه می دارد‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪43‬‬

‫( البته اینجا نویسنده اشتباه کرده گیلگمش و انکیدو ربطی به ماجرای آنزو ندارند آنها هیوالی‬
‫دیگری را می کشن واین تصویر مربوط به آن ماجرا است ‪ .‬مترجم )‬
‫‪Mammetum‬‬
‫نامی در اکدی و سومری و بابلی قدیم‬
‫در میان رودان ‪ ،‬اله آنوناکی ‪ Mammetum‬را ‪ Mamitu‬و ‪ Arurur ، Mammitu‬و ‪Aruru‬‬
‫و مادر سرنوشت هم می نامیدند ‪ .‬او یک از طراحان اصلی انسان بود ‪.‬‬
‫به معنی نخستین ژنتیک شناسی که نژاد انسان را طراحی کرد و آفرید ‪ Mammetum .‬تقدیرو‬
‫سرنوشت مردم را مقدر می کرد ‪ .‬او تصویر انسان را هنگام تولدش مقدر می کرد ‪ .‬طبق تعالیم‬
‫علمای آنوناکی ما متوجه می شویم که سرنوشت ما از قبل بر کتاب سرنوشت نوشته شده ‪ .‬این‬
‫کتاب همه آنچه که در زندگی ما بر زمین رخ خواهد داد را از قبل ثبت کرده و روایت می کند‬
‫‪ .‬این یک باور قدیمی است که در بسیاری از نوشته های علما ذکر شده ‪.‬‬
‫عالم ‪ Bajjani Rahman‬می گوید ‪ :‬ما نمی توانیم آینده مان را تغییر دهیم ‪ .‬سرنوشت ما از‬
‫قبل در کتاب زندگی مکتوب شده ‪ .‬اگر چه صالحان می توانند عاقبت و پیامد وقایعی که در‬
‫آینده رخ می دهند را تغییر دهند ‪ .‬طی یکی از کیراهایش خود او به ما توضیح می دهد که این‬
‫تغییر چگونه صورت می گیرد ‪ .‬او از ورود به یک منطقه موازی که چندان هم متفاوت از محیط‬
‫فیزیکی ما نیست و خوانش آنچه درباره آینده ما نوشته شده سخن می گوید ‪ .‬این به شخص‬
‫صالح این اجازه را خواهد داد که از آنچه رخ می دهد یادداشت برداری کند و در نگرش ها و‬
‫تصمیم گیریهایی که باعث رخ دادن حوادث می شوند تجدید نظر کند ‪.‬‬
‫او اضافه می کند که اگر چه ما نمی توانیم این وقایع را تغییر بدهیم اما می توانیم آنچه که برای‬
‫ما رخ خواهد داد را پیش بینی کنیم و نتایج را دگرگون نماییم ‪ .‬بنابراین خود وقایع تغییر نخواهند‬
‫کرد اما پیامدهای وقایع آینده تغییر خواهند کرد ‪.‬‬
‫‪Zerpanitum‬‬
‫نام آکدی ‪ /‬سومری‬
‫‪ ) Zer-banitum( Zerpanitum‬او همسر مردوک بوده ‪ .‬همچنین او در کتیبه ای از‬
‫‪ Aru ، Antiochus Soter‬نامیده شده ‪.‬‬
‫او را با عنوان ‪ Aruru‬نیز می شناسند که انسان را آفریده ‪ .‬همچنین او " بانوی اعماق " نامیده‬
‫شده ‪ Zerpanitum .‬یکی از مهم ترین اله ها در پانتئون بابل بوده ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪44‬‬

‫فصل دوم‬

‫نخستین آفرینش ژنتیکی انسانها ‪ ،‬وجود هاو گونه های ابتدایی تر‬

‫‪ . I‬ایگی گی چند مدل از انسانهای اولیه را خلق کرد‬


‫‪Ilda . II‬‬
‫‪Izraelim . III‬‬
‫‪Eve ,Lilith, Adam . IV‬‬
‫‪Adama Adamah . V‬‬
‫‪Adam . VI‬‬
‫‪Adamu . VII‬‬
‫‪Adapa. VIII‬‬
‫‪Akama-ra . IX‬‬
‫‪Akamu Akama. X‬‬
‫‪Alu . XI‬‬
‫ایگی گی چند مدل انسان اولیه را خلق کرد ‪Nafari Nafarim .‬‬
‫الواح گلی آکدی ‪ /‬سومری و یافته های کتابخانه نینوا هیچ اشاره ای نمی کنند که ایگی گی خالق‬
‫نژاد بشر بوده اند ‪ .‬اما طومارهای کتاب " دانش کیهانی " به این موضوع پرداخته اند ‪.‬‬
‫یادداشت ‪:‬‬
‫در اینجا جا دارد اشاره کنیم که باستان شناسان بر این مساله اتفاق نظر دارند که تمامی الواح‬
‫گلی بابلی ‪ /‬سومری ومیان رودانی پیدا نشده اند ‪ .‬گاهی با اکتشافات تعدادی باستان شناس چند‬
‫لوح دیگر کشف می شود این منجر می شود به اینکه مورخان و باستان شناسان قویاً باور داشته‬
‫باشند که الواح سومری و آکدی که تا به اینجا کشف شده اند خالصه ای از کل کتابخانه سومری‬
‫یا مجموعه کامل بایگانی میخی بابلی و اسناد تاریخی هستند ‪.‬‬
‫برخالف آنوناکی ‪ ،‬ایگی گی ها مکتشفانی بزرگ با دانش عمیق در زمینه معدن شناسی و تبدیل‬
‫مواد معدنی بوده اند ‪ .‬آنها در زمینه ژنتیک ذوق واستعداد نداشتند ‪ .‬آفریده آنها ‪ Nafarim‬فقط‬
‫به درد استخراج و حمل مواد معدنی می خورد ‪.‬عالوه بر این آنها عالقه چندانی به مبحث زیبا‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪49‬‬

‫شناسی نداشتند و در پی آفرینش اشکال زیبا نبودند چون خودشان بنابر ظاهر فیزیکی شان بیشتر‬
‫وحشی بودند ( بافت صورتشان تا حدی خزنده سان بود ) ‪.‬‬
‫بنابراین آفریده های آنها به شدت بدوی و ترکیبی از رباتها و میمونها بودند ‪ .‬ایگی گی چند‬
‫مدل آفریده بودند ‪،‬برخی از آنها سه پا داشتند ‪ .‬آنها در این فکر بودند که یک پای اضافه برای‬
‫این موجود می تواند موقع حمل بارهای سنگین مواد معدنی باعث ثباتش شود ‪ .‬سطح هوش‬
‫تمام این موجودات بسیار پایین بود ‪.‬‬
‫‪: Ilda‬‬
‫نامی است که توسط آنوناکی به اولین نمونه از موجود انسان نمایی داده شده که از طریق ژنتیکی‬
‫آفریده شده ‪ .‬اورا در ‪ Chimiti‬آفریده اند ‪ .‬مخزنی که اله آنوناکی از آن برای آفرینش انسان‬
‫استفاده کرده ‪ .‬در حماسه آفرینش سومری به ‪ Chimiti‬اشاره شده ‪ .‬به احتمال زیاد عبارت‬
‫‪ Ilda‬آئین گنوسی هم از ‪ Ilda‬آنخ مشتق شده ‪.‬‬
‫‪Izraelim‬‬
‫موجوداتی که توسط آنوناکی با مهندسی ژنتیک آفریده شده بودند و تنها هدف از آفرینش آنها‬
‫ساختن معابد عظیم و پیچیده می باشد ‪ .‬همچون دیوارها و سکوهای عظیم بعلبک ‪ ،‬اهرام بزرگ‬
‫مصر و استحکامات صور در فنیقیه و برج وباروهای شهرها و استحکامات دفاعی در آناتولی‬
‫باستان ( ترکیه ) که بعدها توسط هیتی ها ‪ ،‬اجداد ترک ها بازسازی و حفاظت شد ‪.‬‬
‫براساس گفته های عالم آنوناکی ‪: Sadik‬‬
‫زیگوراتهای اولیه بر اساس ابعاد و نقشه های خاصی که توسط بازماندگان ‪ Izraelim‬و آنوناکی‬
‫به معماران و بناهای سومری داده شده بود ساخته شده اند ‪.‬‬
‫عالم مدهت شوکت می گوید که کشتی طوفان بزرگ کتاب مقدس ( کشتی نوح ) بر اساس‬
‫مشخصاتی که آنوناکی تعیین کرده اند ساخته شده ‪ .‬حتی ساختار بیرونی کشتی شبیه نمای مقابل‬
‫یک زیگورات بوده ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪41‬‬

‫خرابه های معبد بعلبک‬


‫او اضافه می کند ‪:‬‬
‫کشتی نوح فقط یک کشتی نبوده بلکه مخزن ژن و دی ان ای ذخیره شده توسط آنوناکی بوده تا‬
‫در آینده از آنها در آزمایشهای ژنتیکی استفاده کنند ‪.‬‬
‫طبق کتاب دانش کیهانی و مذاکرات سینهار‪ Marduchk‬برخی از ‪ Izraelim‬سرشان شبیه‬
‫خزنده بوده ‪.‬‬
‫( این عبارت سینهار یه چیزی معادل حضرت می باشد ‪ .‬م )‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪48‬‬

‫سازه سنگی غول آسا در بعلبک‬


‫شالوده معبد ژوپیتر که ‪ Trilithon‬نامیده می شود و از سه سنگ آهکی غول آسای ‪ 1233‬تنی‬
‫ساخته شده ‪ .‬افسانه ها می گویند که این معبد توسط انبوهی از غولهای که ‪ Nimrod‬فرستاده‬
‫بود ساخته شده ‪ .‬حکایت باستانی عربی می گوید که یکی از عفریتهای شاه سلیمان این معبد را‬
‫ساخته ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪47‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪46‬‬

‫طوالنی ترین و بزرگ ترین و سنگین ترین تکه سنگ تراشیده شده در جهان ‪ .‬برای بخشی از‬
‫ترمینال مسافرت هوایی سفینه های آنوناکی از تعدادی از این سنگها استفاده می شده ‪ .‬هیچ فن‬
‫آوری امروزه وجود ندارد که سنگی به این سنگینی و حجم را بلند کرده و حرکت بدهد ‪ .‬تخمین‬
‫زده می شود که وزن آن ‪ 1833‬تن باشد ‪ .‬ابعاد این سنگ تقریباً ‪ 17 × 14 × 14‬است ‪.‬‬

‫بعلبک در لبنان‬
‫فنیقیه باستان یکی از قدیمی ترین شهرهای آنوناکی بود‬

‫در آن زمان گروه بزرگی از موجودات پست تر به نام بیت الجن نزدیک خرابه های معبد رومی‬
‫بعلبک زیر زمین زندگی می کردند ‪ .‬این بیت توسط سه جن اصلی نگهبانی می شد که موقع‬
‫مواجهه باانسانها ( مرئی شدن ناگهانی ) مدام تغییر شکل می دادند ‪ .‬طبق افسانه های بومی‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪93‬‬

‫برخی ازاین موجودات پست تر بقایای عفریتهایی هستند که در خدمت شاه سلیمان بوده اند ‪.‬‬
‫یکی از مدخلهای منتهی به بیت ‪ ،‬زیر سنگ بزرگ ‪ Hajarat Al Houblah‬قرار دارد ‪.‬‬
‫نکته ‪:‬‬
‫بیت در عبری وعربی به معنی خانه است ‪ .‬در فنیقی ‪ Bitu‬و ‪ Bita‬و در چندین زبان باستانی‬
‫خاورمیانه ای هم اینطور نوشته می شود ‪.‬‬

‫سنگهای گرانیتی خاکستری شبیه این یکی توسط آنوناکی فرازمینی به کار گرفته می شد تا‬
‫فرودگاهی برای سفینه های فضایی شان در فنیقیه ( لبنان ) بسازند ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪91‬‬

‫یک زیگورات بابلی ‪ /‬میان رودانی‬

‫زیگورات اله ‪ Nanna‬در اور‬

‫لیلیث ‪ ،‬آدم و حوا‬


‫دیگر نامگذاریهای آنوناکی برای نخستین انسان نماهایی که توسط آنوناکی بر زمین آفریده شده‬
‫اند ‪ .‬طبق کتاب مقدس ‪ ،‬آدم اولین انسانی بود که توسط خدا آفریده شد ‪.‬‬
‫اگر چه بین نسخه های داستان آفرینش انسان در پیدایش ناهمخوانی هایی وجود دارد ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪92‬‬

‫فصل اول‬
‫‪1:21‬‬
‫و خدا گفت ‪ :‬انسان را به صورت خویش و شبیه خود بسازیم ؛ آنان بر ماهیان دریا و پرندگان‬
‫آسمان و چهار پایان و جمله حیوانات وحش و همه جانورانی که بر زمین می خزند چیره باشند‬
‫‪1:28‬‬
‫خدا انسان را به صورت خویش آفرید ‪،‬او را به صورت خدا آفرید‬
‫فصل دوم‬
‫‪2:8‬‬
‫آنگاه یهوه خداانسان را با خاک زمین سرشت و در منخرین او نفس حیات دمید و انسان موجود‬
‫زنده گشت‬
‫‪2:21‬‬
‫آنگاه یهوه خدا انسان دچاررخوتی کرد که به خواب فرو رفت ‪ .‬یکی از دنده های او را بر گرفت‬
‫و در جای آن گوشت پر کرد ‪.‬‬
‫‪2:22‬‬
‫سپس یهوه خدا با دنده ای که ازانسان بر کشیده بود زنی ساخت و وی را نزد انسان آورد‬
‫هر جا در کتاب مقدس به خدا اشاره شده در واقع اشاره به یهوه (‪ ) Jehovah‬نامی که قرار‬
‫نبوده تلفظ شود ‪ .‬اما سینهار ‪ /‬خدا یهوه در واقع یکی از دانشمندان آنوناکی بود که انسان را‬
‫آفرید ‪ .‬طبق نظر علمای آنوناکی اینگونه بود که داستان کتاب مقدس در اسطوره مدفون شد ‪.‬‬
‫در واقع نژادها و گونه های مختلفی از انسانهای اولیه از طریق آزمایشهایی که نژادهای متفاوت‬
‫فرازمینی انجام داده اند خلق شده ‪ .‬ثابت شده که آنوناکی نخستین نژادی نبوده که در زمینه‬
‫حیات هوشمند بر سیاره ما کوشیده ‪.‬‬
‫‪ ( Igigi‬نژاد فرازمین است که گاهی به آنها ‪ Igigihl‬هم گفته می شود ) نخستین فرازمینی‬
‫هایی بودند که در این زمینه کوشیدند ‪ .‬این ماجرایی بس طوالنی و پیچیده است اما نکته اینجا‬
‫است که آفریده های آنها نه در ظاهر و نه در رفتار شبیه انسانهای امروزی نبوده اند ‪.‬‬

‫وقتی آنوناکی به زمین آمد دیدگاه متفاوتی درباره آفرینش موجودات داشت ‪ .‬حتی با وجود‬
‫اینکه آنوناکی در دانش ژنتیک خبره بود ‪ ،‬گونه های ابتدایی انسانی که آفریده بودند حتی‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪93‬‬

‫نمی توانستند حرف بزنند ‪ .‬اما در نهایت آنها آفریده هایشان را اصالح و به روز کرده و انسانی‬
‫را تولید کردند که به ما خیلی شبیه بود ‪.‬‬

‫طبق کتاب " دانش کیهانی " ‪ .‬آنوناکی کارش را با گونه مونث آغاز کرد و از دی ان ای که از‬
‫منبع خالص آنوناکی بود برای آفرینشش استفاده نمود ‪ .‬این زن یا شکل ابتدایی انسان مونث‬
‫نامش لیلیث بود ‪ .‬یک آنوناکی خالص که از نظرژنتیکی می توانست حرف بزند و در نهایت به‬
‫نیبیرو برده شد ‪ .‬از دی ان ای این انسان مونث ‪ ،‬آنوناکی نخستین مذکر یعنی آدم را آفرید ‪ .‬بعد‬
‫از مدت کوتاهی بااستفاده از دی ان ای او انسان دیگری خلق شد که نامش حوا بود ‪ .‬هم آدم و‬
‫هم حوا شبیه نئاندرتالها بودند و سطح هوششان در همان حد بود ‪ .‬به هر حال آنها نه مثل‬
‫انسانهای امروزی بودند ونه آنوناکی خالص ؛ آنها برای تکثیر انسانهای روی زمین از دو روش‬
‫استفاده کردند که امروزه این روشها برای ما شناخته شده است ‪ .‬شش زوج دیگر آفریده شدند‬
‫و آنها برای تولید بشریت به آدم و حوا کمک کردند ‪.‬‬
‫‪Adamah/ Adama‬‬
‫نامی سومری ؛ اکدی و کلدانی‬
‫انکی نخستین انسان (‪ ) Adama‬را حدود ‪ 493333‬سال پیش با استفاده از موجودی میمون نما‬
‫دی ان ای آنوناکی طی آزمایشهای ژنتیکی آفرید ‪ .‬هزاران سال بعد ‪ Adama‬شد ‪ Adam‬و‬
‫این یک لغت سومری ‪ ،‬آکدی و کلدانی و عبری و عربی است ‪ .‬آدم یک شخص نبوده او به رده‬
‫ای به اسم ‪ Adamah‬تعلق داشت ‪ .‬آنچنان که در پیدایش ‪ 9:2‬ذکر شده ‪:‬‬
‫" آنهاروی زمین بودند " قبیله ای از انسانها به نام بنی آدم ‪ .‬لغتی که در عبری برای انسان استفاده‬
‫می شود ‪ Adam‬است که ‪ Aw-Dawm‬تلفظ می شود ‪ .‬در عربی ‪Aa-dam ، Aadam‬‬
‫تلفظ می شود ‪.‬‬
‫در پیدایش ‪ 9:2‬آمده که ‪:‬‬
‫" او را و زن را آفرید ‪ ،‬آنان را برکت داد و در روزی که آفریده شدند ایشان را " انسان " نام‬
‫نهاد " ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪94‬‬

‫کتیبه تصویری میان رودانی – بابلی از آفرینش ژنتیکی انسان در یک ‪ / Chimiti‬آزمایشگاه‬


‫آنوناکی ‪ .‬خدای ژنتیک شناس آنوناکی آفرینشش را در دست گرفته ( اگر دقت کنید موجود‬
‫آفریده شده مونث است ‪ .‬م ) لوله های آزمایشگاهی در سمت چپ جلب توجه می کنند ‪ .‬از‬
‫آنها برای مخلوط کردن دی ان ای یک خدای فرازمینی ( خون ایگی گی ) با گل نخستین نمونه‬
‫از انسان استفاده شده ‪.‬‬
‫اله های آنوناکی بسیاری در روند " آفرینش " دخالت داشته اند ‪ .‬یکی ازآنها را ما در سمت‬
‫راست تصویر در کنار درخت حیات – نماد آفرینش آنوناکی – می بینیم ‪.‬‬

‫نماد آنوناکی نین گیشزیدا‬


‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪99‬‬

‫این تصویر معرف توالی دی ان ای آنوناکی به شکلی است که دو مار در هم پیچیده را نشان‬
‫می دهد‬
‫از هزاران سال پیش دو مار درهم پیچیده به دور عصای عطارد شناخته شده بوده اند ‪ .‬نمادی که‬
‫امروزه برای حرفه پزشکی از آن استفاده می شود ‪.‬‬

‫نشان آنوناکی تبدیل شد به نماد " درخت حیات " و خرد در دوران باستان و قرون وسطی‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪91‬‬

‫‪Adam‬‬
‫نام آنوناکی برای نخستین انسان نمای آفریده شده برزمین ‪ .‬آنچنان که قبآلً گفته شد بنابر کتاب‬
‫مقدس آدم نخستین انسان خلق شده توسط خدا بود ‪ .‬البته بین نسخه های متفاوت از داستان‬
‫آفرینش انسان در پیدایش تناقض وجود دارد ‪ .‬همانطور که قبالً گفته شد طبق نظر علمای‬
‫آنوناکی حکایت کتاب مقدس در اسطوره مدفون شده ‪.‬‬

‫‪Adamu‬‬
‫یکی از ابتدایی ترین گونه های انسان است ‪ Adamu .‬نتیجه دستکاری ژنتیکی آنوناکی است ‪.‬‬
‫آنها یک میمون مذکر و یک میمون مونث را که روی زمین زندگی می کردند به دام انداختند و‬
‫آنها را ارتقاء دادند ‪ .‬این گونه های انسان نمای اولیه هیچ ارتباطی با انسانهای امروزی ندارند ‪.‬‬
‫نام کتاب مقدسی ‪ Adam‬از ‪ Adamu‬مشتق شده ‪ .‬متون باستانی سومری و آنوناکی نژاد‬
‫‪ Adamu‬را بعنوان آفریده های نخستین در نظر گرفته اند ‪ .‬شایان ذکر است که مدتهای مدیدی‬
‫قبل از فرود آنوناکی ‪ ،‬ایگی گی و لیرانها بر زمین ‪ ،‬چندین نژاد انسان نما از قبل روی زمین بوده‬
‫اند ‪.‬‬
‫در کتاب " دانش کیهانی " این نژادهای کهن بعنوان حیواناتی که شبیه انسان هستند توصیف‬
‫شده اند ‪ .‬بعضی از آنها سه پا داشتند ‪ .‬بقیه می خزیدند در حالیکه خیلی از گونه های دیگر‬
‫بدنهای بیریختی داشتند و با توجه به توانایی های ذهنی انسان امروزی آنهادچار کمبود ذهنی‬
‫بودند ‪ .‬در بخشهای دیگری از کتاب آمده که ‪ Adamah ، Adamu‬نیز نامیده می شد و عبارت‬
‫عربی بهائم از ‪ Baha’ema‬و ‪ Baha’ema‬مشتق شده که به معنی حیوانات است ‪ .‬لغت‬
‫عربی باستانی ‪ Behemoth‬به همین معنا است ‪.‬‬
‫‪Adapa‬‬
‫نام سومری و آکدی و بابلی باستان‬
‫طبق اسطوره های میان رودانی و کیهان شناسی بابلی آداپا نام دیگر نخستین انسانی است که‬
‫روی زمین می زیسته ‪ Ea .‬او را از گلی آفرید که به وفور در عراق پیدا می شد ( در سومر ‪،‬‬
‫بابل و میان رودان ) گاهی اوقات انکی در قامت یک خالق ظاهر می شود ‪ .‬طبق الواح آکدی ‪،‬‬
‫آداپا پسر ‪ ، Ea‬خدای خالق ایدو بوده ‪ .‬آداپا خواندن و نوشتن را از ‪ Ea‬آموخته ‪ .‬در افسانه ها‬
‫آمده که آداپا نخستین زبان گفتاری و نوشتاری را بر زمین به وجود آورده ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪98‬‬

‫آداپا اقوام زیادی را دیده و به باقیمانده بشریت هنر ‪ ،‬دانش و رازهای نوشتن را آموخته ‪ .‬کتیبه‬
‫های بابلی آداپا را بعنوان یکی از خردمندان و شهروندان اریدو معرفی می کنند ‪ .‬الواح گلی‬
‫سومری و آکدی اورا چون شخصی به تصویر کشیده اند که حامل خرد عظیمی است ‪.‬‬

‫‪Akama-ra‬‬
‫علما می گویند که ‪ Akama-ra‬نخستین موجودی بوده که با اجازه انکی و اینانا " زن نورانی‬
‫" شده ‪ ،‬کسی که آنوناکی برزمین قرنطینه اش کرده ‪ Akama-ra .‬به شکل ژنتیکی توسط‬
‫آنوناکی بر اشتری ( نیبیرو ) آفریده شده و با یکی از سفینه های آنوناکی که ‪Merkabah‬‬
‫نامیده می شده به زمین منتقل شده ‪.‬‬

‫‪Akamu Akama‬‬
‫نام آشوری ‪ /‬آنوناکی‬
‫در زبان آشوری ‪ Akamu‬به معنی گرد آمدن ‪ ،‬مجمع وگروهی از مردم است ‪ .‬مشتق شده از‬
‫‪ Akama‬در زبان آنخ ‪ .‬عبارت عربی ‪ Kawmu‬از ‪ Akamu‬مشتق شده که به معنی دقیقاً‬
‫همان چیز است ‪.‬‬
‫طبق گفته عالم ‪ Akama ، Fadel Al Bakri Al Qaysi‬توسط آنوناکی آفریده شده بود تا‬
‫‪ Akama-ra‬را در منطقه قرنطینه واقع در خاورمیانه مدیریت و کنترل کند ‪ .‬آنها قوانینی را برای‬
‫سکس با زن نورانی آنوناکی وضع کرده بودند که بنت نور هم به او گفته می شد ‪.‬‬
‫طی نخستین فعل و انفعالشان با انسان نماهای روی زمین و بعدها با انسانها ‪ ،‬آنوناکی هراسان‬
‫بود که ‪ Akamu‬بتواند یا بخواهد با گروه دیگری از موجوداتی که از ژنهای غیرزمینی آفریده‬
‫شده اند سکس یا مراوده داشته باشد ‪.‬‬
‫برخی از این موجودات بر اشتری آفریده شده بودن و بقیه در شبه جزیره عربستان ‪ .‬در میان آنها‬
‫زن نورانی هم بود و ساکنان شبه جزیره عربستان او را می شناختند ‪ Akama .‬وظیفه زن نورانی‬
‫رابه جا می آورد و ‪ Akama-ra‬را کنترل می کرد ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪97‬‬

‫‪Alu‬‬
‫اولین انسان آفریده شده توسط آنوناکی که از توانایی ذهنی برخورداربود ‪.‬‬
‫بشر ‪Bashar /‬‬
‫‪. I‬معرفی‬
‫‪ . II‬اشکال اولیه‬
‫‪ . A‬انسانهایی که درزمین به وجود آمده اند‬
‫‪ . B‬انسانهایی که در فضا ساخته شده اند‬
‫‪ . C‬متابولیسم و موجودات انسانی که در فضا ساخته شده اند‬
‫‪ . I‬معرفی‬
‫به گفته علما ‪ ،‬بشر ‪ /‬انسان به اشکال مختلف بر زمین ظاهر شده ‪.‬‬
‫به نقل از‪ ( Kira’at‬خوانش )‬
‫طی میلیونها سال نژادهای انسانی گوناگونی روی زمین بوده اند ‪ .‬بعضی از آنها برای ما شناخته‬
‫شده اند در حالیکه خیلی از آنها ناشناخته مانده اند چون بدون اینکه ردی از خود باقی بگذارند‬
‫نابود شده اند ‪ .‬حقیقت ماجرا این است که آنها ردپاهای بسیاری از خود باقی گذاشته اند اما ما‬
‫نتوانسته ایم آنها را کشف کنیم ‪ .‬در آینده نزدیک ما بخشی از این بقایا را کشف خواهیم کرد و‬
‫فصل جدید تاریخ بشریت نگاشته خواهد شد ‪.‬‬
‫در سال ‪ 2333‬اسکلتهای چهار موجود انسان نمای اولیه که شبیه اسکلتهای امروزی نبود پیدا‬
‫شد ‪ .‬کشفی که توسط باستان شناسان و انسان شناسان انگلیسی صورت گرفت اما این کشف‬
‫به دالیل بسیار مخفی نگهداشته وهرگز اکتشاف آنها برای عموم منتشر نشد ‪.‬این کار با دخالت‬
‫دوکشیش کاتولیک فوق العاده با نفوذ و قدرتمند صورت گرفت ‪ .‬بعضی از اشکال اولیه انسان‬
‫نماها بیش از سه متر قدشان است و بقیه کمتر از یک متر قدشان بود وشبیه هابیتها بودند ‪.‬‬
‫این گونه ها توسط نژادهای گوناگون فرازمینی آفریده شده اند ‪ .‬آنوناکی در فرایند آفرینش انسان‬
‫نماهای بسیار بلند قامت و بسیار کوتاه قامت دخالتی نداشته ‪ .‬فرازمینی ها آنها را روی زمین‬
‫آفریده اند ‪ .‬اما دی گر گونه های اولیه انسانی هم بوده اند که در فضا وبر دیگر سیاره ها آفریده‬
‫شده اند و مثل گونه های خیلی خیلی بلند و خیلی کوتاه آنها بخشی از روند فرگشتی انسان‬
‫امروزی به حساب نمی آیند ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪96‬‬

‫بطور کلی ‪ 31‬گونه ( برخی گفته اند ‪ ) 41‬گونه انسان و انسان نمای متفاوت در مناطق گوناگون‬
‫جهان روی زمین زندگی کرده اند و هیچکدام از آنها را خدایی که ما می شناسیم و می پرستیم‬
‫خلق نکرده ‪ .‬روی هم رفته آنها شبیه انسانها نبوده اند و اگر ما بر این باور باشیم که انسانها بر‬
‫اساس باورهای رایج در یهودیت و مسیحیت و اسالم به شکل خدا آفریده شده اند پس به یقین‬
‫این ‪ 31‬گونه متفاوت اولیه که شبیه جانوران درنده بوده اند به شکل خدا آفریده نشده اند ‪.‬‬
‫آنها در مناطق متفاوت زمین آفریده شده و پراکنده بودند ‪ .‬این گونه های هراس آور سراسر‬
‫زمین را اشغال کرده بودند ‪.‬‬
‫‪ . II‬فرمهای اولیه انسانی‬
‫فرضیه از آفریقا کالً اشتباه است ‪ .‬بشریت داستانش نه از آفریقا شروع شده ونه از آنجا به دیگر‬
‫نقاط پراکنده شده ‪ .‬همه این گونه ها پس از مدت بسیار کوتاهی کشته شده اند چون آنها مجرای‬
‫آنوناکی را در مغزشان نداشته اند ‪.‬‬
‫تعدادی از فرم های اولیه انسانی به شرح زیر هستند ‪:‬‬
‫‪ . A‬انسانهایی که روی زمین تولید شده اند‬
‫انسان نماهای اولیه از یک تک سلولی به وجود آمده اند ‪ .‬علماء گفته اند که در ماتریکس‬
‫آنوناکی ذکر شده که انسان نماهایی در زمین به وجود آمده از تک سلولی آفریده شده اند‬
‫‪.‬ارگانیسم این موجودات شبیه به باکتری بوده و این باکتری ها در واقع نخستین اشکال حیات‬
‫برزمین بوده اند ‪ .‬این موجودات نخستین بار به شکل ارگانیسم های بسیار ریز میکروسکوپی که‬
‫در انرژی شیمیایی (‪ ) chemosynthesis‬مورد استفاده بوده ظاهر شده اند ‪.‬‬
‫رشد وبالندگی آنها از طریق فتوسنتز انجام نمی شد پس نیازی به خورشید نداشتند ‪ .‬در واقع‬
‫ا ین انسان نماها مدتها قبل از گسترش فتوسنتز روی زمین بوده اند ‪ .‬این می تواند توضیحی‬
‫باشد برای بد شکلی وحشتناک آنها ‪ .‬این موجوداتی که نخستین بار روی زمین به وجود آمده‬
‫بودند اولین بار در استرالیا ‪ ،‬برزیل و ماداگاسکار ظاهر شده اند نه آفریقا ‪ ،‬آنها توسط " خدا "‬
‫آفریده نشده بودند ‪.‬‬
‫‪ . B‬موجوداتی که در فضا به وجود آمده اند‬

‫برخی از نژادهای بسیار ابتدایی تر در اصل در فضا آفریده شده اند ‪ .‬حیات آنها در گل پیدا شده‬
‫در ستاره ای دنباله دار شروع شده ‪ .‬جنبه شگفت انگیز این توضیح به این بر می گردد که‬
‫دانشمندان واستادان انگلیسی اخیراً گفته اند که دنباله دارها حاوی ماده چسبناکی هستند که مثل‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪13‬‬

‫گل گداخته است ‪ .‬این گل دنباله دار با آب زمین مخلوط شد و سلولها و مولکولها و غشاء ها‬
‫وبه عبارت دیگر حیات به وجود آمده ‪.‬‬
‫نکته ‪:‬‬
‫با توجه به یک مقاله پژوهشی جدید که توسط دانشمندان کاردیف ارائه شده با بررسی های‬
‫اخیر صورت گرفته روی محتوای دنباله دارها معلوم شده که گویا حیات در فضا آغاز شده ‪.‬‬
‫‪ . C‬متابولیسم و موجودات انسانی که در اقیانوس به وجود آمده اند‬
‫ماتریکس آنوناکی افشا می کند که موجودات انسان نمایی بوده اند که دربخش تحتانی اقیانوس‬
‫زندگی می کردند ‪ .‬علماء توضیح داده اند که یکی از ابتدایی ترین اشکال حیات در سیاره زمین‬
‫در کف اقیانوس ها شروع شده ‪ .‬جایی که متابولیسم از آنجا سرچشمه گرفته‬
‫متابولیسم فرم انسان نمای اولیه را آفریده ‪ .‬این موجودات جمجمه ای شبیه انسان داشتند ‪ .‬دو‬
‫چشم بدون شبکیه دو پا و چهار بازوی بلند اما نه بینی داشتند نه گوش و نه مویی روی بدنشان‪.‬‬
‫آنها ‪ Basharma’h‬نامیده می شدند ‪.‬‬
‫بشر به معنی نژاد انسان است و ‪ Ma’h‬به معنی آب ‪ .‬بعد ها درتاریخ به مرورزمان این دوعبارت‬
‫به چند زبان خاورمیان های باستان راه پیدا کرد ‪.‬‬
‫‪ Mem‬در عبری‬
‫‪ Mayim‬در آرامی باستان‬
‫‪ Ma‬یا ‪ Maay‬در عربی و ‪...‬‬
‫‪Behemoth‬‬
‫‪ . I‬توصیف و تعریف‬
‫‪ Behemoth, Behemah . II‬و ‪ Baha’em‬در متون آنوناکی‬
‫‪ III‬در عهد عتیق‬
‫‪ Behemoth . IV‬در ادبیات فراکتاب مقدسی‬
‫‪ Behemoth‬عبارتی آنوناکی برای " خاکستری " ها است ‪ ( .‬البته نه خاکستری های زتا‬
‫رتیکوالن ) و یک نوع از گونه های انسان – جانور است ‪ .‬همچنین این یک لغت عبری است ‪.‬‬
‫در مصر باستان از آن استفاده می شده و فنیقی ها هم از آن استفاده می کردند و همچنین یونانی‬
‫ها و در متون عبری هم آمده و در کتاب " رمدوش " آنوناکی ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪11‬‬

‫در عربی بهائم ‪ Bahaem /‬شبیه به ‪ Behema‬است که یک لغت عبری باستان است که همان‬
‫معنی را می دهد ‪ .‬در متون باستانی شرق میانه ونزدیک ‪ Behemoth‬یک روح صحرایی است‬
‫‪ .‬احتماالً مشتق شده از خدای مصرها ‪ Taueret‬که مورخ یونانی هرودوت در نوشته هایش از‬
‫او یاد کرده ‪.‬‬
‫عبارت ‪ Behemoth‬در شکل جمع آن در عبری ‪ Behemah‬است که به حیوان زبان بسته ای‬
‫گفته می شود که انسانها از او استفاده می کردند ‪ .‬در اصل ‪ Behemah‬یک لغت آنوناکی است‬
‫به معنی موجودی از بعد فروتر و فرم اولیه نژاد انسان – حیوان ‪.‬‬
‫‪ Behemoth, Behemah . II‬و ‪ Baha’em‬در متون آنوناکی‬
‫آنچه را که فخر علماء آنوناکی قندار‪ ،‬یکی از متصدی های کتاب رمدوش گفته بی کم وکاست‬
‫بیان می کنیم ‪:‬‬
‫‪ ‬درابتدا ‪ Baha’em‬روی زمین چون یک جانور می زیست ‪ .‬آنها نیمی انسان و نیمی حیوان‬
‫بودند‬
‫‪ ‬آنوناکی به زمین آمد و ‪ Baha’em‬را با ترکیب کردن ژنهایش با دی ان ای آنوناکی ارتقاء‬
‫داد ‪.‬‬
‫‪ Baha’em ‬در استرالیا ‪ ،‬برزیل و ماداگاسکار و مرکز آفریقا می زیست‪.‬‬
‫‪ ‬آنوناکی بسیاری از آنها را به دام انداخت و آزمایشهای ژنتیکی را روی آنها شروع کرد‬
‫‪ Baha’em ‬به صور ‪ ،‬سیدون و بعلبک و ‪ Anfeh‬و بیلبوس در فنیقیه ( لبنان امروز ) و‬
‫جزیره ‪ Arwad‬در قلمرو سوریه ‪ ،‬اوگاریت و دیلمون و قلمرو سومر ( عراق وبابل و میان‬
‫رودان ) و شبه جزیره برده شدند‬
‫‪ ‬نژاد ژنتیکی که آنوناکی برای آزمایش در شبه جزیره عربستان استفاده کرده بود ‪Baha’em‬‬
‫نامیده می شد ‪.‬‬
‫‪ ‬این نژاد شبیه انسان نماها بود در واقع موجود ترسناکی بود با توانایی فیزیکی فوق العاده‬
‫‪ Baha’em ‬بدنهای بد ریخت داشتند ‪ .‬آنها جانورانی با ویژگیهای خزنده بودند‬
‫‪ ‬آنها بر شبه جزیره عربستان زندگی می کردند اما بعضی از آنها را به دیلمون ( نام باستانی‬
‫بحرین که گاهی اوقات باغ عدن هم نامیده می شد ) واردن منتقل کردند ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪12‬‬

‫اریدو در عراق زمانی شهر با شکوه آنوناکی بود‬

‫قرنها قبل از ظهور تمدنهای سومر و بابل اریدو یکی از زیستگاههای اولیه ‪ Baha’em‬بود ‪.‬‬
‫ماداگاسکار امروزی کشور زیبایی است با استراحتگاههای دل انگیز اما هزاران سال قبل‬
‫سرزمین ماداگاسکار ساکنان انسان نمای بدوی داشت که توسط آنوناکی به دام افتادند‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪13‬‬

‫خرابه های اوگاریت‬

‫اوگاریت در سوریه یکی از باشکوه ترین شهرهای دوران باستان بود و قبل از اینکه آنوناکی از‬
‫اوگاریت بعنوان یکی از مراکز دانشگاهی و پزشکی استفاده کند جایی بوده که آزمایشهای‬
‫ژنتیکی پیشرفته ای برای تولید انسان نما و گونه های انسانهای اولیه مثل ‪ Baha’em‬و‬
‫‪ Behemoth‬در آنجا انجام میشده ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪14‬‬

‫جزیره آرواد‬

‫هزاران سال قبل آوارد یکی از زیستگاههای اولیه آنوناکی بر زمین بود‬

‫‪ ‬بعدها طبق افسانه ها ‪ ،‬عربهای بدوی بخصوص بادیه نشینها آنها را " روح صحرا "‬
‫و نخستین آفرینش خدایان می نامیدند‪.‬‬
‫‪ ‬یکی از برادران ما می گوید که خزنده نما نژاد متمایل به خاکستری بود که در بخش تهی‬
‫زمین و زیرآبها در اقیانوس آرام ودریای مدیترانه می زیست‬
‫‪ ‬آنها انرژی شان را از آبهای اقیانوس استخراج می کنند‬
‫‪ ‬گونه های جدید از ‪ Baha’em‬توسط آنوناکی باز مهندسی شده اند و این نژاد جدید‬
‫ژنتیکی توانایی تولید مثل داشتند و بچه های آنها هم خوب بودند و هم بد ‪.‬‬
‫‪ ‬این نژاد جدید نژاد گمشده ای از انسانهای اولیه است و پیوند ژنتیکی با آفرینش اولیه انسان‬
‫دارد‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪19‬‬

‫ورودی بنایی در اوگاریت (‪ ) Ras Shamra‬شمال الزقیه در سوریه ‪ .‬اوگاریت زمانی یکی از‬
‫قدیمی ترین زیستگاههای آنوناکی بر زمین بود‬

‫مقبره فنیقی بر جزیره آرواد ( سوریه )‬

‫آرواد یکی از اولین و آخرین قلعه های آنوناکی بوده ‪ .‬در آرواد آنوناکی مهریت را توسعه داده ‪.‬‬
‫فرمول سری آن را پادشاهان کهن بابل ‪ /‬میان رودان و شیخ شاهان قبل و بعد از کتاب مقدس‬
‫توسعه داده اند و از آن برای دست یابی به طول عمر شگفت استفاده می کردند ‪ .‬همچنین در‬
‫آرواد آنوناکی روی انسانهای اولیه ای که در مرکز آفریقا و برزیل و ماداگاسکار به دام انداخته‬
‫بودند آزمایشهای ژنتیکی انجام می دادند ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪11‬‬

‫‪ . III‬در عهد عتیق‬


‫قدیمی ترین توصیف از ‪ )Baha’em( Behemoth‬در کتاب ایوب آمده که چنین به آن‬
‫پرداخته ‪:‬‬
‫" ‪ ...‬اینک بهیموت که او را با تو آفریده ام که علف را مثل گاو می خورد ‪ .‬همانا قوت او در‬
‫کمرش می باشد و توانایی وی دررگهای شکمش است ‪ .‬دم خود را مثل سرو آزاد می جنباند‬
‫‪.‬رگهای رانش به هم پیچیده است ‪ .‬استخوانهایش مثل لوله های برنجین و اعضایش مثل تیرهای‬
‫آهنین است ‪ .‬او افضل صنایع خدا است ‪ .‬آن که اورا آفرید حربه اش را به او داده است ‪ .‬به‬
‫درستی که کوهها برایش علوفه می رویاند که در آنها تمامی حیوانات صحرا بازی می کنند ‪ .‬زیر‬
‫درختهای کنار می خوابد ‪ ،‬در سایه نیزار ودرخالب ‪ .‬درختهای کنار او را به سایه خود‬
‫می پوشاند و بیدهای نهر وی را احاطه می نماید ‪ .‬اینک رودخانه طغیان می کند لیکن او‬
‫نمی ترسد واگر چه اردن در دهانش ریخته شود ایمن خواهد بود ‪ .‬آیا چون نگران است او را‬
‫گرفتار توان کرد ؟ یا بینی وی را با قالب توان سفت ؟ "‬
‫ایوب ‪43‬‬
‫‪ Behemoth . IV‬در ادبیات فرا کتاب مقدسی‬
‫کتاب مکاشفه حبشی انوش ( که قدمتش به قرن دوم پیش از میالد می رسد ) این موجود‬
‫هراسناک را معادل دیوها توصیف می کند و از منشاء آنها می گوید ‪.‬‬
‫در آن روز دو هیوال جدا شدند یکی هیوالی مونثی بود به نام لویاتان در اعماق اقیانوس بر‬
‫سرچشمه آبها اقامت داشت ‪ .‬و هیوالی دیگرمذکر بود و نامش ‪ Behemoth‬بود که طبق افسانه‬
‫ها صحرای نامرئی به نام ‪ Dundayin‬را در سینه اش داشت ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪18‬‬

‫کلیسای کوچک سنت جان در ‪/Byblos‬جبیل‬


‫در ‪ 1636‬دولت ویشی ( دولت دست نشانده آلمان نازی در فرانسه ‪ .‬م ) در زیر زمین کلیسای‬
‫کوچک سنت جان نسخه های خطی به زبان آنخ پیدا کرده که درآن شرح دقیقی از طرح های‬
‫اولیه این کلیسای کوچک آمده ‪ .‬رهگیریهای تاریخی ما را به اینجا می رساند که کلیسا زمانی‬
‫یک معبد فنیقی بوده و بعنوان یک مرکز سری توسط بقایای آنوناکی برای آزمایش ژنتیکی شان‬
‫استفاده می شده ‪ .‬در کنار طرح ها ‪ ،‬لوحی زیرالیه دوم فونداسیون کلیسا پیدا شده که حاوی‬
‫تصاویری از نمادهای کهن آنخ است ‪.‬‬

‫آنو پادشاه نیبرو‬


‫صحنه ای که پیشکشی به درگاه آنو به تصویر کشیده شده‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪17‬‬

‫با مقایسه هیکل آنو و هیکل رعیت ‪ ،‬آنو به وضوح همچون یک غول به نظر می رسد ‪ .‬در واقع‬
‫عبرانیهای نخستین و کاتبان کتاب مقدس بعالوه فنیقی ها و هیتی ها و سومری ها و میان رودانیان‬
‫آنو و سپاهیانش را ‪ ( Gababira / Gibborim‬غولها ) می نامیدند ‪ .‬سیاره آنوناکی برتارک‬
‫این سنگ نگاره حکاکی شده و یاد آور و نماد منشاء آسمانی آنوناکی است ‪ .‬حلقه ای که درون‬
‫این ستاره شکل گرفته معرف و نماد ‪ ( Ne.Be.Ru‬نیبیرو ) سیاره آنوناکی است ‪ .‬تمامی رعایا‬
‫و پرستنده ها همیشه در برابر آنو مثل شخصیتهای کوچک اندام به تصویر کشیده شده اند که‬
‫انعکاسی است از هیبت غول آسای خدای آنوناکی که نام او در بسیاری از مراحل دیده می شود‬
‫و دارای اقتدار تام است و برزمین سلطه دارد ‪ .‬منشاء تمدنها بر زمین است و همچنین اجازه‬
‫آفرینش ژنتیکی انسان توسط آنوناکی را صادر کرده ‪ .‬گاهی اوقات یک کوزه ( لوله یا شیشه )‬
‫بر مهرهای استوانه ای و الواح دیده می شود ‪ .‬یاد آور آفرینش انسان در لوله های آزمایش ‪.‬‬
‫آزمایشهای ژنتیکی که در البراتوار آنوناکی ‪ Chimiti‬انجام شده ‪.‬‬
‫‪Azakar.Ki ، E-zakar-erdi ، Ezakarerdi‬‬
‫آنوناکی ساکنان زمین را اینگونه خطاب می کردند و همچنین درزبان علمایی کتاب رمدوش‬
‫اینگونه ذکر شده ‪.‬‬
‫برعکس فرازمینی های هم هستند که ‪ Ezakarfalki‬نامیده می شوند ‪:‬‬
‫به معنی " ساکنان ملکوت یا آسمان " ‪.‬‬
‫عبارت یا اصطالح ساکنان زمین فقط به انسانها اشاره می کند چون حیوانات و موجودات دریا‬
‫‪ Ezbahaiim-erdi‬نامیده می شوند ‪.‬‬
‫‪ Ezakarerdi‬از سه عبارت تشکیل شده ‪:‬‬
‫‪ E . 1‬به ‪ Eeh‬یا ‪ Ea‬اشاره دارد به معنی نخستین‬
‫‪ Zakar . 2‬این یک نام سومری ‪ /‬آکدی است که توسط آنوناکی به آدم داده شده ‪ .‬همین نام‬
‫امروزه در عربی استفاده می شود وبه معنی مذکر است ‪ .‬درعربی ‪ ،‬زن ‪Oonsa / Ountha‬‬
‫نامیده می شود ‪.‬‬
‫عبارت ‪Zakar‬‬

‫‪ . 1‬مذکر است و گاهی اوقات به اسب نر برای جفت گیری گفته می شود‬

‫‪ . 2‬به یاد آوردن‬


‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪16‬‬

‫در عبری ‪ Zakar‬به این معانی است‬


‫‪ . 1‬به یاد آوردن (‪ Qal‬در عبری )‬
‫‪ . 2‬به گمانه (‪ Niphal‬در عبری )‬
‫‪ . 3‬به یاد آوردن (‪ Hiphil‬در عبری )‬
‫در ادبیات در خصوص معنی پنهان عبارت ‪ Zakar‬مباحث زبان شناسی زیادی شکل گرفته ‪.‬‬
‫عربها عموماً بر این باور هستند که مرد ( مذکر ) چیزها را به یاد می آورد در حالیکه معموالً زن‬
‫میل دارد که تقریباً همه چیز را فراموش کند ‪ .‬برای همین نام عربی برای زن اناث یا اوناث است‬
‫که به معنی " فراموش کردن " می باشد ‪.‬‬
‫لغتهایی مثل ‪ ) Oonsa( Outha‬از ‪ Nasa ، Natha‬و ‪ Al Natha‬و ‪ Nis-Yan‬مشتق شده‬
‫یا همسان هستند و همگی به معنی فراموشی یا به دنیا نیاوردن می باشند ‪ .‬درسطح کالمی علمای‬
‫اسالم توضیح می دهند که توانایی یاد آوری وظیفه مقدس یک مسلمان است ‪ .‬نوعی تمرین‬
‫عبادی تا به یاد آورد که اهلل ( خدا ) آفریننده است ‪.‬‬
‫یک جور باشد یا نه باید گفت که ‪ / Zakar‬ذکر در آنخ ( زبان آنوناکی ) و سومر و بابل باستان‬
‫به معنی یادآوری است ‪ .‬این می تواند گواه یا داللتی باشد بر اینکه وظیفه آدم این است که انکی‬
‫را بعنوان خالقشان به یاد آورد ؟‬
‫‪ Erdi‬به معنی سیاره زمین است ‪ .‬کاتبان در حماسه های سومری و بابلی و آکدی ‪ Erdi‬را به‬
‫‪ Ki‬تبدیل کرده اند ‪.‬‬
‫از ‪ Erd‬عبارتهای زیر مشتق شده‬
‫‪ A .‬عبارتهای سومری ‪ Ersetu‬و ‪Erdsetu‬‬
‫‪ . B‬عبارت عربی ‪Ard‬‬
‫‪ . C‬عبارت عبری ‪Eretz‬‬
‫همه اینها یک معنای مشترک دارند ‪ :‬زمین و سرزمین‬
‫بر این اساس عبارت ‪ Ezakarerdi‬معنی دقیقش می شود ‪ :‬نخستین انسان ( یا آفریده شده )‬
‫زمین یا نخستین انسان روی زمین یاساده تر زمین – انسان به عبارت دیگر انسان زمینی‬
‫‪E-zakar-falki ، Ezakarfalki‬‬
‫عبارت آنوناکی – علمایی‬
‫عبارتی برای فرازمینی ها آنچنان که در کتاب رمدوش ذکر شده ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪83‬‬

‫برعکس ساکنان زمین ‪ Ezakarerdi‬یا ‪ Ezakar.Ki‬نامیده میشوند ‪.‬‬


‫در فرهنگ لغات زمینی ‪ ،‬فرازمینی عبارتی است که در خصوص هر باشنده ( موجود ) موضوع‬
‫یا شی ء یا فرمی از حیات و هوش گفته می شود که از فراسوی سیاره زمین نشات بگیرد ‪ .‬یک‬
‫چنین چیزی را بعنوان بیگانه هم در نظر می گیرند ‪.‬‬
‫همتزاز این ‪ ،‬یوفولوژی در بحث ری شه شناسی ‪ ،‬منشاء فرازمینی ها را خارج از فضا ‪،‬سیارات‬
‫دیگر ‪ ،‬کیهانها و ابعاد دیگر می داند ‪ .‬عبارت فرازمینی (‪ ) extraterrestrial‬از سه لغت تشکیل‬
‫شده ‪:‬‬
‫‪ Extra . A‬که از عبارت التین ‪ Extra‬مشتق شده که به معنی بیرون ‪ ،‬اضافی و فراسو است ‪.‬‬
‫‪ Terrestri . B‬که از عبارت التین ‪ Terrestris‬مشتق شده که به معنی متعلق به زمین ‪ ،‬جزء‬
‫زمین ‪ ،‬زمینی و ساخته زمین است ‪ .‬خود عبارت این عبارت از عبارتهای التین ‪ Terranum‬و‬
‫‪ Terrenum‬مشتق شده که همه آنها از عبارت ‪ Terra‬مشتق شده اند به معنی زمین یا قطعه‬
‫ای از یک سرزمین یا خاک ‪.‬‬
‫یادداشت ‪:‬‬
‫از لغت التین ‪ Terrenum‬عبارت فرانسوی ‪ Terrain‬مشتق شده و ازاین عبارت فرانسوی‬
‫لغت انگلیسی ‪ terrain‬اقتباس ‪.‬‬
‫‪ Al . C‬یک افزودگی در زبان انگلیسی به حساب می آید ‪.‬‬
‫یادداشت ‪:‬‬
‫لغت التین ‪ Terra‬در اصل از لغت عربی ‪ / Tourab‬تراب ‪ Terrab /‬به معنی خاک ‪ ،‬گل و‬
‫زمین مشتق شده که خود از لغت دیگر عربی ‪ Terrba / Tourba‬مشتق شده که به معنی قطعه‬
‫زمین است و در اصل از عبارت آنخ ‪ Turbah‬که ‪ Toorbaah‬تلفظ می شود مشتق شده که‬
‫به معنی خاک سیاره زمین است ‪.‬‬
‫در حماسه های سومری ‪ /‬آکدی و اسطوره شناسی ها خاک و زمین به گل اشاره دارد ‪ .‬همان‬
‫گلی که به وفور در عراق دوره باستان در دسترس بوده و آنوناکی از آن برای آفرینش ژنتیکی‬
‫نژاد انسان استفاده کرده ‪.‬‬
‫فرگشت فرازمینی ها و نژاد انسان‬
‫روند فرگشت بیگانگان و نژادهای فرازمینی در بسیاری از کهکشانهای دیگر فرگشت بین ابعادی‬
‫است آن هم از طریق کپی ‪ ،‬تکثیر و شبیه سازی خود و فرآوری ژنهایشان ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪81‬‬

‫بر سیاره های دیگر تمدنهای فضایی پیشرفته از طریق توسعه امواج مغزی و فرکانسهای فکری‬
‫متکثر ‪ ،‬موفق شده و پیشرفت می کنند ‪ .‬آنها احتیاجی ندارند که آنچنان که برخی از یوفولوژیستها‬
‫و مدیوم ها و واسطه های روحی به اشتباه ادعا می کنند برای نجات یافتن یا نو آفرینی‬
‫( تغییرشکل ) خودشان به سیاره های دیگر بروند چون آنها در سیستم ستاره ای یا سیاره ای‬
‫خودشان با فجایع بیواورگانیک یا زیست محیطی غیر قابل پیشگیری و غیر قابل حلی مواجهه‬
‫نیستند ‪.‬‬
‫زتاریتکولی ها وآنوناکی می توانند ژنتیکشان را تغییر بدهند اما نه به هدف نجات خود یا‬
‫مهاجرت بین سیاره ای ‪ .‬این دگرگونی در نتیجه یک رابطه علت ومعلولی به میان آمده است که‬
‫خود به نوعی پیش نیازی برای دست یابی به سطح باالتری از آگاهی و پیشرفت علمی به حساب‬
‫می آید ‪.‬‬
‫‪Ezbahaiim-erdi‬‬
‫عبارتی برای حیوانات و موجودات زنده دریایی و آفریده شده برسیاره زمین است ‪.‬‬
‫مرکب از سه عبارت است ‪:‬‬
‫‪ Ez . A‬به معنی نخستین آفریده های سطح دوم ( در مقایسه با انسان )‬
‫‪ Bahaiim . B‬به معنی حیوانات است ‪ .‬همین واژه به عربی هم وجود دارد و به همان معنی‬
‫است ‪.‬‬
‫‪ Erdi . C‬به معنی سیاره زمین است‬
‫‪Ezeridim‬‬
‫عب ارتی برای موجودات یا ابر موجودات آینده در دستگاه واژگانی یوفولوژی و پدیده های غیر‬
‫طبیعی مربوط به آنها را ‪ chrononauts‬می نامند ‪ .‬عبارتی که از ‪ Khronos‬یونانی اقتباس‬
‫شده به معنی زمان است و ‪ nauts‬اشاره دارد به سفردرزمان یا مسافران زمان ‪.‬‬
‫طبق گفته عالم ‪ Ezeridim ، Safi‬از یک نظر انسانهایی هستند که از بعد متفاوتی در زمان و‬
‫فضا به مالقات ما می آیند ‪ .‬بنابراین ما می توانیم چنین بپنداریم که آنها هم توسط آنوناکی‬
‫بعنوان بخشی از آزمایشهای ژنتیکی بنیادی شان در خصوص اشکال زنده اولیه ‪ ،‬آفریده شده‬
‫باشند ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪82‬‬

‫‪ Ezrai-il‬یا ‪Izra’il‬‬
‫یک عبارت آنوناکی ‪ /‬علمایی‬
‫نام ابرموجودات آفریده شده توسط آنوناکی ؛ آنها می توانند به فراتر از فضا و زمان بروند و اگر‬
‫بخواهیم با عبارتهای زمینی توضیح بدهیم به شکل فرشته ها بر انسان ها ظاهر میشوند ‪.‬‬
‫پژهشگران اولیه اسالمی آنها را " موجودات اهریمنی " می نامیدند ‪.‬‬
‫در ادبیات آنخ آنها تجلی های اثیری به شکل ماده هستند اما در مذاهب و کتابهای مقدس ما آنها‬
‫به صورت فرشته های سقوط کرده درگاه الهی تصویر شده اند ‪.‬‬
‫‪ Ezrai-il‬یا ‪ Ezrail‬از دو عبارت تشکیل شده‬
‫‪ / Ezra . A‬عزرا که به معنی پیام یا تجلی است‬
‫‪ / Il . B‬ئیل به معنی یزدان ‪ ،‬خدا یا آفریننده‬
‫‪Anafar Jin Markah‬‬
‫نامی آنوناکی‬
‫‪ Nafar Jinmarkah‬نام انسانی است که روی سه پا راه میرفته ‪ .‬این موجودات توسط ایگی‬
‫گی خلق شد بودند و بعدآنوناکی آنها را اصالح و بهینه کرد ‪ .‬در واقع تجربه ایگی گی با اشکال‬
‫انسانی اولیه بسیار کم بوده ‪ .‬نخست آنها ‪ Nafar Jinmarkah‬را آفریدند ‪ .‬آنها برای این‬
‫موجودات بدن فیزیکی بسیار قوی در نظر گرفته بودند اما آنها چاالک نبودند ‪ .‬بدنهای آنها برای‬
‫حمل اجسام سنگین درست شده بود ‪ .‬بعدها ایگی گی روی شکل جدیدی از انسان کار کرد که‬
‫بدنی با دو پا داشته باشد و سرعت و چاالکی بهتری از خود نشان دهد ‪ .‬با این همه انسانهای‬
‫اولیه وحشتناک بودند و هیچ شباهتی به توصیفهای کتاب مقدس نداشتند ‪.‬‬
‫ایگی گی بارها تالش کرد تا مخلوقاتش را اصالح کند و هر بار آنها با طراحی جمجمه انسان با‬
‫مشکل مواجهه می شدند ‪ .‬خالقان ایگی گی اولیه نمی خواستند مغزی درون جمجمه انسان باشد‬
‫پس این بدنهای به شکل انسان نمی توانستند فکر کنند ‪ .‬این اشکال اولیه انسان نما نخستین‬
‫رباتهای بیولوژیک جهان بودند ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪83‬‬

‫تندیسی از ‪ Pazuzu‬دیو بابلی ها‬


‫آیا این یک شیطان است ؟ فرشته سقوط کرده ؟ نوعی طاووس است ؟ نیمی انسان ونیمی دیو‬
‫است ؟ یا صرفاً موجودی است محصول اسطوره ها و تخیالت ؟‬
‫برخی دیوسومری و بابلی را همان ‪ Pazuzu‬آنوناکی می دانند ‪ .‬در اسالم از او بعنوان شیطان‬
‫یاد شده ‪ .‬علماء او را یک تجسم و مظهر اثیری می دانند ‪ Pazuzu .‬در بسیاری از نوشته های‬
‫اسراری و مذاهب ظاه ر شده و سپیده دم ظهورش به تمدن بابلی و کیهان شناسی فنیقی بر‬
‫می گردد ‪ .‬بعد ها در تاریخ ‪ ،‬شوالیه های معبد و شمنهای جهان باستان و امروزی حتی مفهوم‬
‫‪ Pazuzu‬را در باورها و تمرینهای اسراری ‪ /‬عرفانی خود جا دادند ‪.‬‬
‫‪Fari-Hanif /Fari-narif‬‬
‫‪ . I‬تعریف‬
‫‪ . II‬روح وروان در ادبیات آنوناکی‬
‫‪ . I‬تعریف‬
‫اصطالحی برای گروه بندی اشکال مختلف ارواح یا موجودات غیر فیزیکی‬
‫آنوناکی به بسیاری از اشکال و فرم ها و طبقه بندی های موجودات شناخته شده برای انسان‬
‫تحت عنوان ارواح و روانها اشاره کرده ‪.‬‬
‫از ‪ Ra‬و ‪ Ra-Nif‬عبارتهای سامی ‪ Roach ، Nefs ، Nefes ، Rafesh ، Rouh‬و ‪Ruach‬‬
‫مشتق شده به معنی روح در عربی و آرامی و عبری ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪84‬‬

‫‪ . II‬روح ها و روانها در ادبیات آنوناکی‬


‫به گفته عالم بکری ‪:‬‬
‫روح ی اروان مفهومی است که توسط انسان خلق شده ‪ .‬انسان آفریده شده و زیسته و به زیست‬
‫ذهنی اش ادامه داده نه زیست روحی اش ‪ .‬فرشته ها وجود دارند اما انسانها درکی درباره آنها‬
‫ندارند چون مذهب به انسان چنین آموخته که فرشته ها روح هستند ‪.‬‬
‫عالم بکری در ادامه می گوید که ‪:‬‬
‫حقیقت این است که آنها نه روح هستند نه پیغام آور خدا بلکه آنها تجسم و انعکاس سطح‬
‫باالتری از پاکی وهشیاری هستند ‪ ...‬و کسانی که بعد از مرگ فیزیکی شان بر زمین وارد بعد‬
‫باالتر می شوند می توانند فرشته ها را به شکل وجودهای متالپالسمایی و تجلی خوبی وزیبایی‬
‫مالقات کنند ‪ .‬اما آنها روح های یزدانی و ارواح خالص نیستند ‪.‬‬
‫‪Gaffarim‬‬
‫موجودات منفی ‪ ،‬خزنده ها ‪ ،‬جن ها ‪ ،‬عفریت ‪ ،‬پرنده های شیطانی و دیوهایی که در منطقه‬
‫سپهر فرودین تر ( بعد موازی ) و روی زمین زندگی می کنند ‪.‬‬
‫این عبارتی است که در اسطوره شناسی بابلی و آکدی در اشاره به دیوها با عناوین ذیل به کار‬
‫می رود ‪:‬‬
‫آپپ ‪ ،‬مار – شیطان مصر‬
‫اژدهای بابلی‬
‫آلو‬
‫گالو ( روح شیطانی )‬
‫اوتاکو‬
‫لیلو ( شبح هراس آور )‬
‫آردات‬
‫لی لی‬
‫طبق کتاب " دانش کیهانی " موجودات منفی توسط آنوناکی خلق شده اند آن هم در حین‬
‫آزمایش با انسان نماهای اولیه ای که در برزیل ‪ ،‬مرکز آفریقا و ماداگاسکار و آناتولی می زیستند‬
‫از بین انسان نما بیشتر به ‪ ( Ezrai-ilim‬جمع عزرائیل ‪ ، ) Ezrai-il /‬شیطانهای مونث عبید‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪89‬‬

‫(‪ ) Ubaid‬و عفریتهایی که در ‪ Cappadocia ، Peri Bacalari‬و شهرزیرزمینی‬


‫‪ Derinkuyu‬ترکیه زندگی می کردند اشاره شده ‪.‬‬
‫این عفریتها زنان ترک را هرجا که می رفتند اذیت می کردند ‪ .‬برخی از آنها همراه این زنها تا‬
‫انتهای زندگیشان باقی می ماندند و باعث آشوبهای مداوم ‪ ،‬ترس همیشگی و روان پریشی‬
‫می شدند ‪ .‬در آکدی و سومری ‪ Gaffarim‬را گاالس می نامیدند که به معنی دیوهای زیرزمین‬
‫است ‪.‬‬

‫تصویری از یک عبید در هزاره سوم پیش از میالد‬


‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪81‬‬

‫کاپادوکیا ترکیه منطقه ای که به سکونتگاه جن ها و عفریتها مشهور است‬


‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪88‬‬

‫کاپادوکیا ترکیه‬
‫این غارها و برج ها در اوایل ‪ 6333‬پیش از میالد ساخته شده اند‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪87‬‬

‫شهرزیرزمینی ‪Derinkuyu‬‬

‫شهر زیرزمینی ‪Magarasi– Derinkuyu‬‬

‫اینها شهرهای زیرزمینی کاپادوکیا هستند که فقط در دهه ‪ 1613‬بازدید آنها برای عموم آزاد‬
‫شد ‪ .‬برخی علما می گویند که این غارها سکونتگاه عفریت و موجودات خلق شده توسط‬
‫آنوناکی بوده اند ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪86‬‬

‫این تندیس مونث ما قبل تاریخی که پس از سرو شکل دادن پخته شده به فرهنگ عبید تعلق‬
‫دارد که به اشتباه توسط هوادارن یوفولوژی و نویسندگانی که قضیه را بد متوجه شده و راهنمایی‬
‫غلط هم کرده اند بعنوان یک زن مونث خزنده آنوناکی معرفی شده که با پستانهایش به نوزادش‬
‫شیر می دهد ‪ .‬نخست اینکه آنوناکی بچه هایش را اینگونه شیر نمی دهد ‪ .‬دوم اینکه آنوناکی‬
‫خزنده نبوده ‪ .‬آنها ما را به شکل خود خلق کرده اند ؟ آیا ما شبیه خزنده ها هستیم ؟‬
‫برخی محققان مسلمان این تندیس را بعنوان یکی از موجودات شیطانی فرهنگ میان رودانی‬
‫پنداشته اند ‪ .‬نامها و صفات بسیاری برای این موجودات در نظر گرفته شده مثل ابلیس ‪ ،‬عفریت‬
‫و جن و غول و شیطان ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪73‬‬

‫‪ Apep‬شیطان – مار مصر‬

‫اژدهای بابلی‬
‫برجسته کاری روی دروازه مشهور ایشتر دربابل باستان‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪71‬‬

‫دیوهای میان رودان‬

‫دربرخی موارد دیوهای میان رودان توسط ملتهای همجوار و کاتبان خارجی بعنوان " فرشته‬
‫های سقوط کرده " بدون بال به تصویر کشیده شده اند ‪ .‬در دوران ما قبل اسالم عربها آنها را‬
‫جن می نامیدند ‪ .‬در اسالم آنها را ‪ Izrail‬و ‪ ( Ezrai-il‬به صورت مفرد ) می نامیدند ‪ .‬علماء‬
‫آنوناکی آنهارا مظاهر اثیری می دانند‬

‫مرد عربی که ادعا شده در امارات متحده عربی توسط یک جن کشته شده‬

‫صفحه ای که مقاله ای درباره این واقعه در آن درج شده ‪ .‬عکس این صفحه در وب سایت‬
‫" دهکده مسلمانان " درج شده ‪.‬‬
‫تیترمقاله‬
‫نخستین عکس واقعی از جن عکاسش را کشت‬
‫برگزیده از مقاله نوشته شده توسط سالم الجیران را ترجمه کرده ام ‪:‬‬
‫" گروهی از جوانان اماراتی برای تفریح به منطقه کوهستانی راس الخیمه می روند ‪ .‬هنگام شب‬
‫در حالیکه گرم گفتگو بودند صدای عجیبی را می شنوند که از دور دست می آمده ‪ .‬از جایی‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪72‬‬

‫که کسی آنجا زندگی نمی کرده ‪ .‬رد صدا را گرفته و به غاری رسیدند و با مرد مسن و تنومندی‬
‫مواجهه شدند که در ورودی دروازه ایستاده بود و به او سالم کردند و از او درباره صداپرسیدند‬
‫و اینکه او آنجا چه می کند ‪ .‬او پاسخ داد که زمان طوالنی است که او در آنجا زندگی می کند‬
‫و به آنها گفت که آنها صدای شیطانی از گروه جن را شنیده اند ‪ .‬او ازآنها خواست که وارد غار‬
‫نشوند ‪ .‬آنها گفته های پیرمرد را نادیده گرفتند و فکر کردند که او طرز فکرش قدیمی است و‬
‫به افسانه ها و اسطوره ها باوردارد ‪ .‬به هر حال آنها وارد شدند و یکی از آنها شروع به عکاسی‬
‫از داخل غار کرد ‪ .‬بالفاصله بعد از اولین فلش زدن برای عکاسی او کف زمین افتاد ومرد ‪.‬‬
‫پس از ورود پلیس به ماجرا ‪ ،‬آنها مرد جوان را مرده روی کف زمین پیدا کردند که دوربینش‬
‫نزدیک جسد افتاده بود ‪ .‬بعد از کالبد شکافی معلوم شد که این مرد بر اثر حمله قلبی و شوک‬
‫شدیدی که به او وارد شده فوت کرده ‪ .‬پلیس عکس جنی که از دوربین عکاسی آن مرد جوان‬
‫پیدا کرده بود را منتشر کرد ‪.‬‬
‫منبع ‪:‬‬
‫‪ 11‬آوریل ‪2339‬‬
‫منبع ‪Muslim Village :‬‬
‫مترجم ‪ :‬بعدها تصویر این جن تکذیب شد‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪73‬‬

‫اینکه کل ماجرا به غیر از عکسها جعلی بوده یا نه هنوز در هاله ای از ابهام قرار دارد‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪74‬‬

‫طبق گفته عالم ‪ Bukhtiari‬برخی از دژها و معابد غول آسای عهد باستان مثل اهرام مصر‬
‫توسط انسانها ساخته نشده اند بلکه آنها را سوپر موجودات و جن هایی که توسط آنوناکی‬
‫آفریده شده بودند ساخته شده اند ‪.‬‬
‫اواضافه می کند که کتیبه هاو نوشته هایی که درواقع مدعی شده اند که کارگران و بناهای مصری‬
‫اهرام را برپا کرده اند هزاران سال بعد به نوشته های دیوارهای داخلی اهرام و مقبره های سلطنتی‬
‫اضافه شده اند ‪.‬‬
‫‪Galas‬‬
‫نام سومری وبابلی و آکدی‬
‫‪. I‬تعریف‬
‫‪ . II‬شناخته شده ترین دیوهای آکدی‬
‫‪ . I‬تعریف‬
‫‪ Galas‬به دو طبقه تقسیم می شود‬
‫‪ . 1‬ارواح پست تر و فرشته هایی که روی زمین زندگی می کنند‬
‫‪ . 2‬دیوهای زیر زمین‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪79‬‬

‫هر دو طب قه طبق اسطوره شناسی سومری و کلدانی و آکدی و بابلی توسط آنوناکی خلق شده‬
‫اند ‪ .‬دیوهای زیر زمین خود را شبانه ظاهر کرده تغییر شکل می دهند و انسانها را در جاهای‬
‫تاریک به دام می اندازند ‪.‬‬
‫آنچنان که در الواح گلی سومری ‪ /‬آکدی نوشته شده اله اینانا موقع بازگشت از ‪Kurnugi‬‬
‫( جهان فرودین ) توسط گاالسها اسکورت می شده ‪ .‬دوموزی را گاالسها دستگیر کرده و به‬
‫جهان فرودین برده بودند ‪ .‬مشهورترین دیوها عبارتند از ‪:‬‬
‫‪ Alu, Lamastu‬و ‪ Asag( Asakku‬در سومری ) و هفت دیوی که توسط خدای آنوناکی‬
‫آنو آفریده شده بودند ‪ .‬آنها به ‪ ، Sebitti‬هفت تایی مشهور بودند ‪.‬‬
‫مشهورترین دیوهای آکدی‬
‫‪Bel Uri‬‬
‫‪Bennu‬‬
‫‪Idiptu‬‬
‫‪Lamashtu‬‬
‫‪Libu‬‬
‫‪Mimma-lemnu‬‬
‫‪Miqut‬‬
‫‪Muttabriqu‬‬
‫‪Pasittu‬‬
‫‪Rabishu‬‬
‫‪Sarabda‬‬
‫‪Sidana‬‬
‫‪Suruppu‬‬
‫‪Tirid‬‬
‫‪Ugallu‬‬
‫‪Umma‬‬
‫‪Endashurimma‬‬
‫‪Endukuga‬‬
‫‪Endushuba‬‬
‫‪Engidudu‬‬
‫‪Ennugigi‬‬
‫‪Enuralla‬‬
‫‪Nerubanda‬‬
‫‪Saghulhaza‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪71‬‬

‫نبرد با گاالس ‪ ،‬موجودات دیووش بابلی ‪ .‬حدود ‪ 2333 – 1133‬پیش از میالد ‪.‬‬
‫دوره کهن بابلی‪ . Isin-Larsa‬تصویر روی گل پیاده شده از مهر استوانه ای از جنس‬
‫هماتیت که در محوطه باستانی ایشچالی واقع در استان دیاله عراق پیدا شده‬
‫در این عکس کسی که مشغول نبرد با گاالس است هم لباس مخصوصی پوشیده و هم سالح‬
‫عجیبی در دست دارد ‪.‬‬

‫گارد محافظ اینانا حدود ‪ 3233- 3333‬پیش از میالد ‪ .‬اواخر دوره جمدت نصر ‪/‬اوروک ‪ .‬مهر‬
‫استوانه ای میان رودان‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪78‬‬

‫مهر استوانه ای مرد ریش داری را به تصویر می کشد که روی چند اثر باستانی بابلی – میان‬
‫ر ودانی دیگر هم که در اوروک شهراینانا اززیر خاک بیرون کشیده شده اند هم دیده شده ‪ .‬این‬
‫مرد بعنوان همراه و نگهبان اینانا در خدمت او بوده و اینجا برای مراسم عروسی اینانا همراه‬
‫اوست ‪ .‬به انتهای گل رزهای خمیده نگاه توجه کنید ‪ .‬رزها نماد اینانا هستند ‪ .‬با توجه به جنبه‬
‫آئینی این صحنه می توان نتیجه گرفت که این رویداد در معبد اینانا رخ داده ‪.‬‬
‫برخی آشور شناسان گفته اند که این صحنه دوموزی را در باغ عدن ( ‪ Edin‬در سومری و آکدی‬
‫) به تصویر می کشد توسط دیواهای اوگاال دستگیر شده تا به ‪ ( Kurnugi‬جهان فرودین‬
‫بابلی ) برده شود ‪ .‬در اسطوره های بابلی ومیان رودانی ‪ ،‬دوموزی با ایشتر (‪ ) Ashtaroot‬اله‬
‫فنیقی گره خورده کسی که عاشق ‪ Adon‬بوده ‪.‬‬

‫فرود اینانا در ‪ ( Kurnugi‬جهان اسفل )‬


‫اله در جهان فرودین با دیوها ‪ ،‬یک گاو – مرد و راهنما حدود ‪ 2333- 2193‬پیش از میالد‬
‫دوره آکدی‬
‫اینانا در کنار یک دیو ‪ ،‬گاو – مرد و راهنما در ‪ Kurnugi‬حضور دارد ‪ .‬شعله های آتشی که از‬
‫شانه هایش زبانه می کش د معرف جنبه دوزخی اش می باشد ‪ .‬در مثالی دیگر شعله های آتش‬
‫یا اشعه ها معرف ماهیت یزدانی خدایان و اله های بابلی هستند ‪ .‬در مرکز عکس اینانا حلقه‬
‫مشهورش را در دست دارد ‪ .‬وسیله ای که طی فرود ونزولش به جهان فرودین از او گرفته‬
‫می شود ‪ .‬یک خدای بابلی که اشعه هایی از شانه هایش متصاعد می شود دم گاو – مرد را به‬
‫دست گرفته ‪ .‬در سمت چپ مهر استوانه ای خدای دیگری دیده می شود که شاخ یک خدای‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪77‬‬

‫از حال رفته دیگر را در دست گرفته که درون یک کوهستان آتش گرفته گرفتار شده و شخص‬
‫کوچک اندام دیگری هم زانو زده و نزدیک کوهستان مخفی شده ‪.‬‬

‫شیطان ‪Mushushu‬‬
‫این لوح ‪ Mushushu ،‬را به تصویر کشیده ‪ ،‬یک مار‪ -‬اژدهای دو شاخ را ‪ .‬در ادبیات علمایی‬
‫‪ ،‬اژدها یک حیوان بد نهاد نیست ‪ .‬اژدها نماد سر سختی و خرد است ‪ .‬حتی در الواح گلی بابلی‬
‫هم اژدها از ازل تجسم نیروی مثبت آفرینش کیهان بوده ‪.‬‬
‫تیامات ‪ ،‬شخصیت اله آنوناکی – میان رودانی بر زمین چون یک مادر زیبا و عاشقی که از کودکان‬
‫خود مراقبت می کند به تصویر کشیده شده بعد ها کاتبان بابلی او را به شخصیتی شیطانی تبدیل‬
‫کرده ‪ ،‬خلع اش کرده اند و جای یک خدای مذکر را برای کنترل پانتئون به او داده اند ‪.‬‬

‫دیگر اشکال فیزیکی شیطان ‪Mushushu‬‬


‫‪ / Ghul / Ghool‬غول‬
‫نام آنخ ‪ ،‬علمایی و عربی‬
‫در ادبیات علمایی غولها دوگروه از گونه هایی هستند که به سپهر باشندگان پست تر تعلق دارند‬
‫‪ .‬به عبارت دیگر غولها موجوداتی هستند که توسط آنوناکی آفریده شده اند ‪ .‬آن هنگام که آنها‬
‫روی نخستین گونه های انسان نما آزمایش می کردند ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪76‬‬

‫این موجودات نیمه انسان و نیمه حیوان به نظر می رسیدند و با ساختار و شکل فیزیکی بد‬
‫ریخت برخی از آنها را در رده ‪ ) Baha’eim( Bahama ، Bahometh‬طبقه بندی‬
‫می کنند ‪.‬‬
‫‪Hay-yah‬‬
‫‪. I‬تعریف‬
‫‪ . II‬مفهوم آن در قلمرو علوم سری و کاباال‬
‫‪ . I‬تعریف‬
‫کهن الگو های کپی های اولیه از انسانها یا انسان نماهای آفریده شده توسط اله های آنوناکی‬
‫همچنین به ماهیت ژنتیکی – متافیزیکی ‪ Adamah‬نخستین آفریده ای که شبیه انسان مدرن‬
‫امروزی به نظر می رسیده اشاره دارد ‪.‬‬
‫‪ .II‬مفهوم آن در قلمرو علوم اسراری و کاباال‬
‫مفهوم ‪ Hay-yah‬بعد ها توسط پویندگان علوم غریبه و متافیزیسینها از جمله کابالیستهای اولیه‬
‫و کیمیاگران در فازهای هفت گانه شان پذیرفته شده ‪ .‬اگر چه معنای اصلی آن به فراموشی‬
‫سپرده شده و ترجمه ها و تعبیرهای غلط فراوانی از آن ‪ ،‬تعالیم پژوهشگران شرق میانه و ادبیات‬
‫سامی را مورد تاخت وتاز قرار داده ‪.‬‬
‫برای مثال ‪ Hay-yah‬در کاباال و عبری به معنی یکی از اصول و قواعد متافیزیکی انسان است‪.‬‬
‫تحت تاثیر تعابیر شرق میانه و شرق نزدیک جستجوگران علوم غریبه در شرق انسان را به هفت‬
‫قاعده تقسیم کرده اند ‪ .‬در حالیکه کابالیستهای شرقی این تقسیم بندی را به سه اصل تقلیل داده‬
‫اند ‪:‬‬
‫‪Nephesh . A‬‬
‫‪Ruach . B‬‬
‫‪Neshamah . C‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪63‬‬

‫هالما گولیم‬
‫نخست ‪ :‬تعریف‬
‫دوم ‪ :‬فرایند آفرینش این موجودات‬
‫تعریف‪:‬‬
‫نام موجودات انسان نمای آفریده شده توسط آنوناکی به هدف انجام کاری نیکو است ‪ .‬آنها‬
‫نیمی حیوان و نیمی انسان و نیمی گولم و نیمی غول هستند ‪ .‬یک نژاد دورگه ‪ .‬آنها از گل و با‬
‫منابع موجود بر زمین ساخته شده اند و شبیه ما هستند اما آنها به یقین تفاوتهایی نسبت به‬
‫حیوانات و انسانها دارند ‪ .‬آنها بیشتر شبیه آدمهای معمولی به نظر می رسند ‪ .‬چشم ودست و ‪...‬‬
‫دارند و به هر حال شبیه رباتها و ماشینها نیستند ‪ .‬به گفته عالم مورده چای ‪ " :‬وقتی آنها را ببینید‬
‫نمی توانید درباره انسانیت آنها شک کنید ‪" .‬‬
‫آنها به شکل بزرگسال کامل متولد می شوند ‪ .‬آنها نسبت به نور حساس هستند و فقط می توانند‬
‫در شب کارکنند ‪ .‬با این حال آنها مهندسان بزرگی هستند ‪ .‬عالم مورده چای می گوید وقتی‬
‫علما و کابالیستها به سطح مقدس " درجه کاداش " برسند می توانند حیات بیافرینند‪ .‬حیات‬
‫واقعی ‪ .‬آنها می توانند موجوداتی با عملکردی بسیار شبیه انسان بیافرینند اما آنها سه تفاوت‬
‫بنیادین خواهند داشت‪:‬‬
‫‪ . 1‬آنها روح ندارند‬
‫‪ .2‬آنها قلب فیزیکی ندارند که خون را در رگها و شریانها پمپاژ کند ‪.‬‬
‫‪ . 3‬آنها سیستم عصبی ندارند‬
‫آنها ماهیتی هستند که از بعد دیگر می آیند تا بعد از اینکه وظیفه خود را انجام دادند به همان‬
‫بعد برگردند ‪ .‬آنها برای انجام کاری خلق می شوند و هدفشان هم فقط انجام همان کار است ‪.‬‬
‫خالق به آنها می گوید که چه کاری را انجام بدهند ‪ .‬آنها هم آن کار را به درستی انجام می دهند‬
‫‪ .‬در مورد عالم مورده چای باید گفت که او چهار تا از آنها را آفرید تا برای مردم فقیری در‬
‫استونی خانه بسازند و آنها هم این کار را شبانه به خوبی انجام دادند ‪.‬‬
‫فرآیند آفرینش این موجودات‪:‬‬
‫عالم مورده چای می گوید ‪:‬‬
‫"من هر کدام از این موجودات را جداگانه خلق کردم ‪ .‬برای هر کدام من هفت قطعه از کاغذ‬
‫هایی که روی آنها کدهای خاصی نوشته شده را استفاده کردم و عصایم را هم همراه داشتم ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪61‬‬

‫خاک یا گل را بر می دارم و برای انعطاف پذیر کردنش آن را با آب خالص مخلوط می کنم ‪.‬‬
‫پس از قوام درست من آن را در قالب یک گوی می ریزم ‪ .‬اغلب چراغ ها را خاموش می کنم‬
‫‪ .‬روشنایی بسیار کمی باقی می گذارم ‪ .‬شاید یک المپ کوچک یاشمع و آن را در فاصله چهار‬
‫یا پنج پایی قالب قرار‬
‫می دهم ‪ .‬سپس متن خاصی را می خوانم که می تواند گوی را برای ورود به مرحله بعد آماده‬
‫کند ‪ .‬در این مرحله گوی چهار پا کشیده شده و آماده است تا طرح فیزیکی ام را بپذیرد ‪.‬‬
‫در این مرحله عصایم را بر می دارم و به آن سوی این قالب مخروطی کشیده رفته و چوب‬
‫دست را در آن فرو کرده و قالب را باز تر وگسترده تر می کنم و به قالب دوکی شکل فرمان می‬
‫دهم که به شکل انسان کپی شود و قالب به شکل یک مجسمه بی جان در می آید اما به هر حال‬
‫شبیه انسان است ‪.‬از هفت تکه کاغذی که در اختیار دارم استفاده می کنم ‪ .‬دو تا را روی چشم‬
‫‪ .‬دو تا را روی گوش و یکی را روی دهان و دیگری را روی سینه در قسمتی که قلب قراردارد‬
‫قرارمی دهم ‪ .‬هفتمین کاغذ را به شکل سیگارلوله می کنم و می روم آن سر دیگر مجسمه و‬
‫کاغذ را پرتاب می کنم رویش ‪ .‬بیشتر اوقات کاغذ روی بینی یا بین پاها یا جای مناسب دیگری‬
‫فرودمی آید ‪ .‬سپس مجسمه شروع به حرکت کرده وتالش می کند تا بلند شود ‪ .‬در این لحظه‬
‫بر می گردم و اتاق را برای چند دقیقه ترک می کنم تا فرایند صاحب حیات شدن مجسمه را‬
‫نبینم ‪.‬‬
‫طبق گفته " کتاب رمدوش " دیدن عمل دگردیسی براساس قانون علماء ممنوع است ‪.‬‬
‫پشت اتاق می ایستم و صبرمی کنم تا صدایی از موجود در بیاید ‪ .‬صدایی که حاکی از کامل‬
‫شدن فرایند باشد ‪ .‬به اتاق بر می گردم و به موجود خوش آمد می گویم و اورا با لباسی می‬
‫پوشانم و تمام کاغذها را در جای امنی پنهان می کنم تا زمانی که برای برگرداندن موجود از آنها‬
‫استفاده کرده و این ماهیت را به بعد اصلی اش بفرستم ‪.‬‬
‫آنها را برای انجام وظیفه خاصی می آفرینم ‪.‬‬
‫وقتی کارشان تمام شد از آنها می خواهم که کف زمین رو به یکدیگر دراز بکشند ‪ .‬کاغذهایی‬
‫که فرمولهارویشان نوشته شده را درجاهای مناسب قرار می دهم و آب خالص را بر بدنشان می‬
‫ریزم ‪ .‬بدنها ناپدید می شوند و زمین را ترک کرده وبه جایی که از آنجا آمده اند بر می گردند‬
‫"‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪62‬‬

‫از عالم می پرسم‪:‬‬


‫"آنها همیشه به همین راحتی و بی سرو صدا بر می گردند ؟ "‬
‫او پاسخ داد که ‪ :‬نه‬
‫"گاهی اوقات انجام وظیفه شان قدری طوالنی می شود و شخصیتشان رشد می کند و دچار‬
‫توهم انسان بودن می شوند و دلشان می خواهد که در بعد ما بمانند ‪ .‬البته اینکه به آنها اجازه‬
‫ماندن بدهیم خیلی ظالمانه و بی رحمانه است ‪ .‬نیازی به برشمردن خطرات نیست و اینکه آنها‬
‫مهارت الزم را برای ماندن در بعد ما ندارند ‪ .‬پس عالم یا کابالیست باید مهارت بیشتری به خرج‬
‫داده و موجود را با هیپنوتیزم به خواب عمیقی فرو ببرد‪.‬‬
‫وقتی کاغذهارا در جاهای مناسب قرارگرفت باید جمع آوری شده و آتش زده شوند ووقتی در‬
‫حال سوختن هستند روی بدن موجود آب خالص ریخته شود تا ناپدید گردد ‪.‬‬
‫‪...‬آنها برای من خانه های خوبی ساخته اند ‪ .‬در سپیده دم صبح روز بعد من برای بررسی خانه‬
‫ها می روم و " پوشش " عظیمی که منطقه را پوشانده را از بین می برم ‪ .‬این " پوشش " یک‬
‫الیه بزرگ پالسمایی است که می تواند یک سپرنامرئی روی کل منطقه ایجاد کند ‪ .‬چون این‬
‫عبارت‬
‫"پوشش " کوتاه و ساده است از آن استفاده می کنیم ‪... " .‬‬
‫یادداشت مترجم‪:‬‬
‫احتماال اینها همان موجوداتی هستند که بنا برافسانه ها پوما پونکو را برای آنوناکی به قصد‬
‫استقرار آنو شبانه ساخته اند ‪.‬‬
‫‪/ Jinni / Jinn‬جن‬
‫نام آنخ ‪ /‬عربی‬
‫درادبیات آنخ ‪ Jinn ،‬به معنی زاد و ولد ‪ ،‬نژاد یا آفریده هست ‪ .‬آنها موجوداتی هستند که توسط‬
‫آنوناکی خلق شده اند ‪ .‬عربها و ساکنان آناتولی باستان آنها را عفریت می نامند ‪ .‬درقرآن جن از‬
‫طبقه موجوداتی است که مونث و مذکر دارد و چیزی است بین نوع بشر و فرشته و موجوداتی‬
‫است که از دود آتش آفریده شده ودر صحرا و مناطق متروکه زندگی می کند ‪ .‬برخی از مناطق‬
‫موازی نه چندان دور از زمین زندگی می کنند ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪63‬‬

‫جن ها این توانایی را دارند که به شکل غیر منتظره ای ظاهر شوند و بالفاصله هم ناپدید شوند‬
‫و به اشکال مختلف دربیایند و مثل بیگانه ها و فرازمینی ها این کار را انجام می دهند و مثل آنها‬
‫توانایی تغییر شکل و ورود و خروج از ابعاد موازی را دارند ‪.‬‬
‫برخی ربوده شده های به یوفو ها برده شده گفته اند که بیگانه هایی که آنها را اسیر کرده بودند‬
‫شبیه موجودات خاکستری کوچکی بوده اند ‪ .‬چنین توصیفهایی در تعاریف عربی از جن و‬
‫عفریت آمده ‪.‬‬
‫در افسانه های عربی جن و عفریت دقیقاً مثل بیگانه ها و خاکستری های فرازمینی هستند که‬
‫ربوده شده ها و یوفولوژیستها ازآنها صحبت می کنند ‪ .‬جن ها هم در کار با ماشینها خبره هستند‬
‫‪ .‬آنها از این ماشین آالت برای بازدید از سرزمینهای دور دست از جمله سیاره ما استفاده‬
‫می کنند ‪ .‬این ماشینها هم ابعاد و اشکال و کارکرد متفاوت دارند ‪.‬‬
‫برخی بیضی یا استوانه ای هستند و برخی دیگر مخروطی و یا نیم دایره شبیه یوفوها ‪.‬‬
‫‪Afa-rit‬‬
‫نام آنخ ‪ /‬عربی‬
‫عفریتها موجوداتی هستند که توسط آنوناکی خلق شده اند ( موجودات فیزیکی یا غیر فیزیکی‬
‫) باقدرتهای غیر عادی که برای کمک به کسانی که روش احضارشان را بلد هستند ظاهر‬
‫می شوند ‪ .‬آنها موجودات ژنتیکی هستند که توسط آنوناکی آفریده شده اند و بعدها به نوشته‬
‫ها و ادبیات قومی خاورمیانه ( عربی و فارسی ) راه پیدا کرده اند و به عفریت یا ارواح شیطانی‬
‫‪ evil spirits /‬تبدیل شده اند ‪.‬‬
‫‪ Afarit‬یا ‪ Afa-rit‬معموالً با طلسمها مربوط می شود ‪.‬‬
‫برخی از مشهور ترین عفریتها عبارتند از ‪:‬‬
‫‪ Abu Mihriz . 1‬یا ‪ Abu Yahkoob‬هم نامیده می شود سه شنبه ها روز حکمرانی اوست‬
‫‪ Barqan Abu Adjayb . 2‬او چهارشنبه ها حکمران است‬
‫‪ Murrah El-Abiad Abu El-Hareth. 3‬که ‪ Abu Al Nour‬هم نامیده می شود یکشنبه‬
‫حکمران است ‪.‬‬
‫‪ El Mudhib . 4‬که ‪ Abu Abdallah Al Said‬هم نامیده می شود سه شنبه ها حکمران‬
‫است ‪.‬‬
‫‪ Shamhurish El Tayyar . 9‬پنج شنبه ها حکمران است ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪64‬‬

‫یک تصویر قرون وسطایی از شاه سلیمان و عفریتها ‪ ،‬موجوداتی که تحت فرمان او بودند ‪.‬‬
‫عفریت در اصل توسط آنوناکی آفریده شده‬

‫سلیمان برخی دیوها ‪ ،‬جن ها و عفریتهای خلق شده توسط آنوناکی رااحضار می کرد‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪69‬‬

‫حلقه سلیمان که توسط یک فرشته سقوط کرده آنوناکی به او داده شده‬

‫کارت حاوی نامهای عفریتهای اعظم‬


‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪61‬‬

‫چارتی نسبتاً تازه از نامهای عفریتهای اعظم و "چشم خرد " ی که توسط غیبگوهای یهودی و‬
‫کابالیستها و کیمیاگرها استفاده می شود ‪ .‬در اصل براساس صور ارواح فراهم شده که خود‬
‫منشاءاش را به طومارهای دست نوشته کتاب علمایی " دانش کیهانی " بر می گردد ‪ .‬این کتاب‬
‫مورد استفاده عالمه ها و ساحران پیش از اسالم در شبه جزیره عربستان بوده ‪ .‬برخی چارتهای‬
‫عفریتی به عربی و عبری باستان نوشته شده اند ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪68‬‬

‫مادام بالواتسکی با ‪ Kuthumi, El Myora‬و عالم آنوناکی سنت جرمنی این عکس‬
‫احتماالدر اواخر سال ‪ 1733‬میالدی گرفته شده‬

‫سنت جرمنی پیشرفته ترین عالم در عرصه " احضار عفریت " یا همان فرمان دادن به عفریت‬
‫بود ‪ .‬یک صفحه از کتاب " شمس المعرفت و الکبری " به " جلسات عفریت " مربوط می‬
‫شود که فهرست اسامی برخی از قدرتمند ترین عفریتها در آن آمده مثل ‪:‬‬
‫‪ ، Maymoun ، Al Asmar ، Bakhlahalshatoush‬نام بسیاری از عفریتها از آنخ مشتق‬
‫شده که زبان آنوناکی است ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪67‬‬

‫‪Zalmat Shawdah ، Zalmat Gaguadi‬‬


‫‪ Zalmat Gaguadi‬عبارت آنوناکی است برای نژاد تاریکی ‪.‬‬
‫‪ Zalmat Shawdah‬عبارت آنوناکی است برای نژاد سیاه‬
‫طبق کتاب " دکترین اسرار " هلنا بالواتسکی " نژاد تاریک " نخستین نژادی بود که طبق افسانه‬
‫های بابلی نسلش منقرض شد ‪ .‬نژاد ‪ Adamic‬یکی از دو نژادی اصلی بود که در دوران هبوط‬
‫انسان ( ریشه سوم نژادی ما ) وجود داشت ؛ نژاد دیگر ‪ Sarku‬یا نژاد نور نامیده می شد ( منبع‬
‫دکترین اسرار جلد دوم و فصل پنجم )‬
‫عالم البیدانی می گوید که نژاد سیاه توسط ایگی گی آفریده شده بود وتوسط آنوناکی اصالح‬
‫شده ‪ .‬نخستین زیستگاه آنها برزیل و ماداگاسکار بوده نه آفریقا ‪ .‬آنوناکی آنها را ‪Zalmat‬‬
‫‪ Shawdah‬می نامیده عبارت ظلمات از همین واژه آنوناکی گرفته شده ‪ .‬در عربی لغتهای‬
‫‪ Zalma‬و ‪ Zilm‬به معنی مرد است و لغت آنوناکی ‪ Shawdah‬در عربی ‪ Sawda‬و ‪Aswad‬‬
‫‪ /‬اسود است که هردو معنی سیاه می دهند ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪66‬‬

‫‪Zakar‬‬
‫نام دیگر سومری و آنوناکی که توسط خدای آنوناکی انکی به آدم داده شده ‪ .‬همین لغت امروزه‬
‫هم درعربی استفاده می شود و به معنی مرد است در عربی مونث می شود ‪)Unsa( Ountha‬‬
‫در دوران ما قبل اسالم طی دوران جاهلیت ( نامی که پیروان محمد به دوران قبل ازاسالم داده‬
‫اند ) لغت ‪ Zakar‬به معنی یادآور بود ‪.‬‬
‫بر حسب اتفاق در عبری هم ‪ Zakar‬به معنی زیر است ‪.‬‬
‫‪ .1‬به یاد آور (‪) Qal‬‬
‫‪ .2‬سگالیدن (‪) Niphal‬‬
‫‪ .3‬امکان یاد آوری است (‪) Hiphil‬‬
‫‪Zamzummim‬‬
‫نام آنخ ‪ /‬علمایی و آمونی‬
‫نامی برای فرزندان ‪ ( Anak‬آنکیم )‬
‫اشاره به آمونی ها ‪.‬‬
‫‪ Zamzummim‬از واژه فنیقی ‪ Zayin‬مشتق شده ‪ .‬که به همین شکل در آرامی وسریانی و‬
‫عبری و عربی تلفظ می شود ‪.‬‬
‫زن نورانی ( زنی از جنس نور )‬
‫‪ . 1‬زن نورانی نخستین شکل مونث بر زمین است‬
‫‪ . 2‬لیلیث و حوا از رده " زن نورانی " بوده و توسط آنوناکی آفریده شده بودند‬
‫‪ . 3‬شجره آنها مفقوده است نه انسانی است نه حاصل کنش خدای یهودیت و مسیحیت واسالم‬
‫‪ .‬این برای کاتبان باستانی و مورخان و محققان کتاب مقدس در همه دوره ها به معمایی تبدیل‬
‫شده ‪ .‬تبار آنها قابل ردیابی نیست چون نه لیلیث و نه حوا هیچکدام پدر نداشتند‬
‫‪ .4‬اگر هم داشته اند پدرو مادرشان از تبار انسان نبوده اند ‪.‬‬
‫‪ . 9‬حوا از دنده آدم آفریده نشده‬
‫‪ . 1‬رهبران و نخبه های آنوناکی با بارور کردن یک مونث اولیه گروههای نژادی مذکر را‬
‫آفریده اند ‪.‬‬
‫‪ . 8‬آنها در شهرهای قرنطینه شده زندگی می کردند و پسرها ودخترهایی داشتند که پدر آنها‬
‫آنوناکی بود ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪133‬‬

‫‪ . 7‬بعضی از آنوناکی ها در اور ‪ ،‬آمریت ‪ ،‬اوگاریت و بعلبک و باترون و پترا و صورو صیدون‬
‫اقامت داشتند ‪.‬‬
‫‪ . 6‬انسانهای اول یه ای که در این دوران زندگی می کردند شهر قرنطینه شده این زن را " شهر‬
‫سراب وزیبای توهم " می نامیدند چون در آن زمان جذاب ترین زنان زمین در آنجا زندگی‬
‫می کردند ‪.‬‬
‫‪ . 13‬آنها ساکنان شبه جزیره سینا را زنان حوری وش می نامیدند‬
‫‪ . 11‬در اصل لغت ‪ Houriyaat‬یک عبارت آنخی است ( زبان آنوناکی ) بعدها به زبان عربی‬
‫و بعد از آن به مجموعه اصطالحات عفریتی ( جنی ) اضافه شده ‪.‬‬
‫‪ . 12‬انسان نماهایی که از گل ( تراب ) خلق شده اند اجازه تعامل با این زنان را نداشتند ‪.‬‬
‫‪ . 13‬هزاران سال بعد ساکنان جایی که امروزه شبه جزیره عربستان نامیده می شود وسرزمینهای‬
‫هم مرز با ایران ‪ ،‬امارات متحده عربی و هند این زنان را بنت النور نامیده اند ‪.‬‬
‫‪ . 14‬دگرگونی مالیمی از لغت آنوناکی ‪ B’nat‬شده لغت عبری ‪ ،‬عربی ‪ Banat‬به معنی دخترها‬
‫و لغت آنوناکی ‪ Nour‬که به معنی نور است درعبری شده ‪ Menora‬ودر عربی شده ‪. Noor‬‬
‫‪ . 19‬کسانی که اجازه " آمیزش " با زنان نورانی را داشتند " پسران نور " نامیده می شوند ‪.‬‬
‫‪ . 11‬از نژاد انسانی اولیه همه انسانها به وجود آمده اند ‪ .‬خدا هیچ ربطی به آفرینش انسانها‬
‫نداشته ‪.‬‬
‫‪ . 18‬به عبارت دیگر ‪ ،‬خدایی که ما می شناسیم و از او می ترسیم و به او احترام می گذاریم‬
‫شما را خلق نکرده ‪.‬‬
‫‪ . 17‬حتی عبارت یا لغت خدا در دوران اولیه حضور زن نورانی و نژاد انسانهای اولیه برزمین‬
‫وجود نداشته‬
‫‪ . 16‬در عوض از عبارتهایی چون خدایان یا اربابان ملکوت استفاده می شده ‪.‬‬
‫‪ . 23‬هزاران سال بعد این عبارتها تبدیل شده اند به‬
‫”‪“Giants,‬‬
‫”‪“Gibborim,‬‬
‫”‪“Jababira,‬‬
‫”‪“Raphaim,‬‬
‫”‪“Bene-Ha Elohim,‬‬
‫”‪“Elohim,‬‬
‫”‪“Nephilim,‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪131‬‬

‫”‪- “Anakim,‬‬
‫‪ij-‬‬
‫”‪“Fallen Angels,‬‬
‫”‪“Neteru,‬‬
‫”‪- “Anuki,‬‬
‫”‪“Anunnaki,‬‬
‫”‪- “Ana’kh,‬‬
‫‪- You name it‬‬

‫‪/Abd‬عبد‬
‫عبارت آنوناکی ‪ /‬علمایی و عربی ماقبل اسالم‬
‫از نظر تاریخی و ژنتیک عبد نخستین نامی بوده که توسط آنوناکی به انسان داده شده ‪ .‬در اصل‬
‫به معنی برده اما بعدها انکی آن را به خدمتکار تغییر داد ‪ .‬درعربی معاصر آن را به شکل عبد یا‬
‫عابد می نویسند که به دو معنی است ‪.‬‬
‫‪ . 1‬شخص سیاه‬
‫‪ . 2‬برده‬
‫در اشعار أبو الطیب أحمد بن الحسین المتنبّی الکندی ( ‪ 619-19‬میالدی ) نسبتهای تحقیر آمیزی‬
‫به عبد داده شده ‪ .‬در نوشته ابوالعالء معری ( مرگ در سال ‪ ) 1698‬و نابغه ذبیانی فرزند معاویة‬
‫( ‪ ) 939 – 134‬و در داستان شاه دبشلیم وبید پای برهمن ( حدود ‪ 119‬پیش از میالد ) هم از‬
‫‪1‬‬
‫عبد یاد شده ‪.‬‬
‫‪Abel “Abhal”, “A-bel-alu”, “Abhel”, “Ablu”, “Habeel‬‬
‫نام آنوناکی ‪ ،‬بابلی و آشوری و سومری و عربی و آکدی و عبری‬
‫‪ Abel‬از لغت آنوناکی ‪ A-bel-alu ، Abhal‬مشتق شده و از سه لغت آنخ تشکیل شده ‪:‬‬

‫‪ . 1‬دابشلیم شاه (پادشاه هندوستان) فردی زورگو و خشن بود‪ .‬تا این که مردی فرزانه به نام “بیدپا” برای‬
‫ستمگری های او چاره ای جویید‪ .‬او به نزد شاه رفت تا با سخنان حکیمانه و عالمانه او را به مهربانی با مردم‬
‫دعوت کند ولی پادشاه او را به زندان انداخت‪ .‬بعد ازین پادشاه به فکر فرو رفت‪ .‬با خود اندیشید که مرد عالم‬
‫و فرزانه ای را به زندان اننداخته و از کار خود پیشمان شد‪ .‬بیدپا را از زندان آزاد کرد و معاون خود ساخت‪.‬‬
‫از ظلم و ستم دست برداشت و تبدیل به مردی دانا و عادل شد‪ .‬روزی پادشاه به بید پای فرزانه دستور داد تا‬
‫نوشته ای تهیه کند که در ان راه و رسم مردم داری و کشور داری نوشته شده باشد‪ .‬بیدپای فرزانه به دستور‬
‫پادشاه عمل و نوشته را تهیه کرد‪ .‬نام آن را نیز “کلیه و دمنه” نهاد‪. .‬م‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪132‬‬

‫‪ A . 1‬به معنی نخستین منشاء و آسمان‬


‫‪ Bel . 2‬به معنی یک خدای آفریده گر‬
‫‪ Alu . 3‬به معنی نخستین فرم انسانی که با توانایی ذهنی آفریده شده‬

‫با توجه به کتاب مقدس و دیگر نوشته های مذهبی تصور غرب از نفیلیم به شکل فرشته های‬
‫سقوط کرده ای است با شهوت فیزیکی نسبت به زنان‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪133‬‬

‫تصور غربی از نفیلیم نژادی از غولهای زیبا است که عاشق زن زمینی شده باشند‬
‫‪ Abel “Abhal”, “A-bel-alu‬و آنوناکی‬
‫‪ Abhel‬در عبری ( عبری کهن ‪ ) Hebel, Hebhel :‬هست ‪.‬‬
‫در عربی ‪Habeel‬‬
‫‪ Ablu‬در سومری و آکدی نخستین بار در افسانه ‪ ) Ablu Kinu( Tammuz‬آمده و به معنی‬
‫پسر راستین است ‪.‬‬
‫‪ Abel‬در چندین زبان غربی هم آمده‬
‫پیشوند یهودی ‪ Ab‬در عبری به معنی منبع هست و ‪ EL‬به معنی خدا ‪.‬‬
‫لغت اصلی عبری ‪ Hevel‬به معنی دم یا بخار است و حاوی لغتهای ‪ AB‬یا ‪ EL‬نیست ‪.‬‬
‫در آنخ ما معانی مشابهی برای ‪ Abel‬آنوناکی پیدا می کنیم که به معنی اصلی و کهن الگوی‬
‫نخستین است و به نخستین انسان هوشمند بر زمین اشاره دارد ‪.‬‬
‫گروهی از آبلی ها که در شمال آفریقا زندگی می کردند از ‪ Abel‬تحت عنوان ‪ Abil‬یا‬
‫‪ / Haabiil‬هابیل یادکرده اند ‪ Abel .‬از لغت آشوری ‪ Aplu‬یا ‪ Ablu‬مشتق شده و نخستین‬
‫بار در افسانه تموز (‪ ) Ablu Kinu‬به آن اشاره شده و به معنی پسر راستین است و خود لغت‬
‫آشوری ‪ Ablu‬از عبارت آنوناکی ‪ Abhal‬مشتق شده ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪134‬‬

‫‪ Aplu‬یا ‪Ablu‬آشوری یا ‪ Abal‬به معنی پسر شبیه به لغت آنوناکی ‪ Ibnu‬یا ‪ Ibn‬است که‬
‫به معنی پسر یا نخستین شخص آفریده شده هم هست که می شود ‪ Ben‬در عبری یا ‪ Ibn‬و‬
‫‪ Bin‬درعربی که به همین معنی هستند ‪.‬‬
‫ترکیب ژنتیکی ‪ / Abel‬هابیل و اینکه این معادل آنوناکی چگونه در کتاب مقدس جای‬
‫گرفت ‪.‬‬
‫در خصوص ترکیب ژنتیکی ‪ Abel‬یکی از علماء پیشنهاد می کند که ما باید از خودمان بپرسیم‬
‫که نوع رابطه حوا و اوالدش با خدا و آنوناکی چگونه بوده ‪ .‬درباره حوا حرف وحدیث زیاد‬
‫است و اخبار متناقضی درباره ماهیت واقعی و منشاء دی ان ای اش مطرح شده و باالتر از همه‬
‫اینها رابطه اش با آنوناکی و خدایان و خدای یهود و مسیحیت واسالم ‪.‬‬
‫حوا در متون سومری و حماسه های فنیقی و در کتاب مقدس و قرآن و متون گنوسی ونوشته‬
‫های علماء ظاهر شده ‪ .‬اعتبار داستان حوا در کتاب مقدس بسیار اندک است ‪ .‬دربرخی عبارتهای‬
‫متون سومری انکی بعنوان شاه و خدا ویک خالق ‪ ،‬حوا را آفریده ‪ .‬اگرچه طبق دیگر متون‬
‫سومری و اسطوره شناسی آنوناکی یقین قطعی وجود ندارد که ‪ En.Ki‬تنها خالق حوا بوده باشد‬
‫چون خدایان سومری بسیار دیگری هم درگیر فرآیند آفرینش بشر دخیل بوده اند ‪ .‬مثل فرشته‬
‫جبرئیل مشهور به ‪ Inanna ، Gb’r‬و چند نام دیگر ‪.‬‬
‫انسانها از و با ترکیب دی ان ای یک آنوناکی ‪ ،‬معموال یک خدا یا الهه و با عناصر زمینی به‬
‫روش ژنتیکی توسط آنوناکی آفریده شده اند ‪ .‬این عنصر یا گل بوده یا گونه هایی از یک انسان‬
‫بدوی ‪ .‬پیش نیاز کار دخالت یک خدا ی الهه آنوناکی بوده ‪ .‬هزاران سال بعد کتاب مقدس به‬
‫ما می گوید که حوا هم در آفرینش ( زایش ) دو پسر اولش هابیل و قابیل از کمک خدا‬
‫بهره مند شده و اینکه پدر آنها خدا بوده نه آدم ‪.‬‬
‫این قضیه توانسته و باید هم بتواند مسیحیان را گیج کند ‪ .‬حوا با کمک خدا قابیل و هابیل را‬
‫آبستن شده ‪ .‬فقط فرزند سومش ‪ Seth‬نتیجه آمیزش اوبا آدم بوده و ‪ Seth‬که شبیه آدم بود‬
‫زاده شد‪.‬‬
‫پس هابیل و قابیل شبیه که بودند ؟‬
‫کتاب مقدس پاسخی نمی دهد ؟‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪139‬‬

‫پیدایش ‪4:1‬‬
‫" ‪ ...‬و قاین را بزاد و گفت ‪ :‬مردی از از یهوه به کف آوردم ‪ .‬هابیل برادر قاین را نیز به دنیا‬
‫آورد ‪" ...‬‬
‫پیدایش ‪9:3‬‬
‫" ‪ ...‬آدم صد وسی سال داشت که پسری شبیه خود و مانند صورت خویش آورد و او را شیث‬
‫نام نهاد ‪"...‬‬
‫کتابهای گنوسی بر این وضعیت بارقه نوری می افکنند و می گویند ‪:‬‬
‫قاین توسط انکی خدای آنوناکی و زنی به نام ‪ Havvah( KaVa‬یا ‪ ) Hawwa‬آفریده شده‬
‫بود که نام اصلی حوا در متون باستانی است که هزاران سال قبل از جمع آوری و تدوین کتاب‬
‫مقدس نوشته شده بودند ‪ .‬این دیدگاه رسمی گنوسی است به این معنی که قاین ‪ /‬قابیل ‪% 133‬‬
‫انسان نبوده ‪ .‬خون قاین سه چهارم یا یک دوم آنوناکی بوده ‪.‬‬
‫دو پسر دیگر حوا ‪ ،‬یکی ‪ Abel‬که ‪ Hevel‬هم نامیده می شده و دیگری ‪ Seth‬که ‪Sata-Na-‬‬
‫‪ il‬هم نامیده می شده از نظر ژنتیکی کمتر از ‪ % 93‬آنوناکی بوده اند چون آنها فرزندان ‪KaVa‬‬
‫( حوا ) و ‪ ( Ata.Bba‬نام اصلی آدم ) بوده اند ‪.‬‬
‫در بسیاری از سطوح ‪ ،‬قاین برتر از هابیل بوده چون او فرزند یک آنوناکی بوده ‪ .‬هابیل فرودین‬
‫تر از قاین بوده چون او زاده یک عنصر زمینی بوده ‪.‬‬
‫برتری قاین در کتاب مقدس مستند شده چون کتاب مقدس ( عهد جدید و قدیم ) به وضوح‬
‫می گویند که "‬
‫" قاین بسی باالتر از هابیل ایستاد ! "‬
‫بنابراین علما به این نتیجه رسیده اند که ‪:‬‬
‫‪ . 1‬حوا و آدم از یک نژاد نبوده اند و از نظر ژنتیکی با هم فرق می کرده اند‬
‫‪ . 2‬نخستین نژاد انسانی که حوا به دنیا آورده در نتیجه جفت گیری با خدایان بوده‬
‫‪ . 3‬فرزندان هابیل و قاین از نظرژنتیکی اصالح شده اند تا مناسب سناریو آنوناکی باشند‬
‫‪ . 4‬آفرینش انسان بسیار کهن تر از دورانی صورت گرفته که در یهودیت و مسیحیت و اسالم‬
‫از آن یاد شده ‪.‬‬
‫‪ . 9‬تمامی نژادهای انسان از عنصر کهن مونث حوا حاصل شده اند‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪131‬‬

‫‪Abel-alu‬‬
‫معنایش مشخص نیست ‪ .‬احتماالً به معنی کهن الگوی ژنتیکی انسان باید باشد ‪.‬‬
‫از سه حرف تشکیل شده‬
‫‪ A . 1‬به معنی نخستین و منشاء و آسمان‬
‫‪ Bel . 2‬به معنی خدای آفریننده‬
‫‪ Alu . 3‬نخستین انسان آفریده شده با توانایی ذهنی‬
‫‪Apkallu / Abkalu‬‬
‫نام آکدی ‪ .‬سومری‬
‫در اسطوره شناسی آکدی ‪ Apkallu / Abkalu‬هفت ( یا گاهی اوقات هشت ) خردمند بوده‬
‫اند که بعنوان وزیر و مشاور و نگهبان در خدمت شاهان بابل بوده اند ‪ .‬تعدادی از شاعران و‬
‫نویسندگان و مورخان و کاتبان که چندین حماسه بابلی را نوشته اند ‪ .‬خردمندان ‪Abkalu‬‬
‫توسط آنوناکی آفریده شده اند ‪.‬‬
‫این خردمندان‬
‫‪1-Adapa (U-an, called Oannes),‬‬
‫‪2-U-an duga,‬‬
‫‪3-E-me-duga,‬‬
‫‪4-En-me-galama,‬‬
‫‪9-En-me-bulaga,‬‬
‫‪1-An-Enlida,‬‬
‫‪8-Utu-abzu.‬‬
‫‪ Apkallu‬به ساختن دیوارها و طاقچه ها در شهرها نامور بودند ‪ .‬آنها به بسیاری از خدایان ‪،‬‬
‫اله ها و شاهان خدمت می کردند که برخی از آنها عبارتند از مردوک ‪ Ea ،‬و اینانا یاایشتر ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪138‬‬

‫اتاقی در قصر نیمرود که با تصاویر ‪ Abkalu‬آذین بندی شده‬

‫شاه ‪ Ashurnasirpal‬در سمت چپ با استفاده از ‪ Apkallu‬روح نگهبانش خود را از شر‬


‫دیوها و نیروهای شیطانی مصون نگه می دارد‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪137‬‬

‫یک نمونه از ‪ Abkalu‬یا ‪Apkallu‬‬


‫آپکالوها هم مثل فرشته ها و جن ها بال داشتند ‪.‬‬

‫سرهای گریفین یاد آور رویای حزقیال از کروبی هایی است که صورت فرشته سان داشتند‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪136‬‬

‫دو ‪ Abkalu‬بالدار مصری که از مقبره تات محافظت می کنند ‪.‬‬


‫اگر با دقت بیشتری به این تصویر نگاه کنید چند نماد پنهان در آن را پیدا خواهید کرد ‪.‬‬
‫ابتدا روی مرکز عکس متمرکز شوید ‪ .‬فرمی مثلثی را پیدا خواهید کرد که خو د را به شکل یک‬
‫بشقاب پرنده دگرگون کرده ‪ .‬کمی عقب تر شما می توانید نوراحاطه کننده سفینه را ببینید ‪ .‬حال‬
‫روی مرکز سفینه متمرکز شوید تا لوله آزمایش ‪ ، Chimiti‬منبع انرژی کیهانی و حیات روی‬
‫زمین را مشاهده کنید ‪.‬‬
‫کمی باالتر بروید و حال شما موجودی را پیدا خواهید کرد که بازوهایش را تا نوک بالها گشوده‬
‫‪ .‬سر موجود را در نظر بگیرید و به پایین بروید تا متوجه شوید که یک خط مستقیم موجود را‬
‫به یک توده تیره متصل می کند ‪ .‬این نمادگرایی است برای ظهور یا رهایی بدن فیزیکی ‪ .‬این‬
‫تصویر نشان می دهد که چگونه فراعنه برای رسیدن به ستاره ها و آرامگاه نهایی شان خود را‬
‫از اسارت زمین رها می کنند ‪.‬‬
‫به عبارت دیگر این طرح آنوناکی است برای جهان دیگر یا همان آخرت!!!‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪113‬‬

‫صورت آپکالو‬

‫یک آپکالو بابلی نگهبان که در دستش ‪ / Lagi-zulum‬چمچه درخت خرمای نر را نگهداشته‬


‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪111‬‬

‫اله – فرشته الما با یک ژست آئینی حدود ‪ 2333- 2193‬پیش از میالد دوره ‪Akkad‬‬
‫مهراستوانه ای میانرودانی‬
‫نیایشهای بابلی – میان رودانی همیشه با مناجات یا از برخوانی های با صدای بلند همراه است‬
‫ودر کنارش حرکات دست و پا خیلی خاص آئینی هم انجام می شود مثل ‪ Su-ila‬به معنی‬
‫" بلند کردن دستها " ‪ .‬مثل قنوت در نماز ‪ .‬این دعاها خطاب به آپکالو بوده که در بازگشت این‬
‫خواسته ها را به خدایان عرضه کنند ‪.‬‬
‫این مهر الما را به تصویر کشیده ‪ ،‬فرشته اله ای در حال دعا با دستهای برافراشته ‪ .‬این سنت طی‬
‫دوره سومری نوین و بابلی قدیم حدود ‪ 2133 – 1133‬پیش از میالد مشاهده شده اند ‪.‬‬
‫چند خدای بابلی چون فرشته هایی با یا بدون بال به تصویر کشیده شده اند ‪ .‬آنها در نقش‬
‫نگهبانان ‪ Abkalu /‬ظاهر شده اند و حامی و محافظ پرستنده ها بود ه اند و در برخی مصداق‬
‫ها آنها درخواست های دعا کننده ها را به خدایان متعال تر از طرف انسانها عرضه می کردند ‪.‬‬
‫‪Siddim‬‬
‫نام عبری‬
‫‪. I‬تعریف و توصیف‬
‫‪ . II‬نظر عالم ‪ Berkovitch‬یک دیدگاه غیر عبری‬
‫‪ . III‬در ادبیات عربی ‪ ،‬ایرانی و هندی‬
‫‪ . I‬تعریف و توصیف‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪112‬‬

‫لغت عبری که به موجودات آفریده شده توسط نفیلیم اشاره می کند‬


‫عبرانی ها آنها را قدرتهای شیطانی و خدایان شیطانی کنعانی ها می نامند‬
‫‪ Siddim‬به معنی تراوش کردن هم هست ‪ .‬در اسرائیل باستان دره ای بود که همین نام را‬
‫برخود داشت ‪.‬‬
‫در مزامیر ‪ 38‬لغت ‪ Siddim‬به شیطان ترجمه شده‬
‫در پیدایش ‪ 14:13‬آمده که‬
‫" ‪ ...‬باری دره سدیم پر از چاههای قیر بود ‪ .‬پادشاه سدوم و پادشاه عموره هنگام گریز در آنها‬
‫افتادند ومابقی به کوهستان پناه بردند ‪" ...‬‬
‫مشتق شده که به معنی دیو است ‪ .‬که خود از لغت باستانی‬ ‫‪ Siddim‬از لغت عبری‬
‫‪ Shedu‬مشتق شده که به معنی روحی است که خوب یا بد باشد ‪.‬‬
‫‪ II.‬نظر عالم ‪ Berkovitch‬یک دیدگاه غیر عبرانی‬
‫عبرانی ها از خدایان فنیقی می ترسیدند و همیشه آنها را بعنوان خدایان شیطانی به تصویر‬
‫می کشیدند ‪ .‬به این دلیل که خدایان عبرانی غیر مستقیم با خدایان فنیقی و اوگاریتی رقابت‬
‫می کردند و تمام داستانهای عبرانی که درباره قربانی کردن بچه ها درقربانگاههای فنیقی ودر‬
‫معابد ملکارت و حیرام گفته شده دروغ هست ‪ .‬این قضیه خیلی طنز آمیز است چون ریشه لغت‬
‫عبری ‪ Yahweh‬خدای عبرانی ها فنیقی است ‪ .‬الزم به یاد آوری است که خدای عبرانی‬
‫‪ ElShaddai‬هم نامیده می شده ‪ .‬و لغت ‪ Shaddai‬ریشه فنیقی اش ‪ ShD‬است ‪.‬‬
‫‪ . III‬در ادبیات عربی و ایرانی وهندی‬
‫در متون عربی باستان لغت ‪ Shedim ، Siddim‬نوشته و تلفظ می شده به معنی " ارواح‬
‫طبیعت " ‪ .‬این ارواح از نظر بادیه نشینهای شبه جزیره سینا و منطقه هالل بارور و مصر عفریتها‬
‫بوده اند ‪ .‬آنهارا در هند وایران جن می نامیدند ‪ .‬دیگرانی هم هستند که آنها را با عناصری در‬
‫ارتباط می دانند ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪113‬‬

‫‪Dingir‬‬
‫نام سومری و آکدی‬
‫نام خدای اکبر آکدی ها و یکی از اشکال قدرت خالق که آکدی های باستانی با آن آشنا بودند‬
‫‪ .‬دینگیر جزئی از یک گروه غیرزمینی است ‪ .‬یکی از سه نژاد فرازمینی که قادر به تولید مثل‬
‫آفرینش حیات و صاحب فرزند شدن بوده ‪ .‬در اصل توسط ‪Shamrakh-Ank-Sinhar-‬‬
‫‪ baal‬آفریننده حیات کیهان آفریده شده اند ‪ .‬کسانی که در نواحی پیرامونی آنها زندگی‬
‫می کردند آنها را " فرزندان ملکوت " می نامیدند ‪.‬‬

‫نشان آکدی سومری برای دینگیر (‪ )An Dingir‬به معنی خدا ‪ An‬آنچنان که به میخی نوشته‬
‫می شده‬
‫نشان باستانی سومری ‪ dingir‬روی الواح گلی در دوره اوروک چهارم ( ‪ 3333- 3233‬پیش از‬
‫میالد ) و شامل یک عنصر از قدیمی ترین سیستم نوشتاری شناخته شده در جهان باستان برای‬
‫اشاره به خدا است ‪.‬‬
‫در الواح دوره چهارم ‪ ،‬اوروک دینگیر به معنی ملکوت و آسمان وخدا است ‪.‬‬
‫در سومری این نشان به صورت‬
‫‪An‬‬
‫‪Dingir‬‬
‫تلفظ می شده‬
‫در بابلی کهن این نشان‬
‫‪) Shamoo( Šamû‬‬
‫‪ ) Eeloo( Ilu‬تلفظ می شده‬
‫به معنی خدا شبیه به ‪ Il‬یا ‪ ) Sinhar( Elu‬عبارتهای فنیقی ‪ ،‬عبری و آرامی و کنعانی اولیه به‬
‫معنی خدا ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪114‬‬

‫این نشان در آکدی و زبانهای بابلی کهن بعنوان یک نشان تعیین کننده بعد از نامهای خدایان و‬
‫اله ها با اشاره به مقام و موقعیت یزدانی شان می آمده ‪ .‬شبیه به نشان آنخ ‪ Sinhar‬که بعنوان‬
‫یک پیشوند بر رتبه یک آنوناکی داللت می کرده ‪.‬‬
‫فرگشت نشان دینگیر‬

‫نشان سومری به معنی آسمان‬

‫دایره سومری به دایره مصری تبدیل شده و نشانی برای ‪ ra‬خدای خورشید مصری است ‪.‬‬

‫خدای آنوناکی انکی بعنوان یک دینگیر معرفی شده ‪ .‬این ترجمه بسیاری از مورخان وزبان‬
‫شناسان را گیج کرده ‪.‬‬
‫سوال مهم این است که ‪:‬‬
‫چرا یک خدای آنوناکی می بایست بعنوان یک خدای دینگیر به تصویر کشیده شود ؟‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪119‬‬

‫دینگیر ها و وزراء در پیشگاه خدا انلیل یا آنو در حال ادای احترام‬


‫‪Dybukur‬‬
‫در ادبیات آنخ ‪ Dybukur‬موجودی است که در سپهر بین زمین و آخرت زندگی می کند ‪.‬‬
‫همچنین اشاره ای است به ارواح گمشده و یا روح های به دام افتاده در تمدنهای شرق میانه‬
‫باستان ‪.‬‬
‫مسلم است که توصیف آنوناکی از ‪ Dybukur‬برنوشته های کاتبان عبرانی نخستین تاثیر گذار‬
‫بوده ‪ .‬از لغت آنوناکی ‪ Dybukur‬لغت عبری ‪ Dybbuk‬مشتق شده که به روحی گفته‬
‫می شود که شرارت بر او مستولی گشته ‪ .‬ماهیت ‪ Dybukur‬بسیار پیچیده است چون آنوناکی‬
‫" روح " را در بدن انسان خلق نکرده بلکه مسئول آفرینش یک انرژی ازلی به نام فیکر است ‪.‬‬
‫اگر این انرژی در منطقه ای به نام ‪ Bilaya‬که به معنی " منطقه محکوم به فنا " است به دام‬
‫بیافتد می تواند هزاران سال دوام آورد ‪ Dybukur .‬به دام افتاده چون نتوانسته به باب برسد ‪.‬‬
‫به عبارت ساده تر یک ‪ Dybukur‬موجودی است فاقد روح که می تواند با هر نوع آگاهی از‬
‫وضعیتش کنارآمده و دوام آورد و ادامه حیات دهد ‪ .‬مواردی وجود دارد که ‪Dybukur‬‬
‫می تواند به یک تهدید جدی برای انسان تلقی شود ‪ .‬در عصر جدید یوفولوژی به آنها " ناخوانده‬
‫" گفته می شود ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪111‬‬

‫‪Endiku‬‬
‫نامی سومری ‪ /‬آکدی‬
‫طبق آنچه در متون باستانی سومی به آن اشاره شده نام یک انسان وحشی بوده ‪ .‬در حماسه‬
‫گیلگمش انکیدو انسان وحشی است که توسط اله ‪ Aruru‬آفریده شده و انکیدو رفیق گیلگمش‬
‫بوده ‪.‬‬

‫مهر استوانه ای بابلی که انکیدو و گیلگمش را در حال سالخی گاو ملکوتی به تصویر کشیده‬
‫تصویر مهر استوانه ای به اورهزاره سوم قبل از میالد تعلق دارد‬
‫‪Gab’r‬‬
‫نام آنخ ‪ /‬علمایی ‪ /‬عربی‬
‫در سطوح مختلف متافیزیکی ‪ ،‬مذهبی و زبان شناسی ‪ ،‬معنای بسیاری برای آن در نظر گرفته‬
‫شده و بیشترین خویشاوندی را با فرشته جبرئیل دارد ‪ .‬لغت ‪ Gab-r‬طبق قواعد صدا ‪Gab’er‬‬
‫تلفظ می شود ‪ .‬عربها الجابر را از آن اقتباس کرده اند که معانی زیادی دارد از جمله ‪:‬‬
‫زور ‪ ،‬اقتدار ‪ ،‬قدرت و شدید القوی و حکومت‬
‫از الجابر کلمات و اسامی و صفات مهمی اقتباس شده ‪ .‬بعنوان مثال لغت " ‪ " Jabbar‬به‬
‫معنی ‪:‬‬
‫قدرت ‪ ،‬زور ‪ ،‬توانایی ‪،‬بزرگ و غول همچون غولهای اشاره شده در کتاب مقدس ( نفیلیم و‬
‫آنکیم ) و همچنین در حماسه های سومری و آکدی و بابلی ‪.‬‬
‫‪ Jababira‬جمع ‪ Jabbar‬است ‪ .‬بعد از گرویدن عربها به اسالم ‪ Al Jaber‬تبدیل شد به ‪Al‬‬
‫‪ Jabbar‬یکی از صفات و اسماء اهلل ( خدای مسلمانان ) ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪118‬‬

‫در آنخ عبارت ‪ / Jabba-r-oout‬جبروت دقیقاً همان معنی را می دهد که در عربی و آرامی‬
‫قدیم آمده ‪ :‬اقتدار ‪ ،‬قدرت ‪ ،‬حکمرانی و چیرگی ‪.‬‬
‫خیلی واضح است که زبان آنخ روی زبانهای غربی و شرقی تاثیر عمیقی گذاشته ‪ .‬در فرهنگ‬
‫لغتهای غربی موارد مشابهه را می توانیم پیدا کنیم ( در التین و آنگلو ساکسون و فرانسوی و‬
‫زبانهای رومانس ) ‪.‬‬
‫‪ Gab’r‬در فرانسوی شده ‪ ، gouverneur‬در انگلیسی شده ‪ governor‬و در التین شده‬
‫‪. gubernator‬‬
‫طبق متون سومری ‪ ،‬جبرئیل سومری نامهای متفاوتی داشته از جمله ‪ Nin-Hour-sagh‬به‬
‫معنی بانوی حاکم کوهستان ‪ .‬یک منطقه کوهستانی در باغ عدن ‪ .‬جبرئیل آنوناکی مونثی بود که‬
‫نخستین آزمایش را با کپی های انسان انجام داده ؛ کپی هایی که بعدها ‪Adamu ، Adamah‬‬
‫و ‪ Adam‬نامیده شده اند ‪.‬‬
‫طبق تعریف دایره المعارف آنوناکی )‪ Gab’r (Ga’r‬آنوناکی است با قدرتهای بسیار و‬
‫تاثیر زیاد بر آفرینش نژاد بشر ‪ .‬از )‪ Gab’r (Ga’r‬لغت عبری ‪ ( Gabriel‬فرشته گابریل)‬
‫و معادل عربی اش ‪ )Gibrayel, Gib-ra’il( Gib-rail‬مشتق شده ‪.‬‬
‫‪Gabriel/ Gabra’il‬‬
‫نام آنوناکی است با قدرتهای فراوان که نقش عمده و تاثیر گذاری در آفرینش نژادانسان داشته ‪.‬‬
‫متشکل از دو عبارت ‪:‬‬
‫‪ Gab . 1‬یا ‪ Gabra‬به معنی قوی و نیرومند و توانا‬
‫‪ ) El( Il . 2‬به معنی خدا ‪ ،‬آفریننده ‪ ،‬استاد و ارباب‬
‫بنابراین معنی آن قدرت آفرینش می شده ‪ .‬به عبارت دیگر کسی که قادر به آفریدن هست ‪ .‬از‬
‫این نظر آفرینش انسان بسیار هدفمند بوده ‪ Nin-il ، Gabriel ، Gabra’il .‬و ‪ Nin-ti‬هم‬
‫نامیده شده ‪ .‬در زبانهای آنخ و سومری و بابلی لغت ‪ Ti‬به معنی ‪ / rib‬دنده هست ‪ .‬همچنین‬
‫‪ Nin-ti‬هم به معنی بانوی دنده هست و هم بانوی حیات و بانوی آفرینش ‪.‬‬
‫همچنین ‪ Gab ، Gabriel‬و ‪ Gab-r-il‬هم نامیده شده ‪ Gab .‬به معنی نگهبان و محافظ و‬
‫حکمران مونث است ‪ .‬این توضیح می دهد که چرا و چگونه فرشته جبرئیل در متون بعنوان‬
‫نگهبان باغ عدن به تصویر کشیده شده ‪ .‬در متون باستانی سومری و آکدی و تمدنهای اقلیمهای‬
‫مجاور در شرق نزدیک و شرق میانه ‪ Gab-r‬حکمران باغ عدن بوده ‪ .‬در زبانهای متنوع سامی‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪117‬‬

‫‪ ،‬جنات به معنی پارادایز یا باغ است و عدن ‪ Adan ، Edin ، Idin /‬به معنی نور یا فرازیدن‬
‫است ‪.‬‬
‫لغت عبری ‪ Gan‬که به معنی باغ است از لغتهای آشوری و آرامی ‪ Ganta ، Gan‬و ‪Gentaa‬‬
‫مشتق شده که به معنی پارک و باغ است ‪.‬این نشان می دهد که ما چگونه عبارت باغ عدن را از‬
‫‪ Genta Eden‬آرامی و آشوری باستان اقتباس کرده ایم ‪.‬‬
‫جبرئیل (‪ ) Gab’r, Ga’br‬سومی – آنوناکی بیشتر از یک نگهبان است چون او ‪Nin-Ti‬‬
‫نامیده شده که معنی تحت الفظی آن حیات – زن می شود ‪.‬‬
‫به عبارت دیگر فرشته جبرئیل سه چیز بوده ‪:‬‬
‫‪ . 1‬حکمران باغ عدن‬
‫‪ . 2‬یک زن نه یک مرد چون بعنوان زن آفریننده حیات توصیف شده‬
‫‪ . 3‬مهندس ژنتیکی بوده که روی دی ان ای انسان کار کرده و با استفاده از دانش ژنتیک نژاد‬
‫انسان را خلق کرده ‪ .‬عبارت ‪ Gab-r‬بر اساس قواعد آوایی ‪ Gab’er‬تلفظ می شود ‪.‬‬
‫عربهای باستان ‪ Al Jaber‬را ازآن اقتباس کرده اند که حاوی معانی زیادی است از جمله ‪ :‬نیرو‬
‫‪ ،‬اقتدار و قدرت و حکمرانی از الجبار لغات ‪ ،‬نامها و صفات بسیاری مشتق شده ‪ .‬بعنوان مثال‬
‫لغت ‪ Jabbar‬به معنی ‪ :‬نیرو ‪ ،‬قدرت و توانایی و عظیم وغول ‪ Gabriel .‬یک آنوناکی مونث‬
‫بود ‪ .‬نخستین اله ای که آزمایشهایی را با کپی های انسان آفریده شده با گل موجود در عراق‬
‫باستان انجام داده ‪ .‬طی نخستین آزمایش ژنتیکی ‪ ،‬جبرئیل هفت گونه متفاوت از انسانهای‬
‫هوشمند را با استفاده از دی ان ای موجودات بدوی و دی ان ای یک آنوناکی افریده ‪.‬‬
‫جبرئیل منشاء آفرینش موجوداتی بوده که آفرینششان خیلی موفقیت آمیز نبوده ‪ .‬بعدها جبرئیل‬
‫از یک منبع انرژی غیر مترقبه تر برای آفرینش کپی نهایی انسان امروزی استفاده کرده ‪ .‬او خون‬
‫یک ایگی گی ( خدای فرازمینی ) را با گل زمین مخلوط کرده تا یک انسان نمای در قید حیات‬
‫بسازد و ‪ Adamah‬بنامدش ‪ .‬طبق کیهان شناسی آنخ ‪ Adam ،‬انسانی است که از دنده جبرئیل‬
‫‪ ،‬یک آنوناکی مونث آفریده شده ‪.‬‬
‫بانوی دنده‬
‫البته این ماجرا در داستان آفرینش آدم و حوا طبق سنت یهودی – مسیحی انکار شده ‪ .‬طبق‬
‫ادبیات آنخ ‪ ،‬یک زن ‪ ،‬انسان را آفریده نه اینکه یک مرد ‪ ،‬زنی ( حوا ) را آفریده باشد و اینکه‬
‫آنوناکی مونث ( جبرئیل ) از دنده اش برای آفرینش آدم استفاده کرد ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪116‬‬

‫گیلگمش‬
‫نام بابلی‬
‫گیلگمش پادشاه افسانه ای اورکدر بابل واقع در کناره رود فرات در عراق امروزی بود ‪ .‬او حدود‬
‫‪ 2833‬پی ش از میالد می زیست ‪ .‬داستانها و افسانه های بسیاری درباره گیلگمش گفته شده که‬
‫قدمت آنها به ‪ 2333‬پیش از میالد می رسد و برالواح گلی آکدی و هورانی وهیتی حک شده ‪.‬‬
‫الواح مشهور گیلگمش را در خرابه های کتابخانه آشور بانی پال شاه آشور درحدود ‪116-133‬‬
‫پیش از میالد در نینوا پیدا کرده اند ‪ .‬حماسه گیلگمش باورهای سومری و بابلی و آشوری درباره‬
‫گیتی رابازتاب می دهد ‪ .‬ماجرایی که شامل حقایق و تصورات و فحواهای اسطوره ای و تاریخی‬
‫است ‪.‬‬

‫گیلگمش‬
‫حماسه گیلگمش از دوازده لوح تشکیل شده و هر لوح حاوی ‪ 333‬خط است به طور مساوی‬
‫به ‪ 1‬ستون تقسیم شده ‪ .‬خدایان آنوناکی گیلگمش را آفریده اند ‪.‬‬
‫آرورو یکی از مهمترین اله های آنوناکی بوده که بدنش را طراحی کرده ‪ .‬خدا ‪ Adad‬به او‬
‫بسیاری از قوای ذهنی ‪ ،‬جسمی و روحی از جمله عالمت و شجاعت را عطا کرده ‪ .‬خدا شمش‬
‫به او دلربایی را عطا کرده ‪ .‬دو سوم گیلگمش خدا بود ویک سومش انسان ‪ .‬عالم قندار می گوید‬
‫که گیلگمش با مهندسی ژنتیکی آنوناکی آفریده شده و دو سومش را با استفاده از ترکیب ژنتیکی‬
‫دی ان ای آنوناکی درست کردند ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪123‬‬

‫گیلگمش‬

‫الواح تکه تکه شده حماسه گیلگمش‬


‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪121‬‬

‫در ‪ 1782‬جرج اسمیت حماسه گیلگمش را که متشکل از دوازده لوح بود ترجمه و منتشر کرد‬
‫‪.‬‬

‫نبرد گیلگمش با شیرها‬

‫لوح چهارم حماسه گیلگمش از کتابخانه آشوربانی پال شاه آشور ‪ 116-128‬پیش از میالد‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪122‬‬

‫سنگ نوشته آشور بانی پال‬


‫کتیبه سلطنتی از کتابخانه شاه آشور بانی پال ‪ 179-128‬حاوی حماسه گیلگمش حدود ‪141‬‬
‫پیش از میالد‬
‫‪Hawwah‬‬
‫نام آرامی ‪ ،‬آنخ ‪ ،‬عربی و آکدی‬
‫‪ . I‬توصیف و معرفی‬
‫‪ . II‬متون عبرانی ورابطه شان با اله سومری نین هارساگ که نخستین انسان را آفرید‬
‫‪ . III‬آنوناکی و زن نورانی‬
‫‪ . IV‬پیدایش آنوناکی وحوا‬
‫‪ . A‬عین عبارتهای متنی از کتاب رمدوش‬
‫‪ . B‬ترجمه متنی از کتاب رمدوش‬
‫‪ . I‬توصیف ومعرفی‬
‫منشاء نام حوا‬
‫زن آنوناکی که نخستین انسان هوشمند را بر زمین آفریده و در سروشکل دادن به هفت کهن‬
‫الگوی اولیه انسانی نقش داشته ‪ .‬طبق کتاب رمدوش و دیگر دست نوشته های راز آمیز علمایی‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪123‬‬

‫‪ ،‬کتاب مقدس او را حوا نامیده و به گفته عالم علی الحسینی ‪ " :‬اگر چه آنچه که کتاب مقدس‬
‫درباره او گفته کامالً اشتباه است ‪. " ...‬‬
‫اسناد آکاشیک آنوناکی فاش می کنند که ‪ Hawwa‬همان فرشته ‪ Gb’r‬بوده که همچنین به‬
‫‪ ( Gib-ra-il‬فرشته جبرئیل ) هم مشهور است ‪ .‬حکمران و نگهبان جنات عدن ( باغ عدن ) ‪.‬‬
‫همچنین حوا شبیه به اله معظم سومری ‪ Ninhursag‬است که لقبش " مادر همه زندگان " بوده‬
‫‪ .‬در عبری قدیم و آرامی ‪ ،‬حوا ‪ Chavvah ،‬و ‪ Hawwah‬نامیده می شده ‪ .‬درعربستان ( قبل‬
‫از اسالم و دوران جاهلیت و در دوران اسالمی ) و سریانی ‪ ،‬حوا را ‪ Hawwah‬می نامیدند ‪.‬‬
‫‪ . II‬متون عبرانی و رابطه آنها با نین هارساگ اله سومری که نخستین انسان را خلق کرد ‪.‬‬
‫‪ Chavvah( Hawwah‬در عبری ) به اشتباه ‪ Eve‬نامیده شده ‪ .‬نام عبری که به ‪ Hayah‬پیوند‬
‫خورده که به معنی " زندگی ساز " است ‪ Hayah .‬یک لغت آکدی باستانی است به معنی‬
‫" حیات " طبق نوشته کتاب پیدایش ‪ 3:26‬آدم همسرش را ‪ Hawwah‬نامیده چون او " مادر‬
‫همه موجودات زنده "بوده ‪.‬‬
‫اما حوا از آدم زنده آفریده نشده ‪ .‬به گفته متون آنوناکی حوا با کمک خدایان آنوناکی و اله ها‬
‫آدم را خلق کرده ‪ .‬صفت " مادر همه موجودات زنده " در اصل عنوانی است که به اله آنوناکی‬
‫نین هارساگ داده شده بود که در سومری به معنی " بانوی کوهستان " است ‪.‬‬
‫‪ . III‬زن نورانی آنوناکی‬
‫طبق کتاب رمدوش در سر آغاز ‪ Hawwah ،‬زنی بوده که قبل از مرد آفریده شده ‪ .‬زنی که در‬
‫ابتدا " زن نورانی " نامیده می شده ‪ .‬آنها در ابتدا به شکل اولیه مونث روی زمین زندگی‬
‫می کردند ‪ .‬انسانهای اولیه ای که طی این دوران زندگی می کردند شهر قرنطینه این زن را "‬
‫شهر سراب " و " زیبایی متوهم کننده " می نامیدند ‪ .‬جایی که دلرباترین زن زمین آنجا زندگی‬
‫می کرد ‪.‬‬
‫انسان نماهایی که از جنس زمین بودند اجازه ارتباط با این زن را نداشتند ‪ .‬هزاران سال بعد‬
‫ساکنان آنچه امروزه شبه جزیره عربستان نامیده می شود وسرزمینهای هم مرز و نزدیک با ایران‬
‫همچون امارات متحده عربی و هندوستان این زن را " زن نورانی " نامیدند و تنها کسانی اجازه‬
‫اختالط با او را داشتند که " پسران نور " نامیده می شدند ‪ .‬از این نژاد انسانی اولیه همه انسانها‬
‫پا به حیات گذاشته اند ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ 124

‫ مسیحیت و اسالم به ما گفته اند حوا از دنده آدم‬، ‫بر خالف تمام آنچه ادیانی همچون یهودیت‬
‫ جنس مذکر با حامله شدن نخستین زنان توسط رهبران و نخبه های آنوناکی به‬. ‫خلق نشده‬
‫ زنان در شهرهای قرنطینه شده زندگی می کردند و آنوناکی پدر دختران و پسران‬. ‫وجود آمده‬
. ‫آنها بود‬
Hawwa ‫ پیدایش آنوناکی و‬. IV
‫علمای آنوناکی ادعا می کنند که کیهان از مولکولی ریزتر از نوک سوزن و کمتر از سه ثانیه خلق‬
‫این سخن یک جور استعاره هست ولی زبان علم استعاره پذیر نیست و کامالً واضح است‬. ‫شده‬
Hawwa ‫ شبیه زبان پیدایش ما که فرضیه بیگ بنگ و فرگشت ( تکامل ) را هم دربر می گیرد و‬.
. ‫در سپیده دم آفرینش وجود داشته‬
: ‫ عین عبارتها از متن کتاب رمدوش که به زبان آنخ و علمای آنوناکی نوشته شده‬. A
1.Inna bida rama dosh kali kilma
wa falki uzzu ina wa anru dani (Dounia)
2.u rama dosh khalki shama u erdi
3.wa erdi naya shak-lu fari mara anu absi
u rama dosh liwa basra erdi
4.u rama dosh shadah ilmu erdi rou’a min bashri
9.u rama dosh khalka belti isama shavah
1.wa leilu wa fagru subhi yomou badri.
8.u hawwa marki-ya kila la-ma nazri. U rama dosh kali na inna erdi
wadoo kourba
shamsi, wa noura khalku, wa noura barku. u hawwa basri noura gulba.
7.u hawwa ma dari akhlu jisma ma khalki sartu inaya mayi, rama dosh
kali da jamu
ma’aa rama faku erdi wa zahra erdi u hawwa basri noura gulba.
6.u hawwa ma dari ma’uu u rama dosh daa’ghasbu ma’ii inna boukari
hawwa nasmu ya, w hawa’u nafsuru, u hawwa basri noura gulba.
13.wa leilu fajri barku itani yomu.
11.u hawwa isha maraadu rama dosh kali na inna erdi khalka ishbu wa
fakha zahri
gensu u hawwa basri noura gulba.
‫آفرینش ژنتیکی‬ 129

12.u hawwa na gismu kilu ala tadri abani erdi wa harka nazri kulu
ma’aa wa h’azru
alama erdi. u hawwa basri noura gulba.
13.u hawwa isha maraadu itani u rama dosh zahru jasru i-ya rim aspsi-
nama.
Maraadu aliha itani faku erdi hayah lawida, u rama dosh ilmu i-ya
haki. U rama dosh
kali nama gubla inna hima nama eisha lawida na khalku bashru iina
haya-ti
14.wa leilu fajri barku silsu yomu.
19.miba hawwa aspi-nama rama dosh akhza mina jisma-ya wa tourba
min erdi abba
ma’aa jam’uu inna taboura wa jalsi hawwa taboura nasbu nefsu illa
zahru bashru ma
innu jismu misla hawwa wa rama dosh ilmu na gulba.
11.u rama dosh isbhahu zakar nami wa uli marku inna ajla bashru na
zahru hawwa
jisma baadi. U rama i-shem hu Zakar u rama dosh antaka li jalsu wu
Zakar jalasi
doughra.
18.u rama dosh antaka hawwa la jalsa wu Hawwa basra basharu wa
ulma noura
gulba.
‫ترجمه عبارتهای کتاب رمدوش‬
‫ در سر آغاز رمدوش سخنی بر زبان راند وکیهان موجودیت پیدا کرد‬. 1
‫ و رمدوش آسمان و زمین را آفرید‬. 2
‫ و زمین بی شکل بود و تهی و تاریکی روی اعماق چیره و فقط رمدوش می توانست زمین‬. 3
‫را ببیند‬
‫ رمدوش می خواست بداند که اگر انسانها زمین را تجربه کنند چه اتفاقی برای زمین رخ‬. 4
. ‫خواهدداد‬
‫ به شکل خودش‬. ‫ نام نهاد‬Chavah ‫ رمدوش انسان مونث را از فروهر خودش آفرید و او را‬. 9
. ‫ را آفرید‬Chavah ‫ شبیه خودش رمدوش‬،
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪121‬‬

‫‪ . 1‬و عصر شد وصبح روز نخست‬


‫‪ . 8‬و ‪ Chavah‬گیج شده بود و گفت من نمی توانم ببینم ‪ .‬پس رمدوش گفت من زمین را در‬
‫موقعیت نه چندان دوراز خورشید قرار خواهم داد و در آنجا روشنایی خواهد بود و ‪Chavah‬‬
‫دید که خوب است ‪.‬‬
‫‪ . 7‬و ‪ Chavah‬گرسنه نبود چون بدنش هنوز کامل نشده بود اما او تشنه بود ‪ .‬پس رمدوش‬
‫گفت ‪ :‬بگذارید آب زیر آسمان با هم در یکجا جمع شود و بریزد بر سرزمینی که خشکی آن‬
‫هویدا است و چنین شد و ‪ Chavah‬دید که خوب است ‪.‬‬
‫‪ . 6‬و ‪ Chavah‬نمی توانست بنوشد و سپس رمدوش توانست آب را به شکل بخار دربیاورد‬
‫تا ‪ Chavah‬بتواند تنفس کند و این هوا بود و ‪ Chavah‬دید که خوب است ‪.‬‬
‫‪ . 13‬و در عصر وصبح روز دوم‬
‫‪ . 11‬و ‪ Chavah‬کسل بود ‪ .‬پس رمدوش گفت بگذارید زمین گیاه بروید ‪ .‬گیاهان بارور شوند‬
‫و درخت میوه ثمربدهد و ‪ Chavah‬دید که خوب است ‪.‬‬
‫‪ . 12‬و ‪ Chavah‬چون بدنش هنوز کامل نشده بود می توانست روی زمین پرواز کند و او‬
‫برفراز آبها و زمین و همه چیز سبز حرکت می کرد و ‪ Chavah‬دید که خوب است ‪.‬‬
‫‪ . 13‬و ‪ Chavah‬دوباره ملول و کسل شد ‪ .‬رمدوش از این رفتار او خشمگین شد و اورا به‬
‫خواب فرو برد و وقتی او خوابیده بود آنها متوجه شدند که علت خستگی و کسالتش این است‬
‫که او تا به حال بر زمین تنها بوده ‪ .‬رمدوش متوجه شد که حق با این زن است ‪ .‬ما باید برای‬
‫کمک به او گردهم آیی داشته باشیم ‪.‬‬
‫‪ . 14‬و عصرو صبح روز سوم‬
‫‪ . 19‬وقتی ‪ Chavah‬خوابیده بود ‪ .‬رمدوش بخشی از بدنش را برداشت و بخشی از گل زمین‬
‫و مقداری هم آب و همه آنها را با گل مخلوط کرد و آنها گل را در کنار‪ Chavah‬قرار دادند و‬
‫آنها در گل روح تازه دمیدند و گل به شکل مرد در آمد ‪ .‬او چهره اش شبیه حوا ‪Chavah /‬بود‬
‫و رمدوش متوجه شد که این خوب نیست ‪.‬‬
‫‪ . 11‬ورمدوش انگشتش را بر مرد خوابیده نهاد و او را لمس کرد و مرد تغییر کرد و دیگر اصالً‬
‫شبیه ‪ Chavah‬نبود بلکه شبیه یک موجود مذکر بود و رمدوش نام او را ‪ Zakar‬گذاشت و به‬
‫او دستور داد که بیدار شود و او بیدار شد ‪.‬‬
‫‪ . 18‬و رمدوش به ‪ Chavah‬دستورداد که بیدار شود و او مرد را دید و از او خوشش آمد ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪128‬‬

‫ترجمه شده توسط ماکسیمیلیان دی الفایت و ویرایش شده توسط دکتر ایلیل آربل به نقل از‬
‫کتاب ‪ " :‬دانش ممنوعه علماء آنوناکی " ‪.‬‬

‫‪/Lilith‬لیلیث‬
‫نام ‪ :‬عبری‬
‫‪ . I‬معرفی‬
‫‪ . II‬لیلیث نخستین زنی بود که توسط آنوناکی آفریده شد ‪.‬‬
‫‪ . III‬نقش ایگی گی‬
‫‪ .IV‬اهداف و دیدگاههای متفاوت آنوناکی درباره آفرینش‬
‫‪ . V‬لوثیفر ‪ ،‬آفریننده‬
‫‪ . VI‬لیلیث ‪ ،‬سینهر لوثیفر و آدم‬
‫‪ . I‬معرفی‬
‫به احتمال زیاد لیلیث یکی از اهریمنی ترین موجودات در اسطوره شناسی یهودی – مسیحی‬
‫است ‪ .‬افسانه های بی شماری درباره ماهیت شیطانی اش گفته شده از جمله حمله به کودکان‬
‫و توهمات شیطانی سکسی که برای مردان ایجاد می کند و اشتیاقش برای صدمه زدن به زنان به‬
‫ویژه زنان باردار یا صاحب نوزاد و ‪ ...‬و تمام اینها باعث شد که او نزد کسی چهره محبوبی‬
‫نباشداما هیچکدام از اینها واقعیت ندارد ‪.‬‬
‫اغلب او را با ‪ Aruru‬اشتباه می گیرند ؛ آنوناکی که در آفرینش هفت کهن الگوی اولیه انسانها‬
‫دخیل بوده ‪ .‬اما مثل دیگر افسانه های مطرح شده درباره لیلیث این قضیه هم کامالً اشتباه است‬
‫‪ .‬ازآنجائیکه در عبری نام لیلیث بعنوان جغد تفسیر شده گاهی اوقات تداعی کننده اله یونانی‬
‫‪ Athena‬است که حیوان شخصی اش جغد بود ‪ .‬اما این قضیه هم کامالً پرت و‬
‫تصادفی است ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪127‬‬

‫اله لیلیث با ویژگیهای پرنده در عکس دیده می شود که او را با ‪Aruru‬و ‪ Ereshkigal‬یکی‬


‫می پندارند ‪ .‬قدمت این مهر‪ 2333- 1133‬پیش از میالد است ‪ .‬مهر استوانه ای میان رودانی از‬
‫جنس هماتیت دوره بابلی قدیم ‪. Isin-Larsa‬‬
‫در واقع نام او تداعی کننده درخت گل ‪ Lilac‬است و همچنین گل خوشبو و آبی ناشناخته‬
‫دیگری که فقط در محیطی که سطح رطوبت و نورش کافی باشد شکفته می شود ‪ .‬گفته شده‬
‫که او همسر اول آدم بوده که از ماندن با او امتناع نموده ‪ .‬خدا وفرشته های فرستاده او تالش‬
‫کردند که او در رفتارش تجدید نظر کند اما او نپذیرفت ‪.‬‬
‫از آنجائیکه سینهر یهوه نقشی در آفرینش انسانها نداشته و ما هم یهوه را با خدا یکی دانسته ایم‬
‫ماجرای واقعی لیلیث بازگو نشده ؛ به جای آن گفته شده که او فرشته هبوط کرده ای بوده که‬
‫به آدم سجده نکرده به این خاطر که به نظر او آدم ارزش سجده کردن را نداشته ‪.‬‬
‫از آنجائی که عبارتی که ما برای این موجودات استفاده می کنیم " فرشته های هبوط کرده "‬
‫است این را هم باید بدانیم که این سوء استفاده از نام خود آنوناکی است که بانامهای آنکیم و‬
‫نفیلیم مشهور شده اند و کامالً بعید است که در وهله نخست کسی اصالً کوچکترین قصدی‬
‫برای سجده به آدم داشته باشد ‪.‬‬
‫‪ . II‬لیلیث نخستین زنی بود که توسط آنوناکی آفریده شده ‪.‬‬
‫خب داستان واقعی لیلیث چیست ؟‬
‫این شخص اغفال کننده ای که تمام ادیان از او دوری می کنند چه کسی است ؟‬
‫و اگر تا این حد با خدا و آدم دم خور بوده چرا تمام ردپاهای مربوط به او از کتاب مقدس پاک‬
‫شده و فقط سایه روشنی از آن بعدها به شکل افسانه مطرح شده ؟‬
‫حقایق ساده و آشکار هستند ‪ .‬لیلیث نخستین زنی بوده که توسط آنوناکی آفریده شده ‪ .‬کسانی‬
‫که به آفرینش نژاد بشر توسط آنوناکی عالقمند هستند از حقایق مسلم مطلع هستند اما برای تازه‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪126‬‬

‫واردها در این عرصه قبل از این که وارد بحث لیلیث شوم الزم است توضیحاتی را عرضه کنم‬
‫‪ .‬ثابت شده که اقدام آنوناکی برای آفرینش هوشمند یا تقریباً حیات هوشمند بر سیاره ما نخستین‬
‫اقدام نبوده ‪.‬‬
‫‪. III‬نقش ایگی گی‬
‫ایگی گی نژادی از فرازمینی ها که گاهی اوقات از آنها تحت عنوان ‪ Igigihl‬نام برده می شود‬
‫‪ .‬نخستین فرازمینی های بودند که حدود ‪ 449333‬سال پیش برای آفریدن حیات هوشمند تالش‬
‫کردند ‪ .‬نقش ایگی گی بعنوان نژاد فرازمینی هرگز به شکل کامل وبا جزئیات در الواح گلی‬
‫آکدی ‪ /‬سومری بیان نشده ‪.‬‬
‫اشاره های اندکی هم به شورش آنها و ارتباطشان با آنوناکی شده ‪ .‬خدایان زیر زمین و امپراتوری‬
‫مرگ (‪ ) Kurnugi‬که در حماسه بابلی به آن اشاره شده ‪ .‬اگر چه طبق متون بابلی ما قبل‬
‫طوفانی و نوشته های علماء ‪ ،‬ایگی گی نژادی است که همتراز آنوناکی با اهمیت است و آنها‬
‫در واقع در استقرار یک تمدن بزرگ در عراق باستان سهیم بوده اند ‪.‬‬
‫کتاب " دانش کیهانی " حاوی متونی است که نشان می دهند ایگی گی نقش بسیار مهمی در‬
‫شکل گیری فرهنگ و تمدن و مسکون شدن زیستگاهها داشته و آنها شرکای آنوناکی در سومر‬
‫بوده اند ‪ .‬نوشته هایی هم وجود دارد که به سهیم بودنشان درآفرینش اشکال اولیه انسانی اشاره‬
‫می کند ‪.‬‬
‫‪ . IV‬اهداف و دیدگاههای متفاوت آنوناکی درباره آفرینش ‪.‬‬
‫وقتی آنوناکی به زمین آمد دیدگاه های متفاوتی درباره آفرینش موجودات دارای احساسات‬
‫داشت ‪ .‬آنها ژنتیک دانهای ماهری بودند اما حتی با وجود پیشرفته بودنشان در چند مرحله‬
‫آزمایشی ناموفق بودند و مدلهای اولیه ای که آفریده بودند حتی قادر به حرف زدن هم نبودند ‪.‬‬
‫با این حال با استفاده از فن آوری برتر آنها در نهایت مدلشان را اصالح کردند و در نهایت روند‬
‫آفرینش انسانهایی شبیه به ما را پی گرفتند ‪.‬‬
‫بسیاری از مذاهب ‪ ،‬افسانه ها و اسطوره ها به آفرینش پرداخته اند و طبیعی است که ما‬
‫نمی توانیم همه آنها را در این مجال کوتاه مطرح کنیم ‪ .‬با این حال برخی از این داستانها با‬
‫وجود اینکه در محتوای آنها دست برده شده اما باز هم به نحو چشمگیری حقیقت را منتقل‬
‫کرده اند ‪ .‬مهم ترین آنهاداستان آفرینش حوا از دنده آدم است که آنچه را که واقعاً درباره آنوناکی‬
‫و آمادگیش برای بارور کردن زمین با انسانها رخ داده را به سود خود تحریف کرده ‪ .‬طنز قضیه‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪133‬‬

‫اینجا است که آنها از یک قالب مونث شروع کرده اند و مذکر را از مونث آفریده اند نه بر عکس‬
‫‪ .‬این فن آوری هنوز برای انسان به شکل یک راز باقی مانده و به احتمال زیاد برای یک مدت‬
‫طوالنی وضعیت به همین شکل باقی خواهد ماند ‪.‬‬
‫اما ما می دانیم که دی ان ای لیلیث از یک منبع خالص آنوناکی استخراج شده ‪ .‬به نظر شما آنها‬
‫از چه منابع دیگری هم استفاده کرده اند ؟‬
‫بدیهی است که نوع دی ان ای که استفاده شده از آن نوعی نبوده که هنوز در بقایای انسانهای‬
‫اولیه آفریده شده توسط ایگی گی وجود داشته ‪ .‬آنوناکی از چنین موجوداتی متنفر بوده ‪ .‬راحت‬
‫ترین کار استفاده از دی ان ای خالص آنوناکی بود و پس از آن اصالح مدل متناسب با شرایط‬
‫روی زمین ‪ .‬این مدلها نسبت به آنوناکی که بغایت بلند قامت بودند ‪ ،‬قد وقامت کوچکتری‬
‫داشتند ‪ .‬آنها تمام ویژگیهای فیزیکی و روحی و روانی آنوناکی را نداشتند اما دانشمندان ژنتیک‬
‫آنوناکی هنوز مشغول کار بودند و به انسان استحکام ‪ ،‬قدرت و هوش عطا کردند ‪.‬‬
‫‪ . V‬لوثیفر ‪،‬آفریدگار‬
‫یکی از آنوناکی هایی که در آفرینش انسان نقش داشته سینهار لوثیفر بوده ‪ .‬نامی آشنا برای همه‬
‫ما که بعدها این فرایند دخالت در آفرینش به موجود دیگری به نام سینهار سامائل الصاق شد ‪.‬‬
‫وقتی حقیقت با شعر واسطوره آمیخته می شود این اتفاق بارها رخ می دهد ‪.‬‬
‫با اینحال سینهار سامائل حتی در آن دو ران اولیه روی زمین هم نبود بلکه در جای دیگری از‬
‫جهانهای موازی مشغول کار بود ‪ .‬متاسفانه بعدها سینهار سامائل بایک موجود کامالً افسانه ای‬
‫– شیطان – اشتباه گرفته شد ‪.‬این موجودی که هرگز وجود نداشته خیلی روی زمین مایه نفرت‬
‫و بیزاری است ‪.‬‬
‫اما بگذارید امیدوار باشیم که این مسائل بی اهمیت که ربطی به سینهار سامائل ندارد مارا بیشتر‬
‫از این به خود مشغول نکند ‪ .‬او خیلی کم با سیاره ناچیز ما سروکار داشته و به کارش در جای‬
‫دیگری ادامه می دهد ‪ .‬بدین ترتیب اشتباه گرفتن سینهار لوثیفر با شیطان کامالً مسخره است‬
‫چون او یکی ازآفرین ندگان ما است ‪ .‬نکته طنز آمیز قضیه باوری است که آن را مدیون گنوسی‬
‫هایی هستیم که می پنداشتند یهوه خود یک جور شیطان است و اینکه نخستین بار یک زن با‬
‫موفقیت آفریده شده و او درست شبیه آنوناکی بوده ‪.‬‬
‫او بلند قامت بود و کمی کوچکتر از یک آنوناکی مونث با قد متوسط ‪ .‬او موهای سیاه بلندی‬
‫داشت و پوستی زیتونی و با طراوت و چشمهای درشت و سیاه خالصی داشت که اغلب آنوناکی‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪131‬‬

‫ها داشتند ‪ .‬او فوق العاده زیبا بود و آنوناکی با مشاهده بی عیب و نقص بودن هوشمندی اش‬
‫لذت می برد ‪ .‬او نمونه کاملی بود و آنها تصمیم گرفتند که از دی ان ای او برای آفریدن انسانهای‬
‫بیشتر برای بارور شدن زمین استفاده کنند ‪.‬‬
‫‪ . VI‬لیلیث ‪ ،‬سینهار لوثیفر و آدم ‪:‬‬
‫همانطور که معلوم شده شاید او بیش از حد کامل بوده و اینگونه رخ داده که لیلیث که از او‬
‫بعنوان یک آنوناکی نام برده می شود عاشق سینهار لوثیفر شده و لوثیفر هم عاشق او ‪ ،‬آنها به‬
‫این قضیه اشاره نمی کردند وحتی به یکدیگر هم نگفتند و کاری انجام ندادندچون چنین رفتاری‬
‫مورد تایید و تشویق آنوناکی نبود ‪ .‬اما وقتی لیلیث به آزمایشگاه برده شد و با استفاده از دستکاری‬
‫دی ان ای او آدم ‪ ،‬نخستین مذکر آفریده شد لیلیث مطلقاً از ارتباط با آدم سر باز زد ‪ .‬اگر چه از‬
‫یک موجود زیبای شکوهمند برای آفریدن آدم استفاده کرده بودند اما لیلیث نمی توانست با‬
‫آدمی که ظاهرش به میمون شباهت داشت کنار بیاید ‪.‬‬
‫واقعیت این بود که او تقریباً شبیه یک نئاندرتال بود ‪ .‬در حالیکه لوثیفر بلند قامت و جذاب بود‬
‫با چشمهای تیره و شبیه توصیفهای ما از یک فرشته ‪ .‬عالوه بر این از آنجائیکه دی ان ای لیلیث‬
‫برای آدم دگرگون شده بود ماهیت آدم هم واقعاً خیلی روشن نیست ‪ .‬نه واقعاً احمق و کودن‬
‫بوده نه شبیه موجودات بدوی آفریده شده توسط ایگی گی بوده ‪ .‬هوشمندیش حتی یک درصد‬
‫هوش لیلیث نبود ه چه برسد به سینهار لوثیفر ‪ .‬کار که به اینجا رسیده یک شورش تمام عیار رخ‬
‫داده ‪ .‬لیلیث اعالم کرده که به هیچ وجه همدم یا همسر آدم نخواهد شد ‪.‬‬
‫آنوناکی برای حل این معضل درمانده شده بود ‪.‬‬
‫اینکه کسی را به زور وادار کنند تا کسی را به همسری بپذیرد چیزی نبود که حتی برای خودشان‬
‫رخ داده باشد اما خب چه باید می کردند ؟‬
‫آدم می توانست یک مونسی داشته باشد اما این وسط با لیلیث باید چه می کردند ؟‬
‫آنها دو آنوناکی رده باال را برای بحث در این زمینه نزد او فرستادند اما لیلیث کماکان امتناع‬
‫می کرد و در نهایت او ناچار شد سکوتی را که به خاطرلوثیفر در پیش گرفته بود بشکند و عشق‬
‫خود را به او ابراز کند ‪.‬‬
‫دو آنوناکی رده باال او را در اتاق تنها گذاشتند و به نزد بقیه برگشتند و کل ماجرا را تعریف‬
‫کردند ‪ .‬سینهارلوثیفر هم ماجرا را شنید و او هم گفت که عاشق لیلیث است و اجازه خواست‬
‫که با او ازدواج کند ‪ .‬بقیه آنوناکی ها هم کارزیادی از دستشان بر نمی آمد ‪ .‬علیرغم مخالفتشان‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪132‬‬

‫‪ ،‬نظر به اینکه آزادی مهم ترین اصل فلسفه شان بود ‪ .‬تصمیم گرفته شد که لیلیث و لوثیفر اجازه‬
‫رفتن به نیبرو را داشته باشند ‪ .‬در آنجا او می توانست از انواع روشهای پزشکی برای تبدیل شده‬
‫به یک آنوناکی تمام عیار استفاده کند ؛ کارچندان دشواری نبود چون ساختار کلی دی ان ای او‬
‫برای این کار مشکلی نداشت ‪.‬‬
‫بنابراین برای آدم اجرای عملیات دیگری مورد نیاز بود تا برای او همسری آفریده شود ‪ .‬از دی‬
‫ان ای آدم استفاده کردند و زنی آفریده شد ‪ .‬نامش را حوا گذاشتند و او هم شبیه نئاندرتالها بود‬
‫و سطح هوشمندیش همتراز آدم ‪ .‬او هیچ مخالفتی برای ازدواج با آدم نداشت و آنچنان که تا به‬
‫امروز می دانیم از این دو نفر برای مسکونی کردن زمین توسط انسانها استفاده شد ‪ .‬شش جفت‬
‫دیگر بدون دردسرآفریده شدند تا به آدم و حوا برای تولید انسان کمک کنند ‪ .‬با استفاده از‬
‫روشهای پزشکی پیشرفته بر نیبیرو ‪،‬لیلیث به یک آنوناکی تمام عیار تبدیل شد ‪.‬از آنجائیکه‬
‫آنوناکی می تواند صدها هزار سال بر نیبیرو زندگی کند لیلیث فعالً با همسرش سینهار لوثیفر به‬
‫خوبی و خوشی بر نیبیرو اقامت گزیده ‪ .‬آنها دو فرزند دارند که حال بزرگ شده و تشکیل‬
‫خانواده داده اند و نسلشان افزوده شده ‪.‬‬
‫لیلیث بعنوان معلم مشغول به کار است و سرو کارش با بچه ها است ( در نیبرو تا ‪ 81‬سالگی‬
‫بچه محسوب می شوند ) ودر آکادمی های بزرگ نیبیرو به آنها درس می دهد ‪ .‬او بخش اعظم‬
‫دوران اولیه اش را ف راموش کرده و فقط ردی از این موضوع باقیمانده که لیلیث به راستی از‬
‫بشریت خوشش نمی آید ‪ .‬البته او هرگز به کسی صدمه نزده و خلق و خوی یک آنوناکی پاک‬
‫و پر قدرت را دارد اما هیچ کاری هم با هیچ یک از ماندارد ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪133‬‬

‫لیلیث در واتیکان‬
‫بخشی از یک نقاشی بزرگ روی دیوار که در کلیسای سیستین توسط میکل آنژ کشیده شده و‬
‫عنوانش " وسوسه و هبوط " است ‪ .‬لیلیث به شکل نیمی مار و نیمی زن به تصویر کشیده‬
‫شده ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪134‬‬

‫همان نقاشی به شکل کامل که لیلیث را به شکل ماردرباغ عدن به تصویر کشیده ‪ .‬این نقاشی‬
‫بزرگی است که توسط میکل آنژ بر دیوار کلیسای سیستین در واتیکان خلق شده ‪.‬‬

‫لیلیث در حال وسوسه آدم و حوا ‪ .‬تندیس کلیسای جامع نوتردام واقع در پاریس فرانسه‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪139‬‬

‫لیلیث وآدم و حوا کلیسای نوتردام واقع در پاریس فرانسه‬


‫‪ /Malak‬ملک‬
‫نام عبری ‪ ،‬آرامی ‪ ،‬علمایی و عربی‬
‫لغتی برای یک فرشته ‪ Malaki .‬در آنخ به شکل جمع ‪ .‬اشاره ای است به موجودات نورانی‬
‫که از طریق ژنتیکی توسط آنوناکی آفریده شده اند ‪ .‬لغت سامی ‪ Malak‬از لغت آنوناکی‬
‫‪ Malka‬اقتباس شده که به معنی پادشاهی یا سطحی باالتر از دانش و رشد ذهنی است ‪.‬‬
‫از ‪ Malka‬موارد زیر مشتق شده ‪:‬‬
‫‪ . A‬لغت عبری ‪ Malkoth‬که به معنی پادشاهی خدا است‬
‫‪ . B‬لغت عربی ‪ Malakoot‬به معنی پادشاهی یا خدا است‬
‫‪ . C‬پیشوندی آرامی ‪ ،‬لغت آرامی ‪ Malakut‬است که به معنی پادشاهی خدا است ‪.‬‬
‫‪. D‬لغت سریانی ‪ Malakout‬که به معنی آسمان و پادشاهی الهوتی است ‪.‬‬
‫‪ Malakout . E‬در ادبیات برهمایی به معنی یگانه الهی است ‪.‬‬
‫‪ Malak‬در ادبیات آنوناکی به معنی پیامبر است ‪.‬‬
‫از ‪ Malak‬موارد زیر اقتباس شده ‪:‬‬
‫‪. A‬لغت عربی ملک که به معنی فرشته است و شکل جمع آن مالئک است ‪.‬‬
‫‪ . B‬لغت عبری ‪ Malak‬که به معنی یک فرشته است و شکل جمع آن می شود ‪. Malakim‬‬
‫‪. C‬واژه اتیوپیایی ‪ Malak‬که به معنی فرشته است و شکل جمع آن ‪ Mala’ikt‬است ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪131‬‬

‫برخی از متالهان از جمله پژوهشگران عبرانی اولیه و کابالیستها آنها را ‪Malakim‬‬


‫(‪ ) Malaa’ikah‬می نامند به معنی فرزندان الهوت ‪.‬‬
‫و رهبرانشان عبارتند از ‪:‬‬
‫‪a-Samlazaz,‬‬
‫‪b-Araklba,‬‬
‫‪c-Rameel,‬‬
‫‪d-Kokablel,‬‬
‫‪e-Tamlel,‬‬
‫‪f-Ramlel,‬‬
‫‪g-Danel,‬‬
‫‪h-Ezeqeel,‬‬
‫‪i-Baraqijal,‬‬
‫‪j-Asael,‬‬
‫‪k-Armaros,‬‬
‫‪l-Batarel,‬‬
‫‪m-Ananel,‬‬
‫‪n-Zaqel,‬‬
‫‪o-Samsapeel,‬‬
‫‪p-Satarel,‬‬
‫‪q-Turel,‬‬
‫‪r-Jomjael,‬‬
‫‪s-Sariel.‬‬
‫شایان ذکر است که ‪:‬‬
‫‪ Ezeqeel . A‬از لغت آنوناکی ‪ Ez-ikil‬مشتق شده ‪.‬‬
‫‪ Sariel. B‬از لغت آنوناکی ‪ Sarim‬مشتق شده ‪.‬‬
‫‪ Ananel . C‬از لغت آنوناکی ‪ .Ana. Il‬مشتق شده ‪.‬‬
‫‪Pazuzu‬‬
‫نام آکدی ‪ ،‬سومری و آشوری‬
‫نام دیوی که توسط آنوناکی آفریده شده ‪ Pazuzu .‬شاه بالداری است که انسانها را در برابر‬
‫شیطان ‪ ،‬بیماری ها وطاعون محافظت می کرده ‪ .‬او بدن عقرب مانندی دارد با بالها و پنجه ها و‬
‫پاهای یک عقاب ‪.‬‬
‫‪Pazuzu Anzu ، Zu‬‬
‫نام آکدی ‪ ،‬سومری و بابلی قدیم‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪138‬‬

‫روایتهای بسیاری درباره ‪ Pazuzu‬بعنوان ‪ Zu ، Anzu‬و ‪ Malak Taus‬وجود دارد که در‬


‫ادبیات عرب بعنوان ‪/Malak Tawoos‬ملک طاووس از آن یاد شده ‪ .‬در متون باستانی او به‬
‫شکل نیمی دیو و نیمی پرنده ظاهر شده یا به شکل یک موجود دیو سرشت ‪.‬‬
‫در اسطوره شناسی سومری – آکدی ‪ zu‬دیو پرنده یزدانی است ( نیمی انسان و نیمی پرنده )‬
‫که بعنوان ‪ Imdugud‬یا ‪ Anzu‬هم از او یاد شده ‪ .‬او " لوح سرنوشت " را از انلیل خدای‬
‫آنوناکی می دزد و روی نوک یک کوه پنهان می شود ‪ .‬مطابق با متنی در الواح اکدی و سومری‬
‫مردوک این پرنده را می کشد اما در متن دیگری گفته شده که نینورتا اورا می کشد ‪.‬‬
‫اگرچه در یک نسخه قدیمی از داستان بابلی انکی پدر مردوک است که ‪ zu‬را نابود می کند ‪.‬‬
‫جالب ترین توصیف از پرنده یزدانی در کتاب رمدوش ارائه شده ‪ .‬عالم المتولی متن باستانی‬
‫آنخ در مورد " پرنده جادویی " را ترجمه کرده و گفته که گروهی از نورانی ها هستند که از این‬
‫پرنده بعنوان ابزاری برای پیشگویی وقایع آینده استفاده می کنند ‪ .‬در گذشته او را ‪Mouka-‬‬
‫‪ Ballah‬می نامیدند که به معنی " فاصله موازی " است ‪.‬‬
‫درفرهنگ ترکی باستان ‪ Zu ، Anzu ،‬و ‪ Pazuzu‬بعنوان پرنده یزدانی ‪ ،‬ملک طاووس معرفی‬
‫شده اند ‪ .‬مطالعات بیشتر نشان می دهد که ملک طاووس از یک اسطوره باستانی ایرانی گرفته‬
‫شده اما در نسخه های قدیمی فارسی ‪ ،‬طاووس معرف روح آزاد است ‪.‬در دوران جاهلیت ( ما‬
‫قب ل اسالم ) به ویژه بعد از اسالم این پرنده بعنوان یک شکل فیزیکی از شیطان معرفی شده که‬
‫پژوهشگران اولیه اسالمی عزرائیل هم می نامیدندش ‪.‬‬
‫صرف نظر از منشاء تاریخی اش ‪ zu‬یا ‪ Pazuzu‬موجودی است که توسط آنوناکی آفریده‬
‫شده ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪137‬‬

‫مجسمه آنزو دیو سومری و آشوری‬


‫‪Rpum / Rephaim‬‬
‫نام آنخ ‪ /‬علمایی ‪/‬فنیقی و عبری‬
‫یک عبارت آنخی برای بقایای نژاد غولهای آنوناکی که در منطقه شرق کنعان و قلمرو جنوبی‬
‫فنیقیه زندگی می کردند ‪ .‬نام دیگر آنوناکی های بلند قامتی که در این منطقه می زیستند ‪ .‬در‬
‫فنیقیه آنها را ‪ Rpum‬می نامیدند ‪ Rephaim .‬در عبری و فنیقی به معنی " سایه ها " است ‪.‬‬
‫کاتبان فنیقی و بابلی اولیه آنها را خدایان جهان زیرین می نامیدند ‪ .‬به ‪ / Rephaim‬رفائیم‬
‫سی ودو بار در کتاب مقدس اشاره شده که به چند مورد آن اشاره می کنیم ‪:‬‬
‫پیدایش ‪14:9 :‬‬
‫در سال چهاردهم کدر العمر و پادش اهانی که با او بودند در رسیدند ‪ .‬ایشان رفائیان را در‬
‫عشتروت قرنائیم شکست دادند و زوزیان را در هام و ایمیان را در دشت‬
‫تثنیه ‪2:11‬‬
‫ایشان را چون رفائیان و همچون عناقیان می شمردند لیم موآبیان آنان را ایمیان می نامیدند‬
‫تثنیه ‪2:23‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪136‬‬

‫در قیدم رفائیان در آنجا ساکن بودند که عمونیان ایشان را زمزومیان می نامیدند‬
‫تثنیه ‪3:11‬‬
‫باری عوج ‪ ،‬پادشاه باشان ‪ ،‬واپسین بازمانده رفائیان بود ‪ :‬تخت او همان تخت آهنینی است که‬
‫در ربت عمونیان دیده می شود و درازای آن نه ذراع وپهنایش چهارذراع است بر حسب ذراع‬
‫انسان‬
‫‪Lulu2‬‬
‫نام اکدی وسومری‬
‫نخستین نمونه از نژاد انسان که به قصد بردگی و فعلگی ساخته شده بود ‪ .‬لولو مثل عبد است ‪.‬‬
‫لغت عربی معادل لولو آنوناکی برای برده ‪ .‬لولو به شکل ژنتیکی توسط اله آنوناکی نین هارساگ‬
‫آفریده شد ‪ .‬برخالف باور رایج ‪ ،‬لولو و دیگر گونه ها برای کار در معادن طال برای آنوناکی‬
‫آفریده نشده بودند بلکه برای کار درمزارع ویک سری وظایف دیگر که توسط آنوناکی به آنها‬
‫محول می شده آفریده شده بودند ‪ .‬عقیده معدن کاوی آنوناکی برای طال در زمین ساده لوحانه‬
‫است ‪.‬‬
‫مترجم ‪:‬‬
‫البته آقای دی الفایت فقط به ذکر همین چند جمله در نوشته های خودش اکتفا می کند واستدالل‬
‫محکمی در برابر نظرات سیچین ارائه نمی کند که معتقد است آنوناکی از طال برای موارد متعددی‬
‫استفاده می کرده و ماده موردنیاز آنها بوده ‪ .‬شواهد و مدارک استفاده مکرر از طال در ظروف و‬
‫صندوق ها و روی دیوار اتاق ها و سقفها و سفینه ها توسط آنوناکی وجود دارد ‪ .‬استفاده از طال‬
‫در اماکن مقدس از همین جا ریشه می گیرد ‪.‬‬

‫‪ . 2‬عبارت آن مه مه را لولو برد در واقع اشاره دارد به کسب دانش توسط لولو ها مه ها مخزن دانش آنوناکی بودند ‪ .‬اینجا‬
‫منظورش این است که دیگر کار از کار گذشته و انسانها صاحب خرد شده اند ‪ .‬اما اغلب کسانی که از این عبارت استفاده می‬
‫کنند از فلسفه این عبارت بی خبر هستند ‪ .‬م‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪143‬‬

‫فصل سوم‬

‫جهان آنوناکی‬

‫‪Chimiti‬‬
‫‪.I‬تعریف‬
‫‪ . II‬مایع نورانی آنوناکی‬
‫‪ Chimiti‬یک نام آنخ ‪ /‬سومری و آکدی است و اشاره ای است به آزمایشگاه آنوناکی ‪ ،‬جایی‬
‫که انسانهای اولیه به صورت ژنتیکی آفریده شدند ‪ .‬گاهی اوقات از لوله های آزمایشگاهی‬
‫استفاده می شد ‪ Chimiti .‬به معنی جایی است که در آن نسیم آفرینش و حیات تنفس می شده‬
‫‪ .‬عده کمی قادر به درک روند آفرینش در ‪ Chimiti‬آنوناکی هستند ‪.‬‬
‫الواح گلی آکدی و سومری ابزارهایی که آنوناکی برای آفرینش انسان استفاده کرده را شرح نداده‬
‫اند‪.‬‬
‫‪ . II‬مایع نورانی آنوناکی‬
‫عالم قندار می گوید که آنوناکی فقط از گل و دی ان ای یک خدای فرازمینی ( ایگی گی ) برای‬
‫آفرینش نخستین انسان استفاده نکرده اند ‪ .‬درکل خون فرازمینی و گل که در همه جای عراق‬
‫باستان در دسترس بوده برای آفرینش حیات انسان کافی نبوده ‪.‬‬
‫مایع نورانی آنوناکی منبع انرژی مورد استفاده برای بارور کردن مخلوط گل با دی ان ای ایگی‬
‫گی یا دیگر شکل حیات ( انسان نما ) بر زمین بوده ‪ .‬به اصطالح امروزی معادل " نورمایع یا‬
‫مایع نورانی " می شود اشعه لیزر ‪ .‬آنوناکی از اشعه های زیگزاگی اشعه لیزر برای تحریک و‬
‫تلقین حیات در ترکیب مورد نظرش استفاده می کرده ‪.‬‬
‫این یکی از انبوه توضیحات است که علماء آنوناکی با استفاده از آن به جریان آفرینش کهن‬
‫الگوهای اولیه گونه های انسانی اولیه پرداخته اند ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪141‬‬

‫مایع نورانی زیگزاگی آنوناکی‬


‫برخی از پژهشگران نور مایع نورانی زیگزاگی آنوناکی را توضیح داده اند ‪:‬‬
‫این یک دیسک خورشیدی است به شکل چرخ ‪ .‬نمونه های زیادی از آن دیده شده که به شکل‬
‫پره های هشت تایی متصل به یک محور مرکزی هستند ‪ .‬شبیه یک دیسک خورشیدی با نقطه‬
‫مرکزی که روی یک میله نصب می شده و تقریباً نماد استاندارد تداعی کننده خدای خورشید‬
‫باستانی بوده ‪.‬‬
‫الیزابت وان بورن مورخ تاریخ هنر زیر تصویر شکلی که او دیسک خورشیدی روی دیرک‬
‫می نامد چنین نوشته ‪:‬‬
‫" مثال زدنی ترین دیس ک روی دیرک یا میله روی مهرهای استوانه ای دوره بابل قدیم و بر‬
‫مهرهایی که روی الواح کاپادوکیان نقش انداخته دیده می شود ‪ .‬نمونه های نادری دیسک روی‬
‫یک دیرک را به تصویر می کشد که توسط یک خدا نگهداشته شده یا آزاد ورها وبدون اتصال‬
‫به جایی در هوا ایستاده ‪ .‬در مورد دوم دشوار است که یک معیار خدایی را برایش تعریف کنیم‬
‫‪ .‬در غیر اینصورت به احتمال قریب به یقین بعنوان نماد خورشید شمش در نظرگرفته می شود‬
‫‪ .‬هالل ماهی که خورشید را در آغوش گرفته اگرچه دیسک درون هالل است ولی مافوق آن‬
‫قراردارد و معموالً یک یا چند گاو مرد آن را نگهداشته اند ‪" .‬‬
‫تالش بدی نیست اما این تفسیر با آن شمایل همخوانی ندارد ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪142‬‬

‫تفسیر درست این است که دایره ها معرف اشیاء شناور در هوایی هستند که قوانین جاذبه را به‬
‫چالش کشیده اند ‪.‬در تصویر فوق یک خدای آنوناکی جدا از سه گوی ایستاده بدون اینکه آنها‬
‫را لمس کند ‪ .‬برای دستیابی به آن او منبع انرژی در اختیار دارد که باعث شده گوی ها در هوا‬
‫شناور شوند ‪ .‬بنابراین باتماس با خط زیگزاگی انرژی ( اشعه ای که از یک منبع زمینی نشات‬
‫گرفته ) او جریان نیروی باالبر گوی سوم را بریده و این گوی در نهایت روی زمین خواهد افتاد‬
‫‪ .‬با وجود اینکه گمان می رود اشعه لیزر خم نمی شود و نمی شکند یا به شکل زیگزاگی در‬
‫نمی آید اما اشعه لیزرآنوناکی هم خم می شده و هم می شکسته و هم زیگزاگی می شده ‪.‬‬
‫این نظریه متضاد با علم به نظر می رسد اما نه به راستی چون اخیراً دانشمندان متوجه شده اند‬
‫که اشعه لیزر هم می تواند خمیده و زیگزاگی شود مثل نوری که در شرایط مناسب می تواند با‬
‫نور دیگری بر هم کن ش داشته باشد ‪ .‬سر یک سری شرایط عجیب وغریب شلیک به هدفی که‬
‫خیلی سریع حرکت می کند می تواند واقعاً باعث خم شدن و تغییر مسیر و زیگزاگی شدن اشعه‬
‫لیزر شود ‪.‬‬
‫سالح های لیزری شکلی که در آینده روی سفینه های فضایی نصب خواهند شد می توانند اشعه‬
‫لیزر را به شکل زیگزاگی شلیک کنند ‪ .‬بنابراین کسانی که به تفسیر ما از خط انرژی زیگزاگی‬
‫آنوناکی ایراد می گیرند که معتقدیم این احتماآلً همان اشعه لیزری است که می تواند خم شود ‪،‬‬
‫به خاطر اکتشاف جدید در فن آوری لیزری کامالً در اشتباه هستند ‪.‬‬
‫‪ /Anamidra‬آنامیدرا‬
‫‪ . I‬تعریف و توضیح‬
‫‪ . II‬آنامیدرا و ماتریکس زمین‬
‫‪ . III‬آنامیدرا توضیح می دهد که آنوناکی از چه نوع گلی برای آفرینش انسان استفاده کرده‬
‫‪ . IV‬آنا میدرا توضیح می دهد که آفرینش انسان از گل کیهانی بوده‬
‫‪ . I‬توضیح وتعریف‬
‫آنا میدار نام دانشمند آنوناکی است که ماتریکس زمین را رصد می کند وبه ‪Anamid-Raya‬‬
‫و ‪ Anid Ariya‬هم مشهور است ‪ .‬این ماتریکس به شدت پیچیده است چون به شکل کد و‬
‫نماد و اشکال هندسی و فرمولهای شیمیایی و معادله بوده و به گفته علماء همه زبانهایی که‬
‫وجود داشته اند و دارند و درآینده بعد از ‪ 2322‬اختراع خواهند شد را در بر می گیرند ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪143‬‬

‫به عبارت دیگر یک مخزن و آرشیو و کتابخانه کیهانی وجود دارد که تمام وقایع ‪ 9‬میلیارد ساله‬
‫را در خود گرد آورده و تخمین زده می شود که قدمت آن به سر آغاز زمین بر می گردد ‪.‬‬
‫‪ . II‬آنامیدرا و ماتریکس زمین‬
‫آنامیدرا اطالعات ارزشمند و در خور بررسی را در خصوص این ماتریکس مطرح کرده که‬
‫استادان دانشگاهها را شیفته خود نموده و باعث هدایت دانشمندان شرق و غرب شده از جمله‬
‫اینکه در داده هایش توضیحاتی درباره موارد زیر ارائه داده ‪:‬‬
‫‪ . 1‬مهندسی زیستی اشکال حیات در دوران کهن‬
‫( عناصر ‪ ،‬ماهیت و حیوانات و انسانها )‬
‫‪ . 2‬ساخت قالبهای حیات و اینکه چگونه آنها با سلولها کار کردند و توانستند حیات روی زمین‬
‫را تولید کنند ‪.‬‬
‫‪ . 3‬پنجمین عنصر ناشناخته دی ان ای‬
‫‪ RNA. 4‬انسان و غیر انسان و فرگشت حیات‬
‫‪ . 9‬منشاء و آفرینش ژنتیکی نژادهای انسان توسط آنوناکی‬
‫‪ . 1‬انسانهایی که در زمین تولید شده بودند‬
‫‪ . 8‬انسانهایی که در فضا تولید شده بودند‬
‫‪ . 7‬متابولیسم و انسانهایی که در دریا ساخته شده اند‬
‫‪ . 6‬آفرینش انسان و مهندسی معکوس مغز انسان‬
‫‪ . 13‬مجرای آنوناکی‬
‫‪ . III‬آنامیدرا توضیح می دهد که آنوناکی از چه نوع گلی برای آفرینش انسان استفاده کرده ‪.‬‬
‫یکی از جالب ترین افشاگری های سینهار آنامیدرا درباره گلی است که توسط آنوناکی برای‬
‫آفرینش ژنتیکی نخستین گونه انسانی استفاده شده ‪ .‬ماتریکس آنوناکی گل را بعنوان یکی از‬
‫اجزاء یا عناصر اصلی در نظر گرفته که آنها برای آفرینش نژاد انسان از آن استفاده کرده اند ‪.‬‬
‫آنامیدرا به علماء گفته که ‪ :‬گل آن چیزی نیست که از روی ترجمه های متون سومری هر کسی‬
‫بخواهد بفهمد که چیست ‪.‬‬
‫این گلی زمینی نیست که در کرانه های دجله وفرات سومر باستان پیدا می شده ‪.‬توضیح وتعریف‬
‫ماتریکس آنوناکی خیلی فرق می کند ‪ .‬یهودیت و مسیحیت و اسالم حواسشان پرت گل زمین‬
‫شده ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪144‬‬

‫عالم گوویندا می گوید ‪:‬‬


‫پژوهشگرانی که متون سومری را ترجمه یاتفسیر کرده اند و گل را بعنوان لجن یا خاک در‬
‫نظرگرفته اند که آنوناکی آن را در عراق باستان پیدا کرده وبا دی ان ای خودشان مخلوط کرده‬
‫تا انسان خلق شود مرتکب اشتباه بزرگی شده اند ‪.‬‬
‫آنوناکی از یک مایع پالسمایی استفاده می کرده که خیلی سریع لخته می شده وطی مدت کوتاهی‬
‫بعد از آن این لخته ویژگیهای ظاهری فیزیکی اش مثل گل می شده ‪ .‬اما این ماده نه خاک که‬
‫یک ماده ارگانیک پالسمایی بوده ‪.‬‬
‫‪ . III‬آنامیدرا توضیح می دهد که آفرینش انسان از گل کیهانی چگونه بوده ‪.‬‬
‫آنامیدرا به علما گفته که بعضی از نژادهای خیلی قدیمی انسانی توسط آنوناکی آفریده نشده اند‬
‫‪ .‬گونه های انسان – حیوان خیلی قدیمی تر در اصل در فضا آفریده شده اند ‪ .‬این شامل حیوانات‬
‫و گیاهان گوناگون هم می شود و با توجه به این بوده که او بر این نظر شده که حیات گونه‬
‫های انسان ‪ -‬حیوان قدیمی تر از گلی که در شهاب سنگها پیداشده آغازگشته ‪.‬‬
‫‪ . IV‬آنامیدرا درباره نژادهای انسانی اولیه ای که در زیر آب می زیستند صحبت می کند ‪.‬‬
‫آنامیدرا به علماء آنوناکی درباره وجود ومنشاء موجودات انسان نمای اولیه ای صحبت کرده که‬
‫در اعماق اقیانوس می زیستند ‪ .‬او توضیح داده که یکی از ابتدایی ترین اشکال حیات روی زمین‬
‫از اعماق اقیانوس شروع شده جایی که متابولیسم از طریق ‪ ( Mai-ai‬آب ) شکل گرفته ‪.‬‬
‫متابولیسم یک فرم انسانی ابتدایی را آفریده ‪ .‬این موجودات جمجمه انسان را داشتند با دو چشم‬
‫و بدون شبکیه دو پا و چهار بازوی دراز داشتند اما بینی و گوش نداشتند و بدنشان بی مو بود ‪.‬‬
‫آنها را ‪ / Basharma’h‬بشر آبی می نامیدند ‪ .‬بشر که همان بشر فارسی هست و ‪ ma’h‬به‬
‫معنی آب ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪149‬‬

‫‪Fanna-Ri/ Fana.Ri‬‬
‫‪ .I‬توضیح و تعریف‬
‫‪ . II‬خالصه ای از لقاح و تولید مثل‬
‫‪. I‬توضیح و تعریف‬
‫نامی برای یک اشعه یا نور که در فرایند لقاح و تولید مثل ژنتیکی آنوناکی استفاده می شده ‪ .‬به‬
‫گفته علماء تولید مثل آنوناکی با استفاده از فن آوری انجام می شده که عبارت بوده از عبور نور‬
‫از سراسر بدن زن تا زمانی که به تخمدان هایش برسد و تخمک ها را بارور کند ‪.‬‬
‫سکس و تولید مثل دو عملکرد جداگانه بوده ‪ .‬سپس تخمک را وارد یک لوله آزمایش می کنند‬
‫‪ .‬طی این پروسه زن روی یک میز سفید دراز می کشد وکادر پزشکی زن دوره اش می کنند ‪.‬‬
‫اگر این کار توسط بیگانه های بی مالحظه ای ( مثل گری ها و خزنده ها ) انجام شود ناخوش‬
‫آیند و آزار دهنده خواهد بود و منجر به روایتهای پر درد و رنج آدم ربایی توسط بیگانه ها‬
‫خواهد شد ‪.‬‬
‫همه بیگانه ها منشاء شان یکسان نیست ‪ .‬آنوناکی نژادی است بسیار دلسوز و خیلی بزرگ منش‬
‫ورویه اش صلح آمیز است ‪ .‬ظاهراً روش آنوناکی برای سکس برای هردو جنس دلپذیرتر است‬
‫‪ .‬نور از دو همباش ساطع می شود ‪ .‬نورها قاطی می شده اند و نتیجه آن لذتی است که همزمان‬
‫هم فیزیکی بوده و هم روحی ‪ .‬آنوناکی مثل ما آلت تناسلی ندارد !‬
‫یک دورگه خیلی بیشتر شبیه آنوناکی است ( منظور دورگه انسان – بیگانه است ) او اندام های‬
‫جنسی اش را از دست داده و از نظر فیزیکی شبیه آنوناکی شده ‪ .‬یک دورگه از تغییرات استقبال‬
‫می کند و با دگردیسی احساسات زیادی را تجربه می کند ‪ .‬آنوناکی مثل قوها کار همسرگزینی‬
‫را انجام می دهد ‪.‬‬
‫آنها حتی مفهوم خیانت به همسر را متوجه نمی شوند ‪ .‬برای فریب ‪ ،‬معشوقه و روابط نامشروع‬
‫و ‪ ...‬معادلی در زبان خود ندارند ‪ .‬مثل بسیاری از گونه های فرازمینی ‪ ،‬آنوناکی اندام جنسی‬
‫ندارد اما بیگانه های دون پایه که در نواحی پست تر بین ابعادی زندگی می کنند و بیگانه های‬
‫دورگه ای که روی زمین زندگی می کنند اندام جنسی دارند ‪.‬‬
‫داستانهای کسانی که مدعی ربوده شدن و سکس با آنوناکی شده اند خیالی بوده و دروغ محض‬
‫هستند ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪141‬‬

‫‪ . II‬خالصه ای از جریان باروری و تولید مثل‬


‫‪ . 1‬بیگانه های در آزمایشگاه تولید مثل می کنند‬
‫‪ . 2‬بیگانه ها شبیه انسانها سکس نمی کنند‬
‫‪ . 3‬بیگانه ها یکدیگر را بارور کرده و مولکولها را در مخازنی در درجه حرارت خیل خاص‬
‫نگهداری می کنند که برای لقاح و تولید مثل به خوبی تنظیم شده ‪ .‬بنابراین آنها نیازی به تخمک‬
‫و اسپرم و آمیزش آب زن و مرد ندارند ‪.‬‬
‫‪ . 4‬نوزادان بیگانه را پس از شش ماه از مخزنها بیرون می آورند ‪.‬‬
‫‪ . 9‬در ماه بعد مادر وظیفه مادریش را شروع می کند ‪.‬‬
‫‪ . 1‬مادرهای بیگانه با پستانهایشان به بچه ها غذا نمی دهند چون آنها پستانی ندارند که شیر‬
‫داشته باشد و بخواهند با آن به نوزادان شیر بدهند ‪.‬‬
‫‪ . 8‬نوزادان بیگانه توسط مجرای نور تغذیه می شوند ‪.‬‬
‫‪ . 7‬اسپرم انسان یا تخمک برای موجودات فرازمینی یا موجودات ابعاد باالتر بی فایده است ‪.‬‬
‫‪ . 6‬فرازمینی ها در فن آوری و پزشکی بسیار پیشرفته هستند ‪ .‬بنابر این آنها به هیچ وجه به جزء‬
‫یا اندام یا مایع یا سلولی از بدن انسانها برای آفریدن نوزادهایشان نیازی ندارند ‪.‬‬
‫‪ . 13‬اگر چه بیگانه هایی در ابعاد و نواحی پست تر زندگی می کنند که برای یک سری اهداف‬
‫دیگر که برخی ژنتیکی هستند وبرخی صرفاً آزمایشی دست به آدم ربایی می زنند ‪.‬‬

‫‪Jah Yah‬‬
‫نام فنیقی ‪ /‬آنخ ‪ /‬علمایی و عبری‬
‫‪ . I‬تعریف و توضیح‬
‫‪ . II‬کپی های کیهانی از جمله کپی هایی از خود مان و زمین‬
‫‪ . I‬تعریف و توضیح‬
‫‪ ”Jah “Yah‬مخفف ‪ Jehovah‬است ‪.‬‬
‫مشتق شده از لغت آنخ ‪ Ha-yah‬که به معنی زندگی است ‪ .‬در عبری به معنی بودن ورخ دادن‬
‫است ‪ .‬در کاباال ‪ Jah‬نام الهی ‪ Sephirah Hochmah‬است ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪148‬‬

‫در ادبیات علمایی ‪ /‬آنخ ‪ Jah ،‬به معنی منبع کیهانی همه چیزهای زنده است ‪ .‬به عبارت دیگر‬
‫‪ ،‬حیات ازلی کیهانی در کل جهان و ابعاد متعدد آن ‪ ”Yah “Jah .‬یکی از خالقان آنوناکی‬
‫است ‪.‬‬
‫‪ . II‬کپی هایی از کیهان از جمله کپی هایی از خودمان وزمین عین گفته های عالم استانبولی ‪:‬‬
‫" آنچنان که در کتاب مقدس و متون مقدس گفته شده جهان آفریده الهی نیست که طی شش‬
‫روز خلقتش طول کشیده باشد ‪ .‬کیهان ما جدا اززمین و محیط فیزیکی کیهان قابل دست یابی و‬
‫سنجش آفریده شده ‪ .‬چیزی که ماروی زمین می بینیم ‪ ،‬در آسمان ما ‪ ،‬کهکشان ها و ستاره ها‬
‫و فراتر از آنچه که می توانیم ببینیم هم در بعد دیگری ریشه دارد و این بعد دیگر خود از دل‬
‫یک بعد دیگر بیرون آمده ‪.‬‬
‫برخی ازاین کپی های کیهانی از جمله کپی های خودما وزمین طبق نقشه های غیر فیزیکی خیل‬
‫عظیم " معماران متعال " آفریده شده ‪ .‬کسانی که در دیگر سیاره ها هستند ‪ .‬میلیونها سال قبل‬
‫از اینکه نام خدا و هستی اش توسط انسانها اختراع شود ‪ .‬چه در تصوراتشان در غارها و معابد‬
‫یا حماسه ها ‪ .‬این خالقان که نامشان ‪ Jah‬بوده وجود داشته اند ‪.‬‬
‫عین گفته عالم نفتالی ‪:‬‬
‫" انسانها به شکل خدا آفریده نشده اند ‪ .‬ما به شکل ژنتیکی از تراب ‪ /‬خاک که یک ماده زمینی‬
‫است و دی ان ای یک نژاد پیشرفته فرازمینی به نام ‪ Annaki‬یا ‪ Al Anna’kh‬آفریده شده‬
‫ایم ‪ .‬و‪ Annaki‬بر اساس فرمول ویژه ‪ Jah‬طراحی شده ‪.‬‬
‫بخشهایی از این فرمول به قرار زیرهستند ‪:‬‬
‫‪ Rouhiyya . A‬به معنی اتریک‬
‫‪ Sham-kiya . B‬به معنی کیهانی ( غبار و مولکولهای کیهانی )‬
‫‪ Birza . C‬که به معنی پروژه دهنی است ‪.‬‬
‫‪ Jah‬جمع یا مفرد ‪ ،‬مذکر یامونث ‪ ،‬نه مونث و نه مذکر ‪ ،‬معماران و مهندسان ژنتیک فرمول‬
‫حیات کیهانی و مفهوم زمان – فضاهستند ‪.‬‬
‫یادداشت ‪:‬‬
‫یک عالم هرگز فرازمینی ها را " بیگانه " یا " ‪ " EBE‬یا موجوداتی از فضا خطاب نمی کند ‪.‬‬
‫عالم ‪ Mordechai ben Zvi‬می گوید ‪:‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪147‬‬

‫وقتی مردم آنها را " بیگانه ها " می نامند من خنده ام می گیرد ‪ .‬در واقع ما انسانها بیگانه هستیم‬
‫واصآلً منظور ما از بیگانه ها چیست ؟‬
‫بیگانه ها به چه کسانی و چه چیزی گفته می شود ؟‬
‫وبراساس چه مالک و معیاری آنها بیگانه هستند ؟‬
‫آنها میلیونها سال است که روی زمین زندگی می کنند ‪ .‬آنها ساکنان اصلی این سیاره بوده اند ‪.‬‬
‫ما بعدها با کمک آنها ساکن زمین شده ایم با این حساب ما بیگانه ها هستیم ‪.‬‬
‫‪ Jah‬آنها را آفریده و آنها ما را آفریده اند و بعنوان انسان ما هم چیزهایی را آفریده ایم از جمله‬
‫ایده ها و محصوالت و این فرایند آفرینش در هر شکل یا قالبی تا ابد ادامه دارد ‪ .‬آفرینش موجب‬
‫آفرینش می شود ‪.‬‬
‫‪Ha-Yah ، Jah-Hovah ، Jah-Havah‬‬
‫نام عبری ‪ ،‬کاباالیی و علمایی و آنخ‬
‫عبارتی است برای ماهیت دو گانه انسان پیش از جدایی ژنتیکی اش ‪ .‬در ابتدا شکل زندگی‬
‫انسان غیر جنسی بود اما بعد از دستکاری ژنتیکی توسط آنوناکی در ‪ Chimiti‬این قالب به‬
‫شکل مونث دگرگون شد که نخستین مرد و نخستین زن از آن آفریده شدند ‪ .‬حماسه های‬
‫سومری به ما می گویند که انسان اولیه در واقع انسان نبوده بلکه یک هیوالی انسان نما بوده ‪.‬‬
‫بعدها انکی و انلیل با کمک اله های آنوناکی و با اضافه کردن دی ان ای خودشان ساختار فیزیکی‬
‫این موجودات را بازسازی کردند که در نتیجه آن نخستین انسان به شکل ‪ / humanoid‬انسان‬
‫واره پدید آمد ‪.‬‬
‫‪Khalika ، Kalika‬‬
‫عبارتی آنوناکی در اشاره به آفرینش انسان اولیه‬
‫طبق کیهان شناسی سومری اگر چه زمین توسط موجودات و انسان نماهای اولیه مسکونی شده‬
‫بود اما خدایان متوجه شدند که هیچکدام از آنها به اندازه کافی هوشمندو مناسب انجام وظایف‬
‫محوله مورد نیاز خدایان نیستند ‪ .‬برای در اختیار داشتن یک نیروی کار قابل اعتماد و مناسب‬
‫که بتواند دستورالعمل ها و سفارشهای آنوناکی را اجرا کند خدا انکی آزمایشهای ژنتیکی را‬
‫روی حیوانات انسان نما و دیگر موجودات شروع کرد ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪146‬‬

‫با استخراج خون آنوناکی و دیگر بافتها ازبدنهای آنوناکی و خدایان ایگی گی و ترکیب آنها در‬
‫‪ ( Chimiti‬لوله ها و محفظه ها ) و بعد کاشت آنها بعنوان یک جنین ژنتیکی در رحم یک اله‬
‫آنوناکی ‪ ،‬انکی توانست اولین انسان هوشمند را خلق کند ‪.‬‬
‫اله های آنوناکی به نخستین انسانی که به روش آزمایشگاه آفریده و در رحمشان کاشته شده بود‬
‫زندگی بخشیدند ‪ .‬هدف انکی این بود که یک نژاد انسانی جدید بیافریند ‪ .‬به اندازه کافی قوی‬
‫که بتواند وظایف محوله توسط آنوناکی را انجام بدهد ‪ .‬کارهایی که قبالً ایگی گی انجام می داد‬
‫‪ .‬نخستین آزمایشهایش منجر به تولید نژاد دورگه انسان – حیوان شد ( نیمی حیوان و نیمی‬
‫انسان ) ‪ .‬این آزمایشهای ژنتیکی در الواح گلی سومری – آکدی به تصویر کشیده شده ‪ .‬درآنخ‬
‫آنها را ‪ Kalika‬می نامند ‪.‬‬
‫توجه داشته باشید که کالیکا با کایمرا فرق دارد ‪ .‬کایمراها از ترکیب چند حیوان آفریده می شدند‬
‫در زیر تصویر چند نمونه از کالیکاها را مالحظه خواهید نمود ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪193‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪191‬‬

‫موجوداتی هم بودند که دو تا سه صورت داشتند‬


‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪192‬‬

‫‪Zanich-Eredu‬‬
‫‪ .I‬توصیف و تعریف‬
‫‪ . II‬خاکستری ها ‪ :‬نژاد غیرانسانی که درون زمین زندگی کرده و از یوفوها استفاده می کنند ‪.‬‬
‫‪ . I‬تعریف و توضیح ‪:‬‬
‫اصطالحی که علماء برای آلودگی ژنتیکی انسان به کار می برند و باعث و بانی آن هم خاکستری‬
‫ها هستند ‪.‬آلودگی ‪ ،‬ناشی از یک برنامه اصالح و تولید نژاد سری است که توسط موجودات‬
‫درون زمینی غیر انسانی که در زمین زندگی می کنند اجرا می شود و به آنها " گری ها ‪/‬‬
‫خاکستری ها " گفته می شود ‪ .‬بخش اعظم برنامه آنها دورگه سازی با کمک انسان است ‪ .‬و‬
‫این تهدید جدی است که انسان دائماً باآن مواجهه می شود ‪.‬‬
‫‪ . II‬خاکستری ها ‪:‬‬
‫نژاد غیر انسانی درون زمین زی ‪ .‬درک این مطلب مهم است که خاکستری ها میلیونها سال است‬
‫که در زمین زندگی می کنند آن هم مدتها قبل ازاینکه نژاد های انسان توسط ایگیگی ‪ ،‬آنوناکی‬
‫و لیرانها خلق شده باشند ‪.‬‬
‫ما آنها را فرازمینی های خاکستری می نامیم ‪ .‬این درست نیست چون خاکستری ها درون زمین‬
‫زی هستند و در اعماق زمین وآبها زندگی می کنند ‪.‬‬
‫انسانها تنها موجودات هوشمند روی زمین نیستند ‪ .‬ما از خاکستری ها می ترسیم و طنز قضیه‬
‫این ا ست که آنها هم از ما می ترسند ‪ .‬آنها از زرادخانه ها وآزمایشهای هسته ای ما می ترسند‬
‫چون این آزمایشها می توانند باعث نابودی زمین شوند ‪ .‬جایی که خاکستری ها زندگی می کنند‬
‫همین زمین است ‪ .‬محل اسکان آنها ‪.‬‬
‫زمین جایی است که جوامع آنها وخانواده هایشان در آن زندگی می کنند ‪ .‬خاکستریها هر کاری‬
‫می کنند تا مانع نابودی زمین توسط انسانها شوند ‪ .‬زمین با نبرد هسته ای نابود خواهد شد ‪.‬‬
‫خاکستری ها به خوبی خود را با محیط زیست درون زمین وفق داده اند آنچه در دل زمین قرار‬
‫دارد و آب روی زمین برای بقاء آنها و شارژ سفینه هایشان حیاتی است ‪ .‬متاسفانه فعل و‬
‫انفعاالت ژنتیکی همیشگی خاکستریها باعث بدتر شدن ژنهای نژاد انسان شده ‪.‬‬
‫فاز اول این تباهی ‪ ،‬آلودگی است‬
‫آنوناکی کامالً ازاین آلودگی آگاه است ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪193‬‬

‫نگران نباشد ! برای از بین بردن آلودگی ‪ ،‬آنوناکی نخست باید از شرخاکستری ها خالص شود‬
‫و طی یک رویارویی بزرگ با خاکستری ها فرایند رفع آلودگی اعمال خواهد شد ‪ .‬برخی‬
‫دولتهای با نفوذ از قبل در این مورد اطالعات الزم را کسب کرده اند ‪ .‬برخی از مقامات عالیرتبه‬
‫تهدید را جدی گرفته اند و خیلی ها هم نه ‪.‬تکبرو جهل آنها عواقب مرگباری برای بشریت‬
‫خواهد داشت ‪ .‬از جانب دیگر نژادهای فرازمینی تهدیدی متوجه ما نشده چون ما برای آنها‬
‫اهمیتی نداریم ‪ .‬آنها به ما عالقه ای ندارند چون ما انسانها در یک خط زمانی طولی زندگی‬
‫می کنیم و معناو مفهوم و اهمیتی برای آنها نداریم ‪ .‬این دلیل چرایی و چگونگی درک زمانی و‬
‫فاصله ی ما از کیهان است ‪ .‬این باعث محدودیت ما شده و مانع این می شود که ما بخشی و‬
‫عضوی از فدراسیون کیهانی باشیم ‪.‬‬
‫فقط دو نژاد شناخته شده در کیهان وجود دارد که می تواند روی زمین زندگی کند ‪:‬‬
‫آنوناکی و خاکستری ها‬
‫در گذشته سه نژاد فرازمینی روی زمین برای دوره ای در بین ما زندگی می کردند‬
‫‪ . A‬آنوناکی‬
‫‪ . B‬لیرانها‬
‫‪ . C‬خاکستری ها‬
‫ارگانیسم و ساختار بدنی آنها می تواند با توجه به جو و محیط زیست ما دوام بیاورد ‪ .‬دیگر‬
‫فرازمینی ها نمی توانند روی زمین زندگی کنند ‪ .‬همانطور که انسانها قادر نیستند روی دیگر‬
‫سیستمهای ستاره ای و سیاره ای شناخته شده به خاطرشرایط جو شان زندگی کنند ‪.‬‬
‫دیگر نژادهای بیگانه اگر بخواهند برای زندگی روی زمین تالش کنند خود به خود نابود خواهند‬
‫شد ‪ .‬بنابراین آنها به هیچ وجه عالقه ندارند که زمین را مورد تاخت و تاز قرار داده یا زیر سلطه‬
‫خود درآورند ‪ .‬به عبارت دیگر تنها ترس و ترس واقعی انسانها از جانب خاکستری ها است ‪.‬‬
‫اما از همان ابتدا هم ما درامان بوده ایم چون خاکستری ها به ما نیاز دارند ‪.‬‬
‫علیرغم دانش و فن آوری پیشرفته شان ‪ ،‬خاکستری ها هنوز نتوانسته اند فرمول نهایی و کامل‬
‫ژنتیکی الزم برای بقاء خودشان را پیدا کنند ‪ .‬به دالیل مبهمی بقاء گری ها به دو چیز بستگی‬
‫دارد ‪:‬‬
‫‪. A‬بقاء انسانها‬
‫‪ . B‬امنیت و سالمت زمین‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪194‬‬

‫چون صلح بر زمین و ایمنی محیط زیست سیاره زمین روی ثبات زیستگاههای زیرزمینی و زیر‬
‫آبی خود خاکستری ها تأثیردارد ‪.‬‬
‫آنوناکی پروردگار بزرگ انرژی مایع‬
‫‪ ( A‬با تلفظ ‪ ) Aah‬همچنین شناخته شده تحت عنوان ‪ A Maat‬و ‪ A-miat‬اله های بزرگ‬
‫آبهای بزرگ آنوناکی ( انکی خدای مذکر آبهای زمین است ) که اشکال بیشمار حیات را در‬
‫سپیده دم آفرینش سیاره ما به وجود آورده ‪.‬‬
‫طبق کتاب رمدوش‬
‫‪ A‬یا آب باعث حیات همه ارگانیسمها در اقیانوس دریاها وسرزمین ها است ‪.‬‬
‫بعدها از متون فرازمینی این مطلب کشف شده که ‪ A‬یا آب منبع باستانی انرژی برای یوسوها‬
‫( اشیا ناشناخته زیر آبی ) بوده ‪ .‬در دنیای عرب ما قبل اسالم ‪ ،‬همچنین در ادبیات معاصر و‬
‫تکلم عربی و مصری لغت ‪ Maia‬و ‪ ( Mai‬با تلفظ ‪ ) Maay‬به معنی آب و مستقیماً از زبان‬
‫آنوناکی اقتباس شده ‪.‬‬
‫آنچنان که در قرآن و توسط محمد گفته شده ‪ Miat‬یا ‪ Maia‬منشاء همه اشکال حیات وبطور‬
‫کلی هستی است ‪.‬‬
‫( مترجم ‪:‬‬
‫واژه «ماء» اصل عبری آن «مُی‪ -‬میم» و سریانی آن «میا» است که در عربی تغییر شکل داد و‬
‫«ماء» شد‪ .‬این لغت در اصل به معنی «هر مایع غیر جامد» است چه آب مطلق باشد یا آبهای‬
‫مضاف‪ ،‬ولی وقتی به صورت «ماء» مطلق استفاده میشود منسوب به آب خالص است‪) .‬‬
‫در قرآن سوره انبیاء ‪ 33‬آمده که ‪ " :‬وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ ‪/‬ما هرچیز دارای حیات را‬
‫از آب آفریدیم " ‪.‬‬
‫شایان ذکر است که بسیاری از عالمه های اولیه مسلمان ( معادل علماء ) با تعالیم و نوشته های‬
‫علماء آنوناکی آشنا بوده اند و در کتابشان دانش کیهانی علماء آنوناکی نوشته اند که ‪:‬‬
‫و ‪ A-miat‬زمین ‪ ،‬حیوانات و گیاهان و انسانها را آفریده " ‪.‬‬
‫بعدها بابلی ها این مفهوم باستانی را پذیرفته اند و در الواح گلی شان استفاده کرده اند ‪ .‬لغت‬
‫" ‪ " A‬در سومری و آکدی و آشوری به معنی آب به کار گرفته شده ‪ .‬به گفته آشور شناس‬
‫دکتر هینک ‪ A :‬همچنین به معنی رودخانه و آوای آن ‪ pur‬بوده آنچنان که در عبارت ‪Purrat‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪199‬‬

‫به کار گرفته شده ‪ .‬در اصل به شکل فنوتیکی نوشته وبه شکل جمع استفاده می شده ‪ .‬و لغت‬
‫آشوری ‪ Miat‬تداعی کننده مفهوم اصلی اش آب است ‪.‬‬
‫‪ Tiglath Pileser‬می گوید ‪A-na mie inadu :‬‬
‫من آبها را می بینم و پیشگویی می کنم‬

‫سناخریب‬
‫سِناخِریب یا سنخریب (‪( )Sennacherib‬به اکدی‪( )Sîn-ahhī-erība :‬سین‪-‬آهه‪-‬اریبا)‬
‫معنای نامش یعنی‪" :‬سین [ایزد ماه]‪ ،‬جانشین برادران شد"‪ .‬امپراتور آشور (‪ 171–839‬ق‪ .‬م) و‬
‫پسر و جانشین سارگون دوم بوده است‪.‬‬
‫سناخریب می گوید ‪Miat-su nadi kazuti a-na zumme-ya lu asti :‬‬
‫چوتشنه بودم از آبهای جاری چندش آور نوشیدم‬
‫ودر کتاب رمدوش آنوناکی سینهار ‪ Marduck‬می گوید ‪:‬‬
‫‪An-i miat, rafat bashar-ji,‬‬
‫از آبهایش من بشر راآفریدم‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪191‬‬

‫در زبان آشوری باستان "‪ " A‬به معنی آب خدایان است و به معنی باران ‪ .‬در افسانه ها آمده که‬
‫امیران میان رودان باستان سومر و بابل به هیچ وجه زیر باران برای نبرد اقدام نمی کردند چون‬
‫بر این باور بودند که این کار باعث خشم خدایان شده و برای آنها بدشناسی می آورد ‪.‬‬
‫سناخریب می گوید ‪Unnu va salgu nahli nathu saddi adura :‬‬
‫من از باران و برف و تند آبها و شیارکوهها اجتناب می کنم‬
‫الواح آکدی و سومری بعالوه طومارهای آنوناکی افشا می کنند که " ‪ " A‬به اله بزرگ آنوناکی‬
‫به نام " بانوی گیاه " حیات بخشیده که معادل ‪ Ninsar‬در آکدی و سومی و بابل باستان هست‬
‫‪.‬‬

‫انکی با دو جریان آبی که از شانه هایش سرازیر است ‪ .‬تصویری که از یک مهر استوانه ای به دست آمده ‪ .‬خدای‬
‫خورشید سومری اوتو ( شمش آکدی ) از اعماق کوهها ظاهرشده و شمشیر اره مانندش را در دست دارد و یک‬
‫موجود نیمه انسان نیمه حیوان ( کالیکا ) را نزد انکی برده اند ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪198‬‬

‫نین هارساگ در کنار درخت حیات ایستاده‬

‫اله نین هارساگ در اینجا بانوی حیات حدود ‪ 2318- 1813‬پیش از میالد روی سفال حدود‬
‫ده سانتی متری ‪ .‬منشاء ‪ :‬دوره بابلی ‪ ،‬بازگشت آموریها به بابل سلسله ‪ Isin‬و ‪. Larsa‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪197‬‬

‫در کیهان شناسی فنیقی و کتاب رمدوش اله ‪ A‬نسبت به انکی قوی تر است چون قدرت حیات‬
‫بخشیدن به سرزمینها ‪ ،‬بارور کردن خاک و حتی ایجاد طوفانهای جهانی را دارد ‪ .‬روایت آنوناکی‬
‫– علمایی به ما می گوید که اله آنوناکی ‪ A‬رابه شکل ‪ 7‬زخم که مطابق است با هشت خدا و‬
‫به معنی هشت گناه اصلی انسان است تشریح کرده ‪.‬‬
‫از آنجائیکه او اله عشق بوده تصمیم می گیرد که گناهان اصلی را با ایجاد هشت نقطه بر زمین‬
‫حذف کند ‪ .‬گناهکاران می توانسته اند به آنجاها رفته و در چشمه های هشتگانه ای که از آب‬
‫یزدانی و فروهر او به وجود آمده استحمام کنند و تطهیر شوند ‪ .‬در نتیجه باور به مفهوم غسل و‬
‫تطهیر بدن آنچنان که در متون عبری و اسالمی به کار گرفته شده از نوشته های آنوناکی اقتباس‬
‫شده ‪ .‬این مفهوم گسترده تر شده و به شکل عقیده غسل تعمید مسیحی در آمده ‪ .‬در نتیجه اله‬
‫آنوناکی ‪ A‬منشاء باور به آئین غسل بدن با آب در ادیان یهودی و مسیحی و اسالمی است ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪196‬‬

‫انکی در آپسو‬
‫‪Apsu”, “Abzu”, Apzu ، Absu‬‬
‫نام آنوناکی آکدی و سومری‬
‫این فضای بی پایان و بی کران سومری که است که نخستین بار از آن آبها جاری شدند ‪ .‬این‬
‫مکان خدا ‪ Ab‬بوده پدر آبها و خداوند دانش زنده ‪ .‬در فرهنگ آنوناکی – علمایی ‪Absu‬‬
‫مهندس ژنتیکی است که نخستین انرژی مایع را در زمین به وجود آورده ‪.‬‬
‫‪Afka/Afqa‬‬
‫فنیقی ‪ ،‬لبنانی‬
‫نام یک شهر باستانی فنیقی در لبنان ( ‪ 99‬کیلومتری بیروت ) جایی که آدون ( آدونیس ) در‬
‫حین شکار کشته شد ‪ Afqa .‬به خاطرخرابه های معبد آفرودیت ( ونوس ) مشهور است ‪.‬‬
‫‪ Afqa‬باستانی یکی از قدیمی ترین زیستگاههای آنوناکی در شرق نزدیک باستان بوده ‪ .‬شاه‬
‫حیرام بنیانگذار نخستین آئین فراماسونری جهان در آنجا پرستیده می شده ‪.‬‬
‫در ‪ 1638‬هیات اکتشافی نیمه رسمی فرانسوی در حین کاوش ‪ ،‬الواحی را درآنجا پیدا کرد که‬
‫زبان ناشناخته ای روی آنها حک شده بود ‪ .‬مزین به نمادهایی اسرارآمیز و تصاویر مینیاتوری ‪.‬‬
‫دکتر لروکس بخشهایی از این سنگ نوشته را تفسیر کرده و می نویسد ‪:‬‬
‫" به نظر من شکی وجود ندارد که این کتیبه ها به زبان آنخ نوشته شده اند ‪" ...‬‬
‫عالم آنوناکی بختیار می گوید ‪:‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪113‬‬

‫زمانی در تاریخ باستان ‪ Afqa‬محل اجتماع بازمانده های آنوناکی بوده و بعنوان مرکز شفا دهی‬
‫استفاده می شده ‪ .‬اواضافه می کند که ‪ :‬رودخانه کوچکی در ‪ Afqa‬پیدا شده که حاوی مواد‬
‫معدنی بوده که روی زمین نظیر نداشته ‪ .‬در شگفتم که بازمانده های آنوناکی با این رودخانه چه‬
‫می کرده اند ‪ .‬یا شاید از رود کوچک ‪ Afqa‬بعنوان مرکز تصفیه استفاده می شده ‪ .‬برای‬
‫‪ Mah’rit‬یا نور مایع آنوناکی ‪.‬‬

‫غار افسانه ای آفکا‬


‫‪Agirim‬‬
‫اولین گل پخته شده ترکیبی از دو عبارت‬
‫‪ A . A‬که به معنی نخستین است‬
‫‪ Girim . B‬که به معنی گِل است‬
‫از ‪ Agirim‬عبارت سومری ‪،‬بابلی و آکدی ‪ ( Girim‬گِل ) اقتباس شده ‪ .‬طبق طومارهای علمایی‬
‫والواح میخی آکدی ‪ /‬سومری ‪ ،‬آنوناکی از ‪ Girim‬برای آفرینش نخستین انسان استفاده کرده ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪111‬‬

‫‪Agra-bida‬‬
‫یک عبارت علمایی ‪ /‬آنوناکی برای جن ها است ‪.‬‬
‫مشخصاً جن های فرازمینی‬
‫طبق کتاب آنوناکی – علمایی رمدوش ‪ ،‬انسانها طی فرایند ژنتیکی با ترکیب ژنهای آنوناکی یا‬
‫دی ان ای یک نژاد خیلی بدوی انسانی را آفریده اند ‪ .‬در بخش دیگری از کتاب به نقش آغازین‬
‫یک سری اسیدها در بدن انسان اشاره شده ‪ .‬عالم آنوناکی و لی می گوید که ‪ :‬این اسیدها برای‬
‫رشد مغز ما ضروری هستند ‪.‬‬
‫‪Amrit‬‬
‫نام فنیقی – اوگاریتی‬
‫نام شهر فنیقی باستانی واقع در سوریه است که توسط بازماندگان آنوناکی و فنیقی های اولیه‬
‫ساکن صور و صیدا ساخته شده ‪ Amrit .‬از عبارت ‪ Ammr-il‬آنخ اقتباس شده ‪Amrit .‬‬
‫آنچن ان که درتاریخ ثبت شده یکی از معمای ترین و اسرارآمیز ترین شهرها است ‪ .‬این شهر‬
‫عرصه نبرد کیهانی بین بسیاری از ملتهای باستانی بوده ‪ .‬محل اصلی شکل گیری المپیاد ‪ ،‬نخستین‬
‫مرکز پزشکی فنیقی آنوناکی در جهان ‪ .‬شهر تولید ‪ ، Mah-Rit‬فرم و فرمول اولیه آنچه که‬
‫امروزه استروئیدها نامیده می شود ‪ .‬یک فرآورده ژنتیکی قدیمی آنوناکی که توسط آنوناکی تولید‬
‫می شده ‪.‬‬
‫امروزه گردشگرهایی که از ‪ Amrit‬بازدید می کنند با دیدن محراب ‪ /‬قربانگاه به دقت ساخته‬
‫شده فنیقی ها که به افتخار خدایشان ‪ Melkart‬ساخته شده مبهوت می شوند ‪.‬‬
‫(‪ Melkart‬خدایی است که توسط آنوناکی برای فنیقی هاآفریده شده ) ‪.‬‬
‫در واقع این محراب توسط بازماندگان آنوناکی ساخته شده ‪ ،‬کسانی که یک مرکز پر قدرت را‬
‫برجزیره ‪Arwad‬که خیلی هم از ‪Amrit‬دور نبوده اداره می کردند ‪ .‬ازاین محراب هم بعنوان‬
‫معبد وحی گاه فنیقی ها استفاده می شده و هم پزشکان آنوناکی از آن بعنوان مرکز شفادهی‬
‫استفاده می کردند ‪.‬‬
‫‪ Amrit‬مرکز علمی برای بقایای آنوناکی و فنیقی های باستانی بوده که مشغول شکل پیشرفته‬
‫ای از پزشکی ترکیبی بودند ‪ .‬ترکیبی از وحی ها و قدرتهای فراروانشناسی ‪ .‬صلیبی ها و به ویژه‬
‫شوالیه های معبد مالقاتهای سری ر ا بر بلندای معبد سازمان دهی کرده و بخشهایی از کتاب‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪112‬‬

‫رمدوش را مطالعه می کردند ‪ .‬به ویژه بخشهای مربوط به تبدیل فلزات که به آنها امکان می داد‬
‫آهن و مس را به طال تبدیل کنند ‪.‬‬

‫بقایای معبد فنیقی ملکارت در آمریت‬

‫ملکارت کارتاژی‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪113‬‬

‫در پیرامون این بنای باستانی فنیقی مراسم آئینی مهریت انجام می شده‬
‫زیارتگاههای ملکارت در کارتاژ( امروزه تونس ) و آمریت با نمادها و آثار هنری آنوناکی تزئین‬
‫شده ؛ مثا مار آرواد که معرف خردو دانش و علم است ‪ .‬هالل ماه صور که معرف نوزایی است‬
‫و مثلث دلتای صور که معرف توازن بین طبیعت و انسان است ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪114‬‬

‫خرابه های یک گورستان فنیقی در آمریت‬


‫‪Aberu‬‬
‫ظرف یا لوله‬
‫از آبرو خدایان و اله های آنوناکی در آزمایشگاههایشان برای آفریدن اشکال اولیه انسان استفاده‬
‫می کردند ‪.‬‬
‫‪Aberuchimiti‬‬
‫لوله های آزمایشگاهی بوده که در آفرینش ژنتیکی از آنها استفاده می کردند ‪.‬‬
‫مرکب از دو عبارت‬
‫‪ Aberu‬که به معنی ظرف و لوله است‬
‫‪Chimiti‬که به معنی آزمایشگاه است‬
‫عبارت ‪ Chimiti‬درحماسه ها ومتون سومری مکرر دیده شده‬
‫‪Anfeh‬‬
‫نام لبنانی ‪ /‬فنیقی است‬
‫نام شهر قدیمی در لبنان ‪ .‬قدمت ‪ Anfeh‬به دوران فنیقی ها و کنعانی ها بازمی گردد ‪ .‬نام‬
‫باستانی اش ‪ Ambi‬است و در نامه های ‪ Tel-El-Amarina‬قرن چهاردهم پیش از میالد از‬
‫آن یاد شده ‪.‬‬
‫همچنین در کتیبه های آشوری شاه ‪ 171-116 ( Asr-Hadoun‬پیش از میالد ) هم ازاین شهر‬
‫نام برده شده ‪ .‬درقرن دوازدهم ‪Anfeh‬توسط صلیبی ها ‪ Nafin‬نامیده می شده ‪ Anfeh .‬به‬
‫خاطر قلعه تاریخی اش ‪ Anfeh‬مشهور است که بر شبه جزیره کوچک ‪ Raas Anfeh‬واقع‬
‫شده ‪ .‬از این قلعه ‪ ،‬صلیبی ها و شوالیه های معبد بعنوان یک مرکز سری استفاده می کردند ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪119‬‬

‫جایی که دست نوشته های باستانی آنخ و میثاق شاه سلیمان مرتب در آنجا مطالعه می شده ‪.‬‬
‫دربخش شمالی ‪ Anfeh‬صلیبی ها یک پایگاه زیرزمینی برای مالقاتهای فوق سری شان ساخته‬
‫بودند ‪ .‬جین دی لوس قدیس ریاست این مراسم ها را بر عهده داشته ‪.‬‬
‫در افسانه ها اینگونه آمده که آنوناکی در ‪ Anfeh‬یک مرکز مطالعات پزشکی تأسیس کرده بود‬
‫و در آنجا آزمایشهای پیشرفته ژنتیکی انجام می داد ‪ Anfeh .‬و جزیره آرواد هر دو بخشی از‬
‫یک برنامه خیلی پیشرفته ژنتیکی بوده و برای انجام آزمایشهایی درباره دی ان ای انسانهای اولیه‬
‫ای که درشرق وخاورمیانه می زیستند طراحی شده بودند ‪.‬‬

‫قلعه ‪ Anfeh‬که توسط صلیبی ها ساخته شده بود‬

‫‪ Anfeh‬لبنان‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪111‬‬

‫‪ Anfeh‬قدیمی‬
‫‪Arzawa‬‬
‫نامی هیتی‬
‫نام باستانی پادشاهی هیت در کاپادوکیا ( ترکیه ) و سرزمین هیتی های باستانی که با آنوناکی‬
‫ودیگر فرازمینی ها در ارتباط بودند ‪.‬‬

‫نقشه آرزاوا‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪118‬‬

‫شهر میرا یکی از قدیمی ترین قلعه های جن ها و عفریتها در آناتولی ‪ .‬این موجودات توسط‬
‫آنوناکی آفریده شده بودند ‪ .‬طبق کتاب " دانش کیهانی " عفریتها مرتباً زنهای ترک روشن بین‬
‫و مدیوم را اذیت می کردند ‪.‬‬

‫کاپادوکیه امروزی‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪117‬‬

‫‪ Behistun‬و ‪ Ram-La Kitbur‬آنوناکی‬


‫همچنین ‪ / Bisitun ، Beitutsun‬بیستون و ‪ Ram-La Kitbur‬هم نامیده شده‬
‫‪ . I‬تعریف و توصیف‬
‫‪ . II‬ریشه شناسی لغت‬
‫‪ . III‬جایگاه خدایان‬
‫‪ . IV‬اسکندر ‪ ،‬خدایان فرازمین و ‪Behistun‬‬
‫‪. I‬تعریف و توصیف‬
‫تلفظ آن می شود بیستون‬
‫نامی که توسط آنوناکی فرازمینی به دهکده کوچکی در پای یک صخره شیب دار ‪ 1833‬فوتی‬
‫داده شده که درمرکز رشته کوه زاگرس در ایران و سمت راست کرانه ‪ Samas-Ab‬شاخه اصلی‬
‫کرخه (‪ ) Choaspes‬قراردارد ‪.‬‬
‫‪ . II‬ریشه شناسی لغت‬
‫لغتهای ایرانی بهیستون و بیستون از لغت آنوناکی ‪ Beitutsun‬اقتباس شده اند ‪ .‬درآنخ ( زبان‬
‫آنوناکی ) ‪ Beitutsun‬از دو لغت تشکیل شده ‪:‬‬
‫‪ / Beit. A‬بیت به معنی محل اقامت و خانه و آزمایشگاه‬
‫‪ Utsun . B‬به معنی آزمایش ‪ ،‬مطالعه و عملیات جراحی‬
‫از لغت آنوناکی ‪ Beit‬موارد زیر مشتق شده اند ‪.‬‬
‫‪ . 1‬لغت عربی بیت ‪ Beit, Bayt /‬یا ‪Beyt‬که به معنی خانه است ‪.‬‬
‫‪ . 2‬لغت عبری ‪ Beit‬یا ‪ Beth‬به معنی خانه‬
‫‪ . 3‬لغت آشوری ‪ Bitu‬که به معنی یک خانه ‪ ،‬زیستگاه درگویش غربی است ‪.‬‬
‫‪ Bitluhu . 4‬در گویش آشوری اولیه و شرقی‬
‫‪ . 9‬لغتهای آرامی ‪ Bayto‬و ‪ Bayta‬که به معنی خانه است‬
‫‪ . 1‬لغت فنیقی ‪ Bit‬که به معنی مرکز ‪،‬سرا و چیدن وانباشتن است ‪.‬‬
‫‪ . 8‬لغت اوگاریتی ‪ Bi’t‬که به معنی زیارتگاه ‪ ،‬خانه ومحراب ( قربانگاه ) است ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪116‬‬

‫حکاکی بیستون در ایران به نماد دیسک بالدار آنوناکی توجه کنید‬

‫عکسی کتیبه بیستون‬


‫نوشته های بیستون خیلی مهم هستند ‪ .‬آنها در استان کرمانشاه در ایران پیدا شده اند ‪ .‬نوشته ها‬
‫به سه زبان میخی هستند ‪ .‬ایرانی قدیم ‪ ،‬بابلی و ایالمی ‪ .‬بسیاری از حروف آن شبیه الفبای آنخ‬
‫است ‪ .‬طی سالها ‪ 1739‬و ‪ 1743‬سرهنری راولینستون نوشته های بیستون را ترجمه کرده‬
‫‪ . III‬محلی برای خدایان‬
‫در ادبیات آنوناکی ‪ Ram-La Kitbur‬اشاره به شهر بهیستون دارد بعنوان مرکز مطالعه اشکال‬
‫حیات ‪ .‬برخی از علماء آن را آزمایشگاه ژنتیک تفسیر کرده اند اما شواهد کافی دراین راستا ارائه‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪183‬‬

‫نکرده اند ‪ .‬نویسندگان یونان باستان قبالً اشاره کرده اند که بهیستون در واقع محل مخصوص‬
‫خدایان بوده ‪ .‬شایان ذکر است که آکدی ها و سومری ها و آشوری ها و بابلی ها آنوناکی را با‬
‫عنوان خدایان مورد خطاب قرار می دادند ‪ .‬از نظر آنها آنوناکی خدایان یا اربابهای فرازمینی‬
‫بودند که روی زمین فرود آمده وبه آنها هنر ‪ ،‬دانش ‪ ،‬زبان و نجوم و فن آوری پیشرفته را‬
‫آموزش دادند ‪.‬‬
‫‪ . IV‬اسکندر ‪ ،‬خدایان فرازمینی و بهیستون‬
‫اسکندر به ستاره شناسی و علوم خفیه و خدایان فرازمینی که روی زمین فرود آمده بودند باور‬
‫داشت ‪ .‬متعاقب پیروزیش برایرانی ها ‪ ،‬اسکندر به بهیستون رفت تا به محل خدایان فرازمینی‬
‫ادای احترام کند ‪ .‬بازدیدش در نوشته های باستانی دیودوروس ثبت شده که به تفصیل درباره‬
‫نوشته های پیدا شده در بهیستون قلم فرسایی کرده ‪ .‬این نوشته ها به سه زبان هستند که به خط‬
‫میخی نوشته شده اند و درتمام نوشته های رسمی شاهان هخامنشی از همین خط میخی استفاده‬
‫می شده ‪.‬‬
‫‪Chaii‬‬
‫عبارتی برای حیات انسانی‬
‫در کتاب رمدوش نویسندگان قویاً روی عبارت " سر آغاز حیات انسانی " تاکید دارند تا توجه‬
‫ها را به منشاء حیات و بشریت روی زمین در برابر دیگر موجودات " برتر " درقیدحیات کیهان‬
‫جلب کنند ‪ .‬عبارت آنخی ‪ Chaii‬در پاراگرافهای مختلف کتاب ذکر شده اما مهم ترین مثال آن‬
‫وقتی است که بعنوان " ‪ " Chaiiturabi‬مورد استفاده قرار گرفته که پرتوی بر آفرینش انسان‬
‫از گل می افکند ‪ .‬از عبارت آنخ ‪ Chaii‬لغت عبری ‪ Chay‬یا ‪ ( Chai‬شبیه تلفظ ‪ Jose‬به‬
‫اسپانیایی ) مشتق شده که به معنی حیات است ‪ .‬وقتی ‪ L‬را به آن اضافه می کنیم می شود‬
‫" برای حیات " حرف " ‪ " L‬عبری شبیه به " ال " عربی به معنی به و برای در هردو زبان است‬
‫و گاهی اوقات به معنی " به سو " و " در جهت " است ‪.‬‬
‫‪Chaiiturabi‬‬
‫در آنخ به معنی گل‬
‫ترکیبی از دو لغت ‪:‬‬
‫‪ Chai : A‬به معنی حیات‬
‫‪ Turabi . B‬به معنی خاک و گل وزمین‬
‫از ‪ Turabi‬لغت عبری باستانی ‪ Turabis‬اقتباس شده که به معنی دقیق همان خاک و گل است‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪181‬‬

‫در ویرایش نخت کتاب مقدس ( منظور قران است ) که به زبان آرامی و عربی بوده می خوانیم‬
‫که ‪:‬‬
‫آیه ‪ 99‬از سوره طه‪:‬‬
‫" مِنْها خَلَقْنَاکُمْ وَ فیها نُعیدُکُمْ وَ مِنْها نُخْرِجُکُمْ تارَةً أُخْرَى "‬
‫ما شما را از آن ( زمین) آفریدیم; و در آن بازمىگردانیم‬
‫ترجمه مکارم شیرازی‬
‫معنی عام ‪ Chaiturabi‬آفرینش ژنتیکی گونه های آدما ( نخستین انسان و موجودات بدوی و‬
‫کهن الگوهای انسانی و ‪ ) ...‬توسط آنوناکی و در لقاح مصنوعی توسط نین تی و انکی و دیگر‬
‫اله ها در آزمایشگاهی به نام ‪ Chimiti‬است ‪ .‬از این نوع آفرینش در متون سومر و آکدی و‬
‫آشوری یاد شده ‪.‬‬
‫عقیده آفرینش انسان از گل دربسیاری از اسطوره ها کیهان شناسی ها و متون سومری ‪ ،‬آکدی‬
‫و اوگاریتی ‪ ،‬فنیقی و بابلی و کلدانی و آشوری و علمایی و آنخ و یونانی و آفریقایی و آزتکی‬
‫و مغولی و مصری و مذاهب اسالم و عبری ومسیحی مطرح شده ‪.‬‬
‫‪Dadmim‬‬
‫لغت آنوناکی برای آفرینش انسان ‪ ،‬مردم روی زمین ‪.‬‬
‫از ‪ Dadmin‬و ‪ / Admi‬آدمی موارد زیر مشتق شده اند ‪.‬‬
‫‪ . A‬لغت آشوری ‪ Dadmi‬که به معنی بشریت و مردم زمین است ‪.‬‬
‫‪ . B‬لغت عربی ‪ Adameh‬یا ابن آدم ‪.‬‬
‫‪ Gizzidu-ra‬فصلی در کتاب رمدوش است که رابطه مذهبی ما و آنوناکی را توضیح می دهد‬
‫و به شرح خصویات خدایان و اله های آنوناکی می پردازد ‪ .‬این فصل به ما می گوید که همه‬
‫چیزبا آنوناکی شروع شد و آنها مذاهب و سلسله مراتب کهانت و آئین های پرستش را روی‬
‫زمین به وجود آورده اند ‪.‬‬
‫داستانها و حماسه ها و اسطوره ها و اشعار شرق نزدیک ‪ ،‬خاورمیانه ‪ ،‬ادیان سامی و سومری و‬
‫آکدی همگی با دخالت مستقیم آنوناکی و پانتئون خدایان و اله های آنها به وجود آمده اند ‪ .‬بین‬
‫النهرین و فنیقیه مهد تمدنهای بشری بوده ‪ .‬بعدها مصر و هالل حاصلخیز به این گروه از‬
‫تمدنهای باستانی پیوسته اند ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪182‬‬

‫خدایان و اله های سومری امیال و احساسات مشترکی با انسانها دارند ‪ .‬از جمله ترس ‪ ،‬خشم‬
‫و بی قراری و مهربانی و نفرت و انتقام ‪ .‬آنها خصوصیات بشری و صفات واگرا و همگرا داشته‬
‫و مثل ما بر زمین باهم در گروههای خانوادگی زندگی می کردند ‪ .‬بسیاری از خدایان در کثیری‬
‫از اسطوره ها و پانتئون ها برای خود همتایانی دارند ‪.‬‬
‫بابلی ها پس از تاخت وتاز و تصرف سومر بخش اعظم پانتئون آنهارا اقتباس کردند ‪ .‬رویهمرفته‬
‫تفاوت بین القاب و عناوین خدایان اصال مهم نبوده ‪ .‬حتی عبرانیان باستان (‪ ) Habiru‬نامهای‬
‫خدایانشان را از فنیقی ها وام گرفته اند از جمله نام ‪ ،‬عنوان و ویژگیهای خدایشان یهوه را‬
‫‪.‬خدایان آنوناکی و اله ها موجودات یزدانی و دیوهایی هستند انسان واره و ابرتر ازانسانها و از‬
‫زندگی پایان ناپذیر برخوردارند ‪.‬‬

‫‪ . A‬لغت سومری برای خدا ‪ Dingir‬است‬


‫‪ Ilu . B‬در آکدی‬
‫‪ Eli . C‬و ‪ Alla‬در آکدی‬
‫‪ ( Elohi . D‬الوهیم ) در عبری‬
‫‪/ Allah . E‬اهلل و ‪ Ilah‬در عربی‬
‫‪ Baal . F‬و ‪ El‬در فنیقی واوگاریتی بسیاری از دیگر زبانهای سامی‬
‫خدایان آنوناکی در ‪ Sum.É‬زندگی می کردند که به معنی معبد در سومری و ‪ Bïtum‬در آکدی‬
‫است ‪.‬‬
‫از ‪ Bïtum‬چندین لغت سامی مشابهه به همان معنی اقتباس شده از جمله ‪:‬‬
‫‪ Beit . A‬یا ‪ Beth‬در عبری‬
‫‪ Beit . B‬یا ‪ Bayt‬در عربی‬
‫‪ Bitu . C‬در آشوری‬
‫‪ Bayto . D‬و ‪ Bayta‬در آرامی‬
‫‪ Bit . E‬در فنیقی‬
‫خدایان و اله ها مثل بدن ما ظاهرانسانی و بدن فیزیکی داشتند ‪ .‬آنها عاشق خوردن بودند و دائماً‬
‫غذا می خواستند ‪ .‬آنها عاشق نازو نعمت بودند و شستشو کرده و خود را هفت قلم آراسته و‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪183‬‬

‫لباسهای زیبا می پوشیدند و خود را معطر می کردند ‪ .‬انسانها موظف بودند که خدمتکارشان‬
‫باشند و سیرنگهشان دارند و در مزارع برایشان کار کنند ‪.‬‬
‫مثل انسانها خیلی از خدایان و اله ها خبیث و کینه جو و بخشنده و جاه طلب و دارای روحیه‬
‫پرخاشگری و در عین حال دوستانه هم بودند ‪ .‬برخی از آنها نسبت به بقیه خلق و خوی انسانی‬
‫تری داشتند ‪ .‬خدایان معموالً ازدواج می کنند و برخی بیش از یک همسر بر می گزینند ‪ .‬یک‬
‫اله ممکن است خواهر یک خدا در یک پانتئون و همسر دیگری باشد ‪ .‬البته نمی توان به شکل‬
‫قاطع نتیجه گیری کرد که خدا با خواهرش ازدواج می کرده ‪.‬‬
‫‪Golim / Golem‬‬
‫در آنخ کهن الگوی یک موجود آفریده شده است ‪ .‬ترکیبی از یک عنصر زمینی و ذهن یک‬
‫‪ Golimu‬یک موجود غیر انسانی را به وجود می آورد ‪ .‬از ‪ Golim‬عبارت عبری ‪ /‬کابالیستی‬
‫‪ Golem‬اقتباس شده ‪.‬‬
‫خاخام لوئب و گولم پراگ‬
‫در میان تم ام افسانه های مربوط به گولم هیچکدام مشهورتر از داستان گولم پراگ نیستند ‪ .‬کتابها‬
‫وبازیها و حتی فیلمهای زیادی بر اساس آن ساخته شده و اغلب آنها خاخام دانشمند لوئب را‬
‫به عنوان خالق گولک پراگ به تصویر کشیده اند ‪ .‬زمانی پراگ مامن بسیاری از پژوهشگران‬
‫یهود و عرفا و جایی بوده که احتماالً خاخام لوئب در آن خیلی مشهور بوده ‪.‬‬
‫اوعمر درازی داشت ‪ 1913 – 1136‬و شجاعانه از مردمش در برابر دشمنانش دفاع می کرد و‬
‫پیروانش او را بسیار دوست داشتند و برایشان او خداوند متعال بود ‪ .‬حتی برای یک مرد مقدس‬
‫یا عارف بزرگ هم آفرینش حیات ممنوع بود ‪ .‬این کارزمانی موجهه هست که پای نجات جان‬
‫عده کثیری در میان باشد و حتی بعد آن هم مجوز تکرار محسوب نمی شود ‪ .‬اما خاخام لوئب‬
‫برای کاری ترسناک آموزش دیده بود او با استفاده از فرمولهای کابالیستی که در رویاهایش به‬
‫او منتقل شده بود وبا کمک خدایی ‪ ،‬گولم خودش راآفرید ‪.‬‬
‫دست یابی به این دانش خدادادی نه ساده است و نه آسان ‪ .‬فرمولهایی داده می شوند اما رمز‬
‫گشایی از آنها به خود شخص بستگی دارد ‪ .‬بدتر از آن او مجبور شد از نام حقیقی خدا‬
‫‪ Shem Hameforash‬استفاده کند که در هر نسل فقط تعداد کمی از مردان مقدس از آن‬
‫مطلع ه ستند و تلفظ آن بسیار خطرناک است ‪ .‬وقتی قدرتش رها شد می تواند ضد کسی شود‬
‫که این نام را به زبان آورده ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪184‬‬

‫این ماجرایی غیر عادی است که احتماالً در سال ‪ 1973‬رخ داده ‪ .‬در پراگ خطر جدید در شرف‬
‫تکوین بود و کاهنی به نام ‪ Taddeush‬که متهم به قتل یهودیان طی آئین کشتار جدید بود‬
‫داشت توطئه می کرد ‪ .‬خاخام لوئب درباره آن شنیده بود و جلوی خطروحشتناکی را گرفت ‪.‬‬
‫برای کمک به مردمش در خواستی را طی رویا به ملکوت فرستاد ‪.‬‬

‫ستاره داوود و دلتای آنوناکی‬


‫در ‪ 1623‬فیلم آلمانی ‪ ( Der Golem‬گولم ) گولم با ستاره داود مشخص شده ‪ .‬یک ستاره‬
‫شش پر ‪ .‬دو جهت باالیی معرف وجهه منفی وشیطانی هستند ‪ .‬در مسیحیت قرون وسطی آنها‬
‫نماد شاخهای شیطان هستند ‪ .‬در حالیکه این نشانه صعود است و انرژی مثبتی است که از ستاره‬
‫یا دلتا آنوناکی سرچشمه می گیرد ‪ .‬در کتاب رمدوش ستاره به کرات بعنوان دلتا معرفی شده و‬
‫نشانه قدرت ونیروی منفی است ‪.‬‬
‫خاخام عالم ‪ Rabbi Mordechai‬می گوید ‪:‬‬
‫بسیاری از مکانهای روی زمین حاوی این انرژی منفی هستند که زیر زمین جریان دارد ‪ .‬این‬
‫انرژی منفی آسیبهای شدیدی به سالمت فیزیکی و هوشیاری ذهنی فرد وارد می کند ‪ .‬خیلی ها‬
‫متوجه آن نیستند ‪ .‬با استفاده از تکنیک مثلث پیدا کردن این نقاط آسان است ‪ .‬او پاسخش را‬
‫به شکل حروف الفبای عبری پیدا کرد ‪.‬‬
‫‪Ata Bra Golem Devuk Hakhomer VeTigzar Zedim Chevel Torfe Yisroel‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪189‬‬

‫یک گولم از گل بساز و سازمانهای ضد یهودی را نابود کن ‪.‬‬


‫اما این فقط بخشی از پیام بود ‪ .‬مهم معنای باطنی آن بود که می بایست درک می شد ‪ .‬خاخام‬
‫لوئب پیام اصلی را با استفاده از ‪ Zirufim‬که فرمولهای ویژه کابالیستی بودند استخراج کرد ‪.‬‬
‫وقتی کاررمز گشایی را تمام کرد توانست آفریدن گولم را به پایان برساند ‪ .‬او برای کمک دو‬
‫نفر را فراخواند ؛ یکی دامادش که یک ‪ Cohen‬بوده ( یک یهودی از سلسله مراتب گروه‬
‫باستانی کاهنان ) ودیگری شاگردش که در اصل از قبیله الوی بوده ( یهودی که به معبد خدمت‬
‫می کرده ‪ .‬الوی ها نسل اندر نسل کاهن بوده اند ودردوره موسی کاهنانی که می بایست از‬
‫صندوق مقدس نگهداری می کردند از قبیله الوی بوده اند )‪ 3‬به آنها توضیح داد که به چهار‬
‫عنصر نیاز دارد ‪.‬‬
‫آتش و آب و باد و خاک‬
‫دو دستیار معرف آتش و آب بودند ‪ .‬خاخام لوئب هوا بود و گولم خاک ‪.‬‬
‫او به آنها توضیح می دهد که چطور باید خود را تطهیر کنند ‪ .‬چون به غیر ازاین اگرآنها کامالً‬
‫هم آماده باشند ‪ Shem Hameforash‬می تواند آنها را نابود کند ‪ .‬بعد از یک روز پاکسازی‬
‫آنها فصول مختلفی از یک کتاب مقدس بخصوص را به اسم ‪ ( Sefer Yezira‬کتاب آفرینش‬
‫) آماده کردند ‪ .‬و سپس به رودخانه ‪ Moldau‬رفتند وزیر نور مشعل آنها یک بدن غول آسای‬
‫مجسمه ای شکل را از گل رودخانه بیرون آوردند ‪ .‬گولم دربرابر آنها رو به آسمان دراز کشیده‬
‫بود ‪ .‬آنها کنار پاهایش ایستاده بودند و به صورت آرامش نگاه می کردند ‪.‬‬
‫‪ Cohen‬هفت بار دور بدن گام برداشت ‪ .‬از راست به چپ شروع به خواندن ‪ Zirufim‬نمود‬
‫‪ .‬گل مثل آتش قرمز نورانی شد ‪ .‬سپس کاهن الوی هم هفت بار از راست به چپ دور جسد‬
‫گام برداشت ‪ Zirufim .‬بیشتری خوانده شد ‪ .‬آتش سرخ گون ناپدید شدو آب سراسر جسد را‬

‫‪ . 3‬در تثنیه آمده که ‪:‬‬


‫کاهنان و الویان نباید ملکی داشته باشند‪ ،‬زیرا همانطور که خداوند وعده داده‪ ،‬خود او میراث ایشان است‪.‬‬
‫‪ 3‬شانه‪ ،‬دو بناگوش و شکمبهء هر گاو و گوسفندی را که برای قربانی میآورید به کاهنان بدهید‪.‬‬
‫‪ 4‬عالوه بر اینها‪ ،‬نوبر محصول خود یعنی نوبر غالت‪ ،‬شراب تازه‪ ،‬روغن زیتون و همچنین پشم گوسفندان خود را نیز به ایشان‬
‫بدهید؛‬
‫‪ 5‬زیرا خداوند‪ ،‬خدایتان قبیلهء الوی را از بین تمام قبیلهها انتخاب کرده است تا نسلاندرنسل خداوند را خدمت کنند‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪181‬‬

‫فرارگفت ‪ .‬موها و ناخن هایش رشد کرد ‪ .‬سپس خاخام لوئب باردیگر گرد جسد قدم زد ‪ .‬یک‬
‫تکه از طوماری پوستی را در دهانش گذاشت که روی آن ‪ Shem Hameforash‬نوشته شده‬
‫بود ‪ .‬او رو به شرق و غرب و جنوب وشمال خم شد و سه بار از برخواند که ‪:‬‬
‫" ‪ ...‬واو به سوراخ بینی اش نفس زندگی را دمید وانسان روح زنده شد " ‪ .‬گولم چشمانش را‬
‫گشود و به خالقش نگاه کرد ‪ .‬آنها او را لباس پوشانده و به کنیسه بردند تا در آنجا او آماده شود‬
‫تا ماموریتش را شروع کند ‪.‬‬

‫نشان کاباال با دلتای آنوناکی ( مثلث ) در مرکز‬

‫ستاره داوود آنچنان که در جادوی کلدانی معرفی شده‬


‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪188‬‬

‫در نهای ت وقتی وجود گولم دیگر ضرورتی نداشته یا آنچنان که برخی مدعی شده اند وجودش‬
‫برای بقیه خطرناک شده ؛ خاخام لوئب تصمیم می گیرد که اورا به جایی که از آن آمده یعنی‬
‫خالء بفرستد ‪ .‬او این کار را با فراخوان ‪ Shem Hameforash‬و سرچشمه حیات انجام‬
‫می دهد و سپس گولم به گِل بی جان تبدیل می شود ‪ .‬این مجسمه گلی دراتاق زیرشیروانی‬
‫پنهان شده و تا سالها بعد کسی اجازه نداشته به آنجا وارد شود ‪.‬‬
‫برخی نویسندگان قرن نوزدهمی مدعی شده اند که این هیکل غول آسا را هنوز می توان آنجا‬
‫پیدا کرد‬

‫گولم در فیلم فرانکشتاین‬


‫آفرینش گولم در فی لم فرانکشتاین جوان مل بروک نشان داده شده ‪ .‬در صحنه ای از فیلم جین‬
‫ویلدر نشان داده شده که در حال آفریدن گولم است ‪ .‬شبیه خاخام لوئب ویلدر می کوشد که با‬
‫جادو گولم را زنده کند ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪187‬‬

‫یک خاخام کابالیست ( احتماآلً خاخام لوئب ) یک گولم را می آفریند ‪ .‬طبق برخی دست‬
‫نوشته های راز آمیز کابالیستی خاخام روی پیشانی آفریده اش عبارتهای خیلی خاصی قرارداده‬
‫که حاوی قدرتهای جادویی هستند ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪186‬‬

‫یک گولم‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪173‬‬

‫دستور العملی به عبری برای اینکه چگونه یک گولم بیافرینید از خاخام ‪Eleazar of‬‬
‫‪ ، Wormes‬ابوالعافیا و دیگر عرفای یهود ‪ .‬دستور العملهای خودشان را برای آفرینش گولم‬
‫دارند ‪ .‬این نوشته باید از راست به چپ خوانده شود ‪.‬‬

‫صحنه ای از فیلم آلمانی گولم‬


‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪171‬‬

‫در فیلم گولم خاخام لوو لغت جادویی را به کار می گیرد و ستاره داوود موجب آفرینش‬
‫حیات می شود ‪.‬‬

‫گولم در فیلم آلمانی گولم‬


‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪172‬‬

‫یک روشن بین ( جادوگر ‪ ،‬کابالیست ‪ ،‬عالم ‪ ،‬لوی یا خاخام و ‪ ) ...‬درفرایند نوشتن " لغت جادویی " و یا‬
‫جمالت رمز گونه مناسب و قراردادنشان روی بخشهای خیلی خاص " موجود گلی " تا گولم زنده شود ‪ .‬به‬
‫گفته عالم بختیار برخی ازاین نقاط عبارتند از روی پیشانی ‪ ،‬گوشها و دهان ‪ .‬الواح میخی سومری ‪ /‬آکدی به‬
‫ما می گویند که چگونه آنوناکی " انسان " را از گل آفریده ‪ .‬همچنین الواح فرایند آفرینش را توصیف کرده‬
‫اند و لغات وفرمانهای خدایان و اله های آنوناکی که برای حیات بخشیدن به موجود گلی استفاده می شده ‪.‬‬
‫در اتیوپی و لتونی و مجارستان ‪ ،‬عالمان آنوناکی چند نوع گولم آفریده اند و ‪Mordachai ben Zvi‬‬
‫( استادم و پیرطریقت در بوداپست ) با ذکر جزئیات برایم توضیح داده که چگونه دو نوع گولم آفریده و به‬
‫آنه ا دستور داده که شهر کوچکی در لتونی بسازند تا سرپناهی برای آواره ها باشد ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪173‬‬

‫‪Golimu‬‬
‫نام و لقب عالم روشن ضمیری است که یک گولم را آفریده‬
‫گوبلکی تپه‬
‫یک نام ترک‬
‫این لغت ترکی به معنی " تپه ناف " است ‪ .‬نام یکی از قدیمی ترین معابد سنگی در جهان ‪ .‬این‬
‫سنگها و ستون ها با تصاویر عجیبی از عنکبوتها ‪ ،‬پرندگان شکاری ‪ ،‬حشره ها ‪ ،‬مارها و اژدها و‬
‫دیوها و شتر مرغ ها و روباه وحشی و گراز پوشیده شده ‪ .‬علما بر این نظر هستند که این اشکال‬
‫و آثار هنری کهن برخی از موجودات بسیار قدیمی را به تصویر کشیده که طی آزمایشهای‬
‫آنوناکی آفریده ش ده اند که خودشان حدود سیصد هزار سال پیش وارد ترکیه شده بودند ‪ .‬عده‬
‫دیگری بر این نظر هستند که این آزمایش حدود ده هزار سال پیش بعد از فار آخر عصر یخبندان‬
‫انجام شده ‪.‬‬

‫یکی از قدیمی ترین معابد دنیا ‪ ،‬گوبلکی تپه‬


‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪174‬‬

‫کتیبه ای مزین به نقوش برجسته در گوبلکی تپه دیوید لوئیس ویلیامز پروفسورباستان شناسی‬
‫در دانشگاه ویت واترسرند در ژوهانسبورگ می گوید ‪:‬گوبلکی تپه مهمترین مکان‬
‫باستانشناسی جهان است‬

‫سنگهای ایستاده گوبلکی‬


‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪179‬‬

‫سنگهای ایستاده درترکیه حاوی تصاویر عجیب وغریب و نقش و نگارهای غیر قابل درک و‬
‫نگاره های بغرنج خزندگان هستند ‪ .‬برخی از آنها به ماقبل تاریخ تعلق دارند ‪ .‬این تصویر یک‬
‫گونه ناشناخته از خزنده برای علم و باستان شناسی است ‪ .‬به عقیده عالم شوکت از استانبول‬
‫برخی از این موجودات " آفریده های آزمایشگاهی " هستند که توسط آنوناکی در ‪Chimiti‬‬
‫حیوانات توسط مهندسان ژنتیک آنها آفریده شده اند آن هم مدتها قبل از اینکه آفرینش ژنتیکی‬
‫نخستین کهن الگوهای انسان نما را آغاز کنند ‪.‬‬
‫عالم آنوناکی شانکار می گوید ‪:‬‬
‫آنوناکی بسیاری از مناطق زمین را قبل و بعد از عصر یخبندان کاوش کرده ‪ .‬برخی از مناطق‬
‫کاوش شده عبارتند از ماداگاسکار ‪ ،‬آفریقای مرکزی و ترکیه ‪.‬‬

‫سنگ غول آسای حکاکی شده در گوبلکی تپه‬


‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪171‬‬

‫به گفته عالم علی البدیانی این مکان محل پرستش یا معبد نبوده بلکه انبار ذخیره ای بوده برای‬
‫هرآنچه که از آزمایشهای ژنتیکی آنوناکی باقی می ماند ‪ .‬هیچ انسان یا فرمی از حیات هوشمند‬
‫هرگز در آنجا زندگی نکرده ‪ .‬در سمت راست این سنگ غول آسا شما می توانید شکلی از یک‬
‫حرف آنوناکی را ببینید که ‪ Taw‬تلفظ می شود ‪ .‬درست زیر حرف یک چهار گوش قراردارد و‬
‫درست زیر چهار گوش شما تصویر یک حشره قارچی شکل را می بینید ‪ .‬ترکیبی از حرف و‬
‫اشکال هندسی با توجه به معنی یک سری از آزمایشها ویا تجربیات با توجه به الفبای آنخ ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪178‬‬

‫‪Ishra‬‬
‫تصویر کپی یا بازتولید یک موجود ‪ .‬ایشرا نام وعبارتی است که برای یک تصویر جدید یا کپی‬
‫از یک شکل حیاتی که به شکل اصلی در جهانی دیگر وجود دارد ‪.‬‬
‫عالم آنوناکی ‪ Modechai ben Zvi‬می گوید ‪:‬‬
‫همه موجودات زنده از جمله انسانها و حیوانات در هر بعد چه فیزیکی و چه غیر فیزیکی کپی‬
‫های بسیاری از خود در سراسر جهان دارند ‪ .‬ما می توانیم کپی های زنده و یک جور و متقارن‬
‫از خودمان را پیدا کنیم ‪ .‬این کپی یک بازتولید بصری یا بازتاب هلوگرافیک نیست بلکه تمام‬
‫جزئیاتش واقعی هست ‪.‬‬
‫‪Jagaad-Oni‬‬
‫با تلفظ ‪Tjagaad-Oh-Ni‬‬
‫عبارتی برای نقطه کهن یا " ایستگاه آغازین " جایی که کیهان از آنجا سرچشمه گرفته ‪ .‬از‬
‫‪ Jagaad-Oni‬لغت سانسکریت ‪ Jagad-Yoni‬مشتق شده که به معنی فضا هست ‪ .‬رحم‬
‫کیهان ‪ ،‬ایستگاه آغازین در کوچکترین ساختار کیهانی که حیات و جهان فیزیکی شناخته شده‬
‫را گسترانده ‪ .‬دانشمندان نام بیگ بنگ را به آن داده اند فرضیه ای که امروزه توسط علماء‬
‫آنوناکی بی اعتبار شده ‪.‬‬
‫کبیری ‪ /‬کبیریم‬
‫نام فنیقی و کنعانی بسیار قدیمی که توسط صوری ها و صیدونی ها و بنی اسرائیلی های باستان‬
‫از جمله تراه پدر ابراهیم پرستیده می شدند ‪ .‬آنها به شکل آنوناکی هایی که در فنیقیه فرود آمده‬
‫بودند آفریده شدند ‪ .‬کبیری در تبس و لمنوس و فریگیا مقدونیه و بخصوص ساموتراس در‬
‫باالترین حد ستایش می شده ‪ .‬کبیری همچون خدایان آشوری بوده اند ‪ .‬آنها ‪Teraphim‬‬
‫نامیده می شدند ‪ .‬تعالیم علوم خفیه به ما می گویند که کبیری ها فرشته بوده اند ‪ .‬در عبری‬
‫باستان آنها را گیبوریم می نامیدند به معنی نیرومندان ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪177‬‬

‫‪Shamrakh-Ank-Sinhar-baal‬‬
‫‪ . I‬تعریف و توصیف‬
‫‪. II‬در زبانهای شرقی‬
‫‪ . I‬تعریف و توصیف‬
‫آفریننده حیات در کیهان و یکی از آفریدگاران کهن آنوناکی ‪ .‬مشتق شد از زبان آنخ ‪،‬‬
‫ترکیبی از ‪:‬‬
‫‪ Sham . A‬نور ‪ ،‬آتش و خورشید‬
‫‪ Rakh . B‬به معنی میدان و حوزه و گونه ها‬
‫‪ Ank . C‬به معنی حیات ‪ ،‬انرژی و آفرینش‬
‫‪ Sinhar . D‬به معنی رهبر ‪ ،‬ارباب و فرمانده‬
‫‪ Baal . E‬به معنی آفریدگار ‪ ،‬ابداع کننده و دانشمند‬
‫‪ . II‬در زبانهای شرق‬
‫بعدها در تاریخ ‪ ،‬بسیاری از تمدنهای شرقی برخی از این لغتها را وام گرفته اند و آنها را با‬
‫گویش وزبان خودشان ترکیب کرده اند ‪.‬‬
‫بعنوان مثال ‪:‬‬
‫‪ . A‬مصری ها لغت آنوناکی ‪ Ank‬را اقتباس کرده اند‬
‫‪ . B‬فنیقی ها ‪ ( Habiru‬عبرانی ها ) و آکدی ها و هیتی ها و کاتبان آرامی و سریانی و عربها‬
‫لغت آنوناکی ‪ baal‬را اقتباس کرده و آن را به ‪ ,Baal, Bal, Al, El, Allah, Eli, Elohim‬و‬
‫‪ ,Ilah, Il‬دگرگون کرده اند ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪176‬‬

‫‪Te.E.Ma‬‬
‫نام آنخ ‪ /‬آکدی و سومری‬
‫نام یکی از خدایان منتخب آنوناکی که با استفاده از خون او عملیات تولید ژنتیکی نژاد انسان‬
‫انجام شد ‪ .‬در الواح گلی ‪ Te.E.Ma‬اشاره به ژن ژنتیکی دارد ‪.‬‬
‫‪Ti‬‬
‫نام آنوناکی سومری و بابلی‬
‫لغتی برای دنده ‪.‬‬
‫در نسخه های بعدی متون سومی و آکدی باستانی ‪ Nin-ti‬به بانوی دنده و همچنین بانوی‬
‫حیات و بانوی آفرینش تبدیل شده ‪ .‬در نتیجه ‪ ( Adama‬آدما ) از دنده ‪ Ninti‬آفریده شده ‪،‬‬
‫کسی که به جبرئیل هم مشهور است ‪ .‬فرشته ‪ /‬اله مونث آنوناکی و اهداء کننده حیات ‪.‬‬
‫این ماجرای آفرینش آدم و حوا در سنت یهودی – مسیحی طبق اسطوره های بابلی و متون آنخ‬
‫نفی شده ‪ .‬چون دراین متون زن مرد را آفریده نه اینکه مرد زن را آفریده باشد ‪ .‬و نین تی ‪/‬‬
‫جبرئیل از دنده خودش برای آفریدن آدم استفاده کرده ‪ .‬مترجمان اولیه و احتماآلً کاتبان بعدی‬
‫عمداً در ترجمه و نقل قول دست برده اند و متون باستانی و حماسه های سومری را وارونه‬
‫جلوه داده اند و داستان جعلی شان از آفرینش آدم وحوا وارد متون مقدس یهودی و مسیحی و‬
‫اسالمی شده ‪.‬‬
‫‪Tiamat‬‬
‫نام ‪ ،‬سومی و آکدی و آشوری و بابلی باستان‬
‫درانوما الیش ‪ ،‬تیامات به شکل یک اژدهای غول آسا به تصویر کشیده شده که نمادگرایی آشوب‬
‫در دورانی کهن است ‪ .‬لغت تیامات از عبارت آکدی ‪ Tâmtu‬مشتق شده که به معنی دریا است‬
‫و ‪ Tâmtu‬از لغت ‪ Ti’amtum‬مشتق شده ‪ .‬تیامات نام ملکه بابلی آبها شور است و به باور‬
‫آنوناکی مادر ‪ Lahmu, Lahamu, Anshar‬و ‪ Kishar‬و اژدهای غول آسا نماد گرایی هرج‬
‫و مرج باستانی و حامل آسمان وزمین ‪.‬‬
‫تیامات برای یونانی ها بعنوان ‪ (Thalattē‬لغت یونانی برای دریا ) شناخته شده است ‪ .‬همانطور‬
‫که بروسوس در جلد اول کتاب " تاریخ جهانش " نوشته ‪.‬‬
‫تیامات از ترکیب سه عبارت ساخته شده ‪.‬‬
‫‪ ti . A‬که معانی متفاوی دارد همچون حیات و دنده و ‪...‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪163‬‬

‫‪ Ama . B‬که به معنی مادر (‪ Ima‬در عبری ‪ Ama ،‬در سریانی باستان ‪ Ummum ،‬در آکدی‬
‫و ‪ Oum‬به عربی است و ‪Anna‬در هیتی ‪.‬‬
‫‪ T . C‬آخرین هجای واژه و نشانگر مونث است ‪.‬‬
‫در اسطوره شناسی آنوناکی ‪ /‬بابلی گفته شده که در سر آغاز زمین فقط آپسو وتیامات بوده اند‬
‫‪ .‬بعد از مسکونی شدن مریخ آنوناکی به سیاره ما آماده که از آن با عناوینی چون ‪Tamtu, ، Ki‬‬
‫‪ Gaea, Tiamat‬یاد شده ‪ .‬آنوناکی که به زمین آمده اند به دو گروه سیصد نفره تقسیم شده‬
‫اند ‪ .‬نخستین گروه سیصد نفره آنوناکی به شمال غربی رفته و تیلمون را برپا نموده ‪ ،‬شهر خدای‬
‫آنوناکی انلیل ‪ ،‬بعدها تیلمون به نیپور تغییر نام داد و بعدآً کادش ( مکان مقدس ) گروه سیصد‬
‫نفره دوم آنوناکی به هفت قبیله تقسیم شده و در قلمروهای بی شماری پراکنده شده اند از جمله‬
‫در آناتولی و آفریقای مرکز ‪.‬‬
‫در اتحادشان با آپسو ( آیهای شیرین ) تیامات مادر خدایان و کیهان شده ‪.‬‬
‫هنگامی که نه آسمان بود و نه زمین‬
‫نه بلندا و نه ژرفا و نه نام‬
‫هنگامی که اپسو‬
‫آب شیرین ونخستین مولد‬
‫تنها بود‬
‫و تیامات‬
‫آب تلخ‬
‫و آن نیز به زهدان یا موموی خود بازگردد‬
‫بدان هنگام که هیچ ایزدی نبود‬
‫هنگامی که‬
‫شیرین و تلخ به هم آمیختند‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪161‬‬

‫دیلمون نام سومری بابلی‬


‫دیلمون نام سومری برای بحرین است که حدود دوهزار سال پیش استفاده می شد ‪ .‬شهری بوده‬
‫آباد و پررونق ‪ .‬به دیلمون هم در الواح گلی آکدی و سومری اشاره شده و هم در کتاب مقدس‬
‫و عالوه بر این در کتاب رمدوش و دانش کیهانی ‪ .‬در اسطوره شناسی بابلی و آشوری به دیلمون‬
‫بعنوان پایگاه زمین برای آنوناکی اشاره شده ‪ .‬چون دیلمون آب تازه درخشان نداشته ‪ ،‬خدای‬
‫آنوناکی انکی به اوتو خدای خورشید دستور داده که اززمین دیلمون آب تازه بجوشاند و سپس‬
‫دیلمون به باغ یزدان تبدیل شده ‪.‬‬

‫پارک آبی دیلمون در بحرین امروزی‬

‫این یک لوح سومری ‪ /‬آکدی با قدمت ‪ 9333‬ساله است که ماجرای خدای آنوناکی انکی و‬
‫نقشه های ممنوعه اش درباره جزیره دیلمون را شرح می دهد‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪162‬‬

‫این لوح داستان گیلگمش ‪ ،‬شاه اورک را بازگو می کند که از دیلمون دیدن کرده و در این لوح‬
‫آن را سرزمین نامیرایی توصیف نموده‬

‫تپه های دیلمون‬


‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪163‬‬

‫نقشه ای که بحرین ( دیلمون باستانی آنوناکی ) را شرح می دهد‬


‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪164‬‬

‫ضمیمه شماره ‪1‬‬


‫آتاکامای موجود کوچک انسان نما‬

‫آنچنان که مستند سیریوس نشان داده اخیراً اسکلت یک موجود انسان نمای شش اینچی در‬
‫بیابانهای آتاکامای شیلی پیدا شده ‪ .‬طیف گسترده ای از آزمایشهای پزشکی روی این گونهانجام‬
‫شده از جمله ازمایش ژنتیک ‪ ،‬و نتایج نشان می دهند که هیچ چیزی در دی ان ای او وجود‬
‫ندارد که ثابت کند او انسان نیست ‪.‬‬
‫گری نوالن پروفسور میکروبیولوژی و ایمن شناسی در دانشگاه ایالتی استانفورد می گوید ‪:‬‬
‫" من فقط الیه بیرونی این موجود را تجزیه و تحلیل کردم اما چیز غیر عادی مشاهده نکردم که‬
‫از تعجب داد بزنم این انسان نیست " ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪169‬‬

‫در واقع اینطور نتیجه گیری شده که این موجود شش اینچی چیزی جز یک دختر شش یا ‪7‬‬
‫ساله نیست ‪ .‬متعاقب این گزارش رسانه های حاکم به وسط معرکه پریدند و گفتند ‪ " :‬باالخره‬
‫معلوم شد این موجود یک انسان است " ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪161‬‬

‫اگرچه همین انسان بودن این موجود که خود سواالت فراوانی را باعث می شود ‪ .‬اینکه آیا این‬
‫موجود عضو جامعه ای بود ؟ آنها کجا و چگونه میزیسته اند و در زنجیره فرگشتی انسان جایگاه‬
‫این موجود کجا است ؟ اما قضیه به همین جا ختم نشده چون تعدادی از دانشمندان از این نتیجه‬
‫گیری نهایی راضی نشده اند و اعالم کرده اند که پژوهش علمی در این زمینه کافی نبوده و‬
‫ویژگیهای انسانی این موجود محرز نیست ‪.‬‬

‫بطور خاص و برخالف دوازده جفت دنده ای که انسانها دارند این مورد ده جفت دنده در قفسه‬
‫سینه دارد ‪ .‬نرخ رشد بیارپایینش در تضاد با اسکلتی است که دارد ‪ % 6 .‬ژنهای اسکلتی اش‬
‫( ژنهای کنترل کننده تشکیل اسکلت ) باژنوم انسانی مرجع تطابق نداشته و البته به جمجمه‬
‫کشیده ترش هم باید اشاره بکنیم ‪.‬‬
‫در حالیکه برخی این تناقضها را صرفاً جهش دانسته و غیر عادی بودنش را رد می کنند ‪ .‬هیچ‬
‫دانشمند یا دکتری قادر نبوده جهشی را توصیف کند که باعث چنین ویژگیهای غیر معمولی شود‬
‫‪ .‬رالف الچمن استاد بازنشسته دانشگاه پزشکی کالیفرنیا طی گزارشی درباره این اسکلت اینطور‬
‫نوشته ‪:‬‬
‫" هیچ فرمی از کوتولگی شناخته نشده که تمام ناهنجاریهای قابل مشاهده در این گونه را داشته‬
‫باشد "‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪168‬‬

‫اگر ما فرضیه طراحی هوشمند را در نظر بگیریم ظاهراً کامالً محتمل است که یک فرازمینی با‬
‫برخی تفاوتها در جزئیات بخش اعظم دی ان ای اش شبیه انسان باشد ‪.‬‬
‫نمی توان عدم تطابق ‪ % 6‬بین ژنهای ا ین انسان کوچک اندام وژنوم انسان را به این قضیه ربط‬
‫داد ؟ سواالت بسیاری پیرامون این موجود کوچک اندام وجود دارند که بی پاسخ مانده اند ‪.‬‬

‫آوریل هالووی‬
‫‪http://www.ancient-origins.net‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪167‬‬

‫ضمیمه ‪2‬‬

‫آیا ممکن است که مومیایی سه انگشتی انسان نمای پیدا شده در پرو ماجرای منشاء انسان‬
‫را تغییردهد ؟‬
‫یک بدن مومیایی شده جالب توجه در نازکای پرو پیدا شده ‪ .‬در حالی این مومیایی مورد توجه‬
‫قرارگرفته که این یافته خاص ممکن است ماجرای منشاء انسان را تغییر دهد ‪ .‬آیا این بدن‬
‫مومیایی چمباتمه زده با جمجمه کشیده که در هر دستش فقط سه انگشت دارد در عین عجیب‬
‫وغریب بودن واقعی است ؟ و اگر چنین است درباره تاریخ بشریت چه می تواند به ما بگوید ؟‬

‫دانشمندان روشنفکری که تخصصشان منشاء انسان است در برابر یافته شگفت انگیزی قرار‬
‫گرفته اند که یا باید آن را واقعی معرفی کنند یا بگویند جعلی است ‪ .‬در این شرایط کنجکاوی‬
‫در عین بد بینی مهم است ‪.‬‬
‫موارد جعلی متعددی بوده اند که در تاریخ باستان شناسی بعنوان واقعی مطرح شده اند ‪ .‬اما‬
‫موارد بسیاری هم بوده اند که چون با جریان مقتدر علمی جور درنمی آمده اند بی اعتبار اعالم‬
‫شده اند ‪ .‬همانطور که با کشف اخیر بقایای ‪ 333333‬ساله یک انسان درمراکش مشخص شد که‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪166‬‬

‫تاریخ بشریت همیشه در حال تغییر و تحول است ‪ .‬ما باید درباره اکتشافات جدید زود نتیجه‬
‫گیری نکنیم و پرونده را نبندیم حتی اگراین یافته ها در ابتدا باور نکردنی به نظر برسند ‪.‬‬

‫جیمی موسان ‪ ،‬روزنامه نگار پژ وهشگر از مکزیک کسی است که این یافته را به فیلمسازان‬
‫موسسه گایا معرفی کرده ‪ .‬آنها به تیمی از پژوهشگران و دانشمندان ملحق شدند تا درست بیرون‬
‫محوطه نازکا درباره ماجرای بدن مومیایی شده تحقیق کنند ‪.‬‬
‫ویدیویی که به نتایج حاصل ازتجزیه و تحلیل در مورد این یافته پرداخته نشان می دهد که این‬
‫بدن احتماالً منحصر به فردترین فسیلی است که تاکنون شناخته شده ‪ .‬از جمله دانشمندانی که‬
‫تا این زمان این یافته را بررسی کرده اند عبارتند از دکتر کنستانتین کورتوکف استاد دانشگاه‬
‫سنت پترزبورگ ‪ ،‬دکتر خوزه زالس بنیتس متخصص پزکشی قانونی در دانشکده پزشکی مکزیک‬
‫و ناتالیا زالوزناجا رئیس تجزیه وتحلیل تصویری موسسه پزشکی ‪ MIBS‬که در آزمایشهای اولیه‬
‫هم شرکت داشته ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪233‬‬

‫قد این یافته ‪ 117‬سانتی متر است و اندامش شبیه به انسان ‪ .‬این یافته سه انگشت بلند در هر‬
‫دست دارد و جمجمه اش کشیده است و گوشی هم ندارد و بینی کوچکی دارد با سوراخهایی‬
‫ریز ‪ .‬دکتر کورتوکوف در ویدئو می گوید که این ویژگیها ‪ ،‬ویژگیهای بدریختی محسوب‬
‫نمی شوند اما این یافته باوجود انسان نمایی اش موجود دیگری است ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪231‬‬

‫این تنها نمونه از یک جمجمه کشیده پیدا شده در پرو نیست ‪ .‬جمجمه هایی که در پاراکاس‬
‫پیدا شده اند بیشترین حجم جمجمه های کشیده ای هستند که در جهان پیدا شده اند ‪ .‬قبرستانی‬
‫را درپاراکاس پرو پیدا کرده اند که بیش از ‪ 333‬جمجمه کشیده در آن پیدا شده ‪.‬‬
‫قدمت بعضی ازاین جمجمه ها به سه هزار سال قبل بر می گردد ‪ .‬منشاء این جمجمه ها وشکل‬
‫آنها تا مدتها مورد بحث و بررسی قرارگرفته ‪ .‬آزمایش دی ان ای نشان می دهد که جمجمه های‬
‫کشیده منشاء شان اروپا و شرق میانه در آسیا است ‪.‬‬
‫از دیگر ویژگیهای عجیب وغریب این جمجمه های دراز تفاوت محل سوراخ پس سری آنها‬
‫است ‪ ( .‬سوراخ پس سری به حفره ای بزرگ در استخوان پس سری جمجمه انسان گفته‬
‫می شود جایی که از آنجا طناب نخاعی به جمجمه متصل شده ) که نسبت به شکل نرمال‬
‫جمجمه های انسان فرق دارد و بزرگ تر و سنگین تر است ‪.‬‬

‫بدن مومیایی که درنازکا پیدا شده با پودر سفیدی پوشانده شده که ظاهراً برای خشک کردن‬
‫پوست و حفظ بقای آن استفاده شده ‪ .‬استفاده از این پودر باعث شده که پوست خاکستری به‬
‫نظر برسد ‪ .‬اندام های داخلی دست نخورده باقیمانده اند ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪232‬‬

‫آزمایش کربن قدمتش را بین ‪ 249‬تا ‪ 413‬میالدی نشان می دهد ‪ .‬تعیین توالی دی ان ای اش‬
‫هنوز ادامه دارد و آخرین نتایج نشان می دهد که او مونث است ونامش را ماریا گذاشته اند ‪.‬‬
‫ملیسا تیتل مدیر اورجینال کانتنت گایا در ویدیویی می گوید که تجزیه وتحلیل نتایج کت اسکن‬
‫در جریان است ‪.‬‬
‫ام کی جسی متخصص رادیولوژی اسکلت – عضله دانشگاه بیمارستانی کلورادو به گایا گفته‬
‫که ‪ " :‬بعید به نظر می رسد که کسی جمجمه و دستهای این یافته را عمالً دستکاری کرده باشد‬
‫تا ظاهرش منحصر به فرد به نظر برسد " ‪.‬‬
‫مدیر ارشد برنامه ساز گایا جی ویدنر می گوید که سنگ نگاره های نزدیک جایی که مومیایی‬
‫پیدا شده تصاویری ازانسان نماهای سه انگشتی را نشان می دهند ‪ .‬عالوه براین دکترکورتوف‬
‫اشاره کرده که نمونه مثالهای زیادی از مردان سه انگشتی در پیکرنگاره های آمریکای جنوبی‬
‫وجود دارد ‪.‬‬
‫آیا این تصاویر بر اساس واقعیت کشیده شده اند یا فقط تصاویر هنری هستند ؟‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪233‬‬

‫اگر این یافته واقعی است آن را باید یک گونه فراموش شده از نژاد انسان به حساب آورد؟ آیا‬
‫این مدرکی است که وجود گونه های غیرانسانی را ثابت می کند ؟‬
‫اگر صحت آن اثبات شود این کشف برای مطالعه منشاء انسان و گذشته باستانی چه معنی‬
‫دارد ؟‬

‫آلیسا مک درموت‬
‫‪http://www.ancient-origins.net‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪234‬‬

‫یادداشت مترجم ‪:‬‬


‫شاید مومیایی چمباتمه زده باعث تعجب خوانندگان شده باشد اما جالب است که مردم آیمار‬
‫در دوران باستان مردگان خود را اینگونه مومیایی می کرده اند با این تفاوت که این مومیایی ها‬
‫سه انگشتی نبوده اند ‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪239‬‬

‫مردم آیمارا (زبان آیمارا‪ ): aymara‬مردم بومی در مناطق آند و آلتیپالنو در در نزدیکی دریاچه تیتیکاکا از‬
‫جنوب آمریکا میباشند‪ .‬جمعیت آنان در حدود ‪ 2‬میلیون است که در کشورهای بولیوی‪ ،‬پرو و شیلی زندگی‬
‫میکنند‪.‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪231‬‬

‫ضمیمه شماره ‪3‬‬


‫انسان نماهای هوشمند و نیمه سخنگو‬
‫نگارنده‪ :‬اینکه آفریقا بعنوان منشاء نخست انسان و حیوان معرفی شده ابتدا توسط داروین مطرح‬
‫شد‪ .‬و آن به علت یافت نمونههایی از جمجمههای قدیمیتر انسان در این منطقه بوده است اما‬
‫آیا در آینده با کشف جمجمههای قدیمیتر در مناطق دیگر زمین این ترتیب به هم میریزد؟! تا‬
‫آن زمان شاید چندان دور نباشد! به نظر نگارنده اینکه داروین تنوع جانوری را در آفریقا عامل‬
‫مهم منشاء آنها از آفریقا دانسته درست به نظر نمیرسد چه روزگاری هوای بیشتر کره زمین‬
‫همانگونه که دیدید استوایی و گرم بوده است و امکان وجود داشتن همه نوع حیوان در مکانهای‬
‫دیگر هم بوده و این خاص آفریقا نیست‪ !.‬حتی حضور انسان نماهای باهوش و نیمه سخنگو در‬
‫مدارات بسیار شمالیتر از آفریقا مانند یمن و شمال عربستان و حتی درنواحی شمال خزر‬
‫گزارش شده است‪ .‬که در روزگار داروین از میان رفته بودند‪ .‬برای نمونه‪ " :‬مسعودی در جلد‬
‫نخست کتاب مروج الذهب صفحات ‪ 984‬و ‪ " 989‬از شکار کردن انسان نماهایی مانند "نسناس"‬
‫(َشبیه به ناس یا مردمان)‪ ،‬بوزینههای انسان نما‪ ،‬عربده و مانند اینها نام میبرد‪ .‬مسعودی هشتصد‬
‫سال پیش از داروین‪ ،‬این مسئله را که ممکن است این نوع حیوانات هنوز تکامل نیافته باشند و‬
‫به آدمی نرسیده باشند عنوان میکند! اما شوربختانه از آنجا که حق دانش ایرانی همیشه توسط‬
‫اروپاییان نادیده انگاشته شده حدود دوقرن است که داروین را در بوق کردهاند! به هر حال‬
‫مسعودی در آن کتاب گوید‪ ..." :‬این حیوانات کم یاب مانند نسناس‪ ،‬عنقا‪ ،‬عربده‪ ،‬و امثال آن‬
‫جزء حیواناتی هستند که طبیعت‪ ،‬از قوه به فعل در آورده ولی هنوز کامل نکرده است‪( .‬به انسان‬
‫نرسیدهاند) مسعودی در ص ‪ 162‬همان کتاب گوید‪ ..." :‬مجاور قوم "آالن" و کوه "قبخ" (در‬
‫شمال خزر و باالی کوههای قفقاز و حدود باب االبواب) در میان چهار کوه‪ ،‬جنگل وبیشه زاری‬
‫وجود دارد و یک قسم بوزینه راست قامت با چهره گرد آنجا هست که بیشتر بصورت شکل‬
‫انسان مینماید ولی موی دارد‪ .‬بندرت یکی از این بوزینهها را با حیله بسیار شکار میکنند و‬
‫بدست میآورند که در کمال فهم و شعور است ولی زبان ندارد که سخن بگوید اما هر چه را با‬
‫اشاره بدو گویند فهم کند و هشیارتر و مکارتر از این حیوان نیست‪" ...‬‬
‫آفرینش ژنتیکی‬ ‫‪238‬‬

‫با اینکه این مکان مابین چهار کوه محدود بوده است میفهمیم که همین موانع طبیعی توانسته‬
‫برخی انواع کمیاب موجودات زنده را حفظ و از خطر نابودی برهاند که در روزگار مسعودی‬
‫هنوز باقیمانده بودند‪( !.‬حال نمیدانیم این بوزینههای راست قامت در اثر تکامل و یا آمیزش با‬
‫‪4‬‬
‫انسانها از بین رفتهاند یا بر اثر شکار توسط انسانها!)‬

‫تماس با مترجم این کتاب ‪:‬‬


‫‪Nibiru1391@gimail.com‬‬
‫کانال تلگرام ‪:‬‬
‫‪https://t.me/thelostbook‬‬
‫کانال کتابها ‪:‬‬
‫‪https://t.me/Buyingbook‬‬

‫‪ . 4‬از کتاب کشور هفتم پژوهش فرشاد فرشید راد انتشارات آشیان‬

You might also like