Professional Documents
Culture Documents
Genetic Creating Gmimha
Genetic Creating Gmimha
آفرینش ژنتیکی
نژادهای انسان ،خدایان ،فرشتگان ،ارواح و دیوها توسط آنوناکی
نوشته :
ماکسیمیلیان دی الفایت
ترجمه :
مهر
آفرینش ژنتیکی 3
در مورد شخصیت مرموز و چند بعدی ماکسیمیلیان دی الفایت ناگفته ها و ناشناخته های
فراوانی وجود دارد .شخصی اسرارآمیز که در طول مدت 33سال 2133کتاب در زمینه های
مختلف از جمله هنر ،موسیقی ،تاریخ،
جادو ،زبانشناسی و تاریخ باستان از خود به جا گذاشته است.الفایت ،هنرمند و موسیقیدان
ماهری است اما ظاهراً هیچ عالقه یا نیازی به شهرت و شناخته شدن آثارش نداشته .شاید برای
اینکه قدرت و دانش اوفراتر از چنین مسایلی بود و شاید برای اینکه ماموریت اصلی او چیز
دیگری بود که در کنارش نیز برای پر کردن اوقات فراغتش دست به نوشتن آثارموزیکالی زد
که در تاالر هنرهای واشنگتن دی.سی تولید شد .یک فرد حرفه ای و عاشق هنر و موسیقی.
آفرینش ژنتیکی 4
اما وی قبل از دوران مدرن چه میکرد؟ او تحلیلگر سازمان جاسوسی آمریکا OSSدر اروپا در
طول جنگ جهانی دوم بود .او همچنین برای سازمانهای CIAو NSAسازمان امنیت ملی
آمریکا کار
میکرد .مگر تخصص وی چه بود؟
او جزو اولین دانشمندان علوم ذهنی بود که موفق به ایجاد و توسعه ی علم تله پاتی و علوم
ذهنی گردید و به همین دلیل در این سازمانها مشغول به کار بود اما پس از پی بردن به اهداف
پلید دولت آمریکا ،از آنجا خارج شد.
او که فردی معنوی بود به درخواست کاردینال بارتولی وزیر کشور واتیکان،به ایتالیا رفته به
آزمایشات واتیکان روی موجودات فضایی و فعالیتهای ستاره نوردان واتیکان برای سفر فضایی
که در 1611تا 1616انجام میشد
پیوست .بعد از جنگ جهانی دوم او آرشیو کتابخانه واتیکان را در زمینه اشیاء پرنده ناشناخته
و علوم باطنی و جادو تجهیز کرد و این را به درخواست مستقیم پاپپیوس دوازدهم ( - 1781
) 1697انجام داد.
الفایت تمام آنچه را که ارتش سرّی آمریکا در پی به دست آوردنش بود میدانست و ارتش به
دنبال استفاده از دانش او بود .اما او از کجا اینها را میدانست؟ مگر چند سال داشت و چه
معلمانی داشت؟ بعضی میگفتند
او یک جادوگر کامل است که تمام قوانین فیزیک فضا و جهان را می داند و شاید هم آنوناکی
به او آموخته بودند؟! دولت آمریکا از مغز الفایت برای ارتباط و مواجهه با یوفوها استفاده کرد
اما کسی نمیداند چرا و چه اتفاقی افتاد که الفایت از این آزمایش ناخشنود شده و برای همیشه
از آمریکا رفت و ناگهان غیبش زد .اطالعاتی که او از حقایق آنوناکی و فعالیتهای آنان داشت به
ضرر کلیسای کاتولیک و واتیکان بود و آنها از ناپدید شدن وی نگران بودند .از او خواسته شده
بود که نسخه جدیدی از کتاب عهد عتیق را از یونانی و آرامی به ایتالیایی و انگلیسی ترجمه
کند.
یک خبرنگار زن ایتالیایی که برای روزنامه Il Tempoدر رم و مکزیک کار میکرد قرار بود که
مقاله ای در مورد ارتباطات الفایت-واتیکان-یوفوها بنویسد اما به دالیلی برای همیشه ناپدید
شد.
آفرینش ژنتیکی 9
الفایت را بزرگترین مرجع در مورد علمای آنوناکی در دنیا میدانند7 .دیکشنری 193 ،کتاب7 ،
دایرهالمعارف 32 ،کتاب در زمینه فرازمینیان،مسلط به 21زبان که 13جلد لغتنامه از 14زبان را
تألیف کرده است مانند
زبانهای سومری ،آکادیر ال آرامی و ...او زبانشناسی ماهر و متخصص درزبانهای خاور و شرق
میانه و همچنین زبانهای قبیله ای و مورخی بزرگ است.
دکتر جی .چن J. Chenیکی از اعضای یونسکو و سازمان ملل ،الفایت را «یکی از برجسته
ترین ذهنهای دوران ما » توصیف کرد.
دانشکده حقوق دانشگاه ییل آمریکا از وی خواسته بود که نسخه انگلیسی قانون اساسی جدید
عراق را که توسط کاخ سفید نگاشته شده بود به عربی برگرداند.
دی الفایت در 13می سال 2336در برنامهای از شبکه Historyبرای اولین بار ظاهر شد و
چهره خود را نشان داد .اما چه کسی میتواند تایید کند که او حقیقتاً ماکسیمیلیان دی الفایت
است؟
او که توسط بیل براینز Bill Brinesمجری برنامه مصاحبه میشد درباره فعالیتهای فوق سرّی
دولت آمریکا روی جهانهای موازی ،سفرهای فضایی-زمانی ،حقیقت یوفوها و مثلث برمودا
صحبت کرد.
برخی از کتابهای وی به شرح زیر است:
-افتضاحهای تکان دهنده هالیوود
-ریشه نام خدا و هویت واقعی او ،ترجمه شده از الواح فینیقی ،اوگاریت،
کنعانی ،سومری ،آکادی و آشوری
-هنر مقدس ارمنستان :خاچکارها ،نمادها و متون درخشان
-چگونه ارواح ،دیوان ،عفریتها ،جن و فرشته را احضار و کنترل کنیم:
روشها و دستورات :جلد اول
-آنوناکی ،استادان متعالی ،عالمان و فرشتگان هبوط یافته در زمین ونیبیرو ،زنانشان ،شوهرانشان،
فرزندانشان و نسلشان در میان ما
-کتاب رامادوش 13 .تکنیک قدرت ذهنی علمای آنوناکی برای طول عمر
آفرینش ژنتیکی
آفرینش ژنتیکی 1
- 413هزار سال از وقایع بزرگ یوفوهای فرازمینی و رازهایی از تمدن فینیقی تا کاخ سفید :از
نیبیرو ،زتا ،آنوناکی ،سومر تا آیزنهاور،
ام.جی ، 12 .سیا ،ربوده شدگان ارتش ،کنترل ذهن
-تقویم روزها و ساعاتی که خوش شانسی و بدشانسی می آورند
-احضار فرشته ،جن ،عفریت و روح
-طلسمهای جادویی برای موفقیت در زندگی ،حفاظت در برابر دیگران واحضار ارواح
-متن رسمی کتاب علمای آنوناکی :معلم و شاگرد
-جاده ای به دانش بی پایان :تائوی فرازمینی آنوناکی و عالمان
...و صدها کتاب دیگر
آفرینش ژنتیکی 8
فصل اول
خدایان و اله های آنوناکی که نخستین نژاد انسان و شیاطین و روح ها
در چندین عبارت از الواح گلی آکدی و سومی با Nannaتداعی شده که خالق انسان امروزی
و الهه مادر زمین است .
طبق الواح آکدی و بابلی در نهایت مردوک تیامات را سالخی می کند و از اجزاء بدنش او کیهان
و نژادهای ابتدایی انسانی را می آفریند .
طی دوران اولیه حاکمیت آکدی در میان رودان ( حدود 2334-2194پیش از میالد ) اینانا با نام
ایشتر شناخته می شده .بر این مهر آکدی ،اینانا ( ایشتر) بر تخت نشسته و برای این دو پرستنده
اش دست تکان می دهد .در سمت چپ یکی از بنده های مونث او ایستاده و در سمت راست
یک مالزم مونث در حال ریختن شراب در جام است .
آفرینش ژنتیکی 13
مهر استوانه ای شیر و خورشید ایرانی با موجود ی که داخل خورشید یا تشعشع نورانی
ایستاده .پیدا شده در شمال شرقی کرانه دریای سیاه
نمایش قدرت واقتداردر مذهب شیعه ؛ شیر رام امام اول شیعیان حضرت علی است
آفرینش ژنتیکی 11
3333پیش از میالد
گلدان یا کوزه ای از Urukکه صحنه ای از آئین هدیه به اینانا را به تصویر می کشد .خود الهه
بر تارک گلدان به تصویر کشیده شده
الهه اینانا در آکدی به ایشتر و اینانای عدنی و نین عدن ( ) Edinمشهور بوده
Sinhar Inannaschamra
یکی از خالقان اصلی انسان Sinhar Inannaschamra .زنی است که حدود 433333
سال سن اواست Sinhar Inannaschamra.فعال بر Ashtariزندگی و در آکادمی
تدریس می کند .به گفته امبر آنتی " این زن کارشناس تاریخ ،باستان شناسی و اسطوره شناسی
و ادبیات قومی در کنار سایر موضوعات است و سفرهای بسیاری در فضا وزمان داشته .مدتها
بعد از اینکه زمین را ترک کرده خاطره این آنوناکی کبیر در ذهن انسانها باقی مانده و به یاد و
تقلید او الهه اینانا خلق شده . " ...
Innina
نامی در سومری و آکدی و بابلی
نام الهه کبیر آنوناکی است Innina .دختر Sinو Ningalاست وخواهر . Shamash
نمادش یک ستاره هیجده یا شانزده پر است .اودر هفت مرکزآئینی پرستش می شده :
آربال ،آشور ،کلده ،بابل ،کااله ،ارچ ،نینوا و اور
همچنین Inninaبعنوان Ishtarهمسرآشور بوده .طبق نظر عالم پالی :
" ) Innina (Inni-nahیکی از الهه های آنوناکی و در آفرینش انسان سهیم بوده و ما نباید
او را با Inannaاشتباه بگیریم .
Nammu “Namma”, “Ninmah
آفرینش ژنتیکی 17
. Iتوصیف و تبیین
اله آنوناکی – سومری Nammu/Nammaو پسرش انکی اشکال انسانی بسیاری آفریده اند
.گاهی از گل استفاده می کردند و گاهی از خون جنگجویانی که آنها سالخی کرده بودند .
در اسطوره های سومری اوی کهن اله مادر بوده و خالق خدایان .او را " اله پاک واصیل "
می نامیدند و او تداعی کننده آب تازه بود .
Nammuمادر خدای آنوناکی انکی و اله آنوناکی ، Ereshkigalاله ( Kurnugiجهان
زیرین ) است .
متون سومری و آکدی او را بعنوان " مادری که ملکوت وزمین از او متولد شده و خدایان کیهان
و مادر همه چیز " توصیف می کنند .
. IIخدای مونث
آنوناکی آن را از مفهوم جهان شمولی طبیعت الهام گرفته .کاتبان میان رودانی این خدای مونث
را بعنوان یک اله بدون شوهر توصیف و تبیین کرده اند ؛ رحم خود زای کیهان .
Nammuمثال عالی است از باور آنوناکی به منشاء مونث نیرویی که کیهان و تمامی اشکال
حیات را آفریده .این " انرژی مونث کهن " مدتها قبل از آبستن و آفریده شدن کیهان وجود
داشته .در ادبیات علماء آنوناکی ،زن ،نخستین انسان را آفریده این به وضوح نافی نوشته های
یهودی – مسیحی و اسالمی است که معتقدند از دنده آدم زن خلق شده .
آفرینش ژنتیکی 16
Nammu . IIIاله آنوناکی است که ایده آفرینش انسان را به انکی داده تا این موجودات
جایگزین Igigiشوند و در مزارع کار کنند .انکی به روند آفرینش اندیشید اینکه چگونه از گل
و آب ورطه برای آفرینش انسان استفاده کند .او به Nammuگفت که اله های آنوناکی را
برای قرار دادن مخلوط گل در رحم شان بیاورد و طراح آنوناکی را دعوت کند ( عبارتی که در
اشاره به اله ای که می بایست بدن نخستین انسان را طراحی کند به کار گرفته شده ) تا این
مسئولیت را بر عهده گرفته و گل خیس را قالب ریخته به شکل بدن انسان در بیاورد .سپس
انکی اله را برای حیات بخشیدن به اعضاء موجود تازه ،راهنمایی می کند تا به شکل خدایان
در آید و او جنینی را که بدون استفاده از اسپرم مذکر به وجود آمده به دنیا می آورد .
این موجود جدید Adamahنامیده شده و سپس خدایان و اله ها تصمیم گرفتند که برای
آفریده جدیدشان جشنی به پا کنند و انکی و نینما آب جو نوشیدند و مست کردند .اما موجودی
که آنها خلق کردند یک موجود معیوب از آب در آمد و نینماه آفریدن انسانهای معلول و معیوب
را ادامه داد .
بعنوان مثال :
یکی از آنها آنقدر ضعیف بود که نمی توانست ادرارش را نگهدارد .زنی که نازا بود و یا
موجودی که فاقد ارگان جنسی بود .در نهایت او متوجه شد که نمی تواند یک انسان درست و
حسابی بدون نقص خلق کند .او با یاس و ناامیدی گل را رها کرد و سپس انکی تصمیم گرفت
خودش کار را شروع کند اما او هم شکست خورد چون موجودی که او خلق کرده بود خیلی
زود پس از تولد مرد .
انکی یا : Ea
در سومری و آشوری وبابلی
. Iمعرفی
. IIتوضیح
. IIIنقشه انکی برای آفرینش نژاد انسان
. Iمعرفی
Eaکینگو ،هیوال پسر تیامات را کشت و از خونش برای آفریدن بشر استفاده کرد Ea .یکی از
قدرتمند ترین آنوناکی هایی بود که به اله های آنوناکی آموزش می داد .از جمله به Aruru
آفرینش ژنتیکی 23
آموزش داد که چگونه اولین مدل انسان را خلق کرده و او را جایگزین Igigiکند تا بتواند کار
سخت بدنی در مزارع و باغ های سومر را انجام بدهد .
. IIتوضیح
Eaنام پسر Nammuو Anاست
انکی خدای آب در سومری است .در اسطوره شناسی بابلی او Eaاست .او زیر یک دریاچه
عظیم در اعماق آبهایی که Apsuنامیده می شد زندگی می کرد .انکی را En.uruنیز نامیده اند
که به معنی خدای بافه نی است .
او القاب بسیاری دارد که برخی از آنها عبارتند از :
Enki bël nagbï . 1
Bëlاز Bëlumمشتق شده که به معنی خداوند است Nagbï .از Nagbumمشتق شده که
تلفظ که به معنی چاه یا سرچشمه است .
Sar apsî . 2به معنی شاه آپسو است
( Sarتلفظ ) Sharاز Sarumمشتق شده که تلفظ Sharumاست به معنی شاه .
Ea Mummu bäni kali . 3به معنی سازنده است ( Bäniدر عربی هم به معنی سازنده و
بنا کننده است )
Mummuبه معنی نبوغ است .پس معنی آن می شود Eaنابغه ای است که می تواند هر
چیزی را بسازد .
Enki Bël nëmeqi . 4
به معنی انکی یک استاد صنعتکار است
عبارت Bëlبه معنی خداوند نیزهست
نام انکی به معنی خداوند زمین هم تفسیر شده چون Enبه معنی خدا و Kiبه معنی زمین است
.اما Kiبه معنی جهنم هم هست .جهان زیرین جهانی بدون بازگشت است .مشتق شده از
لغت آکدی /سومری Kurnugiکه به معنی جهان زیرین و امپراتوری مرگ است .بنابراین
انکی خدای جهان زیرین هم بوده .انکی در Eriduدر معبدش )É-abzu (Apsûزندگی
می کرده .
آفرینش ژنتیکی 21
طرحی از یک مهراستوانه ای کاری از شاه گودآ از الگاش حدود 2133پیش از میالد که نین
گیشزیدا را چون یک انسان نشان می دهد با کله های ماراژدها که از کتفهایشان بیرون شده و
یک جانور چهار پا باشاخ ها و بالها در تصویر دیده می شود .
داستان آژی داهاکا /ضحاک که در شاهنامه فردوسی آمده احتماالً از این تصاویر الهام گرفته
شده .م
Eaخدای آنوناکی در معیت دو خدا یکی به شکل عقرب ودیگری اژدها .
مترجم :سیچین معتقد است که در این تصویر یک خدای آنوناکی در حال معدن کاوی است و
آنها در معدن کاوی عمودی تخصص داشتند .
لوحی پیدا شده از تل آسمار در عراق که خدای آنوناکی Eaرا در معیت دو خدا به شکل عقرب
و اژدها به تصویر می کشد .عقرب معرف خرد و عزم راسخ است در حالیکه اژدها معرف اقتدار
و جنبه جهان زایی وجه مونث آفرینش است .
آفرینش ژنتیکی 23
طرحی از مهر استوانه ای گودآ شاه گودآ از الگاش و نین گیش زیدا را در کنار انکی که بر
تخت نشسته نشان می دهد .
. IIنقشه انکی برای آفرینش نژاد انسان
ترجمه از اصل متن سومری :
Nintuو انکی برای آفرینش نژاد انسان طرحی دارند .در این زمان انکی به جای آنو سخن
می گوید .در این متن انکی نقشه اش برای آفرینش نژاد انسان را فاش می کند .
یادداشت :
در این نسخه او احتماالً وقتی سخن می گوید که ماجرا ادامه پیدا می کند .
" در حالیکه اله تولد هم حضور دارد بگذارید اله تولد موجودی را بیافریند " ...
بگذارید که انسان کار سخت خدایان را انجام بدهد .
در متنم اصلی از عبارت labor-basketاستفاده شده که منظور از آن سبدی است که برای
حمل محصوالت یا آجرهای قالب گیری شده مورد استفاده قرار می گرفته که به طور کلی کار
دشواری محسوب می شده .
انکی و نین تو اله را فراخوانده و به او می گویند :
تو اله زایش هستی
انسانی بیافرین
آفرینش ژنتیکی 24
اله آنوناکی Aruruانکیدو را از گل ،شبیه آنوآفرید .طراحی شده توسط Beaulieuاز روی
لوح سفالی کشف شده در میان رودان حدود 1633پیش از میالد .نشان امگا آنوناکی معرف
نوزاد است .
Geshtu-e
. Iتعریف
. IIشورش Igigi
. IIIآنوناکی تصمیم به آفرینش انسان می گیرد
. IVآنوناکی Geshtu-eرا دستگیرو او را سالخی کرد
. Vمامی موجودات مونث را به آنوناکی معرفی کرده و سخن می گوید
. Iتعریف و معرفی
:Geshtu-e
سالخی شدن خدای Igigiو آفرینش انسان
. Iتعریف
آفرینش ژنتیکی 21
Geshtu-eنام سومی /آکدی خدای Igigiاست که مامی آنوناکی از خون و هوشش برای
آفرینش نخستین انسان استفاده کرده .در سر آغاز قبل از آفرینش انسان ،آنوناکی ،خدایان
فرازمینی روی زمین می زیستند و زمین را کشف کرده و آبیاری می کردند و غذای خودشان را
فراهم می کردند و این کار سخت و دشواری بود .
انلیل Igigiرا فراخواند و از آنها خواست که کارهای دشوار را انجام بدهند .
. IIشورش Igigi
عالوه بر کشت وکار در مزارع عراق باستان ( سومر و بابل ) انلیل از Igigiخواست که کارهای
دش واری مثل زهکشی کانالها و الیروبی رودخانه ها را هم انجام بدهند .و Igigiقرنها این کار
دشوار را انجام داد تا کار به جایی رسید که صبرشان لبریز شد .آنها ابزارهایشان را زمین گذاشتند
و ناگهان راهی دژ انلیل در Ekurشدند تا به این ذلت و مشقت اعتراض کنند و خواستار کمک
فوری شدند .وقتی که آنها به دژ رسیدند انلیل به دربانش Nuskuدستور داد که آنها را از
Ekurبیرون کند .
Ekur
Nuskuاز انلیل پرسید ؟
چرا از پسرانتان می ترسید ؟
دیگر خدایان را فراخوان واز آنها برای حل این قضیه کمک بخواه .
پس انلیل دیگر خدایان را فراخواند از جمله آنو و انکی را .آنها با عجله خود را به برج و
باروهای دژ رساندند تا به انلیل کمک کرده و با ایگی گی های خشمگین سخن بگویند که :
آفرینش ژنتیکی 28
آنها خوش قیافه نبودند .آنها رخساری قوی ترو موهای بیشتری داشتند و لباسهای عجیب
وغریبشان بر جذابیت ظاهری شان چیزی نمی افزود .از آراستگی و دلپذیری در پوشش خبری
نبود همه چیز از زره فلزی ساخته شده بود .آنها خود را با دست بندها و گردنبدهای آهنی که
نشانه های عجیب و غریبی رویشان بود می آراستند که برای هر کس یک جور خاصی بود اما
یک ایگی گی نه یک گونه خیلی جذاب که برعکس خیلی نکبت باربود .برحسب قدمت
تمدنهای کیهانی ایگی گی 249میلیون سال کهن تر از آنوناکی است .
طبق حماسه آفرینش بابلی ،مردوک ،همه خدایان و اله ها را به دو گروه آنوناکی و ایگی گی
تقسیم کرد .آنوناکی خدایان زیر زمین ( امپراتوری مرگ وزمین ) و ایگی گی هم شدند خدایان
آسمان .
عالم Mordechaiمی گوید که کاتبان بابلی اشتباه می کنند چون آنوناکی و ایگی گی میلیونها
سال قبل از تولد مردوک بوده اند .در حماسه آتراهسیس که حدود 1833پیش از میالد نوشته
شده .ایگی گی نسبت به آنوناکی مقام دوم را دارد چون آنها در مزارع کارو شکم آنوناکی را
سیرمی کردند .بنابراین آنوناکی بین خدایان بابلی از مقام ارشد تری برخوردار بودند .داستانهای
حماسی به ما می گویند که ایگی گی علیه آنوناکی شورش کرده چون آنوناکی آنها را وادار کرده
بودند که در مزارع کار کنند و کار دشوار کندن کانالها و الیروبی را انجام بدهند و شکم آنوناکی
را سیر کنند .این کارهای توان فرسای فیزیکی باعث خستگی و عصبانیت ایگی گی شده بود .
پس آنوناکی تصمیم گرفت که انسان را بیافریند تا جایگزین ایگی گی شود .
. IIایگی گی نخستین رباتهای انسان نما را آفریده
طبق گفته علما ،آنوناکی نخستین نژادی نبوده که با و روی انسان آزمایش انجام داده .حدود
449333سال پیش نژاد متفاوتی به نام ایگی گی نخستین نژاد فرازمینی بوده که نمونه انسان نما
را آفریده .در سر آغاز آزمایشهای ژنتیکی شان نتایج فاجعه بار بودند .نخستین نژاد انسانی که
ایگی گی آفرید هراس آور ،ددمنش و خیلی زشت و ترسناک بود .چون بیشتر اکتشافات
ایگی گی بر زمین نه درباره ژنتیک که درباره مولکولهای آب و انواع مواد معدنی زمین بود .
برای همین آنها نتوانستند یک نژاد انسانی بی نقص خلق کنند .
در این برهه از زمان ایگی گی نسبت به موجودات انسان نمای اولیه رفتار سنگدالنه ای در پیش
گرفت و با آ نها بد رفتاری زیادی کرد از آن موقع آنها موجودات انسان نمای بدوی روی زمین
را بعنوان طبقه برده پست فاقد هوش در نظرگرفتند .
آفرینش ژنتیکی 33
برحسب اتفاق زمین در آن زمان بسیار سرد بود و ایگی گی بدن انسان را از موی زیاد پوشانده
بود تا در برابر عوامل طبیعی مثل سرما مصون باشد .نژاد انسان نما روند فرگشتی اش هزاران
سال طول کشید تا به شکل انسان اولیه در بیاید و حتی آنها نه کامالً انسان که بیشتر شبیه میمونها
بودند .بعضی از آنها جمجمه ها و استخوانهای عجیبی داشتند .
ایگی گی در دانش شناخت مواد معدنی و تبدیل کانی ها بسیار پیشرفته بود .آنوناکی در ژنتیک
شناسی و مهندسی فوق العاده به مساله زیبا شناسی حساس بود .در نتیجه ایگی گی شکل بسیار
ابتدایی از موجودات زنده را بر زمین آفرید .دقیقاً مثل ما انسانهای امروزی که اشکال ابتدایی
خیلی نچسب را و پشت بندش ابزارهای ماشینی را در مراحل آغازین صنعت ربات سازی
ساخته ایم .
این رباتهای انسان نما اگرچه به دردبخور بودند اما خوشگل نبودند .این انسان نماهای اولیه
چیزی بیشتر از ماشینهای بیولوژیکال با توانایی های ذهنی محدود نبودند .
III.توانایی های سیزده گانه انسان نما ها
طبق کتاب " دانش کیهانی " در ژن ،مولکولها و دی ان ای نژاد انسان نمای ایگی گی سیزده
توانایی ( توانایی ذهنی ) برنامه ریزی شده بود .گروهی از علمای اولیه بر این نظرند که توانایی
سیزده گانه ای توسط آنوناکی در مغز بشر نهاده شده بود .متون آنوناکی دراین باره سکوت
اختیارکرده اند .
مهم ترین این توانایی ها عبارت بودند از :
. Aتوانایی حرکت
. Bتوانایی احساس خطر
. cتوانایی ادراک جمعی از طریق مصاحبت و مشارکت
. Dتوانایی به یاد آوردن
. Eتوانایی دیدن اشکال واشیاء در چهار رنگ
این رنگها عبارت بودند از :
. 1زرد براق ،معرف طال
. 2خاکستری ،معرف معادن و صخره ها
. 3آبی ،معرف جو و هوا و آب
. 4قرمز پر رنگ معرف گرما وخون
آفرینش ژنتیکی 31
دیگر رنگها از جمله سبز ،ارغوانی و بنفش و ...برای انسان نماهای بدوی قابل رویت یا شناخته
شده نبودند .
Imma-shar
نام سومری و آکدی
. Iتعریف
. IIمتن آمدی درباره آفرینش
. IIIگزیده ای از متن آکدی
. Iتعریف
نام یکی از اله هایی است که در آفرینش انسان سهیم بوده .همچنین اورا طراح هم نامیده اند
چون او در طراحی و شکل ظاهری نخستین انسان آفریده شده به روش ژنتیکی نقش داشته .
در حماسه سومری در بخش "آفرینش انسان " ما درباره او می خوانیم .
یادداشت :
بعد از راهنمایی مادرش برای استفاده از اله های آنوناکی بیشتر برای کمک به آفرینش انسانها
خدا انکی یک جنین بی جان وبدون دست و پا تولید کرد .
بالفاصله پس از آن انکی اله ها را راهنمایی می کند که چگونه نخستین انسانها را بیافرینند .
. IIمتن آکدی درباره آفرینش
وقتی که شما مخلوط کردن گل موجود درآپسو را تمام کردید
Imma-enو Imma-Sharمی توانند جنین بزرگ تری بسازند
بعد شما می توانید اندام را روی آن سوار کنید
سپس انکی اله نینماه را در موارد دیگری راهنمایی می کند .نینماه اله مادر بود و جزء هشت اله
آنوناکی
او گفت :
آه ای مادر بار دیگر این موجود را قالب گیری کن
بگذارید نینماه مسند حیات شود
بدون هیچ منی از جنس مذکر
تو بشریت را متولد کردی
بدون اسپرم مذکر
آفرینش ژنتیکی 32
پس از انجام این کار اله های آنوناکی اندام ودهان را اضافه کردند تا آفرینش ژنتیکی انسان کامل
شود .نینما گل را در رحمش جای داد .
یادداشت :
این یک نسخه از آفرینش نخستین انسان است چون الواح آکدی داستانهای متفاوتی از چگونگی
آفرینش ژنتیکی چند نمونه اولیه انسان توسط آنوناکی را ارائه کرده اند .
Ekimu
نامی در انخ و کلدانی
در انخ Ekimu ،یکی از سینهارهای آنوناکی است که با زنی زمینی ازدواج کرده و از او پسران
بسیاری متولدشده اند .این زن در منطقه ای قرنطینه شده در Shabha Ardiزندگی می کرد
؛ قلمرویی جدا شده در خاورمیانه که دور از دسترس انسانها قرار داشته .
برخی علما Ekimu ،را یک فرشته " هبوط " کرده درنظر می گیرند .برخی محققان کتاب
مقدس Ekimuرا بعنوان یکی از رفائیم یا آنکیم در نظر می گرفتند .هر کدام از اینها در متون
کلدانی و ادبیات آنوناکی معنی متفاوتی دارد .در کلدانی Ekimuنام رتبه روحی است که
مادون فرشتگان آسمان وزمین قرار دارد .
Gibbori
یک گروه از ژنتیک شناسان آنوناکی هستند که توالی دی ان ای را توسعه داده و ژنهای دورگه
ها را دستکاری کرده اند .از Gibboriلغت عربی Gabbarمشتق شده که به معنی غول است
و جمع آن می شود / Gababiraغولها .در دوران قبل از اسالم لغت Gababiraبه معنی
موجودات غول آسایی بوده که از جهان غیر فیزیکی آمده بودند .کینه توزهایی که در امور انسانی
دخالت می کردند .در عبری ּ / Gibborimגּבר ּגּבו ר که عبارت جمع Geberاست به معنی
مرد نیرومند است .این عبارت در تنخ یهود 193بار تکرار شده .
طبق کتاب دکترین اسرار مادام بالواتکسی Gibborim ،اشاره ای است به غولها یا آتالنتیسیهای
دوران کهن .چهارمین ریشه نژادی بشریت .در پنجمین ریشه نژادی آنها بعنوان Kabiriمشهور
بودند .این ریشه های نژادی مراحل فرگشت انسان در کیهان شناسی اسراری مادام بالواتکسی
هستند .
آفرینش ژنتیکی 34
آنها ماهیتی هستند که از بعد دیگر می آیند تا بعد از اینکه وظیفه خود را انجام دادند به همان
بعد برگردند .آنها برای انجام کاری خلق می شوند و هدفشان هم فقط انجام همان کار است .
خالق به آنها می گوید که چه کاری را انجام بدهند .آنها هم آن کار را به درستی انجام می دهند
.در مورد عالم مورده چای باید گفت که او چهار تا از آنها را آفرید تا برای مردم فقیری در
استونی خانه بسازند و آنها هم این کار را شبانه به خوبی انجام دادند .
فرآیند آفرینش این موجودات :
عالم مورده چای می گوید :
" من هر کدام از این موجودات را جداگانه خلق کردم .برای هر کدام من هفت قطعه از کاغذ
هایی که روی آنها کدهای خاصی نوشته شده را استفاده کردم و عصایم را هم همراه داشتم .
خاک یا گل را بر می دارم و برای انعطاف پذیر کردنش آن را با آب خالص مخلوط می کنم .
پس از قوام درست من آن را در قالب یک گوی می ریزم .اغلب چراغ ها را خاموش می کنم
.روشنایی بسیار کمی باقی می گذارم .شاید یک المپ کوچک یاشمع و آن را در فاصله چهار
یا پنج پایی قالب قرارمی دهم .سپس متن خاصی را می خوانم که می تواند گوی را برای ورود
به مرحله بعد آماده کند .در این مرحله گوی چهار پا کشیده شده و آماده است تا طرح فیزیکی
ام را بپذیرد .
در این مرحله عصایم را بر می دارم و به آن سوی این قالب مخروطی کشیده رفته و چوب
دست را در آن فرو کرده و قالب را باز تر وگسترده تر می کنم و به قالب دوکی شکل فرمان می
دهم که به شکل انسان کپی شود و قالب به شکل یک مجسمه بی جان در می آید اما به هر حال
شبیه انسان است .از هفت تکه کاغذی که در اختیار دارم استفاده می کنم .دو تا را روی چشم
.دو تا را روی گوش و یکی را روی دهان و دیگری را روی سینه در قسمتی که قلب قراردارد
قرارمی دهم .هفتمین کاغذ را به شکل سیگارلوله می کنم و می روم آن سر دیگر مجسمه و
کاغذ را پرتاب می کنم رویش .بیشتر اوقات کاغذ روی بینی یا بین پاها یا جای مناسب دیگری
فرودمی آید .سپس مجسمه شروع به حرکت کرده وتالش می کند تا بلند شود .در این لحظه
بر می گردم و اتاق را برای چند دقیقه ترک می کنم تا فرایند صاحب حیات شدن مجسمه را
نبینم .
طبق گفته " کتاب رمدوش " دیدن عمل دگردیسی براساس قانون علماء ممنوع است .
آفرینش ژنتیکی 31
پشت اتاق می ایستم و صبرمی کنم تا صدایی از موجود در بیاید .صدایی که حاکی از کامل
شدن فرایند باشد .به اتاق بر می گردم و به موجود خوش آمد می گویم و اورا با لباسی
می پوشانم و تمام کاغذها را در جای امنی پنهان می کنم تا زمانی که برای برگرداندن موجود از
آنها استفاده کرده و این ماهیت را به بعد اصلی اش بفرستم .
آنها را برای انجام وظیفه خاصی می آفرینم .
وقتی کارشان تمام شد از آنها می خواهم که کف زمین رو به یکدیگر دراز بکشند .کاغذهایی
که فرمولهارویشان نوشته شده را درجاهای مناسب قرار می دهم و آب خالص را بر بدنشان می
ریزم .بدنها ناپدید می شوند و زمین را ترک کرده وبه جایی که از آنجا آمده اند بر می گردند .
"
از عالم می پرسم :
" آنها همیشه به همین راحتی و بی سرو صدا بر می گردند ؟ "
او پاسخ داد که :نه
" گاهی اوقات انجام وظیفه شان قدری طوالنی می شود و شخصیتشان رشد می کند و دچار
توهم انسان بودن می شوند و دلشان می خواهد که در بعد ما بمانند .البته اینکه به آنها اجازه
ماندن بدهیم خیلی ظالمانه و بی رحمانه است .نیازی به برشمردن خطرات نیست و اینکه آنها
مهارت الزم را برای ماندن در بعد ما ندارند .پس عالم یا کابالیست باید مهارت بیشتری به خرج
داده و موجود را با هیپنوتیزم به خواب عمیقی فرو ببرد .
وقتی کاغذهارا در جاهای مناسب قرارگرفت باید جمع آوری شده و آتش زده شوند ووقتی در
حال سوختن هستند روی بدن موجود آب خالص ریخته شود تا ناپدید گردد .
...آنها برای من خانه های خوبی ساخته اند .در سپیده دم صبح روز بعد من برای بررسی خانه
ها می روم و " پوشش " عظیمی که منطقه را پوشانده را از بین می برم .این " پوشش " یک
الیه بزرگ پالسمایی است که می تواند یک سپرنامرئی روی کل منطقه ایجاد کند .چون این
عبارت " پوشش " کوتاه و ساده است از آن استفاده می کنیم . " ...
An, Anu, Anum
نام آکدی ،سومری ،کلدانی و مصری
Anخدای متعال آنوناکی است
Anu ، Anدر مصر است و Anumدر آکدی
آفرینش ژنتیکی 38
Anخالق خدایان از جمله مردم زمین بوده اما به مرور زمان Anجایگاه ویژه اش را در برابر
پسرش انلیل از دست داده .معبد اصلی اش در Urukبود جایی که او بعنوان خدای این شهر
پرستیده می شد .بعداً دخترش اینانا خدای کمکی Urukشد An .با اله ها Kiو Nammu
سکس داشت و نتیجه آن تولد خدایان بود .
کد /مورد استفاده :
مطابق اسطوره شناسی و علوم غریبه عبارت Anو نام نوزادتان را روی یک برگ رز بنویسید
و آن را در مکان امنی برای هفت روز نگهدارید .
فواید آن طبق علوم غریبه :
سالمتی و حمایت را برای نوزاد تازه متولد شما به ارمغان می آورد
طبق اسطوره شناسی سومری ،انلیل زمین و آسمان را از هم جدا کرد .او خدای متعالی بود که
درمورد سرنوشت جهان تصمیم می گرفت .
. 3مذهب آشوری /بابلی
انلیل اغلب " شاه زمین " نامیده می شد .او خدای انتقام جو و سنگدلی بود که موجب بروز
طوفان بر زمین شد .او Labbuهیوالی وحشی را خلق کرد تا بشریت را نیست و نابود کند .
مهر استوانه ای از عراق منطقه تل آسمار که دو خدای آنوناکی را در حال کنترل یک هیوالی
چهار پای هفت سر نشان می دهد نام این هیوال هیدرا است
بعد از آفرینش نخستین انسان ،انسانها کم کم خواب وآرامش انلیل را با کثرت سکس و تولید
مثل برهم زدند .کار انسان پر سرو صدا و اعصاب خورد کن بود پس انلیل تصمیم گرفت از
دست آنها خالص شود .
ابتدا او چند نوع مصیبت وگرفتاری به وجود آورد مثل خشکسالی و انواع بیماریها و در نهایت
او طوفان بزرگ را به کارگرفت .
. IVانلیل بعنوان نگهبان و مسئول الواح سرنوشت منصوب شده بود .انلیل به شدت قدرتمند
بود چون او خدایی بود که در کنار برادر ناتنی اش انکی تقدیر وسرنوشت و آینده تمامی
موجودات روی زمین را مقدر می کرد .
سرنوشت در مجمع خدایان مقدر می شد .جلسه هایی که همیشه به ریاست انلیل برگزار
می شد .آنها تصمیمهای مقتضی را تقسیم کرده بر " لوح سرنوشت " می نوشتند .بعدها او
آنزوی پرنده مرد را بعنوان نگهبان حمام خانه اش گماشت .در حالیکه مشغول استحمام بود
آنزو لوح سرنوشت را دزدید و پرواز کنان گریخت .
الواح برگردانده شد و انلیل آنزو را محاکمه کرد .با راهنمایی Eaو تقاضای Beletiliنینورتا
آنزو را سالخی کرد .
از چپ به راست
– 1ایشتر
– 2گیلگمش آنزو پرنده را که لوح سرنوشت را دزیده می کشد
– 3انکیدو با پای سمت راستش آنزو را با فشار روی زمین نگه می دارد
آفرینش ژنتیکی 43
( البته اینجا نویسنده اشتباه کرده گیلگمش و انکیدو ربطی به ماجرای آنزو ندارند آنها هیوالی
دیگری را می کشن واین تصویر مربوط به آن ماجرا است .مترجم )
Mammetum
نامی در اکدی و سومری و بابلی قدیم
در میان رودان ،اله آنوناکی Mammetumرا Mamituو Arurur ، Mammituو Aruru
و مادر سرنوشت هم می نامیدند .او یک از طراحان اصلی انسان بود .
به معنی نخستین ژنتیک شناسی که نژاد انسان را طراحی کرد و آفرید Mammetum .تقدیرو
سرنوشت مردم را مقدر می کرد .او تصویر انسان را هنگام تولدش مقدر می کرد .طبق تعالیم
علمای آنوناکی ما متوجه می شویم که سرنوشت ما از قبل بر کتاب سرنوشت نوشته شده .این
کتاب همه آنچه که در زندگی ما بر زمین رخ خواهد داد را از قبل ثبت کرده و روایت می کند
.این یک باور قدیمی است که در بسیاری از نوشته های علما ذکر شده .
عالم Bajjani Rahmanمی گوید :ما نمی توانیم آینده مان را تغییر دهیم .سرنوشت ما از
قبل در کتاب زندگی مکتوب شده .اگر چه صالحان می توانند عاقبت و پیامد وقایعی که در
آینده رخ می دهند را تغییر دهند .طی یکی از کیراهایش خود او به ما توضیح می دهد که این
تغییر چگونه صورت می گیرد .او از ورود به یک منطقه موازی که چندان هم متفاوت از محیط
فیزیکی ما نیست و خوانش آنچه درباره آینده ما نوشته شده سخن می گوید .این به شخص
صالح این اجازه را خواهد داد که از آنچه رخ می دهد یادداشت برداری کند و در نگرش ها و
تصمیم گیریهایی که باعث رخ دادن حوادث می شوند تجدید نظر کند .
او اضافه می کند که اگر چه ما نمی توانیم این وقایع را تغییر بدهیم اما می توانیم آنچه که برای
ما رخ خواهد داد را پیش بینی کنیم و نتایج را دگرگون نماییم .بنابراین خود وقایع تغییر نخواهند
کرد اما پیامدهای وقایع آینده تغییر خواهند کرد .
Zerpanitum
نام آکدی /سومری
) Zer-banitum( Zerpanitumاو همسر مردوک بوده .همچنین او در کتیبه ای از
Aru ، Antiochus Soterنامیده شده .
او را با عنوان Aruruنیز می شناسند که انسان را آفریده .همچنین او " بانوی اعماق " نامیده
شده Zerpanitum .یکی از مهم ترین اله ها در پانتئون بابل بوده .
آفرینش ژنتیکی 44
فصل دوم
نخستین آفرینش ژنتیکی انسانها ،وجود هاو گونه های ابتدایی تر
شناسی نداشتند و در پی آفرینش اشکال زیبا نبودند چون خودشان بنابر ظاهر فیزیکی شان بیشتر
وحشی بودند ( بافت صورتشان تا حدی خزنده سان بود ) .
بنابراین آفریده های آنها به شدت بدوی و ترکیبی از رباتها و میمونها بودند .ایگی گی چند
مدل آفریده بودند ،برخی از آنها سه پا داشتند .آنها در این فکر بودند که یک پای اضافه برای
این موجود می تواند موقع حمل بارهای سنگین مواد معدنی باعث ثباتش شود .سطح هوش
تمام این موجودات بسیار پایین بود .
: Ilda
نامی است که توسط آنوناکی به اولین نمونه از موجود انسان نمایی داده شده که از طریق ژنتیکی
آفریده شده .اورا در Chimitiآفریده اند .مخزنی که اله آنوناکی از آن برای آفرینش انسان
استفاده کرده .در حماسه آفرینش سومری به Chimitiاشاره شده .به احتمال زیاد عبارت
Ildaآئین گنوسی هم از Ildaآنخ مشتق شده .
Izraelim
موجوداتی که توسط آنوناکی با مهندسی ژنتیک آفریده شده بودند و تنها هدف از آفرینش آنها
ساختن معابد عظیم و پیچیده می باشد .همچون دیوارها و سکوهای عظیم بعلبک ،اهرام بزرگ
مصر و استحکامات صور در فنیقیه و برج وباروهای شهرها و استحکامات دفاعی در آناتولی
باستان ( ترکیه ) که بعدها توسط هیتی ها ،اجداد ترک ها بازسازی و حفاظت شد .
براساس گفته های عالم آنوناکی : Sadik
زیگوراتهای اولیه بر اساس ابعاد و نقشه های خاصی که توسط بازماندگان Izraelimو آنوناکی
به معماران و بناهای سومری داده شده بود ساخته شده اند .
عالم مدهت شوکت می گوید که کشتی طوفان بزرگ کتاب مقدس ( کشتی نوح ) بر اساس
مشخصاتی که آنوناکی تعیین کرده اند ساخته شده .حتی ساختار بیرونی کشتی شبیه نمای مقابل
یک زیگورات بوده .
آفرینش ژنتیکی 41
طوالنی ترین و بزرگ ترین و سنگین ترین تکه سنگ تراشیده شده در جهان .برای بخشی از
ترمینال مسافرت هوایی سفینه های آنوناکی از تعدادی از این سنگها استفاده می شده .هیچ فن
آوری امروزه وجود ندارد که سنگی به این سنگینی و حجم را بلند کرده و حرکت بدهد .تخمین
زده می شود که وزن آن 1833تن باشد .ابعاد این سنگ تقریباً 17 × 14 × 14است .
بعلبک در لبنان
فنیقیه باستان یکی از قدیمی ترین شهرهای آنوناکی بود
در آن زمان گروه بزرگی از موجودات پست تر به نام بیت الجن نزدیک خرابه های معبد رومی
بعلبک زیر زمین زندگی می کردند .این بیت توسط سه جن اصلی نگهبانی می شد که موقع
مواجهه باانسانها ( مرئی شدن ناگهانی ) مدام تغییر شکل می دادند .طبق افسانه های بومی
آفرینش ژنتیکی 93
برخی ازاین موجودات پست تر بقایای عفریتهایی هستند که در خدمت شاه سلیمان بوده اند .
یکی از مدخلهای منتهی به بیت ،زیر سنگ بزرگ Hajarat Al Houblahقرار دارد .
نکته :
بیت در عبری وعربی به معنی خانه است .در فنیقی Bituو Bitaو در چندین زبان باستانی
خاورمیانه ای هم اینطور نوشته می شود .
سنگهای گرانیتی خاکستری شبیه این یکی توسط آنوناکی فرازمینی به کار گرفته می شد تا
فرودگاهی برای سفینه های فضایی شان در فنیقیه ( لبنان ) بسازند .
آفرینش ژنتیکی 91
فصل اول
1:21
و خدا گفت :انسان را به صورت خویش و شبیه خود بسازیم ؛ آنان بر ماهیان دریا و پرندگان
آسمان و چهار پایان و جمله حیوانات وحش و همه جانورانی که بر زمین می خزند چیره باشند
1:28
خدا انسان را به صورت خویش آفرید ،او را به صورت خدا آفرید
فصل دوم
2:8
آنگاه یهوه خداانسان را با خاک زمین سرشت و در منخرین او نفس حیات دمید و انسان موجود
زنده گشت
2:21
آنگاه یهوه خدا انسان دچاررخوتی کرد که به خواب فرو رفت .یکی از دنده های او را بر گرفت
و در جای آن گوشت پر کرد .
2:22
سپس یهوه خدا با دنده ای که ازانسان بر کشیده بود زنی ساخت و وی را نزد انسان آورد
هر جا در کتاب مقدس به خدا اشاره شده در واقع اشاره به یهوه ( ) Jehovahنامی که قرار
نبوده تلفظ شود .اما سینهار /خدا یهوه در واقع یکی از دانشمندان آنوناکی بود که انسان را
آفرید .طبق نظر علمای آنوناکی اینگونه بود که داستان کتاب مقدس در اسطوره مدفون شد .
در واقع نژادها و گونه های مختلفی از انسانهای اولیه از طریق آزمایشهایی که نژادهای متفاوت
فرازمینی انجام داده اند خلق شده .ثابت شده که آنوناکی نخستین نژادی نبوده که در زمینه
حیات هوشمند بر سیاره ما کوشیده .
( Igigiنژاد فرازمین است که گاهی به آنها Igigihlهم گفته می شود ) نخستین فرازمینی
هایی بودند که در این زمینه کوشیدند .این ماجرایی بس طوالنی و پیچیده است اما نکته اینجا
است که آفریده های آنها نه در ظاهر و نه در رفتار شبیه انسانهای امروزی نبوده اند .
وقتی آنوناکی به زمین آمد دیدگاه متفاوتی درباره آفرینش موجودات داشت .حتی با وجود
اینکه آنوناکی در دانش ژنتیک خبره بود ،گونه های ابتدایی انسانی که آفریده بودند حتی
آفرینش ژنتیکی 93
نمی توانستند حرف بزنند .اما در نهایت آنها آفریده هایشان را اصالح و به روز کرده و انسانی
را تولید کردند که به ما خیلی شبیه بود .
طبق کتاب " دانش کیهانی " .آنوناکی کارش را با گونه مونث آغاز کرد و از دی ان ای که از
منبع خالص آنوناکی بود برای آفرینشش استفاده نمود .این زن یا شکل ابتدایی انسان مونث
نامش لیلیث بود .یک آنوناکی خالص که از نظرژنتیکی می توانست حرف بزند و در نهایت به
نیبیرو برده شد .از دی ان ای این انسان مونث ،آنوناکی نخستین مذکر یعنی آدم را آفرید .بعد
از مدت کوتاهی بااستفاده از دی ان ای او انسان دیگری خلق شد که نامش حوا بود .هم آدم و
هم حوا شبیه نئاندرتالها بودند و سطح هوششان در همان حد بود .به هر حال آنها نه مثل
انسانهای امروزی بودند ونه آنوناکی خالص ؛ آنها برای تکثیر انسانهای روی زمین از دو روش
استفاده کردند که امروزه این روشها برای ما شناخته شده است .شش زوج دیگر آفریده شدند
و آنها برای تولید بشریت به آدم و حوا کمک کردند .
Adamah/ Adama
نامی سومری ؛ اکدی و کلدانی
انکی نخستین انسان ( ) Adamaرا حدود 493333سال پیش با استفاده از موجودی میمون نما
دی ان ای آنوناکی طی آزمایشهای ژنتیکی آفرید .هزاران سال بعد Adamaشد Adamو
این یک لغت سومری ،آکدی و کلدانی و عبری و عربی است .آدم یک شخص نبوده او به رده
ای به اسم Adamahتعلق داشت .آنچنان که در پیدایش 9:2ذکر شده :
" آنهاروی زمین بودند " قبیله ای از انسانها به نام بنی آدم .لغتی که در عبری برای انسان استفاده
می شود Adamاست که Aw-Dawmتلفظ می شود .در عربی Aa-dam ، Aadam
تلفظ می شود .
در پیدایش 9:2آمده که :
" او را و زن را آفرید ،آنان را برکت داد و در روزی که آفریده شدند ایشان را " انسان " نام
نهاد " .
آفرینش ژنتیکی 94
این تصویر معرف توالی دی ان ای آنوناکی به شکلی است که دو مار در هم پیچیده را نشان
می دهد
از هزاران سال پیش دو مار درهم پیچیده به دور عصای عطارد شناخته شده بوده اند .نمادی که
امروزه برای حرفه پزشکی از آن استفاده می شود .
نشان آنوناکی تبدیل شد به نماد " درخت حیات " و خرد در دوران باستان و قرون وسطی
آفرینش ژنتیکی 91
Adam
نام آنوناکی برای نخستین انسان نمای آفریده شده برزمین .آنچنان که قبآلً گفته شد بنابر کتاب
مقدس آدم نخستین انسان خلق شده توسط خدا بود .البته بین نسخه های متفاوت از داستان
آفرینش انسان در پیدایش تناقض وجود دارد .همانطور که قبالً گفته شد طبق نظر علمای
آنوناکی حکایت کتاب مقدس در اسطوره مدفون شده .
Adamu
یکی از ابتدایی ترین گونه های انسان است Adamu .نتیجه دستکاری ژنتیکی آنوناکی است .
آنها یک میمون مذکر و یک میمون مونث را که روی زمین زندگی می کردند به دام انداختند و
آنها را ارتقاء دادند .این گونه های انسان نمای اولیه هیچ ارتباطی با انسانهای امروزی ندارند .
نام کتاب مقدسی Adamاز Adamuمشتق شده .متون باستانی سومری و آنوناکی نژاد
Adamuرا بعنوان آفریده های نخستین در نظر گرفته اند .شایان ذکر است که مدتهای مدیدی
قبل از فرود آنوناکی ،ایگی گی و لیرانها بر زمین ،چندین نژاد انسان نما از قبل روی زمین بوده
اند .
در کتاب " دانش کیهانی " این نژادهای کهن بعنوان حیواناتی که شبیه انسان هستند توصیف
شده اند .بعضی از آنها سه پا داشتند .بقیه می خزیدند در حالیکه خیلی از گونه های دیگر
بدنهای بیریختی داشتند و با توجه به توانایی های ذهنی انسان امروزی آنهادچار کمبود ذهنی
بودند .در بخشهای دیگری از کتاب آمده که Adamah ، Adamuنیز نامیده می شد و عبارت
عربی بهائم از Baha’emaو Baha’emaمشتق شده که به معنی حیوانات است .لغت
عربی باستانی Behemothبه همین معنا است .
Adapa
نام سومری و آکدی و بابلی باستان
طبق اسطوره های میان رودانی و کیهان شناسی بابلی آداپا نام دیگر نخستین انسانی است که
روی زمین می زیسته Ea .او را از گلی آفرید که به وفور در عراق پیدا می شد ( در سومر ،
بابل و میان رودان ) گاهی اوقات انکی در قامت یک خالق ظاهر می شود .طبق الواح آکدی ،
آداپا پسر ، Eaخدای خالق ایدو بوده .آداپا خواندن و نوشتن را از Eaآموخته .در افسانه ها
آمده که آداپا نخستین زبان گفتاری و نوشتاری را بر زمین به وجود آورده .
آفرینش ژنتیکی 98
آداپا اقوام زیادی را دیده و به باقیمانده بشریت هنر ،دانش و رازهای نوشتن را آموخته .کتیبه
های بابلی آداپا را بعنوان یکی از خردمندان و شهروندان اریدو معرفی می کنند .الواح گلی
سومری و آکدی اورا چون شخصی به تصویر کشیده اند که حامل خرد عظیمی است .
Akama-ra
علما می گویند که Akama-raنخستین موجودی بوده که با اجازه انکی و اینانا " زن نورانی
" شده ،کسی که آنوناکی برزمین قرنطینه اش کرده Akama-ra .به شکل ژنتیکی توسط
آنوناکی بر اشتری ( نیبیرو ) آفریده شده و با یکی از سفینه های آنوناکی که Merkabah
نامیده می شده به زمین منتقل شده .
Akamu Akama
نام آشوری /آنوناکی
در زبان آشوری Akamuبه معنی گرد آمدن ،مجمع وگروهی از مردم است .مشتق شده از
Akamaدر زبان آنخ .عبارت عربی Kawmuاز Akamuمشتق شده که به معنی دقیقاً
همان چیز است .
طبق گفته عالم Akama ، Fadel Al Bakri Al Qaysiتوسط آنوناکی آفریده شده بود تا
Akama-raرا در منطقه قرنطینه واقع در خاورمیانه مدیریت و کنترل کند .آنها قوانینی را برای
سکس با زن نورانی آنوناکی وضع کرده بودند که بنت نور هم به او گفته می شد .
طی نخستین فعل و انفعالشان با انسان نماهای روی زمین و بعدها با انسانها ،آنوناکی هراسان
بود که Akamuبتواند یا بخواهد با گروه دیگری از موجوداتی که از ژنهای غیرزمینی آفریده
شده اند سکس یا مراوده داشته باشد .
برخی از این موجودات بر اشتری آفریده شده بودن و بقیه در شبه جزیره عربستان .در میان آنها
زن نورانی هم بود و ساکنان شبه جزیره عربستان او را می شناختند Akama .وظیفه زن نورانی
رابه جا می آورد و Akama-raرا کنترل می کرد .
آفرینش ژنتیکی 97
Alu
اولین انسان آفریده شده توسط آنوناکی که از توانایی ذهنی برخورداربود .
بشر Bashar /
. Iمعرفی
. IIاشکال اولیه
. Aانسانهایی که درزمین به وجود آمده اند
. Bانسانهایی که در فضا ساخته شده اند
. Cمتابولیسم و موجودات انسانی که در فضا ساخته شده اند
. Iمعرفی
به گفته علما ،بشر /انسان به اشکال مختلف بر زمین ظاهر شده .
به نقل از ( Kira’atخوانش )
طی میلیونها سال نژادهای انسانی گوناگونی روی زمین بوده اند .بعضی از آنها برای ما شناخته
شده اند در حالیکه خیلی از آنها ناشناخته مانده اند چون بدون اینکه ردی از خود باقی بگذارند
نابود شده اند .حقیقت ماجرا این است که آنها ردپاهای بسیاری از خود باقی گذاشته اند اما ما
نتوانسته ایم آنها را کشف کنیم .در آینده نزدیک ما بخشی از این بقایا را کشف خواهیم کرد و
فصل جدید تاریخ بشریت نگاشته خواهد شد .
در سال 2333اسکلتهای چهار موجود انسان نمای اولیه که شبیه اسکلتهای امروزی نبود پیدا
شد .کشفی که توسط باستان شناسان و انسان شناسان انگلیسی صورت گرفت اما این کشف
به دالیل بسیار مخفی نگهداشته وهرگز اکتشاف آنها برای عموم منتشر نشد .این کار با دخالت
دوکشیش کاتولیک فوق العاده با نفوذ و قدرتمند صورت گرفت .بعضی از اشکال اولیه انسان
نماها بیش از سه متر قدشان است و بقیه کمتر از یک متر قدشان بود وشبیه هابیتها بودند .
این گونه ها توسط نژادهای گوناگون فرازمینی آفریده شده اند .آنوناکی در فرایند آفرینش انسان
نماهای بسیار بلند قامت و بسیار کوتاه قامت دخالتی نداشته .فرازمینی ها آنها را روی زمین
آفریده اند .اما دی گر گونه های اولیه انسانی هم بوده اند که در فضا وبر دیگر سیاره ها آفریده
شده اند و مثل گونه های خیلی خیلی بلند و خیلی کوتاه آنها بخشی از روند فرگشتی انسان
امروزی به حساب نمی آیند .
آفرینش ژنتیکی 96
بطور کلی 31گونه ( برخی گفته اند ) 41گونه انسان و انسان نمای متفاوت در مناطق گوناگون
جهان روی زمین زندگی کرده اند و هیچکدام از آنها را خدایی که ما می شناسیم و می پرستیم
خلق نکرده .روی هم رفته آنها شبیه انسانها نبوده اند و اگر ما بر این باور باشیم که انسانها بر
اساس باورهای رایج در یهودیت و مسیحیت و اسالم به شکل خدا آفریده شده اند پس به یقین
این 31گونه متفاوت اولیه که شبیه جانوران درنده بوده اند به شکل خدا آفریده نشده اند .
آنها در مناطق متفاوت زمین آفریده شده و پراکنده بودند .این گونه های هراس آور سراسر
زمین را اشغال کرده بودند .
. IIفرمهای اولیه انسانی
فرضیه از آفریقا کالً اشتباه است .بشریت داستانش نه از آفریقا شروع شده ونه از آنجا به دیگر
نقاط پراکنده شده .همه این گونه ها پس از مدت بسیار کوتاهی کشته شده اند چون آنها مجرای
آنوناکی را در مغزشان نداشته اند .
تعدادی از فرم های اولیه انسانی به شرح زیر هستند :
. Aانسانهایی که روی زمین تولید شده اند
انسان نماهای اولیه از یک تک سلولی به وجود آمده اند .علماء گفته اند که در ماتریکس
آنوناکی ذکر شده که انسان نماهایی در زمین به وجود آمده از تک سلولی آفریده شده اند
.ارگانیسم این موجودات شبیه به باکتری بوده و این باکتری ها در واقع نخستین اشکال حیات
برزمین بوده اند .این موجودات نخستین بار به شکل ارگانیسم های بسیار ریز میکروسکوپی که
در انرژی شیمیایی ( ) chemosynthesisمورد استفاده بوده ظاهر شده اند .
رشد وبالندگی آنها از طریق فتوسنتز انجام نمی شد پس نیازی به خورشید نداشتند .در واقع
ا ین انسان نماها مدتها قبل از گسترش فتوسنتز روی زمین بوده اند .این می تواند توضیحی
باشد برای بد شکلی وحشتناک آنها .این موجوداتی که نخستین بار روی زمین به وجود آمده
بودند اولین بار در استرالیا ،برزیل و ماداگاسکار ظاهر شده اند نه آفریقا ،آنها توسط " خدا "
آفریده نشده بودند .
. Bموجوداتی که در فضا به وجود آمده اند
برخی از نژادهای بسیار ابتدایی تر در اصل در فضا آفریده شده اند .حیات آنها در گل پیدا شده
در ستاره ای دنباله دار شروع شده .جنبه شگفت انگیز این توضیح به این بر می گردد که
دانشمندان واستادان انگلیسی اخیراً گفته اند که دنباله دارها حاوی ماده چسبناکی هستند که مثل
آفرینش ژنتیکی 13
گل گداخته است .این گل دنباله دار با آب زمین مخلوط شد و سلولها و مولکولها و غشاء ها
وبه عبارت دیگر حیات به وجود آمده .
نکته :
با توجه به یک مقاله پژوهشی جدید که توسط دانشمندان کاردیف ارائه شده با بررسی های
اخیر صورت گرفته روی محتوای دنباله دارها معلوم شده که گویا حیات در فضا آغاز شده .
. Cمتابولیسم و موجودات انسانی که در اقیانوس به وجود آمده اند
ماتریکس آنوناکی افشا می کند که موجودات انسان نمایی بوده اند که دربخش تحتانی اقیانوس
زندگی می کردند .علماء توضیح داده اند که یکی از ابتدایی ترین اشکال حیات در سیاره زمین
در کف اقیانوس ها شروع شده .جایی که متابولیسم از آنجا سرچشمه گرفته
متابولیسم فرم انسان نمای اولیه را آفریده .این موجودات جمجمه ای شبیه انسان داشتند .دو
چشم بدون شبکیه دو پا و چهار بازوی بلند اما نه بینی داشتند نه گوش و نه مویی روی بدنشان.
آنها Basharma’hنامیده می شدند .
بشر به معنی نژاد انسان است و Ma’hبه معنی آب .بعد ها درتاریخ به مرورزمان این دوعبارت
به چند زبان خاورمیان های باستان راه پیدا کرد .
Memدر عبری
Mayimدر آرامی باستان
Maیا Maayدر عربی و ...
Behemoth
. Iتوصیف و تعریف
Behemoth, Behemah . IIو Baha’emدر متون آنوناکی
IIIدر عهد عتیق
Behemoth . IVدر ادبیات فراکتاب مقدسی
Behemothعبارتی آنوناکی برای " خاکستری " ها است ( .البته نه خاکستری های زتا
رتیکوالن ) و یک نوع از گونه های انسان – جانور است .همچنین این یک لغت عبری است .
در مصر باستان از آن استفاده می شده و فنیقی ها هم از آن استفاده می کردند و همچنین یونانی
ها و در متون عبری هم آمده و در کتاب " رمدوش " آنوناکی .
آفرینش ژنتیکی 11
در عربی بهائم Bahaem /شبیه به Behemaاست که یک لغت عبری باستان است که همان
معنی را می دهد .در متون باستانی شرق میانه ونزدیک Behemothیک روح صحرایی است
.احتماالً مشتق شده از خدای مصرها Taueretکه مورخ یونانی هرودوت در نوشته هایش از
او یاد کرده .
عبارت Behemothدر شکل جمع آن در عبری Behemahاست که به حیوان زبان بسته ای
گفته می شود که انسانها از او استفاده می کردند .در اصل Behemahیک لغت آنوناکی است
به معنی موجودی از بعد فروتر و فرم اولیه نژاد انسان – حیوان .
Behemoth, Behemah . IIو Baha’emدر متون آنوناکی
آنچه را که فخر علماء آنوناکی قندار ،یکی از متصدی های کتاب رمدوش گفته بی کم وکاست
بیان می کنیم :
درابتدا Baha’emروی زمین چون یک جانور می زیست .آنها نیمی انسان و نیمی حیوان
بودند
آنوناکی به زمین آمد و Baha’emرا با ترکیب کردن ژنهایش با دی ان ای آنوناکی ارتقاء
داد .
Baha’em در استرالیا ،برزیل و ماداگاسکار و مرکز آفریقا می زیست.
آنوناکی بسیاری از آنها را به دام انداخت و آزمایشهای ژنتیکی را روی آنها شروع کرد
Baha’em به صور ،سیدون و بعلبک و Anfehو بیلبوس در فنیقیه ( لبنان امروز ) و
جزیره Arwadدر قلمرو سوریه ،اوگاریت و دیلمون و قلمرو سومر ( عراق وبابل و میان
رودان ) و شبه جزیره برده شدند
نژاد ژنتیکی که آنوناکی برای آزمایش در شبه جزیره عربستان استفاده کرده بود Baha’em
نامیده می شد .
این نژاد شبیه انسان نماها بود در واقع موجود ترسناکی بود با توانایی فیزیکی فوق العاده
Baha’em بدنهای بد ریخت داشتند .آنها جانورانی با ویژگیهای خزنده بودند
آنها بر شبه جزیره عربستان زندگی می کردند اما بعضی از آنها را به دیلمون ( نام باستانی
بحرین که گاهی اوقات باغ عدن هم نامیده می شد ) واردن منتقل کردند .
آفرینش ژنتیکی 12
قرنها قبل از ظهور تمدنهای سومر و بابل اریدو یکی از زیستگاههای اولیه Baha’emبود .
ماداگاسکار امروزی کشور زیبایی است با استراحتگاههای دل انگیز اما هزاران سال قبل
سرزمین ماداگاسکار ساکنان انسان نمای بدوی داشت که توسط آنوناکی به دام افتادند
آفرینش ژنتیکی 13
اوگاریت در سوریه یکی از باشکوه ترین شهرهای دوران باستان بود و قبل از اینکه آنوناکی از
اوگاریت بعنوان یکی از مراکز دانشگاهی و پزشکی استفاده کند جایی بوده که آزمایشهای
ژنتیکی پیشرفته ای برای تولید انسان نما و گونه های انسانهای اولیه مثل Baha’emو
Behemothدر آنجا انجام میشده .
آفرینش ژنتیکی 14
جزیره آرواد
هزاران سال قبل آوارد یکی از زیستگاههای اولیه آنوناکی بر زمین بود
بعدها طبق افسانه ها ،عربهای بدوی بخصوص بادیه نشینها آنها را " روح صحرا "
و نخستین آفرینش خدایان می نامیدند.
یکی از برادران ما می گوید که خزنده نما نژاد متمایل به خاکستری بود که در بخش تهی
زمین و زیرآبها در اقیانوس آرام ودریای مدیترانه می زیست
آنها انرژی شان را از آبهای اقیانوس استخراج می کنند
گونه های جدید از Baha’emتوسط آنوناکی باز مهندسی شده اند و این نژاد جدید
ژنتیکی توانایی تولید مثل داشتند و بچه های آنها هم خوب بودند و هم بد .
این نژاد جدید نژاد گمشده ای از انسانهای اولیه است و پیوند ژنتیکی با آفرینش اولیه انسان
دارد
آفرینش ژنتیکی 19
ورودی بنایی در اوگاریت ( ) Ras Shamraشمال الزقیه در سوریه .اوگاریت زمانی یکی از
قدیمی ترین زیستگاههای آنوناکی بر زمین بود
آرواد یکی از اولین و آخرین قلعه های آنوناکی بوده .در آرواد آنوناکی مهریت را توسعه داده .
فرمول سری آن را پادشاهان کهن بابل /میان رودان و شیخ شاهان قبل و بعد از کتاب مقدس
توسعه داده اند و از آن برای دست یابی به طول عمر شگفت استفاده می کردند .همچنین در
آرواد آنوناکی روی انسانهای اولیه ای که در مرکز آفریقا و برزیل و ماداگاسکار به دام انداخته
بودند آزمایشهای ژنتیکی انجام می دادند .
آفرینش ژنتیکی 11
با مقایسه هیکل آنو و هیکل رعیت ،آنو به وضوح همچون یک غول به نظر می رسد .در واقع
عبرانیهای نخستین و کاتبان کتاب مقدس بعالوه فنیقی ها و هیتی ها و سومری ها و میان رودانیان
آنو و سپاهیانش را ( Gababira / Gibborimغولها ) می نامیدند .سیاره آنوناکی برتارک
این سنگ نگاره حکاکی شده و یاد آور و نماد منشاء آسمانی آنوناکی است .حلقه ای که درون
این ستاره شکل گرفته معرف و نماد ( Ne.Be.Ruنیبیرو ) سیاره آنوناکی است .تمامی رعایا
و پرستنده ها همیشه در برابر آنو مثل شخصیتهای کوچک اندام به تصویر کشیده شده اند که
انعکاسی است از هیبت غول آسای خدای آنوناکی که نام او در بسیاری از مراحل دیده می شود
و دارای اقتدار تام است و برزمین سلطه دارد .منشاء تمدنها بر زمین است و همچنین اجازه
آفرینش ژنتیکی انسان توسط آنوناکی را صادر کرده .گاهی اوقات یک کوزه ( لوله یا شیشه )
بر مهرهای استوانه ای و الواح دیده می شود .یاد آور آفرینش انسان در لوله های آزمایش .
آزمایشهای ژنتیکی که در البراتوار آنوناکی Chimitiانجام شده .
Azakar.Ki ، E-zakar-erdi ، Ezakarerdi
آنوناکی ساکنان زمین را اینگونه خطاب می کردند و همچنین درزبان علمایی کتاب رمدوش
اینگونه ذکر شده .
برعکس فرازمینی های هم هستند که Ezakarfalkiنامیده می شوند :
به معنی " ساکنان ملکوت یا آسمان " .
عبارت یا اصطالح ساکنان زمین فقط به انسانها اشاره می کند چون حیوانات و موجودات دریا
Ezbahaiim-erdiنامیده می شوند .
Ezakarerdiاز سه عبارت تشکیل شده :
E . 1به Eehیا Eaاشاره دارد به معنی نخستین
Zakar . 2این یک نام سومری /آکدی است که توسط آنوناکی به آدم داده شده .همین نام
امروزه در عربی استفاده می شود وبه معنی مذکر است .درعربی ،زن Oonsa / Ountha
نامیده می شود .
عبارت Zakar
. 1مذکر است و گاهی اوقات به اسب نر برای جفت گیری گفته می شود
بر سیاره های دیگر تمدنهای فضایی پیشرفته از طریق توسعه امواج مغزی و فرکانسهای فکری
متکثر ،موفق شده و پیشرفت می کنند .آنها احتیاجی ندارند که آنچنان که برخی از یوفولوژیستها
و مدیوم ها و واسطه های روحی به اشتباه ادعا می کنند برای نجات یافتن یا نو آفرینی
( تغییرشکل ) خودشان به سیاره های دیگر بروند چون آنها در سیستم ستاره ای یا سیاره ای
خودشان با فجایع بیواورگانیک یا زیست محیطی غیر قابل پیشگیری و غیر قابل حلی مواجهه
نیستند .
زتاریتکولی ها وآنوناکی می توانند ژنتیکشان را تغییر بدهند اما نه به هدف نجات خود یا
مهاجرت بین سیاره ای .این دگرگونی در نتیجه یک رابطه علت ومعلولی به میان آمده است که
خود به نوعی پیش نیازی برای دست یابی به سطح باالتری از آگاهی و پیشرفت علمی به حساب
می آید .
Ezbahaiim-erdi
عبارتی برای حیوانات و موجودات زنده دریایی و آفریده شده برسیاره زمین است .
مرکب از سه عبارت است :
Ez . Aبه معنی نخستین آفریده های سطح دوم ( در مقایسه با انسان )
Bahaiim . Bبه معنی حیوانات است .همین واژه به عربی هم وجود دارد و به همان معنی
است .
Erdi . Cبه معنی سیاره زمین است
Ezeridim
عب ارتی برای موجودات یا ابر موجودات آینده در دستگاه واژگانی یوفولوژی و پدیده های غیر
طبیعی مربوط به آنها را chrononautsمی نامند .عبارتی که از Khronosیونانی اقتباس
شده به معنی زمان است و nautsاشاره دارد به سفردرزمان یا مسافران زمان .
طبق گفته عالم Ezeridim ، Safiاز یک نظر انسانهایی هستند که از بعد متفاوتی در زمان و
فضا به مالقات ما می آیند .بنابراین ما می توانیم چنین بپنداریم که آنها هم توسط آنوناکی
بعنوان بخشی از آزمایشهای ژنتیکی بنیادی شان در خصوص اشکال زنده اولیه ،آفریده شده
باشند .
آفرینش ژنتیکی 82
Ezrai-ilیا Izra’il
یک عبارت آنوناکی /علمایی
نام ابرموجودات آفریده شده توسط آنوناکی ؛ آنها می توانند به فراتر از فضا و زمان بروند و اگر
بخواهیم با عبارتهای زمینی توضیح بدهیم به شکل فرشته ها بر انسان ها ظاهر میشوند .
پژهشگران اولیه اسالمی آنها را " موجودات اهریمنی " می نامیدند .
در ادبیات آنخ آنها تجلی های اثیری به شکل ماده هستند اما در مذاهب و کتابهای مقدس ما آنها
به صورت فرشته های سقوط کرده درگاه الهی تصویر شده اند .
Ezrai-ilیا Ezrailاز دو عبارت تشکیل شده
/ Ezra . Aعزرا که به معنی پیام یا تجلی است
/ Il . Bئیل به معنی یزدان ،خدا یا آفریننده
Anafar Jin Markah
نامی آنوناکی
Nafar Jinmarkahنام انسانی است که روی سه پا راه میرفته .این موجودات توسط ایگی
گی خلق شد بودند و بعدآنوناکی آنها را اصالح و بهینه کرد .در واقع تجربه ایگی گی با اشکال
انسانی اولیه بسیار کم بوده .نخست آنها Nafar Jinmarkahرا آفریدند .آنها برای این
موجودات بدن فیزیکی بسیار قوی در نظر گرفته بودند اما آنها چاالک نبودند .بدنهای آنها برای
حمل اجسام سنگین درست شده بود .بعدها ایگی گی روی شکل جدیدی از انسان کار کرد که
بدنی با دو پا داشته باشد و سرعت و چاالکی بهتری از خود نشان دهد .با این همه انسانهای
اولیه وحشتناک بودند و هیچ شباهتی به توصیفهای کتاب مقدس نداشتند .
ایگی گی بارها تالش کرد تا مخلوقاتش را اصالح کند و هر بار آنها با طراحی جمجمه انسان با
مشکل مواجهه می شدند .خالقان ایگی گی اولیه نمی خواستند مغزی درون جمجمه انسان باشد
پس این بدنهای به شکل انسان نمی توانستند فکر کنند .این اشکال اولیه انسان نما نخستین
رباتهای بیولوژیک جهان بودند .
آفرینش ژنتیکی 83
کاپادوکیا ترکیه
این غارها و برج ها در اوایل 6333پیش از میالد ساخته شده اند
آفرینش ژنتیکی 87
شهرزیرزمینی Derinkuyu
اینها شهرهای زیرزمینی کاپادوکیا هستند که فقط در دهه 1613بازدید آنها برای عموم آزاد
شد .برخی علما می گویند که این غارها سکونتگاه عفریت و موجودات خلق شده توسط
آنوناکی بوده اند .
آفرینش ژنتیکی 86
این تندیس مونث ما قبل تاریخی که پس از سرو شکل دادن پخته شده به فرهنگ عبید تعلق
دارد که به اشتباه توسط هوادارن یوفولوژی و نویسندگانی که قضیه را بد متوجه شده و راهنمایی
غلط هم کرده اند بعنوان یک زن مونث خزنده آنوناکی معرفی شده که با پستانهایش به نوزادش
شیر می دهد .نخست اینکه آنوناکی بچه هایش را اینگونه شیر نمی دهد .دوم اینکه آنوناکی
خزنده نبوده .آنها ما را به شکل خود خلق کرده اند ؟ آیا ما شبیه خزنده ها هستیم ؟
برخی محققان مسلمان این تندیس را بعنوان یکی از موجودات شیطانی فرهنگ میان رودانی
پنداشته اند .نامها و صفات بسیاری برای این موجودات در نظر گرفته شده مثل ابلیس ،عفریت
و جن و غول و شیطان .
آفرینش ژنتیکی 73
اژدهای بابلی
برجسته کاری روی دروازه مشهور ایشتر دربابل باستان
آفرینش ژنتیکی 71
دربرخی موارد دیوهای میان رودان توسط ملتهای همجوار و کاتبان خارجی بعنوان " فرشته
های سقوط کرده " بدون بال به تصویر کشیده شده اند .در دوران ما قبل اسالم عربها آنها را
جن می نامیدند .در اسالم آنها را Izrailو ( Ezrai-ilبه صورت مفرد ) می نامیدند .علماء
آنوناکی آنهارا مظاهر اثیری می دانند
مرد عربی که ادعا شده در امارات متحده عربی توسط یک جن کشته شده
صفحه ای که مقاله ای درباره این واقعه در آن درج شده .عکس این صفحه در وب سایت
" دهکده مسلمانان " درج شده .
تیترمقاله
نخستین عکس واقعی از جن عکاسش را کشت
برگزیده از مقاله نوشته شده توسط سالم الجیران را ترجمه کرده ام :
" گروهی از جوانان اماراتی برای تفریح به منطقه کوهستانی راس الخیمه می روند .هنگام شب
در حالیکه گرم گفتگو بودند صدای عجیبی را می شنوند که از دور دست می آمده .از جایی
آفرینش ژنتیکی 72
که کسی آنجا زندگی نمی کرده .رد صدا را گرفته و به غاری رسیدند و با مرد مسن و تنومندی
مواجهه شدند که در ورودی دروازه ایستاده بود و به او سالم کردند و از او درباره صداپرسیدند
و اینکه او آنجا چه می کند .او پاسخ داد که زمان طوالنی است که او در آنجا زندگی می کند
و به آنها گفت که آنها صدای شیطانی از گروه جن را شنیده اند .او ازآنها خواست که وارد غار
نشوند .آنها گفته های پیرمرد را نادیده گرفتند و فکر کردند که او طرز فکرش قدیمی است و
به افسانه ها و اسطوره ها باوردارد .به هر حال آنها وارد شدند و یکی از آنها شروع به عکاسی
از داخل غار کرد .بالفاصله بعد از اولین فلش زدن برای عکاسی او کف زمین افتاد ومرد .
پس از ورود پلیس به ماجرا ،آنها مرد جوان را مرده روی کف زمین پیدا کردند که دوربینش
نزدیک جسد افتاده بود .بعد از کالبد شکافی معلوم شد که این مرد بر اثر حمله قلبی و شوک
شدیدی که به او وارد شده فوت کرده .پلیس عکس جنی که از دوربین عکاسی آن مرد جوان
پیدا کرده بود را منتشر کرد .
منبع :
11آوریل 2339
منبع Muslim Village :
مترجم :بعدها تصویر این جن تکذیب شد
آفرینش ژنتیکی 73
اینکه کل ماجرا به غیر از عکسها جعلی بوده یا نه هنوز در هاله ای از ابهام قرار دارد
آفرینش ژنتیکی 74
طبق گفته عالم Bukhtiariبرخی از دژها و معابد غول آسای عهد باستان مثل اهرام مصر
توسط انسانها ساخته نشده اند بلکه آنها را سوپر موجودات و جن هایی که توسط آنوناکی
آفریده شده بودند ساخته شده اند .
اواضافه می کند که کتیبه هاو نوشته هایی که درواقع مدعی شده اند که کارگران و بناهای مصری
اهرام را برپا کرده اند هزاران سال بعد به نوشته های دیوارهای داخلی اهرام و مقبره های سلطنتی
اضافه شده اند .
Galas
نام سومری وبابلی و آکدی
. Iتعریف
. IIشناخته شده ترین دیوهای آکدی
. Iتعریف
Galasبه دو طبقه تقسیم می شود
. 1ارواح پست تر و فرشته هایی که روی زمین زندگی می کنند
. 2دیوهای زیر زمین
آفرینش ژنتیکی 79
هر دو طب قه طبق اسطوره شناسی سومری و کلدانی و آکدی و بابلی توسط آنوناکی خلق شده
اند .دیوهای زیر زمین خود را شبانه ظاهر کرده تغییر شکل می دهند و انسانها را در جاهای
تاریک به دام می اندازند .
آنچنان که در الواح گلی سومری /آکدی نوشته شده اله اینانا موقع بازگشت از Kurnugi
( جهان فرودین ) توسط گاالسها اسکورت می شده .دوموزی را گاالسها دستگیر کرده و به
جهان فرودین برده بودند .مشهورترین دیوها عبارتند از :
Alu, Lamastuو Asag( Asakkuدر سومری ) و هفت دیوی که توسط خدای آنوناکی
آنو آفریده شده بودند .آنها به ، Sebittiهفت تایی مشهور بودند .
مشهورترین دیوهای آکدی
Bel Uri
Bennu
Idiptu
Lamashtu
Libu
Mimma-lemnu
Miqut
Muttabriqu
Pasittu
Rabishu
Sarabda
Sidana
Suruppu
Tirid
Ugallu
Umma
Endashurimma
Endukuga
Endushuba
Engidudu
Ennugigi
Enuralla
Nerubanda
Saghulhaza
آفرینش ژنتیکی 71
نبرد با گاالس ،موجودات دیووش بابلی .حدود 2333 – 1133پیش از میالد .
دوره کهن بابلی . Isin-Larsaتصویر روی گل پیاده شده از مهر استوانه ای از جنس
هماتیت که در محوطه باستانی ایشچالی واقع در استان دیاله عراق پیدا شده
در این عکس کسی که مشغول نبرد با گاالس است هم لباس مخصوصی پوشیده و هم سالح
عجیبی در دست دارد .
گارد محافظ اینانا حدود 3233- 3333پیش از میالد .اواخر دوره جمدت نصر /اوروک .مهر
استوانه ای میان رودان
آفرینش ژنتیکی 78
مهر استوانه ای مرد ریش داری را به تصویر می کشد که روی چند اثر باستانی بابلی – میان
ر ودانی دیگر هم که در اوروک شهراینانا اززیر خاک بیرون کشیده شده اند هم دیده شده .این
مرد بعنوان همراه و نگهبان اینانا در خدمت او بوده و اینجا برای مراسم عروسی اینانا همراه
اوست .به انتهای گل رزهای خمیده نگاه توجه کنید .رزها نماد اینانا هستند .با توجه به جنبه
آئینی این صحنه می توان نتیجه گرفت که این رویداد در معبد اینانا رخ داده .
برخی آشور شناسان گفته اند که این صحنه دوموزی را در باغ عدن ( Edinدر سومری و آکدی
) به تصویر می کشد توسط دیواهای اوگاال دستگیر شده تا به ( Kurnugiجهان فرودین
بابلی ) برده شود .در اسطوره های بابلی ومیان رودانی ،دوموزی با ایشتر ( ) Ashtarootاله
فنیقی گره خورده کسی که عاشق Adonبوده .
از حال رفته دیگر را در دست گرفته که درون یک کوهستان آتش گرفته گرفتار شده و شخص
کوچک اندام دیگری هم زانو زده و نزدیک کوهستان مخفی شده .
شیطان Mushushu
این لوح Mushushu ،را به تصویر کشیده ،یک مار -اژدهای دو شاخ را .در ادبیات علمایی
،اژدها یک حیوان بد نهاد نیست .اژدها نماد سر سختی و خرد است .حتی در الواح گلی بابلی
هم اژدها از ازل تجسم نیروی مثبت آفرینش کیهان بوده .
تیامات ،شخصیت اله آنوناکی – میان رودانی بر زمین چون یک مادر زیبا و عاشقی که از کودکان
خود مراقبت می کند به تصویر کشیده شده بعد ها کاتبان بابلی او را به شخصیتی شیطانی تبدیل
کرده ،خلع اش کرده اند و جای یک خدای مذکر را برای کنترل پانتئون به او داده اند .
این موجودات نیمه انسان و نیمه حیوان به نظر می رسیدند و با ساختار و شکل فیزیکی بد
ریخت برخی از آنها را در رده ) Baha’eim( Bahama ، Bahomethطبقه بندی
می کنند .
Hay-yah
. Iتعریف
. IIمفهوم آن در قلمرو علوم سری و کاباال
. Iتعریف
کهن الگو های کپی های اولیه از انسانها یا انسان نماهای آفریده شده توسط اله های آنوناکی
همچنین به ماهیت ژنتیکی – متافیزیکی Adamahنخستین آفریده ای که شبیه انسان مدرن
امروزی به نظر می رسیده اشاره دارد .
.IIمفهوم آن در قلمرو علوم اسراری و کاباال
مفهوم Hay-yahبعد ها توسط پویندگان علوم غریبه و متافیزیسینها از جمله کابالیستهای اولیه
و کیمیاگران در فازهای هفت گانه شان پذیرفته شده .اگر چه معنای اصلی آن به فراموشی
سپرده شده و ترجمه ها و تعبیرهای غلط فراوانی از آن ،تعالیم پژوهشگران شرق میانه و ادبیات
سامی را مورد تاخت وتاز قرار داده .
برای مثال Hay-yahدر کاباال و عبری به معنی یکی از اصول و قواعد متافیزیکی انسان است.
تحت تاثیر تعابیر شرق میانه و شرق نزدیک جستجوگران علوم غریبه در شرق انسان را به هفت
قاعده تقسیم کرده اند .در حالیکه کابالیستهای شرقی این تقسیم بندی را به سه اصل تقلیل داده
اند :
Nephesh . A
Ruach . B
Neshamah . C
آفرینش ژنتیکی 63
هالما گولیم
نخست :تعریف
دوم :فرایند آفرینش این موجودات
تعریف:
نام موجودات انسان نمای آفریده شده توسط آنوناکی به هدف انجام کاری نیکو است .آنها
نیمی حیوان و نیمی انسان و نیمی گولم و نیمی غول هستند .یک نژاد دورگه .آنها از گل و با
منابع موجود بر زمین ساخته شده اند و شبیه ما هستند اما آنها به یقین تفاوتهایی نسبت به
حیوانات و انسانها دارند .آنها بیشتر شبیه آدمهای معمولی به نظر می رسند .چشم ودست و ...
دارند و به هر حال شبیه رباتها و ماشینها نیستند .به گفته عالم مورده چای " :وقتی آنها را ببینید
نمی توانید درباره انسانیت آنها شک کنید " .
آنها به شکل بزرگسال کامل متولد می شوند .آنها نسبت به نور حساس هستند و فقط می توانند
در شب کارکنند .با این حال آنها مهندسان بزرگی هستند .عالم مورده چای می گوید وقتی
علما و کابالیستها به سطح مقدس " درجه کاداش " برسند می توانند حیات بیافرینند .حیات
واقعی .آنها می توانند موجوداتی با عملکردی بسیار شبیه انسان بیافرینند اما آنها سه تفاوت
بنیادین خواهند داشت:
. 1آنها روح ندارند
.2آنها قلب فیزیکی ندارند که خون را در رگها و شریانها پمپاژ کند .
. 3آنها سیستم عصبی ندارند
آنها ماهیتی هستند که از بعد دیگر می آیند تا بعد از اینکه وظیفه خود را انجام دادند به همان
بعد برگردند .آنها برای انجام کاری خلق می شوند و هدفشان هم فقط انجام همان کار است .
خالق به آنها می گوید که چه کاری را انجام بدهند .آنها هم آن کار را به درستی انجام می دهند
.در مورد عالم مورده چای باید گفت که او چهار تا از آنها را آفرید تا برای مردم فقیری در
استونی خانه بسازند و آنها هم این کار را شبانه به خوبی انجام دادند .
فرآیند آفرینش این موجودات:
عالم مورده چای می گوید :
"من هر کدام از این موجودات را جداگانه خلق کردم .برای هر کدام من هفت قطعه از کاغذ
هایی که روی آنها کدهای خاصی نوشته شده را استفاده کردم و عصایم را هم همراه داشتم .
آفرینش ژنتیکی 61
خاک یا گل را بر می دارم و برای انعطاف پذیر کردنش آن را با آب خالص مخلوط می کنم .
پس از قوام درست من آن را در قالب یک گوی می ریزم .اغلب چراغ ها را خاموش می کنم
.روشنایی بسیار کمی باقی می گذارم .شاید یک المپ کوچک یاشمع و آن را در فاصله چهار
یا پنج پایی قالب قرار
می دهم .سپس متن خاصی را می خوانم که می تواند گوی را برای ورود به مرحله بعد آماده
کند .در این مرحله گوی چهار پا کشیده شده و آماده است تا طرح فیزیکی ام را بپذیرد .
در این مرحله عصایم را بر می دارم و به آن سوی این قالب مخروطی کشیده رفته و چوب
دست را در آن فرو کرده و قالب را باز تر وگسترده تر می کنم و به قالب دوکی شکل فرمان می
دهم که به شکل انسان کپی شود و قالب به شکل یک مجسمه بی جان در می آید اما به هر حال
شبیه انسان است .از هفت تکه کاغذی که در اختیار دارم استفاده می کنم .دو تا را روی چشم
.دو تا را روی گوش و یکی را روی دهان و دیگری را روی سینه در قسمتی که قلب قراردارد
قرارمی دهم .هفتمین کاغذ را به شکل سیگارلوله می کنم و می روم آن سر دیگر مجسمه و
کاغذ را پرتاب می کنم رویش .بیشتر اوقات کاغذ روی بینی یا بین پاها یا جای مناسب دیگری
فرودمی آید .سپس مجسمه شروع به حرکت کرده وتالش می کند تا بلند شود .در این لحظه
بر می گردم و اتاق را برای چند دقیقه ترک می کنم تا فرایند صاحب حیات شدن مجسمه را
نبینم .
طبق گفته " کتاب رمدوش " دیدن عمل دگردیسی براساس قانون علماء ممنوع است .
پشت اتاق می ایستم و صبرمی کنم تا صدایی از موجود در بیاید .صدایی که حاکی از کامل
شدن فرایند باشد .به اتاق بر می گردم و به موجود خوش آمد می گویم و اورا با لباسی می
پوشانم و تمام کاغذها را در جای امنی پنهان می کنم تا زمانی که برای برگرداندن موجود از آنها
استفاده کرده و این ماهیت را به بعد اصلی اش بفرستم .
آنها را برای انجام وظیفه خاصی می آفرینم .
وقتی کارشان تمام شد از آنها می خواهم که کف زمین رو به یکدیگر دراز بکشند .کاغذهایی
که فرمولهارویشان نوشته شده را درجاهای مناسب قرار می دهم و آب خالص را بر بدنشان می
ریزم .بدنها ناپدید می شوند و زمین را ترک کرده وبه جایی که از آنجا آمده اند بر می گردند
".
آفرینش ژنتیکی 62
جن ها این توانایی را دارند که به شکل غیر منتظره ای ظاهر شوند و بالفاصله هم ناپدید شوند
و به اشکال مختلف دربیایند و مثل بیگانه ها و فرازمینی ها این کار را انجام می دهند و مثل آنها
توانایی تغییر شکل و ورود و خروج از ابعاد موازی را دارند .
برخی ربوده شده های به یوفو ها برده شده گفته اند که بیگانه هایی که آنها را اسیر کرده بودند
شبیه موجودات خاکستری کوچکی بوده اند .چنین توصیفهایی در تعاریف عربی از جن و
عفریت آمده .
در افسانه های عربی جن و عفریت دقیقاً مثل بیگانه ها و خاکستری های فرازمینی هستند که
ربوده شده ها و یوفولوژیستها ازآنها صحبت می کنند .جن ها هم در کار با ماشینها خبره هستند
.آنها از این ماشین آالت برای بازدید از سرزمینهای دور دست از جمله سیاره ما استفاده
می کنند .این ماشینها هم ابعاد و اشکال و کارکرد متفاوت دارند .
برخی بیضی یا استوانه ای هستند و برخی دیگر مخروطی و یا نیم دایره شبیه یوفوها .
Afa-rit
نام آنخ /عربی
عفریتها موجوداتی هستند که توسط آنوناکی خلق شده اند ( موجودات فیزیکی یا غیر فیزیکی
) باقدرتهای غیر عادی که برای کمک به کسانی که روش احضارشان را بلد هستند ظاهر
می شوند .آنها موجودات ژنتیکی هستند که توسط آنوناکی آفریده شده اند و بعدها به نوشته
ها و ادبیات قومی خاورمیانه ( عربی و فارسی ) راه پیدا کرده اند و به عفریت یا ارواح شیطانی
evil spirits /تبدیل شده اند .
Afaritیا Afa-ritمعموالً با طلسمها مربوط می شود .
برخی از مشهور ترین عفریتها عبارتند از :
Abu Mihriz . 1یا Abu Yahkoobهم نامیده می شود سه شنبه ها روز حکمرانی اوست
Barqan Abu Adjayb . 2او چهارشنبه ها حکمران است
Murrah El-Abiad Abu El-Hareth. 3که Abu Al Nourهم نامیده می شود یکشنبه
حکمران است .
El Mudhib . 4که Abu Abdallah Al Saidهم نامیده می شود سه شنبه ها حکمران
است .
Shamhurish El Tayyar . 9پنج شنبه ها حکمران است .
آفرینش ژنتیکی 64
یک تصویر قرون وسطایی از شاه سلیمان و عفریتها ،موجوداتی که تحت فرمان او بودند .
عفریت در اصل توسط آنوناکی آفریده شده
سلیمان برخی دیوها ،جن ها و عفریتهای خلق شده توسط آنوناکی رااحضار می کرد
آفرینش ژنتیکی 69
چارتی نسبتاً تازه از نامهای عفریتهای اعظم و "چشم خرد " ی که توسط غیبگوهای یهودی و
کابالیستها و کیمیاگرها استفاده می شود .در اصل براساس صور ارواح فراهم شده که خود
منشاءاش را به طومارهای دست نوشته کتاب علمایی " دانش کیهانی " بر می گردد .این کتاب
مورد استفاده عالمه ها و ساحران پیش از اسالم در شبه جزیره عربستان بوده .برخی چارتهای
عفریتی به عربی و عبری باستان نوشته شده اند .
آفرینش ژنتیکی 68
مادام بالواتسکی با Kuthumi, El Myoraو عالم آنوناکی سنت جرمنی این عکس
احتماالدر اواخر سال 1733میالدی گرفته شده
سنت جرمنی پیشرفته ترین عالم در عرصه " احضار عفریت " یا همان فرمان دادن به عفریت
بود .یک صفحه از کتاب " شمس المعرفت و الکبری " به " جلسات عفریت " مربوط می
شود که فهرست اسامی برخی از قدرتمند ترین عفریتها در آن آمده مثل :
، Maymoun ، Al Asmar ، Bakhlahalshatoushنام بسیاری از عفریتها از آنخ مشتق
شده که زبان آنوناکی است .
آفرینش ژنتیکی 67
Zakar
نام دیگر سومری و آنوناکی که توسط خدای آنوناکی انکی به آدم داده شده .همین لغت امروزه
هم درعربی استفاده می شود و به معنی مرد است در عربی مونث می شود )Unsa( Ountha
در دوران ما قبل اسالم طی دوران جاهلیت ( نامی که پیروان محمد به دوران قبل ازاسالم داده
اند ) لغت Zakarبه معنی یادآور بود .
بر حسب اتفاق در عبری هم Zakarبه معنی زیر است .
.1به یاد آور () Qal
.2سگالیدن () Niphal
.3امکان یاد آوری است () Hiphil
Zamzummim
نام آنخ /علمایی و آمونی
نامی برای فرزندان ( Anakآنکیم )
اشاره به آمونی ها .
Zamzummimاز واژه فنیقی Zayinمشتق شده .که به همین شکل در آرامی وسریانی و
عبری و عربی تلفظ می شود .
زن نورانی ( زنی از جنس نور )
. 1زن نورانی نخستین شکل مونث بر زمین است
. 2لیلیث و حوا از رده " زن نورانی " بوده و توسط آنوناکی آفریده شده بودند
. 3شجره آنها مفقوده است نه انسانی است نه حاصل کنش خدای یهودیت و مسیحیت واسالم
.این برای کاتبان باستانی و مورخان و محققان کتاب مقدس در همه دوره ها به معمایی تبدیل
شده .تبار آنها قابل ردیابی نیست چون نه لیلیث و نه حوا هیچکدام پدر نداشتند
.4اگر هم داشته اند پدرو مادرشان از تبار انسان نبوده اند .
. 9حوا از دنده آدم آفریده نشده
. 1رهبران و نخبه های آنوناکی با بارور کردن یک مونث اولیه گروههای نژادی مذکر را
آفریده اند .
. 8آنها در شهرهای قرنطینه شده زندگی می کردند و پسرها ودخترهایی داشتند که پدر آنها
آنوناکی بود .
آفرینش ژنتیکی 133
. 7بعضی از آنوناکی ها در اور ،آمریت ،اوگاریت و بعلبک و باترون و پترا و صورو صیدون
اقامت داشتند .
. 6انسانهای اول یه ای که در این دوران زندگی می کردند شهر قرنطینه شده این زن را " شهر
سراب وزیبای توهم " می نامیدند چون در آن زمان جذاب ترین زنان زمین در آنجا زندگی
می کردند .
. 13آنها ساکنان شبه جزیره سینا را زنان حوری وش می نامیدند
. 11در اصل لغت Houriyaatیک عبارت آنخی است ( زبان آنوناکی ) بعدها به زبان عربی
و بعد از آن به مجموعه اصطالحات عفریتی ( جنی ) اضافه شده .
. 12انسان نماهایی که از گل ( تراب ) خلق شده اند اجازه تعامل با این زنان را نداشتند .
. 13هزاران سال بعد ساکنان جایی که امروزه شبه جزیره عربستان نامیده می شود وسرزمینهای
هم مرز با ایران ،امارات متحده عربی و هند این زنان را بنت النور نامیده اند .
. 14دگرگونی مالیمی از لغت آنوناکی B’natشده لغت عبری ،عربی Banatبه معنی دخترها
و لغت آنوناکی Nourکه به معنی نور است درعبری شده Menoraودر عربی شده . Noor
. 19کسانی که اجازه " آمیزش " با زنان نورانی را داشتند " پسران نور " نامیده می شوند .
. 11از نژاد انسانی اولیه همه انسانها به وجود آمده اند .خدا هیچ ربطی به آفرینش انسانها
نداشته .
. 18به عبارت دیگر ،خدایی که ما می شناسیم و از او می ترسیم و به او احترام می گذاریم
شما را خلق نکرده .
. 17حتی عبارت یا لغت خدا در دوران اولیه حضور زن نورانی و نژاد انسانهای اولیه برزمین
وجود نداشته
. 16در عوض از عبارتهایی چون خدایان یا اربابان ملکوت استفاده می شده .
. 23هزاران سال بعد این عبارتها تبدیل شده اند به
”“Giants,
”“Gibborim,
”“Jababira,
”“Raphaim,
”“Bene-Ha Elohim,
”“Elohim,
”“Nephilim,
آفرینش ژنتیکی 131
”- “Anakim,
ij-
”“Fallen Angels,
”“Neteru,
”- “Anuki,
”“Anunnaki,
”- “Ana’kh,
- You name it
/Abdعبد
عبارت آنوناکی /علمایی و عربی ماقبل اسالم
از نظر تاریخی و ژنتیک عبد نخستین نامی بوده که توسط آنوناکی به انسان داده شده .در اصل
به معنی برده اما بعدها انکی آن را به خدمتکار تغییر داد .درعربی معاصر آن را به شکل عبد یا
عابد می نویسند که به دو معنی است .
. 1شخص سیاه
. 2برده
در اشعار أبو الطیب أحمد بن الحسین المتنبّی الکندی ( 619-19میالدی ) نسبتهای تحقیر آمیزی
به عبد داده شده .در نوشته ابوالعالء معری ( مرگ در سال ) 1698و نابغه ذبیانی فرزند معاویة
( ) 939 – 134و در داستان شاه دبشلیم وبید پای برهمن ( حدود 119پیش از میالد ) هم از
1
عبد یاد شده .
Abel “Abhal”, “A-bel-alu”, “Abhel”, “Ablu”, “Habeel
نام آنوناکی ،بابلی و آشوری و سومری و عربی و آکدی و عبری
Abelاز لغت آنوناکی A-bel-alu ، Abhalمشتق شده و از سه لغت آنخ تشکیل شده :
. 1دابشلیم شاه (پادشاه هندوستان) فردی زورگو و خشن بود .تا این که مردی فرزانه به نام “بیدپا” برای
ستمگری های او چاره ای جویید .او به نزد شاه رفت تا با سخنان حکیمانه و عالمانه او را به مهربانی با مردم
دعوت کند ولی پادشاه او را به زندان انداخت .بعد ازین پادشاه به فکر فرو رفت .با خود اندیشید که مرد عالم
و فرزانه ای را به زندان اننداخته و از کار خود پیشمان شد .بیدپا را از زندان آزاد کرد و معاون خود ساخت.
از ظلم و ستم دست برداشت و تبدیل به مردی دانا و عادل شد .روزی پادشاه به بید پای فرزانه دستور داد تا
نوشته ای تهیه کند که در ان راه و رسم مردم داری و کشور داری نوشته شده باشد .بیدپای فرزانه به دستور
پادشاه عمل و نوشته را تهیه کرد .نام آن را نیز “کلیه و دمنه” نهاد. .م
آفرینش ژنتیکی 132
با توجه به کتاب مقدس و دیگر نوشته های مذهبی تصور غرب از نفیلیم به شکل فرشته های
سقوط کرده ای است با شهوت فیزیکی نسبت به زنان
آفرینش ژنتیکی 133
تصور غربی از نفیلیم نژادی از غولهای زیبا است که عاشق زن زمینی شده باشند
Abel “Abhal”, “A-bel-aluو آنوناکی
Abhelدر عبری ( عبری کهن ) Hebel, Hebhel :هست .
در عربی Habeel
Abluدر سومری و آکدی نخستین بار در افسانه ) Ablu Kinu( Tammuzآمده و به معنی
پسر راستین است .
Abelدر چندین زبان غربی هم آمده
پیشوند یهودی Abدر عبری به معنی منبع هست و ELبه معنی خدا .
لغت اصلی عبری Hevelبه معنی دم یا بخار است و حاوی لغتهای ABیا ELنیست .
در آنخ ما معانی مشابهی برای Abelآنوناکی پیدا می کنیم که به معنی اصلی و کهن الگوی
نخستین است و به نخستین انسان هوشمند بر زمین اشاره دارد .
گروهی از آبلی ها که در شمال آفریقا زندگی می کردند از Abelتحت عنوان Abilیا
/ Haabiilهابیل یادکرده اند Abel .از لغت آشوری Apluیا Abluمشتق شده و نخستین
بار در افسانه تموز ( ) Ablu Kinuبه آن اشاره شده و به معنی پسر راستین است و خود لغت
آشوری Abluاز عبارت آنوناکی Abhalمشتق شده .
آفرینش ژنتیکی 134
Apluیا Abluآشوری یا Abalبه معنی پسر شبیه به لغت آنوناکی Ibnuیا Ibnاست که
به معنی پسر یا نخستین شخص آفریده شده هم هست که می شود Benدر عبری یا Ibnو
Binدرعربی که به همین معنی هستند .
ترکیب ژنتیکی / Abelهابیل و اینکه این معادل آنوناکی چگونه در کتاب مقدس جای
گرفت .
در خصوص ترکیب ژنتیکی Abelیکی از علماء پیشنهاد می کند که ما باید از خودمان بپرسیم
که نوع رابطه حوا و اوالدش با خدا و آنوناکی چگونه بوده .درباره حوا حرف وحدیث زیاد
است و اخبار متناقضی درباره ماهیت واقعی و منشاء دی ان ای اش مطرح شده و باالتر از همه
اینها رابطه اش با آنوناکی و خدایان و خدای یهود و مسیحیت واسالم .
حوا در متون سومری و حماسه های فنیقی و در کتاب مقدس و قرآن و متون گنوسی ونوشته
های علماء ظاهر شده .اعتبار داستان حوا در کتاب مقدس بسیار اندک است .دربرخی عبارتهای
متون سومری انکی بعنوان شاه و خدا ویک خالق ،حوا را آفریده .اگرچه طبق دیگر متون
سومری و اسطوره شناسی آنوناکی یقین قطعی وجود ندارد که En.Kiتنها خالق حوا بوده باشد
چون خدایان سومری بسیار دیگری هم درگیر فرآیند آفرینش بشر دخیل بوده اند .مثل فرشته
جبرئیل مشهور به Inanna ، Gb’rو چند نام دیگر .
انسانها از و با ترکیب دی ان ای یک آنوناکی ،معموال یک خدا یا الهه و با عناصر زمینی به
روش ژنتیکی توسط آنوناکی آفریده شده اند .این عنصر یا گل بوده یا گونه هایی از یک انسان
بدوی .پیش نیاز کار دخالت یک خدا ی الهه آنوناکی بوده .هزاران سال بعد کتاب مقدس به
ما می گوید که حوا هم در آفرینش ( زایش ) دو پسر اولش هابیل و قابیل از کمک خدا
بهره مند شده و اینکه پدر آنها خدا بوده نه آدم .
این قضیه توانسته و باید هم بتواند مسیحیان را گیج کند .حوا با کمک خدا قابیل و هابیل را
آبستن شده .فقط فرزند سومش Sethنتیجه آمیزش اوبا آدم بوده و Sethکه شبیه آدم بود
زاده شد.
پس هابیل و قابیل شبیه که بودند ؟
کتاب مقدس پاسخی نمی دهد ؟
آفرینش ژنتیکی 139
پیدایش 4:1
" ...و قاین را بزاد و گفت :مردی از از یهوه به کف آوردم .هابیل برادر قاین را نیز به دنیا
آورد " ...
پیدایش 9:3
" ...آدم صد وسی سال داشت که پسری شبیه خود و مانند صورت خویش آورد و او را شیث
نام نهاد "...
کتابهای گنوسی بر این وضعیت بارقه نوری می افکنند و می گویند :
قاین توسط انکی خدای آنوناکی و زنی به نام Havvah( KaVaیا ) Hawwaآفریده شده
بود که نام اصلی حوا در متون باستانی است که هزاران سال قبل از جمع آوری و تدوین کتاب
مقدس نوشته شده بودند .این دیدگاه رسمی گنوسی است به این معنی که قاین /قابیل % 133
انسان نبوده .خون قاین سه چهارم یا یک دوم آنوناکی بوده .
دو پسر دیگر حوا ،یکی Abelکه Hevelهم نامیده می شده و دیگری Sethکه Sata-Na-
ilهم نامیده می شده از نظر ژنتیکی کمتر از % 93آنوناکی بوده اند چون آنها فرزندان KaVa
( حوا ) و ( Ata.Bbaنام اصلی آدم ) بوده اند .
در بسیاری از سطوح ،قاین برتر از هابیل بوده چون او فرزند یک آنوناکی بوده .هابیل فرودین
تر از قاین بوده چون او زاده یک عنصر زمینی بوده .
برتری قاین در کتاب مقدس مستند شده چون کتاب مقدس ( عهد جدید و قدیم ) به وضوح
می گویند که "
" قاین بسی باالتر از هابیل ایستاد ! "
بنابراین علما به این نتیجه رسیده اند که :
. 1حوا و آدم از یک نژاد نبوده اند و از نظر ژنتیکی با هم فرق می کرده اند
. 2نخستین نژاد انسانی که حوا به دنیا آورده در نتیجه جفت گیری با خدایان بوده
. 3فرزندان هابیل و قاین از نظرژنتیکی اصالح شده اند تا مناسب سناریو آنوناکی باشند
. 4آفرینش انسان بسیار کهن تر از دورانی صورت گرفته که در یهودیت و مسیحیت و اسالم
از آن یاد شده .
. 9تمامی نژادهای انسان از عنصر کهن مونث حوا حاصل شده اند
آفرینش ژنتیکی 131
Abel-alu
معنایش مشخص نیست .احتماالً به معنی کهن الگوی ژنتیکی انسان باید باشد .
از سه حرف تشکیل شده
A . 1به معنی نخستین و منشاء و آسمان
Bel . 2به معنی خدای آفریننده
Alu . 3نخستین انسان آفریده شده با توانایی ذهنی
Apkallu / Abkalu
نام آکدی .سومری
در اسطوره شناسی آکدی Apkallu / Abkaluهفت ( یا گاهی اوقات هشت ) خردمند بوده
اند که بعنوان وزیر و مشاور و نگهبان در خدمت شاهان بابل بوده اند .تعدادی از شاعران و
نویسندگان و مورخان و کاتبان که چندین حماسه بابلی را نوشته اند .خردمندان Abkalu
توسط آنوناکی آفریده شده اند .
این خردمندان
1-Adapa (U-an, called Oannes),
2-U-an duga,
3-E-me-duga,
4-En-me-galama,
9-En-me-bulaga,
1-An-Enlida,
8-Utu-abzu.
Apkalluبه ساختن دیوارها و طاقچه ها در شهرها نامور بودند .آنها به بسیاری از خدایان ،
اله ها و شاهان خدمت می کردند که برخی از آنها عبارتند از مردوک Ea ،و اینانا یاایشتر .
آفرینش ژنتیکی 138
سرهای گریفین یاد آور رویای حزقیال از کروبی هایی است که صورت فرشته سان داشتند
آفرینش ژنتیکی 136
صورت آپکالو
اله – فرشته الما با یک ژست آئینی حدود 2333- 2193پیش از میالد دوره Akkad
مهراستوانه ای میانرودانی
نیایشهای بابلی – میان رودانی همیشه با مناجات یا از برخوانی های با صدای بلند همراه است
ودر کنارش حرکات دست و پا خیلی خاص آئینی هم انجام می شود مثل Su-ilaبه معنی
" بلند کردن دستها " .مثل قنوت در نماز .این دعاها خطاب به آپکالو بوده که در بازگشت این
خواسته ها را به خدایان عرضه کنند .
این مهر الما را به تصویر کشیده ،فرشته اله ای در حال دعا با دستهای برافراشته .این سنت طی
دوره سومری نوین و بابلی قدیم حدود 2133 – 1133پیش از میالد مشاهده شده اند .
چند خدای بابلی چون فرشته هایی با یا بدون بال به تصویر کشیده شده اند .آنها در نقش
نگهبانان Abkalu /ظاهر شده اند و حامی و محافظ پرستنده ها بود ه اند و در برخی مصداق
ها آنها درخواست های دعا کننده ها را به خدایان متعال تر از طرف انسانها عرضه می کردند .
Siddim
نام عبری
. Iتعریف و توصیف
. IIنظر عالم Berkovitchیک دیدگاه غیر عبری
. IIIدر ادبیات عربی ،ایرانی و هندی
. Iتعریف و توصیف
آفرینش ژنتیکی 112
Dingir
نام سومری و آکدی
نام خدای اکبر آکدی ها و یکی از اشکال قدرت خالق که آکدی های باستانی با آن آشنا بودند
.دینگیر جزئی از یک گروه غیرزمینی است .یکی از سه نژاد فرازمینی که قادر به تولید مثل
آفرینش حیات و صاحب فرزند شدن بوده .در اصل توسط Shamrakh-Ank-Sinhar-
baalآفریننده حیات کیهان آفریده شده اند .کسانی که در نواحی پیرامونی آنها زندگی
می کردند آنها را " فرزندان ملکوت " می نامیدند .
نشان آکدی سومری برای دینگیر ( )An Dingirبه معنی خدا Anآنچنان که به میخی نوشته
می شده
نشان باستانی سومری dingirروی الواح گلی در دوره اوروک چهارم ( 3333- 3233پیش از
میالد ) و شامل یک عنصر از قدیمی ترین سیستم نوشتاری شناخته شده در جهان باستان برای
اشاره به خدا است .
در الواح دوره چهارم ،اوروک دینگیر به معنی ملکوت و آسمان وخدا است .
در سومری این نشان به صورت
An
Dingir
تلفظ می شده
در بابلی کهن این نشان
) Shamoo( Šamû
) Eeloo( Iluتلفظ می شده
به معنی خدا شبیه به Ilیا ) Sinhar( Eluعبارتهای فنیقی ،عبری و آرامی و کنعانی اولیه به
معنی خدا .
آفرینش ژنتیکی 114
این نشان در آکدی و زبانهای بابلی کهن بعنوان یک نشان تعیین کننده بعد از نامهای خدایان و
اله ها با اشاره به مقام و موقعیت یزدانی شان می آمده .شبیه به نشان آنخ Sinharکه بعنوان
یک پیشوند بر رتبه یک آنوناکی داللت می کرده .
فرگشت نشان دینگیر
دایره سومری به دایره مصری تبدیل شده و نشانی برای raخدای خورشید مصری است .
خدای آنوناکی انکی بعنوان یک دینگیر معرفی شده .این ترجمه بسیاری از مورخان وزبان
شناسان را گیج کرده .
سوال مهم این است که :
چرا یک خدای آنوناکی می بایست بعنوان یک خدای دینگیر به تصویر کشیده شود ؟
آفرینش ژنتیکی 119
Endiku
نامی سومری /آکدی
طبق آنچه در متون باستانی سومی به آن اشاره شده نام یک انسان وحشی بوده .در حماسه
گیلگمش انکیدو انسان وحشی است که توسط اله Aruruآفریده شده و انکیدو رفیق گیلگمش
بوده .
مهر استوانه ای بابلی که انکیدو و گیلگمش را در حال سالخی گاو ملکوتی به تصویر کشیده
تصویر مهر استوانه ای به اورهزاره سوم قبل از میالد تعلق دارد
Gab’r
نام آنخ /علمایی /عربی
در سطوح مختلف متافیزیکی ،مذهبی و زبان شناسی ،معنای بسیاری برای آن در نظر گرفته
شده و بیشترین خویشاوندی را با فرشته جبرئیل دارد .لغت Gab-rطبق قواعد صدا Gab’er
تلفظ می شود .عربها الجابر را از آن اقتباس کرده اند که معانی زیادی دارد از جمله :
زور ،اقتدار ،قدرت و شدید القوی و حکومت
از الجابر کلمات و اسامی و صفات مهمی اقتباس شده .بعنوان مثال لغت " " Jabbarبه
معنی :
قدرت ،زور ،توانایی ،بزرگ و غول همچون غولهای اشاره شده در کتاب مقدس ( نفیلیم و
آنکیم ) و همچنین در حماسه های سومری و آکدی و بابلی .
Jababiraجمع Jabbarاست .بعد از گرویدن عربها به اسالم Al Jaberتبدیل شد به Al
Jabbarیکی از صفات و اسماء اهلل ( خدای مسلمانان ) .
آفرینش ژنتیکی 118
در آنخ عبارت / Jabba-r-ooutجبروت دقیقاً همان معنی را می دهد که در عربی و آرامی
قدیم آمده :اقتدار ،قدرت ،حکمرانی و چیرگی .
خیلی واضح است که زبان آنخ روی زبانهای غربی و شرقی تاثیر عمیقی گذاشته .در فرهنگ
لغتهای غربی موارد مشابهه را می توانیم پیدا کنیم ( در التین و آنگلو ساکسون و فرانسوی و
زبانهای رومانس ) .
Gab’rدر فرانسوی شده ، gouverneurدر انگلیسی شده governorو در التین شده
. gubernator
طبق متون سومری ،جبرئیل سومری نامهای متفاوتی داشته از جمله Nin-Hour-saghبه
معنی بانوی حاکم کوهستان .یک منطقه کوهستانی در باغ عدن .جبرئیل آنوناکی مونثی بود که
نخستین آزمایش را با کپی های انسان انجام داده ؛ کپی هایی که بعدها Adamu ، Adamah
و Adamنامیده شده اند .
طبق تعریف دایره المعارف آنوناکی ) Gab’r (Ga’rآنوناکی است با قدرتهای بسیار و
تاثیر زیاد بر آفرینش نژاد بشر .از ) Gab’r (Ga’rلغت عبری ( Gabrielفرشته گابریل)
و معادل عربی اش )Gibrayel, Gib-ra’il( Gib-railمشتق شده .
Gabriel/ Gabra’il
نام آنوناکی است با قدرتهای فراوان که نقش عمده و تاثیر گذاری در آفرینش نژادانسان داشته .
متشکل از دو عبارت :
Gab . 1یا Gabraبه معنی قوی و نیرومند و توانا
) El( Il . 2به معنی خدا ،آفریننده ،استاد و ارباب
بنابراین معنی آن قدرت آفرینش می شده .به عبارت دیگر کسی که قادر به آفریدن هست .از
این نظر آفرینش انسان بسیار هدفمند بوده Nin-il ، Gabriel ، Gabra’il .و Nin-tiهم
نامیده شده .در زبانهای آنخ و سومری و بابلی لغت Tiبه معنی / ribدنده هست .همچنین
Nin-tiهم به معنی بانوی دنده هست و هم بانوی حیات و بانوی آفرینش .
همچنین Gab ، Gabrielو Gab-r-ilهم نامیده شده Gab .به معنی نگهبان و محافظ و
حکمران مونث است .این توضیح می دهد که چرا و چگونه فرشته جبرئیل در متون بعنوان
نگهبان باغ عدن به تصویر کشیده شده .در متون باستانی سومری و آکدی و تمدنهای اقلیمهای
مجاور در شرق نزدیک و شرق میانه Gab-rحکمران باغ عدن بوده .در زبانهای متنوع سامی
آفرینش ژنتیکی 117
،جنات به معنی پارادایز یا باغ است و عدن Adan ، Edin ، Idin /به معنی نور یا فرازیدن
است .
لغت عبری Ganکه به معنی باغ است از لغتهای آشوری و آرامی Ganta ، Ganو Gentaa
مشتق شده که به معنی پارک و باغ است .این نشان می دهد که ما چگونه عبارت باغ عدن را از
Genta Edenآرامی و آشوری باستان اقتباس کرده ایم .
جبرئیل ( ) Gab’r, Ga’brسومی – آنوناکی بیشتر از یک نگهبان است چون او Nin-Ti
نامیده شده که معنی تحت الفظی آن حیات – زن می شود .
به عبارت دیگر فرشته جبرئیل سه چیز بوده :
. 1حکمران باغ عدن
. 2یک زن نه یک مرد چون بعنوان زن آفریننده حیات توصیف شده
. 3مهندس ژنتیکی بوده که روی دی ان ای انسان کار کرده و با استفاده از دانش ژنتیک نژاد
انسان را خلق کرده .عبارت Gab-rبر اساس قواعد آوایی Gab’erتلفظ می شود .
عربهای باستان Al Jaberرا ازآن اقتباس کرده اند که حاوی معانی زیادی است از جمله :نیرو
،اقتدار و قدرت و حکمرانی از الجبار لغات ،نامها و صفات بسیاری مشتق شده .بعنوان مثال
لغت Jabbarبه معنی :نیرو ،قدرت و توانایی و عظیم وغول Gabriel .یک آنوناکی مونث
بود .نخستین اله ای که آزمایشهایی را با کپی های انسان آفریده شده با گل موجود در عراق
باستان انجام داده .طی نخستین آزمایش ژنتیکی ،جبرئیل هفت گونه متفاوت از انسانهای
هوشمند را با استفاده از دی ان ای موجودات بدوی و دی ان ای یک آنوناکی افریده .
جبرئیل منشاء آفرینش موجوداتی بوده که آفرینششان خیلی موفقیت آمیز نبوده .بعدها جبرئیل
از یک منبع انرژی غیر مترقبه تر برای آفرینش کپی نهایی انسان امروزی استفاده کرده .او خون
یک ایگی گی ( خدای فرازمینی ) را با گل زمین مخلوط کرده تا یک انسان نمای در قید حیات
بسازد و Adamahبنامدش .طبق کیهان شناسی آنخ Adam ،انسانی است که از دنده جبرئیل
،یک آنوناکی مونث آفریده شده .
بانوی دنده
البته این ماجرا در داستان آفرینش آدم و حوا طبق سنت یهودی – مسیحی انکار شده .طبق
ادبیات آنخ ،یک زن ،انسان را آفریده نه اینکه یک مرد ،زنی ( حوا ) را آفریده باشد و اینکه
آنوناکی مونث ( جبرئیل ) از دنده اش برای آفرینش آدم استفاده کرد .
آفرینش ژنتیکی 116
گیلگمش
نام بابلی
گیلگمش پادشاه افسانه ای اورکدر بابل واقع در کناره رود فرات در عراق امروزی بود .او حدود
2833پی ش از میالد می زیست .داستانها و افسانه های بسیاری درباره گیلگمش گفته شده که
قدمت آنها به 2333پیش از میالد می رسد و برالواح گلی آکدی و هورانی وهیتی حک شده .
الواح مشهور گیلگمش را در خرابه های کتابخانه آشور بانی پال شاه آشور درحدود 116-133
پیش از میالد در نینوا پیدا کرده اند .حماسه گیلگمش باورهای سومری و بابلی و آشوری درباره
گیتی رابازتاب می دهد .ماجرایی که شامل حقایق و تصورات و فحواهای اسطوره ای و تاریخی
است .
گیلگمش
حماسه گیلگمش از دوازده لوح تشکیل شده و هر لوح حاوی 333خط است به طور مساوی
به 1ستون تقسیم شده .خدایان آنوناکی گیلگمش را آفریده اند .
آرورو یکی از مهمترین اله های آنوناکی بوده که بدنش را طراحی کرده .خدا Adadبه او
بسیاری از قوای ذهنی ،جسمی و روحی از جمله عالمت و شجاعت را عطا کرده .خدا شمش
به او دلربایی را عطا کرده .دو سوم گیلگمش خدا بود ویک سومش انسان .عالم قندار می گوید
که گیلگمش با مهندسی ژنتیکی آنوناکی آفریده شده و دو سومش را با استفاده از ترکیب ژنتیکی
دی ان ای آنوناکی درست کردند .
آفرینش ژنتیکی 123
گیلگمش
در 1782جرج اسمیت حماسه گیلگمش را که متشکل از دوازده لوح بود ترجمه و منتشر کرد
.
لوح چهارم حماسه گیلگمش از کتابخانه آشوربانی پال شاه آشور 116-128پیش از میالد
آفرینش ژنتیکی 122
،کتاب مقدس او را حوا نامیده و به گفته عالم علی الحسینی " :اگر چه آنچه که کتاب مقدس
درباره او گفته کامالً اشتباه است . " ...
اسناد آکاشیک آنوناکی فاش می کنند که Hawwaهمان فرشته Gb’rبوده که همچنین به
( Gib-ra-ilفرشته جبرئیل ) هم مشهور است .حکمران و نگهبان جنات عدن ( باغ عدن ) .
همچنین حوا شبیه به اله معظم سومری Ninhursagاست که لقبش " مادر همه زندگان " بوده
.در عبری قدیم و آرامی ،حوا Chavvah ،و Hawwahنامیده می شده .درعربستان ( قبل
از اسالم و دوران جاهلیت و در دوران اسالمی ) و سریانی ،حوا را Hawwahمی نامیدند .
. IIمتون عبرانی و رابطه آنها با نین هارساگ اله سومری که نخستین انسان را خلق کرد .
Chavvah( Hawwahدر عبری ) به اشتباه Eveنامیده شده .نام عبری که به Hayahپیوند
خورده که به معنی " زندگی ساز " است Hayah .یک لغت آکدی باستانی است به معنی
" حیات " طبق نوشته کتاب پیدایش 3:26آدم همسرش را Hawwahنامیده چون او " مادر
همه موجودات زنده "بوده .
اما حوا از آدم زنده آفریده نشده .به گفته متون آنوناکی حوا با کمک خدایان آنوناکی و اله ها
آدم را خلق کرده .صفت " مادر همه موجودات زنده " در اصل عنوانی است که به اله آنوناکی
نین هارساگ داده شده بود که در سومری به معنی " بانوی کوهستان " است .
. IIIزن نورانی آنوناکی
طبق کتاب رمدوش در سر آغاز Hawwah ،زنی بوده که قبل از مرد آفریده شده .زنی که در
ابتدا " زن نورانی " نامیده می شده .آنها در ابتدا به شکل اولیه مونث روی زمین زندگی
می کردند .انسانهای اولیه ای که طی این دوران زندگی می کردند شهر قرنطینه این زن را "
شهر سراب " و " زیبایی متوهم کننده " می نامیدند .جایی که دلرباترین زن زمین آنجا زندگی
می کرد .
انسان نماهایی که از جنس زمین بودند اجازه ارتباط با این زن را نداشتند .هزاران سال بعد
ساکنان آنچه امروزه شبه جزیره عربستان نامیده می شود وسرزمینهای هم مرز و نزدیک با ایران
همچون امارات متحده عربی و هندوستان این زن را " زن نورانی " نامیدند و تنها کسانی اجازه
اختالط با او را داشتند که " پسران نور " نامیده می شدند .از این نژاد انسانی اولیه همه انسانها
پا به حیات گذاشته اند .
آفرینش ژنتیکی 124
مسیحیت و اسالم به ما گفته اند حوا از دنده آدم، بر خالف تمام آنچه ادیانی همچون یهودیت
جنس مذکر با حامله شدن نخستین زنان توسط رهبران و نخبه های آنوناکی به. خلق نشده
زنان در شهرهای قرنطینه شده زندگی می کردند و آنوناکی پدر دختران و پسران. وجود آمده
. آنها بود
Hawwa پیدایش آنوناکی و. IV
علمای آنوناکی ادعا می کنند که کیهان از مولکولی ریزتر از نوک سوزن و کمتر از سه ثانیه خلق
این سخن یک جور استعاره هست ولی زبان علم استعاره پذیر نیست و کامالً واضح است. شده
Hawwa شبیه زبان پیدایش ما که فرضیه بیگ بنگ و فرگشت ( تکامل ) را هم دربر می گیرد و.
. در سپیده دم آفرینش وجود داشته
: عین عبارتها از متن کتاب رمدوش که به زبان آنخ و علمای آنوناکی نوشته شده. A
1.Inna bida rama dosh kali kilma
wa falki uzzu ina wa anru dani (Dounia)
2.u rama dosh khalki shama u erdi
3.wa erdi naya shak-lu fari mara anu absi
u rama dosh liwa basra erdi
4.u rama dosh shadah ilmu erdi rou’a min bashri
9.u rama dosh khalka belti isama shavah
1.wa leilu wa fagru subhi yomou badri.
8.u hawwa marki-ya kila la-ma nazri. U rama dosh kali na inna erdi
wadoo kourba
shamsi, wa noura khalku, wa noura barku. u hawwa basri noura gulba.
7.u hawwa ma dari akhlu jisma ma khalki sartu inaya mayi, rama dosh
kali da jamu
ma’aa rama faku erdi wa zahra erdi u hawwa basri noura gulba.
6.u hawwa ma dari ma’uu u rama dosh daa’ghasbu ma’ii inna boukari
hawwa nasmu ya, w hawa’u nafsuru, u hawwa basri noura gulba.
13.wa leilu fajri barku itani yomu.
11.u hawwa isha maraadu rama dosh kali na inna erdi khalka ishbu wa
fakha zahri
gensu u hawwa basri noura gulba.
آفرینش ژنتیکی 129
12.u hawwa na gismu kilu ala tadri abani erdi wa harka nazri kulu
ma’aa wa h’azru
alama erdi. u hawwa basri noura gulba.
13.u hawwa isha maraadu itani u rama dosh zahru jasru i-ya rim aspsi-
nama.
Maraadu aliha itani faku erdi hayah lawida, u rama dosh ilmu i-ya
haki. U rama dosh
kali nama gubla inna hima nama eisha lawida na khalku bashru iina
haya-ti
14.wa leilu fajri barku silsu yomu.
19.miba hawwa aspi-nama rama dosh akhza mina jisma-ya wa tourba
min erdi abba
ma’aa jam’uu inna taboura wa jalsi hawwa taboura nasbu nefsu illa
zahru bashru ma
innu jismu misla hawwa wa rama dosh ilmu na gulba.
11.u rama dosh isbhahu zakar nami wa uli marku inna ajla bashru na
zahru hawwa
jisma baadi. U rama i-shem hu Zakar u rama dosh antaka li jalsu wu
Zakar jalasi
doughra.
18.u rama dosh antaka hawwa la jalsa wu Hawwa basra basharu wa
ulma noura
gulba.
ترجمه عبارتهای کتاب رمدوش
در سر آغاز رمدوش سخنی بر زبان راند وکیهان موجودیت پیدا کرد. 1
و رمدوش آسمان و زمین را آفرید. 2
و زمین بی شکل بود و تهی و تاریکی روی اعماق چیره و فقط رمدوش می توانست زمین. 3
را ببیند
رمدوش می خواست بداند که اگر انسانها زمین را تجربه کنند چه اتفاقی برای زمین رخ. 4
. خواهدداد
به شکل خودش. نام نهادChavah رمدوش انسان مونث را از فروهر خودش آفرید و او را. 9
. را آفریدChavah شبیه خودش رمدوش،
آفرینش ژنتیکی 121
ترجمه شده توسط ماکسیمیلیان دی الفایت و ویرایش شده توسط دکتر ایلیل آربل به نقل از
کتاب " :دانش ممنوعه علماء آنوناکی " .
/Lilithلیلیث
نام :عبری
. Iمعرفی
. IIلیلیث نخستین زنی بود که توسط آنوناکی آفریده شد .
. IIIنقش ایگی گی
.IVاهداف و دیدگاههای متفاوت آنوناکی درباره آفرینش
. Vلوثیفر ،آفریننده
. VIلیلیث ،سینهر لوثیفر و آدم
. Iمعرفی
به احتمال زیاد لیلیث یکی از اهریمنی ترین موجودات در اسطوره شناسی یهودی – مسیحی
است .افسانه های بی شماری درباره ماهیت شیطانی اش گفته شده از جمله حمله به کودکان
و توهمات شیطانی سکسی که برای مردان ایجاد می کند و اشتیاقش برای صدمه زدن به زنان به
ویژه زنان باردار یا صاحب نوزاد و ...و تمام اینها باعث شد که او نزد کسی چهره محبوبی
نباشداما هیچکدام از اینها واقعیت ندارد .
اغلب او را با Aruruاشتباه می گیرند ؛ آنوناکی که در آفرینش هفت کهن الگوی اولیه انسانها
دخیل بوده .اما مثل دیگر افسانه های مطرح شده درباره لیلیث این قضیه هم کامالً اشتباه است
.ازآنجائیکه در عبری نام لیلیث بعنوان جغد تفسیر شده گاهی اوقات تداعی کننده اله یونانی
Athenaاست که حیوان شخصی اش جغد بود .اما این قضیه هم کامالً پرت و
تصادفی است .
آفرینش ژنتیکی 127
واردها در این عرصه قبل از این که وارد بحث لیلیث شوم الزم است توضیحاتی را عرضه کنم
.ثابت شده که اقدام آنوناکی برای آفرینش هوشمند یا تقریباً حیات هوشمند بر سیاره ما نخستین
اقدام نبوده .
. IIIنقش ایگی گی
ایگی گی نژادی از فرازمینی ها که گاهی اوقات از آنها تحت عنوان Igigihlنام برده می شود
.نخستین فرازمینی های بودند که حدود 449333سال پیش برای آفریدن حیات هوشمند تالش
کردند .نقش ایگی گی بعنوان نژاد فرازمینی هرگز به شکل کامل وبا جزئیات در الواح گلی
آکدی /سومری بیان نشده .
اشاره های اندکی هم به شورش آنها و ارتباطشان با آنوناکی شده .خدایان زیر زمین و امپراتوری
مرگ ( ) Kurnugiکه در حماسه بابلی به آن اشاره شده .اگر چه طبق متون بابلی ما قبل
طوفانی و نوشته های علماء ،ایگی گی نژادی است که همتراز آنوناکی با اهمیت است و آنها
در واقع در استقرار یک تمدن بزرگ در عراق باستان سهیم بوده اند .
کتاب " دانش کیهانی " حاوی متونی است که نشان می دهند ایگی گی نقش بسیار مهمی در
شکل گیری فرهنگ و تمدن و مسکون شدن زیستگاهها داشته و آنها شرکای آنوناکی در سومر
بوده اند .نوشته هایی هم وجود دارد که به سهیم بودنشان درآفرینش اشکال اولیه انسانی اشاره
می کند .
. IVاهداف و دیدگاههای متفاوت آنوناکی درباره آفرینش .
وقتی آنوناکی به زمین آمد دیدگاه های متفاوتی درباره آفرینش موجودات دارای احساسات
داشت .آنها ژنتیک دانهای ماهری بودند اما حتی با وجود پیشرفته بودنشان در چند مرحله
آزمایشی ناموفق بودند و مدلهای اولیه ای که آفریده بودند حتی قادر به حرف زدن هم نبودند .
با این حال با استفاده از فن آوری برتر آنها در نهایت مدلشان را اصالح کردند و در نهایت روند
آفرینش انسانهایی شبیه به ما را پی گرفتند .
بسیاری از مذاهب ،افسانه ها و اسطوره ها به آفرینش پرداخته اند و طبیعی است که ما
نمی توانیم همه آنها را در این مجال کوتاه مطرح کنیم .با این حال برخی از این داستانها با
وجود اینکه در محتوای آنها دست برده شده اما باز هم به نحو چشمگیری حقیقت را منتقل
کرده اند .مهم ترین آنهاداستان آفرینش حوا از دنده آدم است که آنچه را که واقعاً درباره آنوناکی
و آمادگیش برای بارور کردن زمین با انسانها رخ داده را به سود خود تحریف کرده .طنز قضیه
آفرینش ژنتیکی 133
اینجا است که آنها از یک قالب مونث شروع کرده اند و مذکر را از مونث آفریده اند نه بر عکس
.این فن آوری هنوز برای انسان به شکل یک راز باقی مانده و به احتمال زیاد برای یک مدت
طوالنی وضعیت به همین شکل باقی خواهد ماند .
اما ما می دانیم که دی ان ای لیلیث از یک منبع خالص آنوناکی استخراج شده .به نظر شما آنها
از چه منابع دیگری هم استفاده کرده اند ؟
بدیهی است که نوع دی ان ای که استفاده شده از آن نوعی نبوده که هنوز در بقایای انسانهای
اولیه آفریده شده توسط ایگی گی وجود داشته .آنوناکی از چنین موجوداتی متنفر بوده .راحت
ترین کار استفاده از دی ان ای خالص آنوناکی بود و پس از آن اصالح مدل متناسب با شرایط
روی زمین .این مدلها نسبت به آنوناکی که بغایت بلند قامت بودند ،قد وقامت کوچکتری
داشتند .آنها تمام ویژگیهای فیزیکی و روحی و روانی آنوناکی را نداشتند اما دانشمندان ژنتیک
آنوناکی هنوز مشغول کار بودند و به انسان استحکام ،قدرت و هوش عطا کردند .
. Vلوثیفر ،آفریدگار
یکی از آنوناکی هایی که در آفرینش انسان نقش داشته سینهار لوثیفر بوده .نامی آشنا برای همه
ما که بعدها این فرایند دخالت در آفرینش به موجود دیگری به نام سینهار سامائل الصاق شد .
وقتی حقیقت با شعر واسطوره آمیخته می شود این اتفاق بارها رخ می دهد .
با اینحال سینهار سامائل حتی در آن دو ران اولیه روی زمین هم نبود بلکه در جای دیگری از
جهانهای موازی مشغول کار بود .متاسفانه بعدها سینهار سامائل بایک موجود کامالً افسانه ای
– شیطان – اشتباه گرفته شد .این موجودی که هرگز وجود نداشته خیلی روی زمین مایه نفرت
و بیزاری است .
اما بگذارید امیدوار باشیم که این مسائل بی اهمیت که ربطی به سینهار سامائل ندارد مارا بیشتر
از این به خود مشغول نکند .او خیلی کم با سیاره ناچیز ما سروکار داشته و به کارش در جای
دیگری ادامه می دهد .بدین ترتیب اشتباه گرفتن سینهار لوثیفر با شیطان کامالً مسخره است
چون او یکی ازآفرین ندگان ما است .نکته طنز آمیز قضیه باوری است که آن را مدیون گنوسی
هایی هستیم که می پنداشتند یهوه خود یک جور شیطان است و اینکه نخستین بار یک زن با
موفقیت آفریده شده و او درست شبیه آنوناکی بوده .
او بلند قامت بود و کمی کوچکتر از یک آنوناکی مونث با قد متوسط .او موهای سیاه بلندی
داشت و پوستی زیتونی و با طراوت و چشمهای درشت و سیاه خالصی داشت که اغلب آنوناکی
آفرینش ژنتیکی 131
ها داشتند .او فوق العاده زیبا بود و آنوناکی با مشاهده بی عیب و نقص بودن هوشمندی اش
لذت می برد .او نمونه کاملی بود و آنها تصمیم گرفتند که از دی ان ای او برای آفریدن انسانهای
بیشتر برای بارور شدن زمین استفاده کنند .
. VIلیلیث ،سینهار لوثیفر و آدم :
همانطور که معلوم شده شاید او بیش از حد کامل بوده و اینگونه رخ داده که لیلیث که از او
بعنوان یک آنوناکی نام برده می شود عاشق سینهار لوثیفر شده و لوثیفر هم عاشق او ،آنها به
این قضیه اشاره نمی کردند وحتی به یکدیگر هم نگفتند و کاری انجام ندادندچون چنین رفتاری
مورد تایید و تشویق آنوناکی نبود .اما وقتی لیلیث به آزمایشگاه برده شد و با استفاده از دستکاری
دی ان ای او آدم ،نخستین مذکر آفریده شد لیلیث مطلقاً از ارتباط با آدم سر باز زد .اگر چه از
یک موجود زیبای شکوهمند برای آفریدن آدم استفاده کرده بودند اما لیلیث نمی توانست با
آدمی که ظاهرش به میمون شباهت داشت کنار بیاید .
واقعیت این بود که او تقریباً شبیه یک نئاندرتال بود .در حالیکه لوثیفر بلند قامت و جذاب بود
با چشمهای تیره و شبیه توصیفهای ما از یک فرشته .عالوه بر این از آنجائیکه دی ان ای لیلیث
برای آدم دگرگون شده بود ماهیت آدم هم واقعاً خیلی روشن نیست .نه واقعاً احمق و کودن
بوده نه شبیه موجودات بدوی آفریده شده توسط ایگی گی بوده .هوشمندیش حتی یک درصد
هوش لیلیث نبود ه چه برسد به سینهار لوثیفر .کار که به اینجا رسیده یک شورش تمام عیار رخ
داده .لیلیث اعالم کرده که به هیچ وجه همدم یا همسر آدم نخواهد شد .
آنوناکی برای حل این معضل درمانده شده بود .
اینکه کسی را به زور وادار کنند تا کسی را به همسری بپذیرد چیزی نبود که حتی برای خودشان
رخ داده باشد اما خب چه باید می کردند ؟
آدم می توانست یک مونسی داشته باشد اما این وسط با لیلیث باید چه می کردند ؟
آنها دو آنوناکی رده باال را برای بحث در این زمینه نزد او فرستادند اما لیلیث کماکان امتناع
می کرد و در نهایت او ناچار شد سکوتی را که به خاطرلوثیفر در پیش گرفته بود بشکند و عشق
خود را به او ابراز کند .
دو آنوناکی رده باال او را در اتاق تنها گذاشتند و به نزد بقیه برگشتند و کل ماجرا را تعریف
کردند .سینهارلوثیفر هم ماجرا را شنید و او هم گفت که عاشق لیلیث است و اجازه خواست
که با او ازدواج کند .بقیه آنوناکی ها هم کارزیادی از دستشان بر نمی آمد .علیرغم مخالفتشان
آفرینش ژنتیکی 132
،نظر به اینکه آزادی مهم ترین اصل فلسفه شان بود .تصمیم گرفته شد که لیلیث و لوثیفر اجازه
رفتن به نیبرو را داشته باشند .در آنجا او می توانست از انواع روشهای پزشکی برای تبدیل شده
به یک آنوناکی تمام عیار استفاده کند ؛ کارچندان دشواری نبود چون ساختار کلی دی ان ای او
برای این کار مشکلی نداشت .
بنابراین برای آدم اجرای عملیات دیگری مورد نیاز بود تا برای او همسری آفریده شود .از دی
ان ای آدم استفاده کردند و زنی آفریده شد .نامش را حوا گذاشتند و او هم شبیه نئاندرتالها بود
و سطح هوشمندیش همتراز آدم .او هیچ مخالفتی برای ازدواج با آدم نداشت و آنچنان که تا به
امروز می دانیم از این دو نفر برای مسکونی کردن زمین توسط انسانها استفاده شد .شش جفت
دیگر بدون دردسرآفریده شدند تا به آدم و حوا برای تولید انسان کمک کنند .با استفاده از
روشهای پزشکی پیشرفته بر نیبیرو ،لیلیث به یک آنوناکی تمام عیار تبدیل شد .از آنجائیکه
آنوناکی می تواند صدها هزار سال بر نیبیرو زندگی کند لیلیث فعالً با همسرش سینهار لوثیفر به
خوبی و خوشی بر نیبیرو اقامت گزیده .آنها دو فرزند دارند که حال بزرگ شده و تشکیل
خانواده داده اند و نسلشان افزوده شده .
لیلیث بعنوان معلم مشغول به کار است و سرو کارش با بچه ها است ( در نیبرو تا 81سالگی
بچه محسوب می شوند ) ودر آکادمی های بزرگ نیبیرو به آنها درس می دهد .او بخش اعظم
دوران اولیه اش را ف راموش کرده و فقط ردی از این موضوع باقیمانده که لیلیث به راستی از
بشریت خوشش نمی آید .البته او هرگز به کسی صدمه نزده و خلق و خوی یک آنوناکی پاک
و پر قدرت را دارد اما هیچ کاری هم با هیچ یک از ماندارد .
آفرینش ژنتیکی 133
لیلیث در واتیکان
بخشی از یک نقاشی بزرگ روی دیوار که در کلیسای سیستین توسط میکل آنژ کشیده شده و
عنوانش " وسوسه و هبوط " است .لیلیث به شکل نیمی مار و نیمی زن به تصویر کشیده
شده .
آفرینش ژنتیکی 134
همان نقاشی به شکل کامل که لیلیث را به شکل ماردرباغ عدن به تصویر کشیده .این نقاشی
بزرگی است که توسط میکل آنژ بر دیوار کلیسای سیستین در واتیکان خلق شده .
لیلیث در حال وسوسه آدم و حوا .تندیس کلیسای جامع نوتردام واقع در پاریس فرانسه
آفرینش ژنتیکی 139
در قیدم رفائیان در آنجا ساکن بودند که عمونیان ایشان را زمزومیان می نامیدند
تثنیه 3:11
باری عوج ،پادشاه باشان ،واپسین بازمانده رفائیان بود :تخت او همان تخت آهنینی است که
در ربت عمونیان دیده می شود و درازای آن نه ذراع وپهنایش چهارذراع است بر حسب ذراع
انسان
Lulu2
نام اکدی وسومری
نخستین نمونه از نژاد انسان که به قصد بردگی و فعلگی ساخته شده بود .لولو مثل عبد است .
لغت عربی معادل لولو آنوناکی برای برده .لولو به شکل ژنتیکی توسط اله آنوناکی نین هارساگ
آفریده شد .برخالف باور رایج ،لولو و دیگر گونه ها برای کار در معادن طال برای آنوناکی
آفریده نشده بودند بلکه برای کار درمزارع ویک سری وظایف دیگر که توسط آنوناکی به آنها
محول می شده آفریده شده بودند .عقیده معدن کاوی آنوناکی برای طال در زمین ساده لوحانه
است .
مترجم :
البته آقای دی الفایت فقط به ذکر همین چند جمله در نوشته های خودش اکتفا می کند واستدالل
محکمی در برابر نظرات سیچین ارائه نمی کند که معتقد است آنوناکی از طال برای موارد متعددی
استفاده می کرده و ماده موردنیاز آنها بوده .شواهد و مدارک استفاده مکرر از طال در ظروف و
صندوق ها و روی دیوار اتاق ها و سقفها و سفینه ها توسط آنوناکی وجود دارد .استفاده از طال
در اماکن مقدس از همین جا ریشه می گیرد .
. 2عبارت آن مه مه را لولو برد در واقع اشاره دارد به کسب دانش توسط لولو ها مه ها مخزن دانش آنوناکی بودند .اینجا
منظورش این است که دیگر کار از کار گذشته و انسانها صاحب خرد شده اند .اما اغلب کسانی که از این عبارت استفاده می
کنند از فلسفه این عبارت بی خبر هستند .م
آفرینش ژنتیکی 143
فصل سوم
جهان آنوناکی
Chimiti
.Iتعریف
. IIمایع نورانی آنوناکی
Chimitiیک نام آنخ /سومری و آکدی است و اشاره ای است به آزمایشگاه آنوناکی ،جایی
که انسانهای اولیه به صورت ژنتیکی آفریده شدند .گاهی اوقات از لوله های آزمایشگاهی
استفاده می شد Chimiti .به معنی جایی است که در آن نسیم آفرینش و حیات تنفس می شده
.عده کمی قادر به درک روند آفرینش در Chimitiآنوناکی هستند .
الواح گلی آکدی و سومری ابزارهایی که آنوناکی برای آفرینش انسان استفاده کرده را شرح نداده
اند.
. IIمایع نورانی آنوناکی
عالم قندار می گوید که آنوناکی فقط از گل و دی ان ای یک خدای فرازمینی ( ایگی گی ) برای
آفرینش نخستین انسان استفاده نکرده اند .درکل خون فرازمینی و گل که در همه جای عراق
باستان در دسترس بوده برای آفرینش حیات انسان کافی نبوده .
مایع نورانی آنوناکی منبع انرژی مورد استفاده برای بارور کردن مخلوط گل با دی ان ای ایگی
گی یا دیگر شکل حیات ( انسان نما ) بر زمین بوده .به اصطالح امروزی معادل " نورمایع یا
مایع نورانی " می شود اشعه لیزر .آنوناکی از اشعه های زیگزاگی اشعه لیزر برای تحریک و
تلقین حیات در ترکیب مورد نظرش استفاده می کرده .
این یکی از انبوه توضیحات است که علماء آنوناکی با استفاده از آن به جریان آفرینش کهن
الگوهای اولیه گونه های انسانی اولیه پرداخته اند .
آفرینش ژنتیکی 141
تفسیر درست این است که دایره ها معرف اشیاء شناور در هوایی هستند که قوانین جاذبه را به
چالش کشیده اند .در تصویر فوق یک خدای آنوناکی جدا از سه گوی ایستاده بدون اینکه آنها
را لمس کند .برای دستیابی به آن او منبع انرژی در اختیار دارد که باعث شده گوی ها در هوا
شناور شوند .بنابراین باتماس با خط زیگزاگی انرژی ( اشعه ای که از یک منبع زمینی نشات
گرفته ) او جریان نیروی باالبر گوی سوم را بریده و این گوی در نهایت روی زمین خواهد افتاد
.با وجود اینکه گمان می رود اشعه لیزر خم نمی شود و نمی شکند یا به شکل زیگزاگی در
نمی آید اما اشعه لیزرآنوناکی هم خم می شده و هم می شکسته و هم زیگزاگی می شده .
این نظریه متضاد با علم به نظر می رسد اما نه به راستی چون اخیراً دانشمندان متوجه شده اند
که اشعه لیزر هم می تواند خمیده و زیگزاگی شود مثل نوری که در شرایط مناسب می تواند با
نور دیگری بر هم کن ش داشته باشد .سر یک سری شرایط عجیب وغریب شلیک به هدفی که
خیلی سریع حرکت می کند می تواند واقعاً باعث خم شدن و تغییر مسیر و زیگزاگی شدن اشعه
لیزر شود .
سالح های لیزری شکلی که در آینده روی سفینه های فضایی نصب خواهند شد می توانند اشعه
لیزر را به شکل زیگزاگی شلیک کنند .بنابراین کسانی که به تفسیر ما از خط انرژی زیگزاگی
آنوناکی ایراد می گیرند که معتقدیم این احتماآلً همان اشعه لیزری است که می تواند خم شود ،
به خاطر اکتشاف جدید در فن آوری لیزری کامالً در اشتباه هستند .
/Anamidraآنامیدرا
. Iتعریف و توضیح
. IIآنامیدرا و ماتریکس زمین
. IIIآنامیدرا توضیح می دهد که آنوناکی از چه نوع گلی برای آفرینش انسان استفاده کرده
. IVآنا میدرا توضیح می دهد که آفرینش انسان از گل کیهانی بوده
. Iتوضیح وتعریف
آنا میدار نام دانشمند آنوناکی است که ماتریکس زمین را رصد می کند وبه Anamid-Raya
و Anid Ariyaهم مشهور است .این ماتریکس به شدت پیچیده است چون به شکل کد و
نماد و اشکال هندسی و فرمولهای شیمیایی و معادله بوده و به گفته علماء همه زبانهایی که
وجود داشته اند و دارند و درآینده بعد از 2322اختراع خواهند شد را در بر می گیرند .
آفرینش ژنتیکی 143
به عبارت دیگر یک مخزن و آرشیو و کتابخانه کیهانی وجود دارد که تمام وقایع 9میلیارد ساله
را در خود گرد آورده و تخمین زده می شود که قدمت آن به سر آغاز زمین بر می گردد .
. IIآنامیدرا و ماتریکس زمین
آنامیدرا اطالعات ارزشمند و در خور بررسی را در خصوص این ماتریکس مطرح کرده که
استادان دانشگاهها را شیفته خود نموده و باعث هدایت دانشمندان شرق و غرب شده از جمله
اینکه در داده هایش توضیحاتی درباره موارد زیر ارائه داده :
. 1مهندسی زیستی اشکال حیات در دوران کهن
( عناصر ،ماهیت و حیوانات و انسانها )
. 2ساخت قالبهای حیات و اینکه چگونه آنها با سلولها کار کردند و توانستند حیات روی زمین
را تولید کنند .
. 3پنجمین عنصر ناشناخته دی ان ای
RNA. 4انسان و غیر انسان و فرگشت حیات
. 9منشاء و آفرینش ژنتیکی نژادهای انسان توسط آنوناکی
. 1انسانهایی که در زمین تولید شده بودند
. 8انسانهایی که در فضا تولید شده بودند
. 7متابولیسم و انسانهایی که در دریا ساخته شده اند
. 6آفرینش انسان و مهندسی معکوس مغز انسان
. 13مجرای آنوناکی
. IIIآنامیدرا توضیح می دهد که آنوناکی از چه نوع گلی برای آفرینش انسان استفاده کرده .
یکی از جالب ترین افشاگری های سینهار آنامیدرا درباره گلی است که توسط آنوناکی برای
آفرینش ژنتیکی نخستین گونه انسانی استفاده شده .ماتریکس آنوناکی گل را بعنوان یکی از
اجزاء یا عناصر اصلی در نظر گرفته که آنها برای آفرینش نژاد انسان از آن استفاده کرده اند .
آنامیدرا به علماء گفته که :گل آن چیزی نیست که از روی ترجمه های متون سومری هر کسی
بخواهد بفهمد که چیست .
این گلی زمینی نیست که در کرانه های دجله وفرات سومر باستان پیدا می شده .توضیح وتعریف
ماتریکس آنوناکی خیلی فرق می کند .یهودیت و مسیحیت و اسالم حواسشان پرت گل زمین
شده .
آفرینش ژنتیکی 144
Fanna-Ri/ Fana.Ri
.Iتوضیح و تعریف
. IIخالصه ای از لقاح و تولید مثل
. Iتوضیح و تعریف
نامی برای یک اشعه یا نور که در فرایند لقاح و تولید مثل ژنتیکی آنوناکی استفاده می شده .به
گفته علماء تولید مثل آنوناکی با استفاده از فن آوری انجام می شده که عبارت بوده از عبور نور
از سراسر بدن زن تا زمانی که به تخمدان هایش برسد و تخمک ها را بارور کند .
سکس و تولید مثل دو عملکرد جداگانه بوده .سپس تخمک را وارد یک لوله آزمایش می کنند
.طی این پروسه زن روی یک میز سفید دراز می کشد وکادر پزشکی زن دوره اش می کنند .
اگر این کار توسط بیگانه های بی مالحظه ای ( مثل گری ها و خزنده ها ) انجام شود ناخوش
آیند و آزار دهنده خواهد بود و منجر به روایتهای پر درد و رنج آدم ربایی توسط بیگانه ها
خواهد شد .
همه بیگانه ها منشاء شان یکسان نیست .آنوناکی نژادی است بسیار دلسوز و خیلی بزرگ منش
ورویه اش صلح آمیز است .ظاهراً روش آنوناکی برای سکس برای هردو جنس دلپذیرتر است
.نور از دو همباش ساطع می شود .نورها قاطی می شده اند و نتیجه آن لذتی است که همزمان
هم فیزیکی بوده و هم روحی .آنوناکی مثل ما آلت تناسلی ندارد !
یک دورگه خیلی بیشتر شبیه آنوناکی است ( منظور دورگه انسان – بیگانه است ) او اندام های
جنسی اش را از دست داده و از نظر فیزیکی شبیه آنوناکی شده .یک دورگه از تغییرات استقبال
می کند و با دگردیسی احساسات زیادی را تجربه می کند .آنوناکی مثل قوها کار همسرگزینی
را انجام می دهد .
آنها حتی مفهوم خیانت به همسر را متوجه نمی شوند .برای فریب ،معشوقه و روابط نامشروع
و ...معادلی در زبان خود ندارند .مثل بسیاری از گونه های فرازمینی ،آنوناکی اندام جنسی
ندارد اما بیگانه های دون پایه که در نواحی پست تر بین ابعادی زندگی می کنند و بیگانه های
دورگه ای که روی زمین زندگی می کنند اندام جنسی دارند .
داستانهای کسانی که مدعی ربوده شدن و سکس با آنوناکی شده اند خیالی بوده و دروغ محض
هستند .
آفرینش ژنتیکی 141
Jah Yah
نام فنیقی /آنخ /علمایی و عبری
. Iتعریف و توضیح
. IIکپی های کیهانی از جمله کپی هایی از خود مان و زمین
. Iتعریف و توضیح
”Jah “Yahمخفف Jehovahاست .
مشتق شده از لغت آنخ Ha-yahکه به معنی زندگی است .در عبری به معنی بودن ورخ دادن
است .در کاباال Jahنام الهی Sephirah Hochmahاست .
آفرینش ژنتیکی 148
در ادبیات علمایی /آنخ Jah ،به معنی منبع کیهانی همه چیزهای زنده است .به عبارت دیگر
،حیات ازلی کیهانی در کل جهان و ابعاد متعدد آن ”Yah “Jah .یکی از خالقان آنوناکی
است .
. IIکپی هایی از کیهان از جمله کپی هایی از خودمان وزمین عین گفته های عالم استانبولی :
" آنچنان که در کتاب مقدس و متون مقدس گفته شده جهان آفریده الهی نیست که طی شش
روز خلقتش طول کشیده باشد .کیهان ما جدا اززمین و محیط فیزیکی کیهان قابل دست یابی و
سنجش آفریده شده .چیزی که ماروی زمین می بینیم ،در آسمان ما ،کهکشان ها و ستاره ها
و فراتر از آنچه که می توانیم ببینیم هم در بعد دیگری ریشه دارد و این بعد دیگر خود از دل
یک بعد دیگر بیرون آمده .
برخی ازاین کپی های کیهانی از جمله کپی های خودما وزمین طبق نقشه های غیر فیزیکی خیل
عظیم " معماران متعال " آفریده شده .کسانی که در دیگر سیاره ها هستند .میلیونها سال قبل
از اینکه نام خدا و هستی اش توسط انسانها اختراع شود .چه در تصوراتشان در غارها و معابد
یا حماسه ها .این خالقان که نامشان Jahبوده وجود داشته اند .
عین گفته عالم نفتالی :
" انسانها به شکل خدا آفریده نشده اند .ما به شکل ژنتیکی از تراب /خاک که یک ماده زمینی
است و دی ان ای یک نژاد پیشرفته فرازمینی به نام Annakiیا Al Anna’khآفریده شده
ایم .و Annakiبر اساس فرمول ویژه Jahطراحی شده .
بخشهایی از این فرمول به قرار زیرهستند :
Rouhiyya . Aبه معنی اتریک
Sham-kiya . Bبه معنی کیهانی ( غبار و مولکولهای کیهانی )
Birza . Cکه به معنی پروژه دهنی است .
Jahجمع یا مفرد ،مذکر یامونث ،نه مونث و نه مذکر ،معماران و مهندسان ژنتیک فرمول
حیات کیهانی و مفهوم زمان – فضاهستند .
یادداشت :
یک عالم هرگز فرازمینی ها را " بیگانه " یا " " EBEیا موجوداتی از فضا خطاب نمی کند .
عالم Mordechai ben Zviمی گوید :
آفرینش ژنتیکی 147
وقتی مردم آنها را " بیگانه ها " می نامند من خنده ام می گیرد .در واقع ما انسانها بیگانه هستیم
واصآلً منظور ما از بیگانه ها چیست ؟
بیگانه ها به چه کسانی و چه چیزی گفته می شود ؟
وبراساس چه مالک و معیاری آنها بیگانه هستند ؟
آنها میلیونها سال است که روی زمین زندگی می کنند .آنها ساکنان اصلی این سیاره بوده اند .
ما بعدها با کمک آنها ساکن زمین شده ایم با این حساب ما بیگانه ها هستیم .
Jahآنها را آفریده و آنها ما را آفریده اند و بعنوان انسان ما هم چیزهایی را آفریده ایم از جمله
ایده ها و محصوالت و این فرایند آفرینش در هر شکل یا قالبی تا ابد ادامه دارد .آفرینش موجب
آفرینش می شود .
Ha-Yah ، Jah-Hovah ، Jah-Havah
نام عبری ،کاباالیی و علمایی و آنخ
عبارتی است برای ماهیت دو گانه انسان پیش از جدایی ژنتیکی اش .در ابتدا شکل زندگی
انسان غیر جنسی بود اما بعد از دستکاری ژنتیکی توسط آنوناکی در Chimitiاین قالب به
شکل مونث دگرگون شد که نخستین مرد و نخستین زن از آن آفریده شدند .حماسه های
سومری به ما می گویند که انسان اولیه در واقع انسان نبوده بلکه یک هیوالی انسان نما بوده .
بعدها انکی و انلیل با کمک اله های آنوناکی و با اضافه کردن دی ان ای خودشان ساختار فیزیکی
این موجودات را بازسازی کردند که در نتیجه آن نخستین انسان به شکل / humanoidانسان
واره پدید آمد .
Khalika ، Kalika
عبارتی آنوناکی در اشاره به آفرینش انسان اولیه
طبق کیهان شناسی سومری اگر چه زمین توسط موجودات و انسان نماهای اولیه مسکونی شده
بود اما خدایان متوجه شدند که هیچکدام از آنها به اندازه کافی هوشمندو مناسب انجام وظایف
محوله مورد نیاز خدایان نیستند .برای در اختیار داشتن یک نیروی کار قابل اعتماد و مناسب
که بتواند دستورالعمل ها و سفارشهای آنوناکی را اجرا کند خدا انکی آزمایشهای ژنتیکی را
روی حیوانات انسان نما و دیگر موجودات شروع کرد .
آفرینش ژنتیکی 146
با استخراج خون آنوناکی و دیگر بافتها ازبدنهای آنوناکی و خدایان ایگی گی و ترکیب آنها در
( Chimitiلوله ها و محفظه ها ) و بعد کاشت آنها بعنوان یک جنین ژنتیکی در رحم یک اله
آنوناکی ،انکی توانست اولین انسان هوشمند را خلق کند .
اله های آنوناکی به نخستین انسانی که به روش آزمایشگاه آفریده و در رحمشان کاشته شده بود
زندگی بخشیدند .هدف انکی این بود که یک نژاد انسانی جدید بیافریند .به اندازه کافی قوی
که بتواند وظایف محوله توسط آنوناکی را انجام بدهد .کارهایی که قبالً ایگی گی انجام می داد
.نخستین آزمایشهایش منجر به تولید نژاد دورگه انسان – حیوان شد ( نیمی حیوان و نیمی
انسان ) .این آزمایشهای ژنتیکی در الواح گلی سومری – آکدی به تصویر کشیده شده .درآنخ
آنها را Kalikaمی نامند .
توجه داشته باشید که کالیکا با کایمرا فرق دارد .کایمراها از ترکیب چند حیوان آفریده می شدند
در زیر تصویر چند نمونه از کالیکاها را مالحظه خواهید نمود .
آفرینش ژنتیکی 193
آفرینش ژنتیکی 191
Zanich-Eredu
.Iتوصیف و تعریف
. IIخاکستری ها :نژاد غیرانسانی که درون زمین زندگی کرده و از یوفوها استفاده می کنند .
. Iتعریف و توضیح :
اصطالحی که علماء برای آلودگی ژنتیکی انسان به کار می برند و باعث و بانی آن هم خاکستری
ها هستند .آلودگی ،ناشی از یک برنامه اصالح و تولید نژاد سری است که توسط موجودات
درون زمینی غیر انسانی که در زمین زندگی می کنند اجرا می شود و به آنها " گری ها /
خاکستری ها " گفته می شود .بخش اعظم برنامه آنها دورگه سازی با کمک انسان است .و
این تهدید جدی است که انسان دائماً باآن مواجهه می شود .
. IIخاکستری ها :
نژاد غیر انسانی درون زمین زی .درک این مطلب مهم است که خاکستری ها میلیونها سال است
که در زمین زندگی می کنند آن هم مدتها قبل ازاینکه نژاد های انسان توسط ایگیگی ،آنوناکی
و لیرانها خلق شده باشند .
ما آنها را فرازمینی های خاکستری می نامیم .این درست نیست چون خاکستری ها درون زمین
زی هستند و در اعماق زمین وآبها زندگی می کنند .
انسانها تنها موجودات هوشمند روی زمین نیستند .ما از خاکستری ها می ترسیم و طنز قضیه
این ا ست که آنها هم از ما می ترسند .آنها از زرادخانه ها وآزمایشهای هسته ای ما می ترسند
چون این آزمایشها می توانند باعث نابودی زمین شوند .جایی که خاکستری ها زندگی می کنند
همین زمین است .محل اسکان آنها .
زمین جایی است که جوامع آنها وخانواده هایشان در آن زندگی می کنند .خاکستریها هر کاری
می کنند تا مانع نابودی زمین توسط انسانها شوند .زمین با نبرد هسته ای نابود خواهد شد .
خاکستری ها به خوبی خود را با محیط زیست درون زمین وفق داده اند آنچه در دل زمین قرار
دارد و آب روی زمین برای بقاء آنها و شارژ سفینه هایشان حیاتی است .متاسفانه فعل و
انفعاالت ژنتیکی همیشگی خاکستریها باعث بدتر شدن ژنهای نژاد انسان شده .
فاز اول این تباهی ،آلودگی است
آنوناکی کامالً ازاین آلودگی آگاه است .
آفرینش ژنتیکی 193
نگران نباشد ! برای از بین بردن آلودگی ،آنوناکی نخست باید از شرخاکستری ها خالص شود
و طی یک رویارویی بزرگ با خاکستری ها فرایند رفع آلودگی اعمال خواهد شد .برخی
دولتهای با نفوذ از قبل در این مورد اطالعات الزم را کسب کرده اند .برخی از مقامات عالیرتبه
تهدید را جدی گرفته اند و خیلی ها هم نه .تکبرو جهل آنها عواقب مرگباری برای بشریت
خواهد داشت .از جانب دیگر نژادهای فرازمینی تهدیدی متوجه ما نشده چون ما برای آنها
اهمیتی نداریم .آنها به ما عالقه ای ندارند چون ما انسانها در یک خط زمانی طولی زندگی
می کنیم و معناو مفهوم و اهمیتی برای آنها نداریم .این دلیل چرایی و چگونگی درک زمانی و
فاصله ی ما از کیهان است .این باعث محدودیت ما شده و مانع این می شود که ما بخشی و
عضوی از فدراسیون کیهانی باشیم .
فقط دو نژاد شناخته شده در کیهان وجود دارد که می تواند روی زمین زندگی کند :
آنوناکی و خاکستری ها
در گذشته سه نژاد فرازمینی روی زمین برای دوره ای در بین ما زندگی می کردند
. Aآنوناکی
. Bلیرانها
. Cخاکستری ها
ارگانیسم و ساختار بدنی آنها می تواند با توجه به جو و محیط زیست ما دوام بیاورد .دیگر
فرازمینی ها نمی توانند روی زمین زندگی کنند .همانطور که انسانها قادر نیستند روی دیگر
سیستمهای ستاره ای و سیاره ای شناخته شده به خاطرشرایط جو شان زندگی کنند .
دیگر نژادهای بیگانه اگر بخواهند برای زندگی روی زمین تالش کنند خود به خود نابود خواهند
شد .بنابراین آنها به هیچ وجه عالقه ندارند که زمین را مورد تاخت و تاز قرار داده یا زیر سلطه
خود درآورند .به عبارت دیگر تنها ترس و ترس واقعی انسانها از جانب خاکستری ها است .
اما از همان ابتدا هم ما درامان بوده ایم چون خاکستری ها به ما نیاز دارند .
علیرغم دانش و فن آوری پیشرفته شان ،خاکستری ها هنوز نتوانسته اند فرمول نهایی و کامل
ژنتیکی الزم برای بقاء خودشان را پیدا کنند .به دالیل مبهمی بقاء گری ها به دو چیز بستگی
دارد :
. Aبقاء انسانها
. Bامنیت و سالمت زمین
آفرینش ژنتیکی 194
چون صلح بر زمین و ایمنی محیط زیست سیاره زمین روی ثبات زیستگاههای زیرزمینی و زیر
آبی خود خاکستری ها تأثیردارد .
آنوناکی پروردگار بزرگ انرژی مایع
( Aبا تلفظ ) Aahهمچنین شناخته شده تحت عنوان A Maatو A-miatاله های بزرگ
آبهای بزرگ آنوناکی ( انکی خدای مذکر آبهای زمین است ) که اشکال بیشمار حیات را در
سپیده دم آفرینش سیاره ما به وجود آورده .
طبق کتاب رمدوش
Aیا آب باعث حیات همه ارگانیسمها در اقیانوس دریاها وسرزمین ها است .
بعدها از متون فرازمینی این مطلب کشف شده که Aیا آب منبع باستانی انرژی برای یوسوها
( اشیا ناشناخته زیر آبی ) بوده .در دنیای عرب ما قبل اسالم ،همچنین در ادبیات معاصر و
تکلم عربی و مصری لغت Maiaو ( Maiبا تلفظ ) Maayبه معنی آب و مستقیماً از زبان
آنوناکی اقتباس شده .
آنچنان که در قرآن و توسط محمد گفته شده Miatیا Maiaمنشاء همه اشکال حیات وبطور
کلی هستی است .
( مترجم :
واژه «ماء» اصل عبری آن «مُی -میم» و سریانی آن «میا» است که در عربی تغییر شکل داد و
«ماء» شد .این لغت در اصل به معنی «هر مایع غیر جامد» است چه آب مطلق باشد یا آبهای
مضاف ،ولی وقتی به صورت «ماء» مطلق استفاده میشود منسوب به آب خالص است) .
در قرآن سوره انبیاء 33آمده که " :وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ /ما هرچیز دارای حیات را
از آب آفریدیم " .
شایان ذکر است که بسیاری از عالمه های اولیه مسلمان ( معادل علماء ) با تعالیم و نوشته های
علماء آنوناکی آشنا بوده اند و در کتابشان دانش کیهانی علماء آنوناکی نوشته اند که :
و A-miatزمین ،حیوانات و گیاهان و انسانها را آفریده " .
بعدها بابلی ها این مفهوم باستانی را پذیرفته اند و در الواح گلی شان استفاده کرده اند .لغت
" " Aدر سومری و آکدی و آشوری به معنی آب به کار گرفته شده .به گفته آشور شناس
دکتر هینک A :همچنین به معنی رودخانه و آوای آن purبوده آنچنان که در عبارت Purrat
آفرینش ژنتیکی 199
به کار گرفته شده .در اصل به شکل فنوتیکی نوشته وبه شکل جمع استفاده می شده .و لغت
آشوری Miatتداعی کننده مفهوم اصلی اش آب است .
Tiglath Pileserمی گوید A-na mie inadu :
من آبها را می بینم و پیشگویی می کنم
سناخریب
سِناخِریب یا سنخریب (( )Sennacheribبه اکدی( )Sîn-ahhī-erība :سین-آهه-اریبا)
معنای نامش یعنی" :سین [ایزد ماه] ،جانشین برادران شد" .امپراتور آشور ( 171–839ق .م) و
پسر و جانشین سارگون دوم بوده است.
سناخریب می گوید Miat-su nadi kazuti a-na zumme-ya lu asti :
چوتشنه بودم از آبهای جاری چندش آور نوشیدم
ودر کتاب رمدوش آنوناکی سینهار Marduckمی گوید :
An-i miat, rafat bashar-ji,
از آبهایش من بشر راآفریدم
آفرینش ژنتیکی 191
در زبان آشوری باستان " " Aبه معنی آب خدایان است و به معنی باران .در افسانه ها آمده که
امیران میان رودان باستان سومر و بابل به هیچ وجه زیر باران برای نبرد اقدام نمی کردند چون
بر این باور بودند که این کار باعث خشم خدایان شده و برای آنها بدشناسی می آورد .
سناخریب می گوید Unnu va salgu nahli nathu saddi adura :
من از باران و برف و تند آبها و شیارکوهها اجتناب می کنم
الواح آکدی و سومری بعالوه طومارهای آنوناکی افشا می کنند که " " Aبه اله بزرگ آنوناکی
به نام " بانوی گیاه " حیات بخشیده که معادل Ninsarدر آکدی و سومی و بابل باستان هست
.
انکی با دو جریان آبی که از شانه هایش سرازیر است .تصویری که از یک مهر استوانه ای به دست آمده .خدای
خورشید سومری اوتو ( شمش آکدی ) از اعماق کوهها ظاهرشده و شمشیر اره مانندش را در دست دارد و یک
موجود نیمه انسان نیمه حیوان ( کالیکا ) را نزد انکی برده اند .
آفرینش ژنتیکی 198
اله نین هارساگ در اینجا بانوی حیات حدود 2318- 1813پیش از میالد روی سفال حدود
ده سانتی متری .منشاء :دوره بابلی ،بازگشت آموریها به بابل سلسله Isinو . Larsa
آفرینش ژنتیکی 197
در کیهان شناسی فنیقی و کتاب رمدوش اله Aنسبت به انکی قوی تر است چون قدرت حیات
بخشیدن به سرزمینها ،بارور کردن خاک و حتی ایجاد طوفانهای جهانی را دارد .روایت آنوناکی
– علمایی به ما می گوید که اله آنوناکی Aرابه شکل 7زخم که مطابق است با هشت خدا و
به معنی هشت گناه اصلی انسان است تشریح کرده .
از آنجائیکه او اله عشق بوده تصمیم می گیرد که گناهان اصلی را با ایجاد هشت نقطه بر زمین
حذف کند .گناهکاران می توانسته اند به آنجاها رفته و در چشمه های هشتگانه ای که از آب
یزدانی و فروهر او به وجود آمده استحمام کنند و تطهیر شوند .در نتیجه باور به مفهوم غسل و
تطهیر بدن آنچنان که در متون عبری و اسالمی به کار گرفته شده از نوشته های آنوناکی اقتباس
شده .این مفهوم گسترده تر شده و به شکل عقیده غسل تعمید مسیحی در آمده .در نتیجه اله
آنوناکی Aمنشاء باور به آئین غسل بدن با آب در ادیان یهودی و مسیحی و اسالمی است .
آفرینش ژنتیکی 196
انکی در آپسو
Apsu”, “Abzu”, Apzu ، Absu
نام آنوناکی آکدی و سومری
این فضای بی پایان و بی کران سومری که است که نخستین بار از آن آبها جاری شدند .این
مکان خدا Abبوده پدر آبها و خداوند دانش زنده .در فرهنگ آنوناکی – علمایی Absu
مهندس ژنتیکی است که نخستین انرژی مایع را در زمین به وجود آورده .
Afka/Afqa
فنیقی ،لبنانی
نام یک شهر باستانی فنیقی در لبنان ( 99کیلومتری بیروت ) جایی که آدون ( آدونیس ) در
حین شکار کشته شد Afqa .به خاطرخرابه های معبد آفرودیت ( ونوس ) مشهور است .
Afqaباستانی یکی از قدیمی ترین زیستگاههای آنوناکی در شرق نزدیک باستان بوده .شاه
حیرام بنیانگذار نخستین آئین فراماسونری جهان در آنجا پرستیده می شده .
در 1638هیات اکتشافی نیمه رسمی فرانسوی در حین کاوش ،الواحی را درآنجا پیدا کرد که
زبان ناشناخته ای روی آنها حک شده بود .مزین به نمادهایی اسرارآمیز و تصاویر مینیاتوری .
دکتر لروکس بخشهایی از این سنگ نوشته را تفسیر کرده و می نویسد :
" به نظر من شکی وجود ندارد که این کتیبه ها به زبان آنخ نوشته شده اند " ...
عالم آنوناکی بختیار می گوید :
آفرینش ژنتیکی 113
زمانی در تاریخ باستان Afqaمحل اجتماع بازمانده های آنوناکی بوده و بعنوان مرکز شفا دهی
استفاده می شده .اواضافه می کند که :رودخانه کوچکی در Afqaپیدا شده که حاوی مواد
معدنی بوده که روی زمین نظیر نداشته .در شگفتم که بازمانده های آنوناکی با این رودخانه چه
می کرده اند .یا شاید از رود کوچک Afqaبعنوان مرکز تصفیه استفاده می شده .برای
Mah’ritیا نور مایع آنوناکی .
Agra-bida
یک عبارت علمایی /آنوناکی برای جن ها است .
مشخصاً جن های فرازمینی
طبق کتاب آنوناکی – علمایی رمدوش ،انسانها طی فرایند ژنتیکی با ترکیب ژنهای آنوناکی یا
دی ان ای یک نژاد خیلی بدوی انسانی را آفریده اند .در بخش دیگری از کتاب به نقش آغازین
یک سری اسیدها در بدن انسان اشاره شده .عالم آنوناکی و لی می گوید که :این اسیدها برای
رشد مغز ما ضروری هستند .
Amrit
نام فنیقی – اوگاریتی
نام شهر فنیقی باستانی واقع در سوریه است که توسط بازماندگان آنوناکی و فنیقی های اولیه
ساکن صور و صیدا ساخته شده Amrit .از عبارت Ammr-ilآنخ اقتباس شده Amrit .
آنچن ان که درتاریخ ثبت شده یکی از معمای ترین و اسرارآمیز ترین شهرها است .این شهر
عرصه نبرد کیهانی بین بسیاری از ملتهای باستانی بوده .محل اصلی شکل گیری المپیاد ،نخستین
مرکز پزشکی فنیقی آنوناکی در جهان .شهر تولید ، Mah-Ritفرم و فرمول اولیه آنچه که
امروزه استروئیدها نامیده می شود .یک فرآورده ژنتیکی قدیمی آنوناکی که توسط آنوناکی تولید
می شده .
امروزه گردشگرهایی که از Amritبازدید می کنند با دیدن محراب /قربانگاه به دقت ساخته
شده فنیقی ها که به افتخار خدایشان Melkartساخته شده مبهوت می شوند .
( Melkartخدایی است که توسط آنوناکی برای فنیقی هاآفریده شده ) .
در واقع این محراب توسط بازماندگان آنوناکی ساخته شده ،کسانی که یک مرکز پر قدرت را
برجزیره Arwadکه خیلی هم از Amritدور نبوده اداره می کردند .ازاین محراب هم بعنوان
معبد وحی گاه فنیقی ها استفاده می شده و هم پزشکان آنوناکی از آن بعنوان مرکز شفادهی
استفاده می کردند .
Amritمرکز علمی برای بقایای آنوناکی و فنیقی های باستانی بوده که مشغول شکل پیشرفته
ای از پزشکی ترکیبی بودند .ترکیبی از وحی ها و قدرتهای فراروانشناسی .صلیبی ها و به ویژه
شوالیه های معبد مالقاتهای سری ر ا بر بلندای معبد سازمان دهی کرده و بخشهایی از کتاب
آفرینش ژنتیکی 112
رمدوش را مطالعه می کردند .به ویژه بخشهای مربوط به تبدیل فلزات که به آنها امکان می داد
آهن و مس را به طال تبدیل کنند .
ملکارت کارتاژی
آفرینش ژنتیکی 113
در پیرامون این بنای باستانی فنیقی مراسم آئینی مهریت انجام می شده
زیارتگاههای ملکارت در کارتاژ( امروزه تونس ) و آمریت با نمادها و آثار هنری آنوناکی تزئین
شده ؛ مثا مار آرواد که معرف خردو دانش و علم است .هالل ماه صور که معرف نوزایی است
و مثلث دلتای صور که معرف توازن بین طبیعت و انسان است .
آفرینش ژنتیکی 114
جایی که دست نوشته های باستانی آنخ و میثاق شاه سلیمان مرتب در آنجا مطالعه می شده .
دربخش شمالی Anfehصلیبی ها یک پایگاه زیرزمینی برای مالقاتهای فوق سری شان ساخته
بودند .جین دی لوس قدیس ریاست این مراسم ها را بر عهده داشته .
در افسانه ها اینگونه آمده که آنوناکی در Anfehیک مرکز مطالعات پزشکی تأسیس کرده بود
و در آنجا آزمایشهای پیشرفته ژنتیکی انجام می داد Anfeh .و جزیره آرواد هر دو بخشی از
یک برنامه خیلی پیشرفته ژنتیکی بوده و برای انجام آزمایشهایی درباره دی ان ای انسانهای اولیه
ای که درشرق وخاورمیانه می زیستند طراحی شده بودند .
Anfehلبنان
آفرینش ژنتیکی 111
Anfehقدیمی
Arzawa
نامی هیتی
نام باستانی پادشاهی هیت در کاپادوکیا ( ترکیه ) و سرزمین هیتی های باستانی که با آنوناکی
ودیگر فرازمینی ها در ارتباط بودند .
نقشه آرزاوا
آفرینش ژنتیکی 118
شهر میرا یکی از قدیمی ترین قلعه های جن ها و عفریتها در آناتولی .این موجودات توسط
آنوناکی آفریده شده بودند .طبق کتاب " دانش کیهانی " عفریتها مرتباً زنهای ترک روشن بین
و مدیوم را اذیت می کردند .
کاپادوکیه امروزی
آفرینش ژنتیکی 117
نکرده اند .نویسندگان یونان باستان قبالً اشاره کرده اند که بهیستون در واقع محل مخصوص
خدایان بوده .شایان ذکر است که آکدی ها و سومری ها و آشوری ها و بابلی ها آنوناکی را با
عنوان خدایان مورد خطاب قرار می دادند .از نظر آنها آنوناکی خدایان یا اربابهای فرازمینی
بودند که روی زمین فرود آمده وبه آنها هنر ،دانش ،زبان و نجوم و فن آوری پیشرفته را
آموزش دادند .
. IVاسکندر ،خدایان فرازمینی و بهیستون
اسکندر به ستاره شناسی و علوم خفیه و خدایان فرازمینی که روی زمین فرود آمده بودند باور
داشت .متعاقب پیروزیش برایرانی ها ،اسکندر به بهیستون رفت تا به محل خدایان فرازمینی
ادای احترام کند .بازدیدش در نوشته های باستانی دیودوروس ثبت شده که به تفصیل درباره
نوشته های پیدا شده در بهیستون قلم فرسایی کرده .این نوشته ها به سه زبان هستند که به خط
میخی نوشته شده اند و درتمام نوشته های رسمی شاهان هخامنشی از همین خط میخی استفاده
می شده .
Chaii
عبارتی برای حیات انسانی
در کتاب رمدوش نویسندگان قویاً روی عبارت " سر آغاز حیات انسانی " تاکید دارند تا توجه
ها را به منشاء حیات و بشریت روی زمین در برابر دیگر موجودات " برتر " درقیدحیات کیهان
جلب کنند .عبارت آنخی Chaiiدر پاراگرافهای مختلف کتاب ذکر شده اما مهم ترین مثال آن
وقتی است که بعنوان " " Chaiiturabiمورد استفاده قرار گرفته که پرتوی بر آفرینش انسان
از گل می افکند .از عبارت آنخ Chaiiلغت عبری Chayیا ( Chaiشبیه تلفظ Joseبه
اسپانیایی ) مشتق شده که به معنی حیات است .وقتی Lرا به آن اضافه می کنیم می شود
" برای حیات " حرف " " Lعبری شبیه به " ال " عربی به معنی به و برای در هردو زبان است
و گاهی اوقات به معنی " به سو " و " در جهت " است .
Chaiiturabi
در آنخ به معنی گل
ترکیبی از دو لغت :
Chai : Aبه معنی حیات
Turabi . Bبه معنی خاک و گل وزمین
از Turabiلغت عبری باستانی Turabisاقتباس شده که به معنی دقیق همان خاک و گل است
آفرینش ژنتیکی 181
در ویرایش نخت کتاب مقدس ( منظور قران است ) که به زبان آرامی و عربی بوده می خوانیم
که :
آیه 99از سوره طه:
" مِنْها خَلَقْنَاکُمْ وَ فیها نُعیدُکُمْ وَ مِنْها نُخْرِجُکُمْ تارَةً أُخْرَى "
ما شما را از آن ( زمین) آفریدیم; و در آن بازمىگردانیم
ترجمه مکارم شیرازی
معنی عام Chaiturabiآفرینش ژنتیکی گونه های آدما ( نخستین انسان و موجودات بدوی و
کهن الگوهای انسانی و ) ...توسط آنوناکی و در لقاح مصنوعی توسط نین تی و انکی و دیگر
اله ها در آزمایشگاهی به نام Chimitiاست .از این نوع آفرینش در متون سومر و آکدی و
آشوری یاد شده .
عقیده آفرینش انسان از گل دربسیاری از اسطوره ها کیهان شناسی ها و متون سومری ،آکدی
و اوگاریتی ،فنیقی و بابلی و کلدانی و آشوری و علمایی و آنخ و یونانی و آفریقایی و آزتکی
و مغولی و مصری و مذاهب اسالم و عبری ومسیحی مطرح شده .
Dadmim
لغت آنوناکی برای آفرینش انسان ،مردم روی زمین .
از Dadminو / Admiآدمی موارد زیر مشتق شده اند .
. Aلغت آشوری Dadmiکه به معنی بشریت و مردم زمین است .
. Bلغت عربی Adamehیا ابن آدم .
Gizzidu-raفصلی در کتاب رمدوش است که رابطه مذهبی ما و آنوناکی را توضیح می دهد
و به شرح خصویات خدایان و اله های آنوناکی می پردازد .این فصل به ما می گوید که همه
چیزبا آنوناکی شروع شد و آنها مذاهب و سلسله مراتب کهانت و آئین های پرستش را روی
زمین به وجود آورده اند .
داستانها و حماسه ها و اسطوره ها و اشعار شرق نزدیک ،خاورمیانه ،ادیان سامی و سومری و
آکدی همگی با دخالت مستقیم آنوناکی و پانتئون خدایان و اله های آنها به وجود آمده اند .بین
النهرین و فنیقیه مهد تمدنهای بشری بوده .بعدها مصر و هالل حاصلخیز به این گروه از
تمدنهای باستانی پیوسته اند .
آفرینش ژنتیکی 182
خدایان و اله های سومری امیال و احساسات مشترکی با انسانها دارند .از جمله ترس ،خشم
و بی قراری و مهربانی و نفرت و انتقام .آنها خصوصیات بشری و صفات واگرا و همگرا داشته
و مثل ما بر زمین باهم در گروههای خانوادگی زندگی می کردند .بسیاری از خدایان در کثیری
از اسطوره ها و پانتئون ها برای خود همتایانی دارند .
بابلی ها پس از تاخت وتاز و تصرف سومر بخش اعظم پانتئون آنهارا اقتباس کردند .رویهمرفته
تفاوت بین القاب و عناوین خدایان اصال مهم نبوده .حتی عبرانیان باستان ( ) Habiruنامهای
خدایانشان را از فنیقی ها وام گرفته اند از جمله نام ،عنوان و ویژگیهای خدایشان یهوه را
.خدایان آنوناکی و اله ها موجودات یزدانی و دیوهایی هستند انسان واره و ابرتر ازانسانها و از
زندگی پایان ناپذیر برخوردارند .
لباسهای زیبا می پوشیدند و خود را معطر می کردند .انسانها موظف بودند که خدمتکارشان
باشند و سیرنگهشان دارند و در مزارع برایشان کار کنند .
مثل انسانها خیلی از خدایان و اله ها خبیث و کینه جو و بخشنده و جاه طلب و دارای روحیه
پرخاشگری و در عین حال دوستانه هم بودند .برخی از آنها نسبت به بقیه خلق و خوی انسانی
تری داشتند .خدایان معموالً ازدواج می کنند و برخی بیش از یک همسر بر می گزینند .یک
اله ممکن است خواهر یک خدا در یک پانتئون و همسر دیگری باشد .البته نمی توان به شکل
قاطع نتیجه گیری کرد که خدا با خواهرش ازدواج می کرده .
Golim / Golem
در آنخ کهن الگوی یک موجود آفریده شده است .ترکیبی از یک عنصر زمینی و ذهن یک
Golimuیک موجود غیر انسانی را به وجود می آورد .از Golimعبارت عبری /کابالیستی
Golemاقتباس شده .
خاخام لوئب و گولم پراگ
در میان تم ام افسانه های مربوط به گولم هیچکدام مشهورتر از داستان گولم پراگ نیستند .کتابها
وبازیها و حتی فیلمهای زیادی بر اساس آن ساخته شده و اغلب آنها خاخام دانشمند لوئب را
به عنوان خالق گولک پراگ به تصویر کشیده اند .زمانی پراگ مامن بسیاری از پژوهشگران
یهود و عرفا و جایی بوده که احتماالً خاخام لوئب در آن خیلی مشهور بوده .
اوعمر درازی داشت 1913 – 1136و شجاعانه از مردمش در برابر دشمنانش دفاع می کرد و
پیروانش او را بسیار دوست داشتند و برایشان او خداوند متعال بود .حتی برای یک مرد مقدس
یا عارف بزرگ هم آفرینش حیات ممنوع بود .این کارزمانی موجهه هست که پای نجات جان
عده کثیری در میان باشد و حتی بعد آن هم مجوز تکرار محسوب نمی شود .اما خاخام لوئب
برای کاری ترسناک آموزش دیده بود او با استفاده از فرمولهای کابالیستی که در رویاهایش به
او منتقل شده بود وبا کمک خدایی ،گولم خودش راآفرید .
دست یابی به این دانش خدادادی نه ساده است و نه آسان .فرمولهایی داده می شوند اما رمز
گشایی از آنها به خود شخص بستگی دارد .بدتر از آن او مجبور شد از نام حقیقی خدا
Shem Hameforashاستفاده کند که در هر نسل فقط تعداد کمی از مردان مقدس از آن
مطلع ه ستند و تلفظ آن بسیار خطرناک است .وقتی قدرتش رها شد می تواند ضد کسی شود
که این نام را به زبان آورده .
آفرینش ژنتیکی 184
این ماجرایی غیر عادی است که احتماالً در سال 1973رخ داده .در پراگ خطر جدید در شرف
تکوین بود و کاهنی به نام Taddeushکه متهم به قتل یهودیان طی آئین کشتار جدید بود
داشت توطئه می کرد .خاخام لوئب درباره آن شنیده بود و جلوی خطروحشتناکی را گرفت .
برای کمک به مردمش در خواستی را طی رویا به ملکوت فرستاد .
فرارگفت .موها و ناخن هایش رشد کرد .سپس خاخام لوئب باردیگر گرد جسد قدم زد .یک
تکه از طوماری پوستی را در دهانش گذاشت که روی آن Shem Hameforashنوشته شده
بود .او رو به شرق و غرب و جنوب وشمال خم شد و سه بار از برخواند که :
" ...واو به سوراخ بینی اش نفس زندگی را دمید وانسان روح زنده شد " .گولم چشمانش را
گشود و به خالقش نگاه کرد .آنها او را لباس پوشانده و به کنیسه بردند تا در آنجا او آماده شود
تا ماموریتش را شروع کند .
در نهای ت وقتی وجود گولم دیگر ضرورتی نداشته یا آنچنان که برخی مدعی شده اند وجودش
برای بقیه خطرناک شده ؛ خاخام لوئب تصمیم می گیرد که اورا به جایی که از آن آمده یعنی
خالء بفرستد .او این کار را با فراخوان Shem Hameforashو سرچشمه حیات انجام
می دهد و سپس گولم به گِل بی جان تبدیل می شود .این مجسمه گلی دراتاق زیرشیروانی
پنهان شده و تا سالها بعد کسی اجازه نداشته به آنجا وارد شود .
برخی نویسندگان قرن نوزدهمی مدعی شده اند که این هیکل غول آسا را هنوز می توان آنجا
پیدا کرد
یک خاخام کابالیست ( احتماآلً خاخام لوئب ) یک گولم را می آفریند .طبق برخی دست
نوشته های راز آمیز کابالیستی خاخام روی پیشانی آفریده اش عبارتهای خیلی خاصی قرارداده
که حاوی قدرتهای جادویی هستند .
آفرینش ژنتیکی 186
یک گولم
آفرینش ژنتیکی 173
دستور العملی به عبری برای اینکه چگونه یک گولم بیافرینید از خاخام Eleazar of
، Wormesابوالعافیا و دیگر عرفای یهود .دستور العملهای خودشان را برای آفرینش گولم
دارند .این نوشته باید از راست به چپ خوانده شود .
در فیلم گولم خاخام لوو لغت جادویی را به کار می گیرد و ستاره داوود موجب آفرینش
حیات می شود .
یک روشن بین ( جادوگر ،کابالیست ،عالم ،لوی یا خاخام و ) ...درفرایند نوشتن " لغت جادویی " و یا
جمالت رمز گونه مناسب و قراردادنشان روی بخشهای خیلی خاص " موجود گلی " تا گولم زنده شود .به
گفته عالم بختیار برخی ازاین نقاط عبارتند از روی پیشانی ،گوشها و دهان .الواح میخی سومری /آکدی به
ما می گویند که چگونه آنوناکی " انسان " را از گل آفریده .همچنین الواح فرایند آفرینش را توصیف کرده
اند و لغات وفرمانهای خدایان و اله های آنوناکی که برای حیات بخشیدن به موجود گلی استفاده می شده .
در اتیوپی و لتونی و مجارستان ،عالمان آنوناکی چند نوع گولم آفریده اند و Mordachai ben Zvi
( استادم و پیرطریقت در بوداپست ) با ذکر جزئیات برایم توضیح داده که چگونه دو نوع گولم آفریده و به
آنه ا دستور داده که شهر کوچکی در لتونی بسازند تا سرپناهی برای آواره ها باشد .
آفرینش ژنتیکی 173
Golimu
نام و لقب عالم روشن ضمیری است که یک گولم را آفریده
گوبلکی تپه
یک نام ترک
این لغت ترکی به معنی " تپه ناف " است .نام یکی از قدیمی ترین معابد سنگی در جهان .این
سنگها و ستون ها با تصاویر عجیبی از عنکبوتها ،پرندگان شکاری ،حشره ها ،مارها و اژدها و
دیوها و شتر مرغ ها و روباه وحشی و گراز پوشیده شده .علما بر این نظر هستند که این اشکال
و آثار هنری کهن برخی از موجودات بسیار قدیمی را به تصویر کشیده که طی آزمایشهای
آنوناکی آفریده ش ده اند که خودشان حدود سیصد هزار سال پیش وارد ترکیه شده بودند .عده
دیگری بر این نظر هستند که این آزمایش حدود ده هزار سال پیش بعد از فار آخر عصر یخبندان
انجام شده .
کتیبه ای مزین به نقوش برجسته در گوبلکی تپه دیوید لوئیس ویلیامز پروفسورباستان شناسی
در دانشگاه ویت واترسرند در ژوهانسبورگ می گوید :گوبلکی تپه مهمترین مکان
باستانشناسی جهان است
سنگهای ایستاده درترکیه حاوی تصاویر عجیب وغریب و نقش و نگارهای غیر قابل درک و
نگاره های بغرنج خزندگان هستند .برخی از آنها به ماقبل تاریخ تعلق دارند .این تصویر یک
گونه ناشناخته از خزنده برای علم و باستان شناسی است .به عقیده عالم شوکت از استانبول
برخی از این موجودات " آفریده های آزمایشگاهی " هستند که توسط آنوناکی در Chimiti
حیوانات توسط مهندسان ژنتیک آنها آفریده شده اند آن هم مدتها قبل از اینکه آفرینش ژنتیکی
نخستین کهن الگوهای انسان نما را آغاز کنند .
عالم آنوناکی شانکار می گوید :
آنوناکی بسیاری از مناطق زمین را قبل و بعد از عصر یخبندان کاوش کرده .برخی از مناطق
کاوش شده عبارتند از ماداگاسکار ،آفریقای مرکزی و ترکیه .
به گفته عالم علی البدیانی این مکان محل پرستش یا معبد نبوده بلکه انبار ذخیره ای بوده برای
هرآنچه که از آزمایشهای ژنتیکی آنوناکی باقی می ماند .هیچ انسان یا فرمی از حیات هوشمند
هرگز در آنجا زندگی نکرده .در سمت راست این سنگ غول آسا شما می توانید شکلی از یک
حرف آنوناکی را ببینید که Tawتلفظ می شود .درست زیر حرف یک چهار گوش قراردارد و
درست زیر چهار گوش شما تصویر یک حشره قارچی شکل را می بینید .ترکیبی از حرف و
اشکال هندسی با توجه به معنی یک سری از آزمایشها ویا تجربیات با توجه به الفبای آنخ .
آفرینش ژنتیکی 178
Ishra
تصویر کپی یا بازتولید یک موجود .ایشرا نام وعبارتی است که برای یک تصویر جدید یا کپی
از یک شکل حیاتی که به شکل اصلی در جهانی دیگر وجود دارد .
عالم آنوناکی Modechai ben Zviمی گوید :
همه موجودات زنده از جمله انسانها و حیوانات در هر بعد چه فیزیکی و چه غیر فیزیکی کپی
های بسیاری از خود در سراسر جهان دارند .ما می توانیم کپی های زنده و یک جور و متقارن
از خودمان را پیدا کنیم .این کپی یک بازتولید بصری یا بازتاب هلوگرافیک نیست بلکه تمام
جزئیاتش واقعی هست .
Jagaad-Oni
با تلفظ Tjagaad-Oh-Ni
عبارتی برای نقطه کهن یا " ایستگاه آغازین " جایی که کیهان از آنجا سرچشمه گرفته .از
Jagaad-Oniلغت سانسکریت Jagad-Yoniمشتق شده که به معنی فضا هست .رحم
کیهان ،ایستگاه آغازین در کوچکترین ساختار کیهانی که حیات و جهان فیزیکی شناخته شده
را گسترانده .دانشمندان نام بیگ بنگ را به آن داده اند فرضیه ای که امروزه توسط علماء
آنوناکی بی اعتبار شده .
کبیری /کبیریم
نام فنیقی و کنعانی بسیار قدیمی که توسط صوری ها و صیدونی ها و بنی اسرائیلی های باستان
از جمله تراه پدر ابراهیم پرستیده می شدند .آنها به شکل آنوناکی هایی که در فنیقیه فرود آمده
بودند آفریده شدند .کبیری در تبس و لمنوس و فریگیا مقدونیه و بخصوص ساموتراس در
باالترین حد ستایش می شده .کبیری همچون خدایان آشوری بوده اند .آنها Teraphim
نامیده می شدند .تعالیم علوم خفیه به ما می گویند که کبیری ها فرشته بوده اند .در عبری
باستان آنها را گیبوریم می نامیدند به معنی نیرومندان .
آفرینش ژنتیکی 177
Shamrakh-Ank-Sinhar-baal
. Iتعریف و توصیف
. IIدر زبانهای شرقی
. Iتعریف و توصیف
آفریننده حیات در کیهان و یکی از آفریدگاران کهن آنوناکی .مشتق شد از زبان آنخ ،
ترکیبی از :
Sham . Aنور ،آتش و خورشید
Rakh . Bبه معنی میدان و حوزه و گونه ها
Ank . Cبه معنی حیات ،انرژی و آفرینش
Sinhar . Dبه معنی رهبر ،ارباب و فرمانده
Baal . Eبه معنی آفریدگار ،ابداع کننده و دانشمند
. IIدر زبانهای شرق
بعدها در تاریخ ،بسیاری از تمدنهای شرقی برخی از این لغتها را وام گرفته اند و آنها را با
گویش وزبان خودشان ترکیب کرده اند .
بعنوان مثال :
. Aمصری ها لغت آنوناکی Ankرا اقتباس کرده اند
. Bفنیقی ها ( Habiruعبرانی ها ) و آکدی ها و هیتی ها و کاتبان آرامی و سریانی و عربها
لغت آنوناکی baalرا اقتباس کرده و آن را به ,Baal, Bal, Al, El, Allah, Eli, Elohimو
,Ilah, Ilدگرگون کرده اند .
آفرینش ژنتیکی 176
Te.E.Ma
نام آنخ /آکدی و سومری
نام یکی از خدایان منتخب آنوناکی که با استفاده از خون او عملیات تولید ژنتیکی نژاد انسان
انجام شد .در الواح گلی Te.E.Maاشاره به ژن ژنتیکی دارد .
Ti
نام آنوناکی سومری و بابلی
لغتی برای دنده .
در نسخه های بعدی متون سومی و آکدی باستانی Nin-tiبه بانوی دنده و همچنین بانوی
حیات و بانوی آفرینش تبدیل شده .در نتیجه ( Adamaآدما ) از دنده Nintiآفریده شده ،
کسی که به جبرئیل هم مشهور است .فرشته /اله مونث آنوناکی و اهداء کننده حیات .
این ماجرای آفرینش آدم و حوا در سنت یهودی – مسیحی طبق اسطوره های بابلی و متون آنخ
نفی شده .چون دراین متون زن مرد را آفریده نه اینکه مرد زن را آفریده باشد .و نین تی /
جبرئیل از دنده خودش برای آفریدن آدم استفاده کرده .مترجمان اولیه و احتماآلً کاتبان بعدی
عمداً در ترجمه و نقل قول دست برده اند و متون باستانی و حماسه های سومری را وارونه
جلوه داده اند و داستان جعلی شان از آفرینش آدم وحوا وارد متون مقدس یهودی و مسیحی و
اسالمی شده .
Tiamat
نام ،سومی و آکدی و آشوری و بابلی باستان
درانوما الیش ،تیامات به شکل یک اژدهای غول آسا به تصویر کشیده شده که نمادگرایی آشوب
در دورانی کهن است .لغت تیامات از عبارت آکدی Tâmtuمشتق شده که به معنی دریا است
و Tâmtuاز لغت Ti’amtumمشتق شده .تیامات نام ملکه بابلی آبها شور است و به باور
آنوناکی مادر Lahmu, Lahamu, Ansharو Kisharو اژدهای غول آسا نماد گرایی هرج
و مرج باستانی و حامل آسمان وزمین .
تیامات برای یونانی ها بعنوان (Thalattēلغت یونانی برای دریا ) شناخته شده است .همانطور
که بروسوس در جلد اول کتاب " تاریخ جهانش " نوشته .
تیامات از ترکیب سه عبارت ساخته شده .
ti . Aکه معانی متفاوی دارد همچون حیات و دنده و ...
آفرینش ژنتیکی 163
Ama . Bکه به معنی مادر ( Imaدر عبری Ama ،در سریانی باستان Ummum ،در آکدی
و Oumبه عربی است و Annaدر هیتی .
T . Cآخرین هجای واژه و نشانگر مونث است .
در اسطوره شناسی آنوناکی /بابلی گفته شده که در سر آغاز زمین فقط آپسو وتیامات بوده اند
.بعد از مسکونی شدن مریخ آنوناکی به سیاره ما آماده که از آن با عناوینی چون Tamtu, ، Ki
Gaea, Tiamatیاد شده .آنوناکی که به زمین آمده اند به دو گروه سیصد نفره تقسیم شده
اند .نخستین گروه سیصد نفره آنوناکی به شمال غربی رفته و تیلمون را برپا نموده ،شهر خدای
آنوناکی انلیل ،بعدها تیلمون به نیپور تغییر نام داد و بعدآً کادش ( مکان مقدس ) گروه سیصد
نفره دوم آنوناکی به هفت قبیله تقسیم شده و در قلمروهای بی شماری پراکنده شده اند از جمله
در آناتولی و آفریقای مرکز .
در اتحادشان با آپسو ( آیهای شیرین ) تیامات مادر خدایان و کیهان شده .
هنگامی که نه آسمان بود و نه زمین
نه بلندا و نه ژرفا و نه نام
هنگامی که اپسو
آب شیرین ونخستین مولد
تنها بود
و تیامات
آب تلخ
و آن نیز به زهدان یا موموی خود بازگردد
بدان هنگام که هیچ ایزدی نبود
هنگامی که
شیرین و تلخ به هم آمیختند
آفرینش ژنتیکی 161
این یک لوح سومری /آکدی با قدمت 9333ساله است که ماجرای خدای آنوناکی انکی و
نقشه های ممنوعه اش درباره جزیره دیلمون را شرح می دهد
آفرینش ژنتیکی 162
این لوح داستان گیلگمش ،شاه اورک را بازگو می کند که از دیلمون دیدن کرده و در این لوح
آن را سرزمین نامیرایی توصیف نموده
آنچنان که مستند سیریوس نشان داده اخیراً اسکلت یک موجود انسان نمای شش اینچی در
بیابانهای آتاکامای شیلی پیدا شده .طیف گسترده ای از آزمایشهای پزشکی روی این گونهانجام
شده از جمله ازمایش ژنتیک ،و نتایج نشان می دهند که هیچ چیزی در دی ان ای او وجود
ندارد که ثابت کند او انسان نیست .
گری نوالن پروفسور میکروبیولوژی و ایمن شناسی در دانشگاه ایالتی استانفورد می گوید :
" من فقط الیه بیرونی این موجود را تجزیه و تحلیل کردم اما چیز غیر عادی مشاهده نکردم که
از تعجب داد بزنم این انسان نیست " .
آفرینش ژنتیکی 169
در واقع اینطور نتیجه گیری شده که این موجود شش اینچی چیزی جز یک دختر شش یا 7
ساله نیست .متعاقب این گزارش رسانه های حاکم به وسط معرکه پریدند و گفتند " :باالخره
معلوم شد این موجود یک انسان است " .
آفرینش ژنتیکی 161
اگرچه همین انسان بودن این موجود که خود سواالت فراوانی را باعث می شود .اینکه آیا این
موجود عضو جامعه ای بود ؟ آنها کجا و چگونه میزیسته اند و در زنجیره فرگشتی انسان جایگاه
این موجود کجا است ؟ اما قضیه به همین جا ختم نشده چون تعدادی از دانشمندان از این نتیجه
گیری نهایی راضی نشده اند و اعالم کرده اند که پژوهش علمی در این زمینه کافی نبوده و
ویژگیهای انسانی این موجود محرز نیست .
بطور خاص و برخالف دوازده جفت دنده ای که انسانها دارند این مورد ده جفت دنده در قفسه
سینه دارد .نرخ رشد بیارپایینش در تضاد با اسکلتی است که دارد % 6 .ژنهای اسکلتی اش
( ژنهای کنترل کننده تشکیل اسکلت ) باژنوم انسانی مرجع تطابق نداشته و البته به جمجمه
کشیده ترش هم باید اشاره بکنیم .
در حالیکه برخی این تناقضها را صرفاً جهش دانسته و غیر عادی بودنش را رد می کنند .هیچ
دانشمند یا دکتری قادر نبوده جهشی را توصیف کند که باعث چنین ویژگیهای غیر معمولی شود
.رالف الچمن استاد بازنشسته دانشگاه پزشکی کالیفرنیا طی گزارشی درباره این اسکلت اینطور
نوشته :
" هیچ فرمی از کوتولگی شناخته نشده که تمام ناهنجاریهای قابل مشاهده در این گونه را داشته
باشد "
آفرینش ژنتیکی 168
اگر ما فرضیه طراحی هوشمند را در نظر بگیریم ظاهراً کامالً محتمل است که یک فرازمینی با
برخی تفاوتها در جزئیات بخش اعظم دی ان ای اش شبیه انسان باشد .
نمی توان عدم تطابق % 6بین ژنهای ا ین انسان کوچک اندام وژنوم انسان را به این قضیه ربط
داد ؟ سواالت بسیاری پیرامون این موجود کوچک اندام وجود دارند که بی پاسخ مانده اند .
آوریل هالووی
http://www.ancient-origins.net
آفرینش ژنتیکی 167
ضمیمه 2
آیا ممکن است که مومیایی سه انگشتی انسان نمای پیدا شده در پرو ماجرای منشاء انسان
را تغییردهد ؟
یک بدن مومیایی شده جالب توجه در نازکای پرو پیدا شده .در حالی این مومیایی مورد توجه
قرارگرفته که این یافته خاص ممکن است ماجرای منشاء انسان را تغییر دهد .آیا این بدن
مومیایی چمباتمه زده با جمجمه کشیده که در هر دستش فقط سه انگشت دارد در عین عجیب
وغریب بودن واقعی است ؟ و اگر چنین است درباره تاریخ بشریت چه می تواند به ما بگوید ؟
دانشمندان روشنفکری که تخصصشان منشاء انسان است در برابر یافته شگفت انگیزی قرار
گرفته اند که یا باید آن را واقعی معرفی کنند یا بگویند جعلی است .در این شرایط کنجکاوی
در عین بد بینی مهم است .
موارد جعلی متعددی بوده اند که در تاریخ باستان شناسی بعنوان واقعی مطرح شده اند .اما
موارد بسیاری هم بوده اند که چون با جریان مقتدر علمی جور درنمی آمده اند بی اعتبار اعالم
شده اند .همانطور که با کشف اخیر بقایای 333333ساله یک انسان درمراکش مشخص شد که
آفرینش ژنتیکی 166
تاریخ بشریت همیشه در حال تغییر و تحول است .ما باید درباره اکتشافات جدید زود نتیجه
گیری نکنیم و پرونده را نبندیم حتی اگراین یافته ها در ابتدا باور نکردنی به نظر برسند .
جیمی موسان ،روزنامه نگار پژ وهشگر از مکزیک کسی است که این یافته را به فیلمسازان
موسسه گایا معرفی کرده .آنها به تیمی از پژوهشگران و دانشمندان ملحق شدند تا درست بیرون
محوطه نازکا درباره ماجرای بدن مومیایی شده تحقیق کنند .
ویدیویی که به نتایج حاصل ازتجزیه و تحلیل در مورد این یافته پرداخته نشان می دهد که این
بدن احتماالً منحصر به فردترین فسیلی است که تاکنون شناخته شده .از جمله دانشمندانی که
تا این زمان این یافته را بررسی کرده اند عبارتند از دکتر کنستانتین کورتوکف استاد دانشگاه
سنت پترزبورگ ،دکتر خوزه زالس بنیتس متخصص پزکشی قانونی در دانشکده پزشکی مکزیک
و ناتالیا زالوزناجا رئیس تجزیه وتحلیل تصویری موسسه پزشکی MIBSکه در آزمایشهای اولیه
هم شرکت داشته .
آفرینش ژنتیکی 233
قد این یافته 117سانتی متر است و اندامش شبیه به انسان .این یافته سه انگشت بلند در هر
دست دارد و جمجمه اش کشیده است و گوشی هم ندارد و بینی کوچکی دارد با سوراخهایی
ریز .دکتر کورتوکوف در ویدئو می گوید که این ویژگیها ،ویژگیهای بدریختی محسوب
نمی شوند اما این یافته باوجود انسان نمایی اش موجود دیگری است .
آفرینش ژنتیکی 231
این تنها نمونه از یک جمجمه کشیده پیدا شده در پرو نیست .جمجمه هایی که در پاراکاس
پیدا شده اند بیشترین حجم جمجمه های کشیده ای هستند که در جهان پیدا شده اند .قبرستانی
را درپاراکاس پرو پیدا کرده اند که بیش از 333جمجمه کشیده در آن پیدا شده .
قدمت بعضی ازاین جمجمه ها به سه هزار سال قبل بر می گردد .منشاء این جمجمه ها وشکل
آنها تا مدتها مورد بحث و بررسی قرارگرفته .آزمایش دی ان ای نشان می دهد که جمجمه های
کشیده منشاء شان اروپا و شرق میانه در آسیا است .
از دیگر ویژگیهای عجیب وغریب این جمجمه های دراز تفاوت محل سوراخ پس سری آنها
است ( .سوراخ پس سری به حفره ای بزرگ در استخوان پس سری جمجمه انسان گفته
می شود جایی که از آنجا طناب نخاعی به جمجمه متصل شده ) که نسبت به شکل نرمال
جمجمه های انسان فرق دارد و بزرگ تر و سنگین تر است .
بدن مومیایی که درنازکا پیدا شده با پودر سفیدی پوشانده شده که ظاهراً برای خشک کردن
پوست و حفظ بقای آن استفاده شده .استفاده از این پودر باعث شده که پوست خاکستری به
نظر برسد .اندام های داخلی دست نخورده باقیمانده اند .
آفرینش ژنتیکی 232
آزمایش کربن قدمتش را بین 249تا 413میالدی نشان می دهد .تعیین توالی دی ان ای اش
هنوز ادامه دارد و آخرین نتایج نشان می دهد که او مونث است ونامش را ماریا گذاشته اند .
ملیسا تیتل مدیر اورجینال کانتنت گایا در ویدیویی می گوید که تجزیه وتحلیل نتایج کت اسکن
در جریان است .
ام کی جسی متخصص رادیولوژی اسکلت – عضله دانشگاه بیمارستانی کلورادو به گایا گفته
که " :بعید به نظر می رسد که کسی جمجمه و دستهای این یافته را عمالً دستکاری کرده باشد
تا ظاهرش منحصر به فرد به نظر برسد " .
مدیر ارشد برنامه ساز گایا جی ویدنر می گوید که سنگ نگاره های نزدیک جایی که مومیایی
پیدا شده تصاویری ازانسان نماهای سه انگشتی را نشان می دهند .عالوه براین دکترکورتوف
اشاره کرده که نمونه مثالهای زیادی از مردان سه انگشتی در پیکرنگاره های آمریکای جنوبی
وجود دارد .
آیا این تصاویر بر اساس واقعیت کشیده شده اند یا فقط تصاویر هنری هستند ؟
آفرینش ژنتیکی 233
اگر این یافته واقعی است آن را باید یک گونه فراموش شده از نژاد انسان به حساب آورد؟ آیا
این مدرکی است که وجود گونه های غیرانسانی را ثابت می کند ؟
اگر صحت آن اثبات شود این کشف برای مطالعه منشاء انسان و گذشته باستانی چه معنی
دارد ؟
آلیسا مک درموت
http://www.ancient-origins.net
آفرینش ژنتیکی 234
مردم آیمارا (زبان آیمارا ): aymaraمردم بومی در مناطق آند و آلتیپالنو در در نزدیکی دریاچه تیتیکاکا از
جنوب آمریکا میباشند .جمعیت آنان در حدود 2میلیون است که در کشورهای بولیوی ،پرو و شیلی زندگی
میکنند.
آفرینش ژنتیکی 231
با اینکه این مکان مابین چهار کوه محدود بوده است میفهمیم که همین موانع طبیعی توانسته
برخی انواع کمیاب موجودات زنده را حفظ و از خطر نابودی برهاند که در روزگار مسعودی
هنوز باقیمانده بودند( !.حال نمیدانیم این بوزینههای راست قامت در اثر تکامل و یا آمیزش با
4
انسانها از بین رفتهاند یا بر اثر شکار توسط انسانها!)
. 4از کتاب کشور هفتم پژوهش فرشاد فرشید راد انتشارات آشیان