Professional Documents
Culture Documents
Labratory Slid
Labratory Slid
( Anatomyاناتومی) :علمیست که شکل ,ساختمان و موقعیت تمام قسمت های
بدن وارتباط بین انها را تحت مطالعه قرار میدهد.
اناتومی از دوکلمه گرفته شده ( Ana -1یعنی جدا Tomy -2یعنی قطع کردن)
: Gross Anatomyساختمان های قابل دید و لمس را تحت مطالعه قرار میدهد.
:Microscopic Anatomyساختمان های که بواسطه مایکروسکوب قابل دید است
: Physiology علمیست که وظایف بدن و اعضای انرا مورد مطالعه قرار میدهد.
فیزولوژی از دوکلمه گرفته شده()Logy = study -2 physio =Nature -1
فیزولوژی دارای بخش های زیاد میباشد مانند فیزولوژی قلبی ,تنفسی ,کلیوی...
ارتباطات بین فیزولوژی و اناتومی
هر دوبخش به هم ارتباط نزدیک دارد و به کمک همدیگر فعالیت هایشان را تکمیل
میکند .
حجره) : (Cellواحد ساختمانی و وظیفوی جسم زنده را گویند. o
نسج) : (TISSUچندین حجره با هم یکجا گردیده نسج را تشکیل میدهد. o
عضو ( : )Organچندین نسج با هم یکجا شده عضو را تشکیل میدهد. o
سیستم(ُ : )Systemچندین عضو با هم یکجا شده سیستم را تشکیل میدهد. o
سیستم های بدن
Integumentary system .1
Skeletal system .2
Muscular system .3
Nervous system .4
Endocrine system .5
Cardiovascular system .6
Lymphatic system .7
Respiratory system .8
Digestive system .9
Urinary system .10
Reproductive system .11
موقعیت اناتومیک بدن()Anatomical position
:Anatomical position در اناتومی این فرضیه وجود دارد که گویا شخصی
که ازو صحبت میشود ،در حالت ایستاده طوریکه نهایات علوی بدن وی بدو طرفش
آویخته بوده و چهره و کف دستانش بجانب پیشرو متوجه میباشد؛ قرار دارد .این
وضعیت را حالت اناتومیک میگویند.
سطوح فرضی بدن ()Plans of the body
:Sagittal plan (1خط فرضی که بدن را به 2حصه مساوی و متناظر تقسیم کند
سجیتل پالن گویند ,ساختمانهایکه به خط منقسم کننده نزدیک باشد اصطالح
()Medialانسی و برعکس ان اصطالح )(Lateralوحشی اطالق میگردد .
:Coronal plan (2خط فرضی که بدن را به 2حصه مساوی وغیر متناظر تقسیم کند
بنام کرونل پالن گویند ,ساختمانهایکه به قسمت پیشروخط منقسم کننده قرار دارد
اصطالح )(Anteriorقدام و برعکس ان اصطالح )(Posteriorخلف اطالق میگردد
:Horizontal or transverse plane (3عبارت از خطوط فرضی افقی میباشد که
بدن انسان را به مقطع های عرضانی تقسیم کرده واین خطوط با پالنهای median
و coronalزاویه 90درجه را میسازد.
و ساختمانهایکه به قسمت علوی خط منقسم کننده قرار دارد اصطالح
)(Superiorعلوی و برعکس ان اصطالح )(Inferiorسفلی اطالق میگردد
ساختمان های قابل دید از منظره قدامی و خلفی
شماره
Meaning Terms
فرعی ،اضافی Accessory 1
وابسته به بخشي ازفك ها كه حاوى حفره هاى دندان است Alveolar 4
محل تقارن درز تاجی و درز سهمی در جمجمه ,جلو سر Bregma 15
20
شریان ثباتی Carotid 21
38
Cuboidمکعب مانند
39
Cuneiformsمیخ مانند ،فانه مانند
40
Deltoidدلتا مانند ,مثلث مانند
Depressionفرورفتگی موضعی 41
Dorsalخلفی 44
Eminenceبرجستگی 45
بند نگهدارنده ماهیچه های خم کننده دست و پا Flexor Retinaculum 53
Funiculeبند 57
Glenoid cavityکاسه مانند ,فرو رفتگی استخوان که استخوان دیگر در آن قرار میگیرد 60
61
مربوط به زبان و حلق Glossopharyngeal
62
سرینی Gluteal
63
شکاف ,جای خالی Hiatus
64
مفصل ران Hip joint
65
زیر زبانی ( عصب مربوط به زیر زبان) Hypoglossal
66
مربوط به غده نخامیه ()hypophyse Hypophyseal
67
الیوی Ilium
68
نشان گذاری ,نقش اندازی Impression
69
تیز ,برنده ,قاطع ,دندان ثنایا Incisive
70
قیف مانند Infundibulum
71
بین البینی Intermediate
72
ورید وداجی داخلی Internal Jugular. V
73
بین العظمی Interosseous
74
پر پیچ و خم Labyrinth
75
وابسته به غده اشکیه Lacrimal
76
المدا (یازدهمین حرف الفباى یوناني برابر با الم فارسي و Lانگلیسي ) که Lambda
شکل Yسرچپه را دارد.
77
المدا مانند Lambdoid
78
ورقه یا الیه نازک Lamina
79
وحشی ,جانبی Lateral
81
Linea Terminalisخط نهایی
82
Lingulaزبانچه
83
Magnumبزرگ
84
Malleolusاستخوان غوزک ( بجلک )
85
Mastoidاستخوان پس گوش ( نوک ثدیه مانند )
86
Meatusگذرگاه ,مجرا ,سوراخ
87
Medialانسی
88
Meningealوابسته به پوش دماغ
89
Middleوسطی
90
Mylohyoidنام ساختمان است در عظم مندیبل
91
Navicularزورقی شکل ( قایق مانند )
92
Notchساختمان مشابه به نوک ناوه ,بریده گی ,دندانه
93
Olecranonقوزک آرنج
94
Ophthalmicچشمی ,وابسته به چشم
95
Ovaleبیضوی شکل
96
Palateکام ,سقف دهن
97
Palatineوابسته به کام
98
Parietalجداری
99
Pedicleپایک
اجواف بدن Body cavities
به دو دسته تقسیم میشود :
-1 اجواف قدامی (جوف صدر ,جوف بطن ,جوف حوصله)
-2 اجواف خلفی ( جوف قحفی ,جوف ستون فقرات)
تقسیمات ناحیه وی جوف بطن و حوصله
Homeostasis and Adaptation
Homeostasis .1یا توافق پزیری :ادامه توانایی عملکردی بدن را در یک حالت
نسبتا ثابت داخلی در یک محیط متغیر و نسبتا غیر ثابت بیان میکند.
Adaptation .2یا توافق :سازگاری حجرات بدن با تغیرات فیزولوژیک بدن را گویند .
Atrophy
Hypertrophy
Hyperplasia
Hypoplasia
Metapasia
میکانیزم کنترول Homeostasis
بصورت کل 3دانه است :
.1اخذه ها یا : Receptorsشامل اعصاب حسی میباشد که تنبهات را از قسمت های
مختلف اخذ نموده به مرکز کنترول مربوطه ان میرساند .مانند اخذه های حرارت
.2مرکز کنترول یا : Central controlپیام هایکه که توسط اخذه ها اورده شده انرا
گرفته بعد از تحلیل و تجزیه فرمان عملیاتی انرا صادر میکند .مانند HR,RR, HTN
.3تاثیر کننده ها : Effectorsمیتواند هر یک از اعضای سیستم باشد که فعالیت ان در
پاسخ به عملکرد بدن کاهش یا افزایش یابد مانند افزایش حرکات قلبی ,کاهش یا
افزایش درجه حرارت ....
انواع فیدبک ها
دونوع فیدبک موجود است :
: Negative feedback .1یک میکانیزم استجوابی است که برعلیه تغیرات و
تحوالت بوجود میاید در نتیجه تحریکات و تنبهات را کاهش تا باالاخره توافق
پذیری را فراهم کند مانند درجه حرارت ...
: Positive feedback .2یک میکانیزم استجوابی است که تحریکات و تنبهات را
افزایش داده تا باالاخره بی ثباتی در توافق پذیری را فراهم کند مانند زایمان
شرایط بر قراری هیومیوستازس
گازات ,منرالها ,اب ...دارای غلطت معین باشد. .1
درجه حرارت بدن 37Cو 7.35-7.45 PHخون . .2
BP,HR,RRنظر به سن نارمل باشد. .3
حجرات بدن درای صحت خوب باشد . .4
حجره Cell
در سالهای 1600م رابرت هوک در یک نبات بنام مارک حجره را توسط
مایکروسکوب کشف کرد
اناتومی عمومی یک حجره
تمامی حجرات درای 3ساختمان میباشد :
Nucleusیا هسته .1
Plasma membraneیا غشایی پالزمایی .2
Cytoplasmیا سایتوپالزم .3
هسته در مرکز اطراف ان سایتوپالزم و اطراف ان غشایی پالزمایی .4
قسمت اعظم مواد ساختمانی حجره پروتین میباشد.
Nucleus-1یا هسته
هسته مرکز کنترول حجره بوده که تمامی فعالیت های حجره را کنترول میکند.
هسته برای کنترول و رشد یک عضو مهم است .
هسته دارای DNAو مواد پروتینی است.
هسته دارای Chromosomeکه خواص ارثی را انتقال میدهد 23جوره 22جوره
جسمی و یک جوره جنسی X.Y
هسته دارای 3قسمت است -aغشایی هستوی -bهستچه -cکروماتین
-aغشایی هستوی یا Nuclear membrane
غشایی هستوی هسته را توسط یک غشا ی دوطبقه یی محدود میکند .
غشایی هستوی خاصیت قابلیت نفوذیه انتخابی را دارد و همچنان دارای منافذ بزرگ
برای یک تعداد مواد را دارد.
غشای هستوی مواد هستوی ) (Nucleo plasmمواد جیلی شکل که در اطراف
هستچه و کروماتین است احاطه کرده است.
-bهستچه یاNucleolus
یک ساختمان مدور که دارای غشای محدود کننده ندارد.
در تلوین شکل تاریک را میگیرد بعضی حجرات داری هستچه واحد بعضی های
دارای معتدد ( )Nucleoliمیباشد.
mRNA که توسط DNAساخته میشود در خود ذخیره میکند.
-cکروماتین Chromatin
زمانیکه حجره در حال انقسام نباشد DNAهمرای پروتین ترکیب گردیده یک شبکه
ازاد را میسازد .
در حالت انقسام رشته های کروماتین ضخیم شده که بنام کروموزم(خواص ارثی را
انتقال میدهد) یاد میگردد
-2غشایی پالزمایی یا غشای حجره وی()Plasma membrane
سایتوپالزم را احاطه کرده است .
از دوطبقه شحمی که دارای مواد پروتینی نیز میباشد ساخته شده است.
بقسم یک مانعه انتخابی عمل میکند.
غیر قابل نفوذ برای اکثریت مالیکول های منحل در اب است.
دارای Micro villiبرای افزایش سطع جذب در حجره است.
دارای Junctionها بخاطر محکم ساختن حجرات به هم دیگر است.
3-Cythoplasm
در بین غشایی حجروی قرار دارد
اکثریت فعالیت های حجروی در ان صورت میگیرد و بحیث فابریکه حجره است.
سایتوپالزم دارای ساختمان های ذیل میباشد:
: Cytosol .1ماده نیمه قابل شفاف بوده و یک تعداد عناصر را در خود جا داده بطوریکه
قسمت عمده ان اب ویک تعداد مواد مغذی را بشکل منحل در احتوا مینماید.
:Inclusions.2مواد کیمیاوی است واحد های وظیفوی بشمار نمیرود .که شامل
مواد مغذی ذخیروی و یا تولیدات حجروی شامل قطره های شحمی ,صباغات ..
: Organelles.3اعضای کوچک سایتوپالزمی که وظایف مشخص را در حجره
به پیش میبرد که شامل ساختمان های ذیل است:
ارگانیل های حجروی
: Mitochondria .1ساختمان های ساسچ مانند است که دارای یک مقدار انزایم
میباشد که بواسطه ان مواد غدایی تجزیه شده و انرژی ازاد میشود.
: Ribosom .2عبارت ازساختمان های کوچک ,نازک مدور و تاریک است که
وظیفه ان ترکیب پروتین ها در حجره است.
: Endoplasmic reticulum .3عبارت از یک سیتم شبکوی در بین حجره است که
در انتقال پروتین ها از یک قسمت به قسمت دیگر حجره ایفا وظیفه میکند ,دونوع اند
: Rough Endoplasmic reticulum .aدر ارتباط با رایبوزم ها است ,
زمانیکه رایبوزم پروتین ها را بسازد بواسطه تیبول های RERبه قسمت های
مختلف حجره انتقال داده میشود.
: Smooth Endoplasmic reticulum .bدر ترکیب کلسترول ,مواد شحمی
وغیر سمی ساختن مواد و ادویه جات وظیفه دارد.
ادامه
اجسام گلجی ( :)Golgi apparatusساختمان های هموار ,غشایی کیسه مانند که .4
در مجاورت هسته قرار داشته و درحمل و نقل پروتین ها بحیث رهنما عمل میکند.
: Lysosomesساختمان های کیسه یی شکل و دارای انزایم های هاضموی قوی .5
است که باعث هضم اجسام اجنبی حجروی میگردد.
: Peroxisomesساختمان های کیسه یی شکل و دارای انزایم های قویOxidase .6
است که باعث هضم مواد شحمی و سمی حجروی میگردد.
: Cytoskeletonعبارت از یک شبکه پروتینی است که در سراسر سایتوپالزم .7
وسعت یافته میباشد و بخاطر محدود ساختن حجره و تقویه ساختمان های رول را ایفا
میکند.
: Centriolesیک جوره در مجاورت هسته ساختمان میله مانند بوده که درزمان .8
انقسام حجروی رول دارد.
یک تعداد ساختمان های دیگر مانند Cilia , Flagellaهم یک تعداد حجرات دارد.
وظایف حجروی function of the cell
استقالب یا : Metabolismشامل تمامی فعالیت های Anabolismو Catabolism .1
میگردد و همچنان در اثر تعامالت فوق , ATP,O2مواد عذایی حاصل میگردد .
هضم یا : Digestionمواد در سیستم هضمی بدن به واحد های ساختمانی تجزیه بعد .2
توسط سیستم قلبی وعایی به تمام قسمت های بدن انتقال داده میشود .
اطراح یا : Excretionعملیه است که مواد غیر ضروری از بدن طرح میگردد. .3
تکثر یا تولید مثل : Reproductionدر انسانها ازسبب القاح صورت میگیرد از .4
خانم تخمه Ovumاز مرد تخمه مردانه Spermبا هم یکجا شده .
نمو یا : Growthپروسه است که در ان اندازه و سایز بدن در اثر ازیاد حجرات بدن .5
زیاد میشود .
حرکت یا : Movementفعالیت های که به واسطه سیستم عضلی و اسکلستی که در .6
نتیجه باعث راه رفتن ,اب بازی ...میگیردد.
ادامه
.7عکس العمل یا : Reactionعمل متقابل به مقابل تبه را گویند مانند تماس به اتش.
.8تنفس یا : Respirationشامل دو مرحله Inspiration and Expirationاست .
انواع انساج
Epithelial tissue -1
سطح خارجی بدن و سطح داخلی اجواف بدن را پوشانیده است .
بین حجرات ارتباط محکم موجود است
ماده بین الحجروی یا مترکس ان بسیار کم است
در باالی یکه طبقه بنام غشا قاعدوی موقیعت دارد
وظایف نسج اپیتل
Protection .a
Secretion .b
Absorption .c
Sensory reception .d
Forming gland .e
-2نسج منضم Connective tissue
زیادترین انساج بدن را تشکیل میدهد.
این حجرات نظر به اپیتل از هم جدا قرار گرفته و ماده بین الحجروی شان بر خالف
نسج اپیتل زیادتر است .
در تشکیل عظام ,غضاریف بدن ,تشکیل خون ..
اکثرا نسج منضم اروای خوب میداشته باشد
وظیفه انتقالیی و استنادی ترمیم و محافظوی دارد.
-3نسج عضلی Muscular tissiu
سیستم عضالتی بدن از ان تشکیل شده است
-4نسج عصبی Nervous tissues
تشکیل دهنده سیتم عصبی است که وظیفه ان کنترول بدن است
استخوانها Bones
از نسج منظم ساخته شده است و از جمله مواد سخت بدن بشمار میرود .
شامل دو نوع مواد تشکیل دهنده دارد -1عضوی ( پروتین و رشته های موالجن)
-2مواد غیر عضوی یا معدنی که شامل Ca , Pمیباشد.
حجرات عظمی سه نوع است :
: Osteocyte.1حجرات است که همیشه در نسج عضمی میباشد.
: Osteoblast.2حجرات است که در سنتیز و تشکل استخوان نقش دارد .
:Osteoclast.3در جذب و پر کاری عظمی نقس دارد .
( a- Red bone marrow استخوان دارای دو نوع مغز است
)b-Yellow bone marrow
سطح خارجی استخوان توسط نسج منضم لیفی سمحاق( )Periosteumپوشیده است
Form of bones
عظام از نظر شکل ظاهری 4نوع است:
: Long bones .1دارای یک جسم( )Diaphysisکه دارای کانال میباشد که مملو از
مخ عظمی است .دارای دو نهایت( )Epiphysisمیباشد سرحد بین جسم و نهایت بنام
( )Methaphysisیاد میگیردد مانند ... Femur , Humerus
ادامه
: Short bones .2بشکل مکعب و مکعب مستطیل میباشد که اکثرا از نسج عظمی
اسفنجی ساخته شده مانند مچ دست ,کری پا ...
: Flat bones .3از دو ورقه Compact bonesکه میان ان Spongy boneقرار
دارد مانند . Skull , Ribs , sternum
: Irregular bone .4شامل کتگوری های فوق نمیگردد مانند Vertebra , hip
وظایف عظام Function of the bones
چوکات بدن را تشکیل میدهد. .1
در حرکات بدن رول عمده را بازی میکند. .2
در حفاظت یکتعداد اعضا بدن رول عمده را دارد مانند جمجمه در حفاظت مغز. .3
در ذخیره کلسیم بدن نقش عمده دارد مثال %97نمکهای کلسیمی بدن درعظام است. .4
بعد از تولد Red bone marrowدر عظام اسفنجی در ساخت حجرات خون ... .5
Skeleton
بدن یک شخص کاهل از 206قطعه عظام تشکیل شده است.
Skeleton شامل دو قسمت است -1اسکلیت محوری()Axial skeleton
-2اسکلیت ضمیموی()Appendicular skeleton
Axial skeleton
Skull
Cranium 8
Face 14
Auditory ossicles 6
Hyoid 1
Vertebrae 26
Sternum 1
Ribs 24
Appendicular skeleton
Shoulder girdles
Clavicle 2
Scapula 2
Upper extremities
Humerus 2
Radius 2
Ulna 2
Carpal bones 16
Metacarpals 10
Phalanges 28
Pelvic girdle
Hip bone 2
Lower extremities
Femur 2
Patella 2
Fibula 2
Tibia 2
Tarsal bones 14
Metatarsals 10
Phalanges 28
ترقوه Clavicle
یک استخوان طویله است که دارای یک جسم و دو نهایت میباشد.
جهت آسانی مطالعه clavicleرا بدو قسمت یعنی 1/3وحشی هموار ،و 2/3انسی
استوانه یی شکل تقسیم میکنیم.
1/3 وحشی دارای دو وجه علوی و سفلی میباشد که توسط دو کنار قدامی و خلفی
ازهمدیگر جدا شده اند .کنار قدامی مقعر بوده و ضخامت کوچک بنام deltoid
tubercleدارد و وجه سفلی آن یک ضخامت برجسته در نزدیک کنار خلفی نشان
میدهد که بنام conoid tubercleیاد میگردد .وحشی تر ازان یک خط درشت بنام
trapezoid lineکه سیر obliqueیعنی مایل دارد ،دیده میشود.
ادامه
2/3 انسی دارای چهار وجه قدامی ،خلفی ،علوی و سفلی میباشد که کدام سرحد
واضح بین این وجوه وجود ندارد .در وجه سفلی یک درشتی نسبتا ً بزرگ دیده میشود
که بنام impression for costo- clavicular ligamentیاد میشود .درثلث
متوسط وجه سفلی یک میزابه دیده میشود که بنام
groove.for sub clavicle muscle
نهایت وحشی استخوان یا acromial endدارای یک سطح مفصلی کوچک است
که با acromionدر استخوان scapulaمفصل میشود.
نهایت انسی استخوان یا sternal endبا manubrium sterniو غضروف
ضلعی اول مفصل میشود.
( کتف ) Scapula
قسمت اعظم استخوان توسط جسم آن ساخته شده که هموار بوده شکل مثلثی دارد.
قسمت علوی آن بنام قاعده یا baseو نهایت سفلی آن بنام ذروه scapulaیا apex
of scapulaیاد میشود.
جسم دارای دو وجه قدامی یا ،costal surfaceو خلفی یا dorsal surface
میباشد.
جسم استخوان دارای سه زاویه علوی ،سفلی ،و وحشی میباشد که توسط سه کنار
انسی ،وحشی و علوی از همدیگر جدا شده اند.
برعالوه از جسم سه عدد بارزه نشئت میکنند که عبارتند از:
acromion process ،spine of scapulaو .coracoids process
Glenoid cavityیک حفره کم عمق ناک مانند است که در زاویه وحشی scapula
قرار داشته و دارای یک سطح مفصلی میباشد که با راس استخوان humerusیکجا
شده مفصل شانه یا shoulder jointرا میسازند.
( عضد ) The Humerus
یک استخوان طویله میباشد که دارای یک قسمت متوسط استوانه یی شکل بنام shaft
یا جسم ،و دو نهایت متوسع بنام upper & lower endsمیباشد.
نهایت علوی آن به آسانی با داشتن یک راس مدور نسبتا ً بزرگ که بجانب انسی
متوجه میباشد ،از نهایت سفلی استخوان فرق میشود.
Headیا راس استخوان دارای یک سطح مفصلی محدب و لشم میباشد که با
glenoid cavityمفصل میگردد.
برعالوه در نهایت علوی humerusدو برجستگی بنام greater & lesser
) tubercles (or tuberositiesنیز موجود میباشند که این دو برجستگی از همدیگر
توسط یک میزابه بنام ( intertubercular sulcusیا )bicipital grooveاز هم
جدا شده اند.
در نهایت سفلی با دو استخوان ساعد مفصل میگردد.
( کعبره )The Radius
یک استخوان طویله بوده دارای جسم و دو نهایت علوی و سفلی میباشد که در
ضخامت آن medullary cavityقرار دارد.
در نهایت علوی آن یک راس disc shapedقرار داشته ولی نهایت سفلی آن بمراتب
بزرگتر میباشد.
نهایت علوی حاوی راس ،عنق ،و یک tuberosityمیباشد.
(_ زند ) The Ulna
یک استخوان طویله است که دارای جسم و دو نهایات علوی و سفلی میباشد و در
ضخامت آن medullary cavityقرار دارد.
نهایت علوی دارای دو بارزه مهم بنام olecranon processو coronoid
processمیباشد.
یک ثلیمه بزرگ بنام Trochlear notchوجه قدامی olecranonو وجه علوی
coronoid processرا میپوشاند.
Trochlear notchبا trochlea humeriمفصل شده و در تشکل مفصل آرنج سهم
میگیرند.
The Skeleton of the Hand
اسکلیت دست شامل استخوانهای بند دست ،کف دست ،و انگشتان میباشد.
اسکلیت بند دست یا wristشامل هشت عدد استخوانهای کوچک و نامنظم بنام
carpal bonesمیگردد.
اسکلیت کف دست یا palmحاوی پنج عدد استخوانهای طویل بنام metacarpal
bonesمیباشد.
و باالخره اسکلیت انگشتان یا digitsاز استخوانهای طویل کوچک بنام phalanges
یا بند انگشتان ساخته شده اند.
در هر انگشت سه بند یا phalanxوجود دارد که عبارتند از proximal, middle
،& distal phalagesبه استثنای انگشت شصت که تنها دو بند proximalو distal
دارد.
Carpal Bones
استخوانهای بند دست در دو ردیف proximalو distalترتیب شده اند.
در ردیف proximalاز وحشی به انسی استخوانهای ذیل قرار دارند:
• -Scaphoidقایق مانند
• -Lunateساختمان نیمه هاللی دارد.
• -Triquetralیک استخوان کوچک بوده تقریبا ً مکعبی شکل است.
• -Pisiformساختمان مانند یک نخود دارد.
در ردیف distalاز وحشی به انسی استخوانهای ذیل قرار دارند:
• -Trapeziumساختمان شبیه ذوذنقه را داشته
• -Trapezoidیک استخوان شبیه کفش میباشد.
• -Capitatesبزرگترین استخوان carpalبوده و دارای یک راس مدور در یک
نهایت خویش میباشد.
• -Hamateدارای یک بارزه چنگک مانند بنام hamulus of hamateمیباشد.
The Hip Bone
بنام pelvic girdleیا کمربند طرف سفلی نیز یاد میشود .این استخوان یکجا با
sacrumو coccyxحوصله استخوانی را تحدید میکنند.
Hip boneاز سه قطعه مختلف که بنام الیوم ،پوبیس و اسکیوم یاد میشوند ،متشکل
میباشد .این هر سه قطعه در یک محل باهم دیگر یکجا میشوند که بنام
acetabulumیاد میگردد.
Acetabulumعبارت از یک حفره بزرگ و عمیق میباشد که در وجه وحشی hip
boneواقع بوده و با راس استخوان femureیکجا شده hip jointرا میسازد.
پایینتر از acetabulumیک فوحه بزرگ بیضوی یا مثلثی شکل بنام foramen
obturatorقرار دارد.
پوبیس در قسمت علوی و انسی foramen obturatorقرار داشته و قدامی ترین
قسمت hip boneتوسط همین قطعه ساخته میشود .هردو قطعه پوبیس راست و چپ
در خط متوسط باهم یکجا شده و مفصلی بنام pubic symphysisرا میسازند.
The Acetabulum
یک حفره پیاله مانند عمیق در وجه وحشی hip boneمیباشد که با راس femur
مفصل میگردد.
لبه این حفره در قسمت قدامی سفلی ناقص بوده و بنام acetabular notchیاد
میشود.
زمین این حفره یک سطح مفصلی دارد که شکل نیمه هاللی داشته و بنام lunate
surfaceیاد میشود .این سطح با راس فخذ مفصل میگردد .قسمت متباقی زمین
acetabulumغیر مفصلی بوده بنام acetabular fossaیاد میشود.
همچنان دارای یک میزابه است بنام . Supra acetabular groove
در تشکل acetabulumهر سه قطعه الیوم ،پوبیس و اسکیوم سهم میگیرند.
The Obturator Foramen
این فوحه در بدن انسان زنده توسط یک صفحه فبروزی مسدود میباشد که بنام
obturator membraneیاد میگردد.
در نزد مرد ها بشکل بیضوی و در نزد خانم ها بشکل مثلثی میباشد.
یا اقطار حوصلهDiameters of the pelvis
Inletیا فوحه دخولی حوصله: .A
قطر قدامی -خلفی :از کنار علوی pubic symphysisبا خرشوم اندازه میشود که .a
در حدود 11سانتی میباشد.
قطر مستعرض :هردو نقطه وسطی pelvic brimرا در جوانب بهم وصل میکند و .b
در حدود 13سانتی میباشد.
قطر مایل یا :Obliqueاز iliopubic eminenceتا sacroiliac jointطرف .c
مقابل حساب میشود و در حدود 12.5سانتی میباشد.
Outletیا فوحه خروجی حوصله: .B
قطر قدامی -خلفی :از ذروه coccyxتا کنار سفلی pubic symphysisحساب .a
میشود و در حدود 12.5سانتی میباشد.
قطر مستعرض :هر دو نقطه متوسط Ligamentum sacrotuberousرا بهم .b
وصل کرده در حدود 11سانتی میباشد.
قطر مایل :از نقطه متوسط Ligamentum sacrotuberousیکطرف تا محل .c
اتصال ramusهای اسکیوم و پوبیس حساب شده در حدود 11.8سانتی میباشد.
( فخذ ) Femur
یک استخوان طویله است که دارای جسم و دو نهایات علوی و سفلی میباشد.
Upper end یا نهایت سفلی
حاوی ،neck ،headو دو بارزه بنام greater & lesser trochantersمیباشد.
Head مدور بوده بطرف انسی و علوی متوجه میباشد .در قسمت مرکزی آن یک
فرورفتگی کوچک بنام central foveaدیده میشود.
Neck راس را با جسم وصل میکند.
Greater trochanter یک بارزه چارضلعی بزرگ است که در وجه وحشی نهایت
علوی فخذ واقع بوده و فاصله بین این بارزه و head of femurبنام
trochanteric fossaیاد میشود.
Lesser trochanter یک بارزه مخروطی شکل میباشد .قسمتهای خلفی greater
& lesser trochantersتوسط یک خط بنام intertrochanteric crestباهمدیگر
وصل شده که کمی باالتر ازین خط یک برآمدگی بنام quadrate tubercleدیده
میشود.
در قدام neckبا shaftاستخوان فخذ توسط یک intertrochanteric lineباهم
وصل شده است که این خط در سفلی به spiral lineامتداد یافته.
ادامه
نهایت سفلی یا lower end
نهایت سفلی فخذ از دو کاندیل بزرگ انسی و وحشی ساخته شده است .این کاندیلها در
قدام باهم وصل شده و در خلف توسط یک intercondylar notchیا fossaعمیق
از همدیگر جدا میشوند.
در وجوه قدامی هر دو کاندیل یک سطح مفصلی مقعر برای مفصل شدن با استخوان
patellaدیده میشود.
کاندیلها در سفلی با استخوان tibiaیکجا شده مفصل زانو را میسازند .در هردو
کاندیل یک سطح مفصلی بزرگ و محدب دیده میشود که قداما ً با patellar surface
در امتداد بوده و برعالوه سطوح سفلی و خلفی کاندیلها را نیز میپوشاند.
در وجه وحشی کاندیل وحشی یک برجستگی بنام lateral epicondyleقرار داشته
و در وجه انسی کاندیل انسی نیز یک برجستگی بنام medial epicondyleدیده
میشود .در علوی ترین قسمت کاندیل انسی یک برجستگی دیگر بنام adductor
tubercleنیز وجود دارد.
( Fibulaشظیه ) و ( Tibiaقصبه)
استخوانهای طویله است که دارای جسم و دو نهایات علوی و سفلی میباشد.
The Skeleton of the Foot
canlcaneusیک استخوان بزرگ دیگر بنام talusقرار دارد که با نهایات سفلی
tibiaو fibulaیکجا شده ankle jointرا میسازد.
قدامتر از talusو calcaneusدو استخوان با سایز متوسط قرار دارند که استخوان
انسی آن navicularو استخوان وحشی آن بنام cuboid boneیاد میشود.
قدامتر از navicularسه استخوان کوچک قرار دارند که بنام medial,
intermediate & lateral cuneiformsیاد میشوند.
قدامتر از tarsal bonesپنج عدد استخوان میتا تارسوس یا metatarsal bones
قرار دارندو قدامتر ازانها phalangesدیده میشوند که در هر انگشت پا نیز مثل
انگشتان دست سه بند یا phalanxوجود دارد .بجز از انگشت شصت که دران صرفا ً
دو بند proximalو distalقرارد دارند.
اسکلیت تنه یا Trunk
جذع یا تنه در مجموع از سه قسمت تشکیل گردیده است
ستون فقرات vertebral column .1
قفس صدر Thorax .2
حوصله Pelvis .3
The Vertebral Column
ستون فقرات یک ستون استخوانی طویل و ارتجاعی میباشد در خط متوسط بدن در
قسمت خلفی جذع قرار دارد.
از قاعده قحف base of skullشروع وتا ذروه عصعص apex of coccyxادامه
دارد.
از 33یا 35فقره تشکیل گردیده که توسط intervertebral diskاز هم جدا
میشود.
ادامه
و از پنج بخش تشکیل گردیده است :
.1ناحیه رقبی یا گردن cervical partکه از 5فقره تشکیل گردیده و به حرف C
نشان داده میشود.
.2ناحیه صدری یا ظهری thoracic or dorsal partاز 12فقره تشکیل گردیده و به
حرف Tویا Dنشان داده میشود.
.3ناحیه قطنی یا کمر Lumbal partاز 5فقره تشکیل گردیده و به حرف Lنشان داده
میشود.
.4ناحیه عجزی یا حوصلی Sacral partاز 5فقره تشکیل گردیده و به حرف Sنشان
داده میشود.
.5ناحیه عصعصی یا Cocygeal partاز 4یا 6فقره تشکیل گردیده و به حرف CO
نشان داده میشود.
( قص ) Sternum
این استخوان شبیه یک خنجر بوده در جدار قدامی صدر باالی midlineبشکل
عمودی قرار دارد .یک flat boneبوده دارای دو وجه قدامی و خلفی میباشد .این
استخوان از سه قطعه ساخته شده است که از باال به پایین
عبارتند از body ،manubriumو .xiphoid process
دو قسمت اول با هم توسط manubrio-sternal jointکه یک مفصل symphysis
میباشد؛ و دو قسمت آخری توسط xiphi-sternal jointمفصل میشوند.
نهایات قدامی costal cartilagesهفت ضلع علوی به کنار های راست و چپ
استخوان sternumوصل میگردند .در ناحیه attachmentاین غضاریف ضلعی
دندانه های کوچک در کنار های sternumدیده میشود.
کنار علوی manubrium sterniدر هردو طرف با sternal endsاستخوانهای
clavicleیکجا شده sternoclavicular jointرا میسازند .ناحیه بین دو clavicular
notchدر کنار علوی ،manubrium
بنام suprasternal notchیا jugular notchیاد میشود.
محل اتصال هردو قطعه manubriumو bodyاز منظره جنبی با هم دیگر یک
زاویه را میسازند که بطرف قدام متبارز بوده و بنام sternal angleیاد میگردد که
163درجه میباشد.
اضالع Ribs
اضالع عبارت از استخوانهای طویل منحنی شکل اند که جدار های جنبی قفس صدری را میسازند.
در هر طرف خط متوسط 12ضلع وجود دارد که از نظر طول از هم متفاوت میباشند .طویلترین
ضلع ،ضلع هفتم بوده و اضالع باالتر و پایینتر ازان بمراتب کوتاهتر شده میروند.
دو ضلع مجاور از همدیگر توسط یک intercostals spaceجدا میشوند.
اضالع خلفا ً به فقرات صدری وصل بوده و نهایات قدامی هفت ضلع علوی توسط costal cartilages
شان به sternumوصل میگردند.
هفت ضلع اول را بنام اضالع حقیقی یا true ribsیاد میکنند.
نهایات قدامی اضالع هشتم ،نهم و دهم نیز دارای غضاریف ضلعی بوده ولی غضاریف آنها به
sternumنمیرسند ،بلکه بالنوبه به costal cartilageضلع علوی تر از خود ،وصل میشوند؛ این سه
ضلع بنام اضالع کاذب یا false ribsیاد میگردند.
نهایات قدامی اضالع یازدهم و دوازدهم دارای یک costal cartilageکوچک بوده ولی به حالت آزاد
قرار داشته و به جایی وصل نمیشوند؛ این دو ضلع بنام اضالع شناور یا floating ribsیاد میگردند.
The Skull
معلومات عمومی درباره skull
• استخوان االشه پایین بنام mandibleیاد میگردد .متباقی تمام استخوانهای دیگری کهه
در تشههکل skullسهههم دارنههد ،بههین خههود شههان توسههط مفاصههلی بنههام suturesوصههل
craniumیههههها قحهههههف یهههههاد میشهههههوند. میباشهههههند ایهههههن اسهههههتخوانها مجموعههههها ً بنهههههام
یعنی ).)Cranium= Skull – Mandible
یکتعداد عظام که در تشکیل جمجمعه شامل است :
Frontal
Parietal
Occipital
Maxilla
Zygomatic
Nasal
مفاصل یا Joints
اناتومی و فزیولوژی
جلد بزرگترین عضو وظیفوی بدن میباشد ,در شخص کاهل جلد تقریبا ً 2متر مربع
ساحه را پوشانیده و %16وزن بدن را تشکیل میدهد.
وظیفۀ اساسی جلد اینست تا محیط داخلی بدن را از محیط خارجی جدا کرده و آنرا
محافظت کند.
سایر وظایف جلد عبارت اند از :جلوگیری از ضیاع مایعات بدن ،تولید ویتامین ،Dو
کمک در تنظیم حرارت .جلد همچنان یک عضو اطراحی و حسی میباشد.
جلد یک عضو استاتیک (چیزیکه حالت آن تغیر نمیکند) نبوده بلکه در مقابل خواص
محیط تطابق میکند
جلد یک سیستم مطبق میباشد که از اپیدرم ،درم ،و هایپودرم تشکیل شده .هایپودرم
همچنان الیه های تحت الجلدی نامیده میشوند.
Epidermiseاپیدرم
وظیفۀ نسج بشروی (اپیتیلیوم) محافظت از بدن میباشد .وی حجراتی را تولید میکند
که باآلخره به طبقۀ قرنی ) (stratum corneumتبدیل میشود که ما آنرا دیده و
لمس کرده میتوانیم .این اپیتلی است که اعظما ً از کراتینوسایت ها ساخته شده.
اپیدرمس بر اساس موقعیت آن در بدن دارای ضخامت مختلف میباشد مثالً ،ضخامت
آن در پلک ها ،0.05mmدر ظهر 0.5-1mmو در کف دستان و پاها 4mmیا
بیشتر از آن میباشد.
اپیدرم به الیه های مختلف تقسیم شده:
-1 طبقۀ قرنی عبارت از طبقۀ مردۀ جلد است که شما آنرا دیده و لمس میکنید .وظیفۀ
آن محافظت از حجرات زندۀ تحتانی آن با فراهم کردن عایق سخت بین محیط خارج
و حجرات ظریف داخلی میباشد .این الیۀ حجرات منظما ً تعویض میشود.
ادامه
-5 stratum spinosum-4Granulosum-3 stratum granulosum-2
stratum basalمیباشد.
هر طبقه مرحلۀ مختلف بلوغ حجره را در سیکل تعویضی آن نشان میدهد که تقریبا ً
30-20روز است .حجرات جدید در طبقات عمیق قرار داشته و بطرف طبقۀ
خارجی (طبقۀ که قابل لمس است) در حال حرکت اند .حجرات مرده می ریزند.
حجرات دیگر مانند میالنوسایت ها ،حجرات النگرهان ،و حجرات مرکل نیز وجود
دارند.
میالنوسایت ها میالنین تولید میکنند که جلد را از اشعۀ ماورای بنفش محافظت کرده
و رنگ جلد را تعین میکند.
النگرهان حجرات معافیتی اند .هنگام تخریب جلدی آنها پاسخ دفاعی را آغاز میکنند،
مثالً زمانیکه توسط چاقو انگشت بریده شود یا هنگام افتیدن زانو تخریش گردد.
حجرات مرکل برای تمایز لمس خفیف به کار میرود.
ادامه
اپیدرم غیر وعایی است.
اعصاب متعدد حسی اپیدرمس را تعصیب میکنند.
اعصاب حسی اپیدرم حرارت ،درد و گرمی و سردی ,فشار را درک و انتقال میدهد.
زمانیکه این اعصاب بدرستی فعالیت نه کنند احساس هائی چون کرختی ،سوزنک
زدن ،درد ،سوزش بمیان می آیند.
Dermiseدرم
درم تحت اپیدرم و باالی هایپودرم قرار دارد .یک ساختمان نسج منضمی بوده که دارای
مترکس وسیع خارج الحجروی متشکل از الیاف کوالژن و االستین میباشد این عناصر توسط
فایبروبالست ها تولید میشوند.
درمس دارای اوعیه بوده در حالیکه اپیدرم غیر وعائی است.
درمس دارای دو الیه است.
Papillary dermis-1تحت اتصال درم و اپیدرم ) (dermo-epidermal junctionقرار
دارد ،این ناحیه ایست که در آن از طریق غشای قاعدوی با اپیدرم تبادله صورت میگیرد.
( Reticular dermis-2درمس شبکوی) عمیقا ً قرار داشته و تقریبا ً تمامی ضخامت درم را
در بر میگیرد از فایبر های متعدد کوالژن موازی و فایبر های االستین موجی که داخل
چوکات کوالژنی را مملو میسازد متشکل گردیده.
این یک طبقۀ سخت و مقاوم است تا بدن را در مقابل صدمۀ میخانیکی محافظت کند و در
عین حال ایالستیکی است تا تحرک کافی داشته باشد.
از سبب شبکۀ شعریوی آن درم عبارت از حمایۀ وعایی اپیدرم میباشد .این جریان خون در
تنظیم درجۀ حرارت بدن و انتقال مواد مغذی به جلد رول مهم دارد.
درم دارای فولیکول های جلدی ،غدوات عرقیه ،غدوات دهنی ،و آخذه های متنوع جلدی
میباشد.
هایپو درم یا الیۀ تحت الجلدی
عمیق ترین طبقۀ جلد است از شحم تحت الجلدی تشکیل گردیده که نظر به فرد
ضخامت آن متفاوت است .رول هایپو درم جذب کردن ضربه و محافظت بدن از
سردی بیرونی میباشد.
جلد یک مانع فزیکی میباشد بدن را از محیط بیرونی محافظت میکند.
از ضیاع مایع حجروی جلوگیری کرده و دارای غشای نیمه قابل نفوذ است.
جلد میکند .بدنرا از ترضیض میخانیکی ،توکسین های کیمیاوی ،اشعۀ ماورای بنفش
آفتاب و عوامل انتانی مثل باکتریا و فنگس محافظت میکند .اپیدرم این محافظت را
فراهم
ادامه
و اهمیت آن زمانی بیشتر نمایان میگردد که اپیدرم توسط خراشیدگی یا بریدگی ها
تخریب گردیده و سبب دخول انتان و ضیاع مایعات گردد.
زمانیکه اپیدرم برداشته شود ،قابلیت نفوذیۀ درم بسیار زیاد میشود .مثالً ،سوختگی یا
زخم های که دارای ضخامت قسمی اند ،به آسانی پارچه های فوقانی خود را با
اگزودات ها خود مرطوب میسازد.
زمانیکه جلد تخریب شود ،قدرت انجام وظایف خویش را از دست میدهد ،زمانیکه
ساحۀ کوچکی را در برگیرد جدی نبوده اما زمانیکه ساحات بزرگ جلد را دربرگیرد،
نتایج تهدید کنندۀ حیاتی داشته و اگر شخص زنده بماند پیامد های طویل المدت خواهد
داشت.
وظایف جلد
-1 تنظیم حرارت
تعرق در تنظیم درجۀ حرارت بدن کمک میکند .با افزایش درجۀ حرارت بدن تعرق
افزایش یافته و بدن سرد میشود ،و با کاهش درجۀ حرارت بدن تعرق کاهش می یابد.
زمانیکه از سبب صدمۀ نخاع شوکی یا سوختگی های ساحات بزرگ بدن ،توانائی
تعرق مختل گردد پیامد های تهدید کنندۀ حیاتی خواهد داشت.
ادامه
-2 حس جلدی
تعصیب جلدی بسیار مغلق بوده و وظایف آن عبارت اند از درک محرکات بیرونی،
تنظیم حرارت ،و مکالمات اجتماعی مثل مصافحه.،
مودلیتی های مؤصلۀ حسی مشتمل اند بر لمس ،اهتزاز ،درجۀ حرارت ،فشار ،درد و خارش.
ادامه
درک نمودن حس درد nociceptionنامیده میشود و عبارت از درک محرکیست که
میتواند سبب صدمۀ نسجی شود.
nociceptorsیکعده محرکات را درک کرده میتوانند ،مثالً فشار ،حرارت ،سردی،
و صدمۀ کیمیاوی.
آخذه های حرارتی سردی و گرمی به شکل نهایات آزاد عصبی موجود بوده و به
شکل غیر منظم در جلد توزیع گردیده .آخذه های سردی زمانی فعال میشوند که درجۀ
حرارت بدن 20-1درجه پائین تر از درجۀ حرارت هستوی بدن قرار گیرد .آخذه
های گرمی بین 34تا 45درجۀ سانتی گرید به صورت دوامدار اکشن پوتانشیل تولید
میکنند ،اما با افزایش درجۀ حرارت فریکونسی آن افزایش میکند.
در درجۀ حرارت بلند تر از 45سانتی گرید ،حرارت به شکل درد احساس میگردد.
-3عضو معافیتی
جلد همچنان یک عضو معافیتی بشمار میرود .حجرات النگرهانس در اپیدرم انتیجن
را میگیرد ،بعداً از طریق اپیدرم و درم به سیستم لمفاتیک مهاجرت میکند .آنها
انتیجن را به لمفوسایت ها تقدیم میکنند که آنها انتیجن را تخریب میکنند،
حجرات لنگرهانس همچنان سایتوکاین ها افراز میکنند که محیط را تغیر داده و در
عکس العمل التهابی رول مهم را به عهده دارند.
دوران خون جلدی
اوعیۀ خون درم %10خون کاهل را تشکیل میدهد.
Heart
قلب)(Heart
تعریف :
شکل وموقعت:
وزن ,حجم و فیصدی :
دیوارقلب از خارج به داخل از 3طبقه تشکیل شده
1 پریکارد
2 میوکارد
3 اندوکارد
اجواف قلب
قلب انسان دارای 4جوف است
دو در علوی به نام دهلیز ()Artium
دو در سفلی بنام بطن()Ventricle
(Septum) به قلب راست و چپ تقسیم میشود
دسامات قلب
قلب دارای 4دریچه Valveمیباشد
Tricuspid در بین دهلیزو بطن راست
Bicuspid or Mitral در بین دهلیزو بطن چپ
Pulmonic valve دسام ریویخون را از بطن راست به شریان ریوی
Aortic valve دسام ابهر خون را از بطن چپ به شریان ابهر هدایت
میکند.
Systole and Diastole
درسیستول :بطین منقبض شده خون را به شرایین ِمیراند
دیاستول :قلب استرخا نموده خون ازدهلیز وارد بطن میشود
آوازهای قلب Lob and Dup
: Lub دراثر بسته شدن دریچه های Bi and Tri cuspidsکه شروع سیتول میباشد.
: Dop دراثر بسته شدن دریچه های Semi lunarکه شروع دیاستول میباشد