Professional Documents
Culture Documents
سایبان مقدس
گZذاران این نظZZام «افZZراد را در تصZZرفاتیکم :در این کتاب در مورد نظZZام اقتصZادی کاپیتالیسZم آمZده اسZZت کZه بنیان
اقتصادیشان مانند اشتر بیمهار آزاد میمانند و برایشان (بدون وضZع قیZود و حZدود) حZق ملکیت فZردی و تصZرف
Zادیاقتصادی میدهند» (نظام اقتصادی اسالم ،ص .)26در جایی دیگر ،بهصورت کلی در مZZورد نظام به( هZZای اقتصِ Z
غیراسالمی ،نوشته شده است« :این نظامها پرابلمهZZا [مشZZکالت] و نیازمنZدیهای جوامZZع بشZZری را حZZل )قول مؤلف
کرده نمیتوانند؛ چرا که در همهی این نظامها حد مشترک این است که این همه موضZZوعهی بشZZریاند؛ و در قZZوانین،
دساتیر و اصول وضع شده از طرف بشر گرایشها و تمایالت قومی نژادی ،لسانی ،جنسZZی [جنسZZیتی] و حتZZا دیZZنی و
که در مورد «نظام اقتصادی اسالم» گفتZZه شZZده اسZZت« :یگانZZهمذهبی مطرح میگردند…» (همان ،ص .)38در حالی
نظام اقتصادی که تضمینکنندهی سعادت بشZZریت بZZوده و منZZافع همهی افZZراد جوامZZع بشZZری ،بZZدون کZZدام تبعیض (بZZر
اساس قوم ،نژاد ،لسان ،جنس ،سمت و منطقه و حتZZا مZذهب و دین) در آن نهفتZZه بZZوده ،نظZZام اقتصZZادی اسZZالم اسZZت»
(.همZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZZان)
داری ،فیودالیسZZم وشZZود سZZرمایههZZای کلی درک کZZرد .می تZZوان در همین داوری هZZا را می فهم سZZطحی از این نظام
بنیاد و مبتنیچنین بی های این ها را برشمرد و برجسته کرد ،ولی داوری سوسیالیسم را نقد کرد ،نقاط ضعف و قوت آن
.هم از سZZZZZZZوی کZZZZZZZادر علمی یZZZZZZZک دانشZZZZZZZگاه ،حزنانگZZZZZZZیز و ناامیدکننZZZZZZZده استبZZZZZZZر ظن و گمZZZZZZZان ،آن
دوم :آقای شفیق (مؤلف کتاب) در بحث از نظام اقتصZZادی فیودالیسZZم نگاشZZته اسZZت …« :نظZZام فیودالZZیزم در آسZZیا در
فرمZZا بودنZZد ،بهمیZZان آمZZد .کZZهسال 1206م که مصادف 602هجری قمZZری بZZوده و غوریZZان در آنوقت در هنZZد حکم
بنابراین فیودالیزم هفت قرن بعد از نشZأت آن در اروپZZا ،در آسZیا بZروز کZرده اسZZت» (همZان ،ص .)26این ادعZZا هیچ
بنیادی ندارد؛ واقعیت این است که در توصیف اوضاع اقتصادی-اجتماعی بسیاری از کشZZورهای آسZZیایی -و از جملZZه
تاریخ ذکرشده و حتا قبل از ورود اسالم در افغانسZZتان ،از نZZوعی سیسZZتم اقتصZZادی-افغانستان ،-در قرن ِ ها قبل از این
اجتماعی «فیودالی» بحث می ِ ی جغرافیایی ،فیوداالن و صاحبان زمین همZZانشود و درواقع حاکمان محلی هر محدوده
قZول مرحZومساختند .پیش از ورود اسZالم بZه افغانسZتان ،بهالطوایفی را می ها بودند که نظام سیاسی-اداری ملوک محل
اند و حاکمZZان هرکZZدامنویسان عربی گزارش شدهغبار ،هفده حکومت محلی در افغانستان از سوی مورخین و جغرافیا
بنیاد ،هیچها نیز بودند -خود را «شاه» نامیده بودند .ادعایی این چنین بی ها -که فیوداالن بزرگ همان محل از این محل
.خبری نویسنده از تاریخ و متون تاریخی نداردمعنایی جز بی
موضوع قابل بحثی که در این کتاب مطرح شده است ،این است که «ماکیاولیسم» ،به ِ عنوان یک «نظامسوم:
اقتصادی» جداگانه در کنار سوسیالیسم ،سرمایه ِ گذار آن نیکولو ماکیاولیداری و فیودالیسم مطرح شده است و بنیان
در قرن شانزدهم است .در کتاب آمده است« :بنیانگذار این نظام اقتصادی «نیکولو Zماکیاولی» بود ،که در سال 1496
میالدی در ایتالیا تولد شده بود و اصالً یک دیپلمات و نویسندهی حامل فکر سیاسی خاص بود ،ماکیاولی در قرن
شانزدهم اساس سیستم اقتصادی خود را گذاشت و جهت ترویج آن کتابی را بهنام کتاب الملوک (شهریار) نوشت …»
عنوان یک «سیستم اقتصادی» اصولی تراشیده شده است و آن را به(همان ،صص .)29-28برای ماکیاولیسم ،به
کتاب «شهریار» ارجاع داده است ،اما واقعا ً معلوم نیست و مستند نشده است که در کجای شهریار چنین چیزهایی
اصول تراشیدهبیان شدهِ شده برای ماکیاولیسم در این کتاب چنین است« :انسان میتواند از هر وسیله ،دولت واند.
سرمایه را بهدست بیاورد ،ماکیاولیسم در نظر گرفتن اخالق ،عفت و یا اضرار اجتماعی را یک کار غیرمعقول Zو
باعث پسماندگی اقتصادی میداند ،بهعبارت دیگر ماکیاولیسم از طریق نامشروع ،مانند :سود ،قمار ،زنا ،وغیره
.اعمال ،بهدست آوردن ثروت و دولت را جایز و قانونی دانسته است» (همان ،ص)29
برداشت اینچنینی از «شهریار» ماکیاولی نشان از ناآشنایی اولیه با آن دارد .آیا واقعا ً ماکیاولیسم یک «سیستم
اقتصادی» است؟ اگر هست ،کدام دانشمند و اقتصاددانی ،در کدام کتابش ،چنین چیزی گفته است؟ اگر نیست ،پس
ت دانشگاه کابل ،صرف پنداشتن ماکیاولیسم ،از سوی دانشکده»«سیستم اقتصادی هایدرآوردی نظر از من ی شرعیا ِ
تواند داشته باشد؟ یک آدم خیلی معمولی که سواد خواندن و نوشتن داشته باشد،مؤلف این کتاب ،دیگر چه منبعی می
تواند درک کند که این کتابها و عناوین این کتاب ،می محض خواندن «شهریار» و حتا با نگاهی گذرا به سرفصل به
ترین پردازش در این کتاب ،به اقتصاد و موضوعات اقتصادیبه شرح یک تئوری اقتصادی نمیپردازد .واقعا ً کم
کند واش ،ماکیاولیسم را یک «سیستم اقتصادی» تعریف می شده است .ولی وقتی یک استاد دانشگاه ،در کتاب
بحث گرفته شده است ،میتوانپندارد که در آن ،یک «سیستم اقتصادی» برای ترویج آن ،به«شهریار» را کتابی می
.وضعیت ناامیدکنندهی آن دانشگاه را بهروشنی درک کرد
که ،تصور مؤلف کتاب ازدردی کرد و او را معذور دانست و آن این البته از یک منظر باید با آقای شفیق هم
ی شرعیات بوده که شاید در طول عمرشان ،شهریار را نخواند کهخوانندگانش ،کسانی شبیه به دانشجویان دانشکده
کاپیتال مارکس و … از جمله کتاب هیچ ،حتا شاید به آن دست ِ شهریار ماکیاولی،
ِ اندهای ممنوعهرسی نداشته باشند.
.ها هم یافت نشودی شرعیات ،یک جلد از آن ی دانشکدهخانهکنم در کتاب احتمال باال تصور می که به
های مختلف رسیدندر واقعیت امر« ،شهریار» ماکیاولی ،کتابی است با موضوع Zسیاسی .موضوع آن تشریح طریقه
یداری است .محمود محمود ،یکی از مترجمین «شهریار» ،در مقدمهبه شهریاری ،حفظ آن و فن سیاست و مملکت
ت روزگاری که ماکیاولی این کتاب را نوشته است ،اشاره می کند« :کتاب شهریار در زمانی نوشتهکتاب ،به وضعی ِ
کوچک تقسیم گردیده و رشتهی امنیت آنشده است که ایمان سیاسی وجود نداشته تمام مملکت ایتالی به دول کوچک
روحانیون دوروی و دسایس و تزویر و حیلهی پاپ ِ زدن آتش فتنه وها برای دامن از هم گسیخته شده بود .فساد اخالق
های قطعات بزرگ و کوچکجان هم افتادن شهریاران و دوک فساد و تولید اختالف در میان طبقات ملت ایتالی و به
صاحب و نداشتن یک قوهی ملیهای همسایگان و تاختوتاز نمودن آنها در سرتاسر آن کشور بی آن مملکت ،دخالت
دست یکعدهکه بتواند در آن مملکت Zامنیت و آسایش را برقرار کند ،افتادن قوای جنگی مملکت Zو قشون به
وجدان که هریک عدهیی را به اسم قشون دور خود جمع نموده گاهی اجیر این شهریار و گاهیماجراجویان بی
».مزدور آن دوک بوده و بدین ترتیب قوای روحی و جسمی ایتالی را به کلی فلج ساخته بودند
یافتن آنزمان پایان دهد .پایان ی ایتالیای آن ماکیاولی آرزو داشت به آن پراکندگی سیاسی-اجتماعی و وضعیت آشفته
) (Princeوضعیت از نظر او مستلزم وجود و حاکمیت «یک پادشاه باعزم و بلندهمت» بود .ماکیاولی کتاب شهریار
.جا ممکن نیستچنین پادشاهی نوشت .توضیحات مفصل در باب «شهریار» در این را برای یک
ب «نظام اقتصادی اسالم»« ،فاشیسم» را نیز بهچهارم :نه عنوان یک «سیستم اقتصادی» در کنار سایر سیستمتنها کتا ِ
عنوان یکماکیاولیسم -آورده است .فاشیسم به )ی شفیقگفتهبه( داری ،فیودالیسم ،سوسیالیسم وهای اقتصادی -سرمایه
«نظام اقتصادی» در این کتاب «عبارت از آن نظام اقتصادی است که از اندیشهی سیاسی فاشستی [فاشیستی]
سرچشمه میگیرد و در حقیقت اسکلیت بدن سرمایهداری را تشکیل میدهد ،که بنیاد آن تصاحب و بهدست آوردن
مال
چپاول ِ
ِ مال دیگران توسط زور و نیرو از طرف سرمایهداران است» (همان ،ص .)29توجیه اِعمال زور در
دیگران ،دیدگاه برتری نژادی آنان قلمداد شده استُ .حسن جنگ با این جمله توضیح داده شده است« :جنگ برای
آن زنان» (همان) .برای فاشیسم ،به عنوان «سیستم اقتصادی» ،مانند ماکیاولیسم ،اصولیمردان است و مادری از ِ
:قرار اندتراشیده شده است .آن اصول بدین
.امنیت و صلح را دشمن دولت قلمداد میکند از این لحاظ فاشیسم طرفدار صلح دایمی نیست1.
.رنگ امپریالستی[امپریالیستی] را برگزیدن خصوصیت دیگر این سیتم [سیستم] بوده است2.
.از تروریسم وایجاد خوف بین مردم بهعنوان یک وسیلهی سیاسی کار میگیرد3.
.عقیده داشتن باالی سیستم یکحزبی و مخالفت با اصول مردمساالری و جمهوریت4.
پخش ایدیولوژی قایدپرستی و شخصیتپرستی ،که به همینمنظور شعارهای (باور کن ،اطاعت کن و پیکار کن)5.
.را بلند میکردند
.کنترل باالی همهی وسایل تبلیغاتی و رسانهها و استخدام نظام پولیسی در بین مردم( .همان ،ص6.)30
رغم آن تالش شده است تا بین فاشیسم وداری» است ،اما بهکه از نظر مؤلف ،فاشیسم «اسکلیت بدن سرمایهبا آن
سوسیالیسم نیز رابطه برقرار کند .گفته شده است فاشیسم «از ویژهگیهای سیستم اقتصادی سوسیالستی[سوسیالیستی]
نیز کار میگیرد ،مانند استخدام قوهی بشری در خدمت حکومت که مبتنی بر اصل توتیالستی (اصالت اجتماع) است و
جکومت [حکومت] Zملکی را به حکومت نظامی مبدل کردن و آهسته آهسته افراد را در برابر نظام حاکم فاشیستی از
آزادی فردیشان محروم گرداندن شیوهی دیگری این نظام وسیستم است .که بنابراین فاشیسم برادر سوسیالیسم است»
(.همان ،ص)31
ً ً
که استاد شفیق ،فاشیسم را دقیقا مثل ماکیاولیسم اصال نفهمیده است.چند نکته در این رابطه قابل ذکر است :اول این
خبری از تاریخنهادن ،عین بی داری و سوسیالیسمپنداشتن و آن را بنیاد نظام سرمایه»فاشیسم را «سیستم اقتصادی
ی وقیحتفکر سیاسی و نظریات اقتصادی است .بهخصوص جمع بستن میان «سرمایهداری» و «سوسیالیسم» .جنبه
ی سیاسی فاشیستی» قلمداد شود وعنوان یک «سیستم اقتصادی»« ،اندیشهاین ادعا اما ،این است که منشاء فاشیسم به
ادعا شود که «همانطوریکه پیروان فاشیسم خود را بر دیگران یک نسل متمایز و پاک میدانند و برای خود حق
حاکمیت و برتری را باالی دیگر نسلها دادهاند ،به هیمن [همین] ترتیب مال و ثروت دیگران را نیز آز [از] راه
.یورش و چپاول حق خود میدانند» (همان ،ص )29
های خاصی است که بهلحاظ تاریخی به بعد از جنگ جهانی اول برفاشیسم اصوالً نوعی «نظام حکومتی» با ویژگی
ها ومرجوگذاری شد .دلیل موفقیت و محبوبیت فاشیسم در آن کشور ،هرجمیگردد که توسط موسولینی در ایتالیا پایه
تر از همه ،طبقات متوسط در ایتالیا از رشدهای پس از جنگِ نخست بود که در ایتالیا حاکم شده بود .مهماغتشاش
ی الهام برایها در روسیه ،مایهکارآمدن لنین و بلشویک ها نگران بودند ،چون روی کارآمدن بلشویک بلشویسم و روی
بسیاری از کارگران در بسیاری از کشورهای اروپایی شده بود .لنین و بعد از او استالین ،در تالش تسری و گسترش
دادن انقالب بلشویکی Zبه سراسر جهان بودند .یکی از تعهدات موسولینی ،نجات ایتالیا از چنگ بلشویسم و جلوگیری
که یک سیستمها بود .خو ِد موسولینی اذعان داشته بود که «فاشیسم عالوه بر آن از تسخیر قدرت توسط بلشویک
گاهی ،فاشیسم را یک «سیستم اقتصادی»حکومتی است ،باالتر از همه ،یک سیستم فکری نیز هست» .او هیچ
های فاشیستی (مانند نازیسم) ،با اقتصاد و امور اقتصادی نیز تعیین نسبتندانست .البته که موسولینی و سایر گرایش
اما «سیستم اقتصادی» چیزی )،کندمثلی که هر سیستم سیاسی ،چنین می ( کرده بودند ،در مورد آن نظر داده بودند
.گریخته در باب اقتصاد ،شکل گیردونیست که فقط با نظریات جسته
انجامد؟پرسیدنی است که این 6-5اصول که همگی بار سیاسی دارند ،چگونه به تشکیل یک «سیستم اقتصادی» می
که ،آقای شفیق یا «سیستمها و نظریههای اقتصادی» را خوب نفهمیده است و یا همحرف آخر در این مورد این
یی ،به اقتصاد پرداخته وکه شخصی ،یا کتابی یا سیستم فکری ماکیاولیسم و فاشیسم را .تصور داشته است همین
پرداز اقتصادی است،اش مشخص کرده است ،آن شخص (مثل ماکیاولی) یک نظریهجایگاه آن را در سیستم فکری
آن کتاب (مانند شهریار) کتابی است که یک «سیستم اقتصادی» در آن تشریح شده و آن سیستم فکری و سیاسی (مثل
.ماکیاولیسم و فاشیسم) ،یک «سیستم اقتصادی» است
ت دانشگاه کابل سروکار داریم ،می پنجم :از خالل دو-سه سالی که ما با استادان دانشکده شود گفت یک وجهی شرعیا ِ
ها نگاههای فکری و فرهنگی دنیای جدید و غربی که نسبت به فراوردهاشتراک میان همهی آنها وجود دارد ،و آن این
ی ذهن بشر ،و بنابراین،ها ،ساختهکشند ،این است که این فراورده«تحقیرآمیز» دارند .دلیلی که آنها عمدتا ً پیش می
ها وشمول ،ازلی و ابدی نیستند .از اصول ،ارزش اند .کامل ،جهان ناقص ،نارسا و محدود به زمان و مکان خاصی
شود و برگستر و ازلی و ابدی دفاع می های کامل ،جهان عنوان اصول و ارزش ارشادات اسالمی و مذهبی عمدتا ً به
یابند .در کتاب «نظام اقتصادی اسالم» همچنین دیدگاهیهای غیردینی رجحان می این مبنا ،بر اصول و فراورده
اقتصادی بهاصطالح غیراسالمی ،بر همین اساس داوری شده است…« :شود و در مورد نظاممشاهده می ِ های
نظامهای اقتصادی سرمایهداری و سوسیالستی [سوسیالیستی] و انواع دیگری از نظامهای اقتصادی موضوعهی
بشری نمیتوانند رهنمود مسلمانها در عرصهی اقتصاد باشند و مسلمانها را در مورد فعالیتهای اقتصادی و
تجارت رهنمایی کنند…» (همان ،ص .)52در جای دیگری آمده است« :در روشنایی تاریخ نظامها و سیستمهای
اقتصادی موضوعهی بشری اعم از فیودالیسم ،ماکیاولیسم ،فاشیسم ،سرمایهداری ،سوسیالیسم ،و نظام اقتصادی
مختلط معلوم میگردد که همهی این نظامها نظر به آنکه موضوعهی بشریاند و بنیانگذاران آن انسانها بودند؛ جهت
منفعت بخشیدن به یک طبقهی خاص عموم بشریت را زیر ظلم و شکنجه قرار دادند ،و بهطور خاص سلطه و
حاکمیت خود را به شکلی از اشکال باالی امت اسالمی و جهان سوم برقرار داشته و مشکالت فراوان را برایشان
خلق کرده است…» (همان ،صص .)55-54در مورد «نظام اقتصادی اسالم» نوشته است« :یگانه نظام اقتصادی که
تضمینکنندهی سعادت بشریت بوده و منافع همهی افراد جوامع بشری ،بدون کدام تبعیض (بر اساس قوم ،نژاد ،لسان،
.جنس ،سمت و منطقه و حتا مذهب و دین) در آن نهفته بوده ،نظام اقتصادی اسالم است …» (همان)