Professional Documents
Culture Documents
Khotbeh Emam Hosein Dar Roze Ashoora
Khotbeh Emam Hosein Dar Roze Ashoora
بعد أن صفّ ابن سعد جيشه للحرب ،دعا اإلمام براحلته فركبها ،
وقتى عمر سعد سپاهیانش را برای جنگ صف نمود ،امام مركبش را خواست و
سوارش شد ،و با صداى بلند به طورى كه اكثر مردم
مى شنيدند فرمود:
تقاضای صحبت
ف ک ْنتُ ْم بِ َذلِک َأ ْ
س َع َد َو َحتَّی ُأ ْع ِذ َر ِإلَیک ْم فَِإنْ َأ ْعطَیتُ ُمونِی النَّ َ
ص َ
حرف مرا بشنوید و در جنگ و خونریزی عجله نکنید تا من وظیفه خود را که
موعظه و نصیحت شماست انجام دهم ،تا علت آمدنم را به این سرزمین توضیح
دهم ،اگر به سخنم گوش دادید و عذر مرا پذیرفتید و با من از در انصاف و عدل
وارد شدید ،معلوم میشود راه سعادت و خوشبختی را دریافتهاید و دلیلی برای
جنگ با من نخواهید داشت.
تقاضای صحبت
وفل ّما سمع أخواته کالمه هذا صحن و بکین ،و بکی بناته [و]
(فأرسل إلیهن أخاه العباس بن علی و علیا ابنه و قال لهما: ارتفعت أصواتهن،
سکتاهن فلعمری لیکثرن بکاؤهن)
چون سخن امام به اینجا رسید ،صدای گریه و شیون از بعضی زنان و اطفال که
صدای امام را میشنیدند ،بلند شد .لذا امام(ع) سخن خود را قطع کرد و به
حضرت ابوالفضل و علیاکبر دستور داد ،بروید زنها را ساکت کنید« ،به خدا
قسم هنوز گریههای بسیاری در پیش دارند».
زنان و کودکان آرام شدند.
معرفی خود
ش َه َدا ِء َع ِّمی
سی ُد ال ُّ َأ َو لَ َ
یس َح ْم َزةُ َ
ین َع ِّمی
اح ِ َأ َو لَ َ
یس َج ْعفَ ٌر الطَّیا ُر فِی ا ْل َجنَّ ِة بِ ِجنَ َ
اگر سخنان مرا تصدیق میکنید ،اینها همه حقاند و کوچکترین خالف واقعی،
در آنها نیست ،زیرا هنوز در طول عمر خود از آن روزی که فهمیدهام خداوند
بر دروغگویان غضب کرده و دروغ را به خودش برمیگرداند ،هرگز دروغ
نگفتهام.
شاهد گرفتن بر مقام خود
از جابر بن عبدهللا انصاری ،ابوسعید خدری ،سهل بن سعد ساعدی ،زید بن
ارقم ،انس بن مالک از اینان بپرسید.
شاهد گرفتن بر مقام خود
فَقَا َل لَهُ ِ
ش ْم ُر ْب ُن ِذی ا ْل َج ْو َ
ش ِن
کان ی ْد ِری َما تَقَ َّو َل ُه َو ی ْعبُ ُد هَّللا َ َعلی َح ْر ٍ
ف ِإنْ َ
در این هنگام شمر متوجه شد ممکن است سخنان امام(ع) در روحیه افراد
لشکر ،مؤثر واقع شود و آنان را از جنگ بازدارد ،خواست کاری کند تا سخنان
امام قطع شود .لذا با صدای بسیار بلند فریاد زد و گفت :او خدا را روی یک
کلمه عبادت میکند و نمیداند چه میگوید؟
پاسخ حبیب بن مظاهر
ین َح ْرفا ً یب ْب ُن ُمظَا ِه ٍر َو هَّللا ِ ِإنِّی َأَل َراک تَ ْعبُ ُد هَّللا َ َعلَی َ
س ْب ِع َ فَقَا َل لَهُ َح ِب ُ
ش َه ُد َأنَّک َا ِد ٌ
ق َما تَ ْد ِری َما یقُو ُل قَ ْد طَبَ َع هَّللا ُ َعلَی قَ ْلبِک َو َأنَا َأ ْ
حبیب بن مظاهر خطاب به شمر گفت :به خدا قسم من میبینم که تو خدا را بر
هفتاد حرف میپرستی و من شهادت میدهم تو راست میگویی که چیزی
نمیفهمی که او چه میگوید ،خداوند قلب تو را مهر و موم کرده است».
ادامه معرفی
«آیا مال کسی را حیف و میل کردهام؟ یا جراحتی بر کسی وارد ساختهام که
میخواهید مجازاتم کنید؟»
لذا امام به چند نفر از افراد سرشناس که در لشکر عمر سعد بودند و برایش
دعوتنامه نوشته بودند ،خطاب کرد و فرمود:
ای شبث بن ربعی!
وای حجار بن ابجر
و ای قیس بن اشعث
وای یزید بن حارث!
نامههای کوفیان
ض َّر ا ْل َجنَ ُ
اب اخ َ َأ لَ ْم تَکتُبُوا ِإلَی َأنْ قَ ْد َأینَ َع ِ
ت الثِّ َما ُر َو ْ
مگر شما نبودید برای من نامه نوشتید که :میوههایمان رسیده ،و
درختانمان سرسبز و خرم شده ،در کوفه بر لشکریانی مجهز و آماده به
خدمت وارد خواهی شد؟!
نامههای کوفیان
این افراد در برابر سخنان امام پاسخی جز انکار نداشتند و لذا گفتند:
«ما چنین نامهای به تو ننوشتهایم».
نامههای کوفیان
کن ا ْن ِز ْل َعلَی ُح ِ
کم ث َما نَ ْد ِری َما تَقُو ُل َو لَ ِ یس ْب ُن اَأْل ْ
ش َع ِ فَقَا َل لَهُ قَ ُ
یل َو اَل َأفِ ُّر فِ َرا َر ا ْل َع ِبی ِد اَل َو هَّللا ِ اَل ُأع ِ
ْطیک ْم ِبی ِدی ِإ ْعطَا َء َّ
الذلِ ِ
نه به خدا قسم ،دستم را همچون انسانهای ذلیل در دست شما قرار نمیدهم و
مانند بندهها فرار نمیکنم
اتمام حجت
ثُ َّم نَا َدی یا ِعبَا َد هَّللا ِ «ِإنِّی ُع ْذتُ بِ َربِّی َو َربِّک ْم َأنْ تَ ْر ُج ُم ِ
ون»
پس ا\ز آن آیه قرآن را که داستان حضرت موسی را در برابر لجاجت فرعونیان نقل میکند،
قرائت فرمود:
«من به پروردگار خویش و پروردگار شما پناه میبرم که گفتار مرا قبول
نمیکنید ،پناه میبرم به پروردگار خود»
امام با خواندن این آیه سخن خود را پایان داد و شتر خود را خواباند.
خطبه امام حسین (ع) در روز عاشورا
منابع:
این خطبه در منابع زیر نقل شدهاست: