You are on page 1of 1

‫چهره‌ی ماه‬

‫ایرج کالنتری بود‬

‫محمدرضا انصاری‬
‫کارآفرین‬
‫ایرج کالنتری عزیز که در اوج فروتنی زیست‪ ،‬که بزرگی را با فروتنی خویش زیباتر می‌کرد‪ ،‬که مهربان بود و مهم ترین طریق‬
‫رابطه ی او با همه کس ریسمان مهربانی بود‪ ،‬مهربانی و توان‌مندی شخصیتی او شعاع تأثیر سازنده‌ی او را در دل‌های نزدیک و‬
‫دور ماندگار کرده است‪ .‬سخاوت مند بود و بلند نظر‪ ،‬که جایگاه رفیع او را بی گفت‌وگو بیان می‌کرد‪.‬‬

‫وارسته بود‪ ،‬چون توان مند و پرمهر بود‪ .‬در معماری اسیر هیچ‌یک از گرایش‌ها و تظاهرهای نیرومند سنت یا مدرنیسم نشد‪ ،‬در عین‬
‫حال که پیش‌رفت و فناوری را هم‌راه با درک و به کارگیری روح معماری گذشتگان توصیه می‌کرد و خود نیز عمل می‌کرد‪ .‬در‬
‫روزگاری که‪ ،‬از یک طرف‪ ،‬موج بلند دفاع از معماری سنتی طراحی را به جانب تکرار فرم و نمای بی تناسب می‪-‬راند و‪ ،‬از طرف‬
‫دیگر‪ ،‬جاذبه ی خودنمایی به بهانه ی مدرنیسم معماری را به آثاری‪ -‬به قول کالنتری‪ -‬عجیب و غریب هدایت می کرد‪ ،‬او استقالل‬
‫خود را مستحکم و نیرومند در این میان حفاظت کرد و به آن عمل کرد؛ که روح و اساس معماری و شهرسازی گذشتگان ما‪،‬‬
‫که هنوز فضاهای دل نشین خود را حفظ کرده اند‪ ،‬می تواند در قالب و محتوای طرح های نو نمود یابد‪ .‬با این همه‪ ،‬او نیازمندی ها‬
‫‪،‬عملکردها‪ ،‬فناوری ها و عناصر و اجزای جدید و مناسبات اجتماعی و فرهنگی امروز را به کار گرفت و نیز همواره روی به آینده‬
‫داشت‪.‬‬

‫من از آن جا که در کار با او سروکار نزدیک داشتم و باالتر از آن‪ ،‬با او دوست بودم‪ ،‬صمیمیت او را در بیان تفکر و نظرش شناختم‬
‫و غرق نشدن او را در موج دیدم‪ .‬ولی از هنر‪ ،‬که ابزار عمده ی او برای اشاعه ی مهربانی و اندیشه ی او به جامعه بود‪ ،‬وابستگی‬
‫ریشه دار او را به انسان مفید بودن‪ ،‬صاف بودن و نیرومندانه به خدمت پرداختن مهم تر دیدم وستایش کردم‪ .‬او هرچه در توان داشت‬
‫با بهره جویی از مقبولیتی که جامعه ی هنری و نیز مهندسی کشور داشت‪ ،‬صرف ایجاد و تقویت نهادهایی کرد که از پشتوانه های‬
‫ماندگار توسعه و پیش رفت کشورند‪ ،‬از جمله او از بنیان گذاران شورای هماهنگی تشکل های مهندسی حرفه ای بود که مهمترین‬
‫نهاد مدنی در این حوزه است‪ .‬سال ها نیز همت خود را پشتوانه ی مدیریت آن کرد‪.‬‬

‫همه ی این کوشش های ثمر بخش او بدون چشم داشت فردی و با ذوق و عشقی زالل صورت می گرفت‪.‬‬

‫او با این راز بزرگ آشنا بود و با آن زندگی کرد که سرزمین آباد برای همه آباد است‪ ،‬سرزمینی که در آن همه کس فرصت موفقیت‬
‫و شوق زندگی دارد‪ ،‬و آبادی جز با کار جمعی حاصل نمی شود‪.‬‬

‫او وارسته تر از آن بود که در دام رقابت های بی پایان پول و مقام بیفتد‪ ،‬ضمن ًا بهره و لذت از زیبایی های هستی را به طاق نسیان‬
‫نسپرد‪.‬‬

‫آشنایان ره عشق در این بحر عمیق‬


‫غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده‬ ‫ ‬

‫‪21‬‬ ‫شماره ‪ ، 19‬خرداد ‪1402‬‬

You might also like