Professional Documents
Culture Documents
خانه، فرهنگ، طبیعت در معماری ایران PDF
خانه، فرهنگ، طبیعت در معماری ایران PDF
قدردانی
پروردگار را شکر میگویم که توفیق انتشار این کتاب فراهم گشته است .این کتاب دستاورد سه دهه پژوهش را در درون خود،
نهفته دارد .شروع پژوهش باز میگردد به اواخر دهه 1350که با ارائه پایاننامه فوق لیسانس با نام «برخوردی همهجانبه با
شکلگیری فضا در شهر» ،پایهریزی شد و همچنین آشنایی با شهر کاشان که در نیمه اول دهه 50صورت گرفت و کاشان شهری
شد که مطالعات موردی پایاننامه بدان تعلق گرفت.
محتوای کتاب از طریق خانه ایرانی در مسیر شناخت معماری ایران گام برمیدارد و در این مسیر از راهنماییها و حمایتهای
بسیاری بهره بردهام و به خاطر آنچه که از دانشگا ِه رسمی که از آن فارغالتحصیل شدم و آنچه که از دانشگاههای غیر رسمی ـ
شهرها و بناهای ایران ـ آموختهام خود را مدیون میدانم .در همین زمینه از اساتید دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه
شهید بهشتی که در دوران دانشجویی (سالهای 57ـ )1350یک حرف ،دو حرف بر زبانم نهادند و مرا معماری و شهرسازی
آموختند ،قدردان و شاکرم.
همچنین از مسئولین وزارت مسکن و شهرسازی ،معاون ارجمند معماری و شهرسازی جناب مهندس فرجامی ،مدیر گرامی
دفتر طراحی شهری این وزارتخانه ،جناب مهندس میثاقیان ،مدیر محترم مرکز مطالعاتی تحقیقاتی ،جناب مهندس طبرسا و
همکاران مهربان و پیگیرشان که چاپ این کتاب را در دستور کار قرار دادند ،قدردانی بسیار دارم و به عالوه جا دارد که از جناب
مهندس دانشیان و اعضای شورای نشر وزارتخانه که چاپ کتاب را پس از یازدهسال ،مجدد ًا به صحنه آوردند سپاسگزاری
نمایم.
در سال ،1372معاونت معماری و شهرسازی وقت وزارت مسکن و شهرسازی ،با توجه به مجموعه پژوهشهایی که درباره
کاشان و معماری ایران انجام داده بودم ،به قصد فراهمساختن بستری برای تدوین ضوابط و مقررات طراحی مسکن معاصر،
پروژهای را به اینجانب پیشنهاد کردند که ثمره آن در سال 1374با بیش از هزار صفحه در چهار مجلد ارائه شد .پس از آن قرار
شد که چهار مجلد به صورت فشردهتر در قالب یک کتاب تحویل شود که این کار در سال 1375انجام شد و با تغییر مسئوالن
وزارتخانه ،مجدد ًا در سال 1376کتاب به صورت جلدشده تحویل دبیرخانه شورای عالی شهرسازی و معماری شد؛ و تا سال
1386به همان صورت باقی ماند .لیکن قدردانی اینجانب برای مهندس سیدرضا هاشمی که در سال 1372معاونت وزارت
مسکن و شهرسازی را بر عهده داشتند و همکارانشان که به انجام رسیدن این تحقیق کمک کردند ـ سرکار خانم مهندس شهال
مالک ،سرکار خانم مهندس الدن وجدانی و جناب آقای مهندس ناصر بنیادی همچنان مستدام و باقی است.
این پژوهش سالها پیش از سال 1372در مقیاس شهر آغاز شده بود و بعد در مقیاس خانهها ،بناهای شهری و معماری ایران
عمیقتر شد و همچنان ادامه دارد .در انجام این پژوهش ،خانوادههای بسیاری صمیمانه همچون فرزندانشان مرا پذیرفتند و
تجربههای خود را در اختیار گذاشتند .در اینجا به نمایندگی همه خانوادههایی که در خانههایشان مرا و گروه پژوهشی همراه
را پذیرا و راهنما بودند میبایست از خانواده عطارها در کاشان و فرزند برومندشان جناب مسعود عطارها ،از خانواده هنرمندان
شیرازی افسانه و شهریار زارع و خانواده خلیلی ماهانی و فرزند دلبندشان جناب ناصر خلیلی ماهانی در کرمان تشکر کنم.
از سال 1370به بعد به اتفاق نیلوفر حائری ،الله دارایی ،مسعود عطارها ،و سعید شریعتمداری انجمن نجات خانههای تاریخی
کاشان را تأسیس کردیم و همکاری این گروه و تداوم این همکاری تا امروز در گردآوری اسناد و دانش مورد نیاز بسیار حیاتبخش
ب
و شعفآفرین است.
همکارانی که در فاصله سالهای 74ـ ،1372با دقت و پشتکار به پژوهش انجام شده درباره بررسی اصول معماری خانههای
تاریخی ،عمق و انسجام بخشیدند و همچنان یاد و احترام من برای آنها باقیست عبارتند از:
فردین پارسایی ،مهدی غفاری ،سارا حائری ،الله دارایی ،شهال درچهزاده ،محسن غفوری
در تمامی سالهای رفتوآمد به کاشان مسئولین اداره میراث فرهنگی این شهر مرا به عنوان عضوی از اعضای خود پذیرفته و
امکانات خود را در اختیار گذارده و از مجموعه الطاف مسئوالن در اداره میراث کاشان همچنان سپاسگزارم.
نزدیکترین قدردانی از نقطهنظر زمان در شرایطی که قرار شد در فرصت کوتاهی کتاب مجدد ًا بازبینی و بازنویسی شود ،اعضای
دفتر اندیشه ایرانشهر را شامل میشود .بالفاصله یک گروه محتوایی و بازخوانی از یک انسانشناس و یک معمار تشکیل شد که
پیش از این با پژوهشهای کاشان آشنا بودند و رساله فوق لیسانس آنها درباره خانههای کاشان و طراحی در شهر کاشان بود.
شبنمالسادات اسماعیلی ـ انسانشناس ـ تمام دستنوشتهها و متن کتاب را مرور کرد و نکتهها و پرسشها بدانها افزود و در
گفتوگویی سازنده در ارتقای کیفیت کتاب و کاستن از نارساییها ،همکاری اساسی نمود.
سپیدهالسادات عابدی ـ معمار ـ در مسیربازخوانی متن ،همراه با افزودن نکته های تکمیلی ،با ارتقاء بصری دیاگرامها و تصاویر
و نظارت بر صفحهآرایی در بهبود کتاب کمکهای شایانی ارائه کرد.
همکاری سازنده با گروه محتوایی کتاب ،صرف وقت برای ادغام تغییرات رخ داده و برآورده کردن
ِ آوا ذاکری ـ گرافیست ـ در
خواستههای مورد نظر ،حوصله و صبوری بسیار به خرج داد.
جمیله نصراهلل زاده در تایپ و تصحیح غلطهای امالیی و انشایی و دهها بار بازنویسی و بازخوانی و تایپ مجدد و ارائه به موقع
کارها به گروه محتوایی کتاب ،نقش بسیار مؤثری را ایفا کرد .از همکاران دفتر اندیشه ایرانشهر صمیمانه سپاسگزارم که نمونه
موفقی از کار گروهی را به اتفاق به انجام رساندیم.
همکاری ادیبانه خانم دکتر هنگامه آشوری ـ استاد ادبیات فارسی ـ در فرآیند تدوین کتاب جای قدردانی فراوان دارد.
شوق جستوجوگری ،عشق و پیگیری را به من آموختند و حمایتهای بیدریغ خواهرانم
ِ یاد پدر و مادرم را گرامی میدارم که
شیرین ،شهال ،شکوفه و نیلوفر که یاریگری را به من آموختند.
محتوای کتاب از سالها پیش ،پیش از نوشتن کتاب ،موضوع گفتگو با همسرم الله دارایی و خواهرم نیلوفر حائری بود و امیدوارم
که ادامه گفتگوها در کتابهای بعدی منعکس شوند .درباره متن و صفحهآرایی ،بارها از مشورت فرزندم کیومرث بهره بردهام و
اکنون میدانم این کتاب متعلق به همه فرزندانی است که در مسیر شناخت معماری ،فرهنگ و طبیعت ایران گام برمیدارند.
ت
قدردانی برای چاپ دوم
این کتاب در سال 1388به چاپ رسید .در سال 1390هنگامیکه هنوز 2سال از چاپ آن نگذشته بود نایاب شد و بسیاری از
مدیران گروههای آموزشی در دانشکدههای معماری از طریق ایمیل و تلفن خواهان داشتن یک نسخه از این کتاب بودند و تنها
نسخۀ نویسنده در سالهای گذشته به عاریت نزد همکاران بود .در سالهای 1391و 92خبر رسید که در برخی از شهرهای
کشور که حضور تعداد زیادی از دانشجویان معماری ،تکثیر کتاب به شیوۀ فتوکپی را مقرون به صرفه میکند ،نسخههای فتوکپی
شدۀ کتاب خانه ،فرهنگ و طبیعت با چاپ سیاه و سفید به فروش میرود.
با این شرایط از سال 1392قرار شد که در دولت تدبیر و امید کتاب خانه ،فرهنگ و طبیعت در معماری ایران به چاپ دوم
برسد .با قدردانی از مسئولین عالی رتبه وزارت راه و شهرسازی جناب دکتر آخوندی و جناب دکتر حناچی که نسبت به گذشته
زمینههای گستردهتری را برای تحقیق و نشر در قلمروهای معماری و شهرسازی ایران فراهم کردهاند؛ در این جا ،ضروری
میدانم از حمایت مدیریتهای دفتر معماری و طراحی شهری در طی دورههای مختلف که زمینههای پژوهش و انتشار کتاب
خانه ،فرهنگ و طبیعت فراهم کردهاند سپاسگزاری به عمل بیاورم.
چاپ اول در سال 1388با حمایت بی دریغ مهندس میثاقیان مدیر کل وقت دفتر معماری و طراحی شهری به انجام رسید.
خداوند را همواره و همچنان شاکرم که مجدد ًا توفیق نصیب شد و در این دوره نیز مدیر کل دفتر طراحی شهری سرکار خانم
مهندس صادق مالواجرد با عالقمندی بسیار و پیگیریهای مجدانه کوشیدند چاپ دوم کتاب را در دستور کار بگذارند و به انجام
برسانند .بعالوه شرایط تداوم این پژوهش را که به معاصر شدن معماری ایران منوط است مهیا نمودند .از ایشان و همکارانشان
بویژه آقای مهندس ابراهیمی ،خانم مهندس حبیبی و آقای مهندس گراوندپور کمال قدردانی را به عمل میآورم.
آرزو میکنم که با چاپ مجدد کتاب شرایطی فراهم شود که حداقل یک نسخه در دسترس تمامی همکارانی که از سراسر کشور
تماس گرفتند قرار گیرد.
ج
پیشگفتار مؤلف
این کتاب مقوله خانه را پیش از سال 1300و پس از سال 1340در ایران بررسی میکند.
پدر و مادرهای ساکن در خانههای ساختهشده پس از سال ،1340خود کودکان خانههای تاریخی بودهاند و اکنون پدربزرگ و
مادربزرگ شدهاند .فرزندان آنها امروز پدر و مادرهای نسلهای متولد شده در دهههای 60و 70هستند .برخی از این پدرها
و مادرها نیز خانه پدربزرگان و مادربزرگان خود را تجربه کرده و در خاطرات کودکیشان میتوان نشانهای از تجربه فضاهای
خانههای تاریخی را دنبال نمود .اما شیوه شهرنشینی در نیم قرن اخیر کشور مجال این تجربه را برای فرزندان آنها فراهم
نکرده است .هر چه به نسل جوانتر نزدیک میشویم فراموشی بیشتری نسبت به شیوه سکونت و معماری خانههای تاریخی
(خانههای ایرانی) نصیب ساکنان این سرزمین شده است.
در این فاصله یعنی از 1340تا تاریخ انتشار این کتاب ،دگرگونیهای اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی عمیق روی داده و این
رشد گسترده شهرها بوده است .بخش اعظم منابع و سرمایههای طبیعی و مصنوع (معماری وِ دگرگونیهای عمیق ،همراه با
شهرسازی ایران) متعلق به پیش از سال 1300شمسی ،برای رشد شهر معاصر مصرف شده و به همینگونه تعداد کثیری از ابنیه
به ویژه خانههای ساخته شده تا پیش از سال 1300شمسی به علت برخورداری از زمین مناسب (عرصه) که در شهر معاصر واجد
ارزشهای باالی تجاری ـ خدماتی میباشند برای «رشد و ترقی و آبادانی» از بین برده شدهاند .لذا فاصله نسلهای متولد شده
در دهههای 70و بعد از آن از کم و کیف زندگی در خانهها و شهر ایرانی بیشتر و بیشتر شده و به نوعی فراموشی رسیده است.
فراموش شدن گذشته از یک طرف ،شرایط بسیار سخت یافتن خانه مناسب برای سکونت ،در وضعیتی که بهای گزافی برای خانه
و واحد مسکونی پرداخته میشود از طرف دیگر ،نارضایتی عمیقی از کمیت و کیفیت خانه و واحد مسکونی را در میان ساکنان
«خانههای معاصر» پدید آورده است .شناخت علل این نارضایتی از سکونت امکان مواجهه آگاهانه با نارضایتی را فراهم میکند.
این کتاب از منظر معماری و معماری ایران به شناخت فراموشی و بررسی نارضایتی خفته در وجود ساکنان خانههای معاصر
میپردازد تا چنانچه خواست نسلهای معاصر بر تغییر وضع موجود خانه و واحد مسکونی باشد ،بتوان تحقق خواست نسل
معاصر را در توانستن با دانستن توأم نمود.
در مسیر شناخت معماری ایران گامهایی برداشته شده و گامهای بسیاری باقیمانده ،گامهایی که میبایست مسیرهای تازهتری
را نیز کشف کنند .این کتاب گامی است در مسیر شناخت تازهای از معماری ایران به منظور فراهم کردن زمینههای دستیابی به
معماری معاصر ایران با تکیه بر معماری خانه در گذشته و امروز.
آنچه از معماری معاصر ایران مدنظر نگارنده است ،تحقق سازمانیابی آگاهانه فضا مبتنی بر فرهنگ و شیوه زندگی امروز مردم
ایران ،بهرهمندی از توانهای محیطی این سرزمین با استفاده از دانش بومی معماری ایران و جهان است .بخش مهمی از
سرمایه و تدارکات مورد نیاز برای تحقق این هدف را شناخت گذشته فراهم می کند .اگر فرهنگ را مقولهای تعریف کنیم که در
گذشته ریشه دارد ،ایرانی بودن نیز ریشه در فعالیتهای هزاران سال گذشته دارد.
این کتاب تالشی برای نزدیک شدن به پاسخ چند پرسش است:
1.1چگونه میتوانیم معماری ایران را بشناسیم؟(فصل دو)
2.2سازمانیابی فضا در خانههای ایرانی چگونه و بر اساس چه معیارهایی صورت گرفته است؟ (فصل 4و )5
3.3سازمانیابی فضا در خانههای معاصر چگونه است و چه عواملی آن را هدایت میکند؟(فصل )6
4.4آیا معماری ایران قابلیت معاصرشدن را دارد؟ بدین معنا که آیا میتوان به راهبردهایی در مسیر فرایند طراحی خانه دست
یافت که برخاسته از معماری ایران باشد؟ (فصل )7
ح
پیشگفتار چاپ دوم
ِ
شناخت عمیق و نیاز به فهم دقیق معماری ایران(معماری قبل از 1300 هر چه بیشتر پیش میرویم ،بیش از پیش به اهمیت
ه.ش در گستره تمدنی ایران) پی میبریم .هنوز ،آنقدر که باید در سطحی گسترده به فهم مشترکی از معماری ایران نائل
نیامدهایم .فهمی که باعث شود تا مردم ،مسئوالن متخصصان ما از این شیوۀ ساخت و سازی که شهرها و بناهای ما را شکل
دادهاند دست بردارند و در صدد سازماندهی آگاهانه فضای زیست و فعالیت برآیند .این کتاب تالشی برای فهم معماری ایران
است.
معماری ایران یکی از انواع آگاهانه سازماندهی فضاست که در طول تاریخ طی هزارهها بر اساس تجربۀ زیستی اقوام ایرانی
در سرزمین ایران شکل گرفته و تا سال 1300شمسی تداوم داشته و در حدفاصل سالهای 1300تا 1340در حال تجربهای
از معاصر شدن بوده که با جریان سهمگین شهرنشینی ،اصالحات ارضی ،مهاجرتهای حجیم و افزایش ناگهانی درآمد نفت
مواجه شده و از دهه 1340به بعد به صورت رشدی خزنده ،ساختن بدون معماری سراسر شهر ها و روستاهای کشور را فراگرفته
و هنوز و همچنان رو به گسترش است .در میان دریای ساخت و ساز های معاصر قطراتی از معماری ایران به چشم میآیند.
ردپایی از مفاهیم و معانی معماری ایران در مقیاس جهانی نیز در حال شکلگیری است.
فهم این پژوهش از معماری "سازماندهی آگاهانه فضا" است .در این تعریف و فهم از معماری سه نکته مورد تاکید است .اول:
ضرورت آگاهی برای تحقق معماری و آگاهی یافتن از عرصههای متنوع این آگاهی .دوم :اهمیت فضا و نور به عنوان مصالح
ِ
ترکیب آگاهی با نور و فضا ( سازماندهی). دانش
ِ دائمی و پایهای معماری .سوم :برخورداری از
در نظام آموزشی و اجرایی امروز ،نوعی از "سازماندهی" به معمار آموخته میشود بدون توجه به فضا و آگاهیهای مورد لزوم .در
حوزه آگاهی ،نگارنده بر اساس پژوهش صورت گرفته به این نتیجه رسیده که معمار نیازمند آگاهی در سه حوزه است .آگاهی از
سرزمین و جغرافیائی که در آن میسازد ،آگاهی از زندگی و تحوالت اجتماعی مردمی که برای آنها میسازد و آگاهی از معانی و
نشانههایی که طی قرنها بر اثر همزیستی جامعه با سرزمین رقم خورده است و حضور آنها به سازماندهی فضا معنا میبخشد.
گسترش و عمق آگاهی از سرزمین ،جامعه و معنا در ایران به توسط معمار ،ایرانی بودن معماری و شهرسازی را تضمین میکند.
خواه معمار ایرانی و یا غیر ایرانی باشد.
نکتۀ مهمی که در شناخت معماری ایران این کتاب بر آن تاکید دارد پرداختن به فضا و نور و الگوهای فضایی -نوری است .این
الگوها در معاصر کردن معماری ایران نقش مهمی را بر عهده دارند .اینکه فضا و نور و الگوهای فضایی -نوری در معماری ایران
چگونه تعریف میشدهاند ،تناسباتشان چگونه بوده و با لحاظ کردن چه تمهیداتی متمایز و متنوع میشدهاند ،اینکه هر فضا در
معماری ایران چگونه با فضاهای همجوار خود در محورهای عمودی و افقی بسط مییافته و یا توسط کدام راهکارهائی هر یک
از جزء فضاها تشخص مییافتهاند؛ و اینکه چگونه آسمان و زمین و نمایندگان آنها یعنی نور و هوا و آب و گیاه ،بخش جدائی
ناپذیر سازمان فضایی بناها و شهرهای ایرانی محسوب میشدند ،در این کتاب مورد شناسایی و معرفی قرار گرفتهاند.
در چهار دهه گذشته برنامه های دانشگاهی معماری در ایران ،بدون در نظرگرفتن نقش آگاهی برسرزمین ،زندگی ،معنا و نقش
الگوهای فضائی -نوری تدوین شده اند .دانشجویان و فارغ التحصیالن دانشکده های معماری نیز بدون برخورداری از چنین
فهمی از فضا به بازار ساخت و ساز وارد می شوند و بازار پر قدرت و پر ثروت زمین و ساختمان نیز در سراسر کشور ،ساختن
بدون معماری را خریداراست.
د
نویسنده علیرغم عالقه عمیق که به فلسفه و عرفان دارد ،آگاهانه از به کار بردن زبانهای آغشته به عرفانه و فلسفه پرهیز کرده،
زبان مورد استفاده در این کتاب مبتنی بر پژوهشها و یافتههای مستند از خالل مطالعات میدانی و انتخاب روشی ترکیب یافته
ِ
از دانش های مورد نیاز شناخت معماری است.
زبان بکاررفته در این کتاب برگرفته از روشی است برساخته از دانشهای گونه شناسی ،انسانشناسی و نشانهشناسی .این روش
امکان شناخت سرزمین ،جغرافیا ،جامعه و فرهنگ و هنر ایران را در ترکیب با هم و با کمترین میزان از قضاوت های ازیش
تعیین شده میسر ساختهاست .همچنین نویسنده در مسیر پژوهش هائی که به نگارش این کتاب منجر شدآموخت که برای فهم
عمیق و دقیق معماری ایران عالوه بر سه دانش فوقالذکر ،استفاده از دانشهای باستانشناسی ،جامعهشناسی ،شهرشناسی،
اقتصاد(صرفهجویی در انرژی) و زبانشناسی نیز الزم و ضروری است.
ِ
شناخت صرف گذشته نبوده است .هدف پژوهش عصریت آزمائی هدف پژوهش انجام گرفته در این کتاب ،ماندن در گذشته یا
دستاوردهای معماری ایران است .مهمترین چالش عملی کتاب آن است که آیا میتوان با توجه به سرعت و حجم باالی افزایش
جمعیت و شهرنشینی ،از دستاوردهای معماری ایران سود چیست و اگر می شود کدام یک از دستاوردهای معماری ایران در
عصر حاضر قابل معاصر شدن می باشند؟
اگر در نیم قرن گذشته شناخت عمیق و فهم دقیق از معماری ایران میان مردم ،مسئوالن و متخصصان بدست آمده بود ،پاسخ به
پرسش فوق به صورت عینی قابل ارائه بود .اما اکنون می توان طبق این پژوهش در سطح نظر بدان پاسخ مثبت داد و در مسیر
تحقق معماری معاصر ایران در سطح جامعه گام برداشت.
فهم حاصل شده از معماری ایران در این کتاب ،نویسنده را به تمایز قائل شدن بین مفاهیم متشابه و گاه مترادف ،مجبور کرده
است .در مسیر روشنگری به عنوان مثال سه مفهوم معماری ،معماری ایران و معماری معاصر ایران کامال متمایز از یکدیگر
قابل تعریف و تبیین هستند.
از خوانندگان این کتاب پرسیدم که در این چند سالی که خانه ،فرهنگ و طبیعت در معماری ایران منتشر شده ویژگی های کتاب
از نظر شما چه بوده است؟ این پرسش را از دوستان جوان ،همکاران و هم حرفه ای ها و متخصصان حوزه های انسان شناسی
پرسیدم .انسان شناسان دو نقد مکتوب و آموزنده نیز بر این کتاب نوشته اند(سایت انسان شناسی و فرهنگ)anthropology.ir
که جای قدردانی بسیار دارد .اما سایر همکاران و هم دفتری ها وقت خواستند و در موقعیت های مختلف پرسش مرا پاسخ دادند.
پاسخ ایشان را یادداشت کردم و گفتار آنان را با متن کتاب مرور کردم و عصاره پاسخ های آن ها را برای خوانندگانی که دومین
بار است کتاب را می خوانند ،می نویسم .این پاسخ ها نشان می دهند که کتاب خانه ،فرهنگ ،طبیعت را چگونه می توان مورد
استفاده قرار داد:
-در این کتاب می توان به یک شبکۀ معنایی -مفهومی دربارۀ معماری ایران دست یافت؛
طرح نوعی فرهنگنامه و بانک اطالعات مرتبط با معماری ایران را با خود همراه دارد؛
ِ -این شبکۀ معانی و معنایی،
-فرآیند مطرح شده در این کتاب برای برنامه ریزی ،طراحی و اجرا در عصر حاضر کاربرد دارد؛
-رویکرد کل گرایانه در توصیف مسئله و توجه توامان به معماری و شهر و نیز جهت گیری کاربردی و نه صرف ًا زیبایی
شناسانه به مسئله معماری در این کتاب مورد نظر بوده؛
-بخش مربوط به خانه های تاریخی کتاب ،بسیاری عکسها و نقشه ها ،زمینه را برای تحلیل های بعدی پژوهش گران
عالقه مند در آینده مهیا کرده است؛
م
-بیان تصویری مفاهیم و تقویت آن ها از طریق حافظه دیداری مخاطب باعث شده که بخش های مختلف کتاب حاوی
نمودارها ،اشکال و جداول دسته بندی شده از خالصه مطالب باشد؛
-بخش "پژوهش های پیشنهادی" پنجره ای است گشوده شده بر برخی از مسائل مهم و جذاب حوزهای انسان شناسی
معماری و گنجاندن آن در انتهای کار می تواند به پژوهشگران جوان در شناخت موضوعات و انتخاب مسیر برای
پژوهش های بعدی یاری رساند؛
-گذشته از منظر معمارانه ،کتاب از جهت انسان شناسی نیز حائز اهمیت است چرا که با بررسی رابطه متقابل سازمان
فضائی و شیوه زندگی و استناد به نظر بهره برداران این خانه ها ،به شناسایی مسائل در حوزه بین رشته ای "انسان
شناسی معماری" کمک کرده است.
-جان کالم آنکه این کتاب در مسیر دغدغه ای قدیمی با عنوان عصریت بخشیدن به معماری ایران – که برای نویسنده
به آرمانی دائمی تبدیل شده -از میان صدها صفحه پژوهش طی سالیان متمادی بیرون آمده و از نقص ها و کمبودهای
فراوانی نیز برخوردار است .دربارۀ محتوای کتاب به غیر از دو نقد مفیدکه اشاره شد ،بسیار و بسیار کم گفتگوی
انتقادی صورت گرفته است .برای جبران نقص ها و کمبودها هم گفتگوی انتقادی و هم انجام پژوهش های پیشنهادی
ضرورت دارد .این مسیررا نمی توان به تنهایی طی کرد و راه های بسیاری همچنان طی نشده باقی مانده اند.
و
1 مقدمه کتاب
17 مقدمه
20 بخش اول :درک از معماری در دوران دانشجویی( 57ـ )1350
21 ـ چرخه پژوهش :مشاهده ،ثبت ،مطالعه ،یادگیری ،پرسش
22 حضور در کاشان فصل دوم :مسیرهای
24 تفاوت در حد فاصل زمین و آسمان اکتشاف .روش شناسی
26 تغیرات صورت گرفته در بیرون خانه شناخت خانه های تاریخی و
29 ـ تغییر سازمان فضایی شهر معاصر
30 ـ ساحتهای سکونت معاصر
32 تغییر در درون خانه
35 بخش دوم :از کتابخانه تا خانه
38 قلمرو روششناسی خانه ها
48 مقدمه
50 بخش اول :تحول خانه در زمان و مكان
53 ـ صنعتی شدن و روند تغییر سازمان فضایی خانهها در اروپا
53 ـ تحول سازمان فضایی خانه در دوران معاصر ایران
55 بخش دوم :خانه در ادبیات ایرانی فصل سوم :ادبیات خانه
59 ـ خانه در لغت نامه
60 ـ توزیع فضاهای خانه و آداب سکونت
61 ـ نقش اشیا در خانه
61 ـ ویژگیهای خانه ایرانی بر اساس ادبیات خانه در ایران
62 ـ معمار ایرانی
65 مقدمه
66 ش از ساکنان خانههای تاریخی بخش اول :پرس
71 ش از ساکنان خانههای معاصر بخش دوم :پرس فصل چهارم :شیوه زندگی
73 ـ پرسشها ( 40پرسش) و نتیجهگیری از پاسخها و سازمان فضایی معماری
81 بخش سوم :تجربه پرسشگری از نوجوانان خانههای تاریخی و معاصر
82 ـ پنج موضوع پیشنهادی
83 ـ پرسشها
86 بخش چهارم :خانه و شیوه زندگی
88 ـ شیوۀ زندگی و خانههای معاصر
90 مقدمه
94 بخش اول :ادراک فضایی
98 شیوههای توانمندسازی جزءفضاها
98 ـ شیوههای تعریف فضا
102 ـ شیوههای ترکیب فضا فصل پنجم :گونهشناسی معماری
106 ـ شیوههای نمایش فضا خانههای تاریخی
109 ـ عناصر معماری و شیوههای توانمندسازی فضا
114 ـ شیوه های سازه و سازگاری فضا
116 بخش دوم :الگوهای فضایی
120 ـ الگوهای فضاهای باز
127 ـ الگوهای فضاهای پوشیده
132 ـ الگوهای فضاهای بسته
136 بخش سوم :معیارهای سازمانیابی فضا در خانههای تاریخی
142 مقدم
ه
144 بخش اول :سازمان فضایی خانههای معاصر
145 الگوهای فضایی و دگرگونی آنها در خانههای معاصر
150 ـ الگوهای فضاهای باز
151 ـ الگوهای فضاهای پوشیده فصل ششم :گونهشناسی سازمان
152 ـ الگوهای فضاهای بسته فضایی خانههای معاصر
160 بخش دوم :ویژگیهای سازمان فضایی خانههای معاصر(بررسی تطبیقی)
161 ـ ادراک فضایی در خانههای معاصر
162 ـ حضور فضاهای باز ،بسته و پوشیده
165 ـ مفهوم درون در خانههای معاصر
167 ـ خانههای معاصر و شیوۀ زندگی
171 مقدمه
172 بخش اول :مفاهیم و مصادیق فضایی در خانههای تاریخی و معاصر
188 بخش دوم :معیارهای طراحی خانه
190 ـ معیارهای کالن در مقیاس شهر
192 ـ معیارهای کالن در مقیاس بنا فصل هفتم :فرایند و معیارهای
192 ـ معیارهای طراحی خانه ،برخاسته از شیوۀ زندگی طراحی
194 ـ توانمندسازی فضا
197 ـ معیارهای طراحی عناصر و اجزای تشکیلدهندۀ فضا
199 ـ اتود
206 ضمائم:
207 فهرست پژوهش های پیشنهادی
211 فهرست تصاویر
212 فهرست جداول
فهرست منابع
مقدمه کتاب
1
تاریخ ،در تعبیر مورد توافق جامعه ،واژهای است که اطالعات گذشته دور و نزدیک را در اختیار معاصران قرار میدهد.
بررسیهای این پژوهش مشخص کردند که سازمان فضایی خانه ایرانی که حداکثر عمر آنها نسبت به نیمه دوم قرن 14شمسی،
200سال میباشد ،مقادیر متنابهی از دانش معماری پیش از اسالم و دانش سازمانیابی فضا پس از اسالم را در درون خود
حفظ کرده ،آنها را تکمیل کرده و تکامل بخشیده است .طبق تعاریف معاصر ،وجود این میزان از قدمت در هر پدیده را میتوان
به کهنهبودن ،باستانیبودن یا عتیقهبودن آن پدیده ،تعبیر نمود .در دهههای گذشته در شرایطی که هنوز آخرین بازماندگان
خانههای تاریخی در این خانهها زندگی میکردند و حتی بعد از ترک آنها ،در هر موردی که به این خانهها مراجعه شد؛ (حداقل
220بار در فاصله سالهای )1352-74ـ نه کهنه بودند ،نه باستانی و نه عتیقه .این وضعیت محصول نگاه دیگری به زمان است.
بحث درباره زمان در معماری ایران ،که تاریخ یکی از جلوههای آن است ،نیازمند پژوهش دیگری است .اما یک نکته درباره
گذشته میبایست روشن شود .برای شناخت خانههای تاریخی در این کتاب ،بارها و بسیار به گذشته مراجعه شده است؛ و بر
معماری خانههای تاریخی نمایان شدهاند .خواننده متوجه خواهد
ِ اساس روشهای شناخت ،ارزشها و نیروهای شکلدهنده
شد که در فرایند گذار از خانههای تاریخی به خانههای معاصر ،چه ارزشهایی را از دست داده و چه نیروهای دیگری به غیر از
دانش بومی ،طبیعتگرایی و صرفهجویی در انرژی ،بر شکلگیری خانههای معاصر تأثیر داشتهاند .ممکن است چنین تصوری
پیش آید که این کتاب میخواهد نتیجه بگیرد که به خاطر آن ارزشها و آن نیروها به گذشته بازگردیم .در این شرایط توجه
خوانندگان نکتهسنج را بر این نکته جلب میکنیم که مراد از شناخت گذشته ،بازگشت به گذشته نیست .این کتاب معتقد
است که بازگشت به گذشته ممکن نیست و اگر به هر طریقی به گذشته بازگردیم ،جز تقلیدی صوری چیزی عاید نخواهد گشت.
زمانه دگر گشته و بناها و خانهها نیز دگر گشتهاند .پس در ادامه گفتوگو میتوانیم بپرسیم که چرا گذشته را بشناسیم؟ چرا
بدانیم مردمان این سرزمین چه رفتاری با فضا ،محیط و طبیعت داشتهاند؟ چرا بدانیم روشهای معمارانه پدران و مادران ما
در گذشته چه بوده است؟ در پاسخ میتوان پرسید که:
•کدام ـ کجا و کی به دنبال فرهنگ ایران بگردیم؟ آیا در مکان و زمان دیگری غیر از این سرزمین و گذشته ،به جستوجوی
فرهنگ ایرانی باشیم؟
•دیگر آنکه آیا واقع ًا گذشته ،گذشته؟ و اکنون مردمانی هستیم که همه وجودمان دچار تغییر و دگرگونی گشته؟
برای گفتوگوی دقیقتر میتوانیم به اتفاق مرور کنیم که چه چیزهایی عوض شدهاند؟
•آیا در مقابل افزایش جمعیت ،منابع طبیعی سرزمینی که در آن زندگی میکنیم ،افزون شدهاند؟
•آیا طبیعت صدسال پیش کشور ،با امروز کام ً
ال متفاوت گشته؟
پای این دو رشتهکوه زندگی میکردند ،باید متفاوت
•آیا رفتار ما با سلسله جبال البرز و کرکس ،با مردمانی که صدسال پیش در ِ
باشد؟
میتوان این پرسشها را بسط داد و درباره کاشان یا تهران پرسید که:
•آیا اینگونه ساختمانسازی بر روی دشتها و تپههای کاشان و تهران طرفداری از ارزشهای منفعت عمومی و محافظت از
منابع طبیعی و انرژیهای تجدیدناپذیر است؟
•آیا رفتار ما به هنگام خانهسازی با نیازهای مردم و ساکنان منطبق بوده؟
•آیا ساختوساز برای سکونت کوشیده بین خواستها ،نیازهای ساکنان و طبیعت همگرایی ایجاد کند؟
اراضی باغات ،زمینهای کشاورزی و سبزترین گوشه و کنار کشور توسط ساختوسازهای مسکونی با پشتوانه
ِ •آیا اشغال
منفعت عمومی و منافع نسلهای آینده و متکی بر دانش صورت میگیرد؟
•آیا رفتار پدران و مادران ما که با تکیه بر دانش گذشته اجداد خویش خانههای تاریخی را ساختند ،با رفتار ما نسبت به
محیط ،همجواریها ،آسودگی و آرامش و احترام به طبیعت مشابه است؟
2
میبایست روشن کنیم در طراحی شهر ،بنا و خانه به دنبال تقویم و تنظیم کدام ارزشها و نیروها هستیم؟ کدام الگوها و کدام
معانی را خواهانیم؟
در این کتاب کوشش شده تا آنجا که بحر پژوهش و کوزه کتاب مجاز میدارد ،ارزشها ،نیروها ،الگوها و معانی مندرج در خانه
معرفی شوند و خواننده اعم از اینکه دانشجو باشد یا متخصص ،عالقمند باشد یا مسئول ،میتواند تصمیم بگیرد که رفتار و
خواست آینده خود را برای احداث و بهرهبرداری از یک واحد مسکونی ،بر اساس چه ارزشهایی استوار کند.
تنها با تکیه بر هرم افزایش جمعیت ،نمیتوانیم هر اقدام تولید مسکن و رشد شهرسازی را توجیه کنیم .اگرچه حرکت سیلگونه
جمعیت از روستا به شهر ،خود ناشی از ناتوانی مدیریت سرزمین است ،معهذا در شرایط فعلی ،نمیتوانیم آسیب عظیم ناشی
از اینگونه ساختوساز مسکونی را به گردن نگیریم.
تا اینجا تعاریف مورد نظر این کتاب ،درباره واژههای معماری ،خانه ،خانه تاریخی معرفی شدند .اکنون در مسیر شناخت
معماری خانههای تاریخی ایران ،چارچوب فضایی واژه ایران در این کتاب معرفی میشود .پژوهش خانههای تاریخی شهرهای
ِ
ایران به ویژه بوشهر ،رشت ،شیراز ،کاشان ،کرمان و همدان روشن کردند که ایران برای معماری خانههای تاریخی ،نماینده
سرزمین گسترده ،برای سکونت به نتایج مشابهی رسیدهاند،
ِ سرزمینی است که علیرغم تنوع اقلیم و جغرافیا ،اقوام ساکن در این
که در بیرون از مرزهای فعلی کشور نیز ،میتوان گونههای مشابه خانههای تاریخی را پیدا نمود .ایران به «سرزمین فرهنگی»
اطالق میشود که در طی قرون متمادی ،اقوام مختلف در آن ساکن شدند و دوام خود را با دوام سرزمین ساکنشده پیوند زدند
و نسل در نسل به کوچ و دامداری ،اسکان و کشاورزی پرداختند ،دین و آیین آوردند و راه و رسم عمران و آبادانی را از درون
سرزمین و زندگی آموختند و علیرغم تنوع قومی ،نسبت به سرزمین ،به دانش مناسبی دست یافتند .شناختی که این اقوام در
طی گذشت هزاران بهار و زمستان از سرزمین ایران به دست آوردند ،به ادراکی مشترک از محورها ،خطوط نیروها و جریانهای
مرئی و نامرئی بر رو و زیر بستر سرزمینی منجر شد ،که در آن سکونت کردهاند .اقوام مختلف با بد و خوب سرزمین ساختند و
فرهنگی ساختند که بهرهوری از طبیعت را با محافظت از آن یکی میدانست.
به هنگام خواندن متن کتاب که حالت مقایسه دارد و در بسیاری از قسمتهای کتاب تا آنجا که پژوهش مجاز داشته دو گروه
خانههای تاریخی و معاصر در برابر هم مقایسه شدهاند .ممکن است خواننده احساس کند که کتاب نسبت به خانهها و واحد
مسکونی امروزی ارزیابی بدبینانهای ارائه داده و همه نمونههای مسکونی معاصر تا این اندازه فاقد ارزش یا واجد ضد ارزش
نیستند .این احساس تا اندازهای طبیعی است .در شرایطی که بهرهبردن از امنیت ،سقف و جانپناه ،مهمترین ارزش مهم در
زندگی معاصر به حساب میآید و فقر و ازدیاد جمعیت ،توجیهکننده هرگونه سکونتی است ،مشکل میشود باور کنیم که اوضاع
فضاهای مسکونی ما به طور جمعی و در مجموع تا این اندازه فاقد کیفیتها و کمیتهای مهندسی ،معماری ،شهرسازی و
ِ
سکونت ما ،با یکی ـ دو اثر معمارانه شفا نمییابد .بررسیها در شهرهای انسان زیستگرایانه است و اوضاع فاقد کمیت و کیفیت
مورد پژوهش این کتاب ،به همراه برخی از کالنشهرهای منطقهای دیگر ،نشان میدهد که در انبوه ساختوسازهای معاصر،
تکوتوک آثار معاصر ارزشمند پدید آمدهاند که چون قطرهای در میان دریا ناپدید هستند.
نمونههای مورد بررسی این کتاب در مورد خانههای معاصر ،عموم ًا خانههای گروههای اجتماعی طبقه «متوسط ـ متوسط» را
شامل میشود .حضور آنها هر چقدر اندک ،امکان طراحی خانههای معاصر بر اساس الگوهای معماری ایرانی را تأیید کرده و
این موضوع در این کتاب مد نظر بوده است.
بدین ترتیب نویسنده نیز ،همراه با خواننده کتاب از حاصل ارزیابی خانههای معاصر نگران است و کوشش نموده تا آنجا که ممکن
است با اتکا بر روشهای شناخت که روشنگری آنها بر قضاوتشان ارجح است ،وضعیت ارزیابی را به سمت واقعبینی هدایت کند.
با توجه به اوضاع فعلی ،پرسش اصلی این است که:
درطراحی معماری خانه به دنبال چه و کدام ارزشها هستیم؟
3
آیا خانههای معاصر محصول دانش زمان خود هستند؟
حتی اگر قرار باشد خانه فقط به عنوان یک سقف ،پناهدهنده باشد ،آیا نباید سقف مقاوم باشد؟ آیا خانههای معاصر مقاوم
هستند؟ چگونه ممکن است که آدمی در جایی ساکن شود که ایمن نباشد؟ اگر بپذیریم که مقاومبودن عبارتست از مقاومت در
ِ
سالمت ساکنان خانه میباشد .اولین نتیجهگیری عبارتست از: برابر زلزله ،در برابر آتش ،در برابر خطراتی که تهدیدکننده
ِ
سکونت سالمت در خانه مقاوم؛ ـ
از آنجا که خطر زلزله و آتشسوزی و مخاطراتی از این قبیل حضور دائمی ندارند و سایر لحظههای حضور در خانه ،صرف زندگی
میشود و نه مبارزه با مرگ ،پرسش بعدی این است که آیا خانههای معاصر برای زندگی معاصر ،مناسب هستند؟ آیا ساکنان
آسایش دارند؟ ابعاد فضاهایی که ساکنان در آن به سر میبرند ،اندازه است؟ حجم فضاها کافیست؟ حرکت درون فضاها ،معقول
انجام میشود؟ فضاها از نور ،هوا و اکسیژن کافی برخوردارند؟ اعمال روزانه و بهداشتی بدون مشکل صورت میگیرند؟ اگر
جوابها مثبت باشند ،آیا میتوانیم نتیجه بگیریم که:
ـ سکونت سالمت در خانه مقاوم ،به همراه برخورداری از آسایش و آرامش؛
در این گفتوگو سخن به یک خانه در بیابان محدود نمیشود .سخن ،به حضور همزمان و هممکان هزاران خانه در یک شهر یا
آبادی مربوط است .آیا خانهها مراعات همجواریها را میکنند؟ همجواری بدین معنا که هر خانه برای بنای مجاورش ،خطری
محسوب نشود .به سایه ،آفتاب ،باد و چشمانداز ،مقاوم بودن و آسایش خانه مجاور لطمه نزند .سروصدا و سایر آثار زندگی به
ایجاد مزاحمت منجر نشود .در این صورت آیا میتوان اعالم نمود که:
سکونت سالمت در خانه مقاوم ،به همراه آسایش و آرامش درونی و بیرونی و رعایت همجواریها.ِ ـ
در خانههای تاریخی ،معماری پاسخگوی تعریف فوق از سکونت بود.
آیا در حال حاضر:
الف) این انتظارات از سکونت عوض شده؟
ب) آیا از معماری چنین توقعی نمیرود؟
4
فصل اول:
محدوده و محدودیت های کتاب
بخش اول:
معرفی طرح
بخش دوم:
معرفی خانههای تاریخی و معاصر
بخش سوم:
معرفیشهرهای انتخابی :ویژگیهای جمعیتی ،اداری ،جغرافیایی و اقلیمی
مشاهدات
5
معرفی طرح بخشاول
در سه دهه گذشته ،عرصه تحقیق و تفحص درباره خانههای ایرانی کمرونق بوده
است .تعداد این آثار تا آنجا که در کتابخانه و جزوهخانههای مختلف یافته شدند ،به
تعداد انگشتان دو دست نمیرسد.
معدود معماران صاحب نام ایرانی همچون محمدکریم پیرنیا و نادر اردالن و تنی
چند از پژوهشگران عالقمند خارجی همچون کریستیان برومبرژه در دهههای چهل
و پنجاه شمسی پدیده خانه و سکونت را در ایران از نقطهنظر ویژگیهای معماری
و شیوه زندگی ایرانی مورد بررسی قرار دادند و هر یک ،بنا بر روش و منش خود،
تصویری از این پدیده را در برابر چشمان ما گشودهاند.
در این کتاب ،در مبحث ادبیات خانه در ایران مشخصهها و نقطهنظرهای هر یک از
آثار موجود معرفی شده است .در دهه شصت ،معماران جوان ایرانی به این پدیده
توجه بیشتر مبذول داشتند و مطالب ارزشمندی درباره خانههای تاریخی چند شهر
از جمله دزفول ،شوشتر و یزد منتشر کردند .در دهه هفتاد وزارت مسکن و شهرسازی
نیز در سه مجلد ،تصاویر زیبایی از خانههای تاریخی باقیمانده در شهرهای کشور و
دانشکده معماری دانشگاه شهید بهشتی نیز ،اولین مجلد از کتاب خانههای ایرانی
مربوط به کاشان و پس از آن مجلد خانه های اصفهان را منتشر کرد.
بر اساس طرح تحقیقاتی معاونت وزارت مسکن و شهرسازی ،تحت عنوان «بررسی
اصول معماری خانههای سنتی و کاربرد آن در طراحی مسکن امروزی» همه
آنچه را از طریق مشاهده ،مطالعه ،تجربه و گمانهزنی اندوخته بودم ،مورد بازنگری
و تدوین قرار دادم .در حد فاصل سالهای 1372تا 1374بر اساس شرح خدماتی
موجز در چند خط ،قرار بر این شد که در یک مقایسه تطبیقی حداقل تعداد سی
خانه تاریخی و سی خانه معاصر را در شش شهر قدیمی ایران انتخاب و مورد ارزیابی
و نقد قرار دهم و ویژگیهای آنها را بسنجم و آنچه را برای سکونت امروز و آینده
صالح است به گواه این تحقیق معرفی نمایم .حاصل این کار به صورت فشرده در
این کتاب آورده شده است.
سابقه این کتاب به سابقه آشنایی نگارنده با شهر کاشان مربوط است .در سال
1352که دانشجوی سال دوم دانشکده معماری بودم برای اولین مرتبه در یک سفر
تحقیقاتی به سرپرستی مرحوم محمدتقی مصطفوی باستانشناس برجسته ایرانی،
به شهر کاشان سفر کردم ،در همان سفر ،اگر چه قصد اصلی دیدار و آشنایی با تپه
سیلک بود ،اما به همت یکی از همسفران که نه معماری میخواند و نه معمار بود ،اما
اهل کاشان بود ،با معماری و شهر کاشان آشنا شدم .این دوستی در سال 1354مرا
به کاشان و به خانه تاریخی عطارها واقع در محله پنجهشاه کاشان فرا خواند و برای
انجام درس مرمت ،از همان خانه نقشهبرداری کردم و فرصت آشنایی با ساکنان این
خانه و بهرهوری از دانش صاحبان خانه میسر شد .در سال 1359پایاننامه فوق
لیسانس خود را تحت عنوان «برخوردی همهجانبه با فضا» درباره شهر کاشان به
.1این عبارت در آن دهه نسبت ًا تازه بود و برای ما معماران جذاب مینمود ،چرا که چند معنای مستقر در معماری ،در این عبارت گنجانده شده بود و شهر و بنا را در ترکیبی از فضا ،فعالیت و مدیریت معرفی
میکرد.
.2اعتماد ،گیتی ،حسامیان ،فرخ و حائری ،محمدرضا« ،پویش شهرنشینی در ایران» از مجموعه تألیفات گروه مطالعات شهری و منطقهای ،انتشارات آگاه ،چاپ پنجم.1380 ،
.3در دهههای 70و 80نیز ،به ویژه پس از زلزلههای منجیل ،بم و قشم ،بر شدت تخریب بناها و مجموعههای بازمانده از معماری و شهرسازی ایران به دلیل ناامن بودن و «فقدان پایداری» ،توسط ساکنان و صاحبان
افزوده شد.
7
معرفی خانههای تاریخی و معاصر بخشدوم
بررسی روند تغییرات الگوهای شکلگیری خانه در یک قرن گذشته ،حضور سهگونه
مسکونی در شهرهای ایران را نشان میدهد .این سهگونه الگو در بازههای زمانی
قبل از 1300و اوایل قرن حاضر تا اواسط دهه 30و از 1340تا دوران معاصر شکل
گرفتهاند .این تقسیمبندی به صورت کالن و پیشنهادی مطرح میشود تا بتوان
محدودههای بررسی را مشخصتر دنبال کرد.
در این بررسی ،به آن دسته از خانههایی که تا سال 1300شمسی ساخته شدهاند
و هماکنون تعدادی از آنها در «بافتهای تاریخی» شهرهای انتخابی باقی ماندهاند،
«خانههای تاریخی» اطالق میشود.
این مجموع ه خانهها ،بناهایی هستند که خانوادههای شهری از آنها برای سکونت
استفاده میکردهاند و در حال حاضر همراه با آنچه از بناها ،معبرها و فضاهای گذشته
باقیمانده است« ،بافت تاریخی» را شکل میدهند .این قسمت از شهرهای معاصر،
در عین حال که حاوی آثار معماری و شهرسازی ایران هستند ،گرانترین زمینهای
شهری را نیز در خود جای دادهاند و همچنین ،متمرکزترین ناحیه هر شهر را از
لحاظ فعالیتهای اداری ،تجاری وخدماتی تشکیل می دهند.
حضور خانهای تاریخی با عمر بیش از دویستسال در شش شهر انتخابی به ندرت
قابل تشخیص است .علت آن است که آفتهای طبیعی ،به ویژه زلزله ،تمامی
بناهای تاریخی ایران ـ بناهای عمومی و خصوصیـ را تهدید میکنند،لیکن بناهای
عمومی به خاطر ارائه خدمات عمومی ،به تدریج توسط عموم ،مرمت و بازسازی
می شدهاند ،ولی خانهها یا از نو ساخته میشده یا رها میشدهاند .در درجات بعد
میتوان به عدم ثبات سیاسی و اقتصادی شهرها اشاره کرد که افت و خیزهای
آن ،رونق و رکود فراوان در برداشته و موجب درهم شکستن و جابهجایی مکرر
خانوادههای ساکن در این خانهها میشده است.
خانههایی که پس از وقوع زلزله دوباره ساخته میشدند از نظر اصول و الگوهای
معماری تفاوت عمدهای با خانههای قبلی نداشتند .اول آنکه مانند امروز ،الگوی
دیگری وجود نداشت و دیگر آنکه الگوها و حالتهای فضایی این بناها و جزئیات
ساختمانی ،نسل به نسل به معماران بعدی منتقل میشده است .در بررسی
گونهشناسی فضایی ابنیه عصر قاجار معلوم میشود که میان انواع فضاهای بناها که
در نواحی مختلف کشور قرار دارند ،مشابهتهای ساختی و مفهومی وجود دارد و
مدون سراسری ،ادراک فضایی یکسانی این بدان معناست که علیرغم ِ
نبود قوانین ّ
در کشور به هنگام ساختوساز وجود داشته و اگرچه این بناها عمدت ًا به دورۀ قاجار
تعلق دارند ،لیکن توانستهاند بخش اعظم دستاوردهای فضایی قرنهای پیش از
قاجار را در خود گرد آورند.
خانههایی را که پس از سال 1340در شهرهای انتخابی به صورتهای تکواحدی
یا آپارتمانی ساخته شده و تعداد آنها به سرعت رو به افزایش است و در ادبیات رایج
9
معرفی شهرهای انتخابی:
ویژگیهای جمعیتی ،اداری ،جغرافیایی و اقلیمی
بخشسوم
در این کتاب ،خانههای تاریخی و خانههای معاصر شهرهای بوشهر ،رشت ،شیراز،
کاشان ،کرمان و همدان ،مورد شناسایی روشمند قرار گرفتهاند .تمامی این شهرها
به استثنای کاشان ،مرکز استانهای خویش میباشند .کاشان مرکز اداری ـ سیاسی
شهرستان است که هماکنون در زمره یکی از شهرستانهای استان اصفهان محسوب
میشود .لیکن علیرغم این موقعیت ،جمعیت کاشان از بوشهر ،مرکز استان بوشهر
نزدیک به یک برابرونیم بیشتر میباشد .پرجمعیتترین شهر این بررسی ،شهر
شیراز است و بعد به ترتیب شهرهای همدان ،رشت ،کرمان ،کاشان و بوشهر در
مقامهای بعدی قرار دارند.
برآورد دقیقی از سطح بافتهای تاریخی این شهرها و بالطبع نسبت آنها به کل شهر
وجود ندارد .براساس بررسیهای میدانی میتوان اظهار نمود که بیشترین میزان
تخریب و نابودی «بافت تاریخی» به شهرهای همدان و رشت تعلق دارد و میزان
باقی مانده از این بافت به ترتیب در شهرهای کرمان ،شیرا ز و کاشان بیشتر از سایر
شهرهاست .در زمان آغاز این پروژه ،بر اساس گزارشات مهندسین مشاور شهرهای
بوشهر و کاشان« ،بافت تاریخی» بوشهر که در دماغهای در اتصال با خلیجفارس واقع
شده در حدود 50هکتار و بافت تاریخی کاشان در حدود 300هکتار بوده است،
البته این ارقام به منزله حضور بافتی یکدست و سالم در سطح شهر نمیباشد.
شش شهر مورد بررسی در شمال ،غرب ،مرکزو جنوب کشور مستقر هستند و انواع
اقالیم و پهنههای جغرافیایی را دارا میباشند .شهر رشت در 325کیلومتری شمال
و بوشهر در 1 230کیلومتری جنوب تهران واقع شدهاند.
عرض جغرافیایی شهرهای بوشهر و رشت بیش از 10درجه و طول جغرافیایی
شهرهای کرمان و همدان بیش از 8درجه اختالف دارند .بوشهر و رشت درکنار
و نزدیک به دریا واقع شدهاند و رشت از مزیت همجواری با سبزی و جنگل نیز،
برخوردار است .کاشان از چشمانداز ،نسیم کرکس و بادهای کویری نصیب میبرد و
همجواری همدان با الوند ،ویژگی عمده جغرافیایی این شهر به حساب میآید.
در حالیکه شهرهای کرمان و همدان هر یک بیش از1500متر از سطح دریا ارتفاع
دارند ،شهر رشت 7مترپایینتر و شهر بوشهر تنها 4متر باالتر از سطح دریا واقع
شدهاند .کاشان نیز علیرغم همجواری با کرکس ،به طور متوسط نزدیک به1000متر
از سطح دریا باالتر است.
تمایز و اختالف میزان بارندگی در شهرهای مورد بررسی بیشتر از یک متر در سال
است .به نحویکه میانگین بارندگی ساالنه شهر رشت از1300میلیمتر تجاوز کرده
و در کاشان و کرمان به 200میلیمتر نمیرسد .در سایر شهرها نیز این رقم کمتر از
400میلیمتر است.
11
تعریفکننده فضاهای پوشیده.تنوع نور شامل فضاهای کام ً
ال تاریک ،فضاهایی که _ تنوع جلوههای معمارانه تأمین نور از روزن ،در ،ارسی ،چراغگاه و از سقف .از
به تدریج روشن میشوند ،فضاهای روشن ،فضاهای کام ً
ال نورانی .... طرف دیگر ،نور مستقیم از حیاط و انواع نورهای غیر مستقیم از انواع سرپوشیدهها
_ تنوع حرارت شامل اطاقهایی که فینفسه خنک هستند ،اطاقهایی که گرم و بام.
هستند ،اطاقهایی که کوران دارند. _ تنوع مقیاس فضاها شامل فضاهای بسیار کوچک ،فضاهای بسیار بزرگ و فضاهای
میانی و متوسط در گروه فضاهای باز ،بست ه و پوشیده.
_ تنوع بدنهها به عنوان تعریفکننده فضاهای باز ،تعریفکننده فضاهای بسته
( جدول ـ )1طول و عرض جغرافیایی
از فضاهای بسته دیگر ،تعریفکننده فضاهای بسته از فضاهای پوشیده و
طول جغرافیایی عرض جغرافیایی
َ50˚ - 50 َ28˚ - 59 بوشهر ( تصویر )2-1موقعیت و زوایای تابش خورشید در عرضهای جغرافیایی شهرهای مورد بررسی
( جدول ـ )3ویژگی های جمعیتی ـ اداری کاشان ـ عرضجغرافیایی ˚33 همدان ـ عرضجغرافیایی ˚35
فاصله تا تهران به کیلومتر موقعیت اداری ـ سیاسی جمعیت
سال70
1تیر a
1230 مرکز استان بوشهر 181583 بوشهر 29تیر ـ 4خرداد b
325 مرکز استان گیالن 674763 رشت 3شهریور ـ 30فروردین c
919 مرکز استان فارس 1288524 شیراز 1مهر ـ 29اسفند d
269 مرکز شهرستان کاشان 315919 کاشان 7آبان ـ 25بهمن e
1022 مرکز استان کرمان 479917 کرمان 1دی f
323 مرکز استان همدان 773998 همدان
رشت ـ عرضجغرافیایی ˚37
اقلیم کوهستانی
4
مأخذ (:کسمایی ،مرتضی)158 :1363 ،
.4این پهنهبندی به صورت مشترک توسط آقایان بهروز پاکدامن و مرتضی کسمایی تهیه شدهاست .پس از این تاریخ ،بر اساس روش اولگی ،آقای مرتضی کسمایی پهنهبندی اقلیمی ایران را افزایش داده اند.
13
فصل 1 14
فصل دوم:
مسیرهای اکتشاف
روش شناسی شناخت خانه های تاریخی و معاصر
مقدمه
بخش اول:
درک از معماری در دوران دانشجویی( 57ـ )1350
چرخه پژوهش :مشاهده ،ثبت ،مطالعه ،یادگیری ،پرسش
حضور در کاشان
ثبت سه تجربه فضایی در معماری کاشان
تفاوت در حد فاصل زمین و آسمان
تغیرات صورت گرفته در بیرون خانه
تغییر سازمان فضایی شهر
ساحتهای سکونت معاصر
تغییر در درون خانه
بخش دوم:
از کتابخانه تا خانه
قلمرو روششناسی خانه ها
15
فصل 2 16
شناسایی خانههای تاریخی در شرایطی که با درگذشت ساکنان اصلی یا تخلیه
آنها ،افرادی ناآشنا با فضاها و آداب زندگی ،در این خانهها سکونت کردهاند،
مقدمه
بدون برخورداری از روش یا روشهای شناخت میسر نبود .افزون بر این وضعیت،
معمارانی که این خانهها را ساخته بودند نیز ،در گذشته بودند و امکان بهرهوری از
دانش و تجربه مستقیم آنان نیز وجود نداشت.
بسیاری از مالکان ساکن در خانههای تاریخی در دهه 50و 60درگذشتند و فرزندان
و نوادگان آنها نیز از زیستن در این خانهها سرباز زدند .در نتیجه ،در دهههای 60
و 70این خانهها خالی از سکنه شدند و تبدیلشدن آنها به «خرابه» یا فضاهای
اجارهای ارزان قیمت سرعت گرفت.
شناسایی معماری خانههای معاصر نیز با وجود حضور ساکنان اصلی و دسترسی به
معماران آنها ،باز محتاج روش و دانش است .برای شناخت خانههای معاصر و بررسی
کمی و کیفی معماری این خانهها ،امکان بازدید و گفتوگو با ساکنان میسر بود .آنها
با حوصله و صبوری به پرسشها ،پاسخ گفتند و پرسشنامههای طراحیشده را پر
کرده و در مواردی با پست ارسال کردند .بعالوه امکان گفتگو با معماران طراح این
خانهها نیز فراهم بود که از این رهگذر شرایط مناسبی برای درک چگونگی طراحی
و سازماندهی فضاهای خانههای معاصر فراهم شد.
مراد از روش و روششناسی شناخت در اینجا ،دستگاهی مجهز و از پیش آماده
نیست که به یکباره خریداری شود و یا از کسی و یا جایی به عاریت گرفته شود و
بتوان با قراردادن پدیدههای مورد بررسی در «دستگاه روشدان» ،به شناخت کم و
کیف آن پدیدهها نائل آمد .ساختن تکهتکه گوشهها و اجزاء دستگاه روششناسی،
بدون حضور ممتد در این خانهها و گفتگو با ساکنان و آشنایان این خانهها و ثبت
لحظه به لحظه مشاهدات و غور و تفکر درباره آنها ،میسر نبود.
ِ
شناخت سختترین کار در هنگام پژوهش ،جدا کردن قضاوت از شناخت است.
بدون قضاوت و توصیف بدون صفت مشاهدات و نمونهها ،مشکلترین چالش
پژوهش است .آگاهی بر تمام لحظههای مشاهده ،ثبت ،مطالعه ،یادگیری و یافتن
نکتههای تازه از نادانستهها ،ویژگی اصلی فرآیند پژوهش است تا مبادا پیش از
آنکه به شناخت نائل شویم ،به حکمی زودرس قناعت کنیم و پدیدههایی از گستره
پژوهش حذف شوند .اکنون ،نقشه مسیر پژوهش را با تکیه بر نقاط عطف آن ترسیم
میکنیم.
17
فرایند بررسی معماری خانه های تاریخی و خانه های معاصر بر اساس چرخه پژوهشی:
چرا؟ مشاهدات و
تفاوت عظیم پرسش های اولیه
چگونه؟
مشاهد ات اولیه از د هه های 40،30و 50با زندگی در این خانه ها آغاز شد .از دهه 50به بعد در دوران دانشگاه به یک پروژه تبدیل شد .هیچ نسبتی بین این دو گروه وجود نداشت.
شناسایی و ثبت:
-انواع فضاهای باز
-انواع فضاهای بسته
شیوه زندگی
-انواع فضاهای پوشید ه مراجعه به سرزمین و ساکنان
+
در خانه های تاریخی خانه های تاریخی و معاصر
سازمان فضایی
بررسی گونه ها از
چرا؟
منظر سازمانیابی فضا
قراردادهای معنایی
-گرایش به حذف انواع
مراجعه به فرهنگ ایرانی +
فضاهای پوشید ه و باز
شکل گیری فضا
-کاسته شدن از ارتباط
مستقیم با طبیعت
در خانه های معاصر
19
درک از معماری در دوران دانشجویی ()1350-57 بخشاول
«معماری ایران» در دوران دانشجویی در دهه ،1350تعداد اندکی «ستایشگر» و
تعداد قابل توجهی«نافی» داشت .کمتر گفتوگویی بدین منوال که گروه ستایشگران
مدون ،منظم و مستدلی در شناخت معماری ایران ارائه کنند و گروه
ّ مطالب
نفیکنندگان نیز پاسخی شایسته فراهم کرده و پاسخ گویند وجود داشت .هر دو
جناح به طور شفاهی مطالب خود را بیان میکردند .به این ترتیب ،بازار جبههگیری
و نزاع بین ستایشگران و نفیکنندگان معماری ایران رونق داشت .با این وجود،
فرصتهای ارزشمندی ،جهت بازدید از شهرهای ایران و حضور در بناها و فضاهای
معماری ایران فراهم بود .چشمهای دوران دانشجویی با مشاهده بیواسطه شهرها و
بناهای ایران ،فرصتی استثنایی به دست آوردند که بتوانند تا اندازهای خود را از قید
دعاوی ستایشگر و بیتوجه رها کنند و به جستوجو و کنکاش مستقیم بپردازند .در
دهه پنجاه هنوز ،مقدار قابل توجهی از نمونههای معماری و شهرسازی ایران باقی
بود.
در دوران دانشجویی به طور مشخص هرگز درسی به نام «معماری ایران» ارائه نشد،
جزوه یا نوشتهای نیز بدین منظور عرضه نگردید .در آن ایام ،دسترسی به دانش
معماری جهان ،بیشتر از طریق کتاب و مجله میسر بود .کتابهای متعددی درباره
معماری یونان ،روم و مصر در کتابخانههای معدود آن زمان وجود داشت و تکوتوک
مجله معماری که از خارج به کشور میرسید ،تأثیر بسیاری بر طرحهای دانشجویان
داشت .کتاب و مجله درباره معماری ایران کیمیا بود.
برای بررسی کمی و کیفی معماری و آگاهی یافتن از چگونگی سازمانیابی فضا در
شهر و بنا ،در دوران دانشجویی در دهه 1357( 50ـ ،)1350چندین برداشت وجود
داشت .هر یک از برداشتها بخشی از شناخت معماری را تشکیل میداد .اکنون
بعد از گذشت سه دهه میتوان آنها را در یک طیف دستهبندی نمود .یک سوی
طیف ،مربوط به وابستگی معماری به وجوه ملموس و مرئی معماری بود و بر معرفی
فرم ،عملکرد و عوارض (کمیتهای ب ّنایی و تزیینات) تأکید داشت و در آن سوی
ِ
طیف وجوه ِ
طیف نگاه به معماری ،بر وجوه غیر ملموس و نامرئی تأکید میشد .در
ملموس شناخت معماری دو بینش از همه عیانتر بودند .در یک گروه ،بینش
ِ غیر
21
−ازسکونت تا اسکان؛ حضور در کاشان
−ازخانه تا واحد مسکونی و کمیتهای رو به نزول سکونت؛
دستاورد این دوره ،مطلعشدن از ارتباط عمیق و متقابل معماری با بخش اعظم در انتهای دوره تحصیلی معماری در دانشگاه ،پایاننامهام را به موضوع «بررسی
پدیدههای پیرامون خود بود .این پدیدههای مرتبط با معماری را در پژوهشهای همهجانبه سازمانیابی فضا» اختصاص دادم با این هدف که تأثیر عوامل مرئی
بعدی( )1372-74که پایههای کتاب حاضر را پیریزی کردند ،دنبال کردم. و نامرئی را بر شکلگیری یک شهر شناسایی کنم .برای این منظور ،پس از
آشنایی با شهر کاشان و ادامه شناخت معماری ایران پس از انجام پایاننامه در گردآوریهای نظری ،شهر کاشان را مورد مطالعه قرار دادم .مراد از عوامل مرئی،
سال ،1359پایان نیافت .در ادامه آموختن از شهر کاشان معلوم شد که از دهه 40 ساختمان
ِ کلیه عواملی بوده و هستند که به چشم مشاهدهگر میآیند و در اینجا
شکل متفاوتی از سازمانیابی فضا در کاشان
ِ به بعد بر اساس شهرنشینی سریع، شهر کاشان ،تمامی ابنیه ،فضاها ،محیط طبیعی و سرزمینی ،که به عنوان بستر
و بسیاری از شهرهای ایران بروز نموده است .یکی میرا که بعد ًا با «میراثیشدن» تحقق معماری منظور نظر هستند ،عوامل مرئی را تشکیل میدادند .مراد از عوامل
بیشتر به سمت میرایی رفت و اول «بافت تاریخی» و بعد «بافت فرسوده» نام گرفت نامرئی ،کلیه عواملی است که ساختار و سازمان فضایی شهر و بناها را پدید آورده
و دیگری ساختوسازهایی نوظهور و جهنده ،ساختوسازها و رشد شهری که کام ً
ال و شکل دادهاند و ذیل عوامل اجتماعی ،اقتصادی ،سیاسی (اداری ـ مدیریتی) و
متفاوت از گذشته خود بودند و بسیار سریع در درون و بیرون شهر رشد کردند .پس فرهنگی از آنها نام برده میشود.
از سال 1340به موازات سرعت گرفتن شهرنشینی در کاشان ،نمونههای بسیاری هدف اصلی پایاننامه دوران دانشجویی ،شناخت همهجانبه معماری بود .شناخت،
از خانههای ایرانی در این شهر از میان رفتند .در هر سفر به کاشان ،فرصت تجربه از منظری غیر از آنچه در دانشکده مطرح بود .به همین علت در عنوان پایاننامه و
حضور در تعدادی از این خانهها که در حال فروپاشی بودند ،فراهم میشد .هم در آغاز پژوهش به جای واژه معماری ،عبارت «سازمانیابی فضا» را انتخاب کردم.
تجربههای احساسی خود و هم تجربههای احساسی همراهان را میپرسیدم و ثبت برای این منظور ،حدود دوسال وقت تخصیص داده شد و کوشش شد تا از نگاههای
میکردم .خانهها از نقطهنظر سالمتی و سرپا بودن در وضعیت مشابهی نبودند و رایج برای شناخت معماری فاصله گرفته شود .معهذا در این دوران ()1357-59
اکثر ًا خالی از سکنه بوده یا کسانی در این خانهها به صورت مستأجر ،بدون آشنایی نیز ،نتوانستم به درک نظامیافتهای از معماری دست یابم .لیکن به همراه گسترش
و تعلق خاطر حضور داشتند که به علت بالتکلیف بودن این خانهها ،از نقطهنظر مطالعات و جستوجوی چگونگی شکلگیری فضا و دست یافتن به آمار و ارقام و
مسائل ناشی از ارث و معلوم نبودن آینده این خانهها و اینکه آیا باقی میمانند یا کمیتهای مختلف دریافتم که رشد شهر کاشان در مسیری دیگر ،به همراه تغییر
تخریب میشوند ،بیشتر حالت سرپناه برای این ساکنان جدید داشتند. معانی و تواناییهای ذاتی خویش در حال رشد کردن و گسترش یافتن است .پرسش
این بود که چرا کاشان در مسیری دیگر گسترش مییابد؟ آیا این تنها مسیری است
(تصویر 2ـ )3دیاگرام تأثیرات معنایی ،احساسی و عاطفی فضاها و جزءفضاها در خانه های تاریخی که کاشان میتوانست انتخاب کند؟ آیا این انتخاب آگاهانه صورت گرفته است؟
کاشان چرا رشد معاصر کاشان با گذشته شهر بیارتباط است؟ اگر گذشته نیروی اصلی
حال و آینده شهر نیست ،پس کدام نیروها و عوامل کاشان را به این مسیر منتقل
تداوم
کردهاند؟ یافتن پاسخ برای این پرسشها در آن ایام مقدور نشد ،اما کوشیدم تا
تسلسل
یافتههای این پژوهش را مرتبط با تفاوتها و تمایزهای رخ داده بین پدیدهها ،در
تکرار
تعادل یک نظام دوقطبی ثبت کنم .ثبت تفاوتهایی که قادر به تبیین مناسب آنها نبودم
شناوری گشایش
شفافیت
خوانایی و نمیتوانستم دلیل این همه جدایی ،این همه تفاوت را بفهمم .آنها را در درون
سادگی شکوه
خلوص چندین طیف طبقهبندی کردم و در اینجا نمونههایی از مشاهدات دوقطبی را با
هدایت و جهت یابی
دلبازی
توجه به اهمیت و نقش آنها در شکلدهی به معماری خانه مثال میآورم:
مکث و عبور عظمت
−از شهرنشینی آرام تا شهرنشینی سریع؛
کنجکاوی
تجمع −از قدمت سکونت در شهر تا اسکان مهاجران تازهوارد؛
حس تعلق خلوت خاطره انگیزی
تمرکز −از شهرسازی تا تفکیک زمین و خیابانکشی؛
قلمرو احترام یگانگی
شادی −از نظام همجواری خانهها تا تفکیک زمین به قطعههایی در کنار معابر سواره؛
−از نظام بنایی تا ساختوساز بر اساس محصوالت بازار؛
23
تاریخی (تصویر 2ـ )4گذار از شهر به خانه
بیرون شهر
به موازات افزایش میزان حضور و مشاهدۀ انواع گونههای خانه ،میزان ثبت
جزءفضاها و عناصر معمارانه نیز افزایش یافت .با توجه به شناسایی و ثبت خانههای
تاریخی بوشهر ،رشت ،شیراز ،کاشان ،کرمان و همدان این فرصت فراهم شد که
به صورت همزمان گونههای بیشتری از خانههای ایرانی مورد بررسی قرار گیرند.
مشابه همین اقدامات برای شناسایی و ثبت خانههای معاصر و واحدهای سکونتی
واقع در مجتمعهای مسکونی صورت گرفت.
فرایند ثبت به تدریج به یک بانک اطالعاتی شامل نقشه کفها ،مقاطع ،نماها و
عکسها ،و یاداشتها تبدیل شدند .مشاهدههای اولیه گروه برداشت و پردازش
اطالعات تازهتر ،بر وجود تفاوتهای آشکار بین این دو گونه مسکونی ـ یعنی
خانههای تاریخی و خانههای معاصر گواهی داشتند .در پی این نکته نیز ،پرسشی
مشخص شکل گرفت .این که چگونه خانههای تاریخی و معاصر که در شهرهای
مختلف یک کشور قرار دارند و کمتر از چهل سال فاصله زمانی با یکدیگر دارند و
چه بسیار که خانههای معاصر در کنار خانههای تاریخی ساخته شدهاند ،تا این
اندازه نسبت به هم بیارتباط هستند؟ جستوجو به موازات فرایند مشاهده ،ثبت و
یادگیری و استخراج پرسشهای جدید ادامه یافت.
پرسشها برای پی بردن به چرایی شکلگیری این تفاوت عظیم میان دوگونه
خانههای تاریخی و معاصر در زمانی کمتر از نیمقرن ،زمینههای پی بردن به علت
چرایی تفاوتها و چگونگیها را فراهم کرد .این اختالف بین این دوگونه خانه،
استناد به تغییر عظیمی دارد که در این مدت کوتاه در جامعه ایران رخ داده است.
تغییرِ ،
ذات جداییناپذیر هر پدیده و هر جامعه است .در همه جوامع نیز ،تغییر به
وقوع پیوسته و میپیوندد .نسبت به عمر جوامع و تغییرات آنها ،چهل سال نیز،
زمانی چندان طوالنی به حساب نمیآید .در حد فاصل حدود سه نسل ،خانههای
پس از سال 1340نسبت به خانههای ماقبل سال ،1300آنقدر دگرگون شدهاند که
تغییر صورت گرفته در
ِ نسبتی بین این دو پدیده قابل ردیابی نیست .ویژگیهای
حد فاصل سالهای 1300-40و سالهای بعد ،حکایت از آن دارد که سرعت تغییر
در کشور ما بسیار سریع بوده و رشدی ناگهانی و بیتوجهی فراوانتری ،شهرها را
منبسط کرده است .بیتوجهی میتواند علتهای بسیاری داشته باشد و خود
موضوعی مستقل است برای یک پژوهش« :عارض شدن بیتوجهی بر جامعه ایرانی
در دو دورۀ 1340ـ 1300و پس از دهه 1340و انعکاس آن بر شهر و بنا» .بیتوجهی
به فضا ،شهر و بناها را در کشور ما عمدتا به شتابزدگی شهرنشینی نسبت دادهاند
و بعد فقر و جهل و بعد به عادتی که از سالهای 40عارضه فرهنگ ما شد .اکنون
بیتوجهی به ساحت شلختگی و بیمسئولیتی وارد شده است و در این راه به سوی
(تصویر 2ـ )5دیاگرام عوامل شکلدهنده به معماری خانهدر دو دورۀ پیش از 1300و پس از 1340
دن دامنه
فعالیت در فضا حدود ش
م
ملکردها وا
ع گرایی
م
صالح
ت
ت جهیزا
تعلق به فضا همگرایی در فضا فضا
ک به اشیا
تمل تأس
یسات
م
بلمان
بوشهر 1335ـ مأخذ :مهندسین مشاور جبارنیا و همکاران بوشهر 1382ـ مأخذ :مهندسین مشاور جبارنیا و همکاران
کاشان قبل از 1300ـ مأخذ :آرشیو ـ سازمان میراث فرهنگی کاشان کاشان دهه 1380ـ مأخذ :مهندسین مشاور نقش جهان پارس
27
همدان ـ مأخذ :فصلنامه اندیشه ایرانشهر ،شمارۀ 6 کرمان دهه 1380ـ مأخذ :مهندسین مشاور شارستان
29
ساحتهای سکونت معاصر فراهم بود .در حال حاضر ،چنین نوع توالی و مراتبی بین شهر و خانه وجود ندارد
شدت شهرنشینی در کشور ما با مهاجرت گسترده و بیتوجهی به روستاها و کشاورزی و گذار فضایی ناگهانی (یا گذار فضایی بیواسطه) ،در ورودی خانه را با شلوغترین
پیوند خورده است .حرکت جمعیت از روستا و شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ از مراکز عبوری و غیر مسکونی همجوار میسازد .در این شرایط ،تأمین آسایش،
دهههای دوم و سوم قرن حاضر ( 14شمسی) شروع میشود و در دهههای چهارم، سالمتی و ایمنی خانه و سکونت اقدامی صعب ،سخت و هزینهبر است.
پنجم و ششم ،شدت میگیرد. چگونگی ارتباط نواحی مسکونی و کاربریهای غیر مسکونی به شهرسازی و مدیریت
ارزشی مدیریت کالن کشور به سمت استقرار
ِ از سال 1300شمسی به بعد ،جهان شهری مرتبط است و در جای خود میبایست درباره اثرات و عواقب آن پژوهش کرد
و تمرکز در شهر چرخش کرد .پیش از این نیز شهرها نقش مرکز تمدنی بیشتری و به جستوجو و بر طرف نمودن تأثیر آن بر نزول کیفیت و کمیت محل سکونت
نسبت به روستاها داشتند ،اما روستاها نیز ،واجد مقام و شریک تمدن ایرانی پرداخت .به عالوه بررسی خوشآیندی یا ناگواری گذار فضایی بیواسطه بین خانه و
بودند .از ابتدای قرن چهاردهم شمسی نقش و مقام روستا و تمامی انواع آبادیهای شهر و تأثیرات آن بر سالمت فرد و خانواده ،موضوعی اساسی برای بررسی وضعیت
غیرشهری از نظر مدیریت کشور کمرنگ شد و تعادل شهر و روستا به نفع شهر بر هم شهرنشینی و شهرسازی کشور است .آنچه دراین کتاب مورد توجه و تمرکز است،
ِ
حاکمیت شرایط عدم تعادل خورد ،اگرچه شهرها نیز از این وضعیت نفعی نبردند. تأثیر متقابل شیوه زندگی و شیوه شهرنشینی بر سازمان فضایی خانه است که به
منطقهای بر کشور باعث شد که مراکز شهری به گودالهای جاذب جمعیت بدل هنگام گذار از در ورودی خانه به درون خانه روی میدهد.
شدند .در فاصله سالهای 1330-1340حرکتهای وسیع جمعیتی شدت گرفت و شیوه زندگی عبارت فشردهای است که تمامی رفتارهای آدمی را شامل میشود.
به ُصور مختلف تا امروز جریان دارد. رفتار با خود ،با خانواده و با جامعه؛ رفتارهای خوراکی ،پوشاکی ،گفتاری ،حرکتی و
روند مهاجرت در مراحل اولیه به سمت تهران و استان تهران و پس از آن به سوی نگاهی .هر یک از این رفتارها انعکاس ملموس یا غیرملموس در شکلدهی فضایی
استانها و مراکز استانهای شرقی و غربی ،جنوبی و مرکزی کشور صورت گرفت. پیرامون دارد .خانه ،محله و شهر محصول فضایی شیوه زندگی فرد ،خانواده و
شهرهایی همچون اصفهان و تبریز که در ابتدای این روند بخشی از جمعیت خود جامعه میباشد .این رابطه در خانههای تاریخی یکطرفه نبوده و تأثیر متقابل آن
را در اثر مهاجرت به تهران از دست داده بودند ،از دهه 40به بعد ،دوباره به مراکز بر شکلدهی شخصیت و شیوه زندگی فرد ،خانواده و جامعه قابل مشاهده بود.
منطقه پیرامون خود بدل شدند و از دهه 50به بعد شیراز ،مشهد و سایر مراکز سازمان فضایی خانه و جزءفضاها ،مکان بروز رفتارها و تحقق شیوه زندگی فرد،
استانها با افزایش ناگهانی جمعیت روبهرو شدند .بر اساس ارزیابی کمیسیون خانواده و جامعه بودند.
ژاپنی در سالهای ،1336-37کشور ما در آن دوران به سه میلیون خانه مستحکم در بررسی رابطه متقابل شیوه زندگی و سازمان فضایی ،هدف این کتاب بررسی و
نیازمند بود (رشدیه .)1343 ،در چنین وضعیتی ،شرایط ایجاب کرد که برای مقایسه محتوا و مواد شیوه زندگی گذشته و امروز نیست ،توجه و تمرکز این بررسی
پاسخگویی به تقاضای روزافزون خانه ،هر چه سریعتر سقفی زده شود و متقاضی بر چگونگی توجه سازمان فضایی شهر و خانه تا پیش از سالهای 1300به شیوه
در زیر آن ساکن شود .نسبت مهاجرت ،شهرنشینی و تقاضای سکونت در شهر و زندگی و انعکاس فضایی آن میباشد و در مقابل بیتوجهی سازمان فضایی شهر و
شهرهای بزرگ با منابع مالی که مهاجر با خود به شهر میآورد مرتبط است و از این خانه ،پس از سالهای 1340به شیوه زندگی امروز است.
رو در دوران معاصر ،ساحتهای گوناگونی از مسکن معاصر در شهرهای بزرگ و مراکز اگر چه در آن تاریخ با پای پیاده یا با اسب و گاری و درشکه جابجا میشدهاند و اکنون
شهری کشور ایجاد شدند .پرداخت عمیقتر و گستردهتر به این موضوع ،میبایست با اتومبیل .در آن هنگام دکان داشتند و اکنون سوپرمارکت ،در آن هنگام با کبوتر
به پژوهش دیگر 2موکول شود و ما در اینجا تنها به یک روند کلی از این فرایند اشاره پیامهای اختصاصی را انتقال میدادند و اکنون با موبایل ،در آن هنگام هیزم برای
میکنیم.طیف سکونت معاصر به ویژه در شهرهای بزرگ ،هم خانه و هم ساحتهای پختوپز مورد استفاده بود و اکنون گاز و همه اینها بر شیوه زندگی و تفکر سازمان
تر خانه را شامل میشود .طیف آنچه برای سکونت جمعیت مهاجر و شهری
پایین ِ فضایی تأثیر دارند ،اما هدف این بررسی مقایسه مشخصههای این دو دوران نیست.
در دوران معاصر شکل گرفته است را میتوان در دیاگرام ( )8-2مشخص نمود. هدف آن است که بدانیم چگونه در آن دوران شهرنشینی ،معماری را به مثابه یک
بخش اعظم مهاجران ،نیروی انسانی خود را برای ادامه زندگی به شهرها آوردند توانایی در پاسخ به شیوه زندگی به رسمیت میشناخته و چرا شهرنشینی معاصر
و این گروه عظیم ،متقاضی پناهگاه بودند و نه خانه .در پاسخ به تقاضای این کشور به مثابه شیوه مسلط زندگی ،خانه را بدون معماری میپذیرد.
.2فهرستی از پژوهش های پیشنهادی در ضمائم آخر کتاب آورده شده است.
و بسیاری از مراکز خدماتی دولتی نیز مانند دانشگاهها ،بیمارستانها ،ارتش و ...
واحد مسکونی آلونک
برای کارکنان خود اقدام به احداث واحد مسکونی نمودند .واژه «مسکن» عبارت
بود از تعدادی واحد مسکونی در یک مجتمع ،و هر واحد مسکونی شامل تعدادی خانه محدوده این پژوهش زاغه
اتاق مجزا و مرتبط میباشد.
طبقه متوسط شهری و گروههای درآمدی باالتر از طبقه متوسط و اندک مهاجرانی پردرآمدها میان درآمدها کم درآمدها
که از منابع مالی برخوردار بودند ،متقاضی خانه و سکونت در مجتمعهای مسکونی
بودند .بدین ترتیب ،در یک سر طیف آنچه که از دهه 40به بعد برای پاسخگویی به
تقاضای سکونت در شهرهای کشور به ویژه شهرهای بزرگ و مراکز استانها شکل خیل عظیم نیروی کار ،انواع زاغهها ،آلونکها ،کپرها ،قمیرها و کمیتهای نازل
دیگر طیف ،واحد
ِ میگیرد ،پناهگاه ،سقف ،اقامتگاه و چهاردیواری است؛ و در سوی واحدهای مسکونی ساخته شدند( .کریمی)1386 ،
مسکونی و خانه .بخش اعظم خانههای سازمانی و مجتمعهای مسکونی ،توسط بخشهای کمتری از جمعیت مهاجر با آوردن منابع مالی قلیلی به شهر و جذبشدن
دولت (وزارتخانهها) و تعدادی از خانهها توسط بخش خصوصی ساخته شدند .تمام در گردونههای رسمی و غیر رسمی اشتغال شهری ،متقاضی مساکن ارزانقیمت
این ساحت از سکونت از «طرح» برخوردار بوده و به شیوه متعارف دارای سند ملکی، (ملکی و اجارهای) بودند .برای این گروه ،خرید قطعه زمینی کوچک (در حدود 100
جواز شهرداری و پایانکار میباشند و در بازار رسمی عرضه مسکن ارائه شدهاند. متر مربع) در پیرامون شهر (بیرون از محدودههای قانونی) و مشارکت شخصی در
فرایند سریع کاالییشدن خانه که بر اثر اقدامات دولت صورت گرفت ،با ورود بخش ساختن آن ،بدیل قابل قبولی برای سکونت بود.
خصوصی در تولید واحد مسکونی با سرعت بیشتر به فرآیند کاالیی شدن زمین جمعیت کمدرآمد شهر نیز ،محلههای فقیرنشین و ارزانقیمت را برای سکونت
انجامید و در مدت بسیار کوتاه بخش عظیم سرمایههای خصوصی و مالی به خرید انتخاب کردند .خانههای تاریخی واقع در مراکز شهرهای ایران در حد فاصل
زمینهایی که بعدها به شهر پیوستند مشغول شد و خود تأثیر بسزایی بر سازمان سالهای 1330-1340بخش اعظم ساکنان و مالکان اصلی خود را از دست دادند؛
فضایی درون خانهها بر جای گذاشتند که چگونگی این تأثیرگذاری ،پژوهش دیگری و مراکز شهرهای ایران ،به موازات افزایش شهرنشینی با افزایش بار فعالیتهای
را طلب میکند. تجاری ،اداری و خدماتی روبهرو شدند .بنا به این دالئل و دالئل دیگر که خود
در فرایند شهرنشینی سریع ،مداخله دولت برای تأمین مسکن در شهرها و کاالیی پژوهش دیگری را میطلبد ،تمایل نسل جوان ساکن در شهرها پس از دهههای
شدن خانه ،مفاهیم قابل تأملی چون :مسکن ارزانقیمت ،ساختن مسکن با عمر 40 ،30و 50به سکونت در خانههای تاریخی بسیار کاهش یافت و این خانهها نیز،
مفید 25تا 30سال و کوچکسازی ،پدید آمدهاند که دستمایه سیاست تأمین در بازار مسکن برای پاسخ به تقاضای سکونت گروههای کمدرآمد و مهاجران که
مسکن در ایران شدند ،و همگی قابل بازنگری و پژوهش جداگانه میباشند. خواهان اجاره ارزانقیمت بودند در نظر گرفته شدند .به عالوه تأسیسات و خدمات
در این کتاب آنچه محدوده بررسی خانههای معاصر را در بر میگیرد عبارتست زیربنایی نوین شهری ،با سختی و بدون برنامه و گاه با هزینههای شخصی به این
از خانهها و واحدهای مسکونی ،که پیش از ساختهشدن ،از طرح بر روی کاغذ خانهها راه یافتند.
برخوردار بوده و در طراحی و احداث آنها مهندسین معمار ،سازه ،تأسیسات، به موازات این روندها دولت نیز برای پاسخگویی به نیاز به مسکن در شهرها،
عمران و شهرساز مشارکت داشتهاند. خصوصا برای طبقه متوسط شهری و کارمندان و کارگران ،اقدامات سریسازی
و احداث واحدهای مسکونی متحدالشکل بعد از دهه اول قرن چهارده شمسی را
آغاز کرد .مداخله جدی و رسمی دولت در شهر و سکونت از دهه 40با تأسیس
وزارتخانه آبادانی و مسکن و در دهه 50با تغییر نام آن وزارتخانه به وزارت مسکن
و شهرسازی تثبیت و نهادینه شد .اگر چه پیش از دهه ،40دولت به صورتهای
پراکنده و موضعی به احداث چندین «دستگاه» خانه در تهران ،مراکز مهم شهری
و روستایی و پیرامون آبادیها جهت اسکان ایالت و عشایر اقدام کرده بود ،عبارت
«خانهسازی» در مصداق احداث تعدادی واحد مسکونی و آپارتمان مشابه ،مفهوم
31
اکنون درباره برخی از این گرایشها ،توصیف مختصری ارائه میشود: تغییر در درون خانه
در درون خانههای تاریخی ،همارزش با فضاهای مسقف مانند ایوانها و اتاقها،
فضاهای بدون سقفی وجود دارد مانند حیاط ،صفه ،مهتابی و بام که اعضای تنوع تغییر و تحول مرتبط با بیرون خانه در حدفاصل سالهای
همه آنچه درباره عمق و ِ
خانواده ،بدون اشراف در این فضاها به فعالیت و استراحت میپرداختند .ابعاد و 1300تا 1340گفته شد به درون خانه نیز سرایت کرد .از اواخر دهه 30و اوایل دهه 40
حجم جزءفضاها برای انواع گردهماییهای کوچک و بزرگ طراحی شده بود .مث ً
ال درون خانه نیز به شیوههایی بنیادی و همه جانبه دستخوش تغییر شد.
ی دیدار چند خانواده
اعضای خانواده در سهدری دور هم جمع میشدند و در پنجدر در سازمان فضایی جدید شهرهای معاصر ایران ،مسیر و چگونگی گذار از شهر به
و در شاهنشین ،میهمانیها و عزاداریهای بزرگتر صورت میگرفت .فضاهای خانه دگرگون و امکان ورود مستقیم از معبر سواره به درون خانه فراهم شد .همین
کوچکتری نیز ،برای خلوت خانواده و پدر و مادر وجود داشتند .در میان اتاقها فرایند دگرگونی به هنگام گذار از بیرون خانه به درون خانه روی داد .برای ورود به
و فضاهای پوشیده و باز ،به میزان قابل توجهی فضاهای بینابینی وجود داشت که خانه ،دیگر فضایی درنظر گرفته نشده است .د ِر هر خانه به سطحی فلزی تبدیل
امکان بسط جزء فضاها را میسر میساخت .در حد فاصل حیاط به اتاق ،فضای شده است که ُمراجع با مشاهده آن پی به وجود خانه میبرد.
«اتاق سهدری» و «پساتاق» فضای عبوری مستقل ،در
ِ «پیشاتاق» ،در اتصال دو برای معلوم نمودن تغییرات صورت گرفته در خانههای معاصر ،برخی از گرایشهای
حد فاصل دیوار اصلی بنا و پنجدری ،راهروی دسترسی که انتهای آن انباری بود. شکلگیری معماری این خانهها را در مقایسه با خانههای تاریخی بیان میکنیم.
انواع داالنها و راهروها که هم استقالل جزءفضاها و هم امکان ترکیب آنها را برای این گرایشها فهرستوار به قرار زیر میباشند:
گردهماییهای بسیار بزرگ فراهم میکرد. •تغییر در قلمرو فضای بیرونی و درونی ورود به خانه ،در مسیر کاهش و حذف
بدون استثنا ،فضاهای بسته چون به فضاهای باز میرسیدند ،فضاهایی بینابینی با فضاهای ورودی از بیرون و درون خانه؛
نامهای پیشاتاق ،درگاه ،ایوانچه ،ایوان و جلوخان فیمابین این گونه فضاها وجود •تغییر در قلمرو استقرار فضاهای باز و بسته در مسیر به حداقل رسانیدن اتصال
داشتند .فضاهای سرپوشیده همچون ایوان در تمامی خانههای تاریخی قابل تجربه فضای باز و فضای بسته ،آنهم بدون فضای واسط سرپوشیده و دو جبههای شدن
بود. فضاهای بسته؛
جزءفضاها به گونهای طراحیشده بودند که در بیشترین ایام سال ،بدون استفاده از •تغییر در میزان استفاده از فضاهای پوشیده در مسیر کاهش و حذف آنها؛
تجهیزات اضافی حرارتی و برودتی و برای بیشترین تعداد عملکردها در حدفاصل •تغییر در قلمرو نسبت فضاهای باز ،بسته و پوشیده؛
قلمرو عمومی تا خصوصی مانند نشیمن ،خواب ،دیدوبازدید و صرف غذا مناسب •غیر قابل استفاده شدن فضای بام؛
بودند. •کاهش استفاده از زیرزمین و گرایش به حذف آن و حذف استفاده از انرژیهای
گرمایی و سرمایی خاک؛
(تصویر 2ـ )9نمودار بهرهوری از جزءفضاهای باز ،بسته و پوشیده در ایام سال در حد فاصل قلمروهای •دو بعدی شدن و یکنواختی فضاهای بسته به لحاظ یکسان شدن ارتفاع فضاها
عمومی و خصوصی
در مسیر گرایش عمومی تبدیل شدن حجم به سطح؛
عمومی •جدا شدن سازه از جزءفضاها و پیدایش تکستون در گوشه و کنار جزءفضاها؛
•بیتوجهی به مسیرها و میزان عبوریها و گرایش به حذف فضاهای بینابینی؛
•تغییر اتصال و رابطه جزءفضاها؛
ایام سرد بیشترین استفاده از فضا ایام گرم
•تغییر محل درهای ورود به جزءفضاها و استقرار آنها در تمامی جبهههای
جزءفضاها؛
خصوصی
•تأمین خنکی و گرمایش جزءفضاها بیرون از نظام معماری ،در مسیر عدم تبعیت
استقرار دستگاههای گرمازا و سرمازا از سازمان فضایی خانه؛
•تغییر در قلمرو شیوه نامگذاری فضاها و جزءفضاها در مسیر نامیدن آنها بر اساس
در درون یک خانه تاریخی ،امکان حضور همزمان چندگونه گردهمایی متفاوت، عملکردهای محدود؛
بدون ایجاد مزاحمت برای یکدیگر وجود داشت .مساحت زمین اغلب این خانهها •تغییر در قلمرو میزان اشیا در مسیر افزایش تعداد و نقش آنها در تعریف
علیرغم کوچکی( به طور متوسط کمتر از 200مترمربع در محدوده این بررسی )، جزءفضاها؛
33
قابلیت مجهز و معاصر نمودن خانههای تاریخی آگاه نمود و استعداد برخورداری
خانههای معاصر را از توانمندی و حساسیت فضایی معماری خانههای تاریخی
برای نسلهای امروز و آینده روشن نمود.
(تصویر 2ـ )10تأثیر همگرایی و واگرایی عناصر و اجزاء در چگونگی سازمان فضایی خانه (بنا)
عناصر و جزءفضاها در تشکیل سازمان فضایی بنا به صورت واگرا عمل میکنند
عناصر و جزءفضاها در تشکیل و انسجام سازمان فضایی به شیوه همگرا مشارکت دارند
آشنا شده بودم ،با ارائه یک طرح پیشنهادی که در چارچوب پژوهشهای معاونت
معماری و شهرسازی وزارت مسکن قرار داشت ،دامنه پژوهش به شهرهای دیگری
غیر از کاشان و به خانههای بیشتری گسترش یافت .9به عالوه تمایل کارفرما برای
تدوین معیارهای طراحی باعث شد تا شناخت خانههای معاصر و نتایج حاصل از
این شناخت به درون چرخههای این پژوهش راه یابند و بر ابعاد شناخت بیفزایند و
آن را به سمت راهبردهای طراحی و اجرا هدایت کنند.
هر چه میدان بررسی فراختر ،ضرورت مجهزشدن افزون تر میگشت .افزایش تعداد
35
است که از درون اعتقادات و اسطورههای اقوام ایرانی برخاسته است .در میانه این گونههای تاریخی و معاصر در اقالیم مختلف کشور ،ثبت ترسیمی و تصویری آنها
طیف ،پژوهشگرانی نیز معماری ایران را ترکیبی از این دو برداشت دانسته و آن را به در قالب نقشهها ،کروکیها و عکسها ،پرسوجوها و گفتگوهای بسیار با ساکنان
مثابه دستاوردهای ملموس ـ غیر ملموس (مرئی ـ نامرئی) برخاسته از میان فرهنگ شهرها و خانهها ،به گردآوری حجم عظیمی از داده و اطالعات بر اساس بررسیهای
زندگی اقوام ایرانی مورد شناسایی قرار دادهاند. میدانی منجر شد .در یک بررسی تطبیقی بین خانههای تاریخی و خانههای معاصر
بر اساس وجوه مختلف معماری ،مسیر پژوهشهای کتابخانهای ،نیز به تدریج
(تصویر 2ـ )11طیف زوایای نگاه به معماری ایران بر اساس آرا و نظرگاههای متفکران ایرانی و خارجی مشخص شدند.
در فرایند بررسی و پژوهشهای میدانی معماری خانههای تاریخی و خانههای
معاصر با دو نوع تلقی از معماری مواجه شدم .تلقی اول معماری را با مجموعه
معماری انعکاسی از زندگی معماری انعکاسی از پدیدههای انسانی و طبیعی مرتبط میدانست و میکوشید فضا را در زمره مصالح
اعتقادات و اسطوره ها و عوامل سرزمینی و
باورهای ذهنی فرهنگ اصلی و منعطف معماری معرفیکند .تلقی دوم معماری را در قامت سازه ،تأسیسات
اقلیمی
و مصالح ساختمانی بیان میکرد .فضا در این تلقی از معماری نقشی پویا و زنده بر
عهده ندارد و در میان مصالح ،سازه و تأسیسات به شیوهای ایستا و منفعل جاسازی
میشود.
در دهه 70و پس از آن ،وجه فنی واجرایی ساختمانسازی بر سایر وجوه معماری
دیدگاههایی که در ابتدای طیف قرار میگیرند ،بطور مستقیم و بیواسطه با آثار آماری این پژوهش،
ِ غلبه کرده است .در نزد بسیاری از پرسش شوندگان جامعه
معماری ایران ارتباط برقرار کرده و پس از مراجعه به نمونههای موجود بر حسب هرگونه ساختوسازی ،معماری محسوب میشد .غلبه وجه فنی ـ اجرایی معماری بر
رشته تخصصی ،به معرفی آثار ایران اقدام کردهاند .باستانشناسان در تدوین سایر وجوه آن ،و تولید انبوه محصوالت مشابه در خانهسازی معاصر ،به بیتوجهی به
دیدگاههای آموزنده نسبت معماری ایران پیشقدم بودند .از عمر فعالیتهای معانی ارزشها و کیفیتهای سکونت منجر شده است .طبق پاسخهای دریافتشده
باستانشناسی عمدت ًا توسط باستانشناسان آلمانی ،فرانسوی و امریکایی در نقاط از پرسشنامهها (ن.ک :فصل ،)4شرایطی که به طراحی و احداث خانهها و واحدهای
باستانی ایران مانند تپه سیلک ،تخت جمشید ،شوش ،چغازنبیل ،شهر ری و ،... مسکونی منجر شده ،انعطافپذیری الزم را در برابر شیوه زندگی از دست داده است.
10
بیش از یک قرن میگذرد. خانوادههای معاصر نمیتوانند از تمام امکانات فضایی متعلق به آنها در درون خانه
در چهارچوب قلمرو دیدگاه باستانشناسان ،دو گروه تخصصی دیگر یعنی تاریخدانان بر حسب شرایط متغیر و متحول زندگی استفاده کنند.
و تاریخ هنرشناسان نیز ،به معماری ایران پرداخته و با حفظ مفهوم خطی زمان و بر وجه فنی که اکنون در قالب سازه ،تأسیسات و اجرا خالصه شده در ترکیب با بازار
حسب سلسلههای تاریخی و حکومتهای باستانی و اسالمی ،مجموعه آثار معماری محدود و دورهای مصالح ساختمانی ،شرایط بهرهوری اعضای خانواده را از امکانات
ایران را به تفکیک عملکردهای آنها مورد شناسایی و بررسی قرار دادهاند .در این بالقوه سازمان فضایی خانه محدود ساخته است .در این شرایط ،فضا همانند یک
قلمرو ،تعداد قابل توجهی باستانشناس ،تاریخدان و تاریخ هنرشناس خارجی و قطعه آجر و آهن ،همچون مادهای ُصلب مورد استفاده قرار میگیرد.
ایرانی ،کتابها و مقالههای متعدد ارائه نمودهاند .با مطالعه این آثار ،آنچه درباره
11
رد پای این دو نوع تلقی از معماری در میان آثار نوشتاری پراکنده مرتبط با معماری
ّ
معماری ایران شامل بناها و محوطههای باستانی مورد شناسایی قرار گرفته به طور ایران نیز ،قابل پیگیری است .بر اساس غور در متون متعلق به شناخت معماری
خالصه و فهرستوار به شرح زیر میباشد: ایران نظرگاههای استخراجشده را میتوان در درون یک طیف ارائه نمود .در یک
−موضوع اثر؛ سوی طیف که مطالب آن از میان پژوهشهای باستانشناسان ،تاریخدانان و تاریخ
−تعلق زمانی اثر؛ هنرنویسان استخراج شد و دانش قابل توجهی را برای شناخت معماری ایران به
−مکان اثر؛ ارمغان آورده ،معماری یک دستاورد عینی و ملموس برخاسته از ویژگیهای
−تصاویر نقشههای طولی ،عرضی و ارتفاعی اثر؛ سرزمینی و اقلیمی است و آرای واقع در سوی دیگر طیف که از میان آثار متفکرین،
−مصالح و شیوههای ساختمانی اثر (شامل پیها ،کفپوشها ،ستونها ،بدنهها و فالسفه و اندیشمندان به دست آمد ،معماری ایرانی یک دستاورد ذهنی و فکری
).10گدار ،آندره )، (1345 ،گیرشمن )،( 1355،گیرشمن )،)1372،سامی ،علی ،مصطفوی ،محمدتقی )،( 1334 ،شهبازی،ع،شاپور )،)1375،کریمیان،حسین )1354،و...
).11پوپ ،آرتور اپهام )، ( 1363 ،پیرنیا ،محمدکریم( ،)1369 ،کیانی،محمدیوسف )1374،و...
).13پوپ ،آرتور اپهام )، ( 1363 ،استرلن ،هانری ( ،)1377 ،هیلن برند ،روبرت )1383،و ... ).12ذکا،یحیی )، (1369 ،کیانی،یوسف )،( 1366،کیانی ،یوسف )1368،و ...
37
قلمرو روششناسی خانهها در این شیوه بررسی ،هر بنا مستقل از دوره و هدفی که بدان منظور ساخته شده
و فعالیتهایی که درون آن انجام میشود ،گردآوری و به تفکیک ،تمامی بنا و
اگرچه از هنگام شروع پژوهش از سال 1372و بعد از آن به اتفاق گروه پژوهشی، تقسیمات فضایی آن مورد بررسی قرار گرفت.
همه در خانههای معاصر زندگی کرده و میکنیم ،با این وجود بخش عمدۀ دانش
حاصلشده درباره فضا و معیارهای ارزیابی کمی و کیفی خانههای معاصر ،پس
از حضور در خانههای تاریخی ،از طریق ِ
ثبت مشاهدات ،آموزش ،یادگیریها و
پرسشهای مرتبط با حضور در خانههای تاریخی به دست آمده است. (تصویر 2ـ )13مشابهت صورت و ساختار فضاهای باز ،بسته و پوشیده در یک بنای قاجاری متأخر
حضور پیگیر و پیوسته در روزهای مختلف سال ،زندگی با ساکنان خانههای تاریخی (خانه صالح در کاشان) با یک بنای پیش از اسالم (عمارت خسرو در قصر شیرین) ،تصویر بازسازی
شده
در موقعیتهای مختلف با اعضای خانواده و میهمانیهای خانوادگی در فضاهای
مختلف سال ،دوستی و ادامه دوستی تا امروز و ادامه گفتوگو با ساکنان خانههای
تاریخی در سنین مختلف و ثبت متوالی خاطرهها و مشاهدات و بررسی آنها و پی
بردن به پرسشهایی که نیروی محرک جستوجو بودند و پیدایی احساسهای
خوشآیندی که بر اثر حضور در این فضاها حاصل میشدند ،همه و همه زمینهها و
تکههای متنوع شناخت را به طور پراکنده فراهم آوردند.
معماری این خانهها و چگونگی حضور آخرین نسل و بازماندگان خانههای تاریخی،
کتابی نبود که به ترتیب آن را ورق زد و از محتویات آن با خبر شد ،بلکه کتابخانهای
عظیم بود که در هر بار حضور ،بیآنکه معلوم باشد کدام کتاب را باید بخوانی،
میتوانستی از میان شبکه قفسههای هزاران کتاب ،چندتایی را انتخاب کنی ،ورق
بزنی یا بگذاری خود کتابها به سراغت بیایند .شرط آن است که در این کتابخانه
به طور پیوسته حضور داشته باشیم و هدف از حضورمان ،امکان عارض شدن فضا و خانه صالح در کاشان ،بنای دورۀ قاجاری
•تعیینکنندگی عوامل اقتصادی و تولید دوران دانشجویی ()1357 – 1350 عوامل مرئی
• تعارض سنت و مدرنیته فرم /عملکرد /عوارض
• غرب زدگی
زوایای نگاه به معماری ایران
معماری انعکاسی از اعتقادات و اسطورهها و باورهای ذهنی معماری انعکاسی عوامل عینی
بر اساس آراء و نظرگاههای متفکران ایرانی و خراجی
خانه و زندگی
محدودترین معنا /چند عملکرد بیولوژیک در وسیعترین معنا
تنظیم /نظمبخشی
فضا فعالیت
39
مجموعه آنچه را که در سه قلمرو بیان شد در درون قلمرو دائمی زمان میتواند به
صورت نمودار زیر ارائه شود:
(تصویر 2ـ )15نمودار واحد الگویی شکلگیری معماری خانه های تاریخی ایران تا پیش از سال 1300شمسی و تغییر آن پس از سال 1340
؟
صورت و ساختار فرم
اشیا
رفتار مصالح
تأسیسات و تجهیزات
نظام معنایی شیوۀ زندگی
(مضمون) (حالت) قیمت زمین
درهم شدن
ُخرد ؟ مقیاس،نسبت ها ،اندازه ها ،مراتب و توالی فضاها
زمان
زمان
نهان
زمان
کالن
41
بیآنکه نام و نشانی از آنها باقی مانده باشد .به درستی نمیتوان تاریخ و طراح مشاهدات و بررسیها نشان میدهند که تقریب ًا بخش اعظم عوامل سرزمینی و
واحدهای الگویی معماری ایران مانند ایوان ،صفّ ه ،مهتابی و شاهنشین را مشخص اجتماعی در طراحی و ساخت جزء فضاهای خانههای تاریخی در نظر گرفته میشده
کرد .اما میتوان مشخص نمود که در هر یک از این واحدهای الگویی ،طبیعت، و بر حسب پشتوانهای تاریخی و آیینی در هر خانه ،شیوههای ترکیب و تعریف
انسان ،تاریخ و جامعه به صورت و ساختاری مشخص به تعادل رسیده و حضور جزء فضاها ،بارهای ارزشی متنوعی را حمل میکنند.
دارند .در هر شش شهر انتخابی در این پژوهش که از فرهنگ و اقلیم غیر متشابه جزء فضاهای خانههای تاریخی هم نام مشخص داشتند ،هم از استقالل نسبی
برخوردار میباشند ،خانههای تاریخی از واحدهای الگویی مشابهی در تعریف و برخوردار بودند .ترکیب معینی از آنها که به شکلگیری خانههای کوچک و بزرگ
کمی و کیفی
ترکیب جزء فضاها تبعیت کرده بودند و تمامی آنها در برابر نیازهای ّ منجر میشد نیز از معنا ،مضمون و حدود مشخص برخوردار بود .هر جزءفضا
ساکنان یعنی ایمنی ،آسایش و آرامش پاسخگو بودند .صورت و ساختار واحدهای نماینده سازمان فضایی خانه بود .پشتوانه برخورداری از نام مشخص و استقالل
الگویی معماری خانههای تاریخی ایران در بر گیرنده دستاوردهای اعصار گذشته و نسبی فضایی ،درک و رعایت منابع و ارزشهایی است که نام و استقالل از آنها
کمی و کیفی شیوه زندگی عصر خود بودهاند.
تطابق یافت ه با نیازهای ّ مشتق شده است ،یعنی طبیعت ،حاالت انسانی و مقیاس مناسب حضور.
در مسیر حرکت به سوی امروز و آینده ،خانههای معاصر در مسیر معماری خانههای اقدام به نامگذاری بر پدیدههای مشترک در جامعه مانند نامگذاری بر جزء فضاهای
تاریخی متحول نشدهاند و مسیرهای دیگری را در حال طی کردن هستند .بر طبق خانهها ،قراردادی است تاریخی ـ اجتماعی؛ و خود نمادی از نهادینه شدن مجموعه
نمودار روششناسی خانههای تاریخی ،تعادل موجود بین قلمروهای سرزمینی، مفاهیم و ارزشهای متعلق به آن جامعه و آن پدیده در طول تاریخ میباشد .در
قلمروهای زندگی و قلمروهای معنایی که در تکتک الگوهای معماری خانههای خانههای تاریخی ،منابع نامگذاری جزءفضاها یا ازطبیعت وام گرفته شده ،یا از
تاریخی برقرار بود در خانههای معاصر بر هم خورده به نحوی که مراعات جنبههای حاالت انسانی یا از مقیاس حضور انسان در فضا مانند :مهتابی ،شاهنشین ،خلوت،
متنوع و خالق شیوه زندگی و ویژگیهای مفهومی و معنایی فرهنگ ،از دستور کار معاصر شهرسازی ـ معماری جزء فضاهای خانه بر
ِ پنجدری .در حالی که در نظام
طراحی و اجرای الگوهای فضایی خانههای معاصر خارج شده و در مقابل ،هر چه اساس عملکردهای محدود و مشخص مانند خواب ،پذیرایی ،نهارخوری نامیده
بیشتر بر صورتگرایی الگوهای معماری افزوده شده است؛ آن هم صورتگرایی تجزیه میشوند.
شده؛ بدین معنا که ساختار و صورت با ترکیبی همگن و هماهنگ ،جزءفضاهای ِ
مشاهدات ثبت و بررسی شده که در فصلهای آینده ارائه خواهند شد، مجموعه
خانههای تاریخی را شکل میدهند در حالیکه در خانههای معاصر به صورت حاکی از آن است که هر خانه تاریخی در هر مقیاس ،از تعدادی جزء فضا با نامهای
الیههای مجزا و ناهماهنگ بر هم سوار میشوند و حاصل این تجزیهگرایی از دست مشخص با برخورداری از استقالل نسبی فضایی تشکیل شده است .مجموعه
رفتن توان تأثیرگذاری جزء فضاهای خانه است. جزء فضاهای هر خانه نسبت به عوامل طبیعی ،حاالت انسانی و معانی اجتماعی ـ
اکنون عمر و تاریخ مصرف خانههای تاریخی به صورت آنچه بودهاند سپری شده و تاریخی حساس بوده و عکسالعمل فضایی نشان میدهند.
سکونت معاصر ،خانههای دیگری را طالب است .میبایست تا آنجا که میتوانیم از نمودار واحد الگویی شکل گیری معماری خانه های تاریخی ایران که جمع بندی
تخریب و نابودی گونههای خانههای تاریخی جلوگیری کنیم اما نه به خاطر استفاده مجموعه شناختهای مرتبط با معماری خانه است ،از طریق کاربرد فرایند مشاهده
مسکونی یا تقلید از آنها ،بلکه به خاطر دانش پایداری که در درون آنها نهفته و با ثبت ،بررسی ،یادگیری و پرسش در درون خانههای تاریخی حاصل شده و حاصل
تکیه بر این دانش ما میتوانیم به چگونگی پاسخگو بودن و متشخص بودن معماری آن مشخص نمودن محتوای هر یک از جزء فضاهای خانههای تاریخی است که از نام
مرتبط با نیازهای معاصرمان پی ببریم .اکنون که بسیار و بسیار از خانههای تاریخی و استقالل نسبی برخوردار هستند و هر کدام محصول فرایندی طوالنی در شناخت
و گونههای نادر معماری ایران را از دست دادهایم آیا وقت آن نرسیده که درسهای مکان ،شناخت زندگی و شناخت معانی حضور در زمانهای مختلف میباشد .هر
باقیمانده از این گونههای کمیاب را که چگونگی همزمان بهرهبرداری از طبیعت و جزء فضا به عنوان یک واحد الگویی از سازمان فضاییِ ،مالک طراحی و اجرای
محافظت از آن ،چگونگی پاسخگو بودن و گرامی داشتن حضور فرد و خانواده و معماری خانههای تاریخی میباشند.
جامعه را در معماری به ما میآموزند از دست ندهیم؟ در هنگام طرح و اجرای یک خانه ،جزء فضاهای تاریخی از آغاز ابداع نمیشدند.
جزء فضاهای خانههای تاریخی به مثابه روایت تازه معماران هر عصر ،با توجه به
عبور از آزمون قرون و جوامع گذشته ،اجازه حضور در جامعه و خدمترسانی به
ساکنان را به دست آورده بودند .معماران ،بنایان ،صنعتگران و مردمان بسیاری در
تکامل بخشیدن به طرحهای معماری جزء فضاها (واحدهای الگویی) نقش داشتند
مأخذ:
کتاب :خانه در فرهنگ و طبیعت ایران
تألیف :محمدرضا حائری مازندرانی
فصل سوم:
ادبیات خانه
مقدمه
بخش اول:
تحول خانه در زمان و مکان
خانههای مدیترانه و بینالنهرین /خانههای مصری /خانههای یونانی /خانههای رومی /خانههای چینی و ژاپنی /
خانههای هندو /خانههای بودایی /خانههای افریقایی /خانههای جهان اسالم /خانههای اروپای شمالی
صنعتیشدن و روند تغییر سازمان فضایی خانه در اروپا
تحول سازمان فضایی خانه در دوران معاصر ایران
تعویض به جای ترمیم
غلبه اشیا بر سازمان فضایی خانه و کمرنگ شدن نقش فضا
بخش دوم:
خانه در ادبیات ایرانی
خانه در لغتنامه
توزیع فضاهای خانه و آداب سکونت
نقش اشیا در خانه
ویژگیهای خانه ایرانی بر اساس ادبیات خانه در ایران
معمار ایرانی
47
خانه کجاست؟ آیا خانه تنها سرپناهی است که ما را از گزند باد و باران در امان
میدارد؟ عمر چندین هزارساله فرهنگ انسانی بر روی کره زمین ،چه تعریفی از
مقدمه
تعین یافته است؟
خانه ارائه کرده است و چگونه این تعریف در قالب الگوهای فضایی ّ
همه ما به خانههایمان میرویم تا بتوانیم دوباره به شهر بازگردیم .در این رفتوآمد
دائمی از شهر به خانه و از خانه به شهر ،آیا خانه نقش اساسی در ارتقای حضور
آدمی در جامعه و خانواده ایفا نمیکند؟
پژوهشگران و متفکرانی که به این موضوع پرداختهاند ،تعاریف گوناگونی را از خانه
ارائه کردهاند و هر یک از این تعاریف ،جنبههای مختلفی از این مفهوم را روشن
ساخته است ،اما همه در این امر مشترکند که «خانه» مکانی ،با معانی فراتر از یک
سرپناه است و الیههای گوناگونی از مضامین و معانی را در خود دارد .در اینجا به
چند تعریف اشاره میکنیم:
تعریف اول« :خانه جایی است که ساکنان آن احساس ناراحتی نکنند و اندرون
خانه یا جایی که زن و بچه زندگی میکنند میبایست تنوع زیادی داشته باشد تا
خستگی احساس نشود» (پیرنیا)154 :1371 .
تعریف دوم« :خانه پوششی است که در تطابق با برخی از شرایط ،رابطه صحیحی
را بین محیط خارج و پدیدههای زیستی انسان برقرار میسازد .در خانه میبایستی
یک فرد یا یک خانواده زندگی کند .یعنی اینکه بخوابد ،راه برود ،دراز بکشد ،ببیند
و فکر کند» (لوکوربوزیه)45 :1354 .
تعریف سوم« :خانه مرکز جهان است برای ساکنانش ،و برای محلهاش شاخصترین
بنا در تحکیم مکان»)Moore ,1974 : 50( .
تعریف چهارم« :خانه در درجه اول یک نهاد است و نه یک سازه و این نهاد برای
مقاصد بسیار پیچیدهای به وجود آمده است .از آنجا که احداث یک خانه پدیدهای
فرهنگی به شمار میآید ،شکل و سازمان فضایی آن به شدت تحت تأثیر فرهنگی
49
تحول خانه در زمان و مکان
بخشاول
در این بخش ،تحوالت مفهوم خانه در طول تاریخ و گستره زمانی و مکانی استفاده
از «الگوهای فضایی» به اختصار بررسی شده است .مطالب مرتبط با خانههای
مدیترانه ،بینالنهرین ،مصر ،یونان ،روم ،چین ،ژاپن ،هندو و بودایی نقل به
مضمون از دائرهالمعارف تکنولوژی معماری 1است .در مورد خانههای افریقایی به
کتاب «شکل خانه و فرهنگ» ایموس راپاپورت 2استناد کرده و در مورد خانههای
اروپایی از کتاب «خانه» اثر ریبزینسکی 3بهره گرفت ه شده است.
الگوهای فضایی ،آموزههای معمارانه هستند که در طی قرنها در معماری مکانهای
مختلف مورد استفاده قرار گرفتهاند و ویژگیهایی بیش از ُفرم ،همراه خود حمل
میکنند.
ساختمانهای نسبت ًا دائمی ،اولینبار در نتیجه مستقرشدن انسانها در یک مکان
و به موازات پرداختن به کشاورزی ایجاد شد .این خانهها ،کلبههایی مخروطی یا
گنبدیشکل با نقشهای به شکل دایره یا بیضی بودند و در مرکز هر اتاق منفذی
تعبیه شده بود که به مثابه قلب ساختمان عمل میکرد .با گذشت زمان ،ایوانهای
کوچکی نیز به ورودی خانه اضافه شدند و فرم این کلبهها ،الهامبخش معماری
خانهها در زمانهای بعدی شد.
با ظهور تیرهای چوبی و دیوارهای آجری ،پالنهای مستطیلشکل کارایی بیشتری
پیدا کردند و تقسیمکردن فضای یک اتاق به قسمتهای کوچکتر،تصور اولیه بناهای
چندفضایی را شکل دادند.
خانههای رومی :خانههای رومی ورودی هشتیمانند داشتند و از طریق این فضا به
فضای مرکزی 4راه مییافتند .فضای دیگری همچون ایوان ،5اتاق مرکزی را به حیاط
وصل میکرد .به نقل از دائرهالمعارف تکنولوژی معماری ،فضاهای خانه شامل اتاق
نهارخوری و اتاق پذیرایی بود .اتاقهای نهارخوری دارای مکانهای نشیمن دائمی
(تصوير )3 -3پالن خانه رومی آجرساز در سمت میز غذاخوری بودند .در رم ،با رشد جمعیت ساختمانهایشش
مأخذ :دائرهالمعارف تكنولوژی معماری79 : تا هفتطبقه جایگزین خانههای افقی با حیاط مرکزی شدند .در آن زمان قوانین
و مقررات ساختمانی مدون ،ارتفاع ساختمانها را به شش تا هفتطبقه محدود
کرد.
4.Atrium 5.Tablinium
51
بسیار مهم بودند و معمو ً
ال مورد شک واقع نمیشدند .تأثیر ساختار خانوادهها باعث خانههای چینی و ژاپنی :خانههای چینی به شکل کشیده و مستطیل بر روی سکو
به وجود آمدن گونههای بسیار متفاوتی از مسکن در افریقا گردید .بار نمادین عرصه ساخته میشدند .الگوی اولیه این خانهها دو ساختمان موازی مستطیلشکل در دو
و اعیان خانهها بسیار عظیم و جهات استقرار آئینی خانه ،نمودی از طرز تفکر طرف یک حیاط مرکزی مربع بود .فضای مستطیلشکل عقبی ،قسمت خصوصی ِ
فرهنگی و مذهبی بود)Rapoport , Amos ,1969 : 55 - 56( . خانه را تشکیل میداد .محل خلوت و عبادت و مقبره درگذشتگان خانواده در
قسمت عقب ساختمان بود.
خانههای جهان اسالم :خانههای جهان اسالم به طور معمول به دو ناحیه مشخص جهت استقرار خانه بسیار مهم تلقی میشد و حالت آئینی داشت .در نظر ساکنان،
تقسیم میشدند :ناحیه پذیرش یا پذیرایی برای مردان و ناحیه زندگی خصوصی موفقیت در امور زندگی ارتباط مستقیم با نیروهای ماورءالطبیعه داشته و جهت
برای زنان و فرزندان .در برخی از مناطق ،هر یک از قسمتهای عمومی و خصوصی، استقرار فضاها و خانهها با جهت حرکت این نیروها تنظیم میشد تا بتوان از این
یک حیاط مختص به خود داشتند؛ اما در برخی نیز تنها یک حیاط ،فضای باز خانه طریق امکان هدایت نیروهای مثبت را که از تپههای بلند سرازیر میشدند ،به داخل
را شکل میداد .در این صورت فضای مرتبط با زندگی خصوصی ،اتاقهای بخش خانه فراهم کرد .به همین سبب ساختمانها در نقاط مختلف یک مجتمع زیستی،
انتهایی حیاط را شامل میشد .معماری اسالمی ایوان را از معماری اشکانیان و از یک جهت تبعیت نمیکردند چرا که میبایست با حرکت نیروهای مثبت همخوان
ساسانیان اخذ کرد و به فضاهای خانه افزود .ایوان در معماری اسالمی ،فضایی شوند.
بلند و مسقف است که کام ً
ال به حیاط ِاشراف دارد و ساکنان خانه میتوانند در زیر درختها و شاخ و برگ آنها هدایتکننده این نیروها بودند و بدین جهت قبل از
سایه سقف آن بنشینند و از فضای باز حیاط بهرهمند شوند .استقرار چهار ایوان ساختن یک خانه ،درختهایی اطراف آن کاشته میشد .پالن اتاقهای داخل خانه
در چهار طرف حیاط توسط ایرانیان به سراسر جهان اسالم انتقال یافت .سطوح نیز ،تابع چنین قوانینی بود .ورودی خانهها هیچگاه در جهت نیروهای منفی و به
جوف در طبقههای فوقانی ،جریان یافتن هوا را
آجری مشبک و حفرههای چوبی ُم ّ شکل مستقیم ساخته نمیشد.
در فضاهای زندگی تسهیل میکردند .در سرزمینهای سردسیر که زندگی در چهار
فصل در حیاط ناممکن است ،حیاط مرکزی را کوچک و سقفدار میساختند .لیکن خانههای هندو :خانههای هندو بسیار تحت تأثیر قواعد و قوانین مشخص مذهبی
ساختار اصلی سازمان فضایی و ایوانهای واقع در چهار طرف حیاط به همان شکل بود .مقبره اجداد خانواده در مرکز خانه برهمنی بود .در برخی مواقع این فضا همجوار
حفظ شدند. با اتاق خواب صاحبخانه بود که در این صورت نیز این اتاق از فضای مقدس مجزا
میشد .این اتاق از طرف شرق به یک حیاط میانی راه داشت .این حیاط میانی،
خانههای اروپای شمالی :این خانهها دارای ِ
پالن کشیده و سقف بلند مرکزی بودند مکانی کام ً
ال خصوصی تلقی میشد و موجب افزایش خلوص خانه بود و ورود افراد
که با دو ردیف ستون حمل می شدند .بعدها این شکل به خانههای دوطبقه تغییر غریبه ،موجب آلودهشدن آنجا میشد .همچنین خانه هندو شامل اتاق پذیرایی
شکل پیدا کرد .فضای قابل استفاده عمومی در طبقه اول قرار داشت که دسترسی برای مردان و حیاط اتاقمانند برای انجام امور روزانه و کارهای منزل بود.
به آن توسط یک راهپله خارجی میسر بود و ازطبقه همکف به عنوان انبار استفاده
میشد. خانههای بودایی :آئین بودایی با ویژگیهای خاص خود ،در طراحی خانههای بودایی
در خانههای قرونوسطایی اروپا ،سه نوع تفاوت ظاهر گردید .اولین تفاوت در ال محسوس است .نبود سلسلهمراتب در این آئین ،در فقدان محدودیتهای کام ً
جدایی محدوده کار و زندگی بود که ورودی خانه و مغازه از یکدیگر جدا شدند. فضایی و تقسیمبندیهای آن آشکار میشود .خانه توسط دیوارهای بلند محصور
سپس محوطه خواب خدمه مستقر در طبقه اول از محدوده خواب و زندگی اعضای است ،مجاور دیوار در داخل حیاط یک داالن دور تا دور حیاط را که معمو ً
ال از سطح
خانواده مجزا شد و باالخره در محدوده خانوادگی جدایی اتاقهای زندگی و خواب زمین پایینتر است در برگرفته است.
از یکدیگر به وقوع پیوست .همراه تفکیکهای انجامشده تعداد و نوع فضاها نیز
افزایش یافت( .دایرهالمعارف تکنولوژی معماری)80 :1979 . خانههای افریقایی :خانههای افریقایی کام ً
ال تحت تأثیر ساختارهای خانوادگی،
در قرن هفدهم در هلند دو پدیده عصر بورژوازی در خانهها ،یعنی ایجاد حریم ارزشهای مقدس و مبتنی بر سنت استوار است .معمو ً
ال هر واقعه اجتماعی در
کام ً
ال خصوصی 6و خانگی شدن 7بروز کرد و تا قرن هجدهم در سراسر اروپای شمالی افریقا هم جلوه نمادین و هم ویژگی عملکردی داشته است .امور قدسی و سنت
6.Privacy 7.Domesticity
53
غلبه اشیا بر سازمان فضایی خانه و کمرنگ شدن نقش فضا
معماران ما که عموم ًا دانش معماری خود را از خارج کشور کسب کرده بودند ،و
از دانش بومی و همچنین الگوهای فضایی به کاررفته در معماری ایران اطالع
نداشتند ،الگوهای فضایی جدیدتری را عرضه کردند که چون مجهز به آب
لولهکشی ،برق ،تلفن ،شوفاژ ،کولر و از این قبیل امکانات رفاهی بود ،به شدت
مورد استقبال نسلهای جوانتر قرار گرفت .ابعاد خانواده در این دوران ،کوچکتر
شد؛ زندگی پدر و مادر با فرزندان و عروسها چندان مطبوع نبود .راحتی خانههای
کوچک در مقابل مشکالت خانههای قدیمی ،سهولت گردگیری و نظافت ،نزدیکی
حمام و دستشویی و توالت به اطاقها ،آشپزخانه نورانی و پر قفسه ،پیدایش اشیای
جایگزین فضاها ،مانند یخچال و فریزر که به راحتی غذا و آذوقه را برای مدت
طوالنی نگهداری میکردند و جای چندانی را هم اشغال نمیکردند ،کمدهای لباس
و ظروف و قفسههای مختلف ،جملگی در زمانی بسیار کوتاه ،گذار خانه و سکونت را
به بدیلهای دیگری ممکن ساخت .اما چیزی که بیش از همه ،نسل گذشته از آن
یاد میکند و ما از طریق مصاحبهها و پرسشنامهها آن را دریافتیم ،حذف فضاهای
باز خصوصی و عدم امكان تحرک در فضاهای خانه است .حیاط که همچون یک
اطاق بدون سقف ،امکان ارتباط آزاد و بدون اشراف با طبیعت را میسر میساخت
در این تغییر ،شیوه زندگی به کلی از سازمان فضایی خانه حذف شد و آنچه باقی
ماند ،فضای باز در حد فاصل معبر و ساختمان است که بیشتر جنبه عبوری دارد و
به شدت مورد ِاشراف است.
آنچه در ایران در چهاردهه گذشته رخ داده ،عبارت است از گنجانیدن مفهوم زندگی
در عملکرد و تقلیل مفهوم عملکرد به یکی از نیازهای بیولوژیک مانند خواب و
خوراک .فضا دراین فرایند نقش مؤثر خود را از دست داده است.
آنچه سیاستگذاریهای کالن مسکن در کشور را به خود مشغول کرده ،افزایش
تعداد تولید مسکن است .پدیده انبوهسازی مسکن در بسیاری از شهرهای کشور
رایج شده است .این سیاستگذاری تنها هدف خود را تأمین سرپناهی که افراد
مالک آن باشند ،مد نظر قرار داده و مفهوم خانه در آن از آنچه در طول تاریخ هزاران
هزارسال فرهنگ انسانی وجود داشته فاصله گرفته و صحبت از کیفیت خانه در
این رویکرد ،جایگاهی برای بحث و گفتگو ندارد .این در حالی است که در بسیاری
جوامع دیگر با توجه به تغییرات شیوه زندگی ،جستوجو برای یافتن پاسخهای
مناسب به را ه حلهای دیگر ـ به غیر از آنچه شهرهای ما امروز از آن انباشته شده ـ
منجر شدهاند.
.1ابوالقاسمی .لطیف« .هنجار شکلیابی معماری اسالمی ایران» در «معماری ایران ،دوره اسالمی»
به کوشش محمدیوسف کیانی.1366 ،
55
این مسیر ،در مییابیم که هیچ اتاقی از اتاقهای خانه به عملکردی خاص اختصاص
نداشته ،تکعملکردی نبوده و به نام آن عملکرد ویژه نیز خوانده نمیشده است.
«پیمون عرض در است و شناختهشده به دو نوع اصلی :پیمون کوچک به طول
چهارده گره و معادل نودوسه سانتیمتر و پیمون بزرگ ،به طول هیجده گره و معادل
یکصدوبیست سانتیمتر میباشد .یورتها :یکدری (مردگرد و راهرو) ،دودری
(اتاق کوچک) ،سهدری (اتاق) ،پنجدری (اتاق بزرگ) ،طنبی و غیره هستند .»...
(پیرنیا .محمدكریم)158 :1371 .
پیرنیا در بحث گونهشناسی تاریخی ،به تداوم الگوهای سازمانیابی فضای خانه
(تصویر )4-3خانه روستایی مازندران در سده نوزدهم شامل فضاهای باز ،پوشیده ،بسته اشاره میکند« :قدمت خانههای چهارصفه به قبل از اسالم میرسد ،گسترش دیگر
( حیاط ،ایوان ،اطاق) این نوع خانه به صورت کوشک بوده است ....با بزرگ شدن ابعاد خانه چهارصفه
و گسترش فضاهای آن قادر به پوشاندن فضای وسط نبودند و این فضا به حیاط
تبدیل شده است .در طرح جدید در دو طرف حیاط ،صفه و دو طرف دیگر ،اتاقها
قرار داشتند .در تخت جمشید خانهای تقریب ًا با همین نقشه داریم که در دو طرف
حیاط ،ایوانچه و در دو طرف دیگر اتاق قرار دارند .مشابه همین خانهها در شهر
کاشان مشاهدهشده است»( .همان)166 :
پیرنیا قبول دارد که خانههای گذشته ،از معایبی برخوردار بودند .لیکن معتقد
است که راه حلهای به کار گرفتهشده در خانههای معاصر ،آنها را بر طرف نکرده
وعیوب دیگری را به وجو آورده است« .در گذشته این سنت بوده که مث ً
ال آشپزخانه
جایی بوده که زن خانه بتواند به راحتی در آن کار کند و کسی او را نبیند ،...اما در
خانههایی که امروز ساخته میشود خانم خانه برای رفتن به آشپزخانه باید از وسط
میهمانها بگذرد»( .همان)154 :
پیرنیا معتقد است ،خان ه جایی است که ساکنان آن احساس ناراحتی نکنند و
«اندرون خانه یا جایی که زن و بچه زندگی میکردند ،میبایست تنوع زیادی داشته
باشد تا خستگی احساس نشود»( .همان )154 :به منظور ادامه پژوهشهای پیرنیا
پرداختن به مفهوم «تنوع» به تعمق بیشتری نیاز دارد .ضروریست برای ایجاد تنوع
در خانههای معاصر ،پژوهش جداگانهای انجام گیرد.
در سال 1976گزارشی تحت عنوان " ”Habitat Bill Of Rightاز طرف ایران برای
ترسیم دیوالفوآ .مأخذ(:پوپ)229 :1366،
کنفرانس جهانی اسکان بشر تهیه شد .در این گزارش ،در بخش مطالعات موردی
مربوط به ایران (از صفحه 149تا )165ویژگیهای خانههای مسکونی قدیمی و
معاصر مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتهاند .این تحقیقات توسط معماران برجسته
جهانی و ایرانی (کاندیلیس 2و اردالن) هدایت شده و به خاطر جنبههای کاربردی
و رهنمودهای تصویری آن ،کتابی حائز اهمیت است که در تعدادی اندک به چاپ
رسید .در این بررسی ،در مقایسه با کتاب قبلی اردالن ـ بختیار به نام «حس
وحدت »3که درسال 1975به چاپ رسید به جنبههای انسانی و نیازهای سکونتی
4. Primitive
57
چوبی ،همراه شیشههای کوچک ( ُا ُرسی با شیشههای کوچک الوان) و چند اتاق جریان داشته و به نمونهای از کمکهای همسایهها در عزا و عروسی یکدیگر ،در
نشیمن ،زیرزمین ،آبانبار ،مطبخ ،موال ،حوض و باغچه ،با بامهای کاهگلی و پختن و به اشتراک خوردن و حتی همکاری در شستن رختهای یکدیگر به عنوان
یکی دو زاویه (اتاقی واقع شده در کنج حیاط ،متصل به اتاقهای دو طرف شرق و مصادیقی از تعاون و همکاری اشاره میکند.
شمال ،یا شمال و غرب و غالب ًا بدون داشتن در به حیاط و معمو ً
ال با سقفی بلندتر از طبق مستندات جعفر شهری ،حیاط ،حوض ،آبانبار ،آشپزخانه ،بام و «مستراح»
اتاقهای دو طرف جهت گرفتن نور و هوا»( .همان)49: نیز بین چند خانوار مشترک بوده است .تحقیق مجزایی الزم است تا بتوان درباره
مشابه این مطلب را در مورد «اسلوب ساختمانها در تهران» ناصر نجمی در کتاب تأثیر مشاعیات آپارتمانهای مسکونی معاصر بر شکلگیری روحیه تعاون و همکاری
«دارالخالفه تهران» در مبحث «چگونگی خانههای تهران ،وسایل زندگی» آورده همسایگان و عکسالعمل اعضای خانواده نسبت به مشاعیات با توجه به سن و جنس
است. آنها به نتایج کاربردی دست یافت .در ادامه مطلب ،ارتباط سازمان فضایی خانههای
بر اساس نوشتههای نجمی ،چند نکته حائز اهمیت از منظر سازمان فضایی قدیمی را با شیوه زندگی ،از نوشتههای جعفر شهری مرور میکنیم:
خانه قابل استخراج میباشد .نجمی مینویسد که «ایوان به نسبت طول و عرض «نوع معماری خانهها شامل بود بر ،در ،ورودی و راهروی مشترک میان در میهمانخانه
اتاقها تعبیه میشد»« ،قسمتی از ایوانها اختصاص به کفشکن داشت»« .بر (اتاق پذیرایی) که مشرف راهرو بود و حیاط و چند اتاق یکرو در اطراف حیاط که
روی داالن و َه ِ
شتخانه (مراد هشتیخانه) و روبهروی آن به طرف شمال یک معمو ً
ال همه به هم راه داده شده غالم گردششان میگفتند ،کمتر طبقه دیگر بر روی
مهتابی میساختند»« .یکی از مشخصات اتاقها در خانههای دارالخالفه ،طاقچه، آنها ساخته میشد ،مگر به ندرت ،یکی دو اتاق مجزا به نام باالخانه ....
پیشبخاری و رف بود که محل قرار دادن بعضی لوازم زندگی بود»« ،فاصله حوض تا پس ،ساختن هر اتاق مستلزم وجود حداقل سه برابر از مساحت خود بود و اگر سه
بنا ،سه طرف را با آجر نظامی فرش میکردند که عصرها و صبحها و شبهای بهار و اتاق منظور نظر بود ،حتم ًا باید زمینی معادل صدوپنجاه تا دویست متر اختیار
تابستان در سمت سایه درختان تخت زده میشد». بکنند و به همین حساب هر چه تعداد اتاقها زیادتر بود همان مقدار باید به وسعت
مشابه توصیفات نجمی را با دقت و توصیف فراوانتری عبداهلل مستوفی از خانه خود زمین افزوده بشود .اتاق میهمانخانه باید حتم ًا ِ
دم در ساخته شود که واردین ،راه
در دوره قاجار بیان کرده است .در متن عبداهلل مستوفی نکات و اصطالحات بسیار و نظر به داخل خانه و اهالی آن نداشته باشند و ضمن ًا راهی به دیگر اتاقها جهت
ظریفی نهفته است .این نکات و اصطالحات تصویری روشن از سازمان فضایی خانه میهمانیهای مفصل و روضهخوانی و مانند آن وجود داشته باشد و اینگونه اتاقها
عرضه میکند و هر کجا که الزم باشد به شیوه زندگی اشاره میکند .او سعی کرده دم در میرسید غالمگردش
دم در شروع شده در اتصال به هم به آخر حیاط و ِ
را که از ِ
است که سازمان فضایی هر سمت بنا را ،جداگانه توصیف کند .آنچه که درباره سمت میگفتند ....مستراح آن ،در پرتافتادهترین نقطه زیرزمین قرار داشت .»...
مغرب خانهاش میگوید یکی از جا افتادهترین الگوهای فضایی ترکیب اتاقها در (شهری ،جعفر .1369 .ج)248-247 :1
خانههای تاریخی بوده است. میل به اجارهنشینی و اجارهدهی و تخصیص «باالخانه» خانههای قدیمی به
«سمت مغرب یک بنای سهقسمتی که یک اطاق پنج ذرع در سه ذرعوچارک با یک عملکردهای غیر مسکونی ،ترکیب اجتماعی متنوعی را نشان میدهد و نشان
شاهنشین و دو راهرو در طرفین شاهنشین در وسط و دو اطاق سه ذرعونیم در چهار میدهد که به خاطر وجود همین کاربردها و تعداد خانوارهای ساکن در یک خانه،
ذرعونیم در طرفین و دو راهرو در سر و ته ساخته شده بود که قسمت انبار و قهوهخانه سازمان فضایی خانه در افزایش تردد و مراوده اجتماعی سهیم بوده است .جعفر
بنای سمت شمال در خالف این بنا واقع میشد در عقب راهرو ،سمت شمال پلکانی شهری در ارائه مطلب «صورت معماری خانهها» به بام خانهها که از شفته ،خاک و
بود که به بام این قسمت میرفت و این بام فضای جلو باالخانههای سمت راست کاهگل ساخته میشد اشاره میکند و میگوید که بامهای شیروانی و ساختمانهای
بنای شمال میشد .ارتفاع این رشته ساختمان سهقسمتی از کف حیاط به یک ذرع نوع فرنگی و کالهفرنگی با مراجعت ناصرالدینشاه و همراهانش از فرنگ به ایران
نمیرسید و ارتفاع سقف آن منتهی سه ذرعونیم بود»( .مستوفی،عبدا هلل:1386. آورده شد .نویسنده در وصف خانههای جدید ،خالصهای از خانههای قدیمی را
)258 به عنوان مقدمه مطرح میکند و پس از آن بدون تعصب درباره خانههای جدید به
گفتوگو میپردازد.
«چنانچه ذکرش گذشت ،خانههای تهران شامل بود بر چند اتاق در دو تا سه طرف
و بعضی در چهار طرف خانه که همه به هم راه داشته ،از یک طرف آن داخل شده
و از طرف دیگرش بیرون میرفتند[ .این خانهها] متشکل از یک اتاق میهمانخانه
(پذیرایی) به نام پنجدری یا اگر وسیعتر و اعیانیتر بود به اسم تاالر با درهایی
زرادخانه... ، گوناگون اجتماعی همچون اصناف اشاره دارد .واژگانی مانند آشپز ،عکاس ،مسافر
رصدخانه .رختشویخانه ،زورخانهّ . رزژ
و دیوانه از این گروهاند.
سردخانه .سربازخانه .سقاخانه ،شرابخانه .شربتخانه سش
گروه دیگر از مجموعه واژگانی که در کنار کلمه خانه نشستهاند ،اشیا و "چیزها"
صندوق خانه صض هستند .اشیائی که هر کدام از آنها جلوهای از شیوه زندگی را عیان میکنند .مانند
چای ،چاه ،دوا ،شربت ،برف و صندوق.
... طظ
کلمههای بیانکننده فعالیتها نیز با واژه خانه ترکیب شدهاند .واژگانی همچون
عکاسخانه عغ چ ّله ،رصد ،قرائت و کار از این نمونهاند.
نه تنها فعالیتها ،اشیا و شخصیتهای اجتماعی بلکه ،کلماتی که نماینده مفاهیم
قرائتخانه .قورخانه .قهوهخانه فق
نیز هستند در کنار واژه خانه نشستهاند .از کالنترین مفاهیم که "خدای" است تا
کمانخانه .کارخانه ،گرمخانه .گلخانه .گنبدخانه کگ مفاهیم حسی همچون "سرد" و "گرم".
در کنار این مجموعه از واژگان ،واژگان کامال معمارانه که مشخص کننده حالت و
... ل
مکانیت فضا هستند نیز در ترکیب با "خانه" قرار گرفتهاند .مفاهیمی همچون باال،
مسافرخانه .مریضخانه .مردهشورخانه .مکتبخانه .میهمان خانه م پایین و گنبد .اگر تمامی این مجموعه واژگان را در کنار یکدیگر بگذاریم ،تصویری از
نانواخانه .ندامتخانه .نوانخانه .نهارخانه .نهانخانه ،نمازخانه ن زندگی و جامعه شکل میگیرد که افراد ،فعالیتها و نقشهایشان ،اشیا و احساسات
و عواطف را در خود به نمایش میگذارد و ترکیب اجزاء این تصویر با واژه خانه ،تصویر
... وهی دیگری از مجموعه فضاها میآفریند که آن نیز زبان دیگری از زندگی و جامعه است
59
ممتنع و تصورناپذیر میبود ،اگر تجهیزات خاص و اثاثیهای ثابت وجود میداشت توزیع فضاهای خانه و آداب سکونت
که یکبار برای همیشه نقشهای کام ً
ال مشخص و تثبیتشده به اتاقها میداد ،حال نزدیکترین گرایش به بررسی مردمشناسانه معماری خانه و چگونگی ارتباط
آنکه ابد ًا چنین چیزی در خانههای گیالن مشاهده نمیشود .یگانه تجهیزات داخلی شیوه زندگی با سازمانیابی فضای خانه ،متعلق به کریم پیرنیاست .لیکن میزان
خانه عبارتند از طاقچههایی که در دیوارها تعبیه میشوند و روی آنها چراغها و مواد توقف پیرنیا بر استخراج ضابطه از رابطه متقابل شیوه زندگی و فضا اندک است و
خوراکی یا عکسهایی قرار میدهند که خاطره زیارتی را گرامی میدارد ....هرچند بخش اعظم توجه او به معماری خانههای تاریخی ،صرف جزئیات اجرایی و جهات
خانه گیالنی از نظر شکلبندی بیرونی آن ثابت است ،اما از نظر ترکیب درونی استقرار شده است .لیکن پیگیری این بحث در مسیر ایشان از اقداماتی است که
انعطافپذیری دارد ،لذا با کاربردهای متعددی تطبیقپذیر است»( .همان)125: باید صورت گیرد .در همین مسیر از معدود کتابها و پژوهشهای قابل استناد،
علیرغم سادگی فضاهای خانههای روستایی گیالن از نظر تعداد و تنوع ،برومبرژه کتاب «مسکن و معماری در جامعه روستایی گیالن» نوشته برومبرژه است که به
دو نکته اساسی مربوط به «حجابهای نامرئی» بین زن و مرد درون فضاهای خانه و مطالعات مردمشناسی درباره معماری خانههای غیر شهری اختصاص دارد و عنوان
ابعاد نمادین مسکن مرتبط با بیرون خانه و جامعه را استخراج و تدوین کرده است. این مبحث ـ توزیع فضاهای خانه و آداب سکونت ـ از این کتاب اخذ شده است.
برای تصویر آنچه گفته شد ،نویسنده دو نمونه اتاق و آرایش درونی آن را به هنگام برومبرژه در بخشی از بررسی خود برای تبیین مقوله ِاشغال فضا در خانههای
جمع شدن ساکنان و میهمانان به نمایش گذاشته است: روستایی با توجه به آهنگ تغییرات فصلی مینویسد:
«از اتاقهای اصلی خانه به ندرت برای انجام کارهای خاص استفاده میشود.
واژگان زبان محلی از این لحاظ گویاست :اتاقها را با تعبیرهای نقشی (از قبیل
اتاق خانه روستایی در گیالن
(تصویر )5-3جای اهل منزل و میهمانان در فضای ِ آشپزخانه ،اتاق نهارخوری ،اتاق خواب) نامگذاری نمیکنند ،بلکه واژه اتاق
(به زبان تالشی :که) را که معنایی کلی و نوعی دارد به کار میبرند و در صورت
الف: لزوم ،متممی بر آن میافزایند که فقط بر موضع و محل اتاق داللت میکند .مث ً
ال
-1در، میگویند« :پاییناتاق» (تالشی :جیرکه) «باالاتاق» یا «تاالراتاق» .در واقع این
-2سفره،
اتاقها بر حسب نقشهایی دائمی که ممکن است بر عهده داشته باشند متمایز
-3جای زنان،
-4جای مردان، نمیشوند ،بلکه هر یک از آنها به نوبت و مطابق با آهنگ تغییرات فصلی ،مرکز
-5پسر، حیات خانوادگی میگردد»( .برومبرژه)109 :1370،
-6صاحبخانه،
در شرح جابهجایی اعضای خانواده ،نویسنده به شرح اهمیت نقش تاالر میپردازد و
-7میهمان مرد،
-8همسر صاحبخانه، به مجموعهای از فعالیتهای مختلف زندگی که در آن صورت میگیرد اشاره میکند.
-9دختر. در ادامه مطلب ،مقوله تجهیزات داخلی و کاربردی فضاها مطرح میشود.
«هرچند که پایبندی به این سنتهای جابهجایی محل سکونت در فصول مختلف
بسیار شدید باشد ،این امر مانع از آن نمیشود که بعضی از اتاقهای خانه
کاربردهای خاصی (فصلی یا دائمی) بر حسب ضرورتهای تولید داشته باشند».
(همان)117 :
ب: شرح برومبرژه از انبار و فضا ،دود دادن برنج و گونهشناسی فضاهای خانه و ترکیب
-1در،
آنها مبسوط و دقیق است .در میان نقشههای گونهشناسی خانهها که جملگی
-2دری که به اتاق دیگر باز میشود،
-3سفره، ترکیبهای متنوعی از ایوانها و اتاقها هستند (همان 121 :ـ )118خانههایی
-4مادر و دختران، ترسیم شدهاند که حمام دارند ،در اصطالح محلی تنبی (اتاق تابستانی هواخور
-5پسران، جایگزین تاالر) دارند .هر فضای خاص نام مخصوص دارد ،گاه در اصطالح محلی
-6صاحبخانه،
-7میهمان مرد.
به اتاق مسکونی« ،خونه» گفته میشود و اکثر آنها شامل دوطبقه «باالخانه» و
«پاییناتاق» میباشند« .این استفادههای گوناگون از فضاهای خانگی ،به این
مأخذ :برومبرژه126 :1370 ، صورت که بر حسب ضرورت ،هر اتاقی را بتوان به کاربرد تازهای اختصاص داد،
استفاده قرار میگیرد و به طور طبیعی جزو مایملک فضایی اتاقهای نشیمن،
پذیرایی و نهارخوری شده است ،صندلی است .هر چه در خانههای تاریخی نشستن
بر زمین هنگام کار ،گفتوگو و معاشرت کردن رایج بود ،در حال حاضر استفاده از
صندلی رایج شده است .حال آنکه «صندلی در دوره قاجار به تدریج وارد عادات
زندگی شده است».
ساموئل پترسون در مقالهای تحت عنوان «صندلی و تغییرات اجتماعی در عهد
قاجار» بررسی تاریخی دقیقی در مورد پیدایش و مصرف صندلی ارائه کرده است.
این مقاله در سال 1981در کتابی تحت عنوان «ایران عصر جدید ـ تقابل تداوم و
تغییر» ویراستاریشده توسط دو تن از ایرانشناسان امریکایی به نامهای نیکی الف :)1نما :فضای پاکیزه ،محل فعالیتهای آبرومندانه که در معرض دید است؛
الف :)2پشت خانه :فضای کارهایی که باید از انظار پنهان بماند؛
کدی و مایکل بوناین منتشر شد .پترسون اشاره کرده است که صندلی بلند با چهار
ب) فضای پذیرایی از میهمان؛
پایه ،با پشتی و دسته از عهد هخامنشیان وجود داشته است و به طور مشخص در با ِر ج) فضای نیمهعمومی ،دنیای سالخوردگان ،فضای زمستانی ،فضای روزمره؛
عام نوروزی مورد استفاده داشته است .بعد از استیالی اعراب ،تختهای کوتاهپایه
ِ د) فضاهای تابستانی ،دنیای جوانان ،اسرار و درد دلها.
رایج شده و بعد از آن کرسی که اطراف شاه چیده میشد ،لیکن سایر نزدیکان
شاه بر زمین روی قالی مینشستند .در اواخر قرن هجدهم صندلی عمدت ًا توسط نقش اشیا در خانه
شاهزادهها و غربیهای ساکن ایران استفاده میشد و بعد به طور پراکنده توسط اهمیت اشیا و آرایش آنها در سازمان فضایی خانههای معاصر بنیادین است .آنقدر
ُحکام محلی استفاده از صندلی رایج شد« .تقریب ًا یک قرن طول کشید تا از طریق بنیادین که با جابهجایی آنها فضا هویت پیدا میکند ،و تحقق درست عملکردها
مشاهده عکسها و نقاشیهای اروپایی ،ایرانیها با صندلی آشنا شدند و نشستن بر کنندگی نقش
ِ در گرو وجود و آرایش اشیای خانه است .در چنین وضعیتی تعیین
روی آن به یکی از مهمترین عادات روزمره آنها تبدیل شد». فضاها به اشیا واگذار میشود .بررسیهای انجامشده در خانههای تاریخی آشکار
بنا بر تحقیقات پترسون در اوایل قرن نوزدهم ،صندلی در خانه اشراف ایرانی یافت نمود که سازمان فضایی خانه تقریب ًا مستقل از اشیای درون آن شکل گرفتهاند.
میشد .مادر ناصرالدینشاه اولین زنی بود که بر صندلی نشست .به تدریج در ربع «پس جهت همین عادت و عرف هر خانهای که ساخته میشد ،اتاقهایش طوری
سوم قرن نوزده ،استفاده از صندلی عمومیت بیشتری یافت. به تعبیه میآمد که همه رفع حاجت در آن به عمل آمده باشد .لذا هر اتاق شامل
دم دستی و کتهها و گنجههایی برای
بود بر طاقچههای متعدد برای چیدن ظروف ِ
ویژگیهای خانه ایرانی بر اساس ادبیات خانه در ایران کتاب و وسایل پنهان داشتن و (رف) برای ظروف و اشیای کوچک قیمتی و غیر
از بررسی مجموعه پژوهشهای کریم پیرنیا ،آرتور اپهام پوپ ،نادر اردالن و کریستین ضروری و صندوقخانهای برای جا دادن کرسی و رختخواب و صندوق البسه و
برومبرژه و همچنین روایتهای جعفر شهری ،ناصر نجمی و عبداهلل مستوفی ،که در ظروف آشپزخانه و اسباب سماور و ضمن ًا مطبخ ِ
دم دستی برای غذاهای مختصر،
این فصل به آنها اشاره شد ،میتوان به ویژگیهایی در معماری خانه ایرانی پی برد مانند آبگوشت و تخم مرغ و ،...و همین صندوقخانه یکسوم اتاقی ،خود مکانی
که هر یک از این ویژگیها میتوانند ،برای رسیدن به معیارهای طراحی در خانههای بود که همیشه اتاق را تر و تمیز داشته و رفع حاجت اتاق اضافی داشتن مینمود
معاصر مد نظر قرار گرفته و پژوهشهای عمیقتری درباره آنها صورت گیرد .کتاب ( .»...شهری ،جعفر .1369 .ج)246: 1
حاضر در راستای این تالش تدوین شده است. کریم پیرنیا در بیان ویژگی «مردمواری» میگوید« :مردمواری این است که در یک
این ویژگیها به شرح زیر هستند: سهدری که عموم ًا اتاق خواب ایرانیهاست زن و شوهر و بچه در کنار هم جا داده
−حضور همزمان سهگونه فضای باز ،بسته و پوشیده در خانه؛ میشوند و وسایل الزم را در تاقچه پایین و اشیایی را که کمتر مورد نیاز است در
−وجود نسبتهای مشخص در هر بنا برای سهگونه فضایی باز ،بسته و پوشیده؛ تاقچه باال بگذارند ،وسایل زائدشان را در پستو و دورش را یک خط میکشند که بنا،
−وجود طیف متنوع فضا از قلمرو کامال خصوصی تا عمومی در خانه؛ یک میلیمتر فضای زائد ندارد»( .مصاحبه با کریم پیرنیا در همشهری ـ اسفند )73
−امکان تحقق زندگی خصوصی خانواده در هر سهگونه فضایی باز ،بسته و پوشیده؛ نجمی در ارائه گفتار خود فهرستوار به وسایل مورد استفاده برای غذاخوری و
61
خوردن و )...تعیین شده است .حال آنکه الگوهای فضایی خانههای تاریخی به −انعطافپذیری فضا در مقابل پویایی شیوه زندگی ،رفتارها و حاالت انسان و عدم
بیش از دو ُبعد توجه داشته و مرتبط با حاالت و روابط انسانی شکل گرفتهاند و در هر اختصاص فضا به عملکرد خاص؛
کدام امکان تحقق عملکردهای متعدد متکی بر عبور و مکث وجود دارد. −فقدان غلبه اشیا بر سازمان فضایی خانه؛
معمار ،در خانههای معاصر بیشتر به ترکیب ابعاد استانداردشده برای جایگزینی −ارتباط با آب و گیاه و دیدار و تماشا از طریق ایجاد چشم انداز اتاقها به فضای
اشیا اشتغال دارد .چنین استانداردی برای کشور ما تهیه نشده است و معماران باز خانه تا مشاهده و لمس از نزدیک.
معاصر در ایران ،به کتابهای مرجع خارجی مراجعه میکنند.
نظام مرجع معماری در ایران بعد از سال 1300کمرنگ و از سال 1340به بعد بیرنگ معمار ایرانی
شد .استاندارد کردن فضاهای زندگی و خانه مقولهایست که امروزه نیازمند بررسی خانههای مورد نظر ،تمامی قبل از سال 1300ساخته شدهاند و همین موضوع و
عمیق و گسترده است؛ در حالی که ضرورت اعمال ضوابط معیارهای ساختمانی، فقدان پیگیری در قرن گذشته ،امکان شناسایی معماران را صدچندان مشکل کرده
اجرایی و ایمنی برای بناها به شدت افزایش یافته است یا در هر دو مورد ،در مراحل رد پایی
است .این کمبود را میباید بسیار جدی گرفت و با تحقیق گسترده و عمیقّ ،
مدون
اولیه قرار داریم و به عالوه معیارهای سازماندهی فضا متعلق به گذشته را ّ قابل اتکا به دست آورد.
نکردهایم .تقریب ًا در تمام خانههای تاریخی مورد بررسی ،نام معماران معلوم مجموعه اشارههای مطرحشده درباره این معماران ،دال بر آن است که این فن و
نیست .صاحبان خانهها نیز عموم ًا درگذشته اند و ورثه نیز از نام معماران اظهار هنر را در خانواده به طور موروثی میآموختند و آموزشها از کودکی شروع میشده و
بیاطالعی میکنند .جعفر شهری علت عدم ضبط نام و نشان معماران بر بناها را جنبه عملی داشته است .بدین ترتیب ،آموزش فاقد مدرسه و کتاب بود و هر کس که
فروتنی آنان میداند( .شهری ،جعفر 504 :1369،ـ )582ولی نکتههای روشنگری در این راه قدم میگذاشت ،میبایست سلسلهمراتب دشواری را پشت سر میگذارد
درباره معماران قدیمی بیان کرده و شیو ه کارکرد آنان را از نزدیک شاهد بوده که و رضایت پیشینیان ،پدران و بزرگان حرفه را کسب میکرد.
خالصهای از آن در اینجا آورده شده است« .معمار در معنی عمارتکننده کسی بود در تمامی این خانهها ،الگوهای فضایی مشابه قابل مشاهده و ثبت است .لیکن تمایز
که طرح بنایی را برای کسی ریخته ،تعدادی ب ّنا و عمله برای عمارت آن گذارده، و تنوع آشکاری نیز از نقطهنظر تعریف و ترکیب الگوهای فضایی و تمایز حالتهای
خانه یا مکانی را زیر نظر خود ساخته و پرداخته و تحویل نماید»( .همان)574: فضایی نیز در آنها عیان است .به این ترتیب ،به نظر میرسد که الگوهای فضایی
«پس به طور خالصه باید بگوییم که معمار یعنی کسی که هر قسمت بنا را از زیرسازی اکتسابی بوده و خالقیت ،هنگام تعریف مجدد این الگوها بروز میکرده است.
تا اسکلت و روکاری ،زینت و حتی نقاشی در سینه آوردهِ ،قسمت ِقسمت آن را پیاده آنچه امروز یک معمار برای طراحی خانههای معاصر کسب میکند ،عبارتست از
کند و کسی که آخر کار را اول مجسم نموده ،بدون آنکه کمک و شریک و امدادده اندازههای معلوم ،تعداد و اشیایی معلوم برای عملکردهای معلوم .دروس دانشگاهی
فکری و مانند آن داشته باشد .چه هرگز شنیده نشده بود که فالن بنا را فالن معمارها کمتر به تصور فضایی اشاره دارند و هر آئینه اگر هم اشاره کنند کمتر به تحقق آن نظر
با هم ساخته یا به مشارکت هم باال بردهاند ،و باز هم یعنی کسی که از عملگی تا دارند .در دیدگاههای معاصر ،به نظر میرسد که آنچه توسط معمار ارائه میشود ،در
آخرین مرحله آن که معماری باشد را عم ً
ال واقف بوده ،چه همه مراحل را جزء به چارچوب خالقیت او قرار دارد .معمار ،طراح و خالق است .توجه به این موضوع،
جزء و با کارگری به پایان رسانیده ،تا به مرحله آخر رسیده بود .لذا از جزئیترین بد و در قیاس با گذشته که معماران وارث الگوهای فضایی پیشینیان خود بودند و برای
خوب کار کارگری اطالع داشته ،میتوانست در آن دخالت ،ایرادگیری و دستوردهی احداث هر بنا ،آنها را ترکیب و بازآفرینی میکردهاند ،حائز اهمیت است .پیرنیا
کند ،چه به مجرد کوچکترین عذر کارگری که نشدنی یا چنین نبوده باید چنان معتقد است که در گذشته معماران به جای خالقیت ،بر اساس «برگرفت» معماری
شود ،دست و آستینها را باال زده به کار پرداخته عجز و نادرست گوییاش را نشانش میکردهاند.
میداد ،اگرچه هرگز دیده نشده بود زیردستی از باالدست خود ایراد گرفته یا ایراد و بدین ترتیب ،کسب تجربه از کودکی ،آشنایی عملی با اجرای بنا ،یافتن تصور عینی
اشکال او را با حرف و سخن رفع کند ،چه هر کار و عمل را طی مراحلی دیده با دیدن و ملموس از الگوهای فضایی و تحصیل مهارت و آگاهی از محیط ،جای خود را به
سلسلهمراتب به جلو رفته کسی بیهوده و بدون زحمت و با هو و جنجال و تبلیغ و اندوختن اطالعات و جمعآوری نظریهها در زمینههای معماری داده است.
توصیف پیش نرفته بود»( .همان)576 : خانههای معاصر را نیز میتوان بر حسب گونهشناسی نقشههای آنها دستهبندی
نمود ،و هرگونه را به مثابه یک الگوی فضایی در نظر گرفت .اما الگوهای فضایی
خانههای معاصر حجمی نیستند ،با متر مربع و سطح سر و کار دارند ،آن هم سطوحی
که بر اساس محدودههای ابعادی و انداز ه تکعملکردهای بیولوژیک (خوابیدن و
بخش اول:
پرسش از ساکنان خانههای تاریخی
ورود به خانه /تنوع فضا /توالی ،ترکیب و انعطاف پذیری فضاها /حضور در حیاط /زندگی در سطوح مختلف /
فضاهای خدماتی /آب انبار ،پشت بام ،تجربه های فضایی کودکان /تقسیم و ترکیب فضا بر حسب ساکنان ،انواع مراسم و آیینها
بخش دوم:
پرسش از ساکنان خانههای معاصر
پرسشها( 40پرسش) و نتیجه گیری از پاسخها
بخش سوم:
تجربه پرسش گری از نوجوانان
پنج موضوع پیشنهادی
پرسشها
بخش چهارم:
خانه و شیوه زندگی
شیوه زندگی و خانههای معاصر
نعمت صاحبخانه بودن
کاهش حساسیتهای فضایی شهروندان
63
فصل 4 64
در این فصل از کتاب ،مجموعهای از پاسخهای ساکنان خانههای تاریخی و معاصر در
دو بخش مجزا ،مدون شدهاند .برای این دو گروه خانه ،دو نوع پرسشنامه تهیه شد .در
مقدمه
مسیر کسب نظر از اشخاصی که حضور در خانههای تاریخی را به یاد داشتند ،بیشتر
از شیوه گفتوگوی حضوری و ضبط پاسخها استفاده شد و برای ساکنان خانههای
معاصر از پرسشنامه .در هر پرسش رابطه متقابل شیوه زندگی و سازمان فضایی
مد نظر بوده است.
برای این کار هیچ نمونه مرجع و الگوی راهنما وجود نداشت .این پرسشنامهها که
در طی ششماه شکل گرفتند ،محصول ثبت و بررسی مشاهدات میدانی ،تجزیه و
تحلیل مطالعات کتابخانهای و بحث و گفتوگوی فراوان با عالمان رشتههای علوم
اجتماعی و مردمشناسی هستند .چند نمونه اولیه پرسشنامه نیز ،برای سنجش
نتایج پرسشگری تهیه شد اما آنچه در این کتاب عرضه میشود ،جمعبندی آخرین
پرسشنامههاست.
سؤالهای مندرج در هر دو پرسشنامه که خود حاوی دیدگاهها ،گرایشها و عالیق
معمارانه این بررسی میباشند ،به همان صورت که پرسیده شده در اینجا ارائه
شدهاند ،تا برای خوانندگان فرصتی باشد جهت اظهار نظر مشخص و همچنین قرار
گرفتن در موضع پرسششونده و اندیشیدن به آنچه در محتوای هر پرسش نهفته
است .یافتن پرسششونده و ورود به خانهها کاری بسیار مشکل بود و میبایست در
هر مورد راه حل خاص همان مورد را به دست میآوردیم و اگر همراهی همکاران
بومی نبود ،امکان برقراری ارتباط توأم با اعتماد تقریب ًا محال مینمود .امکان
درج پاسخ پرسشهایی که به خانههای تاریخی مربوط هستند به همان شیوه که
مطرح شدند ـ چه آنها که به گفتوگو رضایت دادند و صدایشان ضبط شده است و
چه آنها که به نگارش راضی شدند ـ در حوصله این کتاب نیست .این مطلب در مورد
خانههای معاصر نیز صادق است .پاسخها گاه به شدت شخصی و خصوصی شدهاند
و گاه چندان به پرسش مورد نظر مربوط نیستند و ما نیز میپذیریم که قادر به طرح
پرسشهایی دقیقتر نبودیم .به همین علت کوشیدیم تا از یکطرف مخرج مشترک
پاسخها را گردآوردی کنیم و از طرف دیگر ،نکتههای ویژهای که در هر پاسخ نهفته
بود ،را مطرح سازیم.
در بخش اول این فصل مجموعه پرسشها و جمعبندیها ،پاسخهای مرتبط
با خانههای تاریخی و در بخش دوم ،پرسشها و پاسخهای مربوط به خانههای
معاصر ارائه شدهاست .در بخش سوم تجربه پرسشگری از کودکان و نوجوانان مطرح
شدهاست.
65
پرسش از ساکنان خانههای تاریخی بخشاول
سیزده سؤال اصلی که هر یک مجموعهای از تعدادی سؤالهای کوچکتر هستند،
برای پرسشگری درباره خانههای تاریخی طراحی شد .در سؤال اول ،به جهتیابی،
تشخیص و تشخص خانه از بیرون ،حس واردشدن و جداشدن از معبر ،تشخیص
فضایی ،تمایز درون از بیرون ،حس هدایتشدن و طیکردن فضای گذار توجه شد.
همزمان در سؤال اول ،حضور همراهان و انجام فعالیتهای ممکن در بدو ورود
پرسیده شد و سعی شد تا خوانایی فضایی از لحظه ورود مورد سؤال قرار گیرد.
برای جمعآوری واژگان فضایی و نامهای خاص فضاها در سؤال دوم ،نام و تعداد
فضاها پرسیده شد.
در سؤال سوم ،درباره حس هدایت فضایی توأم با امکان آزادی انتخاب مسیرها،
امکانات بسط فضاها ،تبدیل فضاها ،انعطافپذیری فضا پرسیده شده و اینکه آیا
همزمان در یک فضا امکان تحقق چند حس و چند عملکرد ،موجود بوده یا نه؟
طرح مسئله حضور اشیا در اتاقها ،اتصال فضاها ،چگونگی توجه به نور و تأمین
روشنایی ،رابطه بین کیفیت یک فضا با نوع و میزان نوری که بدان وارد میشود،
توجه به قابلیتهای انفرادی و اجتماعی اتاقها ،توجه به حریمها و قلمروها،
چگونگی مشارکت دیوار ،سقف و کف در ایجاد کیفیتهای فضایی هر اتاق ،توجه
به آزادی انتخاب فضاهای مختلف برای انجام فعالیتهای مختلف ،در سؤال سوم
پرسیده شد.
در سؤال چهارم ،رابطه فضای باز بیرون (شارع عام) و فضای باز درون (حیاط)
برایمان اهمیت داشته ،به عالوه میخواستیم از چگونگی گذار ،تشخیص و تشخص
فضایی گذار بین بیرون و حیاط مطلع شویم .شناخت حیاط به مثابه خصوصیترین
فضای باز همه اعضای خانواده ،طیف فعالیتهایی که در این فضا تحقق مییافتند و
ِ
همچنین چگونگی تعریف این فضا در سؤال چهارم مطرح شدند.
در سؤال پنجم ،خواهان تمرکز و تفکر مجدد بر یادآوری فضاهای فراموششده از
کنج و پستوی حافظه پرسششونده بودیم.
در سؤال ششم با اشاره به فضای ویژهای که چگونگی حضورش در خانههای تاریخی
(زیرزمین) تقریب ًا از فضاهای خانههای معاصر حذف شده ،خواهان شناخت روابط
متقابل آسایش ،عملکرد ،درجه پوشیدگی و اتصال زیرزمین با شیوه زندگی و سایر
فضاهای خانه بودیم.
در سؤال هفتم که هنوز و همچنان اطالعاتمان درباره پرسش مطرحشده ،ناقص
است به چگونگی مقام تأسیسات ،تجهیزات و فضاهای خدماتی پرداخته شده
است .در این سؤال هم کارآیی و هم معماری آنها مد نظر بودند.
در سؤال هشتم ،به گفتوگو درباره بام پرداختیم .فضایی که ساختمانسازی معاصر
نقشی حداقل برای آن قائل شده و در معماری خانههای تاریخی ،نقش آن ایجاد
تنوع فضایی و چشمانداز و محیط تازهای برای تجربههای مختلف در طول روز و
67
پنجرهها و درها دقیق ًا نسبت به شیوه زندگی درون اتاق و ایجاد چشمانداز و نور غذا میخوردهاید نام ببرید .همچنین فضاها و اتاقهایی که در آن نشستهاید و فکر
معلوم بود و کلیه آنها حالت در ـ پنجره و درگاه داشتند .برخی از پاسخها حکایت کردهاید و کار انجام دادهاید؟ کدام اتاقها و فضاها را بیشتر دوست داشتید؟ چرا؟
از آن داشت که توانمندی ترکیب جزءفضاهای خانه تا آن تعداد بود که در یک دیوار اتاقها چگونه بودند؟ سقفها چگونه بودند؟ کف اتاقها چگون ه بودند؟ پنجرهها
خانه پایین به باال با مساحت حدود 200متر مربع عرصه (مانند حیاط جلوی خانه چگونه بودند؟ در بزرگترین اتاق ،چند نفر جمع میشدند؟ اعضای خانواده چگونه
قلیزاده در کاشان در محله سوریجان) ،امکان پذیرایی از 200نفر میهمان نیز در بر حسب اتاقها قسمت میشدند؟
فضاهای خانه وجود داشت. پاسخها نشان از آن دارد که امکان ورود مستقیم به اتاقها وجود نداشت ،بایستی
در مجموع ،پاسخها جملگی بر شیوه زندگی و سازمان فضایی کام ً
ال متفاوتی در از ورودی به فضاهای واسط یا حیاط میرفتند و پس از آن از طریق پله و داالنهای
مقایسه با امروز اشاره دارند .اشیا درون اتاقها محدود و مرتبط با فضای مشخص دیگر به اتاقها که در سطح باالتری از حیاط قرار داشتند ،وارد میشدند .انواع
بودند .اتاقها از درون به هم راه داشتند و از نظر قد و قامت و اندازه ،متفاوت بودند. چشماندازها و نورها در حد فاصل مسیرهای منتهی به اتاقها قرار داشتند .وسایل
امکان ایجاد تنوع عملکردی در یک اتاق بسیار زیاد بوده و تفکیک فضای خواب موجود در اتاقها اندک بود .قالیهایی که بر حسب اندازه اتاقها «میونانداز» و
خ دهندهها ،همه فضاهای ِ
صرف غذا وجود نداشت و به قول یکی از پاس از فضای «کنارانداز» داشتند و بقچههایی که همانند پشتی مورد استفاده قرار میگرفتند و
خانه ،مخصوص ًا برای بچهها ،دوستداشتنی بود .به هیچوجه صدای بچهها مزاحم درون آنها رختخواب پیچیده شده بود .چند وسیله ضروری مانند چراغها در رفها
همسایه نبود ،همچنین صدای همسایگان نیز ،بسیار خفیف شنیده میشد و و پیشبخاریها (طاقچه) قرار داشتند .اتاقهای کوچک و دستی برای زندگی
آزاردهنده نبود. خانواده ،خاصه پدر و مادر و انواع اتاقهای دیگری که عموم ًا به هم مرتبط بودند
برای پذیرایی استفاده میشدند .اتاقها یا از طریق درگاهها یا از طریق داالنها به
حضور در حیاط هم مرتبط بودند.
سؤال چهارم :چگونه وارد حیاط میشدید؟ از ورودی تا حیاط چقدر راه بود؟ راه گاه ردیفهای متعددی از اتاقهای واقع در یک جبهه خانه از درون با هم ارتباط
مستقیم بود یا غیر مستقیم؟ در طول مسیر ،نور چگونه بود؟ از ورودی به حیاط داشتند و نور اکثر آنها یا مستقیم ًا از حیاط یا از حوضخانه یا از سقف تأمین میشد.
دید داشت؟ چه میدیدید؟ چقدر از حیاط دیده میشد؟ چه مقدار از داخل خانه نور اتاقها در شب با چراغهای نفتی تأمین میشد و در چراغگاه قرار میگرفت که
دیده میشد؟ خاک را میدیدید؟ درخت را میدیدید؟ باد را حس میکردید؟ هم حیاط را و هم داخل اتاقها را روشن میکرد .گاه به هنگام حضور مهمانان،
یادتان هست در حیاط چه کارهایی انجام میشد؟ بچهها چه میکردند؟ چه حس چراغهایی که به سقف آویزان میشد ،مورد استفاده قرار میگرفتند .بر حسب
میکردید هنگامی که در داالن بودید و بعد به حیاط میرسیدید؟ اطراف حیاط چه تعداد و دوری و نزدیکی مهمانها ،اتاقهای مناسب وجود داشت .بچهها هر چه
بود؟ دیوار حیاط چگونه بود؟ کف حیاط چگونه بود؟ خطر سقوطکردن از درگاهها به بزرگتر میشدند به فضاهای مستقلتر ،منتقل میشدند و برای مهمانان در کنار
حیاط وجود داشت؟ آیا تا به حال کسی سقوط کرده بود؟ در حیاط غذا خوردهاید؟ شاهنشین و اتاقهای گوشوار ،جا تدارک دیده میشد.
خواب در حیاط چگونه صورت میگرفت؟ اشیای داخل حیاط چه بود؟ آیا در حیاط امکان خورد و خوراک در اکثر فضاها اعم از اتاقها ،ایوان و حیاط وجود داشت.
مهمان را پذیرایی میکردید؟ دوست را؟ بیشترین تعداد نفراتی را که در حیاط یاد پاسخها حاکی از آن است که ساکنان خانههای تاریخی در انواع فضاهای کوچک و
دارید جمع شدهاند ،چند نفر بودهاند و متعلق به چه حادثهای بود؟ چگونه برای بزرگ ،باز و بسته و پوشیده ،استراحت کردهاند ،معاشرت کردهاند ،غذا خوردهاند
جشن عروسی از حیاط استفاده میکردید؟ چگونه خانه را آذین میبستید؟ آیا برای و خوابیدهاند .حتی در پشت بام نیز غذا صرف شده است .فضاهای خلوت در این
مراسم عزاداری از حیاط استفاده میکردید؟ چگونه آنرا برای مراسم عزاداری شکل خانهها فراوان بود و هر کسی بر حسب سن و سال و عادت ،گوشهای را برای خود در
میدادید؟ نظر میگرفت .در برخی از پرسشگریها به ویژه آنهایی که به شیوه مصاحبه انجام
پاسخها حاکی از آن است که سطح حیاطها همواره پایینتر از سطح معابر بودند، شده و از طریق نوار ضبط شده ،پرسششونده از احساس تعلق عمیقی به برخی از
ولی هرگز از ورودی به طور مستقیم به حیاط خانهها وارد نمیشدند .در نمونههای فضاهای خانه یاد کرده است.
خانههای تاریخی واقع در رشت و خانههایی که به صورت کوشک در میان حیاط به خاطر تقسیمات فضایی جاسازیشده در بدنه دیوارها ،دیوار اتاقها ،مکانهای
قرار داشتند ،فاصله در ورودی تا بنا ،آنقدر بود که بتوان در حیاط ایستاد و حیاط مناسبی برای استقرار اشیا بودند .در برخی نمونهها ،کمدهایی در درون دیوار
آنقدر توسط دیوارها تعریف شده بودند که حس در بر گرفتگی و مکث را ایجاد کنند تعبیهشده بودند و درون کمدها قفسهبندی مفیدی توسط تیغههای نازک گچی
و دیوارها آنقدر طاقنما ،سکو و سایه داشتند که مکانی برای توقف ایجاد کنند. صورت گرفته بود .سقفها نیز حالت داشته و با دیوارها ترکیب شده بودند .جای
69
بام به عنوان یک مکان تعریفشده ،فضایی مستقل را برای تحقق برخی از
عملکردها فراهم میآورد؛ و بر حسب نیازمندیهای فضایی شیوه زندگی در مناطق
مختلف ،امکان استفاده از بام مهیا بوده است .حضور آب در اغلب خانهها ،جریان
داشتن آب و فضاهای ناشی از هدایت و انبار کردن آن ،امکانات فضایی متنوع را به
سازمان فضایی خانه میافزود .بچهها در یک طیف گسترده از تجربههای فضایی
قرار میگرفتند .از فضاهای بسیار کوچک و بسته تا فضاهای بزرگ ،پوشیده و باز.
سازمان فضایی خانههای تاریخی از طریق ارائه سطوح و فضاهای متعدد ،موجب
آزادی بیحد و حصر و کشف تجربههای فضایی بسیار میشد.
71
بیرونی خانههای معاصر
ِ (تصوير 4ـ )1فضای و سنجش میزان حساسیت ساکنان خانه به دیوارها، داشت و عمدت ًا به صداقت با خود ،صراحت با خود
سقفها ،و کفه ا در سؤال سیوششم عنوان شد. و سرکوب نکردن تجربههای احساسی فضا مربوط
شاید میبایست بسیار بیشتر درباره اشیا ،رابطه میشد .سؤال بیستویکم نیز به دنبال سؤال بیست،
اشیا با ساکنان و فضاهای خانه میپرسیدیم ،به در پی تشخیص رابطه ساکن خانه و فضای خانه و
هر صورت بررسی اشیا ،مبلمان و فضا در خانههای اطالع از تأثیر متقابل و محسوس این دو بود .آیا
معاصر خود مقولهای حائز اهمیت و بسیار مستقل فضای خانه در تحقق شیوه زندگی مشارکت دارد؟
است که به بررسی مستقل نیز ،نیاز دارد .در سؤال تودوم بدین سبب پرسیده شد و در
سؤال بیس
یوهفتم کوشش شد به نوعی این مقوله مطرح
س سؤال بیستوسوم ارزیابی توان خانههای معاصر در
شود .سؤال سیوهشت کوشش مجددیست برای برگزاری مراسم پرجمعیت حائز اهمیت بود.
شیراز تشخیص حساسیتهای فضایی ساکنان خانههای با طرح سؤال بیستوچهارم به چگونگی ارتباط خانه
معاصر و یادآوری خاطرهای که به سقف بلند (بلندتر با طبیعت نظر داشتیم .و در سؤال بیستوپنجم به
از حدود متعارف 2/7تا 3متر) مربوط میشود .در دنبال نکتههای مندرج در فضا مانند تنوع ،دنجی،
پرسوجوها و تجربههای گذشته ،پیش از تدوین غیر قابل پیشبینی بودن ،تازگی و عظمت فضا
پرسشنامه خانههای معاص ر ،مناسبت این خانهها بودیم .در پاسخها این نکتهها را بسیار کم یافتیم.
برای کودکان و کهنساالن بارها مطرح شده بود .این سؤال بیستوششم با تأکید بر اینکه احساس فضایی
ال قابل تأمل است و به همین جهت در مقوله کام ً را از سایر احساسها ،حداقل در مورد «آزار در
سؤال سیونهم مطرح شده است .در سؤال چهل، خانه» از یکدیگر تفکیک کنیم پرسیده شد و بیشتر
توان انعطافپذیری و ضرورت تغییر سازمان فضایی بودن
ِ گرفتگی فضا ،کور
ِ به مقولههایی چون دل
شیراز
خانواده از یک طرف و توان اجرایی خانوادههای هوایی اتاقها و از این قبیل نظر
ِ چشمانداز ،بی
معاصر در تأمین خواستهای فضایی از طرف دیگر، داشتیم .بالفاصله در سؤال بیستوهفتم میخواستیم
پرسش شده است. حس ساکنان خانههای معاصر را از تجربه نسیم در
مراد از طرح این سؤالها این بود که آیا از خالل درون خانه و اینکه سازمان فضایی خانه به جریان باد
پاسخها میتوان به تعریف خانه ،از نقطهنظر ساکنان اندیشیده است یا نه ،بدانیم .همین سؤال را به دو
دست یافت یا نه ،به عالوه آزمودن حساسیتهای مقوله خنکی و گرما تعمیم دادیم و میزان مشارکت
فضای بصری ،و حتی بویایی ساکنان خانهها نیز در سازمان فضایی در فراهم آوردن آنها را در سؤالهای
این پرسشها مد نظر بود .رابطه اشیا و مبلمان با فضا بیستوهشت و بیستونه جویا شدیم .در سؤال
و شیوه زندگی ،قسمت مهمی از فعالیتهای خانه را سیام مجدد ًا به صورت فراگیرتر ارتباط سازمان
رشت
نظم میدهد .این مقوله نیز میبایست در خالل ت،سبزی و گیاه
فضایی و شیوه زندگی را با طبیع
پرسشها روشن میشد. پرسش کردیم .در دو سؤال سیویک و سیودو نحوه
با وجود تالش در دور شدن از مسائل خصوصی آرایش دو یا چند خانه در کنار هم و تأثیر این شیوه
خانوادهها ،از پاسخهای بیحوصله و بیدقت برخی از همجواری را بر برقراری و تحکیم روابط همسایگی
پاسخدهندگان متوجه شدیم ،پرسشنامه پر کردن از نقطهنظر خلوت و آسایش بررسی کردیم ،سؤاالت
چندان باب طبع نیست ،خاصه هنگامی که انتقال پیام سیوسه ،سیوچهار و سیوپنج را به توان سازمان
توسط نوشته ،خود میتوانست مشکلآفرین باشد. فضایی برای ابعاد بزرگتر از خانواده و زندگی مشترک
بسیاری از ساکنان خانهها علیرغم میهماننوازی، با دیگران و حضور میهمانان در خانه اختصاص
کرمان در زمان دیدار پرسشنامهها را پر نکردند و ارسال آنها دادیم .برانگیختن توجه به اطراف ،در اتاقهای خانه
73
(تصوير 4ـ )3نمونههایی از ایوان و بالکن در خانههای معاصر سؤال هشتم ـ چه فضاهایی در خانه شما قابل نام دستشویی.سرعت نمایان شدن درون در حالت اول
بردن هستند؟ نام ببرید .هدف از طرح این پرسش کمتر و در حالت دوم بیشتر است .در حالت دوم ،گاه
آن بود که آیا جزءفضاهای خانه یا واحد مسکونی با یک نگاه تمامی درون آشکار میشود.
مورد پرسش ،نام یا نامهای خاصی دارند و اگر دارند،
چگونه نامگذاری شوند؟ سؤال پنجم ـ کدام فضاها و در چه فاصلهای از درِ
اکثر پاسخها ،در سه گروه فضاهای خدماتی، ورودی قراردارند؟
بهداشتی ،فضاهای روز و فضاهای شب قابل در پاسخ به این پرسش معلوم شد که به غیر از
تقسیم هستند .به ندرت در پاسخها ،به فضایی نمونههایی که بعد از د ِر ورودی از شارع وارد حیاط
رشت شاخص و متفاوت اشاره شد .با توجه به فقدان میشوند ،چنانچه از معبر مستقیم ًا وارد ساختمان
نظام و معیارهای طراحی در تعریف جزءفضاها در شویم تقریب ًا عمق اکثر خانهها دیدهشدنی است.
اکثر نمونههای مشاهدهشده ،پذیرایی ،نشیمن، حرکت در فضا و ترکیب فضایی ،بسیار کم به چشم
نهارخوری ،عبوریها و فضای ورودی تداخل دارند. میخورد .جهتی مشخص در فضا وجود ندارد.
مجموعه جزءفضاهای صاحب نام که پرسششوندگان بالفاصله پس از ورود ،وارد فضاهای سرویس
از آنها یاد کردهاند ،به ترتیب حروف الفبا به قرار زیر (آشپزخانه ،دستشویی و توالت) میشویم و بعد وارد
میباشند :ایوان ،اتاق خواب ،اتاق سرایدار ،اتاق فضاهای زندگی (نشیمن و نهارخوری) .در انتهای
کار (دفتر) ،انباری ،باغچه ،بالکن ،پاسیو ،پاگرد، چشمانداز ،درهای اتاق خواب دیده میشود.
شیراز پله ،تراس ،حیاط ،حیاط خلوت ،خرپشته ،راهرو،
زیرزمین ،سالن (مجموعه پذیرایی و نهارخوری)، سؤال ششم ـ هنگام ورود به خانه چه میکنید؟
سربینه ،کتابخانه ،گلخانه ،موتورخانه. هدف از سؤال ششم این بود که آیا سازمان فضایی
خانه جهت و مسیر آگاهانهای را در بدو ورود ارائه
سؤال نهم ـ هنگامی که از بیرون به داخل خانه میکند یا خیر؟
میآیید چه حس میکنید؟ در بررسی پاسخها دریافتیم که در اغلب خانههای
برما معلوم شد که واردشدگان بیشتر تحت تأثیر معاصر ،بیشتر فضاهای ورودی خانه برای فعالیتهای
احساسات درونی و شخصی و به خاطر تضاد و تفاوتی ورود به خانه و برای کفش و لباس اختصاص داده
همدان
که مابین محیط پر ازدحام شهر و محیط نسبت ًا آرام شده است .سازمان فضایی پیشنهاد ویژهای برای
داخل خانه وجود دارد ،حس آرامش ،اولین حسی حرکت در درون خانه ارائه نمیکند و حس قلمرو و
است که در بدو ورود برای آنها ایجاد میشود .و این خصوصی متمایز از فضای عمومی
ِ ورود به یک فضای
به خاطر خالصی از غوغای بیرون است .هیچیک از وجود ندارد.
پاسخها به تأثیرگذاری فضای درون در ابتدای ورود
نپرداخته است و در دو مورد به «نبود واقعه فضایی سؤال هفتم ـ چند نفر میتوانند در ورودی شما
قابل توجه» و عرضه شدن «تمام فضا به محض ورود» جای بگیرند؟
اشاره شده است. از پاسخها معلوم شد که فضای ورودی عموم ًا با
نشیمن ،هال ،و گاه آشپزخانه تداخل دارد .به طور
سؤال دهم ـ آیا درون خانه از نظر نور ،هوا و صدا متوسط 4تا 6نفر میتوانند در حوالی در ورودی
از بیرون متمایز است؟ بایستند.
شیراز باز هم دریافتیم که به خاطر شدت آلودگی در بیرون،
75
(تصوير 4ـ ) 5فضای خارجی ورودی در خانههای معاصر
این سؤال نیز ،مانند پنج سؤال گذشته برای دانستن درباره رابطه متقابل شیوه سؤال چهاردهم ـ چند نفر در خانه شما زندگی میکنند؟ فضاها چگونه بین
زندگی و سازمان فضایی در خانه پرسیده شد .بدین مضمون که آیا از فضاهای آنها تقسیم شده است؟
عمومی خانه راضی هستند؟ معلوم شد که در خانههای معاصر مورد بررسی ،به طور متوسط چهار تا پنج نفر
آنچه در پاسخها دریافتیم این بود که در مقایسه با فضاهای خصوصی ،رضایت زندگی میکنند .در شهرهای بزرگ اعضای ساکن در یک خانه عمدت ًا پدر و مادر و
فضایی از اتاقهای عمومی بسیار کمتر است .چرا که میزان به هدر رفتن فضای قابل فرزندان و در شهرهای کوچکتر عروس و داما د ،پدربزرگ و مادربزرگ نیز در زمره
استفاده در فضاهای عمومی بسیار زیاد است و به قول یکی از پاسخها ،فضاهای ساکنان یک خانه به حساب میآیند .در صورت وسعت خانه و تعدد جزءفضاهای
ی ،نه غنا و ابهام».
عمومی خانهها «نه دید و نه منظر دارند ،نه پیچیدگی فضای مجزا ،امکان استقالل اعضای ساکن تأمین خواهد شد.
در چند پاسخ ،مسئله امکان یا عدم امکان نظافت به جای رضایت فضایی ،عامل
رضایت مطرح شده است .و از کوچک شدن فضاهای به ظاهر بزرگ ،هنگامی که سؤال پانزدهم ـ از فضاهای خلوت و خصوصی خانهتان راضی هستید؟ (چرا
تعداد میهمانها افزایش مییابد ،شکایت شده است. آری؟ چرا نه؟)
معلوم شد که اگر روابط خانوادگی حسنه باشد ،نارساییهای فضایی چندان محسوس
سؤال هفدهم ـ از حمام و دستشویی و سرویس منزلتان راضی هستید؟ (چرا نیستند .در اکثر موارد از درهم و برهم بودن سازمان فضایی خانه شکایت شده است
آری؟ چرا نه؟) و گفتهاند «چنانچه فضای داخلی دوطبقه باشد» یا «امکان چشمانداز مطبوع میسر
پاسخ دادند که چنانچه تعداد آنها کافی باشد (حداقل دو سرویس جداگانه) ،محل باشد» یا حتی یک فضای «زیرپله» در خانه باشد ،میتواند تأمینکننده برخی از
آنها مناسب ،به کفایت نور و تهویه داشته باشند ،در دیدرس نباشند و نقص فنی هم نیازمندیهای فضایی ساکنان باشد ،متن یکی از پاسخها عین ًا نقل میشود« :تا
نداشته باشند رضایت حاصل خواهد شد. حدی آری ،به علت اینکه خوب تعریف و تعیین شدهاند و تا حدودی به علت اینکه
فضاهای خصوصی به نظر من باید تا حدی امکانات کامل برای زندگی یک فرد را نیز
سؤال هجدهم ـ از آشپزخانه راضی هستید؟ (چرا آری؟ چرا نه؟) داشته باشد و تزئین مناسب داشته باشد و از فضای سبز نیز بیبهره نباشد».
پاسخها ما را به شناختن این ویژگیها رهنمون کردند :مکان استقرار آشپزخانه
از اهمیت درجه یک برخوردار است و میباید از مرکزیت و همجواریهای مناسب سؤال شانزدهم ـ از فضاهای عمومی وجمعی خانه چطور؟ (چرا آری؟ چرا نه؟)
مناسب و ایجاد احساس تعلق در داخل سازمان فضایی برای ساکنان ،میتواند در برخورداری باشد ،خاصه همجواری با حیاط خلوت (فضای باز خصوصی) .انباری،
افزایش مطبوعیت خانه نقش مؤثری ایفا کند. نور و هوای کافی برای تهویه داشته باشد و از دید و منظر هم برخوردار باشد .فقدان
انبار در آشپزخانههای معاصر ،آزاردهنده است .در صورت نامناسب بودن مبلمان و
سؤال بیستودوم ـ آسودگی در خانه را در چه میدانید؟ تجهیزات داخلی آن ،هدف از این وسایل برآورده نخواهد شد.
بخش اعظم پاسخها ،به مسائل غیر فضایی و شیوه زندگی به طور عام پرداختند و
هیچگونه حساسیت فضایی از خود نشان ندادند .اکثریت قریب به اتفاق خانههایی سؤال نوزدهم ـ آیا در خانه تنوع فضایی دارید؟ چگونه؟ برحسب اختالف
را که از طریق حضور و تجربه فضایی بررسی کردیم ،فاقد توانایی تأمین آسودگی سطح،اختالف ارتفاع ،اختالف نور ،اختالف هوا و )...
بودند. دریافتیم که تنوع فضایی در خانههای معاصر اندک است و ساکنان نسبت به آن
بیتفاوتاند .پاسخهایی که حساستر بودند از یکنواختی فضایی داخل خانه شکایت
سؤال بیستوسوم ـ آیا خانه شما برای برگزاری میهمانیها مناسب است؟ داشتند .این پاسخها بسیار اندک هستند .آنچه تنوع نامیده میشود تفاوتهای
حداکثر از چند نفر میتوانید پذیرایی کنید؟ جزئی در نور ،رنگ و اختالف یک تا دو پله در سطح میباشند.
پاسخها کمتر از بیست تا صد نفر را شامل میشد .ولی نه لزوم ًا بر حسب راحتی و
رضایت میهمانها .پاسخها به رابطه متقابل زیربنا و تعداد میهمانها اشاره کردند، سؤال بیستم ـ آیا خانه حوصلهتان را سر نمیبرد؟ (چرا آری؟ چرا نه؟)
ولی در هیچیک از موارد به افزایش توان فضاها در اثر انعطافپذیری سازمان فضایی در بررسی پاسخها دریافتیم که کاهش فضاهای باز به ویژه حیاط و محدودشدن
و امکان بسط و ترکیب فضاها نپرداختند. چشمانداز و یکنواخت بودن فضاها به نحو محسوسی از کیفیت حضور در خانه
کاسته است.
سؤال بیستوچهارم ـ از خانهتان در کدام فصل بیشتر راضی هستید؟ چرا؟
پاسخها ارتباط با فصول را در درجه اول ،به کیفیت سیستمهای تأسیساتی (حرارتی سؤال بیستویکم ـ آیا در خانه شما فضایی وجود دارد که شما را درخانه نگاه
و برودتی) و در درجه دوم ،به ارتباط مستقیم با فضاهای باز و نیمهباز وابسته دارد؟ تسکین دهد؟
میدانستند .در فصلهای معتدل ،رضایت از خانهها بیشتر است .در درجه آخر ،به در بررسی پاسخ به این پرسش ،بر ما معلوم شد که وجود یک فضای شخصی و
77
( تصوير 4ـ ) 9نمونههايی از نهارخوری در خانههای معاصر ( تصویر 4ـ )8فضاهای درهم در خانههای معاصر ،شامل (تصوير 4ـ )7اتاق در خانههای معاصر
نشیمن و پذیرایی ( فضای تک عملکردی انباشته از مبلمان )
کرمان رشت
شیراز
رشت کرمان
همدان
سؤال بیستونهم ـ گرمای منزلتان چگونه تأمین سؤال بیستوپنجم ـ چه نکاتی رضایت شما را در
میشود؟ خانه فراهم میآورد؟
از بررسی پاسخها ،معلوم شد که گرمای خانهها توسط پاسخها به سمت مسائل غیر فضایی جهت گرفتند.
شوفاژ،بخاری گازی،بخاری نفتی و به میزان کمتری پاسخهای مرتبط به تأمین رضایت در اثر مشارکت
با سیستم حرارت مرکزی تأمین میشود .تنها در یک سازمان فضایی عبارت بودند از :بلندی سقفها،
مورد از پاسخها ،به کسب حرارت از خورشید اشاره بزرگی خانه ،سرسبزی ،روشنایی کافی ،مشخص
شده است .به عالوه در بررسیهای میدانی مشاهده بودن حریمه ا ،وجود پاسیو و تراس بزرگ ،ایمنی،
شد که عناصر تأسیساتی حرارتزا بدون ارتباط با پنجرههای مناسب ،آشپزخانه بزرگ و روشن ،هال شیراز
عناصر معماری بنا در داخل فضاها حضور یافتهاند. بزرگِ ،
نبود پله و ....
سؤال سیام ـ وضع گیاهان سبز در خانهتان سؤال بیستوششم ـ چه مسائلی در خانه شما را
چگونه است؟ آزار میدهد؟ تا آنجا که به فضاهای خانه مربوط
آنچه از بررسی پاسخها عایدمان شد این بود که میشود ،شرح دهید.
ساکنان خانههای معاصر بسیار خواهان ارتباط با گل دریافتیم که آزار در مجتمعها و آپارتمانها با آزار در
و گیاه هستند ،لیکن امکانات زندگی آپارتمانی این خانههای تکواحدی متفاوت است .در اولی ساکنان
رابطه را بسیار محدود کرده است و آنها که از حیاط از فقدان فرهنگ آپارتماننشینی گله کردند و در
برخوردارند در موقعیت ارتباطی بهتری هستند .در دومی به عدم تناسب سازمان فضایی با شیوه زندگی همدان
ِ
مورد بررسی ،ارتباط ساکنان خانههای شش شهر ساکنان.
معاصر با طبیعت ،درخت و فضای باز بیشتر از ساکنان
خانههای تهرانی است .حذف این رابطه و نادیده سؤال بیستوهفتم ـ هیچگاه باد به طور طبیعی
گرفتهشدن آن در سازمان فضایی ،نادیدهگرفتن در خانه شما جریان داشته است؟ چگونه؟
ارکان تشکیلدهنده شیوه زندگی است. پاسخها حاکی از آنست که حضور باد طبیعی در خانه
به ندرت تجربه شده است .نبود فضاهای پوشیده و باز
سؤال سیویکم ـ با همسایه دیوار به دیوار در خانه ،این امکان را به حداقل کاهش داده است.
معاشرت دارید؟
رشت
اکثریت قریب به اتفاق پرسششوندگان ،معاشرتی سؤال بیستوهشتم ـ خنکی در خانه شما چگونه
با همسایه دیوار به دیوار خود نداشتند .از طریق تأمین میشود؟
مشاهده نیز ،معلوم شد که شکل و فضای همجواری از بررسی پاسخها معلوم شد علیرغم تمایزهای
خانهها نیز ،نقشی در برقراری ارتباط همسایهها با بوهوایی شهرهای مورد بررسی اکثر ًا خانههای
آ
یکدیگر ایفا نمیکند .در همین سطح نیز ساکنان معاصر از کولر آبی،پنکه و بعض ًا کولر گازی برای خنک
ِ
مورد بررسی ،بیش از ساکنان خانههای شش شهر شدن استفاده میکنند و کمتر این سهم برعهده
خانههای تهرانی با همسایه دیوار به دیوار و روبهرویی سازمان فضایی خانه قرار دارد .در بررسیهای میدانی
معاشرت دارند. مشاهده شد که عناصر تأسیساتی برودتزا به صورت
ف ،کف و بدنههای داخلی و خارجی
الحاقی بر سق رشت
79
برای اکثر پرسششوندگان تأثیر خوشآیند و مطلوب سقف بلند مطرح است .لیکن، سؤال سیودوم ـ با هسایه روبهرویی چطور؟
نگرانی برای تأمین سرما و گرما بر احساس دلبازی فضا غلبه میکند. پاسخها را مرتبط با سازمان فضایی خانهها و همجواری آنها سنجیدیم و دریافتیم
که آرایش و ترکیب بیرونی خانههای معاصر ،نقشی در ایجاد معاشرت با همسایگان
سؤال سیونهم ـ آیا فضاهای خانه شما برای کودکان مناسب است؟ برای ایفا نمیکند.
کهنساالن چطور؟
معلوم شد که سازمان فضایی خانههای معاصر ،اساس ًا به مسئله سن توجهی ندارد. سؤال سیوسوم ـ حس نمیکنید حریمهای زندگی اعضای خانواده در هم
تنها مورد قابل ذکر ،خصلت دو وجهی پله است که از یک طرف میتواند تنوع فضایی تداخل دارند؟ اگر دارند چرا؟ اگر ندارند چرا؟
ایجاد کند و از طرف دیگر خطر برای سقوط. پاسخهایی که از تداخل حریمها شکایت داشتند ،این تداخل را ناشی از کمبود
زیربنا و ِ
نبود یک اتاق برای هر نفر توضیح دادهاند.
سؤال چهلم ـ آیا در فضاهای خانه تغییراتی دادهاید؟ چه تغییری؟
در پاسخها ،این تمایل وجود دارد .آنها که مالک بودهاند اقدام کردهاند ،جهت اصلی سؤال سیوچهارم ـ آیا در خانه شما میهمان یا میهمانان میتوانند شب را
این تغییرات ،تأمین روشنایی بیشتر و گشایش فضاها و برقراری ارتباطات سهلتر بخوابند؟ یا یک هفته بمانند؟ چگونه؟ لطف ًا راحتی ،ناراحتی ،حریمها وتداخل
بوده است. آنها را توصیف کنید.
سؤال درباره تداخل حریمها را با سؤال درباره اقامت میهمان یا میهمانان در خانه
ادامه دادیم .موضوع همچنان معتبر است .هنوز در خانههای معاصر ،میهمان یا
میهمانان حداقل یک شب را به صبح میرسانند و این میزان در شش شهر مورد
بررسی ،بیش از یک شب میباشد.آنها که جای خواب برای پذیرایی از میهمان
دارند از کمبود سرویسها شکایت دارند و آنها که ندارند از تداخل حریمها.
سؤال سیوپنجم ـ آیا تجربه زندگی مشترک با فرد دیگری غیر از خانواده
درجه اول خود را داشتهاید؟ اگر آری این تجربه در خانه شما چگونه بوده
است؟
پاسخها حاکی از آن بودند که علیرغم حضور این تجربه در خانههای معاصر ،سازمان
فضایی خانهها در برابر این وجه از شیوه زندگی ناتوان هستند.
سؤال سیوهفتم ـ آیا اشیای موجود در منزل شما با فضاها تناسب دارند؟
پاسخها نشان دادند که احساس دقیقی بین تعادل اشیا و فضاهای خانه وجود
ندارد .ولی در فضاهایی مانند اتاق خواب و آشپزخانه به حضور مسلط و اشباعشده
اشیا اشاره شده است.
.1شورای کتاب کودک ،مؤسسهای فرهنگی است که از سال 1349به همت و سرپرستی خانم توران
میرهادی و برخی از شخصیتهای فرهنگی دیگر ،کار خود را آغاز کرد و پس از انقالب ،بخش زیادی
از توان و سرمایه خود را برای انتشار دایرهالمعارف ایرانی کودکان و نوجوانان مصروف کرده است .این
شورا در هر سال ،تعداد زیادی از نوجوانان بین 8تا 16سال را به عنوان شورای مشورتی خود انتخاب
میکند و بسیاری از نظرسنجیها و ارزیابی مقالههای دائرهالمعارف را توسط این شورا انجام میدهد.
اکثر این نوجوانان به خانوادههای طبقه متوسط و کمدرآمد تعلق دارند.
81
و کارهایشان را زیر نظر میگرفتم .کاش میشد سقف اتاقم از شیشه بود تا هر وقت 5ـ زیباترین بنایی که دیدهاید کدام است؟
بر روی تختم دراز میکشیدم ،بتوانم آسمان و ستارگانش را ببینم و با یاد ُدب اکبر در مجموع 27جواب به صورت نامه برای ما ارسال شد .پاسخها نسبت به آنچه
بخوابم و شاید خواب ستاره شمال را ببینم. خواسته شده بود ،کامل نبودند .در زیر ،تعدادی از پاسخهای دریافتشده که
2ـ در ذهن من دو نوع اتاق تصویر شده است .یکی رویایی و دستنیافتنی و دیگری مربوط به پرسش های اول ،چهارم و پنجم هستند و برای این بررسی میتواند مفید
اتاقی که با معیارهای زندگی مطابق باشد .اتاق ایدهآلی که من همیشه در ذهنم باشد ،آورده شده است .اما از تحلیل پاسخها خوداری کردهایم و انتهای گزارش را
میپرورانم ،اتاقی است به شکل هرم و خیلی وسیع با ستونهای سنگی که بر روی نیز با چنین تحلیلهایی نبستهایم .شاید به این دلیل که پاسخها آنقدر شفاف و
آنها طرحهایی به سبک «سوررآلیسم» تصویر شده باشد .همچنین سقفی بلند و روشن هستند که نیاز به تحلیل را منتفی میکنند .اکثر پاسخها همچون تصاویر،
کفی از جنس سنگ مرمر شفاف و دیوارهای آن هم از سنگ صیقلیشده ،یک تکه از نیاز به شرح ندارند و بهتر است همینگونه که هستند ،ارائه شوند.
پنجره عریض که حصاری جلوی آن نباشد با چشماندازی زیبا به اضافه یک شومینه
هیزمی و بزرگ و یک حوض شیشهای که در وسط اتاقم واقع باشد با سیستمهای پنج موضوع پیشنهادی
تهویه و نورپردازی مناسب. موضوع پیشنهادی اول ـ فضای اتاق خودتان (با اسباب و وسایل)
3ـ من دوست دارم یک اتاق در طبقه آخر یک آپارتمان خیلی بلند داشته باشم و پاسخهای دریافتشده:
ال شیشهای باشد ،یعنی درها و همه چیزهای آن کام ً
ال شیشهای باشند. اتاقم کام ً 1ـ چون اتاق من با خواهرم مشترک است ،دو تخت دارد که در دو طرف اتاق به
من دوست دارم که طاق اتاقم به شکل مربعهای به هم چسبیدهای باشد که روی هم فاصله یک متر از یکدیگر قرار گرفتهاند .کنار تخت من که در سمت راست اتاق قرار
یک طاق گنبدیشکل را تشکیل دهند ،شیشههای اتاق یعنی در و دیوار آن طوری گرفته است کمدی قرار دارد که با کمدهای دیواری اتاقمان فاصلهای بسیار کم دارد
ساخته شده باشند که از داخل بتوانم کوچه و خیابان را نگاه کنم ،ولی از بیرون کسی (و البته گاهی اوقات برای بازکردن کمد دیواری دچار مشکل میشویم و این به خاطر
نتواند داخل اتاقم را نگاه کند .در ضمن دوست دارم اتاقم خیلی بزرگ باشد و اتاق نبودن جای کافی در اتاق و کوچکبودن آن است) .درست مقابل کمد ،میز کوچکی
برادرم از اتاق من جدا باشد و وقتی که آفتاب به درون اتاقم میآید ،کمی از گرمای قرار دارد که تلفن مخصوص اتاقمان به عالوه چراغ مطالعه و یک عدد آینه روی آن
آن کم شود ،چون آفتاب مرا اذیت میکند .شبها اتاق من مثل روز روشن باشد، قرار دارد .در بین تخت من و خواهرم میز کوچکی است ،کتابهایی را که معمو ً
ال
ولی زود خوابم ببرد .در خانهام پر از درختانی باشد شبیه نخل ،ولی خاک وجود شبها در تختخواب مطالعه میکنیم و نیز ساعت کوچکی را که صبحها به وسیله
نداشته باشد و درختان از درون شیشه بیرون بیایند. آن برای رفتن به مدرسه بیدار میشویم ،روی آن قرار میدهیم .در طرف دیگر اتاق
4ـ یک اتاق به شکل پنجضلعی منتظم که سراسر شیشهای باشد و در باالی آن یعنی درست در کنار کمد دیواری ،قفسه کتابی است که بسیار بزرگ و همیشه شلوغ
گلهای پیچک روییده باشند. است و به خاطر آنکه همه کتابهایمان در آن قفسه جا نمیشوند ،مقداری از آنها
را در قسمتی از کمد دیواری که خالی است گذاشتهایم( .در قسمت باالیی کمد) و
موضوع پیشنهادی سوم ـ خانه خودتان (از کوچه یا خیابان) درست در فاصله نیممتری از کتابخانه ،د ِر ورودی به اتاق واقع است که جلو و پشت
1ـ خانه ما در قسمت جنوبی خیابان بهمنی قرار گرفته و خانهها به طور سری و آن مملو از انواع و اقسام عکسبرگردانهای مختلف است ،چون اتاق ما مشترک
یکسان و یکاندازه ساخته شدهاند ،یعنی پنجره تمام اتاقهای خواب ،پنجره و است ،فقط من اتاق را توصیف کردم.
دستشویی رو به خیابان است.
موضوع پیشنهادی دوم ـ فضای اتاق دلخواهتان (بدون اسباب و وسایل)
موضوع پیشنهادی چهارم ـ خانه دلخواهتان (از کوچه یا خیابان) 1ـ دلم میخواست اتاقی داشتم با دیوارهای آبی ،چون رنگ آبی را خیلی دوست
1ـ دوست داشتم خانهای میداشتم با کندهکاریهای سنتی .دلم میخواست خانه دارم .آبی رنگ آسمان است و من آسمان را نیز خیلی دوست دارم .دلم میخواست
ما در دهات بود تا هر روز صبح وسایل نقاشیم را بردارم به کوه بروم ،مناظر زیبا را پردههای اتاقم سبز بودند که اگر زمستان نیز به آنها نگاه میکردم به یاد بهار
نقاشی کنم و عصر را با بچههای خوب و مهربان روستایی بگذرانم یا گاهی بر روی میافتادم .ای کاش ،ای کاش میشد اتاقم آنقدر ساکت بود که حتی میتوانستم
تابی که در حیاط است بنشینم و به جای نگاه کردن به ساختمانهای اطرافم ،مناظر صدای ضربان قلبم را نیز بشنوم ،دوست داشتم درون اتاقم آکواریوم بزرگی بود
زیبای طبیعت را ببینم و درباره این زیباییها ،شعر بگویم و بر روی کاغذ بیاورم و که در آن انواع و اقسام ماهیهای جنوب وجود داشت و شبها قبل از خواب به
هزاران «ای کاش» دیگر که رسیدن به آنها از محاالت است .چون خانهای که من جای آنکه به تلویزیون نگاه کنم ،ساعتها به حرکات منظم ماهیها مینگریستم
83
(تصوير 4ـ )11نمونههایی از نقاشی کودکان
85
خانه و شیوه زندگی بخشچهارم
هر خانواده معمو ً
ال متشکل از اعضایی با تمایزهای سنی ،جنسی ،دانشی ،تخصصی،
عاطفی ،اجتماعی و از این قبیل است .خانوادهها در طول زندگی ،دورانهای
مختلفی را طی میکنند .در آغاز شکلگیری ،خانواده از یک زوج تشکیل میشود و
در بسیاری از فرهنگها زوج جوان زندگی خود را در کنار پدر و مادر یکی از زوجها
آغاز میکنند .با به دنیا آمدن اولین فرزند ،خانه موجود جدیدی را در خود جای
میدهد که نیازهای خاص خود را دارد و روابط ،رفتارها و فعالیتهای تازهای را با
خود به همراه میآورد و بر رفتار و فعالیت همه اعضای خانواده تأثیر گذار است .با
رشد او نیازمندیهایش ،روابطش و فعالیتهایش تغییر میکنند و در همین دوران
و به موازات رشد کودک ،بزرگترهای خانواده نیز دورههای مختلف از عمر خود را
میگذرانند و احساساتشان،نوع روابطشان با یکدیگر و با فرزندانشان و همچنین
چگونگی گذران اوقاتشان متحول میشود .خانه میباید بتواند پاسخگوی این
پویایی زندگی خانوادگی در دورههای مختلف حیات آن باشد.
نه تنها در طول دورانهای مختلف ،بلکه نگاه به یک مقطع زمانی معین از زندگی
خانوادگی نیز بیانگر پیچیدگی و تنوع جنبههای زندگی است که در قلمرو یک خانه
روی میدهد.
در ایران همچنان خانواده مرکز روابط اجتماعی است و هنوز نهادهای دیگری مانند
انجمنها و کلوپها و مؤسساتی مشابه جایگزین ویژگیها و مرکزیت اجتماعی
خانواده نشدهاند و سهم خانواده در تعلیم و تربیت فرزندان و انتقال آداب و سنن به
آنان بسیار زیاد است .همچنان خانوادههای ایرانی با خویشاوندان و دوستان خود
در خانه معاشرت میکنند و برگزاری میهمانیها و مراسم در خانه ،همچنان مرسوم
است .این معاشرتها از پذیرا شدن تعداد اندک مهمان تا جشنها و میهمانیهای
بزرگ را در بر میگیرد.
در مقایسه با غرب ،خانه ایرانی اغلب صبحها خالی نیست و در طول روز بیش از
یک وعده غذا در آن صرف میشود و تنها محلی برای خوابیدن نیست .اعضای
خانواده ایرانی در خانه و کنار یکدیگر غذا میخورند ،با یکدیگر به تماشای تلویزیون
مینشینند و اوقاتی را در کنار یکدیگر نشسته و با هم گفتگو میکنند.
از سوی دیگر نه تنها در دوران معاصر و نه تنها در ایران ،هر فرد از اعضای خانواده،
دارای روابط شخصی خود ،عالقمندیها و فعالیتهای فردی خویش و همچنین
87
یابد ،بلکه با توجه به تکمنظوره شدن اتاقها ،امکان استفاده از فضاهای خانه شیوه زندگی و خانههای معاصر
کاهش مییابد و این در حالیست که هریک از اعضای خانواده ،برای تأمین حداقل در شیوه زندگی معاصر ،نقش معمار و اهمیت معماری تقلیل یافته است و همطراز
خلوت خود ،به یک اتاق اختصاصی احتیاج دارد .ساکنان از چشمانداز پنجرهها با نقش و اهمیت اقتصاد و سیاست نیست .از طرف دیگر ،واقعیت جامعه امروزی ما
چشم پوشیدهاند و تقریب ًا به هوا و نور مرتبط با پنجرهها نیز بیتوجه هستند .دیگر و مواجهه اقشار گستردهای از جامعه با مسئله کمبود مسکن و گرانی باعث شده که
فضاهای باز و نیمهباز از زمره نیازمندیهای فضایی آنها محسوب نمیشود .فصلها صاحبخانه شدن نعمتی به حساب آید تا آنجا که هر گونه مسکنی بهتر از بیمسکنی
را باید در بیرون خانه تجربه کرد و معادل تجربه فضایی فصول در خانه به کارآیی است و آنچه در حد گسترده از طریق تعاونیها و انبوهسازان عرضه میشود،
سیستمهای حرارتی ـ برودتی واگذار شده است. آپارتمانهایی هستند که گذشته از ارزش پولی و بیارزشی معماری آنها ،امکان
پاسخگویی به نیازهایی فراتر از نیازهای بیولوژیک را ندارند.
بخش اول:
پرسش از ساکنان خانههای تاریخی
ورود به خانه /تنوع فضا /توالی ،ترکیب و انعطاف پذیری فضاها /حضور در حیاط /زندگی در سطوح مختلف /
فضاهای خدماتی /آب انبار ،پشت بام ،تجربه های فضایی کودکان /تقسیم و ترکیب فضا بر حسب ساکنان ،انواع مراسم و آیینها
بخش دوم:
پرسش از ساکنان خانههای معاصر
پرسشها( 40پرسش) و نتیجه گیری از پاسخها
بخش سوم:
تجربه پرسش گری از نوجوانان
پنج موضوع پیشنهادی
پرسشها
بخش چهارم:
خانه و شیوه زندگی
شیوه زندگی و خانههای معاصر
نعمت صاحبخانه بودن
کاهش حساسیتهای فضایی شهروندان
63
فصل 4 64
در این فصل از کتاب ،مجموعهای از پاسخهای ساکنان خانههای تاریخی و معاصر در
دو بخش مجزا ،مدون شدهاند .برای این دو گروه خانه ،دو نوع پرسشنامه تهیه شد .در
مقدمه
مسیر کسب نظر از اشخاصی که حضور در خانههای تاریخی را به یاد داشتند ،بیشتر
از شیوه گفتوگوی حضوری و ضبط پاسخها استفاده شد و برای ساکنان خانههای
معاصر از پرسشنامه .در هر پرسش رابطه متقابل شیوه زندگی و سازمان فضایی
مد نظر بوده است.
برای این کار هیچ نمونه مرجع و الگوی راهنما وجود نداشت .این پرسشنامهها که
در طی ششماه شکل گرفتند ،محصول ثبت و بررسی مشاهدات میدانی ،تجزیه و
تحلیل مطالعات کتابخانهای و بحث و گفتوگوی فراوان با عالمان رشتههای علوم
اجتماعی و مردمشناسی هستند .چند نمونه اولیه پرسشنامه نیز ،برای سنجش
نتایج پرسشگری تهیه شد اما آنچه در این کتاب عرضه میشود ،جمعبندی آخرین
پرسشنامههاست.
سؤالهای مندرج در هر دو پرسشنامه که خود حاوی دیدگاهها ،گرایشها و عالیق
معمارانه این بررسی میباشند ،به همان صورت که پرسیده شده در اینجا ارائه
شدهاند ،تا برای خوانندگان فرصتی باشد جهت اظهار نظر مشخص و همچنین قرار
گرفتن در موضع پرسششونده و اندیشیدن به آنچه در محتوای هر پرسش نهفته
است .یافتن پرسششونده و ورود به خانهها کاری بسیار مشکل بود و میبایست در
هر مورد راه حل خاص همان مورد را به دست میآوردیم و اگر همراهی همکاران
بومی نبود ،امکان برقراری ارتباط توأم با اعتماد تقریب ًا محال مینمود .امکان
درج پاسخ پرسشهایی که به خانههای تاریخی مربوط هستند به همان شیوه که
مطرح شدند ـ چه آنها که به گفتوگو رضایت دادند و صدایشان ضبط شده است و
چه آنها که به نگارش راضی شدند ـ در حوصله این کتاب نیست .این مطلب در مورد
خانههای معاصر نیز صادق است .پاسخها گاه به شدت شخصی و خصوصی شدهاند
و گاه چندان به پرسش مورد نظر مربوط نیستند و ما نیز میپذیریم که قادر به طرح
پرسشهایی دقیقتر نبودیم .به همین علت کوشیدیم تا از یکطرف مخرج مشترک
پاسخها را گردآوردی کنیم و از طرف دیگر ،نکتههای ویژهای که در هر پاسخ نهفته
بود ،را مطرح سازیم.
در بخش اول این فصل مجموعه پرسشها و جمعبندیها ،پاسخهای مرتبط
با خانههای تاریخی و در بخش دوم ،پرسشها و پاسخهای مربوط به خانههای
معاصر ارائه شدهاست .در بخش سوم تجربه پرسشگری از کودکان و نوجوانان مطرح
شدهاست.
65
پرسش از ساکنان خانههای تاریخی بخشاول
سیزده سؤال اصلی که هر یک مجموعهای از تعدادی سؤالهای کوچکتر هستند،
برای پرسشگری درباره خانههای تاریخی طراحی شد .در سؤال اول ،به جهتیابی،
تشخیص و تشخص خانه از بیرون ،حس واردشدن و جداشدن از معبر ،تشخیص
فضایی ،تمایز درون از بیرون ،حس هدایتشدن و طیکردن فضای گذار توجه شد.
همزمان در سؤال اول ،حضور همراهان و انجام فعالیتهای ممکن در بدو ورود
پرسیده شد و سعی شد تا خوانایی فضایی از لحظه ورود مورد سؤال قرار گیرد.
برای جمعآوری واژگان فضایی و نامهای خاص فضاها در سؤال دوم ،نام و تعداد
فضاها پرسیده شد.
در سؤال سوم ،درباره حس هدایت فضایی توأم با امکان آزادی انتخاب مسیرها،
امکانات بسط فضاها ،تبدیل فضاها ،انعطافپذیری فضا پرسیده شده و اینکه آیا
همزمان در یک فضا امکان تحقق چند حس و چند عملکرد ،موجود بوده یا نه؟
طرح مسئله حضور اشیا در اتاقها ،اتصال فضاها ،چگونگی توجه به نور و تأمین
روشنایی ،رابطه بین کیفیت یک فضا با نوع و میزان نوری که بدان وارد میشود،
توجه به قابلیتهای انفرادی و اجتماعی اتاقها ،توجه به حریمها و قلمروها،
چگونگی مشارکت دیوار ،سقف و کف در ایجاد کیفیتهای فضایی هر اتاق ،توجه
به آزادی انتخاب فضاهای مختلف برای انجام فعالیتهای مختلف ،در سؤال سوم
پرسیده شد.
در سؤال چهارم ،رابطه فضای باز بیرون (شارع عام) و فضای باز درون (حیاط)
برایمان اهمیت داشته ،به عالوه میخواستیم از چگونگی گذار ،تشخیص و تشخص
فضایی گذار بین بیرون و حیاط مطلع شویم .شناخت حیاط به مثابه خصوصیترین
فضای باز همه اعضای خانواده ،طیف فعالیتهایی که در این فضا تحقق مییافتند و
ِ
همچنین چگونگی تعریف این فضا در سؤال چهارم مطرح شدند.
در سؤال پنجم ،خواهان تمرکز و تفکر مجدد بر یادآوری فضاهای فراموششده از
کنج و پستوی حافظه پرسششونده بودیم.
در سؤال ششم با اشاره به فضای ویژهای که چگونگی حضورش در خانههای تاریخی
(زیرزمین) تقریب ًا از فضاهای خانههای معاصر حذف شده ،خواهان شناخت روابط
متقابل آسایش ،عملکرد ،درجه پوشیدگی و اتصال زیرزمین با شیوه زندگی و سایر
فضاهای خانه بودیم.
در سؤال هفتم که هنوز و همچنان اطالعاتمان درباره پرسش مطرحشده ،ناقص
است به چگونگی مقام تأسیسات ،تجهیزات و فضاهای خدماتی پرداخته شده
است .در این سؤال هم کارآیی و هم معماری آنها مد نظر بودند.
در سؤال هشتم ،به گفتوگو درباره بام پرداختیم .فضایی که ساختمانسازی معاصر
نقشی حداقل برای آن قائل شده و در معماری خانههای تاریخی ،نقش آن ایجاد
تنوع فضایی و چشمانداز و محیط تازهای برای تجربههای مختلف در طول روز و
67
پنجرهها و درها دقیق ًا نسبت به شیوه زندگی درون اتاق و ایجاد چشمانداز و نور غذا میخوردهاید نام ببرید .همچنین فضاها و اتاقهایی که در آن نشستهاید و فکر
معلوم بود و کلیه آنها حالت در ـ پنجره و درگاه داشتند .برخی از پاسخها حکایت کردهاید و کار انجام دادهاید؟ کدام اتاقها و فضاها را بیشتر دوست داشتید؟ چرا؟
از آن داشت که توانمندی ترکیب جزءفضاهای خانه تا آن تعداد بود که در یک دیوار اتاقها چگونه بودند؟ سقفها چگونه بودند؟ کف اتاقها چگون ه بودند؟ پنجرهها
خانه پایین به باال با مساحت حدود 200متر مربع عرصه (مانند حیاط جلوی خانه چگونه بودند؟ در بزرگترین اتاق ،چند نفر جمع میشدند؟ اعضای خانواده چگونه
قلیزاده در کاشان در محله سوریجان) ،امکان پذیرایی از 200نفر میهمان نیز در بر حسب اتاقها قسمت میشدند؟
فضاهای خانه وجود داشت. پاسخها نشان از آن دارد که امکان ورود مستقیم به اتاقها وجود نداشت ،بایستی
در مجموع ،پاسخها جملگی بر شیوه زندگی و سازمان فضایی کام ً
ال متفاوتی در از ورودی به فضاهای واسط یا حیاط میرفتند و پس از آن از طریق پله و داالنهای
مقایسه با امروز اشاره دارند .اشیا درون اتاقها محدود و مرتبط با فضای مشخص دیگر به اتاقها که در سطح باالتری از حیاط قرار داشتند ،وارد میشدند .انواع
بودند .اتاقها از درون به هم راه داشتند و از نظر قد و قامت و اندازه ،متفاوت بودند. چشماندازها و نورها در حد فاصل مسیرهای منتهی به اتاقها قرار داشتند .وسایل
امکان ایجاد تنوع عملکردی در یک اتاق بسیار زیاد بوده و تفکیک فضای خواب موجود در اتاقها اندک بود .قالیهایی که بر حسب اندازه اتاقها «میونانداز» و
خ دهندهها ،همه فضاهای ِ
صرف غذا وجود نداشت و به قول یکی از پاس از فضای «کنارانداز» داشتند و بقچههایی که همانند پشتی مورد استفاده قرار میگرفتند و
خانه ،مخصوص ًا برای بچهها ،دوستداشتنی بود .به هیچوجه صدای بچهها مزاحم درون آنها رختخواب پیچیده شده بود .چند وسیله ضروری مانند چراغها در رفها
همسایه نبود ،همچنین صدای همسایگان نیز ،بسیار خفیف شنیده میشد و و پیشبخاریها (طاقچه) قرار داشتند .اتاقهای کوچک و دستی برای زندگی
آزاردهنده نبود. خانواده ،خاصه پدر و مادر و انواع اتاقهای دیگری که عموم ًا به هم مرتبط بودند
برای پذیرایی استفاده میشدند .اتاقها یا از طریق درگاهها یا از طریق داالنها به
حضور در حیاط هم مرتبط بودند.
سؤال چهارم :چگونه وارد حیاط میشدید؟ از ورودی تا حیاط چقدر راه بود؟ راه گاه ردیفهای متعددی از اتاقهای واقع در یک جبهه خانه از درون با هم ارتباط
مستقیم بود یا غیر مستقیم؟ در طول مسیر ،نور چگونه بود؟ از ورودی به حیاط داشتند و نور اکثر آنها یا مستقیم ًا از حیاط یا از حوضخانه یا از سقف تأمین میشد.
دید داشت؟ چه میدیدید؟ چقدر از حیاط دیده میشد؟ چه مقدار از داخل خانه نور اتاقها در شب با چراغهای نفتی تأمین میشد و در چراغگاه قرار میگرفت که
دیده میشد؟ خاک را میدیدید؟ درخت را میدیدید؟ باد را حس میکردید؟ هم حیاط را و هم داخل اتاقها را روشن میکرد .گاه به هنگام حضور مهمانان،
یادتان هست در حیاط چه کارهایی انجام میشد؟ بچهها چه میکردند؟ چه حس چراغهایی که به سقف آویزان میشد ،مورد استفاده قرار میگرفتند .بر حسب
میکردید هنگامی که در داالن بودید و بعد به حیاط میرسیدید؟ اطراف حیاط چه تعداد و دوری و نزدیکی مهمانها ،اتاقهای مناسب وجود داشت .بچهها هر چه
بود؟ دیوار حیاط چگونه بود؟ کف حیاط چگونه بود؟ خطر سقوطکردن از درگاهها به بزرگتر میشدند به فضاهای مستقلتر ،منتقل میشدند و برای مهمانان در کنار
حیاط وجود داشت؟ آیا تا به حال کسی سقوط کرده بود؟ در حیاط غذا خوردهاید؟ شاهنشین و اتاقهای گوشوار ،جا تدارک دیده میشد.
خواب در حیاط چگونه صورت میگرفت؟ اشیای داخل حیاط چه بود؟ آیا در حیاط امکان خورد و خوراک در اکثر فضاها اعم از اتاقها ،ایوان و حیاط وجود داشت.
مهمان را پذیرایی میکردید؟ دوست را؟ بیشترین تعداد نفراتی را که در حیاط یاد پاسخها حاکی از آن است که ساکنان خانههای تاریخی در انواع فضاهای کوچک و
دارید جمع شدهاند ،چند نفر بودهاند و متعلق به چه حادثهای بود؟ چگونه برای بزرگ ،باز و بسته و پوشیده ،استراحت کردهاند ،معاشرت کردهاند ،غذا خوردهاند
جشن عروسی از حیاط استفاده میکردید؟ چگونه خانه را آذین میبستید؟ آیا برای و خوابیدهاند .حتی در پشت بام نیز غذا صرف شده است .فضاهای خلوت در این
مراسم عزاداری از حیاط استفاده میکردید؟ چگونه آنرا برای مراسم عزاداری شکل خانهها فراوان بود و هر کسی بر حسب سن و سال و عادت ،گوشهای را برای خود در
میدادید؟ نظر میگرفت .در برخی از پرسشگریها به ویژه آنهایی که به شیوه مصاحبه انجام
پاسخها حاکی از آن است که سطح حیاطها همواره پایینتر از سطح معابر بودند، شده و از طریق نوار ضبط شده ،پرسششونده از احساس تعلق عمیقی به برخی از
ولی هرگز از ورودی به طور مستقیم به حیاط خانهها وارد نمیشدند .در نمونههای فضاهای خانه یاد کرده است.
خانههای تاریخی واقع در رشت و خانههایی که به صورت کوشک در میان حیاط به خاطر تقسیمات فضایی جاسازیشده در بدنه دیوارها ،دیوار اتاقها ،مکانهای
قرار داشتند ،فاصله در ورودی تا بنا ،آنقدر بود که بتوان در حیاط ایستاد و حیاط مناسبی برای استقرار اشیا بودند .در برخی نمونهها ،کمدهایی در درون دیوار
آنقدر توسط دیوارها تعریف شده بودند که حس در بر گرفتگی و مکث را ایجاد کنند تعبیهشده بودند و درون کمدها قفسهبندی مفیدی توسط تیغههای نازک گچی
و دیوارها آنقدر طاقنما ،سکو و سایه داشتند که مکانی برای توقف ایجاد کنند. صورت گرفته بود .سقفها نیز حالت داشته و با دیوارها ترکیب شده بودند .جای
69
بام به عنوان یک مکان تعریفشده ،فضایی مستقل را برای تحقق برخی از
عملکردها فراهم میآورد؛ و بر حسب نیازمندیهای فضایی شیوه زندگی در مناطق
مختلف ،امکان استفاده از بام مهیا بوده است .حضور آب در اغلب خانهها ،جریان
داشتن آب و فضاهای ناشی از هدایت و انبار کردن آن ،امکانات فضایی متنوع را به
سازمان فضایی خانه میافزود .بچهها در یک طیف گسترده از تجربههای فضایی
قرار میگرفتند .از فضاهای بسیار کوچک و بسته تا فضاهای بزرگ ،پوشیده و باز.
سازمان فضایی خانههای تاریخی از طریق ارائه سطوح و فضاهای متعدد ،موجب
آزادی بیحد و حصر و کشف تجربههای فضایی بسیار میشد.
71
بیرونی خانههای معاصر
ِ (تصوير 4ـ )1فضای و سنجش میزان حساسیت ساکنان خانه به دیوارها، داشت و عمدت ًا به صداقت با خود ،صراحت با خود
سقفها ،و کفه ا در سؤال سیوششم عنوان شد. و سرکوب نکردن تجربههای احساسی فضا مربوط
شاید میبایست بسیار بیشتر درباره اشیا ،رابطه میشد .سؤال بیستویکم نیز به دنبال سؤال بیست،
اشیا با ساکنان و فضاهای خانه میپرسیدیم ،به در پی تشخیص رابطه ساکن خانه و فضای خانه و
هر صورت بررسی اشیا ،مبلمان و فضا در خانههای اطالع از تأثیر متقابل و محسوس این دو بود .آیا
معاصر خود مقولهای حائز اهمیت و بسیار مستقل فضای خانه در تحقق شیوه زندگی مشارکت دارد؟
است که به بررسی مستقل نیز ،نیاز دارد .در سؤال تودوم بدین سبب پرسیده شد و در
سؤال بیس
یوهفتم کوشش شد به نوعی این مقوله مطرح
س سؤال بیستوسوم ارزیابی توان خانههای معاصر در
شود .سؤال سیوهشت کوشش مجددیست برای برگزاری مراسم پرجمعیت حائز اهمیت بود.
شیراز تشخیص حساسیتهای فضایی ساکنان خانههای با طرح سؤال بیستوچهارم به چگونگی ارتباط خانه
معاصر و یادآوری خاطرهای که به سقف بلند (بلندتر با طبیعت نظر داشتیم .و در سؤال بیستوپنجم به
از حدود متعارف 2/7تا 3متر) مربوط میشود .در دنبال نکتههای مندرج در فضا مانند تنوع ،دنجی،
پرسوجوها و تجربههای گذشته ،پیش از تدوین غیر قابل پیشبینی بودن ،تازگی و عظمت فضا
پرسشنامه خانههای معاص ر ،مناسبت این خانهها بودیم .در پاسخها این نکتهها را بسیار کم یافتیم.
برای کودکان و کهنساالن بارها مطرح شده بود .این سؤال بیستوششم با تأکید بر اینکه احساس فضایی
ال قابل تأمل است و به همین جهت در مقوله کام ً را از سایر احساسها ،حداقل در مورد «آزار در
سؤال سیونهم مطرح شده است .در سؤال چهل، خانه» از یکدیگر تفکیک کنیم پرسیده شد و بیشتر
توان انعطافپذیری و ضرورت تغییر سازمان فضایی بودن
ِ گرفتگی فضا ،کور
ِ به مقولههایی چون دل
شیراز
خانواده از یک طرف و توان اجرایی خانوادههای هوایی اتاقها و از این قبیل نظر
ِ چشمانداز ،بی
معاصر در تأمین خواستهای فضایی از طرف دیگر، داشتیم .بالفاصله در سؤال بیستوهفتم میخواستیم
پرسش شده است. حس ساکنان خانههای معاصر را از تجربه نسیم در
مراد از طرح این سؤالها این بود که آیا از خالل درون خانه و اینکه سازمان فضایی خانه به جریان باد
پاسخها میتوان به تعریف خانه ،از نقطهنظر ساکنان اندیشیده است یا نه ،بدانیم .همین سؤال را به دو
دست یافت یا نه ،به عالوه آزمودن حساسیتهای مقوله خنکی و گرما تعمیم دادیم و میزان مشارکت
فضای بصری ،و حتی بویایی ساکنان خانهها نیز در سازمان فضایی در فراهم آوردن آنها را در سؤالهای
این پرسشها مد نظر بود .رابطه اشیا و مبلمان با فضا بیستوهشت و بیستونه جویا شدیم .در سؤال
و شیوه زندگی ،قسمت مهمی از فعالیتهای خانه را سیام مجدد ًا به صورت فراگیرتر ارتباط سازمان
رشت
نظم میدهد .این مقوله نیز میبایست در خالل ت،سبزی و گیاه
فضایی و شیوه زندگی را با طبیع
پرسشها روشن میشد. پرسش کردیم .در دو سؤال سیویک و سیودو نحوه
با وجود تالش در دور شدن از مسائل خصوصی آرایش دو یا چند خانه در کنار هم و تأثیر این شیوه
خانوادهها ،از پاسخهای بیحوصله و بیدقت برخی از همجواری را بر برقراری و تحکیم روابط همسایگی
پاسخدهندگان متوجه شدیم ،پرسشنامه پر کردن از نقطهنظر خلوت و آسایش بررسی کردیم ،سؤاالت
چندان باب طبع نیست ،خاصه هنگامی که انتقال پیام سیوسه ،سیوچهار و سیوپنج را به توان سازمان
توسط نوشته ،خود میتوانست مشکلآفرین باشد. فضایی برای ابعاد بزرگتر از خانواده و زندگی مشترک
بسیاری از ساکنان خانهها علیرغم میهماننوازی، با دیگران و حضور میهمانان در خانه اختصاص
کرمان در زمان دیدار پرسشنامهها را پر نکردند و ارسال آنها دادیم .برانگیختن توجه به اطراف ،در اتاقهای خانه
73
(تصوير 4ـ )3نمونههایی از ایوان و بالکن در خانههای معاصر سؤال هشتم ـ چه فضاهایی در خانه شما قابل نام دستشویی.سرعت نمایان شدن درون در حالت اول
بردن هستند؟ نام ببرید .هدف از طرح این پرسش کمتر و در حالت دوم بیشتر است .در حالت دوم ،گاه
آن بود که آیا جزءفضاهای خانه یا واحد مسکونی با یک نگاه تمامی درون آشکار میشود.
مورد پرسش ،نام یا نامهای خاصی دارند و اگر دارند،
چگونه نامگذاری شوند؟ سؤال پنجم ـ کدام فضاها و در چه فاصلهای از درِ
اکثر پاسخها ،در سه گروه فضاهای خدماتی، ورودی قراردارند؟
بهداشتی ،فضاهای روز و فضاهای شب قابل در پاسخ به این پرسش معلوم شد که به غیر از
تقسیم هستند .به ندرت در پاسخها ،به فضایی نمونههایی که بعد از د ِر ورودی از شارع وارد حیاط
رشت شاخص و متفاوت اشاره شد .با توجه به فقدان میشوند ،چنانچه از معبر مستقیم ًا وارد ساختمان
نظام و معیارهای طراحی در تعریف جزءفضاها در شویم تقریب ًا عمق اکثر خانهها دیدهشدنی است.
اکثر نمونههای مشاهدهشده ،پذیرایی ،نشیمن، حرکت در فضا و ترکیب فضایی ،بسیار کم به چشم
نهارخوری ،عبوریها و فضای ورودی تداخل دارند. میخورد .جهتی مشخص در فضا وجود ندارد.
مجموعه جزءفضاهای صاحب نام که پرسششوندگان بالفاصله پس از ورود ،وارد فضاهای سرویس
از آنها یاد کردهاند ،به ترتیب حروف الفبا به قرار زیر (آشپزخانه ،دستشویی و توالت) میشویم و بعد وارد
میباشند :ایوان ،اتاق خواب ،اتاق سرایدار ،اتاق فضاهای زندگی (نشیمن و نهارخوری) .در انتهای
کار (دفتر) ،انباری ،باغچه ،بالکن ،پاسیو ،پاگرد، چشمانداز ،درهای اتاق خواب دیده میشود.
شیراز پله ،تراس ،حیاط ،حیاط خلوت ،خرپشته ،راهرو،
زیرزمین ،سالن (مجموعه پذیرایی و نهارخوری)، سؤال ششم ـ هنگام ورود به خانه چه میکنید؟
سربینه ،کتابخانه ،گلخانه ،موتورخانه. هدف از سؤال ششم این بود که آیا سازمان فضایی
خانه جهت و مسیر آگاهانهای را در بدو ورود ارائه
سؤال نهم ـ هنگامی که از بیرون به داخل خانه میکند یا خیر؟
میآیید چه حس میکنید؟ در بررسی پاسخها دریافتیم که در اغلب خانههای
برما معلوم شد که واردشدگان بیشتر تحت تأثیر معاصر ،بیشتر فضاهای ورودی خانه برای فعالیتهای
احساسات درونی و شخصی و به خاطر تضاد و تفاوتی ورود به خانه و برای کفش و لباس اختصاص داده
همدان
که مابین محیط پر ازدحام شهر و محیط نسبت ًا آرام شده است .سازمان فضایی پیشنهاد ویژهای برای
داخل خانه وجود دارد ،حس آرامش ،اولین حسی حرکت در درون خانه ارائه نمیکند و حس قلمرو و
است که در بدو ورود برای آنها ایجاد میشود .و این خصوصی متمایز از فضای عمومی
ِ ورود به یک فضای
به خاطر خالصی از غوغای بیرون است .هیچیک از وجود ندارد.
پاسخها به تأثیرگذاری فضای درون در ابتدای ورود
نپرداخته است و در دو مورد به «نبود واقعه فضایی سؤال هفتم ـ چند نفر میتوانند در ورودی شما
قابل توجه» و عرضه شدن «تمام فضا به محض ورود» جای بگیرند؟
اشاره شده است. از پاسخها معلوم شد که فضای ورودی عموم ًا با
نشیمن ،هال ،و گاه آشپزخانه تداخل دارد .به طور
سؤال دهم ـ آیا درون خانه از نظر نور ،هوا و صدا متوسط 4تا 6نفر میتوانند در حوالی در ورودی
از بیرون متمایز است؟ بایستند.
شیراز باز هم دریافتیم که به خاطر شدت آلودگی در بیرون،
75
(تصوير 4ـ ) 5فضای خارجی ورودی در خانههای معاصر
این سؤال نیز ،مانند پنج سؤال گذشته برای دانستن درباره رابطه متقابل شیوه سؤال چهاردهم ـ چند نفر در خانه شما زندگی میکنند؟ فضاها چگونه بین
زندگی و سازمان فضایی در خانه پرسیده شد .بدین مضمون که آیا از فضاهای آنها تقسیم شده است؟
عمومی خانه راضی هستند؟ معلوم شد که در خانههای معاصر مورد بررسی ،به طور متوسط چهار تا پنج نفر
آنچه در پاسخها دریافتیم این بود که در مقایسه با فضاهای خصوصی ،رضایت زندگی میکنند .در شهرهای بزرگ اعضای ساکن در یک خانه عمدت ًا پدر و مادر و
فضایی از اتاقهای عمومی بسیار کمتر است .چرا که میزان به هدر رفتن فضای قابل فرزندان و در شهرهای کوچکتر عروس و داما د ،پدربزرگ و مادربزرگ نیز در زمره
استفاده در فضاهای عمومی بسیار زیاد است و به قول یکی از پاسخها ،فضاهای ساکنان یک خانه به حساب میآیند .در صورت وسعت خانه و تعدد جزءفضاهای
ی ،نه غنا و ابهام».
عمومی خانهها «نه دید و نه منظر دارند ،نه پیچیدگی فضای مجزا ،امکان استقالل اعضای ساکن تأمین خواهد شد.
در چند پاسخ ،مسئله امکان یا عدم امکان نظافت به جای رضایت فضایی ،عامل
رضایت مطرح شده است .و از کوچک شدن فضاهای به ظاهر بزرگ ،هنگامی که سؤال پانزدهم ـ از فضاهای خلوت و خصوصی خانهتان راضی هستید؟ (چرا
تعداد میهمانها افزایش مییابد ،شکایت شده است. آری؟ چرا نه؟)
معلوم شد که اگر روابط خانوادگی حسنه باشد ،نارساییهای فضایی چندان محسوس
سؤال هفدهم ـ از حمام و دستشویی و سرویس منزلتان راضی هستید؟ (چرا نیستند .در اکثر موارد از درهم و برهم بودن سازمان فضایی خانه شکایت شده است
آری؟ چرا نه؟) و گفتهاند «چنانچه فضای داخلی دوطبقه باشد» یا «امکان چشمانداز مطبوع میسر
پاسخ دادند که چنانچه تعداد آنها کافی باشد (حداقل دو سرویس جداگانه) ،محل باشد» یا حتی یک فضای «زیرپله» در خانه باشد ،میتواند تأمینکننده برخی از
آنها مناسب ،به کفایت نور و تهویه داشته باشند ،در دیدرس نباشند و نقص فنی هم نیازمندیهای فضایی ساکنان باشد ،متن یکی از پاسخها عین ًا نقل میشود« :تا
نداشته باشند رضایت حاصل خواهد شد. حدی آری ،به علت اینکه خوب تعریف و تعیین شدهاند و تا حدودی به علت اینکه
فضاهای خصوصی به نظر من باید تا حدی امکانات کامل برای زندگی یک فرد را نیز
سؤال هجدهم ـ از آشپزخانه راضی هستید؟ (چرا آری؟ چرا نه؟) داشته باشد و تزئین مناسب داشته باشد و از فضای سبز نیز بیبهره نباشد».
پاسخها ما را به شناختن این ویژگیها رهنمون کردند :مکان استقرار آشپزخانه
از اهمیت درجه یک برخوردار است و میباید از مرکزیت و همجواریهای مناسب سؤال شانزدهم ـ از فضاهای عمومی وجمعی خانه چطور؟ (چرا آری؟ چرا نه؟)
مناسب و ایجاد احساس تعلق در داخل سازمان فضایی برای ساکنان ،میتواند در برخورداری باشد ،خاصه همجواری با حیاط خلوت (فضای باز خصوصی) .انباری،
افزایش مطبوعیت خانه نقش مؤثری ایفا کند. نور و هوای کافی برای تهویه داشته باشد و از دید و منظر هم برخوردار باشد .فقدان
انبار در آشپزخانههای معاصر ،آزاردهنده است .در صورت نامناسب بودن مبلمان و
سؤال بیستودوم ـ آسودگی در خانه را در چه میدانید؟ تجهیزات داخلی آن ،هدف از این وسایل برآورده نخواهد شد.
بخش اعظم پاسخها ،به مسائل غیر فضایی و شیوه زندگی به طور عام پرداختند و
هیچگونه حساسیت فضایی از خود نشان ندادند .اکثریت قریب به اتفاق خانههایی سؤال نوزدهم ـ آیا در خانه تنوع فضایی دارید؟ چگونه؟ برحسب اختالف
را که از طریق حضور و تجربه فضایی بررسی کردیم ،فاقد توانایی تأمین آسودگی سطح،اختالف ارتفاع ،اختالف نور ،اختالف هوا و )...
بودند. دریافتیم که تنوع فضایی در خانههای معاصر اندک است و ساکنان نسبت به آن
بیتفاوتاند .پاسخهایی که حساستر بودند از یکنواختی فضایی داخل خانه شکایت
سؤال بیستوسوم ـ آیا خانه شما برای برگزاری میهمانیها مناسب است؟ داشتند .این پاسخها بسیار اندک هستند .آنچه تنوع نامیده میشود تفاوتهای
حداکثر از چند نفر میتوانید پذیرایی کنید؟ جزئی در نور ،رنگ و اختالف یک تا دو پله در سطح میباشند.
پاسخها کمتر از بیست تا صد نفر را شامل میشد .ولی نه لزوم ًا بر حسب راحتی و
رضایت میهمانها .پاسخها به رابطه متقابل زیربنا و تعداد میهمانها اشاره کردند، سؤال بیستم ـ آیا خانه حوصلهتان را سر نمیبرد؟ (چرا آری؟ چرا نه؟)
ولی در هیچیک از موارد به افزایش توان فضاها در اثر انعطافپذیری سازمان فضایی در بررسی پاسخها دریافتیم که کاهش فضاهای باز به ویژه حیاط و محدودشدن
و امکان بسط و ترکیب فضاها نپرداختند. چشمانداز و یکنواخت بودن فضاها به نحو محسوسی از کیفیت حضور در خانه
کاسته است.
سؤال بیستوچهارم ـ از خانهتان در کدام فصل بیشتر راضی هستید؟ چرا؟
پاسخها ارتباط با فصول را در درجه اول ،به کیفیت سیستمهای تأسیساتی (حرارتی سؤال بیستویکم ـ آیا در خانه شما فضایی وجود دارد که شما را درخانه نگاه
و برودتی) و در درجه دوم ،به ارتباط مستقیم با فضاهای باز و نیمهباز وابسته دارد؟ تسکین دهد؟
میدانستند .در فصلهای معتدل ،رضایت از خانهها بیشتر است .در درجه آخر ،به در بررسی پاسخ به این پرسش ،بر ما معلوم شد که وجود یک فضای شخصی و
77
( تصوير 4ـ ) 9نمونههايی از نهارخوری در خانههای معاصر ( تصویر 4ـ )8فضاهای درهم در خانههای معاصر ،شامل (تصوير 4ـ )7اتاق در خانههای معاصر
نشیمن و پذیرایی ( فضای تک عملکردی انباشته از مبلمان )
کرمان رشت
شیراز
رشت کرمان
همدان
سؤال بیستونهم ـ گرمای منزلتان چگونه تأمین سؤال بیستوپنجم ـ چه نکاتی رضایت شما را در
میشود؟ خانه فراهم میآورد؟
از بررسی پاسخها ،معلوم شد که گرمای خانهها توسط پاسخها به سمت مسائل غیر فضایی جهت گرفتند.
شوفاژ،بخاری گازی،بخاری نفتی و به میزان کمتری پاسخهای مرتبط به تأمین رضایت در اثر مشارکت
با سیستم حرارت مرکزی تأمین میشود .تنها در یک سازمان فضایی عبارت بودند از :بلندی سقفها،
مورد از پاسخها ،به کسب حرارت از خورشید اشاره بزرگی خانه ،سرسبزی ،روشنایی کافی ،مشخص
شده است .به عالوه در بررسیهای میدانی مشاهده بودن حریمه ا ،وجود پاسیو و تراس بزرگ ،ایمنی،
شد که عناصر تأسیساتی حرارتزا بدون ارتباط با پنجرههای مناسب ،آشپزخانه بزرگ و روشن ،هال شیراز
عناصر معماری بنا در داخل فضاها حضور یافتهاند. بزرگِ ،
نبود پله و ....
سؤال سیام ـ وضع گیاهان سبز در خانهتان سؤال بیستوششم ـ چه مسائلی در خانه شما را
چگونه است؟ آزار میدهد؟ تا آنجا که به فضاهای خانه مربوط
آنچه از بررسی پاسخها عایدمان شد این بود که میشود ،شرح دهید.
ساکنان خانههای معاصر بسیار خواهان ارتباط با گل دریافتیم که آزار در مجتمعها و آپارتمانها با آزار در
و گیاه هستند ،لیکن امکانات زندگی آپارتمانی این خانههای تکواحدی متفاوت است .در اولی ساکنان
رابطه را بسیار محدود کرده است و آنها که از حیاط از فقدان فرهنگ آپارتماننشینی گله کردند و در
برخوردارند در موقعیت ارتباطی بهتری هستند .در دومی به عدم تناسب سازمان فضایی با شیوه زندگی همدان
ِ
مورد بررسی ،ارتباط ساکنان خانههای شش شهر ساکنان.
معاصر با طبیعت ،درخت و فضای باز بیشتر از ساکنان
خانههای تهرانی است .حذف این رابطه و نادیده سؤال بیستوهفتم ـ هیچگاه باد به طور طبیعی
گرفتهشدن آن در سازمان فضایی ،نادیدهگرفتن در خانه شما جریان داشته است؟ چگونه؟
ارکان تشکیلدهنده شیوه زندگی است. پاسخها حاکی از آنست که حضور باد طبیعی در خانه
به ندرت تجربه شده است .نبود فضاهای پوشیده و باز
سؤال سیویکم ـ با همسایه دیوار به دیوار در خانه ،این امکان را به حداقل کاهش داده است.
معاشرت دارید؟
رشت
اکثریت قریب به اتفاق پرسششوندگان ،معاشرتی سؤال بیستوهشتم ـ خنکی در خانه شما چگونه
با همسایه دیوار به دیوار خود نداشتند .از طریق تأمین میشود؟
مشاهده نیز ،معلوم شد که شکل و فضای همجواری از بررسی پاسخها معلوم شد علیرغم تمایزهای
خانهها نیز ،نقشی در برقراری ارتباط همسایهها با بوهوایی شهرهای مورد بررسی اکثر ًا خانههای
آ
یکدیگر ایفا نمیکند .در همین سطح نیز ساکنان معاصر از کولر آبی،پنکه و بعض ًا کولر گازی برای خنک
ِ
مورد بررسی ،بیش از ساکنان خانههای شش شهر شدن استفاده میکنند و کمتر این سهم برعهده
خانههای تهرانی با همسایه دیوار به دیوار و روبهرویی سازمان فضایی خانه قرار دارد .در بررسیهای میدانی
معاشرت دارند. مشاهده شد که عناصر تأسیساتی برودتزا به صورت
ف ،کف و بدنههای داخلی و خارجی
الحاقی بر سق رشت
79
برای اکثر پرسششوندگان تأثیر خوشآیند و مطلوب سقف بلند مطرح است .لیکن، سؤال سیودوم ـ با هسایه روبهرویی چطور؟
نگرانی برای تأمین سرما و گرما بر احساس دلبازی فضا غلبه میکند. پاسخها را مرتبط با سازمان فضایی خانهها و همجواری آنها سنجیدیم و دریافتیم
که آرایش و ترکیب بیرونی خانههای معاصر ،نقشی در ایجاد معاشرت با همسایگان
سؤال سیونهم ـ آیا فضاهای خانه شما برای کودکان مناسب است؟ برای ایفا نمیکند.
کهنساالن چطور؟
معلوم شد که سازمان فضایی خانههای معاصر ،اساس ًا به مسئله سن توجهی ندارد. سؤال سیوسوم ـ حس نمیکنید حریمهای زندگی اعضای خانواده در هم
تنها مورد قابل ذکر ،خصلت دو وجهی پله است که از یک طرف میتواند تنوع فضایی تداخل دارند؟ اگر دارند چرا؟ اگر ندارند چرا؟
ایجاد کند و از طرف دیگر خطر برای سقوط. پاسخهایی که از تداخل حریمها شکایت داشتند ،این تداخل را ناشی از کمبود
زیربنا و ِ
نبود یک اتاق برای هر نفر توضیح دادهاند.
سؤال چهلم ـ آیا در فضاهای خانه تغییراتی دادهاید؟ چه تغییری؟
در پاسخها ،این تمایل وجود دارد .آنها که مالک بودهاند اقدام کردهاند ،جهت اصلی سؤال سیوچهارم ـ آیا در خانه شما میهمان یا میهمانان میتوانند شب را
این تغییرات ،تأمین روشنایی بیشتر و گشایش فضاها و برقراری ارتباطات سهلتر بخوابند؟ یا یک هفته بمانند؟ چگونه؟ لطف ًا راحتی ،ناراحتی ،حریمها وتداخل
بوده است. آنها را توصیف کنید.
سؤال درباره تداخل حریمها را با سؤال درباره اقامت میهمان یا میهمانان در خانه
ادامه دادیم .موضوع همچنان معتبر است .هنوز در خانههای معاصر ،میهمان یا
میهمانان حداقل یک شب را به صبح میرسانند و این میزان در شش شهر مورد
بررسی ،بیش از یک شب میباشد.آنها که جای خواب برای پذیرایی از میهمان
دارند از کمبود سرویسها شکایت دارند و آنها که ندارند از تداخل حریمها.
سؤال سیوپنجم ـ آیا تجربه زندگی مشترک با فرد دیگری غیر از خانواده
درجه اول خود را داشتهاید؟ اگر آری این تجربه در خانه شما چگونه بوده
است؟
پاسخها حاکی از آن بودند که علیرغم حضور این تجربه در خانههای معاصر ،سازمان
فضایی خانهها در برابر این وجه از شیوه زندگی ناتوان هستند.
سؤال سیوهفتم ـ آیا اشیای موجود در منزل شما با فضاها تناسب دارند؟
پاسخها نشان دادند که احساس دقیقی بین تعادل اشیا و فضاهای خانه وجود
ندارد .ولی در فضاهایی مانند اتاق خواب و آشپزخانه به حضور مسلط و اشباعشده
اشیا اشاره شده است.
.1شورای کتاب کودک ،مؤسسهای فرهنگی است که از سال 1349به همت و سرپرستی خانم توران
میرهادی و برخی از شخصیتهای فرهنگی دیگر ،کار خود را آغاز کرد و پس از انقالب ،بخش زیادی
از توان و سرمایه خود را برای انتشار دایرهالمعارف ایرانی کودکان و نوجوانان مصروف کرده است .این
شورا در هر سال ،تعداد زیادی از نوجوانان بین 8تا 16سال را به عنوان شورای مشورتی خود انتخاب
میکند و بسیاری از نظرسنجیها و ارزیابی مقالههای دائرهالمعارف را توسط این شورا انجام میدهد.
اکثر این نوجوانان به خانوادههای طبقه متوسط و کمدرآمد تعلق دارند.
81
و کارهایشان را زیر نظر میگرفتم .کاش میشد سقف اتاقم از شیشه بود تا هر وقت 5ـ زیباترین بنایی که دیدهاید کدام است؟
بر روی تختم دراز میکشیدم ،بتوانم آسمان و ستارگانش را ببینم و با یاد ُدب اکبر در مجموع 27جواب به صورت نامه برای ما ارسال شد .پاسخها نسبت به آنچه
بخوابم و شاید خواب ستاره شمال را ببینم. خواسته شده بود ،کامل نبودند .در زیر ،تعدادی از پاسخهای دریافتشده که
2ـ در ذهن من دو نوع اتاق تصویر شده است .یکی رویایی و دستنیافتنی و دیگری مربوط به پرسش های اول ،چهارم و پنجم هستند و برای این بررسی میتواند مفید
اتاقی که با معیارهای زندگی مطابق باشد .اتاق ایدهآلی که من همیشه در ذهنم باشد ،آورده شده است .اما از تحلیل پاسخها خوداری کردهایم و انتهای گزارش را
میپرورانم ،اتاقی است به شکل هرم و خیلی وسیع با ستونهای سنگی که بر روی نیز با چنین تحلیلهایی نبستهایم .شاید به این دلیل که پاسخها آنقدر شفاف و
آنها طرحهایی به سبک «سوررآلیسم» تصویر شده باشد .همچنین سقفی بلند و روشن هستند که نیاز به تحلیل را منتفی میکنند .اکثر پاسخها همچون تصاویر،
کفی از جنس سنگ مرمر شفاف و دیوارهای آن هم از سنگ صیقلیشده ،یک تکه از نیاز به شرح ندارند و بهتر است همینگونه که هستند ،ارائه شوند.
پنجره عریض که حصاری جلوی آن نباشد با چشماندازی زیبا به اضافه یک شومینه
هیزمی و بزرگ و یک حوض شیشهای که در وسط اتاقم واقع باشد با سیستمهای پنج موضوع پیشنهادی
تهویه و نورپردازی مناسب. موضوع پیشنهادی اول ـ فضای اتاق خودتان (با اسباب و وسایل)
3ـ من دوست دارم یک اتاق در طبقه آخر یک آپارتمان خیلی بلند داشته باشم و پاسخهای دریافتشده:
ال شیشهای باشد ،یعنی درها و همه چیزهای آن کام ً
ال شیشهای باشند. اتاقم کام ً 1ـ چون اتاق من با خواهرم مشترک است ،دو تخت دارد که در دو طرف اتاق به
من دوست دارم که طاق اتاقم به شکل مربعهای به هم چسبیدهای باشد که روی هم فاصله یک متر از یکدیگر قرار گرفتهاند .کنار تخت من که در سمت راست اتاق قرار
یک طاق گنبدیشکل را تشکیل دهند ،شیشههای اتاق یعنی در و دیوار آن طوری گرفته است کمدی قرار دارد که با کمدهای دیواری اتاقمان فاصلهای بسیار کم دارد
ساخته شده باشند که از داخل بتوانم کوچه و خیابان را نگاه کنم ،ولی از بیرون کسی (و البته گاهی اوقات برای بازکردن کمد دیواری دچار مشکل میشویم و این به خاطر
نتواند داخل اتاقم را نگاه کند .در ضمن دوست دارم اتاقم خیلی بزرگ باشد و اتاق نبودن جای کافی در اتاق و کوچکبودن آن است) .درست مقابل کمد ،میز کوچکی
برادرم از اتاق من جدا باشد و وقتی که آفتاب به درون اتاقم میآید ،کمی از گرمای قرار دارد که تلفن مخصوص اتاقمان به عالوه چراغ مطالعه و یک عدد آینه روی آن
آن کم شود ،چون آفتاب مرا اذیت میکند .شبها اتاق من مثل روز روشن باشد، قرار دارد .در بین تخت من و خواهرم میز کوچکی است ،کتابهایی را که معمو ً
ال
ولی زود خوابم ببرد .در خانهام پر از درختانی باشد شبیه نخل ،ولی خاک وجود شبها در تختخواب مطالعه میکنیم و نیز ساعت کوچکی را که صبحها به وسیله
نداشته باشد و درختان از درون شیشه بیرون بیایند. آن برای رفتن به مدرسه بیدار میشویم ،روی آن قرار میدهیم .در طرف دیگر اتاق
4ـ یک اتاق به شکل پنجضلعی منتظم که سراسر شیشهای باشد و در باالی آن یعنی درست در کنار کمد دیواری ،قفسه کتابی است که بسیار بزرگ و همیشه شلوغ
گلهای پیچک روییده باشند. است و به خاطر آنکه همه کتابهایمان در آن قفسه جا نمیشوند ،مقداری از آنها
را در قسمتی از کمد دیواری که خالی است گذاشتهایم( .در قسمت باالیی کمد) و
موضوع پیشنهادی سوم ـ خانه خودتان (از کوچه یا خیابان) درست در فاصله نیممتری از کتابخانه ،د ِر ورودی به اتاق واقع است که جلو و پشت
1ـ خانه ما در قسمت جنوبی خیابان بهمنی قرار گرفته و خانهها به طور سری و آن مملو از انواع و اقسام عکسبرگردانهای مختلف است ،چون اتاق ما مشترک
یکسان و یکاندازه ساخته شدهاند ،یعنی پنجره تمام اتاقهای خواب ،پنجره و است ،فقط من اتاق را توصیف کردم.
دستشویی رو به خیابان است.
موضوع پیشنهادی دوم ـ فضای اتاق دلخواهتان (بدون اسباب و وسایل)
موضوع پیشنهادی چهارم ـ خانه دلخواهتان (از کوچه یا خیابان) 1ـ دلم میخواست اتاقی داشتم با دیوارهای آبی ،چون رنگ آبی را خیلی دوست
1ـ دوست داشتم خانهای میداشتم با کندهکاریهای سنتی .دلم میخواست خانه دارم .آبی رنگ آسمان است و من آسمان را نیز خیلی دوست دارم .دلم میخواست
ما در دهات بود تا هر روز صبح وسایل نقاشیم را بردارم به کوه بروم ،مناظر زیبا را پردههای اتاقم سبز بودند که اگر زمستان نیز به آنها نگاه میکردم به یاد بهار
نقاشی کنم و عصر را با بچههای خوب و مهربان روستایی بگذرانم یا گاهی بر روی میافتادم .ای کاش ،ای کاش میشد اتاقم آنقدر ساکت بود که حتی میتوانستم
تابی که در حیاط است بنشینم و به جای نگاه کردن به ساختمانهای اطرافم ،مناظر صدای ضربان قلبم را نیز بشنوم ،دوست داشتم درون اتاقم آکواریوم بزرگی بود
زیبای طبیعت را ببینم و درباره این زیباییها ،شعر بگویم و بر روی کاغذ بیاورم و که در آن انواع و اقسام ماهیهای جنوب وجود داشت و شبها قبل از خواب به
هزاران «ای کاش» دیگر که رسیدن به آنها از محاالت است .چون خانهای که من جای آنکه به تلویزیون نگاه کنم ،ساعتها به حرکات منظم ماهیها مینگریستم
83
(تصوير 4ـ )11نمونههایی از نقاشی کودکان
85
خانه و شیوه زندگی بخشچهارم
هر خانواده معمو ً
ال متشکل از اعضایی با تمایزهای سنی ،جنسی ،دانشی ،تخصصی،
عاطفی ،اجتماعی و از این قبیل است .خانوادهها در طول زندگی ،دورانهای
مختلفی را طی میکنند .در آغاز شکلگیری ،خانواده از یک زوج تشکیل میشود و
در بسیاری از فرهنگها زوج جوان زندگی خود را در کنار پدر و مادر یکی از زوجها
آغاز میکنند .با به دنیا آمدن اولین فرزند ،خانه موجود جدیدی را در خود جای
میدهد که نیازهای خاص خود را دارد و روابط ،رفتارها و فعالیتهای تازهای را با
خود به همراه میآورد و بر رفتار و فعالیت همه اعضای خانواده تأثیر گذار است .با
رشد او نیازمندیهایش ،روابطش و فعالیتهایش تغییر میکنند و در همین دوران
و به موازات رشد کودک ،بزرگترهای خانواده نیز دورههای مختلف از عمر خود را
میگذرانند و احساساتشان،نوع روابطشان با یکدیگر و با فرزندانشان و همچنین
چگونگی گذران اوقاتشان متحول میشود .خانه میباید بتواند پاسخگوی این
پویایی زندگی خانوادگی در دورههای مختلف حیات آن باشد.
نه تنها در طول دورانهای مختلف ،بلکه نگاه به یک مقطع زمانی معین از زندگی
خانوادگی نیز بیانگر پیچیدگی و تنوع جنبههای زندگی است که در قلمرو یک خانه
روی میدهد.
در ایران همچنان خانواده مرکز روابط اجتماعی است و هنوز نهادهای دیگری مانند
انجمنها و کلوپها و مؤسساتی مشابه جایگزین ویژگیها و مرکزیت اجتماعی
خانواده نشدهاند و سهم خانواده در تعلیم و تربیت فرزندان و انتقال آداب و سنن به
آنان بسیار زیاد است .همچنان خانوادههای ایرانی با خویشاوندان و دوستان خود
در خانه معاشرت میکنند و برگزاری میهمانیها و مراسم در خانه ،همچنان مرسوم
است .این معاشرتها از پذیرا شدن تعداد اندک مهمان تا جشنها و میهمانیهای
بزرگ را در بر میگیرد.
در مقایسه با غرب ،خانه ایرانی اغلب صبحها خالی نیست و در طول روز بیش از
یک وعده غذا در آن صرف میشود و تنها محلی برای خوابیدن نیست .اعضای
خانواده ایرانی در خانه و کنار یکدیگر غذا میخورند ،با یکدیگر به تماشای تلویزیون
مینشینند و اوقاتی را در کنار یکدیگر نشسته و با هم گفتگو میکنند.
از سوی دیگر نه تنها در دوران معاصر و نه تنها در ایران ،هر فرد از اعضای خانواده،
دارای روابط شخصی خود ،عالقمندیها و فعالیتهای فردی خویش و همچنین
87
یابد ،بلکه با توجه به تکمنظوره شدن اتاقها ،امکان استفاده از فضاهای خانه شیوه زندگی و خانههای معاصر
کاهش مییابد و این در حالیست که هریک از اعضای خانواده ،برای تأمین حداقل در شیوه زندگی معاصر ،نقش معمار و اهمیت معماری تقلیل یافته است و همطراز
خلوت خود ،به یک اتاق اختصاصی احتیاج دارد .ساکنان از چشمانداز پنجرهها با نقش و اهمیت اقتصاد و سیاست نیست .از طرف دیگر ،واقعیت جامعه امروزی ما
چشم پوشیدهاند و تقریب ًا به هوا و نور مرتبط با پنجرهها نیز بیتوجه هستند .دیگر و مواجهه اقشار گستردهای از جامعه با مسئله کمبود مسکن و گرانی باعث شده که
فضاهای باز و نیمهباز از زمره نیازمندیهای فضایی آنها محسوب نمیشود .فصلها صاحبخانه شدن نعمتی به حساب آید تا آنجا که هر گونه مسکنی بهتر از بیمسکنی
را باید در بیرون خانه تجربه کرد و معادل تجربه فضایی فصول در خانه به کارآیی است و آنچه در حد گسترده از طریق تعاونیها و انبوهسازان عرضه میشود،
سیستمهای حرارتی ـ برودتی واگذار شده است. آپارتمانهایی هستند که گذشته از ارزش پولی و بیارزشی معماری آنها ،امکان
پاسخگویی به نیازهایی فراتر از نیازهای بیولوژیک را ندارند.
بخش اول:
ادراک فضایی
شیوه های توانمندسازی جزءفضاها
شیوه های تعریف فضا
شیوه های ترکیب فضا
شیوه های نمایش فضا
عناصر معماری و شیوه های توانمندسازی فضا
دیوار /کف /سقف
شیوه های سازه و سازگاری فضا
بخش دوم:
الگوهای فضایی
الگوهای فضاهای باز
الگوی حیاط /الگوی صفه /الگوی پایین ـ باال و شارمی /الگوی مهتابی /الگوی بام
الگوهای فضاهای پوشیده
الگوی ورودی و سردر /الگوی ایوان /الگوی دستگاه سرپوشیده /الگوی حوضخانه /الگوی کریاس /الگوی هشتی
الگوهای فضاهای بسته
الگوی زیرزمین /انواع الگوهای اتاق
بخش سوم:
معیارهای سازمان یابی فضا در خانههای تاریخی
89
فصل پنجم به نتایج کاربرد روش گونهشناسی برای شناخت معماری خانههای
تاریخی اختصاص دارد .در این روش ،شناسایی هر خانه به زمان تاریخی و مکان
مقدمه
جغرافیایی محدود نمیشود و به این منظور بیش از صد خانه در شش شهر ایران
در موقعیتهای اقلیمی متفاوت مورد بررسی قرار گرفتند .در این مجموعه به 87
نمونه از این بررسیها پرداخته میشود و پالن این 87خانه تاریخی در ادامه ارائه
شده اند.
اصلیترین ابزار به کار رفته در این روش ،حضور ،مشاهده و تالش برای ثبت دقیق
فضاهای این خانهها از طریق روشهای عکسبرداری ،فیلمبرداری ،ترسیم پالن و
مقاطع بوده است.
در بررسیهای گونهشناسی ،نقشههای تخت جمشید ،پاسارگاد و برخی از
مجتمعهای ساختمانی پیش از اسالم نیز ،بررسی شدند .به عالوه ابنیه ،مجتمعها
و مجموعههای پس از اسالم نیز ،از منظر گونهشناسی مورد شناسایی و مقایسه قرار
گرفتند.
بهرهگیری از این روش مطالعه ،به موازات دو روش مردمشناسی و نشانهشناسی
آشکار کرد که معماری ایرانی شیوههای مشخصی را در سازمانیابی فضا به منظور
توانمندکردن فضا در ارتباط با شیوه زندگی و بهرهبرداری از طبیعت به کار میبرده
است و حاصل بهرهگیری از این شیوهها ،پیدایش الگوهای سازمانیافته فضایی و
تصحیح دائم آنها است .بدین ترتیب ،در فرایند بررسیهای گونهشناسی دو مقوله
«شیوه» و «الگو» درون سازمان فضایی خانههای تاریخی آشکار شده که هر دو
مقوله شیوه و الگو در این فصل معرفی میشوند.
در این بررسی ،تعدادی از شیوههای به کارگرفتهشده در معماری ایرانی شناسایی
شدند و به یقین مطالعات آتی ،شیوههای دیگری را آشکار خواهند کرد .بخش اول
فصل پنجم ،به معرفی این شیوهها که کاربرد آنها ،توانمندسازی فضا است و به
گونهشناسی شیوهها اختصاص دارد و در بخش دوم ،نمونههایی از انواع الگوهای
سازمانیافته معرفی میشوند .در بخش آخر فصل پنجم ،نتایج کاربرد روش
گونهشناسی در قالب معیارهای سازمانیابی فضا در خانههای تاریخی آورده شده
است.
بررسی گونهشناسانه چگونه کنار هم نشستن جزءفضاها در مقیاسهای مختلف
آشکار کرد که این جزءفضاها در طیف مقیاسهای خرد و کالن ،در درون یک شبکه
سهبعدی نامرئی فضایی قرار گرفتهاند .مراد از جزءفضاها در مقیاس شهر ،خانهها،
میادین ،معابر و سایر بناهای شهر و در مقیاس تکبنا و به طور مشخص خانه ،در
91
(تصویر 5ـ)1
پالن 87خانه تاریخی مورد بررسی
95
جستوجو کرد که هر یک مصادیق متمایزی از مفاهیم و الگوهای فضایی را طراحی (تصوير 5ـ )3نمایش دو محور آسمان و زمین در شبکه نامرئی و استقرار آن برروی سازمان فضایی
خانه صالح ـ کاشان (کا ـ )4
کردهاند .بررسی نقش معمار و معماران ایرانی در طی دو دوره باستان و اسالمی،
خارج از حدومرز این کتاب است و خود پژوهش مستقلی را طلب میکند. محور آسمان
()section
معمار ایرانی به خاطر حضور در کارگاه ساختمانی از دوره نوجوانی ،به طور همزمان
و هممکان عمل و نظر را توأمان فرا میگرفته و در طی زمان و پرداختن به کار پیاپی
الیه سوم /بام
و روشهای اجرایی ،ذوق و شخصیت او پرورش مییافته و به اتفاق همکارانش کار
گروهی را میآموخته ،الگوها و همچنین چگونگی پاسخگو بودن به نیازهای جامعه الیه دوم /باالخانه
را فرامیگرفته و عالوه بر این از توان تعریف مجدد الگوها برخوردار میشده است. الیه اول /پایینخانه
از این روست که با توجه به محدود بودن مفاهیم پایه و الگوهای فضایی قابل آموزش،
بیشمار فضا و بنای متنوع در معماری ایران شکل گرفتهاند. حیاط
محور زمین
()plan
الیه اول الیه الیه آخر
در این کتاب برای پرداختن به شیوههای بروز خالقیت معماری ایرانی مجالی جلوسرا میانی عقب سرا
.4محمد کریم پیرنیا در نامگذاری فضاهای خانه ،برای حیاط ،واژه میانسرا را برگزیده است .در این کتاب با حفظ این گزینش و تا روشن شدن نامگذاری در یک پژوهش دیگر تنها از جلوسرا و عقبسرا به معنای
الیههای فضایی واقع در حد فاصل حیاط و دیوارهای انتهایی بنا استفاده شده است.
( تصویر 5ـ )4نمایش شبکه فضایی نامرئی و محل استقرار جزء فضاها ـ کاشان ـ نمونه یک خانه تاریخی واقع در محله پنجهشاه ـ دربند عطارها ـ خانه عطارها( کا ـ )2
محور آسمان
()section محور آسمان
()section
محور زمین
حیاط ()plan محور زمین
الیه اول الیه الیه آخر حیاط ()plan
جلوسرا میانی عقب سرا الیه اول الیه الیه آخر
جلوسرا میانی عقب سرا
97
شیوههای توانمندسازی جزءفضاها
میشوند .اگر ترکیب تعدادی از خانههای ایرانی را درون بافت شهری از باال نگاه در این بخش ،مجموعه شیوههای به کار رفته در معماری خانههای تاریخی به
کنیم ،به وضوح در مییابیم که فضاهای باز در پیرامون فضاهای بسته و فضاهای منظور توانمند کردن فضا را مورد بررسی و گونهشناسی قرار میدهیم .منظور از این
بسته در اطراف فضاهای باز به طور متوالی و پیوسته در حرکت و ترکیب هستند و شیوهها ،روشهایی است که جامعهای در یک زمان و مکان خاص ،برای توانمند
یکدیگر را تعریف میکنند. کردن فضا در تعامل با سرزمین ،تاریخ (دستاوردهای گذشته) و توانهای محیطی
در تعریف هر یک از این سهگونه فضا ـ باز ،بسته و پوشیده ـ هر سه عنصر سقف ،دیوار و همچنین شیوه زندگی خود در درون یک سازمان فضایی تولید کرده و به کار برده
و کف نقشی فعال و مؤثر ایفا میکنند .عناصر معمارانه تعریفکننده گروه فضاهای است.
باز ،عبارتند از کف و دیوارها ،گروه فضاهای پوشیده را عمدت ًا سقف و کف تعریف این روشها مشتمل بر چگونگی تعریف انواع گونههای فضایی (شیوههای تعریف)،
میكنند و گروه فضاهای بسته را سقف ،کف و دیوارها معنا میبخشند. چگونگی ترکیب انواع گونههای فضایی با یکدیگر (شیوههای ترکیب) ،روشهای
ایجاد تمایز در انواع فضاها ( شیوههای تنوعدهنده) و همچنین روشهای تأمین
ایستایی و سازگاری بنا و همچنین چگونگی به کارگیری عناصر معمارانه به منظور
( تصویر 5ـ )5دیاگرام فضاهای باز ،پوشیده و بسته
برخوردارکردن فضا از توان تعریف ،ترکیب و تمایز است .مراد از عناصر معمارانه در
این پژوهش در درجه نخست دیوار ،سقف ،کف و به دنبال آنها در ،پنجره ،ستون،
نورگیر ،نقش ،رنگ و مصالح است.
99
بوشهر
(تصوير 5ـ )7گونه شناسی تعریف انواع الگوهای فضایی باز ،بسته و پوشیده
شیراز
کرمان همدان
101
شیوههای ترکیب فضا
(تصوير 5ـ ) 8گونهشناسی انواع حريمها و فضاهای بینابینی منظور از شیوههای ترکیب فضا ،چگونگی کنار هم قرار گرفتن فضاهاست .آیا به
فضاهای حریم برای اقامت کوتاه فضاهای مکث برای اقامت طوالنی
هنگام مجتمع شدن ،چند فضای کوچک میتوانند یک فضای بزرگتر را تشکیل
دهند؟ آیا یک فضای کوچک میتواند از طریق چشمانداز و نور از گنجایش فضایی
شیوههای ترکیب و بسط فضایی بسط چشم اندازی و نوری
بیشتری برخوردارشود؟ آیا اجزای پوششی برای تعریف فضا ،فضا را آنچنان محدود
میکنند که امکان ترکیب و بسط فضاها از بین میرود؟ یا بالعکس ،شیوههایی وجود
1ـ انواع الگوهای فضایی؛ دارد که هر فضا در عین بهرهوری از تعریفی دقیق ،امکان بیشتری را برای ترکیب
2ـ انواع حریم ها و فضاهای بینابینی؛
با سایر فضاها پیدا کند .امکان ترکیب برای هر فضا یک توانایی محسوب میشود.
3ـ انواع شیوههای بسط فضا؛
4ـ انواع خط آسمان؛ این امکان که هر فضا بتواند ضمن برخورداری از استقالل با فضای دیگری ترکیب
5ـ انواع فضاهای چندرو؛
6ـ انواع حضور نور؛
شود و مجموعه ایجادشده نیز از تعریف برخودار باشد ،منجر به انعطافپذیری
7ـ انواع ارتفاع؛ فضاها میشود که این امکان ،از نظر شیوه زندگی و ویژگیهای رفتاری فرد و جامعه
8ـ انواع دیوار؛
9ـ انواع نقش بدنه ها؛
پاسخگوبودن سازمان فضایی را مد نظر دارد و مشوق تجمع آدمیان است.
10ـ انواع بدنه های داخلی و خارجی؛ چون فضا به عنوان منبعی «نامحدود» در اختیار است ،توان ترکیب به صورت بالقوه
11ـ انواع شارمی؛
12ـ انواع فضاهای ورودی؛ برای هر فضای تعریفشده یا تجزیهشده محفوظ است.
13ـ انواع ایوان؛ در این وضعیت ،فضایی که توانسته از طریق تعریفشدن ،قلمرو خصوصی را تأمین
14ـ انواع فضاهای بسته؛
15ـ انواع همجواری فضاهای بسته. کند دیگر بار از طریق ترکیبشدن میتواند قلمرو گستردهتری را ایجاد نماید.
چگونگی تحقق این امکان برای سازمان فضایی خانههای تاریخی در گرو خلق
فضاهای بینابینی (حریم) است .حریمها ،تمهیداتی معمارانه هستند که در حد
کاشان
فاصل فضاها به کار گرفته میشوند .حریمها ،جلوههای معماری گوناگونی یافتهاند.
دیوارها یکی از تج ّلیات این مفهوم در معماری خانههای تاریخی است که جدایی
یک فضا از فضای دیگر را تأمین میکند .استقرار درها و پنجرهها در درون دیوارها
به نحوی است که بر اساس جایگاه فضا در سازمان فضایی خانه ،امکان ترکیب یک
فضا با فضاهای همجوارش از یک تا تمامی جبهههای فضا را فراهم میکند .عالوه
بر عنصر معمارانه دیوار ،حریم جلوه فضایی نیز یافته و دوگونه فضاهای ارتباطی
(راهروها) و همچنین فضاهای پوشیده نقش فضاهای بینابینی را ایفا میکنند .در
زمانی که هر یک از دو فضایی که فضای حریم در میان آنها قرار گرفته ،الزم است تا
به صورت مجزا عمل کنند ،فضای حریم نقش مجزاکنندگی ایفا میکند و در مواقعی
که شیوه زندگی ضرورت پیوستن این فضاها به یکدیگر را ایجاب میکنند ،این
دوگونه فضا ،خود به عنوان فضایی قابل استفاده و به عنوان بسط فضایی دو فضایی
که در میان آنها قرار گرفتهاند ،ایفای نقش کرده و به توان فضاها میافزایند .توانایی
ترکیب فضا و بسط فضایی در این بررسی از سه ُبعد طول ،عرض و ارتفاع مد نظر قرار
گرفته است .بسط فضایی خود حاوی بسط چشماندازی و بسط نوری نیز هست .نور و
چشمانداز ،فضا را منبسط میکنند و چگونگی استفاده از منابع نوری و چشماندازی
کیفیت فضایی را دیگرگون میکنند .در این بررسی،انواع بسط فضایی و چشماندازی
به عنوان بخشی از توانایی ترکیب فضا پیگیری شده است .لیکن ضروریست در
بررسی جداگانه و با دقت و عمق بیشتری بحث نور و بسط نوری دنبال شود.
شیراز رشت
103
( تصوير 5ـ )9گونه شناسی انواع شیوه های بسط و گسترش فضا ( بسط فضایی ،نوری و چشم اندازی)
همدان کاشان
بسط فضایی
انواع حریمها و
فضاهای بینابینی
رشت کرمان
105
شیوههای نمایش فضا
5
.5واژه «نمایش فضا» را ،برای ایجاد تشخص و تنوع در فضا پیشنهاد میکنیم که مترادف آن فضای متمایز یا تشخصیافته نیز میباشد.
شیراز رشت
107
1ـ انواع الگوهای فضایی؛
2ـ انواع حریم ها و فضاهای بینابینی؛
3ـ انواع شیوههای بسط فضا؛
4ـ انواع خط آسمان؛ ( تصویر 5ـ )15گونه شناسی انواع حضور نور در فضا ـ کاشان
5ـ انواع فضاهای چندرو؛
6ـ انواع حضور نور؛
7ـ انواع ارتفاع؛
8ـ انواع دیوار؛
9ـ انواع نقش بدنه ها؛
10ـ انواع بدنه های داخلی و خارجی؛
11ـ انواع شارمی؛
12ـ انواع فضاهای ورودی؛
13ـ انواع ایوان؛
14ـ انواع فضاهای بسته؛
15ـ انواع همجواری فضاهای بسته.
همدان ـ خانه نراقی ( هـ ـ )2 خانه گلی زاده خانه گلی زاده
رـ7
با حضور در و پنجره ،انواع نورگیرها و روزنها و ستونها ،نقشها و بافتهای
مصالح معنا مییابند .خانههای تاریخی مشخص کردند که نقش هر جزء عنصر در
شکلگیری فضاهای خرد و کالن میبایست دیده انگاشته شود.
در این کتاب ،مجموعه دیوار ،سقف ،کف ،در و پنجره ،نورگیرها ،ستونها ،نقشها،
رـ7 رنگ و انواع مصالح و هر آنچه که به خلق فضای معمارانه منجر میشود را عناصر
و اجزای معماری نامیدهایم .چگونگی بهرهگیری از این عناصر ،فضا و کیفیتها
وتوانهای آن را رقم میزند.
در این کتاب تا آنجا که مجال هست به سه عنصر معمارانه سقف ،کف و دیوار و
کا ـ 5
چگونگی مشارکت آنها در تحقق شیوههای توانمندسازی فضا اشاره میشود.
دیوار
کا ـ 2 دیوار در معماری گذشته و در ساختمانهای امروز ،نقشی مهم را در جدایی
فضاها بر عهده دارد ،اما اگر بخواهیم با تصوری که امروزه از دیوار داریم ،دیوار را
در خانههای ایران ارزیابی کنیم ،موفق نخواهیم بود .جداکنندگی نقش ،خاصیت،
وظیفه و عملکرد دیوار است ،اما در معماری ایرانی دیوار عالوه بر جداکردن فضاها
کا ـ 4
در تعریف و تحکیم ،تنظیم و نمایش فضاها و مهمتر از همه در ترکیب فضاها ،نقش
اساسی ایفا میکند تا آنجا که دیوار در فرهنگ معماری ایران ،معادل عبور به ماورا
و گذشتن و پیوستن میباشد نه انسداد ،حصار و جدایی .درها و در ـ پنجرهها که در
کا ـ 8 دیوارهای فضاهای بسته قرار میگیرند ،شرایط بسط فضایی ،چشماندازی و نوری
شـ1
109
(تصوير 5ـ )18نقش عناصر معماری ( دیوار ،سقف ،کف)در جان بخشیدن به فضا
را برای فضای بسته فراهم و آن را منبسط میکنند.
دیوار در معماری خانههای تاریخی میکوشد پاسخهایی فضایی را برای شیوه زندگی
ارائه کند .حضور طاقچهها و رفها در بدنه دیوار اتاقها ،آن را از سطح صاف خارج
میکنند و معماری از این طریق در آرایش اتاق مشارکت میکند.
دیوار در پیوند با سایر بناهای واقع در پیرامون خانه ،تقسیمات سازهای مشخص
و منظم دارد که عمدت ًا به صورت طاقنما جلوهگر است و در اتصال با کف حیاط به
سکو و نشیمنگاه تبدیل میشود و در مواردی ،بدنهاش جلوهگر نقشهایی از مصالح
و نقشهایی از گل و گیاه میباشد ،به نحوی که دیوار ادامه حیاط و باغچهها به نظر
میآید .به هنگام تابش آفتاب ،طاقنماهای هر دیوار ،سایهروشنهای مفید و
چشمنوازی ایجاد میکنند .در اصطالح معماری محلی كاشان ،نام چنین دیواری،
دیوار جاندار است.
کف
عنصر کف نیز در معماری ایرانی به صورت یک سطح صاف جلوهگر نمیشود و معمار
ایرانی در خانهها ،از این عنصر نیز برای تعریف کردن فضا و تشخصبخشیدن به آن
بهره برده است.
کف در خانههای ایرانی چه در فضاهای باز و چه در فضای پوشیده و بسته یادآور
طبیعت و باغ است و به کل فضا با این معنا جان میبخشد.
در فضای باز ایجاد اختالف سطحهای متنوع منجر به تعریف فضاهای گوناگون
میشود .کف در فضای باز از طریق انواع آجرچینی ،حضور باغچه و گلکاری و حضور
آب جان مییابد و از یک سطح صاف ساده خارج میشود.
کف در ایوانها ،حوضخانهها ،ایوانچهها و سایر فضاهای پوشیده از طریق تمایز
ارتفاعی نسبت به کف حیاط ،در تعریف فضا ایفای نقش میکند و آجرچینی،
کاشیکاری و در مورد حوضخانه ،حضور آب به آن جان میبخشد.
کف در فضای بسته نیز ،از طریق چگونگی مفروششدن در تعریف فضا مشارکت
میکند .کف اتاق خانه ایرانی با انواع پوششها مانند «کنارانداز» و «میونانداز» بر
اساس چگونگی آداب کنار یکدیگر نشستن در یک اتاق ،پوشیده میشود و فضا به
واسطه چگونگی مفروششدن کف ،تعریف میشود.
در فضای بسته که دیگر حضور گیاه و آب به راحتی امکانپذیر نیست ،فرش
دستباف ایرانی ،جزو الینفک معماری اتاق ایرانی است و تداوم باغ حیاط به داخل
اتاق است.
سقف
معماری خانههای تاریخی آنچنان که با دیوار و کف رفتار میکند ،سقف را نیز،
برای افزایش توان فضا به کار میگیرد.
سقف در فضاهای بسته با قرار گرفتن در ارتفاعهای گوناگون ،تجربههای متنوع
دیوار
فضای تعریفشده
کف تعریفکنندههای فضا
سقف
شـ9 کا ـ 6 هـ ـ 1
در
فضای منبسط شده عناصر ترکیبکننده فضا
پنجره ـ نورگیر بسط نوری ،بسط چشماندازی
ستون و بسط فضایی
بهرهگیری از چشمانداز
111
(تصوير 5ـ ) 20گونه شناسی انواع نقش بدنه ها در تعریف گونههای فضایی
113
شیوه های سازه و سازگاری فضا
شناخت حاصلشده از معماری ایران در اثر کاربرد سهروش گونهشناسی،
مردمشناسی و نشانهشناسی در تجزیه و تحلیل خانههای تاریخی ،مؤید این اصل
است که سازمان فضایی هر یک از خانهها ،تمامیتی یکپارچه دارند.
این یکپارچگی به طور همزمان و هممکان ،نظام سازمانیابی ،سازه و سازگاری
فضا را در بر میگیرد .شیوههای توانمندسازی فضا (تعریف ،ترکیب ،تمایز) به
موازات شیوههای سازه و سازگاری فضا ،تمامیت یکپارچه معماری خانههای
تاریخی را شکل دادهاند .کاربرد این شیوه به صورتی یکپارچه در درون سازمان
فضایی خانههای تاریخی نشان از گرامیداشت حضور انسان /انسانها دارد .خانه
مکانی است که آدمی /آدمیان در درون آن در امان باشند ،آسایش و آرامش داشته
باشند و این سه وجه ایمنی ،آسایش و آرامش ،از ارزشهای مشابه و معادل در (تصوير 5ـ )21نقش ديوار در سازمان فضايی خانههای تاريخی ـ کاشان
درون سازمان فضایی برخوردار هستند .بدین ترتیب ،در خانههای تاریخی
معماری دانشی میانرشتهای است که خود پاسخ ضرورتهای ایستایی و آسایش
را فراهم میکند ،راهحلها ،ابتکارات و شیوههای نوین تأمین ایستایی و آسایش
بنا میبایست از مجرای معیارهای معماری عبور کند و حتی اگر در تأمین خنکی و
ایجاد گرما و مقاومت در برابر زلزله معجزه کنند ،امکان حضوری مجزا و ادغامنشده
در سازمان فضایی را ندارند .نمونه هایی از شیوه هایی که معماری ایرانی به این
منظور به کار گرفته عبارتند از:
•شیوههای ارتباطی ـ استقراری بنا (اعم از یک دیوار تا یک عمارت) با زمین ،ادغام
فضاهای زیروروی زمین در سازمان فضایی خانه؛
•شیوههای یکپارچهکردن اعماقی از زمین با سازمان فضایی خانه؛
•شیوههای تعریف سقف ،کف و دیوار در ارتباط با عبور نور و هوا؛
ادامه گل و گياه و درختهای باغچه حياط بر ديوار نقش بسته است ،خانه تهامی (كا ـ )5
•شیوههای ترکیب فضاهای باز ،پوشیده و بسته برای جلوگیری از انسداد نور و
هوا؛
•شیوههای مواجهه سازمان فضایی خانه به منظور مشارکت دادن تابش نور
خورشید و ایجاد سایه؛
•شیوههای استقرار سطح /سطوحی از آب در کف فضاهای باز ،بسته و پوشیده؛
•شیوههای حرکت و جابهجا شدن آدمی در سطح و ارتفاع به منظور دستیابی به
درجههای مختلف گرما و سرما؛
•کاربرد شیوههای یگانهکننده برای تأمین پوشش فضا (ایجاد سقفهای مرتفع و
گسترده) و آسایش فضا؛
•استفاده هر چه بیشتر از توانهای طبیعی خاک و رفتن به عمق زمین برای مقابله
با سرمای شدید؛
•ایجاد فضاهای بسته و مجزا با تکیه بر توانمند بودن فضا برای مقابله با سرمای
شدید؛ ديوار حياط ،ادامه دهنده معماری بنا میباشد ،خانه بنیكاظمی (كا ـ )7
•رعایت و الزام به رعایت سهگونه فضای باز ،بسته و پوشیده که خود شیوهای
مناسب و پاسخگو به نیازهای آسایشی است .حضور انواع فضاهایی که به خاطر
تفاوتهای آشکار و مشخص در درجه پوشیدگی ،تفاوتهای آشکار و مشخصی
در درجه حرارت ایجاد میکنند؛
•فراهم آوردن شرایطی درون سازمان فضایی خانه برای به حرکت در آمدن باد؛
•ایجاد تمهیدات معمارانه برای استقرار بنا در درون زمین و استفاده از خنکی
و گرمایش زیرزمین ،استفاده از مصالح ایجادشده افزایش حجم فضا در سطح
واحد؛
این نمونهها ،اشاره کوتاه به شیوههای سازه و سازگاری فضا به مثابه شیوههای
یکپارچه در درون سازمان فضایی خانههای تاریخی میباشند که میبایست به طور
جدی ـ به ویژه در بحرانهای انرژی که در آینده صعبتر و سختتر جامعه را تحت
فشار قرار خواهند داد ـ بدانها پرداخته شود.
(تصوير 5ـ )23شمسه در سقف یکی از فضاهای خانه عامریها ـ کاشان
(تصوير 5ـ )24درجات پوشیدگی انواع فضاهای باز ،خانه طباطبایی (کا ـ )8
115
الگوهای فضایی بخشدوم
معماری خانه ایرانی تا سال 1300از تغییرات تدریجی و آرام برخوردار بوده و در حد
فاصل سالهای 1300تا 1340تحوالت منطقی و سریع را منعکس نمود و از 1340
به این طرف به کلی دگرگون شد .این تغییرات هم در سازمان فضایی خانه و هم در
شیوه زندگی خانواده به گونهای به وقوع پیوسته است که شاید خانههای امروزی را
در مقایسه با خانههای نیمقرن پیش در ایران ،نتوان خانه ایرانی نامید.
در خانه ایرانی ،معماری پاسخگوی ایستایی و آرامش است .تضمین پابرجایی بنا
و تأمین خنکی و گرمایش فضا بر عهده معماری است .معماری به عنوان بخشی از
خودآگاه وجدان جامعه ،به موازات بهرهبرداری از منابع طبیعت ،مانند فضا ،هوا،
خاک ،باد ،زمین و نور خود را مسئول حفاظت از طبیعت میداند.
معماری ایران منابع تجدیدپذیر را به شیوهای معمارانه به کار میگیرد و خود را نه
بر محیط تحمیل میکند ،نه جدا از محیط ارائه میکند .اندیشه معماری در خانه
ایرانی خلق مصنوعی است برای یکپارچه کردن شیوه زندگی با محیط طبیعی.
در هر دو نوع خانه هم فضا و هم مصالح مورد استفاده قرار گرفتهاند ،هر دو نوع خانه
برای پابرجاماندن در برابر حرکتهای زمین و ایجاد آسایش برای ساکنان ،خود را
تجهیز کردهاند .اما در یکی ،معیارهای اصلی بر توانمندسازی فضا در پاسخگویی
به نیازهای همهجانبه فرد ،خانواده و گروه تأکید دارد و در دیگری ،توانمندسازی
مصالح و اشیا برای پاسخگویی به نیازهای جسمی ،معیار اصلی شکلدهی فضا به
حساب میآید.
ت در شیوههای بهکارگیری و
تفاوت موجود در دو نوع خانه ایرانی و خانه معاصر تفاو
مصرف فضا است .معیار شکلدهی فضا در خانه ایرانی بر اساس رعایت حریم استوار
است .حریم که خود انعکاس فضایی حرمت است ،تنظیمکننده روابط فرد و جامعه
میباشد .حریم در حد فاصل خصوصیترین خلوت ساکن در خان ه تا عمومیترین
تجمع اهالی و خویشاوندان در خانه به صورت فضاهای بینابینی و متوالی معیار
شکلدهنده مراتب فضایی خانه است.
به سبب این رابطه چندسویه پدیدهای که به نام معماری حاصل شده ،پدیدهای
چندبعدی و دارای الیههای معانی گوناگون است.
شناخت چنین پدیدهای چگونه حاصل میشود؟ یکی از روشهای معمول شناخت
در دنیای معاصر ،تجزیه یک پدیده به عوامل تشکیلدهنده است .چنانکه میتوان
معماری را به اجزایی همچون مصالح ،سازه ،سقف ،کف ،دیوار و اجزایی از این
دست ،تجزیه کرد .اما مشکل روش تجزیه ،چگونگی تجمیع دستاوردها و فهم
جوهر پدیده پس از تجزیه است.
از این رو ،برای شناخت این معماری ،شیوههای شناخت چندبعدی مناسبتر
هستند و به همین سبب نیز ،چند روش به صورت همزمان با یکدیگر به کار گرفته
شدند تا وجوه متعدد این معماری را آشکار کنند .مردمشناسی را برگزیدیم تا
.1معماری مورد نظر ،جلد 18از مجموعه گزارشهای طراحی در اراضی عباسآباد .مهندسین مشاور
آتک ـ آرکولوگ ،1374صص .13-79
117
(تصوی 5ـ )25 فرم ،مضمون و معنا را همزمان در خود داشته به فضاهای تکبعدی تقلیل داده
حضور هم زمان سه گونه فضایی باز ،پوشیده و بسته
است و نشانه این تقلیل را در شیوه نامگذاری و همچنین تعداد فضاهای خانههای
معاصر میتوان مشاهده کرد.
اگر تعداد فضاهای معاصر ساختهشده در شهرهای کشور را بشماریم از تعداد
انگشتان دو دست تجاوز نخواهد کرد ،آنها عبارتند از:
1.1ورودی؛
2.2حیاط در ارتباط با پیلوتی و پارکینگ؛
3.3نشیمن؛
خانه ساده ایرانی (حیاط ،ایوان ،اتاق) .ترسیم هاید ماری کخ .مأخذ(:کخ)191 :1380، 4.4پذیرایی؛
5.5آشپزخانه؛
6.6دستشویی و توالت؛
7.7حمام؛
8.8اتاق خواب؛
9.9انبار؛
1010راهپله و راهرو.
اکثر قریب به اتفاق خانهها و واحدهای مسکونی ساختهشده در چهار دهه اخیر و
در حال احداث ،تمامی یا تعدادی از فضاهای نام برده را دارا هستند و معمو ً
ال بدون
حیاط هستند .چرا که آنچه در این خانه ها حیاط نامیده می شود یا محل توقف
اتومبیل است یا محل اتصال بیرون به پارکینگ اتومبیل .مجموعه فضاهای فوق،
مرقد مطهر امام هشتم(ع) ـ مشهد گاه توسط راهرو و گاه بدون راهرو با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند.
در حالی که اگر تعداد فضاهای خانههای تاریخی ایران را بشماریم ،نمیتوانیم
تمامی آنها را نام ببریم.
در اینجا سعی میکنیم تا تعدادی از آنها را نام برده و سپس معرفی کنیم .قلمرو
خانه ایرانی پیش از ورود بدان حتی پیش از دیدار خانه آشکار میشود و از این رو
واژگانی نیز برای فضاهای واقع در این قلمرو دارد .شایسته است ذکر شود که در
این فهرست از فضاهای مرتبط با آخور ،آبانبار ،چاهخانه و چند فضای دیگر که به
خانههای بزرگتر تعلق دارد ،صرفنظر شده است.
فضای باز
فضای پوشیده
فضای بسته
توالی فضای باز ،پوشیده ،بسته
119
(تصوير 5ـ )27انواع فضاهای باز در خانههای تاریخی*
حیاطها اصلیترین فضاهای باز خانه به حساب میآیند .به غیر از حیاطها ،در
خانههای ایرانی طیف متنوعی از فضاهای باز قابل شناسایی هستند .فضاهای باز
این خانهها از سطح حیاط شروع میشوند و به سمت آسمان در سطوح مختلف شکل
میگیرند .کمی باالتر از حیاط ،صفه قرار دارد که به آن بهارخواب هم میگویند.
کمی باالتر از صفه ،شارمی که پیادهر ِو سربازی است برای تأمین دسترسی به
فضاهای واقع در باالخانه قرار دارد .کمی باالتر از شارمی ،مهتابی و باالخره باالتر از
همه فضاهای باز ،بام خانه واقع شده است.
شارمی در باالخانه به طارمی هم میرسد .طارمی همانند صفّ ه فضای باز مستقر در
آسمان
بام
مهتابی
شارمی
صفه
حیاط
حوض
زیرزمین
کا ـ 5
کا ـ 1
کا ـ 2
هـ ـ 2
کا ـ 7
کا ـ 3
خانه ابراهیمی ،اردبیل
121 * تصاویر خانه های شهرهای بوشهر ،دزفول ،شیراز ،سنندج و اردبیل ،از مجموعه زندگی جدید ـ کالبد قدیم گرفته شده است.
سه بعدی خانه همدان (هـ )2از دکتر سعید ایزدی و سایر سه بعدیهای کاشان از اداره کل میراث فرهنگی کاشان و کتاب گنجنامه تهیه شده است.
میکند .عالوه بر این ،دیوارها با برخورداری از جلوههای معمارانه به خاطر حضور جلوی اتاقهای بزرگتر میباشد که در باالخانه قرار دارد .هم صفه و هم طارمی در
طاقیها ،هاللیها ،نقشها و رنگها ،بدنه حیاط را کامل میکنند. مواقع لزوم که در ـ پنجره اتاقها گسترده میشود ،به عنوان ادامه فضایی اتاق ،قابل
تقریب ًا همه راهها ،پلهها و پاگردها ،اتاقها و سردابها به حیاط متصل هستند استفاده میباشند.
ال حیاط نیز چشمانداز طراحیشده و آراستهای است برای تمام اتاقها و و متقاب ً مجموعه فعالیتهای زندگی درون اتاقها را میتوان با گشودن در ـ پنجرهها به این
فضاهای خرد و کالن خانه .به این ترتیب ،در اغلب فصول سال و اغلب ساعتهای فضاهای سرباز منتقل نمود .به عالوه در شبهای بهار و تابستان این فضاهای سرباز
های بررسیشده در شش شهر ،قابل استفاده هستند و
روز و شب ،حیاطهای خانه ِ مشرف به حیاط برای خوابیدن نیز بسیار مورد استفاده قرار میگرفته اند .بدین
این استفاده حدومرز ندارد و کام ً
ال قابل توسعه و افزایش است. ترتیب ،به طور همزمان تجربه زندگی میتوانسته در فضای بسته و باز به صورت
متوالی انجام پذیرد و اینگونه است که در چنین ترکیبی از فضاهای باز و بسته،
ساکن خانه میتوانسته فعالیتهای خود را بسط دهد و از حس آزادی و تجربههای
( تصویر 5ـ )28عناصر موجود در حیاط خانههای تاریخی کاشان متنوعتری برای انجام فعالیتهایش برخوردار باشد.
تخت روی حوض حیاط خانه سعادت ،کاشان 1369
الگوی حیاط
}
2
پس از ورود به هشتی در مسیر دالون به حیاط وارد میشویم .داالنی که هشتی را
به حیاط وصل میکند ،نیمهتاریک است .فضا به تدریج روشنتر میشود ،آنقدر که
همزمان و هممکان به روشنی و به حیاط میرسیم.
حیاط اتاقی است بدون سقف با بدنههای مشخص ،کفی آراسته از درخت و خاک و
حوض پر آب ،با ابعاد
ِ آب .کف حیاط با حضور آب و گیاه تعریف شده و جان مییابد.
و شکلی موزون و متناسب با سطح حیاط و در میانه آن شکل میگیرد .حوضها
از طریق آبهای زیرزمینی تغذیه میشوند .به غیر از شهرهای واقع در شمال
} باغچه های کنار حوض ،خانه عباسیان ( کا ـ 1368 )1 ایران که در ناحیه بارانخیز قرار دارند ،در اکثر شهرهای ایران تا پنجاهسال پیش،
نظام آبیاری زیرزمینی (قنات) وجود داشت .اطراف هر حوض به نحوی طراحی
شده است تا امکان استفاده از آب برای شستوشو فراهم شود ،همچنین ،آب
سرریزشده ،به داخل باغچههای اطراف حوض هدایت میشود و یک قطره آن به
در تمامی فضای اطراف حوض و باغچهها ،امکان توقف و فعالیت وجود دارد .با هدر نمیرود .در هر حیاط ،حداقل یک حوض وجود دارد .به همراه تبخیر تدریجی
تختهایی که برای نشستن ،معاشرت کردن و خوابیدن طراحی شده است .با این آب از سطح حوض ،فضای داخل حیاط و خانه از رطوبت برخوردار میشوند .در
تختها از روی حوض نیز به عنوان فضایی مطلوب و محصور بین درختان و بناهای اطراف هر حوض معمو ً
ال به صورت متقارن چهار باغچه قرار دارد (چهارباغ) که از
اطراف ،استفاده میشود. بوتهها ،گلها ،سبزیجات و درختهای بومی مملو هستند و بدین وسیله رطوبت،
حیاط فضای آزادی است .کار کردن توأم با آزادی ،بازیکردن توأم با آزادی، سبزی ،طراوت و رنگآمیزی حیاط را در فصول مختلف تأمین میکنند .رؤیت این
خلوتکردن در فضای باز توأم با آزادی و حشرونشر و گفتوگو .اتاقی دلباز که سقف گیاهها و درختها از درون تمامی پنجرههایی که رو به حیاط باز میشوند ،میسر
ندارد و به آسودگی میتوان در آن تنفس نمود .بچهها با نظارت غیر مستقیم اهالی است .آدمی میتواند رشدونمو گیاهان را در هر فصل نظارهگر باشد .بدنههای حیاط
خانه ،در حیاط میتوانند به کشف و کشاف بپردازند .درس بخوانند ،بنویسند، ال تعریف شدهاند .جبهههای حیاط را جبهههای بنا و فضاهای پوشیده تشکیل کام ً
بیاشامند و همزمان در بیشترین ارتباط با طبیعت باشند و حتی خطرکردن را میدهند و در سمتهایی که بنا وجود ندارد ،دیوار نقش فعال در تعریف حیاط
بیاموزند .بیاموزند که از بلندی سقوط نکنند ،از درخت باال بروند و در آب حوض ایفا میکند .ارتفاع دیوار به اندازهایست که حس در بر گرفتگی را در حیاط ایجاد
.2در زبان فارسی واژه پردیس معنای بهشت را در بر دارد .این واژه ریشه لغت Paradiseاست .پر Paraبه معنای پیرامون و دیس یا دز به معنای مکان ،بنا و قلعه (دژ) میباشد .بهشت در فرهنگ و معماری ایران
معادل فضای محصور یا «محصوره» است .نقش حیاط و دیوارها و بدنههای اطراف آن انعکاس این جهانی پردیس است .حیاط خانه ایرانی خردهاقلیم ( )Micro Climateو بهشت کوچک خانه است.
حیاط خانه ابریشمچی حیاط خانه گلی زاده حیاط خانه سعادت حیاط خانه عطارها ( کا ـ )2 حیاط خانه بنی کاظمی ( کا ـ )7 حیاط در باالخانه سعادت
123
الگوی پایین ـ باال و شارمی الگوی صفه
در نواحی مرکزی ایران معمو ً
ال حیاطها به اندازه یک طبقه قدیم (حدود 6متر) در برای رسیدن به صفه یا بهارخواب باید چند پله از حیاط باالتر برویم .صفه یا
سطحی پایینتر از معابر قرار داشتهاند .ورود به این خانهها میبایست از طبقه باالتر بهارخواب که در برخی از شهرهای ایران بدان سکو نیز میگویند ،فضای بازی است
از حیاط صورت گیرد .برای دسترسی یافتن به فضاهای مختلف خانه ،همسطح با ال از سه طرف محصور است و در میان چند اتاق و راهروهای سرپوشیده که معمو ً
طبقه دوم عمارت ،در پیرامون حیاط ،فضای عبوری سربازی در نظر گرفته میشده قرار گرفته است .این فضا در صورت بازشدن در ـ پنجرهها با فضای اتاقها ترکیب و
که حیاط را دور میزده و نام مخصوص داشته است. بسط فضایی برای اتاقها فراهم میکند .ابعاد این فضا به حدی است که یک خانواده
در کاشان به اینگونه خانهها «پایین ـ باال» و به آن مسیر عبوری واقع در پیرامون میتوانند در آن بنشینند و منظر حیاط را تماشا کنند و در شبهای بهار و تابستان
حیاط «شارمی» میگویند .شارمی یکی از انواع فضاهای باز در خانههای ایرانی در آن بخوابند و در پناه پوشیدگی بدنههای این فضا ،تا هنگامی که به خواب بروند،
است که جنبه عبوری دارد و به هنگام عبور از آن تمامی جبهههای خانه به عنوان آسمان را نظاره کنند.
چشمانداز در مقابل عابر قرار میگیرد .در یزد به این خانهها «گودالباغچه» میگویند
و در بوشهر نیز خانههایی مشابه ،با بهرهگیری از این الگو وجود دارد.
محور آسمان (تصویر 5ـ )31الگوی پایین ـ باال در خانه های تاریخی (تصویر 5ـ )30الگوی صفه در خانه های تاریخی
()section
محور آسمان
()section
الیه سوم /بام
صفه
مهتابی
الیه دوم /باالخانه و بهارخواب ،باالتر و از بام ،پایینتر است مهتابی نام
الیه اول /پایینخانه پایین خانه دارد .مهتابی نیز از سه طرف محصور است ولی نه به
حیاط
محور زمین سرداب وسیله اتاقها ،بلکه به توسط دیوارهایی متناسب و
حیاط ()plan
الیه اول
جلوسرا
الیه
میانی
الیه آخر
عقب سرا
موزون؛ روی چهارم مهتابی به حیاط است.
دسترسی به مهتابی از طریق پله ارتباطی حیاط به
بام میسر است .مهتابی فضایی است برای شبهای
تابستان و همچنانکه از نام آن پیداست ،مکان
مناسبی است برای تماشای مهتاب.
این شیوه از ارتباط ساکنان با بهار و مهتاب در
خانههای ایرانی و این شیوه از نامگذاری فضاها در
معماری ایران ،نشانگر احترام اقوام ایرانی به محیط
پیرامون و طبیعت بوده است .مهتابی به عنوان یک
مهتابی خانه طباطبایی واقع بر اطاق 7دری که 2در دیگر در الگو برخوردار از حجمی چهار طرف بسته و دو طرف
مهتابی خانه عطارها
دوطرف 7دری راهروهای ارتباطی را شکل می دهند ،دور نما به ال برای فضای خواب و خلوت خصوصی باز ،معمو ً
صورت 9دری دیده میشوند
اعضای خانه و حالتی غرورآمیز و بلندباال دارد.
125
الگوی بام
(تصویر 5ـ )35بام ،فضایی باز و قابل استفاده در مقیاس خانه ،محله و شهر تصور ما شهروندان امروزی که عمدت ًا در آپارتمان زندگی میکنیم از پشت بام عبارت
ّ
است از سطح انتهایی ساختمان که یا فضای بیفایدهای است که مقداری از لولههای
فاضالب و دودکشهای اتاقها از آن بیرون زده یا از آن برای استقرار تأسیسات
و تجهیزات حرارتی و برودتی استفاده میکنند .در حالی که در خانههای ایرانی،
بام ،فضایی مستقل و سرباز است که از سطوح مختلف مرتبط به هم تشکیل شده
و قسمتهایی از پیرامون آن ،توسط طاقنما و دیوارهای کوتاه محفوظ و محصور
است و همانند مهتابی قابل استفاده در شبهای تابستان میباشد .به عالوه از فراز
آن امکان مشاهده شهر از زوایای مختلف میسر است .در گوشه و کنار بسیاری از
بام چندین خانه به هم مرتبط و سطوح وسیع قابل
شهرها و محلههای ایران ،گاه ِ
استفادهای برای عبور و معاشرت همسایگان و اهالی محله فراهم بوده است.
فضاهای سرپوشیده در خانههای ایرانی دارای اندازه و عملکردهای متنوع هستند، در خانهسازیهای معاصر ،فضاهای بسته شامل اتاقهای مجزا ،بالفاصله پس از
اهمیت فضاهای سرپوشیده ،همسان اهمیت فضاهای باز و بسته میباشد. اتمام فضای باز (حیاط یا خیابان) شروع میشوند .اما در خانههای ایرانی همواره
کوچکترین نوع فضاهای سرپوشیده که تحت عنوان ایوانچه و طاقنما از آن یاد در حد فاصل فضاهای باز و بسته ،فضایی واسط وجود دارد که میتوان آن را
میشود ،عموم ًا در پایین خانه مستقر هستند که یا در حد فاصل اتاقها و حیاط در «سرپوشیده» ( )Covered Spaceنامگذاری نمود .فضاهای سرپوشیده در حد فاصل
ترکیب با در ـ پنجرهها یا در اطراف حیاط شکل میگیرند ،بعد انواع ایوانچه و ایوان فضاهای باز و بسته ،فضاهایی هستند که حضورشان ارتباط تازهای را با طبیعت ،نور
تا آنجا که با تکرار الگوی فضای پوشیده ،یک جبهه حیاط را دستگاه سرپوشیده و اقلیم ،باعث شده و امکانات متفاوتی را برای فعالیتهای اهل خانه و معاشرتهای
تشکیل میدهد. آنان فراهم آورده است.
این ویژگی ،یعنی ارتباط باواسطه فضاها در خانههای ایرانی ،آگاهی ما را به وجود
رابطه متقابل بین شیوه زندگی و سازمان فضایی افزایش میدهد .ویژگی اصلی
(تصوير 5ـ )37انواع فضاهای سرپوشیده در خانههای کاشان
شیوه زندگی آن دوران را میتوان در حریمداشتن هر فعالیت از زندگی مشخص
نمود .وجود فضاهای سرپوشیده ،همانند فضاهای حریم در حد فاصل فضاهای باز
و بسته باعث میشوند تا از درهمشدن و تداخل فضاها جلوگیری شود و از طرف
دیگر اتصال فضایی متناسب با شیوه زندگی برای ترکیب فضاها به وجود آید.
راهرو خانه عباسیان فضای ورودی خانه رواق خانه اصفهانیان ( هـ ـ )9 (شـ)8
127
(تصوير 5ـ )39گونه شناسی انواع ورودی
بـ4 بـ2
ک ـ 12 کـ2
الگوی ایوان
معروفترین فضای سرپوشیده ،ایوان نام دارد .ایوان فضایی است که با ایجاد سایه
هـ ـ 11 هـ ـ 9
و امکان ارتباط مستقیم چشمانداز با درخت و سبزی ،امکان تجربههای متنوعتری
را در مقایسه با فضاهای بسته و باز برای زندگی فراهم میکند.
قدیمیترین الگوی فضایی باقیمانده از نوع سرپوشیده در خانههای ایرانی که تا
اوایل قرن بیستم ،احداث آن از ملزومات خانه به حساب میآمد ،ایوان است .ایوان،
فضایی سرپوشیده و مستقل است با طاقی رفیع که برای مجموعهای از فعالیتهای
کا ـ 7 ر ـ 11
زندگی در نظر گرفته شده است.
ِ
طرف دیگر نیمهبسته و ضلع ِ
طرف ایوان ،باز و مشرف به حیاط است و دو یک
چهارم بسته است .ضلع بسته معمو ً
ال به اتاقهای شاهنشین (متعلق به قلمرو
عمومی) راه دارد که با بازشدن در ـ پنجرههای این اتاق ،فضای شاهنشین با ایوان
ترکیب میشود و امکان تحقق فعالیتهای گسترده را فراهم میکند .دو ضلع دیگر
کا ـ 8 ر ـ 15
به توسط حریمهای عبوری و طاقنماها به فضاهای دیگر مربوط میشود .در برخی
از نمونههای بررسیشده ،ایوان ،در باالخانه مستقر شده است و سازمان فضایی
مستقلی را به خود اختصاص داده است.
شـ3 ک ـ 11
کـ5 کـ4
129
الگوی دستگاه سرپوشیده
در درون فضای سرپوشیده حرکت میکنیم ،پویایی و غنای فضایی را بسیار افزایش در برخی از خانههای ایرانی گاه یک جبهه از خانه به فضاهای سرپوشیده اختصاص
داده است .واژه دستگاه که به مایههای مستقل موسیقی ایران اطالق میشود در مییافته است .در این حالت بر اساس بسط و تنوع ایوانها ،انواع معماری بر اساس
معماری نیز نشانگر استقالل یکی از بناهای متشکل از انواع فضاهای سرپوشیده موضوع فضای سرپوشیده ساخته شده است .دستگاه سرپوشیده شامل انواع
است. پیشانیها ،ایوانها ،گنبدخانهها و حیاطهای کوچک نیمهمسقف میباشد .حضور
طیفهای متنوع نور و حرکتهای باد و تنوع چشماندازها و سایهروشنها آنگاه که
الگوی حوضخانه
در نمونههایی از خانههای ایرانی ،دستگاه سرپوشیده گاه از طریق استقرار یک (تصویر 5ـ )43الگوی دستگاه سرپوشیده در خانه های تاریخی
حوض در زیر گنبدخانه ،ویژگیهای دیگری را عالوه بر آنچه گفته شد چون خنکی، محور آسمان
()section
رطوبت و انعکاس تصاویری متنوع ایجاد میکند .در این حالت مجموعه این فضاها
را حوضخانه مینامند. الیه سوم /بام
در اینجا ،حوض در معماری ایران ،شیوهای انعطافپذیر جهت استقرار آب در درون الیه دوم /باالخانه
فضاهای مختلف است .پژوهشها سه نمونه حضور آب در باالخانه ،در سطح حیاط الیه اول /پایینخانه
حوضخانه خانه اصفهانیان حوضخانه خانه بنی کاظمی حوضخانه خانه سعادت در باالخانه ،کاشان
(کاـ ،)14هم سطح با حیاط (کاـ ،)7در زیرزمین
الگوی هشتی
درهای خانههای ایرانی از بامداد که باز میشوند ،تقریب ًا تا آخر شب میتوانند باز
الیه سوم /بام
آرامشبخش دارد و در صورت نیاز ،امکان اقامت و گفتوگوی دو سه نفره نیز در آن
فراهم است .این فضای ورودی داخل خانه حس یک اتاق را دارد و فضایی مستقل
ال شکل آن مربع ،مستطیل یا هشتگوش است .کف آن اغلب و کامل است و معمو ً
دارای طرح و نقش است و نسبت به فضای درگاه در ارتفاع متفاوتی قرار میگیرد و
نور آن از نورگیری که در سقف تعبیه شده ،تأمین میشود .گرداگرد این فضاها بدنه
( تصویر 5ـ )47فضای ورودی
قرار میگیرد .در اغلب این بدنهها طاقچههایی تعبیه شده که میتوان بر روی آنها
نشست یا وسایل را بر روی آن قرار داد .و از طریق این طاقچهها ،بدنه این فضا جان
مییابد.
در بسیاری از شهرهای ایران به فضای ورودی «هشتی» میگویند .هشتی از مصدر
ِهشتن به معنای گذاردن است .هشتی اولین فضایی از خانه ایرانی است که بدان
فضای ورودی خانه طباطبایی ـ کاشان ( کا ـ )8 وارد میشویم و میتوانیم خستگی وبارمان را به زمین بگذاریم ،استراحت کنیم تا
معلوم شود به کدام فضا برویم یا چه کسی به سراغمان خواهد آمد؛ و ممکن است
مدتی خودمان یا بارمان در آنجا بمانیم .فضای هشتی الگوی رفتوآمد به درون
خانه را تنظیم میکند.
در درون هر هشتی یک یا چند راه ،یک یا چند در وجود دارد .یک راه به باالخانه
بخشه* فضای بعد از سردر و معبر که میرود و از طریق راهپله و راهروها به اتاقهای گوشوار و مهتابی میرسد .باالخانه
مکان مکث و هشتن باروبنه است
فضای ورودی خانه پرداختی ـ کرمان ( ک ـ )9 معادل طبقه دوم عمارت است ،این راه برای کسانی است که قرار نیست به درون
خانه و به حیاطها داخل شوند .یک راه هم به حیاط میرسد .اگر در درون هشتی
* Spatial Sequences ایستاده باشیم و همه درهای مستقر در دیوارهای پیرامون هشتی بسته باشند از
131
الگوهای فضاهای بسته
فضای بسته یکی از انواع فضاهای موجود در معماری ایران است .پژوهش معماری
در دوره پیش از اسالم هم مؤید حضور سهگونه فضای باز ،بسته و پوشیده به طور
همزمان و هممکان میباشد .فضای بسته به اتفاق فضای باز و پوشیده معنا و کارکرد
(تصویر 5ـ )48گونه شناسی انواع فضاهای بسته پیدا میکرده و این وضعیت در معماری دوره اسالمی نیز ادامه داشته است.
هر سه عنصر سقف ،کف ،دیوار و تمامی اجزای در ،در ـ پنجره و روزن برای شکلگیری
فضاهای بسته مورد استفاده قرار میگرفته است .فضاهای بسته طیفهای متنوعی
دارد و با توجه به مقیاسهای اندازهگیری نامهای گوناگون بدانها اطالق میشود.
الگوی زیرزمین
در سازمان فضایی خانههای تاریخی ،شبکه محورهای آسمان و زمین ،محل استقرار
هـ ـ 2 کا ـ 2 رـ2
جزءفضاهای باالتر از حیاط را مشخص میکنند .سازمان فضایی خانههای تاریخی
همزمان و هممکان ،به منظور صرفهجویی انرژی از طریق تنیدن در محیط و یگانه
شدن با طبیعت« ،محور زیرزمین» را جهت بسط فضایی مورد بهرهوری قرار داده و
جزءفضاهای زیرزمین ،در زیر الیههای فضایی پیرامون حیاط شامل پایینخانه و
باالخانه مستقر شدهاند.
زیرزمین در زیر پایینخانه قرار دارد و نور و هوای مورد نیاز خود را از حیاط تأمین
هـ ـ 1 بـ7 بـ4
میکند .زیرزمین در شش شهر مورد بررسی ،بخشی از سازمان فضایی خانههای
تاریخی را تشکیل داده و در دو شهر همدان و کاشان ،این فضا به ترتیب ،سیزان
( )seyzànو سرداب ( )sardàbخوانده میشده است .توجه به این نکته ضروریست
که زیرزمین با درنظر گرفتن مختصات شبکه فضایی سرزمین در هر شهر محاسبه و
احداث شده است .برای احداث زیرزمین موارد زیر در نظر گرفته میشده است:
بـ6
−ابعاد قطعه زمین؛
ر ـ 14 کا ـ 3
−شیب زمین؛
−بهرهوری از الگوی حیاط در خاک؛
−جنس خاک برای تأمین درجه حرارتهای متنوع و مطبوع؛
−نزدیکی بهآبهای جاری زیرزمینی (مسیر قناتها)؛
−برقراری ارتباط با حیاط (نور و تهویه)؛
کـ7 ک ـ 11 هـ ـ 10 −بارگذاریهای طبقههای فوقانی؛
133
انواع الگوهای اتاق کم بوده ،روکار زیرزمین سفید میشده است .در مواقعی که مقاومت خاک اجازه
اتاق در خانههای ایرانی ،فضایی است بسته و محصور که برای تأمین خلوتهای ِ
خاک مستقر بر سازه کنده شده و سازه به طور طبیعی از دل میداده ،تزیینات روی
خصوصی و برقراری روابط جمعی در نظر گرفته شده است .اتاق در خانههای تاریخی خاک بیرون میآمده است .واژه «کند» که برای معماریهای صخرهای و حفرهای
به مثابه یک سازمان فضایی مستقل شکل میگیرد که درنظام سازمان فضایی کل ایران مانند روستایی میمند و ...استفاده میشود در اینجا نمادی از کندهکاری
خانه و در ترکیب با سایر فضاها معنا داشته و مورد استفاده قرار میگیرد. روی خاک و کنده شدن خاک است.
فضاهای پشتیبانیکننده که طیف متنوعی از پستو ،دوالب و دوالبچه را در بر احداث زیرزمین باعث میشده تا:
میگیرد ،بخشی از الگوی هر اتاق است .مسیر دسترسی به هر اتاق از طریق تعدادی _ آگاهی از ویژگیهای خاک و زیرزمینی که بنا بر آن مستقر است افزایش یابد ،تا
پله در راهروها به صورت جداگانه تعریف میشود و استقالل سازمان فضایی اتاق را آنجا که فاصله آبهای جاری زیر زمین (کوره و قنوات) محاسبه میشده و امکان
تحکیم میکند. دسترسی به آن به شیوهای معمارانه تأمین میشده است؛
عناصر معماری به کار گرفتهشده در تعریف حدود اتاق نیز ،از سطوح صاف فراتر _ بدون استفاده از انرژیهای غیرقابل جبران ،خنکی مورد نیاز تأمین شود؛
رفته و به توان سازمان فضایی اتاق و غنای آن میافزیند .دیوارها در اتاقهای _ فضای زیرزمین بر حسب حجم(مترمکعب) با مساحت قطعه زمین ،شیب و نیاز
خانههای تاریخی یک سطح صاف جداکننده نیستند و بر حسب جایگاهشان در صاحبخانه رابطه مستقیم داشته و از این رو فضاهای مفیدی جهت استفاده و انبار
سازمان فضایی خانه و نقشی که در طیف فضای خصوصی تا عمومی دارند ،از طریق کردن در زیرزمین تأمین میشده است.
درها در چندین جبهه اتاق ،با فضاهای مجاور امکان ترکیب برایشان فراهم شده
و برای اتاقهایی که در جلوسرا قرار گرفتهاند یک جبهه از اتاق برای بسط نوری و
چشماندازی به حیاط در نظر گرفته شده است.
(تصویر 5ـ )50الگوی زیرزمین در خانه های تاریخی
سطح دیوار در اتاقهای خانههای تاریخی نیز ،نسبت به شیوه زندگی بیتفاوت محور آسمان
()section
نبوده و طاقچهها و رفها به عنوان بخشی از الگوی دیوار در اتاق ،فضایی را برای
قرار گرفتن اشیای مورد نیاز و همچنین تأمین فضایی برای بهرهگیری از اشیا در الیه سوم /بام
آرایش اتاق فراهم کرده و اینچنین دیوار اتاقها جان یافته است. الیه دوم /باالخانه
عمومی ،انواع گوناگونی داشته و بر این اساس در سازمان فضایی خانه در جایگاههای
محور زمین
ال خصوصی تا کام ً
ال متفاوتی قرار میگرفتهاند .در اینجا در حد فاصل قلمروهای کام ً حیاط الیه اول الیه الیه آخر
()plan
جلوسرا میانی عقب سرا
عمومی ،چهار نوع اتاق معرفی میشود.
اتاقهایی که به عنوان قلمروهای خصوصیتر مورد استفاده قرار میگیرند ،اگر در
پایینخانه باشند «پساتاق» و اگر در باالخانه باشند «گوشوار» نام دارند .در پشت
اتاقهای مشرف به حیاط در پایینخانه ،اتاقی که از چشمانداز و رفتوآمد کمتری
برخوردار است ،پساتاق نامیده میشود .پساتاق ضمن برخورداری از خلوت و (تصویر 5ـ )51الگوی گوشوار در خانه های تاریخی
محور آسمان
نور غیر مستقیم ،امکان ترکیب با یک اتاق متعلق به قلمرو نیمهعمومی و فضاهای ()section
نوع دوم اتاقهایی هستند که در اختیار قلمرو نیمهخصوصی قرار دارند و عمدت ًا در الیه اول /پایینخانه
پایینخانه واقع شدهاند .اتاقهای سهدری نمونهای از این گروه هستند .در برخی محور زمین
حیاط ()plan
موارد ،خاصه اتاقهای آفتابگیر زمستانی که هماندازه با سهدریها هستند ،دو درـ الیه اول
جلوسرا
الیه
میانی
الیه آخر
عقب سرا
پنجر ه دارند .در میان دو در ـ پنجره یک چراغگاه تعبیه شده که شامگاهان با قرار
ی میباشند و
سهدری ،پنجدری و هفتدری .اتاقهای دودری اتاقهای خصوص
سهدری برای نشیمن خانواده و پنجدری برای پذیرایی و میهمانی.
اتاقهای بزرگتر ،معمو ً
ال طاقی مرتفعتر دارند .اتاقهای مرتفع یا شاهنشینها از
طریق درگاههای میانی با اتاقهای کوچکتر و در ارتفاع با اتاقهای گوشوار ارتباط
دارند.
(تصویر 5ـ )54الگوی پنج دری در خانه های تاریخی محور آسمان
(تصویر 5ـ )52الگوی پس اتاق در خانه های تاریخی
محور آسمان ()section
()section
محور زمین
محور زمین حیاط ()plan
الیه اول الیه الیه آخر
حیاط ()plan
الیه اول الیه الیه آخر جلوسرا میانی عقب سرا
جلوسرا میانی عقب سرا
بسط فضایی اتاق و پس اتاق ـ پالن خانه عطارها ،کاشان ( کاـ )2
پالن خانه عاطفی نژاد ،کرمان ( ک ـ ) 3ـ بسط فضایی پنج دری به اتاق های دودری در اطراف
اتاق
135
معیارهای سازمانیابی فضا در خانههای تاریخی بخشسوم
در سازمان فضایی خانههای تاریخی ،شکلگیری هر جزء از فضاهای این خانهها
به شیوهای چندجانبه به شکلگیری اجزای دیگر از فضاها ،مرتبط است .نه تنها
انواع فضاهای باز ،بسته و پوشیده مرتبط با هم شکل میگیرند ،همدیگر را تعریف
میکنند ،با هم ترکیب میشوند و توانهای یکدیگر را در بسط فضایی تقویت
میکنند ،بلکه انواع جزء فضاهای متعلق به گونههای پوشیده ،باز و بسته نیز در
ارتباط با هم سازمان مییابند.
بدین ترتیب ،سازماندهی فضا در خانههای تاریخی ،ارتباط چندجانبه فضاها با
یکدیگر است .بر اساس چنین شیوهای از تعریف وترکیب فضا ،امکان تجربههای
گوناگون برای حضور آدمی فراهم میشده است .در این خانهها ،تجربههای متنوع
فضایی آدمی بسط مییافته است و بسط آدمی به تحقق احساس آزادی ،تفکر و
خالقیت منجر میشده است.
سازمان فضایی خانههای ایرانی در برابر نیازمندیها و دگرگونیهای شیوه زندگی
بسیار انعطافپذیر است .هیچ فضایی در این خانهها در خود تمامشده و مسدود
نیست .هر فضایی در عین استقالل ،امکان ترکیب با پیرامون خود را دارد .دو فضای
مستقل مانند سهدری و پساتاق میتوانند یک فضای بزرگتر را برای فعالیتها و
تجمع بزرگتری تشکیل دهند یا چند فضای مستقل مانند دودریها ،شاهنشین و
گوشوارها ،میتوانند یک فضای خیلی بزرگ را شکل دهند و دست آخر حوضخانه و
اتاقها و حیاط و شاهنشین میتوانند با هم ترکیب شوند و حداکثر گنجایش فضایی
خانه را به نمایش درآورند و برای استفاده آماده سازند .بدینترتیب ،همه قسمتها
و فضاهای متعلق به قلمرو خصوصی میتوانند با قلمرو عمومی ترکیب شوند .از
طریق وجود درگاههای میانی تعبیه شده بین این فضاها و حریمهای عبوری یا
آویزانکردن پردههای سراسری و یا گشودن ارسیها و در ـ پنجرهها ،فضاهای
مستقل خصوصی با فضاهای عمومی ترکیب میشوند .در ادبیات و فرهنگ واژگان
معماری ،این شیوه از استقالل و در هم شدن فضاها ،نمایانگر توانایی سازمان
فضایی هر بنا در انعطافپذیری محسوب میشود.
استوارترین ضابطه جهت سازماندهی فضاهای خانههای تاریخی ،در شش شهر
مورد بررسی ،در نظر گرفتن همزمان بیرون و درون میباشد .بر اساس تجربه ،دانش
و ذهن معمار ایرانی ،در نظرگرفتن فضای بسته بدون فضاهای باز و پوشیده ممکن
نبوده است .در این ضابطه ،که بدون استثنا در تمامی خانههای تاریخی توسط این
معماران رعایت شده ،سازمانیابی توأمان فضاهای باز ،پوشیده و بسته مد نظر بوده
است .در این رابطه فضاهای پوشیده در حد فاصل این دو گونه فضا ،نقش مفصل و
اتصال را بر عهده داشتهاند .بدین ترتیب ،برای معماران آن دوران فرقی نمیکرده
که خانهای که میسازند در یک قطعه زمین بزرگ قرار دارد یا یک قطعه کوچک.
تعداد اتاق و انواع جزءفضاها میبایست به طور متقابل با در نظرگرفتن جبهههای
137
خود میسر میشد. قلمرو حد فاصل ،یا خانوادگی شامل فضاهایی مانند حیاط ،اتاق دستی و حوضخانه
تأثیر این دو بر هم یعنی شبکه سهبعدی فضایی و حریمهای عمومی و خصوصی که میباشد .در آنها فعالیتهایی مانند جمعشدن خانواده با هم و با تعداد اندکی از
ناملموس و نامرئی هستند به صورت ترکیب الیههای فضایی افقی و عمودی ملموس دوستان و بستگان نزدیک و همچنین کارهای خانه و شخصی ،انجام میگیرد.
و مرئی شده است .به نحوی که یک فضای توانا با بیشترین قابلیت ترکیب و بسط، قلمرو خصوصی ،شامل فضاهایی مانند پساتاق ،دودری و پسسرداب میباشد ،با
مانند حیاط یا حوضخانه یا شاهنشین در مرکز و الیههای فضایی بر حسب موقعیت فعالیتهایی مانند خلوت ،استراحت ،خواب ،مطالعه و حضور یک یا دو نفر در فضا.
زمین و استقرار بنا در اطراف این فضا قرار میگرفتند .به این ترتیب معماری ایران خانههای ایرانی ساختهشده تا پیش از سال 1300شمسی ،انعکاس فضایی مفهوم
بیشتر معماری مقاطع و شبکههای فضایی است. درون بودند .درون در مقابل بیرون خانه ،شهر و بیرون شهر .درون یعنی قلمرو
مث ً
ال حیاط به عنوان یک نمونه فضای باز محصور از چهارطرف با قابلیت ترکیب ال خصوصی اعضای خانواده .درون یعنی امکان تأمین خلوت خصوصی و قلمرو کام ً
و بسط از چهارسو با امکان در بر گرفتن انواع فعالیتهای روزانه ،هفتگی ،ماهانه برای یک نفر و بیشتر .خانه ایرانی مکانی بود که در آن میتوانستیم آرامش از
و ساالنه اعضای خانواده ،در مرکز شبکه سهبعدی قرار میگرفته است .اولین دسترفته در طول روز را بازیابیم و خود را برای بازگشتن خالق به جامعه آماده
الیه فضایی به جلوسرا معروف است .پس از این الیه ،هر چه از حیاط در محور سازیم .خانه خلوتی را مهیا میکرد که در آن دیدار خانواده در مطلوبترین حالت
(تصوير 5ـ )57قلمرو عمومی و خصوصی در خانه ايرانی ـ نمونه خانه عطارها (كا ـ )2پيش از 1300
139
فصل 5 140
فصل ششم:
گونه شناسی سازمان فضایی خانه های معاصر
مقدمه
بخش اول:
سازمان فضایی خانه های معاصر
الگوهای فضایی و دگرگونی آنها در خانه های معاصر
الگوهای فضاهای باز
الگوهای فضاهای پوشیده
الگوهای فضاهای بسته
گروه بندی فضاهای بسته خانههای معاصر :الف ـ فضاهای درهم /ب ـ فضاهای مجزا :اتاق های خواب /آشپزخانه /سرویس های بهداشتی
بخش دوم:
ویژگیهای سازمان فضایی خانههای معاصر(بررسی تطبیقی)
ادراک فضایی در خانههای معاصر
حضور فضاهای باز ،بسته و پوشیده
مفهوم درون در خانه های معاصر
خانه های معاصر و شیوه زندگی
141
معیارهای بررسی گونهشناسی معماری خانههای معاصر ،بر اساس نتایج گونهشناسی
سازمان فضایی خانههای تاریخی و نتایج حاصل از پرسشگری از ساکنان خانههای
مقدمه
معاصر سکونت ،دو واژه خانه و واحد
ِ معاصر ،تدوین و تنظیم شده اند .در وضعیت
مسکونی هر دو برای خانههای معاصر در نظر گرفته شدهاند .یک مجتمع مسکونی
که شامل تعدادی واحد مسکونی میباشد نیز ،به عنوان یک سازمان فضایی سکونتی
شامل این بررسی میباشد.
اصلیترین وضعیت سازمان فضایی خانههای تاریخی ،حضورهمزمان و هممکان
فضاهای باز ،پوشیده و بسته و انواع ترکیب آنها در قالب الگوهای فضایی توانمند
بود .در این فصل از کتاب نیز ،به منظور بهرهوری از نتایج تطبیقی این پژوهش،
سازمان فضایی خانههای معاصر ،با توجه به حضور و چگونگی تعریف و ترکیب
فضای باز ،پوشیده و بسته و پیدایش الگوهای جدید مورد بررسی قرار میگیرد.
در بخش اول حدود 60نمونه از خانههای معاصر ،بر اساس معیارهای توانمندسازی
فضا در شبکه فضایی بنا ،گونهشناسی شدهاند .بر اساس چگونگی ترکیب سه عنصر
تعریفکننده فضا یعنی سقف ،کف و دیوار و ایجاد انواع فضاهای باز ،پوشیده و
بسته ،بررسی گونهشناسی بسط یافته است .ارکان اصلی تشکیلدهنده سازمان
فضایی خانههای معاصر در محدوده این بررسی هنوز ،حیاط و بنا هستند .1در
.1با توجه به اینکه فاصله زمانی میان پژوهش انجامشده و چاپ کتاب یازدهسال میباشد ،لذا عمر یک
خانه معاصر یا واحد مسکونی مورد نظر در این کتاب ،در حد فاصل سالهای 1340-1376میباشد.
در این حد فاصل ،هنور حیاطها یا فضاهای باز خانههای معاصر به طور کامل نقش خود را از دست
نداده بودند .واحدهای مسکونی واقع در مجتمعها ،در اکثر مواقع فاقد فضای باز اختصاصی بودند.
حیاط یا فضای باز متعلق به چند واحد مسکونی بوده و هر واحد مسکونی حداکثر از یک بالکن یا فضای
سرپوشیده برخوردار بود.
143
سازمان فضایی خانههای معاصر
سازمان فضایی خانههای معاصر شهری در طول سالیان گذشته تغییرات بسیاری
بخشاول
کرده است .این تغییرات ،با توجه به روند سریع و حجیم شهرنشینی در کشور
از سال 1340به بعد در وضعیتی شتابان و مقیاس انبوه صورت گرفت .تغییرات
سازمان فضایی خانههای معاصر بیشتر بر بستر پاسخگویی به همجواری با
خیایانهای سواره و پذیرش اتومبیل به درون خانهها روی داد .در این فرایند
استفاده از الگوهای فضایی که قرنها پاسخگوی نیازهای فرهنگی و اجتماعی اقوام
ایرانی بودند ،پیدرپی کاهش یافت تا اینکه از سال 1340به بعد ،فراموشی شتابی
فزاینده گرفت .سازمان فضایی خانههای معاصر در اکثر موارد ،به دو قسمت حیاط
و بنا خالصه میشود .حیاط ،فضاهایی باز در حد فاصل معبر و بنا یا میان بناهای دو
قطعه شمالی و جنوبی است .بنا یا قسمت ساختهشدهدر خانههای معاصر ،عمدت ًا
شامل فضاهای بسته (اتاقها و راهروها) است و ندرت ًا فضاهای پوشیده (ایوانها و
بالکنهای مسقّ ف) یا فضاهای باز (بامها و بالکنها )1را شامل میشود .فضاهای بسته
عموم ًا در درون دو جبهه دیوار سرتاسری مسدود و دارای دو جبهه نما میباشند.
در این فرایند ،گرایش غالب تفکیک زمین به سمت مستطیلهای کشیده میل کرده
و تا امروز (دهه 80هجری شمسی) هیچ معیار و ضابطهای برای حفظ تناسب میان
ِ
موارد قابل توجهی ،عرض «مستطیل ملکی» وجود ندارد به نحوی که در
ِ اضالع این
قطعه زمین بیش از دهها بار کوچکتر از طول آن میباشد .جهت استقرار نیز در
ِ
مورد بررسی در اکثر موارد ،شمالی ـ جنوبی با چرخش اندکی به سمت شش شهر
قبله بوده و خیابانها و معابر سواره نیز ،عمدت ًا در دو جهت شمالی ـ جنوبی و شرقی
ـ غربی احداث شدهاند .شهرهای کشور از سالهای 1340به این طرف ،عمدت ًا با
رشدی مسکونی با قطعهبندی مستطیلهای نامتناسب و کشیده با دسترسی به
خیابانهای شرقی ـ غربی و شمالی ـ جنوبی ،در پیرامون شهرهای ایرانی بر اراضی
بایر و کشاورزی پراکنده شدهاند.
.1بالکن واژهایست به معنای فضای باز جلوی اطاق ،باالتر از طبقه همکف .بررسیهای مقدماتی نشان
میدهد که با توجه به اطالق واژه باالخانه به طبقه باالتر از همکف ،در بخش زیادی از فرهنگهای
معماری ایران (شمال ،مرکز و جنوب) به نظر میرسد ریشه کلمه بالکن میتواند واژه باالخانه باشد.
این موضوع باید جداگانه مورد پژوهش قرار گیرد.
145
بوشهر
ورودی
نورگیر
بـ5 بـ3 بـ2
آشپزخانه
اتاق خواب
سرویس بهداشتی
انباری
بالکن
حیاط خلوت
حیاط
بـ4 بـ1
1ـ گونهشناسی انواع جزءفضاها در خانههای معاصر
2ـ گونهشناسی نماهای خانههای معاصر
رشت 3ـ گونهشناسی انواع «حیاط» در خانههای معاصر
4ـ گونهشناسی تراس و بالکن
ورودی خانهها
ِ 5ـ گونهشناسی فضای پله و
6ـ گونهشناسی پاسیوها و نورگیرها در خانههای معاصر
7ـ گونهشناسی فضاهای درهم و ارزیابی توانمندی فضایی آنها
8ـ گونهشناسی توان ترکیب و تعریف فضاهای درهم
9ـ گونهشناسی اتاقهای خواب در خانههای معاصر
10ـ گونهشناسی آشپزخانه در خانههای معاصر
11ـ گونهشناسی نحوه استقرار درها پیرامون فضاهای درهم و مجزا
12ـ گونهشناسی ارتباط در و دیوار
رـ5 رـ1
کـ2
کـ3
شـ5 شـ4 شـ1
همدان کاشان
هـ ـ 4 هـ ـ 2 هـ ـ 3 کا ـ 5 کا ـ 4 کا ـ 3
147
بوشهر
رشت
رـ3 رـ2
رـ1
رـ5 رـ4
همدان کاشان
هـ ـ 1 هـ ـ 1 هـ ـ 2 کا ـ 6 کا ـ 8 کا ـ 9
هـ ـ 3 هـ ـ 2 کا ـ 2 کا ـ 3 کا ـ 4
هـ ـ 3 هـ ـ 5 هـ ـ 5 کا ـ 5 کا ـ 1 کا ـ 7
149
الگوهای فضاهای باز
باقی میمانند .به عالوه ،کف این حیاط با توجه به شیوه زندگی معاصر ،به محل در اکثر قریب به اتفاق خانههای معاصر ،حیاط در یک طرف ،و بنا در طرف دیگر
توقف اتومبیل یا رمپ اتومبیل برای دسترسی به پارکینگ و مسیر عبور ورود به بنا از زمین ملکی واقع شده است .بدین ترتیب ،حیاط با یک جبهه از
ِ در درون قطعه
خیابان اختصاص یافته است .از این جهت کف حیاطها چندتکه و چندپاره شدهاند بنا ارتباط برقرار میکند .تعریفشدن فضای باز توسط فضاهای بسته و پوشیده و
ی بماند به گل ،بوته ،باغچه و حوضچه و «قوطی گل» اختصاص داده
و اگر جایی باق دیوارهایی که از طراحی معمارانه برخوردارند ،مرجعیت خود را در خانههای معاصر
خواهد شد. از دست دادهاند .در اکثر نمونههایی که حیاط در یک طرف و بنا در طرف دیگر قرار
ی مانده ،دو الگوی فضاهای باز حیاطهای شمالی و
آنچه از الگوهای فضاهای باز باق دارد ،دوگونه حیاط قابل شناسایی است ،اول حیاطهایی که دو بدنه بنا و دو بدنه
حیاطهای جنوبی میباشد .حیاطهای جنوبی از درجه محصوریت بیشتر و ِاشراف دیوار آنها را در بر گرفته و به طور مستقیم به خیابان راه ندارند و دوم ،حیاطهایی
ک طرف حضور اتومبیل و عبور و مرور در آنها
کمتر برخوردارند .به همین دلیل از ی مسطح کوتاه محصور شدهاند و به طورِ که به وسیله یک بدنه بنا و سه بدنه دیوار
کمتر است و از طرف دیگر ،امکان کاشت گل و گیاه و درخت در آنها وجود دارد .در مستقیم همجوار با خیابان هستند .این دیوارها ،عمدت ًا در امتداد دیوارهای بنا در
حیاط خانههای شمالی ،تنها یک دیوار مسطح حیاط را از معبر جدا میکند و این طبقه همکف یا دیوارهای پیرامون پیلوتی قرار دارند و چنانچه ساختمان بیش از
دیوار به خاطر فقدان عمق و ارتفاع در تعریف از داخل و تعریف خیابان از خارج نقشی ارتفاع کوتا ِه کمتر از یکطبقه
ِ یکطبقه باشد ،دیوارهای پیرامون حیاط ،در همان
حياط در یک طرف خانه ( ش ـ )2 حياط در دو طرف خانه ( ش ـ )3 حياط در چهارطرف خانه ( کا ـ )5 حياط در سه طرف خانه ( ب ـ )2
( تصویر 6ـ )4الگوی متداول در طبقه همکف ،حیاط و ایوان خانه های جنوبی ـ رشت
1ـ گونهشناسی انواع جزءفضاها در خانههای معاصر
2ـ گونهشناسی نماهای خانههای معاصر
3ـ گونهشناسی انواع «حیاط» در خانههای معاصر
4ـ گونهشناسی تراس و بالکن
ورودی خانهها
ِ 5ـ گونهشناسی فضای پله و
6ـ گونهشناسی پاسیوها و نورگیرها در خانههای معاصر
7ـ گونهشناسی فضاهای درهم و ارزیابی توانمندی فضایی آنها
8ـ گونهشناسی توان ترکیب و تعریف فضاهای درهم
9ـ گونهشناسی اتاقهای خواب در خانههای معاصر
10ـ گونهشناسی آشپزخانه در خانههای معاصر
11ـ گونهشناسی نحوه استقرار درها پیرامون فضاهای درهم و مجزا
12ـ گونهشناسی ارتباط در و دیوار
( تصویر 6ـ )5گونه شناسی تراس و بالکن در خانههای معاصر ( 70ـ )1340
151
گروهبندی فضاهای بسته خانههای معاصر الگوهای فضاهای بسته
بررسیهای گونهشناسی گواهی میدهند که فضاهای بسته در سازمان فضایی در خانه های معاصر با توجه به طرز قرارگیری قسمت بسته (بنا) و قسمت با ِز (حیاط)
خانههای معاصر از دو گروه فضاهای درهم و مجزا تشکیل شدهاند: ساختمان در قطعه زمین ملکی ،ورود به قسمت بسته به دو شکل صورت می گیرد.
_ فضاهای درهم شامل :ورودی ،عبوریها ،نشیمن،نهارخوری و پذیرایی؛ ورود به خانههایی که معبر در جنوب قطعه زمین قرار دارد و قسمت بسته آنها در
_ فضاهای مجزا شامل :آشپزخانه ،اتاق یا اتاقهای خواب ،حمام و دستشویی و سمت شمالی قطعه زمین واقع شدهاست ،از طریق حیاط صورت میگیرد .در برخی
انباری. از خانهها و مجتمعهای مسکونی پس از ورود به حیاط ،به پیلوتی میرسیم .پیلوتی
تحوالت هر گروه از فضاهای درهم و مجزا به همراه تأسیسات و اشیای مرتبط با آنها، بسط حیاط است و در زیر قسمت بسته قرار دارد .بعد از طریق پله یا آسانسور به
خود نیازمند بررسی جداگانهای میباشد ،لیکن در این کتاب این فضاها از نقطهنظر سطوح باالتر رفته و توسط راهروها به د ِر ورودی خانه میرسیم .در خانههایی که
چگونگی بهرهمندی از شیوههای توانمندسازی فضا یعنی شیوههای تعریف ،ترکیب معبر ،در شمال قطعه زمین قرار گرفته ،و قسمت بسته آنها نیز در سمت شمال
و تشخص فضا مورد بررسی قرار میگیرند. زمین واقع شدهاست ،ورودی اصلی ،در قسمت بسته ساختمان است و پس از عبور
از ورودی اصلی ،به سرسرا یا پیلوت وارد شده و مجدد ًا توسط راهپله یا آسانسور به
الف ـ فضاهای درهم سطوح باالتر میرویم .در مواردی پس از ورود به خانه از سمت شمال ،فضای باز
ویژگی گروه فضاهای درهم ،فقدان تعریف برای جزءفضاهای موجود در این گروه کوچکی قرار دارد که بعض ًا برای استقرار جعبه پله در نظر گرفته شدهاست.
ِ
حدود فضایی ورودی،نهارخوری و پذیرایی روشن نیست و سعی شده از میباشد. در داخل خانه ،ورودی ،فضای مربوط به خود را ندارد و اگر هم در حد فاصل دیوار
طریق چیدن اشیا و مبلمان ،محدودههای فضایی ،تعریف یا تکلیف شود .حریمهای دو اتاق قرار گیرد ،تعریف مشخص ندارد .در نمونههای آپارتمانی مطالعهشده ،د ِر
عبوری حذف شده و با فضاهای درهم مخلوط شدهاند .بنابراین ،فضاهای درهم ورودی به پاگرد چسبیده و چون داخل میشویم ،هیچگونه حد و مرزی برای در و
چند جزءفضایی نیستند که به صورت ترکیب با یکدیگر طراحی شده باشند و درعین ورودی خانه موجود نیست ،در سایر نمونهها نیز درها ،حتی فضای چرخش
ِ فضای
حال از استقالل برخوردار باشند .در اغلب موارد بسط چشماندازی و نوری نیز برای کافی ندارند.
این فضاهای درهم که بخش عمومیتر خانه میباشد ،فراهم نشده است.
تنها نمونهای از قابلیت کارایی بسط فضایی در خانههای معاصر که در عین تعریف
داشتن ،امکان بسط آنها به یکدیگر را نیز فراهم میکند ،آشپزخانههایی است که
( تصویر 6ـ )6گونه شناسی پله ،پاگرد و ورودی در خانههای معاصر ( 70ـ )1340
کا ـ 4 رـ5 کا ـ 1 هـ ـ3 هـ ـ 2 رـ3
کا ـ 3 ( تصویر 6ـ ) 7گونه شناسی نورگیر ( پاسیو ) و موقعیت آن در خانههای معاصر ( 70ـ )1340
153
( تصویر 6ـ )9
ارزیابی توان ترکیب و تعریف فضاهای درهم در خانه های معاصر
فضاهای درهم
فضاهای مفید
فضاهای پوشیده
فضاهای باز
جداره ها جداره ها
امتدادهای تعریف کننده فضا
تعریف فضایی تعریف فضایی
همدان(هـ ـ)3
شیراز(ش ـ )3
شیراز(ش ـ )1
کرمان (ک ـ )2
155
بـفضاهای مجزا
( تصویر 6ـ )10گونه شناسی اتاق های خواب در خانههای معاصر ( 1370ـ )1340
همچنانکه آمد ،به غیر از فضاهای پذیرایی و نهارخوری
و عبوریهای متصل به این فضاها که بالفاصله پس از
ورود به خانه دیده میشوند ،بقیه خانه از فضاهایی
تشکیل شده که توسط دیوار یا تیغه به صورت مجزا
قابل شناسایی هستند .فضاهایی مانند اتاق خواب،
حمام ،دستشویی و آشپزخانههایی که با فضاهای
درهم ترکیب نشدهاند .برخی از فضاهای مجزا مانند
اتاقهای خواب و سرویسهای بهداشتی در این
کتاب بررسی میشوند:
کـ1 کـ4 هـ ـ 1
•اتاقهای خواب
معرف
تعداد اتاقهای خواب در خانههای معاصرّ ،
بزرگی و کوچکی و جاداری واحد مسکونی است .به
عالوه علیرغم کوچکی یا بزرگی اتاقهای خواب،
تعداد بیشتر آنها میتواند پاسخگوی تقاضای
خلوت فضایی تعداد بیشتری از اعضای خانواده
باشد .سرمایهگذاران ساختوسازهای مسکونی به
شـ4 هـ ـ 3 شـ1 ویژه در پروژههای انبوهسازی و آپارتمانسازی ،به
معمارانی سفارش کار میدهند که در مساحت کمتر،
تعداد اتاق خواب بیشتر طراحی کنند و شهرداری و
ضوابط و مقررات ،منعی برای هر چه کوچکترشدن
اتاق خوابها ندارد .در خانههای معاصر ،اتاقهای
معرف فضای خلوت هستند .اگرچه در اکثر
خوابّ ،
نمونهها ،این فضاها ،همجوار با کوچه یا خیابان
بوده و از سروصدا ،گردوغبار ،آلودگی هوا و ِاشراف
بیرون در امان نیستند .در نمونههای بررسیشده،
بـ3 بـ1 کا ـ 1
اتاقهای خواب ،به طور متوسط در حدود یک سوم
دوم کل زیر بنای واحدهای مسکونی خانههای
تا یک ِ
معاصر را اشغال میکنند و خود به طور دائم در
اشغال تختخوابها و اشیایی هستند که به طور
متوسط بیش از نیم تا دو سوم سطح اتاقها را در
اختیار دارند .به خاطر حضور اشیا ،اتاقهای خواب،
اکثر ًا برای خوابیدن مورد استفاده قرار میگیرند و
کام ً
ال تکعملکردی شدهاند و این وضعیت منجر به
رـ1 رـ4 کا ـ 6 بالاستفاده ماندن حدود یک سوم از فضاهای خانه
•آشپزخانه
در بررسی فضای آشپزخانه ،در ابتدا ،بر اساس یک
شـ1 شـ5 شـ2 بررسی تاریخی که در فرایند پژوهش گذار از خانههای
تاریخی به خانههای معاصر بدان دست یافتهایم،
وضعیت حرکت و جابهجایی آشپزخانه از گوشه حیاط
و زیرزمین به درون بنا را معرفی میکنیم.
وپز) از گوشهای در
انتقال مطبخ (فضای طبخ و پخت َ
زیرزمین سازمان فضایی خانههای تاریخی ،به درون
ِ
سازمان فضایی خانههای معاصر ،در مکانی نزدیک
به فضاهای نشیمن و خواب ،تحول مهمی در مسیر
ایجاد آسایش و راحتی شیوه زندگی معاصر محسوب
کـ3 کـ1 بـ4
میشود.
پس از انتقال آشپزخانه به داخل بنا (قسمت بسته) و
مستقر شدن در جوار فضاهای نشیمن و مجهز شدن
آن از طریق افزایش گنجهها ،شیرآالت ،لگنها،
ماشینآالت ،چراغها ،رنگها ،مبلمان و از این
قبیل ،ارتباط فضایی آشپزخانه با فضاهای همجوار
نیز ،متحول شد.
157
نیست که به منظور نقد و ارزیابی ،آن را پدیدهای واردشده از غرب در نظر بگیریم. مکانیابی آشپزخانه در درون قسمت بسته سازمان فضایی خانههای معاصر،
طراحی آشپزخانه باز میتواند از شیوههای توانمندسازی در معماری خانههای مسیرهای مختلفی را طی کرده است .در یک مسیر،آشپزخانه ابتدا به سمت د ِر
تاریخی تبعیت کند و از کیفیت مناسب برخوردار باشد .سیر تحول آشپزخانه در ورودی اصلی خانه نزدیک شد تا مواد خام خریداریشده از بیرون منزل سریعتر به
ایران ،پژوهش مستقلی را طلب میکند. آشپزخانه منتقل شوند .در مسیر دیگر ،به ناحیه امن و بخش میانی قسمت بسته
( ن .ک به تصویر 6ـ )24آورده شد .با تعبیه پاسیو و نورگیر از امکان روشنایی و
•سرویسهای بهداشتی تهویه طبیعی برخوردار شد .اما مهمترین گرایش استقرار این فضا در کنار فضایی
بر اساس نمونههای بررسیشده ،آبریزگاه و دستشوییهای جدید ،عموم ًا به طور بود که به صرف غذا اختصاص داده شده بود و امروزه بدان نهارخوری میگویند .در
مشترک در یک اتاقک طراحی میشوند .اتاقکهای بهداشتی بسیار کمفضا و تنگ همین مورد اخیر ،در ابتدا کوشش شد که از طریق یک دریچه تعبیهشده در دیوار
هستند .به نحوی که به هنگام ورود یا خروج ،در به راحتی نمیچرخد ،آدمی به ی ،دسترسی الزم بین این دو فضا تأمین شود.
مشترک بین آشپزخانه و نهارخور
راحتی عبور نمیکند و معمو ً
ال به نور و تهویه مصنوعی نیاز دارند .به همین دلیل برای سپس دریچه به یک بازشو کامل تبدیل شد و یک د ِر مستقل در دیوار مشترک بین
ع ،با روشن شدن چراغ ،هواکش نیز با صدایی محسوس شروع
کاستن از بوی نامطبو آشپزخانه و نهارخوری تعبیه گردید ،بعد در اثر کوچکترشدن زیربنای خانههای
به کار میکند .عبور از میان دستشویی و رسیدن به آبریزگاه به راحتی انجامپذیر معاصر ،د ِر مشترک بین آشپزخانه و نهارخوری ،حذف و عرض آن گشودهتر شد.
نیست ،ماندگاری بو و مشخص بودن سروصدا ،بر ناخوشایندی و ایجاد شرمگینی و آنچه امروزه پذیرفتنی است ،باز بودن جبهه مشترک بین نهارخوری و آشپزخانه
میافزاید .سیفون شترگلو و سیفون فشار آب برای تخلیه فضوالت ،دستاورد مهمی است ،حتی در خانههایی که زیربنا اجازه مجزابودن این دو فضا را ممکن میدارد.
به حساب میآیند .لیکن ،میبایست به خوبی مراقبت و نگهداری شوند در غیر این پدیدهای که در گذشته کام ً
ال ناپسند بود و سعی میشد آشپزخانه دور از انظار باقی
صورت ،صدای تخلیه آب سیفون و ریختن و پخش شدن آب در محیط ،بر سایر بماند.
مشکالت اضافه میکند .به خاطر اشتراک فضای آبریزگاه با دستشویی در ساعاتی از بر اساس پذیرش این تحول فضایی در شیوه زندگی،اکنون آشپزخانه و نهارخوری به
روز مشکل تعدد مراجعه اعضای خانه و نوبتیشدن استفاده از آنها نیز پیدا میشود طور متقابل بسط فضایی یکدیگر محسوب میشوند و این تحول بر حجم و سطح گروه
و معلوم نیست چرا ضوابط موجود طراحی ،طراح و سرمایهگذار را مجبور نمیکند های معاصر اضافه میکند .به عالوه ،هر دو بسط چشماندازی
درهم خانه ِ
ِ فضاهای
ِ
حداقل تعداد دستشویی و توالت برای یک واحد مسکونی ،دو دستگاه باشد.
ِ که و نوری و هوایی (تهویهای) یکدیگر نیز محسوب میشوند .اکنون پذیرش این مقوله
فضاهای درهم و اشراف داشتن به
ِ بازشدن د ِر این اتاقکهای بهداشتی ،به داخل به تأثیرگذاری بر آرایش عناصر و اشیا ،و طراحی مجدد تأسیسات و تجهیزات خانه
داخل آن در شرایط موجود بسیار رایج و آزاردهنده است. و آشپزخانه منجر شده است.
پذیرش این مقوله نمایانگر تأثیر متقابل سازمان فضایی و شیوه زندگی بر یکدیگر
است .این پدیده ،عکسالعملی است به دخمهای بودن و دور از دسترس قرار
ِ
نبود چشمانداز .و عکسالعملی بو
داشتن آشپزخانه ،به فقدان نور و تهویه مناس
بود به نادیده گرفته شدن مرکزیت و اهمیت آشپزخانه در زندگی معاصر .آشپزخانه
فعالترین بخش خانه است و بیشترین حضور افراد و اعضای خانواده ،به ویژه
خانم خانه را در شیوه معاصر زندگی شامل میشود .در کاشان در نمونههای اولیه
خانههای معاص ر ،کف آشپزخانه را همانند سایر اتاقها فرش میکردهاند و همانند
یک اتاق بر زمین آن مینشستند و ضمن انجام کارهای آشپزخانه ،با هم معاشرت
میکردند .در بسیاری نمونهها با استقرار یک میز کوچک و چند صندلی ،محل
غذاخوری خصوصی خانواده در درون آشپزخانه شکل گرفته است .تحول اخیر ،راه
حلی اجتماعی است که در آن بیآنکه به زیربنای خانه افزوده شود ،گشایشی در
تعریف و ترکیب فضا پدید آمده است.
بدین ترتیب ،شکلگیری آشپزخانه باز ( )Openدر درون خانههای معاصر ،روندی
مرتبط با تحوالت شیوه زندگی و شهرنشینی داخل کشور را طی کرده و منطقی
خانه های تاریخی (کا ـ :)2موقعیت آشپزخانه در گوشه بنا در باالخانه قرار
دارد ،نورگیری و تهویه از سقف انجام می شود قبل از 1300
خانه دوران رضاشاهی :آشپزخانه در گوشه ای از ساختمان قرار دارد قبل از 1330
159
ویژگیهای سازمان فضایی خانههای معاصر بخشدوم
(بررسی تطبیقی)
شناخت معماری ایران بر اساس گونهشناسی فضاها و چگونگی ارتباط آنها با شیوه
«معماری» امرو ِز ایران ارائه شیوههایی از سازماندهی
ِ زندگی آشکار میکند که
فضا را ،جهت تواناتر کردن و تأثیرگذارتر بودن شهر و بنا از دستور کار خود
حذف کرده است .در طرح و ساخت خانهها و واحدهای مسکونی معاصر ،معیار
ادراک سهبعدی فضا به دوبعد تقلیل یافته ،و جزءفضاهای واحدهای مسکونی به
قوطیهای همارتفاع ،با تفاوتهایی در ابعاد کف تبدیل شدهاند .به منظور فروش
پر سودتر ،از دهه 60به بعد در حالی که سطح هر واحد مسکونی کوچک و کوچکتر
شده ،تعداد اتاقها و فضاهای بسته بیشتر و بیشتر شده است و این در حالی است
که در معماری ایران هر عنصر از عناصر سهگانه تشکیلدهندۀ فضا یعنی سقف ،کف
ِ
کمیت مصالحی خارج شده و به شیوههای معمارانه به کیفیت و انبساط و دیوار از
فضا میافزایند.
در معماری خانههای تاریخی تبدیل سقف به آسمانه ،دیوار به بدنه ،کف به فرش،
شیوههایی برای جان بخشیدن به فضا محسوب میشوند.1در معماری ایران برای
هر چه بیشتر جانبخشیدن به فضا ،حد و حصری وجود ندارد .برای مثال ،اتاق در
خانههای تاریخی ،برخوردار از فضایی است که توانایی تأثیرگذاری بر کیفیت مکث
و حضو ِر آدمی را داراست .هر اتاق با برخورداری از یک تا چند جبهه چشماندازی،
از فضایی جاندار برخوردار بوده و عناصر پوششی فضا هم مسئولیت تعریفشدن
فضا و هم توانمند نمودن آن را جهت ترکیب با فضاهای دیگر برای تحقق و تشویق
فعالیتهای جمعی ،امکان تجربههای متنوع حضور فردی و اجتماعی ،فراهم
آزادی احساس ،تفکر و اقدام منجر میشده
ِ گستردگی تجربه ،به
ِ کردهاند و این
است .در این شرایط ،سازمانیابی فضا ،به همراه گرامیداشت حضور انسان به
تجمع حواس او کمک کرده و زیرساخت حضو ِر آگا ِه آدمی را فراهم میآورده،
در حالی که طراحی و ساخت اتاقهای معاصر به سمت تکعملکردی شدن و
انباشتهشدن از اشیا سوق داده شده و از توان ترکیب با سایر فضاها و فراهم کردن
تنوع تجربهها تهی گشتهاند.
.1در زبان انگلیسی و زبانهای همخانواده با آن واژه animateکردن که عمدتا ًبه فیلمها یا تصاویر
متحرک اطالق میشود .یادآور و متذکر همین مطلب است.
161
(تصویر 6ـ )15مشارکت خانه های معاصر در تشکیل و تعریف فضای باز عمومی
و عبور در طرفین درها در نظر گرفته نشده است .در مقایسه با خانههای تاریخی،
تبدیل درهای دولنگه به درهای یکلنگه 80تا 100سانتیمتری در خانههای معاصر،
ک ،نادیده گرفتن حریم را تشدید
و تبدیل ضخامت دیوارهای باربر به دیوارهای ناز
کرده است .مصداق فضایی درگاه در خانههای معاصر وجود ندارد و هر در ،بیآنکه
شیراز
ِ
طرف حریم محافظ یا قلمرویی طراحیشده داشته باشند ،در یکی از فضاهای دو
خود باز میشوند و بخشی از فضای جزءفضاها را غیرقابل استفاده میکنند.
درها بدون توجه به سازمان فضایی اتاق ،در هر قسمت از هر وجه یک اتاق قرار
گرفتهاند .ورود به فضاهای مسدودشده و مجزا مانند اتاقهای خواب ،از هر نقطه
توسط درها مجاز است .در نمونههای بررسیشده ،طرحی برای اتصال فضای د ِر
ورود به اتاق و فضای اتاق وجود نداشت ،به نحوی که فضای اتاق به یکباره آشکار
نشود .بین درهایی که دو فضای باز را به هم متصل میکردند مانند معبر و حیاط
و درهایی که یک فضای باز و یک فضای بسته را به هم ربط میدادند و درهایی که همدان
دو فضای بسته را به یکدیگر متصل میکنند ،تفاوتی وجود ندارد و اکثر آنها فاقد ( تصویر 6ـ )17اشراف به فضای ایوان مانند ،امکان حضور و مکث
ساکنان را کاهش داده است
چرخش در ،هستند .بدین ترتیب ،درهای خانههای معاصر نه
ِ فضای اختصاصی
حریم بیرونی دارند و نه حریم درونی .یک سطح هستند و فقط نقش جداکننده و
کاهشدهنده صدا را بر عهده دارند.
در قسمت بسته سازمان فضایی خانهها و واحدهای مسکونی معاصر ،تمامی انواع
جزءفضاهای داخلی از نظر پوشیدگی و ارتفاع ،متشابه و یکنواخت هستند.
شیراز همدان
( تصویر 6ـ )18الگوهای نوعی مواجهه با پله ،پاگرد و پیش ورودی ها در خانه های معاصر
163
1ـ گونهشناسی انواع جزءفضاها در خانههای معاصر
2ـ گونهشناسی نماهای خانههای معاصر
( تصویر 6ـ )20گونه شناسی نحوه استقرار درها پیرامون فضاهای
( تصویر 6ـ )21تبدیل شدن فضای باز خصوصی به فضایی برای انبار وسایل ـ رشت 3ـ گونهشناسی انواع «حیاط» در خانههای معاصر
مجزا (اطاق های خواب وسرویس ها) و درهم (اطاق های نشیمن و
4ـ گونهشناسی تراس و بالکن
پذیرایی و نهارخوری و ورودی) ورودی خانهها
ِ 5ـ گونهشناسی فضای پله و
6ـ گونهشناسی پاسیوها و نورگیرها در خانههای معاصر
7ـ گونهشناسی فضاهای درهم و ارزیابی توانمندی فضایی آنها
8ـ گونهشناسی توان ترکیب و تعریف فضاهای درهم
9ـ گونهشناسی اتاقهای خواب در خانههای معاصر
10ـ گونهشناسی آشپزخانه در خانههای معاصر
11ـ گونهشناسی نحوه استقرار درها پیرامون فضاهای درهم و مجزا
12ـ گونهشناسی ارتباط در و دیوار
( تصوير 6ـ )22تقلیل فضای باز مرکزی به نورگیری در داخل خانه ـ کرمان
هـ ـ 2 هـ ـ 5
بـ3 کـ4
(تصویر 6ـ )23فضای باز تبدیل به فضایی باز در حد فاصل معبر و ساختمان شده
است ـ شیراز
رـ1 کـ1
بـ1 رـ3
شـ3 بـ1
رـ6 هـ ـ 2
فصل 6 164
مفهوم درون در خانههای معاصر در خانههای معاصر ،بخشی از مساحت قطعه زمین
یکی از عملکردهای خانه ،تأمین شرایطی است که به فضای باز ـ با عنوان حیاط ـ اختصاص دارد ،این
افراد ساکن در خانه بتوانند جایی برای خود پیدا فضاها فاقد «خاصیت حیاط» هستند .اگرچه از
کنند که ایمن باشد و در آنجا به نحوی که آموخته و عناصر اصلی تعریفکنندۀ حیاط یعنی دیوار و کف
عادت کردهاند ،خلوت کنند و از نقطهنظرهای روحی برخوردارند .دیوارها فقط نقش جداکننده یافتهاند
و جسمی قوای خود را باز یابند .مصداق فضایی این و تا آنجا که در حالت ایستاده از بیرون ،درون را
شرایط در این کتاب ،درون نام گرفته است. مخفی کنند ،بلندی میگیرند و در مواردی فقط
( تصویر 6ـ )24الگوی نوعی طراحی واحدهای مسکونی 3یا
4طبقه ،محدودیتها و نقاط ضعف سازمان فضایی واحدها
در خانههای معاصر از خیابان یا کوچه به حیاط که نشاندهنده حدود مالکیت میباشند .مسئولیت
میآییم ،درون را نمییابیم .حیاطها ،دیگر داخل یا آنها در تعریف فضای باز و ایجاد فضایی جهت
درون به حساب نمیآیند .دیوارهای پیرامونی ،آنها تجربه حضور در «اتاقی سرباز» و بدون اشراف مطرح
بام خانه جنوبی شارع عام ،معبر بام خانه شمالی
را به اندازه کافی تعریف نکرده و حس در بر گرفتگی نیست .به خاطر فقدان دیوارهای متناسب و جاندار،
نیز ایجاد نمیشود و شیوه زندگی آنها را به توقفگاه حیاطهای معاصر به فضاهای نامعلومی که بناها
ماشین و مسیرهای عبوری تبدیل کرده است .اکنون را از خیابانها جدا میکنند ،تبدیل شدهاند .در
حیاطها ،فضاهای بالتکلیف و گذری هستند که به مجتمعهای مسکونی که فضای با ِز آنها در شمال یا
شدت ِاشراف دارند .نقش حیاطهای معاصر شمالی جنوب بنا واقع شده و هنوز نام حیاط به آنها اطالق
حیاط را میتوان به عنوان حد فاصلی بین معبر و بنا به میشود ،این حیاطها ،فضاهایی عبوری هستند که
حساب آورد .هنگامی که وارد بنا میشویم ،فضای اگرچه به مالکیت خصوصی تعلق دارند ،لیکن جز
ناحیه ضعیف از نقطه نظر پله و پاگردها با فعالیتهایی که درون آنها رخ میدهد ِ
توقف ماشین ،امکان دیگری را برای عملکرد عبور و
قسمت بسته بسط نوری و چشم اندازی
تناسب ندارند و فضاهای مکث و عبور با یکدیگر ساکنان فراهم نمیآورند و با حذفشدن باغچه گل و
تداخل یافتهاند .به سطحی عمودی میرسیم که د ِر سبزی و حوض ،حداقل مشارکت در تلطیف محیط
بسط چشم اندازی و نوری
ورود به واحد مسکونی است .فضای ورودی به یک محله و شهر و جذب آلودگی را نیز ایفا نمیکنند و
بسط نوری
«در» تقلیل یافته است و هیچگونه تشخص و حریم خاصه فضاهای باز واقع در جنوب بنا ،کام ً
ال مورد
فضایی مستقل ندارد و به علت عدم وجود حریمهای اشراف واقع شدهاند .در خانههایی که بنا و ورودی
قسمت باز ناحیه قوی از نقطه نظر
بسط فضایی و تحقق مفهوم درون
فضایی میان بیرون خانه و درون آن ،تمام فضاهای اصلی در شمال قطعه زمین و حیاط در جنوب آن
درون خانه به محض ورود در معرض دید و اشراف واقع شده است و فضای بسته خانه جنوبی ،بدنه
قرار میگیرند. جنوبی حیاط را تشکیل میدهد ،حیاط به خاطر
حریم جانبی ـ ایوان
وارد میشویم .تعدادی در و پنجره میبینیم که در برخورداری از تعریف و حداقل اشراف میتواند از
بسط میانی
اطراف فضاهایی درهم واقع شدهاند .به طرف درها وضعیت تأثیرگذارتری برخوردار باشد .این شیوه از
میرویم ،آنها را میگشاییم و امیدواریم که درون را قرارگیری فضاهای باز و بسته در قطعات تفکیکی
ق میشویم .به طرف پنجرهها
پیدا کنیم .وارد اتا و بیتوجهی به تعریف آنها سبب شده است که
میرویم .آنها را میگشاییم و دوباره خیابان ،کوچه یا کوچهها و معابر نیز فضاهایی رها شده و بدون تعریف
بیرون ،پدیدار میشود .این شکل از سازمان فضایی با باشند .بیتوجهی به تعریف و کاستن از توان هر جزء
طرحهای موجود مربوط به دیوار و پنجره ،قادر نیستند فضا ،به صورت پیدرپی و پیوسته به ایجاد فضاهای
راه حلهای موجود و قابل تاکید
فضاهایی را که بر شمردهایم به درون بدل کنند. بیاثر و بیشکل منجر شده است.
165
مسلم ًا شیوه طراحی و سازماندهی فضا میتواند به تأمین درون بیانجامد و آگاهانه
فضایی را مناسب تحقق درون طراحی کند .اما آنچه از بررسی بیش از 60نمونه
خانه معاصر مشخص میشود آن است که در هیچ یک از این نمونهها تأمین درون
به عنوان یک هدف در سازمان فضایی آنها مدنظر نبوده و این مفهوم در این خانهها
( تصوير 6ـ ) 25فقدان حریم های داخلی و خارجی
تحقق فضایی نیافته است.
امنترین ناحیه در قسمت بسته خانههای معاصر از نقطهنظر صوت و ِاشراف ،ناحیه
میانی در حد فاصل دو جبهه باز قرار دارد .شاید تنها در این ناحیه است که مفهوم
«درون» در خانههای معاصر بتواند محقق شود ،لیکن در بسیاری موارد این ناحیه به
پله دسترسی به طبقات و در ورودی ،پاسیو و مسیرهای عبوری تخصیص مییابد،
چرا که این ناحیه از نقطهنظر وجود نور و هوای مستقیم ،ضعیفترین ناحیه فضای
بسته خانههای معاصر است .این در حالی است که تغییر شیوه استقرار فضاهای باز
و بسته در سازمان فضایی خانههای معاصر و ایجاد فضای باز در میان و قرارگرفتن
درها در همه جبهه های یک فضای نشیمن باز می شوند ،قلمرو فضاهای بسته در پیرامون ،میتواند شرایط را برای ارتقا کیفیت فضایی این بخش
مکث و عبور درهم شده است ـ کرمان
میانی و تحقق درون در آن فراهم کند.
خانه و محل سکونت به مثابه با ثباتترین فضای مکث در طول شبانه روز محسوب
میشود .با توجه به عدم تأمین مفهوم درون ،چنین فضایی میتواند فضای موقت
نام گیرد و زندگی در فضایی که حالت ،فرم و مضمونش موقت است ،شخصیتی
بیثبات به خود خواهد گرفت.
167
در درون فضاهایی سترون (فاقد کیفیت و معنا) شب و روز میگذرانند و امکان نشیمن .یک تختخواب ،یعنی فضای خواب .در اکثر پاسخهای دریافتشده درباره
بهرهگیری از توانمندی فضا و تنوع فعالیت را تجربه نمیکنند ،به تدریج با گذشت سؤال نسبت اشیا به فضا ،معلوم شد که ساکنان خانهها ،بدون برخورداری از ادراک
انرژی از دست داده در بیرون خانه را در درون فضاهای مسکونی خود
ِ ایام ،ساکنان فضایی ،جزءفضاها را با اشیای مختلف اشباع میکنند و آسایش را در قالب بهرهوری
نیز ،باز نمییابند. بیشتر از اشیا معنا میکنند .چنانکه در فضاهایی مانند اتاق خواب و آشپزخانه به
ما معماران نیز به عنوان سازمان دهندۀ فضا ،فراموش میکنیم که پیش از این، حضور مسلط اشیا اشاره کردهاند .به همراه جایگزینشدن اشیا و حذف فضا ،و با
شیوههایی از سازماندهی فضا وجود داشته است که آگاهانه ،خشکی و بیروحی را توجه به امکان استاندارد کردن اشیا ،فضاها نیز مشابه شدند و بر اساس حضور اشیا
از فضا خارج کرده و حضور آدمیان را گرامی میداشته است. طراحی شدند و نه با توجه به فعالیتهای متنوع انسانی .در این فرآیند فضا نیز
فرایند طراحی (سازماندهی آگاهانه فضا) در شرایط موجود ،برای خانههای معاصر، خود به یک شیء بدل شده است .شناخت چگونگی تحقق این روند خود نیازمند
بسیار خالص ه شده تا آنجا که نقشه مسطح ،مورد تأیید شهرداری قرار گیرد ،پیشتر پژوهشهای دیگر است .چنین روندی ،نتیجهای جز محدود کردن حضور تعدد
نمیرود .فرایند سازماندهی فضای خانه در سهبعد به حل پالن در سطح تقلیل فعالیتهای انسان در بر نخواهد داشت.
برداران فرایند تولید خانه/
ِ یافته است ،آن هم در جهت منفعت یک طرف از بهره فراگیر شدن حضور اشیا بر صداهایی که درون خانه شنیده میشوند نیز تأثیر
واحد مسکونی .تعداد کثیری از معماران معاصر فعال در شهرها نیز ،نقش خود را در بسزایی گذاشته است .انسان در مواجهه با صوت دارای یک آستانه تحمل است.
مسطح ُپر اتاق بازیابی میکنند.
ِ های
کنندگان نقشه ِ
ِ قالب «طراحی پالن» و تهیه افزایش صداها در خانه که از عواقب حضور اشیاء متعدد در خانه است در دراز مدت
تأثیرش را بر کیفیت زندگی ساکنان خانهها بر جای خواهد گذاشت .میزان افزایش
صدا در اثر حضور اشیا در خانه ،پژوهشهای دیگری را میطلبد .در اینجا تنها به
تعدادی از این اصوات اشاره میکنیم که باید مجموعه صداهایی که در بیرون از خانه
نیز تولید میشوند بر این فهرست افزود:
_ صدای سیفون یا سیفونها؛
_ صدای هواکش یا هواکشها؛
_لرزش پنجرهها و شیشه داخل قاب پنجرهها؛
_باز و بسته کردن شیرهای آب (اعم از مواردی که واشر سالم یا معیوب است)؛
_ صدای موتو ِر یخچال و فریزر؛
_صدای ماشین رختشویی و جارو برقی ،به هنگام استفاده؛
_ سایر صداهای تولیدشده مقطعی در اثر روشن شدن تلویزیون ،رادیو ،لوازم صوتی
و تلفن؛
_ صدای موتورخانه؛
_ صدای کولر ،پنکه یا فنکوئل؛
_ ( ...در زمان انجام این پژوهش هنوز موبایل به بازار نیامده بود و تعداد کامپیوتر
در خانهها بسیار اندک بود).
سازمان فضایی خانههای معاصر اکنون محل تجمع مقداری تخت ،میز ،مبل،
صندلی و ستون هستند .بر حسب امکان ،فرش ،موکت یا موزائیک بر کف و چراغ
و آویزی بر سقف و شوفاژ و کولری بر سقف و دیوارها ،این سازمان را شکل و معنا
جان عناصر معماری یعنی دیوار ،سقف و کف
ِ میبخشند .به خاطر بیتوجهی به
و رعایت نکردن معیارهای تعریفشدگی ،قابلیت ترکیب و تشخص فضا ،مصالح
ساختمانی و اشیای عملکردی ،سازمان فضایی خانه را شکل دادهاند .ساکنان
بخش اول:
مفاهیم و مصادیق فضایی در خانههای تاریخی و معاصر
ادراک فضایی
شبکه فضایی کالن /سازمان فضایی سه بعدی
شیوه های توانمندسازی فضا
تعریف فضا /ترکیب فضا /نمایش فضا /ایستایی فضا /سازگاری فضا
گونه های فضایی
باز /پوشیده /بسته
عناصر و اجزا ء تشکیل دهنده فضا
در /پنجره /کف /دیوار /سقف
پویایی فضایی ـ فعالیتی
عبور کردن ـ وارد شدن /زندگی با طبیعت /از خلوت تا معاشرت /تنوع عملکردی /ذخیره کردن
حاالت فضایی
قلمرو /عظمت و اعجاب /گشایش و دلبازی /هدایت و جهت یابی
بخش دوم:
معیارهای طراحی خانه
معیارهای کالن در مقیاس شهر
قطعه بندی و تفکیک زمین /معیارهای برخاسته از مکان و زمان /نقش مجاورت ها /نقش بام به مثابه فضای باز
معیارهای کالن در مقیاس بنا
معیارهای طراحی خانه ،برخاسته از شیوه زندگی
توانمندسازی فضا
شبکه سهبعدی فضا /تعریف فضا /ترکیب فضا /نمایش فضا
معیارهای طراحی عناصر و اجزای تشکیلدهندۀ فضا
کف /دیوار /سقف /در
اتود
ورودی /پله /پاسیوها /حیاطهای فرعی /تراس و بالکن /فضاهای درهم /آشپزخانه /اتاقهای خواب /سرویسهای 169
بهداشتی /بام
فصل 7 170
فصل هفتم ،آخرین فصل این کتاب است و هنوز تا شناخت معماری ایران کارهای
بسیار باقی مانده است .آنچنان که در طول شش فصل گذشته پرسشها و موضوعات
مقدمه
متعددی مطرح شدهاند که نشان میدهند ،حوزههای فراوانی باقیمانده که نیازمند
روشنگری ،کنکاش و جستجوگری است.
در این کتاب کوشش شده است تا حاصل پژوهشی که در طی قریب به سی سال
متمادی همراه زندگی نگارنده بوده و در طی این سالها بسط یافته و تدقیق شده،
تدوین شوند.
در فصل دو تالش بر آن بود تا فرآیند چندین ساله چگونگی مواجهه نگارنده با پدیده
خانه ،خانههای تاریخی و خانههای معاصر .شرح داده شود .فرآیندی که متشکل
است از :مشاهده ،تالش برای مشاهده بدون قضاوت ،ثبت مشاهده ،یادگیری،
طرح پرسش و دوباره مشاهده ،ثبت ،پرسش و ....
این روند همچنان ادامه دارد و هر زمان فهمهای جدیدی حاصل میشود.
حاصل این فرآیند ،تا اینجا در 6فصل با شما در میان گذاشته شد .در فصل سوم
دیدیم که مفهوم خانه چگونه در فضای خانهها و چگونگی سازمان یابی فضا در اقصی
نقاط جهان و در طول زمان انعکاس یافته و متفکران ،پژوهشگران و نویسندگان
ایرانی و خارجی ،چگونه به این موضوع پرداختهاند .در فصل چهار ،چگونگی ارتباط
میان شیوه زندگی و سازمان فضایی خانه در خانههای تاریخی و معاصر مطرح شد
و دستاوردهای خود را که حاصل از پرسشگری و گفتگو با ساکنان این خانهها بود
طرح کردیم و دیدیم که چگونه تفکر ارتباط دهنده به این دو(شیوه زندگی و سازمان
فضایی خانه) ،در این دو نوع خانه ،که هر دو در یک سرزمین و در فاصله اندک زمانی
از یکدیگر ساخت ه شدهاند ،دگرگون شده است.
در فصل پنجم نمونههای گستردهای از خانههای تاریخی در شهرهای مختلف
کشور را بررسی کردیم و در این بررسی ،بر فضا ،گونههای مختلف آن و چگونگی
سازمانیافتن فضا در این خانهها متمرکز شدیم و الگوهای فضایی را شناسایی کردیم
که ساکنان این سرزمین ،آن الگوهای فضایی را بر اساس چگونگی ادراک فضایی
خود از سرزمینی که در آن میزیستهاند ،تاریخ آن سرزمین و فرهنگ زندگیشان در
طی قرون پدید آورده و بکاربستهاند.
در فصل ششم ،بر اساس شاخصهای سنجش توانایی فضاها و جزءفضاها که از
بررسی خانههای تاریخی به دست آمده بودند به بررسی خانههای معاصر پرداخته
شد.
اکنون در فصل هفتم تمامی آنچه در شش فصل گذشته مطرح شدهاند را برای
دست یافتن به راهبردهای طراحی خانههای معاصر در کنار یکدیگر میگذاریم .در
بخش اول این فصل ،مفاهیم و مصادیق حاصل شده از بررسی خانههای تاریخی و
معاصر را با یکدیگر مقایسه میکنیم و در بخش دوم در پی شناخت حاصل شده از
این مقایسه به طرح معیارهای راهبردی طراحی در سه مقیاس خواهیم پرداخت:
مقیاس شهر ،مقیاس بنا و مقیاس عناصر و اجزاء خانه.
171
مفاهیم و مصادیق فضایی در خانههای تاریخی و معاصر بخشاول
اولین بخش فصل هفتم اختصاص دارد به ثبت ،تعریف و مقایسه مفاهیم و مصادیق
حاصلشده از بررسی خانههای تاریخی با وضعیتی که سازمان فضایی خانههای
معاصر و مجتمعهای مسکونی بدان دچار هستند .مجموعه مفاهیم و مصادیق به
دستآمده از بررسی خانههای تاریخی و تطبیق آنها با سازمان فضایی خانههای
معاصر به صورت یک جدول در چهار ردیف و 48ستون ارائه شده است .نتایج این
جدول ،زمینه را برای تدوین راهبردها و معیارهای طراحی و احداث خانههای
معاصر فراهم میکند.
جدول مقایسهای مفاهیم و مصادیق فضایی در
ِ دوم
عناوین واقع در ردیف ّاول و ِ
خانههای تاریخی و معاصر ،بیانگر این وضعیت است که سازمان فضایی خانه های
تاریخی پیش از شکلگیری ،معیارهایی فراتر از حد و حدود زمینی که در آن قرار
دارد و پیرامون بالفصلی را که با آن مجاور است ،در نظر میگرفته است .آنچه ذیل
عنوان ادراک فضایی ،شبکه فضایی و سازمان فضایی آمده ،نشانگر وجود آگاهی و
ضرورت کسب دائمی آگاهی در مقیاس کالن است .آگاهی از سرزمینی که در یک
فضایی مقیاس کالن در
ِ آگاهی
ِ قطعه زمین ُخرد آن ،قرار است خانهای ساخته شود.
تعریف و معرفی یک شبکه فضایی انعکاس مییابد .شبکهای که محورهای اصلی آن
همچون خطالرأسها ،خطالقعرها ،مسیر آبهای زیر و روی زمین ،جهات تابش
های پیرامون مانند بیابان،
خورشید و وزش بادها ،مرزهای همجوار با خردهاقلیم ِ
مزرعه ،جنگل ،جلگه ،میزان شیب زمین و مکانهای استقرار ،شخصیت سرزمین
را معرفی میکنند.
این شبکه گسترده بر سرزمین ،در فرایند تجربههای طوالنی زیستن بطور دائم
تصحیح و تکمیل شدهاند .آگاهی از شبکه فضایی حاصلشده از ترکیب محورها و
خطوط سرزمینی ،پیششرط سازمانیابی فضا در خانههای تاریخی بوده و ویژگی
کمی و کیفی
چنین شبکهای آن است که به موازات افزایش دانش محیطی و رشد ّ
جامعه ،شبکه فضایی کاملتر میشود و جهات دیگری همچون محورهای آیینی
بر آن افزوده میشود .این شبکه ،بخشی از دانش بومی معماری ایران را شکل
میداده و به صورت شفاهی در درون سینه معماران ،جغرافیدانان و محیطشناسان
سرزمینهای مختلف کشور حضور داشته ،از یک نسل به نسل بعدی منتقل میشده
و در هر دوره و هر انتقال ،راه تکامل میپیموده و راهگشای سازمانیابی فضا در
بناهای مسکونی و غیر مسکونی بوده است .سعی بر این بوده تا ویژگی چندجانبه
بودن دانش معماری ایران در «جدول بررسی تطبیقی مفاهیم و مصادیق» منعکس
شود.
سازمان فضایی خانه در درون شبکه فضایی سرزمینی جای گرفته و به موازات رعایت
173
طراحی نظام ایستایی فضا و طراحی نظام آسایش ساکنان ،در فضا و بهرهوری از نکته قابل توجه دیگر آن است که ،معماری در خانههای ایرانی مسئولیت پاسخگویی
فضاهای بهداشتی و خدماتی ،طراحی جزءفضاهای کوچک و بزرگ ،جملگی متکی به ایستائی (سازه) و آسایش (سازگاری) فضا را بر عهده داشته و یکپارچگی
بر شبکه سهبعدی نامرئی حاکم بر سازمان فضایی میباشد .شبکهای که ابعاد آن در ایجادشده درون سازمان فضایی ناشی از هماهنگ بودن شیوههای ایستایی و
طی قرنها بر اساس ابعاد مرئی و نامرئی اعضای جامعه تبیین شده است. شیوههای تأمین حرارت و برودت و رطوبت (آسایش) میباشد .همخوانی سازه
شناخت خانههای تاریخی به صورت منفرد و مجتمع ،بر اساس سه روش گونهشناسی، و سازگاری فضا با سازمان فضایی خانه ،محصول قرنها تجربه و زندگی ،حضور
انسانشناسی و نشانهشناسی ،که در این کتاب نتایج آن طرح و ارائه شدند و در آگاهانه در فضا و استنتاج از تعامل متعادل شیوه زندگی و سازمان فضایی بوده است.
جدول این فصل کنار هم قرار میگیرند ،نشان از ارتباط متقابل و چندبعدی عناصر طراحی یکپارچه درون شبکه فضایی و همهجانبه سازمانیافتن فضا ،به هماهنگ
تشکیلدهنده فضا (سقف ،کف و دیوار) و جزءفضاهای تشکیلدهنده بنا (اتاق، بودن نظام ایستایی و آسایشی با نظام معماری خانههای تاریخی منجر شده است.
صفه ،مهتابی ،ایوان و حیاط) و بناهای همجوار (کویها و دربندها) دارد. بررسی سازمان فضایی خانههای تاریخی نشان داد که معماری به زندگی و محیط
معیارهای سازمانیابی فضا در معماری ایران با توجه به شناخت حاصلشده چنین طبیعی و مصنوع پیرامون ،در تمامی ابعاد آشنا و ناآشنای حضور انسان /انسانها،
ن فضایی
حکم میکردند که عناصر تشکیلدهنده و جزءفضاهای مستقر در سازما ِ
طبیعت سرزمین، نظر دارد .فضا در ترکیبی آگاهانه با چگونگی حضور فرد ،گروه و
خرد و کالن ،زندگی ،طبیعت و محیط را در سازمان فضایی منعکس کنند. سازمان مییابد .بر این اساس ،سازه و سازگاری فضا نیز ،در این معماری جزئی
گرامیداشت حضور انسان در شهر و بنا توسط معماری ایران بر اساس رعایت سه جداییناپذیر از سازمان فضایی آن به حساب میآیند.
(تصویر 7ـ )2بنیادهای مفهومی طراحی بنا و اجزای آنها در معماری ایران
.1مراد از رابطه متقابل ،عبارتست از وضعیتی که طرفین رابطه ،حریم و حرمت یکدیگر را حفظ نموده
و بهرهوری و رضایتمندی دوطرفه ،پایداری و دوام رابطه را تضمین میکند.
175
( جدول ـ )1جدول بررسی تطبیقی مفاهیم و مصادیق معماری خانه های تاریخی و معاصر
ادراک فضایی
ادراک فضایی
ادراک فضایی بخشی از وجدان
جامعه و شعور عمومی است.
آگاهی فضایی جامعه مشتمل بر جهات و •
محورهای محیطی و آیینی ،جغرافیایی،
تاریخی و اسطورهای ،چگونگی شکلگیری
در درون شبکه فضایی شهر(مقیاس کالن) ،بنـاها و خانههای تاریخی بر اساس • شبکه فضایی کالن
محورها و محدودههای سرزمینی،
شهر را هدایت میکند.
معیارهای شکلدهنده سازمان فضایی خانه •
فضای الیتناهی منبع تغذیه معماری است .معماری خانههای تاریخی قسمتی از فضا را •
برای حضور ،تعریف و تنظیم میکند و در این فرآیند خصلت پیوسته بودن فضای محصور
شده به فضای الیتناهی را حفظ میکند .پیوستگی با فضای نامحدود از طریق بسط نوری سهگونه فضای متمایز(باز ،بسته و پوشیده) در ترکیب با هم ،با درجههای معلومی از •
پوشیدگی ،اندازه و محل استقرار در سازمان فضایی خانه حضور دارند؛
و چشماندازی و بسط فضایی جزءفضاها به یکدیگر ایجاد میشود .این ویژگی در هر سه
گونه فضایی باز ،بسته و پوشیده در خانههای تاریخی وجود دارد؛ به موازات حضور تعریف شده انواع فضاهای باز ،بسته و پوشیده ،جایی برای فضاهای •
فضاهای باز ،اتاق بدون سقف هستند .امکان ترکیب با باال را دارند؛ • رها شده در سازمان فضایی خانه باقی نمیماند؛
•
فضای پوشیده اتاق بدون دیوار است و امکان ترکیب با پیرامون را دارد؛ • هر سه عنصر سقف ،کف و دیوار استقالل معنا دارند و از فرم ،مضمون و حالت
سقف و دیوارهای فضاهای بسته نیز به نحوی طراحی میشوند تا برای فضاهای بسته نیز • برخوردارند .ترکیب دو و س ه عنصرتعریف کننده فضا ،فضاهای باز(شامل دیوار
و کف) ،فضاهای پوشیده (شامل کف و سقف) و فضاهای بسته(شامل کف،
امکان ترکیب و بسط فضایی ،نوری و چشماندازی فراهم شود؛
با فراهم شدن امکان بسط برای هر یک از سهگونه فضا ،جزءفضاهای گوناگون خانه در • دیوار و سقف) ،با تنوع بی شمار معرفی میکنند؛
فضاهای همجوار در تعریف یکدیگر مشارکت میکنند ،به نحوی که هر گونه فضا •
الیههای مختلف به یکدیگر متصل میشوند و یک کل را شکل میدهند؛
میتوان از پایینترین الیه خانه حرکت را آغاز کرده و به باالترین الیه رسید .سازمان • را گونه دیگر در برمیگیرد .فضاهای باز را فضاهای پوشیده و بسته ،پیرامون می گیرند،
فضاهای پوشیده را فضاهای باز و بسته .فضاهای بسته را فضاهای باز و پوشیده
فضایی در مقابل این حرکت نه تنها مانعی ایجاد نمیکند ،بلکه وظیفه هدایت این حرکت
را برعهده گرفته است .از زیرزمین به حیاط ،از حیاط به صفه ،از صفه به باالخانه ،از در بر میگیرند؛
باالخانه به مهتابی ،از مهتابی به بام و از بام به آسمان؛
عناصر تشکیل دهنده فضا یعنی سقف ،کف و دیوار بدون برخورداری از مضمون و حالت •
در قلمرو فرم به سطح تبدیل شدهاند؛
با تبدیل عناصر تشکیلدهنده فضا(دیوار ،سقف و کف) به سطح ،درجه توانمندی •
جزءفضاها به شدت کاهش یافته است؛
هر یک از جزءفضاها و هریک از سازمانهای فضایی خانهها به صورت منفرد و مستقل از • به موازات حذف فضاهای پوشیده از انواع گونههای باز ،بسته و پوشیده ،تقلیل فضای باز •
فضاهای پیرامون طراحی شدهاند؛ ازحیاط قابل استفاده به محل توقف اتومبیل صورت گرفته است؛
فضاها بدون مفصلبندی و حریم کنار هم قرار گرفتهاند؛ • دیوارها در تعریف حیاط جلوی خانه های معاصر تنها نقش مرز مالکیتی دارند و با عدم •
چشمانداز ،نور و بسط جزءفضاها ،در طراحی سازمان فضایی خانههای معاصر الزامی • رعایت تناسبات و ناهمخوانی میان دیوارها و جبهه ساختمان ،تعریف فضا به صورت
نیست؛ ناقص صورت گرفته است؛
بدنه خانه در تعریف معبر نقشی ایفا نمیکند؛ •
تعریف ناقص و کاهش امکان ترکیب ،باعث ایجاد فضاهایی مجزا و درهم شده که هر دو •
از تعاریف ناقص برخوردارند؛
177
جدول بررسی تطبیقی مفاهیم و مصادیق معماری خانه های تاریخی و معاصر
جزءفضاهای خانههای تاریخی از نقطهنظر ابعاد ،کف ،طراحی دیوارها و ارتفاع و سازه •
ایمن بودن ساختمان از منظر اجرا و ایستایی مسئولیت معماری است و بر این اساس •
جلوههای گوناگون فضاهای باز در ابعاد ،جایگاهشان در سازمان فضایی و مضمونها و •
حالتهای مختلف وجود دارد؛
سازمان فضایی خانههای تاریخی با توجه به استفاده از فضاهای باز ،پوشیده و بسته و •
خصوصی نیمه عمومی ـ نیمه خصوصی عمومی حرکت سیال هوا در داخل تمامی جزءفضاها و ایجاد سایه و استقرار حوض برای تبخیر
سطحی و رعایت معیارهای صرفهجویی انرژی ،خود پاسخگویی به تأمین آسایش را بر
طراحی بدنههای فضاهای باز به شیوهای است که انواع حیاطها همانند اتاقهای • عهده گرفته است؛
بیسقف و سایر فضاهای باز با سه بدنه ،حس دربرگرفتگی را ایجاد میکنند؛ عوامل آسایشز ا مانند بادگیر ،زیرزمین ،سایهانداز ،حوض ،باغچه به شیوهای یکپارچه •
حیاط به عنوان اصلیترین فضای باز ،همزیستی با طبیعت را نمایندگی می کند؛ • درون سازمان فضایی ادغام شده و جلوههای معمارانه یافتهاند؛
مجموعه فعالیتهای زندگی درون اتاقها را میتوان به حیاط منتقل نمود؛ •
بام ،فضای باز مورد استفاده خانواده در باالترین سطح خانه میباشد که مورد استفاده •
جهت دیدار همسایگان و اهل محل قرار میگیرد و میتوان مسافت یک محله را بر روی
بام حرکت کرد؛
از انواع فضاهای باز ،تنها حیاط در خانههای معاصر با دامنه محدود استفاده باقی مانده • مسئولیت و برنامه تأمین آسایش خانه خارج از دستور کار سازمان فضایی خانههای معاصر •
است؛
است؛
حیاط خانههای معاصر به دلیل اشراف و ساختهشدن بدون معیار بدنهها فضایی تعریف • در سازمان فضایی خانه های معاصر پاسخی فضایی برای همساز شدن با طبیعت •
و دگرگونی های آن وجود ندارد و در مسیری واگرا ،تکنولوژی جایگزین پاسخ فضایی
شده نیست؛
بیشتر حیاطهای معاصر به مسیر عبور اتومبیل یا توقف آن تبدیل شده است؛ • شده است؛
•
با حذف و تقلیل نمایندگان طبیعت در حیاط ،این فضا مشارکتی در تلطیف هوا و • معماری در تعیین چگونگی استقرار بسته های کارخانه ای( دستگاه های حرارت زا و
برودت زا) در درون سازمان فضایی خانه نقش ندارد؛
ایجاد چشمانداز برای ساکنان ندارد؛
این دستگاهها همچون زائدهای به بنا الحاق میشود؛ •
179
جدول بررسی تطبیقی مفاهیم و مصادیق معماری خانه های تاریخی و معاصر
پوشیده بسته
فضای سرپوشیده یکی از گونههای اصلی فضا در معماری ایران است که بیش از دو هزار سال • وجدان عمومی جامعه برخوردار از ادراک فضایی ،ارزش بیشتری برای فضاهای •
بسته نسبت به فضاهای باز و پوشیده قائل نیست .هم در شهر(مقیاس کالن) و هم در
با شیوههای زندگی ساکنان ایران زمین عجین شده است .فضای سرپوشیده عمدت ًا دارای
خانه(مقیاس خرد) ادراک فضایی برای هر سهگونه فضا ،ارزشی مشابه قائل است؛
سقف و کف میباشد؛
از کل قطعه زمین که به سازمان فضایی یک بنا اختصاص دارد ،سهم معینی به فضای • سهم فضای بسته (شامل سقف ،کف و دیوار) در یک بنا ،متناسب با میزان فضای باز و •
پوشیده تعیین میشود؛
سرپوشیده اختصاص دارد؛
•
ایوانچه ایوان حوضخانه دستگاه سرپوشیده خصوصی نیمه خصوصی نیمه عمومی عمومی
فضاهای بسته استقالل نسبی داشته و از توان ترکیب با یکدیگر نیز برخوردار
ِ این •
خصوصی نیمه خصوصی نیمه عمومی عمومی میباشند؛
فضاهای بسته دارای مقیاسهای تعریف شده از کوچک تا بزرگ هستند که همخوان با •
فضاهای پوشیده ،همزمان و هممکان ،هم حریم بیرون و درون و هم مفصل و محل اتصال • نیازهای شیوه زندگی است(دو دری ،سهدری ،پنجدری)؛
امکان بسط فضاهای بسته به یکدیگر ،بسط فضای بسته به باز و پوشیده در نظام طراحی •
فضاهای باز و بسته هستند و از امکان ترکیب با هر دو فضای باز و بسته برخوردارند؛
سازمان فضایی خانههای تاریخی وجود دارد؛
سهم فضای بسته به خاطر غلبه مفهوم تملک و فقدان ادراک عمومی بر ضرورت حضور •
پنجره در
نور و چشمانداز ،جزء الینفک سازمان فضایی خانه است و انواع در ،پنجر ه و روزن، •
تأمین کننده و تعیین کننده چگونگی حضور نور و مشاهده چشم انداز هستند؛
پنجرهها ،بسط چشماندازی و نوری بین فضاهای بسته و فضاهای باز هستند و قابی • در همواره با درگاه و حریم همراه بوده است؛ •
طراحی شده برای ارتباط با طبیعت ؛
پنجره ها در خانههای تاریخی از نظام اندازهای مشخص تبعیت میکنند و در پایینخانهها • درها ضمن رعایت اندازههای استاندارد (پیمونها) ،نقش ،جهت بازشوها و میزان •
و باالخانهها بر حسب بازشدن به درون خانه یا بیرون خانه در قامت در ـ پنجره یا پنجره شفافیتشان بر حسب اینکه متصل کننده کدام دو فضا هستند( ،معبر ـ خانه ،فضای
عبور ـ فضای مکث ،فضای بسته ـ باز ،بازـ پوشیده ،بسته ـ بسته) طراحی شدهاند؛
ظاهر میشوند؛
تنظیم کیفیت فضا بر حسب چگونگی ورود نور (رنگ ،میزان ورود و جهت آن) از درون • استقرار چند در میان دو فضای بسته ،توان بسط دو فضا جهت ادغام در یکدیگر را •
پنجرهها تنظیم میشود؛ افزایش میداده و با تبدیل شدن در به «در ـ پنجره» ،در میانه فضای بسته و باز ،در
نقش آویزان کردن پرده بر پشت پنجره خانههای تاریخی بر حسب اشراف پنجره بر • جبهههای چشماندازی ،توان بسط چشماندازی و فضایی را توأمان افزایش یافته
است؛
قلمروهای عمومی و خصوصی متفاوت بوده و نیاز به پرده جهت پوشانیدن چشمانداز در
حداقل خود قرار دارد .با توجه به تنظیم درجه دمای داخل جزءفضاها ،قاب درگاههای هر عرض درها ،مقیاس بزرگی و کوچکی فضاها در سازمان فضایی خانههای تاریخی •
پنجره ،امکان آویزان کردن پردههای موقت را مهیا کرده است؛ است به نحوی که بزرگی و کوچکی فضاها با تعداد درها سنجیده می شود (دودری،
معموال پنجرهها دولنگه هستند وعرض یک لنگه پنجره ،حریم آن پنجره محسوب • سهدری ،پنجدری و )...؛
میشود .به نحوی که در پشت پنجره میتوان نشست و یا اشیا مورد نظر را قرار داد؛
درها توانایی ایجاد بسط فضایی میان دو فضا را از دست دادهاند ،تنها عملکرد آنان وارد •
نقش پنجره در ایجاد بسط چشماندازی میان فضای باز و بسته در خانههای معاصر به • شدن به فضا و خارج شدن از آن است؛
موازات کمرنگ شدن نقش فضای باز و افزایش اشراف ،در سطح قابی برای آویزان کردن د ِر اتصال فضاهای مجزا (اتاقها) به فضاهای درهم ،د ِر سرویسهای بهداشتی ،د ِر •
پرده و گاه تهویه هوا و نور تقلیل پیدا کرده است؛ آشپزخانه (در صورت وجود) همگی شبیه هم هستند؛
نظام خاصی برای اندازه پنجرهها درون خانههای معاصر وجود ندارد .بعالوه در نمای • تنوع درهای مختلف به لحاظ نقش و جنس و جهت باز و بسته شدن نامحسوس است؛ •
شهری نیز پنجرهها میتوانند تمام نمای ساختمان یا بخشی از نمای ساختمان باشند درـ پنجره در صورت وجود فضای باز یا پوشیده در کنار فضای بسته وجود دارند .اما •
و به همین علت ،یکی از عوامل ایجاد ناهماهنگی در نماهای شهر تنوع ابعادی ،رنگی، به دلیل کم شدن نقش فضاهای باز و پوشیده در خانههای معاصر ،این نوع کمتر مورد
مصالحی پنجرهها میباشد؛ استفاده قرار میگیر د؛
نظام خاصی از نقطهنظر انداز ه درها در خانههای معاصر مشاهده نشد؛ •
181
جدول بررسی تطبیقی مفاهیم و مصادیق معماری خانه های تاریخی و معاصر
دیوار کف
شیوه زندگی درخانههای تاریخی با زیستن و فعالیتکردن بر کف همراه بوده است. •
دیوارها متناسب با قرارگیری انواع فضاهای باز ،بسته و پوشیده و انواع الگوهای فضایی، • همین امر توجه به پوشش کف را افزایش داده و کفپوشهای خانههای تاریخی(فرش،
گلیم ،جاجیم و انواع زیراندازها) ،بر حسب نظام تجمع ساکنان و چگونگی مکث و عبور
از طرح و نقش متفاوت برخوردارند؛
چگونگی نمایش دیوارها در هر سه فضای باز ،بسته و پوشیده ،بر حسب میزان • آنها طراحی و ساخته میشده است؛
از نظر تقسیمات کف ،هر جزءفضا که به طیف عملکردهای عبور یا مکث تعلق داشته به کناره •
مفهوم وارد شدن یک عملکرد صرف نیست .از جایی با مختصات فضایی متفاوت به •
جایی با مختصاتی دیگر رفتن است .مجموعه ای از فعالیت ها و ریز فعالیت هایی است
که معماری خانه های تاریخی در نظر داشته و برای آنها پاسخ فضایی ارائه کرده است؛
سقف در خانههای تاریخی ،نقش سر را در بدن بر عهده دارد .چگونگی هر جزءفضا به •
توجه معماری به این مضمون از بیرون از قلمرو خانه آغاز میشود و تا رسیدن به درون • میزان بهرهوری از سقف وابسته است .در نظام معماری این خانهها ،فضاها سهگونهاند:
فضای سرباز(بدون سقف) ،سربسته(سقف ،کف ،دیوار) و سرپوشیده( سقف و کف)؛
خانه(حیاط) ،فضاهای متوالی مکث و عبور ایجاد شده است.
فضایی اختصاصی برای ورود به خانه طراحی شده و مفهوم حریم خصوصی و عمومی در • سقف در فضای باز ،آسمان است و در فضای بسته این مفهوم به صورت آسمانه انعکاس •
مییابد؛
این فضا منعکس شده و مسیرهای متفاوت برای ورود به هریک از این قلمروها از درون
این فضا فراهم شده است؛
ارتفاعهای گوناگون سقفها ،تجربههای متنوع فضایی ایجاد میکنند .در هر اندازه •
چگونگی حضور نور و هوا نیز در درون این مجموعه فضاها با یکدیگر و نسبت به بیرون • ارتفاعی ،اتصال سقف به دیوار ،بخشی از معیارهای طراحی و محلی برای بروز خالقیت
معمار به حساب میآید؛
متفاوت است؛
در فضاهای سرپوشیده ،سقف محلی برای تأمین نور و تهویه هوا است و از این طریق در •
دالون هشتی سردر دربند آسایش و تنوع فضا هم ایفای نقش میکند؛
با ارتفاع گرفتن به اندازه یک الیه فضایی ،امکان بسط عمودی فضا فراهم میشود؛ •
•
عبور مکث مکث عبور ـ مکث
ِهشتن ،انتظار،مالقات انتظار ،گفتگو،درامان سقف بوسیله قابلیت دو رویه بودن خود در طبقه آخر ،یعنی سقف/بام به عنوان فضایی
هدایت تا درون کوتاه ،فضای تقسیم ماندن مالقات با همسایگان باز برای زندگی نقش مهمی ایفا میکند؛
183
جدول بررسی تطبیقی مفاهیم و مصادیق معماری خانه های تاریخی و معاصر
در خانه تاریخی ،خانه از طبیعت جدا نیست و حضور نمایندگانی از طبیعت در درون •
امکان دستیابی به خلوت تا معاشرت با دیگران از تعداد محدود افراد تا برگزاری جشن و • سازمان فضایی خانه معیاری الزامی است؛
سازمان فضایی خانه ،از جهات وزش باد و تابش خورشید ،نظم فصول ،آب و ...برای •
مراسم بزرگ در خانههای تاریخی امکانپذیر است؛
تنوع مقیاسی انواع جزءفضاهای مکث(دودری ،سهدری ،پنجدری و )...و همچنین • ایجاد آسایش بهره میگیرد و با ارائه تعریفی از عناصر معماری ،آنها را ،در درون خود
ادغام میکند .ساکنان خانه میآموزند که هم در درون خانه و هم در بیرون خانه از
جایگاه آنها در سازمان فضایی از پایینخانه تا باالخانه و از جلوسرا تا عقبسرا امکان
سازمان فضایی خانه نسبت به طبیعت بیتوجه است .از امکانات آن برای ایجاد آسایش •
اهل خانه بهره نمیبرد و رابطه ساخت و ساز در خانههای معاصر با طبیعت به مصرف
•
طبیعت و تضعیفکننده آن تقلیل یافته است؛
•
فضاها در خانههای تاریخی تکعملکردی نیستند و امکان تحقق انواع فعالیت در هر •
جزءفضا وجود دارد؛
در خانههای تاریخی تفکر و ایده فضایی تنخواه گردان وجود دارد .فضاهایی که به موازات • رابطه فضا ،فعالیت متقابل بوده و بطور همزمان در دستور کار طراحی سازمان فضایی قرار •
بزرگ شدن ابعاد و نیازهای خانواده ،امکان بزرگ شدن در خود را تدارک دیدهاند؛ میگیرد؛
الگوی هر جزءفضا ،فضاهای پشتیبانیکننده آن جزءفضا را نیز شامل میشود؛ • تحقق فعالیت ها در فضا ،در دو حوزه مکث و عبور سازماندهی می شود .ابعاد و حجم •
این فضاهای پشتیبانیکننده ،برای انبار کردن و نگهداری اشیا و لوازمی هستند که • جزءفضاها ،با توجه به تعلق آنها به دو قلمرو عمومی و خصوصی برای تحقق انواع فعالیتهایی
مرتبط با انواع فعالیتهایی که در آن جزءفضا رخ میدهد ،مورد استفاده قرار که نیازمند مکث یا عبور هستند ،تعیین می شود؛
میگیرند؛ وجود انواع فضاهای باز ،بسته و پوشیده که امکان انواع فعالیتهای همراه با مکث را •
فضاهای پشتیبانیکننده همچون انباری ،پستو ،دوالب و ،...مصادیق فضایی متنوع • ایجاد میکنند ،سبب شده است که تجربههای متنوعی از انجام یک فعالیت (همچون غذا
برای مفهوم «نگهداشتن و انبار کردن» در خانههای تاریخی هستند؛ خوردن ،خوابیدن )... ،در فضاهای متنوع در خانههای تاریخی شکل بگیرد.
فضاهای پشتیبانیکننده بر اساس اینکه در الگوی کدام جزءفضا قرار گرفتهاند ،دارای • امکان رخ دادن یک فعالیت به ظاهر ساده که بخشی از رفتار روزمره زندگی است ،در فضاهای •
فرم ،ابعاد و محل قرارگیری متفاوت هستند؛ متنوع باعث میشود که ابعاد معنایی و حسی آن فعالیت به سطحی بیش از یک رفتار
راهروهایی که فضای حریم هستند نیز بر اساس نوع رابطه با جزءفضاهای مجاور قابلیت • بیولوژیک ارتقا یابد .چرا که حضور در فضاهای گوناگون آن فعالیت را با تجربههای فضایی
استفاده به عنوان یک فضای پشتیبانیکننده را دارا هستند؛ مختلف همراه میکند که آن تجربهها خود معناآفرین هستند .هر فعالیت به سبب تحقق
در انواع فضاهای باز ،بسته و پوشیده با انواع تجربههای طبیعت ،همراه میشود؛
سازمان فضایی خانههای معاصر ،فضاهای پشتیبانیکننده را به عنوان فضای مکمل •
جزءفضاهای مجزا و درهم در نظر نمیگیرد؛
ساکنان خانههای معاصر همچنان خواهان فضاهای پشتیبانی ادغامشده در سازمان •
فضایی خانه ،به صورت کمدهای دیواری هستند ،اما آنچه در بسیاری از خانهها اتفاق با وجودی که خانه در فرهنگ کشور ما هنوز مرکز بسیاری از فعالیت های خانوادگی •
میافتد ،ناهمخوانی و عدم تناسب فضای کمدهای دیواری با جزءفضاهای خانه است؛ و خویشاوندی است ،گرایش حاکم بر برنامه ریزی و طراحی خانه های معاصر می کوشد
فضاهای درهم و آشپزخانهها فاقد فضاهای پشتیبانیکننده در سازمان فضایی خانههای • خانه ها را به خوابگاه خانواده تبدیل کند؛
معاصر هستند؛ فضاها عموم ًا تکعملکردی بوده و محدود و ثابت هستند و امکان تحقق فعالیتهای •
اشیا مانند کمد و بوفهها و ،...خارج از سازمان فضایی ،این نقش را بر عهده دارند؛ • متنوع در آنها وجود ندارد؛
اصلیترین پاسخ فضایی برای نیاز به «انبار کردن» در خانههای معاصر ،انباریهایی • اشیا چگونگی رفتار و فعالیت درهر فضا را تعیین میکنند و در اکثر مواقع القاکننده یک •
است که به خارج از محدوده خانه و در قسمت مشاع آپارتمانها منتقل شدهاند؛ شیوه محدود از رفتار هستند؛
در صورت عدم وجود این فضاها ،پاگرد ،راهپلهها ،خرپشتهها ،ایوانها و بالکن به محلی • به دلیل همراه نشدن کیفیتهای فضایی با فعالیتهای روزمره ،این فعالیتها در حد •
برای انبار کردن تبدیل میشوند؛ پاسخگویی به نیاز بیولوژیک تقلیل پیدا کردهاند؛
در تعدادی از خانهها و واحدهای مسکونی ،حصاری پیرامون بالکن های کم عرض کشیده •
شده و از آن به عنوان انبار استفاده شده است؛
185
جدول بررسی تطبیقی مفاهیم و مصادیق معماری خانه های تاریخی و معاصر
حاالت فضایی
حس عظمت و اعجاب از طریق شیوههای متنوع در خانههای تاریخی مصداق فضایی •
یافته است .این شیوهها عبارتند از:
وجود فضاهای بزرگ و عظیم در کنار فضاهای کوچک؛ ـ معماری شهر و خانه تاریخی برای قلمروهای گوناگون از شهر تا خانه ،مصادیق فضایی •
حضور فضاهای پرنور در کنار فضاهای کم نور و تاریک؛ ـ دارد؛
فضاهای بسته و پوشیده مرتفع همزمان با فضاهایی با ارتفاع کمتر؛ ـ فضایی
ِ قلمروی خانه های تاریخی از محدوده ای بیرون از خانه آغاز می شود که با مصادیق •
ـ
•
همجوارسبب شده است؛
تحقق مفاهیم انسانی در فضا از دستور کار سازمان فضایی خانهها و واحدهای مسکونی فضاهای بینابینی که قلمرو شهر را به تدریج به خانه متصل کند از میان رفتهاند ،قلمرو •
معاصر بیرون گذاشته شده است؛ محله ،فاقد مصداق فضایی است؛
فضاهای بینابینی جداکننده قلمرو بیرون از درون به حد یک سطح جداکننده «در» •
تقلیل یافته است؛
عدم تمایز خانه از بیرون ،نبود جلوه فضایی برای حد فاصل بیرون و درون و کمبود •
فضاهای خاص و تعریفشده در درون خانه ،باعث تقلیل «حس تعلق» و ایجاد «حس
تملک» به خانه شدهاست؛
حاالت فضایی
حس گشایش و دلبازی ،یکی از تجربههای بسیار آشنای ساکنان خانههای تاریخی •
ِ
توصیف احساس خود از خانه را با این واژهها بیان میکنند؛ است و
سازمان فضایی خانه ،جهات ،مسیرهای هدایت و حرکت را پیشنهاد میکند؛ • به خاطر تمایز آشکار بین سهگونه فضای باز ،بسته و پوشیده از یک طرف و رعایت •
پیشبینی حریمهای عبوری و عدم تداخل آنها در حریم فضاهای دیگر ،تشخیص جهت • قلمروهای عمومی و خصوصی در طراحی مقیاس جزءفضاها(تمایز آشکار در ابعاد کف و
و هدایتشدگی را امکانپذیر میکند .داالنها از جمله مصادیق فضایی این مفهوم در ارتفاع سقف) از طرف دیگر ،احساس گشایش و دلبازی در کنار وجود فضاهایی مانند
خانههای تاریخی میباشند؛ کنج و پستو ،مشخصتر بروز میکند؛
حیاط به عنوان یک مبنا در سازمان فضایی خانه برای تشخیص جهات و موقعیت مکانی • تجربه حضور در انواع فضاهای باز ،مانند صفه ،مهتابی ،بام ،وجود چشمانداز از فضاهای •
و هدایت شدن به مقصد مورد نظر ایفای نقش می کند؛ بسته و پوشیده به حیاط ،امکان بسط فضایی و مسدود نبودن فضاها و وجود فضاهایی با
سقف های مرتفع ،از جمله مصادیق فضایی مفهوم گشایش و دلبازی هستند؛
در اغلب خانههای معاصر در حد فاصل معبر (خیابان ،کوچه) تا در ورود به خانه شخصی •
مسیرهای هدایتکننده عبوری وجود ندارند؛ •
•
به دلیل ارتفاع یک اندازه سقف فضاهای داخلی ،فقدان چشماندازهای طبیعی و
درهم عیان و اتاقهای مجزا شده ِ چون وارد میشویم ،رسیدهایم به جزءفضاهای طراحیشده ،کاهش استفاده از فضاهای باز برای فعالیتهای همراه با مکث ،بسته بودن
توسط درهایی مشابه ،جایی دیگر برای هدایت شدن پیشنهاد نمیشود .مقوله هدایت جزءفضاها در خود و عدم امکان بسط آنها ،تجربه دلبازی برای ساکنان خانههای معاصر
شدن و جهت یابی به صورت کمرنگ در دستور کار سازمان فضایی خانههای معاصر به ندرت حاصل میشود.
حضور دارد؛ •
•
الیه میانی خانههای معاصر که بیشتر زمان خانواده در آن سپری میشود ،فاقد چشمانداز
در درون خانه مسیرهای عبور و مکث با یکدیگر تداخل پیدا کردهاند؛
•
و بسط و کیفیت گشایش فضایی است.
درهای جزءفضاهای مجزا در اطراف فضای درهم خانه قرار گرفتهاند و با یکدیگر ،تمایز
بیانکننده جزءفضاهایی که به آنها گشوده میشوند ،ندارند؛
هدایت توسط اشیا و عادات صورت میگیرد؛ •
187
معیارهای طراحی خانه بخشدوم
طراحی بناها اعم از مسکونی و غیرمسکونی هنگامی مقبولیت و معقولیت ،خود را
تثبیت میکنند که از معیارهایی برخاسته از توان سرزمین و نیاز جامعه شکل گیرند
ن که بناهای
و با گذشت زمان ،همچنان توان پاسخگویی خود را حفظ کنند؛ آنچنا
متعلق به معماری ایران ،با پشتوانه طوالنی خود ،بر اساس معیارهای برخاسته
از متن سرزمین و جامعه ایران ساخته شده و الگوهای فضایی متناسب با زندگی
مردمان دورههای مختلف را ارائه کرده اند .شناخت معماری ایران و آگاهی از چونی
و چگونگی آن ،بخشی از چارچوب طراحی را برای معماران معاصر فراهم میکند،
همچنین آگاهی از آن ،میتواند زمینه ارزیابی ساختوسازها و طراحی واحدهای
مسکونی معاصر را نیز فراهمسازد.
قبل از معرفی نمونههایی از معیارهای طراحی خانههای معاصر ،توجه به سه نکته
ضروری است .اول آنکه مقوله طراحی تنها به نقشههای «پالن» ،نما و مقطع
خالصه نمیشود و تمامی جزءفضاها و عناصر خانهها را نیز شامل میشود .دوم
آنکه اگر چه ،جزءفضاهای متعلق به خانههای معاصر و واحدهای مسکونی به توسط
سقف ،کف و دیوار تعریف میشوند و شکل میگیرند ،نمیبایست فراموش کنیم
که معیار طراحی ،شیوههای استفاده از این سه عنصر را شامل میشود .سوم
آنکه در فرایند طراحی ،در نظر گرفتن همزمان و هممکان تمامی معیارها در
کنار هم ،دارای اهمیت است .توجه همزمان به این معیارها در طراحی خانههای
معاصر ،به صورت متوازی است نه متوالی؛ میتوان فرایند طراحی را با توجه به
اختیار معمارانه از هر جا و از هر عنصر فضایی آغاز کرد ،لیکن همواره میبایست
تمامی معیارهای طراحی را در نظر داشت .رعایت تمامی معیارها به صورت
همزمان و هممکان درون یک شبکه فضایی ،سازماندهی آگاهانه فضای خانه
و واحدهای مسکونی را تضمین میکند.
معیارهای طراحی در این کتاب در سه مقیاس معرفی میشوند:
کالن در مقیاس شهر؛
ِ معیارهای •
• معیارهای کالن در مقیاس بنا؛
• طراحی عناصر و اجزاء؛
در قسمت اول در مقام شهرشناس ،مخاطب اصلی قوانین شهری و اصول
شهرسازی معاصر حاکم بر کشور می باشد .با تکیه بر آنچه در اینجا پیشنهاد شده،
در بلندمدت باید کلیه قوانین و ضوابط شهرسازی از تفکیک زمین گرفته تا سطح
اشغال و نسبتهای فضایی باز ،بسته و پوشیده در هر قطعه زمین ،مورد تجدید نظر
قرار گیرند .در ساحت معیارهای طراحی مقیاس بنا ،معیارهای مرتبط با سازمان
فضایی خانه و انواع فضاهای تشکیلدهندۀ آن بیان میشوند .همچنین رابطه
سازمان فضایی خانه و شیوۀ زندگی در درون خانه مورد توجه قرار گرفته و ساحت
−تعریف فضا
−ترکیب فضا
−تمایز فضا
−در
−پنجره
189
معیارهای کالن در مقیاس شهر
ضابطه سطح اشغال هر قطعه زمین به دو فضای باز و بسته به شیوۀ متعارف • معیارهای پیشنهادی در این کتاب در تعداد انگشتشماری از مجتمعهای
میباید مورد تجدید نظر قرار گیرد و میزان و مکان فضاهای سرپوشیده نیز معلوم مسکونی و خانههای معاصر ،مورد استفاده قرار گرفتهاند . 2لیکن ،بخش اعظم
شود. مسکونی واقع در شهرهای کشورمان بدون رعایت این معیارها
ِ بناها و واحدهای
ساخته شدهاند .با این وجود ،چنانچه از امروز به تصحیح معیارهای طراحی
معیارهای برخاسته از مکان و زمان و ساختوساز بپردازیم و برای شروع ،آنها را در طرح چند بنا به کار گیریم و با
سازمان فضایی هر طرح میبایست نمایانگر مصداقی از مکان ( )Placeباشد .مکان • پیگیری ،در سالهای آتی بتوانیم معیارهای مورد نظر را برای طراحی و احداث
در معنای عام ،ترکیبی متشکل از بستر بنا ،طبیعت ،اقلیم ،فرهنگ و تاریخ است که ابنیه و فضاهای یک محله به کار بندیم ،در درازمدت خواهیم توانست طرحریزی
پدیدار شده است .بدین منظور در نظر گرفتن طبیعت مکان ،طبیعت زمان و طبیعت تمامی شهر را براساس معیارهای پیشنهادی مورد تجدید نظ ر قرار دهیم .برخی
زمین در هر پروژه ساختمانی الزامی است .بر این مبنا که طبیعت مکان ،مفهومی از شهرهای بزرگ مانند توکیو هر 20تا 25سال تغییر میکنند .در تهران ،شهری
وسیعتر از محدوده اراضی مورد نظر را در بر میگیرد و کلیه ویژگیهای بومی، به این گستردگی ،میتوان شاهد بود که چهره شهر در دو دوره ،یعنی در فاصله
نشانههای تاریخی و همجواریها را شامل میشود .طبیعت زمان به برخورداری از دهه های 30تا 50و 60تا 80تغییر کرد ،اگر از هماکنون چشماندازی برای نیمقرن
ب و روز ،تابش ماه و خورشید و سایر جلوههای دورهای
چشم انداز گذران فصلها ،ش آینده در نظر داشته باشیم و بر اساس آن برنامه و معیار ارائه نماییم ،شبکههای
طبیعت در سرزمین مورد نظر مربوط میشود ،و طبیعت زمین نیز به فرم و فضای آسیبدیدۀ سازمان فضایی شهرها ،دوباره بر اساس محورهای سرزمینی و آیینی
مربوط به اراضی ،پیش از اجرای عملیات ساختمانی مربوط میشود. ترمیم شده و شکلگیری فضا و بنا در شهرها آگاهانه هدایت خواهند شد .هدف
ساختن ساختمان در مکان صورت میگیرد .ساختمان /ساختمانها پس از • نهایی ،ترمیم وجدان عمومی ،بازگردانیدن ادراک فضایی کالن به جامعه و برقراری
احداث ،مکان را تحت تأثیر قرار میدهند .در دو حالت کلی ساختمان /ساختمانها نظام آگاهانه فضا در شهر است .این هدف ،تمامی جزءفضاهای باز ،بسته و پوشیده
یا بر مکان میافزایند یا از آن میکاهندِ .ش ّق سومی جز درجات فزایندگی و کاهندگی را در ب ر می گیرد و فضاها با رعایت حریم های خصوصی و عمومی سازمان خواهند
وجود ندارد .افزودن بر مکان با توجه به احداث ساختمان ،عبارتست از به حداقل یافت.
رسانیدن تغییر در چهره زمین و طبیعت ،به حداقل رسانیدن مصرف منابع متعلق
به زمین ،طبیعت و محیط ،هماهنگ بودن با محیط و نشانههای تاریخی ،همچنین قطعه بندی و تفکیک زمین
هوشمند مواجهشدن با اقلیم به موازات گرامیداشت حضور انسان /انسانها و فراهم در مقیاس کالن برای دست یافتن به سازمان فضایی بهینه به عنوان یک هدف •
آوردن شرایط کافی برای تحقق کاملتر فعالیتهای انسانی درون سازمان فضایی درازمدت ،میباید شیوههای موجود تفکیک زمین از نقطهنظر قطعهبندی ،ابعاد و
خانه. اندازه و شیوههای دسترسی به آنها مورد تجدید نظر قرار گیرند.
ضوابط شهرسازی مرتبط با استقرار خیابانها و فضاهای شهری معابر سواره و •
نقش مجاورت ها پیاده ،حریم واقع در حد فاصل معبر و ابنیه (پیادهراهها) و استقرار قطعههای
سازمان فضایی طرح ،میبایست ،همزمان حضور ابنیه و فضاهای مجاور ،خط • تفکیکی نیز ،نیازمند تجدید نظر هستند.
آسمان و خط زمین را مراعات کند .به نحوی که مجموعه پدید آمده از همجواری در تفکیک زمین می بایست تعادل بارگذاری جمعیتی ـ فعالیتی ،میزان اراضی •
چند سازمان فضایی(چند بنا) بتوانند هماهنگ و همگرا درون یک شبکه فضایی مشاع و فضاهای عمومی که در خدمت کل جمعیت و فعالیتهاست ،معلوم باشد و
بزرگتر جای گیرند. از میزان اراضی که برای فروش به بخش خصوصی یا کاربری خاص برای بهرهوری
با توجه به مقوله همزمان متصور شدن ترکیب بناها و فضاها با یکدیگر و با آسمان • اختصاصی در نظر گرفته میشود ،کسر شود.
و زمین ،طرح میبایست از بیرون دارای یک موجودیت مشخص و خوانا باشد و هر قطعهای که قرار است بنایی بر آن احداث شود ،بر حسب استقرار بنا از نسبت •
خود به عنوان چشماندازی مستقل و ادغام شده در کل جلوهگر شود .این مقوله وجه طولی و عرضی متناسب پیروی کند .تعیین این تناسبات برای بهبود وضع فعلی و
دیگری از تحقق مفهو م مکان ( )Placeاست. آینده ،نیازمند پژوهش است.
191
موجود در شیوه زندگی نظر داشته باشد و در این مسیر به سازماندهی فضا معیارهای کالن در مقیاس بنا
بپردازد ،در غیر اینصورت همانند گرایشهایی که در نیمقرن اخیر به وقوع پیوسته این دسته از معیارها در مقیاس بنا در دو وجه مورد بررسی قرار می گیرند ،اول
سازماندهی فضا را به سمت تجزیه جزءفضاها یا استقالل مجزای جزءفضاها هدایت سازمان فضایی و ارتباط متقابل آن با شیوۀ زندگی خانواده و دوم سازمان فضایی
کرده و به واگرایی فعالیتهای درون شیوه زندگی منجر میشود .انتخاب هر یک از بنا و شیوه های توانمندسازی آن .برای بازگردانیدن معماری به فضای خانه و واحد
دو نظام و کوشش برای تحقق هر یک از آنها ،مسیر طراحی خانه را تغییر میدهد. مسکونی در چند سال آینده ،توجه به معیارهای ارائه شده در این بخش می تواند
درک همگرای شیوه زندگی ،در نظر گرفتن همزمان و هممکان تمامی ابعاد آن است. مؤثر باشد.
زندگی در وجه عینی آن ،ترکیبی از بیشمار فعالیتهای متنوع است که انسانها،
در طیف متنوعی از فردی ،دونفره و چندنفره به آنها میپردازند و برای انجام این معیارهای طراحی خانه ،برخاسته از شیوه زندگی
فعالیتها اشیا گوناگونی را نیز به کار میگیرند و در وجه ذهنی ،مجموعهای از اگر خواهان تغییر مؤثر و سازنده در شیوه طراحی و ساختوسازهای مسکونی معاصر
معناها ،اعتقادات ،اندیشهها ،حاالت و عواطف را در بر میگیرد. هستیم ،بازنگری رابطه متقابل سازمان فضایی و شیوه زندگی امری گریزناپذیر است.
طراحی براساس همگرایی شیوه زندگی ،به معنای در نظر گرفتن تمامی ابعاد شیوه زندگی ،همه ابعاد زیستن را شامل میشود .معاشرت با خانواده و با آشنایان،
برشمرده میباشد .خانه میباید امکان تحقق طیف متنوع فعالیتها و انواع حضور کردن مواد خوراکی ،تابستانی ـ
ِ همسفرهشدن با اعضای خانواده و میهمانان ،انبار
انسانها از خلوت تا جمع را داشته باشد؛ رابطه انسان و اشیا را سازمان داده و نظام زمستانیکردن لباسها ،چیدمان اشیا و کتابها در قفسهها ،استفاده از دیوار برای
بخشد و همچنین امکان تجربههای گوناگون احساسی و عاطفی نیز ،از طریق تجربه آویزان کردن عکس ،لباس یا نصب قفسه ،چگونه عکسالعمل نشاندادن نسبت به
فضایی در آنها تشویق شود. ترمیم خرابیهای منزل اعم از تأسیساتی و ساختمانی ،شیوه گفتوگو کردن ،میزان
به این ترتیب ،در خانههای معاصر میباید حداقل قلمروهای فضایی زیر برای مصرف ادویه و ترشیجات ،استراحت کردن در میان گروه یا در خلوت ،تناوب زمانی
سازماندهی فضایی خانه در نظر گرفته شوند: شستوشو و نظافت رخت ،ظروف ،تن و بدن ،چگونگی ورود به خانه ،با کفش یا
−قلمرو عمومی :شامل بودن با دیگران (میهمانان و مراجعین) و خانواده. بدون کفش ،آویزان کردن منظم و مرتب لباسها ،کیف دستی و سایر ادوات .آرام
این قلمرو نیازمند فضا یا فضاهایی با حداکثر امکان بسط و ترکیب است؛ یا بلند صحبت کردن ،مصرف عطر و خوشبوکنندهها ،عادت به روشنایی زیاد ،کم و
−قلمرو نیمه عمومی :عرصه مشترک تمامی اعضای خانواده .این فضا با متوسط ،توجه به تأمین حرارت ،برودت و رطوبت مطلوب و عادات مربوط به آنها،
رعایت حداقل حریم نسبت به سایر جزءفضاها ،از امکان بسط فضایی نیز میباید نوع پوشاک در خانه از نقطهنظر مواجهه با سرما و گرما و از نقطهنظر حضور افراد
برخوردارباشد؛ مختلف ،میزان آگاهی بر صرفهجویی در مصرف آب و انرژی(برق ،گاز و ،)...باز و
−قلمرو نیمه خصوصی :شامل حضور یک ،یا دو تا سهنفر از اعضای بسته بودن پنجره ،باز و بسته بودن پردهها ،همواره روشن بودن تلویزیون ،ضبط و
خانواده .این قلمرو ،فضاهایی با رعایت حریم بیشتر و امکان بسط کمتر با سایر ...نگهداری گلوگیاه و حیوانات خانگی و ....
فضاها است و عرصه خاص را برای اعضای خانواده فراهم میکند؛ اگر به شمردن اقالم فعالیتهای شیوه زندگی ادامه دهیم ،میتوان فهرست
−قلمرو خصوصی :این قلمرو ،فضایی برای خلوت تکنفره اعضای خانواده بلندباالیی تهیه کرد و میتوان اطمینان داشت که این فهرست پایان ندارد ،اما هر
را فراهم میکند .فضاییست که از تمام جوانب حریمها را رعایت کرده و بیشترین نکته ،حرکت و فعالیتی در شیوه زندگی ،یک یا چند ما به ازای فضایی مرتبط دارد.
امکان تحقق «درون» در این فضا میسر است؛ در حالت حداقل ،برای انجام هر فعالیت ،چگونگی سازمانیابی فضا و جزءفضاها،
دستیابی به قلمروهای عمومی ،ضرورت بسط یافتن و تجمیع جزءفضاها را ایجاب ّ
مخل انجام آن فعالیت به حساب میآید .به عالوه ،هر تسهیلکننده ،تشویقکننده یا
میکند و تحقق قلمروهای خصوصی و کامال خصوصی ،استقالل جزءفضاها را طلب جزءفضا و شیوههای ترکیب و تداخل جزءفضاها امکان تجمیع و تحقق چندعملکرد
میکند. را نیز ،ترغیب و تسهیل میکنند و زندگی به شیوه دیگری سازمان مییابد .در
از سویی دیگر در فضاهای خانه ،میباید امکان تحقق انواع فعالیتها وجود داشته معناکردن شیوه زندگی به تعداد معدودی
ِ فضایی
ِ العمل
ِ شرایط موجود ،عکس
باشد و بنا بر این جزءفضاها باید از انعطافپذیری کافی و فضای مناسب مکث عملکرد ،منجر به ایجاد تعدادی اتاق مجزا شده است و وجود اتاقهای مجزا ،از یک
برخوردار باشند. طرف گستردگی شیوۀ زندگی را نادیده گرفته و از طرف دیگر به تجزیه شدن شیوۀ
ِ
محدود بزرگ و کوچکی خانه و هشیاری نسبت به ثابت بودن زیربنا یا طیف نسبت ًا زندگی کمک کرده است.
واحد مسکونی ،معمار را وادار به بررسی و انتخاب نظام طراحی میکند .پژوهش در نظام طراحی جزءفضاها میتواند به جای تجزیه شدن به همگراشدن فعالیتهای
حریم ()-
فضا به موازات رعایت فضاهای بینابینی (حریم) ،امکان تحقق قلمروهای گوناگون و
انعطافپذیری فضا برای انجام فعالیتهای گوناگون را افزایش میدهد.
دستیابی به این ویژگی در خانههای معاصر ،مستلزم اتخاذ شیوه طراحی
قلمرو کام ً
ال همگراست یعنی گروهی طراحی کردن جزءفضاها و نه طراحی مجزای آنها .اینکه
حریم ()+ حریم ()-
خصوصی
کدام جزءفضا ،چگونه و تا چه اندازه قابلیت بسط داشته باشد ،نیازمند تنظیم
سازمان فضایی خانه ،مشخص کردن جایگاه قلمروهای گوناگون از خصوصی و
حریم ()- عمومی در آن و همچنین طراحی گروهی جزءفضاها در سازمان فضایی خانه است.
نظام طراحی موجود که محصولش ایجاد جزءفضاهای مجزا و واگرا است ،به سختی
تعریف فضای مکث خصوصی میتواند همزمانی و هممکانی تحقق فعالیتهای گوناگون را در خود تسهیل و ترغیب
حریم ()-
کند .به منظور طراحی همگرای جزءفضاها ،معمار میباید ،مجموعه جزءفضاهایی
را که میتوانند فعالیتهای مشترک را در خود جای دهند ،مد نظر قرار داده و این
گروهفضاها را با یکدیگر به عنوان یک واحد فضایی همگرا برگزیند .به عنوان مثال،
قلمرو ترکیب اتاقهای خواب با یکدیگر میتوانند قلمرو نیمهخصوصی خانه را ایجاد کند.
حریم ()++ حریم ()-
خصوصی
یعنی طراحی ،به شیوهای هر اتاق خواب مجزا را قادر سازد که در صورت نیاز با
اتاق خواب مجاور ترکیب شود و شرایط بهرهوری از یک فضای بزرگتر ،در صورت
حریم ()- نیاز خانواده فراهم باشد و یا ترکیب نشیمن خصوصی و آشپزخانه ،ترکیب نشیمن
خصوصی ،فضای پذیرایی و آشپزخانه و گروههای ترکیبی دیگر میتوانند فضاهای
تعریف فضای مکث نیمه عمومی متنوعتر و تواناتری را برای تحقق قلمرو عمومی خانواده تعریف کنند.
حریم ()-
عالوه بر این ،میباید مد نظر داشت که فضا به غیر از آنکه برای فعالیت و حضور
افراد مورد استفاده قرار میگیرد ،میبایست به منظور تنظیم رابطه اشیا و زندگی،
موارد دیگری همچون انبارکردن و نگهداری اشیا را نیز پذیرا باشد .از این رو ،در
قلمرو نظر گرفتن فضاهای تدارکاتی در طراحی هر جزءفضا متناسب با نوع فعالیتهای
حریم ()++ حریم ()-
نیمه عمومی
مرتبط با آن ،بخشی از سازمانیابی فضایی همگرای آن جزءفضا باید باشد.
چنانچه موارد فوق رعایت شود ،با توجه به پذیرا بودن چندین عملکرد در یک فضای
حریم ()+ واحد و تعریف بسطیافته قلمروهای عمومی و خصوصی ،امکان افزایش بهرهوری
متنوع از فضای محدود مهیا شده و بدون افزایش زیربنا میتوان به کیفیت باالتری
فضای مکث عمومی از سکونت دست یافت.
حریم ()- با اتخاذ معیارهای ذکرشده ،میبایست در چگونگی سازمانیابی فضا
متناسب با شیوۀ زندگی ،تجدیدنظر شود .همچنین در این فرآیند ضروریست
که چگونگی استفاده از اشیا و سهم آنها در زندگی نیز مورد تجدید نظر
قلمرو قرار گیرد و این هر دو به آموزش و آگاهیرسانی دائم نیازمند میباشند.
حریم ()++ حریم ()++
عمومی
حریم ()+
193
توانمندسازی فضا
و عابران را تحت تأثیر قرار میدهد. بخشی از دانش معماری ،دانستن درباره شیوههائیست که در صورت به کارگیری
سازماندهی فضا بر اساس دانش توانمندسازی فضا از میان هرگونه مصالح آنها ،فضا از میان ترکیب سازه و مصالح بنایی ،سالمت ،کارآ و پرتوان سازمان مییابد
ی شده است .این دانش ،پایه سازماندهی فضا را به منظور تقویم ،تنظیم
پایهریز و از درجه تأثیرگذاری بیشتری برخوردار میشود .محتوای عبارت توانمندسازی
و تأثیرگذاری فضاها فراهم میکند و هر معمار ،با تکیه بر نوع شناخت و توان خالق فضا ،علیالقاعده میبایست با آنچه امروز به نام طراحی معماری در دانشکدهها
خود میتواند این شیوهها را تفسیر کرده و روایت خود را از آنها ارائه دهد و تا آنجا تدریس میشود یکسان باشد .با توجه به اینکه محتوای آموزشی دانشکدههای
که از دست ،ذهن وتوانش بر میآید ،فضا را هرچه آگاهانهتر و تأثیرگذارتر طراحی معماری به شیوههایی صریح و روشن ،توانمندسازی فضا را به دانشجویان منتقل
کند. نمیکنند ،در این کتاب کوشش شده تا طراحی معماری با توانمندسازی فضا
در این جا ،تنها نمونههایی از این شیوهها معرفی میشوند که در چارچوب این و جزءفضاهای واقع در درون شهر و بنا همراستا باشد .با تکیه بر این نکته که در
پژوهش و این کتاب مورد شناسایی قرار گرفتهاند و به یقین الزم است که در دو محتوای عبارت «طراحی معماری» در نظام آموزشی معاصر ،برای نقش طراح به
زمینه خالقیت و سازماندهی فضا ،پژوهشهای دیگری پیگیری شود. عنوان فاعل معماری (معمار) ،آنقدر اختیار و آزادی قائل شده که بتواند فارغ از
دانش گذشته به طراحی بپردازد ،اما عبارت توانمندسازی فضا ،به دانشی اشاره
شبکه سهبعدی فضا دارد که با تکیه بر آن ،فاعالن معماری موظف می شوند خالقیت خود را در چارچوبی
فرایند سازماندهی فضای خانه با در نظر گرفتن یک شبکه فضایی بیرون از خواست عمل ب ّنایی ،استحکام و جلوه
ِ آزمون شده محقق کنند .2همانگونه که کیفیت
معمار و صاحبکار آغاز میشود و حاصل جهات و محورها در سه مقیاس کالن، مصالح را افزون میکند یا کاربرد محاسبهشده میلگردها ،میزان استفاده از سیمان
میانی (عوامل بیرونی بالفصل) و مقیاس خرد (محورها و جهات درون سازمان و عملآوردن ،ایستادگی ،دوام و جلوه بتن را تعیین میکند ،توانمندسازی فضا
فضایی) است. عبارتست از شیوههایی که در اثر به کارگیری آنها ،فضا نه تنها در میان انبوه مواد و
• برای ایجاد هر بنا باید این شبکه را برای هدایت کلیه جزءفضاها از باالترین الیهها مصالح گم نمیشود ،بلکه پذیرایی از فعالیتهای گوناگون را بهینه و تسهیل کرده و با
تا پایینترین الیههای فضایی مستقر در سراسر محدوده ملکی زمین در نظر گرفت. حالتهای مشخص که در اثر به کار بستن آن شیوهها در فضا ایجاد میشود ،ساکنان
شبکه فضایی هر خانه به همراه شبکه فضایی خانههای پیرامون از مفصلبندی
شبکهای بزرگتر ،گسترده بر فضای شهر پیروی میکنند.
جداره های باالیی ،پایینی و پیرامونیاش بطور مشخص طراحی شود. تابش خورشید
فضای درون احجام هندسی مانند ُکره ،مخروط و مکعب تعریفشدهترین وزش باد
طبیعی
فضاهای مورد شناسایی دانش معماری محسوب میشوند .فضای زیر یک درخت چشمانداز
جهات کالن
مسیر آبهای رو و زیر زمین
ُپر شاخوبرگ نیز فضایی است مطبوع ،اما نسبت به فضاهای درون یک مکعب از
دسترسیها و معابر
تعریفشدگی کمتری برخوردار است. مصنوع
مسیر عبور تأسیسات زیربنایی
استقرار یک تخت در پهنای کویر ،فضای باالی تخت را نسبت به فضای موجود در
همجواریها بیرونی
ِ محورها و عوامل
کویر متمایز میکند .و اگر پیرامون تخت میلههایی قرار داده شوند ،فضای روئین بالفصل
اشراف
تخت در میانه کویر تعیین میشود تا جایی که بتوانیم با هر گونه مصالحی ،سقفی بر قلمروهای عمومی و خصوصی
میلههای پیرامون تخت قرار دهیم .اکنون در میانه کویر فضایی تعریفشده وجود انعکاس طبیعت و اقلیم در سازمان فضایی (صرفهجویی انرژی) درون
ِ محورها و جهات
سازمان فضایی
دارد که قابل شناسایی از دور ،و پذیرای حضور از نزدیک میباشد. مقیاس و اندازه جزءفضاها
•در خانههای معاصر به موازات کمارزش شدن نقش حیاط ،حیاط خلوت ،بام
و بالکن ،فضاهای باز دیگری همچون نورگیرها و پاسیوها بوجود آمدهاند که به •«شبکه فضایی هدایتگر» ،اندازه و مقیاس جزءفضاها را نیز مشخص میکند.
مثابه یک فضای باز مورد توجه و طراحی قرار نمیگیرند .فضاهای باز ،شامل کلیه روند کوچکتر شدن جزءفضاها و مقبولیت بهتر فروش واحدهای مسکونی که
موارد نام برده شده ،فضاهای رها شده نیستند .این فضاها به عنوان فضاهای مکث علیرغم کوچکی زیربنا ،تعداد اتاق بیشتری دارند ،همچنان ادامه دارد .اگر در
و چشمانداز ،کارآیی و اثربخشی داشته و میبایست در انتخاب ارتفاع متناسب این روند ،ضوابط و مقررات هدایتگر ،جایگزین وضع موجود نشوند و شهرداری
بدنههای آنها کمال دقت را مبذول داشت .کوتاه در نظر گرفتن این بدنهها ،منجر به چارهای نیندیشد ،مشکل بتوان از ادامه عواقب آن جلوگیری نمود .چنانچه شبکه
کم اثر شدن فضا و از دست رفتن کیفیت فضایی میشود و بلندی بیش از اندازۀ آنها فضایی ،هدایت جزءفضاها را به عهده گیرد ،خانهها با فضاهای بیش از اندازه کوچک
نیز احساس خفگی ایجاد میکند .از آنجا که بدنهها نقش تعیینکنندهای در تعریف و خفهکننده ساخته نخواهند شد .برای تعیین مقیاس و اندازه مناسب جزءفضاها،
فضای باز برعهده دارند ،میبایست به طور همزمان ،بافت ،رنگ ،نوع ،ترکیب میبایست پژوهش دیگری را پیگیری نمود.
مصالح و دورویه بودن بدنهها در نظر گرفته و طراحی شوند. کمی و کیفی ،سازمان فضایی خانه میبایست •به منظور افزایش توانهای ّ
•ضرورت وجودی فضاهای سرپوشیده در سازمان فضایی عبارتست از ایجاد سه گروه فضاهای باز ،پوشیده و بسته را در نظر گیرد .هر فضا اعم از باز ،بسته یا
حریم و مفصل میان فضاهای باز و بسته و ایجاد مکث توأم با چشمانداز .به عالوه پوشیدهبودن ،میباید از توان تعریف ،ترکیب ونمایش برخوردار باشد.
فضاهای سرپوشیده با ایجاد سایه و پذیرابودن انواع فعالیتها ،میتوانند به عنوان •در مورد مجتمعهای مسکونی در نظر گرفتن فضای باز مشاع در سازمان فضایی
بسط فضاهای بسته به کارایی اتاقها بیفزایند .با قبول این ویژگیها ،ضروریست طرح الزامی است .به عالوه ،به طور جداگانه هر واحد مسکونی میبایست حداقل
به منظور بازیابی نقش فضاهای سرپوشیده در سازمان فضایی خانههای معاصر، از یک فضای مؤثر پوشیده یا باز برخوردار باشد .ضرر مادی و معنوی بیتوجهی به
به موقعیت مکانی و امکان افزایش این نوع فضاها بیشتر توجه شود .در طراحی هر حضور فضاهای باز و پوشیده در سازمان فضایی خانهها و مجتمعها ،اکنون در رفتار
فضای سرپوشیده دو عنصر سقف و کف نقش عمدهتری دارند و نقش دیوار به منظور خشن و بیتوجه همشهریها و مصرف بسیار باالی انرژی در خانهها ظاهر شده
فراهم کردن امکانات ترکیب و چشمانداز بسیار کاهش مییابد .بازگردانیدن فضاهای است .این موضوع در سال 1355در گزارشی که از ایران به بخش مسکن سازمان
سرپوشیده به سازمان فضایی خانههای معاصر ،اقدامی ضروری است .شرط تحقق 3
ملل ارسال شد ،تذکر داده شده بود.
فضاهای سرپوشیده در قدم اول ،ارزش قائل شدن برای قیمت این فضاها ،همطراز
با فضاهای بسته است و در قدم دوم ،میباید حضور این فضاها را در هر خانه از طریق تعریف فضا
تدوین و تصویب ضوابط و مقررات اجباری کرد .در شرایط فعلی که فرایند طراحی اگر تعریف فضا و جزءفضا را منوط به معلوم بودن جداره های در بر گیرنده آن فضا
خانه ،در نظر گرفتن فضاهای سرپوشیده را از دستور کار طراحی خانه بیرون گذاشته بدانیم ،در این صورت تعریف فضا وابسته به چگونگی طراحی سه عنصر کف ،دیوار
195
تعریف شده؛ و آن خانهها که از ایوان یا بالکنی مختصر و ناقص برخوردار بودهاند ،با پوشانیدن
−ترکیب فضاهای پوشیده و بسته ( مانند اتاق و ایوان) به وسیله دیوار یا دیوار کشیدن به دور آن ،این فضا را به انباری تبدیل کردهاند ،میبایست ضمن
انعطافپذیر؛ اجباری کردن استقرار فضاهای سرپوشیده مانند بالکن و ایوان ،طراحی آنها را به
−ترکیب فضاهای باز با یکدیگر (مانند حیاط و معبر) از طریق دیوار انعطافپذیر، نحوی در نظر گرفت که امکان استفاده از این فضاها در شرایط وجود ِاشراف ،از
قاب تعریفشده ،فضای سرپوشیده و سردر؛ طریق طراحی شیوههای افزایش درجه پوشیدگی فراهم باشد.
−ترکیب فضاهای پوشیده با یکدیگر (فضای پیلوتی چند مجتمع همجوار) به •در طراحی فضاهای بسته ،از آنجا که دیوا ِر تعریفکننده فضای بسته ،از بیرون
وسیله قابهای تعریفشده و دیوار انعطافپذیر. نقش تعریف فضاهای باز و پوشیده را بر عهده دارد .توجه به دو رویه بودن این
دیوارها ضروری است .همچنین به هنگام طراحی فضاهای بسته ،میبایست به
(تصویر 7ـ )6 طور همزمان در درون شبکه فضایی خانه ،رابطه آنها با فضاهای باز و پوشیده معلوم
نمودار توانایی بسط فضایی ،نوری و چشم اندازی با توان ترکیب جزءفضاهای خانه های تاریخی در شش جهت
باشد.
ِ
سقف فضاهای بسته میبایست •در قسمتهای عمومی و فضاهای اجتماعی خانه،
از ارتفاع بلندتر برخوردار باشد و قابلیت بسط با جزءفضاهایی که میتوانند با این
شرایط ارتفاعی ترکیب شوند ،برای آنها در نظر گرفته شود.
ترکیب فضا
•در شکلگیری سازمان فضایی خانه ،هر جزءفضا تعریف میشود تا بتواند
ترکیب شود .فضا از طریق تعریفشدن موجودیت مشخص پیدا می کند و از طریق
ترکیبشدن به درجههای باالتری از توانایی دست مییابد .بسته به انتخاب طراح
و ملزومات طرح ،هر «جزءفضا» میتواند از جهات ششگانه بسط یابد و با فضاهای
همجوار ترکیب شود.
•جزءفضاهای واقع در شش جهت یک جزءفضا واقع در درون شبکه فضایی خانه،
در تعریف جزءفضای میانی ،همان نقشی را ایفا میکنند که سقف ،کف و دیوار برای
تعریف یک جزءفضا بر عهده دارند .لذا آنها تکه فضاهای جدا جدا نیستند ،یک کل
(تصویر 7ـ )7نمودار توانایی بسط فضایی و توانایی ترکیب جزءفضا در خانه های تاریخی در شش جهت
تقسیمشده هستند که توسط سقف ،کف ،دیوار ،راهرو و سایر فضاهای بینابینی ـ
حریمها ـ از استقالل نسبی برخوردار شدهاند .بدین ترتیب ،هر جزءفضا در تعریف
جزءفضاهای پیرامونی خود نقش ایفا میکنند .جزءفضاها باید به نحوی ترکیب
شوند که توان ادغام سازمان فضایی افزایش یابد.
•طراحی وجوه اشتراک و اتصال فضاهای همجوار ،مهمترین نقش را در ترکیب
فضاها با یکدیگر ایفا میکنند.
•ترکیب جزءفضاها بر حسب انواع همجواریها به قرار زیر میبایست صورت
گیرد:
−ترکیب فضاهای باز و بسته (مانند حیاط و اتاق) از طریق سرپوشیده و دیوار
انعطاف پذیر؛
−ترکیب فضاهای بسته و بسته ( مانند دو اتاق همجوار) از طریق راهرو و دیوار
انعطاف پذیر؛
−ترکیب فضاهای باز و پوشیده همانند ایوان و«چشمانداز» ،به وسیله قابهای
کف
•طراحی کف در هر جزءفضا اعم از اینکه باز ،پوشیده یا بسته باشد ،منجر
به تقویت توان تعریف ،ترکیب و تشخص فضا می شود .طراحی کف با انواع
فعالیت های مکث و عبور ،توقف ـ گذار ،قلمروهای عمومی ـ خصوصی و
احساس های تداوم وپیوستگی سرو کار دارد؛
197
•چگونگی اتصال دیوارها با کفها و سقفها با دقت و خالقیت میباید مورد امعان •از طریق پیوستگی و امتداد کفها میتوان اتصال و مفصل بندی جزءفضاها را
نظر و طراحی قرار گیرند. تقویت نمود.
هنگامیکه طراحی ،اتصال سقف به دیوار را از حالت دو صفحه عمود بر هم خارج •تنوع فضایی از طریق اختالف ارتفاعی کفها و تشخص فضایی از طریق نمایش و
میکند و از انواع امکانات اتصال و برقراری ارتباط دیوار با سقف بهره میبرد ،باعث ترکیب ویژگیهای بافتها ،رنگها و جنس مصالح در کف ،قابل حصول است.
میشود که فضای محاط شده در درون دیوار و سقف تأثیرگذارتر شود .وابسته به
ویژگی طرح اتصال ،کیفیت و نمایش فضا متفاوت خواهد بود .در مورد اتصال کف دیوار
به دیوار نیز هنگامیکه این اتصال از حالت معمولی دو صفحه عمود بر هم خارج و •برای استفاده از توان دیوارها میباید در مورد هرگونه فضای باز ،بسته و پوشیده،
نمایشهای دیگر مییابد ،حالت و کیفیت فضا را تحت تأثیر قرار میدهد .در وضع دیوار را براساس خصلت دو رویه ،با قابلیت تعریف و ترکیب کنندگی آن طراحی
موجود سه عنصر تعریف کنندۀ فضا( دیوار ،کف و سقف) ،به صورت مجزا طراحی نمود.
و ساخته میشوند .چنین وضعیتی ناشی از شیوههای ساخت متعارف و پذیرش • توان نهفته در عناصر پوششی ،آنست که هم به عنوان بدنه تعریفکننده و هم به
اجتماعی آنها است .حال آن که امکان طراحی یکپارچه و یگانه این سه عنصر نیز عنوان عنصر اتصالدهنده فضاها قابل طراحی هستند .دیوارها ،خود در حد فاصل
وجود دارد .چگونگی پیوستن این سه عنصر به یکدیگر در یک طیف حدفاصل یک قاب عمودی تو خالی تا یک بدنه پر ،قابل طراحی هستند .در این حد فاصل،
مکعب تا پیوستگی کامل و ایجاد یک فضای کروی امکانپذیر است. ل ،تداوم و تسلسل فضاها از
شرایط تعریف و اتصال فضاها پدیدار میشود .اتصا
طریق تعبیه درگا ه ،در ،پنجر ه و یا قابهای کوچکتر در درون دیوارها ،در ایجاد
بسط فضایی ،بسط چشماندازی و بسط نوری کام ً
ال مؤثر است.
(تصویر 7ـ )8اتود دیوار انعطاف پذیر به منظور افزایش توان تعریف و بسط فضایی ،چشم اندازی و نوری جزءفضاهای خانه
199
در مرکز خانه قرار دارد و محور ارتباطی در پیرامون فضای نورگیر دسترسی به _ در اتود شماره :2استقرار ورودی در گوشه ضلع شمالی قرار گرفته و محور
فضاهای عمومی و خصوصی را امکانپذیر کرده است. ارتباطی عمود بر راستای ورودی میباشد .قلمروهای خصوصی در قسمت جنوب و
قلمروهای عمومی در قسمت شمال طراحی شدهاند.
_ در اتود شماره :4ورودی در مرکز قسمت بسته مستقر شده و مسیر ارتباطی
(تصویر 7ـ )10اتود شمارۀ ،2استقرار ورودی در گوشه ضلع شمالی
پیرامون فضای ورودی قرار دارد .با توجه به جهت ورود و مسیر دسترسی به
جزءفضاهای درون خانه در پیرامون ورودی ،جزءفضاهای خانه به تدریج آشکار
می شوند.
_ در اتود شماره :5ورودی در مرکز قسمت بسته قرار دارد و خانه دارای دوطبقه
میباشد.
در طبقه پایین ،فضاهای عمومی و در طبقه دوم ،فضاهای خصوصی جای گرفته اند.
دیوار روبهروی در ورودی مانع اشراف به فضاهای داخلی در بدو ورود میشود.
محور ارتباطی در فاصلهای نزدیک به پله داخلی به طبقه باال و فضای عمومی قرار
گرفته است.
(تصویر 7ـ )14اتود شمارۀ ،5ورودی در مرکز قسمت بسته ،خانه دو طبقه
_ در اتود شماره :3ورودی همچنان در گوشه ضلع شمالی قرار دارد .فضای نورگیر
(تصویر 7ـ )12اتود شمارۀ ،3ورودی در کنج ضلع شمالی و غربی با پاسیو در میانه
_ در اتود شماره :6ورودی میان ضلع غربی قرار گرفته است .این بار در محور روبروی
ورودی ،استقرار فضاهای آشپزخانه و نورگیر ،سازمان فضایی خانه را به دو قسمت
عمومی و خصوصی تقسیم کرده است .محورهای ارتباطی در پیرامون ورودی و
در امتداد آن در دو مسیر متفاوت یکی به سمت اتاقهای خواب و دیگر به سمت
پذیرایی و نهارخوری شکل گرفته است .به این ترتیب ،در بدو ورود ،چشماندازی به
فضاهای داخلی وجود ندارد.
پله
در طراحی پله به عنوان فضای عمومی ساختمان توصیه میشود به وسیله تعریف
مجدد حریمهای مورد نیاز وانواع بسطهای فضایی ،چشماندازی و نوری ،وضعیت
_ دراتود شماره :2پلکان در مرکز و کنار قرار گرفته و فضای مناسبی برای عبور و آن از جعبه پله ( )Stair Boxبه فضای پله ارتقا یابد.
مکث در طبقات ایجاد نموده است.در این مطالعه برای هر واحد مسکونی در یک در تعریف فضای پاگرد به عنوان فضایی برای مکث ،میبایست فضایی مستقل
طبقه ،فضایی مخصوص ورود و خروج به حالت تورفته پیشبینی شده است. از فضای عبوری در نظر گرفته شود ،این فضا میبایست دارای بسط فضایی،
چشماندازی و نوری باشد .برای زنده کردن پله و تبدیل آن به فضای متحرک و
(تصویر 7ـ )18اتود شمارۀ ،2پله
مطبوع ،آن بخش از پله که اتصال دو سطح مختلف ارتفاعی را باعث میشود نیز،
میباید از بسط چشماندازی و نوری بهره َبرد .در این راستا میباید جدارههای
تعریفکننده پله از سطوح بسته و یکدست به سمت قابهای باز تغییر شکل دهند.
در طراحی پله میتوان بر ترکیب فضای پاسیو و نورگیر ساختمان و فضای پله متمرکز
شد .این امر باعث گشایش فضایی پله و صرفهجویی در فضا میشود .پاگرد پله نباید
به وسیله حریمهای فضایی درهای ورودی به خانهها مخدوش شود.
(تصویر 7ـ )16در فضای پله ـ فضاهای مکث به اندازۀ فضاهای عبور مهم هستند
_ در اتود شماره :3پلکان با چرخش 45درجهای خود باعث ایجادفضایی مناسب
مخصوص مکث و عبور در طبقات شده است .به این ترتیب ،فضایی خالی در اطراف
پلکان در مقابل هر در ورودی بوجود میآید .
_ در اتود شماره :1یک مسیر پله در جوار مسیر متداول رفت و برگشت ،به عنوان
پشتیبان به فضای پله اضافه میشود ،در این حالت مسیر پله عبوری در روبروی
ورودی هر خانه بسته میشود و این امر فضایی مناسب برای مکث در مقابل هر
خانه ایجاد میکند.
201
(تصویر 7ـ )20یک پیشنهاد برای تراس و بالکن در خانههای معاصر پاسیوها
باتوجه به کاربرد پاسیوها در خانههای معاصر به عنوان نورگیر و در وضعیت بهتر به
عنوان فضای گلوگیاه ،توصیه میشود آنها به حیاطهای کوچک واقع در میان خانه
تبدیل شوند.
مناسبتر است در طبقه همکف از طریق ایجاد بسط فضایی و ترکیب با محورهای
عبوری ،این فضا را از حالت قفس گلوگیاه خارج کرد و از نقطهنظر عملکردی ارتقا
داد .به عالوه در صورت ادامه پاسیوها در طبقات باالتر از همکف ،اطراف آنها در
سطح هر طبقه ،عبوری کم عرض در نظر گرفته شود.
حیاطهای فرعی
حیاطهای فرعی یا حیاط خلوت یا حیاط عقبی را که در شرایط موجود تنها
خانههای شمالی میتوانند از وجود آن برخوردار باشند ،میباید دقیق ًا همچون یک
حیاط کوچک تعریف نمود.
دیوارهای بلند این فضاها با برخورداری از طاق و طاقچه به عنوان بدنه ،حوض و
باغچه کوچک بر کف ،میتواند آنها را از حالت انبارگونه به در آورد .افزایش امکان
بهرهوری از این فضا و تحقق تعداد بیشتری عملکرد در این حیاطها ضروریست .در
مجتمعهای مسکونی به ازای هر پنجطبقه ،یک حیاط مشاع در بام یا یک حیاط
مشاع در طبقات توصیه میشود.
تراس و بالکن
به تراس و بالکن به عنوان فضاهایی مستقل و مفید ،باید توجه بیشتری شود .تا
آنجا که در شرایط موجود توصیه می شود حتی االمکان ،برای تمامی جبهههای
با ِز خانهها ،تراس یا بالکن سرپوشیده در نظر گرفته شود .این فضاها میتوانند به
عنوان بسط فضاهای بسته مورد استفاده قرار گیرند و همچون حریم واقع در حد
فاصل بیرون و درون نقش ایفاکنند.
حداقل تعریفشدگی برای این فضاها برخوردارشدن از پوشیدگی از سه جبهه غیر
از کف میباشد .توصیه میشود که جبهه چهارم که مشرف به بیرون است به صورت
قاب طراحی شود .چرا که:
)1درجه پوشیدگی فضای بالکن افزایش می یابد؛
)2امکان بهره برداری ساکنان افزایش می یابد؛
)3نفوذ آلودگی هوا و آلودگی نوری و صوتی کاهش می یابد؛
)4تبادل حرارت و برودت و همچنین چشم انداز بیرون قابل کنترل تر می شود؛
نمونه ای که در اینجا ارائه شده ،برای تمامی جبهه های باز خانه ،قابل استفاده
میباشد .برای کاهش اشراف به این فضا میتوان از دیوارهای مشبک استفاده
کرد.
آشپزخانه
آشپزخانه در برخی گرایشهای متأخر به گروه فضاهای درهم پیوسته است .در این
گرایشها ،آشپزخانه از زمره فضاهای مجزا خارج شده است .اگرچه در نمونههای
بررسیشده در این تحقیق کمتر به این مورد برخورد شد ،با این وجود میباید توجه
داشت که این گرایش به باز کردن یک جداره از آشپزخانه و ایجاد اشراف از پذیرایی
ـ نهارخوری به داخل آن از دهههای 70به بعد به ویژه در شهرهای بزرگ بیشتر شده
است .بررسیها نشان میدهند که شیوه زندگی معاصر و امکانات فنی ،شرایط ادغام
و ترکیب فضایی آشپزخانه را با فضاهای درهم فراهم کرده است .در این گرایش ،معیار
آنست ک ه آشپزخانه به درستی تعریف شده باشد و در مکان مناسب مستقر شود و به
شیوهای مناسب از توان ترکیب برخوردار شود .هرچه توان پذیرش آشپزخانه برای
عملکردهایی از قبیل نشستن جمع شدن یا کار کردن و مطالعه کردن ،گفتگو کردن
و خوردن بیشتر باشد ،نقش آشپزخانه در سازمان فضایی مستحکمتر میشود.
203
بام _ اتود شماره :1در این مطالعه چندین نحوه ترکیب اتاقهای کنار هم به وسیله یک
زنده کردن و بازگردانیدن فضای بام در خانههای معاصر امری ضروریست .بامها به فضای میانی نشان داده شده است.
طور بالقوه از شرایط بسط فضایی ،چشماندازی و نوری برخوردارند .بام هر خانه _ اتود شماره :2در این مطالعه نحوه ترکیب اتاق با اتاقهای کناری و ایجاد بسط
میباید در زمینه نیازمندیهای فضایی شیوه زندگی نقش ایفا کند .به این منظور چشماندازی و نوری در جبهه باز خانه نشان داده شده است.
به عنوان اولین اقدام میباید ،فضای بامها به عنوان یک فضای باز محفوظ تعریف
شوند تا امکان نشستن ،گفتگو کردن ،خوردن و خوابیدن در آنها فراهم شود و به
تدریج شرایط حضور گلوگیاه و آب نیز در آن ایجاد شود .دو عنصر پوششی کف
و دیوارها میباید برای بام نیز مالک طراحی قرار گیرند .هنگامی که طبقه آخر به
اتمام میرسد ،بنا تمام نمیشود .بدنهها میبایست ادامه یابند و بام را تعریف
کنند .مصالح کف بام نیز میباید از توان استفاده بر حسب معیارهای شیوه زندگی
برخوردار باشند.
حضور در بام ،آگاهی عمومی را نسبت به آلودگیهای منظر و هوا افزایش داده و
شرایط را برای رهایی از این وضعیت در درون هر خانواده و برای مشارکت اعضای
(تصویر 7ـ )22اتود شماره ،2اتاق
آنان فراهم میکند.
سرویسهای بهداشتی
در مورد سرویسهای بهداشتی ،برای خانههای معاصر ایران که در آنها امکان زندگی
یک خانواده دو تا سه نفره وجود دارد ،توصیه میشود از یکی کردن آنها خودداری
دستشویی جدا از حمام ،برای زندگی یک خانواده در یک واحد
ِ شود .یک توالت ـ
مسکونی هر چقدر کوچک ضروریست .به عالوه توصیه میشود که استقالل فضایی
توالت از دستشویی ،مراعات شود .برای حمامها نیز یک فضای تعریفشده حداقل،
به عنوان سربینه توصیه میشود .باید سعی شود که حریم عملکردی اشیا در
سرویسها و ارتباط طبیعی فضای آنها با هوای آزاد حفظ شود.
فهرست تصاویر
فهرست جداول
فهرست منابع
205
فهرست پژوهشهای پیشنهادی
پیر/جوان ،کودک)... ، در هنگام نوشتن کتاب ِخانه ،بارها و بارها دامنه پژوهش به قلمروهایی رسید که
.17بررسی سند « ،»Habitat Bill of rightکتاب ارائه شده از ایران به کنفرانس مسکن این کتاب پاسخگوی آنها نبود و میبایست با ارجاع و اشارهای به آن موضوع ،از آن
در سال 1976؛ عبور میکردیم.
.18بررسی سند :ضوابط ساختمانسازی 1321در تهران؛ این موارد در جای جای کتاب تا آنجا که میسر بود بسط یافت و موضوع به صورت
.19بررسی سند« :شهرسازی در ایران» ،از اولین کتب شهرسازی ،سرهنگ یک عنوان ِپژوهشی پیشنهاد شد .در این قسمت ،آن عنوانها به صورت فهرستوار
سعدالدین رشدیه 1342،؛ از سراسر کتاب جمعآوری شده و به دانشجویان و پژوهشگرانی که خواهان ادامه
.20بررسی قوانین نانوشته معماری و شهرسازی ایران با تکیه بر نمونههای موجود راه هستند تقدیم میگردد ،به عالوه درخواست میشود که اگر درباره هرکدام از
پیش از سال 1300؛ عنوانها ،پژوهشی انجام شد ،نویسنده را از طریق پست الکترونیکی در جریان قرار
.21تأثیرپذیری معماران دورۀ اسالمی ایران از معماری معماران دورۀ باستان؛ دهید.
.22چگونگی نقش خالقیت و چگونگی پرورش آن ،بررسی رابطه خالقیت و
معماری؛ .1بررسی معماری خانههای ساخته شده حد فاصل سالهای 1300ـ1340؛
.23چگونگی تحقق مفهوم عام و خاص در سازمان فضایی خانههای تاریخی؛ .2تأثیر مشاعیات آپارتمانهای مسکونی بر شکلگیری روحیه تعاون و همکاری
14و .24ریشهشناسی واژگان معماری ایران و تأثیر آن بر معماری معاصر ایران؛ همسایگان(،عکسالعملهای اعضای خانواده نسبت به مشاعیات با توجه به سن
.25بررسی مستند و آماری تأثیرات کاهش نقش فضا بر اثر افزایش نقش اشیا، و جنس آنها)؛
مبلمان ،نور مصنوعی ،تأسیسات گرمایشی و سرمایشی بر معماری خانههای .3بررسی مفهوم و نقش تنوع در خانه؛
معاصر؛ .4معماران خانه و چگونگی آموزش معماری در قبل از سال 1300با تکیه بر نقش
.26بررسی رابطه اشیاء (مبلمان و )...و سازمان فضایی خانه؛ و حضور معمار در جامعه ایرانی؛
.27بررسی تغییرات سازمانفضایی شهرهای ایران از طریق نشانه شناسی و خوانش .5استاندارد کردن ابعاد فضاهای زندگی و خانه؛
شهر بر اساس عکسهای هوایی در سالهای مختلف؛ .6بررسی تأثیرات روانشناسانه کوچک کردن فضاهای خانه در ایران؛
.7تأثیر کاالیی شدن زمین و مسکن بر طراحی و اجرای خانه (بررسی تاریخی)؛
.8چگونگی ارتباط نواحی مسکونی و کاربریهای غیر مسکونی و بررسی اثرات
همجواری آنها بر کیفیت و کمیت محل سکونت؛
.9بررسی تأثیرات گذار فضایی بیواسطه بین خانه و شهر و تأثیر آن بر سالمت
خانواده (پیشنهاد تلفیق بند 8و 9در یک پژوهش)؛
.10ساحتهای سکونت معاصر :بررسی ارزشهای جاافتاده در معماری خانههای
مسکونی از سالهای 1355-1385؛
.11بررسی علل عدم تمایل نسل جوان به سکونت در خانههای تاریخی؛
.12مسکن در سیاستهای تأمین مسکن در ایران ،سیاستهای تامین مسکن به
کدام سو میروند؟
.13نقش نور در معماری ایران :چگونگی مواجهه با نور در سازمان فضایی خانههای
تاریخی؛
.14بررسی ریشههای نامگذاری فضاها در خانههای تاریخی؛
.15آشپزخانه و سیر تحول آن در شهرنشینی معاصر کشور؛
.16چگونگی ادراک فضایی در خانه بر حسب گروههای اجتماعی مختلف (زن/مرد،
206
فهرست تصاویر
فصل اول
9 (تصویر 1ـ )1پالن خانههای قدیمی کاشان (1335ـ )1305
12 (تصویر 1ـ )2موقعیت و زوایای تابش خورشید در عرضهای جغرافیایی شهرهای مورد بررسی
13 (تصویر 1ـ )3موقعیت های مکانی اقلیمی شهرهای مورد بررسی
فصل دوم
20 (تصویر 2ـ )1نمودار طیف نگاههای شناخت معماری
21 (تصویر 2ـ )2نمودار بسط دائمی چرخه پژوهش به مثابه روش
22 (تصویر 2ـ )3دیاگرام تأثیرات معنایی ،احساسی و عاطفی فضاها و جزءفضاها در خانه های تاریخی کاشان
24 (تصویر 2ـ )4گذار از شهر به خانه
25 (تصویر 2ـ )5دیاگرام عوامل شکلدهنده به معماری خانهدر دو دورۀ پیش از 1300و پس از 1340
26 (تصویر 2ـ )6نقشهها و تصاویر هوایی شش شهر مورد بررسی
29 (تصویر 2ـ )7تغییر سازمان فضایی خانه
30 (تصویر 2ـ )8نمودار طیف سکونت خانههای معاصر و محدوده مطالعه در این کتاب
32 (تصویر 2ـ )9نمودار بهرهوری از جزءفضاهای باز ،بسته و پوشیده در ایام سال در حد فاصل قلمروهای عمومی و خصوصی
34 (تصویر 2ـ )10تأثیر همگرایی و واگرایی عناصر و اجزاء در چگونگی سازمان فضایی خانه (بنا)
36 (تصویر 2ـ )11طیف زوایای نگاه به معماری ایران بر اساس آرا و نظرگاههای متفکران ایرانی و خارجی
37 (تصویر 2ـ )12نمودار زوایای نگاه به معماری ایران (بر اساس آرا و نگاه های متفکران ایرانی و خارجی)
38 (تصویر 2ـ )13مشابهت صورت و ساختار فضاهای باز ،بسته و پوشیده در یک بنای قاجاری متأخر (خانه صالح در کاشان) با یک بنای پیش از اسالم
(عمارت خسرو در قصر شیرین) تصویر بازسازی شده
39 (تصویر 2ـ )14نمودار قلمرو شناخت معماری و معماری خانه
40 (تصویر 2ـ )15نمودار واحد الگوی شکلگیری معماری خانه های تاریخی ایران تا پیش از سال 1300شمسی و تغییر آن پس از سال 1340
فصل سوم
51 (تصویر 3ـ )1پالن خانه مصری
51 (تصویر 3ـ )2خانه يونانی
51 (تصویر 3ـ )3پالن خانه رومی
56 (تصویر 3ـ )4خانه روستایی مازندران در سده نوزدهم شامل فضاهای باز ،پوشیده ،بسته (،حیاط ،ایوان ،اتاق)
60 اتاق خانه روستایی در گیالن
(تصویر 3ـ )5جای اهل منزل و میهمانان در فضای ِ
61 (تصویر 3ـ )6سازمان معنایی خانه روستایی در گیالن
فصل چهارم
72 بیرونی خانههای معاصر
ِ (تصویر 4ـ )1فضای
73 (تصویر 4ـ )2نمونههایی از حیاط در خانههای معاصر
74 (تصویر 4ـ )3نمونههایی از ایوان و بالکن در خانههای معاصر
207
75 (تصوير 4ـ )4نمودار نتایج تصویری پرسشگری از خانوارهای ساکن در خانههای معاصر
76 (تصویر 4ـ )5فضای خارجی ورودی در خانههای معاصر
77 (تصویر 4ـ )6فضای داخلی ورودی در خانههای معاصر
78 (تصویر 4ـ )7اتاق در خانههای معاصر ( فضای تک عملکردی انباشته از مبلمان )
78 (تصویر 4ـ )8فضاهای درهم در خانههای معاصر ،شامل نشیمن و پذیرایی
78 (تصویر 4ـ )9نمونههايی از نهارخوری در خانههای معاصر
79 (تصویر 4ـ )10نمونههایی از آشپزخانه در خانههای معاصر
84 (تصویر 4ـ )11نمونههایی از نقاشی کودکان
فصل پنجم
92 (تصویر 5ـ )1پالن 87خانه تاریخی مورد بررسی
95 (تصویر 5ـ )2سازمان فضایی خانه عباسیان ـ کاشان (کا ـ )1
96 (تصویر 5ـ )3نمایش دو محور آسمان و زمین در شبکه نامرئی و استقرار آن برروی سازمان فضایی ،خانه صالح ـ کاشان (کا ـ )4
97 (تصویر 5ـ )4نمایش شبکه فضایی نامرئی و محل استقرار جزء فضاها ـ کاشان ـ نمونه یک خانه تاریخی واقع در محله پنجهشاه ـ دربند
عطارها ـ خانه عطارها( کا ـ )2
98 (تصویر 5ـ )5دیاگرام فضاهای باز ،پوشیده و بسته
99 (تصویر 5ـ )6فضاهای باز ،پوشیده و بسته
100 (تصویر 5ـ )7گونه شناسی تعریف انواع الگوهای فضایی باز ،بسته و پوشیده
102 (تصویر 5ـ )8گونهشناسی انواع حريمها و فضاهای بینابینی
104 (تصویر 5ـ )9گونه شناسی انواع شیوه های بسط و گسترش فضا ( بسط فضایی ،نوری و چشم اندازی)
105 (تصویر 5ـ )10شیراز ـ شیوههای تركیب فضا به منظور افزایش امكان بسط ،تعریف و تنوع فضایی (ش ـ )1
105 (تصویر 5ـ )11شیراز ـ تسلسل و تداوم فضا در خانه های تاریخی ایران (ش ـ )2
106 (تصویر 5ـ )12همدان ـ تنوع بدنههای مشرف به حیاط (هـ ـ )2
106 (تصویر 5ـ )13گونه شناسی انواع خط آسمان ـ کاشان
107 (تصویر 5ـ )14گونه شناسی انواع فضاهای چندرو
108 (تصویر 5ـ )15گونه شناسی انواع حضور نور در فضا ـ کاشان
108 (تصویر 5ـ )16گونه شناسی انواع ارتفاع فضا
109 (تصویر 5ـ )17گونه شناسی انواع دیوار
110 (تصویر 5ـ )18نقش عناصر معماری (دیوار ،سقف ،کف) در جان بخشیدن به فضا
111 (تصویر 5ـ )19گونه شناسی انواع بدنه های داخلی و خارجی
112 (تصویر 5ـ )20گونه شناسی انواع نقش بدنه ها در تعریف گونههای فضایی
114 (تصویر 5ـ )21نقش ديوار در سازمان فضايی خانههای تاريخی ـ کاشان
115 (تصویر 5ـ )22سقف ،کف و دیوار در اتاق خانه ایرانی
115 (تصویر 5ـ )23شمسه در سقف یکی از فضاهای خانه عامریها ـ کاشان
115 (تصویر 5ـ )24درجات پوشیدگی انواع فضاهای باز ،خانه طباطبایی (کا ـ )8
118 (تصویر 5ـ )25حضور هم زمان سه گونه فضایی باز ،پوشیده و بسته
208
120 (تصویر 5ـ )26دیاگرام انواع فضاهای باز در سطوح ارتفاعی متفاوت
120 (تصویر 5ـ )27انواع فضاهای باز در خانههای تاریخی
122 (تصویر 5ـ )28عناصر موجود در حیاط خانههای تاریخی کاشان
123 (تصویر 5ـ )29حیاط در خانههای کاشان
124 (تصویر 5ـ )30الگوی صفه در خانه های تاریخی
124 (تصویر 5ـ )31الگوی پایین ـ باال در خانه های تاریخی
124 (تصویر 5ـ )32صفه و شارمی در خانههای تاریخی
125 (تصویر 5ـ )33گونه شناسی انواع فضاهای عبوری دور حیاط ( شارمی)
125 (تصویر 5ـ )34الگوی مهتابی در خانههای تاريخی
126 (تصویر 5ـ )35بام ،فضایی باز و قابل استفاده در مقیاس خانه ،محله و شهر
127 (تصویر 5ـ )36توالی فضایی باز ،سرپوشیده و بسته
127 (تصویر 5ـ )37انواع فضاهای سرپوشیده در خانههای کاشان
128 (تصویر 5ـ )38سردر ،کاشان
128 (تصویر 5ـ )39گونه شناسی انواع ورودی
129 (تصویر 5ـ )40گونه شناسی انواع ایوان
129 (تصویر 5ـ )41الگوی ایوان در خانه های تاریخی
129 (تصویر 5ـ )42ایوان در باالخانه ،خانه عباسیان ـ کاشان
130 (تصویر 5ـ )43الگوی دستگاه سرپوشیده در خانه های تاریخی
130 (تصویر 5ـ )44دستگاه سرپوشیده خانه بروجردیها (کاـ )15
130 (تصویر 5ـ )45حوضخانه در خانههای تاریخی
131 (تصویر 5ـ )46الگوی هشتی در خانه های تاریخی
131 (تصویر 5ـ )47فضای ورودی
132 (تصویر 5ـ )48گونه شناسی انواع فضاهای بسته
133 (تصویر 5ـ )49گونه شناسی انواع همجواری فضاهای بسته
134 (تصویر 5ـ )50الگوی زیرزمین در خانه های تاریخی
134 (تصویر 5ـ )51الگوی گوشوار در خانه های تاریخی
135 (تصویر 5ـ )52الگوی پس اتاق در خانه های تاریخی
135 (تصویر 5ـ )53الگوی سه دری در خانه های تاریخی
135 (تصویر 5ـ )54الگوی پنج دری در خانه های تاریخی
137 (تصویر 5ـ )55انعطافپذيری :امكان تركيب فضاهای باز ،پوشيده و بسته
137 (تصویر 5ـ )56تعريف تركيب انواع فضاهای باز ،پوشيده و بسته در خانههای تاريخی
138 (تصویر 5ـ )57قلمرو عمومی و خصوصی در خانه ايرانی ـ نمونه خانه عطارها (كا ـ )2پيش از 1300
139 (تصویر 5ـ )58نمودار مراتب و توالی فضاها در خانه ایرانی
209
فصل ششم
146 (تصویر 6ـ )1گونه شناسی انواع جزءفضاها در خانههای معاصر
148 (تصویر 6ـ )2گونه شناسی نماهای خانههای معاصر
150 (تصویر 6ـ )3گونهشناسی انواع حیاط در خانههای معاصر
151 (تصویر 6ـ )4الگوی متداول در طبقه همکف ،حیاط و ایوان خانههای جنوبی ـ رشت
151 (تصویر 6ـ )5گونه شناسی تراس و بالکن در خانههای معاصر ( 70ـ )1340
152 (تصویر 6ـ )6گونه شناسی پله ،پاگرد و ورودی در خانههای معاصر ( 70ـ )1340
153 (تصویر 6ـ )7گونه شناسی نورگیر( پاسیو ) و موقعیت آن در خانههای معاصر ( 70ـ )1340
153 (تصویر 6ـ )8کاشان ـ گونه شناسی فضاهای درهم و ارزیابی توان تعریف آنها در خانههای معاصر ()1340 _ 70
154 (تصویر 6ـ )9ارزیابی توان ترکیب و تعریف فضاهای درهم در خانههای معاصر
156 (تصویر 6ـ )10گونه شناسی اتاق های خواب در خانه های معاصر ( 1370ـ )1340
157 (تصویر 6ـ )11گونه شناسی آشپزخانه در خانه های معاصر
159 (تصویر 6ـ )12روند جابجایی آشپزخانه از کنج مطبخ تا همجواری با ناهار خوری در ایران ( 70ـ )1300
161 (تصویر 6ـ )13استقرار دستگاه های تأسیساتی ،حرارتزا و برودت زا در همه جا
161 (تصویر 6ـ )14الگوی نوعی سازمان فضایی واحدهای مسکونی سه یا چهار طبقه
162 (تصویر 6ـ )15مشارکت خانههای معاصر در تشکیل و تعریف فضای باز عمومی
163 (تصویر 6ـ )16در جلوی اتاق ،فضایی کم عرض به یادگار ایوان
163 (تصویر 6ـ )17اشراف به فضای ایوان مانند ،امکان حضور و مکث ساکنان را کاهش داده است
163 (تصویر 6ـ )18الگوی نوعی مواجهه با پله ،پاگرد و پیش ورودیها در خانه های معاصر
164 (تصویر 6ـ )19گونه شناسی در و دیوار در خانه های معاصر()70-1340
164 (تصویر 6ـ )20گونه شناسی نحوه استقرار درها پیرامون فضاهای مجزا (اتاق های خواب وسرویس ها) و درهم (اتاق های نشیمن و پذیرایی و
نهارخوری و ورودی)
164 (تصویر 6ـ )21تبدیل شدن فضای باز خصوصی به فضایی برای انبار وسایل ـ رشت
164 (تصویر 6ـ )22تقلیل فضای باز مرکزی به نورگیری در داخل خانه ـ کرمان
164 (تصویر 6ـ )23فضای باز تبدیل به فضایی باز در حد فاصل معبر و ساختمان شده است ـ شیراز
165 (تصویر 6ـ )24الگوی نوعی طراحی واحدهای مسکونی 3یا 4طبقه ،محدودیتها و نقاط ضعف سازمان فضایی واحدها
166 (تصویر 6ـ )25فقدان حریم های داخلی و خارجی
167 (تصویر 6ـ )36اهمیت یافتن نقش اشیا در درون جزءفضاهای خانههای معاصر
فصل هفتم
173 (تصویر 7ـ )1نمودار تفکر یکپارچه و همه جانبه نگر در طراحی سازمان فضایی خانه
174 (تصویر 7ـ )2بنیادهای مفهومی طراحی بنا و اجزای آنها در معماری ایران
189 (تصویر 7ـ )3دیاگرام چارچوب راهبردی معیارهای طراحی خانه
193 (تصویر 7ـ )4شیوههای تعیین قلمروهای فرد و گروه در سازمان فضایی خانه بر اساس استفاده از حریم و فضاهای بینابینی در تعریف
فضاهای بسته
194 (تصویر 7ـ )5محورهای تشکیل دهنده شبکه کالن و تأثیرگذار برسازمان فضایی خانه در معماری ایران
210
196 (تصویر 7ـ )6نمودار توانایی بسط فضایی ،نوری و چشم اندازی با توان ترکیب جزءفضاهای خانه های تاریخی در شش جهت
196 (تصویر 7ـ )7نمودار توانایی بسط فضایی و توانایی ترکیب جزءفضا در خانه های تاریخی در شش جهت
198 (تصویر 7ـ )8اتود دیوار انعطاف پذیر به منظور افزایش توان تعریف و بسط فضایی ،چشم اندازی و نوری جزءفضاهای خانه
199 (تصویر 7ـ )9اتود شمارۀ ،1استقرار ورودی در میان ضلع شمالی
200 (تصویر 7ـ )10اتود شمارۀ ،2استقرار ورودی در گوشه ضلع شمالی
200 (تصویر 7ـ )11اتود شمارۀ ،2مطالعه بسط فضایی جزءفضاها
200 (تصویر 7ـ )12اتود شمارۀ ،3ورودی در کنج ضلع شمالی و غربی با پاسیو در میانه
200 (تصویر 7ـ )13اتود شمارۀ ،4ورودی در مرکز قسمت بسته
200 (تصویر 7ـ )14اتود شمارۀ ،5ورودی در مرکز قسمت بسته ،خانه دو طبقه
201 (تصویر 7ـ )15اتود شمارۀ ،6ورودی در میان ضلع غربی
201 (تصویر 7ـ )16در فضای پله ـ فضاهای مکث به اندازۀ فضاهای عبور مهم هستند
201 (تصویر 7ـ )17اتود شمارۀ ،1پله
201 (تصویر 7ـ )18اتود شمارۀ ،2پله
201 (تصویر 7ـ )19اتود شمارۀ ،3پله
202 (تصویر 7ـ )20یک پیشنهاد برای تراس و بالکن در خانههای معاصر
203 (تصویر 7ـ )21اتود شماره ،1اتاق
204 (تصویر 7ـ )22اتود شماره ،2اتاق
فهرست جداول
فصل اول
12 ( جدول ـ )1طول و عرض جغرافیایی
12 ( جدول ـ )2ویژگی های جغرافیایی ـ اقلیمی
12 ( جدول ـ )3ویژگی های جمعیتی ـ اداری
فصل دوم
44 ( جدول ـ )1روند بررسی معماری خانه های تاریخی و معاصر
فصل سوم
59 ( جدول ـ )1واژگان ساخته شده با «خانه»
فصل پنجم
111 ( جدول ـ )1نقش عناصر معماری در توانمندسازی فضا
فصل هفتم
176 ( جدول ـ )1جدول بررسی تطبیقی مفاهیم و مصادیق معماری خانه های تاریخی و معاصر
195 ( جدول ـ )2جهات و محورهای تشکیل دهندۀ« شبکه فضایی هدایت گر»
211
فهرست منابع
1717حائری ،محمدرضا« ،1363 ،پویش شهرنشینی در کاشان» در :حسامیان، 1.1آتک ،آرکولوگ ،مهندسین مشاور ،1374 ،طراحی در اراضی عباسآباد؛
فرخ و دیگران ،شهرنشینی در ایران ،انتشارات آگاه؛ 2.2آلپاگونوولو ،آدریانو و ،1365 ،...معماری بومی ،ترجمه :علیمحمد سادات
1818حائری ،محمدرضا« ،1369 ،آوای خنیا در گنبد مینا» در مجموعه مقاالت افسری ،انجمن فرهنگی ایتالیا ـ تهران ،مؤسسه علمی فرهنگی فضا؛
معماری و موسیقی .مؤسسه علمی و فرهنگی فضا ،نشر فضا ،تهران؛ 3 .3ابوالقاسمی ،لطیف« ،1366 ،هنجار شکلیابی معماری اسالمی ایران» در:
1919حائری ،محمدرضا« ،1369 ،خانههای ایرانی در مسیر ویرانی» ،متن معماری ایران دوره اسالمی ،به کوشش محمدیوسف کیانی ،انتشارات جهاد
سخنرانی در فصلنامه معماری و شهرسازی ،دوره ششم ،شماره 32و، 31 دانشگاهی؛
اردیبهشت 75؛ 4.4اردالن ،نادر ،بختیار ،الله ،1380 ،حس وحدت .سنت عرفانی در معماری
2020دانشدوست ،یعقوب ،1369 ،طبس شهری که بود ،سازمان میراث فرهنگی ایرانی ،ترجمه :حمیدشاهرخ ،نشر خاک؛
کشور،تهران ،انتشارات سروش؛ 5.5استرلن ،هانری ،1377 ،اصفهان تصویر بهشت ،مترجم :جمشید ارجمند،
2121ذکا ،یحیی .1369 ،تهران در تصویر ،جلد اول ،پژوهش :یحیی ذکا و نشر و پژوهش فرزان روز؛
محمدحسن سمسار؛ 6.6افشار ،ایرج ،گنجینه عکسهای ایران ،نشر فرهنگ ایران؛
2222رشدیه ،سعداالدین ،1343 ،شهرسازی و طرحریزی شهر در ایران، 7 .7برومبرژه ،کریستین ،1370،مسکن و معماری در جامعه روستایی گیالن،
انتشارات اتحادیه ،شهرداریهای ایران؛ ترجمه :عالءالدین گوشهگیر ،مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی؛
2323رفعتجاه ،فریمند ، 1382،روند تحوالت برنامهریزی مسکن در دو دهه 8.8بزرگمهری ،زهره ،1360،هندسه در معماری ایران ،سازمان ملی حفاظت اثار
اخیر،انتشارات چکاد و امیر بهادر؛ باستانی ایران؛
2424رف ،مایکل ،1373 ،نقش برجستهها و نجاران تختجمشید ،ترجمه: 9.9بهار ،مهرداد ،1372،تختجمشید ،عکس از :نصرت ا هلل کسرائیان ،ترجمه:
هوشنگ غیاثینژاد ،سازمان میراث فرهنگی؛ سودابه دقیقی :ناشر :نصرت ا هلل کسراییان؛
2525سامی ،علی ،1339،پاسارگاد یا قدیمیترین پایتخت کشور شاهنشاهی 1010بیابانی ،غالمحسین ،1386 ،جرم و فرهنگ ،مجموعه مقاالت ،سازمان
ایران ،شیراز ،کتابفروشی معرفت؛ میراث فرهنگی ،گردشگری و صنایع دستی ،پژوهشکده مردمشناسی؛
2626سفردوست ،احمد ،1384 ،در جستجوی هویت شهری رشت ،انتشارات 1111پترسون ،ساموئل« ،1981 ،صندلی و دگرگونی در عهد قاجار» در مجموعه
سازمان عمران و بهسازی شهری؛ مقاالت :ایران ،عصر جدید تقابل تداوم و تغییر ،ویراستاران :مایکل بوناین و
2727سلطانزاده ،حسین ،1370 ،فضاهای شهری در بافتهای تاریخی ایران، کدی؛
نیکی ّ
دفتر پژوهشهای فرهنگی؛ 1212پوپ ،آرتوراپهام ،1363 ،معماری ایران ،ترجمه :غالمحسین صدری افشار،
2828شایگان،داریوش ،1355 ،بتهای ذهنی و خاطر ه ازلی ،انتشارات امیرکبیر؛ انتشارات انزلی؛
2929شایگان،داریوش ،1356 ،آسیا در برابر غرب ،مرکز ایران مطالعه فرهنگها؛ 1313پیرنیا ،محمدکریم ،1369 ،شیوههای معماری ایرانی ،تدوین :غالمحسین
3030شایگان،داریوش«،1370،در جستجوی فضاهای گمشده»،در فصلنامه معماریان ،مؤسسه نشر هنر اسالمی وابسته به معاونت امور فرهنگی و اجتماعی
ایراننامه ،تحقیقات ایرانشناسی ،سال نهم ،شماره ،4پاییز 1370؛ و هنری بنیاد مستضعفان و جانبازان؛
3131شهبازی ،شاپور ،1375 ،شرح مصور تختجمشید ،سازمان میراث فرهنگی 1414پیرنیا ،محمدکریم ،1371 ،آشنایی با معماری اسالمی ایران ،تدوین:
کشور؛ غالمحسین معماریان ،انتشارات دانشگاه علموصنعت؛
3232شهری،جعفر،1369،تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم ،زندگی، 1515توسلی ،محمود ،1360 ،ساخت شهری و معماری در اقلیم گرم و خشک،
کسبوکار ،مؤسسه خدمات فرهنگی رسا؛ انتشارات گروه شهرسازی و برنامه ریزی ـ دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه
3333فالمكی ،محمد منصور ،1357،سیری در تجارب مرمت شهری :از ونیز تا تهران؛
شیراز ،تهران :وزارت مسكن و شهرسازی؛ 1616توسلی ،محمود ،بنیادی ،ناصر ،1372 ،1371 ،طراحی فضای شهری،
3434فالمكی ،محمد منصور ،1368 ،بناها و شهر دامغان ،تهران ،نشر فضا؛ جلدهای اول و دوم .مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری؛
212
5555لوکوربوزیه ،1354،چگونه بهمسئلهشهرسازیبیندیشیم،ترجمه :محمدتقی 3535قزلباش ،محمدرضا ،ابوالضیاء ،فرهاد ،1364 ،الفبای كالبد خانه سنتی یزد،
کاتبی ،انتشارات امیرکبیر؛ تهران :وزارت برنامه و بودجه؛
5656مستوفی ،عبدا هلل ،1386 ،شرح زندگانی من ،انتشارات هرمس؛ 3636کخ،هایدماری ،1380،از زبان داریوش! ،ترجمه :پرویز رجبی ،نشر کارنگ؛
5757مصطفوی ،سیدمحمدتقی ،سامی ،علی ،1334 ،تختجمشید ،شیراز؛ 3737کریمان ،حسین ،1354 ،ری باستان ،انتشارات دانشگاه ملی ایران؛
5858مفید ،حسین ،رئیسزاده ،مهناز ،1385،خاطرات استاد حسین لرزاده، 3838کریمی ،سمیه« ،1386 ،فرهنگ فقر و جرم ،شهرک حاشیهنشینی گلزار»
انتشارات مولی ،تهران؛ در مجموعه مقاالت جرم و فرهنگ :صص40 :و41؛
5959معماریان ،غالمحسین،1372 ،آشنایی با معماری مسکونی ایران ،گونه 3939کسمایی ،مرتضی ،1362 ،اقلیم و معماری ،انتشارات شرکت خانه سازی ایران؛
شناسی درونگرا ،دانشگاه علم و صنعت ایران؛ 4040كیانی ،محمد یوسف ،1365 ،نظری اجمالی به شهرنشینی و شهرسازی در
6060مهری ،فرشاد ،1362 ،تاریخ مهندسی در ایران ،بنیاد نیشابور ،تهران؛ ایران ،انتشارات جهاد دانشگاهی؛
6161میردامادی ،محسن ،1373 ،مقدمهای بر راهوندهای شهری در ایران، 4141کیانی ،محمدیوسف ،1366 ،معماری ایران ،دوره اسالمی ،جلد اول،
کمیته فرهنگی جامعه مشاوران ایران؛ انتشارات جهاد دانشگاهی؛
6262نجمی ،ناصر ،2536 ،دارالخالفه تهران ،انتشارات امیرکبیر؛ 4242کیانی ،محمدیوسف ،1368 ،معماری ایران ،دوره اسالمی ،جلد دوم،
6363نصر ،سیدحسین« ،1370 ،هنر قدسی در فرهنگ ایران» در مجموعه انتشارات جهاد دانشگاهی؛
مقاالت جاودانگی هنر ،ترجمه :سید محمد آوینی ،انتشارات برگ ،تهران، 4343کیانی ،محمدیوسف ،1370 ،شهرهای ایران ،جلد چهارم ،انتشارات جهاد
صص44 :و45؛ دانشگاهی؛
6464نصر ،طاهره(سها) ،1383 ،معماری و شهرسازی شیراز (در دوره پهلوی 4444کیانی ،مصطفی ،1383 ،معماری دوره پهلوی اول ،موسسه مطالعات تاریخ
1300ـ ،)1357انتشارات روزنه کار؛ معاصر ایران؛
6565والترز ،درک ،1376 ،فنگ ـ شویی ،فرهنگ زندگی و سکونت بر اساس حکمت 4545گالدیری ،اوژن ،1370 ،مسجد جامع اصفهان ،ترجمه :عبداهلل جبلعاملی،
چینی ،ترجمه :جواد سید اشرف ،چاپ اول ،نشر آویژه ،تهران؛ سازمان میراث فرهنگی اصفهان؛
6666وزارت مسکن و شهرسازی ،1372 ،زندگی جدید ،کالبد قدیم .گزیدهای ُ 4646گدار ،آندره ،1345 ،هنر ایران ،ترجمه :بهروز حبیبی ،انتشارات دانشگاه
از بناهای با ارزش تاریخی 3 ،جلد ،عکاس :جاسم غضبانپور ،ناشر :وزارت ملی ایران (شهید بهشتی)؛
مسکن و شهرسازی؛ ُ 4747گدار ،آندره ،گدار ،یدا ،1366 ،آثار ایران ،ترجمه :ابوالحسن سروقدمقدم،
6767هیلنبرند ،روبرت ،1383 ،معماری اسالمی ،ترجمه :باقر آیت ا هلل زاده دوره دو جلدی ،بنیاد پژوهشهای اسالمی ،آستان قدس ،مشهد؛
شیرازی ،انتشارات روزنه؛ ُ 4848گدار ،آندره ،1369 ،طاقهای ایران ،ترجمه :کرامت اهلل ،افسر ،انتشارات
6868یازوسکی،هرتمن،ریچارد،آندره ،1375،مبانی طراحی شهری،ترجمه:راضیه فرهنگسرا؛
رضازاده ،مصطفی عباسزادگان ،انتشارات دانشگاه علم و صنعت؛ 4949گروه معماری دوران تحول( دانیل ،ویکتور و دیگران) ،1382 ،معماری نیکالی
مارکوف ،انتشارات دید؛
69. Abercrombie, Stanley, 1990, A Philosophy of Interior Design, 5050گروه معماری دوران تحول(شافعی ،بیژن و دیگران) ،1384 ،معماری کریم
Harper& Row Publishers, New York طاهرزاده بهزاد ،انتشارات دید؛
70. Architecture Education in the Islamic world, Agakhan Award for 5151گروه معماری دوران تحول( سروشیانی ،سهراب و دیگران) ،1387 ،معماری
Architecture, 1986, pp: 88-89 وارطان هوانسیان ،انتشارات دید ،تهران؛
71. Bakhtiar, Laleh, 1976, Sufi, Expressions of the Mystic Quest, 5252گنجنامه ،1377 ،سازمان میراث فرهنگی کشور؛
Thames & Hudson, , pp. 106-112 5353گیرشمن ،1355 ،ایران از آغاز تا اسالم ،ترجمه :دکتر محمد معین ،بنگاه
72. Deilmann, Harald & Bickenbach, Gerhard & Pfeiffer, Herbert, ترجمه و نشر کتاب؛
1977, Housing Groups, City Suburb Country, Karl Kramer 5454گیرشمن ،1372 ،چغاززنبیل ،جلد اول ،ترجمه :اصغر کریمی ،سازمان میراث
Verlag, Stuttgart فرهنگی؛
213
73. Encyclopedia,1979, Encyclopedia of Architectural Technology 92. Rapoport, Amos, 1969, House Form and Culture, prentice
– McGraw Hill Hall
74. Forty,Adirian, 2004, Words and Buildings, ,a vocabulary of 93. Rybczynski, Witold, 1987, Home, A Short History and an Idea,
modern architecture, Thames & Hudson penguin Books
75. Frankl, Paul, 1986, Principles of Architectural History, M.I.T 94. Rybczynski, Witold, 1989, The Most Beautiful House In The
Press M.A World, Viking , U.S.A
76. George, Stephen, 1973, Remodeling Old Houses, Without 95. Salah, Said, 1964, An Approach to Housing Design for
Destroying Their Character, Alfred A.Knopf, New York Low Income Groups, in Cairo, Egypt U.A.R., The Catholic
77. G.L.C y, 1983, an introduction Housing Lay Out, The University of America Press, Washington D C
Architectural Press, London 96. Simple, Chic, 1993, Home, Thames & Hudson, London
78. Grabar, Olec, 1990, The great Mosque of Isfahan, N.Y.U 97. Shahbazi, Shapur, 1977, Perspolise, Institute of Achaemanid
79. Habital Bill of right,1976 , Hamdami foundation, Tehran Research Publication
80. Hale, Gill, 2001, The practical Encyclopedia of Feng shui, 98. Yarashater, Ehsan, Encyclopedia Iranica, Volume2, Center for
Hermes House Iranian Studies, Columbia University, New York, pp: 352
81. Hassan, Fathi, 1969, Architecture for Poor, The University of
Chicago Press, Chicago and London
82. Henri Stierlin, 1971, Iran of The Master Builders Edition
Sigma,
83. Herdeg, Klaus, 1990, Formal Structure In Islamic Architecture
of Iran And Turkestan, Rizzoli, N.Y
84. Hillen Brand & John (eds), 1983, The Role of Tradition in
Qajar Religious Architecture, in Qajar Iran, Edinbururgh,
85. Khalili, Nader, 1990, Ceramic Houses & Earth Architecture,
Harper& Row Publishers, New York
86. Langdon, Philip, 1987, American Houses, Stewart Tabori &
Chang, NewYork
87. Lewis, David, 1971, The Growth of Cities, Paul Elek, London
88. Manzel, Peter, 1995, Material World, a Global Family Portrait,
Sierra Club Books, San Francisco
89. Masterpieces of Iranian Architecture, 1350, The Ministry of
Development & Housing Tehran
90. Moore, Charles, et all, 1974, The Place of House, Holt Rinhart
winston
91. Norberg Schulz, Christian, 1985, The Concept of Dwelling,
Electa/Rizzoli, New York
214
215
89 Chapter Five: Architectural Typology of Historic Houses
90 Introduction
94 Part one: Space Perception
98 Methods of Empowering Spaces
98 - Methods of Defining Space
102 - Methods of Composing Space
106 - Methods of Performing Space
109 - Architectural Elements and Methods of Empowering Space
114 - Methods of Structuring and Adaptability
116 Part Two: Spatial patterns
120 - Patterns of Open Spaces
127 - Patterns of Covered Spaces
132 - Patterns of Closed Spaces
136 Part Three: Criteria of Organizing Space in Historic Houses
Appendix:
206 Proposing Complementary Research
207 Pictures
211 Tables
212 Preferences
216
Table of contents
Preface
15 Chapter Two: Routes to Discovery, Methodology of Recognizing Historic and Contemporary Houses
17 Introduction
20 Part one: Perception of Architecture as a Student of Faculty of architecture in (1971-1978)
21 - Cycle Of Research: Observation, Documentation, Study, Learning, and Questioning
22 Getting to know?
24 Observing the change between “Yesterday” and Today
26 Changes in the City Materialized Outside the House
29 - Changing the Spatial Organization of Cities
30 - Different Levels of Contemporary Dwelling
32 Changes Inside Houses
35 Part Two: From Field Research to Library Study
38 Studying Architecture of House (Methodological Approach)
63 Chapter Four: Life Style and Spatial Organization of Historic and Contemporary Houses
65 Introduction
66 Part one: Interviewing with Residents of Historic Houses
71 Part one: Interviewing with Residents of Contemporary Houses
73 - Conclusions Derived From Our Survey
81 Part Three: Interviewing with the Youth
82 - Five Proposed Topics
83 - Questions
86 Part Four: House and Life Style
88 - Life Style and Contemporary Houses
217
Authors Note
This book studies the subject of House in Iran before 1920 and after 1960.
In the period from 1960 to the publication of this book (2009) deep economic, social, and cultural changes have
taken place as Iranian cities have greatly expanded. Before 1920 a major portion of the country’s resources
and capitals, both natural and manufactured (architecture and urban heritage of Iran), were spent in developing
the contemporary cities. Subsequently a great number of buildings, especially houses built before 1920, were
torn down for the sake of “development, progress and flourish.” The parcels of land on which the so-called
contemporary houses were built thus incurred high commercial and service values, and changed the indigenous
face of the cities. The generations born in the 1980s, 1990’s, and since then have been increasingly removed
from life in Iranian indigenous houses and cities. They have little or no experience of living in such houses and
city environment. Having been cut off from the past and finding it very hard to find suitable dwelling, due
to artificially created price hikes, have created disorientation on the one hand and deep dissatisfaction of the
quality of life on the other hand among the residents of houses in contemporary Iranian cities. Recognizing and
acknowledging the reasons of such discontentment make it possible to intelligently address the problem.
This book is a step toward a novel recognition of the specificities of indigenous architecture of Iranian houses
in order to suggest new grounds for resurrecting contemporary architecture of Iranian house. It pays attention
to recognizing the general discontent of residents of contemporary houses from the point of view of architecture
of houses in cities in Iran. It argues that it would be possible to combine talent and knowledge to fulfill the
desire and need of the present generation who seek real changes in the existing housing situation.
Steps have been taken to recognize the specificities of architecture of Iran and many more steps remain to be
taken to exploring more innovative and culturally appropriate ways. What the author has in mind, with respect
to contemporary architecture of Iran, is resurrecting the indigenous knowledge and the organization of space
based on the day-to-day needs and necessities of the present.
In doing so, it is hoped to benefit the environmental needs of this diverse land through using the indigenous
architectural knowledge and that of the modern world. Knowledge of the past forms an essential part of our
cultural heritage, providing us with national capital necessary for provisions for realizing the goals mentioned
above. Culture, has been defined as rooted in the past, and Iranians enjoy a long history with rich culture and
civilization. It is thus essential for our young generation to know their architectural heritage and culture.
In this book we explore the following questions:
1. How do we recognize the indigenous architecture of Iran? (Chapter 2)
2. How and on what criteria was the spatial organization formed in Iranian houses? (chapter 4&5)
3. How is the spatial organization organized in contemporary houses and what are the factors guiding it?
(chapter 6)
4. Does the architecture of Iran have the capacity of contemporization, with the possibility to finding guidelines
to design houses based on indigenous architecture of Iran? (chapter 7)
218
219
221
House in Culture & Nature of Iran
A Study of Architecture of Historic and Contemporary Houses
to Compile the Process of House Design
220