Professional Documents
Culture Documents
موقعیت زن در جامعه
مقتضیات ایجاب می کند که بسیاری از مسائل بعدًا مورد ارزی ابی ق رار می گ یرد و ب ه ارزیابیه ای
گذشته بسنده شود.
«نظام حقوق و تکالیف خانوادگی» از جمله این سلسله مسائل است .در این عصر به عللی فوض شده
که مسئله ای اساسی در این زمینه «آن دی» زن و «تساوی حقوق» او با ع دد اس ت ،هم ه ی مس ائل
دیگر فرع این دو مسئله است .قدهای فالسفه ،فلسفه ی زندگی خانوادگی را بخش مستقلی از «حکمت
علمی» می شوند و معتقد به منط ق و معی ار ج داگانهای ب رای این بخش از حی ات انس انی ب وده ان د.
افالطون در رساله جمهوریت ،و ارسطو در کتاب سیاست و بوعلی در کتاب اشفا با چنین دیدی و از
این زاویه به موضوع نگریسته اند.
در مورد حقوق زن در اجتماع نیز قطعًا چنین تردید و پرسشی در اجتماع هست که آیا حقوق ط بیعی
انسانی زن و مرد همانند و متشابه است یا نا همانن د و ن ا متش ابه یع نی آی ا خلقت و ط بیعت ک ه ی ک
سلسله حقوق به انسان ها ارزانی داشته است .آن حقوق را دو جنسی آفریده است ی ا ی ک جنس ی؟ آی ا
«ذکوریت» و «انوثیت» در حقوق و تکالیف اجتماعی راه یافته است یا از نظ ر ط بیعت و در منط ق
تک وین و آف رینش ،حق وق ی ک جنس ی اس ت؟ در دنی ای غ رب ،از ق رن هف دهم ب ه بع د ،پ ا ب ه پ ای
نهضتهای علمی و فلس فی ،نهض تی در زمین ه ی مس ائل اجتم اعی و ب ه ن ام «حق وق بش ر» س ورت
گرفت .نویسندگان و متفکران قرن هفدهم و هجدهم افکار خویش را درباره ی حقوق طبیعی و فطری
و غیر قابل سلب بشر با پشنکار قابل تحسینی در میان مردم پخش کردند.
ژان ژاک روسو و ولتر و منتسکیو از این گروه نویس ندگان و متفکرانن د .این گ روه ح ق عظیمی ب ر
جامعه بشریت دارن د .ش اید بت وان ادع ا ک رد ک ه ح ق اینه ا ب ر جامع ه بش ریت از ح ق مکتش فان و
مخترعان بزرگ کمتر نیست.
اصل اساسی مورد توجه این گروه این نکته بود که انسان بالفطره و به فرمان خلقت و طبیعت ،واج د
یک سلسله حقوق و آزادی هاست .این حقوق و آزادی ها را هیچ فرد یا گروه به هیچ عنوان و با هیچ
www.collegeprozheh.ir کالج پروژه
نام نمی توانند از مرد یا قومی سلب کنند ،حتی خود صاحب حق نیز می تواند به میل و اراده ی خود،
آن ها را به غیر منتقل نماید و خود را از این ها عریان و منسلخ سازد .و همه ی مردم :اعم از ح اکم
و محکوم ،سفید و سیاه ،ثروتمند و مستمند در این حقوق و آزادی با یکدیگر «متساوی» و برابرند.
این نهضت فط ری و اجتم اعی .ثم رات خ ود را ظ اهر س اخت ،اولین ب ار در انگلس تان و س پس در
امریکا و بعد در فرانسه به صورت انقالبها و تغییر نام ها و امضاء اعالمیه بروز و ظهور نمود و به
تدریج به نقاط دیگر سرایت کرد.
در قرن نوزدهم افکار تازه ای در زمینه حقوق انسانها در مسائل اقتصادی و اجتماعی و سیاس ی پی دا
شد و تحوالت دیگری رخ داد ک ه منتهی ب ه ظه ور سوس یالیزم و ل زوم و ل زوم تخص یص من افع ب ه
طبقات زحمتکش و انتقال حکومت از طبقه ی سرمایه دار به مدافعان طبقه ی کاگر گردید.
تا اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم ،آنچه درباره حقوق انسان ها گفتگ و ش ده و ی ا عمًال اق دامی
صورت گرفته مربوط است به حقوق ملتها در برابر دولت ها و یا حق وق طبق ه ی ک اگر و زحمتکش
در برابر طبق ه ی کارفرم ا و ارب اب .در ق رن بیس تم مس ئله «حق وق زن» در براب ر «حق وق م رد»
مطرح شد و برای اولیت بار در اعالمیه ی جهانی حقوق بشر ک ه پس از جن گ جه انی دوم در س ال
1938میالدی از طرف سازمان ملل متحد منتشر گشت تساوی حقوق زن و مرد صریحًا اعالم شد.
در هم ه نهض تهای اجتم اعی غ رب ،از ق رن هف دهم ت ا ق رن حاض ر ،مح ور اص لی دو چ یز ب وده
«آزادی» و «تساوی» و نظر به اینکه نهضت حقوق زن در غرب ،دنباله ی سایر نهضت ه ا ب ود ،و
بعالوه تاریخ حقوق زن در اروپا از نظر آزادی ها و براب ری ه ا ف وق الع اده مرارتب ار ب ود ،در این
مورد نیز ،جز درباره «آزادی» و «تساوی» سخن نرفت.
پیشگامان این نهضت ،آزادی زن و متساوی حقوق او با مرد مکمل و متصم نهض ت حق وق بش ر ک ه
از قرن هفدهم عنوان شده بود دانستند و مدعی شدند که بدون تأمین آزادی زن و تس اوی حق وق او ب ا
مرد سخن از آزادی و حقوق بشر بی معنی است ،و بعالوه ،همه ی مشکالت خانوادگی ناشی از عدم
آزادی زن و عدم تساوی حقوق او با مرد است و با تأمین این جهت ،مشکالت خانوادگی یک ج ا ح ل
می شود.
آنچه اذهان را به خود معطوف ساخته بود هم ان تعمیم اص ل آزادی و اص ل تس اوی در م ورد زن ان
نسبت به مردان بود .به عبارت دیگر :در مورد حقوق زن نیز تنها موض وع بحث «حق وق ط بیعی و
فطری و غیر قابل سلب بشر» بود و بس .همه ی سخن مادر اطراف این ی ک مطلب دور زد ک ه زن
با مرد در انسانیت شریک است و یک انسان تمام عیار است .پس باید از حق وق فط ری و غ یر قاب ل
ساب بشر ،مانند مرد ،و برابر با او برخوردار شود.
www.collegeprozheh.ir کالج پروژه
زن از آن جهت که انسان است مانند هر انسان دیگر آزاد آفریده شده است و از حقوق مساوی بهرمند
است ،ولی زن انسانی است با چگونگی های خاص و مورد انسانی است با چکونگی های دیگ ر ،زن
و مرد در انسانیت «برابرند» ولی دو گونه انسانند ،با دو گونه خصلتها و دوگونه روانشناسی .و این
اختالف ناشی از عوامل جغرافیایی و یا ت اریخی و اجتم اعی نیس ت ،بلک ه ط رح آن در متن آف رینش
ریخته شده .طبیعت از این دو گونگیها هدف داشته است و هرگون ه عملی ب ر ض د ط بیعت و فط رت
عوارض نا مطلوبی به بار می آورد .ما همانطور که آزادی و برابری انسان ها -و از آن جمل ه زن و
مرد -را از طبیعت الهام گرفته این ،درس «یک گونگی» حقوق زن و م رد را بای د از ط بیعت اله ام
بگیریم.
شک نیست که قرن ما یک سلسله بدبختی ها را از زن گرفت ،ولی سخن در این است که یک سلس له
بدبختی های دیگر برای او ارمغان آورد .چرا؟ آیا زن محکوم است به یکی از این دو بدبختی و جبرًا
باید یکی را انتخاب کند؟ یا هیچ مانعی ندارد که هم بدبختی های قدیم خود را ط رد کن د و هم ب دبختی
های جدید را ؟
حقیقت اینست که هیچ جبری وجود ندارد ،بدبختی های قدیم غالبًا معلوم این جهت بود که انسان ب ودن
زن به فراموشی سپرده شده بود و بدبختی های جدید از آن است که عمدًا ی ا س هوًا زن ب ودن و موق ع
طبیعی و فطریش ،رسالتش ،تقاضاهای غریزیش استعداد ه ای وی ژه اش ،ب ه فراموش ی س پرده ش ده
است
عجب این است که هنگامی که از اختالف فطری و طبیعی زن و مرد سخن می رود ،گ روهی آن را
به عنوان نقص زن و مرد و باالخره چیزی که موجب یک سلسله برخوردها برای فرد و یک سلس له
محرومیت ها برای زن است تلقی می کنن د ،غاف ل از اینک ه برخوردهای برای فرد و یک سلسله
نقص و کمال مطرح نیست ،دس تگاه آف رینش نخواس ته یکی را کام ل و دیگ ری را ن اقص ،یکی را
برخوردار و دیگری را مح روم و مجن ون بیافرین د .این گ رو ،پس از این تلقی منطقی و حکیمان ه !
می گوید بسیار خوب حاال که در طبیعت چنین ظلمی بر زن شده و ضعیف و ناقص آفریده شده آیا م ا
هم باید مزی د ب ر علت ش ویم و ظلمی ب ر ظلم بی افرینیم؟ آی ا اگ ر وض ع ط بیعی زن را ب ه فراموش ی
بسپاریم انسانی بر عمل نکرده ایم.
اتفاقًا قضیه بر عکس است ،عدم توجه به وضع طبیعی و فطری زن موجب ایمال شدن حق وق او می
گردد .قرآن کریم ،به اتف اق دوس ت و دش من ،احی ا کنن ده ی حق وق زن اس ت .مخالف ان ،الاق ل این
اندازه اعتراف دارن د ک ه ق رآن در عص ر ت وولش گ ام ه ای بلن دی ب ه س وء زن و حق وق انس انی او
برداشت .ولی قرآن هرگونه نام احیای زن به عنوان انسان و شریک مرد را به فراموش ی نس پرد .ب ه
www.collegeprozheh.ir کالج پروژه
عب ارت دیگ ر ،ق رآن زن در ق رآن هم ان زن در ط بیعت اس ت .این دو کت اب ب زرگ الهی – یکی
تکوینی و دیگری تدوینی – با یکدیگر منطبق اند.
در این سلسله مطالعات اگر کتر مفید و تازه ای صورت گرفته باشد توض یح این انطب اق و هم اهنگی
است.
اسالم بزرگترین خدمت را مسبت ب ه جنس زن انج ام داد .خ دمت انس ان ب ه زن تنه ا در ناحی ه س لب
اختیار داری مطلق پدران نبود .بطور کلی به او حیرت داد ،شخصیت داد ،استقالل فکر و نظر داد
،حقوق طبیعی او را به رسمیت شناخت .اما گامی که اس الم در طری ق حق وق زن برداش ت ب ا آنچ ه
در غ رب زمین می گ ذرد و دیگ ران از آن ه ا تقلی د می کنن د دو تف اوت اساس ی داد .اول ناحی ه ی
روانشاسی زن و مرد :اسالم در این زمینه اعجاز کرده است.
تفاوت دوم در اینست که اسالم در عین آنکه زنان را بحقوق انسانیشان آشنا کرد و به آن ها شخصیت
و حریت و استقالل داد .هرگز آن ها را به قصد تم رد و عص یان و طغی ان و ب دبینی نس بت ب ه جنس
مرد و زن مرد وادار نکرد.
مقام انسانی زن از نظر قران
* اسالم اصل مواسات انسان ها را درباره زن و مرد نیز رعایت کرده است.
* اسالم اصل با تساوی حقوق زن و مرد مخالف نیست ،با تشابه حقوق آن ها مخالف است.
* اسالم نظریات تحقیر آمیزی که نسبت به زن وجود دارد منسوخ کرده است.
* قرآن در داستان های خود توازن را حفظ کرده ،قهرمانانداستان ه ا را منحص ر ب ه م ردان نک رده
است.
* زن اگر بخواهد از حقوقی مساوی با مرد بهره مند شود بای د مش ابهات حق وقی ب ا م رد را از می ان
ببرد
* علمای اسالم با تبیین اصل (عدل) پایه ی فلسفه حقوق را بنا نهادند.
* شرقی ،انسانیت را در گذشت و نیکی کی بیند و غربی در به دست آوردن حقوق
* اعالمیه ی حقوق بشر ،فلس فه اس ت ن ه ق انون ،بای د ب ه تص دیق فیلس وفان برس د ن ه ب ه تص ویب
نمایندگان.
* احترام به انسان مه اساس