You are on page 1of 12

‫مطالعات روانشناسی و علوم تربیتی‬

‫‪Online ISSN: 2476-4477‬‬


‫دوره ‪ ،9‬شماره ‪ ،1‬بهار ‪1402‬‬
‫‪Print ISSN: 2538-2071‬‬

‫‪www.irijournals.com‬‬ ‫صفحات ‪141-152‬‬

‫تاثير عوامل ژنتيکی بر هوش‬

‫‪4‬‬
‫مرضيه راشکی قلعهنو‪ ،1‬حسينعلی عبدی‪ ،2‬مرتضی غالميان‪ ،3‬افسانه حسنپور‬

‫‪1‬کارشناس ارشد علم اطالعات و دانششناسی‪ ،‬دانشگاه علوم پزشکی زابل‪ ،‬زابل‪ ،‬ايران‬
‫‪2‬‬
‫دکتری زيستشناسی‪ -‬ژنتیک مولکولی‪ ،‬دبیر رسمی آموزش و پرورش منطقه هامون‪ ،‬زابل‪ ،‬ايران(نويسنده مسئول)‬

‫‪3‬کارشناس ارشد فقه و مبانی حقوق اسالمی‪ ،‬مدرس دانشگاه و دبیر رسمی آموزش و پرورش منطقه هامون‪ ،‬زابل‪ ،‬ايران‬

‫‪4‬کارشناس جغرافیا و برنامه ريزی شهری‪ ،‬زابل‪ ،‬ايران‬

‫چکيده‬
‫توانايی يادگیری‪ ،‬استدالل و حل مسائل هوش نامیده میشود‪ .‬هوش يک صفت پیچیده محسوب میشود که تحت تاثیر‬
‫فاکتورهای ژنتیکی و محیطی است‪ .‬تاکنون مطالعات دوقلوها‪ ،‬نمره پلی ژنیک (‪ )GPS‬و تک شکلی نوکلئوتیدی (‪)SNPs‬‬
‫نقش عوامل ژنتیکی را در بروز صفت هوش پررنگ نشان داده است‪ .‬هوش يک صفت پلی ژنیک است و بیش از ‪ 1000‬ژن‬
‫مرتبط با هوش معرفی شدهاند که هر کدام سهم ناچیزی در هوش دارند‪ .‬وراثت پذيری هوش باالست اما نبايد از تاثیر عوامل‬
‫محیطی غافل شويم‪ .‬ما در اين مقاله به بررسی آخرين مطالعات انجام شده در زمینه عوامل ژنتیکی‪ ،‬ژن ها‪ ،‬تاثیر نواحی غیر‬
‫ژنی و تعامل ژن ها‪ -‬محیط بر هوش میپردازيم‪.‬‬

‫واژههای كليدی‪ :‬عوامل ژنتیکی‪ ،‬هوش‪ ،‬تعامل ژن ها‪-‬محیط بر هوش‬

‫‪141‬‬
‫مطالعات روانشناسی و علوم تربیتی‬

‫دوره ‪ ،9‬شماره ‪ ،1‬بهار ‪ ،1402‬صفحات ‪141-152‬‬

‫‪ -1‬مقدمه‬
‫به طور شهودی همه ما می دانیم که باهوش بودن چیست‪ ،‬اگرچه تعاريف هوش می تواند بسیار متنوع باشد‪ .‬اين چیزی است‬
‫که به ما کمک می کند برنامه ريزی کنیم‪ ،‬استدالل کنیم‪ ،‬مشکالت را حل کنیم‪ ،‬سريع ياد بگیريم‪ ،‬روی پای خود فکر کنیم‪،‬‬
‫تصمیم بگیريم و در نهايت در دنیای مدرن و سريع زنده بمانیم (گوريونوا ‪ .) 2019‬زندگی يک تست هوش است‪ .‬در طول سال‬
‫های مدرسه‪ ،‬تفاوت در هوش تا حد زيادی دلیل تسلط برخی کودکان بر برنامه درسی نسبت به ساير کودکان است‪ .‬تفاوت در‬
‫عملکرد مدرسه عمدتاً چشم انداز آموزش بیشتر را نشان می دهد که به نوبه خود منجر به فرصت های اجتماعی و اقتصادی‬
‫مانند شغل و درآمد می شود (پلومین و همکاران ‪ .) 2018‬در دنیای کار‪ ،‬هوش فراتر از پیشرفت تحصیلی اهمیت دارد‪ ،‬زيرا‬
‫شامل توانايی سازگاری با چالش ها و وظايف جديد است که سطوح مختلف پیچیدگی مشاغل را توصیف می کند‪ .‬هوش‬
‫همچنین به بسیاری از جنبه های زندگی روزمره مانند انتخاب شرکای عاشقانه و انتخاب در مورد مراقبت های بهداشتی سرايت‬
‫می کند (گوتفردسون ‪ .)1997‬برای درک ويژگی های هوش‪ ،‬آزمونهای شناختی برای اندازهگیری عملکرد در حوزههای‬
‫شناختی مختلف‪ ،‬مانند سرعت پردازش و زبان طراحی شدهاند‪ .‬خیلی زود مشخص شد که نتايج آزمونهای شناختی مختلف با‬
‫هم همبستگی بااليی دارند و يک عامل کلی قوی ايجاد میکنند که زيربنای قابلیتهای مختلف است‪ .‬هوش ‪ -‬که اغلب‬
‫توانايی شناختی عمومی نامیده می شود ‪ -‬نتايج آموزشی‪ ،‬نتايج شغلی و نتايج سالمت را بهتر از هر ويژگی ديگری پیش بینی‬
‫می کند(کالوين و همکاران‪.)2017 ،‬‬
‫مطالعه هوش چالش برانگیز است‪ ،‬زيرا می توان آن را به روش های مختلف تعريف و اندازه گیری کرد‪ .‬بیشتر تعاريف هوش‬
‫شامل توانايی يادگیری از تجربیات و سازگاری با محیط های متغیر است‪ .‬عناصر هوش شامل توانايی استدالل‪ ،‬برنامه ريزی‪،‬‬
‫حل مسائل‪ ،‬تفکر انتزاعی و درک ايده های پیچیده است‪ .‬بسیاری از مطالعات بر معیاری از هوش به نام بهره هوشی (‪ )IQ‬تکیه‬
‫دارند‪ .‬آيا آزمون ها قادر به اندازه گیری هوش انسان هستند و آيا بیان آن در يک عدد ‪ -‬نمره ‪ - IQ‬منطقی است؟ علیرغم‬
‫انتقادهايی که از اين رويکرد تقلیل گرايانه به هوش وارد شده است‪ ،‬آزمون ها اعتبار و ارتباط خود را ثابت کرده اند‪ .‬اول‪ ،‬نتايج‬
‫آزمونهای ‪ IQ‬به شدت با نتايج زندگی‪ ،‬از جمله وضعیت اجتماعی‪-‬اقتصادی و توانايی شناختی‪ ،‬حتی زمانی که در اوايل‬
‫زندگی اندازهگیری میشوند‪ ،‬همبستگی دارد (فوورسکو و همکاران‪ .)2017 ،‬پیچیدگی روزافزون و جامعه وابسته به فناوری‪،‬‬
‫تقريباً در هر جنبه ای از زندگی روزمره‪ ،‬مانند بانکداری‪ ،‬استفاده از نقشه ها و برنامه های حمل و نقل‪ ،‬خواندن و درک فرم ها‪،‬‬
‫تفسیر مقاالت خبری‪ ،‬تقاضاهای شناختی فزاينده ای را بر افراد تحمیل می کند‪ .‬هوش باالتر مزايای به ظاهر کوچک بسیاری را‬
‫ارائه می دهد‪ ،‬اما آنها برای تأثیرگذاری بر شانس کلی زندگی افراد انباشته می شوند‪ .‬اينها برای وضعیت اجتماعی‪-‬اقتصادی‪،‬‬
‫تحصیالت‪ ،‬تحرک اجتماعی‪ ،‬عملکرد شغلی و حتی انتخاب سبک زندگی و طول عمر مفید هستند (الم و همکاران‪.)2017 ،‬‬
‫دوم‪ ،‬معلوم می شود که هوش يک ويژگی بسیار پايدار از جوانی تا پیری در همان فرد است‪ .‬در يک تحقیق گسترده بر روی‬
‫کودکان انگلیسی‪ ،‬همبستگی ‪ 0.81‬بین هوش در ‪ 11‬سالگی و نمرات آزمون های ملی پیشرفت تحصیلی ‪ 5‬سال بعد مشاهده‬
‫شد‪ .‬اين سهم هوش در تمام ‪ 25‬رشته دانشگاهی مشهود بود‪ .‬حتی در سنین بسیار باالتر‪ ،‬هوش ثابت می ماند‪ :‬يک تست هوش‬
‫عمومی که در سن ‪ 11‬سالگی انجام شد با نتايج آزمون در سن ‪ 90‬سالگی ارتباط زيادی داشت(ديری و همکاران ‪.)2013‬‬

‫‪142‬‬
‫مطالعات روانشناسی و علوم تربیتی‬

‫دوره ‪ ،9‬شماره ‪ ،1‬بهار ‪ ،1402‬صفحات ‪141-152‬‬

‫مانند بسیاری از جنبه های رفتاری و شناختی انسان‪ ،‬هوش يک ويژگی پیچیده است که تحت تأثیر عوامل ژنتیکی و محیطی‬
‫قرار می گیرد‪ .‬تا کنون مطالعات به طور قطعی هیچ ژنی را که نقش عمده ای در تفاوت در هوش داشته باشد شناسايی نکرده‬
‫اند‪ .‬اين احتمال وجود دارد که تعداد زيادی از ژن ها درگیر باشند که هر کدام تنها سهم کوچکی در هوش فرد دارند‪ .‬در طول‬
‫دهه گذشته‪ ،‬مطالعات همراهی گسترده ژنوم (‪ )GWAS1‬به يک ابزار قدرتمند برای بررسی ژنهای زمینهای تنوع در بسیاری‬
‫از صفات و بیماریهای انسانی تبديل شده است (بوش و مور‪ .)2012 ،‬بررسی شواهد نشان میدهد که تفاوتهای ارثی در توالی‬
‫‪ DNA‬حدود نیمی از عوامل موثر در هوش را تشکیل میدهند (ناپیک و همکاران‪ .)2017 ،‬در اين مقاله سعی شده است تا‬
‫نقش عوامل ژنتیکی در بروز هوش در افراد بررسی شود‪.‬‬
‫‪ -2‬ادبيات تحقيق‬
‫‪ -2-1‬هوش چيست؟‬
‫هوش را می توان به طور کلی به عنوان توانايی يادگیری‪ ،‬استدالل و حل مسائل تعريف کرد‪ .‬اين يک ويژگی پنهان است که‬
‫نمیتوان مستقیماً آن را مشاهده کرد‪ ،‬اما از مجموعه نمرات آزمونهای شناختی متنوع استنباط میشود‪ ،‬مانند «تستهای‬
‫هوش» که به طور گسترده مورد استفاده قرار میگیرند که به اصطالح «نمره هوش» را به دست میدهند‪ ،‬که مخفف مفهومی‬
‫منسوخ شده است‪ .‬يک "ضريب هوش"‪ .‬آزمونهای روانسنجی توانايیهای شناختی از نظر شکل و محتوا بسیار متفاوت‬
‫هستند‪ .‬برای مثال‪ ،‬برخی توانايی کالمی را ارزيابی می کنند و برخی ديگر توانايی غیرکالمی را ارزيابی می کنند‪ ،‬برخی‬
‫محدوديت های زمانی دقیقی قائل می شوند و برخی بی زمان هستند (شکل ‪.)1‬‬

‫شکل ‪1‬‬

‫‪1‬‬
‫در علم ژنتیک يک بررسی سراسری ژنوم بر روی مجموعهای از تنوّعهای ژنتیکی فردی در افراد ‪. Genome-Wide Association Studies‬‬
‫مختلف است‪ .‬هدف از اين بررسی مقايسه‪ ،‬و نتیجهگیری‪ ،‬و در نهايت رسیدن به همبستگی و وابستگی میان وجود يک تنوع ژنتیکی و بروز يک ويژگی‬
‫‪.‬مشترک در بین دارندگان آن تفاوت ژنتیکیاست‬

‫‪143‬‬
‫مطالعات روانشناسی و علوم تربیتی‬

‫دوره ‪ ،9‬شماره ‪ ،1‬بهار ‪ ،1402‬صفحات ‪141-152‬‬

‫فردی که در يک نوع آزمون شناختی نسبت به افراد ديگر نمرات بااليی کسب می کند‪ ،‬در ساير آزمون های شناختی نیز‬
‫عملکرد نسبتاً خوبی خواهد داشت‪ .‬اين پديده به عنوان چندگانه مثبت يا به سادگی ‪ ،g‬عامل کلی هوش شناخته می شود که از‬
‫کوواريانس نمرات آزمون که توسط اسپیرمن در سال ‪ 1904‬کشف شد (اسپیرمن‪ ،)1904 ،‬تقريباً همزمان با کشف مجدد‬
‫قوانین وراثت مندل ظاهر می شود‪ .‬عامل ‪ g‬ماهیت عمومی هوش را به عنوان يک ويژگی پیچیده نشان می دهد که در بسیاری‬
‫از پیامدهای رفتاری و روانی‪ ،‬از جمله پیشرفت تحصیلی‪ ،‬وضعیت شغلی‪ ،‬سالمت و طول عمر نفوذ می کند (ديری‪.)2012 ،‬‬
‫تفاوت های فردی در هوش در طول عمر‪ ،‬به ويژه از سال های نوجوانی به بعد‪ ،‬با همبستگی های ‪ 0.6‬و باالتر نسبتاً پايدار است‬
‫(وون و پلومین‪ .)2015 ،‬با اين حال‪ ،‬هوش نیز در معرض تغییر است‪ ،‬هم در درون و هم بین افراد‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬نمرات‬
‫آزمون های شناختی زمان بندی شده در بزرگسالی به اوج خود می رسد و پس از آن کاهش می يابد‪ .‬اما مهمتر از آن‪ ،‬نشان‬
‫داده شده است که هوش‪ ،‬به ويژه در کودکان‪ ،‬از طريق مداخالت سیستماتیک عمده‪ ،‬مانند آموزش‪ ،‬مکمل های غذايی يا‬
‫پذيرش کودکان دور از محیط های فقیرانه خانه‪ ،‬انعطاف پذير است‪ .‬با اين حال‪ ،‬شناسايی راههايی برای بهبود مؤثر هوش يک‬
‫چالش کلیدی برای تحقیقات هوشی است‪ ،‬زيرا بسیاری از مداخالت نتوانستند اثرات مثبت قابل اعتماد و بلندمدت ايجاد کنند‬
‫(پروتزکو‪.)2016 ،‬‬

‫‪ -2-2‬ایجاد امتيازهای چند ژنی در سطح ژنوم (‪)GPS2‬‬

‫هزاران ‪ SNP3‬برای توضیح وراثتپذيری هوش و ساير صفات پیچیده مورد نیاز است‪ ،‬زيرا اندازهی تأثیر ‪ SNP‬بسیار کوچک‬
‫است‪ .‬تجمیع هزاران اثر کوچک در يک ‪ GPS‬محور اصلی ژنتیک جديد هوش است‪ .‬حداقل ده ها برچسب برای نشان دادن‬
‫‪ GPS‬وجود دارد‪ .‬بیشتر آنها کلمه "ريسک" را شامل می شوند‪ ،‬مانند امتیازهای ريسک چند ژنی‪ .‬ما اصطالح نمره چند ژنی‬
‫گسترده ژنوم (‪ )GPS‬را ترجیح می دهیم زيرا «خطر» برای صفات کمی مانند هوش که دارای قطب مثبت و همچنین منفی‬
‫هستند اعمال نمی شود (پلومین و سیمپسون‪ .) 2013 ،‬اضافه کردن «گستره ژنوم» به «نمره چند ژنی» ‪ GPS‬را از امتیازهای‬
‫چند ژنی متمايز میکند‪.‬‬
‫نمره آزمون هوش مرکب از چندين آزمون است که اغلب هر آزمون بر اساس سهم آن در هوش عمومی وزن دارد‪ .‬به همین‬
‫ترتیب‪ ،‬يک ‪ GPS‬ترکیبی از ‪ SNP‬هايی است که بر اساس همبستگی آنها با اين صفت وزن داده میشود‪ .‬جدول ‪ 1‬نشان‬
‫می دهد که چگونه می توان يک ‪ GPS‬برای يک فرد برای ‪ SNP 10‬ساخت‪ .‬نتايج ‪ GWAS‬برای تعیین اينکه کدام يک از‬
‫دو آلل‪4‬يک ‪ SNP‬به طور مثبت با اين صفت مرتبط است که به آن آلل افزايشی‪5‬میگويند‪ ،‬استفاده میشود‪ .‬برای هر ‪،SNP‬‬
‫يک امتیاز ژنوتیپی‪6‬با افزودن تعداد آلل های افزايشی ايجاد می شود‪ .‬يک ‪ GPS‬تعداد آلل های افزايشی را در سراسر ‪SNP‬‬
‫ها جمع آوری می کند به همین دلیل اين يک مدل افزايشی نامیده می شود‪ .‬در اين مثال‪ GPS ،‬فرد ‪ 9‬است (جدول ‪ .)1‬از‬
‫آنجايی که ‪ SNP 10‬وجود دارد‪ ،‬محدوده احتمالی ‪ GPS‬از ‪ 0‬تا ‪ 20‬است‪.‬‬

‫‪2‬‬
‫)‪Genome-wide Polygenic Scores (GPS‬‬
‫‪3‬‬
‫)‪Single-Nucleotide Polymorphism (SNP‬‬
‫‪4‬‬
‫‪Allele‬‬
‫‪5‬‬
‫‪Increasing allele‬‬
‫‪6‬‬
‫‪Genotypic score‬‬

‫‪144‬‬
‫مطالعات روانشناسی و علوم تربیتی‬

‫دوره ‪ ،9‬شماره ‪ ،1‬بهار ‪ ،1402‬صفحات ‪141-152‬‬

‫جدول‪ :1‬ايجاد نمره چند ژنی در ژنوم (پلومین و همکاران ‪) 2018‬‬


‫‪SNP Increasing Allele Allele Genotypic Correlation‬‬ ‫‪Weighted‬‬
‫‪allele‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪score‬‬ ‫‪with trait‬‬ ‫‪genotypic‬‬
‫‪score‬‬
‫‪SNP 1‬‬ ‫‪T‬‬ ‫‪A‬‬ ‫‪T‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0.005‬‬ ‫‪0.005‬‬
‫‪SNP 2‬‬ ‫‪C‬‬ ‫‪G‬‬ ‫‪G‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0.004‬‬ ‫‪0.000‬‬
‫‪SNP 3‬‬ ‫‪A‬‬ ‫‪A‬‬ ‫‪A‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪0.003‬‬ ‫‪0.006‬‬
‫‪SNP 4‬‬ ‫‪G‬‬ ‫‪C‬‬ ‫‪G‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0.003‬‬ ‫‪0.003‬‬
‫‪SNP 5‬‬ ‫‪G‬‬ ‫‪C‬‬ ‫‪C‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0.003‬‬ ‫‪0.000‬‬
‫‪SNP 6‬‬ ‫‪T‬‬ ‫‪A‬‬ ‫‪T‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0.002‬‬ ‫‪0.002‬‬
‫‪SNP 7‬‬ ‫‪C‬‬ ‫‪C‬‬ ‫‪G‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0.002‬‬ ‫‪0.002‬‬
‫‪SNP 8‬‬ ‫‪A‬‬ ‫‪A‬‬ ‫‪A‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪0.002‬‬ ‫‪0.004‬‬
‫‪SNP 9‬‬ ‫‪A‬‬ ‫‪T‬‬ ‫‪T‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0.001‬‬ ‫‪0.000‬‬
‫‪SNP 10‬‬ ‫‪C‬‬ ‫‪C‬‬ ‫‪G‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0.001‬‬ ‫‪0.001‬‬
‫‪Polygenic‬‬ ‫‪9‬‬ ‫‪0.023‬‬
‫‪score‬‬

‫با وزن دهی هر امتیاز ژنوتیپی با اندازه اثر ‪( SNP‬بتا برای صفات کمی‪ ،‬نسبت شانس برای صفات کیفی) همانطور که از نتايج‬
‫‪ GWAS‬جمع آوری شده است‪ ،‬می توان يک ‪ GPS‬پیش بینی کننده تر ايجاد کرد (جدول ‪ 1‬را ببینید)‪ .‬به عنوان مثال‪،‬‬
‫برای ‪ ،SNP 1‬همبستگی با صفت پنج برابر بیشتر از ‪ SNP 10‬است‪ .‬ضرب امتیاز ژنوتیپی در همبستگی‪ ،‬يک امتیاز ژنوتیپی‬
‫وزنی به دست می دهد (جدول‪ ،‬ستون آخر را ببینید)‪ .‬جمع کردن اين نمرات وزنی ژنوتیپی به اين فرد ‪ GPS 0.023‬برای‬
‫هوش می دهد‪.‬‬
‫چند ‪ SNP‬بايد در يک ‪ GPS‬گنجانده شود؟ هدف‪ ،‬به حداکثر رساندن قدرت پیشبینی در نمونههای مستقل از نمونههای‬
‫‪ GWAS‬است‪ .‬استفاده از تنها نتايج قابل توجه در سطح ژنوم‪ ،‬تقريباً به خوبی استفاده از ده ها هزار ‪ SNP‬را پیش بینی نمی‬
‫کند (پلومین و همکاران ‪.) 2018‬‬

‫‪ -3-2‬دوقلو ها‪ SNP ،‬و وراثت پذیری ‪GPS‬‬


‫محققان مطالعات زيادی را برای يافتن ژنهايی که بر هوش تأثیر میگذارند انجام دادهاند‪ .‬بسیاری از اين مطالعات بر شباهتها‬
‫و تفاوتهای ضريب هوشی در خانوادهها‪ ،‬بهويژه بررسی فرزندان خوانده و دوقلوها متمرکز شدهاند‪ .‬وراثت پذيری دوقلوها‪،‬‬
‫شباهت دوقلوهای همسان و ناهمسان را برای تخمین مولفه های ژنتیکی و محیطی مقايسه می کند‪ .‬برآوردها نشان می دهد‬
‫که میزان وراثت پذيری هوش در دوقلوها به طور متوسط ‪ %80-50‬است (ناپیک و همکاران‪ .)2017 ،‬وراثت پذيری ‪SNP‬‬

‫‪145‬‬
‫مطالعات روانشناسی و علوم تربیتی‬

‫دوره ‪ ،9‬شماره ‪ ،1‬بهار ‪ ،1402‬صفحات ‪141-152‬‬

‫مستقیماً از تفاوت ‪ SNP‬های بین افراد تخمین زده می شود‪ .‬برای هوش‪ ،‬وراثت پذيری ‪ SNP‬حدود ‪ %25‬است‪ .‬وراثت پذيری‬
‫‪ GPS‬نسبت واريانسی است که توسط ‪ GPS‬قابل پیش بینی است‪ .‬برای هوش‪ ،‬وراثت پذيری ‪ GPS‬در حال حاضر حدود‬
‫‪ 10٪‬است‪( .‬ساويج و همکاران‪.) 2017 ،‬‬
‫همانطور که در شکل ‪ 2‬نشان داده شده است‪ ،‬اين سه نوع وراثت‪ ،‬دو نوع «وراثتپذيری گمشده» را نشان میدهند‪ .‬وراثت‬
‫پذيری ‪ SNP‬سقفی برای ‪ GWAS‬و وراثت پذيری ‪ GPS‬است زيرا هر سه به اثرات افزايشی ‪ SNP‬های ژنوتیپ شده بر‬
‫روی تراشه های ‪ SNP‬متکی هستند (يانگ و همکاران‪ .)2017 ،‬شکاف وراثت پذيری گمشده بین وراثت پذيری ‪)10%( GPS‬‬
‫و وراثت پذيری ‪ )25%( SNP‬را می توان با افزايش حجم نمونه ‪ GWAS‬کاهش داد‪ .‬کاهش شکاف وراثتپذيری گمشده بین‬
‫وراثتپذيری ‪ )25%( SNP‬و وراثتپذيری دوقلو (‪ )50%‬به فناوریهای مختلفی نیاز دارد که به عنوان مثال می توان انواع نادر‪،‬‬
‫تعامل ژن‪-‬ژن‪ ،‬و تعامل ژن‪-‬محیط را در نظر گرفت‪.‬‬

‫شکل‪2‬‬

‫‪ -3‬نقش عوامل ژنتيکی بر هوش‬


‫با توجه به اينکه هوش يک صفت وراثت پذير است‪ ،‬می توان نتیجه گرفت که همبستگی های زيستی‪-‬عصبی آن نیز بايد تحت‬
‫تأثیر عوامل ژنتیکی باشد‪ .‬حجم کلی مغز به هوش مرتبط است و تا حد زيادی منشا ژنتیکی دارد‪ .‬حال سوال اين است که‬
‫چگونه و چه زمانی در طول رشد تأثیر ژنتیکی توسط ژنهای فردی اعمال میشود و چه ژنهايی هستند که هوش انسان را‬
‫تعیین میکنند؟‬
‫‪ -1-3‬ژن های موثر بر هوش‬
‫مطالعات ‪ GWAS‬برای ارتباط بین فنوتیپ ها و تنوعات ژنتیکی ‪ -‬پلی مورفیسم های تک نوکلئوتیدی (‪ - )SNPs‬در گروه‬
‫های بزرگی از افراد غیرمرتبط آزمايش می کند‪ .‬اگرچه اکثريت ‪ SNP‬ها کمترين تأثیر را بر مسیرهای بیولوژيکی دارند‪ ،‬برخی‬
‫از ‪ SNP‬ها می توانند پیامدهای عملکردی نیز داشته باشند و باعث تغییرات اسید آمینه شوند و در نتیجه منجر به شناسايی‬
‫زمینه های ژنتیکی يک بیماری يا يک صفت شوند (بوش و مور‪.)2012 ،‬‬
‫بزرگترين مطالعه ارتباط ژنتیکی هوش تا به امروز‪ 206 ،‬جايگاه ژنومی را شناسايی کرده و ‪ 1041‬ژن را موثر بر هوش معرفی‬
‫کرده است (ساويج و همکاران‪ .)2018 ،‬اين يافتهها نشان میدهد که هوش يک ويژگی بسیار پیچیده چند ژنی است که در آن‬
‫ژنهای مختلف‪ ،‬احتما ًال در مراحل مختلف رشد‪ ،‬تأثیر بسیار اندکی بر هوش دارند‪ .‬در واقع‪ ،‬اندازه اثر گزارش شده برای هر آلل‬
‫بسیار کوچک است (به طور کلی کمتر از ‪ %0.1‬برای حتی قوی ترين اثرات)‪ ،‬و اثرات ترکیبی در سطح ژنوم تنها بخش کوچکی‬

‫‪146‬‬
‫مطالعات روانشناسی و علوم تربیتی‬

‫دوره ‪ ،9‬شماره ‪ ،1‬بهار ‪ ،1402‬صفحات ‪141-152‬‬

‫از واريانس کل را توضیح می دهد (الم وهمکاران‪ .)2017 ،‬برای مثال‪ ،‬قویترين اثر آللهای شناسايیشده بر پیشرفت تحصیلی‪،‬‬
‫تنها ‪ 0.022‬درصد از واريانس فنوتیپی در نمونه تکرار را توضیح میدهد‪ ،‬و اثرات ترکیبی در سطح ژنوم تنها بخش کوچکی از‬
‫واريانس کل در نمونههای نگهدارنده را پیشبینی میکند‪ .‬اثرات ژنتیکی کوچک در مراحل بحرانی رشد ممکن است پیامدهای‬
‫زيادی بر عملکرد و رشد مغز و همراه با آن بر توانايی شناختی داشته باشد‪ .‬بنابراين‪ ،‬دانستن اين که اين ژنهای شناسايی شده‬
‫چیست و همچنین زمان و مکان بیان آنها در بافت عصبی مهم است (گوريونوا ‪.) 2019‬‬

‫‪ -2-3‬نقش توالی های غير كدكننده پروتئين در هوش‬


‫مناطق غیر کد کننده بیشتر ژنوم انسان را تشکیل می دهند و بخش قابل توجهی از آلل های خطر بیماری های عصبی و‬
‫ويژگی های رفتاری را در خود جای داده اند‪ .‬در طول دهه گذشته‪ ،‬بیش از ‪ 1200‬مطالعه ‪ GWAS‬نزديک به ‪ 6500‬عدد‬
‫‪ SNP‬مستعد بیماری يا صفت را شناسايی کرده اند‪ ،‬اما تنها ‪ %7‬از آنها در مناطق کدکننده پروتئین قرار دارند (پنیسی‪2011 ،‬‬
‫)‪ .‬درصد باقیمانده در مناطق غیر کدکننده پروتئین قرار دارند‪ ،‬که نشان می دهد ‪ SNP‬های مرتبط با ‪ GWAS‬به جای‬
‫تغییر توالی کدکننده پروتئین يا ساختار پروتئین‪ ،‬سطوح رونويسی ژن را تنظیم می کنند‪.‬‬
‫‪ SNP‬های که به طور قابل توجهی با هوش مرتبط هستند‪ ،‬بیشتر در نواحی درون ژنی (‪ )%51.3‬و بین ژنی (‪)33.4%‬قرار دارند‪،‬‬
‫در حالی که تنها ‪ %1.4‬اگزونیک (نواحی کد کننده پروتئین) هستند (ساويج و همکاران‪ .)2018 ،‬نواحی غیر کدکننده و تنظیم‬
‫کننده ژن هستند که ژنوم را به تغییرات در فعالیت سیناپسی پاسخ میدهند و نیروی اصلی تکامل توانايی شناختی انسان را‬
‫تشکیل میدهند (هاردينگهم و همکاران‪ .)2018 ،‬در حالی که عملکرد بیشتر مناطق بین ژنی در ‪ DNA‬انسان به خوبی‬
‫شناخته نشده است‪ ،‬ولی اين مناطق می توانند بر دسترسی کروماتین و پروفايل های بیان ژن نقش داشته باشند‪ .‬اين مطالعات‬
‫عناصر تنظیم کننده را به ژن های هدف آنها مرتبط می کند‪ .‬بنابراين‪ ،‬تصور میشود که تولید و گسترش سلول های عصبی و‬
‫گسترش قشر مغز در انسان توسط عناصر تنظیمکننده ژنتیکی خاص کنترل شود‪ .‬عالوه بر اين‪ ،‬تنوع ژنتیکی مرتبط با پیشرفت‬
‫تحصیلی در عناصر تنظیمی درگیر در تولید و گسترش قشر مغز بیشتر گزارش شده است (دالتوره و همکاران‪ .) 2018 ،‬ژنهای‬
‫تنظیمکننده به تعامالت مناسب ژن‪-‬محیط نیاز دارند تا نقش خود را در توانايی شناختی آشکار کنند‪ .‬به عبارت ديگر‪ ،‬در طول‬
‫رشد‪ ،‬همان مجموعه ژنها تأثیر فزايندهای بر هوش پیدا میکنند‪ ،‬زيرا سطوح اولیه توانايی شناختی از طريق انتخاب محیطها و‬
‫تحصیالت سازگار با آن سطوح توانايی تقويت میشوند‪.‬‬
‫بسیاری از نتايج ‪ GWAS‬ژنها و مسیرهای بیولوژيکی را شناسايی میکنند که عمدتاً در طول مراحل مشخص رشد مغز قبل‬
‫از تولد فعال هستند (ترامپوش‪ .) 2017 ،‬بسیاری از ژن های شناسايی شده که در رشد عصبی نقش دارند ممکن است به‬
‫عملکرد سیناپسی (ارتباط سلول های عصبی با يکديگر) و انعطاف پذيری کمک کنند‪ .‬عملکرد مغز متکی به فرآيندهای بسیار‬
‫پويا و وابسته به فعالیت است که ژن ها را روشن و خاموش می کند‪ .‬اين می تواند منجر به تغییرات ساختاری و عملکردی‬
‫عمیق شود و شامل تشکیل سیناپس های جديد و حذف سیناپس های استفاده نشده‪ ،‬تغییرات در اسکلت سلولی‪ ،‬تحرک‬
‫گیرنده و متابولیسم انرژی باشد‪ .‬توانايی شناختی ممکن است به اين بستگی دارد که نورون های کارآمد چگونه می توانند اين‬
‫فرآيندها را تنظیم کنند‪ .‬تعامل سلول ها با محیط مستقیم آنها يک عملکرد اساسی در توسعه عصبی و عملکرد سیناپسی‬
‫است(گوريونوا ‪.) 2019‬‬

‫‪147‬‬
‫مطالعات روانشناسی و علوم تربیتی‬

‫دوره ‪ ،9‬شماره ‪ ،1‬بهار ‪ ،1402‬صفحات ‪141-152‬‬

‫‪ -4‬تعامل ژن ها و محيط‬
‫وراثت پذيری هوش باالست اما نبايد از اين واقعیت غافل شويم که وراثت پذيری به طور قابل توجهی کمتر از ‪ %100‬است‪ .‬به‬
‫عبارت ديگر هوش عالوه بر ژنتیکی بودن تحت تاثیر محیط نیز هست‪ .‬هوش همیشه در خانواده ها وجود دارد‪ ،‬اما فرض بر اين‬
‫بوده که شباهت هوشی خانوادگی ناشی از پرورش است‪ ،‬که به آن تأثیر محیطی مشترک خانواده می گويند‪ .‬يعنی تصور می‬
‫شد که خواهر و برادرها از نظر هوش شبیه به هم هستند زيرا در يک خانواده بزرگ شده اند و در همان مدارس درس می‬
‫خواندند‪ .‬مطالعات دوقلوها و فرزندخواندگی به طور مداوم از اين فرضیه حمايت می کند‪ ،‬اما فقط تا دوران نوجوانی‪ .‬پس از‬
‫نوجوانی‪ ،‬تأثیر مشترک محیطی خانواده بر هوش ناچیز است‪ ،‬به اين معنی که محیط های خانوادگی تأثیر کمی بر تفاوت های‬
‫فردی در بلندمدت دارند (بريلی و همکاران‪ .)2013 ،‬شباهت خانوادگی برای هوش بیشتر به دلیل عوامل ژنتیکی است تا‬
‫پرورش‪ .‬با اين حال‪ ،‬اطالعات کمی در مورد عوامل محیطی خاص موثر بر هوش درکودکانی که در يک خانواده متفاوت رشد‬
‫می کنند‪ ،‬شناخته شده است (ناپیک و همکاران‪ .)2017 ،‬تعامل ژن ها و محیط نشان دهنده يک رابطه شرطی است که در آن‬
‫اثرات ژن ها بر هوش به محیط بستگی دارد‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬برخی از تحقیقات دوقلوها نشان میدهد که وراثتپذيری هوش در‬
‫محیطهای خانوادگی با موقعیت اجتماعی‪-‬اقتصادی پايین کمتر و در محیطهای خانوادگی با موقعیت اجتماعی‪-‬اقتصادی باال‬
‫باالتر است (توکر و همکاران‪.) 2016 ،‬‬

‫‪ -6‬بحث و نتيجهگيری‬
‫مقاله حاضر به بررسی رابطه بین عوامل ژنتیکی و هوش پرداخته است‪ .‬هوش يک قابلیت ذهنی بسیار کلی است که از جمله‬
‫توانايی استدالل‪ ،‬برنامه ريزی‪ ،‬حل مسائل‪ ،‬تفکر انتزاعی‪ ،‬درک ايده های پیچیده‪ ،‬يادگیری سريع و يادگیری از تجربه را در بر‬
‫می گیرد‪ .‬اين صرفاً يادگیری کتاب‪ ،‬مهارت تحصیلی محدود‪ ،‬يا هوشمندی آزمون دادن نیست‪ .‬در عوض‪ ،‬توانايی گستردهتر و‬
‫عمیقتری برای درک محیط اطرافمان را منعکس میکند از جمله «درک کردن»‪« ،‬معنا ساختن» چیزها‪ ،‬يا «پیدا کردن» آنچه‬
‫بايد انجام دهیم (ديری و همکاران‪ .) 2006 ،‬وقتی دادههای همه مطالعات جمعآوری میشوند‪ ،‬تأثیرات ژنتیکی بر تفاوتهای‬
‫هوش حدود ‪ 50‬درصد از واريانس را تشکیل میدهند‪ .‬اظهارات بسیار شبیه به اين ممکن است در بسیاری از بررسی ها يافت‬
‫شود‪ ،‬اما جزئیات جالب تر است‪ .‬بیش از ‪ 40‬سال پیش بررسی های زيادی در مورد وراثت پذيری تفاوت های توانايی شناختی‬
‫انسان انجام شده بود که نتايج آن توسط مطالعات جديد ابطال نشده است‪ .‬تجزيه و تحلیل دوقلوهای همسان و ناهمسان کالس‬
‫اول تا ششم از پروژه دوقلوهای وسترن رزرو نشان داد که "توانايی ها ممکن است به طور متفاوتی تحت تاثیر تنوع ژنتیکی و‬
‫محیطی قرار گیرند‪ ".‬با اين حال‪ ،‬اين الگوهای متمايز ممکن است به سادگی منعکس کننده میزان سنجش توانايی های خاص‬
‫هوش عمومی باشند (لئو‪.) 1994 ،‬‬

‫با وجود اينکه وراثتپذيری باالی تفاوتهای هوشی به طور فزايندهای روشن شده است‪ ،‬ماهیت چندشکلیهای ژنتیکی که‬
‫توسط اين وراثتپذيری ذکر شده است نامشخص است‪ .‬در تحقیقات بیومتريک‪ ،‬توجه ويژهای به مشارکتهای محیطی و‬
‫ژنتیکی در تفاوتهای توانايی شناختی خاص و کلی داده میشود‪ ،‬و اينکه چگونه اين تفاوتها از اوايل کودکی تا پیری متفاوت‬
‫است‪ .‬همچنین به مطالعات چند متغیره اشاره شده است که همبستگی ژنتیکی بین نمرات آزمون هوش و همبستگیهای آنها‬

‫‪148‬‬
‫مطالعات روانشناسی و علوم تربیتی‬

‫دوره ‪ ،9‬شماره ‪ ،1‬بهار ‪ ،1402‬صفحات ‪141-152‬‬

‫مانند سرعت پردازش‪ ،‬وزن تولد و اندازه مغز را بررسی میکنند‪ .‬پس از مروری بر ارتباط ژنی کانديد با نمرات تست هوش‪،‬‬
‫بحثی در مورد پیوند کل ژنوم و مطالعات ارتباطی وجود دارد که اولین مورد اخیراً ظاهر شده است‪.‬‬

‫مطالعات دوقلوها نشان میدهد که تفاوتهای فردی در هوش انسان تا حد زيادی با تأثیرات ژنتیکی توضیح داده میشود که‬
‫هوش را به يکی از ارثیترين صفات تبديل میکند‪ .‬با اين حال‪ ،‬مطالعات ‪ GWAS‬کنونی می تواند کمتر از نیمی از اين وراثت‬
‫پذيری را تايید کند‪ .‬عالوه بر اين‪ ،‬تأثیرات ژنتیکی به اثرات کوچک توسط تعداد زيادی از ژن ها نسبت داده می شود‪ .‬اکثر‬
‫ژنهای مرتبط در رشد اولیه‪ ،‬احتماالً پیش از تولد‪ ،‬با برخی از ژنها برای عملکرد سیناپسی و انعطافپذيری در طول عمر‬
‫ضروری هستند‪ .‬اين واقعیت که ويژگیهايی مانند طول‪/‬وزن تولد و طول عمر‪ ،‬همبستگیهای چند ژنی قوی با عملکرد‬
‫شناختی نشان میدهند‪ ،‬نشان میدهد که رشد سالم کلی پیشنیاز برای عملکرد شناختی بهینه است‪ GWAS .‬ارتباط‬
‫احتمالی بین ژن ها و فنوتیپ را آزمايش می کند‪ .‬با اين حال‪ ،‬در دسترس بودن داده های رونوشت نوع سلول و بافت خاص از‬
‫مغز انسان پس از مرگ‪ ،‬افق جديدی را برای مطالعات ‪ GWAS‬باز کرده است‪ .‬با افزايش حجم نمونه و ترکیب گروههای‬
‫چندگانه‪ ،‬پیشرفت زيادی حاصل شد‪ .‬نتايج نشان میدهد که ‪ 98‬درصد از واريانتهای ژنتیکی مرتبط در پروتئین عملکردی‬
‫کدگذاری نشدهاند و احتماالً عملکرد تنظیمی در مراحل مختلف رشد عصبی دارند‪ .‬با اين حال‪ ،‬درصد کمی از ژنهايی که‬
‫پروتئینهای عملکردی تولید میکنند در عملکردهای عصبی مختلف از جمله عملکرد سیناپسی و شکل پذيری‪ ،‬تعامالت‬
‫سلولی و متابولیسم انرژی نقش دارند‪.‬‬
‫مطالعات انجام شده تا کنون به شکل قطعی ژنی را که مسئول اختالفات هوش باشد شناسايی نکردند‪ .‬اما می دانیم که هوش‬
‫يک صفت چندژنی است و تعداد زيادی ژن در آن دخیل است و هر کدام مشارکت کمی در هوش يک فرد دارد‪ .‬عالوه بر اين‬
‫مطالعات نشان داده که هوش يک صفت بسیار وراثت پذير است‪ .‬بايد به اين نکته هم دقت کرد که هوش تحت تاثیر محیط نیز‬
‫است‪.‬‬
‫هوش همچنین به شدت توسط محیط متاثر میشود‪ .‬فاکتورهای مرتبط با محیط خانه يک کودک و تربیت‪ ،‬تحصیل و‬
‫دسترسی به منابع آموزشی و تغذيه همگی در هوش دست دارند‪ .‬محیط يک فرد و ژنهايش يکديگر را متاثر میکنند‪ ،‬و اين‬
‫میتواند چالشی برای بررسی اثرات محیط نسبت به ژنتیک باشد‪ .‬برای مثال اگر ‪ IQ‬کودکی با پدر يا مادرش مشابه باشد‪ ،‬آيا‬
‫میتوان به سادگی گفت که از طريق ژنتیک به ارث رسیده يا به فاکتورهای محیطی‪ ،‬و يا (اغلب اوقات) ترکیبی از هر دو ربط‬
‫دارد؟ روشن است که هم فاکتورهای محیطی و هم ژنتیکی در تعیین هوش نقش دارند‪.‬‬

‫منابع‬

‫‪1. Goriounova, N. A., & Mansvelder, H. D. (2019). Genes, cells and brain areas of‬‬
‫‪intelligence. Frontiers in human neuroscience, 44.‬‬
‫‪2. Plomin R, von Stumm S (2018). The new genetics of intelligence. Nat Rev Genet. 2018‬‬
‫‪Mar;19(3):148-159. doi: 10.1038/nrg.2017.104.‬‬
‫‪3. Gottfredson LS (1997). Why g matters: The complexity of everyday life.‬‬
‫‪Intelligence.;24:79–132.‬‬

‫‪149‬‬
‫مطالعات روانشناسی و علوم تربیتی‬

141-152 ‫ صفحات‬،1402 ‫ بهار‬،1 ‫ شماره‬،9 ‫دوره‬

4. Calvin CM, et al (2017). Childhood intelligence in relation to major causes of death in 68


years follow-up: prospective population study. Brit Med J. 357:2708.
5. Foverskov, E., Mortensen, E. L., Holm, A., Pedersen, J. L. M., Osler, M., and Lund, R.
(2017). Socioeconomic position across the life course and cognitive ability later in life:
the importance of considering early cognitive ability. J. Aging Health doi:
10.1177/0898264317742810
6. Lam, M., Trampush, J. W., Yu, J., Knowles, E., Davies, G., Liewald, D. C., et al. (2017).
Large-scale cognitive GWAS meta-analysis reveals tissue-specific neural expression and
potential nootropic drug targets. Cell Rep. 21, 2597–2613. doi:
10.1016/j.celrep.2017.11.028
7. Deary IJ, Pattie A, Starr JM (2013). The stability of intelligence from age 11 to age 90
years: the Lothian birth cohort of 1921. Psychol Sci. 24:2361–2368.
8. Bush, W. S., and Moore, J. H. (2012). Chapter 11: genome-wide association studies. PLoS
Comput. Biol. 8: e1002822. doi: 10.1371/journal.pcbi.1002822
9. Knopik VS, Neiderheiser J, DeFries JC, Plomin R (2017). Behavioral Genetics. 7th edn.
New York: Worth.
10. Spearman C (1904). " General Intelligence," Objectively Determined and Measured. Am J
Psychol. 15:201–292.
11. Deary IJ (2012). Intelligence. Annu Rev Psychol. 63:453–482.
12. Von Stumm S, Plomin R (2015). Socioeconomic status and the growth of intelligence
from infancy through adolescence. Intelligence. 48:30–36.
13. Protzko J (2016). Does the raising IQ-raising g distinction explain the fadeout effect?
Intelligence. 56:65–71.
14. Plomin R, Simpson MA (2013). The future of genomics for developmentalists. Dev
Psychopathol. 25:1263–1278.
15. Savage JE, et al (2017). GWAS meta-analysis (N= 279,930) identifies new genes and
functional links to intelligence. doi: 10.1101/184853.
16. Pennisi, E. (2011). The biology of genomes. Disease risk links to gene regulation. Science
332, 1031–1031. doi: 10.1126/science.332.6033.1031
17. Hardingham, G. E., Pruunsild, P., Greenberg, M. E., and Bading, H. (2018). Lineage
divergence of activity-driven transcription and evolution of cognitive ability. Nat. Rev.
Neurosci. 19, 9–15. doi: 10.1038/nrn.2017.138
18. de la Torre-Ubieta, L., Stein, J. L., Won, H., Opland, C. K., Liang, D., Lu, D., et al.
(2018). The dynamic landscape of open chromatin during human cortical neurogenesis.
Cell 172, 289.e18–304.e18. doi: 10.1016/j.cell.2017.12.014
19. Trampush, J. W., Yang, M. L. Z., Yu, J., Knowles, E., Davies, G., Liewald, D. C., et al.
(2017). GWAS meta-analysis reveals novel loci and genetic correlates for general
cognitive function: a report from the COGENT consortium. Mol. Psychiatry 22, 336–345.
doi: 10.1038/mp.2016.244

150
‫مطالعات روانشناسی و علوم تربیتی‬

141-152 ‫ صفحات‬،1402 ‫ بهار‬،1 ‫ شماره‬،9 ‫دوره‬

20. Briley DA, Tucker-Drob EM (2013). Explaining the increasing heritability of cognitive
ability across development: A meta-analysis of longitudinal twin and adoption studies.
Psychol Sci. 24:1704–1713.
21. Tucker-Drob EM, Bates TC (2016). Large cross-national differences in gene
socioeconomic status interaction on intelligence. Psychol Sci. 27:138–149.
22. Deary, Ian J., Frank M. Spinath, and Timothy C. Bates (2006). "Genetics of intelligence."
European Journal of Human Genetics 14.6: 690-700.
23. Luo D, Petrill SA, Thompson LA (1994): An exploration of genetic g: hierarchical factor
analysis of cognitive data from the Western Reserve Twin Project. Intelligence, 18: 335–
347.Return to ref 15 in article

151
‫مطالعات روانشناسی و علوم تربیتی‬

141-152 ‫ صفحات‬،1402 ‫ بهار‬،1 ‫ شماره‬،9 ‫دوره‬

The Effect of Genetic Factors on Intelligence

Marzieh Rashki Ghalehno1, Hosseinali Abdi2, Morteza Gholamian3, Afsaneh


HassanPoor4
1
Master of Science in Information Science and Epistemology, Zabol University of Medical Sciences, Zabol, Iran
2
PhD in Biology-Molecular Genetics, Hamoon education teacher, Zabol, Iran)Corresponding Author(
3
Master of Science in Jurisprudence and Fundamentals of Islamic Law, University lecturer and Hamoon education teacher, Zabol, Iran
4
Bachelor of Geography and Urban Planning, Zabol, Iran

Abstract
The ability to learn, reason and solve problems is called intelligence. Intelligence is a complex trait
that is influenced by genetic and environmental factors. So far, studies of twins, Genome-wide
Polygenic Scores (GPS) and Single Nucleotide Polymorphisms (SNPs) have shown the role of genetic
factors in the occurrence of strong intelligence traits. Intelligence is a polygenic trait, and more than
1000 intelligence-related genes have been identified, each of which has a small contribution to
intelligence. Heritability of intelligence is high, but we should not neglect the influence of
environmental factors. In this article, we review the latest studies conducted in the field of genetic
factors, genes, the effect of non-genic regions and the interaction of genes and the environment on
intelligence.

Keywords: Genetic Factors, Intelligence, Genes-Environment Interaction on Intelligence

152

You might also like