Professional Documents
Culture Documents
بياييد همه
برادروخواهرشويــم !!!
Lets become brothers and sisters
دعوتنامه ء يـــك مسلمان
براي دوستان مسيــحي اش
1
بنام هستي آفرين بي همتا
بنام خدای يکتا ،خدای ابراهيم ،خدای اسييماعيل ،خييدای تمييامی عالميييان ،درود
وسييلم بيير تمييامی فرسييتاده گييان خداونييد ،آنييانيکه پيييام حييق را بييه گييوش عالميييان
رسانيدند ،وظيفه شيانرا انجيام دادنيد ،کسييکه بيا اخلص ودوری از تعصيب کلميات
شانرا پذيرفتند ،و رهسپار فردوس شدند ،وکسانيکه طغيان نمودند ،وتعصب و خود
خواهی را چون شيطان وسيله قرار دادند ،رهسپار لعنت الهی شدند .
وسلم ورحمت الهی باد بر تمامی پيروان راه حق ،و گوش دهنيده گيان بيه نيدای
حق گويان .
دوستان عزيز مسيحی ! درنخست خدمت تان عرض نمايم که من يک مسييلمانم ،
به خدای يکتا ايمان دارم و به قربان نمودن ابراهيم پسرش را در راه خدا نيييز ايمييان
دارم ،به تمامی فرستادگاه الهی از آدم ونوح ،تييا موسييی ومسيييح ،از اسييماعيل تييا
محمد ،به همه ايمان دارم .
برای رسيدن به حق به حد توان خود کتابهيای عهيد قيديم وعهيد جدييد را مطيالعه
نمودم ،وقرآن کريم را نيز خواندم و به سييخنان مسيييحيان و يهييودان گييوش داده ،و
بالخره حتا کساني را که دين خود را تبديل نموده ،وبه اديان جديد رو آورده انييد نيييز
با همکاری سايت های مختلف انترنتی ،وتلويزيون های چييون – God TV – Sat 7
Miracle - RinNettunoS - Spirit Chanوبسياری از چينل های تلويزيونی ديگر که
موضوعات دينييی را بييه زبانهييای مختلييف نشيير ميکننييد گييوش داده ام ،و بييه سييخنان
تمامی کسانيکه درمورد اديان گوش داده ام ،وبسياری از سييخنان آنييانرا ييياد داشييت
نموده ،بالخره خواستم که درييين فرصييت بعضييی از حقيقييت هييا را کييه درخلل اييين
امور برايم کشف گرديد ،درين صفحات خدمت شما دوستان عزيز تقديم ميدارم .
شما ميدانيد که انسانهای عصر امروزی ،انسانهای متمدن اند ،وبا عقييل ودانييش
خويش هرچيزی را ميخوانند ،مطالعه ميکنند ،وحتا سخنان دشمنان خود را خوانده ،
وحقيقت ها را درک ميکنند ،وهيچگاهی کورکورانه ،وبدون تحقيييق و بحييث چيييزی را
نميپذند .
من خواستم منحيث يک انسان متمييدن شييما دوسييتان را مخيياطب قييرار دهييم ،و
آنچه را فهميدم ام خدمت تان تقديم بدارم ،زيرا معقول نيست که انسانی خيرخييواه
نباشد ،وتنها خوبی ها را به خود بخواهد ،و ازينکه خدای جهان ذات مهربييان اسييت ،
کساني را که در باره ديگران مهربان نيستند دوست ندارد .من بخاطر اينکه شييما در
روز آخرت مرا ملمت نکنيد ،وخداوند هييم مييرا ملمييت نکنييد ،نخسييت بخيياطر ادای
مسووليت خود اين صيفحات را نوشيتم ،وازينکيه خداونيد ) جيل جلليه( هميه را آزاد
خلق نموده است ،او را عقل داده است ،بناء تصميم گيری در پذيرفتن ويا نپذيرفتن
به خود شما تعلق دارد ،زيرا عقيييده وايميان امييوری انييد کييه بييه قلييب تعلييق دارنييد ،
وهيچکسی به جز خدای يکتا قلييب کسييی را در تصييرف خييود آورده نميتوانييد ،بلييی !
هرگاه خداوند ) جل جلله( کسی را بخواهد بسوی نيکی ها هدايت ميکند .
تقاضای من اينست که لطفييا اييين صييفحات را بصييورت کامييل بخوانيييد ،و درآخيير
تصميم تانرا بعد از فکر ودقت زياد بگيريييد ،همييين انصيياف اسييت کييه زمييانی کسييی
دعوای حقيقت ميکند لزم است ،سخنانش را بشنويم وسپس قضاوت نماييم .
2
من اين صفحات را مانند يک پيشنهاد در دسيتان شيما ميگيزارم ،تيا دسييتان تيانرا
ببوسد ،و قضاوت آخری بدست خود تان است ،هرگاه چيزی ازييين صييفحات تيياثيری
مثبت برشما نمود ،ومورد استفاده تان قرار گرفت بميين دعييا کنيييد ،زيييرا هرانسييان
محتاج دعاست .
از خداوند ) جل جلله( آدم وموسی ،خييدای ابراهيييم واسييماعيل ،خييدای يعقييوب
ومحمد ) عليهم السلم ( خواهانم که اين صفحات را وسيله ء برای هدايت همه مييان
قرار دهد ،وبرای بنده اين زحمات را وسيله نجاتم از عذاب الهی گرداند .
دوستان عزيز
دوست عزيز!عقل يك موهبه الهي است كه فقط براي انسييان داده شييده تييا آنييرا
وسيله شناخت خويش ،زمين وآسمان و ساير كاينييات و بييالخره خييالق اييين كاينييات
قرار دهد .اين انسان توانست تا درطي قرون متمادي بييا اسييتفاده از عقييل خييويش
روند ماديت را چنان به پيش حركت دهييد كييه جهييان مييادي را ماننييد قريييه ء كييوچكي
سازد و حركت ازيك كنار تا كرانه ديگرش وقت زيادي را در بر نميگيرد و بالخره رو
به كهكشانها نمود تا طراوت طبيعت زيبا را هنييوز هييم درك نماييد و بييه پيييروزي هياي
جديدي نايل آيد .
همين انسان با چنين اسييتعداد و توانييايي عقلييي و تسييخيرطبيعت بييه نفييع خييودش
بازهم به مشكل اساسي و بنيادي فكري مبتل است ،اوكييه دراوضيياع سياسييي زمييام
تقليد را شكست و نظام هيياي شيياهي وملكييي را بييا انقلبييات گونيياگون بييه نظامهيياي
انتخيابي و ميردم سيالري كشياند ،قيدرت سياسيي كليسيا و ميردان روحياني را كيه
ساليان طويلي دراروپا حاكميت داشتند ،با انقلب علمي و صيينعتي سييرنگون نمييود ،
هنوز نتوانسته است كه فكر خويش را از تقاليد عقيدتي برهاند ،و هنوزهم هنييدو هييا
بت هاي دست ساخته خويش را عبادت ميكنند وگاهي هم بعد از قيد نمودن كمپيوتر
وانترنت سيير بييه حيوانيياتي چييون شييادي وفيييل مينهنييد ،و فقيييران گرسيينه را اجييازه
نميدهند تا گاوهاي فربه را ذبح نمايند ،زيرا گاو در دييانت خييود سيياخته بشيير مقييدس
است او را مادر ميگويند و به اين عقيييده انسييان را ازنعمييت گوشييتيکه خيالق جهيان
برای شان خلق نموده است محروم ميسازند .
انسان متمدن همان انسانی است کييه عقييل خييويش را بييرای رسيييدن بييه تمييامی
حقيقت ها درکييار انييدازد ،متمييدن کسيی را گفتييه ميتييوانيم کييه از دايييره احساسييات
وعواطف گذشته مانند انسانهای بی علم وبی دانش تنها به تقليد پدران ونياکييان نييه ،
بلکه بخاطر رسيدن به حقيقت ها درجستجوی حقيقت هييا باشييد و هرگيياه چنييين کنييد
روزی حق درمقابلش قرار ميگيرد ،زيرا جوينده يابنده است .
هرگاه انسان علقمند رسيدن به حق باشد ،عقل او بهترين وسيله بييراي رسيييدن
حق است ،زيرا عقل مانند واحد پولي اسييت كيه در هيير بيازاري چلييش داشييته و در
هربازاري متاع زيبا را نصيب انسان مينمايد ولي بشرطيكه زمينه تفكر و تدبر برايش
داده شود ،و مانند پول دوستان او را در جيب دماغ خويش قفل ننمايد .
شاعري گويد :
برگ درختان سبز درنظرهوشيار *** هرورقش دفتريست معرفت كردگار
3
گوينييد ،بيياديه نشيييني را پرسيييدند كييه بييا وجييود نرسيييدن داعيييان حييق چطييوربه
موجوديت خالق يقين نمودي ؟ گفت :من هرگاه به صحرا سرميزنم ،باديدن فضلت
شتران و چاب اقدام انسانها ميدانم كه ازين صحرا شييتري گذشييته و انسيياني بيا وي
بوده است ،پس با ديدن اين زمين پهناور و اين آسمان بزرگ عقلييم برايييم ميرسيياند
كه اينها حتما خالقي داشته اند كه ازهمه مدبر وعلمش برهرچيز محيط است .
خدای جهانيان که همه بييه وجييود آن عقيييده داريييم ،بييرای انسييان عقييل سييليم را
نصيب نموده است ،وانسانرا بهترين وشريف ترين مخلوقييات شييناخته اسييت ،زيييرا
انسان است که با عقل خويش ميتوانند تمامی حيوانات قوی هيکييل را در ميلييه هييای
باغ وحش قيد نمايد .
اين خدای بزرگ وتوانا ،به اساس مهربانی خويش ،برای شييناخت خييودش عقييل
انسانرا خطاب ميکند ،تييا انسييان درنخسييت بييرای رسيييدن بييه حقييايق از عقييل خييود
استفاده نمايد ،وسپس فکر کند که آيا اين خالق مهربان کتييابی فرسييتاده اسييت ،تييا
برای همه رهنما باشد ،همه ميدانيم که هرشييرکتی کييه چيييزی را توليييد ميکنييد بييرای
ي ديگران تهيه ميکند ،اييين شناخت واستفاده بهترآن کتابی بنام ) کتلک( غرض رهنما ِ
شخص ويا اين شرکت مهربان اسيت کيه چنيين کيار ی را انجيام داده اسيت ،اکنيون
ذاتی که آسمانها وزمين را خلق نموده است ،انسان را خلق کرده اسييت ،آيييا بييرای
شناخت زمين وآسمان ،برای شييناخت انسييان وهييدف انسييان ،بييرای شييناخت خييود
وذات بييزرگ ومهربييان خييود کتييابی نفرسييتاده اسييت ؟ بلييی بييدون شييک بايييد کتييابی
فرستاده باشد .
اين کتاب برای انسان چگونه خطاب داشييته باشييد ،طبعييا مطييابق ذهيين انسييان ،
مطابق عقل انسان ،مطابق فهم ودرک انسان .
بياييد عواطف را کنار نهيم ،بياييد تعصبات منطقوی را کنار نهاده برای درک اينکه
کدام کتاب کتاب خداوند است ،کدام کتاب ميتواند جوابگييوی تمييامی مشييکلت مييان
باشد ،کدام کتاب ميتواند خداوند را بصورت پاک ومقدس معرفی نمايد ،کدام کتياب
ميتواند ،انسانرا با هدفش برای ما معرفی نمايييد ،کييدام کتيياب ميتوانييد ،پاسييخگوی
سوال ت ما باشد .
دوستان عزيز ما وشما انسانهايی هسيتيم کيه درسيال 2006زنيده گيی ميکنيييم ،
کسانی هستيم که دانش وفهم ما به حدی رسيده است که ،دامنهء خييود خييواهی هييا
وتعصبات درآن نبايد جای داشييته باشييد ،بياييييد حقيقتييا بييرای جهانيييان و کسييانيکه در
آينده ها تاريخ زنده گی ما را ميخواهنييد ثييابت نميياييم کييه مييا وشييما حقيقتييا مردمييان
متمييدن بييوده ايييم ،عقييل مييا ،مييار را بييه حقيقييت هييا رسييانيده اسييت ،مييا تسييليم
احساسييات وعواطييف نييه بلکييه منحيييث يييک انسييان روشيين ،بييا دانييش ومتمييدن در
جستجوی حقيقت ها شده ايم وبالخره حق را پذيرفته ايم .
دوستان عزيز ومحترم مسيحی ! براي اينکه اين حقيقييت هييا را بصييورت درسييت
مورد مطالعه قرار داده به نتيجه مثبت برسيم ،بياييد دوکتابی را کييه امييروز اکييثريت
مردم جهان به آن ايمان دارند ،بصورت درست مطالعه نميياييم ،اييين دوکتيياب بايبييل
) انجيل ( وديگرش قرآن کريم ميباشد ،هردو کتاب را خوانييده بيا هيم مقايسييه کنيييم
ونظريات دانشمندان امروزی را درمورد مورد مطييالعه قييرار دهيييم وبييالخره بخييوبی
درک نماييم که کدام يک ازين دوکتاب ميتواند کلم خداوند باشييد ،کييدام يييک ميتوانييد
4
ثابت نمايد که کلم خداوند است ،کسانيکه درمورد اين دوکتيياب تخصييص داشييته انييد
چگونه هردو را يافته اند .
هر دو کتاب را با هم مقايسه ميکنيم ،ودر ميان هردو کتاب حقيقت هييا را بخييوبی
مطالعه ميکنيم ،به اين اساس درين بحث موضوعاتی را مطرح ميکنيييم کييه حقيقييت
های هر دو کتاب را ثابت نموده ،وبالخره به نتيجه خواهيم رسيد کييه کييدام يييک کلم
خداوند است .
دعوت قرآن به استخدام عقل
قرآن كريم هميشه بشريت را به استفاده از عقييل و تفكيير سيالم دعييوت نميوده
است ،آياتي زيادي درين مورد آمده است كه بطور مثيال بعضييي از ايين آييات را بييه
خدمت تان بيان ميدارم :
) وبالل ّي َ
ن( الصافات ) 138 /در مورد شب چرا فكر نميكنيد ؟ ( قُلو َ ل أَفل ت َعْ ِ َِ ْ ِ
?And by night: will ye not understand
َ
ن ( الحديد 17 / قُلو َ م ت َعْ ِت ل َعَل ّك ُ ْ م الَيا ِ موْت َِها قَد ْ ب َي ّّنا ل َك ُ ْض ب َعْد َ َ ي الْر َ ح ِه يُ ْ ن الل ّ َموا أ ّ )اعْل َ ُ
) به يقين بدانيد كه خداوند زمين را بعد از مرگش دو بيياره زنييده ميكنييد ،مييا نشييانه
هاي قدرت خويش را براي تان بيان داشتيم ،شايد شما فكرنماييد .
Know ye (all) that Allah giveth life to the earth after its death! already have
We shown the Signs plainly to you, that ye may learn wisdom
هرگاه انسان با معقوليت تمام به سييوي كاينييات نظيير انييدازد ،آسييمانها ،زمييين ،
خلقت انسان ،خزنده گان ،شب وروز ،نزول باران وبرف ،طراوت زمين ،حركييت
ابرها ،همه دليل روشني براي معرفت خداوند متعيال )جيل جلليه ( ميباشيد ،وروي
همين اصل خداوند )جل جلله ( انسان را به استفاده از عقل و تفكر وتدبر دعوت ميييدارد
مقك ُي ْخل ْ ِ
ن فِييي َمِني َ مؤْ ِ ت ل ِل ْ ُ ض ل َيا ٍ ِ ت َوال َْر ماَوا ِ س َن ِفي ال ّ ،خداوند )جل جلله ( ميفرمايد ):إ ِ ّ
ماِء ّ ما أنَز َ َ َ
سي َ ن ال ّمي ْ ه ِل الل ُ ل َوالن َّهارِ وَ َ خِتلف اللي ْ ِ ن َوا ْقوْم ٍ ُيوقُِنو َ ت لِ َداب ّةٍ آَيا ٌ ن َ م َْث ِ ما ي َب ُ ّ
وَ َ
ن( الجاثييية 5 / قلييو َُ ق يوْم ٍ ي َعْ ِ ت لِ َ َ ق فَأ ْ
ف الّري َيياِح آي َييا ٌ ري ِ صي ِموْت ِهَييا وَت َ ْض ب َعْيد َ َحَيا ب ِهِ الْر َ ن رِْز ٍ م ِْ
همانا در خلقت آسمان و زمين براي اهل ايمان نشانه ها و و دليل خداوندي پديييدار
است ،در خلقت خيود شيما آدمييان و انيواع بيي شيمار جنبنيده گيان كيه روي زميين
پراگنده اند براهين قدرت حق براي اهل يقييين آشييكار اسييت ،و نيييز در رفييت و آمييد
شب وروز و آنچه خدا از آسمان براي روزي خلق ،از برف و باران ميفرستد و زمين
را پس از مرگ ديگر بار زنده ميسازد و در وزش بادهاي عالم براي خردمندان جهييان
آيات صانع هويدا است .
.Verily in the heavens and the earth, are Signs for those who believe
And in the creation of yourselves and the fact that animals are scattered (through
.the earth), are Signs for those of assured Faith
And in the alternation of Night and Day, and the fact that Allah sends down
Sustenance from the sky, and revives therewith the earth after its death, and in the
.change of the winds, are Signs for those that are wise
مراحل مختلف حيات انسان ،از خلقت نطفه ،سييپس تبييديل شييدن آن نطفيه بيه
خون ،استخوان و گوشت ،وبعدا تولد انسان به شكل يك طفل ،و نموي آن طفيل ،
5
رسيدنش به سن جواني و پيري و بالخره وفات انسان همه دليلي اند كييه بييراي يييك
انسان دانشمند زمينه رسيدن به ايمان حقيقي را مهيا ميسازند ،وخداوند متعال )جل
جلله ( اين مراحل حياتي انسييان را بيييان داشييته انسييان را بييه اسييتفاده از عقييل ،و
ن
مي ْ م ِب ث ُي ّ ن ت َُرا ٍم ْم ِ قك ُ ْ خل َ َذي َ انديشه در مورد مسير خود ش دعوت مينمايد ) :هُوَ ال ّ ِ
نمي ْ م َمن ْك ُي ْ
خا وَ ِشُيو ً كوُنوا ُ م ل ِت َ ُ م ثُ ّشد ّك ُ ْ م ل ِت َب ْل ُُغوا أ َ ُ
فل ث ُ ّ م طِ ْ جك ُ ْخرِ ُ م يُ ْ قةٍ ث ُ ّ ن عَل َ َ م ْ م ِ ن ُط ْ َ
فةٍ ث ُ ّ
َ
ن ( الغييافر ) 67 /خداوند ذاتييي اسييت قُلو َ مى وَل َعَل ّك ُ ْ
م ت َعْ ِ س ّم َ جل ُ ل وَل ِت َب ْل ُُغوا أ َ ن قَب ْ ُ م ْ ي ُت َوَّفى ِ
كه شما را از خاك خلق نمود ،سپس از نطفه ،وبعدا از پارچه خوني ،و بعدا شما را
مانند طفلي به دنيا مياورد ،سپس شما بييه سيين رشييد تيان ميرسيييد ،وبعييد هيا پييير
ميشويد ،بعضي از شما درسن خورد سالي وفات ميكند ،وبعضي ها بعد از رسيييدن
به وقت تعيين شده ) عمرزياد ( وفات ميكند ،تا شما فكر نماييد.
It is He Who has created you from dust, then from a sperm-drop, then from a
leech-like clot; then does He get you out (into the light) as a child; then lets you
(grow and) reach your age of full strength; then lets you become old, though of you
there are some who die before; and lets you reach a Term appointed; in order that ye
.may learn wisdom
همچنان زنده ساختن و ميراندن انسييان را خداونييد )جييل جللييه ( دليييل ديگييری
برای شناخت خالق انسانها بيان ميدارد ،زيرا همه زنده ميشوند و ميميرند ،وتعيييين
مرگ همه به قدرت خداوند )جل جلله ( تعلييق دارد ،وهيچكسييي نميتوانييد از قييوانين
زنده گي ومرگ سر پيچي نمايد :
ُ َ ّ َ
ن ( المؤمنييون 80 / قلييو َ ل َوالن ّهَييارِ أَفل ت َعْ ِ ف اللي ْي ِ خِتل ُ ها ْ ت وَل ي ُ مي ي ُ ي وَي ُ ِ حي ِ ذي ي ُ ْ ) وَهُ يوَ ال ّي ِ
) خداوند ذاتي است كه زنيده ميكنيد و ميميرانييد ،و تغييير شييب وروز نييز بدسييت او
ست ،پس چرا عقل تانرا در كارنمي اندازيد ؟
It is He Who gives life and death, and to Him (is due) the alternation of Night
and Day: will ye not then understand
وظيفه مسلمان رساندن حييق بييراي همييه جهانيييان اسييت ،زيييرا بييا درك حقييانيت
اسلم دانستيم كه زنده گي انسيان تنهيا در دنيييا نبييوده بلكيه بعيد از مييرگ زنيده گيي
جاوداني منتظر همه ماست ،مسلمان حييق نييدارد تمييام نعمييات را بييه خييود منحصيير
سازد ،زيرا دين مقدس اسلم خدمت به بشريت را وظيفه اساسي مسلمانان ميداند
،مسلمان بايد خير انديش باشد ،وروي همين علت براي نجات كسييانيكه بييي خبرنييد
كوشش مينمايد ،مسلمان حق ندارد براي حصول جنت الهي ،و راحت آخرت صييرفا
خودش عمل نموده ،به ذكر وفكرمشغول گردد ،و ديگران را بگذارد تا در تاريكي ها
زنييده گييي نمييوده و بييالخره در روز رسييتاخيز بييه مصيييبت هييا مييواجه گردنييد ،بلكييه
مسلمان حقيقي كسي است كه براي نفع بشريت در كار باشد ،روز و شييب خييود را
صرف دعوت نمايد ،وبييراي نجييات بشييريت سييعي و كوشييش نمايييد ،و بييراي سيياير
انسانها علقمند دخول به جنت وراحت ابدي باشد .
قران كريم مسييلمانان را وظيفييه داده اسييت كييه در مقييابله بييا شييما مسيييحيانيكه
ميخواهيد به حق برسيد خطاب دوستانه و نيك نماييم .
َ جادُِلوا أ َهْ َ
م وَُقول ُييوا آ َ
من ّييا من ْهُي ْ
مييوا ِ ن ظ َل َ ُ ذي َ ن ِإل ال ّي ِ سي ُ ح َ يأ ْ ب ِإلِبال ِّتي هِ َ ل ال ْك َِتا ِ ) َول ت ُ َ
ُ ذي أ ُن ْزِ َ
ن ( العنكبييوت (46) / مو َ س يل ِ ُ
م ْ ه ُ ن ل َي ُ حي ُ ح يد ٌ وَن َ ْ م َوا ِ م وَإ ِل َهَُنا وَإ ِل َهُك ُي ْ ل إ ِل َي ْك ُ ْل إ ِل َي َْنا وَأن ْزِ َ ِبال ّ ِ
6
) شما با اهل كتاب ) يهود ونصييارى ( بييه شييكل خييوب گفگتييو نماييييد ) البتييه بغيييراز
ظالمان آنان ( برايشان بگوييد ما به آنچيه بيالي ميا و بيالي شيما نيازل شيده ايميان
داريم ،خداي ما وشما يكي است ،و ما به آن خداي يگانه تسليم هستيم ( .
And dispute ye not with the People of the Book, except with means better (than
mere disputation), unless it be with those of them who inflict wrong (and injury); but
say, "We believe in the Revelation which has come down to us and in that which
came down to you; our God and your God is One; and it is to Him we bow (in
.".(Islam
عزيز مسيحي :آيا گاهي بايبل را با دقت خوانده اي ،وآيا گاهي هييم از شخصيييت
هاي روحاني كليسا درمورد خيالق زمييين و آسييمان پرسيييده اي ؟ و آيييا روزي هييم در
مورد اسلم فكر نموده اي ؟ بيا امروز چيزي درين مورد بخييوان و بعييد هييا خييودت بييا
عقل خويش قضيياوت نمييا كييه يييك انسييان پيشييرفته درعصييركنوني بييه پييذيرش چييی
اعتقادي آماده ميگردد .
نخست از همه يك انسان حق پسند از تقليد كور كورانه و نا آگاهانه پرهيز مينمايد
،زيرا به گفته مولناي روم علم تقليد )) عاريه است و علمي است كه هنوز به مرحله
حقيقت نرسيده باشد ولي علم تحقيقي عين جان است ،و علمي است كييه آدمييي را
متحقق به حقيقت كرده وجود اورا عوض ميكند و وجود ديگري به او ميبخشييد ،ولييي
تفاوت اين دو را مانند تفاوت در انگيزه گدا و متقي در ذكر نام خدا ميداند :
متقي گويييد خيدا از عيين جيييان آن گدا گيويد خيدا از بهر نان
كان چو داود است و اين دگير صدا سييت (( ) از محقق تا مقلد فرقها سييت
(1
درموضوع عقيده لزم است انسان ازعقل وفكر خويش استفاده نمايد ،حقيقييت
خالق ،خلقت جهان ،زنده گي پييس از مييرگ ،كتييب آسييماني را كييه خداونييد ) جييل
جلله (فرستاده است ،مطالعه عقايد ،گوش دادن به دعوت ديگران ،همه وسييايلی
انييد كييه انسييان را بييه حييق نزديييك ميسييازد ،و در رأس اييين همييه موضييوع دوري از
تعصب ،و تقليد ميباشد )) تقليد كور كورانه كه گاه حاصل خوش بيني است
بستن را انديشه و خرد ورزي ميباشد كه به جمهود فكر مي انجامد ،قرآن مييا را
ع
م َ
س ْ
ن ال ّ عل ْ ٌ
م إِ ّ س لَ َ
ك ب ِهِ ِ ما ل َي ْ َ
ف َ
قي ُ
ازين روش برحذر داشته و ميفرمايد (( )َ) : (1ول تـ ْ
سُئيول ( اسراء 36/ م ْ
ه َن عَن ْ ُ
كا َ ل أ ُوْل َئ ِ َ
ك َ ؤاد َ ك ُ ّ صَر َوال ْ ُ
ف َ َوال ْب َ َ
And pursue not that of which thou hast no knowledge; for every act of hearing, or
of seeing, or of (feeling in) the heart will be enquired into (on the Day of Reckoning
از چيزيكه در موردش علم نداري دنباله روي مكن .زيرا گوش ،چشييم ،و قلييب
هاي تان همه در برابر خداوند مسؤوليت دارند )) .بنابرين قرآن ما را به سوي تبعيتي
بر مبناي آگاهي ،درايت و استدلل
-----------------------------------------------
-1حردورزي در دين و آفات شناخت ،تاليف بهنام سليمي .تهران :كتابخانه ملي ايران .ص 17 :
فرا ميخواند ،سيره انبياء عظام هم نويد بخش همين موضوع است .
(( )(2
كه دوصد لعنيت بر اين تقليييد باد خلق را تقليد شان برباد كرد
صحابه پيامبر) صلی الله عليه وسلم ( با استفاده از عقل و منطييق سييليم دعييوت
پيامبر) صلی الله عليه وسلم ( را بذيرفتند ،ميگويند زماني به حضييرت ابوبكرصييديق
7
) رضی الله عنه ( گفته شد كه محمد ) صلی الله عليه وسلم ( ادعا مينمايد كييه بييالي او
وحي آسماني آمده است ،او با درايت وعقل درپاسخ ميگويد :من محمد )صلی الله
عليه وسلم( را ميشناسم كه در امور دنيييوي دروغ نميگويييد ،در امييوال مييردم آنقييدر
امانت دار است كه اورا امين ) امانت كار( لقب داده اند ،بناء هيچ امكييان نييدارد كييه
در امور دين دروغ بگويد ،او بمجرد شنيدن موضوع وحي بالي آنحضرت ) صلی اللييه
عليه وسلم ( ايمان مياورد .تمامي صحابه كييرام كيه قبل بيت پرسييت بودنييد ،تقلييد
نياكان خويش را ترك نمييوده بييا عقلنيييت دييين مقييدس اسييلم را درك نمييوده و آنييرا
پذيرفتنيد ،ولي برعكس كسانيكه مقلد بودند و نميخواستند دين باطل پيدران خيويش
لذا ِقي ي َ را ترك نمايند ميگفتند ما آنچه را پدران ما ميپرسييتيدند پرسييتش ميکنيييم ) :وَإ ِ َ
م
عوهُ ْ ن ي َيد ْ ُ ش يي ْ َ
طا ُ ن ال ّ جد َْنا عَل َي ْهِ آَباَءَنا أ َوَل َوْ َ
كا َ ما وَ َ ه َقاُلوا ب َ ْ
ل ن َت ّب ِعُ َ ل الل ّ ُما َأنَز َ ل َهُ ْ
م ات ّب ُِعوا َ
ر( لقمان 21/هرگاه برايشان گفته شود کييه از آنچييه خدوانييد فرسييتاده سِعي ِ
ب ال ّ إ َِلى عَ َ
ذا ِ
است پيروی نمِاييد ميگويند ما از آنچه پدران ما پيييروی ميکردنييد پيييروی ميکنيييم ،أيييا
نميدانند که پدران شان آنانرا به سوی عذاب دوزخ ميکشاند .
When they are told to follow the (Revelation) that Allah has sent down, they say:
"Nay, we shall follow the ways that we found our fathers (following)." What! even if
it is Satan beckoning them to the Penalty of the (Blazing) Fire
اكثريت ائمه دين از تقليد كوركورانه نفرت داشتند و پيروان خويش را از تقليد بي
دليل منع مينمودند » امام شافعي رحمة الله عليه به خوبي ميداند تقليد بي دليل و نا
اگاهانه غالبا سبب ميشود تا مردم مطالب نادرست را مانند مطالب صحيح و درسييت
بپذيرند و درنتيجه درفهم بسياري از مطالب حق از ديد آنهييا مخفييي و پوشيييده بمانييد
امام شافعي به همين جهت نخستين گامي راكه در راه ظهور حق بر مي دارد مبارزه
با تقليد بي دليل و نا اگيانه اسيت و ايشيان قبييل از هركيس پيييروان خييود را از چنييين
تقليدي نسبت به خود برحييذر ميييدارد و بييه ربيييع ميگويييد » اي ابييا اسييحاق از مين در
هرچه ميگويم تقليد مكن و دراين مسييايل خييود نيييز بينييديش زيييرا اينهييا مسييايل دييين
هستند « )(3
تعصب نيز يكي از امراض خطرناك براي رسيدن به حق ميباشد ،يهوديان قبييل از
آمدن پيامبراسلم حضرت محمد)صلی الله عليه وسلم( در مييدينه بييه مييردم ميگفتنييد
كه به اساس خوشخبري های قبلي كتابهيياي آسييماني )تييورات و انجيييل( در سييرزمين
حجاز آخرين پيامبران ظهور ميكند ،مردم مييدينه و يهييودان همييه منتظرظهييور چنييين
پيامبري بودند ،تا اينكه پيامبراسييلم در مكييه مكرمييه ظهييور نمييود ،مييردم مييدينه بييا
شنيدن اين خبر به اسيياس گفتييه هيياي اهييل كتيياب )يهييودان( بييه دييين مقييدس اسييلم
مشرف شدند ،بعضي از علماي يهود مانند عبدالله بن سييلم )رضييی اللييه عنييه( بييه
دين مقدس اسلم مشرف شدند ولييي بعضييي از يهييودان مييدينه كييه ازظهييور پيييامبر،
ديگران را خبرميدادند فكر ميكردند كه آخرين پيامبران ازنسل يهود خواهييد بييود ولييي
زماني درك كردند كه اين پيامبريكه منتظرش بودند ازنسل آنها نه بلكه از قوم عييرب
است ،كافرشدند ،و براي بت پرستان گفتند كه دين شما نسبت به دييين اييين پيييامبر
بهتراست ،برای شان گفتند که بت پرستی بهترست نسبت به پرستش خدای يگييانهء
مهربان .
8
آنان چرا اين کار را کردند بخاطريکه تعصب داشتند ،بخاطر قييوم پرسييت بودنييد ،
خداوند )جل جلله( ما را از تعصب و تقليييد نيا آگييانه در حفييظ وامييان خييويش داشييته
باشد (
------------------------------------------
خردورزي دردين و آفات شناخت .ص18: -1
مرجع سابق ،ص 18 : -2
تجزيه و تحليل زنده گاني امام شافعي ،احمديان ،عبدالله ،ص. 146 -145 : -3
مسيحيان در مورد پيامبر)صلی اللييه عليييه وسييلم( موقييف بسيييار عييالي داشييتند .
زماني قريشيان مسلمانان را اذيت نمودند بييي بييي سييميه را شييهيد نمودنييد و اولييين
كسيكه در راه اسلم شهيد شده همين خانم است ،شوهرش حضييرت ياسيير)رضييی
الله عنه( را بعد از او به شهادت رسانيدند و بسياري از مسلمانان را يا شييهيد وييياهم
به عذابهاي سخت مبتل نمودند ،مسلمانان مجبور شدند كه هجييرت نماينييد ،وازينكييه
نجاشي پادشاه حبشه شخص حقبين بود ،پيامبر )صلی الله عليييه وسييلم( بييه صييحابه
هييدايت داد تييا بييه حبشييه هجييرت نماينييد ،تعييداد مسييلمانان 83مييرد و 18زن بييود .
قريشيان دو شخص با زكاوت را اختيار نموده آنانرا به نزد پادشاه حبشيه بيا يكمقيدار
هداياي گرانبها فرستادند تا او را از حمايت مسلمانان مانع شوند .زماني آنان به نزد
شاه حبشه رسيدند ،در مورد مسلمانان سخن بدي گفتند ،شاه حبشه مسلمانان را
احضار نمود ،ايشانرا پرسيد كه شما چرا دين پدران و قوم تييانرا تييرك نمييوده ايييد :
حضرت جعفربن ابي طالب )رضی الله عنه ( كه سخنگوي مسلمانان بييود گفييت :شيياها :
ما مردم جاهلي بوديم ،بت ها را پرستش مينموديم ،گوشت حيوانات خييود مييرده را
ميخورديم ،كارهابد ميكرديم ،بييا اقييارب صييله رحييم نداشييتيم ،بييا همسييايگان تنييش
مينموديم ،مردمان قوي حق ضعيفان را ميخوردند ،ما به همين شكل بوديم تا اينكييه
خداوند )جل جلله( پيامبري را ازبين ميا اختييار نميود ،ميا اميانت ،راسيتي ،پياكي ،
ونسبش را ميدانيم ،ما را به پرستش خداي يكتا دعوت نمود ،و از عبادت بييت هييا و
سنگ ها منع نمود ،ما را به راستگويي ،امييانت داري ،صييله رحييم ،خوشييرفتاري بييا
همسايگان امرنمود ،و ازانجام اعمييال نادرسييت ،خييونريزي ،كارهيياي بييد ،شييهادت
دروغين و خوردن مال يتيم ،و دشنام دادن زنان منع نمود ،ما را امر نمود تا خداي
يگانه را بپرستيم ،به او چيزي را شريك نسازيم ،ما را به اداي نميياز ،زكييات ،روزه
امر نمود و ما به او ايمان آورديم ،و احكييام اسييلم را بييالي خييويش تطييبيق نمييوديم
ولي قوم ما خواستند تا مانع ما شوند ،ما را تعذيب نمودند ،بعضي مييارا كشييتند تييا
ما را به عبادت بت ها برگردانند ،و ازينكه بالي ما بسيار ظلم نمودند ما ديار خود را
ترك نموده به نزد شما آمديم ،و اميد واريم كه در نزد شييما بييالي مييا ظلييم نشييود .
نجاشي به آنان گفت چيزي از قرآن داريد ؟ گفتند :بلي .گفييت :بخوانيييد ،آنهييا يييك
قسمت از قرآن كريم را خواندند .نجاشي با شنيدن قرآن گريه نموده گفييت :قسييم
به خييدا اسييت كييه اييين قييرآن و آنچييه را مسيييح آورده اسييت از يييك منبييع سرچشييمه
ميگيرند ،واز تسليم نمودن آنان به قريشيان ابا ورزيد .
9
-1الرحيق المختوم ،صفي الرحمن المباركفوري .مصر :دارالوفاء للطباعة والنشر والتوزيع ،ص 109 :
نجران که منطقه بزرگ شامل 73قريه در نزديكييي مكييه بطييرف يميين قييرار
داشت اهل آن مسيحي هييا بودنييد ،اكييثريت آنييان بييه دييين مقييدس اسييلم مشييرف
شدند .زيرا با دانستن حقايق دين مقدس اسلم به حق تسليم شدند (1) .
» انسان موجود دو بعدي است كييه يييك بعييد آن مييادي و بعييد ديگيير آن روحيياني و
معنوي است » روح انسان كه امري مجرد است هميشه در جستجوي تكامل و ترقي
است و امر مادي نميتواند براي روح كمالي باشد ،زيرا كه امور مادي خيلي پايين تيير
از امور غير مادي قرار دارنييد ...بنييابرين روح انسييان كييه موجييود مجييرد و غيرمييادي
است در پي كمالي است كه آن كمييال هييم مجييرد و در مرتبييه اي بييالتر از خييود روح
باشد و در بالترين مرتبه تجرد و غير مادي بودن ذات اقدس الله )جل جللييه ( وجييود
دارد و الله تعالي در بالترين قله ء كميال قييرار دارد و هميه ء موجيودات خواسييته ييا
نخواسته به سمت آن قله و غايت حركت ميكنند « )(2
» در انسان خدا جويي و خدا خواهي و خدا پرسيتي بيه صيورت ييك غرييزه نهياده
شده است « )(3
ويليام جيمز يكي از بزرگترين دانشمندان درين مورد ميگويد »:به نظر من هرگاه
ضمير آگاه خود را دنبال كنيم دنبالهء آن به ماوراي اين جهييان محسييوس و عقلنييي -
كه بعدي ديگر ازهستي ماست – ميرسد « )(3
پاسكال ميگويد » :به وجود خدا دل گواهي ميدهيد نيه عقييل :وايميان از ايين راه
بدست مي آييد« او اضيافه ميكنييد » :دل دليلييي دارد كيه عقييل را بييه آن دسترسييي
نيست « ) (4
هرشل دانشمند معروف و ستاره شناس ميگويد » :هرقدر دامنه علم گسترده تر
ميشود استدللهاي دندانشكن و قويتري براي وجود خداوند ازلي و ابييدي بدسييت ميي
آيد (( )(5
انشتاين نابغه علمي قرن بيستم ميگويد :در عالم مجهيول نييروي عقيل و قيادري
وجود دارد كه جهان گواه وجود اوست (( )(5
دكتور توماس ديويد چاركس متخصص شيمي و رئيس تحقيقات شييركت شيييميايي
كلركس ميگويد )) :من معتقدم در طبيعت همه چيييز از روي مشيييت و نظييم انجييام
گرفته و ميگيرد و لزمهييء اييين نظييم و مشيييت اييين اسييت كييه از جيانب يييك عاقييل و
صاحب اراده باشد و من آنرا خدا ميدانم « )(6
10
جان آدولف بوهلر دكتر در فلسفه اتمييي دانشييگاه اينييد يابيا و اسيتاد شيييمي كالييج
اندرسون ميگويد » :در طبيعت به هرسو بنگري نظم و مشيت نمايييان اسييت گييويي
دنيا سوي هدف و مقصد مشخصي سوق داده ميشود و اين معنى در عالم اتييم كييامل
روشن است ،تمام اتمها از هيدروژن گرفته تا اورانيوم از روي يك مدل بوجود آمييده
اند ،زيرا هنگاميكه دايره اطلعات مييا راجييع بييه الكترونهييا و پروتونهييايي كييه عناصيير
مختلف را تشكيل داده انيد بيشيتر ميشيود ميا بيشيتر متيوجه نظيام همياهنگي جهيان
)(7 ميشويم «
________________________________________________
الرحيق المختوم ،ص . 507 : -1
اسلم از ديدگاه عقل تأليف عبدالرؤوف ريكي ،ص 22 : -2
مرجع سابق عين صفحه . -3
مرجع سابق ،ص 23 : -4
مرجع سابق ،ص 38 : -5
مرجع سابق ،ص 48 : -6
مرجع سابق ،ص 39 : -7
او در زمينه ميافزايد » ما بجيياي در نظيير گرفتيين كيفيييت آفريييدكار و عييوض زايييد
شمردن خدا بايد او را در ميان نظام جهييان بييبينيم وآثييار و نشييانه هييايش را سييتايش
كنيم ،بشيير ميتوانييد مجهييولت طييبيعت را كشييف و درك كنييد ولييي نميتوانييد قييوانين
طبيعي را خلق و ايجاد نمايد و تنهييا خداسييت كييه ميتوانييد قييوانين طييبيعت را وضييع و
ايجاد كند (1) «.
پاستور بعد ازينكه ميكروب را كشف نمود و آنرا سبب اغلب بيماري هييا دانسييت ،
اورا سوال نمودند كه آيا با اين موفقيت باز به وجود خدا عقيده داري ؟ او در جواب
گفت » با اين كشف ،عقيدهء من به خدا صييد چنييدان شييده اسييت ،زيييرا سيياختمان
وجودي اين حيوانات ريزوذره بيني و كثرت و چگونگي توليد مثل آنها مرا به گسييترده
گي علم و قدرت فوق العادهء پديد آورنده آنها )خدا( متييوجه نمييوده و از قييدرت خييدا
سخت متحير و بشگفت آمدم ،آنچنان صنعت بديع و نيروي شگرف در سازمان وجود
آنها بكار رفته كه عقل در حيرت است و آدمي را به دريياي تعجيب و تحيير غييوطه ور
ميسازد « )(1
هرگاه بدين باورشويم كه غريزه خيدا جيويي در وجييود انسيان وجييود دارد ،هميين
عقل انسان ميخواهد براي رسيدن به حقيقت خدا و صفات کمالش پيامي از جييانب
آن خدا موجود باشد كه با معايير عقلي بشري سازگار باشييد .واكنييون كييه بييه وجييود
خداوند )جل جلله( معتقد شييديم ،وماننييد بعضييي از مييادي پرسييتان عقييل را معطييل
قرار داده از وجود او منكرنيستيم ،سؤال ديگري مطرح ميگردد كه آن ذاتيكييه خييالق
تمام جهان است ،و انسان را بييا تمييام ظرافييت هييا بييه جهييان هسييتي آورده اسييت ،
چگونه ذاتي است ؟ آيا ميتوان كسي را به الوهيت بپييذيريم كييه پسيير خييود را تسييليم
دشمنان نمايد تا او را قتل نمايند ،و خودش با ديدن اين حالت قتل گناهان بنده گييان
را ببخشد ،يا شخصيت نهايت قاصي وظالم كه عطشش بجز از قتل پسرش مرفييوع
11
نميگشت ,ياهم خدايمان همان پسر مظلوم باشد كه دشمنان ميخ ها را به دسييتانش
ميكوبند و او را در محضر عييام برهنييه نمييوده بييا نيييزه هييا اعضيياي بييدنش را سييوراخ
سوراخ مينماينييد ؟ زيييرا او مجبييور اسييت بييراي بخشييايش گناهييان انسييانها بييه چنييين
مصيبي سر دهد ،ويا هم تسليم خدايي شويم كه وجودش را فرزندش تكميل نمايد ؟
و يا هم سر تسليم به بتهاي دسييت سيياخته بشيير شييده ،صيينايع دسييتي بشيير را خييدا
بخوانيم ،و يا هم كمي قدم فرا گذاشته حيوانات عاجز را كه تسييليم مييا هسييتند ،بييه
خدايي گرفته خود را تسليم آنان نماييم ،و يا بهتر ست به وجود خالقي ايمييان آوريييم
كه از داشتن فرزند و شريك مبرا وپاک باشييد ،بييه همييه چيييز عييالم و قييدرتش فييوق
همهء قدرت هاست ،براي خلق نمييودن زمييين و آسييمان بييا گفتيين )كيين ( شييو همييه
مخلوقات موجود شوند ،و تمييامي صييفات كمييال در وجييود او نهفتييه باشييد صييفاتيكه
شايسته آن ذات مقدس است .
وقتی درين زمينه حتی بسياری از مسيحيان حق طلب فکر نموده اند ،بالخره بيه
قبول حقيقت ها تسليم شده اند .
يكتن از كشيش هاي مسيحيت ) سامي فرناندس از كشورفليبين ( كه بييا مطييالعه
قرآن كريم به دين مقدس اسلم مشرف شده اسييت ،ميگويييد )) :اگيير خداونييد) جييل
جلله( در صورت انسان ظاهرگردد ،و يا پسري گيرد مستحق الوهيت نميباشييد ،زيييرا
خداوند) جل جلله( چنانچه خودش خود را وصف نموده است ) قييوي – قييادر ،شييديد ،
خواب نميكنييد ،وهيييچ چيييزي ازاوپنهييان نيسييت و غيييره ( بنيياء خداونييد) جييل جللييه (
احتياجي ندارد كه بصورت انسان ،يا گاوي ويا كدام جاندار ديگري چنييانچه بعضييي از
اديان گمراه عقيده دارند ظاهر گردد (( ) ،نعوذ بالله (
________________________________________________
اين عقيده توحيد را با مطالعه قرآن ميابيم و قرآن كتاب خييدا شناسييي اسييت كييه
انسان را از متاهات و آلوده گي هاي فكري نجات داده به منزل مقصود ميرساند .
خييواهر محييترم مييا بييتي بيياومن كيه يييك خييانم امريكييايي ميباشييد ،در خيانواده
مسيحي تولد شييده و خييودش سييالهاي زيييادي مسيييحي بييود ،ولييي عقايييد مسيييحيت
قنيياعتش را حاصييل ننمييوده بييراي رسيييدن بييه حييق سييالهاي طييويلي غييرق مطييالعه
وپژوهش بود و بالخره به دين مقدس اسلم گرايش خود را اعلن ميدارد قصه زنييده
گي خويش را چنين بيان ميدارد » :من بيشتر از هزار كتاب را در زمينه هاي مختلف از قبيل
روانشناسي جامعه شناسي ،انسان شناسي ،مذهب ،تاريييخ و فلسييفه اييين دو پيييامبر) عيسييى و
محمد عليهما السلم ( به منظور يافتن حقيقت مطالعه كردم ،مخصوصا به فيمينيزم )( Feminism
روانشناسی کارل يونگ ميتافزيك عصر جديد ) ، (New Age Metaphysicsبا تاكيد ويژه بر دين يهود
) (Judaismتايبتيييان ) (Tibetanذن بودائيسيييم ) ، (Zen Buddhismيوگيييا ) (Yogaو هندويسيييم )
... (Hinduismعلقه وافر داشتم ،هريك از اين نظامهاي روحاني به بعضي از سؤالهاي مين جيواب
داد اما درعوض سؤالهاي ديگري را براي من بوجود آورد .هميشه چيزي بود كه من نميدانسييتم كييه
چيست ...سر انجام آنچه را چهل سال درپي آن بودم يافتم ،راهي براي معنا بخشيدن بيه هرچيييز
در دنيايم « )(1
» مدتي بعد در 32ماه مي 1993به مركز اسلمي كاليفرنياي شمالي در لس انجلييس رفتييم و
در كلسهايي كه براي نو مسلمانان برپا ميشد شركت كييردم ،از بييرادر گرامييي آقيياي سييمير اتميين
12
وعدهء ملقات گرفتم ،به اين منظور كه چيزهايي در بيياره دييين اسييلم از ايشييان بپرسييم ،ايشييان
چندين سؤال از من پرسيدند و به من گفتند كه شما هرچييه كييه در بيياره اسييلم لزم اسييت قبل ييياد
گرفته ايد بنابرين تنها چيزي كه لزم است انجام دهيد اين اسيت كييه شييهادتين را بييه زبييان آوريييد و
مسلمان شويد ،اين گفته مرا بسيار متعجب كرد .يك جييوري احسيياس كييردم كييه حييق بييا ايشييان
است ،بنابر اين شهادتين را به زبان آوردم و مسلمان شدم ،سپس ايشان به من گفتنييد كييه شييما
ميتوانيد بقيه زنده گي تانرا صرف ياد گيري و عمل به دييين مييبين اسييلم كنيييد و براسييتي آنچييه كييه
گفتند صحيح بود « )( 2
آقا و خانم مسيحی ! آيا لزم نيست مانند اين خواهر امريكايي دين مقدس اسييلم
را مطالعه نماييد ،قرآن را بخوانيد و هرگاه بعد از مطالعه قناعت تييان حاصييل نشييد
سخني نخواهد بود ،ولي خود را از مطالعه آن محروم ساختن و بدون مطالعه قييرآن
كريم در مورد آن ابراز نظر نمودن براي يك دانشمند در عصر حاضر سييخن گييوارايي
نخواهد بود .
بياييد همه براي رسيدن به حق مطالعه نميياييم ،مسييؤوليت خييود را رفييع كنيييم از
تقليد بگذريم و هرچه را ديگران بالي ما امل نمايند نپذيريم ،ببينييد يكييي از دوسييتان
انگليسی ما كه خودش قبل مسيحي بود و مسلمان شده چه ميگويد ) :شييايد بعضييي
از دوستان خيال كنند كه من تحت تأ ثير مسلمانان قرار گرفته ام ،اما چنين نيست ،
بلكه معتقدات من نتيجهء سالها انديشه بوده است ،مذاكرات و مباحثات مذهبي من
با مسلمانان تحصيلكرده در موضوع مذهب فقط چند هفتييه قبييل شييراوع شييد و لزم
است بگويم ازينكه تئوريها و نتيجه ء تفكراتم تماما مطابق با اسلم بوده است بسيار
مشغوف و شادمان گرديده ام ،تغيير كيش و آيين ،بر حسب قييرآن بايييد بييا انتخيياب
آزادانه و قضاوت باشد و هر گز اجبار در آن را ه نيابد ( )(3
______________________________________________________________
ميكند ،تأليف مظفر حليم بييا همكيياري خييانم بييتي بيياومن ،ترجمييه :عبييدالعزيزشيد از غرب طلوع ْ -1اينک خور ِ
ويسي ،ايران :نشر احسان ،ص . 34 :
-1مرجع سابق ،ص .45 :
» -2لرد هنلي الفاروق ) عاليجناب سررونالد جورج آلنسون ( در سال 1855مسيحي متولد شد يكي از مؤلفين
وسياستمداران صاحب نام انگليس و تحصيلكرده كمبريييج بييود كييه درسييال 1877صيياحب لقييب اشييرافي گرديييد او در
ارتش انگليس سركرد و سپس تا درجه سرهنگ تمام در كردان چهار تفنگداران نورث مينيستر خييدمت كييرد ،بييا اينكييه
حرفه او مهندسي بود تسلط گسترده اي در ادبيات داشت و براي مدتي سر دبير مجله ) سييالز بييري جورنييال ( شييد او
همچنين مؤلف كتابهاي زيادي بود كه از معروفترين آنها ) بيداري غيرب نسيبت بيه اسيلم ( اسيت ،ليير د هييدلي در 16
نوامبر 1918به اسلم گرويد و نام مسلمان ) شيخ رحمت الله الفاروق ( را بييه خييود نهيياد « اسييلم آيييين برگزيييده مييا
تاليف ابراهيم احمد باواني ،ترجمه مسعود كشاورز ،ايران :دفترنشرفرهنك اسلمي ،ص 18-17 :
-3اسلم آيين بركزيده ما ،ص . 14 :
13
بسيار لذيذ که هم برای صحت مفيد اند وجود دارد ،ولی اين شخص درهنگام صرف
طعام بدون ميوه ميباشد ،چرا ؟ علتش همين اسييت کييه نخواسييته کييه ازييين نعمييات
اسييتفاده کنييد ،ويييا اينکييه بييه اييين نظيير بييوده کييه اييين ميييوه از منطقييه مييا نيسييت ،
ازکشورهای ديگر ميباشد ،من نميخواهم که از داشييته هييای ديگييران اسييتفاده کنييم .
ولی درمقابل شخص ديگري که پول اندک دارد ولی ميخواهد ميوه داشييته باشييد ،بييه
مارکيت ميرود هرگاه ميوه زياد خريداری نميتواند ،ميييوه انييدک خريييداری ميکنييد ،او
بدين فکر است که خداوند درهرمنطقه خاصيت خاصی داده اسييت ،در جييايکه سييرد
سير است کيله و خرما نمّياشد ،بناء ما مجبوريم از ميوه های ديگيران کيه در کشيور
ما نيست استفاده کنيم ،آنان نيز از بسياری از توليييدات ميا اسييتفاده ميکنيييم ،واييين
شخص شامگاه در سر ميييز طعييامش ميييوه وجييود دارد ،چييرا شييخص اول بييا وجييود
داشتن امکانات از ميوه استفاده نکرده ؟ علتش همين بود که او نخواسييت کييه ميييوه
داشته باشد ،نخواست از ويتامين های ميوه استفاده نمايد ،بعضی از افکييار تعصييبی
چشمانش را بست ،وبالخره اين شخص محروم ماند .
وشخص دوم با وجود امکانات کم خواست که ميوه داشته باشييد ،تعصييبات وخييود
خواهی را کنار گذاشت ،بنيياء رسيييدن بييه تمييامی حقييايق بييه خواسييتن ونييا خواسييتن
ارتبيياط دارد ،پيياکی وصييفای قلييب ضييرورت اسييت ،دوری از تعصييب وخودخييواهی
ضرورت است .
هرگاه کسی علقمند به رسيدن به حقايق باشد علقمنييد بييه رسيييدن بييه يگييانگی
خداوند ودانستن خالق حقيقی باشد ،حتما او اين حقيقت را درک ميکند ،اين انسان
کوشش ميکند که تمامی اديان را مطالعه نمايييد ،کتابهييايی را کييه ادعييا ميشييود کلم
خداوند است ،مطالعه نموده ،وبرای رسيييدن بييه حقيقييت ،بيطرفييانه ،بييا اسييتفاده
ازعقييل ودانييش خييود ،بييدون دخييالت احساسييات وعواطييف ،بييا دوری از تعصييب
وخودخواهی ها ،به جستجوی حقيقت های گردد ،وبه اين شکل ميتواند کييه حقيقييت
را درک نمايد ،بياييد قصه ء هيای مسيييحيانی را بخوانيييد کيه خييود شيان دارای چنييين
صفاتی بوده اند که بالخره ،راست بينی ،پاکی وصفای قلييبی آنييان سييبب شييده کييه
خود شان به دين مقدس اسلم مشرف شوند.
14
قصه
اسلم
يک
دانشمندان امريکايي
)جوسيف إدوارد(
داکترعلوم الهیات ،ودعوتگر
مشهوریکه ميخواست مسلمانی را
مسيحی سازد
درس در انترنت http://www.ipc- ) :
kw.com/arabic/stories_detail.php?s_id=12
(islam today.com
15
قصه اسلم عالم امريکايي )جوسيف إدوارد(
)(1
درختي كه ريشه هايش را در اسلم محكم شد
16
او آقيياي ) جوزيييف ادوارد اسييتس يييا يييک دعييوتگر اسييلمی امريکييايي شيييخ/
يوسف استس ( كه
-------------------------------------------------------
قبل شماس مسيحيت بود ،از ايالت تکساس امريکا ميباشد .هرگاه بخواهيم
اورا ازنگاه اخلقی توصيف نماييم به هيچ صورتی حقش را ادا کييرده نميتييوانيم .
وشييايد مييا يييک صييفت از هييزاران صييفت وي را بيييان کنيييم .او داراي شخصييیت
فمن يرد الل ّـ َ
ه
دي َ ُ
هـ ِ ه أن ي َ ُْ ُ ِ ِ متوازن بييوده عمييرش بلنييد تييراز 55سييال میباشييد َ َ .
َ َ
مـا حَرجـا ً ك َأن ّ َ ضّيقا ً َصدَْرهُ َ ل َ ع ْ
ج َ ضل ّ ُ
ه يَ ْ ردْ أن ي ُ ِ
من ي ُ ِ سل َم ِ َ
و َ صدَْرهُ ل ِل ِ ْ
ح َشَر ْ يَ ْ
ماء " ) خداونييد هركييه را بخواهييد ،هييدايت ميكنييد و قلبييش را بييه س َفي ال ّ عد ُ ِ
ص ّ
يَ ّ
اسلم باز ميكند وهركه را بخواهد گمراه كنيد سيينه اش را تنيگ وسيخت نميوده ،
مثل كسي ميشود كه بطرف آسمان بال ميشود .سوورة النعام الية (125
17
اسلم بودم ،ومردم را به مسيحيت دعوت ميکردم ،وهنگاميکه شخصي مرا
به اسلم دعوت نمود ،من حرص داشتم که خودش را به مسيحيت دعوت نمايم
نه برعکس که من مسلمان شوم .
-روزي از روزها )محمد عبد الرحمن ( همين دوسيت ميا ،نزدييک بيود کيه
خانهء را که به همراي دوستش زنييدگي ميکييرد ،تييرک نمايييد ،وميخواسييت کييه
براي مدتي در مسجدي زندگي نمايد ،با پدرم صحبت نمودم کييه هرگيياه ممکيين
باشد از محمد دعوت کنيم که درمنزل بزرگ ما که درشهر است برود و در آنجييا
با ما بماند.
18
-و به اين طريق براي زنده گی کردن با ما نقل مکان نمود ،ما درتكسيياس
بسيييار نصييرانی سييازها ) (1داشييتيم وميين يکتيين آنهييا را ميشييناختم ،او مريييض
ودرشفاخانه بود ووقتيکه صحت يافت او را دعوت نمودم که او نيز درخانه ما با
ما زندگی نمايد ،و درهنگام رفتيين بييه خييانه بييه اييين کشيييش درمييورد بعضييی از
اعتقادات وومفاهيم دراسلم با او سخن گفتم ،مرا به دهشت انييداخت وقييتيکه
برايم خبر داد که کشيش هاي کاتوليک اسلم را مطالعه مينمايند ودرين موضييوع
احيانا شهادتنامه دکتورا ميکيرند .
بعد ازينکه درخانه مستقرشديم همه باهم در اطراف يک ميز بعد از خفتن
براي مناقشه امور دينی مينشستيم ،وهرکدامی يک نسخه ء از انجيل ) بايبل (
را بدست داشتيم که هرکدام از يکديگر فرق داشتند ،درنزد خانمم ) إنجيل
»نسخهء جيمي سواگارت شخصيت دينی مسيحی جديد ،و درنزد کشيش طبعا
) کتاب مقدس کاتوليک ها ( همچنان درنزد وي هفت کتابهاي انجيل پروتستاني
ديگري نيز بود ،بناء وقت زياد ما را در تعيين نسخه صحيح که زياده ترمورد
اعتماد درميان اين همه انجيل ها است گذشتانديم ،و همه کوشش مينموديم تا
محمد عبدالرحمن را قناعت دهيم تا مسيحي شود . .
يک قرآن وچندين انجيل
-بياد دارم که من از محمد سوال کردم که :چند نسخه قرآن در طول
1400سال گذشته بوجود آمده است ؟
-برايم گفت که بجز يک قرآن ،قرآن ديگري وجود ندارد ،واين قرآن ابدا تغيير
نکرده است وبرايم تأکيد نمود که قرآن در دل صد ها هزارمردم حفظ شده
است ،وهرگاه درين مورد در خلل قرن ها تحقيق نمايم خواهم يافت که مليون
ها انسان قرآن را بصورت کامل حفظ نموده اند ،وآنرا براي ديگران تعليم داده
اند.
-اين سخنان برايم غير ممکن بود ،چگونه ممکن است که اين کتاب مقدس
حفظ شود ،وبراي تمامي خواندن و معرفت معناي آن آسان باشد ؟!!
-دربين ما يک ديالوگ صرف دوام داشت ،وهمه اتفاق کرديم که به هرچيزيکه
قناعت نموديم همه به آن ايمان آورده و در آينده عقيده ما باشد .
-به اين شکل صحبت ها را با او آغازنموديم ،آنچه مرا بسيار متعجب ساخت
اين بود که محمد هيچکاهي در هنگام گفتکوها ،بر اعتقادات ،کتابها وشخصيت
هاي ما تجاوز نکرده ،وهمه به سخنان وي نهايت احساس راحت ميکردند.
-هنگامي خواستم اورا به مسيحيت دعوت کنم ،به بسيار آرامش و معقوليت
برايم گفت :هرگاه برايم ثابت گردد که مسيحيت نسبت به اسلم دين حق
است ،من ترا در ديني که آنرا پيروي ميکني متابعت خواهم کرد ،برايش
گفتم :موافق هستيم .
سپس محمد عبدالرحمن شروع به سخن نموده گفت :چي دليلييي داريييد کييه
ثابت نمايد که دين شما بهترين اديان ودين حق است ؟ گفتم :ما به دليل ايمان
نداريم ،ولي به احساسات وشعو ر ايمان داريم ،وما دين خود را از آنچه انجيل
ها ميگويند ،جستجتو ميکنيييم .محمييد گفييت :اييين کييافي نيسييت کييه ايمييان بييه
19
احساسييات ،واعتميياد بييه علييم مييا باشييد ،بلکييه اسييلم دليييل ،احساسييات ،
ومعجزاتي را تقديم مينمايد کيه ديين درنيزد خداونيد ) جيل جلليه ( دييين اسيلم
است .
جوزيف ايوي اين دليل و آنچه احقيت اسلم را ثابت ميکند از محمد خواست
.
محمد گفت :نخستين دليل کتاب خداوند متعال ) جل جلله ( يعني ) قرآن
کريم ( ميباشد ،کتابيکه در آن هيچ تغيير ،وتحريفي ،اززمان نزولش بالي
محمد )محمد صلى الله عليه وسلم ( قبل از 1400سال تاکنون رخ نداده است ،اين قرآن
را تعداد زياد مردمان حفظ مينمايند ،تقريبا درحدود 12مليون مسلمان اين
کتاب را حفظ دارند ،وهيچ کتابي در روي زمين نيست که او را به اين تعداد
مردمان حفظ نمايند مثليکه مسلمانان قرآن کريم را از اول تا آخر حفظ
ن " ما قرآن را نازل ف ُ
ظو َ ه لَ َ
حا ِ وإ ِّنا ل َ ُ
ن ن َّزل َْنا الذّك َْر َ
ح ُ
ميکنند " .إ ِّنا ن َ ْ
نموديم وما اورا حفظ ميکنيم )سورة الحجر الية (9اين دليل کافيست براينکه دين به نزد
الله ) جل جلله ( اسلم است .
20
م د َ َ ْ َ َ "الم }ُ {1
ه ْغلب ِ ِ ع ِ من ب َ ْ هم ّ و ُ
ض َ في أدَْنى الْر ِ م }ِ {2 ت الّرو ُ غل ِب َ ِ
ن }) "{3أول سورة الروم( غل ُِبو َسي َ ْ
َ
اين پيشگويي ها فعل در آينده ها بوقوع پيوسته است ،وچيز هاي ديگري درقرآن
ذکرشده که مثل سوره الزلزال که از زلزله سخن ميگويد ،که درهرمنطقه بوقوع
ميپيوندد ،همچنان رسيدن انسان به فضا بواسطه علم واين تفسير آيت شريف
است که ميگويد :
َ َ َ َ ْ
توا ِ
ما َس َر ال ّ قطا ِ نأ ْ م ْ
ذوا ِ ف ُم أن َتن ُ عت ُ ْ ست َط ْ نا ْ س إِ ِ لن ِ وا ِ ن َ ج ّ شَر ال ْ ِ ع َ
م ْ"َيا َ
ن" َ ْ ّ ف ُ َ
ذوا ل َتن ُ ف ُ فان ُ ض َ ْ َ
سلطا ٍ ن إ ِل ب ِ ُ
ذو َ والْر ِ َ
)سورة الرحمن الية (33
اين سلطلنت همان سلطنت علم است که انسان به واسطه آن به فضا رسيده
است ،اين بازديد صادقانه قرآن عظيم الشان ميباشد .
-همچنان ازجمله معجزاتيکه درمن اثر نمود )العلقة( است که آنرا قرآن کريم
ذکرنموده ،وآنرا دانشمند کانادايي »كوسمر« توضيح نموده گفته :علقة چيزيست
که در رحم مادر تعلق ميگيرد ،هنگاميکه حيوانات منوي در رحم به رنگ خوني
معلق تبديل ميشوند واين همان حقيقيتي است که قرآن کريم آنرا قبل از ينکه
علماي جنين شناسي درعصر امروزي کشف نمايند بيان داشته است .واين بياني
است براي کافران وملحدان.
-وبعدازين بحث سه ماهه ،که محمد عبدالرحمن با در زير يک سقف سپري نمود
،توانست که محبت بسياري را کسب نمايد ،وهنگاميکه اورا ميديدم که به خداوند
سجده ميکند وپيشاني اش را به زمين ميگزارد ،ميدانستم که اين عمل ،يک کار
عادي نيست.
محمد عبد الرحمن مثل يك فرشته :يوسف استس درمورد دوستش
ميگويد :شخصي مانند )محمد عبدالرحمن ( يک چيز کمبود دارد وآن دوبالي که
مانند فرشتگان پرواز نمايد ،وبعد ازينکه درمورد وي چيزي را دانستم ،دوست
کشيشم ازمحمد پرسيد که آيا ممکن است با وي به مسجد برويم ،تا درمورد
عبادت مسلمانان ونماز هاي شان بيشتر بدانيم ؟ ديديم که مسلمانان به مسجد
ميايند نماز ميخوانند و ميروند ..گفتم :بدون کدام سخنراني و موسيقي رفتند ؟
گفت :بلي ...
روز ها گذشت ،کشيش ازمحمد عبدالرحمن خواست ،تا او را مرتبه ديگري تا
مسجد همراهي نمايد ،ولي درين مرتبه آنقدر تاخير نمودند كه فضا تاريك
شد ..کمي پريشان شديم که چي حادثهء به آنان رخ داده ؟ بالخره رسيدند ،
هنگاميکه دروازه را باز نمودم ،محمد را زود شناختم ،پرسيدم اين شخص
ديگرکيست که لباس سفيدي با کلهي پوشيده ويک دقيقه انتظار ميکند! اين
همان دوستم آن کشيش بود !!! برايش گفتم:آيا مسلمان شدي ؟ گفت :بلي .
از امروز مسلمان شدم .بسيار خسته شدم که چرا او نسبت به من به مسلمان
شدن پيشي نمود ..بعد از آن به بال رفتم و در مورد کمي فکر نمودم ،
وباخانمم درين مورد صحبت نمودم ،خانمم برايم گفت :اوخودش نيز نزديک
است مسلمان شود زيرا دانسته است که اين دين حق است .حقيقتا مثليکه
م ..به پايان رفتم و محمد را از خواب بيدار نمودم ، فعل تصادم کرده باش ً
ازاوخواستم تا براي بحث روي يک مطلب با من بيايد ،رفتيم و درطول اين
21
شب با هم سخن گفتيم ،وقت نماز صبح نزديک شد ..درين وقت يقين نمودم
که اخيرا حقيقت به سراغم آمد ،وفرصت برايم آماده است ،صبح آذان داده
شد ،بالي يک لوحه چوبي خود را انداخته ،سرم را به زمين گذاشتم ،ودعا
نمودم که پروردگارا ! اگر ممکن باشد رهنمايي ام کند ،بعد ازمدتي سرم را
بلند نمودم ،چيزي را نديدم ،هيچ پر نده ويا فرشتهء را نديدم که از آسمان
فرود آيند ،نه آوازي شنيدم ونه هم موسيقي ،وهيچ روشني را نديدم...
دانستم که موضوع نزديک است ووقت هم مناسبت است تا از فريب نفس
خويش ،توقف نمايم ،و مناسبت است که يک مسلمان راست شوم ،اکنون
دانستم که کاري را که باليم لزم است انجام دهم ....درساعت 11صبح
درمقابل دوشاهد ) کشيش سابق که بنام ) فادر پيتر جاكوب( بود ومحمد
عبدالرحمن ( قرار گرفته ،کلمه شهادت را اعلن
نمودم ،وبعد ازچند دقيقه خانمم نيز بعد از شنيدم
خبر اسلم ،اسلم خويش را اعلن نمود- ....
پدرم درين موضوع محافظه کا بود ،ماه هاي زيادي
انتظار نمود تا اينکه کلمه شهادت را بزبان آورد....
-آيييا اييين بزرگييترين دليييل بييه صييحت دييين مقييدس اسييلم ،حقييانيت آن
نيسيت ؟!! بعيد ازينکيه مسيلمان شييدن ميا ييک موضيوع عيادي نييه ،بلکيه هييچ
تصورنميشد که به هيج وضعيتي ما به اسلم مشرف شويم .تمامي ايين دلييل
قبلي ثابت مينمايد که دين به نزد خداوند دين اسلم است ،و مرا وادار نمييود تييا
به راه راستي بروم که خداوند اززمان ولدت ما در وجود ما فطرتا خلق نموده ،
زيرا انسان با فطرت ) توحيد ( خلق ميشود ،وفاميلش اورا يهودي ويا نصييراني
ميسازند ،اسلم آوردن من يک کار فردي نبود ،بلکه اسييلم مجمييوعي بييود کييه
من وتمامي فاميل ما سلمان شديم - .پدرم بعد ازينکه به کليسييا زييياد متمسييک
بود مسلمان شد ،ومردم را به کليسا دعوت مينمييود ،بعييد از آن خييانمم و اولد
هايم مسلمان شدند وحمد است خدايي را که ما همه را مسلمان گردانيد ،حمد
است خدايي را که ما را به اسلم هدايت نمييود ،ومييا را از امييت محمييد ) صييلي
الليييييه علييييييه وسيييييلم ( کيييييه بهيييييترين مخلوقيييييات اسيييييت گردانييييييد ..
-قلب من به محبت اسلم » محبت وحدانيت خداوند ،وايمان به اللييه متعييال ،
ارتباط گرفته ،واکنون به اسلم بسيار قوي غيرت مينمييايم ،نسييبت بييه اينکييه
22
قبل به نصرانيت ميکردم .به دعوت به اسلم آغاز نمودم ،و چهييره پيياگ اسييلم
را که من شناختم براي ديگران بيان ميدارم که اين دييين اخلق ،گذشييت ،دييين
محبت ورحمت است .
برنامه هاي دعوت به دين مقدس اسلم :اکنون شيخ يوسف استس
به کشور هاي مختلف اسلمي وغيراسلمي براي اداي مسووليتش منيحث يک
مسلمان براي دعوت به اسلم سفر مينمايد .او برنامه هاي زيادي تلويزيوني
دعوتي ،و کست هايي دارد که چهره زيباي دين مقدس اسلم را ،وتاثيز دين
اسلم را در بشريت توضيح مينمايد.
-او به اساس دعوت کميته شناسايي بااسلم کويت به آن کشورسفر نموده ،
وچند کنفرانسي در مورد دين مقدس اسلم وموقف آن از ساير اديان ،وارتباط
اسلم با ساير اديان ،ارائه نمود ،و برنامه هاي ) توقفاتي با قرآن براي
تلويزيون کويتي ( را ثبت کرد -بواسطه شيخ يوسف چهل نفر بعد از
کنفرانسي در مکسيکو مسلمان شدند ،ومرکز زماني به لرزه آمد که اين چهل
شخص با يک صدا کلمه شهادت را بزبان ميراندند وميگفتند :أشهد أن ل إله إل
الله و أشهد أن محمدا ً رسول الله(.
همچنان برادر محترم مسلمان ما وظايف ذيل را به پيش ميبرد :
نويسنده مجلة النور ازسال 1994م.
امام در زندانهای فدرالی از سال 1994م.
درنيويارک برنامه های تلويزيونی منظم دارد که بنام » اسلم امروز « نشر
ميگردد ،همچنان برنامه » دين به شگل مستقيم ازطريق تلويون .را نشر
ميکند .
همچنان معلومات درمورد اسلم را در سايت انترنتی )(islam today.com
»إسلم تودي دات كوم « نشر ميکند اين صفحه انترنتی در امريکا مشهوربوده
وخدمات خاص برای مسلمانان وغیرمسلمانان انجام ميدهد .
برنامه های دعوتی زيادی در امريکا و ديگر کشور ها دارد .هميشه کنفرانس
هايي درمورد اسلم ،درمساجد ،پايگاه های نظامی ،ومکاتب خصوصی
وعمومی ،وانستيتيوت های دييني وغير ديني ،پوهنتون ها ،زنداني هاي و
موسسات خيريه اسلمي تقديم ميدارد .قال رسول
الله ]:
»ليبلغن هذا المر ما بلغ الليل والنهار ،ول يترك الله
بيت مدر ول وبر إل أدخله الله هذا الدين بعز عزيز أو
بذل ذليل عّزا يعز الله به السلم ،وذل ً يذل به الكفر«
پيامبر ) صلي الله عليه وسلم ( ميفرمايد :اين دين به
جاهايي ميرسد که درآنجا شب وروز رسيده است ،
وخداوند هيج منزل شهري ويا اطرافي را بدون اينکه
دين خدا در آن داخل شود باقي نمي گزارد ،البته به
عزت عزتمندان وذليل شدن ذليلن ،عزتي که خداوند
ختم قصه اسلم را ميدهد و ذلتيکه نصيب کفر ميسازد حديث شريف رواه أحمد عن المقداد بن السود
يوسف استس .
23
خوب دوست عزيز مسيحی ! اکنون با خواندن اين قصه چه تصور ميکنی که
کدام راه را بايد اختيار نمود ،راهی را که اين شخصيت بزرگ اختيار نموده
بهترست ويا راه کسانيرا که از تعصب کار گرفته اند ،تصور کن اين داکتر
دانشمند چی چيزی را از دست داده ،هيچ چيز را او به حضرت مسيح ايمان
دارد ،به اين ايمان دارد که خداوند ) جل جلله( کتابهايی را فرستاده است ،
حقيقت برای چنين اشخاص نسبت به مسلمانان دو اجراست ،اجر اولی شان
ايمان شان به دين سابق ،به حضرت مسيح و اجر دوم شان ايمان به قرآن
کريم وحضرت محمد)صلی الله عليه وسلم( .
زيرا اين اشخاص زمانی حقيقت را در دين سابق ديدند به آن ايمان آورد ند
ولی زمان حقيقت را بخوبی درک نموده ودانستند که در دين سابق تغيراتی
آمده ،وانسانهاي خود خواه در آن دست زده اند به دين مقدس اسلم مشرف
شده اند .
شايد به نزد شما سوال ايجاد شود که چگونه درمسيحيت تغيير وتبديل
صورت گرفته است ؟
بهتر است عنوان پايين را بخوانيد وسپس در مورد خوب فکر کنيد .
نشأت مسيحيت )عيسويت(
نخستين نقطه را كه قرآن عظيم الشان بيييان ميييدارد اينسييت كييه دييين الهييي كييه
توسط پييامبران بيراي ميا وامتيان قبيل از ميا رسييده ،ديين مقيدس اسيلم اسيت ،
درمورد دين عيسى )عليه السلم( بايد دانست كه :اسلم دين عيسى عليييه السييلم
وحواريين )پيروانش( بود )وإذ ْ أ َوحيت إَلى ال ْحواريي َ
سوِلي َقاُلوا آ َ
مّنييا مُنوا ِبي وَب َِر ُ
نآ ِ
نأ َْ َ ِّ َ َِ ْ َ ْ ُ ِ
ن ( المائدة 111/و زماني به حواريين وحي فرستاديم كه به من و پيامبرم أيمان
َ َوا ْ
مو َ
سل ِ ُ
م ْ
شهَد ْ ب ِأن َّنا ُ
بياوريد ،آنان گفتند ايمان آورديم و شاهد باش كه ما مسلمان هستيم .
";And behold! I inspired the Disciples to have faith in Me and Mine Messenger
they said, `We have faith, and do thou bear witness that we bow to Allah as
"'.Muslims
سييى مو َ ل ُ موسى عليه السلم نيز مردم را بييه دييين اسييلم دعييوت مينمييود ) :وَقَييا َ
ن ( يونس ) 84 /موسي گفت مي َ سل ِ ِ
م ْ م ُ ن ك ُن ْت ُ ْ م ِبالل ّهِ فَعَل َي ْهِ ت َوَك ُّلوا إ ِ ْ من ْت ُ ْ
مآ َ ن ك ُن ْت ُ َْياقَوْم ِ إ ِ ْ
:اي قوم من ! هرگاه شما به خدا ايمان داشته باشيد پس بر او توكل نماييد .
Moses said: "O my people! If ye do (really) believe in Allah, then in Him put
".(your trust if ye submit (your will to His
م
هي ي ُ ن إ ِب َْرا ِمييا ك َييا َ در مورد ابراهيم عليه السلم خداونييد )جييل جللييه( ميفرمايييد َ ) :
ن ( آل عمييران 67 / كي َ م ْ
ش يرِ ِ ن ال ْ ُمي ْ ن ِ مييا ك َييا َ ما وَ َ س يل ِ ًم ْفييا ُ حِني ًن َ ن ك َييا َ صَران ِّيا وَل َك ِ ْ ي َُهودِّيا َول ن َ ْ
) ابراهيم يهودي و نصراني نبود بلكه مسلمان پاك بود و از جمله مشركان هم نبود (
Abraham was not a Jew nor yet a Christian; but he was true in Faith, and bowed
.his will to Allah's (which is Islam), and he joined not gods with Allah
ازينكه دين تمامي پيامبران از حضرت آدم )عليه السلم( تاحضييرت محمييد )صييلي
الله عليه وسلم( دين اسلم بود ،خداوند )جل جلله( مسلمانان را به ايمان بييه همييه
مهيي َل عََليى إ ِب َْرا ِ ميا أ ُن ْيزِ َل عَل َي َْنيا وَ َ ميا أ ُن ْيزِ َ من ّييا ب ِييالل ّهِ وَ َ لآ َ شان مكلف ساخته است ُ):قي ْ
م َل ُ َ
ن َرب ّهِ ْ م ْن ِ سى َوالن ّب ِّيو َ عي َ سى وَ ِ مو َ ي ُ ما أوت ِ َ ط وَ َ سَبا ِ ب َواْل ْ قو َ حاقَ وَي َعْ ُ س َ
ل وَإ ِ ْ عي َما ِ س َ
وَإ ِ ْ
24
فرقُ بي َ
ن( آل عمران ) 84/بگو من به الله تعالی و آنچه بر
مو َ
سل ِ ُ
م ْ ن لَ ُ
ه ُ ح ُ
م وَن َ ْ
من ْهُ ْ
حدٍ ِ
نأ ََْ َ نُ َ ّ
ما و آنچه بر ابراهيم ،اسماعيل ،اسحاق ،يعقوب ،اولده يعقوب ،موسي ،عيسييي
و ساير پيامبران از جانب پروردگار نازل شده است ايمان داريم ،ما دربين پييامبران
فرقي نميكنيم و به همه مسلمان هستيم ( .
Say: "We believe in Allah, and in what has been revealed to us and what was
revealed to Abraham, Isma'il, Isaac, Jacob, and the Tribes, and in (the Books) given
to Moses, Jesus, and the Prophets, from their Lord: we make no distinction between
one and another among them, and to Allah do we bow our will (in Islam
هرگاه دين همه پيامبران الهي اسييلم باشييد پييس مسيييحيت را كييه بنيييان گييذاری
نموده است ؟
درپاسخ بايد گفت )) :واژه مسيحين بالي پيروان حضرت مسيح عليه السييلم در
كنفرانس نيقيا كه درسال 325م در آسياي صغرى داير گرديد گذاشته شده است ( )
(1
________________________________________________
ينابيع المسيحية ،تاليف خواجه افندي كمال الدين ،ص 74 : -1
در كنفرانسيكه در پوهنتون گيرتون در كامبردج تحييت رياسييت اسييتاذ گياردنر داييير
گرديد يك تن از شخصيت هاي مسيحي بنام ديان انگ اين سؤال را مطييرح نمييود كييه
)آيا مسيح مؤسس دين مسيحي ميباشد؟( سپس گفت:عيسى بييراي معاصييرانش بييه
شكل يك پيامبر ظهييور نمييود ،وهيچگيياه از كليسيياي يهييودان سركشييي نكييرده ،و يييا
تغييري هم در آن نييياورده ،و كييدام نظييام مخييالف آنييرا نيييز ايجيياد نكييرده ،بلكييه بييه
استقلل روحي با قبول شريعت عصر و كشورش دعوت نمود (1) .
25
عل ْيم ٍ ِإل
ن ِ
مي ْ مييا ل َهُي ْ
م ب ِيهِ ِ ه َ
من ْي ُ ش ّ
ك ِ فوا ِفيهِ ل َ ِ
في َ خت َل َ ُ
نا ْ ن ال ّ ِ
ذي َ م وَإ ِ ّ ه ل َهُ ْ ن ُ
شب ّ َ صل َُبوهُ وَل َك ِ ْ
َ
) سخن ايشان كه ما حضرت مسيييح عيسييى پسيير نا ( النساء 157 / قي ً ُ
ما قَت َلوهُ ي َ ِ ن وَ َ ّ
ات َّباعَ الظ ّ
مريم را قتل نموده ايم ،آنان به يقين او را نكشته انييد و صييليب هييم ننمييوده مگيير اييين يييك شييبهه
برايشان بوده ،كسانيكه درين مورد اختلف نموده اند درشييك هسييتند ،در مييورد آن علييم ندارنييد ،
آنان فقط گمان هاي خويش را متابعت ميكنند ) ،حقيقت اينست كه ( او را حقيقتا قتل نكرده اند .
That they said (in boast), "We killed Christ Jesus the son of Mary, the Messenger
of Allah"; but they killed him not, nor crucified him, but so it was made to appear to
them, and those who differ therein are full of doubts, with no (certain) knowledge,
.but only conjecture to follow, for of a surety they killed him not
دوستان عزيز! قبل ازينكه من در مورد مسيحيت و عقايييد آن منحيييث يييك انسييان
بيطرف و حق طلب صحبت كنم ،و حقايقي را كه لزم است يك انسييان حييق طلييب
بداند ،و مطابق حقايق روشن مفاهيم حقيقي قرآني و انجيلي را بدانييد ،لزم اسييت
بدانيم كه انجيل جيست ؟
انجيل كه امروز بنام ) انجيل عيسى مسيح ( بزبان فارسي ترجمه شده اسييت ،و
مترجم آن در مقدمه كتاب ميگويد كه اييين انجيييل بييه دو هييزار زبييان ترجمييه گرديييده
است .
اين انجيل را كه شما مسيحيان كتاب خدا ميدانيد ،در حقيقت مجموعهء نوشته ها
و نامه هايي است كه بعد از انتقال حضرت مسيح ) عليه السييلم ( توسييط بعضييي از
اشخاصي نوشته شده كه
مشهور ترين آنها اناجيل چهار گانه است كه توسط چهار شييخص بنييام هيياي متييا ،
مرقس ،لوقا و يوحنيا ميباشيد ،ايين چهيار انجييل قسيمتي از يين كتياب را تشيكيل
ميدهد با قيمانييده ايين كتياب نيامه هياي پيولس ،يعقيوب ،پطيرس ،يوحنييا و يهيودا
ميباشد .
________________________________________________
هرگاه انسييان بييراي بييار نخسييت اييين كتيياب را بييه مطييالعه ميگيييرد ،در آغيياز بييه
تشويش بزرگي مبتل ميشود كه اين كتاب را كه پيروان آن بنام )كلم خييدا( مينامنييد ،
درحقيقت نامه ونبشته هاي اشخاصي است كه در سخنان خويش قصه هاي زنده گي
حضرت مسيح را بيان ميدارند ،كه با خواندن آن انسان به تعجب فر ورفته از خييود
ميپرسد ،آيا اين كتاب )كتابهاي متا ،مرقس ،لوقا ،يوحيا ،پولس ( و غيييره ميباشييد
و يا هم كتاب خدا .
آيا من منحيث يك باحث و پژوهشكر سخنان شخصيت هاي روحاني را بپذيرم و يييا
آنچه را فعل در كتاب مطالعه مينمايم ؟
مشكل ديگريكه براي ييك خواننييدهء بيطييرف پييدا ميشيود اينسييت كيه ايين كتياب
عيساي مسيح را داراي چنييدين شخصيييت معرفييي ميييدارد ،گيياهي او را پسيير خييدا ،
گاهي عين خدا ،گاهي پيغمبر خدا .
آنچه انسان را بيشتر قناعت ميدهد و عقل انسان را پذيرای آن ميباشد اينست كه
حضرت عيساي مسيييح يييك پيغمييبر و برگزيييده الهيي بييود كييه بييراي تكميييل رسييالت
26
موسي عليه السلم فرستاده شده است بياييد درين مورد روايات اناجيييل مختلفييه را
به مطالعه بگيريم و بعد از آن درمورد پيغمبري حضرت عيسى عليه السلم فكر كنيم
:
موضوع پيغمبربودن مسيح در اناجيل
دوستان مسيحی :هرگاه شما به کتاب بايبل ) انجيل ( منحيث يک انسان بيطييرف
وحق طلب نظر اندازيد ،خود ميبيند که انجيل به پيغمبری حضرت مسيح اقرار ميکند
ميگويد :هنگاميکه مسيح وارد اورشليم ) بيت المقدس( ميشييود ومييردم اورا بييه نييام
پيغمبرميشناسند .خوب بهترست درين مورد بازهم بايبل )انجيل متى ( را بيياز نمييوده
اين حقيقت را بخوبی مشاهده نماييم ) :مردم ازجلو وازپشت سر حركت ميكردند و
فرياد مي زدند ) خوش آمده اي پسيير داود پادشيياه ! مبييارك بيياد كسييي كيه بييه اسييم
خداوند مي آيد خداي بزرگ اورا مبارك سازد .وقتي او وارد اورشليم شد ،تمام شهر
به هيچيان آميد ميردم ميي پرسييدند ايين ميرد كيسيت جيواب ميشينيدند ) اوعيسياي
پيغمبراست از ناصرهء جليل ( متى 11- 10 -9 /21
دوست عزيز اگرشما به انجيل مييتى ايمييان داريييد ،پييس نظيير تييان در مييورد اييين
عبارت )اوعيساي پيغمبراست از ناصرهء جليل( چيست ؟ شما خود قضاوت كنيد .
يک انسان بيطرف ميگويد :ازينکه در انجيل گاهی عيسييا را پسييرخدا وگيياهی هييم
پيامبرخوانده است ،بناء از ييين ثييابت ميشييود کييه در انجيييل تنيياقض و اختلف وجييود
دارد ،وهرگيياه اييين موضييوع را بييه خييدا نسييبت دهيييم و بگييوييم اييين انجيييل بييا اييين
اختلفاتش کلم خداوند است ،درحقيقت خدا را متهم نموده ايم ،زيرا خييدا درکتيياب
خود ،گاهی او را پسر وگاهی هم پيامبرمعرفی ميکند ،آيا به اين آيت ايمان بياوريم ،
وبگوييم که عيسا پيامبراست ،ويا به آيات ديگری که ميگويند عيسا خدا ويا پسر خييدا
ست ،کدام را عقيييده کنيييم ،واگيير منحيييث يييک انسييان خييدا پرسييت عقيييده کنيييم ،
ميگوييم :خداوند بزرگ که عالم به همه اموراست هيچگيياهی اشييتباه نميکنييد ،پييس
حقيقت چيست ،دو امرشده ميتواند که يا موضوع خدا بودن مسيييح در داخييل انجيييل
شده است ،که اين به حقيقت نزديک است ،ويا اينکه اين آيت انجيل که به پيغمبری
عيسی دللت ميکند ،در انجيل داخل شده است که درصييورت اقييرار بييه اييين انجيييل
تغيير داده شده ،وسخنان اضافی در او آورده شده است ،ولی درينجا يييک حقيقييت
ثابت ميگردد وآن اينکه انجيييل را نميتييوان مطلقييا انکييار نمييود ،زيييرا دربسييا از آيييات
انجيل که دست انسانها به آن نرسيده است ،همان حقيقت اصلی موجييود اسييت ،و
آن اينکه عيسای مسيح رسول وپيغمبرخداست ،درين هييم حکمييت خداونييد اسييت تييا
انسانهای عاقل و دانشمند را که با عقل ودانش خود بدون تعصب اين قسمت انجيييل
را ميخواند ،سپس به حقيقت قرآنی که درين مورد صراحت دارد تسليم ميگردد :
لقرآن عظيم الشان در مورد شخصيت عيسى عليه السييلم ميفرمايييد ):وَإ ِذ ْ قَييا َ
ة
ن الت ّوَْرا ِ م َن ي َد َيّ ِ صد ًّقا ل ِ َ
ما ب َي ْ َ م َم ُ ل الل ّهِ إ ِل َي ْك ُ ْ
سو ُ سَراِئي َ
ل إ ِّني َر ُ م َياب َِني إ ِ ْ
مْري َ َ
ن َسى اب ْ ُ عي َ ِ
ُ
ت قَييالوا هَي َ ْ َ َ ْ
حٌر
سي ْذا ِ م ِبالب َي ّن َييا ِ
جيياَءهُ ْمييا َ ميد ُ فَل ّح َ
هأ ْ م ُسي ُ
دي ا ْ ن ب َعْ ِم ْل ي َأِتي ِ سو ٍ مب َ ّ
شًرا ب َِر ُ وَ ُ
ن( الصف 6/ مِبي ٌ ُ
And remember, Jesus, the son of Mary, said: "O Children of Israel! I am the
Messenger of Allah (sent) to you, confirming the Law (which came) before me, and
27
"giving Glad Tidings of a Messenger to come after me, whose name shall be Ahmad.
"!But when he came to them with Clear Signs they said, "This is evident sorcery
مسيحی عزيز :هر گاه در مورد نص قرآن و نص انجيل فکرنما يی خييواهی يييافت
که حضرت مسيح عليه السلم پيامبر خداست .
28
بنده گان بيچاره ام را اذيت مينمايي و چييرا عنيياد و دشييمني ات را بييا اييين مظلومييان
اعلن نموده اي و آنان را به خاك و خون ميكشاني ؟ پرسيدم :حضرت تان كي و از
بنده چي ميخواهيد ؟ گفت :من عيساي مسيح هستم كه خييداي انسيانها و پسير خيدا
ميباشم و اكنون در پهلوي پدرم نشسته ام و احوال بنده گان را مراقبت ميكنييم .ميين
با او تعهد نمودم كه منبعد بنده گييانش را ازيييت نميكنييم و خييودم نيييز تييوبه نمييوده در
زمره بنده گان او در آمدم .
پولس ادعا نمود كه حضرت عيسى) عليه السلم( پيييامبر الهييي نبييوده بلكييه پسيير
خداست ،و ازينكه پسر خدا با ميين صييحبت نمييود بنيياء خييدا بجييز پيييامبران بييا كسييي
ديگري صحبت نميكند و من هم اكنيون پييامبر هسيتم ،پيولس يهيودي بيدين طريقيه
ادعاي نبوت نمود ،و يك سلسله از عقايد را در دين داخل نمييود كيه حضيرت عيسيى
)عليه السلم( از آن بري بوده و ميباشد .
شايد در فکر شما چنين خطور نمايييد کييه اييين قصييه را شييايد دشييمنان مسيييحيت
ساخته اند ،وياهم شايد مرا متهم کنيد کييه اييين قصييه را خييودت اخييتراع نمييوده ای ،
وياهم ازکتاب کدام مسلمان گرفته باشی ،من اين سخنان را از کتاب بايبل خود تان
گرفته ام ،وشما هييم بياييييد ايين حقيقييت را از خييود کتيياب بايبييل مطييالعه نمياييم ،
وسپس فکر کنيم که اين قصه چقدر واقعيت دارد .
من نويسنده اين متن که اکنون بييالی کمپيييوترم نشسييته ام کتييابی را در مقييابلم
ميبينم که به زبان فارسی ترجمه شده است ،من اييين کتيياب را ازيکتيين از دوسييتانم
که همسايه ام ميباشد وکتابفروشی دارد بنام شيراحمد بدست آوردم ،اين کتيياب بييه
نام )انجيل عيسای مسيح( عنوان دارد که ذر تحت آن نوشته شده ) ترجمه تفسيری(
.در مقدمه کتاب که بنام ) پيشگفتار( است نوشته اند که :
انجيل عيسی مسيح تا بحال به بيش از دو هزار زبان و گييويش ترجمييه شييده و در
دسترس خواننده گان از نژاد های مختلف دنيا قرار گرفته است ...اين متن کييه حييال
در دست شما ست سومين ترجمه انجيل به زبان فارسی است کد
اکنون صفحه 166اين کتاب را باز نمودم ،درينجا در بييالی صييفحه نوشييته اسييت
اعمال رسولن و دروسط صفحه عنوانی را تحت ) پولس دشمن مسيح ،پيرو مسيح
ميشود(
)) واما پولس که از تهديد وکشتار پيروان مسيح هيچ کوتاهی نميکييرد ،نييزد کيياهن
اعظم اورشليم رفت واز او معرفيی نيامه هيايی خطياب بيه کنيسيه و عبادتگياه هيای
دمشق ،پايتخت سوريه خواست تا ايشان با او در امر دستگيری پيؤوان عيسی ،چييه
مرد وچه زن ،همکاری کنند و او بتواند ايشان را دست بسته به اورشليم بياورد .
3پس او رهسپارشد ،در راه ،در نزديکی دمشق ،ناگهان نوری خيره کننده از
ي شيينيد کييه بييه او
آسمان گرداگرد پولس تابيد 4 ،بطوری کييه برزمييين افتيياد و صييدا ِ
ميگفت پولس ،پولس ،چرا اينقدرمرا رنج ميدهی ؟
5پولس پرسيد :آقا شما کيستيد ؟ آن صدا جواب داد :من عيسی هستم ،همييان
کسی که تو به اوآزار می رسانی ! اکنون بر خيز بييه شييهر بييرو ومنتظيير دسييتور ميين
باش ...آنگاه به کنيسه های يهود ((
پولس چرا چنين ادعا نمييود ؟ بييرای اينکييه عقيييدهء توحيييد را بييه بييه تثليييث )سييه
خدايی( تبديل نمايد ،عقيده پدر ،پسر وروح القدس .
29
اکنون شما خود تان درين مورد فکر کنيد که آيا ممکيين اسييت کييه خييدای يگييانه از
سه بخش تشکيل شده باشد ،وهمين علت است کييه بسييياری از مسيييحيان دانشييمند
ازين عقيده رنج برده بالخره عقيده توحيد ويکتا پرستی دين اسلم را که دين تميامی
پيامبران است پذيرفته اند .
30
پولس خواست تا عقيدهء توحيد را متزلزل سازد ،زيرا اصل عقيييده يکتييا پرسييتی
است ،وزمانی انسان از يکتا پرستی دور شد ،مشرک ميشود ،وبييه خداونييد متعييال
)جل جلله( شريکانی را ميسازد ،خييواه اييين شييريکان ،پسييرخدا گفتييه شييوند ،روح
القدس باشد ،وياهم کدام بت و مجسمه .
پولس خداي يکتا را مانند انسانها ساخت ،اورا به داشتن پسيير متهييم نمييود .و بييا
گذشت زمان مثل اميروز مييبينيم کيه شيما مسييحيان محيترم ،خداونيد متعيال )جيل
جلله( را فراموش نموده ،صرف حضييرت مسيييح را بييا نشييان صييليب اش پرسييتش
ميکنيد .
درينجا به گونه مثال ميتوان بعضي از نصوص بايبل را نقل نمود :
در انجيييل يوحنييا بيياب هفييدهم آمييده اسييت )خييدا پييدر عيسييى اسييت و عيسييى
پسرگرامي خدا است( در رسالهء اعمال رسولن بيياب نهييم آيييت ششييم آمييده ) :نييه
بلكه خدا همان خود عيساست .شائول گفت :خداوندا توكيستي ؟ خداوند كفت ميين
آن عيسا هستم (
انجيل متى فصل سوم آيت شييانزدهم آمييده اسييت ) :امييا عيسييا چييون تعميييد
يافت فورا از آب برآمد و روح خدا را ديد كه مثل كبوتري نزول كرده و بروي مي آيييد
أنگاه ندايي از آسمان رسيد كه :اينست پسر گرامي من كه از او خشنودم (
در رساله روميان باب پانزدهم آيت هفتم آمده ) بنابرين يكدل و يكزبان خدا و پدر
خداوند ما عيسا را تمجيد كنيد (
در رساله غلطيان باب چهارم آيت چهارم ذكراست ) :لكن چييون زمييان بييه كمييال
رسيد خدا پسر خود را فرستاد كه از زن زاييده شد (
بدين شكل پولس يهودي آنانرا به شرك كشييانيد ،پيييامبر خييدا را بنييام پسيير خييدا
قلمداد نمود ه او را شريك سلطنت الهي نمود و آهسته آهسته نشان صليب را چنان
در بين آنان بخش نمود كه حال اكثريت آنان نام خداونييد يكتييا را بزبييان نييياورده همييه
عيسياي مسييح را ميپرسيتند ،كليسيا را از حيالت اوليي اش تغييير داده و بيه عيوض
عبادت خداوند يكتا به عبادت حضيرت عيسيا مبييدل نميوده و مجسيمه بييه دار آويختيه
شده عيساي مسيح را بداخل كليسا نمودند .
ادعاي پولس توسط موحدين )حواريين عيسى عليييه السييلم ( مييورد انتقيياد قييرار
گرفت وخلف ميان مؤمنان موحدو پيييروان پييولس آغيياز يييافت ،و چنييدين سييال دوام
نمود و آريوس موحد يكي از معترضين عقيدهء تثليث ) سه خدايي( بود و سرسييختانه
بييا كليسييا مبييارزه مينمييود وازينكييه پيييروان پييولس بييه اسيياس نيرنييگ هييايش دييين را
مخصوص خدا و دوليت را مخصييوص امپراطيور ميدانسييتند و بيراي امپراطيور دسييت
آزادي براي قانون گذاري و برده سازي داده بودند امپراطوران وقت نيز بييراي منييافع
خود پيروان پولس را تاييد مينمودند وزمانيكه اين خلفات و گفتگو ها بييين موحييدين و
پيروان پولس جريان داشت امپراطور وقت با مشوره پولسيان كنفرانييس بزرگييي را
داير نموده و از همه خواست تا با اسناد دست داشته خويش براي اثبات عقيده شان
در ين كنفرانس اشتراك نمايند تا در نهايت تصميم قطعي اتخاذ گردد .
موحدين مؤمن نسخ اصلي انجيل را با خود اخذ نموده بييراي اثبييات اينكييه خداونييد
يكي و يگانه اسييت شييريك و ماننييد نداشييته از پييدر ،پسيير ،وشييريك مييبرا ميباشييد و
حضرت عيسا )عليه السلم( پيامبر خدا و مخلوق ميباشد و دين عيسا )عليه السييلم(
31
همان ديني است كييه بييراي آدم و ابراهيييم )عليهمييا السييلم( وحييي گرديييده اسييت در
كنفراس حاضر گرديدند ،پيروان پولس نيز براي دفاع از عقيده مشركانه سه خدايي
درين كنفرانس شركت ورزيدند أين كنفرانس كييه بنييام كنفرانييس نيقيييه ) نيكايييا ( در
تاريخ ذكراست ،برياست امپراطور وقييت و اراكييين حكييومتش داييير گرديييد و بعييد از
بحث و مناقشه امپراطور كه قبل توسط پيروان پولس پلن شده بود فيصله نمود كييه
تمام اسناد دست داشته موحدين كه نسخ اصلي انجيل است حريق گييردد و موحييدين
دانشمنديكه براي دفاع از عقيده توحيد درين مجلس هستند همه در سالون كنفرانس
اعدام گردند و بعد از قتل موحدين و حريق نمودن نسخ انجيل فيصله نمودند كيه بعييد
ازين دين امپراطوري همان عقيده پولسي بوده وبه سه خدايي رسما اعتراف نمودند
كه در قسمتي از قطعنامه آمده است :
) ما ايمان داريم به خداي واحد پدر قادر مطلق خالق همه چيزهاي ديدني و نا
ديدني و به خداوند واحد عيساي مسيح پسرخدا مولود از پدر يگييانه ،مولييودي كييه از
ذات پدر است خدا ازخدا نور از نور ،خداي حقيقي از خداي حقيقي كه مولود اسييت
نه مخلوق (
32
اكنون شما منحيث يك انسان عاقل بكوييد كه آيا عقل شما ميبذيرد كه خالق يكتييا
از سه عنصر تقسيم كردد و باز بسرو بدر يكي باشند ؟ و لي درمقابل دييين مقييدس
اسلم مردم را به عبادت خداي واحدي دعوت مينمايد كه يكتا و و ل شريك است كه
از فرزند ،والدين ،شريك و مانند كامل منزه و مبرا ميباشد .
َ ل هُو الل ّ َ
ح يد ٌ الخلص 4 -1 / وا أ َ
ف ً ن لَ ُ
ه كُ ُ م ُيول َد ْوَل َ ْ
م ي َك ُ ْ م ي َل ِد ْ وَل َ ْ
مد ُ ل َ ْ
ص َ حد ٌ الل ّ ُ
ه ال ّ هأ َُ قُ ْ َ
ترجمه انكليسي :
Allah, the Eternal, Absolute; He begetteth not, nor is He begotten; And there is
;none like unto Him. Say: He is Allah, the One and Only
- 2مسأله صلب حضرت مسيح )عليه السلم( :عيسيييوي
ها معتقدند كه انسانها ملعون بودند و خداوند پدر)الله( براي بخشييايش گناهييان بنييده
گييان پسييرش را )عيسييای مسيييح( را بييه شييكل بشيير فرسييتاد ،او را از )لهييوت بييه
ناسوت( يعني از الوهيت به انسانيت تغيير داد ،سپس آن خدا ی پسيير)عيسييی( خييود
را قرباني بشر نمود ،به صليب كشانيده شد تا گناهان انسانها عفو گردد عيسييا خييود
را فدا كرد ومسيحيان او را بنام )عيساي فديه( ميشناسند.
آنان حضرت عيساي مسيح)عليه السلم( را به الييوهيت پييذيرفته اورا ميپرسييتند و
مهرباني اش را چنين ثابت ميكنند كه پسرخدا بخاطر ما جان شيييرين خييود را قربييان
نمود ولي متأسفانه متوجه اين نقطه نشده اند و يا نميخواهند بدانند كه با چنين ادعييا
حضرت مسيح را مظلوم و لي خداوند متعال )جييل جللييه( را كييه پييدر عيسييا مينامنييد
متهم به قتل ميدارند ،وسخنان شان بدين مفهوم است كه پدر قاتل پسر اسييت پييدر
قدرتمند ميبيند که پسرش کشته ميشود و بردستان ،پييا هييا و سيياير اعضيياي بييدنش
ميخ هاي آهنين كوبيده ميشود بالي صليب اعدام ميگردد خون ازبدنش جاري ميشود
و وبا وجود قدرت کامل ايين وحشييت و قتييل را مشيياهده نمييوده و بييراي بخشييايش
گناهان بشر خاموش بوده و به تصور آنان بايد چنين خونريزي صييورت گيييرد تييا عفييو
نصيب بشر گردد .در ين حالت مسيحيان بايد سؤالت ذيل را پاسخ گويند :
جرا بشر گناهكار و ملعون باشند ؟ آنان پاسخ ميدهنييد كييه بييه اسيياس خطيياي آدم
وهمسرش همه اولد آدم مييورد لعنييت قييرار گرفتييه بودنييد و عيسيياي مسيييح خييود را
قرباني اين لعنت بشري نمود تا با صليبش بشر ازين لعنت عفو گردند .بييا فهميييدن
اين جواب باز عاقل خواهد پرسيد :آيا اين عقيييده عييدالت خداونييد عالميييان را مييورد
شك قرار نميدهد زيرا عاقلن خواهند پرسيد كه يييك طفييل معصييوميكه از ميادر تولييد
ميگردد وهيچ گناهي هييم نكييرده چييرا بايييد ملعييون باشييد و چيرا خداونييد او را ملعييون
وگنهگار خلق كند و باز پسرش را براي بخشايش گناهان او بفرستد .
واگرجريمه نياکانش برايش داده ميشود نيز غير عادلنه اسييت زيييرا ميين بييه گنيياه
نياكانم چرا مؤاخذه شوم ؟ آيا من بالي آنها قدرت داشتم که مانع شان شييوم ،ويييا
هم با آنان همکار باشم ؟ ،آيا نياكان من اتباع من بودند ،و آيا من شييريك جييرم آنهييا
هستم ؟ صرف بخياطر اينكيه مين از اولده ييك گناهكيار هسيتم باييد لعنيت شيوم ؟
وهرگاه آنان گناهکار بودند من که عريضه نکرده بودم که مرا درمنييزل گناهکييار خلييق
کن .
اين سخن را هيج محكمه و عدالتي نميپذيرد كه اولد بخاطر نياكان مجازات گردند
،ملعون باشند ،و باز عدالت الهي فرق كلي از عدالت و محكمه انسانها دارد ،ولييي
33
جييواب اييين همييه سييؤالت را قييرآن كريييم ارائه ميييدارد كييه ) َول تـييزُِر َوازَِرةٌ وِْزَر
رى ( النعام 164 / أُ ْ
خيي َ
"..no bearer of burdens can bear the burden of another
هيچ كسي گناه ديگران را متحمل نميشود ،يعني اولد به گناه پدر و نياكان خويش
محاسبه نميشوند .
بناء هيچ کسی در اصل خلقت گناهکار وملعون نيست ونبوده است ،خداوند همييه
انسانها را در اصل بييا ايمييان فطيير ی ،پيياک و نظيييف خلييق مينمايييد ،وپيامبراسييلم
ميفرمايد :
سؤال :عيساي مسيح بعد از خلقت بشيير تقريبييا بعييد از زميان بسيييار طويييل بييه
زمين آمد آيا كسانيكه قبل از صلب مسييح ) از زميان آدم تيا عيسيي( در دنييا بودنيد
همه ملعون مردند ؟ چرا آنها بايد گناه ديگران متحمل شييوند؟ آيييا اييين نييوع عقيييده
ظلم بزرگي را به خداوند نسبت نميدهد ؟
هرگاه کسی به اين سخن قناعت کند که بشر لعنت شده بودند ،گناهکييار بودنييد ،
وخداوند پسرخود ) عيسای مسيح ( را برای نجات آنان از فرستاد ،او خود را قربانی
نمود ،و پيروان مسيح از لعنت نجات يافتنييد ،خييوب کسييانيکه قبييل از مسيييح بودنييد
مسير آنان چی خواهد بود ،به اساس اين عقيده همهء آنان ملعييون مردنييد ،آيييا اييين
ظلم نيست که مليون و مليارد ها انسانی کييه قبييل از مسيييح زنييده گييی کردنييد همييه
ملعون خلق شوند ،وملعون بميرند ،اگرحقيقت همين است که شما ميگوييييد ،پييس
عيسای مسيح بر بسياری مردمان ظلم نموده اسييت ،زيييرا او قبييل ازييين وقييت بايييد
ميامد و تمام بشريت را از لعنييت نجييات ميييداد ،در ييين اعتقياد هييم نسييبت ظلييم بييه
خداوند متعال ميشود ،که بشريت را ملعون خلق نمود ،وهم نسبت ظلم به عيسييای
مسيح ميشود که ناوقت آمده ،وبسياری از مردم را که قبل از صليب وی بودند ،بييه
همان لعنت گذاشت ،وسالها منتظر ماند ،تا مليارد ها انسان به لعنت بميرند .
به نظر يک محقق بيطرف اين نوع عقيده كامل مخالف عييدالت الهييي بييوده زيييرا
قران كريم بهترين عقيده را براي مؤمنييان بيييان داشييته اسييت كييه )ول تييزر وازر وزر
أخرى( يعني گناه هيچ كس بر كس ديگري تحميييل نميكييردد .ومطييابق اييين عقيييده
معقييول هيير كسييي مسييؤوليت افكييار و اعتقييادات خييويش را دارا ميباشييد حضييرت
ابراهيم عليه السلم پيامبر خدابود ولي بييدرش آزر كييافر و بييت پرسييت بييود .اييين
نقطه حقيقت بسيار مهمي را ثييابت ميكنييد كييه هركسييي مسييؤول اعمييال خييود بييوده
هيچگاهي ايمان پسر بخاطر كفير پيدر رد نميشيود و يياهم هيچگياهي پسيران بخياطر
خطاي پدران مورد لعنت قرار نميگيرند .
پدرخويش شو اگر مردی پشت نام پدر چی ميگردی
سوال :آيا با اين ادعا كييه خداونييد پسييرش را بييراي بخشييودن انسييانها بييه دسييت
يهودان انداخت تا اورا بكشند و بدار بياويزند تهمتي بزرگييي بيير خداونييد )جييل جللييه(
نميشود ؟ زيرا او ميتوانست مانع قتييل يگييانه فرزنييدش گييردد ولييی بييرای بخشييايش
گناهان بشر بدين جنايت رضايت نمود .
سوال :آيا خداوند نميتوانست كه بدون خونريزي عيساي مسيييح ،گناهييان بشيير را
ببخشد ،شما ميگوييد كه خداوند مهربان است كجاسييت مهربيياني خداونييد در هنگييام
قتل عيساي مسيح البته به عقيده خود تان .
34
زيرا خدای مهربان ميتوانست که گناهان بشر را که هيييچ گنيياهی هييم نکييرده انييد ،
وخود خدا آنانرا را ملعون خلق نموده است ،بييدون خييونريزی و آنهييم يگييانه پسييرش
ببخشد ،البته که ميتوانست ،پس چرا نکرد ؟ درينجا مشکل ظلم ايجاد ميشود .
بهتراينست که به کتاب های الهی رجوع کنييم وايين اعتقياداتي را کييه سييبب شييک
ونسبت ظلم به خداوند ميشود ،رهيا کنيييم ،و مطيابق حقيقييت قرآنيی بييدين عقييده
باشيم که تمام بشريت با ايمان فطری پيياک وبييدون گنيياه خلييق ميشييوند ،وتييا زمييان
جوانی هيچ مسووليتی ندارنييد ،وهرگيياه جييوان شييدند ،بييرای خييود عقيييده را اختيييار
ميکنند ،وهمان عقيده زمان جوانی آنان کييه بييدون جييبرو اکييراه باشييد ،مييورد قبييول
است .
خداوند برای همه اختيييار داده تييا راه حييق را بپذيرنييد ،بييرای شييان عقييل داده تييا
حقيقت را درک نمايند ،وبه اين اساس ،حتا گناهانيکه بييدون اختيييار انسييان ازدسييت
انسان سر ميزند ،مجازاتی ندارد .
سوال :اگر بشر ملعون هستند پس آن ملعونان بايد با کشتن يک بيگناه عفوشوند
يعنی )گناه را با گناه شستن (آيا اين سخن دور از انصاف وعدالت نيست ؟
سوال :شما عقيده داريد که عيسای مسيح پس از سه روز دوباره زنده شد و بييه
آسمانها رفت درين سه روز يا اينکه جهان خدايی نداشت و يا اينکييه يييک عنصييری از
خدايان سه گانه مرده بود سوال :آييا عقيل ميپيذيرد خيداييرا عبيادت كنييم كيه بشير
بتواند او را به صليب بكشاند ؟
سوال :شما ميگوييد كه خداي يكتا از سييه عنصيير ) پييدر – پسيير – روح القييدس (
تشكيل شده آيا اين بدين معنا نيست كييه خييداي تييان از سييه عنصيير ) خييداي قاتييل –
خداي مقتول – وروح القدس باشد ( سوال :آيا اين عقيده نسبت ظلم را به خداونييد
جواز نميدارد ؟
يادداشت :شايد بعضي از مسيحيان بگويند كه حضرت مسيييح را پييدرش نييه بلكييه
دشمنان خدا )يهودان ( به صيليب آويختنيد بيا قبيول ايين سيخن بيازهم سيوال چنيين
مطرح ميشود :اگر يك رئيس جمهور بخاطر بخشييايش گناهييان رعيتييش پسييرش را
بدست دشمنانش تسليم نمايد تا اورا بكشييند و كشييتن او سييبب عفييو عمييومي قييرار
گيرد در حاليكه اييين رئيييس جمهييور آنقييدر مقتييدر باشييد كييه بتوانييد بييدون تسييليمی
پسرش به دشمنان مردم را عفو کند ولي بازهم پسر يكدانه خويش را به خون كشد
مردم چه حكم مينمايند حتما اين رئيس جمهور را قاتييل و ظييالم مينامنييد زيييرا نفييس
ظالمش بدون ريختن خون آن مظلوم تسکين نميگرديد و براي بخشيدن مييردم حتمييا
بايد خون جاری گردد هرگاه مردم در مورد بشر چنين قضيياوت ميکننييد پييس چگييونه
اين نسبت به خداوند جهان داده ميشود أيا اين عقيده تجاوزي بر ذات خداوند متعييال
نيست ؟ تعال شأنه عما يقولون
حقيقت اينست كه قرآن ميفرمايد ) :قل هوالله احد ،الله الصمد ،لم يلد و لييم
يولد و يلم يكن له كفوا احد (
Allah, the Eternal, Absolute; He begetteth not, nor is He begotten; And there is
none like unto Him. Say: He is Allah, the One and Only
35
ح ُ سيي ِ م َ ْ ميا ال َ ّ حيقّ إ ِن َ ْ قوُلوا عََلى الّليهِ ِإل ال ُ َ م َول ت ْ ُ ب ل ت َغُْلوا ِفي ِدين ِك ِ ل الك َِتا ْ ) يا اه
ّ َ ْ َ َ ّ
ه
ِ ِ سيل ُ مُنوا ب ِيياللهِ وَُر ِ ه فَييآ ُ من ْي ِ ح ٌ م وَُرو َ َ مْري َ ها إ ِلى َ قا َ ه أل ُ ُ متَ ِ ل اللهِ وَكل ُ سو ُ م َر َ َ مْري َ ن ُ ْ سى اب َ عي ِ
مييا فِييي َ َ َ ُ َ َ ّ ُ َ ٌ َ قولوا َثلث ُ
َ ه ُ ه وَلد ٌ ل ي ُ نل َ ن ي َكو ْ هأ ُ َ حان َ ْ سب ُ ٌ حد ِ ه َوا ٌ ه إ ِل ُ ما الل َ ّ م إ ِن ْ خي ًْرا لك َ ة انت َُهوا ُ َ َول ت
(171) / كيل النساء ً ِ َفى ِباللهِ و ّ َ
َ ض وَك ِ ما ِفي الْر َ َت و ِ ماَوا َ س ّ ال
O People of the Book! commit no excesses in your religion: nor say of Allah
aught but the truth. Christ Jesus the son of Mary was (no more than) A Messenger of
Allah, and His Word, which He bestowed on Mary, and a Spirit proceeding from
Him: so believe in Allah and His Messengers. Say not "Trinity": desist: it will be
better for you: for Allah is One God: glory be to Him: (far Exalted is He) above
having a son. To Him belong all things in the heavens and on earth. And enough is
.Allah as a Disposer of affairs
َ َ مت ِييي عَل َي ْي
ك ب ِيُروِح َ ّ ك إ ِذ ْ أي ّييدت َ ِ علييى َوال ِيد َت َ َك و َ ْم اذ ْك ُيْر ن ِع َ َ مْري َ ن َ ْ سى اب َ عي ِ ه َيا ُ ّ ل الل َ إ ِذ ْ َقا
ْ ل وَإ ِذ َ جي ِ لن ِ ْ ة َوالت ّوَْراةَ َوا َ م َ ْ حك ِ ْ ب َوال َ ك ال ْك َِتا َ ُ مت ْ ّ مهْدِ وَك َهًْل وَإ ِذ ْ عَل َ ْ س ِفي ال َ م الّنا ُ ّ س ت ُك َل ِ ُ قد ُ ْ ال
َ
ه َ مي َ ْ ن ط َْييًرا ِبيإ ِذ ِْني وَت ُب ْيرِئُ اْلك ُ خ ِفيَهيا فَت َك ُييو ُ في ُ ن ك َهَي ْئ َةِ الط ّي ْيرِ ِبيإ ِذ ِْني فََتن ِ ن الطي
ّ ْ م ِ ُخل ُق ْ َت
َ
م ْ جئ ْت َهُيِ ْ ك إ ِذ َ ل عَن ْي َ س يَراِئي ْ ِ ت ب َن ِييي إ ُ في ْ ف َ َ م يوَْتى ب ِيإ ِذ ِْني وَإ ِذ ْ ك َ ْ ج ال ُ ِخ ير ْ ُ ص ب ِيإ ِذ ِْني وَإ ِذ ْ ت َ َواْلب ْيَر
(110)/ٌ مِبين المائده ُ حٌر ْ س ِ ذا إ ِّل َ َن ه ْ ِم إ ْ ُمن ْه ِ فُروا َ َن ك َ ذي ِ ّ ل ال َ قا َ َت ف ِ ِبال ْب َي َّنا
Then will Allah say: "O Jesus the son of Mary! recount My : ترجمه انكليسي
favour to thee and to thy mother. Behold! I strengthened thee with the holy spirit, so
that thou didst speak to the people in childhood and in maturity. Behold! I taught
thee the Book and Wisdom, the Law and the Gospel. And behold! thou makest out
of clay, as it were, the figure of a bird, by My leave, and thou breathest into it, and it
becometh a bird by My leave, and thou healest those born blind, and the lepers, by
My leave. And behold! thou bringest forth the dead by My leave. And behold! I did
restrain the Children of Israel from (violence to) thee when thou didst show them the
Clear Signs, and the unbelievers among them said: `This is nothing but evident
'.magic
ّ َ َ ْ ُ َ ْ َ
ن ْ مي ِ ض يلوا َ ْ واَء قَ يوْم ٍ قَ يد َ ْحقّ وَل ت َت ّب ُِعوا أه َ م غَي َْر ال ْ ُ ب ل ت َغْلوا ِفي ِدين ِك ِ ل الك َِتا َ ْل َياأه ْ ُق
ّ ّ َ
(77)/ ل المائدة ِ سِبي ّ واِء ال َ س َ ن ْ َضلوا ع َ َضلوا ك َِثيًرا و َ ل وَأ ُ ْ قَب
َ َ ُ شَر َ ّ ْ ّ َ َ
ًمييوَد ّة َ م ْ ُن أقَْرب َه ّ َ جد ِ َ كوا وَلت ْ نأ َ ذي ِ مُنوا الي َُهود َ َوال َ نآ َ ذي ِ داوَةً ل ِل َ َس ع ِ شد ّ الّنا َ نأ ّ َ جد ِ َ لت
َ َ
ن َ ست َك ْب ُِرو ْ َ م َل ي ْ ُن وَُرهَْباًنا وَأن ّه َ سي ِ سي ّ ِم ق ْ ُمن ْه ِ ن ّ ك ب ِأ َ ِ صاَرى ذ َل َ َ ن َقاُلوا إ ِّنا ن َ ذي ِ ّ مُنوا ال َ نآ َ ذي ِ ّ ل ِل
(82)/ المائدة
Strongest among men in enmity to the Believers wilt thou find the Jews and
Pagans; and nearest among them in love to the Believers wilt thou find those who
say, "We are Christians": because amongst these are men devoted to learning and
men who have renounced the world, and they are not arrogant
37
خويش را از عدم فهم بعضي از عقايد دين مسيحيت ابييراز نمييود ه و هريييك را چنييين
بيان داشت :
من نتوانستم در تمام عمر خويش حقيقت اين عقيده مسيحيت را درك نمايم كييه
اين عالم منظم را سه خدا ) پدر – پسر – وروح قدس ( است ،در حاليكه در جوامييع
بشري ديده نشده كه در يك ملك دو سلطان و يا در يك جمهوريت دو رئيييس جمهييور
بگنجند .و يا اينكه عقيده نماييم که خدای جهانيان دارای پسر باشييد و سييپس چطييور
اين خداي پيدر برخاسته و براي بخشايش گناهان انسانها پسر يگدانه خييويش را قتييل
نمايد آيا نميتوانست بدون چنين جريمهءبشر را ببخشد .
اين خانم اضافه نمود كه با مطالعه قرآن عظيييم الشييان در يييافتم كييه اييين جهييان
پيهناور را خدايان نه بلكه خداي واحدي است }لوكان فيهما آلهة إل الله لفسدتا{ اگر
درين زمين و آسمان خداياني بجز خداوند يكتا وجود ميداشتند زمين و آسييمان فاسييد
ميشدند .يعني اين نظم كنوني به علت اختلفات ايشان وجود نميداشت.
اين آيه قراني در حقيقت جواب هزاران سؤال اين خانم مدهوش را حل نمود و او
را به يكتاپرستي وادار نمود زيرا عقيدهء توحيديكه تماما پيامبران بييدان معتقييد بودنييد
مطابق عقل و منطق است و هرانسان سالم العقل و حقپال آنرا درك مينمايد.
او ميگويد :فهم عقيده توحيد مرا به اسلم كشاند ،زيرا عقيده تثليث )سه خييدائي(
اساس معقولنه نداشته مغاير منطق علمي بشر ميباشييد .يعنييي اينكييه چگييونه خييالق
اسمانها وزمين محتاج فرزند باشد زيرا اين انسان است كه علقمند فرزنييد اسييت تييا
عصاي پيري و ناتواني اش گردد ولي خالق قدرتمند مجه نيازي به فرزند دارد؟
و سوره اخلص } قل هو الله احد الله الصمد لم يلد و لم يولد و لم يكن له كفوا
احد {
ره كشاي مشكلت عقدي اوست زيرا خداوند يكي است ،بي نياز اسييت ،فرزنييدي
ندارد از كسي زاده نشده است و هيچ كسي با او همتا نيست.
ان خانم ميگويد :فهم درست عقيده توحيد كه با عقل بشر و نظييم عييالم موافييق
است مرا به دين مقدس اسلم كشاند .
-2اين خانم ميگويد كه بعضی از احكييام مسيييحيت ذهنييم را مغشييوش نمييو د ه
بود كه دين الهی جرا نكاح با زن طلق شده را زنا ميبندارد ،ايا زن بيحاره كه يك بار
طلق شده حق ندارد كه دو باره زنده كی جديدی را به شكل مشروع ان اغيياز نمايييد
ولی او در يافت دين مقدس اسلم برای زن شوهر مرده و طلق شده يكسان حقوق
داده او را برای اغاز زنده كی جديد با مرد دلخواه اش تشويق ميدارد .
او ميگويد :حكم دينی مسييحيت دوری از زن حائضيه و نفاسيه را حكييم ميييدارد و
اين زن در جريان عادات ماهوار و خونريزی های بعد از زايمان بايد در خانه بدر باشد
.
اين حكم مسيحيت او را در انديشه فر برده اسييت كييه جييرا زن مظلييوميكه درييين
حالت مرضی كدام تقصيری ندارد از خيانه شيوهر دورباشيد و حيرا بيياردوش واليدين
كردد ؟ و بازهم جرا شوهرش از او بايد دوری اختيار نمايد ؟ اكر شوهر مريض باشييد
بايد همجنان مانند خانمش به خانه بدر روج اين دوكانكی برای حه ؟
او ميگويد :در اسلم در يافتم كه زن هميشه ماننتد يك كهر كرانبها در خانه شوهر
است خواه مريض باشد و يا صحتمند .
38
نه تنها مسيحيت يك انسان را شريك خداوند دانسته و عقيييده توحيييد را مغشييوش
نموده است بلكه پيامبران الهی را نيز معصوم ندانسته و حضرت لييوط عليييه السييلم
را به زنا با دخترانش متهم نمود ه است .در حاليكه قران عظيييم الشييان معصييوميت
مپيامبران را تاييد نموده و به باكدامنی و مقام شامخ پيامبران ارج ميكذارد .
خانم ايرينا باشنده سايبريای روسيه فهم درست عقيده توحيد ،احييترام اسيلم بيه
پيامبران الهی و ارتج بخشيدن بييه مقييام زن را يكييانه سييبب بييذيرش اسييلمش اعلن
نمود او اضافه نمود كه قران بر علوه اين مزيييت هييای عييالی ارزش هييا ی علمييی و
تكنالوزيكی ديكری نيز دارد و ان اينكه قران عظيم الشان حهارده صيد سييال قبييل در
مورد حقايق علمی سخن كفته و تكوين چنين را در بطن مادر تشريح مينمايد كييه ،از
ا جرام سماوی معلومات ارائه ميدارد و از مسائل طبی برای قرا ن شناسييان اكيياهی
ميدهد كه اين همه د ليل روشنی است بر حقانيت اين دين و اينكه قران كلم بشيير
نيست زيرا بشر در قرون اخير اين حقايق علمی را كشف نمودند .
مو صوف با درك اييين همييه حقييائق معقييول و منطقييی اظهييارنمود كييه
تمامی سوالتی كه در ذهنم وجود داشت و مسيحيت و راهبان كليسا هييا نميتوانسييتند
رهنمايم شوند و مرا هر وقتی غرق دريای تشويش و نا بسامانی هييای فكييری نمييوده
بودند ،با مطالعه قران عظيم الشان و مجالست علمای اسلم برای همه ء سوالتم
باسخ يافتم و به هر نكته يی از ارشادات قرانی عقل قناعتم حاصل كرديد .
او در فرجام در محضر مسلمانان كلمه ء توحيييد را بزبييان اورد و جييزء
بيروان حقيقی قران كرديد ،با يك مسلمان از كشور سوريه ازدوج نمود و فعل بييرای
اموختن بهييتر اسييلم در يكييی از انسييتتيوت هييای شييارجه مصييروف تعليييم و تحصيييل
ميباشد .
او خواهران مسلمان خويش را خطاب نموده خواهش نمود كه موقف
عالی زن را در دين مقدس اسلم درك نمايند زيرا اين اسلم است كه زن را وسيلهء
خواهشات مردان نه بلكه يك موجود باارزش دانسته و جنت را زير بای مادران اعلم
داشته است .
اين خواهران مسلمان بايد الكييوی انسييانيت و حقييوق انسييان درجهييان
باشند و با فريب دشمنان اسلم و يا هم با خواهشات نفسانی دييين اسييلم را تزييييف
ننمايند .
اين خانم نو مسلمان بييا پوشيييدن حجيياب اسييلمی افتخييار نمييوده انييرا
وسيله حفظ عزت زن مسيلمان ميدانيد وخيودش بيا پيذيرش ديين مقيدس اسيلم بيا
حجاب اسلمی مستور ميباشد .
نسايد پيش غير الله جبين را هر انكس كه بداند رمز دين را
و اخر دعوانا ان الحمد لله ر ب العالمين
عزيز مسيحي ! شما اكر مثل اين خواهر بخواهيد كه حقيايق را درك نماييييد ،لزم
است هم بايبل را بخوبي مطالعه نماييد و هم قرآنكريم را مطالعه نماييد ،خود تان با
عقل خويش درك خواهيد نمود كه عظيمت ،بيياكي ،قدسيييت خداونييد ) جييل جللييه (
در كدام يك نهفته است .
39
خداوند متعال ) جل جلله ( براي اينكه براي مردم ثابت سازد كه حضرت عيسى
عليه السلم يك پيامبر حقيقي بوده مردم را به عبادت خود نه بلكه به عبادت خداوند
يكتا دعوت نموده است چنين ميفرما يد :
َ ُ ْ عيسى ابن مري َ َ
ندو ِ ن ُ مي ْ ن ِمييي إ ِلهَي ْي ِذوِني وَأ ّ خ ُ
س ات ّ ِ ت ِللّنا ِت قُل َ م أأن َ ْ َ َ ْ َ َ ه َيا ِ َ ل الل ّ ُ )وَإ ِذ ْ َقا َ
ه فَ َ ْ ُ َ َ َ ُ حان َ َ الل ّهِ َقا َ
ه
مت َي ُقيد ْ عَل ِ ْ ت قُلت ُي ُ
ن كني ُ ح يق ّ إ ِ ْ س ل ِييي ب ِ َ
ما لي ْ َل َ ن أُقو َ ن ِلي أ ْ ما ي َكو ُ ك َ سب ْ َ
ل ُ
ك إن َ َ َ
ب ( المائدة 116 / م ال ْغُُيو ِت عَّل ُ ك أن ْ َ س َ ِّ ف ِ ما ِفي ن َ ْ م َ سي وََل أعْل َ ُ ف ِ ما ِفي ن َ ْ م َ ت َعْل َ ُ
And behold! Allah will say: "O Jesus the son of Mary! didst thou say unto men,
'Worship me and my mother as gods in derogation of Allah'?" He will say: "Glory to
Thee! never could I say what I had no right (to say). Had I said such a thing, Thou
wouldst indeed have known it. Thou knowest what is in my heart, though I know not
.what is in Thine. For Thou knowest in full all that is hidden
-3پييولس يهييودی بييراي ضييربه زدن بييه دييين و گمييراه نمييودن مسيييحيان نظريييه
خطرناكي را در شريعت و تطبيق آن پيشكش نمود در رسيياله غلطيييان بيياب سييوم
آيت سيزدهم آمده است ) :مسيح ما را از لعنت شريعت فدا كرد چونكه در راه مييا
لعنت شد ( پولس آنانرا گفت كه تطبيق شريعت لعنت است و ما ازين لعنييت معيياف
هستيم .
شما كه عقل و دانش را يكانه وسيله براي رسيدن به حييق ميدانيييد ،آيييا ميبذيريييد
كه حضرت مسيح ) عليه السلم ( كه يك پيامبرحق بييود ،مييورد لعنييت قييرار كيييرد ،
لعنت جي معنا دارد ،معناي لعنت راندن ازرحمت خداوند ) جل جللييه ( اسييت ،آيييا
ممكن است خداوند ) جل جلله ( اين پيامبر بزركوار را مورد لعنت خود قرار دهييد ،
اصييل شييريعت و تطييبيق احكييام الهييي رحمييت خداونييد ) جييل جللييه ( اسييت ،زيييرا
انسانهاييكه بدون قانون زنده كي ميكنند ،خوشييبخت نيسييتند ،وجييه قييانوني بهييتر از
قانون الهي ميباشد ،اصل اين كفتار بولس در حقيقت ضربهء اسييت بيير اصييل دييين و
تطبيق شريعت الهي ،او با اييين بهييانه مييردم را از تطييبيق اواميير الهييي بيياز داشييت ،
وهركاه انسان بيروي از حكم خدا ) جل جلله ( نكند مجبييور ميشييود كييه بيييروو غلم
حكم بشر باشد ،به نظر شما كدام يك بهتر است ،سر ماندن به فرمان خالق زميين
و آسمان و يا هم غلم بيه نظرييات ييك انسيان كيه بيامرور زميان عييوب آن آشيكار
ميشود .
اين نظريه مخالف اساسات عقايييد تمييام پيييامبران الهييي اسييت زيييرا تمييام اديييان
آسماني براي نشر اخلق نازل شده اند وخواستند انسانرا تحت قوانين الهي به سوي
عبادت و اعمال صالح دعوت نمايند برعكس عقيييده پييولس مييردم را در ارتكيياب هيير
گونه گناه و عمل زشت حيواني آزاد ميگذارد .
پولس پيروان خود را از عمل به تعيياليم دييين ،عبييادات و غيييره مناسييكي را كييه
انسان متدين بايد مراعات نمايد بري الذمة قرار ميدهد او خطاب به پيييروان خييويش
در رساله ء پولس به افسيسان در باب دوم آيت پانزدهم ميگويييد ) :ديگيير عمييل بييه
شريعت و دستور ها ي آسماني براي ما لزومي نييدارد ( و بييدين وسيييله مييردم را بييه
تمامي فحشاء و منكرات دعوت مينمود .
-4مسأله عشيياي ربيياني :منظييور از عشيياي ربيياني اينسييت كييه عيسييوي هييا در
سالگرد قتل عيساي مسيح چنانچه عقيده دارنييد نيان فطيير ميپذنييد و بيا گيلس هياي
40
شراب آنرا گذاشته و شخصيت هاي روحاني آنها يييك سلسييله اذكييار را بييالي آن نييان
وشراب خوانده و همه عقيده ميكنند كه بعيد ازخوانييدن ايين اذكيار آن نيان فطيير بييه
گوشت مسيح تبديل شده و آن شراب هم بيه خيون وي مبييدل شيده و بعييدا آنيان بييه
عقيده آن كوشت و خون را ميخورند .
اكنون يك انسان عاقل از خود خواهد پرسيد اين چه خرافات و چه بيدانشي است
كه بنام دين انجام ميشييود شيييخ عبييد المجيييد زنييداني ميگويييد :يكييروز بيا يييك عييالم
ساينس دان غربي صحبت مينمودم او را به دين دعوت نمودم او كه كامل ملحييد بييود
برايم گفت كه من با عقل خويش درك نمودم كه اين زمييين و آسييمان بييدون خييالقي
نبوده و زماني سير افلك را مشاهده نمود م معتقد شدم كه اين نظم افلك نميتواند
خود سري و تصادفي باشد و با اين عقيده به كليسا رفتم تا بييه وجييود خداونييد ايمييان
بياورم ولي در آنجا ديدم كه شخصيت هاي روحاني براي من نييان فطييير را بييا كيلس
شراب آورده و از من ميخواهند تا اين نييان و شييراب را بنييام گوشييت و خييون مسيييح
بخورم برايشان گفتم كه من با عقل خويش دين را قبول نموده ام و حال عقييل خييود
را چگونه فراموش كنم ؟ چكييونه عقيييده نمييايم كييه اييين نييان گوشييت مسيييح و اييين
شراب هم خون مسيح است و بدين علت از پذيرش مسيحيت كامل انكار نمودم .
در ين مسأله سوالت ذيل مطرح ميگردد :
-1آيا نان فطير گوشت مسيح شده ميتواند و ياهم آيا شييراب بواسييطه اذكييار بييه
خون مسيح تبديل ميشود؟
شيخ عبدالمجيد زنداني ميگويد :روزي با يكتن از دانشييمندان سيياينس در يكييي از
كشورهاي اروبايي در كنفراسي اشتراك داشتم و من برايييش آن دانشييمند كفتييم كييه
خودت با اين علم و دانش روزي فكر نكرده اي كه خييالقي داشييته باشييد ،او كفييت :
بلي من با عقل خود به اين نتيجه رسيدم كه اين زمين و آسمان ،اين نظم سياره هييا
و افلك ،اين انتقال شب وروز ،اين خلقت بشر ،تصييادفي شييده نميتوانييد ،و يقييين
حاصل نمودم كه بايد براي اين همييه مخلوقييات خييالقي باشييد ،و بييراي همييه كاينييات
صانعي وجود داشته باشد ،و با اين عقيييده خواسييتم ايميان خيود را بييراي همييه بيييان
دارم ،به يك كليسا رفتم تا ايمان بياورم به وجود خالق زمييين و آسييمانها ،وقييتي بييه
كليسا رفتم محفلي داشتند و همه جمع شده بودند ،برايم يك بارجه نان ,يييك كيلس
شرابي دادند و كفتند :اكنون بايد عقيده كني كه اين نان كوشت مسيح ,اين شييراب
خون مسيح است .كفتم :من جطور ميتوانم چنين عقيده كنييم ؟ زيييرا عقلييم اييين را
نميبذيرد ،و اين سخن مخالف عقل ودانش ميين اسييت ،كييه ميين نييان را كوشييت ،و
شراب را خون مسيح فكر كنم .مسؤولين كليسا كفتنييد :هركيياه ميخييواهي مسيييحي
حقيقي و با ايمان باشي بايد عقلت را كنيياره كذاشييته و بييا اييين نظيير اييين دو جيييز را
بخوري .كفتم :عقل من مرا به وجود خداوند ) جل جلله ( كشيياند ،جطييور عقلييم
را معطل قرار دهم ،و من نتوانستم اين عمل غير معقول و مخالف عقل را ببذيرم ،
بناء از بذيرش دين كه مخالف عقل باشد منصرف شد م .
دوست مسيحي ! شما كه انسان دانشمند هستنيد و در عصر ساينس و تكنولوزي
زنده ميكنيد ،آيا ميبذيريد كه نان فطير كوشت مسيح و شراب خون مسيح كردنييد .
و آنهم بعييد از خوانييدن جنييد دعييا توسييط يييك انسييان كييه خييود را شخصيييت روحيياني
ميداند ؟
41
-2اگر بالفرض اين سخن را قبول نماييم آيا به نزد عقل خويش شرمنده نخواهيم
بود ؟
-3باز هم اگر واقعا همين غذا گوشت و خون مسيح باشييد آيييا بنييام دييين خييود را
حيوان ساخته ماننييد حيوانيات درنيده گوشييت خييوار و خيون خييوار گردييم وبياز خييون
وگوشت پيامبر خدا را بخوريم ؟
-4آيا معقول است كه كسي گوشت و خون پسر خدا را بخورد ؟
فكر ميكنم كه هيج انسان عاقل به حقانيت چنين عقيده غييير معقييول قنيياعت
خواهد نمود ولي با وصف اين نا معقوليت ها چنييين مراسييمي بنييام دييين و عيسيياي
مقدس در جشن هاي كريسمس تجليل ميگردد و متأسيفانه كيه بعضيي از مسيلمانان
بي خبر و بي هدف در مراسم و جشن هاي عيسييوي هييا كييه بييه هييدف چنييين عقيييده
تجليل ميگردد نيز سهم گرفته و با عيسوي ها چنين انديشه را تجليل ميكنند .
42
نيازمند است ،نه کسی فرزند او سييت و نييه او فرزنييد کسييی اسييت و نييه هيييچ کييس
مثل ،مانند و همتای اوست
)ليس كمثله شيء( هيچ چيييزی ماننييد او نيسييت دليييل اساسييي را كييه قييرآن بيير
وحدانيت خداوند متعال تقديم ميدارد نظم زمين و آسمان است ) لو كان فيهما إلهيية
إل الله لفسدتا ( هرگاه در زمين و أسمان خدايان ديگري بجز از خداوند متعال ) جييل
جلله ( ميبودند هردو فاسد ميشدند .قرآن عظيم الشان عقل بشر را خطاب نمييوده
و دليل بسيار واضح را براي وحدانيت خداوند متعال تقديم ميييدارد ،بييه همانسييانيكه
در يييك ملييك دوپادشيياه،دريييك جمهييوري دو رئيييس جمهييور ،و دريييك امپراطييوري دو
امپراطور بوده نميتواند به همين سان براي پادشاهي زمين و آسييمان نيييز لزم اسييت
يك ذات مدبر باشد كه همه امور به اراده او تنظيم و ترتيب گردد زيييرا تعييدد خييدايان
به تعدد آراء و نظريييات مييي انجامييد و تعييدد آراء و نظريييات تييوازن در امييور را خلييل
ميرساند بطور مثال اگر درين جهان العياذ بالله دو سه و چهييار خييدا وجييود ميداشييت
همين نظم فعلي جهان مختل ميشد زيرا يكي ميخواست درين لحظه شييب باشييد و
برعكس ديگرش ميخواست كه روز باشد يكي ميخواست آفتاب به كره زمين نزديك
باشد و ديگرش عكس آنيرا مطيالبه مينميود دريين صييورت يييا نظير هيير دو تطييبيق
ميگرديد كه اين امر باعث اختلل نظم جهان ميگرديد و ييا اينكيه ييك خيدا نظيرش را
برخدايان ديگرتحميل مينمود كه بقيه خدايان در مقابل او عاجز ميماندند و اين عجز و
ناتواني شايسته شأن خداوند نميباشد و با نظر در نظم جهان هر انسييان عاقييل درك
مينمايد كه اين عالم بزرگ را يگانه خالقي است كه او مدبر همه امور بوده و بالخره
سرنگوني اين افلك نيز به اراده او صورت خواهد گرفت .
عيسوي ها ظاهر ميگويند كه ما خداوند يكتا را ميپرستيم ولي به نظر آنان خييداي
يكتا از سه عنصر ) بدر – پسر و روح القييدس ( تشييكيل شييده اسييت آنييان حضييرت
عيسى عليه السلم را پيامبرخدا نه بلكه فرزند خدا ميشناسند .
مسلمانان عقيده دارند كه خداوند متعال از صفات بشري منزه است
عيسوي ها عقيده دارند كه خداوند در صورت انسان به زمين آمده بود
يهودان براي خداوند بعضييي صييفاتي را نسييبت ميدهنييد كييه اورا بييا بشيير يكسييان
ميدانند .
مسلمانان عقيييده دارنييد كييه خداونييد ) جييل جللييه ( رب العييالمين اسييت خداونييد
پروردكار همه بشر است و هر كسي ميتواند دين مقدس اسلم را بپذيرد
عيسوي ها ميگويند كه خداوند پدر همه است آنها نيز مردم را به عيسويت دعوت
ميكنند ولي منظورشان پذيرش عيساي مسيح به خدايی است يعنييی انسييان را از
عبادت خالق به عبادت مخلوق سوق دادن است .
يهودان خدا را مخصييوص يهييودان ميداننييد خييود را از نسييل خييدا و غييير يهييودان را
حيوانات ميشمارند .
مسلمانان بجز ذات خداوند به كسي ديگري سجده نميكند و حتي يك تصوير عادي
را كه از مخلوق ذيروح باشد در مساجد نميگذارند زيرا خداوند متعال انسانرا کرامييت
بخشيده وبرای حفظ کرامت بشر لزم است سر او بجز خالق يکتا پيييش هيييچ کسييی
خم نشود .
نسايد پيش غير الله جبين را مسلمانی که داند رمز دين را
43
مسيحيان مانند بت پرستان تصوير ساخته گي حضرت عيسى عليييه السييلم را بييه
شكل عريان در كليسا ها گذاشته او را عبادت ميكنند .آنان با اين عمييل مشييابهت بييا
بت پرستان دارند بطور مثال چی فرق است بين مجسمه بودا و مجسمه مسيح ؟
مسلمانان عقيده دارند كيه ايين نظيم جهيان را صيرفا ييك خيالق تنظييم و ترتييب
مينمايد زيرا در صورت تعدد خدايان اختلف دربين شان آمده اين نظم كنييوني مختييل
ميگردد ) لوكان فيهما ألهة إل الله لفسدتا(
مسيحيان ) پدر و پسر و روح القدس ( را كه سه اقنوم در يك جسييم انييد خييالق و
ما مسلمانان به تمامي پيامبران الهي ايمان داريم همه را با عزت مدبر ميدانند .
و كرامت ياد ميكنيم و انكار از يك پيامبرهم سبب ضرر به اسلم ما ميگييردد و مييا در
قسمت پيامبران هيج فرق واختلف نمي كنيم ) ل نفرق بين احييد ميين رسييله و قييالوا
سمعنا واطعنا غفرانك ربنا واليك المصير (
يهودان از نبوت حضرت عيسى عليه السلم و پيامبري حضرت محمد ) صلى اللييه
عليه وسلم ( منكر ند وبر عكس آنانرا با كلمات بسيار زشت ياد ميكنند .
عيسوي ها به انبياي قبلي ايمان دارند ولي حضرت عيسى را پيامبر نه بلكه پسيير
خدا ميدانند و به نبوت پيامبر اسلم عقيده ندارند .
مسلمانان به تمامي ،كتابهاي آسماني نيز ايمان دارند ) آميين الرسييول بمييا
انزل من ربه والمؤمنون كل آمن بالله و ملئكته وكتبه و رسله (
مسيحيان معتقدند كه انجيل كلم حضرت مسيح است كييه آنييرا شيياگردانش
مانند متى ،مرقص و لوقا و غيره نوشته اند ) اين بيدان معنيى اسييت كيه انجييل كلم
خداوند نه بلكه كلم حضرت مسيح است وخود شان شاهد اييين سييخن هسييتند و اييين
سخن را ميگويند زيييرا بييه نييزد آنيان مسيييح پييامبر نييه بلكييه خييدا اسييت ( مسييلمانان
معتقدند كه آنان كتاب الهي را دستبرد نموده در آن مطابق خواهشييات پييولس عقايييد
تثليث و غيره را داخل نموده اند به عوض پيامبري عسيى او را پسرخدا نوشته اند و
پولس را كه دشمن عيسى عليه السلم بود بنام پيامبر ياد نموده اند .
يهودان به انجيل و قرآن هيچ ايمان ندارند و هر دورا كلم خدا نميدانند .
مسلمانان معتقدند كه دين مقدس اسلم ويژه يك قييوم ،يييك طييائفه نيسييت
دين براي تمام بشريت است و پيامبر اسلم هم بييراي كييافه بشيير نييازل شييده اسييت
هركسي به هر رنك ،و به هر قيياره جهييان باشييد حييق دارد درييين دييين داخييل شييده و
حقوق او مانند حقوق ساير مسلمانان ميباشد هيچ كس برديگری بجز از تقوا در چيييز
ديگري برتري ندارد ) إن أكرمكم عند الله اتقاكم (
يهودان دين يهوديت را مخصوص يهود ميدانند و هركه از مييادر يهييودي نباشييد
يهود شده نميتواند
مسيحيان عقيده دارند كه دين شيان بيراي تمييام بشراسيت وميردم را بييدين
خويش دعوت ميكنند ولي ما مسلمانان عقيده داريم كه حضرت عيسى عليه السييلم
براي بني اسرائيل نازل شده بود .رسالت او بعد از نزول قيرآن عظيييم الشيان ختييم
شده است و همه بايد با ايمان به رسالت حضرت مسيح عليه السلم به قرآن عظيم
الشان نيز ايمان بياورد .
خداوند متعال ميفرمايد ) :و من يبتغ غير السلم دينا فلن يقبل منييه ( هرکسييی
بغير اسلم دين ديگری را بخواهد هر گز قبول نميگردد .
44
هركاه هرقدر يك مسلمان در مورد مسيييحيت و عقايييد آن صييحبت كنييد شييايد
بعضي از مسيحيانيكه از دين خويش معلومييا ت كامييل ندارنييد اييين را نبذيرنييد ،ولييي
بهترست حقايق دو دين مسيحيت و اسييلم را از زبييان يييك كشيييش مسيييحيت كييه از
كشور فليبين ميباشيم خوبتر بدانيم :
قصهء اسلم يك كشيش فليپيني بنام سامي فرناندس
) سامي فرناندس( فرزند) مكسمينو فرناندس( درسال 1955درجزيرهء سيييبوی
منطقهء بيسايس در كشور فليبين تولد شده ،يك كشيش مذهب پروتسانت ميباشد
،در سال 1979از پوهنتون ايديولوژيك لهييوت فييارغ التحصيييل شييده اسييت ،اييين
پوهنتون به تربيهء كادرهاي متخصص مذهبی چييون كشيشييان و منصييرين ) كسييانيكه
مردم را نصراني ميسازند ( مشغول است .
او ميگويد :قوانين آنوقت اين پوهنتون تقاضا مينمود تا مرحله تعليمييات عملييي را
بعد از فراغت از وهنتون براي مدت هژده ما ه سپري نمايم ،درين مييدت ميين بييراي
نصراني ساختن مردم در منيياطق مسييلمان نشييين كييه در جنييوب فليپييين قييرار دارد
مشغول شدم ،همچنان درين مدت مكلف بوديم تا بحث هيياي در مييورد ثقييافت هيياي
ديني شرقيان بنويسيم ،و تقدير الهي همين بود كه ميين بييه نوشييتن بحييثي در مييورد
فلسفهء اسلم گماشته شدم .
مسيييحيان بييراي گمييراه نمييودن مسييلمانان از هروسيييله كييار ميگيرنييد ،و بييراي
رسيدن به اين هدف نخست ميكوشند تيا در مييورد مسييلمانان معلومييات زيياد داشييته
باشند ،در مورد اساسات فكري مسلمانان ،نقاط ضييعف آنييان ،اختلفييات لسيياني ،
قومي و قبلي مسلمانان ،تكتيك هاييكه سبب پيروزي مسلما نييان در عصييور مييدنيت
اسلمي شده است بحث و تحقيق مينمايند ،تا با درك اين مسايل بتوانند بخييوبي در
ضعيف ساختن و از بين بردن مسلمانان و يا هم كشييانيدن آنييان بييه اديييان منسييوخ و
دست خورده بشر نايل آيند .
محترم سامي فرناندس ميگويد :من براي آماده گي به نوشتن اثر علمي خويش
به جمع آوري كتب و مراجع كه در مورد اسلم و رسول اسلم حضرت محمد ) صييلى
الله عليه وسلم ( بود مشغول شدم .زيرا مييا در پوهنتييون آمييوخته بييوديم كييه :اگيير
ميخواهي دشمنت را شكست دهي بايييد همييه چيييز او را بييداني ) اساسييات ،مبييادي
فكري ،تكتيك ها ،جوانب رواني و غيره ( .
هرگاه كسي دين مقدس اسلم را بخييوبي مطييالعه ننمايييد و ييياهم بييه مراجييع و
كتب غير مسلمانان رجوع نموده بخواهد دين اسلم را از آنان بياموزد هرگز نميتوانييد
به حق رسد و يا هم حقانيت دين مقدس اسييلم را درك نمايييد زيييرا علمياي متعصييب
كليسا و حكومتهاي استعمار گر غربی اسلم را به شكل غير صحيح به مردم معرفي
ميدارند ،پيامبر) صييلی اللييه عليييه وسييلم ( را دور ازشخصيييت اصييلي اش معرفييي
ميدارند ،و مسلمانان را منحيث انسانهاي تروريست ،بي دانش و بييد اخلق معرفييي
ميكنند ،غالبا بعضي از اشتباهات تعدادي از مسلمانان بي علم را وسيله قييرار داده ،
تصاوير عيوب بعضي مسلمانان را اساس براي شناخت اسلم قرار ميدهنييد ،بعضييي
از جنگ هاي داخلي را كه بدون رضايت اکثريت ملت های مسلمان به اساس بعضيي
از مشاكل وتعصبات بين بعضی از گروه ها و احييزاب سياسييی صييورت ميگيييرد آنييرا
متعلق بدين دانسته ،دين مقدس اسلم را متهم ميسازند ،وبدين وسيله پوششييي را
45
براي حق جستجو نموده چشمان غربيان را از درك حقانيت اسييلم ميپوشييانند ولييي
دانشمندان و اشخاص اكاديميك براي نيل به حقيقت ميكوشند ،تا واقعيت را از زبان
خود مسلمانان و از كتابهاي اسلمي دريابند ،آقای فرنانييدس درييين مييورد ميگويييد :
بعضي از كتبي را كه درمورد اسلم بود از كتابخانه يكي از پوهنتون هاي تنصييير شييهر
زامبوانگا حاصل نمودم ،و ازينكه مؤلفين اين كتب غييير مسييلمانان بودنييد اسييلم را
مطابق نظر خويش تفسير مينمودند ،بدين ملحوظ به اين كتابها قناعتم حاصل نشده
بخيود گفتيم :چيرا اسيلم را از خلل نبشيته هياي مسيلمانان مطيالعه ننميايم ؟ بيه
جستجوي كتابهاي شدم كه آنانرا مؤلفين مسلمان تييأليف نمييوده بودنييد ،در آغيياز دو
كتاب بدستم افتاد نخست كتاب ) اسلم ...ديني كه به آن تهمت شييده ( تيياليف ابييي
العلييي مييودودي ،و دومييين كتيياب ) اسييلم تحييت ميكروسييكوب ( تييأليف حمييوده
عبدالعاطي .
سامی فرناندس بعد از مطالعييات دقيييق دركتابهيياي غييير مسييلمانان و مسييلمانان
دريافت كه در بين نبشته هاي دو طايفه فرق است ،غير مسلمانان بييويژه مخييالفين
و دشمنان اسلم براي گمراهي مردم دو كار بسيار خطرناك را انجام ميدهند :
اسلم را بشكل ناقص برای ديگران بيان و تشريح ميكنند يعني يك بخييش اسييلم
را گرفته ,و آنرا منزوي از بخش هاي ديگر مورد انتقاد قرار ميدهند ،و بييدين شييكل
مردم گمان ميكنند كه اسلم دين ناقص است .
قبل از تحقيق و مطالعه حكم صادر ميکنند اين دين دييين حييق نيسييت ،و همييين
تصاميم و احكام قبلي آنان مانع رسيدن خود شان به حق ميگردد و هم ديگران را بييه
گمراهي ميكشانند .
او ايين دو نقطييه را چنييين بيييان ميييدارد ) :زميياني كتيياب اسييتا د مييودودي را
خواندم يك انديشهء كامل مختلفي از آنچه از اسلم ميدانسييتم برايييم رخ داد ،بخييود
گفتم :چرا اينرا تصديق نكنم ؟ اكنون اسلم از طرف يكي از فرزندانش برايم پيييش
ميشود .ولي دربين هر دو پيشكش فرق بسيارزياد بييود ،زيييرا اكنييون اسييلم بشييكل
كامل آن تقديم ميشود نه از يك جهت با فيصله هاي قبلييي ( هرگيياه مييا اسييلم را از
يك جانب ببينيم ،حقيقييت اسييلم را چنييانچه لزم اسييت درك كييرده نميتييوانيم ،ولييي
زيبايي و ارزش اسلم زماني براي مان معلوم ميگيردد كييه آن را بييه شيكل كاميل آن
مانند يك کتله متكامل و مترابط مورد بررسی و تحقيق قرار دهيم .
آقاي سامي فرناندنس زماني اسلم را در نبشته هاي مسلمانان مطالعه نمود ،
حقايق اسلمي در اواثر نمود و ازينكه يك انسان متعصييب و خييود خييواه نبييود ،و هيير
حقيقت اسلمي را منفييي تفسييير نميكييرد ،علقمنييد معلومييات بيشييتر در مييورد اييين
حقايق شد او ميگويد :بعد ازين به مطالعه بيشتر و معلومات مزيد در مييورد اسييلم
علقمند شدم ،با بعضي از مراكز بيرون از فليپين كييه مشييغول توزيييع كتييب هسييتند
تميياس پوسييتي گرفتييم ،كييه از آنجملييه مركييز ) وقييف خييانم عايشييه بييواني ( در
پاكسييتان ،مركييز ) اسييتاد ديييدات در جنييوب افريقييا ( و موسسييه اسييلمي در لنييدن
ميباشند ،و يك سلسله از كتابهاي خوبي را دريافت نمودم ،از جمله اين كتابها كتيياب
) محمد معلم بشريت ( تأليف افضال الرحمن اثر زيييادي درميين نمييوده و در اعميياق
قلبم تأثير نمو د اين كتاب زنده گي پيامبر) صلی الله عليه وسييلم ( و شييهكارهايش
را بيان ميدارد .
46
ازين ببعد به فهم درست اسلم آغييازنمودم ،و احسيياس مينمييودم كييه اسييلم
حقيقتا دين حق است ،اين احساس بعيد از آن بيود كيه مين تميامي ادييان معاصير و
بخش ها ،مذاهب و فرقه ها را مطالعه نمود م حتي عقايييد هنييد ،چييين ،و تعليمييات
اديان آسيوي .
همينجا بود كه قناعتم به مسيحيت ضعيف تر ميشد ،احساس نمودم كييه درطييول
اين سالها بيهوده مشغول بودم ،زيرا عيسويت امروزي يك دين ميان تهي اسييت كييه
براي حيات انسانيت به هيچ شييكلي از اشييكال خييدمتي نميكنييد ،زيييرا اگيير در مييورد
حاكميت ،نظام سياسي و دولت داري در مسيييحيت بحييثي كنيييد هيييچ اثييري نخواهيييد
يافت ،هرگاه در مورد اقتصاد ،امييور مييالي و آنچييه متعلييق بييه آنسييت در مسيييحيت
جسييتجو نماييييد بييه هيييچ نييتيجه نخواهيييد رسيييد ،و هرگيياه مسيييحيت را از ارتباطييات
اجتماعي ،تنظيم روابط بين افييراد ،و جيامعه بپرسيييد هييچ پاسيخ بيراي سييوال تيان
نخواهيييد يييافت ،حييتى نظريييات كمونسييتي صييرف نظيير از اشييتباهات آن نظريييات
اقتصييادي و اجتميياعي دارد ،ولييي مسيييحيت هيييچ اثييري درييين مييوارد نييدارد ،زيييرا
مسيحيت از محوطه چهارديواري هاي كليسييا و ديرهييا بيييرون نيامييده اسييت ،صييرفا
بعضي از طقوساتي مثل :نماز هييا ،محافييل مختلفييي از عروسييي ،نصييراني سييازي
اطفال ،و فاتحه خواني برمرده گان ميباشد ،ولي براي مشييكلتيكه متييوجه انسييان
در زنده گي روزانه ميباشد هيچ حلی وجود ندارد .
محترم سامی فرناندس كه خود يك متخصص و شخصيت روحاني بزرگ مسيحيت
بود ه و درهمين رشته تحصيل يافته است پرده از کمی ها و کاستی ها ی اييين دييين
منسوخ ميبردارد او بيان ميدارد كه مسيحت امييروزي تمييام قييوانيني را كييه يييك دييين
كامل بايييد داشييته باشييد نييدارد ،مسيييحيت ) نصييرانيت ( امييروزي فاقييد بخييش هيياي
اقتصادي ،سياسي و اجتماعي ميباشد كه نميتواند مشكلت انسانرا بييه شييكل كامييل
آن حل و فصل نمايد ،ولي حل تمامي اين مسايل در دين مقدس اسلم نهفته اسييت
زيرا اسلم را خداوند متعال )ج( بيراي هيدايت بشيريت از بعثيت محميد ) صيلى الليه
عليه وسلم ( تا روز قيامت تعيين نموده ،و ازينكييه دييين كامييل اسييت شييامل تمييامي
ابعاد سياسي ،اقتصادي و اجتماعي بوده كه ميتوانييد جوابگييوي تمييامي سييؤالت يييك
انسان حقجو باشد .او بعد ازينكه بين اسلم و مسيحيت مقارنه و مقايسه مينما يييد
و خستگي خويش را از مسيحيت ابراز ميييدارد ،در مييورد دييين مقييدس اسييلم چنييين
ابراز نظر ميكند ) :بعد ازينكه اسلم را در مدت يكسال دربين كتابها دريافت نمودم
،احساس کردم كه گم كرده خويش را دريافتم ،پاسخهاي تمامي سؤالتيكه در ذهنم
خطور نموده و در مسيحيت جوابي نداشت آنرا در اسلم دريافتم ،اما هنوز هييم در
مراسم كليسييا و اعميياليكه متعلييق آن بييود اشييتراك ميورزيييدم مگيير بييدون اهتمييام و
قناعت ،زيرا نميتوانستم در يكشبانه روز تغيير نمايم ،واين كاريست كه ضرورت بييه
وقت زياد دارد (
دين مقدس اسلم براي عدالت اجتماعي و رفع مشكلت بينوايان زكات را فرض
نموده ،كه اين زكات از اغنياء اخذ و به فقراء توزيع ميگردد ،وظيفهييء علميياي دييين
اينست كه مردم را باخبر سازند تا سالنه زكات امييوال خييويش را بييه فقييراء تقييديم
بدارند ،ولي در مسيحيت زكات بالي اغنياء نيست بلكه كشيشان از پيروان کليسا %
10عوايد شانرا ميگيرند ،و اين فيصدي بييالي همييه مييردم ،حتييا انسييانهاييكه عوايييد
47
بسيار كمي دارند به شکل اجباری تطبيق ميگردد كه اين قييانون درحقيقييت يييك نييوع
ظلم بالي فقراء و مردمان بي بضاعت ميباشد ،أقاي سامي فرناندس در ييين مييورد
واقعيت زندگی اش را زمانيکه کشيش بود چنين بيان ميكند ) :درين وقت بالي مييا
كشيش ها لزم بود كه 10 %از اموال مردم را براي كليسا جمييع آوري نميياييم ميين
ازجمع آوري اين اموال از فقرا ء ،كارگران عادي مثييل ذغييال فروشييان ،و دهقانييان
كم زمين احساس خجالت مينمودم ،احساس نمودم كه اين نوع ظلميست كييه عمييل
به آن شايسته نيست ،او اضافه ميکند :درينجا ميخواهم به يك مطلب اشاره نمييايم
كه وظيفه اين كشيش ها و راهب ها غالبا تجييارت در عواطييف اتبيياع شييان و خييوردن
اموال به باطل ميباشد .من ديگر اين اعمال را تحمل نميتوانستم ،جمع نمودن اييين
ماليات كليسايي را توقف دادم .يك برنييامه در راديييو بنييام ) پيييام انجيييل ( داشييتم ،
تقديم اين برنامه را نيز توقف دادم ،همچنييان از رفتيين بييه پروگييرام هيياي نصييرانی
سازی مردم نيز ابا ورزيدم ،و در خاتمه بطور كلي رفتن به كليسا را نيز توقف دادم
،رفقايم چندين بار به نزدم آمده به بازگشت به كليسا مرا دعوت نمودند ،برايشييا ن
ميگفتم كه من خسته ام و روانم به عمل كردن مستعد نميباشد .
مطالعات خويش را دوام دادم ،و احساس نمودم كه اسلم در قلبم كم كم داخل
ي يييی كييه ميشود البته بدون اينكه آنرا اعلن نمايم ،ولييی بييه تمييامي وجييايب انسييان ِ
اسلم ما را امر ميكند مبييادرت ميورزيييدم ،مهمييترين چيزيكييه درييين وقييت در قلبييم
رسوخ نمود اين بود كه هيچ معبودي نيسييت بجييز اللييه ) جييل جللييه( ) لإلييه إل اللييه ( ،و
خيال سه خدايان ،خداوند پسري گرفته و فلسفه اين عقايد همييه يييك نييوع ديييوانگي
ميباشد حتا قبل ازينكه من قرآن را بشكل كامل بييدانم زيييرا اييين عقيييده مخييالف بييا
عقل انسان ميباشد ،زيرا اگر خداوند) جييل جللييه( در صورت انسييان ظيياهرگردد ،و يييا
پسري گيرد مستحق الوهيت نميباشد ،زيرا خداوند) جل جلليييه( چنانچه خودش خييود را
وصف نموده است ) قوي – قادر ،شديد ،خييواب نميكنييد ،وهيييچ چيييزي از او پنهييان
نيست و غيره ( بناء خداوند) جل جلله ( احتياجي ندارد كه بصورت انسان ،يا گيياوي
ويا كدام جاندار ديگيري چنيانچه بعضيي از ادييان گميراه عقييده دارنيد ظياهر گيردد ،
) نعوذ بالله (
آقای سامی فرناندس بعد ازينکه عقايد نصييرانيت ) مسيييحيت ( را نيياقص ،و غييير
معقول بيان ميييدارد ،و اينكييه آنييان بييراي خداونييد ) جييل جللييه( حضييرت عيسييى )عليييه
السلم( را كه فرزند مريم ومانند ساير پيامبران يك مخلوق و فرستاده الهيي اسيت
پسرقرار ميدهند ،عقيده باطل ميشناسد ،اسباب قناعتش را به دين مقدس اسييلم
چنين بيان ميدارد :
) در حقيقت سه محور اساسي بود كه مرا بيه اسيلم جييذب نمييود و ايين امييور را
بغير از اسلم در اديان ديگري نيافتم :
اسلم موافق فطرت طبيعي بشريت است . -1
كامل بودن ) شموليت ( اسلم ،زيرا اسييلم شييامل بخييش هيا سياسييي ، -2
نظام حكيم ،اقتصياد ،نظيام ميالي ،روابيط فياميلي و اجتمياعي ،و جيوانب روحيي
فطري ميباشد .
پيام جهاني اسلم :اصل انسييان از آدم و حييواء ميباشييد ،و تمييامي بشيير -3
مانند برادران ميباشند ،ضرورتي به پيوستن به كييدام حييزب سياسييي ،يييا موسسييه
48
اجتماعي و يا سازمان اقتصادي نييداري همييين كييه مسييلمان هسييتي كييافي اسييت ،و
تمامي ارتباطاتي را كه اين سييازمان هييا در غييرب لزم ميگرداننييد در اسييلم موجييود
است ،زيرا غربيها معاني اخييوت ،بييرادري ،همكيياري ،تكافييل اجتميياعي و غيييره را
ندارند ،بنابرين سازمانهاي خيريه را بنام ) برادرز هود ( براي پر نمييودن اييين جييوانب
مفقود در حيات شان تاسيس نموده اند ،اما مسلمانان ضرورت بييه اييين مؤسسييات
ندارند زيرا مسلمانان همه به يك خدا ،يك قرآن ،يييك پيييامبر ،و يييك قبلييه بييا وجييود
اختلفات رنگ و زبان جمع ميباشند .
عكييس العمييل كليسييا درهنگييام وقييف اعمييال كليسييايي :
زمانيكه از رفتن به كليسا خود داري نمودم ،از من ميپرسيدند :چي ميخواهي ؟ چي
ضرورت داري تا برايت آماده نماييم ؟ هنگاميکه مقابله آغاز شد ،برايشان گفتم من
هيچ چيزي نميخواهم ،ولي نميتوانم پيامي را حمل نمايم كه من به او معتقد نيستم .
و همين وقتي بود كه خداوند) جل جلله ( برايم خواست تا آنان را تييرك نمييايم البتييه
بعد ازينكه جشمان و قلبم را به آنچه ميخواستم كه درك نمايم وببينم باز نمود ،شايد
قبل ازين آماده نبودم كه چنين گامي تعيين كنند ه را بردارم ،امييا وقييتي مناسييب در
علم خداوند ) جل جلله ( برايم آمد ميرا بيه آن توفييق نصييب نميود ،براييش شيان
گفتم كه اين موضوع شخصي و خصوصي نه بلكه موضوع اعتقاد اسيت .بعيد از آ ن
سه تن از كشيشان بزرگ را به من فرستادند ،برايشان اساسات و تعليمييات اسييلم
را بيان داشتم ،كوشش نمودند با من همييان حيلييه هييا و نظريييات را كييه بييراي نشيير
افكار شان استعمال مينمايند بالي من نيز تجربه نمايند ،در حاليكه من و آنهيا از يييك
فاكولته ايديولوژيك فارغ شده بوديم ،و ميدانستم كه چطور اين نظريات را كه شايد
مردم عوام بدان قناعت نمايند رد نمايم ،بناء دليل من قويتر بود ،در مورد تفسير و
حل عقايديكه بدان معتقدند ازايشان سؤال نمودم ،و برايشان گفتم اگر جواب اين
سؤالت را بدهيد من دو باره باشما بر ميگردم ،از جمله سوالت اين بود كه :
در انجيييل چييي دليلييي بيير نبييوت ) مسييز وايييت ( داريييد و يييااينكه او رسييول
خداست ؟
آيا در انجيييل در مييورد جمييع نمييودن ماليييات 10%از عوايييد فقييراء كييدام حكمييي
داريد ؟
جوازنواختن ،پيانو ،گيتار ،ووسايل موسيقي را در داخل كليسا ها در وقييت نميياز
از كجا آورده ايد ؟
آنها جواب اين سؤالت را داده نتوانستند ،برايشان گفتم ) اكنون حق ظاهر شد (
،ومن ايشانرا به استفاده از عقول شان دعييوت نمييودم و برايشييان اسييلم را تقييديم
نمودم ،ازنزد من خارج شدند و در بين مردم اشاعه نمودندكه من ديييوانه هسييتم ،و
نامم را از اسناد هاي كليسا خط زدند .
مشکلت اين مسلمان جديد
برادر عزيز و مسلمان ما بعد از شرفيابي به دين مقدس اسييلم و مطييالعه كتييب
اسلمي درك مينمايد كه نام يك علمه و نشانهء از عقايد انسان ميباشد ،و مسييلمان
بايد مطابق عقيده خويش نام اسلمي داشته باشد ،و به اساس اييين فكيير و انديشييه
پاك نام خود را از سامي فرناندس تغيير داده و نام جديدي را بنام ) نجييب رسييول (
49
اختيار مينمايد .آنانيكه حقيقتا به دين مقدس اسلم ايمان دارند مجبورند تييا امتحييان
الهي را كه بنده گان خويش را در بسياري موارد مييورد امتحييان قييرار ميدهييد سييپري
نمايند ،محترم نجيب رسول بعد از شهادت به وحدانيت الهی و خواندن كلمه ) لإلييه
إل الله محمد رسول الله ( مشكلت زيادي را در حيات خويش متحمل ميگردد ،جييدا
شدن از فاميل ،دور شدن از وظيفه ،رانده شدن از منييزل و غيييره مشيياکل زييياد او
درين مورد ميگويد :بعد ازين زمان آزمايش ،تحقيق و امتحان الهييي آغيياز گرديييد ،
در زنده گي ام سخت ترين لحظات سپري شد ،بعد ازينكه وظيفه ،خانه ،و خييانمم
را از دست دادم تنها ماندم ،و آنچه مشكلتم را اضافه نمود شک بعضي از مسلمانان
بود كه گمان مينمودند من ظاهرا خييود را مسييلمان جلييوه ميييدهم تييا بييراي حكييومت
جاسوسي نمايم ،درين زمان نه مرا مسيحي هييا ميخواسييتند و نييه مسييلمانان ،ميين
اين موضوع را به تفصيل صحبت ميكنم تا مسلمانان در آينده از آن اسييتفاده نماينييد ،
وسايل شخصي خويش را جميع نمييوده از خيانه ام خيارج شييدم و دريكييي از مسيياجد
مقيم شدم ،تمامي يقينم به اين بود كه الله تعالى ) جل جلله ( مرا امتحان ميكند
،در بين نماز و گريه چهل روز كامل باقي ماندم ،تا اينكه روزي يكتن از مسييلمانان
ساكن در اطراف مسجد به نزدم آمده برايم گفت :با وجييوديكه ميين شييک دارم کييه
شايد جاسييوس باشييی و لييي بييازهم بييا تييو كمييك ميكنييم ،و حقيقتييا او برايييم غييذا و
نوشيدني ترتيب نمود ،و مرا به سكونت در منزلش دعوت كيرد ،و ميا بيه مثيل ايين
مسلمانان ضرورت داريم .بعد از آن در مورد كار و خلصی از نااميدي فكر نمودم ،
در مورد كار برنامه دعوت اسلمي در راديو فكيير كييردم ،و بييه سييتديوي راديييوي كييه
برنامه هاي مسيحيت را تقديم مينمودم رفتم ،وازينكه مدير راديو از رفيقانم بود بييا
من موافقه نمود كه هفتهييء يكسيياعت در راديييو برنييامهء ) اسييلم در امييواج راديييو (
داشته باشم اييين برنييامه كاميييابي زيييادي حاصييل نمييود ،حتييا شيياگردان ليسييه هيياي
مسلمانان را ميديدم كه بعد از ختم برنامه در دروازهء راديو منتظييرم ميبودنييد ،بعييد
از آن به فضل و مرحمت خداونييد ) جييل جللييه ( و همكيياري مسييلمانان ،برنييامه در
شهر زامبوانجا به شکل روزانه نشر ميشد .
بعد از آن خداوند ) جل جلله ( خييانمم را بييه اسييلم هييدايت نمييود ،و وقييت
برگشت از ميندناو به زادگاه اصلي ام در سيبو مساعد شد ،جاييكه آنجييا دعييوتگران
مسلمان ،مساجد و هيچ کاری برای دعوت اسلمی نبود .البته برنامه ام را با ثبت
كست هاي قبلي ادامه ميدادم .
در شهر سيبو دعوت اسلمی را از سرك ها آغاز نمودم ،زيرا آنجا مسييجد ،
مركز دعوت ،و ستديوي راديو نبود ،بفضل خداوند) جل جلله ( بسياري از جوانا ن
و محصلن دعوت به اسلم را پذيرفتند ،تعييداد ميا روز بيروز زيياد ميشيد ،نخسييتين
نميياز جمعييه را در يييك بيياغ عمييومي در شييهر ادا نمييوديم ،و محصييلن مسييلمان در
پوهنتون ) اتحاديه جوانان مسلمان سيبو ( را تأسيس نمودند ،و خداوند) جل جللييه (
درين هنگام يكتن از اعضاي پارلمان را بنام ) مييدينه ( بييه اسييلم هييدايت نمييود ،او
موقف ما را تقويه نمييود ،و مييا را در نشيير نخسييتين برنييامهء راديييويي بييراي دعييوت
اسلمي در شهر سيبو همكاري كرد ،بعد از آن از طرف سفارت ليبيا از ميين دعييوت
بعمل آمد تا در پوهنتون طرابلس كنفرانسي دهم ،و اييين نخسييتين بييار بييود كييه ميين
براي دعوت خارج فليپين رفتييم ،بعييد از آن بييه ماليزيييا ،تايلنييد ،و سيينگاپور ،وبقيييه
50
كشورهاي آسيا ،شرق اوسط ،و تعدادي از كشور هيياي هيياي اروپييايي سييفر نمييودم
الحمد لله .
مناظره ها و گفتيگو با كشيشان
من به صفت يك مسلمان بدين باورم كه دعوت بييه اسييلم وجيبييه هيير فييرد
مسييلمان اسييت ،خداونييد) جييل جللييه ( تبليييغ دييين مقييدس اسييلم را بييالی همييه
مسلمانان فرض گردانيده ،و ما بايد اولتر همين كشيشييان و رهبانيان را دعييوت بييه
اسلم دهيم ،من به حمد خداوند )جل جلله ( با تعدادي از آنان مناظره هاي داشتم
از جمله مناظرهء با ) فرناندس ( يكي از كشيش هاي بزرگ كاتوليك كييه از اقربييايم
نيز ميباشد ،ومنصربزرگي بنام ) بويما ارنيتا ( و بعدا مناظره ء با پاستور ولي مانتو ،
شخصيكه در امريكا براي محيياربه ء اسييلم تمرييين نمييوده اسييت ،و دروازه منيياظره
بامن براي همه باز است ،ولييي ميين منيياظراتي را كييه در آن چلنييج دادن بييه ديگييران
باشد خوش ندارم زيرا اين چنين مناظرات اثر منفي برعكس آنيچه هدف ما سييت و
آن توقع به اظهار حقيقت دين مقدس اسلم است ببار خواهد آورد .
مصروفيت هاي فعلي
برادر مسلمان ما محترم نجيب رسول ) حفظه الله ( بعد از مطالعه دقيق
دين مقدس اسلم ،درک ميکنيد كه بزرگترين نعمت الهي را كه دين مقييدس اسييلم
است نصيب شده است ،او ميخواهد سيياير بشييريت را ازييين نعمييت گرانبهيياي الهييي
باخبرسييازد ،واييين را وجيبييه اساسييي يييك مسييلمان ميدانييد ،زيييرا وظيفييه تمييامي
مسلمانان است كه مردم را به دين مقدس اسلم دعوت نمايند ،زيرا خداوند متعييال
) جل جلله ( تمامي امت اسلمي را بخاطر دعوت به دين مقدس اسلم ،نيكي ها
،و ممانعت از بدي ها بهترين امتان خوانده است ،زيرا وظيفه تمامي پيامبران قبلي
كه دعوت اسلمي بود اكنون به دوش امت محمد ) صلی الله عليه وسلم ( گذاشته
س ت ِللّنييا ِ ج ْ خرِ َ مة ٍ أ ُ ْ ُ
خي َْر أ ّ شده است ،خداوند متعال ) جل جلله ( ميفرمايد ) :ك ُن ْت ُ ْ
م َ
ن ب ِييالل ّهِ ( آل عمييران 110 :ترجمييه :شييما ْ
مُنو َ منك َرِ وَت ُؤْ ِ ن ال ْ ُن عَ ْ ف وَت َن ْهَوْ َ
معُْرو ِ ن ِبال ْ َ مُرو َ ت َأ ُ
بهترين امتان هستيد زيرا مردم را به نيكي ها ) دين مقدس اسلم ( دعوت مينمائيد ،
و از بدي ها ) كفر -شرك – بي ايماني – گمراهي ( منع مينماييييد و خييود تييان نيييز بييه
الله تعالى ) جل جلله ( ايمان مياوريد .
حضرت لقمان حكيييم بيادرك حقيانيت دييين مقييدس اسيلم بييه پسييرش ميگويييد :
َ ْ َ
ك ( لقميييان ِ17: صيياب َ َمييا أ َ صب ِْر عَل َييى َ منك َرِ َوا ْ ن ال ْ ُه عَ ْ ف َوان ْ َ معُْرو ِ مْر ِبال ْ َصلةَ وَأ ُ م ال ّي أق ِ ْ ) َياب ُن َ ّ
پسركم :نمازرا برپا دار و مردم را به نيكي هييا دعييوت نمييا و ازبييدي هييا منييع نمييا ،و
هرگاه در راه دعوت به خير برايت مصيبتي رسد به آن صبر نما .خداوند ) جل جلله
( وظيفيه اساسيي ميردان وزنييان مسيلمان را دعييوت بيه نيكيي ميدانيد و ميگويييد :
ْ ) وال ْمؤْمنون وال ْمؤْمنات بعضه َ
منك َي ِ
ر ن ال ْ ُ
ن عَي ْ ف وَي َن ْهَيوْ َ معُْرو ِ ن ب ِييال ْ َ مُرو َض ي َيأ ُ ٍ م أوْل َِياُء ب َعْ َ ُ ِ ُ َ َ ُ ِ َ ُ َْ ُ ُ ْ
ّ ّ َ َ ُ َ ّ ن الّز َ
هن الل ي َه إِ ّ م الل ي ُ مه ُ ْ ح ُس يي َْر َ
ه أوْلئ ِك َ سول ُ ه وََر ُ ن الل َ طيُعو َ كاةَ وَي ُ ِ صلةَ وَي ُؤُْتو َ ن ال ّ مو َ قي ُ وَي ُ ِ
م( التوبه 71 :مردان وزنان مؤمن يكي دوست ديگرند ،مردم را بييه نيكييي كي ٌ ح ِ زيٌز َ عَ ِ
هييا دعييوت مينماينييد و از بييدي هييا منييع مينماينييد ،نميياز ميخواننييد ،زكييات ميدهنييد ،
فرمانبرداري خداو پيامبرش را مينمايند ،همييين گييروه كسيياني انييد كيه خداونييد) جييل
جلله ( بالي شان رحم خواهد نمود ،خداوند) جل جلله ( غالب و باحكمت است .
51
برادر محيترم نجييب رسيول بيا درك وظيفيه اساسيي اش يعنيي دعيوت بيه ديين
مقدس اسلم خيياموش ننشسييته شييبانروز راه دعييوت را در پيييش گرفتييه اسييت ،او
ميگويد ) :من به حمد خداوند ) جل جلله ( برنامه دعوت را از طريق راديو درشهر
هاي سيبو ،نجرور ،إلوإلو ،زامبواجنا ،كوتا باتو ،إليجان ،بكرنون به پيش ميبرم .
اين حكمت بزرگ الهي است كه شخصي را كه چندين سييال بييراي دعييوت بييه
مسيحيت در پوهنتييون مسيييحيان درس خوانييد اسيياليب دعييوت را بييه تخصييص عييالي
دريافت نمود ،استادان او ميخواستند اورا در خدمت مسيييحيت قييرار دهنييد مصييارف
زيييادي پوهنتييوني ،تعليييم وتربيييه ،دروس عملييي همييه را فييرا گرفييت بييالخره يييك
شخصيت روحاني در كليسا شد ،دعوت به مسيحيت را به شكل عملي آن از طريييق
راديو و رفتن در مناطق مسلمان نشين آغاز نمود ،و ميخواست براي ضيربه زدن بييه
اسلم و مسلمانان راه های بيشيتری را جسيتجو نماييد ،وليي خداونيد متعيال ) جيل
جلله ( برعكس تقاضاي همه او را دعوتگر اسلم ساخت ،او اكنون تخصص خود را
كه دعوت به مسيحيت بود با خواندن كلمه ) ل إله إل الله محمييد رسييول اللييه ( تغييير
داده به دعوت به دين مقدس اسيلم مبييادرت ميييورزد ،او ميگوييد ) :غالبييا مين بيه
دعوت غير مسلمانان زياده تراهتمام دارم زيرا اين امر مطابق تخصصييم ميباشييد كييه
آنرا بخوبي ادا ميتوانم .علوه برين من كنفرانس ها و سيمينار هايي منظييم و مرتييب
شده در اماكن مختلف داير مينمايم ،و يكميياه قبييل اولييين برنييامه تلويزيييوني دعييوت
اسلم را بنام ) صداي اسلم ( أغاز نموديم كه از طريق چينل سيزدهم براي مييدت
يك ساعت در هر هفته نشر ميگردد و اييين نخسييتين عمييل اسييلمي در تاريييخ فليپييين
ميباشد ( .
برادر مسلمان ما نجيييب رسييول قييرآن عظيييم الشييان را عيياليترين نمييونه دعييوت
اسلمي دانسته و ميخواهد تا آنرا براي هموطنان خويش تقديم دارد ،بهييترين وسيييله
براي فهم قرآن براي هموطنانش ترجمييه قييرآن كريييم ميباشييد كييه هنييوز بزبييان آنهييا
ترجمه نشده است ،او منيحييث يييك مسييلمان مخلييص و دعييوتگر موقييف مثبييت اخييذ
نموده به ترجمه قرآن كريم آغاز مينمايد او ميگويد :اخيرا بييه فضييل خداونييد ) جييل
جلله ( ترجمه قرآنكريم را به زبان سيبوانو تكميل نمودم .
يك نقطه اساسي اينست كه هرگاه يك مسلمان مخلص ميخواهد ديگران را به
دين مقدس اسلم دعوت نمايد ،لزم است تييا اسيياليب دعييوت را بدانييد ،مسييلمان
معتقد است كه دين مقدس اسلم دين حق است ،و هر انسان عاقل و دانشييمند بييه
اين دين و ارزشهايش حتما قناعت مينمايد ،ولي راه رسيدن بييه حييق و يييا بييه عبيياره
ديگر طريقه رساندن حق به ديگران هم اسييلوب خاصييي دارد ،اييين اسييلوب را بهييتر
است از زبان برادر مسلمان ما استاد نجيب رسول كييه اسيياليب دعييوت را بييه شييكل
اكاديميك تخصييص دارد و بييه شييكل عملييي از سييرك شييروع تييا بييه مسياجد ،منييابر ،
پوهنتون ها ،راديو ،تلويزيون و غيره عمل تطبيق نموده است بشيينويم :او ميگويييد :
دعوت غير مسلمانان يك هنريسييت كييه آنييرا داعيييان بايييد خييوب بداننييد ،و عمل آنييرا
تمرييين نماينييد ،تييا آثييار مثبييت داشييته باشييد .بگييونه مثييال هرگيياه ميخواهيييد انسييان
كمونيست ويا هم پيروان ) ماوسي شييونگ ( را كييه بييه برنييامه هيياي ويييژه سياسييي ،
اقتصادي و اجتماعي معتقد اند دعوت نماييد لزم است اسييلم را ازهمييين جوانييبيكه
توجه شانرا جلب مينمايد برايشان پيشكش نماييد .و آنانرا بفهمانيد كه اسلم داراي
52
ابعاد اقتصادي ،سياسي و اجتماعي ميباشد ،تنها بييراي آنييان جييانب روحييی را بيييان
داشته اكتفاء نكنيد ،ولي براي كسانيكه تشنه جانب روحي انييد ،آنييانرا ازييين نيياحيه
دعوت نماييد ،تا آنان چيزيرا كه ميجويند بيابند ،البتيه بيا ذكير جيوانب ديگير اسيلم ،
مگر اهتمام تان به همان جانبي باشد كه نخست ضرورت است .
نقطه اساسي ديگر اينسييت كييه دعييوتگران بايييد خييود را مطييابق اسييتعداد و
توانايي علمي شان پايين نمايند ،نبايد برغير مسلمانان خود را برتر دانسييت ،زيييرا
اكثريت عوام غير مسلمانان بغض و عنادي با اسييلم ندارنييد اكييثريت آنييان راه را گييم
كرده اند وظيفه ماست آنانرا رهنمايي كنيييم ،آنييان ماننييد مريضيياني انييد كييه بييه دوا
ضرورت دارند ،من سيستم ارسييتقراطي دعييوت را رد ميكنييم اييين طريقييه درسييت
نيست ،من كشيشان را ديده ام كييه بييه سييرك هيا ميرونييد ،بييه زمييين هياي مييردم
ميروند ،با پاهاي برهنه دربين مردم ميگردند تا دلهاي آنان را بدست آورند ،و من به
پوهنتون هييا و فيياكولته هيياييكه دعييوتگران را بييه جييامعه پيشييكش ميدارنييد ،پيشيينهاد
مينمايم تا جوانان دعوتگر را علوه بييه فهييم شييريعت اسييلمي بييه مهييارت دعييوت
نمودن خوب آشنا سازند .
محترم نجيب رسول كه قبل در بخش تنصير )نصراني سازي( مسلمانان عمل
انجام وظيفه نموده است ،تمامي برنامه هاي آنانرا مطييالعه نمييوده و مؤسسيياتي را
كه در نصراني سازي مسييلمانان فعيياليت دارنييد بخييوبي ميشناسييد ،او درييين زمينيييه
چنين ابراز نظر نمود :حركت نصراني سازي تارييخ طيويلي در فليپييين داشيته و ايين
كشورنسبت به ساير كشورهاي جنوب شرق آسيا تييوجه زيييادي درييين بخييش نمييوده
است ،بناء در تغيير شمال ووسط كشور بييه نصييرانيت كامييياب شييده انييد ،واكنييون
ميخواهند منطقه ميندناو را مسيحي سييازند ،درييين زمييين مليونهييا دولر را مصييرف
ميكنند ،و مسووليت اين عمل را سه جهت اساسي كه بنام ) درخت بزرگ ( مسمى
شده اند به عهده گرفته اند كه عبارت اند از :كليساي امريكا ،كليسيياي انگليييس ،و
فاتيكان ،و بخش قوي وصاحب سييلطه درينجييا فاتيكييان ميباشييد .آنييان بييراي تحقييق
بخشيدن اهداف خويش به محورهاي متعددي اعتماد مينمايند كه مهمترين اين محيياور
First economic assistance ( F.E.Aفرسييت اكونوميييك بخشيسييت كييه بنييام
اسستنس (
و منظور شان تقديم كمك هاي مالي مطابق ضرورت هيياي اسييتفاده كننييده كييان
ميباشييد ،مثل اگردهقييان باشيييد بييراي تييان تراكتورزراعييتي ،تخييم هيياي زراعييتي ،و
دواهاي ضد آفات زراعتي ميدهند ،بخش دوم آنان جلب و جذب شاگردان با استعداد
فقير ميباشد كه براي والدين شان پول ميدهند و اولد هاي شانرا به مكاتب مسيحيت
) نصرانيت ( جذب ميكنند ،برعلوه از آن تعدادي از متخصصيني دارنييد كييه شييفاخانه
ها ،كلينيك ها و مكاتب در مناطق مسلمان نشييين تاسيييس مينماينييد ،آنييان خييدمات
خويش را رايگان انجيام ميدهنيد ،و همچنيان اطفيال ييتيم را از خيوردي بيه شيكليكه
ميخواهند تعليم و تربيه ميكنند .همچنان تعدادي زيادي از نصراني سازان خييارجي از
كشييورهاي امريكييايي ،اروپييايي و اسييترليايي در منيياطق مختلييف مينييدناو مصييروف
كارهستند كييه از وسييايل اطلعييات جمعييي ) راديييو – تلويزيييون ( و مطبوعييات بييراي
تحقق اهداف خويش استفاده مينمايند .
53
مسلمانان ميتوانند كه اين برنامه هاي آنانرا با اسييتفاده از مسيياجد و مكيياتب
اسلمي منحييث مراكيز فهيم وبييداري مسيلمانان خنيثى نماينيد ،وبيراي مسيلمانان
دسايس آنانرا بيان نمايند ،ونبايد فراموش كنم كه حكومت فليپين رسانه هاي خييبري
و اطلعاتي را براي پشتيباني از سازمانهاي نصييراني سييازي درخييدمت آنييان گذاشييته
است ،اين شبكه ها بطورمستقيم با دفتررئيس ارتباط دارند .
ازينكييه حكييومت فليييبين حكييومت مسيييحي ميباشييد و مسييلمانان نقشييي در
حكومت ندارند ،اييين حكييومت نيييز در بخييش مسيييحيت و كمييك بييا نصييراني سييازان
همكاري مينمايد ،محترم نجيب رسول درين زمينه ميگويد :نظر بييه قييانون اساسييي
كشور كه سيكولراست حكومت حق ندارد كه حركات ديني را همكاري نمايد ولييي در
حقيقت حكومت برعكس آن عمل ميكند ،حكومت همكارو كمك كننده كليسا ميباشد
،سياست مداران و اشخاص حكومتي از جميياعت هييا و تنظيمييات دينييي ) نصييراني (
براي پشتيباني مردم از آنان استفاده مينمايند ،اين گروه هاي و تنظيم هاي نصييراني
با وجييود داشييتن عايييدات مييالي زييياد از پرداخييت ماليييات معيياف هسييتند ،حييتى اگيير
حكومت از ارتباط خويش با كليسا منكر هم گردد ،تمام اصحاب عقل ارتباطش را با
كليسا خوب درك مينمايند .البته اييين ارتبيياط حكييومت بييراي پشييتيباني از نصييراني و
نصراني سازي دروقتي است كه اسلم را به ديده دشمن ميبينند و دربين مردم نشر
ميكنند كه اسلم سبب عقب مانده گي مردم ميباشد .
با وجود اين همه دسايس وتكتيك هاي كليسا و نصراني ها دين مقييدس اسييلم
را خداوند متعال ) جل جلله ( رعايت ميكند ،و با وجييود اينكييه مسييلمانان جهييان راه
دعوت را ترك نموده به خييود مبتل هسييتند ،مسييؤوليت خييويش را در قبييال اسييلم و
دعوت اسلمي فراموش نموده اند ،بازهم معجزه ء قييرآن عظيييم الشييان و كيياركرد
های داعيان مخلص اسلم در نشر دين مقدس اسلم در تمامي جهان نقييش داشييته ،
و برادر مسلمان ودعوتگر ما نجيب رسول در مورد مسير دعوت اسييلمي در فليپييين
ميگويد :دعوت اسلم در بين غير مسلمانان به فضل خداونييد متعييال ) جييل جللييه (
پيروزي زيادي را حاصل نموده است ،همه روزه تعدادي از مسلمانان جديد به قييافله
اسلم ميپيوندند ،در طييول ده سييال گذشييته تقريبييا چهييل هييزار مسيييحي از طبقييات
واقشار مختلف جامعه به دين مقدس اسلم مشييرف شييده انييد .آنييانكه شييب وروز
براي محو اسلم از مناطق جنوبي ميكوشند برعكس دين مقييدس اسييلم در منيياطق
شمال ووسييط كشييور پخييش ميگييردد ،اييين مسييلمانان جديييد عناصربسيييار مييوثر در
جييامعه ميباشييند .مييا يييك نهييادي را بييراي اييين مسييلمانان تشييكيل نمييوديم كييه همييه
مسلمانان جديد دعوتگر را دربر ميگيرد و آنرا بنام ) جمعيت تبليغ اسلم ( نامگييذاري
نموديم ،اكنون مسيحي ها با تعجب ميپرسند كه چه شييده اسييت ؟ آينييده اسييلم در
فليپين بسيار زيباست ،و من با تمام اطمينان گفتييه ميتييوانم كييه فليپييين إن شيياء بييه
همكاري و ويكپارچگي مسلمانان مانند اول يك كشور اسلمي خواهد شد .
بييرادر مييؤمن ،مخلييص ،دعييوتگر ،و بييا احسيياس مييا محييترم نجيييب رسييول
) خداوند )ج( در حفظ وامان خود نگهداردش ( در پايان صحبت هاي خييود خطيياب بييه
مسلمانان جهان گفت ) :ميخواهم براي مسلمانان جهان حكومت ها و رعاييای شيان
بگويم كه ما به قوانين دست ساخته غير مفيد انسانها ضرورتي نداريم ،قرآن عظيييم
الشان براي ما كفايت ميكند ،هركسي در بخش خود بيراي تطيبيق قيرآن و برگشيت
54
آن ماننييد قييانون اساسييي حيييات انسيياني كوشييش نميياييم ،دييين مقييدس اسييلم بييه
شخصيات هاي راستين ضرورت دارد كه بخياطر دييين مقييدس اسيلم قربياني دهنييد ،
لزم است فرزندان خود را براي قرباني دين مقدس اسلم تربيه نماييم ،تا در هنگام
جوانی براي شان خدمت براي اسلم آسان گردد .تا خلفت اسلمي بييزرگ دو بيياره
براي يكبارچگي مسلمانان جهييان ايجيياد گييردد ،هرگيياه مسييلمانان حيياكم مشييترک ،
سپاه مشترک ،اقتصاد مشترک ،و يك واحد پولي مشترک داشته باشييند هيييج قييوت
دنيا نميتواند درمقابل آنان قرار گيرد نييه امريكييا و نييه ديگييران .و هرگيياه مييا بييه اييين
مرحله برسيم ساير امت هاي ديگر) غيرمسلمانان ( به دين مقدس اسلم فييوج فييوج
مشرف خواهند شد ) .وآخر دعوانا أن الحمد لله رب العالميييين (
آيا بايبل ) انجيل ها ( كلم خداوند ) جل جلله ( است؟
شخصيت هاي روحاني مسيحيت خود ميكويند كييه انجيييل هيياي دسييت داشييته
شان كلم مسيح عليه السلم است كه بعد از انتقال او ازين جهييان توسييط بيروانييش
نوشته شده است ،اين سخن آنان ثابت ميكند كه اول الفاظ نوشته شييده از سيياخت
بيروان مسيح ميباشد ،و ثانيا هركاه خود شييان بكويييد كييه سييخنان مسيييح هسييت ،و
ازينكه مسيح عليه السلم بشر بود ،بناء بايبل امروزه كلم خداوند ) جل جلله ( نييه
بلكه كلم حضييرت عيسييى عليييه السييلم ميباشييد .وسييخنان مسيييح عليييه السييلم را
نميتوان كلم خداوند ) جل جلله ( دانست .
با مسلمان شدن هيج جيزي را ازدست نخواهيد داد
خداوند ) جل جلله ( در قرآن عظيم الشان براي مسلمان امر نمييوده اسييت ،تييا
به تمامي پيامبران الهي از زمان حضرت آدم ) عليه السلم( تا زمان حضرت محمد )
صلى الله عليه وسلم ( ايمان داشته باشند ،هيج فرقييي بييين پيييامبران الهييي نكننييد ،
وهمه را با احترام كامل ياد نمايند ،ايمان يك مسلمان بدون ايما ن آوردن به پيامبري
حضرت عيسى ) عليه السلم ( درست نميشود ،در قرآن كريييم نيام حضييرت مسيييح
عليه السلم بار بار ذكر شده است ،وهركاه يك مسيحي مسلمان ميشييود ،حضييرت
مسيح عليه السلم را ازدسييت نميدهييد ،بلكييه او را منحيييث يييك پيييامبر الهييي اعييزاز
واجلل مينمايد ،همجنان يك مسلمان به تمام كتابهاي الهييي كييه عبييارت از ) زبييور –
تورات – انجيل و قييرآن ( ميباشييد ،ايمييان دارد ،ولييي بييه همييان كتابهيياي اصييلي كييه
خداوند ) جل جلله ( براي پيامبراش وحي نميوده اسيت ،نيه بيه آن كتابهياييكه بنيام
كتاب خدا توسط بشر دستبرد شده است .زيرا تمام كتابهاي الهي انسان را به يكتييا
برستي و قدسيت خداوند دعوت ميكند ،انسييانرا از شييريك آوردن بييه خداونييد ) جييل
جلله ( منع مينمايد ،زيرا خداونيد ) جيل جللييه ( از شييريك و ماننييد ،بسير ودخيتر،
خانم و همسر باك و مبرا ميباشد .
ه َ ُ
مييا أنيزِ َ سييو ُ
ن َرب ّي ِ
مي ْ
ل إ ِلي ْيهِ ِ ل بِ َ ن الّر ُ م َ خداوند براي ما چنين تعليم داده است ) :آ َ
ُ َ َ
سيل ِهِ وََقيالوا
ن ُر ُ مي ْحيدٍ ِنأ َ فيّرقُ ب َْيي َسل ِهِ ل ن ُ َمَلئ ِك َت ِهِ وَك ُت ُب ِهِ وَُر ُ ن ِبالل ّهِ وَ َم َلآ َ ن كُ ّ مؤْ ِ
مُنو َ َوال ْ ُ
َ
صيُر( البقره 285 / م ِ ك ال ْ َ
ك َرب َّنا وَإ ِل َي ْ َ
فَران َ َمعَْنا وَأط َعَْنا غُ ْس ِ َ
The Messenger believeth in what hath been revealed to him from his Lord, as do
the men of faith. Each one (of them) believeth in Allah, His angels, His Books, and
His Messengers. "We make no distinction (they say) between one and another of His
55
Messengers." And they say: "We hear, and we obey, (we seek) Thy forgiveness, our
".Lord, and to Thee is the end of all journeys
56