You are on page 1of 7

‫‪" -363‬بُر الوالدین" ‪ -‬تعامل با والدین چرا و چگونه‬

‫الحمد ل رب العالمین و الصلة و السمملم علممی خمماتم النبیمماء و المرسمملین نبینمما محمممد‬
‫صلی ال علیه و علی آله و صحبه و بعد‪:‬‬

‫خداوند متعممال مممی فرمایممد‪ " :‬ای انسممان پروردگممارت فرمممان داده اسممت کممه جممز او را‬
‫نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید‪ ،‬هر گاه یکی از آن دو یا هر دوی ایشان نزد تو بممه‬
‫سن پیری رسیدند کمترین اهانتی بدیشان نکن و بر سر ایشان فریاد مزن و با احترام با‬
‫آنها سخن بگو)‪ .(23‬بال تواضع و فروتنمی را برایشممان فممرود آور و بگممو پروردگممارا‪،‬‬
‫همانگونه که آنها در کودکی مرا با )مهربانی( تربیت و بممزرگ کردنممد تممو نیممز آنهمما را‬
‫مورد رحم و شفقت خود قرار بده‪ :24) .‬اسراء(‪.‬‬

‫پدر و مادر؛چه کسی می داند که پدر و مادر کیست؟‬

‫پدر و مادر سبب خلقت انسان هستند و نسبت به او بی نهایت بخشنده و سخاوتمند‪ ،‬پممدر‬
‫با انفاق و مادر با به دنیا آوردن و مشممقت هممایی کممه در ایممن راه متحمممل مممی شممود ایممن‬
‫احسان و سخاوت را به صحنه ظهور می رسانند‪.‬‬

‫نعمت خلق و ایجاد از آن آفریدگار سبحان و نعمممت تربیممت و بممه دنیمما آوردن از پممدر و‬
‫مادر است‪.‬‬

‫عبد ال بن عباس رضی ال عنه می گوید‪ :‬سه آیه قرآنی به همراه سه قرینه آمممده اسممت‬
‫که هر یک از آنها بدون دیگری پذیرفته نمی شود‪:‬‬

‫‪1‬م" اطیعو ال و اطیعو الرسول" )تغابن‪ (12:‬هر کس از پروردگممار اطمماعت کنممد و از‬
‫رسول اکرم )ص( اطاعت نکند این اطاعت از او پذیرفته نمی شود‪.‬‬

‫‪2‬م "و اقیموا الصلة و آتو الزکمماة")بقممرة‪ (43:‬هممر کممس نممماز بخوانممد اممما زکممات ندهممد‬
‫نمازش پذیرفته نمی شود‪.‬‬

‫‪3‬م "ان اشکر لی و لوالدیک" )لقمان‪ (14 :‬هر کس خداوند را شکر بگوید اما از پدر و‬
‫مادرش تشکر نکند از او پذیرفته نمی شود‪.‬‬

‫از این رو در کتاب خداوند متعال ایممن انممدرزها تکممرار و بممر نیکممی بممه پممدر و مممادر و‬
‫پرهیز از ترک آن تأکید و نسبت به بممی ادبممی بممه آنهمما هشممدار داده شممده اسممت‪ .‬خداونممد‬
‫متعال می فرماید‪":‬تنها خداوند را بندگی کنیمد و هیمچ کمس را شمریک او مسمازید و بمه‬
‫پدر و مادر خود نیکی کنید‪).‬نساء‪ (36:‬همچنین می فرماید‪":‬و به انسان سفارش کردیممم‬
‫که به پدر و مادر خود نیکی کند‪).‬عنکبمموت‪ (8:‬در جممای دیگممر خداونممد عممز وجممل مممی‬
‫فرماید‪":‬و به انسان سفارش کردیم که به پدر و مادر خود نیکی کند به ویژه مادرش که‬
‫بدو حامله شده و هر دم به ضعف و سستی تازه ای دچار آمده و به مدت دو سممال او را‬
‫شیر داده است لذا هم سپاسگزار من و هممم سپاسممگزار پممدر و مممادرت بمماش‪) .‬بممدان کممه‬
‫همه( به سوی من باز می گردند‪) .‬لقمان‪.(14 :‬‬

‫در این آیات تشریح شده است کممه پممدر و مممادر جایگمماه رفیممع و حممق زیممادی بممر گممردن‬
‫فرزندان خود دارند و در این میممان مممادر از جایگمماه ویممژه ای برخمموردار اسممت‪ ،‬زیممرا‬
‫مشکلت و مشقت های زیادی را در به دنیا آوردن فرزند و نیز دوره هممای نمموزادی و‬
‫کودکی او تحمل کرده است‪ .‬یکی از سخت ترین این مراحل‪ ،‬هنگممام تولممد نمموزاد اسممت‬
‫که جز مادرانی که این وضع را تحمل کرده اند‪ ،‬کسی مقدار سختی آن را نمی داند‪.‬‬

‫در سنت رسول گرامی اسلم حضرت محمد صلی ال علیه وسلم نیز بر لممزوم نیکممی و‬
‫احممترام بممه پممدر و مممادر تاکیممد فممراوان شممده و آمممده اسممت کممه خممودداری از انجممام ایممن‬
‫مسئولیت نیز عواقب بسیار بد و مجازات سختی در پیش دارد‪.‬‬

‫در این جا به نمونه هایی از این نگاه سنت به مسأله احترام به پممدر و مممادر اشمماره مممی‬
‫کنیم‪:‬‬

‫امام طبرانی در حدیث صحیحی از رسول ال صلی ال علیه و سلم روایت می کنممد کممه‬
‫"خشنودی پروردگار در گرو خشنودی پدر و مادر است و خشم او نیممز در گممرو خشممم‬
‫آنان‪.‬‬

‫صاحبان کتاب های "سنن" م به جز امام ترمذی م با سممند صممحیح از عبممدال بممن عمممرو‬
‫عاص )رضی ال عنه( روایت کرده اند که روزی مردی نزد پیامبر آممد و گفممت‪ :‬آممده‬
‫ام تا با تو برای هجرت بیعت کنم و والدین خود را در حالی که گریه می کردند به حال‬
‫خود گذاشته ام‪ .‬پیامبر خدا )ص( فرمود‪ :‬به نزد آنها باز گرد و همان گونه کممه آنممان را‬
‫گریاندی‪ ،‬آنان را بخندان‪.‬‬

‫امام احمد و ابن ماجه به نقل از معاویه بن جهمی السلمی آورده اند که او از پیامبر خدا‬
‫برای رفتن به جهاد و همراهی با آن حضرت اجازه خواست‪ ،‬رسول ال م درود و سلم‬
‫خدا بر او باد م به او امر کرد که به خانه بممازگردد و بممه مممادرش نیکممی و احممترام کنممد‪.‬‬
‫هنگامی که معاویه خواسممته خممود را تکممرار کممرد‪ ،‬پیممامبر خممدا صمملی الم علیممه و سمملم‬
‫فرمود‪ :‬وای بر تو! پای مادرت را بگیر‪ ... ،‬وارد بهشت خواهی شد‪.‬‬

‫در صحیحین به نقل از ابوهریره رضی ال عنه آمده است‪ ،‬مردی به نزد رسممول الم مم‬
‫درود خدا بر او باد م آمد و گفت‪ :‬ای پیامبر خدا‪ ،‬بیشتر از همه باید به چه کسی احممترام‬
‫کنم؟ رسول خدا )ص( فرمود‪ :‬مادرت‪ .‬مرد گفت‪ :‬دیگر چه کسی؟ نبی اکرم صمملی ال م‬
‫علیه و سلم فرمود‪ :‬مادرت‪ .‬آن مرد بمماز هممم پرسممید‪ ،‬دیگممر چممه کسممی؟ رسممول گرامممی‬
‫اسلم فرمود‪ :‬مممادرت‪ .‬او بمماز هممم پرسممید‪ :‬پممس از آن چممه کسممی؟ آن حضممرت فرمممود‪:‬‬
‫پدرت‪ .‬این حدیث دلیلی بر آن است که احترام به مادر و نیکی به او باید سه برابر پممدر‬
‫باشد‪ ،‬زیرا که او مشقات و مشکلت بیشتری را در هنگام بارداری‪ ،‬وضع حمممل و در‬
‫مدت شیردهی متحمل می شود‪ .‬این سه مسمأله فقممط بمر عهمده ممادر اسممت و پمس از آن‬
‫است که پدر در تربیت فرزند با مادر همراه می شود‪ .‬در آیممه ‪ 14‬سمموره لقمممان هممم بممه‬
‫شیوه ای دیگر به این موضوع مهم اشاره شده است‪ ":‬و وصینا النسممان بوالممدیه حملتممه‬
‫امه وهنا علی وهن و فصاله فی عامین‪ ) .‬به آدمی درباره )لممزوم احممترام( بممه والممدینش‬
‫وصیت کرده ایم )و او باید به یاد داشممته باشممد کممه ( مممادرش بممه هنگممام بممارداری و بممه‬
‫هنگام وضع حمل مشقت فراوان کشیده است و شیر دادنش دو سال طول کشیده است‪.‬‬

‫در حدیث صحیحی از رسول خدا )ص( روایممت شممده اسممت کممه " ال م جممل و عل روز‬
‫قیامت به سه نفر نمی نگرد‪ ،‬کسی که والدینش او را نفرین کرده باشمند‪ ،‬زنمی کمه خمود‬
‫را به شکل مردان در آورد و دیوث )انساب بى غیرت در قبال محارمش(‪ .‬و سممه کممس‬
‫نیز وارد بهشت نمی شوند‪ :‬کسی کممه والممدینش او را نفریممن کممرده باشممند‪ ،‬شممرابخوار و‬
‫کسی که می بخشد و منت می گذارد‪} .‬روایت از امام نسائی‪ ،‬امام احمد و حاکم‪.‬‬

‫امام احمد با سند صحیح از معاذ بن جبل روایت کرده است کممه وی مممی گویممد‪ :‬رسممول‬
‫ال صلی ال علیه و سلم مرا به ده چیز سفارش نمود‪ :‬برای خداونممد شممریک مگیممر‪... ،‬‬
‫و مواظب باش که والممدینت تممو را نفریممن نکننممد حممتی اگممر از تممو بخواهنممد کممه از نممزد‬
‫خانواده و مال خودت بروی‪ ...‬الخ‪.‬‬

‫همان گونه که احترام به پدر و مادر از وصایا و تاکید پیامبر گرامی ما حضرت محمممد‬
‫صلی ال علیه و سلم است‪ ،‬دیگر پیامبران الهی نیز در گفتار و کردار خود بر این امممر‬
‫تاکید کرده اند‪.‬‬

‫در سطور بال به برخی از اقموال آن حضمرت اشماراتی داشمتیم و اکنمون بمه برخمی از‬
‫افعال آن حضرت در این باره اشاره می کنیم‪:‬‬
‫در سالی که صلح حدیبیه امضا شد‪ ،‬یک بمار پیمامبر خمدا بمه هممراه اصمحاب و ارتمش‬
‫خود م در حدود هزار نفر م از منطقه ای که قبر مادرش آمنمه دخمتر وهمب در آن قمرار‬
‫داشت م در منطقه ابواء در میان مکه و مدینه مم آن حضممرت توقممف کممرد‪ ،‬بممه نممزد قممبر‬
‫مادر خود رفت و گریه کرد؛ و همه همراهممان او نیممز گریسممتند‪ .‬حضممرت محمممد )ص(‬
‫فرمود‪:‬از خداوند اجازه خواستم که برایش استغفار کنم‪ ،‬اما خداوند )جل و عل( به مممن‬
‫اجازه نفرمود‪ ،‬و اجازه خواستم که بر سر قممبرش بممروم کممه ایممن اجممازه را بممه مممن داد‪.‬‬
‫بنابراین به قبرستان بروید‪ ،‬زیرا که آنجا شما را به یاد آخرت می اندازد‪} .‬امممام بغمموی‬
‫در شرح السنه آورده و اصل این حدیث در صحیح امام مسلم موجود است‪{ .‬‬

‫ابراهیم خلیل‪ ،‬ابو النبیاء و امام موحممدان علیممه السمملم بمما پممدرش بممه لطممف و نرمممی و‬
‫شفقت سخن می گوید م حال آنکه پدرش کافر بود م و ) در حالی که قصد دارد او را بممه‬
‫سوی توحید و عبادت خالص خداوند عز و جل دعوت کند و در آن حال پممدرش ضمممن‬
‫مخالفت با خواسته ابراهیممم او را تهدیممد مممی کنممد کممه او را مممورد ضممرب و شممتم قممرار‬
‫خواهممد داد و از خممانه بیممرون خواهممد کممرد ( مممی گویممد‪ :‬ای پممدر! سمملم بممر تممو! از‬
‫پروردگارم برای تو طلب آمرزش خواهم کرد‪) .‬مریم‪(47/‬‬

‫خداوند متعال یحیی بن زکریا را مورد ستایش قرار داده است زیرا که او " بممه والممدین‬
‫خود نیکی می کرد و ستمگر و سرکش نبود" )مریم‪(14/‬‬

‫در قرآن کریم سخنان متعددی از زبان پیامبران الهی علیهم السلم نقل شده است‪.‬‬
‫سلف صالح امت اسلمی نیز بر این مسأله بسیار تاکید داشته و خود بیشممتر از دیگممران‬
‫به والدین خود احترام و نیکی می کردند‪.‬‬

‫ابو هریره رضی ال عنه هر گاه قصد خروج از خممانه را داشممت بمما مممادرش وداع مممی‬
‫کرد و می گفت‪ :‬السلم علیکم و رحمه ال و مادر نیز پاسممخ مممی داد‪ ،‬و علیممک السمملم‬
‫ای فرزندم و رحمة ال و برکاته‪ .‬آن صحابی جلیل القدر نیمز مممی گفممت‪ :‬خداونممد تممو را‬
‫مورد رحمت قرار دهد بدان سبب که تو در کودکی مممرا تربیممت کممرده ای و مممادر نیممز‬
‫پاسخ می داد که خداوند نیز تو را مورد رحمت خویش قرار دهمد کمه در بمزرگ سمالی‬
‫ات مرا احترام می کنی‪.‬‬

‫مادر عبدال بن مسعود رضی ال عنه نیز شبی از پسرش خواست که اندکی آب برایش‬
‫بیاورد‪ .‬عبدال رفت و با آب باز آمد‪ ،‬اما مادرش به خواب رفتممه بممود‪ ،‬عبممدال از بیممدار‬
‫کردن مادر خودداری کرد‪ ،‬مبادا که سبب ناراحتی او فراهم آید و از آنجا دور هم نشد‪،‬‬
‫مبادا که بیدار شود و آب بخواهممد و عبممدال نباشممد‪ ،‬بممه همیممن علممت تمما صممبح بممر بممالین‬
‫مادرش ماند تا آنکه بیدار شود و آب بنوشد!‬
‫ابن حسن تمیمی )رح( نیز قصد کشتن عقربی را داشت‪ ،‬عقرب به داخل خممانه رفممت و‬
‫در سوراخی پنهان شد‪ .‬او هم با انگشممت خممود جلمموی سمموراخ را گرفممت‪ .‬عقممرب او را‬
‫نیش زد‪ .‬از او پرسیدند چرا چنین کممردی؟ گفممت‪ :‬از آن ترسممیدم کممه از سمموراخ خممارج‬
‫شود و مادرم را نیش بزند‪.‬‬

‫ابن عون المزنی دیگر سلف صالحی اسممت کممه در ایممن زمینممه داسممتان مشممهوری دارد‪.‬‬
‫روزی مادرش او را فرا خواند‪ .‬ابن عون با صدای بلند به مممادرش جممواب داد تمما آنکممه‬
‫صدایش را بشنود‪ .‬او از اینکه صدایش را بلند کرده بود‪ ،‬ناراحت شد و به همین خاطر‬
‫دو غلم خود را آزاد کرد‪.‬‬

‫ما در این جا فقط به چند نمونه اشاره کردیم و حال آنکه داستان های زیادی از احممترام‬
‫سلف صالح به والدین گزارش شده است و مقصود ما فقط بیان نمونه هایی از این قبیممل‬
‫بود‪.‬‬

‫اگر به خود و اطراف خمود نگماهی بینمدازیم‪ ،‬کوتماهی و قصمور زیمادی در ایمن بخمش‬
‫ملحظه خواهیم کرد و گاهی خدای ناکرده برخی گرفتار عقمموق والممدین مممی شمموند‪ .‬از‬
‫خداوند متعال می خواهیم که ما را ببخشد و از این کار حرام مصون بدارد‪.‬‬

‫نفریممن پممدر و مممادر ابعمماد و مظمماهر گونمماگونی دارد کممه گمماهی مممردم از شممناخت آن‬
‫عاجزند‪ .‬از جمله‪ ،‬فرزند به بهانه ای مانند به دست آوردن مال زیاد یا بال رفتن سممطح‬
‫تحصیلت یا جایگاه اجتماعی در مقابل پدر و مادرش تکبر کند‪.‬‬

‫یکی دیگر از مواردی که ممکن است نفرین والدین را در پممی داشممته باشممد‪ ،‬خممودداری‬
‫فرزند از بر طرف کردن نیازهای مالی پدر و مادر است که گاهی آنممان را مجبممور بممه‬
‫گدایی می کند‪.‬‬

‫از موارد دیگر این است که فرزندی دوست یا همسر یما خمودش را بممر پمدر و ممادرش‬
‫ترجیح دهد‪ .‬همچنین بکار بردن نام آنها بدون احترام م چنانچه آنهمما ایممن کممار را زشممت‬
‫بدانند م می تواند سبب رنجش و عصبانیت آنها شود‪.‬‬

‫برخی مردم نیز فراموش می کنند که پدر و مادرشان بممر گممردن آنممان حممق دارنممد و بممه‬
‫همین سبب هیچ گاه به فکر ادای دَین خود به آنان نمی افتند‪ .‬آیا کسممی کممه مممورد نفریممن‬
‫پدر و مادرش قرار گرفته است‪ ،‬نمی داند که احترام و نیکی به پدر و مممادر ضممروری‬
‫و واجب است و او مدیون آنهاست و فقط کسی این حق والممدین بممر خممود را انکممار مممی‬
‫کند که ستمگر و ناسپاس است و چه بسا که درهممای توفیممق و رحمممت بممه رویممش بسممته‬
‫است و حال آنکه ممکن است تمام دنیا را در اختیار داشته باشد؟!‬

‫مادری که نه ماه جنین را در داخل جسم خممود نگمه ممی دارد و در ایممن ممدت همر روز‬
‫سختی های تازه ای متحمل می شود‪ ،‬و هر چه قدر که جنین بزرگ تر می شود‪ ،‬مممادر‬
‫ضعیف تر می شود و وضع حمل نوزاد نیز سممختی هممای زیممادی بممرای مممادر دارد کممه‬
‫گاهی تا سر حد مرگ عذابش می دهد‪ .‬آن مادر فقممط امیممدش بممه ایممن فرزنممد نممو رسممیده‬
‫است‪ .‬او را زیبایی دنیا می داند و تعلق خاطرش را به دنیا بیشتر مممی کنممد و بممه همیممن‬
‫سبب شبانه روز به او خدمت می کنممد و دائممما نگممران بهداشممت و سمملمت و تغممذیه اش‬
‫است و خود در این میان چه شب ها که بیدار می ماند و دسممت همما و سممینه اش مرکممب‬
‫نوزادند و خود گرسنه می ماند تا فرزندش سیر شود‪ ،‬خود شب ها را بیدار می ماند تمما‬
‫او آرام بخوابد‪ .‬چنان بر فرزندش مهربان است که وصف شدنی نیسممت‪ ،‬هممر گمماه از او‬
‫دور شود‪ ،‬دعایش می کند‪ ،‬هر گاه از مادر کناره می گیرد‪ ،‬مادر با نرمممی فرایممش مممی‬
‫خواند‪ .‬اگر مشممکلی برایممش پیممش آیممد‪ ،‬مممادر را بممه فریمماد مممی خوانممد‪ .‬فرزنممد در دوره‬
‫کودکی چنین می اندیشد که همه خوبی ها نزد مممادر اسممت و اگممر مممادر او را بممه سممینه‬
‫خود چسباند و محکم در آغوش گرفت‪ ،‬دیگر هیچ مشکلی ندارد‪.‬‬

‫آیا مادر بعد از این همه‪ ،‬سزاوار بی احترامی هست؟‬

‫بار الها! تو بخشنده و مهربانی‪.‬‬

‫اما درباره پدر! فرزند مایه بخل و ترس اوست! شبانه روز کار و تلش می کند و همه‬
‫گونه سختی را تحمممل مممی کنممد تمما لقمممه نممانی بممه کممف آرد و در دهممان فرزنممد بگممذارد‪.‬‬
‫هنگامی که فرزند به نزد او می رود‪ ،‬به نرمممی بمما او برخممورد مممی کنممد و هممر گمماه بممه‬
‫سوی او می نگرد‪ ،‬لبخند می زند و هر گاه به نزد او ممی رود بمه او دل ممی بنممدد و او‬
‫را محکم در آغوش می گیرد‪ .‬همه مردم را از پدر خود مممی ترسمماند! و آنممان را تهدیممد‬
‫می کند که پدرش با آنها چکارها خواهد کرد! آیا پس از این همه پدر سزاوار نافرمانی‬
‫و بی احترامی و اهانت است؟!‬

‫از ذلت و خواری به خداوند متعال پناه می بریم‪.‬‬

‫هنگامی که والدین متوجه سرکشی و نافرمانی فرزند می شوند‪ ،‬چه بسیار کممه ناامیممد و‬
‫افسرده می شوند‪ .‬آنها امیدوار بودند که از فرزند خود نیکی ببینند و آرزو داشتند که او‬
‫حق شناس باشمد‪ ،‬اممما فرزندشممان اکنممون آنهمما را تحقیممر مممی کنممد و نمماتوانی هممای دوره‬
‫کودکی خود را از یاد می برد یا آنکه نادیده می انگارد و به جوانی حممال خممود مغممرور‬
‫می شود و تحصیلت و فرهنگ و جایگاه و موقعیت و منزلت اجتماعی خود را به رخ‬
‫آنها می کشد و با رفتار و کردار و گفتار ناسممنجیده آزارشممان مممی دهممد‪ .‬بمما بممی ادبممی و‬
‫کلمات اهانت آمیز با آنان سخن می گوید و مدام آنان را تحقیر می کند‪ .‬پدر و مممادر در‬
‫آرزوی زندگی او هستند و او ممرگ آنمان را ممی خواهمد‪ .‬چنمان رفتماری از فرزنمد بمد‬
‫بروز می کند که پدر و مادر آرزو می کنند ای کاش عقیم بودند‪ .‬نیکی به حال آنممان دل‬
‫می سوزاند و مروت در حق آنان گریه می کند‪.‬‬

‫ای کسانی که عاقل و دانایید! هشیار باشممید‪ .‬مبممادا در حممق پممدر و مممادر کوتمماهی کنیممد‪،‬‬
‫زیرا این کار عاقبت بسیار بدی دارد‪ .‬هر چه در توان دارد در احترام به آنممان کوتمماهی‬
‫نکند‪ ،‬چرا که ممکن است آن دو از دنیا بروند و آن گمماه دیگممر پشممیمانی سممودی نممدارد‪.‬‬
‫آری! احترام و نیکی به والدین صفت انسان های کریم است‪ .‬حتی اگر شریعت نیز بممر‬
‫این صفت تاکید فراوان نمی داشت‪ ،‬باز هم خصلت نیک و پسندیده همه انسان ها بود‪.‬‬

‫علوه بر آنکه هر فطرت پاکی ارزش این خصلت را می داند‪ ،‬احترام بممه پممدر و مممادر‬
‫کفاره گناهان و موجب کسب پمماداش اخممروی و جلممب خشممنودی آفریممدگار منممان اسممت‪.‬‬
‫احترام به والدین همچنین موجب استجابت دعاست‪ .‬با این کار دل ها شادمان مممی شممود‬
‫و زندگی زیبا می گردد و پس از مرگ نیز نام نیک به یادگار می ماند‪.‬‬

‫خداوندا! ما و پدران و مادران ما را بیامرز و بدان سبب که ما را در کودکی پرورانممده‬


‫اند‪ ،‬آنان را مورد رحمت و عنممایت خممویش قممرار ده و لطممف و پمماداش خممود را کممه بممه‬
‫بندگان صالح خود عنایت می کنی‪ ،‬از آنان دریغ مدار‪.‬‬

‫درود و سلم خداوند بر محمد و آل و یاران محمد باد‪.‬‬

‫ترجمه‪ :‬ام طه ناوی‬


‫مصدر‪ :‬سایت نوار اسلم‬
‫‪IslamTape.Com‬‬

You might also like