Professional Documents
Culture Documents
برُ الوالدین - تعامل با والدین چرا و چگونه
برُ الوالدین - تعامل با والدین چرا و چگونه
الحمد ل رب العالمین و الصلة و السمملم علممی خمماتم النبیمماء و المرسمملین نبینمما محمممد
صلی ال علیه و علی آله و صحبه و بعد:
خداوند متعممال مممی فرمایممد " :ای انسممان پروردگممارت فرمممان داده اسممت کممه جممز او را
نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید ،هر گاه یکی از آن دو یا هر دوی ایشان نزد تو بممه
سن پیری رسیدند کمترین اهانتی بدیشان نکن و بر سر ایشان فریاد مزن و با احترام با
آنها سخن بگو) .(23بال تواضع و فروتنمی را برایشممان فممرود آور و بگممو پروردگممارا،
همانگونه که آنها در کودکی مرا با )مهربانی( تربیت و بممزرگ کردنممد تممو نیممز آنهمما را
مورد رحم و شفقت خود قرار بده :24) .اسراء(.
پدر و مادر سبب خلقت انسان هستند و نسبت به او بی نهایت بخشنده و سخاوتمند ،پممدر
با انفاق و مادر با به دنیا آوردن و مشممقت هممایی کممه در ایممن راه متحمممل مممی شممود ایممن
احسان و سخاوت را به صحنه ظهور می رسانند.
نعمت خلق و ایجاد از آن آفریدگار سبحان و نعمممت تربیممت و بممه دنیمما آوردن از پممدر و
مادر است.
عبد ال بن عباس رضی ال عنه می گوید :سه آیه قرآنی به همراه سه قرینه آمممده اسممت
که هر یک از آنها بدون دیگری پذیرفته نمی شود:
1م" اطیعو ال و اطیعو الرسول" )تغابن (12:هر کس از پروردگممار اطمماعت کنممد و از
رسول اکرم )ص( اطاعت نکند این اطاعت از او پذیرفته نمی شود.
2م "و اقیموا الصلة و آتو الزکمماة")بقممرة (43:هممر کممس نممماز بخوانممد اممما زکممات ندهممد
نمازش پذیرفته نمی شود.
3م "ان اشکر لی و لوالدیک" )لقمان (14 :هر کس خداوند را شکر بگوید اما از پدر و
مادرش تشکر نکند از او پذیرفته نمی شود.
از این رو در کتاب خداوند متعال ایممن انممدرزها تکممرار و بممر نیکممی بممه پممدر و مممادر و
پرهیز از ترک آن تأکید و نسبت به بممی ادبممی بممه آنهمما هشممدار داده شممده اسممت .خداونممد
متعال می فرماید":تنها خداوند را بندگی کنیمد و هیمچ کمس را شمریک او مسمازید و بمه
پدر و مادر خود نیکی کنید).نساء (36:همچنین می فرماید":و به انسان سفارش کردیممم
که به پدر و مادر خود نیکی کند).عنکبمموت (8:در جممای دیگممر خداونممد عممز وجممل مممی
فرماید":و به انسان سفارش کردیم که به پدر و مادر خود نیکی کند به ویژه مادرش که
بدو حامله شده و هر دم به ضعف و سستی تازه ای دچار آمده و به مدت دو سممال او را
شیر داده است لذا هم سپاسگزار من و هممم سپاسممگزار پممدر و مممادرت بمماش) .بممدان کممه
همه( به سوی من باز می گردند) .لقمان.(14 :
در این آیات تشریح شده است کممه پممدر و مممادر جایگمماه رفیممع و حممق زیممادی بممر گممردن
فرزندان خود دارند و در این میممان مممادر از جایگمماه ویممژه ای برخمموردار اسممت ،زیممرا
مشکلت و مشقت های زیادی را در به دنیا آوردن فرزند و نیز دوره هممای نمموزادی و
کودکی او تحمل کرده است .یکی از سخت ترین این مراحل ،هنگممام تولممد نمموزاد اسممت
که جز مادرانی که این وضع را تحمل کرده اند ،کسی مقدار سختی آن را نمی داند.
در سنت رسول گرامی اسلم حضرت محمد صلی ال علیه وسلم نیز بر لممزوم نیکممی و
احممترام بممه پممدر و مممادر تاکیممد فممراوان شممده و آمممده اسممت کممه خممودداری از انجممام ایممن
مسئولیت نیز عواقب بسیار بد و مجازات سختی در پیش دارد.
در این جا به نمونه هایی از این نگاه سنت به مسأله احترام به پممدر و مممادر اشمماره مممی
کنیم:
امام طبرانی در حدیث صحیحی از رسول ال صلی ال علیه و سلم روایت می کنممد کممه
"خشنودی پروردگار در گرو خشنودی پدر و مادر است و خشم او نیممز در گممرو خشممم
آنان.
صاحبان کتاب های "سنن" م به جز امام ترمذی م با سممند صممحیح از عبممدال بممن عمممرو
عاص )رضی ال عنه( روایت کرده اند که روزی مردی نزد پیامبر آممد و گفممت :آممده
ام تا با تو برای هجرت بیعت کنم و والدین خود را در حالی که گریه می کردند به حال
خود گذاشته ام .پیامبر خدا )ص( فرمود :به نزد آنها باز گرد و همان گونه کممه آنممان را
گریاندی ،آنان را بخندان.
امام احمد و ابن ماجه به نقل از معاویه بن جهمی السلمی آورده اند که او از پیامبر خدا
برای رفتن به جهاد و همراهی با آن حضرت اجازه خواست ،رسول ال م درود و سلم
خدا بر او باد م به او امر کرد که به خانه بممازگردد و بممه مممادرش نیکممی و احممترام کنممد.
هنگامی که معاویه خواسممته خممود را تکممرار کممرد ،پیممامبر خممدا صمملی الم علیممه و سمملم
فرمود :وای بر تو! پای مادرت را بگیر ... ،وارد بهشت خواهی شد.
در صحیحین به نقل از ابوهریره رضی ال عنه آمده است ،مردی به نزد رسممول الم مم
درود خدا بر او باد م آمد و گفت :ای پیامبر خدا ،بیشتر از همه باید به چه کسی احممترام
کنم؟ رسول خدا )ص( فرمود :مادرت .مرد گفت :دیگر چه کسی؟ نبی اکرم صمملی ال م
علیه و سلم فرمود :مادرت .آن مرد بمماز هممم پرسممید ،دیگممر چممه کسممی؟ رسممول گرامممی
اسلم فرمود :مممادرت .او بمماز هممم پرسممید :پممس از آن چممه کسممی؟ آن حضممرت فرمممود:
پدرت .این حدیث دلیلی بر آن است که احترام به مادر و نیکی به او باید سه برابر پممدر
باشد ،زیرا که او مشقات و مشکلت بیشتری را در هنگام بارداری ،وضع حمممل و در
مدت شیردهی متحمل می شود .این سه مسمأله فقممط بمر عهمده ممادر اسممت و پمس از آن
است که پدر در تربیت فرزند با مادر همراه می شود .در آیممه 14سمموره لقمممان هممم بممه
شیوه ای دیگر به این موضوع مهم اشاره شده است ":و وصینا النسممان بوالممدیه حملتممه
امه وهنا علی وهن و فصاله فی عامین ) .به آدمی درباره )لممزوم احممترام( بممه والممدینش
وصیت کرده ایم )و او باید به یاد داشممته باشممد کممه ( مممادرش بممه هنگممام بممارداری و بممه
هنگام وضع حمل مشقت فراوان کشیده است و شیر دادنش دو سال طول کشیده است.
در حدیث صحیحی از رسول خدا )ص( روایممت شممده اسممت کممه " ال م جممل و عل روز
قیامت به سه نفر نمی نگرد ،کسی که والدینش او را نفرین کرده باشمند ،زنمی کمه خمود
را به شکل مردان در آورد و دیوث )انساب بى غیرت در قبال محارمش( .و سممه کممس
نیز وارد بهشت نمی شوند :کسی کممه والممدینش او را نفریممن کممرده باشممند ،شممرابخوار و
کسی که می بخشد و منت می گذارد} .روایت از امام نسائی ،امام احمد و حاکم.
امام احمد با سند صحیح از معاذ بن جبل روایت کرده است کممه وی مممی گویممد :رسممول
ال صلی ال علیه و سلم مرا به ده چیز سفارش نمود :برای خداونممد شممریک مگیممر... ،
و مواظب باش که والممدینت تممو را نفریممن نکننممد حممتی اگممر از تممو بخواهنممد کممه از نممزد
خانواده و مال خودت بروی ...الخ.
همان گونه که احترام به پدر و مادر از وصایا و تاکید پیامبر گرامی ما حضرت محمممد
صلی ال علیه و سلم است ،دیگر پیامبران الهی نیز در گفتار و کردار خود بر این امممر
تاکید کرده اند.
در سطور بال به برخی از اقموال آن حضمرت اشماراتی داشمتیم و اکنمون بمه برخمی از
افعال آن حضرت در این باره اشاره می کنیم:
در سالی که صلح حدیبیه امضا شد ،یک بمار پیمامبر خمدا بمه هممراه اصمحاب و ارتمش
خود م در حدود هزار نفر م از منطقه ای که قبر مادرش آمنمه دخمتر وهمب در آن قمرار
داشت م در منطقه ابواء در میان مکه و مدینه مم آن حضممرت توقممف کممرد ،بممه نممزد قممبر
مادر خود رفت و گریه کرد؛ و همه همراهممان او نیممز گریسممتند .حضممرت محمممد )ص(
فرمود:از خداوند اجازه خواستم که برایش استغفار کنم ،اما خداوند )جل و عل( به مممن
اجازه نفرمود ،و اجازه خواستم که بر سر قممبرش بممروم کممه ایممن اجممازه را بممه مممن داد.
بنابراین به قبرستان بروید ،زیرا که آنجا شما را به یاد آخرت می اندازد} .امممام بغمموی
در شرح السنه آورده و اصل این حدیث در صحیح امام مسلم موجود است{ .
ابراهیم خلیل ،ابو النبیاء و امام موحممدان علیممه السمملم بمما پممدرش بممه لطممف و نرمممی و
شفقت سخن می گوید م حال آنکه پدرش کافر بود م و ) در حالی که قصد دارد او را بممه
سوی توحید و عبادت خالص خداوند عز و جل دعوت کند و در آن حال پممدرش ضمممن
مخالفت با خواسته ابراهیممم او را تهدیممد مممی کنممد کممه او را مممورد ضممرب و شممتم قممرار
خواهممد داد و از خممانه بیممرون خواهممد کممرد ( مممی گویممد :ای پممدر! سمملم بممر تممو! از
پروردگارم برای تو طلب آمرزش خواهم کرد) .مریم(47/
خداوند متعال یحیی بن زکریا را مورد ستایش قرار داده است زیرا که او " بممه والممدین
خود نیکی می کرد و ستمگر و سرکش نبود" )مریم(14/
در قرآن کریم سخنان متعددی از زبان پیامبران الهی علیهم السلم نقل شده است.
سلف صالح امت اسلمی نیز بر این مسأله بسیار تاکید داشته و خود بیشممتر از دیگممران
به والدین خود احترام و نیکی می کردند.
ابو هریره رضی ال عنه هر گاه قصد خروج از خممانه را داشممت بمما مممادرش وداع مممی
کرد و می گفت :السلم علیکم و رحمه ال و مادر نیز پاسممخ مممی داد ،و علیممک السمملم
ای فرزندم و رحمة ال و برکاته .آن صحابی جلیل القدر نیمز مممی گفممت :خداونممد تممو را
مورد رحمت قرار دهد بدان سبب که تو در کودکی مممرا تربیممت کممرده ای و مممادر نیممز
پاسخ می داد که خداوند نیز تو را مورد رحمت خویش قرار دهمد کمه در بمزرگ سمالی
ات مرا احترام می کنی.
مادر عبدال بن مسعود رضی ال عنه نیز شبی از پسرش خواست که اندکی آب برایش
بیاورد .عبدال رفت و با آب باز آمد ،اما مادرش به خواب رفتممه بممود ،عبممدال از بیممدار
کردن مادر خودداری کرد ،مبادا که سبب ناراحتی او فراهم آید و از آنجا دور هم نشد،
مبادا که بیدار شود و آب بخواهممد و عبممدال نباشممد ،بممه همیممن علممت تمما صممبح بممر بممالین
مادرش ماند تا آنکه بیدار شود و آب بنوشد!
ابن حسن تمیمی )رح( نیز قصد کشتن عقربی را داشت ،عقرب به داخل خممانه رفممت و
در سوراخی پنهان شد .او هم با انگشممت خممود جلمموی سمموراخ را گرفممت .عقممرب او را
نیش زد .از او پرسیدند چرا چنین کممردی؟ گفممت :از آن ترسممیدم کممه از سمموراخ خممارج
شود و مادرم را نیش بزند.
ابن عون المزنی دیگر سلف صالحی اسممت کممه در ایممن زمینممه داسممتان مشممهوری دارد.
روزی مادرش او را فرا خواند .ابن عون با صدای بلند به مممادرش جممواب داد تمما آنکممه
صدایش را بشنود .او از اینکه صدایش را بلند کرده بود ،ناراحت شد و به همین خاطر
دو غلم خود را آزاد کرد.
ما در این جا فقط به چند نمونه اشاره کردیم و حال آنکه داستان های زیادی از احممترام
سلف صالح به والدین گزارش شده است و مقصود ما فقط بیان نمونه هایی از این قبیممل
بود.
اگر به خود و اطراف خمود نگماهی بینمدازیم ،کوتماهی و قصمور زیمادی در ایمن بخمش
ملحظه خواهیم کرد و گاهی خدای ناکرده برخی گرفتار عقمموق والممدین مممی شمموند .از
خداوند متعال می خواهیم که ما را ببخشد و از این کار حرام مصون بدارد.
نفریممن پممدر و مممادر ابعمماد و مظمماهر گونمماگونی دارد کممه گمماهی مممردم از شممناخت آن
عاجزند .از جمله ،فرزند به بهانه ای مانند به دست آوردن مال زیاد یا بال رفتن سممطح
تحصیلت یا جایگاه اجتماعی در مقابل پدر و مادرش تکبر کند.
یکی دیگر از مواردی که ممکن است نفرین والدین را در پممی داشممته باشممد ،خممودداری
فرزند از بر طرف کردن نیازهای مالی پدر و مادر است که گاهی آنممان را مجبممور بممه
گدایی می کند.
از موارد دیگر این است که فرزندی دوست یا همسر یما خمودش را بممر پمدر و ممادرش
ترجیح دهد .همچنین بکار بردن نام آنها بدون احترام م چنانچه آنهمما ایممن کممار را زشممت
بدانند م می تواند سبب رنجش و عصبانیت آنها شود.
برخی مردم نیز فراموش می کنند که پدر و مادرشان بممر گممردن آنممان حممق دارنممد و بممه
همین سبب هیچ گاه به فکر ادای دَین خود به آنان نمی افتند .آیا کسممی کممه مممورد نفریممن
پدر و مادرش قرار گرفته است ،نمی داند که احترام و نیکی به پدر و مممادر ضممروری
و واجب است و او مدیون آنهاست و فقط کسی این حق والممدین بممر خممود را انکممار مممی
کند که ستمگر و ناسپاس است و چه بسا که درهممای توفیممق و رحمممت بممه رویممش بسممته
است و حال آنکه ممکن است تمام دنیا را در اختیار داشته باشد؟!
مادری که نه ماه جنین را در داخل جسم خممود نگمه ممی دارد و در ایممن ممدت همر روز
سختی های تازه ای متحمل می شود ،و هر چه قدر که جنین بزرگ تر می شود ،مممادر
ضعیف تر می شود و وضع حمل نوزاد نیز سممختی هممای زیممادی بممرای مممادر دارد کممه
گاهی تا سر حد مرگ عذابش می دهد .آن مادر فقممط امیممدش بممه ایممن فرزنممد نممو رسممیده
است .او را زیبایی دنیا می داند و تعلق خاطرش را به دنیا بیشتر مممی کنممد و بممه همیممن
سبب شبانه روز به او خدمت می کنممد و دائممما نگممران بهداشممت و سمملمت و تغممذیه اش
است و خود در این میان چه شب ها که بیدار می ماند و دسممت همما و سممینه اش مرکممب
نوزادند و خود گرسنه می ماند تا فرزندش سیر شود ،خود شب ها را بیدار می ماند تمما
او آرام بخوابد .چنان بر فرزندش مهربان است که وصف شدنی نیسممت ،هممر گمماه از او
دور شود ،دعایش می کند ،هر گاه از مادر کناره می گیرد ،مادر با نرمممی فرایممش مممی
خواند .اگر مشممکلی برایممش پیممش آیممد ،مممادر را بممه فریمماد مممی خوانممد .فرزنممد در دوره
کودکی چنین می اندیشد که همه خوبی ها نزد مممادر اسممت و اگممر مممادر او را بممه سممینه
خود چسباند و محکم در آغوش گرفت ،دیگر هیچ مشکلی ندارد.
اما درباره پدر! فرزند مایه بخل و ترس اوست! شبانه روز کار و تلش می کند و همه
گونه سختی را تحمممل مممی کنممد تمما لقمممه نممانی بممه کممف آرد و در دهممان فرزنممد بگممذارد.
هنگامی که فرزند به نزد او می رود ،به نرمممی بمما او برخممورد مممی کنممد و هممر گمماه بممه
سوی او می نگرد ،لبخند می زند و هر گاه به نزد او ممی رود بمه او دل ممی بنممدد و او
را محکم در آغوش می گیرد .همه مردم را از پدر خود مممی ترسمماند! و آنممان را تهدیممد
می کند که پدرش با آنها چکارها خواهد کرد! آیا پس از این همه پدر سزاوار نافرمانی
و بی احترامی و اهانت است؟!
هنگامی که والدین متوجه سرکشی و نافرمانی فرزند می شوند ،چه بسیار کممه ناامیممد و
افسرده می شوند .آنها امیدوار بودند که از فرزند خود نیکی ببینند و آرزو داشتند که او
حق شناس باشمد ،اممما فرزندشممان اکنممون آنهمما را تحقیممر مممی کنممد و نمماتوانی هممای دوره
کودکی خود را از یاد می برد یا آنکه نادیده می انگارد و به جوانی حممال خممود مغممرور
می شود و تحصیلت و فرهنگ و جایگاه و موقعیت و منزلت اجتماعی خود را به رخ
آنها می کشد و با رفتار و کردار و گفتار ناسممنجیده آزارشممان مممی دهممد .بمما بممی ادبممی و
کلمات اهانت آمیز با آنان سخن می گوید و مدام آنان را تحقیر می کند .پدر و مممادر در
آرزوی زندگی او هستند و او ممرگ آنمان را ممی خواهمد .چنمان رفتماری از فرزنمد بمد
بروز می کند که پدر و مادر آرزو می کنند ای کاش عقیم بودند .نیکی به حال آنممان دل
می سوزاند و مروت در حق آنان گریه می کند.
ای کسانی که عاقل و دانایید! هشیار باشممید .مبممادا در حممق پممدر و مممادر کوتمماهی کنیممد،
زیرا این کار عاقبت بسیار بدی دارد .هر چه در توان دارد در احترام به آنممان کوتمماهی
نکند ،چرا که ممکن است آن دو از دنیا بروند و آن گمماه دیگممر پشممیمانی سممودی نممدارد.
آری! احترام و نیکی به والدین صفت انسان های کریم است .حتی اگر شریعت نیز بممر
این صفت تاکید فراوان نمی داشت ،باز هم خصلت نیک و پسندیده همه انسان ها بود.
علوه بر آنکه هر فطرت پاکی ارزش این خصلت را می داند ،احترام بممه پممدر و مممادر
کفاره گناهان و موجب کسب پمماداش اخممروی و جلممب خشممنودی آفریممدگار منممان اسممت.
احترام به والدین همچنین موجب استجابت دعاست .با این کار دل ها شادمان مممی شممود
و زندگی زیبا می گردد و پس از مرگ نیز نام نیک به یادگار می ماند.