You are on page 1of 2

‫ترجمه خطبهي مناي امام حسيب‬

‫ع‬
‫آخرین هشدار حســین‬
‫سخنران‪ :‬حسین پسر علی‬
‫مکان‪ :‬منا‬
‫زمان‪ :‬ذي حجه سال ‪ 06‬هجري (يک سال‬
‫قبل از عاشورا)‬
‫حضار‪ 066 :‬صحابی پیامبر ‪ 066‬نفر از‬
‫تابعین و صدها تن از آگاهان امت‬
‫مخاطب‪ :‬همه ي تاريخ (شايد ما باشیم! به‬
‫شرط اينکه به قیامت ايمان داشته باشیم)‬
‫ترجمه‪ :‬حسن رحیمپور ازغدي‬

‫نيز نتدرکديدد از مدب‬ ‫و ثرو‬ ‫تنمگراني جلوي چشم نها فساد ميکردند و قدر‬ ‫به نام خداون بخشنده مهربان‬
‫اي مردم‪ ،‬بزرگان عبرت بگيريد از موعظهظهاي اينان ميديدند و تکوت مظيکظردنظد و دم بترکيد! آيا شما ايب آيه را نديدهايد؟ يا‬
‫که خداوند بظه دوتظنظان خظود در ظر ن برنمي وردند‪ .‬خداوند چنيب کساني را کا فر تورهي توبه را نخواندهايد که ميگويد زنان و‬
‫ميفرمايد اگر شما خظود را اويظيظاي خظدا خوانده و توبيخ کرده که چرا در بدرابدر مردان مومن نسبت بظه يظکظديظگظر و يظت‬
‫ميدانيد‪ ،‬و اگر دينداريد و مظخظا ظر ظر ن بيعدالتي و تبعيض و فساد در حکومدت اجنماعي دارند و سق دارند در کار يکظديظگظر‬
‫هسنيد پس بيتفاوت نمظانظيظد و اسسظا و جامعهي اکالمي کاکت هستيد و همه دخايت بکنند‪ .‬به اين اندازه که يکديگر را امظر‬
‫تکليف کنيد! يا نديدهايد که خداوند چند بار چيز را توجيه و ماکتمالي ميکنيد و رد به معروف و نهي از منکر کنند‪ .‬خداوند ايظن‬
‫در ر ن به روسانيون مسيحي و يهظودي بظه ميشويد؟ چرا تکوت کرده ايد؟ علت ن سق و اجازه را داده اتت که شما نسبظت بظه‬
‫شدت سمله فرموده و نها را تظوبظيظر کظرده اين اتت که عدهاي از شما ميخواهيظد کظه يکديگر بيتفاوت نباشيد بلکه سسا باشيظد‪.‬‬
‫اتت که چرا مردان خدا در جامعه و حکومت تبيلنان را چرب کنند و عدهاي از شما هظم اگر همين يک اصل امر به معروف و نهظي از‬
‫بيعدالتي و فساد ديدندد و کدکدو ميترتيد که تبيلنان را دود بدهند‪ .‬عظدهاي منکر يعني نهارت دائمي و اننقاد و اعنراض و‬
‫کردند؟ چرا اعنراض و اننقاد نکردند؟ و مع تفره داريد و تفرهي چرب ميخواهيد تشويق به خيرات و عدايت و مبارزه در بظرابظر‬
‫فرياد نکشيند؟ و نيز فرمود‪» :‬نفدريدب بدر تا بخوريد و ميگوييد که چرا خودمان را بظه ظلم و بيعدايني و تبعيض اجرا بشود بقيظهي‬
‫کساني از بنياکرائيل که کافر شددندد زسمت بيندازيم و با نهي از منکر و اننقظاد و فرائض‪ ،‬تکاييف ايهي نيز اجرا مظي شظود و‬
‫آنها که امر به معروف و نهي از مدندکدر اعنراض ريسک کنيم؟ فعال که بسا مظان رو همين يک سکم را شما عمل بکنيد! ننرتيظد!‬
‫به راه اتت‪ .‬و عدهاي از شما نيز ميترتيد‪ .‬دنبال دنيا نباشيد! تورچران نبظاشظيظد! ا ما‬ ‫نکردند‪ ،‬و چه بد عمل کردند «‬
‫خداوند علماي مسيحي‪ ،‬يهودي و روسانظيظون اما مگر در قرآن نميخوانيد که فر مود از هيها که شما اهل هميب يک تکلديد‬
‫و گاهان اديان بل را نکظوهظک کظرد زيظرا مردم نترکيد‪ ،‬از حاکمان و صداحدبدان هم نيستيد ولي مب هستم‬
‫شهرها گرتنه بمانند و کسي به دادشان نظرتظد‪.‬‬ ‫سق مسنضعفان و بقات محروم جامعه را تضييع‬ ‫امر به معروف و نهي از منکر دعوت بظه اتظالم و‬
‫اين مي اق خداتت و شما خيانت کردهايد‪ .‬شظمظا‬ ‫کردهايد‪ .‬شما نسبت به سق ضعفا و مظحظرومظيظن‬‫دين اتت مننها دعوت زباني تنها نه صرفا اينظکظه‬
‫مدام به دنبال ماتنمايي و مسامحه؛ يعني تظازش‬ ‫کوتاه مدهايد‪ .‬اين سقوق را ناديده گرفظنظهايظد و‬
‫اي مردم بياييد و مسلمان شويظد! اتظالم خظوب‬
‫با ساکميت هسنيد تا خودتان امظنظيظت داشظنظه‬ ‫تکوت کردهايد اما هر چيز که فکر ميکرديد سق‬ ‫اتت و به بعضي شبهاتنان پاتر بدهيم و تمام‪ .‬اما‬
‫باشيد‪ ،‬ويي امنيت و سقوق مردم برايظنظان مظهظم‬ ‫نهي از منکر با رد مظهظايظم‪ ،‬جظبظران هظمظهي خودتان اتت مطايبه کرديد‪ .‬شما هرجا حق ضعفا‬
‫نيست‪ .‬فقط امنيت و منافع خودتان براينان مظهظم‬ ‫بيعداينيهايي که ميشود و شده اتت‪ .‬و نه صظرفظا و مستضعفيب بود کوتاه آمديد و گدفدتديدد‬
‫اتت‪ .‬همهي اينها محرّمات ايهي بود که ميبايست‬ ‫گفنن اينکه عدايت خوب اتت و ظلم بظد اتظت‪ .‬انشاءاهلل خدا در آخر جبران ميکند امدا‬
‫ترک ميکرديد و نکرديد‪.‬‬ ‫يعني در برابر ظلم و کتمهايي که شده‪ ،‬ايس تادن هر جا منافع خودتان بود ان را بده شدد‬
‫و آنها را عقب زدن و جبران بيعدالتديهدا‪ ،‬مطالبه کرديد و محکم ايستاديد شمظظا نظظه شما ميبايست ايب کتمگران و فاکددان را‬
‫وظيفه عملي شماکت بايد درگير شويد و بدا مايي در راه خدا بذل کرديد و نه جاننان را در راه نهي از منکر ميکرديدد و ندکدرديدد‪ ،‬و‬
‫کتمگران‪ ،‬چشم در چشم بايستيد و بگوييد‪ :‬ارزشها و عدايت به خطر انداخنيد و نظه سظاضظر مصيبتتان از همه باالتر اکت چون عايم بظظه‬
‫دين و اصحاب پيامبر بوديد و چشم مردم به شمظا‬ ‫شديد با وم و خويکها و دوتناننان بظه خظا ظر‬ ‫نه! بايد اننقاد و ا عنراض کنيد و يقه شظظان را‬
‫بود و شما را نمايندهي اتالم ميدانسنند‪ .‬مجظراي‬ ‫خدا و اجراي عدايت و اتالم درگير بشظويظد‪ .‬بظا‬ ‫بگيريد‪ .‬تقسيم عاد نه بيت ايمال و اموال عمومظي‬
‫سکومت و مديريت و رهبري جامعه بايد به دتظت‬ ‫همهي اين کوتاهيها از خظدا بظهظشظت را هظم‬ ‫و توزيع عاد نه ثروت سکم خظداتظت‪ .‬گظرفظنظن‬
‫علماي ايهي باشد که امين بظر سظالل و سظرام‬ ‫ميخواهيد؟ پس از همهي اين عافيت لبيهظا و‬ ‫ماييات از ثروتمندان و هزينه کردن ن به نفع فقرا‬
‫خداوند هسنند‪ ،‬اما شما کاري کرديد که اين مقام‬ ‫دنياپرتنيها مننهريد که در بهشت همظسظايظهي‬ ‫ادامه همان تکليف اتت‪ .‬شما گظروهظي کظه بظه‬
‫را از نها گرفنند و موفق شدند سکومت را منحرف‬ ‫پيامبران او باشيد! در سايي که مب مي تر کم‬ ‫دمهاي خوب مشهوريد و عايمان ديظن خظوانظده‬
‫کنند‪ ،‬زيرا شما زير پرچم سق منحظد نشظديظد و‬ ‫خداوند در هميب روزها از شما انتقام بگيدرد‬ ‫ميشويد‪ ،‬به خا ر خداتت که در نزد مردم هيبت‬
‫پراکنده و منفرق شديد و در تنت ايهي اخظنظالف‬ ‫خداوند از شما اننقام خواهد گرفت‪ .‬مقام شمظا از‬ ‫داريد و هم بزرگان و هم ضعفا از شظمظا سسظاب‬
‫کرديد با اين که همه چيز روشن بود‪ .‬اگر سظاضظر‬ ‫کرامات خداتت‪ .‬دتناورد خودتان نيست‪ .‬شظمظا‬ ‫ميبرند‪.‬‬
‫بوديد زير بار شکنجه و توهين‪ ،‬مخايفت کنظيظد و‬ ‫مردان ايهي و مجاهدان و عداينخواهان را اکظرام و‬
‫در راه خدا رنج ببريد‪ ،‬سکومت در دتت صايحظان‬ ‫اسنرام نميکنيد و تظکظلظيظفشظنظاتظان را ظدر‬ ‫به نام ديب از شما حساب مي برند و احتدرام‬
‫بود‪ ،‬اما شما در برابر بيعداينظي و تظنظمظگظران‪،‬‬ ‫نميدهيد‪ .‬سال نکه به نام خدا در مظيظان مظردم‬ ‫ميگذارند و شما را بر خودشان ترجيح مدي‬
‫تمکين و امور ايهي و سکومت را به اينان تسلظيظم‬ ‫محنرميد‪ .‬ميبينيد که پيمانهاي خظدا در ايظن‬ ‫دهند در حالي که هيچ فضيلتي بدر آندهدا‬
‫کرديد‪ ،‬سال نکه نان به شبهات عمل ميکنند و‬ ‫جامعه نقض ميشود و رام نشسنهايظد و فظريظاد‬ ‫نداريد و هيچ خدمتي به ايب مردم نکردهايد‬
‫بق شهوات خود سکومت ميکنند و ديظن را از‬ ‫نميزنيد اما همين که به يکظي از مظيظ ظاقهظاي‬ ‫و مردم مجاني براي شما احترام قائلاندد و‬
‫سکومت تفکيک کردند‪ .‬فرار شما از مرگ‪ ،‬اينان را‬ ‫پدراننان بيسرمني شود داد و بظيظداد بظه راه‬ ‫شفاعت شما را مي پذيرند شما به نام ديدب‬
‫بر جامعه مسلط کردند‪ ،‬شما به زندگي دنظيظايظي‬ ‫اکت که اعتبار و نفوذ کلدمده داريدد در مياندازيد‪ .‬ميثاق خدا و پيامبر خدا زير پا گذاشته‬
‫چسبيدهايد و ساضر نيسنيد از ن جدا شويد‪ .‬امظا‬
‫خيابانها مثل شاهان راه ميرويد و با هيبت شده‪ ،‬شما آراميد‪ ،‬ککو کدرده و آن را‬
‫بدانيد که هر کس در راه خدا کشنه نشود‪ ،‬عا بت‬
‫و کبکبه رفتار ميکنيد به راکتي چگونه بده توجيه ميکنيد سال مي اق پيامبر در ايظظن‬
‫ميميرد‪ .‬يا گمان ميکنيد اگر شهيد نشويد تا ابد‬
‫ايب احترام و اعتبار اجتماعي رکيدهايد فقط جامعه تحقير شده اتت؛ لهظا‪ ،‬زمظيظنگظيظران‪،‬‬
‫زنده ميمانيد؟ اما اگر شهيد نشويد‪ ،‬مدتي بعد بظا‬
‫کوران‪ ،‬فقرا و بيچارهها در ترزمينهاي اتالمي بر‬
‫ذيت ميميريد‪ .‬شما از دنيا دتت بر نميداريد‪ ،‬اما‬ ‫به ايب علت که مردم از شما توقع دارند که به‬
‫روي زمين رها شدهاند و بيپناهند و کسظي بظه‬
‫دنيا از شما دتت برميدارد‪ .‬پس اي علماي ايهظي‪،‬‬ ‫حق خدا قيام کنيد اما شما در اغلب موارد از‬
‫اينها رسم نميکند‪ .‬شما به اين وظيفهي دينظي و‬
‫تا دير نشده جاننان را در خطر بظيظانظدازيظد و از‬ ‫انجام وظيفه و احقاق حق الهي کدوتداهدي‬
‫ايهينان عمل نميکنيد و کسي م ل من هظم کظه‬
‫سي يننان در راه دين و ارزشها مايه بگظذاريظد و‬ ‫کردهايد و حق رهبران الهدي را کدوچدک‬
‫ميخواهد عمل کند‪ ،‬کمکک نميکنيد‪ .‬مظيظ ظاق‬
‫فداکاري کنيد‪.‬‬ ‫شمردهايد‬
‫خدا اين اتت که بيچارهها و زمينگيرها نبايد در‬

‫‪Mostazafin.TV‬‬

You might also like