You are on page 1of 4

‫گفتگوی واچار با صدرا (صدرالدین) شریعتمداری درباره آرکئوفشن‬

‫می‌خواهم مردم را با تاریخ تمدنشان آشتی دهم‬


‫حسین قربانی‬

‫تجربۀ حضور در چند حفاری مهم باستان‌شناسی در دوران جوانی و دانشجویی‪ ،‬سال‌ها بعد بن‌مایۀ اصلی خلق برندی شده که‬
‫صدرا شریعتمداری آن را دنبال می‌کند‪ .‬می‌گوید جای خالی پیشینۀ تاریخی ملل‪ ،‬در مد احساس می‌شود‪ .‬آرکئوفش‪,,‬ن در اروپ‪,,‬ا‬
‫ثبت‌شده و به‌زودی با اولین مجموعۀ خود که پیشانی‌نوشتش ب‪,,‬ر ت‪,,‬اریخ تم‪,,‬دن عیالم باس‪,,‬تان‪ ،‬نقش بس‪,,‬ته اس‪,,‬ت‪ ،‬پ‪,,‬ا ب‪,,‬ه عرص‪,,‬ۀ‬
‫وجود خواهد نهاد‪ .‬به گفتۀ شریعتمداری‪ ،‬این برند قرار است با یک تحول چشمگیر در دنیای مد همراه باشد و ح‪,,‬تی در بخش‬
‫فروش هم می‌کوشد که نوآوری کند و متفاوت باشد‪ .‬عالقۀ شخصی شریعتمداری به مفهوم فلس‪,,‬فۀ ت‪,,‬اریخ‪ ،‬کانس‪,,‬پت و جان‌مای‪,,‬ۀ‬
‫آرکئوفشن را تشکیل داده و باهدف ایجاد یک تاریخ و تمدن متح‪,,‬رک و پوی‪,,‬ا ب‪,,‬ر تن آدمی‪,,‬ان و تلنگ‪,,‬ری برگذشته‌ش‪,,‬ان و ت‪,,‬اریخ‬
‫سرزمینشان قد برافراشته اس‪,‬ت‪ .‬ه‪,‬دفی ک‪,‬ه نیت اص‪,‬لی‌اش ب‪,‬ر آش‪,‬تی دادن مل‪,‬ل ب‪,‬ا گذش‪,‬تۀ‌ کهنش‪,‬ان متمرکزش‪,‬ده اس‪,‬ت‪ .‬ص‪,‬درا‬
‫شریعتمداری تشکیل‌دهندۀ کمپین در حوزۀ مد و مؤس‪,,‬س برن‪,,‬د آرکئ‪,,‬و فش‪,,‬ن درب‪,,‬ارۀ علت انتخاب‌ه‪,,‬ا و آین‪,,‬دۀ برن‪,,‬دش ب‪,,‬ا واچ‪,,‬ار‬
‫گفت‌وگو کرده است‪:‬‬

‫پروژۀ آرکئوفشن (‪ )ArcheoFashion‬چی هست و از کجا شروع‌شده و چه هدفی را دنبال می‌کند؟‬


‫در دنیای امروز هر چیز جدیدی که می‌بینیم به‌نوعی الهام گرفته از گذشته است که با ابزارهای جدید ش‪,,‬امل ص‪,,‬نعت ی‪,,‬ا ه‪,,‬نر‬
‫بیان می‌گردد‪ .‬ما بازتاب چیزی هستیم که درگذشته برایمان اتفاق افتاده است‪ .‬وقتی دانشجو ب‪,,‬ودم در رش‪,‬تۀ مکانی‪,‬ک تحص‪,‬یل‬
‫می‌کردم؛ اما عالقه‌مندی شخصی‌ام فلسفه و تاریخ بود‪ .‬ب‪,,‬ه همین دلی‪,,‬ل در کن‪,,‬ار رش‪,,‬تۀ تحص‪,,‬یلی‌ام‪ ،‬عل‪,,‬وم انس‪,,‬انی را هم خیلی‬
‫دوست داشتم و حتی ی‪,‬ادم هس‪,‬ت ک‪,‬ه در دانش‪,‬کدۀ مکانی‪,‬ک مجله‌ای راه ان‪,‬داختیم ب‪,‬ه اس‪,‬م «پن‪,‬دار» ک‪,‬ه درب‪,‬ارۀ فلس‪,‬فه ص‪,‬حبت‬
‫می‌کرد‪ .‬در همان سال‌ها با شرکتی آشنا شدم به اسم «پیشین پژوه» که در آن شرکت به‌صورت نیمه‌وقت استخدام شدم و چون‬
‫گرافیک بلد بودم پروژه‌های باستان‌شناسی مکشوفۀ شرکت را به‌صورت نرم‌اف‪,,‬زاری ب‪,,‬ا ک‪,,‬امپیوتر پی‪,,‬اده می‌ک‪,,‬ردم‪ .‬همین ک‪,,‬ار‬
‫باعث شد که من یک سال از دانشگاه مرخصی بگیرم و با تیم ک‪,,‬اوش این ش‪,,‬رکت ب‪,,‬ه منطقه‌ای ب‪,,‬ه ن‪,,‬ام «ازبکی» در ن‪,,‬زدیکی‬
‫تهران بروم که متعلق به دورۀ مادها بود‪ .‬این اتفاق باعث شد که من به‌صورت اتف‪,‬اقی‪ ،‬ب‪,‬ه آنچ‪,‬ه در س‪,‬ن پ‪,‬ایین عالق‪,‬ه داش‪,‬تم‪،‬‬
‫وصل شوم و در تیم‌های حرفه‌ای باستان‌شناسی کارکنم‪ .‬کاوش بعدی در منطقه‌ای خارق‌العاده بنام «کن‪,,‬ال ص‪,,‬ندل» در منطق‪,,‬ۀ‬
‫«جیرفت» در حاشیۀ هلیل رود بود‪ .‬کهن‌ترین تمدن‪ ,‬شرق در این نقطه کشف شد‪ .‬من یک سال در کنار دکتر مجیدزاده به این‬
‫منطقه سفر کردم‪ .‬روزها حفاری می‌کردند و از ساعت ‪ ۱۰‬تا ‪ ۱۲‬شب‪ ،‬نقوش سفال و یافته‌های معماری کشف‌ش‪,,‬ده را تحلی‪,,‬ل‬
‫می‌کردن‪,,‬د‪ .‬این تحلیل‌ه‪,,‬ا س‪,,‬بب می‌ش‪,,‬د ک‪,,‬ه من دراین‌ب‪,,‬اره اطالع‪,,‬ات بس‪,,‬یاری کس‪,,‬ب کنم‪ .‬گ‪,,‬ویی در ی‪,,‬ک دورۀ خصوص‪,,‬ی‬
‫باستان‌شناسی بودم‪ .‬در مدت حفاری‌ه‪,‬ای ج‪,‬یرفت و ازبکی‪ ،‬بع‪,‬دازظهرها همیش‪,‬ه ب‪,‬ا ایش‪,‬ان ب‪,‬ودم و نگ‪,‬اه من ب‪,‬ه ه‪,‬نر باس‪,‬تان‬
‫نگاهی عمیق شد‪ .‬تا این‌که روزگار گذشت و من وارد عرصه مارکتینگ شدم‪ .‬ولی حلق‪,‬ۀ اولی‪,‬ه همیش‪,‬ه در ذهنم پابرج‪,‬ا مان‪,‬ده‬
‫بود و خود را جایی نشان‌داد که من برای شرکت‌ها کمپین طراحی می‌کردم‪ .‬بیشتر کمپین‌ه‪,,‬ای من ارتب‪,,‬اطی ب‪,,‬ا دنی‪,,‬ای کهن و‬
‫هنر و فرهنگ داشت‪ .‬به‌جرئت می‌توانم بگویم هیچ‌یک از کمپین‌هایی ک‪,,‬ه انج‪,,‬ام دادم خ‪,,‬ارج از موض‪,,‬وعات اجتم‪,,‬اعی و ه‪,,‬نر‬
‫نبود و ترکیبی بین مارکتینگ و هنر‪ ،‬پیش‌ازتاریخ و هنر مدرن بود‪ .‬چند سال پیش از یک برن‪,,‬د ای‪,,‬رانی ب‪,,‬ه ن‪,,‬ام «ت‪,,‬نریس» ی‪,,‬ا‬
‫همان «بادی اسپینر» فعلی برای دورۀ آموزشی پیش من آمدند‪ ,.‬در این دوره‪ ،‬پایه‌ها و ساختارهای مارکتینگ را ی‪,,‬اد دادم‪ .‬این‬
‫برن‪,,‬د در ح‪,,‬ال تبدیل‌ش‪,,‬دن ب‪,,‬ه ی‪,,‬ک برن‪,,‬د م‪,,‬درن ب‪,,‬ود‪ .‬تجرب‪,,‬ۀ ک‪,,‬ار ب‪,,‬ا چن‪,,‬د برن‪,,‬د خ‪,,‬ارجی را داش‪,,‬تم و س‪,,‬عی می‌ک‪,,‬ردم یک‌چ‪,,‬یز‬
‫خارق‌العاده‌ای به وجود بیاورم‪ .‬روزی دربارۀ هویت برند صحبت ک‪,‬ردیم؛ گفتم برن‪,‬د ش‪,‬ما بای‪,‬د ی‪,‬ک ه‪,‬ویت و کانس‪,‬پت داش‪,‬ته‬
‫باشد‪ .‬لوگوی آن‌ها‪ ،‬شکل یک بز بود و من لوگو را به یک نماد پیش‌ازت‪,‬اریخ تب‪,‬دیل ک‪,‬ردم‪ .‬کس‪,‬ی نمی‌دانس‪,‬ت ق‪,‬دمت نقش‌مای‪,‬ۀ‬
‫«آیبکس» در ایران چقدر باالست! آیبکس به معنای بز عیالمی است که سمبل آب‌آفری‪,‬نی و ب‪,‬اروری و ب‪,‬ازدهی اس‪,‬ت‪ .‬ب‪,‬رای‬
‫‪ brand history‬این شرکت‪ ،‬آنچه خودم دوست داشتم طراحی کردم و چند روز بع‪,,‬د ه‪,,‬ویت برن‪,,‬د را ب‪,,‬ه هم‪,,‬راه ی‪,,‬ک ش‪,,‬عار‬
‫ارائه دادم‪ .‬کمپینی هم برای نجات یک منطقۀ باستانی به نام «تیمره» آماده کردم‪ .‬خدا را شکر برند م‪,,‬وفقی در ای‪,,‬ران اس‪,,‬ت و‬
‫ساختار منسجم و متفاوتی دارد‪ .‬البته چیزی که دوست داشتم درنهایت تأمین نشد و در این تجربه شکل نگ‪,‬رفت‪ .‬بع‪,‬د از م‪,‬دتی‬
‫که شرکتم را در کشور پرتغال ثبت کردم‪ ،‬به این فکر افتادم که چرا آنچه در ذهن دارم را به‌عنوان برند خودم خلق نکنم؟! به‬
‫مدلی از بیزینس فکر می‌کردم که سرمایه‌گذاران را ترغیب کند که سرمایه‌گذاری کنند‪ ,.‬چون ساخت یک برند‪ ،‬خارج از توان‬
‫یک فرد است‪ .‬نمی‌توانید‪ ,‬هم مؤسس و هم بیزینس‌من خیلی موفقی باشید‪ .‬این دو باهم‪ ،‬تقریبا ً نشدنی است‪ .‬باید پروژه‌هایتان را‬
‫به نقطه‌ای برسانید که افراد بزرگ‪ ،‬حاضر به سرمایه‌گذاری باشند و پروژه‪ ،‬سهامی شود و برند پا بگیرد‪ .‬من از ت‪,,‬رکیب دو‬
‫لغت آرکئولوژی ‪ Archeology‬به معنای باستان‌شناسی و فشن ‪ Fashion‬استفاده کردم و ترکیبی که از این دو ب‪,,‬ه دس‪,,‬ت آم‪,,‬د‬
‫که شد آرکئوفشن (‪ )ArcheoFashion‬و به‌اختصار هم می‌شود آرکئو‪.‬‬

‫کانسپت این برند بر مبنای چیست؟‬


‫تاریخ دنیای باستان هر کشوری‪ ،‬باارزش‌ترین داشتۀ آن کشور است‪ .‬هرچقدر هم تکنولوژی‌های عجیب غریب داش‪,,‬ته باش‪,,‬ند‪،‬‬
‫وق‪,‬تی پ‪,‬ای ص‪,‬حبت آدم‌ه‪,‬ا می‌نش‪,,‬ینید ب‪,,‬ه گذش‪,,‬تۀ خ‪,‬ود خیلی افتخ‪,‬ار می‌کنن‪,‬د‪ .‬این گذش‪,‬ته ب‪,‬رای ه‪,‬ر کش‪,‬وری مهم اس‪,‬ت‪ .‬ح‪,,‬تی‬
‫کشورهای عربی متعددی‪ ,،‬سال‌ها هزینه می‌کردند تا باستان‌شناسان برون‪,,‬د و چ‪,,‬یزی برایش‪,‬ان بس‪,‬ازند ی‪,‬ا پی‪,,‬دا کنن‪,,‬د‪ ,.‬این نش‪,,‬ان‌‬
‫می‌دهد که ریشه و اصل انسان‌ها چقدر اهمیت دارد‪ .‬تم‪,,‬ام س‪,,‬رزمین‌های دنی‪,,‬ا ی‪,,‬ک ی‪,,‬ا چن‪,,‬دین م‪,,‬وزه دارن‪,,‬د و در م‪,,‬ورد ت‪,,‬اریخ‬
‫کهنشان در کتب درسی نوشته‌اند؛‪ ,‬اما متأسفانه در جامعۀ امروز‪ ،‬این موتیف‌ها محدود به موزه‌ها شده و کمتر پیش می‌آی‪,,‬د ک‪,,‬ه‬
‫در خیابان‌ها و هنر خیابانی‪ ،‬آن را ببینیم‪ ،‬بااینکه خیلی درباره آن صحبت می‌کنیم‪ .‬ابتدا یک شعار (‪ )Slogan‬ب‪,,‬رای این برن‪,,‬د‬
‫در نظر گرفتم ‪ Moving History‬یا «تاریخ در حال حرکت» شعارم بود‪ .‬ذات فشن ح‪,‬رکت دارد چ‪,,‬ون ش‪,,‬ما دارای ح‪,‬رکت‬
‫هستید‪ ,.‬پس در اصطالح فلسفی‪ ،‬ما با ی‪,,‬ک ذات س‪,,‬یال در فش‪,,‬ن‪ ،‬س‪,,‬روکار داریم؛ بن‪,,‬ابراین خاص‪,,‬یت ایس‪,,‬تایی و س‪,,‬کون دنی‪,,‬ای‬
‫باستان می‌تواند با حرکت در دنیای فشن‪ ،‬ترکیب جدیدی شود و ما گذشتۀ خود یا ه‪,,‬ر کش‪,,‬وری را درح‪,,‬رکت روزم‪,,‬ره ببی‪,,‬نیم‪.‬‬
‫این موضوع‪ ،‬فلسفۀ ذاتی این برند است‪.‬‬

‫بعد چه کردید؟‬
‫برای برندم‪ ،‬یک ساختار و پلت فرم طراحی کردم‪ .‬کشورهای متعددی راداریم که ساختارهای تاریخی و باستان‌شناسانۀ ق‪,,‬وی‬
‫دارند‪ .‬اگرچه برند را در پرتغال ثبت کردم و دارم س‪,‬عی می‌کنم ک‪,‬ه در اروپ‪,‬ا محص‪,‬والتم را عرض‪,‬ه کنم‪ ،‬ام‪,‬ا به‌عن‪,‬وان ی‪,‬ک‬
‫ایرانی‪ ،‬جذابیت پروژه در این است که شروعش از ایران باشد؛ چراکه ای‪,‬ران‪ ،‬س‪,‬رزمین م‪,‬ادری من اس‪,‬ت و همچ‪,‬نین ت‪,‬اریخ‬
‫تمدن ایران باستان‪ ،‬تاریخ تأثیرگذاری بوده است نه تأثیرپذیر‪ ،‬وقتی دوره‌های مختلف تاریخ ایران را می‌خوانی‪,,‬د ب‪,,‬ه این نکت‪,,‬ه‬
‫می‌رسید‪ .‬حتی در کتاب هرودت هم از فرهنگ ایران‌زمین به‌عنوان فرهنگی تأثیرگ‪,,‬ذار یادش‪,,‬ده اس‪,,‬ت‪ .‬در اروپ‪,,‬ا‪ ،‬یونانی‌ه‪,,‬ا و‬
‫رومیان و اقوام مختلفی بودند‪ .‬همۀ این‌ها باعث شد اولین مجموعه را به ایران اختصاص بدهم‪ .‬از ایران هم یک دورۀ خ‪,,‬اص‬
‫زمانی را در نظر گرفتم‪ .‬دوره‌ای که مردم کمتر می‌شناسند و به‌جای رفتن به موزه‪ ،‬در مجموعۀ من آن را خواهند دید‪,.‬‬

‫قبل از این‌که آرکئو را ادامه دهیم کمی به تاریخ مد بپردازیم‪ .‬گفت<ه می‌ش<ود در ای<ران عم<ر م<د ب<ه ده س<ال هم نمی‌رس<د‪ .‬از‬
‫سوی دیگر‪ ،‬تاریخ گواه است که ایران جزو اولین کشورهایی بوده که به دنیا پارچه صادر می‌کرده‪ .‬ب<ه نظ<ر ش<ما علت این‬
‫تناقض یا تناقض‌نما چیست؟‬
‫سؤال جالبی است چون مدت‌هاست روی این مسئله کار پژوهشی انجام می‌دهم‪ .‬کلید حل این تناقض اینجاست‪ :‬م‪,,‬ا م‪,,‬دی داریم‬
‫که آدم‌ها می‌بینند و از طرفی یک فلسفۀ مد داریم که پشت ماجراست و اهمیت خیلی باالتری دارد و فراتر از چیزی است ک‪,,‬ه‬
‫روزمره در خیابان‌ها می‌بینیم‪ .‬دوباره شمارا به کتاب هرودت ارجاع می‌دهم‪ ،‬چون هرودت قدیمی‌ترین رفرنس دنی‪,,‬ای کهن و‬
‫دست‌نوشته‌ای است که یک شخص غیر ایرانی دربارۀ ایران نوشته است‪ .‬ه‪,,‬رودت می‌نویس‪,,‬د‪ :‬ایرانی‪,,‬ان عاش‪,,‬ق م‪,,‬د و اس‪,,‬تایلی‬
‫هستند‪ ,‬که از تمدن‌ها و س‪,,‬رزمین‌های دیگ‪,,‬ر برایش‪,,‬ان فرس‪,,‬تاده می‌ش‪,,‬ود‪ ،‬چ‪,,‬ون ایرانی‪,,‬ان ق‪,,‬وم خیلی لوکس‪,,‬ی بودن‪,‬د‪ ,‬و به‪,,‬ترین و‬
‫شکیل‌ترین بافته‌ها را برای خود می‌خواستند‪ .‬کمتر ایرانی را می‌بینید که دربارۀ لباس پوش‪,,‬یدن خ‪,,‬ود غل‪,,‬و نکن‪,,‬د؛ هم‪,,‬ه دوس‪,,‬ت‬
‫دارند خوب بپوشند‪ .‬ایرانیان سبک پوشش آشوریان را هم دوست داشتند‪ ,،‬چون آن‌ها هم خیلی شیک لباس می‌پوشیدند‪ .‬می‌بینید‪,‬‬
‫فردی مثل هرودت که مخالف ایرانی‌ها بوده‪ ،‬از سبک پوشش ایرانیان با احترام یادکرده است‪ .‬پس فشن مختص ده سال اخیر‬
‫نیست‪ .‬این‌که مانع حضور استایل‌های بین‌المللی در داخل ایران شویم ذاتا ً اشتباه است‪ ،‬چراکه گرایش مردم ف‪,,‬رق دارد‪ .‬آیف‪,,‬ون‬
‫گوشی گرانی است و حتی مردم کمی در اروپا‪ ،‬در دست می‌گیرند اما در ایران‪ ،‬کوچک و بزرگ آیفون دارند‪ .‬چون می‪,,‬ل ب‪,,‬ه‬
‫کمال‌گرایی در ایرانیان قوی است‪ .‬در پاسخ شما باید بگویم شاید از دغدغه‌های فش‪,,‬ن م‪,,‬درن و خرده‌فروش‪,,‬ی (‪ )Retail‬م‪,,‬درن‬
‫عقب هستیم ولی نس‪,,‬بت ب‪,,‬ه مقول‪,,‬ۀ م‪,,‬د و فش‪,,‬ن عقب نیس‪,,‬تیم‪ .‬مث‪,,‬ال دیگ‪,,‬ری می‌زنم؛ اروپایی‌ه‪,,‬ا خیلی ج‪,,‬الب ت‪,,‬اریخ را تحری‪,,‬ف‬
‫می‌کنند‪ ،‬البته نه به‌عمد‪ .‬مشکل این است که ما تاریخ را نمی‌خوانیم‪ .‬وقتی نمی‌خوانیم فکر می‌ک‪,‬نیم ه‪,‬ر چ‪,‬ه اتف‪,‬اق افت‪,‬اده همین‬
‫است و گذشته‌ای دربارۀ آن وجود نداشته است‪ .‬اگر کتاب «تأثیر ایران در آندلس» را بخوانید‪ ,‬متوج‪,‬ه می‌ش‪,‬وید ک‪,‬ه در زم‪,‬انی‬
‫که اسالم به اسپانیا رفته بود‪ ،‬مراودۀ دائم بین اساتید ایران و اسپانیا وجود داشته است؛ یعنی یک انتقال عمیق دانشی‪ .‬حتی در‬
‫تاریخ اروپا‪ ،‬قبل از دورۀ رنسانس‪ ،‬دورۀ دیگری داشتیم ک‪,‬ه از س‪,‬ال ‪ ۴۹۰‬میالدی و شکس‪,‬ت ام‪,‬پراتوری روم‪ ،‬دورۀ جدی‪,‬دی‬
‫شکل می‌گیرد و در فرانسه‪ ،‬آلمان و اسپانیا‪ ،‬اقوام مهاجر نامتمدنی ظهور می‌کنند‪ ,‬که به آن‌ها «بربر» یا «باربرین» می‌گفتن‪,,‬د‬
‫و درحالی‌که تمدن آن‌ها تازه در حال شکل‌گیری بوده ما در سرزمین خودمان‪ ،‬اتفاقات عجیب و جالبی داشتیم‪ .‬اگر این ت‪,,‬اریخ‬
‫را در نظر نگیریم و فقط تاریخ معاصر و برندهای چند ده‌ساله را که بعد از جنگ جهانی دوم در اروپا شکل گرفتن‪,,‬د را نگ‪,,‬اه‬
‫کنیم‪ ،‬ما را گمراه می‌کند‪ ,.‬مد مدرن اروپایی از سال ‪ ۱۹۴۵‬به بعد اتفاق افتاده است‪ .‬قبل از جنگ جهانی دوم‪ ،‬چ‪,,‬یزی ب‪,,‬ه اس‪,,‬م‬
‫برند و برندینگ‪ ,‬نمی‌بینید‪,.‬‬

‫منظورتان تأثیر کمبود پارچه و استایل نظامی و آیتم‌هایی ازاین‌دست است؟‬


‫بله‪ .‬دقیقاً‪.‬‬
‫اصالً علت اینکه پوشش به آن صورت شکل گرفت جنگ و کمبود متریال ب‪,,‬وده و این ام‪,,‬ر کارخانه‌ه‪,,‬ا را مجب‪,,‬ور ب‪,,‬ه س‪,,‬اخت‬
‫یونیفرم کرد‪ .‬فشن مدرن‪ ،‬با یونیفرم آغازشده اس‪,‬ت‪ .‬اگ‪,,‬ر گذش‪,‬ته را فرام‪,,‬وش ک‪,,‬نیم و فق‪,‬ط اآلن را ببی‪,‬نیم‪ ,،‬بل‪,‬ه فش‪,‬ن در ای‪,‬ران‬
‫ده‌ساله است؛ اما ری‌تیل مدرن ده‌ساله نیست بلکه ما بیش از چه‪,‬ل س‪,‬ال پیش ری‌تی‪,‬ل کفش ملی را داش‪,,‬تیم‪ .‬فروش‪,,‬گاه‌هایی ک‪,,‬ه‬
‫هیچ‌ی‪,,‬ک از برن‪,,‬دهای ت‪,,‬رک ی‪,,‬ا اروپ‪,,‬ا نتوانس‪,,‬ته‌اند‪ ,‬به‌ان‪,,‬دازۀ لوکیش‪,‬ن‌های کفش ملی در ای‪,,‬ران‪ ،‬لوکیش‪,,‬ن داش‪,,‬ته باش‪,,‬ند‪ .‬این‌هم‪,,‬ه‬
‫گستردگی شعب در ایران وجود داشته است و بازهم نمی‌توانیم بگوییم موضوع مد برای ای‪,,‬ران جدی‪,,‬د اس‪,,‬ت‪ .‬م‪,,‬ا حتم‪,‬ا ً بای‪,,‬د ب‪,,‬ا‬
‫آمدن پدیده‌های نوظهور ری‌تیل مثل فست‌فشن (‪ )FastFashion‬از آن‌ها تبعیت کنیم؛ اما فرهنگ ما و نوع ذهنیت ما متف‪,,‬اوت‬
‫است‪ .‬آیا شما حاضرید خانه‌ای را بخرید که قرار بوده طی چند سال آماده شود اما یک‌ماهه س‪,‬اخته و آم‪,‬ادۀ تحویل‌ش‪,‬ده اس‪,‬ت؟‬
‫چند درصد ایرانیان خانۀ پیش‌س‪,‬اخته دوس‪,,‬ت دارن‪,,‬د؟ ت‪,,‬اریخ معم‪,,‬اری ای‪,,‬ران نش‪,,‬ان داده اس‪,,‬ت ک‪,,‬ه ذات ایرانی‪,,‬ان روی ص‪,,‬بر و‬
‫طمأنینه استوار است‪ .‬کاشی‌کاری از صبر حرف می‌زند‪ .‬هیچ اثر مهمی در معماری ایران‪ ،‬س‪,,‬ریع س‪,‬اخته نش‪,,‬ده اس‪,‬ت‪ .‬اق‪,,‬وام‬
‫ابتدایی ما ایرانیان‪ ،‬روی سنگ نقاشی می‌کردند و سنگ‌تراشی در تاریخ ایران‪ ،‬قدمت دارد‪ .‬سنگ‌تراش‪,,‬ی زم‪,,‬ان‌بر اس‪,,‬ت‪ .‬م‪,,‬ا‬
‫دوست داریم تمام اِلِمان‌های قدیمی و اص‪,‬لی زن‪,,‬دگی‌مان ب‪,‬ا ص‪,,‬بر و طمأنین‪,‬ه ش‪,‬کل بگ‪,,‬یرد؛ چ‪,‬ون کیفیت‪ ،‬از ص‪,,‬بر و طمأنین‪,‬ه‬
‫می‌آید‪ .‬آن‌وقت چطور ممکن است فست فشن را دوست داشته باشیم؟! در اینجا ذات ماجرا دچار پارادوکس می‌ش‪,,‬ود‪ .‬ب‪,,‬ه نظ‪,,‬ر‬
‫من چون وجهه‌ی زیبایی به ما واردشده و ما گذشته را درست نمی‌دانیم تقابل ایجادشده است‪ .‬یادم هست سال‌های اول که آق‪,,‬ای‬
‫هانس برای شرکت کرفور (هایپر استار) به ایران آمده بود‪ ،‬در یک سمیناری ب‪,,‬اهم ب‪,,‬ودیم؛ او می‌گفت س‪,,‬اختار فروش‪,,‬گاه‌های‬
‫زنجیره‌ای از تصویر هوایی بازار زند وکیل شیراز گرته‌برداری ش‪,,‬ده اس‪,,‬ت‪ .‬وق‪,,‬تی این موض‪,,‬وع مهم را نمی‌دانیم و ط‪,,‬راحی‬
‫فرانچایز اروپا را می‌بینیم‪ ،‬تقابل به وجود می‌آی‪,,‬د‪ .‬وق‪,,‬تی پیش‪,,‬ینه کفش ملی را نمی‌دانیم و اوض‪,,‬اع ح‪,,‬ال جئ‪,,‬وکس (‪ )GEOX‬را‬
‫می‌‌بینیم تقابل به وجود می‌آید و فکر می‌کنیم چیزی وجود نداشته است‪ .‬من نمی‌گویم درگذشته بمانیم بلکه چیزهای جدی‪,,‬دی ک‪,,‬ه‬
‫می‌آید‪ ,،‬برای ما جدید نیست و صحیح نیست بگوییم که فشن‪ ،‬ده سال اس‪,,‬ت در ای‪,,‬ران ش‪,,‬کل‌گرفته! اص‪,‬الً این‌ط‪,,‬ور نیس‪,,‬ت‪ .‬ب‪,,‬ه‬
‫همین دلیل من در طراحی تی‌شرت‌ها سراغ طرح‌هایی رفتم که حتی در موزه‌ها هم به‌ندرت پیدا می‌کنید‪,.‬‬

‫مثالً چه طرح‌هایی؟‬
‫طرح‌هایی از مهرها و لوحه‌های گلی که شخصی به اسم پیرآمیت ( ‪ )Pierr Amiet‬جمع‌‌آوری و طراحی کرده است‪ .‬مرسوم‬
‫بوده که روی بسیاری از لوحه‌هایی که از خاک رس بوده‪ ،‬ط‪,‬راحی انج‪,‬ام می‌دادن‪,,‬د و مه‪,,‬ر و امض‪,‬ای ف‪,‬ردی ک‪,,‬ه این ک‪,,‬ار را‬
‫انجام داده‪ ،‬ق‪,‬رار می‌دادن‪,‬د‪ .‬طرح‌ه‪,‬ا خیلی کوچک‌ان‪,‬د‪ .‬اگ‪,‬ر ب‪,‬ه م‪,‬وزۀ ای‪,‬ران باس‪,‬تان بروی‪,‬د‪ ،‬در طبق‪,‬ۀ اول‪ ،‬دس‪,‬ت راس‪,‬ت‪ ،‬در‬
‫استندهای دوم و سوم‪ ،‬تعداد زیادی از این لوحه‌ها را می‌بینی‪,,‬د‪ ,.‬م‪,,‬ردمی ک‪,,‬ه در تم‪,,‬دن ایالمی زن‪,,‬دگی می‌کردن‪,‬د‪ ,‬آن‌ق‪,,‬در متم‪,,‬دن‬
‫بودند که امضا (‪ )Signature‬داشتند‪ .‬خیلی از این لوحه‌ها در موزه‌های ما نیس‪,,‬تند بلک‪,,‬ه در موزه‌ه‪,,‬ا و کالکش‪,‬ن‌های خ‪,,‬ارجی‬
‫هستند‪ ,.‬سیگنچر (امضا) برای آن هزار سال پیش ماست اما چون مردم ما این را نمی‌دانند به‌محض اینکه یک برن‪,,‬د خ‪,,‬ارجی‪،‬‬
‫کالکشن ارائه می‌دهد از سیگنچر آن برند حرف می‌زنند‪ ,.‬ما سیگنچر واقعی داشتیم و شما این س‪,,‬یگنچر را در تم‪,,‬دن اروپ‪,,‬ایی‬
‫پیدا نمی‌کنید‪ ,‬و خیلی بعدتر آن را می‌یابید‪ .‬پس می‌بینید‪ ,‬دانستن تاریخچۀ سیگنچر در فرهنگ ایران باستان چقدر می‌تواند حس‬
‫خوب ایجاد کند‪ .‬برعکس این مسئله هم وج‪,,‬ود دارد؛ همین ت‪,,‬اریخی ک‪,,‬ه از آن بی‌خ‪,,‬بریم در خ‪,,‬ارج از ای‪,,‬ران هم انعک‪,,‬اس داده‬
‫نمی‌شود حتی در محیط‌های آکادمیک‪ .‬افراد تحصیل‌کرده در اروپا‪ ،‬هنوز تفکیک ما با اعراب را نمی‌دانند‪ ,.‬ب‪,,‬ا تم‪,,‬ام اح‪,,‬ترامی‬
‫که برای اعراب قائل هستم‪ ،‬تمدن ایرانی‪ ،‬پرشیا بوده است و اصالً یک تمدن و فرهنگ کامالً مجزا بوده است‪.‬‬

‫آرکئوفشن قرار است در آینده به کجا برسد؟ به تولید انبوه؟ به فروشگاه؟ اصالً قرار است منشأ چه اتفاقاتی باشد؟‬
‫تقریبا ً یک سال طول کشید تا توانستم کانسپت و ذهنیت این برند را طراحی کنم‪ .‬ما در آین‪,,‬ده و پس از تک‪,,‬وین برن‪,,‬د‪ ،‬س‪,,‬ه ن‪,,‬وع‬
‫داخلی‬
‫ِ‬ ‫‪,‬اری‬
‫ت معم‪ِ ,‬‬ ‫‪,‬راحی ه‪,,‬وی ِ‬
‫ِ‬ ‫فروش خواهیم داشت که اصلی‌ترین آن‌ها فروش در فروشگاه‌های اصلی‌مان است ک‪,,‬ه ب‪,,‬رای ط‪,‬‬
‫آن‌هم با چند تن از دوستان خوبم صحبت کردم‪ .‬شما با دیدن معماری داخلی این فروشگاه‌ها‪ ،‬به معنای واقعی کلمه س‪,,‬ورپرایز‬
‫خواهید شد‪ .‬چ‪,‬ون هیچ‌چ‪,,‬یز آن برگرفت‪,,‬ه از هیچ ج‪,‬ایی نیس‪,‬ت‪ .‬ش‪,,‬ما ک‪,‬امالً وارد ی‪,,‬ک محی‪,,‬ط خالقان‪,‬ه می‌ش‪,,‬وید‪ .‬چرخ‪,,‬ۀ حی‪,‬ات‬
‫فروشگاهی و چرخۀ حیات این برند‪ ،‬اخالق‌گراست‪ .‬ما اصالً شبیه مد سریع (‪ )Fast Fashion‬نیستیم؛ اب‪,,‬داً ب‪,,‬اعث نمی‌ش‪,,‬ویم‬
‫که مخاطب سریع تصمیم بگیرد که محصول را بخرد؛ نمی‌خواهیم محصولی ارائه بدهیم که دو یا سه هفته عمر داش‪,,‬ته باش‪,,‬د‪.‬‬
‫اعتقاد ما این است که شما باید از منابع طبیعی حفاظت کنید‪ ,،‬پس باید محصولی درست کنیم که عمر مفید باالیی داش‪,,‬ته باش‪,,‬د‪.‬‬
‫رن‪,,‬گ‪ ،‬عم‪,,‬ر داش‪,,‬ته باش‪,,‬د و محص‪,,‬ول‪ ،‬ط‪,,‬بیعت را ب‪,,‬ه ن‪,,‬ابودی نکش‪,,‬د‪ .‬ب‪,,‬رای آین‪,,‬دۀ این برن‪,,‬د‪ ،‬از ش‪,,‬روع آن ص‪,,‬حبت می‌کنم‪.‬‬
‫بعدازاینکه طراحی کانسپت را انجام دادیم‪ ،‬ط‪,,‬راحی تک‌ت‪,,‬ک اِلِمان‌ه‪,,‬ای زیرس‪,‬اختی را انج‪,,‬ام می‌دهیم؛ ب‪,,‬رای این‌ک‪,,‬ه این ک‪,,‬ار‬
‫انجام شود‪ ،‬به چاپخانۀ دوستم در میدان شوش رفتم و یاد گرفتم چطور می‌شود تک‌تک لباس‌ها را طراحی و چاپ کرد! و آی‪,,‬ا‬
‫اصالً باید این نوع چاپ را انتخاب کنم؟ تمام این مق‪,,‬دمات را‪ ،‬تک‌به‌ت‪,,‬ک پیش می‌رویم‪ .‬مرحل‪,,‬ه اول کارم‪,,‬ان‪ ،‬کالکش‪,,‬ن ای‪,,‬ران‬
‫است که اسمش «سرآغاز» (‪ )In The Beginning‬است با تمرکز بر تمدن‪ ,‬و فرهنگ عیالم باستان‪ .‬هم‌زمان با این مجموعه‬
‫که ‪ ۱۵‬طرح را شامل می‌شود‪ ،‬از طراحان ایرانی هم دعوت خواهیم کرد که در ی‪,,‬ک مس‪,,‬ابقۀ ط‪,‬راحی تی‌ش‪,‬رت ب‪,,‬ا موض‪,,‬وع‬
‫تاریخ عیالم باستان شرکت کنند‪ ,.‬این کار آن‌ها را ترغیب می‌کند که تاریخ را بخوانند‪ .‬این کار ب‪,,‬اعث می‌ش‪,,‬ود‪ ،‬ت‪,,‬اریخ گذش‪,,‬ته‬
‫در بین آدم‌ها انتشار یابد‪ .‬این برند برای همه‌ی افراد نیست‪ ،‬بلک‪,,‬ه ب‪,,‬رای آن‌ه‪,,‬ایی اس‪,,‬ت ک‪,,‬ه فرهن‪,,‬گ خ‪,,‬ود را دوس‪,,‬ت دارن‪,,‬د و‬
‫مح‪,,‬دود ب‪,,‬ه ای‪,,‬ران و ایرانی‪,,‬ان نیس‪,,‬ت‪ .‬در مرحل‪,,‬ۀ اول‪ ،‬ف‪,,‬روش خ‪,,‬ود را ب‪,,‬ه ش‪,,‬کل آنالین و ک‪,,‬ورنر (حض‪,,‬وری مقطعی در‬
‫فروشگاه‌های دیگر) انجام خواهیم داد‪ ,،‬بعد از جذب اسپانس‪,‬ر و کس‪,‬ب درآم‪,,‬د‪ ،‬در فروش‪,‬گاه‌های اختصاص‪,‬ی خودم‪,‬ان مس‪,,‬تقر‬
‫خواهیم شد‪ .‬طراحی این فروشگاه‌ها از هم‌اکنون آغازشده است‪ .‬آینده‌ای که برای این برند تصور می‌کنم‪ ،‬ش‪,,‬بیه آین‪,,‬ده‌ای اس‪,,‬ت‬
‫که هرکس‪,‬ی ب‪,‬رای ی‪,‬ک برن‪,,‬د خ‪,‬وب متص‪,,‬ور می‌ش‪,‬ود‪ .‬بزرگ‌ت‪,,‬رین نیت من این اس‪,‬ت ک‪,,‬ه م‪,‬ردم س‪,‬رزمین‌های مختل‪,,‬ف را ب‪,,‬ا‬
‫گذشته‌هایشان آشتی دهم‪.‬‬

You might also like