You are on page 1of 14

‫از سري محتوي آموزشي مجموعه نيامهر‬

‫تاريخچه مختصری از گيتار‬

‫اثر پل گای‬

‫ترجمه فرجام رمضان زاده‬

‫گيتار يک ساز قديمی و اصيل است که تاريخچه آن را می توان در بيش از‬


‫‪ 4000‬سال پيش رديابی کرد‪ .‬نظريه های زيادی در مورد اصل و نسب اين‬
‫ساز ارائه شده است‪ .‬اغلب ادعا شده است که گيتار پيشرفتی از عود يا حتی‬
‫ساز کيتارا در يونان باستان است‪ .‬تحقيقات انجام شده توسط دکتر مايکل‬
‫کاشا در دهه ‪ 1960‬نشان داد که اين ادعاها بی مورد هستند‪ .‬او نشان داد که‬
‫عود نتيجه يک خط توسعه جداگانه است که اجداد مشترکی با گيتار دارد‪،‬‬
‫اما تأثيری در تکامل آن نداشته است‪ .‬اما تأثير مخالف در اين ميان مشهود‬
‫است ‪ .‬گيتار تأثير عمده ای بر توسعه عود فرت شده از عود بدون فرت که‬
‫مورها ( تمدن مسلمانان ساكن شده در اندلس در جنوب اسپانيا) با خود به‬
‫اسپانيا آوردند داشته است‪.‬‬
‫تنها شواهد براي نظريه کيتارا شباهت بين کلمه يوناني ‪ kithara‬و کلمه‬
‫اسپانيايی ‪ quitarra‬است‪ .‬تصور اينکه چگونه گيتار می تواند از کيتارا‬
‫که يک ساز کاملا متفاوت بود ( چنگي با قاب مربع معموال با هفت سيم‬
‫ياهمان لير)تکامل يافته باشد عجيب خواهد بود‪ .‬همچنين اينكه چنگ تنها‬
‫چهار سيم خود را به گيتار چهارسيم اسپانيايي ( كه از اجداد گيتار امروزي‬
‫است) داده باشد دور از ذهن ميباشد‪.‬‬

‫دکتر کاشا سوال را برميگرداند و می پرسد که يونانی ها نام "کيتارا" را از‬


‫کجا آورده اند و اشاره می کند که اولين کيتاراهای يونانی زمانی که معرفی‬
‫شدند تنها ‪ 4‬سيم داشتند‪ .‬او حدس میزند که يونانیها نام ايرانی ساز قديمي‬
‫چارتار را به يونانی درآوردهاند‪ .‬اجداد اولين سازهای زهی شناخته شده‬
‫برای باستان شناسان چنگ کاسه ای و تنبور هستند ‪ .‬از زمان ماقبل تاريخ‪،‬‬
‫مردم چنگ های کاسه ای را با استفاده از الک الک پشت ‪ ،‬با يک چوب‬
‫خميده برای گردن و يک يا چند روده يا رشته ابريشمی ساخته اند‪.‬‬
‫موزههای جهان حاوی بسياری از اين چنگها از تمدنهای سومری‪ ،‬بابلی‬
‫و مصری باستان هستند‪.‬‬

‫در حدود ‪ 2000-2500‬پيش از ميلد چنگ های پيشرفته تر‪ ،‬مانند ساز ‪11‬‬
‫سيم حکاکی شده با تزئينات طليی که در مقبره ملکه شوب‪-‬اد يافت شد‪.‬‬

‫تنبور به عنوان ساز زهی گردن دراز با بدنی کوچک تخم مرغی يا گلبی‬
‫شکل‪ ،‬با پشتی کمانی يا گرد‪ ،‬و گردن دراز و راست بوده است ‪ .‬تنبور‬
‫احتماالا از چنگ کاسهای به وجود آمده که گردني صاف به آن اضافه شده‬
‫تا سيم ها به پايين فشار داده شود و نتهای بيشتری ايجاد شود‪.‬‬

‫نقاشی های مقبره اي و کنده کاری های سنگی در مصر گواه بر اين واقعيت‬
‫است که چنگ و تنبور ( همراه با فلوت و سازهای کوبه ای ) در ‪ 3500‬تا‬
‫‪ 4000‬سال پيش به صورت گروهی نواخته می شده است ‪ .‬باستان شناسان‬
‫نيز آثار مشابه بسياری را در خرابه های فرهنگ باستان ايرانی و بين‬
‫النهرين يافته اند‪ .‬بسياری از اين سازها تقريبا ا بدون تغيير در دوران مدرن‬
‫باقی مانده اند‪.،‬‬

‫نقاشي ديواري مصر ‪ 1420‬قبل از ميلد‬

‫ساز‪ ،‬تمبوريتسا بالکان‪ ،‬سه تار ايرانی‪ ،‬پنچتار افغانی و بوزوکی يونانی‪،‬‬
‫قديمی ترين سازهاي حفظ شده مانند گيتار با ‪ 3500‬سال قدمت بوده اند كه‬
‫شايد بهترين اجداد متصور براي گيتار باشند ‪ .‬يكي از مشابه ترين سازها‬
‫به گيتار متعلق به خواننده مصری حر موسی بود‪ .‬او با تنبورش در‬
‫نزديکی مقبره کارفرمايش‪ ،‬سن موت‪ ،‬معمار ملکه هاتشپسوت‪ ،‬که در سال‬
‫‪ 1503‬قبل از ميلد تاجگذاری کرد‪ ،‬به خاک سپرده شد‪ .‬سن موت (که‬
‫گمان می رود خيلی بيشتر از وزير ارشد و معمار ملکه بود) معبد زيبای‬
‫مردگان هتشپسوتس را ساخت که تا به امروز در کرانه های رود نيل قرار‬
‫دارد‪ .‬ساز حر موسی دارای سه سيم و يک منجق بود که توسط طناب از‬
‫گردن آويزان شده بود‪ .‬جعبه صدا از چوب سدر صيقلی زيبا ساخته شده‬
‫بود و دارای يک صفحه صدا از پوست خام بود‪ .‬امروز می توان آن را در‬
‫موزه باستان شناسی در قاهره ديد‪.‬‬

‫به هر حال گيتار چيست؟ برای تشخيص گيتار از ساير اعضای خانواده‬
‫تنبور‪ ،‬بايد تعريف کنيم که گيتار چيست‪ .‬دکتر کاشا گيتار را اينگونه‬
‫تعريف می کند سازيي زهي كه گردنی بلند و صفحه صدای چوبی تخت‪،‬‬
‫پشتی صاف داشته باشد‪.‬‬
‫به سختی می توان ديد که چگونه گيتار با مشخصات ذكر شده از عودي‬
‫تکامل يافته باشد كه داراي بدنه گلبی شکل بزرگ با پشتی بسيار طاقدار و‬
‫گردن كوتاه است ‪.‬‬

‫قديمی ترين نمايش نمادين شناخته شده از يک ساز که تمام ويژگی های‬
‫اساسی يک گيتار را نشان می دهد‪ ،‬کنده کاری سنگی در ‪Alaca Huyuk‬‬
‫در ترکيه ‪ ،‬از يک هيتی ( هيتي ها تمدني باستاني ساكن در اناتولي بوده اند‬
‫)با قدمت ‪ 3300‬ساله با گردن بلند‪ ،‬باالی صاف‪ ،‬احتماالا پشت صاف‪ ،‬و با‬
‫اضلع خميده قابل توجه است‬

‫مورها عود را با خود به اسپانيا آوردند ‪ .‬تنبور مسير توسعه ديگری را‬
‫در کشورهای عربی در پيش گرفته بود و تقريبا بدون تغيير باقي ماند ‪.‬‬
‫اروپايی ها به عود فرهايی اضافه کردند و آن را لوت ناميدند ‪ .‬اين از کلمه‬
‫عربی "‪(A’LUD‬به معنای واقعی کلمه چوب) گرفته شده است و از نام‬
‫اسپانيايی ‪ laud‬گرفته شده است‪ .‬عود يا لوت به عنوان يک ساز با گردن‬
‫کوتاه با سيم های زياد‪ ،‬بدن گلبی شکل بزرگ با پشتی بسيار طاقدار و با‬
‫زاويه تيز تعريف می شود‪.‬‬

‫لوت اسپانيايي‬ ‫عود موري‬


‫لوت اسپانيايي‬
‫گيتار از کلمه باستاني سانسكريت برای زه يا تار گرفته شده است‪.‬‬
‫(سانسكريت زباني است که زبانهای آسيای مرکزی و شمال هند از آن‬
‫توسعه يافته اند‪ ).‬بسياری از سازهای محلی زهی تا به امروز در آسيای‬
‫مرکزی وجود دارند که برای چندين هزار سال تقريبا ا بدون تغييردر‬
‫ساختاراستفاده می شوند‪ .‬همانطور که يافته های باستان شناسی در اين‬
‫مناطق نشان می دهد‪ ،.‬بسياری از آنها نام هايی دارند که به "تار" ختم می‬
‫شود‪ ،‬با پيشوندی که تعداد سيم ها را نشان می دهد‪.‬‬

‫برخي از اين ساز عبارتند از‪:‬‬

‫دوتار دو = سانسکريت "‪ - "dvi‬فارسی امروزی "‪ - "do‬دوتار‪ ،‬ساز دو‬


‫سيمي فارسي‬

‫سه تار‪ ،‬ساز ‪ 3‬سيمی‪ ،‬يافت شده در ايران‬


‫چهار سانسکريت «چاتور» ‪ -‬فارسی مدرن «چار» ‪ -‬چارتر‪ ،‬ساز ‪4‬‬
‫سيمی ‪ ،‬چارتار پارسی (که در کاربرد امروزی معموالا به عنوان "تار" شناخته‬

‫می شود)‬

‫پنج = "پانچا" سانسکريت ‪ -‬فارسی مدرن "پنج" ‪ -‬پنچتر‪ 5 ،‬تار ‪ ,‬أفغانستان‬

‫سيتار هندی تقريبا ا به طور قطع نام خود را از سه تار ايرانی گرفته است ‪,‬‬
‫اما در طول قرن ها هندی ها آن را به يک ساز کاملا جديد با پيروی از‬
‫آرمان های زيبايی شناختی و فرهنگی خود ساخته اند ‪.‬‬
‫چارتار (تار) ‪ ،‬سه تار ايرانی تنبور و چنگ در سراسر جهان باستان‬
‫همراه با مسافران‪ ،‬بازرگانان و دريانوردان پخش شده است‪ .‬چارتار ايرانی‬
‫چهار سيم وارد اسپانيا شد‪ ،‬جايی که شکل و ساخت آن تا حدودی تغيير‬
‫کرد‪ ،‬به جای سيمهای تک‪ ،‬جفت سيمهای هم کوک را به دست آورد و به‬
‫کيتارا يا چيتارا معروف شد‪.‬‬

‫گيتار از چهار‪ ،‬تا پنج‪ ،‬تا شش‬


‫سيم همانطور که ديديم‪ ،‬اجداد گيتار از مصر و بين النهرين به اروپا آمدند‪.‬‬
‫اين سازهای اوليه اغلب دارای چهار سيم بودند (همانطور که در باال ديديم‬
‫کلمه "گيتار" از "چارتار" فارسی باستان گرفته شده است که در ترجمه‬
‫مستقيم به معنای "چهار سيم" است‪ ).‬بسياری از اين سازها و تغييرات آنها‬
‫از سه تا پنج سيم را می توان در دست نوشته های مصور قرون وسطی‬
‫مشاهده کرد و در کليساها از زمان روميان تا قرون وسطی بر روی سنگ‬
‫حک شده است‪.‬‬
‫در آغاز رنسانس‪ ،‬گيتار چهار کورس (‪ 4‬جفت سيم کوک شده همصدا)‬
‫حداقل در بيشتر اروپا غالب شده بود‪( .‬گاهی از يک سيم اول استفاده می‬
‫شد‪ ).‬قديمی ترين موسيقی شناخته شده برای چيتارا ( ساز چهار سيمه ) در‬
‫قرن شانزدهم اسپانيا نوشته شد‪ .‬باتنت گيتار پنج سيمه اولين بار در همان‬
‫زمان در ايتاليا ظاهر شد و به تدريج جايگزين ساز چهار سيم شد‪ .‬كوك‬
‫استاندارد قبلا مانند پنج سيم گيتار اول امروزي در ‪A, D, G, B, E‬‬
‫قرار داشت‪ .‬معمول عود و گيتارهای اوليه به ندرت دارای گردن هايی با‬
‫بيش از ‪ 8‬فرت( پرده بندي) بودند‪ ،‬اما با تکامل گيتار‪ ،‬اين ميزان ابتدا به ‪10‬‬
‫و سپس به ‪ 12‬فرت افزايش يافت‪.‬‬
‫ششمين سيم در قرن هفدهم به "گيتارا باتنته" ايتاليايی اضافه شد و‬
‫سازندگان گيتار در سراسر اروپا از اين روند پيروی کردند‪ .‬گيتار شش‬
‫سيمي جفت به تدريج جای خود را به شش سيم تک داد و دوباره به نظر می‬
‫رسد که ايتاليايی ها موتور محرک اين روند بودند‪( .‬بنابراين می توان گفت‬
‫که گيتار شش سيم توسعه ای از دوازده سيم است‪ ،‬نه برعکس )‬
‫آغاز قرن ‪ 19‬می توان شاهد شکل گيری گيتار مدرن بود‪ .‬بدنه هنوز نسبتا ا‬
‫کوچک و کمر باريک بود‬

‫گيتار مدرن "کلسيک" شکل امروزی خود را زمانی به خود گرفت که‬
‫سازنده اسپانيايی آنتونيو تورس‪ ،‬اندازه بدنه را افزايش داد‪ ،‬نسبت آن را‬
‫تغيير داد و الگوی انقلبی ساختاري را در حدود سال ‪ 1850‬معرفی کرد‪.‬‬
‫طراحی او به شدت صدا و لحن را بهبود بخشيد‪.‬‬

‫گيتارهای آكوستيك ( با سيم هاي فلزي) و الکتريک‬


‫تقريبا ا در همان زمانی که تورس شروع به ساختن گيتارهای خود در‬
‫اسپانيا کرد‪ ،‬مهاجران آلمانی به اياالت متحده آمريکا ‪ -‬از جمله کريستين‬
‫فردريش مارتين شروع به ساخت گيتارهايی با تاپ های پرانتزی ‪ X‬کردند‪.‬‬
‫سيم های فوالدی برای اولين بار در حدود سال ‪ 1900‬به طور گسترده در‬
‫دسترس قرار گرفت‪ .‬سيم های فوالدی نويد توليد گيتارهايي با صداي بلندتر‬
‫را می دادند‪ ،‬اما افزايش کشش برای ساختار بااليي بدنه طراحي شده به‬
‫سبک تورس بسيار زياد بود‪ .‬يک تاپ ‪ X‬تقويت شده باعث رفع اين مشكل‬
‫شد و به سرعت تبديل به استاندارد صنعتی برای گيتار زهی فوالدی شد‪.‬‬
‫در پايان قرن نوزدهم‪ ،‬اورويل گيبسون در حال ساخت گيتارهای قوس دار‬
‫با سوراخ های صدای بيضی بود‪ .‬او گيتار زهی فوالدی با بدنه ای که‬
‫بيشتر شبيه ويولن سل است ابداع کرد‪ ،‬جايی که پل هيچ فشار چرخشي‬
‫روی قسمت باال اعمال نمی کند و فقط فشار مستقيم به پايين دارد‪ .‬اين به‬
‫صفحه صدا اجازه می دهد تا آزادانه تر ارتعاش کند و در نتيجه حجم صداي‬
‫بيشتری توليد کند‪ .‬در اوايل دهه ‪ ،1920‬لويد لور طراح به گيبسون پيوست‬
‫و گيتار "جاز" را به شکلی که اکنون وجود دارد عرضه كرد ( با حفره هاي‬
‫اف شكل ‪ ،‬پل شناور و به شكل ويولنسل) ‪ .‬در أواخر ‪ 1920‬الکتريک‬
‫زمانی متولد شد که پيکاپ ها به گيتارهای هاوايی و جاز در اضافه شد‪ ،‬اما‬
‫با موفقيت چندانی روبرو نشد‪.‬‬
‫قبل از سال ‪ ،1936‬گيبسون مدل ‪ ES150‬را معرفی کرد چارلی کريستين‬
‫آن را به شهرت رساند‪ .‬با ظهور تقويت كننده ها ‪ ،‬حذف کامل جعبه صدا‬
‫امکان پذير شد‪ .‬در اواخر دهه ‪ 1930‬و اوايل دهه ‪ ،1940‬لس پل‪ ،‬لئو‬
‫فندر‪ ،‬پل بيگزبی يا هم تجربه هايي در اين زمينه داشتنند و سرانجام‬
‫اپلتون اولين گيتار با بدنه توپر را ساخت و تا به امروز هم مورد استفاده‬
‫فرار ميگيرد ‪،‬‬

You might also like