You are on page 1of 8

‫‪BASIC CONCEPTS‬‬

‫مفاهم مقدماتي‬

‫تعريف سروی (‪)Definition of Surveying‬‬

‫سروي عبارت ازعلم وفن اندازه گيري اس ت ك ه توس ط آن ميت وان م وقعيت نس بتي افقي وم وقعيت نس بتي‬
‫ارتفاعي نقاط را برروي زمين ويا نزديك سطح زمين تعين نموده وبعداً آن را بروي نقشه نمايش داد‪.‬‬

‫اهداف سروينگ (‪)Objectives of surveying‬‬

‫سروينگ بحيث يك فن خيلي قديم ه درتث بيت ح دود تقس يمات اراض ي م ورد اس تفاده ب وده ام ا اهميت روز‬
‫افزون آن با پيشرفت تخنيك جز اليتجزايي همه رشته هاي انجينري گرديده اس ت بط ور مث ال در س اختمان‬
‫سرك ها ‪ ،‬پل ها ‪ ،‬سيل برها ‪ ،‬خطوط آهن ‪ ،‬تعميرات ‪ ،‬بند ها ‪ ،‬تونل ها ‪ ،‬پرو‍ژه ه اي آبرس اني زابره ا ‪،‬‬
‫پارك ها تمديد پايپ الين هاي نفت وگاز ‪ ،‬تمديد لين هاي ب رق ومخ ابرات ‪ ،‬تعين س رحدات تعين م وقعيت‬
‫وتثبيت حدود معادن ‪ ،‬سروي جيولوجيكي يا طبقه بن دي س طح زمين جنگالت س احات زراع تي علفچ ر ه ا‬
‫تثبيت منابع ومقدار مواد ساختماني وغيره سروي اهميت بسزاي داش ته وب دون اج راي آن انج ام امورف وق‬
‫خيلي مشكل وحتي امكان ناپذيرميباش د وانج ام امورف وق بدرج ه اعظمي ص حت و دقت ممكن ه ب ا كم ترين‬
‫مصرف وقت وپرسونل ازاهداف عمده سروي به شمار ميرود‪.‬‬

‫مراحل كارسروي (‪)Phases of Surveying‬‬

‫سروي ازنظر اجراي امورساحوي وتكميل كار آن در دفتر شامل مراتب آتي ميباشد ‪.‬‬

‫الف ‪ :‬تثبيت اهداف پروژه‪:‬‬

‫ب‪ :‬مطالعه مقدماتي وجمع آوري معلومات موجوده ساحه ايكه سروي درآن اجرا ميگردد‬

‫ج‪ :‬ترتيب پالن اجراي سروي با نظرداشت وقت پرسونل وآالت مورد ضرورت ‪.‬‬

‫د‪ :‬اندازه گيري ساحوي ازقبيل فاصله هاي افقي عمودي ومايل وانذازه گيري زواياي افقي و عمودي‪.‬‬

‫تعين وتثبيت نقاط افقي وعمودي درساحه‪:‬‬

‫و‪ :‬اجراي امورمحاسباتي به اساس معلومات حاصله ازساحه (تعين وتثبيت مقداركارواندازه مواد ساختماني‬
‫‪ ،‬دريافت مساحت وحجم) ترتيب جدول ها ونقشه هاي طرف ضرورت ‪.‬‬

‫ز‪ :‬اندازه گيري پيشرفت امورساختماني درجريان كار وبعد ازختم هر مرحله آن ‪.‬‬
‫انواع سروي (‪)Types of Surveying‬‬

‫سروي بصورت عموم به دوشاخه مهم تقسیم گرديده است‪.‬‬

‫سروي جيوديزيكي(‪)Geodetic Surveying‬‬

‫درين نوع سروي زمين به شكل نسبتا ً كروي فرض گرديده ومرتسم تمام فواصل اندازه شده بين نقاط ب االي‬
‫سطح كه موازي به سطح اوسط بحر باشد صورت مي گيرد‬

‫درسروي جيوديزيكي انحناي سطح زمين به منظور تثبيت موقعيت نقاط درنظرگرفته ميشود ‪.‬بنا ً فاصله بين‬
‫دونقطه عبارت ازطول قوس است كه موازي به سطح اوسط بحربوده واين نقاط را باهم وصل ميكند‪.‬‬

‫دراين نوع سروي مجموعي زواياي داخلي يك مثلث بزركتر از‪ 180‬ميباشد ‪.‬‬

‫سروي جيوديزيكي درساحات نسبتا ً بزرگ وكارهاي حساس ازقبيل تثبيت نقاط كنترول افقي وارتفاعي بكار‬
‫برده ميشود‪.‬‬

‫سروينگ مسطح (‪)Plane Surveying‬‬

‫درين نوع سروي زمين يك سطح افقي فرض گرديده ومرتس م تم ام فواص ل ان دازه ش ده ب االي همين س طح‬
‫صورت مي گيرد درسروي مسطح چون انحناي زمين درمحاسبات تثبيت موقعيت نق اط درنظرگرفت ه نش ده‬
‫بنا ً فاصله بين دونقط عبارت ازطول خط مستقيم است كه ان نق اط را ب اهم وص ل ميكن د درين ن وع س روي‬
‫مجم وع زواي اي داخلي ي ك مثلث ‪ 180‬درج ه اس ت س روي مس طح درس احات نس بت‌ا ً كوچكتروكاره اي‬
‫كمترحساس بكاربرده ميشود‪.‬‬

‫طبقه بندي سروي (‪)Classification of surveying‬‬

‫نظربه ساحه كار ومسلك (‪)Nature of field of survey‬‬

‫سروي ابحار (‪)Ocean Ography‬‬ ‫‪-1‬‬


‫سروی سیارات(‪)Astronomical Survey‬‬ ‫‪-2‬‬
‫سروی زمین (‪)Surveying on earth‬‬ ‫‪-3‬‬

‫نظربه مقاصد واهداف سروي (‪) Purposes and Objectives‬‬

‫سروي به ارتباط آثار قديمه (‪)Archaeological survey‬‬ ‫‪-1‬‬

‫عبارت ازسروي تحت االرضي است تا بتواند آثار مدفون درزيرزمين را معلوم نمايد‪.‬‬

‫سروي جيولوجيكي (‪)Geological Survey‬‬ ‫‪-2‬‬

‫براي تعين ومشخص نمودن طبقات مختلف زمين‬

‫سروي معادن (‪)Mine Survey‬‬ ‫‪-3‬‬

‫براي تشخيص وتعين مقدارمعدنيات‬


‫سروي نظامي (‪)Military Survey‬‬ ‫‪-4‬‬

‫براي تثبيت نقاط ستراتيژيكي وراه هاي سوق الجيشي وغيره ازنظرمقاصد عسكري‬

‫طبقه بندي سروي به اساس سامان آالت مورد استعمال‬

‫(‪)Classification Based on Instrument s used in surveying‬‬

‫سروي توسط شريد يافيته (‪)Chain or Tape Survey‬‬ ‫‪-1‬‬


‫كمپاس سروي (‪)Compass Survey‬‬ ‫‪-2‬‬
‫پلين تيبل سروي (‪)Plane Table Survey‬‬ ‫‪-3‬‬
‫تيود اليت سروي (‪)Theodolite Survey‬‬ ‫‪-4‬‬
‫تخيو متريك سروي (‪)Tachometric Survey‬‬ ‫‪-5‬‬
‫فوتوگرافيك سروي (‪)Photographic Survey‬‬ ‫‪-6‬‬
‫سروي هواي (‪)Aerial Survey‬‬ ‫‪-7‬‬
‫سروي توسط سامان آالت الكترونيكي (‪) Electronic Equipment‬‬ ‫‪-8‬‬

‫طبقه بندي سروي زمين (‪)Classification of land survey‬‬

‫توپوگرافيك سروي (‪)Topographic Survey‬‬ ‫‪-1‬‬

‫سروي است كه موقعيت تمام اشكال واجسام طبیعی ومصنوعي روي زمين را براي ترتيب نقشه تث بيت مي‬
‫نمايد‪.‬‬

‫كيدسترل سروي (‪)Cadastral Survey‬‬ ‫‪-2‬‬

‫سروي است كه جهت تثبيت حدود تعين مساحت يك ساحه بكار ميرود‪.‬‬

‫سروي شهري ‪city Survey‬‬ ‫‪-3‬‬

‫سروي اراضي است كه بادرجه وقت وسحت بيشتر درامورشهري بكار ميرود‪.‬‬

‫انجينرينگ سروي (‪)Engineering Survey‬‬ ‫‪-4‬‬

‫سروي كه جهت تثبيت نقاط كنترول وانجام امورپروژه هاي ساختماني ازآن استفاده بعمل ميآيد‪.‬‬

‫الف ‪ -:‬ريكانيسنس سروي (‪)Reconnaissance Survey‬‬

‫عبارت ازمطالعات مقدماتي ساحه بدون اندازه گيري است‪.‬‬


‫ب ‪ -:‬سروي مقدماتي (‪)Preliminary Survey‬‬

‫اندازه گيري مقدماتي جهت تهيه وترتيب نقشه هاي مورد ضرورت است‪.‬‬

‫ج‪ -:‬سروي ساختماني (‪)Location Survey or Construction Survey‬‬

‫تعين وتثبيت نقاط به منظور اجراي امورساختماني ميباشد‪.‬‬

‫تعريفات (‪)Basic Definitions‬‬

‫يك ع ده تعريف ات خيلي ه ا س اده وپ راهميت ك ه دركاره اي روزم ره عملي ونظ ري س روي ازآن اس تفاده‬
‫ميگردد ذيالً تقديم ميشود‪.‬‬

‫خط عمودي ‪ vertical line :‬خطي است كه به استقامت خط شاقل باشد نا گفت ه نباي د گذاش ت ك ه ازي ك‬
‫نقطه بروي سطح زمين صرف يك خط عمود ميتواند بگذرد‪.‬‬

‫خط افقي ‪ Horizontal line‬خطي است كه دريك نقطه بروي زمين با خط شاقلي زوايه قايمه بسازد‪.‬‬

‫لذا ازيك نقطه روي زمين به جهات مختلف به تعداد اليتناهي خطوط افقي گذشته ميتواند‪.‬‬

‫سطح افقي ‪ : Horizontal Plane‬سطحي اس ت ك ه دري ك نقط ه روي زمين باخ ط ش اقلي زواي ه قايم ه‬
‫بسازد لذا ازيك نقطه روي زمين صرف يك سطح افقي عبوركرده ميتواند‪.‬‬

‫سطح عمودي ‪ : vertical plane‬سطحي كه دريك نقطه روي زمين با سطح افقي زوايه قايمه بسازد پس‬
‫ازيك نقطه در روي زمين به تعداد اليتناهي سطوح عمودي به جهات مختلف گذشته ميتواند ‪.‬‬

‫سطح ليول ‪ : level plane‬عبارت از سطحي است كه موازي به سطح اوسط بحرباشد ‪.‬‬

‫فاصله افقي (‪ )Horizontal Distance‬عبارت ازفاصله بين دو نقطه ويا مرتس م آنه ا ب روي ي ك س طح‬
‫ميباشد بكار بردكلمه فاصله مفهوم فاصله افقي را ارايه ميكند درحاالت ديگر ازقبي ل فاص له ماي ل ‪ ،‬فاص له‬
‫عمودي وغيره موضوع بايد به وضاحت روشن گردد‪.‬‬

‫ارتفاع (‪ )Elevation‬ارتفاع يك نقطه بروي زمين عبارت ازفاصله عم ودي آن ازس طح اوس ط بح ر وي ا‬
‫هرسطح قبول شده ديگر ميباشد‪.‬‬

‫تفاوت ارتفاع (‪ )Difference in Elevation‬فاصله عمودي بين دونقطه دو سطح مختل ف االرتف اع را‬
‫تفاوت ارتفاع گويند‪.‬‬

‫زوايه افقي (‪ )Horizontal Angle‬زوايه است كه بين دونقطه ويامرتسم آنه ا دري ك س طح افقي تش كيل‬
‫ميگردد‪.‬‬

‫زاوي‪pp‬ه عم‪pp‬ودي (‪ )Vertical Angle‬زاوي ه اس ت بين دونقط ه ويامرتس م آنه ا روي درس طح ك ه داري‬
‫ارتفاعات مختلف اند تشكيل ميگردد‪.‬‬

‫واحدات اندازه گيري (‪)Units of Measurement‬‬

‫دراندازه گيري فاصله وزاويه ‪ ،‬واحدات مروجه وارتباط بين آنها قرارذيل است ‪.‬‬
‫الف ‪ -:‬زوايه بصورت عموم توسط درجه ويا گراد اندازه مي گردد كه اجزاي درجه دقيقه وثانيه است‪.‬‬

‫‪ 1‬درجه = ‪ 60‬دقيقه‬
‫‪ 1‬دقيقه = ‪ 60‬ثانيه‬
‫پس ‪ 1‬درجه = ‪ 3600‬ثانيه‬
‫و‪ 360‬درجه = ‪ 400‬گراد‬

‫اندازه گيري فاصله (‪)Distance Measurement‬‬

‫فاصله (‪: )Distance‬‬

‫درسروي منظور ازكلمه فاصله بين دونقطه فاصله افقي بين دونقطه مورد نظراست اگره دف فاص له ماي ل‬
‫ويا عمودي باشد بايد بصورت مشخص نام برده شود‪.‬‬

‫طرق اندازه گيري فاصله (‪)Methods Of Distance Measurement‬‬

‫فاصله عموم‌ا ً بصورت مستقيم وغيرمستقيم اندازه ميگردد‪.‬‬

‫اندازه گيري فاصله بصورت مستقيم (‪) Direct Measurement‬‬

‫فاصله بين دونقطه بروي سطح زمين بصورت مستقيم به طرق ذيل اندازه مي گردد‪:‬‬

‫‪Pacing‬‬ ‫الف – قدم گردن‬

‫ب‪ -‬پسوميتر ‪Passometer‬‬

‫ج‪ -‬آدو ميتر‪Odometer‬‬

‫د‪ -‬سپيدو ميتر‪speedometer‬‬

‫ه – پررمبوالتور‪perambulator‬‬

‫و‪ -‬توسط تخمين وقت ‪time Measurement‬‬

‫ز‪ -‬شريد يافيته ‪chaining or tamping‬‬

‫اندازه گيري فاصله بصورت غيرمستقيم ‪:‬‬

‫اندازه فاصله بين دو نقطه را كه توسط آالت واجراي محاسبات صورت مي گيرد ان دازه گ يري غيرمس تقيم‬
‫می نا مند‬

‫الف‪ -‬توسط سبت تنس بار ‪Subtense bar‬‬

‫ب – تخو متري يا ستديا ‪Tachometry or stadia‬‬

‫ج‪ -‬آالت الكترونيكي ‪Electronic devices‬‬

‫انتخاب طريقه اندازه گيري(‪: Choice of Method of Measurement‬‬


‫طريقه اندازه گيري مربوط به حساسيت كارنوعيت سامان آالت دست داشته تجربه اندازه گيرنده مدت زمان‬
‫انجام سروي نوعيت پروژه ومقدارمصارف مالي آن ميباشد‪.‬‬

‫اشارات ضروري درامور اندازه گيري ‪Code Of Signals Used in Surveying :‬‬

‫معني آن (‪)Meaning‬‬ ‫اشارات (‪)signal‬‬

‫زياد بطرف راست حركت نمايد‪.‬‬ ‫حركت دست راست بسرعت زياد بطرف راست‬ ‫‪-1‬‬
‫زياد بطرف چپ حركت نمايد‪.‬‬ ‫حركت دست چپ بسرعت زياد بطرف چپ‬ ‫‪-2‬‬
‫به‌آهستگي به طرف راست حركت كنيد‪.‬‬ ‫حركت آهسته دست راست‬ ‫‪-3‬‬
‫به‌آهستكي به طرف چپ حركت كنيد‬ ‫حركت آهسته دست چپ‬ ‫‪-4‬‬
‫ادامه حركت به سمت راست‬ ‫درازنمودن دست راست به جناح‬ ‫‪-5‬‬
‫ادامه حركت به سمت چپ‬ ‫درازنمودن دست چپ به جناح‬ ‫‪-6‬‬
‫انحناي ستاف بطرف راست‬ ‫دست راست باالوحركت آن بطرف راست‪.‬‬ ‫‪-7‬‬
‫انحناي ستاپ بطرف چپ‬ ‫دست چپ باالوحركت آن بطرف چپ ‪.‬‬ ‫‪-8‬‬
‫درست وياصحيح‬ ‫باالكردن هردودست باالي سروسپس پائين آوردن آن‪.‬‬ ‫‪-9‬‬
‫به يقين‬ ‫درازنمودن هردو دست بصورت افقي به پيش‬ ‫‪-10‬‬

‫رو وسپس پائين كردن آن ‪.‬‬

‫اشارات فوق بايد بسيار واضح باشد بعضي اوقات براي توضيح اشاره درفاص له ه اي دور دس تمال هم‬
‫استعمال ميگردد‪.‬‬

‫ليول كاري (‪)leveling‬‬

‫ليول كاري (‪:)leveling‬‬

‫عمليه است كه جهت پيمايش ودريافت ارتفاعات نسبتي نقاط وتف اوت ارتف اع بين نق اط واق ع درس طوح‬
‫مختل ف بك اربرده ميش ود ‪ .‬لي ول ك اري درت رتيب وتط بيق نقش ه ه اي س اختماني درس احه كن ترول‬
‫امورساختماني حين اجراي آن نصب ماشين ها درفابريك ات وغ يره اهميت ب ه س زاي داش ته ك ه ب دون‬
‫اجراي آن انجام موفقانه امورمتذكره امکان پذيرنميباشد‪.‬‬

‫تعريفات اساسي (‪: )Fundamental Definitions‬‬

‫جهت پيش برد امورليول كاري بصورت موفقان ه الزم اس ت ت ا بعض ي تعريف ات س اده وب ا ارزش ك ه‬
‫درليول كاري استعمال ميگردد ومعلومات مختصري حاصل نموده ودرعمليات ساحه وي مورد استفاده‬
‫قرارداد ‪.‬‬

‫الف ‪ -:‬بينچ مارك(‪ )Bench Mark‬مخفف آن ‪ B.M‬بوده عبارت ازنقطه ثابتي است ك ه ارتف اع آن‬
‫ازس طح اوس ط بح ر وي ا س طح ف رض ش ده ديگ ري معل وم باش د ه ربينچ م ارك ازخ ود ن امي داش ته‬
‫وازنظرموقعيت نس بي ب ه نق اط ديگ ري اقالً س ه نقط ه وص ل ميگ ردد ت ا درص ورت ل زوم ب ا اس تفاده‬
‫ازموقعيت سه نقطه متذكره دريافت موقعيت بينچ مارك به آن صورت گرفته بتواند‪.‬‬

‫بااستفاده ازبينچ مارك هاي تثبيت شده دريك ساحه ويا منطقه هرموسسه ميتواند نظربه ضرورت پرو‍ژه‬
‫مربوط خود درآن محل نقاط كنترول زياد ترتوسط اندازه گيري واجراي محاسبات الزمه تعين نماي د ت ا‬
‫به استفاده كنترول تثبيت شده امورسروي پروژه مربوط خويش را انجام دهد وهم امورساختماني پروژه‬
‫را درجريان كار كنترول نمايد‪.‬‬

‫ب ‪ :‬قرائت به عقب (‪ p)Back sight‬قرائت ستاف است كه عم وداً ب االي نقط ه داراي ارتف اع معين ه‬
‫ازسطح اوسط بحر وياسطح فرض شده ديگري گرفته شده باشد مخفف آن ‪ B.S‬ميباش د ك ه بن ام ق رائت‬
‫مثبت نيزياد ميگردد‪.‬‬

‫ج‪ :‬ارتفاع آله (‪ )Height Of Instrument‬مخفف آن ‪ H.I‬ب وده وفاص له عم ودي را گوين د ك ه‬
‫ازسطح اوسط بحرتا مركز آله اندازه ميگ ردد ‪ .‬اين قيمت ازجم ع نم ودن ارتف اع مح ل س تاف وق رائت‬
‫ستاف درآن محل حاصل ميگردد مشروط براينكه اله حين گرفتن قرائت ليول باشد‪.‬‬

‫د‪ :‬قرائت به پيش (‪ : )Fore Sight‬بعد ازگرفتن قرائت عقبي ‪ ،‬ستاف به نقطه ديگ ري ك ه ارتف اع آن‬
‫مطلوب است عموداً گرفته ميشود ‪ .‬قرائت كه ازستاف روي چنين يك نقطه گرفته ميشود بنام قرائت ب ه‬
‫پيش ياد گرديده ومخفف آن ‪ F.S‬قبول گرديده است وبنام قرائت منفي نيزياد ميشود‪.‬‬

‫ه ر‪:‬ق رائت م ابيني ب ه پيش (‪ ) Intermediate Fore sight‬نظرب ه ض رورت وه دف لي ول ك اري‬


‫بعدازگرفتن قرائت به عقب وقبل ازگرفتن قرائت به پيش ازعين محل آل ه ي ك وي ا چن دين ق رائت ديگ ر‬
‫روي نقاطي گرفته ميشود كه ارتفاع آن مطلوب است هريك اين قرائت ها را بنام قرائت مابيني ب ه پيش‬
‫ياد ميكنند مخفف قرائت مابيني به پيش را به ‪ I.F.S‬نشان ميدهند قرائت مابين به پيش بن ام ق رائت منفي‬
‫ياد ميگردد‪.‬‬

‫و‪ :‬نقطه چرخش (‪ )Turning Point‬درعملي ه لیول ك اري آل ه درمح ل ق رارداده ش ده بع دازگرفتن‬
‫قرائت عقبي وقرائت به پيش به محل ديگري منتقل ميگردد ‪ .‬بعداز ليول ساختن آله درمحل جديد ب ازهم‬
‫يك قرائت عقبي روي نقطه گرفته ميشود كه ازمحل قبلي آله قرائت به پيش روي آن گرفته شده بود وبه‬
‫همين ترتيب عمليه موصوف تاختم پرو‍ژه جريان پيدا ميكند همين نقطه كه ازيك محل آله يك ق رائت ب ه‬
‫پيش وازمحل ديگر آله يك قرائت به عقب روي آن گرفته ميشود بنام نقطه چرخش ياد ميگردد‪.‬‬

‫يا به عباره ديگر نقطه چرخش ‪ ،‬نقطه را گوين د ك ه ي ك ق رائت ب ه پيش وي ك ق رائت ب ه عقب روي آن‬
‫گرفته شده باشد ‪ .‬مخفف آن را ‪ T.P‬قبول نموده اند‪.‬‬

‫ز‪ :‬سطح ليول (‪ )Level Surface‬عبارت ازسطح است كه درهرنقطه موازي ب ه س طح اوس ط بح ر‬
‫باشد البته سطح اوسط بحر كه بنام مبداء ‪ Datum‬ياد ميگردد داراي ارتفاع صفرميباشد ‪.‬‬

‫ح ‪ :‬ارتفاع (‪ )Elevation‬ارتف اع ي ك نقط ه عب ارت ازفاص له عم ودي اس ت بين هم ان نقط ه وس طح‬


‫اوسط بحر كه صفر قبول شده است ويا هرموخذ قبول شده ديگر)‬

‫ط ‪ :‬تفاوت ارتفاع ‪ )Difference in Elevation( :‬فاصله عمودي است بين دونقطه واقع درسطوح‬
‫مختلف االرتفاع‪.‬‬
‫‪ 5-3‬ليول (‪)Level‬‬

‫عبارت ازآله است متشكل ازيك تلس كوب وس ه پاي ه ك ه بمنظ ور دري افت ارتف اع نس بتي نق اط وتف اوت‬
‫ارتفاع بين نقاط مورد استفاده قرارمي گيرد‪.‬‬

‫تلسكوپ (‪ )Telescope‬آله است كه ان دازه ي ك جس م را نظرب ه ابع اد حقيقي آن بزرگترنش ان ميده د‬


‫وهمچنان جسمي راكه به فاصله دورازاندازه گيرنده واقع باش د نزديكترنش ان ميده د ‪ .‬تلس كوپ متش كل‬
‫ازدو سيستم عدسيه هاي محدب ميباشد اجزاي تلسكوپ قرار ذیل میباشد‪.‬‬

‫‪Eye Piece‬‬ ‫عدسيه كه ازآن ديده ميشود‬ ‫‪-1‬‬


‫پرده واضح ساختن خط ديد‪Diaphragm‬‬ ‫‪-2‬‬
‫پيچ هاي آبترازو ‪Level Tube Screws‬‬ ‫‪-3‬‬
‫تيوب ليول ‪Level Tube‬‬ ‫‪-4‬‬
‫تلسكوپ ‪Telescope‬‬ ‫‪-5‬‬
‫محافظه عدسيه ازشعاع مستقيم ‪Sun Shade‬‬ ‫‪-6‬‬
‫پيچ ليول ساختن آله ‪Leveling Screw‬‬ ‫‪-7‬‬
‫پيچ فوكس ساختن تلسكوپ ‪Telescope Focusing Screw‬‬ ‫‪-8‬‬

‫آالت مورد ضرورت دليول كاري (‪)Leveling Equipment‬‬

‫جهت پيش برده امورليول كاري درساحه آالت ذيل ضروري پنداشته ميشود‪.‬‬

‫ليول‬ ‫‪-1‬‬
‫ستاف‬ ‫‪-2‬‬
‫فيته همرا با سيخ نشان وبعضي اوقات باشاقول‬ ‫‪-3‬‬
‫كتابچه يادداشت‪.‬‬ ‫‪-4‬‬

‫انواع ليول (‪)Types of level‬‬

‫گرچه انواع مختلف ليول ازهمديگر فرق نداشته وبه عين اهداف ازآنها اس تفاده ميگ ردد ب ازهم ص رف‬
‫ازنظرساختمان به انواع ذيل تقسيم ميشوند كه دراين قسمت به گرفتن نامي ازآنها ميتوان اكتفا نمود‪.‬‬

‫‪Hand Level‬‬ ‫ليول دستي‬ ‫‪-1‬‬


‫دمپي ليول ‪Dumpy Level‬‬ ‫‪-2‬‬
‫واي ليول ‪wye Leve‬‬ ‫‪-3‬‬
‫كوكس ليول‪Cooke,s Level‬‬ ‫‪-4‬‬
‫كاشنگزليول ‪Cushings Level‬‬ ‫‪-5‬‬
‫تلتنگ ليول ‪Tilting Level‬‬ ‫‪-6‬‬
‫ولدليول ‪wild Level‬‬ ‫‪-7‬‬
‫ليول اتومات ‪Automatic Level‬‬ ‫‪-8‬‬

You might also like