Professional Documents
Culture Documents
پیشگفتار
متن پیش رو تلفیقی از دو سخن رانی حضرت عالمه مصباح یزدی (دامت برکاته) در تبیین
مبانی اندیشهی اسالمی و جایگاه دورهی طرح والیت در این زمینه است .یکی بیانات
ایشان در جمع دانشجويان طرح واليت مورخ ،1394/4/29و دیگری بیانات ایشان در جمع
اساتید طرح والیت مورخ .1391/4/5
این جزوه با هدف آشنایی دانشجویان با ضرورتها و نحوهی شکلگیری طرح والیت،
نظام فکری حاکم بر دورهی طرح والیت و اجمالی بر کلیات سرفصلهای درسی دوره
تدوین شده است .انتخاب این متن از ایشان به این جهت است که حضرت عالمه مصباح
یزدی (دامت برکاته) عالوه بر اینکه حکیم و فیلسوفی بزرگ و فقیه و اسالمشناسی آگاه به
زمان هستند ،مبتکر و محور علمی طرح والیت نیز هستند .رهبر فرزانهی انقالب (مد ظله
العالی) در یکی از دیدارهای اختصاصی خود با دانشپژوهان طرح والیت به تاریخ 1378/6/13
در مورد ایشان م یفرمایند:
«اگر خدای متعال به نسل کنونی ما این توفیق را نداد که از شخصی تهایی مانند
عالمه طباطبایی و شهید مطهری استفاده کند ،اما به لطف خدا این شخصیت عزیز و
عظی مالقدر ،خالء آن عزیزان را در زمان ما پر م یکند».
آشنایی با طرح والیت در بیان حضرت عالمه مصباح 6
7 پای درس استاد
طرح اسالم به صورت مسلکی اجتماعی و دارای اصولی منسجم و ی کآهنگ و ناظر
به زندگی جمعی انسانها یکی از فوریترین ضرورتهای تفکر مذهبی است ...مسائل
فکری اسالم ،به صورت پیوسته و به عنوان اجزای یک واحد ،مورد مطالعه ق رار گیرد و هر
یک به لحاظ آنکه جزئی از مجموعهی دین و عنصری از این مرکب و استوانهای در این
بنای استوار است و با دیگر اجزاء و عناصر ،هماهنگ و مرتبط است و نه جدا و ب یارتباط
با دیگر اجزا بررسی شود تا مجموعا از شناخت این اصول ،طرح کلی و همهجانب های از
دین ،به صورت یک ایدئولوژی کامل و ب یابهام و دارای ابعادی متناسب با زندگی چند
بُعدی انسان ،استنتاج شود.
برگرفته از مقدمهی کتاب طرح کلی اندیشهی اسالمی در قرآن نوشتهی حضرت آیتاهلل سیدعلی حسینی خامنهای
(مد ظله العالی)
آشنایی با طرح والیت در بیان حضرت عالمه مصباح 8
9 پای درس استاد
در ابتدا خاطرهاي از دوران م ربوط به حدود 75سال پيش را بيان م يكنم .شنيدن اين
نوع مطالب مئونه چنداني نميخواهد؛ اما ارزشگذاري مطالب ،تحليل ،تصديق و تخطئه
آن به فک ركردن نياز دارد .اين خاطره م ربوط به دوراني است که بنده پنج يا شش سال
داشتم .در آن دوران قبل از آغاز دوران مدرسه ،خانوادههاي مذهبي فرزندان خود را در
دوران يكسالهاي به مكتب م يفرستادند تا قرآن بياموزند .بر اين اساس ما را نيز به مكتب
عم جزءهايي وجود داشت كه از الفبا شروع م يشد و کمکم فرستادند تا قرآن ياد بگيريمّ .
خواندن عبارتهاي ع ربي قرآني و چند مورد از سورههاي کوچک قرآن را در سال اول به
خردساالن تعليم م يدادند ـ به ياد دارم كه ابتداي آنها هم نوشته شده بود هو الفتاح
عم جزءها صفحهاي بود كه اصول دين -توحيد ،معاد، العليم ـ در قسمت پشت اين ّ
نبوت -در قالب دايرهاي نوشته بود .در صفحهی آخر آنها نيز در دايرهاي ديگر ،فروع
دين ـ نماز و روزه و ...ـ نوشته شده بود .بههرحال ،بعد از يادگيري حروف الفبا ،بهتدريج
اصول و فروع دين را ف راگرفتيم؛ هرچند معناي آنها را درست نم يفهميديم .بعد وقتي
وارد مدرسه شديم ،بهتدريج پرسشهايي در ذهن ما شكل گرفت؛ مانند اينكه معناي
اين واژهها چيست؟ اصول دين يعني چه؟ دين چيست که اصول و فروعي دارد؟ منشأ
آنها كجاست؟ چه کسي گفته است که اينها اصول يا فروع است؟ اين اصول و فروع چه
ارتباطي با ما دارد؟ چ را بايد اينها را ياد بگيريم؟ بهتدريج اين پرسشها در ذهن ما رشد
م يكرد و عمي قتر ميشد .چند سال پس از آغاز مدرسه ،کتاب شرعيات را به ما درس
م يدادند؛ يک جزوه کوچک با کاغذ کاهي كه همهی دين را در قالب آن آموزش م يدادند.
در اين جزوه نيز اصطالحهايي وجود داشت كه گاهي خود معلمي هم که درس م يگفت،
معناي آنها را نم يفهميد؛ او م يگفت اينها را بخوانيد و ما هم ياد م يگرفتيم و حفظ
م يکرديم؛ مانند قيام متصل به رکوع و . ...بههرحال ،دورهی ابتدايي را با اين پرسشها و
برخي جوابهاي كلي و مبهم گذرانديم.
آشنایی با طرح والیت در بیان حضرت عالمه مصباح 10
امروز بحمداهلل نظام اسالم ی ما مفتخر است که شخصی تهای برجستهی علم ی و معنوی در آن حضور دارند؛ مثل
حـب آقای مصبا ی که بحمداهلل این کار [طرح والیت] ه م از برکات ایشان است ـ جنا
ت عزیز و عظیم ن شخصی همی
بنده نزدیک به چهل سال است که جناب آقای مصباح را م یشناسم و به ایشان به عن وان یک فقیه ،فیلسوف ،متفکر
و صاحبنظر در مسایل اساسی اسالم ارادت قلبی دارم .اگر خدای متعال به نسل کن ونی ما ،این توفیق را نداد که از
شخصی تهایی مانند عالمه طباطبایی و شهید مطهری استفاده کند ،اما به لطف خدا این شخصیت عزیز و عظی مالقدر،
خالء آن عزیزان را در زمان ما پر م یکند.
اما م خامنهای در جمع دانش پژوهان طرح والیت 1378/6/13
در ادامهی اين مسير ،ياد گرفتيم كه برخي مردم ديندار هستند و هركدام از آنها
دينهاي مختلف را برگزيدهاند و برخي نيز ب يديناند؛ اينكه دين ما اسالم ،و مذه بمان
شيعه است .به تدريج خودمان را قانع کرديم كه اگر بخواهيم مسلمان باشيم ،بايد به
اينها اعتقاد داشته باشيم و بدان عمل کنيم ،و اين م يشود دينداري؛ ولي همي نطور
اين پرسشها روزبهروز عمي قتر م يشد و گسترش پيدا م يکرد؛ از کجا بفهميم که
اين دين از کجا آمده و يا خدا نازل کرده است؟ از کجا بفهميم پيغمبر درست گفته
است؟ از كجا بفهميم قرآن بر پيغمبر نازل شده است؟ هر روز اين پرسشها وسي عتر،
و ذهن ما از آنها انباشته م يشد.جوابهايي را هم كه دريافت م يكرديم ،برخي از آنها
قانعكننده و بعضي از آنها نيز اينگونه نبود .بهه رحال ،اين مسائل در ذهن ما خلجان
م يكرد و دنبال کسي بوديم تا اين موضوعها را ب راي ما درست شرح دهد.
بعد از دورهی ابتدايي ،در حدود سيزده سالگي طلبه شديم .از همان دوران به دنبال
اين بوديم که كسي به پرسشهاي ما پاسخ دهد .بعد از مدتي گفتند بايد ادبيات عرب
بخوانيد؛ بعد از آن هم ديگر مباحث علمي ،فقهي ،كالمي و فلسفي مطرح شد .اينها
م ربوط به دوراني بود كه ما در يزد حضور داشتيم؛ بعد از آن مدتي در نجف بوديم كه
دوباره به قم برگشتيم .از زماني که خدمت مرحوم عالمه طباطبايي (رضواناهلل عليه) شرفياب
شديم ،خيلي اميدوار شديم که ب راي اين پرسشهايمان ،پاسخهاي متقن ارائه دهد ،و
همي نطور هم بود؛ اما با فرصت ،تأني ،صبر و حوصله؛ دلمان م يخواست همان روز
اول همهچيز ب راي ما حل شود ،ولي اين امكان وجود نداشت .تقريب اً حدود پنجاه سال
و بلكه بيشتر ،اين پرسشها همچنان در ذهن ما وجود داشت .گاهي به ما فشار م يآورد
11 پای درس استاد
تفکر فلسفی اسالم و فهم درست از مبانی اسالمی کاری م یکند که انسان در هر لحظه از لحظات احساس م یکند
که در کجای راه و به سمت کدام هدف حرکت م یکند ،قدرت تحلیل ب رای ح وادث پیدا م یکند و وظیفه خودش را
در هر ش رایطی تشخیص م یدهد.
امام خامنهای در جمع دانش پژوهان طرح والیت 1378/۶/13
و ناراحت بودیم ،و گاهي نيز قانع م يشديم؛ گاهي هم تجاهل م يكرديم و به دنبال
پاسخ نم يرفتيم .بعد از پنجاه سال تحصيل علوم ديني ،م يتوانم به شما بگويم که تا
حدود زيادي ب راي اين پرسشها جواب قانعکنندهاي پيدا كرديم .شايد هنوز هم بعض ي
از آنها به تحقيق بيشتري نياز دارد .وقتي اين جوابها را پيدا کردم ،با خود گفتم اي
كاش پنجاه سال پيش كسي اين پاسخها را ب راي ما بيان م يكرد؛ چهقدر در آن زمان ما
کتابهاي فارسي و ع ربي از استادان و نحلههاي مختلف فلسفي ،اصولي ،فقهي ،عرفاني
و ...مطالعه كرديم تا پاسخ پرسشها را دريابيم ،اما امكانش نبود .آیا امکان نداشت در آن
سالهاي جواني ،ما اين پاسخها را در دورههاي يك يا دو ساله ياد م يگرفتيم؟ حقيقت
اين است که در طول اين پنجاه سال ،من نه کتابي پيدا کردم که پاسخ روشني به اين
نوع پرسشها بدهد و نه استادي پيدا کردم که تالشش اين باشد که اين مطالب را به
کسي ياد دهد .مدتها طول م يكشيد كه دنبال استادي بوديم تا او فرصتي پيدا كند و
بتواند اين مسائل را به ما درس دهد.
طبیعیترین و اولیترین پرسش انسان؛ چرا باید تالش کنم و زحمت بکشم؟
[علی ای حال مسیر ساماندهی این پرسشها از اول تا کنون اینگونه بود که] در نهايت
به اين نتيجه رسيديم که طبيع يترين و اول يترين پرسش كه ب راي انسان ،بهمنزلهی يک
موجود فهيم ،هوشيار ،مختار ،تصمي مگي رنده و بااراده بهوجود م يآيد اين است که چ را
بايد تالش کنم و زحمت بکشم .قبل از اينکه اين پرسش جدي ب راي انسان مطرح شود،
يک جواب نانويسا دارد که بايد غذا بخورم تا سير بشوم ،و ديگر نيازهايي که انسان دارد
و کليد تأمين همهی آنها نيز پول است؛ پس بايد يک کاري پيدا كند كه درآمد داشته
باشد تا بتواند غذا ،لباس ،خانه و همسر خوب پيدا كند ،و بعد هم بتواند فرزندان خوب
ت ربيت كند .اين نوع مسائل را همه م يفهمند؛ اما در پنج يا شش سالگي به ما گفتند
چيزي بهنام اصول و فروع دين نيز وجود دارد .اينها ب راي چيست؟ امور ديگر را كه مردم
آشنایی با طرح والیت در بیان حضرت عالمه مصباح 12
ی فروزان ،مای هی هدایت
شما [دانش آموختگان طرح والیت] ه م انشاءاهلل هر کدامتان در محی ط خودتان مثل چ راغ
ی آشنا کنید.
دیگ ران بش وید و دیگ ران را با افکار عالی هی اسالم
امام خامنهای در جمع دانش پژوهان طرح والیت 1378/6/13
م يدانند؛ اينكه درس بخوانند ،کار کنند ،معارف ياد بگي رند ،شغل پيدا کنند و درآمدي
داشته باشند تا زندگ يشان اداره شود .اما اين موضوعها ديگر چيست؟ اين همه اص رار از
پنجشش سالگي دربارهی الفاظي که معنايش را هم نم يفهميديم ب راي چيست؟ اينكه
واجب است و بايد ياد بگيريد و...؛ بعد هم بهطور مدام پرسشها و انبوهي از مسائل
غيرحسي و غي رتج ربي ب راي ما پيدا شد که آيا بعد از مرگ خبري هست يا نيست؛ اگر
هست چهطور م يشود؛ واقعاً خدا به انسان چهکار دارد؛ چ را ما را خلق کرده است؛ اگر
م يخواست رحمت بدهد ،م يتوانست از همان اول انسان را به بهشت ببرد .چ را ما را با
اين همه گرفتاريها در اين دنيا ق رار داد و بعد هم پيغمب راني فرستاد؛ پيغمب راني كه
بايد خون دل بخورند ،کشته شوند ،رنج بکشند و توهين بشنوند ،که چه؟ که ما به دين
عمل کنيم؛ اگر عمل نکنيم ،چه اتفاقي م يافتد؟ آيا اگر به دين عمل نکنيم ،ب راي مثال،
غذا گيرمان نم يآيد بخوريم ،همسر و خانه پيدا نم يکنيم؛ پس آنهايي که ب يديناند،
چهکار م يکنند؟ در اين ميان ،جوابهاي ني مبندي هم بود که در مقاطعي كمابيش
قانعكننده بود .م يگفتند در ماه رمضان جنايت و گناه كم م يشود و مردم كمتر به
هم خيانت م یکنند؛ دين ب راي اين است که انسان زندگي آرام و امني داشته باشد و
مردم به هم ظلم نکنند؛ اين مسئله درست است و دليل تج ربي هم دارد .در محرم و
صفر نيز همي نطور است؛ وقتي مردم به دين فكر م يكنند ،كمتر گناه م يكنند .اما
بعد م يگويند آيا دين ب راي همين است؟ خدا م يتوانست ما را بهگونهای خلق كند كه
در بهشت م يمانديم؛ ديگر چه نيازي بود به اين دنيا بياييم كه اين زلزلهها ،سي لها و
جنگها را ببينيم .در نهايت اگر به دين عمل کنيم چه م يشود؟ اگر به آخرت اعتقاد
نداشته باشيم چه اتفاقي م يافتد؟
13 پای درس استاد
ج وانی که با معرفت درست اسالمی مجهز است ،همت او این نیست که فقط شبههها را برطرف کند یعنی موضع دفاعی
ندارد موضع یک ج وا ِن آگاه دارای اعتماد به نفس ،از لحاظ ابزار منطقی و فکری ،موضع تهاجمی است.
امام خامنهای در جمع دانشپژوهان طرح والیت مورخ1381/5/17
بعد از آشنايي با قرآن ،مسائل ف راواني را ف راگرفتيم؛ قرآن م يگويد مهمترين جنايتهايي
که به صورتهاي مختلف در عالم واقع شده ،بهدليل نداشتن اعتقاد به آخرت است؛
ون ب ِْالخِ َر ِة (زمر )45 ،هرگاه سخن از ِين َل ي ْؤ ِم ُن َوب الَّذ َ الل َو ْح َد ُه اشْ َم َأ َّز ْت ُق ُل ُ
َوإ ِ َذا ُذك َِر َّ ُ
وب َ
خداي يگانه و پرستش او ،اوليا و انبيا م يشود ،برخي ناراحت م يشوند :اشْ َمأ َّز ْت ُق ُل ُ
ون ب ِْالخِ َرةِ؛ به قول طلب هها« ،تعليق الحکم علي الوصف يشعر بالعلّ يه» ِين َل ي ْؤ ِم ُن َ الَّذ َ
م يگويد :کساني که به آخرت ايمان ندارند ،ناراحت م یشوندَ :و َك َذل َِك َج َعلْ َنا ل ِ ُك ِّل ن ِبِي
نس َوالْجِ ّن (انعام )112 ،ما شياطين جن و انس را فرستاديم تا با انبيا ين اإلِ ِ َع ُد ًّوا شَ يا ِط َ
ون ب ِاآلخِ َر ِة (انعام )113 ،يعني تا ِين الَ ي ْؤ ِم ُن َ َ
مبارزه کنند؛ ب رای چه؟ َول ِ َت ْص َغ ى إِل َي ِه أ ْفئ َِد ُة الَّذ َ
كساني که به آخرت ايمان ندارند ،تحت تأثير شياطين واقع شوند .وقتي انسان به آخرت
ايمان ندارد ،همه چيزش را در دنيا م يبيند؛ صبح از خواب بلند م يشويم تا غذا بخوريم،
راحت زندگي کنيم ،مردم به ما احت رام کنند و بگويند يار امام خوشآمد ،دستمان را
ببوسند و...؛ اما ايمان به آخرت م يگويد همهی آنچه شما در اين زندگي دنيا م يبينيد،
بزرگان و گذشتگان ،عالمان و فيلسوفان و دانشمندان ،همه و همه ،م ربوط به دنيا و بازيچه
ِب َول َ ْه ٌو (محمد )36 ،زندگي واقعي در آخرت است: الح يا ُة ال ُّدن ْيا لَع ٌو سرگرمي است :إِن ََّما َ
الد َار ْالخِ َر َة ل َ ِه ي ال ْ َح ي َو ُان (عنکبوت .)64 ،اين دنيا بازيچه است؛ مانند يك اسباببازي َوإ ِ َّن َّ
كه ب راي كودكان م يخريد و با آن بازي م يكنند ،اين اسباببازيها هم در اختيار ما ق رار
گرفته است؛ اگر به بلوغ عقلي برسيم ،درم ييابيم كه اينها بازيچه است و نبايد به اينها
دل ببنديم؛ كسي رئیس باشد يا نباشد ،به او فحش بدهند يا از او تعريف کنند ،نبايد
در او تغييري ايجاد شود؛ بايد ببيند خدا از او چه م يخواهد .بناب راين ،از کوچکترين
جنايات تا بزرگترين آنها ،ب راي اين است که انسان آخرت را ف راموش م يکند :إ ِ َّن الَّذ َ
ِين
ِيد ب َِما ن َُس وا ي ْو َم الْحِ َس ابِ (ص )27 ،هر کس از راه اب شَ د ٌ ِيل َّ
الل ِ ل َ ُه ْم َع َذ ٌ ون َعن َس ب ِ يضِ لُّ َ
آشنایی با طرح والیت در بیان حضرت عالمه مصباح 14
شما ج وانان عزیز [دانش آموختگان طرح والیت] ـ ه م پسرها ،ه م دخترها ،ه م دانشج ویان ،ه م دانشآموزان ـ این
ی را که ب هدست آوردید ،معلومات ی که کس ب کردید و کتابهای ی را که ف راگرفتید ،استم رار ببخشید و آگاه یهای
رابطهی خود را با این مرکز ادام ه بدهید.
امام خامنهای در جمع دانش پژوهان طرح والیت 1378/6/13
خدا گم راه م يشود ،ب راي اين است که روز حساب را ف راموش کرده است و عذابي سخت
خواهد داشت.
یكي از اين اصول دين ،معاد و زنده شدن انسان بعد از مرگ است .اين مسئله در
هم هی ابعاد و حرکتهاي فردي و اجتماعي انسانها و در هم هی سطوح تأثير دارد .اگر
مطالع هاي دربارهی هم هی كشورها داشته باشيد ،درم ييابيد كه هر جا انحراف ،کوتاهي،
لغزش و جنايتي رخ داده ،براي اين بوده است كه غير از دنيا چيزي نم يخواهند؛
م يگويند همهی زندگي همين است و عاقالنه اين است که هر کس تا م يتواند بيشتر
لذت ببرد؛ إ ِ ْن ِه ي إ ِ َّل َح ياتُ َنا ال ُّدن ْيا ن َُم ُ
وت َون َْح يا (مومنون )37 ،بر اين اساس ،من نيز اگر
قدرتي به دست آورم ،شبيه اوباما م يشوم .بهه رحال ،فکر لذت ،رياست و پست خودم
هستم ،از هر راهي بهتر تأمين شود .ديگ ران چه م يشوند؟ هر چه م يخواهد بشود! به
جهنم كه کساني دلواپس هستند! من بايد كار خودم را انجام دهم .منشأ اين نگرش
همان دنياخواهي است .آيا غير از اين دنيا ،دنياي ديگري نيز هست؟ اگر هست ،چه
نسبتي با اين عالم دارد؟ برخي م يگويند نسبت اين عالم به عالم آخرت ،از يک چشم
بر هم زدن نسبت به يک عمر هزار ساله کمتر است؛ يعني اگر تمام عمر صدساله¬ی
دنيا را نسبت به آخرت بسنجيد ،به اندازهی چشم بر هم زدن فردي است كه هزار سال
در اين دنيا عمر كرده است؛ يعني عمر دنيايش ،همان يک چشم به هم زدن است؛ چ را؟
ب راي اينکه آن ب ينهايت است؛ صد يا هزار يا ده ميليون سال ،در مقابل ب ينهايت فرقي
نم يکند؛ باور ما اين است که زندگي آنجاست و بايد ب رای آن فكري كرد.
آنجا چه خواهد شد؛ اما نم يدانيم بايد چه كاري انجام دهيم؛ مانند اينكه چه بخوریم،
چه بپوشیم ،در خانه با همسر و فرزند چگونه برخورد كنيم ،با همسايه ،معلم ،استاد،
فرمانده و فرمانبردار و در نهايت كسي كه در رأس هرم قدرت در يک کشوري است،
چگونه بايد رفتار کنيم.
اگر خيلي فكر كنيم ،بهزحمت بتوانيم برخي موارد ساده را ب راي خود حل كنيم .وگ رنه
اينكه دقيقاً هر روز و در هر ساعت چهکار بايد انجام دهيم ،به چه چيزي نگاه کنيم ،چه
چيزي را گوش دهيم ،چه بگوييم ،چه نگوييم ،چه کسي را دوست و يا دشمن بداريم،
اطالعي نداريم؛ چه کسي م يتواند اينها را معين کند؟ پاسخ اين است که پيغمبر بايد
دين بياورد تا اينها را مشخص كند .اين همان نبوتي است كه بعد از توحيد بيان شد.
اين همان چيزي است كه از پنجشش سالگي به ما ياد م يدادند كه بايد بداني خدايي
که تو را آفريده است ،راهي را به تو نشان داده است كه چگونه بايد زندگي کني و پيغمبر
بايد اين مسير را مشخص كند .پس روشن شد که فرمول اصول دين ،خيلي کارساز
است؛ در ابتدا ما فکر م يکرديم يک چيزي است كه فقط بايد آن را حفظ کنيم و نمرهاي
بگيريم؛ درحال يكه اين اساس زندگي انسان است و سعادت و شقاوت ابدي ما به آن
بستگي دارد .ابتدا بايد روشن شود كه آيا خدا ،آخرت و پيامبر را قبول داريد يا خير؟ اگر
بخواهيد اين را در قالب يك نظام علمي درآوريد ،همان خداشناسي ،هست يشناسي و
انسانشناسي است .آيا انسان همين موجودي است که هفتاد سال زندگي م يکند و بعد
در زير خاک متالشي م يشود يا نه ،اين يك دورهی محدود است؛ يک دورهی جنيني
است كه انسان بايد خودش را ب راي ورود به يك عالم ابدي آماده سازد؟ اگر خدا و معاد
را پذيرفتيم ،چه کنيم که از اينجا به آنجا برسيم؟ پيغمبر بايد بگويد كه اين مسير
چگونه طي شود .اينكه از چه راهي اين شناختها را به دست آوريم ،در شاخهاي از علم
بهنام معرفتشناسي تبيين م يشود .بناب راين ،تا اين مرحله بايد اين سه اصل را بپذيريم.
آشنایی با طرح والیت در بیان حضرت عالمه مصباح 16
معرفتآموزی در خالء بدون توجه به وظیفهای که این معرفت بر دوش انسان م یگذارد چندان کارساز نیست ،معرفت
مقدمهی عمل است .چیزی م یآموزیم تا ص راط مستقیم را بشناسیم ،در آن قدم بگذاریم .در آن پای بفشاریم ،و به
سمت هدفهای آن پیش برویم.
امام خامنهای در جمع دانش پژوهان طرح والیت 1381/5/17
پس از اين مرحله ،بايد پرسشهاي فرعي اين مسائل را پاسخ دهيم؛ وقتي گفتيم
خدا هست ،بايد روشن سازيم كه خدا چ را ما را آفريده است؛ چگونه زندگي ما را تأمين
م يکند؛ چه قوايي در وجود ما ق رار داده است و . ...بعد به اين مرحله م يرسد که حال که
پيغمبر آمده ،چه چيزي ب راي ما آورده است؛ اگر اين آموزهها را دستهبندي کنيم ،بدينجا
م يرسيم كه اول روشن سازيم چه چيزي خوب ،و چه چيزي بد است؛ وقتي خردسال
بوديم ،والدين به ما م يگفتند اين كار را بكن چون خوب است ،و اين كار را نکن ،چون
بد است .وقتي بهتدريج بزرگ شديم ،اين پرسش به وجود آمد كه چ را برخي مسائل بد
است؛ چه کسي گفته بد است؛ م يگويند نگاه به نامحرم نکن ،چ را بد است؟ آدم خوشش
م يآيد و خيلي هم خوب است! چه کسي گفته بد است؟ پس بايد روشن شود كه خوب
و بد چيست .امروزه اين امور را در قالب علمي بهنام فلسفهی ارزشها يا فلسفهی اخالق
تبيين م يكنند.
وقتي خوب و بد را مشخص كرديم ،به اين شكل خيلي عام است؛ خوب و بدها
نسبت به ديگ ران چيست؟ تنظيم اين امور ،در قالب علمي بهنام فلسفهی حقوق صورت
م يگيرد؛ اينكه ديگ ران چه حقي بر ما دارند که اگر ادا کنيم خوب است ،و اگر ادا نکنيم
بد است.
مرحلهی بعد اين است كه وقتي جامعه تشکيل شد ،به مدير نياز دارد؛ چه كسي بايد اين
مدير را تعيين کند؟ چه صفاتي بايد داشته باشد؟ حقش چيست؟ تا چه اندازه حق دارد در کار
مردم دخالت کند؟ چه قانوني را بايد اج را کند؟ اين مسائل در فلسفهی سياست تبيين م يشود.
پس مجموع اين آموزهها را م يتوانيم در شش بخش ط راحي کنيم كه عبارتاند
از :هستيشناسي ،انسانشناسي ،معرفتشناسي ،فلسفهی اخالق ،فلسفهی حقوق و
فلسفهی سياست.
17 پای درس استاد
اين دورهاي (طرح والیت) كه شما گذرانديد ،دوره ی معارف و آگاه يهاي ديني و اسالمي ،يكي از كارهاي بسيار با
ارزش و يكي از سرماي ههايي است كه در جامعه ما و در كشور ما بحمداهلل ف راهم شده است و هر كدام از شما هم به
خودي خود و به تنهایي يك سرماي هايد! عزيزان من اين سرمايه را حفظ كنيد.
امام خامنهای در جمع دانش پژوهان طرح والیت 1380/6/6
[وقتی آن همه] مطالعه كرديم تا پاسخ پرسشها را دريابيم ،اما امكانش نبود .آیا
امکان نداشت در آن سالهاي جواني ،ما اين پاسخها را در دورههاي يك يا دو ساله ياد
م يگرفتيم؟ حقيقت اين است که در طول اين پنجاه سال ،من نه کتابي پيدا کردم که
پاسخ روشني به اين نوع پرسشها بدهد و نه استادي پيدا کردم که تالشش اين باشد
که اين مطالب را به کسي ياد دهد .مدتها طول م يكشيد كه دنبال استادي بوديم
تا او فرصتي پيدا كند و بتواند اين مسائل را به ما درس دهد .ب راي مثال ،مرحوم عالمه
فاني که چندي پيش مرحوم شدند ،از م راجعي بودند كه در نجف مكاسب تدريس
م يكردند و من در درس ايشان شركت م يكردم و او لطف خاصي به ما داشت .طلب ههاي
نجف در ماههاي رجب و شعبان به زيارت دوره م يرفتند و ب راي همين ،حدود ده تا
پانزده روز كالس را تعطيل م يكردند و پياده به ک ربال و کاظمين م يرفتند .ما از ايشان
خواهش کرديم در چند روزي که درسها تعطيل است و طلب هها به زيارت دوره م يروند،
ايشان به زيارت نرود و ب راي ما مسئلهی جبر و تفويض را حل کند .ايشان در دو دوره
تعطيلي ،بحث جبر و تفويض را ب راي ما تبيين كردند .در آن زمان ،بسيار خوشحال
شديم كه استادي پيدا کرديم که به ما لطفي داشته باشد و حاضر باشد اين مطالب
را به ما آموزش دهد .منظور اينكه ،ب راي فهميدن يک مسئله ،گاهي بايد مدتها
جس توجو م يكرديم تا استادي را پيدا کنيم و از او بخواهيم مطلبي را ب راي ما بيان كند.
بعد از اينکه کمي پاسخ اين پرسشها ب رايم حل شد ،آرزو م يکردم فرصتي پيش آيد
كه مجموع اين پرسشها را ب راساس يك ارتباط منطقي ساماندهي كنم و جواب نسبتاً
روشني ب راي آنها تنظيم كنم که تحصي لکردههاي در حد ديپلم به باال بتوانند آن را
بفهمند .منتظر چنين فرصتي بودم تا اينكه بعد از انقالب ،برخي نوسانهاي فکري ،و
گ رايشهاي مارکسيستي و ليب راليستي در بعضي از انقالبيون پيدا شده بود .بر همين
آشنایی با طرح والیت در بیان حضرت عالمه مصباح 18
تق ویت بنی هی معرفت دینی بسیار مهم است .احساسات خوب است ،ع واطف خوب است و تح ریک آن هم خوب
است مثل همین اربعین که مردم با ع واطفشان و با احساساتشان شرکت م یکنند .اما احساسات م یت واند پوچ باشد
و م یت واند مبتنی بر مبانی باشد .باید اصول و مبانی را در اذهان تق ویت کرد .بنی ههای فکری خیلی مهم است .بنی ههای
فکری را ،معرفت دینی را باید تق ویت کرد ...همین طرح والیت چیز خوب و الگ ویی است که محصول آقای مصباح
ادام اهلل بقائه است،که ایشان هم منبع فکر و محت وا را داشتند و هم ابزار را _ مانند شاگردان_ این تج ربه است باید حمایت
شود.
امام خامنهای در جمع اعضاء ق رارگاه قرب بقیه اهلل(عج) 1395/8/19
اساس ،برخي عزيزان به اين فکر افتادند که يک دورهی آموزشي ب راي اين کار در نظر
گرفته شود تا جوانان عالقهمند بتوانند از آنها استفاده كنند .در آن زمان هم کتابي
وجود نداشت تا در اختيار ديگ ران ق رار گيرد؛ حال اينكه چه کسي درس بگويد ،کجا و
ب راي چه کساني درس بگويد ،آنها چگونه انتخاب شوند ،لوازمش چيست و ،...دربارهی
همهی اينها بحث و فکر شد تا در نهايت طرحي بدين منظور آماده شد .بدين شكل،
اولين گامهاي تولد طرح واليت در آن زمان در مبارکآباد در اط راف آبعلي شكل گرفت.
در حقيقت ،اين مجموعه حاصل زحمت بيش از پنجاه سال است كه استادان
مختلفي در آن نقش داشتهاند؛ شايد بيشتر استفادههاي ما از مرحوم عالمه
طباطبايي (رضواناهلل عليه) بود؛ ولي استادان ديگري هم نقش داشتند .خدا انشاءاهلل
همهی آنهايي را كه به مأل اعلي پيوستند ،بر عل ّو درجاتشان بيفزايد و حق آنها را از
خزانهی کرم خودش ادا کند.
بار ديگر تك رار م يكنم آنچه من در طي اين پنجاه سال در اين زمينه به کمک
استادان ،دوستان و کساني که همبحث بوديم و سالها زحمت کشيديم و مباحثه کرديم
و کتاب نوشتيم ،به دست آوردم ،امروز بهصورت رايگان در اختيار شماست؛ نه نياز داريد
كه دنبال استاد بگرديد و نه به ع راق و ديگر شهرها و كشورها مسافرت کنيد .بناب راين،
صرفنظر از اينکه چه کساني مؤثر بودند ،بايد خدا را شکر کنيد که حاصل زحمت
پنجاهساله در طي پنجا ه روز به شما تحويل داده م يشود ،و به این ترتیب ،چهقدر بر
عمر شما افزوده م يشود؛ البته تنها بر عمر شما افزوده نم يشود ،وقتي شما در ديگ ران
اثر بگذاريد و اين مطالب را ب راي آنها بيان و مشکالتشان را حل کنيد ،چهبسا هزاران
و ميليونها نفر در سايهی معلومات شما و عمري که ذخيره م يکنيد ،از آن بهرهمند
19 پای درس استاد
آنچه من را به این اجتماع ،به این ب رنامه ،به این اردو و به این مجموعه علمی ،آموزشی و فرهنگی دلبسته و معتقد م یکند
این است که در اینجا آمیزهای از علم و ایمان ،از تفکر و عاطفه مشاهده م یشود .عزیزان من! فکر ،پایه اول است؛ توأم
کردن فکر با عمل بر طبق آن اندیشه پایه دوم است.
امام خامنهای در جمع دانش پژوهان طرح والیت 1379/10/6
شوند .خدا را شکر کنید که به جاي پنجاه سال درس خواندن ،در پنجاه روز اين مطالب
را آموزش م يبينيد ،و بقي هاش را صرف راهنمايي ديگ ران م يکنيد ،و به بركت قرآن كريم
و كسي كه اين قرآن بر او نازل شده است م يتوانيد سعادت و آرامش در اين دنيا و آخرت
را ،هم ب راي خودتان و هم ب راي خانواده ،دوستان ،جامعه و در نهايت ب راي بشريت تأمين
کنيد.
موقعیت ما خیلی حساس است ،نعمتهایی که خدا به ما داده شاید در هیچ زمانی
به هیچ کسی نداده باشد ،این مجموعهی نعمتها شاید که تحقیقات و سنگینی بار
تکلیفی هم که امروز بر دوش ماست هیچ وقت نبوده ،هیچ عالمی در هیچ زمانی
این همه مسئولیت ب رای مبارزه با انح رافات و شبههافکن یها و دشمن یها و هجومهای
فرهنگی نداشته ،چون نبوده که مبارزه بکند .این هجومها ب رای این دوران است ،با این
وسعت و با این شدت و با این عمق.
بنده شهادت م یدهم خدمت شما که در طول این شصتوچند سال هیچ کاری به
برکت این طرح والیت برای من اتفاق نیفتاده ،کاری با این حجم کم ،هزینهی کم ،وقت
محدود و وسعت فایده و تاثیر .بنده بینی و بی ناهلل سراغ ندارم یک کار دیگری برای
من میسر شده باشد .یا دیده باشم از کسانی که این اندازه آثار عمیق و وسیع با این
محدودیت و بدون اینکه ب رای ما مئونهای داشته باشد که احیانا برکات و مزایایی هم
ممکن است داشته باشد.
آشنایی با طرح والیت در بیان حضرت عالمه مصباح 20
الزم است تشکر کنم از مع ل ّمان ،استادان ،دستاندرکاران و مدی ران این تالش فرهنگی که بسیار با ارزش است.
مخصوصاً از شخص جناب آقای مصباح که حقیقتاً یکی از وجودهای مبارک و مغتنم در دورهی ما هستند؛ منبع فکر و
اندیشهی بی غل و غش معارف اسالمی .ان شاء اهلل خداوند به ایشان و دیگر دستاندرکاران توفیق ادامهی این خدمات
بسیار با ارزش را عنایت کند ،و وسیلهی بهرهمندی هر چه گستردهتر و عمی قتر ج وانان را از این سرچشم ههای معرفت
ف راهم کند.
امام خامنهای در جمع دانش پژوهان طرح والیت 1381/5/17
طرح والیت یک نظام فکری واحد ،منسجم ،هماهنگ و مرتبط با ارتباط ارگانیک عرضه
میکند
ویژگی اولی که من به نظرم م یرسد که اصل امتیاز این طرح هست این است که
این طرح یک نظام هماهنگ فکری را عرضه م یکند .مطالبی که ما دربارهی اسالم و
تشیع از اول عمرمان تا به حال شنیدیم مطالب متفرقی است .یکی دربارهی اصول دین
بحث م یکند ،یکی دربارهی امامت بحث م یکند ،یکی دربارهی نماز بحث م یکند ،یکی
دربارهی مسائل مالی ،عدالت ،ارزشهای اسالمی و چیزهای متنوع؛ اما اینکه اینها چه
ربطی به هم دارند را بیان نم یکند .ما بگوییم خدا یکی است ،عادل است ،این چه ربطی
به عدالت دارد؟ این چه ربطی به نماز شب خواندن دارد؟ این چه ربطی به ایتام دارد؟
چه ربطی به مسائل زنان دارد؟ چه ربطی به مسائل اقلی تهای دینی دارد؟ چه ربطی به
مسائل سیاسی و مبارزه با ظالمین و ستمگ ران دارد؟ چه ارتباطی بین اینهاست؟
حقیقتش این است که بیشترین ارتباطی که ما از عهد جوان یمان م یشناختیم ،این
بود که یک دستهگلی است که م یشود اینها را ،این گلها را کنار هم گذاشت ،یک نخی
به آن بست تا به صورت یک دستهگلی در بیاید .دستهگلی از رنگهای مختلف ،بوهای
مختلف .هرکدام هم زیبای یهای خاص خودش را دارد ،که اینها را م یگذارند کنار هم یک
نواری هم دورش م یبندند ،یک نخی هم دورش م یبندند و اینها را به هم م یچسبانند.
تصور ما این بود از مسائل دینی! اما طرح والیت تالش کرده که یک رابطهی ارگانیک بین
اینها برق رار کند.
21 پای درس استاد
واقع اً این کار (طرح والیت) جزء کارهای بنیانی است ،خیلی کارهای خوب داریم ولی بعضی کارهای خوب بنیانسازی
است.
امام خامنهای در دیدار با شورای عالی سیاستگذاری طرح والیت 1375/6/20
م یگویند اینها اصال با همدیگر ارتباط منطقی دارند؛ نه اینکه اینها را صرفا بگذاریم
کنار هم با یک نخی از خارج بالعرض اینها را با هم متحد کنیم ،بلکه این مفاهیم ذاتا
با هم ارتباط دارند و ادعای این طرح این است که همهی معارف اسالمی را م یتوانیم در
یک مجموعهی منسجم و هماهنگ ارائه کنیم ،به طوری که ارتباط منطقی بین اجزاء
آن قابل فهم باشد.
از جمله اینکه بین مردم و حاکم ،بین راعی و رعیت حقوق متقابلی وجود دارد .کسی
که در راس حکومت است باید حقوق مردم را رعایت کند .مردم هم متقابال در مقابل او
حقوقی دارند ،وظائفی باید انجام بدهند که این مطلب در نهجالبالغه مکرر به صورتهای
مختلف بیان شده – ّان لی علیکم حقاً ولکم ّ
علی حق -پس قبل از اینکه ما این مسائل
سیاسی را حل کنیم ،مسالهی حقوق را باید مطرح کنیم که اصال حق چیست؟ و چگونه
پیدا م یشود؟ در این باب هم مکاتب مختلفی هست و کمااینکه شما م یدانید ،بنده
به اندازهی اطالعات ناقص بسیار کممایهی خودم س راغ ندارم یک مکتب حقوقی که یک
نظام معقول کاملی در این زمینه ارائه بدهد.
آشنایی با طرح والیت در بیان حضرت عالمه مصباح 22
اینجور طرحهایی که شما ج وانها در آن وارد هستند که مبتکر این کار هم حضرت آقای مصباح دامت برکاته
هستند ...جزء باارزشت رین کارهاست که ج وانها را با ایمان راستین و عمیق بار بیاورد و ایمان آنها را با معرفت و
روشنبینی هم راه کند و ارزش این کارها به همین است.
امام خامنهای در جمع دانش پژوهان طرح والیت 1382/6/13
ادعاهایی هست حقوق طبیعی ،حقوق ق راردادی! باالخره عمدتا هم گ رایش عالم امروز
بر این است که همهی اینها اعتباری است و هیچ پایهی واقعی ندارد .یعنی چون مردم
خوششان م یآید با هم اینطور روابط داشته باشند با هم ق رارداد م یکنند که این حق
من است و این حق تو .ب رای اینکه کارهایشان بگذرد ،هر وقت هم دلشان خواست
طوری دیگر عوضش م یکنند! اما یک تئوریای که کامال اینها را به نصوص منطقی
تبیین کند و زمینه ب رای مسائل سیاسی ف راهم کند ،بنده س راغ ندارم ولی معتقدم در
اسالم چنین چیزی هست.
وقتی پای بحثهای حقوقی باز م یشود تقریبا در همهی نظامهای حقوقی عالم یک
بخشهایی را اختصاص دادهاند به رعایت ارزشهای اجتماعی ،رعایت اصول اخالقی .اینها
یکی از مبانی حقوق است .ب رای جعل قانون و رعایت قانون مسائل حقوقی باید ارزشهای
اجتماعی و اصول اخالقی را رعایت کرد.
رعایت اخالق عمومی مبنای بسیاری از احکام حقوقی و اجتماعی است ،عالوه بر
اینکه اصال خود حق یک مفهوم ارزشی است .ما ب رای اینکه این را حل بکنیم باید
ببینیم اصال ارزشها از کجا به وجود م یآیند؟ خوب و بدها چگونه پدید م یآیند؟ یک
قدم که عقبتر م یرویم از مسائل سیاسی به مسائل حقوقی م یرویم بعد برم یگردیم
به مسائل اخالقی و ارزشی که اصال اینها از کجا به وجود م یآیند.
اما آنچه ما از اسالم م یفهمیم این است که اینها مبتنی است بر یک شناخت
خاصی از انسان و هستی .ما وقتی م یتوانیم ارزشهای انسانی را معرفی کنیم ،بعدش
حقوق را ،بعدش هم این روابط متقابل حاکم و مردم را ،که انسان را درست شناخته
23 پای درس استاد
ن زحمات حقیقتاً ارجمندی ک ه ب را
ی اینگ ونه کارها کشیده م یشود ،در اهمی ت کار شماها و این طرح والیت و ای
اینجاست :شماها [دانش آموختگان طرح والیت] دارید با آگاه ی ،وارد عرصهی حیات اجتماع ی خودتان در دورا ن
ج وان ی م یش وید .این معرفتها ،این آگاه یها -آشنایی با مبانی دین و مبانی فرهنگ محکم و است وار دینی -چیز
خیلی عظیمی است .به نظر من این طرح بایستی ف راگیر شود .اینگ ونه طرحها آنقدر مفید و خوب و سازنده است که
هرچه دربارهی آن سرمای هگذاری شود ،به نظر من زیاد نیست.
امام خامنهای در جمع دانش پژوهان طرح والیت 1378/۶/13
باشیم.
پس این سه بخش از علوم دستوری و عملی مبتنی است بر یک بخش دیگری از
علوم توصیفی و واقعنما که حقیقت انسان را بشناسیم که چیست؟ خب دربارهی انسان
بحثهای زیادی هست و باز نظر اسالم هم م یدانیم در اینجا با نظرهای دیگ ران متفاوت
است ،هم از نظر ماهیت انسان هم عمر حقیقی انسان هم از نظر ارزشهای انسانی و
کماالتی که م یتواند به آن برسد.
خود همین انسان وقتی خواستیم بشناسیم باز ما باید رابطهاش را با خدایی که
آفرینندهاش هست در نظر بگیریم همی نطور در عالم بعدی عالم آخرت؛ این از سنخ علوم
طبیعی و تج ربی نیست یعنی این مساله که ارتباط انسان با ماورای این عالم چیست
و بُعد روحی انسان چه ارتباطی با بُعد بدن یاش دارد ،با علوم تج ربی و آزمایشگاهی حل
نم یشود.
این از مقولهی علوم فلسفی است .از سنخ مقولهی علوم تج ربی و آزمایشگاهی و
طبیعی نیست .با آن متدها هم جواب نم یدهد .در آزمایشگاه نم یشود خدا را پیدا کرد
به وسیلهی اسباب آزمایش و تج ربهی حسی واال خدا را همه جا م یشود دید.
پس ما باید برگردیم به یک سلسله مسائل فلسفی م ربوط به هست یشناسی و آخرش
وقتی حرف هست یشناسی م یشود آن وقت سوال م یشود که شما هستی را چگونه
م یشناسید؟ با چه ابزاری؟ اعتبارش به چیست؟ از کجا ثابت م یشود؟ که پاسخ این
پرسشها برم یگردد به معرفتشناسی.
آشنایی با طرح والیت در بیان حضرت عالمه مصباح 24
همیشه آن کسانی که راهها را باز م یکنند ،مانعها را برم یدارند ،کوههای بزرگ را م یشکافند و به پیش م یتازند و
دیگ ران به دنبال آنها حرکت م یکنند ،گروه زبدهای هستند که سالح عمده آنها معرفت است.
امام خامنهای در جمع دانش پژوهان طرح والیت1381/5/17
پس الاقل ما شش مقوله را باید بررسی کنیم تا این مسائل حل بشود .از آخر که
گرفتیم از سیاست و حکومت گرفتیم رسیدیم به حقوق و اخالق و فلسفهی ارزشها .از
آنجا رسیدیم به انسانشناسی و از هست یشناسی به معرفتشناسی.
از این طرف بخواهیم منطقی شروع کنیم از معرفتشناسی باید شروع کنیم برسیم
به هست یشناسی و انسانشناسی بعدش به ارزشها و حقوق و اخالق و سیاست .اگر
اینها را ما رابطهی منطق یاش را تنظیم کنیم و آموزههای دینی را در این شش بخش
مشخص کنیم آن وقت خواهیم فهمید عجب نظام منسجمی! یک درخت باروری
است ،ریشهای دارد ،تنهای دارد ،شاخ و برگی دارد میوههایی دارد .مجموعا یک نظام
واحد منسجمی است .این برداشت و این رویکرد به مسائل فکری و علمی یک بینش
دیگری به آدم م یدهد که جدا جدا بحث کردن و مثله کردن این حقایق آن نتیجه را
نخواهد داد.
شاید اصل یترین ویژگی این طرح همین باشد که این نظام را بین این چند بخش
برق رار م یکند و همه را به صورت یک نظام واحد منسجم هماهنگ مرتبط با ارتباطات
ارگانیک تعریف م یکند.
25 پای درس استاد
ِ
صورت قوی و خوب ،توسعه پیدا کند و کسانی که دستاندرکار مسائل انشاءاهلل این کار هم باید روزب هروز به همین
فرهنگی هستند ،مغتنم بشمارند ،قدر بدانند و از آن استقبال کنند.
امام خامنهای در جمع دانش پژوهان طرح والیت 1378/۶/13
و اما مه مترین اثر این دوره آن اثر معنوی م یباشد که در افراد ایجاد م یشود ،که
بارها کتبا و شفاها مرد و زن ابراز کردند که اصال طرح والیت زندگی ما را عوض کرده،
بینش ما را نسبت به هستی عوض کرده است.
ما اصال نسبت به دین عالقهای نداشتیم ،ب رای گذراندن یک ب رنامهای آمدیم شرکت
کردیم بعد اصال نظرمان نسبت به همهی چیزها عوض شد و حتی نسبت به نظام بدبین
بودیم ،با همین چند روز همه چیز تغییر کرد و این کاری است که معجزهآسا در ظرف
چند روز [این چنین تاثی راتی گذاشته] ،این همه تحول در یک جوان دانشگاهی که
آیندهی کشور در دست همین هاست.
بناب راین باید از خدا بخواهیم که به ما توفیق بدهد که سهم بیشتری در این طرحها
داشته باشیم و کار بهتری ارائه بدهیم مخصوصا با اخالص بیشتری ،و سعی کنیم هم راه
با انتقال مفاهیم ،تحول روحی و معنوی و اخالقی هم در اف راد به وجود بیاید.
والسالم علیکم و رحمه اهلل و برکاته
آشنایی با طرح والیت در بیان حضرت عالمه مصباح 26
آشنایی با طرح والیت در بیان حضرت عالمه مصباح 28