Professional Documents
Culture Documents
ورود برخی مظاهر معماری غربی به ایران ,آنچه ساخته شده پاسخگوی پیش از دوره پهلوی اول ساخته میشد براساس تجربیات
چندین قرنه ساختمانهایی بود که در تابستانها به کورههایی گرم و در زمستانها به سردخانه تبدیل میشود .با توجه به کشف نفت و
دیگر فرآوردههای آن و واردات وسایل مکائیکی خنک کننده این مشکل بنظر حل شده می آمد .اما بحرانهای دیگری جون آلودگی
هوا و مصرف بالی مواد سوختی تا حدی جوامع دیگر را به سوی صرفه جویی سوق داده است.
در ایران نیز چند سالی است که به این موضوع توجه شده است اما هنوز به یک فرهنگ عمومی تبدیل نشده بنظر میرسد تا زمانی که
وفور فرآوردههای نفتی ارزان در ایران وجود دارد .شرایط به همین صورت ادامه خواهد یافت .هنوز هم در اوایل هزاره سوم میالدی و
اواخر قرن چهاردهم هجری شمسی بناها بدون در نظر گرفتن شرایط اقلیمی ساخته میشوند.
و اجرا و ضمانت اجرایی با وجود قوانین مشخص برای اجبار نمودن سازندگان به ساخت و ساز با توجه به شرایط اقلیمی می باشد.
عنوان راهنمای مبحث نوزدهم مقررات ملی ساختمان صرفه جویی در مصرف انرژی را به چاپ رساندهاند اما متأسفانه این مقررات نیز
بدلیل عدم الزام قانونی تنها در قفسه کتاب کتابخانهها جای میگیرد .کشورهای زیادی در دنیا توانستهاند با الزام قانونی سازندگان
ساختمانهاء میلیاردها دلر صرفه جویی در مصرف انرژی داشته باشند.
بعضی از این کشورها تا حدود صد سال پیش به شرایط معماری -اقلیمی خود آنگونه که ایرانیان توجه داشتند اشنایی نداشتند اما
اکنون آنها دارای ساخت و ساز دقیق براساس معیارهای اقلیمی خاص محل خود می باشند.
در دو دهه اخیر موضوع معماری پایدار جای معماری اقلیمی را گرفت هر چند در بطن آن توجه به اقلیم قرار دارد .متخصصین این
موضوع اقلیم را در پیوند با دیگر عوامل مانند فرهنگ و اجتماع میبینند .اکنون آلودگی بیش از اندازه زمین و جو آن نگرانی اصلی
انسان معاصر از سوختهای فسیلی استفاده نمی کرده آفبتشا :در عین حال نیاز به نگرشی خاص به طبیعت آنگونه که دکتر سید حسین
نصر مطرح نموده است به شدت در جامعه ایرانی وجود دارد و آن احیاء معرفت متافیزیکی طبیعت است.معرفتی که هر چند از ان
میگوییم اما به ان عمل نمیکنیم.
کوچک نمودن معماری تاحد یک آسایشگاه اقلیمی
برای دستیابی به اهداف گوناگون نگرش اقلیمی ,باید بنا را در حد یک شیء یا جسم در طبیعت تصور نمود که قرار است باشندگانی
در آن جای گیرند .دستیابی به آسایش اقلیمی این باشندگان در این شیء هدف اصلی یک طراح اقلیم گرا می باشد.
در معماری چند هزار ساله ایرانی .مجموعهای از عوامل گوناگون که اقلیم یکی از آنها بوده است دست در دست هم داده و شکل
نهایی بنا را ساختهاند .باشنده حضور در یک فضای آسایش دهنده را حس میکند و همزمان در درون آن فضا پیامهای بسیاری را
دریافت میکند .نمونه آن را در مساجد .مدارس .خانههاء بازار ایرانی و ...میتوان دید .هنگام حضور در یک مسجد ایرانی برای نمونه
مسجد جامع اصفهان ,با توجه به هر فصل ,فضای خاص آن طراحی شده است.
هر اندام معماری در یک نظام کلی طراحی وظیفه نمادین خاص خود را دارا میباشد .انسان بوجود آورنده معماری است .با نگرش
اقلیمی مطلق انسان در حد یک موجود خاکی نیازمند آسایش آب و هوایی تقلیل مییابد .همانگونه که آمد توجه به شرایط اقلیمی
یکی از پایههای مهم معماری ایرانی میباشد اما همه چیز به آن ختم نمیشود .انسان با تمامی نیازهایش که یکی از آنها نیاز مادی
اوست در طراحی و خواندن گذشتهاش میباید مورد توجه قرار گیرد .و این چیزی است که در نگرش اقلیمی نادیده گرفته میشود.
نگرش شکلی
پس از نگرش اقلیمی که بر مبنای علوم تجربه گرا ساختمان را شی ای کالبدی متاثر از محیط طبیعی خود می داند .به یکی دیگر از
شاخه های زاده شده در علوم تجربی یعنی نگرش شکلی می پردازیم.
در فرهنگ معین شکل به معنای چهره صورت روی سیماء پیکر کالبد .رسم و طریقه .مانند شبه مثل و نگاره آمده است .فرم ترکیب
عناصری که مجموعهای واحد را بوجود آوردهاند .روش و سبکی که بین این عناصر هماهنگی برقرار کرده و به طور خالصه عاملی
که شخصیتی ممتاز به مجموعه واحد بخشیده
در ترجمه واژه فرم از انگلیسی به فارسی آن را معادل شکل ,ریخت .ترکیب وجه و ...آوردهاند".
" با تمرکز بر معنای فرم معماری ,دانشنامه معماری و شهرسازی آن را یک کمیت دو بعدی و یا سه بعدی" با ساختاری عینی تعریف
نموده و این به مفهوم گسترش ابعاد و جهات آن در فضاست که بوسیله اجزایش روی میدهد.
همچنین فرم جنبه سه بعدی اجسام نیز تعریف شده است که از زوایای مختلف قابل دیدن باشد ".این تعریف از فرم که در حوزه
هنرهای بصری جای میگیرد با توجه به روند خلق یک اثر بصری ارایه شده است .هنرمند هنرهای بصری از ابزار خاصی بهره می
گیرد .این ابزاره عناصر و نیروهای بصری به وسایل اثرگذار مانند قلم مداد و رنگ و وسایل اثرپذیر مانند کاغذ شیشه و مقوا تقسیم
میشوند .هنرمند با بکارگیری نقطه .خط .سطح .حجم .شکل .رنگ ,بافت ,نورء ریتم حرکت .فضا و زمان به شکل دهی اثر خود
میپردازد".
یک اثر هنری دارای دو وجه قالب (یا صورت یا شکل) قاب و محتوی می باشد .معانی گوناگون میتوان در قالبهای مختلف مانند
پیکر تصویر بنا و نگاره ظهور کند .به تصویر کشیدن واقعیتهای خارجی که انسانهای نخستین بر روی دیوار غارها ترسیم نمودهاند و
روند تکامل آن و یا ساخت نخستین سرپناههای انسانی با الهام خداوندی و یادگیری و تفلید از واقعیتهای طبیعی مانند غار و درخت
تا گسترش این سرپناههای کوچک به خانههای بزرگتر و ساخت مجموعههای عظیم در چند هزار سال پیش مباحثی مهم و قابل تحلیل
و تفسیر میباشند.
برخی برای تفسیر و تحلیل آثار از یک روند شکلی محض بهره گرفته و بر مبنای یک فرایند کامال نظری عمل می کنند و برخی در
تحلیل شکلی خود عناصری عینی از معماری مانند نوع مصالح و سازه را نیز دخالت داده .از این رهگذر به واقعیت بخشیدن به
تجربیات شکلی خود می پردازند.
در یک تقسیم بندی کلی شاید بتوان کاربرد عناصر بصری برروی کاغذ یا الواح در روند طراحی یک بنا در تاریخ معماری را اینگونه
برشمرد:
دوره اول :هنگامی که برای ساخت بناها تنها یک فرایند ذهنی صورت می گرفت و برای بنا نقشه و یا ماکت وجود نداشت.
دوره دوم :بکار گیری از عناصر بصری و هندسی و انتقال آن بر روی جهان اسالم و دوران گوتیک و رنسانس نمونههای آن بسیار
دیده
دوره سوم :تالش در انتقال واقعیت به شکلی نزدیک به عین بر روی کاغذ که با اختراع پرسپکتیو از دوران رنسانس در معماری غرب
رواج یافت.
دوره چهارم :از سده هجذه میالدی با بکارگیری هندسه ترسیمی به تبدیل واقعیت و تجزیه آن در نماهای گوناگون پرداخته شد که
دوره آخر :عصر دنیای مجازی با قابلیتهای خاص این که اکنون در آن به سر میبریم.
شکل در تعریف عمومی آن در معماری " کمیتی دو بعدی و سه بعدی” هم به عنوان ابزار و هم به عنوان نگرش به کل معماری مطرح
شده است.
به تعریفی دیگر شاخصه های شکلی یک بنا دارای اهمیت بالیی است.
قرن هجدهم و نوزدهم میالدی .علوم گوناگون در اروپای غربی بویژه فرانسه و انگلستان پیشرفت زیادی نمود .در سالهای ۱۷۵۱
تا 1772بیست و هشت جلد دانشنامه علوم صنایع و پیشهها در فرانسه به چاپ رسید .در اواخر همین قرن دانش سرای عالی پاریس
دانشکده پزشکی و از همه مهمتر دانشکده پلی تکنیک پاریس شکل گرفت.
در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم دوران به همراه دانشمندان دیگری چون لپالس و مونژ اساتید دانشکده پلیتکنیک
پاریس بودند .همان گونه که از اسم این دانشکده بر میآید آنجا محل تجمع رشتههای فنی و مهندسی بود و هنگام تدریس دوران به
رشته معماری کمتر توجه میشد .دوران با احساس این کمبود در پلیتکنیک در رفع این مشکل تالش نمود و با تدریس دروس
معماری بین سالهای ۱۸۳۰ ۱۷۹۵انتشار کتابای خود در این راه گامهای بزرگی برداشت .اگر چه از آن زمان تاکنون حدود ۲۰۰
سال گذشته اما نوشته های او تاکنون بوسیله محققین زیادی مورد مطالعه و نقد قرار گرفته است .آنچه دوران در دو قرن پیش انجام داد
از بسیاری جهات شبیه به انچه است که شکل گرایان دوره معاصر و در اواخر قرن بیستم میالدی انجام دادهاند و کتابهای آنها دو دهه
از مراجع مهم دانشگاهی محسوب میشد.مبنای کار انها هم دستهبندی بناها براساس شکل نقشه آنهاست.
قرن هجدهم و نوزدهم میالدی علوم مختلف مانند زیستشناسی ,فیزیک و ریاضی و شیمی پیشرفت زیادی نمود .از میان این علوم
زیست شناسی تأثیر بیشتری بر مباحث نظری معماری داشت.
پرداختن به ریشههای موجودات از دغدغههای اصلی زیست شناسان بود .به اختصار اشاره میشود که دو نظریه پیدایش مستقل انواع و
نظریه تغییر تدریجی صفات گونهها در محافل علم زیستشناسی مطرح بود .از دیدگاه نخست انواع موجودات دارای خلقتی جدا و
مستقل بودند و کوویه از ترویج دهندگان این نظریه بود .نظربه تغییر تدریجی انواع که بعدها و داروین مشترک تأکید داشته و تکامل
انواع را در یک روند تدریجی زمانی مطالعه مینماید .این تاثیر را می توان به شکلهای مختلف در دسته بندی بناها با روند از ساده به
پیچیده مشاهده نمود.
دویست سال تجربه آموزشی
رشتههای نظری مانند ریاضی و فیزیک به مطالعه و تجربه کمیتها میپردازند و در یک فرایند تجربی و عقلی واقعیات (از دیدگاه
آنها) به اعداد و به زبان ریاضی تبدیل میگردند و نتایج بدست آمده حتی انچه که در یک روند تجربی مورد آزمایش قرار میگیرد با
زبان ریاضی بیان میگردد .در رشتههای هنری بخصوص معماری محصول از دل یک فرایند شکلی بدست میآید .شکل در اینجا
ابزاری برای واقعیت بخشیدن است .حتی دادههای ریاضی و فیزیکی نیز در نهایت در این فرایند فرار می گیرند و محصول نیز یک
شیء با ویژگیهای مشخص شکلی خواهد بود.
دوران با انتشار کتاب خود و بکارگیری علوم مختلف مانند زیستشناسی و هندسه در محتوی آن به علمی نمودن معماری توجه
داشت.
با هدف علمی نمودن معماری و اینکه آموزش معماری نباید بر مبنای مطالعه تنها یک بنا و یا سبک صورت گیرد دوران مطالعه
"اصول کلی" معماری را مطرح کرد.
او از معیارهای گوناگونی برای دسته بندی بناها بهره گرفت و آنها را با سه مبنا به سه گروه زیر تقسیم نمود:
۱بر مبنای تاریخ بناها و دسته بندی آنها در دورههای تاریخی مانند مصر روم و. ..
۴بر مبنای شکل یا فرم انها مانند معابد با نقشه محدود ؛چهارگوش و ...
در ابتدای این بخش نقل قولی از دوران آورده شد« :معماری هنر ترکیب و اجرای ساختمانهای عمومی و خصوصی است».این عبارت
به خوبی نگاه او به معماری را نشان میدهد .با این نگاه و بوسیله یک فرایند شکلی که از گذشته آغاز میگردد .برای حال و آینده
طراحی میشود .آنچه که مهم است تبدیل واقعیتهای موجود به شکلهای هندسی و دستهبندی آنها در گروههای مختلف است.
از این نگاه معماری دارای دو وجه علمی و هنری میباشد .او برای وجه هنری معماری دارا بودن ذوق و استعداد را لزم میداند .تحقق
وجه هنری به معنای کاربرد دانشی است که هنرمند از وجه علمی بدست آورده است .بنابراین میتوان با تالش و تمرین زیاد به وجه
هنری معماری دست یافت.
هدف از ساده نمودن معماری به دو وجه یاد شده و بکارگیری یک فرایند شکلی و گونه شناسی هندسی بناهاء در اختیار قرار دادن
اطالعات به دست آمده به دانشجویان معماری بود تا بتوانند از آنها در طراحی و اجرای ساختمانهای روز فرانسه بهره ببرند.
آنجه از کتابخانه بزرگ تاریخ معماری انتخاب میشد فارغ از زمان ساخت .سبک و مکان آن بود .بدین صورت مرزهای مکانی و
زمانی از روند شناخت و تحلیل شکلی دوران کنار گذاشته میشد .از آنجا که او معماری را هنر ترکیب" تعریف نموده بنابراین
"ترکیب چه چیز" نخستین سوالی است که به ذهن مخاطب خطور می کند .دوران می گوید « :پیش از ترکیب ,باید دانست که با چه
عناصری" این ترکیب صورت میگیرد .ترکیب کلی بنا چیزی نیست جز مونتاژ اجزاء مرکب که اجزاء نیز از عناصری مانند دیوار.
سقف و غیره ساخته میشوند”
از ترکیب اجزای مرکب محصول نهایی و یا ساختمان شکل میگیرد .برای دسته بندی عناصرء اجزای مرکب و محصول نهایی به
شکلهایی با ویژگیهای مشترک تقسیم میشوند .او از شکلهای پایه مانند :مربع مستطیل و دایره بهره گرفته است و براساس خواص
اشکال مانند محور تقارن و با عملیاتی چون دوران تکرار و بازتاب و یا حذف اجزای شکل برای بدست آوردن ترکیبهای متفاوت و
متنوع عمل کرده است.
هنگامی که "دوران" کتابهای خود را با نگاه شکلگرا به جامعه علمی ارایه داد اروپا در آغاز انقالب صنعتی به سر میبرد و تب و تاب
پیشرفت علمی سریع در کشورهای غربی به شدت وجود داشت .سالها بعد و در دو دهه نخست قرن بیستم معماری مدرن شکل گرفت.
بر خالف نگاه "دوران" که تاریخ معماری را مرجعی مهم برای طراحی و فهم بهتر معماری می دانست .معماری مدرن شعار قطع رابطه
با گذشته را مطرح نمود.
از میان معماران مدرن دهه ۱۹۶۰و ۰۱۹۷۰چند معمار که به نومدرنها معروف بودند به نقش تاریخ معماری در طراحی تأکید کرده.آن
را مرجعی مهم برای درک فضا و معماری اعالم نمودند.
نظریههاءروش ها و تجربیات این معماران در دو کتاب معماری شهری اثر آلدو رسی و فضای شهری اثر راب کرایر منتشر یافت .از
این دو راب کرایر با نگرش شکلی ابزار و فرایند شکلی خود را نخست در کتاب فضای شهری و سپس در کتاب "ترکیب معماری"
عرضه کرد.
هدف اصلی این معمار و محقق پی بردن به درک سنتی از پدیده معماری و شهر سازی بود .به اعتقاد او در شهرهای مدرن اروپائیان
این درک را از دست داده باید ین دوباره بدست بیاورند .دلیل از دست دادن درک سنتی .تحریف حس تاریخ در دوره معاصر بوده و
در معماری با شعار قطع رابطه با تاریخ که توسط برخی از بزرگان معماری مدرن بیان شده بود پیوند داشته است.
در نخستین اثر کرایر که در سال ۱۹۷۵به زبان آلمانی منتشر شد شهر و بنا او به شهر و عناصر آن پرداخته است .در همان جا او دو
عنصر مهم شهری میدان و خیابان را با دو عنصر معماری اتاق و راهرو مقایسه نموده .عناصر پایه در دو مقیاس معماری و شهرسازی
دارای ویژگیهای هندسی مشترک هستند که به آن شکل فضایی گفته میشود .از نظر کرایر تفاوت اصلی عناصر در این دو مقیاس
در اجزای سازنده آنها مانند ابعاد دیوارها (که محدود کننده آنهاست) .الگوی کارکرد و گردش هر کدام از آنها دیده میشود .در
کتاب فضای شهری میتوان واژههای متعددی که به فرهنگ واژگان نگرش شکلی مربوط میشود را دید.
مقیاس کوچکتر از شهر .معماری و سپس معماری داخلی است .ازموضوعات اصلی نگرش شکلی کرایر مقیاسها و اجزای سازنده
آن ,فرایند شکلیابی و ارایه نمونههای تاربخی برای هر کدام از شکلهای بدست آمده در هر مقیاس میباشد.
فرایند شکلی مراحل مختلفی را دربر میگیرد .در نگاه نخست این فرایند ساده می نماید اما با ورود به هر مرحله و جزئیات ان به
پیچیدگیهای خاص آن پی می بریم . .شعار معماران مدرن مینی بر تبعیت فرم از کار کرد دراندیشه کرایر به ارتباط جدایی ناپذیر
عامل سازه را با شکلهای پایه تلفیق مینماید بنابراین مراحل فرایند شکلی در مقیاس معماری به شرح زیر میباشد:
مرحله .۲تر کیب سه شکل پایه با سه نوع سازه عمودی :دیوارهای باربره ساختمان اسکلتی و ساختمان ترکیبی.
مرحله .۳تغییرات شکلی در هر شکل پایه با یک سازه مشخص اعمال میشود .هفت نوع تغییر شکلی برای این مرحله در نظر گرفته
مرحله ۴یافتن نمونه های مختلف از تاریخ معماری جهان برای هرکدام از شکلهای پایه تغییر یافته در مرحله .۳
معیار مهم قرارگیری بناهای مختلف در کنار هم از سراسر جهان؛ تشابه شکلی آنهاست .تشابهی که باید با شکلهای پایه و تغییرات
انجام داده شده در از همخوانی داشته باشد .برای مثال در یکی از جداول پایه چهار گوش بطور شکسته دیده شده است.شکست شکل
در اینجا به معنای جدایی بخشی از شکل از قسمت دیگر اون است :با توجه به این تغییر شکل و نوع سازه که با دیوارهای باربر در نظر
گرفته شده است آتشکده نیاسر .مسجد امام اصفهان .گالری امانوئل در ایتالیا خانه مصری و کالج کمبریج در یک گروه شکلی جای
می گیرند.
در جدولی دیگر شکل پایه تغیبری الحاقی داشته و در این گروه الحاقی مسجد جامع اصفهان .هشت بهشت اصفهان .قصر پروتزی و
چندین بنا با چنین اشتراک شکلی در کنار هم قرار داده شده اند.
مقایسه روش دوران و کرایر
در سده هجدهم میالدی .علیرغم شتاب سریع علوم گوناگون و تشنگی علمی جامعه غربی ,تاریخ معماری هنوز به عنوان مرجعی مهم
برای معماران بود .با توجه به پیشرفت علمی دیگر علوم .دوران سعی نمود معماری را با پیوند به دنیای زیست شناسی .ریاضیات و
هندسه (ترسیمی) با ساختاری از این علوم معرفی نماید .دسته بندیهای او برای ویژگیهای شکلی هر بنا می توانست کمک بسزایی
برای معماران جوان باشد تا بتوانند نمونههای مختلف تاریخی را بر مبنای مشترکات شکلی آنها در کنار هم ببینند .همچنین هدف
دوران از این دسته بندی شکلی .کاربرد عملی آنها در جامعه آن زمان بوده است.
در دهه ۱۹۷۵میالدی» غرب دیگر دغدغه دو قرن پیش خود را نداشت .علوم مختلف پیشرفت بسزایی داشته و مردم این دوره به عصر
اطالعات و ارتباطات وارد شده بودند .کرایر از نخستین افرادی بود که با ارایه کتاب خود به قصد رویارویی با شعار نادیده گرفتن
تاریخ در طراحی معماری اقدام کرد و این یکی از ارزشهای کار این معمار محقق است.
امید دوربین