Professional Documents
Culture Documents
noormags-اصول عشق در غزلیات سعدی و عطار-1409583
noormags-اصول عشق در غزلیات سعدی و عطار-1409583
ﻣﺮﮐﺰ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﮐﺎﻣﭙﯿﻮﺗﺮ ی ﻋﻠﻮم اﺳـﻼﻣﯽ )ﻧﻮر( ﺟﻬﺖ اراﺋﮥ ﻣﺠﻼت ﻋﺮﺿﻪ ﺷﺪه در ﭘﺎﯾﮕﺎه ،ﻣﺠﻮز ﻻزم را از ﺻﺎﺣﺒﺎن ﻣﺠﻼت ،درﯾﺎﻓﺖ ﻧﻤﻮده اﺳﺖ ،ﺑﺮ اﯾﻦ اﺳﺎس ﻫﻤﻪ ﺣﻘﻮق
ﻣـﺎدی ﺑﺮآﻣـﺪه از ورود اﻃﻼﻋﺎت ﻣﻘﺎﻻت ،ﻣﺠﻼت و ﺗﺄﻟﯿﻔﺎت ﻣﻮﺟﻮد در ﭘﺎﯾﮕـﺎه ،ﻣﺘﻌﻠﻖ ﺑﻪ "ﻣﺮﮐﺰ ﻧﻮر" ﻣﯽ ﺑﺎﺷـﺪ .ﺑﻨﺎﺑﺮ اﯾﻦ ،ﻫﺮﮔﻮﻧﻪ ﻧﺸـﺮ و ﻋﺮﺿﻪ ﻣﻘﺎﻻت در ﻗﺎﻟﺐ ﻧﻮﺷـﺘﺎر و
ﺗﺼﻮﯾﺮ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﮐﺎﻏـﺬی و ﻣﺎﻧﻨﺪ آن ،ﯾﺎ ﺑﻪ ﺻﻮرت دﯾﺠﯿﺘـﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺣﺎﺻﻞ و ﺑﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ از اﯾﻦ ﭘﺎﯾﮕﺎه ﺑﺎﺷـﺪ ،ﻧﯿﺎزﻣﻨـﺪ ﮐﺴﺐ ﻣﺠﻮز ﻻزم ،از ﺻﺎﺣﺒﺎن ﻣﺠﻼت و ﻣﺮﮐﺰ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت
ﮐﺎﻣﭙﯿﻮﺗﺮ ی ﻋﻠﻮم اﺳﻼﻣﯽ )ﻧﻮر( ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ و ﺗﺨﻠﻒ از آن ﻣﻮﺟﺐ ﭘﯿﮕﺮد ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ اﺳﺖ .ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﮐﺴﺐ اﻃﻼﻋﺎت ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﺻﻔﺤﻪ ﻗﻮاﻧﯿﻦ و ﻣﻘﺮرات اﺳﺘﻔﺎده از ﭘﺎﯾﮕﺎه ﻣﺠﻼت
ﺗﺨﺼﺼﯽ ﻧﻮر ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﻓﺮﻣﺎﺋﯿﺪ.
www.noormags.ir
ﻣ ﻘﺎﻻت ﻣﺮﺗﺒ ﻂ
ﻧﺴﺒﺖ ﻣﯿﺎن ﻋﻘﻞ و ﻋﺸﻖ از ﻣﻨﻈﺮ ﺳﻌﺪی
ﺳﻌﺪی و اﺑﻌﺎد ﻋﺸﻖ در زﻧﺪﮔﯽ اﻧﺴﺎﻧﯽ
روانﺷﻨﺎﺳﯽ ﻋﺸﻖ در ﻏﺰل ﺳﻌﺪی
واﮐﺎوی ﻋﺸﻖ در ﻏﺰﻟﯿﺎت ﻋﺮﻓﯽ ﺷﯿﺮاز ی ﺑﺎ روﯾﮑﺮد ﺑﻪ ﻧﻈﺎم اﻧﺪﯾﺸﮕﺎﻧﯽ
واﺳﺎز ی ﻋﺸﻖ در ﻏﺰﻟﯿﺎت ﺳﻌﺪی
ﻋﺸﻖ از دﯾﺪﮔﺎه ﺳﻌﺪی و ار ﯾﮏ ﻓﺮوم
ﻣﺬﻫﺐ ﻋﺸﻖ اﻟﻬﯽ در ﻏﺰﻟﯿﺎت ﺳﻌﺪی
ﺑﺎزﺗﺎب ﻫﻮﯾﺖ ﻣﻠﯽ و ﻣﻮﻟﻔﻪ ﻫﺎی آن در ﺷﻌﺮ ﺷﺎﻋﺮان ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ی ﻋﺼﺮ ﻣﺸﺮوﻃﻪ
ﺳﺮﮔﺬﺷﺖ ﺳﻌﺪی و ﻣﮑﺘﺐ ﻋﺸﻖ او
ﺑﺮرﺳﯽ ﻣﻌﻤﺎر ی ﺳﺒﺰ در ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎی ﻣﺴﮑﻮﻧﯽ در راﺳﺘﺎی ﻫﻤﺰ ﯾﺴﺘﯽ اﻧﺴﺎن ﺑﺎ اﮐﻮﻟﻮژ ی )ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻣﻮردی :روﺳﺘﺎی ورﮐﺎﻧﻪ(
ﻓﺮاﺗﺤﻠﯿﻞ ﮐﯿﻔﯽ ﺷﺎﺧﺺﻫﺎ و ﻣﻮﻟﻔﻪﻫﺎی ﺷﻬﺮ اﺳﻼﻣﯽ؛ ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ ﻣﺘﻮن دﯾﻨﯽ
ﺟﻼل و ﺟﻤﺎل )واژه ،ﺑﺤﺚ ﻗﺮآﻧﯽ ،در ﻋﺮﻓﺎن و ﺗﺼﻮف(
ﻋ ﻨ ﺎو ﯾﻦ ﻣ ﺸ ﺎ ﺑﻪ
ﺑﺎزﺗﺎب ﻋﺸﻖ و ﻋﻘﻞ در ﻏﺰﻟﯿﺎت ﺳﻌﺪی ﺷﯿﺮاز ی
ﺑﺮرﺳﯽ ﺗﻄﺒﯿﻘﯽ ﻋﺸﻖ در ﻏﺰﻟﯿﺎت ﻣﻮﻻﻧﺎ ،ﺳﻌﺪی و ﺣﺎﻓﻆ
ﻣﻌﻨﯽ ﺷﻨﺎﺳﯽ ﻣﻔﻬﻮم »ﻋﺸﻖ« در ﻏﺰﻟﯿﺎت ﺳﻌﺪی و ﺣﺎﻓﻆ در ﭼﺎرﭼﻮب ﻣﻌﻨﯽﺷﻨﺎﺳﯽ ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ و ﻧﻘﺪ ادراﮐﯽ
ﻣﻘﺎﯾﺴﮥ ﺗﻄﺒﯿﻘﯽ ﻣﻔﻬﻮم و ﻣﺼﺪاق ﻋﺸﻖ و رواﺑﻂ ﻋﺎﺷﻖ و ﻣﻌﺸﻮق در ﻏﺰﻟﯿﺎت اﻧﻮر ی و ﺳﻌﺪی
ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺗﻄﺒﯿﻘﯽ اﺳﻄﻮره و ﻋﺮﻓﺎن در ﻫﻔﺖ ﺷﻬﺮ ﻋﺸﻖ ﻋﻄﺎر ﺑﺎ ﻏﺰﻟﯿﺎت ﺑﯿﺪل دﻫﻠﻮی
آﻣﯿﺰهی ﻣﻔﻬﻮﻣﯽ ﺟﻨﮓ و ﺷﮑﺎر و ﻋﺸﻖ در ﻏﺰﻟﯿﺎت ﺳﻌﺪی ﺑﺎ ﺗﮑﯿﻪ ﺑﺮ ﻧﻈﺮ ﯾﻪی»ﻓﻮﮐﻮﻧﯿﻪ«و»ﺗﺮﻧﺮ«
اﻧﺴﺠﺎم ﻣﺘﻨﯽ در ﻏﺰﻟﯿﺎت ﺳﻌﺪی و ﺑﯿﺪل دﻫﻠﻮی ﺑﺮرﺳﯽ و ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ده ﻏﺰل ﺳﻌﺪی و ده ﻏﺰل ﺑﯿﺪل
ﺗﺎﺛﯿﺮ ﭘﺬﯾﺮ ی ﻋﺸﻖ در »ﻣﻨﻄﻖاﻟﻄﯿﺮ« و »اﻟﻬﯽﻧﺎﻣﺔ« ﻋﻄﺎر از »ﻟﯿﻠﯽ و ﻣﺠﻨﻮن«
ﺑﺮرﺳﯽ ﻧﺸﺎﻧﻪﺷﻨﺎﺧﺘﯽ ﮔﻔﺘﻤﺎن ﻋﺸﻖ ﻋﺮﻓﺎﻧﯽ در ﻏﺰل ﻣﻮﻟﻮی و ﺳﻌﺪی )ﺑﺮﻣﺒﻨﺎی اﻟﮕﻮی ﻣﺎﺗﺮ ﯾﺲ وﻫﯿﭙﻮﮔﺮام ﻣﺎﯾﮑﻞ
ر ﯾﻔﺎﺗﺮ(
ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﻄﺒﯿﻘﯽ ارﺟﺎﻋﺎت درونﻣﺘﻨﯽ ﺷﻌﺮ "ﻋﺸﻖ و ﺷﻮر و ﻣﺴﺘﯽ" در ﺑﻮﺳﺘﺎن ﺳﻌﺪی ﺑﺎ ﻧﮕﺎره "ﮔﺪاﯾﯽ ﺑﺮ در ﻣﺴﺠﺪ" اﺛﺮ
ﮐﻤﺎلاﻟﺪﯾﻦ ﺑﻬﺰاد
www.noormags.ir
اصول عشق در غزلیّات سعدی و عطار 93
چکیده
عشق پدیدهای است که از دیرباز فکر و ذهن شاعران را به خود معطوف کـرده اسـت و سـبب شـده
شاعران آن را بهطور گسترده در آثار خویش انعکاس دهند .شـاعران بزرگـی همچـون :مولـوی حـافو و
سعدی به توصیف عشق و عاشق در اشعار خود پرداخته و هر کدام از زاویهای بـدان نگریسـتهاند .مولـوی
عشق را تفسیر عرفانی نموده و آن را به کمال رسانده و سعدی عشق زمینـی را بـه اوج رسـانیده اسـت.
فردی چون حافو نیز عشق آسمانی و زمینی را با هم تلفیق کرده از آن معجـونی بـرای دردهـای درونـی
انسان ساخته است .در این پژوهش تالش شده است عشق در غزلیّات سعدی و عطّار و اصولی که برای آن
درنظرگرفته شد مورد نقد و بررسی قرار گیرد .مسئلة پژوهش آن است که سعدی و عطّار چـه اصـولی را
برای عشق بنا نهادهاند و به چه میزان آنها را در اشعار خود انعکاس دادهاند؟
در این پژوهش با برگزیدن ابیاتی از دیوان عطّار نیشابوری و سعدی شیرازی دیدگاه ایـن دو
شاعر بزرگ دربارة عشق نقد و بررسی شده است.
www.noormags.ir
94فصلنامة پاژ ،تابستان 1397
مقدمه
کلمۀ عشق دخ ادب فاخسی نخستی باخ دخ شعر شهید بلخنی توفنات )325بنهکناخ خفتنه
است تمدی .)1 :1371،عشق چه مجازی و چه حقیقی باشد ،انسان خا از خنود و خودپرسنتی
دوخ میکند و گاهی دخ خاه معرفت عشق مجازی وخزوها خا به یک وخزو ابدیل میکند و دوینی
و شرک خا از میان میبرد .عشق خؤیت محبوب و معشنو اسنت تپوخنامنداخیان.)14 :1375 ،
عشق با خنج و محنت و حتّی جنون از دیشنر صنتات عشنق اسنت تهمنان .)15 :عشنق مغنز
کائنننات و محننوخ هسننتی و نیننروی جننا ب ک نلّ موجننودات ،بننهسننوی ون وجننود حقیقننی
تاشرفزاده )11 :1382،است.
عشق دخ قرون و حدیث بهمعنی محبّت ومده است .عرفایی که به عشق خدا و بنندگان بنه
یکدیشر اشاخه میکنند ،غالبا به ویهای از قرون که دخ ضم ون ومده است« :ف َ
َسنوفَ یَنرای اَهللُ
باقَومٍ یُحبّهم و یُحبّونَهُ» ت )54 /5استناد میکنند .دخ ای ویه ،خداوند نخست از محبّنت خنود
به بندگان و ونشاه از محبّت ونان به او یاد میکند؛ ونجا که بننده محن ّ اسنت ،خندا محبنوب
GS
است تمدی.)201 :1371،
R MA
جمنالNو
OO محبّت دخ اصوف بعدها عشق نام میگینرد .دخ پرانوی ون ،صنوفیان خا جنز دینداخ
وصال یاخ هی هوای دیشری دخ دل نمیمانند .صنوفیان و زاهندان انا مندّتها از کناخبرد کلمنۀ
«عشق» پرهیز میکردند؛ به دو دلیل -1 :کاخبرد محبّنت دخ قنرون و احادینث و مشنتقات ون و
نیامدن عشق -2 ،باخ عاطتی مالیمار کلمۀ محبّت نسبت به عشق که خعاینت احتیناط و امکنان
ابرّی و گریز از خطرهای احتمالی خا بیشتر بهکاخ میومد تپوخنامداخیان .)6 :1375 ،خاه عشنق پنر
خطر است و هستیسوز .عشق خا از ون جهت با بال ومیختهاند که هر کسی دعوی محبّت نکنند.
ای دخ حالی است که دم زدن از محبّت الهی نیز اا اواخر قرن سوّم میاوانسته سب سنوءا رن ّ
متکلّمان و متشرعان باشد تهمان .)7 :عشق دخ شعر سعدی مضمون عاشنقانۀ زمیننی داخد و بنه
بهتری شکل و شیوه و به سادهاری زبان بیان شده است .غزلیّنات سنعدی وقنف عشنق اسنت.
سعدی عشق خا الزمۀ انسانیّت میداند .عشق سعدی خا نمیاوان اتسنیر عرفنانی کنرد .سنعدی
شیرازی با عرفان و اصوف اگر چه نه بهطوخ کامل و عمیق وشنایی داشته و عشنق عاخفاننه خا ننه
به کمال اجربه کرده ،مسلّم است که وثاخ بزخگان عاخف پنی از خنود خا مطالعنه کنرده و از هنر
یکی از ون وثاخ خوشهای و اوشهای برگرفته و «خرم معرفتنی» گنرد ووخده و دسنتهگلهایی از
ون بوستان و گلستان فراهم ووخده است تاشرفزاده.)167 :1382،
www.noormags.ir
اصول عشق در غزلیّات سعدی و عطار 95
عاخفان ،اتاوت بی انسان و فرشتشان خا «عشق» میدانند ،زیرا معتقدند کنه «عشنق» بنه
عنوان «امانت الهی» دخ وجود انسان قراخ داده شده ،و ای عشق است که بنه خونندۀ خاه خندا،
پر و بال میدهد و او خا از بند و عقیلۀ عقل وزاد میکند و اوج پروازی میومنوزد ،دخحنالیکنه
فرشتشان ،ای امانت خا نه پذیرفتند و نه داخند تعطّاخ :1391،بیست و پنج) .عطّناخ نیشنابوخی،
بهعنوان عاخفی که خود کوچه پس کوچههای اصوف خا قدمبنهقندم طنی کنرده و وادیهنای
سخت و خونریز خا یکی بعد از دیشری پشت سر گذاشته است ،بنه نکتنهای ررینف ،بنی از
سایر عاخفان معتقد است و ون موضوع «دخد» است تهمان :بیستوپنج).
همی دخد برای عاخف ،چون وب است برای ماهی ،گرچه «لنویی ماسنینیون» اخکنان
اصلی شعر عطّاخ نیشابوخی خا «زیبایی ،عشق و دخد» میدانند ،ولنی بنا انندکی احقینق و
جسننتوجننو ،محقننق ،خنننو غلننیظ «دخد» خا دخ بیننت بیننت وثنناخ او اشننخیص میدهنند
تاشرفزاده .)10 :1382،دخ حقیقت ای دخد ،نیروی محرّکۀ عشق است که خاخخناخی دخ
دل عاشق میاندازد و او خا به پی میخاند و یک دم وخام نمیگذاخد انا بنه محبنوب
برسد .شعر عطّاخ با ومیختشی با ای «دخد» است که بنه «اازیاننۀ اهنل سنلوک» مشنهوخ
GS
MA
شده است تعطّاخ :1391،بیستوش ).
OR
NO
عشق همان خهایی از خودخواهی است .همه چیز خا برای معشو میخواهد .شناعران
و نویسندگان از جمله عطّاخ و سعدی فوایدی از قبیل خهایی از خودخواهی خا برای عشق
برشمردهاند .برای ون اصولی همانند وفاداخی به عهد و پیمان ،احمّنل سنختیها خا بنرای
دخک متهوم عشق الزم دانستهاند.
مسئلة پژوهش
دخ ای پژوه االش شده است که مضامی بلند عشق دخ اشعاخ سعدی و عطّاخ نقند
و برخسی شود و به سؤاالت زیر پاس داده شود -1 :با اوجه به اینکنه عطّناخ ینک عناخف
است و سعدی فقط یک شاعر ،ویا اتاوای بی دیدگاههای ای دو شاعر بزخگ وجود داخد
یا نه؟ -2اگر چنی اتاوای وجود داخد چه مواخدی برجستهار و قابل اعتناست؟
پیشینة کار
دخباخۀ عقل و عشق پژوه های زیادی انجام شده است و ای مسئله پیشینۀ زینادی
دخ ادبیّات فاخسی داخد و همۀ شاعران ،بهخصوص عاخفنان از مسنائل پیرامنون عشنق بنه
خصوص مباحالی چون اضّاد عقل و عشق سخ گتتهاند .با این حنال ،دخ این پنژوه
www.noormags.ir
96فصلنامة پاژ ،تابستان 1397
سعی شده است که نکاای نقد و برخسی شود که بهعنوان ینک اصنل دخ دیندگاه این دو
شاعر مطرح بوده و دخ اشعاخ ونها انعکاس گستردهای داشته است.
شیوة کار
شیوۀ کاخ دخ ای پژوه اوصیتی و کتابخانهای است .دخ ابتدا با خواندن کتابهنایی
دخ زمینۀ عشق و اصول عشق و همچنی فی برداخی از ونها و مطالعنۀ مقالنه دخ منوخد
سعدی و عطّاخ دیدگاههای مختلف پژوهششران جمنعووخی و پنس از ون ،چنند نموننه از GS
R MA
O
غزل های NO
سعدی و عطّاخ که از نظر محتوا و مضامی با عشق مرابط بود ،برخسی شد.
آزادگی و عشق
وزادی و وزادگی یکی از خصلتهای پسندیده است که هر انسانی دوست داخد خود خا
به چنی صتتی بیاخاید .همانطوخ که عطّاخ گتته است:
فاخغ ز نیک و بد گشت ،ایم ز ما و م شند دخ خاه عشق هر دل ،کاو خصم خویشنت شند
کآن دم که عشق ومد از ننوا ا ،به ا شند نینی که نیست کس خا جز نام عشق حاصنل
تعطّاخ)114 :1391،
چون دل عاشق است ،به جان اوجّهی نداخد .انسان عاشق دنبال نیک و بند نیسنت و
دخ مقابل معشو ارهاخ فروانی میکند و غروخ و اکبّر برای او معنایی نداخد .عاشق دنبال
ننو و نام و مسائل جسمانی نیست و هنشامی که عشق دخ مینان باشند ،جسنم بنرای او
بیاخزش است .عطّاخ دخ ای باخه میگوید:
دلننننم از دخد ،دخ فغننننان ومنننند کنناخم از عشننق اننو بننه جننان ومنند
از بنند و نیننک بننر کننران ومنند اننا ماننی عشننق اننو چشننید دلننم
تهمان)120: 1391،
www.noormags.ir
اصول عشق در غزلیّات سعدی و عطار 97
www.noormags.ir
98فصلنامة پاژ ،تابستان 1397
زیرا که عشقا جانان ،دخیای بیکران اسنت دخ عشق ،دخد خود خا هرگز کنران نبیننی
تهمان)39 :
سعدی اعتقاد داخد اگر باخ جتای معشو خا احمّل نکنند ،اخزش عشنق خا نمیدانند و
نشانۀ ون است که دخ خاه عشق صاد نیست.
سست عهدی که احمّل نکند باخ جتنا خا قیمت عشق نداند ،قدم صند ننداخد
تسعدی)10 :1371،
دخ خوز ایر باخان باید که سنر نخناخد مشغول عشق جانان گر عاشقی اسنت صناد
تهمان)242 :
میکند و وننان خا کنافر میدانند .همنانطوخ کنه او بدی جهت مدعیان عشق خا نکوه
عطّاخ میگوید:
کتر است دخ ای معنی کآن جا خس اندیشند گر مدّعیا عشنقت دخ چناه بنال افتند
گر دخ همه عمرا خود از سنوخت اندیشند پروانۀ پر معنی کی محرم شمع افتد؟
تعطّاخ)119 :1391،
بدی جهت ،عاشق باید دل از همه چیز خالی گرداند و فقنط بنه معشنو بیندیشند.
سعدی گتته است:
دل که نظرگاه اوست از همه پنرداخت مذه اگر عاشقی است ،سنّت عشا چیسنت؟
تسعدی)671 :1371،
تضّاد صبر و عشق
اقابل صبر و عشق داخای بیشتری بسامد دخ غزلیّات سعدی اسنت و نشنانۀ ون ،این
است که عاشق ،شوخیده و بیقراخ است .همانطوخ که سعدی گتته است:
گر او شکی داخی ،طاقنت نمانند منا خا مشتاقی و صبوخی از حد گذشت ما خا
تهمان)12 :
پس صبر و عشق هرگز نمیاوانند دخ کناخ هم قراخ گیرند و انسنان عاشنق صنبر خا از
کف میدهد و بیقراخ است و االش میکند به معشو خنود برسند .بناز دخ همنی بناخه
سعدی گتته است:
نتواند که کند عشنق و شنکیبایی خا وب خا قول او با وا اگر جمع کنند
تهمان)34 :
www.noormags.ir
اصول عشق در غزلیّات سعدی و عطار 99
بعضی از مواقع ،برای عشق به معشو به راهر صبوخی میکنند ،دخحنالیکنه دخ دل
عاشق غوغا و پی و ااب است .سعدی دخ ای باخه ووخده است:
A GS
M اگر چه صبر م از خوی دوست ممک نیست
OR
NO
همیکنم به ضروخت چو صبر ماهی از وب
تهمان)42 :
تضّاد عقل و عشق
یکی از اجربههای عرفان دخ سیروسلوک ،وجود سختیها و دشواخیهای خاه است که
هی عقل سلیمی ون خا نمیپذیرد .بدی جهت عقل ،عاشق خا سرزن میکنند و او خا از
گام برداشت دخ ای مسیر بر حذخ میداخد.
کان که عاشق شد ،ازو حکم سنالمت برخاسنت عشق وخزیدم و عقلم به مالمت برخاست
تهمان)76 :
هننر خوز عشننق بیشننتر و صننبر کمارسننت گتتیم عشق خا به صبوخی دوا کننیم
تهمان)101 :
دخ اینجا شاعر به راهر میگوید که عاشقی پیشه کردم و عقنل منرا سنرزن کنرد و
گتت هر کسی که عاشق شده است ،وخام و عافیت از او دوخ شد و دخ بال افتناد و بایند
همیشه خنج بکشد.
وی طبع که من داخم بنا عقنل نینامیزد هشیاخ کسی باید کز عشق بارهینزد
تهمان)274 :
شاعر اضّاد عقل و عشق خا بیان میکند و اینکه عاشق پیوسنته دچناخ سنتیز دخوننی
است .دخ غزلهای سعدی اضّاد عقل و عشق دوّمی خابه خا داخد تخشیدی.)25 :1379،
ای بدان جهت است که عقل از دخک زیبایی معشو عاجز و متحیّر است .عطّناخ
نیز اضّاد عقل و عشق خا دخ غزلیّات خود مطرح کرده است:
لیک عقل از عشق چنون بیشاننهای اسنت شمع خویت خا دلنم پرواننهای اسنت
تعطّاخ)47 :1391،
دخ ای بیت شاعر عقل خا بیشانهای نامحرم دانسته و اعتقاد داخد که برای خسنیدن بنه
معشو باید عقل خا کناخ زد ،چرا که به گتتۀ حافظ:
دست غی ومند و بنر سنینۀ ننامحرم زد مدعی خواست که وید به اماشناگه خاز
تحافظ)206 :1373،
www.noormags.ir
100فصلنامة پاژ ،تابستان 1397
www.noormags.ir
اصول عشق در غزلیّات سعدی و عطار 101
مشسی خا که او پرواز دهی شاهی اسنت بندۀ خویشتنم خوان که به شاهی برسم
تهمان)194:
همچنی عطّاخ دخباخۀ زیبایی بیحدّ و حصر معشو گتته است:
اننا ابنند انششننت دخ دننندان بماننند هر که یک دم ون لن و دنندان بدیند
جنناودان دخ رلمننت هجننران بماننند هنر کنه جسننت وب حینات وصنل اننو
دایمنننا دخ دخد بنننی دخمنننان بمانننند وخ کسنننی خا وصنننل دادی بیطلننن
تعطّاخ)128 :1391،
باز هم عطّاخ از دید عرفانی به ای مسئله میپردازد و زیبایی معشو خا از دید عاخفانۀ
خود مینشرد و از «طل » که یکی از وادیهای هتتشانۀ عرفان و اوّلی مرحلۀ ون اسنت،
سخ میگوید .عاخف برای خسیدن ،نیاز به سیروسلوک عاخفانه داخد اا ای مرحله خا طی
نماید .عطّاخ با خ دیشر دخباخۀ اوصیفناپذیری عشق گتته است:
ون است که هر چیز که گوینند ننه ون اسنت خاصیّت عشقت که برون از دو جهان اسنت
تهمان)38 :
پس انسان نمیاواند با عوامل مادی به عشق حقیقی برسد.
تواضع در مقابل معشوق
اواضع و فروانی یکی از فضایل اخالقی بهشماخ میوید ،همانطوخ که عطّاخ گتته است:
کآید به سنر کوینت دخ خناک دخت افتند از دستا چو م عاشق ،دانی کنه چنه برخینزد؟
حقّا کنه اگنر از من سرگشنتهارت افتند گر عاشق خوی خود سرگشته همیخنواهی
تهمان)72 :
اگر چه گاهی عاشق دخ مقابل معشو فروانی میکند و جتاهای او خا احمّل میکند،
ولی گاهی عنان از کف میدهد و دخ مقابل او به شکوه و شکایت میپردازد و حتّنی بنر او
منّت میگذاخد که عاشقار از م برای او پیدا نخواهد شد .دخ ای گونه غزلیّات که شناعر
قلندخانه سخ میگوید ،نکتهای نهتته است که بعندها دخ قنرن نهنم و دهنم دخ مکتن
واسوخت فو العاده خواج مییابد.
حیرت در مقابل معشوق
حیرت دخ اشعاخ سعدی خاموشی دخ برابر معشنو اسنت ،وقتنی بنا معشنو خوبنهخو
می شود .زبان او ،قدخت بازگو کنردن احساسنات و عواطنف دخ مقابنل معشنو خا ننداخد.
سعدی همانطوخ میگوید:
www.noormags.ir
102فصلنامة پاژ ،تابستان 1397
مرا دخ خو از حیرت ،فنرو بسنته اسنت گوینایی چو بلبل خوی گل بیند زبان دخ حدیث ویند
تسعدی)733 :1371،
بلبل وقتی گل خا میبیند ،شروع به وواز خواندن میکند ،امّا م او خا که میبینم ،دخ
مقابل او خاموش میشوم .عشق زمینی دخ احساسنات و عواطنف سنعدی کنامال نماینان
است .دخ جایی که عطّاخ همی حینرت دخ مقابنل معشنو و سنرگردانی دخ عشنق خا بنه
وسمان پیوند میدهد و از منظر عرفان مسئله خا موخد اریید قراخ میدهد.
غرقننننۀ دخیننننای بیپایننننان شنننندم اننا ز سننرّ عشننق سننرگردان شنندم
تعطّاخ)221 :1391،
حیرت که مرحلنۀ ششنم از مراحنل هتتشاننۀ عرفنان اسنت ،باعنث میشنود انسنان
مسیرهای ون خا طی کند یا به معشو خود دست یابد.
جاودانگی عشق
گننوییم جننان نننداخد یننا دل نمیسننااخد پایی که بر نیاید خوزی به سنو عشقی
تسعدی)242 :1371،
شاعر زندگی حقیقی خا دخ گرو عشق دانسته و گتته است کسنی کنه عشنق نداشنته
باشد ،مردۀ متحرک است و جان دخ بدن او نیست.
عطّاخ نیز دخباخۀ جاودانشی عشق گتته است:
منننناه و منننناهی فتنننناد دخ شسننننتم چون شوم من وخای هنر دو جهنان
تعطّاخ)211 :1391،
وقتی انسان عاشق میشود ،از پایی اری نقطۀ هستی اا اوج فلک همه از ونا اوسنت.
پس ای بیت عطّاخ حالت عشق معنوی خا بیان میکند ،یعنی حیات حقیقی زمانی شنکل
میگیرد که عشق دخ وجود انسان پدید وید ،عشق باعث میشنود انسنان از منیّتهنا و از
اکبّر و خودخواهی دست بکشد و خوح خود خا صیقل دهد انا بنه وصنال معبنود حقیقنی
دست یابد و از خّۀ اا به کهکشان برسد.
عشق مجازی پلی است برای خسیدن به عشق حقیقی .یکی از مبناحالی کنه دخ منوخد
NOORMAGS
عشق مطرح است ،خسیدن به عشق حقیقی است .عشق مجازی الزمۀ خسیدن بنه عشنق
حقیقی است ،البتّه باید مدّ نظر داشت که عشق مجازی زیاد طول نکشد .عشنق مجنازی
پلی است برای خسیدن به عشق حقیقی؛ همانطوخکه سعدی گتته است:
www.noormags.ir
اصول عشق در غزلیّات سعدی و عطار 103
خط همیبیند و عاخف قلنما صننع خندا چشم کواهنظران بر وخ ا صوختا خوبت
تسعدی)11 :1371،
دخ وثاخ عطّاخ ای عشقا مجازی خا میاوان دخ داستان شی صنعان دخ منطنقالطیر بنه
خوبی دخک کرد .او دلباختۀ دختر ارسا میشود و ای عشق مجازی خاهی بنرای خسنیدن
به عشقا حقیقی است.
www.noormags.ir
104فصلنامة پاژ ،تابستان 1397
وقتی ای اعامل بهوجود میوید ،همان معشو سنشی دل و جتاکناخ حنال عاشنق خا
دخک میکند.
GS
MA
دانند کنه وب دینندۀ وامنق خسنالت اسننت عذخا که نانوشته بخواند حندیث عشنق
OR
NO
تهمان)85 :
جوهرة عشق غیرمادی
عطّاخ اعتقاد داخد که ات عشق غیرمادی و غیردنیوی است ،لذا عاشنق بایند فراانر از
جسم و مادیّات به عشق بنشرد.
مننرغ عشنننق از وشننیانی دیشنننر اسنننت عشنق خا گنوهر ز کننان دیشنر اسننت
عشننق بازینندن ز جننانی دیشننر اسننت هر که با جان ،عشق بازد ای خطاسنت
تعطّاخ)29 :1391،
به ای ارای ،جانبازی دخ خاه معشو نه جنبۀ مادی داخد ،بلکه یک امنر معننوی
است .بر ای اساس ،صبر و اسلیم دخ مقابل دخد عشق یک ضروخت بهشماخ میخود.
باید که فرو شوید دست از همه دخمانهنا ون خا که چنی دخدی از پنای دخانندازد
تسعدی)40 :1371،
کمالبخشی عشق
یکی از مهماری بحثهایی که دخ موخد عشق مطنرح بنوده ،کمالبخشنی ون اسنت.
شاعران عشق خا به کیمیایی اشبیه کردهاند کنه باعنث اخزش بخشنیدن بنه منس وجنود
انسان میشود .سعدی گتته است:
اکسیر عشنق بنر مسنم افتناد و زخ شندم گویند خوی سرخ او سعدی که زخد کنرد؟
تهمان)550 :
دخ اینجا شاعر خود خا موخد خطاب قراخ میدهد و از زبان بنیخبنران از عشنق منیگویند:
چهرۀ خوش وب و خنو او خا چه چیزی زخدگونه کرده است؟ باز پاس خود خا چنی میدهند
که اکسیر عشق دخ مس وجود م ارثیر نمنود و ون خا بنه زخ ابندیل کنرد .سنعدی دخ اینجنا
عشق خا مانند کیمیایی دانسته که باعث اخزشبخشی به انسان میشود .شاعر نتیجنۀ عشنق خا
دخ ای بیت بیان میکند و با اصویرسازی میاواند باخ عاطتی عشنق و کمالبخشنی ون خا بنه
خواننده منتقل نماید .عشق سب کمال میشود و انسنان خا بنه اوج میخسناند .شنی بهنایی
گتته است اگر عشق دخ وجود انسان نباشد ،ابدیل به حیوان میشود.
www.noormags.ir
اصول عشق در غزلیّات سعدی و عطار 105
بهننننرا او پنننناالن و افسنننناخی بینننناخ هر که خا بنر سنر نباشند عشنق یناخ
)160 :1392 S
تبهایی،
M AG
R
خوحینات
N OO عاشق پیششی سعدی و اسلّط او بر زبان ،دو عامل اساسی است که سب شنده
عاشقانه و اجربیّات اغزلی او بهخاحتی دخ غزل جریان یابد تایرانزاده.)49 :1382،
پروانه و شمع یکی از امالیلهای موخد عالقۀ سعدی اسنت .او دخ گلسنتان و بوسنتان ،بنه
خصوص دخ غزلیّات خود باخها به ون اشاخه کرده است .پروانه ،نماد عاشق جانباز و شمع ،نمناد
معشو است .پروانه میسوزد و ووازی از او برنمیوید تپوخجوادی.)70 :1377 ،
کننان سننوخته خا جننان شنند و وواز نیامنند ای مرغ سحر عشق ز پرواننه بیناموز
کان خا کنه خبنر شند خبنری بناز نیامند ای مدعیان دخ طلب بنیخبراننند
تسعدی)50-51 :1369،
حافظ نیز دخباخۀ کمالبخشی عشق میگوید:
اننا کیمیننای عشننق بیننابی و زخ شننوی دست از مس وجود چو مردان خه بشوی
تحافظ)664 :1373،
عطّاخ نیز کمالبخشی عشق خا از منظر عرفانی مینشرد و میگوید:
لینننک بنننیعلّتنننی عطنننا بخشننند عشقت ایمان و جان به منا بخشند
عشننق بننیچننون و بننیچننرا بخشنند عشنا اسنت لیک گنجی که قسم ّ
تعطّاخ)117 :1391،
عشق باعث میشود انسان دخ مسیر ایمان جان اازهای پیدا کند .عشق گنجنی اسنت
که نصی عاشقان و سالکان خاه میشود .و باز او میگوید:
عننرش و کرسننی بننه جملننه شنند پَسننتم از بلننندی کننه جننان منن بننر شنند
تهمان)211 :
عطّاخ دخ ای بیت میگوید که با عشق به جایشاه واالیی خسیدم ،بهحندّی کنه بعند از
ون ،عرش وسمان و هتت کرسی فلک بهکلّی دخ نظر م بیاخزش شد .او دخ ای بیت بنه
بیاخزشی اعیّنات دنیوی دخ مقابل عشق اشاخه کرده است.
درک عشق توسط عاشق
همننو داننند کننه قنندخا عشننق چننند اسننت دلی کز عشقا جانان دخدمنند اسنت
تهمان)26 :
www.noormags.ir
106فصلنامة پاژ ،تابستان 1397
کسی که عاشق است ،فقط قدخ عشق خا دخک میکند .عطّاخ دخ ای بینت بناز مسنئلۀ دخد
خا مطرح میکند که عشق باید همراه دخد باشد .همنی دخد باعنث میشنود کنه عاشنق قندخ
عشق خا بداند .دخ ادامۀ همی دخک عشق ،به شعر دیشری از عطّاخ برمیخوخیم که میگوید:
نه قیمت عشنق انو ،هنر بیخبنری دانند نه قدخ وصال او ،هر مختصری دانند
او قیمننت عشننق اننو وخننر قنندخی داننند هر عاشق سرگردان کز عشق او جان بدهند
تهمان)127 :
حیاتبخشی عشق
کماننننری چیزهننننا جننننان یننننافتم ونچننه م ن دخ عشننق جانننان یننافتم
تهمان)215 :
از جنان من بناالار اسنت و باعنث چیزهایی که از معشو به م خسنیده ،اخزشن
میشود م زندگی دوباخه پیدا کنم.
وفاداری به معشوق
بعد از او خوا باشند نقن ا همنه پیمانهنا اا عهد او دخبستم ،عهد همه بشکسنتم
تسعدی)40 :1371 ،
اللّه اللّه ،او فراموش مکن صنحبت منا خا ما خسم شکست نبود عهدا وفا خا پی
تهمان)10 :
رضایت معشوق
شیرینی وصال بدون حضوخ معشو و خضایت او فراهم نمیشود .سعدی دخ ای موخد
گتته است:
میس نر نمیشننود مننا خا
ّ کننه بیاننو عننی دگر بهر چه او گویی مخالتت نکننم
تهمان)8 :
هم سن بودن با عاشق برای درک دردِ او
کننه احتمننال نمانننده اسننت ناشننکیبا خا ز دست خفت دیواننه عناقالن داننند
تهمان)
پایرفتن جفای معشوق
عاشق ون است که بر دیده نهد پیکنان خا سر و باالی کمان ابرو اگنر اینر زنند
تهمان)28 :
www.noormags.ir
اصول عشق در غزلیّات سعدی و عطار 107
معشو اگر ایری به طرف او که عاشق هستی ،پنرت کنند ،بایند ون خا بشینری و بنه
چشمت بزنی.
نتیجهگیری
اگرچه سعدی شیرازی دخ عشق مجازی سرومد شاعران گشته و عطّناخ نیشنابوخی دخ
بیان امالیالت عاخفانه و عشق معنوی گوی سبقت خا از همانندان خود خبنوده اسنت و بنا
اینکه ای دو شاعر بزخگ دخ دو وادی متتاوت شعر سرودهاند ،ولنی اشنتراکات زینادی دخ
متاهیم بنیادی عشق بیان نمودهاند .ونان دخباخۀ متاهیم زیر ااّتا نظر داخنند :وزادگنی و
اضناد صنبر و
عشق ،بیاوجّهی عاشق به مالمت دیشران ،احمّل سنختیهنای خاه عشنقّ ،
عشق ،اضّاد عقل و عشق ،اوصیفناپذیری عشق ،اواضنع دخ مقابنل معشنو ،حینرت دخ
مقابل معشو ،جاودانشی عشق ،عدم دخک بیخبران از عشق ،جنوهرۀ عشنق غیرمنادی،
کمالبخشی عشق ،دخک عشق اوسط عاشق ،حیاتبخشی عشنق ،وفناداخی بنه معشنو ،
خضایت معشو ،هم سن بودن با عاشنق بنرای دخک دخدا او ،پنذیرفت جتنای معشنو ،
ارجیح دخد بر دخمان.
ای مضامی مشترک ،بیانشر ون است کنه عشنق مجنازی الزمنۀ خسنیدن بنه عشنق
حقیقی بوده و میاواند دخ ای مسیر اجربۀ اخزشمندی بهشماخ خود.
کتابنامه
ن قرون کریم.
ن اشرفزاده ،خضا ،ت ،)1382عطّاخ و دیشران ،مشهد :سخ گستر.
ن ایرانزاده ،نعمتاهلل ،ت ،)1382احلینل کناخبرد هننری فعنل دخ غزلهنای سنعدی،
«فصلنامۀ پژوه های ادبی» ،ش،2ت.)37-62
ن بهایی ،ت ،)1392کلیات اشعاخ و وثاخ فاخسی به همراه گزیدۀ کشکول ،قم :اوسعۀ قلم.
ن پوخنامداخیان ،اقّی ،ت )1375دیداخ با سیمرغ ،اهران :پژوهششاه علوم انسانی.
www.noormags.ir
108فصلنامة پاژ ،تابستان 1397
ن حافظ شیرازی ،شمسالدی محمّد ،ت ،)1373دیوان اشعاخ ،اصحیح خلینل خطین
MA
GS
خهبر ،اهران :صتی علیشاه.
ن پوخجوادی ،نصرتاهلل ،ت )1377سعدی و غزالی سعدیشناس ،به کوش کنوخوش
OR
NO
www.noormags.ir