Professional Documents
Culture Documents
تاریخ تحلیلی
جنگ ایران و عراق
1
پیشگفتار
جنگ ،يكي از پديده ها و موضوعات مخوفي است كه به درازاي تاريخ حيات بشر ،وجود داشته و همواره از
دغدغه هاي اصلي همه انسان ها و دولتها بوده است .اگرچه نوع ،شيوه ،چهره و شكل جنگ ها در دوره هاي
مختلف تاريخ ملت ها ،تغيير كرده است،ولي جنگ همچنان به عنوان يك پديده انساني پيچيده براي جوامع
مختلف بشري مطرح است زيرا كه داراي پيامدهاي اجتماعي،سياسي،فرهنگي واقتصادي است .جنگها از يك
سو ،موجب آسيب ها و رنجهاي فراوان و تخريبهاي گسترده براي بشر شده اند و از سوي ديگر باعث توسعه
توان و ظرفيت علمي،آموزشي و فكري انسان ها گرديده اند .جنگ ها يك منبع بزرگ تجربه،عبرت و
يادگيري براي همه كشورها و همه ملت ها بشمار مي آيند .بر همين اساس ،بررسي منازعات و جنگ هاي هر
ملت به منظور بهره گيري از آنها ،جهت جلوگيري از بروز چنين حوادث دردناک ،مناقشات خونين و جنگ
هايي خانمان برانداز در آينده است .گرچه اغلب جنگ ها را دولت ها و ارتش هاي هر كشور انجام مي دهند
ولي معموالً بيشترين آسيب ها ،رنج ها و مصيبت ها را مردم و غير نظامياني كه در تصميم گيري ها و انجام
چنين جنگ هايي نقش و دخالتي ندارند متحمل مي شوند .در طول تاريخ ايران ،مردم اين سرزمين بيشترين
درگيري ها و جنگها را با همسايگان غربي خود داشته اند و يكي از عظيم ترين رخدادهاي تاريخ معاصر ايران
و يكي از مهم ترين وقايع و حوادث پس از پيروزي انقالب اسالمي نيز ،جنگ پر ماجرايي است كه صدام
حسين رئيس رژيم عراق ،حدود نوزده ماه پس از سقوط نظام شاهنشاهي ،بر ايران تحميل نمود .داستان اين
جنگ در خاطره نسل ما به "حماسه اي ماندگار" تبديل شده است.اين جنگ براي مردم ما نه صرفا يك حديث
تاريخي كه يك مقاومت ملي و يك دوره پر از فداكاري وشجاعت هاي بي نظير جوانان اين مرز و بوم
است.جنگ رژيم بعثي عراق با جمهوري اسالمي ايران يكي از مهم ترين جنگ هاي دوره معاصر در خاورميانه
بوده است .ماهيت بين المللي اين جنگ ،به مراتب از بسياري از جنگ هاي كشورهاي جهان سوم بيشتر بوده
است .از روز هاي آغازين جنگ ،رژيم بعثي عراق مستظهر به پشتيباني قدرت هاي بزرگ و برخي از رژيم
هاي عربي منطقه خليج فارس بود .اين جنگ كه به مدت هشت سال به طول انجاميد ،يكي از كم سابقه ترين و
استثنايي ترين جنگ ها در عصر جهان دو قطبي و دوران جنگ سرد بوده است .در اين جنگ ،دو ابر قدرت
وقت دنيا ،عمالً در يك جبهه واحد و به صورت همگرا از رژيم بعثي عراق ،حمايت كردند .البته نوع همكاري
و ميزان كمك آنها به رژيم صدام ،متفاوت و در طول سال هاي دوران جنگ ،متغير بوده است .اكثر
كشورهاي عربي منطقه خليج فارس نيز با كمك هاي وسيع مالي ،رژيم بعثي عراق را حمايت كرده و همچنين
كشورهايي مانند مصر و اردن در كنار صدام حسين قرارگرفتند.
ارتش رژيم بعثي عراق ،روز جمعه 13شهريور سال 3131هجري شمسي ،حمله سراسري خود به خاک ايران را
آغاز كرد.نيروي زميني ارتش عراق به كمك بمبارانهاي هوايي توانست با تهاجم غافلگيرانة خود ،پنج استان
مرزي ايران را درگير مستقيم جنگ نموده و در نهايت ،در چهار ماه اول جنگ ،بيش از 33هزار كيلومتر مربع
از خاک ايران را به تصرف و اشغال خود در آورد .در اين شرايط يكي از آزمون هاي سخت ملت ايران به
2
وقوع پيوست كه با مقاومتي بي نظير و پس از يك سلسله عمليات پي در پي ،نيروهاي مسلح ايران ،توانستند
دشمن را از دسترسي به اهداف خود باز دارند .درادامه اين جنگ ،عالوه بر نبردهاي گسترده زميني و بمباران
هاي هوايي،عراق از موشك هاي زمين به زمين و سالح هاي شيميايي نيز استفاده كرد و در سال هاي پاياني
جنگ ،حمله به نفتكش ها و پايانه هاي نفتي در خليج فارس راگسترش داد .حمله به مناطق مسكوني و مردم
غير نظامي تحت عنوان "جنگ شهرها" هم خسارات زيادي را به غير نظاميان وارد كرد .طي دوران جنگ،
ايران موفق شد با قدرت نظامي خود و نيز با حمايت گسترده مردم و با انجام حدود يكصد عمليات بزرگ،
متوسط و محدود ،تمام قوا و نيروهاي ارتش متجاوز بعثي را از خاک ايران بيرون رانده،مانع دستيابي عراق از
نيل به مقاصد و اهداف خود ،گردد .گرچه رژيم بعثي عراق ،ابتكار عمل آغاز جنگ را در دست داشت ولي
نتوانست جنگ را آنچنان كه مي خواست ادامه دهد و به پايان برساند .صدام در دام جنگي كه خود آغاز كرده
بود ،گرفتار شد و سالهاي طوالني براي رهايي از آن تالش كرد .سرانجام جنگ تحميلي ،با پذيرش قطعنامه
315سازمان ملل متحد از سوي جمهوري اسالمي ايران در تاريخ 3132/4/72رو به پايان نهاد.اما ديري نپاييدكه
رژيم بعثي عراق دوباره يك جنگ حدوداً يك ماهه را آغاز نمود كه به شكست مجدد نظامي آن كشور منتهي
شد .سرانجام با پذيرش قطعنامه 315از سوي عراق ،در تاريخ ،3132/3/71با نظارت سازمان ملل متحد آتش
بس بين دو كشور برقرارشد و بدين ترتيب جنگ ،يك ماه قبل از هشتمين سالروز آغازش خاتمه يافت .اين
جنگ خونين ،جان صدها هزار نفر از مردم ايران و عراق را گرفت ،هزاران خانه و كاشانه را ويران كرد
وصدها ميلياردها دالر خسارت به دو كشور وارد كرد و براي حدود يك دهه تحوالت سياسي خاور ميانه را
تحت تاثير خود قرار داد .با وجود اين ،پس از گذشت نزديك به 133سال ،جنگ تحميلي ،تنها جنگي است
كه ايران توانسته تمام سرزمين هاي خود را با تكيه بر ملت و قواي مسلح خود و در شرايط تحريم نسبي
تسليحاتي از دشمن بازپس بگيرد و حيثيت و بقاي ملي خود را حفظ نمايد .صدام حسين كه هيچ دستاوردي از
اين جنگ نداشت ،پس از گذشت حدود دو سال از آتش بس و پايان جنگ ،طي يك نامه رسمي به رئيس
جمهور وقت ايران دوباره معاهده مرزي 3123الجزاير را بعنوان مبناي مذاكرات دو كشور تأييد كرده و
پذيرفت،معاهده اي كه خود آنرا در آستانه جنگ بي اعتبار خوانده بود .حال كه نزديك به ربع قرن از سپري
شدن دوران جنگ عراق با ايران مي گذرد و جنگ هشت ساله به يك موضوع تاريخي تبديل شده ،فرصت
مناسبي است تا ضمن ارائه روايتي صحيح و يكپارچه از جنگ به منطق موجود دردوره هاي مختلف
آن،راهبردها وشيوه هاي جنگي سالهاي دفاع،مسائل مربوط به معادله وتوازن قوا ونقاط قوت و ضعف طرفين
جنگ پرداخته شودوبرخي از كمتر گفته ها و كمتر شنفته ها درباره مسائل جنگ از جمله ناكامي ها بيان
گرديده و اين پديده تاريخي از ابعاد گوناگون مورد ارزيابي و تجزيه و تحليل قرار گيرد.در اين كتاب سعي
مي شود بيشترحوادث مهم دوران جنگ تحميلي كه تركيبي از منطق وتدبير ،حماسه آفريني و معنويت وعاطفه
ومهرباني بود،مورد مطالعه قرار گيرد .در اين بررسي ضمن بحث پيرامون پيروزي ها ،رشادت ها ،شجاعت ها و
فداكاري هايي كه بسيار مهم و غرور آفرين بوده است ،به مسائل و مشكالت مربوط به هر دوره از جنگ،
3
وضعيت و شرايط دشمن ،فشارهاي وارده بر رزمندگان اسالم و مردم كشور نيز پرداخته مي شود و نظام تصميم
گيري آن ،موردارزيابي و تحليل قرارمي گيرد .به هر عمليات يا به صورت جداگانه ويا در قالب مجموعه
نبردها در كنار يكديگر ،پرداخته مي شود تا رويدادها و حوادث جنگ ،بهتر و واضح تر براي همگان و
عالقمندان روشن شود .تاكنون ،در اكثر مطالب و كتابهاي انتشار يافته در مورد دفاع مقدس ،بيشتر به بعد
عاطفي و حماسيِ جنگ پرداخته شده است و كمتر ابعاد گوناگون و مؤلفه هاي مختلف جنگ در سطح كالن و
هر عمليات به شكل تحليلي و عميق مورد بررسي ،ارزيابي و تجزيه و تحليل قرار گرفته است،لذا در اين كتاب
سعي شده است از اين منظر به نقاط قوت و ضعف كشور و قواي مسلح و همچنين شرايط تصميم گيري در
مورد دوره هاي مختلف جنگ نگريسته شود و برخي از موانع و مشكالت در پيشبرد جنگ ،مورد اشاره قرار
گيرد .متأسفانه در اين مطالعه به منابع طرف عراقي دسترسي كمتري بوده است.گرچه اسناد محرمانه مربوط به
جنگ پس از سقوط حزب بعث در عراق ،هنوز انتشار نيافته و امكان استفاده از مدارک دولت بعث عراق
وجود نداشته است ولي ازكتابهاي عراقي هم درتدوين اين كتاب استفاده شده است .به هرحال از انگيزه ها و
چگونگي تصميم گيري طرف عراقي اطالعات كمي در دسترس است .با اين همه ،مي توان از تجربيات و
درس هاي اين مقطع مهم تاريخ انقالب اسالمي و ايران در حوزه هاي راهبردي،سياسي،اجتماعي،
مديريتي،نظامي ،تاكتيك هاي جنگي و فرماندهي و كنترل براي آينده كشور بهره هاي زيادي را برد .بسياري
از دانشجويان دانشگاه ها به خصوص دانشجويان رشته هاي علوم دفاعي ،علوم راهبردي و علوم انساني به ويژه
رشته تاريخ ،عالقمند به آشنايي با و مقطع تاريخي جنگ و تجزيه و تحليل مسائل مربوط به آن مي باشند.
بنابراين انگيزه تدوين چنين كتابي ،پاسخ گويي به اين نيازها و ضرورت تدريس آن در رشته هاي مختلف
دانشگاهي است .با توجه به تحصيالت و مطالعاتم در رشته هاي علوم راهبردي و دفاعي و نيز حضور در متن
حوادث جنگ ،سعي شده است با استفاده از مدارک معتبر و منابع دست اول ،روايتي صحيح و تحليلي واقع
بينانه و بي طرفانه از اين واقعه بزرگ تاريخي ارائه گردد .بديهي است چنانچه روزي دسترسي به همه اسناد و
مدارک رژيم بعثي عراق امكان پذير شود،آنگاه بهتر و دقيق تر مي توان به ارزيابي و تحليل حادثه بزرگ
جنگ هشت ساله پرداخت.اين كتاب در ده فصل تدوين گرديده است و ضمن آشنا نمودن خواننده با وضعيت
وتاريخ ايران در دوران جنگ تحميلي ،هر مقطع از جنگ را به صورت فشرده و موجز مورد بررسي قرار مي
دهد .اميد آنكه با اين اقدام ،گامي در مسير راه پر افتخار شهيدان سرفراز پيموده شود .انشاءاهلل
حسين عاليي
اسفند ماه سال3155
4
فصل اول
5
انقالب اسالمی و تغییر ساختار حکومتی در ایران
با فروپاشي نظام پادشاهي در بهمن ماه سال 3132هجري شمسي و پيروزي انقالب اسالمي ،تحولي اساسي در
همه ساختارهاي حكومتي و نيز روابط خارجي ايران ،بوجود آمد .حكومت شاهنشاهي كه متكي بر قدرت
موروثي خانواده سلطنتي بود و مردم نقش چنداني در تشكيل و تعيين پادشاهان و رؤساي كشور نداشتند ،تبديل
به حكومتي جمهوري متكي بر آراء مردم و با محتوايي اسالمي گرديد .نوع ارتباط و تعامل جمهوري اسالمي با
جهان سلطه و نيز ساير دولت ها ،متفاوت از دوران رژيم شاهنشاهي گرديد و "استقالل" به عنوان يكي از
شعارهاي ملت ايران در دستور كار سياست خارجي كشور قرار گرفت .ايران از حوزه حمايت و پشتيباني
آمريكا و همسويي و همراهي با اين كشور خارج و به عنوان كشور و قدرتي مستقل در صحنه سياسي
خاورميانه كه نظريه جديدي را براي حكومت تجربه مي كرد ،پا به عرصه وجود گذاشت .تغيير حكومت در
ايران ،موجب تحول ساختاري در تمام اركان حاكميت ايران ،گرديد .بافت و اركان قدرت به طور اساسي در
ايران تغيير نمود و تكيه بر قدرت هاي خارجي ،سازمان هاي امنيتي و توانمنديهاي نظامي تبديل به تكيه بر
ظرفيت هاي فرهنگي و ملي و همچنين روابط متعادل با ساير كشورها گرديد .باپيروزي انقالب اسالمي ،مسئله
تشكيل دولت جديد و برپايي نظامي مبتني بر خواسته هاي مردم ،از مهم ترين موضوعات سياسي كشور بود .در
ماه هاي پاياني عمر رژيم شاهنشاهي ،از سوي امام خميني ،شوراي انقالب از شخصيت هاي سياسي مورد اعتماد
مردم ،از جمله آيت اهلل مطهري ،آيت اهلل دكتر سيدمحمدحسين بهشتي ،حجت االسالم هاشمي رفسنجاني ،آيت
اهلل عبدالكريم موسوي اردبيلي و حجت االسالم دكترباهنر ،به عنوان هسته اوليه تعيين گرديد و اجازه داده شد تا
افراد ديگري با اتفاق نظر اين پنج نفر به اعضاي شورا اضافه شوند .در اولين جلسات شورا افراد ديگري از جمله
آيت اهلل سيدمحمود طالقاني ،حجت االسالم مهدوي كني ،حجت االسالم سيدعلي خامنه اي و آقايان دكتر يداهلل
سحابي ،مهندس بازرگان ،احمدصدر حاج سيدجوادي ،مهندس كتيرايي ،سرلشكر قرني و سرتيپ مسعودي به
اعضاي شورا اضافه گرديدند 3.وظيفه اصلي اين شورا برنامه ريزي جهت فراهم آوردن مقدمات انتقال قدرت از
رژيم شاهنشاهي به نظام جديد با ساختار جمهوري بود .اين شورا در اولين اقدام خود ،طرح تشكيل دولت موقت
انتقالي را تهيه و به تصويت رهبر انقالب رسانيد .بر اين اساس درست حدود يك هفته قبل از فروپاشي رژيم
شاهنشاهي ،طي حكمي از سوي رهبر انقالب در تاريخ 3132/33/33آقاي مهندس مهدي بازرگان به عنوان
نخست وزير دولت موقت معرفي و آغاز به كار نمود 7.پس از سرنگوني رژيم شاهنشاهي ،به دليل نگراني ها
از دوران طوالني استبداد ،ساختار سياسي در قانون اساسي جمهوري اسالمي ،به گونه اي طرح ريزي شد كه با
توزيع قدرت در نهادهاي گوناگون ،از تمركز قدرت تا حد زيادي جلوگيري شود .در راس هرم قدرت ،عالوه
بر رهبري و رئيس جمهور ،پست نخست وزيري نيز تعبيه شده بود كه قدرت اجرايي كشور را در اختيار
داشت .فرماندهي و اداره نيروهاي مسلح نيز در اختيار رهبري قرار داشت .از سوي ديگر مجلس شوراي اسالمي
با آرا مردم تشكيل مي شد كه اختيارات وسيعي از نظر قانون گذاري و نظارت بر فعاليت هاي دولت داشت.
امام خميني ،مجلس را عصاره ملت و در رأس امور مي دانستند و مي خواستند تا مجلس سهم و نقش عمده اي
6
در اداره كشور داشته باشد .بنابراين مي توان گفت كه ساختار سياسي ايران ،از حالت تمركز خارج و تا حد
زيادي قدرت در بين دستگاه هاي مختلف توزيع شده بود .طبيعي است كه اين ساختار ،از قدرت كمتري نسبت
به ساختار سياسي عراق براي اداره يك جنگ ،برخوردار بود .البته نفوذ معنوي و شخصيت عظيم امام خميني تا
حد زيادي ،توانست اين نقيصه را در دوران جنگ ،جبران نمايد.
دوران دولت موقت
با فرار شاه از ايران و اوج گيري تظاهرات مردم در دوران دولت بختيار و بازگشت پيروزمندانه امام خميني از
تبعيد چهارده ساله در روز 37بهمن ،3132ايشان بالفاصله براي تغيير دولت اقدام نمودند .از آنجا كه قبالً
شوراي انقالب به صورت محرمانه تشكيل شده بود تا به مثابه مجلس شوراي ملي ،عمل نمايد ،با پيشنهاد اين
شورا و بر حسب حق شرعي و حق قانوني ناشي از آراي اكثريت قاطع قريب به اتفاق ملت ايران كه طي
اجتماعات عظيم و تظاهرات وسيع و متعدد در سراسر ايران نسبت به رهبري امام خميني ،ايشان آقاي مهندس
مهدي بازرگان را مأمور تشكيل دولت موقت نمودند .بر طبق حكم امام خميني ،دولت موقت مأمور ترتيب
اداره امور مملكت و خصوصاً انجام رفراندوم و رجوع به آراي عمومي ملت درباره تغيير نظام سياسي كشور به
جمهوري اسالمي و تشكيل مجلس مؤسسان از منتخبين مردم جهت تصويب قانون اساسي نظام جديد و انتخاب
مجلس نمايندگان ملت بر طبق قانون اساسي جديد بود 1.همچنين امام خميني در جمع بيش از 433تن از
خبرنگاران داخلي و خارجي در 3132/33/33در مدرسه علويه تهران اعالم فرمودند " :چون ما مجلس را غير
قانوني مي دانيم و دولت (بختيار) را هم غير قانوني مي دانيم و اوضاع كشور را آشفته مي بينيم ،براي اينكه
خاتمه بدهيم به وضع آشفته كشور ،ما به واسطه اتكا به اين آراء عمومي ـ كه شما االن مي بينيد و ديديد تا
كنون كه آراء عمومي با ماست و ما را به عنوان وكالت يا بفرماييد به عنوان رهبري ،همه قبول دارند ـ از اين
جهت ما يك دولتي را معرفي مي كنيم ،رئيس دولتي را معرفي مي كنيم تا موقتاً دولتي تشكيل بدهد كه هم به
اين آشفتگي ها خاتمه بدهد و هم يك مسئله مهمي كه مجلس مؤسسان است ،انتخابات مجلس مؤسسان را
درست كند و مقدمات آن را درست كند و مجلس مؤسسان تأسيس بشود و همين طور انتخابات هم درست
بشود و آنها دولت دائمي را انتخاب بكنند و مجلس مؤسسان جمهوري اسالمي را به رفراندوم (همه پرسي)
بگذارد 4 .عالوه بر آن به طور طبيعي پس از فرار بختيار و پيروزي انقالب اسالمي ،وظيفه دولت موقت ،راه
اندازي اد ارات دولتي ،سرو سامان دادن به اقتصاد كشور ،فعال كردن كارخانجات و هر آن چيزي بود كه به
دليل اعتصابات چند ماهه مي بايستي از نو فعاليت خود را آغاز نمايند .همچنين به دليل فرار برخي از وابستگان
به رژيم گذشته نياز به تعيين تكليف موسساتي بود كه صاحبان آن از كشور گريخته و اداره آنها دچار
نابساماني و آشفتگي گرديده بود.
ايران در زمان تشكيل و مسئوليت دولت موقت ،دچار آشفتگي هاي ناشي از تغيير رژيم بود .تمام دانشگاه ها،
مؤسسات آموزشي ،مدارس ،دستگاه هاي دولتي و مراكز اقتصادي در حال اعتصاب و تعطيل بوده و نياز به راه
اندازي مجدد داشتند .از سوي ديگر در همان دو ماهه اول پس از سقوط نظام شاهنشاهي ،كشور درگير همه
7
پرسي به منظور تعيين شكل و ماهيت نظام جديد و همچنين استقرار نهادهاي جمهوري اسالمي و نيز تثبيت نظام
برآمده از انقالب اسالمي بود .در دورۀ دولت موقت ،مجلس خبرگان تشكيل شد تا قانون اساسي جديد كشور
را بر اساس ساختار جمهوري اسالمي تدوين نمايد تا پس از نظر خواهي از مردم از طريق آراء عمومي به
تصويب ملت برسد .همچنين ايران در ماه هاي پس از پيروزي انقالب اسالمي ،در حال بازنگري در سياست
هاي خارجي و داخلي خود بود .به دليل ظهور آزادي هاي گسترده ناشي از پيروزي جنبش ملت ايران ،تمام
احزاب و گروه هاي سياسي قديمي فعال شده و احزاب جديدي نيز متولد گرديد كه هركدام به دنبال اهداف و
برنامه هاي خود بودند .با توسعه فعاليت جريانات مختلف ،بين گروه هاي سياسي قديمي مانند جبهه ملي و
نهضت آزادي و نيز افراد سياسي بازگشته از خارج و همچنين مبارزين موجود در داخل كشور ،اختالفات
زيادي در مسائل گوناگون كشوري پديد آمد .گرچه عمر دولت موقت بيش از 1ماه نبود ولي به هر حال اين
دوران با التهابات سياسي و مشكالت فراواني همراه بود .از يك سو مسئولين جديد كشور ،نگران اجراي طرح
كودتا توسط بازماندگان رژيم شاهنشاهي در ارتش و باز گرداندن شاه از سوي امريكا به ايران بودند و از سوي
ديگر ،ظهور گروه هاي سياسي متعدد با تبليغات گسترده و انديشه هاي غير همسو با اكثريت مردم ،اين نگراني
را پديد آورده بود كه ممكن است شعار "استقالل" " ،آزادي" "،جمهوري اسالمي" در مرحله عمل با چالش
هاي مهم و جديدي مواجه شود.سياست گام به گام دولت موقت هم موجب مخالفت بسياري از انقالبيوني قرار
گرفته بود كه ظرفيت و استعداد پديد آمده از انقالب را بيشتر از شيوه هاي دولت موقت ارزيابي مي كردند و
به آن اعتراض داشتند.
وضعیت نظامی ایران
قدرت دفاعي ايران در دوره شاه ،متكي بر ارتش و پشتيباني مستمر آمريكا بود .در روز 77بهمن 3132وقتي
ارتش از مقابله با مردم و امكان بقاي نظام سلطنتي نااميد شد و سران ارتش ،فرماندهي و كنترل خود را بر
واحدهاي ارتش در نقاط مختلف كشور از دست دادند،تسليم شرايط گشته و ارتش طي بيانيه اي اعالم بيطرفي
نمود.درچنين وضعيتي نياز به گذشت زمان بود تا مجموعه ارتش درخدمت مردم قرار گيرد .با فروپاشي نظام
شاهنشاهي و تشكيل نظام جمهوري اسالمي در ايران ،مباني ،ساختارها و مؤلفه هاي قدرت نظامي در كشور
دچار تغيير و دگرگوني عميق شد .در دهه آخر دوران سلطنت محمدرضا پهلوي ،تجهيز و توسعة ارتش ايران
در دستور كار ارتش امريكا قرار داشت .اياالت متحده درصدد بود تا مأموريت هاي تأمين امنيت و حفظ منافع
خود از فلسطين اشغالي تا ژاپن را با كمك ارتش ايران انجام دهد .در آن دوران ،مستشاران امريكايي به
همكاران ايراني خود مي گفتند ،با برنامه ريزي انجام شده ،ايران مركز اصلي پشتيباني از نيروهاي امريكايي
مستقر بين 3 T T Tخواهد شد .منظور آنها از اين عبارت اين بود كه ،مناطق مأموريتي تعريف شده براي ارتش
امريكا و هم پيمانان وي از تل آ ويو تا تهران و تا توكيو با سرمايه گذاري نظامي امريكا در ايران پوشش داده
خواهد شد 3.از آنجا كه در آن زمان ،راهبرد كالن قدرت نظامي امريكا بر اساس استراتژي "هوا پايه" قرار
گرفته بود ،بنابراين راهبرد تشكيل قدرت نظامي جديد در ايران كه از سال 3133هجري شمسي از سوي شاه
8
دنبال مي شد ،بر اساس "راهبرد هواپايه" قرار گرفته بود .رژيم شاهنشاهي قصد داشت تا قدرت اصلي نظامي
كشور را بر پايه توسعه نيروي هوايي و تشكيل هوانيروز 2براي پشتيباني از يگانهاي زميني شكل دهد 5.ساختار،
سازماندهي ،آموزش و تجهيز اين ارتش و محل استقرار پايگاه هاي هوايي و دريايي و يگان هاي زميني ،عمدتا
براساس برنامه و نظر ارتش امريكا و در چارچوب راهبرد پيمان سنتو تعيين مي شد .پايگاه هاي اصلي و مهم
دريايي در تنگه هرمز ،خليج فارس و در ساحل درياي عمان تعيين شده بود تا ايران بتواند در همكاري با
امريكا بعنوان تأمين كننده امنيت كشتيراني و خطوط انتقال انرژي از خليج فارس به ساير كشورها باشد .پايگاه
هاي هوائي نيز بر اساس همين مأموريت و با فرض تهديد عراق گسترش يافته بود .اما پادگان ها و پايگاه هاي
نيروي زميني ،عمدتاً در غرب كشور و با فرض تهديد عراق و كشورهاي عربي ،سازماندهي گرديده بود .اصول
و قواعد اساسي رزم ارتش و تمام آيين نامه هاي نظامي و كتاب هاي آموزشي و متون مرجع نظامي ،ترجمه
شدۀ آيين نامه ها و كتاب هاي ارتش اياالت متحده بود و از آنجا كه شيوه هاي جنگي ارتش ايران بر اساس
آموزه هاي ارتش امريكا ،پيش بيني شده بود ،بنابراين مدارک آموزشي روز در اختيار ارتش ايران قرار مي
گرفت .حدود 33هزار مستشار امريكايي كه مسئوليت هاي فكري و فني و كمكهاي آموزشي را در سطوح
مختلف بر عهده داشتند ،عمالً ارتش ايران را اداره مي كردند .در صنايع نظامي ايران نيز حدود 3هزار مستشار
امريكايي مشغول به كار بودند .در واقع مغز و قواي فكري و فني ارتش ايران در اختيار امريكا و هيكل و اندام
آن در اختيار رژيم شاهنشاهي قرار داشت .مأموريت هاي اصلي و اساسي اين ارتش بر اساس راهبرد امنيت ملي
ايران كه در همراهي و هماهنگي با سياستهاي امريكا در خاورميانه بود تعيين مي گرديد .در آن زمان از ارتش
ايران براي اجراي سياست " سدّ نفوذ " در برابر شوروي و نيز " ژاندارم منطقه خليج فارس " به منظور
حفاظت و تأمين جريان انرژي از خليج فارس به سوي دنياي صنعتي ،استفاده مي شد .همچنين قواي ارتش ايران
براي مقابله با جريانات كمونيستي و جنبش هاي ماركسيستي در خارج از مرزهاي ايران ،بنا به دستور امريكا
بكار مي رفتند .نمونه مشخص آن ورود ارتش ايران به ظفار در كشور عمان در سال 3131هجري شمسي بود
كه عليه چريك هاي كمونيستي كه از سوي دولت چپ گراي يمن حمايت مي شد ،وارد عمل گرديد .در آن
زمان تيپ 33هوابرد شيراز و يك تيپ از مشهد به كشور عمان اعزام و تحت فرماندهي انگليسي ها دست به
اقدام زده و منطقه را از مخالفين رژيم سلطنتي عمان ،باز پس گرفتند .بنابراين ارتش ايران ضمن حفاظت از
تماميت ازضي ايران ،مأموريت حفاظت از امنيت رژيم هاي طرفدار امريكا در برابر مخالفين خود را نيز برعهده
داشت .ارتش ايران به جز عمليات فوق ،هيچ تجربه جنگي ديگري نداشت و مشخص نبود كه بدون پشتيباني
امريكا چگونه به تنهايي مي تواند در يك جنگ منظم وارد عمل شود .همچنين ارتش در قالب نيروهاي حافظ
صلح سازمان ملل در برخي از نقاط درگير جهان نيز مأموريت مي يافت .براي مثال زماني كه انقالب به
پيروزي رسيد يك گردان از لشكر 75كردستان در حال اجراي مأموريت در منطقه حائل بين سوريه و اسرائيل
در بلنديهاي جوالن بود كه پس از گذشت يك ماه از پيروزي انقالب در 3132/37/74به تهران بازگشت 1.به
هر حال ارتش ايران ،همچنان در حال توسعه سازماني و افزايش جنگ افزارها و تجهيزات نظامي بود كه
9
مخالفت هاي مردم با نظام شاهنشاهي به صورت گسترده اي ظهور و بروز نمود .با عدم توانايي ساواک،
شهرباني و ژاندارمري براي مقابله با نارضايتي هاي رو به توسعه مردم ايران و با اوج گيري تظاهرات مردم در
جريان نهضت اسالمي در سال هاي 3133و ،3132رژيم شاه در بسياري از شهرهاي ايران ،از تاريخ
3132/3/73به بعد حكومت نظامي برقرار نمود و نيروهاي ارتش را به خيابان ها در مقابله با مردم كشانيد .امام
خميني رهبر نهضت اسالمي ،در واكنش به اين اقدام شاه ،از سربازان خواست تا از پادگان ها فرار كرده و در
مقابل مردم قرار نگرفته و ارتش شاه را تنها بگذارند .بكارگيري ارتش براي مقابله با اعتراضات خياباني و
تظاهرات مردم ،موجب تضعيف تدريجي ارتش گرديد ،زيرا در افكار عمومي ملت ،سازمان ارتش ،اعضاء و
نيروهاي آن به عنوان پاسداران سلطنت و شاه و نه حافظان كشور و ملت ،تلقي مي گرديدند ،بنابراين ارتش
وضعيت نابسامان تري پيدا كرد .اين مسئله باعث شد تا هم قابليت و قدرت ارتش كاهش يابد و هم روحيه
نيروهاي آن ،تضعيف گردد .از سوي ديگر درگير نگهداشتن ارتش در طول بيش از شش ماه حكومت نظامي
در شه رهاي مختلف و در مقابله با مردم ،باعث شد تا يگان هاي ارتش از تمرين و آموزش نظامي بازمانده و
قادر به حفظ آمادگي رزمي خود در برابر يك دشمن خارجي نباشند .از سوي ديگر با توجه به اينكه بكارگيري
ارتش در خيابان ها ،نيازي به تجهيزات سنگين مانند هواپيما ،توپخانه ،موشك ،انواع خمپاره انداز ها و ساير
جنگ افزارهاي جنگي نداشت ،بنابراين نيروهاي ارتش ،درگيرمسائل ديگري شدند و نتوانستند به نگهداري
سالح ها و تجهيزات خود پرداخته و در نتيجه بسياري از سالح هاي ارتش در آن زمان ،آماده به جنگ نبود.
همچنين بكارگيري برخي از سران و مسئولين ارتش مانند ارتشبد غالمرضا ازهاري به عنوان رئيس دولت
نظامي در زمان شاه ،نيز موجب شد تا برخي از فرماندهان ارتش عالقمند به حضور در پست هاي سياسي گردند
و در نتيجه حرفه نظامي گري و دفاع از كشور به عنوان موضوع ثانوي براي آنها تلقي شد.
تحریم تسلیحاتی ایران از سوي آمریکا
با مشخص شدن عالئم پيروزي انقالب اسالمي و با فرار شاه و خانواده اش در تاريخ 73دي ماه 3132از
كشور ،امريكا با فرستادن ژنرال هايزر به ايران در تالش بود تا ارتش را مديريت و وادار به انجام يك كودتا
عليه مردم نموده و سركوبي خونين تر از سالهاي گذشته به راه اندازد .با مشخص شدن ناتواني ارتش در انجام
يك اقدام خونين ،هايزر بدنبال بررسي سرنوشت ارتش در نظام جديد بود.نهضت اسالمي مردم ،توانست در
درون ارتش نيز شكاف بيندازد ،به گونه اي كه همافرها در نيروي هوايي آرام آرام به مردم گرايش پيدا كرده
و با اقدام تاريخي خود در نوزده بهمن 3132عمالً با حضور در محل اقامت امام خميني در مدرسه علوي به
انقالب اسالمي پيوستند .اين اقدام باعث شد تا طرح كودتا با حمله لشكر گارد به پادگان نيروي هوايي در روز
3132/33/73آغاز گردد و در همين روز حكومت نظامي اعالم شود .با اقدام به موقع امام خميني و درخواست
ايشان از مردم براي ناديده گرفتن حكومت نظامي و آمدن به خيابان ها و كمك به همافران و نظاميان پيوسته
به انقالب ،كودتاي برنامه ريزي شده به شكست انجاميد و ارتش در 3132/33/77اعالم بي طرفي نمود.
بنابراين اياالت متحده با مالحظه عدم امكان اجراي كودتا از طريق ارتش و با مشاهده پيروزي مردم در
11
مقاومت هاي خياباني و سرنگوني رژيم شاهنشاهي ،اكثر ارتباطات خود با ارتش ايران را قطع نمود .امريكا
سعي داشت تا با قطع روابط تجهيزاتي و آموزشي و مستشاري خود با ارتش ،توان نظامي نيروهاي مسلح در
داخل كشور را بي خاصيت گرداند .از اين زمان ،عمالً تحريم تسليحاتي ايران از سوي آمريكا آغاز و ادامه
ارسال انواع سالح و جنگ افزار به ايران پس از شاه متوقف گرديد.با ورود امام خميني به ايران و چند روز قبل
از پيروزي انقالب اسالمي ،دولت امريكا ،شاپور بختيار آخرين نخست وزير شاه را ،وادار كرد تا قراردادهايي
كه بر اساس پيمان F.M.S33با ايران داشتند لغو نمايد .بر اين اساس قرارداد فروش 333فروند هواپيماي ،F16
موشكهاي فونيكس با برد حدود 733مايل ،زير دريايي ها و ساير سالح هاي پيشرفته از سوي دولت امريكا
لغو گرديد در حالي كه امريكا پول آنها را نيز تحويل گرفته بود 33.برخي از كشورهاي اروپايي نيز با پيروزي
انقالب اسالمي از واگذاري تجهيزات خريداري شده از سوي ايران ،به جمهوري اسالمي خودداري نمودند .از
جمله دولت انگليس اجازه انتقال تانكهاي چيفتن خريداري شده از اين كشور را نداد.ايران 3333تانك سنگين
چيفتتن و تانك سبك اسكورپين را از انگليس خريداري كرده بود كه با پيروزي انقالب اسالمي حدود 3333
37
ايتاليا هم از واگذاري بالگردهاي بزرگ نيرو بر به نام شينوک كه تعداد تاي آنها به ايران واگذار نشد.
زيادي از آنها قبالً وارد ايران شده بود خودداري نمود .ايتاليا پس از آغاز جنگ نيز به بهانه حفظ بي طرفي،
همچنان از انتقال اين بالگردها به ايران جلوگيري نمود و تاكنون نيز آنها را تحويل كشور نداده است .الزم به
ذكر است كه برخي از افسران نيروي دريايي ايران در دوران رژيم شاهنشاهي در كشورايتاليا ،آموزش مي
ديدند.
آشفتگی در ارتش
ناكامي واحدهاي لشكر گارد شاهنشاهي در سركوب همافرهاي نيروي هوايي ،در روز 73بهمن سال ،3132
موجب شكست كودتاي نظامي و تسليم سران ارتش شاهنشاهي در برابر امام خميني و مردم و همچنين باعث
پيروزي نهايي نهضت اسالمي گرديد .در چنين شرايطي ارتش دچار بحران هويت و بحران موجوديت گرديد.
از سويي بين بدنه ارتش و سران آن كه بشدت از رژيم شاهنشاهي تا آخرين لحظه حمايت مي كردند شكاف
ايجاد شد و از سويي ديگر ارتش نمي دانست كه چگونه و با چه هويتي مي تواند موجوديت خود را حفظ
نمايد .روحيات انقالبي به بخشي از بدنه ارتش وارد شده بود و نياز به تغيير ساختارها و طرز تفكر و تلقي ها را
در آن بوجود آورده بود .به هر حال از فرداي پيروزي انقالب اسالمي ،به دليل روشن نبودن وضعيت كاري و
خدمتي ،بسياري از اعضاي ارتش به پادگانهاي خود نرفتند .براي مردم هم مهمترين مسئله اطمينان از بي طرف
باقيماندن ارتش و پيوستن كامل آنها به حركت انقالبي ملت بود .به هر حال حدود سه هفته تقريباً همه مراكز
ارتش تعطيل بود .از روز 33اسفند سال 3132با پيام امام خميني بازگشت تدريجي ارتشي ها به پادگانها ،آغاز
گرديد .البته بسياري از آنها با لباسهاي شخصي به سر كار خود برگشتند .در چنين شرايطي در پادگانها و
پايگاه هاي نظامي ،عمالً نظام فرماندهي ،سلسله مراتب و انضباط وجود نداشت .براي مديريت پادگان ها ،از
سوي ارتشي هاي وفادارتر به انقالب ،شوراهاي اسالمي در هر پادگان و مركز نظامي تشكيل شد و آنها افرادي
11
را به عنوان فرمانده در هر رده مشخص مي كردند 31.پس از پيروزي انقالب ،تمام امراي ارتش به دليل
وابستگي به نظام شاهنشاهي ،بازنشسته و يا با روش هاي ديگر از ارتش جدا شدند .غيبت و فرار از خدمت تا
مدت ها ادامه داشت .استعداد نيروي انساني ارتش ،كاهش يافت .تالش هاي گروه هاي سياسي به منظور تأثير
گذاري ب ر اعضاي ارتش افزايش يافت و شعار ارتش بي طبقه توحيدي از سوي منافقين براي بر هم زدن سلسله
مراتب در ارتش ،مطرح گرديد .همچنين برخي از گروه هاي سياسي چپ گرا از طريق بعضي سربازان ،سعي
در بي انضباطي و برهم زدن سيستم فرماندهي و كنترل در ارتش داشتند .آنها ،شعار انحالل ارتش را سرداده و
بر فروپاشي ارتش گذشته ،تأكيد داشتند .عالوه بر اين گروه ها برخي از سران جبهه ملي مانند دكتر شايگان
نيز كه با فاصله چند روز پس از پيروزي انقالب از امريكا وارد تهران شد ،معتقد بودند كه ارتش بايد منحل
شده و نيروي جديدي به وجود آيد 34.از سوي ديگر وزير دفاع دولت موقت ،در 37اسفند 3132با طرحي،
خدمت سربازي را از دو سال به يك سال كاهش داد .اين اقدام موجب شد تا بسياري از سربازان واحدهاي خود
را ترک كرده و ارتش دچار كسري نيروي انساني در سازمان خود شود .البته رفتن سربازان موجب شد تا
سربازان وابسته ب ه گروه هاي سياسي و چپ گرا هم ،پادگان ها را ترک كرده و از اين جهت براي كاهش
تنش در بين كاركنان ارتش ،بد نبود 33.با يك ساله شدن مدت خدمت سربازي و با توجه به اينكه هر سرباز
معموالً چهار ماه از خدمت خود را در آموزش سپري مي كرد ،بنابراين عمالً هر سرباز فقط به مدت 5ماه در
يگانهاي مأموريتي مي توانست به سر برده و خدمت نمايد .همچنين دولت موقت اجازه داد كه اعضاي ثابت
ارتش به يگان هاي شهرهاي خود ،منتقل گردند .بنابراين افراد از حوزه تخصصي خود جدا و به واحدهايي
بدون توجه به تخصص خويش ،ملحق شدند .براين اساس به ساختار و سازمان ارتش يك لطمه اساسي وارد شد.
با اين تصميم برخي از واحدهاي ارتش از جمله لشكر 17زرهي كه كنترل مرز عراق در خوزستان را بر عهده
داشت ،به شدت دچار كمبود نيروهاي متخصص گرديد.از سوي ديگر دخالت در نظام مديريتي ارتش افزايش
يافت وسلسله مراتب فرماندهي در آن تضعيف گرديد.
استعفاي اولین رئیس ستاد ارتش
با شروع فعاليت مسلحانه حزب دموكرات در آذربايجان غربي و كردستان ،عمالً ارتش درگير دفاع از خود در
اين منطقه گرديد .گرچه سرلشكر قرني با پيشنهاد مهندس بازرگان به رياست ستاد ارتش برگزيده شده بود
ولي ديدگاه دولت موقت و عالي ترين مقام ارتش درباره چگونگي برخورد با حزب دموكرات و ساير احزاب
مسلح در كردستان و آذربايجان غربي كه به پادگانهاي ارتش و مراكز دولتي حمله مي كردند متفاوت بود.
درحاليكه وزير كشور دولت موقت آقاي صدر حاج سيد جوادي در روز 7فروردين 3135در حال مذاكره با
گروههاي كرد در سنندج بود ،طي نامه اي به رئيس ستاد ارتش ،خواهان توقف عمليات نظامي جهت رفع
محاصره پادگان سنندج از سوي ارتش گرديد .در همين روز سرلشكر قرني طي پاسخي به وي نوشت ":تا
زماني كه متجاوزين گمراه ،شهر را به وضع آرام برنگردانند و تا زمانيكه ايستگاه راديو و تلويزيون و
ساختمانهاي ستاد لشكر و فرودگاه ،مجدداً به مسئولين تعيين شده واگذار نگردد و ......با وجود تمام ارادتي كه
12
به شخص حضرت آيت اهلل طالقاني و جنابعالي دارم ،در مقابل خواست تعدادي مأمور اجنبي تسليم نخواهم شد".
الزم به ذكر است كه شهر سنندج عمدتاً در كنترل حزب دموكرات باقي ماند و نيروهاي دولتي فقط در پادگان
لشكر 75و فرودگاه شهر حضور داشتند .از اوايل سال 3131بتدريج تعداد 333نفر از پاسداران و بسيجيان از
شهرهاي مختلف كشور بويژه از استان اصفهان وارد فرودگاه سنندج شدند .اين نيروها توانستند در روز 71
ارديبهشت سال 3131با انجام عملياتي كه توسط سپاه پاسداران انقالب اسالمي طرح ريزي و با همكاري لشكر
75سنندج ،به اجرا در آمد شهر سنندج را بطور كامل از دست حزب دموكرات خارج نمايند .بدين ترتيب
حاكميت دولت بطور كامل در اين شهر برقرار شد33 .به هر حال ،اختالف نظر بين دولت موقت و رئيس ستاد
ارتش ،موجب استعفاي سرلشكر قرني شد .ايشان در استعفاء نامه خود كه در روز 3فروردين 3135خطاب به
حضرت امام خميني نوشته شده است ،نكات ذيل را انگيزه تحرير اين استعفاء نامه مي داند:
الف -صدور دستوراتي از سوي معاون نخست وزير بدون مشورت با رئيس ستاد ارتش كه موجب لطمه بر
روحيه افسران و افتادن مقداري سالح و مهمات بدست افراد ناصالح مي گردد.
ب -اعالم مرخصي سربازان در فروردين ماه از سوي وزير دفاع( احمد مدني ) بدون مشورت و نظرخواهي از
رئيس ستاد ارتش از طريق رسانه ها و در نتيجه رها كردن سرباز خانه ها از سوي سربازان در حالي كه ارتش
به دنبال جمع آوري آنان براي حفاظت از پادگانها بوده است.
ج -اعزام نمايندگان دولت به كردستان بدون مشورت با ارتش كه موجب تشويق مردم براي حمله به پادگانها
و طرح مسئله خود مختاري مي گردد.
د -تقليل خدمت سربازي به يك سال از سوي وزير دفاع كه موجب متفرق شدن معدود سربازان باقي مانده و
تالش آنان براي گرفتن گواهي پايان خدمت و توقيف و آزار فرماندهان مي گردد.
ه -عدم مشورت هيأت دولت با متخصصين و مسئولين امور ارتش در تصميم گيري هاي مربوط به ارتش.
و -انحالل سازمان ساواک و عدم تعيين تكليف كاركنان آنها كه موجب به خاک و خون كشيده شدن جوانان
برومند انقالب ،از سوي آنها شده است.
ز -اقدامات مزدورانه و مأيوس كننده وابسته به آن دولت و ضربه هاي ويران كننده از طرف به ظاهر دوست
داران وطن بر ارتش.
ح -بي نظمي روز افزون در ارتش كه ناشي از تداخل امور و تجاوز از حدود همكاران دولت مي باشد 32.به هر
حال ،سرلشكر قرني در اعتراض به عدم موافقت نخست وزير دولت موقت ،براي برخورد قاطعانه با گروه هاي
مسلح ضد انقالب در كردستان ،استعفاء كرد .استعفاي رئيس ستاد ارتش ،موجب شد تا تالشها براي بازسازي
مجدد و انسجام ارتش ،دچار كندي شده و برخورد قاطع با گروههاي مسلح در كردستان ،تضعيف گردد . .از
اين زمان بر مشكالت مديريتي ارتش افزوده شد و نظام فرماندهي در ارتش دچار تضعيف بيشتري شد .با
گذشت كمتر از يك ماه از استعفا ،سرلشكر قرني توسط گروه فرقان در سوم ارديبهشت سال 3135در منزل
خود ترور و به شهادت رسيد.
13
تالش براي حفظ و انسجام ارتش
اقدام اساسي براي بازسازي سازمان ارتش در روز 73فروردين سال 3135از سوي امام خميني صورت گرفت.
در اين روز امام خميني طي پيامي به ملت شريف و مبارز ايران و سپاس از مجاهدات خستگي ناپذير ملت
شجاع كه اهداف مقدس اسالم را تا آستانه پيروزي رساندند ،روز چهارشنبه 71فروردين را روز ارتش اعالم
فرمودند تا ارتش محترم در اين روز در شهرستان هاي بزرگ با ساز و برگ به رژه بپردازند و پشتيباني خود را
از جمهوري اسالمي و ملت بزرگ ايران و حضور خود را براي فداكاري در راه استقالل و حفظ مرزهاي كشور
اعالم نمايند .بنابراين با گذشت بيش از 7ماه از پيروزي انقالب اسالمي با اعالم روز 71فروردين از سوي امام
خميني به عنوان روز ارتش ،تالش شد تا مجموعه افراد ارتش ،خود را جدا شده از رژيم شاهنشاهي و در خدمت
مردم كشور احساس نمايند .ايشان در پيام خود فرمودند :اكنون ارتش در خدمت ملت و اسالم است و ارتش
اسالمي است و ملت شريف الزم است آنرا به اين سِمَت رسماً بشناسند و پشتيباني خود را از آن اعالم نمايند.
اكنون مخالفت با ارتش اسالمي كه حافظ استقالل و نگهبان مرزهاي آن است جايز نيست ....افراد ارتش
موضفند در داخل ارتش ،حفظ نظم و سلسله مراتب و ضوابط را بكنند....افراد خارج از ارتش حق ندارند در امر
ارتش دخال ت كنند و ارتشي را در داخل ارتش يا خارج بدون مجوز دستگير كنند ...دخالت بيجا در داخل
ارتش ،موجب ضعف آنان مي شود و مخالف انقالب اسالمي است ....اين قشر از ارتش كه در خدمت اسالم و
ملت هستند و وفاداري خود را از جمهوري اسالمي اعالم نمودند ،اگر خداي نخواسته در رژيم طاغوتي خالف و
گناه صغيره كرده اند با برگشت به سوي خداي تعالي و جمهوري اسالمي مورد عفو خداوند رحمان و عفو ملت
شريف و اينجانب نيز آنان را عفو كردم .اميد است آنان با دلگرمي و اعتماد به خدا و ملت شريف به خدمت
خود صادقانه و با قدرت در پادگان هاي خود مستقر شوند 35.مسئله چگونگي سلسله مراتب در ارتش پس از
انقالب ،يكي از مسائل مهم و اساسي بود .برخي بر اين تصور بودند كه نظام فرماندهي و فرمانبري يك شيوه
طاغوتي است كه بايستي بكلي دگرگون گردد .بر همين اساس در ماه هاي اوليه پس از پيروزي انقالب
اسالمي امام خميني تالش داشتند تا ضمن باز تعريف وظايف ارتش ،اين مسئله را براي اقشار مختلف ارتش
تبيين نمايند.امام خميني در سخنراني خود در جمع فرماندهان و دانشجويان دانشكده افسري ارتش در 3135/5/3
مي فرمايند " :شما مي دانيد كه سابق بنا ،بر اين بود كه ارتش را در مقابل ملت قرار بدهند و اين ،نكته اش اين
بود كه چون سران باال خيانت كار بودند و از ملت ها مي ترسيدند ،چون از ملت مي ترسيدند عالج را اين مي
ديدند كه بايد با ملت مقابله كنند .از اين جهت قواي انتظامي را و باالتر قواي ساواک را در مقابل ملت قرار
داده بودند براي ايجاد رعب .مردم وقتي كه اين لباس را مي ديدند به وحشت مي افتادند .وقتي اسم ساواک را
مي شنيدند وحشت مي كردند .اگر يك مشكلي براي كشور پيش مي آمد مردم اگر دامن نمي زدند به آن
مشكل ،همراهي هم نمي كردند .بي تفاوت بودند ....بحمد اهلل آن طرز فكر رفت و به جاي او طرز فكر ديگر
آمد ....البته مراتب بايد محفوظ باشد ،اطاعت بايد بشود ،اما برادري هم بايد باشد31 ".همچنين ايشان در پيامي
در 33مهر 3135خطاب به سربازان فداكار و عزيز و درجه داران و افسران محترم مي نويسند" ....الزم است به
14
شما طبقه عزيز و مؤثر ،تذكر دهم كه شماها اكنون در خدمت اسالم بزرگ هستيد و خدمت شماها به كشور،
خدمت به اسالم و قرآن كريم است و خدمت سربازي از عبادات است .الزم است اوالً افسران نسبت به ساير
قشرهاي ارتشي با كمال محبت و دوستي عمل كنند و درجه داران و سربازان از مافوق اطاعت نمايند و حفظ
سلسله مراتب را بنمايند كه با انسجام نظام ،كارها به خوبي پيشرفت كند و سربازان عزيز براي دو ماه باقيمانده
خدمت ناراحت نشوند و به خدمت خود در اين دو ماهه ادامه دهند كه موجب رضاي خداوند تعالي و امام عصر
گرچه تالش هاي زيادي براي حفظ ارتش و تجديد سازمان و روحيه آن 73
عجل اهلل فرجه الشريف است".
انجام شد و امام خميني در روزهاي اول پس از پيروزي انقالب اسالمي به طور مرتب با اقشار مختلف و اعضاي
رده هاي مختلف ارتش ديدار مي كردند ،ولي به علت عدم وجود اعتماد مسئولين به ارتش و نفوذ عوامل گروه
هاي موسوم به خلقي ،ارتش در آستانه جنگ تحميلي درگير مسائل داخلي خود بود و سازماني پويا و آماده به
رزم نداشته و تصور درستي نيز از جنگ و احتمال بروز آن نداشت .تهديدات را به خوبي نميشناخت و برخي
از فرماندهان ارتش نيز آنچنان معتقد به امام و انقالب نبودند ،گرچه در ارتش جمهوري اسالمي خدمت
ميكردند.
وضعیت سپاه
با پيروزي انقالب اسالمي ،سپاه پاسداران در ايران پا به عرصه وجود گذاشت .سپاه پاسداران انقالب اسالمي،
تجربه جديدي از تشكيل يك نيروي مسلح انقالبي و مردمي براي دفاع از آرمان هاي مردم ايران در انقالب
اسالمي بود .بنابراين سپاه ،سازماني نوپا و تازه تأسيس بود كه هنوز مأموريت هاي آن به طور كامل و مشروح،
مشخص نشده بود .تنها چيزي كه به عنوان وظيفه و مأموريت اصلي سپاه تلقي مي شد ،پاسداري و حفاظت از
انقالب اسالمي بود .در اين ايام سپاه سعي مي كرد تا خالء ناشي از بهم پاشيدگي سازمان هاي امنيتي ،انتظامي و
اطالعاتي كشور را پر كرده و در حوزه هاي مورد نياز ،وارد عمل شود .در آستانه جنگ تحميلي ،سپاه توانسته
بود با جذب حدود 73هزار نفر از جوانان مؤمن ،خالء هاي انتظامي و امنيتي كشور را پر نمايد ولي داراي
ساختار و سازمان دهي نظامي نبود و تجهيزات و جنگ افزارهاي نيمه سنگين و سنگين از قبيل تانك ،توپ،
هواپيما ،بالگرد ،موشك ،نفربر و ...را در اختيار نداشت .سپاه تنها با سالح هاي انفرادي آشنا شده بود و حتي
در بسياري از مراكز سپاه ،جنگ افزارهايي مانند :آرپي جي 2و انواع خمپاره اندازها ،يافت نمي شد .سپاه
آمادگي شركت در يك جنگ گسترده را نداشت و نوع ساختار و سازمان دهي آن بيشتر يك سپاه شهري بود
كه براي جنگ و دفاع در برابر يك ارتش مهاجم خارجي ،مناسب نبود .افراد سپاه آموزش هاي جنگي و
عملياتي نديده بودند و تصوري از يك جنگ منظم را نداشتند .از سوي ديگر بخشي از نيروهاي سپاه مشغول
فعاليت و مقابله با گروه هاي مسلح غير قانوني در داخل شهرها به ويژه در منطقه شمال غرب كشور ،بودند.
گرچه حضور در درگيريهاي با افراد مسلح موجود در كردستان ،بخشي از توان سپاه را قبل از جنگ به خود
مشغول كرده بود و موجب تلفات انساني شده بود ولي جنگ كردستان ،موجب يادگيري افراد سپاه و افزايش
تجربيات تاكتيكي و درک چگونگي طرح ريزي عمليات ها و همچنين روش هاي بسيج نيرو و چگونگي
15
همكاري واحدهاي سپاه و ارتش گرديد .براي اولين بار ستاد هماهنگي بين نيروهاي ارتش و سپاه در كردستان
ايجاد شد و نيروهاي سپاه و ارتش از نزديك در كنار يكديگر قرار گرفتند و با هم آشنا شدند و توانستند ستاد
عمليات مشترک را راه اندازي نمايند كه اين تجربه در جنگ بصورت ايجاد قرارگاه هاي مشترک خود را
نشان داد .به هر حال تا قبل از شروع جنگ ،گرچه ساختار سپاه در بعضي از نقاط كشور مثل كردستان به نوعي
شكل نيروي رزمي سبك پياده را به خود گرفته بود ولي سپاه ساختار نظامي نداشت و نمي توانست نقش مهمي
را در قدرت رزمي ايران به منظور دفاع مؤثر از كشور در برابر يك تهاجم نظامي گسترده ،ايفا نمايد.
وضعیت دفاعی كشور
ارتش ايران در آستانه ظهور جمهوري اسالمي داراي 433هزار نيرو بعالوه 353هزار نيروي مرزباني ژاندارمري
بود .نيروي زميني داراي 5لشكر و 3تيپ مستقل 7533 ،تانك 3333،دستگاه نفربر و 233عراده انواع توپخانه
صحرايي بود .نيروي هوايي هم 133فروند انواع هواپيماهاي پيشرفته F5 ،F4و F14در اختيار داشت .
هوانيروز هم داراي حدود 233فروند انواع بالگرد بود كه مهم ترين ،آنها بالگردهاي جنگي نوع كبرا بود كه از
پيشرفته ترين نوع بالگردهاي جنگي دنيا به شمار مي رفت.درآستانه جنگ ،آمار تعداد اعضاي نيروها ي مسلح
بدليل كاهش دوره خدمت سربازي وترخيص هزاران نفر از اعضاي ارتش به 733هزار نفر كاهش يافت 73.با
پيروزي انقالب اسالمي ،ايران از حوزۀ پيوستگي دفاعي با دولت امريكا ،خارج شد .دغدغه اصلي دولتمردان
كشور پس از فروپاشي رژيم شاهنشاهي ،چگونگي تشكيل نظام جديد بر آمده از خواست مردم در ايران بود.
مهمترين نگراني كشور چگونگي رفتار امريكا با ايران با توجه به تجربيات تاريخي و انجام واقعه ناگوار 75
مرداد سال 3117با برنامه امريكا و انگليس و حمايت آنها بود .احتمال بروز تهديدي از سوي شوروي بسيار
كم بود .نگراني از برنامه هاي امريكا براي بازگرداندن رژيم سابق و نيز سازماندهي مجدد بقاياي رژيم سلطنتي،
بيش از هر چيز ذهن رهبري انقالب اسالمي و مسئولين كشور را به خود مشغول كرده بود .بنابراين مسائل
مربوط به حوزه دفاعي ،در درجه اول اهميت قرار نداشت .در آن زمان بسياري از مردم و دولتمردان بر اين
عقيده بودند كه ارتش ايران در زمان طاغوت ،بيش از حد بزرگ شده و منابع اقتصادي كشور را مي بلعد.
بنابراين بايستي متناسب با شرايط جديد ،مولفه هاي قدرت نظامي ايران مورد بازنگري قرار گرفته و در آن
تجديد نظر به عمل آيد .بر اساس همين ديدگاه بود كه از سوي برخي افراد مانند دكتر ابراهيم يزدي و
دوستانشان ،پس فرستادن هواپيماهاي F-1477به امريكا به دليل پر هزينه بودن مطرح و شايعه بازگرداندن آنها
از ايران ،به گوش مي رسيد 71.عمر 1ماهه دولت موقت ،بيشتر به مسائل داخلي و چالش براي تثبيت نظام
جديدصرف شد و عمالً فرصتي براي پرداختن به حوزه هاي دفاعي وجود نداشت .قدرت دفاعي ايران در دوران
رژيم سلطنتي ،عمدتاً متكي بر نيروهاي ارتش و مستشاران امريكايي بود .در دوران رياست جمهوري بني صدر
هم قرار داد خريد 3فروند زير دريايي از آلمان كه در دوران رژيم شاهنشاهي منعقد گرديده بود ،لغو گرديد.
اين اقدام باعث شد تا آلمان درخواست خسارت از ايران بنمايد74 .پس مي توان گفت ظرف دو سال قبل از
آغاز جنگ ،توان نظامي ايران نه تنها توسعه نيافت و تقويت نشد بلكه عمالً به طور مرتب از نظر تجهيزاتي و
16
پشتيباني تضعيف گرديده و تحليل رفت .وابستگي طرح ريزي هاي عملياتي ،آموزشي ،فني و پشتيباني ارتش
ايران به امريكا در زمان شاه ،يكي از مشكالت اساسي قدرت دفاعي ايران بود كه در صورت قطع اين وابستگي
ها معلوم نبود كه ارتش چگونه مي تواند در برابر يك جنگ ،از خود قابليت الزم را نشان دهد .عالوه بر
مشكالت ساختاري دوران شاه ،در حقيقت ارتش ايران قبل از آغاز جنگ ،در يك حالت انتقالي از دوره
گذشته و تبديل آن به يك ارتش در كنار و همراه با مردم و مدافع كشور بوده و در وضعيت نامطمئن و
آسيب پذير قرار داشته است .پس از تشكيل نظام جديد ،اتفاقات ديگري مانند برنامه انجام كودتاي نقاب توسط
برخي از عناصر ارتش ،عليه جمهوري اسالمي هم ،موجب بدبيني بيشتر نسبت به بعضي از افراد ارتش گرديد
كه لزوم تصفيه وفاداران به رژيم شاهنشاهي در ارتش را توسعه داد .بنابراين ،ارتش در آستانه آغاز جنگ
تحميلي در شرايط آمادگي رزمي بسر نمي برد .اگر چهارمؤلفه "ساختار و سازمان"" ،نيروي انساني"،
"تجهيزات" و "آموزش" را پيش نياز آمادگي رزمي بدانيم ،مشخص مي شود كه گرچه ارتش داراي تجهيزات،
امكانات و جنگ افزارهاي فراوان و نسبتاً پيشرفته اي بود ،اما انسجام و نظام فرماندهي خود را تا حد زيادي از
دست داده بود و داراي يك ساختار مستقل از امريكا نيز نبود .تسليحات و تجهيزات نظامي ايران در آستانه
جنگ ،در نيروهاي زميني ،هوايي ودريايي پيشرفته تر از تجهيزات و جنگ افزارهاي ارتش عراق بود،ولي نياز
به بازسازي روحي و فكري و همچنين كسب آمادگي هاي بيشتري داشت .البته بنيه تجهيزاتي و سازماني
ارتش ،با شروع جنگ ،توانست به تدريج خود را باز يافته و آرام آرام آمادگي رزمي پيدا كند .بنابراين ضعف
هاي ناشي از تغييرات نظام فرماندهي و كنترل ،فقدان انگيزه كافي در ارتش براي مواجه شدن با شرايط جنگي،
وابستگي تجهيزات و جنگ افزارها به كشورهاي خارجي بويژه امريكا ،حاكميت آموزه هاي نظامي امريكايي
بر ارتش ،تازه تأسيس بودن سپاه پاسداران و نبود تشكيالت نظامي در اين سازمان ،تصوير ضعيفي از توانايي،
قدرت و آمادگي دفاعي در ايران ارائه داده بود.
وضعیت سیاسی و امنیتی كشور
از روزهاي آغازين پيروزي انقالب اسالمي ،ايران دچار بروز برخي از اختالفات سياسي در بين جريانات
مختلف سياسي ونيز افراد قرار گرفته در رأس حكومت شد .در همين شرايط بعضي درگيري ها در سطح بعضي
از استانها و شهرها مشاهده گرديد و در برخي از نقاط ،كشور دچار مشكالت امنيتي شد .احزاب و گروه هاي
سياسي به صورت فراگير در سطح همه كشور فعاليت خود را آغاز نمودند .عالوه بر فعال شدن برخي از احزاب
قديمي مانند جبهه ملي ،نهضت آزادي ،گروه فدائيان اسالم ،حزب ملت ايران و حزب توده ،احزاب جديدي
مانند حزب جمهوري اسالمي ،جنبش مسلمانان مبارز و سازمان مجاهدين انقالب اسالمي نيز به راه افتاد .در
مقابل حزب جمهوري اسالمي ،حزب جمهوري خلق مسلمان در فروردين ماه 3135تشكيل شد كه موجب
واكنش تندي از سوي برخي از آذربايجاني هاي طرفدار انقالب اسالمي گشت .زيرا اين اقدام را مخالفت با
جريان اصيل انقالب و امام تلقي مي كردند .اين حزب موردحمايت آيه اهلل شريعتمداري قرار داشت و عمده
حوزه فعاليت خود را در مناطق آذربايجان قرار داد .حزب خلق مسلمان ،تالش اصلي خود را مخالفت با برخي
17
از اصول قانون اساسي مورد تصويب مجلس خبرگان از جمله واليت فقيه كه جهت همه پرسي به رأي مردم
گذاشته شده بود ،قرار داد و موجب بروز حوادثي در تبريز و قم شد .امام خميني طي پيامي در 3135/1/33
خطاب به ملت شريف ايران فرمودند " :هر تشنج و غائله اي امروز بر خالف مصالح اسالم و كشور است و
موافق خواستهاي دشمنان اسالم است .من به شما دوستان اكيداً اخطار مي كنم كه هر كس عكس اينجانب را
پاره كند يا بسوزاند و به من ناسزا بگويد و اهانت كند ،كسي حق ندارد به او تعرض كند و از من طرفداري
كند .امروز در صددند ايجاد غائله كنند و شماها را به جان هم بيندازند .بايد با كمال خونسردي و آرامش از
كنار آنان بگذريد و تعرض به آنان و مقابله به مثل ،خالف رضاي خداوند و از محرمات بزرگ شرعيه است" .
73
هواداران حزب جمهوري اسالمي خلق مسلمان در اواخر آذر ماه سال 3135در اوج فعاليت هاي خود،
حوادثي را در تبريز به راه انداخته و براي مدت 1روز مركز صدا و سيماي تبريز را در اختيار خود گرفتند .از
سوي ديگر گروه هايي مانند چريك هاي فدايي خلق در اواخر اسفند 3132و اوايل فروردين 3135
درگيريهايي را در گنبد كاووس به وجود آوردند و تالش داشتند تا در همه پرسي مربوط به تغيير نظام
شاهنشاهي به جمهوري اسالمي ،اخالل اينجاد نمايند .آنها مرتكب قتل و مشكالت زيادي براي مردم اين ناحيه
73
با گذشت زمان ،آرام آرام اختالف بين سران احزاب سياسي در مورد محتواي قانون اساسي و نيز شدند.
چگونگي شكل گيري قدرت در نظام جديد ،بروز كرد .احزاب دموكرات و كومله در استان كردستان و شمال
غرب كشور و جريان خلق عرب نيز در استان خوزستان ،فعال شدند .اين احزاب و گروه ها روابط صميمانه اي
با رژيم عراق داشتند و دولت عراق از آنها براي مقاصد خود در ارتباط با ايران استفاده مي كرد.از سوي
ديگربا پيروزي انقالب اسالمي ،تالش زيادي براي توسعه نگراني و ناآرامي در بعضي از شهرهاي بلوچ نشين
استان سيستان و بلوچستان نيز صورت گرفت .امام خميني براي بررسي مسائل آن منطقه و رسيدگي به وضع
مردم ،حجت االسالم سيدعلي خامنه اي را براي رسيدگي به كمبودها و محروميت هاي مردم بلوچ در 1
فروردين 3135به آن استان اعزام نمود .ايشان در حكم خود مرقوم فرمودند" :در طول پنجاه سال رژيم سفاک
پهلوي ،هميشه برادران و خواهران منطقه بلوچستان و سيستان مورد ظلم و جور بودند .لذا جنابعالي به آن منطقه
رفته به خواستهاي اهالي محترم آن مناطق رسيدگي نماييد و انتظارات مردم دلير آن ديار را براي اينجانب و
اولياي امور گزارش دهيد .خداوند به شما و اهالي شجاع آن مناطق توفيق عنايت فرمايد .ضمناً انقالب اسالمي
را كه به خواستهاي آنان جواب مثبت داده ،توضيح داده و آنان را به شركت در رفراندوم تشويق نماييد 72 ".در
پي اين حكم حجه االسالم خامنه اي به منطقه اعزام گرديدند .وقتي ايشان وارد شهر زاهدان مركز استان سيستان
و بلوچستان شدند با پارچه نوشته اي برخورد نمودند كه در آن نوشته شده بود :به جمهوري سوسياليستي
بلوچستان خوش آمديد .گروه هاي چپ در آن زمان تالش داشتند تا با استفاده از محروميت هاي مردم
بلوچستان در دوران شاه ،آنها را به خود جذب نموده و پايگاهي اجتماعي براي احزاب خود در اين ناحيه از
كشور بوجود آورند .از سوي ديگر ساختار كنترلي ايجاد شده از طريق سران قبايل بلوچ كه در دوران شاه،
وفاداري و امنيت منطقه را برقرار مي كرد بهم ريخت و بالفاصله نظام جديدي هم جايگزين آن نشد .در چنين
18
شرايطي برخي از انقالبيون بصورت خود جوش به منطقه رفته و به منظور كنترل مشكالت منطقه ،سپاه پاسداران
انقالب اسالمي را در آن استان تشكيل دادند .در آن هنگام سپاه استان اصفهان بخشي از نيازمنديهاي اين منطقه
بخصوص در حوزه نيروي انساني را در سال 3135تأمين مي كرد .البته مشكالت و ناآرامي ها در شهرها و
روستاهاي بلوچستان به شدت مشكالت كردستان نبود و پادگان هاي ارتش در آنجا نسبتاً در شرايط امني بسر
مي بردند.
ظهور گروه هاي تروریستی
عالوه بر ناامني هايي كه در استان هاي كردستان ،آذربايجان غربي ،خوزستان ،سيستان و بلوچستان و شهرهايي
مانند گنبد از سوي عوامل وابسته به رژيم بعث عراق و يا گروه هاي چپ ،در ماه هاي اول پيروزي انقالب
اسالمي بوجود آمد ،گروه فرقان نيز كه به صورت مخفيانه قبل از پيروزي انقالب اسالمي تشكيل شده بود،
دست به كار ترور برخي از شخصيت هاي مهم انقالب اسالمي شد .از جمله آيت اهلل مرتضي مطهري ،رئيس
شوراي انقالب و از ياران نزديك امام خميني در شب 37ارديبهشت ماه سال 3135از سوي اين گروه درست
چند روز پس از ترور اولين رئيس ستاد ارتش جمهوري اسالمي ،جلوي منزل خود در قلهك تهران مورد حمله
مسلحانه قرار گرفته و به شهادت رسيد .همچنين حاج مهدي عراقي از ياران امام خميني و فرزندش حسام نيز در
تابستان 3135توسط گروه فرقان به شهادت رسيدند .آيت اهلل سيد محمدعلي قاضي طباطبائي از علماي برجسته
آذربايجان و امام جمعه تبريز كه نقش مؤثري در پيشبرد نهضت اسالمي در آذربايجان داشت و از مخالفين
جدي رژيم شاهنشاهي در اين خطه محسوب مي شد نيز در 3135/5/33توسط اين گروه در تبريز به شهادت
رسيد .گروه فرقان در اواخر دوره رژيم شاهنشاهي تشكيل و با برداشت هاي خاص خود از اسالم ،تفاسيري
مغشوش از برخي از سوره هاي قرآن كريم را منتشر مي كرد و خط مشي خود را مقابله با زر و زور و تزوير
قرار داده بود .اين گروه كه توسط طلبه اي به نام گودرزي و با ديدگاه هاي افراطي تشكيل شده بود ،بالفاصله
پس از پيروزي انقالب اسالمي دست به ترور ياران نزديك امام خميني از جمله استاد مرتضي مطهري ،حجت
االسالم دكتر محمد مفتح ،آيت اهلل رباني شيرازي ،حجت االسالم هاشمي رفسنجاني ،مهدي عراقي و فرزندش و
همچنين حاجي طرخاني زد .اكثر اعضاي اين گروه در سال 3131دستگير و تشكيالت آن از بين رفت 75 .به هر
حال مي توان اين گونه جمع بندي كرد كه با پيروزي انقالب اسالمي ،اقدامات ذيل براي تضعيف جريان
انقالب و جلوگيري از تشكيل نظام با ثبات جديد در ايران ،صورت گرفت:
الف -ترور علماي تأثير گذار و روحانيون پر نفوذ طرفدار امام خميني در سراسر كشور
ب -فعاليت و تبليغات گسترده به منظور انحالل و نابودي ارتش
ج -توسعه اختالفات قومي و تالش براي واگرايي اقوام ايراني از يكديگر
د -سعي در عدم تشكيل يك حكومت مردمي مقتدر مبتني بر تفكر اسالمي و نيز مشكل آفريني در جهت ايجاد
بسترهاي قانوني و تشكيل نهادهاي موثر
طبيعي است كه اقدامات فوق مي توانست به امنيت و ثبات سياسي ايران ،خلل وارد كرده و كشور را از
19
حركت سريع به سوي پيشرفت و توسعه باز دارد.
انتقال شاه به آمریکا و بروز تنش در روابط با ایاالت متحده
در 73دي ماه 3132حدود يك ماه قبل از پيروزي انقالب اسالمي ،شاه به همراه خانواده خود به كشور مصر
فرار كرد و از آنجا به مراكش رفت .شاه درصدد بود تا به امريكا برود و در آنجا مستقر شود .دولت امريكا
نگران واكنش مردم ايران در قبال پذيرفتن شاه بود .البته تعداد زيادي از اقوام شاه و خاندان سلطنت و نيز
بسياري از درباري ها و سران رژيم شاهنشاهي قبل و پس از پيروزي انقالب ،به امريكا فرار كرده و بسياري از
اموال دولت ايران را با خود برده بودند ولي پيوستن شاه به آنها به مفهوم تشكيل دولت شاهنشاهي در تبعيد و
برنامه ريزي براي بازگرداندن وي به ايران بود .دولت امريكا در روز 71مهر 3135تصميم خود را مبني بر
پذيرش شاه به بهانه معالجات پزشكي ،به اطالع دولت موقت رسانيد .دولت موقت عمالً مخالفت خود را با اين
سفر ابراز نكرد ،بلكه با درخواست تضمين امريكا مبني بر عدم اجازه فعاليت سياسي به شاه و همسرش عليه
ايران و نيز معاينه وي توسط دو پزشك ايراني ،تلويحاً آن را پذيرفت .به هر حال با تصميم دولت امريكا انتقال
شاه به اياالت متحده در اول آبان 3135صورت پذيرفت و شاه وارد نيويورک شد .پذيرفتن شاه از سوي دولت
امريكا ،موجب تظاهرات گسترده در شهرهاي مختلف كشور شد .با اقدام امريكا در پذيرش شاه ،امام خميني در
روز 33آبان 3135طي پيامي به مناسبت بزرگداشت روز 31آبان ،روز هجوم وحشيانه رژيم منحوس پهلوي
به دانشگاه و كشتار دسته جمعي دانشجويان عزيز فرمودند " :بر دانش آموزان ،دانشگاهيان و محصلين علوم
دينيه است كه با قدرت تمام ،حمالت خود را عليه امريكا و اسرائيل گسترش داده و امريكا را وادار به استرداد
اين شاه مخلوع جنايتكار نمايند و اين توطئه بزرگ را بار ديگر شديداً محكوم كنند 71 ".در همين حال ،مهدي
بازرگان نخست وزير دولت موقت به همراه آقايان دكتر مصطفي چمران و دكتر ابراهيم يزدي ضمن شركت
در مراسم سالگرد استقالل الجزاير ،حدود يك هفته پس از سفر شاه به امريكا در تاريخ 3135/5/1با
برژينسكي مشاور امنيت ملي كارتر رئيس جمهور امريكا در الجزاير ديدار كردند .اين اقدام كه گفته مي شد
بدون هماهنگي با امام خميني صورت گرفته است نيز بر نگراني مردم افزود .از سوي ديگر بسياري از انقالبيون
با حركت گام به گام دولت موقت مهندس بازرگان ،در طاغوت زدايي و نيز روش اداره كشور مخالف بوده و
آن را متناسب با توان و ظرفيت به وجود آمده از قدرت انقالب نمي دانستند.
اشغال سفارت امریکا
در چنين شرايطي ،دانشجويان برخي از دانشگاه هاي تهران كه مترصد فرصتي بودند تا اعتراضات خود را نسبت
به انتقال شاه به امريكا و نيز عملكرد دولت موقت نشان دهند ،تصميم به برپايي يك تظاهرات در دانشگاه و
حركت به سمت سفارت امريكا گرفتند .دانشجويان نگران برنامه و توطئه امريكا عليه ايران و احتمال
بازگرداندن شاه و تكرار كودتاي 75مرداد سال ،3117بودند .با برنامه ريزي انجام شده تعداد حدود 433
دانشجو از دانشگاه هاي تهران ،شريف ،اميركبير و شهيد بهشتي كه بعداً به دانشجويان پيرو خط امام معروف
شدند در 31آبان ماه سال 3135پس از برپايي يك تظاهرات اعتراض آميز ،سفارت امريكا در تهران را به
21
اشغال خود درآورده و 37كارمند آن را به گروگان گرفتند .دانشجويان پيرو خط امام كه در روزهاي پاياني
تابستان 3135طرح تسخير سفارت امريكا را ريخته بودند به منظور حفظ ابتكار عمل ،اعتراضات خود را از
ساعت 33:13صبح به مناسبت سالگرد تبعيد امام خميني و همچنين سالروز كشتار دانش آموزان به دست
مأمورين رژيم شاه ،آغاز نموده و در خيابان آيت اهلل طالقاني تهران تظاهرات كرده و در ادامه به سمت سفارت
امريكا حركت نموده و از ديوارهاي آن باال رفته و مركز جاسوسي اياالت متحده را تا ساعت 3:13بعد از ظهر
به طور كامل در اختيار گرفتند .با اين اقدام 37كارمند سفارت آمريكا به گروگان درآمدند و 3نفر آنها با
كمك سفارت كانادا در تهران از ايران فرار كردند 13.نيت دانشجويان از گروگان گيري اين بود كه احساس
مي كردند ايران در آستانه كودتايي مثل 75مرداد قرار بگيرد و همه دستاوردهاي انقالب از دست برود .آنها
احساس مي كردند دستگاه امنيتي ،دستگاه دولتي و نظامي ايران توان مقابله با فتنه را ندارد و از همين رو وارد
عمل شدند 13.برنامه دانشجويان در اختيار گرفتن سفارت امريكا به مدت 7تا 1روز بود و مي خواستند تا از
اين طريق ،امريكا را وادار به اخراج شاه از آن كشور بنمايند .با حفظ شاه در امريكا و پشتيباني مردم از اقدام
دانشجويان ،برنامه قبلي بهم ريخته و گروگان گيري ادامه يافت .سفارت امريكا تا تاريخ 3135/5/31چندبار
ديگر مورد هجوم مردم و گروههاي سياسي قرار گرفت .از جمله آيت اهلل خامنه اي در خطبه هاي نماز جمعه
در 73دي ماه 3123به اين مسئله به شرح ذيل اشاره مي كنند " :وقتي انقالب پيروز شد ،يكي از كارهايي كه
مردم كردند همان روزهاي 73و 77بهمن به سفارت آمريكا رفتند و آمريكايي ها را گرفتند .در آن روزها
آنجايي كه ما مستقر بوديم من خودم ديدم كه چشم هاي اعضاي سفارت امريكا را بسته اند و به آنجا آوردند.
من يقين داشته ام كه امام دستور خواهند داد اينها را يا اعدام و يا مثالً زنداني كنند .بر خالف تصور همه و بر
خالف تصور خود امريكايي ها ،امام دستور دادند كه اينها را آزاد كردند و به سفارتشان رفتند 17".همچنين قبل
از حادثه اشغال النه جاسوسي از سوي دانشجويان پيرو خط امام ،يكبار ديگر از سوي چريك هاي فدايي خلق
به سفارت امريكا حمله شده بود ولي شهيد آيت اهلل بهشتي به آنجا رفته و مسئله را حل كردند .البته اسناد بعدي
نشان داد كه سفارت امريكا ،كانوني براي مخالفان انقالب شده است 11.از سوي ديگر قبل از اشغال سفارت
امريكا در روز 31آبان ،اطالعاتي وجود داشت مبني بر اين كه قرار است گروه هاي كمونيستي ،سفارت
امريكا را در روز 33آذر به تصرف خود درآورند .حزب توده برنامهاي طراحي كرده بود كه قبل از 33آذر به
سفارت امريكا حمله كرده و النه جاسوسي آمريكا را تسخير كند ،بنابراين دانشجويان مذهبي پيشدستي كرده و
سفارت امريكا را در 31آبان ماه به تصرف خود درآوردند .اگر حزب توده اين كار را انجام ميداد ،دولت
موقت بايد يا با درگيري وارد سفارت ميشد و آنها را بيرون ميكرد كه در اين صورت ممكن بود ايران به
همكاري با آمريكا متهم شود و يا از اين اقدام حمايت ميكرد كه در اينجا حامي حزب توده ميشد .اگر اين
اقدام توسط گروههاي چپ و حزب توده انجام ميشد ،تمام اسناد و مدارک موجود در النه جاسوسي به شوروي
ميرفت و به دست KGBميافتاد و مشكل جدي ،هم از نظر امنيتي و هم از نظر سياسي براي ايران بوجود
ميآمد14 .ورود دانشجويان به سفارت آمريكا ،گرچه با مخالفت دولت موقت ،مواجه شد ولي بسياري از
21
مسئولين كشور و اعضاي شوراي انقالب از جمله شهيد آيت اهلل دكتر بهشتي از آن حمايت كرده و امام خميني
نيز آن را انقالبي بزرگتر از انقالب اول ناميدند .امام خميني براي اولين بار يك روز پس از اشغال النه جاسوسي
امريكا را شيطان بزرگ ناميدند و در يك سخنراني در 3135/5/34فرمودند" :در اين انقالب ،شيطان بزرگ
كه امريكا است شياطين را با فرياد دور خودش ،دارد جمع مي كند ....آن مركزي هم كه جوان هاي ما رفتند
گرفتند ـ آن طوركه اطالع دادند ـ مركز جاسوسي و مركز توطئه بوده است .امريكا توقع دارد كه شاه راببرد
13
به آنجا مشغول توطئه ،پايگاهي هم اينجا براي توطئه درست كنند و جوان هاي ما بنشينند و تماشا كنند" .
همچنين امام خميني طي پيامي كه به مناسبت ايام حج در 73شهريور 3131صادر كردند ،گروگان گيري
توسط دانشجويان مسلمان ،مبارز و متعهد ايران را عكس العمل طبيعي صدماتي كه ملت ما از امريكا خورده
است ،ناميدند و شرط آزادي آنها را باز پس دادن اموال شاه ،لغو تمام امريكا عليه ايران ،ضمانت به عدم دخالت
13
سياسي و نظامي امريكا در ايران و آزاد گذاشتن تمامي سرمايه هاي ايران ،برشمردند.
استعفاي دولت موقت و اداره كشور از سوي شوراي انقالب
اشغال سفارت امريكا ،باعث اعتراض دولت موقت به اقدام دانشجويان ،استعفاء نخست وزير و تمامي وزرا و در
نهايت سقوط دولت موقت گرديد .همچنين اين اقدام موجب بحراني شدن روابط آمريكا با ايران شد .از اين
پس شوراي انقالب با حكم امام خميني از 3135/5/33مأمور اداره كشور شد .امام خميني در حكم خود خطاب
به شوراي انقالب ،ضمن قدرداني از زحمات و خدمات طاقت فرساي آقاي مهندس مهدي بازرگان در دوره
انتقال و با اعتماد به ديانت و امانت و حسن نيت مشارً اليه ،استعفاي ايشان را قبول نموده و شوراي انقالب را
براي رسيدگي و اداره امور كشور در حال انتقال ،مأمور نمودند .ايشان مأموريت هاي تهيه مقدمات همه پرسي
قانون اساسي و انتخابات مجلس شوراي ملي و همچنين تهيه مقدمات تعيين رئيس جمهور را بر عهده شوراي
انقالب قرار دادند و از ايشان خواستند تا با اتكا به خداوند متعال و اعتماد به قدرت ملت عظيم الشأن ،امور
محوله را خصوصاً آنچه مربوط به پاكسازي دستگاه هاي اداري و رفاه حال طبقات مستضعف بي خانمان است،
12
انجام دهند و به طور انقالبي و قاطع عمل نمايند.
روند حل و فصل مسئله گروگان ها
پس از اشغال سفارت امريكا ،جيمي كارتر آقايان رمزي كالرک و ويليام ميلر را به عنوان نمايندگان ويژه
رئيس جمهور امريكا جهت مالقات با امام خميني عازم ايران نمود .به محض اطالع امام خميني از اين موضوع ،
در حاليكه نمايندگان امريكا در فضاي تركيه بودند ،طي پيامي در 33آبان 3135كه تنها پيام امام خميني است
كه بدون بسم اهلل الرحمن الرحيم آغاز مي شود ،اعالم نمودند" :از قرار اطالع ،نمايندگان ويژه كارتر در راه
ايران هستندو تصميم دارند به قم آمده و با اينجانب مالقات نمايند .لهذا الزم مي دانم متذكر شوم دولت امريكا
كه با نگهد اري شاه ،اعالم مخالفت آشكار با ايران را نموده است و از طرفي ديگر آن طور كه گفته شده است
سفارت امريكا در ايران محل جاسوسي دشمنان ما عليه نهضت مقدس اسالمي است ،لذا مالقات با من به هيچ
وجه براي نمايندگان ويژه ممكن نيست و عالوه بر اين :
22
3ـ اعضاي شوراي انقالب اسالمي به هيچ وجه نبايد با آنان مالقات نمايند.
7ـ هيچ يك از مقامات مسئول حق مالقات با آنان را ندارند.
1ـ اگر چنانچه امريكا شاه مخلوع ـ اين دشمن شماره يك ملت عزيز ما ـ را به ايران تحويل دهد و دست از
جاسوسي بر ضد نهضت ما بردارد ،راه مذاكره در موضوع بعضي از روابطي كه به نفع ملت است باز مي
باشد" 15.چند روز بعد امام خميني فرستاده پاپ رهبر كاتوليك هاي جهان را در ساعت 4بعد از ظهر 31آبان
3135به حضور پذيرفت .اسقف بوگينيني به همراه آقاي ابوالحسن بني صدر سرپرست وزارت خارجه به منظور
يافتن راه حلي براي آزادي گروگان هاي امريكايي به حضور امام خميني در قم رسيد .امام خميني در اين ديدار
فرمودند " :سفارتخانه ها حق قانوني ندارند كه جاسوسي يا توطئه بكنند .اين مركز ....مركز جاسوسي و مركز
توطئه بوده است ....اسالم با دشمن هاي خودش هم رفتار خوب مي كند .....اين ملت با اين همه رنج كه كشيده
است حاال مي خواهد كه اين جاني (شاه) برگردد و به طور عدالت محاكمه بشود .اگر محكوم شد كه اموال ما
را برده است از او بگيرند ....ما از دست و پا كردن كارتر هيچ تعجب نداريم ....لكن آقاي پاپ چرا .....واسطه
مي شوند ما بين يك ملت مظلوم ....و يك ظالم و يك كسي كه توطئه گر است ....اسالم به ما اجازه نداده
است كه ديكتاتوري بكنيم .ما تابع آراي ملت هستيم .ملت ما هر طور رأي داد ما هم از آنها تبعيت مي كنيم....
مسئله دست من و امثال من نيست و دست ملت است و ملت پشتيباني از اين كار را اعالم كرده است ....در هر
صورت ما حرف غير مشروع نداريم ....جنايتكار ما را برديد نگه داريد ،بدهيد دست ما ....محاكمه اش مي
كنيم ،محاكمه به عدالت ....ما را آقاي كارتر از مبارزه نترساند ،ما اهل مبارزه هستيم ولو ابزار مبارزه نداشته
باشيم ....و اما قضيه اقتصاد ....ما را از اين چيزها اينها نترسانند ....سالم من را به آقاي پاپ برسانيد و بگوييد....
نصيحت پدرانه به همه ابرقدرت ها بكند يا آنها را استيضاح كنيد .امام سپس در 3135/5/73طي دستوري به
حجت االسالم آقاي موسوي خوئيني ها و برادران و خواهران دانشجوي محترم ،دستور آزادي گروگان هاي
سياه پوست و زناني كه جاسوسي آنها معلوم نيست را دادند و مرقوم فرمودند :ملت شريف ايران ،اجازه آزادي
به هر حال امام خميني در 3135/37/33تعيين تكليف قطعي جاسوسان امريكايي را بر بقيه را نمي دهند" .
عهده مجلس شوراي اسالمي قرار دادند و از آنجا كه هنوز اين مجلس تشكيل نشده بود ،حفاظت از آنان را بر
43
عهده شوراي انقالب قرار داده و از دانشجويان خواستند كه به خدمت خودشان در اين امر خاتمه دهند.
گروگانگيري اعضاي سفارت آمريكا در اعتراض به سفر شاه به اياالت متحده ،موجب شد تا آمريكا نتواند شاه
را در آن كشور نگه دارد.بنابراين با هدايت ،هماهنگي و برنامه ريزي دولت امريكا ،در 3فروردين 3131شاه
به مصر فزستاده شد و از سوي انورسادات رئيس جمهور آن كشور مورد استقبال قرار گرفت .اين اقدام بار
ديگر اعتراضات شديدي را در كشور بر انگيخت و اوج اين اعتراضات در مقابل سفارت امريكا در تهران بود.
با تشكيل مجلس شوراي اسالمي در خرداد ماه ،3131مسئله تعيين تكليف گروگان ها از تاريخ 73شهريور 3131
آغاز شد .مجلس در حال بررسي اين موضوع بود كه جنگ شروع شد .سرانجام در تاريخ 33مهر 3131مجلس
اعضاي كميسيون ويژه اي را براي بررسي وضع گروگان هاي امريكايي ،مشخص ساخت .اين كميسيون اجازه
23
مذاكره با مقامات امريكايي را نداشت و نتيجه تحقيقات خود را بايستي براي تصويب نهايي به مجلس ارائه مي
كرد .مجلس براي آزادي گروگان ها چهار شرط را در اجالس مورخه 3131/5/33به شرح ذيل مطرح نمود:
الف ـ عدم دخالت سياسي و نظامي امريكا در ايران ب ـ آزاد سازي سرمايه هاي ملت ايران ج ـ لغو تحريم
هاي اقتصادي و مالي عليه ايران د ـ بازگرداندن اموال شاه
موارد فوق از سوي مجلس شوراي اسالمي تصويب و جهت اجرا به دولت ابالغ شد .دولت نيز با تعيين مشاور
اجرايي نخست وزير پيگيري مسئله را آغاز نمود .گر چه محمد رضا پهلوي در مرداد 3131در كشور مصر
فوت نمود و عامل اصلي گروگان گيري از بين رفت ولي مرگ وي كمكي به حل بحران روابط ايران و
امريكا نكرد.باالخره پس ازگذشت حدود دو ماه و نيم از مصوبه مجلس و بدنبال مذاكرات نماينده دولت
جمهوري اسالمي با نمايندگان دولت امريكا در الجزاير ،گروگانها پس از گذشت چهار ماه از آغاز جنگ
عراق با ايران و در روز 13دي ماه سال ،3131دقايقي پس از سوگند رونالد ريگان به عنوان رئيس جمهور
جديد امريكا و پس از توافقنامه الجزاير ،آزاد شدند.
اشغال سفارت آمریکا وسرنوشت كارتر
بحران گروگان گيري بر سرنوشت سياسي كارتر تأثير عميقي گذاشت .امام خميني طي سخناني در 3135/1/31
در قم فرمودند " :امريكا بايد كارتر را از صحنه سياست خارج كند .كارتر بد سياستمداري براي امريكا بود .بد
رئيس جمهوري براي امريكا بود .امريكا را در دنيا بدنام كرد .كارتر مسلمين را بر ضد امريكا مجهز كرد و
اين كارتر اليق اين نيست كه رئيس جمهور امريكا باشد .ملت امريكا بايد بدانند كه نبايد به كارتر رأي بدهند.
براي اينكه كارتر به امريكا خيانت كرده است و االن مشغول خيانت به امريكا است .مشغول دسيسه است و بر
خالف مصالح امريكا دارد عمل مي كند .چنانكه دانشمندان خود امريكا اين مطلب را دارند و بعدها هم خواهند
گروگان گيري اعضاي سقارت آمريكا در تهران موجب شد كه كارتر و دموكراتها در انتخابات 43
گفت".
رياست جمهوري شكست بخورند و كاخ سفيد را به رقباي جمهوري خواه خود ،واگذار نمايند .كارتر هيچگاه
موضوع گروگان گيري را فراموش نكرد.خبرگزاري آسوشيتدپرس طي مصاحبه اي در 3155/5/31با جيمي
كارتر رئيس جمهور آمريكا در زمان گروگان گيري به نقل از وي مي نويسد " :من در اين باره ترديدي ندارم
كه گروگان گيري عامل اصلي در شكست انتخاباتي من بود .البته اگر من گروگان ها را نجات مي دادم و اگر
آنها اصالً به گروگان گرفته نمي شدند ،من دوباره به عنوان رئيس جمهور انتخاب مي شدم".
نقش اشغال سفارت آمریکا در بروز جنگ
در مورد اينكه آيا اشغال النه جاسوسي امريكا در شروع جنگ موثر بوده است يا نه ،دو ديدگاه وجود دارد.
يك نظريه مي گويد كه قطعاً يكي از انگيزههاي آمريكا در جنگ تحميلي عليه ايران ،حل مسأله تسخير النه
جاسوسي و آزادي گروگانها بوده است چراكه اين حادثه موجب فروريختن هيبت و هيمنه اياالت متحده و
باعث لكه دار شدن حيثيت امريكا در صحنه بين المللي شده بود .در روز جمعه 33آبان 3131شبكه تلويزيوني
ABCامريكا در برنامه خط شب (نايت الين) به موضوع اشغال سفارت امريكا در تهران اختصاص داشت .در
24
اين برنامه آقايان سعيد رجائي خراساني نماينده دائم ايران در سازمان ملل ،حسين شيخ االسالم معاون سياسي
وزارت امور خارجه ،جودي پاول سخنگوي كاخ سفيد در دوره كارتر ،ابوالحسن بني صدر اولين رئيس جمهور
ايران ،مورهند كندي و باري روزن دو تن از گروگان ها ،شركت داشتند .در اين مناظره آقاي جودي پاول در
پاسخ به اظهارات شيخ االسالم كه خود يكي از دانشجويان تسخير كننده سفارت امريكا بود اعالم داشت:
" نتيجه مشهود و آشكار گروگان گيري ،جنگ ايران و عراق مي باشد و بدون گروگان گيري اين جنگ به
وقوع نمي پيوست .وقتي ايشان (شيخ االسالم) از افتخار آنچه انجام داده اند به خود مي بالند ،بهتر است كمي
مكث كنند و فهرست تلفات را مطالعه بفرمايند كه دهها هزار نفر از هم وطنان ايشان كشته شده اند ،بعد از
ذكر نام هر يك از آنها ،وي مي تواند بگويد كه آنها بخاطر حماقت من كشته شده اند 47 ".نظريه ديگري بر
اين باور است كه اشغال سفارت امريكا موجب تأخير در آغاز جنگ ،گرديد .گفته مي شود يك مأمور
امريكايي در ديدار خود با آقاي دكتر ابراهيم يزدي وزير خارجه دولت موقت در اوايل آبان سال 3135از
قصد رژيم بعثي عراق براي حمله به ايران خبر داده است .بنابراين مي توان گفت ،تصرف سفارت آمريكا نقش
چنداني در وقوع جنگ نداشته است .اما عكس اين مطلب كه اگر ايران ،النه جاسوسي را نميگرفت ،جنگي رخ
نميداد درست نيست چرا كه قبل از جنگ و قبل از تسخير النه جاسوسي ،حوادث مختلفي در ايران از جمله
حوادث كردستان ،سيستان و بلوچستان ،خلق عرب در خوزستان ،گنبد و مواردي ديگر به وجود آمده بود كه
در پشت سر همگي آنها حزب بعث عراق قرار داشت .قبل از 31آبان 35حوادث وسيعي در ايران شكل
گرفته كه در همه جا ردپاي حمايتهاي دولت بعث عراق از اين جريانات مشاهده ميشود بنابراين نميتوان
گفت اگر النه جاسوسي تسخير نميشد ،جنگي هم رخ نميداد ولي مي توان گفت يكي از فرصت هاي رژيم
بعثي جهت برپايي جنگ ،تسخير النه جاسوسي بوده است .در طي مذاكراتي كه آقاي محمد دروديان با مارک
كازيروفسكي داشته است ،او گفته هنگامي كه براي تحقيق در زمينه كودتاي نوژه در پاريس با رئيس سابق
سازمان سيا در ايران مالقات كردم خبري را رئيس سيا نقل مي كند مبني بر اينكه 33روز قبل از تصرف
سفارت آمريكا در ايران با آقاي يزدي مالقات كردم و به آقاي يزدي گفتم با اطالعاتي كه ما داريم عراق مي
خواهد به ايران حمله كند .همچنين شورويها نيز در منطقه ارس آرايش نظامي گرفته اند .بعدها ،آقاي يزدي به
هنگام گفتگو در مورد پرسشهاي جنگ ،اين موضوع را تأييد كرده و گفتند براي اينكه از صحت اين اخباري
كه رئيس سازمان سيا داده بود مطلع بشويم ،روي مرز ايران و عراق هليكوپتر فرستاديم و از منطقه مرزي فيلم
برداري كرده و آرايش نظامي عراق را ديديم .همچين در زير هواپيماهاي مسافربري عازم اروپا ،دوربين بستيم
تا از فضاي شوروي فيلم بگيرند .به هر حال اشغال سفارت آمريكا در تهران در وخيم شدن موقعيت بين المللي
ايران نقش داشته و رژيم عراق شرايط بين المللي ايران را ضعيف ارزيابي كرده است.
تشکیل بسیج مستضعفان
پس از اشغال سفارت امريكا از سوي دانشجويان پيرو خط امام ،احتمال حمله نظامي امريكا به ايران مطرح
گرديد .امام خميني در واكنش به اين موضوع طي سخناني خطاب به دانشجويان دانشكده اقتصاد دانشگاه
25
اصفهان در 3135/5/33فرمودند " :شما مي بينيد كه االن مركز فساد امريكا را جوان ها رفته اند گرفته اند و
امريكايي هايي هم كه در آنجا بوده گرفتند و آن النه فساد را بدست آوردند و امريكا هم هيچ غلطي نمي تواند
بكند و جوان ها هم مطمئن باشند كه امريكا هيچ غلطي نمي تواند بكند .بيخود صحبت اينكه اگر دخالت نظامي
كند ،مگر امريكا مي تواند دخالت نظامي در اين مملكت بكند؟ امكان برايش ندارد .تمام دنيا توجهشان االن به
اينجا است .مگر امريكا مي تواند مقابل همه دنيا بايستد و دخالت نظامي بكند؟ غلط مي كند دخالت نظامي
بكند .نترسيد ،نترسانيد ....اگر آنها مي توانستند دخالت نظامي بكنند ،شاه را نگه مي داشتند ...همه قدرت ها
پشت سر هم ايستاده بودند كه شاه را نگه دارند و نتوانستند كه نگه دارند .براي اينكه ملت يك چيزي را كه
با شدت گرفتن شايعات مربوط به احتمال حمله نظامي مي خواهد نمي شود مقابل ملت ،كسي بايستد".
امريكا جهت رها سازي گروگان ها ،امام خميني در تاريخ 3آذر ماه 3135طي يك سخنراني در جمع
پاسداران تهران ،تدبير تشكيل ارتش 73ميليوني را مطرح نمودند .ايشان در اين سخنراني فرمودند " :شما با
يك قدرتي مواجه هستيد كه اگر يك غفلت بشود مملكتتان از بين مي رود .غفلت نبايد بكنيد .غفلت نكردن
به اين است كه همه قوا ،هرچه فرياد داريد سر آمريكا بكشيد .هرچه تظاهر داريد بر ضد آن بكنيد ....قواي
خودتان را مجهز بكنيد و يك تعليمات نظامي خودتان پيدا كنيد .به دوستانتان تعليم بدهيد ...مملكت اسالمي
بايد همه اش نظامي باشد .تعليمات نظامي داشته باشد ....براي همه مستحب است كه تيراندازي را ياد بگيرند.
فنون جنگي را ياد بگيرند ....بايد ياد بگيريد و ياد بدهيد رفقايتان را .جوان ها را يادشان بدهيد و همه جا بايد
اين طور بشود كه ....يك كشوري با 73ميليون جوان كه دارد 73 ،ميليون تفنگدار داشته باشد 73 .ميليون
با انتخاب رئيس جمهور در اواخر سال ارتش داشته باشد و اين يك همچه مملكتي آسيب بردار نيست".
،3135آقاي بني صدر ،حجه االسالم آقاي "مجد" را براي مسئوليت بسيج مستضعفان انتخاب كرد و سازمان
دفاع غير نظامي را بستر تشكيل بسيج قرار داد .بدين صورت بسيج زير نظر دولت تشكيل شد .سپاه نيز تالش
نمود تا يك واحد بسيج را در تشكيالت خود به وجود آورد.از ابتدا سپاه معتقد بود كه بسيج بايستي در
مجموعه سپاه تشكيل شود تا انسجام بيشتري بوجود آيد.برخي از اعضاي شوراي انقالب با اين نظر سپاه مخالف
بودند .با تشكيل مجلس شوراي اسالمي و پس از گذشت چند ماهي از آغاز جنگ ،با رأي نمايندگان مردم ،در
اواخر سال 3131تشكيالت بسيج مستضعفان زير نظر سپاه قرار گرفت .اين سازمان در دوران جنگ تحميلي
توانست ،داوطلبان زيادي از مردم را سازمان داده و آنها راعازم جبهه هاي جنگ نمايد.اين داوطلبان در يگان
هاي سپاه بكارگيري شده و با ارتش بعثي بخوبي جنگيدند.
دوران بنی صدر
با تصويب قانون اساسي و امكان انتخاب دولت دائمي ،ابوالحسن بني صدر در انتخابات روز 3بهمن سال ،3135
به عنوان رئيس جمهور از سوي ملت برگزيده و با تنفيذ حكم رياست جمهوري در بيمارستان قلب تهران ،از
سوي امام خميني در 3135/33/33شروع به كار كرد .امام خميني در روز تنفيذ فرمودند " :از جناب ايشان مي
خواهم مسئوليت خطيري كه به موجب اراده ملت و بر اساس قانون اساسي به عهده ايشان گذاشته شده است
26
همچون امانتي الهي از آن پاسداري نمايند و به پيمان خود در مقابل خداوند تعالي و خلق وفادار باشند ....من از
آقاي بني صدر مي خواهم كه ما بين قبل از رياست جمهور و بعد از رياست جمهور در اخالق روحي شان
تفاوتي نباشد .تفاوت بودن دليل بر ضعف نفس است ".امام خميني تالش زيادي در تقويت بني صدر انجام
دادند و او را در تاريخ 3135/33/13به نمايندگي از خود به سمت فرماندهي كل نيروهاي مسلح به ترتيبي كه
قانون اساسي تعيين كرده است منصوب نمودند تا امور كشوري و لشكري و قواي مسلح به نحو شايسته و با
موازين اسالمي جريان پيدا كند 43.بنابراين بني صدر از همان روزهاي اول رياست جمهوري ،اختيار اداره و
فرماندهي نيروهاي مسلح را از امام دريافت نمود .البته بني صدر بطور مرتب از دخالت دادگاه هاي انقالب در
امور ارتش و دستگيري برخي از فرماندهان آن به اتهام وابستگي به رژيم سابق و يا همكاري براي كودتا،
گاليه داشت و بطور مرتب در اين زمينه نامه هايي را براي امام خميني ارسال مي كرد .به دليل بينش و ديدگاه
هايي كه بني صدر داشت از همان آغاز رياست جمهوري ،اختالف سياسي بين دو جريان طرفداران خط امام و
ليبرال ها ،شدت گرفت ،بني صدر با محمدعلي رجايي نخست وزير مورد حمايت اكثريت مجلس نيز اختالفات
شديدي داشت و او را نخست وزير تحميلي مي دانست .به هر حال در دوران رياست جمهوري وي ،در رأس
حكومت ،انسجام سياسي وجود نداشت .دفتر هماهنگي بني صدر به تدريج به مركز حضور مخالفان انقالب،
تبديل گرديد و تقريباً تمامي كساني كه به نوعي با نيروهاي اسالمي و انقالبي مخالفت داشتند به گرد او حلقه
زدند .با اين حال اعضاي روحاني شوراي انقالب ،بدون توجه به روحيات و توقعات نابجاي آقاي بني صدر ،او
را به رياست شوراي انقالب كه در حقيقت رياست قوه مجريه و مقننه به صورت يكجا بود انتخاب كردند و
براي ايجاد هماهنگي بيشتر و نشان دادن حسن نيت فراوان ،پيشنهاد انتخاب وي را به جانشيني فرماندهي كل
قوا به امام خميني دادند و امام هم پذيرفتند .اما اين اقدامات در فراهم آوردن شرايط واگذاري مسئوليت هاي
بيشتر به بني صدر ،از سوي او به ضعف مخالفانش تعبير مي شد و او حمايت گسترده مردم در انتخابات را دال
بر قدرت سياسي بي چون و چرايي مي ديد كه به اتكاي آن مي تواند به حذف ساير رقبا اقدام كند 43.بني صدر
از هر فرصتي براي توسعه اختالفات و نزاع سياسي استفاده مي كرد .براي مثال حدود 7هفته قبل از آغاز
جنگ ،به جاي پرداختن به مسائل مربوط به تجاوزات مرزي عراق و چگونگي حل مشكالت با رژيم بعثي ،در
سخنراني خود در ميدان شهداي تهران به مناسبت سالگرد كشتار 32شهريور به مسائلي نظير عدم تفاهم خود با
نخست وزير و وزرا و نيز اختالفات با حزب جمهوري اسالمي پرداخت .او به جاي ايراد سخناني اميدوار كننده
آتش التهاب و تشنج را در كشور شعله ور ساخت و دامنه اختالفات بين مسئولين را با شعاع گسترده اي در
سطح جامعه پخش كرد .اين اقدام وي باعث پاسخ رقبا و آغاز موج جديدي از التهابات سياسي گشت .بنابراين
در دوران بني صدر ،نزاع و اختالفات سياسي در درون حكومت افزايش يافت .اين اختالفات تا زمان آغاز
جنگ ،همچنان ادامه داشت .در زمان دولت موقت و نيز در دوران زمامداري بني صدر ،سازمان مجاهدين خلق
توسعه كمّي فراواني پيدا كرد و با استفاده از دفتر هماهنگي رئيس جمهور تبديل به يك گروه شبه نظامي
گسترده اي جهت توسعه اختالفات داخلي گرديد .اين سازمان با توجه به حمايت هاي بني صدر و گروه نهضت
27
آزادي توانست ،قدرت مسلحانه خود را افزايش داده و جهت حذف نيروهاي طرفدار انقالب اسالمي ،برنامه
ريزي و سپس با آغاز جنگ تحميلي ،دست به اقدام مسلحانه زده و ترورهاي وسيعي را در داخل كشور به انجام
برساند .برداشت بني صدر از مقام رياست جمهوري ،متناسب با روحيات انقالبي آن زمان نبود براي مثال او
انتظار داشت كه به هنگام ورود به مجلس شوراي اسالمي جهت انجام مراسم تحليف ،رئيس مجلس فرمان برپا
بدهد و نمايندگان به احترام وي از جاي برخيزند كه چنين كاري نشد .او بعداً مي گفت مراسم تحليف ،تخفيف
رئيس جمهوري بود .بني صدر مايل نبود نظر مجلس شوراي اسالمي را جدي بگيرد و مي كوشيد به هر نحو كه
شده ،اختيار مجلس را تحت الشعاع مسائل ديگر قرار دهد 42.بني صدر در دوران زمامداري خود ،تالش مي كرد
تا از ارتش حمايت نموده و سپاه را در كنترل خود بگيرد .بسياري از پاسداران نسبت به بني صدر بدبين بودند
و تالش داشتند تا سپاه در اختيار و تحت امر امام خميني باشد .در دوران بني صدر هماهنگي و همكاري بين
ارتش و سپاه ،در وضع مطلوبي قرار نداشت.
قطع رابطه آمریکا با ایران
پس از پيروزي انقالب اسالمي ،ايران مواظب بود تا رابطه اش با امريكا قطع نشود .در همان اوايل پيروزي ،امام
خميني حجه االسالم آقاي دكتر مهدي حائري فرزند مرحوم آيت اهلل العظمي حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي
را به عنوان سفير ايران در امريكا تعيين كردند .امام با چنين تصميمي مي خواستند يك چهره موجه ،شناخته
شده و معتبري ،مسائل ايران در امريكا را پيش ببرد .اما امريكا پس از حادثه گروگان گيري ،روابط خود با
45
دولت آمريكا درک درستي از ماهيت انقالب اسالمي و حساسيت ايران را به صورت يك طرفه قطع كرد.
هاي مردم ايران نسبت به شاه و رژيم شاهنشاهي نداشت و نتوانست خود را با واقعيت ها و شرايط جديد ايران
سازگار نمايد و با شيوه هايي كه در پيش گرفت بطور مرتب از جمهوري اسالمي فاصله گرفت .اياالت متحده
بجاي اتخاذ شيوه هاي منعطف سعي در استفاده از روشهاي تهديدآميز نمود و پس از نااميدي از آزادي
گروگانها ،در 31فروردين سال 3131رابطة سياسي خود با ايران را قطع نمود .از اين زمان دور اول تحريم هاي
امريكا عليه ايران آغاز شد .بر اثر اين تحريمها ،امريكا اموال ايران را بلوكه كرد ،حسابهاي بانكي ايران را
بست و ارتباطات مستقيم بانكي ايران را ممنوع كرد 41.بنابراين عمالً تحريم اقتصادي ايران بويژه در حوزه هاي
مالي و روابط بانكي شروع شد .در واكنش به اقدام امريكا در قطع رابطه سياسي با ايران ،امام خميني در همان
روز طي پيامي خطاب به ملت ايران فرمودند " :اگر كارتر در عمر خود يك كار كرده باشد كه بتوان گفت
به خير و صالح مظلوم است ،همين قطع رابطه است .رابطه بين يك ملت به پا خاسته براي رهايي از چنگال
چپاولگران بين المللي با يك چپاولگر عالم خوار ،هميشه به ضرر ملت مظلوم و به نفع چپاولگر است .ما اين
قطع رابطه را به فال نيك مي گيريم چونكه اين قطع رابطه دليلي بر قطع اميد امريكا از ايران است ....ما اميد
واريم كه نابودي سر سپردگاني مثل سادات و صدام حسين به زودي انجام گيرد و ملت هاي شريف اسالمي به
حدود 3ماه قبل از آغاز جنگ اين انگل هاي خائن ،آن كنند كه ملت ما با محمد رضاي خائن كرد".
تحميلي ،روابط امريكا با ايران قطع شد .اين امر نشان مي داد كه امريكا از بازگشت به ايران نا اميد شده است.
28
دولت امريكا پس از اعالم قطع رابطه به همراه دولت انگليس ،ايران را مورد تحريم اقتصادي و تجاري قرار داد
33
و دارائيهاي ايران را بلوكه و ديپلمات ها و دانشجويان ايراني را اخراج نمود.
واقعه طبس
گروگان گيري اعضاي سفارت امريكا در تهران ،موجب شد تا اياالت متحده اقدامات و برنامه هاي وسيعي را
عليه ايران در حوزه هاي گوناگون سياسي ،تبليغاتي ،مالي و نظامي در دستور كار خود قرار دهد .دو روز پس
از اشغال سفارت آمريكا،رئيس جمهور اين كشور دستور بررسي انجام يك عمليات نظامي جهت نجات
گروگانها را صادر نمود .در همين حال ،باانجام تبليغات گسترده در رسانه هاي آمريكا،افكار عمومي جهت
انجام يك اقدام نظامي عليه ايران آماده گرديد.امام خميني در 33دي ماه 3135حدود 7ماه پس از گروگان
گيري در پاسخ به خبرنگار مجله تايم ضمن بيان اينكه احساسات ايرانيان عليه ملت آمريكا نبوده بلكه عليه
دولت آمريكاست ،شرايط حل بحران ناشي از گروگان گيري را مشخص ساختند .ايشان فرمودند " :اگر
آمريكا بخواهد از طريق دخالت نظامي يا محاصره اقتصادي و يا شيوه هاي ارعاب،ما را از عدالت محروم
كند،هرگز بحران حل نشده و در انديشه مردم باقي خواهد ماند .مردم امريكا نبايد بگذارند كارتر چنين شيوه اي
را ادامه دهد ....راه ديگري كه در برابر دولت امريكا وجود دارد اين است كه به اقدامات ناصوابي كه در ايران
كرده اعتراف كند .از ديدگاه ما ،راه حل بحران تحويل شاه مخلوع به ايران و اقداماتي براي جبران ضايعاتي
است كه ديكتاتوري او ،بر ملت وارد آورده است .البته ضايعاتي جبران ناپذير هم وجود دارد منجمله شهادت
333هزار نفر در مبارزه عليه شاه ،نيرو و استعدادهاي انساني كه در راه سرنگوني او به كار گرفته شد قابل اعاده
نيست ،اما ما انتظار پس دادن ثروت هايي را داريم كه از اين ملت غارت كرده است .در صورتي كه ملت
ايران قانع شود كه رئيس جمهور شايسته اي به جاي كارتر مايل به انجام عمل ناروا عليه ما نيست ،مي تواند
رفتار عادي با امريكا داشته باشد ،آن نوع روابطي كه ما با ديگر كشورها داريم....ما در برابر دولت آمريكا با
همه قدرتش مقاومت مي كنيم و از هيچ قدرتي نمي ترسيم....خروج شاه از آمريكا معما را حل نمي كند .يك
سازمان بين المللي بايد تالشهاي جدي را صورت دهد تا آمريكا را وادار به تحويل شاه خائن به ايران كند.اين
سازمان بايد ثروتي را كه شاه غارت كرده به صاحبان اصليش كه ملت ايرانند برگرداند .چنين سازماني همچنين
بايد همه ديكتاتورها را محاكمه كند .ما تسليم بي عدالتي نخواهيم شد و با ستمكاران كنار نخواهيم آمد" .
در چنين شرايطي مشاوران اصلي كارتر بر حمله نظامي به ايران تأكيد داشتند و طرح حمله در تاريخ 7
فروردين سال 3131به تصويب نهايي رئيس جمهور آمريكا رسيد.براساس اين طرح ،قرار بود 12تن از
نيروهاي ويژه آمريكا به نام دلتا ،31كه از بين نظاميان زبده ارتش آمريكا انتخاب شده بودند،پس از انتقال به
مصر به پايگاه هوايي آمريكا در كشور عمان منتقل گردند.آنگاه اين افراد با 3فروند هواپيماي تاكتيكي
34
هركولس از پايگاه مصيره در عمان به دشت طبس فرستاده شده و از آنجا با 3فروند بالگرد سيكورسكي
عازم كوهستانهاي اطراف تهران شده تا با كمك خوروهايي كه عوامل داخلي فراهم كرده بودند به ورزشگاه
شهيد شيرودي در جنب محل سفارت آمريكا انتقال يابند.سپس طي يك عمليات ويژه نظامي ،افراد گروه دلتا به
29
محل نگهداري گروگانهاي امريكايي در النه جاسوسي ،حمله كرده و آنها را رها و با كمك بالگردهاي نشسته
در ورزشگاه امجديه به فرودگاه علي آباد قم منتقل و سپس آنان را با هواپيماهاي هركولس از ايران خارج
نمايند .امريكا با كمك عوامل رژيم شاهنشاهي در ايران ،يك نوع سازماندهي عملياتي را در تهران بوجود
آورده بود تا با ورود بالگردهاي امريكايي به تهران ،آنها بتوانند به نظاميان امريكايي كمك كرده و گروگانها
را از دست دانشجويان ،خارج نمايند.
بنابراين اولين حمله نظامي امريكا به خاک ايران با نام رمز " پنجه عقاب" در پنجشنبه شب 3ارديبهشت سال
3131با شركت 3فروند هواپيماي c-130و 5فروند بالگرد بزرگ (RH-53D)33و با 12نيروي نظامي
ويژه ،انجام شد .اين هواپيماها نيروهاي ضربتي ويژه امريكا را به همراه 3ايراني راهنما از پايگاهي در كشور
مصر به درياي عمان منتقل و در شب 3ارديبهشت از نزديك ساحل چابهار وارد فضاي ايران شده و در ارتفاع
433پائي در خاک ايران پرواز كردند و در فرودگاه متروكه اي در منطقه اي به نام ريگ شتر نزديك رباط
پشت بادام در منطقه كوير در 333كيلومتري شهر طبس به زمين نشستند .اين فرودگاه توسط سازمان سيا و با
نظارت شاه براي استفاده هاي ضروري در مسير جاده يزد به طبس ساخته شده بود .سادات رئيس جمهور مصر
گفته بود من به مردم امريكا قول داده ام كه تجهيزات و تسهيالت نجات گروگان ها را در خليج فارس فراهم
آورم 33.در آغاز تهاجم ،هواپيماها و بالگردهاي امريكايي در ارتفاع بسيار پايين 333پايي پرواز و از نقاط كور
رادارهاي ايران ،عبور كردند .در همين حال 5فروند بالگرد نظامي امريكا نيز با پرواز از عرشه ناو هواپيما بر
امريكايي در آبهاي عمان به پرواز در آمده و قصد داشتند تا در همين منطقه به زمين بنشيند 7 .فروند از اين
بالگردها در مسير راه دچار نقص فني گرديده و به پايگاه خود بر روي ناو نيميتس كه در نزديكي هاي ساحل
جنوبي ايران قرار داشت ،بازگشتند.شش بالگرد باقي مانده با 53دقيقه تأخير خود را به صحراي طبس
رساندند.در اين اثنا سيستم هيدروليك يك بالگرد ديگر پس از نشستن بر زمين ،خراب شد .در حاليكه
مأموريت با حداقل 3فروند بالگرد بايد انجام مي شد.با توجه به اين كه اين بالگردها نمي توانستند فاصله 133
مايلي بين درياي عمان تا تهران بدون سوختگيري طي كنند 32،زماني كه يك فروند بالگرد نزديك سپيده دم
صبح براي سوخت گيري به هواپيماي c-130نزديك شد به علت وزش باد و برپايي طوفان شن و گرد و
غبار با اين هواپيما برخورد كرد و هواپيماي هركولس دچار آتش سوزي شد كه بر اثر آن 1نفر از خدمه
هواپيما و 3نفر از خدمه بالگرد كشته شدند .در حالي كه شرايط براي عمليات نيروهاي آمريكايي سخت مي
شد ،يك اتوبوس مسافربري با 43سرنشين كه از منطقه عبور مي كرد از سوي نيروهاي ويژه آمريكا توقيف و
مسافرين آن به اسارت امريكايي ها در آمدند .نگراني از آشكار شدن مأموريت و كاهش تعداد هواپيماها و
بالگردها موجب شد تا نيروهاي امريكايي پس از 4ساعت حضور در صحراي طبس ،تصميم به ناتمام گذاشتن
عمليات و خروج از خاک ايران بگيرند .در نهايت اين عمليات در مسير جاده يزد به شهر طبس با دادن 5
كشته و 1مجروح و برجاي گذاشتن تعدادي بالگرد ،به شكست انجاميد.باقيمانده نيروهاي ويزه سوار بر 3
هواپيماي سالم شدند و از صحراي طبس به سمت جزيره مصيره در شرق كشور عمان كه پايگاه نظامي آمريكا
31
در آن قرار داشت حركت كردند و 3بالگرد را در محل باقي گذاشتند .عمليات نظامي امريكا در غافلگيري
كامل انجام شد و مسئولين ايراني پس از شكست عمليات متوجه وقوع آن شدند .امريكا قصد داشت با اين
عمليات ضمن آزاد سازي گروگانها ،عده اي از دانشجويان گروگان گير را نيز به اسارت بگيرد .سپاه و ارتش
پس از بازگشت باقيمانده هواپيماها و بالگردهاي امريكايي از ايران ،متوجه حمله نظامي امريكا شدند .بررسي
ها نشان داد كه برخي از عوامل داخلي با طرح امريكا همكاري داشته اند .جمع آوري سالح هاي پدافند هوايي
قبل از آغاز حمله امريكا ،سوء ظن نسبت به فرمانده نيروي هوايي را موجب شد .به محض اطالع از حمله
آمريكا ،فرمانده سپاه يزد به همراه تعدادي از پاسداران به محل حادثه شتافتند .متاسفانه در يك تصميم گيري
غلط درروز جمعه 3131 /7/3بالگردهاي بر جا مانده امريكا در صحراي طبس توسط جنگنده هاي نيروي
هوايي ارتش بمباران گرديد كه بر اثر آن محمد منتظر قائم فرمانده سپاه يزد 35به همراه 7نفر ديگر به شهادت
رسيدند .اين اقدام بدبيني ها نسبت به بني صدر و بعضي از مسئولين ارتش را افزايش داد و موجب كنار گذاشته
شدن رئيس ستاد ارتش و فرمانده نيروي هوايي و پاكسازي بيشتر در ارتش گرديد .امام خميني در واكنش به
حمله نظامي امريكا طي پيامي به ملت ايران فرمودند ...":كارتر براي وصول به رياست جمهوري حاضر است به
هر جنايتي دست بزند و دنيا را به آتش بكشد ... .كارتر باز احساس نكرده با چه ملتي روبرو ست و با چه
مكتبي بازي مي كند .ملت ما ملت خون و مكتب ما جهاد است ... .كارتر بايد بداند كه اگر اين گروه به مركز
جاسوسي امريكا در تهران حمله كرده بودند ،اكنون از هيچ يك از آنها و از 33نفر جاسوس محبوس در النه
جاسوسي خبري نبود و همه رهسپار جهنم شده بودند ... .كارتر بايد بداند كه حمله به ايران موجب قطع نفت از
تمام دنيا خواهد شد و دنيا را بر ضد او بسيج مي كند ... .آشوب گريهاي دولت غير قانوني عراق در مرزهاي
ايران با حمله كارتر و دخالت نظامي در ايران رابطه ملموسي دارد" ... .
تهاجم نظامي ناموفق امريكا موجب شد تا سايروس ونس وزير خارجه امريكا به عنوان اعتراض به كارتر
استعفاء نمايد و خانواده گروگان هاي امريكايي با احمقانه خواندن عمليات نظامي ،خواستار جلوگيري از تكرار
آن شدند .ايران اجساد متجاوزان امريكايي را پس داد و دانشجويان پيرو خط امام ،گروگان ها را به نقاط
مختلف كشور منتقل كردند .از اين تاريخ ،روابط امريكا با ايران از تيرگي شديد به وضعيت خصمانه تبديل شد
و امريكا به عنوان مهمترين دشمن مردم ايران تلقي گرديد . .سالها پس از ماجراي گروگانگيري ،كارتر در
مصاحبه با خبرگزاري آسوشيتدپرس در تاريخ 55/5/31گفت " :من مي توانستم با سالح هايي كه در اختيار
داشتم ،ايران را ويران كنم ،اما احساس مي كردم ممكن است در اين ماجرا گروگان ها هم كشته شوند و من
نمي خواستم 73هزار ايراني را بكشم .براي همين به ايران حمله نكردم ".طبيعي است كه منظور كارتر عدم
حمله گسترده نظامي به ايران است ولي رئيس جمهور امريكا تصميم به انجام يك عمليات ويژه نظامي براي
آزاد سازي گروگان ها گرفت .طبق اسنادي كه اخيراً از سوي مارگارت تاچر نخست وزير وقت انگلستان
منتشر شده است وي در پاسخ به نامه خصوصي كارتر رئيس جمهور امريكا جهت همكاري انگليس با اياالت
متحده در حمله نظامي به ايران ،از همكاري خود داري ورزيده است و اين اقدام را خطري براي ديپلمات هاي
31
انگليسي در تهران تلقي كرده است 33.البته نخست وزير انگليس پس از اتمام عمليات طبس ،كارتر را براي
شجاعت او در اقدام براي آزاد كردن گروگانها تحسين كرد .اسناد منتشره نشان مي دهد كه برخي از
كشورهاي اروپايي ،همراهي و همكاري الزم را با كارتر براي حمله نظامي جهت آزادي گروگان هاي
امريكايي انجام نداده اند .ولي دبيركل سازمان ملل متحد اقدام آمريكا را محكوم نكرد و خواستار خويشتن داري
طرفين شد .انور سادات رئيس جمهور مصر هم گفت :امريكا نبايد از انجام اقدام ديگري براي آزادي گروگانها
مايوس شود 33.پس از شكست عمليات امريكا در طبس ،اياالت متحده 1طرح نظامي ديگر عليه ايران ازجمله:
الف -پياده كردن نيرو در شهرهايي كه گروگانهاي امريكايي در آنجا نگهداري مي شدند .ب -مين گذاري
در مبادي صدور نفت ايران در خليج فارس و ج -بمباران پااليشگاه هاي نفتي را مورد بررسي قرار داد كه در
نهايت هيچيك از آنها به مرحله اجرا در نيامد .پس از ناكامي در آزاد سازي گروگان ها از طريق عمليات
نظامي ،امريكا بر تحريم اقتصادي و سياسي ايران افزود و اميدوار بود تا در سايه تيرگي روابط عراق با ايران،
اين تحريم ها تأثير بيشتري داشته باشد.
اشغال سفارت ایران در انگلیس
انگلستان اولين كشور اروپايي است كه معموالً در اقدامات سياسي امريكا و ايران ،بطور مرتب از اياالت متحده
حمايت كرده است .گرچه هيچگاه سفارت انگليس در ايران تعطيل نشد ولي همواره روابط متشنجي بين
بيريتانيا و جمهوري اسالمي برقرار بوده است .انگليس همواره مواضعي همسو با امريكا در برابر ايران اتخاذ
كرده است .در حادثه گروگان گيري سفارت امريكا در تهران نيز انگلستان با امريكا همكاري نمود.
با گذشت 3روز از شكست تهاجم نظامي امريكا به ايران ،گروهي در 3131/7/33به سفارت ايران در لندن
حمله كرده و تمام اعضا و اموال سفارت را در اختيار خود گرفتند .پليس انگليس در زمان گروگان گيري 73
نفر از كاركنان سفارت ايران ،از خود واكنشي نشان نداد .اشغالگران سفارت ايران ،خوزستان را عربستان مي
خواندند و مدعي بودند كه بايد به اين منطقه خود مختاري داده شود .گروگان گيران اعالم كردند كه آماده اند
به محض اينكه جمهوري اسالمي ،گروگان هاي امريكايي را در تهران آزاد كند ،آنها هم گروگان هاي ايراني
را آزاد كنند .دولت امريكا اين گروگان گيري را محكوم نمود .مقامات ايراني و اعضاي به گروگان گرفته
شده سفارت ايران در لندن ،در برابر خواست گروگان گيران از خود مقاومت نشان دادند و تسليم اميال آنان
نشدند .در نهايت با حمله پليس انگليس در 3131/7/33به تروريستها 1تن از آنها به قتل رسيده و يك نفر از
37
كاركنان سفارت ايران شهيد و 31نفر ديگر پس از 3روز اسارت ،آزاد شدند.
روابط خارجی ایران
با پيروزي انقالب اسالمي ،ايران از دست امريكا خارج و برنامه هاي امريكا در منطقه خاورميانه بهم ريخت.
بزرگترين ضربه را امريكا با از دست دادن موقعيت ژئوپلتيك ايران ،متحمل شد .پايگاه هاي نظامي ايران كه
در خدمت امريكا بود از سلطه اياالت متحده خارج شد و ايستگاه هاي شنود امريكا در خاک ايران از جمله در
بهشهر و كبكان برچيده شد .اين ايستگاه ها براي كنترل و كسب اطالعات از جماهير شوروي در شمال ايران،
32
از سوي امريكا احداث و تجهيز گرديده بود .انقالب اسالمي ،اعتبار و حيثيت امريكا را در بين كشورهاي
منطقه خاورميانه مخدوش كرد .نگراني از الگو شدن انقالب اسالمي براي مردم مسلمان كشورهاي منطقه،
موجب ناراحتي و اضطراب بسياري از رژيم هاي پادشاهي عربي ،گرديد .اولين اقدام مهم دولت ايران پس از
پيروزي انقالب اسالمي ،تعطيلي سفارت اسرائيل در تهران و تحويل آن به سازمان آزادي بخش فلسطين به
عنوان نماينده مردم فلسطين بود .اين اقدام سر آغاز دشمني اسرائيل با ايران شد .اولين مقام خارجي كه به ايران
سفر كرد ياسر عرفات به عنوان نماد مبارزه با اسرائيل بود .ياسر عرفات در رأس چند تن از مبارزين فلسطيني
بالفاصله پس از پيروزي انقالب اسالمي به تهران آمد و در 3132/33/75به حضور امام خميني رسيد .امام
خميني طي سخناني خطاب به حاضرين فرمودند " :من از خداي تبارک و تعالي مي خواهم كه ملت برادر ما
فلسطين را بر مشكالت خودش غلبه دهد .ما با آنها برادر هستيم .من از اولي كه اين نهضت ،قبل از 33سال كه
ابتداي اين نهضت بود ،راجع به فلسطين در نوشته ها و گفته ها راجع به فلسطين و راجع به جناياتي كه اسرائيل
در آن حدود ،كرده است هميشه متذكر مي شدم ...من از خداي تبارک و تعالي عزت اسالم و مسلمين و رجوع
قدس به برادران خودمان را مي خواهم 31 " .در زمان رژيم شاهنشاهي ،اسرائيل در ايران نمايندگي هاي فعالي
داشت و در امور اقتصادي ،سياسي ،امنيتي و فرهنگي تأثير گذار بود و به عنوان مكمل سياست هاي امريكا
عمل مي كرد .با پيروزي انقالب اسالمي دست اسرائيل بكلي از ايران كوتاه شد .انقالب اسالمي حمايت از
مردم فلسطين را در صدر برنامه هاي سياست خارجي خود قرار داد .امام خميني كه در هنگام تبعيد نسبت به
مسائل مربط به فلسطين بسيار حساس بوده و هميشه جنايات اسرائيل را افشا مي كردند پس از پيروزي انقالب
اسالمي نيز همچنان بر جلوگيري از توسعه طلبي اسرائيل تأكيد داشتند .ايشان در ديدار با امام مسجد الحرام و
سفير عربستان در ايران در 3135/3/13در اين باره فرمودند :اگر جلوي اين جرثومه فاسد گرفته نشود ،طمع او
بر تمام منطقه است و او قناعت نمي كند فقط بر فلسطين و مسجد اقصي ،او همه جا را مي خواهد غلبه كند .بر
مسلمين و بر دولت هاي اسالمي است كه با هم متحد بشوند و اين جرثومه فساد را از بيخ و بن بَركنند34 .اقدام
بعدي خروج ايران از پيمان نظامي سنتو بود .دولت ايران بنا بر نظر امام خميني در 77اسفند 3132اين قرار داد
را لغو و در 2فروردين 3135رسماً آن را به دولت هاي پاكستان ،عراق ،تركيه و انگلستان اعالم نمود.از سوي
ديگر به دنبال انعقاد قرار داد كمپ ديويد ميان اسرائيل و مصر ،امام خميني در 3135/3/3طي پيامي خطاب به
مسلمانان جهان مرقوم فرمودند " :اينجانب بيش از 33سال است كه خطر اسرائيل غاصب را گوش زد كرده ام
و به دُوَل و ملل عرب اين حقيقت را اعالم نموده اند .اكنون با طرح استعماري صلح مصر و اسرائيل ،اين خطر
بيشتر و نزديكتر و جدي تر شده است .سادات با قبول اين صلح ،وابستگي خود را به دولت استعمارگر امريكا
آشكارتر نمود .از دوست شاه سابق ايران بيش از اين نمي توان انتظار داشت .ايران خود را همگام با برادران
مسلمان كشورهاي عربي دانسته و خود را در تصميم گيري هاي آنان شريك مي داند .ايران صلح سادات و
اسرائيل را خيانت به اسالم و مسلمين و برادران عرب مي داند و موضع هاي سياسي كشورهاي مخالف اين
پيمان را تأييد مي كند ".در پي محكوميت انورسادات از سوي همه كشورهاي عربي بنا بر دستور امام خميني
33
رابطه دولت ايران با كشور مصر در 33ارديبهشت ماه سال 3135قطع شد .در اين روز امام خميني طي نامه اي
به آقاي ابراهيم يزدي وزير امور خارجه دولت موقت مرقوم فرمودند ":با در نظر گرفتن پيمان خائنانه مصر و
اسرائيل و اطاعت بي چون و چراي دولت مصر از امريكا و صهيونيسم ،دولت موقت جمهوري اسالمي ايران،
قطع روابط ديپلماتيك خود را با دولت مصر بنمايد ".ايشان همچنين طي نامه اي در همين روز به معمر قذافي
رهبر ليبي مرقوم فرمودند ":دولت هاي اسالمي بايد دولت مصر را در اين خيانت بزرگ كه به اسالم و مسلمين
نموده است به جاي خود بنشاند و با آن قطع رابطه كند .ملت مصر بايد دست اين خيانت كار را از كشور خود
قطع كند و ننگ سر سپردگي به امريكا و صهيونيسم را از ملت بزدايد .من به دولت دستور دادم كه با مصر
قطع رابطه نمايد .ما دست برادري به تمام ملتهاي اسالمي مي دهيم و از تمام آنها براي رسيدن به هدف هاي
گرچه انتظار مي رفت كه ساير كشورهاي عربي كه سالها اسرائيل را مشكل اسالمي استمداد مي كنيم".
اصلي خود تلقي مي كرده اند از اين اقدام ايران پشتيباني كنند ولي نگراني آنها از انديشه انقالب اسالمي موجب
شد تا آرام آرام روابط برخي از كشورهاي عربي با ايران ،تشنج آميز گردد .پس از حمالت وحشيانه اسرائيل
به برادران و خواهران فلسطيني به ويژه در جنوب لبنان ،امام خميني در اقدامي تاريخي و در پيامي مهم در 33
مرداد 3135برابر با 31رمضان ،3111آخرين جمعه ماه رمضان هر سال را به عنوان روز جهاني قدس ،اعالم
نمودند .ايشان از عموم مسلمانان جهان و دولت هاي اسالمي خواستند كه براي كوتاه كردن دست اسرائيل
غاصب و پشتيبانان آن به هم بپيوندند .ايشان از جميع مسلمانان جهان دعوت كردند آخرين جمعه ماه مبارک
رمضان را كه از ايام قدر است و مي تواند تعيين كننده سرنوشت مردم فلسطين نيز باشد به عنوان روز قدس
انتخاب و طي مراسمي همبستگي بين المللي مسلمانان را در حمايت از حقوق قانوني مردم مسلمان اعالم نمايند.
ايشان در پيام ديگري روز قدس را روز مقابله مستضعفين و مستكبرين دانستند كه بايد ملت هاي مستضعف در
32
مقابل مستكبرين اعالم وجود بكنند و تمام ملت ها قيام كنند و جرثومه هاي فساد را به زبالدان ها بريزند.
بنابراين با پيروزي انقالب اسالمي ،ايران از يك كشور حامي منافع امريكا و اسرائيل ،به يك كشور ضد
اسرائيلي و مخالف سلطه جويي امريكا و مدافع مظلومين و مستضعفين ،تبديل شد و با طرح شعار نه شرقي ،نه
غربي ،جمهوري اسالمي ،به سمت شوروي نيز گرايش پيدا نكرد .امام خميني سعي داشت تا روابط با شوروي
بر اساس حسن همجواري و احترام متقابل تنظيم گردد .به همين خاطر ايشان در تاريخ 3135/4/1به هنگام
اعزام سفير جديد ايران به مسكو ،نامه اي مكتوب براي لئونيد برژنف صدر هيئت رئيسه شوراي عالي اتحاد
جماهير شوروي ارسال و ضمن تشكر از پيام برژنف نسبت به جمهوري اسالمي ،از خداوند تعالي سعادت و
رستگاري ملل اتحاد جماهير شوروي را مسئلت داشتند .ايشان در اين پيام مرقوم فرمودند :اميدوارم جمهوري
اسالمي ما كه بر اساس اتحاد كلمه و بر مبناي پر ارج انقالب اسالمي و محو رژيم طاغوتي بنا شده در
همبستگي و اتفاق ملل جهان و آسايش ابناي بشر نقش ارزنده اي ايفا نمايد ....آرزو دارم ملت هاي جهان در
35
گرچه پس از پيروزي راه صلح و آرامش همچنان كه خواست اسالم و ملت ماست ،پيوسته كوشا باشند.
انقالب اسالمي و قبل از آغاز جنگ ،چندين پيام بين رهبر شوروي و امام خميني به صورت كتبي مبادله شده
34
بود ولي اختالف ديدگاه با شوروي بر سر مسئله افغانستان ،وجود داشت .قبل از اشغال افغانستان و در زماني كه
نور محمد تره كي با حمايت شوروي و با كودتا رئيس جمهور افغانستان گرديد امام خميني طي ديداري با
سفير شوروي در تهران در صبح روز 3135/1/77از شوروي خواستند تا در افغانستان دخالت نكنند .ايشان
فرمودند در افغانستان حكومت فعلي ،فشار زيادي به نام كمونيست به مردم وارد مي آورد و به ما اطالع رسيده
كه حدود 33هزار نفر از مردم در افغانستان كشته شده اند و علماي اسالم را در آنجا دستگير كرده اند .اگر تره
كي همچنان به راه خود ادامه دهد ،سرنوشتش ،سرنوشت محمدرضا خواهد بود و من ميل ندارم كه كشورهاي
اسالمي روابطشان با شوروي غير حسنه شود .ايشان در اين مذاكره فرمودند :ما مي خواهيم با كساني كه مي
خواهند با ما روابط دوستانه داشته باشند ،روابط دوستانه داشته باشيم و اميد واريم كه كشور شما و دولت شما
احترام متقابل را حفظ كند ....باز تكرار مي كنيم كه ما خواستار روابط دوستانه هستيم 31.با ادامه حمايت
شوروي از رئيس جمهور وابسته به خود در افغانستان و فشار مستمر بر مردم آن كشور ،امام خميني طي سخناني
در 3135/3/73فرمودند " :ملت افغانستان از ايران عبرت بگيرد و اين فاسدها را كه مردم به خون و خاک مي
كِشند به جاي سر خودشان بنشانند .ارتش افغانستان به ملت بپيوندد .حكم اسالم است .ادارات دولتي افغانستان
همانطوري كه ادارات ما به ملت پيوستند به ملت بپيوندند .ژاندارمري آنجا به ملت بپيوندند و اين فاسد را بيرون
كند .ما اميدواريم كه با وحدت كلمه مسلمين مسائل اسالم ،مسائل فلسطين ،مسائل افغانستان حل بشود .از خداي
23
تبارک و تعالي خواهانم كه مستضعفين را بر مستكبرين غلبه بدهد و زمين را به آنها به ارث عنايت فرمايد.
در مجموع مي توان گفت كه در آن زمان هم امريكا ،هم شوروي ،هم كشورهاي عربي و هم رژيم صهيونيستي
از روي كار آمدن جمهوري اسالمي در ايران ،ناخشنود بوده و همه آنها انقالب را به ضرر منافع خود ،تلقي مي
كردند .امريكا يكي از مهم ترين پايگاه هاي نظامي و سياسي خود در خاورميانه را از دست داده بود .گرچه مي
بايستي شوروي از شكسته شدن حلقه محاصره خود از سوي امريكا راضي باشد ولي با پيروزي انقالب اسالمي،
با يك مكتب فكري جديد به نام اسالم در مقابل مكتب ماركسيسم مواجه شده بود .كشورهاي عربي تاج و
تخت شاهان خود را در خطر مي ديدند و نگران تكرار نهضت اسالمي در بين مردم خود بودند .رژيم
صهيونيستي هم احساس مي كرد كه مهم ترين هم پيمان و دوست خود يعني شاه را از دست داده و حكومتي
كه معتقد به حمايت جدي از فلسطينيان است در ايران بر سر كار آمده است .قطع روابط سياسي ايران با مصر
در سال 3135به دليل امضاي پيمان كمپ ديويد از سوي سادات ،موجب حساس تر شدن امريكا و اسرائيل
نسبت به موضع گيري هاي دولت جمهوري اسالمي گرديد .بنابراين مشاهده مي شود كه عمالً يك نوع فاصله
گرفتن از ايران و تالش براي منزوي كردن آن از سوي بسياري از قدرت هاي بزرگ آغاز و جايگاه ايران در
روابط بين الملل كاهش مي يابد .از سوي ديگر در مقطع آغاز جنگ به دليل اختالف رئيس جمهور با اكثريت
نمايندگان مجلس و نيز با دولت بخصوص نخست وزير ،ايران فاقد وزير امور خارجه بود و طبيعتاً وزارت
خارجه ايران حضور فعالي در صحنه سياسي جهان و مقابله با اقدامات ديپلماتيك عراق را نداشت .همين امر
موجب شده بود تا عراق در مراكز جهاني و بين المللي به صورت گسترده اي عليه ايران فعال باشد.
35
تاریخچه و ساختار سیاسی عراق
تا كمتر از يكصد سال پيش ،كشوري به نام عراق 23در جغرافياي سياسي خاورميانه وجود نداشت .در ساليان
دور ،بخش هاي عمده اي از سرزمين عراق فعلي ،جزئي از قلمرو ايران به شمار مي رفت و ميان رودان يا بين
النهرين نام داشته است.شرايط خاص بين النهرين ،اين منطقه را از ساير نقاط جهان متمايز كرده است .عراق
مولود تصميم انگلستان جهت كم كردن دامنه و قلمرو حكومت عثماني بود .در دوران حكومت عثماني ،شيعيان
عراق كه اكثريت جمعيت آن كشور را تشكيل مي دادند مورد سركوب قرار مي گرفتند.نخستين گام به منظور
جداسازي عراق از سلطه عثماني در نوامبر 3134برداشته شد.دولت انگلستان بدنبال ورود امپراتوري عثماني به
جنگ جهاني اول در كنار آلمان،اتريش و مجارستان،قواي خود را جهت تصرف بصره از هند روانه عراق
كرد.در اكتبر 3135هنگامي كه عثماني از جنگ كناره گرفت تمام سرزمين عراق به تصرف قواي انگليس در
آمد .با فروپاشي امپراطوري عثماني در جنگ اول جهاني ،كشور عراق در سال 3711هجري شمسي برابر با
3173ميالدي بوجود آمد .عراق فاقد يك هويت ملي براي تشكيل يك حكومت واحد بود زيرا در اين
سرزمين سه قوم شيعه ،سنّي و كرد زندگي مي كردند كه هر كدام خود را جداي از ديگري مي ديدند .در سال
3173ميالدي ،دولت انگلستان با آوردن فردي به نام فيصل از خاندان شريف حسين از حجاز و حاكم كردن
وي بر عراق تحت قيموميت انگليس ،عمالً دولت پادشاهي عراق را تحت نفوذ خود تشكيل داد .بدين ترتيب
عراق به مدت 37سال تحت قيموميت انگلستان اداره شد .در دوران قيموميت بريتانيا ،اقليت اعراب سنّي
مذهب ،نقش اول را در ساختار سياسي عراق داشتند و شيعيان كه حدود 33درصد جمعيت عراق را تشكيل مي
دادند سهمي در قدرت نداشتند .در سال 3117با استقالل نسبي از انگلستان ،كشور عراق در جامعه بين الملل
پذيرفته شد .در سال 3135با كودتاي عبدالكريم قاسم ،نظام سياسي عراق از پادشاهي به جمهوري تغيير يافت.
در سال 3135برابر با 3145هجري شمسي ،حزب بعث با كودتاي سپهبد احمد حسن البكر زمام امور را در
دست گرفت .صدام حسين در تيرماه سال 3135هجري شمسي درست حدود شش ماه پس از پيروزي انقالب
اسالمي با بركناري حسن البكر ،رئيس جمهور عراق شد .در تمام اين دوران ،اقليت اعراب سني بر اكثريت
شيعيان و كردها ،حكومت مي كردند .انگليس به خاطر قيام مردم شيعه عراق عليه سلطه ي آن كشور بر عراق،
به هنگام ترک ماوراءالنهر ،حكومت عراق را به دست اقليت سني آن كشور سپرد و شيعيان را تا روزهايي كه
صدام سرنگون گشت ،از حكومت محروم و تحت آزار و شكنجه ي حاكمان وقت عراق قرار داد .شيعيان در
دوران حاكميت حزب بعث تحت شديدترين فشارها قرار داشتند و افراد مستقل آن ،اجازه مشاركت در روند
سياسي و قدرت را در آن كشور نداشتند .ساختار سياسي عراق را دولت انگلستان ،در زمان اشغال آن كشور
بوجود آورده است .اين ساختار تا زمان سرنگوني رژيم پادشاهي عراق حاكم بود .پس از كودتاي عبدالكريم
قاسم،ساختار حكومتي جمهوري گرديد.حزب بعث عراق ،به مدت حدود 13سال تا زمان سزنگوني صدام
حسين بر آن كشور حاكم بوده است .براساس اين ساختار در تمام اين دوران ،اكثريت مردم عراق كه شيعيان
آن كشور بودند ،نقش چنداني در ساختار قدرت نداشتند.
36
جغرافیاي انسانی و ژئوپلیتیك عراق
كشورعراق با وسعت 412327كيلو مترمربع درجنوب غرب قاره آسيا درمنطقه خاورميانه واقع شده است.
وسعت عراق حدود يك سوم سرزمين ايران و تقريباً برابر مساحت كشور فرانسه مي باشد .عراق با كشورهاي
ايران ،عربستان ،اردن ،سوريه و تركيه داراي مرز مشترک مي باشد و طوالني ترين مرز را با ايران دارد .در
آغاز جنگ تحميلي جمعيت عراق حدود 31ميليون نفر و جمعيت ايران حدود 13ميليون نفر بوده است .اين
كشور تركيبي از سه قوم عرب ،كرد و تركمن بوده و فاقد عناصر الزم براي تشكيل يك ملت است.نژاد
25درصد مردم عراق عرب شامل بيش از 33درصد شيعيان و 32درصد اعراب سنّي مي باشدو نزديك به 31
درصد آن را كردها تشكيل مي دهند.يك درصد هم آسوري هستند .در مجموع 13درصد مردم عراق مسلمان
مي باشند در ايام آغاز جنگ تحميلي ،حدود كمتر از هشت ميليون نفر را شيعيان ،حدود 7/3ميليون نفر و
حدود 7/3ميليون نفر را اعراب سني و ساير قوميت ها تشكيل مي دادند ..در دوران حاكميت حزب بعث بر
عراق سعي مي شد تا شيعيان در جنوب و كردها در شمال عراق از نظر سياسي ،اقتصادي و اجتماعي ،عقب نگه
داشته شوند .در اين دوران به شهر تكريت توجه ويژه اي مي شد و بغداد هم شاهد پيشرفت معقولي بود .رژيم
عراق هميشه نگران حركتهاي سياسي شيعيان و كردها بود .بسياري از كردهاي عراق در دوران صدام ،آواره
27
شده و به خارج از كشور فرار كردند.
اقليت اعراب سني ،بيشتر منافع و منابع مالي و اقتصادي عراق را عالوه بر قدرت اداري و حاكميت سياسي در
اختيار داشتند .مرز مشترک ايران و عراق بيش از 3733كيلومتر مي باشد كه در 143كيلومتر آن رودخانه هاي
مرزي امتداد دارد .در همه اين رودخانه ها ،خط القعر رودخانه ،خط مرزي مي باشد.دو رودخانه دجله و فرات،
هويت اصلي جغرافيايي عراق را تشكيل مي دهند.طول رودخانه دجله3133كيلومتر و مساحت حوضه آن بيش
از333333كيلومتر مربع است .منشأ اصلي رودخانه فرات كشور تركيه و دبي ساالنه آن 75بيليون مترمكعب مي
باشد.طول فرات 7233كيلومتر و مساحت حوضه آن حدود 444333كيلومتر مربع است 34 .درصد آب هاي
عراق از خارج از اين كشور تأمين مي شود .عراق هميشه از نظر منابع آب و كشاورزي به اين دو رودخانه
وابسته بوده است .از نظر نظامي اين دو رودخانه به عنوان موانع آبي ،هم نقش كند كننده و هم نقش پدافندي
براي كشورعراق داشته است .آب و هوا و فضاي جغرافيايي عراق بشدت تحت تأثير اين دو رودخانه مهم
است .دو رودخانه دجله و فرات ،از شمال عراق جريان داشته كه در جنوب آن كشور در منطقه القرنه به هم
پيوسته و رودخانة شط العرب را تشكيل مي دهند .به همين دليل كشور عراق را بين النهرين مي نامند .نهر
خين ،شاخه باريكي از اروندرود است كه در داخل خاک ايران در غرب خرمشهر جريان مي يابد .ساحل عراق
در خليج فارس محدود بوده و از طريق خور عبداهلل و رودخانه اروند به درياي آزاد راه دارد .بر اين اساس از
نظر جغرافيايي ،عراق در تنگناي جغرافيايي و ژئوپلتيك قرار دارد .يكي از عواملي كه در شكل گيري روند
جنگ ،مي تواند تأثير عمده اي داشته باشد جغرافيا و زمين منطقه عمليات و يا ژئوپليتيك منازعه است ،بنابر
اين در اينجا ،مشكالت ژئوپليتيكي عراق مورد بررسي قرار مي گيرد.
37
وضعیت ژئوپلیتیکی عراق
عراق تنها از طريق دو آبراه اروند رود و خور عبداهلل با خليج فارس در ارتباط است و ساحل اختصاصي با
درياهاي آزاد ندارد .گرچه عراق يك كشور محاط در خشكي بحساب نمي آيد ولي دسترسي آن به آب هاي
آزاد ،نياز به ارتباطات خوب وهماهنگي با دو كشور همسايه خود يعني ايران و كويت دارد .بديهي است كه
ارزش ژئوپلتيك چنين كشوري نسبت به كشورهايي كه به راحتي و از طريق سواحل خود با درياهاي آزاد
ارتباط دارند و مي توانند كاالهاي مورد نياز را وارد و يا صادر نمايند ،كمتر است .بر همين اساس عراق در
دوره حاكميت حزب بعث،كشور كويت را استان نوزدهم خود مي خوانده است و پس از فارغ شدن از جنگ با
ايران،به اين كشورحمله نظامي نمود و آن را به اشغال خود در آورد.
فقدان عمق راهبردي
عمده مراكز جمعيتي عراق در اطراف رودخانه هاي دجله و فرات و در حاشيه مرزهاي ايران قرار
دارد.پراكندگي جمعيت در اطراف مرزهاي عربستان و اردن و سوريه ناچيز است .خطوط مرزي بر اساس
شرايط اقليمي و جغرافيايي تنظيم نشده است و درمسير مرز از وسط اقوام مستقر در نوار مرزي كشيده شده
است .بر اين اساس مردمي كه در طرفين مرز ايران و عراق زندگي مي كنند داراي روابط خويشاوندي با
يكديگر بوده و پيوستگي مردم آن كشور با مردم ايران را برقرار مي نمايد .ارتباط با آميختگي مردم نوار
مرزي ،مورد عالقه رژيم بعثي عراق نبود .بنابراين مركز ثقل جمعيتي عراق بسمت نوار مرزي ايران گرايش
دارد .منطقه غرب عراق فاقد مناطق مسكوني و عمدتاً بياباني است .طوالني ترين مرز عراق با كشورهاي
همسايه خود ،با ايران است .پايتخت عراق از مرز ايران ،حدود 333كيلومتر فاصله دارد در حالي كه فاصله
تهران تا مرز حدود 233كيلومتر است .چنين وضعيتي موجب شده است تا مركز ثقل جمعيتي عراق از مركز
جغرافياي آن كشور فاصله گرفته و به سمت مرزهاي ايران گرايش پيدا كند .بنابراين در زمان وقوع جنگ،
دسترسي به آنها امكان پذير مي باشد.
مناطق كوهستانی شمالی
مناطق شمالي عراق را كوهستان هايي تشكيل مي دهند كه در آنها اقوام كرد زندگي مي كنند .با توجه به
مخالفت كردهاي عراق با رژيم صدام حسين ،اين مناطق كوهستاني مي توانست به عنوان فضايي مناسب براي
عمليات نيروهاي پياده مورد استفاده قرار گيرد .اين مناطق كوهستاني كه داراي ارتفاعاتي بيش از 3333متر و
تا 7233متر هستند ،به راحتي قابل دفاعند .بيشتر مناطق مناسب براي عمليات نظامي ارتش بعثي عليه ايران ،از
منطقه قصر شيرين در شمال شرقي بغداد تا جنوبي ترين نقطه عراق يعني شهر بندري بصره ،قرار داشت .به
هنگام حمله ارتش بعثي عراق به خاک ايران درگيري هاي عمده در امتداد مناطق مرزي جنوب و مركز
متمركز شده بود .تردد يگان هاي زرهي و مكانيزه در استان هاي جنوبي ايران به خوبي صورت مي گرفت و
از دشت هاي خوزستان براي مانور يگان هاي ارتش عراق بسيار مناسب بود .بخش مركزي جبهه را منطقه اي
كه تقريباً به موازات بغداد است ،تشكيل مي دهد .خط مرزي با يك منطقه نفوذي پيچ در پيچ به داخل خاک
38
عراق كشيده مي شود .كوه هاي زاگرس كه ارتفاع آن در بعضي از نقاط به بيش از 3233متر مي رسد منطقه
مرزي طرف ايران را تشكيل مي دهد .بخش اعظمي از اين منطقه مرزي از جمله مناطق اطراف مهران و قصر
شيرين مورد منازعه ايران و رژيم بعثي عراق بوده است .ايران نسبت به حمالتي كه از مسير قصر شيرين انجام
مي شود ،آسيب پذير است .انجام يك عمليات گسترده در اين منطقه ،موقعيت مستحكمي را در امتداد مسير
خانقين به كرمانشاه و از آنجا به طرف تهران ايجاد مي كند .از سوي ديگر بغداد در مقابل عمليات هاي زرهي
كه از طريق گذرگاه هاي متعدد موجود در كوه هاي زاگرس انجام بشود ،آسيب پذير خواهد بود .البته دشت
هموار داخل عراق ،پوشش كمي براي نيروهاي پياده دارد .انجام عمليات به سمت بغداد ،نيازمند يگان هاي
زرهي و مكانيزه قوي و پر تحرک است .رودخانه هاي كارون ،اروند ،دجله و فرات از جمله رودخانه هاي
بزرگ حاشيه مرزي دو كشور هستند .مرداب هاي بزرگي مانند هورالهويزه و هور العظيم نيز در دو سوي
منطقه مرزي جنوبي دو كشور قرار دارند .بارندگي مي تواند زمين هاي اين منطقه را به صورتي در آورد كه
عمالً حركت خودروهاي نظامي را غير ممكن سازد .برخي از اين مرداب ها در تمام مدت سال داراي آب بوده
و از نيزارهاي بلندي پوشيده شده اند و پوشش طبيعي گسترده اي را فراهم مي كنند .سيالب و طغيان رودخانه
ها در جنوب و در منطقه اي از حدود دزفول تا اروند رود نيز موجب كندي تحرک نظامي مي گردد و بر تردد
آسان بر روي جاده ها تأثير مي گذارد .افزايش درجه حرارت از ماه خرداد تا شهريور موجب عامل عمده اي
در جلوگيري از جنگ و بروز سختي عمليات مي شود .دماي هوا در تابستان تا بيش از 33درجه باال مي رود.
گرماي زياد و تشنگي براي نيروهاي پياده اي كه در منطقه باز و در معرض اشعه خورشيد قرار دارند ،موجب
كاهش توانايي ها و قابليت هاي رزمي آنها مي شود.
روي كار آمدن حزب بعث در عراق
پس از جنگ جهاني دوم حزب بعث را دو روشنفكر ناراضي با نام هاي ميشل عفلق و بيطار كه دو عرب غير
مسلمان بودند ،در سوريه بنيان گذاشتند .مرام سياسي اين حزب بر پايه برتري نژاد عرب نسبت به هر قوم و
ملتي بود .پايه گذاران حزب بعث ،نقش اسالم را به عنوان بخشي از ميراث عرب نفي مي كردند.آنها ريشه
فرهنگ اقوام عرب را نه به دين اسالم بلكه تا تمدن هاي باستاني بين النهرين ،دوران سومر و آشور و بابل
عقب مي بردند .به همين خاطر آموزش آنها براي اعراب غير مسلمان پر كشش بود .حزب بعث شاخه عراق
جريان كوچكي بود كه در سال 3137پا گرفت .گفته مي شود در سال 3132كه صدام حسين به اين حزب
پيوست ،اين حزب در سراسر عراق حداكثر 3333عضو داشته است .حزب بعث براي جبران ضعف نيروي
خويش به انجام عمليات هاي ضربتي و شيوه هاي توطئه آميز گرايش داشت .با توجه به اين ويژگي ها حزب
بعث بستر مناسبي براي عناصر نا آرام و جاه طلبي مانند صدام حسين بود كه آهسته آهسته به سوي بازوي
ضربتي حزب يعني شاخه انتظامات آن خيز برداشت .ميشل عفلق تا زمان مرگ ،رهبري فكري حزب بعث را
بر عهده داشت .او به دنبال متحد كردن امت عرب بود .زير ساخت انديشه هاي صدام ،تفكرات ميشل عفلق
بود .حزب بعث به دنبال توسعه سرزميني و ضد انديشه اسالمي بود .در 34ژوئيه 3135برابر با تيرماه سال
39
3112هجري شمسي يك گروه 33نفري از ارتشيان عراق كه خود را به پيروي از الگوي قيام مصر افسران
آزاد مي خواندند با كودتا به نظام سلطنتي در عراق خاتمه دادند .در اين كودتا تيپ 31پياده به فرماندهي
سرتيپ عبدالكريم قاسم و تيپ 73پياده به فرماندهي سرهنگ ستاد عبدالسالم عارف از استان دياله به سمت
بغداد حركت و ساختمانهاي راديو تلويزيون ،قصر پادشاهي و جايگاههاي حساس بغداد را به اشغال خود در
آوردند 21.بيشتر افراد خاندان سلطنتي به همراه نخست وزير نوري السعيد به طرز فجيعي به قتل رسيدند .ژنرال
عبدالكريم قاسم با تشكيل شوراي فرماندهي انقالب ،قدرت را بدست گرفت .جريان ناسيوناليستي عربي شامل
ناصريها و بعثيها در كنار عارف و جريانات كمونيستي داخل عراق به عبدالكريم قاسم پيوستند .اين امر موجب
اختالف بين دو رهبر كودتا گرديد و منجر به سرنگوني حكومت عبدالكريم قاسم و روي كار آمدن حزب
بعث عربي سوسياليستي با رياست جمهوري عبدالسالم عارف در 3131/33/35شد .اين كودتا موجب شد تا
عبدالناصر رئيس جمهور مصر از آن استقبال كرده و 73هزار قبضه سالح انفرادي در اختيار گارد ملي عراق
كه متشكل از جوانان بعثي بود قرار دهد 24.عبدالسالم عارف در 31آوريل 3133در سانحه سقوط بالگرد نظامي
كشته و برادر وي عبدالرحمان عارف به رياست جمهوري رسيد .وي حدود 7سال در قدرت بود كه با كودتاي
حسن البكر در سال 3135حكومت بطور كامل به دست حزب بعث افتاد .با تغيير نظام سلطنتي در عراق و روي
كار آمدن حزب بعث ،تمركز حزبي بر كشور سيطره يافت و دولت عراق يك دولت تك حزبي و مقتدر شد.
بنابراين حزب بعث از طريق يك سلسله كودتاهاي خونين و خشن ،به قدرت رسيد و توانست يك ثبات امنيتي
و آهنين را بر عراق حاكم نمايد و در طول زمان تمام مخالفين خود را نابود سازد .در دوران حاكميت حزب
بعث ،عراق قانون اساسي نداشت.امام خميني در اين باره مي فرمايند :اين حزب (بعث )آمدند و زمام امور
كشور را به دستشان گرفتند و با زور و فشار و حبس و زجر دارند يك حكومت جابرانه مي كنند و تا حاال كه
23
مدت بيست سال بيشتر است كه اينها آمده اند باز يك قانون اساسي ندارند
در قبل از انقالب و در دوران رژيم شاهنشاهي در ايران ،با تغيير در ساختار سياسي حكومت عراق و روي كار
آمدن حزب بعث ،زمينه درگيرهاي آينده بين دو كشور ايجاد شد .از اين زمان ،اختالفات سياسي و تنش بين
دو كشور به طور مرتب در حال افزايش بوده است .تا قبل از تغيير ساختار در عراق ،هر دو كشور ،حكومت
سلطنتي داشته و عضو پيمان بغداد بودند .پيمان بغداد در سال 3144هجري شمسي برابر با 3133ميالدي بين
ايران ،پاكستان،تركيه و عراق شكل گرفت و درحقيقت از طرف بلوک غرب و آمريكا براي مهار قدرت
شوروي تشكيل شده بود .كودتاي عبدالكريم قاسم و سپس حزب بعث ،موجب تحول اساسي در ساختار سياسي
عراق و در نهايت موجب تغيير زمينة مناسبات ميان ايران با عراق شد .با كودتاي بعثيها ،عراق در 73مارس
3131از پيمان بغداد خارج گرديد و در واقع اين پيمان شكسته شد و صف بندي و آرايش جديدي از قدرت
در منطقه تحت عنوان پيمان سنتو شكل گرفت .با ديكتاتوري حاكمان عراق در دوران حزب بعث ،اين كشور
به يك ثبات نسبي و پايدار دست يافت و به سرعت خود را از نظر نظامي تقويت نمود .از زمان روي كار
آمدن حزب بعث در عراق ،اين كشور به عنوان يكي از دولت هاي تحت نفوذ شوروي سابق در منطقه
41
خاورميانه و جز بلوک بندي قدرت شرق محسوب مي گرديد و همواره نگران توسعه قدرت ايران بود .امام
خميني درباره حزب بعث مي فرمودند " :ما حزب بعث را جنايتكاراني مي دانيم كه در حال صلح و جنگ در
جنايتند .در طول حكومتشان در عراق در حال جنگ نبودند لكن جنايت آنها بر اسالم و مسلمين ،برملت عراق،
بر مراجع عظام عراق و بر علماي اسالم هر روز واقع مي شد و بعد آن هم آن ديوانگي را كه در فطرت آنها
بود و طغيانگري را كه خميره ذاتي صدام است ،آن ديوانگي را عمل كرد و عقالي اسالم و عقالي جهان دست
به دست هم دادند كه اين سنگ را از چاه بيرون بياورند لكن كار اين ديوانه آن طور است كه نمي شود اين
به هرحال تاريك ترين دوران مردم عراق ،زمان 23
سنگ را بيرون آورد مگر با اسلحه و قوت ايمان" .
حاكميت حزب بعث بر اين كشور است كه جز ويراني و جنگ ،چيز ديگري نداشت.
ساختار قدرت در رژیم بعثی
رژيم عراق بر قدرت ارتش و توانايي دستگاههاي مختلف امنيتي و نيز تشكيالت سراسري حزب بعث ،متكي
بود .افرادي كه در اين سازمانها مشغول به كار بودند ،از درآمد مالي بهتري نسبت به ساير اقشار جامعه
برخوردار بودند و داراي قدرت اداري بيشتري بودند .در دوران حزب بعث ،رئيس جمهور در عراق همه كاره
بود و به عنوان رئيس دولت ،نخست وزير ،فرمانده كل نيروهاي مسلح و رئيس شوراي فرماندهي انقالب عراق،
حق تصميمگيريهاي ويژه و اختيارات مطلق را با خود داشت .ظهور و كودتاي صدام بر عليه حسن البكر،
قدرت رئيس جمهور در عراق را افزايش داد و مجلس را بعنوان ابزاري مؤيد تصميمات صدام بصورت تمام
عيار در خدمت وي قرار داد .در آغاز جنگ تحميلي ،تمركز قدرت در عراق در اختيار صدام حسين بود.
تمركز قدرت و تصميم گيري سياسي ،نظامي و اداري در كنترل مطلق رژيم بعث عراق بود و در رأس همه
آنها ،صدام قرار داشت .تمام اختيارات دولت عراق در شخص رئيس جمهور ،متمركز بود .سبك حكومتي
عراق ،استبدادي و اقتدارگرايانه و حاكميت ديكتاتوري كامل بود .تمام تصميمات مهم توسط شخص رئيس
جمهور اتخاذ مي شد و تمام سازمان هاي دولتي خود را مطيع اوامر وي مي دانستند .وجود عالئمي از مخالفت
در هر شخص و در هر سازماني موجب كنار زدن وي از حيات سياسي ،اجتماعي و يا حتي از زندگي مي شد.
بنابراين خفقان حاكم بر مردم و دولت عراق ،دست رئيس جمهور و سازمانهاي امنيتي وي را براي انجام هر
نوع اقدامي باز مي گذاشت .اِعمال قدرت عمدتاً از طريق نهادهاي امنيتي و سازمان هاي نظامي صورت مي
پذيرفت .ساختار ارتش بعثي به گونه اي بود كه صدام خود با فرمانده لشكرها و سپاه ها در ارتباط قرار مي
گرفت و سلسله مراتب عمودي گسترده وجود نداشت .صدام بسيار تمايل داشت تا خود را رهبر جهان عرب
بنامد .صدام فردي خشن ،ديكتاتور ،ضد شيعه ،ضد ايران و ايرانيان و داراي تعصب شديد عربي بود .اين روحيه
و ويژگي هاي صدام در تمام اركان رژيم عراق ،خود را نشان مي داد.
ویژگی هاي صدام حسین
صدام حسين در آوريل 3112در يك خانواده بدوي در يك روستاي فقير به نام عوجه از توابع جنوبي تكريت
در كرانه غربي رودخانه دجله و در عشيره طلفاح به دنيا آمد .پدرش قبل از تولد او ناپديد شده بود و مادرش
41
به همسري فردي خشن در آمد .صدام در يك خانواده فقير و بي بهره از تحصيل بعنوان يك كودک يتيم رشد
كرد و اين دوران تأثيرات منفي مانند طمع ورزي و قساوت در وي بر جاي گذاشت .او از همان اوايل زندگي
و در سن طفوليت ،فردي شرور ،درنده خو و باجگير بود و عادت كرده بود كه از ديگران قرض بگيرد و پس
22
از 33سالگي به بغداد رفت و با افكار نژاد پرستي عربي آشنا شد .در اين روزگار حزب بعث ندهد.
سوسياليست عرب بيش از هر جريان ديگري تفكر ناسيوناليستي عرب را در عراق دنبال مي كرد .صدام هنوز
به 73سالگي نرسيده بود كه عضو اين حزب شد .او در اين حزب توانست مزه پيروزي و غلبه بر ديگران و
قدرت سياسي را تجربه كند .او در دوران جواني از الت هاي گردن كلفت بغداد بود و در زندگي اجتماعي به
چيزي به جز زور و قدرت باور نداشت .در دوره عبدالكريم قاسم ،صدام حسين با موافقت رهبري حزب يك
بازوي ضربتي براي انجام عمليات مخفيانه عليه مخالفين حزب بعث تشكيل داد و عمليات مخفيانه عليه آنان را
آغاز كرد .در اين زمان صدام به دليل عدم قاطعيت عبدالكريم قاسم با وي مخالف شد و طرح ترور او را در
حزب مطرح كرد .با اجراي ناموفق طرح ترور عبدالكريم قاسم در 2اكتبر 3131صدام به مصر فرار كرد و در
رشته حقوق دانشگاه قاهره ثبت نام نمود .بنابر گفته مصطفي طَالس وزير پيشين دفاع سوريه كه همزمان با
صدام در دانشگاه قاهره مشغول تحصيل بود ،صدام در اين دوره تماس هاي مشكوكي با برخي از محافل
اطالعاتي كشورهاي غربي از جمله سازمان سيا داشته است .با كودتاي صورت گرفته از سوي دو تن از افسران
ارشد ارتش عراق به اسامي سرتيپ عبدالسالم عارف و سرهنگ احمد حسن البكر و سرنگوني عبدالكريم قاسم
در صبح 1فوريه ،3131صدام در اوايل اين سال به بغداد بازگشت .در آن زمان صدام 73سال داشت .با تشكيل
گارد ملي (الحرس القومي) بار ديگر خشونت هاي وسيع و سركوب و ترور آغاز شد .پس از 2ماه عبدالسالم
عارف كه از اقدامات حرس قومي كه صدام آن را هدايت مي كرد به وحشت افتاده بود ،در نوامبر 3131به
فعاليت هاي آن پايان داد و سران آن از جمله صدام حسين را به زندان انداخت .صدام 7سال زندان بود و در
سال 3133از زندان فرار و به سازماندهي مبارزه مخفيانه حزب بعث پرداخت .در 32ژوئيه سال 3135كودتاي
نظاميان بعثي پيروز و حسن البكر به رياست جمهوري رسيد .با روي كار آمدن حسن البكر ،صدام كه در آن
هنگام 13سال داشت مرد اول دستگاه امنيتي حسن البكر شد .از اين زمان عمالً دوره حاكميت صدام كه يكي
از تاريكترين دوره هاي تاريخ عراق قلمداد مي شود ،آغاز گرديد25 .صدام در جريان كودتاهاي مختلف در
عراق،با فرهنگ خشونت سياسي آشنا گرديد و چشمان وي به كسب قدرت از طريق قتل مخالفين گشوده شد.
امام خميني در اين باره مي فرمايند " :صدام از زمانيكه من در نجف تبعيد بودم در بين مردم بعنوان مخالفِ
اسالم و به جلّادي و خونخواري معروف بود .البته در آن زمان هنوز رئيس دولت نبود21 " .حزب بعث در زمان
حسن البكر ،يك رژيم خشن پليسي تمام عيار را بر سر كار آورد كه ستون فقرات آن را دستگاه امنيتي صدام
حسين تشكيل مي داد .صدام حسين از توانايي جسمي باال و همت انجام كار مستمر برخوردار بود .از همان
اوايل به نوشيدن مشروبات الكلي معتاد شده بود ولي اين مسئله را پنهان نگاه مي داشت 53.وي فردي مقتدر و با
ويژگيهايي مشخص در حزب بعث عراق بود .هر چند او اسماً نفر دوم حزب پس از حسن البكر بود ولي از
42
آنجا كه وي بنيانگذار سازمان امنيت عراق بود در واقع وي همه كاره و قدرت زيادي در كشور عراق داشت.
دولت عراق چندين سازمان اطالعاتي را در اختيار داشت كه اكثر آنها را صدام ،طراحي و بنيان گذاري كرده
بود .بنابراين عمالً پشت صحنه قدرت در عراق ،حتي در زمان حسن البكر شخص صدام بود .با وجود اينكه وي
سمت معاون رياست جمهوري را بر عهده داشت ولي بسياري از نظرات و ديدگاه هاي او در تصميمگيري هاي
سياسي و امنيتي عراق ،اِعمال ميگرديد .بنابراين صدام فرد دومي با فاصله زياد از حسن البكر و پايين تر از او
نبود .حتي برخي معتقدند صدام عمالً نفر اول دولت عراق بوده است .صدام حسين كسي بود كه به جاي حسن
البكر به كشور الجزاير سفر و در اجالس سران كشورهاي عضو اوپك شركت كرد .در حاشيه اين اجالس ،در
حضور وي و شاه ايران ،بيانيه 3123در 33اسفند 3131صادر شد كه منجر به امضاء قرارداد الجزاير از سوي
وزراي خارجه دو كشور ايران و عراق در سال 3134هجري شمسي گرديد و موجب خاتمه يافتن اختالفات
مرزي دو كشور شد .بنابراين بايد ديد كه تغيير رئيس جمهور و تحول در دولت عراق ،قبل از جنگ به چه
منظور بوده است؟ آيا آنگونه كه رسماً اعالم شد به دليل بيماري حسن البكر بوده و يا براي آغاز جنگ با
ايران ،الزم بوده است ؟ به هر حال رژيم صدام حسين يك حكومت منفور استبدادي بود كه جنايات زيادي را
بخصوص عليه مردم عراق مرتكب شد .صدام و دستگاه امنيتي وي در حزب بعث ،قربانيان و مخالفين خود را
با شكنجه به قتل مي رساندند .صدام بارها تسويه هاي خونيني را در عراق انجام داد .او درست مثل رؤساي قبايل
بر ملت عراق حكومت مي كرد .تكيه او بر پيوندهاي عشيره اي ،بي اعتمادي مطلق به بيگانگان ،خشن و بي
رحم با مخالفان و سخاوتمند با دوستان بود .صدام حسين بهترين همكاران و عوامل خود را از عشاير سني
مذهب تكريت و پيرامون آن بر مي گزيد كه گفته مي شود قساوت و خشونت و تعصب خوني و بي رحمي
در آنها ريشه دار است .صدام كمترين ارزشي براي حقوق شهروندان عراقي قائل نبود و در برابر هيچكس و
هيچ مرجعي خود را پاسخگو نمي دانست .صدام از همان اولين روزهاي دستيابي اش به حكومت ،توجه ويژه اي
به دستگاههاي امنيتي و اطالعاتي داشت .چنين بينشي متناسب با آمال و آرزوهاي فردي اش در او بوجود آمده
بود .اولين شعاري كه سر داد اين بود كه " آمده ايم تا بمانيم " 53.صدام براي باقي ماندن در قدرت از هيچ
تالش و جنايتي روي گردان نبود .دوران حكومت صدام ،تاريكترين دوران براي مردم عراق و مصيبت بارترين
دوران براي برخي از همسايگان عراق از جمله ايران و كويت و دوراني پر از قتل ،كشتار ،اعدام ،ترور ،شكنجه
و آدم كشي است .امام خميني در مورد روحيات صدام معتقد بودند" :شما بدانيد كه اگر صدام ،خداي نخواسته
پيش ببرد تمام شما را به آتش مي كشد .صدام وضع روحيش اين است .اصالً در روحيه صدام اين تبهكاري
است و آدمكشي و جنايت است .اگر خداي نخواسته ،اين يك سلطه اي پيدا كند حجاز را از بين مي برد،
سوريه را از بين مي برد ،اين كشورهاي خليج را ،كويت را هم ،همه اينها را از بين خواهد برد .اين مرد
اينطوري است ،جنس اين آدم اين طوري است .همانطوري كه جنس اسرائيل اينطور است كه جنايتكار است و
به جنايت دلخوش مي كند ،اين هم همين طوري است ،اينها برادر هم هستند ".همچنين ايشان مي فرمودند" :
صدام عفلقي و حزب بعث عراق ،اساساً ضد اسالمند و در منطقه فتنه انگيزند ".پس صدام كريه ترين جهره
43
سياسي عراق است.
بركناري حسن البکر
حسن البكر نسبت به صدام حسين سياستمداري پخته و داراي درک روشني از تجارب جهاني بود .او كه خود را
51
بسيار به دستگاه امنيتي صدام وابسته كرده بود ،مانعي جدي براي اقدامات صدام حسين به حساب مي آمد.
حسن البكر با معاون خود صدام نسبت فاميلي داشت .در دوران وي هر روز بر قدرت صدام حسين افزوده مي
شد .صدام جمعي از اطرافيان وفادار و مورد اعتماد را به دور خود جمع كرد و براي قبضه كردن قدرت از حربه
هاي كهن قبيله اي استفاده مي كرد .او تالش زيادي نمود تا رئيس جمهور را به خود وابسته نمايد .صدام به
هواداران متعصب و خشن خود چنين القا كرده بود كه مقامات اداري و كشوري اهميت چنداني در اداره كشور
ندارند و زمامداران واقعي ،مقامات امنيتي كشور هستند .احمد حسن البكر تمايلي به ماجراجويي و جنگ نداشت
و در برابر اين نظريه ايستادگي نمود .صدام تصميم گرفت با اجراي نمايش انتقال قدرت ،كناره گيري حسن
البكر را قطعي كند .سپس حدود 43نفر از رهبران عالي رتبه حزب بعث را به اتهام توطئه و هماهنگي با سوريه
اعدام نمود 54.به هر حال شش ماه پس از پيروزي انقالب اسالمي صدام با اقدامي آرام و با يك كودتاي درون
حزبي و به بهانه ناتواني جسمي در تيرماه 3135حسن البكر را به صورت محترمانه و به طرز مشكوكي بركنار و
خود به جاي وي نشست .پس از مدتي اعالم شد كه حسن البكر مرده است 53.صدام در تاريخ 3135/4/73كار
خود را به عنوان رئيس جمهور عراق آغاز و به سرعت تسلط خود را بر اركان حاكميتي كشور توسعه داد و
داراي قدرت مطلق شد .صدام پس از روي كار آمدن ،قدرت و توان ارتش عراق را افزايش داد .خودكامگي،
ديكتاتوري ،سلطه جويي ،سركوب و استبداد عواملي بودند كه به آغاز جنگ عراق با ايران و حمله به كويت
انجاميد53 .توسعه توانمنديهاي نظامي عراق ،مقدمات جنگ با ايران را فراهم آورد .با اقدامات صدام و توسعه
درگيري هاي مرزي با ايران از تابستان سال ،3135آرام آرام ،احتمال رفتن عراق به سوي گزينه جنگ با ايران،
افزايش يافت .صدام بنابر مالحظات تاريخي و همچنين آرزوهاي قديمي خود در زمينه ثبت شدن نامش در
52
تاريخ از طريق يك اقدام بزرگ نظامي ،مايل بود با ايران وارد جنگ شود
وضعیت نظامی عراق
از زمان روي كار آمدن حزب بعث ،عراق همواره در پي تقويت و توسعه توان نيروهاي مسلح خود بوده است.
از اين تاريخ ،به طور مرتب بركميت و كيفيت ارتش بعثي عراق افزوده شد .در اين دوران ،عراق با استفاده از
پيمان دوستي 33ساله با شوروي،كه در سال 3133شمسي مطابق با 3127ميالدي بين دو كشور به امضاء
رسيده بود ،تمام نيازمندي هاي تسليحاتي ،آموزشي ،تداركاتي و سازماندهي ارتش بعثي را عمدتاً از شوروي
تأمين مي كرد .پس از انعقاد معاهده 3123در الجزاير بين ايران و عراق ،سير تقويت نيروهاي مسلح عراق ،نه
تنها متوقف نشد بلكه ادامه يافت .اين كشور توانست با برخي از دولت هاي اروپايي مانند فرانسه و ايتاليا نيز
قراردادهايي به منظور تأمين جنگ افزارها و تجهيزات نظامي منعقد نمايد .برمبناي دكترين شوروي ،راهبرد
قدرت نظامي عراق ،بر اساس يك "استراتژي زمين پايه" طرح ريزي شده بود .بنابراين ستون فقرات ارتش
44
عراق متكي بر نيروي زميني و تشكيل سه سپاه بزرگ ،برنامه ريزي شده بود.ارتش عراق قريب 433هزار نيرو
داشت 313 .هزار نفر نيروي زميني 35،هزار نفر نيروي هوايي 33 ،هزار نفر نيروي دفاع هوايي و 4هزار نفر
هم در نيروي دريايي مشغول بكار بودند .هسته اصلي قدرت ضربت نيروي زميني را يگان هاي زرهي و قدرت
تحرک آن را واحدهاي مكانيزه تشكيل مي دادند كه با آتش پر حجم توپخانه پشتيباني مي شدند .بنابراين
ارتش عراق توانسته بود حدود 3433تانك و نفربر را در هفت لشكر زرهي و مكانيزه سازماندهي نمايد .قبل از
آغاز جنگ ،ارتش عراق داراي 3333عراده توپخانه صحرايي با مهمات فراوان بود .در زمان آغاز جنگ
تحميلي ،عراق داراي 37لشكر زرهي ،مكانيزه و پياده 7 ،تيپ مستقل 73 ،تيپ گارد مرزي و 33تيپ آموزشي
به نام احتياط و 113فروند انواع هواپيما ازجمله 733فروند هواپيماي جنگي و 113فروند انواع بالگرد بود.55
عمده هواپيماهاي جنگي عراق از نوع ميگ هاي 73، 31و 71ساخت شوروي بود .قبل از آغاز جنگ ،رژيم
بعثي عراق قراردادهايي را براي تجهيز نيروي هوايي آن كشور به هواپيماهاي ميراژ با كشور فرانسه منعقد نمود
كه پس از چهار ماه از گذشت جنگ شش فروند از اين هواپيماها وارد عراق شدند و به مرور تعداد آنها به 73
فروند افزايش يافت .در اين زمان ارتش عراق شروع به دريافت برخي تجهيزات نظامي خود از جمله موشكهاي
روالند از كشور فرانسه نمود .در طي جنگ سير تجهيز نيروي هوايي عراق به هواپيماهاي فرانسوي افزايش
يافت به گونه اي كه در سال هاي پاياني جنگ ستون فقرات قدرت هوايي ارتش بعثي را ميراژهاي F1-2000
و انواع موشكهاي هوا به هوا و هوا به سطح مانند اگزو سه و بمبهاي ليزري ،تشكيل مي دادند .هزينه هاي
دفاعي عراق قبل از آغاز جنگ حدود 33درصد از توليد ناخالص ملي آن كشور را تشكيل مي داد و ساالنه
حدود 13ميليارد دالر بود .با آغاز جنگ اين هزينه ها افزايش و به سالي 4/3ميليارد دالر رسيد.
شرایط اقتصادي عراق
عراق كشوري ثروتمند و سرشار از منابع انرژي واقتصاد آن بر پايه نفت استواربوده است .عراق با بيش از 373
ميليارد بشكه ذخاير نفتي دومين كشور نفتي خاورميانه پس از عربستان مي باشد .با ملي شدن صنعت نفت در
عراق در اول ژوئن ،3127ظرف تنها چند سال ،عوايد نفتي عراق 33برابر شد و ساالنه از 3/5به 71/3ميليارد
51
دالر در زمان صدام حسين رسيد .پيش از جنگ با ايران ،عراق روزانه يكصد ميليون دالر نفت صادر مي كرد.
اين ثروت بي كران بود كه توانست قدرت حزب بعث را پايدار نموده و ارتش عراق را توسعه دهد و اين
كشور را براي جنگ با ايران آماده كند .عراق سرزميني غني از نظر منابع انرژي و آب مي باشد .در دوران
حاكميت حزب بعث ،عراق نتوانست از ذخاير و منابع خود به عنوان عاملي جهت پيشرفت و توسعه كشور
استفاده نمايد .سرانة ذخاير آبهاي موجود در عراق نسبت به ايران بيشتر است .سرزمين هاي حاصل خيز عراق
مي تواند تمام نيازمنديهاي غذايي مردم اين كشور را تأمين نمايد .معيشت عمده مردم از طريق كشاورزي بوده
و خرما عمده ترين محصول صادراتي آن محسوب مي شود .در ماه هاي آغاز جنگ ،عراق با توليد نفتي به
اندازه ظرفيت توليدي ايران و با صادرات حدود 7/3ميليون بشكه در روز ،درآمد سرانه نفتي باالتري نسبت به
ايران در اختيار داشت .البته در سال 3132هجري شمسي درآمد نفتي ايران به مراتب بيشتر از عراق بود ولي با
45
پيروزي انقالب اسالمي توليد و فروس نفت ايران كاهش چشمگيري يافت .از آنجا كه جمعيت عراق حدود
يك سوم جمعيت ايران بود ،بنابراين دولت عراق در آستانه جنگ درآمد بيشتري را مي توانست صرف هزينه
هاي نظامي بنمايد .به هر حال در سال هاي قبل از آغاز جنگ ،عراق كشوري ثروتمند و در شرايط اقتصادي
مطلوب محسوب مي گرديد .از سوي ديگر قبل از آغاز جنگ تحميلي ،دولت عراق داراي ذخاير ارزي به ميزان
حدود 13ميليارد دالر بود .گرچه عراق از نظر صنعتي كشور پيشرفته اي محسوب نمي شد ولي استعداد
كشاورزي فراواني داشت .وجود سرزمين هاي حاصل خيز و دو رودخانه پر آب دجله و فرات ،موجب شده بود
تا اين كشور از نظر تأمين آذوقه و مايحتاج زندگي ،چندان نگراني نداشته باشد.
روابط خارجی رژیم بعثی
رژيم بعثي عراق در آن دوران ،روابط گرمي را با اتحاد جماهير شوروي و كشورهاي بلوک شرق داشت و در
صدد ترميم روابط خود با كشورهاي اروپايي و امريكا بود .روابط دولت عراق با كشور فرانسه ،صميمانه و
دوستانه بود به گونه اي كه قراردادهايي را براي خريد هاي تسليحاتي از جمله خريد هواپيماهاي ميراژ با آن
كشور منعقد كرده بود .از سوي ديگر تعامالت و ارتباطات آن كشور با دولت هاي عربي نيز گرم تر از روابط
ايران با اين كشورها در آن زمان ،ارزيابي مي شد .البته روابط عراق با سوريه سرد بود .عراق در 71شهريور
3135هجري شمسي برابر با 73سپتامبر 3121يك پيمان امنيتي با عربستان سعودي امضا كرد .امريكا با از
دست دادن شاه در ايران بدنبال پيروزي انقالب اسالمي ،درصدد ارتقاي روابط خود با دولت عراق برآمد ،به
گونه اي كه آرام آرام در اثناي جنگ تحميلي ،عراق از فهرست كشورهاي حامي تروريسم ،خارج و با اعزام
مشاور امنيتي كارتر و مالقات با مسئولين عراقي تمايل امريكا به هم سويي با صدام آشكار شد .اين ارتباطات
در جريان جنگ تحميلي به مرور گسترش يافت و در نهايت امريكا به عنوان يكي از پشتيبانان عراق در حوزه
هاي گوناگون ،درآمد.
روابط عراق با ایران
از زمان تشكيل كشور عراق در سال 3173تا سال 3135كه رژيم عراق از سلطنتي به جمهوري تغيير يافت،
روابط دو ملت ايران و عراق بسيار گرم و صميمي بود .هر دو كشور داراي حكومت سلطنتي و نظام پادشاهي
بودند .قبل از آنكه دو دولت با هم ارتباطات سياسي داشته باشند ،به دليل وجود قبور مطهر شش امام بزرگ
شيعه در شهرهاي نجف ،كربال ،كاظمين و سامرا ،يك نوع رابطه اجتماعي عميق بين مردم دو كشور برقرار
شده بود .مردم ايران ،رفت و آمد زيادي را جهت زيارت عتبات عاليات به عراق انجام مي دادند .حوزه علميه
نجف اشرف ،به عنوان يكي از مراكز علمي جهان تشيع ،بسياري از ايرانيان عالقمند به معارف اسالمي را به
خود جذب مي كرد .بسياري از علماي بزرگ و مراجع تقليد شيعه كه اكثر آنها ايراني بودند در شهرهاي نجف
و كربال ساكن مي شدند .حوزه علميه نجف ،با حضور طالب ايراني ،رونق فراواني داشت .بسياري از علماي
بزرگ ،بخشي از تحصيالت خود را در نجف انجام داده و سپس به ايران بازمي گشتند براي مثال آيت اهلل
العظمي حاج آقا حسين طباطبائي بروجردي پس از بازگشت از نجف به ايران به عنوان بزرگترين مرجع شيعيان
46
جهان ،حوزه علميه قم را رونق بخشيده و توسعه داد .عالوه بر آن بسياري از ايراني ها نيز در عراق ساكن شده
و به توسعه حرم ائمه اطهار در آن كشور مي پرداختند .در اين دوران مردم ايران در تمام عرصه هاي مذهبي،
اجتماعي و اقتصادي عراق حضور داشتند .حوزه علميه نجف در مسائل سياسي مربوط به ايران نيز حساس بود و
در نهضت مشروطيت و نهضت تنباكو و جريان كشف حجاب ،از خود واكنش نشان داد .با انجام كودتا در
سال 1337هجري شمسي و تغيير نظام سلطنتي در عراق ،روابط دو كشور تيره شد و هر دو كشور عليه هم تا
سال 1348تبليغات انجام مي دادند .به قدرت رسيدن حزب بعث در عراق ،در سال 1348هجري شمسي موجب
تشديد عوامل واگرايي دولت عراق با ايران شد .حزب بعث با انديشه كمونيستي و وابستگي به شوروي و تكيه
بر قوميت عربي و با تفكري ضد ايران و ايراني و همچنين ضد شيعي ،موجبات فاصله گرفتن دولت عراق از
ايران را فراهم آورد .بنابراين با روي كار آمدن بعثي ها ،روابط عراق با ايران تيره گرديد .حزب بعث با تكيه
بر انديشه هاي افراطي قوميت عربي ،پاكسازي ايراني ها را از عراق آغاز كرد .شمار بسياري از ايراني هايي كه
سالهاي سال پدران و مادرانشان به عراق رفته و حتي خود متولد آن كشور بودند ،به جرم داشتن ريشه ايراني در
چند نوبت از آن كشور اخراج شدند .اموال و دارايي و سرمايه ايراني هاي اخراجي از سوي رژيم بعثي عراق
مصادره و با تحقير آميزترين رفتارها به ايران فرستاده مي شدند .فقط در زمان شاه بيش از 33هزار عراقي
ايراني تبار از عراق اخراج و به ايران بازگردانده شدند .رژيم بعث در طول حيات خود ،ايران را دشمن شماره
يك خود تلقي مي كرد و به طور مرتب سياست هاي ضد ايرانيش را توسعه مي داد .در دوران رژيم شاهنشاهي
همواره يكي از تهديدات نظامي ايران ،حمله نظامي عراق به مناطقي از نقاط مرزي ايران ،در نظر گرفته مي شده
است .بر اين اساس طرح هاي مقابله با ارتش عراق در رژيم گذشته آماده و بر اساس آنها برخي تمرينات
نظامي نيز صورت گرفته بود .از سوي ديگر در دوران حاكميت حزب بعث بر عراق ،هميشه ايران به عنوان
يكي از تهديدات مهم دولت عراق تلقي مي گرديده است .پس از گذشت حدود 7ماه از پيروزي انقالب
اسالمي و بعد از برگزاري همه پرسي تغيير نظام سلطنتي به جمهوري اسالمي و با تأخير ،حسن البكر رئيس
جمهور عراق در اواخر فروردين ماه سال 3135پيام تبريكي براي امام خميني ارسال نمود .رهبر انقالب اسالمي
نيز فوراً طي نامه اي در 3135/3/75پاسخ وي را به شرح ذيل مرقوم داشتند" :پيام مودت آميز آن جناب در
مورد استقرار جمهوري اسالمي واصل و موجب تشكر شد .نهضت انفجاري ايران در اثر ديكتاتوري و اختناق و
فشار رژيم پهلوي ،هشداري بود براي همه مستكبرين در مقابل مستضعفين .من اميدوارم همه دولتها با ملتهاي
خود با مسالمت رفتار كنند .دولتها بايد در خدمت ملتها باشند و ملتها پشتيبان آنان تا آسايش براي همگان
باشد .عاقبت اختناق ها ،انفجار است و آن ،نه صالح ملت است و نه صالح دولت .خداوند تعالي توفيق سِلْم و
حسن البكر و صدام مي خواستند به ايران بيايند ،شايد سوء سعادت به همه عنايت فرمايد والسالم عليكم"
نيت داشتند ولي با آمدن مسئولين ارشد حزب بعث به ايران موافقت نشد .با روي كار آمدن صدام ،آقاي
مهندس بازرگان نخست وزير دولت موقت در تير ماه 3135پيام تبريكي براي انتصاب صدام به رياست
جمهوري فرستاد ولي در همان تير ماه عراق به برخي نواحي ايران در آذربايجان غربي و كردستان حمله كرد
47
كه البته سفير عراق از اين كار عذرخواهي نمود .در شهريور 3135وزير خارجه ايران در حاشيه كنفرانس
سران كشورهاي غير متعهد در هاوانا با صدام ديدار كرد و خواستار رعايت پروتكل مربوط به سرحدات شد .در
مهر ماه 3135دولت عراق گفت كه خسارات وارده به ايران را مي پردازم ولي در همان مهرماه ،3135عراق
تعدادي چاه نفت در نوار مرزي دو كشور حفر نمود 13.در نيمه اول سال 3135سفير ايران در عراق طي يك
مالقات 7ساعته با امام خميني در قم ،ضمن ارائه گزارشي از وضعيت مبارزين عراقي و اهميت مبارزات آنها،
گفت" :عراقي ها اهداف و برنامه هايي دارند و در شرايط كنوني ،تاكتيكِ اصرار بر مذاكره و نشست را
تعقيب مي كنند .آنها اصرار دارند يك شخصيت رسمي خارج از دولت موقت و مرتبط با شخص حضرتعالي با
صدام مذاكره نمايد ".امام فرمودند" :من بايد فكر كنم و بعد بگويم ".روز بعد كه به خدمت ايشان رسيدم امام
فرمودند " :من تصور مي كنم كه عراقي ها حسن نيت ندارند و قصد فريب ما را دارند و من مصلحت نمي دانم
در اين شرايط شخصي را از طرف خودم بفرستم .اين مسئله باشد تا انتخابات انجام شود و كشور نظم خود را
بيابد " .يعني رئيس جمهور ،مجلس و دولت منتخب مجلس داشته باشيم .در مناسبتي كه در يكي از جلسات
شوراي انقالب شركت كردم ،تأكيد كردم كه اگر بنابر حفظ روابط در سطح عالي است ،در برخوردها و شيوه
هاي ارتباطي تجديد نظر كنيد .در آن روزگار هر يك از روزنامه ها ،رسانه ها و بخش هاي مختلف راديو و
تلويزيون ،سازي جداگانه مي زدند .مثالً راديو اهواز كه برنامه عربي داشت توسط مخالفين رژيم عراق اداره مي
شد و آنچه كه احزاب و سازمان هاي مبارز عراقي مي خواستند پخش مي شد .بدهي است كه اين سخنان در
ارتباط ما و عراق و تلقي آنها از انقالب اسالمي تأثير مي گذاشت .شوراي انقالب نسبت به فرستادن فردي كه
بطور رسمي با عراق مذاكره كند ترديد داشت .امام معتقد بودند مذاكره فايده اي ندارد ،زيرا عراق قصد فريب
ما را دارد و نمي خواهد با ما و انقالب اسالمي ما كنار بيايد 17.با روي كار آمدن صدام ،روابط عراق با ايران
تيره شد و هر چه زمان مي گذشت بر تنش بين دو كشور افزوده مي گرديد .در آبان ماه 3135عراق به چند
پاسگاه مرزي حمله كرد كه موجب شد تا مسئله قطع روابط با اين كشور در شوراي انقالب مطرح شود ولي
ايران بخاطر رعايت حسن همجواري از قطع رابطه خودداري كرد .از آغاز سال 3131روابط دو كشور بيش از
حد تيره شد .در ارديبهشت 3131به سفارت ايران در بيروت حمله شد و در خرداد ماه 3131دو كشور سفراي
خود را فراخواندند 11.اختالفات سياسي موجب توسعه جنگ تبليغاتي بين دو كشور گرديد و تالش هاي عراق
براي استفاده از قدرت نظامي موجب بروز بحران در مرزهاي دو كشور شد .اين بحران از اوايل فروردين ماه
3131توسعه يافت تا منجر به جنگ گسترده در آخرين روز شهريور ماه گرديد .تهاجم نظامي ارتش رژيم
بعثي عراق به ايران ،اولين جنگ رخ داده بين دو كشور نبوده است بلكه از ابتداي تشكيل كشور عراق،
جنگهاي مختصر ديگري هم بين دو كشور وجود داشته است .بنابراين ،همواره بين ايران و عراق از زمان
استقالل عراق در سال 3173ميالدي ،حالت اختالف ،تنش ودرگيري نظامي وجود داشته است .قبل از استقالل
نيز در زماني كه عراق بخشي از دولت عثماني بود ،همواره مسائل و اختالفات مرزي و مذهبي از عوامل تنش زا
بين ايران و بين النهرين بوده است .بنابراين در طول تاريخ ،در مناسبات ايران و عراق ،تركيبي از " ثبات و
48
پايداري" و " تنش ،درگيري و خطر جنگ" همواره وجود داشته است .اما اينكه چه وضعيتي و چه نوع روابطي
بر دو كشور در دوره هاي مختلف حاكم بوده است ،بستگي به مجموعه اي از عوامل ساختاري منطقه اي و بين
المللي و نوع حكومت در دو كشور داشته است .تغيير ساختار در حكومت عراق پس از روي كار آمدن بعثي
ها و همچنين تغيير معادالت منطقه اي ،و در نهايت بدست گرفتن زمام امور عراق از سوي صدام حسين ،زمينه
را براي تيره شدن روابط با ايران و نيز شكلگيري تهديد عليه ايران ايجاد كرد .البته در تاريخ دو كشور،
اتفاقات ديگري هم رخ داده كه موجب شده است تا اختالفات دو كشور تبديل به تهديد و پس از مدتي به
بحران تبديل شود .از جمله اين تحوالت مهم ،اعالم خروج انگليس از منطقه خليج فارس در سال 3135م .و
پيمان 33ساله دوستي بين شوروي و عراق كه در واقع يك پيمان استراتژيك بود و نيز از همه مهمتر ،جنگ
اسرائيل با اعراب در سال 3121م .است .نگراني اسرائيل از جبهه اعراب و اضافه شدن عراق به اين جبهه،
موجب شد تا رژيم صهيونيستي محور اصلي تحريك كرُدهاي عراق شود .بر همين اساس آمريكا به اين نتيجه
رسيد كه از كردها در برابر رژيم عراق حمايت كند و در اين راستا موافقت دولت شاهنشاهي ايران را نيز
جلب نمود و ايران به عنوان يكي از مهم ترين پشتيبانان كردهاي عراقي درآمد.
عراق وقرارداد 8791
از سال 3333ميالدي ايران و دولت عثماني كه عراق بخشي از سرزمين تحت كنترل آن بود ،هميشه بر سر
مسائل مرزي ،اختالف داشته اند .با تشكيل دولت عراق در اواخر سال 3173كه مصادف با اواخر دوره قاجار
در ايران است ،اين اختالفات همچنان ادامه يافته است .به منظور حل اختالفات مرزي از آن زمان تا سال 3131
هجري شمسي 73معاهده و قرارداد بين ايران و عثماني و عراق با واسطه دولت انگليس منعقد شده است .در
سال 3113مطابق با 3133هجري شمسي اولين مناقشه مرزي بين ايران و عراق آغاز مي شود .در اين سال
مرزبانان عراقي به سمت مرزبانان ايراني در اروند رود تيراندازي مي كنند .اين اقدام موجب مي شود تا دولت
ايران به سازمان ملل شكايت نمايد .با روي كار آمدن حزب بعث در عراق در سال 3145هجري شمسي،
دشمني ها با ايران افزايش يافت و نيروهاي دو طرف براي مدت يكسال تا اسفند 3141در اطراف اروندرود و
برخي ديگر از نقاط مرزي مورد اختالف ،در برابر يكديگر موضع گرفته بودند .روي كار آمدن حزب بعث،
موجب تغيير ساختار سياسي در عراق و در نهايت موجب تغيير معادالت منطقه اي شد .تغيير معادالت منطقه اي
باعث تغيير موازنه قوا و در نتيجه موجب بروز اختالفات بيشتر ميان ايران و عراق گرديد .از سال 3145تا سال
،3131بين دو طرف 37بار درگيري هاي پراكنده مرزي پيش آمد .با آغاز سال 3124نيروهاي ويژه عراق به
پاسگاههاي كوهستاني مرزي كه نيروهاي ژاندارمري ايران در آن مستقر بودند حمله و 43نفر از ايرانيها را به
قتل رساندند 14.در سال 3137ارتش عراق با يك گروهان به ايرانياني كه در حال ساخت سد كنجان چم بودند
حمله و تپة 141مشرف بر آن را تصرف نمود .فرداي آن شب ژاندارمري ايران به فرماندهي فردي به نام
آريافر به اين تپه حمله كرد و آن را بازپس گرفت كه بر اثر آن 73عراقي نيز كشته و مجروح شدند 13.تكيه
حزب بعث بر وحدت و همبستگي عربي ،باعث بروز مشكالتي در بين اقوام مختلف مردم عراق گرديد .روحيه
49
ضد كردي دولت بعثي و فشار به مردم كُرد ،باعث بروز مخالفت هايي از سوي آنان گشت .روحيات ضد
ايراني حزب بعث و توسعه اختالفات با دولت ايران ،موجب شد تا ايران از كردهاي مخالف رژيم بعثي حمايت
نمايد .در اين سالها ايران از بارزاني ها همه گونه پشتيباني مي كرد و از اين طريق حكومت بعثي عراق را
تحت فشار قرار مي داد .از جمله در سال 3123يك فروند هواپيماي بمب افكن سنگين توپولف 33ارتش
عراق در حوالي حاج عمران بوسيله موشكهاي زمين به هواي راپير كه جزء سالحهاي سازماني ارتش ايران بود،
سرنگون گرديد .كردها در اين زمان داراي عقبه و خطوط ارتباطي با ايران بودند و ارتش عراق براي مقابله با
آنها در شرايط رزمي دشواري قرار داشت 13.وضعيت نابسامان داخلي عراق ،حزب بعث را وادار كرد تا براي
حل مشكل كردها ،از طريق روسيه به ايران پيغام فرستد كه اگر شما دست از پشتيباني از كردها برداريد و پاي
ميز مذاكره بياييد ،عراق نيز از ادعاي حاكميت بر تمام اروند رود دست برمي دارد .اين امر موجب شد تا در
حاشيه اجالس سران اوپك در كشور الجزاير ،بيانيه اي در 4ماده منتشر شود كه مبناي قرارداد 3123بحساب
مي آيد .اين 4ماده عبارت بودند از :الف ـ مرزهاي خشكي دو كشور بر مبناي صورت جلسات مذاكرات
3137تهران و پروتكل 3131استانبول تعيين شود .ب ـ مرزهاي آبي دو كشور بر مبناي خط تالوگ يعني خط
القعر رودخانه ها تعيين گردد .ج ـ روابط دو كشور بر مبناي حسن همجواري و عدم دخالت در امور يكديگر
و عدم حمايت از مخالفين هم و جلوگيري از تردد غير قانوني در مرزها برقرار شود .د ـ سه بند فوق اجزاي
يك راه حل كلي بوده و از هم تفكيك ناپذيرند.بر اساس اين بيانيه نمايندگان ايران و عراق به مدت 3روز با
هم مذاكره كردند و يك قرار داد و 4پروتكل و يك ضميمه نوشته و به امضاء رساندند .اين معاهده به نام
موافقت نامه حل اختالفات مرزي ايران و عراق و يا قرارداد 3123الجزاير معروف شد .اين معاهده ،تنها پيماني
است كه بدون حضور انگليس بين ايران و عراق ،منعقد گرديده و به تمامي اختالفات مرزي تاريخي بين دو
كشور پايان داده است .قرارداد 3123فني ترين ،دقيق ترين ،حقوقي ترين و كامل ترين معاهده مرزي امضاء
شده بين وزراي خارجه ايران و عراق در طول تاريخ است كه با جزئيات مفصلي در سازمان ملل به ثبت رسيده
است .قرارداد الجزاير داراي ويژگي هايي به شرح ذيل مي باشد :الف ـ جامع بودن ،اين قرارداد بكليه اختالفات
متعدد و متنوع مرزي بين ايران و عراق رسيدگي و آنها را حل نموده است .ب ـ قرارداد قطعي ،دائمي و تغيير
ناپذير است .در ماده 3اين قرارداد بر غيرقابل نقض بودن مرزهاي دو كشور و توافقات بعمل آمده تأكيد شده
است .ج ـ پيش بيني چگونگي حل اختالفات ،در ماده 3اين قرارداد راه هرگونه توسل به زور جهت حل
اختالفات آتي و چانه زني و بهانه جويي بسته شده است .در حقيقت هدف اصلي رژيم بعثي عراق از انعقاد اين
قرارداد ،مهاركردن قدرت كردها و اعمال حاكميت بر منطقه كردنشين شمال عراق بود .هنگامي كه صدام
حس ين پيمان الجزاير را با شاه ايران منعقد نمود ،رژيم بعثي جشن هاي فراواني را در سراسر شهرهاي عراق برپا
كرد و تظاهرات هاي بزرگي را ترتيب داد .رژيم بعثي عراق انعقاد قرار 3123را پيروزي و موفقيت بزرگي
براي دولت و ملت عراق ،قلمداد نموده و آن را دستاورد درخشاني براي حزب بعث محسوب نمود .از اين
تاريخ ،مشكل كردها در عراق حل شد و رژيم بعث توانست حاكميت خود را بر كردستان عراق نيز تعميم
51
بخشد .در عوض 323 ،هزار از كردهاي بارزاني به ايران فرار كردند .آنها در ارودگاههايي مستقر و به عنوان
پناهنده در ايران زندگي مي كردند و به اين صورت جنبش كردي شمال عراق ظرف چند روز متالشي
گرديد 12.از سال 3131كه قرارداد الجزاير به امضاء رسيد روابط دو كشور بسيار خوب شد .نخست وزير ايران
در اوايل سال 3134از عراق بازديد و صدام حسين نيز در خرداد ماه 3134ميهمان دولت ايران شد .بنابراين
انعقاد قرار داد 3123نه تنها به اختالفات مرزي با ايران پايان داد ،بلكه مشكالت داخلي حكومت عراق را نيز
حل كرد و موجب گسترش سيطره حزب بعث بر مردم عراق گرديد .پس مي توان گفت كه انعقاد قرار داد
الجزاير يك موفقيت براي حزب بعث عراق به شمار مي رفته است .از آنجا كه در تفكر حزب بعث توسعه
طلبي جايگاه ويژه اي دارد ،شايد در ذهن سران حزب بعث ،امضاء پيمان الجزاير يك اقدام تاكتيكي براي
بدست آوردن فرصت جهت حل مشكالت داخلي عراق و آماده شدن براي تجديد ادعاهاي عراق عليه خطوط
مرزي در آينده بوده است .به هر حال قبل از آغاز جنگ تحميلي و در چهار سال پيش از آن ،هيچگونه
اختالف مرزي بين ايران و عراق وجود نداشته است .زيرا در سال 3123قرارداد الجزاير بين صدام و شاه ايران
براي رفع اختالفات مرزي و پايان يافتن حمايت دو كشور از مخالفين يكديگر به امضاء رسيده بود .بر اساس
قرارداد 317 ،3123ميله مرزي از مرز داالمپرداغ در مرز بين ايران ،عراق و تركيه تا رودخانه خين در كنار
اروندرود بين دو كشور نصب گرديد .در ابتداي سال 3132كار ميله گذاري مرزي به اتمام رسيد .نصب تمام
ميله هاي مرزي بر عهده عراق بود و تمام آنها با توافق و با اجراي افراد عراقي احداث گرديد.
وضعیت و شرایط ایران و عراق در آستانه جنگ
با توجه به مطالب مطرح شده در اين فصل ،مي توان وضعيت ايران و عراق را قبل از آغاز جنگ ،به شرح ذيل
جمع بندي نمود .ايران در طول يك سال و نيم قبل از آغاز جنگ ،درگير و مشغول ايجاد بسترهاي قانوني براي
تشكيل نظام جمهوري اسالمي پس از فروپاشي رژيم شاهنشاهي بود و در نتيجه دچار اختالف نظرها و چالشهاي
سياسي به منظور روي كار آوردن دولت دائمي گرديد .از سوي ديگر كشور دچار تروريسم گروه هايي
نظيرفرقان و منافقين و درگيري هاي مسلحانه در برخي از استانها شده بود .روابط خارجي ايران دچار تحول
اساسي گشته و بسياري از كشورهاي دوست تبديل به دولت هاي متخاصم و يا دولت هاي غير دوست شدند.
امنيت داخلي در اولويت برنامه هاي دولت قرار داشت و ايجاد يك دولت با ثبات و نهادهاي قانوني مردمي نيز
مهمترين دغدغه مسئولين كشور بود .چالش هاي شديدي بين گروههاي رقيب در صدر حاكميتوجود داشت كه
عمال موجب شد به تهديدهاي مرزهاي غربي كشور به صورت جدي نگاه نشود.از نظر ساختاري ،ايران قبل از
آغاز جنگ ،فاقد نهادهايي مانند شوراي عالي امنيت ملي بود كه بتواند بطور منظم مسائل مربوط به تهديدات
نظامي و امنيتي عليه كشور را بررسي ،ارزيابي و مورد مطالعه قرار داده و بحران هاي امنيتي و دفاعي را
مديريت نموده و كنترل نمايد .البته شوراي عالي دفاع در قانون اساسي ،پيش بيني شده بود كه هر از چندگاهي
تشكيل مي شد .ولي آنقدر مسائل ساختاري و موضوعات داخلي وجود داشت كه كمتر به مسئله تهديد خارجي
آن هم از نوع جنگ ،فكر مي شد .از سوي ديگر معرفت الزم و ادراک كلي از تحوالت محيطي و نيات حزب
51
بعث عراق ،در بين دستگاه هاي سياسي ،نظامي و امنيتي كشور براي پيش بيني احتمال وقوع جنگ ،وجود
نداشت .بنابراين درک صحيحي از تهديدات جدي عراق كه ممكن بود به بروز جنگ منجر گردد در ستاد
مشترک ارتش و شوراي عالي دفاع بوجود نيامد تا اقدامات بازدارنده الزم در ابعاد سياسي ،حقوقي ،نظامي و بين
المللي انجام گيرد .بر همين اساس يك طرح مؤثر نظامي در سطح ستاد ارتش براي مقابله با تهاجم ارتش عراق
وجود نداشت .البته به دليل جو حاكم و شرايط محيطي آن روز به اطالعات و اخبار دريافتي از تحركات عراق،
اعتناي زيادي نمي شد و انتظار تهيه يك طرح مؤثر در آن شرايط ،خيلي با واقعيات سازگار نبود .گفته مي شود
چهار ماه قبل از آغاز جنگ ،ستاد مشترک ارتش ،طرحي را براي مقابله با تهاجم احتمالي عراق تهيه و به
نيروها ابالغ مي نمايد .بر اين اساس نيروي زميني طرحي به نام ابومسلم و نيروي هوايي نيز طرحي به نام ابوذر
تهيه مي كنند ولي عمالً نمي توانند آنها را به مورد اجرا بگذارند .با اينكه قبل از آغاز جنگ ،قرائن و شواهد
آمادگي عراق براي يك تهاجم گسترده به ايران ،تا حدودي قابل مشاهده و ارزيابي بود وليكن يگان هاي
ارتش به طور كامل در مرزهاي غربي كشور استقرار نيافته بودند و پس از آغاز جنگ نيز ،مدتي زمان برد تا
اين يگان ها به طور كامل به مناطق جنگي اعزام گرديدند .بنابراين آمادگي دفاعي و نظامي در كشور وجود
نداشت و دولت در حال سازماندهي و ايجاد نيروهاي مسلح متناسب با شرايط پس از پيروزي انقالب اسالمي
بود .بنابراين مي توان گفت كه عامل بازدارندگي بين ايران و عراق از بين رفته بود .گرچه درآمدهاي نفتي
ايران وضع مناسبي داشت ولي توليد نفت ايران نسبت به دو سال قبل از آغاز جنگ ،كاهش يافته بود و
تعامالت اقتصادي ايران نسبت به دوره رژيم گذشته تا حدود زيادي محدود شده بود .در چنين شرايطي ايران
دچار چالش هاي سياسي با بسياري از كشورهاي جهان از جمله امريكا ،برخي از كشورهاي اروپايي ،شوروي و
بعضي از كشورهاي عربي خاورميانه شده بود .اما رژيم عراق در آستانه جنگ تحميلي ،داراي ثبات سياسي،
ساختار يكپارچه و قدرت متمركز ،استبدادي ،ديكتاتوري ،با حاكميت امنيتي و پليسي در كشور و بدون نگراني
از يك تهديد خارجي بود .اين كشور يك پيمان دوستي و همكاري نظامي با اتحاد جماهير شوروي داشت و با
كشورهاي عضو بلوک شرق مناسبات خوبي برقرار كرده بود .در همين حال عراق در تالش براي كاستن از
اتكا به شوروي و شروع به ايجاد روابط خوب با فرانسه بود .همچنين دولت عراق در حال نزديك شدن به
امريكا و برخي از كشورهاي اروپايي و فاصله گرفتن از سوريه به دليل رقابت هاي حزبي بود .حزب بعث
داراي انديشه اي ضد شيعي و ضد ايراني و سعي در تهديد قلمداد نمودن انقالب اسالمي و ايران داشت .اين
ح زب داراي احساس برتري جويي در جهان عرب و تالش براي توسعه قدرت عراق در جهان عرب بود .ارتش
عراق خود را براي آغاز جنگ با ايران آماده مي كرد .بدين منظور رئيس جمهور عراق تصفيه در درون حزب
بعث را آغاز و مخالفين درون كشور را بشدت سركوب نمود تا پس از آغاز جنگ هيچگونه نگراني از اوضاع
سياسي داخلي كشور نداشته باشد.به هر حال با به قدرت رسيدن صدام در حزب بعث ،زمينه براي تشديد
واگرايي و اختالفات با ايران ،فراهم شد و در نهايت خصوصيات و ويژگي هاي شخصيتي صدام حسين ،عراق
را به جنگ با ايران كشانيد .محاسبات دولت عراق اين بود كه با توجه به شرايط نابسامان ايران در عرصه
52
داخلي و بين المللي و همچنين توسعه قدرت نظامي ارتش عراق ،اين كشور با سرعت و به آساني به اهداف
خود در جنگ دست خواهد يافت.تهاجم نظامي ارتش عراق زماني آغاز شد كه ايران آمادگي ورود به يك
جنگ تمام عيار را نداشت .ارتش در بحران مديريت و فرماندهي به سر مي برد و در حال تصفيه و بازسازي
بود و رابطه اش با منابع لجستيك قطع بود .فرماندهاني كه براي ارتش انتخاب مي شدند گرچه از بدنه ارتش
بودند ولي با طرح هاي ارتش كه در زمان شاه با همكاري مستشاران امريكايي تهيه شده بود ،آشنايي نداشتند و
سيستم لجستيك ارتش را به خوبي نمي شناختند 15.سپاه پاسداران ،تازه تشكيل شده بود و هنوز داراي ساختار
نظامي و تجهيزات جنگي نبود .بسيج هم تازه متولد شده بود و سازماندهي و آموزش گسترده اي نداشت .در
سطح تصميم گيري ملي ،اختالفات سياسي گسترده اي وجود داشت كه مديريت كشور را فلج كرده بود .دولت
شهيد رجائي و رئيس جمهور در حال چالش بودند و بسياري از وزرا از جمله وزير امور خارجه و تعدادي از
مديران كشور تعيين نشده بودند .از سوي ديگر در برخي از استان هاي كشور درگيريهاي مسلحانه بين احزاب
مورد حمايت عراق با مأمورين دولتي در جريان بود .طبيعي است كه در چنين شرايطي ايران خواستار جنگ
نبود و آن را به ضرر خود مي ديد.
53
منابع و مراجع و پانویسهاي فصل اول
.3هاشمي رفسنجاني،اكبر ،اميد و دلواپسي،كارنامه و خاطرات سال ،3134تهران،دفتر نشر معارف انقالب ،3152،ص333/
. 7صحيفه امام ،مجموعه آثار امام خميني ،جلد ،3تهران ،مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني 3125 ،ص34/
. 1منبع فوق ،ص34/
. 4منبع فوق ،ص35/
TOKIO; TEHRAN;TELAVIVE. 5
. 3گفتگوي اختصاصي با سرتيپ آذين مدير عامل اسبق شركت پشتيباني و نوسازي بالگردهاي ايران و از خلبانان هوانيروز درپاييز 3155
. 2هواپيمايي نيروي زميني
. 5گفتگوي اختصاصي با مرحوم تيمسار ظهيرنژاد رئيس اسبق ستاد مشترک ارتش در سال 3123
. 1احمد نوروزي فرسنگي ،ناگفته هايي از زندگي شهيد قرني ،تهران ،مؤسسه فرهنگي انتشاراتي زهد ،چاپ دوم 3151 ،ص741/
F.M.S. 33مخفف Foreign Military Saleمي باشد و مربوط به برنامه فروش سالح به كشور خارجي توسط وزارت دفاع آمريكا مي باشد .پولهايي
كه ايران براي خريد سالح به آمريكا مي داد دراين حساب نگهداري مي شد .گفته مي شود هم اكنون در اين حساب مبلغ 37ميليارد دالر موجود است كه
آمريكا آنرا مسدود كرده است ونه سالحهاي خريداري شده در زمان شاه را مي دهد ونه پول ايران را باز مي گرداند .با شكايت ايران به دادگاه الهه ،در
سال 3133آمريكا ملزم به پرداخت حدود 333ميليون دالر از حساب پول هاي بلوكه شده ايران گرديد.
. 33اتفاق فر فرشته سادات و زيبا كالم صادق ،هاشمي بدون روتوش ،تهران ،نشر روزنه ،چاپ سوم ،3152 ،ص323/
. 37ايران به دليل عدم واگذاري تانكهاي خريداري شده از انگليس ،از اين كشور به دادگاه الهه شكايت كرد كه پس از گذشت بيش از سي سال دادگاه
الهه در اواخر فروردين ماه 3151دولت انگليس را محكوم به پرداخت 333ميليون دالر به ايران نمود.
. 31سخنان امير حسني سعدي معاون هماهنگ كننده ستاد كل نيروهاي مسلح در مركز اسناد دفاع مقدس ،سال 3155با حضور نويسنده
. 34طباطبايي صادق ،خاطرات سياسي اجتماعي ،تهران ،چاپ و نشر عروج ،3152 ،جلد سه ص732/
. 33سرتيپ 7روح اهلل سروري در سخنراني فرهنگيان منطقه 5آموزش و پرورش تهران مورخ 55/5/33با حضور نويسنده
. 33گفتگوي اختصاصي با سردار صفوي فرمانده سابق سپاه در زمستان 3155
. 32نوروزي فرسنگي ،احمد،ناگفته هايي از زندگي سپهبد قرني،تهران،موسسه فرهنگي انتشاراتي زهد،چاپ دوم ،3151،ص 133/تا 135
. 35صحيفه امام ،جلد ،2ص73/
. 31صحيفه امام ،جلد173 ،33
. 73صحيفه امام ،جلد ،33ص711/
. 73بهداروند،محمد مهدي ،ما و جنگ،تهران،پژوهشكده مطالعات و تحقيقات دفاع مقدس ،3155،ص13/
. 77اين هواپيماها مهمترين وسيله دفاع از آسمان كشور بودند كه 21فروند از آنها قبل از پيروزي انقالب اسالمي به ايران وارد شده و در پايگاه هوايي
اصفهان عملياتي گرديده بودند .با پيروزي انقالب اسالمي ،امريكا اجازه واگذاري آخرين فروند هواپيماي F-14خريداري شده را به ايران نداد.
.71منبع ،33ص323 /
. 74اكبر هاشمي رفسنجاني ،آرامش و چالش ،كارنامه و خاطرات سال ،3137چاپ سوم ،تهران ،دفتر نشر معارف انقالب ،3153 ،ص177/
. 73صحيفه امام ،جلد ،33ص324/
.73صحيفه امام ،جد ،2ص33/
. 72صحيفه امام ،جلد ،3ص471/
. 75هاشمي رفسنجاني اكبر،عبور از بحران،كارنامه وخاطرات سال ،3133تهران،دفتر نشر معارف انقالب 3125،ص733/
. 71صحيفه امام ،جلد ،33ص437/
-31هاشمي رفسنجاني اكبر،دفاع و سياست،كارنامه وخاطرات سال،3133تهران،دفتر نشر معارف انقالب 3151،ص27/
. 13روزنامه اعتماد ،ضميمه روزانه شماره ،7314چهارشنبه 31آبان ،3155مصاحبه با معصومه ابتكار ،ص3/
. 17روزنامه كيهان ،شماره ،31331چهارشنبه 31آبان 3155
. 11منبع ،33ص323/
. 14محسن رضايي ،سايت شخصي
. 13صحيفه امام ،جلد ،33ص451/
. 13صحيفه امام ،جلد ،31ص731/
54
. 12صحيفه امام ،جلد ،33ص333/
. 15صحيفه امام ،جلد ،33ص331/
. 11صحيفه امام ،جلد ،33ص 71/و 34
. 43صحيفه امام ،جلد ،37ص327/
. 43صحيفه امام ،جلد ،33ص732/
. 47هاشمي رفسنجاني اكبر ،به سوي سرنوشت،كارنامه و خاطرات سال ،3131تهران،دفتر نشر معارف انقالب 3153،ص733/
. 41صحيفه امام ،جلد ،33ص333/
. 44صحيفه امام ،جلد ،33ص332/
. 43صحيفه امام ،جلد ،37ص332/
. 43بشيري عباس ،انقالب در بحران،كارنامه و خاطرات سال 3131هاشمي رفسنحاني،تهران،دفتر نشر معارف انقالب 3154،ص 73/
. 42منبع فوق ،ص333/و333
. 45منبع ،33ص353/
. 41روحاني حسن ،انقالب اسالمي ،ريشه ها و چالشها ،تهران ،مركز پژوهش هاي مجلس شوراي اسالمي،3123 ،ص 753 /و 177
. 33صحيفه امام ،جلد ،37ص711/
. 33منبع ،44ص 71/و 33
. 37صحيفه امام ،جلد ،37ص14/
. 31نيروي دلتا يك واحد ضد تروريستي در ارتش آمريكا بودكه از سالها قبل سازماندهي و تربيت شده بود .افرادي كه براي حمله به محل نگهداري
گروگانها در تهران انتخاب شدند از دو سال قبل مشغول آموزش بودند .البته اين افراد با توجه به وضعيت جغرافيايي و موقعيت شهر تهران و شرايط سفارت
آمريكا،تمرينهاي الزم را نيز در يگان دلتا انجام دادند.
. 34اين بالگرد ها به اسم اسبهاي دريا بزرگترين بالگردهاي موجود در ارتش آمريكا بود وقادر به حمل 33نفر و حركت بر روي آب بود.
. 33چارلي بكويث،نيروي دلتا،ترجمه رضا فاضل زرندي،چاپ دوم،تهران ،موسسه انتشارات امير كبير3133،صفحه432
. 33مجله تايم 3 ،مي3153 ،
. 7منبع شماره ،33صفحه 112
. 35وي قبال عضو سازمان مجاهدين انقالب اسالمي بود.
. 31صحيفه امام ،جلد ،37ص733/
. 33اخبار راديو فارسي بي بي سي ،مورخ 3155/33/33
. 33مجله تايم 3،مي 3153صفحه 73
. 37منبع ،43ص15/
. 31صحيفه امام ،جلد ،3ص325/
. 34صحيفه امام ،جلد ،2ص33/
. 33صحيفه امام ،جلد ،3ص433/
. 33صحيفه امام ،جلد ،2ص335/و 323
. 32صحيفه امام ،جلد ،1ص 732/و 723
. 35صحيفه امام ،جلد ،5ص731/
. 31صحيفه امام ،جلد ،5ص331/
. 23صحيفه امام ،جلد ،1ص754/
. 23عراق در زبان عربي به معناي ساحل رودخانه بزرگ و سرزمين اطراف آن مي باشد .سرزمين عراق به دشت آبرفتي بين دو رودخانه دجله و فرات اشاره
دارد .بين النهرين هم به معناي سرزمين ميان دو رود است.
. 27وفيق السامرايي ،ويراني دروازه شرقي ،مترجم عدنان قاروني ،تهران ،مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس ،3155 ،ص 73/و 73
. 21منبع فوق ،ص74/
. 24منبع فوق ،ص13/
. 23صحيفه امام،جلد 33ص331/
55
. 23صحيفه امام ،جلد ،33ص51/
. 22منبع ، 33ص437/
. 25منبع فوق ،ص31/
. 21صحيفه امام ،جلد ،33ص451/
. 53منبع ،33ص431/
. 53منبع فوق ،ص432/
. 57صحيفه امام ،جلد ،32ص 54/و 174
. 51دعايي سيد محمود ،گوشه اي از خاطرات ،تهران ،مؤسسه چاپ و نشر عروج ،3152 ،ص322/
. 54منبع ، 33ص35/
. 53دعايي سيد محمود ،گوشه اي از خاطرات ،تهران ،مؤسسه چاپ و نشر عروج ،3152 ،ص322/
. 53منبع ، 33ص73/
. 52منبع فوق ،ص31/
. 55يگانهاي ارتش عراق شامل لشكرهاي 3زرهي 7 ،پياده 1 ،زرهي 4 ،پياده 3 ،زرهي 3 ،زرهي 2 ،پياده 5 ،پياده 1 ،زرهي 33 ،زرهي 33 ،پياده 37 ،زرهي
و 7تيپ از گارد رياست جمهوري بودند( .منبع شماره ،34ص)31/
. 51منبع شماره ،33ص73/
. 13صحيفه امام ،جلد ،2ص17/
. 13رحماني قدرت اهلل ،بي پرده با هاشمي رفسنجاني ،چاپ دوم ،تهران ،انتشارات كيهان3151 ،ص 32/و35
. 17منبع شماره،23ص 324/و 323
. 11منبع شماره ،54ص31/
. 14منبع شماره ،33ص33/
. 13آريا فر در سال 3153در تعقيب قاچاق چيان در كوير بر اثر تشنگي فوت نمود.
. 13منبع شماره ، 33ص34/
. 12منبع فوق ،ص34/
. 15منبع شماره ، 43ص773/
56
فصل دوم
57
عوامل مؤثر در بروز جنگ
اينكه در چه شرايطي و در كدام وضعيت امكان بروز يك جنگ بين دو كشور ،محتمل است ،نياز به بررسي و
ارزيابي عوامل مؤثر در زمينه هاي بروز آن دارد .انگيزه ها ،اهداف و شرايطي كهموجب شد تا رژيم بعثي
عراق ،تصميم بگيرد به يك جنگ تمام عيار با جمهوري اسالمي ايران دست بزند ،نياز به مطالعه و بررسي هاي
فراواني دارد .جنگ عراق با ايران ،فرآيند ظهور عوامل تاريخي ،فرهنگي ،ژئوپلتيك و نظامي گوناگوني بوده
است .به طور كلي مي توان بيان داشت كه عوامل ذيل مي توانند زمينه هاي بروز يك جنگ را بين كشورهاي
مختلف در شرايط گوناگون فراهم آورند كه جنگ تحميلي نيز از آنها مستثني نيست:
-3چگونگي تقسيم قدرت در جهان و جايگاه هر كشور در نظام بين الملل و سلسله مراتب قدرت و نيز تغيير در
موازنه قواي منطقه اي و جهاني و همچنين ايجاد گسل هاي قدرت در بعضي از شرايط زماني و محيطي
-7وجود زمينه هاي تاريخي و جغرافيايي در وضعيت منطقه و مناسبات دو كشور
-1اراده صاحبان قدرت در هر كشور و راهبرد آنها براي بكارگيري قدرت نظامي در جهت حل مناقشات
سياسي و اختالفات مرزي
-4همسويي و تمايل برخي از قدرت هاي جهاني با كشور آغازگر جنگ
عوامل فوق مي تواند بخش عمده اي از داليلي را كه باعث ظهور يك جنگ مي شوند را بيان نمايند .براي
بررسي ميزان تأثير مؤلفه هاي فوق در تصميم رژيم بعثي عراق در آغاز جنگ با ايران ،در صفحات آينده
توضيحات بيشتري ارائه خواهد شد .به منظور درک بهتر چگونگي روندها و فرآيندهايي كه منجر به آغاز
جنگ مي گردد ،از مدلي توصيفي به شرح ذيل استفاده مي شود.
مدل توصیفی براي تحلیل چگونگی آغاز جنگ
هميشه براي وقوع يك جنگ ،سلسله مسائل ثابتي وجود دارد كه بر اساس آنها مي توان پيش بيني نمود كه
آيا يك كشور در شرايط وقوع جنگ قرار دارد و يا اينكه مي توان از پديدار شدن جنگ و بروز عمليات
نظامي جلوگيري كرد؟ به همين منظور مي توان از مدلي استفاده نمود كه براساس آن ،امكان تحليل چگونگي
وقوع جنگها در گذشته ،حال و آينده بوجود مي آيد .به طور طبيعي هنگامي كه بين دو كشور معين ،ابهامات
و مشكالتي سياسي به وجود مي آيد ،ممكن است اين مسائل تبديل به اختالف شده و آرام آرام به تضاد منافع
بين دو كشور منتهي گردد .اين تضاد منافع مي تواند تا آنجا جلو برود كه طرفين ،نسبت به يكديگر احساس
تهديد و خطر نمايند .بايد توجه داشت كه اين احساس تهديد ،يك موضوع ذهني بوده و واقعيت بيروني ندارد
و تنها نسبت به ارزشها و منافع طرفين مي تواند به وجود آيد .هنگامي كه يك كشور از تهديد صحبت مي
كند ،مي تواند فرض بر اين باشد كه تهديد به منظور رساندن يك پيام ويژه براي طرف مقابل جهت تغيير
رفتار و يا مهار كنش هاي خويش باشد و يا مي تواند در شرايط خاصي اين تهديد به مرحلة اجرا درآيد.
بنابراين تضاد منافع دو كشور و بيان تهديد ناشي از آن ،مي تواند يك نوع نگراني نسبت به ارزشها و منافع
طرفين مخاصمه ايجاد نمايد .طبيعي است كه اين نگراني بالفاصله و مستقيماً منجر به جنگ نظامي نخواهد شد.
58
پس چه اتفاقي مي افتد كه تهديد توسعه يافته و به جنگ تبديل مي شود؟ حد فاصل تهديد و جنگ چيزي
است كه به آن ،بحران مي گويند .اين بحران مي تواند در حوزه هاي گوناگون سياسي ،يا امنيتي و يا دفاعي
باشد و منجربه آماده باش نظامي بين دو كشور گردد .اگر تهديدي به بحران تبديل شود و اين بحران به خوبي
از سوي طرف مقابل مديريت نگردد ،در اين صورت مي توان انتظار داشت كه بحران موجود گسترش يافته و
به جنگ تبديل شود .در رابطه با جنگ عراق با ايران ،الزم است تا بررسي شود كه چه زمينه ها ،انگيزه ها و
مسائلي موجب ايجاد احساس برتري ،قدرت ،نگراني و تهديد شده بود و چگونه اين تهديد در طي مدتي معين
تبديل به بحران و بحران به وجود آمده در روابط بين دو كشور ،چگونه در نهايت تبديل به يك جنگ گسترده
و تمام عيار گرديد؟ با توجه به نكات فوق ،مي توان مدلي از چگونگي تبديل زمينه هاي بروز اختالف به
مناقشه بين دو كشور و تشديد منازعات و تبديل آن به تهديد و سپس تغيير شرايط به وخيم شدن اوضاع و
حركت به سوي بحران و نيز چگونگي گسترش بحران به جنگ ،ارائه كرد .وجود زمينه هاي متفاوت تاريخي،
جغرافيايي ،مذهبي دو كشور ،موجب بروز اختالف سياسي بين دولت هاي آن كشورها خواهد شد .در صورتي
كه اين اختالفات به شكل مناسبي حل نشود ،تبديل به مناقشه بين دو كشور خواهد شد .مناقشه بايستي از راه
سياسي حل و فصل گردد ولي چنانچه ادامه يابد مي تواند به منازعه تبديل شود .چنانچه منازعه ادامه يابد و از
سوي طرفين كنترل نشود ممكن است به تهديد يك طرف از سوي طرف ديگر ،منجر گردد .معموالً طرفي كه
در خود احساس قدرت و توانايي بيشتري را مي كند سعي دارد تا با استفاده از تهديد و زور ،خواسته هاي خود
را بر طرف مقابل ،تحميل نمايد .چنانچه تهديد ،كنترل و مديريت نشود ،مي تواند موجب بروز بحران در روابط
دو كشور گردد .در واقع بحران ،خروج از وضعيت عادي و رفتن به سوي نا پايداري و عدم تعادل در روابط
بين دو كشور است .بحران بايستي به سرعت مديريت شده و از توسعه و گسترش آن ،جلوگيري گردد .چنانچه
به هر دليلي بحران ها ،كنترل نشوند مي توانند موجب بروز و آغاز جنگ گردند .بنابراين مي توان گفت كه
همه جنگ ها يك سير تاريخي و معيني را طي مي كنند و تا زمينه اي وجود نداشته باشد ،به سادگي جنگي رخ
نمي دهد .البته مراحل ذكر شده به اين معنا نيست كه همه جنگ ها بايستي سير توالي ذكر شده را طي كنند،
بلكه در شرايط خاصي مي تواند مراحل ذكر شده در فاصله بسيار كوتاهي اتفاق افتاده و بالفاصله جنگ آغاز
شود .جنگ عراق با ايران نيز از وجود اين پديده خالي نيست .بايد توجه داشت كه همه جنگ ها ،روزي پايان
مي پذيرند و در نهايت به پيروزي يك طرف يا مصالحه طرفين و يا آتش بس ختم مي شود .بنابراين مي توان
گفت پايان همه جنگ ها ،رسيدن به آتش بس يا صلح و يا نابودي يك رژيم خواهد بود .مدل تشريح شده در
فوق به صورت ذيل قابل ترسيم است.
تهديد ظهور منازعه ايجاد مناقشه بروز اختالف وجود زمينه ها
صلح آتش بس ،مصالحه ،پيروزي جنگ شرايط بحراني
بنابراين همانگونه كه توضيح داده شد ،در مدل فوق تبديل از يك وضعيت به وضعيت بعدي ،ناشي از عدم
مديريت صحيح بحران مي باشد .تغيير از وضعيتي به وضعيت بعدي يك امر محتوم نيست بلكه مي تواند با
59
ديپلماسي و روابط دوستانه ،حل شود و حتي وضعيت هاي بحراني به شرايط عادي تبديل گردد .به هر حال با
مديريت درست ،مي توان بر مبناي سياست برد ـ برد از صعود به مرحله بعدي ،پرهيز كرد و شرايط را به گونه
اي دنبال نمود كه وضعيت بحراني تبديل به روابط منطقي بين دو كشور گردد.
زمینه هاي وقوع جنگ
وقوع يك جنگ ،بدون وجود عوامل زمينه ساز آن ،تقريباً غير محتمل به نظر مي رسد .پديد آمدن نهضت
اسالمي در ايران و تشديد حركت هاي اجتماعي كه منجر به انقالب اسالمي گرديد ،زمينه هايي را فراهم آورد
كه معادله قدرت و توازن قوا را در خاورميانه تا حد زيادي بهم ريخت .در اينجا سعي مي شود به نكاتي كه با
توجه به شرايط ايران و منطقه ،موجب بروز انگيزه در رژيم عراق جهت آغاز يك جنگ گرديد ،پرداخته شود.
استفاده از فرصت تغییر در موازنه قوا
در سالهاي قبل از آغاز جنگ عراق با ايران ،نظام دو قطبي بر جهان حاكميت داشت .كشورهاي مختلف معموالً
يا وابسته به يكي از اين دو قطب و يا از نظر سياسي ،همسوي با يكي از آنها تلقي مي گرديدند .رقابت بين
كشورها نيز بر اساس نوع گرايش سياسي آنها به يكي از دو ابر قدرت ،شكل مي گرفت .بسياري از جنگ ها
به صورت نيابتي ،از سوي يكي از دو قدرت جهاني برنامه ريزي و از سوي كشورهاي وابسته به مرحله اجرا در
مي آمد .حتي گاهي اوقات وقتي ابر قدرتي با كشوري مي جنگيد ،كشور جنگ ديده از سوي ابر قدرت رقيب،
مورد حمايت تسليحاتي ،مالي ،تبليغاتي و سياسي قرار مي گرفت .جنگ ويتنام و جنگ كره نمونه هاي خوبي
از جنگ هاي نيابتي هستند .در دوراني كه حاكميت عراق در كنترل حزب بعث ،قرار داشت ،كشور عراق
جزء بلوک بندي ابر قدرت شرق يعني شوروي سابق كه يكي از قدرت هاي حاكم بر جهان محسوب مي شد،
تلقي مي گرديد .در اين شرايط با پيروزي انقالب اسالمي ،مهمترين اتفاقي كه در ساختار سياسي منطقه رخ داد،
اين بود كه ايران از مدار سياستهاي آمريكا خارج شد .تغيير وضعيت در ايران موجب شد تا منافع آمريكا در
منطقه خليج فارس و تا حدودي در خاورميانه مورد تهديد قرار گيرد .آنچه در جريان نهضت اسالمي در ايران
اتفاق افتاد ،كودتاي نظامي نبود بلكه يك حركت همگاني مردمي بود كه منجر به ظهور انقالب و تحول اساسي
در كشور گرديد .نهضت مردم در ايران از ماهيت انقالبي و استعداد عظيم صدور انديشه انقالب و به هم ريختن
معادالت منطقه اي برخوردار بود .بر همين اساس ،حزب بعث عراق سعي مي كرد تا ساير حكومت هاي عربي
را از برپايي جمهوري اسالمي ايران ،نگران كرده و رژيم عراق را حامي كشورهاي عربي در مقابل موج آزادي
خواهي بلند شده از ايران نشان دهد.از سوي ديگر تغيير نظام قدرت و ساختار حاكميتي در ايران ،موجب
فروپاشي يكي از دو ستون اساسي قدرت آمريكا در منطقه خليج فارس شد .در آن زمان ،راهبرد امنيتي امريكا
براي حفظ امنيت مخازن نفتي و خطوط انتقال انرژي در خليج فارس ،تكيه بر دو ستون ايران و عربستان
سعودي بود .البته نقش ايران در حفظ امنيت خليج فارس به مراتب برتر از نقش عربستان و داراي اهميت
بيشتري براي امريكا بود .اين ستون درحالي فرو ريخت كه هيچ جايگزيني براي اجراي استراتژي امريكا در
خليج فارس در آن مقطع زماني وجود نداشت .بنابراين با ظهور پديده انقالب اسالمي ،موازنة قوا در منطقه
61
خاورميانه به كلي عوض شد .از آنجا كه آمريكا تمام منافع و سياستهاي خود را در چارچوب "راهبرد دو
ستونه" يعني ايران و عربستان در حفاظت از امنيت خليج فارس ،تعريف كرده بود ،بنابراين با حاكميت
جمهوري اسالمي در ايران ،يك "خالء استراتژيك قدرت" در منطقه خاورميانه و خليج فارس بوجود آمد.
عراق تالش كرد تا از اين فرصت استفداده نمايد.يكي ديگر از فرصتهاي پديد آمده براي عراق،سرگرم شدن
شوروي به تهاجم به افغانستان و اشغال اين كشور بود.
اشغال افغانستان
شوروي در 3دي ماه ،3135با 43هزار نيروي نظامي افغانستان را به اشغال ارتش سرخ در آورد .سفير شوروي
چند سال پس از اشغال افغانستان در قم به حضور امام خميني رسيد و گفت :اشخاص خارجي آمده بودند و در
افغانستان مشغول به اخالل بودند و مخالف با ملت بودند .دولت افغانستان از شوروي خواست كه بيايد اين كار
را بكند ....من از او پرسيدم كه آن خارجي كه شما مي گوييد كي هست؟ كدام خارجي ها آمدند با تمجمج
(كلمات نامفهوم) گفت مثالً پاكستان ،من بهش قصه اي را گفتم كه اساس مسائل ما هم ،همان قصه است.
گفتم اگر شما خيال كنيد كه با سرنيزه بتوانيد يك ملتي را خاضع كنيد و استقرار هم پيدا بشود ،اين اشتباه
است .سرنيزه مي تواند يك مردمي را سركوب كند ،بكشد ....لكن نمي تواند مستقر باشد .ملت اگر يك چيزي
خواستند ،نمي شود به خالف ميل ملت هميشه يك كاري را انجام داد و اگر حكومت رژيمش را رژيم باشد،
ملت مسلم باشد ،حكومت كمونيست باشد ،اين نخواهد درست شد و شما همچو اميدي نداشته باشيد .با بودن
يك ملت به حال نظام اسالمي و آمدن يك حكومتي براي اين ملت به نظام ديگري مثل كمونيست ،اين مي
شود اول شماها بريزيد و بكشيد – چنانچه دارند همين كار را مي كنند – و مردم را سركوب كنيد لكن اين
استقرار نمي تواند پيدا كند 3.در چنين شرايطي اشغال افغانستان از سوي شوروي ،موجب نگراني بيشتر امريكا
گرديد .روسها از ساليان دراز به دنبال دستيابي به آبهاي گرم خليج فارس بوده اند .تضعيف امريكا پس از
انقالب اسالمي و نيز نگراني روسها در از دست دادن كنترل افغانستان با پديده اي شبيه انقالب اسالمي ،باعث
شد تا ارتش سرخ به اين كشور هجوم ببرد .در اين زمان شوروي از ايران انتظار داشت تا در برابر اين اقدام
نظامي و اشغال كشور همسايه و مسلمان سكوت نمايد .ولي امام خميني دخالت شوروي در افغانستان را محكوم
و در اعتراض به اين اقدام شوروي به سفير آن كشور در ايران ،فرمودند ":البته دولت شوروي مي تواند
افغانستان را قبضه كند ولي نمي تواند در آنجا مستقر شود .اگر شما خيال كرديد بتوانيد افغانستان را بگيريد و
آن را آرام كنيد اين خيالي باطل است .ملت افغانستان مسلم است .در مقابل حكومت افغانستان ايستاده اند .شما
هم اگر برويد و هر قدرت ديگري هم برود ،آنجا را مي گيرد اما نمي تواند آنجا را آرام كند و باالخره
شكست مي خورد 7.امام در بياناتي در 34دي 3135خطاب به استادان دانشگاه تهران در اين رابطه فرمودند" :
قواي شوروي مجهز توي شهرها ريختند و دارند چه مي كنند .البته آنها دارند مقاومت مي كنند و باالخره هم
پيروزي با ملت است انشاءاهلل " اشغال افغانستان موجب فرار ميليون ها آواره افغاني به خاک ايران و پاكستان
شد .حضور بيش از يك ميليون آواره افغاني در زمان جنگ موجب افزايش نيازهاي مصرفي كشور و هزينه
61
گزاف براي ايران شد .از سوي ديگر حضور افغانهاي بيكار و نيازمند مساعدت و همچنين تظاهرات اين افراد
عليه شوروي كه گاه تا به اشغال نمايندگي هاي شوروي در ايران جلو مي رفت ،چالش هايي را از نظر سياسي،
امنيتي و اجتماعي براي ايران به وجود آورد .حمايت ايران از مجاهدين افغاني و مخالفت با اشغال افغانستان،
موجب تقويت همكاري شوروي با دولت عراق و تحريك عوامل كمونيست در داخل ايران براي مقابله با
دولت و نيز عدم مخالفت شوروي با كشورهاي غربي در مجامع بين المللي درباره مسائل مربوط به ايران شد.
تغییر شرایط منطقه اي
خالء استراتژيك پديد آمده در ساختار قدرت خاورميانه ،موجب شد تا رژيم بعثي عراق از ماهيت تغيير و
تحول به وجود آمده در ايران ،هم احساس فرصت و هم احساس تهديد كند .اين احساس فرصت و تهديد،
موجب هم سويي تدريجي عراق با منافع آمريكا در منطقه گرديد .رژيم بغداد احساس مي كرد كه با سرنگوني
رژيم ديكتاتوري در ايران،زمينه حركت هاي مخالف در بين مردم توسعه خواهد يافت وبا توجه به بافت
قوميتي عراق و مخالفت شيعيان و كردها با حزب بعث ،رژيم ديكتاتور ظالم تر و جنايتكارتر عراق نيز
سرنگون خواهد شد و يا حد اقل مناطق جنوبي عراق ،تحت تأثير شديد رويدادهاي ايران قرار گرفته و ملتهب
خواهد شد .بنابراين اگر تشنجات و بحران حاكم بر روابط عراق و رژيم انقالبي ايران به داخل ايران هدايت
نشود ،ممكن است اين بحران به داخل عراق سرايت نمايد .رژيم عراق به اين نتيجه رسيده بود كه تغيير نظام در
ايران ،فرصت طاليي الزم براي رهايي از نفوذ ايران در عراق و زمينه هاي الزم براي ابطال معاهده 3123
الجزاير و بازگرداندن حاكميت و سلطه كامل بر اروندرود بر مبناي معاهدۀ 3112و تعديل خط مرزي را بوجود
آورده است .عراق تصور مي كرد كه فرصت پشتيباني از عربهاي ايراني به منظور شروع يك حركت اجتماعي
و آزاد شدن خوزستان از تابعيت ايران و بر انگيختن آتش اختالف هاي قومي در كردستان به منظور سرنگوني
رژيم جديد و از هم پاشيدن دولت ايران فراهم شده است .اين فرصت تاريخي براي صدام ،قدم برداشتن در
راهي بود كه او را به رهبري كل منطقه سوق مي داد 4.با وقوع انقالب اسالمي ،هم ساختار سياسي در ايران
متحول شد و هم تحوالتي در سطح منطقه صورت گرفت كه موجب شد در نهايت جبهه اي همسو بر عليه ايران
و انقالب اسالمي شكل بگيرد .در دوران جنگ سرد ،بين امريكا و شوروي كه دو قدرت اصلي جهاني بودند،
سياست بازدارندگي هسته اي ،حكم فرما بود .كشورهاي وابسته به اين دو قدرت جهاني ،هيچگاه بدون توجه به
اين معادله وارد يك جنگ تمام عيار با يكديگر نمي شدند .بر همين اساس در دوران رژيم شاهنشاهي و تا قبل
از قرارداد 3123الجزاير برخي اوقات ،درگيري هاي پراكنده اي بين ايران و عراق بوجود مي آمد ،اما تبديل به
يك جنگ گسترده نمي شد .با پيروزي انقالب اسالمي ،شرايط منطقه اي و ساخت قدرت در خاورميانه به هم
ريخت و ايران از گردونه قدرت اياالت متحده امريكا ،خارج و به سمت شوروي نيز گرايش پيدا نكرد.
بنابراين يك نوع گسست قدرت در منطقه بوجود آمد .امام خميني در 3135/33/33مي فرمايند ":ما امريكا را
بيرون كرديم كه دولتي اسالمي به وجود آوريم نه اينكه شوروي را جانشين آن كنيم .شعارهاي ملت ما ،اين
حقيقت را جلوه گر مي سازد .ما مرتباً گفته ايم نه غرب و نه شرق .اگر روزي شوروي به ما فشار آورد ،با
62
همان نيرويي با آن مقابله خواهيم كرد كه به ما امكان بيرون راندن امريكا را داد يعني نيروي ايمان ".در
خاطرات صالح عمر علي نماينده دائمي وقت دولت عراق در سازمان ملل متحد آمده است :پس از مذاكره
خصوصي صدام حسين با دكتر يزدي وزير امور خارجه ايران در هاوانا كه حدود يك سال قبل از آغاز جنگ
صورت گرفت ،صدام در بين جمعي از مقامات رژيم بعث گفته بود كه هم اكنون فرصتي بدست عراق آمده
3
است كه تا يكصد سال ديگر تكرار نخواهد شد و من باليي بر سر ايراني ها بياورم كه صدايش ،عالم را بگيرد.
از سوي ديگر با طوالني شدن عدم حضور امريكا در فضاي سياسي جمهوري اسالمي ،اياالت متحده به دنبال
فرصتي براي بازگشت به ايران بود .جنگ رژيم بعثي عراق ،مي توانست اين فرصت را براي اياالت متحده
ايجاد نمايد تا دوباره ايران از ترس شكست در جنگ تحميلي ،به دامان آمريكا بازگردد و توازن قوا بين
امريكا و شوروي برقرار شود .رژيم بعثي عراق ،دشمني امريكا با ايران را در چنين شرايطي به عنوان يك
فرصت تاريخي تلقي نمود تا بتواند به اهداف تاريخي خود از طريق جنگ با ايران ،دسترسي يافته و به بلند
پروازي هاي حزب بعث تحقق بخشد .بنابراين مي توان گفت زماني جنگ از سوي رژيم بعثي عراق بر ايران
تحميل گرديد كه منافع دولت امريكا با منافع رژيم بعثي عراق همسو گرديد و شوروي نيز از بروز چنين
جنگي نگران نبود.
تلقی دولت عراق از كاهش قدرت ایران پس از تغییر نظام شاهنشاهی
پيروزي انقالب اسالمي ،كه موجب قطع نفوذ امريكا در ايران و همچنين جداشدن ايران از حوزه قدرت و نفوذ
اياالت متحده شد ،اين تصور را در رژيم بعثي عراق به وجود آورد كه ايران در چنين شرايطي ،از نظر سياسي و
نظامي به شدت تضعيف گرديده و داراي قدرتي كه بتواند با قدرت نظامي عراق مقابله كند نيست .در زمان
شاه ،ايران جزو متحدان سياسي و نظامي آمريكا بود و بر اساس دكترين نيكسون،همكاري دو كشور در راستاي
مصالح آمريكا در خاورميانه و بر اساس راهبرد امنيت ملي ايران كه درپيوند با آمريكا تعريف مي شد قرار
داشت.پايان يافتن عمر رژيم شاهنشاهي ،موجب بروز تحوالت جديدي در منطقه خاورميانه شد كه به طور
طبيعي منجر به ايجاد تنش و درگيري بين دو كشور ايران و عراق گرديد .عراق نگران تكرار پديده نهضت
اسالمي در بين مردم آن كشور بود و ايران هم نسبت به مداخالت عراق در نا آرامي هاي استان هاي مرزي،
معترض بود .نگاه رژيم بعثي عراق به وضعيت داخلي ايران با اين تصور كه جمهوري اسالمي ،ارتش و قواي
مسلح منسجمي ندارد ،اين احساس را در صدام حسين پديد آورد كه مي تواند همچون اشغال ايران در شهريور
،3173بدون آنكه نيازي به جنگيدن زياد باشد ،صرفاً با راهپيمايي ارتش بعثي ،بخشهاي زيادي از خاک ايران را
به تصرف خود در آورد .او فكر مي كرد درگير شدن و جنگيدن با ايران آسان است و مي تواند سريع به
اهداف و نتايج دلخواه خود برسد .امام خميني در اين باره مي فرمايند " :صدام هم پيش خود فكر كرد و اين
فكر را هم تقويت كردند شيطان هاي بزرگ در او كه تو به ايراني كه االن بهم خورده است و هرج و مرج
است و ارتشي ندارد و چيزي ندارد ،حمله كن و اسم خودت را مثل اسم سعد وقاص كن و خودت را بگو فاتح
قادسيه 2 " .بر همين اساس رژيم بعثي عراق از آغاز پيروزي انقالب اسالمي تا شروع جنگ تحميلي كه حدود
63
31ماه فاصله بود ،خود را از نظر برنامه ريزي ،طرح ريزي هاي عملياتي و تاكتيكي و نيز حل مشكالت فني و
همچنين انباشت سالح هاي بيشتر و توسعه ي قدرت فزون تر آماده و مهيا كرد.
وجود زمینه هاي تاریخی و اختالفات مرزي
از قرن نوزدهم و از دوره دولت عثماني ،5هميشه اختالفات و كشمكشهاي مرزي بين ايران و عراق وجود
داشته است .عمده اختالفات بر سر دو چيز ،يكي چگونگي تعيين خط مرزي در اروندرود و ديگري ادعاي
عراق در مورد بعضي از ارتفاعات مرزي در غرب كشور بوده است.
الف -اختالف بر سر چگونگی كنترل رودخانه اروند
ازساليان دراز هميشه حكومت هاي حاكم بر بين النهرين بدنبال تسلط كامل بر اروندرود بوده اند.يكي از
بزرگترين و عريض ترين رودخانه هاي خاورميانه كه داراي آب شيرين قابل كشتيراني است اين رودخانه مي
باشد .اروند رود داراي 53كيلومتر طول وبين 133تا 133متر عرض مي باشد و مرز بين ايران و عراق را تشكيل
مي دهد .از جايي كه دو رودخانه دجله و فرات بهم مي پيوندند ،شط العرب تشكيل مي شود .طول شط العرب
حدود 333كيلومتر است .از نقطه اي كه رودخانه كارون كه بزرگترين رودخانه ايران است در دهانه خرمشهر
به شط العرب مي ريزد ،اين رودخانه اروند ،ناميده مي شود .اروند به مفهوم آب رودخانه با جريان تند است.
ايران در كنار ساحل اروند تأسيسات عظيمي را از جمله بندر خرمشهر ،پايگاه دريايي خرمشهر ،پااليشگاه عظيم
نفت آبادان و بندر آبادان را در طول ساليان دراز احداث كرده است .اروندرود ،بندرهاي بزرگي مثل خرمشهر،
آبادان و بصره را به خليج فارس متصل مي كند و يكي از عوامل عمده اختالف بين ايران و عراق در طول
ساليان دراز بوده است .در تمام قراردادها و معاهده هايي كه از سال 3123ميالدي يعني از پيمان قسطنطنيه كه
بين ايران و عثماني منعقد شد تا سال 3123الجزاير كه بين ايران و عراق منعقدگرديد ،نقطه اصلي اختالف بين
دو كشور ،آبراه اروندرود بوده است .عراق نام اين رودخانه را شط العرب مي داند كه مربوط به 133سال پيش
است .در حالي كه ايران بر اساس اسناد و مدارک از جمله آنچه در شاهنامه حكيم ابوالقاسم فردوسي در 3333
سال پيش آمده است ،آن را اروند رود مي نامد .فردوسي مي فرمايد:
به تازي تو اروند را دجله خوان اگر تو نداني همي پَهْلَوي زبان
الزم به ذكر است كه بخش عمده اي از آب رودخانه دجله را آب هايي تشكيل مي دهد كه از ايران به عراق
مي رود .در مجموع 37رودخانه ايران به عراق مي ريزد .عراق هميشه تمايل به مالكيت كامل اين رودخانه
داشته و ساحل ايران را مرز دو كشور مي خواسته است .ولي مشخص است كه اگر مرز در كنار ساحل باشد
بدليل وجود جزر و مد ،اين ساحل دائم تغيير مي كند و اختالفات دو كشور ادامه مي يابد .در همه جاي دنيا نيز
خط القعر و يا خط منصف رودخانه ها به عنوان مرز كشورها تعيين مي شود و رودخانه هاي مرزي بصورت
مشترک مي باشد .از سال 3135كه اولين چاه نفت در مسجد سليمان ايران كشف شد و ايران يكي از توليد
كنندگان نفت در جهان گرديد ،انگليس دوباره اختالفات بر سر اروند رود را زنده كرد تا بتواند از اين طريق
كنترل خود بر منطقه را حفظ نمايد .در دوران صدام حسين ،كنترل كامل و حق حاكميت بر اروندرود ،به
64
عنوان يك هدف ملي در دستور كار رژيم عراق قرار گرفته بود .در همين حال ،ايران معتقد بوده است كه اين
رودخانه در مالكيت هر دو كشور بوده و رژيم حقوقي رودخانه هاي مرزي بر آن حاكم است .بنابراين خط
القعر رودخانه ،كه به خط تالوگ معروف است ،خط مرزي دو كشور مي باشد و نيمي از رودخانه به هريك از
دو كشور تعلق دارد .بنابراين كشتي هاي طرفين بدون نياز به مجوز از كشور ديگر مي توانند با پرچم خود در
اين رودخانه تردد نمايند.
ب -اختالف در مورد كنترل برخی از ارتفاعات مهم در مرز
وجود بعضي ارتفاعات سركوب كه از نظر نظامي براي عراق اهميت زيادي داشته است از موارد ديگر اختالف
بين دو كشور بوده است.عمده اين اختالف بر سر ارتفاعات جبل حمرين ،زين الكش و ارتفاعات ميمك
بخصوص در مناطق نزديك به بغداد در منطقه مرزي غرب ايران بوده است .در طول تاريخ توافق نامه هاي
متعددي به منظور حل اختالفات مرزي بين دو كشور به امضاء رسيد كه آخرين آنها قرارداد موسوم به قرارداد
3123الجزاير بود .گرچه هر دو كشور از ديرباز بر سر اروند رود و همچنين برخي از نقاط مرزي با هم
اختالف نظرهايي داشته اند ولي اين اختالفات زمينه ساز بروز يك جنگ گسترده نشد .اما آتش جنگ از زماني
شعله ور گرديد كه درعراق ،صدام حسين جاي حسن البكر را در دولت بعثي گرفت .انتظار آن بود كه
اختالفات مرزي ايران و عراق با انعقاد قرارداد الجزيره ،در سال 3131هجري شمسي به پايان برسد ولي رژيم
بعثي عراق در پي انعقاد اين قرارداد ،همچنان به توسعه توانمنديهاي نظامي خود افزود و در پي فرصتي براي
برهم زدن آن بود .شروع نهضت اسالمي در ايران ،موجب افزايش واگرايي بين رژيم بعثي در عراق و انقالب
اسالمي در ايران گرديد .از اوايل سال 3132كه نهضت مردم ايران عليه رژيم شاهنشاهي شدت گرفت ،دولت
عراق در مورد 73ميله مرزي ادعاي اختالف نمود .در واقع با مشاهده تزلزل در حكومت ايران ،دولت عراق،
بدينوسيله بهانه اي را براي درگيري با ايران براي خود حفظ نمود .رژيم بعثي عراق ظهور انقالب اسالمي را
فرصتي تاريخي براي جدايي ايران از امريكا و نيز در جهت كاهش ضعف هاي خويش در برابر ايران ،ارزيابي
مي كرد و آن را تهديدي دراز مدت براي از بين رفتن حكومت ديكتاتوري و ماركسيستي در عراق مي
دانست .بنابراين با برنامه ريزي و اقدامات مداوم ،جهت انجام يك جنگ پيشدستانه ،تالش نمود تا ابتكار عمل
در اين زمينه را بدست گيرد.
بروز اختالف و افزایش مناقشه
دولت بعث عراق از لحظه اي كه متوجه شد كه نهضت اسالمي مردم ايران در حال اوج گيري و به ثمر رسيدن
است ،اقدامات وسيعي را عليه رهبري نهضت و به نفع رژيم شاهنشاهي و عليه ملت ايران ،انجام داد .اين اقدامات
رژيم بعثي ،موجب افزايش و توسعه شكاف بين مردم ايران و دولت عراق گرديد .رئوس رفتاري كه دولت
عراق از زمان جدي شدن نهضت اسالمي ،عليه ملت ايران انجام داد به شرح ذيل است:
الف -در تنگنا قراردادن امام خمینی
با اوج گيري نهضت اسالمي ايران ،در تابستان سال 3132يك هيئت بلند پايه از طرف ساواک به بغداد رفته و
65
با سعدون شاكر رئيس سازمان امنيت عراق ،مالقات مي نمايد .در پي اين ديدار و در اجراي توافقنامه وزراي
خارجه سه كشور آمريكا ،عراق و ايران در نيويورک ،دولت عراق تصميم به اخراج امام خميني از آن كشور
مي گيرد 1.ابتدا ،رژيم بعثي عراق ،منزل حضرت امام خميني در شهر نجف اشرف را به دنبال درخواست رژيم
شاهنشاهي از دولت عراق ،به بهانه اجراي قرارداد 3123الجزاير در روز دوم مهرماه سال 3132محاصره نمود.
مأموران امنيتي عراقي تالش كردند تا ارتباط امام با مردم ايران و با دوستان خود در نجف را به منظور خاموش
كردن جريان اسالمي مخالف رژيم شاهنشاهي در ايران قطع نمايند .بدين صورت ،اولين درگيري بين رهبري
انقالب ايران ،زماني بوقوع پيوست كه بغداد از امام خميني خواست تا خاک عراق را ترک گويد زيرا ايشان از
نظر دولت عراق ،محرک اصلي انقالب بود 33.دولت عراق قصد داشت تا بدين صورت بتواند بر نهضت اسالمي
مردم ايران اثر منفي گذاشته و حركت مردم ايران براي سرنگوني رژيم شاهنشاهي را كند نمايد 33.در طول
دوران اقامت امام خميني در عراق ،نوعي كنترل امنيتي و سياسي توسط حكومت بغداد در اطراف امام وجود
داشت .در سالهاي اوليه تبعيد امام به نجف ،دولت عراق براي اينكه به رژيم شاه در مسايل مرزي فشار بياورد،
مانع از تردد انقالبيون ايراني به شهرهاي نجف و كربال نمي شد و آنها مي توانستند با امام تماس داشته باشند.
رژيم بعثي در سال هاي اوايل دهه 3133به صورت محدودي اجازه تأسيس يك شبكه راديويي را نيز به
انقالبيوني كه طرفدار امام بودند داده بود .ولي با اوج گيري نهضت اسالمي در سال 3133رفتار دولت عراق با
امام تغيير كرد و فشارها بر ايشان آنقدر ادامه يافت تا ايشان را وادار به خروج از عراق كردند .بنابراين با
(ره)
و استقرار در كشور فرانسه ،عمالً فشار رژيم بعثي عراق بر نهضت امام ترک عراق از سوي حضرت امام
خميني تشديد شد .رژيم بعثي عراق تا قبل از شروع نهضت اسالمي مردم در ايران ،به ظاهر نشان ميداد كه
دولت آقاي حسن البكر با انقالبيون ايراني مشكل چنداني ندارد ولي پس از اوجگيري مبارزات اسالمي در سال
3133محدوديت نسبت به فعاليت هاي امام خميني در كشور عراق شدت گرفت .رفت و آمدها به منزل امام در
نجف به سختي انجام ميشد تا اينكه دولت عراق امام را مجدداً از آن كشور تبعيد كرد .ابتدا قرار بر اين بود كه
امام به كويت بروند .امام تا مرز كويت رفتند ولي به يكباره امام را از مرز بازگرداندند .امام خميني هم عازم
پاريس در كشور فرانسه شدند و به صورت تبعيد در آنجا در روستاي نوفل نوشاتو اقامت گزيدند .حضرت امام
عالقمند بودند تا به يك كشور اسالمي مثل سوريه عزيمت نمايند و از اينكه به كشورهاي غربي بروند تا
حدودي نگران بودند .اين اولين بد رفتاري دولت بعثي عراق با ايران قبل از پيروزي انقالب اسالمي بود كه
نشان ميدهد دولت عراق كامالً در اختيار اهداف جاه طلبانه خويش و تمايالت رژيم شاه و نيز آمريكا و
شوروي قرار گرفته است .اين مقطع كه از پيروزي انقالب تا تصرف سفارت آمريكا مي باشد از اين جهت مهم
است كه در اين دوره چند اتفاق اساسي هم در داخل ايران و هم در داخل عراق افتاد كه مي توانست تهديد را
كنترل كند تا تبديل به بحران و نهايتاً جنگ نشود .از جمله اين اتفاقات ،طرح سيمرغ بود كه آن را در اسناد
قبل از انقالب مي توان يافت .بر اساس اين طرح در آبان سال 3132يعني 1ماه قبل از پيروزي انقالب ،بين
دولت شاه و رژيم عراق توافق مي شود تا مرحله جديدي از سركوبي كردهاي مخالف رژيم بعثي عراق انجام
66
شود .دو دولت براساس قرارداد 3123الجزاير توافق كرده بودند كه ايران از كردهاي عراقي حمايت نكند و
عراق نيز از تشكيالت خلق عرب خوزستان حمايت نكند .نكته جالب اين توافق عكس العملي است كه حسن
البكر به منظور نشان دادن حسن نيت خود به شاه ايران انجام مي دهد و آن اخراج حضرت امام(ره) از كشور
عراق است .بنابراين اخراج حضرت امام(ره) از عراق برابر همين توافق بوده است و شاه هم متقابالً براي اجراي
اين طرح به رژيم عراق كمك مي كند .در همين ايام صدام قبل از رياست جمهوري و در دولت حسن البكر،
در شوراي عالي انقالب عراق صحبتي كرده مبني بر اينكه من نگران حوادث سال 3153هستم چون احتمال
ميدهم كه روحانيون در ايران موفق بشوند و بتوانند يك حكومت مستقل تشكيل داده و ممكن است در
سالهاي آينده دولت جديد ايران به عراق حمله كند .بنابراين مي توان گفت قبل از به ثمر رسيدن نهضت
اسالمي در ايران ،صدام حسين در رأس حزب بعث ،شروع به زمينه چيني و ايجاد نگراني در مقامات و
دولتمردان عراق درباره اوضاع ايران كرده است.
ب -تشکیل قرارگاه اطالعاتی و عملیاتی در بصره
سه ماه قبل از پيروزي انقالب اسالمي در آبان ماه 3132رژيم عراق ،برزان تكريتي برادر صدام حسين را مأمور
تشكيل يك قرارگاه اطالعاتي و عملياتي در بصره نمود تا شرايط ايران را تحت نظر قرار داده و با عناصر عرب
زبان و گروه خلق عرب در خوزستان ارتباط برقرار كرده و آنها را در جهت اهداف خود ،فعال نمايد 37.با
اعالم انحالل ساواک در ايران در دي ماه 3132و كاهش قدرت امنيتي و سياسي رژيم شاه و از هم گسيخته
شدن بدنه ارتش با فرار سربازان از پادگان ها ،رژيم بعثي عراق به فكر استفاده از فرصت افتاد و در صدد برآمد
تا در امور داخلي ايران فعال شود .صدام احساس مي كرد كه سقوط نظام استبدادي شاه در ايران و تشكيل يك
حكومت مردمي اسالمي در كنار مرزهاي عراق ،پايه هاي ديكتاتوري حزب بعث عراق را متزلزل خواهد كرد.
در چنين شرايطي رژيم عراق در تالش بود تا براي بقاياي رژيم شاهنشاهي نيز اميد و امكان ضربه زدن به
حركت مردم را فراهم نمايد.ظهور نهضت اسالمي هم رژيم بعثي عراق را از اهداف انقالب اسالمي نگران كرده
بود و هم فروپاشي حكومت شاه مي توانست فرصتي را براي حزب بعث فراهم آورد تا از خال قدرت ايجاد شده
استفاده نمايد .بنابراين عراق ابتدا تالش نمود تا در جهت تضعيف و جلوگيري از برپايي چنين حكومتي تالش
نمايد.اما با پيروزي انقالب اسالمي ،عراق بر تالش هاي اطالعاتي خود در باره ايران افزود و سعي كرد تا سر
پنجه هايي را درون استانهاي مرزي ايران فعال نمايد .با اين تدبير،رژيم بعثي عراق حمايت از جبهه التحرير
خوزستان را در برنامه خود قرار داد و اعضاي آنرا با كالشينكف ،مسلح نمود .بدين منظور استخبارات عراق 3
مركز اطالعاتي و آموزشي را از ابتداي سال 3135در اطراف مرز و در داخل خاک عراق از مرز دهلران تا
شلمچه راه اندازي نمود تا هم اطالعات داخل ايران بويژه خوزستان را جمع آوري نمايد و هم اعضاي خلق
31
عرب را آموزش داده،مسلح نمايد وبراي انفجارات لوله هاي نفتي و ساير اقدامات ،راهي ايران كند.
توسعه منازعه
همزمان با پيروزي انقالب اسالمي ،رژيم بعثي عراق احزاب كرد ايراني موجود در داخل خاک عراق را
67
سازماندهي مجدد كرده و آنها را به داخل خاک ايران گسيل داشت .احزاب دموكرات و كومله در كردستان و
آذربايجان غربي ،تالش نمودند تا پادگان هاي ارتش را تصرف و قواي مسلح را از اين منطقه بيرون نمايند.
همچنين حزب بعث عراق ،جرياني به نام "خلق عرب" و يا "جبهه التحرير" را در بين مردم عرب خوزستان
سازماندهي و آنها را آموزش داد و براي انجام عمليات هايي در خوزستان ،مأمور نمود.آنها كه با سالح هاي
كالشينكف روسي مجهز شده بودند به منظور خارج كردن استان هاي غربي كشور از كنترل ايران ،تالش
گسترده اي را آغاز و جنگ مسلحانه را به راه انداختند .پايگاه هاي اصلي فرماندهي و پشتيباني اين گروه ها در
خاک عراق قرار داشت و آنها در جهت اميال رژيم بعثي عراق گام برمي داشتند .دولت عراق به احزاب كردي
به ويژه حزب دمكرات به دبيركلي عبدالرحمن قاسملو در كردستان ايران و همچنين به طرفداران خلق عرب
در استان خوزستان تسليحات فراوان ميداد.مسلح شدن پيشمرگه هاي كرد وعناصر خلق عرب ،حوادثي به شرح
ذيل را در استانهاي همجوار با عراق بوجود آورد.
الف -وقایع كردستان
پس از پيروزي انقالب اسالمي ،احزاب قديمي كرد در استان كردستان و بخش جنوبي استان آذربايجان غربي
فعال شدند .بعضي از عناصر رژيم شاهنشاهي هم كه از مخالفين انقالب اسالمي بودند ،از سراسر ايران به
كردستان رفته و به همكاري با احزاب دموكرات و كومله كه وابسته به رژيم بعثي عراق بودند ،پرداختند.
احزاب دموكرات و كومله با تشكيل گروه هاي مسلح از بين مردم كرد ،توانستند در همان هفته هاي اول پس
از پيروزي انقالب ،برخي از پادگان هاي ارتش را در مهاباد و سنندج غارت نموده و سالح هاي آنها را در
اختيار بگيرند و ناامني هاي فراواني را در استان هاي غربي كشور ايجاد نمايند .اين نا امني ها باعث شد تا
بخشي از توان سپاه و ارتش درگير مسائل امنيت در اين مناطق گردد 34.حادثه و ناامني در كردستان درست
يك هفته پس از پيروزي انقالب اسالمي در شهر مهاباد شروع شد .حزب دمكرات كردستان از فرصت فقدان
اقتدار دولت مركزي استفاده كرده و با حمله افراد خود به پادگان ارتش در مهاباد ،در تاريخ اول اسفند 3132
آن را خلع سالح و تعداد 12عراده توپهاي 333ميليمتري و 35دستگاه تانك M47را به كوههاي اطراف شهر
انتقال دادند .آنها با اين سالح ها و نيز با كالشينكف هايي كه از عراق دريافت مي كردند ،مراكز دولتي و
نظامي را مورد هدف قرارمي دادند .فردي معروف به سرگرد عباسي كه گفته مي شد يكي از درجه دارهاي
دوران رژيم شاهنشاهي بوده است ،تشكيالت مسلحانه حزب دموكرات در مهاباد را اداره مي كرد .اين فرد در
سال 3135از سوي يكي از بسيجيان دالور شهر اروميه به نام آقاي نادر عليزاده در محل دفتر حزب مورد حمله
قرار گرفت و كشته شد .در اين درگيري نادر عليزاده نيز به شهادت رسيد33 .حزب دموكرات با استفاده از
سالح ها و مهماتي كه از غارت پادگان مهاباد به دست آورده بود در 72اسفند ماه 3132به پادگان سنندج
مركز لشكر 75پياده كردستان حمله ،فرمانده آنرا به گروگان گرفته و با خود همراه كرده و 73نفر را به
شهادت رساند .همچنين حزب دموكرات با تصرف ساختمان صدا و سيما ،سرپرست لشكر 75را كه از اهالي
كردستان بوده وادار به دادن پيام به اعضاي لشكر و در خواست از آنان براي عدم مقاومت و واگذاري پادگان
68
به حزب دموكرات نمود .در چنين شرايطي امام خميني در مورد حمالت به پادگانها واكنش نشان داده و طي
اطالعيه اي در تاريخ 3132/37/75اعالم كردند" :شنيده شده عده اي وضع كردستان عزيز را مغشوش كرده اند
و نمي خواهند بگذارند مسلمانان آسايش داشته باشند و بر خالف اسالم عمل مي كنند .اين عده به ارتش كه
اكنون به سوي ملت مسلمان برگشته و از آن تبعيت مي كنند حمله مي برند و آنها را مورد توهين قرار مي
دهند .اين قبيل كارها بر خالف اسالم و مصالح مردم مسلمان است .مردم كردستان و ساير نقاط بايد بدانند كه
هرگونه حمله به ارتش ژاندارمري از نظر ما مردود است و ما با برادران اهل سنت خود هيچ اختالفي نداريم،
همه اهل ملت واحد و قرآن واحد هستيم .ارتش و ژاندارمري و پليس نيز بايد بدانند كه از اين به بعد ،آنها
حافظ مصالح و استقالل مردم مسلمانند و اگر كسي به آنها حمله كند از مردم مسلمان نيست و از عمال اجانب
است و بايد نيروهاي مسلح با قدرت از منافع و مصالح ملت مسلمان دفاع كنند و هر گونه حمله اي را به خود و
به نواميس مردم با قدرت دفع نمايند 33".با صدور اين پيام خطاب به اهالي محترم كردستان ،اين بار ارتش در
مقابل حمله به خود ،ايستادگي كرده و پس از 33روز مقابله با عناصر مسلح حزب دموكرات پادگان سنندج را
از محاصره نجات داد .همين اقدام موجب اختالف بين سرلشكر قرني رئيس ستاد ارتش با دولت موقت شده و
در نهايت موجب استعفاي تيمسار قرني گرديد .شهر سنندج در اختيار حزب دموكرات باقي ماند فقط پادگان
لشكر 75و فرودگاه سنندج در اختيار قواي دولتي بود تا آنكه در 3135/7/71اين شهر به طور كامل از كنترل
حزب دموكرات خارج و به دست نيروهاي جمهوري اسالمي افتاد .دولت موقت ،وقايع كردستان را موضوعي
سياسي تلقي كرده و جمعي را با عنوان «هيأت حسن نيت» به آن منطقه اعزام نمود .سيستم فكري و تصور
دولت موقت اين بود كه حزب دمكرات يك گروه ايراني و خودي هستند كه به داليلي از وضع پيش آمده
استفاده كرده و چند شهر را گرفتهاند ،بنابراين براي حل اين مشكل ،گروهي را به نمايندگي از خود براي
مذاكره با آنها به سنندج فرستاد .افرادي از شوراي انقالب به نمايندگي از امام خميني از جمله آيت اهلل طالقاني،
آيت اهلل شهيد بهشتي ،حجت االسالم هاشمي رفسنجاني ،صدر حاج سيد جوادي ،ابوالحسن بني صدر و داريوش
فروهر در سفر به كردستان ،در اول فروردين ،3135سعي داشتند تا مشكالت امنيتي آنجا را حل نمايند ولي
عمالً حزب دموكرات به راه خود ادامه داد و بر حجم نا امني ها افزود .احزاب پديد آمده در كردستان به جاي
همراهي و پاسخ مثبت دادن به هيأت حسن نيت دولت موقت ،تالش هاي سياسي دولت و سعي جمهوري
اسالمي براي پرهيز از برخوردهاي مسلحانه را حمل بر ضعف دولت مركزي مي كردند .بدين ترتيب اوضاع
امنيتي در كردستان و آذربايجان غربي به تدريج بدتر شد .نتيجه مذاكره «هيأت حسن نيت» عمالً اين شد كه
گروههاي مسلح ،فرصت بيشتري يافته و دل و جرأت زيادتري پيدا نموده و در نتيجه قواي دولتي با تلفات
سنگينتري توانستند سنندج و ساير شهرها را از تصرف آنها خارج نمايند .يكي از اقدامات حزب دموكرات
اشغال شهر پاوه در كردستان و ايجاد فضاي ناامن براي مردم آن شهر در تابستان 3135بود .امام خميني در
3135/3/72براي حل اين مشكل ،طي پيامي در 74ماه رمضان 3111مرقوم فرمودند :از اطراف ايران گروه
هاي مختلف ارتش و پاسداران و مردم قدرتمند تقاضا كرده اند كه من دستور بدهم به سوي پاوه رفته و غائله
69
را ختم كنند .من از آنان تشكر مي كنم و به دولت و ارتش و ژاندارمري اخطار مي كنم اگر با توپها و تانك
ها و قواي مجهز تا 74ساعت ديگر حركت به سوي پاوه نشود ،من همه را مسئول مي دانم ....به دولت دستور
مي دهم وسايل حركت پاسداران را فوراً فراهم كنند ....مكرر از منطقه اطالع مي دهند كه دولت و ارتش
كاري انجام ندادند .ايشان در پيام ديگري در فرداي آن روز خطاب به رؤساي ارتش ،ژاندارمري و سپاه مرقوم
فرمودند :كه تمام مرزهاي منطقه را با فوريت ببندند كه اشرار به خارج نگريزند .همچنين در فرداي آن روز با
شدت گرفتن حضور حزب دموكرات در سنندج امام خميني طي حكمي در 75مرداد 3135مرقوم فرمودند:
" السّاعه خبر رسيد كه در سنندج حزب دموكرات ،ارتشي ها و سازمان هاي آنها را محاصره كرده است و
اگر تا نيم ساعت ديگر كمك نرسد اسلحه ها را مي برند و از مسجد سنندج به ما اطالع داده اند كه حزب
دموكرات زن هاي ما را به گروگان برده است .اكيداً به كليه قواي انتظامي دستور مي دهم به پادگان ها مراكز
ابالغ كنند كه به قدر كافي به طرف سنندج حركت كنند و با شدت اشرار را سركوب نمايند .پاسداران انقالب
در هر محلي هستند به مقدار كافي به طرف سنندج و كردستان با پل هوايي بسيج شوند و با شدت ،تمام اشرار
را سركوب نمايند .تأخير ولو به قدر يك ساعت ،تخلف از وظيفه و به شدت تعقيب مي شود .از ملت ايران مي
خواهم كه مراغب باشند هر يك از مأمورين تخلف كردند فوري اطالع دهند .من انتظار دارم كه تا نيم ساعت
ديگر از قواي انتظامي به من خبر بسيج عموم برسد " .در بعدازظهر همان روز امام ضمن تشكر از مردم مرقوم
فرمودند :اكنون مطلع شدم كه اهالي محترم و برادران غيور كرمانشاه به طور دسته جمعي پياده به طرف سنندج
حركت كرده اند .ضمن تشكر فراوان از آنان تقاضا دارم به منازل خود مراجعت كنند .به قواي انتظاميه و سپاه
پاسداران دستور اكيد داده ام كه غائله كردستان را ختم نموده و مردم شريف آن منطقه را از دست ضد
انقالبيون نجات دهند و آن منطقه را از لوث اشرار خارج و داخل پاک نمايند 32.بنابراين بايد گفت درگيري
هاي كردستان در ماههاي قبل از آغاز جنگ تحميلي ،باعث شد تا عالوه بر نيروهاي سپاه ،لشكرهاي ارتش در
آن منطقه مانند لشكر 34اروميه 75 ،سنندج و 53كرمانشاه و همچنين قواي ژاندارمري و شهرباني در استانهاي
هم جوار با عراق ،درگير مقابله با گروه هاي مسلح پشتيباني شده از سوي رژيم بعثي شده و واحدهايي از
لشكرهاي 33 ،73و 22نيز به مرور به اين مناطق اعزام شوند .برخي از شهرهاي كردستان مدتها در دست
احزاب مسلح قرار داشتند به گونه اي كه همزمان با جنگ عراق عليه ايران ،بخشي از قواي ايران براي بيرون
راندن آنها در تالش بودند .به نظر مي رسيد كه برنامه عراق آن بود تا به جاي لشكركشي به استان هاي
آذربايجان غربي و كردستان ،با كمك احزاب دموكرات و كومله ،اين ناحيه از كشور را در كنترل خود بگيرد
و از سوي ديگر بخشي از قواي مسلح ايران را عمالً در اين منطقه درگير نگه دارد تا آنها نتوانند در مرزهاي
جنوبي كشور اقدام مؤثري عليه تجاوز عراق انجام دهند .به هر حال زمانيكه جنگ شروع شد برخي از شهرها و
مناطق آذربايجان غربي و كردستان هنوز در اختيار احزاب مسلح وابسته به عراق بود .در نهايت در شهريور
سال 3133شهر اوشنويه و در 3133/2/33شهر بوكان كه به مدت 7سال و نيم در اشغال حزب دموكرات بود
آزاد گرديدند 35.درگيري هاي مسلحانه دركردستان ،حادثه مهمي بود كه قبل از آغاز جنگ شروع شد و تا
71
پس از جنگ هم از سوي رژيم بعثي و احزاب كردي ادامه يافت .در طي 33سال درگيري ،حدود 13هزار نفر
از رزمندگان در آنجا شهيد و زخمي شدند .اگر جنگي بين ايران و عراق رخ نميداد ،بزرگترين حادثه ايران در
دوران معاصر ،هم از نظر طول زماني و هم از لحاظ گستردگي حمايتهايي كه حزب بعث عراق از اين
جريان ميكرد ،درگيري ها و حوادث خونين كردستان بود.
ب -مسئله خلق عرب
در دوران رژيم شاهنشاهي به مليت ايراني توجه زيادي مي شد و در عوض توجه زيادي به فرهنگ و زبان ساير
اقوام ايراني از جمله كردي و عربي نمي شد.اين موضوع باعث شده بود كه به بعضي از مرزنشينان ايراني
ازجمله مردم عرب زبان خوزستان،كم مهري صورت گيرد.رزيم عراق هميشه در صدد بهره گيري از اين
وضعيت بود.با پيروزي انقالب اسالمي زبان عربي مورد عنايت ويژه اي قرار گرفت و در تمام مقاطع تحصيلي
دبيرستان در برنامه آموزشي قرار گرفت.چند ماه قبل از آنكه انقالب اسالمي به پيروزي برسد،مسجد امام صادق
(ع) كه آيه اهلل شيخ شبير خاقاني در آن اقامه جماعت مي كرد ،يكي از پايگاه هاي جوانان انقالبي خرمشهر
بود .در مورد تظاهرات عليه رژيم شاه ،شيخ معتقد بود كه نبايد خونريزي شود .اين نظر ،مانع از از تظاهرات
قوي ميشد 31.شيخ خود را مرجع تقليد و اعلم مي دانست و بعضي از اعراب خوزستان و شيعيان كشورهاي خليج
فارس از وي تقليد مي كردند .با قوت گرفتن احتمال پيروزي انفالب اسالمي ،برخي از افراد جريان خلق عرب
و نيز عناصر كمونيست ،تالش نمودند تا در پيرامون آيه اهلل شيخ شبير خاقاني كه روحاني با نفوذي در بين
ايرانيان عرب زبان خوزستان بود ،جمع شده و برنامه هاي خود را از اين طريق به مرحله اجرا در آورند.در روز
77بهمن ، 3132اين افراد سعي كردند تا ساختمان شهرباني خرمشهر را در اختيار بگيرند ولي ساير انقالبيون
طرفدار امام خميني كه مخالف جريان خلق عرب بودند ودر ماه هاي منجر به پيروزي انقالب اسالمي در مسجد
امام صادق (ع) فعاليت مي كردند و با شيخ شبير خاقاني هم در ارتباط بودند،شهرباني را به كنترل خود در
آوردند .اطرافيان شيخ شبير به ساختمان ساواک رفته و پرونده هاي موجود در سازمان امنيت خرمشهر را به
منزل آيه اهلل خاقاني بردند.اين اقدام ازسوي افراد خلق عرب صورت گرفت تا به پرونده هاي خود دسترسي
داشته باشند .البته پس از مدتي اين پرونده ها پس گرفته شد 73.هم زمان با تالشها براي كنترل خرمشهر ،جريان
خلق عرب ساختماني در كنار شهرباني را به عنوان مركز فرهنگي فعال نمود ودر آنجا سالح هم نگهداري مي
كرد.شيخ شبير معتقد بود كه استاندار خوزستان را ايشان بايستي از افراد عرب مورد اعتماد خود انتخاب
نمايد.انتخاب دريادار مدني به سمت استاندار خوزستان بر مشكالت افزود .پايگاه اصلي خلق عرب در خرمشهر
بود و حوزه نفوذ آن در خوزستان محدود به بخشهاي جنوبي و عرب زبان آن مي شد.بيشترين درگيريها در
خرمشهر از سوم تا 33خرداد 3135اتفاق افتاد كه طي آن زد و خورد مسلحانه بين نيروهاي دولتي و طرفداران
شيخ شبير خاقاني و عناصر خلق عرب اتفاق افتاد كه بر اثر آن حدود 333نفر از طرفين كشته شدند.در اين
زمان ،آقاي شيخ شبيرخاقاني به قم انتقال يافت و برنامه عراق براي استفاده از مردم عرب زبان در جهت اميال
خود ،ناكام ماند .اين اتفاقها در دوره اي رخ داد كه دولت موقت بر سر كار بود ..از هفتم مهر ماه سال ،3135
71
اعضاي خلق عرب ،انفجاراتي را در مسير لوله هاي انتقال نفت و برخي اماكن عمومي در شهرهاي عرب نشين
خوزستان و حتي در قطار انجام دادند .با بررسي انفجارهاي مكرر لولههاي نفت خوزستان ،مشخص شد كه
سازمان امنيت و دولت عراق در پشت سر اين حوادث قرار دارد.از مهر ماه 3135تا روز آغاز جنگ در
مجموع 24افجار توسط گروه خلق عرب در نقاط مختلف خوزستان انجام شد كه عوده آن در پاييز سال 3135
بوده است 73.با تشديد انفجارات در خوزستان،سپاه 13نفر را در بين گروه خلق عرب نفوذ داد و اين افراد به
عنوان اعضاي خلق عرب بارها به داخل عراق رفتند و سالح و مواد منفجره از عراق دريافت كردند.آنها با
هدايت سپاه ،يكبار 333كالشينكف از عراق تحويل گرفتند .از سوي ديگر ،دولت عراق در خرمشهر ،داراي
يك كنسولگري و مدرسهاي براي فرزندان كارمندان خود بود .رژيم بعثي از طريق معلمان مدرسه ،برخي از
اعضاي خلق عرب را آموزش داده و پول بين آنها توزيع مي كرد .عمالً اين مدرسه به يك آموزشگاه نظامي و
يك پايگاه جاسوسي براي وابستگان رژيم بعثي تبديل شده بود.در اواسط آبان 3135به كنسولگري عراق در
خرمشهر حمله ودر نتيجه تعطيل شد .پس از مدتي كميته انقالب اسالمي خرمشهر دراواخر آذر ماه 3135به اين
مدرسه وارد شد و مشخص گرديد كه 37افسر عراقي رسماً در آنجا آموزش نظامي به عرب هاي ايراني
ميدهند و نيرو براي اهداف خود ،تربيت ميكنندعراف از طريق كنسولگري ،مدرسه عراقي و دفتر مشترک
اداره اروندرود ،سازماندهي و تدارک عناصر خلق عرب را انجام مي داد كه با تعطيلي آنها از شدت انفجارات و
نا امني ها كاسته شد .با شيوه نفوذ ،عمده اعضاي خلق عرب و رئيس جبهه التحرير شناسايي و طي يك برنامه
وي و حدود 333تن از اعضاي خلق عرب دستگير شدند و طرح رژيم عراق براي توسعه بحران امنيتي در
خوزستان بهم ريخت .اين دوره تنشهاي مرزي بين ايران و عراق نيز افزايش يافت .انفجارلوله هاي نفت،
انفجار بمب در بين مردم در اهواز و انفجار مسجد جامع خرمشهر نشان دهنده آن بود كه رژيم بعثي عراق مي
خواهد بواسطه جريان خلق عرب به انقالب اسالمي ،ضربه بزند.پس از ناكامي و شكست جريان خلق عرب در
سال ، 3135عراق به اين نتيجه رسيد كه با جريان خلق عرب نمي تواند خوزستان را دچار مشكل نمايد لذا
هدف خود را تغيير داد و از اين زمان به بعد ،تالش اصلي رژيم بعثي ،استفاده از جريان خلق عرب براي كسب
اطالعات از منطقه خوزستان و نيز درگير نگهداشتن دولت ايران با ناامني هاي داخلي و استفاده از اعضاي آن
براي ارسال اطالعات در هنگام جنگ و راه اندازي يك جريان مردمي تجزيه طلبانه بود.
عالئم تهدید
از زمان روي كار آمدن صدام حسين ،لحن رئيس جمهور عراق عليه ايران به تدريج تندتر گرديد و تبليغات آن
كشور عليه ايران افزايش يافت .بخش هاي عربي صداي جمهوي اسالمي نيز در اختيار مخالفين رژيم بعثي
عراق قرار گرفت و تبليغات طرفين عليه يكديگر گسترش يافت .در همين راستا رژيم بعث عراق نقشه هايي را
در داخل آن كشور منتشر مي كردكه در آنها نام خوزستان را به عربستان تغيير داده و اسامي ايراني شهرهاي
خوزستان را به عربي تغيير مي داد براي مثال از محمره به جاي خرمشهر ،از عبادان به جاي آبادان ،از االحواز به
جاي اهواز ،از خفاجيه به جاي سوسنگرد و از ديزيفول به جاي دزفول و از شط العرب به جاي اروند رود
72
استفاده مي كرد .رژيم عراق سعي مي كرد تا اين نقشه ها را از طريق جريان خلق عرب در بين مردم خوزستان
نيز پخش كند .از سوي ديگر از حدود 4ماه قبل از آغاز جنگ ،گسترش يگان هاي ارتش عراق در محدوده
نوار مرزي با ايران افزايش يافت و سالح ها و جنگ افزارهاي بيشتري در اختيار ارتش عراق قرار مي گرفت.
تالش هاي ایران براي حل اختالفات با عراق
با آشكار شدن مداخله رژيم بعثي عراق در امور داخلي ايران ،دولت ايران تالش كرد تا از هر فرصتي براي
كاهش تشنج و حل اختالفات استفاده نمايد .از جمله در سال 3135جلسهاي بين آقاي دكتر ابراهيم يزدي،
وزير خارجه دولت موقت با صدام در هاوانا پايتخت كوبا به هنگام شركت در كنفرانس غيرمتعهدها برگزار
شد .گزارش اين ديدار ،از سوي آقاي يزدي و همچنين از سوي نماينده وقت دولت عراق در سازمان ملل آقاي
صالح عمرعلي كه عضو شوراي فرماندهي كشوري حزب بعث عراق نيز بوده ،مطرح شده است .آقاي يزدي
مي گويد كه در حاشيه اجالس غير متعهدها در كشور كوبا با صدام مالقات كرديم و صدام در طول صحبت به
مرامنامة حزب بعث اشاره مي كند كه متولي و نماينده كشورهاي عرب است .توضيحات آقاي يزدي در همين
حد مي باشد .لكن آقاي صالح عمرعلي طي مصاحبهاي كه با شبكه الجزيره داشت بطور مفصل اين ديدار را
شرح مي دهد و مي گويد هنگامي كه در حاشيه اجالس غير متعهدها از سوي ايران براي مالقات با رئيس
جمهور عراق ابراز تمايل شد ،من به وزير امور خارجه عراق ،موضوع را منعكس كردم .ليكن او قبول نكرد و
من تعجب كردم كه چرا سعدون حمادي كه آدم روشن فكري هم بود اين پيشنهاد را قبول نكرد لذا شخصاً
پيش صدام رفتم و درخواست مالقات وزير خارجه ايران را مطرح كردم و گفتم كه فرصت بسيار خوبي است
كه ما با ايران صحبت كنيم و مشكالتمان را حل كنيم .در نهايت موافقت صدام را براي ديدار با مقامات ايراني
جلب كردم .وي اشاره مي كند در اين جلسه كه در خانه محل سكونت صدام برگزار شد فقط ما سه نفر حضور
داشتيم .گفتگو ها كامالً مثبت بود .بعد از اينكه آقاي يزدي از جلسه خارج شد ،صدام از من پرسيد كه نظرت
چيست و من هم نظري را كه داشتم گفتم .از جمله اين كه مذاكره خيلي مثبت و سازنده بود و بعنوان يك
عراقي اين گفتگو را يك دستاورد بزرگي بر شمردم .لكن صدام چند لحظه اي ساكت شد و سپس گفت كه:
" چه صلحي؟ چه مشكلي بين ما و ايران حل شد؟ اين مسأله يك فرصت است كه شايد در كل قرن يك بار
اتفاق بيفتد ،اينها اهواز را از ما گرفتند ،شط العرب را گرفتند و طبعاً اكنون فرصت براي ماست .در حاليكه
كشورشان از هم پاشيده ،ارتش آنها از هم گسيخته ،بين خودشان جنگ داخلي است و اين فرصت خوبي است
تا بتوانيم حقوق از دست رفتهمان را بگيريم .اين موضوع را فقط به تو مي گويم كه نماينده عراق در سازمان
اين سخنان مطالبي 77
ملل هستي و من مي خواهم ضربهاي به آنها بزنم كه صدايش در تمام دنيا شنيده شود".
بود كه آقاي صالح عمرعلي طي مصاحبه اي كه با شبكه الجزيره داشت بيان كرده است .او صراحتاً اعتراف
مي كند كه صدام از مدت ها قبل ،اراده جنگ با ايران داشته است .بنابراين تحليلي كه معتقد است كودتاي
صدام و بركناري حسن البكر جهت زمينه سازي به منظور آغاز جنگ با ايران بوده است ،قوت مي گيرد .به
اين ترتيب مشخص مي شود كه حزب بعث عراق از زماني كه انقالب اسالمي در ايران ،توانست پايه هاي نظام
73
شاهنشاهي ر ا سست و در نهايت آن را سرنگون نمايد ،اقدامات خود عليه حاكميت جديد در ايران را آغاز
نموده است و آتش تنور جنگ از زماني شعله ور گرديد كه در عراق ،صدام حسين جاي حسن البكر را در
دولت بعثي گرفت.
تشدید منازعه و بروز بحران
پس از روي كار آمدن صدام كه به شدت روحيه ضد شيعي و ضد ايراني داشت ،اقدامات فراواني براي مسلط
شدن حزب بعث بر اكثريت شيعه مردم عراق ،صورت گرفت .صدام در تالش بود تا تمام پايگاه هايي را كه
به تصور او مي توانستند تحت تأثير افكار امام خميني و جاذبه انقالب اسالمي قرار گيرند ،از بين برده و آنها را
منهدم نمايد .از آنجا كه صدام نگاهي امنيتي به اداره كشور داشت و از سوي ديگررژيم عراق هميشه ايران را
يكي از تهديدات خود بشمار مي آورده است بنابراين دولت عراق دست به اقدامات ذيل زد:
الف ـ فشار بر حوزۀ علمیه نجف
از زماني كه انقالب اسالمي در ايران به پيروزي رسيد ،رژيم بعثي عراق نسبت به حوزه هاي علميه در عراق
بخصوص در نجف و كربال و همچنين شخصيتهاي طرفدار امام خميني حساس شد ،.دولت عراق به منظور از
بين بردن تمام ساختارها و موسساتي كه مي توانست به توسعه تفكر اسالمي كمك نمايد ،حوزه هزار ساله
نجف اشرف را با دستگيري تعداد زيادي از اساتيد و فضال و اخراج بسياري از طالب غير عراقي عمالً به تعطيلي
كشاند .دولت عراق با ايجاد تضييقات فراوان براي طالب حوزه هاي نجف و كربال ،تحصيل در اين حوزه ها را
با نا امني و عدم اطمينان مواجه ساخت .در همين زمينه امام خميني در 74خرداد 3135طي نامه اي خطاب به
آيت اهلل سيد محمدباقر صدر چنين مرقوم فرمودند :پيشامدهاي اخير يكي پس از ديگري موجب تأسف است.
انتظار آن نبود كه با جنابعالي ،شخصيت علمي و اسالمي ،چنين رفتار شود ....حوزه علميه نجف اشرف كه در
خدمت اسالم و مسلمين است در طول تاريخ حافظ استقالل عراق بلكه ساير كشورهاي اسالمي بوده است ،انتظار
ندارد كه مورد اهانت واقع شود و يكي از شاخصترين بزرگان آن مورد مهاجم واقع شود .من به دولت عراق
نصيحت مي كنم كه اين دژ محكم ار كه حافظ كيان و مصالح كشور است حفظ كند .اين نصيحتي بودكه من
71
در دوران گذشته به شاه مخلوع و دولت ايران كردم.
ب -اخراج ایرانیان
پس از به حكومت رسيدن صدام ،چند حركت مهم و تاثيرگذار در عراق صورت گرفت .يكي از اين اقدامات،
سركوب و اخراج شيعيان ايراني تبار از عراق است .با برنامه ريزي گسترده و در يك حركت ضربتي ،در مدت
كوتاهي در اواخر سال 3135و اوايل سال 3131هزاران نفر از عراقي هاي ايراني تبار از آن كشور اخراج
گرديدند .اكثر اين عراقي ها كساني بودند كه اجداد آنها به عراق مهاجرت كرده ،و خود در آن كشور به دنيا
آمده بودند و حتي زبان فارسي نمي دانستند .دولت عراق در چنين وضعيتي به دستگيري و اخراج بيش از 333
هزار عراقي كه مدعي بود داراي اصالت ايراني هستند عليرغم تولد بسياري از آنها در عراق ،پرداخت .از جمله
دولت عراق در 32فروردين 3131حدود 33هزار ايراني االصل ساكن عراق را به سوي مرزهاي ايران روانه
74
كرد و همزمان در شهرهاي مذهبي به ويژه نجف و كربال به منازل علما و آيات عظام حمله و بسياري را
دستگير و برخي را به شهادت رسانيد 74.امام خميني در واكنش به اين اقدام دولت عراق در پيامي به تاريخ 73
فروردين 3131خطاب به ملت ايران فرمودند ":ميهمانان عزيزي كه به توطئه امريكا و دست جنايتكار رژيم
منحرف بعث از خانه هاي خود آواره شده اند و به ايران با وضع اسفناكي فرستاده شدند گرامي داريد ....رژيم
منحوس بعث كه خود را براي معارضه با اسالم و مسلمين آماده نموده بايد بداند كه در اشتباه است و ملت
مسلمان ايران و عراق ،سردمداران آنان را به جاي خودشان مي نشاند و آنان را از صحنه خارج و به دست
فراموشي تاريخ مي سپارند .صدام حسين كه با ملت شريف عراق مواجه شده است و خود را در معرض هالک
مي بيند مي خواهد با صحنه سازي ها اذهان برادران اسالمي ما را از خود و رژيم منحط خود منصرف كند تا
چند صباح ديگر به جنايات خود ادامه دهد ...برادران عرب ما بدانند كه ملت عزيز ما با دشمنان آنان كه در
رأس آنها رژيم منحوس بعث است ،دشمن و با دوستان آنان ،دوستند و در مصيبت هايي كه آنان از آن رژيم
فاسد مي كشند با آنان شريكند .به اميد آنكه رژيم بعث چون رژيم شاهنشاهي به زباله دان تاريخ افكنده شود و
اميد است نصر و فتح مسلمين نزديك باشد ".با فراخواني سفراي دو كشور در خرداد ماه سال ،3131موج
ديگري از اخراج عراقي هاي ايراني تبار و ايرانيان مقيم عراق آغاز شد و در مجموع 13هزار نفر از آنان به
73
ايران رانده شدند.
ج ـ قتل آیت اهلل سید محمدباقر صدر
رژيم بعثي عراق از ارتباط بين آيت اهلل سيد محمدباقر صدر و امام خميني ،نگران بود.آيه اهلل صدر يك نسبت
خويشاوندي دوري هم با خانواده امام خميني داشت .ايشان شيفته امام خميني بود و اين جمله از وي نقل شده
است كه خطاب به دوستان خود گفته بود ":ذوبوا في االمام الخميني كما ذاب هو في االسالم " يعني در امام
خميني ذوب شويد همچنانكه او در اسالم ذوب شد .پس از ربوده شدن امام موسي صدر توسط رژيم ليبي كه در
سال 3132صورت گرفت ،ارتباط و مراودات آيت اهلل سيدمحمدباقرصدر با امام خميني افزايش يافت .اين امر
باعث شد تا رژيم بعثي عراق چند بار ايشان را دستگير و زنداني نمايد .با تشديد فشارها از سوي دولت عراق،
ايشان تصميم گرفت تا از عراق هجرت نمايد ولي امام خميني طي نامه اي به ايشان در بهار سال 3135مرقوم
فرمودند ":از قرار مسموع ،جنابعالي به واسطه بعض پيش آمدها خيال هجرت از عراق داريد .اينجانب از اين امر
نگران هستم .هجرت جنابعالي را از نجف اشرف مركز علوم اسالمي صالح نمي دانم .اميد است انشاء اهلل رفع
نگراني جنابعالي بشود ".اما با گذشت زمان و توسعه فشارها و مزاحمت ها براي آيت اهلل صدر ،امام خميني
هم نسبت به بقاي ايشان در نجف اظهار نگراني مي كردند .پس از گذشت مدتي از پيروزي انقالب ،امام خميني
توصيه كرده بودند كه ايشان به ايران مهاجرت نمايند .رژيم بعثي عراق نگران تأثير آيت اهلل سيد محمدباقر
صدر بر روي شيعيان آن كشور ،و در نتيجه قيام شيعيان و عشاير دجله و فرات بود و به همين دليل ايشان را
تحت نظر قرار داده و فعاليت هايش را كنترل مي كرد .به هر حال با كمك وزارت كشور و سفارت ايران در
بغداد ،براي ايشان در اوايل سال 3131گذرنامه ي الجزايري و با لباس محلي عشايري تهيه و مقدمات سفر
75
ايشان از طريق كردستان و عراق به مرز ايران فراهم گشت .در ايران به جز حضرت امام خميني ،فرزندشان و
آقايان سيد صادق طباطبائي و سيد محمود دعائي ،كسي از اين ماجرا اطالع نداشت .از بخت بد ،زماني كه آقاي
دعائي سفير ايران به عراق بازگشت و آماده رفتن به نجف اشرف بود ،خبر دستگيري آيت اهلل صدر و خواهر
دانشمند ايشان بنت الهدي منتشر شد 75.با دستگيري آيت اهلل سيدمحمدباقر صدر در تاريخ 3131/3/35كه
تقريباً همزمان با قطع رابطه امريكا با ايران بود ،امام خميني در واكنش به اين اقدام رژيم عراق ،در پيامي در
3135/3/31چنين مرقوم فرمودند ":صدام حسين كه همچون شاه مخلوع چهره قبيح غير اسالمي و انساني خود
را نشان داده و به هدم اسالم و حوزه مقدسه نجف كمر بسته و با مسلمانان مظلوم و براي رضاي كارتر ،آن كند
كه مغول كرد و با علماي اسالم خصوصاً حضرت آيت اهلل آقاي سيدمحمدباقر صدر ،آن كند كه رضاخان و
محمدرضا پهلوي با علما و روحانيون و ساير طبقات كردند .بايد بداند كه با اين اعمال ضد اسالمي ،گور
خودش و رژيم تحميلي غير انساني و غير قانوني بعث را با دست خود مي كَند .ملت شريف عراق ،شما اخالف
آنان هستيد كه انگليس را از عراق راندند .به پا خيزيد و قبل از آنكه اين رژيم فاسد همه چيز شما را تباه كند،
دست جنايتكار او را از كشور اسالمي خود قطع كنيد .اي عشاير فرات و دجله ،همه با هم و با همه ملت اتحاد
كنيد و اين ريش ه فساد را قبل از آنكه فرصت از دست برود ،قلع و قمع نماييد و براي خدا ،دفاع از كشور
اسالمي خود و از اسالم مقدس نماييد كه خدا با شماست .اي ارتش عراق اطاعت از اين مخالف اسالم و قرآن
نكنيد و به ملت بگراييد و دست امريكا را كه از آستين صدام بيرون آمده است قطع كنيد و بدانيد اطاعت از
اين سفاک ،مخالفت با خداي متعال است و جزاي آن عار و نار است ".رژيم بعثي عراق ،بالفاصله پس از
گذشت دو روز از دستگيري آيت اهلل صدر و خواهرش ،آنها را پس از شكنجه هاي بسيار در 73فروردين
3131به شهادت رساند و جنازه آنها را شبانه در قبرستان وادي السالم نجف به خاک سپرد .امام خميني در
3131/7/7طي پيامي به شدت نسبت به اين فاجعه دلخراش واكنش نشان داده و 1روز را عزاي عمومي اعالم
نمودند .ايشان شهادت اين بزرگواران كه عمري را به مجاهدت در راه اهداف اسالم گذرانده اند بدست اشخاص
جنايتكاري كه عمري به خونخواري و ستم پيشگي گذرانده اند ،عجيب نداسته اند و فرمودند " :اميدوارم كه
ملت عراق دست به دست هم دهند و اين لكه ننگ را از كشور عراق بزدايند .من اميدوارم كه خداوند متعال
بساط ستمگري اين جنايتكاران را درهم پيچد ".قتل آيه اهلل سيد محمد باقر صدر عالوه بر آنكه اقدامي عليه
حوزه علميه شيعيان در نجف اشرف بود ،اقدامي آشكار عليه امام خميني هم محسوب مي شد و اثر بسيار مخربي
در ديدگاه مسئولين ايراني نسبت به رفتار حكومت عراق گذاشت.
د ـ فشار بر خاندان آیت اهلل حکیم
در دوران حكومت صدام حسين ،خاندان مرحوم آيت اهلل العظمي سيد محسن حكيم تحت تعقيب رژيم بعثي
عراق قرار گرفت .در اوايل روي كار آمدن حزب بعث در عراق ،آيت العظمي حكيم يكي از بزرگترين مراجع
شيعه در جهان اسالم بود .ايشان در همه كشورهاي اسالمي بخصوص در ايران ،پيروان و مقلدين زيادي داشت.
آيت اهلل حكيم هميشه با تفكر حزب بعث عراق كه شيوعي و يا ماركسيستي بوده است مخالفت مي ورزيد و
76
طي فتوايي تفكر شيوعي را كفر دانسته بود .پس از فوت ايشان و با پيروزي انقالب اسالمي ،رژيم بعثي عراق
بر خاندان حكيم فشارهاي مضاعفي را اِعمال و بسياري از آنها را دستگير و اعدام كرد .شرايط سخت سياسي در
عراق ،موجب شد تا تعدادي از فرزندان آيت اهلل سيدمحسن حكيم از جمله حجت االسالم والمسلمين سيد محمد
باقر حكيم و حجت االسالم عبدالعزيز حكيم در ماه هاي آغاز جنگ به همراه خانوادهايشان به ايران فرار كرده
و مدتي بعد مجلس اعالي انقالب اسالمي را براي مبارزه با رژيم بعثي عراق تشكيل دهند .الزم به ذكر است كه
سيد محمد باقر حكيم پس از سرنگوني رژيم بعثي عراق توسط بعثي هاي باقي مانده ،تنها پس از گذشت سه ماه
از بازگشت به عراق ترور و به شهادت رسيد .در دوران صدام حسين ،هفت تن از فرزندان آيت اهلل العظمي سيد
محسن حكيم و در مجموع 31نفر از خاندان حكيم توسط رژيم عراق اعدام گرديدند .بدترين فاجعه در 35
اسفند 3131رخ داد كه در اين روز 33نفر از علما و سادات بيت آيت اهلل سيدمحسن حكيم كه از علماي حوزه
علميه نجف اشرف بودند به دست رژيم بعثي عراق ،اعدام گرديدند .صدام سياست ريشه كني خانوادگي خاندان
حكيم را دنبال مي كرد.
ه -منع زیارت عتبات عالیات
در طول تاريخ،چگونگي زيارت عتبات عاليات ،عالمت نوع رابطه ايران و عراق ميزان گرمي و سردي آن بوده
است .ايرانيان هميشه در طول تاريخ با رنج ومصيبت فراوان خود را به كربال و نجف مي رساندند تا بتوانند قبور
موالي متقيان و ساالر شهيدان وشهداي كربال را زيارت نمايند.ازسال 3134كه بدنبال انعقاد قرارداد الجزاير
روابط ايران و عراق عادي شد ،زيارت قبور ائمه (ع)در كربال،نجف و كاظمين هم آغاز شد و ايرانيان به طور
مرتب به آن كشور سفر مي كردند.اما با پيروزي انقالب اسالمي آرام آرام ،رژيم بعثي به منظور قطع ارتباط
مردم ايران با مردم عراق ،اجازه تردد به مردم ايران براي زيارت ائمه شيعه در آن كشور را نداد و عمالً زيارت
عتبات عاليات از اوايل سال 3131براي ايرانيان ممنوع شد .همچنين دولت عراق امكان سفر مردم آن كشور به
ايران را هم از آنها سلب نمود .از سوي ديگر هر ساله در عراق مراسم عظيمي از سوي شيعيان اين كشور در
ايام محرم برگزار مي شد و عزاداريهاي بزرگي در ايام محرم در كربال برپا مي گرديد .همچنين در ايام اربعين
طبق يك رسم ديرينه صدها هزار نفر از مردم شهرهاي مختلف عراق طي يك هفته به صورت پياده خود را به
همراه هيئت هاي عزاداري به كربالي معلّي مي رساندند .رژيم عراق از زمان حاكميت صدام حسين برگزاري
تمام اين گونه مراسم را ممنوع اعالم كرد .اداره حرم هاي ائمه اسالم و ساير قبور امام زادگان را نيز به اعضاي
حزب بعث واگذار نمود و عمالً كنترل شديدي را بر زيارتگاه هاي شيعيان اِعمال نمود.
و -قلع و قمع مخالفین
پس از آنكه صدام يكه تاز صحنه سياست عراق گرديد و عمالً كشور را در اختيار گرفت ،دست به اقداماتي زد
تا قدرت خود را در حاكميت عراق افزايش دهد .او به شيعيان عراق كه آنها را دشمنان داخلي خود محسوب
مي كرد،سخت گرفت و تمامي اعضاي خاندان بحرالعلوم را به قتل رسانيد .فقط يكي از پسران بحرالعلوم
توانست از چنگ بعثي ها فرار نمايد .عالوه بر آن ،صدام يكي از فرزندان آيت اهلل العظمي سيد ابوالقاسم خويي
77
به نام سيد محمد تقي خويي را نيز به قتل رسانيد .از طرف ديگر صدام حسين بالفاصله پس از به قدرت رسيدن
تمام اعضاي حزب كمونيست عراق را دستگير و تعداد زيادي از آن ها را اعدام كرد.شيوه هاي خشن صدام
عالوه برشيعيان وكردها ،شامل تسويه حساب هاي شخصي هم مي شد و بسياري از اعضاي قديمي حزب بعث
را از وي نگران و هراسان ساخته بود 13.حكومت صدام با شيوه سركوب هاي امنيتي و قدرت دادن به نيروهاي
مخفي كه با لباس شخصي در همه جا حضور مي يافتند ،حاكميت خود را بر مردم اعمال مي نمود.
توسعه و تشدید بحران
با اقداماتي كه رژيم عراق عليه ايرانيان در آن كشور انجام مي داد و نيز با دستگيري و اعدام طرفداران انقالب
اسالمي از جمله آيت اهلل صدر و همچنين مشخص شدن دخالت هاي آن كشور در ناامن سازي ايران ،اختالفات
سياسي بين دو كشور گسترش يافت و روابط بين دو كشور بحراني گرديد .مدتي پس از بسته شدن مدرسه
عراقيها در خرمشهر ،ارتش عراق كنسولگري ايران در بصره را محاصره نموده و پس از ضرب و شتم
ديپلماتهاي ايراني ،آنجا را تعطيل كرد .از اين زمان به بعد جنگ سفارتخانهها بين دو كشور به وجود آمد.
در طول چند ماه تنش سياسي بين ايران و عراق ادامه يافت .ايران دفتر كنسولگري عراق در كرمانشاه را در
تاريخ 3135/1/33تعطيل كرد و در اسفند ماه سال 3135سفير ايران در عراق حجت االسالم سيد محمود دعايي
را از آن كشور فرا خواند و سفير عراق هم از ايران اخراج شد 17.اين عوامل باعث شده بود كه روابط سياسي
بين ايران و عراق بيش از پيش تيره و تار شده و به وخامت بگرايد .بطوريكه از 3ماه قبل از آغاز جنگ
طرفين در دو كشور ،سفير نداشتند .همچنين رژيم بعثي عراق ،انفجار چند بمب در فروردين سال 3131در عراق
را به ايران نسبت داد و بخاطر نگراني از الهام گيري شيعيان عراق از انقالب اسالمي ،به طور مرتب اصرار بر
دخالت ايران در امور داخلي آن كشور داشت .در همين حال ،رژيم بعثي عراق در تالش بود تا عالوه بر
سازماندهي گروه هاي مسلح وابسته به خود در استان هاي آذربايجان غربي ،كردستان و خوزستان با سازمان
مجاهدين خلق نيز در درون ايران ارتباط برقرار كرده و سعي نمايد تا از توان و ظرفيت آن ها عليه جمهوري
اسالمي در داخل كشور بهره گيرد .انجام ترورها ،انفجارات خطوط نفتي در خوزستان و حركت هاي مسلحانه
درمناطق كرد نشين ،عالمت قصد دولت عراق براي توسعه و تشديد بحران با ايران داشت .از سوي ديگر جنگ
تبليغاتي در رسانه هاي دو كشور بطور مرتب در جريان بود و هر دو كشور وقوع هر حادثه اي در داخل
كشور را به طرف مقابل نسبت مي دادند .مذاكره اي نيز بين مقامات دو كشور صورت نمي گرفت و بر دامنه
تشنج در روابط سياسي و بحران در مسائل فيما بين افزوده مي شد.
ارتباط با مخالفین
رژيم عراق با مشاهده مواضع و رفتار سازمان مجاهدين خلق ،تالش نمود تا با منافقين ارتباط برقرار كرده و
آنها را در مخالفت با جمهوري اسالمي و نيز در تضعيف قدرت دفاعي ايران ،كمك نمايد .در ماه هاي اول
پيروزي انقالب اسالمي ،سازمان منافقين و ساير گروه هاي ماركسيستي كه با شوروي به نوعي در ارتباط
بودند ،شعار انحالل ارتش را سر دادند .طبيعي است كه رژيم بعثي عراق از اين شعار استقبال مي نمود و آن را
78
در راستاي منافع خود ارزيابي مي كرد .منافقين افراد خود را در يك تشكيالت اطالعاتي و نظامي سازماندهي
كردند و با جمع آوري سالح و تجهيزات نظامي اقدام به انجام يك سلسله ترورهاي بسيار گسترده بخصوص در
هنگام جنگ تحميلي نمودند .با نا مساعد شدن شرايط براي حضور منافقين در ايران ،آنها ابتدا به كشور فرانسه
و سپس در اثناي جنگ به عراق رفته و به عنوان عوامل اطالعاتي و عملياتي رژيم بعثي عراق ،مشغول به كار
شدند .رژيم بعثي عراق در تالش بود تا با كمك سازمان مجاهدين خلق ،يك سلسله عمليات تروريستي
گسترده را در تهران و مراكز استان ها سازمان داده و سران جمهوري اسالمي را از بين برده و حكومت ايران
را از طريق منافقين در كنترل خود درآورد.
كمك به برنامه كودتاي موسوم به نوژه
عالوه بر اقدامات فوق رژيم بعثي عراق ،از برنامه ريزي جهت انجام يك كودتاي نظامي با كمك برخي از
ارتشيان وفادار به نظام شاهنشاهي ،حمايت نمود .شماري از افسران طرفدار رژيم سلطنتي به همراه برخي از
رجال سياسي وابسته به رژيم شاه كه در عراق و يا كشورهاي غربي به سر مي بردند در اوايل سال 3131طرح
سرنگوني جمهوري اسالمي ايران را از طريق يك كودتاي نظامي و بمباران برخي از مراكز حساس سياسي،
ريخته و مي خواستند آن را از طريق پايگاه هوايي همدان به اجرا در آورند .اين كودتا قبل از به مرحله اجرا
درآمدن كشف گرديد و به شكست انجاميد .در اينجا به شرح اين كودتا به صورت مختصر پرداخته مي شود.
پس از ناكامي حمله نيروهاي ويژه ارتش آمريكا به صحراي طبس جهت رها سازي گروگانهاي آمريكايي،
طرح انجام كودتاي نقاب در نيمه شب پنجشنبه 31تيرماه سال 3131يعني تنها حدود 7ماه قبل از شروع رسمي
جنگ ،به منظور براندازي نظام جمهوري اسالمي آشكار شد .تمام سازماندهي اين كودتا توسط عناصر باقي
مانده از جريان شاهنشاهي موجود در درون ارتش و با حمايت امريكا و رژيم بعثي عراق ،انجام شده بود .اين
گروه با حمايت سران سابق ارتش شاهنشاهي كه به پاريس ،آمريكا و تركيه فرار كرده بودند و از طريق
برخي از افراد كه سرپل آنها در داخل كشور موجود بود ،توانستند شبكهاي را در داخل ارتش جمهوري اسالمي
براي كودتا درست كنند .بدين منظور چند پايگاه نيروي هوايي از جمله پايگاه هاي همدان و مهرآباد با 32
هواپيما و همچنين برخي از يگانهاي نيروي زميني ارتش مانند تيپ 7زرهي دزفول و همچنين تيپ 71نوهد
كه نيروهاي كاله سبز ايران قبل از انقالب بودند با حدود 133نفر سازماندهي گرديدند11واحدهاي ويژه در نظر
گرفته شده ،در زمان رژيم شاهنشاهي ،در مناطقي همچون ظفار در كشور عمان و در ناحيه كردنشين شمال
عراق ،عمليات هايي را انجام داده بودند و بنابراين با عمليات چريكي و ضد چريك آشنا بودند و مي توانستند
به عنوان پياده نظام عمليات كودتا مورد استفاده قرار گيرند.بر طبق طرح كودتا ،پايگاه هوايي شهيد نوژه به
دليل فاصله زياد آ ن از شهر همدان و دوري از مردم به عنوان محل شروع عمليات ،انتخاب شده بود .اين پايگاه
داراي هواپيماهاي جنگنده ،تجهيزات و مهمات فراواني بود كه مي توانست به دليل نزديكي با مرز عراق به
عنوان يك پايگاه عملياتي آماده به جنگ ،امكان مناسبي را براي كودتا فراهم آورد .از سوي ديگر گروهي از
خلبانان و نيروهاي عملياتي قرار بود يك روز قبل از آغاز كودتا در پارک الله تهران جمع و از آنجا با
79
اتوبوس به ساير نيروهايي كه از اصفهان و ساير شهرها آمده بودند در جاده اختصاصي پايگاه نوژه بپيوندند و به
عنوان مهمان به داخل پايگاه در كنار عناصري كه از پايگاه همدان در كودتا شركت داشتند قرار گيرند .اين
نيروها ابتدا مي خواستند تا پايگاه هوايي همدان را به تصرف خود در آورده و آنجا را به ستاد عملياتي تبديل و
ساير پايگاه هاي هوايي را به همكاري فرا بخوانند .آنها آموزشهاي الزم را ديده بودند .همزمان با آغاز كودتا،
قرار بود تا ارتش عراق دست به تجاوز مرزي بزند تا بهانه براي پرواز هواپيماهاي جنگنده فراهم آيد .طبق
برنامه ،ارتش عراق در زمان مقرر ،تعرض مرزي خود را انجام داد و از خنثي شدن كودتا خبر
نداشت.كودتاگران مي خواستند پس از موفقيت،حكومت نظامي تشكيل داده و سپس يك جمهوري سوسيال
دموكرات در ايران تشكيل دهند14 .جريان كشف كودتا هم به اين صورت بود كه مسئول اطالعات وقت سپاه
حدود دو هفته قبل از انجام كودتا با آيت اهلل خامنه اي كه در آن زمان سخنگوي شوراي عالي دفاع و عضو
13
شوراي انقالب بودند ،ديدار و اعالم مي نمايد كه سپاه كودتايي را شناسايي كرده ولي تاريخ آن را نميداند.
شب قبل از كودتا يكي از خلباناني كه قرار بوده بيت امام خميني در جماران را بمباران كند ،به خاطر اصرار
زياد مادرش كه به صورت اتفاقي از جريان كودتا خبردار ميشود خدمت آيت اهلل خامنهاي ميرسد و جريان
برنامه كودتا را شرح ميدهد .ايشان نيز سريعاً آقاي محسن رضايي را ساعت 37شب مطلع كردند و به اين
طريق از زمان و مكان اين كودتا سپاه مطلع مي شود .اما مشكل براي خنثي كردن كودتا در اين بود كه فقط 3
ساعت زمان تا صبح به منظور آماده شدن وقت بود .با اين وجود در همان شب نيروهاي اطالعات و سپاه ،بسيج
شده و به سمت پايگاه هوايي شهيد نوژه در همدان حركت كردند .برخي از نيروهاي ارتشي وفادار به انقالب
در اين پايگاه نيز كه متوجه برنامه كودتا شده بودند ،همكاري خود را براي ناكام گذاشتن كودتا آغاز نمودند.
قرار بود كودتاچيان با جنگنده هاي مستقر در پايگاه هوايي همدان كه به دليل آمادگي براي مقابله با تجاوزات
مرزي ارتش بعثي عراق ،مجهز به بمب و ساير مهمات شده بودند ،به چندين محل مهم از جمله بيت امام
خميني ،ساختمان مجلس شوراي اسالمي و دفتر رياست جمهوري حمله كنند .در ميان كودتاچيان حدود 433
نفر از كاله سبزها و تكاورهايي بودند كه قبل از انقالب از ايران فرار كرده و پس از پيروزي انقالب از طريق
مرزهاي عراق به داخل ايران آمده بودند .در مجموع حدود 333نظامي وغير نظامي در اين كودتا شركت
داشتند .انجام اين كودتا نشان داد كه تأسيس و تشكيل سپاه و كميته ها در روزهاي اول پيروزي انقالب،
تدبيري حكيمانه بوده است كه پس از گذشت بيش از يك سال از سرنگوني رژيم شاهنشاهي ،وجود آنها
ضرورتي غير قابل انكار بوده است .با آشكار شدن برنامه كودتا ،ستادي با حضور نيروهاي سپاه و ارتش به
منظور مقابله با كودتا تشكيل شد .نيروهاي عملياتي اين ستاد به پارک الله در تهران و جاده منتهي به پايگاه
نوژه از همدان ،حمله و ظرف 74ساعت عناصر اصلي كودتا دستگير شدند .در عمليات سركوب كودتا فردي
كه براي دستگيري يكي از افسران عامل كودتا اقدام كرده بود ،غافلگير شده و به شهادت مي رسد .در روز اول
عمليات حدود 3نفر از عناصر كودتا در درگيري هاي پايگاه نوژه ،كشته شدند .در روزهاي بعد تعداد زيادي
از عوامل كودتا از جمله تيمسار محققي و تيمسار مهديون كه قرار بود پس از موفقيت كودتا به فرماندهي
81
نيروي هوايي و رئيس ستاد ارتش برسند دستگير و محاكمه شدند 13.در ستاد خنثي سازي كودتا ،دو نفر از
منافقين با نام هاي كشميري و قديري حضور داشتند .اين افراد از طريق اداره دوم ارتش به ستاد خنثي سازي
معرفي شده بودند .فرد ديگري نيز به نام رضوي كه با منافقين در ارتباط بود در ستاد راه پيدا كرده بود .منافقين
تالش داشتند تا از طريق اين افراد تالش نمايند تا خلبان هاي دستگير شده اعدام گردند تا از اين طريق بنيه
ارتش ،تضعيف گردد .قديري بعدها شناسايي شد ولي چهره كشميري مشخص نگرديد تا آنكه او توانست با
كمك فردي به نام كالهي انفجار دفتر مركزي حزب جمهوري اسالمي را انجام دهد و بيش از 23تن از
مسئولين كشوري را به شهادت برساند .كشميري بعداً به عنوان عامل انفجار ساختمان نخست وزيري شناخته
شد .پس از بازجويي از عناصر كودتا مشخص شد كه آنها در تمامي استانهاي ايران داراي نيرو بوده و گسترش
وسيعي در ايران داشته اند؛ حتي در بين عشاير نيز نيرو دارند و جلسات خود را در بغداد و در سازمان امنيت
عراق تشكيل ميدادند؛ در اين جلسات بحث شده بود كه پس از انجام كودتا چه اقداماتي بايستي در داخل
كشور انجام شود .پس از ناموفق شدن و شكست كودتا ،مشخص شد كه سران برنامه ريز و طراح اين كودتا در
پايتخت عراق در شهر بغداد جلسه داشتهاند .موضوع جلسه اين بوده است كه آيا ابتدا ارتش عراق به ايران حمله
كند و سپس كودتا شكل بگيرد ،يا ابتدا كودتا انجام شود و سپس حمله ارتش بعثي عراق به خاک ايران
صورت گيرد؟ 12در نهايت تصميم بر اين مي شود كه اول كودتا انجام گيرد .بنابراين با توجه به اطالعات به
دست آمده در جريان بازجوييهاي برخي از كودتاچيان ،مي توان گفت كه دولت صدام در اين كودتا دست
داشته و از آن حمايت ميكرده است .همچنين فرد ديگري به نام "مارک كازيرو فسكي" كه كتابي به نام
سياست خارجي شاه و آمريكا نوشته است و چند سال پيش به ايران آمده بود تا در مورد كودتاي نوژه تحقيق
كند .مدعي شده است كه كودتاي نوژه با تحريك بعثيهاي عراق صورت گرفته است .به اين ترتيب پس از
شكست كودتاي نقاب ،شمارش معكوس براي شروع جنگ از سوي دولت عراق آغاز شد .بين كودتاي نقاب
و 13شهريور حدوداً 23روز فاصله است كه به نظر مي رسد مدتي منطقي بود تا ارتش بعثي عراق خود را
براي جنگ با ايران آماده كند.
تضعیف بیشتر ارتش ایران
با افشاي طرح كودتاي نقاب ،بار ديگر بحث تصفيه ارتش از عناصر وفادار به رژيم شاهنشاهي و سركوب
نيروهاي مخالف انقالب شدت گرفت .جمعي از نمايندگان مجلس در جلسه 3131/4/74خواستار برخورد با
توطئه گران و پاكسازي وسيع در ارتش شدند .قبل از پيروزي انقالب اسالمي ،ارتش ايران حدود يكصد هزار
نفر عضو رسمي داشت 15.از اين تعداد 33هزار نفر عضو نيروي زميني ،حدود 13هزار عضو نيروي هوايي و
33هزار نفر نيز عضو نيروي دريايي بودند .با پيروزي انقالب ،تعدادي از اعضاي ارتش بركنار و تعدادي به
صورت داوطلبانه از ارتش خارج و به كارهاي ديگر مشغول شدند .كودتاي نقاب موجب تصفية بيشتر افراد
ارتش گشت و تا قبل از آغاز جنگ حدود 33هزار نفر از اعضاي رسمي ،از ارتش با شيوه هاي گوناگون جدا
شدند .كودتاي نقاب ،موجب تضعيف بيشتر ارتش و كاهش اعتماد نسبت به آن گرديد .گرچه برنامه ريزي
81
انجام اين كودتا ،حركتي از طرف مجموعه سازمان ارتش نبود ،بلكه اقدامي از سوي بعضي از ارتشيهاي وفادار
به رژيم شاه بود ولي اين كودتا ،بدبيني نسبت به فرماندهان ارتش را افزايش داد و موجب شد تا برخي از
يگانهاي ارتش مانند لشكر 17زرهي اهواز ،تا روز سوم جنگ ،بدون فرمانده باقي بمانند .در اين كودتا تعدادي
از خلبان ها و افراد ارتش دستگير و در مجموع 333نفر از نظاميان شركت كننده در كودتا از جمله 13خلبان
اعدام گرديدند 11.در اثناي جنگ ،امام خميني دستور بررسي وضع بازماندگان معدومين كودتاي نافرجام نقاب
را به فرمانده نيروي هوايي دادند .بر اين اساس ،قرار شد به خانواده هاي آنها مبالغي واگذار و جهت خريد خانه
مسكوني به هر خانواده ،وامي پرداخت گردد .در اين رابطه امام خميني در پاسخ به نامه سرهنگ خلبان جواد
فكوري در 37بهمن 3131مرقوم فرمودند" :اميد است خانواده اين اشخاص در دامان اسالم و ملت اسالمي با رفاه
كودتاي نقاب عالوه بر آنكه موجب زندگي كنند و سعادت خويش را در دنيا و آخرت تأمين نمايند".
پاكسازي افراد بيشتري از اعضاي ارتش گرديد موجب شد تا در تعيين فرماندهان و مسئولين نظامي ،حساسيت
بيشتري صورت گيرد .اين كودتا موجب شد تا بيش از آنكه ارتش در فكر دفاع از مرزها و مراقبت از تهديد
باشد به فكر چگونگي مواجهه با اين چالش ها برآيد.
محركهاي رژیم بعثی عراق از حمله به ایران
معموالً دولت ها تالش مي كنند تا با اقدامات سياسي ،از توسعه بحران با ساير كشورها جلوگيري نموده و
بسوي درگيريهاي نظامي حركت نكنند .زماني كه تمام تالش هاي سياسي به بن بست برسد و تنها راه براي
حل مشكل ،عمليات نظامي باشد آنگاه جنگ ممكن است آغاز شود .اما اينكه چرا رژيم بعثي عراق تصميم به
آغاز جنگ با ايران گرفت ،مي تواند داليل متعددي داشته باشد ولي در اينجا به چند مشوق اصلي كه موجب
تحريك رژيم بعثي عراق به سوق يافتن به سمت جنگ گرديد ،اشاره مي شود.
الف ـ احساس قدرت
ماشين جنگي ارتش عراق و زرادخانه هاي اين كشور پس از انعقاد قرارداد 3123با ايران ،از تسليحات و جنگ
افزارهاي پيشرفته عمدتاً روسي اشباع شده بود به گونه اي كه استعداد نيروي زميني آن كشور در حال پيشي
گرفتن بر قدرت نيروي زميني ايران در زمان پهلوي بود .بنابراين مي توان گفت عراق در اوج قدرت نظامي
نسبت به تاريخ گذشته خود ،بسر مي برد و صدام حسين از پيروزي قاطع خود با استفاده از تهاجم نظامي مطمئن
شده بود.
ب ـ جمع بندي صدام از وضعيت ايران و نظام بين المللي
به نظر مي رسد كه رژيم بعثي عراق براي اقدام جنگ به اين نتيجه رسيده بود كه :ايران در شرايط تحريم
تسليحاتي از سوي امريكا و كشورهاي غربي بسر مي برد و در صورت وقوع جنگ ،قادر به تدارک تسليحاتي
واحدهاي خود نيست .از سوي ديگر به دليل قطع ارتباط امريكا با ارتش ايران و خروج حدود 33هزار مستشار
نظامي امريكايي از ايران ،قدرت دفاعي جمهوري اسالمي بشدت تضعيف گرديده و قابليت بازسازي در كوتاه
مدت را ندارد .همچنين ايران درگير مشكالت سياسي داخلي و معضالت ساختاري در حكومت و در شرايط
82
استقرار نظام جديد است .بنابراين تثبيت جمهوري اسالمي در داخل كشور اولويت اول دست اندركاران
حكومت بوده و فرصت پرداختن به تهديد خارجي را ندارند.
روابط ايران با بسياري از كشورهاي دنيا دچار تنش بوده و روابط امريكا با ايران خصمانه ،روابط شوروي با
ايران غير دوستانه و روابط كشورهاي عربي با ايران دچار ابهام است بنابراين قدرت هاي بزرگ از جنگ با
ايران ،دچار ناراحتي نخواهند شد از سوي ديگر كشورهاي عربي به دليل ساختار پادشاهي حكومتي در آنها،
نگران تكرار نهضت اسالمي در كشورهاي خود و به دنبال راهي براي مهار انقالب اسالمي هستند كه جنگ مي
تواند به آنها فرصت رهايي از اين وضعيت را بدهد .از سوي ديگر با توجه به هم سويي انقالب اسالمي با آرمان
هاي مردم فلسطين ،جنگ با ايران مي تواند موجب خوشحالي اسرائيل شده و فرصتي را براي عراق پديد آورد.
بنابراين مي توان مطمئن بود كه در صورت وقوع جنگ هيچ يك از قدرت هاي جهاني از ايران حمايت
نخواهند كرد .پس مي توان در تحميل جنگ بر ايران به پيروزي بزرگي دست يافت.
تصور دولت عراق از مساعد بودن محيط بين الملل ،ضعف هاي قدرت نظامي ايران ،توانايي هاي ماشين جنگي
ارتش بعثي و اطمينان از پيروزي ،موجب شد تا صدام به آغاز يك جنگ ويرانگر و خونين وسوسه شود تا
ظرف چند هفته به اهداف طرح ريزي شده خود ،برسد .عدم باور ايران به آغاز چنين جنگي گسترده و در واقع
غافلگير شدن كشور در برابر تهاجم دشمن نيز ،به ارتش بعثي در موفقيت روزهاي اول جنگ ،كمك كرد .به
نظر مي رسد تحليل ،ارزيابي و تصورات رژيم بعثي عراق ،براي تصميم به آغاز جنگ تا حد زيادي صحيح بوده
است ولي آنچه ناديده گرفته شده بود ،توانايي اسالم و رهبري امام خميني در بارور كردن ظرفيت هاي ملت
ايران براي تشكيل قدرت جديد و ناكام گذاشتن دشمن از رسيدن به اهداف خود بود .تحليل صدام حسين بعد از
وقوع انقالب اسالمي و از بين رفتن رژيم شاه اينگونه بود كه به وجود آمدن يك قدرت سياسي قوي در ايران
سالها طول ميكشد چرا كه ايران به ضعف افتاده است و تا بخواهد خود را در منطقه پيدا كند ،ارتش خود را
درست كند ،نيروهاي امنيتي خود را بوجود آورد ،سازماندهي خود را اصالح كند و روابط قبلي خود را با
كويت ،عربستان و كشورهاي حاشيه خليج فارس برقرار كند زمان زيادي طول ميكشد كه اين زمان فرصت
خوبي است تا صدام براساس طرحي كه براي آينده خود داشت ،رهبر كل منطقه خاورميانه شود .در واقع صدام
حسين براي به دست گرفتن قدرت مطلقه در عراق و كسب رهبري كل خاورميانه و ايفاي نقش " ناصر" در
بين اعراب ،حسن البكر را كنار زد و اختيارات حزب بعث را به دست گرفت .بايد به ياد داشت كه امضاء
قرارداد كمپ ديويد از سوي سادات موجب انزواي مصر در جهان عرب گرديد و اين فرصتي را براي صدام به
وجود آورد تا تالش نمايد جاي خالي مصر را در جهان عرب پر نموده و برنامه هاي بلند پروازانه اش را به
اجرا در آورد .الزمه اينكه صدام حسين رهبر منطقه گردد اين بود كه جنگي به راه انداخته و به ايران و يا به
كويت حمله كند .اگر حمله به كويت را انتخاب ميكرد روبروي اعراب قرار ميگرفت و نميتوانست رهبري
اعراب را به عهده گيرد اما حمله به ايران براي وي مناسب بود و محاسني در بر داشت :اوالً :اعراب را كه از
صدور انقالب اسالمي ميترسيدند پشت سر خود ميآورد .ثانياً :صدام ميتوانست از ظرفيتها و توانائيهاي
83
آمريكا و شوروي كه در مخالفت و ضديت با انقالب اسالمي شهره شده بودند نيز بهره گيرد .ثالثاً :وي با اين
حمله ميتوانست مسائل مرزي و تاريخي خود را با ايران نيز حل و فصل كند .لذا جنگ با ايران را انتخاب
كرد .البته انگيزه ديگري هم مي تواند ،رژيم بعثي عراق را تشويق به آغاز جنگ كرده باشد و آن هم نگراني
از تأثير انقالب اسالمي بر اكثريت جامعه عراق و احتمال بروز اختالف و انشقاق داخلي بوده است .معموالً
رهبري يك كشور براي منحرف كردن افكار عمومي از اوضاع نابسامان داخلي ،به نوعي رفتار تنازعي در
خارج از مرزهاي خود متوسل مي گردد .هرچه نگراني از اوضاع داخلي افزايش يابد ،دولت هاي ديكتاتور براي
سوق دادن تنش هاي داخلي به مرزهاي خارجي ،حريص تر مي گردند .معموالًاين نوع رهبران ،هر نوع حركت
مخالف داخلي را به يك عامل بيروني منتسب كرده و جنگ ،بهترين فرصت براي سركوب مخالفين داخلي و
اِعمال حاكميت پليسي در داخل كشور است.
بهانه جنگ
صدام حسين براي آغاز جنگ ،عدم عقب نشيني ايران از برخي نقاط مرزي بر اساس قرار 3123الجزاير را
دستاويز قرار داده و به طور يكطرفه اين قرار داد را 3روز قبل از شروع جنگ پاره و لغو نمود .البته همزمان با
اين اقدام ،ارتش بعثي چند روز قبل از آغاز جنگ سراسري ،نقاط مورد ادعا را به تصرف عراق در آورد.
چنانچه اين بهانه را عامل آغاز جنگ بدانيم ،بر طبق مقررات بين المللي دولت عراق هيچگونه حقانيتي در
تجاوز به خاک ايران و به راه انداختن جنگ نداشته است .اوالً در متن قرار داد 3123نحوه حل و فصل
اختالفات در اجراي اين قرار داد مشخص شده است .ثانياً به فرض صحت تمام ادعاهاي دولت عراق ،امتناع
ايران از تخليه اراضي مورد ادعا ،نمي توانست شروع جنگ به وسيله دولت عراق را توجيه نمايد ،زيرا "اصل
تناسب" ،دولت ها را در منازعات خود محدود و مقيد مي سازد .طبق اين اصل اقدامات متخذه به منظور دفاع
مشروع ،نبايد بيش از آنچه كه براي دفع خطر يا از بين بردن حمله ضرورت دارد صورت گيرد و پس از رفع
نياز بايستي قطع شود 43.بنابراين تهاجم گسترده ارتش بعثي و آغاز يك جنگ تمام عيار توسط دولت عراق،
كنش يا واكنشي به مراتب عظيم تر از بهانه ذكر شده بوده است و با اصل تناسب ،مغايرت كامل دارد .از سوي
ديگر اقدامات رژيم بعثي در حين جنگ ،نشان داد كه هدف دولت عراق از جنگ با ايران ،دفاع مشروع نبوده
و مقامات عراقي پس از تصرف بخش هايي از خاک ايران ،هدف خود را كه جداسازي قسمتي از سرزمين
ايران بوده ،به طور رسمي و در تبليغات خود اعالم كرده اند.
آمادگی رژیم بعثی براي آغاز جنگ
طبيعي است كه براي آغاز هر جنگي نياز به برنامه ريزي ،فراهم آوردن امكانات و تجهيزات الزم ،طرح ريزي
عملياتي و فراهم كردن ساز و كارهاي الزم براي رسيدن به هدف و كسب موفقيت مي باشد .بنابراين حداقل
زماني براي كسب آمادگي هاي جنگي الزم مي باشد .به نظر مي رسد كه تصميم اوليه رژيم بعثي عراق براي
جنگ با ايران به حدود يك سال قبل از آغاز آن ،باز مي گردد و اراده رژيم بعثي عراق براي جنگ با ايران
حتي زمانيكه دولت موقت و نهضت آزادي در ايران حاكم بوده اند را نشان مي دهد .ولي تصميم نهايي براي
84
شروع جنگ درست يك روز پس از قطع رابطه امريكا با ايران يعني در 73فروردين ماه 3131اتخاذ شده است.
از اين زمان است كه رژيم بعثي عراق اقدامات عملي خود عليه ايران را آغاز نموده و خود را براي انجام يك
جنگ گسترده با ايران آماده مي نمايد.
الف -تصفیه ارتش عراق
پس از مدتي از كنار زدن حسن البكر ،صدام ادعا كرد كه قرار بوده است كودتايي با تحريك ايران و سوريه
در عراق شكل بگيرد كه اين كودتا كشف و خنثي شده است .به دنبال اين ادعا ،تعداد زيادي از اعضاي ارتش
عراق دستگير و اعدام شدند .اين اقدام يك تصفيه گسترده نيروي انساني در ارتش و نيروهاي نظامي عراق بود.
اقدامات فوق از جمله حوادثي است كه تا قبل از آغاز جنگ سراسري رخ داد .تا اين زمان هنوز جنگ گسترده
نظامي از سوي صدام شروع نشده بود .اين مقطع از جمله حوادث بزرگ در تاريخ مربوط به جنگ ميباشد كه
كمتر به آن توجه شده است.
ب -اقدامات سیاسی و حقوقی عراق
در طول زمان زد و خوردهاي مرزي ،اداره كل اطالعات نظامي و فرماندهي نيروي هوايي ارتش عراق ،گزارش
هايي در زمينه موارد تجاوز ايران در اختيار وزارت امور خارجه قرار مي دادند تا اين وزارتخانه يادداشتهاي
اعتراض آميزي را به سفارت ايران تحويل دهد .نسخه اي از اين يادداشتها نيز در اختيار جامعه كشورهاي عربي
و سازمان ملل متحد قرار مي گرفت .47دولت عراق در تالش بود تا به طور مرتب طي نامه نگاري هايي با
سازمان ملل متحد ،ايران را عامل درگيري هاي مرزي نشان دهد .بر اين اساس اين رژيم پرونده قطوري از
مكاتبات خود با سازمان ملل را قبل از آغاز جنگ ،فراهم آورد .اين در حالي بود كه ايران تالش ديپلماتيك
زيادي در يك و نيم سال قبل از آغاز جنگ براي معرفي و توقف تجاوزات مرزي عراق ،انجام نداد .صدام در
34خرداد 3131طي سفري به عربستان ،در شهر طائف با برخي از سران كشورهاي عربي مالقات و به احتمال
زياد نظر آنها را در جنگ عليه ايران ،جلب كرد .دولت عراق در بهار سال 3131در جمع وزراي خارجه
كشورهاي عربي اعالم كرد :ما آماده هستيم سرزمين هاي عراقي را كه ايران اشغال كرده پس بگيريم و ادعاي
ارضي خود را به طور رسمي به سران 5سازمان بين المللي مانند سازمان ملل ،اتحاديه عرب و غير متعهدها ارائه
داد .همچنين رئيس جمهور عراق درست چهار روز قبل از آغاز حمله سراسري ارتش بعثي به خاک ايران ،طي
سخناني در روز 73شهريور سال 3131در مجلس عراق كه از تلويزيون آن كشور پخش گرديد ،قرارداد مرزي
3123الجزاير را ،بي اعتبار اعالم نمود .وزارت خارجه عراق 1روز قبل از آغاز جنگ ،اعالم كرد كه "لغو
قرارداد 3123بدين معني است كه شط العرب رودخانه اي كامالً ملي و زير نفوذ كامل حاكميت عراق قرار
دارد" 41 .از سوي ديگر وزارت خارجه رژيم بعثي نامه هايي را به سازمان ملل و برخي از مراجع بين المللي عليه
ايران ارسال نمود.
ج -درگیري هاي مرزي
با پيروزي انقالب اسالمي ،دولت عراق نسبت به تقويت نيروهاي خود در مرزهاي با ايران ،اقدام نمود .رژيم
85
بعثي سعي داشت تا بر مرزهاي اين كشور ،كنترل كاملي را اِعمال نموده و از اين طريق عوامل خود را به داخل
خاک ايران ،نفوذ دهد .دولت عراق با بدبيني نسبت به مسائل ايران در حوادث مرزي از خود واكنش نشان مي
داد .عراق اولين حمله خود به ناحيه مرزي ايران را با توپخانه به يك دهكده مرزي در تاريخ 37فروردين سال
3135انجام داد .البته بعدها اعالم نمود كه اشتباه كرده است .امام خميني در اعتراض به اقدامات مرزي عراق در
3135/1/74مرقوم فرمودند " :انتظار نبود و نيست كه مأمورين دولت عراق در سر حدات ،رفتاري كنند كه
مخالف حسن همجواري است ".در طول سال 3135حوادث و درگيريهاي مرزي ،چندان جدي نبود ولي از
اوايل سال 3131هواپيماها ،بالگردها و تانكهاي عراقي به صورت روزانه در حوالي مرز ايران ،به گشت زني و
انجام عمليات پرداخته و به خاک ايران تجاوز مي كردند .دولت عراق در پرتو روابط غير حسنه خود با ايران،
در تابستان 3131به عمليات نظاميش شدت بخشيد و هر روز چندين عمليات نظامي را در نوار مرزي ايران انجام
مي داد .همزمان با كودتاي نقاب ،يك جنگنده ميگ عراقي ،در 31تيرماه 3131ايستگاه فرستنده نخجير در
ايران را بمباران كرد .جنگنده هاي عراقي در 34شهريور 31مهران و در 32شهريور 31قصرشيرين را بمباران و
روز بعد از آن به مرز هوايي خسروي تجاوز كردند .ارتش رژيم بعثي عراق از 33شهريور 3131حمالت جدي
خود را در غرب كشور آغاز كرد و بخش هايي از سرزمين هاي مرزي ايران از جمله ارتفاعات ميمك،خان
ليلي ،زين الكش ،ديالي ،هنجيره ،جهفه الموت را تا 3131/3/73و قبل از 13شهريور روز آغاز جنگ
سراسري ،به تصرف خود درآورد 43.رئيس ميز ايران در اداره اطالعات ارتش عراق در زمان جنگ در اين باره
مي گويد :نيروهاي عراق در آغاز سپتامبر ( 3153شهريور ماه )3131اقدام به آماده سازي خود نمودند .لشكر
33زرهي به فرماندهي سرتيپ هشام صباح الفخري ،اقدام به تصرف تپه سيف سعد نمود .كاني بز كه بعدها به
زين القدس نامگذاري گرديد و منطقه شرق ميسان ـ بين فكه و شيب ـ نيز بازپس گرفته شد و به نام سيف ابي
عبيده خوانده شد .هدف اصلي اينگونه عملياتها ،فقط بازپس گيري بخشهايي از اراضي كشور نبود ،بلكه
جلوگيري از نفوذ نيروهاي ايراني از طريق چنين روزنه هايي و آسان كردن راه عمليات نظامي عراق در
صورت گسترش جنگ بود 43.گفته مي شود مساحت سرزمينهايي كه ارتش عراق قبل از آغاز جنگ از ايران
42
تصرف كرد به 333كيلومتر مربع بالغ مي شده است.
در تاريخ 73شهريور 3131چند دستگاه تانك عراقي از كوههاي آق داغ وارد خاک ايران شدند .در 77شهريور
ناحيه خان ليلي و روز بعد از آن منطقه چگر در ايالم و در روز 74شهريور روستاهاي گرده نو و بيشگان در
سرپل ذهاب و در 73شهريور روستاي بابا هادي ،از سوي جنگنده هاي عراقي بمباران شد .نظاميان عراقي در
شهريور ماه سال 3131به صورت آزمايشي وارد خاک ايران شده و باز مي گشتند .ايران هم گاهاً پاسخ عمليات
هاي آنها را در مناطق مرزي مي داد .بنابراين ،درگيري هايي كه از حدود يك سال و نيم (از اوايل سال 3135
تا شهريور )3131پيش از آغاز جنگ رسمي بين عراق و ايران وجود داشته است از ارديبهشت ماه سال 3131
تشديد شده است .اين درگيري ها همراه و همزمان با مناقشه سياسي بين رژيم بعثي عراق با جمهوري اسالمي
ايران بوده كه خود ،يك درگيري نظامي جدي و از جمله بزرگترين حوادث بين ايران و عراق طي 333سال
86
اخير محسوب ميشده است .البته وقوع جنگ تحميلي ،اين مقطع از تاريخ را تا حدود زيادي كم رنگ كرده
است .ايران در پاسخ به تجاوزات مرزي عراق ،برخي از مراكز تجمع نظامي داخل خاک عراق را در روزهاي
قبل از آغاز جنگ ،بمباران كرده است .از جمله واكنش هاي ايران ،حمله جنگنده هاي نيروي هوايي به منظور
انهدام واحدهاي زرهي ارتش عراق در منطقه زرباطيه در 33كيلومتري عمق خاک عراق و در نزديكي شهر
مهران در تاريخ 72شهريور 3131بوده است .در آن زمان ايران با دريافت اطالعاتي از تجمع نيروهاي سپاه
دوم عراق در اطراف مرزهاي ايران و در پاسخ به درگيري هاي مرزي عراق با ايران ،دست به چنين اقدامي زد.
در جريان اين واكنش كه دو فروند جنگنده F5ايراني شركت داشتند ،يكي از هواپيماهاي نيروي هوايي ايران
مورد اصابت موشك هاي عراقي قرار گرفت و خلبان آن به نام آقاي حسين لشكري كه در آن هنگام 75سال
سن داشت به اسارت رژيم عراق درآمد 45.اين سيزدهمين مأموريت ستوان يكم خلبان حسين لشكري بود .او
اولين خلبان اسير ايراني و آخرين اسيري بود كه پس از 35سال در 32فروردين سال ،3122آزاد و به ايران
بازگردانده شد .متأسفانه وي در 31مرداد ماه سال 3155دار فاني را در تهران وداع گفت .دولت عراق اين
خلبان ايراني را تا حدود 33سال پس از پايان جنگ در اسارت خود نگهداشت تا بتواند به عنوان مدرک شروع
جنگ از سوي ايران ،از وي استفاده نمايد و اين موضوع را به عنوان سند در سازمان ملل به ثبت رسانيد .ايران
در واكنش به تجاوزات مرزي عراق به مجامع بين المللي اعتراض نمود و به مقابله محدود با تجاوزات عراق در
حواشي مرز پرداخت .تهاجمات مرزي ارتش عراق را مي توان يك نوع "شناسايي با رزم" ،تلقي كرد كه
عالوه بر افزودن بر دامنه نا امني ها مي توانست تمريني براي آمادگي ارتش بعثي جهت حمله به ايران باشد.
البته هدف ديگري را نيز مي توان براي اين درگيري هاي مرزي ذكر كرد و آن تالش دولت عراق براي وادار
كردن ايران به جنگ بود .قبل از آغاز جنگ ،درگيري هاي مسلحانه در استان هاي آذربايجان غربي و
كردستان از سوي احزاب مسلح وابسته به رژيم بعثي عراق در جريان بود .اين درگيري ها بخشي از توان قواي
ايران را بخود مشغول كرده بود و موجب تلفاتي بخصوص براي سپاه پاسداران انقالب اسالمي مي شد .سپاه تا
شروع جنگ ،در جنگ هاي مسلحانه با احزاب دموكرات و كومله حدود هزار شهيد داده بود .با نااميد شدن
عراق از واكنش جدي نظامي ايران و آماده شدن ارتش عراق براي يك جنگ گسترده ،دولت عراق در
شرايطي كه ايران درگير اختالفات داخلي بين رئيس جمهور و نخست وزير و رئيس جمهور و مجلس و
همچنين در شرايط فضا سازي بين المللي عليه ايران به خاطر گروگان گيري در سفارت امريكا بود ،جنگ
گسترده خود را آغاز نمود .الزم به ذكر است كه در درگيري هاي مرزي قبل از آغاز جنگ ،حدود 133نفر
از ايرانيان به شهادت رسيده و تعدادي نيز زخمي و اسير گرديدند.
غافلگیري ایران
با فروپاشي رژيم شاهنشاهي ،سازمان هاي اطالعاتي ايران از جمله ركن دوي ارتش نياز به بازسازي مجدد
داشتند .گرچه عناصر اطالعاتي سپاه و لشكرهايي از ارتش كه در حاشيه مرز با عراق مستقر بودند ،بعضاً با
مشاهده گسترش و حضور نيروهاي عراقي ،هشدارها و برآوردهايي از تحركات ارتش عراق را به رده هاي
87
باالتر ارائه داده اند ولي در رده هاي باال ،از نيات تهاجمي ارتش عراق ،اطالع كافي وجود نداشته است .رفتار
نظامي ايران قبل از شروع جنگ نشان مي دهد كه ايران نه تنها آمادگي الزم براي يك جنگ گسترده را
نداشته است بلكه احتمال وقوع جنگ از سوي عراق را نيز جدي نگرفته است .به نظر مي رسد پس از قطع رابطه
امريكا با ايران در اوايل سال 3131امام خميني احتمال حمله عراق به ايران را مي داده اند ولي از كمّ و كيف
آن ،مطلع نبودند .ايشان در سخنراني خود در 3131/3/75مي فرمايند ....":اين لشكري كه اآلن سرنيزه را
كشيده اند و توپ و تانك ها را كشيده اند و با مردم مخالفت مي كنند يا آمده اند با ايران كه يك مملكت
اسالمي است دارند جنگ مي خواهند بكنند يا هجوم مي خواهند بكنند ،اين جنگ با اسالم است .جنگ با قرآن
است .جنگ با رسول اهلل است .ارتش عراق حاضر است كه با رسول اهلل جنگ كند؟ با قرآن جنگ بكند؟
ايران اآلن مملكت رسول اهلل است .ايران اآلن نهضت اسالمي است .مملكت اسالمي است و قانون اسالمي است.
حكومت اسالمي است ....چرا عشاير عرب نشسته اند و نگاه مي كنند و اينها به برادرانشان تعدي مي كنند و
فوج فوج جوان ها را اينها مي كشند در سياه چالها؟ ....نمي دانند كه اگر اينها بخواهند تعدي به ايران بكنند،
ايران خردشان مي كند و تا بغداد مي رود ....صاحب منصب هاي خوب ما داريم در عراق ،صاحب منصب هاي
صحيح و متدين هستند .خود آنها كودتا كنند و اين را از بين ببرند و حرام است بر آنها كه يك قدم دنبال اين
شخص لعين باشند و بايد قيام كنند بر ضد او و مملكت خودشان را اسالمي كنند "...از سوي ديگر با بررسي
بيانات امام ،به نظر مي رسد ايشان انتظار بروز حادثه و اتفاقي در ارتش عراق را داشته اند كه نظاميان عراقي
عليه صدام دست به اقدامي زده و عمالً امكان حمله به ايران وجود نداشته باشد .به هر حال ،ايران ،انتظار يك
جنگ سراسري و تمام عيار را از سوي رژيم بعثي عراق نداشت .در آن برهه زماني با توجه به شرايط و فضاي
موجود در كشور ،كسي از مقامات و مسئولين ،بروز جنگ را پيش بيني نمي كرد .براي مثال آقاي هاشمي
رفسنجاني در مورد روز آغاز جنگ مي گويد ":خبر دادند كه فرودگاه مهرآباد تهران بمباران شده ،فوراً جمعي
از نمايندگان را به آنجا فرستاديم ،البته بر خالف انتظار ما بود كه عراق به تهران حمله كند .اين اتفاق را خيلي
عليرغم آنكه گزارشاتي از تحركات نظامي عراق در اطراف مرزهاي كشور به سمع بعيد مي دانستيم".
مسئولين مي رسيد ولي در تحليل نهايي ،اين اقدامات رژيم بعثي به عنوان قصد وي براي تهاجم نظامي به ايران
تعبير و تفسير نمي شد .بسياري از مقامات بلند پايه كشور بر اين عقيده بودند كه عراق جرأت حمله به ايران را
ندارد .در اوايل شهريور 3131مجله جينزديفنس در خبري نوشته بود كه 5هزار ايراني تحت فرماندهي يكي از
افسران رژيم شاهنشاهي ،در بصره براي حمله به ايران آموزش مي بيند .اين خبر از سوي وزارت خارجه به
اطالع مسئولين وقت رسيد اما در نهايت پاسخ اين بود كه عراق ضعيف تر از آن است كه بتواند به ايران حمله
كند .اگر اين كشور چنين اقدامي را در پيش بگيرد در وهله نخست شيعيان عراق با آن به مقابله برمي خيزند و
حكومت صدام را سرنگون مي كنند .بنابراين ارزيابي دولت ايران كمي احتمال بروز جنگ از سوي عراق بود.
33حدود 7هفته قبل از آغاز جنگ ،شوراي عالي دفاع با حضور فرمانده كل قوا كه در آن هنگام رئيس جمهور
وقت عهده دار اين سِمَت بود ،در ستاد لشكر 53زرهي كرمانشاه ،تشكيل گرديد در اين جلسه عالوه بر رئيس
88
جمهور ،نخست وزير ،وزير دفاع ،فرمانده سپاه ،جانشين رئيس ستاد مشترک ارتش ،فرمانده نيروي زميني ارتش
و فرمانده سپاه غرب كشور ،حضور داشتند .در اين جلسه شهيد محمد بروجردي اعالم كرد كه عراق قصد حمله
به ايران را دارد .گزارش ها حاكي از آن بود كه در اطراف مناطق مرزي قصر شيرين ،يك لشكر زرهي
مكانيزه ارتش بعثي در پشت مرز به سمت ايران آرايش جنگي گرفته است .تحليل رئيس جمهور در آن جلسه
در مورد اين گزارشات ،اين بود كه براي آغاز يك جنگ بايد موازنه قوا بين شوروي و امريكا در دوران
جنگ سرد ،بهم بخورد و تا اين موازنه قوا بهم نريزد ،جنگي آغاز نمي شود .رئيس جمهور خطاب به فرماندهان
سپاه در اين جلسه گفت كه عليه دولت من جو سازي نكنيد .فرماندهان ارتش نيز آغاز چنين جنگي را باور
نداشتند .تيمسار ظهيرنژاد مي گفت گزارش پاسدارها از قصد عراق براي حمله به ايران صحيح نيست .عراق
جرأت حمله به ايران را ندارد و اگر حمله كند توي دهن وي مي زنيم .او مي گفت پاسدارها به بهانه جنگ مي
خواهند تجهيزات ارتش را بگيرند 37.البته با بررسي نامة بني صدر كه به امام خميني در تاريخ 3131/3/75
نوشته شده است مي توان استنباط كرد كه وي احتمال بروز جنگ را جدي مي ديده است 31.ولي مي توان
گفت كه به هر حال وي دچار غافلگيري استراتژيك شده است زيرا هيچ اقدام جدي براي انتقال لشكرهاي مهم
ارتش مانند لشكرهاي 55 ،22 ،33 ،73و تيپ 33هوابرد به مناطق مرزي خوزستان انجام نداده است .امام
خميني در سخنراني خود در 3133/3/34اينگونه به غافلگير شدن ايران اشاره مي كنند " :صدام را وادار كردند
كه به اين كشور اسالمي حمله كند و از زمين و هوا و دريا حمله كرد به ما ،و بعضي از اشخاصي كه آنوقت
بنابراين با سردمدار بودند ،خيانت كردند به اين كشور ،و در عين حالي كه اطالع داشتند چيزي نگفتند" .
توضيحات فوق به نظرمي رسد كه ايران گرچه نسبت به فعل و انفعاالت نظامي ارتش عراق ،حساس بوده است
ولي اين اقدامات را براي شروع يك جنگ گسترده ،باور نمي كرده است .در آن ايام ،ايران همه واحدهاي
نظامي خود را با فرض وقوع جنگ به مرزها اعزام نكرد و در كشور آمادگي الزم براي مقابله با وقوع احتمالي
جنگ بوجود نيامد .همچنين ايران ،نتوانست عراق را از طريق اقدامات سياسي و ديپلماتيك و يا نشان دادن
(ره)
براي بازسازي ارتش و همچنين تشكيل بسيج قدرت نظامي به بازدارندگي برساند .البته حضرت امام خميني
مستضعفان قبل از شروع جنگ ،اقدامات مؤثري را انجام دادند كه به نظر مي رسد با هدف بازدارندگي انجام مي
شد ولي عمالً تحليل صدام حسين براي آغاز جنگ با ايران ،مشخص مي سازد كه اين اقدامات نتوانسته است
وي را به بازدارندگي و اجتناب از جنگ برساند .البته معلوم نيست كه اگر ايران غافلگير هم نمي شد آيا مي
توانست از وقوع و بروز جنگ جلوگيري نمايد؟ بسياري بر اين باورند كه ايران حتي اگر غافلگير هم نمي شد،
فاقد قدرت الزم براي جلوگيري از وقوع جنگ بود.
اهداف رژیم بعثی عراق از جنگ با ایران
بررسي مقاصد و اهداف رژيم بعثي عراق از جنگ با ايران و ارزيابي اهداف سياسي و ژئوپلتيك وي در تهاجم
نظامي به خاک ايران ،نيازمند يك تحقيق و مطالعه جداگانه اي است .آنچه مشخص است اين است كه عراق
جنگ را آغاز كرده است بنابراين مي بايستي انتظار نتايج برنامه ريزي شده اي را از شروع جنگ داشته باشد و
89
مطمئن باشد كه از طريق جنگ وكابرد قواي نظامي مي تواند به آنها دست يابد .آنچه از اظهارات رئيس
جمهور و ساير مقامات عراقي مي توان برداشت نمود اين است كه رژيم صدام چند هدف را از جنگ با ايران
دنبال مي كرده است:
ملغی نمودن قرارداد مرزي 8791الجزایر
رژيم بعثي عراق قصد داشت تا تمامي اروندرود را به مالكيت خود درآورده و برخي از ارتفاعات سركوب در
غرب كشور را در اختيار بگيرد .دولت عراق تالش مي كرد تا با استفاده از زور و فشار جنگ ،قرارداد مرزي
جديدي را با ايران منعقد نمايد تا بتواند تنگناهاي تاريخي ژئوپولتيكي خود را حل نموده و قدرت بيشتري در
خليج فارس ،كسب نمايد .از مهمترين اهداف رژيم عراق در تصميم به آغاز جنگ را مي توان تسلط كامل آن
كشور بر اروندرود و تبديل آن به شط العرب و نيز تغيير مرز دو كشور دانست .البته برخي معتقدند كه اين
هدف كف انتظارات صدام حسين از شروع جنگ بوده است و چنانچه وي از نظر نظامي موفق مي شد به اين
هدف اكتفا نمي كرد .گرچه در اظهارات مقامات رژيم بعثي عراق ،تجديد نظر در قرارداد 3123بعنوان يكي از
اهداف مهم اين كشور از آغاز جنگ ،مطالب فراواني يافت مي شود اما نمي توان پذيرفت كه دولت عراق
درک نمي كرده است كه دوران تغيير مرزها با اشغال سرزمين ديگران گذشته است .دولت عراق بايد توجه مي
كرد كه حتي اگر براي مدتي بخشي از سرزمين ايران را از طريق جنگ به اشغال خود در مي آورد براي
هميشه ،صلح با ايران را از دست مي داد و يك درگيري دائمي مرزي را بين ايران و عراق براي طوالني مدت
پايه گذاري مي كرد .بايد توجه داشت كه ايران بالقوه هميشه بزرگتر و تواناتر از عراق است ،بنابراين روزي
در صدد تالفي بر مي آمد و سعي مي كرد تا حقوق خود را باز پس بگيرد .همانگونه كه هم اكنون پس از
حدود 33سال از اشغال ارتفاعات جوالن توسط اسرائيل ،هنوز كشور سوريه به تغيير مرز در اين منطقه تن نداده
و يكي از داليل درگيريهاي مرتب بين اسرائيل و فلسطيني ها و اسرائيل و لبناني ها ،حمايت سوريه از جريان
مقاومت عليه اسرائيل است .بنابراين شايد صدام از جنگ هدف بزرگتري داشته است.البته روحيه جنگ طلبي و
ماجراجويي وي را نبايد ناديده گرفت.تمام عمر صدام در مقام رياست جمهوري به جنگ گذشت.
جداسازي تمام یا بخشی از استان خوزستان از ایران
رژيم بعثي عراق در تالش بود تا از طريق تهاجم نظامي ،تمام يا بخشهايي از سرزمين خوزستان را به تصرف
خود درآورد .در نقشه هاي منتشر شده از سوي اين رژيم ،استان خوزستان با نام عربستان به عنوان بخشي از
خاک عراق ،منظور گرديده است .در صفحه بعد نمونه اي از نقشه هايي كه رژيم بعثي عراق قبل از آغاز جنگ
در سال 3153ميالدي به چاپ رسانده و آن را در كتاب هاي درسي دانش آموزان نيز گنجانده بود ،ارائه مي
گردد .اين نقشه در حين عمليات فتح مبين در اوايل سال 3133به دست آقاي مرتضي تاج از رزمندگان تيپ 73
كربال افتاد و آقاي مرتضي قرباني از فرماندهان دوران دفاع مقدس ،آن را در اختيار نگارنده قرار داد .تسلط بر
استان خوزستان و يا حداقل جداسازي خرمشهر و جزيره آبادان ،مهمترين هدف سياسي و اقتصادي و نظامي
رژيم بعثي عراق در جنگ بود .صدام سعي كرد تا با استقرار قواي نظامي خود در اين استان ،بتواند ارتباط وسيع
91
91
تري با آبهاي خليج فارس پيدا كرده و توسعه عظيمي در قدرت ژئوپلتيكي عراق به وجود آورد و بر مخازن
نفت ايران تسلط يابد .چنانچه رژيم صدام به اين هدف دسترسي پيدا مي كرد ،خود به خود هدف اول نيز تأمين
شده بود .در سفري كه ياسر عرفات رئيس سازمان آزادي بخش فلسطين پس از آغاز جنگ تحميلي به ايران
داشت ،طي ديداري با آقاي هاشمي رفسنجاني به ايشان گفت" :به اتاق جنگ صدام رفتم و نقشه هايي ديدم كه
فلش آنها به سوي مسجد سليمان 33و بهبهان است" 33.بر اين اساس مشخص مي شود كه ارتش بعثي عراق قصد
داشته كه كل استان خوزستان و تا مرز استان فارس را به تصرف خود در آورد .شايد دولت عراق مي خواست
يك حكومت خود مختار وابسته به رژيم بعثي در خوزستان تشكيل دهد تا هم اين استان را از ايران جدا كرده
باشد و هم اروند رود را در اختيار گرفته باشد .بايد بياد داشت كه عراق از مدتها پيش از آغاز جنگ تشكيالتي
به نام سازمان آزاديبخش عربستان را با كمك عوامل خلق عرب وابسته به خود در خوزستان ايجاد كرده بود
فشار به ایران براي واگذاري جزایر ابوموسی ،تنب بزرگ و تنب كوچك به اعراب
حزب بعث عراق در تمام دوران حاكميت خويش بر عراق،خود را مدافع خواسته هاي اعراب مي دانست.گرچه
ادعاي عراق در مورد جزاير ايراني خليج فارس ،ربطي به مسائل بين دو كشور نداشت ،اما پس از قطع رابطه
امريكا با ايران از اواخر فروردين 3131دولت عراق ادعا نمود كه جزاير ايراني خليج فارس بايستي به اعراب
برگردد .به نظر مي رسد دولت عراق در تالش بود تا بدين وسيله ،خود را خط مقدم جبهه عربي عليه ايران
مطرح نمايد وكمك هاي مالي كشورهاي عربي را به خود جذب نمايد و از نظر سياسي آنها را در كنار خود
نگه دارد.عراق سعي داشت تا ايران را به عنوان يك خطر براي كشورهاي عربي بنماياند .رژيم صدام حسين
هميشه و به صورت مكرر به دنبال جداسازي جزاير ايراني خليج فارس از جمهوري اسالمي ايران بود و سعي
مي كرد تا به عنوان نماينده كشورهاي عربي از طريق جنگ با ايران به اين خواسته دسترسي پيدا كند .بر
همين اساس او با طرح مسئله جزاير سه گانه ،مي خواست با پيروزي در اين جنگ ،قهرمان جهان عرب شده و
رهبري آنان را در دست گيرد .در حالي كه خودكشورهاي عربي مي دانستند كه از نظر اسناد تاريخي نه تنها
اين جزاير متعلق به ايران است بلكه اسامي آنها نيز فارسي محلي است.ابو موسي به مفهوم سرزمين سبز و تنب
هم به معناي تپه است.اميد است روزي برسد كه هزاران خانواده ايراني در اين جزاير زندگي كنند و اين جزاير
سرشار از آباداني و نشاط باشد تا براي هميشه فكر جداكردن آنها از سر ماجراجويان،بيرون رود.احداث سه
شهر فردوسي،حافظ و سعدي در اين سه جزيره ارزشمند مي تواند آنها را عجين با تاريخ و تمدن ايران بنمايد.
تضعیف و جلوگیري از نفوذ انقالب اسالمی
با ظهور انقالب اسالمي در ايران،حكومت عراق نگران توسعه نهضت اسالمي در بين مردم آن كشور شد و
حزب بعث عراق ،آن رابراي ادامه سلطه خود بر مردم عراق خطرناک ارزيابي كرد.با شناختي كه از امام خميني
در طول دوران تبعيد در عراق ،در بين حاكمان بعثي پديد آمده بود ،نگراني از يك تهديد اساسي از سوي
انقالب اسالمي در انديشه حزب بعث عراق وجود داشت .رژيم بعث مطمئن شده بود كه مردم عراق از انقالب
ايران الهام مي گيرند .وقتي نخستين نشانه هاي چنين تأثيري آشكار شد ،دولت عراق احساس كرد كه حركت
92
و جنبش مردم عراق گرچه رسماً به خواست ايران نيست و به صورت مستند نمي توان ايران را مسبب نهضت
مردم عراق كند ولي به هر حال حركت مردم عراق ،دولت وي را از درون تهديد مي كند و ممكن است
انقالبي هم در عراق رخ دهد .همين موضوع دولت عراق را به اين فكر انداخت تا با حمله به ايران ،خودشان را
از حركت مردم عراق نجات دهد .سركوب شديد شيعيان عراق و بازداشت و شكنجه و مصادره اموال مردم و
در نهايت اخراج هزاران ايراني مقيم آن كشور با چنين انديشه اي انجام شد 32.بنابراين هدف نهايي عراق از
حمله به ايران را مي توان جلوگيري از نفوذ انقالب اسالمي و بدست آوردن بهانه اي براي سركوب مخالفين
خصوصاً شيعيان و كردهاي عراق دانست .البته در اظهارات بسياري از مقامات عراقي ،سرنگوني نظام جمهوري
اسالمي و از بين رفتن انقالب اسالمي نيز به عنوان اصلي ترين هدف ديده مي شود.
جمع بندي
معموال هر جنگي با بهانه ها و با وجود زمينه ها و به منظور نيل به اهداف سياسي معين و مشخصي آغاز مي
گردد .راهبرد هر جنگ ،يك طرح و برنامه عملي است كه از طريق كاربرد زور و ابزارهاي نظامي ،هدف هاي
سياسي را تعغيب مي كند.عراق از مدتها پيش خود را براي جنگ با ايران آماده كرده بود .او قبل از جنگ
باكمك حزب دموكرات از مرز گيرانشهر تا اشنويه و مهاباد تا جنوب كردستان ،نيروهاي مسلح ايران را در
گير نموده بود و با آغاز جنگ نيازي نداشت تا براي اين مناطق نيروي اساسي تخصيص دهد .رئيس جمهور
عراق با تصور نادرست از وضعيت قدرت نظامي ،ظرفيت ها و توانمنديهاي جمهوري اسالمي و با تكيه بر
ضعف نظامي و سياسي ايران و همچنين اطمينان از موفقيت و پيروزي ارتش عراق ،جنگ را برنامه ريزي كرد.
صدام محيط منطقه اي و بين المللي را براي چنين حمله اي ،مناسب و مساعد مي ديد و در شرايطي تصميم به
تهاجم نظامي به ايران گرفت كه امريكا بخاطر از دست دادن منافع خود و فروپاشي نظام شاهنشاهي به دنبال
راهي براي بازگشت به ايران بود .شوروي هم نگران افول مكتب ماركسيسم با ظهور انديشه ي انقالب اسالمي
و درگير اشغال افغانستان و رؤساي كشورهاي عربي نيز در نگراني از دست دادن تاج و تخت خود با تكرار
نهضت اسالمي مردم آن كشورها در سرزمين هاي خود بودند .صدام احساس مي كرد كه با هم سو شدن اهداف
قدرت هاي جهاني و كشورهاي همسايه ايران با اهداف رژيم بعث عراق ،مي تواند با اقدام نظامي موجب
شكست جمهوري اسالمي شده و با سربلندي به حكومت خود در عراق تداوم بخشد .او از بهانه هاي تاريخي
براي تهاجم نظامي به ايران سود جست .عراق تصور مي كرد كه ايران قادر به كنترل و مديريت جنگ نخواهد
بود و با توجه به آشفتگي هاي سياسي داخلي و عدم وجود روابط مناسب بين المللي و نداشتن تجربه كافي از
سوي دولتمردان جديد ،بروز جنگ باعث پديد آمدن يك بحران ملي در ايران خواهد شد كه اين بحران
پيروزي را براي عراق رقم خواهد زد .دولت عراق با آغاز جنگ قصد داشت تا ظرف چند روز و يا چند هفته
به يك پيروزي عظيم نظامي دست يابد .عراق در تالش بود تا از طريق جنگ بر رودخانه اروند تسلط يافته و
قرارداد مرزي 3123را منتفي شده اعالم نمايد .همچنين با جداسازي استان خوزستان از خاک ايران و تصرف
مناطق مشخصي از غرب كشور ،ايران را وادار به تسليم در برابر خواسته هاي خويش كرده و خود را به عنوان
93
قهرمان جهان عرب در جنگ قادسيه لقب دهد .دولت عراق احساس مي كرد كه با دادن هزينه ها و تلفات
قابل قبولي ،قادر به دستيابي به اهداف استراتژيك جنگ مي باشد .ولي به نظر مي رسد كه رژيم عراق ،برخي
واقعيت ها و حقايق را در درون ملت ايران ناديده گرفت .آنچه دولت عراق مشاهده مي كرد ،با آنچه بعدها در
جريان مقاومت ملت ايران در برابر حمله گسترده ارتش عراق اتفاق افتاد ،بسيار متفاوت بود
.3صحيفه امام ،مجموعه آثار امام خميني ،جلد ، 37تهران ،نشر عروج ،3125 ،ص34/
. 7صحيفه امام ،جلد ،37ص334/و 733
. 1صحيفه امام ،جلد ،37ص33/
. 4وفيق السامرايي ،ويراني دروازه شرقي ،ترجمه ،عدنان قاروني ،تهران ،مركز اسناد دفاع مقدس3155 ،ص32/
. 3صحيفه امام ،جلد ،37ص13/
. 3سايت شخصي محسن رضايي
. 2صحيفه امام ،جلد ،33ص17/
. 5ازآغاز قرن 33كه حكومت ايرانيان بر عراق خاتمه يافت،تركان عثماني بر آن سيطره يافتند .به تدريج دامنه امپراتوري عثماني از درياي سرخ تا بالكان
گسترش يافت.
. 1طباطبائي ،صادق ،خاطرات سياسي اجتماعي ،جلد اول ،تهران ،چاپ و نشر عروج3152 ،ص144/
.33وفيق السامرايي ،ويراني دروازه شرقي ،ترجمه ،عدنان قاروني ،تهران ،مركز اسناد دفاع مقدس 3155 ،ص.33/
.33حضرت امام خميني پس از اعتراض به تصويب قانون كاپيتوالسيون در مجلس زمان شاه ،در 31آبان سال 3141از قم به شهر بورساي تركيه تبعيد و
آنگاه پس از گذشت حدود يك سال به عراق تبعيد شدند .ايشان در شهر نجف اشرف سكني گزيدند.
. 37دعايي ،سيد محمود ،گوشه اي از خاطرات ،تهران ،مؤسسه چاپ و نشر عروج 3152 ،ص322/
. 31گفتگوي اختصاصي با آقاي غالمعلي كياني اولين فرماندار دزفول پس از پيروزي انقالب اسالمي
.34حزب دموكرات كردستان در زمان رژيم شاهنشاهي از اقدام مسلحانه عليه سلطنت پهلوي خودداري مي ورزيد .در جنگ جهاني دوم كه شوروي ،ايران
را اشغال و يك حكومت وابسته به خود در آذربايجان تشكيل داده بود ،حزب دمكرات كردستان با شوروي همراهي كرد و قاضي محمد به دنبال تشكيل
جمهوري مهاباد بود .اما زماني كه قواي شوروي از ايران عقب نشيني كردند ،حزب دمكرات هيچ گاه عليه شاه دست به سالح نبرد .اما اعضاي اين حزب
بالفاصله پس از پيروزي انقالب اسالمي ،اسلحه به دست گرفته و در خدمت رژيم بعثي عراق درآمدند.
. 33گفتگوي اختصاصي با شهيد ناصرعليزاده برادر نادر عليزاده دراوايل سال 3133
. 33صحيفه امام ،جلد ،3ص154/
. 32صحيفه امام ،جلد ،1ص 133 ، 753 ، 753/و 132
-35درگيري ها در كردستان ،بالفاصله پس از پيروزي انقالب اسالمي شروع شد و تا سال 21-24هم ادامه داشت به طوريكه تا سال 3123در حدود 3733
نفر در كردستان شهيد شدند .در اين سال سردار احمد كاظمي به همراه چند تيپ سپاه به منطقه شمال غرب كشور رفته و آنجا را آرام كرد به طوريكه
وقتي انتخابات مجلس شوراي اسالمي برگزار شد ،حتي مردم روستاييهاي كرد نشين نيز در آن شركت كردند .اين انتخابات ،باشكوه ترين انتخابات تا آن
زمان در كردستان و آذربايجان غربي بود .با پايان يافتن جنگ تحميلي ،چند سالي طول كشيد تا امنيت به كردستان برگشت .سردار احمد كاظمي در
31دي ماه سال 3154درحاليكه فرماندهي نيروي زميني سپاه را بر عهده داشت در يك سانحه هوايي در اطراف شهر اروميه به همراه چند تن ديگر از
فرماندهان سپاه جان خود را از دست داد.
94
. 31انصاري مهدي ،خرمشهر در جنگ طوالني،تهران ،مركز مطالعات و تحقيقات جنگ سپاه3123،ص43/
. 73گفتگوي اختصاصي با آقاي محمد فروزنده از انقالبيون خرمشهر
73انصاري مهدي ،خرمشهر در جنگ طوالني ،تهران ،مركز مطالعات و تحقيقات جنگ سپاه 3123 ،ص333تا333
. 77سايت شخصي محسن رضايي
. 71صحيفه امام ،جلد ،5ص333/
. 74بشيري ،عباس ،انقالب در بحران ،كارنامه و خاطرات هاشمي رفسنجاني سال ،3131تهران ،دفتر نشر معارف انقالب 3154 ،ص33/
. 73صحيفه امام ،جلد ،37ص713/
. 73رحماني ،قدرت اهلل ،بي پرده با هاشمي رفسنجاني ،چاپ دوم ،تهران ،انتشارات كيهان 3151 ،ص31 /
. 72صحيفه امام ،جلد ،2ص477/
. 75طباطبائي ،صادق ،خاطرات سياسي اجتماعي ،جلد اول ،تهران ،چاپ و نشر عروج3152 ،ص 173 /
. 71صحيفه امام ،جلد ،37ص714/
. 13صحيفه امام ،جلد ،37ص734/
. 13جان كيگان،جنگ عراق،ترجمه نجله خندق،تهران،دانشگاه امام حسين (ع)،مركز مطالعات دفاعي 3153،ص33/
. 17منبع شماره ،37ص324/
. 11ري شهري محمد ،خاطره ها،جلد اول،تهران،مركز اسناد انقالب اسالمي،چاپ دوم 3151ص 123 /و 157
. 14منبع فوق ،ص123/
. 13سايت شخصي محسن رضايي
. 13بشيري عباس ،خاطرات هاشمي رفسنجاني ،انقالب و پيروزي ،تهران ،دفتر نشر معارف انقالب ،3151 ،ص343/
. 12مندرج در پرونده بازجويي برخي از عناصر كودتا
. 15سربازان وظيفه در اين آمار محسوب نشده اند .با احتساب سربازان و ساير نيروهاي قراردادي و كارمند و افراد غير نظامي ،آمار نيروهاي ارتش به بيش
از 433هزار نفر مي رسيد.
. 11گفتگوي اختصاصي با شهيد ستاري فرمانده اسبق نيروي هوايي درسال3123
. 43صحيفه امام ،جلد ،34ص41/
. 43نادري محمدتقي ،دفاع مشروع تنها مجوز استعمال نيرو در روابط بين الملل ،تهران ،3143 ،ص13/
. 47منبع ،33ص31/
. 41روزنامه النهار ،مورخ ،3153/1/31مطابق با 3131/3/75
. 44صحيفه امام ،جلد ،5ص333/
. 43اتفاق فر فرشته سادات و زيبا كالم صادق ،هاشمي بدون روتوش ،تهران ،نشر روزنه ،چاپ سوم 3152 ،ص735/
. 43منبع شماره ،33ص33/
. 42گزارش راديوي بي بي سي 37 ،سپتامبر 3153
. 45لشكري حسين،3433،تهران،نشر آجا،چاپ دوم3153،ص31/
. 41صحيفه امام ،جلد ،37ص.743/
. 33منبع ،74ص733/
. 33فصلنامه نگين ايران ،شماره ، 75مركز اسناد دفاع مقدس،تهران،بهار ، 3155ص331/
. 37گفتگوي اختصاصي با سردار رحيم صفوي فرمانده سابق سپاه در زمستان 3155
. 31سايت شخصي ابوالحسن بني صدر ،بخش نامه ها
. 34صحيفه امام ،جلد 333 ،33
. 33ايران در مسجد سليمان داراي كارخانه تانك سازي و پايگاه هوانيروز بود .در بهبهان نيز يك فرودگاه وجود داشت .رسيدن به مسجد سليمان وبهبهان
به مفهوم تسخير كامل استان خوزستان بود.
. 33منبع شماره ،43ص723/
. 32منبع شماره ،74ص773/
95
فصل سوم
جنگ گسترده
96
آغاز جنگ با تهاجمات هوایی
تهاجم سراسري ،علني و رسمي عراق به ايران از ساعت 31:13بعدازظهر روز 13شهريور سال ،3131با حمالت
گسترده هوايي آغاز گرديد 3.رژيم صدام حسين با الهام از روش اسرائيل در جنگ با اعراب كه هواپيماهاي
مصر و اسرائيل را در پايگاههاي اين دو كشور مورد حمله قرار داد ،تاكتيك جنگي خود را اتخاذ كرد.7
بمبارانهاي هوايي ،پيش نياز حركت واحدهاي زميني بسوي خاک ايران بودند .از سوي ديگر پرواز هواپيماها
به منظور ايجاد پوشش هوايي براي درگيري هاي زميني ضرورت داشت .با شروع جنگ ،نيروي هوايي ارتش
بعثي عراق كه داراي حدود 133فروند جنگنده بود ،با 317فروند هواپيماي جنگي ،1در سه موج حمالت
متوالي ،تهاجم شديد خود را به پايگاه هاي هوايي و فرودگاه هاي ايران با كمك بمب هايي كه با چتر فرود
مي آمدند ،آغاز نمود و اكثر باندهاي پروازي كشور را مورد اصابت قرار داد .بجز يك هواپيماي بمب افكن
سنگين توپولف 33كه در مرز منطقه سر پل ذهاب و شرق شهر قصر شيرين مورد اصابت قرار گرفت و
4
سرنگون شد ،ساير هواپيماهاي عراق سالم به پايگاه هاي خود بازگشتند.
معلوم نيست چرا پايگاه هاي موشكي هاگ ايران،كه ستون فقرات قدرت دفاع هوايي ايران را تشكيل مي داده
است ،در آن زمان فعال و آماده به جنگ نبوده اند 3.اگرآنها آماده به جنگ بودند بايستي تعداد زيادي از
جنگده هاي عراقي در همان تهاجم روز اول ساقط مي شدند .حمله به پايگاه هاي هوايي و فرودگاه ها به منظور
جلوگيري از فعال شدن نيروي هوايي ايران و عدم امكان پرواز جنگنده ها و نيز فراهم آوردن شرايط و امكان
پشتيباني واحدهاي زميني ارتش عراق كه در حال پيشروي به سوي خاک ايران بودند ،انجام شد .در روز اول
تهاجم هواپيماهاي عراقي ،بجز پايگاههاي هوايي بندرعباس و كنارک ،ساير پايگاههاي نيروي هوايي ارتش،
مورد حمله جنگنده هاي عراقي قرار گرفت .در حمالت عراق ،به هواپيماهاي جنگي ايران آسيب چنداني وارد
نشد و اثر رواني حمالت هوايي ارتش عراق بيشتر از تأثير واقعي آنها در غير فعال كردن پايگاه هاي هوايي
ايران ،ارزيابي شده است.
تهاجم زمینی ارتش بعثی
پس از اتمام موج اول حمالت هوايي به پايگاه هاي نيروي هوايي ايران و با شكسته شدن گرماي شديد هواي
عراق در روز آخر تابستان و در شرايطي كه هواي داغ اين كشور به نسيمهاي آرام كه براي تحرک نيروها و
فعاليت تجهيزات موتوري زميني و بويژه تانكها و زره پوشها مناسب مي شد و روحيه نيروهاي رزمي را افزايش
مي داد ،تهاجم قواي زميني عراق به خاک ايران آغاز گرديد 3.ارتش بعثي عراق مهم ترين تهاجم خود را با
عبور از خط مرزي و به منظور اشغال بخش هايي از خاک ايران ،در يك جنگ زميني آغاز كرد.حمله ارتش
عراق در حالي صورت گرفت كه بخش عمده اي از قواي ايران در پادگانهاي خود در خارج از مرزها بسر مي
بردند .در اين مرحله از جنگ كه از روز 13شهريور 3131تا 73آبان ماه 3131به طول انجاميد ،ارتش بعثي
عراق توانست شهرهاي خرمشهر ،بستان ،سوسنگرد ،هويزه ،دهلران ،قصر شيرين و نفت شهر را به تصرف خود
درآورد .همچنين قواي بعثي عراق توانستند تا ديوارهاي جنوبي شهر اهواز جلو آمده ،آبادان را محاصره نموده
97
و خود را به ديواره هاي شهر شوش رسانده و جاده انديمشك -اهواز را زير آتش خود بگيرد .در اين مدت
بيش از 33هزار كيلومتر مترمربع به اشغال قواي نظامي عراق درآمد .ارتش عراق قبل از حمله سراسري
اطالعات درست و قابل اعتمادي از چگونگي گسترش نيروهايي را و توانمندي رزمي آنها و نيز اطالعاتي از
وضعيت زمين و محورهاي عملياتي بدست آورده بود .ارتش عراق با استفاده از هواپيماهاي گشتي شناسايي
ميگ 73تصاويري از مناطقي كه قرار بود به اشغال خود در آورد را دريافت كرده بود 2.راهبرد نظامي عراق،
اشغال بخش هاي مهمي از استان خوزستان و بخصوص اشغال جزيره آبادان و نيز حاشيه نوار مرزي در غرب
كشور بود .ارتش بعثي عراق در تالش بود تا عالوه بر تسلط كامل بر اروندرود با تصرف ارتفاعات سركوب
در غرب كشور و نيز اشغال برخي از شهرها و مناطق عرب نشين خوزستان ،دولت عراق را در رسيدن به
اهداف سياسي خود كه حداقل آن تجديد نظر در قرارداد 3123بود ،ياري دهد.
اهداف عملیاتی ،سازماندهی و محورهاي اصلی تهاجم ارتش عراق
نيروي زميني ارتش عراق لشكرهاي خود را در سه قرارگاه سپاه براي هجوم به مرزهاي ايران سازمان داده بود.
دولت عراق در نظر داشت تا از طريق يك جنگ محدود و ضربتي ،استان خوزستان را بويژه منطقه ساحلي
شمال اروندرود را به اشغال كامل خود در آورد تا بتواند به اهداف سياسي و ژئوپلتيك خود ،دسترسي پيدا كند.
تصور عراق اين بود كه با تشديد مناقشات بين امريكا و ايران ،حمله ارتش بعثي به خاک ايران به مثابه يك
شوک عظيم ،موجبات تغييرات سياسي در تهران خواهد شد .اما مقاومت قواي مسلح و مردم مناطق مرزي،
موجب شد تا عراق نتواند طبق برنامه زمانبندي شده در سرزمين هاي ايران به پيشروي خود ،ادامه دهد .گفته
مي شود عمليات نظامي عراق براي مدت يك تا دو هفته طرح ريزي شده بود .تصور ستاد فرماندهي عراق اين
بود كه با " غافلگيري ايران " و با " نابساماني موجود در نيروهاي مسلح ايران " و همچنين " برتري قدرت
نظامي ارتش بعثي " ،مي تواند ظرف اين مدت به اهداف نظامي خود دست يابد .ارتش عراق ،سه جبهه عمده در
شمال ،غرب و جنوب براي جنگ با ايران گشود و با كمك سه سپاه ،عمليات زميني خود را از 3محور اصلي
به سوي خاک ايران آغاز كرد .سپاه يكم شامل پنج لشكر ،2 ،7و 33و تعدادي تيپ هاي گارد مرزي بود
كه عمدتاً لشكرهاي پياده كوهستاني بودند .منطقه عمليات اين سپاه در شمال غرب كشور از حاج عمران تا
تنگه باويسي بود .سپاه دوم ارتش عراق از لشكرهاي 4 ،7و 5پياده ولشكرهاي 3و 37زرهي تشكيل شده بود
و مأموريت در جبهه غرب را با هدف تصرف شهرهاي مرزي از قبيل سرپل ذهاب،گيالنغرب ومهران و كنترل
معابر و گردنه هاي حساس اين منطقه برعهده داشت .سپاه سوم ارتش عراق شامل لشكر 3مكانيزه ،لشكر 3
مكانيزه و لشكر 1زرهي بود .منطقه مأموريت اين سپاه در جبهه جنوب بود .البته ارتش عراق لشكر 33زرهي
گارد جمهوري را نيز به همراه تعدادي از تيپ هاي نيروي مخصوص در احتياط قرار داده بود.
جبهه جنوب
محور اصلي و حقيقي جنگ ،جبهه جنوب بود .چنانچه ارتش عراق در اين جبهه موفق مي شد مي توانست اراده
خود را بر دولت ايران تحميل نمايد و به هدف اصلي از جنگ ،دسترسي پيدا كند .حمله به استان خوزستان در
98
دستور كار لشكرهاي 3و 3مكانيزه و لشكرهاي 1 ،1و 33زرهي و تيپهاي 13و 17نيروي مخصوص بود كه
از مرزهاي اين استان ،پيشروي خود را آغاز كردند 5.در مجموع عراق استعدادي درحدود 3لشكر خود را براي
حمله به خوزستان اختصاص داد .عراق قصد داشت تا با انجام عمليات نظامي ،بخش عمده اي از استان خوزستان
را به تصرف خود درآورد و اگر با مشكلي مواجه شد ،خط پدافندي خود را در امتداد رودخانه هاي بهمنشير در
جزيره آبادان ،كارون در جنوب اهواز ،كرخه و دز قرار دهد .همچنين اهداف تهاجم زميني ارتش بعثي عراق
در جبهه جنوب را مي توان رسيدن به ارتفاعات شمال دشت عباس در غرب شوش و دزفول و تأمين جاده
انديمشك ـ اهواز در شمال استان خوزستان بر شمرد .اين منطقه بخش تالش اصلي تهاجم عمده قواي ارتش
بعثي را تشكيل مي داد .از فرضيات تهاجم نظامي عراق اين بود كه مردم عرب زبان خوزستان مزاحمتي براي
پيشروي ارتش بعثي ايجاد نخواهند كرد بنابراين وجود مردم در سرزمينهاي اشغالي ،مشكل و مانعي محسوب
نمي شد.جبهه جنوبي جنگ خود به سه جبهه به شرح ذيل تقسيم مي شد:
- 3جبهه شمال خوزستان
در اين جبهه ،لشكر 33زرهي ارتش عراق ،از محور عملياتي علي غربي -حمرين -روبوط -عين خوش،
عمليات خود را آغاز كرد و قصد داشت تا با رساندن خود به پل نادري از رودخانه كرخه عبور كرده و با قطع
راه ارتباطي اهواز ـ تهران ،پايگاه هوايي دزفول را به تصرف در آورده و شهر دزفول را اشغال نمايد 1.در
محورعين خوش ،تيپ 7زرهي دزفول آرايش گرفته بود ولي لشكر 33زرهي براحتي با اشغال پادگان عين
خوش تا پل نادري بر روي رودخانه دجله پيشروي كرد و با مقاومت چنداني از سوي ارتش ايران روبه رو
نشد.تيپ 7دزفول 53 ،كيلومتر از عين خوش تا شرق رودخانه كرخه عقب نشيني كرد و ارتش عراق ظرف 3
روز خود را به پل نادري و كنار رودخانه كرخه رسانيد 33.محور بعدي تهاجم ارتش عراق در اين جبهه به لشكر
3مكانيزه واگذار شده بود .اين لشكر حركت خود را از مسير مرز فكه -برقازه -چنانه -ارتفاعات ابوصليبي
خات شروع كرد و با تصرف مناطق دشت عباس و عين خوش در شمال غربي استان خوزستان ،خود را به
رودخانه كرخه در غرب شهر شوش رساند.در محور فكه كه گروه رزمي زرهي 12شيراز ،آرايش گرفته بود
،عقبه آن بسته شد وتجهيزات خود را بر جاي گذاشت و عقب نشيني كرد 33.اگر آرايش جنگي درستي در
تنگه رقابيه و دوسلك ايجاد شده بود ارتش عراق بسادگي نمي توانست از اين مناطق عبور كند .لشكر 3
مكانيزه در ادامه پيشروي خود ،روز 3مهرماه 3131پايگاه راداري 3و 3نيروي هوايي ارتش را كه اهميت
زيادي براي كنترل هوايي منطقه داشت ،تصرف و اكثر افراد آن را كه حدود 733نفر بوده اند با خود به
اسارت برد .از اين پايگاه تنها 43نفر موفق شدند تا خود را به عقب برسانند .هيچ يك از لشكرهاي 33و3
نتوانستند از رودخانه كرخه عبور نموده و اهداف خود را بطور كامل تأمين نمايند .به نظر مي رسد كه مقاومت
مردم و نيروهاي مسلح در شهرهايي مانند خرمشهر ،بستان و سوسنگرد موجب شد تا ارتش بعثي براي پيشروي
هماهنگ در همه جبهه ها ،در كنار پل كرخه منتظر بمانند .نيروهاي ارتش بعثي مي توانستند جاده اهواز ـ
انديمشك را به تصرف خود درآورند ولي مقاومتهاي ايجاد شده در همه جبهه ها ،مانع از تصميم آنها براي
99
ادامه پيشروي از محور پل نادري گرديد .البته وفيق السامرايي ،علت شكست ارتش عراق در اين ناحيه را "
ناكافي بودن نيروهاي مهاجم " " ،استقرار يك نيروي قدرتمند و پر تعداد ايراني در برابر نيروهاي عراقي " و
37
" مساعد بودن زمين براي دفاع از دزفول " مي داند.
- 7جبهه مياني خوزستان
يكي ديگر از محورهاي تهاجم ارتش بعثي عراق در جبهه جنوب براي تصرف بخشي از سرزمين هاي ايران،
حمله از مرز چزابه و حركت به سمت شهر بستان و رسيدن به شهر سوسنگرد و در نهايت گرفتن حميديه بود.
ارتش عراق قصد داشت تا با بكارگيري لشكر 1زرهي و از طريق اين محور كه بخش مياني جبهه خوزستان
محسوب مي شد ،خود را به شهر اهواز مركز استان خوزستان برساند و با محور تهاجم ديگري كه با استفاده از
لشكر 5مكانيزه كه از كوشك و طالييه به سمت جفير و پادگان حميد حركت كرده و قصد رسيدن به جنوب
اهواز را داشت ،الحاق نمايد .در اين مسير ،اشغال شهر هويزه نيز در برنامه بود.در آن هنگام حدود 3هزار نفر
در هويزه زندگي مي كردند.ارتش عراق با آرامش خاطر از اينكه نيروي مهمي در برابر وي حضور ندارد
براحتي از تنگه چزابه عبور كرد و پيشروي خود را به سمت شهرهاي بستان و سوسنگرد آغاز كرد.
اشغال بستان
تيپ 13زرهي لشكر 1زرهي ارتش بعثي حمله به شهر بستان را با عبور از تنگه چزابه در 13شهريور ،3131
آغاز نمود.درآن هنگام ،جمعيت بستان حدود 33هزارنفر بود كه همگي شيعه و عرب زبان بودند و مردم به
كشاورزي ،دامداري و ماهيگيري وجاجيم بافي و حصير بافي مشغول بودند .در محور چزابه تيپ 1لشكر 17
زرهي مستقر شده بود ولي استعداد نيروي مهاجم سه برابر آن بود .تيپ 1زرهي لشكر 17از چزابه به سوي
ارتفاعات ميشداغ و پادگان خود در شمال حميديه عقب نشيني كرد.ارتش عراق از رودخانه كرخه 31عبور
نكرد و وارد شهر بستان هم نشد ،بلكه از شمال و جنوب ،اين شهر را دور زده و پس از تخريب پل بستان در
روز 3131/2/4به سمت ارتفاعات اهلل اكبر پيشروي نمود .گرچه رزمندگان تيپ 1لشكر 17زرهي اهواز و نيز
نيروهاي گروه جنگهاي نامنظم شهيد چمران و همچنين پاسداران مستقر در شهرهاي مرزي و بسيجيان اعزام
شده از ساير نقاط كشورو عناصر ژاندارمري هنگ ژاندارمري سوسنگرد ،تالش زيادي را براي جلوگيري از
پيشروي ارتش متجاوز عراق انجام دادند .ولي شهر بستان در 13كيلومتري شمال غربي سوسنگرد در روز 77
مهرماه سال 3131به دست قواي ارتش عراق افتاد.بستان در مسير راه سوسنگرد به فكه قرار دارد و مردم آن در
شرايط اشغال به زندگي در شهر ادامه دادند.
اشغال سوسنگرد
لشكر 1زرهي ارتش عراق پس از تصرف شهر بستان به سمت سوسنگرد،پيشروي خود را آغاز كرد .تانكهاي
عراقي پس از عبور از رودخانه كرخه براي اولين بار در 3131/2/3وارد سوسنگرد كه در 33كيلومتري شمال
غربي اهواز قرار دارد،شدند.ولي با عملياتي كه در بامداد 3131/2/1صورت گرفت،شهر دوباره آزاد شد و 77
تانك و نفربر به غنيمت گرفته شد .ارتش عراق بار ديگر در روز 3131/2/71از شمال كرخه كور به طرف
111
جاده حميديه-سوسنگرد پيشروي خود را آغاز كرد و اين شهر را در 73آبان 3131محاصره و سپس به تصرف
در آورد و در آنجا متوقف گرديد .شهر سوسنگرد داراي مردمي شيعه و عرب زبان و با جمعيتي حدود 33
هزار نفر بود .مردم دشت آزادگان درسوسنگرد و 311روستاي اين ناحيه به دامداري و كشاورزي مشغول
بودند .اين شهر يكي از جبهه هاي مقاومت در برابر ارتش بعثي را شكل داد .پاسداران و مردم داوطلبي كه از
شهرهاي مختلف استانهاي آذربايجان به جبهه اعزام مي شدند ،عمدتا خود را به سوسنگرد مي رساندند و در آنجا
به مقابله با ارتش متجاوز عراق مي پرداختند.
- 1جبهه جنوبي خوزستان
ارتش بعثي عراق با استفاده از لشكر 3مكانيزه از مرز طالييه ـ كوشك عبور كرد ،درحاليكه در محور طالئيه
تيپ 3لشكر 17زرهي حضور داشت .لشكر 3حركت خود را به سمت جفير ادامه داده و با تصرف شهر
هويزه ،خود را به پادگان حميد رساند و آن را به اشغال خود در آورد ولي بر اثر مقاومتهاي انجام شده از سوي
رزمندگان ،در جنگلهاي جنوبي اهواز ،متوقف شد .اين لشكر كه تيپ 5پياده مكانيزه آن را همراهي مي كرد،
توانست بخشي از جاده اهواز ـ خرمشهر را به تصرف خود در آورد و تا نزديكي هاي اهواز پيشروي نمايد .با
نزديك شدن ارتش عراق به ديواره هاي اهواز ،يگانهاي مهاجم اقدام به گلوله باران شهر اهواز با توپهاي 313
ميليمتري نمودند و بطور متوسط روزانه 3333گلوله توپ بر روي شهر اهواز ريختند 34.با نزديك شدن قواي
مهاجم به اهواز ،مردم وسپاه و نيروهاي نامنظم در جنوب اين شهر اقدام به حفر خندق نمودند تا بتوانند ارتش
عراق را متوقف نمايند.
اشغال خرمشهر
يكي از محورهاي مهم تهاجم ارتش عراق در استان خوزستان ،حمله از مسير منطقه زيد تا شلمچه بود .جاده
شلمچه ـ بصره يكي از خطوط مواصالتي بسيار مناسب براي ارتش عراق جهت حمله به خرمشهر و اشغال اين
شهر بود.فاصله خرمشهر تابصره 74كيلومتر و تا مرز شلمچه 33كيلومتر است.در آغاز جنگ ،شهرستان
خرمشهر حدود 133هزار نفر جمعيت داشت و بدليل وجود تاسيسات بندري،گمرک و راه آهن سراسري از
اهميت اقتصادي فراواني براي ايران برخوردار بود.اين شهر داراي شهرت جهاني وحتي از اهواز هم معروف تر
بود .در شروع جنگ ،ارتش عراق با لشكرهاي 1زرهي و 33پياده و تيپ 11نيرو مخصوص از محور شلمچه
پيشروي خود را بسوي خاک ايران آغاز كرد و تهاجم به خرمشهر را از غرب اين شهرشروع نمود.ايران در
محور شلمچه هيچ تيپي نداشت ولي بالفاصله ستادهاي مقاومت مردمي در مساجد و مدارس فعال گرديدو
حماسه آفريني هاآغاز شد .مأموريت تصرف خرمشهر به تيپ 11نيروي مخصوص و تيپ 73زرهي لشكر 3
مكانيزه محول شده بود .لشكر 33ابتدا از جاده شلمچه به سمت خرمشهر حركت نمود و بدون مواجه شدن با
مقاومت عمده اي خود را به پل نو خرمشهر رساند ،ولي در آنجا با مقاومت رزمندگان مواجه و متوقف شد.
سپس به منظور دور زدن خرمشهر از سمت شمال آن خود را به جاده خرمشهر اهواز رساند .در اينجا نيز با
مقاومت نيروهاي ايراني مواجه شد .بيشترين مقاومت هاي روزهاي اول جنگ در خرمشهر به وقوع پيوست.
111
اشغال خرمشهر براي عراق اهميت فراواني داشت زيرا به منزله موفقيت ارتش اين كشور در تهاجم به ايران
تلقي مي گرديد .تصرف بندر خرمشهر در كنار رودخانه اروند ،دسترسي عراق به يكي از مهمترين اهداف
نظامي جنگ محسوب مي شد،زيرا با اين پيروزي بخش مهمي از اروند رود را به تصرف كامل خود در آورده
بود .از سوي ديگر پيشروي عراق به سمت آبادان و تصرف جزيره آبادان و نيز حركت به سمت اهواز ،منوط
به تصرف خرمشهر بود .دفاع از خرمشهر براي مردم ايران نيز ،عالمت تصميم آنها به مقابله با دشمن و تسليم
نشدن در برابر تهاجم نظامي ارتش عراق بود .به هر حال برغم كشته و مجروح شدن تعداد زيادي از مدافعين
شهر،حماسه هاي فراواني در خرمشهر اتفاق افتاد .در نهايت ارتش عراق با افزايش تيپ هاي ديگري به
واحدهاي خود،محاصره شهر را تكميل و براي بار سوم از سمت جاده اهواز خرمشهر و كناره هاي كارون از دو
محور به خرمشهر حمله نمود و تالش كرد تا عقبه هاي نيروهاي موجود در خرمشهر را كه از مسير اهواز قطع
شده بود ،از مسير آبادان نيز قطع نمايد .به هر حال عبور ارتش عراق از رودخانه كارون در 3131/2/31در
منطقه مارد و بسته شدن جاده هاي خرمشهر ـ اهواز و آبادان ـ اهواز موجب محاصره كامل خرمشهر و عدم
امكان كمك به نيروهاي مدافع آن شد .در ابتداي تهاجم ارتش عراق ،مردم خرمشهر تالش مي كردند تا در
شهر باقي بمانند ولي با شدت گرفتن حمالت خمپاره اي و توپخانه اي به مناطق مسكوني ،مردم ناگزير به
ترک آن شدند .در نهايت حدود 3333نفر از رزمندگان كه از شهرهاي مختلف كشور آمده بودند،به مقاومت
در اين شهر ادامه دادند .اين افراد داراي سالح و مهمات كافي نبودند.براي فرمانده سپاه خرمشهر در اثناي
تهاجم عراق ،حدود 333قبضه ژ 1ارسال گرديد 33.درآخرين لحظات درگيري ها ،مسجد جامع خرمشهر تنها
سنگر و پايگاه اصلي مقاومت رزمندگان بود .سر انجام پس از يك جنگ 14روزه به ياد ماندني ،در روز سوم
آبان ماه ،3131شهر خرمشهر به تصرف كامل ارتش عراق درآمد 33.گرچه خرمشهر با گذشت بيش از يك
ماه از آغاز جنگ بدست ارتش عراق افتاد ولي تأخير در اشغال آن و مقاومت هاي انجام شده در اين شهر،
موجب شد تا آهنگ حركت ارتش عراق به سمت ساير اهداف تعيين شده خود كند گردد .در واقع مقاومت
هاي انجام شده در خرمشهر ،موجب بقاي آبادان شد و به دفاع از خوزستان كمك فراواني كرد .اين تأخير
فرصتي پديد آورد تا ايران بتواند با گسيل نيروهاي خويش ،جبهه هاي جنگ را تا حد زيادي سروسامان دهد.
مقاومت در خرمشهر ،باعث شد تا لشكر 3مكانيزه به جناح راست خودش مطمئن نباشد و خيلي دير و با
تاخير به سمت اهواز حركت نمايد.از نخستين ساعات اشغال خرمشهر،ارتش عراق به غارت بانكها،گمرک و
كارخانجات اين شهر پرداخت.در جريان اشغال نمونه هايي از تجاوز به حريم انساني رخ داد.قسمتهايي از شهر
با بلدوزرها تخريب و تسطيح و تبديل به مواضع ارتش عراق گرديد.هزاران واحد مسكوني منهدم و خانه هاي
مردم آسيب سختي ديد ودر نهايت خرمشهر به موزه جنايات صدام در جنگ تبديل شد.
محاصره آبادان
زماني كه جنگ آغاز شد،آبادان يكي از فعالترين شهرهاي استان خوزستان و داراي 437هزار نفر جمعيت بود.
پااليشگاه آبادان با توليد روزانه 333هزار بشكه فرآورده هاي نفتي،سهم با ارزشي را در تامين نيازهاي سوختي
112
ايران داشت .از آنجا كه ارتش عراق در حمله به خرمشهر مواجه با مقاومت مردمي كم نظير و مثال زدني
مواجه شد و از تصرف فوري اين شهر مأيوس گرديد ،در 31مهر ماه سال 3131در حالي كه همچنان تالش
مي كرد تا به خرمشهر وارد شود ،به لشكر 1زرهي مأموريت داد تا خرمشهر و آبادان را محاصره نمايد تا
امكان اشغال اين دو شهر فراهم شود .بدين منظور اين لشكر با نصب دو پل پي ام پي ساخت شوروي بر روي
رودخانه كارون در دو منطقه مارد و سلمانيه ،با كمك تيپ هاي 5مكانيزه و 3زرهي ،بخشي از جاده آبادان ـ
اهواز و نيز حدود ده كيلومتر از جاده آبادان ـ ماهشهر را به تصرف خود در آورد .اين تهاجم در حالي صورت
گرفت كه ايران هيچ نيرويي در شرق رودخانه كارون نداشت .ارتش عراق از روز هشتم آبان ماه آغاز به
عبور از رودخانه بهمنشير نموده و منطقه ذوالفقاري در شمال آبادان را به تصرف خود درآورده و در دهم آبان
ماه 3131شهر آبادان را به محاصره نسبتاً كامل خود در آورد .البته از طريق رودخانه بهمنشير و از سمت
نخلستان هاي اروندرود ،ارتباط ماهشهر با آبادان تا حدودي برقرار بود.
ارتش عراق نزديك به 31كيلومتر از كناره رودخانه كارون و به همين ميزان از رودخانه كارون تا شرق جاده
آبادان– ماهشهر را به تصرف خود در آورد .در مجموع ارتش عراق سر پلي به وسعت حدود 733كيلومتر
مربع را در شرق رودخانه كارون و در شمال شهر آبادان به تصرف خود در آورد .البته بعدها با مقاومت
نيروهاي مسلح و مردم ،ارتش عراق از بخشي از منطقه اشغال شده عقب رانده شد و سر پل تصرف شده
كوچكتر گرديد.بنا برگفته فرمانده تيپ 3213ارتش عراق كه درعمليات فتح مبين به اسارت ايران درآمد،ارتش
عراق نياز به يك لشكر پياده ديگر داشت تا بتواند جزيره آبادان را به اشغال خود در آورد 35.هدف اصلي عراق
از پيشروي به سمت رودخانه بهمنشير آن بود تا با تصرف شهر آبادان و اشغال تمام سرزمين هاي شبه جزيره
آبادان ،رودخانه اروند را به طور كامل در اختيار خود بگيرد .اگر ارتش عراق به اين هدف مي رسيد ،مي
توانست مرز مورد نظر خود در ساحل اروند را بر ايران تحميل نموده و قرارداد 3123را تغيير داده و اروند رود
را به شط العرب تبديل نمايد .نزديك ترين راه براي تصرف آبادان ،عبور از اروندرود باعرض 433متر
درساحل آبادان بود ولي ارتش عراق نتوانست از اين مانع رودخانه اي عبور نمايد و بر روي آن پل بزند.
بنابراين مجبور شد تا با استفاده از محور شلمچه و عبور از رودخانه هاي كارون و بهمنشير با 43كيلومتر
پيشروي خود را به آبادان برساند و آنرا محاصره نمايد.
برنامه ریزي جهت اشغال مسجد سلیمان
در جهت تكميل اشغال استان خوزستان ،صدام از ارتش عراق خواسته بود تا يك حمله زرهي گسترده را براي
اشغال منطقه مسجد سليمان برنامه ريزي نمايد .شهر مسجد سليمان در فاصله زيادي از مرز و در عمق استان
خوزستان قرار دارد.در سفر ياسر عرفات به تهران در روزهاي آغازين جنگ ،او هم در مذاكره با مقامات
ايراني به اين هدف دولت عراق اشاره كرده بود .تصور عراق بر اين بود كه نفت ايران در منطقه مسجد سليمان
متمركز است و چنانچه اين شهر به اشغال ارتش عراق در آيد ،ايران مجبور به تسليم و يا توقف جنگ خواهد
شد .برآورد ارتش عراق براي چنين حمله اي ،حداقل در اختيار داشتن 1لشكر زرهي بود و از آنجا كه به جز
113
تيپ 33زرهي كه در منطقه سومار استقرار داشت ،بقية يگانهاي ارتش عراق در داخل خاک ايران ،زمين گير
شده بودند و با توجه به ناكامي ارتش عراق در اشغال شهرهايي مانند اهواز و دزفول ،اين طرح مسكوت باقي
ماند .گفته مي شود ياسر عرفات رئيس سازمان آزاديبخش فلسطين به رئيس جمهور عراق پيشنهاد تصرف
31
مسجد سليمان را كرده بود.
جبهه میانی و غرب
در محور مياني ،هدف نهايي اشغال تعدادي از شهرهاي غير مهم و كنترل تنگه ها و در هم كوبيدن نيروهاي
ايراني براي جلوگيري از هر گونه پيشروي به سمت بغداد ،دياله و يا كوت بود .در اين محور پيشروي براي
اشغال شهر مهران ،اشغال تنگة كنجانچم و اشغال شهرهايي چون سومار ،نفت شهر ،قصرشيرين ،گيالنغرب و
سرپل ذهاب برنامه ريزي شده بود و پيشروي به سمت تنگه پاتاق در نزديكي كرمانشاه ،پيش بيني گرديده
بود 73.لشكر 7ارتش عراق به شهر مهران حمله كرد درحاليكه فقط تيپ 54خرم آباد در مقابل آن بود .هدف
اصلي از تهاجم دشمن در اين جبهه ،انجام يك تك و تالش پشتيباني از يگانهايي بود كه بعنوان تالش اصلي
تهاجم به خوزستان را آغاز كرده بودند .از سوي ديگر حمله از اين جبهه به منظورعمق دادن به فضاي پدافندي
نسبت به شهر بغداد و همچنين كنترل ارتفاعات زاگرس و تعميق مرزهاي شرقي عراق و تسلط بر ارتفاعات
مرزي مورد منازعه براساس قرارداد 3123در غرب كشور بوده است .اين جبهه ،اهميت كمتري نسبت به جبهه
جنوب داشت .جبهه مياني خود به چهار محور عملياتي به شرح ذيل تقسيم شده بود:
-3محور خسروي -قصر شيرين -سرپل ذهاب -اسالم آباد -7محور نفت شهر -سومار -گيالنغرب
-1محور زرباطيه -مهران -صالح آّباد -ايالم -4محور ميمك -صالح آباد -ايالم
اشغال شهرهاي قصرشیرین ،سرپل ذهاب ،گیالنغرب و نفت شهر
در جبهه غرب و محور مياني ،لشكر 3زرهي ارتش عراق با عبور از مرز خسروي ،شهر قصر شيرين را به
تصرف خود در آورد .لشكر 5پياده از تنگه باويسي در شمال قصر شيرين حمله و سرپل ذهاب را اشغال كرد.
لشكر 4نيز از مرز خسروي در جنوب قصر شيرين حمله و شهر گيالنغرب را به تصرف خود در آورد .اشغال
شهرهاي سرپل ذهاب وگيالنغرب خيلي دوام نيافت و با مقاومت مردم و تالشهاي نيروهاي مسلح ،نيروهاي
ارتش عراق از اين دو شهر بيرون رانده شدند .لشكر 37زرهي به ارتفاعات ميمك ،سومار و نفت شهر حمله
كرد .لشكر 7پياده هم تهاجم به مهران را آغاز نمود .در مجموع ارتش عراق در جبهه مياني حدود 43كيلومتر
به عمق خاک ايران وارد شد و مزهاي شرقي خود را عمق بخشيد و به 13درصد از اهدافش رسيد.در ماه سوم
جنگ ،لشكر 37احتياط ،به طور كامل در مقابل بغداد آرايش گرفت و به عنوان احتياط منطقه عمل مي كرد.
جبهه شمال غرب
هدف از عمليات محور شمال ،زمينگير كردن نيروهاي ايراني و مقابله با آنها بود .در اين محور برخي از تپه
هاي مهم مرزي در منطقه حاج عمران و همچنين ارتفاع 3534در منطقه قوچ سلطان و ارتفاعاتي در منطقه
پنجوين به تصرف ارتش عراق درآمد 73.هدف اصلي از تشكيل اين جبهه ،جداسازي ارتباط كردهاي مخالف
114
رژيم صدام حسين از ايران و نيز پشتيباني از احزاب ضد ايراني كومله و دموكرات و استفاده از آنان در ناامن
نگه داشتن منطقه شمال غرب كشور و همچنين تأمين منطقه نفت خيز كركوک در مقابل حمالت احتمالي
نيروهاي مسلح ايران بود .در جبهه شمال غرب ،ارتش عراق با دو لشكر 2و 7عمليات خود را آغاز كرد.
لشكر 2مأموريت بستن معابر پنجوين ،نوسود و مريوان را داشت .لشكر 7نيز در اطراف كركوک مستقر
گرديد تا بتواند كردهاي مخالف دولت عراق را از همكاري با ايران بازدارد.
نتیجه تهاجمات زمینی ارتش عراق
ارتش عراق در تهاجم به خاک ايران ،بيش از 3333روستا و بيش از 33شهر ايران وحدود 33333كيلومتر
مربع از اراضي مرزي ايران را بويژه در مناطق سوق الجيشي به تصرف خود در آورد .بندرهاي خرمشهر و
آبادان را تعطيل و موجب تعطيلي كارخانه هاي بسياري شد .ارتش بعثي در روزهاي اول تهاجم خود ،اكثر
ارتفاعات سركوب در غرب كشور را اشغال نمود .در خوزستان تا نزديكي هاي اهواز پيشروي كرد و عالوه بر
اشغال خرمشهر و محاصره آبادان جاده اهواز ـ خرمشهر را به تصرف در آورده و بخشي از جاده آبادان ـ اهواز
را نيز به كنترل خويش در آورد و جاده انديمشك ـ اهواز را زير آتش توپخانه قرار داد .برخي از مخازن و
مراكز نفتي و خطوط انتقال نفت در جنوب استان خوزستان و نفت شهر را تصرف كرد و يا به آنها آسيب
رساند .صدها هزار نفر از مردم آبادان و خرمشهر آواره شدند و پااليشگاه آبادان از كار افتاد .ارتش عراق قصد
داشت تا همه استان خوزستان را به تصرف در آورد .در چنين شرايطي ،دولت عراق انتظار داشت تا ايران به
منظور جلوگيري از ادامه پيشروي ارتش عراق ،درخواست آتش بس بنمايد تا عراق با در اختيار داشتن اراضي
تصرف شده ،از موضع قدرت وارد مذاكره شده و شرايط خود را بر ايران تحميل نمايد .اما مقاومت هاي مردم
همراه با نيروهاي مسلح موجب شد تا ارتش متجاوز زمين گير شده و نتواند همه اهداف خود را تأمين نمايد.
ارتش بعثي عراق با بكارگيري ماشين آالت مهندسي و به منظور تسهيل در رفت و آمد واحدهاي خود در
خاک ايران ،جاده هاي جديدي را در استان خوزستان احداث و راههاي ايران را به جاده هاي كشور عراق،
وصل نمود بنابر گفته صدام حسين در چند ماهه اول جنگ ،حدود 73ميليون متر مكعب خاكبرداري و
خاكريزي در مناطق تحت اشغال ارتش بعثي در خاک ايران صورت گرفته است 77.گرچه عراق با تهاجم به
خاک ايران،خسارات زيادي را به ايران وارد كرد ولي عراق هم بال فاصله از اروند رود محروم گشت و امكان
استفاده از بندر بصره را از دست داد و براي صادرات نفت خود از خليج فارس دچار مشكل جدي شد .عراق
خود به خود از بخشي از امكاناتش محروم شد و براي واردات كاالها و نيازمنديهاي جنگ به كشورهاي
ديگري مانند كويت و اردن وابسته شد.
تحلیل و ارزیابی عملیات ارتش عراق
جنگ تحميلي ،از نظر نظامي جنگي محدود و در اطراف مرزهاي دو كشور صورت گرفته است .بديهي است
ارتش عراق توانايي انجام يك جنگ گسترده و حمله زميني به عمق خاک ايران را در خود نمي ديده است.
پيروزي عراق در موقعيت و شرايطي كه جنگ را آغاز نمود ،كامالً محتمل به نظر مي رسيد زيرا ايران فاقد
115
توان نظامي الزم و كافي براي مقابله با تهاجم برنامه ريزي شده ارتش عراق بود .از سوي ديگر عراق از
پشتيباني بسياري از كشورها از جمله كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس برخوردار بود و از سوي
ديگر كشورهاي قدرتمند جهان عالقمند بودند تا انقالب اسالمي با حمله نظامي عراق مهار گرديده و محدود
شود .تمركز حمالت ارتش بعثي در روزهاي ابتداي جنگ ،حمله به اهداف نظامي به ويژه در استان خوزستان
بوده است .گرچه ارتش رژيم بعثي با تمام توان و قواي خود و در تمام طول مرز از پيرانشهر تا شلمچه به ايران
حمله كرد ولي عمده قواي خود را براي تسلط بر خوزستان به كار گرفت .حمالت ارتش عراق در غرب كشور
را مي توان به عنوان تالش پشتيباني از حمالت اصلي در جنوب كشور ارزيابي نمود .ارتش عراق حدود يك
ماه و نيم از روز 13شهريور تا نيمه دوم آبان ماه سال 3131در داخل خاک ايران به عمليات و تهاجم نظامي
مشغول بود .البته پيشروي عمده ارتش عراق ظرف 33روز اوليه جنگ ،متوقف شد .فقط جنگ در خرمشهر به
مدت 14روز طول كشيد و تهاجم به سوسنگرد تداوم يافت به گونه اي كه براي بار دوم در 73آبان سال
3131به اشغال ارتش بعثي در آمد كه دوباره بازپس گرفته شد .در اين دوره ارتش بعثي عراق توانست بخش
بزرگي از مناطق غربي استان خوزستان را اشغال نمايد ولي نتوانست شهرهاي مهمي مانند آبادان ،دزفول ،شوش
و اهواز را به تصرف قواي بعثي در آورده و اهداف خود را تكميل نمايد 71.همچنين ارتش عراق قسمت هايي
از مناطق مرزي استان هاي ايالم و كرمانشاه را با پياده روي و راهپيمايي تاكتيكي و بدون مواجه شدن با
مقاومت عمده اي از سوي نيروهاي مسلح ايران ،به اشغال خود در آورد .هر كجا ارتش عراق با واحدهايي از
ارتش و سپاه و يا حضور مردم و مراكز جمعيتي مواجه مي شد ،نمي توانست به راحتي پيشرويي نمايد .سرانجام
بر اثر مقاومت نيروهاي مسلح و مردم داوطلب ،ارتش بعثي عراق زمين گير و در خاک ايران متوقف و از ادامه
پيشروي باز ماند.
حمله به مناطق مسکونی
از زماني كه رژيم عراق ،جنگ عليه ايران را آغاز كرد به مناطق غير نظامي و به اماكن مسكوني در شهرها با
توپخانه ،انواع موشك هاي زمين به زمين و با بمباران هوايي ،حمله مي كرد .در ماه هاي اول جنگ ،حمله به
مناطق مسكوني عمدتاً به شهرهاي قرار گرفته در استانهاي مرزي ،اختصاص داشت .ارتش عراق به طور مرتب
با توپخانه شهرهايي مانند اهواز ،آبادان ،خرمشهر ،سوسنگرد ،دهلران ،قصر شيرين ،سر پل ذهاب ،گيالن غرب
وشوش را مورد هدف قرار مي داد .يكي از شهرهايي كه بيش ساير شهرها مورد حمله موشكي قرار گرفت
شهر دزفول بود.اولين حمله موشكي به دزفول در 73مهر ماه 3131انجام شد 74.ارتش عراق همزمان با اشغال
خرمشهر در ،3131/5/4مردم ذزفول را نيز مورد حمله موشكي قرار داد .در طول جنگ ،ارتش عراق بارها با
موشكهاي زمين به زمين فراگ 73شهر دزفول را موشك باران كرد .در مجموع 377موشك فراگ در طول
ساليان جنگ به شهر دزفول پرتاب شد كه بر اثر آن هزاران نفر از مردم غير نظامي كشته و زخمي شدند .البته
در طول جنگ در مجموع شهر دزفول 344بار هدف حمالت موشكي عراق قرار گرفت كه در هر حمله بين
يك تا هشت موشك به سوي مناطق مسكوني آن شهر پرتاب مي شد .حدود 133انواع موشك در دوران جنگ
116
تحميلي به اين شهر پرتاب گرديد .يكي از شهرهاي ديگر كه از روز آغاز جنگ مورد حمله موشكي و هوايي
ارتش عراق قرار گرفت ،انديمشك بود .در طول جنگ 311بار به اين شهر حمله هوايي و موشكي صورت
گرفت و 54موشك به سمت اين شهر پرتاب شد .از حدود 3333شهيد اين شهر 333نفر آنها در حمله به مناطق
مسكوني جان خود را از دست دادند73 .هدف اصلي عراق از حمله به مناطق مسكوني ،آواره كردن مردم و ايجاد
فشار رواني و اقتصادي بر روي دولت ايران بود .حمله به مناطق مسكوني باعث شد تا در 3ماه اول جنگ
حدود 3/3ميليون نفر از مردم شهرهاي مرزي ،آواره گردند .امام خميني در اين باره خطاب به هيئت منتخب
سازمان كنفرانس اسالمي جهت بررسي جنگ در 3131/37/33مي فرمايد " :شما به كشوري آمديد كه بالفعل
قريب 3/3ميليون آواره جنگي دارد كه آنها را از شهرهاي خودشان و منازل خودشان بيرون راندند و همه انواع
اولين حمله پر تلفات به مناطق مسكوني اهواز در 72
ظلم را بر اين ملت و بر اين آوارگان سزاوار دانستند" .
روز هفتم دي ماه 3131صورت گرفت كه طي آن ،ارتش عراق نقاط پرجمعيت شهر مانند چهار راه نادري و
بازار سبزي فروشان را زير آتش بيش از 13گلوله توپ قرار داد كه بر اثر آن بيش از 333نفر شهيد و تعداد
زيادي مجروح گرديدند 75.حمله به مناطق مسكوني موجب ظهور پديده آوارگان جنگي گرديد.اين مسئله يكي
از معضالت دولت ايران در ماه هاي اول جنگ و در ساليان پس از آن بود.عليرغم آنكه شهرهاي عراق فاصله
نزديكتري با مرز داشتند و در بعضي از مناطق زير برد آتش توپخانه ايران بودند اما امام خميني اجازه حمله به
شهرهاي مسكوني عراق را نمي دادند و دولت عراق بدون اينكه دچار مشكل آوارگان در كشور خود شود،
شهرهاي ايران را مورد حمله قرار مي داد و آواره جنگي درست مي كرد 71.ايران به منظور اداره آوارگان
جنگي ناچار شد بنياد امور جنگ زدگان را ايجاد نمايد تا با راه اندازي اردوگاه هاي جنگ زدگان ،بتواند به
معيشت ،مسكن و تحصيل آنان سر وسامان بدهد.
اسارت غیر نظامیان
در روزهاي آغاز جنگ ،ارتش عراق برخي از غير نظاميان را دستگير و به اسارت برد از جمله در 3131/5/1
آقاي محمد جواد تندگويان وزير نفت جمهوري اسالمي كه به همراه چند نفر از معاونين و همكارانش عازم
آبادان بود به اسارت در آورده و به خاک عراق برده شد .بسياري از غير نظاميان در دوران اسارت از جمله وي
تحت شكنجه نيروهاي عراقي قرار گرفتند كه برخي از آنها بر اثر شدت آسيب ها به شهادت رسيدند.
امام خميني در جمع سفيران خارجي مقيم ايران در 3131/33/77مي فرمايند.... " :اسرايي كه از ما ،آنها گرفتند
تحت شكنجه هستند .حتي وزير نفت ما ،االن تحت شكنجه است .آن طوري كه حتي در روزنامه هاي اين دو
روز نوشته بودند به واسطه شكنجه در خطر است و شايد خداي نخواسته از شكنجه هايي كه مي كنند و كردند،
جان سالم به در نبرد ".سرانجام محمد جواد تندگويان پس از مدتي ،در زير شكنجه نظاميان عراقي به شهادت
رسيد و سالها پس از پايان جنگ جنازه وي به ايران انتقال يافت و در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
حمالت عراق به مراكز نفتی ایران
با آغاز جنگ ،پااليشگاه آبادان و مخازن نفتي آن شهر مورد حمالت مداوم ارتش عراق قرار گرفت .در هفته
117
هاي اول جنگ نيز 333مخزن ذخيره نفت در آبادان از سوي ارتش عراق به آتش كشيده شد .به طوري كه در
3ماه اول جنگ بيش از نيمي از اين مخازن نفتي نابود شدند 13.پااليشگاه آبادان در آن زمان با ظرفيت پااليش
333هزار بشكه نفت خام در روز ،بيش از نيمي از نياز كشور به سوخت را تأمين مي كرد .اين پااليشگاه پس
از گذشت نزديك به 33ماه از آغاز جنگ به طور كامل تعطيل شد و مشكل سوخت دركشور پديد آمد .از
سوي ديگر نيروي هوايي ارتش عراق براي نخستين بار در 7مهر 3131به پايانه نفتي ايران در جزيره خارک
حمله كرد .در 77مهر 3131نيز تعدادي از مخازن سوخت در تهران مورد حمله هوايي قرار گرفت .در آغاز
جنگ ميدان نفتي نوروز كه يكي از سه ميدان نفتي مهرگان و نزديكترين حوزه نفتي فالت ايران به مرز عراق
بود نيز مورد اصابت موشكهاي ارتش عراق واقع شد و موجب نابودي كامل سكو و نشت روزانه حدود 7333
بشكه نفت به آبهاي خليج فارس شد .اين سكو براي مدت زيادي در آتش مي سوخت و باعث آلودگي هاي
خيلي زيادي در آبهاي خليج فارس شد.
تحلیل امام خمینی از علت آغاز جنگ
امام خميني برنامه ريزي براي آغاز جنگ را كار قدرت هاي بزرگ بويژه امريكا مي دانستند كه از طريق
رژيم بعثي عراق به اجرا در آمده است .در سخنراني روز اول فروردين سال 3133امام خميني خطاب به
مسئولين ايراني مي فرمايند " :از اول مي گفتند كه اين جمهوري اسالمي ،دو سه ماه يكي دو سه ماه بيشتر نمي
تواند تاب بياورد .بعد صدام را وادار كردند كه او هم به خيال خودش يكي دو هفته بيشتر الزم نبود تا اينكه
ايران را قبضه كند و بعد هم اين اشخاصي كه در كمين نشسته بودند كه ملت زحمت بكشد و آنها ربحش
(سود) را ببرند ،آنها هم در خيال اين بودند كه ملت را گول بزنند و با خودشان همراه كنند و كشور را
همچنين ايشان در پيامي به مناسبت سالگرد 17
برگردانند به حال وابستگي به امريكا يا احياناً شوروي" .
پيروزي انقالب اسالمي در 77بهمن 3133مي نويسند" :امريكا از جهالت و غرور و بلند پروازي صدام استفاده
كرد و او را به هجوم به ايران واداشت و به منطق امريكا ،شكست عراق و ايران از پا در آمدن هر دو يا ايران
در هر صورت به نفع اوست و صدام بدبخت پيش خود حساب ها كرده بود .ژاندارمري منطقه و سرداري
همچنين ايشان طي سخناني در 3137/3/33در حسينيه بزرگ قادسيه را در مغز پوک خود مي پروراند".
جماران مي فرمايند" :صدام كه قابل آدم نيست ....امريكاست كه قالده را از سر اين برداشت و اغوا كرد اين
ايشان طي سخناني خطاب به وزير امور خارجه ،سفرا و كارداران بدبخت را و او را به اين حال رساند" .
خارجي مقيم ايران به مناسبت دهه فجر در روز 3137/33/35مي فرمايند " :هر يك از شما آقايان كه در
اينجا ،آن وقتي كه اول جنگ بود ،شما بوديد اينجا ،ديديد كه عراق حمله كرد به ايران ،از هوا از دريا از زمين
و عراق گرفت مقدار زيادي از خوزستان را و عراق به واسطه تحريكاتي كه از طرف امريكا شد به او ،اين
عمل جنايتكار را انجام داد " .همچنين ايشان در پيامي به مناسبت برگزاري مناسك حج در 3133/3/3تحليل
خود از آغاز جنگ را اينگونه به رشته تحرير در مي آورند " :امريكا به تصور اينكه ملي گراها و منافقين و
ديگر وابستگان چپ و راست او ،به زودي پاشنه سياست انقالب و حاكميت نظام و اداره كشور را به نفع او به
118
حركت در مي آورند ،چند روزي سياست خوف و رجا را در پيش گرفت و به طرح و اجراي كودتا و اِعمال
سياست فشار و ترويج چهره هاي وابسته خود و نيز به ترور شخصيت انقالب و انقالبيون واقعي كشور پرداخت
كه خداوند مجدداً بر ما منت نهاد و در صحنه حماسي تسخير النه جاسوسان ،مردم ايران برائت مجدد خويش را
از امريكا و اذناب آن اعالم نمودند كه دوباره امريكا همان تيغي كه به دست محمدرضا سپرده بود در كف
صدام ،اين زنگي مست نهاد .صدام چه كرد؟ آيا صدام همان كاري را كه شاه قبل از انقالب انجام داده بود،
انجام نداد؟ شاه قبرستان هاي ما را از سروهاي بلند آزادي پُر نساخت؟ آيا صدام كه از قدرت برتر و مانور
بيشتري برخوردار بود غير از اين كرد؟ آيا شاه كشورمان را به امريكا نفروخته بود؟ آيا صدام براي فروختن
ايران به امريكا به صورت ديگري عمل نكرد؟ ....مردم شريف ايران و مسلمانان و آزادي خواهان تمامي جهان
بايد بدانند كه اگر بخواهند بدون گرايش به چپ و راست و مستقل از هر قدرت و ابرقدرتي روي پاي خويش
بايستند بايد بهاي بسيار گران استقالل و آزادي را بپردازند .تجربه انقالب اسالمي در ايران ،با خون بهاي
هزاران شهيد و مجروح و خراب شدن منزل ها و به آتش كشيده شدن خرمن هاي كشاورزان و كشته شدن
تعداد بسياري در بمب گذاري ها و اسير شدن فرزندان انقالب و اسالم به دست دژخيمان بعث عراق و هزاران
گونه تهديد و فشار اقتصادي و جاني بدست آمده است" .
گزینه هاي ایران در برابر جنگ
جنگ در زماني آغاز گرديد كه ايران مواجه با چالش ها و بي ثباتي سياسي در داخل كشور بود .تهاجم ارتش
عراق و اشغال نظامي بخش هايي از خاک كشور ،موجب شد تا چالش جديد و بزرگ تري براي جمهوري
اسالمي ،ايجاد شود .از چگونگي تصميم گيري مسئولين ايراني درباره چگونگي مواجهه با مسئله جنگ،
اطالعات زيادي منتشر نشده است و مشخص نيست آنها با چه تجزيه و تحليلي ،تصميم به مقاومت و مقابله با
ارتش عراق گرفته اند .اما از سخنان و پيام هاي امام خميني و ساير مقامات كشور مي توان گفت كه ،با آغاز
جنگ از سوي رژيم عراق ،ايران چند گزينه به شرح ذيل در پيش روي خود داشته است.
الف -پذیرش آتش بس
با توجه به عدم آمادگي ايران براي پاسخ گويي نظامي به تهاجمات دشمن و نيز به منظور جلوگيري بيشتر از
پيشروي ارتش بعثي به داخل خاک كشور و همچنين با توجه به مشكالت سياسي داخلي ،ايران مي توانست با
قبول آتش بس ،خواسته هاي دولت عراق را پذيرفته و به وضع موجود تن دهد .بر اين اساس مي بايستي ايران
بپذيرد كه قرارداد 3123الجزاير ملغي شده و مذاكرات جديدي را براي انعقاد قرارداد مرزي با عراق ،آغاز
نمايد .طبيعي بود در چنين شرايطي ،مذاكره ايران با عراق،به تعامالت بين المللي دو كشور بستگي داشته وچنين
وضعيتي مي توانست براي سالها و به صورت نه جنگ نه صلح ادامه يابد.حضور نظامي ارتش عراق در خاک
ايران ،موجب انجام مذاكرات از موضع ضعف مي شد و به احتمال زياد ،اروندرود به مالكيت عراق در مي آمد.
ب -رجوع به سازمان هاي بین المللی
راه ديگر براي ايران ،تالش براي توقف تهاجم نظامي دشمن از طريق شوراي امنيت سازمان ملل و يا سازمان
119
كنفرانس اسالمي و غير متعهدها و به كارگيري ظرفيت هاي بين المللي براي حل و فصل اختالفات بين دو
كشور بود .با توجه به آنكه در آن شرايط زماني ،ايران قدرت هاي اصلي شوراي امنيت را از حاميان عراق
محسوب مي كرد و از سوي ديگر با نداشتن وزير خارجه و مشكالت سياسي داخلي ،پيمودن چنين مسيري،
نمي توانست جلوي تهاجم فوري ارتش عراق به ايران را گرفته و باعث توقف جنگ و خروج ارتش بعثي از
خاک ايران گردد .بسياري از قدرت هاي جهاني تصور مي كردند كه ايران در اثر جنگ ،بخشي از خاک خود
را از دست داده و به ضعف دچار خواهد شد و از آنجا كه قادر به باز پس گيري سرزمين هاي خويش نيست،
بنابراين محتاج نيروهاي بين المللي خواهد شد .در اين شرايط قدرت هاي غربي مي توانند وارد عمل شده و به
اِزاي گرفتن استقالل ايران ،خاک كشور را به آن بازگرداند .طبيعي بود كه در چنين شرايطي ،نيروهاي همسو
با غرب ،بايستي در ايران بر سر كار مي آمدند.
ج -تصمیم به دفاع و تالش براي آزادسازي سرزمین هاي اشغالی
گزينه ديگر،دفاع در برابر تجاوز بود كه حق طبيعي و قانوني هر دولت و ملتي است .تصميم به دفاع همه جانبه
براي جلوگيري از پيشروي هاي بيشتر ارتش متجاوز بعثي،پيش نياز هر گونه اقدام عليه ارتش مهاجم بود.ايران
تصميم گرفت براي توليد قدرت جديد از درون ظرفيت هاي ملت ايران تالش نمايدو باكمك نيروهاي مسلح و
مردم پس از متوقف كردن قواي دشمن براي بيرون راندن اشغالگران و آزاد سازي سرزمين هاي ايران برنامه
ريزي نمايد .امام خميني با اتخاذ اين راه حل ،ملت و قواي مسلح ايران را به دفاع از كشور و مقابله با ارتش
متجاوز ،فرا خواند .بنابراين سياست ايران ادامه جنگ تا بيرون راندن آخرين نظامي بعثي از ايران ،قرار گرفت.
با اين سياست شكاف در ساختار سياسي كشور به نفع جنگ و دفاع از كشور به سمت حل شدن جلو رفت و
در واقع جنگ توانست ،ساختار سياسي كشور را پااليش نموده و يك نوع انسجام سياسي را پديد آورد.
د -گزینه تركیبی
راه ديگر پيش روي ايران تركيبي از بخشي از گزينه دوم و به كارگيري جدي گزينه سوم بود .به اين مفهوم
كه همزمان با دفاع در برابر تجاوز ،از هر نوع مذاكره اي به صورت مستقيم يا از طريق طرف ثالث ،استقبال
به عمل آمده و تالش شود تا قواي متجاوز دشمن را از سرزمين هاي كشور بيرون رانده و بر پايداري و
استمرار قرارداد 3123اصرار و تأكيد گردد .گرچه وزارت خارجه ايران در روزهاي آغازين جنگ فعال نبود و
نتوانست از ظرفيت هاي بين المللي براي فشار به دولت عراق استفاده نمايد ولي جمهوري اسالمي ايران آرام
آرام و به مرور و عمالً در راهبرد خود ،گزينه چهارم را انتخاب نمود .ايران ضمن سازماندهي قواي خود براي
حضور در جبهه ها و دفاع از سرزمين خويش ،از رفت و آمد هيئت هاي صلح نيز براي دفع تجاوز ارتش عراق،
استقبال نمود.
واكنش و اقدامات ایران پس از آغاز جنگ
شروع جنگ گسترده از سوي رژيم بعثي عراق تا حد زيادي براي ايران غير منتظره بود .با آغاز جنگ،
بالفاصله امام خميني در ساعت 2بعد از ظهر روز 13شهريور طي سخناني از طريق سيماي جمهوري اسالمي،
111
به اطالع مردم رساندند كه عراق رسماً اعالم جنگ كرده است و صدام حسين را خبيث خواندند .در اين
سخنراني امام ،اهدافي به شرح ذيل را دنبال كردند:
الف – تالش براي انسجام داخلی
جنگ يك روز قبل از اول مهر و آغاز سال تحصيلي و روز بازگشايي مدارس و دانشگاه ها آغاز شد .امام
خميني در پيام خود از جوانان خواستند تا به مدارس بروند و كار خود را شروع كنند .ايشان تالش داشتند تا
شرايط كشور را طبيعي نگه داشته و شروع جنگ را موجب تعطيلي كار و فعاليت در كشور ندانند .ايشان
همچنين در پيام خود از جمعيت هاي سياسي خواستند تا با دولت ايران همراهي كنند.
ب – جدا كردن ملت عراق از دولت آن كشور
امام خميني در پيام خود سعي كردند تا حمله عراق به ايران را كار حكومت آن كشور بدانند و مردم عراق را
در اين ماجرا ،دور و جداي از دولت عراق در نظر بگيرند .ايشان مي خواستند براي مردم عراق روشن كنند كه
پاسخ ايران به تهاجمات عراق ،مقابل ايران با مردم عراق نيست .ايشان در پيام خود فرمودند " :اگر عراق حّد
خودش را نداند و تجاوز را تكرار بكند ،آن وقت براي ملت عراق معلوم باشد كه ما با آنها هيچ كار نداريم،
بلكه اين صدام حسين است كه به واسطه تحريك امريكا به ما تجاوز كرده است و ما اگر جوابي به او بدهيم،
هرگز به ملت عراق كه برادر ما هستند مربوط نيست .....ملت عراق هرگز با صدام حسين موافق نيست ....ملت
عراق با اسالم موافق است".
ج – نشان دادن ماهیت رژیم بعثی عراق
امام در پيام خود سعي كردند تا ماهيت ضد اسالمي رژيم بعثي را براي مردم ايران و عراق روشن كنند و
فرمودند " :از اولي كه اين حكومت اشتراكي روي كار آمد و مرحوم آقاي حكيم تحريم كرد و آنها را تكفير
كرد ،مردم عراق آنها را شناخته اند .اينها علماي بزرگ عراق را اعدام كردند ،اينها شهر عراق را سركوب
كرده اند .اين صدام حسين ،من از اول وقتيكه روي كار آمد ،تنبه دادم كه اين ديوانه است ،اين عقلش درست
كار نمي كند ولهذا با ديوانگي دارد عمل مي كند و خودش را به هالكت مي رساند".
د – روحیه دادن به ملت ایران
طبيعي است وقتي جنگي شروع مي شود نگراني ها و دلهره هاي فراواني در بين مردم ايجاد مي گردد .در چنين
شرايطي رهبري كشور بايستي براي افزايش روحيه ملي اقدام نموده و ظرفيت هاي كشور را براي مقابله با
دشمن بسيج نمايد .بر همين اساس بود كه امام خميني در روز آغاز جنگ فرمودند " :ملت ايران نبايد خيال
بكنند كه جنگي شروع شده است و حاال فرض كنيد كه دست و پاي خودمان را گم كنيم .نه اين حرفها نيست.
يك چيزي آوردند و يك بمبي اينجا انداختند و فرار كردند ،رفتند .اآلن هم دولت ايران جواب آنها را
مشغولند كه بدهند و جواب آنها را مي هند .قواي بحريه شان به كلي از بين رفته است و قواي برّيه شان هم از
بين خواهد رفت .شما خيال نكنيد كه يك چيزي است ....اين يك دزدي آمده است ،يك سنگي انداخته و فرار
كرده ،رفته است سر جايش ....من به ملت ايران سفارش مي كنم كه چند جهت را مالحظه كنند .يك جهت
111
اينكه خونسردي خودشان را حفظ كنند ....يك وقت اغتشاشي از اين راه بار نيايد .يك جهت هم اينكه ممكن
است ....شايعه كنند كه خود لشكر ايران و ارتش ايران و ژاندارمري ايران دارند خرابكاري مي كنند تا شما را
وادار كنند كه با آنها مقابله كنيد .خير اينطور نيست .ارتش ايران و ژاندارمري ايران وفادارند به ما و مشغولند
آنها به كوبيدن عراق".
ه – روشن كردن ماهیت جنگ براي ارتش عراق
يكي از شيوه هاي مؤثر براي كاهش توان رزمي دشمن ،روشنگري ماهيت جنگ براي نظاميان ارتش متجاوز
است .ايجاد ابهام و ترديد در دل نظاميان طرف مقابل براي جنگيدن با كشور قرباني تجاوز مي تواند بر توانايي
هاي ملي بيفزايد .امام خميني بدين منظور چنين مي فرمايند " :ارتش عراق با كي جنگ مي خواهد بكند؟
طرفدار كي هست و مخالف كي؟ طرفدار صدام است كه اشتراكي است و كافر است؟ بر ضد كي؟ بر ضد
اسالم؟ ارتش عراق بايد بداند كه اين جنگ ،جنگ با اسالم است به هواداري كفر و يك همچو جنگي بر
خالف رضاي خدا ست ....خود صدام حسين ،به حسب حكم شرعي ،كافر است ....و طرفدار كفار است ،طرفدار
كارتر است و به واسطه طرفداري از كارتر و گرفتن قوا از او ،دارد به ايران حمله مي كند و كارتر اين
نوكرهاي خودش را مثل صدام حسين و مثل سادات و امثال اينها را وادار كرده است كه به ايران حمله بكنند يا
به ايران صدمه بزنند".
و – دعوت از مردم عراق براي قیام علیه صدام
ايران مردم عراق را مسلماناني هم كيش خود مي پنداشت كه در همسايگي يكديگر زندگي مي كنند .اين ملت
اسير يك رژيم استبدادي و ديكتاتوري به نام حزب بعث شده بود كه جنگ مي توانست فرصتي را براي آنها
جهت بيرون آمدن از زير يوغ ظلم صدام بنمايد بنابراين امام امت ،در پيام خود سعي كردند تا اين فرصت پديد
آمده در پناه جنگ را به مردم عراق نشان دهند و فرمودند " :با ملت عراق هم عرض مي كنم كه ....با همه قوا
با اين شخص مقابله كنيد و مقاتله كنيد ....ما محمدرضا را بيرون كرديم و شما هم بايد اين شخص را بيرون
بكنيد از عراق ....اين جرثومه فساد ،مي خواهد اسالم را از بين ببرد و مي خواهد عربيت را به خيال خودش ،آن
هم نه اينكه واقعاً عقيده دارد به او ،مي خواهد او را جانشين كند و همچو خيالي هم ندارد .مي خواهد امريكا را
دستش را باز كند در اين ممالك اسالمي و ما جرممان اين است كه با امريكا مخالف هستيم .بايد ملت عراق
بداندكه اين آدم ،آدم خطرناكي است براي ملت عراق ....ملت عراق بايد با تمام قوا ،كوشش كنند كه اين
شخص فاسد را از بين ببرند و اين جمعيتي كه بر خالف اسالم و بر خالف مصالح اسالم و قرآن دارند عمل مي
كنند ،آنها را از بين ببرند".
ز – دعوت از سربازان و صاحب منصبهاي ارتش عراق جهت قیام علیه صدام
خنثي سازي اراده جنگي در نظاميان دشمن ،هميشه از اهداف جنگ رواني است .گرچه جنگ در جبهه ها
جريان مي يابد ولي قدرت اصلي در تسليم سازي اراده دشمن است .امام خميني سعي داشتند كه با اين شيوه
سران ارتش عراق و نظاميا ن آن كشور را وادار به تفكر نمايند و آنها را به خود آورند و فرمودند " :سربازهاي
112
ارتش عراق و صاحب منصب هاي ارتش عراق بايد بدانند كه جنگ با ايران ،جنگ با اسالم است ،جنگ با
قرآن است ،جنگ با رسول اهلل است و اين از اعزم محرماتي است كه خداي تبارک و تعالي از او نمي گذرد.
شما هم همان كار را بكنيد كه ارتش ايران نسبت به شاه سابق كردند .همان طوري كه آنها رها كردند او را و
متصل شدند به ملت و سربازها از پادگان ها فرار كردند و به ملت متصل شدند ،شما هم فرار كنيد و قواي
خودتان را صرف اين كنيد كه اين جرثومه فساد را از بين ببريد .......اين شخص را از بين ببريد و يكي را
خودتان به جاي او بگذاريد .ما هم كمك شما هستيم در اينكه از خود شما ،از ملت شما يك نفر حكومت
عراق را اداره كند .....اين فاسد را از بين ببريد ،با ملت همراه بشويد 12.امام خميني همچنين در پيامي به ارتش
و ملت عراق در 7مهر 3131كه سه روز پس از آغاز جنگ صادر شد ،از ارتش عراق خواستند كه به ارتش
ايران ملحق شود .ايشان فرمودند :ارتش عراق بداند كه ايران با آغوش باز از برادران ايماني ارتشي عراقي خود
پذيرايي و پشتيباني مي كند .ايشان همچنين از مردم عراق خواستند با اعتصاب ها و مخالفت ها از دادن ماليات
و پول آب و برق به دولت غير قانوني كافر بعثي خود داري و با راهپيمايي هاي ميليوني ،عمل جنايتكاران
عراقي را محكوم نمايند 15.به نظر مي رسد با آغاز جنگ ،امام خميني تالش كردند تا ضمن نشان ندادن
اضطراب و ضعف ،روحيه مردم را باال برده و جنگ را يك مسئله عادي جلوه دهند .امام نه تنها از بروز جنگ
ناراحت نشدند ،بلكه آنرا فرصتي براي حل مشكل صدام در منطقه مي دانستند " .به هر حال امام خميني با
سرعت و جديت وارد مديريت كالم اداره جنگ شدند و سعي كردند تا روحيه مقاومت را در اراده هاي مردم
ايران بدمند و آنها را در برابر آزمايش بزرگ تاريخي خود ،سربلند بيرون آورند.آقاي هاشمي رفسنجاني مي
گويد" :وقتي صدام جنگ را شروع كرد،امام فرمودند:آنها به دام افتادند .االن بايد مسئله عراق را حل كنيم و در
با عدم اقدام جدي از سوي سازمان هاي بين المللي و عدم اراده جهاني جهت 11
اين باره بسيار جدي بودند".
يافتن راهي براي پايان دادن به جنگ ،ايران در اين مقطع با هوشياري راهبرد خود را براي مقابله با تهاجم
نظامي دشمن به شرح ذيل اتخاذ كرد.
راهبرد ایران در برابر تهاجم ارتش عراق
شب همان روز اول حمله عراق ،بالفاصله در اتاق جنگ ارتش كه در زير زمين ستاد مشترک قرار داشت جلسه
اي با حضور رئيس جمهور ،رئيس مجلس و فرماندهان نظامي تشكيل شد .در اين جلسه تصميم گرفته شد تا
نيروي هوايي با انجام عملياتي گسترده پاسخ عراق را بدهد .در اين جلسه فرماندهان نظامي از رئيس مجلس
خواستند تا آمادگي آنها را براي دفاع از انقالب و كشور خدمت حضرت امام خميني بگويد و همچنين قبل از
زدن ضربه كاري متقابل به رژيم بعث عراق و اعاده حيثيت ارتش ،آتش بس و متاركه در جنگ پذيرفته نشود.
بعد از بحث آن شب مسئولين كشور با امام خميني صحبت كردند .نظر امام اين بود كه " عراق با پاي خود به
دام افتاده است و بايد عراق را تنبيه كنيم تا بعد از اين ،چنين مسئله اي از سوي عراق و ديگر كشورها براي
به هر حال به نظر مي رسد كه ايران با آغاز جنگ ،راهبرد ذيل را جهت مقابله با ايران پيش نيايد".
تهاجمات وسيع ارتش عراق اتخاذ نموده است.
113
الف -بسیج قواي مسلح و شکل دادن به یك دفاع مردمی
به منظور جلوگيري از ادامه پيشروي قواي ارتش عراق در خاک ايران و متوقف كردن قواي متجاوز در مواضع
خود ،ايران تمام قواي مسلح خود را براي اعزام به جبهه هاي جنگ بسيج نمود .درچنين شرايطي تصميم گرفته
شد تا افراد ارتشي زنداني شده به اتهام شركت در كودتاي نقاب آزاد و عازم جبهه ها گردند .به همين منظور
43
حجه االسالم صادق خلخالي عازم بندر ماهشهر شد و زندانيان ارتشي را سه روز پس از آغاز جنگ آزاد نمود.
از سوي ديگر امام خميني از مردم خواست تا در هر كجا كه هستند در برابر ارتش متجاوز عراق بايستند و
مقاومت نمايند.
ب -نپذیرفتن آتش بس
با تهاجم گسترده ارتش عراق به سرزمين ايران ،سياست جمهوري اسالمي بر اين قرار گرفت تا زماني كه
خاک ايران در اشغال ارتش متجاوز عراق قرار دارد ،هيچگونه آتش بسي را نپذيرد و تا زماني كه حتي يك
نظامي دشمن در خاک ايران حضور دارد از قبول صلح خودداري نمايد .امام خميني در روز 37آبان سال 3131
در جمع دانشجويان مسلمان پيرو خط امام مي فرمايند " :ما هم صبر داريم و هم حوصله ...بيست سال هم اين
47
جنگ طول بكشد ما ايستاده ايم" .
ج -انجام عملیات مستمر نظامی
طبيعي بود كه ارتش عراق بدون فشار نظامي حاضر به خروج از سرزمين هاي اشغالي ايران نبود .بنابراين
جمهوري اسالمي تصميم گرفت تا به منظور بيرون راندن ارتش بعثي از خاک كشور ،عمليات نظامي متعددي را
شكل داده و به مرحله عمل در آورد .امام خميني در اين باره در 3131/33/77در جمع سفرا و ديپلمات هاي
خارجي مقيم تهران مي فرمايند " :ما كراراً گفته ايم كه به حسب دستور اسالم ،نه ظالم هستيم و نه مظلوم .نه
مي توانيم زير بار ظلم برويم و نه خود ،ظلم مي كنيم .نه يك وجب از خاک ديگران را طمع به آن داريم ،اگر
قدرت هم داشته باشيم ،اگر قدرت گرفتن همه دنيا را هم داشته باشيم ،بنا ،براين نيست .دستور اين نيست و
41
برنامه اسالم اين نيست كه تجاوز كنيم .لكن يك وجب از مملكت خودمان را هم به ديگران نخواهيم داد" .
احیاء قدرت ارتش و مأموریت مقابله با قواي متجاوز
ارتش در حالي با جنگ مواجه شد كه دچار گرفتاريها و مشكالت فراواني بود .ارتش در حال گذار از يك
ارتش وابسته به امريكا به ارتشي متكي بر مردم بود .بسياري از سران آن كه در دوران شاه در مقابل مردم قرار
گرفته بودند ،فرار كرده و برخي نيز دستگير شده بودند و عده اي هم نگران وضعيت آينده خود بودند .به
همين دليل ارتش آمادگي الزم را براي دفاع از كشور نداشت .نقطه اتكا و تصميم گيري ارتش در رژيم
شاهنشاهي ،مستشاران نظامي امريكا بودند كه همه آنها پس از پيروزي انقالب اسالمي اخراج شده بودند.
بنابراين افراد مؤثر در طرح ريزي دفاعي و در تصميم گيري هاي جنگي در ارتش كم بودند .توانايي استفاده و
بهره برداري از منابع لجستيك و سالح بسيار تضعيف شده بود .بسياري از تجهيزات نظامي خريداري شده در
اواخر رژيم شاه هنوز وارد نشده و يا مهمات و قطعات يدكي آنها نيامده بود .با اين همه ،جنگ فرصتي شد تا
114
ارتش نشان دهد كه به مردم و انقالب اسالمي وفادار است و مي تواند به سرعت خود را بازسازي نموده و به
وظيفه دفاع از كشور مشغول شود .بدين منظور امام خميني با پيامي كه در روز دوم جنگ براي قواي مسلح
صادر كردند ،از نيروهاي مسلح پشتيباني كرده و از زحمات آنان قدرداني نموده و اطاعت از شوراي فرماندهي
را الزم دانستند .ايشان همچنين تضعيف قواي مسلح را عقالً و شرعاً حرام و كمك به ضد انقالب دانستند 44.در
چنين شرايطي امام به ارتش هويت داده و سعي در افزايش روحيه و انگيزه جنگي آن نمودند .با توافق امام،
بسياري از افسران و اعضاي جدا شده از ارتش فراخوان شده و به خدمت بازگشتند .جمهوري اسالمي ،خطاهاي
بعضي از افراد ارتش را حتي به خاطر همكاري با رژيم شاهنشاهي و نيز هماهنگي و كمك به كودتا ناديده
گرفت .در آن شرايط زماني عليرغم وقوع كودتاي نقاب ،آماده ترين بخش قواي مسلح ايران براي واكنش
فوري به آغاز جنگ از سوي عراق ،نيروي هوايي بود .اين نيرو تا حدود زيادي ساختار و سازمان و نظام
عملياتي خود را حفظ كرده بود و بنابراين مي توانست سريعتر نسبت به نيروي زميني ،اقدام نمايد .به هر حال
هر سه نيروي ارتش ،تالش نمودند تا با ظرفيت موجود به بازسازي توان خود پرداخته و اقدامات خود را در
برابر ارتش متجاوز بعثي آغاز نمايند.
اقدامات نیروي هوایی ارتش جمهوري اسالمی در روز هاي اول جنگ
گرچه اكثر باندهاي پروازي پايگاه هاي هوايي ايران مورد حمله هواپيماهاي عراقي قرار گرفت ولي با ترميم
فوري آنها ،بالفاصله در اوايل بعدازظهر روز 13شهريور و پس از اولين حمالت هوايي عراق به پايگاه هاي
هوايي و فرودگاه هاي ايران ،اولين واكنش نيروي هوايي جمهوري اسالمي ،حدود 4ساعت بعد با حمله 4
فروند جنگنده F4از پايگاه هوايي بوشهر به پايگاه هاي هوايي شعيبيه در اطراف بصره واقع در جنوب عراق و
الرشيد در بغداد آغاز گرديد .در بازگشت به سمت آسمان ايران ،به دليل پرواز در ارتفاع پايين ،يكي از
هواپيماها به كابل هاي برق فشار قوي اطراف بغداد برخورد كرد و به رودخانه دجله سقوط نمود و دو خلبان
آن شهيد شدند 43.نيروي هوايي در مانورهايي كه در ساليان گذشته انجام داده بود با فرض حمله عراق ،براي
واكنش نسبت به آن ،تمرين هايي را انجام داده و آمادگي هاي الزم را داشت ،البته خلبانان اين نيرو حدود 7
سال بود كه كمتر پرواز مي كردند و نياز به تمرينات بيشتر داشتند .به هر حال در روز دوم جنگ ،نيروي
هوايي به منظور بازيابي حيثيت خود ،با 343پرواز انواع جنگنده با كلمه رمز كمان 11به پايگاه هاي هوايي
ارتش و تأسيسات نظامي عراق ،حمله نمود .نيروي هوايي پايگاههاي الحريه در كركوک ،الدُجيل در شمال
بغداد و پايگاههاي بصره ،ناصريه ،البكر و الكوت را بمباران نمود بطوريكه تا چند روز پرواز هواپيما از پايگاه
الحريه ،ممكن نبود 43.در اين روز نيز 31فروند جنگنده نيروي هوايي جمهوري اسالمي ،آسيب ديده كه 3
فروند از جمله 7هواپيماي F4منهدم گرديد .42در مجموع در 3روز اول جنگ تحميلي ،خلبانان نيروي هوايي
133نوبت پرواز جنگي انجام دادند و در 43روز اول جنگ ،حدود 33ميليون پوند انواع بمب و راكت بر روي
اهداف مورد نظر در داخل خاک عراق ،فرو ريختند .در اين مدت 75خلبان شهيد 33 ،خلبان اسير و 73خلبان
نيز به دليل آسيب ديدن هواپيماهايشان از هواپيما خارج شده و به زمين پريدند 45.بر اثر حمالت هوايي انجام
115
شده ،رژيم بعثي عراق از روز دوم جنگ ،قادر به صدور نفت خود از پايانه هاي نفتي البكر و االميه در خليج
فارس نبود .حمالت هوايي عليه ستون هاي زرهي دشمن كه در حال پيشروي در داخل خاک ايران بودند و نيز
زدن پل هاي عقبة اين واحدها ،در تخريب روحيه قواي متجاوز ،نقش خوبي ايفا كرد .در زماني كه ارتش بعثي
در حال حركت به منظور اشغال خرمشهر بود ،نيروي هوايي با انهدام پل ارتباطي تنومه -بصره 7 ،هواپيماي F4
خود را از دست داد .ايران در زمان آغاز جنگ حدود 433هواپيماي جنگنده عملياتي در اختيار داشت .در
مجموع ايران داراي 743فروند جنگنده بمب افكن 733 ،F4فروند جنگنده F5و 21فروند هواپيماي F14
بود 41كه البته همگي آنها عملياتي نبودند .عالوه بر آنها ايران داراي 37فروند هواپيماي شناسايي RF4بود.
به هر حال در روز هاي اول جنگ ،فعاليت گستردۀ نيروي هوايي جمهوري اسالمي باعث شد تا ارتش متجاوز
بعثي عراق احساس نمايد كه نيروي هوايي ايران ،فعال است و اين اقدام موجب تزلزل روحيه فرماندهان عالي
رتبه نظامي عراق گرديد 33.حمله روز اول جنگنده هاي نيروي هوايي ،موجب نيرو بخشي و ايجاد روحيه در
بين مردم و مسئولين سياسي و رزمندگان حاضر در جبهه هاي جنگ گرديد .گرچه به نظر مي رسد كه
كاركرد رواني و سياسي حمله 343فروند جنگنده ايراني عليه تأسيسات عراق ،بيشتر از اثر نظامي آن بوده
است .گرچه حمالت نيروي هوايي ،در حركت تاكتيكي ارتش بعثي به سوي خاک ايران ،تأخير چنداني ايجاد
نكرد ،اما حمله به مخازن سوخت ارتش عراق ،تا حدودي باعث كندي در سوخت رساني به خودروهاي زرهي
و جنگي دشمن مي شد .همچنين برخي از عقبه ها و عمق خطوط پشتيباني بعضي از يگانهاي ارتش بعثي مورد
حمله هوايي ايران قرار گرفت .تهاجمات نيروي هوايي باعث شد تا حيثيت اين نيرو كه پس از كودتاي موسوم
به نقاب و بي اعتمادي ها به ارتش ،خدشه دار شده بود ،تا حدودي بازسازي شود .از سوي ديگر تالش هاي
نيروي هوايي موجب شد تا مديران كشور و فرماندهان جبهه ها فرصتي را جهت كسب اعتماد به خود ،براي
مقابله با دشمن پيدا كنند .الزم به ذكر است كه تا پايان جنگ ،نيروي هوايي ديگر هيچگاه نتوانست با حجم
انبوهي كه در روزهاي اول جنگ به مواضع قواي عراقي حمله مي كرد ،به بمبارانهاي خود ادامه دهد ،زيرا
پشتيباني لجستيكي الزم از نيروي هوايي فراهم نشد و توانايي هاي پدافند هوايي ارتش عراق نيز توسعه يافت و
موجب ايجاد محدوديت براي پروازهاي جنگنده هاي ايراني شد.نحوه بكار گيري نيروي هوايي در روزهاي اول
جنگ خسارات فراواني را براي ايران به همراه داشت زيرا از امكانات عظيم اين نيرو براي انجام وظايفي كه بر
عهده نيروي زميني بود ،استفاده شددر واقع نيروي هوايي ايران با نيروي زميني ارتش عراق مي جنگيد. .با اين
شيوه بخشي ازموشكها وهواپيماهاي گران قيمت در همان روزهاي اول جنگ،خسارت ديد.
اقدامات نیروي زمینی ارتش
با شروع جنگ ،برخي از يگانهاي ارتش كه در مناطق مرزي و در خط مقدم جبهه بودند بالفاصله وارد درگيري
با قواي دشمن شدند .لشكر 17زرهي از موسيان در شمال استان خوزستان تا خرمشهر در جنوب اين استان
گسترش يافته بود و به همراه گروه رزمي 12زرهي شيراز 33كه در منطقه فكه حضور داشت به مقابله با
پيشروي ارتش بعثي پرداختند .پس از 1روز از آغاز جنگ ،فرمانده لشكر 17سرهنگ قاسمي انتخاب و آغاز
116
به كار كرد و پس از 1روز از آغاز جنگ از سرهنگ فرزانه كه به اتهام شركت در كودتاي نوژه بازداشت
شده بود نيز در حضور بخشي از اعضاي لشكر 17رفع اتهام گرديد .از سوي ديگر ،لشكرهاي 73حمزه33 ،
زرهي قزوين و 22پياده خراسان و ساير يگان هاي زميني مأموريت يافتند تا به سمت جبهه هاي جنوب
حركت نمايند .الزم به ذكر است كه لشكر گارد شاهنشاهي و لشكر 3گارد از 35روز قبل از آغاز جنگ
شروع به ادغام كردند و لشكر 73حمزه را تشكيل دادند .دو تيپ از لشكر 73حمزه در روز 31مهرماه سال
3131يعني دو هفته پس از آغاز جنگ ،وارد منطقه دزفول شد .لشكر 33زرهي قزوين نيز يك ماه به طول
انجاميد تا خود را به منطقه اهواز برساند .كمبود امكانات ترابري از جمله قطار و نيز درگير بودن بخشي از اين
لشكر در كردستان ،موجب كندي حركت وي به سوي جبهه بود .همچنين برخي از واحدهاي هوانيروز نيز
عازم مناطق جنگي شدند .در آستانه جنگ ،ايران داراي بزرگترين ناوگان بالگردهاي نظامي در خاورميانه بوده
است .حدود 233بالگرد جنگي و ترابري و نيز 1333خلبان و كمك خلبان و همچنين 1333خدمه فني در اختيار
نيروي زميني ارتش قرار داشتند .گرچه از همه ظرفيت ها و توانمنديهاي هوانيروز به طور مناسب در طول
جنگ استفاد ه نشد ،به هر حال نقش هوانيروز در هر عمليات و نيز در جلوگيري از پيشروي قواي دشمن قابل
توجه است 37.در طول جنگ هوانيروز حدود 133هزار پرواز عملياتي انجام داده و بيش از 33هزار تن آذوقه،
مهمات و سالح را جا به جا كرده و 5هزار تن مواد منفجره مانند گلوله ،راكت و موشك را بر سر قواي دشمن
ريخته است .همچنين بالگردهاي ترابري هوانيروز حدود 733هزار مجروح و 713هزار نفر را جا به جا كرده
اند 31.با اين آمار مي توان گفت كه هر بالگرد هوانيروز در طول جنگ كمتراز 333ساعت پرواز داشته است و
امكان استفاده از توان هوانيروز بيش از اين ،وجود داشته است .روزهاي نخست جنگ با همه ضعف هايي كه
داشت موجب شد تا ارتش خود را باز يافته و بتواند آرام آرام شيوه جنگيدن با دشمن را ياد بگيرد .البته مشكل
بزرگ ارتش آن بود كه نتوانست با فرض وقوع جنگ ،خود را آماده رويارويي با قواي ارتش عراق بنمايد .به
هر حال با حضور تدريجي يگان هاي ارتش در نقاط مختلف جبهه هاي جنگ و با مقاومت هاي انجام شده به
همراه نيروهاي سپاه و ساير داوطلبين مردمي ،اجازه پيشروي سريع به قواي ارتش عراق داده نشد.
دعوت از مردم براي دفاع
امام خميني بر اساس انديشه اسالمي معتقد بودند كه وقتي كشور اسالمي مورد تهاجم ارتش بيگانه قرار مي
گيرد ،دفاع از مردم و سرزمين هاي كشور ،اختصاص به نيروهاي رسمي نظامي ندارد .بلكه همه ي مردم بايستي
در دفاع از نظام اسالمي و كشور خود ،اقدامات الزم در حد توانايي هاي خويش را انجام دهند .امام خميني در
سخنراني 5مهر ماه سال 3131مي فرمايند ":دفاع يك امر واجبي است بر همه كس .بر هر كس كه هر مقدار
قدرت دارد ،بايد دفاع بكند از اسالم ...چه پيروز بشويم و چه نشويم ،دفاع بايد بكنيم ".ايشان همچنين در پيام
37مهرماه سال 3131مي فرمايند ... " :بر تمام مسلمين ،چه زن و چه مرد ،دفاع از اسالم و قرآن كريم واجب
است ".حضرت امام پنج روز پس از آغاز جنگ ،طي نامه اي در 3131/2/3به علما و نمايندگان مجلس ،از آنان
خواستند كه در هر نقطه كه هستند ،مردم را براي جنگ و درگيري با امريكا و اذناب خونخوارش چون عراق
117
آماده كنند كه جنگ ،جنگ است و عزت و شرف ميهن و دين ما در گرو همين مبارزات است و ميهن از
جان عزيزتر ما ،امروز منتظر است تا يكايك فرزندان خود را براي نبرد با باطل مهيا سازد .ما براي ميهن
عزيزمان تا شهادت يكايك سلحشوران ايراني مبارزه مي كنيم و پيروزي ما حتمي است .امروز ،روزي است كه
تمام مردم بايد از شهرهاي خود دفاع كنند وب ه شهرهاي جنگ زده كمك كنند .امروز روزي است كه بر
تمام ملت واجب است با سربازان و پاسداران اسالم و ايران ،همكاري الزم و نزديك داشته باشند .امروز روزي
است كه عشاير عزيز و غيور ما از مرزهاي كشورشان بايد دفاع نمايند ...امروز ،روزي است كه روحانيون ما
در شهرها بايد روح شهامت و شجاعت و شهادت را در كالبد مردم بدمند 34.امام همچنين در 5مهر 3131طي
سخناني فرمودند :ملت ما بايد مجهز باشند .جوان هاي ما بايد تدريب كنند .... ،براي اينكه ممكن است در آتيه
جنگ هاي طوالني تري داشته باشيم و براي اسالم بايد جنگ كنيم ....بايد همه افرادي كه قدرتمند هستند....
پافشاري كنند ،نگذارند از شهر خودشان بيرون بروند .اين ضعف است .اسالم گفته است شما بايد پايداري
بكنيد ....دفاع يك امر واجبي است بر همه كس .بر هر كس كه هر مقدار قدرت دارد بايد دفاع بكند از اسالم.
اآلن اينها هجوم كردند بر اسالم و ما بايد دفاع بكنيم ....ما مكلفيم كه جلوي آنها را بگيريم .چه پيروز بشويم و
چه نشويم ،دفاع بايد بكنيم 33.بر همين اساس ايشان حضور در جبهه هاي جنگ را براي همه كسانيكه قدرت
جنگيدن و دفاع در برابر دشمن را داشتند ،واجب كفايي مي دانستند .تشخيص اين امر را نيز بر عهده فرماندهان
جبهه هاي جنگ قرار داده بودند .با ارائه ديدگاه هاي امام خميني ،مردم مناطق جنگي به ايستادن و مقاومت در
برابر دشمن تشويق گرديده و ساير مردم ايران نيز با آنها همدلي و همراهي كردند .بر اين اساس ،سازماندهي
افراد داوطلب آغاز و بسيج مردمي شروع و با اعزام نيروهاي داوطلب به جبهه هاي جنگ ،عمالً تا حدود زيادي
كمبود توان نيروهاي مسلح براي مقابله با قواي بعثي ،ترميم گرديد .بر اين اساس مردم دواطلب در ماه هاي اول
جنگ ،خود را در سپاه شهرهاي مرزي و گروههايي مانند گروه جنگ هاي نامنظم شهيد چمران و نيز گروه
فدائيان اسالم ،سازمان مي دادند.
حضور سپاه در جنگ
به محض شروع جنگ ،فرمانده كل قوا بني صدر تكيه خود را جهت مقابله با قواي متجاوز ،بر توان ارتش قرار
داد و توجه چنداني به سپاه نداشت .بنابراين سپاه و نيروهاي مردمي در جاهايي مي توانستند حضور پيدا كنند
كه نيروهاي ارتش حضور نداشتند.در ابتداي جنگ در بعضي از مناطق جبهه تا حدود 13كيلومتر خالي از نيرو
بود.سپاه و مردم چنين جاهايي را پر كردند 33.سپاه خود را يك نيروي مكتبي مي دانست كه سعي مي كرد تا
وظايف خود را در هر شرايط زماني بر اساس انديشه الهي تنظيم و تعريف نمايد .بر همين اساس آيه 33سوره
انفال را به عنوان نماد فلسفه وجودي خود بر گزيده است .اين آيه عبارت است از " :وَ اعَدُّوٌا لَهُمْ مَا اسْطَتَعْتُمْ
مَنْ قُوَهٌ وَ مَنْ رَباطَ الخَيْلْ ،تَرْهَبُونَ به عَدوُ اهلل وَ عَدُوكُمْ ".در چارچوب جهان بيني اسالمي دفاع از سرزمين
هاي اسالمي بر همه مسلمانان واجب و حضور در جبهه هاي جنگ نيز واجب كفايي است .در اين جهان بيني،
حفظ حدود و ثغور كشور اسالمي بر دولتمردان و بر همه مسلمانان امري واجب و الزم است .بديهي است كه
118
براي دستيابي به اين هدف ،بايستي پشتوانه قدرتمندي وجود داشته باشد .قرآن مجيد پشتوانة محكمي بود كه
مي توانست انگيزه زيادي را در آمادگي پاسداران براي دفاع از انقالب و كشور و نيز حضور داوطلبانه آنها در
جبهه هاي جنگ فراهم آورد .بنابراين مهمترين ضرورت براي سپاه ،داشتن توان دفاعي بيشتر از طريق بسيج
عمومي مردمي و كسب منابع بيشتر قدرت نظامي بود .گرچه جامعه ايران كه بستر تشكيل سپاه و نيروهاي
مسلح است ،در حالت عادي و در شرايط طبيعي به شدت ضد جنگ است ،اما اگر جنگي بر مردم ايران تحميل
شود ،اين جامعه به سرعت با انگيزه هاي اسالمي تهييج شده و حس اسالم خواهي و دوستي وطن برانگيخته مي
شود .امام خميني در پيام 3مهر ماه سال 3131مي فرمايند " :ما براي ميهن عزيزمان تا شهادت يكايك
سلحشوران ايراني ،مبارزه مي كنيم و پيروزي ما حتمي است .امروز ،روزي است كه تمام مردم بايد از شهرهاي
خود دفاع كنند و به شهرهاي جنگ زده كمك نمايند ".در چنين شرايطي ،از آنجا كه تهاجم هر قدرت شيطاني
با ايران اسالمي به عنوان جنگ كفر با اسالم تلقي مي شد بنابراين ،بسترهايي فراهم گرديد كه كشته شدن در
راه خدا ،شهادت تلقي شده و بيرون راندن متجاوزين از كشور ،به عنوان يك ارزش تمجيد مي شد .طبيعي است
كه هدف غايي تسليم كردن عراق و پيروز شدن بر ارتش متجاوز ،بود .امام خميني در پيام راديو تلويزيوني
خود در 4مهرماه سال 3131مي فرمايند " :بشارت مي دهم كه شما اگر بكشيد آنها را ،شما به بهشت مي رويد
و اگر آنها هم شما را بكشند ،شما به بهشت مي رويد ".و يا " يك همچو ملتي كه آرزوي شهادت مي كند،
اين ملت ديگر خوف ندارد ،خوب ،پيروز است ،انشاء اهلل " با بهره گيري از انديشه فوق ،با آغاز جنگ ،سپاه
هاي بسياري از شهرهاي استانهاي مرزي ،عمالً وارد دفاع در برابر تهاجمات ارتش بعثي شدند سپاه خرمشهر به
فرماندهي شهيد جهان آرا و با كمك ساير نيروهاي نظامي و مردم داوطلب ،مقاومت 13روزه اي را در
خرمشهر شكل داد .سپاه آبادان نيز با كمك واحدهاي ارتش ،نيروهاي ژاندارمري و گروه هاي مردمي مانند
فدائيان اسالمي ،توانست از اشغال آبادان جلوگيري كند .هر چه از روزهاي آغاز جنگ مي گذشت ،سپاه هاي
شهري ساختار و سازماندهي خود را متناسب با نياز جنگ ،تغيير داده و شكل رزمي به خود مي گرفتند آنها در
تالش بودند تا سالح هاي نيمه سنگين را به دست آورده و سازماندهي رزمي خود را توسعه دهند .از سويي
ديگر سپاه هاي ساير شهرهاي ايران نيز اقدام به فراخواني و جذب مردم داوطلب و سازماندهي و اعزام آنها به
جبهه هاي جنگ ،نمودند .اين جريان اعزام نيرو به جبهه هاي مختلف ،به صورت مستمر تا پايان جنگ ،ادامه
يافت.در مجموع مقاومت هاي مردمي ،حضور نيروهاي سپاه و بسيج ،مقاومت واحدهاي نيروي زميني ارتش،
ژاندارمري ،شهرباني و نيز انجام عمليات هاي هوايي ،جنگ هاي چريكي و عمليات هاي كوچك ،توانسته از
پيشروي سريع ارتش متجاوز بعثي جلوگيري نمايد .همچنين اقدامات مهندسي نظير انداختن آب جلوي قواي
دشمن به منظور تثبيت ارتش بعثي در سرزمين هاي اشغالي ايران و تحميل شرايط پدافندي به ارتش اشغالگر،
موفق بوده است .مهمترين مشكل سپاه ،عدم همكاري رئيس جمهور با اين نهاد بود .او بهانه عدم واگذاري
تجهيزات و جنگ افزار به سپاه را جواني و كم تجربگي اين نهاد مي دانست و عمالً موجب شده بود كه
نيروهاي پر انگيزه جبهه ها ،امكانات الزم را براي جنگيدن با دشمن در اختيار نداشته باشند " .وقتي آبادان در
119
محاصره بود من به آنجا رفتم و مشاهده كردم كه به بچه هاي سپاه آر پي جي و گلوله توپ نمي دهند .مي
گفتند نداريم در حاليكه اطالعاتي كه ما داشتيم نشان مي داد كه حداقل براي آن روزها به قدر كافي سالح
مهمات داريم ....بني صدر جانشين فرمانده كل قوا بود و ما كاري نمي توانستيم بكنيم ....ادامه اين عدم
همكاري و اعتراض هاي مكرر نيروهاي رزمنده بسيجي و سپاهي ،منجر به دستور امام به من براي اقدام مستقيم
در دوران بني صدر ،اعتقاد چنداني به مشاركت موثر مردم در جنگ در حل مشكل سپاه پاسداران شد" .
وجود نداشت و از حضور سپاه در سيستم تصميم گيري و هدايت جنگ ،استقبالي بعمل نمي آمد .سپاه براي
تجهيز نيروهاي خود از سالح و جنگ افزار كافي برخوردار نبود و رئيس جمهور وقت نيز حاضر نبود كه به
راحتي سالح هاي مازاد ارتش را از انبارها خارج كرده و در اختيار رزمندگان آماده براي دفاع از كشور قرار
دهد.
تشکیل شوراي عالی دفاع
عالي ترين نهاد پيش بيني شده در ساختار اداري كشور كه مسئوليت تصميم گيري در حوزه مسائل دفاعي
تحت نظر رهبري را داشت،شوراي عالي دفاع بود.در اين شورا عالي ترين مقامات سياسي و نظامي كشور عضو
بودند .گرچه شوراي عالي دفاع بر طبق قانون اساسي ،وظايف مشخصي را بر عهده داشت ولي با آغاز جنگ،
امام خميني طي حكمي در تاريخ 73مهر 3131وظايف و اختيارات اين شورا را تبيين نمودند .بر اين اساس
كليه امور مربوط به جنگ ،اعم از اداره مناطق جنگي ،تبليغات و اخبار مربوط به جنگ و سياست خارجي
مربوط به دفاع بر عهده اين شوراي قرار گرفت .اين شورا موظف بود تا تمام قواي مسلح را هماهنگ نمايد و
هيچ گروه يا شخصي حق تخلف از اوامر شوراي مذكور را نداشت .رسانه هاي گروهي و مطبوعات ،حق پخش
مصاحبه ها يا نطق ها و نوشته ها را بدون مراجعه و دستور از شوراي مذكور نداشتند .كليه بيانيه ها و نوشته ها
و تبليغات و پخش اعالميه ها بدون اجازه مستقيم از شوراي مذكور ممنوع بود 35.پس از جنگ هيچگونه
گزارش رسمي از جلسات اين شورا و تصميمات آن تاكنون منتشر نشده است و نمي توان در مورد عملكرد
آن ،ارزيابي مشخصي داشت .ولي به هر حال مسائل مربوط به جنگ در اين شورا مطرح مي شده است .شوراي
عالي دفاع مرجع تصويب طرح هاي نظامي ارتش و سپاه بود ولي هيچگاه شوراي عالي دفاع نتوانست يك طرح
كلي مشخص شده و هماهنگي را براي مقابله با تجاوز ارتش عراق ،ارائه دهد .اين شورا قبل از آغاز جنگ
درک صحيحي از تهديدات ،سازوكار تبديل يك تهديد به جنگ و پيش بيني انجام اقدامات باز دارنده قبل از
آغاز جنگ را نداشت و در اين زمينه ها اقدام چنداني انجام نداد .شايد اين مسئله طبيعي بود زيرا چنين ساختاري
پس از پيروزي انقالب اسالمي ايجاد شده بود و اكثر اعضاي شوراي عالي دفاع از دانش استراتژيك و آشنايي
با مسائل مربوط به تهديدات نظامي بي بهره بودند.
شکل گیري سازمان رزمی سپاه و تشکیل ستاد عملیات جنوب
سپاه پاسداران انقالب اسالمي در سال اول جنگ توانست عالوه بر حضور رزمي در تمامي شهرهاي استان هاي
مرزي با عراق در همه محورهاي عملياتي نيز ،سازمان رزمي خود را شكل دهد .با اعزام نيروهاي سپاه از سراسر
121
كشور ،عمالً هر محور عملياتي به پاسداران يكي از استان هاي كشور واگذار شد .براي مثال پاسداران
آذربايجان عمدتاً در جبهه سوسنگرد و پاسداران اصفهان در جبهه دارخوين و پاسداران خوزستان در جبهه
غرب كرخه ،مستقر گرديدند .از همان روزهاي اول جنگ سپاه به عنوان يك نيروي فعال در مقابله با ادامه
پيشروي ارتش بعثي ،اقدام نمود و با كمك ارتش به تثبيت قواي عراق در سرزمين هاي اشغالي و تحميل
آرايش پدافندي دشمن ،كمك كرد .با راه اندازي واحدهاي اطالعات و عمليات در تمامي محورها ،كسب
اطالعات از استعداد دشمن آغاز و شناسائي از مواضع وي شروع شد .گروه هاي رزمي سپاه نيز دست به انجام
عمليات هاي شبيخون و محدود ،در جبهه هاي مختلف مي زدند .در ادامه جنگ ،هر محور عملياتي سپاه ،بستري
براي تشكيل گردان هاي رزمي و توسعه آنها به تيپ و لشكر شد .ساختمان گلف واقع در 3كيلومتري شرق
اهواز ،بعنوان مركز علمياتي سپاه تعيين گرديد و نام پايگاه منتظران شهادت به آن اتالق گرديد .پس از
گذشت مدتي از جنگ ،سپاه ستاد عمليات جنوب را در پاييز سال 3131در اين ساختمان تشكيل داد .ستاد
عمليات جنوب در واقع قرارگاه مقدم سپاه پاسداران انقالب اسالمي در جبهه جنوب بود .ابتدا اين ستاد به
فرماندهي شهيد حاج داوود كريمي به وجود آمد .واحدهاي اطالعات ،عمليات ،اعزام نيرو و تداركات ،فعالترين
قسمتهايي بودند كه در اين ستاد راه اندازي گرديد .ستاد عمليات جنوب در تالش بود تا به منظور شركت فعال
در برنامه ريزيهاي عمليات عليه نيروهاي متجاوز ،ظرفيتهاي سپاههاي استانها و نيروهاي داوطلب مردمي را در
جنگ بكارگيرد .از آغاز سال 3133اين ستاد كه فرماندهي آن را برادران رحيم صفوي و غالمعلي رشيد به
عنوان فرمانده و جانشين بر عهده گرفتند ،يك طرح عملياتي را براي شكست حصر آبادان تهيه نمود كه به
دليل مخالفت برخي از فرماندهان ارتش در منطقه و نيز عدم موفقيت فرمانده وقت نيروي زميني ارتش ،مورد
استقبال واقع نشد .ستاد عمليات جنوب پس از عمليات فرماندهي كل قوا تقويت شد و 3محور عملياتي را در
غرب رودخانه كرخه ،غرب شوش ،سوسنگرد ،دارخوين ،فياضيه ،ايستگاههاي 2و 37آبادان ،سازماندهي كرد.
اين ستاد نيروهاي داوطلب بسيجي را آموزش مي داد و با تشكيل واحد اعزام نيرو ،نيروهاي داوطلب را به جبهه
31
هاي مختلف اعزام مي كرد.
شکست طرح ارتش عراق براي رسیدن به اهداف نظامی
تهاجم ارتش عراق با مقاومت چنداني در مرزهاي ايران ،مواجه نشد .اصوالً به هنگام پيشروي ارتش عراق در
خاک ايران ،عمده قواي ايران در پادگان هاي خود و در خارج از مرزها بسر مي بردند .از شمال طالييه تا
خرمشهر كه عارضه اي وجود ندارد و زمين منطقه به صورت دشت است ،از سوي واحدهاي كم استعداد موجود
در آن ،مقاومت چنداني ديده نشد و ارتش عراق براحتي منطقه بياباني جفير را تصرف و به سمت جاده اهواز
پيشروي كرد .ارتش بعثي از منطقه چزابه نيز براحتي عبور كرد و در بستان متوقف شد .بر خالف پيش بيني
ها ،هر كجا ارتش عراق با مردم و ساكنين محلي مواجه شد ،نيروهاي مردمي در برابر وي ايستادگي كرده و
مقاومت نمودند .در پل نوي خرمشهر مقاومت مردمي در برابر اشغال اين شهر شكل گرفت و با كمك
نيروهاي ارتش و سپاه ،واحدهاي ارتش عراق زمينگير شدند .در شهرهاي گيالنغرب و سرپل ذهاب نيز
121
نيروهاي مردمي به كمك واحدهاي ارتش شتافتند .بنابراين مي توان گفت كه "مقاومت هاي مردم"" ،مقابله
واحدهايي از نيروهاي ارتش و سپاه" كه در مناطق مرزي حضور داشته اند و "عدم پيشروي هماهنگ يگان
هاي ارتش عراق" ،موجب توقف حمالت ارتش بعثي به خاک ايران و زمين گير شدن آن گرديد .احتمال
ديگري كه براي توقف ارتش عراق مي توان بيان داشت آن است كه ميزان پيشروي ارتش بعثي در خاک
ايران ،متناسب با سرعت برنامه ريزي شده براي آن از قبل نبود .ارتش عراق قرار بود ظرف حداكثر يك هفته
به اهداف نظامي تعيين شده دسترسي پيدا كند ،در حالي كه تصرف خرمشهر بيش از يك ماه به طول انجاميد و
تصرف آبادان نيز با ناكامي مواجه شد .بنابراين رژيم عراق ،احساس كرد كه اعالم آتش بس و تثبيت اهداف
تصرف شده به موفقيت وي كمك بيشتري خواهد كرد و با تصميم سياسي ،اقدام به توقف پيشروي يگان هاي
نظامي خود نمود .بنابراين مي توان گفت "ناكامي نظامي ارتش عراق در تحقق اهداف خود"" ،عدم وقوع
حادثه مهم سياسي در تهران" بر اثر وقوع جنگ" ،بهبود وتوسعه انسجام سياسي در ايران" با استفاده از فرصت
جنگ" ،همگرايي سياستمداران و گروه هاي سياسي در برابر تجاوز دشمن" و همچنين "كندي ارتش عراق در
پيشروي به داخل خاک ايران" به دليل مقاومت هاي نيروهاي مسلح و مردم ،موجب ترديد رژيم عراق در
تحقق اهداف خود ،از طريق جنگ شد .در اين شرايط ،رژيم بعثي عراق ،به اين نتيجه رسيد تا در روز هفتم
جنگ ،پيشنهاد آتش بس سازمان ملل را بپذيرد و اين بيانگر شكست ارتش عراق در رسيدن به اهداف خود
بود .عدم موفقيت سريع ارتش عراق نشان مي دهد كه رژيم عراق ،دچار اشتباهات اساسي در طرح ريزي هاي
عملياتي و نيز در پيش بيني مقاومت مسئولين و مردم ايران و همچنين كندي يگان ها و فرماندهان عراقي در
اجراي طرح هاي عملياتي شده است .برخي از اين اشتباهات را مي توان به صورت ذيل جمع بندي نمود:
- 3برآورد غلط اطالعاتي از وضعيت نظامي ايران و توانمنديهاي مقاومت نيروهاي مسلح جمهوري اسالم
- 7برآورد نادرست از شرايط سياسي داخلي ايران و تصور تشديد اختالفات سياسي بر اثر بروز جنگ
- 1برآورد غلط در تأمين استعداد يگان ها و سازمان رزمي مورد نياز براي رسيدن به اهداف نظامي
- 4برنامه ريزي براي يك جنگ كوتاه مدت
- 3عدم لحاظ ميزان آسيب پذيري ها و ضعف هاي موجود در عراق
- 3تدبير نادرست و طرح ريزي نا مناسب عملياتي و درگير شدن در جنگ شهري
- 2عدم توان و آمادگي نيروي دريايي ارتش عراق براي انجام يك جنگ گسترده دريايي در خليج فارس
بنابراين مي توان گفت ،برآورد نادرست ارتش عراق از ميزان نيروي مورد نياز براي تصرف اهداف نظامي در
داخل خاک ايران بدليل برداشت غلط از واقعيت هاي نيروهاي مسلح و روحيات مردم ايران و نيز مقاومت
شديد مردم و قواي مسلح ،موجب شد تا ارتش عراق ،نتواند تمام اهداف نظامي خود را در مدت پيش بيني شده
تصرف نمايد .اين امر موجب شد تا بين يگان ها و واحدهاي ارتش بعثي فاصله و ناپيوستگي ايجاد گردد .اين
عدم پيوستگي به نوبه خود ،باعث شد تا بعدها امكان ايجاد شكاف و رخنه نيروهاي ايراني در بين قواي دشمن
فراهم شده و امكان طرح ريزي عمليات ها براي بيرون راندن ارتش متجاوز با استفاده از نقاط ضعف دشمن
122
فراهم آيد.
نقاط قوت و ضعف و شکست راهبرد عراق
گرچه سند مكتوب و مدوني از راهبرد نظامي عراق و هدف هاي سياسي اين كشور در جنگ در دسترس
نيست ،اما با تحليل عملكرد ارتش عراق در آغاز جنگ مي توان نقاط ضعف و قوت اين كشور را ارزيابي
نمود .ارتش عراق با پيش دستي در تهاجم نظامي به ايران ،توانست ابتكار عمل در مرحله اول جنگ را بدست
گرفته و با توجه به عدم آمادگي كافي ايران ،توانست در دو ماه اول جنگ حدود 32هزار كيلومتر مربع از
خاک ايران را در استان هاي مرزي و بويژه در خوزستان به اشغال خود در آورد .عراق با مساعد ديدن محيط
بين المللي و بررسي وضعيت سياسي محيط ملي ايران ،مناسبترين زمان را براي تدارک حمله نظامي گسترده
عليه جمهوري اسالمي انتخاب كرد .در آن شرايط زماني عراق توانست حمايت اكثر كشورهاي عربي و قدرت
هاي بزرگ جهاني را در پشتيباني از تهاجم نظامي خود ،جلب نمايد .از سوي ديگر به دليل برقراري يك
اختناق شديد در درون عراق ،يك نوع انسجام سياسي داخلي در آن كشور برقرار بود و صدام توانسته بود
تمامي قدرت را در رأس رژيم عراق ،متمركز سازد .اما از نظر نظامي عراق دچار نقاط ضعف زيادي گرديد .به
نظر مي رسد كه يكي از بزرگترين نقاط ضعف عراق در آغاز جنگ اين بود كه بين هدف هاي سياسي آن
كشور از جنگ و اهداف نظامي اشغال شده در هفته اول جنگ ،تناسبي وجود نداشت .اهداف اشغال شده در
آغاز جنگ ،فاقد آن مقدار ارزش حياتي و مهم براي ايران بود كه بتواند فشار سياسي و تنش مهمي را بر ايران
به منظور پذيرش شرايط عراق وارد نمايد .از جمله اينكه به جاي انتخاب يك هدف نظامي ارزشمند مانند
تصرف خوزستان ،قواي خود را در جبهه هاي مختلف متفرق كرد و نتوانست يك هدف استراتژيك مهم در
داخل ايران را به تصرف خود در آورد .گرچه ارتش عراق توانست شهرهاي مهمي مانند خرمشهر و سوسنگرد
را تصرف و آبادان را محاصره و تا كنار دروازه هاي اهواز پيشروي نمايد ولي نتوانست خطوط مواصالتي
اصلي خوزستان مانند جاده انديمشك ـ اهواز و اهواز ـ آبادان را اشغال نموده و در كنار رودخانه هاي مهم
مانند كارون ،دز و كرخه پدافند نموده و ارتفاعات سركوب منطقه را به اشغال خود در آورد .مانورهاي آفندي
يگان هاي ارتش عراق در تهاجم اوليه به ايران از هماهنگي و همزماني الزم برخوردار نبود و در قالب يك
طرح ريزي و هدايت استراتژيك انجام نمي گرفت .البته برخي معتقد هستند كه يگان هاي اجرايي و فرماندهان
رده هاي مياني و حتي فرماندهان لشكرها در اجراي طرح هاي عملياتي از خود ضعف نشان دادند و اين امر
ناشي از سلسله مراتب فرماندهي خشك و جامد ارتش بعثي و شيوه كسب دستور از ردۀ باالتر در هر امر جزئي
و ساختار ديكتاتوري حاكم بر كشور عراق بوده است .گرچه طبيعتاً ارتش عراق بر اساس يك طرح كلي به
ايران حمله كرده بود ولي در عمل يك سلسله مانورهاي مجزا و ناپيوسته تاكتيكي را به مرحله اجرا در آورد و
اين امر موجب شد تا جبهه پدافندي عراق در ماه هاي آغازين جنگ دچار شكل هندسي نامناسب و ناهماهنگ
و ناموزون گردد .اين گسترش نامطلوب بيانگر عدم هماهنگي كافي و يكپارچگي در هدايت واحدهاي نظامي
بود .به همين دليل پيشروي هاي سراسري و گسترده ارتش عراق در ادامه حركت خود دچار مشكالتي گرديده
123
و زمان كافي را براي واكنش موثر ايران فراهم آورد .ارتش عراق نتوانست بالفاصله از موفقيت هاي بدست
آمده ،بهره برداري نموده و تمام اهداف نظامي خود را تصرف نمايد .ارتش عراق در گسترش اوليه نيروي
زميني دچار يك خطاي بزرگ گرديد و آن اين بود كه مقاطعي از خطوط تماس وي به شكل هندسي محدب
گونه اي در آمده بود كه به نيروهاي ايران ،جناح هاي مناسب و قابل دسترسي و سهل الوصول به عقبه
نيروهاي خود را مي داد .از سوي ديگر گسترش نامتوازن يگان هاي عراق در خاک ايران موجب شده بود تا
يك پيوستگي و ارتباط كامل بين همه واحدهاي آن در داخل خاک ايران وجود نداشته باشد و در برخي جبهه
ها امكان رخنه نيروهاي ايراني در بين يگان هاي عراقي و توسعه شكاف بين آنها وجود داشته باشد .از سوي
ديگر عراق پس از زمين گير شدن ،مجبور شد تا نيروهاي زيادي را در خطوط پدافندي صرف كرده و آتش
هاي پشتيباني وي پراكنده گردد .اتكاء بيش از حد ارتش عراق به فعاليت هاي مهندسي و مواضع و سنگرها و
خاكريزهاي دفاعي و همچنين اتكاء بيش از حد به آتش هاي پشتيباني و عدم انعطاف در تغيير طرح ها و
هدايت عمليات با تغيير وضعيت هاي پيش آمده در صحنه جنگ ،از عمده ترين نقاط ضعف ارتش عراق بوده
است .پناه گرفتن يگان هاي بزرگ زرهي پشت خاكريزها بيانگر اين ضعف عملياتي است .به هر حال به دليل
اجبار ارتش عراق به پدافند از تمام سرزمين هاي تصرف شده در امتداد مرز ،نظاميان عراقي نتوانستند رده هاي
متعدد و متوالي دفاعي را در خطوط مقدم خود ايجاد نمايند و يك پدافند عميق و مطمئني را شكل دهند كه
امكان باز پس گيري اين سرزمين ها از سوي قواي ايراني فراهم نشود .عدم تكيه به موانع طبيعي موجود در
خاک ايران مانند رودخانه ها ،موجب شده بود تا خطوط پدافندي ارتش عراق طوالني شده و امتيازات زيادي را
از دست بدهد .اگر ارتش عراق مي توانست بر رودخانه هايي مانند كارون ،بهمنشير ،كرخه و دز ،تسلط يافته و
هر دو كرانة اين رودخانه ها را تأمين نمايد و از جاده هايي مانند اهواز ـ انديمشك و اهواز ـ آبادان براي
تدارک نيروهاي خود استفاده نمايد ،كار بر نيروهاي ايراني بسيار سخت مي شد .احتماالً علت عدم اقدام در اين
زمينه ،كمبود نيروي ارتش عراق و خطا در برآوردهاي اوليه بوده است.
امریکا و آغاز جنگ
برخي معتقدند كه تصميم قطعي به آغاز جنگ از تيرماه 3131كه برژينسكي مشاور امنيتي رئيس جمهور
امريكا در مرز اردن با صدام حسين مالقات كرد ،اتخاذ گرديد .قدرتهاي جهاني با اين جنگ موافق بودند ،چون
در جهت منافع آنها بود .امريكا اعتقاد داشت كه درگير كردن ايران با جنگ ،باعث مي شود تا مسئوالن
كشور در سياستهاي خود تجديد نظر كنند 33.هيچ يك از قدرت هاي بزرگ جهاني از جمله آمريكا و شوروي
مانع از حمله ارتش عراق به ايران نشدند و از ابزار شوراي امنيت نيز براي توقف جنگ ،استفاده نكردند.
امريكا رژيم عراق را بعنوان آغازگر جنگ محكوم نكرد و در برابر اقدامات غير قانوني عراق در نقض معاهده
الجزاير ،سكوت اختيار كرد .پيش بيني كيسينجر وزير اسبق امور خارجه امريكا اين بود كه جنگ ،حداكثر
33
ظرف 33روز با پيروزي عراق به پايان خواهد رسيد و ايران تسليم خواسته هاي رژيم بعثي عراق خواهد شد.
زماني كه جنگ شروع شد ،امريكا داراي رابطه سياسي و ديپلماتيك با جمهوري اسالمي نبود و ايران از
124
پشتيباني هاي فني و تداركاتي امريكا برخوردار نبود .در قبل از پيروزي انقالب اسالمي ،تأمين كننده عمده
تسليحات نظامي ايران ،كشور اياالت متحده بود .در هنگامي كه جنگ اتفاق افتاد ،نه تنها ايران از سوي امريكا
در وضعيت تحريم تسليحاتي به سر مي برد بلكه به دليل گروگان گيري اعضاي سفارت امريكا در تهران،
روابط سياسي امريكا با ايران قطع گرديده و با حمله نظامي امريكا به طبس ،وضعيت بحراني بر روابط دو كشور
حاكم بود .امريكا جنگ را فرصت مناسبي براي تضعيف و فشار به ايران ،جهت بازگرداندن ايران به دامان
اياالت متحده مي دانست .امريكا ايران را پايگاه ارزشمندي مي دانست كه بازگشت به آن مي توانست موقعيت
اين كشور را در خليج فارس ،بهبود بخشد .پيروزي انقالب اسالمي ،خطوط قرمز در ارتباط با امريكا را از بين
برد .عدم اطاعت ايران از اياالت متحده گناه نابخشودني بود كه امريكا در پي مجازات ايران برآمد .براساس
همين سياست بود كه امريكا در جريان جنگ عراق با ايران ،از رژيم بعثي عراق حمايت كرد .امريكا در تالش
بود تا دو طرف درگير در جنگ را در كنترل خود ،داشته باشد .البته امريكا مي خواست كه عراق پيروز و
فاتح ميدان جنگ باشد ولي نمي خواست كه عراق بر منطقه خليج فارس مسلط شود .امريكا در شروع جنگ،
تهاجم نظامي عراق عليه ايران را محكوم كرد و ظاهراً اعالم بي طرفي نمود .اما هر چه از آغاز جنگ مي
گذشت آرام آرام حمايت هاي امريكا از عراق آشكارتر شد به گونه اي كه در روزهاي پاياني جنگ ،امريكا
به طور رسمي با ايران در منطقه خليج فارس وارد جنگ شد .امريكا حدود يك هفته پس از آغاز جنگ و در
تاريخ 5مهر سال 3131به درخواست دولت عربستان سعودي ،چهار فروند هواپيماي آواكس كه داراي سيستم
هاي كنترل و اخطار هوايي بودند را در پايگاه هوايي ظهران در كنار ساحل خليج فارس مستقر نمود .اين
پايگاه به همراه 133نظامي امريكايي آرام آرام به هسته اصلي امكانات تجسسي و ديده باني هوايي و نيز كنترل
وضعيت جبهه هاي جنگ ،تبديل شد .با استقرار اين واحد هوايي امكان دريافت اطالعات از تحركات ايران در
خليج فارس براي امريكا فراهم آورد و اين اطالعات بنابر شرايط در اختيار رژيم بعثي عراق قرار مي گرفت.
امريكا همچنين در اواخر مهر ماه سال 3131دو گروه رزمي از كشتي هاي جنگي خود را در منطقه خليج
فارس مستقر نمود و از پايگاه هوايي ظهران به صورت فعالي براي كنترل خليج فارس بهره مي برد.
شوروي و آغاز جنگ
در زمان آغاز جنگ ،شوروي گسترده ترين روابط سياسي و نظامي را با دولت بعثي عراق داشت و عراق را
يكي از كشورهاي بلوک شرق محسوب مي كرد .گرچه روابط سياسي شوروي با ايران نيز برقرار بود و
سفارت خانه هاي دو كشور فعال بوده ولي روابط با ايران در شرايط شكننده اي قرار داشت .در اوايل انقالب
كه حزب توده در ايران فعال بود و تمام فراريهاي حزب توده از خارج به ايران برگشته و سازماندهي گسترده
اي انجام داده بودند ،شوروي به تأثير گذاري آنها اميدوار شده بود 37.با آغاز جنگ ،اتحاد جماهير شوروي،
وقفه اي را در ارسال سالح هاي خود به عراق صورت داد ،زيرا حزب بعث عراق ،قبل از آغاز جنگ ،سركوب
حزب كمونيست آن كشور را آغاز كرده بود و گرايش زيادي به تأمين تجهيزات نظامي از كشورهاي اروپايي
نشان مي داد .همزمان با قطع ارسال سالح از سوي شوروي به عراق ،اين كشور به دولت هاي اروپاي شرقي
125
دستور داد تا سالح هاي ساخت شوروي خود را براي عراق ارسال نمايند .بدين صورت تسليحات ،مهمات و
قطعات يدكي مورد نياز ارتش عراق از كشورهاي اروپاي شرقي تأمين و از طريق بندر عقبه در اردن در اختيار
ارتش عراق قرار مي گرفت .البته در ماه هاي بعد ،شوروي بدون سر و صدا ،مهمات و نيز برخي از قطعات
يدكي مورد نياز ارتش عراق را در اختيار آن رژيم قرار مي داد .در آن شرايط زماني ،عراق مشكلي در تأمين
تسليحات و تجهيزات نظامي خود نداشت .عمده ترين تأمين كنندگان سالح براي ارتش عراق در دوران جنگ،
كشورهاي شوروي و فرانسه بودند .از سوي ديگر به دليل اشغال افغانستان به دست ارتش سرخ ،قبل از آغاز
جنگ عراق با ايران ،شوروي انتظار سكوت ايران در برابر اين واقعه را داشت ،ولي ايران به صورت جدي با
حمله به افغانستان مخالفت كرد و اين موضوع باعث شد تا شوروي به حمايت خود از عراق ادامه دهد تا بدين
وسيله بتواند به ايران فشار وارد نمايد .با آغاز جنگ ،سفير شوروي در ايران تالش زيادي داشت تا با مقامات
جمهوري اسالمي ديدار و مذاكره نمايد و اشغال افغانستان را توجيه و از دولت ايران بخواهد تا با دولت دست
نشانده افغانستان مذاكره و گفتگو نمايد .سخن مقامات ايران در ديدارها با سفير شوروي آن بود كه دولت
عراق با پشت گرمي شوروي با ملت خود و با ايران مي جنگد .يكي از اين ديدارها در 3131/2/33با رئيس
مجلس شوراي اسالمي در حالي صورت گرفت كه ميگ هاي عراق ،اقدام به حمله هوايي به تهران كرده بودند
و به سفير شوروي گفته شد كه اين صداي ميگ هاي شماست 31.شوروي در اثناي جنگ همكاري هاي
محدودي با ايران را نيز آغاز نمود از جمله در اوايل ارديبهشت ماه 3133موافقت خود را براي آموزش كار
34
آموزان ايراني جهت دوره موشك هاي ضد هوايي سام 3اعالم نمود.
كشورهاي عربی و جنگ
چند ماه قبل از آغاز جنگ در 3131/1/34صدام حسين رئيس جمهور عراق در شهر طائف عربستان با بعضي
از سران كشورهاي عربي مالقات نمود و اطالعاتي از اوضاع اقتصادي ،اجتماعي و نظامي ايران از آنها دريافت
نمود 33.با آغاز جنگ ،عراق بالفاصله از پشتيباني تقريباً همه كشورهاي عربي خليج فارس و نيز اردن و مصر
برخوردار شد .عربستان سعودي و كويت توافق كردند تا توليد نفت خود را افزايش داده و اين اضافه توليد را
براي عراق به فروش برسانند .از سوي ديگر كويت با به اجرا گذاشتن مقررات جديدي سعي نمود تا ايرانيان و
شيعيان طرفدار انقالب اسالمي را در آن كشور تحت فشار قرار دهد .اردن بندر عقبه را به منظور تدارک ارتش
بعث ي عراق در اختيار آن كشور قرار داد و جاده ارتباطي اردن به عراق ،مهم ترين مسير تداركاتي ارتش عراق
و نيز صادرات نفت عراق از طريق تانكرهاي نفتكش شد .شاه حسين پادشاه اردن در روزهاي آغاز جنگ در
جبهه هاي عراق حاضر و به همراه صدام آتش توپخانه ارتش بعثي را به سمت ايران روانه نمود .با ادامه جنگ،
روابط كشورهاي عربي حاشيه خليج فارس با دولت عراق گسترده تر شد و اين كشورها كمك هاي مالي
فراواني به دولت عراق كردند .امام خميني در اين باره در سخناني در 3133/7/73در حسينيه جماران مي
فرمايند" :شما بدانيد كه اگر صدام نجات پيدا كند و قدرت به دست گيرد ،آدمي نيست كه قدرشناسي از امثال
شما بكند .آدمي است كه جنون بزرگ بيني خودش را دارد و با اين جنون با شما كه با او هم ،همراهي كرديد
126
به جنگ بر مي خيزد و شما را اگر قدرت داشته باشيد تباه خواهد كرد ....شما چنانچه با صدام همراهي نكنيد...
دولت ايران و ملت ايران با شما برادر است و از شما حمايت خواهد كرد " .ايشان همچنين در 3137/3/33
مي فرمايند " :من به حكومت هاي اطراف خليج (فارس) و به حكومت هاي منطقه هشدار مي دهم كه دست از
مخالفت با ايران و مساعدت با صدام بردارند .دست بر دارند كه اين حزب بعث از بين برود و حكومت عراق
بدست مسلمان ها اداره بشود و ايران همانطوري كه بدست خود مردم اداره مي شود ،عراق هم ،اينطور باشد و
عراق تالش داشت تا 32
حكومت اسالمي براي همه شيوخ منطقه از يك قدرت پوشالي امريكا بهتر است" .
جنگ خود را قادسيه صدام ناميده و آن را جنگ بين اعراب و فارسها جلوه دهد .به جز كشورهاي سوريه و
ليبي كه در جنگ از ايران حمايت مي كردند و برخي از كشورهاي عربي مانند الجزاير كه در جنگ بي طرف
بودند ،اكثر كشورهاي عربي از عراق پشتيباني مي كردند .از سوي ديگر ،حافظ اسد رئيس جمهور سوريه طي
مصاحبه اي با روزنامه السفير در 3131/5/32جنگ عراق با ايران را محكوم و آن را براي انحراف افكار
عمومي اعراب از مبارزه با اسرائيل و به نفع امريكا ارزيابي كرد .اين اقدام سوريه موجب شد تا عراق بالفاصله
روابط سياسي خود را با سوريه قطع كند .ليبي يكي ديگر از كشورهاي عربي و افريقايي بود كه از ابتداي
جنگ در طرف ايران قرار گرفت و معتقد بود جنگ بايد تا سقوط صدام ادامه يابد 35.ليبي يكي از كشورهايي
بود كه به ايران پيشنهاد همكاري براي ايجاد حكومت مردمي در عراق را داد و موافق ورود قواي ايران به
31
خاک عراق بود.
تشکیل شوراي همکاري خلیج فارس
يكي از اقدامات مهمي كه با گذشت حدود 3ماه از آغاز جنگ تحميلي از سوي شش كشور عربستان ،كويت،
قطر ،بحرين ،امارات عربي متحده و عمان در 77سپتامبر سال 3153برابر با اول مهر 3131صورت گرفت
تشكيل شوراي همكاري خليج فارس بود .اين شورا يك سازمان منطقه اي بود كه همه كشورهاي حاشيه خليج
فارس به جز ايران و عراق ،در آن عضويت داشته و دارند .اين شورا رسماً در 3131/37/73با انتشار بيانيه اي
در رياض پايتخت عربستان اعالم موجوديت كرد 23.هدف اين شورا ،تشكيل اتحاديه اي به منظور رويارويي با
انقالب اسالمي و نفوذ ايران در منطقه و ايجاد هماهنگي هاي الزم براي اتخاذ مواضع و اقدامات مشترک در
حين جنگ بود .در طول جنگ تحميلي ،كشورهاي عضو شورا ،بيشترين حمايت را از رژيم صدام حسين مي
كردند .البته ميزان حمايت همه اعضاي شورا از عراق يكسان نبود و برخي از اعضاي آن سعي مي كردند در
عين حمايت از عراق ،روابط مناسبي هم با ايران داشته باشند .تا فتح خرمشهر در خرداد 3133اين شورا عالقه
چنداني به پايان يافتن جنگ و عقب نشيني عراق از خاک ايران از خود نشان نداد .اما پس از بيرون رانده شدن
ارتش عراق از سرزمينهاي ايران ،اين شورا تالش كرد تا روابط خود با ايران را بهبود بخشيده و از گسترش
جنگ جلوگيري كند 23.راهبرد شوراي همكاري خليج فارس در ارتباط با جنگ ،همسويي زيادي با راهبرد
امريكا در ارتباط با خليج فارس داشت .با توجه به آنكه كشورهاي عضو اين شورا قادر به كمك نظامي به
عراق نبودند ،عمالً اين شورا به حمايت مالي و سياسي گسترده از رژيم بعثي عراق ،مي پرداخت و در مجامع
127
بين المللي و در تبليغات كشوري از عراق حمايت مي نمود.
اسرائیل و جنگ
در زمان آغاز جنگ ،هيچ يك از دو كشور ايران و عراق با رژيم صهيونيستي روابط ديپلماتيك نداشتند.
اسرائيل نسبت به هر دو كشور نگراني داشت .ايران را خطر بزرگي براي خود محسوب مي كرد و از نزديكي
مردم عراق با ايران نگران بود .جنگ عراق با ايران موجب شد تا مسئله فلسطين در سطح كشورهاي عربي و در
جهان اولويت خود را از دست بدهد .اسرائيل اطمينان يافت كه امكانات نظامي و اقتصادي عراق از گردونه
درگيري احتمالي اعراب و اسرائيل خارج شده است .از آنجا كه اسرائيل مي ديد كه عراق با بزرگترين و
مهمترين كشور حامي مسئله فلسطين يك جنگ تمام عيار را آغاز كرده است بسيار خشنود بود .جنگ بين دو
كشور مسلمان موجب تضعيف هر دوي آنها و فرصت يافتن اسرائيل براي پيش بردن اهداف خويش مي شد.
انقالب اسالمي كه توازن منطقه اي را به نفع مردم فلسطين برهم زده بود و براي آزاد سازي سرزمين هاي
اشغالي فلسطينيان و بازگرداندن حقوق آنان در كنار كشورهاي عربي قرار گرفته بود ،با اين جنگ تحت فشار
شديدي براي بازگشت به سياست مخالفت با اعراب و فاصله گرفتن از مسائل جهان اسالم قرار مي گرفت و
همه اينها به سود اسرائيل بود.
تالش براي آتش بس
با آغاز جنگ ،ياسرعرفات رئيس سازمان آزادي بخش فلسطين كه روابط نزديكي با ايران و عراق داشت در
تاريخ 4مهر 3131از طريق خاک شوروي وارد شهرستان آستارا و از آنجا به تهران آمد .به احتمال زياد صدام
حسين مي خواست تا از طريق وي ايران را قانع كند تا به آتش بس تن دهد و به خواسته هاي عراق توجه
نمايد .ياسر عرفات در تهران مذاكراتي را با رئيس جمهور ،نخست وزير و رئيس مجلس شوراي اسالمي جهت
آتش بس انجام داد و در جريان نظرات ايران قرار گرفت .بديهي بود كه ايران با حضور نيروهاي عراقي در
خاک خود ،نمي توانست آتش بس را بپذيرد .در 3مهر 3131نيز ضياء الحق رئيس جمهور پاكستان به همراه
حبيب شطي دبيركل سازمان كنفرانس اسالمي وارد تهران شدند و در رابطه با آتش بس با مسئولين ايراني
مذاكره كردند .آنها به دنبال اين بودند كه ايران در خواست آتش بس بنمايد .پاسخ ايران به ميانجي گران صلح
اين بود كه ايران جنگ را شروع نكرده است كه پيشنهاد آتش بس را بدهد .عراق جنگ را شروع كرده و
اولين اقدام بايستي رفع تجاوز باشد .ميانجي گران پيشنهاد معقولي نداشتند و حرف ايران را در مورد ضرورت
خروج متجاوزين نيز نمي پذيرفتند .آنها صرفاً مي خواستند كه ايران اول آتش بس داده و سپس مذاكره
نمايد 27.واضح بود كه در چنين شرايطي كه قواي دشمن در خاک ايران حضور داشتند ،مذاكره ايران نمي
توانست از موضع قدرت باشد.
سازمان ملل و آغاز جنگ
طبق ماده 33منشور سازمان ملل متحد هر كشوري كه مورد تجاوز قرار گيرد ،بايد از كليه ابزار و ادوات
نظامي براي دفاع از تماميت ارضي خود ،استفاده كند .از سوي ديگر اين كشور ،بايد بالفاصله شوراي امنيت
128
سازمان ملل را در جريان قرار داده و درخواست برگزاري جلسه فوري بنمايد .از آنجا كه به هنگام آغاز جنگ،
ايران فاقد وزير امور خارجه بود و كشورهاي غربي نيز در تخاصم شديد با ايران قرار داشتند ،متاسفانه ايران
اقدامات حقوقي الزم را انجام نداده و از شوراي امنيت سازمان ملل درخواستي براي تشكيل جلسه فوري ،نكرده
است .در آن دوران سياست خارجي ايران غير فعال بود .آقاي كورت والد هايم دبيركل وقت سازمان ملل چند
ساعت پس از حمله عراق و آغاز جنگ با سفيران ايران و عراق در سازمان ملل تماس مي گيرد .وي از سفير
جمهوري اسالمي مي پرسد آيا ايران مي خواهد جلسه شوراي امنيت تشكيل شود كه پاسخ سفير منفي بوده
است .وي سپس با وزارت خارجه تماس گرفته و همين سؤال را مطرح مي كند كه وزارت خارجه نيز همان
پاسخ را مي دهد .استدالل وزارت خارجه اين بوده است كه سازمان ملل تحت سلطه قدرت هاي بزرگ و
امريكا ست و آنها با هم همدست هستند .متعاقب اين موضع گيري ،دبيركل سازمان ملل آقاي كورت والد
هايم ،در همان روز حمله عراق در 13شهريور 3131به هر دو دولت ايران و عراق پيشنهاد كرد كه "مساعي
جميله خود را در جهت كمك به حل مسالمت آميز برخورد ميان دو كشور بكار بندد 21 " .چنين درخواستي
با سكوت ايران مواجه مي شود .روز بعد دبيركل سازمان ملل ،بر اساس ماده 11منشور ملل متحد بيانيه اي
صادر كرده و با ابراز نگراني از خطر گسترش درگيري ايران و عراق براي صلح و امنيت بين المللي،
درخواست تشكيل جلسه شوراي امنيت را نموده و از دولت ايران نيز مي خواهد كه درخواست هايش را مطرح
كند .شوراي امنيت بايستي به درخواست دبيركل تشكيل جلسه مي داد ،زيرا هيچ يك از اعضاي شوراي امنيت،
ابتكاري براي صلح و تشكيل جلسه از خود بروز ندادند .خاوير پرز دكوئيار دبيركل بعدي سازمان ملل دليل اين
امر را چنين تجزيه و تحليل مي كند" :هنگامي كه نيروهاي عراقي از مرز ايران گذشتند ،هيچ كشوري در
شوراي امنيت سازمان ملل تحركي براي توقف آن بروز نداد .كشورهاي عرب از عراق حمايت كردند .هيچ
كشور غير عربي هم تمايل نداشت به روابط خود با بغداد لطمه بزند يا به كشور ديگر در اين زمينه امتيازي
كورت والد هايم دبيركل وقت سازمان ملل هم در مورد شرايط آغاز جنگ مي گويد " :صدام 24
بدهد" .
حسين و مشاورانش باور كرده بودند كه پيروزي سريع نظامي بر ايران ،پس از اضمحالل رژيم شاه ميسر است،
زيرا كشور هنوز گرفتار نابساماني هاي ناشي از انقالب بود و ارتش نيز از روحيه قوي و نظم نظامي برخوردار
به هر حال بدنبال درخواست دبيركل سازمان ملل ،شوراي امنيت در دومين روز جنگ تشكيل جلسه نبود" .
داد ،اما چون طرف مقابل هجوم تقاضايي نداشت ،صرفاً به صدور بيانيه اي توسط رئيس شورا اكتفا نمود .در
اين بيانيه نسبت به وضعيت رو به گسترش بين ايران و عراق ابراز نگراني شده بود .دولت ايران اين بيانيه را رد
نمود و خواسته مشخصي را نيز مطرح نكرد .پاسخ ايران نسبت به درخواست سازمان ملل مبني بر انتخاب
كشوري همچون الجزاير به عنوان ميانجي نيز منفي بود .پنج روز بعد در 75سپتامبر 3153با پيگيري دبيركل
سازمان ملل ،اولين قطعنامه شوراي امنيت به شماره 421صادر و بدون اينكه مسئله تجاوز عراق و اشغال
سرزمين هاي ايران را مطرح كند و خواستار بازگشت ارتش عراق به مرزهاي بين المللي شود ،صرفاً با اظهار
نگراني عميق درباره وضعيت رو به گسترش ميان ايران و عراق ،از دو كشور مي خواهد بالفاصله از توسل
129
بيشتر به ق وه قهريه بپرهيزند و اختالفات خود را از راه هاي مسالمت آميز طبق اصول عدالت و حقوق بين
المللي حل نمايند و هر گونه پيشنهاد ميانجي گري يا سازش يا توسل به سازمان هاي منطقه اي را كه منشور را
تسهيل سازد بپذيرند .بنابراين شوراي امنيت سازمان ملل به جاي برخورد قاطع در مورد حمله عراق ،تجاوز
نظامي اين كشور را به عنوان وضعيت بين ايران و عراق ،اعالم و قطعنامه اي خنثي از نظر حقوقي صادر مي
نمايد .در حاليكه در اين قطعنامه به جاي لفظ وضعيت كه بيانگر شرايط جنگي نيست ،بايستي از لغات تجاوز يا
منازعه استفاده مي شد .به هر حال به هيچ وجه ،اين قطعنامه به نفع ايران نبود 23.رئيس جمهور ايران در
3131/2/37در پاسخ به اين قطعنامه اعالم كرد :تا زمانيكه تجاوز عراق عليه جمهوري اسالمي ايران ادامه دارد
و نيروهاي عراق در داخل خاک ايران به اقدامات تجاوزكارانه و خرابكارانه ادامه مي دهند ،پيشنهادات دبيركل
و قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل ،نمي تواند مورد قبول ايران واقع شود 22.البته عراق بالفاصله با تشكر از
شوراي امنيت ،اين قطعنامه و اجراي آتش بس را پذيرفت زيرا بخش هاي عمده اي از سرزمين ايران را در
اختيار داشت و مي توانست از اين امكان براي چانه زني استفاده نمايد .البته چناچه دولت ايران در نخستين روز
حمله ارتش عراق ،اين موضوع را به اطالع شوراي امنيت مي رسانيد و ضمن درخواست جلسه فوري ،خواسته
هايش مبني بر توقف جنگ و بازگشت قواي ارتش متجاوز به مرزهاي بين المللي را مطرح مي كرد ،احتماالً
مي توانست در محتواي قطعنامه 421تـأثير بگذارد .به هر حال اولين قطعنامه سازمان ملل درباره جنگ كه مي
توانست به جاي ابراز نگراني ،خواستار بازگشت نيروهاي نظامي عراق به پشت مرزهاي بين المللي و برقراري
آتش بس شود و در چارچوب فصل هفتم منشور ملل متحد صادر گردد از واژه " وضعيت " استفاده نموده و
در ذيل فصل ششم منشور صادر شد و عمالً نتوانست هيچ گامي در جلوگيري از جنگ بردارد .ايران بايد عالوه
بر اقدام به دفاع نظامي با دفاع حقوقي و بهروري از امكانات بين المللي ،تلفات و خسارات خود را به حداقل مي
رسانيد .اقدام ايران در توسل به سازمان ملل ،مي توانست جمهوري اسالمي را به عنوان كشوري مخالف جنگ و
صلح طلب معرفي نمايد .اگر در چنين شرايطي شوراي امنيت سازمان ملل متحد اقدام مؤثري نيز انجام نمي داد،
ايران مي توانست سندي مشخص براي ناكارآمدي سازمان ملل در جهت تأمين صلح جهاني فراهم آورد.در روز
آغاز جنگ يك بيانيه سياسي توسط دبيركل سازمان ملل و در روز دوم جنگ نيز يك بيانيه سياسي از سوي
رئيس شوراي امنيت سازمان ملل صادر گرديد كه تأثيري در جلوگيري از تهاجمات نظامي عراق نداشت .مي
توان گفت كه در زمان آغاز جنگ ،ايران ديپلماسي فعالي در سطح منطقه و جهان نداشت و تنها با كشورهاي
معدودي از قبيل الجزاير ،سوريه و ليبي روابط مناسبي داشت .اين در حالي بود كه عراق در صحنه بين المللي و
ديپلماتيك فعال بود و قراردادهاي زيادي را با كشورهاي داراي حق وتو در سازمان ملل منعقد كرده بود .پس
از عدم پذيرش قطعنامه 421از سوي ايران ،دبيركل سازمان ملل خواستار اعزام هيئتي از ايران به شوراي امنيت
شد .ايران نيز رسماً خواستار تشكيل جلسه شوراي امنيت به منظور بحث درباره جنگ عراق عليه ايران گرديد.
متعاقب آن ،آقاي محمدعلي رجائي نخست وزير ايران در 3131/2/74عازم سازمان ملل در نيويورک شد .وي
پيشنهاد داد متجاوز به مرز خود برگردد و نيروي بي طرفي در مرزها مستقر شود تا دوباره تجاوزي اتفاق نيفتد
131
كه هيچ اعتنا نكردند 25.ايشان سپس ضمن ديدار با دبيركل سازمان ملل در 3131/2/73در اجالس شوراي
امنيت سازمان ملل شركت و ديدگاه هاي جمهوري اسالمي ايران را تشريح نموده و يك طرح سه ماده اي را
براي پايان دادن به جنگ از طريق مذاكره به شرح ذيل ارائه كرد:
الف ـ بازگشت همه نيروهاي عراقي از خاک ايران
ب ـ اعالم آتش بس
ج ـ اقدامات ميانجيگرانه و حضور ناظران سازمان ملل در مرزهاي دو كشور
سخنراني شهيد رجايي در سازمان ملل و نشان دادن آثار شكنجه هاي دوران رژيم شاهنشاهي در بدن خود،
شرايط تبليغاتي خوبي را در سطح جهاني براي ايران فراهم كرد .اما تغيير محسوسي در مواضع سازمان ملل به
نفع ايران ايجاد نكرد و تالش هاي ايران براي وادار كردن شوراي امنيت سازمان ملل به محكوم كردن تجاوز
عراق و خروج ارتش عراق از خاک ايران به جايي نرسيد.
سازمان كنفرانس اسالمی و جنگ
با گذشت چند روزي از جنگ ،دبيركل سازمان كنفرانس اسالمي با سفر به عراق و ايران ،در جهت آتش بس
و پايان دادن به جنگ ،تالش نمود .آقاي حبيب شطي دبيركل سازمان كنفرانس اسالمي در رأس هيئتي به
ايران آمد و با مسئولين كشور از جمله امام خميني ديدار كرد امام خميني در صبح روز 75مهر 3131خطاب به
ايشان مطالبي به اين شرح بيان كردند كه مي توان آنها را شرايط ايران براي خاتمه دادن به جنگ تلقي نمود" :
اآلن جنگ در ايران است و اين خود دليل بر تهاجم آنها بر ماست و اگر ما مهاجم بوديم در عراق بوديم .بدون
هيچ سابقه و بدون هيچ دليلي با پايمال كردن تمام مواضع بين المللي ،صدام اقدام به هجوم به ايران كرد ....البته
هر كس اين چنين جناياتي بكند و شهرها و روستاهاي ما را بگيرد ،آرزو مي كنم آتش بس برقرار باشد .او
خورده است و برده است و ظلم كرده است و ما ،خسارات بدون جهت ديده ايم .اين امري است كه اين طور
امكان ندارد .دولتها اگر مي خواهند عملي بكنند و صلح و صفا باشد ،بايد با آن كسي كه مهاجم بوده است و
هجوم كرده است به يك مملكت اسالمي ....با او قتال كنند تا اينكه برگردد به امر خدا .برگشتن به امر خدا،
مجرد اين نيست كه از كشور ما بيرون برود ،خسارات ايران را ،خسارات مالي ايران را – خسارات جاني قابل
جبران نيست – بايد جبران كند و قواي خودش را بيرون بكشد و دستش را از مملكت عراق كوتاه كند و
حكومت غاصب خودش را كنار بگذارد و ملت عراق را آزاد بگذارد ،براي اينكه سرنوشت خودشان را بدست
بگيرند .مسئله نزاع بين يك حكومت و حكومت نيست ،مسئله هجوم يك بعث عراقي غير مسلم است بر يك
حكومت اسالمي و اين قيام كفر عليه اسالم است و بر همه مسلمين قتال بر او واجب است ....ما هرگز بنا
نداريم در مملكت ديگري دخالتي بكنيم يا هجومي بكنيم ،هجوم از طرف آنها ست و بر خالف ميل ملت است.
اين حكومت ها بيايند و ملت عراق را آزاد كنند و آزادي ملت عراق را تضمين كنند .ببينند كه ملت عراق آيا
اين حكومت را مي خواهد يا نمي خواهد؟ ....صدام آن قدري كه به مملكت خودش جرم مرتكب شده است و
آن قدري كه رجال ديني و اسالمي را قتل عام كرده است ،آنقدر به مملكت ما تجاوز نكرده است ....ما با
131
كسي دعوا نداريم لكن خسارات عراق و ايران را مي خواهيم .ما مي خواهيم اسالم را حفظ كنيم و با بودن اين
حزب در عراق ،اسالم در خطر است ،درخطر كفر است ....ما از خداي تبارک و تعالي مي خواهيم كه بين
مسلمين اتفاق و وحدت باشد تا ديگران ما را نچاپند و ما خودمان مستقل باشيم و كشور خودمان را ،خودمان
اداره كنيم 21".در پايان اين ديدار دبيركل سازمان كنفرانس اسالمي از امام خميني پرسيد :آيا اجازه مي دهند
كه عده اي از رؤساي دولت هاي اسالمي در رأس هيئتي جهت بررسي به ايران بيايند و با شما ديدار كنند ،امام
در پاسخ فرمودند " :براي رسيدگي به جنايات صدام ،آمدن به ايران مانعي ندارد ".سازمان كنفرانس اسالمي
تالشهايي را براي برقراري آتش بس انجام داد ولي به موفقيتي نرسيد.
عراق و آتش بس
ارتش عراق نتوانست با بكارگيري تمام استعداد و توان خود و انجام يك تهاجم گسترده ،به تمام اهداف نظامي
خود دسترسي پيدا كند و اين امر باعث شد تا دولت عراق به اين نتيجه برسد كه ادامه تهاجم نظامي باعث
تسليم ايران نخواهد شد و بهتر است تا با حفظ سرزمين هاي اشغال شده ،راهي براي پذيرش خواسته هاي خود
از سوي ايران ،فراهم آورد .دولت عراق بخوبي احساس كرده بود كه توان كافي براي توسعه عمليات نظامي در
خاک ايران را ندارد و گسترش بيش از حد يگان هايش ،موجب افزايش آسيب پذيريهاي وي مي گردد.
بنابراين پس از يك هفته از آغاز جنگ و تصرف بخش هايي از سرزمين ايران ،دولت عراق به منظور تثبيت
پيروزي هاي خود درخواست آتش بس سازمان ملل را در روز 3131/2/3برابر با 75سپتامبر 3153
پذيرفت 53.در اين روز قطعنامه 421از سوي شوراي امنيت سازمان ملل صادر شده بود كه عراق با پذيرش آن،
تالش داشت تا در يك جنگ 3روزه به اهداف خود برسد .ايران اين قطعنامه را نپذيرفت و بر عقب نشيني
ارتش عراق از خاک ايران تأكيد ورزيد.
در همين حال ،سياست عراق در مورد آتش بس و جنگ به شرح ذيل پيگيري مي شد:
-3آتش بس
-7مذاكره براي رفع اختالفات سياسي و مرزي و تغيير قرارداد 3123الجزاير
-1عقب نشيني به مرزها براساس توافق هاي بند 7
امام خميني در واكنش به درخواست رئيس جمهور عراق براي پذيرش آتش بس در روز 3131/2/5طي
سخناني فرمودند " :صدام حسين دستش را دراز كرده براي اينكه با ما مصالحه كند .ما با او مصالحه نداريم.
يك آدمي است كه كافر است ،يك آدمي است كه فاسد است ،مفسد است و مفسد را ما نمي توانيم با او
مصالحه كنيم .ما تا آخر با آنها جنگ خواهيم كرد و انشاء اهلل تعالي پيروز خواهيم شد ...اينها براي اينكه فاسد
و مفسد هستند ،ما با اين اشخاص مذاكره نمي كنيم .بله ،اگر اينها بروند كنار و از همه جا بروند و بيرون بروند
از همه جا و تسليم بشوند ،ما آن وقت ممكن است به واسطه اينكه بين مسلمين خيلي تفرقه نشود ،ما هم يك
ارزيابي امام خميني از درخواست آتش بس از سوي عراق اين بود كه" :صدام زماني به سكوتي بكنيم".
دروغ پيشنهاد صلح مي كرد كه ايران زير تاخت و تاز صداميان خونخوار بسر مي برد ،او با اين مقصد شيطاني
132
تصميم داشت هر چه زودتر خوزستان را تصرف نموده و با در دست داشتن منابع بزرگ نفتي و حمايت
قدرتهاي جهانخوار ،منطقه را به آتش و خون بكشد ،چرا كه ديو سركش نفس حيواني او حد و مرزي نمي
57
شناسد و تا منطقه از لوث وجود او پاک نشود روي امنيت نخواهد ديد".
در چنين شرايطي ،سياست ايران در برابر درخواست آتش بس از سوي دولت عراق ،به قرار ذيل بود:
-3آتش بس
-7عقب نشيني ارتش متجاوز عراق به مرزهاي بين المللي بر اساس مفاد قرارداد 3123الجزاير
-1مذاكره با دولت عراق و رفع ابهامات و حل اختالفات
علت اينكه ايران توانست سياست فوق را اتخاذ نمايد اين بود كه ارتش عراق نتوانست در روزهاي آغاز جنگ
هيچ مركز حساس سياسي ،هيچ مركز ثقل اقتصادي و هيچ هدف مهم نظامي كه موجب اعمال يك فشار جدي
تعيين كننده بر ايران باشد را تصرف نمايد .پيشروي ارتش عراق نتوانست وارد عمق استراتژيك ايران شود و
بنابراين تهديد عمده اي را بر نظام سياسي ايران اِعمال نكرد .بنابراين راهبرد نظامي عراق نتوانست اهداف
سياسي اين كشور را تحقق بخشد .بنابراين مي توان گفت كه مقاومت مردم و نيروهاي مسلح و عدم كفايت
نيروهاي نظامي عراق در تحقق اهداف خود ،موجب شد تا مسئولين آن كشور به اين نتيجه برسند كه
برآوردهايشان از وضعيت ايران و توان نيروهاي عراقي غلط بوده است و آنها را مجبور به درخواست آتش بس
كرده است.
دیدگاه امام خمینی نسبت به جنگ
امام خميني طي مصاحبه اي در 3131/2/32ديدگاه هاي خود را نسبت به جنگ اينگونه بيان مي كنند " :ما به
تبع اسالم با جنگ هميشه مخالفيم و ميل داريم كه بين همه كشورها آرامش و صلح باشد .لكن اگر جنگ را
بر ما تحميل كنند ،ما و تمام ملتمان جنگجو است و با تمام قوا مقابله مي كنيم ولو اينكه همه ابر قدرتها هم
دنبال او باشد .براي اينكه ما شهادت را يك فوز عظيم مي دانيم و ملت ما هم شهادت را به جان و دل قبول مي
كند .از جنگ نخواهيم هراسيد و مرد جنگ هستيم ،لكن مايل نيستيم به اينكه جنگ واقع بشود .اآلن دولت
دست نشانده و جنايتكار عراق به شهرهاي ما و مردم عادي حمله كرده و ديشب نيز در دزفول حمله كردند و
با موشك هاي خودشان ،بسياري از مردم كشتند ولي ما مواضع آنها را خواهيم زد و آتيه جنگ با ماست....
بعثي ها انشاء اهلل از عراق خواهند رفت و يك دولت اسالمي در آنجا خواهد آمد .ما با كمال قدرت از خودمان
دفاع خواهيم كرد و كشور عراق را از دست اين جنايتكاراني كه نوكر ابر قدرتها هستند ،نجات خواهيم داد....
اميدواريم ....كشور و ملت عراق را كه برادر ما هستند ،آزاد كنيم تا خود كشور عراق و ملت بر سرنوشت
51
خودش حكومت كند و حكومت را خودش تعيين كند .و ما برنده جنگ هستيم و هيچ ترديدي در اين نيست.
پس از درخواست آتش بس از سوي عراق ،امام خميني مواضعي به شرح ذيل در برابر آن اتخاذ كردند :ايشان
طي پيامي به ملت و ارتش عراق در 3131/2/37مرقوم فرمودند .... :صدام پس از آن همه شرارت و خونريزي
و حمله به شهرهاي بيگناه و مسلمين بي پناه ،اكنون تقاضاي آتش بس كرده است .البته هر جنايتكار و
133
غارتگري ،پس از جنايت مايل است حريف ،ساكت باشد تا او با كمك گيري از اشرار و ديگر همجنسان خود
و تجديد قوا ،به شرارت و خونريزي خود اداهد دهد .لكن ملت و قواي مسلح ما تا " پيروزي نهايي " و " انتقام
جنايات حزب خونخوار بعث" از پاي نخواهد نشست و به نبرد خود دالورانه ادامه خواهند داد و به بازيگري
هاي دزدان بين المللي اعتنا نخواهند كرد 54.امام خميني جنگ را فرصتي مي دانستند تا ملت غيور عراق،
سكوت را شكسته و با فرياد اهلل اكبر به پا خاسته و دشمنان اسالم و قرآن را به سزاي خودشان برساند .ايشان
طي پيامي در 3131/2/74مي فرمايند " :اي عشاير دلير دجله و فرات ،فرصت را از دست ندهيد و دشمن اسالم
و ميهن عزيز خودتان را با قيام قهرمانانه از پاي در آوريد و دين خود را به اسالم و قرآن مجيد ادا كنيد كه با
از دست دادن فرصت ،بدبختي ها به شما رو خواهد آورد 53.امام خميني در 3131/2/72به مناسبت عيد سعيد
قربان هدف دفاع از كشور اسالم و جهاد مقدس براي خدا را اينگونه بيان مي كنند " :من اميد واثق دارم كه
ملت ما تن به ننگ نداده و نخواهد داد و تا " سقوط رژيم منحط بعث عراق" از پاي ننشينند و تا ملت شريف
53
عراق را از اختناق و جناياتي كه بر آنان سايه شوم افكنده ،نجات ندهند دست از "جهاد مقدس" بر ندارند".
از سوي ديگر امام خميني معتقد بودند از آنجا كه صدام به ما بغي كرده ،طغيان كرده و هجوم كرده است،
ممالك اسالمي طبق آيه شريفه فَقاتِلوُا اَلَتي تَبْغي حَتي تَفيءِ اِلي اَمرِ اهللِ 52واجب است كه با دولت عراق مقاتله
كنند تا به ذكر خدا و به امر خدا بر گردد ....ميزان ملتها هستند و ملتها با ما هستند ....ما همچو به صدام و
حزب بعث عراق ،سيلي خواهيم زد كه ديگر از جاي خودش بلند نشود ....صدام بايد محاكمه شود همانطوري
كه كارتر بايد محاكمه بشود 55.امام در 3آبان 3131به مناسبت عيد غدير طي سخناني درباره صلح مي فرمايند:
...با كي صلح بكنيم؟ اين هماني است كه يك كسي بگويد كه فرض كنيد پيغمبر اسالم با ابوجهل صلح
بكنند .آخر قابل صلح نيست .توئي كه اين همه جنايات به كشور خودت و كشور ما وارد كردي ....حاال
فرض كنيد رئيس جمهور ما ....در يك جلسه اي با شما جلسه كنند و دست بدهند و احوال پرسي كنند و
بگويند بياييد بسم اهلل ،شط العرب مال شما ،ديگر ما را رها كنيد .مسئله اين است؟ ما جواب ملت عراق را چه
بدهيم؟ حاال ملت خودمان هيچ ،جواب ملت عراق را چه بدهيم كه يك رژيمي كه چندين سال بر او حكومت
غاصبانه كرده است و آنقدر از جوان هاي آنها را كشته و آنقدر از جوان هاي آنها را معيوب كرده و آنقدر از
علماي آنجا را شهيد كرده و حال ما بنشينيم – ما كه ادعا مي كنيم مسلمانيم – بنشينيم سر يك ميز و با ايشان
صحبت كنيم كه بياييد با هم مصالحه كنيم؟ جواب ما – حاال جواب خدا هيچ كه بايد جواب بدهيم – جواب
انبيا هيچ كه بايد جواب بدهيم ،جواب مالئكه اهلل هيچ كه بايد جواب بدهيم ،جواب مستضعفين هيچ ،كه بايد
جواب بدهيم ،جواب اين ملت عراق را ما چه بدهيم ....ما چه صلحي داريم؟ ....مسئله ما مسئله مكتبي است،
مسئله دلخواهي نيست .ما سر اسالم دعوا داريم ....ما با اينها هيچ راه مصالحه اي نداريم ....اسالم و ضد اسالم نمي
شود با هم تفاهم كنند .بله ،اسالم اجازه داده به اينكه اگر يك كسي مسلمان شد ....او را قبول كنيد ....ايشان
دست بردارد از اين كارها و از مملكت عراق هم دست بردارد و بشود يك نفر مثل افراد عادي و توبه كند و
بگويد من مسلمان شده ام ،حاال اَالِسْالمُ يَجِبُّ ما قَبْلَهُ ( اسالم آن چرا كه قبالً بوده مي پوشاند ....) .اين اصالً
134
51
قابل اصالح نيست ...ماها چه كاره ايم كه برويم بنشينيم با اينها صلح كنيم.
عدم پذیرش آتش بس و تصمیم به دفاع
هيئت هاي ميانجي كه به ايران مي آمدند بيرون رفتن ارتش عراق از خاک ايران را نمي پذيرفتند و بحث
غرامت را هم مطرح نمي كردند .آنها مي گفتند اول مذاكره كنيد تا نتيجه آن ،بيرون رفتن عراق از خاک شما
شود.آنها مي گفتند اول آتش بس شود و بعداً مذاكره كنيد .ايران مي دانست كه قبول كردن آتش بس به
معني ماندن هميشگي ارتش عراق در سرزمين ايران خواهد بود و به آساني نمي شود سرزمينهاي اشغالي را از
دست ارتش عراق بيرون آورد 13.طبيعي بود كه ايران با توجه به تجربيات جنگ هاي اسرائيل با اعراب و در
اشغال نگه داشتن برخي از سرزمين هاي عربي مانند جوالن پس از 43سال ،نمي توانست اشغال بخش هايي از
سرزمين خود را مانند منطقه نفت خيز خوزستان پذيرفته و به انتظار ساليان طوالني مذاكره ،بنشيند .بنابراين با
توجه به نكات فوق ،ايران تصميم گرفت تا با تكيه بر مؤلفه هاي ذيل كه معموالً عوامل موفقيت در جنگ ها
به حساب مي آيند ،ارتش متجاوز را از سرزمين خود بيرون نمايد.
الف -اراده و باور ملي
ب -رزمندگان با ايمان و پرانگيزه و قدرت مقاومت آنها
ج -تأمين منابع مالي و امكان پشتيباني مستمر
د -كيفيت و كميت جنگ افزار ،ابزارهاي مورد نياز و تالش براي كسب فناوري هاي پيشرفته
با آغاز جنگ و ارائه ديدگاه هاي امام ،مردم و نيروهاي مسلح متوجه تكليف خود شده و نيروهاي مسلح ايران
بالفاصله از خود واكنش نشان داده و عازم جبهه هاي جنگ براي مقابله با ارتش متجاوز عراق شدند .از سوي
ديگر مقاومت مردمي در دفاع از شهرها و روستاهاي مورد تجاوز توسعه يافت و ايران براي جلوگيري از ادامه
پيشروي هاي ارتش بعثي در خاک كشور ،تمام توان خود را بكار گرفت.
تداوم جنگ از سوي عراق پس از ناكامی هاي اولیه
عراق پس از ناتواني در رسيدن كامل به اهداف نظامي ،سه گزينه به شرح ذيل پيش روي خود داشت:
الف -عقب نشيني از مناطق اشغالي و بازگشت به مرز
چنين اقدامي موجب زير سؤال رفتن آغاز جنگ از سوي رژيم بعثي عراق مي گرديد و پيروزي ايران ،تلقي مي
شد.بنابراين اتخاذ چنين تصميمي براي دولتمردان عراق بسيار سخت و دشوار بود.
ب -پيشروي در داخل خاک ايران و تأمين اهداف برنامه ريزي شده
دولت عراق بسيار عالقمند بود و سعي كرد تا با قدرت نظامي بتواند اهداف تعيين شده در جنگ را در فاصله
زماني كوتاهي تأمين نمايد ولي با مواجه شدن با قدرت مقاومت ايران ،احساس كرد كه قدرت نظامي الزم را
براي رسيدن به چنين هدفي در اختيار ندارد و نياز به زمان بيشتري براي توسعه توان نظامي و فراهم كردن
تجهيزات و ملزومات مورد نياز دارد.
ج -استقرار در مناطق اشغالي و تالش براي حفظ آنها جهت گرفتن امتياز از ايران
135
گرچه ارتش عراق نتوانست كل استان خوزستان را به اشغال كامل در آورد ولي هزاران كيلومتري كه از خاک
ايران به تصرف درآورده بود بسيار با ارزش و مهم بود به گونه اي كه نمي توانست آنها را ناديده بگيرد.به نظر
مي رسد كه دولت عراق از بين گزينه هاي مختلف ،گزينه سوم را انتخاب نمود تا بتواند با استفاده از اهرم
اشغال سرزمين هاي ايران به اهداف سياسي خود در جنگ دست يابد .تصور عراق اين بود كه تداوم جنگ و
عدم موفقيت ايران در بازپس گيري سرزمين هاي خود ،موجب تشديد و توسعه اختالفات سياسي در ايران شده
و عراق مي تواند در مذاكرات سياسي ،امتيازات الزم را از ايران كسب نمايد .بنابراين ارتش عراق با توسعة
سازمان پدافندي خود و استفاده از امكانات مهندسي ،سعي در ايجاد موانع و استحكامات در جلوي مواضع يگان
هاي خود داشت تا بتواند با اطمينان ،سرزمين هاي اشغالي ايران را حفظ نمايد.
اقدامات نظامی ایران و انجام عملیات محدود و چریکی
ايران عالوه بر مقاومت در مناطق مرزي و بخصوص در جنگ هاي شهري به منظور كند كردن پيشروي ارتش
عراق در خاک كشور ،سعي كرد تا با استفاده از شرايط طبيعي زمين و انداختن آب در جلوي قواي دشمن از به
اشغال در آمدن شهرهايي مانند اهواز ،جلوگيري نمايد .همچنين با انجام عملياتهاي چريكي ،جنگ و گريز و
شبيخون ،كه معموالً توسط نيروهاي مردمي ،واحدهاي سپاه و گروه جنگ هاي نامنظم با فرماندهي شهيد
چمران صورت مي گرفت تالشمي شد تا محيط را براي عمليات ارتش عراق ناامن گردد .عالوه بر اينها،
عمليات هاي محدودي نيز توسط واحدهايي از نيروهاي سپاه كه در هر جبهه ،يك محور عملياتي تشكيل داده
بودند ،انجام مي شد .13اين عملياتها بيشتر نقش تثبيت كنندگي جبههها را داشت چون عمدتاً پارتيزاني و به
صورت شبانه انجام ميشد ،نهايتاً چند تانك ،ميزدند يا چند اسير ميگرفتند .شايد اسرائي كه در جنگهاي
نامنظم گرفته شده كمتر از 333نفر يا كل تانكهايي كه زده شده كمتر از 333دستگاه بوده است و شايد
ارتش عراق تنها از 333كيلومتر مربع عقب نشيني كرده باشد اما فايده بزرگ اين عملياتها بازداشتن ارتش
عراق و زمين گير كردن آن بود .بنابراين به عنوان كمكي براي تثبيت خطوط دفاعي نقش مؤثري داشتند و
كميت براي آنها مالک نبود .با انجام هر عمليات محدود ،تجربيات آن جمع آوري و اين تجربيات به
فرماندهان ساير جبهه ها منتقل مي گرديد .سرعت و استعداد يادگيري نيروهاي داوطلب مردمي ،بسيار باال بود
و موجب توسعه يادگيري و استفاده از تجربيات ،در جبهه ها مي گردد .تعدادي از اين عملياتها را شهيد
چمران و يك بخش را هم نيروهاي داوطلب سپاه انجام ميدادند .اولين عمليات شبانه سپاه در اسفند ،3131در
قصرشيرين به روستايي به نام "كلينه" انجام شد.در اين عمليات نيروهاي سپاه توانستند تعداد 33نظامي عراقي را
به اسارت بگيرند .اين شايد بزرگترين عمليات پارتيزاني و چريكي بود كه در قصر شيرين و سرپلذهاب اتفاق
افتادكه سردار همداني فرماندهي آن محور را بر عهده داشتند ..همچنين سپاه در ساعت 5صبح روز 73اسفند
3131اولين عمليات محدود خود را با استعدادي در حدود 333نفر در جبهه غرب سوسنگرد عليه مواضع يك
گردان مكانيزه ارتش عراق كه در آن سوي رودخانه نيسان موضع گرفته بود ،انجام داد .در اين عمليات كه تا
37ظهر به طول انجاميد ،رزمندگان اسالم موفق شدند 33نظامي دشمن را اسير و تعدادي از تانكها و نفربرهاي
136
آن را به غنيمت بگيرند .در اين عمليات 31نفر از نيروهاي خودي نيز به شهادت رسيدند.توپخانه ارتش از اين
عمليات كه با نام امام مهدي ( عج )صورت گرفت،پشتيباني نمود.البته مشخص بود كه با عمليات چريكي و
محدود نمي شود ارتش عظيم عراق را ازسرزمين هاي اشغالي بيرون كرد ولي اين نوع فعاليتها مي توانست
موجب ورزيده شدن رزمندگان وراحت نگذاشتن قواي دشمن شود.از سوي ديگر،اين اقدامات كوچك موجب
شدتا ارتش عراق وادار شود آرام آرام از سيم خاردار وميدانهاي مين جهت حفاظت از خود استفاده نمايد
ومهندسي جنگ را راه اندازي كند.
عملیات هاي منظم چهار ماه اول جنگ
در چهار ماه اول جنگ ،ارتش عراق نوار مرزي ايران از شمال قصر شيرين تا اطراف آبادان بجز منطقه بين
چنگوله تا دهلران و نيز رقابيه تا بستان را به اشغال خود در آورد .قسمت هاي مهمي از خاک ايران در سرتاسر
ساحل رودخانه كرخه تا بسياري از مناطق جنوب اهواز و غرب رودخانه كارون در تصرف و كنترل ارتش
بعثي قرار داشت .در اين شرايط زماني ايران يا مي بايستي به آتش بس تن مي داد و اشغال سرزمين هاي خود
را مي پذيرفت و يا با انجام عمليات تهاجمي ،قواي دشمن را از خاک ايران بيرون مي كرد .راهبرد نظامي
ايران ،بيرون راندن و اخراج ارتش متجاوز عراق از خاک كشور بود .در 1ماهه اول جنگ ،فرماندهي كل قوا
بر عهده رئيس جمهور وقت آقاي ابوالحسن بني صدر بود .ايشان تكيه زيادي بر بازسازي قدرت ارتش و
بكارگيري يگان هاي ارتش در عمليات تهاجمي نظامي داشت .بر همين اساس ،تالش هايي براي بازپس گيري
اراضي اشغالي با تكيه بر يگانهاي ارتش صورت گرفت.خوش بيني زيادي در مورد توان ارتش وناچيز شمردن
قدرت نظامي عراق وجود داشت .در اين راستا ،چهار عمليات مهم آفندي در نيمه اول سال 3131و باگذشت
مدت كمي از آغاز تهاجم ارتش بعثي عراق ،از سوي ارتش جمهوري اسالمي طرح ريزي و به شرح ذيل به
مورد اجرا گذاشته شد.
عملیات پل نادري
عمليات اول در منطقه پل نادري و در منطقه غرب دزفول و در پاي پل رودخانه كرخه در تاريخ 71مهرماه
3131انجام شد .درطرح عمليات ،پيش بيني شده بود كه لشكر 73حمزه به همراه تيپ 7دزفول ،كل منطقه
غرب رودخانه كرخه تا مرز فكه را تصرف نمايد.لشكر 33زرهي قزوين هم در سبزآب انديمشك به عنوان
احتياط بود كه پس از شكسته شدن خط دشمن ادامه دهد 17.روز قبل از عمليات ،رئيس جمهور و نخست وزير
به همراه فرماندهان ارتش در پايگاه چهارم شكاري دزفول ،طرح عمليات را مورد برسي قرار دادند .از بني صدر
سوال شد وقتي نيروها به فكه رسيدند،چه مي كنند؟ او توضيح داد بنا بدستور است ،يا به سمت خاک عراق به
سمت عماره مي رويم و يا عقبه لشكر 1زرهي ارتش عراق در چزابه را مي بنديم 11.در حاليكه هنوز واحدهاي
لشكر 73در حال پياده شدن از قطار بودند و هنوز تيپ 1آن در تهران بود ،به اين لشكر مأموريت داده شد تا
با تيپ 3خود به تپه هاي رادار بعنوان تالش اصلي و با تيپ 7خود به تپه هاي علي گره زد بعنوان تك
پشتيباني ،حمله نمايند .در آن زمان تصور بر اين بود كه نيازي به شناسايي و طرح ريزي مانور بر اساس
137
آخرين استعداد و آرايش ارتش عراق نيست .به يگان ها گفته مي شد كه چيزي در مقابل شما نيست و فشار
رواني براي حمله به ارتش عراق زياد بود .فرمانده نيروي زميني ارتش سرتيپ ظهير نژاد مي گفت :اگر تحت
هر شرايط به اين دشمن حمله نكنيم هم ،مردم به سر ما خواهند ريخت و هم عراق از پل كرخه عبور كرده و
ديگر كسي جلودارش نيست .بنابراين لشكر 73حمزه با سه گردان پياده ويك گردان تانك به 7لشكر دشمن
با استعدادي بيش از 73گردان مانوري ،حمله نمود .تك اصلي تا نزديك بعدازظهر موفق شد قواي دشمن را در
حدود 2كيلومتر به عقب براند ،تك پشتيباني هم به سمت هدف خود حركت مي نمايد .الزم به ذكر است كه
هنوز باقيمانده هاي تيپ هاي 3و 1در حال پياده شدن از قطار بودند .به هر حال بعدازظهر ،لشكر 33عراق
پاتك نمود و لشكر 73كه استعدادي كمتر از 33درصد داشت،به عقب باز گشت و تنها توانست سرپل
مختصري را در كرانه باختري پل نادري تصرف نمايد .با انجام اين عمليات ،قرار بود نيروهاي خودي تا مرز
فكه پيشروي نمايند و قواي دشمن را به عقب برانند ،ولي به دليل " طرحريزي تعجيلي"" ،عدم برآورد صحيح
از توان دشمن" و نيز "عدم بكارگيري مناسب نيروهاي داوطلب مردمي" و همچنين "عدم اتخاذ تاكتيك
مناسب و نداشتن تجربه و عدم رعايت اصول اساسي رزم" و " نداشتن نيروي احتياط " ،اين عمليات موفقيت
چنداني را در بر نداشت .تلفاتي هم به نيروهاي خودي وارد آمد و تيپ 3لشكر ،73هفده دستگاه تانك خود را
از دست داد .در آن زمان تا حد زيادي نسبت به ارتش عراق ،خوشبينانه نگاه مي شد و توان آن ،زياد ارزيابي
نمي شد .با استقرار لشكر 73در منطقه پل نادري ،تالش و اقدام لشكر 3تقويت شده ارتش عراق براي عبور از
رودخانه كرخه و پل نادري در 3131/1/1ناكام ماند .در اين منطقه پدافندي ،لشكر 73توانست در ماههاي بعد،
با آفندهاي محدودي ،سرپل هايي در انكوش ،كوت كاپن ،شوش و ثلش در آن سوي رودخانه كرخه بدست
آورد.
عملیات جاده ماهشهر
عمليات دوم به منظورتصرف و باز كردن جاده ماهشهر -آبادان در تاريخ 1آبان 3131با كمك گردان 344
پياده از ارتش و گردان 733ژاندارمري 14به همراه 33نفر از نيروهاي مردمي و تعدادي از دانشجويان دانشكده
افسري وتعدادي تانك صورت گرفت .اين عمليات در حالي انجام شد كه خرمشهر در آستانه سقوط بود و
ارتش عراق به 3كيلومتري اهواز در دُبِّ حردان رسيده بود .درآن شرايط ،تنها مسير تداركات رزمندگان
مستقر در آبادان ازطريق رودخانه بهمنشير بود و 32ساعت از ماهشهرتا آبادان طول مي كشيد .در تاريخ
3131/5/7در جلسه اي با حضور رئيس جمهور ،سرهنگ فروزان فرمانده قرارگاه اروند ،اعالم كرد ما در محور
ماهشهر آبادان به هر ترتيب كه شده به دشمن حمله مي كنيم تا سرعت پيشروي ارتش عراق گرفته شود و
يگان هاي ارتش بعثي با ما درگير شوند تا گردان 331پياده به فرماندهي سرهنگ كهتري كه در راه است به
آبادن برسد و دشمن فرصت و امكان حمله به آبادان را پيدا نكند .فرداي آن روز اين عمليات انجام شد و
نيروهاي عمل كننده در روز اول موفق شدند كه مقداري ارتش عراق را به عقب برانند ولي سپس با مورد
اصابت قرار گرفتن تانك ها روي جاده و حجم شديد آتش توپخانه و پاتك ارتش عراق با تلفات سنگين عقب
138
نشيني نمودند 13.اين عمليات موجب شد تا ارتش عراق حدود 45ساعت قواي خود را در اين جبهه متمركز
نموده و در اين اثنا گردان 331وارد آبادان شد و حمله عراق به آبادان ناكام ماند .به هر حال گرچه اين
عمليات موفقيت چنداني را در بر نداشت ولي توانست به بخشي از هدف خود كه درگير نگهداشتن ارتش عراق
بود برسد .در آن شرايط زماني كه ارتش در معرض اين اتهام بود كه نمي خواهد بجنگد ،و با بكارگيري دو
گران نامتجانس از ارتش و ژاندارمري و در فضايي كه ارتش عراق در حال تهاجم به جزيره آبادان بود ،نمي
توان انتظاري بيش از نتايج به بار آمده داشت .مهم آن است كه همه واحدها در تالش بودند تا به هر نحوه با
دشمن مقابله نمايند .بنابراين به دليل عدم توازن قواي رزمي نسبت به توان دشمن ،طبيعتاً اينگونه عملياتها كمتر
به موفقيت نائل مي شد.
عملیات نصر
عمليات سوم به اسم نصر و در روز 33دي ماه 3131از سوي دو تيپ از لشكر 33زرهي قزوين به همراه 7
گردان از نيروهاي سپاه 13انجام شد .در آن زمان ،ارتش با اين سؤال مواجه بود كه چرا خيال تكان خوردن
ندارد و پس از گذشت بيش از 1ماه از جنگ ،به مواضع دشمن حمله نمي كند .در اوايل دي ماه بني صدر به
جبهه جنوب آمد و به رئيس ستاد مشترک و فرمانده نيروي زميني ارتش گفت :فوراً يك جايي حمله كنيد،
همين روزهاست كه در شهر راهپيمايي شود كه ارتش چرا خوابيده است؟ يك هفته به شما فرصت مي دهم تا
در يك جايي به مواضع ارتش عراق حمله كنيد .بر اين اساس ،عمليات نصر در منطقه هويزه در جنوب غربي
شهر سوسنگرد شكل گرفت .در طرح اين عمليات ،تصرف پادگان حميد،ايستگاه حسينيه و در نهايت فتح
خرمشهر در نظر گرفته شده بود 12.لشكر 33با دو تيپ از فاصله خالي 33كيلومتري بين دو لشكر 3و 1در
شرق هويزه استفاده نمود و به مواضع ارتش عراق در ساعت 1صبح و در روشنايي روز حمله كرد 15.تيپ 7
اين لشكر ،احتياط نيروي زميني در منطقه دوكوهه يعني در گلوگاه حياتي خوزستان بود و وارد عمل نشد .در
طرح عمليات پيش بيني شده بود كه لشكر 17هم با 7تيپ از رودخانه كارون در فارسيات مقابل پادگان حميد
عبور كرده و با لشكر 33درجفير الحاق نمايد 11.لشكر 33با يك مانور دوراني زرهي تا حدود 13كيلومتر به
سمت منطقه جفير پيشروي نمود و يك تيپ ارتش عراق از لشكر 3مكانيزه 333را به تله انداخت و حدود 533
نظامي دشمن را اسير كرد .مرحله اول عمليات با موفقيت انجام شد و بني صدر طي پيامي به امام خميني اظهار
اميدواري كرد كه مراحل بعدي نيز با پيروزي كامل به انجام خواهد رسيد .امام خميني در پاسخ به نامه رئيس
جمهور در 3131/33/33فرمودند :اميدوارم خبر پيروزي نهايي را به خواست خداوند تعالي به زودي دريافت
دارم 333.از روز دوم پاتكهاي سنگين ارتش عراق ،با استفاده از تيپ 33زرهي و با همكاري تيپ 41زرهي از
لشكر 1آغاز شد .تيپ 33زرهي مجهز به تانكهاي T – 72ساخت شوروي بود كه از نظر سرعت گلوله
گذاري و نواخت تير نسبت به تانكهاي ايراني برتري داشتند .با پشتيباني نيروي هوايي ارتش عراق ،موفقيتهاي
قواي خودي ادامه نيافت و لشكر 33با برجاي گذاشتن حدود 313تانك و نفربر به مواضع اوليه خود در شمال
رودخانه كرخه بازگشت 337.ارتش عراق موفق شد تانكهاي رها شده خود را كه در عمليات از دست داده بود
139
بازپس بگيرد 331.بنا بود با اجراي اين عمليات ،سرزمين هاي جنوب اهواز ،آزاد گردد .تعدادي در حدود 133
نفر از نيروهاي سپاه و بسيج نيز به فرماندهي حسين علم الهدي در اين عمليات كه در جنوب هويزه انجام شد
به همراه لشكر 33زرهي قزوين ،شركت كردند .ولي عدم برنامه ريزي درست براي آنها و نيز ناهماهنگي در
عقب نشيني و بي تجربگي و همچنين تهاجم قواي دشمن ،موجب وارد آمدن تلفات سنگين به نيروهاي خودي
شد .در اين عمليات تعداد 333نفر از رزمندگان از جمله تعدادي از دانشجويان پيرو خط امام مثل حسين علم
الهدي به شهادت رسيدند .به هر حال عمليات نصر ،يك عمليات آفندي زرهي موفق است كه به علت عدم
تعادل در توازن رزمي با قواي دشمن ،در مواجهه با پاتك زرهي ارتش عراق ،ناكام مي گردد.عقب نشيني
سريع اين عمليات ،آسيب روحي زيادي به رزمندگان وارد نمود وآنها را دچار ياس و سردرگمي كرد.
عملیات توكل
عمليات چهارم مجدداً در 73دي ماه 3131به فاصله 4روز از عمليات نصر در جاده ماهشهر -آبادان با نام
عمليات توكل صورت گرفت .اين عمليات از سوي قرارگاه اروند به منظور شكستن حصر آبادان وبه منظور باز
كردن هر دو جاده آبادان -اهواز و آبادان -ماهشهر و در حد يك گردان ،طرح ريزي شد 334.مأموريت گروه
رزمي 12زرهي شيراز ،حمله به سرپل دشمن در شرق رودخانه كارون بود .در آن زمان تيپ 7پياده لشكر 22
نيز در منطقه مستقر بود .به يگانها گفته شد روي محور ماهشهر ـ آبادان تك كنيد ،دشمن فرار كرده است و
عمليات مثل آب خوردن است .عمليات انجام شد و تعداد 34تانك و نفربر ارتش از دست رفت و موفقيت
چنداني حاصل نشد .اين عمليات نيز بدون انجام شناسائيهاي الزم و بدون بهره گيري از تجربيات عمليات هاي
گذشته و بدون حضور نيروهاي سپاه وداوطلبان بسيجي ،به مرحله اجرا در آمد.
ارزیابی چهار عملیات چهار ماهه اول جنگ
چهار عمليات انجام شده در ماههاي اول جنگ توفيق چنداني در آزادسازي مناطق اشغالي كشور نداشت.اين
ناكامي،موجب كاهش روحيه نيروهاي خودي و اتخاذ راهبرد دفاعي از سوي ارتش شد .ارتش عراق هم تصور
كرد كه نيروهاي مسلح ايران توانايي تهاجم گسترده به مواضع وي را ندارند و قواي متجاوز مي توانند در
خاک ايران باقي بمانند 333.در طرح ريزي مانور 4عمليات انجام شده در 4ماهه اول جنگ،اصول كالسيك و
روش علمي رعايت نشد و بررسي هاي دقيقي از وضعيت ارتش عراق و توانمنديهاي خودي به طور كامل و
در حد الزم صورت نگرفت ،بنابراين عمليات هاي مذكور با عدم موفقيت مواجه شدند .علل اين ناكامي ها را
بايد در عدم شناسايي كافي از زمين ،استعداد ،گسترش و آرايش دشمن در منطقه عملياتي به علت تعجيل در
طرحريزي و اجراي عمليات و نيز عدم شناخت كافي نسبت به راهبرد عملياتي ،تاكتيك ها و شيوه هاي جنگي
دشمن و همچنين ناديده گرفتن واقعيات ميدان جنگ جستجو نمود .از سوي ديگر برآورد و تخمين نادرست از
توان و گسترش قواي دشمن ،برتري توان رزمي ارتش بعثي عراق در منطقه عمليات و ناديده گرفتن توان
رزمي نسبي طرفين براي انجام عمليات و نيز عدم تأمين يگان هاي كافي مورد نياز براي تهاجم به قواي دشمن
هم مي تواند از علل ديگر باشد .در كنار نداشتن تجربه جنگي كافي براي يگان هاي عمل كننده مي توان به
141
عدم وجود يك راهبرد نظامي موفق براي نحوه رويارويي با قواي دشمن و نيز عدم بهره گيري از تمامي
امكانات و منابع موجود در نيروهاي مسلح ،اشاره نمود .همچنين شيوه هاي رزمي نامناسب و عدم استفاده و
بكارگيري توان رزمي سپاه پاسداران انقالب اسالمي و نيروهاي داوطلب مردمي و بسيجيان پرانگيزه و گاهاً
بكارگيري نادرست نيروهاي سپاه و داوطلبان بسيجي مي تواند از علل ديگر باشد.به اين صورت چهار عمليات
طرح ريزي شده در ماههاي اول جنگ ،با عدم موفقيت كافي مواجه شد .در اين 4عمليات ،ارتش ايران نزديك
به 733دستگاه از تانك ها ،نفربرها و ساير تجهيزات نظامي خود را از دست داد .بنابراين مي توان گفت " عدم
رعايت اصول علمي نظامي و قوانين جنگ " به دليل شرايط ويژۀ تفكرات حاكم بر اداره كنندگان جنگ و نيز
" عدم تجربةكافي " آنان ،موجب چنين وضعيتي شده بود.
مدیریت بنی صدر در جنگ
بني صدر با مسائل نظامي آشنا نبود و تنها بدليل مسئوليت رياست جمهوري ،فرماندهي كل نيروهاي مسلح به او
تفويض شده بود .بنابراين توقع داشتن يك تفكر نظامي مستقل و حرفه اي از او ،انتظار درستي نيست .او متكي
بر ستاد ارتش ،فرماندهي جنگ را دنبال مي كرد .در آن زمان شهيد فالحي جانشين رئيس ستاد مشترک ارتش
معتقد بود ،حفظ دوكوهه بعنوان گلوگاه استراتژيك خوزستان در تقدم يكم دفاعي است .اگر دوكوهه يا تنگه
فني از دست مي رفت ،يگانهاي كمكي و تجهيزات مورد نياز جنگ ،معلوم نبود كه از كجا بايد وارد خوزستان
شود .بر همين اساس ،بني صدر مي گفت اگر آبادان و خرمشهر به دست دشمن بيفتد ،آنها را دوباره پس مي
گيريم .تصور او آن بود كه تالش اصلي ارتش عراق ،تصرف جاده اهواز – انديمشك از طريق پل نادري است
تا بتواند خوزستان را به تصرف خود در آورد .بنابراين تالش اصلي دفاعي نيروي زميني ارتش را در منطقه
دزفول قرار داده بود 333.بني صدر به توان نيروهاي داوطلب مردمي زياد اعتقادي نداشت و آنان را فاقد تخصص
و تجربه مي دانست و تصور مي كرد كه قدرت ارتش ايران براي جنگيدن با نيروهاي دشمن ،كافي است .بر
همين اساس اهميت زيادي به تجهيز و توسعه قدرت نيروهاي مردمي و بسيجيان داوطلب نمي داد .او به حضور
جدي سپاه در جنگ نيز خوشبين نبود و از قدرت گرفتن سپاه در جنگ ،راضي به نظر نمي رسيد .او سپاه را
نيروي جواني مي دانست كه فرصت زيادي الزم است تا به يك نيروي رزمي با قابليت جنگي ،تبديل شود.
شيوه مديريت بني صدر در جنگ ،موجب عدم توسعه توان نظامي ايران شد .اين نوع تفكر باعث شد تا نتواند
ظرفيت هاي سپاه ،ارتش و نيروهاي مردمي را به صورت مشترک جهت انجام عمليات عليه ارتش عراق
بكارگيرد .براي مثال از زمانيكه امام خميني خواستار شكست حصر آبادان شدند تا زمانيكه بني صدر از
فرماندهي كل قوا بر كنار شد حدود 7ماه و نيم فرصت بود ولي اقدام مؤثري جهت اجراي چنين تدبيري
صورت نگرفت.البته بني صدر به دنبال يك پيروزي آَشكار در جنگ بود .اگر او يك پيروزي مشخص و مهم
در برابر دشمن به دست ميآورد ،چنان بر كشور مسلط ميشد كه شايد هيچ كس نميتوانست او را از
جايگاهش تكان بدهد .بنابراين وي خيلي تالش كرد كه بتواند حتي تپهاي كوچك را از دست ارتش عراق،
آزاد كند تا بواسطه آن ،تبليغاتي را براي موفقيت خود در جنگ انجام دهد ،اما نتوانست .او گاهي اوقات تالش
141
مي كرد تا از جنگ به منظور اهداف سياسي داخلي نيز استفاده نمايد و سعي نمي كرد تا سياست داخلي را در
خدمت اهداف جنگ قرار دهد .بني صدر گاهي اوقات در خط مقدم جبهه نيز حضور مي يافت و تالش زيادي
براي موفقيت و رسيدن به پيروزي داشت .مشكل اصلي ،بيشتر در ساختار فرماندهي و مديريت و تاكتيكها و
روشهاي جنگ و نداشتن تجربه كافي در دوره او بود .تاكتيكها و توانائيهاي نظامي به كار گرفته شده در
زمان بني صدر ،قابليت و ظرفيت كافي را براي تغيير موازنه قوا به نفع ايران نداشت .او بر قواعد و معيارهاي
جنگ ،تكيه كافي نداشت و به تغيير شرايط و نبود ظرفيت هاي الزم براي اجراي عمليات هاي طرح ريزي شده
توجه كافي نداشت .طرز تفكر او باعث شد كه توانمندي هاي ارتش در نامناسب ترين شكل عليه دشمن
بكارگيري شود .تدابير عملياتي كه در آن زمان بكار مي رفت تكيه بر طرح ريزي هاي ذهني و محاسبه نشده و
استفاده از واحدهاي زرهي بدون تركيب مناسب آنها با نيروي پياده بود كه نتايج مطلوبي ببار نياورد و موجب
شد تا بخشي از تجهيزات زرهي و جنگ افزارهاي ارتش به دست نيروهاي عراقي بيفتد .شيوه وي موجب شده
بود تا قسمت اعظم و ظرفيت نامتناهي توانمنديهاي ملي در جنگ بال استفاده مانده و ابتكارات مردم نتواند
براحتي در جنگ بكار رود .در مجموع عدم سازگاري بني صدر با سپاه پاسداران و نيروهاي داوطلب مردمي،
كار جنگ را مشكل كرده بود.
تالش مجدد سازمان ملل
پس از ناكامي هاي اوليه سازمان ملل ،دبيركل آن سازمان ،آقاي اوالف پالمه را به عنوان نماينده ويژه خود به
ايران و عراق فرستاد .وي در 3131/33/75طي سفري به ايران اصول ذيل را به عنوان مبنايي براي صلح مطرح
نمود :الف ـ منع كاربرد زور براي تسلط بر زمين هاي ديگران ب ـ اصل عدم مداخله در امور داخلي ديگران
ج ـ اصل آزادي كشتيراني در خليج فارس و آب هاي بين المللي
وي در مذاكرات خود حاضر نشد دولت عراق را به خاطر تجاوز به ايران محكوم نمايد ولي گفت صدام گير
افتاده و براي بيرون رفتن از دام ،بايد يك بهانه اي داشته باشد و اين بهانه را از ما مي خواهد كه يك امتيازي
به او بدهيم كه بتواند پيش ملتش رو سفيد از آب در آيد .من يك فكر يك وسيله نجات مي گردم تا اين
جنگ را خاتمه بدهم .به هر حال سازمان ملل به دنبال آتش بس و سپس مذاكره بين طرفين بود .در حاليكه
ايران به دنبال خروج نيروهاي متجاوز و سپس برقراري آتش بس بود و به همين دليل تالش هاي نماينده
332
سازمان ملل هم به جايي نرسيد.
تالش براي توسعه انضباط در نیروهاي مسلح
در تاريخ اول بهمن 3131امام خميني طي يك بيانيه 33ماده اي از نيروهاي مسلح خواستند تا انضباط را دقيقاً
حفظ كرده و از كارهايي كه مخالف انضباط است ،اجتناب نمايند .ايشان از تمام افراد نيروهاي مسلح خواستند
تا از فرماندهان خود اطاعت كنند و وحدت فرماندهي را از مسائل مهم سرنوشت سازي دانستند كه بدون آن
پيروزي ميسر نيست و عدم مراعات آن ،فاجعه آفرين است .ايشان فرار از جنگ را از گناهان بزرگ در اسالم
دانستند و بر هماهنگي جميع قواي نظامي و غير نظامي تأكيد كردند .از فرماندهان هم خواستند تا با سربازان و
142
افراد به اصطالح زير دست خود به شيوه اسالمي – انساني رفتار نمايند و آنان را با عواطف خود دلگرم نمايند و
با اعمال پسنديده خود از آنان سربازاني فداكارتر بسازند .همچنين ايشان اعالم كردند :كساني كه از ارتش بازي
خورده عراق به ايران پناهنده شوند ،مورد عفو و محبت و اغماض هستند و با آنان چون برادران خودمان رفتار
مي شود و كسي حق ندارد به غير از رفتار انساني – اسالمي با آنان رفتار كند .به تمامي سربازان و درجه داران
و افسران و صاحب منصبان عراقي و غير عراقي اعالم مي شود كه در صورت تسليم به لشكر اسالم ،مورد عفو
واقع مي شوند و پس از جنگ ،در صورتيكه مايل باشند در ايران مي مانند و در صورتيكه تقاضا كنند ،آنان را
به كشور خودشان با احترام بر مي گردانند .اينجانب به عموم ارتش عراق نصيحت مي كنم كه گول حزب
كافر بعث را نخوردند و با برادران اسالمي خود جنگ نكنند و متوجه باشند تا صدام كافر آنان را در خدمت
امريكا به برادركشي اغوا نكند .ايشان در اين پيام به ارتش و سپاه پاسداران و ژاندارمري و بسيج و همه
نيروهاي مسلح نظامي و غير نظامي تأكيد كردند كه با هماهنگي هر چه بيشتر بر دشمن بتازيد و از اختالف كه
از وسوسه هاي شيطان و به سود شياطين است بپرهيزيد و از فرماندهان اطاعت كنيد و به خداي متعال اعتماد و
اتكا نماييد و كشور خود را از شر شياطين ،با وحدت كلمه نجات دهيد و به اطمينان خاطر و صبر و شكيبايي،
همچون سربازان صدر اسالم به جنگ و دفاع از كشور عزيزمان ادامه دهيد كه خداوند متعال پشت و پناه
شماست و شما به خواست پروردگار بزرگ پيروزيد .ايشان همچنين از دوستان پشت جبهه خواستند كه از
كارهايي كه ممكن است جنگنده هاي عزيز در جبهه ها را دلسرد كند ،احتراز نمايند و در پايان به خواهران و
برادراني كه در محيط جنگ به زندگي دالورانه خود ادامه مي دهند درود فرستاده و اعالم داشتند در مقابل صبر
و استقامتتان خاضع و خاشعند ....به هيچ وجه ترس و بيم در خود راه ندهيد ....متحد شويد كه در سايه اتحاد،
335
بازيابي قدرت ارتش در باز گرداندن نظم و انضباط و انسجام در سلسله پيروزيتان بر ابرقدرتها حتمي است.
مراتب فرماندهي آن،تصور مي شد .بنابراين مجموعه اقداماتي بدين منظور صورت مي گرفت وسخنان امام
خميني هم با توجه به اين موضوع انجام مي شد تا عالوه بر آن ،روحيه ارتش نيز بازسازي گردد.
الزامات انجام عملیات موفق
طبيعي است كه قواي مسلح هر كشور بدنبال حفظ تماميت ارضي و انجام عمليات موفق است تا با كمك آن،
بتواند محبوب ملت خود باقي بماند.عدم موفقيت عمليات هاي چهار گانه ارتش ،موجب شد تا درباره الزامات
انجام عمليات موفق ،مطالعات بيشتري صورت گرفته و تاكتيك و شيوه جنگيدن با قواي دشمن تغيير يابد.
مطالعات انجام شده بر روي وضعيت ارتش عراق و نيز داليل برخي از ناكامي ها مشخص ساخت كه براي
بيرون راندن ارتش متجاوز از سرزمين هاي ايران ،نياز به اقدامات بيشتري به شرح ذيل مي باشد.
الف -تعیین راهبرد نظامی
براي اتخاذ يك راهبرد نظامي صحيح بايستي هدفهاي نظامي بگونه اي تعيين شوند كه با دسترسي به آنها ،بتوان
اهداف سياسي جنگ را تأمين نمود .بر اين اساس از ابتداي شروع جنگ ،راهبرد نظامي ايران ،جنگيدن با قواي
ارتش متجاوز تا بيرون راندن آخرين سرباز دشمن از خاک ايران ،تعيين شد .در سال اول جنگ ،بيشتر عمليات
143
هاي انجام شده به منظور جلوگيري از پيشروي بيشتر ارتش عراق صورت مي گرفت .تالش بر اين بود تا
ارتش عراق زمين گير شده و در موضع دفاعي قرار گيرد .پس از گذشت 3ماه از جنگ ،شرايط براي طرح
ريزي عمليات هايي كه بتوان با انجام آنها قواي دشمن را از اراضي اشغالي ايران بيرون كرد فراهم آمد.
بنابراين ،با مرحله بندي اقدامات نظامي ،عمليات هايي طرح ريزي گرديد كه با انجام هرعمليات ،بخشي از
سرزمين ايران ،از تصرف قواي دشمن آزاد گرديده و عالوه بر آن بخشي از نيروهاي پدافند كننده در برابر
ارتش عراق هم بتوانند رها شده و در عمليات آفندي بعدي شركت نمايند .بدين منظور كليه توانمنديها و منابع
موجود براي اجراي چنين راهبردي مورد استفاده قرار گرفت.
ب -تأمین قواي مورد نیاز براي تهاجم به دشمن
بدين منظور برنامه ريزي و اقدام براي گسترش سريع سازمان رزمي مورد نياز هر عمليات و افزايش قدرت
رزمي ايران جهت آزادسازي مناطق اشغالي از تصرف قواي دشمن ،در دستور كار قرار گرفت .بر همين اساس
حضور گسترده سپاه پاسداران انقالب اسالمي در كنار ارتش جمهوري اسالمي به منظور افزايش سريع قدرت
نظامي ايران ،در دستور كار قرار گرفت .با توجه به سازماندهي نيروهاي داوطلب بسيجي از سوي سپاه ،به
تدريج قدرت جديد رزمي ايران شكل گرفت .كاربرد هماهنگ ارتش و سپاه در عمليات ها موجب استفاده از
ظرفيت هاي مكمل اين دو سازمان گرديد .سپاه عمدتاً داراي نيروهاي تهاجمي خط شكن بود كه از آتش هاي
پشتيباني بي بهره بودند و ارتش داراي توانمنديهاي پشتيباني رزمي و خدمات رزمي فراواني بود كه مي توانست
قدرت تهاجمي سپاه را در هر عمليات به خوبي پشتيباني نمايد.همدلي و همكاري اين دو نيروي عظيم
وتالشهاي فكري مشترک آنها ،موجبات تحول در برنامه ريزي هاي ايران را بوجود آورد.
ج -طرح ریزي عملیات هاي هوشمندانه
يكي از اساسي ترين عوامل موفقيت در هر جنگي ،طرح ريزي عمليات هايي است كه با كمك آنها بتوان
برتري نسبي قوا را نسبت به دشمن ايجاد نموده و با برنامه ريزي هوشمند بتوان ،قواي دشمن را از سرزمين هاي
تصرف كرده بيرون راند .بر اين اساس سپاه و ارتش در كنار يكديگر عمليات هاي مهمي را طرح ريزي و به
مرور زمان اجرا نمودند.
اجالس سران سازمان كنفرانس اسالمی در طائف
پس از تشكيل اجالس سران عرب در اردن كه با تحريم كشورهايي مانند سوريه و ليبي همراه بود ،كنفرانس
سران كشورهاي اسالمي در 73دي ماه 3131برابر با 73ژانويه 3153در شهر طائف عربستان تشكيل شد .امام
خميني اعالم كردند كه اگر صدام در اين كنفرانس شركت كند ،ايران در آن شركت نخواهد كرد و از سران
كشورهاي اسالمي خواستند تا با استناد به آيات قرآن كريم ،موضعي اسالمي مبني بر طرد متجاوز اتخاذ نمايند.
به هر حال اين كنفرانس بدون حضور ايران و با شركت رئيس جمهور عراق تشكيل شد .صدام به مدت 53
دقيقه در اين كنفرانس صحبت كرد و در حاليكه قواي نظامي عراق در داخل خاک ايران مشغول جنگ بودند
اعالم كرد كه ايران متجاوز است .در ادامه ،عراق در اين كنفرانس با تنزل از ادعاهاي سابق خود ،خواست كه
144
ايران بپذيرد كه قرارداد الجزاير اجرا شود و تكليف حاكميت شط العرب روشن و خطوط مرزي زميني پياده
شود .اين در حالي بود كه ايران هيچگاه منكر قرارداد الجزاير نشده بود .اين كنفرانس در تالش براي پايان
دادن به جنگ ،يك هيئت حسن نيت با حضور رؤساي كشورهاي پاكستان ،تركيه ،بنگالدش ،گامبيا ،سنگال،
گينه ،ياسر عر فات و حبيب شطي دبيركل كنفرانس اسالمي تشكيل داد تا به هر دو كشور مسافرت و با شنيدن
سخنان طرفين پيشنهاد خود را ارائه نموده و در صورت موفقيت آميز بودن تالش هاي ميانجي گري ،يك
نيروي پاسدار صلح اسالمي براي نظارت بر آتش بس تشكيل دهد .گرچه ايران با اصل تشكيل كنفرانس طائف
مخالف بود ولي به داليل سياسي و با اين اميد كه اين هيئت بتواند به تجاوزات عراق پايان دهد با سفر آن
هيئت به ايران موافقت كرد 331.هيئت منتخب سازمان كنفرانس اسالمي به رياست آقاي احمد سكوتوره رئيس
جمهور گينه در 3131/37/1و با حضور رؤساي جمهور پاكستان ،بنگالدش و گامبيا و نخست وزير تركيه و
وزراي خارجه كشورهاي سنگال ،بنگالدش ،مالزي ،پاكستان و تركيه و همچنين آقايان ياسر عرفات و حبيب
شطي وارد تهران شد و در بعد از ظهر همان روز با اعضاي شوراي عالي دفاع ايران وارد گفتگو شد .اين در
حالي بود كه كميسيون هاي خارجه و دفاع مجلس شوراي اسالمي در روز قبل از آن طي بيانيه اي هر گونه
مذاكره با دشمن را به صورت مستقيم و غير مستقيم محكوم و اعالم كردند كه ايران براي پيروزي بر دشمن
تنها يك راه دارد و آن جنگ است ،جنگ تا زمانيكه خاک ميهن ما در اشغال ارتش متجاوز بعث عراق
333
شوراي عالي دفاع 1پيشنهاد به عنوان شرايط آتش بس و برقراري صلح به هيئت منتخب كنفرانس است.
اسالمي به شرح ذيل ارائه كرد :الف ـ تشخيص متجاوز و تنبيه او ب ـ قبول آتش بس پس از خروج متجاوز از
خاک ايران ج ـ اعالم پذيرش عملي قرارداد 3123از سوي عراق
اين هيئت صرفاً براي آگاهي از نظرات ايران به تهران آمده بود و پيشنهاد خاصي نداشت 333.اين هيئت با امام
خميني نيز در 3131/37/33در حسينيه جماران مالقات كردند .امام خميني در اين ديدار خطاب به آنها
فرمودند " :ملت ايران و عراق برادرند و هر دو با هم هستند و هر دو ملت ،دشمن اين حكومت عراق هستند....
شما اگر بخواهيد به اسالم فكر كنيد ،بايد آيات قرآن را منشأ قرار بدهيد همانطوريكه دستور داده آيه قرآن كه
چنانچه يك طايفه اي از مسلمين ـ بر فرض اينكه اينها مسلم باشند ـ يك طايفه اي از مسلمين به طايفه اي
ديگر هجوم بكند بر همه مسلمين واجب است كه با او قتال كنند .شما به همين يك واجب الهي عمل بكنيد .ما
بيشتر از شما توقعي نداريم ....تجاوز را ببينيد ....يك نمايندگاني تعيين كنيد بفرستيد در سر حدّات ،در بالدي
كه مورد تجاوز اينها است ،مشاهده كنيد ...اگر تشخيص داديد كه ما تجاوز كرديم با ما جنگ كنيد و اگر
تشخيص داديد كه آنها تجاوز كرده اند با آنها جنگ بكنيد .صلح بين اسالم و كفر معنا ندارد .هيچ مسلمي نبايد
خيال كند كه بين اسالم و غير اسالم و مسلم و غير مسلم بايد صلح ايجاد بشود .بايد به حكم خدا عمل بشود.
بايد ما همه تابع قرآن كريم باشيم ....اينجا آراء ملت حكومت مي كند .اينجا ملت است كه حكومت را در
دست دارد .اين ارگان ها را ملت تعيين كرده است و تخلف از حكم ملت براي هيچ يك از ما جايز نيست و
امكان ندارد .شما اگر مأموريتي داريد براي اينكه اين آتش جنگ را بخوابانيد ـ كه آن هم آمال همه مسلمين
145
است ـ بايد متجاوز را به پاي ميز محاكمه بكشيد و متجاوز را تأديب كنيد ....از صدام بخواهيد ،تحكم كنيد بر
او كه از كشور ما برود بيرون و لشكر او از تجاوز دست بردارد .بعد از اينكه از تجاوز دست برداشت ،يك
هيئت بين المللي در اينجا باشد ....رسيدگي كنند به جناياتي كه شده است .اگر ما جنايتكار هستيم ،ما را تأديب
كنند و اگر صدام جنايتكار است ،صدام را تأديب كنند .اين طريقه اسالم است 337.اين هيئت سپس به بغداد و
عربستان سفر و بار ديگر در 3131/37/31به ايران بازگشت و پيشنهادهاي مكتوب براي برقراري صلح ارائه
داد .اين پيشنهادها در جلسه 3131/37/33در شوراي عالي دفاع و در حضور همه اعضا مطرح و به دليل آنكه
در آن هيچ اصل و اساس مشخصي براي حل و فصل اختالفات معين نشده بود و به اعتبار قرارداد 3123اشاره
اي نداشت و مسئله رسيدگي به تجاوز عراق و تعديل متجاوز مورد توجه قرار نگرفته بود و تضميني براي
خروج بي قيد و شرط نيروهاي متجاوز از خاک ايران در كوتاهترين زمان ممكن پيش بيني نشده بود مورد
موافقت قرار نگرفت .ولي قرار شد اين هيئت به رفت و آمدهاي خود ادامه دهد گرچه اميد چنداني به موفقيت
331
در حالي كه ايران نياز به يك ديپلماسي فعال براي دوران جنگ داشت ،با گذشت حدود 3ماه از آن نبود.
آغاز جنگ ،هنوز وزارت خارجه ايران ،وزير نداشت و طبق گفته 333نفر از نمايندگان مجلس طي بيانيه اي در
3131/37/37سفارتخانه هاي ما مرده و بي تحرک بود و در حال محاصره اقتصادي و در وضعي كه با مشكالت
پولي و ارزي روبرو بوديم ،نداشتن وزراي امور خارجه ،بازرگاني و اقتصاد براي كشور خطرناک بود .به هر
حال اختالفات سياسي در كشور و سخنراني وحدت شكن رئيس جمهور در دانشگاه تهران در 3131/37/34بر
مشكالت ايران در حال جنگ مي افزود.
اوج گیري اختالفات سیاسی در ایران
درگير شدن كشور با مسئله جنگ نيز نتوانست اختالفات سياسي بين جناح هاي حاكم در كشور را از بين ببرد
و يا حتي از شدت آن بكاهد .در حاليكه جنگ به شدت در كشور ادامه داشت ،اختالفات سياسي بين رئيس
جمهور و نخست وزير و همچنين سران حزب جمهوري اسالمي باال گرفت .در شرايطي كه بخش زيادي از
خاک كشور در 3استان مرزي به اشغال ارتش عراق در آمده بود و بيش از يك ميليون نفر از مردم مناطق
مرزي آواره شده بودند ،عمالً گروه هاي سياسي بدنبال بهره گيري از شرايط جنگي به منظور كنار زدن رقيب
بودند .با اينكه رئيس جمهور به طور مرتب در مناطق جنگي حضور مي يافت ولي به صورت موازي ،مسائل
سياسي با جناح هاي رقيب را نيز به شدت دنبال مي كرد .گرچه بخشي از مردم و نيروهاي مسلح درگير دفاع از
كشور بودند ولي براي رئيس جمهور اختالفات سياسي با رقبا ،اولويت بيشتري نسبت به بسيج كردن همه
توانمندي ها و ظرفيت ها براي جنگ داشت ،به گونه اي كه او در بحبوحه تهاجمات ارتش عراق و در گرما
گرم جنگ ،تسويه حساب با رقباي سياسي را فراموش نكرد .از جمله وي در سالروز مرگ دكتر مصدق در
روز 34اسفند 3131اجتماع بزرگي را با كمك سازمان مجاهدين خلق و احزاب جبهه ملي و نهضت آزادي در
دانشگاه تهران تشكيل داد و در آن به سخنراني پرداخت .وي در اين اجتماع به جاي تالش براي ايجاد آرامش
سياسي در كشور به منظور قدرت يافتن براي مقابله با ارتش عراق ،به طور مرتب بر دامنه تشنجات و اختالفات
146
سياسي مي افزود .وي سعي كرد تا در سخنان خود ،شكاف سياسي موجود را افزايش داده و يك جبهه اجتماعي
عليه رقباي خود تشكيل دهد .او تالش داشت تا يك جوّ عمومي را عليه نهادهاي بوجود آمده پس از پيروزي
انقالب مانند سپاه و كميته براه انداخته و مردم را نسبت به برخي از علما و روحانيون بدبين نمايد .در چنين
وضعيتي مشكل اصلي جنگ ،مديريت حاكم بر آن يعني رئيس جمهور شده بود .البته مخالفين رئيس جمهور و
ساير رقبا هم براي از ميدان بدر كردن بني صدر از هيچ اقدامي فروگذار نمي كردند.حوادث روز 34اسفند
موجب واكنش امام خميني گرديد .ايشان در همين روز طي يك سخنراني در حسينيه جماران فرمودند " :تمام
قشرها ي ملت توجه بكند كه جريان هايي در كار است كه روحانيين را در چشم مردم يك نحوه ديگري جلوه
بدهند و مردم را از روحانيت جدا كند و دانشگاه را از روحانيون جدا كند و مقاصد خودشان را انجام بدهند....
اين همان نقشه اي است كه آنها مي خواهند روحانيين منزوي بشوند در حجرات و مساجد و آنها كارهاي
خودشان را انجام بدهند ....آنهايي كه انتقاد از روحانيين مي كنند در كدام جبهه رفتند؟ كدام شهيد را دادند؟....
دانشگاه پيوند خودش را با فيضيه محكم كند و فيضيه پيوستگي خودش را به دانشگاه محكم كند ....توجه كنيد
كه شما را دارند به سوي اختالف مي كشند ....طرح سياسي اقتضا مي كند كه ما امروز دست از تمام اين
اختالفات برداريم تا اين مملكت را آرام كنيم ....هشدار مي دهم كه ملت و روحانيت ،دانشگاه و روحانيت از
هم جدا نشوند كه جدا شدن آنها از هم ،هالكت ملت و هالكت اسالم و هالكت كشور است 334 " .البته هنوز
امام خميني صالح نمي دانستند كه آنچه را از مسائل و اختالفات سياسي مي دانند براي ملت شرح دهند زيرا
كشور در شرايط جنگي بسر مي برد و نياز بود تا آرامش در بين مردم حفظ شود و رزمندگان با خيال راحت
در جبهه بجنگند .به هر حال اختالفات ،برخوردها و درگيريها در اجتماع روز پنج شنبه چهاردهم اسفند در
دانشگاه تهران موجب نگراني مردم و علماي بزرگ شد .امام خميني در پاسخ به نامه آيت اهلل سيد محمدرضا
گلپايگاني از مراجع عظام تقليد حوادث اين روز را قضاياي شوم دانشگاه و جنايت منحرفين خواندند .ايشان در
نامه خود مرقوم فرمودند " :به جنابعالي و عموم ملت شريف اطمينان مي دهم كه با خواست خداوند تعالي با
اينگونه مخالفت هاي با اسالم ،برخورد شديد خواهد شد و به دستگاه قضايي گفته ام كه قضيه را تعقيب و
گرچه امام خميني در پيام 3131/37/73تالش كردند تا مجرمين و محركين را شناسايي و محاكمه كنند".
تأكيد كنند كه قانون اساسي ،معيار عمل در كشور است و كسي حق توهين به مقامات كشور را ندارد و
نيروهاي مسلح بايد از رئيس جمهور به عنوان فرمانده كل قوا اطاعت كنند و هيئتي را نيز براي رسيدگي به
موارد اختالف بين مقامات جمهوري اسالمي تعيين كرده اند و از مسئولين خواستند تا پايان جنگ تحميلي
سخنراني نكنند ولي عمالً از اين روز روند جدايي بني صدر از جريان عمومي كشور آغاز و شكاف بين وي و
ساير سياستمداران افزايش يافت.
سال رحمت ،عطوفت ،برادري و قانون
با اوج گيري اختالفات سياسي در كشور امام خميني طي پيامي در 3131/37/71سال جديد را سال رحمت،
عطوفت و برادري اعالم كردند و از همگان خواستند تا در تأليف قلوب كوشش نمايند .ايشان در اين پيام
147
مرقوم فرمودند " :از عموم ملت عظيم الشأن و بخصوص دولتمردان مي خواهم كه از تجربه تلخي كه از اختالف
بعد از اتحاد اول پيروزي كه در ماه هاي اخير به اوج خود رسيد و روزگار را بر همه تاريك و تلخ كرد،
عبرت بگيرند و برآن باشند كه مدتي هم تجربه برادري و اتحاد را به كار برند و با محبت و رحمت ،همكاري
و همفكري را ـ اگرچه با تكلف هم باشد ـ پيشه خود قرار دهند و به كمكِ هم براي ساختن كشور بشتابند و
نسبت به يكديگر با عفو و اغماض رفتار نمايند .اگر خداي نخواسته از آن بد ديدند ،فرصت فراوان است و
ميدان باز ،ولي مطمئن باشند كه وعده خداوند متعال بر آن است كه اخوت ايماني و دوستي و محبت با
ايشان همچنين در اين پيام از قواي مسلح خواستند تا " با تمام جديدت و 333
يكديگر ،موجب نجات است".
پشتيباني يكديگر و وحدت كلمه و انسجام كامل و پيروي از فرماندهان ،دالورانه كشور عزيز اسالمي را از
لوث وجود مهاجمين وابسته به قدرت هاي جهنمي ،پاک و با هجوم به لشكر كفر ،آنان را مجال پايداري ندهند
و بر فرماندهان قواي مسلح است كه با در نظر گرفتن نيرو ،درنگ را جايز ندانسته ،فرصت را از دست ندهند
كه خداوند متعال با قواي اسالم است .اينجانب پشتيباني خود و ملت شجاع مبارز را از تمام قواي مسلح تكرار
مي كنم و به آنان اطمينان مي دهم كه فداكاري آنان مورد قدرداني و افتخار ملت است و فرماندهان قواي
مذكور در زير پرچم پر افتخار اسالم و مورد حمايت ملت بزرگ ايران مي باشند و من عهده دار حمايت آنان
مي باشم .الزم است تذكر دهم كه گوش به شايعه پراكني هاي مشتي بي وطن نداده و با اطمينان خاطر به
همچنين امام خميني در پيام خود ،سال 3133را سال حكومت قانون و سال 332
سلحشوري خود ادامه دهند" .
پيروزي نام نهادند.
عملیات H3
با گذشت بيش از 3ماه از جنگ ،مردم انتظار داشتند تا پس از زمين گير شدن و تثبيت دشمن در مواضع خود،
اقداماتي براي حمله به قواي دشمن صورت گيرد و شرايط براي اخراج وي از خاک ايران فراهم آيد .الزمه
چنين كاري فراهم شدن شرايط و ايجاد روحيه تهاجمي در رزمندگان جبهه ها و در قواي مسلح بود .از سوي
ديگر انتظار اقدامي از سوي نيروي هوايي كه در روزهاي آغازين جنگ ،خوش درخشيده بود ،موجب شد تا
نيروي هوايي براي اولين بار طرح يك حمله هوايي به دورترين پايگاه هوايي ارتش عراق در حوالي مرز اردن
بر اين اساس در روز 33
335
به نام الوليد كه از يك مجموعه سه پايگاهي به نام H3را برنامه ريزي نمايد.
فروردين ماه 3133اين نيرو با بكارگيري 5فروند هواپيماي فانتوم F4و 7فروند هواپيماي سوخت رسان
بوئينگ 242از پايگاه همدان ،عملياتي را عليه يكي از پايگاه هاي هوايي عراق كه در مرز اردن قرار داشت
آغاز نمود .بدين منظور جنگنده هاي ايراني در فضاي درياچه اروميه سوختگيري و با حدود دو ساعت و پنجاه
دقيقه پرواز از حوالي مرزهاي شمالي عراق خود را به اين پايگاه رسانده و آن را بمباران نمودند .گفته مي شود
45فروند هواپيماي عراقي در اين پايگاه مورد اصابت قرار گرفته و آسيب ديده و تعدادي از آنها نيز منهدم
گرديدند 7 .فروند هواپيماي سوخت رسان بعنوان هواپيماي باري در فرودگاه دمشق به زمين نشسته و سپس
بعنوان پرواز به سمت خاک ايران موفق شدند به هواپيماهاي در حال بازگشت در مرزهاي شمالي عراق
148
سوخت برسانند .در اين عمليات هر خلبان حدود 3ساعت و چهل دقيقه با هواپيماي خود در مسير پرواز رفت
و برگشت بود .خلبان ها از ارتفاع پايين پرواز مي كردند .به هنگام بمباران پايگاه هوايي عراق ،يك هواپيماي
F4آسيب ديده ولي توانست به پرواز خود ادامه داده و از طريق مرز شمالي عراق وارد سوريه شده و در
فرودگاه دمشق به زمين بنشيند .نيروهاي فني ايران اين هواپيما را پس از مدت ها تعمير كرده و توانستند آن
را با پرواز به ايران باز گرداندند .در اين عمليات ،جنگنده هاي ايراني دو بار به هنگام رفت و دو بار به هنگام
بازگشت و در مجموع چهار بار در هوا سوختگيري نمودند .اين اقدام يكي از موفق ترين عمليات هاي نيروي
331
هوايي در دوران جنگ بود.
بمباران زندان دولتو
در حاليكه جنگ در استان هاي مرزي و در خاک ايران ادامه داشت و ارتش عراق در تالش براي حفظ
سرزمين هاي تصرف كرده ايران بود ،حزب دموكرات در كردستان همچنان به جنگ مسلحانه خود عليه
جمهوري اسالمي ادامه مي داد و بخشي از توان نيروهاي مسلح ايران را به خود مشغول كرده بود .اين حزب در
منطقه نوار مرزي سردشت در استان آذربايجان غربي ،زنداني به نام دولتو ايجاد كرده بود و تعداد زيادي از
افراد سپاهي ،بسيجي ،ارتشي و اعضاي جهاد سازندگي را كه به اسارت خود در آورده بود در اين محل
نگهداري مي كرد .با هماهنگي حزب دموكرات ،در اوايل ارديبهشت ، 3133چهار بلگرد توپدار ارتش عراق با
مسلسل به اين زندان حمله و بر خالف همه مقررات انساني و اسالمي ،زنداني ها را به توپ و رگبار بستند .پس
از تخريب ديوارهاي زندان بعضي از زنداني ها فرار كردند ولي در بيابانها و جنگلهاي اطراف ،غافلگير شدند و
به شهادت رسيدند .در اين جنايت فجيع ،تعداد 373نفر از اسيران و زندانيان ايراني به شهادت رسيدند و تعداد
ديگري نيز زخمي گرديدند .گفته مي شود در آن زمان حدود 733نفر در اين محل ،زنداني بودند .در اثناي
جنگ و در آبان ماه ،3137با عملياتي كه سپاه پاسداران انقالب اسالمي در منطقه سردشت انجام داد توانست
373
اين زندان مخوف را از چنگ حزب دموكرات خارج كرده و آن را تعطيل نمايد.
هیئت صلح غیر متعهدها
از زمانيكه انقالب اسالمي در ايران به پيروزي رسيد ،نگاه به سازمانهاي وابسته به قدرتهاي بزرگ منفي بود
ولي نسبت به بعضي از سازمانها از جمله غير متعهدها با اين تصور كه آنها به هيچ يك از دو ابرقدرت غرب و
شرق وابسته نيستند تا حدود زيادي مثبت بود .بنابراين از هر نوع كوششي كه اين سازمانها انجام مي دادند تا
حدودي استقبال مي شد .با آغاز جنگ ايران و عراق ،كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد يك كميتة حسن نيت
را جهت خاتمه دادن به جنگ تعيين نمودند .در پي اجالس وزراي خارجه اين جنبش در بهمن ماه 3131در
دهلي نو پايتخت هند كه منجر به محكوم كردن نفس جنگ توسط اين اينديراگاندي رئيس جنبش عدم تعهد و
كورت والد هايم دبيركل سازمان ملل گرديد ،در روز يكشنبه 73ارديبهشت 3133هيأت صلح سازمان
كشورهاي غير متعهد مركب از ايزيدور ماكاليمر وزير خارجه كوبا ،ناراسيما رائو وزير خارجه هند ،گوما وزير
خارجه زامبيا ،فاروق قدومي رئيس دايره سياسي سازمان آزادي بخش فلسطين و طرزي نماينده ساف در سازمان
149
ملل وارد تهران شدند .اين هيئت با مقامات مختلف كشور از جمله رئيس جمهور ديدار و پيشنهاد داشتند كه
همراه با خروج نيروهاي عراقي ،يك منطقه غير نظامي در خاک ايران ايجاد گردد .رئيس جمهور و بعضي از
سران ارتش تمايل داشتند تا با تعديلي اين طرح را بپذيرند 373.اين هيئت در سفر به ايران از آثار جنايات رژيم
عراق نيز بازديد كردند ولي عمالً كاري از پيش نبردند .آرام آرام مشخص شد كه غير متعهدها داراي ظرفيت
كافي براي ورود به بحراني مثل جنگ ايران و عراق را ندارند.
برنامه ریزي منافقین براي اقدام مسلحانه و ترور
سازمان مجاهدين خلق از ابتداي پيروزي انقالب اسالمي ،تالش نمود تا سالح هايي را از پادگان ها جمع آوري
و شاخه اي نظامي را در همه شهرهاي ايران ،سازماندهي نمايد .اين سازمان تالش داشت تا از طريق نشريات
خود بر روي افكار عمومي مردم ايران بخصوص جوانان تأثير گذار باشد و با سالح هاي خود ،مخالفين خويش
را حذف فيزيكي نمايد .با توجه به عدم مخالفت دولت موقت و همچنين همسويي و همراهي بني صدر در
دوران رياست جمهوري با مجاهدين خلق ،اين سازمان توانست ،گسترده ترين شبكه مسلحانه را در سراسر
كشور بوجود آورد .از اسفند ماه سال ،3131سازمان مجاهدين خلق خود را براي يك جنگ مسلحانه داخلي
جهت بدست گرفتن قدرت ،آماده مي كرد .در آن زمان رئيس جمهور وقت با اين سازمان همكاري داشت و
برنامه آوردن جمعيت پاي سخنراني هاي بني صدر را اين سازمان انجام مي داد .اين سازمان در ارديبهشت ماه
سال 3133طي نامه اي از امام خميني درخواست جلسه و مذاكره نمود .امام خميني در 3133/7/73طي يك
سخنراني در حسينيه جماران ،پاسخ آنها را به اين شرح بيان كردند " :آنهايي كه اينطور هم با قلم هايشان،
عالوه بر تفنگ هايشان ،با ما مبارزه دارند ما با آنها كراراً گفته ايم و حاال هم مي گوييم كه مادامي كه شما
تفنگ ها را در مقابل ملت كشيده ايد يعني در مقابل اسالم با اسلحه قيام كرده ايد نمي توانيم صحبت كنيم و
نمي توانيم مجلسي با هم داشته باشيم .شما اسلحه ها را زمين بگذاريد و به دامن اسالم برگرديد ،اسالم شما را مي
پذيرد و اسالم هوادار همه شماهاست ....ما چطور با كساني كه قيام مسلحانه بر ضد اسالم مي خواهند بكنند مي
توانيم تفاهم كنيم؟ شما اين مطلب را ،اين رويه را ترک كنيد و اسلحه ها را تسليم كنيد و اگر مي گوييد ما به
قانون در عين حالي كه رأي نداده ايم لكن سر به او مي سپاريم و قبول داريم او را ،به قانون شما عمل كنيد و
قيام بر ضد دولت كه بر خالف قانون است و قيام مسلحانه كه بر ضد قانون است و اسلحه داشتن كه بر ضد
قوانين كشور است ،به اين ها عمل كنيد ما هم با شما بهتر از آنطوري كه شما بخواهيد عمل مي كنيم .ما مي
خواهيم با آغوش باز همه گروه هايي كه هستند بپذيريم ....اسالم دين رحمت است ،دين عدل است ،ديانت
قانون است .شما به قوانين اسالم سر بگذاريد ،گردن فرو بياوريد ،كشور اسالمي ما همه شما را مي پذيرد و من
هم كه يك طلبه هستم با شما حاضرم كه در يك جلسه ،نه در يك جلسه ،در ده ها جلسه با شما بنشينم و
صحبت كنم لكن من چه بكنم كه شما اسلحه را در دست گرفته ايد و مي خواهيد ما را گول بزنيد .برگرديد و
به دامن ملت بياييد و اسلحه ها را تحويل بدهيد و اذعان كنيد به اينكه ما خالف كرده ايم .دعوا نكنيد ،كه ما
در جبهه مشغول جنگ هستيم ....شما االن مي بينيد كه بعض احزابي كه انحرافي هستند و ما آنها را جزء
151
مسلمين هم حساب نمي كنيم ،مَعَ ذلك چون بناي قيام مسلحانه ندارند و فقط صحبت هاي سياسي دارند ،هم
آزادند و هم به طور آزاد نشريه دارند ....لكن شما بناي بر اين مطلب نداريد و من اگر در هزار احتمال يك
احتمال مي دادم كه شما دست برداريد از آن كارهايي كه مي خواهيد انجام بدهيد ،حاضر بودم كه با شما تفاهم
كنم و من پيش شما بيايم ،الزم هم نبود شما پيش من بياييد ....شما دست برداريد از قيام مسلحانه و آن
چيزهايي كه به غارت برده ايد از بيت المال مسلمين ،برگردانيد و با مسلمين ديگر با هم باشيد شما معزز و
377
محترم هستيد" .
تصرف ارتفاعات اهلل اكبر
در حاليكه اختالفات سياسي در كشور به اوج خود رسيده بود و اليحه حذف فرمان همايوني ،جنجالي را در
مجلس بين مخالفين و موافقين رئيس جمهور به وجود آورده بود7،گردان از پاسداران استان خراسان به
371
به همراه يك تيپ منها از لشكر 17زرهي خوزستان و يك گردان از نيروهاي فرماندهي شهيد رستمي
جنگهاي نامنظم در تاريخ 13ارديبهشت 3133عملياتي را به منظور تصرف تپه هاي اهلل اكبر 374در منطقه شمال
سوسنگرد انجام دادند 373.فرمانده لشكر 17در آن زمان سرهنگ منفرد نياكي 373بود و سرهنگ عبداهلل الماسي
فرماندهي تيپ مذكور را بر عهده داشت .در اين عمليات ابتدا رزمندگان پاسدار و بسيجي ميادين مين را خنثي
كرده و خط اول تيپ 34پياده ارتش عراق را شكستند و همزمان به مدت 73دقيقه آتش تهيه از سوي توپخانه
لشكر 17اجرا و آنگاه يك تيپ زرهي اين لشكر عبور از خط نموده و رزمندگان اسالم موفق شدند تا ضمن 33
كيلومتر پيشروي حدود 43كيلومتر مربع از ارتفاعات منطقه سوسنگرد را آزاد نمايند.تلفات اين عمليات بسيار
كم و در حد 3شهيد بود .اين نبرد ،تنها عمليات كامال موفق اجرا شده در دوران فرماندهي بني صدر بود كه با
حضور وي انجام شد و ارتش و سپاه در كنار يكديگر و با هماهنگي با هم آن را انجام دادند ..امام خميني در
3133/7/13طبق پيامي به رئيس جمهور مراتب تقدير خود را در تصرف ارتفاعات اهلل اكبر و به اسارت گرفتن
شمار كثيري از دشمنان اسالم به نيروهاي مسلح و فرماندهان محترم آنان كه با هماهنگي و انسجام پيروزمندانه
بر قواي شيطاني غلبه كردند ،ابالغ نمودند و خطاب به آنان فرمودند" :مطمئن باشيد كه با حفظ وحدت و
372
هماهنگي و اتكال به خداوند تعالي ،پيروزي نهايي از آن نيروهاي اسالمي است" .
بركناري بنی صدر
با اوج گيري اختالفات بين اكثريت نمايند مجلس و جريانات خط امام با رئيس جمهور و عدم موفقيت هيئتهاي
حل اختالف ،به ناچار امام خميني در تاريخ چهارشنبه 73خرداد 3133طي نامه اي خطاب به ستاد مشترک
نيروهاي مسلح جمهوري اسالمي ايران مرقوم فرمودند " :آقاي ابوالحسن بني صدر از فرماندهي نيروهاي مسلح
اين در حالي بود كه بني صدر در كرمانشاه بسر مي برد و نگراني از فرار وي از كشور بركنار شده اند" .
وجود داشت .اين اقدام امام ،شور و هيجان زيادي را در مردم و مخالفين سياسي وي به وجود آورد .سازمان
مجاهدين خلق تالش كرد تا تظاهرات پراكنده اي را به نفع بني صدر ترتيب دهد .امام بالفاصله در 3133/1/73
طي حكمي خطاب به تيمسار ولي اهلل فالحي مرقوم فرمودند" :تا تعيين تكليف جانشين فرماندهي نيروهاي
151
مسلح ،ستاد مشترک مجاز است با استفاده از اختيارات مقام رهبري ،مأموريت ها و وظايف محوله را انجام دهد.
متعاقب كنار گذاشتن بني صدر از فرماندهي كل قوا ،امام خميني در 3133/1/74در طي ديداري با كليه 371
"
فرماندهان نظامي سراسر كشور آنها را درباره وضعيت كشور و همچنين لزوم تقويت پيوند ارتش و ملت توجيه
نمودند و از آنها خواستند كه مراقب باشند با كنار گذاشتن بني صدر از فرماندهي كل قوا در ارتش ضعف پيدا
نشود و رژيم عراق تالش نكند تا روحيه ارتش ما را پايين بياورد .ايشان خطاب به فرماندهان نيروهاي مسلح
فرمودند " :شما اگر بعد از اين واقعه ،يكي دو تا پيروزي پيدا بكنيد ....صدام ديگر نمي تواند تبليغ بكند به
اينكه روحيه ها ضعيف شده است .روحيه ها سر جاي خودش هست ،فرماندهان سر جاي خودشان هستند .هيچ
در قضيه تازه اي واقع نشده ،رئيس جمهور رياست جمهوريش را بكند ،الزم نيست كه رئيس قوا هم باشد" .
همين حال ،تعاد 332نفر از نمايندگان مجلس در 3133/1/74طي نامه اي كتبي تقاضاي رسيدگي به صالحيت و
كفايت سياسي رئيس جمهور را با قيد دو فوريت مطرح نمودند .در چنين شرايطي جبهه ملي اعالم نمود كه در
ساعت 7بعد از ظهر روز 3133/1/73يك راهپيمايي را عليه اليحه قصاص انجام خواهد داد .اين اقدام موجب
واكنش شديد امام خميني گرديد و ايشان طي يك سخنراني در حسينيه جماران در صبح روز ،3133/1/73اين
راهپيمايي را دعوت به قيام و استقامت و راهپيمايي در مقابل نَصّ قرآن كريم ،خواندند و آن را قيام در مقابل
313
به نظر مي رسيد اعالم اين راهپيمايي اقدامي هماهنگ از سوي جبهه ملي، احكام ضروريه اسالم دانستند.
منافقين و برخي از عناصر نهضت آزادي به منظور راه اندازي يك حركت مردمي جهت حمايت از بني صدر
بوده است .با پخش سخنان امام خميني از صدا و سيما ،مردم به خيابان ها ريختند و راهپيمايي جبهه ملي ناكام
ماند .به هر حال دو فوريت طرح قانوني عدم كفايت سياسي رئيس جمهور در جلسه 3133/1/73به تصويب
نمايندگان مردم رسيد .امام خميني بار ديگر طي پيامي به مناسبت نيمه شعبان در 3133/1/75خطاب به مردم
فرمودند " :اينجانب از شما ملت شريف ايران متواضعانه مي خواهم كه در عين حال كه در صحنه حاضريد،
آرامش را حفظ كنيد ...حضور شما در صحنه است كه گرد يأس و درماندگي بر چهره هاي منافقين و متهدان
بي آبرويش مي پاشد .حضور شما مردم شجاع و با ايمان است كه خط اصلي اسالم را بر ايران و به اميد خدا بر
جهان حاكم خواهد نمود ....حضور شما در صحنه تمام من ها و منيت هاي شيطاني را كوبيده و مي كوبد و ما و
اخوت اسالمي را جايگزين آن نموده و مي نمايد ....امروز و روزهاي آينده روز شكست جريان دشمنان قسم
خورده اسالم است .روز شكست فرد يا افراد نيست ...،روز شكست جرياني است كه بسيار خطرناكتر از تمامي
جنايت ها و خيانت هاي رژيم پهلوي در طول حكومت ننگينشان بود .روز شكست جرياني است انحرافي كه
حضور به موقع شما پايه هاي آن را لرزاند و فرو ريخت ....آگاه باشيد كه خط منفور ضد اسالمي و غرب در
حال شكست كامل است و الحق نشان داديد كه هوشيارانه مقاومت مي كنيد .خميني دست يكايك شما را مي
بوسد و به يكايك شما احترام مي گذارد و يكايك شما را رهبر خودش مي داند ....امروز منافقين و جبهه ملي
و حزب دموكرات و تمامي ضد انقالبيون دست در دست يكديگر گذاشتند تا شما و انقالب پاک ملت را نابود
سرانجام در بعد از ظهر روز يكشنبه 13خرداد رأي گيري در مجلس شوراي اسالمي ،انجام و از 313 كنند" .
152
نماينده حاضر 322 ،نفر رأي موافقت با عدم كفايت سياسي بني صدر داده و يك نفر رأي مخالف و 37نفر نيز
رأي ممتنع دادند .در همين روز دكتر مصطفي چمران بر اثر تركش خمپاره در جبهه دهالويه به شهادت رسيد
و اين خبر ذائقه مردم را تلخ نمود .امام خميني درباره شهيد چمران فرمودند " :هنر آن است كه بي هياهوهاي
سياسي و خودنمايي هاي شيطاني براي خدا برخيزد و خود را فداي هدف كند نه هوي ،و اين هنر مردان
پس از رأي اكثريت قاطع نمايندگان مجلس شوراي اسالمي مبني بر عدم كفايت سياسي آقاي خداست".
ابوالحسن بني صدر ،امام خميني ايشان را از رياست جمهوري اسالمي ايران در اول تيرماه 3133عزل نمودند.
البته امام خميني در 3133/4/3طي سخناي در حسينيه جماران خطاب به مردم فرمودند " :من بسيار متأسفم از
اينكه كوشش كردم كه در اين دوره اول جمهوري اسالمي اين طور مسائل پيش نيايد و اين طور عزل و نصب
ها نشود ،لكن با كمال كوششي كه كردم اينها نتوانستند بفهمند .من با زبان هاي مختلف آنها را دعوت كردم
به اينكه رها كنند اين راهي را كه در پيش دارند و ما ملت ايران اينطور نكنيد .من مي خواستم كه تمام اين
كساني كه در كار دولتمردي هستند تا آخر انقالب و پيروزي انقالب ،همه در محل خودشان باقي باشند و اين
جمهوري اسالمي را همه با هم به آخر برسانند و به پيروزي مطلق ،لكن دست هايي در كار بود و گرگ هايي
با عزل رئيس جمهور ،بر طبق بود در بين اينها ،كه نگذاشتند آن مطلبي را كه مي خواستيم نشود ،نشود".
قانون اساسي ،شوراي موقت رياست جمهوري با شركت نخست وزير ،رئيس مجلس و رئيس عالي قضايي،
313
تشكيل شد و تا برگزاري انتخابات ،وظايف رئيس جمهور را بر عهده گرفت.
عملیات فرمانده كل قوا
همزمان با كنار گذاشتن بني صدر از فرماندهي كل قوا ،در حاليكه فرماندهي در جنگ ،تكليف روشني
نداشت ،پاسداران مستقر در جبهه دارخوين ،عملياتي را با استعداد حدود يك گردان رزمي در تاريخ 3133/1/73
به مرحله اجرا گذاشتند .تالش آنها آن بود تا با پيشروي به سمت پلهاي قصبه و مارد در روي رودخانه كارون
و در شمال آبادان براي شكست حصر آبادان اقدامي انجام دهند .آنها از 4ماه قبل كانالي به طول 3233متر بين
خط شير و خاكريز اول نيروهاي عراقي كنده بودند تا بتوانند از طريق آن ،خود را در دست صاف و بي
عارضه خوزستان به نيروهاي عراقي نزديك كنند .اين عمليات در ساعت 1:13دقيقه بامداد از سه محور به
فرماندهي شهيد حسين خرازي و با استعدادي در حدود 133نفر آغاز شد .رزمندگان اسالم توانستند با پيشروي
به سمت مواضع گردان زرهي صالح الدين 1 ،خاكريز اول لشكر 1زرهي ارتش عراق را به تصرف خود در
آورده و با خاكريزي كه جهاد سازندگي به طول 1كيلومتر احداث كرد در آنجا پدافند نمايند .در اين عمليات
رزمندگان اسالم توانستند ضمن پيشروي حدود 7333متر در مواضع دشمن 733 ،نفر اسير بگيرند و عليرغم 33
بار پاتك دشمن زمين هاي آزاد شده از اشغال ارتش عراق را براي اولين بار حفظ نمايند 313.در اين عمليات كه
با نام فرمانده كل قوا ،خميني روح خدا ،خوانده شد ،يكصد نفر از نيروهاي عمل كننده كه عمدتاً از پاسداران
استان اصفهان و قم بودند به شهادت رسيده و 333نفر نيز مجروح گرديدند .در مجموع پاتك هاي عراق و
درگيريها در اين جبهه 5روز به طول انجاميد تا وضعيت تثبيت گرديد .اين عمليات تجربه خوبي براي طرح
153
ريزي عمليات شكست حصر آبادان بود 312.انجام اين عمليات موجب افزايش روحيه رزمندگان و ايجاد باور به
توانايي براي تداوم طرحريزي و انجام اينگونه عمليات شد.
حركت مسلحانه منافقین
با قطعي شدن عزل بني صدر از رياست جمهوري توسط نمايندگان مردم در مجلس شوراي اسالمي ،منافقين با
اعالم قيام مسلحانه ،از ساعت 4بعد از ظهر روز شنبه 13خرداد 3133نيروهاي خود را به خيابان ها ريخته و
جنگ مسلحانه را آغاز و اقدام به ترور مسئولين و مردم نمودند .بر اثر درگيري هاي خياباني در تهران 33نفر
كشته و 333نفر مجروح شدند .منافقين حركت هاي خياباني خود را با همكاري عراق و احزاب مسلح كُرد
315
امام خميني در واكنش به اقدام منافقين در سخنراني خود در روز اول تير ماه 3133 ايراني ،آغاز كردند.
فرمودند :اين گروههايي كه مع االسف عده اي از جوانان ما و بچه هاي عزيزي را كه اينها بايد براي ميهن
خودشان و اسالم خودشان عمل كنند بازي مي دهند و بر ضد اين انقالب اسالمي كه دست قدرتها را از اين
كشور قطع كرده است ،بسيج مي كنند و در خيابانها مي آورند و در مقابل ملت مي خواهند بايستند در
اشتباهند ....اعالم قيام مسلحانه در مقابل كيست؟ اعالم قيام مسلحانه در مقابل ملتي است كه قريب 73سال و
اخيرا دو سه سال ،خون خودش را داده است و دست آمريكا و بلوک او را و شوروي و بلوک او را از اين
كشور كوتاه كرده است.شما در مقابل اين ملت مي خواستيد قيام بكنيد.شما را وادار كردند به آن كارهايي كه
روي تاريخ را سياه كرد ....شما تمام قواي خودتان را هم روي هم بگذاريد ،در مقابل اين سيل خروشاني كه
ملت مسلمان و ارزنده ايران به راه مي اندازد ،قطره اي بيش نيستيد،چرا خودتان را به تباهي مي كشيد و با اسم
استقالل ايران مي خواهيد ايران را به چنگال گرگهاي قدرتمند مبتال كنيد؟....اينها خواستند راه را براي آمريكا
311
باز كنند و آمريكاييان همه دور پرچمشان جمع شدند.
سفر نماینده سازمان ملل به ایران
در حاليكه ايران درگير شديد اختالفات سياسي و در اوج بحران داخلي بسرمي برد ،اوالف پالمه معاون دبيركل
سازمان ملل در اواخر خرداد 3133يكبار ديگر به ايران سفر كرد و پيشنهادي براي خاتمه دادن به جنگ به
مقامات ايراني ارائه كرد .او در مالقات خود در روز 3133/1/13با رئيس مجلس شوراي اسالمي ،بيرون رفتن
بي قيد و شرط نيروهاي عراق از خاک ايران را نپذيرفت ولي از ايران مي خواست تا مذاكره را بپذيرد .وي در
اوايل تير ماه 3133پيشنهاد آتش بس در ماه مبارک رمضان را به سفير ايران به ژنو ارائه كرد كه از سوي
شوراي عالي دفاع ايران در روز جمعه 37تير 3133رد شد 343.اوالف پالمه شخصا عالقمند بود تا آتش بس در
جنگ برقرار شود و در اين راه تالش مي كرد .شيوه او مذاكرات گام به گام بود .او بعدها نخست وزير
كشورش شد و سپس به قتل رسيد.
ترورهاي مجاهدین خلق
ايران پس از عزل بني صدر ،مواجه با موجي از ترورهاي برنامه ريزي شده از سوي سازمان مجاهدين خلق شد.
در زماني كه قواي ايران در جبهه هاي جنگ مشغول برنامه ريزي براي بيرون راندن ارتش متجاوز عراق بودند،
154
منافقين به صورت جدي از 13خرداد 3133عمليات مسلحانه و ترورهاي خود را در داخل كشور آغاز كردند.
اولين حركت مهم منافقين ،ترور امام جمعه تهران در روز ششم تير 3133در مسجد اباذر درجنوب تهران بود
كه منجر به جراحت وي گرديد .مهمترين اقدام منافقين ،انفجار دفتر مركزي حزب جمهوري اسالمي در خيابان
سرچشمه تهران در روز يك شنبه 2تير 3133بود كه طي آن آيت اهلل دكتر بهشتي دبير كل حزب جمهوري
اسالمي ،حجت االسالم محمد منتظري يكي از مبارزين بنام كه امام خميني او را فرزند اسالم و قرآن خواند و
نيز 27نفر از مسئولين كشور به شهادت رسيده و حدود 13نفر نيز زخمي گرديدند .عامل انفجار محمدرضا
كالهي دانشجوي 77ساله سال اول رشته برق دانشگاه علم و صنعت بود كه لحظاتي قبل از انفجار به بهانه خريد
بستني سالن حزب را ترک كرده بود .در اين انفجار ،عالي ترين مقام قضايي كشور 72 ،نماينده مجلس 4 ،وزير
و تعدادي معاون وزير و اعضاي دستگاه قضايي و 2تن از اعضاي حزب جمهوري اسالمي شهيد شدند .امام
خميني يكي از انگيزهاي اين ترورها را انصراف ذهن مردم از جنگ و باختن ايران در جنگ ،دانستند و
در 3133/4/33فرمودند :همه ملت بايد به جنگ توجه داشته باشد ...اساس اين است كه ما در آنجا پيروز
بشويم و انشاءاهلل پيروز مي شويم....ما بايد فعال باشيم .ما بايد به پيش برويم ....اگر ما يك قدم عقب برويم،آنها
ده قدم جلو مي آيند ....بايد با كمال شدت و با كمال شجاعت ...اين تفاله هاي آمريكا را از كشور خودتان
بيرون بريزيد....نبايد فراموش كنيم كه در جنگ با آمريكا...و تفاله هاي آمريكا هستيم 343.منافقين در اين ايام
برخي از نمايندگان مجلس نظير حجت االسالم سيد رضا كاميار نماينده مشهد و دكتر حسن آيت نماينده مردم
تهران و تعدادي از روحانيون از جمله سيد حسن بهشتي در اصفهان ،امام جمعه كازرون و حاج آقا بهاء الدين
عراقي در كرمانشاه را به شهادت رساندند.
فرار بنی صدر و سران منافقین
پس از عزل بني صدر از رياست جمهوري ،وي مخفي شد .از اين هنگام او عمال در اختيار سازمان مجاهدين
خلق قرار گرفت و با كمك آنها براي خروج از كشور تالش مي كرد .امام خميني سعي كرد تا او از مخفيگاه
خود خارج شود و تبديل به يك شهروند عادي شود و به زندگي طبيعي خويش بپردازد.ايشان طي سخناني در
3133/4/3خطاب به وي اظهار داشتند :چنانچه توبه كني و برگردي و عالقه خودت را از اين گروههاي مفسد
،فاسد جنايتكار سلب كني و در يك كناري بنشيني مشغول تصنيف و تاليف بشوي ،صالح تو است....در توبه
باز است.رحمت خدا واسع است.شما توبه كن و يك قدم طرف خدا برو و پشت به هواي نفساني بكن ،خداوند
347
با تشكيل شوراي موقت رياست تو را مي پذيرد .آبروي تو را اعده مي دهد .حيثيت تو را اعاده مي دهد.
جمهوري ،بني صدر كه از دو روز قبل در محوطه فرودگاه مهرآباد مخفي شده بود ،در روز سه شنبه 3مرداد
3133با يك فروند هواپيماي بوئينگ سوخت رسان نيروي هوايي ارتش به همراه همسرش و مسعود رجوي
سركرده منافقين از ايران فرار كرد و به فرانسه رفت 341.خلبان اين هواپيما ،سرهنگ معزي 344خلبان مخصوص
شاه بود .دولت فرانسه به آنها پناهندگي سياسي داد .اين اقدام موجب شد تا برخي از همافران خواهان تصفيه
فوري در نيروي هوايي شوند .قبل از اين فرار ،يك فروند هواپيماي نيروي هوايي نيز توسط خلبان خيرخواه كه
155
يكي از آزاد شدگان كودتاي نوژه بود در 3133/3/1به مصر برده شده بود 343.در اين زمان ،نيروهاي عملياتي
منافقين عمالً جبهه جنگ مسلحانه داخلي را در كمك به رژيم بعثي عراق توسعه دادند.
تغییرات در ارتش
با فرار بني صدر از طريق همكاري برخي از افراد نيروي هوايي ،تغييراتي در سطوح عالي ارتش در دستور كار
قرار گرفت .بر اين اساس فرماندهان پايگاه هاي هوايي و تعدادي از مسئولين ستاد نيروي هوايي تعويض
گرديدند .سرهنگ معين پور هم به سمت جانشين فرمانده نيروي هوايي انتخاب و اختيارات سرهنگ فكوري
فرمانده نيرو ،به وي داده شد .همچنين سرهنگ علي صياد شيرازي كه از سوي بني صدر كنار گذاشته شده بود
در 3133/3/37به سمت فرماندهي قرارگاه غرب نيروي زميني ارتش برگزيده شد 343.امام خميني با استقبال از
اين تغييرات ،در ديدار با جانشين فرمانده نيروي هوايي و فرماندهان جديد پايگاه هاي هوايي كشور در
3133/3/73فرمودند :من اميدوارم حاال كه امور به دست افراد متدين و متعهد افتاده است در ساير جاها هم
همين طور بشود و اين طور نيست كه شما كار كنيد و ديگران استفاده كنند .پيروزي شما،پيروزي همه ملت
است و ملت از شما قدرداني مي كند .امروز به دنبال شما دعا زياد است و بعد از خدا ،اميد است شما مملكتتان
را حفظ كنيد 342.پس از مدتي سرهنگ معين پور در 3133/3/73به فرماندهي نيروي هوايي منصوب گرديد.
آزاد سازي شهر نوسود
درحاليكه منافقين با تروهاي گسترده ،جبهه جنگ داخلي را در كمك به رژيم عراق گشوده بودند ،رزمندگان
ارتش و سپاه به همراه نيروهاي ژاندارمري در 35تير ماه 3133برابر با هفتمين روز ماه مبارک رمضان به
ارتفاعات مشرف بر شهر نوسود در غرب كشور حمله و توانستند اين شهر را آزاد و به مام ميهن باز گدانند.
اين اقدام مورد تقدير امام خميني قرار گرفت و ايشان طي پيامي خطاب به تيمسار ولي فالحي ،مراتب تقدير
وتشكر خود را نسبت به تمام مجاهدين اسالم در جبهه هاي جنگ تحميلي و دفاع از اسالم و ميهن عزيز
خصوصا فاتحان نوسود ابالغ نمودند و مرقوم فرمودند :اين پيروزي و ديگر پيروزي هاي آينده و گذشته با تمام
ساز و برگ بسياري كه از جانب ابرقدرتها و دار و دسته آنان در اختيار دشمن گذاشته شده است،پيروزي
ايما ن واسالم است بر جناح كفر و پيروزي ارزشهاي انساني برطاغوت است،همان سان كه در صدر اسالم جناح
مومنين با ساز و برگ اندک و ايمان و تعهد بسيار بر جناحهاي كفر مجهز به همه نوع ساز و برگ فراوان روز
و قدرتهاي شيطاني پيروز گرديدند.شما برادران رزمنده در جبهه ها ،پيروزي مي آفرينيد و برادران عزيز پشت
جبهه و ملت شجاع در سراسر كشور،منافقان و ديگر منحرفان راستگرا و چپگرا را گروه گروه بازيافته و به
345
قواي انتظامي و سپاه پاسداران معرفي مي نمايند و آنان را به دادگاههاي انقالب تحويل مي دهند.
برنامه ریزي اساسی براي دفع تجاوز
تهاجمات اصلي ايران براي بيرون راندن ارتش متجاوز بعثي پس از عزل بني صدر از فرماندهي كل قوا و در
خوزستان آغاز شد .درست است كه براي مردم كشور ،تمام سرزمين و خاک وطن ،ارزش حياتي و معنوي
يكساني دارد ،اما تمام مناطق مرزي ايران براي دشمن ارزش سياسي ـ اقتصادي يكساني نداشت .استان
156
خوزستان به دليل ارزش سياسي ـ اقتصادي خاص خود متفاوت از ديگر مناطق مرزي بود .مهمترين دليل
اهميت خوزستان ،وجود ذخاير نفت يعني منبع اصلي درآمد كشور در آن بود در حالي كه در ساير مناطق
مرزي چنين درآمدي نصيب كل كشور نميشد .دومين علت اين بود كه عراق براي تسلط بر شمال خليج فارس
به خوزستان چشم طمع دوخته بود .تسلط بر شمال خليج فارس ،عراق را به يك قدرت بزرگ منطقهاي تبديل
ميكرد يعني ميتوانست به راحتي كويت و كشورهاي ديگر را هم بگيرد ،در حالي كه در منطقه كرمانشاه يا
ايالم چنين موقعيت ژئوپولتيك براي ارتش عراق وجود نداشت .اگر كسي خوزستان را بگيرد مثل اين است
كه خليج فارس را هم گرفته اما تصرف ايالم يا كرمانشاه اگرچه به تهران نزديكتر است ،اما در كل منطقه
خاورميانه تأثيري نخواهد داشت .تصرف استان خوزستان تأثير داخلي ،منطقهاي و بين المللي داشت .هر يك
كيلومتر خاكي كه در آن سرزمين آزاد ميگرديد موجب ميشد ارتش عراق از اهداف خود عقبتر برود و
ميزان تأثيرگذاري او در كل جنگ كمتر شود .يعني هر يك كيلومتر پيشروي در استان خوزستان سبب
نزديكي بيشتر به پايان جنگ ميشد به طوري كه اگر اراضي اشغالي در خوزستان پس گرفته مي شد و بصره
نيز تصرف يا كنترل ميگرديد ،ارتش عراق از تمام مناطق اشغالي عقب نشيني ميكرد .اما اگر مناطق اشعالي
غرب كشور باز پس گرفته مي شد ،ارتش عراق حتي يك كيلومتر هم از استان خوزستان عقب نمينشست.
بنابراين به علت تأثير انجام هرعمليات در استان خوزستان بر روند پايان جنگ و افزايش ميزان پيروزي و
موفقيتهاي ايران ،اين استان محور اصلي عمليات تهاجمي رزمندگان قرار گرفت .البته بنا ،براين بود زماني كه
انجام عمليات در خوزستان با مشكل مواجه مي شود ،جنگ در مناطق غرب كشور ادامه يابد تا فرصتي جهت
آماده شدن براي عمليات در جبهه جنوب پيدا شود .بنابراين بطور كلي محور راهبرد عملياتي ايران در جبهه
جنوب و استان خوزستان بود و از فضاي جبهه غرب به منظور پشتيباني از محور جبهه جنوب استفاده ميشد.
اقدامات ارتش براي افزایش توان رزمی
در سال اول جنگ،ارتش ضربات زيادي را متحمل شد.بكارگيري نادرست توان ارتش موجب شد تا ارتش
بسياري از تجهيزات جنگي از جمله حدود 733تانك و نفربر خود را از دست بدهد و از نظر روحي هم دچار
مشكالت فراواني گردد.از اواخر سال اول جنگ ،اقداماتي از سوي نيروي زميني ارتش به منظور افزايش توان
نزاجا در جبهه هاي جنگ صورت گرفت كه مي توان آنها را به شرح ذيل جمع بندي نمود :ارتش حدود 33
درصد از وسايل و تجهيزات خود را كه از رده خارج شده بودند ،به تدريج تعمير كرده و آنها را آماده به كار
نمود و به تدريج در اختيار يگان هاي مربوطه قرار داد .گفته مي شود كه آماده كردن اين جنگ افزارها و
تجهيزات ،بيش از تعداد انهدامي ها در سال اول جنگ بوده است .از سوي ديگر در شروع جنگ تحميلي همه
يگان هاي ارتش در جبهه هاي جنگ حضور نداشتند ولي به تدريج كليه امكانات ارتش در مناطق عملياتي
مستقر گرديد وانسجام و تمركز فرماندهي در آنها ايجاد شد .اعزام يگان ها به صورت گردان و گروهان به
مناطق عملياتي موجب پراكندگي آنها گرديده بود و اين شيوه توان لشكر هاي ارتش را كاهش داده بود .ولي
با انسجام تدريجي لشكرها ،يگان هاي ارتش از قدرت رزمي بيشتري برخوردار گرديدند .تشكيل تعدادي يگان
157
از جمله تيپ 35ذوالفقار 33 ،گردان پياده ،بيش از 33گردان توپخانه 313ميلي متري و همچنين تكميل تيپ
13گرگان ،توان رزمي ارتش را نسبت به شروع جنگ افزايش داد .كسب تجارب جنگي در جبهه هاي مختلف
و بهره برداري از اين تجربيات در مراحل پس از ماه هاي اول جنگ و اعتماد به نفسي كه رزمندگان ارتش به
مرور ،پيدا مي كردند ،سرمايه ارزشمندي براي ارتش جمهوري اسالمي ايران به حساب مي آمد .البته در تير ماه
3133هنوز ارتش توان خود را مناسب براي اخراج ارتش عراق از خاک ايران نمي دانست و محتاج به تشكيل
341
دو سه لشكر جديد بود كه آن هم به اين زودي ها امكان نداشت.
همکاري كردهاي عراق با ایران
با آغاز جنگ و عدم پايبندي عراق به قرارداد ،3123ايران نيز براي كمك به گروه هاي كرد مخالف رژيم
بعثي ،اعالم آمادگي كرد .اولين گروهي كه موفق شد پشتيباني همه جانبه ايران را به خود جلب نمايد حزب
دموكرات كردستان عراق يا حزب پارتي مربوط به بارزاني ها بود .طايفه بارزاني از سالها قبل از شروع جنگ
به ايران رفت و آمد داشته و هزاران نفر از آنها در كرج و برخي از نقاط آذربايجان غربي زندگي مي كردند.
از زمان رژيم شاه سران قوم بارزاني در ايران و در منطقه كرج زندگي مي كردند.آنها مخالف حزب بعث عراق
بوده و از ايران در خواست سالح براي دفاع از خود در مقابل ارتش عراق را داشتند .ايران از نيمه شهريور
333
اين 3133تصميم گرفت تا چنانچه اين گروه با كردهاي ضد انقالب ايراني بجنگند آنها را مسلح نمايد.
همكاري براي كردهاي عراقي حائز كمال اهميت بود زيرا مي توانستند با كمك ايران بر نواحي خود تسلط
يافته و از شرايط بهتري برخودار شوند.ايران هم مي توانست با حضور آنهادر شمال عراق ،جبهه خود را جلوتر
از مرزهاي ايران قرار دهد .با آغاز جنگ،آرام آرام حزب دموكرات كردستان عراق با كمكهاي ايران و سوريه
مسلح گرديد و در شمال عراق عليه ارتش بعثي وارد عمل شد .پيشمرگه هاي اين حزب عمدتاً در استان
آذربايجان غربي بويژه در بخش زيوه زندگي مي كردند .آنها به طور مرتب هزينه هاي زندگي و جنگ با
صدام را از ايران دريافت مي كردند .دولت سوريه نيز به آنها سالح مي داد .اين سالح ها از سوريه به ايران
وارد و در اختيار گروه بارزاني قرار مي گرفت .ايران در ابتدا با احتياط با آنها رفتار مي كرد ولي در ادامه
333
جنگ حزب دموكرات ،تبديل به بخشي از قواي مسلح ايران گرديد.
ترور رئیس جمهور و نخست وزیر
با عزل بني صدر،تعيين رئيس جمهور جديد مهمترين برنامه سياسي كشور بود .امام خميني درسخنراني روز دهم
تير ماه، 3133خطاب به روحانيون تهران ومردم فرمودند:تبليغ اين است كه رئيس جمهورتان را خودتان تعيين
337
انتخابات رياست جمهوري در ايام مبارک قدر برگزار و آقاي محمد علي رجائي در 3133 /3/7با رايي كنيد.
بيش از رئيس جمهور قبلي به سمت رياست جمهوري،برگزيده شد .مراسم تنفيذ حكم ايشان در روز عيد فطر
در 3133/3/33در حسينيه جماران در حضور امام خميني برگزار گرديد .بالفاصله وي ،حجه االسالم باهنر را به
نخست وزيري برگزيد كه مورد تصويب مجلس قرار گرفت .اندكي پس از گذشت يك ماه از شروع بكار
رئيس جمهور جديد ،منافقين با انفجار جلسه شوراي امنيت در دفتر نخست وزيري در 5شهريور ، 3133رئيس
158
جمهور ،نخست وزير و چند تن از مقامات كشور را به شهادت رساندند .اين اقدام از سوي يكي از كارمندان
نخست وزيري به نام مسعود كشميري كه منشي جلسه شوراي امنيت بود صورت گرفت .كشميري عضو
سازمان مجاهدين خلق بود كه به صورت نفوذي در ساختمان نخست وزيري فعاليت مي كرد .با اين اقدام ،
منافقين توانستند ظرف سه ماه دو رئيس جمهور را يكي با ترور و ديگري را با جداسازي ازمردم ،از كشور
بگيرند وتعداد زيادي از سران كشور را به قتل برسانند.ترورهاي منافقين همچنان ادامه يافت و آنها
در34شهريور 3133آيه اهلل علي قدوسي دادستان كل انقالب را ببا بمب آتش زا در محل كار خود به شهادت
رساندند .يكي از ترورهاي فجيع منافقين ،حمله انتحاري به آيت اهلل سيد اسد اهلل مدني امام جمعه تبريز پس از
اقامه نماز جمعه بود كه بر اثر آن وي به همراه شش نفر از مردم آذربايجان در 73شهريور 3133به شهادت
رسيدند وحدود 33نفر ديگر مجروح شدند.پس از حمله و ترور تعداد زيادي از مسئولين كشور ،سياست
منافقين بر اين قرار گرفت كه بايستي سر پنجه هاي رژيم را از بين برد .بنابراين آنها عالوه بر حمله به علماي
بزرگ ،مردم عادي طرفدار انقالب و امام خميني را نيز هدف ترورهاي خود قرار دادند .در اوايل مهر ماه 3133
و در زمان آماده شدن رزمندگان اسالم براي انجام عمليات ثامن االئمه ،گرچه از حجم ترورهاي منافقين كاسته
شد ولي همچنان روزانه حدود 73مورد ترور از سوي سازمان منافقين انجام مي شد .در چنين شرايطي ،سپاه
پاسداران انقالب اسالمي ،عالوه بر حضور در جبهه هاي جنگ ،مشغول درگيري و كشف خانه هاي مخفي
منافقين در شهرهاي مختلف كشور بود .ترورهاي منافقين در تمام دوران جنگ ادامه داشت تا به تشكيل ارتش
منافقين در عراق منجرشد و موجب جنگيدن آنها در كنار ارتش بعث عراق با رزمندگان اسالم گرديد.
آزادسازي شهر اشنویه
در سالهاي اوليه پيروزي انقالب اسالمي و قبل از آغاز جنگ،حزب دموكرات با سازماندهي پيشمرگه هاي
مسلح ،پاره اي از مناطق و شهرهاي كردنشين در استان هاي غربي كشور را به اشغال خود درآورده بود .به
هنگام شروع جنگ،هنوز بعضي از روستاها وشهرهاي كرد نشين اطراف مرز در استانهاي آذربايجان غربي
وكردستان در كنترل حزب دموكرات بود .از جمله اين شهرها ،بوكان در كردستان و اشنويه در استان
آذربايجان غربي بود .اين شهرها حدود دو سال و نيم در اختيار حزب دموكرات كردستان قرار داشتند و
نيروهاي انتظامي و نظامي جمهوري اسالمي در آنها حضور نداشتند .همزمان با جريان جنگ ،برنامه هايي براي
رها سازي اين شهرها از دست هم پيمانان حزب بعث عراق تنظيم گرديد .از جمله به منظور آزاد سازي اشنويه،
در اوايل تابستان 3133طرحي در سپاه آذربايجان غربي با استفاده از اطالعات دريافتي از منطقه تهيه شد كه بر
اساس آن،رزمندگان از محور شمال از طريق محور سيلوان -ديزج به زيوه رفته و سپس از آنجابه سمت اشنويه
حركت و اين شهر را آزاد نمايند.در موعد مقرر اين طرح با كمك نيروهاي سپاه اروميه ،واحدهايي از لشكر
331 34ونيروهاي ژاندارمري و پيشمرگه هاي بارزاني به مرحله اجرا در آمد.سرانجام درشهريور ماه 3133طي
عملياتي چند روزه،شهر اشنويه و روستاهاي اطراف آن از سلطه حزب دموكرات خارج شد .با انجام اين
عمليات موفقيت آميز ،جاده اروميه به مهاباد از مسير دره قاسملو،امن گرديد وتردد براي مردم امكان پذير شد.
159
تا قبل از اجراي اين عمليات،تعداد زيادي از نيروهاي ارتش در كمين هاي حزب دموكرات در دره قاسملو و
در جاده مهاباد به قتل رسيده يا مجروح شده بودند.
ظهور تفکر خالق عملیاتی
صحنه جنگ ،ميدان رويارويي و مواجهة راهبرد ها ،افكار و اراده مسئولين ،مقامات و فرماندهان دو طرف
صحنه نبرد است .در واقع اين تفكرات و طرح هاي نظامي طرفين درگيري است كه با هم مي جنگند .انديشه و
تفكر برتر است كه راهبردهاي مناسب و تاكتيك هاي مؤثر را خلق مي كند و بوجود مي آورد .تسليحات و
تجهيزات و نيروي انساني ،بدون وجود يك برنامه ريزي درست و يك فرماندهي فهيم و مقتدر ،تبديل به
ابزاري براي پذيرش تلفات مي گردد .تفكر خالق است كه " فئه قليله " را بر انبوه دشمنان ،پيروز مي كند.
فرماندهي فكور ،با ايمان ،هوشمند ،با ارادۀ استوار و با تدبير درست مي تواند موجب تحول و نوآوري گشته و
شكوفايي در استفاده از تجهيزات ،تسليحات ،جنگ افزارها و امكانات را فراهم آورد .تجربيات سال اول جنگ،
درسهاي گرانبهايي را براي فرمانده هان جبهه ها دربر داشت .استفاده از اين تجربيات موجب ظهور يك تفكر
خالق ،جهت بررسي علل ناكاميها و طرح ريزي عمليات هايي گره گشا گرديد كه باعث رخ دادن اتفاق هاي
بزرگي شد .مهمترين درسهاي سال اول جنگ " ،لزوم در كنار هم قرار گرفتن توان فكري و عملياتي ارتش و
سپاه" " ،نياز به شناسائي بيشتر و كسب اطالعات دقيقتر از چگونگي آرايش و ميزان استعداد دشمن " و
همچنين " لزوم طرح ريزي عمليات هايي بر مبناي اصول جنگ " و نيز " ضرورت افزايش و توسعه توان
رزمي با استفاده از نيروهاي داوطلب بسيجي و ظرفيت هاي ملي " و " دور شدن از احساسات و عقالني عمل
كردن در صحنه رويارويي با قواي دشمن " بود .اين تفكر ،موجب عملياتي كردن راهبرد نظامي ايران مبني بر
بيرون راندن ارتش متجاوز از سرزمين هاي اشغالي و تعيين راهكارهاي عملياتي بديعي شد كه پيروزي هاي
بزرگي را پديد آورد .با فروكش كردن چالشهاي سياسي در كشور ،مقطع جديدي از تغيير و تحوالت در
عرصه هاي نظامي و امنيتي دركشور شكل گرفت .همكاري و همدلي بين ارتش و سپاه افزايش يافت .امكان
حضور گسترده تر نيروهاي داوطلب مردمي در جبهه هاي جنگ فراهم شد و در نتيجه دستيابي به موفقيت هاي
بيشتر امكان پذير گرديد .بنابراين شرايط سال اول جنگ كه سال جلوگيري از ادامه حمالت ارتش بعثي و مانع
شدن از پيشروي هاي بيشتر وي بود ،در سال دوم تغيير يافته و از توقف و دفاع در مقابل ارتش عراق ،به طرح
ريزي براي دفع تجاوز تغيير حالت داد.
نتیجه گیري
نيمه دوم سال 3131و نيمه اول سال 3133براي ايران بسيار پر خسارت و پر تلفات بود .از سويي رژيم بعثي
عراق ،جنگ گسترده اي را با ايران را آغاز كرد ،از سوي ديگر اختالفات سياسي در داخل كشور آنقدر به اوج
رسيد كه منجر به كنار گذاشته شدن اولين رئيس جمهور ايران شد .در اين دوره ترورهاي وسيعي در كشور
صورت گرفت و عالوه بر ترور دومين رئيس جمهور،تعداد زيادي از مسئولين كشور از جمله نخست وزير،
عالي ترين مقام قضايي ،تعدادي از وزرا و نمايندگان مجلس و همچنين شخصيت هاي بزرگ و پر نفوذ ائمه
161
جمعه و نيز تعدادي از فرماندهان نيروهاي مسلح به شهادت رسيدند .همه اينها براي شكست دادن جمهوري
اسالمي بود .دولت عراق با اطمينان از پيروزي نظامي ،جنگ گسترده خود را عليه ايران آغاز نمود و تمام
استعداد و قدرت نظامي ارتش عراق را در حمله به ايران مورد استفاده قرار داد .ارتش عراق عليرغم تالش
بسيار ،نتوانست به اهداف نظامي خود دسترسي پيدا كند و آهنگ حمالت عراق پس از دو ماه تهاجم مستمر به
كندي گراييد .با آشكار شدن عدم موفقيت ارتش عراق در تكميل پيروزي هاي خود ،دولت عراق در صدد
تثبيت سرزمين هاي اشغالي ايران ،از طريق در خواست آتش بس بر آمد .جمهوري اسالمي ايران ،دفع تجاوز و
آزاد سازي سرزمين هاي اشغالي را در دستور كار خود قرار داد .در ماه هاي اول جنگ ،اقدامات فراواني از
سوي ايران به منظور جلوگيري از ادامه پيشروي دشمن و نيز تالش براي بيرون راندن ارتش متجاوز بعثي
صورت گرفت ولي عمليات هاي انجام شده قرين موفقيت نبود .البته روحيه وانگيزه نيروهاي ايراني براي دفاع
در برابر ارتش متجاوز بسيار باال بود زيرا آنها مي دانستند كه براي چه مي جنگند وهدقشان بيرون راندن ارتش
عراق از خاک ايران بود .اقدامات ايران در ماه هاي اول جنگ به عراق نشان داد كه با تداوم جنگ نمي تواند
به اهداف سياسي خود دست يابد و ايران تصميم گرفته است تا در برابر تهاجمات ارتش عراق ،مقاومت نمايد
و تسليم خواسته هاي وي نخواهد شد .از سوي ديگر در اين مدت ،ايران موفق شد تا نگذارد دشمن اهداف
نظامي خود را تصرف نمايد و شهرهايي مانند آبادان ،سوسنگرد و اهواز را به تصرف خود در آورد .اقدامات
ايران باعث شد تا تلفات و خساراتي نيز به ارتش عراق وارد آيد و هزينه هاي جنگ براي اين كشور بطور
مرتب افزايش يابد .گرچه اختالفات و تنش هاي سياسي در ايران ادامه داشت ولي با كنار گذاشته شدن بني
صدر از فرماندهي كل قوا از سوي امام خميني و نيز رأي به عدم كفايت سياسي وي از سوي مجلس شوراي
اسالمي ،از اوايل تابستان سال ،3133انسجام بيشتري در جبهه هاي جنگ ايران به وجود آمد و زمينه براي طرح
ريزي هاي عمليات هاي بزرگ ،جهت بيرون راندن ارتش متجاوز بعثي از خاک ايران فراهم شد .البته يك
دست شدن جريان سياسي حاكم بر كشور ،موجب كاهش تنش ها و افزايش انسجام در مديريت سياسي كشور
نيز شد .طبيعتاً فروكش كردن التهابات سياسي در شهرها بخصوص تهران ،موجب تمركز حواسها به مسئله
اصلي كشور يعني جنگ گرديد .در چنين شرايطي به كار گيري نيروهاي سپاه و داوطلبان بسيجي در كنار
نيروهاي ارتش افزايش يافت .آرام آرام هماهنگي بين فرماندهان ارتش و سپاه گسترش يافت و زمينه براي
همكاري اين دو سازمان رزمي فراهم گرديد .ضعف هاي قواي خودي و شرايط جبهه هاي ايران مورد بررسي
قرار گرفت و براي رفع آنها برنامه ريزي شد .گرچه تالش هايي براي برقراري آتش بس از سوي نهادهاي بين
المللي صورت مي گرفت ولي حضورهيئت هاي صلح ،نتوانست گامي در جهت كاهش شدت جنگ و
بازگشت ارتش عراق به مرزها بردارد .ايران در شرايط ضعف جامعه جهاني نسبت به جلوگيري از جنگ ،خود
براي توسعه قدرت نظامي و افزايش توان رزمي خود برنامه ريزي نمود تا بتواند جهت بيرون راندن ارتش
متجاوز از خاک كشور ،با تكيه بر ظرفيت هاي ملي اقدام نمايد .با تدبير و تصميم امام خميني ،تالش رزمندگان
اسالم براي مقابله با ارتش عراق افزايش يافت .عمليات هاي محدودي صورت گرفت كه موجب افزايش قدرت
161
طرح ريزي عمليات ها شد و امكان برنامه ريزي جهت انجام عمليات هاي بزرگتر را فراهم آورد .بدين صورت
سال اول جنگ با اطمينان از اينكه ارتش عراق ،قادر به پيشروي بيشتر در خاک ايران نيست و قواي ايران مي
توانند دست به تهاجم زده و ابتكار عمل در جبهه ها را به دست گيرند پايان يافت.
. 3تهاجم ارتش عراق درماه ذي القعده سال 3433هجري قمري كه از ماه هاي حرام است انجام شد.از نظر اسالم جنگ در ماه حرام جايز نيست،مگر آنكه
پاسخ به جنگ دشمن باشد.
. 7بر اثر حمله نيروي هوايي ارتش اسرائيل به فرودگاههاي مصر در روز 3ژوئن سال ،3132شصت و پنج درصد هواپيماهاي نيروي هوايي مصر آسيب
ديده و از كار افتادند.
162
. 1دهها فروند از هواپيماهاي شركت كننده در اولين عمليات هوايي ارتش عراق ،از نوع ميگ 73كه يك هواپيماي رهگير هوايي قديمي و سوخوي 2
كه يك بمب افكن قديمي بشمار مي رود ،بودند( .منبع شماره ،4ص )35/اين هواپيماها ساخت شوروي بود.
. 4وفيق السامرايي ،ويرا ني دروازه شرقي ،ترجمه ،عدنان قاروني ،تهران ،مركز اسناد دفاع مقدس ، 3155 ،ص33/
. 3ايران داراي 13رسد موشك هاگ بود كه 72رسد آن عملياتي شده بود.در اطزاف پايگاه هاي هوايي مهم مثل دزفول تا 4رسد موشك هاگ براي دفاي
از پايگاه استقرار داشت.
. 3منبع شماره ،4ص33/
. 2منبع شماره ،4ص21/
. 5منبع شماره ،4ص21 /
. 1منبع شماره ،4ص24/
. 33بهداروند مهدي ،ما و جنگ،تهران،پژوهشكده مطالعات و تحقيقات دفاع مقدس 3155،ص57/
.33منبع شماره ،33ص333 /
. 37منبع شماره ،4ص24 /
. 31رودخانه كرخه پس از كارون،طوالني ترين روذ خوزستان مي باشد و از ارتفاعات الوند در همدان سرچشمه مي گيرد و دشت آزادگان را مشروب
نموده و با عبور از شمال شهر سوسنگرد وبستان در نزديكي چزابه به هور الهويزه مي ريزد.
. 34منبع شماره ،4ص.23 /
. 33منبع شماره ،33ص371 /
. 33از سال 3772هجري قمري كه بندر خرمشه ر تاسيس شد،در مجموع جهار بار مورد حمله قرار گرفت و به اشغال دولتهاي عثماني،متفقين به رهبري
انگليس و عراق در آمد.
. 32وي سرهنگ نزار و رئيس ركن 1لشكر 1زرهي ارتش عراق در زمان حصر آبادان بود.
. 35منبع شماره ،33ص. 334/
. 31منبع شماره ،4ص25 /
. 73منبع شماره ،4ص21/
. 73منبع شماره ،4ص21/
. 77سخنراني صدام حسين پخش شده از تلويزيون عراق در تاريخ 3131/33/33
. 71منبع شماره ،4ص23 /
. 74منبع شماره ،33ص711/
.73موشكهاي فراگ ساخت شوروي و داراي 33كيلومتر برد بود .البته اين موشكها داراي دقت باال نبود و بر همين اساس عليه شهرها و نقاط پر جمعيت
بكارگيري مي شد تا در هر شرايطي به هدف اصابت كرده باشد.
73گفتگوي اختصاصي با فرماندار انديمشك.
. 72صحيفه امام ،مجموعه آثار امام خميني ،جلد ،34تهران ،نشر عروج ،3125 ،ص337/
. 75دفتر سياسي سپاه ،گذري بر دو سال جنگ ،تهران ،انتشارات سپاه 3133 ،ص54/
. 71هاشمي رفسنجاني اكبر،پس از بحران ،كارنامه و خاطرات سال ،3133تهران،دفتر نشر معارف انقالب3151،ص13/
. 13صحيفه امام ،جلد ،34ص54/
. 13هاشمي رفسنجاني اكبر ،عبور از بحران ،كارنامه و خاطرات سال ،3133تهران ،دفتر نشر انقالب ،چاپ نهم3153 ،ص13/
. 17صحيفه امام ،جلد ،33ص311/
. 11صحيفه امام ،جلد ،32ص174/
. 14صحيفه امام ،جلد ،35ص13/
. 13صحيفه امام ،جلد ،35ص177/
. 13صحيفه امام ،جلد ،73ص174/
. 12صحيفه امام ،جلد ،31ص 773 /تا 773
. 15صحيفه امام ،جلد ،31ص713 /
. 11سفيري مسعود ،حقيقت ها و مصلحت ها،گفت و گو با هاشمي رفسنجاني،تهران،نشر ني 3125،ص13/
163
. 43بشيري ،عباس ،انقالب در بحران ،كارنامه و خاطرات هاشمي رفسنجاني سال ،3131تهران ،دفتر نشر معارف انقالب ، 3154 ،ص735/و713
. 43گفتگوي اختصاصي با آقاي محمد فروزنده رئيس بنياد مستضعفان در نوروز سال 3155
. 47صحيفه امام ،جلد ،31ص133/
. 41صحيفه امام ،جلد ،34ص53/
. 44صحيفه امام ،جلد ،31ص775/
. 43پرديس سيد رضا،در غربت جنگيديم،.تهران،ايران سبز،3152،ص31/
. 43منبع شماره ،4ص33/
. 42بر اثر اين عمليات ،حدود 33درصد از هواپيماهاي شركت كننده در تهاجم هوايي به عراق آسيب ديده و از رده خارج گرديدند.
. 45گزارش عملكرد نيروي هوايي در جنگ ،تهيه شده توسط شهيد منصور ستاري
.41با پيروزي انقالب اسالمي ،امريكا از واگذاري آخرين هواپيماي F14خودداري نمود و آن را به ايران تحويل نداد.
. 33منبع شماره ،4ص31/
.33اين گروه در آن زمان هنوز به تيپ تبديل نشده بود و يك گروه رزمي آموزشي بود.
. 37امير محمد انصاري ،فرمانده اسبق هوانيروز ،روزنامه همشهري مورخ 52/33/73
. 31مصاحبه سرتيپ احدي ،فرمانده هوانيروز با روزنامه كيهان ،يكشنبه 37مهر 3155
. 34صحيفه امام ،جلد ،31ص741/
. 33صحيفه امام ،جلد ،31ص733/
. 33منبع شماره ،33ص35/
. 32منبع ،11ص.173/
35صحيفه امام ،جلد ،31ص731/
. 31نجف پور مجيد ،از جنوب لبنان تا جنوب ايران ،خاطرات سردار رحيم صفوي ،تهران ،مركز اسناد انقالب اسالمي 3151 ،ص335/
. 33رحماني ،قدرت اهلل ،بي پرده با هاشمي رفسنجاني ،چاپ دوم ،تهران ،انتشارات كيهان 3151 ،ص33/
. 33ستاد تبليغات جنگ ،ستيز با صلح ،تهران3133 ،
. 37منبع ،31ص32/
. 31منبع ،11ص743/
. 34منبع شماره ،75ص31/
. 33منبع ، 31ص31/
. 33صحيفه امام ،جلد ،33ص737/
. 32صحيفه امام ،جلد ،35ص14/
. 35منبع شماره ،13ص333/
. 31منبع شماره ،75ص53/
. 23دانشكده فرماندهي و ستاد سپاه ،سازمان هاي بين المللي و جنگ ايران و عراق ،تهران ،سازمان چاپ و انتشارات سپاه ،3124 ،ص373/
. 23نعيمي ارفع ،مباني رفتاري شوراي همكاري خليج فارس ،تهران ،دفتر مطالعات سياسي و بين المللي وزارت خارجه 3123 ،ص53/
. 27منبع شماره ،11ص713/
. 21روزنامه اطالعات ،3153/3/13 ،ص37/
. 24خاوير پرز دكوئيار ،به سوي صلح ،ترجمه حميدرضا زاهدي ،تهران ،انتشارات اطالعات3121 ،ص37/
. 23كورت والدهايم،كاخ شيشه اي سياست ،ترجمه دكتر عبدالرحمن صدريه ،تهران ،انتشارات اطالعات3123 ،ص734/
. 23نشريه نگين ايران ،شماره ، 75تهران ،مركز اسناد دفاع مقدس ،3155 ،ص333/
. 22روزنامه اطالعات ،3131/2/37 ،ص33/
. 25منبع شماره ، 31ص27/
. 21صحيفه امام ،جلد ،31ص 757/و 751
. 53منبع شماره ،4ص24/
. 53صحيفه امام ،جلد ،31ص737/
164
. 57صحيفه امام ،جلد ،32ص133/
. 51صحيفه امام ،جلد ،31ص733/
. 54صحيفه امام ،جلد ،31ص732/
. 53صحيفه امام ،جلد ،31ص731/
. 53صحيفه امام ،جلد ،31ص727/
. 52قرآن مجيد ،سوره حجرات ،آيه 1
. 55صحيفه امام ،جلد ،31ص 723/تا 753
. 51صحيفه امام ،جلد ،31ص 713/تا 712
. 13منبع شماره ، 31ص21 /
. 13عمليات هاي محدود با يگان هاي محدود ،جنگ افزارهاي محدود و در گستره جغرافيايي كه داراي ابعاد و اهداف محدودي است ،صورت مي گيرد.
در اين عمليات ها از سالح هاي پيشرفته و استراتژيك استفاده نمي شود و ارزش هدفها نيز محدود است.
. 17منبع شماره ،33ص57/
. 11منبع شماره ،33ص331/
.14گردان هاي ژاندارمري ،گردان هاي مرزي بوده و ساختار گردان هاي رزمي را نداشتند.
. 13منبع شماره ،33ص333/
. 13بني صدر براي اولين بار با داود كريمي فرمانده عمليات سپاه در جبهه جنوب تماس گرفته ونيروهاي سپاه را در عمليات شركت مي دهد.هر گردان
سپاه 733رزمنده تك ور داشت (.منبع شماره ،33ص ) 333/داود كريمي در شهريور ماه سال 3151بر اثر عوارض ناشي ازگازهاي شيميايي در عمليات
والفجر 5به شهادت رسيد.
. 12منبع شماره ،33ص54/
. 15از آنجا كه تانكها محدوديت ديد دارند و هر يگان زرهي در شب ،كور است بنابراين ،نيروهاي ايران در روز به مواضع نيروهاي دشمن حمله كردند.
. 11منبع شماره ،33ص 333
. 333اين لشكر وظيفه دفاع از جاده اهواز خرمشهر و جلوگيري از پيشروي قواي ايران به سمت بصره را بر عهده داشت.
. 333صحيفه امام ،جلد ،31ص417/
. 337منبع شماره ،33ص. 337 /
. 331منبع شماره ،4ص53/
. 334منبع شماره ،33ص331/
. 333منبع شماره ،33ص331
. 333سخنراني امير حسني سعدي در همايش بررسي نقش ارتش در روزهاي اول جنگ ،برگزار شده در مركز اسناد دفاع مقدس در تاريخ 55 /2/2با
حضور نويسنده
. 332منبع شماره ،11ص143/
. 335صحيفه امام ،جلد ،31ص 343/تا 344
. 331منبع شماره ،11ص145/
. 333روزنامه جمهوري اسالمي ،3131/37/1 ،ص1/
. 333منبع شماره ،11ص153/
. 337صحيفه امام ،جلد ،34ص331/
. 331منبع شماره ،11ص157/
. 334صحيفه امام ،جلد ،34ص353/
. 333صحيفه امام ،جلد ،34ص314/
. 333صحيفه امام ،جلد ،34ص732/
. 332صحيفه امام ،جلد ،34ص731/
. 335پرديس سيد رضا،در غربت جنگيديم،.تهران،ايران سبز،3152،ص51/
. 331گفتگوي اختصاصي با خلبان براتي ،سرگروه پروازي عمليات درسال 3155
165
. 373هاشمي رفسنجاني اكبر،آرامش و چالش ،كارنامه وخاطرات سال ،3137تهران،دفتر نشر معارف انقالب3153،ص754/
. 373منبغ شماره ،13ص13/
. 377صحيفه امام ،جلد ،34ص 147/و 141
. 371شهيد رستمي سرگرد تيپ 71نيروي مخصوص بود كه معاون شهيد دكتر چمران نيز به شمار مي رفت.
. 374ارتفاعات اهلل اكبر درشمال رودخانه كرخه و شمال شهر سوسنگرد واقع است و حود 333متر از سطح زمين ارتفاع دارد .
. 373منبع شماره ،33ص. 13/
. 373سرهنگ منفرد نياكي داراي دختر نوجواني بود كه همزمان با اين عمليات به ناگهان درگذشت .ولي نامبرده به خاطر درگير بودن در اين عمليات از
رفتن به تهران و شركت در مراسم وي خودداري نمود و گفت :رزمندگاني كه در حال جنگ با دشمن هستند ،آنها هم فرزندان من هستند و نمي توانم
تنهايشان بگذارم .پس از پايان جنگ سرتيپ نياكي در جريان يك مانور به شهادت رسيد.
. 372صحيفه امام ،جلد ،34ص134/
. 375صحيفه امام ،جلد ،34ص473/
. 371صحيفه امام ،جلد 473 ،34
. 313صحيفه امام ،جلد ،34ص.443/
. 313صحيفه امام ،جلد ،34ص441/
. 317صحيفه امام ،جلد ،34ص 421/و 423
. 311صحيفه امام ،جلد ،34ص425/
. 314صحيفه امام ،جلد ،34ص 453/و 453
. 313منبغ شماره ،13ص353 /
. 313منبع شماره ،33ص43/
. 312نجف پور مجيد،از جنوب لبنان تا جنوب ايران،خاطرات سرداز رحيم صفوي،تهران،مركز اسناد انقالب اسالمي 3151،ص333/
. 315منبغ شماره ، 13ص333/
. 311صحيفه امام ،جلد 34ص451/
. 343منبغ شماره ،13ص 343/و .333
.343صحيفه امام جلد 33ص72/
. 347صحيفه امام جلد 34ص417/
.341محمدي ري شهري محمد،خاطره ها،جلد اول،تهران،مركز اسناد انقالب اسالمي،چاپ دوم3151،ص433/
.344سرهنگ بهزاد معزي خلبان هواپيماهاي ترابي و سوخت رسان بود .وي بيشترين ساعت پرواز عملياتي را تا آن تاريخ دارا بود و از استاد خلبان هاي
برجسته نيروي هوايي بشمار مي رفت .وي شاه را در فرار از ايران به مراكش برد و هدايايي از شاه دريافت كرد .او قبل از فرار شاه در آمريكا خانه اي
خريداري كرده بود وپس از پيروزي انقالب ،مدتي به فرماندهي پايگاه هوايي شيراز منصوب گشت.وي در 3131/3/3از ارتش اخراج شده بود كه بني
صدر وي را پس از شروع جنگ به نيروي هوايي باز گرداند.
. 343منبغ شماره ،13ص354/
. 343منبغ شماره ،13ص 353/و 352و 313
. 342صحيفه امام،جلد 33ص334/
. 345صحيفه امام ،جلد ،33ص12/
. 341منبغ شماره ،13ص333/
. 333منبغ شماره ،13ص775/
. 333منبغ شماره ، 331ص133/
. 337صحيفه امام جلد،33ص33/
. 331در اين زمان ،سرهنگ علي صياد شيرازي به فرماندهي لشكر 34برگزيده شده بود ودر نتيجه همكاري بين ارتش و سپاه بيشتر شد.
166
فصل چهارم
167
آزاد سازي سرزمین هاي اشغالی
با زمين گير شدن ارتش عراق در خاک ايران و گسيل همه قواي نظامي ايران به جبهه هاي جنگ و شكل
گيري آرايش جنگي دو طرف ،لزوم برنامه ريزي براي طرح ريزي عمليات هايي كه بتواند قواي متجاوز را از
خاک ايران بيرون كند ،بيش از هر چيز ضروري مي نمود .عمليات هاي انجام شده در سال اول جنگ ،نشان
داد كه بايستي با تمركز قوا و بكارگيري ابتكار عمل و بسيج نيروها و با حوصله ،طرح هايي را مبتني بر اصول
جنگ ارائه نمود تا بتوان با توكل بر خداوند ارتش عراق را مرحله به مرحله از خاک ايران بيرون راند.
با شروع سال دوم جنگ ،اقداماتي به منظور طرح ريزي و اجراي عمليات هاي آفندي بزرگ ،صورت گرفت.
از جمله اين اقدامات ،انجام شناسايي هاي دقيق و از نزديك از مواضع ،استحكامات ،موانع ،آرايش و خطوط
مقدم و عقبه هاي يگان هاي ارتش عراق و نيز بررسي و ارزيابي روحيات و انگيزه هاي فرماندهان و افراد
دشمن در هر جبهه بود .همچنين جهت شناخت كامل جغرافياي زمين عمليات و نيز جنبه هاي تاكتيكي زمين
از قبيل ديد و تير ،اختفاء و پوشش ،موانع ،عوارض حساس و معابر وصولي ،فعاليت هاي فراواني انجام شد .به
منظور طرح ريزي عمليات هاي موفق ،حداكثر امكانات ممكن براي ايجاد تمركز توان فراهم گرديد و
هماهنگي و همدلي الزم بين ارتش و سپاه در سطوح مختلف ايجاد شد .همچنين با استفاده از تجربيات عمليات
هاي انجام شده در سال اول جنگ تالش شد تا از حمله به خطوط پدافندي مستحكم دشمن در طرح هاي مانور
اجتناب گردد و اجراي مانورهاي احاطه اي براي دسترسي به عقبه هاي دشمن در دستور كار قرار گيرد و از
توان ملت در جبهه هاي جنگ و حضور گسترده نيروهاي مردمي در بخش هاي مختلف سازمان هاي رزمي
حاضر در صحنه ي جنگ بهره گيري فراوان انجام شود .در ادامه در مورد عمليات هاي انجام شده به منظور
آزاد سازي سرزمين هاي اشغالي ،توضيحاتي ارائه مي گردد.
لزوم شکست حصر آبادان
در حالي كه احتمال اشغال و تصرف شهر آبادان از سوي ارتش عراق مي رفت ،امام خميني طي سخناني در
حسينيه جماران در صبح روز 34آبان سال 3131خطاب به روحانيون حاضر كه در آستانه ماه محرم به ديدار
ايشان رفته بودند ،فرمودند :من منتظرم كه اين "حصر آبادان از بين برود" " .بايد اين حصر شكسته بشود".
"مسامحه نشود در آن ،حتماً بايد شكسته بشود .فكر اين نباشند كه ما اگر اينها هم آمدند بيرونشان مي كنيم.
اگر اينها آمدند ،خسارات بر ما وارد مي كنند .نگذارند اينها بيايند در آبادان وارد بشوند .از خرمشهر ،اينها را
بيرون بكنند .حال تهاجمي بگيرند 3".در اين زمان ،تعدادي از واحدهاي مربوط به سپاه آبادان ،نيروهاي اعزامي
از ساير نقاط كشور 7 ،گردان از تيپ تفنگداران نيروي دريايي ،ژاندارمري ،نيروهاي فدائيان اسالم و بسيجيان
داوطلب تحت امر قرارگاه اروند ،از شهر و جزيره آبادان دفاع مي كردند و هيچ لشكر سازماني از ارتش در اين
منطقه وجود نداشت .ستاد و مجموعه واحدهاي لشكر پياده 22خراسان حدود شش ماه پس از آغاز جنگ ،در
هفته سوم اسفند ماه سال 3131با قطار از مشهد به ماهشهر رسيدند .اين لشكر از 75اسفند ماه ،مسئوليت بخش
هايي از منطقه را بر عهده گرفت و از 1فروردين سال ،3133فرماندهي منطقه عملياتي خود را تشكيل و عمالً
168
در منطقه ،فعال گرديد 7.الزم به ذكر است كه برخي از واحدهاي اين لشكر قبالً به اين منطقه آمده و
مأموريتهايي را نيز انجام داده بودند .با آغاز جنگ و محاصره آبادان ،سپاه محورهاي عملياتي خود را در جزيره
مينو ،فياضيه ،ايستگاه ،2تپه هاي مدن ،جاده ماهشهر و دارخوئين تشكيل داد .به دليل بسته شدن جاده ها و
خطوط مواصالتي ،نيروهاي رزمنده از طريق دريا و از رودخانه بهمنشير تردد كرده و تدارک مي شدند.
جهادسازندگي هم به دنبال احداث راه زميني در خارج از محدوده اشغالي بود .در اين شرايط ،بخشي از مردم
آبادان به همراه حجت االسالم غالمحسين جمي امام جمعه اين شهر ،به مقاومت در برابر دشمن ادامه داده و
خانه و زندگي خود را ترک نكردند .در تمام دوراني كه آبادان در محاصره قرار داشت ،نماز جمعه اين شهر به
طور مرتب زير آتش ارتش عراق ،به امامت مرحوم آيت اهلل جمي برگزار مي شد .امام خميني در تجليل از اين
اقدام در 3133/33/34مي فرمايند " :من وقتي جماعت هاي روز جمعه بعضي از بالد خوزستان مثل آبادان و
اهواز و دزفول را مي بينم واقعاً پيش خودم يك مباهاتي مي كنم كه ما يك همچه جاهايي را داريم .اسالم يك
همچه مناطقي را دارد .منطقه اي كه هر آنش دارد بمباران مي شود ،جماعتش به آن قدرت ،امام جماعت هايش
به آن قدرت صحبت مي كنند ،جمعه اش به آن طور با عظمت ايجاد مي شود .جمعه اي كه در بالد جنگي
ايجاد مي شود غير جمعه اي است كه در تهران يا قم يا در جاهاي ديگر ايجاد مي شود .آنجا يك خاصيت
1
خاصي دارد .جمعه هاي اين بالد جنگي ،روحيه به ايران مي دهد ،روحيه به ارتش مي دهد" .
عملیات ثامن االئمه
از اوايل سال 3133سپاه ،طرح هاي عملياتي اي را براي شكستن حصر آبادان تهيه كرده بود .ولي به دليل
مخالفت نيروي زميني ارتش و كمبود نيرو و مهمات ،نتوانسته بود آن را به اجرا در آورد .در زمان بني صدر
هماهنگي و همكاري بين ارتش و سپاه ،مطلوب نبود .ارتش ،سپاه را به عنوان يك نيروي كارآمد رزمي نمي
پذيرفت .اختالف نظر در مسائل دفاعي و نحوه جنگيدن با قواي دشمن ،زياد بود .براي بررسي طرح عمليات
شكست حصر آبادان ،حدود 333جلسه بين فرماندهان سپاه و فرماندهان نيروي زميني ارتش در سطوح مختلف،
برگزار شد .در اكثر اين جلسات تا حدود 13درصد اختالف نظر شديد بين طرفين وجود داشت .گرچه با
حضور لشكر ،22همكاري بين سپاه و ارتش به منظور بيرون راندن ارتش بعثي عراق از شرق رودخانه كارون،
افزايش يافت ولي در جلسات بررسي طرح هاي عملياتي ،گاهي اوقات اختالف نظر تا حد دعوا جلو مي رفت.
پس از عزل بني صدر طرح سپاه براي شكست حصر آبادان در شوراي عالي دفاع مورد بررسي و تصويب قرار
گرفت .به هر حال ،آرام آرام ارتش و سپاه ،كاركردن با يكديگر و همكاري در جبهه واحد را ياد گرفتند .در
نهايت با ابالغ طرح مصوب ،قرار شد تا در سالگرد آغاز جنگ تحميلي ،عمليات ثامن االئمه با شركت نيروهاي
سپاه و لشكر 22و با پشتباني نيروي هوايي به اجرا در آيد .از آنجا كه در اين تاريخ ،هنوز برخي از مهمات
مورد نياز به منطقه عملياتي نرسيده بود و لشكر 22هم ،نياز به فرصت بيشتري براي آمادگي داشت و گفته مي
شد كه دشمن در آن روز ،احتمال عمليات قواي ايراني را مي دهد ،بنابراين به منظور غافلگير نمودن دشمن،
اين عمليات با چند روز تأخير انجام شد.در طرح سپاه براي شكست حصر آبادان ،استفاده از تاريكي شب و نيز
169
عدم استفاده از آتش تهيه به منظور نيل به غافلگيري پيش بيني شده بود .عمليات ثامن االئمه در تاريخ 3
مهرماه سال 3133يعني حدود يك سال پس از آغاز جنگ تحميلي ،و پس از حدود يازده ماه از محاصره شهر
آبادان به اجرا درآمد .اين عمليات تنها 13روز پس از عزل بني صدر و پس از دوران پر التهاب حوادث
تروريستي ماه هاي تير و شهريور انجام شد .در آن ايام ايران پس از شهادت رئيس جمهور و نخست وزير ،در
تب و تاب برگزاري انتخابات جديد رياست جمهوري در نيمه مهر ماه بود .با توجه به اينكه يكي از واحدهاي
شركت كننده در اين عمليات يعني لشكر 22از استان خراسان به جبهه اعزام شده بود و پاسداران و بسيجيان
(ع)
بودند ،بنابراين نام امام هشتم بر اين عمليات گذاشته شدو به ثامن االئمه معروف هم مشتاق اسم امام رضا
گرديد .اسم رمز اين عمليات " نصرمن اهلل و فتح قريب" تعيين شد.
استعداد قواي عراق در شرق رودخانه كارون
استعداد نيروهاي ارتش بعثي در شرق رودخانه كارون حدود يك لشكر تقويت شده بود.آرايش ارتش عراق
وضع مطلوبي نداشت و نيروهاي خودي از سه طرف پيرامون وي آرايش دفاعي داشتند.عقبه ارتش عراق هم
متكي بر دو پل نظامي احداث شده بر رودخانه كارون بود .ارتش عراق در اين ناحيه با 31گردان مانوري و با
پشتيباني آتش 3گردان توپخانه صحرائي به پدافند مشغول بود.تيپ هاي 3زرهي و 5مكانيزه از لشكر 1
زرهي عراق و 7گردان پياده از تيپ هاي 44و 41پياده و 3گردان از تيپ 13نيروي مخصوص و 3گردان
كماندو از تيپ نيروهاي ويژه به همراه گردان سيف سعد و گردان شناسائي صالح الدين مربوط به لشكر 1
زرهي ،در منطقه شرق كارون گسترش يافته بودند .البته تيپ 37زرهي از لشكر 1نيز در غرب رودخانه
كارون به عنوان احتياط حضور داشت.
استعداد و سازمان نیروهاي خودي
در اين عمليات از ارتش ،لشكر 22با 5گردان پياده و 2گردان توپخانه و از سپاه نيز در مجموع 37گردان
پياده شركت داشتند .تعدادي تانك و 3گردان سواره زرهي نيز به همراه 2فروند بالگرد جنگي كبري و 7
فروند بالگرد پشتيباني ،734اين عمليات را پشتيباني مي كردند 7 .گردان از سپاه آبادان نيز در احتياط بود.
نيروي هوايي هم ماموريت پوشش هوايي منطقه عمليات را بر عهده داشت.
در آن ايام تيمسار ولي اهلل فالحي جانشين رئيس ستاد مشترک ارتش بود كه پس از عزل بني صدر ،تا تعيين
تكليف جانشين فرماندهي نيروهاي مسلح ،با استفاده از اختيارات مقام رهبري مأموريت ها و وظايف محوله را
به نمايندگي از امام خميني در ستاد مشترک ارتش انجام مي داد .به دليل كمبود امكانات ،شهيد فالحي دائم اين
جمله را تكرار مي كرد كه بايد "حسين وار جنگيد" ،يعني با آنچه كه داريم بايد بجنگيم .قرارگاه فرماندهي
عمليات ،در سه راهي شادگان در كنار جاده ماهشهر قرار داشت .در اين قرارگاه سرتيپ ظهير نژاد 4فرمانده
نيروي زميني ارتش ،يوسف كالهدوز قائم مقام فرمانده كل سپاه و سرهنگ جوادي فرمانده لشكر 22خراسان
حضور داشتند .مسئولين و فرماندهان سپاه در ستاد عمليات جنوب ،تقسيم كار نموده و هر كدام در يكي از سه
محور عمليات به شرح ذيل مستقر گرديده و فرماندهي نيروهاي سپاه را بر عهده گرفتند.
171
طرح مانور
به منظور شكست حصر آبادان،تهاجم از سه محور اصلي بيني شده بود .در طرح عمليات ثامن االئمه ،بر اساس
برآورد اطالعاتي و عملياتي 73گردان پيش بيني شده بود كه حضور نيروهاي بسيجي داوطلب ،توانست كمبود
واحدهاي سپاه و ارتش را برطرف نمايد .در طرح عمليات ،پل هاي حفار و مارد (يا پل قصبه) كه عقبه هاي
دشمن بر روي رودخانه كارون محسوب مي گرديدند مي بايستي بسته و قواي دشمن به محاصره در مي
آمدند.محورهاي عمليات عبارت بودند از :
الف – محود دارخوين
شهيد حسن باقري در محور دارخوين در كنار شهيد حسين خرازي به همراه سرهنگ فرمنش فرمانده تيپ 1
لشكر ،22قرارگاه مشتركي را تشكيل داده و عمليات در آن محور را هدايت مي كردند .شهيد حسن باقري
براي طرح ريزي و اجراي اين عمليات ،زحمت زيادي كشيد و نقش وي در محور دارخوئن بيشتر از محورهاي
ديگر عمليات بود .در اين محور 7گردان از ارتش و 4گردان از سپاه شامل 33گروهان رزمي و 3گردان شامل
4گروهان از سپاه نيز به صورت احتياط شركت داشتند.
ب -محور فياضيه
محور دوم عمليات از فياضيه بود كه برادر رحيم صفوي با سرهنگ كهتري فرمانده تيپ 7لشكر ،22قرارگاه
مشترک تشكيل داده و به شهيد احمد كاظمي كه فرماندهي نيروهاي سپاه در اين محور را بر عهده داشت
كمك مي كردند .در اين محور 1گردان از ارتش و 1گردان از سپاه در عمليات شركت داشته و يك گردان
از سپاه نيز در احتياط بود.
ج – محور ايستگاه هفت
در ايستگاه هاي 2و 37نيز محور سوم عمليات تشكيل شده بود .برادر غالمعلي رشيد از طراحان خوش فكر
سپاه به همراه سرهنگ امينيان فرمانده تيپ 3لشكر ،22قرارگاه مشترک خود را براي كمك به نيروهايي كه
توسط برادران جعفر اسدي و مرتضي قرباني هدايت مي شدند ،فعال كرده و به آنها كمك مي كردند .در اين
محور 1گردان از ارتش و 1گردان از سپاه و 3گردان احتياط از سپاه در عمليات شركت داشتند.
شرح و نتایج عملیات
عمليات ثامن االئمه ،با همكاري مشترک سپاه و ارتش و حضور نيروهاي داوطلب مردمي به اجرا درآمد .قبل
از آغاز عمليات ،جهاد سازندگي استان فارس جاده اي را از سه راهي شادگان به ابو شانك ،احداث نمود و
خاكريز بلندي هم در كنار آن ايجاد كرد تا تردد نيروهاي ايراني از اين جاده صورت گيرد .شب قبل از
عمليات ،ارتش بعثي عراق با آتش سنگين توپخانه و با گلوله هاي خمپاره ،مواضع نيروهاي خودي را مورد
حمله قرار داد ،ولي در تصميم براي اجراي عمليات ،تأثيري نگذاشت.طبق پيش بيني هاي قبلي ،قرار بود
نيروهاي رزمنده بدون تحريك قواي ارتش عراق ،ساعت 3بامداد خود را به زير خاكريزهاي خط اول دشمن
برساند .اما سرو صدا موجب هوشياري دشمن گرديده و يك ربع قبل از آغاز عمليات در حاليكه نيروهاي خط
171
شكن به 733متري مواضع ارتش عراق رسيده بودند ،دشمن با شليك گلوله هاي منور ،تاريكي شب را تبديل
به روشنايي كامل نمود و رزمندگان را مورد هدف قرار داد 43 .دقيقه پس از نيمه شب و در آغاز عمليات،
نيروهاي خودي در محور دارخوين ،با نيروهاي تيپ 5مكانيزه ارتش عراق كه آرايش آن به سمت شمال بود
مواجه شدند .در اين منطقه و حد فاصل رودخانه كارون تا جاده اهواز – آبادان ،قواي دشمن كه در جلوي خود
مين هاي ضد نفر و ضد تانك كار گذاشته بودند به شدت مقاومت كردند .اما تعدادي از رزمندگان ديگر همراه
با شهيد حسين خرازي ،پس از دور زدن نيروهاي دشمن از ناحيه نهر شادگان 3كيلومتر با موفقيت به پيش
رفته و خود را به جاده اهواز – آبادان رساندند .از سوي ديگر به منظور مسدود كردن راه هاي ارتباطي و
تدراكات ارتش عراق در حين عمليات ،همزمان با غروب آفتاب با كمك شركت نفت ترتيبي داده شده بود
تا نفت سياه بر روي رودخانه كارون جريان يافته و در اوايل صبح عمليات به آتش كشيده شود .اين اقدام
صورت گرفت و نفت سياه حجيمي به ضخامت يك تا دو سانتيمتر سطح روخانه كارون را پوشاند ولي بر اثر
اصابت گلوله پس از نيمه شب به مخزن ذخيره نفت ،ناگهان زبانه هاي آتش شعله ور شد و دود سياهي كامالً
منطقه عملياتي به ويژه بخش شمالي منطقه درگيري را دربر گرفت .اين دود مشكالت زيادي را براي نيروهاي
خودي ايجاد كرد .ولي ناگهان باد شديدي آغاز شد و موجب فاصله گرفتن دود تا 333متري باالي سر
3
نيروهاي رزمنده گرديد .سپس باد فرو كش كرد و بادها در زمين پخش و منتشر شد.
حسين خرازي فرمانده يكي از محورهاي عملياتي سپاه ،همزمان با آغاز عمليات ثامن االئمه و پس از شكستن
خط اول دشمن ،دو نفر از نيروهايش را با مواد منفجره به همراه 33نفر ديگر به سوي پل مارد كه پل ارتباطي
عقبه نيروهاي عراقي محسوب مي شد ،اعزام و آنها توانستند اين پل را منفجر و سالم به جبهه خودي بازگشتند .
تيپ 3زرهي ارتش عراق به عنوان نيروي احتياط منطقه شرق كارون ،در مقابل هور شادگان با 373دستگاه
تانك پدافند مي كرد .با انهدام پل مارد ،اين تيپ پس از شكست نتوانست از منطقه نبرد عقب نشيني و فرار
نمايد 3.با حمله رزمندگان اسالم به اين تيپ 23 ،دستگاه تانك آن به غنيمت درآمد .ولي در محور فياضيه كه
براي دشمن اهميت حياتي داشت و گلوگاه نيروهاي دشمن به حساب مي آمد ،رزمندگان اسالم با مقاومت
سرسختانه قواي دشمن مواجه شدند .تيپ 3لشكر 1زرهي ارتش بعثي در اين جبهه در حد فاصل رودخانه
كارون تا جاده اهواز با 1خط پدافندي ،استقرار خود را مستحكم كرده بود .چند ساعت بعد از آغاز تك،
نيروهاي عمل كننده از محورهاي ايستگاه هاي 2و 37آبادان كه توانسته بودند مأموريت هاي خود را به خوبي
انجام دهند ،به كمك رزمندگان محور فياضيه رفتند و مقاومت نيروهاي دشمن را در هم شكستند .به اين
ترتيب در كمتر از 74ساعت بين دو محور اصلي عمليات ،الحاق حاصل شد و نيروهاي خودي ،منطقه شرق
كارون را تصرف و به عقبه دشمن دسترسي پيدا كردند .با پايان عمليات ،شهر آبادان پس از 141روز از
محاصره ارتش بعثي خارج شد .در اين عمليات كليه اهداف پيش بيني شده در طرح ،از جمله شكست حصر
آبادان ،آزاد سازي نيروهاي خودي از خط پدافندي طوالني و نيز باز شدن جاده اهواز – آبادان و جاده آبادان-
ماهشهر تأمين گرديد .لشكر 1زرهي ارتش بعثي كه پدافند از منطقه را برعهده داشت نيز آسيب فراواني ديد و
172
تقريباً متالشي گرديد.اين عمليات در مجموع حدود 74ساعت به طول انجاميد .رزمندگان اسالم توانستند ضمن
باز پس گيري بيش از 333كيلومتر مربع از خاک ايران ،تمام نظاميان عراقي را در شرق رودخانه كارون
منهدم نموده و يا آنها را وادار به عقب نشيني به غرب رودخانه كارون بنمايند .در اين عمليات حدود 7هزار
نفر از نظاميان ارتش بعثي كشته و زخمي و 3533نفر آنها نيز اسير گرديدند .از نيروهاي خودي نيز 741نفر
شهيد 231 ،نفر زخمي و 33نفر نيز مفقود گرديدند .در اين عمليات در مجموع استعدادي در حدود يك لشكر
عراقي منهدم گرديد2.به منظور افزايش روحيه مردم و نشان دادن قدرت ايران در بيرون راندن ارتش متجاوز،
اسراي دشمن به ماهشهر انتقال يافته و از جلوي مردم رژه رفتند .با خبر پيروزي رزمندگان اسالم در شكست
حصر آبادان ،امام خميني طي پيامي در پاسخ به نامه فرماندهان ارتش و سپاه ،ضمن تبريك و تقدير از
رزمندگان و فرماندهان اين عمليات ،آن را "پيروزي بزرگ" ناميدند .اين عمليات اولين عمليات مشترک
ارتش و سپاه بود كه در آغاز سال دوم جنگ ،انجام شد .اين عمليات اولين پيروزي بزرگ ايران در جبهه هاي
جنگ بود كه جزء عمليات هاي كامالً موفق و نسبتاً گسترده به حساب مي آيد .امام خميني در پيام خود به
مناسبت اين عمليات ،مرقوم فرمودند " :اميد است ...آخرين پيروزمندي را كه بيرون راندن نيروهاي متجاوز
5
كافر از سرزمين هاي ميهنمان است ،ملت شريف به زودي مشاهده كند" .
ارزیابی شکست حصر آبادان
با انجام عمليات ثامن االئمه درواقع "ضربه ي اول" كاري به ارتش بعثي صدام وارد شد .بر اثر اين ضربه ،قواي
متجاوز بعثي از مواضع خود در شمال شهر آبادان به غرب رودخانه ي كارون رانده شدند و جاده آبادان به اهواز
و نيز جاده آبادان به ماهشهر آزاد و بازگرديد .تجربه ي عمليات ثامن االئمه كه قواي اسالم طي آن موفق شدند
به محاصره ي شهر آبادان خاتمه دهند" ،روحيه ي اميد به پيروزي" را در بين رزمندگان اسالم پديد
آورد.ارتش عراق به دليل شكست هاي قبلي ايران در سال اول جنگ ،به اين باور غلط رسيده بود كه قواي
ايران قادر به انجام يك عمليات تهاجمي بزرگ نيستند و به همين دليل در جريان عمليات ثامن االئمه ،دچار
يك نوع غافلگيري و غفلت در تفكر خود شد .اصوالً سر پل موقت ،هيچگاه دوام نخواهد يافت مگر آنكه
توسعه يابد و به اندازه كافي وسعت پيدا كند .ارتش عراق با عدم دستيابي به آبادان ،مي بايستي از اصرار بر
حفظ سرپل خود در شرق رودخانه كارون ،خود داري مي ورزيد ،زيرا آسيب پذيري وي افزايش مي يافت .از
سوي ديگر ارتش بعثي عراق ،از تحول به وجود آمده در جبهه هاي جنگ ايران و ظهور نيروهاي رزمي سپاه و
در نتيجه قدرت يافتن ارتش و همچنين بروز تفكر و ابتكار جديد در طرح ريزي هاي عملياتي ايران بي خبر
بود .شايد اين عدم اطالع و نگاه و باور غلط ،از داليل عمده شكست ارتش عراق در عمليات ثامن االئمه به
حساب آيد .ت صور عراق از قواي ايران ،همان ارتش شش ماه قبل بود كه در حمالت خود به مواضع ارتش
بعثي ،دچار شكست گرديده بود .سازماندهي بسيار خوب نيروهاي داوطلب بسيجي در سپاه و تركيب آن با
توانمندي هاي ارتش ،توانست قدرت رزمي جديدي براي ايران فراهم آورده و موجب موفقيت عمليات شكست
حصر آبادان گردد .عمليات كامال موفق ثامن االئمه ،نقطه عطفي در پايان سال اول جنگ به شمار مي رفت.
173
اين عمليات پس از خلع رئيس جمهور وقت از قدرت و در دوران بسيار حساسي كه كشور درگير ترورهاي
منافقين و جنگ مسلحانه در كردستان بود ،صورت گرفت و موجب اعتماد به نفس مردم و مسئولين ايراني
گرديد.در عمليات ثامن االئمه هماهنگي بين سپاه و ارتش و همكاري آنها با يكديگر ،باعث پيروزي وايجاد
تحول اساسي در طرح ريزي هاي عملياتي گرديد .اين عمليات آغازي براي تبديل ضعف قدرت نظامي ايران به
قوت و برتري نظامي بر ارتش عراق و اولين گام از طرح ريزي و اجراي عمليات هاي منظم وگسترده به
منظور آزاد سازي سرزمين هاي اشغالي كشور به حساب مي آيد.
سانحه هواپیماي C-130وشهادت تعدادي از فرماندهان جنگ
دو روز پس از انجام عمليات ثامن االئمه ،در تاريخ 2مهرماه سال 3131تعدادي از فرماندهان سپاه و ارتش از
اهواز با يك فروند هواپيماي c-130هركولس كه حامل 11تن از شهدا و 17مجروح اين عمليات و نيز 73
مسافر بود ،عازم تهران شدند .در زماني كه هواپيما در حال كم كردن ارتفاع جهت نشستن در فرودگاه مهرآباد
بود ،به ناگاه چهار موتور اين هواپيما بدليل نامشخصي از كار افتاد و هواپيما در منطقه كهريزک در حوالي
تهران ،دچار سانحه شد .گرچه خلبان و گروه پروازي تالش كردند تا هواپيما را در زمين صافي فرود آورند
ولي به محض نشستن ،هواپيما با تلّي از خاک برخورد كرد و يك بال آن كنده شد و تعدادي از سرنشينان آن
از جمله تيمسار ولي اهلل فالحي جانشين رئيس ستاد مشترک ارتش ،يوسف كالهدوز قائم مقام فرمانده سپاه،
جواد فكوري فرمانده سابق نيروي هوايي ارتش ،موسي نامجو وزير دفاع و محمد علي جهان آرا فرماندهي سپاه
خرمشهر به شهادت رسيدند .البته برخي از سرنشينان هواپيما از جمله خلبان و كمك خلبان و يك فيلمبردار و
چند نفر ديگر زنده ماندند .اين ضايعه تلخ عالوه بر آنكه خسارت زيادي را به نيروهاي مسلح وارد كرد،
شيريني عمليات ثامن االئمه را در ذائقه ها ،كم كرد .امام خميني با كمال تأسف و تأثر ،خبر دلخراش اين
سانحه هوايي را دريافت و طي پيامي براي شهداي اين ضايعه اسفناک كه در راه هدف و آرمان اسالمي به
شهادت رسيدند ،از خداوند متعال طلب رحمت كردند و از ملت خواستند كه با شجاعت و قدرت و مجاهدت و
1
افزودن پشتكار ،ياد آنان را زنده و به جهاد ،چون آنان ،ادامه دهند و در جبهه و پشت جبهه ،پيروزي آفرينند.
پس از سانحه هواپيماي هركولس ،سرتيپ قاسمعلي ظهيرنژاد در 3133/2/1به سمت رياست ستاد ارتش
برگزيده و سرهنگ علي صياد شيرازي هم به فرماندهي نيروي زميني ارتش منصوب شد .در اين ايام منافقين
همچنان به ترورهاي خود ادامه داده و در همان روز سانحه هوايي ،حجت االسالم سيد عبدالكريم هاشمي نژاد از
مبارزين نهضت اسالمي را در مشهد به شهادت رساندند .پس از انجام عمليات شكست حصر آبادان ،ايران موفق
شد تا در 33مهرماه سال 3133انتخابات رياست جمهوري را انجام داده و ثبات سياسي خود را توسعه دهد .در
واقع مي توان گفت اين پيروزي نظامي موجب توسعه امنيت و ثبات سياسي در داخل كشور شد.
تحول عملیاتی
پس از عمليات ثامن االئمه ،فرماندهي جديد سپاه ،فعاليت گسترده اي را براي تحول در جبهه هاي جنگ ،آغاز
نمود .وي براي چگونگي جنگيدن با ارتش بعثي ،تصميم گرفت تا اقدامات همه جانبه اي را در دستور كار خود
174
قرار دهد و مسير مشخصي را براي جنگ با قواي دشمن با كمك فرماندهان مستقر در جبهه ي جنوب ،ترسيم
نمايد .بنابراين ،سپاه همزمان با آماده شدن براي انجام عمليات طريق القدس ،دست به انجام اقدامات ذيل زد:
.3تشكيل تيپ هاي سپاه
.7تشكيل گروه طرح ريزي سپاه به منظور برنامه ريزي عمليات ها با هويت مستقل و مشخص.
.1طراحي سلسله عمليات هايي به منظور بيرون راندن ارتش بعثي از خاک ايران
.4تعيين راهبرد عمليات نظامي كه هدف آن پايان دادن به اشغال سرزمين هاي ايران بود.
اجزاي اين راهبرد عبارت از تعيين اهداف پلكاني براي رسيدن به هدف نهايي بود .هدف نهايي هم ،رفع تجاوز
دشمن و آزاد سازي كليه سرزمين هاي اشغال شده از چنگال دشمن تعيين شده بود .جزئيات اين راهبرد به شرح
ذيل است:
الف -طرح ريزي عمليات هايي به منظور انهدام سازمان جنگي ارتش بعثي و كاهش توان نظامي دشمن و
همچنين آزاد سازي بخش هايي از سرزمين هاي اشغالي.
ب -آزادسازي يگان هاي نيروي زميني ارتش جمهوري اسالمي ايران از خطوط پدافندي طوالني و امكان ايجاد
تمركز قوا براي انجام عمليات بعدي در مناطق اشغال شده ي كشور.
ج -كسب آمادگي به منظور ايجاد شرايط براي طرح ريزي حمله ي تعيين كننده نهايي.
د -انجام عمليات هاي آزادسازي در مناطقي متناسب با توان رزم خودي.
ه -به غنيمت گرفتن جنگ افزارها و تجهيزات دشمن از قبيل تانك ها ،نفربر ها و توپخانه ها به منظور توسعه
توان رزم خودي.
و -همكاري و هماهنگي هرچه بيشتر نيروهاي سپاه و ارتش در هر عمليات به منظور افزايش توان رزمي
نيروهاي خودي.
تشکیل تیپ هاي سپاه
پس از پايان عمليات ثامن االئمه ،اجراي عمليات بعدي در منطقه مياني استان خوزستان در دستور كار قرار
گرفت .در عمليات جديد نياز به نيرو و استعدادي در حدود سه برابر عمليات ثامن االئمه وجود داشت .بنابراين
سپاه كه با سازماندهي گرداني در عمليات ثامن االئمه شركت كرده بود ،تصميم گرفت تا سازمان رزم خود را
گسترش داده و گردان هاي عملياتي را تبديل به تيپ هاي رزمي بنمايد .بر اين اساس ،سازمان رزمي سپاه در
قالب تيپ هاي جنگي ،به منظور حضور منظم تر نيروهاي سپاه در جبهه هاي جنگ و ايجاد بستري مناسب
براي توسعه ي سريع ،به وجود آمد .الزم به ذكر است كه شهيد حسن باقري در اين سازماندهي نقش موثري را
ايفا مي نمود .گسترش سازمان رزم سپاه نقش مؤثري در تدوين راهبرد نظامي جنگ و نيز طرح ريزي سلسله
عمليات هاي بعدي داشت .با بررسي هاي به عمل آمده ،مشخص گرديد كه براي انجام عمليات طريق القدس
نياز به حدود 13گردان نيروي رزمنده مي باشد كه عمده ي آنها بايستي از سوي سپاه پاسداران انقالب اسالمي
تامين گردد .بنابر اين سپاه كه در آن زمان در پي تشكيل نوعي سازمان دهي نوين براي جنگيدن با دشمن بود،
175
توانست براي انجام اين عمليات ،اولين تيپ هاي رزمي خود را تشكيل دهد .بر اين اساس چند تيپ به شرح
ذيل تشكيل شد:
الف_ تيپ 73كربال
اين تيپ به فرماندهي برادر مرتضي قرباني و با كمك نيروهاي استان هاي شمالي كشور تشكيل گرديد .الزم
به ذكر است رزمندگاني كه با شهيد چمران در زمان حيات ايشان در جبهه حضور داشتند ،پس از شهادت وي
به تيپ كربالي سپاه پيوستند و تعدادي از آنها در گردان "شهيد عرب" سازماندهي شدند.
ب _ تيپ 34امام حسين
(ع)
نيروهاي اين تيپ كه همگي از رزمندگان استان اصفهان تشكيل شده بود ،از ابتداي جنگ در محور داخوين به
فرماندهي برادر حسين خرازي مستقر شده بودند و نقش مهمي را در شكست حصر آبادان بر عهده داشتند.
ج _ تيپ 13عاشورا
اين تيپ به همت رزمندگان استان هاي آذربايجان و به فرماندهي برادر محمد علي جعفري ،تشكيل
گرديد.پاسداران و بسيجيان آذربايجاني از ابتداي جنگ در منطقه سوسنگرد حضور يافتند و نقش مهمي در
مقاومت هاي اين جبهه و شهر سوسنگرد ايفا كردند.
با اين تدبير ،سازمانهاي جديدي به عنوان بستر ،ظرف و امكاني براي پذيرفتن تعداد بيشتري از داوطلب هاي
بسيجي به وجود آمد كه مي توانست حضور بيشتر مردم را در جبهه هاي جنگ ،پذيرا باشد .بنابر اين با اين
اقدام ،توان رزمي سپاه پاسداران انقالب اسالمي به بيش از دو برابر افزايش يافت .همچنين در طرح توسعه ي
سازمان رزمي سپاه ،واحد اطالعات و عمليات در ستاد عملياتي جنوب به منظور انجام شناسايي هاي دقيق تر از
دشمن ،تقويت گرديد و واحدهاي تخريب نيز براي عبور از موانع و استحكامات ارتش عراق سازماندهي شد.
مخابرات يگان ها براي برقراري ارتباطات مطمئن ،تقويت گرديد و واحد ادوات نيز براي داشتن حداقل آتش
پشتيباني برد كوتاه با سازماندهي خمپاره هاي موجود ،تشكيل شد .همچنين سيستم شنود ،به منظور اطالع از
مكالمات بي سيمي دشمن و كسب اخبار لحظه اي از فعل و انفعاالت يگان هاي ارتش بعثي در صحنه ي
درگيري ،در قرارگاه مركزي عمليات كه به نام "قرارگاه مشترک كربال" خوانده مي شد ،فعال گرديد .يگان
زرهي سپاه نيز با استفاده از تجهيزات زرهي غنيمتي از تيپ 5مكانيزه ي ارتش بعثي در عمليات ثامن االئمه ،از
سوي برادر فتح اهلل جعفري سازماندهي گرديد.
تشکیل قرارگاه مشترک ارتش و سپاه
با فعال شدن فرماندهان جديد سپاه و نيروي زميني ارتش ،تالش براي هماهنگي و همكاري بيشتر ارتش و سپاه،
افزايش يافت .سپاه و ارتش تالش كردند تا با برگزاري جلسات مشترک ،اطالعات جبهه ها را تبادل كرده و
طرح هاي عملياتي را به صورت مشترک مورد بررسي قرار دهند .پس از انتخاب "سرهنگ علي صياد شيرازي"
به فرماندهي نيروي زميني ارتش جمهوري اسالمي ايران ،ايشان در روز 31يا 34مهرماه سال 3133به قرارگاه
جنوب نيروي زميني ارتش رفت و ضمن توجيه شدن با آخرين وضعيت جبهه ها ،از سوي افسران قرارگاه
176
عملياتي نزاجا به آنان گفت :از اين پس عمليات را با مشاركت كامل سپاه پاسداران انقالب اسالمي انجام مي
دهيم لذا براي طراحي عمليات گسترده ،نگران كمبود نيرو نباشيد و بالفاصله به تهران مراجعت نمود.
از آن پس ،قرارگاه عملياتي مشترک كربال متشكل از بخش هاي عمليات ،اطالعات ،مهندسي ،مخابرات و...
تشكيل و با حضور كارشناسان برجسته از سپاه و نيروي زميني ارتش ،فعال گرديد .بر اين اساس ،هنگامي كه
طرح ريزي عمليات طريق القدس در جريان بود ،روزي در يك جلسه مشترک ارتش و سپاه ،طرح عملياتي
لشكر 33زرهي با نام ولي اهلل 33مطرح گرديد .در آن جلسه شهيد حسن باقري ،اظهار داشت كه با توجه به ايام
ماه محرم ،نام اين طرح به طرح كربال تغيير يابد كه مورد موافقت قرار گرفت .در آن زمان تصور مي شد كه
با انجام حدود 37عمليات مي توان قواي ارتش بعثي را از خاک ايران بيرون راند بنابراين از عنوان سلسله
عمليات هاي" كربالي 3تا "37استفاده گرديد .اسم اولين طرح كه قرار بود در منطقه بستان انجام شود ،طرح
كربالي 3نام گرفت .الزم به ذكر است كه در آن زمان فكر و طرح كلي اين عمليات ها مورد بررسي قرار
گرفت تا در آينده به طرح ريزي تفصيلي آنها پرداخته شود .براي مثال طرح پس از عمليات بستان كه قرار بود
در منطقه غرب دزفول و شوش انجام شود ،كربالي 7و طرح پس از آن براي آزاد سازي خرمشهر ،كربالي 1
ناميده شد .البته ادامه ي طرح ريزي عمليات ها در قرارگاه عملياتي مشترک كربال و يا در قرارگاه هاي
جداگانه ي سپاه و ارتش انجام و با اسامي ديگري ،دنبال شد .در اين زمان با توجه به اطميناني كه سرهنگ
صياد شيرازي از نظرات فرماندهان سپاه داشت ،و همچنين با تأييد كارشناسان ارتشي قرارگاه كربال ،ديدگاه
فوق الذكر به تصويب فرماندهان مشترک قرارگاه كربال يعني فرمانده كل سپاه پاسداران و فرمانده نيروي
زميني ارتش ،رسيد و نظرات سپاه در مورد منطقه عملياتي مذكور مورد تاييد قرار گرفت .بنابراين ارتش و سپاه
تصميم گرفتند كه عمليات مشترک خود را براي بيرون راندن قواي دشمن بعثي از بخشي ديگر از سرزمين
هاي ايران در منطقه ي بستان انجام دهند.از اين زمان به مدت بيش از يكسال جنگ به صورت فرماندهي
مشترک اداره مي شد و دستورهاي عملياتي با دو امضاء مشترک فرمانده كل سپاه و فرمانده نيروي زميني
ارتش،ابالغ مي گرديد.
عملیات طریق القدس
درست يكسال و دو ماه و نه روز پس از آغاز جنگ تحميلي ،در تاريخ هشتم آذر ماه سال ،3133عمليات
طريق القدس به منظور وارد كردن ضربه ي اساسي دوم به دشمن متجاوز ،آغاز شد .پس از عمليات شكست
حصر آبادان ،كه طي آن ضربه اول به قواي دشمن وارد گرديد ،بالفاصله همه ي افكار فرماندهان سپاه و ارتش
متوجه منطقه ي مناسب براي انجام عمليات بعدي شد .به همين منظور با مشخص شدن منطقه غرب سوسنگرد
براي طرح ريزي نهايي ،به تدريج سلحشوران سپاه پاسداران انقالب اسالمي راهي منطقه ي "بستان" شدند تا به
اتفاق يگان هاي منتخب ارتش جمهوري اسالمي ايران ،تالش نمايند ،اين شهر و هفتاد روستاي بين سوسنگرد
تا بستان و اطراف منطقة چزابه را از دست ارتش متجاوز خارج كنند و خود را به بخشي از مرز بين المللي
برسانند .در آن زمان ،منطقه ي عملياتي طريق القدس به اندازه ي محيط و جغرافياي عمليات شكست حصر
177
آبادان براي مردم ايران معروف و مشخص نبود .زيرا جغرافياي اين منطقه ي عملياتي به اندازه ي كافي براي
عموم مردم ايران شناخته شده و آشنا نبود و شهر بستان نيز به شهرت بندر آبادان نبود ،ولي عظمت اين عمليات
و وسعت بزرگ آن ،بيانگر حماسه اي بزرگ بود كه رزمندگان اسالم در سال دوم جنگ ،آفريدند.
فلسفه اسم گذاري عملیات
در زماني كه عمالً طرح ريزي عمليات براي آزاد سازي سرزمين هاي غرب سوسنگرد و شهر بستان در اواسط
مهرماه سال 3133آغاز شد ،از عنوان طرح كربال 3براي اسم اين عمليات استفاده مي شد .اما به محض آغاز
اجراي عمليات ،نام طريق القدس براي آن برگزيده شد .با توجه به اينكه در آن ايام ،دولت عربستان در پي
برگزاري كنفرانس " فاس" با حضور سران كشورهاي مسلمان به منظور پرداختن به مسائل فلسطين بود و
بسياري از كارشناسان و تحليل گران ،نتيجه عملي اين همايش را حمايت از رژيم اسرائيل و تضعيف عملي
فلسطينيان ارزيابي مي كردند ،بنابراين نام اين عمليات " ،طريق القدس "گذاشته شد تا نشان داده شود كه
سرزمين هاي اشغالي فلسطينيان ،فقط با برگزاري جلسه و همايش و يك نشست و برخاست آزاد نمي گردد،
بلكه با انسجام ملت فلسطين و با انجام يك سلسله عمليات نظامي از سوي كشورهاي اسالمي ،مي توان اميد
داشت تا سرزمين هاي فلسطين از چنگال اسرائيل ،آزاد شوند .از سوي ديگر ،احتمال تعقيب قواي دشمن در
جريان اين عمليات در داخل خاک عراق نيز وجود داشت ،بنابراين ،اسم اين عمليات به گونه اي انتخاب گرديد
تا مورد حمايت همه ي مسلمانان باشد و انگيزه ي ايران از جنگيدن براي بيرون راندن ارتش متجاوز بعثي ،از
خاک كشور ،به عنوان درگيري بين دو كشور و امت مسلمان تلقي نگردد .با توجه به نكات فوق ،اين عمليات
"طريق القدس" ناميده شد.
محدوده و چگونگی انتخاب منطقۀ عملیات
موقعيت منطقه مورد نظر براي اجراي عمليات طريق القدس ،محدوده ي بين اراضي شمال غربي شهر اهواز
محدود به ارتفاعات " اهلل اكبر" و ارتفاعات "ميش داغ" و " تپه هاي رملي از جنس ماسه بادي و يا شني" در
شمال ،و از سمت جنوب " رودخانه نيسان" و " شهر هويزه" ،و از سمت شرق به "شهر سوسنگرد" و از
سمت غرب به "هورالهويزه" و "تنگه چزابه" و "مرزهاي بين المللي" محدود مي شد.وسعت اين منطقه بيش از
(ع)
يعني در حدود 333كيلومتر مربع بود .در واقع جغرافياي زمين منطقة سه برابر منطقة عملياتي ثامن األئمه
مورد نظر براي انجام عمليات به گونه اي شكل گرفته بود كه از شمال به تپه هاي رملي يا شن هاي روان ،از
غرب به باتالق و آبگرفتگي و سرزمين عراق و از جنوب به رودخانة نيسان متكي بود و بنابر اين فقط در شرق
اين منطقه ،قواي رزمندۀ اسالم حضور داشتند .با چنين آرايشي دشمن از جبهه شمالي و جنوبي خود خطري را
احساس نمي كرد و تنها از سمت شرق ،احتمال تهاجم قواي اسالم را به مواضع خود مي داد.
قبل و پس از انجام عمليات ثامن االئمه ،بحث هاي زيادي بين فرماندهان سپاه و ارتش در مورد تعيين منطقه ي
بعدي نبرد رزمندگان اسالم براي بيرون راندن ارتش متجاوز بعثي از خاک كشور ،صورت گرفت .در زمان
بررسي و مطالعه و طرح ريزي عمليات طريق القدس ،ارتش عراق بيش از 733گردان در منطقه بين جاده
178
اهواز -خرمشهر تا شرق بصره و بيش از 333گردان در غرب منطقه شوش و دزفول و حدود 53گردان رزمي
در منطقه سوسنگرد و بوستان گسترش و آرايش داده بود .در چنين شرايطي ،متناسب با توان رزمي موجود،
عمليات طريق القدس انتخاب گرديد تا رزمندگان اسالم بتوانند با ايجاد برتري نسبي در منطقه مورد نظر ،بر
قواي دشمن فائق آيند .آنگاه به تناسب توسعه سازمان رزم مناطقي چون فتح مبين در غرب شوش و بيت
المقدس در غرب كارون و شرق بصره ،انتخاب شدند .به هر حال بحث هاي زيادي در مورد انتخاب منطقه
عمليات انجام گرفت و ديدگاه هاي مختلفي بررسي و ارزيابي شد .به طور كلي دو نظر متفاوت در مورد منطقه
مناسب براي انجام عمليات پس از شكست حصر آبادن به شرح ذيل وجود داشت:
دیدگاه اول:
قبل از انجام عمليات ثامن االئمه ،نظر فرمانده وقت نيروي زميني ارتش -تيمسار قاسمعلي ظهير نژاد -اين بود
كه :با توجه به حضور دشمن در 73كيلومتري جنوب غربي اهواز و نيز در غرب رودخانه كرخه ،چنانچه
عملياتي در منطقة بستان صورت گيرد ،ارتش دشمن مي تواند با اتخاذ تاكتيكي تهاجمي ،جاده اهواز -
انديمشك و خود شهر اهواز را تهديد كند و در جناح شمالي منطقه عمليات استقرار يافته و عقبة نيروهاي تك
كننده را تهديد نمايد .بنابراين ايشان در آن شرايط زماني ،با انجام عمليات در جبهه غرب سوسنگرد و طرّاح،
موافقت چنداني نداشت و تا حدودي آن را ريسك مي دانست .پيشنهاد ايشان ،انجام تك در منطقة عمومي
دزفول و در غرب رودخانه كرخه بود .همچنين برخي ديگر از فرماندهان معتقد بودند كه چنانچه رزمندگان
اسالم از منطقة سوسنگرد به سمت مرز بين دو كشور ،پيشروي نمايند موجب "جناح دادن" به قواي دشمن
خواهد شد .البته بعد از فرمان امام خميني مبني بر شكست حصر آبادان ،سرتيپ ظهيرنژاد نيز تقدم عمليات
آفندي را براي منطقه آبادان قائل شدند .اما تيمسار فالحي كه قبل از سانحة هوايي 2مهرماه 3133سرپرستي
ستاد مشترک ارتش را بر عهده داشت ،به همراه شهيد چمران با انجام عمليات در جبهة غرب سوسنگرد و
منطقه بستان ،موافق بودند .ايشان اعتقاد داشت كه در صورت آزاد سازي بستان ،با انجام تبليغات وسيع و
گسترده ،مي توان اثر رواني بزرگي بر روي مردم ايران گذاشت و موجب تخريب روحية دشمن شد .زيرا
شهرها ،براي مردم و رسانه ها ،شناخته شده هستند و تصرف و يا از دست دادن آن ها عالمت قدرت و يا
ضعف نيروهاي نظامي ،محسوب مي گردند .در حالي كه تصرف و يا از دست دادن عوارض حساس نظامي كه
از نظر عامة مردم غير متخصص ،ناشناخته اند حساسيت چنداني بر افكار عمومي نمي انگيزد.
دیدگاه دوم:
از سوي ديگر فرماندهان سپاه انقالب اسالمي و برخي از فرماندهان و افسران عمليات قرارگاه مقدم نيروي
زميني ارتش كه پس از روي كار آمدن سرهنگ صياد شيرازي در 3133/2/33مسئوليت طرح ريزي عمليات
در جبهه جنوب را بر عهده گرفته بودند ،معتقد بودند كه با توجه به مقاومت نيروهاي رزمنده در برابر تهاجم
دشمن و زمينگير شدن ارتش بعثي در سراسر جبهه ها و همچنين اقدام ايران نسبت به شكستن حصر آبادان،
ارتش عراق انگيزۀ آفند جديد و تهاجم بيشتر را براي گرفتن سرزمين هاي ديگري از ايران ندارد .همچنين
179
ارتش عراق در چنين شرايطي قادر به عبور از روخانة كرخه و بستن جادۀ اهواز -انديمشك نيست ،زيرا اگر
مي توانست ،پيش از اين و در شرايطي كه ارتش بعثي به پيشروي هاي پي در پي خود در خاک ايران ادامه مي
داد ،براي اين منظور اقدام مي كرد .از سوي ديگر با توجه به روحية ضعيف فرماندهي ارتش بعثي ،دشمن قادر
به انجام تهاجمي جديد و مؤثر براي تهديد جناح راست عمليات و يا عقبة نيروهاي خودي نيست .زيرا الزمة
اين امر ،خروج از مواضع پدافندي و تحمل تلفات بسيار است .الزم به ذكر است كه روحيه نيروهاي ارتش
عراق در آن شرايط ،پايين بوده و راهبرد ارتش بعثي ،پدافند در سراسر جبهه ها به منظور حفظ اراضي اشغال
شده ايران بود .سرانجام با بررسي هاي به عمل آمده و ارزيابي دو راهكار ،در نهايت ديدگاه دوم مورد قبول
واقع شد و برنامه ريزي عمليات طريق القدس بر اساس آن صورت گرفت.
انتخاب منطقۀ بستان
عمده ترين دليل انتخاب منطقه بستان براي انجام دومين عمليات بزرگ جمهوري اسالمي ايران عليه ارتش
صدام ،تناسب زمين و وسعت اين منطقة عملياتي با توان رزمي موجود رزمندگان اسالم در آن دورۀ زماني بود.
اين مسئله پس از شناسايي هاي مستمر كه از ماه ها قبل بر روي اين منطقه در حال انجام بود ،مشخص شد.
برنامه ريزان عمليات ،به دنبال ناحيه اي از حضور قواي دشمن مي گشتند كه بتوانند با حمله به آن ،دست به
عملياتي با يك موفقيت و پيروزي قطعي بزنند و پس از بيرون راندن دشمن از سرزمين ايران در آن ناحيه،
بتوانند با كمك عوارض و موانع طبيعي زمين مورد نظر ،سرزمين تصرف شده را حفظ نموده و دشمن را از باز
پس گيري آن ،مأيوس نمايند .بنابراين شرايط جغرافيايي اين منطقه ،مي توانست پس از تصرف آن ،طول خط
پدافندي قواي اسالم را كاهش داده و خط جديد دفاعي مناسب تري را به وجود آورد .با توجه به نكات فوق و
بحث هاي زيادي كه در آن دوران ،بين فرماندهان سپاه و ارتش صورت گرفت ،در نهايت انجام عمليات در
اين منطقه به تصويب شوراي عالي دفاع رسيد.
هدف عملیات ونتایج مورد انتظار
عمده ترين هدف انجام عمليات طريق القدس ،رسيدن به تنگه چزابه و كناره هورالعظيم و ساحل رودخانه نيسان
بود .در صورت موفقيت عمليات ،نيروهاي خودي با اتكا به موانع طبيعي مثل هورالعظيم و رودخانه نيسان مي
توانستند بخشي از نيروهاي پدافندي را آزاد كرده و صرفه جويي در قوا صورت گيرد .ايران در پي آن بود تا
عالوه بر آزاد سازي شهر بستان ،تهديد شهر اهواز از سوي ارتش عراق را كه مي توانست از طريق محور جادۀ
بستان ـ سوسنگرد انجام گيرد ،مرتفع سازد .از سوي ديگر با توجه به نزديكي شهر بستان به مرز بين المللي،
حملة رزمندگان اسالم در اين منطقه و رسيدن آنها به كنارۀ هورالعظيم و ناحية چزابه (شيب) در نوار مرزي دو
كشور ،مي توانست موجب بازتاب مهم سياسي به نفع ايران در جهان شود .عالوه بر نكات فوق ،چنانچه اين
عمليات موفق مي شد مي توانست بين واحدهاي سپاه سوم و چهارم و نيروهاي رزمي دشمن در شمال و جنوب
استان خوزستان شكاف و فاصله ايجاد نمايد .بنابر اين پشتيباني متقابل نيروهاي مستقر ارتش عراق در شمال
اين منطقه و نيز در جنوب جبهه از يكديگر ،در زمان حملة نيروهاي اسالم به آنها ديگر امكانپذير نبود و اين
181
امر به تفكيك قواي دشمن منجر و موجب ضعف تاكتيكي آنها مي گرديد .البته موضوع فوق به عنوان يكي از
دستاوردهاي مهم عمليات طريق القدس حاصل شد كه در زمان طرح ريزي عمليات ،به آن به عنوان يكي از
داليل عمليات نگريسته نمي شد.
اقدامات ضروري جهت اجراي عملیات
معموالً براي برنامه ريزي جهت انجام هر عملياتي ،واحدهاي اطالعات عمليات قرارگاه مركزي و يگان هاي
مربوطه زمين منطقه مورد نظر براي طرح ريزي عمليات را شناسايي نموده و با كسب اطالعات دقيق و به هنگام
از استعداد و نحوۀ آرايش دشمن در خط مقدم و ساير رده هاي پدافندي ،امكان طرح ريزي مانور مناسب را از
بين راه كارها و سناريوهاي مختلف براساس شناسايي هاي انجام شده و كسب اطالعات كافي از زمين و
استعداد دشمن و با توجه به توان رزمي خودي ،فراهم مي آوردند .آنگاه سازمان رزمي مورد نياز براي انجام
عمليات از طريق سازماندهي نيروهاي مردمي داوطلب و برنامه ريزي براي تدارک نيروهاي رزمندۀ شركت
كننده در عمليات ،تشكيل مي شد .سپس يگان هاي رزمي به منطقة عمليات منتقل و براي شركت در تهاجم
عليه مواضع دشمن ،آماده مي شدند .در چنين شرايطي خط تماس يگانها با خط اول دشمن از طريق احداث
خاكريزهاي دفاعي جديد و يا استفاده از عوارض موجود منطقة عمليات ،نزديك و برقرار مي شد .در نهايت
پس از انجام اقدامات فوق ،عمليات مورد نظر در زمان مناسب ،به مرحله اجرا در مي آمد.
نیازمندیهاي اطالعاتی
از حدود شش ماه قبل از عمليات طريق القدس ،كار شناسايي اين منطقة عملياتي از سوي گروهي از نيروهاي
اطالعات -عمليات سپاه به سرپرستي "شهيد سيد علي حسيني" از پاسداران استان خراسان ،آغاز شد .او براي
شناسايي منطقه ،سه ديدگاه اطالعاتي را بر روي رمل هاي شمال منطقه ي عملياتي و در جناح شمالي دشمن ،در
طول 74كيلومتر ،احداث نموده بود و با كمك نيروهاي خود به طور مستمر نحوه ي آرايش دشمن را از خط
مقدم تا عمق مواضع ارتش بعثي ،مورد شناسايي مرتب قرار مي داد .افراد شناسايي ،محل اصلي كار خود را در
نزديكي چاه آبي در ميان زمين هاي رملي كه اندكي بعد از تپه ي سبز قرار داشت ،مستقر كرده بودند تا رفت
و آمد آنها و نيز فعاليت هاي شناسايي آنان از ديد ساير افراد ،مخفي بماند .شهيد علي حسيني ،با استفاده از چند
دستگاه موتور سيكلت و دو راس قاطر و نيز با استفاده از نقشه هاي نظامي منطقه و همچنين تعدادي قطب نما و
تجهيزات انفرادي ،كار شناسايي اين منطقه تا تنگه ي چزابه را زير نظر ستاد عمليات جنوب كه به نام "پايگاه
منتظران شهادت" خوانده مي شد و در محل ساختمان گُلف كه در نزديكي ميدان چهار شير اهواز قرار داشت،
انجام مي داد .البته شناسايي هاي دقيق تر براي طرح ريزي عمليات از حدود دو ماه قبل از انجام عمليات يعني
از اواخر شهريور ماه 3133انجام مي شد" .شهيد حسن باقري" كه در آن زمان مسئوليت اطالعات ـ عمليات
سپاه را در جبهه هاي جنوب بر عهده داشت خواسته ها و نيازمندي هاي اطالعاتي مورد نياز براي طرح ريزي
عمليات طريق القدس را براي شهيد سيد علي حسيني ،مشخص نمود 33.قرار بود تا عمليات رزمندگان اسالم با
استفاده از تاريكي شب صورت بگيرد تا در اين شرايط از قدرت زرهي دشمن كاسته و بر قدرت نيروهاي
181
رزمي پياده ي خودي ،در شرايط كاهش ديد دشمن بر چگونگي حركت آنها در شب عمليات ،افزوده شود.
بنابر اين كسب اطالعاتي از موارد ذيل براي طرح ريزي عمليات ضروري مي نمود:
.3وضعيت آرايش ،مواضع و سنگرهاي نيروهاي دشمن در خط مقدم و ساير خطوط پدافندي
.7بررسي انجام عمليات در تاريكي محض و يا در روشنايي نور ماه
.1تعيين وضعيت نور ماه و مهتاب در شب هاي مورد نظر براي اجراي عمليات
.4نحوه ي فعاليت نيروهاي دشمن در شب و روز
.3چگونگي تردد واحدهاي دشمن به خط مقدم و نحوه ي تدارک آنها
.3وضعيت استقرار تيربارهاي دشمن در خط مقدم و چگونگي اجراي آتش آنها در شب و روز عليه مواضع
خودي
.2تعداد منوّرهايي كه دشمن در هر شب شليك مي كند و مشخص كردن فضاهايي را كه بر اثر پرتاب
منورها ،روشن مي نمايد.
.5بررسي روحيه ي فرماندهان ارتش بعثي مستقر در منطقه ي مورد نظر
.1شناسايي فرماندهان گردان ها و تيپ هاي دشمن كه در منطقه مستقر هستند.
.33استعداد دقيق گردانها و تيپ ها و سازمان زرهي دشمن در منطقه مورد نظر
.33بررسي خطوط مواصالتي دشمن و چگونگي استفاده از آنها براي دسترسي به جبهه هاي مختلف
.37بررسي تعداد و كيفيت جاده هاي عقبه ي دشمن
.31بررسي امكان تردد نيروهاي پياده خودي در رمل ها و اينكه صداي پاي حركت هر رزمنده تا چند متري
شنيده مي شود.
.34بررسي اينكه ميزان صداي تردد خودروها ،تانك ها و نفربرها ،در منطقه رملي ،هر يك به صورت جداگانه
تا كجا شنيده مي شود؟
.33بررسي اينكه اگر كسي در رمل ها گم شود ،چگونه مي تواند خود را نجات دهد .شرايط زمين منطقه رملي
شمال بستان به گونه اي بود كه وقتي كسي در اين رمل ها حركت مي كرد گاهاً تا زانو در داخل آن ها فرو
مي رفت و در نتيجه حركت در اين رمل ها براي نيروهاي رزمنده ،بسيار سخت بود .تنها در زماني كه باران
مي آمد يك نوع چسبندگي بر سطح رمل ها ايجاد مي شد و امكان تردد بوجود مي آمد.
.33اگر نيروهاي شناسايي در حين مأموريت خود ،اسير شدند چه پاسخ هايي را بهتر است به بازجويان دشمن
بدهند تا دشمن به اهداف آنها پي نبرد.
.32مشخص نمودن محل استقرار هر يك از گردان هاي دشمن در منطقه ي عملياتي و تعيين دقيق محدوده ي
مأموريت هر كدام از آنها
.35بررسي اينكه يگان هاي احتياط دشمن كدام است و در كجا استقرار دارند و چه مأموريتي براي هر يك از
آنها در نظر گرفته شده است؟
182
.31راه كارهاي حمله به دشمن چند تاست؟ كدام موفق تر است؟ و چرا؟
.73چگونه مي توان در مرحله ي اول عمليات به تنگه ي چزابه كه يكي از عقبه ي مهم دشمن است رسيد؟
بر اساس دستورالعمل فوق ،كار شناسايي ها و نيز كسب اطالعات براي طرح ريزي عمليات تا پايان آبان ماه
سال 3133به پايان رسيد.
شناسایی عوارض زمین
يكي از موارد مورد نياز ،شناسايي وضع جغرافيايي زمين مورد نظر و عوارض طبيعي موجود در آن بود تا
مشخص شود كه شرايط طبيعي زمين چه محدوديت ها و مشكالتي را براي نيروهاي خودي و دشمن به هنگام
نبرد ،ايجاد مي كند .در اين منطقه چهار رودخانه ي كرخه ،سابله ،نيسان و كرخه كور وجود داشت كه همگي
از حوالي سوسنگرد و حميديه به سمت هورالهويزه امتداد داشتند .نهرهاي ديگري هم مثل نهر رمين و نهر آل
عباس وجود داشت كه از اين رودخانه ها منشعب مي شدند .پل هاي موجود بر اين رودخانه ها مثل پل سابله،
اهميت زيادي هم براي دشمن و هم براي نيروهاي خودي داشت .جاده اي نيز از سوي دشمن ،به اسم جاده ي
تعاون در غرب شهر بستان و در بين باتالق هاي هور ،به سمت تنگه ي چزابه احداث شده بود تا بتواند تردد
واحدهاي ارتش بعثي را آسان تر نمايد .اين جاده كه خاكي و عريض و بلند بود از تنگه ي چزابه عبور و تا
منطقه ي شيب در عراق امتداد مي يافت و پس از عبور از حلفائيه به شهر العماره ،مركز استان ميسان عراق مي
رسيد و ارتباط سپاه سوم و سپاه چهارم ارتش بعثي عراق را با هم برقرار مي كرد .بين جاده ي خاكي تعاون و
جاده ي آسفالته ي چزابه ،آبگرفتگي هور و منطقه اي باتالقي و نيزار وجود داشت .جاده ي آسفالته ي بستان -
چزابه كه حدود پانزده كيلومتر طول داشت و از منطقه ي سوبله به دو راه تقسيم مي شد ،تنها راه مواصالتي
قواي دشمن بود .يكي از اين دو راه به سمت فكه و ديگري به سوي منطقه ي شيب امتداد مي يافت .شمال
جاده ي آسفالته ي چزابه ،تپه هاي رملي قرار داشت و آبگرفتگي در اينجا مشاهده نمي شد.
گاهي اوقات در مسير شناسايي ها ،اقدامات مهمي نيز صورت مي گرفت؛ از جمله براي آشنايي ساير رزمندگان
با برخي از توانايي هاي دشمن ،تالش مي شد تا عالوه بر ترسيم وضعيت و نحوه آرايش دشمن ،بر روي
كالك ،بعضي از جنگ افزارها و ابزارهاي وي نيز جمع آوري و به قرارگاه مركزي عمليات منتقل گردد .براي
مثال ،در هنگام بررسي وضعيت ميدان مينِ دشمن ،روزي برادر سيد علي حسيني توانسته بود با كمك برخي از
افراد اطالعات عمليات ،تعدادي از چاشني هاي ميدان مين چزابه را كه دشمن در سه رديف كار گذاشته بود با
خود به عقب بياورد تا به صورت عيني نوع تجهيزاتي را كه دشمن براي ايجاد موانع در جلوي خطوط اول خود
به كار مي برد را به كساني كه ماموريت پاكسازي ميدان هاي مين را بر عهده داشتند نشان دهد.
الزم به ذكر است كه همچنين از سوي نيروي هوايي ارتش جمهوري اسالمي ايران نيز هفت پرواز شناسايي و
عكس برداري براي انجام اين عمليات صورت گرفت.
آرایش قواي دشمن
اين منطقه تحت مسئوليت قرارگاه عملياتي شيب از قرارگاه هاي تابعه ي سپاه سوم ارتش بعثي عراق قرار
183
داشت .با استفاده از شناسايي هاي انجام شده از وضعيت گسترش نيروهاي دشمن و نيز با كمك استفاده از
عكس هوايي و نقشه هاي طبيعي منطقه ي بستان ،آخرين وضعيت و نحوه ي تشكيل خط پدافندي دشمن به
شرح زير مشخص گرديد :خط مقدم دفاعي دشمن از خاكريزي به طول حدود 73كيلومتر تشكيل مي شد كه
راس شمالي آن از تپه هاي رملي شمال شهر بستان آغاز و به رودخانه ي نيسان در جنوب منطقه عملياتي منتهي
مي گرديد .در شمال رودخانه ي كرخه ،خط دفاعي دشمن از حوالي "روستاي جابر حمدان" در يك خط
مستقيم رو به شمال تا تپه ماهور هاي رملي و غير قابل عبور در "دامنه هاي كوه ميشداغ" متشكل از يك
خاكريز بلند به ارتفاع حدود دو و نيم متر و عرض بيش از 1متر ،با خاکِ كامال كوبيده و محكم ،احداث
گرديده بود .در سراسر اين خط ،با استفاده از كيسه هاي شني ،الوار ،تيرآهن و ورقه هاي فلزي ،سنگرهاي
جنگ افزار انفرادي و اجتماعي ،پناهگاه براي نفرات و به فاصله ي هر صد متر يك سكوي آتش براي تانك
يا نفربرهاي حامل موشك ماليوتكا ساخته شده بود .اين خاكريز از سمت جنوب به رود كرخه و از سمت
شمال به زمين هاي رملي با يك زاويه ي تقريباً هفتاد درجه به سمت غرب مي پيچيد و حدود 7/3الي 1
كيلومتر ديگر در امتداد دامنه هاي تپه هاي رملي ادامه داشت .اين بخش براي تامين هر چه بهتر پهلوي شمالي
خط دفاعي دشمن ،ايجاد شده بود .اين خاكريز به دليل شكل ويژه اش به "خاكريز عصا شكل" معروف شده
بود .در پشت اين خاكريز كه تا شهر بستان در حدود بيست كيلومتر فاصله داشت ،يگان هاي پياده و مكانيزه
دشمن استقرار داشتند .اين يگان ها به انواع جنگ افزارهاي ضد زره مجهز بودند و استعداد آنها از يك تيپِ
تقويت شده ،بيشتر بود .ارتش بعثي عراق در فاصله ميان اين خاكريز تا شهر بستان ،خاكريزهاي عرضي و
طولي متعددي را كه به صورت مواضع پدافندي آرايش يافته بودند ايجاد كرده بود ،تا بتواند هر گونه رخنه و
نفوذي را به اين منطقه ،چه از شرق به غرب و چه از شمال به جنوب ،كنترل و خنثي نمايد ،اما جهت اصلي
مواضع پدافندي دشمن ،متوجه شرق بود .در جلوي اين خاكريز ،يك ميدان مين به عرض دويست متر نيز
ايجاد كرده بود كه در آن ،مين هاي ضد نفر ،مين هاي تله اي ،مين هاي جهنده ،مين هاي والمري ،مين هاي
ضد تانك و مين هاي منور به كار رفته بود .در جلوي اين ميدان مين منظم ،ميدان مين نامنظمي نيز به پهناي
صد متر ايجاد شده بود .كل فضاي اين ميدان هاي مين با تيربارهاي مستقر در خاكريز عصا شكل و جنگ
افزارهاي سبك و چند رديف سيم خاردار پوشش يافته بود .مواضع اصلي پدافندي ارتش بعثي عراق ،در جنوب
كرخه تا رود نيسان در امتداد همان خاكريز عصا شكل ،با همان ويژگي ها و مشخصات و مستحكم تر از آن
احداث شده بود .اين خاكريز كه به كناره نهر "عبيد" متكي بود به طول چهارده الي پانزده كيلومتر به سمت
جنوب تا رودخانه نيسان امتداد داشت و در پشت آن ،خاكريزها و مواضع متعددي براي سازماندهي پدافند در
عمق ،ساخته شده بود .خط دفاعي ارتش بعثي در جنوب رودخانه ي نيسان ،از محلي به نام "پل الوان" و "شيخ
خزعل" شروع مي شد و به " مگاسيس" و از آنجا به جلوي "روستاي دهالويه" و "نهر عبيد" و به صورت
هاللي به طرف " تپه هاي اهلل اكبر" و از آنجا به طرف "تپه ي سبز" مي رفت و در امتداد رمل ها تا " تنگه ي
چزابه" ادامه داشت .ارتش بعثي در كنار نهر عبيد ،خاكريزي احداث نكرده بود ولي سيم خاردارهايي را به
184
صورت توري مشبّك با فاصله ي 33سانتيمتر از سطح زمين ،نصب كرده بود كه در صورت عبور رزمندگان
پياده از آنها پايشان در اين تورها گير مي كرد و همچنين دشمن مي توانست از آتش تيربار عليه آنها استفاده
نمايد .پس از اين شبكه ي سيم خاردار توري مشبك ،دشمن ميدان مين وسيعي نيز ايجاد كرده بود .مواضع
رودخانه ي كرخه توسط چهار تيپ پياده مكانيزه و زرهي دشمن و آتش دست كم چهار گردان جنوب
توپخانه كه با دو تيپ زرهي و مكانيزه ديگر تقويت مي شدند پدافند مي گرديد.
استعداد قواي دشمن و خودي
در مجموع دشمن در اين منطقه حدود 33تيپ زرهي ،مكانيزه و پياده را سازمان داده بود و حدود 133دستگاه
تانك و حدود 333دستگاه نفربر را به همراه بخشي از نيروهاي كماندويي و نيرو مخصوص را مستقر كرده
بود .تيپ تقويت شده ي 73زرهي از لشكر 3مكانيزه ،فرماندهي جبهه ي شمالي دشمن در منطقه ي رمل ها را
بر عهده داشت و تيپ 11پياده و نيز تيپ 13نيروي مخصوص هم در ساير نقاط جبهه گسترش يافته بودند.
استعداد دشمن در نيمه ي جنوبي منطقه ي عمليات تقريباً دو برابر استعداد يگان هاي ارتش بعثي در بخش
شمالي جبهه بود .دشمن در بخش جنوبي جبهه ي خود ،داراي 1تيپ زرهي 3،تيپ مكانيزه و 7تيپ پياده بود.
فرمانده ي لشكر 3زرهي دشمن اين يگان ها را هدايت و كنترل مي كرد و قرارگاه آن در غرب منطقه ي
جُفير و جنوب شهر هويزه و در حاشيه ي هورالهويزه استقرار داشت.
در اين عمليات واحدهايي از ارتش و سپاه به شرح ذيل حضور داشتند :از ارتش الف -لشكر 33زرهي با يك
گردان پياده ،دو گردان مكانيزه و دو گردان تانك از تيپ يك زرهي به همراه يك گردان ژاندارمري و
همچنين دو گردان مكانيزه و دو گردان تانك از تيپ 7زرهي و توپخانه لشكر شامل سه گردان توپخانه 333
ميلي متري خود كششي و يك گردان توپخانه 32ميلي متري خود كششي پدافند هوايي ب -لشكر 17زرهي با
استعداد دو گردان مكانيزه ،دو گردان تانك و يك گردان سوار زرهي از تيپ 1زرهي و يك گردان مكانيزه
و دو گردان تانك به عنوان احتياط از تيپ 7زرهي و همچنين توپخانه لشكر با استعداد سه گردان توپخانه 333
ميلي متري خود كششي و يك گردان توپخانه 32ميلي متري خود كششي پدافند هواييج -گروه 11توپخانه
شامل دو گردان توپخانه 313ميلي متري و يك گردان توپخانه 323ميلي متري د 4 -تيپ از سپاه در مجموع
با 72گردان نيروي پياده .يك گردان تانك 7 ،گردان نفربر و 7گردان ادوات.
در مجموع ،ارتش داراي 5گردان تانك 2 ،گردان مكانيزه 4 ،گردان پياده و يك گردان ژاندارمري و 13
آتشبار توپخانه صحرايي وسپاه داراي 13گردان رزمي بود .روي هم رفته قواي ايران ،داراي 313دستگاه تانك
و 353دستگاه نفربر بودند .بدين ترتيب ،توان زرهي و مكانيزه ي ايران ،حدود دو سوم توان موجود ارتش
بعثي در منطقه ي عملياتي بود ولي يگان هاي پياده ي قواي اسالم حدود 4برابر واحدهاي پياده ي دشمن
سازماندهي شدند.حضور گسترده نيروهاي داوطلب بسيجي ،به سپاه اين امكان را داد كه استعدادي در حدود دو
برابر استعداد خود در عمليات ثامن االئمه را سازماندهي نمايد.
185
ارزیابی برتري هاي دشمن و خودي
در بررسي هاي به عمل آمده مشخص گرديد كه ارتش عراق از نظر توان نيروي هوايي ،وضعيت عوارض زمين
و نيز قدرت زرهي و همچنين توان اجراي آتش توپخانه و خمپاره ،به خصوص از نظر ميزان مهمات بر قواي
ايران برتري دارد ،به طوري كه حجم آتش توپخانه دشمن ،بيشتر از آتش توپخانه ايران برآورد مي گرديد .در
عين حال قواي اسالم از نظر تعداد نيروي پياده و نيز شرايط روحي و همچنين انگيزۀ باالي بسيجيان بر دشمن
برتري داشته و روحيه تهاجمي و ميل جنگ جويي آنان ،شرايط مناسبي را براي قواي خودي ايجاد كرده بود.
آمادگی براي اجراي عملیات
پس از اتمام شناسايي هاي مورد نظر در خطوط مقدم و نيز بررسي چگونگي آرايش دشمن در خطوط عقب تر
و نيز عمق مواضع وي ،كار طرح ريزي عمليات با بررسي راهكارهاي مختلف ،نهايي شد و قرارگاه كربال
تصميم گرفت تا از سه محور به مواضع دشمن ،حمله نمايد .كار سازماندهي بسيجيان داوطلبي كه از سراسر
نقاط كشور به منطقه آمده و در مجموع استعداد آنها به حدود 33هزار نفر مي رسيد نيز در قالب تيپ هاي
رزمي جديد سپاه انجام شد و هر تيپ موظف گرديد تا نيروهاي خود را مطابق با طرح مانور عمليات هر يگان،
به صورت شبانه روزي آموزش دهد .پس از آن با كمك برخي از برادران مهندسي مستقر در جبهه ،طرح باز
كردن آب به منظور استفاده از آن براي محدود كردن خطوط پدافندي خودي و نيز آزاد نمودن تعدادي از
نيروهاي پدافندي انجام شد .اين طرح را برادر بسيجي "آقاي مهندس جمشيد سرداري" بر اساس طرح شهيد
سرتيپ ولي اهلل فالحي با استفاده از آب رودخانه ي كرخه كور انجام داد كه مي توانست جلوي حمله ي ارتش
بعثي به مواضع قواي اسالم را با كمك رودخانه ي كرخه كور را بگيرد .از سوي ديگر پس از نهايي شدن طرح
مانور ،همه ي فرماندهان تيپ ها ،گردان ها ،گروهان ها و دسته هاي مانوري ،نسبت به نقشه ي عملياتي و
طرح مانور ،طي جلسات متعددي توجيه گرديدند و سواالت و ابهامات آنها در مورد چگونگي جنگيدن با
دشمن ،پاسخ داده شد.
شیوه و تاكتیك هاي ارتش عراق
شيوه ها و روش هايي كه ارتش عراق در زمان آماده شدن رزمندگان اسالم براي انجام عمليات طريق القدس،
به منظور دفاع مطمئن از مواضع اشغال شده ،بكار مي گرفت ،ايجاد مواضع بسيار مستحكم پدافندي در خطوط
اول دفاعي و تشكيل رده هاي عمق دار و متعدد پدافندي بود .ايجاد ميدان هاي وسيع مين و موانع سيم خاردار
در جلوي خطوط اول ،امكان شكستن خط مقدم دشمن را براي رزمندگان اسالم مشكل مي كرد .طول خط
دفاعي ارتش عراق در منطقه عملياتي طريق القدس از منطقة تپه هاي رملي تا رودخانة كرخه كور حدود 5/3
كيلومتر بود .تاكتيك دفاعي ارتش عراق به هنگام تك نيروهاي خودي ،عدم خروج واحدهاي دشمن از مواضع
پدافندي خود به منظور كاهش آسيب پذيري آنها بود .بالفاصله پس از تهاجم نيروهاي خودي ،پاتك هاي
سريع و پرحجم و سنگين ارتش عراق با استفاده فوري از نيروهاي احتياط دست نخورده ،آغاز مي گرديد .بدين
صورت ارتش عراق سعي مي كرد تا در مرحله اول از رخنه نيروهاي ايراني در مواضع خود جلوگيري نمايد و
186
در صورت موفقيت رزمندگان و تصرف مناطق اشغالي ،بازپس گيري آن مناطق با انجام پاتك هاي سنگين ،در
برنامه ارتش عراق قرار مي گرفت.
طرح مانور و عنصر كلیدي موفقیت
مهمترين عنصر كليدي براي موفقيت در اين عمليات ،رسيدن فوري رزمندگان به تنگة چزابه در حوالي مرز بين
المللي بود كه عمده ترين عقبة دشمن و مهمترين خط مواصالتي ارتش بعثي در اين محدوده به حساب مي آمد.
تنگة چزابه نقطة ورودي ارتش بعثي به خاک ايران بود .باتوجه به شناسايي هاي انجام شده ،دربارۀ نحوۀ استقرار
واحدهاي دشمن ،مشخص شد كه اين هدف مهم" ،دست يافتني" است .از طرفي ،شرايط جغرافيايي اين منطقه
به گونه اي بود كه پس از انجام عمليات ،امكان تشكيل يك خط دفاعي مناسب با تكيه بر عوارض طبيعي زمين
وجود داشت و پدافند از آن با استعداد نيروهاي كمتري نسبت به آرايش نيروهاي خودي در قبل از انجام
عمليات ،امكان پذير مي نمود.با توجه به شناسايي ها و بررسي هاي انجام شده از سوي واحدهاي اطالعات _
عمليات سپاه ،مشخص گرديد كه اجراي تك احاطه اي در جنوب رودخانه كرخه امكان پذير نيست؛ زيرا،
پهلوهاي شمالي و جنوبي دشمن در اين منطقه به رودخانه هاي كرخه و نيسان متكي بود و گسترش نيروهاي
ارتش بعثي به گونه اي آرايش يافته بود كه هيچ جناح باز يا ضعيفي از دشمن كه امكان اجراي تك احاطه اي
را براي نيروهاي ايراني فراهم آورَد ،وجود نداشت .بنابراين ،در منطقه ي جنوب كرخه ،نيروهاي مسلح ايران
ناگزير بايد تك رخنه اي را اجرا مي كردند .از سوي ديگر ،حمله از مسير جاده ي سوسنگرد -بستان نيز ،به
عنوان يك تك جبهه اي محسوب مي شد كه نمي توانست به عنوان محور تالش اصلي عمليات قرار گيرد.
بنابر اين ،سپاه دست به ابتكار مناسبي زد و عبور از منطقه ي رملي و دور زدن رده هاي پدافندي دوم و سوم
دشمن را در عمق جبهه ي نبرد به عنوان تاكتيك ويژه ي عمليات انتخاب نمود .بر اساس اين طرح ،حمله از
مسير تپه هاي اهلل اكبر به سمت تنگه ي چزابه و تپه هاي نَبَعه به عنوان محور تالش اصلي در طرح عملياتي
سپاه قرار گرفت .بنابراين ،طرح ريزي عمليات بر اساس اجراي يك تك احاطه اي يكطرفه از مسير رمل ها به
سمت تنگه ي چزابه كه عقبه ي اصلي دشمن محسوب مي شد ،در دستور كار قرار گرفت .مأموريت اجراي
اين تك به تيپ 34امام حسين واگذار گرديد تا آنها با استفاده از منطقه رملي شمال تنگه چزابه ،خود را به
هدف برساند.
احداث جاده در مناطق رملی
عبور از مسير شن زارها و يا رمل ها براي نيروهاي عمل كننده ،بسيار سخت بود ،به گونه اي كه پاهاي
رزمندگان تا زانو در آنها فرو مي رفت .نيروهاي عمل كننده بايستي خود را از اين مسير به هدف نهايي
عمليات يعني تنگة چزابه مي رساندند .احداث جاده اي به طول حداقل 1كيلومتر در ميان اين رمل ها ،امكان
دسترسي نيروها را به عقبة دشمن ميسر مي نمود و حركت رزمندگان پياده را عملي و آسان مي ساخت.
آقاي ابوالفضل حسن بيگي كه در آن زمان مسئوليت جهاد سازندگي استان سمنان را برعهده داشت ،پيشنهاد
احداث جاده اي را در اين مناطق رملي از تپه هاي اهلل اكبر در زمين هاي رملي شمال جبهة نبرد تا محل چاه به
187
منظور تسهيل دسترسي نيروهاي رزمنده به عقبه دشمن مطرح نمود كه مورد تصويب قرارگاه مركزي كربال
قرار گرفت .ايشان حدود 73روز قبل از آغاز عمليات كار احداث اين جاده را آغاز نمود و موفق شد تا پايان
عمليات ،جاده اي به عرض 2متر و به طول 37كيلومتر را به همراه 7محل نشست بالگردهاي هوانيروز ،آماده
نمايد .به منظور عدم حساس شدن دشمن نسبت به احداث اين جاده ،كار ساخت آن در شب انجام مي شد و در
روز مسير احداث شده ،استتار مي گرديد تا دشمن با گرفتن عكس هوايي از منطقه ،نتواند به وجود آن و جهت
تك احتمالي رزمندگان اسالم پي ببرد " .شهيد مهندس تقي رضوي" در قرارگاه مركزي جهاد پيگير احداث
اين جاده بود .بنابراين احداث جاده اي در ميان اين رمل ها ،قبل از شروع عمليات طريق القدس ،امكان
دسترسي نيروها را به عقبة قواي دشمن ميسر نمود و حركت رزمندگان پياده بخصوص نيروهاي تيپ 34امام
حسين(ع) را آسان تر و ممكن ساخت.
تالش هاي هماهنگی
از آنجا كه قرار بود تيپ سوم لشكر 17زرهي اهواز در عمليات آزادسازي بستان شركت نمايد ،فرمانده اين
تيپ ،طرح سپاه براي عبور از منطقه رملي را براي يگان هاي تانك و نفربر قبول نداشته و آن را اجرايي نمي
دانست ،بنابر اين سپاه از فرمانده ي لشكر 17زرهي ،سرهنگ منفرد نياكي ،خواست تا به اتفاق برادران "رشيد
علينور" و "حسن باقري" از منطقه ي مورد نظر بازديد نمايند و محور تالش اصلي تك را با هم از نزديك
بررسي نمايند .پس از انجام اين بازديد ميداني ،سرهنگ نياكي به اين نتيجه رسيد كه اين طرح ،بسيار مناسب و
اجرايي است و با انتقال نظر خود به فرمانده ي وقت نيروي زميني ،سرهنگ صياد شيرازي ،موافقت وي نيز با
طرح سپاه اعالم شد .با توجه به هماهنگ شدن فرمانده تيپ 1لشكر ،17گردان 711تانك چيفتن اين تيپ به
فرماندهي شهيد سرگرد علي صفوي به ديدگاه سوم يعني انتهايي ترين منطقه در عقبه دشمن اعزام گرديد تا با
شروع تك از طريق تپه هاي نبعه به سوي تنگه ي چزابه حركت و آن را مسدود نمايد.
وضعیت امنیتی ایران در زمان عملیات طریق القدس
در شرايطي كه ايران آماده مي شد تا عمليات طريق القدس را انجام دهد نيروي هوايي عراق بطور مرتب برخي
از نقاط جبهه ها از جمله شهر آبادان را با هواپيما بمباران مي كرد .شهرهاي خرمشهر ،بستان و هويزه در استان
خوزستان همچنان در اختيار دشمن قرار داشت و ارتش عراق تا نزديكي هاي شهر اهواز پيش آمده بود و
مواضع خود را در غرب رودخانة كرخه احداث نموده بود .در داخل كشور همچنان فعاليت هاي مسلحانه حزب
دموكرات و تشكيالت كومله در مناطق كردنشين در جريان بود و عمليات تروريستي منافقين هم در نقاط
مختلف كشور ادامه داشت .نيروهاي سپاه در داخل شهرها با اين گروه خشن درگير بودندو در تأميت امنيت
استانهاي همجوار با عراق هم تالش مي كردند .گرچه با اقداماتي كه صورت گرفته بود ،از وسعت و حجم
ترورهاي منافقين كاسته شده بود ولي آنها به ترورهاي شخصيت هاي پر نفوذ در بين مردم ،همچنان ادامه مي
دادند .براي مثال ،منافقين پس از عمليات طريق القدس در تاريخ 3133/1/73آيت اهلل سيد عبدالحسين دستغيب
نمايندۀ حضرت امام خميني در استان فارس و امام جمعة محبوب مردم شيراز را نيز به شهادت رساندند.
188
تصورات دشمن قبل از آغاز عملیات
ارتش عراق با كمك تالشهاي اطالعاتي ،شناسايي ،شنود و عكسهاي هوايي توانسته بود تا حدود 33درصد
مطمئن شود كه حملة بعدي ايران در منطقة غرب شهر سوسنگرد صورت مي گيرد .همچنين با توجه به نوع
تفكر دشمن ،سمت تالش اصلي نيروهاي ايراني با اتكا به جادۀ حميديه -سوسنگرد براي تصرف شهر بستان
تصور مي شد .ارتش عراق ،منطقة رملي شمال عمليات را كه تالش اصلي از آن محور صورت گرفت را به
عنوان "منطقة غير قابل عبور" تشخيص داده بود و از آن به عنوان يك مانع طبيعي در طرح پدافندي خود
استفاده مي كرد .وجود اين مانع طبيعي باعث شده بود تا ارتش بعثي در جبهه شمالي خود ،نيروي زيادي را
تدارک نبيند .قواي اسالم ،با انجام شناسايي هاي طوالني موفق شدند تا اين نقطه ضعف دشمن را تشخيص داده
و به همين دليل از آنجا به مواضع دشمن حمله كردند .پس از پايان عمليات ،وقتي از برخي اسراي دشمن سوال
شد كه چرا نتوانستيد مانع تصرف سنگرها و مواضع خود از سوي رزمندگان اسالم شويد ،آنها در پاسخ مي
گفتند كه در اين منطقه ،عمليات هلي برن انجام شده است .يعني رزمندگان اسالم با استفاده از بالگردهاي
جنگي نيروبر ،در پشت مواضع آنها پياده شده و نيروهاي دشمن را دور زده اند .در حاليكه در اين عمليات
اصالً از بالگرد براي حمله به دشمن استفاده اي نشد.
شرح عملیات
عمليات طريق القدس حدود دو ماه پس ازعمليات "ثامن االئمه(ع)" و در ساعت 13دقيقه ي بامداد روز 5آذر
ماه سال 3133برابر با دوم ماه صفر المظفر با رمز مبارک "يا حسين(ع)" انجام شد .با توجه به اين كه اين
عمليات پس از گذشت ايام ماه محرم و در روزهاي اول ماه صفر آغاز شد،رزمندگان اسالم با شركت در مراسم
عزاي حسيني ،تحت تاثير نهضت عاشورا در اين نبرد شركت كردند .اين عمليات درست پس از گذشت يك
سال و دو ماه و نه روز از آغاز جنگ از سوي صدام ،شروع شد.به منظور اجراي اين عمليات ،از سوي سپاه،
پاسگاه قرارگاه مركزي فرماندهي عمليات در روستاي برديه در غرب شهر سوسنگرد و در منطقه ي عمومي
دهالويه به صورت تعجيلي بر پا گرديد .اين قرارگاه عبارت از اتاقي 1در 4بود كه با بلوک هاي سيماني
احداث گرديده بود و استحكام چنداني نداشت .از سوي برادر محسن رضايي فرمانده ي كل سپاه ،فرماندهي
اين عمليات را برادر رشيد و از سوي ارتش ،سرهنگ منفرد نياكي ،هدايت يگانهاي عملياتي را بر عهده داشتند
و به صورت مشترک ،نبرد را فرماندهي مي كردند .البته قرارگاه ارتش در اين عمليات در تپه هاي اهلل اكبر و
در مجاورت قرارگاه تاكتيكي لشكر ،17استقرار داشت و اعضاي ستاد قرارگاه كربالي 3ارتش در قرارگاه
برديه حضور نداشتند .البته گاهي سرهنگ صياد شيرازي به آنجا رفت و آمد مي كرد .در اين عمليات 1تيپ
از سپاه با 1تيپ از ارتش ،ادغام گرديدند .الزم به ذكر است كه سپاه در ادامه ي عمليات ،استعدادي در حدود
7تيپ ديگر را نيز به صحنه ي نبرد ،وارد كرد .در اين عمليات از تانك ها و نفربرهاي غنيمتي لشكر 1زرهي
ارتش بعثي كه در شكست حصر آبادان بدست آمده بود استفاده شد .تانك هاي بكار رفته در عمليات از نوع
T_55و T_62روسي بودند .در لحظة شروع عمليات كه در اواخر فصل پاييز و در هواي نسبتاً سرد انجام مي
189
شد ،نم نم باران آغاز گرديد و باعث شد تا منطقه ي رملي محل عبور رزمندگان خط شكن ،محكم و سفت
گرديده و تردد از مسير شن هاي روان براي آنها ،آسان تر گردد .از سوي ديگر بارش باران ،بنابر اظهارات
اسيران اين عمليات ،موجب غافلگيري لحظه اي دشمن و پناه بردن نيروهاي ارتش بعثي به درون سنگرها
گرديد و فرصت مناسبي را براي نزديك شدن رزمندگان اسالم به مواضع دشمن ،پديد آورد .به هر حال ،به
(ع)
منظور رسيدن به عقبه و محل استقرار توپخانه 313ميليمتري دشمن 2 ،گردان پياده از تيپ امام حسين
مربوط به سپاه و يك گردان تانك از ارتش و 3گردان تانك و نفربر از سپاه ،از مسير رمل ها ،حمله به سمت
تنگه ي چزابه را آغاز كردند .به منظور هدايت درست رزمندگان پياده ،در برخي از مسيرها در بين رمل ها،
فانوس هايي كار گذاشته شده بود تا آنها بتوانند با كمك روشنايي اين فانوس ها در مسير از قبل مشخص شده،
حركت نمايند و راه را گم نكنند .اولين گروه از رزمندگان اسالم به استعداد دو گردان توانستند در نيم ساعت
اول نبرد ،خود را به مواضع توپخانه ي دشمن در اطراف منطقه ي غرب شهر بستان رسانده و 31عراده ،توپ
صحرايي 337ميلي متري دشمن را به غنيمت بگيرند .اين توپخانه ها خط مقدم ارتش بعثي را پشتيباني مي
كردند .تا زماني كه رزمندگان تيپ امام حسين به محل توپخانه هاي دشمن نرسيده بودند ،آتش بسيار شديدي
از سوي توپخانه ارتش بعثي عليه رزمندگان خط شكن ،اجرا مي شد ولي وقتي اين نيروها از رمل ها عبور كرده
و مقر فرماندهي تيپ 73زرهي ارتش بعثي و نيز توپخانه دشمن را به تصرف خود در آورند ،تمام آتش هاي
دشمن خاموش شد و سكوت كاملي منطقه نبرد را فرا گرفت به گونه اي كه حتي يك گلوله توپ هم شليك
نمي شد .اين نيروها موفق شدند تعداد زيادي از تانك هاي اين تيپ را به غنيمت گرفته و دو گردان كماندويي
دشمن را نيز تار و مار نمايند .اين ابتكار عمل رمز اساسي موفقيت در عمليات طريق القدس بود.
آزادسازي شهر بستان
در حوالي ساعت 33صبح همان روز عمليات ،رزمندگان اسالم به سرعت خود را به شهر بستان رسانده و اين
شهر اشغال شده را پس از 472روز اسارت ،از چنگال ارتش متجاوز دشمن آزاد نمودند .شهر بستان بدليل
نزديكي به مرز ،از همان روزهاي آغازين جنگ در معرض تهاجم ارتش عراق قرار گرفت .بستان از شهرهاي
مرزي دشت آزادگان در 13كيلومتري شمال غربي سوسنگرد و 73كيلومتري مرز بين المللي با عراق و 32
كيلومتري غرب تپه هاي اهلل اكبر قرار دارد.به هنگام آزادسازي اين شهر ،تعدادي از مردم آن در شهر و
روستاهاي اطراف مشغول زندگي بودند.
واكنش ارتش بعثی و درگیري هاي پل سابله
بستن تنگة چزابه توسط رزمندگان اسالم ،براي ارتش عراق بسيار سنگين و شكننده بود .ارتش بعثي به طور
مرتب به مدت سه روز براي باز پس گيري اين تنگه ،پاتك نمود .پس از نا اميدي از موفقيت ،از ادامة حمالت
و تداوم پاتك در اين ناحيه منصرف گرديد .در جريان عمليات در بعضي از مناطق ،نبردهاي بسيار سنگيني رخ
داد ،از جمله در محور جنوبي منطقة عمليات و در كنار نهر عبيد درگيري هاي شديدي اتفاق افتاد و رزمندگان
اسالم براي تسلط بر آن 23شهيد تقديم كردند .آخرين پاتك دشمن در اولين ساعات روز 31آذر ماه و با
191
استفاده از تاريكي شب آغاز گرديد .با شنود بيسيم ها و دستگاه هاي ارتباطي دشمن كه در قرارگاه صورت مي
گرفت ،سپاه دريافت كه لشكر 3مكانيزه ارتش بعثي حمله مجددي را به منطقه آغاز و قصد دارند تا از روي
پل سابله عبور نمايند .اين در حالي بود كه فرمانده تيپ 73كربال متعلق به سپاه پاسداران انقالب اسالمي كه
مسئوليت اين منطقه را برعهده داشت از آغاز عمليات دشمن ،بي اطالع بود زيرا در آن منطقه ،هنوز آثار پاتك
دشمن بر روي زمين منطقه عمليات مشخص نشده بود .به هر حال پس از گذشت حدود يك ساعت از دريافت
خبر و آغاز پاتك ،دو گردان پياده ارتش بعثي موفق شدند تا از پل سابله عبور نمايند .آنگاه در چنين شرايطي،
تعدادي از تانك هاي تيپ 37زرهي ابن وليد براي تصرف بستان و تهديد نيروهاي ايراني مستقر در تنگه
چزابه ،عبور از پل سابله را آغاز نمودند .از آنجا كه پل سابله ،باريك بود ،تانك ها و نفربرهاي ارتش بعثي در
دو طرف آن ،آرايش گرفته و استقرار يافته بودند .در اين هنگام كليه حركات يگان هاي دشمن از سوي
ايستگاه هاي شنود سپاه پاسداران و ارتش كشف و به نيروهاي خودي اعالم گرديد .با مقاومت شديد رزمندگان
اسالم و با تدابير منطقي قرارگاه كربال و تالش هاي گسترده و سريع نيروهاي خودي و اجراي آتش پرحجم
توپخانه ،اكثر اعضاي دو گردان پياده دشمن كشته ،زخمي و يا اسير گرديده و تعداد زيادي از تانك هاي
دشمن در شمال پل سابله منهدم گرديد .در ساعت 3:15دقيقه بامداد روز 31آذر با انهدام يك تانك دشمن بر
روي پل سابله و همچنين برخورد و تصادف چند تانك و نفربر ديگر ارتش بعثي در اين ناحيه ،پل سابله
مسدود گرديد و موجب قطع عبور و مرور يگان هاي دشمن شد و به اين ترتيب پاتك دشمن ناكام ماند .الشه
ي ده ها تانك و نفربر دشمن براي مدت مديدي در سواحل شمالي و جنوبي و داخل رودخانه باقي مانده بود و
منظره جالبي از اين نبرد را نشان مي داد .اطالعات دريافتي از اسرا حاكي از آن بود كه صدام رئيس رژيم بعثي
از نزديك بر اجراي اين پاتك نظارت داشته است .در نيمه جنوبي كرخه ،استعداد دشمن تقريباً دو برابر
استعداد نيمه شمالي بود .در اين بخش از منطقه عمليات دشمن داراي سه تيپ زرهي ،يك تيپ مكانيزه و دو
تيپ پياده بود كه از قرارگاه مركزي در غرب جفير هدايت ،كنترل و فرماندهي مي شدند .دشمن پس از
ناكامي در اجراي پاتك هاي متعدد و مشاهده تالش هاي عملياتي رزمندگان اسالم جهت ادامه پيش روي به
منظور تصرف پل هاي رودخانه نيسان ،از منطقه براي اولين بار عقب نشيني نمود تا از انهدام بيشتر نيروهايش
جلوگيري به عمل آورد .بدين ترتيب نيروهاي دشمن در جنوب كرخه كور استقرار يافتند .بنابراين در تاريخ
3133/1/13با استقرار نيروهاي خودي در سواحل شمالي رودخانه نيسان ،عمليات طريق القدس خاتمه يافت.
تداوم فشار نظامی پس از پایان عملیات
گرچه ظرف يك هفته جنگ شبانه روزي ،تمام اهداف برنامه ريزي شده براي عمليات طريق القدس محقق شد
اما ارتش بعثي عراق ،تالش نمود تا با سازمان دهي پاتك هاي گسترده ،نيروهاي ايراني را از منطقه تصرف
شده به عقب براند و دوباره شهر بستان و مناطق اطراف آن را اشغال نمايد .رژيم عراق سعي مي كرد تا نشان
دهد عمليات ايران براي باز پس گيري سرزمين هاي اشغالي ،نمي تواند تداوم يابد و ارتش عراق قادر به حفظ
سرزمين هاي اشغالي و برگرداندن نيروهاي ايراني به مواضع قبلي خود مي باشد .بر اين اساس پس از مدتي
191
توقف در حمله به جبهه بستان ،ارتش عراق با بازسازي يگان هاي خود و ترميم روحيه فرماندهان خويش ،بار
ديگر انجام عملياتي در اين منطقه را در دستور كار خويش قرارداد تا بتواند ابتكار عمل را در دست گيرد.
نتایج عملیات
در مجموع ،عمليات طريق القدس در حدود يك هفته به طول انجاميد و پس از نبردهاي مستمر شبانه روزي،
دشمن به پشت رودخانه ي نيسان در جنوب منطقه ي عملياتي رانده شد و 333كيلومتر مربع از سرزمين هاي
اشغالي از جمله شهر بستان آزاد گرديد .با انجام اين عمليات ،براي اولين بار قواي اسالم توانستند خود را به مرز
بين المللي برسانند كه از نظر سياسي اهميت زيادي براي ايران داشت .تهديد دشمن از محور سوسنگرد -
حميديه به سمت اهواز مرتفع گرديد و احتمال اشغال اهواز و سوسنگرد از سوي ارتش عراق منتفي شد.
پيوستگي خطوط دفاعي ارتش عراق كه از مهران در غرب كشور تا خرمشهر در جنوب كشور برقرار بود
گسسته شد و به ناچار خطوط تداركاتي دشمن طوالني گشت و موجب شكاف بين نيروهاي شمال به جنوب
يعني بين سپاه چهارم و سوم ارتش عراق گرديد .بنابراين ارتش بعثي مجبور شد كه از جادۀ بصره -عماره براي
تدارک نيروهاي موجود خود در خاک ايران استفاده نمايد و جاده اي را كه در خاک ايران براي تدارک و
پشتيباني از نظاميانش ،احداث كرده بود به دست قواي ايران افتاد .بدين صورت دسترسي رزمندگان اسالم به
منطقة عملياتي " فتحِ مبين" در غرب شهر شوش و غرب رودخانة كرخه با سهولت بيشتري انجام شد .همچنين
دسترسي به منطقة اشغالي ايران در غرب رودخانة كارون و جنوب كرخه كور ـ كه بعدها عمليات بيت
المقدس در آن انجام شد ـ با سهولت بيشتري صورت گرفت .اين عمليات صد درصد به اهداف خود رسيد و
استعدادي در حدود 3/3لشكر عراقي در جريان آن منهدم گرديد .از سوي ديگر طول خطوط پدافندي ايران
كاهش يافت و از دو لشكر 33و 17كه قبل از آغاز عمليات كه در اين منطقه پدافند مي كردند ،لشكر 17
آزاد و براي شركت در عمليات فتح مبين عازم منطقه عمومي دزفول شد .پيرو اين پيروزي ،جلسة شوراي عالي
دفاع در ساعت 33صبح روز يكشنبه 33آذر سال 3133در حضور حضرت امام خميني در جماران تشكيل شد.
در اين جلسه از سوي فرماندهان سپاه و نزاجا ،گزارش عمليات تقديم امام گرديد .بر اساس اين گزارش در
جريان اين عمليات ،قواي اسالم موفق شدند يكصد دستگاه تانك و نفربر سالم و نيز يكصد دستگاه ماشين
آالت مهندسي و راه سازي از دشمن را به غنيمت گرفته و حدود 7333نفر از نظاميان دشمن را به هالكت
رسانده و 333نفر آنها را اسير نمايند .همچنين ارتش در هفته ي اول عمليات 373شهيد و 433مجروح و
نيروهاي سپاه و بسيج 233شهيد و 3533مجروح داشتند 37.در مجموع در اين عمليات 31 ،عراده توپ 337م م،
323دستگاه تانك و نفربر 23 ،قبضه توپ ضدهوايي 71و 34م م و 733دستگاه خودرو به غنيمت گرفته شد
و 343نفر از نظاميان عراقي نيز اسير گرديدند .همچنين 353دستگاه تانك و نفربر 733 ،دستگاه خودرو4 ،
بالگرد جنگي و 5فروند هواپيماي ارتش عراق منهدم گرديد .از جمله يك فروند هواپيماي ميراژ ساخت
فرانسه مورد اصابت قرار گرفت كه خلبان آن نيز اسير شد .همچنين 1333نظامي عراقي كشته يا زخمي
گرديدند .همچنين در اين عمليات سه فروند هواپيماي F -34نيروي هوايي ارتش جمهوري اسالمي ايران نيز
192
سرنگون گرديدند كه خسارت بزرگي براي كشور بود.
پیامدهاي عملیات
اين عمليات پيامدهاي زيادي را نيز دربرداشت از جمله،تجربه موفقيت آميز بكارگيري گسترده مردم را نشان
داد .همچنين ديدگاه شهيد محمد علي رجايي كه « ما سرنوشت جنگ را در ميدان جنگ تعيين مي كنيم »،
تقويت گرديد و مسئولين كشور به اهميت اين شعار بيشتر پي بردند .از سوي ديگر مسئولين كشور به اهميت
توسعة نظامي توان رزمي كه از طريق گسترش سازمان سپاه ،امكان پذير شده بود ،پي بردند و احساس كردند
كه موازنة قوا با دشمن را مي توان با كمك مردم و نيروهاي داوطلب بسيجي و از طريق تشكيالت سپاه ايجاد
نمود .برادران ارتش نيز به اهميت توان فكري ،طرح ريزي ،سازماندهي و انجام عمليات از سوي سپاه بيشتر پي
بردند و آن را از عوامل اصلي موفقيت هاي جمهوري اسالمي در صحنة عمليات ناميدند .منافقين هم كه به ترور
ائمة جمعه و مردم طرفدار انقالب اسالمي در داخل كشور ادامه مي دادند ،پيروزي پي در پي رزمندگان اسالم را
به منزلة تثبيت نظام جمهوري اسالمي دانسته و براي فرار كامل از كشور برنامه ريزي و اقدام نمودند .پس از
پايان عمليات ،ارتش عراق همچنان به بمباران مداوم مواضع قواي ايران در نقاط مختلف جبهه ادامه مي داد كه
در نتيجه دو هواپيماي F-14در حين دفاع ،در روز 34آذر 3133ساقط شدند .يك هواپيما F-14ديگر هم
چند روز قبل از عمليات در روز 3133/5/72ساقط شده بود 31.همچنين دشمن در ادامة حمالت خود به مردم بي
دفاع ايران ،در تاريخ 31آذر 3133مناطق مسكوني شهر ايالم را بمباران نمود كه بر اثر آن 73نفر شهيد و
تعدادي مجروح شدند.
بررسی عوامل پیروزي
عوامل مختلفي را مي توان در پيروزي عمليات طريق القدس مؤثر دانست .عالوه بر روحيه عالي و شجاعت بي
نظير رزمندگان اسالم و نيز گسترش توان سازمان رزمي سپاه بدليل حضور گستردۀ مردم و داوطلبان بسيجي(13
گردان) در جبهه هاي نبرد ،شناسائي هاي دقيقي كه از سوي سپاه در مورد زمين منطقه عمليات و همچنين نحوه
آرايش قواي دشمن صورت گرفته بود ،مبنايي براي طرح ريزي عمليات شد .بر اساس طرح مانور تاكتيك
ويژه اي با انجام تك احاطه اي در عبور از تپه هاي رملي پيش بيني شد كه در مرحله اجرا بر پايه خالقيت،
ابتكار عمل و شجاعت تمام انجام شد .از سوي ديگر تصور غلط دشمن از سمت تالش اصلي تك قواي اسالم،
موجب غافلگيري تاكتيكي دشمن گرديد گرچه ارتش عراق نسبت به كل عمليات ،نسبتاً هوشيار بود .الزم
بذكر است كه ارتش عراق ،سمت حملة نيروهاي ايراني را به صورت يك تهاجم جبهه اي و با اتكا بر جاده
سوسنگرد -بستان پيش بيني كرده بود .طرح ريزي كلي مانور عمليات به گونه اي بود كه به صورت همزمان
از سه محور عمده به مواضع دشمن حمله شد و دشمن را در تمام جبهه ها درگير نمود .سرعت عمل رزمندگان
اسالم در رساندن خود به عقبة دشمن ،موجب خاموش شدن آتش توپخانه و تضعيف روحيه ارتش عراق گرديد.
استفاده از نيروي پياده براي جنگ با زرهي دشمن ،كه رسانه هاي غربي از اين شيوه با عنوان "تاكتيك امواج
انساني" ياد مي كردند ،در واقع جنگيدن رزمندگان پياده با تانك هاي دشمن با استفاده از تاريكي شب و با
193
سالح هاي ضد زره بود كه به صورتي موفقيت آميزي موجب تداوم عمليات در طول شبانه روز گرديد .در
اينجا نبايستي مهارت فرماندهي و كنترل عمليات را كه موجب مقابلة اساسي با پاتك هاي دشمن شد فراموش
نمود .نياز به همكاري فرماندهان جديد سپاه و نيروي زميني ارتش كه هر دوي آنها كار خود را به تازگي
شروع كرده بودند هم موجب شد تا قواي سپاه و ارتش در كنار هم قرار گرفته و هماهنگي مناسبي بين آنها
پديد آيد .در چنين شرايطي يگان هاي ارتش و سپاه با هم پيوند خورده و با هم همكاري مي كردند و تمام
مراحل عمليات را با هم جلو مي بردند .خلوص و توكل بر خداوند و روحيه معنوي حاكم بر رزمندگان هم بر
مؤلفه هاي پيروزي افزوده بود.
فتح الفتوح
انجام موفقيت آميز عمليات طريق القدس موجب شد تا مسئولين كشور پيام تبريكي به مناسبت پيروزي
رزمندگان اسالم براي حضرت امام خميني(ره) ارسال نمايند.ايشان در پاسخ ،پيامي به شرح ذيل در تاريخ 5آذر
،3133مصادف با 7صفر 3437صادر و اين عمليات را "فتح الفتوح" ناميدند .
بسم اهلل الرحمن الرحيم
جناب آقاي حاج سيد علي خامنه اي رئيس جمهوري محترم اسالمي ايران؛ تيمسار سرتيپ ظهيرنژاد رئيس ستاد
مشترک ارتش جمهوري اسالمي ايران؛ سركار سرهنگ علي صياد شيرازي فرمانده نيروي زميني؛ جناب آقاي
محسن رضايي فرمانده سپاه پاسداران انقالب اسالمي" :اَنْ تَنْصُروا اهللَ يَنْصُرُكُمْ وَ يُثَبِتْ اَقْدامَكُمْ".
تلگراف هاي شريف كه بشارت پيروزي قواي مسلح شجاع را بر قواي شيطان امريكايي صداميان كه با هجوم
ظالمانه ي خود فتح قادسيه را به مغزهاي تهي از ايمانِ به غيب وعده مي دادند ،واصل گرديد .اتكا به مسلسل و
تانك ،و غفلت از خداوند قادر و جنود الهي ،انسانها را به ورطه ي هالكت و فضاحت مي كشاند .آنانكه رمز
پيروزي را مجهز به جهاز شيطاني و «ميگ»ها و «ميراژ»ها مي دانند و ايمان به غيب و خداوند قادر را به
حساب نمي آورند و دم از پيروزي قادسيه مي زنند و رمز پيروزي قادسيه و مؤمنان صدر اسالم را باز نيافته اند
و قدرت ايمان و شهادت طلبي را نمي فهمند ،بايد با شكست مفتضحانه رو برو شوند و گوشمالي الهي ببينند.
اينان از پيروزي هاي صدر اسالم -كه پيروزي خون بر شمشير و قواي جهنمي بود -بايد عبرت بگيرند .مردم
ايران و ارتش و سپاه و بسيج و ساير قواي نظامي براي حفظ اسالم و كشور اسالمي و رسيدن به لقاء اهلل دفاع
مي كنند ،و فرق است بين اين عزيزان و آن گول خوردگان كه براي مقاصد پليد آمريكا و وابستگان آن به
جنگ بر ضد اسالم و قرآن مجيد برخاسته اند .آنچه براي اينجانب غرورانگيز و افتخارآفرين است روحيه ي
بزرگ و قلوب سرشار از ايمان و اخالص و روح شهادت طلبي اين عزيزان -كه سربازان حقيقي ولي اهلل االعظم
ارواحنا فداه -هستند" ،و اين است فتح الفتوح" .من به ملت بزرگ ايران و به فرماندهان شجاع ،قبل از آنكه
پيروزي شرافتمندانه و بزرگ خوزستان را تبريك بگويم ،وجود چنين رزمندگاني را كه در دو جبهه ي معنوي
و صوري و ظاهر و باطن از امتحان ،سرافراز بيرون آمده اند ،تبريك مي گويم.مبارک باد بر كشور عزيز ايران
و بر ملت شريف ،رزمندگاني چنين قدرتمند و عاشقاني چنين محو جمال ازلي و سربازاني چنين دلباخته كه
194
شهادت را آرزوي نهايي خود و جانبازي در راه محبوب را آرمان اصيل خويش مي دانند .افتخار بر رزمندگاني
كه جبهه هاي نبرد را با مناجات خويش و راز و نياز با محبوب خود ،عطرآگين نمودند .فخر و عظمت بر
جوانان عزيزي كه در راهي قدم برداشته و پاسداري از مكتبي مي كنند كه شكست ناپذير و سرتاپا پيروزي
است .و ننگ بر آنان كه در راهي ،جان خود را هدر مي دهند و عِرض و آبروي خود را مي برند كه پيروزي
شان ،شكست و زندگيشان ،ننگ آفرين است .اينجانب از فرماندهان محترم و رزمندگان عزيز قواي مسلح
نظامي و انتظامي ،ارتش و سپاهي و بسيج مستضعفان و ژاندارمري و شهرباني و عشاير محترم و نيروهاي نامنظم
و مردمي تشكر و قدرداني مي كنم .درود بر شما و بر همه آنان كه براي اسالم و كشور عزيز خود ،حماسه مي
آفرينند .از خداوند تعالي ،پيروزي نهايي رزمندگان اسالم و سالمت و سعادت همگان را خواهانم .والسالم
34
عليكم و رحمة اهلل و بركاته.
تأثیر عملیات طریق القدس بر روحیه بعضی از فرماندهان
با توجه به اينكه در اين عمليات ،حدود 3333نفر از رزمندگان اسالم به شهادت رسيدند و اين ميزان تلفات
انساني چند برابر عمليات ثامن االئمه بود ،برخي از فرماندهان سپاه نسبت به ادامه عمليات هايي اينچنين ،دچار
ترديد و ابهام گرديدند .آنها احساس مي كردند كه مسئول خون اين شهدا هستند و بخاطر از دست دادن هم
رزمانشان ،ناراحت بودند .به همين دليل ،برخي از فرماندهان اين عمليات به فرمانده كل سپاه اعالم كردند كه
مي خواهند به حوزه علميه رفته و به تحصيل بپردازند .فرمانده وقت سپاه براي حل اين مشكل و طرح مسئله با
حضرت امام ،به اتفاق فرماندهان حاضر در عمليات طريق القدس ،در تاريخ 73دي ماه سال 3133مطابق با 73
ربيع االول 3437هجري قمري در جماران به حضور امام خميني رسيدند و ضمن گزارشي از اين عمليات،
وضعيت روحي پيش آمده براي برخي از مسئولين و فرماندهان جبهه ها را به عرض امام رساندند .امام خميني
در اين ديدار سخنان تعيين كننده اي را به شرح ذيل بيان فرمودند كه براي هميشه امكان بروز چنين ترديدها و
ابهاماتي را از بين برود ".شما بايد خدا را شكر كنيد كه اين عمليات اسالمي به دست شما اجرا مي شود ،هر
كس توفيق اين عمل را ندارد .امروز صبح بعد از مالقات با تني چند از پاسداران به اين فكر افتادم كه اي كاش
من هم يك پاسدار بودم ،اينها چه مي كنند و من ،چه كار .آنها مي روند با دشمن اسالم مي جنگند و من در
اينجا هستم و نمي توانم .شما قدر خودتان را بدانيد .خداوند به شما عنايت داشته است كه شما را مهيا كرده تا
قرآن كريم و اسالم عزيز و ميهن اسالمي را حفظ كنيد .نظام الهي مقرر كرده است تا شما براي خدمت به
اسالم انتخاب شويد و اين پيش خدا ثبت است و مالئكه اهلل و خداوند پشتيبان شماست و دلتان قوي باشد .هر
قدمي كه براي اسالم بر مي داريد قدمي است الهي كه خدا براي شما پيش آورده است .شما روي تدبير و فكر
عمل كنيد ،ديگر نه از كشتن بترسيد و نه از كشته شدن .عمده اين است كه قصدتان خالص باشد كه بحمداهلل
هست .روحيه قوي اين جوانان بيست ساله از اموري است كه انسان را به تعجب وا مي دارد .مقصد امروز ما
اين است كه اين كشور آفت زده ،غربزده و سلطنت زده را به اسالم برگردانيم و غرضي غير از اين نداريم .از
مسائلي كه مي خواستم تذكر دهم اين است كه نظم را كامالً رعايت كنيد .شجاعت غير از تهوّر است؛ شجاعت
195
در جنگ حركتي است قهرمانانه روي نقشه و نظم و حساب ،و حال آنكه تهوّر ،بي حساب و نظم بر دشمن
تاختن است .كارها بايد روي نظم و قاعده صورت گيرد .تكرار مي كنم كار وقتي روي نظم و قاعده و براي
خدا بود ديگر خوفي نيست چه كسي كشته شد و چه كسي كشت .ان شاءاهلل ،شما مؤيد به «جنداهلل» باشيد و
پيش برويد .ديشب وقتي ديدم عراقي ها تعدادي زن را زير خاک كرده اند ،پيش خود گفتم ما هرچه فرياد
بزنيم و بخواهيم به دنيا بگوييم كه اينها چه مي كنند ،فايده اي ندارد؛ چون مظلوم هستيم و نمي خواهيم زير بار
كسي برويم ،بايد اين فشارها را هم تحمل كنيم ،ولي چون براي خدا كار مي كنيم ديگر چه باک! هرچه مي
خواهند عليه ما تبليغات كنند و هر چه مي خواهند ما را بد جلوه دهند .اميرالمؤمنين علي ،عليه السالم ،فرمودند
تمام عالم اگر پشت به من كنند ،من ابا ندارم .پس وقتي كار براي خدا باشد ديگر چه باک .هركس براي خدا
بيشتر كار كند بيشتر فحش مي شنود ،كما اينكه شما پاسداران از همه بيشتر توهين شديد .خداوند شما را موفق
كند 33" .بيان نظرات فوق از سوي حضرت امام خميني كه در واقع ديدگاه اسالم را در موضوع جنگ ،مطرح
كردند ،باعث شد تا فرماندهان سپاه با دلي آرام و قلبي مطمئن ،براي بيرون راندن ارتش متجاوز بعثي از خاک
ايران عزيز ،برنامه ريزي نموده و با تدبير و ابتكار عمل و مطالعه بيشتر بر روي دشمن ،اقدام نمايند .پس از اين
ديدار ،طرح ريزي و اجراي عمليات فتح المبين ثمرۀ هدايت و راهنمايي هاي امام خميني بود.
حمله كمونیست ها به آمل
همزمان با ادامه جنگ ،عالوه بر منافقين ،گروه مسلح اتحاديه كمونيستها نيز در 3بهمن 3133حمله اي را به
منظور تصرف شهر آمل آغاز نمود .پايگاه هاي اصلي اين گروه چريكي در جنگل قرار داشت .آنها با 333نفر
از نيروهاي مسلح خود تالش داشتند تا از طريق جنگل شهر آمل را به تصرف در آورند و جنگ مسلحانه در
شمال كشور را توسعه دهند .در اين عمليات 17نفر از مردم و پاسداران شهيد و 13نفر از عناصر مسلح كشته و
13نفر ديگر دستگير و بقيه فرار كردند 33.امام خميني در ارتباط با اين حمله در سخنراني خود به تاريخ
3133/33/33در حسينيه جماران بيان داشتند " :اينها همه قوايشان را جمع كردند و به آمل آن حمله وحشيانه
غافلگيرانه را كردند به اميد اينكه مردم آمل هم ،با آنها همدست بشوند و آمل را مركز استان قرار بدهند و بعد
مازندران و جاهاي ديگر و رشت و همه جاها را بگيرند و جلو بروند .اينها به خيال خودشان با دست ملت مي
خواستند كه ....بيايند و مركز را هم بگيرند و حكومت را تغيير بدهند و بعد هم هر طوري كه دلشان مي خواهد
عمل بكنند ،مرتجعين را هم از بين ببرند .وقتي مواجه شدند با مخالفت مردم( ،شكست خوردند) ،مهم مخالفت
مردم بود و ما بايد تشكر كنيم از شهر آمل و آن مردم فداكار " .اين اقدام كمونيست ها ،باعث شد تا از
سوي سپاه پاسداران انقالب اسالمي ،نيروي ويژه اي براي مقابله با حركات مسلحانه در جنگلهاي شمال كشور
سازماندهي شود.
نبرد چزابه
پس از ناكامي ارتش بعثي در باز پس گيري منطقه بستان در پاتك هاي اوليه ،عراق با گذشت حدود دو ماه از
تصرف شهر بستان ،حملة سنگين و شديدي را به تنگة چزابه از روز هفدهم بهمن سال 3133آغاز كرد .به نظر
196
مي رسد كه برآورد عراق در آن شرايط زماني اين بود كه عمليات بعدي ايران به مناسبت سالگرد پيروزي
انقالب اسالمي در ايام 77بهمن آغاز خواهد شد .بنابراين براي بهم ريختن برنامه آفند ايران ،عمليات آفندي
خود را آغاز كرد .تهاجم گسترده ارتش عراق به مواضع نيروهاي اسالم در تنگه چزابه تا حدود آخر بهمن ماه
يعني به مدت 33روز ادامه يافت .جنگ در تنگه چزابه ،يكي از سختترين و خونينترين نبردها در آن دوره
زماني بود .رزمندگان اسالم به اندازه كافي كيسه شني براي ساخت سنگرهاي مناسب در اختيار نداشتند .آنها
قبل از سحر هر روز به وسيله لودر و بولدزر ،ارتفاع خاكريز هاي دفاعي خود را باال مي بردند تا از گزند آتش
هاي انبوه دشمن ،تا حدي در امان باشند .اما واحدهاي ارتش بعثي تا قبل از رسيدن وقت ظهر ،با گلوله هاي تير
مستقيم تانك و آتش پرحجم توپخانه ،آنقدر به سوي اين خاكريزها شليك مي كردند تا آنها دوباره صاف مي
شد .با ادامه تهاجم ،ارتش عراق موفق شد خاكريز اول و قسمتي از خاكريز دوم و تپه هاي "نبعه" در شمال
اين تنگة 3/3تا 7كيلومتري را كه عمقي در حدود 3كيلومتر داشت به تصرف خود در آورد و حدود 533
متر پيشروي نمايد ،ولي در نهايت نتوانست به هدف نهايي خود برسد.هدف اصلي ارتش عراق از حمله به تنگه
چزابه ،عالوه بر تقويت روحية نيروهاي خود كه با فتح بستان بسيار تضعيف شده بود ،را مي توان به شرح ذيل
خالصه نمود:
الف -انهدام و برهم زدن سازماندهی یگان ها ي رزمی
ارتش عراق با تهاجم سنگين خود به تپه هاي اطراف تنگه چزابه ،موجب شد تا سپاه پاسداران انقالب اسالمي
مجبور شود حدود 33گردان از نيروهايي كه براي انجام عمليات فتحِ مبين ،آماده كرده بود را براي مقابله و
دفع تك دشمن ،در اين منطقه به كارگيرد .ارتش نيز تيپ يك لشكر 22را عالوه بر واحدهاي موجود وارد
عمل كرد .در نهايت رزمندگان اسالم موفق شدند كه دشمن را در اقدام خود ناكام بگذارند .در اين درگيري ها
(ع)
فداكاري و در مقابله با تهاجم دشمن در تنگه چزابه شهيد رضا حبيب اللهي از فرماندهان تيپ امام حسين
زيادي از خود نشان داد .گردان 373مكانيزه از تيپ 7لشكر زرهي به فرماندهي شهيد سرگرد غالمرضا قجري
نيز بعنوان نيروي تأمين در اين منطقه حضور داشت .در جريان نبرد چزابه ،سپاه با استعدادي در حدود توان كل
نيروهاي به كار رفته در عمليات طريق القدس ،وارد عمل شد .اين نبرد تلفات زيادي را به رزمندگان اسالم و
نيز به قواي دشمن وارد كرد .در جريان اين نبرد دو هفته اي ،حدود 3333نفر از رزمندگان اسالم از جمله
فرزند آيت اهلل طاهري به شهادت رسيدند .خبر تأثر انگيز شهادت فرزند برومند امام جمعه اصفهان موجب تأثر
و تأسف امام خميني گرديد و ايشان طي پيامي در 3133/37/1اين شهادت و شهادت ساير فرزندان اسالم را در
جبهه ها و پشت جبهه ها به حضرت بقيه اهلل و به بازماندگان شهدا تسليت گفتند و از خداوند متعال براي شهدا
مغفرت و رحمت و براي بازماندگان آنان ،عزت ،صبر و سالمت طلب نمودند 35.پيكر مطهر بسياري از شهداي
اين درگيري در منطقه عملياتي باقي ماند و براي هميشه جاويد االثر شدند.
ارتش عراق درصدد بود تا با حمالت خود به تنگه چزابه ،سازماندهي واحدهاي سپاه را بر هم زده و با وارد
آوردن تلفات به آنها موجب كاهش استعداد رزمي آنها گردد .همچنين با اين اقدام ،قدرت رزمي تيپ يك
197
لشكر 22كه مي بايستي همه استعداد آن در عمليات فتح مبين ،بكار برده شود تقليل يافت.
ب -تأخیر در اجراي عملیات بعدي ایران
فرماندهي سپاه پس از تجزيه و تحليل نيت دشمن در حمله به چزابه به اين نتيجه رسيد كه بايستي يگان هاي
رزمي سپاه را از اين منطقه تخليه و براي انجام عمليات فتح مبين به سرزمين هاي آن منطقه عملياتي منتقل نمود
و نبايستي در دام برنامه دشمن براي به تأخير انداختن عمليات بعدي رزمندگان اسالم ،افتاد .اين نبرد وقت
زيادي را از فرماندهي سپاه و ستاد عملياتي قرارگاه مشترک كربال و نيز رزمندگاني كه قرار بود در عمليات
فتح مبين در غرب شهر شوش شركت نمايند گرفت و موجب تاخير يك ماهة اين عمليات شد .مقاومت
رزمندگان اسالم در چزابه موجب تقدير امام خميني گرديد .ايشان در سخنان خود در 3133/37/1در جمع
مسئولين اصلي كشور فرمودند " :بايد تقدير كنم از ارتش و سپاه و ژاندارمري و ساير قواي مسلح و مردمي كه
بحمداهلل با قدرت دارند پيشروي مي كنند و در همين " چزابه " هم كارهايي انجام داده اند و انشاء اهلل انجام مي
دهند و اميدوارم كه به فتح آخرين نزديك باشيم و فتح ما آن وقتي است كه عراق و ايران و ساير كشورهاي
اسالمي همه مرفه باشند و همه بتوانند آسوده و بدون قدرت قدرتمندان و بدون سلطه آنها به زندگي خودشان
ادامه بدهند" .
ضربه مهم به منافقین
درحاليكه جنگ بشدت در جبهه ها ادامه داشت ،منافقين همچنان به ترورهاي خود در داخل كشور ادامه مي
دادند و محيط داخلي را نا امن جلوه مي دادند.به منظور مقابله با جنگ مسلحانه و ترورهاي پي در پي منافقين،
نيروهاي سپاه و كميته در 31بهمن 3133موفق شدند يك خانه تيمي آنان را در زعفرانيه واقع در شمال تهران
شناسايي و مورد حمله قرار دهند .در اين حمله ،موسي خياباني به همراه همسرش آذر رضايي و همچنين اشرف
ربيعي همسر مسعود رجوي از اعضاي كادر مركزي مجاهدين خلق به همراه 5نفر ديگر كشته شدند .در
مجموع در حمله به سه خانه تيمي 71نفر از اعضاي منافقين كشته شدند 73.اين اقدام ضربه مهمي به منافقين
محسوب مي شد .در همين ايام در 3133/33/77به كادر مركزي سازمان پيكار نيز يك ضربه كاري وارد شد
و عده اي از رهبران آن دستگير شدند.
فرار جنگنده ایرانی به عربستان
با ادامه جنگ ،برخي از خلبانهاي نيروي هوايي كه نگران از سرنوشت خود بودند و يا با منافقين و عوامل رژيم
شاهنشاهي همكاري مي كردند با هواپيماهاي خود از ايران ،خارج مي شدند .از جمله در اوايل اسفند ماه سال
3133يك خلبان ايراني با هواپيماي فانتوم خود به عربستان سعودي پناهنده شد .بالفاصله رئيس بخش ايران
اطالعات ارتش عراق با سفر به عربستان با اين خلبان ايراني در مقر سازمان اطالعات و امنيت نيروهاي مسلح
عربستان ،ديدار و اطالعات وي را دريافت نمود .به نظر مي رسد كه اين خلبان ايراني برنامه ايران براي انجام
عمليات فتح مبين را به اطالع مسئولين عراقي رسانده بود .بر اساس اين اطالعات ،ارتش عراق تصميم گرفت تا
دست به يك عمليات تهاجمي در منطقه رقابيه به منظور جلوگيري از آرايش نيروهاي ايراني در اين روزنه
198
خطرناک كه به عقبه نيروهاي عراقي منتهي مي گرديد ،بزند .به همين منظور تيپ 14زرهي ارتش عراق در
اين منطقه دست به پيشروي زد و آرايش جبهه در اين ناحيه را برهم زد .از سوي ديگر بر اساس اطالعات
كسب شده ،ارتش عراق از چند روز مانده به آغاز عمليات فتح مبين ،به نيروهاي خود آماده باش داده و آنها
منتظر حمله نيروهاي ايراني بودند 73.عربستان و كويت از ابتداي جنگ انواع كمكها را به عراق مي كردند و تا
77
اين زمان حدود 13ميليارد دالر جهت خريد تسليحات به عراق كمك كرده بودند.
طرح صلح سازمان ملل و كنفرانس اسالمی
با پيروزي هاي بدست آمده در جبهه هاي جنگ ،صدام بدنبال راهي براي خروج از بن بست ناتوانائي هاي
نظامي خود بر آمد .او به دنبال آن بود تا با كمك سازمان هاي بين المللي به نوعي آتش بس با ايران دست
يابد تا بتواند با حفظ بخشي از سرزمين هاي ايران ،در مذاكره با جمهوري اسالمي به اهداف خود برسد .امام
خميني در همين زمينه طي سخناني در 3133/33/73مي فرمايند " :صدام مدعي است كه من صلح طلبم و زمين
از ما ،سرتاسر كشور در طرف جنوب و غرب را غصب كرده و مي گويد من صلح طلبم .به اين معنا اسرائيل
هم صلح طلب است ،بلنديهاي جوالن را غصب كرده است ،به طايفه اي از مسلمين تجاوز كرده است ،آن هم
مي تواند بگويد من صلح طلبم ....شماها ...به آنها بفهمانيد كه ايران صلح طلب است .ايران هم االن هم مي
گويد كه صدام برود بيرون از اينجا و يك دستگاهي بين المللي بيايد و رسيدگي كند به جرم او به جنايات او.
ما با دولت عراق ،با ملت عراق جنگي نداشتيم ،آنها به ما هجمه آوردند ،يعني دولت عراق هجمه آورد ،لكن تو
دهني خورد " .در همين ايام ،نماينده سازمان ملل آقاي اوالف پالمه كه خود عالقمند به ايفاي نقش فعالي در
برقراري آتش بس داشت ،طرح جديدي براي صلح به ايران ارائه كرد و با عقب نشيني از مواضع قبلي خود،
خروج ارتش عراق را از خاک ايران پذيرفته و از ايران خواست تا درباره مرزهاي دو كشور از جمله اروند رود
مذاكره نمايد .طبيعي بود كه مذاكره درباره اروندرود خواست رژيم عراق بود .در اين طرح حضور نيروهاي
ناظر بين المللي در مرزها پيش بيني شده بود و پرداخت غرايم جنگ نيز به دو طرف از سوي دولت هاي
داوطلب پيشنهاد گرديده بود .ايران با بررسي و ارزيابي اين طرح در 3133/37/5آن را نپذيرفت و ضمن عدم
رد ميانجي گري صلح بر روي سه شرط به شرح ذيل تأكيد كرد:
الف ـ خروج بي قيد و شرط ارتش عراق از خاک ايران
ب ـ پرداخت خسارات جنگ
74
ج ـ كيفر متجاوز
اين طرح هم به دليل ناديده گرفتن قرارداد 3123و مشخص نمودن دولت آغازگر جنگ به نتيجه نرسيد.
در همين حال در 3133/37/32رؤساي جمهور گينه ،پاكستان ،بنگالدش و نخست وزير تركيه و حبيب شطي
دبيركل سازمان كنفرانس اسالمي نيز به تهران سفر كرده و آنها نيز از ايران خواستند تا آتش بس را پذيرفته و
درباره اروند رود مذاكره نمايد ولي مرزهاي زميني بر اساس قرار داد الجزاير باشد .آنها از قول رئيس جمهور
عراق گفتند كه صدام مي گويد پس از آتش بس ،مذاكره درباره اروندرود صورت گيرد و سپس خروج
199
نيروهاي عراق از خاک ايران آغاز گردد .ايران همان شروط سابق خود را براي پايان دادن به جنگ مطرح
نمود و عالوه بر آن خواستار بازگشت آوارگان عراقي به كشورشان شد 73.امام خميني نيز در سخنان
3133/37/35در اين رابطه مي فرمايند " :صدام به حسب آن مثلي كه گفته شده است كه يك ديوانه سنگ را
در چاه مي اندازد و پنجاه عاقل يا بيشتر نمي توانند بيرون بياورند ،اين يك ديوانه اي بود كه يك اقدامي كرد
و يك سنگي را در چاه انداخت و موجب زحمت ملت خودش ،ملت ما و ساير ملتها گرديد ،كه حاال دست به
دامن دولت ها شده است تا آنها بيايند و وساطت كنند و ميانجيگري كنند ،او را نجات بدهند .او ديگر قابل
نجات نيست و ما هم يك قدم عقب نخواهيم نشست .مصالحه با جنايتكار و سازش با جنايتكاران ،اين يك
جنايتي است بر مردم متعهد و يك جنايتي است بر اسالم .ما حرفمان از روز اول تا حاال و بعدها معلوم است .ما
جنايتكار را كه در كشورمان هست ،مي گوييم بايد برود .مسلمانها هم موظف اند به حسب شرع مطهر به اينكه
بيايند و اينها را بيرون كنند ....ما حزب بعث را جنايتكاراني مي دانيم كه در حال صلح و جنگ در جنايتند".
همچنين ايشان در 3133/37/74مي فرمايند ....":ايران كه مي گويد تا از خانه ما بيرون نرويد و تا جرم هايي
كه كرديد معلوم نشود كه شما مجرم هستيد و تا ضررهايي كه به ايران زديد جبران نشود و حكم به جبران
نشود ،صلح معنا ندارد .براي اينكه صلح بدون اينها ،يعني يك مقدار از خاک ما دست آنها باشد و بعد بگويند
گرفتيم اين را و مال خودمان .اين ضررهايي كه به ايران وارد شده است كه ضررهاي انسانيش بسيار با اهميت
و ضررهاي مادي اش هم همين طور ،اين ضررها را زديد حاال بياييم صلح كنيم .يك مقداري از خاک ايران
مال ما باشد و حدش را بياوريم اين ور آبادان مثالً ،حدش را قرار بدهيم خونين شهر ،اين صلح است .ما مي
گوييم به همه كشورهاي اسالمي و تمام كشورهاي عرب و غير عرب ،ما مي گوييم كه ما حَكَم را قرآن قرار
مي دهيم ....ما مي گوييم به دنيا كه بياييد ببينيد كه ما در خاک عراقيم يا عراق در خاک ماست؟ اگر ما در
خاک عراقيم شما با ما جنگ كنيد و اگر عراق در خاک ماست به حسب قرآن كريم تجاوز كرده ،فئة باغيه
است و فئة باغيه را بايد با او قتال كنيد .ما از قتال شما هم گذشتيم و اميدي به اين نداريم ،الاقل محكوم كنيد
اگر به قرآن عمل نمي كنيد كه قتال كنيد و او را با سرنيزه بيرون كنيد از كشور اسالمي ،الاقل محكوم كنيد
او را و اگر محكوم هم نمي كنيد الاقل بي صدا باشيد ،بي طرف باشيد .چه شده اينها را كه نه به قرآن اعتنا
دارند و نه به حكم عقل اعتنا دارند و نه به مسائل بين المللي ،به هيچي اعتنا ندارند ....به صدام هم مي گويم كه
من يك راه براي تو سراغ دارم و آن راه انتحار است .همانطوري كه هيتلر بعد از آنكه به شكست رسيد خودش
را كشت ،تو هم اگر مردي و مثل هيتلري خودت را بكش" .
حمایت جدي تر اردن از صدام حسین
بدنبال حمالت قواي ايران به مواضع ارتش عراق و بيرون راندن آنها از بخشي از سرزمين هاي اشغالي ،ملك
حسين پادشاه اردن كه از روز آغاز جنگ ،جدي ترين حامي صدام حسين عليه ايران بود و در كنار صدام
پرتاب گلوله توپ به سمت ايران را شروع كرده بود ،طي اطالعيه اي از مردم اردن خواست تا براي شركت در
جنگ عليه ايران و در كنار ارتش بعثي عراق ،ثبت نام نمايند .اين اقدام موجب واكنش امام خميني گرديد.
211
ايشان در پيام خود به مناسبت سالگرد پيروزي انقالب اسالمي در 3133/33/77مي نويسند " :از صدام بي
خبرتر و وابسته تر حسين اردني است كه پس از تجربه برادر جنايتكارش (صدام) از خواب خرگوشي
برنخواسته و داوطلب جنگ با اسالم و قرآن كريم شده و پيش قدم براي نام نويسي در اين جنايت و خيانت بر
ملت و ارتش خود گرديده است ،غافل از آنكه عالوه بر آنكه ملت اردن ،مسلمان است و هرگز با اسالم به
جنگ بر نخواهد خواست و در اين اسم نويسي توفيقي پيدا نخواهد كرد ....من به حسب وظيفه اسالمي و انساني
او را نصيحت مي كنم كه گول وعده هاي شيطان بزرگ را نخورد و خود را با جنود خداوند قهار درگير نسازد
و به جاي اين حركت سفيهانة غير اسالمي ،ارتش خود را براي نجات بيت المقدس مجهز كند كه نفع خود و
ملت عرب و اسالم در آن است و اال بازي كردن با آتش و مقابله با قدرت اسالم ،عواقبي دردناک دارد و ملت
75
و دولت ايران نمي خواهند كه به كشورهاي اسالم صدمه و ضرري وارد شود" .
حذف نام عراق از فهرست كشورهاي حامی تروریسم
با روشن شدن قدرت ايران در آزاد سازي سرزمين هاي خود از طريق انجام عمليات هاي نظامي و ناتواني ارتش
عراق در حفظ اراضي اشغالي ايران ،با دستور ريگان رئيس جمهور اياالت متحده ،در اسفند ماه سال ،3133
امريكا اسم رژيم عراق را از فهرست كشورهاي حامي تروريسم حذف نمود .اين اقدام در حالي صورت گرفت
كه هنوز بخشهاي عمده اي از سرزمين هاي ايران در اشغال ارتش بعثي عراق بود .هدف از اين كار آن بود كه
اياالت متحده بتواند تجهيزات نظامي و كمكهاي الزم را در اختيار رژيم بعثي عراق قرار دهد .از اين زمان
همكاريهاي اطالعاتي امريكا با عراق آغاز شد و در فوريه سال ،3153يك تاجر سالحهاي امريكايي كه يك
ارمني لبناني االصل بود مجموعه اي از نقشه هاي نظامي از مناطق ايران با مقياس يك پنجاه هزارم در ازاي 3/7
ميليون دالر به عراق واگذار نمود 71.بنابراين اياالت متحده ،پس از آغاز جنگ ،به تدريج و آرام آرام به سمت
رژيم بعثي عراق ،گرايش پيدا كرده و از اواخر سال 3133از طريق يك كشور عربي به عراق ،اطالعات
مربوط به جبهه هاي ايران را منتقل مي كرده است و اجازه فروش نيازمنديهاي نظامي عراق را به تجار اسلحه
داده است .اين كشور از سال 3133مطابق با سال 3157ميالدي از يك دولت بي طرف ،تبديل به يكي از
حاميان صدام حسين شده است.
عملیات فتح مبین
با پايان عمليات طريق القدس ،طرح ريزي نهايي سومين عمليات بزرگ ايران در سال دوم جنگ ،در دستور
كار قرار گرفت .اين عمليات در غرب شهر شوش تا مرز فكه و در منطقه يكي از مهمترين محورهاي تهاجم
ارتش عراق براي تصرف خوزستان صورت گرفت.ارتش عراق از زمان و مكان اين عمليات با خبر بود.
بنابراين آنچه مي توانست اطالع ارتش عراق از منطقه عمليات را ناكام بگذارد ،طرح و محورهاي عملياتي بود
كه با عدم پيش بيني آن از سوي دشمن ،موجب غافلگيري يگان هاي ارتش بعثي گردد .عمليات فتح مبين،
سومين عمليات بزرگي بود كه رزمندگان اسالم در سال دوم جنگ براي بيرون راندن قواي اشغالگر ارتش بعثي
عراق از سرزمين هاي اشغالي در خوزستان ،درشب دوم فروردين ماه سال 3133انجام دادند .عمليات فتح مبين
211
كه نام آن بر اساس تفألي به قرآن از سوي فرمانده سپاه و آمدن سوره فتح ،انتخاب گرديد ،پس از گذشت
يكسال و نيم از آغاز تهاجم گستردۀ قواي صدام به خاک ايران ،آغاز و به مدت حدود يك هفته با پيروزي
قاطع قواي اسالم صورت پذيرفت.
مالحظات انتخاب منطقه عملیات
از روز آغاز جنگ ،منطقه پل نادري و سرزمين هاي غرب رودخانه كرخه و اراضي دشت عباس از مهمترين
اولويت هاي ايران براي انجام عمليات بزرگ ،بود .با هماهنگي بيشتر سپاه و ارتش و نيز همكاري گسترده اين
دو سازمان به منظور انجام دو عمليات ثامن االئمه و طريق القدس ،قواي ايران ،توانستند پيروزي هاي بزرگي را
در آزادسازي بخشهايي از خاک كشور به دست آوردند ،ولي هنوز دو منطقه مهم در استان خوزستان در تسلط
و تصرف دشمن باقي مانده بود .يكي منطقه غرب رودخانه كرخه تا مرز بين فكه و دهلران كه به نام منطقه
عملياتي فتح مبين خوانده شد و ديگري سرزمين هاي جنوب غرب اهواز تا خرمشهر بود كه به منطقه عملياتي
بيت المقدس معروف گشت .معموالً براي انجام هر عملياتي مي بايستي به نكات و مالحظات مهمي توجه مي
شد .اين مالحظات براي عليات فتح مبين عبارت بودند از:
الف -تناسب وسعت منطقه عملیات با توان مورد نیاز براي تصرف آن
به منظور طرح ريزي هر عمليات ،ابتدا امكان فراهم كردن يگان هاي قابل آزاد سازي مورد بررسي قرار گرفته
و سپس منطقه مناسب براي انجام عمليات به گونه اي انتخاب مي گرديد كه بتوان نيروي مورد نياز براي
تصرف و تأمين آن منطقه را فراهم نموده و بسيج نمود .با مطالعات صورت گرفته مشخص شد كه فضا و
وسعت ،عوارض جغرافيايي و نيز استعداد و گسترش ارتش عراق در منطقه عملياتي غرب شوش ،با توان رزمي
آماده شده براي تهاجم به قواي دشمن ،تناسب دارد.
الزم به ذكر است كه سپاه ،پس از عمليات طريق القدس يگان هاي جديدي را براي شركت در اين عمليات
بوجود آورد و واحدهاي جديدي را در قالب تيپ هاي رزمي ،سازماندهي نمود .يكي از اين يگان ها ،تيپ 72
محمد رسول اهلل (ص) بود كه با همت بزرگاني چون حاج احمد متوسلياني و شهيد ابراهيم همت ،تشكيل گرديد.
با توجه به تركيب عمده قواي ايران كه به جاي تكيه بر قواي زرهي و مكانيزه از نيروي پياده استفاده مي كرد،
بنابراين عوارض و شكل زمين و نقاط ضعف دشمن در پوشاندن تمام فضاي آن ،امكان طرح ريزي عمليات را
با تكيه بر نيروي پياده ،فراهم مي آورد.
همچنين به دليل حضور نيروهاي اطالعات عمليات از آغاز جنگ تحميلي در منطقه شوش ،پل نادري و نيز
ارتفاعات تيشه كن و علي گره زد ،وضعيت دشمن براي برنامه ريزان عمليات مشخص بوده و بنابراين طرح
ريزي عمليات در اين منطقه ،سريعتر انجام گرفت .از سوي ديگر با انجام شناسايي هاي صورت گرفته و نيز
كسب اطالعات از طريق عكس هاي هوايي ،مشخص گرديده بود كه امكان انهدام بخشي از توان رزمي ارتش
عراق در اين منطقه وجود دارد و با طرح مانور تهيه شده و ابتكار عمل هاي تاكتيكي بكار گرفته شده از سوي
يگان هاي رزمي ،پيروزي و غلبه بر قواي دشمن ،ميسر است.
212
ب -امکان پدافند مطمئن از منطقه تصرف شده پس از پایان عملیات
با انجام هر عملياتي خطوط پدافندي قبلي تغيير مي كرد و رزمندگان مي بايستي در خطوط دفاعي جديدي به
پدافند از منطقه تصرف شده مي پرداختند .بنابراين در انتخاب منطقه عملياتي رسيدن به عوارض طبيعي كه براي
پدافند مناسب باشند و نيز كاهش طول خطوط دفاعي جديد نسبت به طول خطوط پدافندي قبلي مورد توجه قرار
مي گرفت .بر اين اساس مشخص گرديد كه چنانچه منطقه مورد نظر به تصرف رزمندگان اسالم در آيد ،با
تكيه بر عوارض زمين و با نيرويي نسبتاً كم قابل دفاع و نگه داري مي باشد .بر اساس طرح عملياتي فتح المبين،
رزمندگان اسالم به سلسله ارتفاعات عين خوش و برغازه مي رسيدند كه بر روي اين ارتفاعات ،مي توانستند به
راحتي پدافند نمايند .از سوي ديگر طول خطوط پدافندي جديد نيز به صورت قابل توجهي كاهش مي يافت.
ج -امکان آزاد سازي یگان هاي جدید به منظور ایجاد تمركز قوا جهت انجام عملیات بعدي
يكي از نكات مهم در طرح ريزي و انجام هر عملياتي ،آزاد سازي يگان هاي مستقر در خطوط پدافندي و آماده
كردن آنها براي شركت در عمليات هاي آفندي بود .بر همين اساس انجام عمليات هاي ثامن االئمه و طريق
القدس توانسته بود ضمن آزاد سازي بخش هايي از سرزمين ايران ،بر تعداد يگان هاي آفندي جمهوري اسالمي
ايران بيفزايد .با بررسي هاي انجام شده مشخص گرديد كه اجراي عمليات در اين منطقه ،موجب آزاد سازي
برخي از يگان هاي پدافندي مي گردد و در نتيجه استعداد نيروهاي خودي براي انجام عمليات بيت المقدس،
افزايش مي يابد و در نتيجه تمركز قواي الزم براي اجراي عمليات فتح خرمشهر فراهم مي شود .الزم به ذكر
است كه به جز بخشي از واحدهاي لشكر 22خراسان و نيز قرارگاه فجر سپاه ،بقيه واحدها پس از اتمام اين
عمليات ،آزاد گرديده و عازم منطقه عملياتي بيت المقدس گرديدند.
جغرافیا و عوارض زمین منطقه و اهداف عملیات
زمين منطقه عملياتي فتح مبين از سه بخش كوهستاني ،تپه ماهوري و دشت تشكيل شده بود .اختالف ارتفاع
بين اين نقاط حدود 773متر بود .اين منطقه از شمال به ارتفاعات سپتون و همچنين ارتفاعات مَمَله كه در شمال
عين خوش قرار داشت و از مشرق تا رودخانه كرخه و از جنوب نيز به صحرا تا دشت ني خزر و همچنين
ارتفاعات ميشداغ و تنگه رقابيه محدود مي شد .در اين منطقه دو جاده اصلي اسفالته و محور مواصالتي وجود
داشت كه از داخل خاک عراق تا پل نادري امتداد مي يافت .يكي جاده اي بود كه مورد استفاده لشكر 33
ارتش بعثي قرار داشت و از منطقه مرزي شرهاني به عين خوش و از آنجا به دشت عباس و در نهايت به پل
نادري مي رسيد .د يگري جاده اي بود كه از مرز فكه آغاز و از شمال تنگه رقابيه به تپه هاي رادار و از آنجا به
پل نادري ختم مي شد.هدف عمليات ،آزاد سازي مناطق اشغالي در غرب شهرهاي دزفول و منطقه غربي كرخه
و تصرف ارتفاعات منطقه و رسيدن به مرز فكه بود .با توجه به حضور قواي دشمن در غرب رودخانه كرخه
كه تهديد كننده جاده اهواز -انديمشك كه بعنوان گلوگاه استان خوزستان محسوب مي شد ،انجام عمليات در
اين منطقه و راندن دشمن به سمت مرز براي تدارک مطمئن عمليات بيت المقدس ،ضروري بود.
213
استعداد و آرایش دشمن
در سال دوم جنگ ،ارتش بعثي عراق ،تمام جبهه هاي 3733كيلومتري خود با ايران را با سازماندهي يگانهاي
خود در چهار سپاه ،اداره مي كرد .منطقه عملياتي فتح مبين تحت فرماندهي سپاه چهارم ارتش بعثي عراق قرار
داشت .سپاه چهارم ارتش بعثي عراق با استعدادي در حدود 72گردان تانك شامل 3733دستگاه 73 ،گردان
مكانيزه شامل 3333دستگاه نفربر 73 ،گردان توپخانه با استعداد 433عراده توپخانه صحرايي و 43گردان
پياده ،منطقه عملياتي فتح مبين را در تصرف و كنترل خود داشت .يگان هاي ذيل تحت امر سپاه چهارم در
منطقه عملياتي فتح مبين ،آرايش گرفته و گسترش يافته بودند.
الف ـ لشكر 33زرهي به همراه تيپ 33زرهي ،تيپ 333پياده و تيپ 471پياده
ب ـ لشكر 3مكانيزه به همراه تيپ هاي 3و 3زرهي و تيپ هاي 11و 13پياده
در مجموع استعداد قواي دشمن در منطقه شامل 5تيپ زرهي 3 ،تيپ مكانيزه و حدود 73تيپ پياده يعني در
حدود 13هزار نفر مي شد .قبل از انجام عمليات فتح مبين ،ارتش بعثي عراق در 333متري شهر شوش و در
فاصله 7كيلومتري جاده اصلي انديمشك -اهواز موضع گرفته بود .در اين منطقه قواي دشمن با استفاده از
موانع طبيعي به پدافند و حفظ سرزمين هاي اشغالي مي پرداخت .دشمن با تكيه بر ارتفاعات ،رودخانه كرخه و
شنزارهاي جنوب منطقه عمليات 4 ،طرف خود را بر روي نيروهاي ايران بسته بود.
چگونگی تأمین كمبود یگان
با توجه به وسعت زياد منطقه عملياتي فتح مبين كه بيش از سه برابر مساحت منطقه عملياتي طريق القدس بود،
نياز به وجود يگانهاي جديد و تمركز كلية واحدهاي عملياتي جهت اجراي اين عمليات گسترده به خوبي
احساس مي گرديد .بنابراين براي انجام اين عمليات ،تمام يگان هايي از سپاه و ارتش كه امكان آزاد سازي
آنها از خطوط پدافندي ميسر بود و نيز امكان تشكيل آنها وجود داشت ،پاي كار آورده شدند .يگانهايي كه به
تازگي عمليات طريق القدس انجام داده بودند ،بازسازي شده و به اين منطقه اعزام گرديدند .ازسوي ديگر سپاه
توانست حدود 4ماه قبل از آغاز عمليات فتح مبين ،يك واحد جديد به نام تيپ 72محمد رسول اهلل (ص) از
رزمندگاني كه در منطقه كردستان در برابر حزب دموكرات مي جنگيدند ،تشكيل دهد .بدين صورت سازمان
جديدي بر قواي رزمي سپاه اضافه شد و سپاه تمام قدرت تهاجمي خود را در اين عمليات بكار گرفت .در واقع
مي توان گفت اكثر قواي جنگي ايران براي اجراي اين عمليات بسيج گرديدند .حضور داوطلبان بسيجي نيز
نسبت به عمليات هاي گذشته به صورت چشمگيري افزايش يافت.
ایجاد انگیزه در بین رزمندگان
با توجه به اينكه تعدادي از يگانها در عمليات طريق القدس و به خصوص در تنگه چزابه ،آسيب ديده و تلفات
زيادي به آنها وارد شده بود ،نياز به بازسازي روحي و استراحت داشتند و انگيزه آنها تاحدودي كاهش يافته
بود .يكي از يگانهايي كه قرار بود در عمليات شركت كند لشكر 22بود كه فرماندهان آن مي گفتند ما توان
جنگيدن نداريم و بايد از خط پدافندي آزاد شويم تا استراحت كرده وخودمان را بازسازي كنيم.بدين منظور
214
جهت افزايش انگيزه ،تعدادي از آنها از جمله استعدادي در حدود يك تيپ از لشكر 22خراسان در منطقه
13 (ره)
ديدار و روحية جنگي خود را باز يابند. هفت تپه از طريق قطار به تهران اعزام شدند تا با امام خميني
نيروهاي سپاه و بسيجيان داوطلب از انگيزه و روحيه بااليي براي جنگيدن با قواي دشمن و بيرون راندن قواي
متجاوز از سرزمين هاي ايران برخوردار بودند .وجود روحانيون و واحدهاي تبليغات در بين رزمندگان وحضور
بسيجيان تازه نفس هم برتقويت روحيه و باال رفتن انگيزه ها مي افزود.
استعداد خودي
براي انجام عمليات ،ارتش وسپاه هر آنچه كه مي توانسنتد پاي كار آوردند .تا آنجا كه مي شد از استعداد
يگانها در خطوط پدافندي كاستند و به نيروهاي آزاد خود براي شركت در عمليات اضافه كردند .در نهايت
نيروي زميني ارتش با 31تيپ شامل لشكر هاي 73پياده حمزه 22 ،پياده خراسان و 17زرهي خوزستان(با دو
تيپ) و تيپ هاي 12زرهي شيراز 54 ،پياده خرم آباد 33 ،هوابرد و 35ذوالفقار در عمليات شركت نمود.
تيپ سوم لشكر 17در قرارگاه قدس سازماندهي شده بود .سپاه پاسداران انقالب اسالمي نيز با استعدادي در
حدود 33تيپ شامل تيپ هاي 34امام حسين (ع) 43 ،ثاراهلل 72 ،محمد رسول اهلل (ص) 2 ،وليعصر 32 ،قم13 ،
امام سجاد 73 ،كربال 5 ،نجف 11 ،المهدي 43 ،فجر و تيپ ايالم در عمليات شركت داشت .استعداد هر تيپ
سپاه در حدود يك لشكر سازماني بود .در مجموع سپاه در طول اين عمليات بيش از 333گردان را سازماندهي
نموده و در مراحل مختلف عمليات بكار گرفت 13.در عمليات فتح مبين نيروهاي سپاه و ارتش به صورت
ادغامي با يكديگر عمل مي كردند .روش ادغام گروهان با گروهان بود.
طرح مانور
به منظور انجام عمليات فتح مبين دو سناريو بصورت جداگانه از سوي قرارگاه هاي مقدم ارتش و سپاه تهيه
گرديد .طرح ارتش شامل سه مرحله بود.
.3حمله از سمت پل نادري و تصرف ارتفاعات رادار و تپه هاي علي ،گره زد.
.7حمله به ارتفاعات عين خوش و تصرف دشت عباس با اتكا بر تصرف تپه هاي علي گره زد.
.1حركت و حمله به سمت ارتفاعات برغازه و تنگه رقابيه با اجراي يك تك هماهنگ شده.
طرح سپاه نيز با حمله در يك مرحله ولي با 4قرارگاه به شرح ذيل صورت مي پذيرفت.
.3حمله به عين خوش از ارتفاعات دال پري و مورموري با مسئوليت قرارگاه قدس
.7حمله به تپه هاي علي گره زد از طريق پل نادري با مسئوليت قرارگاه نصر
.1حمله به تپه هاي رادار از محور شوش با مسئوليت قرارگاه فتح
.4حمله به تنگه هاي زليجان و رقابيه با مسئوليت قرارگاه فجر
دو طرح فوق جزء دستور كار عناصر عملياتي قرارگاه مركزي كربال قرار داشت و به طور مرتب مورد بحث و
بررسي قرار گرفته و نقاط قوت و ضعف هر يك ارزيابي مي شد .تجربه عمليات هاي انجام شده در سال اول
جنگ كه عمدتاً با ناكامي مواجه شد و نيز تجربه دو عمليات بسيار موفق ثامن االئمه و طريق القدس كه با
215
همكاري و همدلي صميمانه ارتش و سپاه صورت پذيرفت ،درس هاي فراواني را براي رزمندگان اسالم به
همراه داشت .بر همين اساس فرماندهان در طرح ريزي هر عملياتي ،از تك جبهه اي پرهيز و بر طرح ريزي
تك احاطه اي به عنوان تالش اصلي ،اصرار داشتند.بنابراين قرار شد ازمحورها و مناطقي به قواي ارتش عراق
حمله شود كه براي وي قابل تصور نيست.لذا از باالي دشت عباس و از پشت ارتفاعات ميشداغ كه به زعم
17
دشمن حد اكثر يك گروهان مي توانست عبور كند،دو لشكر عبور داده شد.
سر انجام پس از جلسات فراوان و مشورت هاي طوالني و همچنين با توجه به شناسايي هاي انجام شده و
اطالعات دريافتي از دشمن ،ارتش و سپاه ،بر روي طرح مانوري پيشنهادي سپاه ،توافق نموده و قرار شد تا آن
را به اجرا درآورند .الزم به ذكر است كه در اين ايام هماهنگي خوبي بين فرماندهان سپاه و ارتش برقرار بود.
در طرح نهايي مانور قرارگاه هاي فتح در محور رقابيه ،فجر در محور شوش ،نصر در محور پل نادري و
ارتفاعات سپتون و قدس در محور عين خوش زير نظر قرارگاه مركزي كربال سازماندهي گرديدند.
اقدامات دشمن قبل از آغاز عملیات
ارتش بعثي كه احتمال حملة قواي ايران را به منطقه غرب رودخانه كرخه مي داد ،براي به تأخير انداختن
عمليات و نيز بر هم زدن سازمان رزمندگان اسالم و يا منتفي كردن تهاجم جديد ايران ،عالوه بر حمله اي كه
در تاريخ 3133/33/32به تنگه چزابه در منطقه عملياتي بستان نمود ،در 3133/37/75يعني 7روز قبل از آغاز
عمليات به منطقه شوش و تنگه رقابيه كه منطقه تحت مسئوليت قرارگاه هاي فجر و فتح براي عمليات فتح
مبين بود ،نيز حمله كرد .ارتش عراق موفق شد تا در محور رقابيه 7تا 4كيلومتر پيشروي نمايد .بنابراين
آرايش قوا را در اين مواضع به گونه اي بر هم ريخت كه تمام شناسايي هاي انجام شده براي انجام عمليات،
غير قابل استفاده گرديد .در نتيجه امكان انجام عمليات را از قرارگاه فتح در مرحلة اول عمليات فتح مبين سلب
نمود .گرچه با مقاومت سرسختانة نيروهاي خودي و با تقديم 3شهيد و به اسارت گرفتن حدود 333نفر از
نيروهاي دشمن ،واحدهاي ارتش بعثي مجبور به عقب نشيني شدند ،اما تلفات و ضايعاتي به نيروهاي آماده شده
براي انجام عمليات فتح مبين وارد گرديد 11.بدين صورت از چهار محور برنامه ريزي شده براي عمليات ،امكان
تك از دو محور از بين رفت.
تردید در اجراي عملیات
حمالت پيش دستانة دشمن كه در فوق توضيح داده شد ،مشكالت زيادي را در راه اجراي عمليات بوجود آورد.
بنابراين تصميم گيري براي فرماندهان جهت آغاز عمليات ،با ترديد مواجه شد .براي حل اين مشكل ،فرمانده
كل سپاه با يك فروند هواپيماي جنگي F5به خلباني سرهنگ حق شناس در ساعت سه و نيم بعد از ظهر روز
71اسفند ماه سال 3133عازم تهران گرديد تا ضمن گزارش وضعيت ،از حضرت امام خميني ،استمداد بطلبد.
اين هواپيماي آموزشي توانست ظرف 73دقيقه فرمانده كل سپاه را از پايگاه چهارم شكاري دزفول به تهران
رسانده و ايشان بالفاصله عازم جماران شد و به زيارت امام خميني (ره) نائل آمد .ايشان آخرين وضعيت حمالت
نيروهاي ارتش بعثي به مواضع خودي را تشريح نموده و كمبود نيرو و مهمات را براي انجام عمليات فتح
216
(ره)
المبين به اطالع حضرت امام مي رساند .در پايان اين ديدار ،آقاي محسن رضايي از حضرت امام خميني
طلب استخاره مي نمايند .حضرت امام با اندكي تامل مي فرمايند :شما پيروز هستيد .اما در مورد استخاره،
ضروري است در ابتدا همه مشورتها را انجام دهيد ،آنگاه اگر راهي پيدا نكرديد مي توانيد از خداوند طلب خير
كنيد .بر همين اساس ،فرماندۀ سپاه بالفاصله تا قبل از غروب آفتاب خود را به پايگاه هوايي دزفول رسانده و
در جمع فرماندهان در قرارگاه مركزي كربال حاضر شده و نتيجه ديدار با حضرت امام را به اطالع آنها مي
رساند .سپس جلسه مشورتي خود را با فرماندهان آغاز و تا نزديك اذان صبح ادامه مي دهد .وي قبل از آغاز
عمليات ،تفألي نيز به قرآن زده تا نگراني قلبي خود را با طلب خير از خداوند برطرف نمايد .به هنگام باز
كردن قرآن ،آياتي از سوره فتح كه وعده پيروزي هاي بزرگ را مي دهد ،مشاهده مي نمايد .اين آيات چنين
است " :لَقَدْ رَضيَ اهللْ عَنِ اْلمُومِنينْ اِذْيُبا يِعُونَكَ تَحتَ الشَّجَرَهِ فَعَلِمَ ما في قُلُوبِهِمْ فَاَنْزَلَ السَّكينَهَ عَلَيْهِمْ وَ اَثابَهُمْ
فَتحاً قَريباً .وَ مَغانِمَ كَثيرَهً يَاخُذُونَها وَ كانَ اهللُ عَزيزاً حَكيماً .وَ عَدَكُمْ اهللُ مَغانِمَ كَثيرهً تَاْخُذُونَها فَعَجَّلَ لَكُمْ هذِه وَ
كَفَّ اَيْدِيَ النّاسِ عَنْكُمْ وَ لِتَكونَ ايَهً لْلمُؤمِنينَ وَ يَهْدِيَكُمْ صِراطاً مُسْتَقيماً .وَ اُخْري لَمْ تَقْدِرُوا عَلَيْها قَدْ اَحاطَ اهللُ
بِها وَ كانَ اهللُ عَلي كُلِّ شَيً قَديراً .وَ لَو قاتَلَكُمُ الَّذينَ كَفَروا لَوَ لَّوُا اْلَادْبارَ ثُمَ ال يَجِدُونَ وَ ليِاً وَ ال نَصيراً .سُنَّهَ اهللِ
الَّتي قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّهِ اهللِ تَبْديالً .وَ هُوَ الَّذي كَفَّ اَيْدِيَهُمْ عَنْكُمْ وَ اَيْدِيَكُمْ عَنْهُمْ بِبَطْنِ مَكَّهَ مِنْ بَعْدِ
اَنْ اَظْفَرَكُمْ عَلَيْهِمْ وَ كانَ اهللُ بِما تَعْمَلوُنَ بَصيراً ".براستي خداوند هنگامي كه مومنان زير آن درخت با تو بيعت
مي كردند از آنها راضي شد و از آنچه در دلشان بود آگاه گرديد ،پس آرامش را بر آنها نازل كرد و پيروزي
نزديكي را به آنها پاداش داد .و غنيمت هاي فراواني كه مي گيرند و خداوند شكست ناپذير حكيم است .خدا
به شما غنيمت هاي فراواني را وعده داده است كه آنها را خواهيد گرفت ولي اين غنائم را زودتر به شما ارزاني
داشت و دست مردم را از شما كوتاه ساخت تا براي مومنان نشانه اي باشد و شما را به راه راست هدايت كند.
و غنيمت هاي ديگري نيز هست كه به آنها دست نيافته ايد ،تنها خدا بر آنها احاطه دارد و خدا بر هر چيزي
قادر است .و اگر كساني كه كافر شدند به جنگ با شما برمي خاستند قطعا واپس مي گريختند و يار و ياوري
نمي يافتند .سنت الهي است كه در گذشته نيز بوده است و هرگز براي سنت الهي تغييري نخواهي يافت و
اوست كه در درون مكه پس از آنكه شما را بر آنها پيروز كرد ،دست آنها را از شما و دست شما را از آنها
كوتاه كرد و خدا به آنچه مي كنيد بينا است 14.در اتاق هدايت عمليات قرارگاه مركزي كربال و قبل از اعالم
اسم رمز عمليات ،اين آيات از سوي رئيس ستاد قرارگاه كربال ،تالوت گرديد و همه فرماندهان با شنيدن آنها
از غلبه رزمندگان اسالم بر قواي ارتش بعثي و پيروزي در عمليات فتح مبين ،اطمينان يافتند.
شرح عملیات
عمليات فتح مبين در ساعت 33شب دوم فروردين ماه سال 3133با رمز يازهرا(س) و در تاريكي كامل هوا و
با حمله يگان هاي قرارگاه هاي قدس ،نصر و فجر آغاز گشت .اما به دليل پيش دستي دشمن در حمله به
مواضع قرارگاه فتح و آسيب ديدن تعدادي از يگان هاي آن ،اين قرارگاه نتوانست عمليات خود را همزمان با
ساير قرارگاه ها آغاز نمايد .به هر حال يگان هاي عملياتي در مرحله اول موفق شدند تا ارتفاعات علي گره زد
217
و بخشي از عين خوش را به تصرف خود درآورد .در اين مرحله رزمندگان تيپ 72محمد رسول اهلل به همراه
تيپ7لشكر 73توانستند خود را به مواضع توپخانه دشمن رسانده و حدود 53عراده توپ دشمن را به غنيمت
بگيرند .در اين مرحله رزمندگان اسالم موفق شدند حدود 1هزار نفر از نظاميان بعثي را به اسارت بگيرند .البته
در اين مرحله از نيروهاي خودي نيز بيش از 7هزار نفر مجروح و نزديك به 433نفر هم شهيد شدند .در منطقه
عملياتي فجر كه هدف تصرف تپه هاي رادار بود ،در اين مرحله موفقيتي حاصل نشد زيرا امكان رخنه در
خطوط مستحكم پدافندي دشمن وجود نداشت و عمالً طرح مانور در اين منطقه ،يك تك جبهه اي بود .البته در
اين منطقه از مدتها قبل رزمندگان سپاه دزفول به همراه سلحشوران لشكر 73تونلهايي 13را كه تنها يك نفر مي
توانست از آنها عبور كند به طول 333تا 233متر در زير مواضع ارتش بعثي احداث كرده بودند كه با اين
اقدام توانستند سه راهي پل نادري را از تصرف دشمن خارج نمايند ولي كل اهداف مورد نظر را نتوانستند تامين
نمايند .از سوي ديگر يگان هاي دشمن با حفظ اين منطقه و از درون آن شروع به پاتك كردند تا بتوانند
نيروهاي رزمنده را از ساير مناطق تصرف شده بيرون نمايند .از سوي ديگر ارتش عراق به مواضع تيپ 34امام
حسين و تيپ 54خرم آباد نيز پاتك سنگيني را آغاز كرد و بخشي از منطقه عين خوش را دوباره باز پس
گرفت و امكان الحاق يگانهاي خودي و ارتباط دو قرارگاه نصر و قدس را از بين برد 13.در چنين شرايطي در
قرارگاه مركزي كربال تصميم گرفته شد تا تيپ 34امام حسين عقب نشيني نمايد ولي حسين خرازي فرمانده
اين تيپ كه خود در صحنه حضور داشت از اين اقدام سربازد و اعالم كرد كه مي ماند و مقاومت مي كند .با
اين تصميم ،تيپ امام حسين توانست عين خوش را حفظ نمايد.در 4روز اول عمليات وضعيت جبهه نامشخص
بود و معلوم نبود كه آيا اين عمليات موفق خواهد شد يا نه .در شرايطي كه وضعيت جبهه عين خوش بهم
ريخته بود و يگانهاي قرارگاههاي نصر و قدس در شرايط بدي قرار گرفته بودند با تغييري در طرح عمليات،
يگان هاي قرارگاه فتح در تاريخ شب چهارشنبه 4فروردين ،حمله خود را با يك تك احاطه اي به ارتفاعات
رقابيه و برغازه آغاز كردند .از آنجا كه تنگه رقابيه از 37كيلومتري در ديد و تير ارتش عراق قرار داشت
رزمندگان جهاد سازندگي حدود يك هفته قبل از آغار عمليات ،جاده اي به طول 5كيلومتر را در دل كوه
ميشداغ احداث نمودند.تصور ارتش عراق بر اين بود كه چون اين منطقه رملي و شنزار است،پس ايرانيها نمي
توانند از آن عبور كنند ولي تيپ نجف اشرف با استعذاد 7گردان با استفاده از جاده احداث شده از مسيرتنگه
زليجان عبور و تنگه رقابيه را دور زده و از پشت نيروهاي دشمن سر در آورد .با اين تدبير ،رزمندگان حدود
73كيلومتر از داخل رملها حركت ونيروهاي دشمن را محاصره نمودند .فرمانده تيپ عراقي پدافند كننده در
اين ناحيه به اسم سرهنگ نزار اسير شد و تصور مي كرد كه ايران با بالگرد پشت سر وي ،نيرو پياده كرده
است 12.از آنجا كه قرارگاه اصلي دشمن در اين منطقه قرار داشت ،با به خطر افتادن عقبه دشمن ،فشار از روي
تيپ امام حسين در عين خوش برداشته شد و دشمن اقدام به عقب نشيني نمود .در اين مرحله نيز حدود 1هزار
نفر از نيروهاي دشمن به اسارت درآمدند .البته در سه روز اول عمليات حدود 233نفر از پاسداران و بسيجيان و
نيز حدود 733نفر از سربازان و ارتشيان به شهادت رسيده و نزديك به 4333نفر از نيروهاي خودي نيز
218
مجروح شدند .در چنين شرايطي كل آرايش دشمن در همه جبهه ها به هم ريخت و عمالً مرحله سوم عمليات
آغاز شد .عمالً دشمن از سه طرف در محاصره قرار گرفت .هنوز فرمانده لشكر يك ارتش بعثي به رده باالي
خود اطمينان مي داد كه مي تواند ارتفاعات رادار را حفظ نمايد .در اين مرحله از عمليات ،قرارگاه نصر كه در
بخش شمالي منطقه با كمك تيپ 35ذوالفقار با قرارگاه قدس در عين خوش الحاق حاصل نموده و تقريباً به
موفقيت كامل رسيده بود با دستورقرارگاه مركزي كربال ،قرارگاه هاي تيپي نصر 1و نصر 7را براي تك به
جناح شمالي لشكر 3عراق در جنوب منطقه وارد عمل كرد .قرارگاه فجر نيز به سمت شمال منطقه كه بر
خالف آرايش جنگي دشمن بود ،لشكر 3عراق را تحت فشار قرار داد ،در نتيجه مواضع ارتش عراق در تپه
هاي ابوصليبي خات سقوط كرد و نيروهاي عراقي از ارتفاعات رادار وادار به عقب نشيني شده و فرار دشمن
آغاز شد و حدود 433نظامي عراقي داوطلبانه تسليم گرديدند .دشمن تعدادي از تانك هاي خود را سوار بر
تريلي ها نموده و با حمايت بالگرد هاي جنگي حركت رو به عقب را آغاز نمود .در اين وضعيت ،تيپ 33
زرهي با استعدادي در حدود 33دستگاه تانك در باتالق سندال گرفتار شد و تانك هاي خود را از دست داد.
نگارنده خود شاهد گرفتار شدن تانك ها و نفربرهاي نوي عراقي در اين منطقه بوده است كه واقعاً تماشايي ،
بود .به اين ترتيب پس از شش روز عمليات مداوم و در اوايل صبح شنبه 2فروردين ماه ،3133سايت رادار و
كل منطقه به تصرف رزمندگان اسالم درآمد .پس از عمليات مشخص شد كه جاده فكه ،چنانه ،رادار به عنوان
جاده اصلي يگانهاي ارتش عراق قلمداد مي شده و قرارگاه اصلي دشمن نيز در كنار همين جاده قرار داشت كه
با حمله از طريق تنگه رقابيه ،رزمندگان اسالم توانستند به قرارگاه تاكتيكي سپاه چهارم ارتش عراق كه فرمانده
آن ،سپهبد هشام فخري در آن مستقر بود ،نزديك شده و جبهه دشمن را به هم بريزد.
نتایج و ارزیابی دستاوردهاي عملیات
در اين عمليات كه در جبهه اي به طول 53و عرض 13كيلومتر انجام شد ،در حدود 7433كيلومتر مربع از
خاک كشور شامل ارتفاعات عين خوش ،علي گره زد ،تينه ،ابوغريب ،تنگه رقابيه ،دشت عباس و تپه هاي
ابوصليبي خات و پايگاههاي راداري 4و 3نيروي هوايي ارتش ،از تصرف دشمن آزاد گشت .همچنين
شهرهاي شوش ،انديمشك و دزفول و نيز جاده مواصالتي انديمشك ـ اهواز از برد آتش توپخانه صحرايي و
موشكهاي فراگ خارج شدند .در عمليات فتح مبين حود 33هزار نفر از نظاميان عراقي كشته و مجروح و
استعدادي در حدود 7لشكر عراقي منهدم گرديد .در اين عمليات 35فروند هواپيما 1 ،فروند بالگرد133 ،
دستگاه انواع تانك و نفربر و صدها دستگاه خودروي نظامي ارتش عراق منهدم گرديد .همچنين 333دستگاه
تانك 323 ،دستگاه نفربر 333 ،دستگاه خودرو ،تعداد زيادي سالح انفرادي و يك رسد كامل موشك سام 3به
همراه 1فروند موشك به غنيمت گرفته شد 15.با ضربات سنگين وارد شده در جريان اين عمليات بر لشكرهاي
3مكانيزه و 33زرهي دشمن و با به اسارت در آمدن حدود 33هزار نفر از نظاميان بعثي ،توانايي رزمي ارتش
بعثي ،كاهش يافته و با انهدام بخشي از قواي دشمن و به غنيمت گرفته شدن حدود 333عراده توپ صحرايي،
به همراه مهمات فراوان كاتيوشا وگلوله هاي توپ 313ميليمتري ،فرصت براي انجام عمليات بزرگ بعدي به
219
نام بيت المقدس فراهم آمد .اين عمليات موجب شد تا فرمانده لشكر 3مكانيزه به 33سال زندان محكوم گردد
و فرمانده تيپ 72اين لشكر اعدام و فرمانده تيپ 3پياده مكانيزه نيز براي هميشه ناپديد گردد 11.دراين
عمليات حدود 7333نفر از رزمندگان اسالم نيز به اسارت ارتش عراق در آمدند.
عمليات فتح مبين جهش بزرگي در قدرت رزمي ايران و توانايي براي تغيير موازنه قوا ،پديد آورد .انجام اين
عمليات ،روحية اطمينان به پيروزي را در بين برنامه ريزان عمليات و رزمندگان اسالم بوجود آورد .ويژگي اين
عمليات ،قدرت تصميم گيري فرماندهي و جنگ فراگير مردمي بود كه در نتيجه آن،ارتش عراق باور كرد كه
در جنگ شكست خورده است 43.پيروزي در اين عمليات موجب شد تا فرماندهان جنگ احساس كنند كه حال
مي توانند اقدامات بزرگ تري را انجام دهند وعملياتبزرگتري راطرح ريزي نمايند .احساس قدرت در آنان
باعث شده بود تا از طرح ريزي عملياتي با وسعت دو برابر عمليات فتح مبين ،نگران نباشند .در حالي كه به جز
غنائمي كه از دشمن در نبرد فتح مبين گرفته بودند بر امكانات جنگي آنان ،چيزي افزوده نشده بود .ولي به هر
حال خود را نسبت به دشمن در موضع قدرت و قوت و برتري احساس مي كردند .افزايش روحيه موجب ايجاد
انگيزه وااليي براي پايان دادن به اشغال سرزمينهاي ايران شده بود .در چنين شرايطي ،پدافند منطقه عملياتي فتح
مبين به قرارگاه فجر متشكل از لشكر ،22تيپ مستقل 54پياده خرم آباد و تيپ هاي امام سجاد (ع) و المهدي
(ع) و 32قم واگذار گرديد .آنگاه ساير لشكرها و تيپ هاي ارتش و سپاه از روز 3133/3/31عازم منطقه شرق
رودخانه كارون و جنوب غربي اهواز و شمال رودخانه كرخه كور شدند تا خود را براي انجام عمليات بعدي
آماده نمايند .با پايان يافتن عمليات فتح مبين در واقع سه عمليات مؤثر و بزرگ به منظور بيرون راندن ارتش
بعثي از سرزمين هاي اشغالي ايران و نيز تجزيه قواي دشمن ،از سوي رزمندگان اسالم صورت گرفته بود .اين
عمليات ها قدرت جمهوري اسالمي را براي به دست گرفتن ابتكار عمل و سازماندهي قواي جديد نظامي از
طريق حضور گسترده داوطلبان مردمي در جبهه هاي جنگ ،نشان داد و موجب تحول عظيمي در جبهه هاي
جنگ گرديد .اجراي موفق اين سه عمليات ،اراده ايران را براي بيرون كردن قواي متجاوز دشمن از سرزمين
هاي خود ،نشان داد .عمليات فتح مبين ،اطمينان به پيروزي را در قواي رزمنده اسالم توسعه داد .در جريان اين
عمليات ،غنائم زيادي بدست آمد كه از آنها در عمليات بيت المقدس ،استفاده شد .مهمات بجا مانده از دشمن
در اين عمليات ،بخش عمده اي از نيازمندي هاي پشتيباني آتش يگان هاي سپاه پاسداران انقالب اسالمي را در
عمليات فتح خرمشهر تأمين نمود .انجام اين عمليات ،نه تنها از توان رزمي مدافعين انقالب اسالمي نكاست بلكه
بر قدرت رزمي آنها افزود ،به گونه اي كه هم قواي فكري فرماندهان را تقويت نمود و موجب طرح ريزي
هاي بسيار دقيق و همراه با خالقيت و نوآوري گرديد و هم با به غنيمت گرفتن برخي از تجهيزات دشمن ،به
گسترش يگان هاي رزمي جديد در صحنه نبرد ،افزود.
تقدیر امام خمینی از عملیات فتح مبین
در همان روز اول عمليات كه آثار پيروزي بزرگ رزمندگان اسالم مشخص شد امام خميني در تاريخ
3133/3/7پيام زير را منتشر و بر فرماندهان و رزمندگان اين عمليات درود فرستادند " :اخبار غرور آفرين
211
جبهه هاي نبرد عليه قواي شيطاني را يكي پس از ديگري دريافت نمودم .قلم قاصر است كه احساسات خويش
را ابراز كنم .به قواي مسلح اسالمي ـ كه خدايشان نصرت آخرين را نصيب فرمايد ـ تبريك عرض مي كنم.
مبارک باد بر شما عزيزان افتخار آفرين ،پيروزي بزرگي را كه با ياري مالئكه اهلل و نصرت ملكوت اعلي
نصيب اسالم و كشور عزيز ايران ،كشور بقيه اهلل االعظم ـ اروحناله الفداء ـ نموديد .رحمت واسعة خداوند بر
آن م ادران و پدراني كه شما شجاعان نبرد در ميدان كارزار و مجاهدان با نفس در شبهاي نوراني را در دامن
پاكشان تربيت نمودند .مژده باد به شما جوانان برومند در تحصيل رضاي پروردگار كه از باالترين سنگرهاي
روحاني و جسماني ظاهري و باطني پيروزيد .مبارک باد بر بقيه اهلل ـ ارواحناله الفداء ـ وجود چنين رزمندگان
ارزشمند و مجاهدان في سبيل اهلل كه آبروي اسالم را حفظ و ملت ايران را روسپيد و مجاهدان راه خدا را سر
افراز نموديد .ملت بزرگ ايران و فرزندان اسالم به شما سلحشوران افتخار مي كنند .آفرين بر شما كه ميهن
خود را بر بال مالئكه اهلل نشانديد و در ميان ملل جهان سرافراز نموديد .مبارک باد بر ملت ،چنين جوانان
رزمنده اي و بر شما چنين ملت قدرداني كه به مجرد فتح و پيروزي توسط رزمندگان به دعا و شادي برخاستند.
اينجانب از دور دست و بازوي قدرتمند شما را كه دست خداوند باالي آن است مي بوسم و بر اين بوسه افتخار
مي كنم .شما دِيْن خود را به اسالم عزيز و ميهن شريف ادا كرديد و طمع ابر قدرتها و مزدوران آنان را از
كشور خود بريديد و سخاوتمندانه در راه شرف و عزت اسالم جهاد كرديد .يا لَيْتَني كُنْتُ مَعَكُمْ فَاَفُوزَ فَوْزاً
عَظيماً .درود بر فرماندهان بزرگوار رزمندگان و بر همه مجاهدان راه عظمت كشور و اسالم و نفرت و لعنت بر
منافقان و منحرفاني كه مي خواستند يكي از انبارهاي مهمات چنين مجاهداني را به آتش بكشند و غضب و
سخط خداوند بر آن خدانشناساني كه با كمك به صدام عفلقي مي خواستند او را نجات دهند و شكر بي پايان
خداوندي را كه توانستيد با شكست مفتضحانه ،نيروهاي كفر را در بارگاه قادر متعال بي آبرو و در پيشگاه
ملتهاي مسلمان منفور نماييد .من از خداوند تعالي نصرت نهايي شما عزيزان و شكست مخالفان حق را
خواستارم .درود بر شما و رحمت خدا بر شهيدان راه حق و شهداي جبهة نبرد حق عليه باطل .والسالم علي عباد
همچنين ايشان بار ديگر در پيامي مفصل تر در تاريخ 3133/3/33اين شكل پيروزيها و اهلل الصالحين" .
سلحشوريها را بي نظير يا كم نظير دانستند كه دشمناني كه تا بُن دندان با سالحهاي سنگين و سبك مدرن غربي
و شرقي مسلح بودند در ظرف كمتر از يك هفته آنچنان مات شوند كه هر چه دارند بگذارند و فرار نمايند و
يا تسليم شوند .ايشان بُعد معنوي رزمندگان را موجب خضوع در برابر آنان دانستند و مرقوم فرمودند " :اينجانب
هر وقت با يكي از اين چهرها روبرو مي شوم و عشق او را به شهادت در بيان و چهره نورانيش مشاهده مي
كنم احساس شرمساري و حقارت مي كنم " .ايشان همچنين در پيام ديگري به مناسبت 37فروردين 3133
مصداق ظاهر آية هُوَ الَّذي اَنْزَلَ الْسَكينَه في قُلُوبِ الْمُومِنينْ 41را رزمندگان جبهه و مصداق ظاهر آية :وَقَذَفَ في
قُلُوبِهِمْ الْرُعبْ فَريقاً تَقْتُلُونَ وَ تَأسِرونَ فَريقاً 44را در فتح مبين متحقق دانستند و فرمودند" :خداوندا هرچه هست
از توست و اميد آن داريم كه اين عنايت و حمايت را ادامه دهي تا پيروزي نهايي و پس از آن نيز تا آنگاه
كه دشمنان تو و اسالم در نبرد با جنود اهلل و حزب اهلل هستند و تا استقرار حكومت اهلل ".در مجموع امام
211
خميني ظرف حدود 33روز سه بار از رزمندگان شركت كننده در عمليات فتح مبين،تجليل بعمل آوردند كه
اين موضوع هم بيانگر اهميت اين عمليات بود وهم نشان دهنده عمق رضايت ايشان از اين عمليات ظفرمند به
حساب مي آيد.
همکاري منافقین با رژیم بعثی عراق
در حالي كه عمليات فتح مبين ادامه داشت يك سرباز نيروي زميني ارتش كه عامل نفوذي منافقين بود و به
عنوان رانندۀ سرهنگ حسين خرسندي معاون هماهنگ كننده نيروي زميني در لويزان ،خدمت مي كرد با
كمك دو نفر ديگر در روز شنبه 2فروردين ماه سال 3133به افسران ستاد نيروي زميني در پادگان لويزان
حمله و حدود شش نفر را شهيد و چند نفر از جمله معاون هماهنگ كننده فرمانده نيروي زميني ارتش را
مجروح نمود .سرهنگ خرسندي از ناحيه سر و سينه مورد اصابت 2گلوله راننده خود قرار گرفت و بر اثر اين
حمله ،يك چشم خود را از دست داد .در جريان اين اقدام منافقين 7 ،نفر از آنها كشته و يك نفر ديگر
دستگير شد .همچنين در 3133/3/31به معاون وزير خارجه ايران سوء قصد شد كه وي مجروح و محافظانش
شهيد گرديدند 43.با پي گيري هاي بعمل آمده ،سرانجام شبكه سازمان مجاهدين خلق در ارتش كه مسئول
كشتار و ترور پادگان لويزان بود در اواخر مهرماه سال 3133كشف گرديد 42.در طول جنگ ،هميشه سازمان
مجاهدين خلق به عنوان ستون پنجم ارتش بعثي و در سال هاي آخر جنگ نيز اعضاي آن به عنوان پيشمرگان
رژيم صدام حسين در جنگ عليه ايران شركت مي كردند.
پیامدهاي عملیات فتح مبین
با تلفات گسترده ارتش عراق در عمليات فتح مبين و بيرون رانده شدن قواي متجاوز از سرزمينهاي غرب
رودخانه كرخه ،روحيه دشمن دچار تزلزل گشت و شكست بزرگي براي عراق بوجود آمد .بالفاصله ملك
حسين پادشاه اردن و رئيس ستاد ارتش آن كشور در 3133/3/33رهسپار بغداد گرديدند تا در جريان وضعيت
عراق قرار گيرند 45.از سوي ديگر اميدواري آنقدر در بين مسئولين كشور افزايش يافت كه پس از پايان يافتن
عمليات فتح مبين ،قائم مقام رهبري طي تماسي با رئيس مجلس سؤال كرد كه چرا عمليات مي كنيد و متوقف
مي شويد؟ وارد خاک عراق شويد .در آن زمان تصور بر اين بود كه نيرو ،اسلحه ،امكانات و مهمات وجود
دارد و عمليات ادامه نمي يابد در حاليكه پس از هر عمليات ،مدت مأموريت رزمندگان تمام مي شد و دوباره
فرصتي نياز بود تا نيروها آماده عمليات بعدي شوند 41.با پيروزيهاي عمليات فتح مبين ،انگيزه و روحيه
نيروهاي خودي براي انجام عمليات هاي جديد و بيرون راندن دشمن از بقيه خاک ايران ،تقويت گشت .افكار
عمومي مردم ايران نيز به حمايت بيشتر از رزمندگان اسالم ،سوق داده شد و پيروزي نهايي بر دشمن ،امكان
پذير شمرده شد .اين پيروزي ،اميد و خواسته ها را باال برد و كسي حاضر نبود به كمتر از سقوط صدام و
تأسيس حكومت اسالمي در عراق اكتفا كند .احمد آقا فرزند امام خميني مي گفت بيت امام هم در فشار است.
خود امام هم در ادامه جنگ جدي بودند و در مجموع فضاي عمومي خيلي تند بود .اين عمليات موجب شد تا
تقاضا براي خريد نفت ايران نيز افزايش يابد 33.موفقيت هاي اين عمليات آنقدر زياد بود كه با نزديك شدن
212
قواي ايران به مرزهاي بين المللي ،احتمال عبور رزمندگان اسالم از مرز دو كشور مطرح گرديد .خيلي ها به
فكر آينده عراق افتاده بودند و نيروهاي اسالمي مخالف رژيم بعثي نيز در تكاپو بودند .در روز جمعه 3
فروردين احمد آقا فرزند امام به رئيس مجلس شوراي اسالمي اطالع دادند كه "حضرت امام با ورود ما به خاک
عراق موافق نيستند و تشكيل شوراي انقالب عراق در ايران را هم صالح نمي دانند ".با پايان يافتن عمليات
فتح مبين موضوع آينده عراق و نيز گرفتن خسارت جنگ از رژيم بعثي ،بين مسئولين ايراني مطرح مي گرديد.
شوراي عالی دفاع و چگونگی ادامه جنگ
با پايان يافتن عمليات فتح مبين ،جلسه شوراي عالي دفاع در دفتر امام خميني در تاريخ پنج شنبه 37فروردين
3133در جماران تشكيل گرديد .در اين جلسه گزارش پيروزي هاي عمليات فتح مبين از سوي فرماندهان سپاه
و ارتش ارائه و در حضور امام خميني ،طرح عمليات آينده و ورود به خاک عراق مطرح گرديد .سپس در
جلسه بعدي شوراي عالي دفاع طرح عمليات بيت المقدس و حدود پيشروي هاي پيش بيني شده در اين عمليات
مطرح و مورد تصويب شوراي قرار گرفت .سپس اعضاي شورا دوباره به حضور امام خميني رسيدند و طرح
عمليات آينده به تأييد ايشان نيز رسيد 37.امام خميني در همين روز ديدگاه خود را نسبت به جنگ در پيامي
اينگونه مرقوم نمودند " :ما با هيچ كشوري ،چه اسالمي و چه غير اسالمي سر جنگ نداريم و طالب صلح و صفا
براي همه هستيم و تاكنون نيز به دفاع ـ كه براي هر كس فريضه اي است الهي و حقي است انساني ـ
برخاسته ايم و هرگز قصد تجاوز به كشورهاي ديگر را نداريم و مي خواهيم كشورهاي اسالمي در كنار هم با
تعهد اسالمي به دفاع از حقوق مسلمين و كشورهاي اسالمي در مقابل متجاوزان و متجاسران مانند اسرائيل
تجاوزگر بايستند ....ما صالح تمام كشورها بويژه كشورهاي مجاور و منطقه را در آن مي دانيم كه براي ارزاي
شهوت بلند پروازي و ماجراجويي صدام و منفعت طلبي و سلطه جويي قدرتهايي كه او را به دام و مهلكه
انداخته اند خود را به تباهي و هالكت دنيوي و عذاب اليم اخروي مبتال نكنند و با كشوري كه با همه مسلمانان
جهان مي خواهد دست برادري دهد و اُخوتي كه خداوند عطا فرموده است به رسميت بشناسد و جامع عمل
پوشد بطور مصالمت آميز رفتار نمايد و از حركت جنون آميز صدام عفلقي و عاقبت امر آن ،عبرت بگيرند و
بدانند كه اگر خداي نخواسته قدرت به دست صدام جاه طلب بيفتد با آنان كمتر از اسرائيل عمل نخواهد كرد و
آن روز پشيمان خواهند شد كه گرفتار اسرائيل دوم يا بدتر از او شوند 31 " .ايشان در سخنراني 3133/3/34بار
ديگر در مورد جنگ مي فرمايند " :و ما كه از اول مي گفتيم كه جنگ با كسي نداريم ،ما با همه عالم مي
خواهيم صلح داشته باشيم ،ما اختالفي با كسي نداريم ،ما نمي خواهيم برويم كشورگيري كنيم ،ما دفاع مي
كنيم ،دفاعي كه اسالم به ما دستور داده ،ما تابع اسالم هستيم ،هرچه فرموده است عمل مي كنيم .اگر فرموده
بود كه دفاع هم نكنيد ما مي نشستيم سر جايمان ...حرف ما يك حرف منطقي صحيح انساني است .يك كسي
كه تجاوز كرده به ما و اين همه خسارات به ما وارد كرده است و در كشور ما هم هست االن هم ،خوب حرف
صحيح ما اين است كه خوب از كشور ما برو .متعدي آن است كه در كشور ديگري است ....ملت عراق بايد
متوجه به اين معنا باشد كه اگر چنانچه صدام در عراق باقي بماند آنها را رو به فساد مي كشد ،جوانها را رو به
213
همچنين در يك سخنراني كه از سوي آقاي محسن رضايي قبل از آغاز عمليات رمضان فساد مي كشد".
صورت گرفته است نقل قول شده كه ايشان گفتند " :هنگامي كه عمليات بيت المقدس در حال طرح ريزي
بود خدمت امام خميني در جماران رفتيم و عنوان كرديم " :بايد به خاک عراق وارد شويم ".اما امام مخالفت
كردند و فرمودند " :انجام چنين كاري الزم نيست .هدف شما اخراج دشمن از خاک ايران بود كه بدان دست
يافتيد " .ما براي ايشان استدالل كرديم كه " :براي دفاع از كشور بايد از جايي دفاع و پدافند كنيم كه
نيروهايمان هر روز نگران حمله دشمن نباشند " .امام در پاسخ فرمودند " :خوب ،اگر موضوع اين است تا
جايي كه اطمينان هست پيش برويد و در اين مسير هر تعداد از نيروهاي دشمن يا خودي كه كشته شوند مهم
نيست .اين حكمي است كه خداوند آن را معين كرده است .البته تنها نگراني من اين است كه شما در جايي
به هرحال در آن شرايط ،مسئله مهم براي 33
اقدام به پيشروي كنيد كه با مسئله دفاع ارتباطي نداشته باشد" .
ايران در آن مرحله زماني آزادسازي سرزمين هاي اشغالي از دست ارتش عراق بود.
اخراج گروهی از مردم عراق
با پايان يافتن عمليات فتح مبين و در سالگرد شهادت آيت اهلل سيد محمدباقر صدر ،دولت عراق بيش از هزار
نفر از مردم عراق را در روز پنج شنبه 3133/3/31از آن كشور اخراج و روانه مرزهاي ايران نمود .اين افراد
33
ريشه ايراني داشتند ولي شهروندان عراق بشمار مي رفتند .اين اقدام رژيم بعثي با اعتراض ايران مواجه شد.
معموالً رژيم عراق پس از هر عمليات موفقيت آميز ايران ،اقداماتي را در حمله به مناطق مسكوني و يا تحت
فشار قرار دادن عراقي هاي ايراني تبار ،انجام مي داد.
تجهیز عراق به هواپیماهاي میگ 51
زمان دقيق تجهيز نيروي هوايي ارتش عراق به هواپيماهاي ميگ 73روسي مشخص نيست ولي آنچه از نوشته
هاي مقامات سابق ارتش بعثي ،مشخص مي گردد اين است كه ارتش عراق پس از عمليات فتح مبين از اين
هواپيماها جهت كسب اطالعات از فعاليتهاي قواي ايراني استفاده مي كرده است .از جمله وفيق السامرايي مي
گويد " :ما كليه منابع اطالعاتي خود را توجيح كرديم تا تحركات بعدي نيروهاي ايراني را در مراقبت دقيق
خود قرار دهند .اولين اطالعاتي كه از طريق هواپيماهاي ميگ 73بدست ما رسيد ،هاكي از آن بود كه
يگانهاي مهندسي در حال آماده سازي راههايي به منظور عبور از كرانه شرقي رود كارون در نقطه جنوبي جاده
اهواز خرمشهر هستند 32 " .از سوي ديگر ،دسترسي به آسمان تهران با كمك هواپيماهايي كه بتوانند درارتفاع
باال و خارج از برد موشكهاي هاگ پرواز نمايند ،از اهداف مهم رژيم عراق در دوران جنگ بود .با توجه به
ساختار و تجهيزات شرقي نيروي هوايي عراق ،اين كشور سعي مي كرد در مرحله اول نيازمنديهاي تسليحاتي
خود را از شوروي و يا كشورهاي بلوک شرق تهيه و تأمين نمايد.
توسعه روابط ایران و سوریه
سوريه يكي از كشورهاي عربي بود كه در جريان جنگ جانب ايران را گرفت .در اواخر سال 3133سوريه
طرح بستن خط لوله انتقال نفت عراق به درياي مديترانه از طريق خاک اين كشور را در ازاي دريافت نفت
214
ارزان قيمت از ايران مطرح نمود و دسترسي عراق به بنادر سوريه را نيز منتفي كرد .از اين پس هيئتهاي
مختلف سوري به ايران رفت و آمد مي كردند .ايران هم قرار داشتن يك كشور عربي در كنار خود را مانع از
تالش دولت عراق براي عربي ـ عجمي كردن جنگ مي دانست .سوريه تالش داشت تا به خاطر اقدام خود در
ممانعت از صدور نفت عراق ،از ايران يك ميليون تن نفت مجاني و 1ميليون تن نفت خام نيز به قيمت ارزانتر
دريافت كند .بدين منظور يك هيئت سوري به سرپرستي وزير خارجه آن كشور در 3133/37/77به ايران
وارد شد .اين هيئت قرار دادي را به مبلغ 7ميليارد دالر جهت مبادله نفت با كاال منعقد نمود و در هر بشكه
خريد نفت 1دالر تخفيف گرفت .اين تخفيف به خاطر آن بود كه سوريه در زمان انتقال نفت عراق از خاک
كشورش از طريق لوله ،نفت مورد نياز خود را در داخل سرزمين خويش تحويل مي گرفت ولي با خريد نفت
از ايران بايستي محموله هاي نفتي را از جزيره خارک حمل مي نمود 35.البته سوري ها هيچگاه خوش حساب
نبوده و معموالً پول نفت را پرداخت نمي كردند و تالش داشتند تا آن را به وام تبديل كنند 31.با دريافت نفت
از ايران ،بدهي هاي سوريه به ايران به طور مرتب افزايش مي يافت .بطوريكه در اوايل فروردين 3137بدهي
سوريه به ايران بابت خريد نفت ارزان به 733ميليون دالر بالغ شد 33.ايران به روابط خود با سوريه اهميت
فراواني مي داد و به همين دليل امتيازات زيادي به سوريه مي داد .سوريه نيز توانسته بود از دريافت وام بي بهره
و نفت ارزان ،سود فراواني را از طريق ايران بدست آورد .سوريه توانست يك ميليون تن نفت خام مجاني
بعنوان جنگ با اسرائيل از ايران دريافت نمايد و 3ميليون بشكه ديگر را نيز با 7/3دالر تخفيف در قيمت هر
بشكه از ايران بخرد كه البته اين پول را هم به موقع پرداخت نمي كرد .اين امتيازات بهايي بود كه ايران براي
نگهداشتن سوريه در كنار خود در مسئله جنگ و نيز جبران خسارت قطع رابطه سوريه با عراق و همچنين
33
حمايت از مردم فلسطين ،مي پرداخت.
قطع صدور نفت عراق از طریق سوریه
با واگذاري نفت ارزان قيمت به سوريه ،اين كشور از تاريخ 3133/3/73خط لوله نفت عراق از خاک سوريه
به درياي مديترانه را بست و جلوي ورود 7قطاري كه خودرو ،كاال و آذوقه از تركيه و لبنان به مقصد عراق
حمل مي كردند ،را گرفت .به نظر مي رسيد كه شكست فاحش عراق در عمليات فتح مبين بر تصميمات دولت
هاي عربي تأثير گذار بوده است .در همين حال مسئول تداركات سپاه طي سفري به ليبي و سوريه از همكاري
آنان در تأمين نيازهاي ايران ،به مسئولين كشور گزارش داد 37.با قطع صدورد نفت عراق از سوريه ،عوايد نفتي
اين كشور كاهش يافت و صادرات نفت آن كشور نيز به 333هزار بشكه در روز محدود گرديد .عراق در آن
ايام توانايي توليد حدود 7/3ميليون بشكه نفت در روز را داشت كه عمده درآمدهاي ناشي از صادرات نفت را
هزنه جنگ مي كرد .عراق در آن زمان يك لوله صدور نفت ديگر از طريق خاک تركيه داشت كه همچنان
فعال بود .البته گاهي اوقات اين لوله نيز مواجه با خرابكاري كردهاي مخالف رژيم بعثي مي شد .اين در حالي
بود كه صادرات نفت از طريق اسكله هاي البكر و االميه هم با مشكالتي مواجه بود.
215
كمك هاي اطالعاتی امریکا به عراق
پس از شكست ارتش عراق در عمليات فتح مبين ،امريكا تصميم گرفت تا از طريق يك كشور عربي از اواخر
مارس ( 3157نيمه فروردين )3133كار ارائه اطالعات به ارتش عراق را آغاز نمايد 31.تصور امريكا بر آن بود
كه با كمك اطالعاتي به عراق مي تواند از آزاد سازي سرزمينهاي ايران جلوگيري نموده و عراق را در موضع
قدرت حفظ نمايد .البته از نوع اطالعات ارائه شده به عراق در اين شرايط زماني و تأثير آن در اتخاذ تدابير
عملياتي از سوي ارتش عراق مشخص نيست.
سفر هیئت میانجی سازمان كنفرانس اسالمی به تهران
هرگاه ايران در جبهه هاي جنگ دست به عمليات موفقيت آميزي مي زد فعاليتهاي مجامع منطقه اي و بين
المللي براي صلح افزايش مي يافت .با روشن شدن شكست عراق در عمليات فتح مبين ،آقايان احمد سكوتوره
رئيس جمهور گينه و حبيب شطي به عنوان هيئت ميانجي سازمان كنفرانس اسالمي در 3133/3/71به تهران
آمدند .اين هيئت پيشنهاد عقب نشيني تدريجي عراق را ارائه كرد ولي مذاكره درباره اروندرود بر اساس
قرارداد الجزاير را نيز مطرح نمود .همچنين پيشنهاد كرد نيروهاي بي طرف به عنوان حائل در دو سوي مرز
مستقر گردند و كميته اي نيز جهت پيدا كردن متجاوز تشكيل گردد و خسارت جنگ هم بر همين اساس
پرداخت شود .اين در حالي بود كه انتظارات باالي مردم و رزمندگان اينگونه پيشنهادها را به استهزا مي گرفتند
و عقب نشيني فوري و با قيد و شرط را نيز كافي نمي دانستند .آنها به مسئوالن جنگ انتقاد داشتند كه چرا
نيروهاي ايران فوراً وارد خاک عراق نمي شوند .به هر حال ايران در مورد پيشنهادات هيئت ميانجي بر اين باور
بود كه مذاكره درباره اروند رود نيازي نيست زيرا همه چيز در معاهده الجزاير مشخص است .همچنين ايران
حضور نيروهاي بي طرف را در داخل خاک خود نمي پذيرفت و متجاوز نيز مشخص و دولت عراق بايستي
خسارات را مي پرداخت .اين هيئت در اين سفر متوجه شد كه بدون دادن امتيازات روشن و بزرگ ،پذيرش
آتش بس براي مسئولين ايراني دشوار است .ديدگاه امام خميني راجع به جنگ نيز براي آنها مشخص بود و
اختيار جنگ و صلح در ايران در دست ايشان بود .از سوي ديگر خانواده هاي شهدا نيز پيغام مي دادند كه
ايثارگران آماده پذيرش آتش بس نيستند و خون بهاي شهيدان ،حاكميت اسالم در عراق است 34.رفت و آمد
هيئت هاي صلح ثمر چنداني نداشت ،فقط اين امكان را براي ايران بوجود مي آورد كه نظراتش را مطرح كرده
و افكار عمومي را در مورد شرايط ايران براي خاتمه جنگ توجيه نمايد .شرايط ايران براي صلح در آن زمان
اين بود كه متجاوز بدون قيد وشرط غرامت ايران را پرداخت كند و آوارگان عراقي 33به كشورشان باز گردند
33
وسپس متجاوز محكوم گردد.
ایجاد روابط گرم با كره شمالی
گرچه در سالهاي اوليه پيروزي انقالب ديدگاه خوبي نسبت به كره شمالي بدليل عقيده الحادي و حاكميت
كمونيستي در آن كشور ،وجود نداشت و حتي گروهي از نمايندگان مجلس مخالف سفر وزير خارجه ايران در
اواخر فروردين سال 3133به پيونگ يانگ به مناسبت هفتادمين سال تولد كيم ايل سونگ رهبر كره شمالي
216
بودند ولي نيازهاي جنگ موجب شد تا آرام آرام روابط با اين كشور توسعه يابد .با توجه به اين موضع نخست
وزير كره شمالي در 3133/7/3در رأس يك هيئت 33نفره سياسي ،نظامي و اقتصادي به ايران آمد .كره
پيشنهاد داشت تا در مقابل فروش تسليحات و تجهيزات نظامي و ساير كاالها ،از ايران نفت دريافت نمايد 32.از
اين هنگام بود كه ايران بسياري از نيازمنديهاي خود از جمله لباس هاي رزمندگان را از اين كشور تأمين مي
كردند .در ادامه توسعه روابط بين دو كشور در 3133/2/74رئيس مجلس كره شمالي به تهران سفر كرد .كره
شمالي بدنبال آن بود كه حمايت هاي ايران را در سياست هايش را درباره كره جنوبي جلب نمايد و از نفت
ارزان ايران نيز استفاده نمايد و بازار مطمئني براي تسليحات ساخت خود ،فراهم آورد .معموالً كره شمالي به
موقع نفت مورد نياز خود را از ايران دريافت مي كرد ولي گاهي اوقات به قراردادهاي خود در زمان مقرر عمل
نمي كرد 35.روابط كره شمالي با ايران ،از نظر اقتصادي كمك بزرگي به آن كشور نسبتاً فقير بود.
تکمیل آزادسازي خوزستان
با پايان يافتن عمليات فتح مبين ،مسئله مهم و اساسي تكميل آزادسازي استان خوزستان از دست ارتش متجاوز
عراق بود .هنوز بيش از 3هزار كيلومتر مربع از سرزمين هاي ايران در جنوب كشور در اشغال نظاميان عراقي
قرار داشت .شهرهاي خرمشهر ،هويزه و نيز پادگان حميديه در تصرف ارتش عراق بود .شهرهاي اهواز،
سوسنگرد و حميديه نيز در زير آتش هاي دوربرد توپخانه دشمن ،قرار داشتند .هنوز قواي اسالم به تمام خطوط
مرزي در استان خوزستان نرسيده بودند .بنابراين تالش ها و انجام عمليات براي پايان دادن به حضور ارتش
متجاوز بعثي در سرزمين هاي استان خوزستان و آزاد سازي تمام شهرها و روستاهاي آن بايستي ادامه مي
يافت .بدين منظور جهت دسترسي به اهداف فوق ،عمليات بيت المقدس طرح ريزي گرديد .اين اهداف براي
همه فرماندهان در سطوح مختلف و نيز براي همه رزمندگان شركت كننده در عمليات ،روشن و گويا بود.
عمليات بيت المقدس مي توانست ضمن آزادسازي تمام سرزمين هاي استان خوزستان ،راه را براي دفع تجاوز
ارتش عراق و بازپس گيري تمام خاک كشور در جنوب و غرب ايران ،از دست نظاميان بعثي ،هموار نمايد.
31
بنابراين تمام قدرت جنگي ايران براي تحقق اين اهداف ،وارد عمل شد.
سیر طرح ریزي عملیات بیت المقدس
پس از پايان يافتن عمليات فتح مبين بالفاصله برنامه ريزي و تالش ها براي طرح ريزي و اجراي عمليات بيت
المقدس آغاز شد .تقريباً در روز 5فروردين سال ،3133نبردهاي عمليات فتح مبين به اتمام رسيد و عمالً طرح
ريزي عمليات بيت المقدس از سوي گروه طرح ريزي سپاه و ارتش آغاز گرديد البته به موازات آماده شدن
براي عمليات فتح مبين ،يك قرارگاه از سپاه ،مسئوليت شناسايي و كسب اطالعات از دشمن و نيز برنامه ريزي
اوليه براي طرح ريزي عمليات بيت المقدس را با كمك يك گروه طرح ريزي از قرارگاه كربالي ارتش بر
عهده گرفته و نيروهاي خود را در اين منطقه مستقر كرده بود تا بتواند از فرصت كافي براي انجام اقدامات
مقدماتي ،برخوردار باشد .با اتمام عمليات فتح مبين ،اولين جلسه فرماندهان سپاه و ارتش در تاريخ 3133/3/33
انجام شد تا بررسي شود كه چگونه بايستي به منطقه عملياتي بيت المقدس كه وسعت آن بيش از نيمي از
217
سرزمين لبنان بود ،حمله نموده و قواي دشمن را در آن منهدم كرده و تار و مار نمايند .البته قبل از آغاز
عمليات فتح مبين ،كارِ كسب اطالعات و شناسايي بر روي نحوه آرايش و استقرار قواي دشمن در اين منطقه
انجام شده بود و راهكارهاي مختلف براي طرح ريزي عملياتي موفق ،مورد مطالعه و بررسي قرار گرفته بود .دو
گروه طرح ريزي جداگانه از سپاه و ارتش ،نزديك بيست روز پس از عمليات فتح مبين برنامه ريزي هاي خود
را انجام داده و طرح هاي عملياتي مورد نظر خويش را آماده كردند .آنگاه اعضاي اين دو گروه طرح ريزي،
در قرارگاه مركزي و مشترک ارتش و سپاه كه به اسم قرارگاه كربال ،نامگذاري شده بود ،حاضر شده و در
حضور فرمانده كل سپاه و فرمانده نيروي زميني ارتش ،طرح ها و پيشنهادات خود در مورد انتخاب راهكار
بهينه ،را مطرح كردند .دو راهكار مقدماتي و اصولي در جلسات هم انديشي و نشست هاي طرح ريزي
مشترک،به شرح ذيل ارائه گرديد:
الف -حمله از جاده اهواز – خرمشهر
راهكار اول ،انجام تك اصلي از محور شمال به جنوب منطقه عملياتي از طريق عبور از جاده اهواز-خرمشهر و
همچنين عبور از رودخانه كرخه كور بود .بر اساس اين راهكار ،استفاده از جاده مواصالتي اهواز -خرمشهر به
عنوان محور تالش اصلي و بكارگيري عمده قوا محسوب مي شد .همچنين حمله به مواضع دشمن با اتكا بر
يك معبر زميني مطمئن و عبور از رودخانه كارون در منطقه بين دريسه و سلمانيه به عنوان تالش پشتيباني در
نظر گرفته شده بود .عمده دليل تنظيم و ارائه اين راهكار آن بود كه با تكيه بر جاده اهواز -خرمشهر ،امكان
استفاده از خطوط مواصالتي مطمئني براي انتقال عمده قوا به سمت مواضع دشمن ،وجود داشت .بنابراين
رزمندگان و يگانهاي عمل كننده از عقبه مناسبي برخوردار بودند .اما در مسير اين محور ،ارتش عراق
استحكامات و موانع فراواني ايجاد كرده بود و شكستن خط اول دفاعي دشمن به سختي و به زحمت امكان پذير
بود .از سوي ديگر حركت ستوني نيروها از طريق جاده اهواز -خرمشهر با توجه به سه بريدگي بزرگ كه از
سوي ارتش بعثي ايجاد شده بود و همچنين موانع مصنوعي زيادي كه در جلوي مواضع مستحكم يگان هاي
دشمن ،احداث گرديده بود ،راهكار عملي و اقدام سرنوشت سازي نبود كه زياد روي آن فكر شود .ولي اين
راهكار يكي از چند راهكارهايي بود كه از سوي ستاد مشترک ارتش از تهران به نيروي زميني ارتش پيشنهاد
شده بود تا بر روي آن فكر شود .البته در همان نامه ارسالي از سوي ستاد مشترک ارتش به معايب اين راهكار
اشاره شده بود .بكارگيري اين راهكار ،مستلزم اجراي يك آتش تهيه سنگين و استفاده از قدرت برتر و وجود
يگان هاي زرهي براي حمله مؤثر به خطوط مستحكم ارتش بعثي بود .اين راه كار پيشنهادي با توجه به آنكه
يك تك جبهه اي را به ارمغان مي آورد و رزمندگان اسالم مي بايستي با نقاط قوت و جبهه مستحكم دشمن
بجنگند ،رد شد .زيرا از يك سو فاصله ي مواضع نيروهاي خودي از مسير اين جاده تا رسيدن به خرمشهر
حدود 333كيلومتر مي شد و از سويي ديگر عمده قواي دشمن در حاشيه جنوبي رودخانه كرخه كور ،مستقر
شده بودند و چسبيدن مواضع يگان هاي دشمن در كنار ساحل رودخانه كرخه كور ،عبور از آن را غير ممكن
مي ساخت .همچنين لشكر هاي 3و 3زرهي و مكانيزه ارتش بعثي كه ستون فقرات قدرت دفاعي دشمن در
218
جلوي اهواز محسوب مي شدند نيز در اين منطقه گسترش يافته و مواضع مستحكمي براي دفاع مطمئن ،احداث
كرده بودند .از طرف ديگر تصور ارتش بعثي بر اين بود كه تالش اصلي تهاجم قواي اسالم از مسير اين جاده
خ واهد بود و بنابراين اين جبهه را با اقدامات مهندسي و با استفاده از ميادين مين متعدد و ايجاد موانع مناسب،
مستحكم ساخته بود .براساس اين راه كار ،عمده قوا بايستي از طريق جاده اهواز -خرمشهر وارد عمل مي شدند
و عبور از رودخانه كارون در حد فاصل بين دريسه تا سلمانيه كه فاصله نسبتاً زيادي از شهر اهواز داشت،
صورت مي گرفت .در اين راه كار ،عبور از رودخانه كارون با خطر پذيري كمتر و دستاورد پايين تر صورت
مي گرفت .اين راه كار تا حدودي ،مثل عمليات هويزه بود كه قبالً ارتش آن را در سال 3131انجام داده و با
ناكامي مواجه شده بود .البته وضعيت و موقعيت اين دو عمليات با هم تفاوت زيادي دارند .اشكال اين راه كار
اين بود كه هم ،بخشي از نيروهاي رزمنده ،بايستي اقدام به تك جبهه اي عليه مواضع دشمن مي كردند و هم به
دليل استعداد كمي كه براي نيروهاي عبور كننده از رودخانه ،در نظر گرفته شده بود ،دشمن مي توانست آنها
را به سرعت به عقب براند .بنابراين به دليل اشكاالت فوق ،در همان روزهاي اول اين راهكار مقدماتي مورد
بررسي و در نهايت از سوي گروه هاي طرح ريزي و فرماندهان قرارگاه ،رد شد و قرار شد تا بر روي راهكار
عبور از رودخانه كارون فكر شود.
ب -عبور عمده قوا از رودخانه كارون
راهكار مقدماتي دوم ،انجام تك اصلي از شرق به غرب منطقه عملياتي با عبور عمده قوا از رودخانه كارون در
حد فاصل آبگرفتگي شمال تا سلمانيه ،پيش بيني شده بود .بر اين اساس ،يگان هاي عملياتي در منطقه بين
دريسه تا سلمانيه به عنوان تالش اصلي و با تاكتيك " هجوم انبوه " ،از رودخانه كارون عبور كرده و حمله از
منطقه جنوب غربي اهواز به عنوان تالش پشتيباني ،تلقي مي شد .براساس اين راهكار مهم ترين مسئله ،تأمين
پل هاي شناور تعجيلي مورد نياز بود كه كمبود پل و سطحه هاي شناور ،مسئله ساز شد .در اين راهكار ،عبور
عمده قوا از رودخانه كارون و از ناحيه شمال شرقي خرمشهر و تا حدودي در نزديكي هاي آن شهر صورت
مي گرفت و كاري فوق العاده مهم و همراه با خطر پذيري فراوان بود ولي در عين حال راه كاري ابتكاري و
ارزشمند و با دستاورد هاي باال پيش بيني مي شد .اين راه كار كه بسيار مورد توجه قرار گرفت و در نهايت به
تصويب رسيده و به اجرا درآمد ،با اين استدالل پذيرفته شد كه شناسايي هاي صورت گرفته و اطالعات كسب
شده از دشمن ،نشان مي داد كه ضعيف ترين منطقه استقرار قواي دشمن در فضايي بين هالوب تا دارخوين در
غرب رودخانه كارون مي باشد .فرمانده سپاه و گروه طرح ريزي مشترک به اين نتيجه رسيده بودند كه اين
منطقه ،مركز تعادل و نقطه كانوني ضعف دشمن و قلب منطقه عملياتي بيت المقدس است و اگر نيروهاي
رزمنده به اين منطقه دسترسي پيدا كنند ،موفق خواهند شد تا بين نيروهاي شمال و جنوب ارتش بعثي فاصله
انداخته و كمر دشمن را بشكنند .منطقه مورد نظر از ايستگاه حسينيه تا مرز بين المللي از يك سو و از آنجا تا
نقطه مرزي كوشك از سوي ديگر بود ،كه ذوزنقه اي به وسعت حدود 333كيلومتر مربع را تشكيل مي داد.
دسترسي به اين منطقه مي توانست مشكالت اساسي زير را براي ارتش بعثي ايجاد كند :اول آنكه قواي اسالم بر
219
خالف آرايش و موضع گيري دشمن و به نوعي از طريق پهلو و جناح يگان هاي ارتش بعثي وارد عمل شده و
به عقبه هاي لشكر هاي 3و 3دشمن نزديك مي شدند و با ادامه پيشروي دشمن احساس مي كرد كه اين دو
لشكر مهم در محاصره رزمندگان اسالم قرار خواهند گرفت .دوم آنكه حركت يگان هاي سپاه و ارتش به
سمت مرز بين المللي ،اين تصور را در دشمن پديد مي آورد كه ممكن است ادامه تك قواي اسالم به سمت
نشوه و بصره باشد و بنابراين دومين شهر بزرگ عراق در معرض خطر جدي قرار خواهد گرفت .سوم اينكه
دشمن احساس مي كرد كه با ادامه عمليات ،خرمشهر را از دست خواهد داد و آرايش پدافندي ارتش بعثي در
شرق و شمال اين شهر ،بي اثر خواهد شد .بنابراين ،به نظر مي رسيد كه در نهايت دشمن با چنين نگراني هايي
دچار ترديد و ابهام خواهد شد .با چنين داليلي ،اين راهكار براي تهاجم به مواضع دشمن مورد انتخاب و تصميم
گيري واقع شد و تمام تالش ها و برنامه ريزي ها براي استفاده از آن ،صورت گرفت.
عملیات بیت المقدس
در چهلمين روز از بهار سال 3133و پس از گذشت حدود يك ماه از پايان عمليات فتح مبين ،در حالي كه
هنوز خستگي جسمي رزمندگان شركت كننده در اين نبرد ،برطرف نشده و آسيب هاي تجهيزاتي ناشي از اين
عمليات ،ترميم نشده بود ،به منظور فرصت ندادن به ارتش عراق ،بزرگ ترين تهاجم قواي اسالم به منظور پايان
دادن به اشغال خوزستان از سوي ارتش بعثي صدام ،آغاز گرديد .اين عمليات كه در دومين سال حمله ارتش
بعثي عراق به خاک ايران عزيز ،انجام شد و حدود 73روز به طول انجاميد ،عالوه بر آنكه حدود 3هزار و 433
كيلومتر مربع از سرزمين هاي جنوب استان خوزستان را از لوث وجود قواي دشمن پاک كرد ،به بزرگ ترين
موفقيت قواي ايران در دوران جنگ تحميلي تبديل شد ،زيرا كه توانست خرمشهر را پس از 323روز اشغال،
آزاد نموده و پرچم جمهوري اسالمي را بر باالي گلدسته مسجد جامع آن شهر خونين ،به اهتزاز در آورد.
عمليات بيت المقدس يكي از گسترده ترين و با ارزش ترين عمليات هاي دوران دفاع مقدس و يكي از دوازده
عمليات بزرگ و مؤثر ايران در طول 5سال دفاع مقدس بوده است .هر مرحله از عمليات بيت المقدس در
مقايسه با عمليات هايي مثل ثامن االئمه و طريق القدس ،خود يك عمليات بزرگ بود.
محدوده منطقه عملیاتی بیت المقدس
منطقه عمليات كربالي 1كه به نام بيت المقدس خوانده شد ،فضايي است هموار بين شهرهاي اهواز و خرمشهر
تا منطقه مرزي ب ين دو كشور ايران و عراق كه از سه جهت ،در محاصره موانع طبيعي مثل رودخانه ها و هور
الهويزه قرار داشته و از سوي ديگر محدود به مرز بين المللي بود .در شمال منطقه عملياتي ،رودخانه نيسان
امتداد يافته و به رودخانه كرخه كور مي رسيد .در شرق آن رودخانه عريض كارون قرار داشت .از سمت
جنوب به اروند رود مي رسيد و سمت غرب آن هم هور هويزه قرار داشت .در بعضي از نقاط جبهه كه
رودخانه و يا موانع طبيعي وجود نداشت ،مثل منطقه بين جاده اهواز -خرمشهر تا رودخانه كارون در نزديكي
هاي پادگان حميد و روستاي سيد عبود تا جبهه شمالي جنوب اهواز نيز ،آب گرفتگي هايي به منظور
جلوگيري از پيش روي هاي بيشتر دشمن ،در اوايل تهاجم قواي ارتش بعثي به سمت اهواز ،ايجاد شده بود كه
221
پس از عمليات فتح المبين ،دشمن به منظور تقويت موانع خود ،بر ميزان و حجم اين آبگرفتگي افزود .بنابراين
در چنين شرايطي ،آبگرفتگي فوق به عنوان يك مانع طبيعي بزرگ براي نيروهاي دشمن به حساب مي آمد و
عبور از آن را براي نيروهاي خودي غيرممكن مي ساخت .پس عمالً يگان هاي دشمن در پشت اين موانع
طبيعي و چنين رودخانه هايي استقرار يافته و آرايش گرفته بودند .چنين شرايطي موجب شده بود تا براي حمله
به مواضع دشمن ،عبور از اين دو مانع آبي و طبيعي ،يكي از الزامات طرح ريزي عمليات باشد .با توجه به
اينكه تا زمان آغاز عمليات بيت المقدس ،قواي دشمن حدود 73ماه در اين اراضي مستقر بودند ،بنابراين زمان
كافي براي احداث استحكامات و سنگرهاي مناسب و نيز ايجاد موانع مصنوعي از قبيل گسترش ميدان هاي مين
متعدد و متنوع و نيز برپايي سيم خاردارهاي حلقوي و رشته اي ،در اختيار يگان هاي دشمن قرار گرفته بود.
بنابراين براي طرح ريزي عمليات ،مي بايستي عبور از اين موانع طبيعي و مصنوعي به طور همزمان مدّ نظر قرار
گيرند .البته ميزان موانع مص نوعي ايجاد شده از سوي دشمن در همه خطوط جبهه ها ،يكسان نبود ،بلكه در
برخي از مواضع پدافندي مثل روبه روي اهواز و اطراف كرخه كور ،داراي قوت و شدت بيشتري بود و در
بعضي از جاها مثل اطراف كارون از شدت كمتري برخوردار بود .دشمن در ساحل رودخانه كرخه كور به
رودخانه چسبيده بود و عرض رودخانه كارون بيش از آن بود كه امكان فعاليت را در غرب آن به نيروهاي
خودي بدهد .زمين اين منطقه عملياتي صاف و كم عارضه بوده و به صورت دشت وسيعي است كه براي
واحدهاي زرهي و مكانيزه دشمن ،بسيار مساعد و مناسب بوده و قدرت مانور وي را افزايش مي داد .از سوي
ديگر اين منطقه براي نيروهاي خودي كه عمدتاً متكي به يگان هاي پياده بودند ،شرايط نامساعدي را فراهم مي
كرد .بنابراين مي توان گفت كه شرايط زمين به نفع دشمن و عليه توان نيروهاي خودي ،عمل مي كرد.
اسم گذاري عملیات
معموالً براي انجام هر عملياتي در دوران جنگ ،اسمي براي آن انتخاب مي شد .در مرحله طرح ريزي ،نام اين
عمليات ،كربالي 1بود ولي با شروع عمليات به اسم بيت المقدس نامگذاري شد .انتخاب اين اسم ،متناسب با
شرايط زماني و اهداف آن عمليات و همچنين پيش بيني نتايج آن بود .يكي از داليل انتخاب اين نام ،آن بود
كه براي رسيدن به خط دفاعي مطمئن ،ادامه عمليات تا رسيدن به ساحل شط العرب در داخل خاک عراق
ضروري مي نمود و رزمندگان اسالم مي خواستند با انتخاب اين اسم،عالقه خود را به قدس شريف نشان دهند.
از سوي ديگر برخي از تحليل گران معتقد بودند كه ممكن است همزمان با انجام اين عمليات ،ارتش رژيم
صهيونيستي به خاک كشور لبنان حمله نمايد .بنابراين اسم اين عمليات به گونه اي انتخاب شد كه بيانگر آرمان
هاي جمهوري اسالمي در دفاع از قدس شريف و مردم فلسطين باشد.
هشیاري و استعداد وگسترش ارتش عراق
ارتش عراق مطمئن بود كه منطقه عملياتي بعدي نيروهاي ايراني در سمت جنوب اهواز و براي آزادسازي
خرمشهر است .با كمك هواپيماهاي ميگ ،73بطور مرتب از منطقه عكسبرداري هوايي صورت مي گرفت و
با عمليات گشتي هوايي ،شناساييهاي الزم از مواضع و مراكز تجمع نيروهاي خودي انجام مي شد .بنابر گفته
221
مسئولين اطالعاتي ارتش عراق ،پيگيري تحركات نيروهاي منظم يعني ارتش ايران بسيار آسان بود زيرا
لشكرها و تيپهاي ارتش معموالً از روش مشخصي و تا آنجا كه مي شد از خودروهاي نظامي براي جابجايي
استفاده مي كردند و از ابزار مخابراتي و همچنين فعاليتهاي ستادي بصورت گسترده اي بهره برداري به عمل مي
آوردند .اين در حالي بود كه دستيابي به اطالعات درباره تحركات نيروهاي سپاه پاسداران با دشواري و
پيچيدگي همراه بود .زيرا اين نيروها در تحركاتشان از خودروهاي غير نظامي و ديگر وسايل استفاده مي
كردند .كار جابجايي با سرعت زياد همراه بود و آمادگي يك لشكر سپاه با حدود 3هزار رزمنده در جبهه
مستلزم اقدامات اداري زيادي نبود .ارتش عراق در موارد متعددي از طريق نيروهاي ارتش و يا ديگر راههاي
ويژه اطالعاتي ،اطالعات مورد نياز را بدست مي آوردند و به سرعت مي توانستند روشهاي سپاه در حمله ها و
محورهاي عملياتي آنها را شناسائي كنند .بخش اطالعات ارتش عراق كانون اصلي خطر را تشخيص داده بود.
نيروهاي ايراني قصد داشتند دست به عمليات عبور اصلي از منطقه هالوب در شمال دارخوئن بزنند و آنگاه
حمله خود را به طرف غرب و بسوي محور جاده خرمشهر ـ اهواز گسترش دهند .سپس پيشروي خود را به
سمت مرزهاي بين المللي ادامه دهند و محور ديگري در پشت نيروهاي مدافع عراقي در شهر خرمشهر باز
نمايند 23.تا قبل از آغاز عمليات بيت المقدس ،اين منطقه تحت امر سپاه سوم ارتش بعثي قرار داشته و يگان
هاي آن به شرح ذيل در منطقه موضع گرفته بودند:
الف -لشكر 3زرهي از جنوب رودخانه كرخه كور تا شهر هويزه
ب -لشكر 3مكانيزه از غرب اهواز تا روستاي سيد عبود
ج -لشكر 33پياده از سيد عبود تا خرمشهر
د -لشكر 33پياده در جنوب اروند رود و در ضلع جنوبي خرمشهر
عالوه بر لشكر هاي فوق كه در خط مقدم استقرار داشتند ،لشكرهاي 1زرهي در شمال شهر خرمشهر و 37
زرهي و 1زرهي و 2پياده و همچنين تيپ 33زرهي گارد جمهوري به همراه 33تيپ ديگر از جمله تيپ
هاي 333 ،333 ،432، 331 ،17 ،13و ...هم در احتياط قرار گرفته بودند .در مجموع حدود 33تيپ زرهي3 ،
تيپ مكانيزه 32 ،تيپ پياده 2 ،گردان كماندويي و واحدهايي از ارتش خلقي در طي عمليات بيت المقدس ،در
برابر رزمندگان اسالم قرار گرفتند .البته اين يگان ها به صورت همزمان در منطقه عملياتي حضور نداشتند ،بلكه
به مرور و در طول زمان عمليات در جبهه هاي مختلف منطقه عملياتي حضور يافته و از سوي دشمن بكارگيري
شده اند .پس مي توان گفت كه دشمن در اين منطقه در حدود 43گردان زرهي و نيز 15گردان مكانيزه كه
هر گردان از حدود 14دستگاه تانك يا نفربر تشكيل شده بود و نيز 43گردان پياده و 13گردان توپخانه
صحرايي ،در اختيار داشته است .بنابراين حدود 7233دستگاه تانك و نفربر و نزديك به 43333نفر نيروي
پياده و 333قبضه توپ از سوي دشمن در اين منطقه گسترش يافته بود.
تدابیر پدافندي ارتش بعثی
از آنجا كه از مدتها قبل ارتش عراق ،سمت اصلي تهاجم نيروهاي ايراني را از مسير جاده اهواز -خرمشهر،
222
پيش بيني كرده بود ،بنابراين دو لشكر پر قدرت 3مكانيزه و 3زرهي را در منطقه جنوب غربي اهواز و مسير
جاده اهواز -خرمشهر و در دشت جفير آرايش داده بود و با كمك آبگرفتگي موجود و طرح ريزي آتش انبوه
توپخانه و نيز ايجاد استحكامات قوي و پيش بيني يگانهاي احتياط به پدافند از اين منطقه مي پرداخت .دشمن
براي پدافند از ضلع شرقي نيروهاي خود در امتداد رودخانه كارون ،با تصور عدم امكان انجام تالش اصلي
تهاجم قواي ايراني از اين منطقه ،تنها به استقرار يگانهاي پوششي و تأميني در فضاي بين رودخانه كارون و
جاده اهواز -خرمشهر ،اكتفا كرده و احتياط هاي متحركي را براي مقابله با هرگونه حادثه اي در كنار جاده
اهواز -خرمشهر پيش بيني كرده بود .سپاه سوم ارتش عراق با تصور اينكه امكان عبور عمده قوا از رودخانه
كارون ،با مشكالت فراواني روبه رو است ،بنابراين چنانچه واحدهايي از رزمندگان اسالم از اين رودخانه عبور
نمايند ،بايد اجازه داد كه پس از رسيدن به منطقه ،آنها را با يگان هاي متحرک مانوري ،منهدم نمود تا هم در
استقرار يگان ها صرفه جويي گردد و هم انهدام بيشتري صورت گيرد .بنابراين دشمن ،خط اصلي دفاعي خود
را در كنار ساحل رودخانه كارون ،قرار نداده بود .اگر نيروهاي دشمن ،مواضع خود را در كنار ساحل رودخانه
كارون قرار مي دادند و به طور كامل به رودخانه ،مي چسبيدند ،عبور از رودخانه بسيار مشكل مي شد زيرا
بايستي عالوه بر عبور از مانع طبيعي رودخانه كارون ،با يگان هاي دشمن كه مسلط بر رودخانه بودند هم،
جنگ تمام عياري صورت مي گرفت .در واقع مي توان گفت ،دشمن دچار اشتباه و غفلت تاكتيكي در
آرايش نيروهاي خود در كنار ساحل رودخانه كارون شده بود و اين فرصت مناسبي را به طراحان عمليات
براي بهره گيري از اين ضعف بزرگ دشمن داد 23.سپاه سوم ارتش عراق مهمترين تدابير دفاعي را براي
خرمشهر در نظر گرفته بود و با تمام توان و قوا،از اين شهر حفاظت مي كرد .ارتش عراق يك پدافند 353
درجه اي را از سمت شرق و شمال شهر با رده هاي دفاعي متعدد پيش بيني كرده بود .ارتش بعثي با تخريب
برخي از خانه هاي مسكوني مردم در ضلع شرقي و شمالي اين شهر يك رده دفاعي براي نيروهاي خود ايجاد
كرده بود .مقاومت در خرمشهر و نگهداري اين شهر در هر شرايطي ،از راهبردهاي اساسي فرماندهي سپاه سوم
ارتش بعثي بود.با مطمئن شدن عراق از برنامه ايران براي آزادسازي خرمشهر ،از دو هفته قبل از آغاز عمليات
بيت المقدس ،شروع به ميله كوبي و نصب موانع عمودي در ميدان گمرک براي مقابله با عمليات هلي برن
27
ايران نمود و به صورت تعجيلي آنها را بر پا نمود.
طرح مانور و مرحله بندي طرح عملیات
در طرحريزي عمليات ،سه محور براي تهاجم به مواضع قواي ارتش عراق و پيشروي يگان ها بسوي اهداف
مشخص شده در نظر گرفته شده بود .با اينكه وسعت سرزميني اين عمليات بيش از دو برابر منطقه عملياتي فتح
مبين بود ولي اجراي تك ،در بيش از سه محور عمده جواب نمي داد .بنابراين سه قرارگاه عملياتي زير نظر
قرارگاه مركزي كربال ،سازماندهي شدند .قرارگاه فتح در مركز ،قرارگاه نصر در سمت چپ قرارگاه فتح و در
جنوب و قرارگاه قدس هم ،مأموريت حمله از سمت شمال را برعهده داشتند .اين قرارگاه ها هم از نظر
نيروهاي رزمي و هم از نظر ستادي ،به صورت تركيبي از نيروهاي ارتش و سپاه تشكيل شده بود.
223
همهفرماندهان ورزمندگان با هم و در كنار هم و با وحدت و انسجام كامل و به صورت يكپارچه براي هدفي
واحد و مأموريتي مشترک ،تالش مي كردند .قرارگاه هاي فتح و نصر مأموريت داشتند تا با عبور عمده قوا از
رودخانه كارون در محدوده بين سلمانيه تا دارخوين ،يگان هاي تحت امر خود را در شب اول عمليات به جاده
آسفالته اهواز -خرمشهر رسانده و منطقه وسيعي در حدود وسعت شهر تهران را به كنترل خود درآورند .در
واقع ،تصرف يك سرپل بزرگ ،در مرحله اول نبرد ،ابتكار عمل مهم عمليات بيت المقدس به حساب مي آمد.
در اين طرح ،يگان هاي قرارگاه قدس به عنوان تك پشتيباني و همچنين تك فريب ،حمله خود را از جنوب
غربي اهواز و از مسير جنوب سوسنگرد و با عبور از كرخه كور ،برنامه ريزي كرده بودند .مأموريت اصلي
قرارگاه قدس درگير نگه داشتن لشكرهاي 3و 3ارتش بعثي بود تا دو قرارگاه فتح و نصر بتوانند بدون نگراني
از برخورد با اين دو لشكر ،خود را به جاده اهواز -خرمشهر رسانده و به سمت مرز حركت نمايند .به اين
ترتيب در طرح مانور برا ي هر قرارگاه و براي هر مرحله از عمليات و همچنين براي هر يك از يگان هاي
شركت كننده در عمليات ،اهداف مشخصي ،تعيين شده بود كه اين اهداف با توجه به عوارض زمين ،به صورت
وضوح قابل شناسايي بوده و امكان دسترسي به آنها وجود داشت.درطرح مانور هر عمليات مراحلي در نظر
گرفته مي شود كه به تدريج به مرحله اجرا در مي آيد.به دليل گستردگي منطقه عمليات بيت المقدس ،طرح
مانور اين عمليات در چهار مرحله به شرح ذيل برنامه ريزي شد :
مرحله اول :گرفتن یك سرپل بزرگ
در هر عملياتي به هنگام عبور از رودخانه ،بايد قبل از هر چيز در ساحل دور ،سرپلي را تصرف و در اختيار
گرفت تا فرصتي براي نصب پل هاي تعجيلي فراهم شود .آنگاه پس از نصب پل ها و تكميل عمليات مهندسي
مربوطه وبقراري مسير مواصالتي ،مي توان اين سرپل را گسترش و توسعه داد .با انتخاب طرح عبور از رودخانه
كارون به عنوان محور تالش اصلي ،مسئله مهم و مورد بحث ،وسعت و اندازه سر پلي بود كه بايد در مرحله اول
از سوي رزمندگان اسالم تصرف شود .موضوع وسعت سرپل و ميزان بزرگي و كوچكي آن ،بسيار بحث
برانگيز و مناقشه زا بود .برخي بر اين عقيده بودند كه بايستي در عبور از رودخانه و در مرحله اول سرپل
كوچكي را به تصرف در آورد ،زيرا نيروهاي رزمي نمي توانند در يك شب ،يك خيز بلند بر داشته و پس از
عبور از رودخانه كارون ،به يكباره بين 31تا 73كيلومتر را پياده روي كرده و خود را به جاده اسفالته اهواز-
خرمشهر برسانند .برخي ديگر بر اين عقيده بودند كه بايستي يك سرپل وسيع و بزرگ و سرزميني به وسعت
حدود 533كيلومتر مربع ،در همان شب اول به تصرف رزمندگان درآيد .زيرا اگر چنين اتفاقي نيفتد ،دشمن
مي تواند با پاتكهاي تعجيلي ،سرپل كوچك را دوباره تصرف نموده و رزمندگان اسالم را به شرق رودخانه
كارون ،عقب براند و كل عمليات را ناكام بگذارد .از سوي ديگر ،دشمن خاكريز بلندي را در كنار جاده
اهواز -خرمشهر به منظور مخفي ماندن ترددهاي وي و نيز به عنوان رده اصلي خط دفاعي خود ايجاد كرده بود
كه تصرف آن ،مي توانست يك آرايش دفاعي مناسب و جان پناه طبيعي را براي قواي ايراني بوجود آورد.
ارتفاع اين خاكريز از كنار جاده اسفالته ،حدود 7متر و از سمت نيروهاي خودي حدود 4متر برآورد مي شد
224
كه چسبيدن به آن نياز به اقدامات مهندسي را براي احداث خاكريز تعجيلي دفاعي ،در شب اول عمليات منتفي
مي كرد 21.از سوي ديگر گرفتن اين سرپل ،فضاي كافي و وسعت الزم براي استقرار استعدادي در حدود 3
لشكر سپاه و ارتش را فراهم مي نمود .همچنين آسيب پذيري يگانها و رزمندگان عمل كننده در مقابل آتشهاي
سنگين دشمن به سبب وجود فضاي كافي براي گسترش و تفرقه واحدها ،كاهش مي يافت و آتش توپخانه
دور برد ارتش عراق از روي پلها و مناطق عبور يگانهاي عمل كننده ،قطع مي شد .دشمن در انتخاب محل
مناسب براي اجراي پاتك هاي خود ،دچار ترديد و سردرگمي مي گرديد .با رسيدن يگان هاي خودي به جاده
اهواز ـ خرمشهر ،آنها به هدف هاي مرحله بعدي عمليات ،يعني خط مرزي و خرمشهر نزديك تر مي شدند.
همچنين با استقرار يگان هاي توپخانه خودي در سرپل تصرف شده ،امكان پشتيباني آتش براي رزمندگان
درگير عمليات ،فراهم مي آمد .بنابراين با توجه به نكات فوق ،قرار بر اين شد تا محور تالش اصلي ،عبور از
رودخانه كارون قرار گيرد و دو سوم نيروهاي تعيين شده براي اجراي عمليات بيت المقدس در همان شب اول
از رودخانه كارون عبور نمايند و خود را به جاده آسفالته اهواز -خرمشهر برسانند و سرپل بزرگي در حدود
533كيلومتر مربع به تصرف خود درآورند .اين سرپل بايستي توسط يگان هاي قرارگاه هاي فتح و نصر به
عنوان تالش اصلي تصرف شده و يگان هاي عمل كننده خود را به جاده اهواز – خرمشهر مي رساندند .از سوي
ديگر خاكريز هاي خط اول يگان هاي ارتش عراق در كنار كرخه كور مي بايستي از سوي يگان هاي قرارگاه
قدس به عنوان تالش پشتيباني ،اشغال مي شد.
مرحله دوم :حركت به سوي مرز
در اين مرحله پيش بيني شده بود تا نوار مرزي توسط يگان هاي قرارگاه هاي فتح و نصر تصرف شده و
خرمشهر از مسير جاده اصلي و از سمت شمال غربي آن شهر محاصره گردد .سپس اقدام الزم براي آزاد سازي
خرمشهر صورت گرفته و محدوده جفير -حميد نيز توسط يگان هاي قرارگاه قدس تأمين شود.
مرحله سوم :عبور از مرز
در اين مرحله پيش بيني شده بود تا يگان ها از خط مرزي عبور كرده و خود را به عارضه ي طبيعي اروند رود
رسانده و ساحل شمالي شط العرب را تصرف نمايندتا بتوانند بخوبي از منطقه پدافند نمايند.
مرحله چهارم :پدافند
در اين مرحله با پدافند يگان ها در امتداد ساحل شرقي رودخانه شط العرب به عنوان يك مانع طبيعي ،عمليات
پايان مي يافت .البته امام خميني با عبور از مرز و رفتن به داخل خاک عراق ،موافق نبودند و عمالً اين مرحله
از عمليات به دليل نداشتن نيروي كافي به اجرا در نيامد.
سازمان و استعداد خودي
در اين عمليات قرارگاه مركزي كربال ،با فرماندهي مشترک فرمانده كل سپاه برادر محسن رضايي و فرمانده
نيروي زميني ارتش سرهنگ صياد شيرازي ،هدايت عمليات را با سه قرارگاه اصلي و يك قرارگاه پشتيباني بر
عهده گرفت .محل اين قرارگاه در روستاي خضريه در نزديكي دارخوين در حوالي رودخانه كارون قرار
225
داشت .در آن زمان مردم در اين منطقه به كار كشاورزي مشغول بوده و در روستاهاي خود حضور داشتند.
قرارگاه هاي فتح و نصر با عبور از رودخانه كارون مأموريت تالش اصلي را برعهده گرفتند و قرارگاه قدس
به عنوان تالش پشتيباني مأموريت حمله از جبهه شمالي را عهده دار شد .استعداد هر قرارگاه به شرح ذيل بود:
الف -قرارگاه فتح با فرماندهي برادر غالمعلي رشيد از سپاه و سرهنگ ستاد مسعود منفرد نياكي فرمانده لشكر
17زرهي ارتش در محور مياني منطقه عملياتي فعال گرديد .استعداد اين قرارگاه عبارت بود از :تيپ 34امام
(ع)
به فرماندهي برادر حسين خرازي ،تيپ 5نجف اشرف به فرماندهي برادر احمد كاظمي و تيپ 73 حسين
كربال به فرماندهي برادر مرتضي قرباني از سپاه پاسداران انقالب اسالمي و لشكر 17زرهي اهواز ،تيپ 12
زرهي شيراز و تيپ 33هوابرد از نيروي زميني ارتش جمهوري اسالمي ايران
ب -قرارگاه نصر به فرماندهي سرهنگ حسني سعدي فرمانده لشكر 73حمزه از ارتش و برادر حسن باقري از
سپاه در محور جنوبي منطقه عملياتي فعال گرديد .استعداد اين قرارگاه عبارت بود از :تيپ هاي 72محمد رسول
(ع) (ص)
به فرماندهي برادر عبدالمحمد رئوفي 43 ،فجر و 77 به فرماندهي برادر احمد متوسلياني 2 ،وليعصر اهلل
بدر از سپاه پاسداران انقالب اسالمي و لشكر 73حمزه و تيپ 71نوهد از نيروي زميني ارتش جمهوري اسالمي
ايران
ج -قرارگاه قدس به فرماندهي سرهنگ زرهي ستاد سيروس لطفي فرمانده لشكر 33زرهي ارتش و برادر
احمد غالم پور از سپاه در محور شمالي منطقه عملياتي فعال گرديد.استعداد اين قرارگاه عبارت بود از :تيپ
هاي 13عاشورا 43 ،ثاراهلل به فرماندهي برادر قاسم سليماني 12 ،نور به فرماندهي برادر علي هاشمي 73 ،امام
رضا (ع) و بيت المقدس از سپاه پاسداران انقالب اسالمي و لشكر 33زرهي قزوين و تيپ 35ذوالفقار از نيروي
زميني ارتش جمهوري اسالمي ايران كه در هماهنگي با هم وارد عمل مي شدند.
در مجموع ،در اين عمليات 34تيپ پياده و يك تيپ زرهي از سپاه كه هر كدام استعداد يك لشكر را داشتند
در مجموع با 373گردان و 1لشكر و 3تيپ از ارتش شامل 74گردان زرهي و مكانيزه و 13گردان پياده
شركت كردند كه با 73فروند بالگرد جنگي كبري و 17فروند بالگرد ترابري 734و 33فروند بالگرد نفربر
شينوک و 77فروند بالگرد 733پشتيباني مي شدند .الزم به ذكر است كه هر تيپ سپاه بالغ بر 5تا 1گردان
بود و هر گردان زرهي ارتش هم بين 32تا 73دستگاه تانك و نفربر در اختيار داشت .نيروي هوايي ارتش
جمهوري اسالمي ايران نيز با پرواز 73نوبت هواپيماي جنگي در روز اول و 3پرواز در روزهاي بعد و
همچنين استقرار سامانه پدافند هوايي ،از عمليات ،پشتيباني مي نمود .نيروي هوايي جمعاً 7333سورتي پرواز
داشته است .همچنين اين عمليات با 71گردان توپخانه صحرايي ارتش ،پشتيباني شده است .الزم به ذكر است
كه گردان هاي ارتش كه وظايف پشتيباني رزمندگان خود را نيز بر عهده داشتند با حدود 3333نفر سازماندهي
مي شدند ،در حالي كه گردان هاي سپاه داراي 133رزمنده بوده كه وظايف پشتيباني از آنها بر عهده ي ستاد
تيپ ،بوده است .رزمندگان جهاد سازندگي هم با حدود 333دستگاه ماشين آالت مهندسي و ساير امكانات و
كمك ها در عمليات حضور فعالي داشتند .در اين عمليات ،سه گردان مهندسي رزمي ارتش و يك گروه
226
مهندسي و يك گردان پل شناور و يك گروهان پل جي -اس -پي ارتش ،عمليات عبور از رودخانه را
پشتيباني كرده اند .در مجموع ارتش در اين عمليات ،داراي 31دستگاه ماشين آالت مهندسي و سپاه نيز داراي
33دستگاه بود .كار احداث 3پل pMpبر روي رودخانه كارون در شب اول عمليات نيز بر عهده نيروي
زميني ارتش ،قرار گرفته بود.
عوامل غافلگیري ارتش عراق
با پايان يافتن عمليات فتح مبين ،تنها منطقه مهم اشغالي باقي مانده از كشور در استان خوزستان ،سرزمين هاي
جنوب اهواز تا خرمشهر بود كه بايستي از چنگال ارتش بعثي خارج مي شد .بنابراين براي ارتش عراق مشخص
بود كه منطقه بعدي عمليات رزمندگان اسالم ،آزاد سازي ساير سرزمينهاي اشغالي در استان خوزستان است.
پس مي توان گفت كه ارتش عراق تا حدود زيادي از مكان جغرافيايي عمليات بيت المقدس آگاه بود ،اما
نسبت به كليه محورهاي عملياتي توجيه نبود .چهار عامل باعث غافلگيري بيشتر ارتش عراق و كاهش ميزان
هوشياري وي نسبت به وسعت و شدت عمليات بيت المقدس به شرح ذيل شد:
الف -تاكتیك عملیات
از آنجا كه همزمان با علميات فتح مبين ،شناسائي هاي الزم از منطقه عمليات به ويژه فضاي بين رودخانه
كارون و جاده اهواز – خرمشهر صورت گرفته و اين منطقه به عنوان ضعيف ترين مواضع دشمن ارزيابي
گرديده بود بنابراين تهاجم به نقطه ضعف دشمن و حمله به جناح قواي بعثي مستقر در منطقه عملياتي ،از طريق
عبور از رودخانه كارون ،خالف تصور دشمن بود .زيرا تجربيات قبلي و تفكر كالسيك دشمن و همچنين
ناآگاهي از وجود امكانات وسيع عبور از رودخانه ،موجب شده بود تا دشمن جهت تالش اصلي تهاجم قواي
ايران را از سمت اهواز و محور شمالي جبهه ،تشخيص دهد .بنابراين " غافلگيري در تاكتيك " ،از ويژگي
هاي عمليات بيت المقدس ،به شمار مي رود.
ب -وسعت عملیات
گرچه دشمن اطالعات كلي از منطقه عمليات داشت ،ولي شايد ارتش عراق تصور نمي كرد كه ايران در طرح
عملياتي خود ،به يكباره بخواهد همه سرزمينهاي اشغالي باقي مانده بين شهرهاي اهواز و خرمشهر را به تصرف
خويش درآورد .زيرا وسعت اين منطقه حدود 13برابر مساحت منطقه عملياتي ثامن االئمه و حدود 33برابر
وسعت منطقه عملياتي طريق القدس و حدود 7برابر منطقه عملياتي فتح المبين بود .احتماالً دشمن فكر مي كرد
كه ايران براي تصرف اين منطقه به انجام 7عمليات بزرگ نياز دارد .عملياتي در منطقه خرمشهر به منظور
آزادي اين شهر و يك عمليات ديگر در دشت هاي جنوب شهرهاي اهواز و هويزه به منظور آزاد سازي
سرزمين هاي ايران تا پادگان حميد و همچنين توسعه عمليات در منطقه جفير به منظور رسيدن به مرز بين
المللي و تأمين سرزمين هاي ايران تا كوشك و طالئيه.
ج -زمان و سرعت عملیات
ارتش عراق احساس مي كرد كه فاصله زماني بيشتري بايستي بين آخرين عمليات ايران تا حمله به اين منطقه،
227
وجود داشته باشد ،زيرا يگان هاي شركت كننده در عمليات فتح مبين ،هم نياز به بازسازي و هم نياز به
استراحت و تجديد قوا داشتند .از سوي ديگر استعداد بيشتري براي اين عمليات بايستي فراهم مي گرديد و
يگانهاي بيشتري بايستي براي انجام اين عمليات پاي كار مي آمدند .اقدام براي تشكيل يگانهاي جديد و يا آزاد
كردن ساير لشكرها از خطوط پدافندي نياز به مدت زمان بيشتري داشت .با سرعت بخشيدن در انجام فعاليت
يگان ها براي كسب آمادگي عمليات ،در واقع سرعت عمل رزمندگان اسالم ،فرصت زماني الزم را از دشمن
براي كسب هوشياري بيشتر و آمادگي هاي اساسي تر ،گرفت .بايد توجه داشت كه ارتش بعثي توانسته بود
رده هاي متعدد پدافندي پيراموني از خرمشهر و نيز خطوط اول دفاعي خود در كنار كرخه كور و همچنين
اطراف جاده اهواز خرمشهر را به گونه اي مستحكم نمايد كه در هنگام آغاز عمليات ،يگان هاي قرارگاه هاي
قدس و نصر نتوانستند موفقيت هاي چنداني كسب نمايند .ولي عقب ماندگي ارتش عراق در تشكيل خط
پدافندي مستحكم در ساحل رودخانه كارون ،موجب شد تا يگان هاي قرارگاه فتح با عبور از رودخانه كارون
به موفقيت بزرگي دست يافته و موازنه و تعادل دشمن را بر هم بزنند.
د -رعایت اصول حفاظتی
رزمندگان اسالم به منظور بر نيانگيختن حساسيت دشمن ،هرگونه تحرک و جابجايي و نقل و انتقاالت
تجهيزات و امكانات خود را در حاشيه رودخانه كارون با محاسبه دقيق و با حساسيت هاي ويژه اي دنبال مي
كردند تا ميزان فعاليت هاي آنها موجب هوشياري و حساسيت دشمن نگردد .در اين زمان شناسايي ها در رده
هاي فرماندهي كنترل مي گرديد .رعايت نكات حفاظتي در منطقه عمليات به گونه اي بود كه وقتي حسين
(ع)
و سرهنگ موسوي قويدل معاون عملياتي قرارگاه كربالي ارتش بدون خرازي فرمانده تيپ امام حسين
هماهنگي قبلي مي خواستند ساحل رودخانه كارون را شناسائي نمايند ،بسيجي كنترل كننده آن محور مانع عبور
آنها شد .وقتي كه آنها مدارک الزم را ارائه دادند توانستند به مأموريت خود ادامه دهند .از سوي ديگر براي
ساحل سازي و انتقال پل هاي شناور به كنار رودخانه كارون ،از پوشش گياهي اطراف ساحل ،به خوبي بهره
بردند .بنابراين مي توان گفت گرچه دشمن آمادگي الزم براي مقابله با اين عمليات را در خود ايجاد كرده بود
و هوشياري الزم را نيز بدست آورده بود ،ولي با اين حال در ارزيابي تاكتيك رزمندگان اسالم و نيز وسعت
طرح آنها براي حمله به قواي دشمن و نيز زمان دقيق آن ،دچار غافلگيري اساسي شد.
هـ -تهیه طرح فریب
فعال نگه داشتن شناسايي ها و يگان هاي عملياتي در منطقه چنانه و فكه و نيز طرح ريزي عمليات بر روي
ارتفاع ،357نيز به عنوان يكي از " طرح هاي پوشش و فريب تاكتيكي " و نيز يكي از اقدامات مورد نياز
براي غافلگير كردن دشمن در نظر گرفته شده بود .به موازات طرح ريزي براي عمليات بيت المقدس ،به
قرارگاه فجر كه مأموريت پدافند از منطقه عملياتي فتح مبين در چنانه و فكه را برعهده داشت ،انجام عمليات
محدود به منظور حمله به ارتفاع 357در جنوب محور برغازه واگذار شد .فرماندهي اين قرارگاه مشترک را از
سوي نيروي زميني ارتش ،سرهنگ ازگمي و از سوي سپاه برادر مجيد بقايي برعهده داشتند .اين قرارگاه
228
بايستي قبل از آغاز عمليات بيت المقدس ،هدف خود را تصرف و تأمين مي كرد .اين عمليات به منظور فريب
دشمن طرح ريزي گرديده بود به گونه اي كه دشمن احساس نمايد عمليات اصلي رزمندگان اسالم ،در محور
فكه خواهد بود .البته اين اقدام مي توانست بخشي از نيروهاي دشمن در اين منطقه را ،درگير نگه داشته و از
اعزام فوري آنها به منطقه عملياتي بيت المقدس جلوگيري نمايد.
شرح عملیات
از اوايل تاريكي هوا در غروب روز پنجشنبه 1ارديبهشت سال ،3133نيروهاي رزمنده از يگان هاي تحت امر
قرارگاه هاي فتح و نصر ،آرام آرام در نقاطي كه واحدهاي دشمن در آن حضور نداشت ،از رودخانه كارون
عبور كرده و منتظر دستور آغاز عمليات شدند .عمليات بيت المقدس در ساعت 37:13شب و در اوايل بامداد
روز جمعه 33ارديبهشت ماه سال 3133با رمز يا علي ابن ابي طالب (ع) آغاز شد .از آنجا كه اين ايام مصادف
با ماه رجب و همزمان با روز مبارک تولد امام علي (ع) در هفدهم ارديبهشت ماه بود ،به اسم ايشان به عنوان
رمز عمليات ،جهت موفقيت بيشتر رزمندگان اسالم ،تمسك جسته شد .در لحظه شروع عمليات آيت اهلل شهيد
صدوقي امام جمعه يزد و مرحوم آيت اهلل علي مشكيني رئيس مجلس خبرگان رهبري و مرحوم فخرالدين
حجازي نماينده اول مردم تهران در مجلس شوراي اسالمي ،به منظور تقويت روحيه رزمندگان اسالم در قرارگاه
مركزي كربال حضور يافته بودند .در لحظات شروع عمليات ،بسياري از فرماندهان ،احساس شرايط دشواري را
داشتند زيرا دشمن به لحاظ تجهيزات و نفرات هيچ كمبودي نداشت .برخي از فرماندهان در ساعات آغازين
عمليات،آنچنان افكارشان غرق در وضعيت و پيش آمدهاي روند عمليات و چگونگي ارتباط كنترل نيروها
بودند كه به چيز ديگري توجه نداشتند و اگر كسي به آنها سالم مي كرد ،متوجه نمي شدند .نگراني از عبور
هزاران رزمنده از رودخانه كارون و چگونگي روياروي آنها با قواي دشمن بدون داشتن عقبه مناسب و جاده
تداركاتي ،بر اين اضطراب مي افزود .اما همه بر نصرت الهي تكيه داشتند و از قدرت انگيزه رزمندگان و
فرماندهان شجاع ،با ايمان و با صالبت خود كه با روح بزرگي به سمت مواضع دشمن حركت مي كردند،
اطمينان داشتند .از سوي ديگر توكل بر خداوند بزرگ و مطالعه فراوان و تفكر زياد درباره اين عمليات و
شناسايي هاي دقيق و عميق چند ماهه از وضعيت دشمن و بحث هاي متنوع و چالش برانگيز درباره طرح هاي
عملياتي مختلف و همچنين وعده اي كه با تفأل به قرآن مجيد در آغاز عمليات فتح المبين مبني بر اخذ غنائم
ديگري از دشمن ،ايجاد شده بود ،يك نوع اميدواري به نتايج اين عمليات در اذهان فرماندهان پديد آورده بود.
نصب پل هاي تاكتیکی بر روي كارون
بر اساس طرح مانور پيش بيني شده ،مي بايستي دو سوم كل نيروهاي برآورد شده براي اين عمليات ،از
رودخانه سركش و عريض كارون عبور نمايند .اين يك خطر پذيري بزرگ براي تصميم گيرندگان بود ولي
در عين حال يك نوآوري و يك ابتكار عمل مهم و تعيين كننده نيز بود .چگونگي عبور يگان ها از رودخانه
كارون ،بحث هاي زيادي را بدنبال آورد ،زيرا در همان شب اول مي بايستي استعدادي حدود 3لشكر از اين
رودخانه عبور مي كرد كه نياز به حداقل 3پل داشت .در آن زمان نيروي زميني ارتش ،داراي 3733متر سطحه
229
پل تاكتيكي pMpبود كه مي توانست براي نصب پنج پل بر روي رودخانه كارون ،مورد استفاده قرار گيرد.
البته اكثر اين سطحه ها نياز به آماده سازي ،ترميم و بازسازي داشت .پل هاي pMpدر شرايط مناسب و با
سرعت معيني از جريان آب رودخانه ،مي توانند در رودخانه اي با عرض حداكثر 772متر طول ،روانه شود .در
آن زمان افسر مهندسي قرار گاه مشترک كربال ،سرهنگ مهندس ستاد جالل رجبي راد بود و سرهنگ غالمعلي
جانگداز نيز معاون وي بود كه تالش زيادي را براي انتقال اين پل ها از دزفول به روستاي دارخوين در كنار
رودخانه كارون ،انجام داد .اين پل ها ساخت كشور شوروي سابق بوده و تجانسي با شرايط رودخانه كارون
نداشت زيرا عرض رودخانه كارون در برخي مناطق مانند دارخوين به 733متر مي رسيد و سرعت جريان آب
در كارون هم ،دو برابر سرعت طراحي شده براي استفاده از اين پل ها بود .به هر حال اين پل ها با كمك 133
خودروي غول پيكر كراس و با استفاده از تاريكي شب و با رعايت مسائل حفاظتي از فاصله 733كيلومتري به
منطقه عمومي دارخوين ،منتقل شد تمام تالش ها و اراده مسئولين مهندسي براي نصب 3پل بر روي رودخانه
كارون متمركز گرديد ولي با اين حال ،محدوديت امكانات مهندسي و كمبود پل هاي آماده به كار ،موجب
گرديد كه در شب اول ،استفاده از 1پل نصب شده بر روي رودخانه كارون ميسر گردد .الزم به ذكر است كه
در طول حدود سي روز كه اين پل ها بر روي رودخانه كارون نصب شده بود ،ده بار از سوي هواپيماهاي
ارتش بعثي ،مورد حمله هوايي قرار گرفتند كه فقط يك سطح پل در تهاجمات هوايي آسيب ديد زيرا به منظور
در امان ماندن پل ها در برابر حمله نيروي هوايي دشمن ،همه اين پل ها در طول روز باز شده و در كنار ساحل
دور و نزديك كارون ،نگه داري مي شدند .به محض تاريكي هوا و عدم توانايي پرواز هواپيماهاي دشمن در
شب ،مجدداً اين پل ها روانه مي گرديد.
تصرف سرپل بزرگ
دو قرارگاه فتح و نصر براي تأمين اهداف خود و گرفتن سرپل ،ضرورتاً مي بايستي از رودخانه كارون عبور
نموده و در همان خيز اول با طي مسافتي در حدود 31تا 73كيلومتر به صورت پياده ،خود را به جاده اهواز-
خرمشهر مي رساندند زيرا در حد فاصل حاشيه رودخانه كارون تا جاده آسفالته هيچ گونه عارضه ي طبيعي
برجسته اي وجود نداشت .البته دشمن با حساس شدن نسبت به چگونگي پدافند از اين منطقه ،خاكريزهاي
منقطع جديدي را در هفت كيلومتري از رودخانه كارون احداث كرده بود تا به عنوان يك خط دفاعي از آن
استفاده نمايد .ولي هنوز كار تقويت مواضع در اين ناحيه به پايان نرسيده بود .بنابراين در صورت هوشياري
دشمن و يا عدم استقرار در مواضع مناسب ،قبل از روشن شدن هوا ،رزمندگان اسالم مواجه با پاتك هاي
تعجيلي دشمن شده و لزوماً مي بايستي تا شرق رودخانه كارون عقب نشيني نمايند .در شب اول حدود 43هزار
رزمنده با بيش از 7هزار خودروي سبك و سنگين و تانك و نفربر ،با عبور از پل احداث شده بر روي
رودخانه كارون ،نبرد بزرگ خود را آغاز كردند.
د ر محور قرارگاه فتح ،برخي از گردان هاي يگان هاي خودي ضمن عبور از رودخانه كارون ،به سرعت و با
حدود 73كيلومتر پياده روي ،خود را به بخشي از جاده اهواز -خرمشهر رسانده و در پشت خاكريز آن موضع
231
گرفته و به ايجاد موانع جديد و جلوگيري از تحركات دشمن بر روي اين جاده پرداختند .در طرح مانور ،پيش
بيني شده بود كه برخي از گردان ها با پرهيز از درگيري با نيروهاي ارتش بعثي خود را به سرعت به جاده
اهواز -خرمشهر برسانند .زيرا درگيري با واحدهاي مستقر در منطقه ،موجب كندي در حركت نيروها به سمت
هدف مورد نظر و نيز از هم پاشيدگي و پراكندگي آنها گرديده و موجب به هم خوردن سازمان آنها مي شد.
نيروهاي دشمن وقتي احساس مي كردند كه عقبه آنها بسته شده و رزمندگان اسالم در پشت سر آنها قرار
دارند ،خود را سريع تر تسليم مي كردند و از درگيري هاي بيشتر ،پرهيز مي شد.
در محور قرارگاه نصر ،به دليل تأخير در حركت نيروها و وجود باتالق در كنار جاده اهواز -خرمشهر و
همچنين تمركز قواي دشمن در شمال خرمشهر ،برخي از يگان هاي آن قرارگاه نتوانستند در شب اول به
اهداف مورد نظر خود دست يافته و بر روي جاده آسفالته اهواز -خرمشهر با قرارگاه فتح الحاق نمايند .البته دو
گردان از نيروهاي لشكر 2وليعصر كه در كنار لشكر 5نجف به پيش روي خود ادامه مي دادند ،توانستند در
همان شب و تا قبل از روشن شدن هوا ،خود را به جاده رسانده و مسير تردد خودروهاي ارتش بعثي را مسدود
24
نمايند .در همان روز اول عمليات در اين منطقه حدود 1هزار نفر از نظاميان دشمن اسير گرديدند.
در محور قرارگاه قدس به دليل وجود استحكامات متعدد و آرايش دشمن در كنار ساحل رودخانه كرخه كور و
نيز هوشياري بيشتر دشمن ،تنها رزمندگان تيپ 43ثاراهلل از سپاه و تيپ 35ذوالفقار به فرماندهي شهيد سرتيپ
عليياري كه به صورت ادغامي عمل مي كردند ،موفق شدند از رودخانه كرخه عبور كرده و خط اول دشمن را
بشكنند و سرپل كوچكي را در جنوب كرخه كور به تصرف خود درآوردند .اين تيپ ادغامي قدس 4نام
داشت .وجود موانع و استحكامات فراوان دشمن در منطقه هويزه به طرف دُبّ حردان ،مانع ادامه پيشروي
نيروها و موجب وارد آمدن تلفات به آنان شد به گونه اي كه فقط در نزديكي هويزه ،دشمن توانست با به
رگبار بستن رزمندگاني كه در اين كانال مشغول پيش روي به سمت مواضع دشمن بودند ،حدود يكصد نفر
آنان را در كنار يكديگر به شهادت برسانند .تيپ بيت المقدس نيز كه تحت عنوان قدس 3در عمليات شركت
كرده بود ،توانست در منطقه نورد ،سرپل كوچكي را تصرف نمايد كه تا روز 33/7/33آن را حفظ نمود.
به هر حال به علت رده هاي پدافندي پي در پي و طوالني بودن عمق عمليات ،و به منظور جلوگيري از افزايش
تلفات نيروهاي خودي و با توجه به اصلي نبودن تك در محور قرارگاه قدس ،ادامه تك از محور شمالي و در
امتداد رودخانه هاي كرخه كور و نيسان ،متوقف گرديد .ولي به هر حال تهاجم از اين محور ،موجب زمين گير
شدن و درگير ماندن يگان هاي دشمن در محور شمالي منطقه عملياتي گرديد .در نبردهاي قرارگاه قدس با
يگان هاي دشمن حدود 133نفر از رزمندگان اسالم به شهادت رسيده و تعداد بيشتري نيز زخمي گرديدند .در
چنين شرايطي ،دشمن ابتدا سعي كرد تا رخنه ايجاد شده در مواضع شمالي خود را كه از سوي قرارگاه قدس
ايجاد شده بود ،ترميم نموده و سپس نيروهاي قرارگاه فتح را به عقب براند .بنابراين با توجه به دركي كه
دشمن از سمت تالش اصلي تك داشت ،تمام همت خود را بر سدّ كردن عبور رزمندگان اسالم از كرخه كور
قرار داد .در عين حال شب دوم عمليات ،تيپ 33زرهي ارتش بعثي كه يكي از قوي ترين يگان هاي دشمن
231
بود به نيروهاي قرارگاه نصر پاتك خود را آغاز نمود و سعي كرد تا از استقرار قواي ايراني بر روي جاده
اهواز -خرمشهر جلوگيري نمايد .چند دستگاه از تانك هاي اين تيپ ،خود را به جاده آسفالته رساندند كه با
تكبير همزمان رزمندگان اسالم و نبرد جانانه آنها ،تهاجم اين تيپ ناكام ماند در همين حال ،دشمن سعي كرد
تا فشار زيادي را بر روي يگان هاي قرارگاه نصر وارد آورد و با انهدام آنها و تصرف مواضع خودي ،موفقيت
قرارگاه فتح را نيز ناكام بگذارد .به موازات اين اقدامات ،دشمن برخي از يگان هاي رزمي خود را از مناطق
جبهه هاي غربي و ساير جبهه ها وارد منطقه عملياتي بيت المقدس كرد تا بتواند با قدرت بيشتري به عقب
راندن رزمندگان اسالم بپردازد .سرعت عمل رزمندگان اسالم در مرحله اول عمليات و ادامه حمالت از شب
دوم به بعد موجب شد تا اهداف باقي مانده از قرارگاه هاي فتح و نصر نيز ظرف يك هفته به تصرف درآمده و
سرانجام جاده اهواز -خرمشهر از كيلومتر 35تا كيلومتر 331به طول 13كيلومتر به طور كامل به تصرف قواي
اسالم درآيد و سرپلي حدود 233كيلومتر مربع در اختيار رزمندگان اسالم قرار گيرد .در اين مرحله حدود سه
هزار نفر از نظاميان بعثي به اسارت درآمدند.
عملیات در فکه
در همين ايام ،قرارگاه فجر در منطقه عملياتي فتح مبين ،با تأخير چند روزه ،در تاريخ ،3133/7/3عمليات خود
را براي انجام يك تك محدود به منظور تصرف ارتفاع 357در محور برغازه در جبهه فكه آغاز كرد .در ابتدا
سپاه و ارتش نتوانستند طرح عمليات مشترک را به اجرا در آوردند .ابتدا نيروهاي لشكر 22از ارتش به صورت
جداگانه عمل كردند كه نيروهاي تك ور در مسير حركت خود به ميدان هاي مين و شبكه هاي سيم هاي
خاردار برخورد كرده و از پيشروي بازماندند .دو روز بعد نيروهاي سپاه به صورت جداگانه طرح خود را به
اجرا درآوردند كه آنها هم نتوانستند به موفقيت برسند .باالخره پس از سه روز ،عمليات مشترک جديدي از
سوي 2گردان از نيروهاي تيپ هاي 32قم و المهدي از سپاه و 7گردان از لشكر 22از ارتش در اوايل بامداد
روز شنبه 33ارديبهشت ،در محور فكه آغاز شد .در اين عمليات رزمندگان فداكار ،توانستند ارتفاع 357را
تصرف كرده و حدود 233نظامي بعثي را به اسارت درآوردند .اين عمليات تا تاريخ 3133/7/33ادامه و
تكميل شد و حدود 13تانك و نفربر هم به غنيمت گرفته شد 23.اين موفقيت براي درگير نگه داشتن
لشكرهاي 3مكانيزه و 33زرهي ارتش بعثي در منطقه فكه ،اقدام مناسبي بود.
حمله به هواپیماي غیر نظامی
ارتش عراق همزمان با عمليات بيت المقدس و درگيري در جبهه ها ،اقدامات ديگري را نيز در فضاي خارج از
ميدان جنگ انجام داد و سعي كرد تا حوزه جنگ را از محدوده مناطق جبهه ،خارج نموده و آن را گسترش
دهد .از جمله در روز دوشنبه 31ارديبهشت ماه سال 3133دو جنگنده ميگ ارتش بعثي به هواپيماي اختصاصي
حامل بن يحيي وزير امور خارجه الجزاير و همراهان وي كه ازتركيه عازم تهران بود به محض ورود به آسمان
ايران ،در فضاي استان آذربايجان غربي ،حمله و آن را سرنگون كردند .در اين حمله تمام سرنشينان هواپيما
كه 34نفر بودند كشته شدند 23.در اين زمان روابط ايران و الجزاير ،دوستانه بود و صدام حسين با اين اقدام مي
232
خواست نشان دهد كه آسمان ايران براي سفر مقامات خارجي به تهران ،امن نيست .عليرغم كشته شدن
مسئولين كشور الجزاير ،مقامات دولت آن كشور ،واكنشي نسبت به عراق نشان ندادند.الجزاير در دوران جنگ
بي طرف بود ولي بن يحيي دركنفرانسي در كويت و در آلمان از جمهوري اسالمي دفاع كرده بود و صدام او
22
را مانع جهت گيري سياسي دولت الجزاير به نفع عراق در جنگ مي دانست.
حركت به سمت مرز
مرحله دوم ،يك هفته بعد در ساعت 77:33روز 33ارديبهشت ماه سال 3133آغاز شد .در اين مرحله قرار بود
كه يگان هاي قرارگاه نصر از مسير جاده اهواز -خرمشهر به سمت جنوب تك كرده و خرمشهر را آزاد
نمايند .ولي با بررسي هاي به عمل آمده و شناسايي هاي انجام شده و نيز مطالعه بر روي عكس هاي هوايي
مشخص شد كه ارتش بعثي رده هاي پدافندي هفت گانه اي را در شمال خرمشهر ايجاد كرده و در مدخل
خرمشهر با انداختن آب يك فضاي آبگرفتگي بوجود آورده كه مانع پيش روي به سمت آن شهر است .انجام
يك حمله آزمايشي در اين محور نيز نشان داد كه پيش روي در اين مسير كند و همراه با تلفات زياد خواهد
بود .قابليت انعطاف در مانور ،يكي از عوامل موفقيت در اين عمليات بوده است .عدم اجراي طرح پيش بيني
شده براي مرحله دوم موجب شد تا دشمن فريب خورده و تانكهاي خود را از دست بدهد.
به هر حال با تغيير طرح عملياتي ،مأموريت قرارگاه نصر نيز پيشروي از سمت غرب به سوي منطقه مرزي و
همراه با قرارگاه فتح ،تعيين شد .اين منطقه مرزي حدود دو تا سه كيلومتر با دژ عراق فاصله داشت .پس از
گذشت يك هفته از آغاز عمليات ،ارتش بعثي ،امكانات و نيروي رزمي فراواني را بين مرز بين المللي تا جاده
اهواز -خرمشهر مستقر نمود .با هجوم رزمندگان اسالم براي حركت به سوي منطقه مرزي ،آنها با انبوهي از
تانك ها ،نفربرها و آتش توپخانه و واحدهاي پياده دشمن روبه رو شدند .نيروهاي قرارگاه فتح در همان
ساعات اوليه ،خود را به دژ مرزي رساندند ولي يگان هاي قرارگاه نصر دچار تأخير شده و نتوانستند با يگان
هاي قرارگاه فتح الحاق نمايند و در امتداد جادۀ دژها مستقر شدند ،زيرا آنها جاده دژها را با خاک ريز مرزي
اشتباهي تشخيص داده بودند .در اين شرايط قرارگاه نصر با بحران عجيبي گرفتار شد .دشمن از سمت جنوب و
از منطقه شلمچه به مواضع يگان هاي قرارگاه نصر ،در سمت شمال جبهه خود ،پاتك كرد و بخش زيادي از
مواضع تصرف شده قرارگاه نصر را ،باز پس گرفت .در اين شرايط بحراني ،همه فرماندهان قرارگاه هاي كربال
و فتح در سنگر فرماندهي قرارگاه نصر جمع شدند تا بتوانند چاره اي بينديشند .ارتش عراق به رزمندگان تيپ
(ص)
و 2وليعصر و لشكر 73حمزه با تمام قدرت ،پاتك كرده بود .صداي رگبار هاي 72محمد رسول اهلل
گلوله ها ،انفجار توپ ها و شليك آر پي جي ها در همه جا شنيده مي شد .حاج احمد متوسليان فرمانده تيپ
(ص)
براي نشان دادن وضعيت دشوار و بحراني ،شاسي بيسيم خود را فشار داده بود و به فرمانده محمد رسول اهلل
سپاه مي گفت :گوش كن ببين چه خبر است .همه فرماندهان و مسئولين تيپ ،از جمله حاج همت و محمود
شهبازي دارند با دشمن مي جنگند .فقط من در كنار بيسيم مانده ام .آنقدر درگيري ها نزديك شده بود كه
رزمندگان اسالم با نفرات ارتش بعثي قاطي شده بودند در اين هنگام يك بسيجي دالور توانست با پرتاب
233
نارنجكي به داخل نفربر فرمانده تيپ 74مكانيزه ارتش بعثي ،وي را اسير نمايد كه البته او پس از چند ساعت
به دليل جراحات وارده بر اثر پرتاب نارنجك ،كشته شد .تيپ نجف اشرف مجبور شد عالوه بر آرايش به
سمت غرب ،به منظور مقابله با حمالت دشمن به سمت جنوب نيز موضع بگيرد .رزمندگان جهاد سازندگي يك
خاكريز عصا شكل براي تيپ نجف اشرف احداث كردند و رزمندگان پشت آن مستقر گرديده و بسيجيان با
آر پي جي و يك برادر استوار ارتشي هم ،با كمك موشك تاو به تانك هاي دشمن حمله كردند و موفق شدند
حدود 33تانك دشمن را منهدم نمايند .وضعيت سختي بود .نحوه و شدت درگيري ها و شرايط بحراني جبهه ها
از طريق تلفن به فرزند امام حاج احمد آقا ،گزارش گرديد تا به اطالع امام خميني برسد .امام فرمودند ":به بچه
ها بگوييد مقاومت كنند 25" .هنوز 3ساعت از ابالغ اين پيام نگذشته بود كه گردوغبار وسيعي تمام منطقه
پاتك دشمن را گرفت بگونه اي كه چشم ،چشم را نمي ديد و باعث شد تا تهاجم دشمن ،ناكام بماند و تاريكي
شب هم ،فرا رسيد .معموالً با تاريك شدن هوا توان جنگيدن ارتش صدام ،كاهش مي يافت زيرا استفاده از
تانك و آتش توپخانه نياز به روشنايي داشت و شب به عنوان يك پوشش مناسب براي رزمندگان اسالم ،مفيد
واقع مي شد .هم آنان را از آسيب پذيري در برابر دشمن تا حد زيادي در امان نگه مي داشت ،و هم قدرت
تحرک و جابجايي و مانور آنها را افزايش مي داد .به هر حال در مجموع رزمندگان اسالم موفق شدند تا در اين
مرحله ،از جاده اهواز -خرمشهر با 37كيلومتر پيشروي ،خود را در نهايت در منطقه پاسگاه زيد ،به دژ مرزي
عراق برسانند .در اين درگيري ها تعداد زيادي از تانك ها و نفربر هاي دشمن منهدم و يا به غنيمت درآمد.
رزمندگان اسالم توانستند همچون يك پيكان از قلب منطقه دشمن ،عبور كرده و خود را به مرز برسانند .نوک
پيكان آنها ،براي دشمن حركتي به سمت بصره را تداعي كرده و جلوه مي داد .با چنين تصوري بود كه در
33/7/35لشكرهاي 3و 3ارتش بعثي كه خود را در معرض محاصره رزمندگان اسالم مي ديدند ،به منظور
جلوگيري از بسته شدن عقبه خود ،اقدام به فرار نموده و با انجام حدود 33كيلومتر عقب نشيني در پشت مرز
بين المللي در ناحيه طالييه و كوشك مستقر شده و خط دفاعي جديدي را در امتداد مرز شكل دادند .با اين
عقب نشيني شهر هويزه و پادگان حميد آزاد گرديد .در اين شرايط نيروهاي قرارگاه قدس ،كه متوجه عقب
نشيني دشمن از روبروي خود شده بودند ،از مسير جاده اهواز -خرمشهر به سمت پادگان حميد حركت كرده و
بدين ترتيب ،جاده اهواز -خرمشهر به طور كامل باز گرديد .در تعقيب واحدهاي ارتش بعثي ،درگيري در
منطقه جفير ادامه يافت .با عقب نشيني لشكرهاي ارتش بعثي ،يگان هاي دو قرارگاه فتح و قدس با هم الحاق
نموده و عمده منطقه پيش بيني شده در طرح عمليات بيت المقدس به جز منطقه خرمشهر ،آزاد گرديد .در اين
شرايط ،فضاي پيروزي در اذهان بسياري از مسئولين كشور فراهم آمده بود به گونه اي كه قائم مقام رهبري،
21
پيشنهاد داشتند كه به منظور ساقط كردن صدام ،نيروهاي ايراني سريعاً وارد خاک دشمن شوند.
تالش براي محاصره و دسترسی به خرمشهر
پس از پايان مرحله دوم ،مرحله سوم عمليات در تاريخ 33/7/31با تعجيل آغاز شد تا كار دشمن يكسره شود.
تيپ هاي 73كربال و 33هوابرد و نيز تيپ هاي 34امام حسين و 5نجف از مسير محور بوبيان و از سمت
234
شمال به جنوب در كنار مرز شلمچه حمله خود را آغاز كردند تا خود را به جزيره بوارين برسانند و عقبه
دشمن را ببندند و با فتح خرمشهر كار را تمام كنند .ولي دشمن مقاومت كرد و علي رغم آنكه برخي از
رزمندگان خود را به نزديكي هاي شلمچه رساندند ولي موفقيتي حاصل نشد .البته انهدام نيروي خوبي از دشمن
صورت گرفت ولي از آنجا كه اين نيروها از جناحين در معرض خطر بودند و نيروهاي تازه نفسي هم براي
جايگزيني آنها وجود نداشت ،به مواضع قبلي خود بازگشتند .شب بعد ،در اين محور حمله تازه اي دوباره انجام
شد ولي بدليل آتش سنگين دشمن كه با كمك توپ هاي ضد هوايي 71ميلي متري بر روي سطح زمين عليه
رزمندگان اسالم اجرا مي شد و به منظور جلوگيري از تلفات بيشتر ،از ادامه عمليات در اين محور خودداري
گرديد .در اين منطقه ،وضعيت و شرايط جغرافيايي زمين صاف بوده و هيچ گونه عوارض و خاكريزي و جان
پناهي در آن وجود نداشت و اين خود موجب تلفات انساني مي گرديد.
در اين شرايط ،فرسودگي و خستگي و حالت روحي عجيبي در بين فرماندهان ايجاد شده بود .توقف عمليات
موجب شد تا 31روز ،فرماندهان و طراحان ،در پي كشف راهكاري جديد براي حمله به خرمشهر و آزاد
كردن آن باشند .راهكارهاي مختلفي مطرح شد .راهكار اول حمله به خرمشهر از حاشيه رودخانه كارون بود كه
دشمن از قبل آنجا را با موانع مختلف و استحكامات گوناگون ،غير قابل نفوذ كرده بود .راهكار دوم حمله از
طريق جاده اهواز -خرمشهر و وارد شدن به شهر از طريق دروازه آن بود كه آن مسير نيز به شدت از سوي
دشمن محافظت مي شد .راهكار سوم حمله مجدد از طريق دژ مرزي به سمت شلمچه بود كه در مرحله سوم
انجام شده و نا موفق بود .بنابراين با توجه به كاهش توان رزمي و طوالني شدن دوران عمليات و تحليل قواي
يگان هاي مانوري بايستي چاره ي جديدي انديشيده مي شد .تا اين مرحله بيش از 3هزار كيلومتر مربع از
سرزمين هاي جنوب اهواز از وجود قواي دشمن پاک شده و به خاک وطن باز گشته بود و حدود 2هزار نفر
نيز از نظاميان دشمن اسير گرديده بودند .البته رزمندگان اسالم نيز تا اين زمان حدود 4233شهيد و 32هزار
مجروح ،داشتند ،ولي مردم ايران ،همچنان منتظر آزادي خرمشهر به عنوان نماد پيروزي قواي اسالم بر كفر
صدامي بودند و اين خود ،فرماندهان عمليات را وادار به چاره انديشي هاي جديدي مي كرد.گرچه عمده قوا به
تحليل رفته و يگان هاي رزمي در 71روز جنگ شبانه روزي به شدت خسته ،فرسوده و كم توان شده بودند،
ولي به هر حال بايد آخرين تالش هاي خود را با اطمينان به نصرت الهي سازمان مي دادند تا به هدف نهايي در
اين عمليات ،نائل آيند .در اين ايام دشمن هم به مواضع ما حمله مي كرد از جمله در تاريخ جمعه 74
ارديبهشت ،3133ارتش بعثي حمله اي را به مواضع رزمندگان اسالم در منطقه طالييه انجام داد و خاكريز اول
نيروهاي خودي را تصرف كرد ،به گونه اي كه تعدادي از نيروهاي ايراني اسير شدند .به نظر مي رسيد كه
دشمن اينگونه حمالت را براي منصرف كردن رزمندگان اسالم از حمله به خرمشهر انجام مي دهد .حمالت
ارتش بعثي به مواضع رزمندگان اسالم در 33/7/72در منطقه كوشك و در 33/7/71در منطقه مرزي ،ادامه
يافت.اين حمالت مي توانست قواي ايران را متوجه خود ساخته و تالش براي آزادسازي خرمشهر را با تأخير
مواجه سازد.
235
به سوي آزاد سازي خرمشهر
اگر در ا ين شرايط كه دشمن از نظر روحي آشفته و از هم پاشيده بود ،خرمشهر به تصرف رزمندگان اسالم در
نمي آمد ،فرصتي براي ارتش بعثي عراق ايجاد مي شد تا اشكاالت و نقايص خطوط پدافندي خود براي حفظ
خرمشهر را برطرف كرده و با احداث سنگرهاي جديد ،حفر كانال ها ،ايجاد موانع و استحكامات فراوان ،راه
رسيدن به خرمشهر را مسدودتر نموده و آنجا را تبديل به يك دژ تسخير ناپذير بنمايد .در اين صورت دشمن
يگان هاي خود را بازسازي مي كرد و در چنين شرايطي براي فتح خرمشهر ،رزمندگان اسالم با لشكر ها و
تيپ هاي تازه نفس دشمن و نيز با موانع و استحكامات جديدي مواجه مي شدند كه براي عبور از آنها بايد
تلفات بيشتري را متحمل مي گرديدند.همانگونه كه براي دفاع از خرمشهر ،ارتش بعثي تمام تدابير الزم را از
قبل انديشيده بود و با احداث اليه هاي مختلف دفاعي در شمال و شرق اين شهر و نيز كاشت موانع ضد هلي
برن از قبيل تيرآهن هاي متعدد در زمين ها و بيابان هاي باز درون خرمشهر ،براي هر نوع تاكتيك ايران
جهت حمله به اين شهر و آزاد سازي آن ،چاره انديشي كرده بود .فقط مسير تداركاتي و پشتيباني از قواي بعثي
در خرمشهر كه از جاده شلمچه مي گذشت و دور از دسترس قواي ايران بود ،از وجود موانع تا حدي خالي بود.
حال در اين مرحله از عمليات ،رزمندگان اسالم به پشت خرمشهر در كنار مرز رسيده بودند و بايد از فرصت
طاليي براي آزادي اين شهر خونين ،استفاده مي كردند ولي به هر حال نيروي تازه نفسي براي ادامه نبرد و
پايان دادن به اشغال خرمشهر باقي نمانده بود.
تالش ارتش عراق براي حفظ خرمشهر
ارتش بعثي براي از دست ندادن خرمشهر ،تمام تدابير و توان خود را به كار گرفت .دشمن عالوه بر اقدامات
نظامي ،دست به تالش هاي زيادي براي باال بردن روحية نظاميان خود و نيز افزايش انگيزه آنها براي ماندن در
خرمشهر ،زد .ارتش عراق در روز دوم خرداد سال 3133يعني يك روز پيش از آغاز حمله نهايي رزمندگان
اسالم به بعثي هاي مستقر در خرمشهر ،اطالعيه اي را در بين همه نظاميان عراقي كه در اين شهر و اطراف آن
مستقر بودند ،توزيع و در آن دفاع از خرمشهر و حومه آن را مانند دفاع از بغداد و حومه آن و دفاع از همه
شهرهاي عراق ،دانست .در اين اطالعيه نوشته شده بود كه خرمشهر حكم بالشي را دارد كه بصره بر آن آرميده
است و در آن تأكيد شده بود كه اگر خرمشهر به دست نيروهاي ايراني بيفتد ،در اين صورت دروازه هاي
نكبت به روي عراق باز خواهد شد .صدام حسين هم طي نامه اي به فرمانده سپاه سوم نوشته بود :امنيت و ثبات
بصره بدون خرمشهر در تهديد است .امام خميني در اين باره ،در سخنان خود در 3133/1/33مي فرمايند:
"آدمي كه مالحظه كرديد در آن چيزي كه نوشته بود به سران نظامي خودش در شهر خونين شهر ،خرمشهر،
آنطور سفارش كرده بود كه بزنيد ،بكشيد و چه بكنيد تا آخر گلوله ،تا آخر نفر ،اين ديد كه همان نظاميهاي
او گوش ندادند به او ،نتوانستند گوش بدهند .اصالً مجال قرائت اين چيزها را به آنها ندادند و فوج فوج تسليم
شدند " .بنابراين اصرار دشمن بر حفظ خرمشهر و تقويت نيروهاي خود در آن شهر از يك سو و از سوي
ديگر كمبود نيرو در بين رزمندگان اسالم براي باز پس گيري اين شهر از دست دشمن ،شرايط ويژه اي را
236
براي فرماندهان عمليات بيت المقدس پديد آورده بود.
تالش هاي فشرده براي فتح خرمشهر
براي برون رفت از بن بست پديد آمده در چنين وضعيتي از شرايط عمليات ،قرارگاه مركزي كربال پاسگاه
تاكتيكي خود را به محلي در اطراف خرمشهر ،منتقل نمود تا بتواند به سرعت جلساتي را با فرماندهان يگان
هاي درگير در خط مقدم ،برگزار نمايد .گزارش ها حاكي از آن بود كه توان و رمقي براي واحد هاي رزمي
باقي نمانده است .نياز به توقف عمليات براي بازسازي و ترميم يگان ها بود .برخي از فرماندهان معتقد بودند
كه حتي تفنگ هاي ژ 1نياز به تميز شدن دارد تا بتوان با آنها تيراندازي كرد .فشردگي نبرد در روزهاي
طوالني اجازه تعمير و نظافت سالح ها و جنگ افزارها را براي استفاده مجدد از آنها نمي داد .خستگي و تلفات
نيز مزيد بر علت شده و نياز به يك فرصت زماني را الزام آور مي نمود .از سوي ديگر گذشت زمان به نفع
دشمن بود و نبايستي به واحدهاي ارتش بعثي فرصت داده مي شد .فرماندهان معتقد بودند كه گرچه شرايط
سخت است ولي خداوند در سوره انشراح مي فرمايد " :اِنَ مَعَ العُسرِ يُسرا" همانا با هر سختي ،آساني همراه
است .به منظور تأمين كمبود نيرو براي ادامه عمليات ،از قبل تصميم گرفته شده بود تا قرارگاه فجر به همراه
يگان هاي تابعه يعني تيپ هاي امام سجاد (ع) و المهدي و يك تيپ از لشكر 22خراسان ،از منطقه عملياتي فتح
مبين در حوالي مرز فكه به منطقه فراخوانده شوند .براي طرح ريزي چگونگي ادامه عمليات و نزديك شدن به
خرمشهر تصميم گرفته شد تا قرارگاه فجر بين منطقه مأموريت قرارگاه هاي فتح و نصر ،قرار گرفته و به انجام
عمليات بپردازد .طرح جديدي نيز براي مانور آزاد سازي خرمشهر تهيه شد .از آنجا كه قبالً از دژ مرزي به
سمت شلمچه ،عمليات صورت گرفته و ناموفق شده بود ،اين بار تصميم گرفته شد تا رزمندگان از منطقه بين
جاده اهواز -خرمشهر و شلمچه ،حمله خود را آغاز نمايند تا خرمشهر را به محاصره خود در آورند .در روز
هاي آخر عمليات تعداد نيروهاي رزمنده هر لحظه كمتر مي شد .يگان هاي شركت كننده در عمليات ،هم بايد
از نقاط تصرف شده ،پدافند مي كردند و هم به ادامه نبرد براي تكميل اهداف خود مي پرداختند ،در حالي كه
به دليل طوالني شدن نبرد ،سازماندهي يگان ها از هم پاشيده شده بود و بسياري از رزمندگان آنها نيز ،شهيد و
مجروح شده بودند .در چنين شرايطي سازماندهي واحدهاي جديدي براي حمله به خرمشهر ،كار ساده اي نبود.
به هر حال براي فائق آمدن بر وضعيت بحراني فوق ،جلسه اي بين فرمانده كل سپاه و فرمانده نيروي زميني
ارتش برقرار و قرار بر اين شد تا از هر يگان حدود دو گردان براي حركت به سمت خرمشهر ،سازماندهي
شوند .از آنجايي كه كمبود نيرو اميد به آزادي خرمشهر را تا حد زيادي كاهش داده بود ،تصميم بر اين گرفته
شد تا حداقل با انجام عمليات جديدي ،خرمشهر را محاصره نموده تا در فرصت و اقدام بعدي اين شهر آزاد
شود .بحث در مورد اين طرح كه بهترين طرح براي فتح خرمشهر تلقي مي شد بيش از 3دقيقه طول نكشيد و
فرمانده سپاه و نيروي زميني ارتش فوري در مورد آن با هم هماهنگ شدند ولي سؤال اين بود كه چگونه اين
طرح به فرماندهان يگان هاي عمل كننده ابالغ شود؟ زيرا آنها انتظار داشتند تا در اجراي طرح ها مورد
مشورت قرار گيرند و بخصوص روش فرماندهي بر يگان هاي سپاه با مشاوره دائمي با فرماندهان آنها در مورد
237
طرح هاي عملياتي و تاكتيك اجرايي آنها ،صورت مي پذيرفت .قرار شد سرهنگ صياد شيرازي در جلسه اي
با حضور فرماندهان لشكرها و تيپ هاي سپاه و ارتش ،اين طرح را ابالغ نمايد .او با قرائت دعاي فرج سخن
خود را آغاز و طرح را ابالغ كرد .برخي از فرماندهان سپاه مانند احمد متوسلياني فرمانده تيپ محمد رسول اهلل
و حسين خرازي فرمانده تيپ امام حسين اعتراض نموده و اين طرح را متفاوت با بحث هاي صورت گرفته
قبلي ارزيابي كردند .باالخره در نهايت حسين خرازي و احمد متوسلياني گفتند كه ما تابع دستور و تكليف
هستيم و عمليات را در همان شب آغاز كردند.
طرح جدید براي محاصره و آزاد سازي خرمشهر
بر اساس طرح جديدي كه در تاريخ 33/7/13از سوي قرارگاه مركزي كربال ،ابالغ گرديد ،قرار شد تا
قرارگاه فتح در سمت چپ و قرارگاه فجر در وسط و قرارگاه نصر در سمت راست تك نموده و نيروهاي
دشمن را در منطقه منهدم و خرمشهر را محاصره و سپس آن را تأمين نمايند .بر اين اساس در ساعت 77:13
روز دوم خرداد سال 3133تالش جديدي براي محاصره خرمشهر با رمز بسم اهلل القاصم الجبارين ،يا محمد ابن
(ص)
آغاز گرديد .قرارگاه فتح با بكارگيري رزمندگاني از تيپ هاي 34امام حسين و 5نجف و 73 عبداهلل
كربال به صورت هم زمان آماده گشته و با همت فرمانده هانشان ،به صورت دشت بان حمله خود را از فضاي
بين جاده اهواز -خرمشهر و نهر عرايض به همراه دو قرارگاه ديگر در منطقه بين نهر عرايض و دژ مرزي براي
آزاد سازي خرمشهر آغاز نمودند .آنها بايستي از خاكريزهاي دشمن در منطقه رودخانه عرايض عبور كرده و
با پيمودن چهار پنج كيلومتر خود را به اروند رود مي رساندند تا محاصره خرمشهر از سمت غرب آن ،انجام
شود .البته امكان محاصره كامل اين شهر وجود نداشت زيرا از سمت جنوب ،خرمشهر در كنار اروند رود قرار
داشت كه دشمن در آن طرف رودخانه ،حضور داشته و همه آتش هاي خود را از خمپاره تا توپخانه براي
پشتيباني از قواي ارتش بعثي در داخل خرمشهر سازماندهي كرده بود .از سوي ديگر حضور نيروهاي دشمن در
جزاير ام الرصاص و سهيل ،امكان پشتيباني از اشغالگران خرمشهر را فراهم مي آورد .به هر حال ،سه محور
عملياتي براي محاصره خرمشهر ،برنامه ريزي شد .حمله از محور شرقي در سمت محور شمالي خرمشهر را
(ع)
قرارگاه فتح با تيپ 34امام حسين (ع) و تيپ 5نجف ،حمله از محور وسط را قرارگاه فجر با تيپ امام سجاد
و تيپ 11المهدي و يك گردان از تيپ سوم لشكر 22و حمله از مسير محور شلمچه را قرارگاه نصر 7با تيپ
72محمد رسول اهلل (ص) و تيپ 7لشكر 73حمزه و قرارگاه نصر 1با تيپ 13عاشورا و تيپ 1پياده از لشكر
73حمزه ارتش بر عهده گرفتند .حمله از محور چپ (شرق) به عنوان تالش اصلي و حمله از محورهاي وسط و
راست (غرب) به عنوان تالشهاي پشتيباني تلقي مي گرديد در جلوي محور وسط يك منطقه آبگرفتگي وجود
داشت .باالخره در اواخر روز دوم خرداد و بامداد روز سوم خرداد سال 3133با آرايش و سازماندهي فوق و با
حدود 37گردان رزمي پياده ،عمليات آزاد سازي خرمشهر آغاز شد .با آغاز عمليات ،پيش روي محور اول كه
(ص)
انجام شد و رزمندگان ،خود را در ساعت در سمت راست بود به سرعت و با همت تيپ محمد رسول اهلل
3:13صبح به اروند رود رساندند .ولي پيشروي از دو محور ديگر به كندي صورت مي گرفت .در ساعت 1:43
238
بامداد روز ،33/1/1رزمندگان يگانهاي قرارگاه فتح به جاده آسفالته خرمشهر -شلمچه رسيدند و مشغول باز
شدن به طرف پل نور شدند .رزمندگان يگانهاي قرارگاه فجر 1هنوز به جاده نرسيده بودند .رزمندگان قرارگاه
نصر 7كه متشكل از تيپ 72محمد رسول اهلل و تيپ 7لشكر 73بود به جاده آسفالته رسيدند ولي رزمندگان
قرارگاه نصر 1كه متشكل از تيپ 13عاشورا و تيپ 1لشكر 73بودند ،به علت برخورد با موانع زياد از جمله
ميدانهاي مين و مقاومت شديد دشمن ،زمين گير شدند .در ساعت 4:13بامداد روز 33/1/1نيروهاي خودي با
در هم كوبيدن مقاومتهاي دشمن ،خود را به حوالي نهر خين رساندند و ارتباط نيروهاي دشمن مستقر در
خرمشهر ،تقريباً با غرب آن يعني با محور شلمچه قطع گرديد .در اين شرايط عبور نيروهاي دشمن از طريق
جاده خاكي صورت مي گرفت .هنگامي كه خبر محاصره خرمشهر به صدام رسيد به لشكر 2پياده دستور داد
تا محاصره شهر را درهم بشكند و نيروهاي خود را در خرمشهر مستقر كند وگرنه او و اعضاي ستاد لشكر
همگي اعدام خواهند شد .مشخص بود كه با توجه به موازنه قواي موجود و وضعيت روحي نيروها ،اين خواسته
غير ممكن است.لشكر 2در دستيابي به هرگونه پيشروي ناكام ماند و براي اولين بار صدام در اجراي حكم
53
اعدام در صحنه جنگ ترديد به خود راه داد.
آزاد سازي و فتح خرمشهر
از ساعت 2صبح روز سوم خرداد ،قرارگاه فتح با كمك تيپ امام حسين (ع) با 233رزمنده ،حركت خود را به
سمت خرمشهر آغاز و دور جديدي از تالش براي فتح خرمشهر را شروع كرد .با اين اقدام ،دو محور ديگر هم
توانستند بر دشمن غلبه يافته و در مسير رسيدن به خرمشهر بر فعاليتهاي خود افزودند .در اين شرايط رزمندگان
تيپهاي 11المهدي و امام سجاد و تيپ 1لشكر 22كه تحت عنوان قرارگاه فجر 1به پيش روي خود ادامه مي
دادند به پل نو رسيده و به طرف اروند رود ،پيشروي خود را ادامه مي دادند .سرعت پيش روي رزمندگان به
گونه اي بود كه بالگرد جنگي دشمن در پرواز صبح زود خود در روز سوم خرداد ،بر فراز اين منطقه تصور مي
كرد كه هنوز نيروهاي ارتش بعثي در آنجا مستقر هستند و در نتيجه با پرواز از ارتفاع پايين در خرمشهر ،مورد
اصابت راكت آر پي چي 2رزمندگان اسالم قرار گرفته و سرنگون مي شود .در حالي كه در داخل خرمشهر
استعداد نيروهاي دشمن بيش از يك لشكر يعني در حدود 33هزار نفر بود و براي حدود 7هفته مهمات،
تجهيزات و مواد غذايي الزم را در اختيار داشتند وليكن با رعبي كه در دل آنها ايجاد شده بود ،نظامياني كه در
خط مقدم حضور داشتند شروع به تسليم خود كرده و افرادي كه دورتر و در سمت اروند رود بودند خود را به
آب زده و فرار را بر قرار ترجيح دادند .دشمن كه مسير جاده شلمچه را مسدود شده مي ديد دچار آشفتگي
روحي شد و نيروهاي وي پس از يك ساعت درگيري در صبح روز سوم خرداد دستهاي خود را باال برده و
آماده اسارت شدند .بدين ترتيب ساعت 33صبح روز دوشنبه سوم خرداد ،رزمندگان اسالم از طريق شمال
غرب شهر ،وارد خرمشهر شدند و تا غروب آن روز ،بيش از 37هزار نفر از نظاميان بعثي را در داخل خرمشهر
به اسارت خود درآوردند و مهر پيروزي را بر جبين ايرانيان و امام عزيزشان ثبت كردند .البته يگانهاي
قرارگاههاي فتح و فجر 1در ساعت 7بعدازظهر روز سوم خرداد توانستند خود را به ساحل رودخانه اروند
239
رسانده و مأموريت خود را به پايان برسانند .در همين حال يگانهاي قرارگاه نصر 7خود را به حوالي شمال نهر
خين رسانده بودند همچنان با مقاومت شديد دشمن مواجه بودند .ولي يگانهاي قرارگاههاي نصر 7و نصر1
توانستند ضمن منهدم كردن تعدادي از تانكها و نفربرهاي دشمن يك فروند بالگرد دشمن را كه بر اثر اصابت
گلوله فرود آمده بود به غنيمت بگيرند و 331نفر از نظاميان بعثي را نيز اسير نمايند .در مجموع ضربات
نيروهاي خودي بر واحدهاي دشمن آنچنان شديد و سريع بود كه ارتباط يگانهاي دشمن را با يكديگر قطع
نمود و موجب فرار نظاميان عراقي در ردههاي مختلف گرديد و پيروزي بزرگي را براي ملت ايران به ارمغان
آورد و بدين صورت خاكريز بصره فرو ريخت 57.البته ارتش عراق توانست در كنار پلي بر روي اروندرود در
مدخل رودخانه خين باقي بماند و تالش رزمندگان براي گرفتن آن موفق نبود 51.به هر حال اين پيروزي
بزرگ ،در اخبار سراسري راديو در ساعت 7بعد از ظهر به اطالع مردم ايران رسيد و فضايي از خوشحالي و
شعف و شادي و سرور را براي مردم ايران به ارمغان آورد .امام خميني هم از اين پيروزي بسيار مسرور شدند.
از قول فرزند ايشان حاج احمد آقا ،نقل شده است كه گفته اند :هيچ گاه امام را در طول عمرشان تا به اين
اندازه ،بَشاش و خوشحال نديده بودم .امام هم با بيان اينكه " خرمشهر را خدا آزاد كرد" ،ديدگاه خودشان را
نسبت به عمليات بيت المقدس و ارزش آن بيان كردند .فتح خرمشهر در آستانه روز ميالد با سعادت حضرت
امام حسين (ع) و روز پاسدار ،بدست رزمندگان اسالم انجام شد و نشاط را براي همه مردم ايران به ارمغان آورد.
امام خميني در سخنراني 3133/1/77در جمع فرماندهان نيروي زميني ارتش براي اين مسئله كه ما خودمان
چيزي نيستيم و هر چه هست مبدأ غيبي دارد و آن مبدأ غيبي است كه ما را كمك مي كند ،تكيه نموده و مي
فرمايند " :شوخي نيست كه يك جمعيت كثيري با زحمتهايي يك دژي براي خودشان ـ به آن دژهاي محكم
ـ درست بكنند و در پناه آن دژ باشند و يك جمعيت كمي از بيابان به آنها حمله بكنند و تسليم بشوند آنها.
تسليم براي اين است كه مي ترسند .ترس را كه در آنها ايجاد كرده است؟ ما كه جمعيتمان به اندازه آنها نبود.
ما كه در بيابان بوديم و در معرض اينكه آسيب ببينيم و آنها در پناهگاهها بودند و در دژهايي كه درست
كرده بودند و اين خوف را هم نداشتند .اين يك خوفي بود كه خداي تبارک و تعالي در قرآن هم درسوره
احزاب ،آية 73از آن اطالع داده است كه در صدر اسالم خدا يك قِسْم از چيزهايي كه پيروز مي كرد كشور
اسالمي را ،همين بود كه رعب در دل مقابلين آنها القا مي فرمود .ما مرهون اين رحمت هاي بزرگ الهي
گرچه خرمشهر با 54
هستيم و در عين حال مرهون اين ملت هستيم كه اينطور همه با هم كمك مي كنند".
همت بي نظير و اراده مصمم رزمندگان اسالم از چنگال ارتش عراق رهايي يافت ولي به گونه اي دهشت آور
منهدم شده و زير ساخت هاي آن از بين رفته بود.
نگاه امام خمینی به فتح خرمشهر
با آزاد سازي خرمشهر ،عمليات بيت المقدس پايان يافت.بيست ماه اشغال خرمشهر،نجات آن را به يك
ضرورت حماسي و يك آرزوي حياتي براي ملت ايران تبديل كرده بود .فتح خرمشهر از لحاظ سياسي بسيار
مهم بود و تأثير فراوان و خوشحال كننده اي بر مردم و مسئولين ايراني بويژه امام خميني گذاشت 53.بنيانگذار
241
جمهوري اسالمي با شنيدن خبر فتح خرمشهر در همان روز پيامي را صادر فرمودند كه ضمن نشان دادن اهميت
آزاد سازي خرمشهر ،ديدگاه خود را نسبت به دفاع اسالمي ،رزمندگان سلحشور و پيروزي بر دشمن بيان
كردند .در اين پيام ،امام "با يقين به آنكه پيروزي فقط از جانب خداوند است " وما النصر اال من عند اهلل " از
فرزندان اسالم و قواي سلحشور مسلح كه دست قدرت حق از آستين آنان بيرون آمد و كشور بقيه اهلل االعظم را
از چنگ گرگان آدمخوار كه آلت هايي در دست ابر قدرتان خصوصاً آمريكاي جهان خوارند ،بيرون آورد و
نداي اهلل اكبر را در خرمشهر عزيز طنين انداز كرد و پرچم پر افتخار ال اله اهلل را بر فراز آن شهر خرّم ـ كه
با دست پليد جنايتكاران غرب به خون كشيده شده و خونين شهر نام گرفت ـ بيفراشت ،تشكر كردند .و
فرمودند كه آنان به يقين مورد تقدير ناجي بشريت و برپا كننده عدل الهي در سراسر گيتي مي باشند و به آرم
" و ما رميت اذ رميت ولكن اهلل رمي " مفتخرند .ايشان رزمندگان متعهد و فداكار و قواي سلحشور مسلح را "
عزيزان و نور چشمان اسالم " خواندند كه اين فتح و نصر عظيم را با توفيق الهي و ضايعات كم و غنائم بي
پايان ،براي اسالم و ميهن عزيز ،افتخار ابدي هديه آوردند .ايشان همچنين به ملت عظيم الشّأن ايران ،داشتن
چنين فرزندان سلحشور جان بركفي را كه نام آنان و كشورشان را جاويدان كردند ،تبريك گفتند .ايشان
همچنين از مردم و نيروهاي مسلح خواستند كه هوشيار باشند كه پيروزي هر چند عظيم و حيرت انگيز است
آنها را از ياد خداوند كه نصر و فتح در دست اوست ،غافل نكند و فرمودند غرور فتح ،شما را به خود جلب
نكند كه اين آفتي بزرگ و دامي خطرناک است كه با وسوسه شيطان به سراغ آدم مي آيد و براي اوالد آدم
تباهي مي آورد .ايشان همچنين در اين پيام به حكومت هاي همجوار و منطقه نصيحت كردند كه از اطاعت بي
چون و چراي آمريكا و بستگان آن دست برداريد و بدانيد كه قدرت هاي بزرگ شماها را براي منافع خويش
به هالكت مي كشند و در پايان نيز براي قواي مسلح اسالم و فداكاران قرآن كريم و ميهن عزيز ايران ،دعا
كردند و سالمت و سعادت و پيروزي آنان را خواستار شدند 53.امام خميني هشت ماه پس از فتح خرمشهر به
اين پيروزي بزرگ اينگونه مي نگرند" :ما نبايد فتح هاي بزرگ مثل خرمشهر را از ياد ببريم كه دشمن با همه
تجهيزات در سنگرهاي بسيار محكم با عده و عدد بسيار كمين كرده بود و در مقابل عده اي از سلحشوران
متعهد اسالم از بيابان باز به آنان تاخته و خداوند آنچنان رعب و وحشت را بر دشمنان ما غلبه داد كه با اسارت
هزاران نظامي و غنيمت هاي بسيار ،باقي مانده اشرار با فزاحت تمام روبه فرار گذاشته و شهرها را رها كردند.
رزمندگان عزيز ما نبايد اين پيروزي معجزه آسا را جز با مددهاي الهي ببينند و اگر چنين شد غرور آنها
خالصه مي شود در اينكه ما مورد عنايت قادر متعال هستيم و از خود چيزي نداريم و آنچه داريم از اوست و
52
بايد به راه او نثار كنيم و اينجاست كه خداوند عنايات خود را ادامه مي دهد".
فتح خرمشهر پایان رویاي صدام در اشغال سرزمین هاي ایران
بايد پرسيد كه اگر خرمشهر در روز به ياد ماندني سوم خرداد ماه سال ،3133با استفاده از قدرت نظامي
سلحشوران دالور ايران ،فتح نمي شد جنگ چه سرانجامي مي يافت؟ آيا صدام هيچ گاه با اختيار و اراده خود،
اين شهر را رها مي كرد و از ناميدن آن به نام "مُحَمّره " منصرف مي شد؟ بر جاي ماندن حدود 37هزار اسير
241
عراقي در جريان آزادي خرمشهر نشان داد كه ارتش عراق مصمم بوده است تا به هر قيمتي خونين شهر را در
اختيار خود نگه داشته و آن را براي هميشه حفظ نمايد .آزاد سازي خرمشهر پايان يك دوره مهم از جنگ و
آغاز يك دوره جديد در دفاع مقدس است .فتح خرمشهر ماهيت و شكل جنگ را تغيير داد .تا قبل از فتح
خرمشهر ،هدف صدام و حزب بعث عراق ،تضعيف و تسليم نظام جمهوري اسالمي بود .البته در اثناي جنگ
وقتي كه صدام حسين احساس كرد نمي تواند به تمام اهداف خود از طريق تهاجم نظامي برسد ،جدا كردن
بخشي از استان خوزستان از ايران و نيز لغو قرارداد 3123الجزاير را به عنوان دستاوردهاي مهمي تلقي مي كرد.
با فتح خرمشهر همه اين اهدافِ برنامه ريزي شده دشمن از بين رفت .عمليات بيت المقدس و فتح خرمشهر،
ايران را به اوج پيروزي رساند و رزمندگان اسالم را در قله افتخار ايرانيان سربلند قرار داد .در اين شرايط،
احساسي كه از بزرگي و عظمت قدرت صدام در خاورميانه به وجود آمده بود به يكباره فرو ريخت و انقالب
اسالمي را در جايگاه تعيين كننده اي در بين ملت هاي منطقه قرار داد .موازنه قوا را به سود جمهوري اسالمي
ايران تغيير داد و منزلت ايرانيان را و قدرت اسالم را كه چنين رزمندگان سلحشوري را آفريده است در عرصه
نظام بين المللي ارتقاء داد .امام خميني را به عنوان رهبري شكست ناپذير كه با عرضه ي ديدگاه هاي اسالمي،
توانسته است قدرت جديدي را به ملت ايران ارزاني بخشد ،در افكار عمومي جهانيان يكبار ديگر مطرح كرد.
مردم لبنان و فلسطين به مبارزه خود در برابر رژيم صهيونيستي اميدوار شدند .فتح خرمشهر ،اين احساس را در
مردم ايران پديد آورد كه قدرت ايمان ،اراده مصمم و هدايت امام خميني مي تواند بر تمام پشتيباني هاي
امريكا و شوروي و برخي از كشورهاي اروپايي و عربي از رژيم بعثي صدام ،فايق آيد و عظيم ترين قدرت
نظامي عربي را در برابر قدرت اسالم و رزمندگان سلحشور ايران ناكام بگذارد .با فتح خرمشهر عالئم شكست
صدام براي همگان آشكار شد و ظهور قدرت نظامي جديد ايران را كه از درون انقالب اسالمي جوشيده بود،
نويد داد .در آن روزها نخست وزير رژيم صهيونيستي گفته بود كه اگر نيروهاي ايراني از رودخانه دجله عبور
نمايند ،ارتش اسرائيل با آنها مقابله خواهد كرد ،زيرا مناخم بگين ،سقوط صدام را موجب حركت رزمندگان
اسالم به سمت قدس شريف مي دانست .فتح خرمشهر براي هميشه ،سربلندي ايرانيان و توانمندي مكتب اسالم
را در تربيت رزمندگان پر توان و شجاع ،به همراه خواهد داشت و پرچم مقاومت را در بين مردم ايران،
برافراشته نگه خواهد داشت.
نتایج و دستاوردهاي عملیات بیت المقدس
بيشترين دستاوردهاي دوران جنگ در عمليات بيت المقدس حاصل شد .در جريان اين عمليات بسيار ارزشمند،
شهرهاي خرمشهر ،هويزه ،پادگان حميد و منطقه وسيعي از خاک ايران ،به وسعت تقريبي 3433كيلومتر مربع
آزاد شد .حدود 31هزار و 233نفر از نظاميان عراقي به اسارت در آمدند .حدود 33هزار نفر از نظاميان ارتش
بعثي كشته و زخمي شدند 333 .تانك و نفربر و هزاران سالح انفرادي و مهمات زيادي از دشمن به غنيمت
رزمندگان اسالم درآمد .فراواني غنايم به اندازه اي بود كه فقط تخليه مهمات برجاي مانده از سوي ارتش بعثي
در داخل سنگرهايش حدود دو ماه به طول انجاميد .اين مهمات غنيمتي تا 1سال ،عليه قواي دشمن در نبردهاي
242
بعدي بكار مي رفت .همچنين حدود 73فروند هواپيما و 7فروند بالگرد نظامي دشمن ساقط و 435دستگاه
تانك و نفربر ارتش بعثي نيز منهدم گرديد .البته اين پيروزي با تقديم حدود 3هزار شهيد و حدود 73هزار نفر
55
زخمي ،حاصل شد.
دالیل موفقیت و ارزیابی عملیات بیت المقدس
عمليات هايي را كه ايران از 3مهر 3133تا آغاز عمليات بيت المقدس انجام داد ،همگي بطور صد درصد موفق
بودند و شكست روحي فراواني را براي ارتش عراق بوجود آوردند .اگر اين عمليات ها صورت نمي گرفت
طبيعتاً عمليات بزرگي مثل بيت المقدس نمي توانست اين چنين دستاوردهايي نايل آيد .تجربيات آن عمليات
ها كه با هماهنگي كامل ارتش و سپاه و با رعايت اصل اساسي غافل گيري و همچنين با طرح ريزي دقيق و
منطقي و با بهره گيري از نقاط ضعف ارتش عراق در چگونگي گسترش و آرايش در منطقه عملياتي و با
كمك رزمندگان شجاع و ايثارگر انجام شد در اين عمليات نيز بطور كامل رعايت گرديد .اما عمليات بيت
المقدس تفاوت هايي از جمله وسعت و اهميت بيشتر نسبت به سه عمليات پيشين داشت كه موجب پاتكهاي
متعدد دشمن در مدت 73روز گرديد .بنابراين حفظ سرزمينهاي تصرف شده در حين عمليات ،استقامت بسيار
باالي رزمندگان را طي 73روز جنگ شبانه روزي در هواي بسيار گرم خوزستان مي طلبيد .در چنين شرايطي
وجود سازمان هاي پشتيباني رزمي و خدمات رزمي مناسب ،اهميت بيشتري مي يافت .در اين عمليات براي
اولين بار بهداري رزمي ،پايه گذاري و توسعه يافت به گونه اي كه در كنار رودخانه كارون ،مركز امدادهاي
اضطراري و در محل مجموعه انرژي اتمي ،يك بيمارستان جنگي ،احداث گرديد .همچنين از سامانه پدافند
هوايي هاگ ،جنگنده هاي نيروي هوايي و بالگردهاي هوانيروز ،استفاده مناسبي بعمل آمد .از سوي ديگر
توسعه سازماني سپاه و افزايش يگانهاي رزمي ظرف مدت يك ماه قبل از آغاز عمليات ،كه با جذب نيروهاي
جديد و آموزش و سازماندهي گرديده و به كارگيري شدند ،توانست تا حد زيادي امكان تداوم عمليات براي
مدت بيش از 1هفته را فراهم آورد .در دوران جنگ هشت ساله نبردي عظيم تر ،وسيع تر ،مهم تر و ماندگارتر
از عمليات بيت المقدس وجود ندارد بيشترين تعداد اسراي دشمن و باالترين رقم غنائم جنگي در اين عمليات
بدست آمد .عميق ترين پيشروي ها در اين نبرد انجام شد به گونه اي كه از شرق منطقه عملياتي با عبور از
كارون 12 ،كيلومتر پيشروي در مركز ثقل و منطقه تعادل قواي دشمن انجام و رزمندگان اسالم خود را به مرز
بين المللي رساندند و از سمت اهواز نيز حدود 373كيلومتر تا خرمشهر و اروند رود ،منطقه بزرگي به تصرف
قواي اسالم درآمد .در سال دوم جنگ ،صدام و مسئولين ارتش بعثي عراق در همه سطوح از ظهور يك قدرت
جديد در قابليت هاي رزمي جمهوري اسالمي ايران ،غافلگير شدند آنها نتوانستند درک كنند كه اين قدرت
جديد نظامي ،چگونه در ايران بوجود آمد .آنها مشاهده مي كردند كه توان ارتش جمهوري اسالمي ،تفاوتي
نكرده است .بر تجهيزات ،جنگ افزارها و يگان هاي وي ،چيزي افزوده نشده است ولي در عين حال تركيب
جديدي از توانمندي هاي نظامي در قدرت رزمي ايران پديد آمده است .در واقع اين قدرت جديد حضور
نيروهاي داوطلبانه مردمي در جبهه هاي جنگ بود كه با نگرش امام خميني به موضوع دفاع و برداشت هاي
243
ايشان از مكتب دفاعي اسالم ،پديد آمده بود .داوطلبان بسيجي با كمك پاسداران آموزش ديده و در سپاه
پاسداران انقالب اسالمي سازماندهي شدند و حجم عظيمي از يگان هاي رزمي جديد را بوجود آوردند كه با
انگيزه الهي و با تمام قوا در برابر دشمن مي جنگيدند .از سوي ديگر سازمان جهاد سازندگي به عنوان يك
قدرت بزرگ پشتيباني و مهندسي ،توانست ده ها گردان عملياتي را شكل دهد كه پا به پاي رزمندگان خط
مقدم ،براي آنها با احداث خاكريزهاي تعجيلي و سنگر هاي دفاعي ،امكان مقاومت در برابر دشمن را فراهم مي
آورد .از سوي ديگر ارتش بعثي در برابر راهبرد و تاكتيك هاي اتخاذ شده از سوي رزمندگان اسالم نيز
غافلگير شد و نتوانست روش هاي جنگي و شيوه هاي تاكتيكي نيروهاي رزمنده را دريابد و درک كند .براي
مثال جنگيدن در فضاي بزرگي مثل منطقه بيت المقدس كه موجب تجزيه قواي دشمن مي گرديد موجب
حيرت دشمن بود .استفاده از راهكارهايي كه دشمن ،بكارگيري آنها را نا ممكن و يا غير محتمل مي دانست
موجب غافلگيري اساسي دشمن مي شد .مانند عبور از كارون در عمليات بيت المقدس و حمله از طريق تنگه
رقابيه و ارتفاعات تيشه كن در عمليات فتح المبين و يا استفاده از مسير رملي (شن زار) در عمليات فتح بستان.
طرح ريزي عمليات شبانه و هدايت نيروها در شب تاريك ،براي رسيدن به مواضع دشمن و پرهيز از درگيري
با نقاط قوت ارتش بعثي و همچنين سعي در رساندن سريع نيروهاي تهاجم كننده به عقبه هاي دشمن و به
سيستم فرماندهي و كنترل وي و همچنين آموزش نيروهاي بسيجي در حين نبردها و سازماندهي فوري آنها و
همچنين نحوه تدارک نيروها ،از نكاتي بود كه تا دشمن مي خواست به آنها پي ببرد ،رزمندگان اسالم موفق
شده بودند ،ارتش بعثي را از سرزمين هاي ايران بيرون كرده و خرمشهر را فتح نمايند .در يك جمع بندي مي
توان اين گونه اظهار نظر كرد كه سپاه پاسداران انقالب اسالمي ،از عوامل برتر ساز توان رزمي به ويژه از جوّ،
زمين و كسب اطالعات از دشمن ،در حد عالي بهره برداري مي كرده است و اكثر موفقيت ها در صحنه ي
عمليات ،مرهون چنين اقداماتي بوده است .با انجام عمليات بيت المقدس ،همه سرزمين هاي ايران از اشغال
ارتش بعثي ،آزاد نشد .گرچه خرمشهر فتح شد ولي برخي از مناطق مرزي در منطقه شلمچه و طالييه همچنان
در دست دشمن باقي ماند .ارتش بعثي همچنان ،بيش از 3333كيلومتر مربع از سرزمين هاي ايران بويژه در
مناطق غربي كشور از جمله نفت شهر و ارتفاعات حمرين ،را پس از فتح خرمشهر در اشغال خود نگه داشت.
اين نكته قابل توجه است كه ارتش بعثي هيچ گاه ،هيچ بخشي از سرزمين هاي اشغالي ايران را رها نكرد ،بلكه
تمام مناطق اشغالي با جنگيدن با دشمن و اعمال قدرت نظامي ،از چنگال ارتش بعثي رها شده است .بايد بخاطر
داشت كه تا زمان عمليات بيت المقدس ،فضاي جنگ و در گيري عمدتاً در استان هاي مرزي در جريان بود و
شهرهاي دور از مرز تا حد زيادي از آتش دشمن در امان بودند و جنگ شهرها به صورتي كه بعدها از سوي
صدام آغاز شد ،وجود نداشت .در اين ايام ،اداره جنگ ،بدست فرماندهان سپاه و ارتش بود و مسئولين كشور
نيازي به حضور در صحنه عمليات را نمي ديدند و به اداره كشور در تهران مي پرداختند .در اين دوران ،صدام
عمدتاً از سالح هاي متعارف در جبهه هاي جنگ استفاده مي كرد و هنوز جنگ با سالح هاي شيميايي را آغاز
نكرده بود .سازمان منافقين كمك خود به صدام را در حوزه هاي اطالعاتي و جاسوسي ارائه مي كردند ولي
244
هنوز تيپ هاي رزمي براي كمك به ارتش بعثي را به وجود نياورده بودند .ناوگان نظامي آمريكا هنوز در
خليج فارس به صورت گسترده مستقر نشده بود و جنگ نفتكش ها نيز به صورت فراگير از سوي صدام آغاز
نشده بود .در اين ايام درآمد نفتي كشور مناسب بود و مي توانست مردم و هزينه هاي جنگ را تأمين نمايد.
حمله محدود عراق به شهرها
در جريان عمليات بيت المقدس و پس از فتح خرمشهر ،حمالت محدود نيروي هوايي ارتش عراق به برخي از
شهرهاي ايران ،آغاز شد .از جمله در آستانه فتح خرمشهر در روز شنبه اول خرداد ،3133جنگنده هاي عراقي
به كارخانه گاز مايع در ماهشهر حمله و بخشي از آن را تخريب كردند .اين در حالي بود كه ايران در اين شهر
عالوه بر استقرار موشك هاي هاگ ،داراي سالحهاي پدافند هوايي اورليكن و توپهاي ضد هوايي 71ميليمتري
بود و هواپيماهاي F-14نيز پوشش هوايي منطقه را بر عهده داشتند 51.همچنين جنگنده هاي ارتش عراق در
3133/1/37از ارتفاع باال به فضاي همدان رخنه كردند ولي به دليل وجود پوشش هوايي ،امكان اقدام به
بمباران را نيافتند .در روز 33خرداد 3133هواپيماهاي عراقي به شهر ايالم در حاليكه مردم راهپيمايي مي
كردند حمله و موجب شهادت 43نفر و جراحت 733نفر شدند 13.امام خميني در واكنش به بمباران ايالم و
پس از حمله ارتش اسرائيل به جنوب لبنان طي پيامي در 3133/1/32مرقوم فرمودند " :من كلمه مباركه
استرجاع را نه براي شهادت بيش از 43نفر زن و مرد و كودک شيرخوار ايران كه بدست جنايتكار صداميان
در حال شعار بر ضد امريكا و اسرائيل خونخوار ،هدف بمب و آسيب بيش از 733نفر مسلمان عشاير بيگناه و
خرابي مسجد ،تكيه ،بيمارستان و خانه هاي مظلومان است ....بلكه براي بي تفاوتي كشورهاي اسالمي ....و
پشتيباني بسياري از حكومتها از اسرائيل و صدام ،اين دو ولد نامشروع امريكا مي كنم 13 ".در مجموع حمله به
مناطق مسكوني در اين دوره از جنگ محدود و كنترل شده بود و طرفين از كشاندن جنگ به غير نظاميان
خيلي استقبال نمي كردند.
سركوب گروه هاي مسلح
همزمان با ادامه جنگ در جبهه ها ،برنامه ريزي و اقداماتي براي مقابله با گروه هاي مسلحي مانند سازمان
مجاهدين خلق كه دست به ترور مسئولين و مردم طرفدار انقالب مي زدند ،صورت گرفت .سپاه در تهران
گشتي را تحت عنوان گشت ثاراهلل راه اندازي كرده بود تا از ترورهاي خياباني جلوگيري نمايد و امنيت را در
خيابانهاي شهر بر فرار نمايد.چند واحد عمليات ضد ترور هم سازماندهي شده بود تا به مخفيگاه هاي منافقين
حمله برد.از جمله همزمان با عمليات بيت المقدس ،سپاه در روز يكشنبه 3133/7/37به بيست خانه تيمي از
عناصر مسلح كه مجهز به راكت هاي آر پي جي 2بودند ،حمله نمود كه بر اثر آن 43نفر از اعضاي مهم
سازمان مجاهدين خلق كشته و 32نفر نيز دستگير گرديدند .همچنين در زمستان سال 3133رهبران سازمان
پيكار كه يك گروه منشعب از سازمان مجاهدين خلق و با انديشه ماركسيستي بودند دستگير و مركز اين
گروه در شيراز نيز در روز چهار شنبه 3133/7/77كشف و 33نفر از اعضاي آن دستگير شدند 17.البته عليرغم
اين اقدامات ،منافقين همچنان به ترورهاي خود با حجم كمتري ادامه دادند .براي مثال آنها در روز جمعه
245
3133/4/33آيت اهلل محمد صدوقي نماينده امام خميني در استان يزد را پس از اقامه نماز جمعه به شهادت
رساندند .اين ترور موجب انتقاد امام خميني از ضعف حفاظت شخصيت ها و نوع مراقبت از شهيد صدوقي
گرديد 11.پس از عمليات رمضان نيز سركوب سازمان مجاهدين خلق ادامه يافت .در روز دوشنبه 3133/3/33
در حمله به خانه هاي تيمي منافقين 73 ،خانه كشف و 33نفر از آنها كشته يا بازداشت شدند 14.البته ترورها
همچنان با حجم و سرعت كمتري ادامه يافت از جمله منافقين در ،3133/3/74سه پاسدار را ربوده و با قصاوت
غير قابل وصفي آنها را شكنجه نمودند و سپس 7نفر از آنها را زنده به گور نمودند .البته عامالن اين جنايت
خيلي زود به دام افتاده و به جنايت خود اقرار نمودند .همچنين منافقين پس از نماز مغرب روز 3133/3/34
بمب نيرومندي را در مقابل دادگستري در محل پر جمعيت پارک شهر در خيابان خيام منفجر نمودند كه بر اثر
آن 73نفر شهيد و 13نفر مجروح گرديدند .همچنين در 3133/3/71انفجاري در ترمينال مسافربري خزانه در
جنوب تهران رخ داد كه بر اثر آن دو نفر كشته و چند نفر مجروح گرديدند كه گفته مي شد كار منافقين
است 13.در تابستان سال 3133افراد همكار با آيت اهلل شريعتمداري نيز به جرم شركت در يك كودتا دستگير
و محاكمه و برخي از آنها از جمله صادق قطب زاده وزير سابق خارجه در اوايل بامداد 3133/3/73اعدام
گرديدند 13.قبل از تشكيل وزارت اطالعات ،سپاه عالوه بر حضور در جبهه هاي جنگ ،وظيفه مقابله با گروه
هاي مسلح ضد انقالب در داخل كشور را نيز بر عهده داشت .البته كميته انقالب اسالمي نيز در اين حوزه فعال
بود .سپاه در اول مهر سال 3133برنامه وسيعي براي قلع و قمع ضد انقالب تهيه كرد و آن را بتدريج به مرحله
اجرا در آورد .بر اساس اين برنامه كه در سراسر كشور انجام شد در روزهاي اول مهر ماه سال 3133ضربه
12
مهمي به منافقين در رشت وارد شد كه بر اثر آن 33نفر از اعضاي سازمان كشته يا دستگير شدند.
هشدار نسبت به آفت هاي پیروزي
فتح خرمشهر و پيروزي رزمندگان ،گرچه مورد تجليل و تعظيم و تكريم همه اقشار مختلف مردم ايران قرار
گرفت و امام خميني عمليات بيت المقدس را از شاهكارهاي عظيم و كم نظير جنگ ها ناميدند و در 3133/1/5
فرمودند " :فتح خرمشهر يك مسئله عادي نبود .اينكه 33الي 73هزار نفر به صف براي اسارت بيايند و تسليم
ولي ايشان در پيامي كه در 3133/1/3به مناسبت 15
شوند ،مسئله عادي نيست بلكه ما فوق طبيعت است" .
سالروز سوم شعبان صادر فرمودند به رزمندگان اسالم متذكر شدند " :برادران محترم و نور چشمان عزيز ،مبادا
آفت هاي پيروزي كه در رأس آنها غرور است ،خداي ناخواسته شما را به دام كشد و از صاحب اصلي نصر
كه خداوند قادر است اغفالتان نمايد كه اين حيله اي است شيطاني كه دنبال آن عالوه بر از دست رفتن
معنويت كه اساس پيروزي شما عزيزان است ،موجب غفلت از حيله هاي دشمنان نيز مي باشد كه شكست را
همراه دارد .بايد شما قواي نيرومند مسلح و ملت عظيم و شأن پشتيبان شما ،از تبلور جلوه قدرت اهلل در خود
هيچگاه غافل نشويد وَ ما الْنَصْرُ اال مِنْ عِندِ اهلل وَ نَصْرٌ مِنْ اهللْ وَ فَتْحٌ قَريبْ وَ اِنا فَتَحْنا لَكَ فَتْحاً مُبيناً شاهد آن
11
است" .
246
تشکیل شوراي عالی بازسازي مناطق جنگی
در پي آزادي خرمشهر به تصور نزديك بودن پايان جنگ ،بسياري از مردم كشور براي بازسازي شهرها و
مناطق جنگي اعالم آمادگي نمودند .دولت به منظور بازسازي خرمشهر و ساير شهرها و روستاهاي آسيب ديده
از جنگ ،شوراي عالي بازسازي مناطق جنگي را بوجود آورد تا بتواند به كار بازسازي خرابيهاي ناشي از جنگ
بپردازد .اين اقدام مورد استقبال رهبري انقالب قرار گرفت و امام خميني در 3133/1/35ضمن برگزيدن حجت
االسالم شيخ يوسف صانعي بعنوان نماينده خويش در اين شورا ،توفيق دولت جمهوري اسالمي ايران را در
برنامه ريزي صحيح و حساب شده در بازسازي هرچه بهتر مناطق جنگي از خداوند متعال خواستار شدند 333.امام
خميني قبل از آن و در آستانه آزادسازي خرمشهر و پس از رها شدن شهر هويزه از دست نظاميان عراقي طي
نامه اي در 3133/1/7خطاب به حجت االسالم واعظ طبسي ،بازسازي خرابيهاي ناشي از جنگ در شهر هويزه
333
را به آستان قدس رضوي واگذار كردند.
جمع بندي و دستاوردهاي سال دوم جنگ
با توجه به اينكه اساسي ترين هدف نظامي صدام از حمله به ايران ،اشغال خوزستان و جدا كردن اين استان نفت
خيز از ايران و همچنين در اختيار گرفتن كامل اروندرود بود ،بنابراين ،عمده عمليات هاي رزمندگان اسالم در
سال دوم جنگ ،در استان خوزستان و نيمه جنوبي استان ايالم كه در مجموع حدود 133كيلومتر مرز مشترک
با عراق داشت ،انجام شده است .چهار عمليات ثامن االئمه ،طريق القدس ،فتح مبين و بيت المقدس از جمله
عمليات هايي هستند كه با انجام آنها اكثر سرزمين هاي استان خوزستان از چنگال ارتش بعثي عراق،ظرف
مدت 5ماه آزاد گرديد و ايران توانست بخش عمده اي از سرزمين هاي خود را از دست ارتش متجاوز بعثي،
خارج نمايد .با انجام چهار عمليات پي در پي فوق در سال دوم جنگ ،حدود 33هزار كيلومتر مربع از سرزمين
هاي ايران در استان خوزستان كه به تصرف ارتش بعثي صدام درآمده بود ،آزاد گرديد .اين در حالي بود كه
مجموع شهداي ايران از ابتداي جنگ تا پايان عمليات بيت المقدس به حدود 35هزار نفر مي رسيد و تعداد
اسراي ايران نيز بسيار كم بود .ارتش عراق تا اين هنگام در مجموع تلفات بيشتري نسبت به ايران را متحمل
شد .آزاد سازي سرزمينهاي اشغالي از طريق انجام عملياتهاي مختلف نظامي ،باعث شد تا تمام برنامه هاي رژيم
بعثي عراق از تهاجم به ايران به هم ريخته و صدام را از رسيدن به اهدافش در اشغال خاک ايران ،ناكام گذارد.
با انجام 4عمليات ذكر شده ،استعدادي در حدود نيروهاي 3سپاه از 1سپاه ارتش بعثي منهدم گرديد و حدود 47
هزار نفر از نظاميان وي به اسارت در آمدند و در همين حدود نيز از نفرات ارتش بعثي كشته و مجروح
گرديدند 337.در حدود 3333دستگاه تانك و نفربر دشمن منهدم شد و به همين ميزان نيز انواع تانك ،نفربر،
توپخانه و دستگاههاي مهندسي و خودروهاي دشمن به غنيمت رزمندگان اسالم درآمد .صدام از سال 3157كه
چهار عمليات بزرگ ايران در آن صورت گرفت هميشه با تلخي ياد كرده است .او مي گفت سال 3157و تو
331
چه مي داني كه سال 3157چيست؟ صدام با اين تعبير سعي داشت تا دشواري شرايط اين سال را بيان نمايد.
عالوه بر نكات فوق ،دستاوردهاي ذيل نيز نتيجه چهار عمليات بزرگ سال دوم جنگ محسوب مي گردد:
247
الف -مشخص شدن برتري راهبرد نظامی ایران
راهبرد نظامي ايران در شرايطي كه بخشي از خاک كشور در اشغال ارتش عراق بود بر انجام عمليات هاي
تهاجمي پي در پي جهت بيرون راندن ارتش متجاوز با كمك توسعه قدرت رزمي كشور از طريق بكارگيري
سپاه در جنگ و استفاده گسترده از نيروهاي داوطلب بسيجي در تركيب با توانمنديهاي ارتش بود .انجام چهار
عمليات ياد شده ،درستي راهبرد ايران در سال دوم جنگ كه متفاوت با سياست هاي دفاعي ماه هاي اول جنگ
و مكمل راهبرد سال اول بود را نشان داد .اين راهبرد ،انگيزه كافي را در برنامه ريزان عمليات ،مردم و
رزمندگان براي مقابله با ارتش عراق پديد آورد.
ب -ابتکار عمل و اتخاذ تصمیمات درست
اجراي چهار عمليات بزرگ سال دوم جنگ ،نشان داد كه ايران توانسته است طرح ريزي هاي عملياتي درستي
را انجام داده و تاكتيك هاي مناسبي را براي اجرايي كردن طرح هاي مانور بكار گيرد.دليل اصلي موفقيت هاي
ايران را بايد در هماهنگي ،همدلي وهمكاري ارتش و سپاه همچنين حضور گسترده نيروهاي داوطلب بسيجي
دانست .البته ايران بدليل ضعف توانمنديهاي نظامي ونداشتن قدرت تحرک سريع ،نتوانست درخاتمه هر يك
از عمليات هاي بزرگ فتح مبين و بيت المقدس از موفقيت بدست آمده استفاده نموده و پيشروي هاي بيشتري
را انجام دهد .اگر نيروهاي ايراني در اين عمليات از يگان هاي آزاد برخوردار بودند مي توانستند عمليات
تعاقب را انجام داده و اهداف استراتژيكي جديدي را بدست آوردند كه طبيعتاً تحول عمده اي در سرنوشت
جنگ بوجود مي آمد .اين ضعف هميشه براي ايران وجود داشت كه پس از يك پيروزي بزرگ ديگر توانايي
ادامه عمليات را به منظور استفاده از موفقيت نداشت .درست در زمانيكه ارتش عراق تعادل و يكپارچگي
پدافندي خود را از دست مي داد و در موقعيت ناپايدار قرار مي گرفت ،ايران نيز دچار كمبود نيرو و نداشتن
يگان هاي متحرک پر سرعت مي شد كه مانع از تحرک جدي ايران بود.
ج -توسعه ثبات سیاسی و امنیتی در كشور
جنگ درحالي در جريان بود كه گروه هايي مانند منافقين و دموكرات و خلق عرب ،به شدت جبهه داخلي
كشور را به نفع رژيم بعثي عراق ،فعال كرده بودند .موفقيت انجام علميات هاي انجام شده در بيرون راندن
ارتش متجاوز از خاک كشور و انجام عمليات همزمان عليه منافقين و ساير گروه هاي مسلح ،موجب افزايش
ضريب امنيتي و ثبات سياسي در كشور گرديد.
تمام اين نتايج در پي تحول بزرگي بود كه در سال دوم جنگ اتفاق افتاد .اين تحول عمدتاً در پي اتخاذ راهبرد
جديد نظامي در صحنه نبرد و نيز توجه اساسي به نقش تعيين كننده مردم در جبهه هاي جنگ ،ظهور فرماندهي
جديد در سپاه و نيروي زميني ارتش كه مي توانست از توانايي ها و امكانات موجود به خوبي بهره ببرد و تفكر
جديدي را دنبال مي كرد .عالوه بر اين ،گسترش سازمان رزمي جديد با استفاده از حضور گسترده داوطلبان
بسيجي و نيز تغيير و تحول در نوع طرح ريزي هاي عملياتي ،از ديگر تحوالت اين دوره بود .در آن سال يك
نوع همدلي و همفكري و هماهنگي بين سپاه پاسداران انقالب اسالمي و ارتش جمهوري اسالمي ايران بوجود
248
آمد به گونه اي كه فرمانده هان اين دو سازمان توانستند راهبرد جديد نظامي كشور را تعيين و سلسله عمليات
هايي را براي بيرون راندن دشمن تا مرزهاي بين المللي طراحي و اجرا نمايند .اين در حالي بود كه امكانات و
تجهيزات قواي ايران در سال دوم جنگ نسبت به سال اول كمتر بود ،زيرا ارتش ايران ،بخشي از تانك ها،
نفربر ها ،توپخانه ها ،هواپيماها و بالگرد هاي خود را در چندين عمليات ناموفق ،در سال اول جنگ ،از دست
داده بود كه امكان جايگزيني و بهينه سازي هم ،براي آنها وجود نداشت .به هر حال ،عملياتهاي انجام شده در
دومين سال جنگ ،پاياني بر آرزوهاي عراق جهت نيل به پيروزي بود .رژيم بعثي عراق كه در جريان جنگ،
خوزستان را عربستان و اروند رود را شط العرب ناميده بود و قرارداد 3123الجزاير را پايان يافته تلقي مي كرد
و مي خواست تا خليج فارس را از عنوان تاريخي آن ،جدا كرده و سه جزيره ايراني در خليج فارس را متعلق به
ديگران بداند ،با پايان يافتن عمليات بيت المقدس و باز پس گيري خرمشهر ،در يأس و نوميدي فراواني فرو
رفت و به دنبال راهي براي خروج از بن بست جنگ بود .براي ايران هم خاتمه عمليات بيت المقدس و فتح
خرمشهر ،آغاز بحث هاي مربوط به چگونگي ادامه جنگ و نيز شرايط ايران براي پايان دادن به جنگ و چالش
هاي پس از آن بود.
249
منابع و مراجع وپانوشتهاي فصل چهارم
. 3صحيفه امام،مجموعه آثار امام خميني ،جلد ، 31چاپ و نشر عروج ،تهران3153 ،صفحه 111
. 7سرتيپ 7روح اهلل سروري و سرتيپ 7ابوالقاسم جاوداني،عمليات ثامن االئمه،چاپ دوم،تهران،هيئت معارف جنگ،انتشارات عرشان 3154،صفحه 333
. 1صحيفه امام ،جلد ،33ص33/
. 4سرهنگ ظهيرنژاد از افسران ارتش بود كه در سال 3133بازنشسته شده بود .با پيروزي انقالب اسالمي به خدمت بازگشت وابتدا فرمانده لشكر 34اروميه
و سپس فرمانده ژانارمري شد واز آغازجنگ با ارتقا درجه فرمانده نيروي زميني ارتش بود.پس از شهادت تمسار فالحي به زياست ستاد مشترک ارتش بر
گزيده شد .وي پس از پايان جنگ درسال 3125بر اثر ابتال به بيماري سرطان درگذشت.
. 3روايت شهيد حسن باقري از عمليات ثامن االئمه
. 3بهداروند مهدي ،ما و جنگ،تهران،پژوهشكده مطالعات و تحقيقات دفاع مقدس 3155،ص342/
.2انه دام يك لشكر به مفهوم آن است كه آن لشكر قدرت عملياتي خود را از دست داده است و براي وارد شدن به ميدان جنگ نياز به بازسازي مجدد
دارد،نه اينكه همه تجهيزات و نفرات خود را از دست داده است.
. 5صحيفه امام ،جلد 33ص734/
. 1صحيفه امام،جلد 33ص731/
. 33به احترام نام شهيد سرتيپ ولي اهلل فالحي
. 33جعفري فتح اهلل ،چزابه ،تهران ،انتشارات سوره مهر3154 ،ص43/
. 37هاشمي رفسنجاني اكبر،عبور از بحران ،خاطرات ،3133تهران،دفتر نشر معارف انقالب3125 ،ص135/
. 31منبع فوق ،ص 131/و 137
. 34صحيفه امام،جلد،33ص114/
. 33صحيفه امام ،جلد،33ص413/
. 33منبع شماره ،37ص133/
. 32صحيفه امام ،جلد ،33ص7/
. 35صحيفه امام ،جلد ،33ص23/
. 31صحيفه امام ،جلد ،33ص32/
. 73عبور از بحران ،ص121/
. 73وفيق السامرايي،ويراني دروازه شرقي،مترجم عدنان قاروني،تهران،مركز اسناد و تحقيقات دفاع ص53/
. 77هاشمي رفسنجاني اكبر ،خطبه هاي نماز جمعه سال، 3133تهران ،دفتر نشر معارف انقالب 3153،جلد دوم ص35/
. 71صحيفه امام ،جلد ،33ص 11/و 43
. 74عبور از بحران ،ص117/
. 73منبع فوق ،ص112/
. 73صحيفه امام ،جلد ،33ص55/
. 72صحيفه امام ،جلد ،33ص 332/و 335
. 75صحيفه امام ،جلد ،33ص41/
. 71منبع شماره ،73ص333 /
. 13دهقان احمد ،ناگفته هاي جنگ ،خاطرات شهيد صياد شيرازي ،تهران ،انتشارات سوره مهر3157 ،ص731/
. 13ما و جنگ ،ص337/
. 17منبع فوق ،ص44/
. 11هاشمي رفسنجاني اكبر،مصاحبه هاي سال ، 3133تهران،دفتر نشر معارف انقالب 3153،ص23/
. 14قرآن مجيد،سوره فتح ،آيات 35تا 74
.13تونل لشكر 73را يك مغني يزدي به نام آقاي مشهدي غالمحسين در منطقه اي كه به علت شكل گود شده زمين ،كانال هندلي شكل ناميده مي شد در
سال اول جنگ حفر كرده بود .طول اين كانال 433متر بود و تا خاكريزخط اول ارتش عراق احداث شده بود.
.13مقرّ فرماندهي كل نيروهاي مسلح ارتش عراق در شهر عماره مستقر بود كه با آغاز عمليات به قرارگاه مقدم در منطقه عملياتي منتقل گرديد .صدام در
زمان پاتكها در قرارگاه مقدم حضور داشت ولي خيلي زود به بغداد بازگشت( .وفيق السامرايي ،ص)52 /
251
. 12ما و جنگ ،ص 44/و337
. 15هاشمي رفسنجاني اكبر ،پس از بحران ،كارنامه و خاطرات سال ،3133تهران ،نشر معارف انقالب3153،ص13/
. 11منبع شماره ،73ص55 /
. 43ما و جنگ ،ص333/
. 43صحيفه امام ،جلد ،33ص347/
. 47صحيفه امام ،جلد ،33ص341/
. 41قرآن مجيد،سوره فتح ،آية 4
.قرآن مجيد،سوره احزاب ،آية 73
.صحيفه امام ،جلد ،33ص333/
.منبع شماره ،12ص 15/و 45
. 7منبع فوق ص737/
. 8منبع فوق ،ص43/
. 9ر حماني قدرت اهلل ،بي پرده با هاشمي رفسنجاني ،چاپ دوم ،تهران ،انتشارات كيهان ،3151 ،ص24 /
. 1منبع شماره ،12ص41/
. 1منبع فوق ،ص15/
. 2منبع فوق ،ص41/
. 3صحيفه امام ،جلد ،33ص335/
.صحيفه امام ،جلد ،33ص 335/و 331
.رضايي محسن ،تحليل نبرد ،جلد ،1تهران ،پژوهشكده مطالعات و تحقيقات دفاع مقدس ،چاپ ششم ، 3125 ،ص33/
.منبع شماره ،12ص45/
. 7منبع شماره ،73ص51 /
. 8عبور از بحران ،ص 433/و 433
. 9هاشمي رفسنجاني اكبر ،به سوي سرنوشت،تهران،دفتر نشر معارف انقالب 3153،ص 33/
. 1هاشمي رفسنجاني اكبر ،آرامش و چالش ،كارنامه و خاطرات سال ،3137تهران ،نشر معارف انقالب ،چاپ سوم3153 ،ص13/
. 1منبع فوق ،ص11/
. 2منبع شماره ،12ص33/
. 3منبع شماره ،73ص11/
.ما و جنگ ،ص 33 ،34/و 33
. 33تا اين زمان بيش از 333هزارتن از مسلمانان عراقي از خانه و كاشانه خود در عراق آواره و از سوي دولت عراق به ايران رانده شده بودند( .مصاحبه
هاي سال 3133ص373/
.منبع ،13ص53/
. 7ما و جنگ ،ص 41/و 37
. 8منبع فوق ،ص733/
31معموالً در هدف گذاري براي هر عمليات ،بايد ويژگي ها و مشخصات ذيل را در نظر گرفت:
الف -اهداف كامالً واضح ،روشن ،مشخص ،شفاف و قابل تشخيص باشند .ب -اهداف بايستي با ارزش ،سرنوشت ساز و قطعي باشند .ج -اهداف بايستي
قابل دسترسي بوده و تصرف آنها با كمك طرح مانور امكان پذير باشد .بنابراين بايستي طرحي انتخاب گردد تا نيروهاي خودي بتوانند با تاكتيك هاي
مناسب دسترسي به اهداف را امكان پذير سازند .د -اين اهداف بايستي پس از تصرف ،قابل حفظ و نگه داري باشند .به اين مفهوم كه يگان هاي خودي با
انجام پاتك هاي دشمن ،مجبور به عقب نشيني و رها كردن هدف ،نگردند .هدف گذاري براي آزادسازي سرزمين هاي جنوب استان خوزستان ،با
مشخصات فوق صورت گرفت.
. 71منبع شماره ،73ص11 /
. 23سرلشكر وفيق السامرايي رئيس بخش ايراني اطالعات ارتش عراق مي گويد :در بازديدهاي مفصلم از منطقه دريافتم كه نيروهاي عراقي در فاصله 3
كيلومتري از كرانه غربي رود كارون دفاع مي كنند .پيشنهاد كردم به يگانهايمان دستور داده شود تا از كناره غربي رود كارون بصورت قاطع و كامل
251
پاسداري به عمل آورند .فرمانده كل نيروهاي مسلح يك امريه مكتوب فوري صادر و از فرماندهي سپاه سوم ،اجراي اين پيشنهاد را خواستار شد .ولي
فرمانده سپاه سوم اقدامي صورت نداد .پس از عمليات بيت ا لمقدس اين فرمانده كه سرلشكر صالح القاضي نام داشت به دستور صدام اعدام شد( .منبع شماره
،73ص 14/و )13
. 72منبع شماره ،3ص712/
.21اين سد خاكي را ارتش عراق به منظور دفاع از عقبه خرمشهر احداث كرده بود و نام آن را االدامه گذاشته بود( .وفيق السامرايي ،ص)13/
. 7منبع شماره ،12ص33/
. 7منبع فوق ،ص 31/و 21
. 7منبع شماره ،12ص23/
. 77هاشمي رفسنجاني اكبر ،خطبه هاي نماز جمعه سال، 3133تهران ،دفتر نشر معارف انقالب ،3153،نماز جمعه 3133/7/32ص321/
. 78سايت شخصي آقاي محسن رضايي
. 79منبع شماره ،12ص24/
. 81صحيفه امام ،جلد ،33ص753/
. 81منبع شماره ،73ص15 /
. 82منبع شماره ،73ص15 /
. 83منبع شماره ،12ص51/
. 8صحيفه امام ،جلد ،33ص133/
. 8منبع شماره ،12ص51/
. 8صحيفه امام ،جلد ،33ص732/
. 87صحيفه امام ،جلد ،32ص135/
. 88ما و جنگ ،ص13/
. 89منبع شماره ،12ص52/
. 91منبع فوق ،ص 13/و 12
. 91صحيفه امام ،جلد ،33ص135/
. 92منبع شماره ،12ص 23/و 25
. 93ما و جنگ ،ص373/
. 9منبع فوق ،ص343/
. 9منبع فوق ،ص 321 ، 333/و 353
. 9منبع شماره ،12ص321/
. 97ما و جنگ ،ص 353/و 355
. 98صحيفه امام ،جلد ،33ص 731/و 723
. 99صحيفه امام ،جلد ،33ص732/
. 111صحيفه امام ،جلد ،33ص 754/و 133
. 111صحيفه امام ،جلد ،33ص733/
. 112هاشمي رفسنجاني اكبر ،خطبه هاي نماز جمعه سال، 3133تهران ،دفتر نشر معارف انقالب 3153،نماز جمعه /3133/1/32ص742
. 113منبع شماره ،73ص11 /
252
فصل پنجم
253
پیامدهاي فتح خرمشهر
آزاد سازي خرمشهر ،روحيه ملي در ايران را باال برد و مردم را نسبت به پيروزي در جنگ ،اميدوار ساخت.
جايگاه و اعتبار بين المللي ايران را افزايش داد و شرايط را براي عراق دشوار كرد .با فتح خرمشهر ،احتمال
پيروزي صدام در جنگ تحميلي ،منتفي شد و ايران دست باال را در مسائل مربوط به جنگ بدست آورد و در
موضع قدرت قرار گرفت .در محافل بين المللي اين مسئله مطرح بود كه پيروزي ايران در جنگ با عراق به نفع
امريكا و متحدين وي از جمله عربستان نخواهد بود .تصور قدرت هاي حامي رژيم بعثي عراق ،اين بود كه ادامه
جنگ مي تواند :الف -اكثريت مردم عراق كه شيعيان و كردها هستند و ارتباط فرهنگي گسترده اي با ايران
دارند را به قدرت برساند .ب -ايران را بر محيط خليج فارس مسلط ساخته و امكان كنترل خطوط انتقال انرژي
از سوي جمهوري اسالمي ايران را فراهم آورد .ج -موجب اخذ ميلياردها دالر خسارت از كشورهاي عربي
تأمين كنندۀ هزينه هاي جنگ ،گردد.تا قبل از آزاد سازي خرمشهر نگاه ساير كشورها به ايران ،به گونه اي
بود كه گويا ايران قدرتي براي عرضه كردن در برابر عراق نداشته و راهي جز پذيرش شرايط دشمن را ندارد.
اين كشورها ايران را در جايگاهي كه بتواند شرايطي را براي خاتمه دادن به جنگ ،تعيين نمايد نمي دانستند.
معموالً نمايندگان كميته صلح سازمان كنفرانس اسالمي در ديدار با ديپلمات هاي ايراني ،زبان به نصيحت مي
گشودند و از ايران مي خواستند كه به دنبال احقاق حق خود نباشد .اما پس از بازپس گيري خرمشهر ،كل
صحنه سياسي جهان تغيير كرد .بسياري از كشورها به اين نتيجه رسيدند كه ايران توانسته در آزمايش جنگ
پيروز شود .از اين به بعد بود كه آنها به سخنان و خواسته هاي ايران ،توجه مي كردند .مواضع كشورهاي عربي
نسبت به ايران حتي از ساير كشورها هم سردتر و نااميد كننده تر بود .آنها تا قبل از فتح خرمشهر معتقد بودند
كه صدام چند روزه و يا حداقل طي دو سال مي تواند بر ايران پيروز شود ،اما در پي عمليات هاي سال دوم
جنگ و بخصوص آزاد سازي خرمشهر ،نگاه آن ها نسبت به ايران تغيير كرد و كشورهايي مانند عربستان و
كويت و ساير كشورهاي عربي حوزه خليج فارس كه تا آن زمان ده ها ميليارد دالر به ماشين جنگي صدام
كمك كرده بودند ،تالش داشتند تا ايران را در مسير مصالحه و دستيابي به توافق با عراق قرار دهند .اين
كشورها در آن زمان ،نگران پيشروي بيشتر ايران در مسير پيروزي ها در جنگ ،بودند .بنابراين ،تالش قدرت
هاي حامي رژيم بعثي عراق در آن شرايط زماني چگونگي جلوگيري از پيروزي ايران بر رژيم صدام حسين،
بود .برخي از دولت هاي قدرتمند ،احساس مي كردند ،جنگي را كه صدام حسين براي تضعيف انقالب اسالمي
و اشغال برخي از نقاط جغرافيايي ايران آغاز كرده است ،حال مي تواند باعث تضعيف رژيم بعثي و حتي
سرنگوني صدام حسين گردد ،بنابراين بايد در اين شرايط ،صدام را بيش از گذشته حمايت و پشتيباني نمود تا
بتوان مانع از پيروزي هاي بزرگتر انقالب اسالمي ايران شد .به هر حال فتح خرمشهر مي توانست پشتوانه
محكمي براي جمهوري اسالمي در صحنه ديپلماسي باشد .اما به نظر مي رسد كه ايران ،از اين اندوخته به خوبي
استفاده نكرده است و نتوانسته پيروزي ها و دستاوردهاي صحنه نظامي را در صحنه سياسي هزينه و خرج نموده
و پيروزي هاي بزرگ تري را براساس اين اندوخته ها بدست آورد .بايد به اين نكته هم توجه كرد كه وزارت
254
خارجه ايران پس از آزاد سازي خرمشهر ،شانس خود را در يك ديپلماسي فعال براي رسيدن به صلح آزمايش
نكرده است .گفته مي شود مذاكراتي محرمانه بين ايران و برخي از كشورهاي عربي صورت گرفته است ،ولي
از جزئيات آن اطالعي در دست نيست و نمي توان از تالش هاي دستگاه ديپلماسي ايران پس از فتح خرمشهر،
يك ارزيابي مناسبي را ارائه داد.
راهکارهاي و شرایط ایران براي پایان دادن به جنگ پس از فتح خرمشهر
پس از پايان عمليات بيت المقدس در سوم خرداد سال ،3133هنوز بيش از هزار كيلومتر مربع از سرزمين هاي
ايران از جمله در ارتفاعات حمرين ،قالويزان درجنوب مهران ،سومار و نفت شهر در اختيار و تصرف ارتش
بعثي باقي مانده بود .از آنجا كه با فتح خرمشهر ،عمده سرزمين هاي اشغالي ايران با همت و شجاعت رزمندگان
اسالم از دست ارتش متجاوز عراق آزاد شده بود ،بنابراين چگونگي ادامه جنگ و پايان دادن به آن ،از مسائل
مهمي بود كه بايد مورد مطالعه و بررسي قرار مي گرفت .پس از فتح خرمشهر ،سه راهكار اساسي پيش روي
مسئولين كشور قرار داشت:
الف -پذيرش آتش بس و ترک مخاصمه ،بدون اعالم پايان جنگ و آغاز مذاكرات سياسي
ب -ادامه جنگ بدون ورود به خاک دشمن و تالش براي رسيدن به اهداف مورد نظر
ج -جنگ با دشمن تا حصول نتيجه و بدون محدوديت ورود به خاک عراق
با فشار نظامي وارد شده به رژيم بعثي عراق ،در جريان عمليات بيت المقدس و عقب نشيني برخي از واحدهاي
ارتش عراق از خاک ايران ،صدام حسين از اعالم آتش بس استقبال كرد .اما از ديد مسئولين ايراني ،پذيرش
آتش بس به مفهوم فرصت دادن به رژيم عراق به منظور دستيابي به اهداف سياسي جنگ بود .بنابراين پس از
دو جلسه شوراي عالي دفاع ،ايران عمالً تصميم به ادامه جنگ با عراق تا آزاد سازي كامل سرزمين هاي خود و
تحقق اهداف خويش از جنگ شد .رئيس وقت مجلس شوراي اسالمي شرايط ايران براي پايان دادن به جنگ را
در گفتگويي به شرح ذيل با خبرگزاري جمهوري اسالمي در تاريخ 3133/1/3بيان داشته است " :ما از اول
تجاوز نكرديم بلكه همواره دفاع كرديم و چون جنگ بر ما تحميل شد و حقوق ما تضييع شد لذا ما براي كسب
حقوقمان حدود آن را اعالم كرديم .يكي خروج دشمن از خاک ايران است كه آنها همچنان پافشاري كردند و
ماندند ولي رزمندگان ما با توانايي كامل ،قسمت زيادي از ميهن اسالمي را از وجود دشمن پاک كرديم و
ديگر غرامت است كه بايد به ما پرداخت شود و مسئله سوم رسيدگي به جنايات حزب بعث است كه به امت
اسالم روا داشت كه حزب بعث پس از اين همه جنايت ديگر صالحيت ماندن ندارد ولي ما تا آن مقداري كه
در عرف بين المللي حق داريم بايد صدام را به عنوان جنايتكار جنگي دنبال كنيم و آخرين مسئله باز گشت
آوارگان عراقي به كشورشان است ".امام خميني نيز در پيامي به مناسبت روز ميالد حضرت امام حسين(ع) در
3133/1/3فرمودند " :صدام خائن امروز بهتر فهميده است كه امروز از اين دامي كه براي او گسترده اند نجات
نخواهد يافت و او و حزب كافر بعث عراق ،جز سرنگوني و هالكت سرنوشتي ندارند " .البته امام خميني پايان
جنگ را نزديك مي ديدند و در ادامه اين پيام مي فرمايند " :ما بحمداهلل تعالي با اين ملت حاضر در جميع
255
صحنه ها و دولت با تمام توان و قدرت خدمتگزار به اسالم و جمهوري اسالمي و ارتش و سپاه و بسيج و ديگر
فداكاران شجاع سلحشور ....و با دل مطمئن به الطاف الهي و قدرت معنوي و سپاهيگري آنان ،آخرِ جنگ را
7
كه نزديك است نظاره مي كنيم و خداي عزوجل را بر نعمت هاي سرشار او سپاس مي گزاريم" .
همچنين رئيس جمهور وقت در خطبه هاي نماز جمعه مورخ 3133/1/33بار ديگر به شرح ذيل بر شرايط
جمهوري اسالمي ايران تأكيد مي كنند " :ما هنوز هم ايستاده ايم كه بايد صدام مجازات شود و متجاوز از
خاک ما بيرون رود و خسارت پرداخت شود و رانده شدگان عراقي نيز به وطن خود بازگردند ...اگر دولت
جمهوري اسالمي ايران به حدود 333ميليارد دالر خسارتي كه بر اين مردم وارد آمده بي اعتنا باشد ،يقيناً
وظيفه خود را انجام نداده است".
سیاست دفاعی جمهوري اسالمی پس از فتح خرمشهر
ايران پس از فتح خرمشهر به دنبال آن بود تا بتواند ضمن " بازپس گيري تمامي سرزمين هاي خود " از دست
ارتش عراق " ،خسارات وارده بر كشور را دريافت " و بستر را براي " قيام مردم عراق عليه رژيم بعثي "
فراهم نمايد .بنابراين مي توان سياست ايران را به شرح ذيل بيان داشت.
دفع كامل تجاوز سرزمینی
برنامه ايران در دو سال اول جنگ " ،جلوگيري از پيشروي ارتش متجاوز بعثي" " ،دفع تجاوز دشمن و
آزادسازي سرزمين هاي اشغالي " و " حفظ تماميت ارضي كشور " را هدف قرار داده بود .بر اين اساس در
مرحله اول ،تالش رزمندگان اسالم براي جلوگيري از گسترش پيشروي دشمن در خاک ايران و سپس طرح
ريزي سلسله عمليات هايي به منظور بيرون كردن قواي دشمن از خاک ايران ،تمركز يافته بود .مردم نيز با
مشاهده حمله دشمن به مناطق مسكوني در شهرها ،شعار " جنگ جنگ تا پيروزي " را در حمايت از
فرزندانشان در جبهه هاي جنگ ،سر مي دادند .گرچه با عمليات بيت المقدس عمده سرزمين هاي ايران آزاد
گرديد ،اما همچنان رها سازي ساير سرزمين هاي باقي مانده از اصول سياست دفاعي ايران ،محسوب مي شد.
ايران مسير پذيرش آتش بس را براي خاتمه دادن به اشغال سرزمين هاي خود ،نا مطمئن ارزيابي مي كرد،
بنابراين مصمم بود تا با ادامه عمليات نظامي ،ارتش عراق را وادار به خروج از سرزمين هاي خويش بنمايد .امام
خميني به كشور و تماميت ارضي آن ،عالقه فراواني داشتند .بعد از فتح خرمشهر به حدي نسبت به اصل مليت
4
و تماميت ارضي حساس و جدي بودند كه بر روي اسم اروند رود تأكيد مي كردند.
محدود نگهداشتن دامنه جنگ
ايران در سال هاي اوليه جنگ ،در تالش بود تا دامنه جنگ از حوزه مرزهاي جغرافيايي دو كشور فراتر نرفته
و آن را محدود نگه دارد .مخالفت حضرت امام خميني پس از فتح خرمشهر با اعزام نيروهاي ايراني به لبنان
جهت دفع تجاوز ارتش رژيم صهيونيستي به آن كشور و بيان جمله " راه قدس از كربال مي گذرد " در اتخاذ
چنين سياستي قابل بررسي و تحليل است .بايد توجه داشت ،محدود ماندن دامنه جنگ در فضاي جغرافيايي
مرزها و سرزمين عراق و عدم توسعه آن به ساير مناطق از جمله خليج فارس و نيز محدود ماندن جنگ بين
256
قواي نظامي دو كشور و مصون ماندن مردم دو كشور از آسيب هاي مستقيم جنگ ،از سياست هاي اساسي
جمهوري اسالمي ايران ،بوده است.
توسعه توان مقاومت و تالش براي پشیمان كردن دشمن از حمله به ایران
جمهوري اسالمي ايران از آغاز جنگ ،سعي نمود تا با تكيه بر توانمندي ها ،استعداد ها و ظرفيت هاي ملت
ايران ،ضمن ت أمين نيروي انساني مورد نياز خود از ميان داوطلبان بسيجي ،بر توسعه قدرت مقاومت خود افزوده
و همچنين با توسعه صنعت دفاعي ،اكثر جنگ افزارها ،مهمات ،مايحتاج و نيازمندي هاي خود را از داخل
كشور فراهم كرده و با اتكا به مردم خود ،تجاوز ارتش بعثي را دفع و امنيت خود را تأمين نمايد .تكيه بر
آيات الهي توانست قدرت مقاومت مردم ايران را افزايش دهد از جمله آياتي كه در اين دوران ،بسيار تكرار
مي شد ،آيه هفت سوره محمد بود كه مي فرمايد " :ان تنصروا اهلل ينصركم و يثبت اقدامكم " اگر خدا را ياري
كنيد شما را ياري مي كند و گام هاي شما را استوار مي گرداند.امام خميني از روزهاي آغازين جنگ ،احساس
مي كردند كه نتيجة اين جنگ مي تواند سقوط صدام حسين و نجات مردم عراق از دست حزب بعث باشد .بر
همين اساس بيشترين سخن حضرت امام در روزهاي آغاز جنگ درخواست از سربازان و نظاميان عراقي براي
مقابله با صدام حسين بوده است .همچنين امام پس از فتح خرمشهر ،با طرح شعار " جنگ جنگ تا رفع فتنه"،
سرنگوني صدام حسين و نظام بعثي با همت ،كمك و حركت مردم عراق را در انديشه خود داشتند.
تشکیل جلسه شوراي عالی دفاع
با گذشت سه روز پس از فتح خرمشهر ،فرماندهان ارتش و سپاه عازم تهران شدند تا ضمن ارائه گزارشي از
عمليات بيت المقدس ،از امام خميني براي چگونگي ادامه جنگ ،كسب تكليف نمايند .بدين منظور جلسه
شوراي عالي دفاع در ساعت 33صبح مورخ پنجشنبه 3خرداد 3133در جماران و در محضر حضرت امام
خميني با حضور اكثر اعضا از جمله رئيس جمهور ،نخست وزير ،رئيس مجلس شوراي اسالمي ،عالي ترين مقام
قضايي و همچنين فرماندهان عالي نظامي تشكيل و چگونگي ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر ،مورد بحث و
بررسي قرار گرفت 3.در اين جلسه فرماندهان سپاه و ارتش گزارش وضعيت جبهه ها را ارائه دادند .آنگاه امام
خميني پس از تبريك فتح خرمشهر و تشكر از رزمندگان اسالم ،فرمودند براي ادامه جنگ مي خواهيد چه كار
كنيد؟ در آن جلسه بحث عمده بين نظامي ها و امام بود .رئيس جمهور و رئيس مجلس زياد حرف نمي زدند و
بيشتر گوش مي كردند .پاية حرف امام ،اين بود كه تفكر پايان جنگ در اين مقطع غلط است و بايد جنگ را
ادامه دهيم و اجازه ندادند كه بحث ختم جنگ در آن جلسه مطرح شود .بحث بيشتر بر سر چگونگي ادامه دادن
به جنگ بود 3.نظر فرماندهان اين بود كه اگر مي خواهيم جنگ را ادامه دهيم ،بايد از مرز عبور كنيم تا در
كنار يك عارضه طبيعي مانند اروند رود پدافند نماييم.آقاي هاشمي رفسنجاني مي گويد ":امام موافق نبودند كه
نيروهاي ما وارد خاک عراق شوند و در عين حال متوقف كردن جنگ را هم قبول نداشتند و مي گفتند :اگر
شما وارد عراق شويد چند اشكال پيدا مي شود ".بنابراين در اين جلسه نظر و ديدگاه حضرت امام خميني بر
اين بود كه جنگ بدون ورود به خاک عراق ،ادامه يابد تا كشور به اهداف خود و تأمين منافع ملي نائل آيد.
257
ايشان داليل ذيل را براي ديدگاه خود بر شمردند:
الف -مردم عراق تصرف سرزمين خود را تحمل نمي كنند و آنهايي كه االن با ما هستند در آن صورت به ما
به عنوان متجاوز نگاه مي كنند .ورود قواي ايران به خاک عراق موجب افزايش انگيزه ارتش بعثي براي
جنگيدن مي گردد .مردم عراق تا االن از صدام حمايت نمي كردند چون صدام در خاک ما بود .اما اگر وارد
خاک عراق شويم ،مردم حمايت مي كنند و نبايد مردم عراق را در مقابل خود قرار دهيم .مردم عراق كه با
جنگ صدام عليه ايران موافق نيستند ،ممكن است با ورود قواي ايران به خاک عراق در پشت سر صدام قرار
گرفته و از وي حمايت نمايند.
ب -االن از لحاظ بينالمللي موضع برحق داريم و متجاوز در خاک ماست.اگر وارد خاک عراق شويم كشورهاي
جهان ،ايران را متهم به اشغالگري مي نمايند .دنيا ما را به عنوان متجاوز معرفي مي كند و روي ما فشار تبليغاتي
مي آورد.
ج -اگر وارد عراق شويم ،مردم بي گناه عراق آسيب مي بينند و اذيت مي شوند .نبايد در جنگ ،مردم عراق
كه با ما نجنگيدند ،آسيب ببينند ،چون مردم عراق در نهايت با ما هستند.
د -پس از ورود به خاک عراق ،كشورهاي عربي در حمايت صدام ،صريح مي شوند و تعصب عروبت خود را
نشان مي دهند.عرب ها كه متفق نيستند و بعضي ها با ما هستند پشت سر صدام قرار مي گيرند و كار ما دشوار
مي شود .به هر حال امام مصلحت نمي ديدند كه وارد خاک عراق شويم .ازطرف ديگر متوقف شدن جنگ را
5
هم قبول نداشتند.
در مقابل استداللهاي امام خميني نظاميها با منطق خودشان گفتند :اگر دشمن بفهمد كه ما وارد خاكش نمي
شويم ،احساس امنيت مي كند .يعني الزم نيست در مرزهايش نيرو بچيند .نيروهايش را متمركز مي كند و در
مقاطع مشخصي از نقاط معين به ما حمله مي كند .منطق نظامي مي گويد نبايد چنين امنيتي به دشمن بدهيم .بايد
به گونه اي باشد كه عراق فكر كند تا بغداد هم مي رويم .حرف اينها از لحاظ نظامي محكم بود .امام با همان
سالمت نفس و قاطعيتي كه در وجودشان بود و در موارد الزم ،استدالل متخصصين را مي پذيرفتند ،قبول كردند
و گفتند حرف شما درست است 1.برخي از حاضرين در اين جلسه از جمله تيمسار ظهيرنژاد رئيس وقت ستاد
ارتش معتقد بودند كه مرزهاي جنوب قابل دفاع نيستند و براي دفاع بايستي به يك مانع طبيعي مثل اروند رود
تكيه كنيم .بنابراين براي رسيدن به يك نقطه مطمئن دفاعي ،بايستي از مرز عبور نموده و در كنار اروند رود به
پدافند پرداخت تا وضعيت دفاعي قواي ايران در شرايط بهتري قرار گيرد .برخي از اعضاي شوراي عالي دفاع
در برابر نظر حضرت امام استدالل مي كردند كه اگر اين حرف به معناي ختم جنگ است ،اين حق شماست.
اما اگر جنگ بايستي ادامه يابد تا به اهدافمان برسيم ،تصميم ادامه جنگ بدون عبور از مرز ،انگيزه حماسي
رزمندگان را تضعيف كرده و آنان در جدي بودن جنگ دچار ترديد و شك خواهند شد .از سوي ديگر از نظر
نظامي ،آرايش دفاعي گرفتن بر امتداد مرز كه داراي موانع طبيعي نيست ،محدوديت زيادي را براي دفاع مؤثر
ايجاد مي نمايد .بنابراين الزم است تا خط دفاعي نيروهاي مسلح در كنار يك مانع طبيعي مثل اروند رود قرار
258
گيرد .به هر حال در اين جلسه نسبت به آينده جنگ تصميم گيري نشد و قرار شد تا بررسي بيشتري صورت
گرفته و جلسه ديگري تشكيل گردد.
حمله اسرائیل به لبنان
پس از فتح خرمشهر و در تاريخ 34خرداد ،3133ارتش اسرائيل از زمين ،دريا و هوا به جنوب لبنان حمله كرد
و مراكزي از جنوب لبنان را به اشغال خود در آورد .در بمباران هاي ارتش اسرائيل بيش از 333نفر مجروح و
شهيد شدند 33.هدف اصلي رژيم صهيونيستي بيرون راندن سران سازمان آزادي بخش فلسطين از خاک لبنان و
دور كردن آنها از مرزهاي فلسطين اشغالي بود .ارتش اسرائيل پس از حمله به اردوگاه هاي فلسطينيان ،به
سرعت پيشروي خود را به سمت بيروت پايتخت آن كشور ادامه داد .در اثر اين تهاجم ،ياسر عرفات و
نيروهاي مسلح سازمان آزادي بخش فلسطين كه در آن زمان در لبنان به سر مي بردند ،پس از توافقي با
صهيونيستها با كشتي از بيروت فرار كرده و از چنگ ارتش اسرائيل گريختند .بر اثر اين تهاجم ،ياسر عرفات
با امضاء سندي همه مصوبات سازمان ملل از جمله به رسميت شناختن اسرائيل را تأييد نمود و با اين اقدام اجازه
33
يافت كه با كشتي ،خاک لبنان را به همراه ساير فلسطيني هاي عضو جنبش فتح به سوي تونس ترک نمايد.
حمله اسرائيل در زماني صورت گرفت كه هنوز ارتش عراق از خاک ايران عقب نشيني نكرده بود و تصميم
ايران براي چگونگي ادامه جنگ نيز مشخص نبود .حضور ارتش اسرائيل در لبنان ادامه يافت و صهيونيست ها
و فاالنژهاي لبناني در 3133/3/72به اردوگاه هاي آوارگان فلسطيني به نام هاي صبرا و شتيال در لبنان حمله
كرده و حدود 7هزار نفر از مردم آنجا را كشتند 37.اين حمله موجب واكنش امام خميني گرديد و ايشان در
پيامي خطاب به مسلمانان جهان در 3133/1/32فرمودند " :انا هلل و انا اليه راجعون من كلمة مباركه استرجاع را
نه براي جنايات اسرائيل و شهادت و آسيب بسياري از مسلمانان مظلوم جنوب لبنان عزيز مي گويم ،گرچه آن
هم استرجاع دارد ....بلكه براي بي تفاوتي كشورهاي اسالمي يعني حكومتهاي آنها استرجاع مي كنم و اي كاش
به هر حال با سكوت اعراب ،اسرائيل با اين حمله توانست گروه هاي مسلح فلسطيني 31
فقط بي تفاوتي بود" .
را از لبنان اخراج و اقليت منفور فاالنژيست را بر لبنان حاكم نمايد و مرزهاي شمالي خود را ايمن سازد.
عزیمت فرماندهان جنگ به سوریه
در زماني كه ارتش اسرائيل به لبنان حمله كرد،در بين مسئولين ايراني روحيه انقالبي و ضد صهيونيستي حاكم
بود و آرزوي بسياري از ايراني ها فراهم شدن شرايطي براي نابودي اسرائيل بود .با توجه به حمايت و عالقه
مردم ايران نسبت به ملت لبنان ،مسئولين كشور در جلسه سران قوا در روز يكشنبه 33خرداد 3133دربارۀ
كمك به فلسطيني ها و لبناني ها بحث كرده و قرار مي شود كه وزير دفاع را به سوريه اعزام نمايند 34.با اين
تصميم ،هيئتي با شركت وزير دفاع ،فرمانده كل سپاه ،فرمانده نيروي زميني ارتش و فرمانده لشكر 72محمد
(ص)
در تاريخ 3133/1/32به منظور بررسي چگونگي كمك به مردم لبنان جهت مقاومت در برابر رسول اهلل
ارتش رژيم صهيونيستي عازم كشور سوريه شدند .در سوريه فرماندهان پيروز ميدان هاي جنگ ايران ،دو جلسه
با حافظ اسد رئيس جمهور وقت سوريه و جلساتي هم با وزير دفاع و رئيس ستاد ارتش آن كشور داشتند .پس
259
از اين مذاكرات ،دولت سوريه اردوگاهي به نام پادگان زبداني را در اختيار ايران گذاشت تا كمك ايرانيان از
اين طريق بتواند در اختيار مردم لبنان قرار گيرد .در آن زمان فرماندهان ايراني مهم ترين اقدام را كمك به
مردم لبنان براي جلوگيري از تجاوزات بيشتر ارتش رژيم صهيونيستي مي دانستند بنابراين تصميم گرفتند تا
واحد هايي از رزمندگان اسالم را به كمك مردم لبنان اعزام نمايند .بدين منظور يك گردان از لشكر 35
(ص)
نيز به همراه شهيد ذوالفقار از ارتش به سوريه اعزام شد .سپس يك گردان از لشكر 72محمد رسول اهلل
محمد ابراهيم همت به آنها پيوست .البته اين اقدامات با هماهنگي شوراي عالي دفاع و بدون اطالع و اجازه امام
خميني صورت گرفت .وقتي فرمانده سپاه و سرهنگ صياد شيرازي از سفر بازگشته و جهت گزارش فعاليت
هاي خود ،خدمت امام رفتند ايشان فرمودند " اين نيروهايي كه برديد آنجا ،اگر خون از دماغشان بيايد ،من
مسئوليتش را قبول نمي كنم ،بگوييد سريع برگردند ".اين دستور قاطع امام موجب شد تا ظرف 45ساعت اين
گردان ها از كشور سوريه بازگشتند 33.با مشخص شدن نظر امام خميني ،شهيد همت در 3133/1/73به ايران
بازگشت و گزارش وضعيت را به رئيس مجلس ارائه نمود .از اين پس بار ديگر بر مسئله اولويت جنگ با
33
عراق تأكيد شد.
تحلیل امام خمینی از حمله اسرائیل به لبنان
پس از گذشت چند روز از اعزام نيروهاي ايراني به سوريه جهت كمك به مردم لبنان و در پي اعالم عقب
نشيني ارتش عراق از بخشي از خاک ايران ،امام خميني در روز 13خرداد سال 3133در ديدار با روحانيون،
فرمودند " :مس ئله اي كه بايد در آن جنبه اي كه مربوط به روز است عرض كنم اين است كه بعد از آنكه اين
قدرتهاي بزرگ و خصوصاً امريكا ،در همه توطئه ها فلج شد و شكست خورد و مي بيند كه اين جنگي هم كه
او براي ما بپا كرده است ،اين هم دارد به آخر مي رسد ان شاءاهلل ،يك توطئه ديگري عميقتر اجرا كرده است
كه در اين توطئه ،ما هم يك قدري بازي خورديم و او اين است كه يك نقطه اي كه پيش ما خيلي بزرگ
است و ما نسبت به او حساسيت زياد داريم ،آن غائله را پيش آورد تا اينكه ملت ما را از آن مطلبي كه در
كشور خودش مي گذرد و از آن جنگي كه در كشور خودش مي گذرد ،غافل كند ،قضيه هجوم اسرائيل به
لبنان .امريكا مي دانست كه ما و ملت ما نسبت به لبنان حساسيت داريم و نسبت به اسرائيل هم از آن طرف
حساسيت داريم .اين دام را امريكا درست كرد .يعني ،آن نوكر خودش را فرستاد به اينكه حمله كند به لبنان و
آنهمه خسارات وارد كند و آنهمه جنايات ....آنها دنبال اين هستند كه صدام را در اين طرف سرجاي خودش
نگهدارند و ايران كه در نظر آنها خيلي اهميتش بيشتر از لبنان و جاهاي ديگري است براي آنها محفوظ
بماند ....عالوه بر آن مي بيند اگر در جنگ ،ايران عراق را ....به نفع خودش شكست بدهد ،عراق به ايران
متصل مي شود ....و اگر ايران و عراق بهم پيوند پيدا كنند و اتصال پيدا كنند ،ساير اين كشورهاي كوچولويي
كه در منطقه هست ،آنها هم به اينها مي پيوندند و امريكا از اين منطقه زر خيز ـ كه براي او حاضر است
هزاران لشكر خودش را از بين ببرد و هزاران مردم را از بين ببرد ـ محروم خواهد شد .نقشه اين است كه
بگين 32را وادار كند به اينكه تو حمله كن به لبنان ،لبنان كه تو حمله كردي ،ايران حساسيت نسبت به او دارد
261
و همه قوايش را متمركز مي كند در اينكه تو را از بين ببرد و اگر ايران از جنگ عراق غافل بماند ،عراق كار
خودش را انجام مي دهد و ايران در اينجا هم نمي تواند كاري بكند .نقشه اين است ....ما راهمان اين است كه
بايد از راه شكست عراق دنبال لبنان برويم نه مستقالً .....عراق را نگذاريم سرجاي خودش بايستد و جمع كند
قدرت خودش را و ديگران هم به او كمك كنند و مرزهاي خودش را قوي كند و بعد هم يك حمله ناگهاني
به ما بكند ،باز برگردد به آن چيزهايي كه از اول بود .غفلت از اين انتحار است ....ما مي خواهيم كه قدس را
امام خميني بار ديگر در 35
نجات بدهيم ،لكن بدون نجات كشور عراق از اين حزب منحوس ،نمي توانيم" .
سخنراني 3133/3/1خود در اين رابطه مي فرمايند " :ما را مبتال كردند به جنگ عراق ،توطئه تدارک ديدند كه
ما برويم سراغ اسرائيل تا عراق تقويت بشود ،آنوقت عراق و اسرائيل بيايند سراغ ما .ما اين توطئه را فهميديم و
آقاياني كه متصديان امورند توجه كردند و گفتند راه ما اين است كه از اين راه (عراق) برويم .اگر از آن راه
ما رفته بوديم ،امروز عراق وضعش با ما غير از اين بود و اسرائيل هم به دنبال او ،با ما طور ديگري بود 31 " .بر
اين اساس راهبرد ايران در آن دوره حساس مشخص شد و معلوم گرديد كه حل مسئله جنگ و دفاع از كشور
در اولويت رزمندگان اسالم قرار دارد .اما شيعيان لبنان بيكار ننشستند و در پي حمله ارتش اسرائيل به سرزمين
لبنان ،گروه حزب اهلل لبنان را با تأسي از شيوه جنگ بسيجيان ايران در برابر ارتش صدام ،از درون خود بوجود
آوردند و جان تازه اي به قدرت اسالم در آن سرزمين بخشيدند.
تالش هاي صلح
فتح خرمشهر موجب شد تا دولتهاي بزرگ و رسانه هاي ارتباط جمعي جهاني بپذيرند كه جمهوري اسالمي
ايران پيروز و قدرتمند است .آنها سعي مي كردند تا خطر صدور انقالب اسالمي را جهت ترساندن دولت هاي
منطقه تبليغ نمايند .از سوي ديگر تالش هاي زيادي بر روي راضي كردن ايران به صلح متمركز شده بود .وزير
خارجه گينه از طرف رئيس جمهور آن كشور آقاي احمد سكوتوره به نمايندگي از هيئت ميانجي سازمان
كنفرانس اسالمي نامه اي براي ايران آورد كه در آن از رئيس جمهور خواسته شده بود كه به مكه برود و از
رئيس جمهور عراق نيز چنين دعوتي كرده بودند .موضوع اين نامه در جلسه مشورتي سران سه قوه در تاريخ
يكشنبه 3133/1/33مطرح گرديد و قرار شد رئيس جمهور پاسخ آن را بدهند و با سفر مخالفت شد .ايران
منتظر پيشنهاد مثبتي بود و اين پيشنهاد بر خالف انتظار مسئولين ايراني بود .بار ديگر آقاي احمد سكوتوره
رئيس هيئت ميانجي سازمان كنفرانس اسالمي در 3133/1/73طي نامه اي از رئيس جمهور ايران دعوت كرد
تا با صدام حسين در كشور ديگري بجز عربستان مالقات نمايد كه مورد توافق ايران قرار نگرفت 73.ايران
درآن شرايط حاضر نبود پيش از خروج عراق از خاک كشور حتي به صورت غير مستقيم با صدام وارد مذاكره
شود .در آن زمان انتظار ايران آن بود كه كميته اي مرضي الطرفين تشكيل و طرف متجاوز در جنگ را
مشخص و سپس در مورد خسارات جنگ صحبت شود .رئيس جمهور گينه در اوايل تيرماه سال 3133طي
پيامي براي امام خميني حلول ماه مبارک رمضان را تبريك و احتماالً در آن راجع به مسائل صلح با عراق
مطلبي را مطرح نمود .امام خميني در پاسخ به اين پيام در 3133/4/33ضمن ابراز تأسف از جنايات هولناک
261
اسرائيل خونخوار و غاصب در حمله به لبنان ،در مورد مسائل جنگ با عراق مرقوم فرمودند " :به اين نكته
توجه داشته باشيد كه ما هرگز خواستار جنگ و آغازگر آن نبوده ايم و دفاع ما در مقابل تجاوز ،حق انساني و
اسالمي هر مسلماني است و اين صدام عفلقيِ متجاوز است كه بايد شرايط الزم را براي پايان جنگ و برقراري
73
صلح فراهم نموده و بپذيرد" .
جلسه دوم شوراي عالی دفاع
در بعدازظهر روز پنجشنبه 73خرداد ماه ،جلسه دوم شوراي عالي دفاع در محضر امام خميني تشكيل شد.
فرماندهان نظامي با حضور مسئولين سياسي كشور با امام خميني در مورد ادامه جنگ بحث كردند .در اين
جلسه امام فرمودند چرا مي خواهيد برويد و داخل خاک عراق بجنگيد؟ همين جا بايستيد و بجنگيد .ابتدا آقاي
هاشمي صحبت كردند كه اگر ما تكه اي از خاک عراق را نداشته باشيم نمي توانيم شرايطمان را به دشمن
تحميل كنيم .سپس آقاي ظهيرنژاد از منظر نظامي اظهار داشتند :توقف ما در مرز ،مانع از دفاع ما در برابر
تجاوزات بعدي عراق است ،لذا بايد حمله كرده و به آن سوي مرز برويم .آقاي محسن رضايي هم حرف آقاي
ظهيرنژاد را تكرار كرد و گفت :بله نظر من هم همين است ،فاصله دشمن با خرمشهر 333متر است ولي ما از
مرز تا بصره بيش از 73كيلومتر فاصله داريم .توقف ما در مرز اجازه نمي دهد ما از كشور دفاع كنيم .اينجا به
خاطر عدم وجود موانع طبيعي ما قادر به دفاع نيستيم و نمي توانيم نيرويي را بگذاريم و از حمالت دشمن مصون
باشيم .در حالي كه دشمن با قرار گرفتن در پشت اروند با نيروي كمي مي تواند دفاع كند .بحث كه به اينجا
رسيد حضرت امام فرمودند :من فكر مي كنم و نظرم را به شما اعالم مي كنم 77.بنابراين در اين جلسه،
فرماندهان نظامي با امام بحث كردند و كارشناسانه ثابت كردند كه ادامه جنگ با منع ورود به خاک عراق
سازگار نيست .دشمن در جاهاي زيادي در خاک ما است و اگر مطمئن بشود كه نظام ما به خاک او وارد نمي
شود و يا ورود جزئي خواهد داشت ،نه امتيازي خواهد داد و نه از نقاط حساس بيرون خواهد رفت و هر وقت
آمادگي پيدا كرد ،در خاک ما پيشروي مي كند و با اين استدالل امام را قانع كردند كه با ورود به خاک
عراق ،در جاهايي كه مردم نيستند يا كم هستند و آسيب نمي بينند ،موافقت كنند 71.به هر حال امام با شنيدن
نظرات مختلف و با توجه به ديدگاه خودشان ،راه حلي پيدا كردند و گفتند " :در نقاطي وارد شويد كه مردم
آسيب نبينند " .با اين رهنمون ،عمليات رمضان در منطقه اي خالي از سكنه كه ارزش استراتژيك داشت و
مشكل مردمي هم نداشت ،طراحي گرديد 74.در نهايت امام فرمودند " :اگر از مرز گذشتيد بايد تا نقطه اي معلوم
و مستحكم برويد ....".امام در انديشه پايان جنگ نبود بلكه اجتناب اوليه ايشان از ورود به خاک عراق ،براي
متجاوز خوانده نشدن ما بود 73.الزم به ذكر است كه اين جلسه ساعاتي قبل از اعالم آتش بس و عقب نشيني
يكطرفه عراق صورت گرفته است .حجت االسالم سيد احمد خميني در اين باره مي گويد " :در مقابل مسائل
خرمشهر ،امام معتقد بودند كه بهتر است جنگ تمام شود ،اما باالخره مسئولين جنگ گفتند كه ما بايد تا كنار
شط العرب برويم تا بتوانيم غرامت خودمان را از عراق بگيريم .امام اصالً با اين كار موافق نبودند و مي گفتند
اگر بناست كه شما جنگ را ادامه بدهيد بدانيدكه اگر اين جنگ با اين وضعي كه شما داريد ادامه يابد و شما
262
موفق نشويد ،ديگر اين جنگ تمام شدني نيست و ما بايد اين جنگ را تا نقطه اي خاص ادامه بدهيم و اآلن هم
به هر حال به نظر مي رسد كه " كه قضيه فتح خرمشهر پيش آمده ،بهترين موقع براي پايان جنگ است" .
امام اهداف جنگ را به گونه اي اعالم مي كردند كه همگي خودشان را براي مدت طوالني آماده كنند و ضمناً
توافقي براي ورود به خاک عراق هم نداشتند .امام در مورد جنگ قاطع بودند و اجازه نمي دادند حتي به گونه
امام خميني خود در اين باره طي اي بحث شود كه كوچكترين ترديدي در جامعه و نيروها بروز كند" .
سخناني در 3133/1/77مي فرمايند " :ما هيچ وقت طالب جنگ از اول نبوديم .اگر چنانچه عراق به ما حمله
نكرده بود ما دفاع نمي كرديم .اما دفاع ما كرديم ،ما جنگ نكرديم تا حاال .در عين حاليكه رزمندگان ما و
فرماندهان ارتش و سپاه به ما گفتند اجازه بدهيد ما وارد بشويم در آنجا و با آنها چه بكنيم (ما گفتيم فقط دفاع
كنيد) خوب ،ما هم ،ما مي خواهيم دفاع بكنيم ،دفاع كه يك مسئله عقلي است ...دفاع يك مسئله طبيعي است.
ما هميشه دفاع كرده ايم تا حال ،هيچ وقت جنگ نكرده ايم " .پس مي توان گفت ،گرچه نظر ابتدايي امام
خميني بر اين بود كه در ادامه جنگ ،عبور از مرز صورت نگيرد ،ولي پس از برگزاري دو جلسه شوراي عالي
دفاع و با استدالل هاي انجام شده ،باالخره ايشان پذيرفتند كه در ادامه جنگ ،شرط عدم عبور از مرز برداشته
شود ،ولي شرط كردند كه قواي ايراني در جاهايي از مرز عبور نموده و وارد خاک عراق شوند كه مردم آن
كشور آسيب نبينند .بنابراين ادامه جنگ در خاک عراق و در جايي كه مردم ساكن نباشند مورد قبول واقع شد
و سركوبي و انهدام قواي ارتش عراق در هر نقطه سرزميني چه در خاک ايران و چه در سرزمين عراق ،در
دستور كار قرار گرفت .در اين زمينه آقاي هاشمي رفسنجاني در پايان جلسه دوم شوراي عالي دفاع ،چنين مي
گويند " :ما از شرايطمان تنزل نمي كنيم و اگر آنها از خاک ما بيرون بروند تنها يك شرط متحقق شده است.
شرايط ديگر ما يكي خسارت است كه بايد پرداخت شود و ديگري كيفر دادن به مجرم است كه ما حاضريم
اين را به عهده كميسيون بين المللي يا دادگاه بين المللي اسالمي بگذاريم تا مجرم كه غير از حزب بعث كسي
نيست كيفر بدهند .ديگري برگشتن آوارگان عراق به ميهنشان است ....حاال يك شرط ديگر ما اضافه كرديم
و آن اين است كه چون ما به مرزهاي اسرائيل راه نداريم بايد از داخل خاک عراق به ما يك راه بدهند تا به
سرعت بتوانيم نيروهاي زرهي خودمان را به سوريه منتقل كنيم و اين جزو شرايط مهم ما است" .
عقب نشینی ارتش عراق
عمليات بيت المقدس ،توازن قوا را به نفع جمهوري اسالمي ايران ،تغيير داد .رژيم بعثي عراق ،احساس كرد كه
قدرت تهاجمي ايران به گونه اي است كه مي تواند ساير سرزمين هاي اشغالي خود را نيز از دست نظاميان
متجاوز بعثي آزاد نمايد .بنابراين ارتش بعثي دست به يك عقب نشيني اجباري از عمده سرزمين هاي اشغالي
ايران به خصوص در غرب كشور زد .عراق در روز پنجشنبه 73خردادسال 3133آتش بس يكطرفه اعالم نمود
و اظهار داشت كه حاضر است تا دو هفته ديگر نيروهايش را از خاک ايران خارج نموده و قضيه جنگ را به
ميانجي هاي صلح واگذار كند 13.با اين تصميم ،نيروهاي عراقي در روز شنبه 77خرداد 3133از بسياري از
مناطق اشغالي جنوب و غرب كشور را كه در آنجا آسيب پذير بودند عقب نشيني و شهر سومار را نيز تخليه
263
كردند 13.امام خميني در واكنش به اعالم عراق مبني بر آتش بس در سخناني خطاب به فرماندهان نيروي زميني
ارتش در 3133/1/77فرمودند " :شما مي دانيد كه ما از اولي كه اين جنگ شروع شد تا حاال ،چه آن روزي
كه صدام كوس قادسيه براي خودش مي زد و چه امروز كه ديگر اسمي از او نيست و رفته است آنجايي كه
خدا مي داند ،ما مسائلمان مسائلي بوده است كه يكي بوده ....ما از اول مي گفتيم كه شما ريختيد در منزل ما،
در شهرهاي ما ،در كشور ما ،حمله كرديد و غافلگيرانه وارد شديد در كشورما و آنهمه خرابي كرديد و آنهمه
جرم كرديد و آنهمه كشتار كرديد بايد برويد بيرون .يكي از شرايط ما اين است كه برويد بيرون ....ما مي
گوييم شما بدون قيد و شرط بايد بيرون برويد اگر هم بيرون نرويد بيرونتان مي كنيم ....اگر مي خواهيد يك
تفاهمي بشود بايد برويد بيرون .مسئله دوم مسئله خسارتهايي است كه وارد كردند .قضيه جبران خسارت يك
جهت مادي دارد ،يك جهت سياسي و معنوي ....يكي از مواردي كه بايد ،جهتي كه بايد به او جلوگيري بشود
اين است كه همه خسارتهايي كه وارد شده بايد بدهي .االن مي گوييد كه ما ـ دروغي هم مي گويند البته ـ كه
ما بيرون مي رويم و قبول مي كنيم فالن ،خوب ،بسيار خوب ،االن بروند بيرون و همين حاال كارشناسها هم
بيايند و جريمه هاي اينها را ارزيابي كنند كه چقدر بوده .يك گروه ديگر هم بيايند و ارزيابي كنند كه كي
مجرم است .ما اگر مجرم را امروز رهايش كنيم ،امروز كه ما قدرت داريم جسور مي شود ....آتش بسي هم كه
االن اينها دارند اظهار مي كنند ،همان وقت هم كه آتش بس كنند 1ساعت بعدش آبادان را تيرباران مي كنند
و آدم مي كشند ....همان كارهايي كه از اول به آبادان مي كرديد حاال هم همان كارها را داريد مي كنيد و اين
آتش بس نيست ....در همين 33روزي كه اينها بنا دارند ـ فرض كنيد كه دروغ نمي گويند ـ مي خواهند
بروند ،در عرض اين ،بيايد يك گروه مورد توجه همه ،بين المللي ،بيايد رسيدگي كند به اين جرمهايي كه اينها
كرده اند .به اين خسارتهايي كه به شهرهاي ما وارد شده ،به روستاهاي ما وارد شده .البته يك خسارتهايي به ما
وارد شده است كه قابل جبران نيست و آن جوانهاي ماست ".عالوه بر شرايط فوق ،ايران براي برقراري صلح
پيشنهاد كرد كه رژيم عراق اجازه دهد كه نيروهاي ايران از خاک عراق عبور كرده و به كمك مردم لبنان در
برابر تجاوز اسرائيل بشتابند و همچنين دولت عراق آورگان عراقي كه به داخل خاک ايران فرستاده است،
اجازه دهد كه به وطنشان برگردند 11.عراق اين شرايط را نپذيرفت .صدام رئيس جمهور عراق در روز يكشنبه
13خرداد طي يك سخنراني تلويزيوني ،ضمن ستايش از ارتش عراق و بيان داليل عقب نشيني ارتش بعثي از
14
خاک ايران ،جمهوري اسالمي را متجاوز و اعالم كرد كه تا 33روز ديگر از خاک ايران بيرون مي رود.
باچنين تصميمي ،ارتش عراق خروج از بعضي شهرهاي ايران مانند مهران را آغاز كرد.البته ارتش عراق نقاط
حساس و مهم در اطراف مرزهاي غربي ايران را در اشغال خود نگه داشت و از نفت شهر هم عقب نشيني
نكرد.با اين اقدام ،عراق عمده قواي خود را به جبهه جنوب بخصوص روبروي بصره انتقال داد .امام خميني در
واكنش به سخنان صدام در سخنراني خود در 3133/1/13فرمودند " :من ميل دارم كه آقايان ...اين اطالعيه
(صدام) را كه يك ساعت بيشتر وقت من را صرف خودش كرد مطالعه كنند ،ببينند كه اين مرد چي دارد مي
گويد ...مي گويد ما براي اثبات اينكه صلح طلبيم ،صلح جو هستيم ،همه لشكر خودمان را امر مي كنيم كه از
264
خاک ايران تا ده روز ديگر بيرون بروند .اگر راست مي گويد اين مطلب را ،بسيار خوب ،اين يكي از مطالبي
كه ما داشتيم حاصل .ولي چندتا مطلب ديگر داريم بايد حاصل بشود .تا حاصل نشود ما در حال جنگ هستيم.
يكي اينكه اين همه خساراتي كه به ما وارد كردي كه خودش نوشته ....قابل شمارش نيست ...از شما بطور
معقول مطالبه مي كنيم و اگر نداديد ما در حال جنگيم ،بطور اجبار ازتان مي گيريم و بعد هم ....بايد آن كسي
كه اينقدر جنايت وارد كرده است به كشور خودش و كشور ما ،بايد اين مشخص بشود ".ايشان همچنين
درباره تصميم عراق براي عقب نشيني ،در روز سه شنبه اول تير 3133فرمودند " :در اين 33روز كه عراق
مدعي عقب نشيني است حمله نكنيم و به لبنان هم فعالً كسي را نفرستيم " .با تصميم صدام ،ارتش عراق در
روز دوشنبه 3133/4/2از قصر شيرين و مناطق اطراف آن هم عقب نشيني كرد .البته قواي ارتش عراق به طور
كامل به مرزهاي رسمي ،عقب نشيني نكردند و ارتفاعات و عوارض حساس در درون خاک ايران و در كنار
مرزها را همچنان در تصرف خود نگه داشتند 12.براي مثال نقطه مرزي شلمچه ،نقاط مرزي طالييه و كوشك،
ارتفاعات حمرين ،ارتفاعات ميمك ،نفت شهر و بعضي مناطق ديگر با وسعت 3333كيلومتر مربع همچنان در
اختيار ارتش بعثي باقي ماند .در اين شرايط صدام رئيس رژيم وقت عراق ،به منظور حفظ مناطق فوق و عدم
تمكين به قرارداد 3123الجزاير ،درخواست آتش بس نمود تا قواي ايران براي آزاد سازي ساير سرزمين هاي
ايران ،دست به تهاجم نظامي نزنند .ايران درخواست عراق براي آتش بس را نپذيرفت .از سويي ديگر ،عراق در
3133/4/31طرحي را براي فيصله دادن به مخاصماتش با ايران به سازمان ملل داد و حركت سياسي وسيعي را
براي اثبات صلح طلبي خود و جنگ طلبي ايران آغاز كرد .اين در حالي بود كه ايران اقدام سياسي و
ديپلماتيك مهمي انجام نداد 15.همزمان با اقدام به عقب نشيني ،ارتش بعثي عراق دست به ابتكار جديدي به
منظور ايجاد خطوط مستحكم دفاعي با استفاده از مسلح كردن زمين ،در سراسر جبهه ها زد و با آرايش جديد
پدافندي وارد صحنه جنگ شد.از اين زمان،ارتش عراق استحكامات و موانعي كه در خطوط مقدم جبهه هاي
خود ايجاد كرد ،تفاوت فاحشي با وضعيت قبل از فتح خرمشهر داشت .صدام قصد داشت در شرايطي كه
شكست بزرگي بر وي تحميل شده بود ،از ادامه تهاجمات قواي ايران جلوگيري نمايد .او مي خواست حداقل
دستاورد جنگ را براي خود حفظ نمايد و آن هم عدم عقب نشيني كامل به مرزهاي دو كشور و نپذيرفتن
قرارداد مرزي 3123بود .بنابراين جبهه هاي جنگ را به گونه اي آرايش داد تا بتواند به چنين هدفي نائل آيد
و ايرانيان نتوانند آخرين مناطق مرزي اشغالي را از دست دشمن خارج سازند.
چرا جنگ تمام نشد؟
پس از فتح خرمشهر ،همه مسئولين كشور موافق تداوم جنگ بودند .هيچ كس نبود كه بگويد جنگ ادامه نيابد.
هيچ سند و مدركي از احزاب و گروههاي سياسي و نيز شخصيت هاي سياسي براي مخالفت آنها با ادامه جنگ
پس از آزادسازي خرمشهر وجود ندارد 11.برخي معتقد بودند تا هنگاميكه شرايط سياسي براي پايان دادن به
جنگ فراهم نشده است ،نبايد بصورت يك طرفه اقدامات نظامي را متوقف نمود هرچند كه پيروزي هاي
بزرگي بدست آمده باشد .آنها معتقد بودند توقف عمليات نظامي باميد يافتن راه حل هاي سياسي ،عاقالنه و
265
منطقي نيست .گرچه عمليات هاي ايران بخش عمده اي از سرزمين هاي كشور را آزاد كرده بود اما هنوز يك
فشار جدي و تعيين كننده بر نظام بين الملل جهت تصويب قطعنامه هايي از سوي شوراي امنيت سازمان ملل
متناسب با اهداف سياسي ايران در جنگ ،وارد نشده بود و توقف جنگ دورنماي روشني از وضعيت آينده را
نشان نمي داد .به هر حال از مجموعه ي مطالبي كه تاكنون از سوي دست اندركاران و مسئولين مختلف كشور
در دوران جنگ تحميلي منتشر و يا بيان شده است مي توان به نكات ذيل در مورد داليل ادامه جنگ پس از
فتح خرمشهر ،اشاره نمود:
الف -عدم پذیرش قرارداد 8791و ادامه حضور ارتش عراق در بخشی از سرزمین هاي ایران
گرچه با پايان يافتن عمليات بيت المقدس ،تصور بر آن بود كه ايران توانسته تجاوز ارتش عراق را دفع نمايد
و سرزمين هاي خود را آزاد سازد و قواي دشمن را تا مرز عقب براند ولي هنوز بخش هايي از كشور از جمله
مناطق مرزي غرب مانند ارتفاعات مسلط بر شهرهاي سومار غرب ،سر پل ذهاب ،گيالنغرب و مهران،
ارتفاعات ميمك و نفت شهر 43و بخشي از مرز شلمچه تا اروند رود به وسعت حدود 3333كيلومتر مربع،
همچنان در دست ارتش عراق باقي مانده بود.ادامه حضور بخشي از قواي عراق در اراضي ايران به مفهوم آن
بود كه دولت عراق در برابر خواسته هاي ايران ،تسليم نشده و مي خواهد با گروگان گرفتن آنها ،معاهده 3123
الجزاير را در مذاكره با ايران تغيير دهد .ايران معتقد بود كه بايد صدام بايد به معاهده اي كه خود آن را امضا
كرده است پايبند باشد و دست از ادعاهاي مرزي عليه ايران بردارد.
ب -تصور ایران از قدرت یافتن
پيروزي هاي نظامي مستمر ايران در جبهه هاي جنگ و انجام چهار عمليات پي در پي و موفق ،موجب شد تا
جمهوري اسالمي احساس نمايد كه داراي توانايي نظامي الزم براي غلبه نهايي بر ارتش عراق و شكست صدام
حسين مي باشد .بنابراين مي تواند با ادامه عمليات نظامي به اهداف بلندتري در جنگ دست يابد و عامل شروع
جنگ ،رئيس جمهور عراق را بركنار نمايد.از سوي ديگر ايران نگران بود كه با شعار صلح ،شور و شوق مردم
براي حضور در جبهه از بين برود و قدرت جنگي ايران تحليل يابد .زيرا با آتش بس ديگر مردم احساس نياز
به حضورخود در جبهه نمي كردند و بدنبال زندگي خود مي رفتند.ايران احساس مي كرد جنگ به جايي رسيده
43
است كه مي تواند از موضع باال و برتر حرف بزند ،بنابراين بايد شور جهاد را حفظ كند.
ج -عدم وجود هیچگونه پیشنهاد صلح از سوي رژیم بعثی عراق و یا مراجع بین المللی
گرچه تالش هايي براي انجام صلح از سوي برخي از سازمانهاي بين المللي و بعضي از دولت ها صورت گرفت
ولي هيچ يك از اين اقدامات ،نتوانست ايران را قانع كند كه بدون نگراني از آغاز دوباره جنگ ،تنها با آتش
بس مي تواند به صلحي پايدار دست يابد .تجربه باقيماندن تپه هاي جوالن سوريه بدست اسرائيل پس از گذشت
ده ها سال از پايان جنگ و برقراري آتش بس با رژيم صهيونيستي ،تجربه ناخوشايندي را به ملت ها عرضه
كرده بود .در آن زمان ،رژيم عراق تنها درخواست آتش بس داشت و بدنبال خاتمه دادن به اختالفات و
مناقشات بين دو كشور بر مبناي معاهده 3123نبود .اين امر ،موجب نگراني ايران از نرسيدن به صلح با پذيرش
266
آتش بس و ايجاد شرايط " نه جنگ و نه صلح " براي مدتي نامعلوم مي گشت.مذاكره مي توانست سال ها به
طول انجامد زيرا طوالني شدن مذاكره به نفع عراق و به ضرر ايران بود .از سوي ديگر ،ايران مطمئن نبود كه
اگر در شرايط داشتن قدرت نظامي ،آتش بس با رژيم عراق را بپذيرد ،آيا دوباره پس از بازسازي ارتش بعثي،
مورد هجوم مجدد قرار نخواهد گرفت .تحليل ايران از پيشنهاد آتش بس از سوي رژيم بعثي پس از فتح
خرمشهر ،انجام يك عمليات سياسي و رواني و استفاده از ابزار آتش بس براي جلوگيري از انهدام قدرت نظامي
ارتش عراق و پيروزي قاطع ايران ،ارزيابي مي شد .حمله صدام به كويت پس از پايان جنگ با ايران ،بر اعتبار
و قوت اين تحليل مي افزايد.
د -عدم اعتماد به رفتار صدام
بايد ت وجه داشت كه به فرض توقف جنگ ،چنانچه ايران در مذاكرات با عراق به نتيجه نمي رسيد ،با توجه به
روحيات صدام و وجود يك ارتش سازمان يافته در عراق ،ممكن بود دوباره ارتش عراق حمالت خود را آغاز
كرده و اين بار فضاهاي بيشتري از كشور را به اشغال خود درآورد .بايد توجه داشت كه عمده نيروهاي ايراني،
بسيجي بوده و طبيعتاً با توقف جنگ به سر كار و زندگي خود باز مي گشتند و ايران قادر نبود تا حجم گسترده
اي از نيروهاي ثابت را در جبهه هاي جنگ در برابر ارتش عراق براي مدت طوالني حفظ نمايد .از سوي ديگر
صدام به نقض قول ،شهرت داشت و نمي شد روي او حساب باز كرد .بنابراين كسي نمي توانست تضمين
بدهد كه صدام پس از آتش بس ،دوباره جنگ را آغاز نكند .در اين رابطه امام خميني در سخناني خطاب به
وزير امور خارجه و سفرا و كارداران كشورهاي خارجي مقيم ايران به مناسبت دهه فجر در 3137/33/35مي
فرمايند " :مي گويند كه صلح بكنيد .ما از اول با هيچكس جنگ نداشتيم ،لكن با صدام نمي توانيم صلح بكنيم.
صدام يك جاني است كه به هيچ يك از تعهداتي كه مي كند اعتبار نيست .او با دولت سابق (رژيم شاه) با
اينكه غير قانوني بود ،تعهد كرده بود (انعقاد قرار داد )3123و آن را بهم زد .او هر روز افكارش را عوض مي
كند .يك انساني نيست كه بشود با او صلح كرد .شما گمان مي كنيد كه اگر ما با صدام صلح كنيم به اين
صلح ادامه مي دهد؟ يا خير مي خواهد خودش را تجهيز كند و تقويت كند و دوباره حمله كند .اين آدمي است
كه از اول تا حاال به شهرهاي بيچاره عرب نشين ،كرد نشين ،فارس نشين با موشك ها حمله كرده و مع
االسف موشك از شوروي است ،از امريكا است و از آن اسفناک تر اينكه دولت هاي منطقه به او كمك مي
كنند" .
ه -شرایط نا مساعد دفاعی در مرزهاي جنوبی كشور
مرز كشور در جنوب استان خوزستان در يك منطقه دشت وسيع قرار داشت كه از نظر نظامي عبور از آنها
براي واحدهاي زرهي ارتش عراق به سادگي ميسر بود .از آنجا كه عمده قدرت نظامي ايران متكي بر نيروهاي
پياده بود ،بنابراين نياز به رسيدن به يك مانع طبيعي مثل اروند رود جهت پدافند مطمئن ضروري مي نمود.
ايران در تالش بود تا به يك عارضه قابل دفاع در جغرافياي منطقه جنگي دسترسي پيدا كند به گونه اي كه از
تهاجم دوباره ارتش عراق ،ايمن گردد .شايد بتوان مهم ترين نكته در مسئله عبور از مرز را در اين موضوع
267
دانست كه وقتي جنگي بين دو كشور آغاز مي گردد ،همه سرزمين و فضاي دو كشور درگير جنگ و منازعه
مي گردد .بنابراين نمي توان ،يك طرف را مقيد به جنگيدن در سرزمين خود نمود ،در حالي كه طرف مقابل
خود را مجاز به جنگيدن در هر نقطه اي از خاک حريف مي داند .اگر ايران در زماني كه شهرهايش در اشغال
ارتش متجاوز بعثي بود ،به جاي تالش براي آزادي سرزمين هاي خود ،بخشي از خاک عراق و شهرهاي كشور
متخاصم را تصرف مي كرد ،هيچ كس نمي توانست به آن ،ايراد بگيرد .بنابراين مسئله مهم ،چگونگي خاتمه
دادن به جنگ است ،نه اينكه جنگيدن با دشمن در خاک وي اشكالي داشته باشد و يا عبور از مرز براي رسيدن
به اهداف تعيين شده به منظور غلبه و جلوگيري از دسترسي دشمن به اهداف خود ،منعي حقوقي و يا ايرادي
نظامي داشته باشد.
و -انتظار خانواده هاي شهداي جنگ براي سركوبی كامل دشمن
در آن زمان در بين خانواده هاي آسيب ديدگان از جنگ اين احساس بوجود آمده بود كه نه تنها بايستي قواي
متجاوز را از خاک ايران بيرون نمود بلكه بايستي دولتي را كه به خود اجازه آغاز جنگ را داده است مجازات
نمود و شرايطي را فراهم آورد كه حكومت عراق هيچگاه به فكر حمله به ايران نيفتد .اظهارات بسياري از
خانواده هاي شهدا و رزمندگان ،بر چنين درخواستي تأكيد مي ورزيد .حتي بسياري از رزمندگان نگران
برقراري آتش بس بودند 41.نگاه امام خميني نسبت به نظرات مردم را از پيام ايشان به مناسبت روز پاسدار در
3133/1/3مي توان فهميد آنجا كه مي فرمايند " :در ايران اسالمي ،مردم تصميم گيردندگان نهايي تمامي
بنابراين با توجه به توضيحات فوق ،شوراي عالي دفاع ايران با حضور امام خميني ،به منظور مسائلند" .
آزادسازي باقي مانده سرزمين هاي خود و نيز پايان دادن به جنگ تحميلي از موضع عزت و قدرت و نيز تأمين
منافع ملي كشور ،تصميم گرفت تا محدوديت و ممنوعيت عبور از مرز را برداشته و جنگ را تا حصول نتيجه
مطلوب ،ادامه دهد.
تصمیم به عبور از مرز
از روز آغاز جنگ تا فتح خرمشهر ،جبهه هاي جنگ زميني در داخل خاک ايران ،شكل گرفته بود .هيچ
رزمنده اي از ايران در داخل خاک عراق به جنگ با ارتش متجاوز بعثي نمي پرداخت .گرچه وقتي جنگي آغاز
مي شود نمي توان هيچ نيروي مسلحي را از ورود به خاک طرف مقابل و جايي كه نظاميان كشور خصم در
آنجا تجهيز شده و آرايش نظامي مي گيرند ،بازداشت ولي ايران در تالش بود تا با فشار نظامي به نيروهاي
عراقي آنها را از سرزمين خود دور كند ولي با پايان نيافتن جنگ پس از فتح خرمشهر ،ايران سياست منع عبور
از مرزهاي دو كشور را كنار گذاشت و تصميم گرفت در هر فضايي كه نياز جنگ باشد وارد گردد .بر همين
اساس يكي از بحث هاي مهم سران كشور در تيرماه 3133موضوع چگونگي ورود نيروهاي ايراني به خاک
عراق جهت بدست گيري ابتكار عمل و قرار گرفتن در موضع برتر به منظور خاتمه دادن به جنگ بود .در آن
شرايط تعدادي از عراقي هاي پناهنده به ايران نيز در مقابل مجلس شوراي اسالمي تظاهرات مي كردند و
خواهان ورود به خاک عراق بودند .آنها انتظار داشتند تا ايران ،علميات خود را پس از فتح خرمشهر متوقف
268
نكرده و نيروهاي ارتش عراق را تا عمق خاک آن كشور تعقيب نمايد 43.طبيعي است كه برنامه ريزي براي
اجراي هر عملياتي ،مستلزم فراهم آوردن امكانات پشتيباني جنگ ،تأمين نيروهاي جديد و تازه نفس و همچنين
داشتن فرصت زماني الزم براي كسب اطالعات جديد از وضعيت دشمن و طرح ريزي مانور مناسب بود .پس
از حمله ارتش اسرائيل به لبنان و با توجه به پيروزي ايران در عمليات بيت المقدس ،تا حدي فضاي استقبال از
جبهه ها كاهش يافت .امام خميني در سخنان خود در روز 3133/1/13به اين موضوع اشاره كرده و مي
فرمايند " :مردم گمان نكنند كه ما ديگر پيروز شده ايم و احتياج به وجود آنها نيست .احتياج به وجود آنها
هست و هميشه هست .دولت به تنهايي نمي تواند همه امور را اداره كند ،ملت را بايد همراه داشته باشد .ما هم
جنگمان تمام نشده ،االن در حال جنگ هستيم و تا در حال جنگ هستيم ،جوانهاي ما بايد به جبهه ها كمك
كنند ،همانطوريكه تا حاال جوانهاي عزيز ما در جبهه ها رفتند و بسياري از آنها به لقاء اهلل و فيض شهادت
رئيس مجلس شوراي اسالمي در رسيدند ،امروز هم ما احتياج به آنها داريم ،توطئه ها رو به رشد است" .
خطبه هاي نماز جمعه مورخ 3133/3/5داليل تصميم ايران براي ورود به خاک عراق را اينگونه بيان مي كند:
از نظر بنده به عنوان يكي از تصميم گيرها،سه دليل اساسي براي ورود به خاک عراق مطرح است كه ادله
فرعي زيادي هم پشت اين ادله اصلي وجود دارد.اولين دليل ما،پايان دادن به جنگ است .ما جنگ را تشديد
كرديم براي اينكه آن را تمام كنيم .اين بزرگترين هدف است.دشمنان جمهوري اسالمي بر خالف ادعاهايشان
با همه وجود ،تمايل دارند كه جنگ ايران و عراق سالها بماند چرا كه بهترين مائده آسماني براي دشمنان اسالم
و جمهوري و انقالب بخصوص امپرياليستها و ابرقدرت هاست .نقشه آنها ابتدا اين بود كه اگر بشود ايران را با
جنگ ساقط كنند از يك سال پيش فهميدند كه نمي شود .از آن زمان ،برنامه شان اين است كه جنگ ادامه
يابد و دو كشور در برابر هم باشند،اما آن طور كه آنها مي خواهند نه آنجور كه دلخواه ماست....آنها مي
خواهند اين جنگ بماند .ما اين طرف مرز بايستيم،عراق هم آن طرف مرز بايستد....بخاطر جنگ،از آبادان تا
قصر شيرين و حتي منطقه كردستان و غرب آذربايجان غربي از قلمرو عمران جمهوري اسالمي خارج مي شود.
يك ضررش اين است كه دهها شهر را نتوانيم بسازيم ،صدها روستا خراب مي ماند و ميليونها آدم همچنان
آواره اند .ازطرف ديگر در جنگ و حالت درگيري ما به اسلحه نياز داريم....و بايد همين مقدار نفتي كه مي
فروشيم و يك مقدار پول مي گيريم را دائما گلوله و قطعه يدكي بخريم.هميشه بايد 733هزار سرباز و سپاهي
و بسيجي را پشت جبهه نگه داريم به همه هم فوق العاده بدهيم.آيا ملتي كه اين جور بخواهد زندگي كند مي
تواند كشورش را بسازد؟ ازطرفي در صحنه بين المللي به يك چيزهايي نياز داريم....بايد به همه كشورهاي دنيا
باج بدهيم .به متعهدها ،غير متعهدها ،همسايه ها و ابر قدرتها .اين حالت دنياي استكباري بسيار شيرين است كه
يك انقالب را به اين نحو گرفتار كنند....اسلحه فروشهاي دنيا هم اين را مي خواهند .اينجا آزمايشگاه اسلحه
شده كه سالحها را بياورند آزمايش كنند....آمريكا،فرانسه و ديگران مي خواهند سالها اين جنگ به شكل نه
جنگ نه صلح باشد و اين عالي ترين و مطلوب ترين وضعي است كه در منطقه مي خواهند.بنابراين اگر در
مرزهايمان مي مانديم نه به ما خسارت مي دادند و نه حاضر بودند يك قدم از برنامه هايي كه دارند عقب
269
نشيني كنند .ما دوراه بيشتر برايمان نمانده است .يا ذليالنه خواست آنها را بپذيريم و جنگ را خاتمه دهيم
وبگوييم به خانه هايمان باز مي گرديم ،عراق هم دوباره برگردد .چون هيچ بعيد نيست كه اگر ما برگشتيم او
دوباره به خرمشهر و آبادان نيايد .اين يك فرض است و فرض ديگر اينكه ما هم بزنيم به دريا و جنگ را تمام
كنيم .تمام كردن جنگ هم اين طور است كه االن شروع كرده ايم و آنها را دچار گيجي كرده ايم ....پس
هدف ما اين است كه جنگ تمام شود و خساتهايمان را بگيريم....هدف سوم ما اين است كه منطقه و مردم
عراق آزاد و راحت باشند .ما هيچ نظر سياسي ،حكومتي،ارضي و اقتصادي در عراق نداريم ...به يك وجب از
خاكي كه قانون بين الملل براي ما شناخته،تجاوز نمي كنيم و بعدا بر مي گرديم اينجا....در كنار توده مردم
عراق،مردم مسلمان عراق ،مي ايستيم و شرايطي درست مي كنيم كه راي بدهند و حكومت دلخواه خود را
انتخاب كنند و ملت مسلمان عراق به راهي كه تشخيص مي دهد برود.پس سه هدف عمده ما به ترتيب:پايان
42
جنگ،گرفتن حقوق و آزادي مردم عراق است.
تغییر راهبرد ارتش عراق به دفاع ایستا
پس از شكست فاحش ارتش عراق در عمليات بيت المقدس و عقب نشيني بخشي از نيروهاي عراقي به پشت
خطوط مرزي ،ارتش عراق بطور كلي روحيه تهاجمي خود را از دست داد .براي عراق مشخص بود كه بايد
خود را براي دفاع از بصره آماده كند زيرا سقوط اين شهر معناي ديگري داشت 45.بر اين اساس ارتش عراق
تصميم گرفت تا با اتخاذ راهبرد دفاع ايستا ،در پشت سنگرهايي كه در دژهاي مرزي احداث كرده بود،
يگانهاي خود را مستقر كرده و در مقابل حمالت ايران بايستد .اتخاذ اين راهبرد موجب كاهش خسارات و
تلفات ارتش عراق مي گرديد و امكان فروپاشي ناگهاني جبهه عراق را كاهش مي داد .باآزادسازي خرمشهر،
ماهيت ،انگيزه ها و شكل جنگ عوض شد .تا قبل از فتح خرمشهر ،رژيم عراق روحيه نسبتاً مناسبي داشت و
در پي دستيابي به دستاورد بزرگي از تحميل جنگ بر ايران بود .اين دستاورد مي توانست تغيير در محتواي
معاهده 3123الجزاير باشد .ولي پس از پيروزيهاي نظامي جمهوري اسالمي و موفقيت ايران در بيرون راندن
ارتش متجاوز بعثي از عمده سرزمين هاي خود ،اهداف و آرمان هاي حكومت عراق از تداوم جنگ تغيير كرد.
در چنين وضعيتي با نگراني از تداوم تهاجمات ايران ،ارتش عراق درجبهه هاي زميني شكل و آرايش دفاعي به
خود گرفت ولي آفند به مراكز اقتصادي ونفتي ايران را درصورت حمالت رزمندگان اسالم در جبهه هاي
زميني در دستور كار خود قرار داد ،تا با اين شيوه بتواند از پيروزيهاي نظامي بيشتر ايران جلوگيري نمايد و
رژيم صدام حسين را در مسند قدرت حفظ نموده و مانع ورود قواي ايران به خاک عراق گردد .بدين
منظور ارتش بعثي عراق پس از شكستهاي پي در پي و سنگين در عمليات هاي سال دوم جنگ ،سعي در اصالح
ساختار دفاعي و گسترش توان نظامي خود نمود .رژيم صدام حسين تمام امكانات وزارتخانه هاي عراق را در
جنگ بسيج نموده و براي هر وزراتخانه و سازمان دولتي ،مأموريت مشخصي را تعيين نمود .براي مثال وزارت
كشاورزي ،مسئوليت احداث كانالهاي پدافندي در جبهه ها را كه حكم يك رودخانه و مانع مصنوعي را براي
ارتش عراق داشت برعهده گرفت .همچنين رژيم بعثي ،قراردادهايي را با برخي از شركت هاي خارجي به
271
منظور انجام عمليات مهندسي و احداث استحكامات دفاعي در خطوط عقبه جبهه ها ،منعقد نمود .عالوه بر آن
اقدامات ديگري به شرح ذيل صورت گرفت:
- 8تقویت فعالیتهاي اطالعاتی
زمانيكه نيروهاي عراقي مشغول سازماندهي و بازسازي واحدهاي خود و آرايش دادن و مرتب كردن خطوط
دفاعي جديد در جبهه هاي جنوب بودند ،به منظور پيش بيني منطقه هدف عمليات بعدي قواي ايران ،فعاليتهاي
اطالعاتي خود را در كليه جبهه ها گسترش دادند وسازمان اطالعاتي خود راتقويت كردند .بيشتر فعاليتهاي
اطالعاتي ارتش عراق به پيگيري وضعيت وشرايط نيروهاي ايراني در شرق بصره متمركز گرديد زيرا احتمال
انجام عمليات در اين منطقه با هدف اشغال شهر بصره و يا اشغال نواري از نخلستانهاي كرانه شرقي شط العرب و
41
بخش شرقي شهر بصره معروف به تنومه وجود داشت.
- 5اصالح وعمق بخشیدن به خطوط پدافندي
ارتش عراق با استفاده از عوارض زمين و نيز ايجاد خطوط جديد دفاعي ،دست به ترميم و اصالح خطوط
پدافندي خود در جبهه هاي حساس زد .اين اقدام موجب شد تا امكان انجام مانورهاي جناحي ايران تا حدود
زيادي از بين برود و با كاهش خطوط دفاعي ،عراق به صرفه جويي در قوا بپردازد .صدام حسين در سخنراني
مورخ 3133/1/13در توجيه شكست ارتش عراق در عمليات بيت المقدس مي گويد :زمانيكه ارتش عراق در
داخل خاک ايران مي جنگيد راههاي مواصالتي تداركاتي طوالني بوده و به همين علت ارتباط مركز فرماندهي
با قرارگاههاي عملياتي ميدان جنگ مورد تهديد قرار مي گرفت و ايران مي توانست نيروهاي خط مقدم را در
معرض انزوا قرار دهد .در چنين شرايطي عراق مجبور بود براي حفظ آن جاده ها ،نيروهاي پشتيباني بيشتري
33
ازسوي گسيل دارد و در چنين شرايطي مسدود كردن معابر نفوذي بسيار سخت و غير ممكن بود.
ديگر،تجربه عمليات هاي ايران ،نشان داد كه تنها وجود موانع و استحكامات فراوان در خط مقدم جبهه براي
آرايش دفاعي ،كافي نيست .زيرا وقتي خط مقدم شكست ،رزمندگان مي توانند به سرعت خود را به عقبه يگان
هاي هدف ،برسانند .بر اين اساس ارتش عراق سعي كرد تا با ايجاد رده هاي مختلف خطوط دفاعي به جبهه
پدافندي خود عمق كافي را بدهد تا بتواند رخنه نيروهاي ايراني را بسرعت كنترل كرده و آن را بصورت
محيط هاي مجزا از يكديگر تبديل نمايد .در چنين شرايطي بود كه امكان پاتك هاي پي در پي براي نيروهاي
احتياط و يگانهاي ويژه به سادگي فراهم مي آمد.
-8استفاده از عملیات مهندسی
ارتش بعثي به منظور ايجاد آرايش جديدي از مواضع و سنگرهاي دفاعي ،با كمك دستگاه هاي مهندسي،
خاكريزهاي مثلثي شكل و مواضع نوني شكل جديدي در خطوط مرزي مقابل بصره احداث نمود و با مسلح
كردن زمين ،توانمندي دفاعي خود را افزايش داد .ارتش عراق از موانع مصنوعي حداكثر بهره برداري را نمود
تا با ايجاد تأخير در حركت نيروهاي ايراني و كاناليزه كردن و تكه تكه كردن يكپارچگي قدرت آفندي
ايران ،دامنه و ابعاد رخنه ها را محدود و زمان كافي براي وارد عمل كردن احتياط هاي خود بدست آورد.
271
همچنين با انجام عمليات مهندسي گسترده از طريق احداث كانال هايي به عرض 33متر و عمق مناسب و
جريان دادن آب در اين كانال ها ،به ايجاد موانع جديد دفاعي پرداخت و با استقرار واحدهاي كمين در بين
ميدان هاي مين و موانع خط مقدم ،سعي در هشيار نگه داشتن خطوط دفاعي خود نمود.
-4توسعه سریع سازمان رزم وقدرت هوایی
عراق دريافت كه بايستي به سرعت بركميت وكيفيت ارتش خود بيفزايد .بنابراين با تشكيل تيپ هاي سه
رقمي جيش الشعبي و استقرار آنها در خطوط مقدم دفاعي ،تالش نمود تا هم نيازهاي پدافند در عمق را فراهم
آورد و هم با عقب كشيدن نيروهاي اصلي و آموزش ديده از خطوط مقدم جبهه ،آنها را سالم نگه داشته تا
بتواند يگان هاي آزاد كافي برا موجهه با وضعيت ها و شرايط بحراني در اختيار داشته باشد و از اين يگان ها
جهت انجام پاتك هاي فوري پس از تهاجم رزمندگان اسالم ،استفاده نمايد.از سوي ديگر،عراق به اهميت
توسعه قدرت هوايي بيش از پيش پي برد و باكمك كشورهاي شوروي و فرانسه در پي تقويت نيروي هوايي
برآمد وسعي كرد تا هواپيماهاي پيشرفته تري را وارد نمايد.
-1سازماندهی یگانهاي قدرتمند احتیاط
به منظور توسعة ظرفيت و قابليت واكنش سريع به وضعيت هاي غير منتظره ،ارتش عراق بدنبال افزايش
تحرک و قدرت آتش يگان هاي خود بر آمد و بر افزايش توانايي پشتيباني هوايي از واحدهاي زميني تمركز
نمود .بر اين اساس واحدهايي را براي حمله فوري به نيروهاي تك كننده ايراني با كمك يگان هاي احتياط
قوي شكل داد تا بتواند عمليات تأخيري انجام دهد .اين نيروها با كمك واحد هاي زرهي و مكانيزه سازماندهي
مي شدند .معموالً صبح روز هر عمليات ،ارتش بعثي با نيروهاي اصلي و ورزيده خود پاتك سنگيني را با
استعداد حدود 53دستگاه تانك عليه نيروهاي تك كننده كه دچار خستگي شده بودند آغاز مي كرد .براي
مثال در عمليات رمضان ،تيپ ده زرهي ارتش بعثي چنين نقشي را ايفا كرد و تانك هاي خود را در عرض 7تا
1ساعت با كمك تريلي به منطقه عمليات رساند .اين تيپ داراي تانك هاي پيشرفته T-72روسي بود.
-6توسعه سالح هاي غیر متعارف
رژيم عراق به منظور گسترش دامنه جنگ و تغيير فوري موازنه قوا به نفع خود و ايجاد ماهيت جديدي در
جنگ ،به تالش براي تجهيز ارتش خود ،به سالح هاي غير متعارف رو آورد .سازماندهي سالح هاي شيميايي از
اين زمان در ارتش عراق آغاز شد و با گذشت يكسال از آن ،بكارگيري جنگ افزارهاي شيميايي در جبهه
هاي جنگ ،وضعيت جديدي را بوجود آورد .انجام اين اقدامات ،موجب تغييرات قابل مالحظه اي در
سازماندهي و قدرت رزمي عراق گرديد .به اين ترتيب وضعيت نسبي قوا از اين زمان به بعد به سمت ايجاد
يك موازنه قوا بين ايران و عراق پيش رفت.
صدور قطعنامه 184
شوراي امنيت سازمان ملل بجز قطعنامه اي كه در هفته اول آغاز جنگ صادر كرد تا زماني كه فتح خرمشهر
صورت گرفت ساكت بود .پس از آن كه ستون فقرات نيروهاي اشغالگر عراق در عمليات بيت المقدس
272
شكست و هزاران نظامي عراقي به اسارت درآمدند،اين شورا دوباره فعال شد وپس از گذشت نزديك به 33
روز از آزادسازي عمده سرزمين هاي ايران و در چنين شرايطي ،قطعنامه 334را در تاريخ 73تير 3133مطابق
با 37ژوئيه 3157صادر كرد .در اين قطعنامه ،برقراري آتش بس فوري و بازگشت نيروهاي دو كشور به
پشت مرزهاي بين المللي ،احترام به حاكميت ،تماميت ارضي و عدم مداخله كشورها در امور يكديگر مطرح
گرديده و بررسي شرايط و اختالفات ايران و عراق ،پيش بيني شده بود .اين قطعنامه در حالي صادر شد كه
قدرت نمايي ايران در آزاد سازي سرزمين هاي خوزستان ،فرصت مناسبي را در اختيار جمهوري اسالمي قرار
33
داده بود و باعث هراس كشورهاي عرب حامي عراق شده بود و آنها تمايل به پايان جنگ پيدا كرده بودند.
الزم بذكر است كه از زمان صدور قطعنامه 421كه در هفته اول آغاز جنگ صورت گرفت تا زمانيكه ايران
چهار عمليات بزرگ خود را براي بيرون راندن ارتش متجاوز عراق انجام نداد ،شوراي امنيت سازمان ملل هيچ
تحركي از خود نشان نداد .ولي پس از آنكه ايران توانست با يك سلسله اقدامات نظامي عمده سرزمين هاي
خود را آزاد نمايد و ايران در پي بررسي تعقيب ارتش متجاوز بعثي بود ،در اين زمان قطعنامه 334صادر
گرديد .در اين قطعنامه سخني از تجاوز و تعيين متجاوز،به ميان نيامده بود و مطلبي از پرداخت خسارت هاي
جنگ و نيز تنبيه متجاوز ،مطرح نشده بود و تضميني براي امنيت و ثبات حقيقي وجود نداشت .اين قطعنامه
هيچگونه فشاري را بر عراق كه با آغاز جنگ و توسل به زور صلح منطقه را نقض كرده بود،وارد نمي
كرد .جمهوري اسالمي ايران انتظار داشت كه شوراي امنيت سازمان ملل با تجاوز مقابله و عراق را به عنوان
كشور متجاوز محكوم نمايد و از كشور قرباني تجاوز حمايت نمايد،اما شوراي امنيت ،حتي در اين جنگ بي
طرفي را نيز رعايت نمي كرد .به هر حال ايران بدليل آنكه اين قطعنامه را ناعادالنه تشخيص مي داد و محتواي
آن را مناسب ارزيابي نمي كرد ،از پذيرش آن خودداري نمود ولي عراق بي درنگ آن را پذيرفت.
عملیات رمضان
با توجه به نشاط و روحيه اي كه فرماندهان و رزمندگان از پيروزي و موفقيت در عمليات بيت المقدس كسب
كرده بودند ،به پيروزي در عمليات ديگري كه براي تعقيب ارتش متجاوز طراحي شده بود ،اميدوار بودند .از
سوي ديگر ،برآوردهاي قرارگاه فرماندهي ،حكايت از ضعف روحيه قواي دشمن و همچنين وجود اضطراب در
فرماندهان ارتش عراق داشت .البته افراد معدودي در قرارگاه مقدم كربال وجود داشتند كه به دليل كاستي هاي
لجستيكي با عمليات برون مرزي موافقت چنداني نداشتند 37.در تداوم جنگ ،پيشروي به سمت شهر بصره،
هميشه يكي از بهترين اهداف مورد نظر مسئولين كشور بود .زيرا رسيدن به شهرهاي بغداد و بصره ،دو هدف
اساسي و اصولي براي خاتمه دادن به جنگ محسوب مي شد .هدف بغداد دور از دسترس قواي ايران بود ،زيرا
پايتخت عراق ،نسبتاً دور از مرزهاي ايران بود و بُعد مسافت داشت .از سوي ديگر نداشتن قدرت رزمي و
قدرت تحرک كافي به دليل تكيه نيروهاي مسلح ايران بر نيروهاي پياده ،امكان طرح ريزي بر روي اين هدف
را عمالً غير ممكن مي ساخت .بنابراين هدف رسيدن به شرق بصره كه هم نزديكتر و هم نسبتاً در دسترس
رزمندگان اسالم بود ،انتخاب گرديد .از سوي ديگر اين هدف ،با توانايي نيروهاي مسلح ايران ،تناسب بيشتري
273
داشت ،بنابراين چنين هدفي در برنامه طرح ريزي عملياتي فرماندهان جنگ قرار گرفت .عمليات رمضان پس
از بازگشت فرماندهان سپاه و ارتش از سوريه و پس از مخالفت امام خميني با حضور نيروهاي ايران در كشور
لبنان ،در اواخر خرداد ماه طرح ريزي و در دوشنبه شب مورخ 73تيرماه سال 3133و پس از گذشت 15روز
از فتح خرمشهر با رمز يا صاحب الزمان (ع) ادركني به مرحله اجرا در آمد .اين عمليات پس از گذشت چند
ساعت از صدور قطعنامه 334شوراي امنيت آغاز شد.اجراي اين عمليات روشن مي كرد كه ايران از محتواي
قطعنامه صادره از سوي شوراي امنيت سازمان ملل ،رضايت ندارد.
شرایط بین المللی
با اعالم ورود نيروهاي ايراني به خاک عراق ،بالفاصله سازمان ملل نسبت به آن واكنش نشان داد و به فاصله
گذشت 13ساعت از شروع عمليات رمضان ،شوراي امنيت با صدور بيانيه اي از وضعيت وخيم بوجود آمده بين
دو كشور اظهار نگراني كرد و خواستار آتش بس شد كه ايران آن را رد كرد 31.جالب است كه شوراي امنيت
سازمان ملل در طول حدود 73ماه از ادامه حضور نظامي ارتش عراق در ايران ساكت بود ولي با گذشت كمتر
از 7روز از آغاز عمليات رمضان و ورود نيروهاي ايراني به خاک عراق ،از خود واكنش نشان داد .در همين
34
تنهاكشور ليبي از ورود ايران به حال امريكا هم با كنايه ايران را از ورود به خاک عراق بر حذر داشت.
خاک عراق حمايت نمود و سفير آن كشور طي مالقاتي با رئيس مجلس شوراي اسالمي پيام آقاي معمرقذافي
33
مبني بر اعالم آمادگي آن كشور براي كمك را به اطالع مقامات ايران رساند.
منطقه عملیات
عمليات آفندي رمضان در منطقه غرب جاده اهواز -خرمشهر و در شمال شرق بصره ،در فضايي به وسعت
3333كيلومتر مربع قرار داشت .ناحية كوشك ،جناح راست منطقه عمليات و نقطه مرزي شلمچه ،منطقه چپ
عمليات را تشكيل مي داد .اين فاصله حدود 53تا 13كيلومتر است .منطقه طرح ريزي شده براي اجراي
عمليات ،حدود چهار هزار كيلومتر مربع وسعت داشت و از كوشك تا شلمچه و از شط العرب تا هور را در بر
مي گرفت .در اين منطقه از سوي عراق ،كانالي براي پرورش ماهي به طول 35كيلومتر و به عرض يك
كيلومتر به موازات شط العرب احداث گرديده بود .اين كانال از قسمت انتهايي نهر جاسم در سه كيلومتري
غرب مرز بين المللي آغاز و تا نهر كتيان در داخل خاک عراق ،ادامه مي يافت .اين كانال با كمك چند پمپ
از نهر كتيان تغذيه مي شد و آب آن از طريق شهرک دوعيجي دوباره به شط العرب مي ريخت .اين كانال به
عنوان يك مانع طبيعي براي جلوگيري از عبور رزمندگان اسالم نقش مهمي ايفا مي كرد.
نامگذاري و هدف عملیات
عمليات رمضان در مرحله طرح ريزي ،بنام كربالي 4خوانده مي شد ولي از آنجا كه اين عمليات در ماه
مبارک رمضان و در ايام شبهاي قدر به مرحله اجرا در آمد ،بنابراين اسم رمضان را بخود گرفت.
هدف اصلي از طرح ريزي عمليات رمضان ،رسيدن رزمندگان اسالم به شرق بصره و ساحل شط العرب بود كه
به عنوان عملياتي تعيين كننده در سرنوشت جنگ تلقي مي شد .نيل به اين هدف ،قبالً در طرح عملياتي بيت
274
المقدس پيش بيني شده بود .انتظار آن بود تا با انجام موفقيت آميز اين عمليات ،ايران دست باال را به عنوان
پشتوانه مذاكرات سياسي ،پيدا نمايد و بتواند دولت عراق را نسبت به پذيرش شرايط ايران به منظور خاتمه دادن
به جنگ ،وادار نمايد .از سوي ديگر ايران در تالش بود تا با انهدام بخشي از قواي ارتش عراق از تهديد آينده
آن جلوگيري نموده و به نقطه بازدارندگي برسد ،بطوريكه دشمن ديگر هوس حمله به ايران را نكند .در چنين
شرايطي ايران مي توانست به مراجع بين المللي فشار آورد تا دولت عراق به عنوان رژيم متجاوز ،شناخته شده و
امكان حقوقي جهت تنبيه و مجازات متجاوز فراهم آمده و راهي براي دريافت خسارات جنگ بيابد .از سوي
ديگر چنانچه از سوي مخالفين رژيم بعثي ،اقداماتي صورت مي گرفت ايران مي توانست به مردم عراق براي
سرنگوني صدام حسين و رژيم بعثي ،كمك نمايد همچنين رسيدن قواي ايران به ساحل شط العرب امكان آماده
شدن قواي ايران را براي تصرف كامل بصره به عنوان هدفي استراتژيك ،فراهم مي آورد .طبيعي است كه
تصرف شهر بصره به عنوان دومين شهر بزرگ عراق كه عمده منابع نفتي درآن منطقه قرار داشت ،مي توانست
فشار زيادي را به رژيم صدام حسين وارد نمايد و راه را جهت رسيدن به وضعيت خاتمه جنگ ،باز نمايد.
همچنين فشار نظامي وارده به رژيم عراق در اين منطقه مي توانست به اندازه اي باشد كه ارتش بعثي را قانع
نمايد كه ساير نقاط اشغالي خاک ايران را تخليه كند و دولت عراق قرار داد 3123را بپذيرد .اين اقدام مي
توانست موجب ايجاد فشار جهت جلوگيري از ادامه حمالت ارتش بعثي از طريق هوا و دريا به مناطق اقتصادي
و مراكز نفتي ايران گردد.
دیدگاه هاي ارتش و سپاه در مورد عملیات
با توجه به ساختار و سيستم پدافندي ارتش عراق در شرق بصره ،فرماندهان ارتش انجام عمليات در اين منطقه
را موفق نمي دانستند .طراحان ارتش با توجه به مسطح بودن و باز بودن زمين منطقه علميات و فاصله بيش از
13كيلومتري هدف عمليات از خط تماس و با توجه به اينكه اكثر نيروهاي رزمنده ايراني را يگان هاي پياده
با تحرک كم تشكيل مي دادند و همچنين با عنايت به وجود گرماي شديد در مرداد ماه خوزستان و همچنين
احتمال خستگي سريع رزمندگان در حين اجراي عمليات و نيز مشكالت ناشي از كمبود دستگاه هاي مهندسي
براي احداث خاكريز و جان پناه ،ضريب پيروزي عمليات را كم برآورد مي كردند .اما بعضي از فرماندهان
سپاه در اجراي آن ،اصرار مي ورزيد .اختالف در انتخاب منطقه عملياتي ،موضوعي بود كه به تدريج سبب
بحث و مجادله بين فرماندهان ارتش و سپاه مي گرديد .البته معموالً در اكثر موارد شهيد صياد شيرازي در
نهايت نسبت به انجام عمليات نظر موافق مي داد .فرمانده نيروي زميني ارتش با انجام اين عمليات موافق بود و
قرارگاه مقدم نيروي زميني در طرح ريزي و اجراي اين عمليات شركت داشت.
طرح مانور و استعداد نیروهاي خودي
عمليات رمضان در چهار محور و در پنج مرحله به شرح ذيل به اجرا درآمد .سه قرارگاه فجر ،فتح و نصر در
اين عمليات زير نظر قرارگاه مركزي مشترک كربال ،آماده اجراي عمليات شدند .رسيدن قواي ايران به كانال
ماهيگيري و عبور از نهر كتيان و تصرف منطقه نشوه و تنومه تا پل بصره و تصرف حدود 7هزار كيلومتر
275
مربع از سرزمين دشمن ،در طرح مانور برنامه ريزي شده بود .مأموريت قرارگاه فجر :در سمت راست منطقه
عمليات از كوشك تا زيد پيش بيني شده بود .مأموريت قرارگاه فتح :در وسط و از منطقه زيد بود .مأموريت
قرارگاه نصر :در سمت چپ و از شلمچه كه داراي موانع و استحكامات زيادي بود ،قرار داشت .سرهنگ حسني
سعدي و شهيد حسن باقري فرماندهان اين قرارگاه بودند.
در اين عمليات حدود 333گردان از نيروهاي سپاه و ارتش در قالب يگان هاي مختلف شركت كردند .تيپ 2
ولي عصر(عج) به عنوان احتياط قرارگاه نصر عمل مي كرد.
شرح عملیات
قرارگاه فتح در شب اول عمليات با 33كيلومتر پيشروي در عمق و در عرض 37كيلومتر از محور زيد ،خط
اول قواي دشمن را شكسته و يگان هاي آن به كانال ماهيگيري رسيدند .اين محور ،طوالني ترين مسير
پيشروي رزمندگان اسالم در عمليات هاي خود در داخل خاک دشمن نسبت به ساير عمليات ها بوده است.
لشكر 5نجف به فرماندهي شهيد احمد كاظمي و لشكر 34امام حسين به فرماندهي شهيد حسين خرازي و تيپ
3زرهي از لشكر 17به فرماندهي شهيد صفوي خود را به نهر كتيان رسانده بودند .اين نهر دو كيلومتر با شط
العرب فاصله دارد و نزديك بصره است .نيروهاي قرارگاه نصر با موانع سخت شلمچه برخورد كرده و با دادن
تلفات سنگين نتوانستند پيشروي نمايند .قرارگاه فجر توانست با شكستن دو رده از خط دفاعي دشمن تا حدود
چهار پنج كيلومتر در مواضع دشمن ،پيشروي نمايد .قرار شد تا اين قرارگاه براي تثبيت مواضع تصرف شده
خود ،خاكريزي احداث نمايد تا جناح سمت راست جبهه ي وسط تأمين شود .در آن شرايط دستگاه هاي
مهن دسي كم بود و خدمه آنها نيز داراي آموزش و تجربه كافي نبوده و بر كار خود ،مسلط نبودند .بنابراين
خاكريز مورد نظر درست و در محل تعيين شده زده نشد .با عدم امكان پيشروي يگان هاي قرارگاه نصر ،قرار
شد تا نيروهاي اين قرارگاه ،از محور منطقه زيد عبور كرده و جناح راست قرارگاه فتح را تأمين كنند .تا
نيروهاي اين قرارگاه خواستند خود را به منطقه مورد نظر برسانند ،يگان هاي دفاع متحرک ارتش بعثي ،هجوم
خود را به مواضع رزمندگان اسالم آغاز كردند .اين اولين بار بود كه دشمن از چنين نيروهايي و از چنين شيوه
اي براي پاتك ،استفاده مي كرد .با حمله تيپ ده زرهي ارتش بعثي ،نيروهاي لشكر 5نجف و تيپ زرهي
لشكر 17خوزستان متالشي شدند .شب دوم دوباره از سوي قرارگاه فتح حمله جديدي عليه مواضع دشمن
صورت گرفت و رزمندگان اسالم موفق شدند تا اهداف قبلي را پس بگيرند و به كانال ماهيگيري برسند .در
اين شراي ط قرارگاه فجر در جناح راست عمليات باز هم نتوانست جلو برود و جناح راست قرارگاه فتح را تأمين
نمايد و خاكريز مورد نياز را بزند .بنابراين صبح روزعمليات نيروهاي اين قرارگاه به خط زيد بازگشتند.
نيروهاي قرارگاه فتح شب سوم دوباره حمله اي را انجام دادند و موفق شدند تا يك بار ديگر خود را به كانال
ماهيگيري رسانده و باز گردند .با توجه به قفل شدن محور منطقه مياني عمليات ،تصميم گرفته شد تا بجاي
حمله از محور زيد ،از محور كوشك و از منطقه قرارگاه فجر تك ادامه يابد .در اين منطقه نيروهاي رزمنده با
خاكريزهاي مثلثي شكل دشمن برخورد كردند .تا آن زمان چنين مواضعي از دشمن در جبهه هاي جنگ ديده
276
نشده بود و عدم پيش بيني آن ،باعث شد تا رزمندگان ،نتوانند جهت جغرافيايي خود را يافته و بنابراين در اين
موانع و خاكريزها سرگردان شدند .با عدم موفقيت آنها ،نيروها دوباره به مواضع خود بازگشتند .با توجه به
شناسايي انجام شده در اين ناحيه ،اين عمليات يكبار ديگر در شب نيز تكرار شد كه موفقيتي در بر نداشت .در
مجموع مي توان گفت كه عمليات رمضان در شرق بصره در پنج مرحله انجام شد .به جز مرحله اول كه در خط
پدافندي دشمن ،شكاف ايجاد شد و دشمن با اجراي پاتك به يگان مربوطه ،آسيب و خسارات زيادي وارد
كرد ،در مراحل بعدي ،نفوذ در عمق مواضع دشمن ،براي رزمندگان اسالم امكان پذير نشد .به هر حال عمليات
رمضان كه در 3مرحله طرح ريزي شده بود با حدود 3بار حمله به منظور رسيدن به اهداف مرحله اول و رفتن
به مرحله دوم ،نتيجه اي به بار نياورد.
دعوت امام خمینی از مردم عراق براي قیام
همزمان با عمليات رمضان ،امام خميني در تاريخ 71تير 3133برابر با 77ماه مبارک رمضان 3437طي پيامي
خطاب به ملت مظلوم در بند عراق ،اعالم نمودند :اكنون كه برادران مجاهد شما در دفاع از ميهن خود و دفع
حمالت دشمن اسالم ،مجبور شدند به خاک عراق بيايند تا به خواست خداوند متعال ،ملت ستمديده عراق را از
شرّ حزبي كه در طول سلطه غير مشروعش بر كشور اسالمي ،آنچنان ضربه ها به اين ملت شريف وارد كرده
كه قابل شمارش نيست ،نجات دهند ....به پا خيزيد و با برادران صميمي خود دست اخوت اسالمي دهيد و اين
حكومت ستمگر را از صحنه خارج كنيد و خود ،با تضمين خود حكومت اسالمي دلخواه را تشكيل دهيد .ملت
عزيز عراق ،اكنون كه برادران شما با فداكاري ،جان بر كف براي حفظ ميهن خود و نجات برادران عزيز در
بند خود به سوي شما آمده اند ،قيام كنيد و با الهام از اسالم بزرگ بر دشمنان اسالم بتازيد كه برادران عزيز
شما و ملت شريف ايران از پشت جبهه ها به جبهه مي آيند و با كمك شما عزيزان و برادران ايماني ،اين غده
هاي سرطاني را از قلب يك كشور اسالمي بيرون ريخته و ملت شريف عراق را بر سرنوشت خود ،حاكم مي
گرداند .اي اهالي غيور بصره به استقبال برادران مومن خود بياييد و دست ستمكار عفلقي هاي كافر را از بالد
خود كوتاه كنيد .اي اهالي محترم اعتاب مقدسه ،اي جوانان غيور كه در هر فرصت بر اين ناپاكان تاخته ايد،
فرصتي را كه خداوند به شما عنايت نموده غنيمت شماريد و مردانه قيام كنيد و سرنوشت خويش را به دست
گيريد .اي ارتشيان گرفتار حزب كافري كه براي هواهاي نفساني خويش ،جوانان شما را به قربانگاه فرستادند،
برادران ما براي نجات شما آمده اند و با فداكاري و توكل به خداي تعالي ،اين رژيم كافر و ستمگر را به جهنم
مي فرستند .شما عزيزان دربند به پا خيزيد و خود و ميهن خود را با كمك برادران ايراني خود نجات دهيد و
نگذاريد مقدرات كشورتان در امريكا طرح ريزي شود و شما اي برادران و جوانان ايراني ،به كمك برادران
رزمنده خود بشتابيد كه اين لحظه از حساسترين لحظات سرنوشت ساز است .يا پيروزي اسالم بر كفر عفلقيان و
يا خداي نخواسته اگر غفلتي و يا اهمالي شود ،شكست اسالم و ننگ ملت براي هميشه و هيهات كه شما
جوانان غيور زير بار ذلت برويد .پس تكليف اسالمي و ميهني شما اقتضا دارد كه به سوي جبهه ها جوانمردانه
هجوم آوريد و بكوشيد تا جامه ي ذلت نپوشيد و بدانيد كه روحيه ارتش عراق به كلي از دست رفته است و
277
اسالم ،امروز احتياج به شما جوانان برومند دارد .به سوي نبرد با كفر بشتابيد و برادران عراقي خود را نجات
دهيد و برادران جان بر كف رزمنده جمهوري اسالمي را كمك كنيد كه فردا دير است .از خداوند متعال
نصرت اسالم و مسلمين را خواستارم 33.گرچه اين پيام از رسانه هاي ايران منتشر گرديد ولي اطالعي از ميزان
آگاهي مردم عراق از اين پيام در دست نيست و واكنشي از سوي آنان مشاهده نگرديد.
نتایج عملیات
انجام عمليات رمضان موجب شد تا بخشي از قوا و تجهيزات دشمن ،منهدم گرديده و به يگان هاي آن ،تلفات
وارد شود .در اين عمليات حدود 733كيلومتر مربع از خاک ايران آزاد و 53كيلومتر مربع از خاک عراق نيز
به تصرف قواي خودي درآمد 32.تيپ هاي 41 ،37 ،13پياده و نيز تيپ 55مكانيزه و تيپ 33مختلط از ارتش
بعثي تا حدودي منهدم گرديده و حدود 3433نفر از نفرات دشمن كشته و زخمي و 3133نظامي بعثي نيز به
اسارت درآمدند 333 .دستگاه تانك و نفربر و 333دستگاه انواع خودرو نيز منهدم گرديده و 333دستگاه
تانك و نفربر و مقادير زيادي جنگ افزار و مهمات نيز به غنيمت رزمندگان اسالم درآمد .يگان هاي خودي
نيز متحمل تلفات زيادي شدند .بسياري از رزمندگان اسالم ،در اين عمليات كه در تابستان داغ خوزستان انجام
گرفت ،به شهادت رسيدند .سپاه در تاريخ 3133/3/33تعداد شهداي عمليات رمضان را 3353نفر و مجروحين
35
را 33733نفر و تعداد مفقودين و اسرا را 7331نفر اعالم نمود.
علل ناكامی عملیات
براي شكست عمليات رمضان مي توان داليل متعددي را برشمرد .برخي از فرماندهان از جمله فرمانده وقت
سپاه معتقد هستند كه چنانچه عمليات رمضان حدود 7هفته زودتر از زمان اجرا شده ،انجام مي شد ،توأم با
موفقيت بود .زيرا دشمن براي تكميل اقدامات مهندسي و توسعه استحكامات خود ،فرصت كافي نداشت و با
استفاده از ضعف هاي موجود ،رزمندگان اسالم مي توانستند به سرعت در عمق مواضع دشمن نفوذ نمايند .دو
عامل در تأخير عمليات رمضان مؤثر بود :اول مباحثي كه راجع به ورود ايران به خاک عراق مطرح شده بود و
دوم هم حادثه حمله اسرائيل به لبنان 31.به هر حال عدم موفقيت در اين عمليات مي تواند داليل زيادي به شرح
ذيل داشته باشد:
-8اطالعات ناقص
بدليل فرصت كم براي انجام شناسايي ها و نبود عكس هوايي بموقع ،در اين عمليات ،امكان كسب اطالعات
كافي از مواضع ،استحكامات ،موانع و چگونگي آرايش پدافندي جديد واحدهاي ارتش بعثي فراهم نشد.
اطالعات نيروهاي خودي از عمق مواضع ارتش عراق نيز كافي و دقيق نبود .شناسائي ها در اين منطقه ،به
گستردگي عمليات هاي سابق انجام نگرفته بود .بنابراين در حين اجراي عمليات بود كه رزمندگان اسالم متوجه
احداث مواضع جديد مثلثي شكل براي واحدهاي زرهي دشمن شدند .اين سنگرهاي جديد تانك ،هم موجب
محافظت تانك ها در برابر سالح هاي ضد زره خودي مي شد و هم رزمندگان پياده را در درون فضاي خود
دچار سردرگمي مي كرد.
278
-5عجله در طرح ریزي عملیات
به نظر مي رسد كه طرح ريزي عمليات با سرعت انجام گرفته و بنابراين به موانع احداث شده در مواضع يگان
هاي دشمن ،دقت كافي نشده است.از سوي ديگر مانور عمليات،انجام يك تك جبهه اي بودكه طرح درستي
نبود .همچنين بسياري از عوامل موجود در زمين منطقه عمليات براي فرماندهان و رزمندگان يگانها ،ناشناخته
باقي مانده بود .براي مثال با توجه به استحكامات و موانع انبوه ،نبايستي حمله از محور شلمچه در دستور كار
قرار مي گرفت ،بلكه بايستي در طرح مانور ،قرارگاه نصر به عنوان دنبال پشتيبان قرارگاه فتح در نظر گرفته
مي شد و بالفاصله از محور قرارگاه فتح توسعه عملياتي صورت مي گرفت.
از سوي ديگر به علت آماده نشدن كامل پاسگاه فرماندهي قرارگاه مقدم ارتش ،يگان هاي شركت كننده از
ارتش در عمليات رمضان از پاسگاه فرماندهي يكي از يگان هاي درگير هدايت مي شدند و برقراري ارتباط
فرماندهي عمليات با يگانهاي عمده درگير به سختي انجام مي گرديد .البته بعداً اين اشكال برطرف گرديد.
-8كاستی هاي مهندسی
انجام عمليات رمضان بيش از اندازه بر عمليات و فعاليت هاي مهندسي رزمي متكي شده بود كه از نظر تاكتيك
يك نقطه ضعف به حساب مي آمد .در بعضي از محورها بايستي دستگاه هاي مهندسي به همراه نيروهاي پياده
جلو رفته و خاكريز مي زدند تا سپس رزمندگان در پشت آن خاكريز پدافند نمايند.عدم پيش بيني دستگاه هاي
مهندسي كافي موجب شد تا به موقع خاكريز مورد نياز به منظور تأمين جناحين يگان هاي عمل كننده در
قرارگاه فتح ،احداث نگردد و نيروها بدون جان پناه در معرض پاتك دشمن قرار گيرند .از سوي ديگر ارتش
عراق زمين شرق بصره را براي جنگ زرهي آماده كرده بود و مواضع مثلثي شكل احداث شده ،موجب
سردرگمي و كندي حركت رزمندگان پياده مي گرديد .بنابراين موانع طبيعي مانند كانال ماهي و نيز مواضع
مصنوعي احداث شده شرايط را براي دفاع نيروهاي عراقي ،بهتر فراهم آورده بود .مي توان گفت زمين منطقه
عمليات نسبت به عمليات هاي قبلي تغيير يافته و دشمن هم با تاكتيك جديد مي جنگيد.
-4گرماي شدید هوا و نداشتن قابلیت انعطاف در اداره عملیات و جابجایی نیروها
زمان انجام عمليات رمضان در فصل تابستان و در اواخر تير و اوايل مرداد يعني گرمترين فصل خوزستان و در
ماه مبارک رمضان بود .در نتيجه شرايط آب و هوايي موجب افزايش فشار زيادي بر رزمندگان مي شد.
با توجه به مشكل پديد آمده براي قرارگاه فتح از جناح راست عمليات ،نياز به انتقال فوري نيروهاي قرارگاه
نصر به اين منطقه بود .نداشتن قدرت تحرک ،موجب تأخير در رسيدن اين نيروها به پاي كار و در نتيجه
فرصت يافتن دشمن براي استفاده از قواي دفاع متحرک شد .بايد توجه داشت كه جناح چپ عمليات با
آبگرفتگي بوبيان پوشيده شده بود و مشكلي در آنجا وجود نداشت و تنها بايستي مشكل جناح راست عمليات،
حل مي شد.
-1آمادگی ارتش عراق و عدم غافلگیري
ارتش عراق فرض را بر اين گذاشته بود كه عمليات ايران در خارج از مرز ها و در تعقيب قواي متجاوز ادامه
279
خواهد يافت .با فعاليتهاي اطالعاتي انجام شده ،ارتش عراق از مكان و زمان عمليات تا حدود زيادي باخبر شده
33
بود و توانسته بود تا حدود زيادي محور ،استعداد نيروهاي عمل كننده و اهداف عمليات را مشخص نمايد.
پس از عمليات بيت المقدس ،ارتش عراق بيكار ننشسته بود بلكه در شيوه ها و تاكتيك هاي دفاعي خود
تغييراتي ايجاد نموده و آنها را اصالح كرده بود .از سوي ديگر ،با اعالم اعدام افراد عقب نشيني كننده ،رعب و
وحشت در بين نيروهاي عراقي ايجاد كرده بود .همچنين ارتش بعثي ،سازمان دفاع متحرک و نيز قواي جيش
الشعبي را به عنوان ابتكاري جديد براي مقابله با تهاجم نيروهاي پياده ايراني بوجود آورده بود .با نپذيرفتن
آتش بس از سوي ايران ،ارتش عراق بيش از هر وقت احتمال حمله ايران به منطقه شرق بصره را مي داد زيرا
اين منطقه طبيعي ترين محور تهاجم قواي ايران مي توانست باشد .بر همين اساس ارتش عراق ،اقدامات همه
جانبه اي را براي مقابله با حمله ايران تدارک ديده بود.
-6اسیر پیروزي عملیات بیت المقدس شدن و عدم تغییر اساسی در تاكتیك ها
احساس غرور از موفقيت در عمليات هاي گذشته و اطمينان باال نسبت به توانايي هاي خودي بخاطر پيروزي
هاي قبلي ،موجب شد كه احتمال امكان عدم موفقيت در اين عمليات در ذهن فرماندهان ،كاهش يابد .اين
وضعيت ،موجب بروز نارسايي هايي در مقابله با دشمن گرديد ،به طوري كه برخي معتقدند غرور ناشي از
پيروزي هاي قبلي ،صفا و معنويت عمليات هاي قبلي را در اين عمليات ،كاهش داده بود .قواي ايران تحت
تأثير پيروزي هاي عمليات هاي فتح مبين و بيت المقدس با ضعف هاي خود به طور كامل آشنا نبوده و يا آنها
را ناديده مي گرفته اند .گرچه دشمن از نظر شيوه آرايش و نوع تاكتيك ها تغيير كرده بود ولي نيروهاي
خودي از همان ابتكارات ،شيوه ها و تاكتيك هاي قبلي براي برخورد با يگان هاي زرهي ارتش عراق ،استفاده
مي كردند .اين تاكتيك ها هم عمدتا براي ارتش عراق شناخته شده بود .در حين عمليات مشخص شد
توانمنديهاي ارتش عراق تا حد زيادي تغيير كرده و لشكرهاي عراق همان يگان هاي سابق نيستند و كيفيت
آنها افزايش يافته است .
-2تضعیف انگیزه ها
از آنجا كه برخي از فرماندهان و رزمندگان فكر مي كردند پس از فتح خرمشهر ،عمده سرزمين هاي ايران
آزاد شده بنابراين جنگ در اين شرايط مي تواند پايان يابد ،بنابراين ابهام و ترديد در مورد ادامه عمليات در
خاک دشمن در بين برخي از رزمندگان ارتش و سپاه وجود داشت و انگيزه و روحيه جنگندگي همچون زماني
كه قواي ارتش متجاوز در خاک ايران حضور داشتند ،وجود نداشت.البته اين ديدگاه چندان امكان ظهور و
بروز را نداشت زيرا فضاي عمومي كشور و روحيه اغلب رزمندگان با ادامه جنگ تا سرنگوني صدام حسين
موافق بود.
-1تصور نادرست ایران از وضعیت ارتش عراق و جنگیدن دشمن در زمین خود
ايران تصور صحيحي از واقعيت ارتش عراق نداشت .با عقب نشيني عراق به خطوط مرزي ،آرايش دفاعي وي
بهتر و خطوط مواصالتي آن ،كوتاهتر شده بود .عمليات بيت المقدس موجب شده بود تا احساس عدم انسجام و
281
از هم گسيختگي ارتش بعثي عراق در ذهن برخي از تصميم گيرندگان صحنه عمليات و جنگ ،شكل گرفته و
اوضاع داخلي عراق ،پس از فتح خرمشهر نابسامان ارزيابي گردد .ارتش عراق مواضع خود را تقويت كرده بود
و شرايط رزمي در داخل خاک عراق با شرايط رزمي در داخل خاک ايران تفاوت كرده بود ولي ايران هنوز با
مؤلفه هاي پيشينبرنامه ريزي مي كرد و مي جنگيد .در حاليكه ارتش عراق بطور مرتب از نظر جنگ افزار و
تجهيزات در حال فربه شدن بود ،ايران دائم از لحاظ لجستيكي در حال الغر شدن بود .اين امر عمالً موازنه و
تعادل قوا را به نفع عراق برهم مي زد.حضور ارتش عراق در خاک آن كشور موجب تسلط دشمن به جنگ در
سرزمين خود گرديده بود .از سويي قواي خودي با سرزمين جديدي كه مواضع و سنگر هاي متفاوتي در آن
احداث شده بود ،عمليات خود را صورت مي دادند .در اين رابطه صدام حسين در سخنراني مورخ 3133/1/13
مي گويد " :احساس سربازان و ارتشيان ما در هنگامي كه از اراضي و حقوق خود دفاع مي كنند با حالتي كه
33
در عمق مثالً 53كيلومتري سرزمين دشمن دارند .متفاوت است" .
ارزیابی عملیات
عمليات رمضان ،نتوانست به اهداف تعيين شده خود برسد و منطقه مورد نظر تصرف نشد .اين عمليات،
دستاوردهاي مورد انتظار را در پي نداشت .در اين عمليات ،نيروهاي ايران از پاسگاه زيد و منطقه كوشك به
طرف يك بيابان خالي از سكنه رفتند ولي با استحكامات ،موانع و مواضع مستحكم ارتش عراق برخورد كردند.
در اين عمليات روحيه رزمندگان باال و امكانات آنها هم نسبت به قبل افزايش پيدا كرده بود و دشمن هم در
اضطراب روحي به سر مي برد .ولي با اين حال موفقيتي حاصل نشد زيرا دشمن در تاكتيك هاي دفاعي خود
تغييراتي ايجاد كرده بود كه فرماندهان جنگ ،تا قبل از اجراي عمليات متوجه آنها نشده بودند .اين عمليات
براي كساني كه فشار مي آوردند تا با انجام عمليات بي تأخير ،كار جنگ يكسره شود ،روشن ساخت كه كار
به اين آساني نيست و ارتش عراق ،در خاک خود با انگيزه قوي تري مي جنگد 37.پيروزي هاي قبلي
رزمندگان اسالم ،مسئولين كشور را بيش از حد به خود اميدوار كرده بود .در زمان انجام اين عمليات ،هماهنگي
الزم بين نيروهاي ارتش و سپاه آنگونه كه در عمليات هاي قبلي مثل بيت المقدس و فتح مبين وجود داشت ،به
چشم نمي خورد .آنها زير بار يكديگر نمي رفتند و روش هاي جنگي يكديگر را قبول نداشتند .اين عمليات،
اولين نبردي بود كه در آن رزمندگان اسالم ،از برابر قواي دشمن عقب نشيني مي كردند .اگر اين عمليات
موفق مي شد ،عمده قواي ارتش بعثي منهدم مي گرديد و احتمال ظهور انتفاضه در مردم عراق بوجود مي آمد.
امام خميني انتظار شورش مردم جنوب عراق عليه صدام حسين را داشتند .بر همين اساس در حين انجام اين
عمليات ،خطاب به مردم و عشاير بصره پيامي صادر كردند و از آنها خواستند تا با فرصت پيش آمده ،عليه
رژيم بعثي قيام كنند .ناكامي در اين عمليات باعث شد كه طرح ريزي عمليات هاي جديد در جبهه جنوب
متوقف گردد .از اين زمان مسير عملياتي جنگ تغيير يافت .رزمندگان اسالم به طرح ريزي در مناطق بااليي
جبهه نبرد روي آوردند و عمليات هايي مانند محرم ،والفجر مقدماتي ،والفجر ،3والفجر ،7والفجر 1را انجام
داده و به مناطق سومار و مهران و پنجوين روي آورند .اين عمليات باعث شد تا جبهه جنگ با دشمن به سراسر
281
مرز گسترش يافته و توان نيروهاي رزمنده عمالً تقسيم شود .تجزيه قواي ايراني عمالً به نفع دشمن تمام شد و
ارتش عراق از تجزيه نيروهاي ايراني نهايت بهره را برد .به هر حال ،طرح ريزي و اجراي عمليات رمضان،
نشان داد دشمن با تاكتيك هاي رزمندگان اسالم آشنا شده است .ارتش بعثي براي حفظ خطوط مقدم خود،
تدابير جديد دفاعي انديشيده است .ارتش عراق ،بر توان رزمي خود افزوده است .ادامه جنگ با تاكتيك هاي
گذشته امكان پذير نيست زيرا شرايط زميني و نحوه پدافند دشمن عوض شده و استحكامات وي عمق بيشتري
يافته و بهم پيوسته شده است .مسئولين اصلي حكومتي عراق ،در صحنه جنگ حضور فعال دارند در حاليكه در
سمت ايران اين چنين نيست .به هر حال ،انجام اين عمليات باعث شد تا عراق به خود اميدوار گشته و بتواند
ضعف هاي يگان هاي ايراني را شناسايي كند .همچنين عمليات رمضان چهره جديدي از جنگ را براي
فرماندهان ايراني ترسيم كرد و مشخص شد كه دوباره توازن قوا به نفع ارتش بعثي تغيير كرده است .عدم
توفيق در اين عمليات ،باعث بروز انتقاداتي هم شد .آنها كه نسبت به تأخير انجام عمليات ،معترض بودند
متوجه شدند كه جنگيدن در خاک دشمن به آساني جنگ در زمين و خاک خودي نيست .واقع بيني رزمندگان
31
هم كه عمالً در صحنه عمليات بودند و واقعيت ها و مشكالت جبهه را مي ديدند هم افزايش يافت.
واكنش عراق و حمله به غیر نظامیان
ارتش عراق عالوه بر بسيج واحدهاي زميني خود در جبهه عملياتي رمضان و بمباران مداوم اين منطقه جنگي با
هواپيماهاي خود در پاسخ به اين عمليات ،در روز چهارشنبه 3133/4/71به شهرهاي خرم آباد ،باختران و ايالم
حمله هوايي نموده و حدود 43نفر را شهيد و صدها نفر را مجروح و ده ها خانه مسكوني را ويران كرد .با
شدت يافتن جنگ ،به سفارش مسئوالن امنيتي و نظامي ،رئيس جمهور در 3133/4/74در محيط كار خود
حضور نيافت و موقتاً در جاي ديگري مستقر گرديد .همچنين جنگنده هاي عراقي در روز جمعه 3133/4/73
چندبار به همدان ،خرم آباد ،كرمانشاه و ايالم حمله كردند كه ده ها نفر شهيد و صدها نفر نيز مجروح شدند.
در اين روز يك هواپيماي F - 4ايراني در ايالم سقوط كرد 34.با ادامه حمالت عراق به مناطق مسكوني ،ايران
تصميم گرفت تا پااليشگاه بغداد بعنوان مقابله به مثل بمباران نمايد .بر اساس اين تصميم جنگنده هاي نيروي
هوايي در روز چهارشنبه 3133/4/13پااليشگاهي در بغداد را بمباران كرد كه بر اثر آن ،يك هواپيماي خود
33
را از دست داد .عراق هم بالفاصله در پاسخ ،مناطق مسكوني شهر اهواز را بمباران نمود.
حمالت به جزیره خارک
از آنجا كه عمده نفت ايران از طريق دو پايانه بارگيري Tو آذر پاد در جزيره خارک انجام مي شد ،هميشه
قطع صادرات نفت از اين جزيره ،جزء اهداف اساسي عراق بشمار مي رفت .با شروع عمليات رمضان ،حمله به
جزيره خارک در دستور كار ارتش عراق قرار گرفت .ارتش عراق در 3133/4/73به سمت جزيره خارک
موشك پرتاب كرد .همچنين در 3133/3/72جزيره خارک مورد حمله قرار گرفت و 7انبار نفت به آتش
كشيده شد كه موجب قطع نفت از اسكله Tگرديد .الزم به ذكر است كه ظرف چند روز 74موشك به سمت
خارک پرتاب گرديد كه فقط 7تاي آنها به هدف اصابت كرد 33.بار ديگر عراق در 3133/3/1چند موشك
282
به سوي جزيره خارک پرتاب كرد كه يكي از آنها به يك لوله نفت اصابت نمود ولي به سرعت ترميم شد.
همچنين عراق در 3133/3/5بار ديگر 1فروند موشك دور برد به جزيره خارک پرتاب كرد كه در بيابان
هاي آن فرود آمد 32.حمالت عراق به جزيره خارک موجب نگراني خدمه نفتكش هايي شد كه به اين جزيره
تردد مي كردند .امام خميني در واكنش به برنامه عراق جهت حمله گسترده به جزيره خارک در پيام خود به
مناسبت دومين سالگرد آغاز جنگ تحميلي در 3133/3/13مرقوم فرمودند " :مضحكتر از همه اينكه (صدام)
جزيره خارک را منطقه نظامي اعالم مي كند و پشتيبانان شكست خورده او دامن به اين دروغ زده اند كه شايد
اين حيله ،موجب شود كشتيهاي نفتكش به جزيره خارک نيايند و ايران را وادار به صلح نمايند كه اين حيله
شيطاني نيز نقش بر آب شد .چرا كه رزمندگان ايران شجاعانه از خارک و بندرهاي ايران دفاع مي نمايند و
دولت با اعالم بيمه كشتيهاي نفتكش ،اين نقشه را باطل كرد " .هدف عراق از حمله به جزيره خارک آن بود
تا صادرات نفت ايران را تحت فشار قرار داده و مختل نمايد.در همين حال عربستان هم با فروش نفت ارزان
،موجب مي شد تا خريداران نفت ايران كاهش يابند 31.به منظور خنثي كردن حمله به جزيره خارک ،ايران
تصميم گرفت تا عالوه بر بيمه كردن نفتكشهايي كه عازم اين جزيره بودند بصورت محدود مقابله به مثل
نمايد .عراق در اين دوره بيشتر از موشك هاي دور برد روسي كه هدايت شونده نبودند براي حمله به جزيره
خارک استفاده مي كرد ،لذا خسارت آنها زياد نبود .همچنين ايران پدافند هوايي جزيره خارک را تقويت نمود
و عالوه بر توپهاي پدافند هوايي 71ميليمتري و اورليكن ،يك سايت موشكي هاگ را در جزيره خارک ،فعال
نگه مي داشت .شايد بتوان گفت قويترين سامانه پدافندي هوايي ايران در دوران جنگ ،در جزيره خارک
مستقر بود .حمالت عراق به جزيره خارک موجب شد تا ايران تصميم بگيرد خط لوله جديدي را بعنوان احتياط
از مناطق نفتي به سمت بندرعباس احداث نمايد .اين خط لوله كه به نام محرم نام گرفت پس از پايان جنگ،
جهت آب رساني به مناطق محروم حاشيه خليج فارس مورد بهره برداري قرار گرفت.
نا امن سازي خور موسی
با اتخاذ سياست پدافندي در جبهه هاي زميني ،عراق حمله به تأسيسات نفتي در جزيره خارک و نيز حمله به
كشتي هايي كه در شمال خليج فارس تردد مي كردند را در دستور كار خود قرار داد .عراق تصميم گرفت تا
با توسعه توانمنديهاي نظامي خود ،مسير خورموسي را براي تردد كشتي ها به مقصد بندرهاي امام خميني و
ماهشهر ،ناامن سازد .با اين سياست در 3133/3/31عراق به يك كشتي تركيه كه از خور موسي عازم بندر
ماهشهر بود ،حمله و آن را غرق نمود 23.اين اقدام عراق آغازي براي توسعه ناامني در خليج فارس بود .به مرور
حمله به كشتي ها در خورموسي افزايش مي يافت .پس از عمليات محرم ،عراق در 3133/1/72به دو كشتي در
خورموسي حمله كرد كه يكي از آنها غرق شد 23.از اواخر سال 3133عراق موشك هاي چيني كرم ابريشم را
در منطقه رأس البيشه مستقر نمود و توانمندي خود را براي حمله به كشتي ها در خورموسي افزايش داد .اين
موشك ها از نوع ساحل به دريا بودند و حدود 13كيلومتر برد داشتند .البته عراق تا اين زمان ،بيشتر با هواپيما
و بالگرد و گاهي اوقات هم با ناوچه هاي روسي اوزا به كشتي ها حمله مي كرد .ايران براي حفاظت از كشتي
283
هاي عازم بندر امام خميني تصميم گرفت تا آنها را مورد پشتيباني ناوها و هواپيماهاي جنگي خود قرار دهد .بر
اين اساس عمالً از اواخر سال 3133سعي شد كشتي هاي تجاري بصورت كارواني از منطقه بوشهر عازم
خورموسي گردند و از طريق دريا و هوا اسكورت شوند .حمالت عراق به كشتي ها در خورموسي ادامه يافت و
27
در 3133/37/31دو كشتي در مسير بندر امام مورد حمله قرار گرفتند كه يكي از آنها آسيب جدي ديد.
تحول در راهبرد نظامی عراق
با پايان يافتن عمليات رمضان مشخص گرديد كه راهبرد ارتش عراق ،دفاع مطلق در جبهه هاي جنگ زميني با
كمك مسلح كردن زمين از طريق كار مهندسي و تغيير شرايط زمين و آرايش جديدي از نيروهاي زرهي با
كمك كار مهندسي بود ،به گونه اي كه اجازه ندهد قواي آن كشور ،سرزمين و خاک خود را از دست بدهند.
ارتش عراق با برطرف كردن نقاط ضعف خود و به منظور گرفتن زمان و فرسايشي كردن جنگ ،جلوگيري از
پيشروي قواي ايراني را در دستور كار خود قرار داد .در چنين شرايطي ارتش بعثي در خاک خود مي جنگيد و
خطوط جبهه وي جمع و جورتر شده بود .بنابراين بهتر مي توانست جبهه خود را مديريت كرده و با رزمندگان
اسالم بجنگد .دشمن از واحدهاي زرهي هماهنگ شده با آتش توپخانه استفاده زيادي مي كرد .بنابراين به جاي
تهاجم در جبهه هاي زميني ،حمله در هوا و دريا و دفاع در زمين را به عنوان راهبرد جديد خود برگزيد .بدين
منظور صدام جهت بدست آوردن فرصت مناسب براي آغاز حمالت مجدد زميني در جبهه ها ،سازمان رزمي
خود را گسترش داد و با استفاده از نيروهاي احتياط ،شيوه دفاع متحرک را برگزيد .جيش الشعبي يا ارتش
خلقي را تشكيل داد و بدين صورت واحد هاي ارتش بعثي را توسعه وسيع و كمي بخشيد .خطوط دفاعي خود را
تكميل كرد و آنها با عمليات گسترده مهندسي مستحكم نمود .براي دريافت تجهيزات و سالح هاي پيشرفته تر
مثل تانك هاي T-72اقدام جدي تري نمود و در آرايش خطوط دفاعي خود ،بازنگري نمود و ضعف هاي آن
را بر طرف كرد .بدين صورت يك نوع بهم پيوستگي در همه خطوط دفاعي جبهه بوجود آورد .از سوي ديگر
تيپ هاي سه رقمي را در خط مقدم بكار گرفت و يگان هاي مانوري را براي پاتك ،اختصاص داد .همچنين به
بازسازي فوري يگان هاي آسيب ديده در حين عمليات اقدام كرد.
تأثیر عملیات رمضان بر تداوم جنگ والزامات جنگیدن در شرایط جدید
ناكامي و عدم موفقيت در عمليات رمضان ،نشان داد كه براي جنگيدن با قواي دشمن در نبردهاي بعدي،
بايستي شرايط و لوازم پيشروي فراهم آيد و توان رزمي نسبت به گذشته توسعه قابل مالحظه تري يابد و مطالعه
بيشتري روي وضعيت و شرايط جديد دشمن صورت گيرد .توان مهندسي بيشتري براي تثبيت زمين تصرف
شده و امكان پيشروي نيروها فراهم آيد .يگان هاي سازمان رزمي ،فوري ترميم گشته و تجديد نظر در ساختار
آنها به وجود آيد .گسترش كمي و كيفي سازمان رزمي نيروها در دستور كار قرار گيرد .براي جنگيدن در
دشت و زمين هاي باز و نيز مقابله با واحدهاي زرهي دشمن ،گسترش سازمان هاي زرهي در دستور كار قرار
گيرد تا بتوان در روز هم با قواي دشمن جنگيد .راهبرد و تاكتيك هاي جديدي طراحي گردد و در نهايت
راهبرد نظامي جديدي جهت ادامه جنگ ،اتخاذ گردد .عدم كسب نتايج مطلوب از عمليات رمضان موجب شد تا
284
ايران به مناطق ديگر جبهه هاي جنگ بينديشد و به فكر طرح ريزي عملياتهايي باشد تا با زيان و تلفات كمتر
و ايجاد شرايط الزم براي غافلگيري دشمن ،بتواند نتيجه مطلوبتري را بدست آورد .تجربه عمليات رمضان ،نشان
داد كه ادامه جنگ نياز به سرمايه گذاري فكري ،انساني و تجهيزاتي فراواني جهت غلبه بر دشمن دارد .نمي
توان قابليت ها و توانمنديهاي دشمن را دست كم گرفت .بايد تعيين نمود كه با چه راهبرد نظامي مي توان
جنگ را به نتيجه مطلوب رسانيد .آيا تداوم عمليات هاي نظامي ،بهترين راه حل براي پايان دادن به جنگ
است؟ درسها و تجربيات عمليات رمضان ،به خوبي مشخص ساخت كه براي پيروزي بر قواي دشمن نياز به
ابتكار عمل و نوآوري در راهبرد و تاكتيك ها داشته و بايستي برتري نسبي قواي رزمي خودي نسبت به
دشمن را ايجاد نمود .همچنين با توسعه توانمنديهاي نظامي بايستي بتوان قدرت تداوم نبرد در حين عمليات را
افزايش داد كه اين اقدام با تأمين نيروهاي رزمنده و تدارک مستمرِ يگان ها امكان پذير بود .در چنين شرايطي
حمالت ارتش اسرائيل به فلسطينيها در لبنان ادامه داشت و در افكار عمومي انتظار كمك نظامي به فلسطيني ها
ايجاد شده بود .امام خميني طي پيامي در 3133/4/73ضمن فراخوان مردم جهان به حضور در راهپيمايي روز
جهاني قدس در اعتراض به جنايات جديد صهيونيستها ،بار ديگر سياست ايران در مورد جنگ را به اين شرح
اعالم كردند " :ايران همانگونه كه اعالم كرد جز از راه عراق و بركناري حزب بعث ،نمي تواند اقدامي مؤثر
كند و پس از حصول خواسته هاي مشروع خود ،داوطلب است كه خيلي بيشتر از حال در كنار ساير مسلمانان
و بويژه ملتها و دولت هاي عربي در نبرد با اسرائيل تشريك مساعي نمايد و بعنوان يكي از قدرتهاي بزرگ
از 21
مسلمان منطقه با قدرتهاي ديگر منطقه ،بسيار كوبنده تر از اين زمان در نبرد با اسرائيل كمك كند" .
آنجا كه ناكامي در عمليات رمضان ،امكان موفقيت آميز بودن راهبرد انجام عمليات هاي بزرگ را زير سؤال
برده بود و براي طرح ريزي عمليات هاي بزرگ و اتخاذ تاكتيك هاي جديد نياز به زمان و فرصت كافي بود،
در چنين شرايطي براي آسوده نگذاشتن قواي دشمن و نيز آماده شدن جهت طرح ريزي عمليات هاي گسترده،
بايستي چند عمليات محدود انجام مي شد .البته انتظار مسئولين كشور انجام عمليات وسيع و تأثير گذار بود .از
سوي ديگر ناكامي در عمليات رمضان ،موجب محتاط شدن فرماندهان جنگ گرديد .آنها براي طرح ريزي
عمليات هاي بعدي ،مهلت بيشتري را مي خواستند .بر همين اساس در جلسه شوراي عالي دفاع كه در
3133/3/31در دفتر امام خميني تشكيل گرديد گفته شد " :اگر قرار است اين اندازه معطل شويم بهتر است
سعي كنيم كه جنگ تمام شود .كشور تحمل طوالني شدن جنگ را ندارد ...قبل از دو عمليات ناموفق اخير،
فضاي كشور براي طرح امكان ختم جنگ مناسب نبود و از سويي رزمندگان هم آماده بحث در اين مسئله
24
نبودند ولي فعالً وضع به گونه اي است كه در شوراي عالي دفاع مورد بحث قرار مي گيرد" .
گرایش امریکا به سوي عراق
تا زماني كه بخشهايي از خاک ايران در اشغال قواي ارتش عراق بود ،امريكا همكاري محدود اطالعاتي با عراق
داشت و سعي مي كرد ،از حكومت عراق حمايت آشكار نكند .اما با انجام عمليات بيت المقدس و آزاد سازي
خرمشهر و تغيير موازنه قوا به نفع ايران ،سياست امريكا از اوايل تابستان سال 3133به نفع عراق تغيير آشكاري
285
كرد .از ديد امريكا پيروزي ايران در بازپس گيري خرمشهر ،منافع اياالت متحده در منطقه را تهديد مي كرد.
امريكا مراوداتي با عراق برقرار و برمبناي آن همكاريهاي اطالعاتي با رژيم بعثي به منظور جلوگيري از
پيروزي ايران در جنگ پيشنهاد شده بود 23.ورود نيروهاي ايراني به خاک عراق در تير ماه ،3133تهديد
مستقيمي براي كشورهاي عربي حامي عراق در حاشيه خليج فارس ،تلقي شد .از اين تاريخ سياست امريكا با
مواضع كشورهاي عربي خليج فارس هماهنگ تر و عليه ايران تندتر شد .بنابر گفته وفيق السامرايي در جريان
عمليات رمضان ،وي با سه نفر از اعضاي سرويس اطالعات مركزي امريكا CIAدر بغداد مالقات و اطالعات
خوبي راجع به نيروهاي ايراني از آنها دريافت كرد .وي مي گويد يكي از اين سه نفر درجه بااليي داشت و هر
سه در ارتش امريكا داراي درجه ژنرالي بودند .نفر دوم پايش را در جنگ ويتنام از دست داده بود و نفر سوم
مدتي در تونس و يمن كار كرده بود و زبان عربي را مي دانست .آنان آمده بودند تا مستقيماً آمادگي خود را
براي دادن اطالعات الزم راجع به ايران اعالم نمايند .امريكاييها نقشه ها و طرحهاي بسيار دقيقي راجع به
يگانهاي ايراني و همچنين كروكيهاي توضيحي كه از تصاوير ماهواره اي اقتباس شده بود با خود آورده بودند.
23
در آن مرحله از جنگ ،ما به اينگونه نقشه ها و طرحها نياز مبرم داشتيم.
فرسایشی شدن جنگ
راهبرد ايران و عراق در جنگ بر پيروزي سريع تكيه داشت .اما انجام عمليات رمضان به عراق نشان داد كه
ايران در دستيابي به پيروزي قاطع در جنگ جدي است و از سوي ديگر ،ناكامي در عمليات رمضان ،مشخص
ساخت كه پيروزي سريع و آسان بر دشمن ،كار ساده اي نيست .نمي توان انتظار داشت كه روند طي شده از
عمليات ثامن االئمه تا فتح خرمشهر همچنان ادامه يافته و سير پيروزيهاي نظامي به صورت مستمر ،موازنه قوا
به نفع ايران را حفظ نمايد .از سوي ديگر معلوم شد كه طرح ريزي عملياتهاي بزرگ همچون گذشته ،به
سادگي امكان پذير نيست و نياز به بازنگري در طرح ريزي هاي مانور و همچنين فراهم آوردن امكانات،
تجهيزات و قواي الزم براي عمليات مي باشد .در چنين شرايطي امام خميني در توجيه ورود به خاک عراق طي
سخناني در 3133/3/1فرمودند " :ما و كشور ما هيچ وقت بنا نداشتيم و نداريم كه به يك كشوري هجوم
بياوريم ....ما حال دفاعي داريم ....بيست و چند ماه اين ارتش مزدور عراق در ايران بود و موارد حساس ايران
را در دست داشت و آن همه جنايات كرد كه تاريخ اينها را بايد ثبت كند و از اين كشورهايي كه مي گويند
ما طرفدار اسالم هستيم و جمعيتهاي حقوق بشر و سازمان كذا صحبتي نشد .گاهي اگر شد ،ايران را محكوم مي
كردند و امروز كه ما باز براي دفاع از كشور خودمان و دفاع از ملت مظلوم خودمان وارد شديم در عراق ،براي
اينكه نگذاريم هر روز آبادان و اهواز و اينجاها مورد حمله آنها واقع بشود و مورد توپهاي دروبرد آنها و
موشكهاي آنها باشد و مي خواهيم اينها را به حدي برسانيم كه نتوانند اين كار را بكنند ـ اين يك دفاعي است
كه ما مي كنيم ـ باز تمام مطبوعات و راديوها يا محكوم مي كنند ما را و يا فرياد مي زنند كه براي منطقه
خطر است .تحريك مي كنند كشورهاي منطقه را.....تا كنون كراراً ما به اين دولتهاي منطقه تذكر داده ايم كه
ما با شما نمي خواهيم بجنگيم .ما آنطور نيستيم كه وقتي زور پيدار كرديم با قلدري بخواهيم در يك كشور
286
ديگري دخالت كنيم ....در عين حال ما مي خواهيم كه با همه اين كشورهاي اسالمي و خصوصاً انيهايي كه در
منطقه هستند ،در خليج فارس هستند و در اطراف خليج فارس هستند ،مي خواهيم برادر باشيم .مي خواهيم همة
آنها با هم دست به هم بدهيم ....ما چقدر به اين كشورهاي منطقه بايد بگوييم كه بابا ،ما به شما كار نداريم،
شما بياييد و با ما برادري كنيد تا همه با قدرتهاي بزرگ مقابله كنيم و كشورهاي خودمان را نجات بدهيم....
وارد شدن ما در عراق ،نه براي اين بوده است كه ما عراق را مي خواهيم تصاحب كنيم يا بصره را .ما وطنمان
بصره و شام نيست .ما وطنمان اسالم است .ما تابع احكام اسالم هستيم .اسالم به ما اجازه نمي دهد كه يك
كشور مسلمي را تحت سلطه قرار بدهيم ...شماها چه داعي داريد كه دائماً دم از اين مي زنيد كه ايران خطر
است براي ما؟ ايران خطر است براي امريكا ،ايران خطر است براي شوروي نه براي شما .ايران رحمت است
براي شما ....ما به هيچ كشوري طمع نداريم ....امروز ما با اين دولت فاسد عراق در حال دفاع هستيم و البته بايد
ملت ما بدانند كه جنگ ما تمام نشده است و آن توطئه اي كه ديده بودند كه ما را متوجه كنند به لبنان و از
اين راه به ما ضربه بزنند ،آن هم به خواست خداي تبارک و تعالي فاش شد و ما بنايمان بر اين است كه اول
عراق بايد از شرّ اين مفسدين و از شرّ اين غاصبين فارق بشود و بعد از آن انشاءاهلل به قدس ....ايران براي خدا
ايشان 22
قيام كرده است و براي خدا ادامه مي دهد و جز دفاع ،جنگ ابتدايي با هيچكس نخواهد كرد" .
همچنين در سخنراني 3133/3/33مي فرمايند " :از اول من گفته ام كه ما به شرط اينكه پيروز بشويم در ميدان
نيامده ايم .ما براي اداي يك وظيفه اسالمي ،وجداني و ملي وارد شده ايم در اين ميدان ....ما انشاءاهلل اميدواريم
كه در همه ابعاد اين جمهوري ،پيروز باشيم و جنگمان هم انشاءاهلل زودتر تمام بشود و شما و همه مي دانيد كه
ما اهل جنگ نيستيم كه بخواهيم برويم يك كشوري را بگيريم يا كشور گشايي بكنيم .ما دنبال اين هستيم كه
دنيا در صلح و آرامش باشد ....ما بايد با همه برادر باشيم .با همه ،همه مسلمين برادر باشيم و در مقابل كفار
بايستيم نه اينكه ما در مقابل مسلمين بايستيم .خوب ما ناچاريم االن ،دفاع داريم مي كنيم .ما تاكنون يك قدم
براي جنگ برنداشته ايم .اينها همه دفاع است .االن هم كه ما وارد شده ايم در خاک عراق ،براي دفاع است نه
براي چيز ديگر .بيايند آنها كارها را انجام بدهند ،ما فوراً بر مي گرديم .بيايند آنها چيزهايي را كه بايد انجام
بدهند ،انجام بدهند ما فوراً برمي گرديم .ما نه بصره را مي خواهيم و نه ديگر شهرها را .بصره برادر ماست .ما
مي خواهيم كه چه بكنيم؟ و ما هميشه احتراز داريم از اينكه در بصره يك وقتي خوني بريزد و در ساير
شهرهاي بغداد ،براي اينكه ما مي دانيم كه آنها با صدام از اول بد بودند .ملت عراق از حاال بد نيست ،از اول با
اين حزب بد بود 25 " .به هرحال فرسايشي شدن جنگ ،اميد به پيروزي قاطع ايران را دركوتاه مدت كاهش داد
و اين امر مي توانست بر روحيه و اراده جنگي رزمندگان تاثير منفي بگذارد وعواقب ناگواري داشته باشد.
میانجی گري
با ورود قواي اي ران به خاک عراق ،رؤساي جمهوري تركيه ،پاكستان و گينه طي نامه اي به رئيس جمهور
ايران ،در 3133/4/13خواستار مذاكره و ميانجي گري شدند .به دليل عدم توجه به خواسته هاي جمهوري
اسالمي ،جواب ايران همچون گذشته منفي بود .ايران معتقد بود كه ميانجي ها بيشتر براي خريد زمان و گرفتن
287
فرصت براي صدام جهت تجديد قوا و كم كردن روحيه رزمندگان ما و ايجاد ترديد در آنها در خصوص جدي
بودن جنگ تالش مي كنند .دليل مهم اين ديدگاه هم آن بود كه آنها تا آن زمان هيچ پيشنهاد جديدي مبني بر
پذيرش تقصير صدام در آغاز نمودن جنگ و پرداخت غرامت از سوي عراق و يا اعراب ندادند 21.امام خميني
شرايط ايران براي خاتمه جنگ را در سخنان خود در 3133/3/32به اين شرح بيان كردند " :و مادامي كه آنها
به شرايط ما عمل نكرده اند ،جنگ ما باقي است .به مجرد اينكه بگويند ما خارج شديم ،پذيرش ندارد .ما بايد
خودمان بفهميم كه آنها خارج شده اند و ما مي دانيم كه آنها االن هم در كشور ما هستند و االن هم در بسياري
از جاها ساكن هستند و سنگر دارند و از خارج هم هر روز تقريباً ،هر روز تقريباً آبادان را و بعضي شهرهاي
ديگر را بمباران مي كنند .مادامي كه وضع اينطوري است و مادامي كه آنها به شرايطي كه قرار داده شده است
و شرايط ،همه شرايط عقاليي است ،شرايطي است كه همه عقالي عالم اين شرايط را مي پسندند و ما هيچ
زورگويي نداريم و نمي خواهيم تحميل بكنيم ،ما با شرايطمان ،شرايطي كه از اول گفته شده است و تا حاال هم
همان شرايط هست ،در آن شرايط پايبند هستيم و مادامي كه اين شرايط حاصل نشده است ما در حال جنگ
هستيم و ما با كساني كه اشرار هستند نمي توانيم صلح كنيم 53 " .ايشان همچنين با شرايطي ميانجيگري را مي
پذيرند و در سخنان 3133/3/34در اين باره مي فرمايند " :شما مي دانيد كه هر روز آبادان مورد اصابت گلوله
است و موشك است و امثال اينها ...ما مي گوييم كه ما مي خواهيم كه اينها تا آن حد بروند كه نتوانند يك
همچوكاري بكنند .خوب بيايند عقال بنشينند اين كار را بكنند ما كه مخالف با آن نيستيم ،لكن اگر نكنند،
خوب ما خودمان بايد بكنيم ،ما با قوه قهريه بايد بكنيم ....تكليف ما اين است كه تا هر جا كه جلوگيري از
اين امر ،متوقف به اوست پيش برويم و كار خودمان را انجام بدهيم اين يك امر عقلي است .يك امر عقاليي
است .آنها كه االن هم در خاک ما هستند ،االن هم در بلنديهاي ايران هستند ،االن هم دارند ظلم و تعدي به
ايران مي كنند ،ما دفاع نكنيم؟ ....اگر هم اشخاصي هستند ،دولتهايي هستند كه مي خواهند اين كار را بدون
اينكه قوه قهريه در كار باشد انجام بدهند ما هم حاضريم .ما هميشه صلح طلب هستيم .لكن نه صلحي كه جاني
را سر جنايات خودش باقي بگذاريم .همچو صلحي صلح نيست .ما صلحي مي كنيم كه با قدرت و قوت ،دفاع از
كشور خودمان ،دفاع از اسالم بكنيم ".ايشان بار ديگر در 3133/3/32شرايط ايران را براي صلح را به شرح
ذيل بيان مي كنند " :ما االن هم صلح را مي خواهيم به شرط اينكه آدم متجاوز سر جايش بنشيند ....حرف ما
اين است كه متجاوز بايد غرامت ما را بدهد و اشخاص با صالحيت بيايند و متجاوز را تشخيص داده و مجازات
كنند .ما هرگز به مردم عراق تعدي نكرده ايم .در حاليكه نيروهاي ما مي توانند بغداد و يا بصره را بزنند ولي
اين كار را نمي كنند ....ما با ملت عراق برادر هستيم و خاک آنجا را مقدس مي دانيم ....ما حاضريم صلح كنيم
57
ولي نمي شود متجاوز را مجازات نكرد و غرامت تجاوز را نگرفت .اسالم هم چنين اجازه اي را نمي دهد" .
استفاده بیشتر از هواپیماهاي میگ 51
پس از عمليات رمضان ،براي اولين بار پرواز هواپيماهاي بمب افكن ميگ 5173روسي در آسمان ايران مشاهده
گرديد و مشخص شد كه روسها تعداد بيشتري هواپيماهاي پيشرفته و جنگ افزارهاي جديدي به عراق واگذار
288
كرده اند .با دريافت اين هواپيماها برد عملياتي و قدرت تخريب نيروي هوايي عراق افزايش قابل مالحظه اي
يافت .عراق از اين هواپيماها براي نزديك شدن به آسمان و فضاي تهران و همچنين حمله به جزيره خارک در
خليج فارس استفاده مي كرد .از جمله در روز 3شهريور 3133همزمان با برگزاري نماز جمعه در تهران ،يك
فروند هواپيماي ميگ 73عراقي در آسمان تهران در ارتفاع باال ديده شد كه به هنگام فرار ،ديوار صوتي را بر
فراز شهر تهران شكست و موجب نگراني گرديد 54.در مقابله با هواپيماهاي ميگ ،73موشكهاي هاگ ايراني
كارايي چنداني نداشتند ،زيرا برد آنها به سقف پرواز اين هواپيماها كه معموالً در ارتفاع 23هزار پايي پرواز
مي كردند نمي رسيد .در چنين شرايطي فقط موشكهاي سام 7روسي و هواپيماهاي F-14مي توانستند عليه اين
هواپيماها اقدام نمايند .در آن زمان ايران فاقد موشكهاي سام 7بود ولي با بكارگيري هواپيماهاي ، F-14
امنيت آسمان تهران را برقرار مي كرد .شوروي پس از عمليات بيت المقدس و فتح خرمشهر ،تعداد بيشتري
هواپيماي ميگ 73و تانكهاي T-72و موشكهاي زمين به زمين اسكادبي به عراق واگذار نمود و توان نظامي
عراق را به يكباره در هوا و زمين توسعه بخشيد .با افزايش توانمنديهاي نيروي هوايي عراق ،جنگنده هاي اين
كشور به چند ايستگاه رادار هوايي ايران در منطقه جنوب در تاريخ 3133/33/3حمله و آنها را از كار
انداختند 53.چنين تاكتيكي باعث آسيب پذيري بيشتر ايران در مقابل تهاجمات هوايي ارتش عراق مي شد.
كنفرانس فاس
با ورود قواي ايران به خاک عراق تحولي اساسي ،در اعطاي كمكهاي كشورهاي عربي به عراق رخ داد.پس از
حمله اسرائيل به لبنان ،اجالس سران كشورهاي عربي در 33شهريور 3133باحضور 73پادشاه و رئيس جمهور
در شهر فاس عربستان برگزار شد .در اين اجالس ايران براي اعراب خطر بزرگي جلوه داده شد و دو تصميم
اساسي يكي حمايتهاي علني تر و واگذاري كمك هاي بيشتر مالي به عراق و ديگري تالش براي به رسميت
شناختن اسرائيل اتخاذ گرديد .اين در حالي بود كه حدود 1ماه از حمله ارتش اسرائيل به فلسطينيها در خاک
لبنان مي گذشت و مردم انتظار كمك دولتهاي اسالمي را از فلسطينيها و مردم لبنان داشتند .درواقع كشورهاي
53
عربي حاضر شدند تا اسرائيل را تحمل كرده و از صدام حسين حمايتهاي سياسي ،تبليغاتي و مالي انجام دهند.
سران عرب در اين كنفرانس،براي اسرائيل در خواست صلح كردند و از سازمان ملل خواستند تا امنيت اسرائيل
را حفظ كند.اين اقدام كشورهاي عربي از اشغال لبنان توسط اسرائيل هم بدتر بود .بند هفتم قطعنامه كنفرانس
فاس مورد اعتراض امام خميني قرار گرفت .ايشان در سخنراني مورخه 3133/3/75در اين باره فرمودند" :
وقتي كشورهاي اسالمي مي نشينند با هم و از شوراي امنيت مي خواهند كه بيايند و امنيت را در همه
كشورهاي منطقه ،امنيت را در اينجاها تأمين بكند ،اسرائيل از كشورهاي منطقه نيست؟ اگر هست ،استثنا شد
در اين كنفرانس فاس يا استثنا نشد؟ خوب استثنا كه نشده ،از كشورهاي منطقه هم كه هست ....اين معنايش
اين است كه اگر يكي بخواهد به اين اسرائيل صدمه اي بزند ....شوراي امنيت بايد به حكم همه اين آقاياني كه
در فاس جمع شدند بايد جلويش را بگيرد .اين بيمه كردن اسرائيل است زايد بر شناسايي ....آقايان بيمه كردن
اين كشوري را كه اعتنا به او نكرده و من يك كلمه مي خواهم بگويم كه اگر اسرائيل در تمام عمرش يك
289
بعضي ازكشورهاي عربي از اين راست گفته باشد همين است كه اين قرارداد ارزش نگاه كردن ندارد" .
زمان به بعد ،عالوه بر كمكهاي فراوان مالي بالعوض ،وام هاي سخاوتمندانه اي را نيز در جهت توسعه توان
جنگي عراق در اختيار آن كشور قرار دادند و عمالً خود را در حمايت از عراق وارد جنگ اعالم نشده با ايران
كردند.عالوه بر آن ،اين كشورها فشار بر ايران را نيز افزايش دادند ازجمله كويت تعدادي از دانشجويان
55
ايراني را از آن كشور اخراج نمود.
واجب كفایی بودن حضور در جبهه ها
با تداوم جنگ نياز به تداوم نيروهاي داوطلب در جبهه ها مشهود بود .مردم و بسيجيان معموالً با فتواي امام
خميني در جنگ حاضر مي شدند .بنابراين ايشان در 3133/3/32طي سخناني خطاب به وزير كشور و
استانداران سراسر كشور فرمودند " :ما االن هم در حال جنگ هستيم ،جنگ ما تمام نشده است ....همه مردم
موظفند در دفاع از اين جمهوري اسالمي .امروز كه در سر حدات ما جنگ است و آنها مي گويند ما خارج
شديم از كشور اسالمي بكلي و گاهي از باب نفهمي ،اقرار مي كنند كه نه ،ما وارد هستيم در آنجا ،بطور كنايه
اقرار مي كنند ،ما االن در آنجا به دفاع مشغوليم ....و مادامي كه در آنجا احتياج است بر افراد ،تمام افراد ،تمام،
بي استثناء ،آنهايي كه مي توانند ،قدرت دارند ،براي آنها الزم است كه احتياج سرحدات را از حيث افراد و از
حيث چيزهايي كه احتياج دارد آنجا ،بر او تأمين كنند .البته يك واجب عيني نيست ،يك واجب كفايي است.
مادامي كه احتياج هست بر همه واجب است .اگر يك دسته اي رفتند و كار را انجام دادند ،يعني ،محتاج ديگر
نبودند ،از ديگران ساقط است ولي مادامي كه احتياج است به تمام افراد عيناً واجب است .لكن يك دسته اي
اگر كار را انجام دادند ،از ديگران ساقط مي شود .امروز هم باز احتياج هست .باز كشور ما محتاج به افراد
جانباز ،افراد سلحشور ،افراد فداكار براي اسالم است .و ما االن در همان مرزي كه هستيم و در همان مقداري
كه وارد در خاک عراق شده ايم براي دفاع از اسالم و دفاع از مملكت اسالمي ،بايد ما اين كار را به اتمام
بار ديگر امام خميني در 3133/3/1بر حضور مردم در جبهه هاي جنگ بدين شرح تأكيد مي 51
برسانيم" .
كنند " :االن جبهه ها احتياج به افراد دارد .در جبهه ها بايد افراد بروند .اين يك واجب شرعي الهي است،
منتهي واجب كفايي .به همه واجب است ،مگر اينكه به اندازه كفايت حاصل شده باشد .هر كه مي تواند،
قدرت دارد ،بر او واجب است و اگر به اندازه كفايت بطوريكه سران نظامي از سران پاسداران و سران ارتش و
اينها گفتند ديگر احتياج نيست ،آنوقت از همه ساقط مي شود ....تا هر جايي كه بايد دفاع كرد ،پيشروي بايد
كرد و اين بسته به همت جوانهاي برومند متعهد جنداهلل است كه نقيصه ها را پر كنند و بروند و انشاءاهلل
بزودي كار را تمام كنند تا بعد برويم دنبال آن دشمن بزرگتر ،خبيث تر .اگر از صدام كسي هم خبيث تر
پس از عمليات رمضان ،توجيه بيشتري براي جذب نيروها به جبهه 13
باشد ،آن بگين و امثال اينها است" .
هاي جنگ وجود داشت و انگيزه هاي مذهبي از عوامل مهم بسيج نيروها به شمار مي رفت.
عملیات مسلم ابن عقیل
در اواخر تابستان سال ،3133برنامه ريزي و انجام عمليات مسلم ابن عقيل به منظور فائق آمدن بر ناكامي هاي
291
عمليات رمضان و طرح ريزي يك عمليات محدود موفق ،در دستور كار رزمندگان اسالم قرار گرفت .عمليات
محدودي كه هدف آن آزادسازي ارتفاعات مرزي كهنه ريگ و تصرف چند ارتفاع مرزي از جمله ارتفاعات
غرب سومار و مشرف به شهر مندلي عراق بود .اين عمليات در 2دقيقه صبح روز 1مهر ماه سال 3133حدود
دو ماه پس از پايان عمليات رمضان با رمز يا ابوالفضل العباس(ع) انجام شد .همزماني انجام اين عمليات با ايام
شهادت مسلم بن عقيل در ماه ذي الحجه موجب شد تا از اسم طاليه دار شهداي كربال براي نامگذاري اين
عمليات استفاده شود .اين منطقه از سوي سپاه دوم ارتش عراق ،پدافند مي شد .ارتش عراق تا حدودي از برنامه
ايران براي انجام عمليات در اين منطقه ،اطالع يافته بود 13.در اين عمليات 3 ،ارتفاع غرب سومار از 713متر تا
437متر تصرف شد ونيروهاي ايران برارتفاعات شهر مندلي عراق مسلط شدند .تنها قله سان وابا در اختيار
نيروهاي ارتش عراق باقي ماند .در جلوي مواضع خط مقدم يگانهاي ارتش عراق در اين جبهه 3 ،رده ميدان مين
و تله هاي انفجاري وجود داشت .در اين عمليات حدود 333كيلومتر مربع از خاک ايران و نيز پاسگاههاي
مرزي سلمان كشته ،سان وابا ،قلعه جوق ،سومار ،ميان تنگ و كاني شيخ ،آزاد شدند .همچنين حدود 4333نفر
از نظاميان دشمن كشته و زخمي گرديدند 21 .دستگاه تانك و نفربر منهدم گرديده و 723نفر از قواي بعثي
اسير شدند 73 .دستگاه خودرو 1 ،دستگاه لودر و 1واحد كاتيوشاي ارتش بعثي منهدم شد .ارتش عراق عالوه
بر پاتكهاي زميني با جنگنده هاي خود نيز به مواضع رزمندگان اسالم حمله مي كرد كه مهمترين آن حمله
هواپيماهاي عراقي به نيروهاي پشت جبهه در 3133/2/37بود كه بر اثر آن 32نفر شهيد و 373نفر نيز
مجروح شدند 17.با فعاليتهاي سامانه هاي پدافند هوايي در جريان عمليات ،در مجموع 2هواپيماي ارتش عراق
11
نيز سرنگون گرديد .در اين عمليات حدود 333نفر از رزمندگان اسالم شهيد و 7333نفر نيز مجروح شدند.
در مجموع عمليات مسلم ابن عقيل ،پس از ناكامي در عمليات رمضان ،اقدام موفقي ارزيابي مي شود.اين
عمليات نشان داد كه پيروزي هاي ايران در جبهه هاي جنگ مي تواند بار ديگر تكرار شود .اين عمليات را مي
توان" ضربه اي محدود " تلقي كرد كه در نزديكترين نقطه به بغداد و در 333كيلومتري آن صورت پذيرفت.
انفجار در تهران
عوامل رژيم عراق به تالفي انجام عمليات مسلم بن عقيل ،در ساعت 5:13جمعه شب 1مهر يك كاميون حامل
333كيلو مواد منفجره را در مقابل يك مسافرخانه 3طبقه در ميدان امام خميني در ابتداي خيابان ناصر خسرو
تهران منفجر نمودند كه بر اثر آن ،صدها نفر مجروح و ده ها نفر نيز كشته شدند .ساختمان اداره مخابرات نيز
14
در آن حوالي آسيب جدي ديد و برق هم در آن ناحيه قطع شد .در مجموع خرابي هاي زيادي به بار آمد.
بالفاصله امام خميني طي پيامي در اين رابطه فرمودند" :ملت عزيز ما مي بينند كه هر وقت پيروزي نصيبشان
مي شود و رزمندگان دلير و مجاهدان ايران ،دشمن اسالم و ملت ها را شكست داده به عقب مي رانند به انگيزه
انتقام از آنان ،يك عده مظلوم را به خاک وخون مي كشند و عقده هاي خود را مي گشايند و به گمان باطل
خود مي خواهند تزلزل و سستي در رزمندگان شجاع بوجود آورند .اينان قدرت اسالم و ايمان را نشناخته و با
انگيزه هاي حيواني و غربي خود ،ملت اسالم را مي سنجند ....اينجانب پيروزي بزرگ سلحشوران ايران را به
291
اسالم و ولي اهلل االعظم ارواحنا له الفدا و ملت شريف ايران تبريك و اين فاجعه دردناک را به همگان بويژه به
رژيم عراق تالش داشت تا عالوه بر 13
بازماندگان و مادران و پدران اين مظلومان تسليت عرض مي كنم".
ظرفيت منافقين در انجام عمليات تروريستي ،خود نيز بطور مستقيم عمليات هايي را در داخل ايران سازمان
دهد و انفجاراتي هدفمند را انجام دهد و نا امني اجتماعي ايجاد كند.
اقدامات منافقین
با انجام عمليات مسلم بن عقيل ،عوامل نفوذي منافقين در نيروي هوايي در همكاري با عراق ،در روز دوشنبه
37مهر 3133يك فروند هواپيماي C-130ارتش را ربوده و به يكي از كشورهاي جنوب خليج فارس
13
همچنين پس از پايان عمليات مسلم بن عقيل ،منافقين همچنان به ترورهاي خود ادامه داده و در روز بردند.
جمعه 71مهر 3133آيت اهلل عطاءاهلل اشرفي اصفهاني امام جمعه كرمانشاه را در محل نماز جمعه اين شهر با
نارنجك به شهادت رساندند .اين فاجعه در حالي اتفاق افتاد كه امام خميني از ايشان در حضور ائمه جمعه
سراسر كشور در روز قبل از ترور بخاطر حضور در جبهه هاي جنگ تجليل كرده بودند .امام خميني در اين
باره مي فرمايند " :او در جبهه دفاع از حق ،از جمله اشخاصي بود كه مايع دلگرمي جوانان مجاهد بود و از
مصداق بارز رجاالً صَدَقوا ما عاهَدوا اهلل عليه بود و رفتن او ثلمه بر اسالم وارد كرد و جامعه روحانيت را
سوگوار نمود ".تالش منافقين بر اين بود تا با قتل ائمه جمعه با نفوذ،امكان بسيج مردمي را از ايران بگيرند.
دیدگاه امام خمینی درباره صلح
پس از عمليات مسلم بن عقيل امام خميني طي سخناني در جمع دانشجويان دانشكده افسري در حسينيه جماران
در 3133/2/33در ارتباط با مسئله صلح مي فرمايند" :ما صلح را قبول داريم ،ما صلح را استقبال مي كنيم ،لكن
يك صلح شرافتمندانه اسالمي ،صلحي كه بايد بفهمند كه متجاوز چه كرده است ،صلحي كه بايد خسارات اين
كشور جبران بشود ،نه صلحي كه از آن طرف بگويد صلح ،از آن طرف بفرستد و توپها را ببندد به مردم بي
ايشان همچنين در پاسخ به پيام تبريك رئيس جمهور گينه كه به مناسبت عيد قربان ارسال گناه بيچاره".
شده بود مرقوم فرمودند" :ما بارها اعالم كرده ايم كه خواهان پايان جنگ و طالب صلحي هستيم كه متجاوز را
تنبيه و خسارات جنگ را بپردازند و اين همه انسان بي گناه را كه از خانه و زندگي خود آواره كرده اند به
شهر و ديار خود بازگردانند ".پس از انجام عمليات مسلم بن عقيل و در هفته دوم مهرماه ،3133بحث آتش
بس و صلح در محافل بين المللي داغ بود .وزير خارجه ايران هم قرار بود در اجالس سازمان ملل شركت نمايد
و شرايط ايران براي صلح را بيان نمايد .اين موضوع در جلسه مشورتي سران قوا مورد بحث قرار گرفت 333.در
آن ايام در تبليغات كشورهاي غربي و عربي ،ايران بعنوان كشوري جنگ طلب و افراطي معرفي مي شد .اين
نوع تبليغات ،كمك هاي اين كشورها به عراق در جنگ را توجيه مي كرد .امام خميني پس از گذشت چند
روز از عمليات مسلم بن عقيل در تاريخ شنبه اول آبان ماه 3133به مسئولين كشور اعالم كردند كه" با صدام
صلح نمي كنيم" ولي با شرايطي " آتش بس" و " متاركه جنگ " را مي پذيريم .در اين ايام قرار بود آقاي
احمد سكوتوره رئيس هيئت ميانجي سازمان كنفرانس اسالمي به تهران سفر كند ولي به جاي او ،وزراي خارجه
292
چند كشور واسطه آمده و براي ايران پيام آوردند .البته آنها پيشنهاد جديدي نداشتند و ايران هم جواب رد داد.
در اين حال برخي از نمايندگان مجلس معتقد بودند كه تا سقوط صدام و ايجاد حكومت اسالمي در عراق بايد
333
جنگ را ادامه دهيم و با صلح مخالف بودند.
تداوم واكنش عراق به عملیات مسلم بن عقیل
ارتش عراق عالوه بر بمباران ها و پاتك هاي خود در جبهه نبرد ،با موشك جزيره خارک را در 3133/2/77
مورد حمله قرار داد و به سه منبع نفت آسيب رساند .البته با اقدامات انجام شده ،آتش سوزي ها مهار و خاموش
گرديد و صدور نفت از اين جزيره ادامه يافت .همچنين در اين ايام ،حمالت هوايي عراق به شهرها و مناطق
مسكوني ادامه يافت و در 4آبان 3133شهرهاي دزفول و ايالم نيز بمباران گرديد .بر اثر حمله جنگنده هاي
عراقي حدود 333خانه در اين دو شهر تخريب گرديد و 73نفر از مردم و ساكنين آنها ،شهيد و حدود 333
337
نفر از غير نظاميان نيز مجروح شدند.
صدور قطعنامه 155
پس از انجام دو عمليات رمضان و مسلم بن عقيل ،نماينده عراق طي نامه اي در تاريخ اول اكتبر 3157از رئيس
شوراي امنيت سازمان ملل درخواست تشكيل جلسه اين شورا را نمود .پيرو اين درخواست جلسه شوراي امنيت
در تاريخ 3133/2/37تشكيل گرديد و در آن سعدون حمادي وزير امور خارجه عراق حضور يافت .وزير
امورخارجه كشور مغرب به نمايندگي از گروه كشورهاي عرب و در حمايت از عراق در اين جلسه سخنراني
نمود .در نهايت سومين قطعنامه شوراي امنيت در 4اكتبر 3157با شماره 377صادر و به اتفاق آرا به تصويب
رسيد .در اين قطعنامه نيز از عنوان " وضعيت ميان ايران و عراق " به جاي " جنگ " استفاده شده بود و با
ابراز تأسف از ادامه و گسترش مناقشه بين دو كشور كه منجر به خسارات سنگين انساني و زيان قابل مالحظه
مادي شده ،شورا خواستار آتش بس فوري و پايان دادن به همه عمليات نظامي و بازگشت به مرزهاي شناخته
شده بين المللي شد و از اينكه عراق قطعنامه 334را پذيرفته بود استقبال كرد .همچنين در اين قطعنامه بر
ضرورت اجراي بدون تأخير تصميمش در مورد اعزام ناظران ملل متحد براي بررسي ،تأييد و نظارت بر آتش
بس و عقب كشيدن نيروها ،تأكيد نمود .همچنين از همه دولت هاي ديگر خواست تا از همه اقداماتي كه مي
تواند به ادامه اختالف كمك كند خودداري نموده و تسهيل اجراي قطعنامه حاضر را تأييد نمود .از دبير كل
سازمان ملل نيز خواست كه ظرف 27ساعت در مورد اجراي قطعنامه حاضر به شوراي امنيت گزارش دهد .اين
قطعنامه به فاصله كمتر از 1ماه از صدور قطعنامه 334به تصويب رسيد 331.در اين قطعنامه همچون قطعنامه هاي
پيشين به خواسته هاي ايران توجهي نشده بود و درباره آغازگر جنگ و چگونگي تأمين خسارت هاي ناشي از
حمله عراق به ايران ،مطلبي مطرح نگرديده بود .جمهوري اسالمي ايران اين قطعنامه را جانبدارانه ارزيابي كرد و
آن را رد نمود .از اين تاريخ رژيم عراق عالوه بر حمله به مناطق مسكوني در شهرهاي و روستاهاي اطراف
مرز ،برد حمالت موشكي و بمباران هاي هوايي خود را به شهرهاي دورتر نيز توسعه داد.
293
عملیات محرم
با نا اميدي ايران از ختم جنگ از طريق فعاليت هاي سياس و از طريق مجامع بين المللي ،همچنان انجام عمليات
نظامي به عنوان مهمترين راهكار ايران براي تسليم نمودن عراق تلقي مي گرديد .بر اين اساس عمليات محرم
طرحريزي گرديد .عمليات محرم يكي از سلسله عمليات هاي كربال با اسم كربالي 3است .اين عمليات در
منطقه موسيان و در جنوب دهلران تا فكه در تاريخ 3133/5/33و در ساعت 77:35با رمز الحول و ال قوه اال
(ع)
آغاز شد .هدف اين عمليات آزادسازي ارتفاعات وكوههاي مرزي حمرين در جنوب باهلل يا زينب كبري
دهلران و در منطقه بين فكه تا دهلران بود .عمليات محرم ،يكي از عملياتهاي برون مرزي ايران مي باشد.
محدوده منطقه عملياتي محرم در غرب عين خوش و از شرق به رودخانه دويرج و از غرب به ارتفاعات مرزي
حمرين محدود بود .در واقع اين عمليات ادامه عمليات فتح مبين بود كه مي توانست اهداف آن را تكميل
نمايد .شهرهاي عماره و علي غربي عراق و رودخانه دجله در غرب اين منطقه واقع شده اند .مهم ترين هدف
براي ايران ،كرانه شرقي رودخانه دجله ،بين شهرهاي عماره و علي غربي بود .حفظ اين دو شهر براي دولت
عراق نيز مهم بود .شهر علي غربي در مقابل محور دهلران -چيالت و تا مرز دو كشور حدود 13كيلومتر فاصله
دارد .شهر عماره هم در 33كيلومتري مرز و مقابل محور عين خوش قرار دارد .طول خط مرز از فكه تا
رودخانه ميمه حدود 13كيلومتر و از رودخانه ميمه تا رودخانه چنگوله حدود 333كيلومتر است .دويرج يك
رودخانه دايمي است و عمق آن يك متر و در بعضي نقاط 33سانتيمتر است به طوري كه افراد پياده مي توانند
از آن عبور كنند .دويرج تا مرز بين 4تا 37كيلومتر فاصله دارد .عمق متوسط ارتفاعات حمرين در منطقه
عملياتي محرم 33تا 73كيلومتر است و 433متر ارتفاع دارد .رودخانه طيب در حدود 13كيلومتري مرز در
داخل خاک عراق در جريان است و طول آن 13كيلومتر مي باشد .ظرفيت آب رودخانه چيخواب در هنگام
بارندگي ،به ده برابر افزايش مي يابد.
معابر وصولي منطقه عبارت بودند از:
-3محور كم عرض مسير رودخانه ميمه -طيب
-7محور عريض چم سري -ربوط به طرف بند بازرگان عراق
-1محور چم هندي به طرف چهل فوقي و پل رميله كه نزديكترين محور به طرف شهر عماره است.
-4محور سميده به طرف پل رميله و شهر عماره كه در مسير آن يك منطقه باتالقي قرار گرفته است.
-3محور كم عرض چيالت كه كوتاه ترين مسافت تا شهر علي غربي و سهل الوصول ترين محور براي
دستيابي به هدفي مهم است.
استعداد ارتش بعثی و قواي خودي
سپاه چهارم ارتش عراق با دو لشكر 3زرهي و 3مكانيزه و 32تيپ مستقل يعني حدود 71تيپ رزمي زرهي،
مكانيزه و پياده مسئوليت منطقه مهران تا تنگه چزابه را برعهده داشت .لشكرهاي 33زرهي و 3مكانيزه در
منطقه غرب رودخانه دويرج در منطقه عملياتي محرم استقرار داشتند .لشكر 3مكانيزه از حوالي فكه تا غرب
294
بستان و لشكر 33زرهي از شمال فكه تا معبر چيالت مستقر شده بودند .نيروهاي عراقي در ارتفاعات حمرين و
تا 73كيلومتري شرق و شمال ارتفاعات حمرين مستقر بودند .بنابراين استعداد ارتش عراق را مي توان شامل
لشكرهاي 3مكانيزه و 33زرهي و 2تيپ پياده و يا 33گردان تانك 3 ،گردان سوار زرهي و 2گردان
مكانيزه و 73گردان پياده دانست.تركيب نيروهاي به كار رفته در اين عمليات متشكل از :تيپ 3لشكر ،73
تيپ 54خرم آباد ،يك گردان از تيپ 35ذوالفقار و تيپ هاي 5نجف با 35گردان 73 ،كربال با 37گردان،
32علي ابن ابي طالب با 33گردان 34 ،امام حسين با 34گردان 44 ،قمر بني هاشم با 4گردان 13 ،امام سجاد
با 2گردان و لشكر 13زرهي از سپاه پاسداران انقالب اسالمي و همچنين 5گردان توپخانه از ارتش و سپاه
بود .در اين عمليات ،ايران 33گردان پياده شامل 37گردان از سپاه 5 ،گردان از ارتش و ژاندارمري بكار
گرفت در حالي كه استعداد ارتش عراق 73گردان برآورد مي شد .قواي ايران در اين عمليات 3گردان تانك
در برابر 33گردان تانك عراق و 1گردان مكانيزه در برابر 2گردان مكانيزه ارتش بعثي در اختيار داشتند .از
73مهرماه 3133كار جابجايي يگان ها براي انجام عمليات آغاز شد 73 .مهرماه برابر با اول ماه محرم بود و بر
همين اساس اسم عمليات به نام محرم خوانده شد .نيروي هوايي قرار بود روزي 33پرواز تاكتيكي و 3پرواز
پوشش هوايي انجام دهد .هوانيروز هم با 33بالگرد كبري و 33بالگرد 734و 4شنوک در عمليات شركت
داشت 333 .دستگاه مهندسي نيز براي انجام عمليات پيش بيني شده بود .يگان هاي شركت كننده در عمليات،
تا اول آبان ماه در منطقه عين خوش مستقر گرديدند .قرارگاه عملياتي قائم با فرماندهي مشترک حسين خرازي
و سرهنگ منوچهر دژكام فعال شد .اين قرارگاه با 3قرارگاه جزء شامل 4قرارگاه در خط و دو قرارگاه در
احتياط فعاليت مي كرد.
طرح عملیات و محورهاي تهاجم
در طرح عمليات محرم ،انجام حمله در محورهاي ذيل در نظر گرفته شده بود.
محور اول :انجام تك از جنوب دهلران و از كرانه شرقي رودخانه ميمه و تصرف ارتفاعات مرزي در اطراف
معبر بيات و تأمين خط مرزي با كمك تيپ 5نجف اشرف با 33گردان عملياتي ،پيش بيني شده بود .در
مرحله اول عمليات محرم ،آخرين حد پيشروي يگان ها در امتداد ارتفاعات جنوب غربي موسيان در حدود 3
كيلومتري داخل خاک عراق در مقابل معبر ربوط تعيين شده بود .محور اصلي عمليات عبارت از :غرب رودخانه
دويرج تا پاسگاه هاي زبيدات ،ابوغريب و شرهاني بود.
محور دوم :اجراي تك از غرب رودخانه دويرج و حوالي موسيان به سمت جنوب و تصرف ارتفاعات سركوب
جنوب خط مرزي با استفاده از تيپ 73كربال با 5گردان رزمي ،پيش بيني شده بود.
محور سوم :انجام تك به ارتفاعات مرزي حمرين با عبور از رودخانه دويرج با كمك تيپ 32علي ابن ابي
طالب با 5گردان رزمي و نيز تيپ 3لشكر 73حمزه با 1گردان رزمي ،پيش بيني گرديده بود.
اين دو يگان در قسمت مياني منطقه عمليات محرم بين نهر عنبر و چم سري وارد عمل شدند .منطقه عملياتي
اين دو يگان از نهر عنبر به طرف غرب براي تصرف ارتفاعات شمالي پاسگاه شرهاني و از آبادي ركاس در
295
شرق دويرج به طرف غرب پاسگاه شرهاني و محور جنوبي از چم سري به طرف پاسگاه شرهاني قرار داشت.
محور چهارم :عقب راندن نيروهاي دشمن از ارتفاعات اشغالي در شرق نوار مرزي و تأمين خط مرزي با عبور
از رودخانه دويرج بين چم سري در شمال و چم هندي در جنوب با تيپ 34امام حسين با 33گردان و تيپ 54
خرم آباد با 4گردان طرح ريزي شده بود .قرارگاه قائم :3تيپ 44قمر بني هاشم با سه گردان و يك گردان
از تيپ 35ذوالفقار به عنوان نيروهاي احتياط در منطقه دهلران در شمال غربي در نظر گرفته شده بودند.
قرارگاه قائم :3تيپ 13امام سجاد با 3گردان نيز به عنوان نيروي احتياط در منطقه عين خوش در جنوب
شرقي ،پيش بيني شده بود .توپخانه پيش بيني شده براي عمليات نيز عبارت از :يك گردان 313ميلي متري،
يك گردان كاتيوشا ،يك گردان 333م م و يك گردان 731م م از ارتش ،و دو آتشبار 313م م ،يك آتشبار
377م م ،يك آتشبار 333م م و يك آتشبار 337م م از سپاه بود.
شرح و نتایج عملیات
در شب اول عمليات چند ارتفاع مهم و چند چاه نفت از اشغال ارتش عراق آزاد و رزمندگان اسالم بر شهرک
طيب و جاده تداركاتي عراق ،مشرف شدند .اين عمليات در چهار محور موفق و در يك محور ناكام ماند .در
334
در ساعت 31تا 33روز يازدهم آبان يعني اولين روز عمليات، روز اول عمليات 333اسير تخليه گرديد.
باران زيادي باريد و موجب طغيان رودخانه دويرج گرديد .در اثر بارندگي بعضي از پل هاي رودخانه خراب و
تعدادي از رزمندگان در رودخانة دويرج غرق شدند .درگيريها در منطقه عملياتي محرم تا اوايل آذر ماه 3133
بصورت پراكنده و متناوب ادامه يافت .حتي در تاريخ اول آذر 3133عراق از نوعي گاز شيميائي استفاده كرد
333
كه موجب عقب نشيني اندكي از سوي نيروهاي خودي گرديد .ولي تأثير چنداني در نتيجه عمليات نداشت.
در عمليات محرم جاده عين خوش ـ دهلران به طول 333كيلومتر از زير ديد و تير دشمن خارج شد .شهرهاي
موسيان و دهلران و پادگان عين خوش از زير آتش توپخانه دشمن خارج شد و سلسله جبال حمرين آزاد
گرديد .منابع نف تي موسيان ،بيات و حوضچه هاي نفتي زبيدات و تلمبه خانه و حدود 23حلقه چاه نفتي نيز آزاد
و قسمتي از مرز به طول 33كيلومتر تأمين گرديد .در اين عمليات حدود 333كيلومتر مربع از خاک كشور
آزاد و حدود 133كيلومتر مربع از خاک عراق در نوار مرزي به تصرف قواي ايراني در آمد .دراين عمليات
1433نفر از نظاميان دشمن اسير و 2هزار نفر آنها كشته و زخمي گرديدند .همچنين 333دستگاه تانك و
نفربر 733 ،خودرو و 33قبضه تفنگ 333ميلي متري و چندين دستگاه موشك انداز ماليوتكا و تعدادي ضد
هوايي و خمپاره انداز به غنيمت گرفته شد .حدود 313نفر از رزمندگان اسالم شهيد و تعداد بيشتري زخمي
333
اين عمليات موجب شد تا سپاه به گسترش كمي يگان هاي خود بپردازد و عالوه بر لشكر به گرديدند.
تشكيل سپاه ها و قوا بپردازد .در بين برخي هم اين احساس بوجود آمده بود كه امكان ايجاد حكومت انقالبي
اسالمي عراق آزاد در شهرهاي عماره و حلفائيه در نزديكي اين منطقه عملياتي با توسعه مناطق آزاد شده وجود
332
پيروزي در اين عمليات موجب نگراني برخي از كشورهاي عربي از جمله اعضاي شوراي همكاري دارد.
خليج فارس گرديد.
296
فتح بزرگ محرم
عمليات محرم به عمده اهداف خود رسيد و پيروزي مهمي را در جبهه ها رقم زد .پس از موفقيت رزمندگان
اسالم درعمليات مسلم بن عقيل ،اين عمليات توانست اميد به پيروزي را در بين مسئولين كشور افزايش دهد .بر
همين اساس ،امام خميني اين عمليات را " فتح بزرگ محرم" نام نهادند 335.با پايان يافتن عمليات محرم فرمانده
كل سپاه در 3133/5/37در حسينيه جماران به حضور امام خميني رسيد و گزارش فداكاري هاي رزمندگان
اسالم در اين عمليات را به اطالع ايشان رساند .امام خميني در اين ديدار فرمودند" :سالم مرا به همه رزمندگان
اسالم برسانيد و بگوييد كه آنها قوي باشند ،قويدل باشند و نفس هاي آخر اين متجاوزان را بگيرند و با قدرت
پس از عمليات محرم ،امام خميني در فتوايي اعالم نمودند " :در عمل كنند كه خداوند پشتيبان شما است".
حال حاضر تمام افرادي كه قدرت دارند به جبهه بروند ،بايد به مقامات مسئول مراجعه كنند و چنانچه تشخيص
دادند كه جبهه به آنها نياز دارد ،واجب است به جبهه بروند و بر هر كار ديگري مقدم است" .
انتظار حمله به مناطق مسکونی پس از پیروزي عملیات محرم
در پي هر تهاجم ايران در جبهه هاي جنگ ،ارتش عراق حمله به برخي از مناطق مسكوني در شهرهاي مرزي
را آغاز مي كرد .پس از عمليات محرم بار ديگر شهر دزفول همچون گذشته هدف موشكهاي دوربرد ارتش
عراق قرار گرفت و بعضي از محالت مسكوني آن تخريب گرديد .امام خميني پس از عمليات محرم در اين
باره در مورخ 3133/5/31مي فرمايند ":صدام در هر جبهه اي كه شكست خورده است ....با سالح هاي دورزن
خودش ،اين افراد محروم جامعه را ،اين شهرهاي عربي نشيني كه محروم هستند ،اينها را هدف قرار مي دهد يا
شهرهاي ديگر ايران را .....هر وقت شكست مي خورد ....منتظر باشيد كه باز اگر خدا نخواسته بتواند ،او در
شهرهاي مرزي يك جنايتي بكند و دوستان و منافقين هم در داخل .و اين ،براي اين است كه اذهان را از آن
شكست بلكه بتواند منصرف كند .در عين حاليكه در همين عمليات محرم كه قواي مسلح ايران آنقدر پيشروي
كردند و اينها را از كشور بيرون كردند .البته يك مقداري باز هست ....صدام در نطق خودش مي گويد كه
مدتي بعد پس از مورد حمله قرار گرفتن شهر دزفول، ايران حمله كرد ،لكن ما آنها را شكست داديم".
ايشان فرمودند" :در عين حالي كه در اين جنگ ،خيلي جوان هاي عزيز از دست دايم و خيلي شخصيت هاي
عزيز از دست داديم و اين همه جنايات واقع شده است .كه انصافاً اين جنايت اخير دزفول يكي از بزرگترين
جناياتي بود كه اينها كردند ...مع ذلك آن چيزي كه كشور ما دريافت كرد بسيار ارجمندتر و عزيزتر از اين
333
است كه ما صدمه خورديم".
تالش براي بهبود مناسبات با شوروي
گرچه شوروي يكي از تأمين كنندگان اصلي جنگ افزارها و تجهيزات نظامي عراق در دوران جنگ بود و از
اواخر بهار سال 3133نيز تسليحات پيشرفته تري را در اختيار عراق قرار داده بود ولي ايران سعي مي كرد تا
روابط با اين كشور همسايه را حفظ نموده و از هر فرصتي براي بهبود مناسبات با آن كشور استفاده نمايد .با
مرگ برژنف در نيمه دوم آبان ماه سال 3133رئيس جمهور ايران با هماهنگي با امام خميني ،هيئتي را از
297
طرف جمهوري اسالمي جهت شركت در مراسم تشييع صدر هيئت رئيسه اتحاد جماهير شوروي به مسكو اعزام
337
ايران نمود .برخي از نمايندگان مجلس كه از نظر امام خميني اطالع نداشتند به اين اقدام اعتراض نمودند.
سعي مي كرد تا با حفظ روابط خود با شوروي از تأمين تسليحات و جنگ افزارهاي بيشتر از سوي آن كشور
براي عراق جلوگيري نمايد.بر همين اساس در تمام دوران جنگ،ايران و شوروي در سطح سفير با يكديگر
رابطه داشتند.
تشکیل مجلس اعالي انقالب اسالمی عراق
با شدت گرفتن فرار مخالفين رژيم بعثي از عراق و حضور بيشتر آنها در ايران ،جمعي از مبارزين عراقي به
منظور ايجاد يك نهضت اسالمي در بين مردم عراق ،تشكيالتي را به نام مجلس اعالي انقالب اسالمي عراق،
سازماندهي كرده و آقاي سيد محمدباقر حكيم فرزند مرحوم آيت اهلل العظمي سيد محسن حكيم را در روز
چهارشنبه 73آبان 3133به عنوان سخنگوي خود معرفي كردند .اين اقدام نقطه عطفي در مبارزات اسالمي مردم
عراق تلقي مي شد .سفيركشور ليبي در ديدار با رئيس مجلس شوراي اسالمي در روز قبل از اين واقعه با تشكيل
اين مجلس مخالفت كرد .ولي تعداد زيادي از نمايندگان شوراي اسالمي طي بيانيه اي از اين اقدام استقبال
نمودند 331.در واكنش به تشكيل مجلس اعالي انقالب اسالمي ،رژيم بعثي عراق در اوايل خرداد ماه 3137چند
نفر از علماي خاندان آيت اهلل العظمي حكيم از جمله آيت اهلل سيد يوسف حكيم را دستگير و 3تن از آنان را
جلوي چشم محمد حسين حكيم تير باران كرده و او را به ايران فرستادند تا به محمدباقر حكيم بگويد كه اگر
به عراق برنگردد ،فرزندانش را خواهند كشت 334.اين اقدام رژيم بعثي عراق موجب واكنش شديد امام خميني
گرديد .ايشان طي پيامي در 3137/1/75مرقوم فرمودند" :خبر بسيار عصف انگيز و حيرت بار شهادت 3تن از
بيت مرحوم آيت اهلل حكيم بدست جنايتكار دد منش دهر ،صدام عفلقي ....هر انسان با وجداني را كه از فطرت
انساني منحرف نشده است متأسف و ناراحت مي كند ....ما در عصري هستيم كه جنايتكاران به جاي توبيخ و
تأديب ،تحسين و تأييد مي شوند ....بايد ملت عراق بدانند كه قضيه مربوط به بيت معظم حكيم نيست .اينان كه
با آن شكنجه ها شهيد شدند در راه اسالم عزيز و مسائل عراق به شهادت رسيدند و به لقاء اهلل در جوار اجداد
معظمشان محشورند .لكن مسئله مهم ،اسالم است كه اگر به اين ملحد مخالف باالذات با اسالم مهلت داده شود،
اسالم بزرگ و ملت عزيز عراق را در زير چكمه دژخيمان جنايتكارش خرد خواهد كرد و به حرث و نسل
چند ماهي پس از شروع به كار مجلس اعالي انقالب اسالمي عراق ،جمعي از ملت عراق بس نخواهد كرد".
اعضاي اين مجلس در 3137/3/71به همراه حجت االسالم سيدمحمد باقر حكيم در حسينيه جماران با امام
خميني مالقات كردند .ايشان نكاتي را به شرح ذيل به آنها ياد آور شدند " :مجلس اعال كه از مجاهدين عراقي
تشكيل شده است بايد سعي كند كه تمام كارها را براي خدا انجام دهد و جهات اسالمي و ديني را كامالً
مالحظه نمايد ....بايد توجه داشته باشيد كه در سر هم ،هواهاي نفساني بر شما غلبه نكند يعني در سرتان هواي
اينكه ما غلبه كنيم و حكومت كنيم ،نباشد .بلكه در نظرتان اين باشد كه حكومت اسالمي تشكيل دهيم و احكام
خدا را جاري سازيم ....منشأ اختالفات از هواي نفس است .هر كجا اختالف بين خودتان ديديد مطمئن باشيد
298
كه از هواي نفس سرچشمه گرفته است .....اميدوارم موفق باشيد تا براي آزادي و استقالل عراق ،كوشش كنيد
و تالش نماييد كه عراق از سلطه جباران آزاد گردد .بايد همانگونه كه حضرت موسي در مقابل فرعون قيام
كرد و نظرش اين بود كه حق را مستقر كند و به هيچ وجه در نظرش نبود تا خودش حكومت كند ،شما هم در
قلبتان اين معنا باشد كه مجلس (اعال) را الهي كنيد ....حاال هم تمام قدرت ها مي خواهند صدام را نگه دارند
ولي نمي شود .شما سعي كنيد ملت عراق را بيدارتر كنيد ....انشاءاهلل خداوند به شما توفيق بدهد كه مجاهد في
سبيل اهلل باشيد و انشاءاهلل برگرديد به عراق و ما هم به شما در حرم حضرت سيدالشهدا عليه السالم ملحق
ايران سعي مي كرد تا از طريق تشكيل مجلس اعالي انقالب اسالمي عراق ،يك جريان ضد رژيم 333
شويم".
بعثي را در داخل عراق بوجود آورد.
تعقیب حزب توده
حزب توده كه به وابستگي به شوروي شهرت داشت ،پس از پيروزي انقالب اسالمي ،آزادانه به فعاليت هاي
خود ادامه مي داد .بسياري از مردم از حمايت تسليحاتي شوروي از عراق ناراحت و به همين دليل به حزب توده
كه داراي انديشه هاي ماركسيستي بود ،بدبين بودند .البته اين حزب تالش مي كرد تا خود را ضد امپرياليسم و
همسو با مواضع ضد امريكايي جمهوري اسالمي نشان دهد .در همين حال گزارشاتي از فعاليت هاي اطالعاتي
اين حزب مي رسيد .بر همين اساس در جلسه سران قواي سه گانه در 2آذر ،3133با دستگيري سران حزب
توده موافقت شد .البته مسئولين امنيتي پيشنهاد دستگيري تعداد زيادي را داشتند كه موافقت نشد 332.سرانجام در
روز يكشنبه 32بهمن 3133همزمان با آغاز عمليات والفجر مقدماتي سران حزب توده به اتهام جاسوسي
دستگير شدند .امام نگران بودند تا با تندروي نهادهاي انقالبي در موضوع حزب توده ،باعث دورتر شدن دولت
ها و قدرت ها از ايران بشوند و در جنگ آسيب ببينيم 335.با اقدام عليه حزب توده ،رئيس جمهور ليبي كه در
جريان جنگ از ايران حمايت مي نمود طي نامه اي به امام خميني درباره اين مسئله استفسار مي نمايد .امام
خميني طي نامه اي ضمن تشكر از ايشان مرقوم مي فرمايند " :جنابعالي مي دانيد با آنكه ايران كشوري انقالبي
بود و در تمام انقالبات در رأس برنامه آنها ،قتل و حبس مخالفين و تعطيل احزاب و تبليغات گروهها ولو با
احتمال مخالفت بوده است لكن به مجرد پيروزي دست تمام گروهها و احزاب را باز گذاشت .با آنكه بعض از
آنان سوابق بسيار اسفناكي داشتند تا آنكه خيانت و توطئه آنان با جمع آوري شواهد و ادلّه بطوريكه قابل انكار
براي آنان نبود ثابت شد و در اين حال به حكم اسالم براي دفاع از جمهوري اسالمي كه جز به مسائل مسلمانان
و اسالم فكر نمي كند چاره اي جز آنچه واقع شده است نبود .من به شما اطمينان مي دهم كه ملت ايران و
دولت خدمتگزار آن ،شعار نه شرقي نه غربي را تا جان و توان دارد حفظ مي كند و گرايش به هيچ بلوكي
نخواهد داشت ،هر چند بوقهاي تبليغاتي گاهي آنان را متمايل به غرب و گاهي متمايل به شرق معرفي مي كنند
با تعقيب حزب توده در روز چهارشنبه 3137/7/2اعضاي و شايد موجب ترديد دوستان ما نيز شود" .
سازمان مخفي اين حزب و بسياري از اعضاي بلند مرتبه آن دستگير شدند .توده اي ها در اعترافات خود از دو
نفر از نمايندگان اقليت هاي مذهبي آشوري و ارمني به اسامي سرگون بيت اوشانا و ....به عنوان نفوذي هاي
299
خود در مجلس شوراي اسالمي نام بردند .برخي از مسئولين اين حزب اعتراف كردند كه ناخدا بهرام افضلي
فرمانده نيروي دريايي ارتش نيز با آنها همكاري مي كرده است 373.ناخدا افضلي نيز در 3137/7/1دستگير و
مدتي بعد به اتهام جاسوسي اعدام گرديد .در مجموع حدود 333نفر از اعضاي حزب توده بازداشت شدند كه
733نفر از آنها از جمله از تعدادي از نظاميان كه اسرار جنگ را در اختيار حزب توده مي گذاشتند در زندان
373
دستگيري سران باقي ماندند .در برخورد با حزب توده ،ايران مراقب بود تا روابطش با شوروي تيره نشود.
حزب توده مورد تقدير امام خميني قرار گرفت و ايشان طي پيامي در 3137/7/34خطاب به مردم ايران مرقوم
فرمودند " :توجه به كارآمدي امنيتي و اطالعاتي اين جوانان گمنام پاسدار و بسيج و كميته و دادستاني و ديگر
دلباختگان در راه خدا در به دام انداختن سران خيانتكار حزب توده كه چون مار پر خط و خال در براندازي
اسالم فعاليت منافقانه داشتند و هر يك سابقه هاي طوالني بيست ـ سي ساله در جهات تشكيالتي و اطالعاتي و
جاسوسي داشته اند و از تخصص در اين امور بهره وافي داشتند ،موجب سرافرازي امت اسالمي است كه چنين
فداكاراني دارد و اعجاب و تحير دستگاه هاي جاسوسي و اطالعاتي سراسر جهان است و اين اعجاز جز به
هدايت حق تعالي و عنايات خاصه ولي اهلل االعظم ـ ارواحنا فداه ـ صورت نگرفته است .ملت ايران از اين
پيروزي با ابعاد مختلفه خصوصاً سياسي آن بايد قدرداني و تشكر كنند و در تقويت جميع سلحشوران مرزها و
داخل كشور كوشا باشند .كمال بي انصافي است كه كسي يا كساني به واسطه عقده هاي بيهوده ،از اين
ضربه به حزب توده و شوروي ،موجب اميدواري نگهبانان اسالم و حافظان كشور اسالمي خرده بگيرد".
كشورهاي غربي شد .تعقيب حزب توده موجب شد تا معمر قذافي رهبر ليبي در اواخر خرداد 3137نامه اي را
به امام خميني نوشته و در آن از احتمال وجود جريان هايي در پشت سركوب توده ايها سخن گفته و خواستار
رسيدگي ايشان به اين موضوع شده بودند كه امام خميني پاسخ ايشان را در اوايل تيرماه بصورت مكتوب تهيه
نمودند 371.تعقيب اعضاي حزب توده در طول سال 3137ادامه يافت و تا 3137/4/13حدود 7هزار نفر از اعضا
و هواداران اين حزب در سراسر كشور بازداشت شدند .آنها در بازجويي هاي خود به دريافت پول از
374
كشورهاي كمونيستي و جعل اسناد و جاسوسي اعتراف كردند 7 .نفر از آنها نيز در زندان خودكشي كردند.
جنگ در رأس امور
هر چه از عمر جنگ مي گذشت،نياز به تأكيد بر توجه به جنگ و جبهه ها افزايش مي يافت .در ديدار
نمايندگان مجلس شوراي اسالمي در صبح روز 3133/33/4با امام خميني در حسينيه جماران ايشان جنگ را در
رأس امور دانستند و فرمودند " :همه مي دانيد آني كه االن در رأس امور است ،جنگ است .اگر اين حل شود،
مسائل ديگر چيزي نيستند ،انشاءاهلل حل مي شود .اميدوارم انشاءاهلل كه اين جنگ بزودي تمام بشود و به نفع
شما تمام بشود ،به نفع اسالم تمام بشود و اشخاص ،اگر چنانچه يك وقت احتياج به آنها شد ،باز بروند به جبهه
توسعه تدريجي توان ارتش 373
ها ،اگر احتياج بشود واجب است بروند ،اگر احتياج نباشد ،نه الزم نيست" .
عراق،نيروي داوطلب بيشتري را براي برنامه ريزي عمليات هاي موفق طلب مي كرد و ايران مجبور بود كمبود
تجهيزات و جنگ افزارهاي خود را با افزايش نيروي انساني جبران كند.
311
عملیات والفجر مقدماتی
پيروزي در عمليات محرم ،منشاء شكل گيري عمليات والفجر بود .از آذر ماه سال 3133كار طرح ريزي اين
عمليات بصورت جدي آغاز شد .گزارش برنامه اين عمليات در روز چهارشنبه 32آذر 3133در جلسه شوراي
عالي دفاع مطرح گرديد .در آن جلسه طرح اين عمليات ،خيلي وسيع و مشكل تشخيص داده شد كه مدتي وقت
الزم دارد 373.به دليل همزماني اين عمليات با دهه فجر انقالب اسالمي به اسم والفجر ،نامگذاري شد .اين عمليات
براي تعيين سرنوشت جنگ طراحي شده بود .عمليات والفجر يك عمليات بزرگ بودكه تصور مي شد به
صورت موفقيت آميزي به مرحله اجرا در آيد .به دليل عدم موفقيت ،نام مقدماتي برآن اطالق گرديد .به منظور
بررسي منطقه مناسب جهت انجام عمليات والفجر ،در ستاد قرارگاه مركزي كربال ،دو طرح از سوي سپاه و
ارتش در جنوب و شمال منطقه فكه به شرح ذيل مطرح و مورد بررسي قرار گرفت .سپاه منطقه جنوب فكه و
ارتش منطقه شمال آن را جهت انجام عمليات بزرگ والفجر پيشنهاد داد .زيرا زمين هاي جنوب فكه ،شنزار و
رملي بود و مي توانست كمبود نيروهاي خودي را به دليل عدم تصور ارتش عراق از امكان هجوم از اين ناحيه،
تا حدي جبران كند .بدين ترتيب برتري توان تسليحاتي و تجهيزاتي دشمن تا حدي خنثي مي گرديد در طرح
مانور قواي خودي پيش بيني شده بود كه يگان ها به هنگام اجراي عمليات ،با قدرت اصلي و نقاط قوت دشمن،
مواجه نشوند .از سوي ديگر نيروي زميني ارتش نيز منطقه زمين هاي شمال فكه را به دليل عارضه دار بودن
زمين و راحت بودن مانور نيروهاي پياده در آن ،امكان انهدام قواي دشمن بر روي ارتفاعات حمرين،
محدوديت مانور نيروهاي زرهي دشمن و همچنين تحميل خط پدافندي جديدي به قواي دشمن در صحرا و
دشت ،پيشنهاد كرد .به هر حال پس از بررسي هاي به عمل آمده قرار بر اين شد كه طرح سپاه با كمك ارتش
به مرحله اجرا در آيد .اين طرح پس از اجرا به نام والفجر مقدماتي خوانده شد.
شرح و نتایج عملیات و ارزیابی آن
عمليات والفجر مقدماتي در آخر شب روز يكشنبه 32بهمن سال 3133با رمز يا اهلل از سوي قرارگاه خاتم
االنبياء و در منطقه عملياتي فكه – چزابه و با حضور آيت اهلل موسوي اردبيلي آغاز شد .نيروهاي ايران حمله
خود را از منطقه بستان و ارتفاعات مرزي بيشتاق آغاز كردند و در تالش بودند تا به طرف پل غزيله در داخل
خاک عراق پيشروي نمايند .لشكر 1زرهي عراق در اين منطقه آرايش گرفته بود و بالفاصله دست به يك ضد
372
ميدان جنگ يك دشت باز بود كه ارتش عراق در آن موانع زيادي از جمله تعدادي كانال، حمله سريع زد.
خندق ،ميدانهاي مين ،سيمهاي خاردار و سنگرهاي مستحكم ايجاد كرده بود .همين امر موجب شد كه
رزمندگان اسالم نتوانستند از استحكامات ارتش عراق عبور كرده و خط اول دشمن را بشكنند و پيشروي به
سمت عمق جبهه را آغاز نمايند.گرچه در اين عمليات پاسگاههاي ايراني سوبله ،صفريه ،رشيده و طاوسيه آزاد
شده و پاسگاههاي عراقي وهب ،كارمه و صفريه به تصرف رزمندگان در آمدند و 373نفر از نظاميان عراقي نيز
اسير شدند ولي اين عمليات به اهداف خود نرسيد .در اين عمليات حدود 333نفر از رزمندگان اسالم شهيد و
7333نفر مجروح و 7333نفر نيز مفقود شده و يا به اسارت دشمن در آمدند 43 .تانك يا خودرو نيز از دست
311
375
تصور طراحان عمليات بر اين بود كه حمله از طريق زمينهاي رملي در جنوب فكه موجب غافلگيري رفت.
يگانهاي ارتش عراق خواهد شد .اما در عمل چنين اتفاقي نيفتاد زيرا استفاده از زمينهاي رملي در عمليات طريق
القدس ،ارتش عراق را نسبت به اين نوع مناطق حساس و با تاكتيك ايران آشنا كرده بود .معموالً استفاده از
هر نوع غافلگيري در جنگ فقط يكبار كاربرد دارد .از سوي ديگر در طرح مانور عمليات والفجر مقدماتي،
يگانها بايستي بصورت ستوني و نفوذي تا منطقه هجوم راهپيمايي مي كردند كه طي محاسبه انجام شده ،طي
چنين مسافتي براي يك لشكر حدود 35ساعت زمان نياز داشت كه مدت زيادي است .مانور عمليات والفجر
مقدماتي ،يك طرح تك غير جبههاي ،محاصرهاي و احاطهاي بود كه در حين اجرا ،تبديل به يك تك جبههاي
شد .دليل آن نيز متوجه شدن دشمن و تغيير جهت و آرايش نيروهاي ارتش عراق بود .از تجربه تاكتيكهاي
دشمن در مقابله با اين عمليات ،در برنامه ريزي براي عمليات هاي خيبر ،بدر و فاو استفاده شد .اگر عمليات
والفجر مقدماتي يك ماه زود تر انجام ميشد ،به احتمال زياد ،موفقيت بااليي به همراه داشت .چراكه در آن
منطقه بعد از ناحيه رملي ،يك دشت قابل مانور براي نيروهاي نظامي فراهم بود .وقتي يگانهاي دشمن كه در
آن دشت آرايش گرفته بودند روبروي خود را نگاه ميكردند ،در مي يافتند كه با وجود اين همه رمل ،امكان
عبور نيروهاي پياده به سختي از اين منطقه وجود دارد .بنابراين قواي زرهي دشمن ،در اين منطقه آرايش
جبههاي نگرفته بودند .بلكه پاسگاههاي ديدهباني و مراقبتي براي خود قرار داده بودند .فرماندهان سپاه ،اين نقطه
ضعف ارتش عراق را پيدا كرده بودند .بنابراين با انجام كارهاي مهندسي شبانه شروع به آماده سازي جادهها
شد تا مسير شنزار براي عبور نيروها از اين منطقه ،ميسر گردد .اما دشمن متوجه فعاليت هاي راه سازي قواي
ايراني شد و آرام آرام آرايش خود را تغيير داد .يعني اگر جناح او قبالً به سمت اين رملها بود اكنون روبروي
اين رملها قرار گرفت .بنابراين يگان هاي مانوري نتوانستند واحدهاي دشمن را دور بزنند .وقتي رزمندگان
اسالم وارد منطقه عملياتي شدند عمالً با پيشاني و جبهه اصلي دشمن برخورد كردند .زماني فرماندهي قرارگاه و
يگان هاي عملياتي متوجه تغيير جبهه و آرايش دشمن شدند كه عمليات آغاز شده بود .بنابراين به جز شب
اول و دوم ،عمليات ادامه نيافت و نيروها به عقب بازگردانده شدند .به هر حال مي توان گفت كه همان
تجربيات عمليات رمضان ،در اين عمليات نيز تكرار گرديد و عمليات به خوبي فرماندهي نشد .در اين هنگام
استعداد يگان هاي سپاه چند برابر نيروهاي ارتش شده بود ولي مشكل اصلي نحوه تصميم گيري در جبهه و
توسعه اختالف بين سپاه و ارتش بود.
آفت پیروزي
امام خميني كه هميشه يك نوع نگاه عرفاني به مسائل مربوط به پيروزي و شكست داشتند در پيام خود به
مناسبت فرا رسيدن سالگرد پيروزي انقالب اسالمي در 77بهمن 3133ارزيابي خود را از پيروزي ها و شكست
ها در عمليات ها اين گونه مرقوم فرمودند" :ملت عزيز مجاهد و بويژه سلحشوران رزمنده مجاهد في سبيل اهلل
توجه داشته باشند كه غرور از پيروزيها ،آفت بزرگي است كه شيطان باطني در بندگان خدا بوجود مي آورد تا
آنان را از راه حق منحرف كند و در اثر آن ،خلق خدا را در كوشش براي مقاصد الهي سست كند و اگر خداي
312
نخواسته اين حالت شيطاني در جبهه ها پيش آيد ،در پيروزيها وقفه حاصل ،بلكه با مكر شيطاني ممكن است به
شكست منتهي شود و زماني اين آفت وجدان كُش پيش مي آيد كه انسان از خود و خداوند غافل شود و
قدرت و پيروزيها را از خود بداند و منشأ اصلي آن كه اَزِمّة امور را در دست دارد و هر چه كمال و قدرت و
جمال است از اوست را از ياد ببرد .ملت عزيز و قواي مسلح رزمنده در طول اين انقالب و اين جنگ لمس
نموده اند كه اگر مددهاي الهي و عنايات خاص خداوند قادر نبود ،هرگز در ما قدرت مقابله با رژيم شيطاني تا
دندان مسلح و متكي به قدرت هاي جهاني نبود .ولي از آنجايي كه ملت با تحولي الهي به انقالبي اسالمي متكي
به معنويات دست زد ،توانست آن قدرت بزرگ منطقه را در هم بشكند و در جنگ نابرابر از حيث تسليحات و
371
كمكهاي بيدريغ شرق و غرب و منطقه ،اين همه پيروزي هاي اعجاز آميز را نصيب ايران و اسالم نمايد".
تشکیل قرارگاه نصرت
در جريان عمليات والفجر مقدماتي ،اين فكر پديد آمد كه شايد بتوان از منطقه آب گرفتگي هورالهويزه براي
دسترسي به پل غزيله در نزديك شهر عماره عراق استفاده نمود 313.بنابراين در اواخر سال 3133به آقاي علي
هاشمي فرمانده سپاه سوسنگرد مأموريت داده شد تا برنامه ريزي براي شناسايي هور را آغاز نمايد .اين انديشه
باعث شد تا آرام آرام قرارگاهي به نام نصرت شكل گرفت تا با كمك نيروهاي بومي و عشاير عرب منطقه،
مطالعه روي هور و قابليت هاي آن را براي انجام يك عمليات مستقل آغاز نمايد .هور منطقه اي به طول 13تا
333كيلومتر حد فاصل تنگه چزابه تا مرز طالئيه است و در مقابل دو استان بصره و عماره عراق واقع شده
است .عرض آن نيز حدود 43كيلومتر مي باشد .قرارگاه نصرت عمالً از اواخر بهار سال 3137كار خود را آغاز
كرد و مقر آن در منطقه رُفَيّع بود 313.در اين قرارگاه تعدادي از بومي هاي هور از جمله تعدادي از عشاير عرب
عراقي و مجاهدين عراقي نيز همكاري مي كردند .نيروهاي اطالعاتي اين قرارگاه سعي داشتند تا از قايق هاي "
بصري " و بلم كه مخصوص اعراب عراقي بود استفاده نمايند و لباس هاي بومي و محلي را بپوشند و در پوشش
صيادي و ماهيگيري و با تكلم به زبان عربي ،منطقه را شناسايي نمايند 317.توسعه شناسايي ها در هور ،فرمانده
سپاه را به اين نتيجه رسانيد كه يكي از مناطق قابل برنامه ريزي براي انجام عمليات گسترده مي تواند عبور از
منطقه هور باشد ،زيرا ارتش عراق نسبت به آن حساس نيست و نيروي دفاعي الزم را در آنجا سازماندهي
نكرده است.
تشکیل كنفرانس غیر متعهدها
نشست سران كشورهاي عضو كنفرانس غير متعهدها قرار بود در شهريور ماه 3133در بغداد پايتخت عراق
تشكيل شود .ايران تشكيل چنين اجالسي در بغداد را خروج از بي طرفي كشورهاي عضو پيمان عدم تعهد مي
دانست و با برگزاري اين اجالس در عراق مخالفت كرد .با عدم توجه مسئولين برگزار كننده اجالس،
جمهوري اسالمي به دليل وجود جنگ بين دو كشور ،بغداد را محيط ناامني براي برگزاري اين نشست اعالم
كرد .متقابالً عراق اعالم نمود كه سالمت سران و شركت كنندگان در اين كنفرانس را تضمين نموده و هيچ
جنگنده ايراني قادر به عبور از رينگ پدافند هوايي عراق نيست و اين كشور امنيت هوايي بغداد را برقرار
313
خواهد كرد .امام خميني در سخنان خود در 3133/1/33نسبت به برگزاري كنفرانس غير متعهدها در بغداد
هشدار دادند و فرمودند " :اين دسته جاتي كه مي خواهند صدام را زنده كنند يا تطهير كنند چه در بغداد بروند
غير متعهدين به اصطالح مجتمع بشوند و چه نروند ،مطلب از اينها گذشته است .اين مرده زنده نخواهد شد .اگر
هم بغداد برويد ،يك مرده را رئيس خودتان قرار دهيد ،يك جنايتكار مرده را انتخاب كرده ايد و اين عار براي
شما غير متعهدها تا قيامت بر پيشانيتان منتقش است و اگر گمان كنيد كه با رفتن بغداد و تعيين صدام به
رياست ....بخواهيد تطهير كنيد ،او با درياهاي عالم هم تطهير نخواهد شد و اگر بخواهيد عَلَم كنيد او را و زنده
كنيد ،اين عَلَم خوابيد و اين نعشش االن موجود است .االن يك نعشي است كه دارد حركت آخر عمرش مي
كند .شماها نمي توانيد اين كار را انجام بدهيد .بي خود خودتان را زحمت ندهيد و عِرضِ خود را نبريد و براي
ماها هم زحمت درست نكنيد ....من خوف اين را دارم كه اگر اينها مجتمع بشوند در بغداد ،يا در بين راه چند
نفر از اينها را بزنند و بكشند و گردن ايراني ها بگذارند و يا در مجلس كه مجتمع مي شوند ،يك وقت خود
صدام براي اينكه برود دستش را بشويد ،بيرون برود و مجلس را منهدم كند .درست توجه كنيد كه مبادا به دام
با به نتيجه نرسيدن اقدامات سياسي ايران ،در مرداد بيفتيد .به دام اين صدام كه اين مرد خطرناكي است" .
ماه سال 3133دو فروند جنگنده F-4نيروي هواي 314وارد آسمان بغداد شده و از ارتفاع پايين اقدام به بمباران
پااليشگاه الدوره نمودند .اين عمليات در روزي كه اجالس وزراي خارجه كشورهاي غير متعهد در هتل الرشيد
بغداد تشكيل شده بود تا دستور كار جلسه سران غير متعهدها را تهيه كنند ،انجام شد .متأسفانه هر دو هواپيما
مورد هدف قرار گرفت .هواپيماي اول در نزديك هتل الرشيد سقوط كرد و بر اثر آن خلبان عباس دوران به
شهادت رسيد .اما خلبان دوم هواپيما بيرون پريده و به اسارت در آمد .هواپيماي دوم در حاليكه آسيب ديده
بود ،توانست خود را به ايران برساند .اين اقدام باعث شد تا فضاي بغداد براي برگزاري اجالس سران غير متعهد
ناامن جلوه كند .با مخالفتها و اقدامات ايران ،در اوايل شهريور ماه 3133عراق رسماً اعالم كرد كه از ميزباني
كنفرانس غير متعهدها انصراف داده است .امام خميني در اين باره در سخنراني خود در 3133/3/1مي فرمايند" :
صدام با تمام قوا كوشش كرد به اينكه سران كشورهاي غير متعهد را در بغداد جمع كند و اين جمهوري
اسالمي و اين قدرت اسالم در اين گوشه دنيا باعث شد كه سران كشورها توجه كنند و دست رد به سينه صدام
بزنند .بعد هم با كمال وقاحت مي گويد :من براي اينكه وحدت اسالمي محفوظ باشد از او گذشتم ،پس خوب
است وزراي خارجه بيايند اينجا .آن هم هرچه توانست اين وَر آن وَر زد و به دريوزگي فرستاد افراد را به همه
جا ،منتهي به اين شد كه حاال باز اعالم كرده است كه نه ،ما براي وحدت مسلمين از اين مطلب هم گذشتيم و
به هر حال با تالشهاي ايران و با من عقيده ام اين است كه ايشان براي وحدت مسلمين به جهنم برود" .
مخالفت برخي از كشورهاي عضو ،اين اجالس در 32اسفند 3133در كشور هند برگزار شد .قرار بود در اين
كنفرانس رئيس جمهور ايران نيز شركت نمايد كه به دليل ناامني محيط براي ايشان ،آقاي ميرحسين موسوي
نخست وزير شركت نمود .رئيس جمهور عراق هم به اين كنفرانس نرفت .جو كنفرانس عليه ايران بود .جناح
روسي و جناح امريكايي كنفرانس هر دو موضع مشترک داشته و عراق را صلح دوست و ايران را جنگ طلب
314
معرفي كردند .البته نخست وزير پس از بازگشت گفت :عليرغم جو بد كنفرانس كه بيشتر به نفع عراق حرف
مي زدند ،نتايج جلسه به نفع ما بوده ،زيرا درباره جنگ چيزي در قطعنامه نيامده و تعيين محل كنفرانس هشتم
هم به وقت ديگري موكول شده است .عراقي ها خيلي تالش كردند كه در هر دو موضوع به نفع آنان تصميم
313
سازمان هاي بين المللي از جمله شوراي امنيت سازمان ملل و سازمان غير گيري شود كه نشده است .
متعهدها ،عمالً اقدامي در جهت خاتمه دادن به جنگ و رفتار عادالنه با طرفين جنگ انجام ندادند .امام خميني
در اين رابطه در پيام خود به مناسبت فرا رسيدن سالگرد پيروزي انقالب اسالمي در سال 3133متذكر شدند:
"همه مي دانيم و مي دانيد كه صدام قريب سه سال است با هجوم وحشيانه خود به قتل و غارت و تخريب
كشور ايران پرداخته است و از اول تاكنون ،قسمتي از كشور ما را در دست داشته و دارد و به خيانت خود
نسبت به مردم بي گناه مشغول است و اين سازمان ها (شوراي امنيت سازمان ملل) براي يكبار هم او را محكوم
312
نكردند" .
حمله عراق به چاه هاي نفتی
ارتش عراق از اواخر زمستان سال 3133به دامنه حمالتش در خليج فارس افزود و در روز چهارشنبه 33اسفند
3133در منطقه نوروز به يك كشتي كوچك شركت نفت حمله نمود كه اين كشتي به همراه 33خدمه آن
غرق گرديد .در اين حمله سه چاه نفت نيز مورد اصابت قرار گرفت كه موجب آتش سوزي شد .شركت نفت
تالش نمود تا به جاي كارشناسان خارجي از نيروهاي ايراني جهت خاموش كردن چاه ها استفاده نمايد .البته
براي چنين اقدامي نياز به تأمين امنيت و برقراري پوشش هوايي بود .در نهايت با تالش هاي كاركنان وزارت
نفت دو چاه حوزه نفتي نوروز در 3133/37/73خاموش گرديد كه چنين اقدامي توسط ايرانيان بي سابقه
بود 315.در روزهاي آغازين سال 3137به چاه هاي نفتي نوروز متعلق به ايران در منطقه شمال خليج فارس حمله
نمود كه موجب نشت نفت در دريا و آلوده شدن سواحل كشورهاي خليج فارس گرديد .نشت مواد نفتي تا
سواحل كشورهاي كويت ،بحرين و امارات گسترش يافت ولي اين كشورها هيچ گونه موضعي عليه اين اقدام
عراق اتخاذ نكردند .ايران تالش زيادي براي اطفاء حريق و تعمير اين چاه ها نمود ولي حمالت مداوم عراق
مانع از تعمير فوري اين چاه ها مي شد .نشت نفت تا مدتي از اين چاه ها ادامه يافت و آب هاي خليج فارس به
طور مرتب آلوده مي گرديد .معموالً هرگاه عراق با عملياتي در جبهه ها مواجه مي شد به تأسيسات نفتي ايران
در خليج فارس حمله مي كرد .عراق براي پذيرش آتش بس در خليج فارس ،شرط كرده بود كه ايران نتواند از
منطقه خليج فارس براي عبور كشتي و توليد نفت استفاده كند و سازمان ملل نيز بر اين امر نظارت نمايد .ايران
معتقد بود كه شروط عراق را بجز عبور كشتي ها به بندر امام خميني بپذيرد تا بتواند چاه هاي نفت مشتعل
نوروز را مهار نمايد و از آلوده شدن محيط زيست جلوگيري كند 311.ناوچه هاي نيروي دريائي عراق بار ديگر
در 3137/7/33به چاه هاي نوروز حمله كردند تا مانع از اقدام ايران براي جلوگيري از نشت نفت شوند .در اين
حمله يكي از ناوچه ها مورد هدف قرار گرفت 343.در ادامه حمالت به چاه هاي نفت ،عراق در 3137/7/31به
چاه هاي نفت فروزان در منطقه مشترک با عربستان سعودي در خليج فارس حمله موشكي كرد كه موجب
315
343
هدف عراق از حمله به چاه هاي نفت ايران كاهش قدرت توليد نفت جمهوري صدمه فراوان به آن شد.
اسالمي و درآمدهاي ناشي از آن بود .نشت نفت در خليج فارس موجب شد تا وزير خارجه كويت در
3137/7/73به ايران سفر كرده و در اين باره با مقامات ايراني مذاكره نمايد .اين كشور بدنبال استفاده از اين
موضوع جهت تمام كردن جنگ بود .وزير خارجه كويت در مذاكرات خود پيشنهاد عقب نشيني به پشت
مرزها و تأسيس صندوقي بين المللي به منظور كمك به دوكشور ايران و عراق را ارائه نمود 347.بار ديگر عراق
در 3137/1/4به دو سكوي نفتي در منطقه نوروز حمله كرد كه بر اثر بمباران موجب آتش سوزي آنها شد.
البته خسارات زياد نبود و آتش سوزي مهار گرديد در همين روز لوله نفت تبريز به اروميه نيز از سوي عوامل
341
حمله به چاه نفت شماره 1نوروز موجب نشت روزانه 7هزار بشكه نفت به داخلي مخالف منفجر گرديد.
خليج فارس مي شد .آلودگي محيط زيست جان موجودات آبزي در خليج فارس را به خطر انداخته بود .ايران
براي مهار چاه نفت نوروز تالش زيادي را انجام داد .با تالش هاي 13نفر از كارگران پااليشگاه تهران اين چاه
با صرف 313ساعت كار شبانه روزي پس از گذشت 1ماه و 37روز در اواخر شهريور 3137مهارگرديد و به
344
فاجعه نشت نفت و آلودگي محيط زيست خليج فارس پايان داده شد.
نگاه امام خمینی به مسئله تداوم جنگ و لزوم توجه به معنویت
پس از عمليات بيت المقدس ،ارتش عراق سازمان رزمي خود را گسترش داد و تا پايان سال 3133استعداد
لشكرهاي خود را به 73لشكر رساند .از سوي ديگر با انجام عمليات مهندسي ،امكان شكستن خطوط دفاعي
عراق مشكل شد 343.در همين حال عدم نتيجه گيري مطلوب از عمليات رمضان و والفجر مقدماتي موجب شد تا
چگونگي خاتمه دادن به جنگ هر از چندگاهي در محضر امام خميني مطرح گردد .از جمله در روز سه شنبه
3137/3/1آقاي هاشمي رفسنجاني كه به ديدار امام خميني رفته بود درباره جنگ با ايشان مذاكره نموده و نظر
خويش را مبني بر خاتمه دادن به جنگ بصورت آبرومندانه و از موضع قدرت مطرح نمودند .امام خميني با
خاتمه جنگ موافق بودند اما معتقد بودند كه خاتمه جنگ بايد در شرايط خوبي باشد كه در دو ملت ايران و
عراق اثر بدي نگذارد .ايشان منتظر نتيجه عمليات بعدي ايران بودند و نظر روشني مطرح نكردند 343.در همين
حال ،امام راه رسيدن به پيروزي را توجه به معنويات مي دانستند و طي پيامي به مناسبت سالگرد استقرار نظام
جمهوري اسالمي در 3137/3/37تذكرات الزم را به اين شرح به رزمندگان اسالم ارائه دادند" :الزم است در
اين زمان كه كشور اسالمي ما مبتال به جنگ تحميلي است به قواي مسلح و رزمندگان عزيز ،اين مدافعان اسالم
بزرگ و كشور عزيز و ساير متصديان امور نظامي و انتظامي و امنيتي تذكر دهم كه همان طور كه تاكنون
مشاهده و لمس كرده ايد با و حدت و انسجام شماست كه پيروزي در مرزها و در داخل كشور نصيب شما و
ملت بزرگ ايران شده است ،كوچكترين غفلت از اين امر و باالتر از آن ،خداي نخواسته غفلت از ياد خداوند
تعالي موجب سستي و تزلزل خواهد شد و زحمات چندين ساله تان و خون شهيدان عزيزمان به باد فنا خواهد
رفت .توجه به معنويت و تكليف الهي و ياد خداوند باعث مي شود كه اين وحدت محفوظ و اين برادري برقرار
بماند .خوف آن است كه اسلحه در دست شما جوانان عزيز موجب غرور و سركشي شود و آن تحول روحاني
316
عظيم كه در شما پيدا شده است از دستتان برود و شيطان نفس اماره شما را به دام كشد و با سوء رفتار با
برادران خود صدق و صفا رخت بربندد و به جاي آن كدورت و جفا جايگزين شود و آن روز فاجعه اي است
براي اسالم و مصيبت دردناكي است براي شما و يارانتان .پس اين اخوت و صفا را هر چه بيشتر حفظ نماييد تا
همان طور كه تاكنون از پشتيباني بيدريغ ملت برخوردار بوديد از اين پس هم برخوردار باشيد .خداوند پشت و
پناهتان باد 342 " .همچنين ايشان در مورد تداوم جنگ طي سخناني در حسينيه جماران در 3137/3/73فرمودند:
"ما امروز در حال دفاع هستيم ،گو كه تبليغات خارجي بر ضد ما هر چه باشد .لكن شما مي دانيد كه االن
بعضي از شهرهاي ما و بعضي از زمين هاي ما در دست دشمن است و شهرهاي مرزي ما هر روز در زير توپ
هاي دور برد و موشك هاي دشمن است و بر همه ما واجب است كه از كشور خودمان دفاع كنيم و دفاع اين
است كه ما دشمن را تا آنجا برسانيم و برانيم كه نتواند با موشك هاي خودش شهرهاي ما را بكوبد .رفتن در
خاک عراق ،نه هجمه به عراق است ،دفاع از اسالم و كشور اسالمي است .نظير اينكه اگر يك كسي در خارج
منزل شما بايستد از داخل خانه خودش سنگ پراني كند و موجب خسارت جاني و مالي بشود ،اگر شما وارد
بشويد در منزل او ،شما هجمه نكرديد به او ،شما مي خواهيد دفاع كنيد از خودتان .ما هيچ وقت بناي هجوم به
يك كشوري نداريم .ما بناي دفاع داريم از يك متعدي و از يك هجمه گر و از يك خدا نشناس كه در خارج،
وقتي نتواند در داخل وارد بشود و كاري بكند با توپهاي دوربردشان و موشك ها از خارج ،از جاهاي دور مي
اندازد و كشور ما را ويران مي كند و عزيزان ما را مي كشد .ما در حال دفاع هستيم گو اينكه تبليغات خارجي
مي گويند كه نه ،شما وارد شديد در كشور ديگري .از اول جنگ تا حاال كه آنها وارد بودند صحبتي نبود،
حرفي نبود ،اشكالي نبود ،نه در سازمانها و نه در رسانه هاي گروهي .امروز كه ما براي دفاع از خودمان مي
خوا هيم اين را تا جايي ببريم كه نتواند به ما خسارت وارد كند ،ما هجوم كرديم به عراق؟ طبع آنهايي كه تبليغ
بر ضد اسالم مي كنند همين است .بنابراين ،ما چون مدافع هستيم بر همه ما يك امر واجب است ،منتها هر
كسي دفاع را به يك نحوي بايد بكند ....چون در حال دفاع هستيم ،مادامي كه جبهه ها احتياج دارند به اينكه
345
كمك بشود برايشان ،بر همه واجب است كه در جبهه بروند و دفاع كنند".
واگذاري تمشیت امور ارتش و سپاه
شيوه مديريت امام خميني واگذاري حداكثر اختيارات به مسئولين كشور بود .ايشان حتي بخشي از وظايف
فرماندهي كل قوا را به رئيس جمهور وقت واگذار نمودند و طي حكمي در 3137/3/33به ايشان مرقوم
فرمودند " :نظر به نقش مؤثر و مهم نيروهاي مسلح در دفاع از كشور و جمهوري اسالمي و لزوم اهتمام و
اشراف هر چه بيشتر و همه جانبه بر آنها و با توجه به تعهد و بصيرت و عالقه جنابعالي به امور اين نيروها ،به
آن جناب مأموريت مي دهم كه از طرف اينجانب كليه اقدامات الزم را براي تمشيت امور ارتش و سپاه انجام
با اين حكم،به مدت كمتر داده و اهمّ امور را به اينجانب گزارش دهيد .انشاءاهلل تعالي موفق و مؤيد باشيد".
از يكسال آيه اهلل خامنه اي فرمانده جنگ بودند .اما بدليل اشتغاالت رياست جمهوري و مسليل امنيتي ،در
ميدان جنگ حضور جدي نيافتند.
317
ربایش هواپیماي C-130
در طول جنگ ،برخي از افراد ارتش كه با منافقين و يا با سلطنت طلب ها ارتباط داشتند ،هواپيماها و
بالگردهاي نظامي ايران را به هنگام پرواز به برخي از كشورهاي ديگر منتقل مي كردند كه از نظر رواني
موجب تبليغات بدي براي ايران مي شد .از جمله در آستانه عمليات والفجر 3يك فروند هواپيماي C-130در
333
روز پنج شنبه 3137/3/35از سوي خدمه آن ربوده و به عربستان برده شد كه دوباره به ايران بازگردانده شد.
همچنين خلبانان نظامي در بنادر جنوبي كشور سه بالگرد ايران را ربوده و به كشورهاي حاشيه جنوبي خليج
فارس منتقل كردند .سفارت امريكا در اين كشورها ،مشوق فرار خلبان هاي ايراني بود 333 .در آن زمان ،افراد
امنيت پرواز در هواپيماهاي نظامي حضور نداشتند و خلبانان و خدمه پرواز براحتي مي توانستند براي خروج
هواپيما از كشور اقدام نمايند.
عملیات والفجر8
از زمان طرح ريزي عمليات ثامن االئمه تا عمليات والفجر مقدماتي ،فكر و سناريوهاي سپاه مبناي طرح ريزي
عمليات هاي بزرگ قرار مي گرفت اما ناكامي در عمليات والفجر مقدماتي موجب شد موقعيت سپاه در برنامه
ريزي و فرماندهي عمليات تضعيف گردد .از سوي ديگر فرمانده نيروي زميني ارتش معتقد بود كه در صورت
واگذاري نيروهاي بسيجي به ارتش ،وي مي تواند تجربه درخشان تري از سپاه عرضه نمايد .بر همين اساس،
قرار شد طرح ارتش با نام عمليات والفجر 3به اجرا درآيد .ناكامي در عمليات والفجر مقدماتي موجب آشكار
شدن اختالفات فكري ارتش و سپاه گرديد .به هر حال عمليات والفجر 3با شيوه ها و تاكتيك ارتش به مورد
اجرا گذاشته شد .سرهنگ صياد شيرازي ،فرمانده وقت نيروي زميني ارتش ،به طور مرتب از اجراي آتش
توپخانه به صورت پرحجم بجاي خون دادن رزمندگان براي شكستن و تصرف خطوط دشمن سخن مي گفت.
بر همين اساس عبارت "آتش بجاي خون" زياد تكرار مي شد .فرماندهي عمليات هم برعهده نيروي زميني
ارتش گذاشته شد و يگان هاي سپاه نيز تحت امر ارتش قرار گرفت .دشمن پس از عمليات والفجر مقدماتي،
بر استعداد و توان خود در منطقه افزود.با پرواز هواپيماهاي شناسايي ،منطقه را زير نظر گرفت و حساسيت وي
با ورود توپخانه به منطقه عملياتي و نقل و انتقال برخي از يگان ها از 75اسفند 33به بعد ،نسبت به تحركات
خودي افزايش يافت.
هدف عملیات و موقعیت و عوارض منطقه
هدف اصلي عمليات ،تصرف منطقه شرقي شهر عماره تا مرز ايران بود .رسيدن به پل غزليه به عنوان هدف
نهايي عمليات در نظر گرفته شده بود .با انجام عمليات ،ديد و تير دشمن از روي منطقه خودي از دشت دويرج
تا تينه و نيز در منطقه جبل حمرين حذف مي گرديد و نيروهاي دشمن در دشت عماره ،علي شرقي و شمال
شرقي آن ،زير ديد و تير قرار مي گرفتند .از سوي ديگر حمله به ارتفاعات حمرين و تكميل تصرف آن و
دسترسي به جبل فوقي و همچنين رسيدن به دشت سميده و وادار كردن قواي دشمن به گسترش و آرايش در
دشت و نيز فراهم آمدن زمينه براي پيشروي در عمق مواضع دشمن از ساير اهداف عمليات به حساب مي آمد.
318
اين منطقه حد فاصل زبيدات تا شيار بجليه بر روي ارتفاعات حمرين در داخل خاک عراق از يك سو و از
سمت ديگر در جنوب به رودخانه دويرج و پاسگاه مرزي پيچ انگيزه و منطقه شرهاني در شمال فكه قرار
داشت .منطقه عملياتي در واقع در شمال غربي منطقه عملياتي والفجر مقدماتي و از فكه تا ارتفاعات حمرين
طراحي شده بود .زمين منطقه تپه ماهور و كوهستاني بود و از نظر جغرافيايي مكمل عمليات محرم محسوب مي
گرديد .ارتفاعات جبل فوقي به موازات كوه حمرين پس از دشت سميده آغاز مي شود .پشت جبل فوقي،
تأسيسات نفتي بزرگان قرار دارد و تأسيسات نفتي سميده هم از عوارض مصنوعي بشمار مي رفت.
ارتفاعات موجود در منطقه جنوبي شامل 333 ،337 ،371 ،311 ،313 ،333 ،323 ،325كه در امتداد جنوب
شرقي كوه حمرين قرار دارند و به شكل دهليز صخره اي ديده مي شوند .بلندي اين ارتفاعات از سمت غرب
رودخانه دويرج به بعد افزايش مي يابد و در قسمت باالي آن دو دهليز وسيع را شكل مي دهند .آب گرفتگي
و باتالق هاي هوالهلغل و هور السناف در ادامه ارتفاعات جبل فوقي قرار داشت .رودخانه دويرج از ويژگي
هاي ديگر طبيعي اين منطقه بود كه يك رودخانه فصلي است .چند شيار در منطقه وجود داشت كه مهم ترين
آنها بجليه و سميده بودند .عالوه بر آن تپه ،333ارتفاعات مثلثي شكل ،قله 337و پيچ انگيزه نيز از عوارض
منطقه محسوب مي شدند .پاسگاه هاي مرزي پيچ انگيزه ،بجليه ،سميده و صدام نيز در منطقه قرار داشتند.
ارتش عراق در اين منطقه ضمن ايجاد ميدان هاي مين به عمق 43متر در پشت رودخانه دويرج با احداث
كانال هايي درون آنها را با بشكه هاي فوگاز كه اثرات مخرب و وحشت زايي داشتند پوشانده بود .عالوه بر
آن جلوي خط مقدم خود را سيم خاردارهاي توپي و حلقوي چيده و پاسگاه هاي كميني را مستقر كرده بود.
يگان هاي دشمن هم در ارتفاعات سركوب منطقه در فاصله يك كيلومتري از موانع فوق ،موضع گرفته بودند.
ارتش عراق ،جهت و سمت حمله قواي ايران را از منطقه تلول بند تصور مي كرد .زيرا اين منطقه اهميت
زيادي براي دشمن داشت چون منطقه تلول بند داراي يك سه راهي بود كه به تأسيسات نفتي بزرگان و پل
غزيله و شهر عماره منتهي مي شد .دشمن احتمال حمله از منطقه بجليه -زبيدات را نمي داد.
طرح مانور و تاكتیك عملیات
طرح مانور عمليات والفجر 3بر اساس استفاده از آتش تهيه پر حجم و انجام عمليات با شيوه هاي مرسوم،
برنامه ريزي شد .روش رزمي و تاكتيك عمليات والفجر 3متفاوت با تاكتيك هاي عمليات هاي قبلي كه سپاه
انجام مي داد ،بود .تصور بر اين بود كه روشهاي رزمي سپاه از عمليات رمضان به بعد ،كارايي خود را از دست
داده است و ارتش عراق راه هاي مقابله با آنها را ياد گرفته است .بنابراين سعي بر آن بود تا با تغيير در
روشهاي رزمي يك نوع غافلگيري براي يگانهاي ارتش عراق در اين منطقه ،ايجاد گردد .با توجه به آنكه
تمركز اصلي طرح مانور بر استفاده از انواع آتش ها براي شكستن خط مقدم دشمن ،قرار گرفته بود ،بنابراين
تمركز تمام آتش تير بارها ،توپ هاي 71و ،32تيرهاي مستقيم تانك ها ،تفنگ هاي 333و ساير سالح هاي
سنگين بر روي خط اول دشمن به منظور جلوگيري از تحرک آنها و رفتن نيروهاي دشمن به درون سنگرها و
نيز به منظور انهدام كمين ها سازماندهي شد .در همين حال قرار شد تا در حين اجراي آتش سنگين ،نيروهاي
319
تخريب چي ،ميادين مين دشمن را باز كنند .آنگاه نيروهاي تك ور با سر و صداي فراوان ،خود را به خط اول
دشمن رسانده تا يگان هاي در خط مقدم ،دچار وحشت و رعب گردند .در اين زمان آتش پرحجم توپخانه از
نيروهاي خط ش كن پشتيباني مي كند به گونه اي كه خطوط دوم و بعدي دشمن ،قدرت عكس العمل نداشته
باشند .پس از باز شدن رخنه از سوي نيروهاي تك ور ،نيروهاي دنبال پشتيبان به جناحين و عمق گسترش
يافته به سمت اهداف خود ،پيشروي مي نمايند .اين عمليات در سه مرحله طرح ريزي شده بود .ابتدا تصرف
ارتفاعات سركوب و استقرار بر روي آنها سپس تصرف و اشغال جبل فوقي ،آنگاه در صورت موفقيت دو
مرحله قبلي ،حركت به سمت پل غزيله صورت مي گرفت .به منظور آمادگي نيروها براي اجراي اين طرح،
زمين مشابهي انتخاب و از مهمات جنگي براي اجراي مانور آزمايشي استفاده گرديد كه تلفاتي را نيز به همراه
داشت.
استعداد ارتش عراق و مأموریت قرارگاه ها و استعداد خودي
در مجموع 1لشكر 33،تيپ 33،گردان مستقل تحت امر سپاه چهارم و 433عراده توپخانه صحرايي ارتش عراق
از آغاز تا پايان عمليات در منطقه فعال بودند .در مجموع 53گردان از سپاه و 13گردان از ارتش يعني 5
لشكر از سپاه و 7لشكر و 1تيپ از ارتش در اين عمليات به شرح ذيل ،شركت داشتند.
الف -قرارگاه كربال متشكل از 3قرارگاه فرعي از پاسگاه زبيدات تا شيار بجليه
كربالي 3شامل :لشكر 43ثاراهلل ،تيپ 3لشكر 73حمزه
كربالي 7شامل :لشكر 2ولي عصر ،تيپ 7لشكر 73حمزه
كربالي 1شامل :تيپ المهدي ،تيپ 1لشكر 73حمزه
كربالي 4شامل :لشكر 34امام حسين (ع) و تيپ 7لشكر 22خراسان
كربالي 3شامل :لشكر 5نجف و لشكر 31فجر
ب -قرارگاه نجف متشكل از 4قرارگاه فرعي از شيار بجليه تا پيچ انگيزه يا رودخانه دويرج
نجف 3شامل :لشكر 13عاشورا و تيپ 33هوابرد
نجف 7شامل :لشكر 72محمد رسول اهلل (ص) و تيپ 54خرم آباد
نجف 1شامل :لشكر 3نصر و تيپ 35ذوالفقار به عنوان احتياط
نجف 4شامل :تيپ 33سيد الشهداء (ع) و تيپ 12زرهي شيراز
شرح و نتایج عملیات
حدود دو ماه پس از پايان عمليات والفجر مقدماتي ،عمليات والفجر 3در ساعت 71روز 73فروردين ماه سال
3137آغاز شد .در محور قرارگاه نجف تا حدي پيشروي صورت گرفت و حدود 43درصد اهداف تأمين
گرديد .ولي محور قرارگاه كربال در شرق پاسگاه بجليه با مانع برخورد كرده و يگان هاي آن نتوانستند اهداف
خود را تامين نمايندوعقب نشيني كرده وصبح عمليات به مواضع قبلي خود باز گشتند .رزمندگان لشكر 43
ثاراهلل با دادن تلفات و پس از عبور از موانع متعدد و ميدان هاي مين ،هدف هاي خود كه ارتفاعات 313و 311
311
بود را تصرف كردند ،ولي با لشكر 34امام حسين (ع) كه معبر آنها يك كيلومتر فاصله داشت نتوانستند الحاق
نمايند .لشكر 2ولي عصر كه قرار بود ارتفاع 323را بگيرد در ابتداي ارتفاع متوقف شد و از تصرف هدف
بازماند .با دادن تلفات تيپ 11المهدي هم كه قرار بود ارتفاع 325را بگيرد اندكي پيشروي كرد ولي به هدف
نرسيد .لشكر 34امام حسين از منطقه رملي مقابل خود به اشتباه وارد محوطه اصلي سمت چپ شد و خود را به
ارتفاع تيغه اي پس از رمل رسانيد و 733عراقي را به اسارت درآورد و منطقه را پاكسازي كرد .لشكرهاي
نجف و فجر هم با عبور از يك كيلومتر از موانع خود را به سه راهي پشت ارتفاع 325رساندند .لشكر 13
عاشورا كه مي خواست دو ارتفاع 333در كنار شيار بجليه و 343را تصرف كند نتوانست معبري باز كند و
فقط ارتفاع 343را گرفت .لشكر 72محمد رسول اهلل ،ارتفاع 337را در جناح چپ لشكر 13تصرف كرد و
مقداري هم به سوي ارتفاع 341در روبروي خود پيشروي كرد .تيپ 33سيد الشهداء هم در محور پيچ انگيزه و
دويرج عمل كرد و منطقه را پاكسازي كرد .در مجموع اكثر هدف هاي دو محور تاميت نگرديد و رخنه و
سرپل مورد نظر تصرف نشد لذا صبح روز عمليات به يگان ها دستور عقب نشيني داده شد .نيروهاي خودي 33
هزار گلوله (آتش بي سابقه) بر سر دشمن ريختند ولي دشمن هم با 433قبضه توپ ،جهنمي از آتش برپا كرد.
مرحله دوم با يك شب تأخير انجام شد ولي در 37/3/74عقب نشيني كردند زيرا فشار دشمن زياد بود.در
جريان اين عمليات قواي ايران ،ضربه سنگيني را متحمل شده و چيزي از اهداف عمليات حاصل نشد ،در نتيجه
ارتش عراق به قدرت مقاومت و توانمندي هاي خود اميدوار گرديد .در اين عمليات بيش از 3333نفر از
رزمندگان اسالم شهيد 433 ،نفر مفقود و 333نفر اسير و حدود 3هزار نفر هم مجروح شدند .دشمن 12بار به
مواضع نيروهاي خودي حمله كرد و 3/3ميليون گلوله توپ و خمپاره بر سر رزمندگان اسالم فرو ريخت 337.از
دشمن نيز حدود 533نفر كشته و زخمي و حدود 133نفر اسير شدند و 15دستگاه تانك و نفربر و خودروي
آنها هم منهدم گرديد.
ارزیابی و دالیل ناكامی عملیات والفجر 8
اين عمليات در شرايطي آغاز گرديد كه ديدگاه مشترک و اجماع نظر بين فرماندهان سپاه و ارتش در مورد
طرح مانور و تاكتيك عمليات وجود نداشت .جوّ ترديد بر ذهن فرماندهان و مسئولين عمليات در مورد امكان
پيروزي مستولي بود .ارتش عراق حضور وسيعي در منطقه عمليات پيدا كرده بود و ضعف هاي خود را كه در
عمليات محرم مشاهده نموده بود ،تا حدود زيادي برطرف كرده بود .دشمن موانع موجود در منطقه را با كندن
كانال هايي به عرض 1تا 4متر و ريختن سيم خاردار توپي در كف آنها ،تكميل كرده بود.
با توجه به نكات فوق ،از ابتدا مشخص بودكه اجراي چنين عملياتي ،قرين موفق نخواهد شد .برخي از طراحان
عمليات ،معتقد بودند كه با توجه به انجام عمليات والفجر مقدماتي ،اين عمليات را بايد از ابتدا لو رفته تلقي
كرد .ارتش معتقد بود بجاي عمليات والفجر مقدماتي بايستي در منطقه والفجر ،3عمليات انجام مي شد .در طرح
هاي سپاه ،نيروهاي خط شكن و تك ور در سكوت كامل ،حمله خود را آغاز مي كردند تا افراد دشمن متوجه
تهاجم آنها نشوند ،ولي در اين طرح از سر و صدا براي ايجاد وحشت در بين نيروهاي عراقي استفاده شد .در
311
تاكتيك سپاه ،پس از رسيدن نيروهاي خط شكن به مواضع خط اول دشمن ،يگانهاي ارتش عراق متوجه حمله
قواي اسالم مي شدند ،در حالي كه با اين طرح ،ارتش عراق از ابتداي اجراي آتش تهيه ،متوجه تك قواي ايران
شد .از سوي ديگر در طرح هاي سپاه ،پس از شكسته شدن خط اول ،اجراي آتش هاي سنگين توپخانه آغاز مي
شد ،در حاليكه در اين طرح ،ابتدا آتش تهيه اجرا و سپس نيروهاي خط شكن عمليات را آغاز كردند .در طرح
هاي سپاه ،شكستن خط اول قواي عراقي با اتكا به برنامه ريزي دقيق و با كمك نيروي انساني آموزش ديده و
ماهر و داوطلب انجام مي شد در حاليكه در اين طرح با كمك استفاده از تجهيزات و آتش توپخانه ،اين اقدام
صورت گرفت .به هر حال اين تفاوت هاي اساسي ،نتوانست موفقيتي را در استفاده از تاكتيك هاي جديد ،ارائه
نمايد .معموالً بسياري از داليل ناكامي عمليات ها با هم مشترک است .در اين عمليات ارتش عراق غافلگير
نشد و توانست توازن قواي خود را با رزمندگان اسالم در جبهة والفجر 3برقرار نمايد .ارتش بعثي نقاط ضعف
پدافندي خود را برطرف كرد و بر تقويت موانع و استحكامات خود در خطوط مقدم جبهه افزود .توان كمّي و
كيفي يگان هاي خود را افزايش داد به طوري كه در آن زمان ،حدود 73لشكر مجهز و آماده به نبرد در
سراسر جبهه ها در اختيار داشت .يگان هاي سواره نظام خود را با تانك و نفربر ،تقويت نمود .تمركز زيادي را
براي كسب اطالعات از يگان هاي ايراني و نقل و انتقاالت و اهداف آنها ،انجام داد .يگان هاي موفق ارتش
بعثي در مقابله با نيروهاي ايراني ،از سوي صدام حسين تشويق و افرادي كه در جبهه عقب نشيني مي كردند به
سختي تنبيه مي شدند .از سوي ديگر كيفيت نيروهاي ايراني به اندازه كافي افزايش نيافته بود .اختالف بين
ارتش و سپاه ،همچنان مانع همدلي كامل فرماندهان در صحنه نبرد مي شد .طرح مانور عمليات ،بسيار ذهني و
از واقعيت هاي صحنه و ميدان رزم فاصله داشت و اجماعي در مورد طرح ارتش با ساير فرماندهان وجود
نداشت .از نظر تاكتيكي بدليل حركت رزمندگان در تاريكي مطلق شب ،بعضي از آنها گم شدند و نتوانستند
اهداف خود را پيدا كنند .صحنه درگيري و عمليات ،محدود بود و موجب مؤثرتر واقع شدن آتش سنگين
دشمن شد .رزمندگان اسالم بر اثر پيمودن زمين هاي ذوعارضه و حركت در ارتفاعات منطقه عمليات ،خسته
شده و از ادامه حركت باز ماندند .عقبه ها و راه هاي تداركاتي يگان هاي خودي زير ديد و تير دشمن قرار
داشت و پشتيباني رزمندگان حاضر در خط مقدم به سادگي در روز امكان پذير نبود .با اجراي آتش سنگين
توپخانه ارتش عراق به اعضاي اصلي گردان ها ،تلفات سنگيني وارد و بعضي از گردان ها در ساعات اوليه
عمليات متالشي شدند .شيوه هاي جنگي رزمندگان اسالم براي ارتش بعثي شناخته شده بود و ارتش عراق شيوه
جنگيدن و تاكتيك هاي بسيجيان را فهميده و درک كرده بود و اقدام مناسب عليه آن را به مرحله اجرا در
آورد .ضعف مديريت و آموزش نيز به خوبي در جريان عمليات ،خود را نشان داد .در نهايت بايد گفت،
مشكالت عمليات والفجر مقدماتي و والفجر 3موجب بروز بن بست و توقف در قدرت پيشروي قواي ايران به
سمت مواضع ارتش بعثي و باعث آغاز بروز علني اختالفات بين فرماندهان ارتش و سپاه گرديد .ناكامي در
عمليات والفجر ،3نشان داد كه ارتش حتي با در اختيار گرفتن فرماندهي عمليات و استفاده از طرح هاي مورد
نظر خود و نيز بكارگيري نيروهاي بسيجي و تحت امر قرار دادن يگان هاي سپاه نيز قادر به انجام عمليات
312
331
موفق نيست .اين ناكامي پس از كسب توفيقات نظامي گذشته موجب نگراني شد.
حمله موشکی به دزفول و چند شهر
معموالً پس از انجام هر عمليات در جبهه ها ،عراق به برخي از مناطق مسكوني شهرهاي ايران بويژه در
شهرهاي مرزي حمله مي كرد .دزفول اولين شهري بود كه معموال پس از هر عمليات ،قصاص مي شد.پس از
عمليات والفجر 3نيز ،ارتش عراق در غروب روز چهارشنبه 13فروردين ماه ،3137سه موشك زمين به زمين
به سمت شهر دزفول پرتاب كرد كه بر اثر آن 23خانه مسكوني ويران و بيش از 73نفر شهيد و حدود 333
نفر نيز زخمي شدند .بار ديگر ارتش عراق در عصر روز جمعه دوم ارديبهشت ،3137با موشك شهر دزفول را
هدف قرار داد كه باعث ويراني 733واحد مسكوني و مغازه شد .در اين حمالت بيش از 73نفر از مردم شهيد
334
امام خميني در واكنش به حمالت مكرر عراق به شهر دزفول در و بيش از 733نفر نيز مجروح گرديدند.
3137/7/4طي سخناني در حسينيه جماران به مناسبت سالگرد ميالد امام محمدتقي(ع) فرمودند " :شما ببينيد كه
اينهايي كه ادعاي طرفداري از خلق و طرفداري از عرب مي كنند با خوزستان چه مي كنند و با دزفول عزيز
چه كرده اند .به گمان فاسد اينكه با موشك انداختن در خانه ها و اطفال و زنهاي پير و جوان را كشتن اسباب
اين مي شود كه ما تسليم بشويم .آنها باز خوزستان را نشناختند ،دزفول را نشناختند ،با اينكه از اولِ جنگ تا
حاال كراراً تجربه كرده اند و تخريب كرده اند مكان اين عزيزان ما را و اقشار كثيري از دوستان خدا را به
شهادت رسانده اند و ديدند كه مقاوم ايستادند و ملت ايران و دزفول عزيز در مقابل آنها مقاوم ايستاده است و
امروز هم كه اين همه مصيبت وارد كرده اند باز فرياد « جنگ ،جنگ تا پيروزي» از جوانهاي ما در دزفول
دزفول يكي از شهرهايي بود كه در طول جنگ بطور مرتب مورد حمله عراق قرار مي گرفت. بلند است".
در طول 13ماه جنگ تا پايان فروردين ،3137شهر دزفول 45بار هدف حمله موشكي ارتش عراق قرار
گرفت كه طي آن بيش از 3533واحد ساختماني مختلف از قبيل بيمارستان ،مدرسه ،كودكستان ،واحدهاي
مسكوني و مراكز تجاري ،تخريب گرديد .عليرغم فشار مردم و شعار آنها كه مي گفتند موشك جواب موشك،
امام خميني اجازه پرتاب يك گلوله به سمت شهرهاي عراق را نمي دادند .ايشان مي فرمودند :ما با مردم عراق،
طرف نيستيم .عالوه بر دزفول شهر پل دختر نيز در غروب روز دوشنبه تاريخ 3137/7/3با دو فروند هواپيماي
جنگنده عراقي ،بمباران شد كه بر اثر آن 73نفر شهيد و بيش از 333نفر مجروح شدند333 .حمالت به مناطق
مسكوني در شهرها اين نگراني را در بين برخي از مسئولين بوجود آورده بودكه ممكن است موجب كاهش
روحيه مردم شده و فرزند امام احمد آقا بر اين نظر بودند كه بهتر است به طرف برقراري صلح برويم 332.ايران
در اعتراض به شوروي بخاطر واگذاري موشك به عراق و نيز همكاري با حزب توده تعدادي از ديپلمات هاي
آن كشور را در روز شنبه 3137/7/35اخراج نمود .اين اقدام موجب شد تا تبليغات شوروي عليه ايران افزايش
يابد .شوروي نيز در 3137/7/13اعالم كرد كه سه نفر از اعضاي سفارت ايران را بعنوان عناصر نامطلوب از آن
كشور اخراج مي كند .ايران به منظور احتراز از درگيري بيشتر از اقدام متقابل خودداري نمود .اين اقدام باعث
شد تا 3733روسي كه در نيروگاه رامين اهواز كار مي كردند ،كم كاري نمايند 335.در ادامه حمالت عراق به
313
شهرها ،شهر انديمشك در صبح روز پنج شنبه 3137/7/77هدف دو فروند موشك زمين به زمين قرار گرفت
كه بر اثر آن يك مدرسه راهنمايي پسرانه ويران شد و 77نفر از مردم اين شهر شهيد و 371نفر نيز مجروح
گرديدند .در اوايل شب اين روز شهر دزفول بار ديگر مورد حمله موشكي قرار گرفت كه بر اثر آن 43خانه
تخريب و 3نفر شهيد و 53نفر نيز زخمي گرديدند 331.برخي از مسئولين و مردم راه جلوگيري عراق از حمله
به مناطق مسكوني را عمليات مقابله به مثل مي دانستند ولي امام خميني با اين اقدام مخالف بودند و مي فرمودند
بايد در ميدان بجنگيم و شهرها را نبايد بزنيم .البته رئيس جمهور و رئيس مجلس ايران تأكيد كردند كه جنايات
صدام بدون پاسخ نخواهد ماند 333.امام خميني از قبل مي فرمودند" :اسالم اجازه نمي دهد كه ما مردم بي گناه را
عراق همزمان با رسيدن نيروهاي ايراني به مرزهاي بين المللي در براي خاطر گناه ديگري آزار بدهيم".
منطقه بانه ،در روز چهارشنبه 3137/1/4با جنگنده هاي خود شهر بانه و روستاي رش نش از توابع مريوان را
بمباران نمود .ارتش عراق در اين حمله از بمبهاي خوشه اي استفاده كرد .در حمله به بانه 5نفر از مردم شهيد و
337
پس از گذشت چند روز از حمله به مناطق مسكوني ،عراق پيشنهاد عدم حمله به 21نفر مجروح شدند.
شهرهاي غير نظامي را تحت نظارت سازمان هاي بين المللي ارائه كرد كه رئيس مجلس و فرزند امام با آن
موافق بودند ولي وزارت خارجه جواب رد داد و امام خميني و رئيس جمهور هم مخالف بودند 331.ادامه حمالت
عراق به شهرها موجب شد تا 53نفر از نمايندگان مجلس طي نامه اي به امام خميني در 3137/1/75از ايشان
بخواهند كه اجازه دهند بعنوان مقابله به مثل و بازداشتن دولت عراق از حمله به شهرهاي ايران ،شهرهاي عراق
مورد هدف قرار گيرند 334.ايران به منظور مقابله با حمالت عراق به مناطق مسكوني از سازمان ملل جهت بازديد
از خرابي هاي ناشي از حمالت به مناطق مسكوني دعوت بعمل آورد كه هيئتي بدين منظور در اوايل خرداد
3137ازشهرهاي بمباران شده بازديد و سپس در اول تير 3137گزارش خود را در 73صفحه جهت اظهار نظر
به شوراي امنيت سازمان ملل ارائه داد .گزارش اين هيئت منطقي و معقول بود و 31صفحه آن مربوط به ايران
333
و 5صفحه هم مربوط به عراق مي شد.
دعوت به ادامه دفاع
با تداوم جنگ و افزايش فشار به مردم و عدم پيروزي هاي چشمگير در جبهه ها ،امام خميني در صبح 34
خرداد 3137در جمع جمعي از نمايندگان مجلس و خانواده هاي شهداي پانزده خرداد از مردم خواستند تا بيشتر
در صحنه باشند و از جنگ خسته نشوند .ايشان فرمودند " :ما كه جنگ را شروع نكرده ايم ما االن هم در حال
دفاع هستيم .هر روز تقريباً بايد گفت بي استثنا آبادان ،تقريباً بي استثنا ،هر روز كوبيده مي شويد زايد بر آن
هم جاهاي ديگري كه همه مي دانيد .ما مي خواهيم كه دست اين ها كوتاه بشود كه به ما اين طور به ملت ما
اين طور ،تعدي نكنند .ما داريم دفاع مي كنيم و ما از اول هم دلمان مي خواست كه جنگي نباشد و همه صلح
باشد ....شما مي پذيريد كه ما با آنها سر يك ميز بنشينيم و مصالحه كنيم؟ ....هيچ وجدان انساني اسالمي مي
پذيرد اين را؟ ....ما چيز زايدي نمي خواهيم ما همان را مي خواهيم كه از اول جنگ هم گفتيم ما جنگجو
نيستيم ما مدافع هستيم .دفاع هم يك حق مسلمي است كه اسالم و غير اسالم براي انسان قائل است ....حاال كه
314
بحمداهلل كه رسيديم به اينجايي كه دست ها كوتاه شده ،حاال ما كوتاه بياييم تا آنها دستشان بلند بشود؟ .....اگر
ما يك قدم عقب بنشينيم آنها صد قدم جلو مي آيند .ما محكم بايد در مقابل اينها بايستيم تا اينكه آن آدمي كه
اين فاسد را در اين منطقه ايجاد كرده است سركوب بشود و آنهايي كه وادار كردند اينكه اين آدم اين طور،
ايشان همچنين در سخناني در اين خبيث اين طور با مردم عمل بكند ،آنها هم در دنيا رسوا بشوند".
3137/1/73مي فرمايند" :ما امروز هم در رأس تمام مسائلمان جنگ است .اگر يك روز غفلت بكنيم بر ما
حمله خواهد كرد و همه چيز ما را از بين خواهد برد .ما تا همان مسائلي كه در اول جنگ گفتيم ،تا آن مسائل
تحقق پيدا نكند ما در دفاع خودمان ،سر جاي خودمان ايستاده ايم .اگر چناچه ما از اين مسائل غفلت كنيم يا
اينكه بعض از منحرفين و منافقين بين مردم بيفتند و بگويند كه خوب ،او مي گويد جنگ را تمام كنيم شما هم
قبول كنيد و بخواهند مردم را سست بكنند بدانيد كه اسالم در خطر كفر است .اگر چنانچه ما يك كلمه عقب
نشيني كنيم ،اگر ملت ما يك قدم سستي به خودش راه بدهد و عقب نشيني كند ،نواميسش ،اموالش ،جان هاي
جوان هايش ،همه به باد خواهند رفت .بايد با قدرت به پيش برويم و با قدرت با همه كساني كه به ما مي
خواهند تجاوز و تعدي كنند مبارزه كنيم و زندگي آبرومند نداشتن و زندگي زير بار بودن ،هزار مرتبه از اينكه
انسان بميرد ،مردن بر او شرف دارد ....مصمم باشيد و مجهز باشيد و هر روز خودتان را قويتر كنيد و ملت هم
هر روز براي پشتيباني ،دفاع از اسالم بيشتر مصمم بشود و براي جنگ بيشتر مهيا شود كه دفاع از اسالم است،
دفاع از نواميس مسلمين است ،دفاع از قرآن كريم است ،دفاع از ملت ايران است و ملت هاي ديگر است و ما
332
بايد با قدرت بايستيم و هيچ عقب نشيني نكنيم".
ربایش هواپیماي مسافربري
در حالي كه حمله عراق به مناطق مسكوني و چاه هاي نفتي ايران در خليج فارس ادامه داشت ،منافقين در عصر
روز چهارشنبه 3137/4/33يك فروند هواپيماي مسافربري 242هواپيمايي جمهوري اسالمي ايران را با 113
مسافر و خدمه از آسمان شيراز ربوده و به كويت بردند .مقامات كويت با هواپيما رباها همكاري نمودند .در
كويت 352تن از مسافران آزاد و هواپيما به فرانسه پرواز كرد .پس از پياده شدن هواپيما رباها در پاريس
هواپيما در صبح روز شنبه 3137/4/35به تهران بازگشت .اين هواپيما ربايي در ماه رمضان و بمنظور تحت
335
اين هواپيما ربايي نشان داد كه بين فرانسه و برخي از الشعاع قرار دادن روز جهاني قدس ،صورت گرفت.
كشورهاي خليج فارس ،يك ناهماهنگي وجود دارد و آنها عليه ايران ،اقدامات ايذايي انجام مي دهند .از سوي
ديگر برخي از خلبان هاي ايراني به كشورهاي ديگر مانند تركيه فرار مي كردند كه تالش براي استرداد آنها
معموالً به نتيجه نمي رسيد 331.در 3137/3/3يك فروند هواپيماي فرانسوي مربوط به شركت ايرفرانس ربوده و
عازم تهران شد .هواپيما ربايان اين هواپيما را در پاسخ به اقدام منافقين در ربودن هواپيماي ايراني و انتقال آن
به پاريس انجام دادند .اين هواپيما در 3137/3/1با تسليم هواپيما ربايان آزاد شد .اقدام ايران در پايان دادن به
323
ماجراي هواپيما ربايي موجب رضايت دولت فرانسه گرديد.
315
نگرانی از كمبود نان
با شدت گرفتن فشارهاي اقتصادي در كشور و همچنين ادامه جنگ و نيز اختالف نظرها و كارشكني هايي كه
عليه دولت پديد آمد در اوايل تابستان 3137مشكالتي در توزيع نان و برنج ارزان در بين مردم پديد آمد و
موجب نگراني هايي در كشور گرديد .امام خميني بالفاصله طي نامه اي به نخست وزير وقت در 3137/4/33
مرقوم فرمودند " :از مسئله كمبود نان خبرهايي مي رسد كه اينجانب را شديداً نگران كرده است .جنابعالي
مأمور هستيد اين مسئله مهم را هرچه زودتر حل كنيد .اگر كساني در اين امر اخالل مي كنند مورد تعقيب قرار
دهيد و اگر اشخاصي مسامحه مي كنند و از كارمندان هستند اخراج كنيد و اشخاص متعهد را به اين كار
بگماريد .در درجه دوم قضيه برنج بايد حل شود .به شما مأموريت حل آن نيز داده مي شود .مراتب را پس از
در دوران جنگ بسياري از كاالهاي اساسي به 323
انجام به اطالع اينجانب برسانيد .توفيق شما را خواهانم".
صورت سهميه بندي و با قيمت بسيار ارزان در اختيار مردم قرار مي گرفت.نان سهميه بندي نبود ولي در همه
جا با قيمت خيلي كم در اختيار مردم قرار داشت.
تغییر راهبرد نظامی ایران
با انجام دو عمليات ناموفق والفجر مقدماتي و والفجر 3در جبهه جنوب ،امكان انجام عمليات هاي موفق در
منطقه جنوب ،مورد ترديد واقع شد .بنابراين توجه فرماندهان جنگ به مناطق غربي كشور جهت طرح ريزي
عمليات جلب گرديد .از آنجا كه در طول دو سال اول جنگ ،عمده عمليات هاي بزرگ ايران در استان
خوزستان صورت گرفته بود بنابراين توجه ارتش بعثي به مناطق عملياتي غرب و يا جبهه مياني كمتر بود .بر
همين اساس تصميم گرفته شد تا عمليات بعدي ايران در جبهه منطقه غرب كشور انجام شود .در چنين شرايطي،
سپاه و ارتش بر سر فرماندهي عمليات اختالف نظر داشتند .فرمانده نيروي زميني ارتش معتقد به وحدت
فرماندهي بود و مي خواست كه ارتش بر سپاه ،فرماندهي داشته باشد .ولي سپاه معتقد بود كه بدليل فرهنگ
متفاوت ارتش و سپاه ،عمالً وحدت فرماندهي بدين صورت امكان پذير نيست و انجام عمليات مستقل از سوي
هر يك از دو سازمان ارتش و سپاه را پيشنهاد مي كرد .البته انجام عمليات مشترک و تشكيل قرارگاه هاي
مشترک همچون زمان عمليات هاي سال دوم جنگ نيز يكي از راهكارها بود .به هر حال اختالف فرمانده هان
327
جبهه ،يكي از مشكالت آن دوران جنگ بود.
انجام عملیات هاي محدود
ناكامي در انجام عمليات هاي گسترده و سرنوشت ساز والفجر مقدماتي و والفجر ،3موجب شد تا انجام عمليات
هاي محدود در دستور كار هر يك از دو سازمان سپاه و ارتش قرار گيرد .پيش بيني مي شد كه انجام عمليات
هاي محدود مي تواند خستگي و فرسايش در قواي دشمن ايجاد كند .به ارتش عراق براي ترميم و بازسازي
فرصت ندهد .دشمن را در همه جبهه ها در گير نمايد و به وي تلفات وارد كرده و موجب انهدام بخشي از
نيروهاي آن گردد .از سوي ديگر تمركز قواي ارتش عراق را برهم زده و موجب تجزيه نيروهاي وي گردد و
از سوي ديگر فرصت الزم را به منظور بازنگري در راهبرد و تاكتيك هاي رزمندگان اسالم را براي طرح
316
ريزي عمليات هاي بزرگتر فراهم آورد .بر اين اساس سه عمليات والفجر 1 ،7و 4طرح ريزي و به مرحله اجرا
در آمد.
عملیات والفجر 5
پس از ناكامي در انجام موفقيت آميز عمليات هاي والفجر مقدماتي و والفجر 3در جبهه جنوب ،اولين عمليات
رزمندگان اسالم با هدايت قرارگاه حمزه سيدالشهدا عليه السالم در جبهه شمال غرب با نام عمليات والفجر 7
درشب چهارشنبه 71تيرماه 3137آغاز شد .هدف اصلي اين عمليات ،آزاد سازي مرز كشور از طريق تصرف
ارتفاعات مهم آن منطقه و پيشروي در خاک عراق و تسخير پادگان حاج عمران و اشراف بر شهر چومان
مصطفي بود .با انجام اين عمليات ،شهرها و روستاهاي اطراف مرز از زير برد آتش توپخانة ارتش عراق خارج
مي شد و امكان زندگي عادي براي مردم فراهم مي آمد .همچنين با انجام اين عمليات يكي از معابر مهم تردد
احزاب مسلح دموكرات و كومله در مرز تمرچين مسدود و مسير حركت نيروهاي نامنظم ايران و نيز احزاب
كردي ضد حزب بعث به كردستان عراق ،تسهيل مي گرديد .اين عمليات با همكاري مشترک ارتش و سپاه
طرح ريزي و به مرحله اجرا در آمد .در اين عمليات كردهاي بارزاني با قواي ايران همكاري مي كردند .در
جريان عمليات تنگه هاي مهم تمرچين ،آزادي و راياد آزاد گرديد و تنگه چومان مصطفي زير ديد تير قرار
گرفت .تنگه راياد در حدود 37كيلومتري عمق دشمن قرار داشت .در ادامه عمليات ارتفاع كينگ و نيز تنگه
دربند پس از گذشت 1روز از عمليات به تصرف در آمد .ارتش عراق تالش زيادي براي بازپس گيري اين
منطقه انجام داد و در 3137/3/3يك عمليات هلي بُرن را جهت بازپس گيري پادگان حاج عمران انجام داد كه
گفته مي شود در جريان اين عمليات 2فروند بالگرد و 1فروند هواپيماي عراقي سقوط نموده و عمليات به
شكست انجاميده است .در اين عمليات حدود 733كيلومتر مربع از سرزمين هاي عراق آزاد شد و حدود 33
پاسگاه نگهباني دشمن در منطقه كوهستاني به تصرف رزمندگان اسالم در آمد .حدود 1هزار نفر از نيروهاي
عراقي كشته يا زخمي شدند ولي تعداد كمي از آنها در حدود 733نفر به اسارت در آمدند .غنائم نسبتاً فراواني
نيز بدست قواي ايراني افتاد .از جمله راداري كه ردياب مسير توپخانه ها و خمپارهها بود به غنيمت در آمد كه
مشخص شد كه دشمن با كمك اين رادار محل استقرار آتشهاي خودي را مورد حمله قرار مي داده است .امام
خميني از موفقيتهاي بدست آمده در اين عمليات راضي بودند .حدود 133نفر از رزمندگان در جريان عمليات
321
پس از اين عمليات ،ايران به منظور تأمين نيروي انساني مورد نياز شهيد و 3433نفر نيز مجروح شدند.
تصميم گرفت تا تأخير بيش از دو ترم براي دانشجويان حاضر در جبهه مجاز گردد.
عملیات والفجر 8
با گذشت حدود 33روز از عمليات والفجر ،7سپاه پاسداران انقالب اسالمي طرح عمليات والفجر 1رابه منظور
آزادسازي شهر مهران كه در مهرماه سال 3131به اشغال ارتش عراق درآمده بود به مرحله اجرا گذاشت.اين
عمليات در ساعت 71روز هفتم مرداد سال 3137با رمز يا اهلل در منطقه مهران و زرباطيه عراق انجام شد.
درجبهه شمالي منطقه عمليات،لشكر 3نصر وتيپ امام رضا و يك گردان ازتيپ 54خرم آباد واردعمل شدند.
317
درجبهه جنوبي هم لشكر 43ثاراهلل وتيپ 4و لشكر 73حمزه در ارتفاعات قالويزان عمل كردند .تيپ 432
پياده ارتش عراق در اين منطقه پدافند مي كرد .نيروهاي خودي از سه محور به مواضع يگانهاي ارتش عراق
يورش بردند تا بتوانند شهر مهران را آزاد و اهداف مورد نظر را تصرف كنند .اين عمليات 31روز ادامه يافت
و طي آن تعدادي از ارتفاعات مرزي از جمله ارتفاعت زالوآب و قالويزان بجز كله قندي به تصرف در آمده و
جاده مهران ـ دهلران و مهران ـ ايالم از كنترل ارتش عراق خارج گرديد.بدين ترتيب ارتباط جبهه هاي مياني
و جنوبي از طريق اين دو جاده برقرار گرديد .همچنين ارتفاعات زالو آب و نمه كالن و پاسگاههاي ايراني
فرح آباد و رضا آباد آزاد گرديد و پاسگاه هاي عراقي زالو آباد ،دراجي و سد روفاز كنجان چم به تصرف
نيروهاي ايراني در آمد .اين عمليات در جبهه شمالي موفق بود اما در جبهه جنوبي موفقيت چنداني نداشت و در
مجموع حدود 333كيلومتر مربع به تصرف رزمندگان اسالم درآمد.در اين عمليات 333نفر از نيروهاي عراقي
به اسارت در آمده و حدود 3هزار نفر آنها كشته يا زخمي شدند .در جريان عمليات ،صدام خود را به منطقه
زرباطيه رساند و بي درنگ دو تا از فرماندهان گردانهاي تيپ 432را كه عامل شكست تلقي شده بودند ترسو و
بزدل قلمداد كرده و آنها را اعدام كرد 324.وسعت منطقه عملياتي 33كيلومتر مربع بود .اين عمليات با فرماندهي
مشترک سپاه و ارتش طرح ريزي و اجرا شد و شهر مهران كه از تاريخ 7مهرماه سال 3131به اشغال ارتش
عراق در آمده بود در اين عمليات آزاد گرديد .عراق جهت بازپس گيري مهران در روزهاي 3137/3/33و
3137/3/32پاتكهاي سنگيني را با كمك تيپ 15پياده انجام داد اما با شكست مواجه شده و با بر جاي
گذاشتن تعدادي اسير شكست در مهران را عقب نشيني اعالم نمود .فرمانده اين تيپ نيز به اتهام سستي و بزدلي
323
در مجموع از آغاز عمليات والفجر 7تا پايان عمليات مورد بازجويي قرار گرفته و به اعدام محكوم شد.
323
موفقيت دو عمليات والفجر 1در 3137/3/31حدود 7هزار نفر از نيروهاي خودي به شهادت رسيدند.
والفجر 7و والفجر 1موجب شد تا ابتكار عمل در جبهه ها بدست ايران افتاده و مسئولين كشور را به تداوم
اينگونه عملياتها اميدوار كرد .بر همين اساس سخنگوي شوراي عالي دفاع در پايان جلسه 3137/3/35اين شورا
322
نتيجه اين دو عمليات ،فرماندههان سپاه و اعالم كرد كه عملياتها تا تحقق حقوق ايران ادامه خواهد داشت.
ارتش و همچنين مسئولين كشور را راضي كرد و آنها را براي برنامه ريزي جهت عمليات بعدي تشويق نمود و
موجب افزايش روحيه رزمندگان اسالم شد .از سوي ديگر موفقيت ايران در اين دو عمليات موجب تسليح و
تجهيز بيشتر عراق و واگذاري اعتبارات خارجي به آن كشور شد.
واكنش عراق به شکست در مهران
ارتش عراق كه شكست سنگيني را در مهران متحمل شده بود ،در واكنش به آن حمله به مناطق مسكوني در
شهرهاي مرزي را در دستور كار خود قرار داد .يكي از خونين ترين حمالت به مناطق مسكوني ،حمله ارتش
عراق با 3فروند هواپيماي جنگنده در بعداز ظهر روز چهارشنبه 3137/3/31به شهر گيالنغرب با بمبهاي خوشه
اي بود .بر اثر اين حمله تعداد زيادي از واحدهاي مسكوني و اماكن عمومي ويران و بيش از 33نفر شهيد و
حدود 333نفر نيز زخمي گرديدند 325.امام خميني در واكنش به اين اقدام ،طي سخناني در 3137/3/73خطاب
318
به وزير امور خارجه و معاونين آن وزارتخانه كه پس از بمباران گيالنغرب صورت گرفت فرمودند " :صدام
گمان كرده است با اين نحو جنايات مي تواند صلح را بر ما تحميل كند و حال اينكه هر يك از جنايات ،او را
از صلح دور و ما را مصمم تر مي كند ....اگر بر فرض باطل كسي خيال مي كرد كه بايد صلح كرد با اين
جنايات ،ديگر هيچ عاقلي چنين فكري نمي كند براي اينكه خانواده هاي شهدا و اشخاص مصيبت ديده در
مقابل آنها مي ايستند ....جنايتكار در اثر زيادي جنايت ،نمي تواند از جرم فرار كند ....صدام كه در ميدان
جنگ شكست خورده است با بمباران مردم بي گناه ،نمي تواند از مسئوليتي كه دارد فرار كند .از قرار اطالع
بمب هاي خوشه اي در گيالنغرب بكار برده اند ،اين كارها موجب مي شود تا هم به جناياتشان افزوده مي شود
و هم به خساراتي كه بايد بپ ردازند و به فرض كه بماند ـ كه اين فرض هم صحيح نيست ـ بايد از عهده تمامي
اينها بر آيد و آنهايي كه او را همراهي مي كنند بايد به محاكمه كشيده شوند و آن روز دير نيست".
همچنين در صبح روز شنبه 3137/3/77شهر انديمشك مورد حمله موشكي عراق قرار گرفت كه بر اثر آن
333واحد مسكوني آسيب ديده يا منهدم گرديد و 17نفر شهيد و بيش از 733نفر مجروح شدند .در همين روز
353
در ادامه حمله به مناطق مسكوني1 ، هواپيماهاي عراقي روستاهاي اطراف گيالنغرب را نيز بمباران كردند.
فروند جنگنده عراقي صبح روز پنج شنبه 3137/3/33به شهر مريوان و روستاي رزآب حمله كرده و 43نفر از
مردم اين شهر را كه تعداد زيادي از زنان و كودكان بين آنها بودند شهيد و حدود 733نفر را مجروح كردند.
353
در تداوم حمالت عراق به شهرهاي مرزي در اين حمله بار ديگر در روز جمعه 3137/3/35تكرار شد.
ساعت 7:73دقيقه بامداد روز جمعه 5مهر ماه ارتش عراق 4موشك زمين به زمين به سمت شهرد زفول و 7
موشك نيز به انديمشك پرتاب كرد .اين حمله در حالي صورت گرفت كه مردم اين شهر در خواب بودند.
113واحد مسكوني و مغازه در دزفول و 413واحد نيز در انديمشك آسيب ديد .بر اثر اين حمالت 23نفر
357
با توجه به وسعت شهرهاي ايران و محدوديت توان پدافند هوايي شهيد و 733نفر نيز مجروح گرديدند.
كشور و تحريم تسليحاتي ايران ،امكان برقراري پوشش هوايي و گسترش جنگ افزارهاي دفاع هوايي براي
بسياري از نقاط كشور وجود نداشت و هر چه از زمان آغاز جنگ مي گذشت شرايط دفاع هوايي ايران
نامناسب تر مي شد.
سیاست ایران درباره جنگ
با افزايش دامنه جنگ ،امام خميني طي سخناني در 3137/3/32خطاب به تعدادي از نمايندگان مجلس شوراي
اسالمي ،ديدگاه خود راجع به جنگ را اينگونه مطرح كردند " :االن مسئله بزرگ ما جنگ است كه مشاهده
مي كنيد كه تقريباً در اكثر جبهه ها مشغول آن هستيم و بايد االن تمام كوششمان را بكار بيندازيم كه اين
جنگ را به پيروزي برسانيم كه اگر خداي نخواسته اين جنگ به پيروزي نرسد و شكستي پيش آيد خيال
نكنيد كه اين شكست ،براي ايران است بلكه براي همه مستضعفان جهان واقع مي شود .االن چشم هاي همه
مردم دنيا به ايران دوخته شده كه در جنگ چه مي كند و همه آقايان بايد توجه داشته باشند و من به همه مردم
كشور و به همه جوان ها عرض مي كنم جنگي كه االن در كار است ،جنگ سرنوشت ساز ماست .جنگي است
319
كه يك طرف آن دشمن با همه تجهيزات و پشتيباني همه قدرت ها به ميدان آمده و اين طرف ما هستيم كه از
قدرت هاي بزرگ بريده به خداي تبارک و تعالي توجه داريم لذا اين جوانان ما هستند كه بايد اين سرنوشت را
به آخر برسانند و اين جوان هاي ايران هستند كه بايد تنور جنگ را گرم نگه دارند و بحمداهلل رزمندگان ما در
همه جا پيروزند و شما مي دانيد كه اگر خداي نخواسته صدام پيروز بشود با اهل اين كشور چه خواهد كرد....
بار ديگر من به همه اهالي اين كشور تأكيد مي كنم كه امروز بايد توجه به اين جنگ زياد باشد و امروز تمام
اسالم در مقابل تمام كفر ايستاده است و ما اگر جايي را فتح كرديم نبايد غرور پيدا كنيم بلكه بايد اين فتح را
تا آنجا دنبال كنيم و ادامه دهيم كه متجاوز سر جاي خودش بنشيند يعني متجاوز از بين برود .خسارت جاني
قابل جبران نيست ولي آن همه خسارات مالي كه به اين كشور وارد شده است بايد بدهند .من مسئله اي كه
روي آن پافشاري مي كنم اين است كه امروز همه جوان هاي ما موظفند جبهه ها را گرم نگه دارند و بروند به
سراغ برادرانشان كه در حال جنگ هستند كه اگر مسئله جنگ حل بشود و انشاءاهلل با پيروزي كامل به پايان
برسد ،مسائل ديگر مسائل فردي است و حل آنها بسيار آسان است و خود مردم كارها را اصالح مي كنند و
دولت هم دستش باز مي شود و گرفتاريها را رفع مي نمايد .ما در مسئله جنگ و ساير امور بايد با هم باشيم و
ايشان همچنين در 3137/3/31خطاب به وزير سپاه و معاونين اگر با هم بوديم كارها به پيش مي رود" .
آن وزارتخانه مي فرمايند " :اميدوارم با وضعي كه در سپاه و ارتش است مسائل زود حل شود .حال كه صدام
گفته است چون به مقاصد خودمان رسيده ايم براي صلح دوستي عقب نشيني كرده ايم ـ البد مثل عقب نشيني
اي كه در خرمشهر كرده است ـ انشاءاهلل بزودي شر صدام از سر مسلمانان رفع گردد و خداوند شما را پيروز
گرداند ....انشاءاهلل به اين كشور آسيبي وارد نمي شود .كشور را از خودتان بدانيد و مردم محروم را هم برادر
بزرگترتان .مردم از سپاه سرد نمي شوند .بايد سپاه با محروميت محفوظ بماند و راهش آن است كه با مردم
ايشان همچنين در 3137/3/3خطاب به تعدادي از فرماندهان نيروهاي مسلح مي فرمايند" : 354
مدارا كنيم" .
معنا ندارد كه دولت اسالمي ايران با دولتي كه هيچ اعتقادي به اسالم و به اخالق بشريت ندارد ،سر نيز اصالح
بنشيند .ايران همان طور كه سيلي زد به اين موجود مفلوک ،به سيلي زدن خودش و به پس گردني زدن خودش
ادامه مي دهد تا اينكه آن چيزهايي كه بايد زير بار بروند با فشار نظامي ايران و با فشار ملت ايران تحقق پيدا
بكند .ملت ايران اگر مي خواست كه صلح امريكايي بكند ،همان اول از امريكا جدا نمي شد و قطع رابطه نمي
كرد ،و دستش را از ايران كوتاه نمي كرد و جاسوسان او را بيرون نمي كرد و امروز هم اگر دستش را به صلح
امريكايي دراز كند ،صدام و امثال صدام كنار مي روند ،لكن مستشارهاي امريكايي وارد معركه مي شوند .ما
نمي توانيم صلحي را بپذيريم كه طرح امريكايي دارد و صدام نمي تواند بپذيرد آن چيزهايي را كه ما مي
خواهيم .كسي كه ابتدائاً براي اينكه سردار قادسيه باشد تصريح كرد كه من به كشوري كه مجوس هستند دارم
حمله مي كنم و كشور ايران را مجوسي خواند و حمله خودش را حمله سردار قادسيه خواند و هيچ اعتقاد به
اسالم و اخالقيات اسالم نداشت ،امروز هم در راديو و هم در صحبت هاي او دم از اسالم مي زند .حاال كه
بيچاره شده است از اسالم دم مي زند و اگر مهلت داده بشود به اين خبيث ،آن روزي كه مهلت پيدا بكند و
321
تجهيز قوا بكند بدتر از اول به سرزمين شما حمله مي كند .بايد امروز كه بحمداهلل قدرت در دست شما ارتشي
ها و سپاهي ها و بسيجي ها و عشاير هست ،اين قدرت را حفظ كنيد و اين وحدت را حفظ كنيد و به پيش
برويد كه خدا با شماست و اميدوارم كه با زحمت و تالش پيگير شما تمام اين توطئه ها از بين برود و ايران
استقالل خودش را حفظ كند و آزادي خودش را حفظ كند .آنهايي كه از ما مي خواهند كه با صدام صلح كنيم
و به جنگ ادامه ندهيم ،آنها صلح امريكايي مي خواهند .بعضي از آنها سرتا قدمشان امريكايي است و از عمال
شاه سابق بوده اند و حاال اسالمي شده اند و براي وطن شان و براي حفظ خون مردم وطن شان ناله مي كنند و
اشك تمساح مي ريزند ....ما صلح اسالمي مي خواهيم .ما مي خواهيم آن كسي كه تعدي كرده است به مسلمان
ها و آن اشخاصي كه خون مسلمان ها را در بالد ما و بالد خودش ريخته است و علماي اسالم را در بالد
خودش شهيد كرده است ما مي خواهيم به حكم اسالم از او انتقام بگيريم ما مي خواهيم قصاص كنيم ما مي
خواهيم دست او را قطع كنيم و ما مي خواهيم كه اين حزب منحوس و اين حزب عفلقي از بين برود و كشور
عراق بدست خود عراقي ها ،بدست مردم و ملت خود عراق اداره بشود نه بدست ديگران و امثال صدام كه تمام
حيثيت عراق را ،حيثيت نظامي عراق را ،حيثيت ملي عراق را زير پا گذاشته است و تمام ذخيره هاي عراق را
براي نفهمي به باد فنا داده است كه امروز مفلس شده است ....يك همچو موجودي نبايد ديگر در دنيا باقي
بماند و نبايد حكومت يك كشور اسالمي را داشته باشد .اسالم اجازه نمي دهد به يك همچو مصالمتي بين ما و
او و بين مسلمان و يك كافر متعدي 353 " .همچنين ايشان در پيامي بمناسبت سومين سالگرد جنگ تحميلي در
3137/3/13مي نويسند " :و اما ادامه جنگ ،همه مي دانند كه ابتكار آن در دست جوانان ماست و تا سقوط
حزب بعث عفلقي عراق ،دفاع از اسالم و از دو كشور اسالمي عراق و ايران ادامه دارد و پس از آنكه مقدرات
كشور بدست ملت رنج ديده عراق افتاد ،جنگ خاتمه يافته است .آنچه كه موجب تأسف بسيار است آن است
كه ابرقدرتها بويژه امريكا با فريب صدام ،با هجوم به كشور ما ،دولت مقتدر ايران را سرگرم دفاع از كشور
خود نمود تا مجال به اسرائيل غاصب تبهكار دهد تا به نقشه شوم خود كه تشكيل اسرائيل بزرگ از نيل تا
در عين حال ،امام خميني بر دفاعي بودن سياست ايران تأكيد دارد ايشان طي فرات است اقدام نمايد" .
سخناني در 3137/2/31مي فرمايند " :در عين حاليكه ما هرگز مهاجم نيستيم و نخواهيم بود لكن اين پيشرفتي
كه در كشور عراق مي شود براي دفاع است .دفاع از كشور خودمان ،دفاع از كشور اسالمي عراق ....صدام لب
جهنم واقع شده است .حزب بعث لب جهنم واقع شده است و محتاج به يك قيامي است در عراق ولو قيامي
352
ضعيف .ما نمي خواهيم كه به عراق تحميل بكنيم .ما عراق را محترم مي داريم" .
عملیات والفجر 4
عمليات والفجر 4در ساعت 74روز 3137/2/72با رمز يااهلل آغاز گرديد .اين عمليات در جبهه شمالي و در
محور بانه-مريوان در مناطق كوهستاني غرب ايران ،در استان كردستان از اطراف شهر سردشت تا مريوان و در
منطقه اي به وسعت 333كيلومتر مربع در حوالي منطقه پنجوين عراق انجام شد .در اين عمليات 1لشكر و 7
تيپ پياده و 33گردان توپخانه در مقابل 33تيپ پياده 2،گردان كماندويي 4،گردان زرهي و 33گردان
321
توپخانه ارتش عراق شركت داشتند355.عمليات والفجر ،4در مجموع 33روز به طول انجاميد و در سه مرحله
انجام شد .طبق طرح تهيه شده ،يگانها در 4قرارگاه جزء شامل 1قرارگاه در خط و 3قرارگاه احتياط،
سازماندهي شدند .لشكر امام حسين(ع)،يكي از يگانهاي تك اصلي بود كه در شب آغاز عمليات نتوانست به
موقع خود را به منطقه هجوم برساند .به ناچار يگان احتياط به جاي تك اصلي وارد عمل شد كه اقدام بديعي
بود .هدف اصلي عمليات والفجر 4آزاد سازي بخشي از سرزمين هاي ايران و تصرف پيشرفتگي و دهانه دشت
شيلر و مسدود ساختن راه عبور افراد مسلح احزاب كُرد وفادار به رژيم بعثي عراق و همچنين تأمين شهر
پنجوين بود .يكي ديگر از اهداف اجراي اين عمليات اين بود كه شهرهاي بانه و مريوان در استان كردستان و
جاده هاي ارتباطي آن ها از زير برد آتش توپخانه ارتش بعثي خارج شده و اين شهر ها به مناطقي امن براي
مردم كردستان تبديل شود .جنگ در منطقه والفجر ،4نبرد مشكلي بود زيرا بايد با صعود به ارتفاعات صعب
العبور منطقه و با كمك نيروي پياده ،به مواضع دشمن در باالي كوه ها حمله مي شد .از اين رو رزمندگان
اسالم مي بايستي ساعت ها در كوهستان هايي كه هيچ جاده اي نداشت به صورت ستوني ،به سمت خط اول
دشمن حركت مي كردند تا بتوانند خود را به مواضع مستحكم ارتش عراق برسانند .كوهستان هاي اين منطقه
پوشيده از جنگل و بدون جاده بود .بنابراين ،پشتيباني و تدارک نيروهايي كه بايستي به كوهپيمايي پرداخته و
جنگ در كوهستان را انجام دهند ،بسيار دشوار و سخت بود .اين ارتفاعات در سه مرحله عملياتي به تصرف
رزمندگان اسالم درآمد .رزمندگان براي اجراي غافلگيري در ذهن دشمن ،يك تك شبانه را در اين كوهستان
ها انجام دادند .آن ها در يك شب تاريك و ظلماني از ميان كوه ها و سنگ ها و جنگل ها ،عبور كرده و خود
را به باالي ارتفاعات رسانده و در ساعت 3بعد از نيمه شب به مواضع دشمن در خط الرأس ارتفاعات حمله
كرده و پس از 7ساعت نبرد دليرانه ،توانستند اهداف خود را تصرف نموده و دشمن را از مواضع مستحكم
خارج نمايند .ارتش بعثي چندين سال در اين ارتفاعات مستقر بود و سنگرهاي خود را بنا كرده بود و محل
هايي را هم براي فرود بالگردهاي نظامي ساخته بود و از طريق اين بالگردها قواي خود را تدارک مي كرد .به
منظور اطمينان از مقاومت نظاميان مستقر در مواضع باالي ارتفاعات ،دشمن در پايگاه هاي مستقر در آن ها،
مواد غذايي مثل برنج ،روغن و انواع آذوقه و آشپزخانه احداث كرده و انبارهاي مهمات كافي و سيستم ارتباطي
و مخابراتي مطمئن و نيز بهداري را ايجاد كرده بود تا نيروها با روحيه قوي بتوانند در آنجا باقي مانده و به
صورت خودكفا بجنگند و مقاومت كنند .حركت رزمندگان از پايين ارتفاعات تا قله كوه ها ،بين 5تا 33
ساعت به طول انجاميد و آن ها پس از حدود 33ساعت كوهپيمايي ،تازه حمله خود را به مواضع دشمن شروع
كردند .رزمندگاني كه اين عمليات را انجام دادند براي مدتي در يگان هاي خود آموزش كوهنوردي و صخره
نوردي مي ديدند .مربيان كوهنوردي ،كار آموزش بسيجيان داوطلب را بر عهده داشتند .در اين عمليات تيپ
هاي 3و 3گارد رياست جمهوري كه از زبده ترين واحدهاي ارتش بعثي صدام بودند به كمك يگان هاي
مستقر در ارتفاعات آمدند و در درگيري ها منهدم گرديدند .دشمن در منطقه عمليات والفجر ،4يك لشكر
تقويت شده با حدود 3تيپ ،مستقر كرده بود كه در مرحله اول عمليات به آن ها حمله شد و مواضع آن ها به
322
تصرف رزمندگان اسالم درآمد .دشمن براي جلوگيري از ادامه عمليات ،لشكر 2ارتش بعثي را كه تازه نفس
بود به كمك اين لشكر فرستاد كه چون موفق نشد يك تيپ كماندويي را هم وارد صحنه عمليات كرد .در
مرحله سوم عمليات هم اين تيپ كماندويي توسط رزمندگان لشكر 13عاشورا ،ظرف دو شب منهدم گرديد و
افراد آن پا به فرار گذاشتند .لشكر عاشورا موفق شد بخشي از تجهيزات اين تيپ كماندويي ،از جمله انواع
خمپاره اندازها ،كاميون هاي ايفا و راكت هاي ضد تانك ،توپ هاي ضد هوايي و انواع سالح هاي مختلف را
به غنمت بگيرد .همچنين لشكر عاشورا در اين عمليات توانست بخشي از مهمات عمليات آينده خود را از
دست دشمن بعثي به غنيمت بگيرد و تعدادي مين آماده كاشت و دستگاههاي مهندسي مانند لودر و بولدزر هم
به دست آورد و تعدادي موشكهاي دوش پرتاب ضد هواپيما نيز به دست رزمندگان اسالم افتاد .در اين عمليات
ارتفاعات كاني مانگا بدست نيروهاي خودي افتاد ولي بر اثر پاتكهاي دشمن در نهايت در اشغال ارتش عراق
باقي ماند .قبل از شروع عمليات ،ارتش بعثي عراق در ارتفاعات مسلط بر شهرهاي مرزي بانه و مريوان ،مستقر
بود و اين دو شهر در ديد و تير ارتش بعثي قرار داشتند .با حضور ارتش بعثي در اين ارتفاعات ،امكان تردد
احزاب مسلح دموكرات و كومله كه از سوي رژيم صدام حسين ،حمايت و تجهيز مي شدند به خاک دشمن،
وجود داشت و آنها مي توانستند به راحتي با تردد از اين منطقه سالح ،مهمات و تداركات الزم را از داخل
خاک عراق به كردستان وارد كرده و عليه قواي جمهوري اسالمي به نفع رژيم صدام ،بجنگند .با انجام عمليات
والفجر ،4عالوه بر دور شدن دشمن از شهرهاي مرزي و قطع ارتباط گروه هاي مسلح تغذيه شده از سوي رژيم
صدام ،جبهه جديدي عليه دشمن در روبروي شهرهاي سيد صادق و حلبچه و سد دربنديخان باز گشت كه
بخشي از توان ارتش بعثي را به خود مشغول كرد .در اين عمليات حدود 3333كيلومتر از سرزمين هاي ايران و
عراق آزاد گرديد و دو جاده مهم چوارتر به ماووت و سردشت و جاده روان دوز به سردشت كه محل تردد
احزاب مسلح حزب دموكرات بود مسدود گرديد .يك خودروي ضد گلوله مربوط به يكي از سران حزب
دموكرات نيز به غنيمت گرفته شد 233 .نفر از نظاميان عراقي اسير شدند و آقاي عليرضا رضائيان يكي از
فرماندهان برجسته سپاه به شهادت رسيد .ايران گرچه شهر پنجوين را از سه طرف محاصره نمود ولي نتوانست
351
در اين عمليات همچنين 733نفر از رزمندگان اسالم كه در اسارت حزب آن را به تصرف خود در آورد.
دموكرات بودند ،آزاد گرديدند .پس از تصرف منطقه والفجر ،4پدافند از آن بر عهده ارتش قرار گرفت.
ارتش عراق در شب اول فروردين سال 3133به منطقه پنجوين حمله نمود و ارتفاعات كاني مانگا و گزيشن
313
دو ارتفاع مهم منطقه پنجوين عراق را كه در كنترل ارتش بود بازپس گرفت.
انفجار پایگاه تفنگداران آمریکایی و فرانسوي در لبنان
همزمان با جريان عمليات والفجر 4در اوايل بامداد روز يكشنبه اول آبان 3137مقر فرماندهي تفنگداران
امريكايي و فرانسوي در بيروت پايتخت لبنان منفجر گرديد و 753تفنگدار امريكايي و چترباز فرانسوي كشته
شدند .در پي اين حادثه دولت لبنان ،روابط خود با ايران را قطع و سفارت جمهوري اسالمي در بيروت را تعطيل
نمود .البته مردم لبنان به اين قطع رابطه اعتراض نموده و تظاهرات هايي را در اين كشور براه انداختند 313.گفته
323
مي شود اين انفجار را گروه هاي اسالمي ضد اسرائيلي انجام دادند و هدف آنها خارج كردن لبنان از زير سيطره
امريكا ،اسرائيل و فرانسه بوده است .در آن زمان حدود 33هزار نظامي اسرائيلي در خاک لبنان حضور داشتند.
پس از گذشت چند روز از اين حادثه ،جنگنده هاي اسرائيل يك مركز ايراني را در لبنان بمباران كردند كه بر
اثر آن 31ايراني شهيد و تعدادي مجروح شدند 317.همچنين هواپيماهاي اسرائيلي و فرانسوي در اواخر آبان ماه
3137به بعلبك كه تصور مي شد محل استقرار نيروهاي لبناني شيعه ضد اسرائيلي است حمله كردند .در آن
اوضاع و احوال ،گروه هاي فلسطيني مشغول جنگ داخلي با يكديگر بودند .در ادامه واكنش ها به انفجار پايگاه
تفنگداران امريكايي ،در ساعت 1:13دقيقه صبح يكشنبه 31آذر ،3137بيست و چهار جنگنده امريكايي به
311
بار مواضع پدافند هوايي ارتش سوريه در شرق بيروت حمله كردند كه 1فروند آنها سرنگون گرديدند.
ديگر 33هواپيماي اسرائيلي در 3137/1/13به مواضع نيروهاي شيعيان در بعلبك لبنان حمله و 43بمب در
اطراف پادگان شيخ عبداهلل فرو ريختند كه بر اثر آن 7نفر شهيد و 33نفر مجروح گرديدند .اين حمله چندان
موفق نبود .در روز 3137/33/3يك كاميون حامل 3333كيلوگرم مواد منفجره به پايگاه نيروهاي فرانسه در
بيروت حمله كرد كه بر اثر آن 71نفر كشته و 344نفر نيز زخمي گرديدند و مقر نظامي فرانسوي ها خسارت
زيادي ديد .همچنين بمب ديگري در هتل مرمر كه محل اقامت خارجي ها در بيروت بود منفجر گرديد كه بر
اثر آن 4نفر كشته و 37نفر زخمي شدند .مسئوليت اين انفجارها را سازمان جهاد اسالمي لبنان بر عهده گرفت.
پيرو اين حوادث دولت فرانسه مركز فرهنگي جمهوري اسالمي در پاكستان را تعطيل و 5تن از دانشجويان
عضو انجمن اسالمي و 1تن از ديپلمات هاي ايران را اخراج نمود كه منجر به مقابله به مثل ايران گرديد314 .بار
ديگر 33فروند جنگنده اسرائيلي در 3137/33/34منزل و مدرسه امام موسي صدر و چندين خانه و مغازه را در
شهر بعلبك بمباران كردند كه بر اثر آن 32نفر شهيد و 333نفر مجروح شدند .در پي اين حوادث تالش براي
معرفي ايران بعنوان تروريست ،افزايش يافت .سرانجام پس از گذشت حدود 4ماه از انفجار مقر تفنگداران
امريكايي و فرانسوي در لبنان ،آنها در روز سه شنبه 3134/33/73از غرب بيروت عقب نشيني كردند و اين
منطقه بدست مردم افتاد .پس از اين ناكامي ها ،اسرائيل عمليات ترور را آغاز نمود و در روز 3137/33/73با
ارسال يك بسته حاوي مواد منفجره سفير ايران در سوريه را ترور نمود كه از ناحيه دست دچار جراحت
گرديد .همچنين شيخ راغب حرب از علماي مبارز لبنان در 3137/33/75توسط اسرائيل در شهرک جبشيت در
313
جنوب لبنان ترور و شهيد گرديد.
حمله به مناطق مسکونی در واكنش به عملیات والفجر 4
ارتش عراق كه نتوانست مانع پيشروي قواي ايران در منطقه شيلر شود و در جبهه با رزمندگان اسالم بجنگد ،به
شهرهاي دزفول و مسجد سليمان در عصر روز شنبه 13مهر 3137حمله موشكي نمود .عراق در ساعت 33:11
دو موشك به سمت دزفول پرتاب كرد و يك ساعت بعد نيز يك موشك ديگر به سوي اين شهر شليك نمود.
در اين حمله موشكي 33منزل مسكوني و 33مغازه بطور كلي ويران شد و 13نفر شهيد و بيش از 333نفر
مجروح گرديد .همچنين ارتش عراق در ساعت 31:73دقيقه همين روز 1موشك به شهر مسجد سليمان پرتاب
324
كرد كه نزديك به 333نفر در اين شهر شهيد و بيش از 733نفر مجروح گرديدند 313.معموالً ارتش عراق پس
از هر شكست در جبهه ها ،حمله به مناطق مسكوني را آغاز مي كرد .حمالت موشكي موجب شد تا دانشجويان
دزفولي برنامه انجام تظاهراتي را در مقابل سفارت شوروي برنامه ريزي نمايند و به اتحاد جماهير شوروي
بخاطر واگذاري اين موشك ها به عراق اعتراض نمايند .ارتش عراق در 3137/5/4بار ديگر با 7موشك
مسجد سليمان را هدف قرار داد و 7موشك هم به بهبهان پرتاب كرد .در مسجد سليمان خسارت چنداني وارد
نشد و تنها يك نفر به شهادت رسيد .اما در بهبهان يك مدرسه راهنمايي مورد هدف قرار گرفت و 13نفر از
دانش آموزان و معلمان آن شهيد و حدود 433نفر نيز مجروح گرديدند 312.عراق بار ديگر در عصر روز شنبه
34آبان 3137شهرهاي انديمشك ،مسجد سليمان و بهبهان را هدف حمله موشكي خود قرار داد 1 .فروند از
جنگنده هاي عراقي نيز در همين روز به خرم آباد و نهاوند حمله كردند .در مجموع اين حمالت در حدود 23
315
نفر شهيد و صدها نفر مجروح و ده ها واحد مسكوني نيز تخريب گرديد.
نفی مقابله به مثل در زدن مناطق مسکونی
با توسعه حمالت عراق به مناطق مسكوني برخي از شهرهاي ايران ،انتظار عمليات مقابله به مثل در افكار
عمومي باال گرفت .در چهارشنبه شب 3137/5/4جلسه اي با حضور رؤساي قوا در منزل احمدخميني با حضور
امام خميني تشكيل گرديد و درباره حمله عراق به مناطق مسكوني و نحوه واكنش به آن بحث شد .امام خميني
مقابله به مثل ايران و زدن مناطق مسكوني عراق را نپذيرفتند و فرمودند اين اقدام اشكال شرعي و سياسي
دارد 311.جنايت عراق در بهبهان آنقدر فجيع و نگران كننده بود كه تعدادي از نمايندگان مجلس شوراي اسالمي
طي نامه اي از مسئولين كشور خواستند تا اسراي عراقي را به شهرهاي واقع در شعاع عملكرد موشك هاي
عراقي انتقال دهند .همچنين امام خميني در پاسخ به درخواست افكار عمومي مردم براي مقابله به مثل ،طي
سخناني در حسينيه جماران كه به مناسبت بمباران شهرهاي نهاوند ،مسجد سليمان ،انديمشك و بهبهان در
3137/5/33انجام دادند ،مقابله به مثل را نفي كرده و فرمودند " :شما بايد توجه بكنيد كه مبادا يك وقتي
بواسطه بمباران هاي شهرهاي شما و كشتن عزيزان شما ،مبادا يك وقتي شما عصباني بشويد و جبران بكنيد.
اينطوري ،اين انتقام از او نيست .شما انتقامتان را از صدام بايد بگيريد و از حزب بعث و االن داريد مي گيريد.
توجه كنيد كه مبادا حتي يك گلوله به طرف شهرهاي اينها بيندازيد .آنها شهرهايي هستند كه همانطوري كه
اين بهبهان ما مظلوم است ،بصره هم مظلوم است ،مندلي هم مظلوم است ،همه اينها مظلومند .اينها تحت ستم
هستند .ما بايد جهات انساني را تا آخر حفظ كنيم .ما جهات انساني را تا مرز شهادت و فوت بايد حفظ كنيم و
هيچ وقت عصباني از اين نشويم كه او دارد اين كار را مي كند پس ما هم خوب است يكي از شهرهاي آنها را
بزنيم .نه هيچ همچو نيست .موازين ،موازين اسالمي است .اينجا جمهوري اسالمي است .اينجا اسالم حكومت مي
كند .بنابراين بايد مواظب باشيد از خودتان كساني كه قدرت دارند ،دولت قدرت دارد ،سپاه قدرت دارد ،ارتش
قدرت دارد ،بسيج قدرت دارد ،اينهايي كه قدرت دارند بايد حفظ جهات انسانيت را ،جهات اسالميت را بيشتر
از ديگران بكنند .اين قدرت را در محلش خرج بكنند ،تجاوز از محلش نشود .من اميدوارم كه با حفظ اين
325
جهات انساني و اسالمي ،شما الگو بشويد از براي همه كشورهايي كه آن مسائل ما به آنها رسيده است و مي
رسد 733 " .به هر حال ايران سعي مي كرد تا جنگ فقط در حوزه جبهه ها و بين قواي نظامي دو كشور باقي
بماند و مردم دو كشور آسيب كمتري ببينند.
چالش در دستیابی به موفقیت هاي بزرگ
گرچه ايران از تابستان سال 3133تا زمستان سال 3137چند عمليات بزرگ و مهم را طرح ريزي و به مرحله
اجرا در آورد اما پيروزيهاي بزرگ گذشته كه منجر به آزادي عمده سرزمين هاي اشغالي و شهرهايي چون
بستان و سوسنگرد و خرمشهر شد ،ادامه نيافت و ايران نتوانست از انجام اين عمليات ها نتايج مورد انتظار را
كسب نمايد .از نقطه نظر عملياتي و تاكتيكي ،عالوه بر نقاط قوت ارتش عراق كه بالفاصله پس از عمليات
بيت المقدس تقويت گرديد ،نقاط ضعف و مشكالتي در قدرت نظامي ايران پديد آمد كه موجب عدم موفقيت
ارتش و سپاه در انجام عمليات هاي گسترده گرديد كه به برخي از آنها اشاره مي شود:
الف ـ از آغاز عمليات رمضان به اين سو ،نيروهاي ايراني مجبور بودند به صورت زائده هايي محدب گونه در
درون خطوط دفاعي ارتش عراق نفوذ كرده و به عمليات بپردازند .بنابراين مشكل تأمين جناح براي يگان هاي
تك كننده يكي از مسائل مهم پس از عمليات بيت المقدس بوده است.
ب ـ با توجه به افزايش توان رزمي ارتش عراق ،قواي ايران نياز داشتند تا پس از اينكه اهداف محدودي را در
عمليات شبانه به تصرف خود در مي آوردند ،در روز به عمليات خود ادامه دهند تا رخنه ايجاد شده در مواضع
ارتش عراق را توسعه دهند ،اما به دليل كمبود آتش پشتيباني و نداشتن پشتيباني هوايي مؤثر و همچنين فقدان
يگانهاي زرهي مكانيزه قوي ،ايران قادر به ادامه عمليات در روشنايي هوا و در روز نبود ،بنابراين ارتش عراق
با برنامه ريزي براي انجام پاتك هاي تعجيلي مي توانست رخنه هاي ايجاد شده در شب توسط نيروهاي ايراني
را با قدرت زرهي و حجم آتش گسترده خود ،برطرف نموده و اجازه ادامه پيشروي را به قواي ايران ندهد.
ج ـ عمليات هاي آفند ي ايران در اين فاصله زماني نشان داد كه استفاده از مانور جبهه اي در سطح قرارگاه
مركزي داراي مشكالت فراواني است .مانور جبهه اي در اين سطح ،اكثر يگان هاي رزمي را بصورت همزمان
در خط قرار مي دهد و يگان هاي كمي را براي احتياط منظور مي كند .هنگامي كه اكثر يگان ها بصورت
همزمان جهت تهاجم به مواضع دشمن در يك خط قرار مي گيرند ،با قسمت اعظمي از قدرت رزمي آماده و
موانع متراكم دشمن مواجه مي گردند و بايد همگي آنها از سد مستحكم و موانع فشرده در جلوي مواضع دشمن
عبور نمايند .در نتيجه ميزان تلفات افزايش يافته و امكان عدم همپايي بوجود آمده و شكاف در پيشروي يگان
ها بوجود مي آيد .بنابراين احتمال شكست عمليات وجود دارد .از سوي ديگر در چنين مانورهايي معموالً عمق
پيشروي اندک بوده و دستيابي به اهداف عميق امكان پذير نيست بنابراين عقبه هاي دشمن در دسترس قرار
نمي گيرد و دشمن تعادل دفاعي و توانمندي رزمي خود را حفظ مي كند.
د ـ از آنجا كه ساختار ،سازمان و تجهيزات ارتش و سپاه متفاوت بود بنابراين نيروهاي مسلح ايران در عمليات
ها از كفايت و شايستگي رزمي متفاوتي برخوردار بودند .از سوي ديگر ميزان انگيزه و ظرفيت روحي آنها نيز
326
در شرايط سخت عمليات ها ،تفاوت عمده اي داشت .بروز اختالف بين فرماندهان ارتش و سپاه بدليل تفاوت
ديدگاه ها و تاكتيك هاي آنها در صحنه عمليات هم موجب شده بود تا نتوان از توان موجود به صورت حد
اكثري بهره برد .تفاوت در كيفيت رزمي يگان هاي سپاه و ارتش ،باعث مي شد كه همزماني در عمليات
آفندي ايجاد نشود و به همين دليل امكان كشف تك بوجود آيد .از سوي ديگر در زمان رخنه به مواضع
دشمن ،امكان پيدايش شكاف هايي كه ناشي از عدم همپايي و هماهنگي يگان ها بود ،مشكالتي نظير تأمين
جناح و وجود فضاهاي خالي براي پاتك هاي ارتش عراق را فراهم مي آورد كه منجر به عقب نشيني يگان
هاي خودي از مناطق تصرف شده مي شد.
ه ـ از زمانيكه جنگ به داخل خاک عراق كشيده شد ،ارتش عراق انگيزه قويتري در دفاع از سرزمين خود
بدست آورد و روحيات نفرات وي قويتر از زمانيكه ارتش بعثي در خاک ايران حضور داشت گرديد .بنابراين
قواي ايران در چنين شرايطي با نيروهاي مدافع مصمم تري مواجه بودند كه بهتر از قبل مي جنگيدند و تجربيات
جنگي بهتري بدست آورده بودند و توانسته بودند تا حدود زيادي نقاط ضعف خود را برطرف نمايند.
بنابراين تغييرات ايجاد شده در جبهه هاي جنگ كه در باال به آن اشاره شد ،توانست يك نوع موازنه قوا بين
ايران و عراق در جبهه هاي جنگ ايجاد نموده و ايران را از نيل به يك موفقيت بزرگ در طرح ريزي و
اجراي عمليات هاي گسترده بازدارد .پس هم در ميزان قدرت رزمي ارتش عراق تغييرات عمده اي بوجود آمد
و هم تحولي اساسي در آرايش دفاعي ارتش عراق پديد آمد و هم با انجام عمليات وسيع مهندسي ،از زمين به
عنوان يك مانع دفاعي مناسب استفاده شد و هم قواي رزمي ايران متناسب با اين تغييرات نتوانست بر توان خود
بيفزايد .بنابراين طرفين نتوانستند با عمليات نظامي ،تحول مهمي را در جبهه هاي زميني بوجود آورند.
حمالت عراق به كشتی ها در خور موسی
از آغاز جنگ ،عراق به كشتي هاي ايراني بخصوص كشتي هايي كه عازم بندر امام خميني بودند حمله مي
كرد .اين حمالت از طريق يك پايگاه موشكي H Y 2كه در رأس البيشه مستقر بود و نيز از طريق بالگردها
يا هواپيماهاي مجهز به موشكهاي اگزوسه صورت مي گرفت .از آنجا كه بزرگترين بندر وارداتي ايران در
انتهاي خور موسي قرار داشت ،بنابراين چاره اي جز انتقال كشتي هاي تجاري جهت پهلو گيري در بندر امام
خميني نبود .ايران به منظور كاهش آسيب پذيري ها عمليات اسكورت از كشتي هاي تجاري را با كمك
نيروي دريايي و نيروي هوايي به اجرا مي گذاشت .از آنجا كه عراق از موشكهاي كرم ابريشم براي حمله به
كشتي هاي تجاري استفاده مي كرد و اين موشكها از ساحل به سمت خور موسي پرتاب مي شد ،معموالً
اسكورت كشتي ها نمي توانست جلوي اين حمالت را بگيرد .تا قبل از تصرف فاو از سوي ايران در بهمن ماه
،3134ارتش عراق حدود 13فروند موشك به سمت كشتي هاي عازم بندر امام خميني پرتاب كرد .اسكورت
كشتي ها در سال هاي 3133و 3137با كمك نيروهاي دريايي و هوايي و همكاري سپاه انجام مي شد .معموالً
عراق از طريق سيستمهاي اطالعاتي خود ،متوجه زمان حركت كاروانها مي گرديد و به آنها حمله مي كرد.
تعدادي بالگرد جنگي سوپر فرلون كه داراي موشكهاي اگزوسه بودند از سكوهاي نفتي االميه و البكر به پرواز
327
در آمده و به كاروان كشتي هاي ايران حمله مي كردند .پدافند هوايي پيش بيني شده براي اسكورت كاروان
ها خيلي مؤثر نبود و معموالً در حركت كارواني كشتي ها ،تعدادي از آنها مورد اصابت قرار مي گرفتند .در
733
در تاريخ 3137/7/73دو كشتي و در 3137/1/33نيز دو كشتي در خورموسي مورد اصابت قرار گرفتند.
طول جنگ در مجموع 333كاروان اسكورت شد و معموالً در حركت هر كاروان يك يا دو فروند كشتي
مورد اصابت قرار مي گرفت .كشتي هاي خارجي فرسوده به منظور استفاده از حق بيمه ريسك عبور از خور
موسي را مي پذيرفتند زيرا مورد اصابت قرار گرفتن كشتي موجب سود بيشتري براي مالك آن بود .عراق
گاهي اوقات از مين هاي دريايي نيز در خور موسي استفاده مي كرد ولي نتوانست مانع عمده اي بر سر عبور
كشتي ها ايجاد نمايد فقط چند لنج ايراني با اين مين ها برخورد كرده و منهدم شد .عراق در 3137/3/7به
كشتي ايران رشادت حمله كرد كه موجب وارد شدن خسارت به آن گرديد و گروه امداد و نجات آن را با
يدک كش به جزيره خارک منتقل كردند .همچنين هواپيماهاي عراقي در 3137/3/73به كاروان كشتي ها در
خورموسي حمله كردند كه موجب شد 7يدک كش آسيب ببينند .در اين روز 43كشتي در خورموسي تردد
كردند .همچنين عراق در 3137/5/13به كاروان كشتي هاي ايران در خورموسي حمله و مدعي زدن هفت تاي
آنها شد ولي عمالً يك كشتي آسيب ديد .بار ديگر عراق به كاروان كشتي هاي عازم بندر امام خميني در
3137/1/32حمله كرد كه يك هواپيماي عراقي ساقط و دو كشتي نيز با هم برخورد كردند .در 3137/33/3
نيز به كاروان كشتي هاي عازم بندر امام خميني حمله شد كه دو كشتي مورد اصابت قرار گرفت و يك
هواپيماي ميگ 71عراقي نيز ساقط شد .در تردد كاروان كشتي هاي ايران در روز 3137/33/71يك كشتي
مورد حمله قرار گرفت و يك ناوچه نيروي دريايي ارتش نيز با 33نفر خدمه آن مورد حمله قرار گرفته كه
737
كشتي هاي خارجي فرسوده غرق شد .يك هواپيماي عراق نيز در جريان اين عمليات سرنگون گرديد.
معموالً داوطلب حضور در كاروان كشتي هاي عازم خورموسي بودند .آنها آرزو داشتند تا مورد هدف قرار
گيرند تا مالكان آنها بتوانند با دريافت حق بيمه كشتي ،سود كالني به جيب بزنند .معموالً در آن دوران ،هر
ماه دو كاروان كشتي با اسكورت هوايي و دريايي از مسير خور موسي عبور مي كردند .ايران چاره اي جز
عبور از خورموسي و رساندن كشتي ها به بندر امام خميني نداشت زيرا هنوز بندر شهيد رجايي تكميل نشده بود
و اسكله هاي بندرعباس نيز ظرفيت الزم را براي پذيرش كشتي هاي حامل كاالهاي وارداتي ايران را نداشت.
براي مثال در اواخر شهريور ماه 3137تنها در بندر عباس 51تا 313كشتي در انتظار تخليه بار خود بودند كه
هر كشتي روزانه 3هزار دالر به عنوان خسارت تأخير در تخليه بار خود از ايران دريافت مي كرد .در حين
عمليات خيبر نيز عراق در 3137/37/33به كاروان كشتي هاي عازم بندر امام خميني در خورموسي حمله كرد
731
كه 4كشتي و يك يدک كش مورد اصابت قرار گرفتند و چند نفر از خدمه آنها شهيد و مجروح شدند.
كمك هاي فرانسه به عراق
يكي از كشورهايي كه بيشترين كمك تسليحاتي را در بين كشورهاي غربي و اروپايي در حين جنگ به عراق
نمود ،كشور فرانسه بود .اين كشور هميشه و به طور سنتي روابط خوبي با عراق داشته است و در حين جنگ
328
نيز در حوزه هاي سياسي ،نظامي ،تسليحاتي و تجهيزات جنگي روابط خود را با رژيم بعثي عراق ،گسترش داد.
بر اساس اسناد منتشر شده در دوره رياست جمهوري فرانسوا ميتران و ژاک شيراک رؤساي جمهور سابق
فرانسه ،كمك هاي فراواني به رژيم بعثي عراق در دوران جنگ تحميلي واگذار گرديد .از جمله ،فرانسه در
بهمن ماه سال 3133برابر با اوايل فوريه 3151آموزش تعدادي از خلبانهاي عراقي را جهت واگذاري
هواپيماهاي سوپر اتاندار به اين كشور آغاز نمود .در آبان سال 3137برابر با نوامبر 3151فرانسه اين هواپيماها
و مهمات مربوطه ازجمله موشكهاي اگزوسه را به عراق واگذار نمود .همچنين فرانسه در تابستان سال 3137
تعداد 33فروند هواپيماي ميراژ F1-2000و تعداد نامشخصي بالگرد جنگي سوپر پوما ،بمبهاي ليزري،
موشكهاي ضد كشتي اگزو سه و تعدادي رادار رازيت را به ارتش بعثي عراق تحويل داد .اين سالح ها در قالب
يك قرارداد تسليحاتي 3/3ميليارد دالري صورت گرفت .واگذاري هواپيماهاي جنگنده و موشك هاي هدايت
شونده ،باعث شد تا قدرت هوايي عراق براي توسعه جنگ در خليج فارس و عليه تأسيسات نفتي ايران بصورت
قابل مالحظه اي افزايش يابد .در پي اين اقدام امام خميني در پيامي به مناسبت سومين سالگرد جنگ تحميلي در
3137/3/13مرقوم فرمودند " :اكنون كه (صدام) از جمهوري اسالمي سيلي خورده و اميدي برايش نمانده است
به دولت فرانسه نيز متشبث شده است تا با كمك سالح هاي مخرب به منابع اقتصادي ايران ضربه بزند و برگي
بر جنايات خود بيفزايد .اينجانب به همه كشورهاي منطقه و كشورهايي كه به نحوي از نفت استفاده مي كنند
هشدار مي دهم كه دولت ايران با تمام قدرت در مقابل اين جنايت ايستادگي مي نمايد و مصمم است تا در
صورت وقوع چنين جنايتي ،با تمام قدرت تنگه هرمز را مسدود كند و اجازه ندهد حتي يك قطره نفت از آنجا
صادر شود .مسئول پيامدهاي اين حادثه بزرگ ،دولت فرانسه است 734 " .همچنين دولت فرانسه تعداد 3فروند
هواپيماي سوپر اتاندار به همراه خلبان و خدمه را در اواسط مهرماه 3137به عراق واگذار كرد .كلودشيون وزير
امورخارجه فرانسه درمورد تحويل اين هواپيماها به عراق گفت ايجاد يك موازنه نظامي در جنگ ايران و عراق
و نيز تمايالت صلح طلبانه عراق و ردّ آن از سوي ايران ،انگيزه دولت فرانسه از واگذاري اين هواپيماها به
733
واگذاري اين هواپيماها به عراق ،قدرت عمل نيروي هوايي آن كشور را براي حمله به عراق بوده است.
كشتي هاي ايراني در محدوده خورموسي تا جزيره خارک افزايش داد .از ابتداي جنگ ،كشور فرانسه همواره
به عراق كمك هاي مختلفي مي كرد .عالوه بر كمك هاي سياسي و ديپلماتيك ،فرانسه گروه تروريستي
منافقين را در كشور خود پذيرفت و امكان سازماندهي بيشتر و دسترسي به كشورهاي مختلف از جمله عراق را
براي آنها فراهم نمود .همچنين فرانسه پايگاهي براي سازماندهي سازمان منافقين و انتقال آنها به عراق به منظور
توسعه تشكيالت نظامي جهت جنگ با ايران ،بوده است .از طريق ستاد منافقين در فرانسه ،اعضاء اين سازمان از
سراسر كشورهاي جهان به عراق منتقل و در آنجا سازماندهي نظامي مي شدند .ستاد فكري و عملياتي منافقين
در پاريس مستقر بود و اقدامات جاسوسي از جبهه هاي ايران و شرايط كشور از آنجا صورت مي گرفت .امام
خميني در واكنش به توسعه پناهگاه منافقين در فرانسه در سخنراني خود در 3137/5/71فرمودند " :ملت
فرانسه بايد اين مطلب را احساس بكند كه در طول تاريخ آنقدر كه از فرانسه تعريف كرديد و كتاب نوشتيد و
329
چه كرديد ،در اين برهه زمان آبروي فرانسه را اين دولت از بين برد ....آنجاهايي كه جمهوري است ،ملت
است كه بايد اساس را در دست بگيرد .نمي پذيرم و از ملت فرانسه كه او بگويد دولت ما اينطوري است .ملت
فرانسه به فكر بيفتد كه آبروي خودش را كه دارد از بين مي رود حفظ بكند و اين دولت را سرجاي خودش
بنشاند ،اين دولت را كنار بگذارد .اين دولتي كه تروريست اعظم بايد اسمش را گذاشت .براي اينكه هرچه
تروريست است جمع مي شود در فرانسه ،بعد هم خودش تروريستي مي كند ....دولت فرانسه از آنجا كه مي
بيند كه از عراق طلب دارد و طلبش را نمي تواند بدهد ،تالفي اش را سر ايراني ها در مي آورد .تالفي سر
ايراني براي چه در مي آورد ،خوب ،عراق نمي تواند طلب شما را بدهد از خودش وصول كنيد چرا به او طياره،
733
نمي دانم چه مي دهيد كه ايران را بزند" .
حمله عراق به تأسیسات نفتی
از ابتداي جنگ ،عراق حمله به تأسيسات نفتي ايران را آغاز نمود .توانمندي عراق براي حمله در خليج فارس
محدود بود زيرا عراق داراي نيروي دريايي قوي نبود و مي بايستي از نيروي هوايي خود براي حمله به
تأسيسات نفتي ايران استفاده مي كرد .ساختار نيروي هوايي عراق براي حمله به كشتي ها و پايانه هاي نفتي
مناسب نبود ولي با همين امكانات ،ارتش عراق به طور مرتب به تأسيسات نفتي ايران درخليج فارس و در
خشكي حمله مي كرد .هرچه از جنگ مي گذشت ،قدرت هوايي عراق براي ضربه زدن به تأسيسات نفتي ايران
در خليج فارس افزايش مي يافت .دريافت هواپيماها و موشك هاي فرانسوي ،تحولي را در قابليت هاي نيروي
هوايي عراق براي حمله به مراكز صدور نفت ايران ايجاد نمود .بسياري از حمالت عراق موجب سرازير شدن
نفت در سطح دريا شده و باعث آلودگي زيست محيطي مي گرديد .حمالت عراق به سكوهاي نفتي و نيز
برخي از پااليشگاه هاي كشور ،توليد فرآورده هاي نفتي در پااليشگاه هاي آبادان ،تهران ،شيراز و كرمانشاه را
به كمتر از نصف تقليل داد .خسارت هاي جنگ آرام آرام افزايش مي يافت .بنابر گزارش نخست وزير در 73
دي ماه ،3133ايران تا آن زمان به علت حمالت ارتش عراق به تأسيسات نفتي كشور و نيز عدم امكان صدور
نفت 33 ،ميليارد دالر خسارت ديده است 732.با ادامه حمالت هوايي ارتش عراق به تأسيسات نفتي ايران ،در 33
اسفند 3133در منطقه شمال خليج فارس به دو چاه از حوزه نفتي نوروز حمله شد و اين دو چاه به آتش كشيده
شدند .همچنين بر اثر حمله جنگنده هاي عراقي به يك كشتي كوچك وزارت نفت ،اين شناور به همراه 33
خدمه آن ،غرق گرديدند 735.جزيره خارک از ابتداد تا انتهاي جنگ يكي از اهداف دائمي حمالت هوايي عراق
بود .ايران قويترين سيستم پدافند هوايي خود را از جمله يك پايگاه موشكي هاگ را در اين جزيره مستقر
كرده بود .عليرغم حمالت مرتب هوايي به اسكله ها و مخازن نفتي اين جزيره ،تا پايان جنگ صادرات نفت از
اين جزيره ،هيچگاه قطع نشد .سياست حمله به تأسيسات نفتي ايران از ابتداي سال ،3137وضع جدي تري به
خود گرفت .در اوايل مرداد ماه 3137عراق تهديد كرد كه با استفاده از سالح هاي جديد و پيچيده منابع و
تأسيسات نفتي ايران را مورد هدف قرار خواهد داد .اين اقدام موجب واكنش مقامات ايراني گرديد و رئيس
مجلس در پايان جلسه شوراي عالي دفاع در 3137/3/3اظهار داشت :ما االن امنيت خليج فارس را تأمين مي
331
كنيم .اگر ما امنيت را از خليج فارس برداريم ،خليج فارس امن نيست ....ما مي توانيم طوري حركت كنيم كه
يك كشتي هم نتواند به خليج فارس وارد يا از آن خارج شود 731.امام خميني نيز طي سخناني در 3137/3/33به
شرح ذيل به اين موضوع واكنش نشان دادند" :در اين قضيه اي كه راجع به نفت ايران ،صدام يا يكي از وزراي
او گفته بودند كه ما نفت ايران را مي زنيم و طياره هايي از فرانسه مثالً مي گيريم و نفت ايران را مي زنيم،
ايران و كارفرمايان ايران ايستادند و گفتند اگر يك همچو غلطي بكنيد ما نفت را به روي همه كشورهاي
خارجي مي بنديم و اين يك واقعيت است .امريكا از آن طرف دنيا نشسته مي گويد كه ما حفظ امنيت اين
پاسخ هاي ايران به تهديدهاي 733
خليج را مي خواهيم .تا آمده او تخيل بكند اين كار شده است در ايران" .
عراق ،موجب نگراني كشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس و نيز كشورهايي كه نفت خود را از منطقه خليج
فارس تأمين مي كردند شد .وزير خارجه ژاپن به دليل همين نگراني در مالقات مورخ 3137/3/33با رئيس
مجلس شوراي اسالمي خواستار پايان جنگ شد .ايران نيز در پاسخ به وي اعالم كرد ما خواهان صلح هستيم
ولي بدون تأمين شرايطمان صلح برقرار نخواهد شد .از سوي ديگر از وي خواسته شد تا ژاپن از واگذاري بقية 7
ميليارد اعتباري كه قرار است ژاپن به عراق بدهد منصرف شوند ولي با ذكر اينكه اين اعتبار براي مخارج غير
جنگي است ،عمالً كمك هاي ژاپن به عراق ادامه يابد .همچنين دولت انگليس يك اعتبار 123ميليون دالري
را در اختيار عراق قرار داد 733.در همين حال فهد پادشاه عربستان پيامي در اوايل آبان 3137براي امام خميني
ارسال نمود و ضمن اظهار دوستي با ايران ،از احتمال بسته شدن تنگه هرمز اظهار نگراني كرده و پيشنهاد بهبود
روابط را داده بود .نظر ايران بر آن بود كه عربستان كمك خود به عراق را قطع نمايد ،در مسئله نفت با ايران
همكاري كند ،از منافع غرب حمايت نكند و در مبارزه با اسرائيل همكاري نمايد .در عوض ،ايران هم خواهان
امنيت خليج فارس بوده و تا زمانيكه صدور نفت ايران قطع نشود ،تنگه هرمز را نمي بندد و اگر ساير كشورها
به عراق كمك نكنند شرايط به اينجا نخواهد رسيد .در نهايت پاسخ پادشاه عربستان با تكيه بر موارد فوق و
ذكر عدم خطر ايران براي همسايگان ايران و تمايل جمهوري اسالمي به وحدت و انسجام نيروهاي اسالمي تهيه
737
گرديد.
طرح امریکا براي حضور نظامی در خلیج فارس
در پي تهديد عراق مبني بر حمله به تأسيسات نفتي ايران در خليج فارس و واكنش ايران نسبت به اين موضوع،
بعضي از كشورهاي جنوبي خليج فارس از جمله عمان از امريكا درخواست كردند تا در خليج فارس حضور
نظامي داشته باشند .دولت امريكا اين فرصت را مغتنم شمرده و پنتاگون طرحي را جهت حفظ منافع امريكا در
حوزه هاي نفتي خليج فارس تهيه نمود .بر اساس اين طرح ،تشكيالتي به نام " نيروهاي واكنش سريع" تأسيس
گرديد .با توسعه حمالت عراق در خليج فارس و تهديد ايران مبني بر بستن تنگه هرمز در صورت حمله عراق
به نفتكش هاي ايراني ،آمريكا يك واحد آبي ـ خاكي شامل 7هزار تفنگدار دريايي را از بيروت به اقيانوس
هند و به سمت منطقه خليج فارس اعزام كرد .همچنين ناو هواپيما بر رنجر به همراه 3ناو ديگر در اواسط
مهرماه 3137عازم اقيانوس هند شدند .اين اقدامات موجب واكنش نماينده اتحاد جماهيرشوروي در سازمان ملل
331
731
مبني بر مخالفت با دخالت امريكا در خليج فارس به بهانه باز نگهداشتن خطوط كشتيراني در خليج فارس شد.
برخي از مسئولين ايراني در چنين شرايطي تصميم گرفتند تا بخاطر ترساندن غرب از ماجراجويي در خليج
فارس و بخاطر داشتن امكانات در صورت درگير شدن در تنگه هرمز و بسته شدن راه هاي ورود و خروج
نيازمنديها ،اقدام به ايجاد روابط خوب با شوروي كنند .البته امام خميني در مورد تحسين روابط با شوروي،
734
ترديد داشتند.
صدرو قطعنامه 145
با توسعه و افزايش حمالت عراق به كشتيها در خليج فارس و نيز حمله به مناطق مسكوني ،خاوير پرز دكوئيار
دبيركل وقت سازمان ملل هيئت تحقيقي را به دو كشور ايران و عراق اعزام نمود .اين هيئت گزارشي از
خسارات سنگين شهرها و مناطق مسكوني ايران در اثر حمالت هوائي و موشكي عراق تهيه نمود كه مبناي
صدور قطعنامه 343شوراي امنيت گرديد .پيش نويس اين قطعنامه توسط سه كشور افريقايي زئير ،توگو و
گويان به شوراي امنيت ارائه گرديد .اين قطعنامه در 1آبان سال 3137برابر با 13اكتبر 3151و بدنبال
گسترش دامنه جنگ به خليج فارس و استفاده عراق از هواپيماهاي سوپر اتاندار و موشك هاي اگزوسه
فرانسوي ،صادر گرديد .قطعنامه 343چهارمين قطعنامه درباره جنگ ايران و عراق بود كه در دستور كار
شوراي امنيت قرار گرفت و در نهايت با 37رأي موافق و آراي ممتنع كشورهاي مالت ،پاكستان و نيكاراگوئه
733
در اين قطعنامه براي نخستين بار از لزوم بررسي واقع بينانه جنگ نام برده شده است و از به تصويب رسيد.
دبيركل خواسته شده بود كه مشورت هايي را با دو طرف درگير در زمينه راههاي توقف نبرد آغاز كند .اين
قطعنامه ،همه موارد نقض حقوق بين الملل بشر دوستانه در تمام زمينه ها بويژه مفاد كنوانسيون هاي 3141ژنو
را محكوم نموده و خواستار قطع فوري همه عمليات نظامي عليه هدف هاي غير نظامي از جمله شهرها و مناطق
مسكوني شده بود .همچنين حق كشتيراني و تجارت آزاد در آب هاي بين المللي را تأييد كرده و از همه دولت
هاي مي خواست تا به اين حق احترام بگذارند و از طرف هاي مخاصمه خواسته بود تا همه مخاصمات در منطقه
خليج فارس از جمله خطوط دريايي ،راه هاي آبي قابل كشتيراني ،تأسيسات بندري ،پايانه ها ،تأسيسات مقابل
ساحل و همه بنادري كه بطور مستقيم و يا غير مستقيم به دريا راه دارند را فوراً متوقف سازند و به تماميت
ديگر دولت هاي ساحلي احترام بگذارند .همچنين از دو طرف خواسته بود از هر اقدامي كه ممكن است صلح و
امنيت و همين طور دريا نوردي در خليج فارس را به خطر اندازد ،خودداري كند .برخالف قطعنامه هاي گذشته،
در اين قطعنامه براي نخستين بار ،لزوم بررسي واقع بينانه علل جنگ مورد توجه قرار گرفته بود و بر اساس
گزارش نمايندگان ويژه دبيركل سازمان ملل در مورد حمالت عراق به شهرها و مناطق مسكوني ايران ،تخريب
عمدي شهرهاي هويزه و خرمشهر ،بطور ضمني و بدون ذكر نام عراق ،حمله به اهداف غير نظامي و نقض
حقوق بشر ،تقبيح شده بود ولي در اين قطعنامه نيز ساز و كاري براي توقف تجاوز و تنبيه متجاوز پيش بيني
نشده بود و فاقد شرايط حقوقي الزم بود و مسئوليتي را متوجه كشور متجاوز نمي كرد .در اين قطعنامه نيز به
جاي استفاده از عبارت " جنگ بين دو كشور " ،از " وضعيت ميان ايران و عراق " سخن گفته بود .با توجه
332
به حمالت گسترده عراق به مناطق مسكوني و كشتي ها در خليج فارس ،قرار شد در خصوص آتش بس در
خليج فارس ،وزارت امور خارجه با شدت با اين قطعنامه مخالفت نكند تا راه براي پذيرش آن باز باشد 733.به هر
حال ،رئيس جمهوري ايران در خطبه هاي نماز جمعه تهران در 3137/5/37ضمن رد اين قطعنامه ،بر ضرورت
732
از آنجا كه اين اصالح روش برخورد شوراي امنيت با موضوع تجاوز عراق به خاک ايران تأكيد كرد.
قطعنامه نيز تأمين كننده ديدگاه هاي عراق بود ،اين كشور آن را پذيرفت .پس از صدور اين قطعنامه بود كه
عراق بكارگيري سالح هاي شيميائي در جنگ را آغاز نمود.
خرید سالح
هرچه از زمان جنگ سپري مي شد ،نياز به خريد مهمات و سالح هاي جنگي افزايش مي يافت .گرچه ايران در
سال 3137به صورت رسمي در شرايط تحريم تسليحاتي بين المللي بسرنمي برد اما تأمين جنگ افزارهاي مورد
نياز بسادگي امكان پذير نبود .از آبان ماه سال 3137با سفر وزير دفاع به كره شمالي خريد برخي اقالم جنگي
مانند گلوله هاي خمپاره ،آرپي جي 2و توپ 313ميلي متري از اين كشور آغاز شد .كره شمالي در مقابل
فروش مهمات و سالح به ايران ،نفت دريافت مي كرد .عالوه بر آن اين كشور مقدار بيشتري نفت به صورت
نسيه از ايران مي خريد .در بهمن ماه 3137اين كشور 353ميليون دالر به ايران بدهكار شده بود و همچنان
735
درخواست دريافت 773ميليون دالر نفت ديگر را براي سال بعد داشت.
آتش بس و شروع مجدد حمله به مناطق مسکونی
پس از تصويب قطعنامه 343از تاريخ 3137/5/33عراق حمله به مناطق مسكوني را متوقف نمود ولي پس از
گذشت نزديك به 43روز بار ديگر حمله به مناطق مسكوني آغاز شد .از روز چهارشنبه 71آذر 3137
شهرهاي انديمشك ،دزفول ،بهبهان ،رامهرمز و نهاوند مورد حمله هوايي و موشكي ارتش عراق قرار گرفتند.
در حمله موشكي به انديمشك بيش از 733خانه و مغازه در يك محله پر جمعيت تخريب و 33نفر شهيد و
377نفر نيز مجروح گرديدند .در حمله موشكي به دزفول هم 33واحد مسكوني بكلي ويران و 373واحد
مسكوني نيز خسارت ديدند كه بر اثر آن 2نفر شهيد و 43نفر نيز مجروح گرديدند .در حمله موشكي به
بهبهان هم 3نفر شهيد و 33نفر مجروح شدند .در حمله موشكي به رامهرمز نيز 33نفر شهيد و 33نفر از جمله
تعداد زيادي زن و كودک مجروح شدند .نهاوند هم توسط هواپيماهاي عراقي بمباران شد .در مجموع در اين
روز بيش از 13نفر از مردم شهيد و حدود 133نفر زخمي گرديدند .عراق اعالم كرد كه اين حمالت را به
بهانه تالفي انفجارهاي كويت ،انجام داده است 731.در طول جنگ عراق تالش مي كرد خود را مدافع اعراب و
خط مقدم كشورهاي عربي در جنگ با ايران معرفي كند .پس از چند روز كويت عوامل انفجارها را كه تعدادي
عراقي و لبناني طرفدار جمهوري اسالمي بودند دستگير نمود و فشار به ايراني هاي مقيم آن كشور را افزايش
داد .پس از حمله جديد عراق به شهرها ،ايران به فكر مقابله به مثل و زدن مراكز نظامي و صنعتي شهر بصره
افتاد 773.عراق بار ديگر در 3137/33/4مسجد سليمان را هدف حمله موشكي قرار داد كه بر اثر آن بيش از 73
نفر شهيد و 333نفر مجروح شدند و 73خانه نيز به طور كامل ويران گرديد .اين حمله در حالي صورت
333
گرفت كه هيئت صليب سرخ جهاني سرگرم بازديد از آثار جنايات ارتش عراق در شهرهاي استان خوزستان
773
بود.
جمع بندي
پس از عمليات بيت المقدس و فتح خرمشهر تالش چنداني براي خاتمه دادن به جنگ ،صورت نگرفت .نه
عراق حاضر شد از تمامي سرزمين هاي ايران عقب نشيني كرده و قرارداد 3123را به عنوان مبنايي براي ختم
ج نگ قرار دهد ،نه ايران توانست بدون مشخص شدن آغازگر جنگ و آزادي تمامي سرزمين هاي خود به
آتش بس تن دهد و جنگ را از راه سياسي و با كمك ديپلماسي فعال به پايان ببرد .تصور ايران آن بود كه
رژيم عراق بر اثر ادامه جنگ ،دوام نخواهد آورد و تصور رژيم بعثي عراق هم اين بود كه ايران نمي تواند
پيروزي هاي بزرگ نظامي خود را ادامه دهد و مجبور خواهد شد تن به مذاكره داده و شرايط عراق را براي
پايان دادن به جنگ ،بپذيرد .به هر حال جنگ ،عمدتاً در حواشي مرز و در خاک عراق ادامه يافت ولي هيچ
يك از طرفين نتوانستند موازنه قوا را به گونه اي بهم بزنند كه تحولي اساسي در راستاي پايان يافتن جنگ،
صورت پذيرد .پيچيدگي هاي جنگ افزايش يافت و تكيه بر قدرت سالح از سوي ارتش عراق توسعه پيدا كرد
و تلفات هر عمليات نسبت به عمليات هاي دوره قبل افزايش يافت.كمكهاي تسليحاتي و مالي كشورهاي
مختلف ازجمله شوروي ،فرانسه و كشورهاي عربي خليج فارس از عراق افزايش يافت و آمريكا گرايش
آشكارتري به سوي عراق يافت.توان هوايي عراق توسعه پيدا كرد و جنگ آرام آرام از حوزه جبهه هاي زميني
به خليج فارس نيز كشيده شد و رژيم صدام به دنبال دستيابي به جنگ افزارهاي جديد و سالح هاي مخرب تر
رفت .قدرت هاي جهاني و سازمان هاي بين المللي هم ،تحرک مؤثري از خود ،براي پايان دادن به جنگ نشان
ندادند .توليد نفت ايران و عراق و درآمدهاي ناشي از آن ،امكان ادامه جنگ فرسايشي را به طرفين مي داد .با
ادامه حمالت عراق به كشتي ها و نفتكش ها و جزيره خارک ،فكر مقابله به مثل در ايران آرام آرام شكل مي
گرفت .امام خميني در اين رابطه در جمع اعضاي برگزار كننده مراسم سومين سالگرد جنگ تحميلي فرمودند:
" ....خداوند نياورد كه مدت يك سال ديگر جنگ طول بكشد و ما باز هم "هفته جنگ " داشته باشيم .ما
گرفتار چنگال گرگ هايي هستيم كه با تمام وجود در فكر نگه داشتن صدام هستند و به او كمك مي كنند،
ولي چنين آدمي كه اين قدر به كشور خودش و ايران و اسالم خيانت كرده است را نمي شود نگه داشت....
پس ما بايد آنچه كه در ايران مي گذرد منعكس و منتشر كنيم تا اوالً جنايات معلوم شود و ثانياً كساني كه اين
جنايات را مرتكب شده اند و از آن مهمتر قدرتهايي كه به اين افراد ،قدرت داده اند و آنها را تقويت كرده اند
تا ما را بكوبند و به آنها ابراز جنگي مثل تانك و طياره و موشك داده اند و االن هم مي دهند بايد به دنيا
معرفي نمود و اعالم كرد و فهماند كه اگر بخواهيد به صدام بيش از اين كمك كنيد ،دستتان را از نفت كوتاه
مي كنيم و اگر به صدام كمك هايي كنيد كه منابع اقتصادي ما را بزند ،رنگ نفت را نخواهيد ديد .اميدوارم
كه اينطور نشود و عمده ،جنايات اين ابرقدرت هاست و همچنين فرانسه ،ولي آن كه از همه به ما بيشتر صدمه
777
زده است امريكاست" .
334
منابع و مراجع و پانوشتهاي فصل پنجم
336
. 53صحيفه امام ،جلد ،33ص457/
. 57صحيفه امام ،جلد ،33ص451/
. 51سرعت اين هواپيماها در ارتفاع باال حدود 7333كيلومتر در ساعت است و در اين ارتفاع برد موشكهاي ايران به آنها نمي رسيد و هواپيماهاي ايراني
قادر به تعقيب آنها نبودند.
. 54منبع شماره ، 3ص333/
. 53پس از بحران ،ص742/
. 53منبع شماره ، 3ص323/
. 52صحيفه امام ،جلد ،33ص331/
. 55منبع شماره ، 33ص733/
. 51صحيفه امام ،جلد ،33ص 434/و 433
. 13صحيفه امام ،جلد ،33ص431/
. 13منبع شماره ، 45ص337 /
. 17منبع شماره ، 3ص317/
. 11پس از بحران ،ص312/
. 14منبع فوق ،ص313/
. 13صحيفه امام ،جلد ،32ص33/
. 13منبع شماره ،3ص317/
. 12صحيفه امام ،جلد ،32ص33/
. 15صحيفه امام ،جلد ،32ص71/
. 11صحيفه امام ،جلد ،32ص17/
. 333منبع شماره ،3ص311/
. 333پس از بحران ،ص732/
. 337منبع شماره ، 3ص315/
. 331جمشيدي محمد حسين ،يكتا حسين ،نخعي هادي و فوزي يحيي ،سازمان هاي بين المللي و جنگ ايران و عراق ،تهران ،سازمان چاپ و انتشارات
سپاه3124 ،ص11/
. 334منبع شماره ، 3ص731/
. 333پس از بحران ،ص775/
. 333منبع شماره ، 3ص733/
. 332پس از بحران ،ص733/
. 335صحيفه امام ،جلد 353 ،32
. 331صحيفه امام ،جلد ،32ص22/
. 333صحيفه امام ،جلد ،32ص57/
. 333صحيفه امام ،جلد335 ،32
. 337منبع شماره ،3ص773/
. 331پس از بحران ،ص773/
. 334هاشمي رفسنجاني اكبر ،آرامش و چالش ،كارنامه و خاطرات سال ،3137چاپ سوم ،تهران ،دفتر نشر معارف انقالب 3153 ،ص335/
. 333صحيفه امام ،جلد ، 32ص333/
. 333صحيفه امام ،جلد ،35ص314/
. 332منبع شماره ، 3ص713/
. 335منبع شماره ،334ص13/
. 331صحيفه امام ،جلد ،33ص113/
. 373منبع شماره ، 334ص 34/و 21
337
. 373آرامش و چالش ،ص33/
. 377صحيفه امام ،جلد ، 32ص477/
. 371منبع شماره ، 334ص313/
. 374منبع شماره ، 334ص333/
. 373صحيفه امام ،جلد ،32ص734/
. 373منبع شماره ،3ص713/
. 372منبع شماره ، 45ص331 /
. 375منبع شماره ، 3ص753/
. 371صحيفه امام ،جلد 135 ،32
. 313ياحسيني سيد قاسم ،پنهان زير باران ،خاطرات سردار علي ناصري ،چاپ سوم ،تهران ،شركت انتشارات سوره مهر3153 ،ص333/
. 313منبع فوق ،ص337/
. 317منبع فوق ،ص37 3/
. 311صحيفه امام ،جلد ،33ص753/
.314هواپيماي اول به خلباني سرگرد شهيد عباس دوران (كابين جلو) و سروان كاظمي (كابين عقب) و هواپيماي دوم به خلباني سرگرد محمود اسكندري
هدايت مي شد.
. 313صحيفه امام ،جلد ،33ص433/
. 313منبع شماره ، 3ص 712/و 715
. 312صحيفه امام ،جلد ،32ص133/
. 315پس از بحران ،ص 711/و 711
. 311منبع شماره ، 334ص43/
. 343آرامش و چالش ،ص32/
. 343منبع فوق ،ص23/
. 347منبع شماره ، 334ص54/
. 341آرامش و چالش ،ص15/
. 344منبع شماره ، 334ص713/
. 343بهداروند مهدي ،ما و جنگ،تهران،پژوهشكده مطالعات و تحقيقات دفاع مقدس3155،ص 317 /
. 343منبع شماره ، 334ص11/
. 342صحيفه امام ،جلد ،32ص111/
. 345صحيفه امام ،جلد ،32ص433/
. 341صحيفه امام ،جلد ،32ص112/
. 333منبع شماره ، 334ص43/
. 333آرامش و چالش ،ص331/
. 337منبع فوق ،ص37/
. 331منبع شماره ،334ص33/
. 334آرامش و چالش ،ص 34/و 31
. 333صحيفه امام ،جلد ،32ص437/
. 333منبع شماره ، 334ص33/
. 332آرامش و چالش ،ص21/
. 335منبع فوق ،ص 51 ، 21/و 14
. 331منبع شماره ،334ص53/
. 333آرامش و چالش ،ص57/
. 333صحيفه امام ،جلد ،32ص351/
338
. 337منبع شماره ،334ص15/
. 331آرامش و چالش ،ص11/
. 334منبع فوق ،ص373/
. 333منبع شماره ،334ص375/
. 333صحيفه امام ،جلد ،32ص422/
. 332صحيفه امام ،جلد ،32ص412/
. 335منبع شماره ، 334ص315/
. 331آرامش و چالش ،ص337/
. 323منبع فوق ،ص 733/و 737
. 323صحيفه امام ،جلد ،32ص333/
. 327منبع شماره ، 334ص54/
. 321آرامش و چالش ،ص333/
. 324منبع شماره ، 45ص334 /
. 323منبع شماره ، 45ص333 /
. 323منبع شماره ،334ص323/
. 322آرامش و چالش ،ص474/
. 325منبع فوق ،ص357/
. 321صحيفه امام ،جلد ،35ص42/
. 353منبع شماره ،334ص354/
. 353آرامش و چالش ،ص 731/و 735
. 357منبع فوق ،ص741/
. 351صحيفه امام ،جلد ،35ص41/
. 354صحيفه امام ،جلد ،35ص43/
. 353صحيفه امام ،جلد ،35ص 35/تا 23
. 353صحيفه امام ،جلد ،35ص343/
. 352صحيفه امام ،جلد ،35ص323/
. 355فصلنامه برسيهاي نظامي شماره ،33تهران ،دانشكده فرماندهي وستاد سپاه ،سال3123
. 351منبع شماره ، 334ص733/
. 313هاشمي رفسنجاني اكبر،اوج دفاع،كارنامه و خاطرات سال ،3133تهران ،دفتر نشر معارف انقالب 3155،ص13/
. 313منبع شماره ، 334ص 733/و 133
. 317آرامش و چالش ،ص753/
. 311منبع فوق ،ص137/
. 314منبع شماره ، 334ص131/
. 313آرامش و چالش ،ص 131 ، 175/و 132
. 313منبع فوق ،ص737/
. 312منبع شماره ، 334ص731/
. 315آرامش و چالش ،ص722/
. 311منبع فوق ،ص731/
. 733صحيفه امام ،جلد 733 ،35
. 733منبع شماره ، 334ص 51/و 331
. 737آرامش و چالش ،ص 173 ، 133 ، 711 ، 733 ، 312/و 133
. 731منبع فوق ،ص 773/و 151
339
. 734صحيفه امام ،جلد ،35ص343/
. 733منبع شماره ، 334ص737/
. 733صحيفه امام ،جلد ،35ص771/
. 732منبع شماره ،3ص732/
. 735منبع شماره ،3ص711/
. 731منبع شماره ، 334ص334/
. 733صحيفه امام ،جلد ،35ص13/
. 733منبع شماره ، 334ص 321/و 737
. 737آرامش و چالش ،ص 723/و 727
. 731منبع فوق ،ص733/
. 734منبع شماره ، 334ص 757/و 713
. 733سازمان هاي بين المللي و جنگ ايران و عراق ،ص14/
. 733منبع شماره ، 334ص721/
. 732روزنامه كيهان ،مورخ ،3137/5/31ص7/
. 735منبع شماره ،334ص 724/و 132
. 731آرامش و چالش ،ص131/
. 773منبع فوق ،ص131/
. 773منبع شماره ، 334ص173/
. 777صحيفه امام ،جلد ،35ص313/
341
فصل ششم
341
لزوم تغییر در بینش عملیاتی
عمليات هايي كه پس از فتح خرمشهر برنامه ريزي ،طراحي و اجرا گرديد ،نتوانست موفقيت هاي نظامي سال
دوم جنگ را تداوم بخشد .ارتش بعثي عراق با بهره گيري از تجربيات چهار عمليات مهم ثامن االئمه ،طريق
القدس ،فتح مبين و بيت المقدس توانست شرايط و آرايش نيروهاي خود را در جبهه هاي جنگ به گونه اي
فراهم آورد كه ضعف ها و نقايص دفاعي خود را پوشانده و امكان رخنه نيروهاي پياده را به عمق مواضع خود،
ندهد .بر همين اساس عمليات هاي رمضان ،والفجر مقدماتي و عمليات والفجر 3با دستاوردهاي مطلوبي همراه
نشد .در چنين شرايطي يا بايستي در "تجهيزات و جنگ افزارهاي" رزمندگان اسالم ،تحولي رخ مي داد و يا
"ابتكار عمل جديدي" اتخاذ مي گرديد ،به گونه اي كه ارتش عراق از قبل درباره تدبير جديد چاره انديشي
نكرده باشد .بنابراين برنامه ريزان عمليات يا بايستي مانور را تغيير مي دادند يا زمين جديد و متفاوثي را براي
انجام عمليات در نظر مي گرفتند.در چنين شرايطي ،اتخاذ تدابير جديد در طرح ريزي عمليات به منظور تغيير
موازنه قوا به نفع جمهوري اسالمي ايران صورت مي گرفت .برخي از تحوالتي كه در بينش عملياتي فرماندهان
جنگ رخ داد به شرح ذيل قابل ذكر است:
ابتکار در تعیین و انتخاب منطقه عملیاتی
در شرايط محدود شدن سرزمين هاي مناسب براي طرح ريزي انجام عمليات هاي موفق سپاه ،سعي كرد،
سرزمين جغرافيايي و جبهه اي را براي طرح ريزي عمليات خود ،انتخاب نمايد ،كه بتواند :
الف -با استفاده از عوارض زمين و توانايي هايي كه جغرافياي جبهه نبرد در اختيار رزمندگان مي گذارد،
توازن نظامي را به نفع خود تغيير دهد.
ب -ارتش عراق ،تمايل جنگيدن در آن منطقه را نداشته باشد و مناطق ديگري را براي درگيري و نبرد،
ترجيح دهد.
با بررسي هاي بعمل آمده به منظور انتخاب جغرافياي مناسب براي منطقه جديد عمليات ،منطقه هور با شرايط
فوق سازگاري بيشتري داشت .زيرا تصور ارتش عراق از منطقه چزابه تا طالئيه نيزارهاي غير قابل عبور بود و
3
سپاه هم فكر مي كرد كه ارتش عراق در اين منطقه با تانك و توپ خود نمي تواند با رزمندگان بجنگد.
یافتن نقاط ضعف كلیدي
يكي از وظايف اصلي و مأموريتهاي مهم سامانه هاي اطالعات نظامي ،تشخيص نقاط ضعف دشمن و كمك به
ارائه سناريوها و راهكارهايي مناسب براي حمله به آنها مي باشد .در شناسايي هايي كه بر روي نحوه آرايش و
مواضع و همچنين جغرافياي گسترش قواي ارتش عراق صورت مي گرفت ،تالش اصلي بر اين بود تا با كسب
اطالعات دقيق از نحوه آرايش يگان هاي دشمن ،به نقاط ضعف اساسي وي جهت طرح ريزي تاكتيك طرح
مانور عمليات ،پي برده شود .با بررسي هاي به عمل آمده مشخص گرديد كه حمله از آبگرفتگي عظيم
هورالهويزه به مواضع ارتش عراق در حوالي جاده بصره – بغداد ،استفاده مناسب از نقطه ضعف دشمن در اين
منطقه تلقي مي گردد.
342
پرهیز از تك جبهه اي و تالش براي دور زدن قواي دشمن
در طرح ريزي هاي عملياتي ،يكي از نكاتي كه بسيار مورد توجه فرماندهان و برنامه ريزان هر عمليات قرار
داشت ،پرهيز از تك جبهه اي و برخورد با عمده قواي دشمن در آغاز عمليات بود .بخصوص تالش مي شد
حتي االمكان موانع و استحكامات دشمن را دور زده و از درگير شدن با نقاط قوت دشمن ،اجتناب گردد.در
طرح ريزي و اجراي هر عملياتي كه اين تدبير رعايت نگرديده است ،تك انجام شده مقرون به موفقيت كامل
نبوده است .عمده عمليات هاي انجام شده پس از عمليات رمضان داراي چنين اشكالي بوده اند.
در تاكتيك هاي اجراي هر عملياتي ،طرح ريزي وانجام مانور احاطه اي و حمله به خطوط مواصالتي و عقبه
هاي پشتيباني و تداركاتي دشمن ،هميشه در دستور كار يگانها قرار داشته است .سعي فرماندهان بر اين بود تا
به جاي فرسوده نمودن توان رزمندگان در برخورد رودررو با خطوط مستحكم دشمن وانجا تك جبهه اي،
مواضع اصلي يگانهاي ارتش عراق را دور زده و قواي عراق را وادار به تسليم نمايند.حمله به خطوط ضعيف
دشمن وتالش براي نفوذ عميق در مواضع ارتش عراق هم يكي از شيوه هايي بود كه موفقيتهاي زيادي را در بر
داشت.
غافلگیر نمودن دشمن و انجام تك شبانه
با توجه به آنكه در تمامي عمليات ها ،معموالً استعداد و حجم قواي ارتش بعثي بر توان رزمي ايران برتري
داشته است ،بنابراين تنها راه حل براي انجام عمليات هاي موفق ،غافلگير كردن دشمن در سطح راهبردي و
تاكتيكي بوده است .زمانيكه ارتش عراق به لحاظ منطقي و از ديد نظامي ،احتمال حمله قواي ايران از منطقه اي
معين را نمي دادند ،بهترين شرايط غافلگيري ايجاد مي شد .در واقع طرح ريزي عمليات بايد به گونه اي مي بود
تا دشمن در تصور و تفكر خود ،غافل شود.از سوي ديگر،برتري توان زرهي ارتش عراق بر نيروهاي ايراني و
افزايش قابليت تانك ها و زره پوش ها در روشنايي روز ،باعث شد تا رزمندگان اسالم از شب ،به عنوان پرده
استتار و راه نزديك شدن مطمئن به قواي زرهي دشمن و انهدام آنها استفاده نمايد .در واقع بهره گيري از
تاريكي شب از توان رزمي دشمن كاسته و بر قدرت تهاجمي و توان رزمي نيروهاي خودي ،مي افزود .نوع
منطقه عمليات ،مي توانست امكان استفاده از تاريكي شب را افزايش و يا كاهش دهد.
عملیات ضد زره
در صحنه عمليات ،مهم ترين اقدام از كار انداختن قدرت ضربت زرهي ارتش عراق بوده است ،بنابراين
سازماندهي واحدهاي ادوات براي انجام عمليات ضد زره با استفاده از موشك هاي تاو ،ماليوتكا و راكت
اندازهايي مانند آر پي جي 2و بازوكا ،اهميت زيادي مي يافت.
نكات فوق ،تحولي بود كه به تدريج در تفكر و بينش فرماندهان ايجاد گرديده و بر اساس آن ،اقدامات
ارزشمندي در چگونگي انتخاب منطقه و طرح ريزي صحنه عمليات ،به وقوع پيوست.
شناسایی منطقه هور
همزمان با انجام عمليات رمضان ،استفاده از آب گرفتگي هور به منظور استفاده از فضاي آن ،جهت غافلگير
343
كردن ارتش عراق ،مورد توجه قرار گرفت .پس از پايان عمليات والفجر 4فرمانده وقت سپاه به شهيد علي
هاشمي كه در سال آخر جنگ ،مفقود گرديد مأموريت داد تا قرارگاه نصرت را كه در منطقه هورالهويزه،
تشكيل شده بود بطور تمام وقت فعال نموده و بر روي اين منطقه مطالعه و اطالعات الزم را از وضعيت دشمن
بدست آورد .شناسائي ها و بررسي هاي انجام شده در منطقه هور ،مقدمه اي براي پيشنهاد اين منطقه جهت
اجراي عمليات گسترده بود و موجب شد تا به منظور در هم شكستن بن بست نظامي در جنگ ،عمليات خيبر
طرح ريزي و اجرا گردد .با پايان يافتن عمليات والفجر 4در اواخر مهرماه ،3137انجام عمليات در آبگرفتگي
بزرگ هور و عبور از آن براي رسيدن به ساحل شرقي رودخانه دجله در دستور كار سپاه قرار گرفت.
هورالهويزه داراي وسعتي بيش از 1هزار كيلومتر مربع بود .مهمترين مسئله براي رسيدن يگان هاي عملياتي به
جاده بصره ـ عماره ،چگونگي عبور آنها از آبگرفتگي هور و چگونگي تدارک آنها پس از تصرف منطقه
شرق دجله بود .بنابراين عالوه بر اهميت ميزان استعداد يگان هاي ارتش عراق در منطقه مورد نظر براي
عمليات ،آشنايي و تسلط بر هور به منظور يافتن راهكارهايي براي عبور ده ها هزار نيروي رزمي از آن ،بسيار
مهم تلقي مي شد .با مطالعات صورت گرفته مشخص گرديد كه هور داراي ويژگي هاي مخصوص بخود و
برخوردار است از انواع پوشش گياهي و داراي عمق متفاوت آب است .پوشش گياهي هور از ساحل تا عمق
3/3متر را گياهاني به نام چوالن تشكيل مي دهد .وقتي عمق آب بيشتر مي شود گياهي نرم به نام " بردي "
مي رويد .در جايي كه آب داراي عمق بيشتري است نيزارها پديدار مي شوند كه ارتفاع آنها تا 3متر هم مي
رسد و بسيار بهم فشرده هستند .مردم محلي از اين ني ها براي سوخت و سرخ كردن ماهي استفاده مي كنند.
هور داراي ماهي هاي بسيار لذيذ و خوشمزه اي است 7.هور يك منطق وسيعي از نيزارهايي بود كه داراي عمق
هاي متفاوتي بود از نيم متر شروع و تا 1و 3متر هم مي رسيد .تردد از بين نيزارها فقط با قايق هاي باريك
درازي كه با پارو حركت مي كرد امكان پذير بود .در بين اين نيزارها آبراه هايي به عرض 3/3تا 7متر ايجاد
شده بود .هواي آن مرطوب و خفقان آور و داراي پشه هايي با نيش هايي بلند بود .مردم محلي در اين فضا بر
روي نيزارها خانه هايي را جهت زندگي احداث كرده و از طريق ماهيگيري و با تكيه بر بلم ها زندگي خود را
مي گذراندند .كار شناسايي هور در اوايل زمستان 3137به مراحل نهايي خود نزديك شد .براي آماده سازي
عمليات خيبر حدود 133مأموريت شناسايي در هور و حدود 333مأموريت شناسايي در خشكي و در مناطق
چزابه ،طالئيه و زيد انجام گرفت 1.اين شناسائي ها عمدتاً ظرف مدت 3ماه انجام شد .گروه هاي شناسايي از
آبراه ها ،معابر ،سيل بندها و جزاير مجنون شمالي و جنوبي و همچنين جاده ها و بزرگراه هاي عراق در استان
هاي عماره و بصره عكس و فيلم تهيه كردند .به منظور استفاده از بلم هاي سبك تر ،قايق هايي از جنس
فايبركالس طراحي و ساخته شد .ويژگي اين قايق ها آن بود كه پس از واژگون شدن ،غرق نمي شد و
سرنشينان آن مي توانستند خود را نجات دهند 4.براي انجام شناسائي هاي دقيقتر از منطقه نهر صوئيب و شهر
القرنه و نيز جاده بصره ـ عماره و وضعيت رودخانه دجله يك گروه شناسائي با كمك عشاير عراقي به مدت
يك هفته به داخل خاک عراق رفته و اين مناطق را با دقت شناسائي كرده و عكس و كالك از آنها تهيه
344
كردند .پس از تكميل شناسائي ها و قطعي شدن عمليات ،در مسير آبراهها و در تقاطع ها تابلوهايي به عنوان
عالئم راهنمايي براي عبور قايق ها نصب گرديد .از سوي ديگر در مسيري كه قرار بود بالگردهاي هوانيروز
نيروها را جابجا كنند با نصب ميله هاي شش متري و آويزان كردن فانوس نفتي و سطل هاي قرمز رنگ بر
روي آنها ،جهت عبور بالگردها مشخص گرديد .انتخاب فصل زمستان براي عمليات نيز بدليل خنك بودن هوا
3
و باال آمدن آب هور كه براي عبور قايق ها مناسب تر بود تا حدي از مشكالت عبور نيروها از هور كاست.
خروج از بن بست
در شرايط زماني پس از عمليات هاي والفجر كه انجام عمليات هاي بزرگ و موفق ،با ناكامي مواجه شده بود،
فرمانده سپاه دو راهكار پيش روي خود داشت .يكي تغيير رويكرد و ديگري تغيير جغرافياي منطقه عمليات
بود .براي خارج شدن از وضعيت پديد آمده در جبهه ها و فائق آمدن بر قدرت زرهي ارتش عراق ،نياز به آن
بود تا رويكرد نظامي ايران از تكيه بر نيروهاي پياده به استفاده از واحدهاي زرهي و مكانيزه تغيير كرده و
مانور عملياتي با تغيير توانمنديها ،طرح ريزي گردد .طبيعي است كه اين امر مستلزم زمان ،آموزش و بودجه
سنگين بود و شرايط كشور و وضعيت جبهه ها ،اين فرصت ها را در اختيار تصميم گيرندگان قرار نمي داد .از
سوي ديگر كشورهاي مهم دنيا ،سالح و تجهيزات مورد نياز را به ايران نمي فروختند.
راهكار دوم ،تغيير منطقه نبرد يعني تغيير زمين مورد نظر براي طرح ريزي عمليات بود .فعاليت هاي شناسايي
قرارگاه نصرت ،نشان داد كه امكان دسترسي به منطقه شرق رودخانه دجله از طريق آبگرفتگي هور امكان پذير
است .منطقه هورالهويزه به اين دليل براي انجام عمليات خيبر انتخاب شد كه ارتش عراق قادر نباشد از قابليت
ها و ت وانمنديهاي خود ،بطور كامل براي مقابله با نيروهاي ايراني استفاده كند ،در حقيقت در انتخاب منطقه
هورالهويزه جهت اجراي عمليات خيبر ،ابتكار عمل و خالقيت ،جايگزين كمبود منابع نظامي و قدرت جنگي
مورد نياز شد تا بن بست بوجود آمده در پيشروي رزمندگان به سوي مواضع دشمن ،شكسته شود.
(ص )
تشکیل قرارگاه خاتم االنبیاء
پس از عمليات رمضان ،اختالف نظر بين سپاه و ارتش توسعه يافت .اين اختالفات با ناكامي در عمليات هاي
والفجر مقدماتي و والفجر 3افزايش يافت .عمده اين اختالف به نوع تفكر و نيز در نحوه اداره و فرماندهي
يگان ها در عمليات ،باز مي گشت و از آنجا كه رييس جمهور امكان حضور فعال درصحنه را نداشت ،اين امر
موجب شد تا امام خميني .قبل از آغاز عمليات خيبر ،طي حكمي در 13بهمن 3137حجت االسالم آقاي
هاشمي رفسنجاني را به سمت فرماندهي دنباله عمليات والفجر نصب كردند و توفيق و پيروزي قواي اسالم بر
كفر را از خداوند تعالي خواستار شدند 3.در اين زمان اكثر شهر ها و سرزمينهاي اشغالي از دست ارتش عراق
آزاد شده بودو برنامه ايران ادامه جنگ در خاک دشمن به منظوريافتن راهي جهت پايان دادن به جنگ بود .در
سال 3137قرارگاه خاتم االنبياء با حضور آقاي هاشمي رفسنجاني به منظور هماهنگي بين ارتش و سپاه تشكيل
شد .از اين زمان به بعد ايشان هماهنگي و هدايت عمليات ها را برعهده گرفتند .ارتش و سپاه رويه هاي
متفاوتي در شيوه جنگيدن ،داشتند و به سادگي با هم هماهنگ نمي شدند .طبيعت و ماهيت و تاكتيكهاي جنگي
345
اين دو سازمان با هم متفاوت بود .حدود 73جلسه براي هماهنگي فرمانده سپاه و فرمانده نيروي زميني ارتش
گذاشته شد كه برخي از جلسات در محضر امام خميني تشكيل مي شد .شهيد صياد شيرازي معتقد بود ،ارتش
فرماندهي جبهه را داشته باشد و سپاه زير فرمان وي عمل كند ولي اين طرح عملي نبود زيرا در آن زمان
اكثريت قدرت رزمي با سپاه بود و سپاه عمالً عمليات ها را طرح ريزي و با كمك يگان هاي خط شكن خود
آنها را به اجرا در مي آورد .در نهايت قرار شد سپاه و ارتش با دو قرارگاه جداگانه ،عمليات هاي مربوط به
خود را طرح ريزي و با كمك يكديگر به اجرا در آورند و نوعي تقسيم كار بين آنها براي عمليات خيبر
صورت گرفت 2.به هر حال ،عمليات خيبر اولين عملياتي بود كه با فرماندهي جديدي صورت گرفت و يك
فرمانده خارج از حوزه نيروهاي مسلح ،باالي سر فرماندهان سپاه و ارتش قرار داشت
اجالس سران كنفرانس اسالمی در مراكش
در 73دي ماه 3137اجالس سران كشورهاي عضو سازمان كنفرانس اسالمي در كشور مراكش تشكيل شد.
ايران در اين اجالس شركت نكرد .زيرا اكثريت شركت كنندگان را كشورهاي مخالف ايران تشكيل مي
دادند 5.ملك حسن پادشاه مراكش نيز بشدت مواضع ضد ايراني داشت و در همان ايام تظاهر كنندگان مراكشي
عكس هاي امام خميني را با خود در خيابان هاي اين كشور حمل مي كردند كه بيانگر عالقه مردم آن كشور
به انقالب اسالمي بود .در نا آرامي هاي آن كشور در اوايل بهمن ماه سال 3137بيش از 433نفر از مردم
كشته شدند .پادشاه اين كشور ايران را متهم به شركت در حركت هاي مردمي آن كشور مي كرد .به هر حال
گرچه سازمان كنفرانس اسالمي نقش چنداني در مسائل سياسي و حل مناقشات بين كشورهاي اسالمي نداشت
ولي به هر حال عدم حضور ايران در اينگونه اجالس هاي منطقه اي و بين المللي موجب اتخاذ تصميماتي عليه
جمهوري اسالمي مي شد.
حمله به مناطق مسکونی و تصمیم به مقابله به مثل
در ادامه حمالت عراق به شهرها و مناطق مسكوني ،هواپيماهاي جنگي عراق در روز شنبه 5بهمن 3137از
ارتفاع باال بر فراز تهران پرواز و ديوار صوتي را در اين شهر شكستند .از سوي ديگر مقامات عراقي طي
مصاحبه هايي به تهديد ايران ادامه دادند و صدام حسين نيز تهديد كرد كه 33شهر ايران را مورد هدف قرار
خواهد داد .ايران تا اين زمان از طرح مسئله مقابله به مثل خودداري مي كرد و به داليل انساني تالش داشت تا
مسئله مردم عراق را از حكومت آن كشور جدا نگاه كند .از سوي ديگر مردم شهرهاي جنوبي عراق از ديد
ايران همراهان آينده انقالب اسالمي تلقي مي شدند و ايران از اينكه به آنها آسيبي برسد اجتناب مي ورزيد .به
هر حال تداوم حمالت به شهرهاي ايران و تهديد جديد رئيس جمهور عراق ،باعث شد كه نخست وزير ايران
در 3137/33/34طي اعالميه اي عراق را تهديد نمود .با شدت گرفتن احتمال حمله مجدد عراق به شهرها و
مناطق مسكوني حضرت امام خميني در ديدار رئيس جمهور با ايشان در 3137/33/32موافقت نمودند كه اگر
صدام شهرهاي ايران را بزند ،ايران نيز مقابله به مثل نمايد .بر اين اساس رئيس جمهور به منظور جلوگيري از
حمله عراق به شهرها طي مصاحبه اي اعالم كرد" :اكنون بيش از 43ماه است كه شهرها و مراكز غير نظامي
346
ايران با روشي ناجوانمردانه به وسيله عوامل رژيم عراق كوبيده مي شود .ما تاكنون فقط در ميدان هاي جنگ به
اين حمالت ناجوانمردانه پاسخ گفته ايم اما مقابله به مثل نكرده ايم .اخيراً صدام تهديد كرده است كه چندين
شهر را خواهد زد و مرتباً به تهديد خود ادامه هم مي دهد .من اعالم مي كنم كه ما از اين به بعد مقابله به مثل
خواهيم كرد و اگر اين تهديدها عملي بشود ما شهرهاي بصره ،خانقين و مندلي را خواهيم زد .من از همه مردم
اين شهرها عذر خواهي مي كنم و از آنها درخواست مي كنم كه سريعاً اين شهرها را تخليه كنند .براي ما
تحمل 4333شهيد و 77هزار مجروح در طول 43ماه در بمباران هاي شهري ،رقم زياد و غير قابل تحملي است
و مردم ما بيش از اين نمي توانند كشتارهايي را كه ناجوانمردانه به آنها تحميل مي شود ،تحمل كنند .من مجدداً
از همه برادران و خواهراني كه در سه شهر بصره ،خانقين و مندلي سكونت دارند درخواست مي كنم كه اين
شهرها را تخليه كنند و در صورتيكه صدام به اين تهديد خود عمل كند ما يقيناً اين شهرها را خواهيم زد ".با
تهديد ايران ،عراق انبارهاي مهم بصره را تخليه كرد و امكانات مهم خود را از برد آتش توپخانه ايران دور
نمود 1.باالخره با گذشت چند روز ،صدام تهديد خود را عملي كرد و ارتش عراق در سحرگاه روز شنبه 77
بهمن ماه سال 3137شهر دزفول را با سه فروند موشك زمين به زمين مورد هدف قرار داد كه بر اثر آن 353
خانه و 33مغازه و بيمارستان افشار دزفول دچار خسات شد .در اين حمالت 3نفر به شهادت رسيده و 43نفر
ديگر مجروح شدند .بار ديگر عراق نزديك ظهر 7فروند موشك ديگر به دزفول پرتاب نمود كه بر اثر آن 71
نفر زخمي شدند .در حوالي ظهر روز 77بهمن نيز دزفول مورد هدف 7فروند موشك ديگر قرار گرفت كه بر
اثر آن 5نفر شهيد و 333نفر مجروح شدند .امام خميني در همين روز در ديدار با اعضاي شوراي عالي سپاه در
واكنش به اين اقدام رژيم عراق فرمودند " :متأسفانه عراق دچار آدمي شده است كه ديوانه است و صدام چون
مي بيند در حال غرق شدن است مي خواهد همه را با خود غرق كند و مردم عراق را هم غرق كند و اين
ديوانگي ديشب او با علم به اين بوده است كه بي جواب نمي ماند .متأسفانه دنيا هم از حقوق بشر هم صحبت
مي كند لكن عمل نيست ".با اين تدبير قرار شد كه ايران نيز با اخطارهاي مكرر و با مهلت 74ساعته براي
خروج مردم عراق از شهرها اقدام به مقابله به مثل نمايد .با حمالت جديد عراق به دزفول و با اعالم قبلي ،ايران
از صبح روز يكشنبه 71بهمن 3137سه شهر بصره ،مندلي و خانقين را زير هدف آتش توپخانه قرار داد .ايران
اميدوار بود كه با آگاه كردن مردم عراق ،اهالي اين سه شهر آسيب نبينند و عمليات مقابله به مثل ايران،
موجب بازدارندگي در حمله به مناطق مسكوني گردد .با اين اقدام ،اكثر نمايندگان مجلس طي بيانيه اي عمل
مقابله به مثل را تأييد نمودند 33.عراق در روز 3137/33/73به شش شهر ايران از جمله شهرهاي ايالم،
گيالنغرب ،مسجدسليمان ،اسالم آباد غرب و ....حمله كرد كه بر اثر آن بيش از 333نفر شهيد و 3333نفر
مجروح شدند .اكثر شهدا و مجروحين در شهر ايالم از مهاجرين جنگي مهران بودند .در پي اين حمالت رئيس
جمهور ايران اعالم كرد كه از اين پس در مقابل حمالت عراق به مناطق مسكوني ايران بجز شهرهاي متبركه
عراق ،بقيه شهرهاي اين كشور مورد حمالت مقابله به مثل ايران قرار خواهد گرفت .پس از اين تهديد
شهرهاي بصره و بغداد در 3137/33/73به تالفي حمالت عراق ،بمباران شد .پس از اين اقدام ،طارق عزيز وزير
347
امور خارجه عراق اعالم كرد اين كشور از اين پس به مدت يك هفته از حمله به شهرهاي ايران خودداري
خواهد كرد .ايران نيز از اين تصميم استقبال نمود و اعالم كرد چنانچه عراق به حمله به مناطق مسكوني ايران
37
ادامه دهد دست به مقابله به مثل خواهد زد.
عملیات والفجر 1
در حاليكه ايران براي انجام عمليات خيبر آماده مي شد ،به منظور جلب توجه قواي ارتش عراق به منطقه اي
خارج از هورالهويزه ،رزمندگان اسالم در ساعت 37نيمه شب مورخه 3137/33/73عمليات والفجر 3را
(س)
در منطقه چنگوله آغاز كردند .اين عمليات در واقع نقش همزمان با سالگرد وفات حضرت فاطمه زهرا
فريب را براي عمليات خيبر بازي مي كرد .عمليات والفجر 3در طول 33كيلومتري جبهه بين دهلران و مهران
تا شرق منطقه الكوت عراق و از مواضعي در نزديكي مهران آغاز شد .سپاه دوم ارتش عراق در اين منطقه
مستقر بود و هدف عمليات نزديك شدن به شهر برقوبه در نزديكي مرز بود .اين عمليات توسط سپاه پاسداران
انقالب اسالمي طرحريزي و به مرحله اجرا در آمد و طي آن بخشي از مواضع نيروهاي عراقي در ارتفاعات
چنگوله و همچنين تعدادي از روستاهاي منطقه به تصرف در آمد .اين عمليات توانست تا حدودي يگانهاي
ارتش عراق در اين منطقه را درگير نگه داشته و در اعزام آنها به منطقه عملياتي خيبر تأخير ايجاد نمايد .در
مجموع دستاوردهاي اين عمليات محدود بود.
جنگ جنگ تا یك پیروزي
قبل از آغاز عمليات خيبر ،در جلسات رؤساي قوا كه با حضور فرزند امام خميني در تهران برگزار مي شد ،اين
بحث مطرح بود كه چگونه مي توان جنگ را پيروزمندانه ،به پايان رسانيد .در شرايط آن روزگار ديدگاه امام
خميني راجع به جنگ را مي توان از سخنان ايشان در ديدار با وزير امور خارجه و سفرا و كارداران كشورهاي
خارجي مقيم تهران در 3137/33/35به اين شرح بيان كرد " :شما اشخاصي كه از طرف دولت هاي اسالمي در
اين كشور هستيد به كشورهاي خودتان بگوييد كه يك فكري براي خودتان بكنيد .صدام رفتني است .صدام را
ما هم كارش نداشته باشيم ملت خودش ،بيرون مي كند .او رفتني هست .فكر بعد از او را براي خودتان بكنيد.
ما صلح مي خواهيم .ما با همه مردم دنيا صلح مي خواهيم باشيم .ما مي خواهيم مسالمت با همه دنيا داشته باشيم.
ما مي خواهيم در بين مردم دنيا زندگي بكنيم .لكن آنها ما را نمي گذارند .اگر صدام به ما حمله نكرده بود ما
كاري به عراق نداشتيم .عراق برادر ماست .امروز هم ملت عراق برادر ما هستند .ما با ملت عراق مخالفتي
نداريم ....كشورهاي اسالمي به خود بيايند توجه كنند به مطلب ،خيال نكنند كه صدام را نگه مي دارند و ما را
از دست مي دهند براي آنها خوب است .آنها اسالم را نگه دارند .ما اسالم را مي خواهيم .اسالم را نگه داريد تا
از همه شرها شرق و غرب نجات پيدا بكنيد".
به هر حال در آن زمان براي حل مشكل جنگ ،دو راهبرد اساسي وجود داشت .راهبرد اول :ادامه جنگ تا
سقوط صدام و راهبرد دوم :تصرف منطقه مهمي مانند بصره از عراق و پذيرش آتش بس و تمام كردن جنگ
از طريق ميز مذاكره .هدف اصلي از راهبرد دوم گرفتن يك منطقه حساس از سرزمين عراق بود به گونه اي
348
كه حزب بعث نتواند از آن ناحيه صرف نظر كند و بتوان از قِبَل آن ،خسارات جنگ را از رژيم عراق گرفت
و صدام را بعنوان متجاوز محكوم كرد .تصور بر آن بود كه با چنين اقدامي ،صدام نيز سقوط خواهد كرد.
بنابراين هدف آن بود كه جنگ در شرايط خوبي تمام شود .وقتي آقاي هاشمي رفسنجاني به جبهه آمد ،طي
يك سخنراني در جمع فرماندهان ارتش و سپاه در قرارگاه مركزي خاتم االنبياء(ص) در تاريخ 3137/37/3اعالم
كرد" :نظر من و بعضي از مسئوالن رده باالي نظام اين است كه اگر يك عمليات موفق در داخل خاک عراق
انجام دهيم و منطقه اي از دشمن را تصرف نمائيم كه با آن بشود بعد از پذيرش آتش بس ،بر عراق فشار
آوريم و حقمان را بگيريم بايد با آتش بس موافقت شود .اين منطقه ،مي تواند همان باشد و چون هنوز چيزي
در دست نداريم ،مناسب نيست ولي اگر اين هدف تأمين شود ،قابل طرح با امام است ".ايشان ادامه دادند اگر
با همت خود در اين عمليات پيروز شويد و جاده بصره – عماره را تصرف كنيد ،جنگ را تمام مي كنيم .از
اين زمان در بين فرماندهان اين موضوع مطرح شد كه شعار "جنگ جنگ تا پيروزي" به "جنگ جنگ تا يك
پيروزي" تغيير يافته است .طرح جنگ تا يك پيروزي ،زياد مورد استقبال فرماندهان قرار نگرفت .بنابراين
تالش اصلي مسئولين كشور آن بود تا يك عمليات بزرگ و موفقيت آميز كه بتواند جنگ را خاتمه دهد،
انجام شود .عمليات خيبر پاسخي به اين نياز بود .آقاي هاشمي رفسنجاني در ذهن خود اميد بسته بود كه با انجام
عمليات خيبر ،راه ختم جنگ را باز كند .به اين صورت كه با در دست داشتن نقاط استراتژيك عراق ،در
صورت آتش بس ايران بتواند خواسته هاي خود را تأمين نمايد .ايشان تصور مي كرد كه ارزش همه نقاطي كه
از خاک ايران در اختيار ارتش عراق است ،كمتر از ارزش نقاطي است كه ايران بنا دارد در عمليات خيبر به
آن دسترسي پيدا كند يعني راه بغداد به بصره را در منطقه القرنه و العزير ببندد و منطقه نفت خيز جزاير مجنون
33
را تصرف نمايد.
عملیات خیبر
مهم ترين عمليات انجام شده پس از عمليات رمضان ،عمليات خيبر بود كه در منطقه جبهه هاي جنوب و در
استان خوزستان و در شرق و شمال بصره ،طرح ريزي و اجرا شد .اين عمليات در روز سوم اسفند ماه سال
3137با رمز يا رسول اهلل(ص) آغاز شد .عمليات خيبر توسط سپاه پاسداران انقالب اسالمي ،بررسي ،طرح ريزي
و پيشنهاد شده بود .ويژگي برجسته اين عمليات ،بسيج بيش از 733گردان رزمي ،حدود 333قايق 33و طرح
ريزي عمليات در نهايت اختفا بود .درطرح مانور اين عمليات ،انتقال بخشي از نيروهاي تهاجمي از طريق 53
فروند بالگرد هوانيروز و ارتش پيش بيني شده بود كه فقط 71فروند پاي كار آمد 32.در مراحل طرح ريزي
اين عمليات ،فرماندهان ارتش حضور نداشتند .همزمان با اين عمليات ارتش در منطقه زيد عمليات ديگري را
طرح ريزي كرده بود كه با فرماندهي مستقل و با كمك تعدادي از لشكرهاي سپاه قرار بود به اجرا در آورد.
در اين عمليات،در هر دو منطقه هور و زيد 1،لشكر 3،تيپ پياده 7،لشكر و 1تيپ زرهي و 2گردان
توپخانه،پاي كار آمد .به منظور رعايت غافلگيري،فقط امام خميني ،رئيس جمهور و فرمانده جنگ وتعداد
معدودي از فرماندهان سطح باالي سپاه از حدود سه ماه قبل در جريان طرح عمليات قرار گرفتند .از سوي ديگر
349
به يگانهاي سپاه كه براي انجام عمليات والفجر 4درمنطقه دره شيلر در شمال غرب كشور بسر مي بردند،تا اول
دي ماه اجازه داده نشد كه از كبيركوه پايين بيايند و عازم خوزستان شوند .سپس آرام آرام تا شمال خوزستان
آمدند .با اين تدبير بسياري از نيروهاي خودي از جمله ارتش ونيز ارتش عراق متوجه نشدند كه بخش اعظم
حمله ايران در منطقه هور است .البته 33روز مانده به عمليات خيبر ،ارتش عراق متوجه بخشي از طرح عمليات
35
كه از محور طالئيه برنامه ريزي شده بود ،شد و يك فرمانده عراقي خطاب به خبرنگاران ،آن را اعالم كرد.
عمليات خيبر به كلي متفاوت از عمليات هاي قبل از خود بود .هم فضاي درگيري و هم سازمان يگان هاي
درگير در عمليات و هم طرح ريزي عمليات و هم شيوه هاي جنگي بكار رفته در آن ،ابتكار جديدي براي
رزمندگان اسالم به حساب مي آمد .براي انجام اين عمليات،يگانهاي سپاه ظرف 7ماه خود را از واحدهاي پياده
به يگانهاي آبي خاكي تبديل كردند وهر كدام 33تا 333قايق در اختيار گرفتند وآموزشهاي سكاني و
حركت در آبهاي را به نيروهاي خود دادند 31.از سوي ديگر خلبانهاي هوانيروز،نيروي هوايي و نيروي
دريايي،در باتالق گاوخوني تمرين هاي پرواز در شب را انجام دادند .مشكل بالگردها اين بود كه مجهز به
دوربين هاي ديد در شب نبودند و باتمرين ،مي بايستي به پرواز در شب عادت كنند .اين عمليات ،ميدان و
صحنه جديدي را براي يورش عليه قواي عراق در جغرافياي خاصي از جبهه هاي جنگ بازگشود .مي توان
گفت طرح عمليات خيبر پاسخ به بن بست تاكتيكي به وجود آمده در دوران جنگ تحميلي بود .بن بستي كه
عمالً از عمليات رمضان كه در نيمه اول سال 3133اجرا شد ،شروع شده بود .از آنجا كه دشمن زمين هاي
سرتاسر جبهه هاي جنگ را به طور كامل با عمليات مهندسي ،مسلح كرده بود ،به منظور جنگيدن در جبهه اي
كه امكان مسلح كردن زمين آن توسط ارتش بعثي ميسر نباشد ،منطقه هورالهويزه به عنوان سرزميني كه بتوان
فضاي جديدي در به كار گيري قدرت نيروهاي پياده عليه دشمن استفاده نمود ،مورد توجه فرماندهي كل سپاه
قرار گرفت .در مقاطعي از دوران جنگ ،اين بن بست هاي تاكتيكي پيش مي آمد و اگر مجموعه فرماندهي
سپاه و طراحان عمليات با قوه ابتكار عمل و خالقيت و تغيير در تفكر و دكترين هاي عملياتي موانع را از پيش
پاي حركت جنگي بر نمي داشتند ،ممكن بود جنگ در ابعاد راهبردي نيز دچار چالش شود .در آن صورت
دشمن با تكيه بر منابع عظيم نظامي به پشتوانه قدرت هاي منطقه اي و استكبار شرق و غرب ،مي توانست با
كمك ابزار ها ،سالح ها و جنگ افزارهاي پيشرفته و انبوه پول و زور سياسي بر قدرت ايمان رزمندگان پيروز
گردد .ولي هميشه مجموعه فرماندهي يكپارچه و صاحب نفوذ در سپاه ،اين طرح برنامه ريزي شده ي قواي
دشمن بعثي را با قدرت ايمان ،تفكر ،ابتكار عمل و خالقيت خويش بهم مي ريخت و راه را براي اقدامي جديد
در حوزه اي ناشناخته براي دشمن مي گشود و قواي دشمن را در هم مي كوبيد و اميد ارتش بعثي را نسبت به
توقف حركت و شكست عمليات رزمندگان اسالم به يأس تبديل مي كرد .عمليات خيبر يكي از اين نمونه ها
بود .البته بايد توجه داشت كه در كنار قدرت ايمان ،تفكر ،ابتكار عمل و ساير خالقيت ها ،مؤلفه هاي ديگري
از جمله امكان پشتيباني از تداوم عمليات ،بايستي در برآوردها مدّ نظر قرار گيرند تا بهتر بتوان به اهداف و
نتايج مورد نظر دست يافت.
351
وضعیت توانمندیهاي ارتش عراق در آستانه عملیات خیبر
قدرت دفاعي ارتش متجاوز عراق در آستانه انجام عمليات خيبر ارتقاء و افزايش يافته بود .دولت عراق با تكيه
بر چند عامل ،ساختار نظامي و توانايي هاي ارتش بعثي عراق را تغيير داده بود .ارتش بعثي به منظور افزايش
قدرت مقاومت نيروهاي در خط مقدم ،زمين جبهه هاي فعال را با كمك اقدامات مهندسي و ايجاد موانع
مصنوعي نظير ميادين مين گسترده و محافظت آنها با رده هاي متعدد سيم هاي خاردار ،به صورت وسيعي مسلح
كرد و توانست خطوط دفاعي بسيار مستحكم و متعددي را ايجاد نمايد .همچنين در ساختار سازمان رزمي
تغييراتي ايجاد نموده و به توسعة كمّي و كيفي آن همت گماشته بود .با اين برنامه ،رژيم صدام استعداد
يگانهاي ارتش بعثي را از 33لشكر به حدود 13لشكر افزايش داد .از سوي ديگر با كيفيت بخشيدن به سالح
ها و جنگ افزارهاي نيروهاي مسلح ،قدرت رزمي آنها را افزايش داد .ارتش بعثي عراق در اين دوره توانست با
دريافت انواع هواپيماها ،تانك ها ،زره پوش ها ،موشك ها و جنگ افزارهاي پيشرفته از كشورهايي مانند
شوروي ،فرانسه ،چين و برخي ديگر از كشورهاي اروپايي ،قدرت رزمي خود را افزايش داده و از توانمندي
دفاعي و قدرت آتش بيشتري برخوردار گردد .در چنين شرايطي و قبل از انجام عمليات خيبر ،ارتش بعثي
عراق با كمك برخي از كشورهاي اروپايي مثل آلمان خود را به برخي از سالح هاي شيميايي مانند گازهاي
خردل مجهز نمود و از شروع عمليات خيبر بكارگيري گازهاي سمي را در جبهه هاي جنگ آغاز نمود.
امريكا اطالعات جامعي درباره عمليات خيبر در اختيار ارتش عراق قرار داد .وفيق السامرايي مي گويد:
امريكائيها تشخيص داده بودند كه حدود 333قايق تندرو در كرانه شرقي هورالهويزه وجود دارد ،به ما اطالع
دادند و با اين حمله مقابله شد .ما اطالعات جامعي درباره روز حمله ،ساعت مشخص آن و محورهاي حمله در
اختيار داشتيم 73.به نظر مي رسد كه اين ادعا صحيح نيست زيرا بجز در محور طالئيه كه ارتش عراق
استحكامات فراواني در آن ايجاد كرد،در محور هور اقدامات قابل توجهي انجام نداد.
اهداف وجغرافیاي منطقه عملیات
هدف اصلي اين عمليات ،تصرف و تأمين جاده بصره ـ عماره در محدوده روستاهاي القرنه تا العزير به منظور
قطع ارتباط سپاه هاي سوم و چهارم ارتش بعثي عراق و استقرار در ساحل شرقي رودخانه دجله و همچنين باز
كردن جبهه اي در شمال استان بصره عراق بود .از سوي ديگر تصرف دو جزيره نفتي مجنون شمالي و مجنون
جنوبي و نيز تسلط كامل بر آبگرفتگي وسيع هورالهويزه ،از اهداف ديگر اين عمليات ،محسوب مي گرديد.
تصرف اين منطق مي توانست اهرم الزم را براي ايران جهت گرفتن خواسته هاي خود و ختم جنگ بدست
دهد .تسلط بر منطقه نفتي جزاير مجنون هم مي توانست ضامن قرامت جنگ باشد73.محدوده منطقه عمليات
خيبر عمدتاً در فضاي هورالهويزه تا جاده بصره ـ عماره در خاک عراق و از طالئيه تا آبگرفتگي هور را به
وسعت 3353كيلومتر مربع شامل مي شد .در هورالعظيم كه در جغرافياي عراق قرار دارد دو جزيره نفتي به نام
مجنون با وسعت 333كيلومتر مربع با 33حلقه چاه نفت وجود داشت .دولت عراق با ايجاد سيل بندهايي آب
اين منطقه را خشك و تبديل به جزيره كرده بود تا بتواند از آنجا نفت استخراج كند .به هنگام اجراي عمليات
351
خيبر ،در اين دو جزيره تعدادي كارگر مشغول كارهاي مربوط به فعاليتهاي نفتي بوده و نيروي نظامي در آنها
وجود نداشت .در مجموع در اين دو جزيره كمتر از 333نفر عراقي مشغول بكار و نگهباني بودند 77.در اين
منطقه فاصله رزمندگان اسالم تا خطوط اصلي دشمن حدود 43كيلومتر بود .بين خط اول خودي تا خط اول
دشمن كه در آن سوي هور قرار داشت يك منطقه آبگرفتگي وسيع ،وجود داشت.
شرح عملیات
براي انجام اين عمليات ،نيروهاي اطالعات عمليات يگان ها و نيز نيروهاي بومي منطقه بعنوان نيروهاي پيشتاز
يك روز قبل از آغاز عمليات به داخل هور رفته و در حوالي جزاير مجنون و نيز سيل بندهاي غربي هور خود
را مخفي كردند .مشكل اصلي براي اين نيروها وجود ماهيگيران عراقي و نيز بالگردهاي گشتي ارتش عراق
بود .بدين منظور گرداني تشكيل و مسير تمام آبراههاي مهم داخل هور بسته شد و به صيادهاي عراقي كمپوت
و كنسرو و غذا داده شد تا آنها به داخل منطقه مورد نظر وارد نشوند .جهت توجيه آنها گفته شد كه نيروهاي
ايراني در حال انجام مانور در منطقه هور هستند 71.رزمندگان يگان هاي سپاه تحت امر قرارگاه نجف از ساعت
3:13بعد از ظهر روز چهارشنبه 3137/37/1با قرائت آية رَبِّ انْزلني مُنْزَلَاً وَ اَنْتَ خَيرٌ المُنْزِلينْ سوار بر قايق
هاي خود شدند و از ميان آبراههاي هورالهويزه حركت خود را به سمت اهداف پيش بيني شده آغاز كردند.
يگان هاي ارتش نيز تحت امر قرارگاه كربال در منطقه كوشك و طالئيه و منطقه پاسگاه زيد كه قسمتي از
منطقه عمليات رمضان بود ،عمليات خود را شروع كردند .دو لشكر 34امام حسين و 2وليعصر وتيپ زرهي 27
محرم از سپاه پاسداران انقالب اسالمي براي انجام عمليات در پاسگاه زيد به نيروي زميني ارتش واگذار گرديده
بود .دو لشكر 34و ، 2عمليات خط شكني را براي نيروهاي ارتش بر عهده داشتند .عمليات در محدوده
قرارگاه كربال ناموفق بود و بنابراين به سرعت درگيري ها در اين جبهه متوقف شد .فرماندهان نيروي زميني
ارتش روحيات خود را از دست داده بودند 74.اما يگان هاي قرارگاه نجف توانستند به سرعت خود را به ساحل
شرقي رودخانه دجله برسانند .در اين ناحيه ،دو منطقه القرنه و العزيرحكم دو گلوگاه و دو تنگه تعيين كننده را
براي عمليات خيبر داشت . .يك سايت موشكي هاگ در منطقه فعال گرديده و پوشش هوايي نيز توسط
هواپيماهاي F-14برقرار شده بود .هواپيماهاي جنگي دشمن در روز اول عمليات خيلي فعال نبودند .در
درگيري هاي اين روز بيش از 333نفر از رزمندگان شهيد و 333نفر نيز مجروح شدند 73.در منطقه القرنه
لشكر 73كربال وارد عمل شد .اين لشكر در روزهاي اول توانست ضمن تصرف منطقه ،حدود 433نفر از
نظاميان عراقي را به اسارت خود در آورد.براي هر گردان بين 73تا 13قايق كوچك در نظر گرفته شده بود.
وجود نيزارها موجب مي شد تا حدود دو سوم قايق ها در مسير از كار افتاده و موتور آنها خاموش شود .به
همين دليل امكان تقويت نيرو و مهمات و سالح براي يگان ها وجود نداشت .فرمانده لشكر كربال در اين
منطقه با سخنراني در جمع 333اسير آنها را آزاد نمود .برخي اسرا مي گفتند كه آنها را به زور از خيابانها و
محل كسب و كار خود جمع آوري كرده و به جبهه فرستاده اند .به هر حال از آنجا كه امكان تدارک رساني و
پشتيباني به موقع از يگان هاي عمل كننده در اين منطقه ميسر نشد ،بنابراين نگه داري و تصرف آنها در برابر
352
پاتك هاي دشمن غير ممكن شد 73.پيش بيني شده بود كه از بالگردهاي شنوک هوانيروز براي انتقال نيروها به
جزيره مجنون استفاده شود ولي عليرغم تالش هاي فراوان خلبانان ،در روز اول كمتر از هزار نفر از اين طريق
به جزيره شمالي منتقل شدند .بنابراين مشكل اصلي رساندن نيروهاي تازه نفس و امكانات الزم براي رزمندگان
خط مقدم بود .به منظور حفظ مناطق العزير و القرنه چندبار ديگر حمالتي صورت گرفت ولي در نهايت امكان
حفظ آنها ميسر نشد و در روز دوشنبه 3137/37/5يگان هاي عمل كننده ،از العزير عقب نشيني كرده و در
3137/37/1القرنه را نيز رها و شرق رودخانه دجله را بطور كامل تخليه كردند .با انعكاس گزارش ها به امام
خميني در 3137/37/5ايشان نگران وضعيت اين عمليات بودند و قطع جاده بصره ـ بغداد را ضربه غير قابل
جبراني به عراق ارزيابي مي كردند 72.به هر حال امكان تداوم استقرار نيروها در شرق دجله وجود نداشت و
يگان هاي عمل كننده بر اثر فشار دشمن به جزاير مجنون عقب نشيني كردند
عملیات در محور طالئیه
ب ه منظور حفظ دو جزيره مجنون تالش شد تا عملياتي از محور طالييه انجام گيرد و راه ارتباطي جزيره جنوبي
به خشكي برقرار شود .اين عمليات كه قرار بود در شب 3137/37/3صورت گيرد اشتباهاً يك شب جلوتر از
سوي لشكر نجف اشرف از داخل جزيره جنوبي انجام و نيروهاي اين لشكر از پشت به دشمن زده و خود را به
نزديك طالئيه رسانده و پل طالئيه را نيز تصرف كردند ولي يگاني كه قرار بود از سمت طالئيه حمله نمايد
براي شب بعد خود را آماده كرده بود .به ناچار لشكر 72محمد رسول اهلل در روز 3137/37/3وارد عمل شد تا
با لشكر نجف در پل طالئيه الحاق نمايد ولي اين اقدام ،موفقيتي در پي نداشت 75.بار ديگر عملياتي در شب
3137/37/3در محور طالئيه صورت گرفت ولي به داليل موانع فراوان و ميادين مين فشرده ،معبرهاي اين
مسير باز نشد و عمليات ناكام ماند .ارتش عراق در شب 3137/37/2از دشت هاي شمال منطقه نشوه به جزيره
جنوبي حمله كرد و تعدادي از تانك هايش وارد اين جزيره شدند .واحدهايي از لشكرهاي عاشورا و نجف به
مدت 27ساعت در مقابل اين پاتك ها به شدت مقاومت كردند تا توانستند جزيره جنوبي را حفظ نمايند .اين
در حالي بود كه نيروهاي مدافع جزيره تنها از طريق قايق و تعداد معدودي بالگرد ،تدارک مي شدند .عدم
امكان برقراري ارتباط زميني با جزيره مجنون ،لزوم احداث پل شناور بين جزيره شمالي و ساحل خودي را
افزايش داد .به منظور باز كردن راه زميني به جزيره جنوبي مجنون ،بارديگر با كمك لشكر امام حسين كه پس
از ناكامي عمليات در محور پاسگاه زيد به اين منطقه منتقل شده بود و لشكر محمدرسول اهلل مأموريت داده شد
تا در طالئيه عملياتي را انجام دهند .اين عمليات در شب پنج شنبه 3137/37/33انجام شد .گرچه خط اول
دشمن توسط لشكر امام حسين(ع) در طالئيه شكسته شد 71ولي نيروهايي كه قرار بود از جزيره مجنون جنوبي
عمليات را آغاز نمايند ،موفق به انجام آن نشدند و بنابراين يگان هاي خودي به پل طالئيه نرسيدند و راه باز
نشد 13.دشمن در پاتك هاي خود بعضاً از جنگ الكترونيك نيز استفاده مي كرد و ارتباطات بي سيمي قواي
ايران را مختل مي كرد .ايران نيز با شنود مكالمات واحدهاي ارتش عراق ،سعي مي كرد اطالعات خط مقدم را
به موقع دريافت نمايد .تثبيت مواضع نيروها در جزاير مجنون تا روز يكشنبه 3فروردين 3131به طول انجاميد.
353
بارندگي هاي روزهاي اول فروردين ماه ،جبهه هاي نبرد را آرام كرد و باران فرصتي براي تحكيم مواضع در
اختيار نيروهاي ايراني قرار داد .ارتش خواهان خروج از جزيره جنوبي و سپاه مخالف آن بود .رئيس جمهور و
13
رئيس مجلس هم با خروج نيروهاي خودي از جزيره جنوبي مخالف بودند.
اقدامات مهندسی
با طوالني شدن جنگ و مسلح كردن زمين توسط ارتش عراق ،انجام هر عمليات جنگي نياز به فعاليت هاي
گسترده مهندسي به منظور آماده سازي عقبه ها و همچنين سازماندهي تالش ها براي انجام اقداماتي در حين
عمليات بود .در عمليات خيبر ،جهاد سازندگي از حدود يك سال پيش اقدامات خود را براي آماده سازي عقبه
هاي منطقه شروع كرده بود .بدين منظور گردان هاي پشتيباني مهندسي جنگ جهاد با نام هاي امام علي ،حر،
حمزه ،سيد الشهداء ،موسي ابن جعفر ،امام رضا و مالك اشتر جهت احداث جاده ها و خاكريز ها بين منطقه
طالييه تا شط علي ،آماده گرديدند .فرمانده قرارگاه جهاد با شهيد مهندس تقي رضوي بود .عالوه بر آن ،كار
طراحي و ساخت يك پل شناور به طول 31كيلومتر با عرض 1متر و 7متر بال محافظ به جهاد سازندگي،
واگذار گرديد تا بتوان ارتباط بين جزيره مجنون و ساحل خودي را برقرار نمود .مهندس بهروز پور شريفي با
ارائه طرحي ،از طريق فشرده كردن يونوليت ها و انداختن يك ورق فلزي عاج دار بر روي آنها ،توانست پل
معلقي را كه بتواند به صورت سريع نصب شود ،در كارخانه هاي كشور بسازد .وي موفق شد ،جعبه هايي از
نبشي به شكل قوطي كبريت و به طول 7/3متر و عرض 7متر و ارتفاع 43سانتي متر را طراحي و يونوليت
فشرده را در درون آنها جاي دهد .با پيوند اين جعبه ها به يكديگر پلي به طول 31كيلومتر و عرض 4متر
براي عبور خودروهاي سبك ،در حين عمليات خيبر احداث گرديد كه توانست مشكل تردد رزمندگان اسالم را
پس از پايان عمليات خيبر حل نمايد .نصب اين پل در روز جمعه 3137/37/73به پايان رسيد و استفاده از آن
آغاز گرديد .اين بين جزيره شمالي مجنون و ساحل هورالهويزه نصب گرديد .مزيت اين پل آن بود كه با باال
و پايين رفتن آب هور ،آن هم باال و پايين مي رفت .از سوي ديگر چنانچه هر قسمت از پل به وسيله هواپيما
ها و يا آتش دشمن منهدم مي گرديد بالفاصله توسط رزمندگان جهاد سازندگي بازسازي مي شد .اين پل ظرف
5ماه در كارخانجات مختلف كشور ساخته و ظرف چند روز نصب گرديد .انتقال قطعات پيش ساخته اين پل
عظيم از كارخانه هاي وزارت صنايع سنگين به منطقه عملياتي ،خود يك عمليات حمل و نقل عظيم بود.
بکارگیري سالح هاي شیمیایی
رژيم بعثي عراق در طول جنگ تحميلي ،از جنگ افزارهاي شيميايي به صورت گسترده اي استفاده نمود .در
اويل جنگ تحميلي رژيم عراق براي اولين بار در منطقه شلمچه ،به طور محدود اقدام به استفاده از سالح
شيميايي نمود .براي دومين بار اين عمل در منطقه ميمك تكرار شد .از آذر ماه سال 3133ارتش بعثي عراق به
طور پراكنده از سالح هاي شيميايي و بخصوص از عوامل تاول زا به منظور در هم شكستن سازمان رزمي قواي
ايران در تك هاي شبانه استفاده مي كرد .پس از عمليات محرم ،ارتش بعثي در روز اول آذر ماه 3133با
گازهاي اشك آور و شيميايي به جبهه عمليات محرم حمله كرد .اين در حالي بود كه ايران تا آن زمان براي
354
17
در سال 3137ارتش عراق از جنگ افزارهاي شيميايي دفاع در مقابل اين سالح خطرناک فكري نكرده بود.
در پيرانشهر و حوالي پنجوين استفاده نمود .از زمان شروع عمليات خيبر در اسفند سال ،1362ارتش بعثي
عراق بكارگيري گسترده گازهاي تاول زاي خردل را عليه رزمندگان اسالم آغازكرد .كساني كه در معرض
اين گازها قرار گرفتند دچار سوختگي شديد در نقاط مرطوب بدن مانند ريه ها ،چشم ها و سوختگي صورت و
دستها مي شدند .ارتش بعثي در جريان عمليات خيبر از سالح شيميايي به عنوان يكي از مؤثرترين ابزارهاي
مقابله با رزمندگان پياده استفاده نمود .بر اثر حمالت شيميايي در عمليات خيبر 43نفر از رزمندگان اسالم شهيد
و 7233نفر آنها مصدوم گرديدند 11.ايران به منظور معالجه مجروحان شيميايي ،تعدادي از آنها را در هفته دوم
اسفند ماه 3137به كشورهاي اتريش و سوئد اعزام كرد .اين اقدام باعث شد تا محافل خبري غربي نسبت به
جنايات عراق در استفاده از جنگ افزارهاي شيميايي ،واكنش نشان دهند .اوالف پالمه نخست وزير سوئد و
دبيركل سابق سازمان ملل در 3137/37/31از مجروحان شيميايي ايراني در يكي از بيمارستان هاي استكهلم
بازديد كرد .با بررسي بمب هاي سمي عمل نكرده در جبهه ها ،مشخص شد كه سالح هاي شيميايي استفاده
شده از سوي عراق ،ساخت روسيه است .استفاده از سالح هاي شيميايي تا روز 3137/37/13ادامه يافت .در اين
14
روز بر اثر كاربرد جنگ افزارهاي شيميايي 3 ،نفر از رزمندگان اسالم شهيد و 733نفر آنها مجروح گرديدند.
پس از عمليات خيبر ،استفاده از جنگ افزارهاي شيميايي از سوي ارتش بعثي عراق در هر عمليات ادامه يافت
و بر حجم و تنوع گازهاي شيميايي بكار رفته افزوده شد .پس از بكارگيري سالح هاي شيميايي از سوي عراق،
به دعوت جمهوري اسالمي ،هيئتي از كارشناسان سازمان ملل متحد از تاريخ 3137/37/71به مدت يك هفته
به ايران سفر كرده و پس از بررسي ،بدون ذكر نام عراق ،در 3131/3/2كاربرد بمبهاي شيميايي عليه نيروهاي
ايراني را در جريان عمليات خيبر تأييد نمودند .آنها استفاده از گازهاي خردل و عناصر فلج كننده اعصاب را
تأييد نمودند .خاوير پرز دكوئيار دبيركل سازمان ملل متحد هنگام ارائه گزارش كارشناسان به شوراي امنيت
سازمان ملل گفت " :محاسبات تمامي اعضاي هيئت ،ادعاهاي مربوط به استفاده از سالح هاي شيميايي را تأييد
مي كند و من جز ابراز تأسف ،چيزي براي گفتن ندارم ".خبرگزاري رويترز در گزارش خود از بكارگيري
سالح هاي شيميايي در 3131/3/2نوشت :ديپلمات هاي مطلع در تهران به رويترز گفتند :مهمترين بخش
گزارش كارشناسان ،تأييد استفاده از عامل عصبي تائون بوده است آنها گفتند كه اين گاز توسط آلمان نازي
در جنگ جهاني دوم تكميل و مورد استفاده قرار گرفته است و داراي اثرات هولناک و رنج آوري مي باشد.
آنها گفتند عراق ظاهراً متوسل به استفاده وسيع از بمب هاي سولفوري خردل و گاز اعصاب شده است كه
همزمان با پيشروي ايرانيان در ماه گذشته به صورت بمباران هاي هوايي و آتش توپخانه مورد استفاده قرار
گرفته است 13.جا داشت كه در آن زمان شوراي امنيت سازمان ملل دولت عراق را بخاطر تخطي از پروتكل
3173ژنو در مورد كاربرد سالح هاي شيميايي محكوم كند ولي چنين اتفاقي نيفتاد .البته شوراي امنيت طي
بيانيه ضعيفي و بدون نام بردن از كشور خاصي ،استفاده از سالح هاي شيميايي را محكوم و بر لزوم پايان جنگ
13
عراق و ايران تأكيد كرد .وزارت خارجه امريكا هم بكارگيري سالح هاي شيميايي را محكوم كرد.
355
نتایج و ارزیابی عملیات خیبر
عمليات خيبر نتوانست به هدف اصلي خود كه بستن جاده بصره ـ عماره بود دست يابد .ولي در حين عقب
نشيني از شرق دجله طي سه هفته نبرد سنگين ،منطقه اي در آبگرفتگي هور به وسعت حدود 3333كيلومتر
مربع به همراه جزاير مجنون شمالي و جنوبي كه داراي ذخاير عظيم نفت بود به تصرف درآمد .دو جزيره
مجنون در مجموع 333كيلومتر مربع وسعت داشتند 71 .يگان دشمن تا حدود زيادي آسيب ديده و منهدم
شدند ،ارتش بعثي حدود 3333نفر كشته و زخمي بر جاي گذاشت و 3133نفر از آنان به اسارت رزمندگان
درآمدند كه 43افسر ارشد در بين آنان بود .در اين عمليات خسارت چنداني به نيروي هوايي عراق وارد نشد
تنها 3فروند از هواپيماهاي ارتش عراق ،سرنگون گرديد 12.همچنين تعداد 1فروند بالگرد و 13دستگاه تانك
و نفربر از ارتش عراق منهدم گرديد و 47دستگاه تانك و نفربر و 373دستگاه كمپرسي و تعدادي توپ ضد
هوايي و خمپاره انداز و لودر و بولدوزر به غنيمت در آمد .در مجموع مي توان گفت ،ارتش در عمليات خود
در منطقه زيد موفق نبود .سپاه نيز به همه ي اهداف تعيين شدۀ خود نرسيد .فقط جزاير مجنون كه در وسط هور
بود در مرحله اول توسط يكي از يگان هاي سپاه تصرف شد .پس از اتمام عمليات ،پدافند از جزاير مجنون
شمالي و جنوبي به ارتش واگذار شد ،كه به علت قرار گرفتن در هور و مشخص بودن منطقه ،ارتش در
نگهداري جزاير ،متحمل خسارات و ضايعات زيادي شد .همچنين تشديد فشار به ايران و آغاز بكارگيري سالح
هاي شيميايي از سوي ارتش بعثي عراق به صورت گسترده در جبهه هاي جنگ را مي توان از نتايج دراز مدت
عمليات خيبر دانست .نتيجه عمليات خيبر يك پيروزي نظامي پر هزينه بود كه زمينه اقتصادي هم داشت .البته
اگر منطقه ساحل شرقي رودخانه دجله تصرف شده و جاده بصره -عماره قطع مي گرديد يك هدف
استراتژيك نظامي تأمين شده بود.
عمليات خيبر ،بلوغ تفكر نظامي در سپاه را به اثبات مي رساند .اين نبرد سطح تفكر و عمليات نظامي سپاه را از
عمليات خاكي به آبي -خاكي ارتقاء داد .تغيير در تفكر تاكتيكي و عملياتي سپاه بر اثر عمليات خيبر ،موجب
فراهم شدن زمينه عمليات هاي بعدي از جمله نبردهاي بدر و فاو گرديد و موجب رشد و بلوغ تفكر نظامي در
سپاه شد .اين عمليات همچنين ،باعث بروز تحولي اساسي در صنايع دفاعي از بعد توانايي توليد تجهيزات و
فناوري مهندسي و نيز ساخت شناورهاي دريايي شد .پيروزي در عمليات خيبر ،قابليت توان دفاعي ارتش بعثي
عراق را يكبار ديگر مورد ترديد قرار داد .ضرباتي كه ارتش عراق از اين عمليات دريافت كرد و پس از اين
شكست مهم ،مجبور شد تا سپاه ششم خود را در هور تشكيل دهد.امام خميني در ارتباط با اين عمليات در
سخنراني خود در 3137/37/1در حسينيه جماران فرمودند " :آن بيچاره آن طور مفلوک شده ،دور افتاده به اين
طرف و آن طرف ،قرض مي كند .دور افتاده به اين ور و آن ور ،استدعا مي كند كه بياييد ما را صلح بدهيد و
دروغ هم مي گويد .نمي خواهد صلح بكند مي خواهد اغفال كند ....اخيراً مي گويند كه خير ،حاال ديگر كار به
جاهاي مهم رسيده و ممكن است امريكا وارد بشود و ممكن است چه بشود .اينها همه حرف است .صدام رفتني
است و نه امريكا مي تواند نگهش دارد و نه ديگران و من اميدوارم كه انشاءاهلل اين غده سرطاني در بالد
356
مسلمين و آن غده سرطاني در آن طرف بالد مسلمين كه آنجا اسرائيل است و اينجا حزب بعث است انشاءاهلل
خداوند ريشه اين را بكند و ملت عراق خودشان سرنوشت خودشان را بدست خودشان انجام بدهند و ملت ايران
هم انشاءاهلل با قدرت به پيش بروند ".ايشان همچنين در مورد انگيزه جنگ مي فرمايند ...." :اسالم هيچ وقت
جنگ نخواسته ،يعني ما نخواستيم جنگ بكنيم ،آنها جنگ را آوردند براي ما ،ما دفاع مي كنيم .االن هم اگر ما
مهلت بدهيم به صدام ،اگر اين ،دو ماه مهلت پيدا بكند دوباره تجهيزش مي كنند ،مجهزش مي كنند و دوباره
يك جاي ديگر حمله مي كند .يك همچو حيواني را كه نمي شود رهايش كنيم كه سر خود هر كاري مي
خواهد بكند .اين تا خفه نشود اين منطقه درست نخواهد شد و آنهايي كه به اين كمك مي كنند نمي فهمند
متوجه نيستند ".عمليات خيبر بار ديگر اختالف نظرهاي جدي بين فرماندهان ارتش و سپاه را آشكار ساخت.
شيوه ها و تاكتيك هاي رزمي مورد استفاده سپاه و ارتش كامالً از هم متمايز و نوع نگاه به جنگ و صحنه
عمليات از عوامل اصلي اختالف بود كه در شرايط سخت ،خود را بيشتر نشان مي داد.
نقش فرماندهان و خسارات خودي
فرماندهان بزرگي همچون حسين خرازي ،ابراهيم همت ،احمد كاظمي ،مهدي باكري ،حميد باكري ،مهدي زين
الدين ،كاظم رستگار ،كريم نصر و ...ده ها تن از ساير فرمانده هان شجاع و دلير سپاه اسالم به همراه انبوه
رزمندگان قدرت آفرين ،در اين عمليات ،قواي دشمن را ده ها بار در مراحل مختلف نبرد شكست دادند بعضي
مانند حاج ابراهيم همت فرمانده لشكر 72محمد رسول اهلل ،حميد باكري قائم مقام لشكر 13عاشورا ،اكبر
زجاجي ،مرتضي ياغچيان معاون لشكر عاشورا،حسن غازي فرمانده توپخانه قرارگاه كربال و بهروز غالمي
فرمانده تيپ امام حسن(ع) در جريان نبردهاي فشرده با ارتش بعثي به شهادت رسيدند و برخي ديگر مجروح
43
شدند .تعدادي از بسيجياني كه جليقه نجات به همراه نداشتند نيز با پرت شدن در آب هاي هور ،غرق شدند.
در اين عمليات حدود 3533نفر از رزمندگان اسالم شهيد و 3هزار نفر نيز مفقود گرديدند و حدود 33هزار
نفر هم مجروح شدند كه 13درصد آنها جراحت سطحي داشتند .بر اثر حمالت شيميايي عراق نيز 43 ،نفر شهيد
و 7333نفر نيز مجروح شيميايي شدند 43.در اين عمليات 1فروند از بالگردهاي شنوک نيز آسيب ديده ومنهدم
گرديدند .يكي از بالگرد هاي شنوک مورد حمله يك جنگنده ميگ عراقي قرار گرفت كه بر اثر آن 11
47
رزمنده بسيجي سرنشين آن كه قرار بود هلي برن شوند ،به شهادت رسيدند.
حمله به مناطق مسکونی در واكنش به عملیات خیبر
معموالً عراق با شروع هر عمليات ايران ،حمله به شهرها را در تالفي تهاجمات ايران در جبهه هاي جنگ آغاز
مي كرد .در عمليات خيبر نيز اين چنين شد با گذشت 7روز از عمليات در نيمه شب جمعه 3137/37/3شهر
خرم آباد مورد هدف دو فروند موشك زمين به زمين ارتش عراق قرار گرفت كه بر اثر آن 33نفر از مردم
اين شهر شهيد و 773نفر ديگر كه اغلب زنان و كودكان بودند مجروح گرديدند .همچنين در همين ساعت
شهر بروجرد نيز هدف حمله دو فروند موشك قرار گرفت كه بر اثر آن 73واحد مسكوني بكلي ويران و 445
واحد ديگر آسيب ديدند و 71نفر شهيد و 373نفر نيز زخمي گرديد .در همين روز هواپيماهاي جنگنده ارتش
357
عراق به كوهدشت و سقز حمله كردند كه در كوهدشت 73نفر شهيد و 733نفر مجروح شدند .در اثر حمله
هوايي به مهاباد نيز 32نفر شهيد و 333نفر مجروح گرديدند .در اثر بمباران پل دختر هم 4نفر به شهادت
رسيده و حدود 333نفر زخمي شدند .نيروي هوايي ايران نيز در تالفي به چند شهر عراق در 3137/37/3حمله
كردكه در جريان آن يك هواپيما را از دست داد .عراق بار ديگر در 3137/37/2شهرهاي اسالم آباد غرب و
كوهدشت و گيالنغرب را بمباران نمود 41.بار ديگر عراق در روز سه شنبه 3137/37/1شهر كرمانشاه را
بمباران نمود كه بر اثر آن 71نفر از مردم اين شهر شهيد و 143نفر مجروح شدند.
تشکیل كنفرانس وزراي خارجه كشورهاي عربی در بغداد
ديپلماسي عراق در طول جنگ ،فعالتر از تالشهاي دستگاه سياست خارجي ايران بود .عراق تالش مي كرد تا
خود را بعنوان بخشي از جامعه عرب ،مطرح كرده و از ظرفيت كشورهاي عربي عليه ايران استفاده نمايد.
بسياري از كشورهاي عربي نيز انگيزه كافي را براي حمايت از عراق داشتند و نگران قدرت يافتن ايران در
جريان جنگ ،بودند .ادامه عملياتها در خاک عراق هم ،انگيزه بيشتري براي قرار گرفتن در كنار عراق به آنها
داده بود .به هر حال با ناكامي در عمليات خيبر ،عراق كنفرانسي را با حضور وزراي خارجه 35كشور عربي در
44
روز 73اسفند 3137در بغداد تشكيل داد .آنها قطعنامه اي را به نفع رژيم عراق و عليه ايران صادر نمودند.
سیاست دفاعی ایران
با پايان يافتن عمليات خيبر ،امام خميني در 3137/37/34طي سخناني سياست جنگي ايران را به اين شرح
مشخص كردند ...." :من هم مي دانم كه بسيار ما خسارت ديديم ،بسيار ما جوان داديم ،لكن صلح كردن با يك
كسي كه بعدش خنجر را از پشت محكمتر خواهد زد ،اين يك صلح شرافتمندانه است؟ يك صلح عقاليي
است؟ و عج ب اينكه بعضي آقايان مي گويند كه چنانچه كه آنها آمده بودند توي كشور ما ،ما تا فرد آخر
جوان هايمان را مي داديم .خوب اين آن ملي گرايي است كه اسالم مخالف آن است .مگر ما اسالم را كمتر از
ملت خودمان مي دانيم؟ اسالم را كمتر از كشور خودمان مي دانيم؟ ما براي اسالم داريم فكر مي كنيم .ما ملت
عراق را با ملت خودمان جدا نمي دانيم .ملت عراق هماني است كه االن از ما هم آنجا ،بسياري علماي ما هم در
آنجا هستند ،كساني ديگر از ما هستند .ما و آنها جدا از هم نيستيم ....ما االن براي دينمان داريم جنگ مي
كنيم ،براي خاک نمي جنگيم ....جنگ ما جنگي است بين اسالم و كفر ،نه جنگي است ما بين يك كشور و
يك كشور ،ما بين اسالم و كفر است .امروز اگر ما عقب نشيني كنيم اسالم را شكست داديم .امروز ما نمي
توانيم عقب نشيني كنيم .ما امروز نمي توانيم با اينها صلح كنيم .اينها از آن ور اظهار صلح مي كنند و از آن رو
هم ،آن جنايتكاريها را مي كنند .خوب اينها صلح طلب كه نيستند ،دورغ مي گويند .بر فرض اينكه يك وقت
هم سر عقل بيايند ،اما جنايتكاري كه مسلماً جنايتش طوري است كه انسان نمي تواند با او بنشيند و اصالح كند
و يك چيزي را امضاء كند ،آقاي رئيس جمهور ما آن طرفش را امضاء كند ،آقاي صدام هم آن طرفش را،
آخر اين مسئله است كه كسي از ما مي پذيرد؟ دنيا از ما مي پذيرد؟ ....ملت ها به ما چه مي گويند؟ اسالم به
ما چه مي گويد؟ ....خوب ما مسئول هستيم ".در همين حال احمد آقا فرزند امام پس از عمليات خيبر طي
358
43
مذاكره اي با فرمانده جنگ در 3137/37/31معتقد بود خيلي راه صلح احتمالي را نبنديم.
به هر حال بحث هاي فراواني در قرارگاه ها و شوراي عالي دفاع در مورد سياست جنگي و دفاعي ايران پس از
پايان عمليات خيبر انجام شد .در نهايت سياست دفاعي كشور به شرح ذيل مشخص گرديد:
الف ـ نجات دو كشور ايران و عراق و نيز منطقه خليج فارس از شرّ رژيم بعثي عراق
ب ـ رفع كامل اشغال ايران ،تنبيه متجاوز و گرفتن غرامت
ج ـ مقابله با فتنه انگيزي هاي استكبار در جهت تضعيف انقالب اسالمي و حمايت از صداميان متجاوز
د ـ مقابله با شرارت هاي جنبي دشمن در زدن شهرها ،كشتي ها و ايجاد ناامني ها و جنايات جنگي به ويژه
كاربرد سالح هاي شيميايي
42
ه ـ گرفتن نقاط حساس و استراتژيك عراق به عنوان وسيله اي جهت تأمين اهداف دفاع
تحول در روابط عراق و سازمان مجاهدین خلق
در اواخر زمستان سال 3137با سفر طارق عزيز وزير خارجه عراق به فرانسه و مالقات با مسعود رجوي رئيس
سازمان منافقين ،تحولي در استفاده از نيروهاي اين سازمان براي جنگ در كنار نظاميان عراقي عليه ايران به
وجود آمد .تا اين زمان سازمان منافقين به كسب اطالعات از داخل ايران و جاسوسي براي رژيم عراق و نيز
انجام عمليات تروريستي عليه مسئولين و مردم طرفدار انقالب در ايران مي پرداخت .ولي از اين زمان قرار شد
تا عالوه بر ادامه به فعاليت هاي فوق ،يك سازمان نظامي را نيز به وجود آورده و با استقرار در داخل خاک
عراق ،به عنوان پياده نظام و پيشمرگان ارتش بعثي عراق نيز عليه ايران در جبهه هاي جنگ وارد عمل شود .تا
اين زمان بني صدر با شوراي ملي مقاومت كه با محوريت منافقين ،جبهه اي متشكل از گروه هاي مخالف
جمهوري اسالمي تشكيل داده بود همكاري مي كرد ولي از 73اسفند 3137اين همكاري در اعتراض به
همراهي منافقين با رژيم عراق ،خاتمه يافت .با ادامه ترودها در كشور در تا 3131/3/31حدوداً 37هزار نفر از
45
منافقين در تهران زنداني بودند.
آغاز دور جدید حمله به مناطق مسکونی
با پايان يافتن عمليات خيبر براي مدت حدود يك ماه و نيم حمله به مناطق مسكوني و شهرهاي ايران از سوي
عراق متوقف گرديد .اما از اوايل ارديبهشت ماه سال 3131دامنه جنگ به مناطق مسكوني و نيز به خليج فارس
گسترش يافت و مرحله جديدي از جنگ با نام " جنگ شهرها " و "جنگ نفتكش ها" آغاز شد .سه هواپيماي
عراقي در روز چهار شنبه 3ارديبهشت 3131با استفاده از بمبهاي آتش زاي ناپالم ،مناطق مسكوني پيرانشهر
در آذربايجان غربي را بمباران كردند .در اين حمله 43خانه مسكوني ويران 32 ،نفر شهيد و 44نفر نيز مجروح
شدند .امام خميني از آسيب ديدن مردم شهرهاي ايران و عراق در اثر حمالت هوايي در ديداري با مسئولين
جنگ ،اظهار ناراحتي مي كردند 3 .فروند هواپيماي عراقي در صبح روز 33خرداد 3131به مردم شهر بانه كه
مشغول تظاهرات به مناسبت سالگرد فاجعه 33خرداد 3147بودند با بمبهاي خوشه اي حمله كردند در اين
حمالت بيش از 133نفر شهيد و 133نفر نيز مجروح گرديدند .در 3131/1/33دو فروند هواپيماي عراقي شهر
359
نهاوند را بمباران كردند كه بر اثر آن 333مغازه تخريب 31 ،نفر شهيد و 333نفر نيز مجروح گرديدند .در
همين روز شهرهاي مسجد سليمان ،گيالنغرب و دزفول هم هدف حمالت موشكي عراق قرار گرفتند كه 13نفر
شهيد و مجروح شدند .در ساعت 7بامداد 3131/1/31مناطق مسكوني شهر دزفول مورد اصابت 7موشك 1
متري عراق قرار گرفت كه 44نفر شهيد و 733نفر مجروح گرديده و 23خانه نيز ويران شد .در
41
3131/1/73عراق بار ديگر با 4موشك به دزفول حمله و موجب شهادت 44نفر و مجروح شدن 733نفر شد.
اتخاذ راهبرد قطع صادرات نفت ایران از سوي عراق
تا پايان سال 3137تمركز حمالت عراق بر تأسيسات نفتي و اسكله هاي جزيره خارک بود .هدف عراق از
حمله به تأسيسات نفتي ،اخالل و يا كاه صادرات نفت ايران بود .اما از سال 3131عراق،راهبرد قطع صادرات
نفت ايران را در دستور كار خود قرار داد.بدين منظور نيروي هوايي عراق ،برد عملياتي خود را تا منطقه شمال
قطر گسترش داد .هدف اصلي عراق ،از حمله به تأسيسات نفتي محروم كردن ايران از درآمد نفت بود .دريافت
3فروند هواپيماي سوپر اتاندارد از فرانسه به همراه موشكهاي دقيق يك ميليون دالري اگزوسه ،قدرت جنگ
دريايي عراق را از اوايل سال 3131افزايش داد .اين هواپيماها با خلبان و خدمه فني در اختيار ارتش عراق قرار
گرفتند 33.فرانسه سود خوبي از فروش تسليحات و جنگ افزار به عراق داشت .گفته مي شود در طول جنگ،
نيروي هوايي ارتش عراق از 3733موشك اگزوسه استفاده كرده است .عراق در تاريخ 3131/7/75به يك
كشتي حامل آهن كه از اسپانيا به سمت ايران در حركت بود حمله و آن را غرق كرد .در 3131/1/1عراق به
كاروان كشتي هاي عازم بندر امام خميني حمله كرد كه از 77كشتي كه وارد خور موسي شده و 31كشتي
كه از آن خارج شده بودند 1 ،كشتي مورد اصابت موشك قرار گرفتند .عراق در 3131/4/33به كاروان
كشتيهاي عبوري از خورموسي حمله و يكي از آنان را غرق و يكي مورد آسيب و 1تاي آنها نيز در حين فرار
به گل نشستند .كاروان كشتيهاي عازم بندر امام خميني در 3131/3/73مورد حمله قرار گرفت كه دو كشتي
به يك هواپيماي اسكورت ايران آسيب زد .در 3131/3/74يك كشتي پاكستاني در خليج فارس مورد حمله
قرار گرفت .عراق در 3131/3/71به جزيره خارک حمله و ايستگاه برق و آب شيرين كن آن را منهدم نمود.
بر اثر اين حمله جريان برق به اين جزيره به مدت 73روز قطع شد .گرچه حمالت عراق به كشتيها و جزيره
خارک ،مشكالتي را براي صادرات نفت ايران وارد كرد اما ايران همچنان به صادرات نفت خود ادامه داد ولي
هزينه هاي سنگيني را جهت انجام عمليات شاتل بين جزيره خارک و مراكز بارگيري نفت در منطقه مياني
خليج فارس متحمل شد.
حضور وزارتخانه ها در جنگ
تا اوايل سال 3131وزارت خانه ها حضور محدودي در جبهه هاي جنگ داشتند .البته افراد اين وزارتخانه ها
همچون ساير مردم بصورت داوطلبانه به جبهه هاي جنگ اعزام مي شدند .ولي از اين سال برخي از وزارتخانه
ها مسئوليت مستقيم تري در جبهه برعهده گرفتند .براي مثال عالوه بر وزارت جهادسازندگي كه از ابتداي
جنگ با تشكيل واحدهاي پشتيباني جنگ جهاد ،در جبهه به عمليات مهندسي مي پرداختند ،وزارت مسكن نيز
361
بخشي از سنگر سازي ها و نيز ساخت تعدادي از بيمارستانهاي صحرائي را بر عهده گرفت و وزارت بهداري هم
تأمين پزشكان و پرستاران مورد نياز جبهه ها را عهده دار شد .وزارتخانه هاي صنعتي نيز ساخت برخي از
نيازمنديهاي مهندسي جبهه را بر عهده گرفتند.
تشکیل قرارگاه رمضان
پس از عدم دستيابي به نتايج مورد انتظار از عمليات هاي بزرگ طراحي شده مانند رمضان ،والفجرها و خيبر،
سپاه به اين نتيجه رسيد كه بايستي در كنار طرح ريزي براي عمليات هاي بزرگ و منظم با يگان هاي سازمان
يافته نظامي ،جبهه اي را به منظور انجام عمليات هاي نامنظم و بهره گيري از ظرفيت هاي عراقيان مخالف رژيم
بعثي ،به وجود آورد .بر اين اساس قرارگاه رمضان در خرداد ماه سال 3131همزمان با ماه مبارک رمضان
(ع)
كه تشكيل شد .در همين ايام به منظور تشكل بهتر مجاهدين عراقي ،واحدي تحت عنوان تيپ امام صادق
بعداً به لشكر بدر تبديل شد ،تشكيل گرديد .بدين ترتيب مجاهدين عراقي از سطح تيپ ها و لشكرهاي مختلف
ايراني به اين يگان آمده و در منطقه تبور در كنار هورالهويزه "خط حد" گرفتند .پس از مدتي اسماعيل دقايقي
33
كه در جريان جنگ شهيد شد ،فرماندهي اين يگان را بر عهده گرفت.
قرارگاه رمضان از سوي سپاه پاسداران انقالب اسالمي به منظور كسب اطالعات از وضعيت شمال عراق و نيز
طرح ريزي عمليات عليه قواي ارتش بعثي عراق در اين ناحيه تشكيل شد .اين قرارگاه درصدد بود تا در منطقه
كردستان عراق ،عمليات هايي را سازمان داده و جبهه جديدي را در درون خاک عراق ،عليه رژيم صدام حسين،
باز نمايد .اين قرارگاه توانست با پشتيباني از دو گروه بارزاني و طالباني در شمال عراق ،يك جريان سازمان
يافته پاسدار – پيشمرگه را ايجاد و آرام آرام طرح ريزي هايي را براي انجام عمليات ،صورت دهد .قرارگاه
رمضان به مرور با كمك يگان هاي تحت امر خود و نيز با همراهي پيشمرگه هاي جالل طالباني به اطراف
شهر سليمانيه رفته و در ارتفاعات شمال سليمانيه مستقر گرديد .قرارگاه رمضان توانست به تدريج نيروهاي
خود را تا نزديك شهر كركوک به جلو بكشاند.
در مجموع تا انتهاي جنگ تحميلي ،حدود 3هزار پيشمرگه بارزاني و 1هزار پيشمرگه طالباني ،سازماندهي و
مورد حمايت تسليحاتي ،تجهيزاتي و مالي ايران قرار گرفتند .البته دولت عراق هم از گروه هاي كرد مخالف
دولت ايران از قبل از آغاز جنگ ،حمايت تسليحاتي ،تجهيزاتي و مالي انجام مي داد و آنها را وادار به انجام
عمليات در داخل خاک ايران مي نمود .قرارگاه رمضان عالوه بر گروه هاي كردي ،لشكر بدر كه از شيعيان
عراقي تشكيل شده بود را نيز در مأموريتهاي خود فعال نمود .تا تاريخ 3131/4/73حدود 433هزار آواره
عراقي به ايران آمدند اما نيروهاي بسيجي آنها در حدود 1تا 4هزار نفر بودند كه تا اين تاريخ 33نفر آنها در
جنگ با ارتش بعثي شهيد و 733نفر آنها مجروح شدند .در طول دوران جنگ هشت ساله ،عالوه بر مجاهدين
عراقي ،بيش از 1هزار نفر از اسراي عراقي نيز كه در اردوگاه هاي ايران نسبت به رژيم بعثي عراق ،تغيير
عقيده داده و در صف مخالفين صدام حسين در آمده بودند به رزمندگان لشكر بدر پيوستند تعدادي از اين افراد
در جنگ با ارتش صدام به شهادت رسيدند .همزمان با آغاز فعاليت هاي قرارگاه رمضان ،طرح ريزيهاي
361
عملياتي براي جنگ منظم با ارتش بعثي در جبهه هاي مختلف ادامه يافت .بنابراين قرارگاه رمضان به عنوان
يك محور پر قدرت عليه ارتش بعثي عراق سازماندهي شد تا از طريق انجام عمليات هايي ،به طور مرتب ارتش
بعثي را در شمال عراق درگير نگه دارد.
جنگ نفتکش ها
از ابتداي جنگ،نيروي هوايي ارتش عراق به تأسيسات نفتي و به جزيره خارک و پايانه هاي صدور نفت ايران
حمله مي كرد اما از ارديبهشت ماه سال 3131حمله به نفتكش ها از سوي دولت عراق آغاز شد .اولين نفتكش
به نام سفينه العرمات با ظرفيت 143هزار تن در روز پنج شنبه 3ارديبهشت مورد حمله عراق قرار گرفت و
يك نفر از سرنشينان آن مفقود گرديد .اين نفتكش كه متعلق به عربستان سعودي و در اجاره كره جنوبي بود
در حالي كه نفت ايران را از جزيره خارک بارگيري كرده بود در 733كيلومتري جنوب شرقي اين جزيره
مورد اصابت قرار گرفت .سياست عراق اين بود كه جنگ در خليج فارس را گسترش داده و پاي ساير
كشورها را به ميان آورد 37.در 3131/7/74يك نفتكش ايران در بوشهر و يك نفتكش يوناني به نام اسپرانزا و
يك نفتكش ايراني به نام تبريز پس از بارگيري در جنوب جزيره خارک مورد حمله هواپيماهاي عراقي قرار
گرفته و آتش گرفت .همچنين يك نفتكش در بنادر ايران در 3131/1/7از سوي عراق مورد حمله قرار
گرفت .در تاريخ 3131/1/31هواپيماهاي عراقي به يك نفتكش تركيه به نام بيوک خان كه عازم جزيره
خارک بود حمله كردند .اين حمالت موجب شد تا رئيس كل بانك مركزي ايران در 3131/1/74از خطر تمام
شدن ذخاير ارزي در صورت ادامه بحران در خليج فارس سخن بگويد .در 3131/4/1كشتي 133هزار تني
يوناني در اسكله آذرپا و يك نفتكش يوناني ديگر به نام اسكندر در حوالي ترمينال نفتي خارک مورد اصابت
موشك هاي عراقي قرار گرفته و دچار آتش سوزي شدند .در 3131/4/3عراق يك نفتكش ليبريايي كه حامل
نفت ايران بوده و با پرچم سوئد حركت مي كرد در 333كيلومتري جزيره خارک مورد حمله موشك اگزوسه
قرار داده و 3نفر از خدمه اسپانيايي آن را كشتند .در 3131/4/77نيز يك كشتي ايران مورد اصابت عراق قرار
گرفت .دو كشتي در 31و 3131/2/73در خليج فارس مورد حمله قرار گرفت 31.نفتكش سيوند در رأس
مطاف در حالي كه حامل 773هزار تن نفت خام بود در 71مهر ماه سال 3131مورد حمله قرار گرفت اين
كشتي كه داراي 17خدمه بود به مدت 31روز در آتش مي سوخت و به طور كامل از بين رفت .تا زماني كه
خدمه اين كشتي افراد انگليسي بودند ،به كشتي حمله نشد ولي زماني كه آنها با خدمه ايراني جايگزين شدند،
كشتي مورد حمله قرار گرفت و سه خدمه ايراني آن شهيد شدند.در زمستان سال 3131يدک كش آتشخوار به
نام توكل در اطراف جزيره فارسي مورد حمله نيروي هوايي ارتش عراق قرار گرفته و منهدم شد .در 1سال
اول جنگ به 45كشتي بازرگاني حمله شد .در سال 3131به 23كشتي تجاري حمله شد .جنگ موجب شد تا
صادرات نفت خام عراق از 1ميليون بشكه در روز قبل از آغاز جنگ به 233هزار بشكه در سال چهارم جنگ
كاهش يابد .عدم امكان صدور نفت عراق از طريق خليج فارس ،عامل اصلي اين كاهش بوده است .بنابر اين
هدف اصلي عراق از حمله به نفتكش ها و تأسيسات نفتي ايران ،وادار كردن ايران به دادن اجازه به عراق جهت
362
صادرات نفت خود از خليج فارس بوده است .هر چه زمان به سمت سالهاي پايان جنگ ،سپري مي شد حمالت
ارتش عراق در خليج فارس عليه سكوهاي نفتي ،نفتكش هاي حامل نفت صادراتي ايران ،اسكله هاي صدور
نفت ،مخازن ذخيره نفت در جزاير ايراني خليج فارس و تلمبه خانه هاي نفتي ،افزايش مي يافت.
مقابله به مثل
ايران در تاريخ 3131/7/73تصميم به مقابله به مثل در برابر حمله به نفتكش ها گرفت .سياست ايران اين بود
كه خليج فارس يا براي همه امنيت خواهد داشت يا براي هيچ كس 34.بر اين اساس يك كشتي كويتي در روز
3131/7/77به نام ام قصبه و كشتي كويتي ديگري در 3131/7/71به نام بحره و يك كشتي ديگر كويتي در
3131/7/74در خليج فارس در پاسخ به حمله عراق به يك نفتكش حامل نفت ايران در 3131/7/3مورد
اصابت قرار گرفت .در تاريخ 3131/7/73يك نفتكش سعودي به نام نيبوه كه حامل 733هزار تن نفت خام
به مقصد برزيل بود در رأس التنوره هدف هواپيماهاي ايراني قرار گرفت .يك كشتي انگليسي در 3131/1/1
مورد حمله قرار گرفت .در 3131/4/34يك كشور ليبريايي با خدمه ژاپني كه از عربستان نفت بارگيري
كرده بود دچار آسيب شد .يك كشتي انگليسي در 3131/4/31به هنگام بارگيري از يك نفتكش آسيب ديده
در خليج فارس هدف حمله يك هواپيماي ايران قرار گرفت .يك نفتكش پانامايي با ظرفيت 33هزار تن نفت
خام كه از كويت بارگيري كرده بود در تاريخ 3131/3/72مورد حمله قرار گرفت .تا اين تاريخ جمعاً 73
كشتي در خليج فارس از سوي عراق و ايران مورد حمله موشكي قرار گرفته بود .در 3131/3/73دو كشتي
ديگر در خليج فارس مورد اصابت قرار گرفت.
اجالس شوراي امنیت سازمان ملل و صدور قطعنامه 115
در پي كاربرد گسترده سالح هاي شيميايي در عمليات خيبر از سوي عراق و اعزام مجروحان شيميايي ايران به
كشورهاي اروپايي و انتشار عكس هاي قربانيان جنگ افزارهاي شيميايي در سراسر دنيا ،شوراي امنيت سازمان
ملل در 13مارس 3154برابر با 33فروردين 3131بيانيه اي را صادر و دولت عراق را بخاطر نقض كنوانسيون
3173ژنو درباره منع كاربرد سالح هاي شيميايي مورد نكوهش قرار داد .در همين زمان عراق حمالت گسترده
اي را عليه كشتي ها و نفتكش ها در خليج فارس انجام داد كه موجب واكنش ايران و عمليات مقابله به مثل
گرديد .با گسترده شدن جنگ در خليج فارس 3 ،كشور عضو شوراي همكاري خليج فارس طي نامه اي در
3131/7/13به رئيس شوراي امنيت سازمان ملل تقاضاي تشكيل جلسه فوري اين شورا براي بررسي تجاوز
ايران به آزادي كشتيراني در مسير بنادر كشورهايشان را نمودند .با اين درخواست شوراي امنيت سازمان ملل
در تاريخ 3131/1/33تشكيل جلسه داد و متن ارائه شده از سوي كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس را در
قالب قطعنامه 337به تصويب رسانيد .در اين قطعنامه بر ضرورت حفظ امنيت مسيرهاي دريايي كه به بنادر
نفتي كويت و عربستان منتهي مي شود تأكيد شده بود .در جريان جنگ نفتكش ها ،جّو جهاني عليه ايران بود.
در اين زمان روزنامه وال استريت از قول يك مقام امريكايي نوشت كه :بايد اين شيوه ايران (مقابله به مثل) از
طريق نيروهاي نظامي متوقف شود 33.به هر حال ،بدنبال برقراري روابط ديپلماتيك ميان امريكا و عراق،
363
قطعنامه 337شوراي امنيت در روز يكم ژوئن 3154با 31رأي موافق و 7رأي ممتنع كشورهاي نيكاراگوئه و
زيمبابوه صادر شد .در اين قطعنامه ضمن اظهار نگراني عميق در مورد حمالت اخير به كشتي هاي تجاري در
مسير بنادر كويت و عربستان سعودي آمده بود :شورا از همه دولت ها مي خواهد كه طبق حقوق بين الملل به
حق كشتيراني آزاد احترام بگذارند و بر حق كشتيراني آزاد در آب هاي بين المللي و خطوط دريايي در مسير
همه بنادر و تأسيسات دولت هاي ساحلي كه طرف هاي مخاصمات نيستند تأكيد كرده بود .همچنين حمالت
اخير به كشتي هاي بازرگاني در مسير بنادر كويت و عربستان سعودي را محكوم كرده و تقاضا كرده بود كه
چنين حمالتي بايد بي درنگ متوقف گردد .از سوي ديگر از همه دولت ها خواسته بود تا به تماميت ارضي
دولت هايي كه طرف مخاصمات نيستند احترام بگذارند و حداكثر خويشتن داري را مبذول دارند و از هر
اقدامي كه ممكن است به افزايش و گسترش بيشتر برخورد منجر شود خودداري كنند 33.همچنين اين قطعنامه
از دبيركل سازمان ملل مي خواست كه مشورت هايش را با دو طرف درگير در زمينه راه هاي پايان دادن به
خشونت ها ادامه دهد .اين قطعنامه هيچ اشاره اي به رفتار خالف قانون و فجايع عراق در حمله به مناطق
مسكوني و ناامن سازي خطوط انتقال انرژي در خليج فارس نمي كرد .برخي معتقدند كه اين قطعنامه موجب شد
تا روابط كشورهاي عضو شوراي امنيت و عراق كه به دليل بيانيه اين شورا در 13مارس 3154در مورد
محكوم كردن استفاده از سالح هاي شيميايي در جنگ آسيب ديده بود ،بهبود يابد 32.دولت عراق اين قطعنامه
را پذيرفت ولي ايران با انتشار بيانيه اي در 3131/1/31بدليل عدم محكوميت عراق بعنوان آغاز كننده جنگ و
نيز ادامه دهنده حمالت به نفتكش ها و مغايرت با اصول مندرج در منشور سازمان ملل متحد ،قطعنامه را رد و
35
محكوم نمود.
حمله جنگنده هاي عربستانی به هواپیماهاي ایرانی
از سال 3137كه حمله عراق به نفتكشهاي حامل نفت صادراتي ايران افزايش يافت ،ايران نيز گهگاهي با
استفاده از جنگنده هاي نيروي هوايي ،واكنشهايي را نسبت به نفتكشهاي حامل نفت كشورهاي حامي عراق از
جمله عربستان نشان مي داد .اقدامات ايران ،كمتر خسارت جدي به كشتيها وارد مي كرد ولي حمالت ايران
،اثر رواني ناامن كننده اي داشت .ابتدا دولت عربستان اين اقدامات را ناديده گرفت اما پس از صدور قطعنامه
337شوراي امنيت به نفع عراق ،عربستان و كويت ،عربستان تصميم گرفت تا نسبت به اقدامات ايران واكنش
نظامي نشان دهد .بر اين اساس چند فروند از هواپيماهاي جنگنده F-15عربستان به يك فروند هواپيماي F-4
نيروي هوايي ارتش كه اقدام به عمليات مقابله به مثل در خليج فارس نموده بود ،حمله و آن را در اوايل ژوئن
3154سرنگون كرده و خلبان آن را به اسارت گرفتند .اين اولين برخورد جنگي بين ايران و عربستان در خالل
جنگ عراق با ايران بود .هواپيماهاي شناسايي آواكس امريكا ،جنگنده هاي F-15عربستان را در اين حمله
كمك و راهنمايي كردند .امريكا عليرغم دخالت در جنگ ايران و عراق بخصوص در خليج فارس ،سعي داشت
تا نقش خود را كم اهميت جلوه دهد.
364
احداث خط لوله نفتی عراق به عربستان
عربستان يكي از كشورهايي بود كه از روز آغاز جنگ ،عمالً در كنار عراق قرار گرفت .اين كشور حمايتهاي
سياسي وسيعي را از عراق انجام مي داد و جريان تبليغاتي در آن كشور به نفع عراق بود .برخي از نظاميان
وابسته به رژيم شاهنشاهي كه از ايران فرار مي كردند به آن كشور رفته و عربستان اطالعات آنها را در اختيار
عراق قرار مي داد .همكاري اطالعاتي عربستان با عراق در تمام دوران جنگ برقرار بود .يكي از كمكهاي
بزرگي كه از نظر اقتصادي اهميت زيادي داشت ،موافقت عربستان با صدور نفت عراق از طريق خاک اين
كشور بود .بر اين اساس در سال 3154دولت عربستان به عراق اجازه داد تا با احداث خط لوله نفتي در خاک
عربستان نفت خود را از طريق بندر ينبع در ساحل درياي سرخ به خارج صادر كند .اين اقدام كمك اقتصادي
بزرگي به رژيم بعثي عراق تلقي مي شد.
آتش بس در حمله به مناطق مسکونی
با شدت گرفتن جنگ نفتكش ها و احتمال دخالت قدرت هاي بزرگ ،ژاپن پيشنهادي را مبني بر اجازه دادن
به عراق براي استفاده از خليج فارس جهت صدور نفت و واردات كاال و اعالم آتش بس در خليج فارس در
اوايل خرداد 3131ارائه نمود .از سوي ديگر دبيركل سازمان ملل نيز پيشنهادي را در مورد آتش بس در
خصوص حمل ه به اهداف غير نظامي مطرح كرد كه مورد توافق ايران قرار گرفت و حمله به مناطق مسكوني از
بامداد روز سه شنبه 3131/1/77متوقف شد .همزمان با اجالس مجمع عمومي سازمان ملل در اوايل مهر 3131
ژاپن پيشنهاد ديگري در مورد جنگ به شرح ذيل ارائه نمود:
الف – عدم حمله به مناطق مسكوني
ب -عدم بكارگيري سالح هاي شيميايي
ج – احترام به عبور آزاد كليه كشتي هاي تجاري و نفتكش در تمام آبهاي خليج فارس
د – تضمين امنيت كليه بنادر ،اسكله ها ،تأسيسات بندري ،ترمينال ها و راه هاي آبي متصل به خليج فارس
نظر كلي ايران در مورد اين طرح ،موافق بود ولي در نهايت بخاطر احتمال تأثير منفي پذيرش آن در روحيه
مردم و نيز تضعيف جبهه ها و بهره برداري مخالفين ،امام در آن شرايط زماني (اواخر آبان )3131موافق
31
نبودند.
ربایش هواپیماها
با پذيرش آتش بس در حمله به مناطق مسكوني ،ربودن هواپيماها در دستور كار قرار گرفت .بر اين اساس در
روز جمعه 3131/1/73يك هواپيماي فوكر 72با 5سرنشين ربوده شده و پس از سوخت گيري در بحرين به
مصر و از آنجا به ايتاليا رفت .سپس از آنجا عازم فرانسه شده و در تاريخ 3131/4/1به ايران باز گردانده شد.
در تاريخ 3131/4/3دو نفر هواپيما ربا ،هواپيماي بوئينگ 272هما را كه از بوشهر عازم تهران بود با 315نفر
ربوده و به قطر و سپس از آنجا به مصر بردند .دولت عراق به ربايندگان هواپيما پناهندگي سياسي داد و
هواپيما در 3131/4/2به ايران بازگشت .يك هواپيماي مسافربري اير باس ايران در 3131/3/33با 134مسافر
365
در مسير شيراز – تهران ربوده و به فرودگاه بحرين و از آنجا به مصر و سپس به ايتاليا برده شد .اين هواپيما 7
روز بعد آزاد و هواپيما ربايان در رم دستگير شدند .در تاريخ 3131/3/3هواپيماي مسافربري ايرباس ايران با
733مسافر و خدمه در مسير شيراز تهران ربوده و در آسمان كويت دو جنگنده عراقي آن را اسكورت و در
فرودگاه بغداد به زمين نشاندند .ربايندگان هواپيما از قبل با عراق هماهنگ بودند .مسافران اين هواپيما يك
هفته در عراق نگهداري شدند .مسافران اين هواپيما در 3131/3/31به ايران بازگشتند و 1رباينده و خود
هواپيما در عراق نگه داشته شدند .يك هواپيماي مسافربري بوئينگ 272در 3131/3/32در مسير بندرعباس
به تهران ربوده و در فرودگاه بحرين سوخت گيري و عازم قاهره گرديد .و سپس در فرودگاه بصره در جنوب
عراق بر زمين نشست .اين سومين هواپيماي ايراني بود كه عراق آنها را در خاک خود نگه داشت .اين هواپيما
را گروه طوفان وابسته به شاپور بختيار آخرين نخست وزير شاه ربوده و به عراق برد .در هواپيما ربايي هاي
انجام شده دولت هاي عراق و كشورهاي عربي و گروه هاي مخالف جمهوري اسالمي با يكديگر همكاري مي
كردند .شوراي امنيت به منظور مقابله با اين هواپيما ربايي ها ،حفاظت و امنيت پرواز هواپيماها را از 37
شهريور ماه 3131به سپاه پاسداران واگذار نمود .پس از اين اقدام در تاريخ 3131/3/73چهار هواپيما ربا كه
هواپيماي ايرباس جمهوري اسالمي در مسير تهران – شيراز را ربوده بودند و خود را از منافقين معرفي مي
كردند ،به دام اف تاده و در درگيري با گروه امنيت پرواز دستگير و دو تن از آنها مجروح شدند و هواپيما در
اصفهان به زمين نشست .از زماني كه مسئوليت امنيت هواپيماهاي مسافربري به سپاه واگذار شد ،ديگر امكان
ربايش هواپيماها ميسر نگرديد .آخرين تالش در تاريخ 34مرداد 3134براي ربودن يك فروند هواپيماي
مسافربري در مسير تهران به بندرعباس ناكام ماند و نيروهاي امنيت پرواز سپاه ضمن درگير شدن با دو هواپيما
33
ربا در داخل هواپيما ،يكي از آنها را كشته و ديگري را دستگير نمودند.
مقابله به مثل هوایی
با افزايش ربودن هواپيماهاي مسافربري ايران از سوي منافقين و عوامل وابسته به رژيم بعثي عراق ،جمهوري
اسالمي تصميم گرفت تا عالوه بر بكارگيري نيروهاي امنيت پرواز در همه هواپيماهاي مسافربري به دوستان
خود در ساير كشورها اجازه دهد تا آنها نيز براي فشار به برخي از كشورهاي حامي عراق در جنگ ،دست به
اقدامات مشابه بزنند .اين اقدام پس از گذشت بيش از 7سال از برنامه عراق در مورد ربودن هواپيماهاي ايراني
صورت گرفت .با چنين سياستي در تاريخ 3131/3/1يك فروند هواپيماي بوئينگ 272اير فرانس با 34مسافر
و خدمه توسط سه لبناني در مسير فرانكفورت به پاريس ربوده شد .اين هواپيما پس از يك توقف كوتاه در
بيروت عازم فرودگاه الرناكا در قبرس شد و پس از سوخت گيري در آن كشور ،در فرودگاه مهرآباد تهران
به زمين نشست .هواپيما ربايان آزادي زندانيان حمله به منزل بختيار در فرانسه را خواستار شدند .در نهايت در
تاريخ 3131/3/33مسافران و خدمه هواپيما آزاد و كابين هواپيما منفجر و سه رباينده هواپيما تسليم شدند.
اقدامات ارتش عراق در هور
انجام عمليات خيبر موجب شد تا ارتش عراق بالفاصله از اوايل سال 3131اقدامات زيادي را به منظور تسلط و
366
كنترل بر هور در دستور كار خود قرار دهد .بر اين اساس فعاليت هاي گسترده مهندسي در هور آغاز شد و
خط دفاعي جديدي در ساحل غربي هور و نيز در منطقه شرق دجله ،تشكيل گرديد .از سوي ديگر ارتش عراق،
با كمك نيروهاي بومي محلي ،گردان هايي را تحت عنوان فرسان الهور (مبارزان هور) تشكيل داد .اين افراد،
انسان هاي بسيار شجاع ،جسور و قسي القلب بودندكه براي نيروهاي ايراني كمين مي گذاشتند .آنها تعدادي از
نيروهاي ايراني را اسير كرده و در چندين عمليات كمين سر نيروهاي ايراني را بريدند و آنها را گردن زدند.
33
آنها با اين اقدامات مي خواستند تا ترس و هراس را در دل رزمندگان بوجود آورده و آنها را مرعوب سازند.
البته ايران هم با مستقر كردن نيروهاي لشكر بدر و اتخاذ تدابيري با آنها به مقابله پرداخت .از سوي ديگر
ارتش عراق با اصالح ساختار خود ،سپاه ششم را در اين منطقه تشكيل داده و خط حد آن را بين دو سپاه سوم و
چهارم قرار داد تا بتواند منطقه شرق دجله را بهتر كنترل نموده و بر هور تسلط يابد .فرمانده اين سپاه ،فردي به
نام سلطان هاشم بود كه بعدها بعنوان وزير دفاع عراق منصوب گرديد .در منطقه العزير هم پل جديدي احداث
نمود و بر روي رودخانه دجله نيز چند پل ديگر نصب كرد تا بتواند وضعيت دفاعي بهتري داشته باشد .عالوه
بر آن با احداث چند سيل بند بر ايجاد موانعي از قبيل سيم خاردار ،ميدان مين ،نبشي ،خورشيدي و .....در جلوي
خطوط دفاعي خود افزود و جهت ديده باني نيز عالوه بر نصب دكل هاي فلزي ،چندين تپه خاكي تيز احداث
نمود .همچنين تعدادي رادار رازيت فرانسوي هم به منظور تشخيص نفرات و قايق ها در سراسر خط مقدم نصب
كرد .بعالوه مسير آبراههاي صوئيب ،كسور ،روطه ،حيله ،البيضه ،الصخره و ...را كه در عمليات خيبر مورد
استفاده رزمندگان اسالم قرار گرفته بود را با موانعي از قبيل سيم هاي خاردار و بشكه هاي فوگاز مسدود
نمود 37.با اين اقدامات انجام كارهاي شناسائي و اطالعاتي براي نيروهاي ايراني بسيار سخت شد و نيروهاي
اطالعاتي مجبور شدند تا با استفاده از لباس قواصي از حركت در زير آب جهت شناسائي استفاده كنند.
طرح ارتش براي عملیات
پس از پايان عمليات خيبر اختالف بين فرمانده نيروي زميني ارتش و فرمانده سپاه افزايش يافت .سرهنگ
صياد شيرازي اصرار بر وحدت فرماندهي داشت و معتقد بود كه فرماندهي عمليات بعدي به ارتش واگذار شود.
اما فرماندهان سپاه معتقد بودند كه ارتش آمادگي چنين عملي را ندارد .صياد شيرازي بعداً طي مالقاتي كه در
3131/7/3با امام خميني داشت به دليل برخورد قاطع امام با ايشان حاضر شد با سپاه تفاهم نموده و دست از تز
فرماندهي واحد بر دارد 31.شهيد صياد شيرازي طرحي را براي عبور از اروند رود در ناحيه خرمشهر با نام والفجر
2در بهار 3131ارائه و بر اجراي آن اصرار مي ورزيد .رئيس جمهور وقت و فرمانده جنگ نيز بر اجراي اين
عمليات اصرار داشتند اما اكثر فرماندهان ارتش و سپاه اين طرح را غير قابل اجرا و همراه با تلفات گسترده مي
دانستند .در تاريخ 3131/3/1فرمانده سپاه نيز رسماً مخالفت خود را با اجراي اين طرح اعالم نمود گرچه وي از
ابتدا با اين طرح مخالف بود ولي تا اين تاريخ تظاهر به مخالفت نمي كرد تا اختاللي در طرح ارتش به وجود
نيايد .مخالفين اين طرح بيشتر بر روي مشكل عبور از روي رودخانه ،عدم آشنايي با زمين منطقه عمليات و عدم
تمرين جنگ در نخلستان و همچنين عدم رعايت حفاظت اطالعات تأكيد مي كردند .با مخالفت فرماندهي سپاه
367
در جلسه مورخ 3131/3/5رئيس جمهور پيشنهاد كرد تا فرماندهي عمليات جنوب به سرهنگ صياد شيرازي
واگذار شود و قرار شد اين پيشنهاد با امام در ميان گذاشته شود .فرمانده سپاه طي نامه اي به امام خميني در
3131/3/37ضمن توضيح وضع جبهه ها و عمليات ،از فشار براي انجام عمليات والفجر 2گاليه نمود و اعالم
كرد اگر به ما مهلت بدهيد ،دو ساله جنگ را باپيروزي تمام مي كنيم .با بررسي هاي فراوان در نهايت در
3131/3/33فرمانده جنگ طرح شهيد صياد شيرازي را غير عملي تشخيص و انجام عمليات والفجر 2منتفي
گرديد 34.پس از پايان عمليات خيبر ،قرار شد هرسازماني كه طرح عمليات بعدي را بدهد،فرماندهي عمليات را
بر عهده بگيرد.بر اين اساس چون طرح سپاه مورد تصويب قرار گرفت،بنابراين فرمانده سپاه فرمانده عمليات
33
بدر شد وارتش زير نظر سپاه قرار گرفت .البته از اين موضوع فقط چند نفر از مسئولين كشور اطالع داشتند.
عملیات میمك
ارتفاعات ميمك قبل از آغاز جنگ در تاريخ 3131/3/73به اشغال ارتش عراق در آمد .ايران به منظور باز
پس گيري اين ارتفاعات ،عمليات عاشورا را با رمز يا ابا عبد اهلل الحسين(ع) از تاريخ 73مهر 3131آغاز نمود و
توانست ظرف 4روز ارتفاعات فصيل و گركني در شمال ميمك به وسعت 43كيلومتر مربع را آزاد
نمايد.عراق 4پاتك انجام داد ولي موفق نشد .در تالفي اين حمله 2جنگنده عراقي در 3131/2/72به مناطق
مسكوني بخش صالح آباد ايالم حمله و 35نفر را شهيد و 72نفر را مجروح كردند .در عمليات ميمك 733 ،تن
از رزمندگان اسالم به شهادت رسيدند.
روابط سیاسی امریکا و عراق
پس از انجام عمليات خيبر ،امريكا به تدريج روابط خود را عراق را بهبود بخشيد .در اوايل فروردين ماه سال
3131دونالد رامسفلد فرستاده ويژه امريكا جهت عادي سازي روابط اياالت متحده با عراق عازم بغداد شد .اين
سفر تحول عظيمي را در حمايت امريكا از عراق در جريان جنگ ،به وجود آورد .امريكا با طراحي عملياتي
موسوم به استانچ ،تالش كرد تا جريان ارسال سالح به ايران را متوقف نمايد .امريكا در آن زمان به اين نتيجه
رسيده بود كه هيچ گزينه جديدي براي برقراري مجدد روابط با ايران وجود ندارد .بر اين اساس تالش براي
حمايت از عراق در مقابل ايران افزايش يافت .در اوايل پاييز 3131در ايران شايع شده بود كه فرانسه عالوه بر
واگذار كردن هواپيماهايي كه مي توانست جزيره خارک را مورد حمله قرار دهد هواپيماها و بالگردهاي
جديدي را در اختيار عراق داده است كه منطقه اي دورتر از خارک را نيز مي تواند مورد هدف قرار دهد .امام
خميني اين موضوع را در سخنراني مورخ 3131/5/3به اين صورت برداشت كردند " :اينها مي خواهند يك
هياهو راه بيندازند تا با آمريكا روابط داشته باشيم و ما دست از صدام برداريم .ما تا آخر ايستاده ايم و با امريكا
روابط ايجاد نخواهيم كرد مگر اينكه آدم بشود و از ظلم كردن دست بردارد و از آن طرف دنيا نيايد در لبنان
و نخواهد دستش را به طرف خليج فارس دراز كند ".از آذر ماه سال ،3131امريكا به تحريم سياسي عراق
خاتمه داد .از اين تاريخ به صورت رسمي روابط سياسي امريكا با دولت عراق برقرار گرديد .جمهوري اسالمي
ايران ،تجديد رابطه ي امريكا و عراق را عالمت افزايش حمايت امريكا از عراق در جنگ مي دانست .طارق
368
عزيز وزير خارجه عراق در مصاحبه اي در واشنگتن در اين زمينه اعالم كرد :برقراري مجدد روابط سياسي
ميان امريكا و عراق به مفهوم تغيير طرز تفكر دو كشور بوده و عراق و امريكا به يكديگر نزديك شده اند.
وي گفت در صورتيكه امريكا اقدامات فعال و مهمي در رابطه با هم پيمانان خود به عمل آورد ،اين امر مي
تواند به كاهش توانايي ايران در ادامه جنگ كمك نمايد .همچنين جرج شولتز وزير خارجه امريكا نيز گفت:
32
ما بي طرف مي مانيم ولي اين بي طرفي بدان معنا نيست كه بنشينيم و در انتظار پايان جنگ باشيم.
مجهز شدن ایران به موشك هاي اسکاد بی
با حمالت مرتب عراق به شهرهاي كشور ،ايران تصميم گرفت تا تعدادي موشك هاي زمين به زمين را براي
مقابله به مثل از كشورهاي دوست تهيه نمايد .بر اين اساس آقاي محسن رفيق دوست به ليبي سفر كرده و با
توجه به مخالفت قذافي با صدام حسين ،با رهبر ليبي توافق كرد تا يك سكوي پرتاب موشك هاي اسكادبي را
كه داراي برد 133كيلومتر است ،به همراه 13موشك به ايران منتقل شود .اولين محموله 33تايي موشك ها در
تاريخ دوشنبه 3آذر 3131وارد ايران شد .بالفاصله وزارت سپاه يك فروند از اين موشكها را به صنايع موشكي
تحويل داده تا برنامه ريزي براي ساخت آنها را در ايران ،آغاز نمايند .از آنجا كه نيروهاي ايراني براي آموزش
استفاده از اين موشكها به كشور سوريه اعزام شده بودند ،چند نفر از متخصين موشكي ليبي به همراه سايت
موشكي وارد ايران شدند .در ادامه سپاه 23موشك اسكادبي نيز از كره شمالي خريداري نمود .در مجموع در
طول جنگ در مقابله به مثل حمله عراق به شهرهاي ايران 23 ،موشك به سمت اهداف سياسي ،اقتصادي و
35
نظامي عراق در شهرهاي مهم آن كشور مانند بغداد پرتاب كرد.
حمالت مجدد عراق به شهرها
از زمانيكه عراق احساس كرد ايران در آستانه آماده شدن جهت انجام عمليات گسترده جديدي است ،دور تازه
اي از حمله به مناطق غير نظامي و مسكوني را آغاز كرد .دور جديد جنگ شهرها حدود يك هفته قبل از آغاز
عمليات بدر ،با حمله عراق در روز دوشنبه 3131/37/31به كارخانه لوله سازي شركت نفت در اهواز آغاز شد
كه مقابله به مثل ايران را در پي داشت .در اين روز 7فروند هواپيماي عراقي در ساعت 31:73به شهر اهواز
حمله كردند و با پرتاب 3راكت به سوي پمپ بنزين و كارخانه لوله سازي موجب شهادت 33تن و مجروح
شدن 13نفر از كارگران اين كارخانه شدند .طي حدود يك هفته عراق به 33شهر ايران از جمله اصفهان حمله
كرد .نيروي هوايي عراق در روز 3131/37/33تهديد كرد كه به 13شهر ايران حمله خواهد كرد و در نيمه
شب 5موشك به شهر دزفول پرتاب كرد كه موجب شهادت 3نفر و جراحت 23نفر و تخريب تعداد زيادي
از خانه هاي مردم شد .همچنين در 3131/37/33عراق 3موشك به مسجد سليمان پرتاب نمود كه تلفاتي در
پي نداشت و پادگان ابوذر را بمباران كرد كه بيش از 333نفر شهيد و صدها نفر نيز مجروح شدند .در
3131/37/32عراق شهرهاي پيرانشهر ،سوسنگرد ،آبادان ،بستان و دهلران را بمباران هوايي نمود كه تلفات
زيادي بر جاي گذاشت .عراق در 3131/37/35شهرهاي پيرانشهر و مسجد سليمان و آبادان را مورد حمله قرار
داد و تعداد زيادي شهيد و مجروح بر جاي گذاشت .عراق در 3131/37/31شهرهاي اصفهان و تبريز را با
369
هواپيما از ارتفاع باال و شهرهاي رامهرمز ،انديمشك ،نهاوند ،بانه و آبادان را مورد حمله قرار داد و اعالم نمود
كه تهران را با موشك خواهد زد.
مقابله به مثل ایران
در روز 3131/37/35چگونگي مقابله به مثل ايران در محضر امام خميني مطرح و پيشنهاد شد كه بغداد مورد
حمله موشكي قرار گيرد .امام با موشك زدن به عراق مخالفت كرده و فرمودند ممكن است آنها روي تهران
شرارت كنند و قدرت هاي بزرگ هم دستشان را باز گذارند و كمكشان كنند و زدن تهران براي ما مشكل
درست مي كند .قبول كردند كه به جاهاي ديگر عراق موشك بزنيم تا آنها بفهمند موشك داريم و بغداد هم
در خطر است 31.ايران ابتدا براي مقابله با حمالت عراق به مناطق مسكوني شهرها با توپخانه شهرهاي مرزي
عراق از جمله بصره ،خانقين ،علي غربي و علي شرقي را در 3131/37/35زير آتش گرفت .همچنين
هواپيماهاي جنگي ايران در 3131/37/31به چند شهر عراق از جمله بغداد حمله كردند.
عملیات سرنوشت ساز
ايران در سال 3131انجام يك عمليات سرنوشت ساز را به عنوان راه خاتمه دادن به جنگ و احقاق حق
جمهوري اسالمي و تنبيه متجاوز مطرح نمود .طرح اين موضوع موجب شد تا دولت عراق با استفاده از دستگاه
سياست خارجي خود بتواند امكانات مالي و نظامي جديد ي را كسب نمايد و توجيهي براي حمالت به شهرها و
كشتي ها داشته باشد .از سوي ديگر وعده عمليات سرنوشت ساز براي خاتمه دادن به جنگ ،توقع مردم و
مسئولين كشور را باال برده بود .اين انتظار به حدي بود كه رئيس مجلس گفت نظر من اين است تا در صورت
پيروزي در عمليات ،امام دستور بدهند كه شعار "مرگ بر امريكا" و "مرگ بر شوروي" از موضع قدرت
حذف شود .اين انتظار فشار فوق العاده اي را بر روي فرماندهان جنگ وارد مي ساخت در حاليكه طرح ريزي
عمليات بزرگ سرنوشت ساز با توجه به اختالف ديدگاه هاي ارتش و سپاه ،مشكالت خاص خود را داشت .از
سوي ديگر طرح ريزي چنين عملياتي نيازمند تأمين نيروي داوطلب مورد نياز ،تهيه امكانات تجهيزاتي و تأمين
منابع مالي الزم بود .از سوي ديگر مشكالت روابط خارجي ايران امكان تأمين تسليحات و ساير نيازمنديهاي
23
ضروري جنگ را از طريق كشورهاي ديگر نمي داد.
عملیات بدر
از فروردين سال 3131نگاه فرماندهي سپاه براي عمليات به منطقه هور معطوف بود تا هم بتواند پيروزي هاي
عمليات خيبر را تثبيت نمايد و هم بتواند گسترش بيشتري در منطقه هور پيدا كند .بررسي نقاط قوت و ضعف
نيروهاي خودي و دشمن در عمليات خيبر ،فرماندهان جنگ را بار ديگر به طرح ريزي و اجراي عمليات در
هور ترغيب نمود .در تاريخ دوشنبه 3131/3/33براي اولين بار طرح عمليات بدر در جمع فرماندهان سپاه و در
جلسه با آقاي هاشمي رفسنجاني مطرح شد .رئيس جمهور با انتقال عمليات از منطقه اروند به منطقه هور موافق
نبود .در جلسه شوراي عالي دفاع مورخه 3131/3/34طبق پيشنهاد شهيد صياد و موافقت امام قرار شد محسن
رضايي فرمانده عمليات و صياد شيرازي به عنوان معاون وي در عمليات بدر عمل كنند .بر آورد سپاه براي
371
23
از تابستان سال انجام اين علميات تأمين 7هزار قايق و 1هزار موتور قايق و تعدادي نفربر خشايار بود.
3131كار شناسايي در منطقه العزير و شرق دجله آغاز شد به همين منظور گروهي از نيروهاي اطالعاتي
قرارگاه نصرت از منطقه تبور با بلم به سمت ام النعاج حركت نمودند .آنها به منطقه غرب دجله رفته و در
روستاهاي اطراف آن چند روزي را گذراندند .روستاهاي مجاور هورالحمار را نيز شناسايي نمودند و تا رودخانه
فرات جلو رفتند و جاده بصره ـ عماره را نيز بررسي كردند .اين گروه با كمك عراقي هاي بومي منطقه كه با
ايران همكاري مي كردند توانستند تا به محل هاي استقرار سپاه سوم عراق نيز نزديك شوند .آنها با استفاده از
كارتهاي شناسايي و مدارک جعلي عراقي 73روز را در نقاطق مختلف عراق بسر بردند .و اطالعات الزم را
جمع آوري كردند .البته برخي از عراقي هايي كه با آنها همكاري مي كردند گرفتار شده و به زندان افتادند.
ولي آنها توانستند مأموريت خود را بخوبي انجام دهند 27.گزارش اين شناسائي ها به اطالع فرمانده سپاه و
فرمانده جنگ رسيد و در طرح ريزي عمليات بدر مؤثر بود.
علت انتخاب منطقه عملیاتی بدر
عمليات بدر ،در واقع ادامه عمليات خيبر بود .علت انتخاب منطقه عملياتي بدر ،آشنايي رزمندگان اسالم نسبت
به هور و منطقه شرق رودخانه دجله بود .از سوي ديگر دشمن در ساير مناطق جبهه جنوب ،از هوشياري الزم
برخوردار بوده و نسبت به عمليات رزمندگان اسالم در آن جبهه ها ،حساسيت الزم را داشت .از طرف ديگر با
توجه به انجام عمليات خيبر در اين منطقه ،دشمن تصور نمي كرد كه ايران يكبار ديگر در اين فضاي نامساعد
عملياتي را طرح ريزي كرده و به مرحله اجرا درآورد .اطالعات كسب شده از دشمن نيز نشان مي داد كه يگان
هاي ارتش بعثي ،حساسيت زيادي نسبت به اين منطقه ندارند .همچنين استعداد و آرايش دشمن در اين منطقه،
قابل توجه نبود .دشمن مي توانست با زدن پل نظامي بر روي رودخانه دجله ،امكانات و تجهيزات خود را به
منطقه خشكي بين دجله و هور آورده و قواي خود را تقويت كند ولي چنين اقدامي نكرد .بيشتر توجه دشمن
از سه راهي القرنه به سمت نشوه و همچنين در اطراف شهر عماره بود .موانع و استحكامات دشمن در اين منطقه
هم نسبت به ساير جبهه ها ،كمتر بود .از سوي ديگر با توجه به در اختيار بودن دو جزيره مجنون شمالي و
جنوبي امكان استفاده از اين دو جزيره براي تدارک و پشتيباني نيروها در شرق دجله ،فراهم بود و فاصله
نيروهاي عمل كننده تا عقبه اصلي آن ها نسبت به عمليات خيبر ،كمتر بود .بنابراين بنه هاي تداركاتي و عقبه
يگان هاي تك ور در جزاير مجنون ايجاد شد .همچنين آبراه هاي شناسايي شده در منطقه هور افزايش يافت و
محدوديت ترابري يگان ها با استفاده از قايق هاي تهيه شده كاهش يافت .از سوي ديگر چنانچه در آن برهه
زماني ،عملياتي عليه دشمن صورت نمي گرفت ،موجب كاهش روحيه رزمندگان اسالم و سر خوردگي آنان و
توسعه ركود در جبهه ها مي شد .بنابراين تصميم بر اين گرفته شد تا با وارد كردن يك ضربه كاري بر قواي
دشمن ،برتري قواي خودي را نسبت به وي همچنان حفظ كرد.
علت نام گذاري و هدف عملیات
فلسفه نامگذاري اين عمليات آن بود كه رزمندگان اسالم مي توانند در يك حركت سريع به دشمن ضربات
371
كاري وارد كرده و مانند غزوه بدر در صدر اسالم ،عمل نمايند .بنابراين تصميم به انجام عمليات بدر و نفوذ در
عمق خاک دشمن ،در دستور كار قرار گرفت .هدف اصلي عمليات بدر عبور از هور العظيم و تصرف ساحل
شرقي رودخانه دجله و بستن بزرگراه عماره ـ بصره در فاصله بين العزير و القرنه بود .اين هدف قرار بود در
عمليات خيبر تأمين گردد كه با توجه به مشكالت آن عمليات و عقب نشيني يگان ها از شرق دجله ،تصميم
گرفته شد تا در عمليات بدر تكرار گردد .هدف عمليات بدر نسبت به هدف عمليات خيبر ،محدودتر شد و
محور طالئيه از دستور عمليات حذف گرديد.
دیدار فرماندهان با امام خمینی
به منظور افزايش روحيه رزمندگان اسالم ،فرماندهان سپاه و ارتش در 3131/37/3به همراه جمعي از رزمندگان
در حسينيه جماران با امام خميني ديدار كردند .امام خميني در اين ديدار خطاب به آنان فرمودند ...." :وقتي
شماها را مي بينم خوشحال مي شوم .شما چهره هايي هستيد كه به اسالم و كشور آبرو داديد با اطمينان قلب
حركت كنيد و مطمئن باشيد كه مركز قدرت كه خداي تعالي است نسبت به شما عنايت دارد .قدرت هاي
ديگر پوشالي هستند قدرت خداست كه باقي است و خداست كه وعده كرده است اگر نصرت دهيد او را ،او
شما را پيروز مي كند و شكي نيست كه اكنون شما ،حق تعالي و كشور اسالمي و اسالم را نصرت مي كنيد....
هيچ نگراني به خودتان راه ندهيد .شما جنود خدا هستيد و پيروزيد .....آنها داراي موشك هستند ولي ايمان
ندارند شما ايمان داريد قلبهايتان با مبدأ نور و قدرت پيوند خورده است ،پيوندي ناگسستني .اما آنها اين را نمي
فهمند .شما مورد نظر امام زمان هستيد و از آنجا كه ايمان و قدرت و امام زمان را داريد ،همه چيز داريد.
پشتوانه شما الهي است ،بايد اين پشتوانه را حفظ كنيد و وقتي ما چنين تكيه گاهي داريم از هيچ چيز نمي
ترسيم ....پيروزي آن است كه مورد توجه حق تعالي باشيد نه اينكه كشوري را بگيريد ....ما دفاع از حق تعالي
و اسالم مي كنيم و حق تعالي و اسالم شكست خوردني نيست .من هر شب به شما دعا مي كنم .انشاءاهلل موفق
باشيد" .
شرح و نتایج عملیات
"عمليات بدر" به عنوان يك عمليات بزرگ از سوي سپاه پاسداران طرح ريزي و از روز دوشنبه 73اسفند ماه
3131به مرحله اجرا درآمد .عمليات بدر با رمز يا فاطمه زهرا(س) از طريق سه قرارگاه تحت فرماندهي قرارگاه
خاتم االنبياء به مرحله اجرا درآمد .در اين عمليات سپاه با 32گردان و ارتش با 17گردان شركت داشتند .در
24
مجموع 3327قايق موتوري نيز در يگان هاي مختلف براي نقل و انتقال نيروهاي رزمنده تخصيص يافته بود.
آقاي هاشمي رفسنجاني فرمانده جنگ ،به هنگام آغاز عمليات بدر در تهران بود و آقاي حسن روحاني به جاي
وي در قرارگاه مركزي حضور داشت .اين عمليات در واقع ادامه عمليات خيبر بود .سپاه پاسداران نقش اول را
در اين عمليات بر عهده داشت و با كمك ارتش آن را فرماندهي و اجرا كرد .قرارگاه نجف در سمت راست و
در جنوب عماره ،قرارگاه كربال در وسط و قرارگاه نوح در سمت چپ مأموريت را انجام دادند .لشكرهاي 5
نجف 13 ،عاشورا 32 ،علي ابن ابي طالب و تيپ هاي 11المهدي و 44قمر بني هاشم در عمليات شركت
372
23
داشتند .در عمليات بدر دشمن غافلگير نشد و از قبل خود را براي عمليات نيروهاي ايراني آماده كرده بود.
دغدغه اصلي يگانها در اين عمليات ،عبور از موانعي بود كه ارتش عراق بر سر راه نيروهاي ايراني قرار داده
بود .باالخره نيروهاي خط شكن با استفاده از لباس هاي غواصي و بكارگيري مسلسل هاي يوزي و انواع
نارنجك موفق شدند خطوط دشمن را بشكنند و سپس نيروهاي اصلي با قايق هاي خود ،در منطقه شرق رودخانه
دجله پياده شدند.عمليات در مجموع شش روز به طول انجاميد .زمين بين منطقه هور تا رودخانه دجله به تصرف
رزمندگان اسالم درآمد .در روزآخر عمليات لشكر 13عاشورا از دجله عبور كرد و خود را به غرب رودخانه
رساند .لشكر 13عاشورا به طرف شهرک القرنه رفت و حدود 23درصد اهداف خود را تأمين كرد .با شهادت
مهدي باكري فرمانده اين لشكر ،نيروهايي كه به غرب رودخانه دجله رفته بودند به شرق آن عقب نشستند .از
آنجا كه قرارگاه نجف نتوانسته بود نيروهاي خود را به منطقه دجله برساند و اهداف خود را تصرف نمايد ،پس
از پنج روز ،پاتك دشمن از جناح راست و از سمت قرارگاه نجف آغاز شد .به منظور تدارک نيروها يك پل
يونوليتي از جزيره مجنون تا انتهاي هور و منطقه شرق دجله ،از سوي قرارگاه كربال نصب گرديد .ادامه پاتك
هاي دشمن موجب بازگشت نيروهاي خودي در تاريخ يك شنبه 73اسفند 3131به مواضع قبلي خود شد و
عمليات بدر پايان يافت .با اين عمليات نيز امكان تصرف منطقه شرق دجله فراهم نشد و تنها چند كيلومتر از
23
جاده خندق و چند روستا در شمال هور و پاسگاه ترابه به تصرف در آمد.
در اين عمليات جاده عماره ـ بصره براي چند روز به تصرف رزمندگان اسالم در آمد اما نداشتن عقبه مناسب و
عدم وجود جاده هاي مواصالتي ،تكيه بر عقبه آبي و بروز مشكالت ترابري و پشتيباني ،بي بهره بودن از آتش
توپخانه وعدم استفاده كافي از توانمنديهاي هوايي و هوانيروز موجب شد تا پس از 3روز مقاومت در برابر
حمالت پي در پي قواي زرهي مكانيزه ارتش عراق ،قواي ايران ساحل شرق رودخانه دجله را تخليه كرده و به
مواضع خود در هورالعظيم بسنده نمايند .در اين عمليات تلفات چنداني به ارتش عراق وارد نشد تنها 7فروند
هواپيماي عراقي ساقط گرديد 22.در اين عمليات ،آسيب زيادي به نيروهاي عمل كننده وارد آمد و تلفات
نيروهاي خودي در اين عمليات نسبت به تلفات ارتش عراق بيشتر بود .از جمله تعداد 34فروند بالگرد 734
هوانيروز آسيب ديده يا منهدم گرديدند 25.در طول عمليات بدر 333روحاني در بين يگانهاي مختلف مشغول
تبليغ و تالش براي افزايش روحيه رزمندگان بودند كه 72نفر آنها شهيد و حدود 53نفر نيز مجروح
گرديدند 21.از ابتداي جنگ تا اين زمان حدود 533روحاني در جبهه هاي مختلف به شهادت رسيدند.
در نهايت عمليات گسترده بدر كه با حضور وسيع يگان هاي سپاه و پشتيباني ارتش انجام شد ،نتوانست به اهداف مهم
خود دست يابد و منجر به تحول مهمي در وضعيت جبهه ها و سرنوشت جنگ نگرديد .در طرح مانور براي تصرف
منطقه العزير تا روستاي همايون در كنار رودخانه دجله 333 ،گردان اضافه برآورد شده بودكه امكان تأمين آن فراهم
نشد.بنابراين گرچه يگانها به اهداف خود رسيدند اما در تثبيت و حفظ و نگهداري اهداف ناموفق بودند 53.اين عمليات تلخ
ترين عمليات دوران جنگ بود و موجب تضعيف روحيه نيروهاي عمل كننده و يأس و سرخوردگي برخي از فرماندهان
گرديد .با ناكامي ايران ،حسني مبارک رئيس جمهور مصر و ملك حسين پادشاه اردن در تاريخ 3131/37/72عازم عراق
373
شده و به مدت 4ساعت با صدام در زمينه تمامي جنبه هاي جنگ عراق با ايران مذاكره كردند .عراق اعالم نمود كه تمام
آسمان ايران را براي پرواز هواپيماهاي مسافربري ناامن مي كند.
تحلیل نظامی دو عملیات خیبر و بدر
گرچه عمليات بدر نتوانست به اهداف برنامه ريزي شده خود دسترسي پيدا كند ،اما تصرف دوباره منطقه اطراف رودخانه
دجله و رسيدن به جاده بصره ـ عماره نشان داد كه ايران قادر است از موانع ،استحكامات و مواضع ارتش عراق عبور
نموده و نقاط حساسي از سرزمين قواي متجاوز را به كنترل خود در آورد و با اين اقدام مي تواند به طور مرتب فشار
نظامي بر روي دولت عراق وارد نمايد تا آن كشور را وادار به پذيرش شرايط ايران براي خاتمه دادن به جنگ بنمايد .از
سوي ديگر انجام اين عمليات مشخص ساخت كه حكومت عراق بدون نگراني از واكنش هاي بين المللي آماده انجام هر
گونه اقدامات غير مجاز جنگي از قبيل حمله با سالح هاي شيميايي ،راه اندازي جنگ شهرها ،حمله به خطوط انتقال انرژي
در خليج فارس و زدن كشتي هاي حامل نفت مي باشد.
هرگاه پيچيدگي شرايط تاكتيكي صحنه عمليات ،تنگناها و محدوديت هايي را بر راهبرد نظامي تحميل نمايد و
آن را با بن بست مواجه سازد ،بايد با تغيير صحنه هاي عمليات و انتخاب درست مناطق عملياتي و همچنين
استفاده از تاكتيك ها ،شيوه ها و فنون جديد ،از اين بن بست خارج شد .انتخاب منطقه هور و انجام عمليات
هاي خيبر و بدر بر اين اساس صورت گرفت .جنگيدن در هور براي ارتش عراق غير منتظره بود و موجب
غافلگيري وي شد .از آنجا كه حداقل نيروي دشمن در اين منطقه متمركز بود ،بنابراين امكان پيشروي در عمق
گسترده و برداشتن يك خيز بلند ،با استفاده از تاكتيك ها و تكنيك هاي ناشناخته براي ارتش عراق ،فراهم
آمد .اما عدم امكان بسيج توانمندي هاي الزم براي جنگيدن با دشمن پس از كشف عمليات ،موجب شد تا اين
دو عمليات كه مي توانست سرنوشت جنگ را تغيير دهد ،به نتايج دلخواه نرسد.
از نقطه نظر عملياتي مي توان گفت كه هرگاه مناطق مقدم جبهه نبرد از مناطق عقبه تداركاتي و پشتيباني مجزا
و منفك باشند ،امكان ادامه و استمرار پشتيباني و خدمات رزمي از اهميت فوق العاده اي برخوردار است .در
چنين محيط هايي ،يكي از پيش شرط هاي اساسي براي نيل به موفقيت ،اطمينان كامل از كارآيي نظام پشتيباني
رزمي و خدمات رزمي مي باشد .در غير اين صورت ،چنين عملياتهايي با ناكامي مواجه مي شوند .از سوي ديگر
هرگاه موفقيت كلي يك عمليات متكي به موفقيت يك محور عملياتي ديگر باشد ،ابتدا بايستي از موفقيت
محور كليدي كه محور مركز ثقل عمليات است اطمينان حاصل نمود ،آنگاه عمليات ساير محورها را انجام داد.
براي مثال اگر عمليات ارتش در محور زيد در عمليات خيبر حذف و تمركز قوا در محور طالئيه و جزيره
مجنون جنوبي قرار مي گرفت و بسرعت مسير طالئيه باز مي شد شايد نتايج عمليات خيبر چيز ديگري مي بود.
حمله به مناطق مسکونی تهران
حمله به مناطق مسكوني شهرهاي خارج از استانهاي مرزي را عراق براي اولين بار حدود يك هفته قبل از آغاز
عمليات بدر شروع كرد.مهم ترين اقدام عراق در حمله به شهرها ،بمباران مناطق غير نظامي تهران براي نخستين
بار بود.همزمان با آغاز عمليات بدر 1 ،هواپيماي عراقي در ساعت 7:13بامداد سه شنبه 3131/37/73به تهران
374
حمله كردند .در اين حمالت به دو منزل در خيابان هاي ظفر و رئيسي آسيب وارد شد و 3نفر شهيد و 4نفر
زخمي گرديد .دومين حمله هوايي عراق به مناطق مسكوني تهران در ساعت 3:13صبح مورخه پنجشنبه 71
اسفند 3131به سه نقطه شمال تهران صورت گرفت كه در جريان آن سه منزل مسكوني به طور كامل ويران و
3نفر شهيد و تعدادي مجروح گرديدند 53.حمالت عراق به تهران موجب شد تا اتباع خارجي مقيم ايران به فكر
خروج از كشور بيفتند.
تالفی حمله به شهرها و پرتاب موشك به بغداد
در حين عمليات بدر حمله عراق به شهرهاي ايران افزايش يافت و تهران هم مورد حمله هوايي قرار گرفت.
اولين حمله موشكي ايران در پاسخ به حمالت عراق به شهرها در تاريخ 3131/37/73همزمان با آغاز عمليات
بدر با پرتاب يك فروند موشك اسكادبي به شهر كركوک عراق انجام شد .اين موشك به يكي از سالن هاي
بزرگ كارخانه سيمان كركوک اصابت كرد .با حمله عراق به تهران امام خميني از تاريخ سه شنبه 73اسفند
3131منع زدن بغداد را برداشتند و طي يك پيام شفاهي به رهبران شوروي از دادن امكانات موشكي به عراق
انتقاد كردند .حمالت عراق به مناطق مسكوني آنقدر توسعه يافت كه سازمان ملل درخواست آتش بس در
مناطق مسكوني را در 3131/37/73به دو طرف ارائه داد .ايران اين درخواست را بالفاصله پذيرفت .با ادامه
حمالت عراق به تهران ،دومين حمله موشكي ايران در 1:13بامداد روز پنج شنبه 71اسفند 3131به بغداد
صورت گرفت .در اثر اين حمله ساختمان مركزي 31طبقه اي بانك رافدين در خيابان الرشيد در مركز بغداد
و در يك كيلومتري وزارت دفاع عراق مورد هدف قرار گرفت .پس از اين حمله ،ايران از عراق خواست تا با
عدم حمله به شهرها ،ايران را مجبور به استفاده از موشك هاي خود عليه شهرهاي عراق نكند .رئيس جمهور
ايران نيز در خطبه هاي دوم نماز جمعه در 3131/37/74گفت :ما مايل به زدن شهرها نيستيم اما در صورت
ادامه حمالت عراق به شهرها ،با كمال قدرت مقابله به مثل خواهيم كرد .در اثناي خطبه دوم بمبي از سوي
منافقين كه به صورت فرش كوچكي به عنوان زير انداز نماز به محل نماز جمعه آورده شده بود ،در بين
نمازگزاران در زمين چمن دانشگاه تهران منفجر گرديد كه بر اثر آن 31نفر شهيد و حدود 333نفر مجروح
گرديدند .معموالً در جريان عمليات هاي ايران ،منافقين در داخل كشور دست به جناياتي عليه مردم و به نفع
عراق مي زدند .در ساعت 3بامداد روز يكشنبه 3131/37/73همزمان با آخرين روز عمليات بدر ،ايران يك
موشك ديگر به سمت كاخ هاي صدام در بغداد روانه كرد .اين موشك به ساختماني در كواده شرقي در
نزديك كاخ صدام اصابت كرد .قبل از اين حمله ،عراق به شهرهاي همدان ،بوشهر ،اردبيل ،كرند و خرم آباد
حمله كرده بود .با توسعه جنگ شهرها ،وزيران سپاه و خارجه ايران در 3131/37/73جهت دريافت موشك
بيشتر عازم ليبي گرديدند 57.چهارمين موشك ايران در ظهر روز دو شنبه 72اسفند 3131به ساختمان جديد
وزارت خارجه بغداد در بخش غربي رودخانه دجله اصابت كرد .اين حمله در حالي صورت گرفت كه عراق
سرگرم بر پايي جشني بخاطر عقب نشيني ايران در جريان عمليات بدر در خيابان هاي بغداد بود .پس از اين
حمله 1 ،فروند هواپيماي عراقي به تهران حمله كردند كه يكي از آنها سرنگون شد .پنجمين موشك در بامداد
375
روز سه شنبه 75اسفند 3131در حاليكه رئيس جمهور مصر و پادشاه اردن در بغداد بودند به سمت اين شهر
پرتاب شد و به مركز صنعتي و نفتي الدوره اصابت كرد.ايران هم وزير خارجه خود را در 3131/37/71جهت
دريافت موشك بيشتر به ليبي اعزام نمود و موفق شد تعداد كمي موشك اسكادبي در اول فروردين 3134از
آن كشور دريافت نمايد 51.با عدم پذيرش آتش بس پيشنهادي سازمان ملل از سوي عراق و تداوم حمالت به
شهرهاي ايران ،بغداد در اوايل بامداد 3134/3/3مورد حمله موشكي ايران قرار گرفت و بالفاصله با حمله
هواپيماهاي عراقي به تهران پاسخ داده شد .در اين روز براي اولين بار عراق اعتراف كرد كه ايران موشك
زمين به زمين در اختيار دارد .البته ايران بالفاصله تمايل خود را مبني بر خودداري از حمالت موشكي به شهرها
اعالم نمود ولي عراق به حمالت خود به شهرها ادامه داد و در ساعت يك و نيم بامداد 3134/3/3يك
ساختمان 1طبقه در كوي 31آبان و يك مسجد در دولت آباد در جنوب شرق تهران را مورد حمله هوايي
قرار داد كه بر اثر آن 1نفر كشته شدند .همچنين در صبح 3134/3/2نيز بر اثر اصابت بمب هاي جنگنده هاي
عراقي به يك منزل مسكوني در تهران 1نفر كشته شدند و در شب همين روز نيز بر اثر حمالت هوايي عراق
به تهران 33نفر كشته و 313نفر مجروح شدند .حمالت هوايي عراق مشخص ساخت كه نيروي هوايي ايران
54
قادر به مقابله با هواپيماهاي مهاجم عراقي كه در ارتفاع 23هزار پايي پرواز مي كنند نيست.
درخواست قذافی براي توقف مقابله به مثل
با اتخاذ سياست مقابله به مثل از سوي جمهوري اسالمي در برابر حمله عراق به مناطق مسكوني ايران و استفاده از موشك
هاي دريافتي از ليبي براي حمله به بغداد ،معمر قذافي رئيس جمهور ليبي طي نامه اي در اواخر سال 3131از امام خميني
درخواست كرد كه حمالت ايران به شهرهاي عراق متوقف گردد .امام خميني در پاسخ به اين درخواست طي نامه اي به
وي مرقوم فرمودند " :ضمن اعالم وصول نامه شما كه خواستار توقف حمله به شهرها شده بوديد ،تذكر اين نكته را الزم
مي دانم كه حمله به مناطق غير نظامي ،هيچ گاه مورد نظر نبوده و نيست و اكنون هم نمي خواهيم مناطق غير نظامي و
مردم ،مورد هجوم قرار گيرند .ولي قريب به چهار سال است كه تحت فشار حمالت موشكي عراق هستيم و آن را تحمل
كرديم .اما مقامات جمهوري اسالمي ايران عليرغم ميلشان چاره اي جز مقابله به مثل را نديدند و با داشتن قدرت هرگونه
مقابله ،به محض درخواست سازمان ملل متحد ،دولت جمهوري اسالمي ايران توقف حمله به مناطق مسكوني را پذيرفت.
لكن در طول اين مدت موارد نقض توافق از طرف عراق به كرات مشاهده شد كه مورد تأييد ناظران آگاه و بيطرف مي
باشد طي چند روز اخير دنيا شاهد موشك باران عراق عليه مناطق غير نظامي ايران بوده است .دولت جمهوري اسالمي
ايران از آنجا كه از ادامه اين امر در رنج است ،پيشنهاد دبيركل سازمان ملل را مبني بر توقف زدن مناطق غير نظامي را
پذيرفت ولي عراق زير بار نرفت و به حمله به مناطق غير نظامي ادامه داد .در حال حاضر ،همان گونه كه بارها مقامات
جمهوري اسالمي بيان كرده و اعالم داشته اند هر لحظه كه حمالت عراق به مناطق غير نظامي قطع شود ،ايران با كمال
خوشحالي اقدام به مقابله ،نخواهد كرد .شما اطمينان داشته باشيد پيشنهاد شما كامالً مورد تأييد بوده و دولت ما آن را مي
پذيرد" .
376
سفر دبیركل سازمان ملل به ایران و توقف موقت جنگ شهرها
از تاريخ 3131/37/31تا روز 3134/3/35كه خاوير پرز دكوئيار دبيركل سازمان ملل ناگهان اعالم كرد كه مي خواهد
به ايران سفر كند جنگ شهرها براي مدتي بيش از يك ماه ادامه داشت .دبيركل سازمان ملل روز قبل از آن در بغداد بسر
مي برد .با اعالم سفر دبيركل سازمان ملل به ايران ،عراق اعالم كرد كه موقتاً از حمله به شهرها خودداري خواهد كرد.
قبل از آن عراق در 3134/3/5به شهرهاي رشت ،بيجار ،شيراز ،ايالم ،دوگنبدان ،خرم آباد ،اروميه ،بانه ،مريوان و تبريز
حمله نمود كه تنها در ايالم 35نفر كشته و بيش از 33نفر از غير نظاميان مجروح شدند .ايران در تالفي اين حمالت در
3134/3/33بغداد را مورد حمله موشكي قرار داد .عراق نيز به شهرهاي مركزي ايران در همين روز حمله نمود و آخر
شب هم به تهران به منطقه خزانه در جنوب تهران حمله كرد كه موجب كشته شدن 31نفر و جراحت حدود 333نفر
شد .در روز پنجشنبه 3134/3/33عراق به شهرهاي كرمانشاه ،همدان ،ايالم ،اسالم آباد غرب ،نهاوند ،بروجرد ،شهريار و
قزوين حمله كرد كه فقط در كرمانشاه 73نفر از مردم كشته و بيش از 23نفر زخمي شدند .ايران نيز در تالفي اين
حمالت پس از اقامه نماز جمعه در 3134/3/33در ساعت 45 : 34بعد از ظهر بغداد را مورد حمله موشكي قرار داد اين
هشتمين حمله موشكي ايران به بغداد بود .پس از اين حمله عراق به شهرهاي ايالم ،اسالم آبادغرب ،دزفول ،نهاوند،
رامهرمز و كرمانشاه حمله كرد كه تنها در كرمانشاه 31نفر كشته شدند .عراق در اين روز 33موشك به سمت شهرهاي
ايران پرتاب نمود .فرداي آن روز در 3134/3/32هواپيماهاي عراقي 7بمب به تهران پرتاب كردند كه بر اثر آن 4نفر
مجروح شدند .در ديدار دبيركل سازمان ملل با رئيس مجلس ايران در روز يكشنبه 35فروردين 3134با رئيس مجلس
شوراي اسالمي ،آقاي هاشمي رفسنجاني به ايشان گفت كه از كيفر متجاوزين نمي گذريم و آماده ايم هرگونه اقدام
53
خالف مقررات بين المللي را كه در پاسخ به تجنايات مكرر عراق به عنوان مقابله به مثل انجام مي دهيم متوقف كنيم.
مواضع ايران در ديدار با دبيركل سازمان ملل متحد به عنوان تغييري مهم در پافشاري قبلي ايران مبني بر سرنگوني صدام
حسين و محكوم كردن عراق به عنوان پيش شرط هاي گفتگوهاي صلح ،از سوي خبرگزاري هاي بين المللي ،ارزيابي
شد .با ديدار دبيركل سازمان ملل از ايران ،به طور موقت جنگ شهرها خاتمه يافت .اين آتش بس تا 3134/7/13كه
عراق به نيروگاه زرگان در اهواز و تلمبه خانه تنگه فني در لرستان حمله كرد ،براي مدت حدود يك ماه و نيم ادامه
يافت .در اين مرحله از جنگ شهرها كه از اوايل اسفند ماه 3131آغاز شد و تا 32فروردين ماه 3134ادامه يافت در
مجموع 71شهر ايران 335بار مورد اصابت انواع بمب و موشك ارتش عراق قرار گرفت و طي آن 3772نفر شهيد و
52
4357نفر نيز مجروح گرديدند.
دعوت امام خمینی به استقامت
با جناياتي كه رژيم بعثي عراق در اواخر سال 3131در حمله به شهرها مرتكب شد ،امام خميني در روز حلول سال 3134
و آغاز عيد نوروز طي سخناني خطاب به مردم آنان را دعوت به استقامت و مقاومت كردند .ايشان فرمودند...." :امروز
استقامت الزم است .پيغمبر اكرم(ص) نگران بود راجع به اينكه آيا ملتش استقامت مي كنند يا نه؟ تا آن حد كه در روايت
است كه فرموده شيّبَتني سوره هود (سوره هود مرا پير كرد) براي اين آيه اي كه آمده است كه فَاسْتَقِمْ كَما اُمِرْتُ وَ مَن
تابَعْ مَعَك (آنگونه كه امر شده اي استقامت و پايداري كن همراه كسانيكه با تو رجوع كردند) ....به نظر مي رسد كه
377
(پيامبر) نگران بوده است از اينكه ملتش و امتش مبادا خداي نخواسته استقامت نكند .بايد ملت ايران ،دولت ايران ،ارتش
ايران ،سپاه پاسداران ايران ،همه قشرهاي ايران توجه كنند كه استقامت در مقابل ظلم ،در مقابل اين قدرت هاي بزرگ از
اموري است كه امر شده است .استقامت در مقابل دشمن است ،امر شده است كه استقامت بكنيد و اگر استقامت بكنيد
پيروز هستيد .بحمداهلل ايران به اين صفت ،بسياري از قشرها به اين صفت متصفند ....از اول جنگ نكرديم ،جنگ نمي
خواستيم ،از حاال هم نمي خواهيم ،بعدها هم نمي خواهيم اما صلحي كه از جنگ بدتر است هم نمي خواهيم ...تكليف ما
اين است كه در مقابل ظلم بايستيم و اين كسي كه تقديرمان كرده است تو دهني به او بزنيم .و تا اين قضيه را دنيا قبول
نكند ،اين جنگ هست و جنگ هم از طرف آنها است ،از طرف ما نيست ....بنابراين ما بايد استقامت كنيم و آن چيزي
كه نگراني پيغمبر هست كه نبادا ملتش استقامت نكنند و اين امر خدا را اطاعت نكنند ،بايد ما كاري بكنيم كه اين نگراني
نگذاريم در حق ما ثابت بشود" .
قرارگاه كمیل
ناكامي در عمليات بدر ،باعث شد كه شكاف بين فرماندهي ارتش و سپاه افزايش يافته و موجب آن گردد كه طرح
ريزي و فرماندهي عمليات بعدي بر عهده فرمانده وقت نيروي زميني ارتش شهيد صياد شيرازي قرار گيرد و برخي از
يگان هاي سپاه نيز تحت امر وي قرار گيرند .شهيد صياد شيرازي فرمانده وقت نيروي زميني ارتش با تشكيل قرارگاه
كميل از اوايل فروردين ماه سال 3134قصد داشت تا عملياتي را از منطقه آبگرفتگي ضلع شرقي جزيره جنوبي خيبر تا
منطقه طالئيه به منظور دستيابي به دشت هاي وسيع شمال نشوه ،طرح ريزي و انجام دهد .در طرح ريزي اين عمليات،
فرمانده نيروي زميني ارتش ،يگان هاي سپاه را به عنوان واحدهاي خط شكن انتخاب و آنها را تحت عنوان "قرارگاه
هجوم" ،سازماندهي و با فرماندهي يكي از فرماندهان سپاه در سازمان رزمي قرارگاه كميل قرار داده بود .فرمانده قرارگاه
هجوم ،51قائم مقام شهيد صياد شيرازي در عمليات كميل محسوب مي گرديد و به همراه وي عمليات را هدايت مي كرد.
يگان هاي ارتش هم به عنوان واحد هاي دنبال پشتيبان ،قرار بود پس از شكستن خط از سوي يگان هاي قرارگاه هجوم
كه عبارت از لشكرهاي فجر و محمد رسول اهلل و تيپ هاي المهدي و الغدير و گردان زرهي 15ذوالفقار بودند ،به دنبال
(ع)
آنها به مواضع دشمن يورش ببرند .تالش اصلي از طريق ضلع شرقي جزيره جنوبي خيبر و با كمك تيپ 11المهدي
برنامه ريزي شده بود و قرار بودكه پس از آزاد شدن ضلع شرقي جزيره جنوبي تك به سمت چپ گسترش يابد و با
تخريب كانل سوئيب در سمت راست جبهه ،آب در سمت جناح راست منطقه عملياتي جاري شود تا به اين شيوه جناح
راست عمليات تأمين گردد .پس از شكست خط و پر شدن شكاف هاي موجود بر روي ضلع شرقي جزيره جنوبي با
كمك واحد مهندسي قرارگاه خاتم االنبياء ،قرار بود نيروهاي نفوذي از خط عبور كرده و منطقه جنوب طالئيه را به
تصرف خود در آورند .بمنظور اجراي اين طرح حدود 7هزار نفر از بسيجيان داوطلب به منظور آموزش استفاده از لباس
غواصي و پاروكشي با قايق و تمرين در آب به بوشهر و سد دز اعزام گرديدند .از سوي ديگر به منظور افزايش توان
رزمي يگان هاي ارتش در داخل هر گروهان رزمي ارتش بين 33تا 77نفر پاسدار و در مجموع هزار پاسدار در مجموعه
واحدهاي ارتش سازماندهي گرديد .با تمام تالش هاي صورت گرفته بدليل ذهني بودن برنامه عمليات ،اين طرح مورد
توافق هيچ يك از فرماندهان ارتش و سپاه بجز شخص صياد شيرازي نبود .زيرا دشمن داراي يك خط پدافندي كامل و
378
رده هاي متوالي دفاعي بود و عمليات در سرزميني صورت مي گرفت كه بدليل دشت بودن بهترين منطقه براي جنگيدن
يگان هاي زرهي دشمن و بدترين منطقه براي نيروهاي پياده خودي بود .از سوي ديگر طرح مانور بسيار پيچيده و نياز به
قدرت آتش و يگان هاي بسيار ورزيده داشت و بدليل عبور يگان از يگان در شب اول عمليات ،امكان اجراي آن ،براي
فرماندهان با تجربه ناممكن به نظر مي رسيد .ولي مسئولين سياسي كشور به انجام اين عمليات ،اميد زيادي داشتند .از سوي
ديگر ،ارتش عراق نسبت به اين عمليات هشيار شده بود و طارق عزيز وزير خارجه عراق در 3134/3/73طي نامه اي به
شوراي امنيت سازمان ملل نسبت به حمله جديد ايران هشدار داد .در همين حال با انتقال مشكالت مربوط به اين عمليات
به فرماندهي جنگ ،جلسه اي سه نفره با حضور رئيس جمهور ،رئيس مجلس و احمد آقا در 3134/7/7در منزل فرزند
امام خميني تشكيل و تصميم گرفته شد كه اگر طرح صياد شكست خورد برنامه دراز مدت با اصول ذيل تهيه شده و به
امضاي امام برسد :الف ـ وحدت فرماندهي ب ـ ادغام واحدهاي سپاه و نيروي زميني ارتش ج ـ تعيين مدت الزم براي
هدف مشخص د ـ تهيه ابزار الزم براي يك جنگ وسيع ه ـ دفاع محكم در دوره تالش 13.با آشكار شدن مشكالت
مانور و نگراني فرماندهان يگان هاي خط شكن از ورود به عملياتي كه از قبل عدم موفقيت آن آشكار است فرمانده
قرارگاه هجوم در 3134/7/3به تهران عزيمت و طي ديداري با رئيس جمهور ،اشكاالت طرح مانور و غير عملي بودن
اجراي آن را به اطالع ايشان رسانيد .رئيس جمهور از فرمانده قرارگاه هجوم خواست تا با آقاي هاشمي رفسنجاني به
عنوان فرمانده جنگ نيز ديدار و مسائل مربوطه را با وي نيز در ميان بگذارد .اين ديدار در همان روز صورت گرفت.
آقاي هاشمي رفسنجاني تأكيد داشتند كه مشكالت حل شود و عمليات صورت گيرد .اين ديدار ترديد جدي را در ذهن
فرمانده جنگ نسبت به موفق بودن عمليات ايجاد نمود .در غروب همان روز فرمانده قرارگاه هجوم به اهواز بازگشته و
بالفاصله در قرارگاه زرگان در جلسه با شهيد صياد شيرازي شركت نمود 13.يكي از اهداف اصلي تشكيل قرارگاه كميل
و اجراي اين طرح مانور ،آن بود كه با كسب موفقيت در آن عمليات ،بتوان مشكالت سپاه و ارتش را براي پس از
جنگ هم حل نمود .به هر حال ،از آنجا كه طرح ريزي اين عمليات مطابق با واقعيت هاي صحنه نبرد تلقي نمي شد و
اجراي آن ناموفق ارزيابي مي گرديد ،پس از ديدار فرمانده قرارگاه هجوم با رئيس جمهور و رئيس مجلس و طرح
مشكالت اجرايي اين عمليات در حضور فرماندهي جنگ ،در نهايت انجام آن در 3134/7/73منتفي گرديد .در اين روز
شهيد صياد شيرازي ديداري با فرماندهي جنگ و رئيس جمهور در تهران داشت و با گزارشي كه تقديم كرد آنها به اين
نتيجه رسيدند كه امكان انجام عمليات موفق وجود ندارد .الزم به ذكر است كه سپاه براي انجام اين عمليات 73گردان
نيرو به ارتش واگذار كرده بود ولي فرمانده نيروي زميني با بهانه آنكه با كمتر از 13گردان نيروي سپاهي نمي توان
17
عمليات را شروع كرد .عمالً به سمت عدم انجام آن جلو رفت.
پشتیبانی هاي تسلیحاتی فرانسه از ارتش بعثی عراق
از ابتداي جنگ ،يك از منابع تأمين نيازمنديهاي تسليحاتي ارتش عراق ،كشور فرانسه بود .ولي از تابستان سال
3137سير دريافت تجهيزات از فرانسه توسعه پيدا كرد به گونه اي كه در سالهاي آخر جنگ ،يكي از اركان
قدرت جنگي ارتش عراق را تجهيزات و جنگ افزارهاي فرانسوي بخصوص جنگنده هاي ميراژ تشكيل مي داد.
رژيم عراق توانست با كمك هواپيماها ،تجهيزات و جنگ افزارهاي دريافتي از فرانسه ،يك ناوگان هوايي
379
مخصوص جنگ در خليج فارس را سازماندهي نمايد .ارتش بعثي عراق با استفاده از هواپيماها و جنگ افزارهاي
فرانسوي قدرت انجام عمليات تا تنگه هرمز يعني در فاصله 3333كيلومتري از خاک عراق را پيدا نمود .رژيم
عراق در تالش بود تا ايران را از صادرات نفت از تأسيسات موجود در خليج فارس بخصوص از جزيره خارک
محروم نمايد .ارتش بعثي عراق در 4سال آخر جنگ ،حمله به انواع كشتي ها را افزايش داده و جنگ نفتكش
ها را در خليج فارس به راه انداخت .همچنين با كمك هواپيماهاي ميراژ فرانسوي توانست به پااليشگاه گاز
كنگان حمله نمايد .همچنين فرانسه رادارهاي رازيت را در اختيار رژيم بعثي عراق قرار داد و ارتش عراق با
كمك اين توانمندي ،توانست حركت نيروهاي پياده ايران به سمت مواضع خود را كشف نمايد .گفته مي شود
كه رؤساي جمهور سابق فرانسه براي اين كمك ها ،پول هاي كالني را از صدام دريافت كرده اند .همچنين
فرانسه در سال هاي آخر جنگ ،حدود 33ميليارد دالر انواع مختلف سالح ها از جمله هواپيماهاي ميراژ و
موشك هاي مورد نياز ،در اختيار رژيم عراق قرار داد .حمايت ها و كمك هاي فني كشورهاي اروپايي توان
موشكي عراق را توسعه داده و برد آنها را حدود 533كيلومتر افزايش داد .اين كمك ها در حالي صورت مي
گرفت كه فرانسه از ماهيت جنگ مطلع بوده و مقامات عالي فرانسوي مي دانستند كه عراق جنگ را آغاز
كرده و اهداف نامشروعي را از تداوم جنگ دنبال مي كند .ژاک شيراک نخست وزير فرانسه در 3133/1/1
طي مصاحبه اي تصريح كرد كه صدام جنگ عليه ايران را آغاز كرده است .او گفت كه چند روز پيش از
حمله نيروهاي عراقي به ايران از قصد عراق مبني بر حمله به ايران مطلع بوده است و طي پيامي از صدام خواسته
است تا از حمله به ايران صرف نظر كند .شيراک افزود :صدام در پاسخ به اين درخواست مدعي شد كه ارتش
ايران روحيه خود را به كلي باخته و اقليت عرب در ايران قيام كرده و با آغوش باز وي را خواهند پذيرفت و
همه چيز ظرف يك هفته به پايان خواهد رسيد .ژاک شيراک در ادامه گفت :ولي پس از بيش از 3سال
جنگ ،اين قضيه باعث شد دولت ايران استوارتر گردد 11.اين سخنان را نخست وزير فرانسه پس از آنكه
توانست از طريق ايران تعدادي از گروگان هاي آن كشور را در لبنان آزاد كند ،مطرح نمود.
توسعه حمالت عراق در خلیج فارس
با بهبود روابط امريكا با عراق در سال 3131و واگذاري 74فروند هواپيماي ميراژ F-1از سوي فرانسه به
ارتش عراق ،توان نيروي هوايي ارتش بعثي براي حمله به اهداف مهم نفتي و خطوط حمل و نقل دريايي ايران
افزايش يافت .در واقع مي توان گفت كه فرانسه قدرت جنگ دريايي عراق را به صورت آشكاري متحول
كرد .با ورود هواپيماها ،بمبها و موشكهاي فرانسوي به عراق ،هم قدرت تخريب و هم دقت حمالت هوايي و
هم برد نيروي هوايي عراق براي حمله به كشتي ها افزايش يافت .حمالت به كشتي هاي نفتي از اوايل سال
3134شدت بيشتري گرفت به گونه اي كه برخي از كشتي هاي خريدار نفت ايران ،از آمدن به جزيره خارک
خودداري مي كردند .ايران به ناچار پايانه هاي شناوري را در خارج از منطقه جنگي ايجاد كرد و كشتي هاي
ايراني نفت صادراتي را از جزيره خارک به اين پايانه ها منتقل و نفتكش هاي خارجي از آنجا نفت ايران را
بارگيري مي كردند .ايران براي مقابله با اين چالش مجبور شد تا 77فروند نفتكش را خريداري و ظرفيت
381
نفتكش هاي ايراني را از 3ميليون تن به 3ميليون تن افزايش دهد .تا انتهاي جنگ ايران در مجموع 23نفتكش
را خريداري يا اجاره نمود 23 .درصد كشتي هاي اجاره شده از كشور يونان بودند .در مجموع در طول دوران
جنگ 23نفتكش و 23شناور پشتيباني فعال بودند كه حدود 3هزار نفر بر روي آنها در خليج فارس مشغول به
كار بوده اند .با تشديد حمالت عراق به نفتكش ها ،بيمه لويدز ،كشتي هايي را كه به جزيره خارک تردد مي
كردند ،تحت پوشش خود قرار نداد و حق بيمه كشتي ها را تا 373درصد قيمت كشتي افزايش داد .براي مثال
يك كشتي 33ميليون دالري بايستي 37ميليون دالر حق بيمه پرداخت مي كرد .ايران براي مقابله با اين
تصميم ،خود نفتكشهاي خارجي را با 33درصد بيمه كرد .حمالتي كه با موشك به نفتكشها صورت مي گرفت
موجب آسيب ديدن آنها مي شد ولي كشتي ها قابل تعمير شدن بودند در مجموع ايران 33نفتكشي را كه مورد
حمالت موشكي قرار گرفته بودند براي تعمير به خارج از كشور از جمله به سنگاپور و دبي اعزام كرد .حدود
53درصد تعميرات كشتي هاي ايران در سنگاپور انجام مي شد .بحرين و امارات در تعمير كشتيها خيلي با
ايران همكاري نكردند ولي از طريق امارات ،نيازهاي تداركاتي نفتكش ها ،تأمين مي شد .كشتيهايي كه
بمباران مي شد ديگر قابل بازسازي نبودند نفتكشهاي آذرپاد ،سوسنگرد و بارسلونا از جمله كشتيهايي بودند كه
طي بمباران ارتش عراق به طور كامل منهدم شده و اكثر خدمه آنها كشته شدند.
اقدامات ایران
در مقابل حمالت عراق به جزيره خارک و تأسيسات نفتي ،ايران در سال هاي اول جنگ ،تالش كرد تا
سكوهاي نفتي البكر و االميه را از كار بيندازد تا صادرات نفت عراق از خليج فارس قطع شود .عراق اسكله ها
و تأسيسات نفتي چنداني در خليج فارس نداشت .بنابراين پاسخ ايران به بمباران مراكز و تأسيسات نفتي در
داخل خاک عراق محدود مي شد .با اوج گيري حمالت عراق در خليج فارس ،طبيعي بود كه ايران نمي
توانست در برابر بمباران نفتكشها و پايانه هاي نفتي خود ،بي تفاوت بماند .بر اين اساس جمهوري اسالمي به
اقدامات پدافندي به منظور كاهش خسارات وارده به نفتكش ها و اقدامات آفندي به منظور رسيدن به
بازدارندگي در جنگ نفتكشها دست زد .از سويي قراردادهايي را با برخي از شركتهاي نجات كشتي ها به
منظور همراهي با نفتكش ها منعقد نمود تا در صورت آسيب ديدن ،بالفاصله آنها به عمليات نجات بپردازند .از
سوي ديگر بتدريج محل پايانه هاي صدور نفت را از جزيره خارک به جزيره سيري و سپس به اطراف جزيره
الرک در تنگه هرمز تغيير داد .همچنين به كشتي ها توصيه كرد تا محل ناخدا و هدايت نفتكش ها را از پل
فرماندهي به جلوي كشتي ها تغيير دهند .هدف هاي كاذبي را بر روي برخي از كشتي هاي آسيب ديده قرار
داد تا موجب صدور عالئم راداري بيشتر گرديده و باعث جذب موشكها به سمت خود گردند و ساير كشتيها
بتوانند از كنار آنها با امنيت بيشتر عبور كنند .بتدريج اقدامات پدافند غير عامل به ايجاد سيستم اكو در جلوي
كشتي ها و انتقال مخزن سوخت از حوالي موتورخانه به جلوي كشتي ها توسعه يافت .با خريد و اجاره كشتي
هاي بيشتر ظرفيت ناوگان دريايي افزايش و توسعه يافت .به محض حمله به كشتي ها برنامه اي جهت اعزام
فوري آنها به كارخانجات تعميرات كشتي در نقاط مختلف جهان تدوين گرديد تا كشتي هاي آسيب ديده در
381
كوتاهترين زمان به ناوگان حمل و نقل دريايي بازگردند .اسكله هاي نصب سريع در بندر چابهار راه اندازي و
ارتباط دريايي با اقيانوس هند و درياي عمان برقرار گرديد .در برنامه دولت ساخت و راه اندازي بندر شهيد
رجايي در بندر عباس به منظور جايگزيني آن با بندر امام خميني با جديت دنبال شد .همچنين يك پايگاه
موشكي هاگ در جزيره خارک مستقر گرديد و سيستم هاي توپخانه پدافند هوايي اورليكن و 71ميليمتري در
جزاير نفتي و بر روي كشتي ها در اطراف اسكله هاي نفتي Tو آذرپاد فعال شد .از نظر سياسي هم ايران اعالم
كرد اگر عراق خليج فارس را ناامن نمايد ،اين منطقه براي ساير كشورها نيز امن نخواهد بود .همچنين اعالم شد
در صورتيكه صادرات نفت ايران قطع گردد ،تنگه هرمز به روي صادرات نفت بسته خواهد شد .البته ايران
هيچگاه چنين تهديدي را عملي نكرد .از سوي ديگر ايران بعضي ،اقدامات آفندي و تهاجمي را نيز به منظور
كسب بازدارندگي در خليج فارس در دستور كار خود قرار داد كه به شرح ذيل خالصه مي شود:
بازرسی از كشتی ها
نيروي دريايي ايران هميشه بر امنيت خطوط كشتيراني در خليج فارس نظارت داشته است .با گسترش حمالت
عراق به كشتي ها و جزاير و تأسيسات نفتي ايران در خليج فارس ،نيروي دريايي ارتش جمهوري اسالمي به
منظور كنترل عدم ورود كاالهاي جنگي و صدور نفت عراق از طريق خليج فارس ،بازرسي از كشتي ها در اين
منطقه را آغاز نمود .در طول دوران جنگ بازرسي از كشتي ها به صورت برقراري ارتباط راديويي و در
صورت لزوم مشاهده عيني ادامه يافت.
اقدامات مقابله به مثل
با توجه به اينكه هر نوع توسعه جنگ در خليج فارس و حمله به نفتكشها و پايانه هاي نفتي ،بيشتر به ضرر
ايران تمام مي شد ،بنابراين ايران سعي مي كرد تا از قرار گرفتن در مسير سياست هاي جنگي عراق در خليج
فارس اجتناب نمايد .ولي با توسعه حمالت عراق به جزيره خارک و به چاه هاي نفتي و به كشتيها ،از اوايل
سال 3131ايران مجبور شد با كمك نيروي هوايي عمليات مقابله به مثل را عليه اقدامات عراق انجام دهد .پس
از مدتي نيروي دريايي نيز با ناوهاي خود در واكنش به اقدامات عراق ،شركت مي كرد .در سال 3131عراق
به 31كشتي تجاري و نفتكش حامل نفت ايران ،حمله كرد در حالي كه واكنش ايران حمله به 35كشتي بود.
جمع بندي
طرح ريزي دو عمليات خيبر و بدر به منظور بدست گرفتن ابتكار عمل از سوي قواي ايران ،در جبهه هاي
جنگ ،صورت گرفت .گرچه عبور رزمندگان اسالم از منطقه آبگرفتگي هورالهويزه و همچنين حمله از طريق
باتالق هاي مرزي ايران و عراق در استان خوزستان ،دور جديدي از تهاجمات ايران عليه ارتش بعثي را طي دو
سال ،رقم زد ،اما انجام اين دو عمليات نتوانست به تغيير چشمگير و مهمي در صحنه جنگ منتهي شود .زيرا
قواي ايران نتوانستندمناطقي راكه تصرف كرده بودند نگه دارند و به همه اهداف خود دسترسي پيدا كنند و
پيروزي بزرگي را بدست آورند .بنابراين مي توان گفت كه گرچه اين دو عمليات از نظر نظامي ارزشمند بودند
ولي تأثير چنداني در سرنوشت سياسي جنگ ،از خود برجاي نگذاشتند .حمالت شيميايي عراق در جبهه هاي
382
جنگ از آغاز عمليات خيبر گسترش يافت و به عنوان يكي از ابزارهاي مؤثر ارتش عراق براي مقابله با
پيشروي هاي قواي ايران مورد استفاده قرار گرفت .اين در حالي بود كه ايران تجهيزات الزم و كافي براي
دفاع در مقابل اين سالح ها را در اختيار نداشت .سرعت تجهيز عراق به سالحهاي پيشرفته ساخت شوروي و
فرانسه افزايش يافت و عراق سربازان بيشتري را به جبهه هاي جنگ اعزام نمود.جنگ عليه مناطق مسكوني دو
كشور توسعه يافت و براي اولين بار در اواخر سال 3131پايتخت هاي دو كشور مورد حمله قرار گرفت .عراق
با گسترش دامنه جنگ به سمت مناطق مسكوني و همچنين استفاده از جنگ افزارهاي شيميايي در جبهه هاي
جنگ ،بدنبال تأثير گذاري بر روحيه ملي و افكار عمومي و سلب ميل جنگاوري در رزمندگان اسالم و ايجاد
فشار روحي و رواني بر رهبران سياسي براي خاتمه جنگ بود .از سوي ديگر ارتش عراق در تالش بود تا با
حمله به جزيره خارک و تأسيسات نفتي ،نظام اقتصادي پشتيباني كننده از جنگ را كه عمدتاً متكي به
درآمدهاي ناشي از صادرات نفت بود را مختل نمايد تا به اين ترتيب هم توانايي ايران را در تأمين نيازمنديهاي
جنگ منهدم نمايد و هم ظرفيت ايران را در تأمين نيازهاي معيشتي مردم محدود كند .بنابراين در سال 3137و
3131تمركز دولت عراق بر افزايش قابليت هاي خود در استفاده از سالح هاي شيميايي در جبهه هاي جنگ و
امكان حمله به مراكز اقتصادي و مناطق مسكوني ايران قرار گرفت .ايران همچنان بدنبال انجام يك عمليات
تعيين كننده بودتا بتواند با دست پر ،جنگ را پايان دهد ولي عراق هم براي شكست نخوردن در جنگ ،
بشدت تالش مي كرد.
383
منابع و مراجع و پانوشتهاي فصل ششم
. 3بهداروند محمد مهدي ،ما و جنگ،تهران ،پژوهشكده مطالعات و تحقيقات دفاع مقدس 3155،ص 314/
. 7ياحسيني سيد قاسم ،پنهان زير باران ،خاطرات سردار علي ناصري ،چاپ سوم ،تهران ،شركت انتشارات سوره مهر3153 ،ص733/
. 1منبع فوق ،ص312/
. 4منبع فوق ،ص733/
. 3منبع فوق ،ص 735/و 775
. 3صحيفه امام ،جلد ، 35مجموعه آثار امام خميني ،تهران ،موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني3125 ،ص133 ،
. 2هاشمي رفسنجاني اكبر ،آرامش و چالش ،كارنامه و خاطرات سال ،3137تهران ،نشر معارف انقالب ،چاپ سوم ،3153 ،ص173/
. 5منبع فوق ،ص113/
. 1منبع شماره ، 2ص 133/و 131
. 33صحيفه امام ،جلد ،35ص145/
. 33آرامش و چالش ،ص 131/و 133
. 37منبع فوق ،ص 133 ، 134/و 132
. 31صحيفه امام ،جلد ،35ص171/
. 34منبع شماره ،2ص124/
. 33منبع فوق ،ص151/
. 33در طرح عمليات ،نياز به 7333قايق برآورد شده بود كه ظرف 1ماه فرصت جهت ساخت قايق و خريد موتورهاي آنها از ژاپن ،بيش از 333فروند
آماده براي عمليات نشد.
. 32منبع شماره ،3ص313 /
. 35منبع شماره ،3ص 313 /و 313
. 31منبع شماره ،3ص 313 /
. 73وفيق السامرايي ،ويراني دروازه شرقي ،مترجم عدنان قاروني ،تهران ،مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس 3155 ،ص333 /
. 73منبع شماره ، 2ص124/
. 77منبع شماره ،7ص771/
. 71منبع شماره ،7ص713/
. 74آرامش و چالش ،ص125/
. 73منبع فوق ،ص 125/و 153
. 73گفتگوي اختصاصي با سردار مرتضي قرباني ،فرمانده وقت لشكر 73كربال در بهار سال 3155
. 72منبع شماره ، 2ص153/
. 75منبع فوق ،ص157/
. 71در اين عمليات بود كه دست راست حسين خرازي فرمانده لشكر 34امام حسين (ع) قطع گرديد.
. 13منبع شماره ،2ص155/
. 13هاشمي رفسنجاني اكبر ،به سوي سرنوشت ،كارنامه و خاطرات سال ،3131تهران ،نشر معارف انقالب ،چاپ پنجم 3153 ،ص 12/و 32
. 17هاشمي رفسنجاني اكبر ،پس از بحران ،كارنامه و خاطرات سال ،3133تهران ،نشر معارف انقالب ،چاپ پنجم ، 3153 ،ص772/
. 11منبع شماره ،13ص13 /
. 14منبع شماره ، 2ص 433 ، 113 ، 111/و 435
. 13منبع شماره ،13ص44/
. 13منبع شماره ،13ص34/
. 12روحاني حسن ،انقالب اسالمي ،ريشه ها و چالشها ،تهران ،مركز پژوهشهاي مجلس شوراي اسالمي ،3123 ،ص313/
. 15صحيفه امام ،جلد ،35ص131/
. 11صحيفه امام ،جلد ،35ص123/
. 43منبع شماره ،7ص 743/و 745
384
. 43منبع شماره ،2ص115/
. 47گفتگوي اختصاصي با تيمسار انصاري فرمانده اسبق هوانيروز درنوروز سال3151
. 41آرامش و چالش ،ص 154 ، 153/و 153
. 44منبع فوق ،ص437/
. 43صحيفه امام ،جلد ،35ص153/
. 43منبع شماره ، 2ص113/
. 42منبع شماره ،13ص33/
. 45منبع شماره ،13ص33/
. 41منبع شماره ،13ص 17 ،33/و 337
.33عراق در سال ، 3131پنجاه و سه موشك اگزوسه از هواپيماهاي سوپر اتاندار به سمت كشتيهاي ايراني از جمله 32نفتكش در خليج فارس پرتاب نمود
كه 37فروند آنها به هدف اصابت كرد .قدرت تخر يب اين موشكها باال نبود و معموالً كشتيها پس از اصابت موشك ،تعمير شده و دوباره به جريان حمل
و نقل دريايي باز مي گشتند .در جريان حمله به كشتيها حداقل يك فروند هواپيماي سوپر اتاندار سرنگون گرديد كه عراق علت آن را مشكالت فني اعالم
كرد.
. 33منبع شماره ،7ص731/
. 37منبع شماره ،13ص33/
. 31منبع شماره ،13ص331/
. 34منبع شماره ،13ص 25/و 51
. 33منبع شماره ،13ص 14/و 12
. 33سازمان هاي بين المللي و جنگ ايران و عراق ،ص13/
. 32خاوير پرز دكوئيار ،به سوي صلح ،ترجمه حميدرضا زاهدي ،تهران ،انتشارات اطالعات ،3121 ،ص731/
. 35روزنامه كيهان3131/1/31 ،
. 31منبع شماره ،13ص 773/و 734
. 33هاشمي رفسنجاني اكبر ،اميد و دلواپسي ،خاطرات سال ،3134تهران ،دفتر نشر معارف انقالب 3152 ،ص733/
. 33منبع شماره ،7ص733/
. 37منبع شماره ،7ص731/
. 31هاشمي رفسنجاني اكبر ،به سوي سرنوشت ،كارنامه و خاطرات سال ،3131چاپ پنجم ،تهران ،نشر معارف انقالب 3153 ،ص 27/و 23
. 34منبع شماره ،13ص333 ،331 ، 333/و 313
. 33منبع شماره ،3ص32/
. 33صحيفه امام ،جلد ،31ص13/
. 32منبع شماره ،13ص757/
. 35مذاكره نگارنده با آقاي محسن رفيق دوست وزير اسبق سپاه ،در تاريخ 55/5/75
. 31منبع شماره ،13ص133/
. 23منبع شماره ،13ص 33/و 373
. 23منبع شماره ،13ص 315/و 777
. 27منبع شماره ،7ص713 /
. 21صحيفه امام ،جلد ،31ص327/
. 24دفتر يادداشت عملياتي نگارنده در دوران عمليات بدر در سال 3131
. 23منبع شماره ،7ص134/
. 23منبع شماره ،7ص135/
. 22منبع شماره ، 12ص313/
. 25گفتگوي اختصاصي با تيمسار انصاري فرمانده اسبق هوانيروز در نوروز سال 3151
. 21گزارش شهيد حجت االسالم محالتي در جلسه قرارگاه خاتم االنبياء با حضور نگارنده در 3134/3/31
385
. 53يادداشت هاي نگارنده در زمان عمليات بدر در سال 3131
. 53منبع شماره ،13ص 137/تا 133
. 57منبع شماره ،13ص134/
. 51منبع شماره ،13ص341/
. 54منبع شماره ،33ص 43/و 43
. 53صحيفه امام ،جلد ،35ص377/
. 53منبع شماره ،33ص31/
- 87هاشمي رفسنجاني اكبر،دفاع وسياست ،كارنامه و خاطرات سال ،3133تهران دفتر نشر معارف انقالب،3151،ص313/
. 55صحيفه امام ،جلد ،31ص314/
. 51فرمانده اين قرارگاه ،حسين عاليي بود.
. 13اميد و دلواپسي ،ص51/
. 13برگرفته از دفترچه يادداشت نگارنده در قرارگاه كميل در اوايل سال 3134
. 17اميد و دلواپسي ،ص14 /
. 11هاشمي رفسنجاني اكبر،اوج دفاع ،كارنامه و خاطرات سال ،3133تهران دفتر نشر معارف انقالب،3155،ص133/
386
فصل هفتم
387
تشکیل فرماندهی مستقل
نتيجه عمليات هاي خيبر و بدر نشان داد كه يكي از مشكالت اساسي در جبهه هاي جنگ ،چگونگي فرماندهي و اداره
يك عمليات است .گرچه در دو عمليات مذكور ،امكانات ارتش و سپاه پاي كار آمد ولي نحوه سازماندهي و شيوه
عمليات و تفاوت ديدگاههاي ارتش و سپاه ،اجازه تشكيل يك قدرت متمركز براي وارد كردن ضربه اساسي به دشمن را
نداد .از سوي ديگر پس از روشن شدن ناكامي قرارگاه كميل در انجام عمليات ،نياز به شيوه جديدي براي تغيير شرايط ،به
منظور تحول در روند جنگ ،بيشتر آشكار شد .گرچه در آن زمان " فرماندهي جنگ" تشكيل شده بود و اين
فرماندهي نقش مهمي در به كارگيري توان سپاه و ارتش به صورت جداگانه عليه دشمن ايفا مي نمود و براي
كاهش اختالف نظرها تالش مي كرد ولي ستادي كه بتواند اين دو سازمان را در صحنه عمليات با هم و در
كنار يكديگر و با طرح عملياتي مشترک و مورد توافق طرفين به كار گيرد و يا عمليات بزرگي را طراحي
نمايد نيز وجود نداشت .به هر حال پس از پايان عمليات بدر در اواخر اسفند ماه سال ،1363به دليل اختالف
نظر عملياتي و تاكتيكي سپاه و ارتش با يكديگر ،قرار بر اين شد كه سپاه و ارتش ،هركدام جداي از يكديگر
عملياتهاي مستقلي را طرح ريزي و انجام دهند .به اين صورت عمالً ارتباط سپاه و ارتش كه تا قبل از سال
1363به صورت ساختاري در قرارگاههاي مشترک برقرار بود و در كنار يكديگر عمل مي كردند به دليل
اختالف ديدگاه آنان از نظر تعيين استراتژي نظامي و نيز مناطق مناسب براي انجام عمليات و همچنين
تاكتيكهاي متفاوت طرفين ،قطع گرديد .اختالف نظر تاكتيكي بين ارتش و سپاه و تفاوت ديدگاه در مورد
چگونگي تدوين استراتژي عملياتي و شيوه نبرد با دشمن ،نياز به واگذاري مناطق جداگانه به ارتش و سپاه را
براي طرح ريزي عمليات ،آشكار كرده بود .مي توان گفت در چنين شرايطي عمالً توان سپاه و ارتش در
تضايف با يكديگر قرار نداشت .از سوي ديگر وجود دو وزارت خانه پشتيباني از جنگ با نام هاي دفاع و سپاه،
تعارضاتي را در هماهنگي تدارک رزمندگان ،پيش آورده بود .بنابراين در اوايل سال 3134سپاه پاسداران
انقالب اسالمي ،طرح جديدي را براي خروج از وضعيت حاكم بر جبهه ها پيشنهاد نمود .بر اساس اين طرح
سپاه خواستار استقالل عمل و امكان طرح ريزي عمليات جداگانه و نيز اتخاذ تصميم در صحنه جنگ و
فرماندهي مستقل صحنه عمليات ،شد .بنابراين قرار شد تا سپاه و ارتش هر كدام به صورت جداگانه و با يگان هاي
خويش و با فرماندهي واحد خود ،منطقه مورد نظر براي عمليات بزرگ بعدي را مورد مطالعه قرار داده و طرح خود را
ارائه دهد 3.تا قبل از اين دوره ،سپاه و ارتش داراي قرارگاه و فرماندهي مشترک بوده و به صورت مشترک،
جبهه ها را اداره و عمليات ها را فرماندهي مي كردند .با سخت شدن شرايط در جبهه هاي جنگ ،اختالف نظر
بين سپاه و ارتش اوج گرفت به گونه اي كه دو ديدگاه كامالً متفاوت در چگونگي انتخاب منطقه و طرح
ريزي عمليات و عدم امكان رسيدن به تفاهم به وجود آمد .با موافقت فرماندهي جنگ ،قرار شد سپاه و ارتش
هر كدام به طور جداگانه ،منطقه و طرح عملياتي خود را بر اساس روش و منطق خود پيشنهاد نمايند .به منظور
اجراي اين تدبير ،سپاه پاسداران انقالب اسالمي منطقه فاو را به عنوان منطقه فدک مورد مطالعه قرار داد .آنگاه منطقه
فدک را با نام عمليات والفجر 5به طور مشروح برنامه ريزي و به صورت جداگانه از ارتش طرح ريزي و به فرماندهي
388
جنگ جهت اجرا پيشنهاد نمود .با تصويب اين عمليات كه اجراي آن پس از يك دوره عدم موفقيت ،مي توانست تحول
مهمي را در جبهه هاي جنگ رقم بزند ،مي بايستي قدرت رزمي بيشتري را پاي كار آورد.
تالش عربستان برا ي میانجی گري
با گسترش حمالت عراق به كشتي ها و نفتكش ها در خليج فارس و مقابله به مثل ايران كه پاي عربستان را نيز به ميان
كشيده بود ،وزير خارجه عربستان در 3134/7/71به ايران سفر كرد و با مقامات ايراني گفتگو كرد .او در جواب رئيس
مجلس كه از كمك عربستان به عراق انتقاد كرده بود گفت كه پس از هجوم ايران به خاک عراق كمك به آن كشور
را شروع كرده اند .سعودالفيصل براي پذيرش آتش بس التماس كرد ،رئيس مجلس گفت بپذيريد كه عراق متجاوز است
و محكمه اي براي محاكمه متجاوز تشكيل شود .آنگاه ايران آتش بس را مي پذيرد .وزير خارجه عربستان گفت كه
7
محكمه را قبول دارد اما اعتراض به تجاوز عراق قبل از برپايي محكمه را نپذيرفت.
آغاز مجدد جنگ شهرها
با سوء قصد به جان امير كويت از سوي گروه جهاد اسالمي در شنبه 4خرداد 3134كه منجر به جراحت مختصر وي شد
عراق اعالم نمود كه جنگ شهرها را شروع خواهد كرد .اين در حالي بود كه رئيس جمهور ايران به مناسبت سالمتي امير
كويت ،پيامي را براي وي ارسال نمود .ساعاتي پس از ترور امير كويت ،رئيس جمهور عراق ،ايران را مسئول واقعي اين
سوء قصد معرفي و اعالم كرد كه رهبران ايران را تنبيه خواهد كرد و حمالت هوايي به شهرها را آغاز خواهد نمود .در
فرداي آن روز دو فروند جنگنده عراقي در 3134/1/3كه مصادف با پنجمين روز ماه مبارک رمضان بود به تهران حمله
كردند كه در نتيجه 3غير نظامي كشته و 37نفر زخمي شدند .در همين روز شهرهاي باختران ،گيالن غرب ،بانه ،مريوان
و ايالم هم مورد حمالت عراق قرار گرفت .تهران نيز دوباره در شب همان روز مورد حمله هوايي قرار گرفت كه
موجب كشته شدن 2نفر و زخمي شدن 13نفر ديگر گرديد .همچنين عراق در ساعت 1بعداز ظهر 3134/1/33دو بمب
در محوطه خانه هاي نيمه ساخته آرياشهر در تهران پرتاب كرد ايران نيز به ناچار عمليات مقابله به مثل خود را آغاز نمود
و در 3134/1/33راديو تلويزيون بغداد را هدف حمله موشكي قرار داد كه به يك مركز بازرگاني اصابت كرد 43 .دقيقه
بعد از اين حمله هواپيماهاي عراقي به تهران حمله و چند ساعت بعد نيز حمله مجدد خود را به تهران انجام دادند .عراق در
ادامه حمالت به شهرها روز 3134/1/37به ايالم حمله كرد و شب آن روز نيز به كوي نصر در تهران حمله نمود كه
موجب كشته شدن 43نفر و جراحت 33نفر ديگر گرديد .ايران براي اولين بار با موشك پدافند هوايي شباهنگ توانست
به هواپيماي عراقي در ارتفاع 23هزار پا حمله نمايد كه گفته شد موجب آسيب هواپيماي عراقي شده است .بار ديگر
عراق در 3134/1/33به محله سعادت آباد در تهران حمله كرد كه 7نفر كشته شدند .دوباره شب هواپيماهاي عراقي به
تهران حمله كردند .از اين زمان به بعد موضوع ساخت پناهگاه براي مردم در شهرها در دستور كار مسئولين قرار گرفت.
در 3134/1/32به هنگام سحر هواپيماهاي عراقي دوباره به تهران حمله كردند و از سوي ايران دو موشك پدافند هوايي
به سوي آنها پرتاب شد ولي به آنان اصابت نكرد .دوباره تهران در شب مورد حمله هوايي قرار گرفت .موشك شباهنگ
پرتاب شده به هواپيماي عراقي نرسيد 1.روز بعد 3134/1/35دو فروند هواپيماي F - 4نيروي هوايي به بغداد حمله كردند
كه يكي از آنها مورد اصابت قرار گرفت و برنگشت .در 3134/1/31بار ديگر هواپيماهاي عراقي به تهران حمله كردند.
389
ايران در بعداز ظهر 3134/1/73به تالفي حمالت چند روز گذشته به تهران يك فروند موشك به بغداد پرتاب كردند.
بالفاصله در اوايل صبح 3134/1/73سه فروند هواپيماي ميگ 73سه بمب در اطراف كوي نصر تهران پرتاب كردند.
سايت هاي نخجير و آبدانان نيروي هوايي نيز مورد حمله هوايي عراق قرار گرفتند .در همين روز شهرهاي آبادان،
انديمشك ،سردشت ،ايالم و باختران نيز مورد حمله قرار گرفتند .دفاع هوايي ايران در اين ايام دچار ضعف مفرطي بود.
مأموران موشكي ليبي هم با خدمه ايراني موشك هاي اسكادبي همكاري نمي كردند ولي ايران با آنها مدارا مي كرد.
قذافي انتظار داشت كه ايران به عربستان موشك پرتاب نمايد 4.هواپيماهاي عراقي در 3134/1/77به خيابان فرهنگ در
محله اميرآباد و اطراف سازمان انرژي اتمي حمله كردند كه 3نفر كشته و تعدادي نيز زخمي شدند .همزمان با روز قدس
در ،3134/1/74عراق با 1فروند موشك اسكادبي به شهرهاي غرب و جنوب ايران حمله كرد .راهپيمايي روز قدس
باشكوه تر از سالهاي گذشته در تمامي شهرهاي ايران برگزار شد 3.پس از راهپيمايي بزرگ روز قدس براي مدتي
حمالت عراق به شهرهاي ايران قطع گرديد و ايران نيز حمله به شهرهاي عراق را پايان داد .امام خميني به منظور تأمين
دفاع شهرها براي مدت محدودي ،عمليات در جبهه ها را متوقف كردند .ولي پس از توضيحات فرمانده جنگ به ايشان
در 3134/4/73مبني بر اين كه تأمين كامل امنيت شهرها با توجه به موشكهاي دور برد دشمن ممكن نيست ،امام با انجام
عمليات موافقت كردند 3.در اين مرحله كه براي بار دوم جنگ شهرها گسترش يافت و به مدت 73روز طول كشيد72 ،
شهر كشور به تعداد 333بار مورد بمباران و اصابت موشك قرار گرفتند كه بر اثر آن 323نفر شهيد و 3117نفر هم
مجروح شدند.
تالش ایران براي تهیه سالح
بدنبال تأمين تعدادي موشك اسكادبي از كشور ليبي ،ايران تالش هاي بيشتري را براي تهيه اين موشك ها و نيز موشك
هاي پدافند هوايي از ليبي و سوريه انجام داد .به همين منظور رئيس مجلس شوراي اسالمي در تاريخ 3134/1/13به ليبي
سفر كرد و توافقاتي با قذافي براي دريافت اين سالح ها انجام داد .قذافي پيشنهاد داشت ايران خلبان هايش را براي
آموزش هواپيماهاي روسي به ليبي اعزام نمايد .ليبي در تالش بود تا عالوه بر دريافت برخي از سالح هاي امريكايي از
ايران ،با همكاري جمهوري اسالمي بتواند فشارهاي ناشي از ربوده شدن امام موسي صدر را بخصوص از سوي جنبش امل
لبنان كاهش دهد .ايران در تالش بود تا 1سايت پدافند هوايي سام از ليبي دريافت نمايد 2.پس از افشاي قرارداد ايران و
ليبي ،دولت عراق روابط خود با ليبي را در 3134/4/3قطع نمود .ليبي هم دولت عراق را فاقد مشروعيت دانسته و آن را
فاشيست خواند و روابط خود را با عراق قطع نمود .با توافق انجام شده ،اولين سايت موشك هاي سام و تعداد ديگري
موشك اسكاد در اواخر شهريور 3134از ليبي وارد ايران شد .هيئت ايراني سپس در 3134/4/7از ليبي عازم سوريه شد.
در سوريه نيز ايران بدنبال خريد موشك هاي سام و اسكادبي بود .سوريه نگران واگذاري اين سالح ها به خاطر وابستگي
آن كشور به شوروي بود .گرچه سوريه هيچگونه موشك يا سالحي به ايران واگذار نكرد ولي همكاري آموزشي سوريه
با ايران جهت آموزش استفاده از تسليحات موشكي آغاز شد .اين سفر در 3134/4/4به پايان رسيد 5.ايران به دليلي
همكاري سياسي و كمك آموزشي نظامي و نيز بستن خط لوله انتقال نفت عراق از سوي سوريه ،كمك فراواني به اين
كشور نمود .از جمله بارها بدهي هاي آن كشور بابت خريد نفت از ايران را استمهال نمود و در 3133/7/2نيز قرار شد
391
كه در حد 43ميليون دالر نفت به سوريه كمك شود و كاالهاي بيشتري از آن كشور خريداري گردد و در ساخت يك
سد در ايران مشاركت نمايد .در 3133/4/77نيز پروتكل فروش 7/3ميليون تن نفت خام به سوريه از نيمه مهر 3133تا
نيمه فروردين 3133به امضاء رسيد .طبق قرارداد قبلي ايران ،ساالنه 3ميليون تن يا روزانه 373هزار بشكه نفت در اختيار
سوريه قرار مي داد كه 73هزار بشكه آن به طور رايگان و 333هزار بشكه ديگر آن با نرخ تخفيفي واگذار مي گرديد.
اما با سقوط قيمت نفت و اخالل در جريان صدور نفت ايران و مشكالت سوريه در پرداخت بهاي نفت خريداري شده،
اين قرارداد با مشكالتي مواجه شد .امتياز ايران به سوريه به دليل بستن لوله نفتي عراق در سوريه و حمايت سوريه در
جنگ از ايران بود 1.همچنين رئيس مجلس شوراي اسالمي در 3134/4/3عازم كشور چين شد .چين سياست بي طرفانه
اي را در قبال جنگ ايران و عراق اتخاذ كرده بود و عراق بخشي از سالح هاي خود را از اين كشور تأمين مي كرد .با
توجه به نياز چين به نفت آن كشور موافقت كرد تا در برابر دريافت نفت و وجه نقد 3/3ميليارد دالر سالح به ايران
بفروشد .در اين سفر چين موافقت كرد تا موشك هاي ساحل به درياي كرم ابريشم و نيز موشك هاي پدافند هوايي به
ايران بفروشد .قرارداد خريد موشك هاي ضد هوايي و ساحل به دريا در 33آذر 3134به مبلغ 433ميليون دالر تكميل
شد كه نصف اين مبلغ به جاي پول نقد محموله نفتي به چين تحويل گرديد33.ايران براي دريافت سالح از كره شمالي نيز
اقدام نمود ولي شوروي مانع فروش سالح از سوي كره شمالي به ايران بود .به هر حال شوروي در حين علميات فاو در
3134/33/72موافقت كرد تا كره موشكهاي زمين به زمين را به ايران بفروشد .كره هم درخواست وام از ايران كرد تا
33
اين موشك ها را بسازد .ايران مي خواست تا موشك ها را تحويل گرفته و آنگاه پول آنها را بپردازد.
عملیات قادر
پس از انجام عمليات بدر و عدم اجراي عمليات كميل ،ارتش در تالش بود تا با فرماندهي مستقل خود عمليات ديگري را
طرح ريزي و اجرا نمايد .مسئولين كشور هم اختيارات الزم را به فرمانده نيروي زميني واگذار نموده و او فرماندهي يگان
هاي ارتشي و سپاهي را در عمليات بعدي بر عهده گرفت .اين عمليات كه با نام قادر خوانده شد در جبهه شمال غرب به
اجرا در آمد .واحدهاي عمده سپاه تحت امر ارتش قرار گرفتند .منطقه عمليات در منطقه كوهستاني سيدكان در داخل
خاک عراق و در نوار مرزي سه كشور ايران و عراق و تركيه قرار داشت .سيدكان از ساليان دراز محل فعاليت هاي
نيروهاي بارزاني كه مخالف رژيم بعثي بودند ،محسوب مي شد .اين عمليات در هفته سوم تير ماه 3134انجام شد .سپاه با
انجام اين عمليات و واگذاري نيرو به ارتش مخالف بود ولي به هر حال با دستور فرماندهي كل قوا نيروهاي مورد نياز به
ارتش واگذار گرديد 37.قبل از آغاز عمليات دشمن نسبت به تحركات نيروهاي خودي حساس شده و حدود 5تيپ را به
منطقه آورده و شروع به بمباران مناطق حساس نمود .همچنين توسط نيروهاي بومي منطقه ،برخي از مناطق مهم و معابر را
كمين گذاري نمود .در مجموع اين عمليات خوب طرح ريزي و فرماندهي نشد و نتوانست ارتفاعات سرهويز و سربله را
به تصرف در آورد و موجب وارد شدن تلفات زيادي به رزمندگان اسالم گرديد .در طرح عمليات مأموريت شكستن
خطوط اول و هجوم به مواضع نيروهاي عراقي و تصرف منطقه عمليات به يگان هاي سپاه واگذار گرديده و تحكيم و
تثبيت مواضع و نيز اجراي آتش هاي پشتيباني بر عهده ارتش قرار گرفته .در مرحله اول عمليات نيروهاي سپاه توانستند
ارتفاعات قله سنگي و 3113را به تصرف در آورده و مقر فرماندهي يك تيپ عراقي را در سربله تصرف نمايد اما حجم
391
آتش سنگين دشمن و نيز نيروهاي احتياط موثر و آماده به كار وي موجب شد تا تيپ قدس سپاه متحمل 53شهيد و
مفقود گردد .تغيير طرح عمليات ارتش در سراسپندار از تهاجمي به ايزايي و اهميت ندادن به تقسيم توانايي هاي دشمن و
همچنين ضعف آتش توپخانه صحرايي و فقدان پدافند هوايي از عوامل اصلي ناكامي اين عمليات بود .برخي از يگان هاي
31
سپاه متحمل تلفات سنگيني گرديدند .لشكر 5نجف به تنهايي حدود 433شهيد و مفقود و اسير داشت.
برنامه عراق براي قطع صادرات نفت ایران از جزیره خارک
حمله به تأسيسات نفتي واسكله هاي جزيره خارک از ابتداي جنگ جزء اهداف مهم عراق قرار داشت .ولي حمالت
جدي به اين جزيره از تابستان سال 3133آغاز گرديد و هرچه از اين زمان مي گذشت بر شدت و حجم بمبارانها و
موشك بارانهاي عراق افزوده مي شد .از اواخر تابستان و اوايل پاييز سال ،3134عراق تصميم جدي گرفت تا با حمالت
متمركز هوايي و موشكي به تأسيسات نفتي و بنادر جزيره خارک ،اسكله هاي صادرات نفت اين جزيره را براي ايران
غير قابل استفاده نمايد .بر اساس اين سياست ،حمالت هوايي به اين جزيره آنقدر ادامه يافت كه براي اولين بار به مدت
چند روز صادرات نفت ايران قطع گرديد 34.ايران هم در اين زمان تصميم گرفت تا ضمن تقويت پدافند هوايي اين
جزيره ،از تكيه خود به پايانه هاي نفتي جزيره خارک بكاهد و تأسيسات جديدي را در ساير نقاط خليج فارس احداث
نمايد .دفاع از اين جزيره براي ايران اهميت فراواني داشت به همين دليل ايران يكي از سه پايگاه موشكي هاگ در اين
جزيره مستقر گرديد .ولي حمالت عراق به اين جزيره هر از چندگاهي شدت مي گرفت .از جمله در آستانه انتخابات
رياست جمهوري در ايران كه در روز جمعه 3134/3/73برگزار شد ،هواپيماهاي عراقي در 3134/3/74به يك نفتكش
كه در حال بارگيري در اسكلة آذرپاد بود و نيز به اسكله Tحمله و آنها را به آتش كشاند .اين حمله يكبار ديگر در شب
تكرار شد .صدام به 1خلبان شركت كننده در حمله به خارک نشان شجاعت اعطا كرد .در آن سال بيش از 13درصد
صادرات نفتي ايران از پايانه هاي نفتي جزيره خارک صورت مي گرفت .اين حمله در آستانه برگزاري انتخابات رياست
جمهوري در ايران صورت گرفت و موجب افزايش نرخ بيمه و گران شدن هزينه نفت براي ايران شد .هدف عراق از
اين حمالت ،قطع كامل صادرات نفت ايران بود تا بتواند كشور را از درآمد ارزي محروم نمايد .رسانه هاي جهاني نگران
عمليات تالفي جويانه ايران عليه نفتكش هاي كشورهاي حامي عراق بودند .متعاقب اين حمله يك كشتي بلژيكي كه
حامل نفت ايران بود در 3134/3/72مورد هدف قرار گرفت 33.همچنين هواپيماهاي عراق در 5و 3134/3/33بار ديگر
به جزيره خارک حمله نمودند و در 3134/3/31نيز 33بمب به جزيره خارک پرتاب نمودند .جزيره خارک در
3134/3/34نيز بمباران شد كه صدماتي به يك هواپيما ،آتش نشاني و فرودگاه جزيره وارد شد .با گسترش حمالت
عراق به جزيره خارک قرار شد تا نيروي دريايي سپاه از تاريخ 3134/3/34به تقويت دفاع از اين جزيره بپردازد .ايران
به منظور مقابله با حمالت هوايي عراق به خارک با فعال كردن نيروي دريايي خود ،اقدام به بازرسي از يك كشتي
كويتي كه كاالهاي عراقي نيز در آن وجود داشت در 3134/3/34در تنگه هرمز و توقيف يك كشتي ايتاليايي در
اطراف جزيره فارسي نمود و نيروي هوايي نيز يك مركز نفتي و يك مركز رادار عراق را به تالفي اين حمالت مورد
حمله قرار داد .نيروي دريايي سپاه هم سرنشينان دو قايق كويتي را بازداشت كردند .عراق بار ديگر در 3134/3/33به
جزيره خارک حمله كرد .در مجموع عراق ظرف 3هفته 33بار به جزيره خارک حمله كرد .گرچه برخي از بمباران ها
392
حمله موثر نبود اما آسيب رسيدن به اسكله هاي Tو آذرپاد كه نفتكش هاي عظيم 733هزار تني در آنها پهلو مي گرفت
مشكالت جدي براي ايران به وجود آورد .تشديد حمالت و موفقيت نسبي عراق در آسيب رساندن به تأسيسات نفتي
جزيره خارک ،بيانگر تحولي در توانمندي هاي تسليحاتي ،اطالعاتي و عملياتي نيروي هوايي عراق به حساب مي آمد.
نيروهاي فني شركت نفت ايران بالفاصله پس از هر بمباران ،به سرعت به تعمير خرابي هاي وارد شده مي پرداختند .در
مجموع اين حمالت موجب شد تا ظرفيت صادراتي ايران به نزديك نصف كاهش يابد .با شدت گرفتن حمالت به
جزيره خارک ،ايران به فكر تقويت پدافند هوايي اين جزيره و نيز انتقال مركز صدور نفت خود به نقاط امن تر در خليج
فارس از جمله جزيره سيري شد .همچنين ايران با اجاره كردن 3نفتكش 333تا 333هزار تني تا حدودي اين مشكل را
مرتفع نمود .از سوي ديگر بين مسئولين ايراني موضوع بستن تنگه هرمز در صورت افزايش شرارت هاي عراق مطرح
گرديد .عليرغم اقدامات ايران ،حمله عراق به جزيره خارک در 7مهر 3134نيز اداممه يافت .در اين روز يك مخزن
733هزار بشكه اي نفت دچار حريق گرديد .از اين منبع كه 3ميليون بشكه ظرفيت ذخيره نفت را داشت ،نفت خام
جهت صادرات به اسكله منتقل شد .حمالت عراق به خارک موجب شد تا مردم آنجا را تخليه نموده و فقط نظاميان،
كارمندان شركت نفت و كاركنان اداري دولت در جزيره باقي بمانند .عراق بار ديگر در 3و 3و 2و 33و 34مهر
3134به جزيره خارک حمله كرد .مي توان گفت كه به طور مرتب و هر روز جزيره خارک بمباران مي شد .ولي به
دليل وجود سيستم پدافند هوايي ،هواپيماهاي عراقي از ارتفاع باال اقدام به بمباران تأسيسات نفتي جزيره مي كردند و
بنابراين آسيب ها خيلي زياد نبود .به منظور كاهش آسيب ها در برابر بمباران هاي عراق ،ايران تصميم به نصب هفت
33
اسكله S.B.Mدر اطراف جزيره خاک و بندر گناوه و نيز احداث خط لوله گوره ـ كنگان گرفت.
توسعه توان رزمی
ادامه جنگ ،نياز به افزايش توان رزمي را آشكارتر نمود .توسعه قدرت رزمي ارتش نيازمند تجهيزات سنگين و هزينه
هاي گزاف و زمان طوالني بود .اما سپاه با حداقل امكانات و با دريافت سالح هاي سبك و تجهيزات انفرادي مي توانست
خود را به سرعت گسترش دهد و بر توان رزمي جنگ بيفزايد .پس از پايان عمليات بدر ،سپاه طرح هاي بلند مدتي را در
قالب توسعه تعداد يگان هاي رزمي ارائه نمودكه از ديدگاه مسئولين كشور مستلزم صرف نيروهاي عظيم انساني و مالي
بود و چند سال ديگر نتيجه مي داد .اين طرح ها به منظور گسترش توان رزمي صحنه جنگ به فرمانده جنگ و رئيس
جمهور ارائه شد .آنها با تلخي اين طرح ها را رد كرده و گفتند كه بايد با امكانات موجود جنگيد .همچنين سپاه پيشنهاد
ادغام با ارتش را نيز رد كرد و قرار شد تا بر روي تقسيم سرزمين جبهه بين ارتش و سپاه ،مطالعه نمايد .فرمانده نيروي
زميني ارتش نيز با تقسيم سرزمين بين سپاه و ارتش موافق نبود 32.نياز به توسعه ي توان رزمي قواي ايران براي غلبه مؤثر
بر قدرت روبه گسترش ارتش بعثي عراق ،براي همه دست اندركاران جبهه هاي جنگ در سال 3134به خوبي احساس
مي شد .توسعه توان رزمي ايران مي توانست موجب تغيير موازنه قوا در جبهه ها گرديده و پيروزي هاي جديدي را براي
ايران رقم بزند .امام خميني كه بيش از همه براي موفقيت در جنگ ،چاره انديشي مي كردند به اين نتيجه رسيدند كه
بايستي تحول عظيمي در سازماندهي و افزايش قدرت رزمي كشور با كمك ظرفيت هاي موجود در سپاه پاسداران انقالب
اسالمي ايجاد نمايند .تالش براي خاتمه دادن به جنگ از سوي ايران ،نيازمند انجام يك عمليات بزرگ و مؤثر
393
نظامي بود تا بتواند دستاورد سياسي مهمي را در بر داشته باشد .طرح ريزي و انجام چنين عملياتي نيز به توسعه
توان رزمي و تغيير در موازنه قواي طرفين جنگ را داشت.
تشکیل نیروهاي سه گانه در سپاه
به منظور توسعه ي مجدد قدرت نظامي ايران ،امام خميني دست به ابتكار جديدي زده و تدبير تشكيل نيروهاي
سه گانه زميني ،دريايي و هوايي در سپاه پاسداران انقالب اسالمي را در تاريخ 73شهريور ماه سال 3134اعالم
نمودند .در آن زمان بعضي از مسئولين كشور از جمله رئيس جمهور با داشتن نيروي هوايي و نيروي دريايي مستقل از
ارتش از سوي سپاه موافق نبودند 35.امام خميني با استناد به قانون اساسي طي حكمي به فرمانده كل سپاه ،دستور تشكيل
نيروهاي زميني ،دريايي و هوايي را در سپاه صادر فرمودند و تأكيد نمودند كه اين نيروها بايد " قوي" و " سريع"
تشكيل شوند .بدين منظور ،ايشان از طريق فرزندشان مرحوم سيد احمد خميني به سپاه پيغام دادند كه درخواستي
را براي تشكيل نيروهاي سه گانه در سپاه ارسال نمايد .آنگاه نامه ذيل از سوي فرماندهي سپاه براي امام خميني
ارسال گرديد.
بسم اهلل الرحمن الرحيم
محضر مبارک فرمانده معظم كل قوا ،حضرت امام خميني روحي فداهبا سالم و اهداء تحيت ،باستحضارميرساند:
از آنجا كه شكل گيري سازمان رزم زميني ،هوائي ،دريائي سپاه بعد از تنظيم اساسنامه سپاه در طول سه سال
اخير صورت گرفته است لذا در بين مسئولين اجرائي كشور ،در به رسميت شناختن اين تشكيالت ابهاماتي
وجود دارد .وجود اين ابهامات در اذهان ،سبب كندي كار در سپاه زميني (كه امروز شامل ده لشكر و ده تيپ
است) ،ركود در سپاه دريائي و توقف در سپاه هوائي شده و در نتيجه سازمان رزم ما از يك پشتيباني قاطع
برخوردار نيست بعنوان نمونه 17نفر خلبان ما مدت مديدي است كه در بالتكليفي بسر مي برند .چنانچه
حضرتعالي هر سه نيروي رزمي (سپاه زميني ،سپاه هوائي ،سپاه دريائي) را كتباً به سپاه و مسئولين ذيربط ابالغ
فرمائيد انشاء اهلل در رشد ،تثبيت و ارتقاء توان رزمي ما در جنگ و دفاع از انقالب اسالمي در مقابل تهديدات
ابرقدرتها نقش مؤثر و تعيين كننده خواهد داشت .با عرض ادب و اخالص مجدد ملتمس دعا ،محسن
رضائي3134/3/33
امام خميني با دريافت نامه فوق ،حكم تاريخي خود را به شرح ذيل براي تشكيل نيروهاي 1گانه در سپاه و
توسعه توان رزمي جنگ صادر نمودند.
بسم اهلل الرحمن الرحيم
جناب آقاي محسن رضايي ،فرمانده سپاه پاسداران انقالب اسالمي با توجه به اينكه در اصل 333قانون اساسي
ادامه نقش سپاه در نگهباني از انقالب و دستاوردهاي آن تصريح شده است ،و نظر به آنكه انجام اين نقش بدون
آمادگي كامل سپاه از جهت تجهيزات و آرايش جنگي و فنون دريايي ،زميني ،هوايي امكانپذير نيست ،شما
مأموريت داريد هرچه سريعتر سپاه پاسداران را مجهز به نيروهاي ز ميني ،هوايي ،دريايي قوي نماييد ،تا در
موارد الزم با همكاري و هماهنگي با ارتش جمهوري اسالمي از مرزهاي زميني ،دريايي ،هوايي كشور حفاظت
394
نمايند 73.شهريور ،3134روح اهلل الموسوي الخميني 31،گرچه چنين حكمي از سوي امام خميني صادر گرديد
اما چندان مورد استقبال رئيس جمهور وقت قرار نگرفت .بعضي از مسئولين كشور هم موافق انتشار علني اين
حكم نبودند و آن را موجب حساسيت ارتش مي دانستند.
مبادله گروگان با سالح
در جريان جنگ تحميلي ،ايران در تحريم تسليحاتي امريكا قرار داشت و امكان خريد هاي نظامي به صورت
مستقيم از كشورهايي مانند آمريكا و بعضي از كشورهاي اروپايي نظير فرانسه و انگليس وجود نداشت .از سوي
ديگر هواپيماها ،موشك ها ،بالگردهاي جنگي و ساير تجهيزات نظامي ايران نياز به قطعات يدكي داشتند،
بنابراين بعضي افراد در كشور به دنبال تأمين اين نيازمندي ها و همچنين خريد سالح براي نيروهاي مسلح
بودند .نياز ايران به سالح ،موجب شده بود تا بعضي از ايرانيان دالل اسلحه مانند آقاي منوچهر قرباني فر جهت
فروش راحت تر سالح به ايران ،ارتباطاتي با برخي از مقامات امريكايي پيدا كنند .در آن ايام ،امريكا از فروش
مستقيم قطعات يدكي و جنگ افزار به ايران خودداري مي ورزيد .اين سياست موجب شده بود تا برخي از
واسطه ها براي فروش نيازهاي ايران در كشورهاي غربي فعال گرديده و سود سرشاري از اين بابت نصيب خود
كنند .از سال 3137كه برخي اتباع امريكايي در لبنان به گروگان در آمدند ،تمايل امريكا براي فروش سالح
به ايران در مقابل آزادي اتباع خود در لبنان ،افزايش يافت .گروگان گيري در لبنان را براي اولين بار گروه
هاي طرفدار امريكا و اسرائيل آغاز كردند .براي مثال در 34تير ماه سال 3133فاالنژهاي لبناني چهار مامور
ايراني با اسامي آقايان احمد متوسلياني ،تقي رستگار مقدم ،سيد محسن موسوي و كاظم اخوان را به گروگان
گرفتند كه متأسفانه هنوز هم وضعيت آنها مشخص نيست .در اوايل تابستان 3137يك شخص امريكايي به نام
دوج در لبنان به گروگان گرفته شد .سوريه از ايران جهت پيدا كردن اين گروگان امريكايي كمك خواست.
در ديدار وزير خارجه با رئيس مجلس شوراي اسالمي در 3137/4/73قرار شد اگر آنها براي پيدا كردن چهار
ديپلمات ايراني كه در لبنان ربوده شده اند و احتماالً فاالنژها آنها را به اسرائيل تحويل داده اند ،ايران را ياري
نمايند ما نيز آنها را ياري نمائيم 73.در آن زمان ،بدليل سياست هاي امريكا و برخي از كشورهاي غربي نسبت
به ساير دولت هاي غير متمايل به غرب ،تعدادي از مأمورين دولت هاي غربي در لبنان به گروگان در مي
آمدند .از جمله ويليام باكلي رئيس پايگاه سازمان سيا در بيروت در روز 73اسفند 3137مطابق با 33مارس
3154در لبنان ربوده شد .در آن زمان حدود 333نفر از اتباع كشورهاي غربي در لبنان به گروگان در آمده
بودند كه حدود 13نفر از آنها امريكايي بودند .بيشترين تعداد گروگان گيري هاي اتباع غربي مربوط به
سالهاي 3134و 3133هجري شمسي بود .گروه هاي مختلفي مسئوليت اين گروگان گيري ها را بر عهده
داشتند 73.تصور امريكا و اسرائيل بر آن بود كه گروه هاي طرفدار ايران اتباع غربي را ربوده اند .گروگان
گيرها هم داراي افكار و گرايش هاي متفاوتي بوده و درخواست هاي مختلفي براي آزادي گروگان هاي خود
داشتند .هدف گروگان گيرها ،فشار بر امريكا به منظور آزادي مبارزان دربند لبناني و فلسطيني از زندان هاي
رژيم صهيونيستي و برخي كشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس بود .ايران از گروگان گيري استقبال نمي كرد
395
ولي فشار رژيم صهيونيستي و عوامل دخالي آنها در لبنان بخصوص فاالنژهاي لبناني كه برخي از مردم لبنان را
به گروگان مي گرفتند ،باعث واكنش متقابل شده بودند .در زماني كه ايران به دنبال تهيه قطعات يدكي بود،
آقاي منوچهر قرباني فر دالل سالح به ايران پيشنهاد داد كه مي تواند سالح هايي مانند هاگ و تاو را براي
ايران تهيه نمايد .اين دالل سالح به مقامات امريكايي هم گفته بود كه مي تواند گروگان هاي امريكايي در
لبنان را در مقابل فروش تعدادي از سالح هاي انباري امريكا به ايران ،آزاد نمايد .امريكا در چنين شرايطي از
طريق آقاي قرباني فر با نماينده ايران آقاي محسن كنگرلو مذاكره مي كرد .هدف ايران در آن زمان صرفاً
خريد سالح بود .مك فارلين مشاور امنيتي ريگان و رئيس جمهور امريكا به صورت مخفيانه به دنبال آزاد
سازي گروگان ها در مقابل فروش سالح به ايران بودند .برخي از اين گروگان ها براي امريكا اهميت زيادي
داشتند .براي مثال آقاي باكلي يكي از گروگان ها ،نماينده سازمان سيا در لبنان بود .امريكا نگران اين بود كه
اطالعاتي از باكلي درز نموده و به دست شوروي بيفتد و يا اينكه اين فرد مصاحبه اي انجام دهد كه به نفع
امريكا نباشد .گفته مي شود كه شش تن از گروگان هاي امريكايي در لبنان براي دولت امريكا بسيار مهم
بودند .اين افراد امريكايي را گروه جهاد اسالمي لبنان به گروگان گرفته بود .تصور امريكا اين بود كه گروه
جهاد اسالمي تحت تأثير انديشه هاي انقالب اسالمي در ايران است و يكي از راه هاي آزادي گروگان ها،
مذاكره با مقامات ايران مي باشد .اولين بار در 3134/3/3برخي از رسانه ها اعالم كردند كه امريكا به خاطر
گروگان هايي كه در لبنان دارد ،تحت فشار بوده و تمايل دارد تا براي حل اين مشكل از ايران استمداد نمايد.
با طرح اين مسئله در مطبوعات ،در ديدار آقايان احمد خميني و هاشمي رفسنجاني درباره اين مسئله مذاكره شد
تا چنانچه امريكا چنين درخواستي را كرد درباره آن و راهكارهاي ممكن مشورت شود 77.در آن زمان رژيم
بعثي عراق عمدتاً از هواپيماها ،تانك ها و سالح هاي ساخت شوروي بر عليه ايران استفاده مي كرد .ايران نيز
براي مقابله با آنها نياز به موشك هاي هاگ و تاو و همچنين قطعات يدكي آنها داشت .طبيعي بود كه سالح
هاي ضد تجهيزات روسي ،عمدتاً در اختيار امريكا بود و با توجه به آنكه ارتش ايران در زمان رژيم سابق
مجهز به سالح هاي امريكايي بود ،تأمين نيازمندي هاي تجهيزاتي ايران بايستي از طريق دالل هاي تسليحاتي
كه با امريكا در ارتباط بودند و به صورت غير مستقيم خريداري مي شدند.
آقاي حاج يوسف يكي از نظامياني كه براي خريد اسلحه به ژنو رفته بود در ديدار با رئيس مجلس در
3134/3/33اظهار داشت كه امريكا آمادگي دارد هواپيماي ،F4موشك فونيكس و قطعات الزم را به ايران در
قالب يك شركت غير امريكايي بفروشد .ايشان هم اعالم نمود مانعي ندارد .امريكا نگران آن بود كه با عدم
تحويل قطعات به ايران ،سيستم تجهيزات ايران از امريكايي بودن خارج گردد و تالش داشت تا اندازه اي كه
سيستم موجود ،امريكايي باقي بماند قطعات و سالح به ايران بفروشد .در همين حال شوروي نيز براي تأمين
71
كانال هوايي براي هواپيماهاي ايران اعالم موافقت نمود.
در چنين شرايطي در روز 74خرداد 3134مطابق با 34ژوئن 3153يك فروند هواپيماي امريكايي ربوده و به
بيروت برده شد .اين حادثه بار ديگر نحوه مقابله با گروگان گيري و آزادي گروگان ها را در افكار عمومي
396
مطرح نمود .ايران در اين ماجرا براي رهايي مسافران هواپيما ،كمك كرد.در چنين شرايطي وجود تعدادي از
اتباع آمريكا در لبنان به عنوان گروگان ،امريكا را به اين نتيجه رسانده بود كه نمي تواند اقدامات تنبيهي
شديدي عليه ايران اِعمال كند زيرا احساس مي كرد كه جان گروگان ها به خطر خواهد افتاد و در اين صورت
دموكرات ها در انتخابات بر محافظه كاران حاكم پيروز خواهند شد .سرنوشت گروگان هاي امريكايي و ترس
از ادامه اسارت آنها مشكالت زيادي را براي جمهوري خواهان و وجهه رئيس جمهور امريكا بوجود آورده بود،
لذا آزادي گروگان ها در اولويت اقدامات ريگان قرار گرفته بود .بنابراين چگونگي حل مشكل گروگان ها در
دستور كار رئيس جمهور اياالت متحده قرار گرفت .ريگان رئيس جمهور امريكا بدليل مخالفت وزير خارجه و
وزير دفاع با فروش سالح به ايران ،مشاور امنيت ملي خود رابرت مك فارلين را در اواخر تير ماه 3134مسئول
حل مشكل گروگان ها كرده بود .او نيز از طريق دالالن اسلحه سعي داشت تا با ايران تماس بگيرد .در چنين
شرايطي اسرائيل نيز تنها راه حل آزادي گروگان هاي امريكايي را تماس مخفيانه با ايران مي دانست .قبالً
مايكل لدين مشاور شوراي امنيت ملي امريكا در نيمه ارديبهشت 3134به درخواست مك فارلين با مقامات
اسرائيلي در اين باره مذاكره كرده بود .در همين حال امريكا در تاريخ 3134/4/74از طريق كره جنوبي به
ايران پيغام داد كه در براير دريافت 7دستگاه تانك T-72روسي كه ايران از عراق به غنيمت گرفته ،حاضر
است به ايران موشك تاو واگذار نمايد 74.در چنين گير و داري تعدادي ديگر از امريكايي ها در اوايل مرداد
ماه 3134در لبنان به گروگان گرفته شدند .در 33مرداد سال 3134مطابق با 3اوت 3153جلسه اي در
واشنگتن با حضور ريگان رئيس جمهور ،بوش معاون رئيس جمهور و سناتور باب دول رئيس مجلس سناي
امريكا تشكيل شد .در اين جلسه سران دولت امريكا به اين نتيجه رسيدند كه تقويت عراق در جنگ و تضعيف
ايران در نهايت به نفع رقيب اياالت متحده يعني اتحاد جماهير شوروي است و بهتر است تا سياست امريكا
درباره ايران تغيير يابد وجنگ عراق با ايران ،بدون برنده و بازنده باشد .با اين تصميم فروش قطعات سامانه
موشكي هاگ و موشك هاي تاو به ايران در قبال آزادي گروگان هايشان در لبنان ،مجاز شمرده شد .از اين
زمان بود كه مسئله معامله سالح در اِزاي آزادي گروگان ها جدي شد .امريكا از طريق نخست وزير ژاپن
درخواست كمك ايران را براي آزادي گروگان هاي امريكايي از ايران نمودند .بدين منظور آقاي يوشي هيرو
ناكا ماياها فرستاده ويژه نخست وزير ژاپن به همراه يك نامه سري از سوي نخست وزير آن كشور با رئيس
مجلس شوراي اسالمي در 3134/3/33مالقات نمود 73.امريكا در 3134/3/13تعدادي موشك تاو را 13درصد
گرانتر از قيمت اصلي به ايران فروخت و وزير نفت ايران پيغامي از امريكا در مورد آمادگي تحويل بعضي از
نيازهاي مهم جنگي در مقابل كم كردن فشار انقالبيون لبنان بر امريكا و آزادي گروگان هاي امريكايي در
مالقات روز 3134/3/13به رئيس مجلس شوراي اسالمي ارائه داد .اين موشك ها را آقاي منوچهر قرباني فر
كه در ماجراي كودتاي نوژه غياباً به اعدام محكوم شده بود به ايران آورد و پيامي نيز از طرف جرج بوش
معاون ريگان رئيس جمهور امريكا به آقاي محسن كنگرلو مشاور نخست وزير ارائه داد .از اين تاريخ بود كه
ماجراي مك فارلين عمالً شروع شد.پس از اين اقدام از سوي دولت امريكا ،ايران تالش خود را براي آزادي
397
73
يكي از گروگان هاي امريكايي در لبنان آغاز كرد.
از سوي ديگر آلمان نيز در 3134/3/35تعدادي المپ رادار هاگ را كه فوق العاده مورد نياز نيروي هوايي بود
به ايران فروخت .اين المپ ها با قيمت هر كدام 74هزار دالر كه ارزانتر از قيمت فروش امريكا در دوران
رژيم گذشته بود به ايران واگذار شد .همچنين در 3134/3/31همزمان با آزادي يك گروگان امريكايي در
لبنان به نام كشيش بنجامين ويير ،هواپيماي حامل 333موشك تاو در تبريز به زمين نشست .اين هواپيما در
مسير بازگشت خود از ايران به اسپانيا در اسرائيل هم به زمين نشست 72.روش ايران آن بود كه گروگان ها را
در قبال دريافت تعدادي سالح بصورت يكي يكي آزاد نمايد و بقيه را به عنوان اهرم فشار در مقابل امريكا نگه
دارد .پس از آزادي اين گروگان امريكايي ،اياالت متحده حاضر شد تعداد ديگري موشك تاو و همچنين
موشك هاي هارپون و فونيكس به ايران بفروشد 75.پس از گذشت مدتي امريكا در 3134/2/33از طريق
واسطه هاي خود به مسئولين ايراني اطالع داد كه ارسال سالح مشروط به تماس تلفني ويليام باكلي گروگان
امريكايي در لبنان با جرج بوش معاون رئيس جمهور امريكا ست .در حالي كه ايران تالش داشت تا مذاكره
براي حل گروگان ها را شروع كند در همين روز اعالم شد كه سازمان جهاد اسالمي به تالفي حمله اسرائيل به
تونس اين گروگان امريكايي را اعدام كرده است .الزم به ذكر است كه در تاريخ ،3134/2/1شش فروند
هواپيماي F – 16اسرائيلي با كمك امريكا و با طي مسافت 7333كيلومتر به بمباران ساختمان هاي سازمان
آزادي بخش فلسطين در تونس مبادرت وزريدند كه در اين حمالت 333نفر كشته و مجروح شدند 71.بار ديگر
در 3134/2/74امريكا طي پيامي به ايران خواستار آزادي تدريجي گروگانهاي خود در لبنان در قبال ارسال
موشك و قطعات يدكي و لوازم موشك هاگ و هواپيماها شد .ايران هم پذيرفت به شرط برداشتن قدم اول از
سوي امريكا وارد مذاكره با گروگان گيرهاي لبناني شود 13.اولين هواپيماي حامل موشك هاي هاگ به تعداد
35موشك در روز دوشنبه 3134/1/4در فرودگاه مهرآباد به زمين نشست .امريكا مدعي بود كه اين موشك
ها از نوع جديد و با برد 23هزار پا بوده كه مي تواند ميگ هاي 73شوروي را مورد حمله قراردهد .اما با انجام
آزمايش ها مشخص شد كه موشكها از همان نوع قديمي هستند و بعدا معلوم شد كه اين موشكها از اسرائيل
بارگيري شده اند .به همين دليل ايران اجازه ترخيص اين موشك ها را از فرودگاه نداد .اين امر موجب تشديد
سوءظن ها و وقفه در كار تبادل سالح و گروگان شد .در 3134/1/1مك فارلين از مشاور امنيت ملي استعفا
كرد تا با دست بازتر وارد معركه تبادل سالح با گروگان شود .به جاي وي دريادار پويند كستر منصوب
گرديد .سرهنگ دوم اوليور نورث رابط واسطه ايراني و مشاور امنيتي رئيس جمهور امريكا بود 13.با عدم
مقبوليت موشك هاي هاگ از نظر ايران ،تا مدت 51روز نه تجهيزاتي ارسال شد و نه گروگاني آزاد گرديد
.در نهايت امريكا در 3134/33/72و در حين عمليات فاو حاضر شد تا به جاي موشك هاي هاگ ،موشك تاو
به ايران بدهد .يك محموله از اين موشكها كه حاوي 333قبضه موشك تاو بود در روز 3134/37/5به
فرودگاه بندرعباس رسيد تا ايران در اِزاي آن براي آزادي گروگان هاي امريكايي در لبنان اقدام نمايد .اين
دومين محموله موشك هاي ارسالي تاو به ايران بود .اما گروگاني آزاد نشد 17.برخي از مسئولين ايراني اين
398
اقدام امريكا را صاف كردن زمينه روابط بعد از پيروزي در عراق و جلوگيري از گرايش ايران به طرف تحسين
روابط با مسكو ،ارزيابي مي كردند 11 .به هر حال نياز آمريكا و ايران به يكديگر در آن مقطع زماني ،جرياني
از مذاكره غير مستقيم بين آمريكا و ايران و تبادل سالح با گروگان را بوجود آورد كه از آن به عنوان ماجراي
مك فارلين و ايران گيت ياد مي شود.
افزایش قابلیت ها و توانمندي هاي عراق در سال ششم جنگ
در سال 3134و قبل از آغاز عمليات والفجر 5وضعيت و توانمندي هاي ارتش بعثي عراق نسبت به قبل ،توسعه
يافت.در اين سال ،دولت عراق ،نيمي از توليد ناخالص داخلي ساالنه خود ،يعني در حدود 34ميليارد دالر را به
خريد تسليحات و جنگ افزارهاي مختلف و همچنين فناوري ساخت سالح هاي مورد نياز و هزينه هاي جنگ
اختصاص داد .در اين سال برتري كامل نظامي ارتش بعثي برقواي ايران برقرار بوده است .استعداد نيروي هوايي آن
كشور حدود 333فروند از انواع هواپيماهاي بمب افكن و شكاري شامل انواع هواپيماهاي توپولف ،انواع ميگ هاي
جنگنده 73 ،71 ،73و هواپيماهاي جنگي سوخوي 3و 77و جنگنده بمب افكن هاي ميراژ F1و هواپيماهاي
مخصوص حمل موشك هاي ضد سطحي به نام سوپراِتاندار بود كه از كشور فرانسه به همراه خلبان در اختيار گرفته
بود .در آن زمان ،استعداد عملياتي نيروي هوايي عراق،حدود چهار برابر نيروي هوايي ايران بوده است 14.در اين سال
كمك هاي مالي كشورهاي عربي به عراق از جمله عربستان سعودي ،امارات ،كويت و ...كماكان ادامه داشته است
و اين كشورها از نظر سياسي ،اقتصادي ،رواني و تبليغاتي نيز به شدت از رژيم بعثي صدام پشتيباني مي كردند .رژيم
هايي مانند مصر و اردن نيز از نظر سياسي ،تبليغاتي و كمك هاي نظامي در كنار صدام بودند .حمايت كشورهاي
اروپايي از رژيم بعثي در زمينه صدور تسليحات به اين كشور افزايش يافت به طوري كه فرانسه عالوه بر
هواپيماهاي ميراژ ،F1-7333بمب هاي ليزري و موشك هاي ضد رادار به منظور ايجاد توانايي در ارتش بعثي
براي حمله به پايانه هاي نفتي ايران و نيز كشتي هاي نفتكش را در اختيار اين رژيم قرار داد .كشور آلمان نيز بر
صدور فناوري ساخت سالح هاي شيميايي به رژيم صدام افزود .شوروي نيز كماكان تسليحات پيشرفته خود از جمله
انواع هواپيماها ،بالگردها ،تانك ها و نفربرها و موشك هاي زمين به زمين دور برد را در اختيار اين رژيم قرار مي
داد .همچنين رژيم صدام توانسته بود از كشور اتريش توپخانه صحرايي با برد بيش از 43كيلومتر نيز دريافت كند.
ارتش بعثي ،تالش مي كرد كه جنگ را در خليج فارس و از طريق حمله به نفتكش ها و بنادر نفتي ايران از جمله با
حمله به تأسيسات نفتي در جزيره خارک گسترش دهد .از طرفي سعي مي كرد در جبهه هاي زميني داراي آرايش
دفاعي و نيز سيستم پدافندي قابل اعتمادي باشد و براي وارد كردن فشار رواني بر مردم ايران ،به جنگ شهرها در
مواقع خاصي ادامه دهد .در اين سال ارتش بعثي ،توانايي حمله هوايي به شهرهاي دورتر ايران را هم پيدا كرد و
عالوه بر آن ،مراكز اقتصادي ايران را نيز مورد حمله هوايي قرار مي داد .همچنين در اين سال استفاده از كمك هاي
اطالعاتي آمريكا براي كنترل تحركات نظامي ايران بخصوص از طريق هواپيماهاي جاسوسي آواكس مستقر در
كشور عربستان سعودي افزايش يافت و آمريكا كمك هاي اعتباري فراواني را تحت پوشش كمك هاي
كشاورزي در اختيار رژيم صدام حسين قرار مي داد.
399
شرایط ایران براي آتش بس
در اواخر مهرماه سال 3134رئيس جمهور گامبيا و رئيس كميته صلح سازمان كنفرانس اسالمي از طريق نماينده
دائم ايران در سازمان ملل جوياي آخرين شرايط جمهوري اسالمي براي آتش بس شد .اين موضوع از طريق فرزند
امام از ايشان سؤال شد .امام خميني فرمودند " :اگر بر اساس قبول متجاوز بودن عراق ،دادگاهي براي كيفر صدام
تشكيل شود به اضافه جبران خسارات و عودت مهاجران عراقي مي پذيريم 13.از سوي ديگر در آبان ماه 3134
استراليا به عنوان رئيس ادواري شوراي امنيت پيشنهاد نمود كه ايران به اميد متجاوز اعالم شدن عراق در جلسه
شوراي امنيت سازمان ملل شركت نمايد ولي ايران تصميم گرفت تا از نتيجه كار مطمئن نشود در اين جلسه شركت
نكند .از سوي ديگر قذافي كه از تهديد امريكا و اسرائيل عليه ليبي به دليل حمايت از تروريسم نگران شده بود در
13
3134/33/37از طريق سفير ايران ،درخواست نمود كه جنگ با عراق تمام شود.
سفر صدام به مسکو
در 73آذر 3134صدام به صورت غير منتظره وارد مسكو شد تا بتواند حمايت بيشتر شوروي را از عراق در جنگ
جلب نمايد .اين سفر پس از آن صورت گرفت كه ايران حمله آينده خود را يك جنگ سرنوشت ساز ،تاريخي و
گسترده تر از هميشه اعالم نمود .در اين سفر معامله تسليحاتي جديدي بين عراق و شوروي انجام شد .پس از اين
سفر كارشناسان روسي به عراق اعزام و هواپيماها و موشك هاي بيشتري به عراق واگذار شد .گفته مي شود كه در
نتيجه كاهش كمك هاي مالي كشورهاي عرب نفت خيز كه تا آن زمان حدود 13ميليارد دالر به عراق كمك
كرده بودند ،عراق مجبور شده است تا گرايش بيشتري به سمت شوروي داشته باشد .اين در حالي بود كه ايران به
منظور تدارک حمله گسترده ،در حال اعزام نيروهاي داوطلب به جبهه هاي جنگ بود .در آن شرايط شوروي به
ايران پيام داد كه تمايل به تحسين (بهبود) روابط و دعوت از وزير خارجه ايران دارد .بدين منظور كورنينكو قائم
مقام وزير خارجه شوروي در 3134/33/34به ايران سفر نمود و به رئيس مجلس شوراي اسالمي اعالم كرد كه
شوروي موشك دور بُردي كه عراق بتواند تهران را بزند به آن كشور نخواهند داد .او باالترين مقام شوروي بود كه
12
پس از پيروزي انقالب اسالمي از ايران ديدار نمود.
تدابیر و استعداد عملیاتی ارتش بعثی عراق در سال ششم جنگ
ارتش بعثي عراق در هنگام برنامه ريزي ايران به منظور انجام عمليات والفجر 5به منظور از دست ندادن
سرزمين هاي خويش دفاع مطلق در جبهه ها را در دستور كار خود قرار داده بود .بدين منظور خطوط اول
دفاعي را با كمك اقدامات و فعاليت هاي شديد مهندسي و مسلح كردن زمين جبهه ها با انواع موانع و ميادين
مين ،مستحكم مي ساخت .گاهي اوقات نيز تك هاي محدودي به مواضع قواي ايران ،انجام مي داد .ارتش عراق
به دنبال تغيير راهبرد خود در سال 3131از دفاع مطلق به دفاع متحرک بود و براي ايجاد چنين ظرفيتي برنامه
ريزي مي كرد .از سوي ديگر عراق بدنبال توسعه فشار و پر هزينه نمودن جنگ براي ايران و خسته كردن
جمهوري اسالمي بود .ارتش عراق دامنه جنگ به منطقه خليج فارس را گسترش داده بود و حمله هوايي به
نفتكش ها و پايانه هاي نفتي ايران به منظور قطع يا كاهش درآمدهاي نفتي كشور و ايجاد فشار اقتصادي بر
411
مردم همچنان در دستور كار عراق قرار داشت .بمنظور اجراي تدابير فوق ،ارتش بعثي داراي استعدادي به شرح
ذيل بود كه در همه جبهه ها بكار مي گرفت:
3 .3لشكر زرهي شامل لشكرهاي 37 ،33 ،3 ،1و 32
1 .7تيپ مستقل زرهي شامل تيپ هاي 3 ،33و 7گارد رياست جمهوري
7 .1لشكر مكانيزه شامل لشكرهاي 3و 3و نيز 1تيپ مكانيزه مستقل
3 .4لشكر پياده سازماني شامل لشكرهاي 5 ،2 ،4 ،7و 33
23 .3تيپ مستقل پياده از نيروهاي احتياط
33 .3لشكر پياده كه همگي پس از شروع جنگ تحميلي ،سازماندهي شده و شامل لشكرهاي ،73 ،31 ،35 ،33 ،34
13 ،75 ،72 ،73 ،74 ،71 ،77 ،73و 13مي شدند.
در مجموع ارتش بعثي عراق داراي نزديك به 3333تانك و نفربر 373 ،گردان توپخانه يعني در حدود 7333عراده
انواع توپخانه صحرايي و توپخانه پدافند هوايي و داراي 333گردان پياده بود .ارتش اين كشور با قدرتِ خودروهاي
ترابري خود ،در هر زمان قادر به جابجايي 1لشكر پياده در هر نقطه جبهه بود و در عرض 74ساعت مي توانست يك
تيپ پياده را از جبهه اي به جبهه ديگر جابجا و منتقل نمايد و ظرف 27ساعت مي توانست يك تيپ زرهي را از
دورترين نقطه به جبهه مورد نظر انتقال دهد .در اين زمان ارتش بعثي توانايي بمباران مداوم جبهه هاي جنگ را در
مدت يك ماه و بدون وقفه در اختيار داشت .در اين شرايط و در هر زمان ،اين ارتش قادر بود تا 43گردان توپخانه
را در يك نقطه متمركز كرده و در مقابل عمليات آفندي يگان هاي خودي با استعداد 333گردان ،مي توانست 133
گردان را از ساير جبهه ها آزاد و در مقابل نيروهاي تك كننده ،آرايش و گسترش دهد.
در آن شرايط از مجموع استعداد فوق 133گردان پياده 35 ،گردان زرهي و مكانيزه در خطوط مقدم جبهه ها استقرار
داشتند كه با 13گردان توپخانه صحرايي پشتيباني مي شدند .بنابراين ارتش بعثي قادر بود كه در مقابل تهاجم قواي
ايران با 353گردان پياده و 37گردان زرهي و مكانيزه به عنوان واحدهاي احتياط ،پاتك هاي مستمر انجام دهد .در
آن زمان مجموع استعداد سپاه پاسداران انقالب اسالمي حدود 37لشكر بود كه مي توانست با 333گردان آزاد به
عمليات در هر نقطه اي ،مبادرت ورزد.
سیر طرح ریزي عملیات والفجر 1
از تابستان سال 3134برنامه ريزي جهت انجام عمليات گستردۀ والفجر 5آغاز شد .محدوده اين منطقه عملياتي
(ص)
بنابر از مرز كوشك در جنوب اهواز تا شلمچه و از خسروآباد تا رأس البيشه بود .قرارگاه خاتم االنبياء
پيشنهاد نيروي زميني ،عمليات در منطقه كوشك تا شلمچه را به ارتش و با توجه به مطالعات انجام شده از سوي
سپاه ،طرح ريزي و اجراي عمليات در منطقه فاو را به سپاه واگذار نمود .براي اولين بار در طول جنگ ،هر
يك از دو سازمان سپاه و ارتش در اين عمليات ،بصورت جداگانه و بدون استفاده از يگانهاي يكديگر ،در
مناطق مورد عالقه خود ،برنامه ريزي نمودند و قرار شد هر يك بصورت جداگانه عمليات مورد نظر خود را
انجام دهند .ارتش براي اولين بار دو لشكر 53زرهي كرمانشاه و 75پياده سنندج را از منطقه غرب كشور به
411
جبهه جنوب منتقل نمود و 73گردان توپخانه را نيز براي انجام عمليات پاي كار آورد .اين اقدام باعث جلب
توجه ارتش عراق به منطقه جنوب غربي اهواز شد .با عدم موفقيت ارتش در شكستن مواضع قواي عراق در
شلمچه و منتفي شدن اين عمليات همزمان با عمليات فاو ،عمليات والفجر 5فقط به منطقه اي كه سپاه پاسداران
در فاو اقدام نمود ،اطالق گرديد.
آموزه سپاه براي انجام عملیات
در زمان مطالعه جهت انتخاب منطقه عملياتي والفجر ،5دكترين و سياست عملياتي سپاه پاسداران انقالب اسالمي ،در
برنامه ريزي و طراحي هر نوع عمليات " ،پرهيز از تك جبهه اي " و " تالش براي دور زدن دشمن " و يا " نفوذ
عميق و ايجاد رخنه گسترده در خطوط دفاعي دشمن " بوده است .به اين سياست پس از عمليات والفجر مقدماتي
اهميت بيشتري داده شد و منطقه هور جهت انجام عمليات خيبر با همين مالحظات انجام شد و در زمان طرح ريزي
عمليات والفجر 5به آن توجه زيادي شد " .شكل مثلثي جغرافياي زمين " در منطقه عملياتي فاو و نيز" محدوديت هاي
زمين براي آرايش مناسب يگان هاي دشمن" و همچنين "دور بودن جبهه دشمن از مناطق اصلي نبرد" ،مي توانست تا
حد زيادي اين اطمينان را براي فرمانده سپاه پاسداران انقالب اسالمي ايجاد نمايد كه دكترين فوق در اين منطقه
عملياتي تا حد زيادي قابل اجرا است و بنابراين مي توان به پيروزي بر قواي دشمن ،اميدوار بود .با توجه به موارد
فوق ،سپاه پاسداران انقالب اسالمي تالش نمود تا در انتخاب منطقه عملياتي جديد ،اصول ذيل را مورد توجه
قرار داده و از تاكتيك هاي مناسب تري براي اجراي طرح عمليات ،بهره جويد .بنابراين نكات زير ،مد نظر
فرماندهان سپاه پاسداران انقالب اسالمي قرار گرفت.
-3برنامه ريزي براي انجام عمليات در منطقه اي صورت گيرد كه بتوان ،با استفاده از توانايي ها و نقاط قوت
يگان هاي خودي به نقاط ضعف توان رزمي ارتش بعثي حمله كرد .به عبارتي عمليات در سرزميني صورت گيرد
كه متناسب با توان رزمي موجود سپاه باشد .همچنين عمليات در منطقه اي صورت گيرد كه با توجه به تجهيزات
و تسليحات موجود در داخل كشور و يا آنچه امكان ساخت آن در كارخانجات صنعتي كشور وجود دارد ،قابل
انجام باشد .عالوه بر اين ،طرح ريزي هم به گونه اي صورت گيرد كه بتوان از موفقيت و پيروزي در نبرد
اطمينان حاصل كرد .الزم به ذكر است كه طرح عمليات هم مي بايستي مبتني بر توان رزمي يگان هاي موجود
سپاه پاسداران انقالب اسالمي ،برنامه ريزي گردد.
-7عمليات در منطقه اي صورت گيرد كه از عوارض طبيعي زمين منطقه ،بتوان در افزايش توان رزمي نيروهاي
خودي بهره كافي برد ،يعني زمين براي جنگيدن و پاتك يگان هاي دشمن نامناسب و براي مانور يگان هاي
خودي مناسب باشد .به عبارتي انجام عمليات در منطقه اي صورت گيرد كه از آزادي عمل كامل اجراي پاتك
از سوي يگان هاي زرهي و مكانيزه دشمن كاسته شود .بدين منظور منطقه عملياتي انتخاب شده مي بايستي از
عوارض طبيعي و مصنوعي مناسب برخوردار باشد .به عبارتي توان ارتش بعثي در منطقه مورد نظر محدود بوده و
زمين منطقه عمليات ،ظرفيت تمركز قوا را براي دشمن ،نداشته باشد .همچنين منطقه اي براي جنگيدن انتخاب شود
كه بتوان حتي االمكان ،بالفاصله پشت يك عارضه طبيعي مانند رودخانه يا عارضه اي مصنوعي مانند درياچه
412
نمك ،پدافند نمود تا دشمن نتواند به راحتي و با سهولت عليه يگان هاي خودي پاتك كند .حسن منطقه فاو
اين بود كه پس از تصرف جناحين آن كه رودخانه اروند و خورعبداهلل است بالفاصله فقط از يك سو ،مي
بايست در مقابل دشمن به پدافند پرداخت و در اين حالت با استفاده از ماشين آالت مهندسي ،امكان تشكيل
خطوط دفاعي نسبتاً مناسب ميسر مي شد.
-1عمليات در منطقه اي صورت گيرد كه موفقيت حاصل از آن ،موجب فعال شدن فضاي جبهه هاي جنگ
گردد .در نتيجه ركود و انفعال در جبهه هاي نبرد ،جاي خود را به نشاط و استمرار فشارها بر قواي دشمن بدهد
و ادامه تهاجمات عليه دشمن ،امكان خروج واحدهاي وي را از الک دفاعي ،ندهد .از سوي ديگر بتوان از
تجربيات عمليات هاي گذشته به منظور نيل به موفقيت و تصرف و تأمين اهداف ،استفاده كرد.
-4بتوان مسأله ي حجم سنگين آتش توپخانه دشمن را به گونه اي حل كرد كه ارتش بعثي نتواند با استفاده از قدرت
آتش ،سازماندهي يگان ها و تدارک رساني به نيروها را مختل نمايد .از سوي ديگر ،اجراي عمليات در سرزميني
صورت گيرد كه دشمن نتواند از همه آتش هاي خود به طور مؤثر عليه يگان هاي خودي ،استفاده كند و توان وي
در آن منطقه محدودتر باشد.
-3به دليل عدم امكان اجراي آتش تهيه سنگين از سوي گروه هاي توپخانه خودي و نيز عدم امكان استفاده
وسيع از بمب باران هوايي و همچنين نداشتن يگان هاي مانوري زرهي كافي براي شكستن خطوط مستحكم
دشمن و با توجه به برتري ارتش بعثي در اين زمينه ها ،جنگ فقط با استفاده از رزمندگان پياده شهادت طلب براي
شكستن خط اول دشمن و نيز با استفاده از غافلگير كردن ارتش بعثي و با بهره گيري از تاريكي شب انجام شود.
-3دشمن نتواند با صرفه جويي در قواي خود ،سرزمين تصرف شده را باز پس بگيرد و مجبور شود براي باز پس
گيري زمين از دست رفته ،نيروهاي خود را با حجم انبوه بكار گرفته و تلفات را پذيرا باشد.
با توجه به مالحظات فوق ،منطقه فاو براي طرح ريزي و اجراي عمليات ،انتخاب گرديد .در واقع طراحي چنين
صحنه اي براي جنگ با قواي بعثي ،دشمن را مجبور ساخت تا در ناحيه اي كه تمايلي به جنگ در آن نداشت ،با
قواي ايران درگير شود .اين اقدام موجب شد تا براي مدت زيادي ابتكار عمل در اختيار رزمندگان اسالم قرار گيرد.
در برنامه ريزي و طرح ريزي عمليات در سال ،3134سپاه با دو مسئله " تجارب ناكامي هاي عملياتهاي بدر و
خيبر " و " ابهام فرماندهان درباره تكرار وضعيت گذشته " مواجه بود:
تجارب عملیات هاي گذشته
پس از ناكامي هاي ايجاد شده در عمليات هاي خيبر و بدر ،كسي تصور نمي كرد كه سپاه يك بار ديگر عبور از
رودخانه و عمليات آبي ـ خاكي را در دستور كار خود قرار دهد ولي تجربيات و درس هاي اين دو عمليات ،امكان
برنامه ريزي براي عمليات جديدي به نام والفجر 5را فراهم آورد .دو عمليات خيبر و بدر كه مهم ترين عمليات
هاي آبي -خاكي ايران بودند و در منطقه هور الهويزه در سال هاي 3137و 3131اجرا گرديدند ،نشان دادند كه
اگر مشكالت مربوط به پشتيباني رزمي و پشتيباني خدمات رزمي حل نشود و تدارک الزم از برنامه عمليات صورت
نگيرد ،تمام دستاوردهاي عمليات مورد تهديد جدي قرار مي گيرد .بنابراين استفاده از انواع پل و نيز بهره گيري از
413
انواع شناورهاي تداركاتي و همچنين امكان استفاده از آتش موثر توپخانه بايستي در اولويت برنامه ريزي ها قرار
گيرد و تا اطمينان از تأمين آنها ،نبايستي اجراي عمليات آغاز شود .از سويي ديگر نبايستي روي امكاناتي مانند
بالگرد كه نمي تواند به اندازه كافي در اختيار قرار گيرد در طرح ريزي عمليات ،حساب كرد .با اين وجود ،طرح
ريزي عمليات تصرف و تأمين فاو ،با توجه به " محدوديت هاي نحوه تدارک نيروها" و نيز "چگونگي انجام پشتيباني
از نيروهاي عمل كننده " به دليل محصور بودن زمين منطقه عمليات از سوي رودخانه اروند رود از سويي و نيز درياي
خليج فارس از سوي ديگر ،يكي از پيچيده ترين طرح ريزي هاي نظامي و تاكتيكي در آن دوران ،محسوب مي
گرديد .برتري هوايي ارتش بعثي و نيز قدرت تحرک و توان جابجايي يگان هاي دشمن نيز بر مشكالت فوق مي
افزود .برنامه ريزي و طراحي چنين عملياتي نياز به داشتن اطالعات بسيار دقيق از گسترش ،استعداد و آرايش دشمن
داشت .در نهايت با مطالعه فراوان بر روي منطقه مورد نظر و نيز وضعيت دشمن ،فرماندهان سپاه پاسداران انقالب
اسالمي توانستند با استنباط صحيح از وضعيت ارتش بعثي ،شرايط زمين مورد نظر براي عمليات و همچنين توان رزمي
در اختيار ،اين عمليات را طراحي و به اجرا در آورند.
تردید فرماندهان
تجربيات عمليات هاي گذشته ،از جمله سختي ها و دشواري هاي عمليات هاي خيبر و بدر و پايان ناموفق آنها ،برخي
از فرماندهان و طرح ريزان عملياتي سپاه را بسيار محتاط و مالحظه كار نموده بود به گونه اي كه نظر آنها در مورد طرح
ريزي عملياتي در منطقه ي فاو كامالً منفي بود .آنها معتقد بودند كه انتقال حدود 23هزار نفر از رزمندگان اسالم به منطقه
ي مثلث فاو اقدام بسيار خطرناكي است كه با توجه به نداشتن عقبه ي مطمئن و عدم وجود خطوط مواصالتي ،مي تواند
موجب تلفات گسترده و اسارت تعداد زيادي از آنها شده و بنابراين پيروزي را براي ارتش بعثي صدام رقم بزند .آنها براي
تبيين منظور خود از " تئوري دام " استفاده مي كردند با اين مفهوم كه ممكن است منطقه ي فاو به عنوان فضايي براي به
دام انداختن رزمندگان اسالم مورد بهره برداري ارتش بعثي عراق قرار گيرد .بنابراين آنها به اين دليل با انجام عمليات در
اين منطقه مخالفت مي ورزيدند .بنابراين بعضي از فرماندهان ارشد سپاه از جمله تعدادي از فرماندهان لشكرهاي خط
شكن مثل لشكرهاي امام حسين و نجف اشرف درباره پشتيباني و چگونگي تدارک اين عمليات ،ترديد داشته و از
موفقيت آن نااميد بودند به گونه اي كه فرمانده كل سپاه نتوانست براي اين فرماندهان و اين يگان ها ،مأموريت
موثري را در مرحله اول عمليات والفجر 5پيش بيني و تعيين نمايد .البته آنها در مراحل بعدي عمليات فعاالنه
شركت داشتند .فرماندهان ارتش نيز در بازديدي كه از اين منطقه ،قبل از آغاز عمليات داشتند به اين نتيجه رسيدند
كه انجام اين عمليات امكان پذير نيست و آن را يك طرح ناشدني مي دانستند .اگر سپاه پاسداران انقالب اسالمي،
تجربه گرانبهاي دو عمليات خيبر و بدر در هورالهويزه را به همراه خود نداشت ،قطعاً طرح ريزي و اجراي عمليات
والفجر 5با مشكالت جدي روبرو مي شد.
ضربه نهایی
در زمستان سال ،3134ايران به دنبال آن بود كه با انجام يك عمليات سرنوشت ساز ،ضربه نهايي به رژيم بعثي عراق
وارد نمايد تا با نيل به اهداف خود به جنگ پايان دهد .آقاي هاشمي رفسنجاني در جلسه اي قبل از آغاز عمليات
414
والفجر 5در جمع فرماندهان در دزفول گفت شما از اروند روز عبور كنيد و به آن طرف برويد و منطقه فاو را
تصرف كنيد ،ما جنگ را تمام مي كنيم .از سوي ديگر از آنجا كه قيمت نفت در زمستان سال 3134در حال كاهش
بود ،پيروزي در اين عمليات ،مي توانست تا حدودي از سقوط قيمت نفت جلوگيري نمايد .به منظور انجام موفق
عمليات والفجر ،5تمامي امكانات سپاه و ده ها هزار نفر از بسيجيان داوطلب كه تحت عنوان "راهيان كربال" عازم
جبهه هاي جنگ شده بودند ،به همراه تمامي واحدهاي توپخانه سپاه و ارتش و همچنين موشك هاي هاگ و راپير و
شش لشكر از ارتش و تعدادي از بالگردهاي هوانيروز و هواپيماهاي نيروي هوايي براي انجام اين عمليات بسيج شدند.
براي هيچ عملياتي اين همه امكانات و نيرو پاي كار نيامد .قرارگاه خاتم االنبيا دو قرارگاه سپاه و ارتش را اداره مي
كرد .سپاه در منطقه فاو ،عمليات خود را با بكارگيري دو قرارگاه كربال و نوح ،برنامه ريزي كرده بود و ارتش نيز
قرار بود به صورت همزمان در منطقه شلمچه ،عمليات خود را انجام دهد.
عملیات فاو
در دوران دفاع مقدس ،عمليات هاي زيادي به منظور بيرون راندن ارتش متجاوز بعثي عراق از سرزمين هاي اشغالي
ايران و نيز براي ايجاد فشار نظامي بر قواي دشمن ،جهت پايان دادن به جنگ تحميلي انجام شده است .برخي از اين
نبردها در ادامه تالش براي دفع تجاوز قواي بعثي ،در خاک دشمن صورت گرفته است .يكي از عمليات هاي بسيار
مهم ،هم از نظر تعيين استراتژي عملياتي مناسب و هم از نظر بكارگيري تاكتيك هاي اجرايي بسيار دقيق و همچنين
ارزش تعيين كننده سياسي و نظامي ،عمليات حمله قواي اسالم به شبه جزيره فاو در خاک عراق بوده است .طبيعتاً طرح
ريزي چنين عملياتي و نيز ساير نبردهايي كه در سرزمين دشمن به وقوع پيوسته است ،براي فتح نظامي كشور عراق،
نبوده بلكه هدف اساسي آنها رساندن دشمن به نقطه اي بوده است كه از ادامه تحميل جنگ بر ايران پشيمان گشته و
در آينده نيز تصور انجام چنين اقداماتي را در ذهن خود نپروراند .در اوايل سال 3134سپاه به منظور خروج از بن
بست نظامي پديد آمده در جبهه ها ،طرح كلي يك عمليات بزرگ را به منظور ايجاد تحول در وضعيت
جنگ ،ارائه داد .عمليات والفجر ،5يكي از برجسته ترين ،ارزشمندترين و پيچيده ترين عملياتهاي رزمندگان اسالم در
دوران جنگ تحميلي است .اين عمليات عظيم از افتخارات جاويدان نيروهاي مسلح جمهوري اسالمي ايران مي باشد كه
از ديدگاه نظامي ،قابليت و ظرفيت زيادي براي استفاده از تجربيات و درسهاي آن را دارد .نبرد فاو ،در ششمين سال
جنگ تحميلي و در روز 73بهمن سال 3134در مرز جنوبي استان خوزستان و در جنوب جزيره آبادان ،صورت
گرفت .اين عمليات در منطقه بسيار حساسي انجام شد زيرا از يك طرف در ناحيه مرزي اروندرود انجام گرفت كه
رژيم بعثي عراق به بهانه تسلط بر آن ،جنگ با ايران را آغاز كرده بود و از طرف ديگر ،منطقه نبرد در تنها مسير
ارتباطي كشور عراق با درياي خليج فارس تعيين شده بود به طوريكه توانست ارتباط بندر ام القصر را از طريق
خورعبداهلل با خليج فارس ،مسدود نمايد .از سوي ديگر تنها اسكله هاي نفتي عراق به نام سكوهاي البكر و االميه در
محدودۀ اين منطقه قرار داشتند كه با انجام اين عمليات شرايط براي نيروهاي مستقر در آنها دشوار شد.
هدف عملیات
هدف از برنامه ريزي و انجام عمليات والفجر 5تصرف منطقه فاو و پيشروي به سمت ام القصر و قطع ارتباط
415
كشور عراق با دريا ،بود .آقاي هاشمي رفسنجاني كه در زمان انجام عمليات فاو ،فرمانده جنگ بودند دربارۀ
هدف اين عمليات مي گويند " :فاو يكي از عملياتهايي بود كه براي ختم جنگ طراحي كرده بوديم .هدف هم
اين بود كه از جاده ساحلي به ام القصر برويم .يكي از تحليلهاي ما اين بود كه اگر دريا را از عراق بگيريم و
رابطه عراق را با دريا قطع كنيم و آتش بس شود عيبي ندارد چون عراق نمي تواند تحمله كند .تحليل درستي
هم بود بعالوه كشورهاي جنوب خليج فارس هم وقتي ببينند ما در آنجا هستيم حتماً مالحظه مي كردند طرح
مكملي هم داشت .چون از اولي كه طراحي كرده بوديم نمي خواستيم وارد بصره شويم .مالحظات انساني داشتيم
كه به مردم بصره آسيب نرسد " .بنابراين ،اين عمليات در يك روند تدريجي و متناسب با شرايط ،به منظور
ايجاد فشار سنگين نظامي به رژيم بعثي عراق و قدرتهاي منطقه اي و بين المللي حامي وي به منظور خاتمه دادن
به جنگ ،طراحي گرديد .به هر حال ابتكار جديد ايران ،انتخاب يك منطقه عملياتي در آن سوي اروندرود به
منظور انجام عملياتي سرنوشت ساز براي پايان دادن به جنگ تحميلي بود .طبيعي است چنانچه اين عمليات موفق
مي شد ،موازنه قوا به سود ايران تغيير مي يافت.
دالیل انتخاب منطقه فاو
راهبرد عملي كشور پس از فتح خرمشهر ،انجام يك عمليات كامالً موفقيت آميز براي رسيدن به اهداف معيني كه
بتواند سرنوشت جنگ را تعيين نمايد بود .با بررسي هاي فراواني كه صورت گرفت مشخص شد كه در آن شرايط
زماني ،تنها منطقه اي كه امكان به كارگيري تمام استعدادها و توانايي هاي قواي رزمي ايران عليه ضعف هاي دشمن
براي رسيدن به يك هدف مهم ،وجود دارد و از نظر نظامي نيز در دسترس طرح ريزي مي باشد ،با توجه به نكات
ذيل ،منطقه مثلث فاو است.
حساسیت نسبتاً كم دشمن و غافلگیر بودن منطقی نسبت به منطقه
اصوالً منطقه جزيره آبادان و منطقه فاو در دو سوي اروند رود ،از ابتداي جنگ به عنوان يك جبهه فعال تلقي
نمي شده است .رودخانه عريضي به نام اروند مانع مهمي براي طرح ريزان عمليات در هر دو سوي جبهه براي
انتخاب اين منطقه براي عمليات بوده است زيرا عبور از رودخانه نياز به تجهيزات و امكانات ويژه اي دارد.
بنابراين اين منطقه به عنوان جبهه اي متروكه از سوي طرفين جنگ محسوب مي شده است .ارتش بعثي با
ديد گاه كالسيك خود ،تصور يك عمليات گسترده و مهم از سوي قواي ايران با عبور از مانع طبيعي اروند رود
را در اين منطقه نداشت.در تهاجم ارتش بعثي به سرزمين هاي خوزستان ،هيچگاه قواي صدام نتوانستند از اروند
رود عبور كرده و بر روي آن پل احداث نمايند .حتي در زماني كه آبادان را به محاصره خود درآوردند ،تمام
تالش آنها بر عبور از رودخانه كارون و تصرف آبادان از طريق شمال آن شهر متمركز بود .چنانچه ارتش
بعثي امكان زدن پل بر روي اروند رود را در توان خويش مي ديد ،مي توانست از سمت جنوب نيز شهر آبادان
را مورد تهاجم قرار داده و اشغال آن را تسهيل نمايد .حتي زماني كه در عمليات بيت المقدس خرمشهر به
محاصره رزمندگان اسالم درآمد نيز ،ارتش بعثي از تدارک نيروهاي خود در خونين شهر از طريق اروند رود
مأيوس بود و نتوانست اقدام مؤثري را در اين زمينه انجام دهد .بنابراين فرماندهان يگانه هاي مستقر دشمن در
416
اين ناحيه ،حداكثر احتمال يك تك نفوذي و يا انجام يك عمليات محدود را از سوي رزمندگان اسالم در اين
منطقه مي دادند .آنها تصور مي كردند كه در اين صورت ،پس از انجام يك عمليات محدود و تهاجم كم
اهميت و گرفتن يك سرپل كوچك ،دوباره قواي ايراني به مواضع خود باز مي گردند.
در يكي از اسناد به دست آمده پس از تصرف محل قرارگاه لشكر 73ارتش بعثي در جريان عمليات والفجر ،5
نامه اي از فرمانده تيپ 333به فرمانده سپاه هفتم ارتش عراق مشاهده شد كه در آن فرمانده تيپ 11در گزارش
خود نوشته بود كه 433دستگاه لودر ،بولدزر و كاميون ايراني در حال انجام فعاليت هاي مهندسي در ميان
نخلستان هاي اطراف اروند رود هستند .او با ذكر قرائن و شواهدي كه از مشاهده فعاليت هاي گوناگون
رزمندگان اسالم جمع بندي كرده بود به اين نتيجه رسيده بود كه ايراني ها مي خواهند در اينجا عمليات نمايند
ولي ماهرعبدالرشيد فرمانده سپاه هفتم در جواب وي نوشته بود كه ايراني ها مي خواهند ما را در منطقه آبادان
و فاو فريب دهند و شما بيخود ،ترس توي دل نيروها نيانداز ،ما بهتر مي دانيم كه ايران كجا مي خواهد عمليات
انجام دهد.
ضعف استعداد و خطوط پدافندي دشمن
ارتش عراق در اين منطقه ،استعدادي در حدود يك تيپ داشت و آرايش دفاعي يگان هاي وي نسبت به ساير
خطوط دفاعي جبهه ها از استحكام و قدرت كافي برخوردار نبود زيرا :تصور دشمن از اروند رود به عنوان يك
مانع قوي و غير قابل عبور براي يگان هاي ايراني تلقي مي گرديد و از سوي ديگر امكان ايجاد استحكامات
فراوان و احداث موانع مصنوعي گسترده در جلوي خط مقدم عراق در كنار ساحل اروند رود وجود نداشت .البته
با توجه به نزديكي سنگرهاي دشمن در كنار رودخانه اروند ،دشمن بين سنگرهاي خود و آب اروند رود در
شرايط جذر را با انواع موانع مصنوعي از جمله ميلگردهاي خورشيدي شكل و سيم هاي خاردار و ميادين مين
مختلف پوشانده بود تا غواصان و رزمندگان پياده از آنها نتوانند عبور كنند.
ولي اين موانع نسبت به موانع موجود در ساير خطوط جبهه ها ،خيلي عميق و گسترده ،ارزيابي نمي شد .از آنجا
كه دشمن از حساسيت كمتري نسبت به اين منطقه در مقايسه با ساير نقاط جبهه مثل شلمچه و ...داشت و از
سوي ديگر زمين منطقه باتالقي و نامساعد بود ،بنابراين ،ارتش عراق عمده يگان هاي پرتوان خود را در ساير
نقاط جبهه ها مستقر كرده بود .استعداد قواي دشمن در اين منطقه حدود يك تيپ برآورد مي شد.
كم عمق بودن اهداف و نامناسب بودن زمین براي دفاع
سرزمين در نظر گرفته شده براي انجام عمليات بين رودخانه اروند و خور عبداهلل قرار داشت كه به شكل مثلثي
بود كه در رأس البيشه كمترين فاصله و در سمت درياچه نمك بيشترين فاصله دسترسي را براي يگانهاي عمل
كننده داشت .محدود و كم عمق بودن زمين منطقه فاو ،شرايطي را پديد آورده بود كه دسترسي به اهداف
نظامي آن در شب اول عمليات ،امكان پذير مي نمود .مهم ترين هدف اين عمليات تصرف شهر فاو بود كه از
خط تماس ،حدود 3333متر فاصله داشت .براي تصرف عميق ترين اهداف ،نياز به طي بيش از 3تا حداكثر
33كيلومتر نبود .بنابراين مي شد انتظار داشت كه تا قبل از شروع پاتك هاي ارتش بعثي و اقدامات مؤثر
417
دشمن ،بتوان آنها را تأمين و تا حدودي تثبيت نمود .از سوي ديگر نزديك بودن و كوتاه بودن عقبه هاي
خودي نسبت به منطقه هدف ،شرايط مناسبي را براي پشتيباني مستمر از عمليات فراهم مي آورد.
از سوي ديگر وجود نخلستان و وضعيت باتالقي زمين در منطقه فاو ،شرايط را براي جنگيدن قواي زرهي
دشمن نامناسب و سخت مي كرد .با انجام اين عمليات ،عراق وادار به جنگيدن در سرزميني مي شد كه ارتش
بعثي ،تمايل به درگير شدن در آن را نداشت .انتخاب زمان عمليات در فصل زمستان هم مي توانست ،ضعفهاي
اين زمين را براي ارتش عراق ،بيشتر نموده و در جريان نبرد ،امكان استفاده مؤثر براي مانور زرهي را از قواي
دشمن بگيرد .همچنين در منطقه فاو ،خطوط دفاعي ارتش عراق عمق الزم را نداشت .زيرا ايجاد رده هاي
مختلف پدافندي به خاطر شرايط نامطلوب زمين و وجود نخلستانها ،نهرها و باتالق هاي فراوان ،غير ممكن بود.
وجود جناحین امن و امکان سازماندهی آتش مؤثر توپخانه
وضعيت جغرافيايي شبه جزيره فاو ،به گونه اي بود كه براي نيروهاي تك كننده پس از تصرف آن ،دو جناح
امن بوجود مي آمد .از يك طرف نيروهاي خودي در ساحل اروندرود حضور داشتند و از سوي ديگر خور
عبداهلل و درياي خليج فارس در كنار آنها قرار مي گرفت كه در چنين شرايطي ،امكان عمليات ارتش عراق از
آن مسيرها و جناحها بسيار ضعيف بود .بنابراين دفاع از فاو فقط به يك جبهه محدود مي شد كه آن هم از
سمت بصره و ام القصر بود .بنابراين امكان سازماندهي آتش مؤثر توپخانه در يك جبهه وجود داشت.
با توجه به اينكه عمليات در منطقه فاو و رأس البيشه صورت مي گرفت و تردد يگان هاي دشمن براي رسيدن
به فضاي درگيري ،متكي بر جاده هاي بصره به فاو و ام القصر به فاو بود و اين جاده ها نيز تا حدود زيادي مي
توانست زير آتش توپخانه دور برد قواي ايران قرار گيرد ،بنابراين مؤثرترين آتش هاي توپخانه براي درگيري
با واحدهاي دشمن قبل از رسيدن به منطقه پاتك ،طرح ريزي گرديد .بدين منظور تمام استعداد توپخانه سپاه
كه 33گردان مي شد بعالوه 33گردان توپخانه از ارتش ،جهت اجري آتش هاي پر حجم ،در جزيره آبادان
گسترش يافتند .حداقل برآورد سپاه براي اجراي آتش هاي مؤثر 43گردان توپخانه بود كه قرار بود 13گردان
آن از نيروي زميني ارتش تأمين شود كه عمالً 33گردان پاي كار آمد و با توپخانه هاي سپاه در مجموع 13
گردان امكان اجراي آتش بر روي محورهاي مواصالتي قواي دشمن را پيدا كردند 43.الزم به ذكر است كه هر
گردان توپخانه شامل 33تا 35عراده توپخانه صحرايي مي شد .به منظور استقرار نزديك به 433عراده توپخانه
سنگين صحرايي ،با كمك يك عمليات عظيم مهندسي ،كار ساخت سكوهاي الزم در ميان باتالق ها براي
استحكام زمين زير مواضع توپخانه ها ،فعاليت عظيمي صورت گرفت و علمي ترين روش هاي اجراي آتش
هاي مؤثر بكار گرفته شد تا توپخانه به عنوان عنصر مؤثر و مهم موفقيت در عمليات والفجر ، 5خود را نشان
دهد.احداث مواضع و انتقال اين حجم زياد توپخانه صحرايي با توجه به بكر بودن زمين منطقه عمليات و رعايت
اصول حفاظتي جهت غافلگير نمودن دشمن مستلزم هوشمندي و ابتكار عمل فراواني بود كه بخوبي انجام شد.
روش هاي اِعمال غافلگیري
براي پيروزي در هر نبردي غافلگير كردن دشمن و فريب وي نسبت به منطقه و اهداف عمليات ،يكي از اصول اساسي و
418
عوامل مهم رسيدن به موفقيت است .به ميزان اهميت هر عمليات و نيز شرايط برتري دشمن ،رعايت اصل غافلگيري مي
تواند كمك زيادي به رسيدن به نتايج مطلوب بنمايد .هميشه بايد به گونه اي برنامه ريزي كرد تا دشمن ،هم در تشخيص
مكاني كه قرار است نبرد در آن صورت گيرد دچار غافلگيري گردد و هم از زمان وقوع آن اطالع نيابد .بنابراين بايد از
تاكتيك ها و روش هاي عملياتي جديدي استفاده كرد تا دشمن نتواند از شيوه هايي كه قرار است در درگيري از آن
استفاده شود آگاهي يابد .بنابراين قرارگاه خاتم االنبياء (ص) براي غافلگير كردن دشمن اقدامات ذيل را انجام داد:
طرح ریزي عملیات فریب
از آنجا كه قبالً عمليات هاي خيبر و بدر در منطقه هورالهويزه از سوي رزمندگان اسالم انجام شده بود لذا با تشكيل
قرارگاهي به نام " قرارگاه عمليات فريب" به دشمن نشان داده شد كه عمليات بزرگ بعدي قواي اسالم در اين منطقه
صورت خواهد گرفت .بدين منظور رفتارهاي يگان هاي عملياتي به گونه اي تنظيم شد كه شواهد و قرائن تك ،به
دشمن نشان داده شود .بدين منظور لشكرها و تيپ هاي سپاه تجهيزات نظامي و نيروهاي رزمندۀ خود را در شرايط علني و
نيز استتار نشده به منطقه هور منتقل كردند .به آنها گفته شد تا با ستون كشي هاي ظاهري و مكرر به خصوص در چند روز
قبل از آغاز عمليات والفجر ،5به تظاهر به تك بپردازند .همچنين خطوط اول مواضع خودي تقويت گرديد و نيروهاي
اطالعات عمليات به منظور برخورد و دستگيري نيروهاي نفوذي و اطالعاتي دشمن ،در خطوط تماس مستقر
شدند.سكوهاي توپخانه مخصوص هور به منطقه شرق هورالهويزه ارسال گرديد و مواضع انتظار توپخانه ارتش
در جفير استقرار يافت .سايت موشكي پدافند هوايي هاگ نيز در منطقه عمومي هور مستقر شد كه اين اقدام به
مفهوم آمادگي قواي اسالم براي يك عمليات جديد بود .شناسايي مواضع دشمن و كسب اطالعات از يگان هاي
ارتش بعثي مستقر در اين منطقه نيز در دستور كار قرار گرفت .برخي از مسئولين اطالعات عمليات سپاه معتقد بودند كه
بايد يكي دو نفر از نيروهاي اطالعاتي را اسير بدهند تا دشمن به جديت قواي اسالم براي انجام عمليات جديدي در اين
منطقه ،مطمئن شود .ولي با طرح اين مسئله با فرمانده كل سپاه و بررسي مسئله شرعي آن مشخص شد كه هيچ يك از
رزمندگان به قصد اسير شدن به سمت مواضع دشمن برود .اقدام ديگر فرستادن فرماندهان يگان هاي خط شكن سپاه و نيز
برخي از مسئولين اطالعات عمليات قرارگاه هاي تاكتيكي به منطقه هور بود ،تا توجه دشمن و نيز عناصر جاسوسي وي
به حضور آن ها جلب شود .بايد توجه داشت كه يكي از راه هاي يافتن منطقه عملياتي رزمندگان اسالم ،كنترل دشمن در
نقاطي بود كه افراد فوق در آن تردد مي كرده و فعال مي گرديدند .تكية عمده عمليات فريب بر اقدامات مهندسي متكي
بود .بر اين اساس بيش از 3333دستگاه ماشين آالت مهندسي از قبيل لودر ،بولدزر ،كمپرسي و ...به منظور احداث جاده
هاي تداركاتي و انجام فعاليت هاي مهندسي به منظور آماده سازي فضاي منطقه براي عمليات به منطقه هور اعزام شد.
عمليات فوق آنقدر يگان هاي سپاه را درگير خود ساخته بود كه تا اواسط آذرماه سال 3134يعني حدود 7ماه قبل از
آغاز عمليات والفجر ،5همه فرماندهان لشكر ها و تيپ هاي سپاه تصور مي كردند كه عمليات اصلي قرار است در هور
انجام شود .در نيمه آذرماه ،فرمانده سپاه جلسه اي را با حضور فرمانده يگان هايي كه قرار بود در عمليات فاو شركت
نمايند در جزيره اي در رودخانه كارون و در منطقه جنوب اهواز تشكيل داد و آنها را در مورد منطقه اصلي عمليات
توجيه نمود.
419
برنامه ریزي براي اجراي تك پشتیبانی
از آنجا كه قرار بود همزمان با عمليات سپاه در منطقه فاو ،ارتش جمهوري اسالمي ايران نيز در هر منطقه اي
كه توانايي دارد تا با لشكرها و تيپ هاي سازماني خود به اجراي تك مستقل بپردازد ،به طرح ريزي عمليات مورد نظر
خود اقدام نمايد ،بنابراين تك در محور پاسگاه زيد تا شلمچه كه در دستور كار ارتش قرار گرفته بود به عنوان تك
پشتيباني براي عمليات سپاه در فاو ،محسوب مي گرديد .البته اجراي عمليات سپاه در فاو هم ،نقش تك پشتيباني براي
عمليات ارتش را ايفا مي كرد .قرار بر اين بود تا هر يك از عمليات طرح ريزي شده از سوي ارتش و سپاه ،كه در
منطقه خود موفق شد ،به عنوان تالش اصلي عمليات ،قلمداد گرديده و محور بعدي به عنوان تك پشتيباني محسوب
شود .از آنجا كه پيشروي در محور شلمچه به دليل نزديكي آن به شهر بصره براي دشمن بسيار خطرناک تلقي مي شد،
بنابراين چنانچه يگان هاي ارتش مي توانستند خط مقدم دشمن در اين ناحيه را به تصرف خود درآورند و حتي مقدار
اندكي در آن پيشروي نمايند ،اين اقدام ،باعث عدم جابجايي فوري واحدهاي ارتش بعثي به سمتِ منطقه تالش
اصلي در فاو مي گرديد ويك تك پشتيباني محسوب مي شد .البته ،تك ارتش در محور شلمچه ،قرين موفقيت
الزم نگرديد و عليرغم تالش واحدهاي در خط ،آنها نتوانستند خط دشمن را شكسته و در نتيجه پيشروي
چنداني در اين جبهه صورت نگرفت .الزم به ذكر است كه تعدادي از گردان هاي واحدهاي سپاه براي انجام
تك در شلمچه در اختيار نيروي زميني ارتش قرار گرفته بودند .اين عمليات بيش از 45ساعت ادامه نيافت و
عمالً نتوانست انتظاري را كه از آن مي رفت ،پاسخ دهد.
طرح ریزي عملیات محدود و ایذایی
فرماندهي كل سپاه با به كارگيري بخشي از توان يگان هايي كه در مرحله اول عمليات والفجر 5براي آنها
مأموريتي پيش بيني نشده بود در منطقه ام الخصيب در جزيره ام الرصاص واقع در خاک عراق ،روبروي شهر
خرمشهر و جزيره مينو،عملياتي را طراحي كرد تا يگان هاي دشمن در اين منطقه را درگير نگه داشته و از
امكان اعزام فوري آن ها به منطقة اصلي عمليات در جبهه فاو جلوگيري نمايد .اين عمليات مي توانست در
صورت ناكامي عمليات ارتش در شلمچه ،به عنوان عمليات پشتيباني نيز تلقي گردد .اين مأموريت به قرارگاه
نجف كه فرمانده و برخي از فرماندهان يگانهاي تحت امر وي در مورد امكان موفقيت عمليات والفجر ،5ابهام
داشتند ،واگذار گرديد .قرارگاه نجف اشرف با استعداد 13گردان از رزمندگان سپاه انجام اين مأموريت را بر
عهده داشت 43.همزمان با اجراي عمليات اصلي در منطقه فاو ،قرارگاه نجف كه مأموريت داشت تا به منظور
درگير نگه داشتن نيروهاي دشمن در منطقه ام الرصاص اقدام به اجراي تك نموده و جزيره بُواريَن را تصرف
نمايد ،موفق شد تا اين جزيره را تا حدودي به تصرف خود درآورده و در درون %53از جزيره ام الرصاص نيز
پيشروي نمايد .با آغاز درگيريها ،سرلشكر شوكت احمد عطا فرمانده سپاه هفتم از سمتش كنار گذاشته شد و
سپهبد طعمه الجبوري معاون رئيس ستاد ارتش بجاي وي منصوب گرديد 47.دشمن كه تصور مي كرد محور
اصلي عمليات از اين منطقه است ،به سپهبد هشام الفخري مأموريتِ بازپس گيري جزيره ام الرصاص را داد .او
توانست با وارد آوردن فشارهاي زياد عبداهلل3 هم با بكارگيري نيروهاي ويژه تحت فرماندهي سرلشكر بارق
411
پس از 45ساعت جزيره ام الرصاص را باز پس بگيرد .گرچه يگانهاي سپاه ،از اين دو جزيره عقب نشيني
كردند با اين حال بخشي از اهداف تهاجم در اين محور تا حدودي تأمين شد .با پيشروي رزمندگان اسالمي در
محور تالش اصلي در منطقه فاو ،تمامي يگانهاي قرارگاه نجف به منطقه عملياتي والفجر 5منتقل و مأموريت
دفاع در برابر پاتكهاي دشمن حول محور جاده استراتژيك را بر عهده گرفتند.
حفاظت اطالعات
از آنجا كه بايستي آماده سازي منطقه تالش اصلي عمليات كه در فاصله 43كيلومتري جنوب شرقي آبادان قرار داشت
براي دشمن پوشيده باقي بماند ،لذا شديدترين تدابير حفاظت اطالعات از منطقه خسرو آباد تا دهانه اروندرود از يك
سو و از شبه جزيره آبادان تا رودخانه بهمنشير از سوي ديگر ،برنامه ريزي و به مرحله اجرا درآمد .بدين منظور
اقدامات ذيل صورت گرفت :الف -مردم ساكن در روستاهاي داخل نخلستان هاي كنار اروندرود از خسرو آباد تا نهر
قاسميه و نيز ساكنين برخي از روستاهاي كنار رودخانه بهمنشير ،به منظور جلوگيري از آسيب پذيري آنها به هنگام
شروع عمليات والفجر 5و نيز احتمال شايع شدن عمليات ايران از سوي آنان به صورت ناخواسته ،از روستاهايشان جابه
جا و در مناطق امني استقرار يافتند.
ب -واحدهاي دژباني در تمام مسيرهاي ورود به منطقه مورد نظر ،مستقر گرديده و در نقاط ايست و بازرسي از تردد
يگان ها و رزمندگاني كه حضورشان در اين ناحيه ضروري نبود جلوگيري مي كردند .البته عبور خودروهاي مهندسي
و يا تجهيزات جنگي و يا فرماندهان تاكتيكي فقط با كارت تردد ويژه امكان پذير مي بود .قبل از آن هم ،كليه
فرماندهان قرارگاه ها و لشكرها و تيپ ها و ساير يگان هاي پشتيبان خدمات رزمي ،توجيه شده بودند تا براي
ترددهاي ضروري خود با استفاده از تاريكي شب و با چراغ خاموش و با كم ترين سر و صدا به انجام مأموريت
خويش بپردازند .الزم به ذكر است كه با استفاده از اين تدابير ،ظرف حدود سه ماه بزرگ ترين عمليات مهندسي كه
در شرايط عادي به دو سال وقت نياز داشت ،براي آماده كردن شرايط عمليات در مناطق نزديك به خط تماس ،انجام
گرفت .الزم به ذكر است كه در اين عمليات مهندسي صدها كمپرسي با انتقال شن از شمال استان خوزستان توسعه
جاده هاي آنتني در كنار نهرهاي منشعب از اروند رود در ساحل خودي ،انجام مي دادند.
ج -به منظور استقرار تدريجي يگان هاي تك كننده و عدم ايجاد حساسيت در دشمن ،يگان هاي مرزي ژاندارمري
مستقر در كنار اروند رود با واحدهاي سپاه پاسداران انقالب اسالمي ولي با همان شكل و شمايل و با همان سالح ها،
تعويض گرديدند و ميزان آتش اجرا شده از سوي واحدهاي ژاندارمري بر روي مواضع دشمن ،از سوي يگان هاي
سپاه ،حفظ شد تا دشمن متوجه تغيير يگان ها در خط نگردد .براي مثال واحد هاي ژاندارمري داراي سالح سازماني ژ1
بودند در حالي كه رزمندگان سپاه از سالح كالشينكوف استفاده مي كردند كه در اين منطقه آنها نيز از تفنگ ژ، 1
استفاده كردند.
د -از شش ماه قبل از آغاز عمليات فقط سه نفر فرمانده ،قائم مقام و مسئول اطالعات عمليات هر يگان رزمي در جريان
برنامه ريزي عمليات ،در اين منطقه قرار گرفتند .مواضع توپخانه به شكل يك جاده براي استعدادي در حدود 13
گردان در طول چند ماه بوسيله افراد معيني كه در منطقه قرنطينه شده بودند احداث گرديد و سنگرهاي اجتماعي در دل
411
خاكريزها تعبيه گشت .حتي به فرماندهان گردان هاي توپخانه ارتش كه براي اين عمليات به سپاه مأمور شده بودند تا
سه روز قبل از آغاز عمليات ،اجازه حضور در جزيره آبادان داده نشد .كساني هم كه در سه روز مانده به عمليات وارد
منطقه عملياتي شدند ،اجازه خروج از اين منطقه را نيافتند ،به گونه اي كه اين افراد از اين موضوع ناراحت شده و
شكايت و گاليه خود را با سرهنگ موسوي قويدل معاون عملياتي وقت قرارگاه مقدم نيروي زميني ارتش در جنوب،
مطرح كردند.
ه -اجازه افزايش فركانس هاي ارتباط بيسيم بيش از آنچه كه قبالً در منطقه موجود بود به يگان هاي جديد داده نشد و
آن ها براي ارتباطات خود فقط مجاز به استفاده از سيستم ارتباط باسيم كه امكان شنود از سوي دشمن را نداشته باشد
بودند .حتي فرماندهان گردان هاي غواص در حين آغاز عمليات نيز از استفاده از بيسيم خودداري نموده و با خود تلفن
هاي قورباغه اي را به همراه سيم مربوطه از اروند رود عبور داده و به ساحل دشمن بردند تا بتوانند وضعيت نيروهاي
خط شكن را به رده هاي باالي خود با اطمينان ،گزارش دهند.
و -به منظور عدم امكان نشر اطالعات و گمراه شدن جاسوسان احتمالي ،براي مقرها و قرارگاه هاي گوناگون اسامي
متفاوتي نسبت به واقعيت آنها انتخاب شده بود .براي مثال براي محلي كه فرماندهي سپاه در آنجا حاضر شد و به جلسه
با ساير فرماندهان مي پرداخت ،تابلويي با عنوان " مركز بهداري " نصب گرديده بود و فرمانده كل سپاه براي تردد به
اين مقرّ ،از آمبوالنس استفاده مي نمود تا رفت و آمد وي ،از ديد دشمن مخفي بماند .يكبار به هنگامي كه فرمانده سپاه
با ساير فرماندهان در اين محل جلسه داشتند ،يك برادر جهادي كه به هنگام كار با دستگاه مهندسي دچار آسيب و
جراحت از ناحيه پا شده بود را به اين مقرّ با تصور آنكه محل اورژانس است ،آوردند .به منظور عدم اطالع همراهان
وي از ماهيت اين مكان ،بالفاصله پاي وي را با امكانات اوليه بسته و او را با آمبوالنسي به مركز اصلي بهداري اعزام
نمودند.
كنترل اطالعاتی دشمن وشناسایی مواضع
به منظور مراقبت از شرايط دشمن و اطمينان از غافلگير بودن وي ،واحدهاي اطالعات عمليات قرارگاه ها با استفاده از
دكل هاي بلند ديده باني كه در منطقه وجود داشت به طور مرتب ،فعاليت هاي دشمن را تحت نظر قرار داده و
تغييرات آرايشي و آمادگي وي را كنترل مي كردند .از طرفي با در اختيار گرفتن عكس هوايي از منطقه فاو كه توسط
هواپيماهاي RF4نيروي هوايي ،صورت مي گرفت امكان بررسي بيشتر بر روي وضعيت دشمن فراهم مي آمد .تمام
اقدامات تاكتيكي دشمن به طور مرتب رصد مي شد و ميزان حجم آتش هاي وي بر روي نقشه و در يك منحني ثبت
مي گرديد تا تغييرات معني دار آن از نظر هوشياري فرماندهان دشمن مورد ارزيابي قرار گيرد .پنج روز قبل از آغاز
عمليات ،اطراف قرارگاه مركزي خاتم االنبياء (ص) به فاصله ي حدود 733متر از آن و در كنار يكي از نهرهاي
درون نخلستان كنار اروند رود ،از سوي تعداد حدود 5فروند هواپيماي دشمن بمباران گرديد .برخي از
فرماندهان سپاه ،اين بمباران را ناشي از لو رفتن و آشكار شدن عمليات براي دشمن و به هم خوردن غافلگيري
ارزيابي مي كردند .ولي با بررسي هاي بيشتر معلوم شد كه هواپيماهاي ارتش بعثي براي حمله به يك كشتي
نفتكش در خليج فارس كه نفت صادراتي ايران را حمل مي كرد ،اعزام شده بودند كه در بازگشت از
412
مأموريت ،بمب هاي مصرف نشده را به طور اتفاقي در ميان نخلستان هاي ايران رها كرده اند .اين حادثه در
زماني اتفاق افتاد كه در روز هاي قبل از آن ،بحث جدي ميان فرماندهان عمليات والفجر ،5مسئله لو رفتن
عمليات يا عدم فهم دشمن از برنامه ي ايران براي انجام عمليات ،در اين منطقه بود .بنابراين چنانچه اين كنترل
اطالعاتي وجود نداشت ممكن بود به اشتباه اين اقدام دشمن ،تفسير غلط شده و باعث تأثير بر روي عمليات
گردد .از سوي ديگر به طور مرتب ساحل دور رودخانه اروند ومواضع خط مقدم دشمن مورد شناسايي قرار مي
گرفت .از 33ماه قبل از شروع عمليات هر شب گره هاي اطالعاتي سعي مي كردند تا باعبور از نقاط مختلف
اروند،وضعيت آرايش خط اول ارتش عراق در مثلث فاو را شناسايي نمايند.آنها در اين مدت حدود 13بار از
رودخانه اروند عبور كردند و خود را به مواضع دشمن رساندند 44.در اين شناسايي ها وضع رودخانه اروند ونحوه
عبور از آن هم مورد بررسي قرار مي گرفت.
انتخاب منطقه غافلگیر كننده
ارتش عراق امكان عمليات در منطقه مثلث فاو را از نظر منطق نظامي رد مي كرد .اسناد به دست آمده پس از عمليات
والفجر 5نشان مي دهد كه بخش هاي اطالعاتي ارتش بعثي ،با كمك اطالعات دريافتي از ماهواره ها ،عكس هاي
هوايي و مشاهده فعاليتهاي ايران ،به اين نتيجه رسيده بودند كه قرائن و شواهد يك تهاجم گسترده از سوي قواي ايران
در منطقه فاو و رأس البيشه وجود دارد ولي فرماندهان نيروهاي عملياتي ارتش صدام با توجه به منطق نظامي ،امكان
عبور از رودخانه اروند و انجام يك تهاجم وسيع بدون داشتن پل هاي متعدد بر روي اروند رود و نيز مشكل تدارک
نيروهاي تك كننده و نيز تداوم عمليات از سوي يگان هاي مهاجم را منتفي مي دانستند و اجراي چنين عملياتي را
خودكشي بزرگ و يك اشتباه اساسي براي ايران ،ارزيابي مي كردند .چند روز قبل از عمليات تعدادي از فرماندهان
عالي رتبه از ستاد كل ارتش بعثي از منطقه فاو بازديد كرده و پس از مشاهده فعاليت هاي مهندسي ايران و شرايط
اروند رود ،به اين نتيجه رسيده بودند كه مشكالت عبور از رودخانه اروند ،آن چنان زياد است كه امكان يك تك
گسترده از سوي ايرانيان در اين منطقه متصور نيست .بنابراين مي توان اينگونه برداشت كرد كه عامل اصلي
غافلگير شدن دشمن ،عدم درک صحيح ستاد ارتش بعثي از راهبرد ايران در آن زمان و نيز برنامه ريزي هاي
گسترده ايران براي انجام يك عمليات كامالً موفق ،بود .پس از عمليات فاو ،طارق عزيز وزير امور خارجه
عراق مدعي شد كه عكسهاي ماهواره اي كه امريكا در اختيار عراق گذاشته بود سمت جزيره آبادان و
نخلستانهاي اطراف اروند رود را تيره نشان مي داد و با آن عكسها نمي شد تمركز نيروهاي ايران در اين ناحيه
و نيز قرائن و شواهد تك را مشاهده نمود.
وضعیت و موقعیت منطقه عملیات
زمين منطقه عمليات والفجر ،5شامل شبه جزيره فاومي شد كه بين رودخانه اروند واقع در جنوب استان
خوزستان و درياي خليج فارس و خورعبداهلل در كنار مرز كشور كويت قرار گرفته است .اين سرزمين تحت
تأثير جذر و مد آب خليج فارس و رطوبت دائم حاصل از آن و نيز نهرهاي منشعب از اروند رود قرار داشت.
به همين دليل قسمت عمده اي از زمينِ منطقه عمليات ،باتالقي ،نمك زار و سست بود و در نتيجه براي تردد
413
خودروها و نيز تانك ها و نفربرها و حركت ستون هاي زرهي و نيز مانور يگان هاي پاتك كننده دشمن
مناسب نبود .بخش ديگري از زمين منطقه عمليات ،پوشيده از نخلستان و نهرهايي بود كه نخل هاي موجود در
كنار ساحل را آبياري مي كردند .بنابراين تردد خودروهاي رزمي و زرهي منحصراً از طريق سه جاده اصلي
آسفالته كه يكي جاده ساحلي رأس البيشه به ام القصر ،و ديگري جاده بصره -فاو به نام البحار و ديگري جاده
استراتژيك فاو است صورت مي گرفت و ساير نقاط براي تردد خودروها و ادوات جنگي و حتي براي رفت و
آمد نفرات پياده ،مناسب نبودند و امكان گسترش يگان هاي رزمي زياد ،به دليل شرايط ،وضعيت و عواض
زمين ،وجود نداشت .از طرفي تراكم بيش از حد يگان هاي نظامي در اين منطقه موجب آسيب پذيري آنها مي
گرديد.بنابراين ،زمين منطقه عمليات يكي از سرزمين هاي پيچيده جنگي و عملياتي ،در آن زمان ،محسوب مي شد ،به
طوري كه شامل انواع عوارض طبيعي از جمله رودخانه ،نهر ،نخلستان ،باتالق ،چوالن ،جاده ،روستا ،شهر ،ساحل ،نمك
زار ،دشت ،اسكله و بندرگاه مي شد .براي طراحي عمليات در اين منطقه ،عالوه بر آنكه بايد توانايي ها و نحوه
گسترش و آرايش دفاعي دشمن در نظر گرفته مي شد ،مي بايستي جنگ با عوارض طبيعي زمين نيز مورد توجه قرار
مي گرفت .عوارضي مانند رودخانه ،نهر ،نخلستان ،باتالق و . ...همچنين طرح ريزان عمليات ،الزم بود تا جنگ با
عوارض مصنوعي ايجاد شده در زمين را هم مد نظر قرار مي دادند ،عوارضي مانند انواع موانع ،سيم خاردار ،ميله هاي
خورشيدي شكل و ميدان هاي مين مختلف با مين هاي متنوع و . ...از سوي ديگر ،از آنجا كه مهمترين مسئله پس از
شكستن خط مقدم دشمن و تصرف منطقه عملياتي و رسيدن به اهداف مورد نظر ،انتخاب منطقه اي مناسب براي
تشكيل خط دفاعي مطمئن ،جهت مقابله با پاتك هاي وسيع دشمن بود ،بنابراين در طرح ريزي عمليات مي بايستي در
گزينش منطقه پدافندي ،دقت زيادي به خرج داده مي شد تا با استفاده از حداكثر عوارض طبيعي زمين ،مثل درياچه
نمك و نيز با ايجاد خاكريزهاي مناسب ،بتوان منطقه تصرف شده را براي مدت معيني حفظ نمود.
وضعیت رودخانه اروند و ساحل آن
عمق آب رودخانه اروند رود ،كه از درياي خليج فارس تأثير مي پذيرفت به طور متوسط به 5متر مي رسيد ،به
طوري كه امكان كشتيراني در آن را فراهم مي آورد .الزم به ذكر است كه كشتي هاي تا 13هزار تني قبل از
آغاز جنگ در اروند رود تردد مي كردند ولي به دليل بروز جنگ ،سال ها بود كه در اين رودخانه كشتيراني
صورت نگرفته بود و چون اليروبي هم نشده بود ،لذا تردد كشتي ها در آن ،مستلزم آب نگاري جديدي مي بود
ولي در عين حال براي عبور يدک كش هاي سبك و بارج هاي باربري و نيز لنج هاي محلي به شرطي كه
ناخداي آنها آشنا به وضع رودخانه مي بود ،مشكلي ايجاد نمي كرد .عرض اين رودخانه در منطقه مورد نظر
براي عمليات ،بين 333تا بيش از 3333متر بود و پل زدن بر روي آن ،شرايط ويژه اي را مي طلبيد .جذر و مد
چهار بار در رودخانه اروند و نهرهاي منشعب از آن اتفاق مي افتاد .بررسي وضعيت دقيق جذر و مد براي
عمليات بسيار ضروري بود .در شرايط مد رودخانه ،تمام نهرها و نخلستان ها پر از آب مي گرديد كه حدود
شش ساعت ادامه داشت ولي به هنگان جذر تمام نهرها خشك شده و عبور قايق از آنها ممكن نبود .در ساحل
رودخانه ،پوششي از چوالن (بوته هاي بلند) و نيزار وجود داشت .ارتفاع چوالن ها به حداكثر 3/3متر و ارتفاع
414
ني ها به 1تا 4متر مي رسيد؛ به گونه اي كه رزمندگان به راحتي مي توانستند در ميان آنها مخفي
شوند.ولي همين امر از گسترش يگان هاي مانوري در فضاي آنها ،جلوگيري مي كرد .همچنين ،نخلستان هاي
بزرگي در دو طرف ساحل اروند رود در سَمت خودي و دشمن وجود داشت كه عمق آن بين 7تا 3كيلومتر
متغير بود و زمين اطراف آن نخلستان ها نيز اغلب سست و نامناسب براي تردد واحد هاي رزمي بود .اين
نخلستان ها ،زمين منطقه عمليات را به دو قسمت مجزا ،استتار شده و بدون پوشش ،تقسيم مي كرد و براي
يگان هاي رزمي ،محدوديت فراواني را ايجاد مي نمود .اين پوشش گياهي جهت استتار و اختفاي نيروهاي
خودي استفاده مي گرديد ولي از دو روز مانده به عمليات نيزارهاي كنار اروند رود خوابانده شد تا امكان ديد
بر روي مواضع دشمن افزايش يافته و فضا براي نيروهاي خودي آماده گردد.
برآورد استعداد قواي دشمن در منطقه عملیاتی
منطقه عملياتي والفجر 5در حوزه استحفاظي سپاه هفتم ارتش بعثي ،قرار داشت .مسئوليت اين سپاه از منطقه
ابوالخصيب در جنوب شهر بصره تا رأس البيشه در دهانه اروند رود تعيين شده بود و قرارگاه تاكتيكي آن نيز
در شهرک ابوالخصيب قرار داشت .سپاه هفتم ،طول خط پدافندي اروند رود را با لشكر 33و تيپ 73پياده و
يگان هايي از نيروي ساحلي ارتش بعثي پوشانده بود .لشكر 33پياده با به كارگيري تيپ هاي ،433 ،334 ،5
413و 411پياده ،دو گردان كماندويي ،پنج گردان تانك و نفربر ،پنج گردان جيش الشَعبي و با پشتيباني
آتشِ گردان هاي 33و 73توپخانه صحرايي ،از ابوالخصيب تا جنوب سيبه -مقابل پااليشگاه آبادان -گسترش
داشته و آرايش گرفته بود .لشكر 73پياده نيز با به كارگيري تيپ هاي 333 ،331 ،332و 333پياده ،ناوتيپ
هاي 2و 27دريايي ،گردان 77دفاع الواجبات ،دو گردان كماندو ،دو گردان تانك و نفربر ،چهار گردان
جيش الشعبي و با كمك آتش پشتيبانيِ گردان هاي 317 ،11 ،21 ،14 ،77توپخانه صحرايي ،از جنوب زياديه
تا رأس البيشه مستقر بود .مسئوليت پدافند از شهر فاو بر عهده تيپ 73پياده بود .با شروع عمليات والفجر ،5
لشكرهاي ديگري نيز به منظور تقويت يگانهاي در خط دشمن و همچنين انجام پاتكهاي فوري ،وارد منطقه
درگيري شدند.
سازمان رزم خودي
سپاه پاسداران انقالب اسالمي با تشكيل قرارگاه تاكتيكي خاتم االنبيا(ص) هدايت و اجراي عمليات والفجر 5را
با دو قرارگاه عملياتي كربال و نوح بر عهده داشت .پاسگاه تاكتيكي قرارگاه مركزي خاتم االنبياء با فاصله
3233متري از خط مقدم و در بين نخلستان ها در پشت اروند رود احداث گرديد تا بتواند از نزديك ،هدايت
عمليات را بر عهده گيرد .اين براي اولين بار بود كه قرارگاه مركزي عمليات در نزديك ترين نقطه به خط
اول جبهه و زير برد آتش هاي خمپاره دشمن ،احداث مي گرديد .شرايط ويژۀ اين عمليات موجب شده بود كه
فرماندهي كل سپاه ،قرارگاه تاكتيكي خود را در بين رزمندگان آماده براي تك ،و در نزديك ترين مكان به
خط تماس با دشمن ،برپا نمايد .پس از تصرف منطقه فاو و منتفي شدن مأموريت قرارگاه هاي نجف در جزاير ام
الرصاص و بوارين ،اين قرارگاه نيز به قرارگاه هاي كربال و نوح براي مقابله با پاتك هاي دشمن به آن ها پيوست.
415
مأموریت قرارگاه كربال
اين قرارگاه فرماندهي محور شمالي جبهه عمليات و مأموريت تصرف شهر بندري فاو را بر عهده داشت و مي بايستي
43
به ايجاد خط دفاعي از اروند رود تا درياچه نمك پس از تصرف منطقه بپردازد.
مأموریت قرارگاه نوح
اين قرارگاه ،فرماندهي محور جنوبي جبهه عمليات و تصرف سايت هاي موشكي ساحل به دريا و نيز تصرف
منطقه رأس البيشه و تأمين جاده ساحلي ام القصر و ساحل خورعبداهلل را بر عهده داشت 43.از سوي ديگر اين
قرارگاه مأموريت پدافند در مقابل حمله احتمالي دشمن از طريق دريا و نيز انجام پشتيباني عمليات با كمك
شناورهاي سنگين را پذيرفته بود .پس از انجام مأموريت فوق نيز ،اين قرارگاه مي بايستي خط دفاعي خود را
در اطراف محور جاده فاو -ام القصر تا درياچه نمك تشكيل داده و در برابر پاتك هاي دشمن از اين سو،
پدافند نمايد.
قرارگاه هاي فرعی
به منظور تأمين پوشش هوايي منطقه عمليات ،قرارگاه رعد از سوي نيروي هوايي ارتش ،در منطقه دهانه اروند
رود فعال گرديد و سامانه پدافند هوايي هاگ ،در منطقه مستقر شد 42.اين قراگاه توانست در طول مدت عمليات ،تعداد
زيادي از هواپيماهاي دشمن را سرنگون نمايد .تنها در روز اول عمليات ،اين سايت موشكي 37فروند موشك به سمت
اهداف هوايي ،پرتاب نمود .فرماندهي اين قرارگاه را شهيد خلبان عباس بابايي معاون عملياتي نيروي هوايي ارتش
جمهوري اسالمي ايران بر عهده داشت.
همچنين قرارگاه نوح با تشكيل قرارگاه يونس 3و با كمك ناو تيپ كوثر حمله به اسكله االُمَيّه را برنامه
ريزي نمود .قرارگاه يونس ،7قرارگاه عملياتي نيروي دريايي ارتش بود كه تحت امر قرارگاه خاتم االنبياء
مأموريت حمله به اسكله البَكر را بر عهده داشت .البته عمالً اين قرارگاه ،فعال نشد تا بتواند اقدامي انجام دهد.
گرچه اين دو قرارگاه در طرح عملياتي وجود داشتند اما هيچ يك از آن دو ،شرايط را براي انجام عمليات حمله
به اسكله هاي البكر و االميه مساعد نديدند .بنابراين قرارگاه يونس 7عمالً فعال نشد و قرارگاه يونس 3نيز به
كار انتقال دستگاه هاي مهندسي و ساير نيازمندي هاي جبهه فاو از طريق انتقال آنها از بندر امام خميني به
اسكله فاو اقدام نمود.
قرارگاه عملياتي هوانيروز نيز با نام شهيد سليمان خاطر فعال گرديد و مأموريت داشت تا با تشكيل تيم
هاي آتش بالگردهاي كبري ،به پشتيباني از عمليات بپردازد و همچنين مجروحين عمليات را با بالگردهاي
734به پشت جبهه تخليه و جابجايي تعدادي از نيروها را نيز انجام دهد .در اين عمليات ،هوانيروز 333
فروند انواع بالگرد پيش بيني نمود كه در مجموع 53فروند آنها فعال گرديدند .حدود 4333ساعت
پروا زهاي مختلف پشتيباني و عملياتي در طول 23روز اجراي عمليات فاو ،از سوي هوانيروز انجام شد .در
اين مدت حدود 7333نفر از مجروحان عمليات و نيز حدود 3333نفر از فرماندهان و رزمندگان با كمك
بالگردهاي هوانيروز جابجا گرديدند.
416
مشکالت برنامه ریزي عملیات
عبور از رودخانه عريض اروند مهمترين مشكل مرحله اول اين عمليات بود .اروند رود بزرگترين رودخانه ايران است.
آب چهار رودخانه كارون ،كرخه ،دجله و فرات از طريق اين رودخانه به خليج فارس مي ريزد و آب خليج فارس نيز
به هنگام مدّ در اين رودخانه جريان مي يابد .در واقع طبيعت اين رودخانه ،هم مانند يك خور است و هم مثل ساير
رودخانه ها ،آب شيرين در آن جريان دارد .آگاهي از وضعيت خاص اروند رود مثل جذر و مد و جريان هاي مختلف
درون رودخانه در نوبت هاي خاص هفته ،ساعت ،شب و روز كه موجب ايجاد چهار وضعيت مختلف مي گرديد ،در
برنامه ريزي براي عبور نيروهاي خط شكن بسيار حياتي بود .بنابراين در طراحي و برنامه ريزي عمليات جهت عبور
غواص هاي خط شكن از اين رودخانه عريض ،مي بايستي اين شرايط مدنظر قرار مي گرفت و بخصوص به فاصله
زماني بين جذر و مد كه بيش از 4ساعت به طول مي انجاميد توجه مي شد .حدود 3333غواص از يگان هاي خط
شكن مي بايستي براي رسيدن به خط دفاعي اول دشمن با رعايت غافلگيري كامل ،در شرايط آب مد ،از رودخانه عبور
مي كردند تا به نزديك ترين نقطه از سنگرهاي خط اول دشمن برسند .اگر زمان شروع عمليات به خوبي تعيين نمي
شد و عبور غواص ها با شرايط جذر رودخانه مواجه مي شد مي بايستي نيروهاي خط شكن حدود 333الي 733متر را
به صورت سينه خيز از ميان باتالق ها و موانع موجود در آن ها ،عبور نمايند كه در اين صورت شكستن خط مقدم
دشمن و نيز موفقيت عمليات ،با ابهام مواجه مي شد .عمليات عبور از موانع مصنوعي و شكستن خط اول دشمن و
پاكسازي سر پل به دست آمده و توسعه آن به منظور ادامه عمليات مسئله ديگري بود كه در برنامه ريزي بايد به
آن توجه مي شد .پس از اين مرحله وارد كردن عمده قوا براي رسيدن به اهداف مورد نظر كه نياز به انواع قايق و
واحدهاي شناوري كافي و مطمئن داشت ،آغاز مي گرديد .سپس توسعه و گسترش يگانها در عمق مواضع ارتش
بعثي و استفاده از موفقيتهاي بدست آمده به منظور تثبيت اهداف از مسائل مهم بود .آنگاه چگونگي پدافند يگانها و
مقابله با پاتك هاي تعجيلي و با فرصت دشمن براي حفظ منطقه تصرف شده از مسائل و مشكالت اساسي بود.
انتقال انواع ماشين آالت مهندسي همزمان با عبور عمده قوا از مسائل مهم پشتيباني و سپس احداث خاكريزهاي مناسب
براي ايجاد خط دفاعي در مقابل دشمن از اولويت ويژه اي برخوردار بود .به منظور عدم آسيب ديدن غير نظامياني كه
احتماالً در شهر وجود داشتند ،براي عدم ورود به شهر فاو و دور زدن آن برنامه ريزي شد .البته پس از تصرف شهر
مشخص شد كه به جز نظاميان بعثي ،كسي در آنجا حضور ندارد .به دليل لزوم وارد نكردن فرماندهاني كه اندكي
ابهام در مورد موفقيت اين عمليات داشتند ،استفاده از يگان هايي كه قبالً كمتر در خط شكني هاي عمليات هاي
گذشته حضور داشتند ،جزء مشكالت ديگر علميات تلقي مي گرديد .انجام عمليات در شب با توجه به اين كه شفافيت
آب رودخانه اروند ،امكان ديده شدن غواص هايي كه در سطح آب حركت مي كردند مشكالتي را فراهم مي آورد .از
سوي ديگر دشمن گاهي اوقات از نورافكن هم براي مشاهده سطح رودخانه به خصوص در ناحيه اسكله فاو استفاده مي
كرد.آماده كردن عقبة يگان ها در نخلستان هاي اطراف بهمنشير و نيز فضاي مناسب براي تمركز نيروها قبل از آغاز تك
در ميان نخلستان هاي اطراف اروند رود و ايجاد اسكله ها و حوضچه هاي نگهداري قايق هاي انتقال عمده قوا از مسائلي بود
كه قبل از عمليات بايستي حل مي شد .از آنجا كه در مجموع ،براي عبور 3لشكر از سپاه پاسداران انقالب اسالمي يعني در
417
حدود 33هزار رزمنده براي اجراي عمليات ،برنامه ريزي شده بود مي بايستي پل هاي شناور زيادي نيز براي پشتيباني اين
نيروها احداث مي گرديد .معموالً در اين نوع عمليات ها بايستي به ازاي هر لشكر يك پل در نظر گرفت تا بتوان از
پشتيباني و تدارک واحدهاي هر لشكر ،مطمئن بود.
مرحله بندي عملیات
براي مرحله بندي عمليات ،پي بردن به نحوه مناسب عبور از رودخانه ،چگونگي شكستن خط اول دشمن و گرفتن سر
پل مناسب و چگونگي هوشياري دشمن و شيوه گسترش يگان هاي در خط ،قطعاً نيازمند حضور اطالعاتي در غرب
اروند رود و شناخت بيشتري از واكنش هاي دشمن داشت .اما با توجه به تهيه عكس هاي هوايي ،نقشه هاي نظامي و
اطالعات به دست آمده از زمين مورد نظر ،مرحله بندي عمليات به گونه اي مناسب طرح ريزي شد و چهار مرحله
براي اين عمليات مشخص گرديد .مرحله اول عبور نيروهاي خط شكن از رودخانه اروند و شكستن خط اول
دشمن و پاكسازي سر پل به دست آمده از عناصر دشمن با كمك نيروهاي ويژۀ غواص بود 45.به هر
لشكرگفته شد كه از بين شجاع ترين نيروهاي خود 333نفر را انتخاب كرده به آنها آموزش غواصي بدهد.
براي درک شرايط و حالت هاي مختلف اروند رود ،ماه ها كار فشرده اطالعاتي بر روي اين موضوع ،صورت
گرفت و با جمع بندي اطالعات موجود در تاريخچه اين رودخانه و نيز شرايط جوي منطقه خسروآباد و فاو،
طي 73سال گذشته قبل از عمليات كه از اداره هواشناسي خوزستان گرفته شد وضعيت اين رودخانه ،براي طرح
ريزي عمليات والفجر ،5مورد مطالعه قرار گرفت .براي اجراي عمليات عبور غواص ها از رودخانه ،آموزش ها
و تمرين هاي زيادي در كنارهاي رودخانه هاي مشابه مانند بهمنشير و كارون انجام شد تا شرايط روحي و
جسماني نيروهاي عمل كننده به حد مطلوب برسد .اين عمليات ،اوج خطر پذيري نيروهاي رزمنده را به نمايش
گذاشت .در اين باره ،يكي از نگراني هاي اصلي طراحان عمليات ،تأثير جريان آب بر حركت غواص ها در
حين عبور از رودخانه و دور شدن آنها از هدف معين واگذار شده به آنها ،بود .علت استفاده از لباس غواصي نه
فقط براي حركت در زير آب بلكه براي سرعت بخشيدن به حركت رزمندگان خط شكن در داخل رودخانه با
استفاده از فين هاي غواصي و نيز ايجاد حداقل گرما براي نيروها كه در فصل زمستان بايستي از رودخانه عبور
مي كردند بود تا توان جسماني آنها پس از عبور از رودخانه براي جنگيدن با دشمن ،كاهش نيابد .الزم به ذكر
است كه به منظور عدم آشكار شدن نيات سپاه از تهيه لباس غواصي ،به جاي خريد و يا تأمين آنها به صورت
آماده ،پارچه هاي لباس غواصي خريداري و سپس از سوي بخش خياطي سپاه دوخته و به غواص ها واگذار
گرديد .وظيفه آموزش و آماده سازي غواص ها و تمرين آنها برعهده برادر عليزاده دزفولي بود .مرحله دوم
تصرف شهر بندري فاو ،رسيدن به خورعبداهلل و استقرار در منطقه مثلثي شكل شمال شهر فاو و همچنين استقرار
در پايگاه دوم موشكي در شمال غربي شهر بود .براي مرحله سوم هم ،پيشروي يگان هاي خط شكن و
واحدهاي دنبال پشتيبان تا ابتداي كارخانه نمك و تشكيل خط دفاعي به موازات اين منطقه از ساحل تا
خورعبداهلل ،برنامه ريزي شده بود .در مرحله نهايي عمليات ،رسيدن يگانها به زمينهاي انتهاي كارخانه نمك و
كانال انتهاي آن ،واقع در جاده ام القصر تا ساحل رودخانه اروندرود طرح ريزي شده بود.
418
طرح مانور
در طرح مانور ،مأموريت مرحله اول و عبور از اروند رود بر عهده لشكرهاي 2ولي عصر(عج) 3،نصر 43 ،ثاراهلل(ع)31 ،
فجر 13 ،عاشورا 73،كربال 34 ،امام حسين(ع) ،و تيپ هاي 44قمر بني هاشم(ع) و 11المهدي(عج) گذاشته شد.
در مرحله دوم ،لشكرهاي 72محمد رسول اهلل(ص) 32 ،علي ابن ابيطالب(ع) نيز اضافه گرديدند.
در مرحله سوم ،لشكرهاي 5نجف و 13عاشورا نيز براي كمك به ساير يگان ها انتخاب شدند.
در مرحله چهارم نيز همه يگان ها براي انجام عمليات و مقابله با پاتك هاي دشمن مد نظر بودند.
در طرح پشتيباني اين عمليات ،فعاليت هاي گوناگون مهندسي مثل نصب انواع پل بر روي رودخانه هاي اروند رود و
بهمنشير ،احداث جاده هاي نظامي مختلف به شكل آنتني در ميان نخلستان ها و در عقبه ها و نيز احداث مواضع گوناگون
توپخانه در زمين هاي سست و در باتالق ها و همچنين ايجاد سايت هاي موشكي پدافند هوايي و ...صورت گرفته است .در
خصوص توسعه عمليات در عمق ،بايد به اين نكته توجه داشت كه در نبردهاي بزرگي كه پس از فتح خرمشهر
انجام شد ،همواره ميان عمق بخشيدن به عمليات و توان موجود از يك سو ،و هماهنگي پيشروي با پشتيباني
عمليات از لحاظ مهندسي و آتش و لجستيك و… از سوي ديگر ،تعارض وجود داشته است .در اين عمليات
توسعه در عمق و استمرار عمليات از شرايط حفظ موفقيت هاي به دست آمده بود كه با استفاده از شكل زمين
انجام شد .البته اگر توان پيشروي براي رسيدن تا منطقه ام القصر در اختيار بود شرايط جبهه ها دچار تحول
اساسي تري مي گرديد و شرايط براي تسليم سريعتر دشمن ،فراهم مي شد.
سیر تکمیل طرح ریزي و اجراي عملیات
پس از اين كه براي مسئولين كشور مشخص شد كه عمليات بزرگ آن سال ،بايد در منطقه فاو صورت گيرد،
بنابراين طرح ريزي مانور اين عمليات با دقت زيادي انجام گرفت .سپس سازمان رزم مناسب ،انتخاب گرديد و
جزئيات مانور يگان ها به تصويب رسيد .براي اجراي اين عمليات 333گردان پياده برآورد شده بود وليكن در
نهايت عمليات با 13گردان انجام شد و امكان تأمين 33گردان باقي مانده فراهم نگرديد .كار شناسايي منطقه
عمليات از شش ماه قبل از اجراي آن از سوي واحد هاي اطالعات عمليات قرارگاه هاي مربوطه شروع شد .يگان
هاي خط شكن نيز به مدت حدود سه ماه به كار كسب اطالعات در حوزه مأموريت خود از شرايط و وضعيت
دشمن بودند .آنها در اين مدت توانستند عالوه بر مطالعه بر روي چگونگي عبور نيروهايشان از اروند رود ،نحوه
آرايش دشمن را بخصوص در خط اول مشخص نمايند و تمام نوع سالح ها و انواع سنگرها و آرايش موانع و نيز
پشت مواضع خط اول دشمن را محدوده منطقه خود ،شناسايي نمايند .همچنين در اين مدت توانستند به چگونگي
نحوه عبور غواص ها از اروند رود كامالً مسلط شوند .آنگاه با مشورت با فرماندهان لشكرها و تيپ هاي مانوري،
مرحله بندي عمليات ،به صورت نهايي تنظيم گرديد.
اقدامات مهندسی
از آنجا كه منطقه اروند كنار و شبه جزيره آبادان از نامناسب ترين زمين ها براي استقرار عقبة يگان ها جهت
انجام عمليات بود ،بنابراين بايستي فعاليت هاي مهندسي گسترده اي از ماه ها قبل از عمليات در اين منطقه
419
صورت مي گ رفت تا بتوان هم جاده هاي مواصالتي مورد نياز را احداث نمود و هم بتوان در كنار نهرها اسكله
هاي مناسب را براي پهلوگيري قايق ها نصب نمود و هم بتوان سنگرهاي الزم را براي استقرار رزمندگان آماده
براي عمليات به وجود آورد .جهاد سازندگي عمده مأموريت آماده سازي منطقه عمليات را بر عهده گرفت و
توانست با بكارگيري حدود 433كمپرسي و تعداد زيادي لودر و بولدوزر 421 ،كيلومتر جاده جديد در منطقه
اروندرود احداث و 333كيلومتر از جاده هاي موجود را تعمير و آسفالت نمايد .همچنين قرارگاه مهندسي به
ساخت بيمارستان صحرايي ،مكان هاي مناسب براي رفع آلودگي مواد شيميايي ،ساخت مواضع توپخانه ،احداث
مواضع موشك هاي پدافند هوايي هاگ و نيز بنه هاي تداركاتي الزم و قرارگاه هاي مختلف و همچنين پَد
هليكوپتر اقدام نمايد .در حين عمليات نيز وظيفه نصب پل هاي شناور بر روي اروندرود و همچنين احداث
خاكريزهاي مناسب در جلوي خطوط دفاعي بر عهده قرارگاه مهندسي قرار گرفته بود.
شرح عملیات
فرمانده جنگ در روز 73بهمن 3134چند ساعت قبل از آغاز عمليات از تهران به اهواز آمد تا با قرآئت رمز عمليات،
ناظر بر شروع يك عمليات بزرگ باشد .با شروع عمليات در شب 73بهمن ،3134نيروي زميني ارتش در شلمچه،
كاري از پيش نبرد و با دادن تعدادي تلفات عقب نشيني كرد 41.بايد توجه داشت كه نيروهاي ارتش عراق براي دفاع
از بصره در اين منطقه متمركز شده بودند و موفقيت عمليات در آنجا كار ساده اي نبود .ارتش عراق انتظار عمليات از
اين ناحيه را داشت و بطور مرتب به تقويت آن مي پرداخت .حتي دو تيپ از لشكر مستقر در منطقه فاو طبق دستور
فرمانده سپاه هفتم عراق ،قبل از آغاز عمليات به شرق بصره اعزام شده بودند .با ناكامي ارتش در عمليات شرق بصره،
تمام اميدها به عمليات سپاه در مثلث فاو معطوف شده بود.عمليات سپاه در فاو در ساعت 77 :33روز 3134/33/73
با رمز مقدس "يا فاطمه زهرا(س) " از منطقه عمومي جنوب خسروآباد تا انتهاي جزيره آبادان با عبور غواصان
خط شكن از اروند رود در حالي كه نم نم باران مي باريد ،آغاز گرديد .شروع عمليات همزمان با ايام مباركه
دهه فجر و هفتمين سالگرد پيروزي انقالب اسالمي بود و رزمندگان اسالم انگيزه بااليي را براي انجام عمليات
در اين روزهاي انفجار نور در ايران عزيز ،داشتند .با توجه به احتمال استفاده عراق از جزيره بوبيان كويت ،از
وزارت خارجه خواسته شد كه پيكي را راهي كويت نمايد و از حكام كويت بخواهد مراقبت كنندكه عراق اين
جزيره را اشغال نكند 33.در مجموع عمليات فاو در سه مرحله به شرح ذيل انجام شد.
شکستن خطوط دشمن
با شروع عمليات ،غواص هاي هر لشكر كه از ساعت 73:13به درون آب رفته و خود را آماده كرده و آرام آرام
از اروند رود عبور كرده نموده بودند ،توانستند در اين فرصت ،موانع مصنوعي و تله هاي ايجاد شده از سوي
دشمن در جلوي خط مقدم وي را پشت سر گذاشته و در نزديكي سنگرهاي دشمن به كمين بنشينند .به منظور
ايجاد هماهنگي و حمله همزمان همه غواص ها به خط اول دشمن ،برخي از غواص ها كه سريعتر خود را به
ساحل دشمن رسانده بودند ،تا اعالم كلمه رمز عمليات ،مي بايستي خود را در زير پاي دشمن و در بين باتالق
ها و موانع دشمن مخفي نموده تا ساير غواص ها به ساحل دور اروند رسيده و موانع جلوي سنگرهاي دشمن را
421
پاكسازي نمايند .در اين فاصله براي برخي از غواص ها ،حوادث جالبي هم اتفاق مي افتاد .از جمله برخي از
غواص هاي لشكر ثاراهلل در محدوده قرارگاه نوح ،مي گفتند كه به هنگام انتظار در باتالق هاي جلوي
سنگرهاي دشمن براي اعالم رمز عمليات ،به ناگاه متوجه شده اند كه گرازهايي در بين گِل و الي ،خوابيده كه
آنها براي عدم حساس شدن گرازها و حركت ناگهاني آنها ،اقداماتي را انجام داده اند.با اعالم رمز عمليات،جدود
7333غواص تهاجم خود را جهت شكستن خط اول دشمن آغاز و شروع به پاكسازي ساحل دور اروند رود و
ايجاد يك سرپل مناسب ،نمودند .در بعضي از نقاط تعدادي از غواص ها با مشكالتي در عبور از رودخانه اروند
مواجه شدند .براي مثال برخي از غواصان لشكر 73كربال براي رفتن به سمت اسكله فاو با نور افكن هايي كه
دشمن بر روي سطح رودخانه روشن كرده بود و نيز با تيراندازي بي هدف سربازان دشمن بر روي رودخانه اروند،
مواجه شدند .ولي از آن جايي كه دشمن پي به وجود غواصان در داخل آب و نيز آغاز عمليات رزمندگان اسالم،
نبرده بود ،لذا پس از مدتي نورافكن هايي را كه به طور آزمايشي روشن كرده بود خاموش نمود و تيربارهاي وي
نيز از تيراندازي خودداري كردند .بعدها با تصرف فاو و دستگيري فرمانده تيپ دشمن در اين منطقه ،مشخص
گرديد كه علت روشن شدن نور افكن ها در شب عمليات ،واگذاري تعدادي ژنراتور جديد به يگان پدافند كننده
از ساحل فاو بوده كه در آن شب ،آماده بكار بودن اين ژنراتورها را آزمايش مي كرده اند .اكثر غواص ها براي
اينكه در مقابل دشمن ديده نشوند "آيه 1سوره يس" را با خود زمزمه مي كردند .اين آيه كه از سويي اكثر
رزمندگان و بخصوص از سوي نيروهاي اطالعات -عمليات به هنگام مواجه با نيروهاي دشمن ،قرائت مي شد به
اين شرح است " :وَجَعَلنا مِن بَينِ اَيديهِم سَداً وَ مِن خَلفِهِم سداً فَاَغشَيناهُم فَهُم اليُبصِرون" آنها معتقد بودند كه با
خواندن اين آيه ،خداوند به آنها كمك خواهد كرد تا از چشم نظاميان دشمن ،مخفي بمانند .برخي از غواص ها
در خاطرات خود مي گويند :پس از آنكه وارد رودخانه شديم ،سطح رودخانه را موجي فرا گرفت كه باعث شد
سرهاي ما در ميان امواج از ديد دشمن مخفي بماند .از آنجا كه مأموريت فرد فرد غواصان از قبل مشخص شده
بود و معلوم بود كه هر گروه از آن ها بايستي به سمت كدام سنگر دشمن پيش بروند ،لذا اكثر غواص ها موفق
شدند تا سنگرهاي دشمن را بدون تيراندازي فتح نموده و آنها را تصرف نمايند.غواص هاي خط شكن با عبور از
موانع ،خود را به سنگرهاي دشمن رسانده و نيرو هاي مستقر در خط مقدم را ،منهدم نمودند .آنگاه از هر نهر
33تا 33قايق كه رزمندگان اسالم و نيروهاي هجومي موج دوم را حمل مي كردند،خارج شده و با عبور سريع
از اروندرود ،پيشروي خود را به سوي اهداف تعيين شده براي هر يگان ،آغاز و مواضع دشمن در مثلث فاو را
ظرف مدت چهل و هشت ساعت به تصرف خود درآوردند .در شروع نبرد ،غواص هاي هر يگان عملياتي ،از
نهرهاي منشعب از ساحل خودي ،عبور برنامه ريزي شده از اروند رود را آغاز نمودند .در مجموع گذشتن از
عرض اروند رود ،از سي دقيقه تا دو ساعت براي هر يگان طول كشيد .برخي از غواص ها كه بر اثر امواج
رودخانه و جريان و سرعت آب از مسير خود منحرف شده بودند و در نتيجه با شرايط جذر رودخانه برخورد
كردند تا دو ساعت طول كشيد تا از باتالق ها و موانع عبور نموده و خود را به خط اول دشمن برسانند .پس از
رسيدن گروه اول غواصان به خط مقدم دشمن و آغاز درگيري ها ،همزمان آتش پر حجم ادوات و توپخانه
421
صحرايي روي ساحل جنوبي اروند نيز از سوي يگان هاي مربوطه به اجرا درآمد و نيروهاي خط شكن و نيز
رزمندگان دنبال پشتيبان كه با كمك قايق هاي موتوري به سرعت به ساحل دور اروند رود منتقل شده بودند ،به
توسعه سر پل خود در محدوده هر يگان مبادرت ورزيدند .تقريباً در ساعت 7:13پس از نيمه شب ،تمام خط اول
دشمن سقوط كرده و در اختيار رزمندگان اسالم قرار گرفت.در نهايت در مرحله اول عمليات 3433 ،غواص
آموزش ديده از رودخانه اروند عبور كرده و موانع ايجاد شده در ساحل دور اروند را پاكسازي نموده و
سنگرهاي مشرف بر رودخانه را به تصرف خود درآوردند .در روز اول عمليات ،لشكر 73كربال كه از
رزمندگان استان مازندران تشكيل شده بود ،موفق شد تا شهر فاو را به تصرف كامل خود درآورد .فرمانده اين
لشكر برادر مرتضي قرباني براساس مأموريتي كه از سوي برادر محسن رضايي فرمانده كل سپاه پاسداران
انقالب اسالمي ،دريافت كرده بود ،پرچم گنبد حضرت ثامن األئمه امام رضا(ع) را كه از مشهد به جبهه آورده
(ع)
بودند را بر باالي بلندترين مناره مسجد آن شهر نصب نمود و افتخار به احتزاز درآوردن پرچم گنبد امام رضا
در شهر فاو براي هميشه نصيب لشكر 73كربال گرديد.
پاكسازي و تأمین مناطق تصرف شده
پس از پاكسازي خط اول ،سعي شد تا به منظور پرهيز از جنگ شهري ،نيروها اين شهر را دور زده و به
محاصره آن بپردازند .سپس پيشروي به سمت محور ساحلي ،واقع در جناح شمالي منطقه عمليات آغاز گرديد و
آنگاه پاک سازي كامل منطقه رأس البيشه شروع شد تا با ايجاد فضايي امن ،شناورهاي سنگين براي انتقال
ماشين آالت مهندسي و نيز ساير تجهيزات پشتيباني ،بتوانند حركت خود را از بندر ماهشهر به سمت اروندرود
آغاز نمايند .بر همين اساس ،دو لشكر پرتوان سپاه پاسداران انقالب اسالمي ،عمليات خود را با هدف پاكسازي
و الحاق در خط اول دشمن آغاز كردند .قبل از روشن شدن آسمان و پس از درهم شكستن مقاومت هاي
ضعيف دشمن ،لشكر 73كربال كه مأمور تصرف شهر فاو بود ،با حضور در مدخل ورودي شهر به محاصره آن
پرداخت .در جنوب شهر نيز يكي ديگر از يگان ها با طي مسافت زيادي در عمق ،به پيشروي خود به سمت
خورعبداهلل ادامه داد و در نتيجه اين شهر از شمال و جنوب به محاصره يگان هاي خودي درآمد.
پس از محاصره شهر فاو و حضور يگان هاي مانوري در محور ساحلي و نيز دستيابي به خورعبداهلل ،پاكسازي
(عج)
كه از رزمندگان استان فارس منطقه رأس البيشه از باقي مانده نيروي دشمن آغاز شد .تيپ 11المهدي
تشكيل شده بود ،عمليات در اين منطقه را انجام مي داد .اين تيپ در اين منطقه با مقاومت هاي شديدي مواجه
شد و دشمن با سنگر گيري بر باالي مناره يكي از مساجد كه بر اروند رود مسلط بود مزاحمت هاي زيادي را
(عج)
توانستند با عبور از محورهاي ديگر و از براي قرارگاه نوح ،فراهم آورد ولي رزمندگان تيپ المهدي
پشت دشمن به سمت مسجد مزبور حركت كرده و آتش دشمن را خاموش كنند .همزمان با پيشروي قواي
اسالم در اطراف شهر فاو ،نخلستان هاي شمال و جنوب آن هم به طور كامل از وجود نيروهاي دشمن پاكسازي
(عج)
هم در همين زمان موفق شدند تا با پيشروي به سمت دومين پايگاه شد .لشكر 43ثاراهلل و تيپ 11المهدي
موشكي دشمن ،نيروهاي موجود ارتش بعثي در اين محور را منهدم و يا به اسارت خود درآورند .الزم به ذكر
422
است كه به محض آغاز عمليات ،دشمن تجهيزات پرتاب و نيز موجودي موشك هاي ساحل به درياي خود را از
اين پايگاه ها تخليه نمود و در نتيجه فقط چند خودروي راداري مربوط به سيستم هاي پرتاب موشكي به غنيمت
رزمندگان اسالم درآمد .الزم به ذكر است كه تا قبل از عمليات والفجر ،5دشمن از اين پايگاه هاي موشكي
حدود 13فروند موشك HY2را به سمت كشتي هايي كه از طريق خورموسي به سمت بندر امام خميني در حال
حركت بودند پرتاب كرده بود .در نتيجه تا پايان روز اول ،يگان هاي خودي موفق شدند علي رغم اينكه هر
پنج دقيقه يكبار دو هواپيماي دشمن در فضاي منطقه عملياتي و بر فراز اروند رود و نيز در عقبه هاي يگان ها
ظاهر شده و اقدام به بمب باران مي كردند ،عالوه بر تصرف شهر فاو و پاكسازي كامل منطقه ،در شمال شهر و
در جاده محور ساحلي حضور يابند و به اين ترتيب اهداف مورد نظر در مراحل اول و دوم عمليات ،با موفقيت
كامل تأمين گرديد .در مرحله دوم عمليات ،پس از شكسته شدن خط اول دشمن و نفوذ به عمق مواضع ارتش
عراق در منطقه فاو ،بايستي مناطق تصرف شده از وجود نيروهاي دشمن پاكسازي مي شد .برخي از نيروهاي دشمن در
نخلستان ها مخفي گرديده و برخي ديگر قصد داشتند با شنا از خور عبداهلل فرار نمايند كه با شروع جذر دريا در باتالق هاي
كنار ساحل ،گير افتادند .رزمندگان اسالم تالش كردند تا اين افراد را نجات دهند .در ادامه پاكسازي منطقه عملياتي ،غنائم
موجود در سنگرهاي دشمن جمع آوري و به همراه اسيران گردآوري شده به عقبه جبهه منتقل گرديدند .مقابله با پاتك
هاي فوري دشمن با رزمندگان اسالم نيز در اين مرحله صورت گرفت و موجب تشكيل خط پدافندي در قاعده مثلث شبه
جزيره فاو به سمت ام القصر و بصره گرديد .اين مرحله از عمليات ،طي مدت يك هفته انجام شده است .در هفته هاي
اول عمليات ،ايران توانست فقط از يك پل شناور كه فقط شبها آن را نصب و استفاده مي كرد بهره ببرد.
دفع پاتك هاي تعجیلی
اولين اقدام عراق براي جلوگيري از پيشروي نيروهاي ايراني ،استفاده از قدرت هوايي خود بود .هواپيماهاي عراقي
تالش زيادي را براي بمباران مواضع رزمندگان اسالم در روزهاي اول عمليات انجام دادند .اما بارش باران و ابري بودن
هوا در نخستين روزهاي عمليات موجب شد تا پروازهاي جنگنده هاي عراقي با مشكل مواجه شود .از سوي ديگر
استقرار سايت موشكي هاگ ،حمالت هوايي عراق را با محدوديت مواجه ساخت و نيروي هوايي عراق در هفته اول
عمليات ،بيش از 33هواپيماي خود را كه هر كدام بيش از 73ميليون دالر قيمت داشتند از دست داد .همزمان با
حمالت عراقي ،يگان هاي ارتش عراق حمالت خود را به مواضع نيروهاي ايراني آغاز كردند .پاتك هاي عراق در
روزهاي اول بصورت ضعيفي انجام مي شد ولي آرام آرام بر شدت آنها افزوده مي گرديد .فرمانده سپاه قبل از آغاز
عمليات والفجر ،5فرمانده توپخانه سپاه برادر حسن شفيع زاده را مأمور نمود تا با كمك آتش دقيق توپخانه از منطقه
جزيره آبادان ،پاتك هاي سه روز اول دشمن را دفع نمايد تا براي يگان هاي پياده فرصتي فراهم شود تا آنها بتوانند
مواضع خود را در مناطق تصرف شده ،تثبيت نمايند .بنابراين توپخانه سپاه با ثبت گره هاي مواصالتي و نقاط مؤثر در
خطوط تداركاتي دشمن و با كمك ديده باني دقيق و از طريق تمركز آتش ها ،توانست نقش مؤثري را در به هم
پاشيدن سازمان واحدهاي پاتك كننده دشمن ،قبل از رسيدن به خط تماس ،ايفا نمايد .آتش توپخانه گاهي اوقات
موفق مي شد كه نظاميان بعثي را قبل از پياده شدن از اتوبوس ها و خودروهاي خود و نيز قبل از آرايش جنگي گرفتن
423
مورد حمله قرار داده و امكان گسترش مناسب آنها را ندهد .توپخانه عمل كلي قرارگاه خاتم االنبياء ،در تمام دوره
هفتاد و پنج روزه نبرد فاو توانست به عنوان يك يگان پر قدرت ،واحدهاي خط مقدم را در برابر پاتك ها و تهاجمات
دشمن ،به طور مرتب پشتيباني نمايد .از بعدازظهر روز دوم عمليات مصادف با 77بهمن 3134سايت پدافند هوايي
هاگ در منطقه فعال گرديد ولي بعدازظهر روز بعد مورد حمله هوايي عراق قرار گرفته و موقتاً از كار افتاد .نيروي
هوايي عراق در طول عمليات والفجر 5بطور متوسط روزانه 133پرواز انجام مي داد و بالگردهاي جنگي عراق نيز
روزانه 314پرواز بر روز منطقه عملياتي داشتند .در همين حال مشكل اصلي رزمندگان ،همچنان نداشتن پل بر روي
اروندرود و چگونگي انتقال وسايل و تجهيزات سنگين به منطقه فاو بود .قرار بود نيروي زميني ارتش يك پل PMP
بر روي اروند رود نصب نمايد كه به داليل فني و مهندسي ،اين اقدام صورت نگرفت .تا چند روز اول عمليات ارتش
عراق تصور مي كرد كه عمليات اصلي در منطقه هور و جزاير مجنون انجام خواهد شد و عمليات فاو يك عمليات
فريب است به همين خاطر تمركز حمالت هوايي روز 3134/33/73يعني با گذشت حدود 3روز از عمليات در جزاير
33
مجنون و هور متمركز شده بود .ولي از روز بعد حمالت هوايي دشمن به منطقه فاو شدت گرفت.
پاتك هاي سازمان یافته ارتش بعثی
با توجه به اهميت محور ساحلي در كنار خورعبداهلل و حساسيت دشمن نسبت به آن ،پس از گذشت 13ساعت از
آغاز تك ،اولين پاتك ارتش صدام متوجه اين محور شد؛ ليكن موفقيتي در بر نداشت .همان گونه كه قبالً ذكر شد
دشمن كه تصور مي كرد محور اصلي عمليات از سَمتِ جزيره ام الرصاص و يا منطقه هورالهويزه به خاطر نزديكي
اش به شهر بصره است ،بيشتر توجه خود را به اين منطقه معطوف كرده بود؛ ليكن سرانجام پس از سه روز از آغاز
تك ،متوجه اساسي بودن عمليات در اين ناحيه و تالش اصلي تك در منطقه فاو شد و لشكر گارد رياست جمهوري را
وارد درگيري در اين منطقه كرد .قبل از آغاز عمليات با انجام فعاليت هاي شديد مهندسي كه با استتار كامل
صورت مي گرفت سپاه موفق شد تا حدود 333عراده توپخانه صحرايي ،توپخانه پدافند هوايي و تانك را در
مواضع مناسبي كه احداث كرده بود در منطقه عمومي جزيره آبادان و در بين نخلستان ها مستقر نمايد اين اقدام
سپاه ،اين امكان را براي قرارگاه خاتم االنبياء فراهم كرده بود تا دشمن را از حدود 33كيلومتري قبل از رسيدن
به منطقه فاو و در مسير حركت خود بر روي خطوط مواصالتي منطقه و جاده هاي ارتباطي ،زير آتش سنگين
توپخانه دوربرد سپاه و ارتش قرار دهد .پس از ورود لشكر گارد به منطقه جهت انجام پاتك ،يگان هاي خودي با
اجراي آتش انبوه توپخانه و ادوات به اين لشكر هجوم بردند .در اين ميان ،دشمن به منظور پشتيباني از لشكر گارد
در ساعت 3:13صبح روز 3134/33/74به حمله شيميايي عليه مواضع رزمندگان اسالم مبادرت ورزيد؛ ولي به دليل
ترس خلبان هاي هواپيماهاي عراقي از مورد اصابت قرار گرفتن ،از سوي واحد هاي پدافند ضد هوايي و بخصوص
سايت موشكي هاگ كه در پوشش نخلستان ها ،گسترش يافته بود ،جنگنده هاي دشمن مجبور شدند تا بخشي از
بمب هاي شيميايي خود را در ميان نيروهاي لشكر گارد صدام فرو ريخته كه به مصدوميت تعدادي از آنان منجر
شد .در ادامه عمليات ،يگان هاي خودي در محور جاده استراتژيك ،جاده ام القصر و كارخانه نمك ،بر حمالت خود
شدت بخشيده و توانستند ضمن تصرف نيمي از كارخانه نمك ،روي جاده ام القصر نيز خطي دفاعي به موازات اين
424
كارخانه تشكيل دهند .سپس ،طي چند شب درگيري متوالي ،يگان هاي خودي با درهم شكستن خطوط دشمن موفق
شدند در شب هشتم عمليات ،خود را به سه راهي كارخانه نمك رسانده و با احداث چند رده خاكريز بلند و آرايش
مناسب و استقرار سالح هاي ضد زره ،در پشت آن مستقر شوند و خط پدافندي اوليه خود را تشكيل دهند.
پاتك سنگین از محور ام القصر
آخرين و مهمترين عمليات ارتش عراق براي باز پس گيري فاو از غروب روز دوشنبه 3134/33/75از محور جاده ام
القصر آغاز شد .اين محور دور از برد آتش هاي توپخانه ايران بود و پيشروي در آن مي توانست عقبه تمام نيروهاي
موجود در منطقه فاو را تهديد نمايد .ارتش عراق با اصرار تمام حمالت خود را در اين محور كه مسئوليت دفاع از آن بر
عهده يگان هاي قرارگاه نوح بود ،متمركز ساخت .واحدهاي زرهي زيادي را با پشتيباني آتش توپخانه به كار گرفت و
در مقابل اصابت تانك هايش ،همچنان به عمليات خود ادامه مي داد .لشكرهاي علي بن ابيطالب و محمد رسول اهلل ،جنگ
سختي را با دشمن انجام دادند .دشمن موفق شد حدود 7كيلومتر در مواضع نيروهاي خودي نفوذ نمايد ولي در جنگ
سختي كه در تاريكي شب انجام شد و با آغاز بارندگي كه موجب كم شدن قدرت تحرک و ديد تانك هاي عراقي
گرديد ،رزمندگان اسالم موفق شدند اين پاتك را كه يكي از شديدترين حمالت ارتش عراق در جريان عمليات فاو بود
با ناكامي مواجه سازند .در اين عمليات دشمن بر خالف تاكتيك جنگي خود در شب نيز اقدام به پاتك مي كرد.
در اين پاتك كه متكي بر جاده ساحلي خورعبداهلل به ام القصر در شب 3134/33/71انجام شد ،ارتش عراق،
ستون تانك هاي خود را بر روي جاده اصلي قرار داده و با كندي به پيشروي خود ادامه مي داد هر تانك كه
مورد اصابت رزمندگان اسالم قرار مي گرفت تانك بعدي او را هُل داده و به كنار جاده پرتاب مي كرد و خود
جايگزين آن مي شد .در اين شب سرداران رشيد ،سعيد مهتدي ،رضا دستواره ،جعفر تهراني ،سعيد سليماني از
لشكر 72محمد رسول اهلل و تعداد زيادي از فرماندهان و رزمندگان لشكر 32علي ابن ابيطالب ،حماسه هاي
زيادي آفريدند .شرايط به گونه اي سخت شده بود كه در ذهن همه رزمندگان اسالم آيه 37سوره نمل خطور مي
كرد و تعداد زيادي از آن ها با خود زمزمه مي كردند كه" :اَمّن يُجيبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ و يَكشِفُ السّوء" .در
نهايت و در اوج اضطرار ،خداوند با فرستادن باران به كمك سلحشوران اسالم اين پاتك را هم ناكام گذاشت و
همه دريافتند "اِن تَنصُروا اهلل فَال غالبَ لَكُم" .علت اينكه دشمن پس از ناكامي از پاتك هاي خود در محورهاي
فاو -البحار و جاده ساحلي به پاتك از محور ام القصر اقدام نمود دور بودن اين ناحيه از آتش توپخانه
رزمندگان اسالم بود .ارتش صدام تصور مي كرد كه حمله از اين محور مي تواند تمام ناكامي هاي قبلي را
جبران نمايد.
تثبیت منطقه عملیاتی
از روز هشتم به بعد با تشكيل خط مناسب پدافندي ،دشمن كه خود را به طور كامل پيدا كرده و حواس خويش را بازيافته
بود ،پاتك هايش را مجدداً آغاز كرد .ابتدا ،از جاده فاو -البِحار وارد عمل شد كه با مقاومت رزمندگان اسالم مواجه و با
از دست دادن تعدادي از نفرات و انهدام تجهيزات خود عقب نشست .سپس ،از جاده استراتژيك ،تهاجم خود را روي سه
راهي كارخانه نمك متمركز كرد؛ ليكن بر اثر اجراي آتش شديد خمپاره و توپخانه ،انهدام قابل توجهي را متحمل شده و
425
با بر جاي گذاردن تعداد زيادي كشته و زخمي عقب نشيني كرد .در روز يازدهم عمليات ،به منظور تكميل خط
پدافندي و تثبيت آن ،از سوي رزمندگان اسالم در سراسر محور ساحلي و مياني جبهه ،آب رها شد و به اين
ترتيب ،دشمن از تالش مجدد براي پاتك در محورهاي ياد شده نااميد گرديد .به هر حال پس از دفع پاتك
هاي تعجيلي ارتش عراق ،تالش هاي زيادي از سوي رزمندگان اسالم براي تثبيت موفقيت هاي بدست آمده و
نيز دفع پاتك هاي گسترده و با فرصت دشمن ،صورت گرفت .طي اين دوره ،يگان هاي خودي ،ضمن انهدام
واحد هاي پاتك كننده دشمن توانستند ،قدرت دفاع خويش را در مقابل پاتك هاي سنگين و پي در پي واحد
هاي ويژه ارتش عراق از جمله لشكرهاي گارد رياست جمهوري به ارتش بعثي نشان دهند .در اين مرحله به
كارگيري گسترده سالح هاي شيميايي ،جنگ افزارهاي موشكي و حمالت وسيع هوايي ،سياست و شيوه
عملياتي ارتش عراق بود .در نهايت با مقاومت گسترده رزمندگان ،دشمن از ادامه پاتك به منظور بازپس
گيري سرزمين هاي از دست داده مأيوس شد و منطقه رأس البيشه تا فاو و در ادامه تا درياچه نمك در تصرف
رزمندگان اسالم باقي ماند .در نتيجه تصرف و تأمين اين منطقه و حضور قواي ايران در كنار ساحل خور
عبداهلل ،ارتباط دريايي رژيم عراق با خليج فارس قطع گرديد .از آنجا كه در اين تهاجم طوالني ،نفس گير ترين
درگيري هاي دوران جنگ اتفاق افتاد ،فرماندهان عراقي نام عمليات والفجر 5را " معركه كمر شكن "
گذاشتند .مفهوم اين نام آن بود كه بر اثر تداوم اين عمليات " اراده" " ،توان مقابله" و " قدرت تالفي" ارتش
بعثي صدام در هم شكست .به هر حال در اين مرحله ،دفع پاتك هاي متوالي دشمن و تثبيت منطقه عمليات،
نزديك به هفتاد روز به طول انجاميد .با گذشت يك هفته از حضور نيروهاي ايراني در منطقه فاو ،عراق آرام
آرام از باز پس گيري فوري اين منطقه نا اميد شد و دست به توجيه علل موفقيت ايران زد .از جمله يكي از
مقامات نظامي ارتش عراق گفت :وضعيت زمين منطقه نبرد ،محدوديت هايي را در استفاده از زره پوش ها و
حتي نيروهاي پياده بر ارتش عراق تحميل كرده است .زمين نبرد در اطراف فاو طوري است كه اجازه نمي
دهد از تعداد زيادي نيرو در اين منطقه استفاده شود .عدنان خير اهلل وزير دفاع عراق نيز گفت :باز پس گرفتن
شبه جزيره فاو از دست ايرانيان دشوار است .وجود باتالق ها و نمكزارها در اين سرزمين مانع اصلي عملكرد
واحدهاي عراقي هستند .ماهر عبدالرشيد فرمانده سپاه هفتم عراق نيز گفت :ايران در عمليات جاري خود از
روش هاي نظامي نويني استفاده كرده است .بر خالف توقع در شرايط جوّي سختي كه باران هاي شديدي مي
باريد با استفاده از مردان قورباغه اي و پيش قراوالن رزمي حمله خود را به مواضع عراق آغاز كرد .فكر نمي
37
كنم كه به اين زودي ها عراق بتواند در اين ارتباط كسب موفقيت سريعي را پيش بيني نمايد.
تأمین فاو
در مجموع ،درگيري هاي فاو و پاتك هاي مستمر و بي وقفه دشمن 23 ،روز به طول انجاميد .دشمن در
اين مدت از آتش پر حجم توپخانه دوربرد ،حمله هواپيما ها ،سالح هاي شيميايي ،ناوچه هاي جنگي،
لشكر هاي تكاور ،يگان هاي زرهي و موشك هاي زمين به زمين براي باز پس گيري مواضع از دست
داده و منطقه فاو ،استفاده كرد .از جمله در روز 3133/3/4ارتش عراق از 1محور حمالت خود را آغاز
426
و با بكارگيري گسترده سالح هاي شيميايي توانست از خط اول رزمندگان اسالم عبوركند ولي با تحمل
تلفات زياد شكست خورد 31.پس از 23روز درگيري هاي مستمر و انجام 35345سورتي پرواز جنگنده
ها ،سرانجام ارتش بعثي عراق از باز پس گيري منطقه مثلث فاو نااميد شد و به پاتك هاي خود خاتمه داد .البته
در اين عمليات فرماندهان و رزمندگان بزرگي ازجمله محمد اثري نژاد مسئول تداركات و پشتيباني قرارگاه
نوح ،مهندس حميد سليمي 34مسئول مهندسي قرارگاه نوح ،جعفر تهراني مسئول اطالعات لشكر 72محمد رسول
اهلل(ص) ،جواد دل آذر قائم مقام لشكر 32علي ابن ابيطالب(ع) ،عبداهلل رحمتي و ...به فيض عظيم شهادت نائل
آمدند و تعداد زيادي هم از مسئولين يگان هاي شركت كننده در عمليات زخمي گرديدند .به هر حال،
عمليات والفجر ، 5طوالني ترين عمليات دوران جنگ بوده و تثبيت منطقه تصرف شده ،كار عظيمي
بود به گونه اي كه همچنان كارشناسان نظامي دنيا ،عالقمند به مطالعه درباره چگونگي طرح ريزي و
اجراي آن مي باشند .
احداث پل بعثت
يكي از مهمترين مسائل عمليات والفجر 5چگونگي تدارک رساني و پشتيباني از هزاران نفر رزمنده در آن
سوي اروندرود بود .پس از تصرف منطقه فاو ابتدا با شناورهاي سبك و سطحه هايي به نام پل خضر و همچنين
با كمك تعدادي بارج و يدک كش سبك ،پشتيباني هاي الزم صورت مي گرفت .صدها قايق هم كار انتقال
نيروها و امكانات سبك را بر عهده داشتند .ولي تدارک هزاران رزمنده اي كه از اروند رود عبور كردند ،نياز
به احداث يك پل ثابت بر روي رودخانه را الزامي مي كرد .بر اين اساس قبل از شروع عمليات ،پيش بيني
شده بود تا در نزديك دهانه اروند رود ،پلي كه بتوان از روي آن ،انواع تجهيزات سنگين از قبيل تانك و نفربر
و دستگاهاي مهندسي را عبور داد ،احداث گردد .مأموريت اين كار بزرگ بر عهده جهاد سازندگي قرار
گرفت .نيروهاي مهندسي و پشتيباني جنگ جهادسازندگي ،توانستند با بكارگيري حدود 1هزار و 433لولة
نفتي 33اينچي و با يك طرح مهندسي دقيق ،چنين پلي را به طول حدود 333متر و عرض حدود 37متر و با
عمق حدود 5متر احداث نمايند 33.از آنجا كه نيروهاي مهندسي جهاد استان خراسان از روز دو شنبه 32
فروردين 3133كه مصادف با روزهاي نزديك به ايام مبعث رسول اكرم(ص) بود براي عمليات اجرايي پل لوله
اي در منطقه مستقر گرديدند ،اين پل به نام بعثت خوانده شد .طراح و ناظر ساخت اين پل ،مهندس بهروز
پورشريفي مسئول مهندسي پشتيباني جنگ جهاد سازندگي بود كه در يك سانحه رانندگي در سال 3124دار
فاني را وداع گفت .نصب پل لوله اي بعثت از 33خرداد 3133يعني حدود 1ماه و نيم پس از آغاز عمليات فاو آغاز
گرديد .نصب اين پل با مشكالت فراواني همچون جزر و مد آب رودخانه اروند ،امواج برخاسته از باد و طوفان و نيز آتش
توپخانه و بمباران هوايي دشمن مواجه بود كه موجب توقف موقت در عمليات احداث آن مي گرديد .به هر حال ،كار
احداث و نصب اين پل كه در مقابل بمباران هوايي دشمن مقاوم بود حدود سه ماه به طول انجاميد .مرحله اول نصب اين پل
در روز جمعه 3133/3/75به اتمام رسيد .در نهايت پس از حدود 3ماه تالش پيگير و شبانه روزي ،آخرين مرحله آماده
سازي و آسفالت ريزي پل بعثت در روز سه شنبه 3133/2/33به پايان رسيد و تردد از روي آن آغاز شد .در جريان نصب
427
پل 3نفر از نيروهاي جهاد سازندگي مجروح گرديدند .براي نصب اين پل از لوله هاي نفتي 33اينچي به طول 53كيلومتر
لوله استفاده شد .گفته مي شود اين لوله ها از يك كشتي عراقي به غنيمت گرفته شده بود .نصب اين پل توانست منطقه فاو
را از راه زميني به خاک ايران وصل نمايد و موفقيت بزرگي در مهندسي جنگ به شمار مي رفت .اين پل توانست كار
تدارک رساني و پشتيباني از نيروهاي خودي را تسهيل نموده و آرامش خاطري را در ارتباط با دفاع مؤثر از منطقه فاو در
ذهن فرماندهان ايجاد نمايد.
تاكتیك هاي دشمن در حین عملیات
ارتش عراق به منظور بيرون راندن قواي ايران از منطقه فاو از سه تاكتيك عمده استفاده نمود:
الف -استفاده گسترده از جنگ افزارهاي شیمیایی
ارتش عراق پس از گذشت سه روز از آغاز عمليات از روز 3134/33/71به صورت گسترده اي از سالح هاي شيميايي
استفاده كرد .ارتش عراق به عنوان گام اول در پاتك هاي خود ،بكارگيري جنگ افزارهاي شيميايي را به منظور ناتوان
سازي قواي خودي تا شروع پاتك هاي اصلي ،در دستور كار خود قرار داد .تنها در 4روز اول عمليات ،حدود 3هزار
33
مجروح شيميايي از منطقه عمليات تخليه گرديدند .كه جراحت 53درصد آن ها سطحي بود و 73نفر از آنها شهيد شدند.
ارتش عراق عالوه بر فضاي منطقه فاو ،عقبه هاي نيروهاي خودي در منطقه جزيره آبادان را نيز مورد حمالت شيميايي خود
قرار مي داد به گونه اي كه سه برابر فضاي منطقه عملياتي فاو تحت تهاجم شيميايي قواي دشمن قرار داشت .دشمن با
استفاده از اين سالح ها در طي عمليات توانست بيش از 33333نفر از رزمندگان اسالم را مصدوم نمايد بطوري كه حدود
7333نفر آن ها بر اثر استنشاق گازهاي شيميايي و جراحات ناشي از آن ،به شهادت رسيدند .ارتش عراق عالوه بر گازهاي
خردل از گازهاي تابون نيز در حمالت شيميايي خود در اين عمليات استفاده كرد .تفاوت به كارگيري سالح هاي شيميايي
با ساير سالح هاي متعارف در اين است كه هم تلفات بيشتري به بار مي آورد و هم اثر رواني مختل كننده اي بر رزمندگان
حاضر در صحنه عمليات مي گذارد .رزمندگان اسالم براي مقابله با سالح هاي شيميايي دشمن از ماسك ،چفيه و
برپايي آتش از طريق حمله به تانك ها و خودروهاي دشمن و به آتش كشيدن آنها بهره مي بردند .ولي
استفاده از ماسك باعث كاهش توانايي رزمندگان در جنگيدن با دشمن مي شد .تنها در 73روز اول عمليات
ارتش بعثي 3333 ،بمب شيميايي از طريق هواپيما بر سر رزمندگان اسالم فرو ريخت .بنابراين استفاده مجدد از
سالح هاي شيميايي در بُعد وسيع ،از اواسط زمستان 3134و در جريان عمليات والفجر 5آغاز شد .در جريان
اين عمليات ،حدود 2هزار گلوله توپ و خمپاره حاوي مواد سمي به سمت مواضع رزمندگان اسالم پرتاب شد.
ب -استفاده وسیع از حمله هاي هوایی براي زدن عقبه هاي یگان هاي عمل كننده
ارتش عراق در اين ايام با پروازهاي پي در پي و گسترده هواپيماهاي جنگي خود ،تمام پل هاي احداث شده بر
روي رودخانه بهمنشير و اروند رود و نيز مراكز پشتيباني يگان ها را مورد حمالت مرتب و بمباران هاي
هوايي قرار داد و در جريان آن ،بيشترين هواپيماي جنگي خود نسبت به ساير عمليات ها را در والفجر 5از
دست داد.در روزهاي اول عمليات دشمن با استفاده از بمب هاي ليزري تمام پل هاي موجود بر روي رودخانه
بهمنشير را منهدم كرد و شرايط به گونه اي شد كه براي 45ساعت امكان عبور از رودخانه بهمنشير به طور
428
كامل قطع گرديد .نيروهاي پرتالش جهاد سازندگي كه نقش بزرگي در اقدامات مهندسي ،نصب پل ها ،ساختن
جاده ها و آماده سازي عقبه يگان ها براي انجام عمليات والفجر 5داشتند ،پس از بمباران پل ها بر روي
بهمنشير مجبور شدند يك پل عمدتاً خاكي در رودخانه بهمنشير احداث نمايند تا در برابر بمباران هاي دشمن
32
از بين نرود .اين پل خاكي در 3134/37/3و با گذشت حدود 33روز از آغاز عمليات به بهره برداري رسيد.
در اثناي عمليات ،عراق يك هواپيماي بمب افكن سوخوي 73از شوروي دريافت كرد .اين هواپيماي جنگي
مي توانست به ميزان 73تن 35بمب حمل نمايد و با پوشش ضد زره كف هواپيما درمقابل آتش توپهاي ضد
31
هوايي 71ميليمتري آسيب ناپذير بود.
ج -زیر آتش قرار دادن مرتب جاده آبادان در منطقه خسرو آباد
توپخانه دشمن به طور مرتب گره هاي مواصالتي در جاده آبادان به سمت قفاص را به خصوص در منطقه
خسرو آباد ،زير آتش پر حجم خود قرار داده بود ،به گونه اي كه اين جاده را به طور كامل ناامن نموده و
تردد از آن را مختل نموده بود .همچنين در بسياري از اوقات ،دشمن آتش هاي ضد آتشبار خود را با استفاده
از گلوله هاي شيميايي انجام مي داد تا بتواند ضربات مؤثر تري را به رزمندگان وارد نمايد ،به طوري كه در
يك روز خدمه چهار آتشبار توپخانه رزمندگان اسالم مصدوم گرديده و غير فعال شدند.
تلفات و خسارات دشمن و خودي
در اين عمليات در حدود 17هزار نفر از نظاميان ارتش عراق ،كشته و مجروح گرديدند 33.به عبارتي روزانه
حدود 473نفر از نظاميان عراقي كشته يا زخمي شده اند .در اين عمليات 7333نفر از نظاميان عراقي نيز از به
اسارت درآمدند .همچنين تعداد 11فروند هواپيما و 3فروند بالگرد ارتش عراق ،منهدم گرديد .در اين عمليات
پدافند هوايي ايران بسيار فعال بود و تعداد هواپيماهاي ساقط شده تا 31فروند نيز ذكر گرديده است .بر اثر
سرنگوني هواپيماهاي دشمن 37 ،خلبان عراقي نيز به اسارت در آمدند 33.همچنين تعداد 133دستگاه تانك،
743دستگاه نفربر 3 ،دستگاه لودر و بلدوزر 733 ،دستگاه انواع خودرو 73 ،قبضه توپ صحرايي 33 ،قبضه
توپ ضد هوايي 7 ،فروند شناور عراقي منهدم گرديدند .تعداد 33دستگاه تانك 43 ،دستگاه نفربر 13 ،دستگاه
لودر و بلدوزر 353 ،دستگاه انواع خودرو 1 ،دستگاه رادارموشكي 73 ،قبضه توپ صحرايي و 373قبضه توپ
ضد هوايي نيز به غنيمت در آمدند.
در عمليات والفجر 5حدود 33هزار نفر از رزمندگان اسالم از جمله تعدادي از فرماندهان برجسته سپاه
پاسداران انقالب اسالمي شهيد و مجروح گرديدند .همچنين چهار فروند هواپيماي F5نيروي هوايي مورد
اصابت قرار گرفته و تعدادي از خلبان هاي آنها به شهادت رسيده و يا اسير شدند.
نتایج عملیات فاو
مهم ترين هدف اين عمليات ،دستيابي به يك پيروزي قاطع از نظر نظامي در آن شرايط زماني در جبهه هاي
جنگ بود تا بدينوسيله دولتمردان و سياستمداران كشور براي حل مسئله جنگ و پايان دادن به نبردها از راه
سياسي ،بتوانند از قدرت عمل بيشتري برخوردار شوند .حضرت امام خميني اصرار داشتند كه بايد مسئول و شروع
429
كننده جنگ مشخص شود تا از اين به بعد ،مشروعيت و امكان تجاوز به ايران در ذهن همسايگان ايران و قدرت
هاي بزرگ شكل نگيرد .بنابراين انجام نبرد فاو در آن شرايط زماني ،مورد نياز مسئولين كشور و مردم ايران كه چشم
انتظار پيروزي هاي بزرگ و درخشاني بودند بود .همچنين اجراي عمليات والفجر ،5پس از مدتي ناكامي در كسب
موفقيت هاي بزرگ جنگي ،توانست روحية جديدي را براي فرماندهان و طراحان عملياتي به وجود آورده و موجب
توسعه نشاط رزمي در آنان شده و نيز قدرت دفاعي و عملياتي رزمندگان اسالم را باال برد و يك بار ديگر نشان داد
كه با توكل بر خداوند بزرگ و به كارگيري ابتكار عمل ،قدرت خالقيت و تفكر و كسب اطالعات صحيح از دشمن
مي توان ،برتري نظامي در صحنه عمليات را دوباره ،كسب نمود و ارتش عراق را منفعل كرد .فتح فاو نشان داد كه
پيروزي ايران در جنگ ،اجتناب ناپذير است و طوالني شدن جنگ مي تواند شرايط را به نفع ايران تغيير دهد .عمليات
والفجر، 5اميدواري ايران به راه حل نظامي براي خاتمه دادن به جنگ را افزايش داد .از اين ديدگاه چند پيروزي مشابه
و پشت سر هم مانند فاو مي توانست به سرعت جنگ را خاتمه دهد.از طرفي به لحاظ موقعيت جغرافيايي شمال خليج
فارس و منطقه فاو ،عمليات والفجر 5از اهداف سياسي و نظامي ويژه اي برخوردار بود كه مهم ترين نتايجي كه از آن،
حاصل مي شد عبارت بودند از:
- 3تصرف كامل بخشی از اروند رود
يكي از نتايج عمليات والفجر ،5تصرف كامل بخش انتهايي اروندرود در دهانه خليج فارس به طول حدود
بيست كيلومتر و تسلط بيشتر بر قسمت هاي ديگري از رودخانه اروند از منطقه خسرو آباد تا روبه روي فاو
بود .بايد توجه داشت كه اهميت اروند رود آنقدر زياد بود كه بعنوان مهمترين بهانه جنگ از سوي رژيم عراق
مطرح گرديده است و صدام حسين رئيس جمهور عراق در روز 73شهريور سال 3131يعني 4روز قبل از آغاز
جنگ تحميلي ،پيمان مرزي 3123الجزاير بين دو كشور ايران و عراق را پاره و غير قابل قبول و بي اعتبار اعالم كرد.
مسئله مهم در اين قرارداد ،تعيين خط القعر اروند رود به عنوان مرز آبي دو كشور بود .حداقل انتظاري كه رژيم بعثي
صدام از نتايج جنگ تحميلي داشت ،اين بود كه بتواند تمام اروند رود را به مالكيت عراق درآورده و آن را شط العرب
بخواند .عمليات والفجر 5توانست اين روياي صدام را بر باد داده و تمامي اروند رود را به تصرف ايران درآورد.
بنابراين صدام احساس مي كرد كه ادامه جنگ مي تواند به رژيم بعثي عراق خسارات جبران ناپذيري وارد كند و او را
حتي از مزاياي پيمان 3123نيز محروم نمايد .بايد به ياد داشت كه با فتح خرمشهر ،كرانه شمالي رودخانه اروند در
اختيار ايران قرار گرفته بود و رژيم عراق تا حد زيادي نسبت به تحقق رؤياي خويش ،مأيوس شده بود.
- 5تصرف فاو و تأسیسات بندري آن
يكي از نتايج عمليات والفجر ،5آزادسازي حدود 333كيلومتر مربع از اراضي منطقه عمليات و تصرف شهر
بندري فاو و تأسيسات نفتي آن ،بود .فاو شهر كوچكي در كنار رودخانه اروند داراي اسكله هاي محدودي بود
كه از آن براي پهلو گيري شناورهاي سبك و كشتي هاي با آب خور كم ،استفاده مي شد .اهميت آن ،بيشتر
از اين جهت بود كه محل انتقال و عبور بخشي از نفت صادراتي عراق بشمار مي رفت .انبارهاي ذخيره نفت و
نيز تلمبه خانه هاي مربوط به صدور نفت عراق از طريق پايانه نفتي البكر نيز در كنار اين شهر به سمت ساحل
431
خورعبداهلل ،قرار داشت .بنابراين مي توان اين شهر كوچك را يك مجموعه نفتي نيز به حساب آورد.
- 8تصرف سکوهاي موشکی وتأمین خور موسی و افزایش ضریب امنیتی در جزیره خارک
با تصرف مثلث فاو پايگاههاي موشكي كرم ابريشم ارتش عراق در اختيار رزمندگان اسالم قرار گرفت و خور
موسي براي كشتيهاي ايراني تا حدود زيادي امن گرديد .اين موشكها داراي برد حدود نود كيلومتر بود و ارتش
عراق از آنها براي حمله به كشتي هاي عازم به بندر امام خميني و بندر ماهشهر ،استفاده مي كرد .از آنجا كه
در آن ايام ،بندر امام خميني بزرگترين بندر وارداتي كاالهاي اساسي و بازرگاني ايران بشمار مي رفت و كشتي
هاي تجاري زيادي به آن تردد مي كردند ،بنابراين امكان تردد امن كشتي ها به بندر امام خميني(ره) براي ايران
اهميت فراواني داشت .كشتي هايي كه از خليج فارس به مقصد بندر امام و يا بندر ماهشهرحركت مي كردند
مي بايستي از خور موسي عبور نمايند .نزديكي خورموسي به مرزهاي عراق و بويژه به رأس البيشه ،موجب شده
بود تا اين ناحيه بعنوان يك فضاي عملياتي مطلوب براي هواپيماها ،بالگردها و موشك هاي عراقي در آيد.
ايران هم چاره اي جز انتقال كشتي ها از اين مسير نداشت .الزم به ذكر است كه يكي از كاالهاي مهمي كه در
ايام جنگ از طريق اين بندر وارد مي شد ،گندم بود كه بايستي در سراسر كشور توزيع مي شد و بزرگترين
سيلوي گندم وارداتي در كنار اسكله هاي بندر امام خميني وجود داشت .از سوي ديگر ،تأمين امنيت منطقه
شمال خليج فارس و كاهش توان عراق در حمله به جزيره خارک از نتايج ديگر اين عمليات بود .بايد به ياد
داشت كه يكي از اهداف جنگي ارتش بعثي عراق ،حمالت مداوم به جزيره خارک و سكوهاي نفتي ايراني
واقع در خليج فارس با استفاده از هواپيماهاي شكاري و ناوچه هاي جنگي و بالگردهاي نظامي بود.
- 4كنترل خورعبداهلل وتهدید بندر ام القصر
با توجه به آنكه عراق از مسير خور عبداهلل به عنوان تنها مسير عبور كشتي هاي خود استفاده مي كرد بنابراين
انسداد مسير تردد ناوگان نظامي و تداركاتي رژيم بعثي عراق به خليج فارس از طريق خور عبداهلل ،يكي از اهداف
عمليات محسوب مي گرديد .با تصرف فاو و در اختيار گرفتن اروند رود و همچنين رسيدن قواي ايران به ساحل
خورعبداهلل ،عراق از يك كشور مرتبط با دريا تبديل به كشوري محاط در خشكي شد.گرچه ايران در جريان
عمليات فاو نتوانست بسوي ام القصر پيشروي نمايد ولي نزديك شدن به آن ،موجب عدم كارايي و تهديد اين
بندر گرديد .ام القصر كه در نزديكي مرز عراق با كويت و در انتهاي خورعبداهلل قرار داشت ،محل استقرار
ناوگان نيروي دريايي ارتش عراق و تنها بندر فعال اين كشور بود كه عالوه بر استقرار ناوچه هاي جنگي اوزا
در آن ،برخي از كشتي هاي تجاري نيز به آن تردد مي كردند.
- 1ایجاد فشار به كشورهاي عربی
كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس بخصوص عربستان و كويت ،حمايت مالي و تداركاتي فراواني را
از عراق در حين جنگ بعمل مي آوردند .حضور قواي ايران در كنار مرز كويت مي توانست فشار رواني
زيادي به كشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس براي قطع حمايتهاي مالي ،نظامي ،سياسي و تبليغاتي اين
كشورها از رژيم صدام ،بر آنان وارد نمايد و آنها را نسبت به تغيير در سياستهاي خود به تفكر وادارد.
431
ارزیابی عملیات والفجر 1
" رعايت اصل غافلگيري " " ،استعداد پايين نيروهاي عراقي در فاو " " ،سست بودن زمين منطقه عمليات "
كه در آن امكان انجام پاتكهاي سنگين وجود نداشت ،موجب شد تا عمليات فاو با موفقيت خوبي انجام شود.در
اين عمليات نقش توپخانه بسيار براي طرفين مهم بود و در روزهاي جنگ ،تبادل آتش توپخانه ها بشدت در
جريان بود .اين عمليات شكست مهمي را براي ارتش عراق ،رقم زد .عبور از اروندرود ،قدرتهاي جهاني را
مطمئن كرد كه ايران مي تواند به يك پيروزي سرنوشت ساز در جنگ دست يابد .عمليات فاو بزرگترين
پيروزي رزمندگان اسالم پس از فتح خرمشهر در سال 3133بود .موفقيت بزرگ اين عمليات پس از حدود سه
سال از گذشت عمليات بيت المقدس ،آغاز يك تحول مهم و گشايشي عمده در جبهه هاي جنگ بود كه به
نوبه خود منجر به فتوحات ديگري از جمله عمليات كربالي 3و عمليات والفجر ،33گرديد .در مجموع،
عمليات والفجر 5يكي از پيچيده ترين طرح هاي نظامي جمهوري اسالمي ايران است كه با موفقيت كامل انجام
شد و براي ارتش بعثي يك "حمله ناگهاني" و "غير منتظره" تلقي مي گرديد و براي ايران يك نقطه عطف
بود .اجراي طرح عمليات ،از نظر تاكتيكي ،انواع نبردها از جمله عبور از رودخانه ،جنگ با موانع ،عمليات در
دشت ،ساحل ،دريا ،شهر ،جنگل ،زمين پست و سست و ...را با خود به همراه داشت .عمليات والفجر 5به دليل
نوع طراحي ،اهميت زمين منطقه عمليات ،سرعت عمل در اجراي طرح عمليات ،انتخاب تاكتيك هاي مناسب و
مخصوص به خود براي پيروزي بر دشمن ،غافلگير نمودن دشمن و همچنين توان پايداري و مقاومت طوالني در
برابر پاتك هاي دشمن به مدت 23روز ،يكي از جذّاب ترين و مهم ترين نبردها در دوران هشت ساله حماسه
دفاع مقدس است .اجتناب از جنگ در زمينِ به شدت مسلح شده با كمك ميادين مين و سيم هاي خاردار و موانع
متعدد ،پس از عمليات هاي والفجر مقدماتي و والفجر 3و در پي آن ابتكار انجام عمليات در منطقه هورالهويزه در
شرق رودخانه دجله طي دو عمليات بزرگ خيبر در سال 3137و بدر در سال ،3131موجب انفعال ارتش متجاوز
رژيم عراق و ايجاد نگراني در ميان حاميان منطقه اي و بين المللي او گرديد .زيرا تداوم عمليات ها تا اندازه اي مانع
فرسايشي شدن جنگ مي شد و عالئمي دال بر ناتواني ارتش صدام را آشكار مي ساخت .از طرفي جمهوري اسالمي
ايران كه ابتكار عمل نظامي را همچنان در دست داشت ،زمينه عمليات بعدي را با استفاده از تجربة عمليات در منطقه
هور فراهم نمود .در اين ميان عاملي كه موجب شد طراحان نظامي در انتخاب منطقه بعدي براي عمليات دقت
بيشتري به عمل آورند ،اين بود كه هيچ يك از نبرد هاي انجام شده در مقطعِ پس از فتح خرمشهر داراي
نتايجي نبود كه قادر باشد برتري تعيين كننده اي را نصيب ايران كند .از اين رو ،الزم بود حركت جديدي در
صحنه جنگ انجام شود كه با آنچه از روز اول جنگ تا آن زمان به وقوع پيوسته بود ،متفاوت باشد و
فرماندهان نظامي ارتش بعثي عراق نيز از پيش بيني آن ناتوان باشند تا با تكيه بر غافلگيري بتوان ،به نتايج
مورد نظر دست يافت .اين حركت جديد و تعيين كننده ،عبور از رودخانه عريضي همچون اروند رود و تسخير
منطقه مهم شبه جزيره فاو بود .عمليات والفجر 5يكبار ديگر توازن قوا را به نفع جمهوري اسالمي ايران ايجاد
كرد .البته اين برتري نظامي نه بر اثر افزايش تجهيزات و توان رزمي تسليحاتي ،بلكه بر اساس ابتكار عمل و
432
نوع طرح ريزي عمليات و به كارگيري مفيد توان رزمي موجود ،عليه دشمن به وجود آمد .در تمام دوران
جنگ ،ارتش عراق از نظر توان رزمي و ميزان تجهيزات و تسليحات و تنوع آنها ،بر قواي جمهوري اسالمي
ايران برتري داشته است .بخصوص اين برتري نظامي ،در برتري مطلق هوايي ،برتري زرهي ،برتري آتش
توپخانه و برتري تعداد يگان هاي مانوري و حتي برتري تعداد سربازان موجود در جبهه هاي جنگ ،بوده است.
از طرفي بكارگيري سالح هاي كشتار جمعي و سالح هاي شيميايي از سوي ارتش بعثي ،هميشه از مشكالت
اصلي در طراحي عمليات ها عليه دشمن بوده است .آنچه عمليات والفجر 5را برجسته و نمايان مي سازد اين
است كه در طرح ريزي اين عمليات به نوعي تالش شد كه برتري هاي ارتش صدام ،در موضوعات فوق،
ناكارآمد گردد و رزمندگان اسالم ،زمين و منطقه اي را براي جنگيدن انتخاب كنند كه دشمن نتواند از همه
ظرفيت خود در جنگ عليه رزمندگان اسالم استفاده كند و برعكس همه ظرفيت و توان رزمي جمهوري
اسالمي ايران ،در آن منطقه به كار آيد .ارتش عراق هم در مقابله با تهاجم ايران به فاو ،از تاكتيك نسبتاً
جديدي نسبت به واكنش هاي سابق ،استفاده نمود .بر اين اساس از دو شيوه مجزا از هم جهت ناكام گذاشتن
عمليات فاو و تالش براي باز پس گيري مجدد آن استفاده نمود .اين دو شيوه عبارت بودند از :انجام عمليات
پدافندي در تقدم اول و اجراي عمليات آفندي پس از تكميل عمليات پدافندي ،تا از اين طريق بتواند قواي
ايران را از منطقه مثلث فاو ،بيرون نمايد .بر اين اساس ،دشمن در هفته اول تهاجم ايران به منطقه فاو از راهبرد
انجام عمليات پدافندي با بكارگيري يگان هاي مناسب براي انجام پاتك هاي تعجيلي و فوري استفاده مي كرد.
هدف او از اجراي اين گونه عمليات پدافندي عبارت بود از :الف -حفظ و تثبيت يگان هاي تك كننده در
مناطق تصرف شده و وارد آوردن تلفات به آنها ب -عدم اجازه به نيروهاي آفند كننده جمهوري اسالمي ايران
براي توسعه منطقه تصرف شده به منظور جلوگيري از ادامه پيشروي آن ها ج -ايجاد يك سد نفوذ دفاعي در
موقعيت جديد ايجاد شده به منظور اطمينان از عدم توسعه سر پل تصرف شده.
ارتش عراق پس از اتمام عمليات پدافندي خود در هفته اول ،برنامه جديدي را به منظور اطمينان از عدم امكان پيشروي
هاي جديد توسط رزمندگان اسالم ،آغاز نمود .هدف اصلي اينگونه عمليات آفندي ،شكست تك انجام شده و بيرون راندن
قواي اسالم از سرزمين هاي تصرف كرده و در نتيجه بازپس گيري شهر فاو و تأسيسات بندري آن بود .طبيعي است كه با
اين شيوه ارتش عراق مي توانست دوباره در پايگاه هاي موشكي رأس البيشه كه محل استقرار موشك هاي ساحل به دريايِ
موسوم به كرم ابريشم بود ،حضور يابد .با انجام اين عمليات كه از هفته دوم درگيري ها آغاز شد و نزديك به 23روز طول
كشيد ،ارتش عراق قصد داشت تا ضمن كاهش تلفات خود ،به بازپس گيري سرزمين خود در منطقه عملياتي ،اميدوار شده
و موجبات انهدام نيروهاي تك كننده را فراهم نمايد .در صورت موفقيت اين طرح ،دشمن مي توانست دوباره تسلط خود را
بر اروند رود بازيافته و موجبات تأمين خورعبداهلل را به منظور تردد ناوچه ها و شناورهاي پشتيباني رزمي خود را از بندر ام
القصر به سمت اسكله هاي البكر و االُميّه در خليج فارس فراهم آورد و در نتيجه از نيروهاي رزمي و اطالعاتي مستقر بر
روي اسكله هاي نفتي البكر و االميه با آسودگي خاطر ،پشتباني نمايد و از اين دو اسكله به عنوان دو پايگاه اطالعاتي مهم در
شمال خليج فارس استفاده نمايد .صدام در آن زمان مي گفت كه ايراني ها در كيسه اي گير كرده اند كه درب آن
433
كيسه در اختيار ماست و با گفتن اين جمله ،از به دام انداختن نيروهاي ايراني اطمينان داشت .عمليات غير
منتظره ايران در منطقه بسيار پر اهميت فاو ،موجب غافلگيري قدرت هاي حامي رژيم صدام حسين شد تا قبل
از اين عمليات تصور امريكا ،شوروي و كشورهاي عربي اين بود كه رژيم بعثي عراق ،مي تواند از پيشروي
نيروهاي ايران جلوگيري نمايد و به همين دليل ادامه جنگ را به ضرر خود ارزيابي نمي كردند ولي عمليات
والفجر 5ديدگاه و محاسبات آنها را به هم ريخت به گونه اي كه توسعة شديد توان نظامي ارتش بعثي در دستور
كار قدرت هاي بزرگ جهاني و كشورهاي عربي قرار گرفته و براي جلوگيري از شكست نظامي ارتش بعثي و
بازنده شدن عراق در جنگ تحميلي ،اقدامات جديدي را آغاز كردند .اين عمليات بر اساس يك تفكر پيچيده و
خالق نظامي و به وسيله انسان هايي ورزيده و آموزش ديده و شجاع و شهادت طلب كه توانستند با تاكتيك مناسب
دشمن را غافلگير نمايند انجام شد و به همين دليل ارزيابي از توان نظامي سپاه را در داخل و خارج كشور تحت تأثير
قرار داد .اين عمليات نشان داد كه قدرت خالقيت و ابتكار عمل فرماندهان و طراحان عمليات توانسته است كمبود شديد
يگان هاي مانوري ،امكانات و مقدورات مورد نياز براي عمليات را تا حد زيادي جبران نمايد .فرماندهان سپاه توانستند مانور
خود را به خوبي و منطبق با وضعيت زمين منطقه عمليات طراحي نمايند و از عوارض طبيعي زمين حداكثر بهره برداري را
در طراحي مانور و آتش انجام دهند .دشمن براي بازپس گيري زمين منطقه عملياتي فاو مجبور شد نيروهاي خود را به
طور گسترده به خطوط مقدم جبهه گسيل داشته و آن ها را بي مهابا مصرف نمايد و در نتيجه منهدم گردد .برخي
معتقدند كه اگر بخش مهمي از توان نظامي دشمن در اين عمليات منهدم نمي شد ،ارتش بعثي دست به تهاجمات
گسترده اي عليه مواضع رزمندگان اسالم در نقاط مختلف جبهه مي زد .در عمليات فاو ،هماهنگي مجموعه نيروهاي
عمل كننده سپاه و نيروهاي پشتيباني ارتش وضع مناسبي داشت .اين عمليات قدرت تدبير فرماندهي قرارگاه خاتم االنبياء را
براي استفاده بهينه از نيروي هوايي ،پدافند هوايي و هوانيروز نشان داد و موجب اعتماد به نفس بيشتري گرديد و مشخص
ساخت چنانچه از توان دو سازمان سپاه و ارتش متناسب با طبيعت آن ها ،استفاده شود ،نتايج بهتري حاصل خواهد شد .الزم
به ذكر است كه 4محل پرتاپ موشك هاگ در بين نخلستان هاي دهانه اروند رود از سوي نهاجا ايجاد و به طور متناوب و
متناسب با شرايط دشمن از يكي از آنها جهت پرتاب موشك به سمت هواپيماهاي مهاجم دشمن استفاده مي گرديد .از
سوي ديگر از آنجا كه دشمن مجهز به موشك هاي ضد رادار بود ،نيروي هوايي با ابتكار عملي ،سعي مي كرد تا رادار
جستجوي پايگاه موشكي هاگ را خاموش نگه داشته و از رادارهاي دورتر از منطقه استفاده نموده و اطالعات آن رادارها را
از طريق خط باسيم در اختيار پايگاه موشكي هاگ قرار دهد تا آسيب پذيري اين پايگاه ها در برابر حمالت هوايي دشمن،
كاهش يابد .عمليات والفجر 5مبنايي براي تدوين استراتژي باز دارندگي جمهوري اسالمي ايران شد .استراتژي
بازدارندگي همواره بر اين اصل استوار است كه كشورهاي همسايه را از حمله نظامي به خاک كشور باز دارد و
در صورت حمله ،صحنه نبرد را به داخل خاک دشمن منتقل سازد .ارزش اين عمليات به آن بود كه به دشمن
نشان داد ،سياست بازدارندگي از طريق حمله گسترده ،توانسته است جنگ را به طور جدي به داخل خاک
دشمن منتقل سازد و لبه تيز آن را به سوي ارتش متجاوز برگرداند .در نهايت پيروزي در عمليات فاو ،مقدمه
اي شد تا شوراي امنيت سازمان ملل متحد به خواسته هاي جمهوري اسالمي ايران توجه نموده و به سمت تدوين
434
قطعنامه 315جلو برود .اين عمليات موجب شد تا قدرت هاي بزرگ حامي صدام اطمينان يابند كه تنها با راه
حلي سياسي از قبيل صدور قطعنامه مي توانند جلوي پيشروي نظامي جمهوري اسالمي را براي رسيدن به خواسته
هاي ايران بگيرند.
آینده جنگ
با روشن شدن پيروزي هاي عمليات والفجر ،5فرمانده جنگ در روز 3134/33/75در جماران با امام خميني
مالقات و در مورد آينده جنگ چهار فرض را مطرح نمود:
الف ـ ادامه جنگ تا سقوط حزب بعث عراق و تشكيل حكومت مردمي
ب ـ پذيرش سقوط صدام با حفظ حزب بعث در قدرت و گرفتن خسارات جنگ
ج ـ پذيرش سقوط صدام با آمدن حكومت غير بعثي در قدرت همراه با گرفتن خسارات جنگ
د ـ پذيرش دريافت خسارات جنگ با قبول حفظ صدام در قدرت
امام خميني فرض چهارم را قبول نداشتند و فرمودند روي سه فرض ديگر بحث و مذاكره كنيم .اين فرضيات
در جلسه سران سه قوه در شب همان روز مطرح گرديد و بيشتر نظرها روي بندهاي دوم و سوم بود ولي به
نتيجه قطعي نرسيد 37.از سوي ديگر امام خميني در اين ايام ابعاد ديگري از احكام دفاع را براي مردم روشن
(س)
و روز زن در حسينيه كردند .ايشان در ديداري با بانوان مختلف به مناسبت ميالد حضرت فاطمه زهرا
جماران در 3134/37/33خطاب به آنان فرمودند ...." :در ميدان دفاع از اسالم ،اين از مهماتي است كه بر هر
مردي ،بر هر زني ،بر هر كوچك و بزرگي ،جزء واجبات است .دفاع از اسالم ،دفاع از كشور اسالمي ،احدي از
ع لماي اسالم ،احدي از اشخاصي كه در اسالم زندگي كرده اند و مسلم هستند در اين جهت خالف ندارند كه
اين واجب است.آن چيزي كه محل حرف است ،محل صحبت است قضية جهاد اولي (جهاد ابتدايي) است .آن
بر زن واجب نيست اما دفاع از حريم خودش از كشور خودش از زندگي خودش از مال خودش و از اسالم،
دفاع بر همه واجب است .اگر دفاع بر همه واجب شد مقدمات دفاع هم بايد عمل بشود از آن جمله قضيه اينكه
ترتيب نظامي بودن ،ياد گرفتن انواع نظامي بودن را براي آنهايي كه ممكن است .اينطور نيست كه واجب باشد
بر ما كه دفاع كنيم و ندانيم چه جور دفاع كنيم بايد بدانيم چه جور دفاع مي كنيم ....بنابراين پيشقدم شدن شما
در همه مسائل من جمله مسائل دفاع ،مسائل جهاد ،مسائل كمك كردن به جبهه ها ،مسائل وارد شدن در هر
طريقه اي ،اسباب اين مي شود كه مردها هم بيشتر وارد بشوند .مردها هم قويتر بشوند ....شما خانم ها شما زن
ها ت وجه به اين معنا داشته باشيد كه همانطوريكه در مردها در جبهه الزم است كه جلو بروند و پيشقدم باشند،
شما هم در خارج ،در پشت جبهه بايد كمك كنيد و مهيا بشويد كه چنانچه خداي نخواسته يك وقت دفاع
31
عمومي واجب شد مهيا باشيد از براي دفاع "
حمله به هواپیماي مسافربري و خطوط راه آهن
در روز 3134/33/71فرمانده جنگ به حجت االسالم فضل اهلل محالتي نماينده امام خميني در سپاه پاسداران
انقالب اسالمي توصيه نمود تا سري به جبهه ها بزند و در مورد مصدومان شيميايي كنترلي بكند .ايشان به
435
همراه 5نفر از نمايندگان مجلس در روز پنجشنبه اول اسفند ماه 3134با يك فروند هواپيماي فرند شيپ از
شركت آسمان عازم اهواز شد .اين هواپيما در ساعت 37:13آن روز در 73كيلومتري شمال اهواز هدف دو
موشك هواپيماهاي عراقي قرار گرفته و سرنگون شد .بر اثر اين حمله بيش از 43نفر از سرنشينان هواپيما
كشته شدند .جنازه هاي مسافران قابل شناسايي نبود 34.امام خميني در 3134/37/1طي پيامي در اين باره
" جنايتكاران عفلقي كه در جنگ جبهه ها و بويژه جبهه فاو خود را عاجز مي بينند و سراسيمه به هر دري مي
زنند و براي نجات خود به هر حشيشي متوسل مي شوند ،به جنايت مفتضحانه ديگري دست زدند كه آبروي
نداشته آنان را در مجامع جهان آزاد بر باد داد و آن فاجعه هوايي اخير بود كه جمع كثيري از هموطنان عزيز
ما را به شهادت رساندند ....ملتي كه براي رضاي حق تعالي انقالب كرد و براي ارزش هاي معنوي و انساني بپا
خاسته است ،چه باک دارد از شهادت عزيزان و آسيب ديدن نور چشمانش و تحمل سختي ها و مكاره
(رنجها) ،كه جنت لقاءاهلل كه فوق تصرف عارفانه است ،محفوف به مكاره است .چه مي گويند كه اين جنت
اوليا ،مكاره را در كام ملت ما شيرين تر از عسل كرده ،مگر ما و شما هر روز شاهد اين كاروان هاي كربال
نيستيم كه با شور و شوق و عشق و عتش به پيشباز شهادت مي روند .مگر شما هر روز شاهد ميدان هاي با
عظمت قتال با متجاوزين نيستيد كه به مرگ لبخند مي زنند و معجزه مي آفرينند .راستي اين چه تحولي است
كه بر سراسر اين كشور صاحب الزمان روحي فداه نور افشاني مي كند و چه آت فشاني است كه منحرفان و
كج انديشان و بدخواهان را در خود فرو برده و ذوب مي كند؟ اين ،جز اراده خدا و جلوه اوست كه خفاشان از
آن مي گريزند و اولياي خدا و عارفان به آن دل بسته اند؟ من با اين قلم شكسته و اين چشم بسته در حق اين
ملت و اين عزمش و اين سلحشوران و اين رزمش چه مي توانم بگويم؟ پس بهتر آن است كه قلم بشكند و دم
فرو بندم و اجر و مزد رزمندگان و وابستگان به آنان و آسيب ديدگان و دلبستگان آنان را از خداي بزرگ
بخواهم .اميد آن است كه وليّ نِعَم ،اين ميهمانان را كه به سوي او مي روند از محضر خود كامياب فرمايد و به
همه ملت عزيز بويژه آنان كه در اين جهاد في سبيل اهلل فعاليت و دخالت داشته اند ،عزت و عظمت مرحمت
كند ".عالوه بر جنايت حمله به هواپيماي مسافربري ،جنگنده هاي عراقي در تاريخ 3134/37/77نيز به پل
مهم قطور در مسير راه آهن ارتباطي ايران با تركيه حمله و آن را منهدم نمودند .همچنين هواپيماهاي جنگي
عراق در همين روز به كارخانه نيشكر كشت و صنعت كارون و رله تلويزيون در خوزستان حمله كردند.
همچنين هواپيماهاي عراقي به تعدادي از ايستگاه هاي قطار از جمله به ايستگاه هفت تپه در استان خوزستان در
3133/7/74حمله و خسارات زيادي را به بار آوردند .در اين حمله چند واگن قطار و خانه هاي مسكوني
سازماني آسيب ديد و بيش از 33نفر از مسافران قطار و كاركنان راه آهن و خانواده هاي آنها به شهادت
رسيدند و قريب به 733نفر نيز مجروح شدند .در اين ايستگاه چند واگن حامل مهمات هم وجود داشت كه
33
منفجر گرديد.
صدور قطعنامه 115
در اواسط مارس 3153دبيركل سازمان ملل ،طرحي 5ماده اي را براي پايان دادن به جنگ پيشنهاد داد كه
436
بعدها محور قطعنامه هاي شوراي امنيت قرار گرفت .با روشن شدن پيروزي قاطع ايران در عمليات والفجر 5و
تغيير موازنه قوا به نفع ايران ،شوراي امنيت سازمان ملل تصميم گرفت تا در اوايل اسفند ماه 3134تشكيل
جلسه دهد .امام خميني در 3134/37/7با حضور ايران در اين جلسه مخالفت كردند 32.شوراي امنيت در
3134/37/1با حضور نماينده عراق ،قطعنامه 357را در مورد جنگ صادر نمود .اين قطعنامه بر مبناي طرح 5
ماده اي دبيركل سازمان ملل در جلسه 74فوريه 3153مطابق با 3134/37/3به تصويب رسيد .در قطعنامه 357
از اقدامات اوليه اي كه منجر به جنگ ايران و عراق شد و تشديد منازعه ابراز تأسف شده بود و بر آتش بس
فوري در جنگ تأكيد گرديده بود .در اين قطعنامه با اظهار تأسف از ادامه جنگ ،تهاجمات ارضي ،بمباران
مناطق غير نظامي ،حمله به كشتي هاي بي طرف و هواپيماهاي كشوري ،نقض مقررات بين المللي بخصوص
استفاده از سالح شيميايي ،از ايران و عراق خواسته بود تا بي درنگ موارد ذيل را عملي كنند :آتش بس ،توقف
مخاصمات در دريا ،هوا و زمين ،عقب كشيدن همه نيروها به مرزهاي شناخته شده بين المللي ،مبادله اسيران و
تبديل روش هاي خصمانه به ميانجي گري مسالمت آميز .در بند 1اين قطعنامه آمده بود :دبيركل از ايران و
عراق بخواهد كه دو كشور بي درنگ در زمين ،دريا و هوا آتش بس را رعايت كرده و بالفاصله تمام نيروهاي
خود را تا مرزهاي بين المللي شناخته شده به عقب بكشند .اين قطعنامه براي اولين بار و پس از اينكه ايران
منطقه مهمي از خاک عراق را به تصرف خود در آورد ،خواستار عقب نشيني به مرزها شده بود و عمالً به سود
عراق تمام مي شد .قبل از اين قطعنامه معموالً در مقاطع مختلف سازمان ملل پس از مدتي تعلل ،بيانيه يا قطعنامه
اي را صادر و در آن صرفاً از وجود درگيري بين ايران و عراق اظهار تاسف مي كرد .اما پس از فتح فاو و
ايجاد موقعيت برتر سياسي ـ نظامي براي جمهوري اسالمي ،در اين قطعنامه تقاضاي آتش بس و عقب نشيني به
مرزهاي بين المللي ،بدون اشاره به تعيين متجاوز و پرداخت غرامت جنگ و نيز بازگشت آورگان عراقي به
كشورشان نمود .اين قطعنامه بر خالف قطعنامه هاي پيشين به اتفاق آرا مورد تصويب قرار گرفت .وزير
خارجه عراق بالفاصله اين قطعنامه را قابل پذيرش خواند .عراق اعالم كرد كه در صورت پذيرش قطعنامه
بصورت رسمي و بدون قيد و شرط از سوي ايران اين كشور هم قطعنامه را مي پذيرد 35.ايران در واكنش به
صدور اين قطعنامه ،اعالم كرد ما هيچ وقت به اين سازمان و اين شورا اميدي نداشتيم .اين قطعنامه هيچگونه
اثري ندارد و ما را از اينكه بتوانيم از اين راه ،عدالت و حق را برقرار كنيم مأيوس كرد .اگر كار جدي مي
خواهد بشود بايد با واقعيت ها درست برخورد شود .آتش افروز جنگ و متخلف از موازين بين المللي محكوم
شود .موضوع آينده جنگ در جلسه چهارشنبه شب مورخ 3134/37/2در جلسه سران قوا مطرح گرديد .بحث
در اين بود ،حاال كه نقطه مهمي از خاک عراق مثل فاو دست ما است و ارتباط عراق با دريا قطع شده ،بهتر
اين است كه آتش بس را بپذيريم و با اين اهرم براي گرفتن حقوقمان و سقوط صدام از طريق محاكمه اقدام
كنيم و يا اينكه به جنگ ادامه دهيم تا صدام برود .در اين جلسه سران قوا به جايي نرسيدند و قرار شد تا جلسه
بعدي با حضور آيت اهلل منتظري و در خدمت امام خميني بحث شود .جلسه بعدي سران قوا در
تاريخ 3134/37/34در منزل حاج سيد احمد آقا فرزند امام و با حضور امام خميني و آيت اهلل منتظري تشكيل
437
شد .در اين جلسه امام با اظهار بي حالي(كسالت) خيلي نماندند و بدون حضور ايشان ،فرض هاي ذيل در مورد
جنگ مورد بحث قرار گرفت 3 :ـ پذيرش آتش بس به شرط محاكمه صدام و پرداخت خسارات 7ـ ادامه
جنگ تا سقوط صدام 1ـ انجام يك حمله مؤثر ديگر و پذيرفتن آتش بس پس از بدست آوردن موضع
سرنوشت ساز 4ـ اقدام به ركود جنگ ،حركت سياسي براي سقوط حزب بعث عراق .بيشتر فرض سوم تقريباً
پذيرفته شد .در آن زمان افكار عمومي و رزمندگان نيز همين را مي خواستند 31.وزارت امور خارجه ايران نيز
با صدور بيانيه اي در 3134/37/32اعالم داشت :عدم موضع گيري صريح و قاطع در زمينه تعيين متجاوز،
نشانگر آن است كه شورا هنوز اراده سياسي الزم را در اين زمينه ندارد .بر اين اساس آن قسمت از قطعنامه كه
بر كل موضوع جنگ و خاتمه مناقشات ،مربوط مي شود ناقص ،بي اعتبار و غير قابل اجرا است ....اولين قدم
براي حركت به سمت حل عادالنه جنگ ،محكوميت صريح عراق به عنوان متجاوز است 23.گرچه قطعنامه 357
نظر ايران را تأمين نكرد ولي نسبت به قطعنامه هاي قبلي ،نقاط مثبتي داشت .اين قطعنامه بيانگر آن بود كه
اعضاي دائمي شوراي امنيت سازمن ملل با پيروزي ايران در جنگ با عراق ،موافق نيست.
تحوالت پس از فتح فاو
در حين عمليات فاو ،امريكا مشغول مبادله گروگان هاي لبناني خود با واگذاري سالح به ايران بود .شوروي هم
در حال بررسي وضعيت آينده و نقش خود در روابط با ايران و عراق بود .عبور رزمندگان اسالم از اروند رود و
تصرف مثلث فاو ،موجب تحوالت زيادي در ديدگاه هاي قدرت هاي بزرگ و كشورهاي منطقه راجع به ادامه
جنگ گرديد .در 3134/37/37دبيركل اتحاديه بين المجالس و رئيس كميسيون خارجي مجلس آلمان با رئيس
مجلس شوراي اسالمي ديدار كرد .او در اين ديدار خصوصي گفت معتقدم كه ايران باالخره صدام را شكست
مي دهد و غرب نگران وضع تركيه و عربستان سعودي بعد از پيروزي ايران است و نمي داند شما در عراق چه
برنامه اي داريد .در اين جلسه به وي گفته شد ايران چيزي بر ملت عراق تحميل نمي كند .انتخاب با خود مردم
عراق است و حاضريم درباره آينده عراق با تركيه و عربستان مذاكره نمائيم .با تداوم ارتباطات امريكا با ايران،
كشورهاي اروپايي نيز رفتار مناسبتري با ايران را آغاز كردند به گونه اي كه ايران موفق شد سه كشتي گلوله هاي
توپ را از فرانسه خريداري نمايد و بحث خريد رادار از انگليس نيز مطرح گرديد .همچنين سفير امريكا در واتيكان
نيز دو بار با سفير ايران در سازمان ملل تماس گرفته و خواستار اصالح روابط با ايران شده بود 23.تا زمانيكه جريان
تالش براي آزاد سازي گروگان هاي امريكايي در لبنان ادامه داشت ،فشار چنداني از سوي امريكا به ايران وارد
نمي شد .اما با شكست جريان مك فارلين مقامات آمريكا و شوروي با مسئولين عراقي مالقات كرده و حمايت
خود را از صدام اعالم نمودند .همچنين آمريكا و شوروي براي اتخاذ ابتكار تازه اي به منظور پايان دادن به
جنگ ،با يكديگر مذاكره نمودند .سياست آمريكا و شوروي در آن زمان بر اين قرار گرفت تا از شكست
عراق به دست ايران جلوگيري نمايد .آمريكا از طريق كشورهاي عضو گروه G7تالش نمود تا به منظور تهيه
پيش نويس قطعنامه اي عليه ايران كه در آن ايران متهم مي شد كه به تمام درخواست هاي آتش بس و صلح،
جواب منفي داده و بنابراين خطري براي امنيت جهاني است ،اقدام كند .گروه ،G7قصد داشتند تا با تصويب
438
اين قطعنامه در شوراي امنيت سازمان ملل ،مجموعه اي از اقدامات عليه جمهوري اسالمي ايران را سازماندهي
نمايند .در آن زمان اين مسئله در خدمت حضرت امام خميني مورد بررسي و بحث قرار گرفت .حضرت امام
فرمودند ما بايستي جلوي تصويب اين قطعنامه را بگيريم ،گرچه جنگ را تا رسيدن به خواسته هايمان رها نمي
كنيم .بنابراين وزارت خارجه مأمور شد كه در اين راه تالش كند.
جمع بندي
سال 3134با انجام عمليات فاو ،سال موفقي براي ايران محسوب مي گردد.در اين سال حمله عراق به جزيره خارک
و حمله به تأسيسات نفتي ايران ادامه داشت و از اين ناحيه فشارهاي زيادي به ايران وارد شد .ايران به منظور افزايش
توان رزمي خود در جبهه هاي جنگ ،دست به تشكيل سه نيروي زميني ،دريايي و هوايي در سپاه پاسداران زد وعزم
خويش را براي مقابله جدي تر با ارتش عراق نشان داد.با اين اقدام ساختار سپاه ،شكل نظامي تري به خود گرفت و
ايران عمالً داراي دو سازمان نظامي رسمي با نامهاي ارتش و سپاه گرديد .از اين سال به بعد هر يك از اين دو
سازمان با فرماندهي مستقل ،عمليات مجزايي را طرح ريزي و به مرحله اجرا در آوردند و به يكديگر كمك نيز مي
كردند .ولي هيچگاه تمام توان و ظرفيتهاي دو سازمان در كنار هم براي انجام اقدام مشتركي به كار نمي رفت.گرچه
در اين سال برتري در جبهه هاي جنگ با ايران بود ولي استعداد وظرفيت جنگي عراق نسبت به ايران بطور فاحشي
بيشتر بود .ايران تنها با ابتكار عمل و از طريق غافلگيري توانست برتري رزمي موضعي خود نسبت به ارتش عراق
را حفظ نمايد .در اين سال بدنبال تالش براي تأمين قطعات يدكي و جنگ افزارهاي مورد نياز ،روابطي غير مستقيم
بين ايران و امريكا برقرار گرديد .اياالت متحده كه به دنبال رها سازي اتباع به گروگان گرفته شده خود در لبنان
بود ،سعي كرد تا با فروش مبالغ كمي سالح و قطعات يدكي مورد نياز پايگاه هاي موشكهاي دفاع هوايي هاگ ،
ارتباطاتي با ايران را برقرار نمايد به گونه اي كه بتواند در موضوع جنگ نيز تأثير گذار باشد .درچنين شرايطي
درعين نيازهر دو كشور به يكديگر ،ايران و آمريكا نسبت به هم اعتماد نداشتند و به كندي با يكديگر رفتار مي
كردند.
439
منابع و مراجع و پانوشتهاي فصل هفتم
441
. 43بهداروند مهدي ،ما و جنگ ،تهران ،پژوهشكده مطالعات و تحقيفات دفاع مقدس 3155 ،ص343/
. 47وفيق السامرايي ،ويراني دروازه شرقي ،مترجم عدنان قاروني ،تهران ،مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس 3155 ،ص333 /
.41وي در دادگاهي كه پس از قيام مردم عراق در سال 3113تشكيل شد و خود صدام آن را اداره مي كرد به اعدام محكوم گرديد( .منبع شماره ، 47
ص)333 /
. 44بهداروند مهدي ،ما و جنگ ،تهران ،پژوهشكده مطالعات و تحقيفات دفاع مقدس 3155 ،ص133/
.43در مراحل اوليه عمليات ،فرمانده قرارگاه كربال آقاي عباس محتاج بود ولي در ادامه عمالً آقاي احمد غالمپور فرماندهي را بر عهده داشت.
.43فرماندهي قرارگاه نوح بر عهده فرمانده نيروي دريايي سپاه آقاي حسين عاليي بود.
.42سايتهاي هاگ ،داراي كمبود قطعات و المپهاي رادار بودند .اما ايران موفق شد در جريان مبادله گروگان هاي امريكايي در لبنان ،مقداري از قطعات يدكي مورد نياز موشك
هاي هاگ را خريداري نمايد و سيستم پدافند هوايي برد متوسط خود را فعال نمايد .ايران از قطعات يدكي دريافتي هاگ در جريان مك فارلين در عمليات فاو استفاده كرد.
(قدرت اهلل رحماني ،ص)51/
.45اين دومين تجربه رزمندگان اسالم در عبور از رودخانه بود .تجربه اول عبور از رودخانه كارون در زمان عمليات بيت المقدس براي فتح خرمشهر بود
ولي در آن زمان نه در ساحل دور رودخانه موانعي وجود داشت و نه خط دفاعي دشمن چسبيده به رودخانه بود.
. 41منبع شماره ، 7ص433/
. 33اميد و دلواپسي ،ص433/
. 33منبع شماره ، 7ص 431 ، 433/و 433
. 37اميد و دلواپسي ،ص435/
. 31منبع شماره ، 1ص 15/
. 34كتاب يادواره سردار رشيد اسالم شهيد مهندس حميد سليمي،تهران،ص42/
. 33گفته مي شود كه اين لوله ها از بار يك كشتي غرق شده در دهانه اروند بدست آمد.
. 33منبع شماره ، 7ص434/
. 32منبع شماره ،7ص413/
. 35هر هواپيماي F5با بمب همراهش 3تن وزن دارد.
. 31منبع شماره ، 73ص 343 /
. 33منبع شماره ، 47ص333 /
33روحاني حسن ،انقالب اسالمي ،ريشه ها و چالشها ،تهران ،مركز پژوهشهاي مجلس شوراي اسالمي ،3123 ،ص313/
. 37منبع شماره ، 7ص435/
. 31صحيفه امام ،جلد ،73ص 2/
. 34منبع شماره ،7ص473/
33صحيفه امام ،جلد ،31تهران ،مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني ،3153 ،ص.413/
. 33منبع شماره ، 1ص13/
. 32منبع شماره ، 7ص472/
35خاوير پرز دكوئيار ،به سوي صلح ،ترجمه حميدرضا زاهدي ،تهران ،انتشارات اطالعات 3121 ،ص.713/
. 31منبع شماره ، 7ص 411/و 411
. 23اميد و دلواپسي ،ص 413 /و 413
. 23منبع شماره ، 7ص447 ، 443 ، 443 ، 412 /
441
فصل هشتم
442
راهبرد دفاع متحرک
پس از عمليات والفجر ،5ارتش بعثي عراق ،سياست جديدي را با نام " دفاع متحرک " كه از قبل برنامه ريزي
كرده بود ،در دستور كار خود قرار داد .راهبرد عراق تا اين زمان آن بود كه نيروهاي خود را در مواضع
مستحكم ودر پشت ميدان هاي مين متوالي ،موانع متعدد سيم خاردار ،كانالهاي آب و بشكه هاي انفجاري و با
احداث سنگرهاي مطمئن از آسيب تهاجمات قواي ايران محفوظ نگه دارد و با استقرار كمين هاي متعدد،
هوشياري خود را حفظ نمايد .در اين راهبرد يگانهاي احتياط ارتش عراق ،وظيفه آماده بودن براي انجام پاتك
هاي تعجيلي پس از حمله ايران در هر جبهه اي را بر عهده داشتند .ولي پس از شكست فاو ،ارتش عراق تصميم
گرفت تا به جاي باقي ماندن در سنگرها و دفاع از مواضع خويش ،با تشكيل ساختار جديدي در نيروهاي مسلح
خود ،دست به تهاجم به مواضع قواي ايران زده و از الک دفاعي بيرون آيد .با اين سياست ،عمال يك نوع
تهاجم متحرک در سرتاسر جبهه ها برنامه ريزي شد و عمليات هاي مختلفي از سوي ارتش عراق در سراسر
جبهه هاي جنگ طراحي و در طول هزار كيلومتر از منطقه حاجي عمران و پيرانشهر در شمالي ترين نقطه
جنگ تا در فاو ،جنوبي ترين منطقه جبهه ،از سوي سپاه هاي مختلف ارتش بعثي به مرحله اجرا در آمد .در
راستاي اين سياست ،ارتش عراق به ارتفاعات شاخ شميران در 3133/3/32و به ارتفاع 323در شرهاني در
3133/3/35و به ارتفاعات اسماعيل خان و پايگاه دوله شريف در سومار در 3133/3/77حمله و آنها را از
دست ارتش خارج نمود .ارتش مدعي بود كه بدون كمك نيروهاي داوطلب نمي تواند از خطوط جبهه ،دفاع
كند .همچنين عراق با استعداد يك تيپ پياده در 3133/7/7در منطقه عملياتي قادر در سيدكان دست به حمله
زد و ارتفاعات سرسول ،گردشوان و لوالن را از ارتش بازپس گرفت .ارتش عراق اين حمالت را به منظور
جلوگيري از تمركز نيروهاي ايراني در شبه جزيزه فاو انجام مي داد و بدين طريق مي خواست تا حدي
شكست فاو را جبران نمايد .همچنين ارتش عراق در 3133/7/3با استعداد يك لشكر به جزيره مجنون جنوبي
حمله كرد كه چهار روز ادامه داشت ولي بيش از 733متر نتوانست پيشروي كند .ارتش عراق در 3133/7/1
در منطقه فكه با يك لشكر زرهي و 33تيپ پياده به منطقه عملياتي والفجر مقدماتي و والفجر 3حمله كرد كه
با واكنش مؤثر نيروهاي خودي خنثي گرديد .در اين عمليات 323دستگاه زرهي و خودروي دشمن منهدم
گرديد .در ادامه حمالت دشمن به منطقه فكه ،ارتش عراق به لشكر 33زرهي ارتش حمله و به 1گردان آن
ضربه وارد نمود و نيروهاي آن را به خط دوم عقب راند 3.در 3133/7/31ارتش عراق با 7لشكر و 33تيپ
مختلف به ارتفاعات حمرين در منطقه عملياتي والفجر 3حمله نمود و پس از چند روز 13كيلومتر مربع از اين
ارتفاعات را به تصرف خويش در آورد .همچنين ارتش عراق در 3133/7/74به منطقه حاج عمران حمله كرد
و موفق شد در منطقه عملياتي والفجر 7ارتفاعات 7331و 7473را به تصرف خود در آورد .ارتش عراق با 2
تيپ پياده و 37گردان كماندويي به مدت 33روز عمليات خود را ادامه داد و با از دست دادن 33تانك،
تعدادي بالگرد جنگي و 33اسير و صدها كشته و زخمي در نهايت دو ارتفاع مهم منطقه را تصرف كرد 7 .اين
شيوه ارتش عراق ،موجب شد تا ايران عالوه بر طرحريزي عمليات جديد به فكر برنامه ريزي پدافند قوي هم
443
در اراضي متصرفي باشد.
حمله به مراكز اقتصادي
پس از ناكامي عراق در عمليات فاو ،اين كشور از 3134/37/73حمله به مراكز اقتصادي ايران را آغاز نمود.
عراق در 3134/37/72به پااليشگاه اصفهان حمله كرد .همچنين جنگنده هاي عراقي به يك نفتكش در
3134/37/71در لنگرگاه خارک حمله كردند 1.در فروردين ماه 3133عراق نيروگاه رامين اهواز را بمباران
نمود كه خسارت خيلي زيادي به آن وارد شد .در آن زمان به دليل كمبود قطعات موشكهاي هاگ ،ايران دفاع
نيرومندي در مقابل اينگونه حمالت هوايي را نداشت .در 3133/7/32هواپيماهاي عراق پااليشگاه تهران را
بمباران كردند كه بر اثر آن ،يك واحد پااليشگاه آسيب كلي ديد و واحد ديگر قابل تعمير بود .اين بمباران
موجب بروز كمبود مواد سوختي شد .ايران در پاسخ به حمالت عراق به تأسيسات اقتصادي كشور ،تأسيسات
نفتي عراق در كركوک را بمباران نمود .نيروي هوايي عراق در 3133/1/4تلمبه خانه گوره و اميديه را بمباران
و موجب قطع صدور نفت شد .عراق در 3133/1/35ايستگاه ماهواره اسدآباد همدان را مورد حمله قرار داد و
موجب شد تا ارتباطات خارجي ايران قطع گردد .خريد دستگاه هاي مخابراتي جهت راه اندازي اين مركز 33
ميليون دالر هزينه داشت 4.در 3133/3/3پنج جنگنده ارتش عراق براي اولين بار به كارخانه ذوب آهن
اصفهان حمله كردند كه بر اثر آن پنج تن شهيد و 373تن زخمي شدند .اين حمله در حالي صورت گرفت كه
كارشناسان روسي طرف قرار داد ذوب آهن ،اصفهان را ترک كرده بودند .در همين روز هواپيماهاي عراقي به
صنايع نظامي پارچين در جنوب شرقي تهران حمله كردند و 3بمب به سمت آن پرتاب نمودند كه 2نفر
مجروح شدند .همچنين در اين روز و روز قبل از آن هواپيماهاي عراقي به پادگان شهيد عبادت مريوان حمله
كردند كه در مجموع 33نفر زخمي گرديدند .به ايستگاه هاي راه آهن تنگ پيچ و تنگ زنگ در استان
لرستان و يك پاسگاه در حوالي مسجد سليمان نيز بمباران گرديد .ايران نيز به منظور مقابله به مثل با توپخانه
نيروگاه برق و تأسيسات صنعتي و اقتصادي الحارثه در شمال بصره را زير آتش گرفت 3.ارتش عراق در
3133/3/7به شهرهاي شوش ،كرمانشاه ،سنندج ،سقز ،مريوان و ايالم حمله هوايي نمود كه بيش از 133نفر از
مردم شهيد و شمار زيادي نيز مجروح گرديدند .سه هواپيماي عراقي به كارخانه كاغذ سازي پارس در هفت
تپه حمله كردند كه 13نفر شهيد و 733نفر مجروح گشت .در كرمانشاه نيز پااليشگاه شهر مورد حمله قرار
3
گرفت كه بر اثر آن 31تن شهيد و 3نفر مفقود گرديدند.
اشغال دوباره مهران
با مأيوس شدن ارتش عراق از تصرف شهر فاو ،برنامه ريزي جهت درگير كردن قواي ايران در جبهه هاي ديگر در
دستور كار ارتش بعثي قرار گرفت .بر اين اساس ارتش عراق در تاريخ 3133/7/72با 2تيپ پياده و 7تيپ زرهي
اقدام به حمله به منطقه عملياتي والفجر 1نمود و توانست شهر مهران را كه قبالً در عمليات والفجر 1آزاد شده بود،
به اشغال خود در آورد .با حمله ارتش عراق 7 ،تيپ از نيروهاي ارتش كه پدافند از اين منطقه را بر عهده داشتند
عقب نشيني كردند 2.در هنگام حمله دو لشكر از سپاه دوم ارتش عراق به مهران ،اين شهر عمالً خالي از سكنه بود و
444
با توجه به نزديكي آن به مرز ،هدف نسبتاً آساني براي ارتش عراق به حساب مي آمد .در اين حمله ارتش عراق از
كاتيوشا بطور مؤثري عليه مواضع نيروهاي ايراني استفاده نمود .عمليات ارتش عراق با كمك ارتش منافقين صورت
گرفت و رژيم بعثي اعالم نمود كه فاو در برابر مهران قرار دارد و عراق قصد دارد تا پايان جنگ در شهر مهران
باقي بماند .اين پيروزي براي رژيم بعثي آنچنان اهميت داشت كه به هنگام اشغال مهران ،چهل گلوله توپ به نشانه
ابراز خوشحالي و كسب موفقيت ،در بغداد شليك شد .درجريان اشغال مهران ارتش عراق اين منطقه را با وسعت
زياد بمباران شيميايي نمود.
عملیات كربالي یك و باز پس گیري مهران
پس ازاشغال مهران ،بالفاصله بازپس گيري آن در دستور كار قرارگاه نجف سپاه قرار گرفت .ابتدا يگانهاي سپاه
سعي كردند تا با عمليات مهندسي و زدن خاكريز،مواضع خود را حدود 33كيلومتر به خط اول ارتش عراق نزديك
كنند.در اين مرحله لشكر 73كربالپيشروي شبانه با بلدوزرها را آغاز نمود و لشكر 72محمد رسول اهلل باعبور از
موضع كمين دشمن 33تن از آنها را به اسارت گرفت.سپس با شناسايي هاي انجام شده ،عملياتي به نام كربالي
،3طرحريزي گرديد و بارمز يا اباالفضل العباس ادركني از ساعت 77:73دوشنبه شب مورخ 3133/4/1آغاز
گرديد 27.گردان براي انجام اين عمليات برآورد شده بود كه تنها 11گردان ازلشكرهاي33،3 ،32،43 ،72 ،73
وتيپ هاي 73امام رضا 33،امام حسن و 15ذوالفقار براي اجراي آن ،اختصاص يافت .اين در حالي بود كه استعداد
ارتش عراق در اين منطقه 47گردان پياده و 3گردان زرهي بود .با شروع عمليات طوفاني از گرد و غبار منطقه را
فرا گرفت كه موجب تيراندازي دشمن وپرتاب گلوله هاي منور گرديد ولي پس از يك ربع خاتمه يافت.سر انجام
با يك مانور احاطه اي دو طرفه و با حمله لشكر 32علي ابن ابيطالب به ارتفاعات قالويزان به عنوان محور تالش
اصلي ،رزمندگان سپاه اسالم موفق شدند شهر مهران را در روز دوم عمليات دوباره از ارتش بعثي عراق بازپس
بگيرند 5.در اين عمليات ،عالوه بر شهر مهران ،حدود 773كيلومتر مربع از سرزمين هاي ايران و نيز ارتفاعات مهم
قالويزان از جمله قله 771و جبل حمرين و نيز پاسگاه دراجي آزاد گرديد.مناطق آزادشده در اين عمليات ،بيش
ازحد برنامه ريزي شده بود.عمليات كربالي يك به مدت 3روز به طول انجاميد وچند بارتيپ هاي گارد رياست
جمهوري عراق پاتك نمودند ولي در نهايت به توفيقي دست نيافتند .آزادي شهر مهران با شهادت 131نفر از
(ص)
به ثمر رزمندگان اسالم از جمله شهيدان داودآبادي و محمدرضا دستواره از فرماندهان لشكر 72محمد رسول اهلل
رسيد .اين عمليات نشان داد كه ايران در جنگ كوهستان دست برتر را دارد .عمليات كربالي3يكي از عملياتهاي
بسيار موفق دوران جنگ و پاياني بر سياست جنگي جديد ارتش متجاوز عراق و عمليات دفاع متحرک بود .پس از
اين عمليات تحرک مهم ديگري از ارتش عراق تا ماه هاي پاياني جنگ مشاهده نشد و ارتش عراق دوباره به
سياست استقرار و پدافند مؤثر از زمين ،روي آورد .قبل از آغاز عمليات كربالي ،3برخي از فرماندهان نيروي
زميني ارتش زياد با اجراي آن موافق نبودند ،اما پس از پيروزي هاي بدست آمده كه بيش از حد انتظار بود ،از آن
راضي بودند .عمليات مهران كه پس از پيروزي در فاو انجام شد ،اين اميد را در مسئولين كشور پديد آورد كه ايران
توانايي پايان دادن به جنگ از طريق نظامي را دارد 1.در دوران دفاع مقدس شهر مهران 4 ،بار به اشغال ارتش عراق
445
درآمد و با دالور مردي رزمندگان اسالم آزاد گرديد .آخرين عمليات آزادسازي مهران ،عمليات كربالي 3بود كه
طي آن 3333از نظاميان عراقي اسير وحدود 7533نفر مفقود گرديدند .در دوران هشت ساله دفاع مقدس حدود
3533نفر از رزمندگان اسالم در منطقه مهران به شهادت رسيدند.
ماجراي مك فارلین
از آنجا كه در سال 3133موعد برگزاري انتخابات كنگره امريكا نزديك مي شد ،ريگان رئيس جمهور اياالت
متحده تالش مي كرد تا با آزاد كردن گروگان هاي امريكايي در لبنان ،وجهه خوبي براي جمهوري خواهان
در انتخابات بدست آورد و حزب وي بتواند پيروز انتخابات گردد .سعي وي بر اين بود كه به طور مخفيانه و
بدون ارتباط سياسي علني ،از تأثيرگذاري ايران بر اين امور بهره ببرد .با گذشت حدود يك سال از ارتباط
اياالت متحده با ايران به منظور آزاد سازي گروگان هاي امريكايي در لبنان و تبادل سالح و گروگان ظرف اين
مدت ،در 3134/37/33مقامات امريكايي خواستار سفر به ايران به صورت محرمانه به منظور بررسي نيازهاي جنگي
ايران شدند .ايران به واسطه مذاكرات اعالم نمود كه اگر امريكا مي خواهد ما در لبنان براي آزادي گروگان هايشان
كمك كنيم ،بايد 333موشك فونيكس به ايران بدهند 33.ايران در آن زمان نياز شديدي به قطعات و المپ هاي
موشك هاگ داشت .امريكا در 3134/37/74تحويل قطعات موشك هاگ در مقابل كمك به آزادي گروگان
هايشان در لبنان را پذيرفت 33.در 3133/3/33چهار مقام امريكايي اعالم آمادگي كردنند تا براي مذاكره درباره
گروگان هاي امريكايي در لبنان وبرنامه ارسال نيازهاي دفاعي ايران به تهران سفر كنند كه مورد موافقت قرار
گرفت .از سوي ديگر در 3133/3/31پيشنهاد وزير خارجه عمان در خصوص پيغام امريكا مبني بر كمك
ايران به آزادي گروگان هاي امريكايي در لبنان در مقابل گرفتن نيازهاي تسليحاتي در جلسه سران قوا مطرح
گرديد .رئيس جمهور تأكيد بر لزوم عدم يأس امريكا داشت .در نهايت قرار شد اين موضوع فقط از طريق
آقاي محسن كنگرلو انجام شود و آقاي وحيدي مسئول اطالعات سپاه با چهار امريكايي به اين منظور به زودي
به ايران مي آيند ،صحبت كند .در 3133/3/71امريكا پيشنهاد جديدي را در رابطه با گروگانهاي لبنان ارائه
كرد كه ايران احساس كرد كه اياالت متحده در فكر فريب است و از واسطه خواست كه قبل از هر چيز بايد
743قطعه هاگ را بفرستند و سپس وارد صحبت شويم .امريكا در 3133/3/13پذيرفت همراه هيئت اعزامي به
تهران ،قطعات هاگ را نيز ارسال نمايد 37.در 3133/7/1ريگان رئيس جمهوري امريكا اعالم كرد در صورتي
كه مسئوليت يك اقدام تروريستي از سوي ايران و سوريه به گونه اي انكارناپذير ثابت شود ،مورد يك اقدام
تالفي جويانه قرار خواهند گرفت .همچنين در اين روز خبرگزاري هاي غربي اعالم كردند 32نفر به جرم
فروش سالح به ايران در امريكا تحت پيگرد قانوني قرار گرفته اند .در همين حال آقاي محسن كنگرلو در
3133/7/3اعالم كرد كه امريكايي ها مي گويند قطعات هاگ آماده تحويل است ولي مي خواهند قبل از
تحويل با وي مالقات كنند .قرار شدكه اين ديدار انجام شود .ولي هيچ قولي درباره گروگان ها داده نشود و
فق ط گفته شود كه اگر با تحويل قطعات هاگ حسن نيت خود را ثابت كردند ما براي نجات گروگانها شروع
به اقدام مي كنيم .در 3133/7/32واسطه ايراني اطالع داد كه هيئت امريكايي در 3133/7/75نصف قطعات
446
درخواستي موشك هاگ را با هيئت ظاهراً آلماني به ايران مي آورند و پس از تنظيم برنامه آزادي گروگان ها
در لبنان بقيه را مي آورند كه مورد توافق قرار گرفت .در همين ايام در 3133/7/74دادگاه الهه حكمي مبني
بر پرداخت حدود 333ميليون دالر بدهي بانك هاي امريكايي به ايران را به نفع جمهوري اسالمي صادر كرد
كه قطعي براي اجرا نبود 31 .سر انجام امريكا از نياز ايران به تسليحات استفاده نموده و هيئتي 3نفره را با نام
هاي مستعار و گذرنامه هاي ايرلندي در 3133/1/4مصادف با 33ماه مبارک رمضان 3433عازم ايران كرد.
براي برخي از مقامات ايران هويت و تابعيت اين افراد قبل از ورود به فرودگاه مهرآباد مشخص نبود .قرار شد
آقاي دكتر حسن روحاني براي كنترل قطعات وارد شده و نيز اداره مسائل سياسي و مذاكرات همكاري كند.
پس از ورود هيئت امريكايي به ايران مشخص و قطعي گرديد كه مك فارلين مشاور ويژه ريگان و شخصيت
هاي حساس ديگر امريكايي در هيئت هستند .آنها 3/4قطعات درخواستي موشك هاي هاگ را با خود آورده
بودند .همچنين براي سران كشور ايران كلت و شيريني به عنوان هديه آورده بودند و خواهان مالقات با سران
ايران بودند .هديه و مالقات پذيرفته نشد ولي مذاكره در سطح آقايان دكتر هادي ،دكتر روحاني و احمد
وحيدي مورد قبول قرار گرفت و مقرر شد كه محدود به مسئله گروگان هاي امريكايي در لبنان و دريافت
قطعات هاگ و چند قلم ديگر سالح باشد .آنها بيشتر خواهان مذاكره در مسائل كلي و سياسي بودند .مي
خواستند يك نفر به صورت دائم در هواپيماي خودشان براي تماس با خارج از طريق ماهواره حضور داشته
باشد كه مورد قبول واقع نشد ولي قرار شد براي مشورت و تماس در موارد لزوم به هواپيما بروند .آنها با
خودروهاي معمولي از فرودگاه مهرآباد حركت كرده و با اسكورت سپاه در هتل استقالل مستقر شدند و سپاه
پاسداران حفاظت از آنها را بر عهده گرفت .وقتي مك فارلين به ايران آمد هيچ يك از مقامات رده باالي نظام
با وي گفتگو نكردند ولي برخي مقامات پايين تر مذاكره با نمايندگان امريكا را براي خريد سالح انجام دادند.
قرار شد اين مذاكرات مخفي باقي بماند .دكتر هادي با هيئت مذاكره نمود ولي مك فارلين ناراضي بود و
مدعي بود به او توهين شده كه چرا مقامات تراز اول ايران با او حرف نمي زنند و چرا هديه اش را نمي
پذيرند .او مي گفت اگر من براي خريد پوست گربه به روسيه بروم ،گورباچف رهبر شوروي در روز دو بار
با من مالقات مي كند .مك فارلين در مذاكرات خود مدعي شد كه روسيه قصد حمله به ايران را دارد .به هيئت
امريكايي گفته شد كه به خاطر تخلف ها و بد قولي هايشان اعتماد به آنها نيست و تا عمالً جلب اعتماد نكنند،
مذاكره رسمي ممكن نيست ،اين نظر سران قوا است .پس از اين نظر ،گفتگوهاي دكتر هادي با اين هيئت در
دوشنبه شب 3133/1/3سه ساعت و نيم به طول كشيد .نظر مك فارلين اين بود كه 1گروگان امريكايي
موجود در لبنان به يكباره آزاد شوند تا اين اقدام بتواند تأثير قابل توجهي در پيروزي ريگان و جمهوري
خواهان در انتخابات داشته باشد .جمهوري خواهان نياز به افزايش حدود 1درصد از آراي خود نسبت به
دموكرات ها داشتند و آزادي يكباره گروگان ها مي توانست اين افزايش رأي را براي آنها رقم بزند .از سوي
ديگر آنها در قبال اين اقدام حاضر بودند ،برخي از نيازمنديهاي ايران را تأمين نمايند 34.در مذاكره روز بعد،
اختالف بر سر اين بود كه امريكايي ها نمي خواستند قبل از آزادي گروگان ها قطعات درخواستي ايران را
447
تحويل دهند و ايران نيز نمي خواست به يكباره همه گروگان ها آزاد شوند .در نهايت ايران پيشنهاد كرد
فرمول تدريج را پيش بگيريم .مك فارلين از عدم توجه ايران به لزوم آزاد سازي يكباره گروگان ها بشدت
ناراحت شد و حتي گريه كرد 33.با به بن بست رسيدن مذاكرات ،اين هيئت در چهارشنبه 2خرداد 3133ايران
را ترک كردند و آقاي منوچهر قرباني فر را براي پيگيري كارها در ايران گذاشتند .گزارش سفر اين هيئت در
3133/1/33توسط رئيس مجلس به امام خميني ارائه گرديد و پيشنهاد شد كه براي جلوگيري از پخش خبر
توسط امريكا كه ايران را در موضع دفاعي قرار دهد ،خودمان خبر آمدن آنها را ابتدا پخش كنيم ،امام موافق
نبودند .به هر حال مذاكرات ايران و امريكا از طريق واسطه ادامه يافت .در 3134/1/71احمدآقا فرزند امام
خميني گفت گزارش پيشرفت مذاكرات با امريكايي ها را با امام مطرح كرده است و امام فرموده اند تاكنون
ضرري نداشته ولي بايد خيلي مواظب بود كه آنها كاله بر سرمان نگذارند .آنها در شيطنت تجربه دارند .در
3133/1/74امريكايي ها دوباره خواستار سفر به ايران جهت مذاكره درباره گروگان هاي خود در لبنان شدند.
به آنها پاسخ داده شد كه موافقتي با سفر آنها نيست .اگر قطعات هاگ را بفرستند براي نجات گروگان ها اقدام
مي شود .در 3133/4/35آقاي منوچهر قرباني فر يكي از عوامل اصلي ترتيب دهنده سفر مك فارلين در نامه
اي به محسن كنگرلو رابط ايراني خود به بررسي تأثيرات آزاد شدن مايرفرد يكي از گروگان هاي امريكايي
در بيروت بر ارسال سالح و تغيير رفتار امريكا و نيز اصالح مواضع سياست خارجي آن كشور در مورد ايران و
همچنين انتظارات متقابل امريكا از ايران ،پرداخت 33.فرآيندي كه در آن ماجراي مك فارلين بوجود آمد
تقريباً در طول يك سال و نيم اتفاق افتاد .در همين حال با توجه به بمباران كاخ قذافي در ليبي از سوي امريكا
در بهار 3133و همكاري تسليحاتي ليبي با ايران ،اين كشور توقع داشت تا ايران در مسئله گروگان هاي
امريكايي در لبنان ،فشاري به نفع ليبي به اياالت متحده وارد نمايد .با تالش ايران يكي ديگر از گروگان هاي
امريكايي در 3133/3/4آزاد شد .سوريه نيز تالش كرد در مسئله گروگان هاي امريكايي از اياالت متحده
امتيازاتي را دريافت كند .در آزاد سازي اين گروگان ،امريكا از سوريه تشكر نمود كه مشخص است كه
سوريه خود را وارد ماجرا كرده است .با آزاد شدن گروگان امريكايي ،هواپيماي امريكايي حامل 743قطعه
موشك هاگ روز يكشنبه 3133/3/37وارد ايران شد .قرار بود 74ساعت پس از آزادي گروگان امريكايي،
قطعات به ايران برسد كه با يك هفته تأخير انجام شد .ايران تصميم گرفت تا آمدن هواپيماي دوم حامل
موشك تاو و المپ P.Rپول قطعات موشك هاي هاگ را نپردازد 32 .دريافت اين قطعات عليرغم شعاري بود
كه امريكا تكرار مي كرد در مورد گروگان گيري باج نمي دهيم .در چنين شرايطي هنوز سه امريكايي در
گروگان سازمان جهاد اسالمي لبنان قرار داشتند .اين سازمان درخواست آزادي 32نفر از هواداران خود را كه
در كويت زنداني بودند در قبال رها سازي گروگان هاي امريكايي داشت .در 3133/3/77سفير ژاپن نامه وزير
خارجه اين كشور را به رئيس مجلس شوراي اسالمي تقديم و براي نجات گروگان هاي امريكايي در لبنان
استمداد كرد .در پاسخ به وي گفته شد كه امريكا تعهد نمايد براي نجات زندانيان طرفدار سازمان جهاد اسالمي
در كويت تالش نمايد و همچنين قطعات خريداري شده ايران كه در انبارهاي امريكا موجود است و نيز 33
448
فروند هليكوپتر شنوک ايران را كه با دستور امريكا در ايتاليا توقيف شده را بدهند تا ايران كمك نمايد .اين
35
اقدامات مي تواند گامي در جهت عادي سازي روابط دو كشور كه خواست امريكا و ژاپن است نيز باشد.
بدليل اعالم عجز آمريكا در باره آزادي زندانيان جهاد اسالمي در كويت،عمال مذاكرات با بن بست روبرو شد.
پس از گذشت مدتي در اوايل شهريور 3133كانال دوم فعال گرديد و دو نفر از مقامات امريكا از طريق
كاردار ايران در لندن با آقاي علي هاشمي در اروپا مالقات كرده و خواستار رفع تيرگي روابط با ايران و
كمك ايران براي آزادي گروگان هاي امريكايي در لبنان شدند .پيام امريكا مبني بر ادعاي طرفداري از ايران
در مقابل عراق به دليل حمايت همه جانبه روس ها از عراق در جريان جنگ ،به شرط كمك ايران به آزادي
گروگان هاي امريكايي در لبنان ،از طريق احمد آقا به امام خميني منتقل شد .قرار شد دكتر هادي در حد
كمك براي آزادي گروگان ها در لبنان در مقابل گرفتن نيازهاي نظامي با امريكايي ها مذاكره نمايد .به
آقايان محسن كنگرلو و دكتر هادي درباره تعقيب مذاكره براي موضوع گروگان هاي امريكايي و نحوه تأمين
نيازهاي نظامي از طرف سران سه قوه مسئوليت واگذار شده بود 31.در ادامه ارتباط دوكشور براي حل مشكل
گروگان ها ،در روز چهارشنبه 2آبان 3133يك هواپيما در بندرعباس به زمين نشست و 333موشك تاو و
مقداري دارو به عنوان هديه از طرف امريكا به ايران آورد تا براي آزادي گروگان هاي امريكايي در لبنان
كمك شود .با اين اقدام ديويد جاكوبسن گروگان 34ساله امريكايي كه نزديك 3سال در لبنان گروگان بود
در 3133/5/33آزاد شد .ريگان رئيس جمهور امريكا در اين باره گفت :نمي توانم جزئيات آنچه را كه منجر
به آزادي جاكوبسن شد ،افشا كنم .اجماالً مدت ها از طريق كانالهايي حساس در اين مورد كار كرده ايم .با
بررسي هاي ايران معلوم شد كه آخرين محموله موشك هاي تاو امريكايي از نوع قديمي و عمدتاً معيوب بوده
است در حالي كه طبق قرار مي بايستي امريكا از آخرين محصول كارخانه ،موشك ها را تحويل مي داد 73.در
مجموع در معامالتي كه انجام شد امريكا تعدادي موشك تاو را با قيمتي گزاف به ايران فروخت .اين موشك
ها از جديدترين نوع موشك هاي تاو نبودند .امريكا با عدم صداقت تعدادي از اين سالح ها را از انبار تسليحات
اسرائيل به ايران ارسال نمود و هنگامي كه ايران متوجه شد موشك هاي هاگ داراي آرم اسرائيل است آنها را
باز گردانيد .در واقع امريكا در تالش بود تا هم گروگان هاي خود را آزاد نمايد و هم انبارهاي اسرائيل را از
سالح هاي قديمي تخليه و با سالح هاي جديد پر نمايد .در اين ماجرا فقط مسئولين رده باالي ايران در جريان
موضوع بودند و تالش آنها هم فقط براي خريداري سالح بود .ايران پول سالح هاي دريافتي از امريكا را به
يك دالل اسحله به نام منوچهر قرباني فر مي پرداخت و او اين پول را با كسر حق الزحمه خود به ساير واسطه
ها مي داد .ايران نمي دانست كه پولي كه پرداخت مي كند چگونه بدست امريكا مي رسد .آنگونه كه گفته
شده فرد ديگري به نام قاشق چي كه اصالتاً عراقي بود به قرباني فرد كمك مي كرد .امريكا در جريان فروش
سالح به ايران قيمت آنان را گران تر حساب مي كرد .در اوايل آبان 3133منوچهر قرباني فر به دليل گران
فروشي از واسطه گري كنار گذاشته شد 73.امريكا درآمد حاصل از اختالف قيمت را به كنتراها كه با دولت
نيكاراگوئه مبارزه مي كردند واگذار مي كرد .اين اقدام دولت امريكا خالف قانون كنگره اياالت متحده بود.در
449
اين مرحله ،امريكا ،نخست وزيران ژاپن و تركيه و همچنين دبيركل سازمان ملل را نزد رئيس وقت مجلس
ايران فرستاده و سفارت سوئيس در ايران را هم فعال مي كند .آنها قولهاي مهم و جدّي به ايران داده بودند اما
وقتي چند نفر از گروگانها در لبنان آزاد شدند نه تنها به قول خود عمل نكردند بلكه گفتند كه معلوم شد دست
ايران در كار بوده است .دكوئيار به آقاي هاشمي رفسنجاني گفته بود :ايراني ها پس از آزادي گروگانها،
77
چيزهايي به دست مي آورند كه انتظار آن را ندارند ولي با آزادي گروگانها حرفهاي آنها برعكس شد.
طرح مسئله ختم جنگ
از اواخر سال 3134براي برخي ابهاماتي راجع به نحوه اداره جنگ پيش آمده بود .امام خميني در واكنش به
اين مسائل در ديدار با مسئولين كشور به مناسبت سالروز ميالد امام علي (ع) در 3133/3/4فرمودند ....":امروز
همه ما مكلف هستيم ،جوان هاي ما بايد اين جبهه ها را پر كنند از انسان هاي قوي كه بحمداهلل هم االن پر
كردند ،لكن بيشتر الزم است ....آن كسي كه اشكال به جنگ دارد واجب است برايش كه برود جنگ .اينهايي
كه اشكال مي كنند يكيشان حتي يك بچه شان نرفته است يك جوانشان نرفته است به جبهه ها ديگران دارند
از مال و جان اينها دفاع مي كنند ....دفاع از همه حيثيت اين ملت مي كنند ،از نواميس همه مي كنند .اگر
خداي نخواسته اين حزب بعث بيايد وغلبه بكند كه نخواهد كرد به كي رحم مي كند؟ به شمايي كه آنوقت
نشسته بوديد و مي گفتيد بياييد جنگ را برداريم و از بين ببريم و جنگ خوب نيست و مردم با جنگ مخالفند.
اين مردم از كجا آمدند كه با جنگ مخالفند غير از اين جوان هاي ما هستند؟ ملت ما اينها هستند اين كاروان
هاي كربال و آن پاسدارها و آن بسيجي ها و آن ساير قشرهايي كه قشرهاي محرومي كه االن دفاع از شما
دارند مي كنند و شما نشستيد آنها را تضعيف مي كنيد كه شايد موافق رضاي خدا نباشد .رضاي خدا موافق
نيست با دفاع؟ امروز دفاع است .مسئله ،مسئله رفتن و جنگ كردن نيست ،كسي نمي خواهد جنگ بكند اول
هم نبوده و آن حرفي كه روز اول جمهوري اسالمي زده راجع به جنگ ،امروز هم عين همان حرف است ،يك
كلمه اين ور آن ور نيست ،آن اين است كه ما تا اين حزب عفلقي هست ما جنگ خواهيم كرد ....اين غده
سرطاني بايد كنده بشود واال محال است كه اين كشور روي آرامش به خودش ببيند و نه كشور ما ،نه عراق ،نه
خليجي ها .اين خليجي ها توجه ندارند به اينكه اگر صدام غلبه پيدا كند با آنها چه خواهد كرد؟ حااليي كه مثل
موش دارد اين ور و آن ور مي رود به آنها تشر مي زند .بحمداهلل كشور ما ،جوان هاي ما ،پيرمردهاي ما ،زن
ها ،بزرگ ها ،كوچك ها همه مهيا هستند به اينكه جنگ را تا پيروزي ادامه بدهند و ادامه خواهند داد و
كسانيكه مخالف با اين مسائل هستند خوب بنشيند توي خانه شان هرچه مي خواهند بگويند اما بدانند كه خالف
ايشان همچنين در پيامي به اعضاي همايش پشتيباني جنگ در 3133/3/33 71
رضاي خدا دارند مي گويند" .
مي فرمايند " :مسئولين و فرماندهان ارتش و سپاه و بسيج با استفاده از امكانات مادي و معنوي خود ،با تزلزل
سخت و عميق حاكم بر پيكر پوسيده عراق در جبهه هاي جنگ خصوصاً در نبرد قهرمانانه فاو به نبرد بي امان
خود و مقاومت تا سقوط صداميان ادامه دهند و با وحدت و انسجام كامل در صفوفي بهم پيوسته امان را از آنان
سلب نمايند و خداي ناكرده غرور از پيروزي ها باعث سستي در تكليف يا بي دقتي در برنامه ها نگردد....
451
امروز پر كردن جبهه هاي نبرد از نيروهاي آموزش ديده و آمادگي از اسالم و ايران براي همه قشرها از اهمّ
در اواخر بهار سال 3133برخي از واجبات الهي است كه هيچ چيز ديگر مانع از انجام آن نمي شود" .
نمايندگان مجلس با حضور دكتر حسن روحاني در جلسه اي صحبت از مشكالت جنگ كرده و مسئله ختم
جنگ را مطرح نمودند .پيرو آن فرمانده سپاه در اوايل خردادماه نامه اي را به امام خميني نوشتند .امام خميني از
رئيس مجلس توضيح خواستند .در ديدار روز شنبه 3133/1/33رئيس مجلس با امام خميني ،ايشان از رئيس
مجلس خواستند كه به نمايندگان مجلس بگويند " :ما بايد تا آخرين فرد با صدام بجنگيم و صحبت از صلح
نكنند ".از سوي ديگر سفير ايران در ليبي از سوي قذافي در 3133/1/35پيامي براي مسئولين ايراني با اين
مضمون آورد كه اگر نمي توانيد جنگ را تمام كنيد ،براي ختم آن اقدام كنند 73 .پس از مدتي امام خميني در
پيامي به مناسبت ايام حج در 3133/3/33مرقوم فرمودند ...." :كيست كه نداند صلح با اين حزب ،به رسميت و
شرعيت شناختن حكومت بعث است كه با قتل و جنايت بر يك كشور اسالمي حكومت مي كند و كيست كه
نداند اين امر از بزرگترين گناهان است و از واضح ترين خيانت ها به مسلمين است .ملت عزيز ما با تعهدي
كه روي اسالم دارند ،جنگ را تا سر حد شهادت و لقاءاهلل كه از بزرگ ترين آمال اولياي خدا و ارباب معرفت
است ادامه مي دهند گرچه آن را بيخبران نابودي انگارند و ماديگران لقاءاهلل را نابودي لقب مي دهند" .
همچنين ايشان در ديدار با مسئولين كشور در روز عيد غدير خم مورخ 3133/3/7به مسئله جنگ اشاره و
فرمودند " :ما االن مبتالي به جنگيم ،يك دسته اي در همين قضيه هم دارند اشكال تراشي مي كنند ،نه يك
اشخاصي باشند كه حاال تأثيري داشته باشند اما هستند .هستند اشخاصي كه مي گويند بياييد صلح بكنيم ،بياييد
يك سازشي بكنيم .ما از تاريخ بايد اين امور را ياد بگيريم ....آنها تحميل كردند به حضرت امير حكميت را....
دنيا نمي داند كه كي متجاوز است؟ ما از آن قضيه بايد عبرت بگيريم و زير بار حكميت (نرويم) .ما در اين
هفت سالي كه بوده است فهميديم كه اين حَكَم ها كي هستند و اينهايي كه مي خواهند صلح ايجاد كنند ،كي
ها هستند؟ ....آن صلح تحميلي اي كه در عصر امام حسن (ع) ،آن حكميت تحميلي كه در زمان امير المومنين
(ع)
واقع شد و هر دويش بدست اشخاص حيله گر درست شد ،اين ما را هدايت مي كند به اينكه نه زير بار
صلح تحميلي برويم و نه زير بار حكميت تحميلي .ما بايد خودمان به حسب رأي خودمان ،به حسب رأي
ملتمان ،آن طوري كه االن همه ملت دارند مي گويند ما بايد اين جنگ را ادامه بدهيم تا وقتي كه انشاءاهلل
پيروزي حاصل بشود و نزديك است انشاءاهلل ،منتها اگر بخواهد ملت ما اين پيروزي نزديكتر بشود ،زياد
نزديك بشود ـ كه به صالح ملت ماست و به صالح ملت عراق است و به صالح منطقه است ـ بايد مجهز
72
بشود ،بايد در اين برهه زمان به تمام معنا مجهز بشود براي جبهه ها".
بهبود رابطه با فرانسه و انتقال منافقین به عراق
با به گروگان گرفته شدن 5نفر از اتباع فرانسه در كشور لبنان ،دولت فرانسه در صدد آزادي آنها از طريق ايران بر
آمد و در اين زمينه پيام هايي را براي ايران ارسال نمود .از آنجا كه دولت فرانسه توسل به زور براي نجات جان
گروگان ها را برابر با مرگ آنها مي دانست ،اين كشور جهت آزاد سازي گروگان ها خود در لبنان به ايران اميد
451
بسته بود .در 3134/37/73اريك رولو براي پيگيري مسئله گروگان هاي فرانسوي بدون ويزا از پاريس وارد
فرودگاه مهرآباد تهران شد و پيشنهاد كرد كه در همان فرودگاه با وي در مورد بحران گروگان هاي فرانسوي در
لبنان مذاكره شود 75.در اين مذاكرات به وي گفته شد ،فرانسه بايد سياستش را در مقابل ايران عوض كند تا توقع
دخالت ايران را در كمك به حل مسئله گروگانهاي فرانسوي داشته باشد .شرط ايران براي كمك به مشكل گروگان
هاي فرانسوي ،استرداد وام ايران از آن كشور ،اخراج عوامل ضد انقالب و يا جلوگيري از فعاليت آنها و ايجاد توازن
در روابط فرانسه با ايران و عراق بود .در سفر معاون نخست وزير در 3133/7/13مطالب فوق به اطالع نخست وزير
فرانسه رسيد .نخست وزير فرانسه قول داد كه اقدام عليه ضد انقالب ايران را آغاز خواهد كرد و در مورد وام نيز هيئتي
را براي اقدام تعيين مي كند تا عكس العمل آن را روي گروگان هاي فرانسوي در لبنان ببيند .فرانسه پيشنهاد كرد كه
با استفاده از وام 3ميليارد دالري ايران نيروگاه اتمي بوشهر را تكميل نمايد .با ادامه اين روند در خرداد ماه 3133
فرانسه تصميم گرفت تا منافقين را از فرانسه بيرون كند .بر اين اساس مسعود رجوي به همراه 4نفر ديگر از سران
مجاهدين خلق در روز شنبه 3133/1/32با يك فروند هواپيماي جت اختصاصي عازم بغداد پايتخت عراق شدند.
مجاهدين خلق اين تغيير محل را به عنوان آخرين گام براي عبور به ميهن تلقي كردند .در بغداد از سركرده منافقين
استقبال رسمي به عمل آمد و معاون اول نخست وزير ،وزير دفاع ،وزير فرهنگ و اطالعات به همراه سه وزير ديگر و
جمعي از مقامات بلند پايه حزب بعث در فرودگاه استقبال كردند 71.با تالش هاي ايران دو گروگان فرانسوي در لبنان
در روز جمعه 3133/1/13آزاد گرديدند .با آزاد شدن دو گروگان فرانسوي ،اين كشور حاضر شد تا 133ميليون دالر
از بدهي خود به ايران را بپردازد .باالخره فرانسه در 3133/1/3سيصد و سي ميليون دالر را به عنوان قسط اول بدهي
خود به ايران پرداخت نمود .با اين اقدام قرار شد تا يك گروگان فرانسوي آزاد شود .در زمان رژيم شاهنشاهي ،مبلغ
يك ميليارد دالر وام از سوي شاه به فرانسه جهت سرمايه گذاري در زمينه انرژي پرداخت شده بود .همچنين يك فقره
وام 141ميليون فرانكي نيز در سال 3133هجري شمسي از طرف ايران به شركت فرانسوي اوروديف پرداخت شده
بود كه اين شركت 133ميليون فرانك از اين وام را دريافت كرده بود اما در باز پرداخت آن قصور مي كرد 13.فرانسه
به منظور آزاد سازي گروگان هاي خود ،اتهام حمايت ايران ،سوريه و ليبي را از تروريسم رد كرد و ژاک شيراک
نخست وزير آن كشور مدارک موجود را براي اثبات اين اتهام در مصاحبه با شبكه تلويزيوني ABCامريكا در اواخر
شهريور 3133ناكافي دانست .البته در عين حال اين كشور به حمايت تسليحاتي خود از عراق ادامه مي داد .با شروع
همكاري ايران با فرانسه جهت آزاد سازي گروگان هاي فرانسوي ،از اواخر سال 3134تصميم گرفته شد كه تمامي
نيروها و ستاد سازمان مجاهدين خلق از فرانسه به عراق منتقل گردند .گرچه از آغاز جنگ سازمان ،همكاري گسترده
اي با رژيم بعثي عراق انجام مي داد اما بر اساس شرايط جديد ،از سوي دولت عراق ،پادگان اشرف در 53كيلومتري
مرز ايران و در 33كيلومتري شمال بعقوبه در شهرستان خالص ،احداث و محل اسكان نيروهاي نظامي منافقين گرديد.
خانه هاي مسكوني خانواده هاي منافقين نيز در اين پادگان احداث شد ،اين پادگان در شمال شرق بغداد تأسيس شد و
سران منافقين در آن مستقر و يگان هاي نظامي خود را در آنجا آماده انجام عمليات و خدمت ارتش عراق كردند .در
مجموع حدود 3هزار نفر از منافقين در اين پادگان در قالب تيپ هاي مختلف به منظور انجام عمليات عليه ايران
452
سازماندهي شدند .عراق يك شبكه راديو تلويزيوني مخصوص را نيز در اختيار منافقين قرار داد تا برنامه هايي را عليه
ايران به زبان فارسي پخش نمايد .ايستگاه اين شبكه عالوه بر بغداد در نزديكي مرز ايران در شهر طويله عراق نيز
مستقر بود .منافقين سعي داشتند تا از طريق صدا و سيماي خود ،عالوه بر تأثير گذاري بر افكار عمومي مردم ايران،
نيروهاي مورد نياز خود را نيز از داخل ايران جذب نموده و راه فرار آنها را به عراق ،نشان دهند.
اتخاذ راهبرد بین المللی كردن جنگ وآغاز مجدد حمله به تأسیسات نفتی
در سالهاي اوليه جنگ ،سعي عراق حمله به جزيره خارک و اخالل در صادرات نفت ايران بود .پس ازمدتي ،عراق
تصميم گرفت تا با دريافت هواپيماها و مو شكهاي فرانسوي ،حوزه عملياتي هواپيماهاي خود را افزايش داده و براي
قطع صادرات نفتي ايران برنامه ريزي نمايد.با عدم توفيق كافي در اين راهبرد ،عراق تصميم گرفت تا با حمله به
نفتكشها ،در خليج فارس،محدوده آن را توسعه داده وآن را بين المللي نمايد .با اين سياست ،از اواخر خرداد ماه سال
3133بار ديگر پس از يك توقف 1ماهه حمله به نفتكش ها و تأسيسات نفتي ايران از سوي نيروي هوايي عراق آغاز
گرديد .از جمله عراق در 3133/1/75به چندين مركز نفتي ايران حمله و خسارات زيادي وارد آورد .ايران در آن
زمان هم براي دفاع مؤثر از تأسيسات نفتي خود مشكل داشت و هم قادر به تأمين فوري قطعات دستگاه ها و تجهيزات
تخريب شده بر اثر بمباران نبود .كاهش قيمت نفت به همراه حمالت مداوم عراق به تأسيسات نفتي ايران موجب شد
تا درآمد نفتي ايران به نصف سال قبل كاهش يابد .ايران در برابر اقدامات عراق تصميم گرفت تا مقابله به مثل نمايد.
مشكل ايران آن بود كه به دليل كمبود هواپيما نمي توانست به طور مرتب عمليات برون مرزي انجام داده و به مراكز
صنعتي و نفتي عراق حمله نمايد .به ناچار ايران در 3133/4/3تأسيسات نفتي كركوک را هدف 7فروند موشك زمين
به زمين قرار داد .نيروي هوايي نيز در 3133/4/5دو كشتي نفتي را در خليج فارس مورد حمله قرار داد .ايران به منظور
كاهش خسارات صدور نفت خود از 3133/4/5مركز صدور نفت خود را از جزيره سيري به اطراف جزيره الرک در
جنوب بندرعباس منتقل كرد .پايانه جديد نفتي ايران شامل 3كشتي عظيم نفتكش مادر و 1يدک كش مي شد .امنيت
نسبي الرک و نرخ پايين تر بيمه كشتي ها از جمله داليل ايران براي انتخاب اين محل جهت صدور نفت بود .با شروع
عمليات بارگيري از الرک ،پايانه سيري براي تخليه و بارگيري گازوئيل و نفت سياه استفاده شد .همچنين عراق در
3133/4/77نفتكش قبرسي 731هزار تني آچيلس را در حالي كه جهت بارگيري نفت عازم جزيره خارک بود مورد
هدف يك موشك اگزوسه قرار داد .با گسترش حمله عراق به تأسيسات نفتي ايران فرمانده جنگ اعالم كرد ايران در
مقابل كشورهاي خليج فارس كه پول در اختيار عراق مي گذارند تا آن كشور اسلحه تهيه كرده و تأسيسات نفتي ايران
را بكوبند ،عكس العمل نشان خواهد داد 13.پس از چند روز توقف ،عراق دوباره در 3133/3/33با هشت فروند
هواپيما به پااليشگاه اصفهان و چند ناحيه صنعتي و كارگري از جمله نيروگاه اسالم آباد اصفهان و همچنين به
جزيره خارک و بندر گناوه نيز به طور جداگانه حمله نمود .ايران نيز متقابالً مراكز صنعتي اطراف بصره را با
توپخانه زير آتش قرار داد .در 3133/3/73بار ديگر شش فروند هواپيماي ميراژ عراقي به پااليشگاه اصفهان
حمله و 1بمب فرانسوي 233پوندي را به دو مخزن ذخيره و پايانه پخش فرآوردهاي نفتي پرتاب نمودند كه بر
اثر آن 35تن از كاركنان پااليشگاه شهيد و مجروح شدند .ايران در پاسخ به اين حمالت پس از حدود يك
453
سال بار ديگر به پااليشگاه الدوره واقع در 33كيلومتري جنوب بغداد با يك فروند موشك زمين به زمين حمله
17
كرد .عراق هم بالفاصله چند ساعت بعد در 3133/3/73براي اولين بار به جزيره سيري حمله كرد.
تحول در قدرت هوایی عراق
با حمله هواپيماهاي عراق به پايانه نفتي سيري در 133كيلومتري نزديكترين پايگاه هوايي عراق كه براي
اولين بار در طول جنگ صورت مي گرفت ،مشخص شد كه 4فروند هواپيماي ميراژ F – 1فرانسوي به همراه
بمب هاي هدايت شونده ليزري ،اين عمليات را انجام داده اند .واگذاري هواپيماهاي فرانسوي به عراق ،برد و
دقت عملياتي نيروي هوايي رژيم بعثي را در خليج فارس به شدت افزايش داد .الزمه پرواز در اين مسافت
طوالني انجام سوخت گيري مجدد در هوا و يا استفاده از پايگاه هاي برخي از كشورهاي عربي مانند عربستان،
بحرين ،قطر و امارات بود .ايجاد قابليت سوخت گيري در هوا ،تمامي بنادر نفتي ايران در خليج فارس را به
خطر انداخت.بر اثر حمله مورخ 3133/3/73سه فروند نفتكش اجاره اي ايران هدف قرار گرفتند كه يكي از
آنها به طور كامل سوخت .در 3133/3/34چهار فروند هواپيماي عراقي در ساعت 35:73به پااليشگاه جزيره
الوان واقع در شمال غربي جزيره سيري و به نفتكش ايراني مكران در لنگرگاه اين جزيره حمله كردند .در اين
حمله قسمتي از پااليشگاه آتش گرفت و ضمن آسيب رسيدن به نفتكش 1نفر از خدمه آن كشته و 33تن
ديگر زخمي شدند .اين عمليات نشان داد كه توان و برد نيروي هوايي عراق براي حمله به نقاط دور دست در
خليج فارس افزايش قابل مالحظه اي يافته است 11.با توسعه حمالت عراق به مراكز نفتي ايران و از آنجا كه
گاهي اوقات اين كشور از فضاي كويت نيز براي حمله به اهدافي در خليج فارس استفاده مي كرد ،ايران نيز با
اجازه به جنگنده هاي خود جهت عبور از فضاي كويت ،مجتمع نفتي روميله عراق در 33كيلومتري جنوب
غربي بصره را در 3133/2/3بمباران نمود .اين مجتمع نفتي كار پمپاژ نفت خط لوله نفتي عراق را كه از
14
عربستان مي گذرد انجام مي داد.
سال عملیات سرنوشت و پیروزي
امام خميني سال 3133را سال پيروزي نام گذاشتند و مسئولين كشور نيز انتظار داشتند با انجام عمليات
سرنوشت ،تا پايان اين سال به اهداف جنگ دست يابند .آنها تأكيد مي كردند :امسال سال دستيابي به پيروزي
هاي بزرگ در صحنه نظامي خواهد بود .البته اين بدين معنا نيست كه جنگ امسال پايان خواهد يافت 13.بر
همين اساس سپاه پاسداران به منظور برنامه ريزي جهت طرح ريزي عمليات آينده ،طرحي را به منظور تشكيل
333گردان رزمي تا پاييز سال 3133و 3333گردان رزمي تا پايان سال در تاريخ دوشنبه 3133/4/7به
فرمانده جنگ ارائه كرد .اين طرح به منظور توسعه جهشي توان رزمي جهت پايان دادن به جنگ بود .وزارت
سپاه براي تدارک اين برنامه 13ميليارد تومان كه 533ميليون دالر آن ارز بود برآورد كرده بود .با توجه به
كاهش درآمدهاي كشور در جلسه سران قوا با حضور آيت اهلل منتظري در چهارشنبه شب 3133/4/4موافقت
شد تا 73ميليارد تومان درخواستي سپاه براي جنگ با كسب مجوز از امام از بانك مركزي قرض شود .به
منظور تشكيل 333گردان جديد التأسيس در روز 3133/4/35فرمانده كل سپاه ،برنامه ريزي جهت 453هزار
454
نيرو شامل 13هزار پاسدار 773 ،هزار بسيجي و 333هزار سرباز را به فرماندهان نواحي مختلف كشور ابالغ
كرد13.در سالهاي پاياني جنگ تحميلي ،توان رزمي نيروهاي مسلح جمهوري اسالمي ايران ،فقط امكان انجام
يك عمليات بزرگ را ميسر مي ساخت .زيرا توان نظامي ،اقتصادي و پشتيباني كشور اجازه نمي داد كه بيش
از سالي يك بار ،عملياتي تعيين كننده و گسترده انجام شود .از سال 3137به بعد ،معموالً امكانات و تجهيزات
الزم براي اجراي يك عمليات جمع آوري مي شد و همه نيروهاي مسلح ،بسيج مي گرديدند تا يك عمليات
بزرگ برنامه ريزي ،تدارک و اجرا شود .در اين سال ها ،سپاه پاسداران انقالب اسالمي ،به عنوان تنها قدرت
تهاجمي جمهوري اسالمي ايران ،قادر بود تا ساالنه حدود يكصد تا يكصد و پنجاه گردان نيروي آفندي را از
بين مردم داوطلب سازماندهي نموده و با كمك آن ها يك عمليات بزرگ انجام دهد .الزم به ذكر است كه
بهترين شرايط براي بسيج نيروهاي مردمي در پاييز و زمستان هر سال بود .از سوي ديگر ،ارتش عراق در سال
ششم جنگ در اوج قدرت نظامي خود بود .عالوه بر گسترش تعداد يگان هاي رزمي ،ارتش بعثي توانسته بود تا
تجهيزات پيشرفته تري نسبت به سال هاي قبل در سازمان نظامي خود بكار بگيرد .ارتش عراق در اين زمان با
تجديد نظر در تاكتيك هاي خود ،قدرت مقابله با توان تهاجمي قواي اسالم را در بين لشكر ها و تيپ هاي
خود افزايش داده بود .در آن زمان قدرت تهاجمي ارتش بعثي ،معموالً دو برابر توان آفندي رزمندگان اسالم
بود .ارتش عراق در اين شرايط اكثر يگان هاي خود را در جبهه هاي جنوب متمركز نموده بود و بر شدت
ايجاد موانع مهندسي در خطوط دفاعي حساس ،افزوده بود .عالوه برآن ،حجم فعاليت هاي پايگاه هاي هوايي
شعيبيه و ناصريه در جنوب عراق نيز افزايش يافته بود .در عين حال به منظور پاسخ گويي به جنگ موشكي
ارتش عراق عليه شهرهاي ايران ،توسعه صنايع نظامي به ويژه موشكي در دستور كار قرار گرفته و ايران از سال
3133موفق به توليد موشك هايي تا برد 333كيلومتر شده بود.
كاهش قیمت نفت و شرایط اقتصادي كشور
ايران در سال ،3133در تنگناي اقتصادي شديدي قرار گرفت و روزهاي دشواري را در جنگ سپري كرد.
توليدات صنعتي و كشاورزي رو به كاهش بود فشار مالي ،دولت را بيش از هر زمان ديگر تحت فشار قرار
داده بود .نرخ تورم و بيكاري افزايش يافته بود و اقتصاد ايران بيش از هر زمان ديگر به درآمدهاي نفتي متكي
بود .مديريت اقتصادي جنگ نياز به درآمدهاي ارزي براي تأمين هزينه ها و حصول فوري اين درآمدها داشت.
افزايش عرضه نفت ازسوي همراهان صدام به ويژه كشور عربستان و همچنين كندي رشد تقاضاي جهاني براي
انرژي ،موجب شد تا قيمت نفت در سرازيري و كاهش مستمر قرار گيرد .در اين شرايط قيمت هر بشكه نفت
ايران براي فروش تا هربشكه به 3دالر نيز رسيد .عالوه بر اين خريداران و متقاضيان نفت خام نيز شرايط خود
را به دليل ناامن بودن بنادر صادرات نفت ايران ،سخت كرده بودند و از ايران مي خواستند تا نفت خود را در
بندرهاي مقصد به آنها تحويل دهد .در آن شرايط رفت وآمد كشتي هاي نفتكش به دليل حمالت مداوم نيروي
هوايي ارتش بعثي به سكوها و بنادر نفتي ايران ،توأم با خطر بوده و آنها حق ريسك و بيمه بيشتري دريافت
مي كردند .در سال ،3133درآمد هاي نفتي كشور به شدت سقوط كرده بود .برخي كاهش قيمت نفت را
455
12
توطئه اي جهت بازداشتن ايران از ادامه جنگ مي دانستند.
از سوي ديگر عراق هم سعي مي كرد تا در اجالس اوپك با ايران رقابت نمايد .بر همين اساس عراق اعالم
كرد از اين پس به هيچ وجه سهميه توليد نفت خام خود را كه در اوپك تعيين مي شود اگر كمتر از سهميه
ايران باشد نخواهد پذيرفت اين در حالي بود كه هميشه توليد نفت ايران در طول تاريخ 73ساله اوپك به ميزان
دو برابر توليد عراق بوده است 15.اين اقدام عراق نتيجه داد و اوپك در جلسه 3133/3/31تصميم گرفت تا
سهميه همه كشورها به جز عراق را كاهش و توليد اعضا را تا سطح 33ميليون بشكه در روز محدود نمايد .بر
اين اساس تالش شد تا با كاهش حدود 4ميليون بشكه از توليد نفت اوپك ،قيمت نفت در هر بشكه دو تا سه
دالر افزايش يابد 11.با همه اين اقدامات در مجموع در سال 3133قيمت نفت يك سير نزولي را طي كرد .پايين
آمدن قيمت نفت و نيزكاهش توليد نفت ايران ،موجب شد تا صادرات نفت كشور به حدود يك ميليون بشكه
در روز كاهش يابد .گفته مي شود درآمد هاي نفتي ايران در آن سال به حدود 2ميليارد دالر كاهش يافت.
بنابراين دولت دچار كسري بودجه شديد گرديد و اين مسئله موجب وارد آمدن فشار اقتصادي بر مردم شد.
گرچه دولت تالش مي كرد تا مردم از آثار اقتصادي جنگ ،دور نگه داشته شوند ولي ارزِ در اختيار دولت به
حداقل خود رسيده بود .كاالهاي اساسي و مصرفي مردم و مواد اوليه كارخانجات ،همه از خارج وارد كشور مي
شد .مهمترين بحث سازمان برنامه و بودجه ،در سال ،3133بحث درآمدهاي ارزي كشور و چگونگي تأمين
مواد غذايي ،تأمين حداقل مواد اوليه براي واحد هاي صنعتي و جلوگيري از بيكاري ناشي از تعطيلي آن واحدها
بود .تمام اقتصاد كشور در حال خوابيدن بود .در آن زمان وضعيت به حدي بغرنج بود كه دولت حتي مجبور به
كوپني كردن لوازم بهداشتي و شوينده ها ،مثل صابون و شامپو هم شده بود .در وزارت بهداشت اين موضوع
مطرح گرديده بود كه برخي بيماريهايي كه بر اساس اسناد و مدارک سازمان بهداشت جهاني در ايران از بين
رفته بود ،بدليل كمبود مواد و لوازم بهداشتي در حال شيوع هستند و اين موضوع يكي از نگراني هاي دولت
وقت بود .چگونگي تأمين گندم ،روغن و نيازهاي اوليه كارخانه ها از دغدغه هاي مهم دولت بود .آقاي روغني
زنجاني رئيس سازمان برنامه و بودجه در سال 3133در مصاحبه با روزنامه ايران مي گويد :سال 3133از
بدترين سال ها از نظر درآمد هاي ارزي كشور بود زيرا هم قيمت هر بشكه نفت به زير هفت دالر كاهش
يافت و هم اينكه تأسيسات صادرات نفت ايران مورد هجوم هوايي دشمن قرار مي گرفت و لذا درآمد كشور به
حدود 2ميليارد دالر رسيد .براساس مطالعاتي كه يك گروه مهندسين مشاور فرانسوي در سال هاي پاياني رژيم
شاهنشاهي انجام داده بود ،اگر ايران تا سال 3133بخواهد سالي غير بحراني را از سر بگذراند بايد حداقل 33
ميليارد دالر واردات كاال از خارج داشته باشد .امّا در اين سال با وجود مشكالت و پيچيدگي هاي پيش روي
ايران ،اقتصاد كشور توانست سال غير بحراني را با كمتر از 33ميليارد دالر واردات سپري نمايد .درآمدهاي
عمومي دولت طي 2ماهه اول سال 3133نسبت به رقم مشابه سال قبل از آن 17درصد تقليل يافته بود.
درآمدهاي نفتي نيز بر اثر كاهش بهاي نفت به ميزان قابل توجهي كاهش يافته و نسبت به سال قبل 35درصد
كاهش نشان مي داد .اين كاهش درآمدهاي نفتي به داليل كم شدن حجم صادرات نفت خام به ايران ،كاهش
456
شديد قيمت نفت صادراتي و كاهش ارزش دالر در مقابل ساير ارزهاي معتبر جهان بود .از مجموع 3233
ميليارد ريال پرداخت هاي دولت طي 2ماهه اول سال 3133بالغ بر 735ميليارد ريال آن هزينه هاي جنگ
تحميلي بود 43.آقاي روغني زنجاني در سال 3133نامه اي دستي براي آقاي ميرحسين موسوي نخست وزير
وقت نوشت و در آن استدالل كرد كه جنگ را نمي توانيم ادامه دهيم .ايشان نوشته بود كه ما دو راه حل در
پيش رو داريم يا ج نگ را تمام كنيم و نظام را حفظ كنيم و يا اينكه جنگ را با اهدافي كه تعريف كرده ايم
ادامه دهيم كه نتيجه آن فروپاشي نظام و قهرمانانه كنار رفتن است .اين نامه را آقاي ميرحسين موسوي به آقاي
هاشمي رفسنجاني كه در آن زمان فرمانده جنگ بودند هم نشان داده بودند .گفته مي شود در سال 3132تكميل
(ره)
تقديم گرديد كه با ساير نامه هايي كه امام دريافت كرده بودند شده اين نامه ،خدمت حضرت امام خميني
موجب پذيرش آتش بس و قطعنامه 315از سوي ايشان شد.
حمله به مراكز صنعتی و جمعیتی
با باز پس گيري شهر مهران و شكست سنگين ارتش عراق در اين جبهه ،دور جديدي از حمالت هوايي عراق
به مراكز صنعتي و جمعيتي ايران آغاز گرديد .پنج جنگنده نيروي هوايي عراق براي اولين بار در 3133/3/3به
كارخانه ذوب آهن اصفهان حمله كه بر اثر آن 3تن شهيد و 373نفر زخمي شدند .قبل از اين حمله
كارشناسان روسي طرف قرارداد ذوب آهن ،اصفهان را ترک كرده بودند .همچنين در اين روز هواپيماهاي
عراقي 3بمب به كارخانجات صنايع نظامي پارچين در تهران حمله كردند كه 2مجروح داشت .بر اثر اين
حمله يك انبار پشم آتش گرفت ولي خسارت چنداني به بار نيامد .همچنين در اين روز پادگان شهيد عبادت
در مريوان عالوه بر ديروز بمباران گرديد كه در اين دو بمباران 33نفر زخمي گرديدند .همچنين هواپيماهاي
عراقي به ايستگاه هاي راه آهن تنگ پيچ و تنگ زنگ در استان لرستان و به يك پاسگاه در مسجد سليمان
حمله كردند .ايران نيز براي مقابله به مثل برخي از تأسيسات صنعتي عراق در الحارثه واقع در شمال بصره را
زير آتش توپخانه قرار دادند .در 3133/3/7جنگنده هاي عراق به شهرهاي شوش ،كرمانشاه ،سنندج ،سقز،
مريوان و ايالم حمله كه بر اثر آن 133نفر از مردم شهيد و تعداد زيادي مجروح گرديدند .همچنين در اين روز
بر اثر حمله به كارخانه كاغذ سازي پارس در هفت تپه 13تن كشته و 733تن مجروح شدند .در حمله به
پااليگاه كرمانشاه در اين روز نيز 31نفر كشته و 3نفر مفقود گرديدند .عراق در 3133/3/3به مراكز صنعتي
شهر اراک حمله كرد .در حمله 3هواپيماي عراقي از ارتفاع پايين به كارخانه هاي واگن سازي پارس،
آلومينيوم ،آذرآب ،مركز آموزش ماشين سازي و يك محله مسكوني در شهر اراک بيش از 333نفر شهيد و
بيش از 333نفر زخمي شدند .عراق بار ديگر در فرداي آن روز دوباره به شهر اراک حمله كرد .گرچه امام
خميني براي زدن شهرهاي عراق مالحظاتي داشتند ولي با زدن مراكز صنعتي داخل شهرهاي بغداد و بصره به
شرط اعالم قبلي موافقت كردند .به هر حال ،اين حمالت ،موجب مقابله به مثل ايران گرديد .در روز پنجشنبه
3133/3/1پنج فروند جنگنده عراقي به هنگام ظهر به مناطق كارگري و صنعتي از جمله كارخانه سيمان و
هنرستان شهر درود حمله كردند كه بر اثر آن 73نفر شهيد و حدود 333نفر از مردم مجروح گرديدند.
457
همچنين در اين روز ايستگاه راه آهن سلماس و پل قطور در استان آذربايجان غربي مورد حمله هواپيماهاي
عراقي قرار گرفت .ايران تصميم گرفت در پاسخ به حمالت عراق به مناطق مسكوني و اقتصادي ايران به
مراكز صنعتي بغداد موشك پرتاب نمايد .ولي به دليل عدم همكاري خدمه فني ليبيايي آن و نيز توقف چند
روزه حمله عراق به مناطق مسكوني ،موشكي به سمت بغداد پرتاب نشد .البته از مردم عراق خواسته شد به
منظور پيش گيري از صدمات احتمالي مقابله به مثل ايران ،اطراف تمام مراكز اقتصادي و صنعتي تمام شهرهاي
عراق را تخليه كنند 43.در 3133/3/73دو فروند هواپيماي عراقي ،سد شهيد عباسپور در اطراف شهر مسجد
سليمان را با 5راكت مورد حمله قرار داد كه بر اثر آن توليد نيروگاه 3333مگاواتي سّد متوقف و منجر به
خاموشي در شهرهاي خوزستان گرديد 4 .نفر نيز شهيد و 4نفر هم مجروح گرديد .همچنين در همين روز
هواپيماهاي عراقي به تأسيسات سّد دز در اطراف دزفول حمله كردند كه خسارت جزئي وارد شد و يك
47
هواپيماي عراقي از نوع ميراژ F – 1ساقط شد.
تشدید جنگ علیه تأسیسات نفتی و نفتکش ها
در آغاز جنگ برد عملياتي هواپيماهاي عراقي محدود و تا منطقه جزيره خارک بود .با كمك مؤثر دولت
فرانسه و واگذاري هواپيماهاي ميراژ و انواع موشكهاي ضد كشتي و بمبهاي ليزري و دريافت ميگهاي 73
روسي ،قدرت عمل و برد حمالت نيروي هوايي ارتش عراق در خليج فارس تا تنگه هرمز افزايش يافت .براي
اولين بار هواپيماهاي ميراژ F - 1عراقي در اوايل مرداد ماه سال 3133به پااليشگاه اصفهان حمله و آن را
بمباران كردند 41.با توجه به آنكه در آن زمان عراق فاقد هواپيماهاي سوخت رسان بود و هواپيماهاي ميراژ نيز
بنزين كافي براي رفت و آمد به اصفهان را نداشتند ،چنين عملياتي بيانگر يك تحول اساسي در توانمنديهاي
نيروي هوايي عراق محسوب مي گرديد .بعداً مشخص شد كه عراق توانسته است عمليات سوخت رساني را با
استفاده از خود هواپيماهاي ميراژ انجام دهد 44.در ادامه حمالت عراق به مراكز نفتي ايران ،خط لوله انتقال نفت
تبريز هم در مرداد ماه سال 3133بمباران شد .حمالت عراق به جزاير الرک و سيري در تابستان 3133نيز،
بيانگر ايجاد تحولي اساسي در وضعيت نيروي هوايي عراق و استفاده از سوخت گيري هوايي در آسمان خليج
فارس براي حمله به اهدافي در عمق خاک ايران بود .عراق مي دانست كه ايران براي ادامه جنگ ،فقط به
درآمدهاي نفتي متكي است .بنابراين تالش گسترده اي صورت گرفت تا از سال ،3133با حمله به سكوهاي
نفتي ،پايانه هاي نفتي و نفتكشها ،صادرات نفتي ايران قطع شود .عراق در اين زمان عمده نفت خود را از طريق
خطوط لوله به تركيه و به عربستان و نيز از طريق اردن صادر مي كرد و نياز كمتري به صادرات نفت از طريق
خليج فارس داشت .بنابراين تشديد جنگ در خليج فارس به آن كشور آسيب چنداني نمي رساند .بر همين
اساس حمله به كشتيها و نفتكشها در سال 3133گسترده تر و با خسارات بيشتري از سوي عراق آغاز شد .در
پي اين حمالت ،كشتي مارون در تابستان 3133در اطراف بهرگان (امام حسن) و پايانه نفتي سيري در 3مرداد
ماه سال 3133از سوي نيروي هوايي عراق بمباران شد .در بمباران اين پايانه نفتي به 33فروند كشتي آسيب
اساسي وارد شد .حمله ارتش عراق به نفتكشها در مسير تردد آنها به پايانه هاي نفتي گسترش يافت .ايران
458
مجبور شد پايانه هاي نفتي خود را به حوالي جزيره هاي الرک و قشم منتقل نمايد بدين منظور دو هتل شناور
دريايي جهت كار اداري و استراحت كاركنان پايانه ها خريداري گرديد .در هر هتل بارج حدود 333نفر
مستقر شدند .از اواخر سال 3133جنگ در دريا از سوي نيروي هوايي ارتش عراق تشديد گرديد .در حالي كه
حمالت هوايي ارتش عراق در سال 3133به مراكز صنعتي و اقتصادي و نفتي ايران ادامه داشت ،نيروي هوايي
عراق جنگ عليه نفتكش هاي حاملِ نفت ايران را نيز تا تنگه هرمز با كمك هواپيماهاي ميراژ فرانسوي كه
به بمب هاي ليزري مجهز بودند و با استفاده از اطالعات ماهواره اي آمريكا و همكاري كشورهاي حاشيه
جنوبي خليج فارس گسترش داد .در سال هاي 3134و 3133در مجموع بيش از 373هدف مورد حمله قرار
گرفت .تلفات انساني ناشي از اين حمالت در سال هاي 3131تا 3133به 325نفر رسيد .حمالت عراق به
تأسيسات نفتي و نفتكش ها موجب كاهش صادرات نفت ايران گرديد .هم هزينه هاي توليد و صدور نفت
ايران افزايش يافت و هم به دليل نا امني هاي خليج فارس ،ايران مجبور شد تا در قيمت فروش نفت خود،
تخفيفاتي را براي خريداران در نظر بگيرد .به هر حال سياست عراق در جنگ نفتكش ها ،عليرغم مقابله به مثل
ايران ،تا حدودي جواب داد و موجب كاهش صادرات نفت ايران گرديد .تا انتهاي جنگ در مجموع به 333
كشتي از سوي عراق حمله شد .از اين تهاجمات 733 ،حمله مؤثر از سوي نيروي هوايي ارتش بعثي عراق به
نفتكش ها صورت گرفت .برخي از نفتكش ها چند بار مورد حمله قرار گرفتند .براي مثال به كشتي دنا در
مجموع 3بار در زمان هاي مختلف حمله شد .در مجموع 73فروند نفتكش با ظرفيت حدود 4ميليون تن نفت
خام به طور كلي منهدم گرديد .يكي از اين نفتكش ها كه در منطقه نزديك بندرعباس بمباران شد ،بارسلونا
اسم داشت كه با 733هزار تن نفت خام در آتش سوخت .ارتش عراق حمالت خود در خليج فارس را ابتدا با
چاه هاي نفتي آغاز كرد سپس آن را به دكلهاي حفاري در خشكي و دريا توسعه داد .آنگاه سكوهاي نفتي و
سپس اسكله هاي نفتي را مورد حمالت هوايي قرار داد.
توسعه توان ارتش عراق
در طول جنگ ،هميشه ارتش عراق در حال توسعه توان خود بود .هر چه از زمان جنگ مي گذشت هم بر
كيفيت و تنوع جنگ افزارها و تسليحات ارتش عراق افزوده مي شد و هم تعداد يگانهاي ارتش عراق اضافه مي
گشت .با مشخص شدن ناتواني ارتش عراق در حفظ شهر مهران ،در 3133/3/1جلسه اي با حضور رئيس
جمهور ،وزير دفاع ،تعدادي از فرماندهان ارشد نظامي ،وزير خارجه و وزير فرهنگ و اطالعات عراق در بغداد
تشكيل شد كه هشت ساعت به طول انجاميد .در اين جلسه صدام گفت :اگر ضرورت حكم كند ما مي توانيم
ارتشي سه برابر ارتش موجود عراق بوجود بياوريم كه همه افراد آن از خود عراقي ها باشند .با اين تصميم،
عراق دانشگاه ها و مدارس را تعطيل و دستور بسيج عمومي داد 43.در آن زمان اتحاد جماهير شوروي و فرانسه
مهمترين صادر كنندگان تسليحات نظامي به عراق بودند .امريكا عالقه اي به خاتمه جنگ در آينده نزديك
نداشت زيرا نگران پيروزي ايران و پيدايش قدرت جديدي در منطقه خليج فارس بود .شوروي هم مايل نبود كه
ايران به عنوان كشور همجوار و مخالف شوروي ،در اين جنگ پيروز شود .اين سياست ها موجب مي شد تا
459
عمالً دست رژيم بعثي براي توسعه نظامي ارتش عراق ،باز باشد.
دیدگاه هاي مختلف راجع به جنگ
ادامه جنگ نشان داد كه پيروزي قاطع بر ارتش بعثي عراق ،نيازمند بسيج نيروها و امكانات و نيز تأمين جنگ
افزارها و تجهيزات مورد نياز است .از سوي ديگر نبايد تالش هاي سياسي را براي استفاده از ظرفيت هاي نظام
بين المللي براي خاتمه دادن به جنگ ،ناديده گرفت .در 3133/4/13مجلس عوام انگليس طي طرحي از دولت
آن كشور خواست تا اطمينان دهد هيچ يك از سياست هايش موجب كمك به بقاي حكومت امام خميني
نگردد و تحريم تسليحاتي عليه هر دو كشور درگير در جنگ خليج فارس اِعمال گردد 43.از سوي ديگر به نظر
مي رسد كه مسئولين مختلف سياسي ،اقتصادي و نظامي كشور در سال 3133ديدگاه هاي گوناگوني راجع به
نحوه اداره و ادامه جنگ داشته اند كه به صورت ذيل جمع بندي مي شود :
دیدگاه مسئولین اقتصادي
مسئولين اقتصادي معتقد بوده اند كه درآمد هاي كشور اعم از درآمد هاي نفتي و توليدي ،توانِ خدمات رساني
به مردم را همزمان با جنگ با توجه به تخريب هاي روزافزون آن ندارد .با حمالت عراق به پايانه نفتي جزيره
خارک در تابستان 3133ميزان صادرات نفت ايران به حدود نصف كاهش يافته بود .در آن زمان ايران قادر
بود روزانه حدود 533هزار بشكه نفت صادر نمايد در حاليكه اُوپك سهميه اي تا سقف 7ميليون و 133هزار
بشكه در روز براي توليد نفت ايران در نظر گرفته بود ولي ايران قادر به چنين توليد و صادراتي نبود .به دليل
آسيب ديدن پااليشگاه ها ايران مجبور شده بود از خارج فرآورده هاي نفتي وارد كند .حتي ايران تصميم
گرفت تا از كشور عربستان سعودي كه حامي عراق در جنگ بود ،فرآورده هاي نفتي بخرد .در آن روزگار
42
ايران مجبور بود روزانه 1ميليون ليتر بنزين وارد كشور نمايد.
دیدگاه مسئولین سیاسی
امام خميني معتقد بودند كه صدام رفتني است .ايشان در 3133/5/35مي فرمايند ...." :اينهايي كه در اطراف
خليج (فارس) هستند ،بيخود خودشان را معطل نكنند .صدام رفتني است ،همين است كه انشاءاهلل به همين
زودي ،او برود و علي ايِّ حال چه او رفتني باشد چه نرفتني باشد ما يك تكليف داريم ادا مي كنيم ....قضيه
جنگ امروز براي همه ما اهميتش بيشتر از فروع دين است ....جنگي است كه اسالم دارد مي كند در مقابل
كفر ،اسالم دارد مي كند در مقابل نفاق و اين جنگ ،يك تكليف شرعي است كه مردم ادا مي كنند .من باشم
از سوي ديگر ،مسئولين سياسي كشور تصور مي كردند كه شرايط ادا مي كنند نباشم هم ،ادا مي كنند" .
جبهه ها و قدرت نظامي كشور به گونه اي است كه ايران توانسته از پله هاي زيادي باال رفته و نزديك پشت
بام (پيروزي) برسد .بنابراين منطقي نيست كه حاال از اين نقطه اوج برگردد و بدون اعالم متجاوز و تنبيه وي
به جنگ خاتمه دهد 41.آن ها فكر مي كردند كه بايد كسب امتيازاتي از صدام ،جنگ را به سرانجامي مطلوب
برسانند تا بتوان با افتخار و سربلندي از جنگ بيرون آمد .آنها الزمه اين كار را انجام يك عمليات بزرگ
سرنوشت سازي مي دانستند تا بتوان با فشار نظامي آن ،امتيازاتي را از رژيم صدام حسين كسب كرد و يا اينكه
461
دنيا را وادار به پذيرش خواسته هاي مردم ايران از جمله اعالم متجاوز بودن رژيم بعثي صدام و اخذ خسارت
هاي جنگ نمود و نيز از عدم بروز جنگي مجدد ،اطمينان حاصل نمود.
دیدگاه ارتش
مسئولين ارتش جمهوري اسالمي ايران ،احساس مي كردند كه انجام عمليات تهاجمي به دليل عدم وجود جنگ
افزارها و تجهيزات مناسب و نيز عدم امكان جذب تعداد مورد نياز نيروهاي بسيجي داوطلب عمالً وجود ندارد.
از سوي ديگر تاكتيك هاي عملياتي و نيز نوع سازماندهي نيروي زميني ارتش متكي بر پشتيباني آتشهاي
توپخانه و هوايي بود كه در اين حوزه نيز محدوديتهاي وسيعي وجود داشت كه عمالً اجراي طرح هاي عملياتي
موفق در برابر ارتش عراق را با ابهام مواجه مي ساخت .گرچه كمتر ارتش از عدم توانايي براي جنگيدن سخن
مي گفت ولي معموالً مشكالت و نيازمنديهاي انجام عملياتها را مطرح مي نمود .با توجه به اختالف ديدگاه
نيروي زميني ارتش با نقطه نظرات سپاه در مورد نوع تاكتيكها و زمين مناسب براي عمليات ،بنابراين انتظار
طرح ريزي و انجام يك عمليات سرنوشت ساز از سوي ارتش نمي رفت.
دیدگاه سپاه
مسئولين سپاه معتقد بودند كه اگر قرار است جنگ تا پيروزي نهايي ادامه يابد بايستي تمام ظرفيتهاي كشور
براي اين امر بسيج شود .بر تعداد و كيفيت يگانهاي رزمي بطور مرتب افزوده شود و اولويت اول كشور مسئله
جنگ باشد .بر همين اساس دو راهبرد جهت به نتيجه رسيدن جنگ پيشنهاد مي گرديد .راهبرد اول ،طرح
ريزي و انجام يك سلسله عمليات نظامي عليه ارتش عراق به منظور سقوط رژيم بعثي آن كشور بود .راهبرد
دوم ،انجام چند عمليات بزرگ سرنوشت ساز به منظور كسب دست باالتر نسبت به عراق جهت پايان دادن به
جنگ از راه سياسي و مذاكره بود .براي اجراي بند الف نياز به تعيين راهبرد نظامي از سوي مسئولين كشور
براي سقوط صدام و در نتيجه تغيير سياست ها و استراتژي جنگي كشور و همچنين بسيج ظرفيتهاي كشور به
منظور توسعه گستردۀ قدرت نظامي بود .براي اجراي بند ب كه انجام عمليات بزرگ سرنوشت سازي به منظور
تحقق شعار و استراتژي "جنگ تا يك پيروزي" بود نيز برنامه ريزي گسترده اي مورد نياز بود .مشخص بود
كه هر دو پيشنهاد مستلزم توسعه توانمنديهاي نظامي و اقتصادي است كه بعدها مشخص شد كشور داراي چنين
ظرفيتهايي نبوده است .از سوي ديگر عراق هم به شدت بدنبال توسعه قابليت هاي نظامي خود بود و
نيازمنديهاي مالي وي نيز عمدتاً از سوي كشورهاي نفت خيز عربي تأمين مي شد .از سوي ديگر در آن زمان
تصور مي شد ،صدام كسي نيست كه از سوي حاميان خود اجازه داشته باشد در مقابل ايران تسليم شود .بديهي
است .موفقيت در هر دو استراتژي ،مستلزم تأمين نيازمنديهاي سخت افزاري جنگ در آن شرايط بوده است .از
ديدگاه سپاه اين نيازمنديها مي توانست يا از طريق واگذاري بخشي از تسليحات ارتش تأمين شود و يا از طريق
تجهيز صنايع داخلي كشور براي توليد نيازمنديهاي تسليحاتي جبهه ،امكان پذير گردد و يا از طريق خريد
خارجي ،بايد مشكل حل مي شد .البته با توجه به تحريم تسليحاتي ايران ،تأمين اين نيازمندي ها از خارج از
كشور ،كار مشكلي به نظر مي رسيد .با بررسي و تجزيه و تحليل ديدگاه هاي فوق مي توان نتيجه گرفت كه
461
كشور در آن زمان نتوانسته است به يك همدلي و هم نظري بين مسئولين مختلف ،در مورد تعيين راهبرد
واحدي براي چگونگي ادامه جنگ و نيز روش هاي پايان دادن به آن برسد .بنابراين عمالً ديدگاه غالب
"جنگ جنگ تا يك پيروزي" بوده است .اين راهبرد نيز با انجام يك عمليات بزرگ سرنوشت ساز ،دنبال
شده است .بنابراين طرح ريزي و انجام عملياتهاي كربالي 4و 3در راستاي اين سياست ،قابل تحليل است.
طرح صلح صدام
پس از يك دوره حمالت گسترده به مراكز صنعتي ،تأسيسات نفتي و مناطق مسكوني ايران و وارد آوردن
تلفات زياد به غير نظاميان و طرح برنامه عمليات سرنوشت ساز ايران در سال جاري ،رئيس جمهور عراق به
منظور گرفتن ابتكار عمل در دست و جلوگيري از حمله بزرگ ايران ،در روز يكشنبه 37مرداد 3133طي نامه
سرگشاده اي براي اولين بار خطاب به رهبران ايران يك طرح پنج ماده اي را براي خاتمه دادن به جنگ
پيشنهاد نمود .در اين نامه آمده است :اين شعار شما كه بر اساس آن ،شرايط زماني را به نفع خود قلمداد مي
كرديد شكست خورده است و اكنون شما شعار جنگ طوالني و فرسايشي را به شعار كوتاه كردن زمان جنگ
و قرار دادن سال جاري به عنوان سال سرنوشت نهايي ،مبدل ساخته ايد .اما برتري در تمامي زمينه هاي سوق
الجيشي در مقايسه با آنچه كه شما داراي آن هستيد به نفع ماست .توانايي عراق بزرگتر و فعالتر از توانايي
شماست .پيروزي حتمي از آن استراتژي ما مي باشد زيرا كه شعار ،شعار توسعه طلبانه و هدف از آن ،تسلط بر
عراق و برقراري يك امپراطوري توسعه طلبانه است .در حاليكه شعار ما ،حفظات از حاكميت ،مقدسات و
خواسته هايمان مي باشد و در هر فرصتي دعوت به صلح را تكرار كرده و اين خط مشي ما ،در تمام حالت هاي
موجود مي باشد .ما به شما مي گوييم كه از تنها راهي كه مي توان آنچه را كه مي شود نجات داد ،نجات دهيد
و آن ،گام برداشتن در راه صلح و دستيابي به صلح شرافتمندانه اي است كه بر اساس مباني زير مي باشد:
3ـ عقب نشيني كامل و همه جانبه و بدون قيد و شرط تا مرزهاي شناخته شده و بين المللي
7ـ مبادله كامل و همه جانبه اسرا 1ـ امضاء موافقت نامه صلح و عدم تجاوز ميان دو كشور
4ـ عدم دخالت در امور داخلي يكديگر و احترام گذاشتن هر كشور به حق انتخاب خود
3ـ هر يك از كشورهاي عراق و ايران بايد عامل مثبت در تحقق ثبات و امنيت منطقه و به ويژه منطقه خليج
عربي باشد 33.در اين طرح به مسئله مشخص شدن آغازگر جنگ و نيز تنبيه متجاوز و همچنين پرداخت
خسارات جنگ به ايران اشاره اي نشده بود .از سوي ديگر طه ياسين رمضان معاون اول نخست وزير عراق
اعالم كرد كه عراق آماده است از شرف و استقالل خود دفاع نمايد حتي اگر جنگ با ايران براي صدها سال
ادامه يابد .طبيعي بود كه طرح فوق به دليل عدم توجه به خواسته هاي ايران ،مورد پذيرش قرار نگرفت.
تمایل امریکا و شوروي برا ي خاتمه دادن به جنگ
در روز شنبه 1365/5/18جرج شولتز وزير خارجه امريكا در مصاحبه اي اعالم كرد كه دو ابر قدرت ابتكار
تازه اي را براي پايان بخشيدن به جنگ شش ساله ايران و عراق مطرح كرده اند .وي جزئيات اين طرح را
فاش نكرد .او افزود :هر دو ابر قدرت داراي وجوه اشتراک كمي در رابطه با چگونگي تجزيه و تحليل جنگ
462
ايران و عراق بوده و هر دو مايالً اين جنگ خاتمه پيدا كند .معاون وزير خارجه شوروي نيز در همين ايام
اعالم كرد :جنگ ايران و عراق هم اسف بار است و هم بي معنا .موضع اتحاد شوروي از ابتداي جنگ اين بود
كه اين جنگ هر چه زودتر پايان يابد .اين درگيري مصائب بيشتري براي دو طرف درگير به همراه خواهد
داشت .ما مدام و با قوت ازهر دو طرف خواسته ايم كه با پايان خصومت ها ،عقب كشيدن نيروها و آغاز
مذاكرات موافقت كنند .اين در حالي بود كه ايران و شوروي عليرغم اختالف بر سر اشغال افغانستان از سوي
روس ها ،هر دو بر اين نكته متفق بودند كه نگذارند اختالف بر سر مسائل مهم سياست خارجي ،مانعي در راه
بهبود روابط دو طرف شود 33.ايران معتقد بود كه امريكا و شوروي خواهان پايان جنگ به نفع عراق هستند
زيرا اين دو ابر قدرت به دليل اختالف نظرهايي كه با هم داشتند به آساني با هم متحد نمي شدند .اما نزديكي
امريكا و شوروي در رابطه با جنگ از روز آغاز جنگ به وجود آمد .در واقع آنها با هم جنگ را شروع كردند
37
تا ايران را شكست دهد و در طول جنگ هم به صدام كمك كردند تا ايران در جنگ ،پيروز نشود.
بمب گذاري
در كنار حمالت هوايي ارتش عراق به مراكز اقتصادي ،صنعتي ،نفتي و جمعيتي ايران ،بمب گذاري هايي نيز
در برخي از مراكز پر جمعيت شهرهاي مهم ايران صورت مي گرفت كه نمي توانست بي ارتباط با برنامه عراق
براي ايجاد يك فشار اجتماعي در داخل ايران از طريق كشتن مردم باشد .در 3133/3/73به هنگام پايان نماز
عيد قربان يك بمب حاوي حدود 3پند مواد منفجره كه در صندوق عقب يك خودرو كارگذاشته شده بود در
خيابان موزه در ضلع جنوبي حرم حضرت معصومه (ع) منفجر گرديد كه بر اثر آن 33نفر از زائران و نماز
گزاران از جمله 4كودک به شهادت رسيده و بيش از 333نفر مجروح شدند .همچنين در 3133/3/75بمبي
كه در يك اتومبيل ژيان كارگذاشته شده بود در ضلع شمال شرقي ميدان فردوسي منفجر شد كه بر اثر آن 73
تن شهيد و شمار زيادي از مردم مجروح شدند و 3خودرو سواري و يك اتوبوس شركت واحد كه در حال
حركت بود نيز آسيب ديد 31.با تالش هاي وزارت اطالعات و كميته انقالب اسالمي در 3133/3/13اعضاي
شبكه بمب گذاري در تهران و قم دستگير شدند .در بازجويي از افراد دستگير شده مشخص شد كه شبكه بمب
گذاري قم مستقيماً با سردار جاف يكي از عمّال عراق در ارتباط بوده و بمب ها را نيز از وي تحويل گرفته
بود .شبكه بمب گذاري تهران را نيز يك جاسوس عراقي به نام عبدالرحمن كريم هدايت مي كرد كه معلوم
شد بمب گذاري هاي قبلي در ايستگاه اتوبوس در نزديكي پارک شهر و تعاوني هفت در ميدان آزادي را نيز
34
اين شبكه انجام داده بودند.
فرار هواپیماهاي ایرانی به عراق
رژيم عراق از طريق منافقين و ساير عوامل خود در ايران ،تالش مي كرد تا ضمن جمع آوري اطالعات ،دست به
عملياتهايي از طريق ربايش هواپيماهاي ايراني بزند تا بتواند با كمك تبليغات رسانه اي به مردم ايران القا نمايد كه
يك نوع نارضايتي و مخالفت با جنگ در داخل ايران وجود دارد .بر اين اساس استخبارات ارتش عراق از طريق
وابسته نظامي اين كشور در شهر بُن آلمان و با كمك برخي از افرادي كه با دستگاه اطالعاتي عراق همكاري مي
463
كردند موفق شدند تا با آقاي علي اكبر محمدي كه خلبان هواپيماي سبك فالكن 33بود توافق نمايند تا با هواپيمايش
به عراق فرار كند 33.با اين اقدام در تاريخ 3133/3/73يك فروند هواپيماي آموزشي جت فالكن 73متعلق به
شركت هواپيمايي آسمان با هدايت خلبان علي اكبر محمدي پس از برخاستن از فرودگاه رشت با پرواز در ارتفاع
پايين از طريق فضاي تركيه به شهر موصل در عراق رفت .وي سپس عازم بغداد شد و در اين شهر مبلغ 133هزار
دالر بصورت نقد در درون يك كيف مشكي به وي داده شد 333 .هزار دالر ديگر نيز بين ساير ايرانياني كه با
دستگاه اطالعاتي ارتش عراق همكاري كرده بودند تقسيم شد 32.اين خلبان به همراه همسر و دخترش يك ماه پس
از فرار از ايران از بغداد به آلمان غربي رفت .وي در روز جمعه 3133/33/73در هامبورگ بدست دو ناشناس
كشته شد .هواپيماي جت فالكن ايراني نيز به تصرف عراق در آمد .مهمترين اقدام در بردن هواپيماهاي جنگي به
عراق در روز يكشنبه 1شهريور 3133اتفاق افتاد كه سرگرد خلبان احمد مرادي كه با هواپيماي F – 14در
آسمان اصفهان پرواز مي كرد اين هواپيما را با تجهيزات كامل به عراق برد .وي قبالً خانواده خود را به فرانسه
فرستاده بود .به احتمال زياد اين اقدام را منافقين انجام دادند تا از طريق عراق اطالعات اين هواپيماي پيشرفته ساخت
امريكا در اختيار شوروي قرار گيرد .قبل از اين نيز 4هواپيماي جنگي و مسافربري ايران به بغداد برده شده بود.
عملیات دریایی كربالي ، 8تصرف اسکله االمیه
قبل از جنگ ،عراق عمده نفت خود را از دو اسكله البكر و االميه در شمال خليج فارس صادر مي كرد .از ابتداي
جنگ ،ايران در صدد از كار انداختن اين پايانه ها نفتي بود .در روزهاي 5و 34آبان ماه 3131تكاوران نيروي
دريايي ارتش در عملياتهايي با نام اشكان و شهيد صفري با كمك بالگردهاي خود بر روي اين دو اسكله فرود آمده
و بخشهايي از آنها را خرج گذاري كرده و تخريب نمودند .در آن زمان عراق نيروي نظامي بر روي اين دو اسكله
مستقر نكرده بود .بار ديگر در 2آذر ماه 3131در عملياتي به نام مرواريد ناوچه هاي پيكان و گرز با كمك
جنگنده هاي F – 4از پايگاه بوشهر مجدداً به اين اسكله ها حمله كردند كه بر اثر آن يك ناوچه موشك انداز
پيكان هدف قرار گرفته و غرق شد .از اين زمان در كنار صدور نفت از اسكله البكر ،نيروهاي نظامي عراق نيز بر
روي اين دو اسكله مستقر گرديدند .نيروي دريايي عراق از ابتداي جنگ توان چنداني نداشت .فقط داراي چند ناوچه
اوزاي روسي بود كه بين ام القصر و اين اسكله ها تردد مي كردند .به هر حال پس از عمليات والفجر ،5عراق اين
دو اسكله را به عنوان دو پايگاه نظامي شناور در دريا مورد استفاده قرار مي داد .نيروي دريايي ارتش يكبار ديگر
براي تصرف اسكله االميه برنامه ريزي كردكه در تاريخ 3133/4/73به اجرا در آمد .اين نيرو قرار بود با پشتيباني
نيروي هوايي و با كمك هشت فروند قايق رزمي حامل تكاوران به اسكله حمله كرده و با تعداد قايق بزرگتر مجهز
به توپ هاي 71و 333ميليمتري و همچنين سه ناوچه موشك انداز پيكان ،اسكله االميه را به تصرف خود در
آوردند .ولي اين طرح عملياتي موفق نشد و نيروهاي ارتش نتوانستند خود را به اسلكه نزديك كنند و اين طرح
ناكام ماند 35.با توسعه جنگ نفتكش ها از سوي عراق ،سپاه تصميم گرفت تا دست به يك اقدام اساسي جهت
محروم كردن اين كشور از تأسيسات نفتي البكر و االميه بزند.طول اسكله االميه 133متر و عرض آنحداكثر 333و
حداقل 3/3متر وداراي 4محل پهلوگيري بود .ابعاد اسكله البكر اندكي بزرگتر از االميه بود 31.نيروي دريايي سپاه
464
براي اولين بار در 1شهريور ماه سال 3133طرحي را براي از كار انداختن كامل اسكله هاي نفتي عراق در خليج
فارس كه به عنوان پايگاه هاي نظامي از آنها استفاده مي شد ،به مرحله اجرا گذاشت .در شب اول به داليل شرايط
جوي و گرمي هوا ،غواص ها نتوانستند طبق زمان بندي انجام شده پشروي خود را به سمت اسكله االميه انجام دهند
و در ساعت 3بامداد به عقب بازگشتند .در فرداي آن شب مورخ 3133/3/33بار ديگر نيروي دريايي سپاه
پاسداران انقالب اسالمي ،با كمك 373نيروي غواص از لشكر امام حسين(ع) موفق شد تا طبق برنامه به اسكله نفتي
عراق با نام االميه حمله كرده و آن را به تصرف خود در آورد .غواص ها براي رسيدن به اسكله از نقطه رهايي كه
سه پايه االميه بود با قايق به 7كيلومتر جلوتر ارتقا يافته و طول 1كيلومتر باقيمانده را شنا كرده تا خود را به اسكله
رساندند .غواص ها با ورود به داخل دريا در 1ستون به فاصله 7متر از هم ،حركت خود را به سمت هدف در حالي
كه شرايط جوّي نامساعد مي شد آغاز كردند .اين عمليات كه با غافلگيري كامل و در هواي گرم تابستان و در
شرايط هواي شرجي انجام شد توانست با موفقيت به اهداف خود دسترسي پيدا كند .در اين عمليات 333نفر از
نظاميان عراقي مستقر در اين پايانه نفتي به اسارت در آمدند كه بعداً 33نفر آنها با شليك موشك عراق به پد
هليكوپتر اسكله كشته شدند .در اين عمليات سپاه موفق شد تا با استفاده از پدافند هوايي دشمن مستقر بر روي اسكله
االميه دو فروند جنگنده عراقي را سرنگون نمايد و خلبان يكي از آنها را دستگير كند .ارتش عراق با روشن شدن
هوا عالوه بر بمباران اسكله ،با موشك ساحل به دريا نيز به اسكله حمله نمود .اين اقدام باعث شد تا تعدادي از اسراي
عراقي كه هنوز تخليه نشده بودند كشته و تعدادي از رزمندگان اسالم نيز شهيد گردند .پس از اين اقدام تجهيزات
نظامي دشمن از روي اسكله جمع آوري و رزمندگان اسالم ،پايانه نفتي عراق را تخليه و به مواضع قبلي خود
برگشتند .از سوي ديگر آبراهه خورعبداهلل از سوي سپاه مين گذاري گرديد .در مجموع در اين عمليات 31نفر از
نيروهاي دشمن كشته و 37توپ ضد هوايي و 4دستگاه رادار نيز به غنيمت در آمدند 3.ناوچه اوزا و 7دستگاه
رادار و تعدادي توپ ضد هوايي دشمن نيز منهدم گرديد 33.همزمان با اين عمليات ،با پمپاژ نفت از مخازن فاو،
اسكله البكر نيز به آتش كشيده شد .اين عمليات كه نام كربالي 1را برخود نهاد ،به منظور كاستن از توان دشمن
در كنترل منطقه شمال خليج فارس و نيز مقابله با حمالت ارتش عراق به نفتكش ها و كشتي هاي تجاري و توسعه
ناامني در خليج فارس صورت گرفت .در اين عمليات 23نفر از نيروهاي خودي شهيد و 353نفر نيز مجروح
گرديدند .در اين عمليات نيروي هوايي و نيروي دريايي ارتش شركت نداشتند .عدم پوشش هوايي باعث شد تا
هواپيماهاي عراقي به راحتي به اسكله االميه نزديك شوند و آن را به دفعات بمباران نمايند .همزمان با جريان اين
عمليات ،يك فروند هواپيماي F – 14نيروي هوايي در 3133/3/37به اشتباه از سوي پدافند نيروي هوايي در
منطقه گوره مورد اصابت قرار گرفته و ساقط شد كه براي ايران خسارت عمده اي بود 33.عمليات كربالي 1در
حالي صورت گرفت كه رئيس جمهور براي شركت در اجالس كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد در حراره
پايتخت زيمباوه بسر مي برد .پس از بازگشت رئيس جمهور از سفر ،طي ديداري كه فرمانده نيروي دريايي سپاه با
ايشان داشت ،وي از تأثير بسيار مثبت عمليات كربالي 1بر جوّ اين اجالس ياد كرد و متذكر شد كه تصرف اسكله
االميه عراق ،موجب افزايش اعتبار و موقعيت ايران در اجالس غير متعهدها شد.
465
اجالس غیر متعهدها و مسئله جنگ
هشتمين اجالس كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد در 3133/3/1در زيمباوه تشكيل و به مدت حدود يك هفته
ادامه يافت .در اين كنفرانس 31كشور حامي عراق به طور مشخص عليه ايران موضع گرفتند .آنها تنها خواستار
پايان جنگ از طريق مذاكره شدند .كميته سياسي كنفرانس در پيشنويس اوليه خود تجاوز عراق به ايران ،كاربرد
سالح هاي شيميايي به حمله به مناطق مسكوني را محكوم كرده بود .كشورهاي حامي عراق عبارت بودند از
عربستان سعودي ،كويت ،مصر ،اردن ،مراكش ،بحرين ،امارات ،يمن شمالي ،سومالي ،موريتاني ،كنيا ،مالزي و
افغانستان .رئيس جمهوري ايران در اين اجالس گفت صلح به طور كلي و بويژه براي منطقه حساس ما ،يك انتخاب
نيست ،يك ضرورت حياتي است .ما چاره اي جز اين نداريم كه با مجازات قطعي رژيم متجاوز ،جنگ افروز و باج
گير عراق ،برقراري و استحكام چنين صلحي را در منطقه تضمين كنيم 37.بخشي از بيانيه سياسي اجالس سران غير
متعهد به شرح ذيل به جنگ ايران و عراق اختصاص يافت :رؤساي كشورها يا دولت ها ،بر اصل استفاده نكردن از
زور در روابط بين المللي در رابطه با جنگ جمهوري اسالمي ايران و عراق تأكيد مي ورزند .در اين زمينه از آغاز و
ادامه خصومت ها بين دو كشور كه هر دو از اعضاي مهم جنبش عدم تعهد هستند ،ابراز نگراني عميق مي شود.
سران كشورها يكبار ديگر از جمهوري اسالمي ايران و عراق مي خواهند كه خصومت هاي خود را به منظور
اجتناب از خسارت هاي مالي و تلفات جاني ،خاتمه دهند .سران كشورهاي عدم تعهد يكبار ديگر خودشان را متعهد
31
مي كنند كه براي خاتمه سريع اين درگيري وحشتناک كوشش كنند.
تشدید حمالت به مراكز اقتصادي و مناطق غیر نظامی
پس از وقفه اي كوتاه از 3133/3/35بار ديگر حمالت هوايي عراق شدت گرفت .در اين روز 4فروند هواپيماي
عراقي پااليشگاه تبريز را بمباران كه بر اثر آن 4نفر كشته و 77نفر مجروح شدند .همچنين نيروگاه جديد 233
مگاواتي تبريز نيز مورد حمله قرار گرفت كه بر اثر آن 13نفر از كاركنان اين نيروگاه زخمي گرديدند .در همين
روز شهرهاي سردشت ،مريوان و مهاباد مورد حمله هواپيماهاي عراقي قرار گرفت .در حمله 1فروند هواپيماي
عراقي به شهرک ربط در منطقه سردشت 33نفر كشته و 37نفر نيز مجروح شدند .حمالت عراق به مراكز
پااليشگاهي موجب شد تا به منظور ذخيره كردن سوخت زمستاني ،بنزين و گازوئيل سهميه بندي شود .اين امر
موجب شد كه صف هاي طويلي در جلوي پمپ بنزين ها در شهرهاي مختلف تشكيل گردد .حمالت عراق در
3133/3/31ادامه يافت و 4جنگنده عراقي به پااليشگاه و تراكتورسازي تبريز حمله كردند كه بر اثر آن 73نفر از
كاركنان مجروح شدند .با اين حمالت فعاليت اين پااليشگاه كه 33درصد از نياز كشور به فرآورده هاي نفتي را
تأمين مي كرد متوقف شد .همچنين در اين روز عراق به شهرهاي اروميه و مهاباد نيز حمله نمود و يك كشتي را در
خليج فارس مورد هدف قرار داد .ايران در تالفي اين حمالت در 3133/3/73مركز پليس مخفي عراق در بغداد را
مورد هدف قرار داد كه در 3333متري محل مورد نظر فرود آمد .حمله موشكي ايران باعث شد تا صدام در پيامي
در همان روز اعالم نمايد كه عليرغم درخواست عمومي براي انتقام جويي ،نيروهاي عراقي به آن طريق كه ايراني
ها اخيراً به مناطق مسكوني عراقي حمله كردند ،پاسخ حمله ايران نخواهند داد .بار ديگر عراق در 3133/3/77به پنج
466
تلمبه خانه نفتي كه نفت جنوب را به پااليشگاه هاي تهران ،اصفهان و تبريز مي رساندند حمله كرد كه موجب قطع
نفت گرديد .در اين حمالت 2نفر كشته و 31نفر زخمي و يك هواپيماي دشمن نيز ساقط گرديد و خلبان آن نيز
به اسارت در آمد 34.پس از حمله موشكي ايران به بغداد ،ادامه تهاجمات عراق به مراكز صنعتي ايران از 3133/3/71
و در نتيجه مقابله به مثل ايران متوقف شد ولي حمله عراق به جزيره خارک از 3133/3/73آغاز شد .در اين روز 5
هواپيماي عراقي به اسكله Tدر جزيره خارک حمله كرده و كشتي ايران ياتا را نيز بر روي آن توپ هاي ضد
هوايي مستقر بود را نيز بمباران كردند .عراق طي يك ساعت سه بار جزيره خارک مورد حمله قرار داد كه موجب
آتش سوزي بازوهاي بارگيري اسكله شد .همچنين عراق در 3133/3/73به مركز واردات فرآورده هاي نفتي در
بحرگان سر حمله كرد كه به 7يدک كش خسارت وارد شد .در همين حمله يك هواپيماي ميراژ عراقي نفتكش
سيترانس ـ 71را مورد حمله قرار داد كه ناخداي آلماني آن كشته و 4خدمه خارجي آن نيز زخمي شدند( .اوج
دفاع ،ص )733/حمالت هوايي عراق به مناطق مختلف كشور از روز پنج شنبه 3133/2/1بار ديگر اوج گرفت .در
اين روز 1هواپيماي ميراژ عراقي به كارخانه هاي هپكو ،آذراب و آلومينيوم سازي حمله و 33بمب و راكت را به
سمت آنها پرتاب كردند كه 73غير نظامي زخمي شدند .در اين روز 7فروند هواپيماي عراقي به صنايع نظامي
اصفهان نيز حمله كردند كه موجب جراحت 1تن شدند .به راه آهن لرستان نيز حمله شد .ايران نيز به تالفي اين
حمالت تأسيسات نظامي و اقتصادي حومه بصره را زير آتش توپخانه قرار داد 33.اين اقدام موجب شد تا دشمن از
ادامه حمالت به عراق مراكز صنعتي ايران مأيوس شود .پس از چند روز در ،3133/2/37چهار فروند هواپيماي
عراقي به دو كارخانه قند واقع در دزفول و جاده انديمشك و نيز به شركت كشت و صنعت كارون در حومه
شوشتر حمله كردند كه بر اثر آن در مجموع 72نفر شهيد و 353تن زخمي شدند .ايران هم به عنوان مقابله به مثل
بصره را زير آتش گرفت .در 3133/2/34نيز 4فروند هواپيماي عراقي به پااليشگاه گاز بيدبلند ،شركت نفت
مارون ،كارخانه قند و كاغذ سازي هفت تپه در استان خوزستان و همچنين به اسكله آذرپاد در جزيره خارک حمله
كردند .بر اثر اين حمالت حدود 35نفر شهيد و بيش از 13نفر مجروح شدند 3 .فروند هواپيماي ميراژ عراقي در
3133/2/73به مجتمع صنايع اصفهان در زرين شهر با بمبهاي 233پوندي فرانسوي حمله كه طي آن 31نفر شهيد و
33نفر مجروح شدند .يك شركت سوئدي حدود 37سال براي راه اندازي اين مجتمع فعاليت كرده بود و قرار بود
در آينده نزديك ،فعاليت توليدي آن آغاز شود .همچنين در همين روز پااليشگاه شيراز نيز بمباران شد .در
3133/2/71بار ديگر عراق به فرودگاه شيراز حمله كرد كه يك فروند هواپيماي ايرباس و سه فروند هواپيماي
سوخت رسان 242نيروي هوايي دچار آتش سوزي شد .بر اثر اين حمله دو هواپيماي 242به طور كامل از بين
رفت 3 .بمب به فرودگاه اصابت كرد و 3نفر كشته و 13نفر ديگر هم مجروح شدند .اين يازدهمين حمله هوايي به
شيراز ظرف چند روز قبل از آن بود .همچنين در همين روز دو سد در حوالي انديمشك و مسجد سليمان و همچنين
شهرهاي تبريز و منطقه فاو مورد حمله هوايي قرار گرفتند .ايران هم به تالفي يك موشك اسكادبي به سمت بغداد
پرتاب كرد 33.چهار روز پس از بمباران فرودگاه شيراز در روز يكشنبه 72مهر 3133هواپيماهاي عراق ايستگاه
فرعي راه آهن انديمشك را بمباران كردند كه به 21واگن خالي خسارت وارد شد .در اين حمله 3نفر شهيد و 33
467
نفر مجروح گرديدند .همچنين 4هواپيماي عراقي در 3133/5/7به اسالم آباد حمله كردند و 4بمب بزرگ كه
داراي 133بمب خوشه اي بود را به اطراف روستاي حسن آباد پرتاب كردند كه منفجر نشد و بمبهاي خوشه اي
جمع آوري گرديدند .همچنين در اين روز هواپيماهاي عراقي در دو مرحله يكبار با 33فروند و بارديگر با 5فروند
با بمب هاي خوشه اي قرارگاه تيپ نبي اكرم سپاه و هوانيروز باختران را مورد حمله قرار دادند .در اين روز به
روستاهاي عباس آباد و بيوران پايين در اطراف سردشت نيز حمله هوايي صورت گرفت كه در مجموع 13نفر
شهيد و 33نفر زخمي گرديدند .در 3133/5/2نه فروند هواپيماي عراقي پادگان اهلل اكبر اسالم آباد غرب را مورد
حمله قرار دادند كه بر اثر آن 77تن شهيد و 45نفر زخمي شدند .همچنين 37هواپيماي عراقي در همين روز به
پادگان صالح آباد باختران و كوي افسران و درجه داران و بيمارستان 373ارتش در باختران بمب هاي خوشه اي
پرتاب كردند كه در مجموع 333نفر شهيد و در مجموع 353نفر مجروح شدند .فرداي آن روز در ساعت 3:33
بامداد 35فروند هواپيماي عراقي دوباره به پااليشگاه كرمانشاه ،بيمارستان 373ارتش و چند نقطه مسكوني شهر
حمله كردند كه بر اثر آن 31نفر شهيد و 23تن مجروح شدند و آتش سوزي گسترده اي ايجاد شد و شهر به
صورت نيمه تعطيل در آمد و توزيع سوخت دچار اختالل گرديد و صف هاي طويلي در جلوي جايگاه هاي بنزين
ايجاد شد 32.در مجموع ظرف دو ماه تلفات و خسارات عظيمي به غير نظاميان وارد آمد كه وضعيت جنگ را وخيم
تر نمود.
صدور قطعنامه 111
شوراي امنيت سازمان ملل كه در اوايل مهر ماه 3133بنابر درخواست گروه هفت نفره اتحاديه عرب ،جلساتي را
براي بررسي جنگ ايران و عراق تشكيل شده بود ،پس از بحث هاي طوالني در روز پنج شنبه 32مهر 3133مطابق
با 5اكتبر 3153قطعنامه جديدي را با شماره 355تصويب كرد .شوراي امينت در اين قطعنامه از دو كشور درگير
خواسته بود تا قطعنامه 357كه در 3134/37/3تصويب شده بود را پذيرفته و اجرا نمايد .از دبيركل سازمان ملل نيز
درخواست شده بود تا پس از تماس با طرف هاي درگير در مورد اجراي اين قطعنامه ،نتيجه خود را تا 1آذر 3133
به شوراي امنيت گزارش دهد .اين قطعنامه نسبت به قطعنامه هاي قبلي از نظر حجم و تعداد كلمات به كار برده شده
كوتاه تر بود .سخنان دبيركل سازمان ملل در اجالس شوراي امنيت در 3133/2/33مبني بر تهديد ايران بر انجام
حمله سرنوشت ساز و نهايي ،در صدور اين قطعنامه مؤثر بوده است .اين قطعنامه همانند قطعنامه هاي قبلي فقط
توصيه بود و به فاصله زماني 2ماه و 37روز از قطعنامه قبلي صادر شد .اين قطعنامه نيز بدليل ناديده گرفتن حقوق
ايران رد شد.
عملیات فتح 8
به منظور فعال نگه داشتن جبهه ها و آرام نگذاشتن دشمن ،قرارگاه رمضان عملياتي را با نام فتح 3و با همكاري
جبهه ميهني كردستان عراق و حزب دموكرات كردستان عراق ،در منطقه كركوک ،طرح ريزي نمود .اين
عمليات در 31مهر ماه سال 3133در عمق 733كيلومتري خاک عراق انجام گرفت .براي اجراي عمليات
حدود 133نفر از نيروهاي متخصص ادواتي سپاه ،به داخل خاک عراق منتقل شدند .حدود 333تن سالح و
468
مهمات ظرف مدت 43روز براي اجراي اين عمليات به اطراف شهر كركوک منتقل شد .اين عمليات با كمك
7هزار نفر از نيروهاي اتحاديه ميهني كردستان عراق ،صورت پذيرفت .در اين عمليات كه در ساعت يك پس
از نيمه شب آغاز شد ،با حدود 13قبضه از سالح هايي مانند خمپاره انداز 373ميليمتري ،ميني كاتيوشا و
تفنگ 333ميليمتري به تاسيسات نفتي ،پايگاه هوايي ،پادگان لشكر 3عراق و به يكي از مراكز منافقين حمله
شد .نيروهاي رزمنده پس از روشنايي هوا توانستند بدون دادن تلفات از منطقه عمليات خارج و در منطقه تحت
كنترل نيروهاي طالباني متفرق و سپس به خاک ايران بازگردند .اين عمليات در غافلگيري كامل ارتش عراق
انجام شد .مردم كرد منطقه از ديدن پاسداران ابراز تعجب نكردند و برخي از آنان به نيروهاي حمله كننده با
گفتن"مبروک" ،تبريك مي گفتند .پس از اين عمليات حافظ اسد رئيس جمهور سوريه از ايران خواسته بود تا
افرادي نحوه طرح ريزي و اجراي عمليات را براي وي توضيح دهند .پس از شنيدن توضيحات ،او گفته بود كه
با انجام اين عمليات ،قدرت هاي جهاني به توانايي ايران حساستر خواهند شد و با خود خواهند گفت كه ايراني
هايي كه توانستند در كركوک عمليات انجام دهند ،ممكن است بتوانند در بغداد نيز وارد عمل شوند .اين
عمليات روحيه مخالفين رژيم بعثي را باال برده و آمادگي اتحاديه ميهني و گروه بارزاني را براي انجام عمليات
هاي بيشتر عليه رژيم صدام حسين ،افزايش داد .حمله به كركوک موجب آشنايي و كار مشترک فرماندهان
سپاه با فرماندهان كردهاي مخلف رژيم بعثي عراق شد .اين عمليات در واقع بك تمرين نظامي بود كه در
صورت گسترش آن مي توانست راحتي و آسايش را از رژيم عراق سلب كند.
خیزش عمومی براي پایان دادن به جنگ
ايران سال 1365را به عنوان سال پيروزي و سال" روشن شدن تكليف جنگ" و به عبارتي سال پايان جنگ،
مطرح كرد زيرا حالت " نه جنگ و نه صلح" و" فرسايشي شدن جنگ" ،فشار زيادي را به طرفين جنگ وارد
مي كرد .ايران به صورت آشكار اعالم كرد كه تمام نيروهايش را به كار مي گيرد تا در سال جاري جنگ را
به نتيجه برساند .بر اين اساس سپاه طرحي را براي انجام عمليات درتمام محدوده جبهه جنوب تهيه كردتااز سه
محور" هور" "،شرق بصره"يعني شلمچه ومحدوده شمال آن و" منطقه ابوغريب "يعني منطفه جنوب خرمشهر
و جزيره مينو ،حمله سرنوشت سازي را صورت داده و مسئله جنوب عراق و بصره را تمام كند .با اين طرح
قرار بود در هر محور 333گردان وارد عمل شوند .اما مسئولين كشور امكان تامين اين مقدار نيرو وتجهيزات
ونيازمنديهاي آن را غير ممكن دانستند 35.درنهايت قرار شد عملياتي با بسيج 511گردان نيرو برنامه ريزي
شود .سپاه به طور مرتب اين مسئله را مطرح مي نمودو اين حمله سرنوشت ساز را به عنوان حمله نهايي هم،
تلقي نمي كرد .ايران اميد داشت تا با حمله سرنوشت ساز خود ،جنگ را به جايي برساند كه كليه رگ هاي
اميد صدام و حاميانش را پاره كرده و آنها را ناچار به تسليم در برابر خواسته هاي بحق خود نمايد و تكليف
جنگ را براي آينده روشن سازد 31.ايران پس از پيروزي هاي فاو و مهران تصور مي كرد كه جنگ راه حل
نظامي دارد .البته تنظيم برنامه اي جهت انجام عمليات سرنوشت ساز و تعيين كننده ،كار ساده اي نبود و نياز به
اقتصاد قوي و تأمين نيروي انساني كافي داشت .عراق هم بيكار ننشست و با يك تصميم سياسي مهم ،تمام
469
كشور را در در مقابل ايران ،بسيج نمود .به هر حال ،برنامه ريزي جهت طرح ريزي و اجراي عمليات سرنوشت
ساز ،نياز به تأمين نيروهاي داوطلب و سرباز را تبديل به مهمترين برنامه هاي مسئولين كشور كرده بود .از
سوي ديگر ،پيروزي هاي رزمندگان اسالم در جبهه هاي نبرد و نيز مشكالتي كه امريكا و انگليس در گروگان
گيري اتباع خود در لبنان پيدا كرده بودند موجب شده بود تا آنها گاهي به طرف ايران تمايل يافته و گاهي بر
ضد كشور اقدام نمايند .به هر حال آنچه موجب حل مشكل جنگ مي شد عالوه بر لزوم فعال بودن سياست
خارجي ،انجام عمليات هاي موفق در جبهه هاي جنگ ارزيابي مي شد .انجام هر نوع عمليات موفق در جبهه
هاي جنگ نيز با توسعه سازمان رزمي و تأمين نيروي انساني مورد نياز امكان پذير مي شد .با گسترش جبهه
هاي جنگ و طوالني شدن خطوط پدافندي ،نياز به تأمين نيروهاي رزمي بيشتر مشخص مي شد .بر اين اساس
در جلسه ستاد قرارگاه خاتم االنبياء (ص) در 1365/3/1تصميم گرفته شد تا 7ماه بر خدمت سربازان اضافه
شود .از سوي ديگر مجلس شوراي اسالمي طرحي را در مورد مشموالن نظام وظيفه تصويب كرد كه از اواخر
تير ماه 1365موجب افزايش مراجعه مشموالن خدمت سربازي گرديد 23.از سوي ديگر از آنجا كه طرح
ريزي و اجراي هر نوع عملياتي در جنگ با شركت و حضور نيروهاي داوطلب بسيجي امكان پذير مي بود،
بنابراين قبل از شروع و اقدام به انجام عمليات سرنوشت ساز كربالي ،4تبليغات گسترده اي صورت گرفت تا
بتوان نيروي رزمنده مورد نياز اين عمليات را فراهم آورد .امام خميني هم حضور در جبهه ها را واجب كفايي
اعالم كردند و مسئولين كشور در توجيه فراخوان عمومي به مردم ،وعده انجام يك عمليات سرنوشت ساز را
(ص)
براي انجام اين عمليات دادند .با تالش هاي فراوان صورت گرفته ،سپاهِ يكصد هزار نفريِ حضرت محمد
بزرگ از بسيجيان داوطلب مردمي پس از اجتماع در ورزشگاه آزادي در 1365/9/12عازم جبهه هاي جنگ
شدند .الزم به ذكر است كه در آن ايام ،اقبال مردم براي رفتن به جبهه هاي جنگ كاهش يافته بود به گونه اي
كه برخي از مسئولين عالي رتبه كشور معتقد بودند كه سپاه قادر به جمع كردن 2111نفر از مردم هم ،نيست.
اين در حالي بود كه طرح ريزي و انجام يك عمليات بزرگ نياز به حضور ده ها هزار نفر از بسيجيان داوطلب
داشت تا بتوان گردان هاي رزمي مورد نياز را با كمك آنان سازماندهي نموده و واحدهاي تهاجمي را براي
شكستن خطوط مستحكم دشمن و انهدام وي شكل داد .بدين منظور واحد بسيج مستضعفين سپاه ،دست به ابتكار
جديد زد و اعزام سپاه يكصد هزار نفري حضرت محمد (ص) را براي هفته بسيج سال 1365در سالگرد تأسيس
بسيج در روز 5آذر در دستور كار خود قرار داد .براي تشويق مردم به حضور گسترده در جبهه هاي جنگ،
21هزار پايگاه مقاومت بسيج كه در آن سال در سراسر كشور ،توسعه يافته بودند مأمور شدند تا با تماس و
ارتباط با مردم ،چنين نيرويي را فراهم آورند .حجت االسالم محمد علي رحماني كه در آن ايام مسئوليت واحد
بسيج سپاه را برعهده داشت مي گويد كه با تفأل بر قرآن ،اين سپاه به نام حضرت محمد (ص) ،خوانده شد زيرا
در مراجعه به قرآن مجيد سوره محمد (ص) آمده بود .در آن سال حضرت امام خميني از اينكه يكبار ديگر مردم
با حضور گسترده خود در جبهه ها ،توانستند قدرت جديدي را بيافرينند اظهار رضايت نموده و مسئولين مربوطه
را دعا كردند.
471
تهدید به دخالت نظامی
شواهد و قرائني وجود دارد كه امريكا و شوروي از نيمه دوم سال 3133به اين نتيجه رسيدندكه ادامه جنگ
عراق با ايران به نفع منافع آنها نيست زيرا ممكن است در اين جنگ ،ايران پيروز شده و مديريت و كنترل
عراق و منطقه خليج فارس از دست آنها خارج گردد .اولين نشانه اين موضوع در مذاكرات بين سران ابر قدرت
شرق و غرب ،ديده شد .اين دو در نيمه دوم مهرماه 3133با يكديگر ديدار و پيرامون اين مسئله به گفتگو
نشستند .در 3133/2/31نخستين دور مذاكرات رونالد ريگان رئيس جمهور امريكا و ميخائيل گورباچف صدر
هيئت رئيسه شوروي در ريكياويك ايسلند برگزار شد .ابتدا اين دو نفر يك ساعت به طور خصوصي با هم
گفتگو و سپس وزيران امور خارجه دو كشور به آنها پيوستند .گفته مي شود .اين مذاكره مبنايي براي صدور
قطعنامه 315و پايان دادن به جنگ بوده است .وزير خارجه امريكا جورج شولتز در 1365/7/24در مصاحبه
اي در مجلة كرسنت اينترنشنال گفت :در صورت پيروزي ايران در جنگ ،اياالت متحده دخالت نظامي خواهد
كرد و چنين دخالتي از حمايت كامل شوروي برخوردار خواهد بود .زيرا هر دو ابر قدرت ،داراي منافع متقابل
در مشاهده پايان اين جنگ هستند .وي افزود اين تفاهم بر اين واقعيت استوار است كه پيروزي ايران در
23
جنگ ،تعادل نظامي منطقه را بر هم مي زند و وضعيت سياسي آن را كامالً تغيير خواهد داد.
افشاي ماجراي مك فارلین
با كنار گذاشته شدن قرباني فر از روند مذاكرات و بسته شدن كانال اول ،وي كه به اسرائيلي ها نزديك
بود،مراتب را به سيد مهدي هاشمي منتقل كرد و ظاهرا از آن طريق به يك هفته نامه لبناني رسيد .در اوايل
آبان 3133خبر سفر مك فارلين به ايران در جامعه شايع شد .در اين زمان برخي از مسئولين كشور در جريان
آن قرار گرفته بودند .در تاريخ 3133/5/33احمد آقا فرزند امام در صحبتي با رئيس مجلس از شيوع خبر سفر
مك فارلين به ايران به گونه اي انحرافي نگران بود و پيشنهاد داشت به گونه اي واقعي كه براي جمهوري
اسالمي ،پيروزي و براي امريكايي ها خفت و شكست باشد ،پيش از آنكه دشمنان سوء استفاده كنند مطرح
گردد .اين موضوع در فردا شب آن روز در جلسه سران قوا مطرح و قرار شد كه دو روز بعد در مراسم سالگرد
اشغال النه جاسوسي از سوي رئيس مجلس به اطالع مردم برسد 27.گويا آقاي قرباني فر كه مي بيند ايران بقية
پول تجهيزات خريداري شده را به دليل ادعاي گران بودن ،پرداخت نمي كند ماجرا را طي نامه اي به آيت اهلل
منتظري مي گويد و آن نامه از آن دستگاه لو مي رود .وقتي به اينجا رسيد ،امام دستور دادند كه ماجرا به مردم
گفته شود 21.روند اين مباحث،با چاپ خبر ماجراي مك فارلين از سوي آقاي حسن صبري در هفته نامه الشراع
در روز 3133/5/37لبنان به صورت عمومي افشاء گرديد .مك فارلين بالفاصله گزارش سفر به ايران را
تكذيب كرد .آشكار شدن اين موضوع ،شايد به اين دليل بود كه برخي از اعضاي گروه حزب اهلل لبنان ،با
روند آزادي گروگان هاي امريكايي موافق نبودند .به ناچار ،اين جريان به صورت رسمي از سوي رئيس مجلس
شوراي اسالمي در تاريخ 3133/5/31در تظاهرات مردم عليه آمريكا در مقابل النه جاسوسي مطرح و آشكار
گرديد .با افشاي اين سفر ،شبكه تلويزيوني ABCامريكا به نقل از مقامات دولتي در همان شب اعالم كرد:
471
رابرت مك فارلين اخيراً به منظور ارائه پيشنهاد قطعات يدكي تسليحاتي امريكايي به ايران ،يك مأموريت
سرّي به ايران انجام داده است .مأموريت مشاور سابق رياست جمهوري امريكا در امور امنيت ملي ،در
چارچوب تالش هايي به منظور آزاد سازي گروگان هاي امريكايي انجام گرفته است .از سوي ديگر كاخ سفيد
در همين شب تأكيد كرد كه تحريم فروش سالح امريكايي به ايران ،كماكان پا برجاست .سخنگوي رياست
جمهوري امريكا هم گفت :مادامي كه ايران بكارگيري تروريسم را دنبال مي كند ،تحريم اياالت متحده نيز
ادامه خواهد يافت .موضع امريكا كماكان اين است كه جنگ ايران و عراق مي بايست متوقف شود و دو
طرف منازعه ،خود به يك حل و فصل مذاكره اي دست يابد .وي در پاسخ به اين سؤال كه آيا ايران همچنان
در فهرست كشورهاي حامي تروريسم باقي است يا خير گفت :آري ،نشانه اي از وقوع يك تغيير قاطع در
سياست ايران مالحظه نشده است .البته امريكا كه هنوز 2نفر از اتباع وي در لبنان گروگان بودند به ايران
اطالع داد به منظور تداوم مذاكرات در كانال 7و جلوگيري از خراب شدن جريان آزادي گروگان ها ،كوتاه
مي آيد .البته ايران انتظار داشت كه زندانيان لبناني در اسرائيل در جريان مبادله گروگان ها ،آزاد شوند .از
سوي ديگر در 3133/5/34جلسه سران قوا در نخست وزيري تشكيل و تصويب شد كه مسئله آزادي گروگان
ها و تأمين نيازهاي ايران ادامه يابد 24.در همين حال فريدون وردي نژاد در ژنو با امريكايي ها كه در موضع
ضعف قرار داشتند درباره آزادي بقيه گروگان ها مذاكره نمود و قرار شد قضيه را ادامه دهد و مذاكره با
امريكايي ها ،فقط در حّد معاوضه گروگان ها باشد .ريگان رئيس جمهور امريكا هم پس از 33روز از افشاي
سفر هيئت امريكايي به ايران در يك نطق تلويزيوني گفت :اكنون 35ماه است كه ما يك ابتكار سياسي
محرمانه در ارتباط با ايران را در جريان داريم .اين ابتكار به خاطر ساده ترين و بهترين داليل در جريان قرار
گرفت .وي داليل مذكور را :الف ـ تجديد روابط با ايران ب ـ تحقق خاتمه شرافتمندانه جنگ 3ساله بين
ايران و عراق ج ـ محو تروريسم دولتي و خراب كاري د ـ تأثير در امر بازگشت تمامي گروگان ها از لبنان،
دانست .وي گفت بدون همكاري ايران ،ما قادر به خاتمه بخشيدن به جنگ خليج فارس نيستيم و بدون رضايت
ايران ،امكان برقراري يك صلح با دوام در خاورميانه وجود ندارد .در جريان مذاكرات محرمانه اي كه ما
داشتيم ،من اجازه انتقال مقدار كوچكي از تسليحات دفاعي و قطعات يدكي براي سيستم دفاعي ايران را دادم.
هدف من متقاعد كردن تهران به اين بود كه مقامات مذاكره كننده امريكايي با اجازه من عمل مي كنند و
هدف اين بود تا به ايران عالمت دهيم كه اياالت متحده ،آماده است تا خصومت بين ما جاي خود را به يك
روابط و مناسبات جديد بدهد .اين تحويل اندک تسليحات در مجموع مي تواند در يك فروند هواپيماي باري
جاي بگيرد و تمامي اين تسليحات در مجموع نمي تواند تأثيري بر نتيجه جنگ شش ساله بين ايران و عراق
داشته باشد و همچنين نمي تواند به هيچ وجه در تعادل نظامي بين دو طرف تأثيري داشته باشد .در همان حال
كه ما اين ابتكار را مدّ نظر قرار داديم روشن ساختيم كه ايران مي بايست با تمامي اشكال تروريسم بين المللي
به عنوان شرطي در پيشرفت روابط ما مخالفت كند .ما اشاره كرديم كه مهمترين قدمي كه ايران مي تواند
بردارد استفاده از نفوذ خود در لبنان براي تأمين آزادي تمامي گروگان هايي است كه در آنجا نگهداري مي
472
شوند .پيشرفت هايي قبالً بدست آمده بود .از زماني كه دولت امريكا با ايران در تماس قرار گرفته است
هيچگونه شواهدي دال بر اينكه دولت ايران در اقدامات تروريستي عليه امريكا همدستي كرده باشد وجود
ندارد .گروگان ها به كشور بازگشتند و ما از تالش هايي كه دولت ايران در گذشته اتخاذ كرده و در حال
حاضر مدّ نظر قرار مي دهد استقبال مي كنيم 23.مسائل مربوط به ايران و امريكا در جلسه سران قوا با امام
خميني در 3133/5/73مطرح گرديد .امام خميني نظرشان اين بود كه مجموعاً به نفع ما تمام شده است .ايران
تصميم گرفت كه در مذاكره با امريكايي ها ،درباره مسائل سياسي و جنگ حرفي نزد اما اگر آنها حرفي زدند
گوش كند و فقط درباره جدول معاوضه گروگانها با نيازهاي ايران صحبت شود .اين تصميم در جلسه سران قوا
با امام خميني اتخاذ شد 23.در مجموع در جريان ماجراي مك فارلين حدود 7هزار موشك تاو و چند هزار قطعه
يدكي ريز و درشت موشكهاي هاگ به ايران واگذار گرديد و ايران بيش از 77ميليون دالر بابت آنها به
واسطه مربوطه پرداخت نمود و عمده گروگانهاي امريكايي نيز آزاد شدند 22.البته آقاي هاشمي رفسنجاني مي
گويد همه معامله ايران با امريكا 73ميليون دالر بود كه بدليل گراني ،ايران مبلغ 3ميليون دالر آن را پرداخت
نكرد 25.ايشان همچنين در مصاحبه با كيهان هوايي در 33فروردين ماه 3133مي گويند:به محض اينكه ايران
دريافت كه آمريكايي ها مي خواهند اين سالح ها را به قيمت بيشتر بفروشند،تصميم گرفتيم 34الي 34/3
21
ميليون دالر از كل مبلغ را نپردازيم.
تأثیر افشاي ماجراي مك فارلین بر دولت هاي ایران و امریکا
با افشاي سفر مك فارلين به ايران ،برخي مشكالت سياسي هم براي دولت امريكا و هم براي ايران به وجود
آمد .در ايران برخي از نمايندگان مجلس در مورد اين موضوع از وزير خارجه سؤال كردند .اين اقدام
نمايندگان ،باعث واكنش شديد امام خميني گرديد و ايشان در پاسخ به آنان در 3133/5/71فرمودند" :چرا
بايد وقتيكه دنيا به تزلزل در آمده است براي اين بي اعتنايي ايران به كاخ سفيد و سياه ،چرا ما بايد توجيه كنيم
مسائل آنها را؟ چرا ما بايد اينقدر غرب زده باشيم يا شيطان زده؟ من هيچ توقع نداشتم از بعض اين اشخاص ـ
ولو بعضيشان در نظر من پوچ اند ـ لكن از بعضي از اين اشخاص كه سابقه دارند هيچ توقع نداشتم كه در اين
زمان كه بايد فرياد بزنند سر امريكا ،فرياد مي زنند سر مسئولين ما ،چه شده است؟ شماها چه تان است؟ چه
كرديد شماها؟ شماها چرا بايد تحت تأثير تبليغات خارجي واقع بشويد يا تحت تأثيرات نفسانيات خودتان؟....
كجا داريد مي رويد؟ ....لحن شما در آن چيزي كه به مجلس داديد از لحن اسرائيل تندتر است .از لحن خود
كاخ نشينان آنجا تندتر است ....من بعضيتان را مي شناسم ،شما اينطور نبوديد ....شما دل مسئولين ما را نشكنيد...
دو دستگي ايجاد نكنيد ....خالف انصاف است .نكنيد اين كارها را ".همچنين امام خميني افشاي سفر مك
فارلين به ايران را به عنوان يك رسوايي بسيار مهم براي سران كشور امريكا و يك انفجار عظيم در كاخ سياه
واشنگتن مطرح كردند .ايشان طي سخناني به مناسبت ميالد پيامبر اكرم(ص) در 3133/5/71در حسينيه جماران
فرمودند ":شما مالحظه بكنيد و ببينيد كه در تمام دنيا ،در سراسر جهان ،مطبوعاتشان و رسانه هايشان و خطابه
هايشان تمام متوجه اين معناست كه سرپوشي بگذارند بر اين رسوايي كه براي رئيس جمهور امريكا پيش آمد.
473
رئيس جمهور امريكا در اين رسوايي بايد عزا بگيرد و كاخ سفيد مبدل به كاخ سياه بشود ـ گرچه هميشه بوده
است -لكن اين متفرقه گويي و اضطرابي كه در كاخ سفيد پيدا شد و در طرفدارهاي امريكا ،حكايت از عظمت
مسئله مي كند يك مقام عاليرتبه ـ به قول خودشان ـ از امريكا به طور قاچاق و با تذكرۀ جعلي وارد ايران مي
شود ،در صورتي كه ايران نمي داند چي است .به مجردي كه وارد مي شود و معلوم مي شود كه اين از مقامات
امريكاست ،ايران او را در يك جايي تحت نظر قرار مي دهد و محبوس مي كند و تمام حركات او را تحت
نظر قرار مي دهد و او با هر كس خواسته است مالقات كند ،مالقات نمي كند .آني كه ادعا مي كند كه اگر
من به شوروي رفته بودم ،رئيس شوروي سه مرتبه ديدن من مي آمد ،گمان مي كند اينجا هم شوروي است.
اينجا كشور اسالم است .اينجا نه كرملين قابل اين است كه ذكري از بشود و نه كاخ سياه ،اينجا كشور رسول
خداتس ،اينجا كشور حضرت صادق است ،اينجا پاسدارهاي ما شرافت دارند .بر كاخ نيشينها ،اينجا بسيجيهاي ما
و امت ما شرافت دارند بر تمام كاخ نشينهاي عالم و همه كساني كه ادعاي پوچ خودشان را مي كنند و گمان
مي كنند كه بايد عالم پيش آنها خاضع باشد .آنهايي كه مي گفتند ما چه مي كنيم و چه مي كنيم و قطع رابطه
مي كنيم و از اين مسائل مي گفتند ،امروز معلوم شد كه با عجز و ناله در پيشگاه اين ملت آمده اند و مي
خواهند كه رابطه برقرار كنند ،مي خواهند عذر تقصير بخواهند و ملت ما قبول نمي كند .اين يك مسئله است،
مسئله اي است كه از تمام پيروزيهاي شما باالتر ،است .مسئله رئيس امريكا با آن همه به قول خودش جالل و
جبروت ،كسي را از مقامات عالي بفرستد به اينجا كه با مقامات اينجا مالقات كنند و هيچ يك از آنها حاضر
به مالقات نشود .اين مسئله بزرگي است كه دنيا را منفجر كرده است و بايد هم بكند ،كاخ سفيد را به عزا
نشانده است و بايد هم بنشاند ،مسئله ،مسئله مهم است .االن تسابق مي كنند تمام كشورهاي بزرگ براي رابطه
پيدا كردن با ايران ".افشاي سفر مك فارلين به ايران ،حدود دو ماه قبل از انجام عمليات كربالي ،3موجب
شد تا حكام امريكا سخت در موضع دفاعي و انفعالي افتاده و تحت فشار قرار گيرند .آشكار شدن اين ماجرا،
براي امريكا مشكالتي را ايجاد كرد و باعث سخت تر شدن تدريجي موضع دولت آمريكا در مقابل جمهوري
اسالمي ايران شد .ايران نيز نتوانست اين مسير را مثل سابق براي تأمين قطعات يدكي و جنگ افزار دنبال نمايد.
به هر حال مي توان گفت كه با افشاي جريان مك فارلين اين دوره از ارتباط در آستانه بن بست قرار
گرفت 57.سفر محرمانه مك فارلين به ايران در تاريخ و روابط خارجي امريكا ،مسئله بي سابقه اي بود .تمايل
امريكا به حل برخي از مشكالت خود با ايران موجب شد تا برخي از كشورهاي اروپايي مانند انگليس نيز
تالش نمايند تا سطح روابط خود با ايران را افزايش دهند .حتي شوروي نيز با فرستادن رئيس كميته دولتي
روابط اقتصادي خود به ايران در 3133/1/35پس از كشف ماجراي مك فارلين به دنبال توسعه روابط خود با
ايران برآمد 51.افشاي ارتباط محرمانه امريكا با ايران جهت آزاد سازي گروگان هاي اين كشور در لبنان،
موجب بروز بحران عميقي در دولت امريكا شد .وزير خارجه امريكا ،مك فارلين و گروه طراح مذاكره با
ايران از سوي كنگره مورد بازخواست و بازجويي قرار گرفتند و افراد مذاكره كننده با ايران كنار گذاشته شده
و ادامه مذاكرات به وزارت خارجه امريكا محول گرديد .اختالف عميقي بين سران حكومت در امريكا به وجود
474
آمد و دولت جمهوري خواه در موضع ضعف قرار گرفت .امريكا از اين پس نتوانست طرح سابق خود را اجرا
54
نمايد و فقط در تالش بود تا با وقت گذراني ارتباط با ايران قطع نشود.
تحریم مجدد ایران و همکاریهاي بیشتر اطالعاتی با عراق
پس از ناكام ماندن سفر مك فارلين به ايران و عدم موفقيت سياست ريگان در حل مشكالت امريكا با
جمهوري اس المي و پس از شكست سياست كيك ،كليد ،انجيل و كُلت كه رئيس جمهور امريكا براي مسئولين
ايراني فرستاد ،دور دوم تحريم ها عليه ايران آغاز شد 53.درخواست مذاكره و رابطه با ايران ،در اين مقطع به
نتيجه مطلوب براي امريكا نرسيد و امريكا تصميم گرفت تا فشارهاي جديدي را عليه ايران اِعمال نمايد.بعالوه
پس از افشاي ماجراي مك فارلين ،عمليات استانچ كه از سال 3131براي تشديد تحريم تسليحاتي ايران از سوي
آمريكا شروع شده بود،با شدت پيگيري شد و دو لتهاي اروپايي اين موضوع را جدي تر تلقي كردند و منافذ
تهيه سالح و قطعات يدكي براي ايران را محدودتر كردند.حتي كشورهايي مانند چين هم فروش تسليحات به
ايران را محدود كردند .از اين رو ،درست در زماني كه ايران نياز بيشتري به تسليحات و مهمات داشت
دسترسي به آن كاهش يافت .درنتيجه فاصله بين نيازهاي نظامي و اهداف سياسي جنگ ،گسترش يافت .در ماه
اُوت 3153گروهي از بزرگترين تحليل گران سازمان اطالعات مركزي امريكا CIAبه عراق رفتند .آنها در
يكي از مهمانسراهاي استخبارات عراق در كنار رودخانه دجله در بغداد به مأمورين اطالعاتي ارتش بعثي گفتند:
ما نگران شما و وضعيت نظامي شما هستيم .ايران خود را براي انجام عمليات بزرگي آماده مي كند و شما
قدرت دفاع در برابر چنين حمله اي را نداريد 53.ظاهراً اين گروه براي توسعه همكاريهاي اطالعاتي با عراق به
اين كشور سفر كرده و به دنبال بررسي توانائيهاي عراق در برابر تهاجم احتمالي ايران و يافتن راههاي كمك
به آن كشور جهت بازنده نشدن در جنگ بودند.
هجوم كم سابقه عراق به مراكز اقتصادي و مسکونی
پس از چند روز وقفه در حمالت هوايي عراق به مراكز صنعتي و اقتصادي ايران ،نيروي هوايي عراق در
3133/5/73به بندر ماهشهر حمله كرد .در صبح فرداي آن روز 3فروند هواپيماي عراقي به پااليشگاه و
نيروگاه اصفهان حمله كردند كه باعث كشته شدن 37نفر و مجروح شدن 12نفر گرديد .اين حمله باعث شد
كه فعاليت اين پااليشگاه متوقف گردد .حمله به نيروگاه شهيد محمد منتظري نيز حدود 433مگاوات برق از
توليد شبكه سراسري كاست .عصر همين روز پااليشگاه تبريز نيز بمباران شد كه توليد اين پااليشگاه نيز
متوقف گرديد .همچنين در همين روز به شهرهاي باختران ،اسالم آباد ،ايالم ،اراک ،سومار ،كرند غرب و
جزيره خارک نيز حمله شد .ايران نيز تصميم گرفت تا به تالفي بصره ،ام القصر و خانقين را زير آتش توپخانه
قرار دهد و به مراكز حساس نظامي و اقتصادي بغداد موشك بزند 52.نيروي هوايي عراق در 3133/5/71
حمالت وسيعي را به شهر اهواز و مناطق اطراف آن انجام داد .ايران نيز به عنوان مقابله به مثل در 3133/1/3
موشكي را به مركز مخابرات شهر بغداد پرتاب كرد .عراق در 3133/1/7حمله هوايي شديدي را به اسالم آباد
و باختران انجام داد .در حمله به جنوب شهر اسالم آباد 23واحد مسكوني تخريب و 33غير نظامي به شهادت
475
رسيدند .در كرمانشاه نيز به مسجد زينبيه حمله كرد كه نزديك به 333نفر به شهادت رسيدند .در اين حمالت
بيش از 333نفر از مردم نيز مجروح شدند .در فرداي آن روز عراق به چند نقطه مسكوني و كارگري بندر امام
خميني ،سربندر و ماهشهر حمله كرد كه بر اثر آن 31نفر شهيد و 53نفر نيز مجروح گرديدند .عراق در
3133/1/4به شهر انديمشك و پايگاه هوايي دزفول و جزيره الرک حمله كرد .ايران هم به مقابله به مثل خود
ادامه داد و در اوايل بامداد 3133/1/3بغداد را هدف هفدهمين موشك خود قرار داد 55.پس از چند روز توقف
در حمله به مراكز اقتصادي و مناطق مسكوني بار ديگر عراق در 3133/1/33به ده نقطه شهر اهواز و در سه
نوبت با هواپيماهاي جنگنده حمله كرد .در اين حمالت بيش از 333نفر شهيد و تعداد زيادي نيز مجروح شدند
و خرابي زيادي به بار آمد .از سوي ديگر در همين روز نيروي هوايي عراق به شهر اسالم آباد غرب حمله كرد
كه بر اثر آن 4نفر از مردم شهيد و تعداد ديگري زخمي گرديدند .براي اولين بار در چنين روزي نيروگاه نكا
در كنار درياي مازندران كه بسيار دور از دسترس هواپيماهاي عراقي بودند ،بمباران شد كه بر اثر آن 7نفر
شهيد و 73نفر از كاركنان اين نيروگاه مجروح شدند .ايران هم تصميم به مقابله به مثل گرفت .همچنين عراق
در 3133/1/77به يك پايگاه موشكي سام در اطراف تهران حمله كرد كه يكي از كاركنان ليبيايي آن كشته
شد 51.در ادامه حمالت عراق به مراكز نفتي ايران ،جنگنده هاي اين كشور در 3133/1/73تلمبه خانه تنگ فنّي
را م ورد حمله قرار دادند كه موجب شد تا انتقال نفت به پااليشگاه هاي تهران و تبريز كاهش يابد .نيروي
هوايي عراق در ظهر 3133/1/71كرمانشاه را به شدت بمباران كرد و خسارات زيادي را به بار آورد .بار ديگر
باختران در 3133/33/7در سه نوبت به شدت بمباران شد كه بر اثر آن 33نفر شهيد و 725نفر از مردم
مجروح گرديدند .در همين روز اسالم آباد غرب نيز در سه نوبت صبح و بعداز ظهر در حالي كه هيئتي از
سازمان ملل از آن بازديد مي كرد ،بمباران شد كه در نتيجه 13نفر شهيد و تعداد زيادي زخمي و خسارات
زيادي به بار آمد .البته ايران هم مقابله به مثل نمود ولي مردم به دليل وسعت حمالت به مناطق مسكوني و عدم
13
تهاجم ايران در جبهه ها ،ناراضي بودند.
پرتاب اولین موشك ساحل به دریاي ایران
ايران موشكهاي كرم ابريشم را در اواخر سال 3134از كشور چين خريداري كرد .افرادي از سپاه و ارتش در
همان سال براي آموزش جگونگي استفاده از اين موشك ها براي چند ماه به چين اعزام گرديدند و پس از
بازگشت ،سازمان موشك هاي ساحل به دريا را راه اندازي نمودند .به منظور مقابله به مثل در برابر حمالت
نيروي هوايي ارتش عراق به مراكز و تأسيسات نفتي و نيز حمله به كشتي ها در خليج فارس ،نيروي دريايي
سپاه پاسداران انقالب اسالمي در 1365/9/24اولين موشك ساحل به درياي خود را به سمت اسكله البكر و
بندر ام القصر عراق در شمال خليج فارس پرتاب نمود .اين اقدام تحولي در توانمنديهاي ايران براي مقابله با
حمالت عراق به نفتكش ها و پايانه هاي نفتي ايران ،تلقي مي شد .دومين موشك ساحل به درياي نيروي
دريايي سپاه در 1365/11/1به سمت يك نفتكش حامل نفت عراق در شمال خليج فارس پرتاب شد .سومين
موشك ساحل به درياي نيروي درياي سپاه در شنبه 1365/11/4به سمت هدفي در شمال خليج فارس پرتاب
476
شد 13.در طول جنگ ،نيروي دريايي ارتش نتوانست از اين موشك ها عليه اهداف عراقي و يا اهدافي در خليج
فارس استفاده نمايد.
توقعات و انتظارات در سال ششم جنگ
در سال ، 3133جمهوري اسالمي ايران به دنبال ايجاد شرايطي در جبهه ها بود تا از طريق آن ،به خواسته هاي
خود برسد .باتوجه به كاهش اميدواري به اقدامات ديپلماتيك ،تمركز تالش ها جهت رسيدن به يك موفقيت
بزرگ در جبهه هاي جنگ بود .عمده ترين خواسته هاي ايران معطوف به موارد ذيل بود .
الف ـ پذيرفتن قرارداد 3123از سوي حكومت عراق به عنوان مبنايي براي تعيين حدود مرزي.
ب ـ تأمين خسارات وارده به ايران از سوي تحميل كنندگان و آغاز گران جنگ .
ج ـ تنبيه متجاوز با ايجاد يك ساز وكار بين المللي.
براي رسيدن به خواسته هاي فوق و اطمينان از عدم توانايي دشمن براي ادامه حمالت خود در جبهه هاي جنگ،
عمليات كربالي 4طراحي گرديد تا بتواند راهي براي رسيدن به انتظارات فوق باشد .بايد توجه داشت كه ايران،
سال 1365را سال انهدام ارتش صدام و سال احتمالي پايان دادن به جنگ از طريق فشار نظامي ،مي دانست و
بسياري از رزمندگان ،آرزوي اقامه نماز در كربالي حسيني را پس از موفقيت در جبهه ها ،داشتند.
روند برنامه ریزي و اجراي عملیات كربالي 4
از اوايل سال 1365كه پاتك هاي دشمن در منطقه عملياتي والفجر ، 8دفع گرديد و مثلث فاو به طور كامل
تثبيت شد ،نياز به تعيين يك راهبرد جديد نظامي براي كشور بود تا بتوان براساس آن ،سلسله عملياتي را
طراحي نمود تا دشمن را به زانو درآورد .در آن زمان سپاه پاسداران انقالب اسالمي كه تنها توان و قدرت و
بازوي تهاجمي ايران بود مي توانست ساالنه يك عمليات بزرگ را برنامه ريزي و اجرا نمايد .بدين منظور
معموالً سپاه ساالنه بين 111تا 151گردان رزمي را آماده مي كرد و در تابستان و پاييز تعداد عمليات
كوچك و محدود و در فصل زمستان يك عمليات بزرگ را به ثمر مي رساند .طبيعتاً چنين شيوه اي كه دشمن
با آن آشنا شده بود نمي توانست راهكار اساسي براي تعيين تكليف جنگ باشد .بنابراين راهكار اساسي براي
مقابله با تاكتيك پاتك هاي سنگين دشمن ،پس از انجام يك عمليات از سوي رزمندگان اسالم و نيز غافلگير
كردن دشمن نسبت به محور تالش اصلي تهاجم قواي اسالم ،حمله به مواضع وي از چند محور و هر محور با
استعدادي حدود 333گردان تهاجمي بود .سپاه در چنين شرايط پيشنهاد كرد تا براي تصرف بصره نيرويي بيش
از 511گردان آماده شود .البته اين طرح به داليل مشكالت اقتصادي كشور ،مورد موافقت مسئولين كشور قرار
نگرفت و در نهايت قرار شد تا براي انجام عمليات سرنوشت ساز 133،گردان فراهم شود كه سرانجام حدود
251گردان رزمي آماده گرديد 17.درآن شرايط ،يگان هاي سپاه ،در چند نقطه مهم از جمله جزاير خيبر ومنطقه
شلمچه در حال شناسايي براي ارزيابي امكان حمله از آن نقاط ،عليه دشمن بودند .همچنين در منطقه دهلران و
هورالهويزه و هر منطقه اي كه قابليت انجام عمليات محدود را داشت تحركات محدودي تحت عنوان عمليات
هاي كوچكِ " قدس" و "عاشورا" از سوي لشكرها و تيپ هاي سپاه صورت گرفت .سر انجام باشناسايي هاي
477
صورت گرفته در مناطق مختلف وبررسي معايب و محاسن هر منطقه وبا توجه به اين كه ارتش عراق به منطقه
هور نسبت به ساير نقاط حساس تر بود،بنابراين منطقه ابوغريب به عنوان محور تالش اصلي وشلمچه به عنوان
محور تالش پشتيباني انتخاب گرديد.گرچه از 26شهريور ،1364سپاه نيروي زميني خود را تشكيل داده بود
ولي براي اولين بار در عملياتهاي كربالي 4و ،5سپاه با عنوان نيروي زميني وارد عمل شد.
ضرورت و هدف عملیات كربالي 4
با توجه به شرايط كشور در سال ،3133ايران چاره اي جز انجام يك عمليات بزرگ و مهم در جبهه هاي
جنگ زميني نداشت تا بتواند ضمن پاسخ به شرارت هاي مرتب دشمن ،در حمله به مراكز اقتصادي و اجتماعي
كشور و نيز تالش ارتش بعثي براي گسترده تر كردن حوزه هاي جنگ از جمله در دريا و در شهرها ،اعالم
نمايد كه سرنوشت جنگ در جبهه هاي زميني ،تعيين مي شود و گسترش جنگ به غير نظاميان ،راه درستي
نيست .در زمان برنامه ريزي براي عمليات كربالي ، 4تصور بر اين بود كه يك عمليات گسترده و مؤثر مي
تواند ،سرنوشت ساز بوده و دولت عراق را وادار به پذيرش خواسته ها و شرايط ايران براي پايان بخشيدن به
جنگ تحميلي كند .طبيعتاً پذيرش شرايط ايران در آن زمان از سوي عراق ،منجر به سقوط سياسي رژيم بعثي
مي شد .از سوي ديگر در تمام دوران جنگ تحميلي ،رسيدن به اطراف شهر بصره ،به دليل اهميت سياسي و
نظامي آن ،جزء اهداف قواي نظامي ايران به شمار مي رفته است .عمليات كربالي ،4در تالش بود تا با عبور
يگان هاي رزمي از اروند از يك سو و حمله از محور شلمچه به عنوان يكي از معابر وصولي به شهر بصره،
بخشي از اهداف عمليات بيت المقدس در سال 3133را كه به دليل كمبود نيرو و توان رزمي ،نتوانسته بود به
آن دسترسي پيدا بكند ،تحقق بخشد .در چنين شرايطي برنامه ريزي براي انجام عمليات كربالي 4به منظور
رسيدن به "شرق بصره و منطقه تنومه " در محدوده سپاه سوم ارتش بعثي از يك سو و " عبور از اروند رود و
رسيدن به منطقه زبير " در محدوده سپاه هفتم ارتش بعثي از سويي ديگر در دستور كار قرار گرفت.
عمليات كربالي 4با هدف تصرف منطقه ابوالخصيب و محاصره نيروهاي مستقر در شبه جزيره فاو و تهديد
بصره از جنوب ،طرح ريزي گرديد .اين عمليات در تالش بود تا سرزمين منطقه عملياتي والفجر 5يعني شبه
جزيره فاو را كه در تصرف ايران بود به جنوب بصره وصل نموده و كل اروند رود را به تصرف قواي ايران
درآورد .اين عمليات تكميل كننده اهداف عمليات والفجر 5بود و قرار بود تا با انجام آن ،همه منطقه جزيره
فاو آزاد گردد و موقعيت ايران در خليج فارس بيش از پيش تقويت شود .با انجام عمليات كربالي ،4سر پل
تصرف شده در منطقه فاو توسعه يافته و از خطر بازپس گيري توسط ارتش بعثي عراق ،نجات مي يافت.
شیوه ها و تاكتیك هاي ارتش بعثی
عبور نيروهاي سپاه از رودخانه اروند در عمليات تصرف منطقه فاو ،موجب شد تا ارتش عراق به تاكتيك
عملياتي رزمندگان اسالم در عبور از رودخانه عريض اروند پي برده و ديگر رودخانه را به عنوان يك مانع
طبيعي و دفاعي مناسب براي خود ،تلقي نكند .غافلگير شدن ارتش بعثي در عمليات والفجر ،8باعث شده بود تا
ارتش عراق تدابير و اقدامات الزم را براي كشف مكان و زمان عمليات بعدي جمهوري اسالمي ايران به كار
478
گيرد .سپاه هفتم عراق قبل از آغاز عمليات كربالي 4و به منظور ممانعت و پيشگيري از احتمال عبور
رزمندگان اسالم از اروندرود ،شيوه هايي به شرح ذيل را اتخاذ كرده بود:
- 8كسب اطالعات مداوم
ارتش عراق از طريق جمع آوري اطالعات با كمك عكسهاي هوايي ،شنود مخابراتي و مشاهده فعل و انفعاالت
جبهه خودي از طريق دكلهاي ديده باني و نيز بازجويي از اسرا ،در تالش بود تا هوشياري مداوم خود را نسبت
به تحركات رزمندگان اسالم ،افزايش دهد .ارتش بعثي در اين راه از تصاوير ماهواره اي و از عكسهاي هوايي
هواپيماهاي آواكس آمريكايي ،مستقر در كشور عربستان و نيز از نفوذ جاسوسي سازمان منافقين ،بهره مي برد.
جالل طالباني رئيس جمهور فعلي عراق ،از قول وفيق سامرايي مي گويد كه از زمان عمليات كربالي ،4
عكسهاي ماهواره اي از وضعيت قواي ايران را از ارتش امريكا دريافت و در اختيار صدام حسين قرار مي دادم.
وفيق السامرايي مي گويد :ما در اِعمال مراقبت و كنترل كليه مناطق عملياتي جبهه ،شدت عمل به خرج داديم و
جبهه شرق بصره و منطقه مياني خانقين را بيش از مناطق ديگر مورد كنترل قرار داديم .بسياري از پروازهاي
عكسبرداري گشتي شناسايي را تكرار كرديم و همه نيروهاي انساني و فني را نيز بكار گرفتيم 11.در شرايطي
كه ايران در حال آماده شدن براي انجام عمليات كربالي 4بود ،فرماندهان ارتش بعثي پس از انجام يك
بازرسي ميداني ،در آذر ماه سال 1365از خطوط مقدم جبهه در اروند رود ،امكان عبور رزمندگان اسالم از
اروندرود را منتفي ندانسته و با توجه به تجربيات بدست آمده از عمليات والفجر 8و نيز تمركز قواي ايران در
شلمچه و در حاشيه اروند رود ،احتمال عمليات نيروهاي ايراني را در اين منطقه و نيز منطقه هورالهويزه ،متصور
مي دانستند .از سوي ديگر براي ستاد ارتش عراق تا حدود زيادي منطقه و زمان عمليات كربالي 4نيز مشخص
شده بود 14.سپاه هفتم ارتش بعثي كه در حاشيه اروندرود مستقر بود ،با استفاده از تجربيات عمليات فاو ،روشها
و تاكتيكهاي جديدي را براي مقابله با عبور غواصان از اروندرود و نيز شكستن خطوط اول خود ،ابداع كرده
كه آنها را در زمان اجراي عمليات كربالي 4عليه قواي اسالم ،بكار گرفت.
-5حساسیت نسبت به تاریکی و تیراندازي مستمر
از آنجا كه معموالً عمليات نيروهاي ايراني با استفاده از تاريكي شب صورت مي گرفت ،يگانهاي عراقي مستقر
در خط مقدم با پرتاب مرتب منورهاي مختلف ،فضاي اروند رود را در شب ،روشن مي كردند تا از عدم انجام
عمليات مطمئن گردند .از سوي ديگر با توجه به عبور غواصهاي ايراني از رودخانه اروند در جريان عمليات
والفجر ، 5يگانهاي مستقر در ساحل اروند ،به طور مرتب و متناوب با تيربارهاي مستقر در كنار رودخانه بر
روي آب تيراندازي مي كردند تا از حركت احتمالي غواصها ،جلوگيري نمايند .همچنين با شروع عمليات
كربالي ،4سپاه هفتم ارتش عراق تالش كرد تا با كمك توپخانه دوربرد ،عقبه گردانهاي خط شكن را با آتش
ايذايي ،دچار آسيب سازد .استفاده از آتش انواع سالحهاي دورزن ،هميشه يكي از مؤثرترين شيوه هاي مقابله
ارتش عراق با تهاجمات نيروهاي ايراني بوده است.
479
شرح و نتایج عملیات
عمليات كربالي 4در تاريخ سوم دي ماه سال 1365در منطقه اي به عرض حدود 41كيلومتر از پاسگاه زيد
(ص)
انجام پذيرفت .برنامه اين عراق در شمال شلمچه تا تقاطع رودخانه هاي اروند و كارون ،با رمز يا محمد
عمليات ،عبور رزمندگان اسالم از اروند رود ،در جنوب شهر خرمشهر و مقابل شهر آبادان و آن سوي جزيره
مينو ،طرح ريزي شده بود .قرار براين بود تا منطقه جزيره ام الرصاص و ابوالخصيب واقع در 12كيلومتري
جنوب بصره ،به تصرف قواي ايران درآيد و در نهايت رزمندگان اسالم ،بتوانند خود را به منطقه زبير برسانند.
محور اصلي تك در اين عمليات ،عبور از اروند رود بود و محور شلمچه و پنج ضلعي به عنوان محور تك
پشتيباني ،در نظر گرفته شده بود .عمليات در حالي انجام شد كه فرمانده جنگ در حال بازديد از واحدهاي
13
درمرحله اول عمليات 13 ،گردان وارد عمل شد.با آغاز ارتش در بوشهر بود و از آغاز آن اطالع نداشت.
عمليات ،مشخص شد كه ارتش عراق در آمادگي كامل بسر مي برد و امكان عبور سريع از رودخانه اروند
13
از دو هفته قبل از وجود ندارد و شرايط نسبت به زمان انجام عمليات والفجر 5بكلي تفاوت كرده است.
شروع عمليات كربالي ،4قرارگاه خاتم االنبياء(ص) ـ مركز عمليات سپاه پاسداران انقالب اسالمي ـ كه در محلي
به نام فاطميه مستقر بود ،احساس كرده بود كه دشمن تا حدي از انجام اين عمليات با خبر شده است .سردار
احمد سوداگر 12مي گويد :من در حين عمليات كربالي،3كالكي را از يكي از سنگرهاي دشمن در جزيره
بوارين پيدا كردم و نشان فرمانده سپاه دادم و گفتم كه اين كالك ،نقشه عمليات خودمان و مربوط به طرح
عملياتي كربالي 4مي باشد كه به زبان عربي نوشته شده است .در آن هنگام يكي از كالك هاي خودمان نيز
همراهم بود و آن را در كنار كالك پيدا شده گذاشتم و ديدم بسيار شبيه به هم هستند .در كالك پيدا شده ،نام
همه لشكرها و يگان هاي عمل كننده سپاه در عمليات كربالي ،4نوشته شده بود .مفهوم يافتن آن كالك از
سنگر دشمن ،اين بود كه در عمليات كربالي ،4فردي ،اطالعات را برده و به ارتش بعثي داده است .البته بعداً
معلوم شد كه اين كالك ،نقشه مربوط به برنامه ريزي هاي دو دوره پيش از طراحي نهايي عمليات كربالي4
است و 1ماه با تصميم نهايي و نقشه قطعي عمليات فاصله دارد.همچنين بعدها معلوم شد كه امريكايي ها
اطالعات قواي ايران را از طريق هواپيماهاي آواكس كه تحركات نظامي ايران را كنترل مي كردند در اختيار
عراق قرار داده اند 15.شب عمليات وقتي كه حركت غواص ها شروع و نبرد آغاز شد و يگانها براي شكستن
خط اول دشمن دست به كار شدند،با مقاومت شديد دشمن مواجه شدند و معلوم شد كه واحدهاي دشمن،
هوشيار وآماده رويارويي با رزمندگان اسالم بوده و كامالً مجهز و مهيا براي درگيري مي باشند .ارتش بعثي
متوجه تاكتيك ويژه اين عمليات كه عبور غواصان خط شكن از بين دو جزيره ام الرصاص و ام الطويل و
رسيدن به ساحل جنوبي اروند رود بود شده بودو بالفاصله دو طرف معبر كم عرض آبي ام الرصاص را كه از
آن به عنوان تنگه ياد مي شد را با آتش پر حجم خود مسدود نمود و مشكل عمده اي بر سر عبور نيروهاي خط
شكن ايجاد كرد .با اين حال خط اول دشمن شكسته شد اما سازمان نيروهاي دنبال پشتيبان كه سوار بر قايق
بودند كامالً بهم خورد .با آغاز تهاجم قواي اسالم ،ارتش بعثي بالفاصله عليه رزمندگان اسالم وارد عمل شد و
481
پاتكهاي خود را آغاز كرد .صدام ،اين ضد حمله را حصاد االكبر يعني " دروي بزرگ " نامگذاري كرد .اما در
محور شلمچه كه تالش فرعي درآن صورت گرفت،نيروهاي تيپ 32ابوالفضل ولشكر 31فجر
توانستندباشكستن خط اول دشمن ،نظم وتوانمندي دفاعي دشمن را بر هم ريخته و در مواضع آن نفوذ كنند.
اين اقدام نشان دادكه محور شلمچه نفوذ پذير است.فرمانده كل سپاه ،پس از اطمينان از اينكه ادامه عمليات و
تهاجم ،موفقيت چنداني را در پي نخواهد داشت عليرغم اينكه برخي از يگانها توانسته بودند تا از اروند رود
عبو ر كرده و تا حدي جلو بروند و خطوط اول دشمن را شكسته و حتي قسمتي از منطقه ابوالخصيب را نيز
تصرف كرده بودند ،ادامه عمليات را متوقف كردو در اوايل صبح به نيروها دستور بازگشت داده شد و تا
اندكي گذشته از بعدازظهرِ روز اول عمليات ،همگي لشكرها و تيپ هاي تك كننده ،به مواضع قبلي خود
بازگشتند .در مجموع حدود 33گردان در عمليات كربالي ،4وارد عمل شدند و بقيه نيروها دست نخورده باقي
11
ماند .با عدم موفقيت عمليات ،هدف اجراي آن در تبليغات پاسخ به شرارت هاي اخير عراق اعالم شد.
اين عمليات موفقيتي را در بر نداشت و موجب شد تا ارتش عراق با كسب موفقيت بزرگي ،حمله قواي ايران
را متوقف نمايد ،عراق اين عمليات را " روز بزرگ " ناميد .از اين پس جايگاه بخش اطالعات در ارتش عراق
333
در اين عمليات حدود 3333نفر از رزمندگان شهيد و بار ديگر اوج گرفت و موقعيت خود را باز يافت.
نزديك به 7هزار نفر نيز مفقود و حدود 33هزار نفر هم مجروح گرديدند .شكست عمليات با آن همه
امكانات و تبليغات براي مسئولين كشور و فرماندهان صحنه عمليات بسيار تلخ بود .روحيه نيروهاي خودي
پايين آمد و اميد به نتيجه عمليات سرنوشت ساز ،ضعيف تر شد .روحيه ارتش عراق باال رفت و به نيروهاي
عراقي تلفات چنداني وارد نشد .عراق از ناكام گذاشتن عمليات ايران ،بسيار خرسند شد و شكست تهاجمي
333
اين عمليات موجب شد تا عراق احساس نمايد كه قادر است هرگونه تهاجم ايران را ايران را جشن گرفت.
دفع كند.
دالیل عدم موفقیت عملیات كربالي 4
طبيعتاً پيروزي و شكست در جنگها در هم آميخته اند .حتي قويترين ارتشها هم گاهي شكست مي خورند و
نمي توانند به اهداف برنامه ريزي شده خود ،دسترسي پيدا كنند .ناكامي در هر عملياتي مي تواند تجربه موفق
براي آينده باشد .عمليات كربالي 4هم نتوانست به پيروزي برسد .داليل زيادي براي اين عدم موفقيت وجود
دارد كه پس از گذشت مدتها از انجام اين عمليات و جمع آوري اطالعات بيشتر مي توان علل و عوامل ذيل را
براي آن برشمرد.
الف ـ نَشت اطالعاتی و هوشیاري دشمن
تبليغات علني و گسترده ايران از طريق صدا وسيما و نمازهاي جمعه جهت بسيج نيرو ،موجب شد تاعراق
نسبت به عمليات آينده ايران بسيار حساس شود و تمام توان اطالعاتي خود را براي يافتن منطقه عمليات بسيج
نمايد.ارتش عراق توانست در جهت كسب آگاهي از وضعيت ،گسترش و استعداد نيروهاي ايراني از طريق
برخي افراد جاسوس و تجهيزات فني ،فعاالنه عمل نمايد .از اسفند ماه سال 1361همكاري اطالعاتي امريكا با
481
عراق آغاز شد .اين همكاري اطالعاتي دچار افت و خيزهايي بود تا اينكه با شكست ماجراي مك فارلين،
اياالت متحده تصميم گرفت تا اطالعات بدست آمده از طريق هواپيماهاي آواكس و ماهواره هاي فضايي
درباره مواضع نيروهاي ايراني را در اختيار ارتش عراق قرار دهد .از سوي ديگر ارتش عراق از تجربه عبور
نيروهاي ايراني از رودخانه اروند در عمليات والفجر 5بهره برد و ضمن محتمل دانستن عبور نيروهاي ايراني از
اروندرود ،تدابير الزم را براي مقابله با آن انديشيده بود.
ب ـ آشکار شدن تاكتیك هاي قواي ایران
شيوه عبور از رودخانه و نحوه ي شكستن خط ساحل و چگونگي حمله رزمندگان ايراني به مواضع قواي ارتش
عراق براي دشمن پس از عمليات والفجر 5مشخص شده بود .نكات فوق را مي توان از عمده عوامل عدم
موفقيت در عمليات كربالي 4به شمار آورد .بدين ترتيب ،عمليات يك روزه كربالي ،4بدون نتيجه قابل قبول
و به منظور كم شدن تلفات خودي متوقف شد و از ادامه تك توسط ساير يگان هاي دنبال پشتيبان جلوگيري به
عمل آمد .براي شناسايي ،برنامه ريزي و طراحي عمليات كربالي ،4و نيز براي بازسازي و تجهيز لشكرها و
تيپ هاي سپاه ،بيش از هشت ماه وقت صرف شده بود تا آمادگي الزم براي اجراي عمليات بوجود آيد .از
سوي ديگر براي انجام اين عمليات 723گردان نيروي رزمي از سوي سپاه تدارک ديده شده بود كه به دليل
متوقف شدن عمليات ،حدود 733گردان آن هنوز وارد عمل عليه دشمن نشده بودند.
اقدام منافقین
با توجه به آنكه سپاه پاسداران كار طرح ريزي و اجراي عمليات كربالي 4را انجام داده بود ،عراق تصميم
گرفت تا با كمك سازمان مجاهدين خلق ،اقدامي را عليه سپاه در داخل كشور انجام دهد .با اين برنامه ،همزمان
با پايان يافتن عمليات كربالي ،4منافقين در روز شنبه 3133/33/3از طريق عوامل نفوذي خود ،انبار مواد
337
با منفجره در پادگان شهيد بهشتي سپاه در تهران را مورد هدف قرار دادند كه باعث انفجار اين انبار شد.
سركوب منافقين در داخل كشور ،ظرفيت عملياتي اين سازمان جهت انجام چنين اقداماتي در سال هاي آخر
جنگ به شدت كاهش يافت.
اجالس پنجم سازمان كنفرانس اسالمی
پس از پايان عمليات كربالي 4آقاي شريف الدين پيرزاده دبيركل سازمان كنفرانس اسالمي در 1365/11/8
به ايران سفر كرد و طي ديدارهايي با مسئولين ايراني از آنها براي شركت در پنجمين اجالس سران كشورهاي
اسالمي در كويت دعوت به عمل آورد .ايران به دليل طرفداري كويت از عراق در جريان جنگ ،تالش داشت
تا محل اجالس را تغيير داده و به كشور ديگري منتقل نمايد .از سوي ديگر ايران معتقد بود كه در چنين
كنفرانس هايي چيزي فراتر از تشريفات و كارهاي معمولي ديده نشده است و اميد زيادي به آنكه اين
كنفرانس بتواند يك حركت جدي را براي پايان بخشيدن به جنگ انجام دهد نداشت .ايران معتقد بود كه اگر
سازمان كنفرانس اسالمي از روز آغاز جنگ ،متجاوز و مسئول اصلي شروع جنگ را معرفي مي كرد ،هم جنگ
زود تمام مي شد و هم اين سازمان يك شخصيت جدّي پيدا مي كرد .به هر حال وزارت خارجه موافق شركت
482
رئيس جمهور در اين اجالس نبود .مقامات ايراني معتقد بودند كه مقامات كويت آنقدر تحت تأثير عراق بوده
و يا از اين كشور مي ترسند كه وقتي هواپيماي فرستاده مخصوص كويت به ايران مورد تعرض جنگنده هاي
عراقي قرار گرفت و مجبور شد تا به شوروي فرار كند ،حتي حاضر نشدند و يا جرأت نكردند كه سوءقصد
عراق را اعالم كنند .ايران انتظار داشت تا كويت اين موضوع را درک كرده و مواضع خود را درباره جنگ
تغيير دهد .به هر حال اجالس كويت با حضور نمايندگان 43كشور اسالمي و بدون حضور ايران در اواخر دي
331
ماه 3133تشكيل شد.
طرح آزاد سازي نفت شهر
همزمان با عمليات كربالي 4كه از سوي سپاه پاسداران انجام شد و به فاصله 48ساعت از آغاز اين عمليات،
قرار بود نيروي زميني ارتش عمليات آزاد سازي نفت شهر را شروع كند .انجام عمليات در اين منطقه مي
توانست جبهه جديدي را در غرب كشور به روي دشمن باز كند و قواي دشمن را تجزيه سازد تا تمام امكانات
ارتش عراق در جبهه كربالي 4در جنوب متمركز نگردد .آزادي اين منطقه مي توانست بخشي از خاک ايران
را كه تا آن زمان در دست ارتش عراق بود آزاد كند اما ارتش نتوانست خود را براي اين عمليات آماده نمايد
و عمالً يگانهاي نيروي زميني در اين مرحله وارد جنگ نشدند .در حين عمليات كربالي 3نيز قرار شد اين
طرح به اجرا در آيد تا از فشار ارتش عراق در شلمچه و پنج ضلعي كاسته شود و پيشروي واحدهاي ايران به
سمت شرق بصره تسهيل گردد ،اما در عمل گرچه ارتش در 1365/11/23عمليات خود را با 5لشكر آغاز
كرد اما در شكستن و عبور از خط دشمن توفيقي نداشت و عمليات متوقف شد .بنابراين نفت شهر همچنان در
334
اسم اين عمليات كربالي 6نامگذاري شده بود .در اين جبهه نيز ارتش عراق ،خط دست دشمن باقي ماند.
مقدم خود را با انواع ميدانهاي مين و ساير امكانات سدّ موانع پوشانده بود.
تحلیل شرایط پس از پایان عملیات كربالي 4
با تجزيه و تحليلي كه از شرايط و وضعيت دشمن ،صورت گرفت ،اينگونه جمع بندي شد كه :رژيم صدام
تصور مي كند كه عمليات كربالي 4تنها عمليات بزرگ ايران در سال 1365بوده كه ناكام مانده است.
بنابراين نيروهاي دشمن در آرامش نسبي بسر مي برند .با اطالعات كسب شده از دشمن مشخص شد كه ارتش
بعثي ،اكثر فرمانده هان خود را به مرخصي فرستاده و خيالش از ادامه نبرد راحت شده است .به طوري كه گفته
مي شد كه در برخي از يگانهاي دشمن تا 41درصد سربازان و نظاميان آن به مرخصي رفته اند .با توجه به
اينكه دشمن به خاطر انجام عمليات كربالي 4تمامي قواي احتياط خود را در منطقه عملياتي كربالي 4و در
جنوب اروند رود مستقر كرده بود ،بنابراين چنانچه از سوي رزمندگان اسالم ،عمليات جديدي در منطقه شلمچه
صورت مي گرفت ،انتقال اين نيروهاي دشمن به منطقه جديدِ درگيري ،زمان بر مي بود و ارتش بعثي ،حداقل
به دو هفته زمان براي اين جابجايي ،نياز داشت و نشان و عالئمي حاكي از جابجايي اين نيروها به منطقه
عملياتي كربالي 3يعني محور شلمچه وجود نداشت.
483
روند تصمیم گیري و برنامه ریزي انجام عملیات كربالي 1
پس از ناكامي در عمليات كربالي ،4تصميم گرفته شد كه با انجام اقداماتي ،به دشمن نشان داده شود كه
عمليات اصلي ساالنه ايران ،همين نبرد بوده و آن هم به شكست انجاميده است .البته همين طور هم بود و دشمن
هم درست فهميده بود .ولي ارتش عراق متوجه نشد كه ايران درصدد است كه از اين شكست و از اين عدم
موفقيت ،به عنوان مقدمه اي براي يك پيروزي جديد در طراحي عمليات آينده استفاده كند .تبليغات ايران هم
در آن زمان ،براي به اشتباه انداختن دشمن ،اين عمليات را نبردي مي خواند كه ضربات مهلكي بر دشمن وارد
كرده و آن را تهاجمي مهم و تعيين كننده به شمار مي آورد .سپاه در اين شرايط ،بالفاصله خود را براي طراحي
مجدد و اجراي عمليات ،در نيمي ديگر از منطقه عملياتي نبرد كربالي 4يعني از محور شلمچه تا كانال ماهي،
خود را آماده كرد .عمليات كربالي ،3مرحله دوم و يا نيمه ديگر عمليات كربالي 4بود.بالفاصله پس از پايان
گرفتن عمليات كربالي ، 4فرمانده كل سپاه سه تن از فرماندهان را به پايگاه هوايي اميديه كه فرمانده جنگ
حجه االسالم و المسلمين آقاي هاشمي رفسنجاني در آنجا مستقر بود اعزام و به ايشان اعالم نمود كه سپاه ظرف
ده روز آينده در منطقه شلمچه وارد عمل خواهد شد گرچه در آن زمان بسياري از فرماندهان لشكرهاي سپاه،
درباره موفق بودن يك عمليات گسترده در شلمچه دچار ترديد بوده و از سوي ديگر براي آماده كردن واحد
هاي خود ،نياز به زمان داشتن ولي بالفاصله پس از خاتمه عمليات ،طرح چگونگي انجام مانور در منطقه شلمچه
تعيين و به آنها اعالم گرديد .قرارگاه كربال هم مامور شناسايي وآماده كردن منطقه شد 333.پس از ناكام ماندن
عمليات كربالي ، 4آقاي هاشمي رفسنجاني به عنوان فرمانده جنگ و آقاي محسن رضايي به عنوان فرمانده
سپاه ،اصرار داشتند تا از ظرفيتها و استعدادهاي پاي كار يگان هاي سپاه استفاده شده و عمليات ديگري فوري
طرح ريزي و اجرا گردد.استدالل فرمانده سپاه براي انجام عمليات در منطقه شلمچه اين بود كه مي توان از
استعداد و توان رزمي آماده شده و از بستر سازي ها و آمادگي هاي ايجاد شده در يگانها براي انجام عمليات
كربالي 4كمال استفاده را در عمليات جديدكرد.عقبه يگانها در همين منطقه است و نيازي به جابجايي يگان
ها و نقل و انتقال آنها به منطقه عمليات وجود ندارد .نيازي به اقدامات جديد مهندسي زمان بر جهت آماده شدن
براي انجام عمليات وجود ندارد .دشمن تا حد زيادي از انجام عمليات در اين منطقه غافلگير مي شود.در فاصله
زماني كوتاهي با عمليات كربالي 4و با سرعت مي توان براي انجام عمليات آماده شد .راه كار جديدي ديگري
هم جهت انتخاب منطقه اي مهم و اساسي غير از اين منطقه براي عمليات بزرگ در جبهه جنوب وجود ندارد.
همچنين اجراي عمليات در منطقه شلمچه از نظر نظامي و سياسي ارزشمند و تاثير گذار در سرنوشت جنگ
است و اميد به موفقيت و پيروزي آن با توجه به غافلگيري نسبي دشمن تا حدود زيادي تضمين شده
است.بنابراين مي تواند به عنوان يك عمليات بزرگ و سرنوشت ساز تلقي گردد.درآن شرايط ،بجز فرمانده
سپاه هيچيك از فرماندهان ديگر سپاه معتقد نبودندكه با عجله وسرعت ،عمليات ديگري انجام شود 333.فرمانده
جنگ طي جلسه اي در تاريخ 3دي ماه سال 3133در پايگاه هوايي اميديه كه با حضور اكثر فرماندهان مؤثر
سپاه برگزار شد ،وضعيت نيروهاي خودي را مورد بررسي قرار دادند .در اين جلسه اكثر فرماندهان در عين
484
اعالم آمادگي براي اجراي عملياتي ديگر ،نگراني خود را از عدم موفقيت جديدي در منطقه شلمچه بيان داشتند.
تصميم گيري براي طرح ريزي و اجراي عملياتي ديگر ،كار بسيار مشكلي بود .انجام عمليات در منطقه محدود
شلمچه كه عمده قواي دشمن در آن مستقر بودند و عظيم ترين موانع و استحكامات دشمن در آن قرار گرفته
بود ،ابهامات فراواني را براي تصميم گيرندگان ايجاد كرده بود .از سوي ديگر ،منطقه ديگري به جز محور
شلمچه براي انجام عمليات آماده نبود و ارتش هم كه قرار بود پس از گذشت 27ساعت از سپري شدن زمان
332
عمليات كربالي ،4در منطقه سومار دست به انجام عمليات بزند ،نتوانست مأموريت خود را انجام دهد.
بنابراين يا بايد تأخير چند ماهه اي جهت انجام عمليات بعدي مورد پذيرش قرار مي گرفت و يا اينكه براي
پاسخ به فشارهاي دشمن و بدست گرفتن ابتكار عمل ،مي بايستي عمليات جديدي انجام شود .عمده فرماندهان
سپاه با انجام اين عمليات موافق نبودند ولي فرمانده كل سپاه معتقد بود كه بايستي اين عمليات بالفاصله در
محور شلمچه انجام گيرد و در شرايط موجود ،راه حلي غير از آن وجود ندارد .به هر حال تصميم نهايي بر عهده
فرمانده جنگ بود .فرمانده سپاه براي قانع كردن ساير فرماندهان و نيز تصميم گيري نهايي ،تالش زيادي را به
عمل آورد .بنابر گفته آقاي مهدي هاشمي در نهايت يك شب آقاي هاشمي رفسنجاني پس از اقامه نماز در
زير آسمان ،استخاره نمود و تصميم گرفت تا عمليات مورد نظر ،در همين منطقه شلمچه انجام شود .ايشان آنگاه
به سپاه ابالغ نمود كه ظرف مدت يك هفته در اين منطقه ،عمليات كربالي 3را انجام دهد .سرانجام با
مشورتهاي بيشتر تصميم گرفته شد كه ظرف حداكثر دو هفته ،عمليات كربالي 3با استفاده از آشكار شدن
نقاط ضعف دشمن در جريان عمليات كربالي ،4طرح ريزي نهايي شده و به مرحله اجرا درآيد.
ضرورت انجام عملیات كربالي 1
ناكامي در عمليات كربالي ،4به شكل نا مطلوبي موقعيت برتر جمهوري اسالمي ايران را كه با فتح فاو حاصل
شده بود ،تحت تأثير قرار داد .عدم موفقيت در اين عمليات ،تأثير روحي فراواني در بين فرماندهان ،بخصوص
" فرماندهي جنگ " بوجود آورد .آنها متأثر از شكست عمليات ،روحيات معنوي بيشتري پيدا كرده و عبادات
خالصانه تري براي عمليات بعدي انجام داده و به خداوند بزرگ ،توكل بيشتري مي كردند .اگر عمليات
كربالي 4كه بر آن ،نام " عمليات سرنوشت ساز" نهاده بودند موفق مي شد ،عملياتي به نام كربالي 3در منطقه
شلمچه ،صورت نمي گرفت .معموالً ناكامي ها ،شكست ها ،عدم پيروزي ها ،مشكالت و پيچ و خم هاي موجود
بر سر راه هر عمليات ،برخي از رزمندگان و مسئولين جبهه هاي نبرد را " منفعل" ،بعضي ها را "عصباني و
ناراحت" و برخي را "به فكر فرو مي برد" و آنها را براي حركت و "اقدام آينده" ،وادار به انديشيدن و تفكر
مي كند .معموالً فرماندهان و طراحان عمليات ،اقدامات و تالش هاي گذشته و تحوالت نبردهاي انجام شده را
مورد بررسي قرار داده ،نقد مي كنند و با ارزيابي نقاط قوت و ضعف عمليات نا موفق و ناكام انجام شده ،راهي
را براي رسيدن به پيروزي در آينده مي جويند .انجام عمليات كربالي ، 3مي توانست تا حدودي بحران روحي
ناشي از عدم موفقيت و ناكامي در عمليات كربالي 4را جبران نموده و آن را پشت سر بگذارد .از سوي ديگر
در آن زمان ،دشمن بطور مرتب به مراكز صنعتي كشور ،نيروگاه هاي برق ،كارخانه ها ،ايستگاه هاي راه آهن
485
و قطارها و پادگان هاي نظامي ،حمالت هوايي انجام مي داد ،به طوري كه شرايط به گونه اي شده بود كه اكثر
نيروگاه هاي برق كشور با نيمي از ظرفيت خود كار مي كردند .كمبود برق باعث شده بود كه مردم اكثر نقاط
كشور روزانه حدود سه ساعت برق نداشته باشند كمبود برق موجب مشكالتي براي كارخانجات از جمله براي
كارگاه هاي ساخت قايق هاي مورد نياز جبهه هاي جنگ شده بود رفتن برق بعضاً موجب قطعي آب نيز مي
گرديد .بمباران هاي دشمن ادامه داشت .در حمالت هوايي به پايگاه هوانيروز باختران حدود 43بالگرد نظامي
خسارات جدي ديده و 1خلبان شهيد شدند هر روز كشتي هاي ايران در خليج فارس مورد حمله قرار مي
گرفتند حمالت ارتش بعثي به مناطق مسكوني و به مردم بي پناه به طور بي سابقه اي افزايش يافته بود و جنگ
شهرها ادامه داشت .در اين شرايط ،فشار براي انجام يك عمليات بزرگ در جبهه هاي جنگ به منظور پاسخ
دادن به شرارت هاي دشمن ،بر روي رزمندگان اسالم زياد بود .نظر امام خميني بر اين بود كه هر كجا مي
خواهيد عمل كنيد ولي به دشمن زمان ندهيد بنابراين كشور و شرايط جنگ ،در آن زمان ،نياز به يك عمليات
موفق بزرگ داشت تا هم قواي دشمن در مواضع پدافندي باقي بمانند و هم بتوان با يك پيروزي نظامي ،راه را
براي تالش هاي سياسي مسئوالن كشور ،جهت پايان دادن به جنگ تحميلي باز كرد و هم بتوان با انجام يك
عمليات بزرگ در جبهه هاي جنگ ،پاسخي به تهاجمات دائمي دشمن در حمله به تأسيسات نفتي ايران و نيز
به مردم بي پناه در شهر هاي مختلف كشور داد .الزم به ذكر است كه در اوايل سال 3133در ارزيابي وضعيت
دشمن ،فرماندهان سپاه به اين نتيجه رسيدند كه اگر جمهوري اسالمي ايران پس از تصرف فاو نتواند گام هاي
بلند تري برداشته و عمليات وسيع تر و گسترده تري را نسبت به عمليات والفجر 5انجام دهد ارتش بعثي با
تمركز قواي خود به مواضع رزمندگان اسالم حمله خواهد كرد و جنگ جديدي را در جبهه هاي زميني آغاز
خواهد كرد.
عملیات كربالي 1
يكي از سخت ترين ،معروفترين ،دشوارترين و به ياد ماندني ترين عملياتي كه در دوران جنگ ،صورت گرفته
و توانسته ذهن بسياري را به خود مشغول نمايد ،عمليات كربالي 3است .اين عمليات ،حدود يك سال و نيم
قبل از پايان جنگ تحميلي در منطقه غرب شهر خرمشهر و در محور شلمچه به سوي بصره انجام شد .عمليات
(س)
آغاز شد كربالي ،3كه هم زمان با سالگرد قيام مردم قم عليه رژيم شاهنشاهي با رمز يا فاطمه زهرا
مهمترين عمليات در سال 3133هجري شمسي بود كه ضربه بسيار مهلكي بر استعداد و توان رزمي رو به
افزايش ارتش بعثي صدام وارد آورد .روز 31دي ماه برابر با سالگرد قيام مردم قم در برابر رژيم شاهنشاهي در
سال 3133است .اين قيام حيات بخشِ مؤثر و جاودانه ،آغاز حركت پيوسته اي از نهضت اسالمي مردم ايران
است كه هر 43روز يكبار به سركوبي خونيني از سوي عوامل رژيم سلطنتي مواجه مي شد و سرانجام با
پيروزي انقالب اسالمي در 77بهمن سال ،3132به نتيجه رسيد .عمليات كربالي ،3از سوي سپاه پاسداران
انقالب اسالمي طرح ريزي و در محور شلمچه در نيمه شب 3133/33/31در جبهه جنوب و در محور شلمچه در
منطقه شرق بصره به مرحله اجرا درآمد و از جمله نبردهايي بود كه با مديريت و فرماندهي سپاه و جداي از
486
حضور مديريتي و يگان هاي تكوَر ارتش انجام شد تا تغييري در مديريت جبهه ها و نحوه طرح ريزي عمليات
ها ايجاد گردد.منطقه عملياتي كربالي ،3منطقه محدودي بود .عرض اين منطقه بين 33تا 31كيلومتر و عمق
آن متغير بين 37تا 33كيلومتر بود .يك منطقه آب گرفتگي وسيع به صورت مصنوعي وجود داشت كه به
همراه كانال پرورش ماهي ،زمين منطقه عملياتي را پيچيده كرده بود .طول كانال پرورش ماهي حدود 13
كيلومتر و عرض آن بيش از هزار متر و عمق آب در آن بين 3تا 3/3متر بود.زمين منطقه عمليات كربالي3
در شرق بصره داراي ارزش و اهميت زيادي بود .محور مواصالتي شلمچه كليد فتح بصره به شمار مي رفت.
وسعت سرزمين خشك اين منطقه عملياتي كه به پنج ضلعي معروف بود به كمتر از پنجاه كيلومتر مربع مي
رسيد .يك كيلومتر پيشروي در محور شلمچه ،از نظر اهميت نظامي و فشار سياسي بر دشمن ،برابر با حدود 33
كيلومتر پيشروي در نقاط ديگر مانند محور فكه ،ارزش داشت .بنابراين ارزش نظامي و سياسي زمين منطقه
عمليات كربالي 3بسيار زياد بود .ايران از تابستان سال 3133تا اواخر سال 3133عمليات هاي گوناگوني را
در منطقه عمومي بصره در جبهه جنوب انجام داد تا بتواند فشار تعيين كننده اي را بر رژيم صدام حسين وارد
نمايد و جنگ را به سرانجام مطلوبي برساند .عمليات رمضان در شرق بصره و در مرداد ماه سال ،3133عمليات
هاي خيبر و بدر در آبهاي هورالهويزه و جزاير جنوبي و شمالي خيبر در اسفند ماه سال 3137و 3131و
عمليات والفجر 5در جزيره فاو در بهمن ماه سال 3134و عمليات كربالي 3در دي ماه 3133همگي نبردهايي
بوده اند كه در اطراف منطقه بصره انجام شده اند .البته دشمن هم به اهميت اين ناحيه واقف بود و همه تدابير
الزم را براي دفاع مطمئن از اين منطقه انديشيده بود .به دليل آنكه محور شلمچه از نظر دسترسي نسبت به ساير
مناطق به بصره نزديكتر بود ،بنابراين براي دشمن اين محور مواصالتي اهميت بيشتري داشت 335.ارتش بعثي با
به كارگيري توان مهندسي خود در آنجا ،استحكامات بيشتري ايجاد كرده بود و يگان هاي قوي تري را نيز در
پدافند آن محور به كار گرفته بود و تراكم يگان هاي دشمن نيز در اين محور نسبت به ساير مناطق عملياتي،
بيشتر بود.
هدف وعلل انجام عملیات كربالي1
پيشروي به سوي بصره از زمان طراحي عمليات بيت المقدس تا پايان عمليات كربالي 3كه جنگ در خوزستان
و جبهه جنوب به بن بست رسيد ،جزء راهبرد اساسي نظامي ايران بود .ايران تا قبل از عمليات كربالي 3در
حدود هشت بار در محور شلمچه ،عمليات انجام داده بود .در تمام دوران جنگ تحميلي ،رسيدن به دروازه هاي
بصره ،هميشه از سوي ايران به عنوان "هدف استراتژيك جنگ" مطرح بوده است و بخصوص پس از آنكه
جنگ به خاک عراق كشانده شد ،اين هدف اهميت بيشتري يافت .محور مواصالتي شلمچه همواره به عنوان
يكي از مستحكم ترين و پر مانع ترين مواضع دفاعي ارتش عراق در طول جنگ ،مطرح بود .امكان عبور از
موانع و ميادين مين و طرح ريزي عمليات براي شكستن خط اول دشمن در منطقه شلمچه تا حدود زيادي غير
ممكن ،ارزيابي مي گرديد ولي با بررسي هاي انجام گرفته از وضعيت قواي ارتش بعثي مشخص شد كه چنانچه
با فاصله زماني كم از پايان عمليات كربالي ،4عمليات ديگري در محور شلمچه صورت گيرد ،موجب
487
غافلگيري يگانهاي ارتش عراق در اين منطقه خواهد شد ،زيرا ارتش عراق پس از يك دوره آماده باش يك
ماهه به نيروهاي خود ،با تصور پايان يافتن عمليات ايران ،نيروهاي خود را به مرخصي خواهد فرستاد .از سوي
ديگر در جريان عمليات كربالي 4به نقاط ضعف خطوط پدافندي دشمن در ضلع شمالي منطقه شلمچه پي برده
شد و راه كاري در خط پدافندي ارتش عراق در شلمچه باز شد و مشخص گرديد كه امكان عبور از آبگرفتگي
اين منطقه با استفاده از قايق هاي بسيار سبك و نيز نفربرهاي خشايار وجود دارد .در اين زمان حدود 733
گردان رزمي در اختيار و آماده به كار بود .الزم به ذكر است كه اگر اين نيروها به شهرهاي خود باز مي
گشتند به اين زودي ها امكان فراهم كردن چنين قوايي فراهم نبود وبنابراين زمان زيادي تا آماده شدن براي
عمليات بعدي مورد نياز بود .از سوي ديگر برخي مواضع توپخانه در اين منطقه آماده بود .عقبه چند يگان
رزمي هم در منطقه شلمچه برقرار شده بود و آنها آماده و پاي كار براي انجام عمليات در اين منطقه بودند و با
زمين محور شلمچه آشنايي داشتند و شناسايي هاي الزم را انجام داده بودند .بنابراين ،با توجه به برداشت هاي
فوق از شرايط دشمن و نيز بر اساس نتايج عمليات كربالي ، 4فرمانده كل سپاه به اين نتيجه رسيد كه مي توان
عمليات كربالي 3را با طرح ريزي جديدي براي تصرف منطقه شلمچه و نفوذ به مواضع ارتش عراق در شرق
بصره ،برنامه ريزي نمود و با سرعت ،آن را به اجرا در آورد و اجازه تغيير شرايط را به دشمن نداد .بدين
منظور براي وارد كردن ضربات نظامي تعيين كننده به دشمن و انهدام قواي وي ،عمليات كربالي 3طراحي و
برنامه ريزي گرديد.پس هدف سياسي عمليات كربالي ،3نزديك شدن قواي اسالم به شهر بصره به عنوان
دومين شهر بزرگ عراق بود .تالش بر آن بود تا با انجام اين عمليات ،فشارهاي سياسي عظيمي بر رژيم عراق
به وجود آيد و انهدام وسيعي نيز از ارتش بعثي صورت گيرد .در چنين شرايطي با توجه به در اختيار داشتن
شهر بندري فاو از سوي ايران ،جنوب عراق با خطر جدي جداسازي مواجه مي شد .هدف نظامي عمليات رسيدن
به خطي دفاعي در اطراف تنومه يكي از شهركهاي شرق بصره بود .بنابراين هدف اصلي اين عمليات آن بود
كه ايران بتواند با ايجاد فشار نظامي بر روي رژيم صدام ،امتيازات سياسيِ مشخصي را بگيرد تا ضمن احقاق
حقوق ملت ،تضميني براي صلح پايدار به دست آورد .تصور بر آن بود كه در آن مقطع زماني ،انجام يك
عمليات نظامي موفق ،اهرمي مؤثر براي فشار در مذاكرات سياسي است .پيشروي در محور شلمچه به دليل
نزديكي آن به شهر بصره موجب نگراني رژيم بعثي و به ناچار ،باعث درگير شدن بخش زيادي از ارتش بعثي
عراق در اين منطقه مي شد كه مي توانست تلفات مهمي را به ماشين جنگي دشمن وارد سازد.عمليات كربالي3
يكي از سلسله نبرد هايي بود كه براي كمك به پايان دادن به جنگ تحميلي ،طراحي و اجرا شد و هدف از آن
تصرف يكي از مناطق مهم خاک عراق بود تا بتواند موجب كشانده شدن صدام به پاي ميز مذاكره و خاتمه
دادن به جنگ با برتري ايران بشود .در آن دوران ،اين چنين فكر مي شد كه با تصرف منطقه شلمچه و نزديك
شدن به شهر بصره به عنوان دومين شهر بزرگ عراق و مهمترين مركز نفتيِ آن كشور ،مي توان چنين
شرايطي را فراهم آورد تا منجر به كسب امتيازات سياسي از دشمن شود.
488
شیوه هاي اِعمال شده براي غافلگیري
غافلگير كردن دشمن بدون برنامه ريزي امكان پذير نيست .براي گمراه كردن دشمن الزم است تا برخي
فعاليت ها را از وي پنهان نمود و بعضي اقدامات را به او نشان داد تا بتوان ذهن و فكر او را دچار ابهام و
غافلگيري نمود .قبل از اجراي عمليات كربالي 3به منظور غافلگير كردن ارتش عراق ،يگان هاي شركت
كننده در عمليات كربالي 4به پشت جبهه و به سمت عقبه هاي خود منتقل گرديدند .سعي شد با اين اقدام به
دشمن وانمود شود كه همچون ساير عمليات هاي بزرگ اجرا شده در گذشته ،اين نيروها به عقب بازگشته و
به مرخصي و استراحت رفته اند و بنابراين ،عمليات پايان پذيرفته است .البته تجهيزات سنگين يگانها در مواضع
پيش از عمليات خود ،باقي ماند .بالفاصله پس از عقب نشيني نيروها از خطوط عمليات كربالي ،4به آنها اعالم
شد كه به عقبه هاي يگاني خود در اهواز بازگردند يعني حدود 333كيلومتر از منطقه عملياتي دور شوند .اين
اقدام ،تكميل كننده عمليات فريب دشمن بود .با توجه به اينكه يگانها پس از پايان هر عملياتي نياز به بازسازي
و تجهيز دوباره دارند لذا با اين اقدام ،دشمن تصور نمود كه تا چند ماه ديگر تهاجمي از سوي رزمندگان اسالم
صورت نخواهد گرفت .البته به منظور حفظ روحيه مردم ،از طريق صداوسيما نشان داده شد كه عمليات
كربالي ،4يك عمليات ايذائي بوده كه انجام شده و به پايان رسيده است .در واقع نوع تبليغات ،سرپوشي بر
شكست عمليات كربالي 4بود .از سوي ديگر اين بار شيوه قبلي در نامگذاري عمليات ها ،كنار گذاشته شد و
با اينكه عمليات كربالي 3در نيمي از منطقه عملياتي كربالي 4انجام مي شد و معموالً در نامگذاري عملياتهاي
سابق ،اين نوع عمليات به عنوان مرحله دوم و ادامه عمليات گذشته تلقي مي گرديد ولي اين مرحله به عنوان
يك عمليات جديد و با اهداف مشخص ،مطرح و به اسم كربالي 3نامگذاري گرديد.بنابراين دشمن با اسم
گذاري جديد احتماال تصور مي كرد عمليات در منطقه ديگري صورت خواهد گرفت.مجموعه اقدامات فوق
تقريباً ارتش عراق را قانع ساخت كه عمليات بزرگ ساليانه ايران به اتمام رسيده است و ايران نياز به زمان
كافي براي طرحريزي عمليات جديد دارد.
اقدامات فریب
به منظور تكميل عمليات فريب ،عالوه بر اقدامات فوق ،در ساير جبهه ها نيز فعاليت هايي به شرح ذيل
صورت پذيرفت:
.8تشکیل سه قرارگاه عملیاتی
به منظور يافتن مناسب ترين و آماده ترين منطقه براي عمليات در مناطق هور ،فاو و سومار ،سه قرارگاه
عملياتي جداگانه تشكيل شد تا با مطالعه و بررسي و كسب اطالعات مستمر از شرايط ارتش عراق ،بتوان از بين
آنها ،منطقه اي را براي عمليات انتخاب نمود .ولي با نهايي شدن عمليات در شرق بصره ،عمالً فعاليت يگان ها
در محدوده جغرافيايي اين قرارگاه ها مي توانست موجب فريب دشمن گردد .بنابراين فعال شدن اين سه
قرارگاه عمالً باعث انحراف ذهنيت دشمن در مورد منطقه عمليات آتي سپاه گرديد.
.5تعویض نیروها و باز كردن معابر دشمن در خطوط پدافندي منطقه فاو
489
جهت نشان سمت تك جديد ايران به ارتش عراق ،به يگان هاي مستقر در منطقه فاو گفته شد تا شواهد و
قرائني از انجام تك در اين منطقه را به ارتش بعثي نشان دهند .هميشه باز كردن معابري در ميان موانع و
ميادين مين ارتش عراق به مفهوم آمادگي براي انجام يك عمليات ،تلقي مي گرديد .بنابراين چنين اقدامي به
منظور انحراف ذهن يگان هاي ارتش عراق ،صورت گرفت .از سوي ديگر زمانيكه براي انجام حمله در يك
منطقه برنامه ريزي مي شد ،معموالً نيروهاي موجود دفاعي با واحدهاي تازه نفس تعويض مي گرديدند تا يگان
هاي خط شكن با محيط منطقه عملياتي بيشتر آشنا شوند .بنابراين تعويض نيروهاي در خط به عنوان عالمتي از
احتمال انجام عمليات جديد در منطقه تلقي مي گرديد.
.8آماده باش واحدهاي توپخانه
از قرائن وشواهد تك ،انجام ثبت تيرهاي مكرر واحدهاي توپخانه و آماده باش آنها و نيز پاي كار آوردن
واحدهاي ادوات و فعال نمودن آنها ،در منطقه مي باشد .به منظور فريب ارتش عراق در فاو ،چنين اقدامي در
آنجا صورت گرفت تا ارتش عراق دچار اشتباه گردد .بنابراين با فعاليت ها و اقدامات صورت گرفته فوق ،سپاه
سوم ارتش عراق در " زمين و جغرافياي " پيش بيني شده براي انجام عمليات و نيز در " زمان " تعيين شده
براي اجراي عمليات كربالي 3تا حدود زيادي غافلگير شد.
مشکالت زمین منطقه عملیات كربالي 1
محدوده جغرافيايي و زمين منطقه عمليات كربالي 3داراي مشخصات منحصر به فرد و مشكالت عظيمي بود
كه به مهم ترين آنها اشاره مي شود :
محدودیت عقبه ،وسعت كم ،موانع و استحکامات منحصر به فرد زمین عملیات
زمين منطقه عمليات داراي عرضي حدود 33كيلومتر و عمقي حدود 33كيلومتر بود كه به شدت با فعاليت
هاي مهندسي ،مسلح شده بود.كم بودن وسعت و فضاي منطقه عملياتي ،موجب مؤثر بودن آتش هاي توپخانه
بر روي منطقه تصرف شده و نيروهاي رزمنده در آن مي گرديد .بايد توجه داشت كه ارتش عراق با استعداد
43گردان توپخانه صحرايي با استعدادي در حدود 3333عراده توپ ،حجم انبوهي از آتش ها را براي اين
منطقه سازماندهي كرده بود به طوري كه رزمندگان سالم مانده از آتش دشمن بر اثر دود ناشي از انفجار گلوله
هاي توپ ،همگي سياه شده بودند .فضاي عقبه يگان هاي رزمي نيز در يك منطقه محدود و در كنار يكديگر
قرار داشت .محورهاي مواصالتي جهت تدارک نيروها در حين عمليات هم محدود بود و ارتش عراق مي
توانست با 3گردان توپخانه همه عقبه يگان هاي عملياتي را زير آتش سنگين بگيرد .به دليل اينكه مسير محور
شلمچه ،معبر وصولي به شهر بصره بود و انجام عمليات در آن منطقه ،جزء مشكل ترين نبردهاي جبهه هاي
جنگ از نظر موانع ،آرايش دفاعي و ميادين مين ،به حساب مي آمد ،بنابراين از نظر كارشناسان نظامي ،اين
محور براي پيشروي غير قابل نفوذ بود .الزم به ذكر است كه گسترده ترين ميادين مين و موانع دشمن در خط
مقدم نسبت به سراسر جبهه هاي جنگ در اين منطقه وجود داشت .لذا انجام اين عمليات ،كاري عظيم و سترگ
بود .از سوي ديگر زمين منطقه عملياتي كربالي 3پوشيده از نهرها و كانالهاي متعددي بود كه پس از شكست
491
خطوط دشمن ،رزمندگان اسالم بايد از آنها عبور مي كردند تا بتوانند به پيشروي خود به سمت اهداف تعيين
شده ادامه دهند .بنابراين وجود اين نهرها به عنوان يك مانع طبيعي به نفع دشمن عمل مي كرد .درون خودِ
منطقه عملياتي نيز با عوارض طبيعي و مصنوعي فراواني از جمله آبگرفتگي ها و نهرها و كانال ها و خاكريزها
پوشانده شده بود كه مانع عمده اي براي پيشروي نيروها محسوب مي گرديد .ارتش عراق در آن زمان از"
راهبرد عملياتي پدافندي" استفاده مي كرد .اين راهبرد دركنار "راهبرد دفاع متحرک" در برخي از جبهه هاي
حساس و مهم ،كارايي داشت .در راهبرد عملياتي پدافندي ،از زمين به عنوان يك عامل اساسي براي جلوگيري
از امكان تك رزمندگان اسالم استفاده مي شد لذا دشمن زمين اين منطقه را طي بيش از 4سال با موانع و
استحكامات و مواضع دفاعي فراوان و ميادين مين مختلف به عنوان يكي از مولفه هاي مؤثر بر پدافند موفق،
پوشانده بود.
آشنایی یگان هاي ارتش عراق با زمین منطقه و امکان انجام پاتك هاي سریع
زمين اين منطقه براي دشمن كامالً شناخته شده بود و ارتش بعثي تجربه جنگيدن با قواي اسالم در اين منطقه را
در نبردهاي قبلي از جمله در عمليات سال قبل ارتش ،كسب كرده بود بنابراين يگان هاي پدافند كننده بر
زمين عمليات ،تسلط داشتند.ارتش عراق براي كنترل حركت افراد پياده از رادارهاي رازيت ساخت كشور
فرانسه استفاده مي كرد و در اين منطقه داراي تمركز قوا ،آتش هاي انبوه و حجيم ،يگان هاي احتياط متراكم و
فرماندهي متمركز بود .با توجه به نزديكي عقبة يگانهاي ارتش بعثي به منطقه درگيري و وجود معابر وصولي
متعدد ،امكان پاتك هاي گسترده دشمن و پاي كار آوردن سريع نيروهاي احتياط ،وجود داشت و ارتش عراق
مي توانست به سرعت و بدون معطلي با قواي ايران درگير شود.
استحکامات و موانع منطقه عملیاتی كربالي 1
ارتش عراق در طول ساليان دراز استقرار و پدافند در منطقه شرق بصره ،استحكامات هاللي شكلي را احداث
كرده بود ،بطوري كه در درون هر يك از آنها يك دسته تانك مي توانست موضع گرفته و با امنيت خاطر
تيراندازي نمايد .اطراف اين استحكامات نيز با سيم هاي خاردار و ميادين مين در مقابل نيروهاي سپاه پوشانده
شده بود .قطر هر موضع هاللي شكل 133تا 433متر و ارتفاع آن به 3تا 3متر مي رسيد .سطح فوقاني دژهاي
هاللي شكل هم 1متر عرض داشت كه در آن يك كانال مواصالتي جهت تردد نيروها احداث گرديده بود و
مواضع تيربار و سكو هاي تانك نيز در آن قرار داشت .در اطراف اين هاللي ها نيز ميادين مين و سيم هاي
خاردار تعبيه شده بود .در پشت مواضع هاللي شكل ،براي تردد و استقرار تانك ها فضاي مناسبي احداث شده
بود و تانك مي توانست با قرار گرفتن روي مواضع مشخص شده ،كل منطقه درگيري را زير پوشش گلوله
مستقيم و تيربار قرار دهد .با توجه به احداث جاده و با توجه به استحكامات ايجاد شده و هوشياري و حساسيت
دائمي دشمن نسبت به تحركات نظامي ايران ،شكستن خطوط دفاعي منطقه شلمچه و عبور از اين مواضع
مستحكم و پيچيده ،غير قابل تصور تلقي مي شد .همچنين يك منطقه آبگرفتگي در شمال منطقه عمليات ايجاد
شده بود و به كمك رها كردن آب در اين زمين ،تالش مي كرد تا از عمليات نيروهاي پياده ايران ،جلوگيري
491
نمايد .موانع مختلف از جمله سيم خاردار و ميدان هاي مختلف مين با عمق حدود 533متر در خط مقدم جبهه
شلمچه نيز تعبيه گرديده بود ،به طوري كه عبور هرگونه نيروي پياده را غير ممكن مي ساخت .در اين منطقه 4
رده سيم خاردار احداث شده بود دژهاي متعدد شمالي ـ جنوبي نيز به عنوان مانع اصلي عبور عمده قواي سپاه
اسالم ،تلقي مي شد .اولين خط پدافندي ارتش عراق ،دژي به ارتفاع 4متر و عرض 33متر بود .در ميانه اين دژ
و در طول آن كانالي وجود داشت كه در يك سمت آن سنگر هاي بتوني و سمت مقابل آن ،سنگرهاي ديده
باني و تيربار و مهمات آماده گرديده بود و نيز تعدادي سنگر تانك در اين قسمت احداث شده بود كه موجب
تسلط دشمن بر منطقه شلمچه مي گرديد .سنگرهاي كمين نيز براي محافظت از موانع و ميادين مين پيش بيني
شده بود و استحكامات ايجاد شده در بين ساير موانع موجب تكميل سيستم موانع دفاعي دشمن مي گرديد.
دومين خط دفاعي دشمن به فاصله 333متر از خط اول و به موازات آن احداث شده بود .اين خط سيل بندي به
عرض دو و نيم متر و به ارتفاع چهار متر و داراي مواضع پياده ،كانال مواصالتي و مواضع تانك بود .خط هاي
سوم و چهارم و پنجم دفاعي دشمن نيز تا نهر دوعيجي و نهر جاسم با همين شكل و با پيچيدگي بيشتر ،آرايش
دفاعي دشمن را تشكيل مي دادند .رده ششم و هفتم خط دفاعي ارتش عراق ،شامل كانال ذوجي و مثلثي هاي
غرب كانال ذوجي بود .بعالوه كانال ماهي و پاسگاه بوبيان نيز هر كدام به نسبت ،از استحكامات قابل توجهي
برخوردار بودند .تعدادي دكل بلند ديده باني هم در غرب اروند رود نصب گرديده بود كه هرگونه تردد
نيروهاي خودي را زير نظر و كنترل داشت .دشمن در خط اول خود از سالح هاي ضد هوايي هم ،براي هدف
هاي زميني استفاده مي كرد و از تعداد زيادي تانك نيز در خط اول به منظور جلوگيري از نفوذ رزمندگان
اسالم و شكست خط اول خود استفاده مي كرد .در جلوي خط اول موانع عظيمي از جمله سيم هاي خاردار ،تله
هاي انفجاري ،كانال ،ميدان هاي وسيع مين و سنگرهاي بتني ايجاد شده بود .سنگرهاي استراق سمع و
سنگرهاي كمين هم در جلوي خط اصلي قرار داشت .در مقابل دژها تا ده رديف موانع گوناگون ايجاد كرده
بود كه فاصله هر دو مانع با هم 73تا 13متر بود عرض آبگرفتگي هم 133تا 433متر بود كه به عنوان يك
مانع اصلي به حساب مي آمد و زير آبگرفتگي هم مين كاشته بودند تا عبور هر نوع نيروي پياده غير ممكن
گردد.
استعداد دشمن و خودي
قبل از آغاز عمليات در مجموع حدود 5تيپ ارتش عراق به پدافند از اين منطقه مشغول بودند .لشكر 33پياده
ارتش بعثي هم ،مأموريت دفاع از منطقه شلمچه را بر عهده داشت .سپاه سوم به فرماندهي سپهبد طالع خليل
الدوري مسئوليت منطقه را بر عهده داشت كه سپاه هفتم هم به وي كمك مي كرد .با شروع عمليات ،در
مجموع 53تيپ ارتش بعثي شامل 37تيپ پياده 33 ،تيپ زرهي 5 ،تيپ مكانيزه و 3تيپ نيروي مخصوص در
طول عمليات كربالي 3وارد اين منطقه شدند .بخشي از يگان هاي فوق واحدهاي كماندويي سپاه هاي دوم و
پنجم بودند كه از مناطق كوهستاني براي كمك به سپاه سوم به منطقه اعزام گرديدند .واحدهايي از سپاه چهارم
هم بعداً وارد منطقه شدند .براي انجام عمليات كربالي،4درنهايت 723گردان 333نفره پاي كار آمد كه تنها
492
حدود 33گردان آن در اين عمليات به كار گرفته شدند .بنابراين حدود 53درصد نيروها ،پس از عمليات
كربالي 4دست نخورده و با آمادگي كامل براي عمليات كربالي 3در اختيار قرارگاه مركزي عمليات بودند.
در مجموع سپاه 33لشكر و 5تيپ مستقل به استعداد 743گردان هجومي را در اين عمليات به كار گرفت .در
اين عمليات 1قرارگاه كربال ،قدس و نجف از سپاه پاسداران انقالب اسالمي ،هدايت نبرد را بر عهده داشتند .از
سوي ديگر سازمان مهندسي جهادهاي استانهاي فارس ،نجف آباد ،كرمان و همچنين تيپ هاي مهندسي 47قدر
و جواد االئمه سپاه نيز در اين عمليات حضور داشتند.
طرح مانور و تاكتیك عملیات كربالي 1
با استفاده از آخرين اطالعات به دست آمده از عمليات كربالي 4و شناسايي هاي انجام شده براي آن نبرد،
طراحان و فرماندهان يگان ها توانستند بيش از 31معبر از درون منطقه آبگرفتگي پنج ضلعي در شمال محور
شلمچه براي نفوذ به جبهه دشمن در شرق بصره ،از طريق اين محور ارائه نمايند .يكي از مشكالت عبور از
آبگرفتگي پنج ضلعي ،تردد با قايق از درون آن به دليل وجود جاده اي در وسط آن كه 73سانتيمتر زير آب
قرار داشت ،بود .اين جاده قبالً با كمك نيروهاي اطالعات عمليات شناسايي شده بود لذا قرار شد در آغاز
تهاجم ،غواص ها در نقاط معيني ،اين جاده را شكافته و راه هايي را از درون آن براي عبور قايق ها باز نمايند
و نقاط شكافته شده اين جاده را نيز عالمت گذاري نمايند .اين نوزده معبر طي 37روز فرصت بين دو عمليات
كربالي 4و 3شناسايي شد و مورد استفاده قرار گرفت .از سوي ديگر براي عبور از اين آبگرفتگي ،تعداد 333
دستگاه نفربرهاي زرهي به نام خشايار كه مي توانست به راحتي از آبگرفتگي عبور كند نيز از ارتش به امانت
گرفته شد و تعميرات آنها انجام و براي استفاده در عمليات طي اين چند روز آماده شدند .البته تعداد مورد نياز
از اين نفربرها 333دستگاه بود كه در اختيار قرار نگرفت .در طرح مانور پيش بيني شده بود تا يگان هاي
قرارگاه كربال به عنوان خط شكن عمل كرده وسرپل اوليه رابگيرند ،سپس يگان هاي وابسته به قرارگاه قدس
ازقرارگاه كربال عبور كنند و اهداف را در عمق بيشتري ثصرف كنند.آنگاه قرارگاه نجف از آنها عبور
نمايد331.اين طرح بر پيچيدگي مانور افزوده بود زيرا عبور دو قرارگاه از يك قرارگاه در حين عمليات ،كار
سخت و پيچيده اي است.در اين عمليات براي اولين بار در طول جنگ ،عبور قرارگاه از قرارگاه صورت مي
گرفت .عبور از كانال ماهي نيز بر دشواري و مشكالت عمليات مي افزود .انجام عمليات كربالي 4اين حسن
بزرگ را داشت كه مشخص شد ،ارتش عراق در منطقه كربالي 3داراي نقطه ضعف بزرگي است .شكسته
شدن خط اول ارتش عراق در پنج ضلعي ،استفاده از مسير باز شده توسط لشكر 32ابوالفضل(ع) 333را در دستور
كار رزمندگان اسالم قرار داد.اين لشكر ،توانست در منطقه آبگرفتگي پنج ضلعي در شمال شلمچه ،نيروهاي
خود را به جاي حمله از شرق به غرب ،كه شكل آرايش نظامي خود دشمن بود از شمال به جنوب حركت داده
يعني برخالف جهت مواضع و خطوط دفاعي ارتش بعثي حركت كرده و از منطقه آبگرفتگي به سمت شلمچه
پيشروي نموده و دژ مرزي را تصرف نمايد .اين تاكتيك لشكر 32ابوالفضل (ع) توانست پاشنه آشيل دشمن را
در جبهه شلمچه كشف نمايد .در آن منطقه عراق داراي دژي بود كه به صورت شمالي – جنوبي امتداد داشت.
493
اين دژ به موازات و در امتداد خطوط مرزي احداث شده بود .زمان احداث اين دژ به قبل از سال 3132هجري
شمسي باز مي گشت كه عراق آن را در قالب استحكامات هاللي شكل براي مقابله با هرگونه تعرض احتمالي
ساخته بود .وضعيت اين دژ ،موجب استفاده از آن با ابتكاري تازه در تاكتيك عمليات كربالي 3گرديد.از
سوي ديگر رزمندگان لشكر 31فجر هم توانسته بودند به بخش هايي از منطقه پنج ضلعي وارد شوند كه البته با
پاتك شديد دشمن در همان شب عمليات مواجه شدند ولي به هر حال مسير ورود به پنج ضلعي و نحوه شكستن
خط اول دشمن با حمله لشكر 31فجر به منطقه دشمن مشخص شده بود.باشناسايي ها وتجربه دو لشكر
فوق،بهترين منطقه براي تهاجم يگانها،آبگيرهاي زيد وروبروي پاسگاه بوبيان،تشخيص داده شد .بنابراين
تاكتيك عمليات كربالي 3بر اساس اين نقطه ضعف دشمن طراحي و برنامه ريزي شد و قرار بر اين شد كه
تمام يگان هاي شركت كننده در عمليات از اين دروازه به سوي عمق مواضع دشمن نفوذ نمايند 333.از آنجايي
كه اين معبر بسيار محدود بود لذا فرماندهي كل سپاه تصميم گرفت با دو قرارگاه وارد اين عمليات شود و
نيروها به جاي اينكه به صورت دشت بان عمل نمايند ،يگان هاي قرارگاه كربال در جلو قرار گرفته و يگان
هاي قرارگاه نجف براي عبور از اين دروازه از پشت سر قرارگاه كربال وارد عمل شوند و منطقه درگيري را
گسترش دهند .الزم به ذكر است كه كل مساحت منطقه آبگرفتگي پنج ضلعي و دژ كشف شده و نوک كانال
ماهيگيري در حدود 37كيلومتر مربع وسعت داشت و داراي ابعادي به اندازه 4×1كيلومتر بود .بنابراين
محدوديت منطقه تعيين شده براي شكستن خط اول دشمن با تراكم انبوه يگان هاي عمل كننده تناسبي نداشت
ولي چاره اي هم به جز اين راه كار نبود .بنابراين مي توان گفت كه سپاه يك تك احاطه اي يكطرفه را براي
انجام اين عمليات ،پيش بيني كرده بود و سعي داشت تا نيروهاي عراقي را دور زده و آنها را وادار به تسليم
بنمايد.
شرح عملیات
گرچه ارتش عراق ،قبل از شروع عمليات كربالي ، 3در بعضي از مناطق مثل پنج ضلعي ،آماده باش 33درصد
اعالم كرده بود ولي به دليل اجراي عمليات كربالي 4و نيز استحكامات فوق العاده قوي در محور شلمچه،
امكان انجام عمليات در اين منطقه را بعيد و غير ممكن تصور مي كردو عمليات در شرايط غافلگيري نسبي
ارتش عراق انجام شد .عراق در تفكر نسبت به توانايي ايران براي انجام عمليات در اين منطقه و نيز نسبت به
زمان اجراي چنين عملياتي تا حدودي غافلگير شد .اين عمليات درست دو هفته پس از ناكامي در عمليات
كربالي ، 4صورت گرفت ،در حالي كه زماني حدود يك ماه براي آمادگي رزمندگان اسالم ضروري بود .اگر
اين فرصت به يگان هاي ارتش بعثي داده مي شد ،مي توانستند بالفاصله نقاط ضعف خود را پوشانده و ايران را
از دستيابي به منطقه شلمچه باز دارند .در حين عمليات و پس از به اسارت در آمدن تعدادي از نيروهاي دشمن
مشخص شد كه برخي از فرماندهان ارتش بعثي چند روز پيش از آغاز اين عمليات ،به مرخصي رفته بودند و
برخي ديگر هم در شب عمليات ،فرصت رساندن خود به قرارگاه مربوطه را نيافتند .حتي برخي از فرماندهان
گردان هاي ارتش بعثي ،فرصت پوشيدن لباس نظامي خود را نيز نيافتند و حتي با لباس شخصي به اسارت در
494
آمدند آنها مي گفتند :ما در خانه بوديم كه به ما خبر دادند ،بصره در تهديد است و ابالغ كردند كه خود را
سريعاً به منطقه عملياتي برسانيم لذا فرصت آماده شدن پيدا نكرديم.در حمله به مواضع دشمن سعي شد تا با
اتخاذ تدابير مناسب از مواجهه با استحكامات حجيم ،متنوع و گسترده دشمن اجتناب شود .از انجام تك جبهه اي
خود داري گرديده و تهاجم به مواضع سخت دشمن در شلمچه از سمت شرق ،صورت نگيرد .الزم به ذكر است
كه تلقي دشمن از سمت اصلي تك رزمندگان اسالم ،محور شلمچه بود .از سوي ديگر تالش شد تا از تاكتيك
سرعت در عمليات استفاده شود .بر همين اساس لشكرهاي 43ثاراهلل و 73كربال توانستند در روز اول خود را
به پشت كانال ماهيگيري رسانده و روز دوم از آن عبور نمايند.از سوي ديگرحمله به مواضع قواي دشمن از
سمت آب گرفتگي و پنج ضلعي يعني از شمال به جنوب و درست عمود بر جهت مواضع آرايش گرفته
دشمن ،صورت گرفت .حمله از اين ناحيه موجب شد تا نيروهاي عراقي از سمتي مورد تهاجم قرار گيرند كه به
آن حساسيتي نداشتند .بنابراين به مواضع دشمن از منطقه مورد اعتماد و اطمينان وي و جهتي كه قبالً در آن
نبردي اتفاق نيفتاده بود ،حمله شد .همچنين تالش شد تا براي بازكردن جاده شلمچه از طريق پشت خطوط
جبهه دشمن ،اقدام شود .بازشدن اين جاده تداركاتي ،به منظور پشتيباني گسترده از نيروهايِ در خط مقدم بود.
عليرغم اتخاذ تاكتيك هاي مناسب براي شكستن خط دشمن در منطقه عملياتي كرباليي ،3با اين وجود
جنگيدن در اين منطقه و عبور از خطوط مستحكم دفاعي دشمن نياز به انگيزه بسيار قوي رزمندگان خط شكن
داشت .در بعضي مواقع آنقدر شرايط براي نفوذ به خط دشمن سخت مي شد كه شجاع ترين رزمندگان نيز ،فتح
سنگرهاي دشمن را غير ممكن مي پنداشتند .در لشكر 33سيد الشهداء به هنگامي كه فرمانده لشكر برادر علي
فضلي نتوانست نيروهايش را قانع كند تا به خط دشمن بزنند ،رزمندگان سلحشور اين لشكر درخواست كردند
كه وعده ديدار آنان با امام خميني پس از انجام عمليات به آنها داده شود و چون از طريق آيت اهلل هاشمي
رفسنجاني به آنها چنين مالقاتي قول داده شد ،آنان چنان انگيزه اي پيدا كردند كه توانستند بدون توجه به
سختي ها و استحكام شديد مواضع دشمن به سنگرهاي بعثي ها حمله كرده و خط نفوذ ناپذير دشمن را بشكنند
و راه را براي ساير رزمندگان لشكر باز كنند .اين رزمندگان پس از پايان عمليات تنها بسيجياني بودند كه به
طور اختصاصي در حسينيه جماران به ديدار رهبرشان كه او را با تمام وجود دوست داشتند ،نايل آمدند .در دو
روز اول ،به دليل عدم آمادگي نيروهاي دشمن ،عمليات به خوبي جلو مي رفت و رزمندگان موفق شدند 33
تانك دشمن را به غنيمت گرفته و حدود 333نظامي عراقي را اسير نمايند .پايگاه موشكي هاگ نيز در اين
عمليات فعال گرديد و توانست تعدادي از هواپيماهاي دشمن را مورد هدف قرار دهد .ولي از روز سوم به بعد
آرام آرام ،جنگ سختي از سوي ارتش عراق ،عليه رزمندگان اسالم شكل گرفت .در سه روز اول 3333نفر
شهيد و بيش از 3هزار نفر نيز مجروح شدند 337.حمالت ارتش عراق به مواضع نيروهاي خودي به شدت ادامه
يافت به طوري كه در روز هفتم ارتش بعثي با تمام قدرت و توان خود تالش كرد تا تمام منطقه تصرف شده را
بازپس بگيرد .تا اين زمان رزمندگان اسالم توانسته بودند با عبور از محور شلمچه خور را به 33كيلومتري شهر
بصره برسانند و با عبور از كانال ماهيگيري ،در جنوب آن ،يك خط پدافندي تشكيل دهند .در اين شرايط شهر
495
بصره و تأسيسات نظامي آن زير برد آتش توپخانه كوتاه برد ايران قرار گرفت .از روز هفتم نبرد ،پاتك هاي
سنگين و جنگ بسيار شديدي از سوي دشمن آغاز شد .اين پاتك ها تا 73شبانه روز ادامه يافت و تقريباً هيچ
نقطه اي از شلمچه و منطقه نبرد نبود كه مورد اصابت آتش توپخانه و ساير آتشهاي دشمن واقع نشده باشد.
البته سپاه هم پر حجم ترين آتش توپخانه خود در دوران جنگ را در اين عمليات ،بكار گرفت و جنگ
توپخانه ها ،در اين عمليات نسبت به ساير نبردهاي دوران دفاع مقدس ،گسترده تر بوده است .با اين همه،
رزمندگان سپاه اسالم توانستند كه تا خط نهر جاسم كه آخرين رده دفاعي ارتش بعثي در منطقه عمليات بود
مرحل ه به مرحله پيشروي كنند و در نهايت ،به دليل كمبود يگان پياده و واحد زرهي ،امكان اين كه رزمندگان
اسالم گام هاي بلندتري در پيروزي بردارند ميسّر نشد.در عمليات كربالي 3ارتش عراق هرچه در توان داشت
در پاتكهاي خود بكار گرفت .با توجه به آنكه واحدهاي احتياط دشمن به منطقه عمليات بسيار نزديك بودند،
توانستند بدون نياز به جابجايي گسترده ،از حداكثر توان خود براي اجراي آتش هاي سنگين و نيز پاتك هاي
متوالي و شديد ،استفاده نمايند .يكي از مهمترين پاتك هاي عراق در 3133/33/33صورت گرفت كه عراق
موفق شد نيروهاي ايراني را از جنوب كانال ماهي به عقب براند و نتيجه 73روز جهاد را خنثي نمايد .در
3133/33/37نيز ارتش عراق موفق شد جزيره صالحيه را پس بگيرد .سپاه در اين ايام طي نامه اي اضطراري به
امام خميني درخواست 333دستگاه تانك 333 ،دستگاه نفربر و ضد هوايي 32شني دار و 33گردان توپخانه
امام خميني طي حكمي در 3133/33/33به آقايان خامنه اي و هاشمي مرقوم فرمودند" :با وضعيت 331
كرد.
بسيار خطيري كه با آن مواجه هستيم شرعاً و عقالً الزم است براي رساندن مايحتاج رزمندگان جان به كف
الزم به كربالي 3سريعاً اقدام شود .مسامحه در اين امر يك فاجعه خداي نخواسته ممكن است به بار آورد".
ذكر است اين امكانات به سپاه واگذار نشد و قرار شد اقالم درخواستي براي مدت 3هفته در كنترل عملياتي
سپاه قرار گيرد .در جريان پاتك ها ،از 181تيپ موجود ارتش عراق 333 ،تيپ يعني حدود دو سوم استعداد
ارتش بعثي وارد منطقه عمليات شد .به طوري كه در خالل اين عمليات ،نظامياني از 333يگان و تيپ مختلف
ارتش بعثي عراق اسير شدند .بنابراين مي توان گفت كه شديد ترين و گسترده ترين نبرد ها در ميان عمليات
هاي 13گانه سپاه در طول دوران دفاع مقدس ،عمليات كربالي 3بوده است .شدت آتش دشمن در حين
پاتكها به حدي بود كه هيچ شيئي بر روي زمين سالم نماند .مقدار گازهاي ناشي از پرتاب گلوله ها در فضاي
جبهه ،به حدي زياد بود كه تنفس را براي رزمندگان مشكل مي ساخت .در اين عمليات ،فرمانده سپاه سوم به
دليل شكست بركنار شد .بعد از 73روز پاتك مداوم ،وقتي دشمن نتوانست منطقه را از تصرف رزمندگان
اسالم خارج كند و اين منطقه پس از يك مقاومت سرسختانه در اختيار ايران باقي ماند ،فضاي منطقه آرام شد
به گونه اي كه رزمندگان اسالم توانستند پس از دو هفته از آرامش منطقه ،عمليات ديگري را تحت عنوان
كربالي ،5طراحي و اجرا كنند و با استفاده از قواي زرهي خود دو كيلومتر ديگر در همين منطقه پيشروي
نمايند و خطوط عملياتي كربالي 3را تكميل نمايند .اين اولين بار بود كه سپاه از نيروي زرهي خود براي يك
تك عليه دشمن ،استفاده مي كرد.
496
تاكتیك هاي ارتش بعثی در حین عملیات كربالي 1
جنگيدن در منطقه شرق بصره ،هم براي ارتش عراق اهميت حياتي داشت و هم قواي ايران مسمم بودند تا از
سدّ موانع و آتش هاي دشمن عبور كرده و خود را به بصره نزديك نمايند .بنابراين هر دو طرف از نظر نظامي
تمام توانمنديها و ظرفيت هاي فكري و تاكتيكي خود را به همراه تمام امكاناتي كه مي توانستند فراهم نمايند
براي موفقيت خود ،بسيج نمودند .آنچه از مجموعه اقدامات ارتش عراق در حين 73روز عمليات برمي آيد
نشان مي دهد كه ارتش بعثي عمدتاً از تاكتيك هاي ذيل جهت مقابله با رزمندگان اسالم ،استفاده كرده است.
-8انجام پاتك هاي سریع و پیوسته
ارتش عراق به منظور مقابله با پيشروي نيروهاي ايراني به سمت بصره ،از روز سوم عمليات به مدت 33روز،
پاتك هاي مداوم و پيوسته اي را به مواضع رزمندگان اسالم آغاز كرد .در اين ضد حمله ها ،معموالً لشكرهاي
زرهي ارتش عراق ،حركت خود را متكي بر جاده ها آغاز مي كردند و به درون مواضع نيروهاي ايراني راه
پيدا مي كردند و گاهي اوقات نيروهاي رزمنده پياده موفق مي شدند تا پشت سر آنها را بسته و اين واحدها را
به محاصره خود در بياورند و تانك ها و نفربرهايشان را منهدم نموده و يا به غنيمت بگيرند .ولي به هر حال
اصرار ارتش عراق بر جلوگيري از پيشروي نيروهاي ايراني و گسيل پشت سر هم لشكر ها و تيپ هاي زرهي
به منطقه درگيري موجب شد تا قواي ايراني از ادامه پيشروي بازمانده و در مواضع جديد خود ،تثبيت گردند.
الزم به ذكر است كه سپاه پاسداران ،ظرف اين ده روز حدود 211گردان رزمي را براي تصرف منطقه مورد
نظر و دفع پاتك هاي دشمن بكار گرفت ولي سماجت قواي دشمن موجب شد تا واحدهاي ارتش بعثي حضور
خود را در انتهاي ضلع غربي كانال ماهيگيري همچنان حفظ نمايند.
-5تشکیل مواضع پدافندي جدید وآفند با تکیه بر آنها
در حين عمليات ،ارتش عراق سعي در احداث كانال هاي پشت سر هم و ايجاد مواضع جديد دفاعي داشت تا
بدين وسيله بتواند با ادامه پيشروي يگانهاي تك كننده مقابله كند .در واقع ارتش عراق تالش مي كرد تا به هر
ميزان كه بتواند با انجام عمليات مهندسي و تغيير شرايط زمين ،از امكان توسعه مواضع نيروهاي ايراني در منطقه
عمليات ،جلوگيري نمايد.ارتش عراق به طور مرتب ،تهاجمات جديدي را متكي بر خطوط پدافندي احداث
شده ،برنامه ريزي و به مرحله اجرا مي گذاشت .در مجموع دشمن 73پاتك عليه مواضع رزمندگان اسالم انجام
داد كه سنگين ترين آنها در محور درياچه ماهي بود .رزمندگان اسالم در عمليات كربالي ،3ميدان نبرد بسيار
سختي را آزمايش كردند.
-1استفاده وسیع از آتش توپخانه
وسعت منطقه عملياتي كربالي 3بسيار محدود و برنامه ريزي به منظور استفاده پر حجم و متمركز از آتش
توپخانه امكان پذير بود .گرچه ايران توانست از بيشترين تعداد و حجم آتش توپخانه در اين ناحيه بهره ببرد اما
چنين امتيازي براي توپخانه ارتش عراق نيز وجود داشت .به همين دليل ارتش عراق توانست با آتش توپخانه
خود ،تلفات قابل توجهي را به رزمندگان وارد آورد .فشردگي فضاي منطقه عمليات به گونه اي بود كه بدون
497
نياز به استفاده از ديده باني و طرح ريزي آتش هدفمند ،هر گلوله اي كه پرتاب مي شد عمالً هدفي را مورد
اصابت قرار مي داد و ضايعاتي را ببار مي آورد .بدليل آتش بسيار سنگين دشمن ،شرايط و سختي جبهه و
ميدان جنگ به گونه اي شده بود كه اكثر فرماندهان دنبال يك تركش مي گشتند تا از فشارهاي بي وقفه
دشمن خالص شوند .وزير دفاع وقت عراق – عدنان خيراهلل – در مصاحبه اي تلويزيوني در زمان انجام پاتكها
اعالم كرد كه مواضع ايران با 7333قبضه توپخانه سنگين ارتش بعثي زير آتش قرار دارد ولي همچنان ايراني
ها منطقه تصرف شده را در دست دارند .البته صدام هم ،حرف او را اينگونه توجيه مي كرد كه ايران قصد
تصرف شهر بصره را داشت ولي ارتش بعثي توانسته است با اين آتش ها آنها را از ادامه پيشروي بازدارد و
عدم پيشروي بيشتر ايرانيان ،خود يك پيروزي بزرگ است .در اين زمان شايع شده بود كه كارشناسان
شوروي و فرانسه در قرارگاه هاي فرماندهي ارتش بعثي حضور يافته و فرماندهان صدام را هدايت مي كنند.در
عمليات كربالي، 3آتش پشتيباني توپخانه كاربرد وسيع و سرنوشت سازي داشت بطوري كه اين عمليات به
جنگ آتش ها معروف شد.در اين عمليات حدود 7ميليون گلوله انواع توپ شليك شد و اجراي آتش توپخانه
درآن درطول 5سال جنگ بي سابقه بود.
-4استفاده از سالح هاي شیمیایی
دشمن در سال 3133در اكثر جبهه هاي جنگ ،عالوه بر استفاده از انواع گازهاي خردل ،در تركيب سالح
هاي شيميايي خود از گازهاي كشنده سيانور نيز استفاده مي كرد به طوري كه بالفاصله پس از به كارگيري
اين نوع جنگ افزارها ،افرادِ در معرض اين گازهاي مهلك ،بالفاصله به شهادت مي رسيدند .ارتش عراق ،در
جريان عمليات كربالي 3نيز از سالح هاي شيميايي استفاده كرد .با توجه به نزديكي خطوط دشمن و خودي،
امكان بكارگيري اين سالح ها در خطوط مقدم جبهه تقريباً غير ممكن بود ،زيرا نظاميان عراقي نيز آسيب مي
ديدند ،بنابراين دشمن سعي نمود تا از اين سالح ها در مراكز تجمع و عقبه هاي خطوط خودي استفاده نمايد.
در جريان عمليات كربالي 3در حملة شيميايي به يكي از مقرهاي تيپ امام حسن(ع) در جاده شهيد صفوي53 ،
نفر از رزمندگان اين تيپ كه اكثراً از دانش آموزان شهر بهبهان بودند ،به شهادت رسيدند.
نتایج و دستاورد هاي عملیات
اين عمليات باعث شد كه مستحكم ترين و پيچيده ترين خطوط دفاعي دشمن در منطقه شلمچه كه آنرا به خط
بارلو تشبيه كرده بودند و با انواع موانع ايذايي و استحكامات دفاعي پوشانده شده بود از سوي رزمندگان اسالم
و با تاكتيكي ويژه شكسته شود و نيروهاي ايراني به عقبه يگانهاي ارتش بعثي نزديك شوند .در اين عمليات
بيش از 333كيلومتر مربع از خاک عراق به تصرف قواي ايران درآمد و پاسگاه هاي بوبيان ،شلمچه ،كوت
سواري و خيّن در اختيار رزمندگان اسالم قرار گرفت .جزاير بوارين ،فياض و ام الطويل و شهرک دوعيجي،
رودخانه دوعيجي و نهر جاسم و همچنين 34كيلومتر از جاده شلمچه بصره و نيز 33پاسگاه فرماندهي ارتش
بعثي عراق نيز به كنترل قواي اسالم درآمد .در اين عمليات 7333نظامي عراقي شامل چهل افسر ارشد و چهل
افسر جزء و 333درجه دار به اسارت در آمدند .استعدادي در حدود 33تيپ تا حدود زيادي منهدم گرديده و
498
به 523دستگاه تانك 353 ،قبضه توپخانه صحرايي و 3333دستگاه خودرو آسيب وارد شد .حدود 13333نفر
از نظاميان عراقي كشته و زخمي و 13هواپيماي دشمن آسيب ديده و 2فروند بالگرد دشمن نيز ساقط شد.پس
333
همچنين 713 از 43روز جنگ ،ارتش عراق به منظور جلوگيري از انهدام بيشتر ،دست از جنگ كشيد.
دستگاه تانك 73 ،قبضه توپ 733 ،دستگاه خودرو و 333دستگاه وسايل مهندسي و 333قبضه توپ ضد
هوايي به غنيمت در آمد.
شهداي عملیات
كميت وكيفيت شهدا و مجروحين عمليات كربالي 3نسبت به همه عملياتهاي دوران جنگ،بيشتر و باالتر
است .در اين عمليات 133تن از فرمانده هان رده هاي مختلف سپاه پاسداران انقالب اسالمي از جمله حسين
(ع)
كه قبالً در عمليات خيبر و در منطقه طالئيه دست خرازي فرمانده دالور و كم نظير لشكر 34امام حسين
راستش را در راه خداوند داده بود و نيز حجت االسالم والمسلمين شيخ عبداهلل ميثمي مسئول دفتر نمايندگي
حضرت امام در قرارگاه خاتم االنبياء (ص) ،اسماعيل دقايقي فرمانده لشكر 1بدر ،يداهلل كلهر قائم مقام لشكر 33
سيد الشهدا (ع) ،حاج قاسم مير حسيني قائم مقام لشكر 43ثاراهلل ،محمد فرومندي قائم مقام لشكر 3نصر ،هاشم
(ع) (ع)
،خليل مطهرنيا ،محمدعلي شاه مرادي فرمانده تيپ 44قمر بني هاشم اعتمادي فرمانده تيپ امام حسن
مسئول عمليات لشكر 11المهدي ،مرتضي جاويدي قوي ترين فرمانده گردان خط شكن لشكر المهدي ،نوري
جانشين لشكر 72محمد رسول اهلل ،ذواالنوار رئيس ستاد لشكر 31فجر به همراه سه برادر و دامادشان ،محمدي
زاده جانشين لشكر 2وليعصر ،اسالم نصب و نوزاد و ...به شهادت رسيدند .عمليات كربالي 3هم پر هزينه و
هم پر تلفات بود به طوري كه در اين عمليات حدود 37هزار نفر به شهادت رسيده و نزديك به 33هزار نفر
زخمي شدند 333.سال 3133پر تلفات ترين سال جنگ بود .در اين سال حدود 43هزار نفر از مردم ايران در
جريان عمليات ها و بمباران ها به شهادت رسيدند.
ارزیابی عملیات كربالي 1
عمليات كربالي ، 3از جمله نبردهايي بود كه در خاک عراق و در يكي از حساس ترين جبهه هاي جنوب
انجام شد .در اين عمليات ،بصره در آستانه خطر قرار گرفت .در آن زمان بخشي از سرزمين هاي ايران از جمله
نفت شهر و نفت خانه هنوز در دست ارتش متجاوز بعثي بود .اين عمليات حدود 4سال و نيم پس از فتح
خرمشهر و يازدهمين عمليات صورت گرفته پس از عمليات مهم بيت المقدس بود .عمليات كربالي 3از نظر
شدت درگيري و تصميم طرفين جنگ براي كسب موفقيت ،يكي از شديدترين نبردهاي دوران جنگ محسوب
مي گردد .قرار بود به موازات اين عمليات ،ارتش به صورت مستقل در جبهه هاي غرب كشور ،عمليات
مستقلي انجام دهد كه صورت نگرفت .يگان هاي تك كننده در اين عمليات ،فقط از سپاه پاسداران انقالب
اسالمي بودند .در اين عمليات ،استقالل كامل سازمان سپاه از سازمان ارتش در طرح ريزي و اجراي منطقه
عملياتي مستقل ،تحقق يافت.طرحريزي و اجراي اين عمليات ،نشان دهنده انعطاف پذيري سازمان سپاه و اوج
خالقيت و جسارت تصميم گيري اين نهاد در شرايط بحراني و پذيرش ريسك زياد بود و در ميان ناباوري و
499
غافلگيري نسبي ارتش بعثي آغاز شد .عمليات كربالي 3نشان داد كه سپاه پاسداران انقالب اسالمي ،قدرت
اتخاذ ابتكار عمل هاي مناسب را در شرايط سخت و دشوار در اختيار دارد و مي تواند خالقيت فرماندهان خود
را براي شكستن خطوط مستحكم دشمن به كار گيرد .سپاه مي تواند انعطاف الزم را در سازمان خود براي انجام
عملياتي ويژه و پيچده به وجود آورده و از پذيرش خطر در شرايط ضرورت ابايي ندارد .عمليات كربالي 3
نشان داد كه ايران مي تواند در سخت ترين شرايط و مشكل ترين جبهه ها ،از پيچيده ترين موانع عبور كرده و
به سوي اهداف مورد نظر پيشروي نمايد.عمليات كربالي 3سخت ترين ،مشكلترين و پر اضطراب ترين و پر
تلفات ترين عمليات دوران جنگ ،محسوب مي گردد .عمليات بيت المقدس در مقايسه با آن ،يك عمليات
بسيار راحت ،شيرين و آساني بود.گرچه ارتش عراق درمكان و زمان اين عمليات نسبتا غافلگير شد ولي به
محض آگاهي از تهاجم وسيع ايران به منطقه شلمچه به سرعت پاي كار آمده و يگانهاي خود را وارد عمل
كرد .با اينكه جهت تك رزمندگان ،مخالف جهت آرايش دفاعي ارتش عراق بود ولي نبرد سخت و شديدي به
وقوع پيوست .از آنجا كه هر گام پيشروي در اين زمين ،يك قدم به سوي بصره بشمار مي رفت و براي رژيم
بعثي صدام اهميت فراواني داشت ،لذا ارتش عراق با تمام توان به مقابله با عمليات پرداخت و به صورت سنگر
به سنگر در اليه هاي دفاعي ايجاد شده و در درون دژها و خاكريزهاي چند رديفه مي جنگيد و دست به
پاتك هاي سريع و يورش هاي سازمان يافته و غير سازمان يافته مي زد تا بتواند در برابر نيروهاي ايران
ايستادگي نمايد .بنابراين ،دادن تلفات سنگين و انهدام تجهيزات و جنگ افزارها اهميت چنداني براي رژيم بعثي
نداشت .سرعت عمل در انجام پاتكها و وجود موانع متعدد،باتالق ونخلستان موجب شد تا رزمندگان نتوانند
بيش از 4كيلومتر پيشروي نمايند .به هر حال عمليات كربالي 3نتوانست به تمامي اهداف خود دسترسي پيدا
كرده و تبديل به يك عمليات سرنوشت ساز شود ولي از نظر نظامي اين عمليات ،موفقيت هايي را در بر
داشت .اين عمليات بار ديگر موازنه قواي مقطعي را به نفع ايران تغيير داد و تفوق ايران در جبهه زميني را نشان
داد 332.عدم دسترسي به نتايج مورد انتظار ،حاكي از نتيجه بخش بودن ارسال تسليحات پيشرفته براي رژيم صدام
و نيز در اختيار قرار دادن اطالعات نظامي ايران به ارتش بعثي بود .اين عمليات كه حدود يك سال پس از
تصرف فاو انجام شد ،مشخص ساخت كه قدرت و توانايي رزمندگان اسالم مي تواند جبهه ارتش عراق را در
هر شرايطي مورد تهاجم قرار دهد و با شكستن خطوط دفاعي مستحكم ،بر قدرت سالح و حجم انبوه آتش و
توانايي اطالعاتي وي فايق آيد .عمليات كربالي 3زنگ هاي سقوط جبهه بصره را به صدا درآورد .برخي از
تح ليل گران غربي معتقد بودند كه يك حمله بزرگ ديگر مي تواند شيرازه ارتش عراق را به هم ريخته و
جنگ را پيروزمندانه به نفع ايران خاتمه دهد .تحليل گران پنتاگون هم كه معموالً عزم و شيوه هاي ابتكاري
ايراني ها را در مقابل موانع عظيم ارتش عراق ،كمتر از آنچه بود ارزيابي مي كردند ،با انجام اين عمليات،
احتمال پيروزي بزرگتر ايران را رد نمي كردند .آمريكا پيروزي ايران را در جنگ تحميلي ،فاجعه اي بزرگ
مي دانست و نگراني وي موجب شد كه كمك هاي بيشتري را در اختيار رژيم صدام حسين قرار دهد و مانع
پيشروي بيشتر رزمندگان اسالم گردد .همچنين اين عمليات نشان داد كه عمده توانايهاي ارتش عراق در كسب
511
پشتيباني هاي قدرت هاي منطقه اي و بين المللي نهفته است.پس از اين عمليات ،سپاه به اين نتيجه رسيد كه
براي انجام عمليات بزرگ و سرنوشت ساز نياز به تجهيزات و جنگ افزارهاي جديد دارد كه بخش عمده اي از
اين تجهيزات در ارتش موجود است .بنابراين پس از عمليات كربالي ، 3آقايان رفيقدوست و غالمعلي رشيد
خدمت حضرت امام خميني رسيدند و درخواست تجهيزات مورد نياز را از ارتش نمودند كه امام هم موافقت
فرمودند ولي عمالً واگذار نشد
تقدیر امام خمینی از رزمندگان عملیات كربالي 1
شرايط و سختي هاي عمليات هاي كربالي 4و 3و عمليات فشرده اي كه در اوايل زمستان سال 3133صورت
گرفت ،موجب شد تا امام خميني در ايام دهه فجر اين سال از شهيدان و رزمندگان عمليات هاي انجام شده در
پيامي در 3133/33/33به شرح ذيل تجليل نمايند " :من ضمن تشكر و تقدير فراوان از نيروهاي مردمي و
بسيجيان جان بر كف و سپاهيان محمد ـ صلي اهلل عليه و آله ـ و ارتش قدرتمند و مقاوم و سپاهيان قهرمان و
دالور و روحانيون و جهادگران و امدادگران و خبرنگاران و نيروهاي انتظامي كميته و شهرباني و ژاندارمري و
همه كساني كه در پشت جبهه ها به تقويت و تدارک رزمندگان همت گماشته اند و نيز با تقدير و تشكر وافر
از رزمندگان عمليات كربالي 4و 3و خصوصاً كربالي 3كه واقعاً حماسه آفريدند و حيرت و تعجب همه
جهانيان را بر انگيخته اند و بر مستحكمترين دژها و موانع و مدرنترين سالح ها يورش بردند و دالورانه در
مصاف با دشمن زبون جنگيدند و اميران و افسران و درجه داران و سربازان بيشماري از دشمن را به اسارت
گرفته اند و هم اكنون نيز به نبرد خود ادامه مي دهند و دل انبيا و پيامبر اسالم و موالي خود حضرت صاحب
االمر را شادمان ساخته اند ،از همه جوانان غيور و اقشار برومند كشور اسالمي مي خواهم كه مثل هميشه به
جبهه ها هجوم آورند و به سپاهيان حضرت مهدي ـ عجل اهلل تعالي فرجه ـ بپيوندند و نفس هاي آخر عمر
صداميان را بگيرند كه دست نصرت حق با شما است و چنانچه تا به امروز و در همه صحنه ها از امدادهاي
غيبي و عنايات ويژه خود ،شما را متنعم ساخته است ،بعد از اين نيز يار و ياورتان خواهد بود و شما را تنها
نخواهد گذاشت و من هم در همه حاالت به شما دعا مي كنم و شما را دوست دارم و اي كاش در كنار شما و
در سنگر شما بودم .خداوندا ،به ملت ما و رزمندگان لشكر اسالم و به مسئولين و فرماندهان كه با دقت و نظم و
سعة صدر و جلب رضايت حق به برنامه ريزي و هدايت امر جنگ مشغول اند و به رزمندگان با اخالص و با
ايمان ،از نيروهاي زميني ،هوايي و دريايي ارتش و سپاه و جنگاوران بسيج كه اسالم و انقالب و ميهن اسالمي
خود را بيمه كرده اند و دست تجاوزگران را شكسته اند و به روحانيون عزيزي كه حوزه علم را به مكتب عشق
مبدل ساخته و پيشاپيش ارتش اسالم سينه ها را سپر كرده اند و به جهادگران بي سنگري كه در سخت ترين
شرايط به پاسداري از حريم رزمندگان و تحكيم مواضع بيقرار آنان همت گمارده و با ايثار و فداكاري جان
عزيزانمان را در سنگر و مواضع دفاعي حفظ كرده اند و به امدادگران و طبيباني كه از خانه هاي امن خود به
جبهه مي روند و پا به پاي خط شكنان به نجات مصدومين و مجروحين همت مي گمارند و يا ابدان مطهر
شهيدان را حمل مي كنند و به دانشگاهيان و دانشجويان و متخصصين از ارگانها و وزارتخانه ها كه در امور
511
مختلف يار و مددكار ارتش اسالمند و به فيلمبرداران و خبرنگاراني كه در خطوط مقدم جبهه ها حماسه هاي بي
نظير و جلوه هاي ملكوتي جنود خدا را به نمايش مي گذارند و ملت ايران و مردم جهان را در عصر حاضر و
آيندگان را به فرهنگ دفاع مقدس خود و تاريخ انقالب آشنا مي سازند و به همه پشتيبانان و مراكز پشتيباني از
جبهه ،از كشاورزان در گوشه هاي دهات كه از ثمرات رنج خود مي گذرند گرفته تا كارگران و مردم شهرها
و بخشها و اقشار گوناگون بازاري و اداري و غيره كه با جان و مال و قول و فعل خود رزمندگان را حمايت و
335
دلگرم مي كنند ،نصرت و بركت و پيروزي و شرافت و عزت دنيا و آخرت كرامت فرما".
پیامدهاي عملیات كربالي 1
گرچه عمليات كربالي 3در مجموع يك عمليات موفق ارزيابي مي گردد اما نتوانست به عنوان يك عمليات
سرنوشت ساز ،پس از 73روز جنگ شديد ،موجب نيل به هدف اصلي خود كه ختم جنگ باشد گردد 331.يكي
از پيامدهاي عمليات كربالي ،3به بن بست رسيدن امكان انجام عمليات بزرگ در جبهه هاي جنوب بود .به
همين دليل پس از عمليات كربالي 5كه يك اقدام تكميلي براي عمليات كربالي 3بود ،فرماندهان جنگ
احساس كردند كه مناطق عملياتي در جبهه هاي جنوب قفل شده و بايستي در راهبرد عملياتي تغييراتي صورت
گيرد .بر همين اساس طرح ريزي عمليات هاي بعدي در غرب كشور آغاز شد و نبردهاي بيت المقدس 7و
والفجر 33طرح ريزي گرديد .عمليات كربالي ، 3بر زمين گير شدن واحد ها و لشكرهاي سپاه در خطوط
دفاعي افزود .پس از انجام اين عمليات ،بدليل نياز به پدافند در سرزمين هاي تصرف شده مثل فاو و خيبر و ...
امكان آزاد شدن لشكرهاي سپاه براي آفند موثر كمتر شد و توان يگان هاي سپاه در خطوط مختلف جبهه،
تقسيم گرديد .مثالً از يك لشكر سازماني ،يك تيپ در فاو و يك تيپ در شلمچه و تيپ ديگر در حلبچه مي
جنگيد .بناب راين به علت گسترش بيش از حد واحدها ،توانايي انجام آفند از سوي لشكرهاي سپاه كاهش يافت.
از سوي ديگر با انجام عمليات كربالي ،3آمريكا بر حضور نظامي خويش در خليج فارس افزود تا با گشودن
جبهه دريا به روي ايران ،عمالً از پيروزي نظامي جمهوري اسالمي بر صدام جلوگيري نمايد .منظور از اين اقدام
آن بود كه ايران در جنگ برنده نشود و عراق هم بازنده نگردد .در جريان عمليات كربالي ،3مستشاران
نظامي شوروي هم به عراق اعزام گرديدند و مواضع سياسي شوروي به نفع عراق افزايش يافت و اين كشور
373
تصميم گرفت تا موشك هاي S – 12به عراق واگذار كنند.
بیانیه شوراي امنیت
شوراي امنيت سازمان ملل متحد در اثناي عمليات كربالي 3و با شدت گرفتن جنگ شهرها ،با انتشار يك
درخواست فوري ،بار ديگر خواستار پايان دادن جنگ ميان عراق و ايران به ويژه حمله به هدف هاي غير
نظامي شد 33 .عضو اين شورا در پي چندين روز جلسه در پشت درهاي بسته ،متن كامل درخواست اعضاء را
منتشر كردند .در اين بيانيه از شوراي امنيت خواسته شد كه هرگونه اقداماتي را جهت توقف درگيريها و حل
اختالفات از طريق صلح جويانه ارائه دهد .ايران بيانيه شوراي امنيت را غير منصفانه و نا عادالنه خواند و آن را
373
رد كرد.
512
جنگ شهرها
همزمان با آغاز عمليات كربالي ،3ارتش عراق جنگ شهرها را به صورت گسترده اي آغاز كرد .در همان
روز 3133/33/31كه عمليات كربالي 3آغاز شد جنگنده هاي عراقي شهرهاي سوسنگرد و دزفول را بمباران
377
از اوايل سال 3133اتحاد جماهير شوروي هواپيماهاي مدرن ميگ 73و سوخوي 77را در اختيار كردند.
ارتش عراق قرار داد .اين هواپيماها براي حمله به مراكز اقتصادي و مناطق مسكوني ايران مورد استفاده ارتش
بعثي قرار مي گرفت .دولت عراق با توسعه برد موشكهاي زمين به زمين و نيز دريافت هواپيماهاي پيشرفته تر،
جنگ شهرها را از زمستان سال 3133به عنوان اقدامي جهت ايجاد فشار عظيم به مردمِ حامي رزمندگان،
گسترش داد .با اين سياست ،رژيم عراق حتي شهرهاي مركزي و دور دست ايران را با حمالت مداوم موشك
هاي دوربرد و بمباران با كمك هواپيماهاي ميگ ،73مورد تهاجم مرتب قرار مي داد به طوري كه در آن ايام
فقط در يكي از بمباران ها در شهر كرمانشاه ،هفتاد و دو نفر از مردم آن شهر به شهادت رسيدند .نيروي هوايي
ارتش عراق ،در روز شنبه 73دي ماه 3133مدرسه كودكان استثنائي در بروجرد را بمباران كرد كه بر اثر آن
23كودک شهيد و مجروح شدند .در اين روز شهرهاي رامهرمز ،نهاوند و اصفهان نيز مورد حمله موشكي و
بمباران قرار گرفت .ايران نيز براي مقابله به مثل در صبح 3133/33/73بغداد را هدف حمله موشكي قرار داد.
اين عمليات پس از عدم همكاري مأمورين ليبيايي و براي اولين بار توسط نيروهاي سپاه صورت گرفت.
بعدازظهر همين روز عراق كرمانشاه و ايالم را مورد حمله موشكي قرار داد 371.همچنين در روز دوشنبه 77دي
ماه 3133جنگنده هاي عراقي اطراف بازار شهر اراک را بمباران كردند كه بر اثر آن 11نفر شهيد و تعداد
374
ايران هم به تالفي موشكي را به سمت بغداد رها كرد .عراق در 3133/33/71اسالم زيادي مجروح شدند.
آباد غرب را بمباران كرد و موجب فرار مردم و تخليه آن شهر شد.بر اثر اين بمبارانه 73درصد از شهر خراب
373
همچنين در اين روز شهرهاي خرم آباد و كرمانشاه نيز بمباران شد .ايران در تالفي اين حمالت در شد.
3133/33/73بغداد را مورد هدف قرار داد و عراق هم قم و چند شهر ديگر را بمباران كرد .در 3133/33/72
دو هواپيماي عراقي به هنگام ظهر به منطقه ولنجك تهران حمله و آن را بمباران نمود كه بر اثر آن 1نفر از
جمله 7كودک شهيد و جمعي زخمي شدند .در همين روز چند نقطه مسكوني در دو نوبت در شهر تبريز
بمباران شد كه بر اثر آن 73واحد مسكوني تخريب 33 ،نفر شهيد و 73نفر مجروح گرديدند .اهواز نيز بمباران
شد كه بر اثر آن 11نفر شهيد و 433نفر مجروح گرديدند 7 .هواپيما نيز به اصفهان حمله كردند كه بر اثر
بمباران مناطق مسكوني مستضعف نشين اين شهر 3نفر شهيد و 3نفر مجروح شدند .در بمباران كوهدشت 32
نفر شهيد و 1نفر مجروح شدند .خرم آباد نيز مورد حمله قرار گرفت كه بر اثر آن 4نفر و تعدادي مجروح
گرديدند 373.در تاريخ 3133/33/75نيز 3هواپيماي عراقي به شهر مالير حمله كرده و 37نقطه شهر را بمباران
كردند .در اين بمباران نيز نزديك به 13نفر از مردم شهيد و تعداد زيادي مجروح گرديدند .همچنين در
3133/33/75دوباره 7هواپيماي عراقي به شهر مالير حمله كرده كه بيش از 43نفر شهيد و تعداد زيادي
زخمي گرديدند .در اين روز 5فروند هواپيماي جنگي 35نقطه از شهر سنندج را بمباران كردند كه بر اثر آن
513
773نفر شهيد و بيش از 333نفر مجروح شدند .بر اثر بمباران نهاوند نيز 71نفر شهيد و 333نفر مجروح شدند.
بمباران بروجرد نيز موجب تخريب قسمت هايي از مسجد جامع آن شهر شد .شهرهاي دزفول ،مسجد سليمان،
ايالم ،خرم آباد و اصفهان نيز بمباران شد 372.در 3133/33/3هواپيماهاي عراق به اهواز حمله كردند كه يك
هواپيما منهدم گرديد ولي يك بمب در محل گلف فرود آمد .در همين روز به هشت شهر ديگر ايران از جمله
قم ،نهاو ند ،ايالم ،باختران ،اصفهان ،خرم آباد ،همدان و تبريز نيز حمله شد كه بر اثر آن تعداد زيادي از مردم
شهيد و مجروح شدند .فرداي آن روز شهر اهواز مورد هجوم 33فروند هواپيماي عراقي قرار گرفت .كه 1
فروند آنها با پدافند هوايي سرنگون شد .به 33شهر ديگر ايران نيز حمله شد كه بر اثر آن بيش از 733نفر
شهيد و صدها نفر نيز زخمي گرديدند 375.در 3133/33/1عراق به شهرهاي اصفهان ،تبريز ،خرم آباد ،مالير،
همدان ،اسالم آباد ،نهاوند ،دزفول و قم حمله كرد .در حمله به اصفهان يك مجموعه ورزشي و 3واحد
مسكوني هدف قرار گرفت كه بر اثر آن 4نفر شهيد و 33نفر مجروح شدند .برخي از اين بمباران ها توسط
هواپيماهاي ميگ 73و از ارتفاع باال صورت مي گرفت .در سرماي روز 3133/33/4برخي از شهرهاي غربي
كشور از جمله پل دختر و خرم آباد از ترس بمباران هاي عراق تعطيل شده بود 371.در 3133/33/5بار ديگر
شهرهاي قم و مالير مورد حمله هوايي عراق قرار گرفتند .در 3133/33/37تويسركان و چند شهر ديگر ايران
مورد حمله قرار گرفت .در 3133/33/31شهرهاي تفرش ،آشتيان ،نهاوند و اراک مورد حمله هواپيماهاي
دشمن قرار گرفت .به تالفي حمالت چند روز گذشته صبح روز 3133/33/34بار ديگر بغداد مورد حمله
موشكي قرار گرفت .اين در حالي بود كه امكان دريافت موشك از ليبي فراهم نبود و ايران در تالش بود تا از
كره شمالي موشك زمين به زمين بخرد .در اين ايام كشور ليبي همكاري هاي خود را با ايران كاهش داده و
313
در 3133/33/35 حتي پايگاه موشكي سام 7در حوالي تهران را به بهانه كمبود قطعات غير عملياتي كرد.
شهرهاي تبريز ،قم ،خرم آباد ،بروجرد ،پل دختر و اراک مورد حمله قرار گرفت .در روز 77بهمن 3133نيز
كه مصادف با سالگرد پيروزي انقالب اسالمي است عراق به چند شهر از جمله تهران و قم حمله كرد ولي مردم
313
در 3133/33/71شهرهاي تهران ،همدان، با شعار جنگ جنگ تا پيروزي به راهپيمايي خود ادامه دادند.
كرج ،زنجان ،خرم آباد ،مالير و ايالم بمباران شد.بر اثر بمبارانها حدود 33درصد شهر ايالم آسيب ديد 317.در
حمالت به تهران 3نفر شهيد و تعدادي از مردم زخمي شدند .اين حمالت موجب شد تا برق تهران و بخش
وسيعي از كشور قطع شود .ايران هم به تالفي يك موشك روانه بغداد كرد .فرداي آن روز عراق 1بار به
تهران حمله كرد كه موجب شد 73نفر شهيد و 333نفر مجروح شوند .به دليل اقدام ليبي 311در تعطيلي سايت
موشكي سام 7در اطراف تهران ،هواپيماهاي ميگ 73در ارتفاع 23هزار پايي تهران را بمباران مي كردند.
ايران هم به تالفي دوباره بغداد را مورد حمله قرار داد .حمله به تهران موجب شد تا از مهاجرت شهرستاني ها به
314
در 3133/33/73 تهران كاسته شود و از لحاظ رواني نيز موجب كاهش فشار روي مردم ساير نقاط كشور شد.
براي ششمين بار مالير مورد حمله قرار گرفت كه نزديك به 33نفر كشته و تعداد بيشتري زخمي گرديدند.
در اين روز شهرهاي ايذه ،گچساران ،زنجان ،قروه ،پل دختر ،تهران ،قم و كوهدشت نيز مورد حمله هوايي قرار
514
گرفت .در 3133/33/73هم شهرهاي اصفهان ،مسجد سليمان ،خرم آباد ،پل دختر ،كوهدشت ،دزفول ،دورود و
اليگودرز مورد حمله هوايي قرار گرفت .در حمله به اصفهان يك فروند هواپيماي ميگ 73عراق با پدافند سام
3سپاه كه موشك هاي ساخت چين بود ،سرنگون گرديد و خلبان آن اسير شد .جنگ شهرها موجب افزايش
313
با مقاومت مردم ،رژيم عراق تصميم مخارج دولت و استقراض 1ميليارد تومان از بانك مركزي گرديد.
گرفت تا بمباران شهرها را از ظهر روز پنج شنبه 13بهمن 3133به مدت دو هفته قطع نمايد .ايران نيز در پاسخ
عمليات مقابله به مثل خود را متوقف كرد.در اين مدت ،ايران در واكنش به بمباران شهرها،تعداد 5موشك
اسكادبي به شهر بغداد پرتاب كرد .اين دور از جنگ شهرها 43روز به طول انجاميد و مردم خسارات فراواني را
متحمل شدند .گفته مي شود يكي از داليلي كه عراق حمالت هوايي خود به شهرها را متوقف كرد تلفات زياد
به هواپيماهاي عراقي و از دست دادن خلبانهاي خود بوده است .البته شوروي موافقت كرد تا بالفاصله
هواپيماهاي از دست رفته عراق را جايگزين نمايد .در اين مرحله از جنگ شهرها به 33شهر كشور 75حمله
موشكي و 713بمباران هوايي صورت گرفت كه بر اثر آن 1333نفر شهيد و 33331نفر مجروح شدند.
حركت نفتکشهاي كویتی با پرچم شوروي
پس از گذشت چهار روز از آغاز عمليات كربالي ،3دولت كويت در 71دي 3133برابر با 31ژانويه 3152
از اتحاد جماهير شوروي درخواست كرد تا نفتكشهاي اين كشور را تحت پرچم خويش قرار دهد .انگيزه اين
اقدام جلوگيري از هدف قرار گرفتن نفتكشهاي كويتي در جريان جنگ نفتكشها در خليج فارس بود .تا اين
زمان 33كشتي عبوري به سمت بنادر كويت مورد حمله قرار گرفته بودند .كويت بخاطر اجازه به عراق جهت
استفاده از بندر شعيبيه جهت انتقال تسليحات و تجهيزات ساخت شوروي به عراق در مظان مشاركت در جنگ
به نفع عراق قرار داشت .اين كشور بدنبال آن بود تا با وارد كردن پاي ابرقدرتها به حوزه مسائل نفتي ،امنيت
خود را افزايش داده و از عواقب و پيامدهاي همكاري با عراق ،خود را مصون نگه دارد 313.بر اساس درخواست
امير نشين كويت ،اتحاد جماهير شوروي 4فروند از نفتكشهاي اين كشور را تحت پرچم خود در آورد و
نامهاي روسي براي آنها انتخاب نمود .يكي از اين نفتكشها ،مارشال چخوف ناميده شد .كويت بعدها ادعا كرد
كه اين كشتيها را از شوروي اجاره كرده است و پرچم كشتيهاي كويتي تغيير نيافته است .دعوت كويت به
عنوان يك كشور حامي صدام از اتحاد جماهير شوروي براي اسكورت نظامي نفتكشهايش منجر به باز شدن
پاي ابرقدرتها و ناوگانهاي نظامي خارجي و حضور گسترده آنها در خليج فارس شد بطوريكه پس از مدتي
همين درخواست از اياالت متحده هم شد و آمريكا هم بتدريج ،ناوگان پنجم دريايي خود را در خليج فارس
مستقر كرد .نفتكشهاي كويتي از اين پس تحت حمايت ناوهاي جنگي شوروي قرار گرفتند و در مسير تردد
درخليج فارس ،اين ناوهاي جنگي آنها را همراهي مي كردند .تصور كويت بر آن بود كه شوروي مي تواند،
امنيت كشتيراني در مسير بنادر كويت و براي نفتكشهاي كويتي را تضمين نمايد .انگيزه شوروي نيز از اين
اقدام آن بود كه دامنه نفوذ خود را در كشورهاي عضو شوراي خليج فارس افزايش داده و با بهانه اسكورت
نفتكشهاي كويتي ناوگان نظامي خود را در خليج فارس توسعه دهد.
515
نگرانی از پیروزي ایران و بیانیه رسمی رئیس جمهور امریکا
با انجام عمليات كربالي 3وزير دفاع امريكا در مصاحبه با راديو امريكا در 3133/33/1اعالم كرد :پيروزي
ايران در جنگ خليج فارس فاجعه آميز خواهد بود .اياالت متحده مي خواهند كشورهايي را كه پيروزي ايران
بر آنان اثر خواهد گذاشت را ياري دهد منتها از طريقي كه نياز به دخالت نظامي امريكا نباشد .از سوي ديگر
در 3133/33/4رونالد ريگان رئيس جمهور امريكا با صدور بيانيه اي اظهار داشت :اين حمله (عمليات كربالي
)3ياد آور صدمات ناراحت كننده زيادي است كه جنگ ايران و عراق در منطقه خليج فارس به ارمغان آورده
است .ادامه اين جنگ خونين به عنوان يك نگراني عميق براي اياالت متحده و تمام دنيا بشمار مي رود .اين
جنگي است كه نه تنها منافع استراتژيك امريكا بلكه ثبات و امنيت دوستان اين كشور را در منطقه تهديد مي
كند .ما مصمم و قاطع هستيم كه از طريق مذاكره و بدون اينكه يكي از طرفين پيروز شود يا شكست بخورد و
با ابقاء استقالل و تماميت ارضي ايران و عراق به ختم سريع جنگ كمك كنيم .ما چاره اي نداريم جز اينكه
گرفتن و اشغال اراضي عراق را توسط ايراني ها محكوم كرده و مجدداً از دولت ايران بخواهيم كه به دولت
عراق جهت پيدا كردن يك راه حل سريع از طريق مذاكره بپيوندد .ما با نگراني دوستانمان در منطقه مبني بر
ادامه جنگ و تهديد امنيت آنها شريك هستيم و همچنين توسعه جنگ را يك تهديد عمده به منافع خودمان و
منافع دوستانمان در منطقه مي دانيم .ما مصمم هستيم كه جريان آزاد نفت از تنگه هرمز را تضمين كنيم .ما
همچنين سرسختانه معتقد هستيم كه از دفاع يك جانبه و يا چند جانبه دوستانمان كه با آنها بستگي هاي دراز
312
مدت عميق داريم حمايت كنيم.
طرح تغییر پرچم كشتیهاي كویتی با پرچم امریکا
كويت در روز 71ديماه سال 3133همزمان با اقدام شوروي براي اسكورت نفتكشهايشي ،درخواست مشابه اي
را از سفارت امريكا كرد تا نفتكشهاي اين كشور با نصب پرچم امريكا از حمايت ناوگان جنگي اياالت متحده
در خليج فارس برخوردار شوند .امريكا بمنظور جلوگيري از توسعه نفوذ به شوروي و احياي نفوذ خود در خليج
فارس و همچنين نگراني از بخطر افتادن انتقال نفت به دنياي صنعتي و با جدي شدن جنگ نفتكشها ،در 33
بهمن 3133به كويت اطالع داد كه 33فروند نفتكش آن كشور را تحت حمايت قرار خواهد داد .در پي اين
اقدام ريگان رئيس جمهور امريكا در 3133/37/2بيانية ديگري صادر كرد و ضمن تكرار سخنان بيانيه قبلي
315
خود ،گفت كه معاون برگزيده وزارت خارجه را براي جلوگيري از صدور اسلحه به ايران مأمور كرده است.
اين اولين بيانية رسمي رئيس جمهور امريكا در مورد جنگ پس از نزديك به هفت سال از آغاز آن بود .ايران
در برابر اظهارات رئيس جمهور امريكا اعالم كرد كه در فكر توسعه جنگ به ساير كشورهاي حوزه خليج
فارس نيست .بدنبال تالش امريكا براي حضور فعال در خليج فارس و كمك به كشورهاي حامي عراق در
جنگ با ايران ،توافقنامه رسمي تغيير پرچم كشتيهاي كويتي به پرچم امريكا در روز 31فروردين 3133مطابق
با 7آوريل 3152بين دو كشور به امضاء رسيد .در اين زمان كويت اصرار داشت كه اين توافقنامه مخفي باقي
بماند .پس از آنكه در اواخر سال 3133براي امريكا مشخص شد كه عراق در ميدان جنگ پيروز نخواهد شد و
516
دامنه جنگ به خليج فارس كشيده شده است ،امريكا طرح نصب پرچم خود را بر فراز برخي از كشتيهاي
كويت كه به تصور ايران نفت عراق را در پوشش كويت حمل مي كردند را دنبال و از اواخر تير ماه 3133
آن را به اجرا در آورد و امنيت تردد آنها را برعهده گرفت .اين اقدام مشخص كننده مرحله مهمي در
رويارويي امريكا با ايران بود .از اين زمان بود كه ناوگان جنگي امريكا به صورت گسترده وارد خليج فارس
شد و در برابر ايران ،آرايش نظامي گرفت.
فعال شدن نیروي دریایی سپاه
نيروي دريايي سپاه كه به صورت رسمي از 73شهريور سال 3134تشكيل شده بود ،به منظور مقابله با اقدامات
عراق در خليج فارس ،قايقهاي تندرو به همراه موشكهاي ساحل به دريا و نيز توانايي جنگ مين را در سازمان
خود توسعه داد .سپاه به صورت جدي از اوايل سال 3133عمليات مقابله به مثل در خليج فارس را آغاز كرد.
با وارد شدن واحدهاي عملياتي نيروي دريايي سپاه در نقاط مختلف خليج فارس ،ظرفيت ايران براي واكنش در
برابر حمالت عراق به نفتكشها و پايانه هاي نفتي ،بطور قابل مالحظه اي افزايش يافت .با اقدامات مقابله به مثل
نيروي دريايي سپاه ،ظرف مدت اندكي در بهار سال 3133حدود 37نفتكش و كشتي تجاري مربوط به
كشورهاي حامي صدام در مقابله با حمله هواپيماهاي بعثي به نفتكش هاي عازم بنادر ايران ،مورد تهاجم قرار
گرفت .البته در مجموع حمله به نفتكشها از سوي عراق هميشه با نسبت باالتري از مقابله به مثل ايران ،صورت
مي گرفت.
تصمیم عراق براي تشکیل نیروي ضربتی
پس از عمليات كربالي 3و مشخص شدن توان ايران براي تداوم عمليات زميني ،رژيم عراق تصميم گرفت تا
يك تغيير و تحول اساسي در وضعيت نظامي خود ايجاد كند .بر اين اساس تصميم گرفته شد تعداد 73تا 13
تيپ از واحدهاي ارتش عراق از مناطق دفاعي مختلف به عقب كشيده شده و تحت آموزش و سازماندهي مجدد
قرار گيرند .با چنين اقدامي يك نيروي ضربتي اساسي تشكيل مي شد تا در كنار واحدهاي گارد رياست
جمهوري كه آنها نيز به نوبه خود گسترش يافته بودند ،بتوانند يك " قدرت و توان آزاد " را براي ارتش
311
اين عراق تشكيل دهند و بدين وسيله عراق بتواند سياست دفاعي خود را تبديل به راهبرد تهاجمي بنمايد.
تصميم يك اقدام بزرگ در جهت متحول نمودن توان رزمي عراق بود .گرچه زمان اجراي آن مشخص نيست
ولي به نظر مي رسد كه به احتمال زياد از بهار سال 3133بصورت تدريجي چنين فعاليتي در ارتش عراق آغاز
شده است.
حمالت عراق به تأسیسات صنعتی و به مراكز نفتی در خلیج فارس
يكي از اهداف دائمي عراق در دوران جنگ ،كاهش قدرت صادرات نفت ايران واز بين بردن زيربناهاي
اقتصادي و صنعتي در كشور بود.سرمايه گذاري تسليحاتي عراق هم بيشتر در همين زمينه صورت مي گرفت.
با فعال شدن تحركات نظامي آمريكا در خليج فارس به نفع عراق و پس از مدتي توقف،نيروي هوايي ارتش
عراق بار ديگر از روز دوم فروردين ماه 3133با حمله به نيروگاه برق رامين در اهواز،حمالت به تأسيسات
517
زيربنايي ايران را آغاز كرد .از روز سوم فروردين ماه 3133هم،حمالت جنگنده هاي عراقي در خليج فارس
شروع شد و در اين روز اسكله آذرپاد در جزيره خارک بمباران گرديد و به دو كشتي دنا و اوج نيز موشك
پرتاب شد .به منظور احتراز از برخورد با آمريكايي ها،امام خميني اجازه اقدام عملي و مقابله به مثل را ندادند و
فقط به اخطار زباني از سوي ايران ،اكتفا شد در اوايل هفته دوم فروردين ماه 3133هم،جنگنده هاي عراقي با
بمب هاي مخصوص،تأسيسات نفتي بندر گناوه را بمباران كردند كه بر اثر آن،لوله هاي زيرآب در دريا
343
عراق بار ديگر در 3133/3/32حمله وسيعي را به جزيره خارک انجام داد و اقدام به پرتاب آسيب ديد.
37بمب تأخيري به تأسيسات نفتي بندر گناوه نمود كه در جريان آن دو فروند هواپيماي خود را از دست
343
در پي اين حمالت ،ايران به منظور تحت فشار قرار دادن و بسته ماندن خط لوله نفت عراق از مسير داد.
سوريه،در 3133/3/13باواگذاري يك ميليون تن نفت خام مجاني به سوريه موافقت كرد 347.در ادامه حمله به
كشتي ها در خليج فارس ،يك كشتي باري شوروي به اسم ايوان كوروتيف در 3133/3/32مورد اصابت
راكت و مسلسل قرار گرفت و شوروي به ايران يادداشت اعتراض داد .اين اقدام بدون دستور انجام شد ولي
اثرات آن مثبت بود .هم زمان با پخش گزارش هيئت سازمان ملل در خصوص استفاده مكرر عراق از سالح
هاي شيميايي در جريان جنگ،هواپيماهاي جنگي عراق در 3151/7/71به پااليشگاههاي اصفهان و تبريز حمله
كردند ولي خسارت وارده به آنهاكم بود .همچنين جنگنده هاي عراقي در روز جمعه 3133/7/73به واحد
341
از اين شماره 7اهواز و يك كشتي در خليج فارس حمله كرد.ايران هم تصميم به مقابله به مثل گرفت.
زمان ،حدود يك ماه وضعيت خليج فارس آرام بود و حمله اي به كشتيها صورت نگرفت ولي با حمله عراق به
يك كشتي حامل فرآورده در مسير جزيره خارک در روز شنبه 3133/1/13بار ديگر نا امني در خليج فارس
آغاز شد.ساست ايران هم بر مقابله به مثل بود.عراق در3133/4/1هم به يك كشتي ايراني در خليج فارس حمله
كرد كه موجب حمله به يك نفتكش حامل نفت كويت گرديد.همچنين 7نفتكش حامل نفت كويت در
344
3133/4/3مورد اصابت قرار گرفتند.
عملیات كربالي1
در ساعت دو و پنج دقيقه بامداد روز سه شنبه 35فروردين ماه 3133دو قرارگاه كربال و قدس سپاه پاسداران با
بكار گيري هفت لشكر و تيپ رزمي با رمز يا صاحب الزمان (ع) در منطقه شلمچه به منظور تصرف كانال
زوجي در شرق بصره دست به عمليات زدند.ارتش عراق از انجام اين عمليات مطلع شده بود و به محض آغاز
عمليات،سراسرخطوط جبهه را زير آتش انواع سالح هاي خود قرار داد.جنگ سختي رخ داد و 33دستگاه تانك
و خودروي دشمن منهدم گرديد و در مجموع حدود 733نظامي عراقي اسير شدند .در ادامه اين عمليات،
لشكرهاي 11المهدي 72،محمد رسول اهلل 32،علي بن ابي طالب 31،فجر73،كربال 33سيدالشهدا13،عاشورا و 5
نجف اشرف وارد عمل شدند ولي در مجموع 7كيلومتر مربع از اراضي غرب كانال پرورش ماهي به تصرف در
آمد و حدود 7333تن از نظاميان ازتش عراق هم كشته و مجروح شدند و 7هواپيماي عراقي هم سرنگون
343
گرچه عمليات در سه مرحله انجام شدوپنج روز بطول گرديد.از نيروهاي خودي هم 133نفر شهيد شدند.
518
انجاميد ولي به هدف خود نرسيد و موفقيتي را در بر نداشت.در جريان عمليات،ارتش عراق از سالحهاي
شيميايي هم استفاده نمودكه بر اثر آن 7333نفر مجروح شيميايي شدند.يگانهاي سپاه بر اثر پاتكهاي مكرر
ارتش عراق در 3133/3/77از مواضع متصرفي عقب نشستند343.قرارگاه خاتم االنبيا دليل اجراي اين عمليات را
پاسخگويي به شراتهاي اخير دشمن در حمله به منابع اقتصادي كشور و بر هم زدن امنيت كشتيراني در خليج
فارس اعالم كرد.
عملیات كربالي 7
هم زمان با ادامه عمليات كربالي 5در جبهه جنوب ،نيروي زميني ارتش با بكارگيري تيپ 1لشكر 53در روز
پنجشنبه 3133/3/73در منطقه شمال شرقي قصرشيرين دست به عمليات زد و به ارتفاعات قراويز حمله كردو
ارتفاعات بابا هادي را تصرف نمود ولي ارتش عراق در اوايل شب حمله و آن را پس گرفت و عمال عمليات
كربالي 1شكست خورد.در اين عمليات 7333نفر از نظاميان عراقي كشته و مجروح و 5دستگاه تانك و 13
خودري آنان منهدم گرديد.از نيروهاي خودي هم 373نفر زخمي و 71تن شهيد شدند.عقب نشيني از
342
منطقه،موجب شرمندگي و افت روحيه فرماندهان نيروي زميني ارتش شد.
راهبرد انتقال جنگ به جبهه شمال غرب
با بررسي فرماندهان سپاه پس از عمليات كربالي 3و كربالي ، 5مشخص شد كه ديگر منطقه مناسبي در جبهه
هاي جنوب ،براي استفاده از ابتكارات جديد ،جهت تصرف آن وجود ندارد .زيرا رزمندگان اسالم از منطقه شبه
جزيره آبادا ن تا منطقه هور را عمليات انجام داده بودند و ديگر زمين مناسبي براي به كارگيري آن عليه دشمن
وجود نداشت و اگر قرار بود در اين مناطق عملياتي صورت گيرد به ناچار رزمندگان اسالم به استفاده از تك
جبهه اي به جاي انجام تك احاطه اي و دور زدن دشمن ،مجبور مي شدند كه موفقيت آن زير سوال بود .سپاه
از عمليات رمضان و والفجر مقدماتي ،به اين نتيجه رسيده بود كه به هيچ وجه نبايد در جايي جنگيد كه به جز
تك جبهه اي ،راه كار ديگري وجود نداشته باشد .در تك احاطه اي ،اين امكان براي رزمندگان اسالم وجود
داشت تا به جاي رو در رويي مستقيم با دشمن ،بتوان به صورت احاطه اي و دور زدن و قيچي كردن نيروهاي
دشمن ،وارد درگيري و نبرد با وي شد .وقتي عمليات كربالي 3به پايان رسيد ،با مطالعه زمين هاي جبهه هاي
جنوب ،مشخص شد كه ديگر هيچ زمين و فضاي قابل استفاده اي براي انجام تك احاطه اي در اين ناحيه،
وجود ندارد و اين به معناي بن بست نظامي در حفظ ابتكار عمل در صحنه جنگ و نيز عدم امكان انجام
عمليات رو در روي با دشمن بود .بر اين اساس ،سياست عملياتي و تاكتيكهاي رزمي ايران تغيير نمود .هدف
اصلي از توجه به جبهه شمال ،بدست آوردن ابتكار عمل به منظور دستيابي به اهداف مهم و ارزشمند نظامي در
اين منطقه از خاک عراق و نيز كمك به تجزيه نيروهاي عراق و انتقال بخشي از نيروهاي مستقر در جبهه هاي
جنوب عراق به سمت شمال براي سبك تر شدن تراكم قواي دشمن در جبهه جنوب بود.
عملیاتهاي كربالي 85و فتح 1
بر اساس اين تغيير نگرش ،اولين حمله گسترده ايران در جبهه غرب كشور پس از انتقال ميدان اصلي جنگ از
519
جبهه جنوب به شمال غرب ،طرح ريزي و انجام عمليات كربالي 33در تاريخ 33/3/73در محور ماووت بود.
اين عمليات از سوي سپاه پاسداران طرحريزي و به مرحله اجرا در آمد و تركيبي از دو عمليات منظم و نامنظم
بود.قرارگاه رمضان با كمك نيروهاي اتحاديه ميهني كردستان عراق،بخش نامنظم عمليات را با عنوان فتح 3در
داخل خاک عراق در منطقه شمال شهر سليمانيه به اسم ياغسمربه عنوان مكمل عمليات كربالي 33طرح ريزي
و انجام دادند .بنا بود آنها دو قرارگاه ارتش عراق را منهدم كرده و منطقه تحت نفوذ اتحاديه ميهني را به منطقه
قرارگاه نجف كه بخش منظم عمليات را عهده دار بود،متصل نمايند.در مراحل اوليه،لشكر 32ابوالفضل (ع)
اغلب اهداف مورد نظر از جمله حدود 733كيلومتر مربع از اراضي منطقه كوهستاني ماووت را تصرف كرد،ام
تالش براي آغاز مرحله دوم عمليات در محور ماووت كه با وارد عمل كردن تيپ 13امام حسن (ع) انجام شد
به نتيجه نرسيد .در ادامه عمليات كه 33شبانه روز به طول انجاميد نيروهاي قرارگاه رمضان نتوانستند با يگان
هاي عمليات كربالي 33الحاق نمايند .در جريان عمليات بر اثر بارندگي و تگرگ،در منطقه سيل جاري شد و
پل ها و جاده ها را خراب كرد و امكان پشتيباني از خطوط مقدم جبهه از راه زمين را محدود نمود.انتظار
345
در جريان عمليات،حسن شفيع زاده پشتيباني از هوانيروز بود كه پروازها به اندازه كافي انجام نمي شد.
فرمانده توپخانه سپاه به شهادت رسيد .در مجموع ،هدفهاي عمليات ناقص ماند و ايران موفق نشد به اهداف
خود از انجام اين عمليات برسد .در ادامه عمليات كربالي 33حدود دو ماه بعد،عمليات نصر 4در
3133/4/13در اطراف شهر ماووت عراق انجام شد .اين عمليات با طرحريزي و فرماندهي سپاه در سه محور و
طي مدت 33روز انجام شد.در اين عمليات شهر ماووت و ارتفاعات ژاژيله،قشان،يال غربي ارتفاع گوالن،تپه
341
دوقلو و دشت بالوسه به تصرف در آمد و 333اسير هم گرفته شد.
اصابت نفتکش تحت پرچم شوروي به مین
شوروي از 73فروردين ماه 3133برابر با 33آوريل ،3152اسكورت نفتكشهاي كويتي را عمالً آغاز كرد.
ايران در واكنش به اقدامات عراق در حمله به نفتكشها ،چاره اي جز هدف قرار دادن نفتكشهاي كشورهاي
حامي عراق نداشت .زيرا به ظاهر هيچ كشتي عراقي در خليج فارس تردد نمي كرد و هيچ كشتي ديگري عازم
بنادر عراق نمي شد .بازرسي كشتيها از سوي نيروي دريايي ايران ،مانع حمله عراق به نفتكشها و تأسيسات نفتي
ايران در خليج فارس نمي شد .ايران از رودر رويي مستقيم با ناوهاي جنگي امريكا و شوروي در خليج فارس
خودداري مي ورزيد و نيروي دريايي سپاه ناچار شد تا يك جنگ ويژه دريايي را براي كاهش حمالت عراق
به نفتكشها طرح ريزي نمايد .با تشديد حمالت عراق به تأسيسات نفتي ايران ،مسير نفتكشهايي كه نفت
333
يكي از 4نفتكش تحت پرچم شوروي به كشورهاي حامي عراق را حمل مي كردند ،مين گذاري گرديد.
اسم مارشال چخوف در 3133/7/73در منطقه شمالي خليج فارس در 13مايلي سواحل كويت با يك مين
دريايي برخورد كرد و بشدت آسيب ديد .در انتهاي اين نفتكش حفره بزرگي ايجادشد اما به خدمه آن آسيبي
وارد نشد.اين حادثه موجب گرديد تا شوروي از ادامه اسكورت كشتيهاي كويتي خودداري نموده و بدون سر و
صدا خود را از احتمال وقوع حوادث بعدي ،كنار بكشد .تصميم شوروي راه را براي فعال شدن ناوگان نظامي
511
امريكا در خليج فارس ،هموار كرد .از اين زمان امريكا تصميم گرفت تا موافقت نامه خود با كويت را مبني بر
اسكورت نفتكشهاي آن كشور به مرحله اجرا در آورد.
حمله به ناو استارک
با هدف قرار گرفتن نفتكش تحت پرچم شوروي در خليج فارس ،فرداي آن روز در ساعت حوالي 1شب
مورخه 3133/7/72يك فروند هواپيماي ميراژ F – 1عراقي 333كه از پايگاه شعيبيه در نزديكي بغداد به پرواز
در آمده بود ،به ناو امريكايي استارک در 53مايلي شمال شرقي بحرين و 33مايلي جنوب منطقه انحصاري
ايران ،حمله و آن را هدف دو فروند موشك اگزوسه فرانسوي 337قرار داد .هر دو موشك به ناو اصابت كرد
ولي يكي از آنها منفجر نشد .بر اثر اين حمله 12ملوان امريكايي كشته 3 ،نفر به داخل آب پرتاب و 33نفر
ديگر مجروح شدند.در اين ناو جنگي 334خدمه اعم از افسر و ملوان وجود داشت .اين ناو كه مجهز به
رادارهاي ردياب پيشرفته بود مأموريت كنترل منطقه مياني خليج فارس را بر عهده داشت و پس از طي يك
دوره تعمير و نگهداري 5روزه از بندر منامه در بحرين عازم منطقه مأموريت خود شده بود .ناوهاي امريكايي
331
بر همين در خليج فارس نسبت به پرواز هواپيماهاي جنگي عراقي بر فراز خود احساس امنيت مي كردند.
اساس اين ناو به هنگام حمله جنگنده عراقي دچار غافلگيري و عدم واكنش گرديد .زمانيكه ناو استارک توسط
جنگنده عراقي رهگيري شده بود فرمانده و خدمه اين ناو از ارسال هرگونه هشدار به هواپيماي عراقي خودداري
كردند .اين ناو از 373مايلي متوجه عمليات جنگنده عراقي بود ولي به تعقيب مسير هواپيما و رهگيري آن
نپرداخت .هواپيماي عراقي از فاصله نزديك و از حدود 4مايلي به ناو استارک حمله كرد در حاليكه برد
موشكهاي اگزوسه در حدود 43مايل است و در فاصله نزديك شدن جنگنده عراقي به ناو استارک ،فرمانده
اين ناو آن را در حالت جنگي قرار نداد .حمله عراق به ناو استارک پس از دو حمله ديگر جنگنده هاي عراقي
به ساير كشتيها در خليج فارس صورت گرفت .پرواز جنگنده هاي عراقي در خليج فارس از سوي هواپيماهاي
آواكس نيروي هوايي امريكا كه در آسمان ظهران عربستان پرواز مي كردند رهگيري و كنترل مي شد.
آواكسهاي امريكايي پرواز جنگنده ميراژ عراقي را به ناوهاي امريكايي مستقر در خليج فارس از جمله به ناو
استارک اطالع دادند .ناو استارک بر اثر اين حمله غرق نشد زيرا پس از حدود 7ساعت كشتيهاي آتشخوار و
يدک كشها به اطراف ناو رسيده و از غرق شدن آن جلوگيري كردند و آن را به كشور بحرين انتقال دادند.
رئيس جمهورعراق در قبال اين حمله طي نامه اي به ريگان با ابراز تأسف عميق از امريكا عذرخواهي نمود و
آن را اشتباه خلبان ناميد كه تصور كرده بود اين ناو ايراني بوده و در 3مايلي داخل منطقه انحصاري ايران قرار
دارد .حمله هواپيماي عراقي در سكوت راديويي و بدون استفاده از رادار جهت شناسايي هدف خود ،صورت
گرفته بود .امريكا نسبت به اين اقدام عراق واكنشي از خود نشان نداد و تنها كاپيتان ،افسر اجرايي و افسر
عمليات تاكتيكي ناو استارک را از خدمت مرخص نمود .اين حمله موجب شد تا بهانه امريكا براي حضور
گسترده تر در خليج فارس تكميل شود .شايد دولت عراق مي خواست با اين حمله تشنج در خليج فارس را
توسعه داده و راه را براي فعالتر شدن ناوگان جنگي امريكا در خليج فارس باز نمايد.وزارت دفاع آمريكا
511
هم،اقدام عراق را ناشي از اشتباه اعالم كرد.
گردش كامل امریکا به سوي عراق و تصمیم به اسکورت نفتکشهاي كویتی
با روشن شدن نتايج عمليات كربالي 3و وارد آمدن تلفات سنگين نظامي به ارتش عراق ،آرام آرام لحن
مقامات امريكايي عليه ايران تندتر شد .در چنين شرايطي ،حمالت لفظي مقامات امريكا بويژه رئيس جمهور آن
كشور به ايران افزايش يافت .امام خميني در 3133/1/5به مناسبت عيد سعيد فطر طي سخناني در حسينيه
جماران در اين رابطه مي گويند " :البد اخيراً شنيده ايد كه رئيس جمهور امريكا گفته است كه كشور ايران يا
رژيم ايران وحشي هستند .اگر مقصود از وحشي اين است كه رام نيستند ،در مقابل آن چيزهايي كه شما مي
خواهيد ،گاو شيرده نيستند ،اين را شما اسمش را وحشي مي گذاريد ،بگذاريد و اگر واقعاً وحشي به آن معنايي
است كه شما به خيالتان است كه گفته اند ،مي گوييد ،بي حساب داريد حرف مي زنيد ....در منطق آنها،
وحشي اين است كه رام آنها نباشد ،چنانچه تروريسم هم آن است كه تابع آنها نباشد و لهذا ديديد كه عراق را
تا آن وقتي كه رام نبود براي امريكا ،در رديف تروريست ها حساب كردند ،همچو كه رام شد او را از فهرست
تروريست ها بيرون بردند .آن وقت به جاي او ديگري گذاشتند ....اين منطق امثال ريگان است و شما بايد،
ملت هاي ضعيف بايد ،اين منطق را بكوبند .روي اين منطق است كه دارند عالم را مي چاپند ،دارند مظلومين را
زير پا له مي كنند .اگر يك قدري سستي كنيد له مي شويد 334 " .تالشهاي عراق براي توسعه جنگ نفتكشها و
عمليات مقابله به مثل ايران ،موجب شد تا از بهار سال 3133تحولي عظيم در صحنه جنگ عراق با ايران رخ
دهد .با دعوت كويت از شوروي و امريكا براي اسكورت نفتكشهايش ،عمالً ايران در تقابل با اين دو ابرقدرت
در منطقه خليج فارس قرار گرفت.عمليات اجرايي اسكورت تعداد 33فروند نفتكش كويتي عمالً از تاريخ
3133/4/75از سوي امريكا آغاز گرديد و از اين زمان كشتيهاي كويتي تحت پرچم و محافظت ناوهاي جنگي
اياالت متحده قرار گرفتند .با اين اقدام ،كشتيهاي مزبور مشمول قانون امريكا در زمينه حفاظت از كشتيهاي
امريكايي به وسيله كشتيهاي جنگي امريكا شدند .تصور امريكا بر آن بود كه ايران به كشتيهاي حامل پرچم
قدرتهاي بزرگ حمله نخواهد كرد همچنان كه تاكنون چنين اقدامي نكرده است .امريكا معتقد بود كه ايران
فاقد قدرت دريايي و هوايي مناسب براي مقابله با نيروي دريايي امريكا است .گرچه برخورد كشتي تحت
پرچم شوروي با مين تجربه خوبي براي امريكا بود ولي اين كشور تصور مي كرد با بكارگيري كشتيهاي مين
روب مي تواند از بروز چنين حوادثي براي كشتيهاي تحت اسكورت خود جلوگيري نمايد .گردش كامل
امريكا به سوي عراق در سال ،3133هنگامي كه اين كشور اقدام به تعويض پرچم تعدادي از نفتكشهاي كويتي
با پرچم امريكا كرد ،به روشني معلوم شد .به اين ترتيب ناوهاي امريكايي در خليج فارس ،مراقب تحركات
هوايي و دريايي ايران بوده و فضاي امني را براي حمله هواپيماهاي عراقي به نفتكشها و بنادر نفتي ايران در
خليج فارس فراهم مي آوردند .حمايت از عراق در جنگ نفتكش ها ،اقدامي جدي عليه ايران بود و عمليات
هوايي و دريايي ايران را در خليج فارس محدود مي كرد .با اين شيوه عمالً امريكا به صورت مستقيم وارد
عرصه جنگ شده و حمايت نظامي خود از عراق را آغاز نمود .در نتيجه ،طرح عراق براي بين المللي كردن
512
جنگ ،تا حدود زيادي با موفقيت توأم شد و ناوگان جنگي آمريكا در خليج فارس به منظور ايجاد مسير اَمن
براي هواپيماهاي عراقي كه از طريق خليج فارس به تأسيسات نفتي ايران حمله مي كردند گسترش بي سابقه
يافت.با شدت گرفتن حمله عراق به كشتي هاي ايراني در خليج فارس و سياست مقابله به مثل ايران،اولين
كشتي نفتي آمريكا در خليج فارس در روز جمعه 3133/4/31مورد حمله ايران قرار گرفت كه نگراني ايجاد
333
كرد.
افزایش مشکالت اقتصادي ایران
يك سوم بودجه كشور در سال 3133به مصرف نيروهاي مسلح رسيد و در سال 3133عالوه بر بودجه جاري
براي نيروهاي مسلح اعم از ارتش و سپاه 23،ميليارد تومان كه تقريبا يك چهارم از كل بودجه است براي
جنگ اختصاص يافت .همچنين يك سوم از امكانات ارزي كشور در اين سال به جنگ اختصاص
يافت333.كاهش درآمدهاي نفتي ايران در اواخر سال 3133باعث شد تا ايران براي بودجه سال بعد خود
اعتبارات عمراني را كاهش داده و يارانه برق و سوخت را حذف نمايد و استقراض از بانك مركزي را افزايش
دهد .فشار اقتصادي باعث شد تا اعتبار وزارتخانه هاي نيرو و از بودجه دولت نفت حذف شده و به آنها اجازه
داده شود تا با گران كردن محصوالت خود درآمد كسب كنند .كمبود اين دو وزارتخانه حدود 31ميليارد
تومان بود 332.شرايط اقتصادي و درآمدي كشور در سال 3133نسبت به سال 3133هم بدتر شد .در سال 3133
يك برنامه محرمانه از سوي سازمان برنامه و بودجه تهيه شد كه چنانچه آمريكا در حمايت از صدام به ايران
حمله نظامي كرد ،چگونه معيشت مردم تنظيم ،تأمين و اداره گردد .قبل از آن ،به منظور مهار بحران هاي ناشي
از جنگ و كاهش هنگفت درآمدهاي ارزي ،دولت يك برنامه كوتاه مدت جهت فائق آمدن بر مشكالت
اقتصادي تهيه كرده بود .در اين شرايط ،دولت تالش مي كرد تا از طريق سازمان برنامه و بودجه بتواند آسيب
ها و فشارها به حوزه هاي معيشتي مردم و اقتصاد ايران را به حداقل خود برساند .بر همين اساس در جلسه
يكشنبه شب مورخ 3133/1/33سران قوا در رياست جمهوري تصميم گرفته شد براي 77قلم كاالي اساسي،نرخ
335
در آن زمان به دليل عدم در اختيار بودن منابع كافي، تعيين شود و بر آن كنترل و نظارت صورت گيرد.
بحث توسعه اقتصادي در كشور مطرح نبود .در سال 3133كه برنامه بحران تهيه شد دولت فقط به دنبال تأمين
خورد و خوراک و معيشت مردم بود و بقيه منابع را هم صرف جنگ و نيازهاي آن مي كرد .بحث سرمايه
گذاري ،واردات ،صادرات و توسعه اقتصادي ،كامالً بي معنا بود .منابع دولت به دو قسمت تقسيم شده بودند
يك قسمت براي خ ورد و خوراک و زنده ماندن مردم و يك قسمت هم براي اداره جنگ ،مصرف مي شد.
سازمان برنامه و بودجه در سال 3133متوجه شد كه با برنامه بحران هم ادامه جنگ امكانپذير نيست .مسئوالن
به اين نتيجه رسيدند كه ديگر هيچ سازگاري بين منابع مالي دولت و ادامه جنگ وجود ندارد چون جنگ منابع
مالي مي خواهد .گرچه دولت آقاي ميرحسين موسوي در آن روزگار كه شرايط خاصي بود توانست اقتصاد
كشور را با نفت با قيمت 3دالري مديريت كند ولي برنامه هاي اقتصادي -سياسي تدوين شده براي سال 3133
از تعادل خارج شد.
513
بمباران شیمیایی شهر سردشت و روستاهاي اطراف آن
در بعدازظهر هفتم تير ماه سال 3133هواپيماهاي جنگي ارتش بعثي عراق چهار نقطه شهر سردشت و سه نقطه
در روستاهاي اطراف آن را در استان آذربايجان غربي و در كنار مرز با عراق مورد حمله 3بمب شيميايي با
گاز خردل و تاول زا قرار دادند .در همان لحظات اوليه 37نفر شهيد و 7333نفر زخمي شدند331.در آن زمان
شهر سردشت ،شهري كامالً غير نظامي و مسكوني و داراي 35هزار نفر جمعيت بود .گرچه اين شهر چندبار
مورد حمله هواپيماهاي عراقي قرار گرفته بود ولي هيچ كس تجربه و انتظار حمله شيميايي با آن ابعاد را
نداشت .نا آشنايي مردم با تبعات و آثار گاز خردل ،آشنا نبودن مردم در مورد چگونگي مواجهه با سالح هاي
شيميايي و اصابت بمبها به بازار و مناطق پر رفت و آمد شهري باعث افزايش شمار مصدومان و قربانيان اين
فاجعه گرديد .براساس آمار رسمي 5373نفر از اين جمعيت در جريان اين بمباران ها مصدوم شدند 1 .هزار نفر
از اين افراد به طور سرپايي درمان شده و سپس مدتي را در روستاهاي مجاور شهر سردشت سپري كردند به
اين اميد كه آلودگي شهر با گذشت زمان مرتفع شود 3333 .نفر كه حال وخيم تري داشتند به بيمارستان هاي
خارج از سردشت اعزام گرديدند .از جمله 333نفر آنها به تهران و سايرين به چند شهر شمال غربي كشور
اعزام شدند .از بيماراني كه به تهران فرستاده شدند 473نفر طي 2تا 33روز اول از بيمارستان ها مرخص
گرديدند و تعداد 353نفر باقي مانده افرادي بودند كه هفته هاي زيادي را در بيمارستان سپري كرده و تعداد
331نفر از آنها شهيد شدند 47 .نفر از اين افراد كساني بودند كه از ترس بمباران هواپيماهاي دشمن ،در
زيرزمين خانه آقاي اسدزاده پناه گرفته بودند .تعداد 3174نفر از آنها نيز هم اكنون از عوارض شديد ريوي و
زخم هاي ناشي از آثار سالح هاي شيميايي رنج مي برند .هم اكنون حدود 433نفر از قربانيان حمله شيميايي
سردشت تحت پوشش بنياد شهيد قرار دارند .الزم به ذكر است كه پس از جنگ دوم جهاني ،شهر سردشت
نخستين شهر قرباني جنگ افزارهاي شيميايي در جهان ،پس از بمباران هسته اي هيروشيما در ژاپن مي باشد.
متأسفانه اين واقعه در زماني اتفاق افتاد كه دانش پزشكي كافي براي مداواي مصدومان شيميايي در ايران وجود
نداشت و جهان نيز از تجربه چنداني براي مواجه شدن با بيماريهاي ناشي از سالح هاي شيميايي برخوردار نبود.
در يازدهمين سال فاجعه سردشت كنوانسيون منع گسترش سالح هاي شيميايي تدوين شد .اين كنوانسيون به
شدت قويتر ،محكمتر و گسترده تر از تعهدي است كه در پروتكل 3173ژنو وجود داشته است و راههاي فرار
استفاده كنندگان از تسليحات شيميايي را بسته است .سردشت در طول دوران جنگ بارها مورد حمله
هواپيماهاي عراقي قرار گرفت .اولين بار 35روز پس از آغاز جنگ تحميلي اين شهر با بمب هاي ناپالم
بمباران شد .گفته مي شود در مجموع ارتش عراق در طول دوران جنگ 33بار اين شهر را بمباران كرده است.
جمع بندي
سالهاي 3133و 3133هر دو از سالهاي بسيار مهم ،پر حادثه و سخت در دروان جنگ تحميلي مي باشند .در
اين دو سال حجم حمالت ارتش عراق به مناطق مسكوني ،مراكز اقتصادي ،تأسيسات و پايانه هاي نفتي و
نفتكش هاي حامل نفت ايران در خليج فارس ،افزايش چشمگيري يافت .ايران در جنگ شهرها و نيز در جنگ
514
نفتكش ها مجبور به مقابله به مثل شد .ارتش عراق براي اولين بار از سالح هاي شيميايي عليه مردم غير نظامي
استفاده نمود .در پاييز سال 3133ماجراي مبادله سالح و گروگان بين ايران و امريكا افشا گرديد .از اين تاريخ
فشار امريكا بر ايران آرام آرام افزايش يافت و شرايط بخصوص در خليج فارس به ضرر ايران تغيير كرد .عراق
با استفاده از حمايت منطقه اي كشورهاي عربي و نيز پشتيباني بين المللي بخصوص از سوي كشورهاي فرانسه،
شوروي و امريكا به يك عمق استراتژيك سياسي دست يافت كه توانست موضع وي را نسبت به ايران در
مجامع بين المللي تقويت نمايد .حمايت اطالعاتي امريكا از عراق توسعه يافت و مرحله جديدي از ارسال سالح
به اين كشور و توسعه ارتش آن كشور آغاز شد .گرچه قيمت نفت در اين سالها كاهش يافت اما خسارت
ايران از تنزل قيمت هاي نفت نسبت به عراق بيشتر بود .دولت عراق به سرعت تمام زير ساخت هاي جامعه را
در اختيار جنگ قرار داد و با افزايش بودجه نظامي ،بخش عمده اي از توان مالي و توليد ناخالص ملي كشور را
به جنگ اختصاص داد .با توسعه كمّي و كيفي ارتش عراق آرام آرام موازنه قوا در سطح استراتژيك به نفع
عراق تغيير يافت .در چنين شرايطي ايران در پي انجام يك عمليات بزرگ سرنوشت ساز بود تا بتواند صحنه
نظامي جنگ را به گونه اي تغيير دهد تا با فشار نظامي بر دولت عراق راهي براي پايان دادن به جنگ با تأمين
خواسته ها و شرايط خود بيابد .عمليات كربالي 4بدين منظور طراحي گرديد كه با ناكامي آن ،در بخش
ديگري از همين منطقه ،عمليات كربالي 3طرح ريزي و اجرا شد .اما اين عمليات نيز كه در محور شلمچه و
در شرق بصره صورت گرفت ،عليرغم وارد كردن تلفات بسيار بر ارتش عراق و سرمايه گذاري عظيم ايران بر
روي آن ،نتوانست به اهداف كامل خود دسترسي پيدا كرده و انتظارات ايران را از انجام آن برآورده سازد.فتح
فاو گرچه نقطه عطف موفقيت ايران پس از فتح خرمشهر بود ولي موجب اين تصور هم شد كه اين پيروزي در
عمليات كربالي 4و 3هم مي تواند تكرار شود .به هر حال تالش ايران براي كسب يك امتياز نظامي مؤثر
جهت روي آوردن به مذاكرات سياسي به منظور خاتمه دادن به جنگ ،موفقيت تعيين كننده اي را در بر
نداشت،گرچه توانست توازن جنگ را به صورت مقطعي به نفع ايران تغيير دهد .در چنين شرايطي امام خميني
معتقد بودند كه نبايد به صدام مهلت داد و هر نوع آتش بسي را فرصتي براي تجهيز ارتش جهت يك حمله
گسترده به مردم ايران و عراق مي دانستند .ايشان در اين ارتباط در ديداري به مناسبت نيمه شعبان در
3133/3/73مي فرمايند" :اين جنايتكار ....دائماً در صدد فرصت است براي اينكه خودش را بر همه منطقه
تحميل كند ....ما بايد هوشيار باشيم و گول اينها را نخوريم و ماه رمضان را به اين جنايتكار مهلت ندهيم كه
مجهز بشود و باز به شرارت خودش ادامه بدهد .اين شخص االن در لب گودال است .لب گودال جهنم است....
در امور راجع به اينكه جنگ را بايد پايان داد ،هيچ گوش ندهيد .جنگ ممكن نيست پايان بپذيرد الّا به رفتن
اين حزب فاسد انشاءاهلل ....آنهايي كه ما را دعوت مي كنند به صلح و سازش ،در محضر خدا هستند و جواب
بايد بدهند ....ملت ايران توجه بكند كه امروز ،روزي است كه بايد مجهز بشود تا اين جرثومه فساد را از بُن در
به هر حال جنگ ادامه يافت و خسارات طرفين بخصوص در ابعاد انساني به صورت جهش وار آورد" .
افزايش يافت.
515
منابع و مراجع و پانوشتهاي فصل هشتم
. 3شهيد سرهنگ يعقوب علي ياري فرمانده قرارگاه غرب ارتش معتقد بود كه در اين حمله افرادي از منافقين ،ارتش عراق را ياري رسانده و به منطقه
لشكر 33وارد شدند .آنها فارسي صحبت مي كردند و تعدادي از سربازان اين لشكر نيز مشكوک به هواداري از سازمان مجاهدين خلق بودند .راننده
سرهنگ عبداهلل الماسي فرمانده لشكر 33زرهي قزوين كه خدمت سربازي را مي گذراند جزو منافقين بود .روزيكه سرهنگ علي ياري براي بازديد از اين
لشكر به مقر فرماندهي آن رفته بود ،سرباز مذكور با اسلحه وارد چادر فرماندهي شد و شروع به تيراندازي مي نمايد .در اين لحظه علي ياري از چادر بيرون
پريده و در يك كانال مخفي مي گردد.
. 7هاشمي عماد ،خاطرات هاشمي رفسنجاني ،اوج دفاع ،تهران ،دفتر نشر معارف انقالب 3155 ،ص 11 ، 54 ، 57 ، 21 ، 23 ، 33/و 13
. 1هاشمي رفسنجاني اكبر ،اميد و دلواپسي ،كارنامه و خاطرات سال ،3134تهران ،دفتر نشر معارف انقالب 3152 ،ص 433/و 433
. 4منبع شماره ، 7ص 377 ، 333 ، 12 ، 13 ، 31/و 373
. 3اوج دفاع ،ص353/
. 3منبع شماره ، 7ص355/
. 2اوج دفاع ،ص15/
. 5بهداروند مهدي ،ما وجنگ ،تهران ،پژوهشكده مطالعات و تحقيقات دفاع مقدس 3155،ص734/
. 1منبع شماره ، 7ص321 ، 335/
. 33منبع شماره ، 1ص413/
، . 33منبع شماره 1ص445/
.. 37اوج دفاع ،ص 31 ، 42 ، 43/و 23
. 31منبع شماره ، 7ص 17 ، 25/و 13
. 34مصاحبه اختصاصي با آقاي محسن كنگرلو مهر ماه 3155
. 33مصاحبه اختصاصي با آقاي محسن كنگرلو دي ماه 3155
. 33منبع شماره ، 7ص 332/تا 313 ، 371 ، 331و 332
. 32اوج دفاع ،ص737 . 313 ، 334/
. 35منبع شماره ، 7ص733/
. 31اوج دفاع ،ص 743 ، 743/و 733
. 73منبع شماره ، 7ص 113 ، 172/و 437
. 73منبع شماره ، 7ص133/
. 77اتفاق فر فرشته سادات و زيبا كالم صادق ،هاشمي بدون روتوش ،تهران ،نشر روزنه ،چاپ سوم 3152ص354/
. 71صحيفه امام،مجموعه آثار امام خميني ،جلد ،73تهران ،مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني ،3125 ،ص73/
. 74صحيفه امام ،جلد ،73ص11/
. 73منبع شماره ،7ص 331/و 371
. 73صحيفه امام ،جلد ،73ص55/
. 72صحيفه امام ،جلد ،73ص333/
. 75منبع شماره ، 1ص443/
. 71منبع شماره ، 7ص 332 ، 333 ، 333 ، 333/و 373
. 13اوج دفاع ،ص 337/و 137
. 13منبع شماره ، 7ص 337 ، 341 ، 311/و 312
. 17منبع شماره ، 7ص 733/و 731
. 11اوج دفاع ،ص 733/و 731
. 14منبع شماره ، 7ص724/
. 13منبع شماره ، 7ص312/
. 13اوج دفاع ،ص 342 ، 344/و 332
. 12منبع شماره ، 7ص322/
516
. 15اوج دفاع ،ص733/
. 11منبع شماره ، 7ص731/
. 43منبع شماره ، 7ص111/
. 43اوج دفاع ،ص 311 ، 355 ، 353/و 313
. 47منبع شماره ، 7ص734/
.41پس از اين بمباران بالفاصله يك مقام امريكايي در بغداد حاضر شد و خواستار دريافت اطالعاتي درباره چگونگي انجام اين عمليات گرديد( .منبع شماره
، 44ص)373 /
. 44وفيق السامرايي ،ويراني دروازه شرقي ،مترجم عدنان قاروني ،تهران ،مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس 3155 ،ص373 /
. 43منبع شماره ، 7ص 353/و 351
. 43اوج دفاع ،ص353/
. 42منبع شماره 7ص 753/و 755
. 45صحيفه امام ،جلد ،73ص333/
. 41منبع شماره 7ص711/
. 33اوج دفاع ،ص733/
. 33منبع شماره 7ص 733/و 735
. 37منبع شماره 7ص731/
. 31اوج دفاع ،ص 733/و 773
. 34منبع شماره 7ص773/
.33هواپيماهاي جت فالكن 73يك هواپيماي سبك 33نفره ساخت فرانسه بود كه در ايران تعداد زيادي از آنها وجود داشت و معموالً مسئولين كشور با
آنها مسافرت مي كردند .خلبان علي اكبر محمدي نيز كه بصورت تصادفي يك عكس با رئيس مجلس گرفته بود خود را بعنوان خلبان اختصاصي فرمانده
جنگ براي عراقيها معرفي كرده بود و بدينوسيل ه مي خواست تا با فرار به عراق از اين عكس در جهت منافع شخصي خويش استفاده نمايد .جسد وي پس
از كشته شدن بنابر خواست همسرش در شهر نجف اشرف در عراق بخاک سپرده شد.
. 33منبع شماره ، 44ص331/
. 32منبع شماره ، 44ص331/
. 35منبع شماره 7ص323/
. 31رستمي علي اكبر سقوط االميه مروري بر عمليات كربالي ، 1تهران ،سايه روشن 3153،ص35/
. 33خداوردي خان مهدي ،نبرد العميه گزارش ،عمليات كربالي ، 1تهران ،مركز مطالعات و تحقيقات جنگ ،چاپ سوم 3153 ،ص 341/تا 335
. 33منبع شماره 7ص733/
. 37اوج دفاع ،ص 734/و 731
. 31منبع شماره 7ص731/
. 34منبع شماره 7ص 733/و 737
. 33اوج دفاع ،ص722/
. 33منبع شماره 7ص 711 ، 711 ، 751/و 132
. 32منبع شماره 7ص 172 ، 133/و 175
. 35منبع شماره ، 5ص721/
. 31منبع شماره 7ص731/
- 23اوج دفاع ،ص321 ، 333/
. 23منبع شماره 7ص135/
. 27منبع شماره 7ص113/
. 21رحماني قدرت اهلل ،بي پرده با هاشمي رفسنجاني ،تهران ،مؤسسه انتشارات كيهان،چاپ دوم ،3151،ص53/
. 24منبع شماره 7ص 113 ، 113/و 112
. 23اوج دفاع ،ص141/
517
. 23منبع شماره ، 7ص 143/و 134
. 22هاشمي محسن و حميدي حبيب اهلل ،ماجراي مك فارلين ،تهران ،دفتر نشر معارف انقالب 3155 ،ص731/
. 25منبع شماره ، 21ص53/
- 21هاشمي رفسنجاني اكبر،دفاع و سياست،كارنامه و خاطرات سال،3133تهران،دفتر نشر معارف انقالب،3151،صفحه42
. 53صحيفه امام ،جلد ،73ص337/
. 53صحيفه امام ،جلد ،73ص331/
. 57منبع شماره ، 7ص133/
. 51اوج دفاع ،ص131/
. 54منبع شماره ، 7ص157/
. 53روحاني حسن ،انقالب اسالمي ،ريشه ها و چالشها ،تهران ،مركز پژوهشهاي مجلس شوراي اسالمي ،3123 ،ص171/
. 53منبع شماره ، 44ص313 /
. 52منبع شماره ، 7ص 143/و 147
. 55منبع شماره ، 7ص 133 ، 145/و 131
. 51اوج دفاع ،ص 133/و 124
. 13منبع شماره ، 7ص 153 ، 121/و 113
. 13منبع شماره ، 7ص 415/و 443
17براي اين عمليات حدود 333گردان بيشتر از عمليات والفجر 5نيرو آماده شد.
. 11منبع شماره ، 44ص373 /
. 14منبع شماره ، 44ص377 /
. 13منبع شماره ، 7ص117/
. 13منبع شماره ، 5ص343/
.12مصاحبه با پايگاه اطالع رساني بازتاب ،در هفته دفاع مقدس سال 3153
. 15منبع ،77ص713
. 11منبع شماره ، 7ص111 /
. 333منبع شماره ، 44ص371 /
. 333منبع شماره ، 7ص 111/و 434
. 337اوج دفاع ،ص413/
. 331منبع شماره ، 7ص437/
. 334منبع شماره ، 7ص471/
. 333منبع شماره ، 5ص725/
. 333منبع شماره ، 5ص725/
. 332شروع عمليات ارتش موكول به پديدار شدن نشانه هاي موفقيت سپاه در عمليات كربالي 4بود .البته معلوم نبود كه اگر اين عمليات آغاز هم مي شد
به نتيجه اي مي رسيد و حاصلي در بر داشت.
. 335نخعي هادي ،جنگ در سال ،33تهران ،مركز مطالعات و تحقيقات جنگ سپاه3132 ،ص737/
. 331منبع شماره ، 5ص754/
. 333اين لشكر به فرماندهي سردار ابولفضل نوري متشكل از نيروهاي استان لرستان ،يگاني عملياتي براي جنگ در مناطق كوهستاني بود و براي تصرف
ارتفاعات صعب العبور سازماندهي شده و متخصص عمليات ويژه در ارتفاعات بود.
. 333محمد دروديان ،نبرد در شرق بصره ،تهران ،مركز مطالعات و تحقيقات جنگ ،چاپ دوم 3123،ص343/
. 337منبع شماره ، 7ص473/
. 331اوج دفاع ،ص 433 ، 441/و 431
. 334صحيفه امام ،جلد ،73ص314/
. 333منبع شماره ، 5ص753/
518
. 333منبع شماره ، 5ص313 /
- 332هاشمي رفسنجاني اكبر،دفاع و سياست،كارنامه و خاطرات سال ،3133تهران،دفتر نشر معارف انقالب،3151،صفحه2
. 335صحيفه امام ،جلد ،73ص311/
. 331منبع شماره ، 7ص413/
. 373اوج دفاع ،ص435/
. 373منبع شماره ، 7ص473/
. 377اوج دفاع ،ص435/
. 371منبع شماره ، 7ص 431/تا 473
. 374اوليايي مصطفي ،يادي از آن روزها ،همدان ،انتشارات كرشمه 3154 ،ص343/
- 12هاشمي رفسنجاني اكبر،دفاع و سياست،كارنامه و خاطرات سال ،3133تهران،دفتر نشر معارف انقالب،3151،صفحه 33
. 373منبع شماره ، 7ص 473 ، 471/و 472
. 372اوج دفاع ،ص471/
. 375منبع شماره ، 7ص 413/و 415
. 371منبع شماره ، 7ص411/
. 313اوج دفاع ،ص431/
. 313منبع شماره ، 7ص437/
-132منبع شماره 373صفحه 33
-311از اواخر سال 3133روابط ليبي با ايران سرد شد و معمر قذافي در يك نطق تلويزيوني در 3133/3/31اعالم كرد:اتحاد ما به اين معني نيست كه ما
با دولت ايران عليه ملت برادر عراق،هم پيمان شده ايم.
. 314منبع شماره ، 7ص 433/و 433
. 313منبع شماره ، 7ص 432/و 435
.313كويت يكي از كشورهايي بود كه در جريان جنگ ،بيشترين دوستي و همكاري را با عراق داشت .بدهي است كه اقدام كويت ،مي توانست شوروي
و امريكا را در خليج فارس به مقابله با ايران بكشاند .همان اتفاقي كه پس از چند ماه به وقوع پيوست و عمالً آمريكا وارد جنگ عليه ايران در خليج فارس
شد.
. 312اوج دفاع ،ص443 ، 411/
. 315منبع شماره ، 7ص457 /
. 311منبع شماره ، 44ص374 /
-343هاشمي رفسنجاني اكبر،دفاع و سياست،كارنامه و خاطرات سال ،3133تهران،دفتر نشر معارف انقالب،3151،صفحه 15و 43
- 343منبع فوق صفحه 37
-1 2منبع شماره 343صفحه 27
- 1 3منبع شماره 343صفحه 333و 334و333
- 344منبع فوق ،صفحه333،332و333
- 1منبع شماره 343صفحه 32
- 343منبع شماره 343صفحه 37
- 342منبع شماره 343صفحه 33
- 1 8منبع فوق صفحه 53
- 1 9منبع فوق،صفحه 333
.333مينهاي دريايي بكار گرفته شده در خليج فارس از نوع مينهاي قديمي بكار رفته در جنگ دوم جهاني و با حدود 733كيلوگرم مواد منفجره و از نوع
مينهاي شناور تماسي ـ مغناطيسي بود .در طول جنگ از مينهاي فشاري و صوتي كه پاكسازي آنها بسيار مشكل است استفاده نشد .امريكا و كشورهاي
اروپايي هميشه مدعي بودند كه ام كان مين روبي مسيرهاي كشتيراني را دارند و مينهاي قديمي موجود در خليج فارس را به راحتي مي توانند كشف و خنثي
سازند.
519
.333اين پانزدهمين مأموريت خلبان ميراژ عراقي در حمله به كشتيها در خليج فارس بود و هواپيماي عراقي 7موشك اگزوسه يعني دو برابر ظرفيت تعيين
شده آن مهمات حمل مي كرده است .خلبان عراقي ادعا كرد كه هيچ عالمت و هشداري در حين نزديك شدن به هدف از ناو استارک دريافت نكرده
است .اين خلبان ادعا كرد كه ناو استارک در 3تا 33مايلي داخل منطقه انحصاري ايران قرار داشته و پس از شليك ،سالم به پايگاه خود باز گشته است.
.337هر موشك اگزوسه حدود 133پوند مواد منفجره با خود حمل مي نمود و محل اصابت اين موشكها معموالً در كنار آبخور كشتي قرار مي گيرد.
.331آنتوني كردزمن در تحليل خود از اين واقعه مي گويد :بخشي از دليل ناتواني ناو استارک در مقابله با حمله هواپيماي عراقي اين بود كه كشتيهاي
نيروي دريايي امريكا درخليج فارس بطور معمول حمالت عراق را عليه كشتيراني در منطقه عملياتي خود شاهد بودند .او مي گويد :يكي از درسهاي آن
حمله اين است كه در بازار تسليحات ،هيچ سيستمي را نمي توان دوست فرض كرد( .درسهايي از جنگهاي نوين ،ص)337/
. 334صحيفه امام ،جلد ،73ص723/
- 333منبع شماره ، 343صفحه 323
- 333منبع شماره 312صفحه 33
. 332منبع شماره ، 7ص 423/و 411
- 335منبع شماره ، 21صفحه 371
- 1 9منبع شماره ، 343صفحه334
. 333صحيفه امام ،جلد ،73ص733/
521
فصل نهم
پایان جنگ
521
بررسی روند پایان جنگ
هر جنگي روزي به پايان مي رسد .مهمترين موضوع براي آغازگر جنگ و همچنين قرباني تجاوز ،اين است
كه چه راهبرد و برنامه اي براي پايان دادن به جنگ دارند .هر كشوري كه بتواند بهتر و بيشتر به راه هاي
پايان دادن به جنگ فكر كند ،مي تواند جنگ را با "هزينه كمتر" و با "نتايج بهتر" و در "شرايط مناسب تر"
به پايان برساند .معموالً در مقاطع مختلف هر جنگ ،فرصتهايي براي پايان دادن به آن براي طرفين بوجود مي
آيد كه بايستي آنها را غنيمت شمرند .زيرا :اَلفُرصَهُ تَمُرُّ مَرّ اَلسَّحابْ فانْتَهِزوا فُرَصْ الخِير ( امام علي(ع) ) يعني
فرصتها چون ابر مي گذرند پس فرصتهاي خوب را دريابيد .از زماني كه جنگ عراق با ايران آغاز شد ،ايران
بدنبال دفع تجاوز و خاتمه دادن به جنگ بود .عراق هم بدنبال تحميل آتش بس به ايران و خاتمه دادن به
جنگ با حفظ بخشي از سرزمينهاي ايران در دست ارتش عراق بود .پس از فتح خرمشهر ،موضوع پايان دادن به
جنگ براي هر دو كشور جدي تر شد .عراق در تالش بود تا با اعالم آتش بس ،ايران را وادار نمايد تا به
خواسته هاي عراق تن داده و قرارداد 3123را بي اعتبار شمرده و با مذاكره ،قرارداد جديد مرزي را با ايران
منعقد نمايد .جمهوري اسالمي هم بدنبال آن بود تا با مبنا قراردادن معاهده الجزاير ،متجاوز را مشخص و
خسارت جنگ را دريافت و با تنبيه متجاوز ،امكان حمله به ايران در آينده را منتفي سازد .عراق براي اجراي
سياست خود ،دفاع مستحكم در زمين و استفاده از جنگ افزارهاي شيميايي در جبهه ها و گسترش تهاجمات
هوايي در خليج فارس و حمله به مراكز اقتصادي و تأسيسات نفتي ايران را در دستور كار خود قرار داد .از
سوي ديگر در هر زمان كه ايران عملياتي در جبهه هاي جنگ را انجام مي داد ،ارتش عراق به مناطق مسكوني
و شهرهاي مختلف حمله مي كرد و سعي داشت تا از اين طريق يك فشار اجتماعي عليه ادامه جنگ را بوجود
آورده و هزينه هاي ايران را افزايش دهد .سياست ايران هم عمالً انجام يك عمليات بزرگ و سرنوشت ساز در
جبهه هاي جنگ بود تا بتواند يك نقطه مؤثري از خاک عراق را در اختيار داشته باد تا از اين طريق فشار
سنگيني را بر دولت عراق و حاميان اين كشور بوجود آورده و آنها را وادار نمايد تا شرايط ايران را بپذيرند.
البته از بيانات و اظهار نظرهاي امام خميني اينگونه بر مي آيد كه ايشان بدنبال ساقط كردن صدام حسين و
كمك به مردم عراق براي تغيير رژيم بعثي بودند 3.طبيعي بود كه قدرت نظامي ايران ،امكان حمله به بغداد و
يكسره كردن كار صدام حسين را نمي داد بنابراين تالش ايران عمدتاً براي انجام عمليات هايي در منطقه نفت
خيز جنوب عراق و در پيرامون بصره دومين شهر بزرگ عراق متمركز بود .گرچه ايران در مسير اين سياست
گام هاي جدي برداشت اما تصرف منطقه فاو و انجام عمليات كربالي 3نشان داد كه عالوه بر اقدامات نظامي،
تالش هاي سياسي و فعاليت هاي ديپلماتيك در سطح بين المللي نيز از نيازمنديهاي پايان دادن به جنگ است.
يكي از ظرفيت هاي بين المللي براي پايان دادن به جنگ ،شوراي امنيت سازمان ملل بود كه ايران آن را
بازيچه قدرت هاي بزرگ و طرفدار عراق محسوب مي كرد و به مؤثر بودن اقدامات وي زياد اطمينان نداشت.
در سالهاي پاياني جنگ هم بر شدت جنگ و هم بر وسعت آن افزوده شد.امكانات دو طرف براي حمله به
شهرها وغيرنظاميان زياد شده بود.عراق عالوه بر هواپيما با موشكهاي اصالح شده اسكادبي هم مي توانست به
522
مناطق مسكوني تهران حمله كند .ايران هم مي توانست موشكهايي تا برد 733كيلومتر بسازد واكثر شهرهاي
عراق را هدف قرار دهد 7.فضاي جنگ ساير كشورهاي همسايه را تحت تأثير خود قرار داد .شدت گرفتن
جنگ نفتكش ها در خليج فارس ،يك نوع نگراني بين المللي را در مورد عوارض جنگ بر مسئله تأمين انرژي
جهاني بوجود آورد .بر همين اساس تمايل قدرت هاي بزرگ به مهار دامنه جنگ و فشار براي پايان دادن به
آن به گونه اي كه هيچ يك از طرفين به اهداف خود از تداوم جنگ نرسند ،افزايش يافت .با اين سياست،
شوراي امنيت سازمان ملل حضور فعالتري را براي پايان دادن به جنگ از خود نشان داد.
سیر تصویب قطعنامه 171
قدرت هاي بزرگ پس از آنكه انجام دو عمليات والفجر 5و كربالي 3را به عنوان تحولي مهم در صحنه نظامي
جنگ از سوي ايران ارزيابي كردند ،احساس نمودند كه ايران مي تواند در جنگ ،پيروز گردد .پس از تصرف
فاو ،ارتش عراق نشان داد كه توان و قدرت دفاعي سابق خود را ندارد .از عمليات رمضان تا عمليات والفجر ،5
معموالً ارتش عراق قدرت باز پس گيري بخشي از سرزمين هاي تصرف شده توسط ايران را داشت ،اما جنگ
23روزه فاو و عمليات كربالي 3نشان داد كه ايران توانايي انجام عمليات هاي بزرگ تر را دارد و ممكن
است كنترل عملياتي جنگ ،از دست قدرت هاي بزرگ خارج شود .تشديد جنگ در دريا و اقدامات مقابله به
مثل ايران ،موجب شروع بحث در شوراي امنيت سازمان ملل جهت ايجاد مقدماتي براي صدور قطعنامه اي در
جهت پايان دادن به جنگ بود .اعضاي دائمي شوراي امنيت ،سعي داشتند تا در قطعنامه خود تا حدي خواسته
هاي ايران را نيز ملحوظ نمايند تا راهي براي برقراري آتش بس و پايان بخشيدن به جنگ فراهم شود .پس از
پايان عمليات والفجر 5و آشكار شدن ماجراي مك فارلين ،امريكا به دنبال قطعنامه اي بود تا بتواند با گنجاندن
بخشي از خواسته هاي ايران ،از پيروزي نظامي جمهوري اسالمي در جبهه هاي جنگ ،جلوگيري نمايد و به اين
طريق ،رژيم بعثي عراق بازنده نشده و به سمت سقوط جلو نرود .تا قبل از عمليات كربالي ،3سياست امريكا
اين بود كه جنگ برنده اي نداشته باشد اما موفقيت ايران در جبهه جنگ زميني در عمليات كربالي ،3سياست
اصولي امريكا در مورد جنگ را به راهبرد " نه برنده و نه بازنده" تغيير داد .به هر حال ،با پيروزي هاي ايران
امريكا و شوروي به اين نتيجه رسيدند كه ادامه جنگ به صالح سياست جهاني آنها نيست و بايد متوقف شود.
بنابراين در اجالس ريكياويك در ايسلند در اواخر سال ،3133ريگان رئيس جمهور امريكا و گورباچف رئيس
جمهور شوروي طي مالقاتي توافق كردند كه جنگ ايران و عراق ،بدون برنده و بازنده خاتمه يابد .بر اساس
اين تصميم بود كه قطعنامه 315تدوين گرديد .بنابراين ،در سال هاي پاياني جنگ كه عمليات نظامي ايران،
شكست عراق را محتمل ساخته بود ،امريكا با اتخاذ سياست فوق ،تالش نمود تا ايران برنده جنگ نباشد و
عراق نيز بازنده جنگ نگردد .بر اساس اين راهبرد ،امريكا تالش داشت تا با اقدامات سياسي و نظامي خود مانع
پيروزي قاطع نظامي ايران در جنگ تحميلي گردد و از سوي ديگر در پي آن بود تا با كمك به رژيم بعثي
عراق ،از بازنده شدن اين رژيم در برابر ايران ،جلوگيري نمايد .بنابراين هم فشار نظامي به ايران را افزايش داد
و هم از صدور قطعنامه اي كه حداقل خواسته هاي ايران در آن باشد حمايت نمود .از سوي ديگر پس از سفر
523
ناموفق مك فارلين به ايران و افشاي آن در پاييز سال ،3133امريكا در موقعيت انفعالي و انتقام جويانه قرار
گرفت .اين ماجرا حيثيت امريكا را خدشه دار كرد و موجب عصبانيت دولت امريكا از ايران و تالش آن
كشور به منظور جلوگيري از موفقيت هاي بيشتر ايران در جبهه ها شد .كار تدوين پيش نويس قطعنامه 315از
پاييز سال 3133آغاز و در شرايطي تدوين شد كه ايران پيروز ميدان جنگ بود و دست باال را از نظر نظامي
داشت .فاو ،جزاير مجنون ،حلبچه ،حاج عمران و بخش هاي عمده اي از نوار مرزي در اختيار ايران بود .تدوين
كنندگان قطعنامه كه قدرت هاي بزرگ جهاني بودند به دنبال آن بودند تا دل طرف پيروز جنگ را تا حدودي
بدست آورند به گونه اي كه ايران اين قطعنامه را بپذيرد .اين قطعنامه حاصل كار 1ماه ديپلماسي كشورهاي
امريكا ،شوروي ،عراق ،عربستان ،فرانسه ،انگليس ،آلمان و چند كشور ديگر بود 1.به هر حال،هماهنگي سياست
ابرقدرتها در سازمان ملل باعث تنظيم و تصويب قطعنامه 315توسط شوراي امنيت گرديد .اين اقدام بيانگر
نگراني جامعه بين المللي نسبت به ادامه جنگ از سوي ايران بود.در واقع تدوين اين قطعنامه به منظور ايجاد
فشار جديد بر جمهوري اسالمي ايران بود.
ادامه تالش هاي ایران براي نیل به پیروزي نظامی
در حالي كه آمريكا و شوروي در حال رايزني و تالش برا تدوين قطعنامه اي جهت پايان دادن به جنگ بودند،
ايران راه حل اساسي خاتمه دادن به جنگ را در حصول يك پيروزي نظامي تعيين كننده در جبهه ها مي
دانست .گرچه خسارات ايران از نيمه دوم سال 3133بطور چشمگيري افزايش يافت و تلفات جنگ نيز به طور
بي سابقه اي باال رفت اما ايران تنها راه مناسب را براي كاهش فشارها و يافتن راهي براي پايان دادن به جنگ،
مهلت ندادن به ارتش عراق و تداوم عمليات ها در جبهه هاي جنگ زميني مي دانست .سپاه طرح بسيج كردن
افراد داوطلب و بكارگيري 133گردان نيرو را در اوايل تير ماه براي انجام عمليات در سال 3133ارائه داد.سپاه
اهميت و بهاي زيادي براي عمليات در داخل خاک عراق بخصوص در كردستان باكمك بارزاني ها و طالبانيها
قائل شده بود 4.امام خميني در پيام صادر شده جهت مراسم برائت از مشركين در ،3133/3/3جنگ را در رأس
امور و برنامه هاي كشور مي دانستند و معتقد بودند ايران در آستانه پيروزي قاطع بر نظام پوسيده و رو به زوال
عفلقيان است و البته تالش گسترده اي نيز صورت مي گيرد كه پس از آن همه تجاوزات و جنايات صداميان و
سكوت مجامع بين المللي ،ايران را جنگ طلب معرفي نمايند 3.به هر حال ديدگاه امام خميني در مورد آينده
جنگ به شرح ذيل مشخص مي گردد .ايشان در سخنراني خود خطاب به مسئولين عالي رتبه كشور در روز عيد
فطر مورخه 3133/1/5مي فرمايند ....." :اگر سازش كنيم ،له مي شويم ....هر روزي كه مهلت مي دهيد ،او را
تقويت مي كنند و كار مشكلتر مي شود .بايد مهلت بهش نداد ،سستي نبايد كرد ،مردم در اتصال به جبهه ها و
جبهه ها در فعاليت .هر روزي كه تعويق بيفتد ،اين قصه مشكل تر مي شود و شما بايد فكر كنيد و نگذاريد
كار مشكل بشود .به جاي اينكه مناقشات لفظي بين خودتان باشد ،رها كنيد ...يك صدا دنبال اين باشيد كه
نگذاريد ابرقدرت ها در كشور شما ديگر دخالت كنند ...اين ابرقدرت ها مي خواهند به همه جا مسلط بشوند و
اين بدبخت ها خليج هم مثل كويت ،گرفتار اين وسوسه شده اند .خيال مي كنند كه اگر در دامن امريكا بروند
524
خالص مي شوند .اين اشتباه است ....با هم باشيد تا اين شيطان ها را بيرون كنيد ....امروز وقت مناقشات
نيست ...يك دسته اي نصيحت كنند ما را كه شما بايد صلح بكنيد .اين مال ضعفا است .اين اشخاص ضعيفي
3
كه هميشه در دام امريكا بوده اند يا امثال اينها از اين مسائل مي گويند" .
تصویب قطعنامه 171
پس از گذشت حدود پنج ماه از عمليات كربالي ،3سرانجام قطعنامه 315در 75تيرماه سال 3133برابر با 73
ژوئيه 3152از سوي شوراي امنيت سازمان ملل متحد به منظور خاتمه دادن به جنگ عراق با ايران ،صادر
گرديد .متن اين قطعنامه به اين شرح است :شوراي امنيت ،با تأييد مجدد قطعنامه 357خود به سال 3153
ميالدي با ابراز نگراني عميق از اين كه عليرغم درخواست هايش براي آتش بس ،منازعه بين ايران و عراق به
شدت سابق با تلفات شديد انساني و تخريب مادي ادامه دارد ،با ابراز تأسف از آغاز و ادامه منازعه ،همچنين با
ابراز تأسف از بمباران مراكز صرفاً مسكوني غير نظامي ،حمالت به كشتيراني بي طرف يا هواپيماهاي
مسافربري ،نقض قوانين بين المللي انسان دوستانه و ديگر قوانين ناظر بر درگيري مسلحانه ،بويژه كاربرد
سالحهاي شيميائي بر خالف الزامات پروتكل 3173ژنو ،با ابراز نگراني عميق نسبت به احتمال تشديد و
گسترش بيشتر منازعه ،مصمم است به تمامي اقدامات نظامي بين ايران وعراق خاتمه بخشد .معتقد شد كه مي
بايد يك راه حل جامع ،عادالنه ،شرافتمندانه و پايدار بين ايران و عراق بدست آيد .با يادآوري مفاد منشور ملل
متحد ،بويژه تعهد همه دُوَلّ عضو به حل اختالفات بين المللي خود از راه هاي مسالمت آميز به نحوي كه صلح
و امنيت بين المللي و عدالت به مخاطره نيفتد .با احراز تشخيص به اينكه در منازعه بين ايران و عراق نقض
صلح حاصل شده است ،با اقدام بر اساس مواد 11و 43منشور ملل متحد -3 :خواستار آن است كه به عنوان
يك قدم اوليه جهت حل و فصل (مناقشه) از راه مذاكره ،ايران و عراق يك آتش بس فوري را رعايت كرده،
به تمامي عمليات نظامي در زمين ،دريا و هوا خاتمه داده و تمامي نيروهاي خود را بدون درنگ به مرزهاي
شناخته شده بين المللي بازگردانند -7.از دبيركل درخواست مي كند كه يك تيم ناظر ملل متحد را براي
بررسي ،تأييد و نظارت بر آتش بس و عقب نشيني نيروها اعزام نمايد و همچنين از دبيركل درخواست مي
نمايد با مشورت طرفين درگير ،تدابير الزم را اتخاذ نموده ،گزارش آن را به شوراي امنيت ارائه نمايد.
- 1مصرانه مي خواهد اسراي جنگي آزاد شده و پس از قطع مخاصمات فعال كنوني ،بر اساس كنوانسيون سوم ژنو
37اوت ،3141بدون تأخير به كشور خود بازگردانده شوند.
- 4از ايران و عراق مي خواهد با دبيركل در اجراي اين قطعنامه و در تالشهاي ميانجيگرانه براي حصول يك راه
حل جامع ،عادالنه و شرافتمندانه مورد قبول دو طرف در خصوص تمام موضوعات موجود ،منطبق با اصول
مندرج در منشور ملل متحد ،همكاري نمايند.
- 3از تمامي كشورهاي ديگر مي خواهد كه حداكثر خويشتنداري را مبذول دارند و از هر گونه اقدامي كه مي
تواند منجر به تشديد و گسترش بيشتر منازعه گردد احتراز كنند و بدين ترتيب اجراي قطعنامه حاضر را تسهيل
نمايند.
525
- 3از دبيركل درخواست مي نمايد كه با مشورت با ايران و عراق ،مسأله تفويض اختيار به يك هيأت بي طرف
براي تحقيق راجع به مسئوليت منازعه را بررسي نموده و در اسرع وقت به شوراي امنيت گزارش مي دهد.
- 2ابعاد خسارات وارده در خالل منازعه و نياز به تالشهاي بازسازي با كمك هاي مناسب بين المللي پس از خاتمه
درگيري تصديق مي گردد و در اين خصوص از دبيركل درخواست مي كند كه هيأت كارشناسان را براي
مطالعه موضوع بازسازي و گزارش به شوراي امنيت تعيين نمايند.
- 5همچنين از دبيركل درخواست مي كند كه با مشورت با ايران و عراق و ديگر كشورهاي منطقه ،راههاي
افزايش امنيت و ثبات منطقه را مورد مدافعه قرار دهد.
- 1از دبيركل درخواست مي كند كه شوراي امنيت را در مورد اجراي قطعنامه مطلع نمايد.
-33مصمم است براي بررسي اقدامات بيشتر جهت رعايت و اجراي اين قطعنامه ،در صورت ضرورت جلسات
ديگري مجدداً تشكيل دهد.
در اين قطعنامه همچون قطعنامه هاي گذشته ،اشاره اي به كشور آغازكننده جنگ وجود نداشت و براي اولين
بار در چارچوب فصل هفتم منشور ملل متحد صادر گرديد .قطعنامه ،315تا حدود زيادي با قطعنامه هاي سابق
شوراي امنيت در مورد جنگ عراق با ايران متفاوت بود و اولين قطعنامه اي بود كه داراي شرايط صلح و تا
حدودي متعادل بود.در مجموع هدف از تصويب قطعنامه 315عليرغم واژه ها و مندرجات بيطرفانه آن،فشار به
ايران جهت خاتمه دادن به جنگ بود.به همين دليل طرح تحريم تسليحاتي ايران در صورت عدم پذيرش
قطعنامه از سوي آمريكا مطرح گرديد.به هر حال ،يك سال و يك روز كم طول كشيد تا ايران اين قطعنامه را
پذيرفت.
ارزیابی وتحلیل قطعنامه 171
بند اول قطعنامه 315درخواست آتش بس كرده و خواستار بازگشت نيروهاي دو كشور به مرزهاي شناخته
شده بين المللي است .تا قبل از قطعنامه 315در هيچ يك از قطعنامه هاي ديگر ،صحبتي از بازگشت نيروهاي
طرفين به مرز ،شناسايي متجاوز و پرداخت خسارات جنگ ،نشده بود .قطعنامه ،315براي اولين بار بر روي
اختالفات ايران و عراق و تعيين چارچوبي براي پايان دادن به جنگ ،متمركز شده بود .بند سوم خواستار آزادي
اسراي جنگي و بند چهارم خواستار يك راه حل جامع ،عادالنه و شرافتمندانه مورد قبول دو طرف در مورد تمام
موضوعات موجود ،منطبق با اصول مندرج در منشور ملل متحد است .بند پنجم درباره خويشتن داري همه
كشورها به منظور عدم تشديد و گسترش منازعه و بند ششم تحقيق راجع به مسئوليت منازعه مي باشد .اگر در
اين بند به جاي تعيين آغازگر جنگ ،از عبارت تعيين متجاوز استفاده مي شد ،منافع ايران بهتر تأمين مي
گرديد .بند هفتم درباره بررسي ابعاد خسارات وارد شده به طرفين مي باشد .در اين بند نيز بايستي به جاي تعيين
خسارت ،تعيين غرامت مطرح مي شد تا ايران بتواند خسارات جنگ را از عراق دريافت نمايد .بند هشتم نيز
درباره راههاي افزايش امنيت و ثبات منطقه بود .بايد توجه داشت كه به رغم اينكه ظاهراً بعضي امتيازات در
اين قطعنامه در راستاي خواسته هاي جمهوري اسالمي قرار داشت اما در عمل ،دو كشور به يك ميزان در
526
خصوص جنگ مقصر قلمداد شده بودند .به عنوان مثال در موضوع تأسيس صندوقي براي جذب كمك هاي
كشورهاي ديگر جهت جذب خسارات وارده ،مقرر شده بود تا دو كشور به يك ميزان از كمك هاي اين
صندوق برخوردار باشند و از نظر حقوقي ،تفاوتي بين متجاوز و قرباني تجاوز قائل نشده بودند .به هر حال ،اين
قطعنامه براي اولين بار در چارچوب فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد صادر شد تا ضمانت اجرايي داشته
باشد .معناي اين اقدام آن بود كه عمل به قطعنامه براي همه كشورها از جمله ايران و عراق ،الزم االجرا است.
بنابراين ايران و عراق ،موظف به پذيرش آن بودند .در روزي كه اين قطعنامه به تصويب رسيد ،به دليل برتري
نظامي ايران ،جمهوري اسالمي احساس نيازي به اين قطعنامه براي پايان دادن به جنگ نمي كرد .از سوي ديگر
در آن روزگار ايران اعتقاد زيادي به سازمان ملل متحد نداشت و آن را سازمان دولت ها و قدرت هاي بزرگ
و نه سازماني در خدمت ملت ها مي دانست.
مقایسه قطعنامه 171با قطعنامه هاي صادره در مورد جنگ عراق با كویت
محتواي قطعنامه هاي صادر ده از سوي شوراي امنيت سازمان ملل تا حدود زيادي به سياست 3كشور داراي
حق وتو در اين شورا بستگي دارد .معموالً امريكا نفوذ بيشتري نسبت به ساير كشورها در اين شورا دارد و
خواسته هاي خود را در قطعنامه هاي صادره مي گنجاند .مقايسه قطعنامه 315با ساير قطعنامه هايي كه از سوي
شوراي امنيت در مورد حمله عراق به كويت صادر شده است مي تواند تا حدود زيادي واقعيت و چهره شوراي
امنيت سازمان ملل را روشن نمايد .در جريان جنگ عراق با كويت ،چون آمريكا و ساير اعضاي دائمي شوراي
امنيت ،طرفدار كويت بودند ،مستقيماً قطعنامه مورد نظر خود را بر اساس دريافت غرامت از دولت عراق
نوشتند ،در حالي كه در قطعنامه 315چنين اتفاقي نيفتاد زيرا روابط قدرت هاي بزرگ با جمهوري اسالمي تيره
بود و ايران نيز در روند تدوين قطعنامه 315شركت فعال نداشت .در آن دوران ،رابطه ايران با كشورهايي مانند
امريكا ،انگليس ،فرانسه و شوروي كه اعضاي دائمي شوراي امنيت هستند ،خوب نبود .بايد توجه داشت در
مدت هفت ماهي كه ارتش عراق كويت را به اشغال خود درآورد ،شوراي امنيت سازمان ملل متحد ،در مجموع
حدود چهل قطعنامه صادر كرد و از همان اولين قطعنامه به شماره ،333فصل هفت منشور ملل متحد را مورد
توجه قرار داد و تمامي قطعنامه هاي بعدي هم در چارچوب فصل هفت ،صادر شد .در اين قطعنامه ها درباره
غرامت ،خسارت و هر آنچه كه عراق در كويت مصادره كرده بود مورد بحث قرار گرفت .در حالي كه وقتي
عراق برخي از شهرهاي ايران را گرفت ،در بعضي از آنها مانند بنادر خرمشهر و آبادان و در انبارهاي گمرک
آنها ،كاالهاي زيادي مربوط به مردم و دولت وجود داشت .در اروند رود و كاروان كشتي هاي حامل كاالي
فراواني ،پهلو گرفته بودند كه همگي آنها از سوي ارتش عراق مصادره گرديد ولي در قطعنامه هايي كه در
طول جنگ صادر گرديد به اين موضوع اصالً اشاره اي نشد .اين پديده نو ظهوري در تاريخ بين الملل و در
شوراي امنيت است كه با تحميل جنگ به ايران ،اينگونه برخورد مي شود .در حالي كه تنها دو سال پس از
پايان جنگ تحميلي ،عراق به كويت حمله كرد ولي تفاوت نگاه شوراي امنيت به اين دو جنگ ،از زمين تا
آسمان است .شايد عمده داليل آن به سياست هاي امريكا ،انگليس ،فرانسه و چند كشور ديگر بر مي گردد.
527
كشور هاي عضو شوراي امنيت معتقد بودند كه نيروي كشور ايران بايستي در جنگ مستهلك شود و بنابراين
هيچ انگيزه اي براي صدور قطعنامه مناسب نداشتند .در حالي كه در مسئله اشغال كويت ،امريكا عمالً در جاي
دولت كويت قرار گرفته و تمامي عمليات هاي سياسي ،نظامي و حقوقي الزم را براي بيرون راندن عراق از
كويت انجام مي داد .اما در زمان جنگ تحميلي امريكا ،در تالش بود تا ايران را به خاطر خروج از دايره نفوذ
اياالت متحده گوشمالي دهد .بنابراين هفت قطعنامه اي كه قبل از قطعنامه 315صادر شد طرفين را به
خويشتن داري دعوت مي كرد و به آنها توصيه مي كرد تا از ادامه جنگ دست بردارند .هيچ گاه در اين
قطعنامه ها اين پرسش مطرح نمي شد كه چرا عراق ،جنگ را آغاز كرده است .اين مسئله باعث شد تا يك
نوع نگرش منفي در ايران نسبت به عملكرد شوراي امنيت سازمان ملل و نيز مجامع بين المللي بوجود آيد .براي
مثال در قطعنامه ،315تبعات حقوقي آغازگر جنگ ،مسكوت باقي مانده است .در حالي كه در قطعنامه هاي
جنگ عراق با كويت عالوه بر درخواست براي تعيين متجاوز ،بيان شده كه متجاوز بايد تنبيه شده و غرامت نيز
بپردازد .پس از بيرون رانده شدن ارتش بعثي عراق از كويت ،از سوي سازمان ملل كميسيون غرامت تشكيل و
اعالم شد افراد وكشورهايي كه در اين جنگ خسارت ديده اند و ادعايي نسبت به عراق دارند ،ادعاهاي خود را
مطرح كنند و پس از طرح ادعاها تمام خسارات از دولت عراق دريافت و به كويت و افراد خسارت ديده
واگذار گرديد .به هر حال نوع نگاه قدرت هاي بزرگ به مسائل امنيت و صلح جهاني در محتواي قطعنامه هاي
صادر شده از سوي شوراي امنيت سازمان ملل ،تأثير فراواني داشته است .به عبارت صحيح تر مي توان گفت
كه شوراي امنيت سازمان ملل ،خواسته هاي اين قدرت ها را در قالب قطعنامه هاي خود صادر مي نمايدو ميزان
ارتباط و تعامل كشورها با اعضاي شوراي امنيت در محتواي قطعنامه هاي آن مؤثر است.
ایران و قطعنامه 171
در زمان تنظيم قطعنامه ،315دبيركل سازمان ملل از دو كشور ايران وعراق خواست تا نظراتشان را درباره مفاد
اوليه آن اعالم نمايند .در آن مقطع زماني ،در وزارت خارجه ايران فضايي براي بررسي قطعنامه ،اعالم نظر و
فعاليت هاي ديپلماتيك وجود نداشت .در شرايط بررسي قطعنامه در شوراي امنيت سازمان ملل ،ايران به طور
فعال در مذاكرات مربوط به آن شركت نكرد .شايد ايران اگر پس از قضيه مك فارلين كه در پاييز 3133
اتفاق افتاد تا زمان تصويب قطعنامه كه تقريباً 1ماه به طول انجاميد ،و امريكا به دنبال تصويب اين قطعنامه بود،
برخورد فعالتر با شوراي امنيت سازمان ملل داشت ،مي توانست نقش پر رنگ تري در تصويب قطعنامه ايفا
كرده و اين قطعنامه را بهتر از آن چيزي كه تصويب شد ،به نتيجه برساند .بنابراين پيش نويس قطعنامه در
غياب ايران ،نوشته و توسط عراق بهبود يافت و به تصويب رسيد و در اوج قدرت نظامي ايران ،تأمين كننده
منافع عراق بود .اما با تغيير موقعيت جبهه هاي جنگ ،تا حدودي مورد توجه ايران هم قرار گرفت 2.پس از
صدور قطعنامه ،عراق آن را پذيرفته و از شوراي امنيت نيز تشكر نمود ولي وزارت امور خارجه ايران طي
صدور بيانيه اي در 3133/4/13ضمن ناعادالنه خواندن قطعنامه به تناقض بندهاي آن و خودداري از معرفي
آغازگر جنگ اشاره نمود و پس از 5روز نظرات خود را مبني بر اينكه ابتدا بايد متجاوز مشخص شود ،به
528
شوراي امنيت اعالم نمود .يكي از شرايط ايران براي خاتمه دادن به جنگ آن بود كه عراق به عنوان آغازگر
جنگ معرفي و به خاطر تجاوز نظامي به ايران ،از سوي مجامع بين المللي محكوم شود .بنابراين بند شش
قطعنامه را شوراي امنيت سازمان ملل به گونه اي تدوين شد كه اشاره به مسئوليت آغازگر جنگ داشت .اين
بند ،خواست ايران را تا حدود زيادي و نه به صورت كامل ،تأمين مي كرد .ايران خواهان شناخت متجاوز شده
بود در حالي كه در بند 3اين قطعنامه خواسته شده بود كه تنها مسئول آغاز كننده جنگ ،معرفي شود .در بند
هفت قطعنامه ،315ايران مي خواست كه ميزان غرامت جنگ مشخص شود ،لذا عبارتي قرار داده شد مبني بر
اينكه خسارات دو طرف ارزيابي و تعيين شود .كه البته اين مسئله با تعيين غرامت و پرداخت آن فرق دارد .در
بند 2قطعنامه نيز تعيين خسارات وارده به هر دو كشور و ايجاد صندوقي به منظور تـأمين خسارات وارده به هر
دو كشور پيش بيني شده بود كه منبع تأمين پول آن مشخص نبود .بنابر اين مي توان گفت كه زياد قابل اعتنا
و اعتبار نبود .اين قطعنامه دربرگيرنده غرامت جنگ براي ايران نبود.به هر حال پاسخ ايران "نه رد و نه قبول
قطعنامه" بود.انگليس ،موضع ايران را تالشي براي تغيير قطعنامه الزام آور شوراي امنيت مي دانست كه از نظر
اين كشور پذيرفته نيست و اعالم كرد كه كه از انجام تالشها براي سازمان دهي تحريم تسليحاتي عليه ايران
شديدا حمايت خواهد كرد.در مجموع ايران در اين ايام به جاي فعاليت ديپلماتيك گسترده به اعالم مواضع و
جنگ لفظي درباره قطعنامه روي آورد و عمالً نتوانست در مفاد قطعنامه تغييري ايجاد نمايد .با اين وجود ،ايران
اين قطعنامه را بهترين نوع قطعنامه هاي سازمان ملل از ابتداي جنگ تحميلي تا آن زمان ،مي دانست .اكثر
بندهاي اين قطعنامه به نوعي خواسته هاي ايران براي پايان دادن به جنگ بود .بر همين اساس مي توان گفت
كه قطعنامه 315بهترين و مناسب ترين قطعنامه براي ايران از زمان آغاز جنگ تحميلي تا زمان صدور آن بود.
البته ايران معتقد بود كه ترتيب توالي بندها بايد تغيير يابد و بند مربوط به كميته تعيين متجاوز قبل از همه
بندها قرار گيرد .پس از تصويب قطعنامه ،ايران در تالش بود تا با مذاكره به چنين هدفي دسترسي پيدا كند .بر
همين اساس ايران ،قطعنامه را رد نكرد و پس از دو ماه از تصويب ،آن را به صورت مشروط مي پذيرد ولي به
منظور عدم تأثير منفي بر روي رزمندگان از اعالم رسمي پذيرش آن خودداري نمود تا فرصت رايزني را از
دست ندهد .شايد اگر ايران نگاه فعال تري نسبت به قطعنامه مي داشت ،متن آن بهتر از محتواي كنوني مي شد
و اگر دستگاه ديپلماسي ايران با يك ارزيابي دقيق ،قطعنامه را در بهترين موقعيت قدرتي ايران مي پذيرفت ،در
اين صورت كارايي قطعنامه بيشتر از تاريخ پذيرش آن مي شد .ولي به هر حال اين قطعنامه با همان شكل
ناقص خود ،بسياري از خواسته هاي ايران را برآورده كرده بود .در همين حال مي توان نگاه امام خميني به
مسئله صلح را از پيام ايشان كه در 3133/3/3صادر شده است به شرح ذيل دريافت" :هم اكنون كه به مرز
پيروزي مطلق رسيده ايم و قدمهاي آخرمان را برمي داريم ،صداي نا آشناي صلح طلبي ،آن هم از كام
ستمگران و جنگ افروزان به گوش مي رسد و در جهان غوغا به راه انداخته و عزا و ماتم صلح طلبي برپا نموده
است و مدافع آزادي و امنيت انسان ها شد ه و براي خون جوانان و سرمايه هاي مادي و معنوي در كشور ايران
و عراق مرثيه سرايي مي كند ....آيا اين حقيقت است يا فريب؟ و آيا اين همان جلوه هاي ديگر شبيخون ها و
529
بي انصافي هايي نيست كه روزي سكوت را مصلحت خويش مي ديد و امروز صلح طلبي را؟ آيا به راستي از
اين طري ق ،جهانخواران نمي خواهند از ضربه آخر ما جلوگيري كنند و براي حفظ منافع خويش ،سياست جنگ
و صلح جهاني را به تصميمات و فكرهاي پوسيده و شيطاني خود گره بزنند و عمالً جان و مال و مملكت و
امنيت ملل عالم را به قبضه قدرت خود در آورند كه بطور قطع و يقين ،علت و فلسفه سماجت و اصرار
جهانخواران در تحميل صلح بر ملت ايران ،نشأت گرفته از همين تفكر است ....كدام انسان عاقلي است كه با
وجود همه شرايط مناسب و مقدمات الزم و فدا كردن هزاران قرباني بزرگ ،از نبرد با دشمن رو به احتضار از
مكتب و جامعه و كشور خود چشم پوشي نموده و به او مهلت توان دوباره دهد تا در موقع مناسب به كشور ما
حمله كند؟ ....دنيا ....امروز هم ....در زير بمباران مناطق مسكوني و حمله شيميايي و حمله به نفتكش ها و
هواپيماي غير نظامي و قطارهاي مسافربري به زبان ديگري ما را به پذيرش حكومت زور و تجاوز صداميان
دعوت مي كند و اين را ديگر همه آگاهان جهان درک كرده اند كه نه تنها صدام از خلق و خوي سبعيت و
درندگي ذره اي عدول ننموده است كه متأسفانه با حمايت جهانخواران و يا سكوت سازمان ها و مراكز بين
المللي به گرگ زخم برداشته اي بدل شده است و مي رود تا شعله هاي آتش و جنگ را در كشورهاي منطقه و
ايران در تالش بود تا دبير كل سازمان ملل يك پروتكل الحاقي براي 5
خصوصاً خليج فارس برافروزد" .
اجراي اين قطعنامه تهيه نمايد تا ايران بتواند آن را بپذيرد .در جلسه سران قوا با حضور امام خميني كه در منزل
فرزند امام در چهارشنبه شب 3133/3/35برگزار شد،قرار شد به دبير كل سازمان ملل گفته شود كه اگر
شوراي امنيت ،عراق را به عنوان آغازگر جنگ معرفي كند ،تا زمان تشكيل دادگاه ،ايران حاضر است آتش
بس برقرار شود 1.ولي سازمان ملل پذيرش بدون قيد و شرط قطعنامه را از ايران مي خواست .به هر حال امام
خميني به مسئولين كشور در 3133/1/5فرموده بودند:كار سياسي در سازمان ملل را ادامه دهيم و كار نظامي هم
قوي باشد.ايشان به وزير خارجه هم گفتند كه نمايندگان آن وزارتخانه براي مذاكره به سازمان ملل بروند و
33
كار سياسي هماهنگ با كار نظامي باشد.
امریکا و قطعنامه 171
فشارهاي ديپلماتيك آمريكا از عوامل مؤثر تصويب قطعنامه 315بود.پس از صدور قطعنامه ،315امريكا
تصميم گرفت تا از قدرت نظامي خود براي وادار كردن ايران به پذيرش آن استفاده نمايد .بر اين اساس،
ناوگان جنگي امريكا در خليج فارس تقويت و به آن مأموريت هاي بيشتري را واگذارگرديد .در چنين
شرايطي ناوهاي جنگي امريكا بعنوان پليس خليج فارس وارد عمل شدند .آنها در تالش بودند تا فعاليت هاي
جنگي ايران در مقابله با اقدامات عراق را مهار نموده و جلوي واكنش هاي نظامي ايران را بگيرند .عمالً ناوهاي
امريكايي بعنوان بخشي از قدرت نظامي عراق در خليج فارس رفتار مي كردند .از سوي ديگر اياالت متحده،
ضمن ايجاد مزاحمت براي ايران در شوراي امنيت ،براي جلب موافقت اعضا جهت تصويب قطعنامه تحريم
فروش اسلحه به ايران ،كوشش فراواني كرد .امريكا در نظر داشت تا پس از تصويب قطعنامه ،بنادر ايران را
محاصره كند .از سوي ديگر اياالت متحده اصرار داشت به ايران تا شهريور 3133مهلت داده شود تا قطعنامه
531
315را بپذيرد و اگر ايران امتناع كرد ،قطعنامه تحريم به تصويب برسد .هم زمان با تصويب قطعنامه ،315
امريكا تصميم گرفت تا با كمك ساير كشورهاي عضو شوراي امنيت سازمان ملل ،به توسعه ،تجهيز و تسليح
ارتش عراق به منظور مقابله با قدرت نظامي ايران بپردازد .همچنين عراق تشويق و ترغيب مي شد تا راهبرد
نظامي خود را از دفاعي به تهاجمي تغيير داده و سرزمين هاي در تصرف ايران را بازپس گيري نمايد .از سوي
ديگر بازار اسلحه به منظور عدم توانايي ايران جهت تأمين جنگ افزارهاي مورد نياز كنترل مي شد به گونه اي
كه ايران نتواند سالح مورد نياز جنگ را تهيه نمايد .تحريم تسليحاتي جديد موجب شد تا چين نيز از صدور
سالح به ايران خود داري نمايد .همچنين با افزايش همكاريها با دولت عراق ،اطالعات نظامي از وضعيت جبهه
ها و تحركات ايران به منظور مقابله با تهاجمات زميني جمهوري اسالمي در اختيار ارتش عراق قرار مي
گرفت.
سازمان ملل و جنگ تحمیلی
براي افراد بسياري كه دوران جنگ را بخاطر دارند و يا درباره آن مطالعه مي كنند ،اين سؤال مطرح است كه
آيا امكان جلوگيري از آغاز جنگ با كمك سازمان ها و مجامع بين المللي وجود داشته است؟ و آيا مي شد تا
با استفاده از ابزارهايي نظير فعاليت هاي ديپلماتيك ،از طوالني شدن جنگ جلوگيري كرد؟ بدهي است كه
يكي از سازمان هاي مؤثر بين المللي ،سازمان ملل متحد و بازوي اجرايي آن شوراي امنيت است .آنچه مشخص
است اين است كه اين سازمان نتوانسته است با اقدامات خود از نقض قوانين و معاهدات بين المللي در
جلوگيري از جنايت جنگي همچون استفاده از سالح هاي شيميائي و يا حمله به مناطق مسكوني و مردم غير
نظامي جلوگيري نمايد .از سوي ديگر اين سازمان نتوانسته است تا موج جنگ را در روزهاي آغاز خود متوقف
كند و مانع از طوالني شدن آن گردد .گرچه در نهايت آنچه به جنگ پايان داد ،قطعنامه 315بود كه تا حدي
منعطف تر از ساير قطعنامه هاي اين شورا بوده است و توانسته مورد پذيرش طرفين دعوا قرار گيرد .در طول
جنگ ،چهار بيانيه از سوي شوراي امنيت سازمان ملل در فاصله سالهاي 3131تا 3133درباره بكارگيري سالح
هاي شيميايي از سوي عراق بدون ذكر نام اين كشور صادر شد .قطعنامه هاي 357 ،343 ،377 ،334 ،421و
355بر اساس فصل ششم منشور ملل متحد صادر شده است .قطعنامه هايي كه در ذيل فصل ششم صادر مي
شوند ،تنها جنبه هشداري ،توصيه اي و رهنمودي داشته و جنبه اجرايي قاطع ندارند .اين نوع قطعنامه ها حل و
فصل موضوع را به منطقه درگيري و يا خود طرفين واگذار مي كند تا مساعي خودشان را بكارگيرند و با
انتخاب يك ميانجي ،جنگ و منازعه را تمام مي كنند .در مجموع 32سند از سوي سازمان ملل متحد در ارتباط
با جنگ صادر شده است 33.در طول هشت سال جنگ عراق عليه ايران ،شوراي امنيت سازمان ملل هفت
قطعنامه صادر كرد كه تنها مفاد آخرين آنها يعني قطعنامه 315بر مبنا فصل هفت منشور ملل متحد بود.
قطعنامه هايي كه بر اساس فصل هفتم منشور ملل متحد صادر مي شوند ،جنبه اجرائي داشته و دستور شوراي
امنيت سازمان ملل تلقي گرديده و به منزله تصميم جامعه جهاني مي با شد .در اين حالت شوراي امنيت خودش
در مورد محتواي قطعنامه بررسي ،قضاوت و در نهايت حكم صادر مي كند .به جز قطعنامه ،315ساير قطعنامه
531
هاي سازمان ملل در مورد جنگ ،عمدتاً بر آتش بس تكيه داشت .آتش بس ،جنگ را تمام نمي كند و در
اجراي آن معموالً اختالف نظر پيش آمده و پس از مدتي شكسته مي شود .ايران نسبت به سازمان ملل و مجامع
بين المللي و نيز كشورهاي قدرتمند جهان نظر خوبي نداشت .اقدامات آنها را نه بر اساس حق و عدالت بلكه بر
اساس نظام سلطه ،ارزيابي مي كرد .امام خميني در اين باره در 3133/3/3مي فرمايند " :دنيا از آغاز جنگ
تاكنون و در تمام مراحل دفاعي ما ،هيچگاه با زبان عدالت و بي طرفي با ما سخن نگفته است .آن روزي كه
صدام و حزب بعث از روي غرور و بيخردي به منظور ساقط نمودن نظام نو پاي جمهوري اسالمي ايران به
كشور عزيزمان ايران حمله نمود و قرار دادهاي بين المللي را پاره كرد و شخصاً تجاوزات هوايي و دريائي و
زميني ارتش را رهبري نمود و نه تنها خانه هاي يك شهر و روستا كه مراكز ده ها شهر را صدها روستا را با
خاک يكسان مي كرد و كودكان معصوم ملت ما را در آغوش مادرانشان به شهادت مي رساند و تجاوزات و
وحشيگريها را تا آنجا ادامه داد كه قلم از نوشتن و زبان از بيان آن شرم مي كند و نيز در آن روزي كه صدام
اولين جرقه و شعله هاي آتش جنگ را در خرمن امنيت همه كشورهاي اسالمي و خليج فارس برافروخت
هيچكس از اين مدعيان صلح ،جلوي آتش افروزي او را نگرفته و از امكانات و اهرمهاي فشار و قراردادهاي
خود در جهت كنترل و مهار او بهره نجست و به دفاع از ملت مظلوم و ستمديده ايران و عراق برنخاست و به
صدام اين آغاز كننده جنگ ،نگفت كه به كدام گناه و به چه جرمي ملت ايران بايد كشته شوند و به كدام
گناه ميليون ها زن و مرد و پير و جوان آواره شوند و يا خانه و كاشانه اشان ويران گردد و به كدام جرم و
گناه ،حاصل زحمات ده ها ساله تالش و سرمايه گذاري يك ملت در صنايع و كارخانجات و مزارع و
كشتزارها سوخته و بر باد رود .آيا جرم ما ايراني بودن است؟ جرم ما فارسي بودن ماست؟ جرم ما اختالفات و
تنازعات گذشته مرزي ماست؟ خير چنين نيست ،امروز همه مي دانند جرم واقعي ما از ديد جهانخواران و
متجاوزان ،دفاع از اسالم و رسميت دادن به حكومت جمهوري اسالمي به جاي نظام طاغوت ستمشاهي است.
جرم و گناه ما احياي سنت پيامبر (ص) و عمل به دستورات قرآن كريم و اعالن وحدت مسلمانان اعم از شيعه و
ثني براي مقابله با توطئه كفر جهاني و پشتيباني از ملت محروم فلسطين و افغانستان و لبنان و بستن سفارت
اسرائيل در ايران و اعالم جنگ با اين غده سرطاني و صهيونيست جهاني و مبارزه با نژاد پرستي و دفاع از مردم
محروم افريقا و لغو قراردادهاي بردگي رژيم كثيف پهلوي با امريكاي جهانخوار بوده است و نزد جهانخواران و
نوكران بي اراده آنان ،چه گناهي باالتر از اينكه كسي از اسالم و حاكميت آن سخن بگويد و مسلمانان را به
37
عزت و استقالل و ايستادگي در مقابل ستم متجاوزان دعوت كند" .
مداخله نظامی امریکا در خلیج فارس
از زمان تصويب قطعنامه ،315سياست تهاجمي و خشن امريكا عليه ايران در خليج فارس ابعاد تازه اي يافت.
ناوگان جنگي امريكا در خليج فارس ،عمالً در مقابل ايران گسترش يافته و آرايش گرفت .تبليغات گسترده
اي عليه ايران در سطح بين المللي انجام مي گرفت .محيط مذاكرات شوراي امنيت سازمان ملل به زيان ايران،
تيره شد .سياست امريكا عليه ايران باعث شد تا عمالً توازن نظامي بين طرفين جنگ بهم خورده و با تحريم
532
تسليحاتي ايران و مداخليه نظامي امريكا ،موازنه قوا به نفع عراق تغيير يابد .حمايت از نفتكش هاي حامل نفت
كشورهاي عربي خليج فارس بصورت آشكار آغاز شد .پس از آنكه امريكا 33فروند كشتي گازبر و نفتكش
كويتي را تحت پرچم خود قرار داد ،جهت تردد آنها در خليج فارس ،ناوهاي جنگي خود را در كنار آنها بكار
گرفت .به منظور كنترل خطوط كشتيراني در خليج فارس امريكا ،نزديك به 43فروند از واحدهاي هوا درياي
خود را با حدود 73هزار نظامي در منطقه مستقر نمود .امريكا تهديد كرد در صورت حمله ايران به نفتكش
هاي تحت پرچم امريكا ،اقدامات تالفي جويانه به عمل خواهد آورد .پروازهاي جنگنده ها ،هواپيماهاي
آواكس و بالگردهاي جنگي امريكا در آسمان خليج فارس ،افزايش يافت .حمالت نظامي امريكا به منافع
جمهوري اسالمي در حمايت از عراق ،روز به روز افزايش يافت .در همين حال ايران بر امنيت خليج فارس پاي
مي فشرد .امام خميني در اين باره در 3133/3/3مي نويسند" :سياست ما در مورد خليج فارس از اول تاكنون،
صريح و روشن بوده است .جمهوري اسالمي ايران به امنيت در خليج فارس اهميت زيادي مي دهد و به همين
دليل و عليرغم فراهم بودن همه نوع امكانات دريائي و هوايي و زميني در بستن تنگه هرمز و صدمه وارد كردن
به كشتي ها و نفتكش ها و منافع و مراكز صدور نفت و پااليشگاه ها و بنادر منطقه تا به حال از سياست صبر
و انتظار و جلوگيري از گسترش جنگ ،پيروي نموده است و فقط در حد نشان دادن مقدار كمي از قدرت و
حضور و توانايي خود و مقابله به مثل ،وارد عمل گرديده است .دنيا به اين حقيقت رسيده است كه ناامني در
خليج فارس فقط به ضرر ايران تمام نمي شود بلكه قوي ترين قدرت ها و ابرقدرت ها هم اگر مثل امريكا
تمامي امكانات هوايي و دريائي و جاسوسي ـ خبري خود و هم پيمانان خود در منطقه را بسيج كنند كه حتي
يك كشتي را بدون خطر ،اسكورت و حفاظت نمايند از اين خطر و ضرر ،مصون نخواهند ماند و در اين
گرداب ناامني غرق مي شوند ....دنيا اگر خودش را آماده بحران نفت و بهم خوردن همه معادالت اقتصادي و
تجاري و صنعتي كرده است ،ما هم آماده ايم و كمربندها را محكم بسته ايم و همه چيز براي عمليات آماده
است و حتماً امريكا بايد به اين نكته برسد كه دخالت نظامي در خليج فارس ،صرفاً يك آزمايش نيست كه
يك دام بزرگ و يك بازي خطرناک است و ما و همه مسلمانان منطقه خليج فارس ،حضور نظامي ابرقدرت ها
را نقشه و مقدمه تهاجم و حمله به ممالك اسالمي و كشور جمهوري اسالمي ايران و در ادامه حمايت از صدام
تلقي مي كنيم .مسلمانان جهان با همراهي نظام جمهوري اسالمي ايران ،عزم خود را جزم كنند تا دندان هاي
31
امريكا را در دهانش خُرد كنند و نظاره گر شكوفايي گل آزادي و توحيد و امامت جهان نبي اكرم باشند" .
ناكام ماندن اسکورت كشتی هاي كویتی و برخورد نفتکش بریجتون با مین
با شدت يافتن حمله جنگنده هاي عراقي به تأسيسات نفتي و كشتيها و توسعه جنگ نفتكشها در خليج فارس،
ايران نيز دست به مقابله به مثل مي زد .با مورد اصابت قرار گرفتن هر نفتكش حامل نفت ايران ،بالفاصله يك
تير غيب به نفتكشهاي كشورهاي حامي عراق در جنگ اصابت مي كرد .اين مسئله مشكل بزرگي را براي
تداوم جنگ نفتكشها براي دولت عراق ايجاد كرده بود ،زيرا عامل نا امنيهاي خطوط كشتيراني تلقي مي شد .به
منظور تداوم حمالت عراق به كشتيها ،امريكا سينه خود را سپر نمود تا جلوي تيرهاي غيب درخليج فارس را
533
بگيرد .هدف امريكا تضمين جريان نفت در خليج فارس و محروم ساختن ايران از فروش نفت بود 34.پس از
آنكه 33فروند از كشتيهاي كويت در اختيار امريكا قرار گرفت و مالكيت و پرچم آنها تغيير يافت ،ناوگان
جنگي امريكا ،طرح مفصلي را براي عبور دادن سالم نفتكش ها از خليج فارس تهيه نمود بگونه اي كه بتواند
آنها را در برابر هر گونه حادثه و يا حمله اي محافظت نموده و به مقابله به مثل ها در خليج فارس خاتمه دهد.
موضوع چگونگي مواجهه ايران با طرح آمريكا در جلسه سران قوا در 3133/4/74و طرح زدن كشتي هاي
كويتي در خور فكان مطرح و عنوان پيشدستي در مبارزه با برنامه نصب پرچم آمريكا تأييد شد.بار ديگر
موضوع بحران خليج فارس در جلسه قرارگاه خاتم در روز يكشنبه 3133/4/75مطرح گرديد و شب آن روز
جلسه سران قوا بدون شركت رئيس جمهور كه در سفر بود در حضور امام خميني تشكيل گرديد.گزارش
تصميمات قرارگاه براي خليج فارس و مراحل برخورد با وضع موجود با فرض آمدن نيروي دريايي آمريكا
توسط رئيس مجلس شوراي اسالمي به حضرت امام خميني ارائه شد وگفته شد كه در قدم اول كشتي هاي تحت
اسكورت آمريكا را مي زنيم ولي امام با كمي بحث اين اقدام را الزم نديدند.ولي پس از رفتن از جلسه امام پيغام
دادند كه هرگونه مسئوالن مصلحت تشخيص دادند،عمل شود 33.سر انجام به دنبال انجام هماهنگي هاي الزم و
با همكاري همه كشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس ،اولين كاروان كشتيهاي كويتي با پرچم امريكا در تاريخ
3133/4/13به فاصله يك روز پس از تصويب قطعنامه 315در شوراي امنيت سازمان ملل و با حضور
خبرنگاران بين المللي از خور فكان در درياي عمان عازم تنگه هرمز شد .ساعت 2:13صبح روز چهارشنبه
33
3133/4/13با فرمان رئيس جمهور امريكا اسكورت دو فروند كشتي كويتي با نام هاي بريجتون و گازپرنس
از سواحل كشور عمان آغاز گرديد .نفتكش عظيم بريجتون داراي ظرفيت حمل 7/3ميليون بشكه نفت خام
معادل 433هزار تن بود .اين دو فروند كشتي در مسير 333مايلي خود تا بندر احمدي كويت با تعدادي
هواپيماي جنگنده و كمك هواپيماهاي آواكس و همچنين سه ناو جنگي امريكا به نام هاي ناو شكن كيد ،رزم
ناو فوكس و كشتي موشك انداز كروملين ،محافظت مي شدند .اژدر افكن فاكس (روباه) و رزم ناو كيد هم
كه داراي توپهاي 23ميليمتري بودند نيز در اين عمليات شركت داشتند تا بتوانند با حجم آتش قابل توجه خود
به حمالت ناگهاني قايقهاي تندرو پاسخ دهند .عالوه بر اين تمام كشتيهاي رزمي امريكا مجهز به رادارهاي دور
برد ،شبكه هاي اطالعاتي و توپهاي دفاع ترمينالي فالنكس بودند .سرعت كاروان بر اساس حداكثر سرعت
نفتكش بريجتون به طور تقريبي 31گره دريايي تنظيم شده بود .احساس امريكا آن بود كه ايران جرأت حمله
مستقيم به اين كاروان را نخواهد داشت و اگر چنين حمله اي صورت گيرد امريكا توان مقابله با آن را خواهد
داشت.در حاليكه 733خبرنگار براي پوشش خبري به كشورهاي جنوب خليج فارس اعزام شده بودند،كشتي
بريجتون در ادامه مسير خود در روز جمعه 33/3/ 7در 53مايلي جنوب شرقي كانال ورودي به بندر احمدي
كويت و در 35مايلي جزيره فارس ،ناگهان با مين هاي سرگردان در خليج فارس برخورد كرد .بر اثر اصابت
مين سوراخ بزرگي در بدنه اين نفتكش ايجاد شد و 4مخزن از 13مخزن آن را آب فرا گرفت .شدت انفجار
به حدي بودكه برخي از خبرنگاران و ملوانان از روي عرشه نفتكش به دريا پرتاب شدند .اين كشتي جهت
534
بارگيري نفت به سمت بندر احمدي كويت در حركت بود .امريكا از چند ماه قبل از اين حادثه مين روبهايي
را از كشورهاي بلژيك ،انگلستان ،فرانسه ،ايتاليا و هلند جهت مين روبي مسيرهاي كشتيراني به خليج فارس
اعزام كرده بود .تا قبل از اين حادثه ،تواناييها و مقدورات دفاعي امريكا براي مقابله با هر اتفاقي مورد تأكيد
قرار مي گرفت .اما پس از اين انفجار ،كارشناسان اعالم كردند كه اصابت با مين هاي دريايي ،بزرگترين
خطري است كه نيروي دريايي امريكا را در خليج فارس تهديد مي كند .سفير امريكا در كويت بالفاصله ايران
را مسئول انفجار مين دانست و تأكيد كرد كه اين اقدام ،منجر به لغو تالش هاي امريكا براي حفاظت از
نفتكش ها نخواهد شد .البته سخنگوي كاخ سفيد اعالم كرد مشخص كردن عامل اين حادثه ،مشكل است.
مقامات وزارت دفاع امريكا هم اعالم كردند ،بيش از 1ديده بان مستقر در عرشه ناو امريكايي كه نيم مايل
جلوتر از بريجتون حركت مي كرد ،نتوانستند مين را تشخيص دهند زيرا مين ها در عمق آب ،كار گذاشته شده
بودند .در واكنش به اين موضوع امام خميني در 3133/3/3مرقوم فرمودند " :عليرغم آن همه مقدمات و
تمهيدات و جار و جنجال هايي كه در جهان ،امريكا برپا نموده است و ده ها خبرنگار و فيلم بردار را به منطقه
گسيل داشته اند تا خبر موفقيت نقشه هاي شوم امريكا را مخابره كنند ،خداوند زمينه رسوايي و زبوني امريكا را
به دست غيب خود فراهم مي آورد و اقتدار معنوي پرچم الاله اال اهلل را بر پرچم كفر به نمايش مي گذارد و دل
بندگان خالص خويش را شادمان مي سازد و چه بهتر كه امريكا و ريگان از مسير سياست مين گذاري شده
خليج فارس كه كورس رسوايي آنان را در جهان به صدا در آورده است ،مجدداً عبور نكند و بر مركب غرور
و جهلي كه تا به حال ده ها بار صاحب خود را بر زمين كوبانيده است ،سوار نشود و الاقل شبح قدرت و قدرت
نمايي خود را پيش نوكران خود مثل كويت حفظ كند و بيش از اين آنان را از شكست و خفت خود شرمسار
و سرافكنده نسازد و مطمئن باشند كه ادامه جوالن در خليج فارس ،منطقه را به كانون خطر و بحران ناخواسته
32
عليه خود آنان سوق مي دهد" .
برخورد بريجتون با مين ،از لحاظ سياسي و نظامي و تبليغاتي خيلي به ضرر امريكا تمام شد .اين اتفاق،
ترديدهايي را درباره ميزان توانايي نيروي دريايي امريكا در جنگهاي كم شدت و درگير شدن با توانمنديهاي
غير معمول در خليج فارس پديد آورد و مشخص ساخت امريكا در طرح ريزي مقابله با جنگ مينهاي دريايي،
از ظرفيت قابل اتكايي برخوردار نيست .بريجتون در حالي با مين برخورد كرد كه قبل از آن كشتي تحت
اسكورت شوروي با همين نوع از مينهاي دريايي برخورد كرده بود .بنابراين امريكا با هشياري كامل در تالش
بود تا از برخورد كشتيهاي تحت اسكورت خود با مين جلوگيري نمايد .امريكا در اين زمان عالوه بر استفاده
از كشتيهاي مين روب از بالگردهاي مين روب SHنيز استفاده مي كرد و توانسته بود 33مين دريايي را در
اطراف بنادر كويت ،كشف و خنثي نمايد .ولي برخورد كشتي بريجتون با مين ،نشان داد كه پاكسازي
مسيرهاي كشتيراني از مينهاي دريايي تجهيزات و فرصت بيشتري را مي طلبد .البته بايد در نظر داشت كه
مسافت طوالني كاروان تحت اسكورت امريكا از نزديكي تنگه هرمز تا بندر احمدي كويت ،اين فرصت را
براي افراد با انگيزه جهت مين ريزي مسير حركت كاروان با شيوه اي ابتكاري ،فراهم مي آورد .بايد توجه
535
داشت كه مسير و زمان حركت كاروان براي برنامه ريزان جنگ مين ،قابل پيش بيني بود گرچه امريكا تالش
مي كرد تا تركيب و زمان بندي اسكورت كاروان و جزئيات مربوط به آن را مخفي نگه دارد.برخورد نفتكش
تحت اسكورت،آنچنان حقارتي را براي ناوگان جنگي آمريكا ايجاد كرد كه حتي بعضي نمايندگان گنگره در
مالمت آنها گفتند كه در حقيقت ناوهاي رزمي در خليج فارس با نفتكش ها اسكورت مي شوند.به هرحال
نمايش قدرت آمريكا در خليج فارس به نمايش ضعف ناوهاي جنگي آمريكايي تبديل شد.آمريكا براي
جلوگيري از بروز حوادث مشابه در 3133/3/5تصميم گرفت تا ناوهواپيمابر گوادال كانال را با 5فروند
بالگرد مين جمع كن سوپراستاليون با 733خدمه به خليج فارس اعزام نمايد .در چنين شرايطي يك فروند
بالگرد سي گينگ آمريكا در همين روز در آبهاي خليج فارس سرنگون و يك نفر از خدمه آن كشته و سه
35
نفر مفقود و 4نفر نيز مجروح گرديدند كه دردسر جديدي براي رئيس جمهور آمريكا بود.
با توسعه يافتن حمالت عراق به نفتكشها در خليج فارس و رو آوردن كشورهاي عربي نفتي به ابرقدرتها جهت
مصون ماندن از عوارض آن ،امام خميني در 3133/3/3خطاب به سران كشورهاي عربي همسايه ايران اعالم
كردند " :من به سران كشورهاي خليج فارس سفارش مي كنم كه به خاطر يك عنصر ورشكسته سياسي ،نظامي
و اقتصادي بيش از اين خود و مردم كشورتان را تحقير نكنيد و با توسل به دامن امريكا ،ضعف و ناتواني خود
را برمال نسازيد و از گرگ ها و درنده ها براي شباني و حفظ منافع خود ،استمداد نطلبيد .ابرقدرتها آن لحظه اي
كه منافع شان اقتضاع كند شما و قديمي ترين وفاداران و دوستان خود را قرباني مي كند و پيش آنان دوستي و
دشمني و نوكري و صداقت ،ارزش و مفهومي ندارد .آنان منافع خود را مالک قرار داده اند و به صراحت و در
همه جا از آن سخن مي گويند" ....
اثرات اسکورت كشتیها
اسكورت نفتكشهاي كويتي از سوي آمريكا و شوروي ،نتوانست به جنگ نفتكشها در خليج فارس پايان دهد و
جلوي مقابله به مثل را بگيرد .تا قبل از نصب پرچم امريكا بر روي كشتيهاي كويتي در طول يكسال332 ،
كشتي تجاري و نفتكش مورد اصابت قرار گرفتند كه از اين تعدا 31فروند از سوي عراق و 34فروند از سوي
ايران مورد هدف قرار گرفته بودند .ولي پس از اسكورت كاروانها توسط امريكا اين عدد به 357فروند ظرف
يكسال افزايش يافت كه از اين تعداد 57فروند آن توسط عراق و 333فروند در عمليات مقابله به مثل مورد
اصابت قرار گرفتند .بنابراين با نصب پرچم امريكا بر روي كشتيهاي كويتي ،تقريباً حجم عمليات مقابله به مثل
به دو برابر افزايش يافت و فضاي ناامني در خليج فارس گسترش يافت .برخي از تحليلگران معتقدند كه اگر
امريكا به نفع عراق در خليج فارس وارد عمل نمي شد ،ايران قادر بود تا با اعمال فشار سنگين بر كويت و
عربستان در منطقه خليج فارس ،آنها را وادار به متوقف نمودن پشتيباني و حمايت خود از عراق بنمايد .بر
همين اساس گرچه نصب پرچم امريكا بر روي كشتيهاي كويتي بهترين راهبرد نبود اما از نظر امريكا يك
ريسك سياسي معقول بود تا در اين جنگ ،عراق بازنده نشود .اين اقدام براي امريكا هزينه هاي بااليي را نيز
به همراه داشت .زيرا از زمان اسكورت اولين كاروان تا پايان جنگ كه عمليات اسكورت كشتيها متوقف شد
536
در مجموع 737كشتي اسكورت شدند كه 322فروند آنها نفتكشهاي تحت پرچم امريكا بودند .البته هدف
ديگر امريكا از اين اقدام ،توسعه فشارهاي نظامي بر ايران به منظور وادار كردن جمهوري اسالمي به پذيرش
قطعنامه 315بود .به هر حال مي توان گفت كه عمليات اسكورت نفتكشها از سوي اياالت متحده در حفاظت و
حراست از كشتيها و كاهش نا امني ها در خليج فارس ،قرين موفقيت نبوده است ،اما شايد امريكا را به هدفهاي
باالتر از آن ،رسانده است.
تحریم هاي بیشتر ایران
پس از برخورد نفتكش غول پيكر بريجتون با مينهاي دريايي در خليج فارس در حالي كه با پرچم امريكا
حركت مي كرد ،دور جديدي از تحريمهاي ايران از سال 3133شروع شد .اين دومين دور تحريم هاي اياالت
متحده عليه ايران بود .امريكا از اين زمان تصميم به تحريم واردات كليه كاالهاي ايراني و تحريم صادرات
كاالهاي حساس و بويژه فناوريهاي دو منظوره به ايران گرفت .آمريكا در تابستان سال 3133بزرگترين
خريدار نفت ايران بود و روزانه 333هزار بشكه نفت از ايران خريداري مي كرد و برخي اقالم صنعتي ازجمله
مولدهاي كوچك،تجهيزات مربوط به ارتباطات،تراكتور و بعضي از قطعات يدكي هواپيما را به ايران صادر مي
كرد .ريگان دستو تحريم كامل واردات از ايران را در اوايل آبان 3133صادر كرد و صادرات به ايران را در
حد اقل قرار داد.آمريكا تالش كرد تا ساير كشورهاي صنعتي نيز در زمينه تحريم فروش كاالها و فناوريهاي
حساس و دو منظوره به ايران به آن كشور بپيوندند .اين اقدام به دليل شكست بزرگي بود كه امريكا در حوزه
سياسي و در بخش نظامي متحمل شده بود 73.اين تحريمها به تحريمهاي دور اول اضافه شد و محدوديت هاي
زيادي را براي ايران ايجاد كرد .در اين شرايط زماني امريكا يك سلسله اقدامات متنوعي را در حوزه هاي
حقوقي ،اقتصادي ،سياسي ،تبليغاتي و نظامي عليه ايران آغاز نمود تا بتواند فشارهاي متراكمي را بر جمهوري
اسالمي وارد نمايد و ايران را وادار به خاتمه دادن به جنگ بنمايد .با افزايش فشارها به ايران،مجلس شوراي
اسالمي در جلسه مورخ 3133/3/74تحويل يك ميليون تن نفت خام رايگان به دولت سوريه كه حدود پنج
ميليون بشكه است را با اكثريت آرا تصويب نمود تا در چهار نوبت به صورت مجاني طي سال 3133در اختيار
دولت سوريه قرار دهد .در همين ايام ،ايران ماهانه 333هزار دالر هم به مردم و گروه هاي مبارز در لبنان
كمك مي كرد تا بتواند به دولتهاي غربي فشار وارد كند 73.در عين حال آمريكا تالش داشت تا قطعتامه اي را
جهت تحريم جهاني تسليحاتي ايران در شوراي امنيت سازمان ملل به تصويب برساند ولي با مخالفت كشورهاي
شوروي،چين و فرانسه 77نتوانست آن را در جلسه مورخ 3133/2/1شوراي امنيت به تصويب برساند .در پي اين
ناكامي،سناي آمريكا به اتفاق آراء ورود كليه اجناس ايراني را به آمريكا ممنوع كرد .چين هم تحت فشار
آمريكا حمل تسليحات به مقصد ايران از راه دريا را از نيمه آبان 3133متوقف نمود .فروش نفت ايران هم از
اواخر آبان ماه 3133دچار مشكل شد ،بناچار وزارت نفت با تخفيف به فروش ادامه داده و به حفظ بازارهاي
71
صادراتي خود پرداخت.
537
دیدگاه ایران نسبت به وضع جنگ
گرچه عالئم زيادي از تغيير شرايط به نفع عراق از جمله حمايت آشكار امريكا و شوروي از رژيم بعثي مشاهده
مي شد ولي ايران همچنان خود را در موضع ضعف نمي ديد و احساس مي كرد كه با تحمل فشارهاو انجام يك
سلسله اقدامات نظامي جديد مي تواند از اين مرحله عبور كرده و خود را به شرايط مطلوب نزديك نمايد .بر اين
اساس امام خميني همچنان اصرار بر كنار رفتن صدام و حزب بعث از قدرت و تشكيل حكومت جديد در عراق
از طريق انتخاب مردم آن كشور داشتند .ايشان در اين رابطه در پيام خود به مناسبت ايام مناسك حج در
3133/3/3مي فرمايند " :اصرار ما در نبرد تا رفتن صدام و حزب كثيف عراق و رسيدن به شرايط برحق و
عادالنه ديگرمان ،يك تكليف شرعي و واجب الهي است كه از آن هرگز تخطي نمي كنيم كه انشاءاهلل با تحقق
آن ،در كناركشورهاي اسالمي ،سياستي محكم و بنيادين براي همه كشورها و ملتهاي اسالمي پايه ريزي شده
است و در پرتو آن منافع مردم از آفت و خطر مهاجمين و متجاسرين محفوظ خواهد ماند و همه كساني كه به
فكر تجاوز به حريم كشورهاي اسالمي شده اند از سرنوشت صداميان عبرت بگيرند و خودشان را به غضب و
خشم ملتها گرفتار نخواهند داشت .امروز بدون شك سرنوشت همه امتها و كشورهاي اسالمي به سرنوشت ما در
جنگ گره خورده است و جمهوري اسالمي ايران در مرحله اي است كه پيروزي آن به حساب پيروزي همه
مسلمانان و خداي نخواسته شكست آن ،به ناكامي و شكست و تحقير همه مؤمنان مي انجامد و رها كردن يك
ملت و يك كشور و يك مكتب بزرگ در نيمه راه پيروزي ،خيانت به آرمان بشيريت و رسول خداست ،لذا
تب جنگ در كشور ما جز به سقوط صدام فرو نخواهد نشست و ان شاءاهلل تا رسيدن به اين هدف فاصله
چنداني نمانده است و خدا را سپاس مي گذاريم كه ملت و دولت و مسئولين و ارتش و سپاه و بسيج و نيروهاي
مردمي و همه اقشار دالور كشورمان در آمادگي كامل به سر مي برند و .....هم اكنون نيز به سازماندهي و
بسيج و تشكل مردم ستمديده عراق پرداخته اند كه اين ،از مهمترين خواسته ها و هدف هاي ما بوده است
چراكه از اول جنگ به صراحت اعالم كرده ايم كه ايران حتي به يك وجب از خاک ايران چشم ندوخته است
و مردم عراق در تصميم گيري ها و انتخاب حكومت خود آزادند و چه بهتر آنكه قبل از سقوط حاكميت مطلق
بعث عراق بدست رزمندگان دالور اسالم در جبهه هاي نبرد ،حكومت دلخواه و مورد نظر خود را انتخاب كنند
كه بحمد اهلل طليعه اين حركت بزرگ آشكار شده است و همه ابرقدرت ها و حاميان رژيم رو به زوال بعث،
مطمئن باشند كه بين المللي كردن درگيري ها در جنگ و ايجاد جوّ فشار و جريانات ساختگي سياسي و
تبليغاتي و ديپلماسي عليه جمهوري اسالمي ايران در جهان و دخالت هاي نظامي و غير نظامي در خليج فارس و
بزرگ نمايي مشكالت و اختالف تراشي و ارائه تحليلهاي كور و بي ثمر ،ما را از هدف سرنگوني صدام و
حزب بعث عراق و تنبيه متجاوز باز نخواهد داشت و به لطف خدا تمامي فشارها و محاصره هاي جهاني را براي
نيل به اين هدف بزرگ تحمل مي كنيم و از جنگ كردن در راه خدا خسته نمي شويم 74 " .با اين سخنان به
نظر مي رسدكه ايران هنوز نا اميد از راه حل نظامي براي خاتمه جنگ نبود.اين در حالي بود كه هزينه هاي
نظامي،اقتصادي وسياسي جنگ بطور مرتب در حال افزايش و احتمال سرنگوني رژيم عراق نيز كاهش يافته
538
بود.در همين ايام ،فرمانده جنگ نيز در ديدار خود در روز دوشنبه ، 3133/3/37با بعضي از فرماندهان سپاه
ضمن موافقت با پرداخت نيازها در تجهيز 333هزار نفر نيروي خودي و كردهاي عراقي ،سياست ايران در
حال حاضر را حذف صدام معرفي كرد .همچنين ايران در 3133/3/34تصميم گرفت تا در طول 33ماه،دو و
نيم ميليون بسيجي را به جبهه اعزام نمايد.بدين منظور عالوه بربودجه موجود جنگ،پنجاه ميليارد تومان و يك و
نيم ميليارد دالر الزم بود .شوراي عالي دفاع هم در اجالس مورخ 3133/1/31خود تصميم گرفت تا 4ماه به
73
مدت خدمت سربازان اضافه نمايد.
كشتار حجاج ایرانی در مکه مکرمه
در سالهاي پس از پيروزي انقالب اسالمي هر ساله حجاج ايراني در روز ششم ذي الحجه ،مراسم برائت از
مشركين را در يكي از ميادين و خيابان هاي مكه برگزار مي كردند .در سال 3133امام خميني مفصل ترين
پيام خود به حجاج بيت اهلل الحرام را در 3133/3/3در 13صفحه صادر فرمودند كه در آن به همه مسائل
مربوط به دنياي اسالم ،ايران و جنگ پرداخته شده بود .ايشان در اين پيام خطاب به حجاج و زائرين ايراني
مرقوم فرمودند" :زائران محترم ايراني كه انصافاً شخصيت و شعور و رشد سياسي و اجتماعي خود را در مراسم
حج سال هاي گذشته به نمايش گذارده اند و باعث حفظ آبرو و اعتبار جمهوري اسالمي ايران شده اند امسال
نيز .....در راهپيمايي كوبنده برائت ،با هماهنگي و انسجام كامل در صفوف و شعارها و برنامه ها شركت نمايند
و از بركات اين اجتماع مقدس عبادي ـ سياسي كه نشان دهنده اقتدار مسلمين و كشور عزيز و اسالمي ايران
است بهره مند شوند و با برخوردهاي اخالقي و سالم و سازنده در تمام مراسم حج و خصوصاً در مسير
راهپيمايي با مردم ساير كشورها و يا مأمورين كشور عربستان سعودي ،آنان را به ضرورت حضور در اين
اجتماعات دعوت كنند ....و از درگيري و اهانت و جدال احتراز نمايند ....البته بعيد به نظر مي رسد كه دولت يا
مأمورين عربستان كه ميزبان زائران خانه خدا و حرم پيغمبر اكرمند از اين نمايش قدرت اسالم و مسلمين در
برابر كفر و ابتكار عملي ـ سياسي ملت ما كه به خاطر سربلندي جهان اسالم و مسلمين مي باشد جلوگيري
كنند ....ما با خواست خدا دست تجاوز و ستم همه ستمگران را در كشورهاي اسالمي مي شكنيم و با صدور
انقالبمان كه در حقيقت صدور اسالم راستين و بيان احكام محمدي است به سيطره و سلطه و ظلم جهانخواران
خاتمه مي دهيم ".به هر حال در زمانيكه از سوي حجت االسالم مهدي كروبي نماينده امام و سرپرست حجاج
اير اني ،اين پيام در حال قرائت در جمع زوار ايراني در ميدان معابده مكه بود ،نيروهاي انتظامي و امنيتي
عربستان راه ها را بسته و با شكستن حرمت كعبه و حرم امن الهي به حجاج ايراني حمله كردند .در اين جنايت
حدود 433نفر از زنان و مردان زائر به شهادت رسيدند و نزديك به 3333نفر از زائرين مجروح شدند .با اين
اقدام ،دولت عربستان در هماهنگي با برنامه هاي امريكا و عراق تالش نمود تا حتي ايام حج را تبديل به يك
فشار جديد عليه ايران بنمايد .طبيعتاً كشتار حجاج ايراني در راستاي طرح امريكا براي تحت فشار گذاشتن همه
جانبه ايران در همه حوزه ها و در همه ميدان ها ،ارزيابي مي گردد .بالفاصله پس از اين كشتار كه در روز
3133/3/33اتفاق افتاد امام خميني پيامي را خطاب به سرپرست حجاج ايراني صادر و در آن گوشزد نمودند" :
539
اين حوادث ،غير مترقبه و شگفت آور نيست كه دوباره دست كثيف امريكا و اسرائيل از آستين ريا كاران و
سردمداران كشور عربستان و خائنين به حرم شرفين به در آيد و قلب بهترين مسلمانان و عزيزان و ميهمانان
خدا را نشانه رود و مدعيان سقايت حاجّ و عمارت مسجدالحرام ،خيابان ها و كوچه هاي مكه را از خون
مسلمانان سيراب كند ....حكومت سعودي مطمئن باشد كه امريكا لكه ننگي بر دامنش نهاده است كه تا قيام و
72
قيامت هم با آب زمزم و كوثر پاک نمي شود ....ما همة اين جنايتها را به حساب امريكا گذاشته ايم".
از سر گیري حمالت عراق به مراكز نفتی و اقتصادي
با عدم پذيرش قطعنامه 315از سوي ايران،بار ديگر حمالت نيروي هوايي عراق به تأسيسات نفتي ايران شروع
شد .جنگنده هاي عراقي در روز دوشنبه 3133/3/31به پااليشگاه تبريز و چند مركز نفتي در استان خوزستان
ازجمله بي بي حكيمه،زرند،مارون و واحدهاي شماره 7و 1گچساران حمله و آنها را بمباران كردند 75.اين
حمالت پس از يك وقفه 73روزه آغاز شد و عراق در توجيه اين حمالت،اعالم كرد:قطعنامه شوراي امنيت
سازمان ملل نتوانسته ايران را مهار كند و اين حمالت به اراده مردم عراق كه خواهان درهم شكستن توان
اقتصادي ايران و جلوگيري از ادامه جنگ بوسيله ايران هستند،پاسخ گفته است.بار ديگر هواپيماهاي عراقي در
روز جمعه 3133/3/71به قصد بمباران پااليشگاه تبريز به اين شهر حمله كردند كه بر اثر آتش دفاع هوايي
موفق نشده و بمبهاي خود را در اطراف روستاي خلجان فرو ريختند .آنها در اين روز با 1فروند جنگنده به
پايگاه موشكي سپاه در تبريز نيز حمله كردند و آن رابمباران نمودند .اين حمالت به چند مركز نفتي در روز
3133/3/73هم ادامه يافت.حمالت عراق در روز 3133/3/73با شدت بيشتري ادامه يافت و در اين روز
كارخانه كاغذ سازي هفت تپه با 3فروند هواپيما،تأسيسات نفتي اهواز و كارخانه كشت و صنعت كارون با 7
فروند هواپيما مورد هدف قرار گرفتند.در مجموع بر اثر اين حمالت،بيش از 13نفر شهيد و بيش از 33نفر
زخمي گرديدند.عراق با وسعت حمله به مراكز اقتصادي و صنعتي را ادامه داد و در 3133/3/72نيز تأسيسات
بهره برداري شماره 7و 1گچساران را بمباران نمود و موجب توقف توليد روزانه 443هزار بشكه فرآورده هاي
نفتي از اين تأسيسات شد .در همين روز به ترانس نيروگاه برق اهواز هم حمله كرد و با هواپيماي ميراژ1 ،
راكت به سمت تأسيسات گاز ايران وژاپن در 73كيلومتري شمال غرب اميديه پرتاب كرد.تأسيسات نفتي
كوره 13هم بمباران شد.حمالت عراق در روز جمعه 3133/3/13هم ادامه يافت و خسارت و ويراني زيادي به
بار آورد .در روز 3133/3/13هم عراق با تعداد زيادي هواپيما به بندر امام خميني حمله كرد ولي نتوانست
خسارت زيادي بزند.روز بعد در 3133/3/3حمله گسترده تري با شركت بيش از 13فروند جنگنده به مجتمع
هاي شيميايي رازي و ايران – ژاپن در بندر امام خميني حمله شد و حدود 33نقطه كارخانه ايران – ژاپن مورد
حمله قرار گرفت و پادگان شهيد بهشتي و كارخانه ايران نئوپان و ريل راه آهن هم بمباران شد.در اين حمالت
حدود 4ميليارد ريال خسارت وارد گرديد .در اين روز به كارخانه سيمان درود در استان لرستان و يك واحد
پست انتقال نيرو در تبريز هم حمله شد.حمالت عراق با بمباران جزيره الوان و يك سكوي نفتي 3133/3/2به
خليج فارس كشده شد و ادامه يافت.در 3133/3/5عراق به دو نفتكش شوش و سوسنگرد كه از خارک عازم
541
پايانه سيري بودند با موشك حمله كرد.همچنين هواپيماهاي عراقي در همين روز تلمبه خانه گوره در منطقه
گچساران و در نزديكي بندر گناوه كه مركز عظيم پمپاژ نفت به جزيره خارک براي صادرات بود را بمباران
كردند كه بر اثر آن امكان پمپاژ روزانه 333هزار بشكه نفت به مبادي صدور از بين رفت.عالوه برآن،جنگنده
هاي عراقي در اين روز چندين بار به نيروگاه هاي تبريز و همدان و ايستگاه مخابراتي اسدآباد نيز حمله
كردند .در روز 3133/3/33حمالت عراق با شدت بيشتري ادامه يافت وكارخانه ذوب آهن اصفهان و 1كشتي
در خليج فارس مورد حمله قرار گرفتند .در حمله به ذوب آهن 73نفر شهيد و حدود 333تن زخمي
شدند.همچنين به تلمبه خانه شماره 7خط لوله مارون – اصفهان و تأسيسات تزريق گاز و تلمبه خانه نفتي كرنج
در شمال رامهرمز و كشت و صنعت كارون در حومه شوشتر نيز در همين روز حمله شد .در اين شرايط
نيروي هوايي ايران قادر به انجام عمليات مقابله به مثل در داخل خاک عراق نبود و ايران بيشتر با آتش توپخانه
مقابله به مثل مي كرد 71.در 3133/3/33پنج هواپيماي عراقي پست انتقال نيروي انجيرک در 73كيلومتري
شرق اراک و كارخانه هپكو در اين شهر را بمباران كردند .به منطقه نفتي آغاجاري هم حمله شد و جنگنده
هاي عراقي به نيروگاه برق قديم آران در شهر نهاوند و بخش گروس در جنوب شهر كنگاور در استان
كرمانشاه نيز حمله كردند .همچنين هواپيماهاي عراقي سكوي نفتي بهرگان 1را در شمالي ترين نقطه خليج
فارس مورد حمله قرار دادند .از روز 3133/3/35بار ديگر حمالت هوايي عراق شدت گرفت و در اين روز
مراكز صنعتي و كارگري شهرهاي اراک،كرمانشاه،درود،پيرانشهر و دزفول بمباران گرديد.در 3133/2/1دو
فرستنده ايران در غرب كشور بمباران شد و در 3133/2/33هم به چند كشتي در خليج فارس حمله شد و 7
موشك هم به بندر امام خميني اصابت كرد .عراق در 3133/2/31باز هم به تأسيسات نفتي ايران در خليج
فارس حمله كرد .اين اقدام موجب شد تا ايران با پايان مهلت 27ساعته به عراق ،تصميم خود مبني بر هدف
قرار دادن بغداد را به اجرا در آورد و در شب همين روز دو موشك زمين به زمين به مركز آموزش نيروهاي
گارد رياست جمهوري در بغداد شليك نمايد 13.عراق بار ديگر در 3133/2/73به پااليشگاه اصفهان ،تنگه فني،
سايت نخجير و اطراف كوهدشت حمله كرد.ايران هم در تالفي در 3133/2/73موشكي را به سمت وزارت
جنگ عراق در بغداد پرتاب كرد كه بنا بر گفته عراق به نزديك يك مدرسه اصابت كرد و موجب كشته
شدن 17نفر و جراحت 773نفر گرديد.حمله به بغداد موجب كاهش حمالت عراق به مراكز اقتصادي ايران
شد ولي هر از چندگاهي ادامه داشت كه مهمترين آنها حمله به مجتمع پتروشيمي شيراز در 3133/5/3بود.
ايران هم در اوايل صبح روز جمعه 3133/5/5موشكي به بغداد در پاسخ دو روزه هواپيماهاي عراقي به مناطق
غيرنظامي استان هاي خوزستان و فارس ،پرتاب نمود.با ادامه حمالت عراق،در روز 3133/5/32دو موشك
ديگر به بغداد پرتاب شد 13.حمالت هوايي عراق در 3133/5/74ادامه يافت و جنگنده هاي عراقي در
3133/5/73به نيروگاه اتمي بوشهر و رادار هوايي بندر بوشهر حمله كردند.حمله هوايي به نيروگاه اتمي بوشهر
در 3133/5/75ادامه يافت و در اين روز 3بار به نيروگاه حمله شد كه بر اثر آن 33ايراني و يك آلماني
كشته و تعدادي مجروح گرديدند .طي سه حمله به تأسيسات انرژي اتمي بوشهر ،حدود 13بمب و موشك به
541
اين مجموعه اصابت كرد.عراق همچنين در 3133/1/5به نيروگاه هاي سد دز و سد شهيد عباسپور در خوزستان
و به پست انتقال برق 13كيلو ولتي آران -نهاوند حمله كرد و موجب افزايش خاموشي ها در كشور شد .در
3133/1/35هم 33فروند جنگنده عراقي كارخانه قند پيرانشهر و روستاهاي اطراف را بمباران كردند.
توسعه جنگ در خلیج فارس
نيروي هوايي ارتش عراق با كمك برخي از كشورهاي پشتيبان صدام ازجمله عربستان و آمريكا و با استفاده
از هواپيماهاي ميراژ فرانسوي ،حمله به كشتي ها ،نفتكش ها و پايانه هاي نفتي ايران را از زمستان سال 3133
در خليج فارس توسعه داد .حضور وسيع ناوگان نظامي آمريكا ،موجب پرواز اَمن هواپيماهاي جنگنده عراقي در
آسمان منطقه خليج فارس مي گرديد .حمالت هوايي عراق در ماههاي آخر جنگ با دقت بيشتر و قدرت
تخريب باالتري صورت مي گرفت .در 34بهمن 3133كشتي مكران در رأس مطاف مورد حمله هوايي ارتش
عراق قرار گرفت و ناخداي آلماني آن كشته شد .درجه حرارت اين كشتي بر اثر آتش سوزي به 3333درجه
سانتيگراد مي رسيد ميانگين حمالت نيروي هوايي ارتش عراق در ماه هاي آخر جنگ حمله در هر 3روز به
يك كشتي بود .در مجموع 333نفر در حمالت عراق به نفتكش ها كشته شدند كه 75نفر آنها ايراني و بقيه
اتباع خارجي نظير اتباع هند و پاكستان بودند .بيمه به خانواده هر فرد كشته شده ،مبلغ 33هزار دالر واگذار مي
كرد .در مجموع به شركت ملي نفتكش ايران در طول جنگ نفتكش ها مبلغ 134ميليون دالر خسارت وارد
شد .با اين حال با اقدامات صورت گرفته ،فقط از طريق شركت ملي نفتكش ايران ،در 3سال آخر جنگ 4/3
ميليارد بشكه نفت خام ،جا به جا گرديد .پس از مدتي توقف ،بار ديگر حمالت عراق به تأسيسات نفتي ايران و
نفتكش ها ازهفتم شهريور ماه 3133آغاز شد .با ادامه حمله عراق به نفتكش ها و تأسيسات نفتي ايران،از روز
سه شنبه 33شهريور 3133به كشتي هاي عازم عربستان و كويت حمله شد وطي دو روز 3كشتي مورد هدف
قرار گرفت .ازجمله در 3133/3/33سه نفتكش نيسين مارو ،دايان مارين و دافني به ترتيب با پرچم هاي
ژاپن،ليبريا و يونان مورد حمله قايق هاي تندرو قرار گرفتند .همچنين در اوايل صبح روز 3133/3/33يك
فروند موشك ساحل به دريا از نوع كرم ابريشم به ساحل كويت پرتاب شد كه در 1كيلومتري نفتكش هاي
كويتي تحت حفاظت ناوهاي آمريكايي كه در بندر احمدي كويت در حال بارگيري بودند در يك منطقه
صنعتي در جنوب پايتخت فرود آمد .در پي اين حادثه ،كويت به كاردار و ديپلمات هاي ايراني يك هفته
فرصت داد تا خاک آن كشور را ترک كنند و از ايران هم به سازمان ملل شكايت كرد .با اين اقدامات ،عراق
از روز 3133/3/34دست از حمالت به نفتكش ها وتأسيسات نفتي ايران در خليج فارس برداشت ولي در عوض
در روز 3133/3/35به بيش از 33مركز اقتصادي ايران در داخل كشور به تالفي پرتاب موشك به كويت،
حمله كرد .پس از چند روز توقف حمالت در خليج فارس و در پي حمالت عراق به مراكز نفتي و صنعتي،
اوايل بامداد روز 3133/3/31يك فروند نفتكش 713هزارتني قبرسي به نام هيون در 333كيلومتري غرب
آبهاي دوبي هدف حمله قايق هاي تندرو قرار گرفت .پس از يك وقفه پنج روزه به مناسبت سفر دبيركل
سازمان ملل به ايران و عراق،جنگنده هاي عراقي در بعد از ظهر 3133/3/73سه موشك به اسكله Tجزيره
542
خارک پرتاب و به تأسيسات نفتي كرنج و باغ ملك و تلمبه خانه شماره 1مارون در خوزستان حمله
كردند.همچنين در همين روز به يك كشتي در نزديكي سواحل ايران هم حمله كردند .حمله بعدي عراق در
3133/3/13به يك كشتي در اسكله خارک و نيز بمباران ازنا و باختران انجام شد .با توسعه درگيري ها در
خليج فارس در صبح روز جهارشنبه 3133/2/77يك نفتكش ،آمريكايي به اسم آتالنتيك پيس كه در ليبريا
ثبت شده بود در بندر نفتي احمدي كويت مورد اصابت يك فروند موشك ساحل به دريا قرار گرفت .همچنين
در سحرگاه جمعه 3133/2/74نفتكش كويتي سي اويل سيتي كه با پرچم آمريكا در جنوب شعيبيه لنگر
17
با ادامه انداخته بود هدف حمله موشكهاي كرم ابريشم قرار گرفت كه بر اثر آن 35نفر مجروح شدند.
حمالت جنگنده هاي عراقي به نفتكش ها و بنادر نفتي ايران و نيز پس از اعالم واگذاري يك پايگاه شناور از
سوي دولت كويت به آمريكا ،بار ديگر بندر نفتي احمدي كويت در روز پنجشنبه 3133/1/37هدف دو فروند
موشك ساحل به دريا قرار گرفت .اين حمله در آستانه اجالس سران كشورهاي آمريكا و شوروي صورت
گرفت.عراق هم در 3133/1/73يك نفتكش ايراني به نام تفتان كه نفت خارک را به تنگه هرمز منتقل مي
كرد و يك كشتي باري قبرسي به نام مي مي را كه محموله آهن آالت داشت در خليج فارس مورد هدف قرار
داد .اين حمله موجب شد تا يك نفتكش يوناني به نام ورلد پروديوس در همين روز در آبهاي رأس الخيمه
مورد حمله يك قايق تندرو قرار گيرد.
سفر دبیر كل سازمان ملل به ایران و عراق
به منظور اجرايي نمودن قطعنامه 315دبيركل سازمان ملل آقاي خاوير پرز دكوئيار در روز شنبه 3133/3/73
وارد تهران شد .او با رئيس جمهور ،رئيس مجلس و نخست وزير مالقات نمود .در ديدار دبيركل با نخست
وزير در 3133/3/73وي خواستار پذيرش آتش بس از سوي جمهوري اسالمي گرديدو ايران نيز خواستار
معرفي متجاوز در قدم اول شد .در همين حال نخست وزير چين از ايران خواسته بود كه دبير كل سازمان ملل با
دست خالي از ايران برنگردد و از فشارها در صورت مأيوس شدن شوراي امنيت اظهار نگراني كرده بود.
دبيركل سازمان ملل در جلسه خصوصي 43دقيقه اي با آقاي هاشمي رفسنجاني كه پس از ديدار يك ساعته
رسمي صورت گرفت،تهديد كرد كه شوراي امنيت خواست ايران را نمي پذيرد و ايشان هم تهديد كرد كه
بسيج عمومي مي دهيم و جنگ را جدي تر مي گيريم .سرانجام قرار شد تا دبيركل سازمان بگويد احساس من
اين است كه اگر كميته شناسايي متجاوز و مسئول جنگ تشكيل شود و شروع بكار نمايد ،ايران به شرط عدم
شرارت عراق ،تحركي در جبهه ها نخواهد داشت تا نتيجه كار كميته در طول سه هفته معلوم و اعالن شود و
سپس آتش بس خواهد بود 11.دبيركل سازمان ملل پس از دو روز ديدار و گفتگو با مقامات ايران عازم عراق
گرديد و با صدام حسين به مدت يكساعت و نيم ديدار كرد.عراق با هرگونه دگرگوني در اوالويت بندي هاي
مواد قطعنامه مخالف بود.رئيس جمهور عراق در ديدار با دبيركل سازمان ملل گفت:هرگونه تالش براي مانور
دادن در باره اصل قطعنامه و روال منطقي آن،به معناي نابودي اين قطعنامه و طوالني كردن جنگ و ادامه
سياست تجاوز عليه عراق و كشورهاي منطقه است.الزم به ذكر است كه در ايام سفر دبيركل سازمان ملل به
543
ايران و عراق به مدت پنج روز حمالت هوايي عراق تا روز 3133/3/74متوقف شد ومقابله به مثل ايران هم
قطع گرديد.
تعطیلی سفارتخانه هاي ایران و عراق
درطول جنگ ،سفارتخانه هاي هر دو كشور ايران و عراق باز وداير بود .البته سفير در دو كشور وجود نداشت
ولي نمايندگان دو كشور در سطوح كاردار و پايين تر در سفارتخانه هاي دو كشور در تهران و بغداد حضور
14
داشتند .ولي از اواخر شهريور ماه 3133برابر باسپتامبر 3152سفارتخانه هاي دو كشور تعطيل شد.
جنگ امریکا با ایران
در پي اقدامات همه جانبه اياالت متحده در حمايت از رژيم عراق بخصوص پس از ماجراي مك فارلين ،امريكا
به صورت رسمي از اواخر شهريور 3133وارد جنگ با ايران در منطقه خليج فارس شد .در ساعت 71:13روز
دوشنبه 13شهريور 3133دو فروند بالگرد جنگي امريكايي كه از عرشه ناو فريگت چارت پرواز كرده بودند،
به كشتي لجستيكي 533تني " ايران اجر" وابسته به نيروي درياي ارتش ،در فاصله 333كيلومتري شمال
شرقي بحرين حمله كرده و 3نفر از ملوانان آن را كشتندكه دو نفر آنها مفقود شدند .سپس ناوهاي جنگي
امريكا اين كشتي را توقيف و به همراه 73نفر از كاركنان باقيمانده آن ،با خود بردند.بالفاصله پس از اين
اقدام ،ريگان رئيس جمهور آمريكا در همين روز طي سخناني در مجمع عمومي سازمان ملل ادعا كرد كه
كشتي ايران اجر مشغول مين ريزي بوده است .امريكا پس از گذشت 3روز ،اين كشتي را به عنوان هشدار به
ايران در جمعه شب 3133/2/1در آبهاي خليج فارس منفجر و غرق كرد .بهانه ارتش امريكا براي حمله به اين
كشتي كه در 53كيلومتري شمال شرقي بحرين صورت گرفت ،مين گذاري و حمل مين هاي دريايي بوده
است .پس از بازرسي هاي بعمل آمده از سوي ناوهاي امريكايي مشخص شد كه هيچ مين ريزي در ناحيه حمله
به كشتي ايران اجر ،صورت نگرفته است .البته 73خدمه كشتي و پيكرهاي سه شهيد در شنبه شب
مورخ 3133/2/4از طريق كشور عمان آزاد شدند ولي امريكا هيچگاه خسارت وارده به ايران را جبران نكرد.
توقيف و حمله به كشتي ايران اجر در زماني صورت گرفت كه قرار بود رئيس جمهور ايران ساعاتي بعد به
ايراد نطق در اجالس عمومي سازمان ملل متحد در نيويورک بپردازد .در همين روز قايق هاي تندرو به عنوان
مقابله به مثل به نفتكش انگليسي جنتل بريز در خليج فارس حمله كردند .در 3133/2/7بار ديگر ناوهاي جنگي
آمريكا متعرض يك كشتي تجاري ايران در درياي عمان شدند 13.در 33مهر 3133دو فروند بالگرد جنگي
آپاچي امريكايي به سه فروند قايق تندرو نيروي دريايي سپاه پاسداران در اطراف جزيره فارسي در عمق خليج
فارس در اوايل تاريكي شب حمله كردند .در اين حمله رزمندگان نيروي دريايي سپاه يك فروند از بالگردهاي
امريكايي را هدف يك فروند موشك استينگر 13قرار داده و سرنگون نمود و به همراه دو خلبان آن به قعر
آبهاي خليج فارس فرستاد .در پي اين اقدام تعداد 3فروند بالگرد امريكايي دوباره به قايقهاي سپاه حمله و
تعدادي از سرنشينان آنها را شهيد و مجروح نموده و سپس آنها را به همراه قايقها و ساير خدمه ها به اسارت
بردند 3 .اسير ايراني كه دو نفر آنها در مسير انتقال به ناو آمريكايي به شهادت رسيدند ،پس از گذشت چند
544
روز در ، 3133/2/73از طريق كشور عمان به همراه پيكر شهدا به ايران بازگردانده شدند .پس از اين اقدام و
در واكنش به حمالت عراق به نفتكش هاي حامل نفت ايران ،در تاريخ 3133/2/71نفتكش امريكايي
سانگاري كه در بندر احمدي كويت لنگر انداخته بود ،مورد اصابت يك فروند موشك كرم ابريشم قرار
گرفت و دچار آتش سوزي شد .روز بعد در 3133/2/74نفتكش سي اويل سي تي متعلق به كويت هم كه
پرچم امريكا روي آن نصب گرديده بود ،مورد اصابت يك فروند موشك كرم ابريشم 12ايران قرار گرفت كه
موجب انهدام آن شد .اين كشتي پس از اسكورت ناوگان جنگي امريكا وارد سواحل كويت شده بود .در
واكنش به اين حوادث ،سه روز بعد در 72مهر ،3133چهار ناو شكن امريكايي پس از اخطار به كاركنان دو
سكوي نفتي ايران مبني بر تخليه سكوها به پايانه هاي نفتي رشادت و رسالت در منطقه مياني خليج فارس حمله
كردند و با هزاران گلوله توپ و سپس با عمليات انفجاري تأسيسات نفتي آنها را منهدم كردند .بر اثر اين
حمله ،سكوي ميدان نفتي رشادت كه روزانه 73الي 73هزار بشكه توليد داشت دچار آتش سوزي گسترده اي
15
اين اقدام آمريكا موجب باال رفتن قيمت نفت شد و بالغ بر 333ميليون دالر به ايران ،خسارت وارد گرديد.
و سقوط قيمت سهام در بازار بورس به اندازه 77درصد شد .امام خميني در همان روز پيغام دادند كه محكم
برخورد شود .سه روز پس از اين حمله،در روز پنجشنبه 3133/2/13ساعت 33صبح،همزمان با 75صفر
سالگرد رحلت پيامبر اسالم ،پايانه سي آيلند كويت در بندر احمدي مورد اصابت يك فروند موشك كرم
ابريشم قرار گرفت و خسارت فراواني به آن وارد شد .اين حمله نگراني زيادي در مراكز اقتصادي و سياسي
غرب ايجاد كرد .اين اقدام هم پاسخ حمله آمريكا به سكوهاي نفتي ايران بود و هم واكنش مناسبي به دولت
كويت بخاطر دعوت از آمريكا جهت حضور نظامي در خليج فارس بشمار مي آمد.حمله به اسكله احمدي
كويت ،آمريكا را تحقير و حيثيت ايران را باال برد و موجب كاهش صادرات نفت كويت به ميزان يك
ميليون ودويست هزار بشكه در روزگرديد .پس از اين اقدام يك مقام پنتاگون اعالم كرد :دولت ريگان از اين
حمله نگران است ولي در صدد هيچگونه اقدام تالفي جويانه نيست 11.در 3133/5/33به يك كشتي آمريكايي
با پرچم پاناما در خليج فارس حمله شد ،اما آمريكا اعالم كرد كه تالفي نمي كند 43.پس از اين درگيريها ،دو
طرف از 33آبان 3133تا 33فروردين 3132خويشتنداري نشان داده و برخورد ديگري پيش نيامد .از اواخر
فروردين 3132ناوهاي جنگي امريكا كه مجهز به موشكهاي كروز بودند وارد خليج فارس شدند و دور جديدي
از درگيريها آغاز شد.
چالش در راهبرد نظامی ایران
تا پاييز سال ،3133تمركز قواي ايران در جبهه هاي جنوب بود و سپاه در مناطق بسيار مهمي مانند فاو ،جزاير
مجنون و شلمچه پدافند مي كرد.در چنين شرايطي 533كيلومتر از جبهه ها توسط ارتش و 333كيلومتر نيز
توسط سپاه پدافند مي شد 43.با زمين گير شدن يگانهاي سپاه در عمليات پدافندي و طوالني و گسترده شدن
خطوط دفاعي ،ايران دچار كمبود يگانهاي آزاد و قابل برنامه ريزي براي انجام تهاجمات جديد شد .نيروهاي
اصلي تهاجمي ايران نيز ،واحدهاي رزمي سپاه پاسداران انقالب اسالمي بودند .با قفل شدن جبهه جنوب ،راهبرد
545
نظامي ايران نيز تغيير كرد .بر اساس راهبرد جديد ،تمركز حمالت قواي ايران از جبهه هاي جنوب به غرب و
شمال غرب كشور انتقال يافت .براي حفظ ابتكار عمل و تداوم فشار بر دشمن ،تصميم گرفته شد تا نيروهاي
اصلي تهاجمي كشور به جبهه غرب ،منتقل شده و عمليات والفجر 33را انجام دهند .برخي از فرماندهان سپاه
با تمركز قوا در جبهه غرب و تضعيف جبهه جنوب ،موافق نبودند .قرارگاه رمضان هم مخالف انجام عمليات
منظم در جبهه هاي شمال غرب و كردستان عراق بود ،زيرا موجب تمركز قواي ارتش عراق و از بين رفتن
زمينه ها و بسترهاي عمليات نامنظم مي شد .گرچه برخي از فرماندهان موافق انجام عمليات گسترده در خارج
از جبهه جنوب نبودند ،اما راه حل ديگري هم براي طرحريزي عمليات بزرگ موفق نداشتند.
طرح انجام دو عملیات سرنوشت ساز
انجام عمليات هاي مختلف پس از فتح خرمشهر ،نشان داد كه ارتش عراق مي تواند به خوبي با يك عمليات
بزرگ ايران كه از سوي يگانهاي منظم انجام مي شود مقابله نموده و آنها را كنترل نمايد و نگذارد جبهه ارتش
بعثي در هم بشكند .از اواخر سال 3133سپاه به اين نتيجه رسيده بود كه بايستي همزمان با انجام يك عمليات
بزرگ منظم در جبهه جنوب ،عمليات بزرگ نامنظمي را نيز در منطقه شمال عراق طرح ريزي و به اجرا در
آورد تا بتواند فرماندهي دشمن را درهم بشكند .بر همين اساس قرارگاه رمضان مأمور شده بود تا عملياتي را در
بغداد با كمك لشكر بدر و گروه هاي كردي ،برنامه ريزي نمايند تا همزمان با آغاز عمليات بزرگ در جبهه
جنوب كه در اواخر سال 3133بايستي انجام مي شد ،قواي ارتش بعثي عراق در جنوب و مركز عراق درگير
نمايند .برنامه سپاه پاسداران ،اين بود كه همزمان در دو عمليات بزرگ 3 ،سپاه عراق با هم درگير نگه داشته
شوند .واحدهاي نامنظم قرارگاه رمضان مي بايستي با كمك گروه اتحاديه ميهني طالباني سپاه يكم و با لشكر
بدر مجاهدين عراقي ،سپاه دوم ارتش عراق كه در استان دياله مستقر و احتياط بغداد بود و با گروه بارزاني،
سپاه پنجم عراق را درگير نگه داشته و به كنترل در آورند .قرار بود سپاه و ارتش عمليات بزرگي را در
زمستان سال 3133در جبهه جنوب به اجرا در آورند و 45ساعت بعد ،از سوي قرارگاه رمضان درگيري با سپاه
هاي پنجم و يكم شروع و در دياله هم با سپاه دوم ارتش عراق آغاز شود .بدين منظور حتي بعضي از عشاير
اطراف بغداد از جمله عشيره ابوحسن عامري در منطقه خالص ،براي همكاري آماده شده بودند .بدين منظور
لشكر بدر تعدادي خمپاره و كاتيوشاي تك لوله اي را به بغداد منتقل كرده بود تا همزمان با شروع عمليات ،به
ساختمان راديو و تلويزيون عراق و نيز كاخ هاي صدام ،حمله نمايد .اما در پاييز سال ،3133مشخص شد كه
طرح ريزي و اجراي عمليات در منطقه جبهه جنوب امكان پذير نيست .با پايان يافتن عمليات كربالي ،3يك
نوع بن بست نظامي در طرح ريزي عمليات در جبهه هاي جنوب به وجود آمد .تا آن زمان در تمام خطوط
مرزي استان خوزستان براي انجام يك عمليات مهم و سرنوشت ساز ،طرح ريزي ها و عمليات گوناگوني
صورت گرفته بود .آرايش نظامي ارتش بعثي عراق در جبهه هاي جنوب به گونه اي بود كه امكان شكستن
خطوط دشمن و انجام يك عمليات بزرگ تقريباً غير ممكن به نظر مي رسيد .از سوي ديگر ايران ،نياز به زمان
كافي براي طرح ريزي عمليات در جبهه جنوب داشت و عملياتي هم كه در فاو ،برنامه ريزي شده بود به مرحله
546
اجرا نرسيد .بنابراين به منظور كسب زمان ،درگير نگه داشتن واحدهاي ارتش عراق و نشان دادن فعال بودن
جبهه ها و همچنين انتظار گشايش جديدي در صحنه جنگ ،انجام عملياتي در منطقه ي سد دربندي خان عراق
در شمال غرب كشور ،از سوي سپاه در دستور كار قرار گرفت.
فعالیت شوراي عالی پشتیبانی جنگ
با ادامه جنگ و به منظور پشتيباني همه جانبه از جبهه ها ،شوراي عالي پشتيباني جنگ با مسئوليت رئيس
جمهور از اوايل سال 3133در تهران تشكيل شد .اين شورا اجازه داشت مصوباتي را كه به نفع جنگ باشد حتي
اگر در مواردي با قانون مجلس نيز منطبق نباشد به تصويب برساند .با كسب نظر امام خميني مصوبات اين شورا
تا پايان جنگ الزم االجرا بود 47.اين شورا تالش نمود تا عِدّه و عُدّه الزم را جهت اجراي يك سلسله عمليات
متوالي و مؤثر در سراسر خطوط تماس و تدارک تجهيزات ضروري براي يگان هاي در خط ،فراهم آورد.در
جلسات مرتب اين شورا در مورد فراخوان عمومي هم بحث مي شد .ازجمله در جلسه مورخه 3133/3/31طرح
41
سپاه مبني برآموزش و تدارک و بكارگيري 3333گردان رزمي در مدت 33ماه،مورد تصويب قرار گرفت.
بدين منظور اين شورا همايشي را در 3133/5/35با حضور جمع كثيري از علما و ائمه جمعه و مسئولين
كشوري و نهادهاي دولتي در تهران تشكيل داد.در اين جلسه حاضرين براي بسيج عمومي و آمادگي براي
هجوم تازه عليه عراق توجيه گرديدند.شركت كنندگان در اين همايش در 3133/5/31در حسينيه جماران با
امام خميني ديدار كردند ولي ايشان در سخنان خود در باره جنگ و بسيج چيزي نگفتند.نظر ايشان آن بود كه
اين سر و صداها تأثير زيادي بر اعزام نيرو ندارد و دشمنان هم متوجه خواهند شد و عالوه بر اين به خاطر
اختالف سران ارتش و سپاه در جنگ هم پيشرفت زيادي نمي شود 44.شوراي عالي پشتيباني جنگ در جلسه
مورخ 3133/5/73به منظور جبران سكوت ايشان در سخنراني خود و كسب امضاي ايشان ،طي نامه اي از امام
خميني خواسته شد تا اجازه فرمايند امكانات كشور بيش از پيش براي پشتيباني از جبهه ها بسيج گردد .ايشان
طي پاسخي مرقوم فرمودند " :جنگ تحميلي در رأس امور واقع است .الزم است به همت همه اقشار كشور،
هرچه سريعتر با عنايات حق تعالي پيروزي بدست آيد .بنابراين آنچه كه شوراي عالي پشتيباني جنگ و
با اظهار نظر امام متخصصان امور جنگي ،ضرورت تشخيص داده اند بايد عمل شود و كوتاهي نگردد".
خميني راه براي بسيج عمومي هموار شد و مسئولين كشور از مردم خواستند تا به جبهه هاي جنگ بروند و
كساني كه نمي توانند شخصا به جبهه ها بروند از راه هاي ديگر از جنگ پشتيباني كنند .يك حساب بانكي هم
در 3133/5/73براي جهاد مالي با شماره 33افتتاح گرديد تا اين نوع كمكها خرج بسيح شود.همچنين در جلسه
مورخ 3133/33/2شورا تصميم گرفته شد تا مبلغ 733ميليون دالر ارز دولتي در راه جذب ريال براي جنگ
مصرف شود.درجلسه 3133/33/37اين شورا،با چاپ 333ميليارد ريال اسكناس براي تأمين مخارج طرح به
سوي كربالي 7موافقت گرديد 43.در طول سال ، 3133فعاليتهاي شوراي عالي پشتيباني جنگ ادامه يافت و
اين شورا قبل از انجام عمليات والفجر 33طي مصوبه اي تأمين كسري اعتبار الزم براي هزينه هاي ضروري
جبهه هاي جنگ از طريق بانك مركزي را تصويب و پس از كسب مجوز از امام خميني در ،3133/37/1
547
هزينه هاي جنگ را تأمين نمود.
افزایش برد عملیاتی هواپیماهاي عراق در خلیج فارس
با گسترش حمالت عراق به جزيره خارک ،ايران سعي كرد تا با فعالتر كردن جزيره سيري و راه اندازي پايانه
هاي جديد،بخشي از نفت خود را از منطقه مياني خليج فارس كه دورتر از دسترس جنگنده هاي عراقي است
انجام دهد.اما آرام آرام توانايي هوايي و برد جنگنده هاي عراقي تا منطقه مياني خليج فارس افزايش يافت و اين
كشور توانست حمله به نفتكش ها را توسعه داده و تأسيسات نفتي جزيره سيري را نيز بمباران نمايد .بنابراين
در چنين شرايطي ،ايران پايانه جديدي را براي صدور نفت در اطراف جزيره الرک در تنگه هرمز و در فاصله
3733كيلومتري از مرز عراق فعال نمود.اما اين ناحيه نيز از حمالت جنگنده هاي عراقي در امان نماند و با
امكان سوختگيري هوايي ونيز استفاده از فضاي كشورهاي عربي حاشيه جنوبي خليج فارس،هواپيماهاي عراقي
توانايي دسترسي به اين منطقه را نيز از زمستان سال 3133پيدا كردند .به منظور توسعه فشار برصادرات نفت
ايران،عراق براي اولين بار به دو سوپر تانكر به اسامي برمه اينترپرايز و ورلد پتروبراس متعلق به شركتهاي
انگليسي كه در اجاره ايران بود و نيز يك نفتكش غول پيكركه بزرگترين نفتكش جهان در آن زمان بود ،در
تاريخ چهارشنبه 7دي ماه 3133در پايانه نفتي الرک حمله كرد و آنها را به آتش كشيد.اين حمله با استفاده
از هواپيماهاي ميراژ فرانسوي و با بكارگيري بمب هاي ليزري صورت گرفت .پس از اين حمله ،در حدود
يك هفته وضعيت خليج فارس با آرامش نسبي توأم بود ولي جنگنده هاي عراقي در ساعت 77جمعه
3133/33/33به دو فروند كشتي پدافندي مستقر در اطراف جزيره خارک حمله و خساراتي به آنها وارد
آوردند.بر اثر اين بمباران 4نفر شهيد و 1نفر مجروح شدند و همچنان جنگ نفتكش ها ادامه يافت.
سیاست جنگی ایران :خط مقاومت
با گسترش حضور ناوگان جنگي آمريكا در خليج فارس و تالش قدرتهاي جهاني جهت وادار كردن ايران به
پذيرش قطعنامه ،315برنامه عراق توسعه حمالت هوايي به مراكز اقتصادي و نفتي ايران و نيز بمباران مداوم
پايانه هاي نفتي جهت قطع صادرات نفت ايران بود .از سوي ديگر آمريكا بدنبال وادار كردن شوراي امنيت
سازمان ملل جهت صدور قطعنامه تحريم تسليحاتي ايران و نيز ايجاد فضاي امني براي هواپيماهاي عراقي جهت
حمله به تأسيسات نفتي ايران در سرتاسر خليج فارس و همچنين جلوگيري از عمليات مقابله به مثل ايران عليه
نفتكش هاي حامل نفت كشورهاي جنوبي خليج فارس بود .در چنين وضعيتي ايران از يك سو بدنبال قانع
كردن سازمان ملل به تعيين و اعالم متجاوز به عنوان پيش شرطي براي پذيرش آتش بس و قبول قطعنامه 315
و ازسوي ديگر بدنبال بسيج عمومي براي وارد آوردن يك ضربه قاطع نظامي به عراق در جبهه هاي جنگ
زميني ونيز اقدام براي توسعه صنايع نظامي به منظور ساخت موشك و مهمات و تجهيزات مورد نياز جبهه ها
بود.با توجه به محود شدن فروش نفت و پديد آمدن مشكالت اقتصادي فراوان،نخست وزير در مراسم تقديم
اليحه بودجه سال 3132به مجلس شوراي اسالمي در روز يكشنبه 3133/33/3اعالم كرد :دولت براي مقابله با
تهديدات احتمالي آمريكا ،هفت كميسيون تشكيل داده و طرحها و اسناد ذيقيمتي را آماده كرده است.ايشان
548
گفت :خط كلي حاكم بر اين برنامه ها؛ همان خطي است كه رهبر بزرگ انقالب ترسيم كرده اند :خط
42
مقاومت تا آخرين خانه،آخرين نفر و آخرين قطره خون.
حمالت موشکی به تهران و قم
همزمان با آماده شدن نيروهاي ايران براي انجام عمليات جديد،هواپيماهاي جنگي عراقي در روز شنبه
3133/37/5به پااليشگاه تهران حمله كردند.سپس عراق در روز دوشنبه 3133/37/33چهار نقطه تهران را
براي اولين بار هدف موشكهاي زمين به زمين قرار داد .ايران نيز در همين روز در واكنش به هدف قرار
گرفتن تهران،به شهر بغداد يك فروند موشك اسكادبي پرتاب كرد .عراق در 3133/37/33هم 37موشك به
تهران پرتاب نمود كه بر اثر آن 13نفر شهيد و 23نفر مجروح شدند.ايران هم تصميم گرفت روازانه سه
موشك با فاصله زماني مناسب روانه بغداد نمايد 45.از يكسال قبل زمزمه هايي از دستيابي عراق به موشكي كه
بتواند تهران را هدف قرار دهد،به گوش مي رسيد.عراق بار ديگر در شب چهارشنبه ،3133/37/37شش
موشك ديگر به تهران پرتاب كرد و شهر قم را نيز هدف حمالت موشكي قرار داد.بدين ترتيب ظرف 7روز
بيش از 13فروند موشك به سوي شهرهاي تهران و قم شليك گرديد .در روز چهارشنبه 3133/37/37هم
مبادله موشك بين ايران و عراق ادامه يافت .پس از گذشت چند ماه از جنگ شهرها ،باحمالت موشكي عراق
به تهران عمال حمله به پايتخت هاي دو كشور بار ديگر آغاز شد .بسياري از موشكهاي عراقي پرتاب شده به
تهران وقم در آسمان منفجر مي گرديد يا عمل نمي كردند و قدرت انفجاري آنها نسبت به موشكهاي اسكاد بي
كمتر بود،لذا خيلي روحيه مردم را خراب نكرد.اين موشكها همان موشك اسكادبي روسي بود كه عراق از وزن
سرجنگي آنها كم كرده بود و به سوخت آنها اضافه كرده بود ،در نتيجه قدرت انفجاري آنها كم و برد آنها
اضافه شده بود .وزن مواد انفجاري اين موشك به 333كيلوگرم يعني يك پنجم سر جنگي اسكادبي كاهش
يافته بود .پس از يك روز وقفه ،دوباره در روز جمعه 3133/37/34تهران هدف 1موشك زمين به زمين قرار
گرفت .ايران هم در مقابل 7 ،موشك به بغداد روانه كرد .در روز شنبه 3133/37/33نيز 2موشك به تهران
پرتاب شد كه 1تاي آن در فضا منفجر شد و 4تاي آنها به مناطق مسكوني اصابت كرد .در اوايل بامداد روز
بعد هم به سمت شمال تهران موشك پرتاب شد كه به كوه هاي شمال شميران برخورد كرد و آسيبي وارد
نياورد .بعد از ظهر همين روز نيز 1موشك ديگر به تهران شليك شد كه همگي در آسمان منفجر شدند .در
روز يكشنبه 3133/37/33همزمان با موشك باران تهران ،تعداد زيادي از شهرهاي غرب و جنوب كشور نيز
41
توسط هواپيماهاي جنگي عراق بمباران گرديد و يك هواپيماي عراقي هم سرنگون و خلبان آن اسير شد.
پرتاب موشك به تهران درروز 3133/37/32با شليك 1فروند ادامه يافت .ايران هم در عوض 1موشك به
بغداد و موصل روانه كرد.چند شهر ايران هم بمباران شد و دوباره جنگ شهرها براه افتاد .در سه شنبه شب
مورخ 3133/37/35موشك پرتاب شده به جنوب تهران در منطقه سيروس فرود آمد و باعث تلفات زيادي شد.
حدود 33نفر شهيد و 33نفر هم مجروح شدند كه در بين آنها تعدادي افغاني و عرب به چشم مي خورد.تا اين
زمان 12موشك به سوي تهران رها شد .به اصفهان هم موشك شليك شد .ايران هم بغداد و موصل را هدف
549
موشك قرار داد و جنگ شهرها وسعت گرفت .در اين مدت تعدادموشكهايي كه عراق عليه ايران بكار گرفت
دو برابر موشكهايي بود كه ايران به سمت عراق پرتاب كرد .عراق تصميم داشت به جنگ شهرها تا قبول
قطعنامه 315به حمالت به مناطق مسكوني ايران ادامه دهد .ايران تصميم گرفت تا عالوه بر مقابله به مثل به
ساخت پناهگاه در شهرها بپردازد و براي كسانيكه شهرها را ترک مي كنند هم ،جا و تسهيالت فراهم نمايد.
با شدت گرفتن جنگ شهرها ،شوروي در روز سه شنبه 3133/37/35از شوراي امنيت سازمان ملل درخواست
جلسه فوري واضطراري نمود و ايران نيز از آن استقبال نمود تا بتواند به جنگ شهرها خاتمه دهد.بدين منظور،
فرمانده جنگ در مصاحبه خود با رسانه ها اعالم كرد كه شوروي موشك جديدي به عراق نداده است كه اين
اقدام ،موجب تشكر سفير شوروي در تهران گرديد 33.در 3133/37/31حمالت بيشتري به ساير شهرهاي ايران
شد و تهران هم هدف چند موشك دوربرد قرار گرفت.مقابله به مثل هم ادامه يافت.اين وضعيت در روز بعد هم
تكرار شد .در روز جمعه 73اسفند 3133در حين برپايي مراسم نماز جمعه 1موشك ديگر به تهران پرتاب شد
و قم هم مورد اصابت يك فروند موشك قرار گرفت ولي هيچكدام خيلي موثر نبود.بعد از ظهر هم دوباره به
تهران موشك شليك شد و شهرهاي زيادي هم بمباران شد و تلفات زيادي به بار آمد ولي ايران به منظور
خاتمه دادن به جنگ شهرها از مقابله به مثل خودداري نمود .بدين ترتيب با تدبير ايران ،از روز شنبه
3133/37/77جنگ شهرها متوقف گرديد .ايران راه حل اساسي جنگ را در تداوم عمليات در جبهه ها مي
دانست .اما با آغاز عمليات والفجر 33در 3133/37/71آتش بس در جنگ شهرها ادامه نيافت و پس از چند
33
ساعت با پرتاب موشك از سوي عراق به تهران ،دوباره جنگ شهرها شروع شد.
عملیات والفجر 85
از اواخر دي ماه 3133انجام عمليات در منطقه سد دربندي خان قطعي گرديد .با شناسائي هاي انجام شده و پس
از مطالعات چند ماهه ،عمليات والفجر 33از سوي سپاه پاسداران انقالب اسالمي طرح ريزي و درساعت 7
بامداد روز 71اسفند ماه سال 3133در جبهه منطقه غرب كشور با اسم مبارک " يا رسول اهلل " به مرحله اجرا
گذاشته شد.براي آماده سازي منطقه عمليات مدتها كار مهندسي از سوي 1گردان جهاد سازندگي و يك لشكر
و يك تيپ مهندسي سپاه صورت گرفت و به مدت بيش از يك ماه با وسعت در جاده هاي كردستان حمل و
نقل و ترابري سنگين نيروهاي نظامي به سوي منطقه محسوس بود .موقعيت زمين منطقه عمليات،نقش اصلي و
تعيين كننده اي در شيوه طرحريزي مانور داشت .وجود ارتفاعات سركوب سورن در شرق منطقه عملياتي و
استقرار درياچه دربنديخان در غرب آن،محدوده اي به عرض 33كيلومتر را پديد آورده بود و حكم تنگه اي را
داشت كه مسدود كردن اين تنگه،موفقيت عمليات را تضمين مي كرد .بدين ترتيب دو محور يكي از مله خور
در شمال به طرف خرمال و ديگري از جنوب از غرب باالمبو در امتداد تمورژنان در نظر گرفته شده بود كه با
تصرف سرپلي در كمر درياچه و سرانجام الحاق اين دو بازو در تنگه ذكر شده ،موجب محاصره قواي دشمن
مي گرديد .در مجموع 33لشكر و 1تيپ سپاه با استعداد 33درصد شامل 23گردان درتركيب سه قرارگاه
قدس ،ثامن االئمه و فتح در عمليات والفجر 33وارد عمل شدند.با توجه به حساس بودن ارتش عراق به جبهه
551
هاي جنوب ،عمليات والفجر 33در غافلگيري و با سرعت نسبتا باال انجام شد .وضعيت طبيعي و مناسب منطقه
عمليات موجب شد تا از مانور احاطه اي براي انجام علميات و رسيدن به اهداف استفاده گردد با توجه به
حمالت ارتش عراق به شهرها و مناطق مسكوني ايران ،عمليات والفجر 33پاسخ مناسبي به شرارت هاي عراق
تلقي مي گرديد.
با شروع عمليات ،سرعت عمل نيروها و غافلگيري دشمن موجب دستيابي به بيش از 13درصد اهداف تعيين
شده گرديد كه شگفتي آفرين بود.در محور چناره به علت يخبندان ،اهداف مورد نظر با 4ساعت تأخير تأمين
شد و اين در حالي بود كه بسياري از نيروهاي دشمن در خواب بسر مي بردند .به غير از واكنش دشمن در شاخ
سورمر و شاخ شميران ،تحرک و مقاومت ديگري از سوي ارتش عراق صورت نگرفت بگونه اي كه موجب
تعجب فرماندهان شد .در روز اول عمليات هواي منطقه درگيري ابري بود و عليرغم فعال نشدن سايت پدافند
هوايي هاگ،شرايط جوي مانع فعال بودن هواپيماهاي دشمن مي گرديد .اين عمليات در مجموع يك هفته به
طول انجاميد و در مسير انجام عمليات والفجر ، 33شهر نوسود هم كه در كنترل حزب دموكرات بود با تسليم
333نفر از آنها به تصرف درآمد.
عمليات والفجر 33عملياتي موفق از نظر نظامي بود و طي آن ،شهر حلبچه و مناطق اطراف آن به تصرف قواي
ايران درآمد .هدف اصلي عمليات مسدود كردن عقبه اصلي استان سليمانيه و تأمين منطقه سليمانيه عراق بود،
اما عواملي موجب شد كه رزمندگان اسالم نتوانستند به بعضي از اهداف بلندترخود از جمله تصرف شهر سليمانيه
دست پيدا كنند .در اين عمليات 13دستگاه تانك و نفربر 333 ،قبضه توپ صحرايي 533 ،خودرو و 3هزار
سالح سبك به غنيمت گرفته شد و 3443نفر از نيروهاي عراقي اسير شدند كه 333نفر آنها افسر بودند433 .
نفر از عناصر ضد انقالب نيز به اسارت در آمدند .در مجموع 313نفر از رزمندگان در اين عمليات شهيد و
7331نفر آنها مجروح گرديدند 135 .نفر نيز مفقود شدند و 333نفر از رزمندگان اسالم نيز دچار مسدوميت
شيميايي گرديدند .در اين عمليات به گروه كومله از احزاب كرد مسلح ايراني ،تلفات بااليي وارد شد و گروه
رزگاري كه در منطقه بياره مستقر بود نيز تا حد زيادي منهدم گرديد.البته عمده قواي حزب دموكرات ،دو روز
قبل از آغاز عمليات ،منطقه را ترک كرده بودند .در اين عمليات از شهر حلبچه حدود سه كاميون اسناد و
مدارک استخبارات عراق بدست آمد كه مشخص مي ساخت كه اكثر بمب گذاريها در داخل ايران از اينجا
هدايت مي شده است.
تاكتیك ارتش عراق در مواجهه با عملیات والفجر 85
ارتش عراق بر خالف رويه خود ،از آوردن عمده قوا براي اجراي پاتك عليه رزمندگان اسالم خودداري نمود
و عمدتاً با قواي محلي و نيروهاي مربوط به سپاه يكم كه حدود 1تيپ مي شد و نيز با استفاده از سالح هاي
شيميايي به مقابله با تهاجم قواي ايران پرداخت .ارتش بعثي فقط در منطقه شاخه شميران ،جنگ سختي را انجام
داد و در ساير جبهه هاي منطقه عملياتي والفجر ،33تحرک چنداني از خود ،نشان نداد .اين اقدام نشان داد كه
ارتش عراق از پشتيباني اطالعاتي و مستشاري زيادي برخوردار شده است .عدم انتقال نيروهاي اصلي ارتش
551
عراق به منطقه عملياتي والفجر 33و حمالت شيميايي به رزمندگان و روستاهاي كرد نشين و شهر حلبچه ،شيوه
اصلي جنگي ارتش عراق در واكنش به عمليات والفجر 33بود .اين شيوه ،توانست تحولي را در اتخاذ ابتكار
عمل در مقابله با رزمندگان اسالم ايجاد نموده و آغاز تغيير موازنه قوا به سود ارتش بعثي عراق باشد .وفيق
السامرايي در اين باره مي گويد :نيروهاي ايراني فقط چند كيلومتر با سد دربنديخان فاصله داشتند .ابتكار عمل
در دست نيروهاي ايراني بود و هر جا كه مي خواستند فرماندهان عراقي را به دنبال خود مي كشيدند .عمليات
آنان به منزله دامي براي نابود سازي يگانهايي كه به تازگي بازسازي شده بودند ،تلقي مي شد .اين يگانها را
37
براي شركت در نبردهايي كه ما انتخاب مي كرديم ،نه ايرانيها ،آموزش داده بوديم.
حمله شیمیایی به حلبچه
شهر 23هزار نفري حلبچه در استان سليمانيه و در جنوب شرقي درياچه سد دربنديخان قرار دارد.اين شهر از
بهترين مناطق عراق از نظر آب و هوا و شرايط جوي است .پس از پيروزي ايران در عمليات والفجر ، 33
ارتش عراق گسترده ترين حمله شيميايي خود را به مردم غير نظامي شهر حلبچه در 73اسفند ماه سال 3133
انجام داد .اين بمباران ،پس از گذشت حدود 2ماه از تهاجم شيميايي به سردشت صورت گرفت .در اين روز
33فروند هواپيماي عراقي 31كه هر كدام 4بمب شيميايي به وزن 333كيلوگرم را حمل مي كردند ،بمبهايي را
كه حاوي گازهاي خردل ،اعصاب و سيانور بود بر سر مردم حلبچه و روستاهاي اطراف آن فرو ريختند 34.اين
بمبها ابري به رنگ زرد روشن در تمام فضاي حلبچه ايجاد كرد.اين بمباران شيميائي ،بزرگترين جنايت جنگي
دولت عراق را رقم زد .بنابر اعالم رسانه ها ،ظرف مدت 7ساعت در جريان حمالت شيميايي ارتش عراق،
حدود 3هزار نفر 33از ساكنين حلبچه و روستاهاي اطراف آن ،جان خود را براثر استشمام گازهاي شيميايي از
دست دادند و حدود 2هزار نفر ديگر نيز مجروح گرديدند 33.حمله شيميايي از سوي هواپيماهاي ارتش بعثي
عراق در زماني صورت گرفت كه قواي ايران هنوز به اين شهر وارد نشده بودند .انگيزه اصلي صدام از اين
حمله آن بود كه مردم كرد در جريان جنگ با ايران به ارتش بعثي كمك نكردند.پس از بمباران شيميايي
،باقيمانده مردم حلبچه به ايران پناهنده شدند و ايران مصدومان شيميايي آنها رامعالجه كرد و تعدادي از آنها را
براي درمان بيشتر به خارج اعزام كرد 32.بر اثر اين تهاجم شيميايي حدود 13هزار نفر از مردم شلمچه توسط
نيروهاي ايراني به مراكز امن منتقل شدند .با بمباران حلبچه ،ابعاد وحشيانه جنگ بيشتر مشخص شد .سركوب
كردها در داخل عراق در عمليات موسوم به انفال ادامه يافت و رژيم صدام طي يكصد روز 357 ،هزار نفر از
مردم شمال عراق را قتل عام نمود .اين حمالت ،وحشيانه ترين مورد استفاده از سالحهاي شيميايي در داخل
خاک عراق و يك نسل كشي آشكار بود .بكارگيري جنگ افزارهاي شيميايي در حلبچه ،گسترده ترين
استفاده از سالح شيميايي از جنگ جهاني اول تا كنون به شمار مي رود .فاجعه اي كه در حلبچه رخ داد با
فجايعي همچون بمباران اتمي شهرهاي هيروشيما و ناكازاكي ژاپن به دست امريكا قابل مقايسه است .پس از
بمباران شيميايي شهر حلبچه ،بسياري از مجروحين اين فاجعه عازم ايران شدند و دولت عراق هيچ اقدامي جهت
مداواي مجروحين انجام نداد .بسياري از بازماندگان اين شهر پس از بمباران شيميايي ،به بيماريهاي رواني،
552
پوستي و مغزي بسيار خطرناک مبتال گرديده و تعداد بيماران سرطاني در آن منطقه افزايش يافت .نسل كشي
مردم حلبچه زماني آغاز شد كه صدام پسر عموي خود معروف به علي شيميايي را مسئول بكارگيري تسليحات
35
شيميايي در جنگ كرد.
جرج شولتز وزير خارجه ريگان رئيس جمهور وقت امريكا درباره استفاده عراق از سالح هاي شيميايي مي
گويد :ما مخالف استفاده از تسليحات شيميايي بوديم ولي نمي خواستيم كه ايران بر عراق پيروز شود ،به همين
دليل رسماً عراق را محكوم نكرديم .بمباران شيميايي حلبچه با واكنش امام خميني مواجه شد .ايشان طي پيامي
در 3132/3/33كه به مناسبت برگزاري انتخابات سومين دوره مجلس شوراي اسالمي خطاب به ملت ايران
صادر كردند مرقوم فرمودند" :فرزندانم ،دشمن در بمباران شيميايي مناطق مسكوني ،نهايت قساوت و درندگي
خود را نشان داده است و با حمله شيميايي به مردم بي دفاع عراق ،حتي پايه هاي حمايت حاميان خود را نيز
سست نموده است .به سوي جبهه ها هجوم بريد تا ضربات پي در پي شما ،توان و امان او را بگيرد كه انشاءاهلل
31
پيروز خواهيد شد".
حمله شیمیایی به نودشه
يك روز پس از حمله شيميايي هواپيماهاي عراقي به شهر حلبچه ،شهر مرزي نودشه از توابع پاوه يا اورامانات
در عصر 73اسفند 3133مورد حمله شيميايي هواپيماهاي عراق قرار گرفت .مردم اين شهر كه در 333
كيلومتري كرمانشاه قرار دارد ،از ترس و نگراني حمله هواپيماهاي عراقي روزها را در باغ ها و كوههاي
اطراف شهر به سر برده و شبها به خانه هاي خود باز مي گشتند .با اينكه به هنگام بمباران ،شهر تقريباً خالي از
سكنه بود ولي شب هنگام كه مردم به خانه هايشان مراجعه كردند ،در اثر تماس با مواد شيميايي صورت ها و
بدنهايشان سرشار از تاول هاي قرمز شده و تعداد زيادي از مردم مصموم و تعدادي نيز كور شدند 5 .نفر از آنها
شهيد و حدود 233نفر به بيمارستان ها منتقل شدند .الزم به ذكر است كه گاز خردل ،عوارض دراز مدت
پوستي از 1تا 37سال دارد .اين شهر پس از 2روز دوباره مورد حمله هواپيماهاي عراقي قرار گرفت .شهر
نودشه در مسير تداركاتي منطقه عملياتي والفجر 33قرار داشت و شايد به همين دليل مورد حمله شيميايي
قرارگرفت .گفته مي شود در مجموع 334نفر از مردم اين شهر به شهادت رسيده اند 33.گرچه سياست ايران در
جنگ شهرها مقابله به مثل در حد بازدارندگي بود ولي هيچگاه ايران در برابرحمالت شيميايي عراق ،دست به
مقابله به مثل نزد و اال ابعاد فاجعه انساني درجنگ ،خيلي افزايش مي يافت و صحنه جنگ ،به كشتار غير
نظاميان تبديل مي شد.
تجلیل امام خمینی از عملیات والفجر 85
با پايان يافتن عمليات والفجر ،33امام خميني در 3133/37/72طي نامه اي به آقاي محسن رضايي فرمانده سپاه
پاسداران انقالب اسالمي كه فرماندهي قواي ايراني در اين عمليات را بر عهده داشتند از دالوريهاي رزمندگان
اسالم ،تقدير كردند .ايشان در اين نامه مرقوم فرمودند " :از عنايات خداوند بزرگ و توجه رسول معظم او به
اين ملت مقاوم و ايثارگر و رزمندگان سلحشور اسالم در پيروزي بزرگ و برق آساي والفجر 33سپاسگزارم.
553
به يقين اين هديه الهي از ختم اين سال پر حادثه ،تحقق وعده اِنْ تَنْصُروا اهلل يَنْصُركُم وَ يُثَبِتْ اَقدامَكُم از ثمره
مقاومت بي نظير اين ملت بزرگ در برابر حمالت بزدالنه عفلقيان در بمباران شهرهاست .اخبار پيروزي ها و
حماسه هاي دالوران اسالم نه تنها دل ملت ما كه قلب همه مستضعفان و محرومان را شادمان نمود و صدام و
عفلقيان و حاميان و اربابان او خصوصاً امريكا و اسرائيل را عزادار كرد .سالم خالصانه مرا به همه فرماندهان
عزيز و شجاع و رزمندگان ظفرمند پيروز سپاه و بسيج و ارتش و هوانيروز و نيروي هوايي و جهادگران دالور
و گمنام و امدادگران و كليه نيروهاي مردمي و كُرد ابالغ كنيد و سالم و تشكر ملت ايران را به مردم شهرهاي
آزاد شده عراقي كه بدون اينكه حتي يك گلوله هم به طرف آنان و شهرهاي آنان شليك شود با آغوش باز و
فرياد اهلل اكبر از رزمندگان ما استقبال نمودند برسانيد و به آنها بگوييد كه مي بينيد صدام چگونه ديوانه وار
شما و شهرهايتان را بمباران خوشه اي و شيميايي مي كند و خواهيد ديد كه جهانخواران چگونه در تبليغات
مسموم خود از كنار پيروزي هاي بزرگ و جنايات صداميان خواهند گذشت .اينجانب با تشكر مجدد از ملت
مقاوم ايران و رزمندگان عزيز ،از جوانان غيرتمند كشور سرافراز اسالمي ايران مي خواهم كه به جبهه ها
عزيمت كنند و با تداوم عمليات خود ،مجال تجديد سازمان و تنفس عفلقيان شكست خورده و مستأصل بگيرند.
33
دست قدرت و نصرت بي انتهاي خداوند يار و ناصرتان باد" .
ارزیابی عملیات والفجر 85
بطور كلي در دوران جنگ ،در فضاي جغرافيايي عراق ،سه هدف اصلي و مهم وجود داشت كه ارزش برنامه
ريزي به منظور طرح ريزي و انجام عمليات هاي تأثيرگذار و سرنوشت ساز به منظور خاتمه دادن به جنگ
تحميلي را داشت .اين سه هدف مهم عبارت از شهرهاي بصره در جنوب ،بغداد در مركز و كركوک در شمال
كشور عراق بود .علت اصلي رفتن رزمندگان اسالم از جنوب و انتخاب هدفي در غرب كشور ،به دليل كمبود
نيروي مورد نياز براي جنگيدن در جبهه هاي جنوب بود .در آن زمان براي جنگيدن در جبهه جنوب و انتخاب
هدفي مناسب ،به حداقل 333گردان نيروي رزمي نياز بود ولي امكان تأمين 23گردان در آن هنگام وجود
داشت .بنابراين با توجه به شرايط جغرافيايي زمين و نيز حضور مردمي كه از عمليات نيروهاي ايراني استقبال
مي كردند ،منطقه سد دربندي خان براي انجام عمليات ،انتخاب گرديد .فاصله مرز ايران تا شهر كركوک خيلي
زياد بود و حتي در برخي مناطق دورتر از فاصله قواي ايران تا شهر بغداد بود .اما در كركوک امكان خوبي
براي اجراي عمليات وجود داشت و آن هم حضور مردم و انبوه جمعيت بود .ساكنين اطراف شهر كركوک را
مردم كرد معترض به رژيم بعثي عراق تشكيل ميدادند .بنابراين قواي ايران ميتوانستند با استفاده از اختالفها
و اعتراضهايي كه نسبت به حزب بعث و دولت عراق وجود داشت ،امكان جديدي را در جنگ عليه دولت
صدام بوجود آورند .بنابراين با سازماندهي اكراد معترض به رژيم بعثي عراق ،فرصتي براي ايران ايجاد شد تا
در آن منطقه با طرح ريزي عملياتي بتواند خط دفاعي عراق را در هم شكسته و جبهه جديدي عليه دشمن باز
نمايد .عمليات والفجر 33با توجه به چنين شرايطي ،طرح ريزي و به مرحله اجرا درآمد.يكي از اهداف و
انگيزههاي اصلي در طرح ريزي و اجراي عمليات والفجر 33اين بود كه قواي ايران از سمت سد دربنديخان
554
37به شهر سليمانيه نزديك شوند و با تصرف منطقه سليمانيه ،كل جبهه شمال عراق را به منطقه قواي ايران و
سرزمين هاي جمهوري اسالمي متصل نموده و فشار جديدي را عليه رژيم صدام حسين اِعمال نمايند .در پشت
سد دربنديخان حدود 1ميليارد متر مكعب آب وجود داشت كه در صورت كنترل اين سد از سوي ايران ،مي
توانست يك تهديد جدي براي بغداد باشد .طبيعي است كه با اقدامات انجام شده عمالً منطقه كركوک نيز از
طريق سازماندهي نيروهاي كرد معترض به دست ايران ميافتاد .يكي ديگر از اهداف تصرف منطقه شمال عراق
آن بود كه در مقابل حمالت ارتش عراق به مناطق مسكوني ،ايران بتواند موشكهاي تازه ساخته شده خود كه
داراي برد حدود 23كيلومتر بود را از فضاي اين منطقه به سمت بغداد پرتاب نمايد و جلوي جنگ شهرها را
بگيرد.
برنامه ارتش عراق در ماههاي پایانی جنگ
تمركز ارتش عراق در سال هاي پاياني جنگ بر توسعه جنگ در خليج فارس و گسترش حمله به مناطق
مسكوني و جنگ شهرها و جنگ اقتصادي بود .در جبهه هاي زميني ،تأكيد عراق بر دفاع مستحكم از مواضع
خود و پاتك هاي سريع و سنگين در مقابله با حمالت زميني ايران بود .اما در ماه هاي آخر جنگ ،ارتش بعثي
عراق ،با توجه به نتايج عمليات هاي كربالي 3و والفجر 33راهبردهاي ذيل را جهت ناكام گذاشتن عمليات
هاي ايران و نيز تالش براي بدست گرفتن ابتكار عمل ،در دستور كار خود قرار داد.
الف ـ حفظ عمده قوا در جبهه جنوب
واكنش نسبتا ضعيف ارتش عراق نسبت به عمليات والفجر ، 33اين ابهام را بوجود آورد كه ارتش عراق جبهه
اصلي جنگ را منطقه جنوب مي داند و بر اين باور است كه انجام عمليات ايران در جبهه هاي غربي به منظور
باز شدن فضايي جهت امكان عمليات در جبهه جنوب مي باشد .بنابراين با آغاز عمليات والفجر ،33ارتش
عراق با عدم تجزيه قواي خود ،تالش كرد تا تمركز نيروهاي خود را در جبهه جنوب حفظ نمايد و عليرغم
انت قال يگان هاي ايران جهت انجام عملياتي در غرب ،ارتش بعثي يگان هاي خود را به جبهه هاي غرب منتقل
نكرد و با همان يگان هاي موجود در منطقه غرب و با استفاده از سالح هاي شيميايي به مقابله با قواي ايراني
پرداخت.
ب ـ برنامه ریزي براي بازپس گیري سرزمین هاي تصرف شده
ع راق بدرستي دريافته بود كه ايران به تهاجمات زميني خود ادامه خواهد داد تا بتواند مناطق تعيين كننده اي را
از سرزمين و مواضع نيروهاي عراقي به تصرف خود در آورد .بنابراين به منظور مأيوس كردن ايران از اتخاذ
چنين راهبردي ،ارتش عراق تالش نمود تا با توسعه توان رزمي خود و طرح ريزي هاي جديد ،سرزمين هايي
همچون فاو ،جزاير خيبر ،منطقه شلمچه و حلبچه را از تصرف نيروهاي ايراني خارج نمايد و ابتكار عملياتي را
در جبهه ها بدست بگيرد .عراق احساس مي كرد باز پس گيري اين سرزمين ها ،جمهوري اسالمي را وادار به
پذيرش قطعنامه 315و ختم جنگ خواهد كرد.
ج ـ حمله به تأسیسات اقتصادي و نفتی ایران
555
نيروي هوايي ارتش عراق با حمالت مداوم به سكوها ،اسكله هاي صدور نفت و نيز جزاير نفتي ايران در خليج
فارس ،تالش مي كرد تا صادرات نفت ايران را كاهش دهد .اين اقدام از طريق عمليات نظامي و بمباران هاي
هوايي و پرتاب موشك هاي ضد كشتي و بمب هاي ليزري دقيق به طور مرتب انجام مي شد .از جمله در روز
شنبه ، 3133/37/71نيروي هوايي عراق حمالت زيادي را به جزيره خارک انجام داد كه بر اثر آن دو نفتكش
آسيب ديد و يك هواپيماي عراقي هم سرنگون گرديد 31.همچنين حمالت هوايي و موشكي به مراكز اقتصادي
ايران در دستور كار ارتش عراق ،قرار داشت.
د ـ تغییر تاكتیك هاي عملیاتی
در جريان عمليات والفجر 33و پس از تصرف حلبچه توسط قواي ايران ،ارتش عراق رويه جنگي سابق خود را
تغيير داده و عمده قواي خود را عليه نيروهاي ايراني در اين ناحيه بكار نگرفت .عراق بجاي پاتك هاي سنگين
و پيوسته به جبهه عمليات والفجر ،33با حفظ عمده قواي خود در جبهه جنوب ،به سراغ انجام عمليات در
فضاها و مناطقي خارج از منطقه عمليات ايران رفت و بين صورت ابتكار عمل را از دست فرماندهان ايراني
خارج كرد .ارتش عراق بجاي جنگيدن در جبهه اي كه ايران براي وي باز كرده بود ،جبهه جديدي براي جنگ
با ايران گشود و عمده قواي خود را براي حمله به سرزمين هاي تحت كنترل ايران ،بكار گرفت .با اين تدبير
باز پس گيري مثلث فاو از اينجا كليد خورد.
ه ـ وسعت بخشیدن به جنگ شهرها
رژيم عراق بدون نگراني از عواقب حمله به غير نظاميان ،برخالف مقررات بين المللي حمله به مناطق مسكوني
را افزايش داده و جنگ شهرها را توسعه بخشيد .از بهمن ماه سال 3133كه عراق توانست موشكهايي با برد
233كيلومتر بدست آورد و همچنين هواپيماهاي ميگ 73روسي را براي پرواز در ارتفاع باال فعال تر نمايد،
به اكثر شهرهاي ايران حمله كرد .با شروع عمليات والفجر 33حمالت موشكي عراق به تهران ابعاد تازه اي
يافت و از روز 3133/37/71موشك باران تهران از سر گرفته شد.در اين روز 7 ،بار و هر بار با 4فروند تهران
هدف حمله موشكي قرار گرفت.عالوه بر تهران شهرهاي ديگر هم هدف بمباران جنگنده هاي عراقي قرار مي
گرفت و شهرهاي نزديك مناطق عملياتي از جمله مريوان از ترس بمباران و گلوله باران تا حد زيادي خالي از
سكنه شده بود .در همين ايام 7بار به شهر سقز حمله شد و در 3133/37/73چندين شهر ايران بمباران گرديد
و تهران هم هدف چندين موشك زمين به زمين قرار گرفت 34.مردم در بعضي شهرها از جمله در سقز روزها از
ترس بمباران از شهر خارج مي شدند .اكثر شهرهاي آذربايجانغربي ازجمله اروميه و سلماس هم در
3133/37/73بمباران شد .جنگ شهرها همچنان در روزهاي پاياني اسفند ماه 3133ادامه يافت و تبديل به
دردسر بزرگي براي ايران شد.از جمله همزمان با پايان مراسم نماز جمعه روز ،3133/37/75خيابان شوش
تهران هدف 3موشك عراقي قرار گرفت كه بر اثر آن 5نفر شهيد و تعداد زيادي مجروح شدند .اين حمله
مقابله به مثل ايران را در پي داشت .فرداي آن روز هم دو موشك ديگر به سوي تهران پرتاب شد كه تلفاتي
در بر نداشت.دراوايل بامداد روز 3133/37/13هم موشك عراقي به منطقه فرمانيه اصابت كرد و ايران تصميم
556
33
جنگ شهرها تا 33 گرفت تا براي 74ساعت از مقابله به مثل خودداري كند شايد جنگ شهرها خاتمه يابد.
فروردين 3132ادامه داشت و از اين تاريخ تا 3132/3/73به طور موقت خاتمه يافت .در اين مدت ،عراق 333
موشك به سمت شهرهاي ايران پرتاب كرد.از 3132/3/73دوباره جنگ شهرها شروع كرد كه تا 3132/3/13
ادامه يافت.به هر حال ،عراق از تاريخ 33اسفند 3133تا اول ارديبهشت 3132بجز چند روز ،به مدت 33روز
به طور بي وقفه به شهرهاي ايران حمله مي كرد .در اين مدت رژيم عراق 333موشك به تهران و حدود 333
موشك هم به شهرهاي مركزي ايران پرتاب نمود و خسارات زيادي را به بار آورد .جنگ شهرها مصيبت
زيادي را براي مردم ايران به همراه داشت .در اين مدت ايران حد اكثر 33موشك به سمت شهرهاي عراق
شليك كرد.
و ـ استفاده وسعیتر از سالح هاي شیمیایی
ارتش عراق عالوه بر استفاده از جنگ افزارهاي شيميايي عليه غير نظاميان ،استفاده از گازهاي شيميايي را در
جبهه هاي جنگ در سال 3133نيز توسعه بخشيد .بكارگيري سالح هاي شيميايي منحصر به ميدان هاي جنگ
و فقط عليه رزمندگان اسالم نبود بلكه رژيم صدام حسين از سالح هاي شيميايي عليه مردم غير نظامي در داخل
خاک ايران و نيز در داخل خاک عراق استفاده نمود .در مجموع در طول جنگ ،بيش از 13تهاجم شيميايي
عليه هدف هاي غير نظامي در داخل خاک ايران ،از سوي ارتش بعثي عراق صورت گرفته است .طي جنگ
تحميلي ،بيش از 333هزار نفر از ايرانيان در معرض سالح هاي شيميايي قرار گرفتند .در حال حاضر در بنياد
شهيد پرونده 45473نفر به عنوان جانباز شيميايي ثبت گرديده است .رژيم بعثي عراق در طول جنگ از سه
نوع سالح شيميايي استفاده نمود .نوع اول سالح هايي هستند كه بر روي پوست انسان اثر مي گذارند نوع دوم
سالح هايي هستند كه روي نظام عصبي بدن اثر دارند و نوع سوم گازهايي كه باعث اختالل در نظام تنفسي بدن
مي شوند .رژيم صدام از گازهاي خردل ،سارين و سيانور بيشترين استفاده را در جريان جنگ تحميلي نمود.
گفته مي شود كه %43مواد خام شيميايي كه رژيم صدام در اختيار داشت در دهه 53ميالدي از كشور هلند و
توسط يك تاجر هلندي به نام فرانس فان انرات وارد عراق شده بود .پس از سقوط صدام اين تاجر هلندي به
اتهام فروش مواد شيميايي به رژيم صدام حسين كه از آنها براي بمباران حلبچه استفاده شد از سوي دادگاه
دنهاخ هلند به 32سال زندان محكوم شد .در اواخر جنگ و بخصوص در زمستان سال ،3133ارتش بعثي عراق
به صورت گسترده اي از گازهاي سيانور عليه رزمندگان اسالم استفاده نمود .در مجموع بر اساس آمارهاي
سازمان ملل متحد رژيم عراق در طول جنگ مجموعاً 3533تن گاز خردل 333 ،تن گاز سارين و 343تن گاز
33
تابون در قالب نزديك به 333هزار بمب راكت و گلوله به كار برده است .
اتخاذ راهبرد تهاجمی
ارتش عراق از اوايل سال ،3132راهبرد" فقط دفاع "را كه نيروهاي خود را در پشت سنگرهاي مستحكم نگاه
مي داشت كنار گذاشت و سعي كرد تا با اتخاذ راهبد تهاجمي ،ابتكار عمل را بدست گيرد .ارتش عراق براي
اتخاذ چنين راهبردي ،مقدمات الزم را فراهم كرده و در اواخر سال 3133توسعه كمّي و كيفي فراواني يافته
557
بود.عراق توانست بين سالهاي 3133تا ،3132تعداد 333هزار نفر به نيروي انساني خود بيفزايد32.با خريد مداوم
هواپيماهاي جنگي از فرانسه و شوروي ،تعداد هواپيماهاي ارتش عراق در اين ايام به حدود 7برابر روز آغاز
جنگ افزايش يافته بود و به بيش از 333هواپيماي جنگنده رسيده بود .هواپيماهاي ميراژ فرانسوي توانمندي
نيروي هوايي عراق را در نبردهاي هوايي و حمله به اهداف زميني بشدت افزايش داده بود .نيروي هوايي عراق،
نقش مهمي در مراحل مياني و پاياني جنگ ايفا نمود 35.در اين هنگام ارتش بعثي داراي 1سپاه بود كه سپاه
گارد جمهوري آن با حداقل 1لشكر رزمي ،خط پدافندي نداشت و بصورت آزاد براي انجام حمله به مواضع
نيروهاي ايراني آماده شده بود .در اين زمان ارتش عراق داراي 17لشكر پياده 3 ،لشكر زرهي 7 ،لشكر
مكانيزه 3 ،لشكر كماندويي و 3لشكر مخصوص و 72تيپ مستقل در قالب 3733گردان سازماندهي شده بود.
اين ارتش داراي 311گردان از انواع توپخانه هاي صحرايي بود .نيروهاي مسلح عراق در سال 3152به بيش از
يك ميليون و سيصد هزار نفر رسيدند .زيرا الزمه دفاع ساكن ،گسترش 313تيپ منظم در طول جبهه براي چند
سال متمادي بود 31.اين استعداد عظيم كه بيش از 1برابر استعداد قواي ايراني در آن دوره زماني جنگ مي شد،
شرايط را براي اتخاذ شيوه تهاجمي در جنگ فراهم كرد.ارتش عراق 133گردان درخط دفاعي و 133گردان
هم نيروي آزاد در اختيار داشت وروزانه به هر قبضه توپ 313ميليمتري 373تا 353گلوله مي داد درحليكه
ايران روزي 37گلوله اختصاص ميداد 23.بر همين اساس ،در سه ماه آخر جنگ ،ارتش عراق راهبرد خود را از
اتخاذ شيوه هاي دفاعي به روش هاي تهاجمي و تاكتيك جنگي خود را از حمله در يك جبهه به حمله هم زمان
در چند جبهه تغيير داد 23.بر اين اساس به فرماندهان هفت سپاه خود دستور داد تا هر كدام به طور جداگانه
عملياتهايي را به منظور باز پس گيري اراضي در اختيار ايران انجام دهند .اين تدبير باعث شد تا ايران كه
معموال زمان و مكان درگيريها را با ابتكار عملياتي خود تعيين مي كرد به ناگاه با حجم انبوهي از حمالت پي
در پي در جبهه هاي مختلف مواجه شود و نتواند در يك جبهه ،تمركز قواي الزم بوجود آورده و تدبير جديد
ارتش عراق را ناكام بگذارد.
وضعیت نظامی ایران
در ماههاي پاياني سال ،3133استقبال مردم از حضور در جبهه هاي جنگ ،ضعيف شد.با توجه به آنكه نيروي
آفند كننده كشور از سال 3131به بعد ،عمال سپاه بود و سپاه هم براي انجام عمليات وابسته به نيروهاي داوطلب
بسيج بود،كاهش تمايل بسيجيان جهت پيوستن به حبهه ها،موجب شد تا قدرت تهاجمي كشور كاهش يابد.27.
در اوايل فروردين ماه سال ،3132با وجود پيروزي ايران در عمليات والفجر ،33عالقه نيروهاي داوطلب براي
پيوستن به ساير رزمندگان ،كاهش يافت.كاهش نيروي داوطلب بسيجي باعث شد تا ايران بر سربازگيري تكيه
بيشتري داشته باشد .اما سربازها حرارت و انگيزه جنگي بسيجيان را نداشتند .قبل از حمله ارتش عراق به منطقه
فاو ،با بسيج تمامي امكانات و انجام تبليغات گسترده ،تنها 33هزار نفر از مردم تحت عنوان گردانهاي قدس
عازم جبهه هاي جنگ شدند كه تنها 1هزار نفر آنها جديد بودند و بقيه داوطلبين ،رزمندگان اعزام مجدد بودند.
در همين حال امام خميني در هر فرصتي مردم را تشويق به حضور در جبهه هاي جنگ مي كردند .از جمله
558
ايشان در پيامي در 3132/3/33كه خطاب به ملت ايران به مناسبت شروع بكار سومين دورۀ مجلس شوراي
اسالمي صادر كردند مرقوم فرمودند " :ملت شهيد پرور ايران بدانند اين روزها ،روز امتحان الهي است .روز
پرخاش عليه كساني است كه با اسالم كينه ديرينه دارند ،روز انتقام از كفر و نفاق است ،روز فداكاري است،
امروز روز عاشوراي حسيني است ،امروز ايران كربال است ،حسينيان آماده باشيد .جَهِزوا اَنْفُسَكُمْ بِالصَالحِ وَ
اَلسِالحْ .نهراسيد كه نمي هراسيد ،كمربندهايتان را محكم كنيد اي آزادگان و احرار بپا خيزيد .قدرت هاي
بزرگ شرق و غرب مي خواهند شما را در زير چكمه ها و چنگالهاي كثيف و خونين خود ،خُرد كنند كه
حتي آخ هم نگوييد .امروز روز مقابله است چنان بر صدام و امريكا و استكبار غرب سيلي زنيد كه برق آن
استكبار شرق را كور كند .امروز روز درنگ نيست ،امروز روز صيقل انسانيت ،انسان ها است .روز جنگ
است ،روز احقاق حق است و حق را بايد گرفت و انتظار آنكه جهان خواران ما را ياري كنند بي حاصل است.
امروز روز حضور در حجله جهاد و شهادت و ميدان نبرد است .روز نشاط عاشقان خدا است ،روز جشن و
سرور عارفان الهي است .امروز روز نغمه سرايي فرشتگان در ستايش انسان هاي مجاهد ماست .درنگ امروز،
فرداي اسارت باري را بدنبال دارد .امروز بايد لباس محبت دنيا را از تن بيرون بكنيم و زره جهاد و مقاومت
درسال 21
پ وشيد و در افق طليعه فجر تا ظهور شمس به پيش رفت و ضامن بقاي خون شهيدان بود" .
آخرجنگ ،استعداد سپاه به 37لشكر وتعداد يگانهاي ارتش هم به همين حدود رسيد ،درحاليكه استعداد ارتش
عراق به نزديك 33لشكر رسيده بود .لشكرهاي ايران عمدتا پياده و كم تجهيزات بودند ولي يگانهاي عراق پر
از تجهيزات بودند 3.لشكر عراق هم ،زرهي و مكانيزه بودند.بنابراين هر بسيجي با يك سالح انفرادي و با
پشتيباني يك گلوله توپ مي بايستي درمقابل 1تن از نظاميان دشمن كه داراي سنگر وپشتيباني 33گلوله توپ
و 1تانك است بجنگد 24.براي عراق ،مهمترين مسئله وجود نيروهاي پر انگيزه تهاجمي سپاه بود كه در اين
زمان آنها در خطوط پدافندي ،نيروي آزاد خود را از دست داده بودند و استقبال كمي از سوي بسيجيان داوطلب
موجب افزايش كسري سازمان در آنها گرديده بود .ارتش ايران در آن زمان فاقد قدرت تهاجمي بود و بخش
اعظمي از هواپيماهاي جنگي ايران ،غير عملياتي بودند و ناوهاي جنگي ايران در خليج فارس نيز فاقد
سيستمهاي موشكي عملياتي و تجهيزات كامل الكترونيكي بودند .نيروي دريايي فاقد توانايي بكارگيري مؤثر
سيستمهاي موجود خود بود ،بطوريكه نتوانست تا آخر جنگ هيچگاه از موشكهاي هارپون موجود بر روي
ناوهاي خود استفاده نمايد .بنابراين در چنين شرايطي امريكا در خليج فارس با قدرت قابل مالحظه اي از سوي
ايران مواجه نبود .تنها نگراني امريكا ،استقرار موشكهاي كرم ابريشم در تنگه هرمز ،قايقهاي پر تحرک سپاه
در دريا و وجود مينهاي شناور در آبهاي خليج فارس بود.در همين حال مشكالت لجستيكي هم به عنوان يك
مانع مهم براي تالشهاي جنگي ايران بشمار مي رفت.اين مشكالت به خاطر تجهيزات و مهمات گوناگون كه
برخي غربي و بعضي شرقي بودند حادتر مي شد.
مین گذاري در خلیج فارس و برخورد ناو آمریکایی با مین
از ابتداي جنگ ،عراق از مينهاي دريايي شناور سبك در اروندرود و خورموسي و گاهي اوقات در شمال خليج
559
فارس استفاده مي كرد .برخي از اين مينها كه داراي شاخكهاي تماسي و با وزني حدود 73كيلوگرم بود در
شمال خليج فارس توسط نيروي دريايي سپاه ،خنثي و بدست ايران افتاد .اما از اواخر سال 3133مينهاي دريايي
شناور بزرگتري در خليج فارس ديده شد .روند مين ريزي در آبهاي خليج فارس افزايش يافت تا اينكه از
اوايل سال ،3133خليج فارس مواجه با پديده اي به نام مينهاي سرگردان دريايي شد .در اين زمان ناوهاي
جنگي قدرتهاي خارجي بويژه امريكا بطور گسترده اي در خليج فارس حضور يافته و به گشت و شناسائي
مشغول بودند .اين مينها كه داراي فناوري ساخت مربوط به جنگ دوم جهاني بود ،مشكالت زيادي را براي
ناوگان جنگي امريكا در خليج فارس پديد آورد .امريكا براي مقابله با اين مينها ،تعداد زيادي از كشتيهاي مين
روب را از سراسر جهان به خليج فارس منتقل كرد ولي هر از چندگاهي يك كشتي با اين مينها برخورد مي
كرد و موجب توسعه فضاي ناامني در مسير كشتيراني در خليج فارس مي شد .از جمله در 73فروردين 3132
در حاليكه ارتش عراق خود را براي حمله به شبه جزيره فاو آماده مي كرد ،يك فروند ناو جنگي امريكا بنام
ساموئل بي رابرتز به هنگام بازگشت از اسكورت كشتيهاي كويتي در مركز خليج فارس در حوالي بحرين به
مينهاي كارگذاشته شده در آن منطقه برخورد كرد و 33تن از سرنشينان آن مجروح گرديدند .اين ناو به شدت
آسيب ديد و به وسيله يك يدک كش جهت انجام تعميرات به امريكا منتقل شد .اين حادثه كه پس از برخورد
كشتي بريجتون با مين صورت گرفت ،بيش از پيش نشان داد كه فناوريهاي پيشرفته نيز گاهي اوقات در مقابل
سالحهاي قديمي از كارايي الزم برخوردار نيستند و قدرتهاي بزرگ نيز داراي نقاط ضعفي هستند كه در
صورت شناسائي ،بسيار آسيب پذيرند .كشتيهاي مين روب كشورهاي غربي تا زمان برقراري آتش بس بين
ايران و عراق مشغول يافتن ميدانهاي مين در خليج فارس بودند .آنها در مجموع 51مين را در 2منطقه مين
گذاري شده در خليج فارس پيدا كردند .كشورهاي غربي مدعي بودند كه از اين تعداد 21مين M – 8ساخت
شوروي بوده و 33مين ديگر كه از نوع مينهاي كوچكتر اتصالي بوده اند در ايران ساخته شده است .ايران
هيچگاه نه در دوره شاه نه در دوره پس از پيروزي انقالب اسالمي از هيچ كشور خارجي ،مين دريايي دريافت
نكرد .ايران داراي 4فروند مين روب قديمي مربوط به جنگ دوم جهاني بود كه نتوانست از آنها در دوره
جنگ ،استفاده مؤثري بنمايد .كشورهاي غربي بعدها اعالم كردند كه در مجموع در منطقه خليج فارس 323
عدد مين را خنثي كرده اند كه از اين تعداد 55مين خوشه اي و 25مين شناور بوده اند.
حمله ارتش عراق به فاو
در اوايل فروردين ماه 3132مطابق با دهه سوم ماه مارس 3155عراق اطالعاتي را از سازمان اطالعات مركزي
امريكا CIAدريافت نمود كه نشان مي داد ايران بخشي از واحدهاي توپخانه خود را از شرق اروندرود به عقب
كشيده است .اين اقدام بيانگر عقب نشيني بخشي از يگانهاي سپاه پاسداران انقالب اسالمي نيز بود .از اين زمان
كار آماده سازي نيروهاي عراقي براي اجراي عمليات تهاجم به فاو آغاز شد 23.ارتش بعثي عراق ،پس از يك
هفته پاتك سبك به منطقه عملياتي والفجر 33در استان سليمانيه عراق ،اين منطقه را رها و قواي فكري خود را
جهت تهاجم به مواضع قواي ايران در جبهه هاي جنوب متمركز ساخت .ارتش عراق با دريافت اطالعات از
561
امريكا به اين نتيجه رسيد كه زمان مناسب براي بازپس گيري فاو و ايجاد اختالل در موازنه نظامي ايران در
جنگ فرا رسيده است .بنابراين ارتش عراق بجاي كشيده شدن به دنبال ايرانيها در نبردهاي سخت كوهستاني
بايد بدنبال بدست گيري ابتكار عمل در جبهه ها باشد 23.با اين تدبير در روز يكشنبه 75فروردين ماه سال
،3132ارتش عراق به منطقه عملياتي والفجر 5و به مثلث فاو ،حمله كرد .از آنجا كه اين تهاجم در3155/4/32
برابر با روز اول ماه مبارک رمضان آغاز شد ،رژيم عراق اسم عمليات را رمضان المبارک گذاشت .حمله به فاو
در شرايطي صورت گرفت كه عمده فرماندهان و نيروهاي تهاجمي سپاه در غرب كشور و در منطقه عملياتي
والفجر ،33حضور داشتند .حدود ساعت 1صبح روز ،3132/3/75يگانهاي نيروي زميني ارتش عراق پس از
بمباران موشكي ،هوايي ،توپخانه و شيميايي گسترده عمليات خود را آغاز نمودند.عراق از گازهاي شيميائي
سيانور براي از كار انداختن توپخانه و ادوات ايران استفاده كرد 22.ارتش بعثي از سه محور ام القصر ،جاده
استراتژيك و جاده البحار به مواضع قواي ايران و با استعداد يك سپاه كه حدود 4لشكر مي شد ،حمله كرد .در
آن هنگام ايران در هر يك از اين محورهاي عملياتي فوق ،نيروي زيادي نداشت .استعداد نيروهاي ايراني در
هر محور ،حدود 4تا 3گردان رزمي بود .در مجموع ايران در خط پدافندي 13كيلو متري فاو حدود 4هزار
نيروي پياده مانوري داشت و حداكثر توان نيروهاي ايراني در منطقه فاو ،حدود يك لشكر برآورد مي شد در
حالي كه ارتش عراق با 43هزار نفر نيرو و با كمك 3433تانك و نفر بر و 13گردان توپخانه به مواضع
نيروهاي ايراني حمله كرد .ارتش عراق با بكارگيري گازهاي شيميايي سيانور درخط اول دفاعي قواي ايران،
خط را سقوط داده و با استفاده از گازهاي خردل 25و آتش سنگين توپخانه و همچنين واحدهاي زميني ،توانست
در بعد از ظهر روز 71فروردين ماه سال 3132منطقه فاو را از دست نيروهاي ايراني خارج و آن را باز پس
بگيرد 21.در تهاجم عراق به فاو بيش از 713نفر شهيد 133 ،نفر اسير و حدود 433نفر نيز مفقود گرديدند.
ارتش عراق در حمله به فاو تلفات زيادي نداشت .از بهمن ماه سال 3134تا آخر فروردين ماه سال 3132در
مجموع 75ماه مثلث فاو در اختيار ايران بود .در اين مدت 37 ،هزار نفر از رزمندگان اسالم در اين منطقه به
شهادت رسيدند .داليل موفقيت ارتش عراق در بازپس گيري از فاو را مي توان در "همكاري اطالعاتي امريكا
با عراق "" ،بهم خوردن موازنه قوا" به نفع وي" ،نبودن يك فرمانده عملياتي با تجربه" در جبهه فاو و "كمي
استعداد يگانها و آتشهاي پشتيباني" منطقه عملياتي والفجر ،5دانست .همزمان با حمله عراق به فاو ،ارتش بعثي
حوالي ساعت 33صبح ،3132/3/75شش فروند موشك به تهران پرتاب نمود و براي اولين بار شهر شيراز را
نيز مورد حمله موشكي قرار داد .يكي از نتايج حمله ارتش عراق به فاو آزاد شدن يگانهاي سپاه هفتم ارتش
عراق و افزايش قدرت تهاجمي آن كشور جهت حمله به ساير مواضع نيروهاي ايراني بود.
حمله ارتش آمریکا به سکوهاي نفتی ایران
همزمان با حمله ارتش عراق به منظور بازپس گيري فاو ،ناوهاي جنگي امريكا در 71فروردين 3132در
واكنش به برخورد ناو جنگي ساموئل بي رابرتز با مين ،به دو سكوي نفتي ايران به نام هاي سلمان و نصر حمله
كرد و اين دو پايانه نفتي را به طور كامل منهدم نمودند 53.تأسيسات نفتي ايران در خليج فارس بخصوص اين
561
سكوها ،در مقابل حمالت ناوهاي جنگي امريكا بسيار آسيب پذير بودند .زيرا نيروهاي هوايي و دريايي ايران
نمي توانستند از آنها حفاظت كنند .حدود 1ساعت بعد ،امريكا در منطقه جزيره سيري به ناوهاي جنگي
جوشن ،سهند و سبالن مربوط به نيروي دريايي ارتش جمهوري اسالمي ،حمله و آنها را با ناوهاي جنگي وين
رايت و سيمپسون مورد اصابت موشكهاي پيشرفته هارپون قرار داد و غرق كرد .در اين حمالت 34 ،نفر از
اعضاي نيروي دريايي ارتش به شهادت رسيدند .در همين روز قايقهاي تندرو سپاه در واكنش به اقدام امريكا
به ناو تداركاتي ديلي تايد حمله و آن را هدف قرار دادند و يك فروند نفتكش انگلستان و يك فروند كشتي
تجاري قبرسي نيز مورد هدف قرار گرفت 53.روز 71فروردين دومين حمله گسترده امريكا به تأسيسات
جمهوري اسالمي در خليج فارس انجام شد .پس از اين درگيريها امريكا اعالم كرد كه با ناوگان جنگي خود از
همه كشتيهايي كه در خليج فارس تردد مي كنند حمايت مي كند .در چنين شرايطي كشورهاي اروپايي هم در
مين روبي خليج فارس به امريكا كمك مي كردند .از سوي ديگر كارلوچي وزير دفاع امريكا در 1ارديبهشت
3132به ناوهاي جنگي امريكا دستور داد كه در حمالت ايرانيان به نفتكشهاي بي طرف ،تحت شرايطي مي
توانند دخالت نمايند .اين در حالي بود كه عراق مجاز بود به نفتكشهاي ايراني حمله كند .امريكا حمالت خود
به سكوهاي نفتي ايران و قايقهاي تندرو و ناوهاي ايران را "مقابله سنجيده " ناميد .امريكا در طول عمليات
نظامي عليه تأسيسات نفتي ايران ،از لحاظ سوخت و پشتيباني بشدت به پايگاههاي موجود در عربستان و كويت
وابسته بود .اين كشور با استفاده از تأسيسات هوايي و دريايي خود در اين كشورها به منافع ملي و توانمنديهاي
نظامي ايران درخليج فارس حمله مي كرد .كويت عالوه بر واگذاري تأسيسات بندري به امريكا ،هزينه اجاره
شناورهايي را كه امريكا درخليج فارس از آنها استفاده مي كرد پرداخت مي نمود و ماهانه حدود 1ميليون
گالن سوخت به ناوگان جنگي امريكا تحويل مي داد .ناوهاي امريكايي از بنادر عربستان در خليج فارس
استفاده مي كردند و در آنجا سوخت و ساير خدمات تحويل مي گرفتند .بحرين نيز پايگاه بالگردهاي جنگي
امريكا بود و هواپيماهاي امريكايي بطور مستمر از فرودگاههاي آن كشور استفاده مي كردند .هواپيماهاي
امريكايي از فضاي امارات عربي متحده و عمان نيز استفاده مي كردند و ناوهاي جنگي امريكا عالوه بر سوخت
گيري در بنادر امارات ،در آنجا تعمير مي شدند .فرماندهان نظامي امريكا ،همكاري كشورهاي عربي خليج
57
فارس را براي موفقيت در عملياتهايشان فوق العاده حياتي ،ذكر كرده اند.
حمله ارتش عراق به شلمچه و واكنش ایران
حمالت بعدي ارتش عراق به منطقه عملياتي كربالي 3در تاريخ 4خرداد سال 3132صورت گرفت و
نيروهاي عراقي توانستند ظرف 5ساعت تا مرز شلمچه جلو بيايند .در پي حمالت پي در پي عراق به مواضع
قواي ايران ،امام خميني طي پيامي در 3132/1/2كه به مناسبت گشايش سومين دوره مجلس شوراي اسالمي
صادر كردند مرقوم فرمودند " :مردم عزيز ايران بعد از فراغت از انتخابات ،همچون گذشته به پشتيباني مادي و
معنوي خود از جبهه هاي نبرد و رزمندگان ادامه دهند و سپاهيان نور را حمايت نمايند و همه آنان و رزمندگان
عزيز بدانند كه در هر صورت ،پيروزي با ماست و ما به اين مسئله با تمام وجود معتقديم و از آغاز جنگ
562
تاكنون بارها عنايات حق را ديده ايم و ملت بزرگ ايران مطمئن باشند كه از آن روزي كه در اين راه مقدس
قدم نهاده اند چيزي را از دست نداده اند كه نگران حادثه باشند و ضرري نكرده اند كه از آن ،احساس غبن و
پشيماني كنند .همه سرمايه هاي آنان در پيشگاه مقدس حق تعالي باقي مانده است .البته كشوري همانند ايران
كه در صدد تحقق اهداف بلند اسالمي است ممكن است فراز و نشيب هايي داشته باشد همانگونه كه در صدر
اسالم نيز چنين بوده است ولي براي يك ملت بزرگ ،هيچ پيروزي اي باالتر از تصميم و عزم و اراده استوار
آنان براي رسيدن به حق نيست كه بحمداهلل خداوند آن را به مردم كشور ايران عنايت نموده است و ما به ياري
خدا و با همت و اراده پوالدين مردم در برابر همه مشكالت خواهيم ايستاد و همانگونه كه به بركت ايمان و
توكل مردم و رزمندگان به پيروزي هاي بزرگ و معجزه آسايي رسيده ايم و هر روز ما روز موفقيت و امتحان
جديدي بوده است بعد از اين نيز به راه خود ادامه مي دهيم .رزمندگان عزيز و دالور ما ،اعم از ارتش و سپاه و
بسيج با تكيه بر ايمان و سالح و اميد به نصرت حق و با حمايت بي شائبه مردم به نبرد و دفاع مقدس خود ادامه
دهند و عزم ها را جزم كنند و بر دشمن زبون بتازند و با همت خود ،افتخار نصرت و پيروزي را به ارمغان
آورند كه سرنوشت جنگ در جبهه ها رقم مي خورد نه در ميدان مذاكره ها ،و به ياري خداوند و دعاي خير
حضرت بقيه اهلل ارواحنا فداه حرف آخرمان را با صداميان و جهان خواران در صحنه حماسه جهاد و شهادت مي
51
زنيم و از خداوند نيز صبر و مدد مي طلبيم .خداوند يار و ناصر مجاهدان و رزمندگان ما باد" .
تشکیل ستاد فرماندهی كل قوا
با تغيير شرايط در جبهه هاي جنگ و توسعه حمالت نظامي عراق به مواضع نيروهاي ايراني و موفقيت آنان در
باز پس گيري بعضي از مناطق در اختيار قواي ايراني و همچنين با توجه به درگيري روياروي امريكاي
جهانخوار عليه اسالم و ايران و هماهنگي غرب و شرق و ارتجاع منطقه در مبارزه با انقالب اسالمي و جلوگيري
از پيروزي اسالم ،بنابر پيشنهاد رئيس جمهور ،امام خميني در تاريخ 3132/1/37طي حكمي به آقاي هاشمي
رفسنجاني ،ايشان را به سمت جانشين فرمانده كل قوا با تمام اختيارات منصوب كردند تا بتوانند تمامي امكانات
دولت و نيروهاي مسلح را در مقابله با ارتش بعثي عراق بكار بگيرند .ايشان ،آقاي هاشمي رفسنجاني را موظف
به اجراي دستورات ذيل نمودند -3. :ايجاد ستاد فرماندهي كل تا تهيه زمينه وحدت كامل
.7هماهنگي كامل ارتش ،سپاه ،بسيج و نيروهاي انتظامي در تمامي زمينه هاي دفاع مقدس .بدهي است انسجام
و ادغام مورد قبول و صحيح ادارات و سازمان هاي مربوط و پشتيباني كننده در هماهنگي نيروهاي مسلح ،نقش
اساسي را دارا خواهند بود.
.1تمركز صنايع نظامي و تهيه مايحتاج دفاع مقدسمان و انسجام امكانات تعميراتي ،پشتيباني ،فني ،مهندسي،
رزمي ،آموزشي و تحقيقاتي و نيز بسيج همه امكانات و ابزار در جهت اهداف مشخص از سوي فرماندهي كل.
.4سعي در استفاده هر چه بهتر از امكانات و نيروها و جلوگيري از بكار گرفتن امكانات مادي و معنوي در
غير موارد ضروري و در همين راستا حذف يا ادغام سازمان ها و تشكيالت تكراري و غير ضروري.
.3تمركز امور تبليغي و فرهنگي نيروهاي مسلح در تمام زمينه ها.
563
.3استفاده درست و قاطع از قوانين دادگاه نظامي در زمان جنگ و تنبيه متخلف در هر رده.
.2بهره برداري صحيح از كمك هاي مردمي در تمامي زمينه ها .قوه مقننه و اجرائيه و قضائيه موظفند تمامي
امكانات و سياست هاي خود را در جهت نيازهاي جنگ بكار گيرند.
ايشان در پايان اين حكم مرقوم فرمودند " :از مردم عزيز ايران و نيروهاي نظامي و انتظامي مي خواهم تا با
صبر و شكيبايي انقالبي و با قدرت و استقامت در مقابل توطئه هاي استكبار جهاني ايستادگي نمايند و مطمئن
باشند كه پيروزي از آنِ صابران است .جهان امروز غرق در نامردمي ها و حيله هاست و شما ياران اسالم در
54
اوج قداست و شرافت مي باشيد .من به همه شما دعا مي كنم .خداوند يار و پشتيبان مبارزان راه خدا باد" .
اما به نظر مي رسيد كه اين اقدام با تأخير صورت پذيرفته است .بر اين اساس ،به منظور هماهنگي بيشتر بين
ارتش و سپاه و استفاده از قدرت دولت و مجلس براي اداره جنگ ،ستاد كل فرماندهي كل قوا ،تشكيل شد .در
اين تشكيالت ،نخست وزير وقت آقاي مير حسين موسوي به عنوان رئيس ستاد فرماندهي كل قوا و برخي از
وزراي دولت به عنوان معاونت هاي تخصصي انتخاب گرديدند .با تشكيل اين ستاد ،مسئوالن اداره كشور ،با
مشكالت جنگ و تداوم آن بيشتر آشنا شدند .تشكيل اين ستاد تخصصي ،موجب شد تا فراتر از سطح عمليات،
به موضوع جنگ و تعيين راهبرد براي نحوه تداوم و ختم جنگ و الزامات مورد نياز هر راهبرد ،پرداخته شود.
اين ستاد در حالي شكل گرفت كه بمباران ها و موشكباران هاي مداوم شهرها ،اعصاب مردم را خرد كرده و
حمالت نظامي امريكا به تأسيسات نفتي ايران در خليج فارس افزايش يافته بود و خبرهاي خوبي هم از جبهه
هاي زميني ،دريافت نمي شد .در آمدهاي نفتي كشور هم به شدت كاهش يافته بود و دولت در مضيقه و
تنگناي مالي قرار گرفته بود .از سوي ديگر كشور در تحريم تسليحاتي قرار داشت و تأمين جنگ افزارها و
مهمات مورد نياز جبهه ها به سادگي امكان پذير نبود .با دريافت حكم جانشيني فرماندهي كل قوا ،آقاي
هاشمي رفسنجاني اقدامات خود را براي سرو سامان داده به وضعيت جبهه ها آغاز نمود .ايشان با امام خميني در
اواخر خرداد ماه 3132مالقات و آخرين وضعيت جبهه هاي جنگ را براي رهبري انقالب ،توضيح داد .در اين
جلسه عزم امام خميني بر ادامه جنگ بود .پس از اين جلسه آقاي هاشمي رفسنجاني عازم جبهه هاي غرب
كشور گرديد.
حمله منافقین به مهران
در سال هاي پاياني جنگ ،منافقين كامال شكل نظامي به خود گرفتند و به عنوان بخشي از توان رزمي عراق در
جبهه ها مأموريت يافتند .با اين تدبير ،ارتش منافقين با كمك ارتش عراق در 3132/1/71به مواضع لشكر 33
زرهي قزوين مربوط به ارتش و لشكر 33اميرالمومنين (ع) مربوط به سپاه در منطقه عمومي مهران حمله و شهر
مهران را به تصرف در آورد .در اين عمليات 44دستگاه تانك 15 ،خودرو زرهي 13 ،عراده توپ و 1433
قبضه سالح سبك به دست دشمن افتاد و 3433نفر از رزمندگان اسالم نيز به اسارت در آمدند .الزم به ذكر
است كه تا اين زمان ،سازمان منافقين در عمليات هاي مختلف و در حمالت خود به مواضع ارتش ،حدود 7222
نفر از نيروهاي ارتش را به اسارت خود در آورده بودند.
564
نامه تکان دهنده
در سفر آقاي هاشمي رفسنجاني به كرمانشاه ايشان از فرمانده سپاه خواستند تا برنامه خود را به منظور ادامه
جنگ تهيه و ارائه نمايند .بدين منظور در تاريخ 7تير ماه سال 3132آقاي محسن رضايي فرمانده وقت سپاه
نامه اي را خطاب به فرماندهي جنگ نوشت و در آن ،كليات طرحي را تقديم ايشان نمود كه هدف نبرد ،انهدام
صدام و حزب بعث عراق منظور شده بود .بر اساس اين طرح ،بايد ارتش و سپاه هر دو ظرف پنج سال افزايش
كمي مي يافتند و براي تامين نيروهاي مورد نياز مي بايستي افراد بين 32تا 43سال ساالنه چهار ماه در جبهه
باشند .دولت و مجلس شوراي اسالمي هم بايد در اولويت يكم ،بودجه و امكانات مورد نياز نيروهاي مسلح را
در اختيار جانشين فرماندهي كل قوا قرار مي دادند .صنايع و كارخانجات كشور نيز در اولويت يكم موظف به
تأمين مايجتاج رزمندگان اسالم بودند.همچنين فرض بر آن بوده است كه انگيزه امريكا و شوروي و صدام و
حزب بعث ،عليه انقالب اسالمي ،نه تنها كاهش نيافته بلكه با رشد بيداري اسالمي در جهان ،مشكالت سياسي
ابر قدرت ها در جهان ،بيشتر از گذشته شده است وآنها قوي تر از گذشته به جنگ خليج فارس ،ادامه خواهند
داد.از سوي ديگر عراق به توسعه سازمان رزم و سازماندهي نيروهاي منافقين ،ادامه خواهد داد.تقديم اين نامه
تاثير فراواني در به تصميم رساندن فرماندهي كل قوا براي آينده جنگ داشت.
برداشت از نامه فرمانده سپاه
محسن رضايي مي گويد :منظور از نوشتن اين نامه آن بود كه اگر بخواهيد جنگ باموفقيت ادامه پيدا كند،ما
چنين شرايطي را نياز داريم .من تقاضا كردم براي گسترش تجهيزات و سازماندهي سپاه 1تا 4ميليارد دالر نياز
است تابراي 1تا 4سال آينده برنامه ريزي كنيم و بجاي يك عمليات،براي يك پيروزي قاطع اقدام كنيم كه
الزمه آن يك برنامه ريزي سه چهار ساله است 53.اما برداشت فرمانده جنگ چيز ديگري بود .وي مي گويد:
نامه فرمانده سپاه نشان داد كه اهداف بلند مدت ايران ،به آساني محقق نمي شود .اين نامه با علم از واقعيتهاي
جنگ و بصورت منطقي نوشته شده بود .پس از آنكه نامه به رويت امام خميني و فرمانده جنگ رسيد ،برداشت
آنها اين بود كه امكان جنگيدن ديگر وجود ندارد .اگر واقعاً مي خواهيد بجنگيد اين نيازها را تأمين كنيد .بيانيه
امام در مورد پذيرش قطعنامه نشان داد كه امام درخواست اين نيازها را غير عملي و غير واقع بينانه مي دانستند.
بر اساس اين نامه 4سال وقت نياز بود تا اولين عمليات مهم انجام شود .اين در حالي بودكه ايران روزانه تهديد
مي شد .آن نامه نشانه اين بود كه با توجه به شرايط موجود نمي توانيم بجنگيم .متن اين نامه نظر اكثر
فرماندهان جنگ بود 53.در حاليكه ايران درگير بررسي وضعيت جديد جنگ و چاره انديشي براي برون رفت از
چنين شرايطي بود ،حمالت ارتش عراق به مواضع نيروهاي ايراني در جبهه هاي مختلف به شرح ذيل ادامه
يافت:
حمله ارتش عراق به جزایر مجنون
در تاريخ 4تيرماه سال 3132ارتش عراق كامل ترين و بزرگترين عمليات خود را پس از آغاز راهبرد آفندي
در حمله به منطقه عملياتي خيبر و بدر صورت داد .ارتش عراق از منطقه كوشك تا جزاير مجنون ،گسترده
565
ترين عمليات خود را با سرعت و قدرت زياد آغاز نمود .در ساعت 3بعد از ظهر اين روز ،با 31فروند بالگرد
جنگي و ترابري به محل قرارگاه نصرت واقع در ضلع شمالي جزيره مجنون شمالي و جاده هاي منطقه هور
حمله و سپس با 72فروند بالگرد عمليات هلي برن انجام داد و حدود يك تيپ كماندويي را در جزاير مجنون
پياده كرد .علي هاشمي فرمانده قرارگاه نصرت به اتفاق چند تن از مسئولين اين قرارگاه ،مفقود گرديدند 52.در
همين حال در طول روز ،بالگردهاي توپ دار ارتش عراق ،خودروهاي در حال تردد بر روي جاده اهواز ـ
خرمشهر را مورد حمله قرار مي دادند .سرانجام ،ارتش بعثي عراق توانست عالوه بر بازپس گيري جزاير مجنون
با پيشروي از منطقه مرزي كوشك نيروهاي خود را به كيلومتر 33جاده اهواز ـ خرمشهر رسانده و پلها و ريل
راه آهن در اين منطقه را تخريب نموده و با آغاز تاريكي هوا به مرز عقب نشيني نمود .در مجموع 21گردان
از سپاه گارد و سپاه ششم ارتش عراق به جزاير مجنون حمله كردند .در اين حمله ارتش عراق از 7هزار
دستگاه تانك و نفربر و 333عراده توپخانه صحرايي استفاده كرد .ارتش عراق در حمالت خود به خط مقدم از
سالح شيميايي سيانور كه ناپايدار و كشنده است استفاده نمود و سپس از آتش تهيه توپخانه بصورت انبوه
استفاده كرد آنگاه به عقبه ها از جمله مواضع توپخانه رزمندگان اسالم در جزاير مجنون ،با گازهاي خردل كه
يك نوع سالح شيميايي پايدار است ،حمله نمود به گونه اي كه تمام خدمه هاي آنها شهيد و مجروح
شدند.مقاومت نيروهاي ايراني در خط مقدم بسيار خوب بود و شكستن خطوط اول براي ارتش عراق 4ساعت
زمان برد .در اين عمليات 7733نفر از نيروهاي ايراني به اسارت در آمدند 33 .عراده توپخانه نيز بدست دشمن
افتاد و 1هزار نفر از نيروهاي سپاه نيز شيميايي شدند .اين عمليات باعث شد تا روحيه نيروهاي عراقي افزايش
يابد و يكي از مهمترين دستاوردهاي ايران در جنگ كه تسلط بر بخشي از ذخاير نفتي عراق با ارزش بيش از
333ميليارد دالر بود ،از بين برود.
حمله ارتش عراق به جبهه هاي شمال غربی
در تاريخ 2تيرماه 3132نيروهاي عراقي به ارتفاعات شاخ شميران در منطقه سد دربندي خان حمله نمودند ولي
به دليل مقاومت نيروهاي خودي موفق به تصرف آن نشدند .در اين هنگام نيروهاي ايران تصميم گرفتند مناطق
تصرف شده در حاج عمران ،پنجوين و ماووت را تخليه و به سمت مرز عقب نشيني نمايند.
حمله ناو جنگی آمریکا به هواپیما مسافربري ایران
همزمان با تهاجمات ارتش عراق در جبهه هاي زميني ،ناوگان نظامي امريكا در خليج فارس ،جنگ گسترده اي
را عليه منافع ايران در خليج فارس آغاز كرد .امريكا در تالش بود تا تمام محيط خليج فارس را براي توليد و
صدور نفت ايران و نيز براي تردد هواپيماهاي ايراني و همچنين حضور نيروهاي دريايي ايران ناامن سازد .پس
از برخوردهاي امريكا با ايران در روز 3132/3/71براي مدت بيش از دو ماه ،برخوردي بين ناوگان جنگي
امريكا و واحدهاي ايران پيش نيامد.آخرين اقدام مداخله جويانه امريكا به نفع رژيم عراق ،حمله ناو وينسنس به
هواپيماي مسافربري ايران در نزديكي هاي بندرعباس بود .اين سومين درگيري گسترده امريكا با ايران
محسوب مي شد .در 37تيرماه 3132ناو چند منظوره امريكا در منطقه تنگه هرمز با شليك دو موشك،
566
هواپيماي مسافربري ايرباس جمهوري اسالمي را با 713مسافر مورد اصابت قرار داد كه همگي سرنشينان آن
به شهادت رسيدند .در اين اقدام جنايتكارانه 713نفر از سرنشينان هواپيما از جمله 33كودک جان باختند.
امريكا به فرمانده جنايتكار اين ناو مدال افتخار داد .حمله به هواپيماي مسافربري ايران نه يك عمل اتفاقي و نه
ناشي از ضعف فناوري و خطاي انساني ناو چند منظوره امريكايي ،بلكه نشانگر سياست دولت امريكا در قبال
ايران و بيانگر ضديت امريكا با جمهوري اسالمي در جريان جنگ تحميلي و عالمت روحيه خصمانه دولت
مردان امريكا با ملت ايران بود .اين اقدام امريكا پيام روشن آن كشور مبني بر تشديد جنگ و آمادگي اياالت
متحده براي انجام جنايات بيشتر عليه مردم ايران بود .آقاي هاشمي رفسنجاني مي گويد " :اسرار ايرباس به
روشني فاش نشده و معلوم نيست كه پشت آن چه بود .از طرف ما چنين برداشت شد كه آمريكا براي مداخله
مستقيم برعليه ما مصمم است و احتمال پيروزي ما آنان راسخت نگران كرده است .حمله به ايرباس يك اخطار
بود و اينكه آمريكا حدي براي تجاوز به ايران قائل نيست و اهداف نظامي و اقتصادي و مردمي را در بر مي
گيرد و همزمان به سكوهاي نفتي و كشتي هاي غير نظامي و ناوهاي جنگي حمله كردند .بنابراين در خليج
فارس ما با آمريكا ،فرانسه و انگليس مواجه بوديم55 ".در جلسه شوراي امنيت سازمان ملل ،جرج بوش معاون
رئيس جمهور امريكا در برابر اعتراض وزير خارجه ايران نسبت به اقدام جنايت كارانه ناو امريكايي در حمله
به هواپيماي مسافربري جمهوري اسالمي ،به صراحت اظهار داشت :آقاي وزير به شما مي گويم بين پايان
51
جنگ يا تقابل با ما ،بايد يكي را انتخاب كنيد.
امام خميني در واكنش به اين جنايت طي پيامي در 3132/4/31خطاب به آيت اهلل منتظري مرقوم فرمودند:
" مردم شريف ايران بايد توجه كنند كه امروز ،روز مبارزه و جنگيدن با تمام شياطيني است كه حقوق حقه
تمامي پا برهنگان جهان را صرف عيش و نوش و تهيه سالح هايي مي نمايند كه براي هميشه ،حاكم دنياي
گرسنگان باشند .جنگ امروز ما ،جنگ با عراق و اسرائيل نيست .جنگ ما ،جنگ با عربستان و شيوخ خليج
فارس نيست .جنگ ما ،جنگ با مصر و اردن و مراكش نيست .جنگ ما ،جنگ با ابرقدرت هاي شرق و غرب
نيست .جنگ ما ،جنگ مكتب ماست عليه تمامي ظلم و جور .جنگ ما ،جنگ اسالم است عليه تمامي نابرابري
هاي دنياي سرمايه داري و كمونيزم .جنگ ما ،جنگ پابرهنگي عليه خوشگذراني هاي مرفهين و حاكمان بي
درد كشورهاي اسالمي است .اين جنگ ،سالح نمي شناسد .اين جنگ محصور در مرز و بوم نيست .اين جنگ،
خانه و كاشانه و شكست و تلخي كمبود و فقر و گرسنگي نمي داند .اين جنگ ،جنگ اعتقاد است .جنگ
ارزش هاي اعتقادي ـ انقالبي عليه دنياي كثيف زور و پول و خوشگذراني است .جنگ ما ،جنگ قداست،
عزت و شرف و استقامت عليه نامردمي ها ست .رزمندگان ما در دنياي پاک اعتقاد و در جهان ايمان تنفس مي
كنند و مسلمين جهان هم كه مي دانند جنگ بين استكبار و اسالم است ،جهانخواران را آرام نخواهند گذاشت و
ضربه هاي خود را بر همه كاخ نشينان وارد مي كنند ....بايد نگذاريم كه تالش فرزندان انقالبيمان در جبهه ها
از بين برود .براي برپايي احكام اسالم عزيز ،دست اتحاد به يكديگر داده ،محكم و استوار تا پيروزي اسالم
حركت كنيم .مسئولين نظام بايد تمامي همّ خود را در خدمت جنگ صرف كنند .اين روزها بايد تالش كنيم
567
تا تحولي عظيم در تمامي مسائلي كه مربوط به جنگ است بوجود آوريم .بايد همه براي جنگي تمام عيار عليه
امريكا و اذنابش بسوي جبهه رو كنيم .امروز ترديد به هر شكلي خيانت به اسالم است .غفلت از مسائل جنگ،
خيانت به رسول اهلل صلي اهلل عليه و آله وسلم است .اينجانب جان ناقابل خود را به رزمندگان صحنه هاي نبرد،
تقديم مي نمايم .انفجار هواپيماي مسافربري ،زنگ خطري است براي تمامي مسافرتهاي هوايي .بايد با تمام
13
وجود تالش كنيم تا چنين صحنه هاي دردناكي پيش نيايد" .
تحلیل درگیریهاي ارتش آمریکا با ایران
در مجموع امريكا حدود 1ماه به طور مستقيم وارد جنگ با ايران در خليج فارس شد .در اين مدت 37برخورد
نظامي بين ايران و امريكا بوجود آمد كه خسارات زيادي را براي ايران و براي اعتبار امريكا در بر داشت.
امريكا در حمالت اوليه خود به قايقهاي سپاه و كشتي ايران اجر مربوط به نيروي دريايي ارتش ،سعي در يك
درگيري نظامي محدود با نيروي دريايي ايران در خليج فارس داشت .برگرداندن سريع سرنشينان قايقهاي
تندروي سپاه و خدمه كشتي ايران اجر ،نشان مي داد كه امريكا فقط بدنبال زدن چند ضربه نظامي به ايران
است .اما در حمله به سكوهاي نفتي ايران مشخص شد كه امريكا دنبال زدن ضربه اقتصادي به ايران بوده ولي
قصدي براي كشتن غير نظاميان ندارد .به همين علت با اخطار قبلي و پس از تخليه كاركنان سكوها به پايانه
هاي نفتي ايران حمله مي كرد .اما در حمله به هواپيماي مسافربري جمهوري اسالمي ،امريكا مي خواست نشان
دهد كه حاضر است براي اِعمال اراده خود حتي مردم غير نظامي را نيز در آسمان به قتل برساند و بدنبال شدت
بخشيدن بر فشار به ايران است .بنابراين امريكا عالوه بر فشار نظامي و اقتصادي و سياسي ،سعي داشت تا يك
نوع فشار اجتماعي را نيز بر مسئولين جمهوري اسالمي وارد آورد .به هر حال در سه ماهه اول سال 3132فشار
نظامي امريكا بر روي اسكله هاي نفتي ،نيروي دريايي ايران و تالش براي كنترل آسمان خليج فارس و ناامن
سازي پروازهاي مسافري ،افزايش فوق العاده اي يافت .در اين دوران امريكا عمالً به عنوان بازوي نظامي رژيم
عراق در منطقه خليج فارس عليه ايران وارد عمل شده بود و تالش داشت تا عالوه بر توسعه فشار اقتصادي بر
ايران ،يك نوع فشار رواني گسترده را نيز عليه دولتمردان ايراني ،به وجود آورد.
حمله ارتش عراق به منطقه عملیاتی فتح مبین
در 73تيرماه سال 33 ،3132لشكر از قواي ارتش عراق به منطقه زبيدات و شرهاني حمله كرد و تا امامزاده
عباس در دشت عباس جلو آمد و پادگان عين خوش را تصرف كرد .ارتش عراق با يك تيپ زرهي توانست
دهلران را نيز به تصرف خود در آورد .در اين عمليات ،منطقه وسيعي در غرب عين خوش ،موسيان و جنوب
دهلران به تصرف ارتش عراق درآمد .با اين حمله شهر دهلران به مدت چند روز در اختيار قواي بعثي قرار
گرفت .بر اثر اين حمالت ،نيروهاي لشكر 22پياده و لشكر 73حمزه به طرز بسيار نامطلوبي از منطقه فرار
نمودند .در اين عمليات 17تانك و 33نفربر زرهي و 313عراده توپخانه و 352خمپاره انداز و 445خودرو از
ارتش بدست نيروهاي عراقي افتاد و 2333نفر نيز به اسارت در آمدند .در جريان حمالت ارتش بعثي به مواضع
قواي ايراني ،در مجموع ارتش ايران بيش از 733تانك و نفربر خود را در ماه هاي پاياني جنگ از دست داد.
568
امام خميني پس از اين حادثه به اين نتيجه رسيدند كه قطعنامه 315را بپذيرند.
تصمیم ایران به عقب نشینی
با عمليات گسترده و پيوسته ارتش عراق به مواضع نيروهاي ايران در جبهه هاي مختلف ،نيروهاي مسلح ايران
دچار انفعال شدند.روحيه رزمندگان به ضعف گرائيد و موجب شد در بعضي از جبهه ها ،سربازان به صورت
دسته جمعي وگسترده از مقابل ارتش عراق فرار نمايند .ارتش حدود 333تانك و نفربر و بسياري از تجهيزات
انفرادي خود را از دست داد .در هيچ دوره اي از جنگ ،چنين هزيمتي در بين نيروهاي ايراني مشاهده نشده
بود.اين شرايط نشان دادكه ديگر سربازان ايراني حاضر و قادر به ادامه جنگ نيستند.ارزيابي فرماندهان نيز اين
بود كه عراق در دور تك قرار گرفته و ابتكار عمل از دست نيروهاي ايراني خارج شده است.در آن وضعيت،
امكان حفظ مناطق تصرف شده در خاک عراق وجود نداشت .بهترين راه حل ،كنترل جبهه ها از طريق عقب
نشيني برنامه ريزي شده بود .بنابراين تصميم بر اين شد تا قبل از آنكه ارتش عراق به ساير جبهه ها حمله كند،
قواي ايران به مواضعي در داخل خاک كشور و در اطراف مرز بازگردند .بر اين اساس در 77تيرماه ،3132
نيروهاي ايران منطقه عملياتي والفجر 33را به صورت اختياري تخليه و عقب نشيني كردند .از اين زمان
فرماندهي جنگ ،تصميم به بازسازي يگان هاي نظامي گرفت .ايران در تالش بود تا يك نوع سازماندهي مجدد
را جهت مقابله با تهاجمات جديدارتش عراق ،انجام دهد.
تغییر موازنه قوا
تحول در جبهه هاي جنگ و حمالت پي در پي عراق به مواضع نيروهاي ايراني ،عالمت تغيير موازنه قوا به نفع
ارتش بعثي عراق بود .اين تهاجمات موجب شد تا پس از سه سال پيشروي هاي جديد ايران ،قدرت نظامي
جمهوري اسالمي با يك چالش اساسي و جدي مواجه گرديده و مورد حمله مداوم ارتش عراق قرار گيرد.
داليل تغيير موازنه قوا به نفع ارتش عراق را مي توان به شرح ذيل بيان كرد:
الف -تغییر تاكتیك ارتش بعثی در مقابله با تهاجمات ایران
هميشه ارتش بعثي عراق در مقابل تهاجمات و پيشروي قواي ايران به مواضع نيروهاي خويش ،براي مدت يك
هفته و با كمتر از يك سوم توانايي هاي رزمي اش دست به پاتك تعجيلي مي زد تا از پيشروي بيشتر نيروهاي
ايران در مواضع ارتش بعثي ،جلوگيري نمايد .آنگاه پاتك هاي جديدي را كه گاه تا دو ماه به طول مي انجاميد
با بيش از 33درصد از توان دفاعي اش انجام مي داد تا بتواند سرزمين هاي از دست داده را ،بازپس بگيرد .با
چنين تاكتيكي معموالً ارتش عراق در دام تله ايجاد شده براي وي از سوي نيروهاي ايراني قرار گرفته و تلفات
سنگيني را متحمل مي شد .اين شيوه جنگي دشمن باعث مي شد تا ارتش بعثي تا ماه ها ،تواند دست به هجوم
تالفي جويانه بزند .از عمليات والفجر ،33ارتش بعثي عراق اين رويه و تاكتيك خود را تغيير داد و به جاي
پاتك در برابر تهاجم نيروهاي ايراني ،لشكرهاي گارد خود را به جبهه جنوب كه در آن زمان حالت عملياتي
نداشت منتقل و با طرحريزي براي حمله به فاو ابتكار عمل را بدست گرفت.
ب -كمك هاي وسیع تسلیحاتی و مالی جهانی به ارتش بعثی
569
در دوسال آخر جنگ ،تحول بزرگي در حمايت تسليحاتي و پشتيباني سياسي از رژيم صدام حسين به وجود
آمد .به عنوان نمونه ديويد سگال نيروهاي زرهي و هوايي دو طرف را در سال پايان جنگ چنين مقايسه مي
كند 3343 :تانك ايران در برابر 4333تانك عراق و 233نفر بر ايران در برابر 1333خودرو زرهي عراق،
تعداد هواپيماهاي رزمي ايران 773در مقابل 317هواپيماي عراقي 13.بر اين اساس مي توان گفت كه به طور
متوسط جنگ افزارهاي در اختيار ايران حدود 3/1سالحهاي در اختيار عراق بوده است .اصوالً ايران به علت
تحريم ها و محدوديتها قادر به تأمين جنگ افزارهايي مانند هواپيما و تانك نبوده است.
ج -در اختیار قرار دادن اطالعات مورد نیاز به ارتش عراق
پس از افشاي ماجراي مك فارلين عالوه بر شوروي ،امريكا نيز اطالعات نظامي از جبهه هاي ايران را از طريق
هواپيماهاي آواكس خود كه در عربستان مستقر بودند در اختيار صدام حسين قرار مي داد .امريكا با گرفتن
عكس هاي ماهواره اي از وضعيت آرايش نيروهاي ايراني ،آنها را بالفاصله در اختيار ارتش عراق قرار مي داد.
منافقين نيز با توسعه سازمان جاسوسي خود ،اطالعات الزم را از واحدهاي نيروهاي مختلف ايراني در اختيار
رژيم بعثي عراق قرار مي دادند.با ارائه چنين اطالعاتي،به نظر مي رسيد كه طرح رژيم عراق در حمله به مواضع
نيروهاي ايراني ،در حمله به مناطق تصرف شده در خاک عراق ،بزودي پايان نمي يابد بلكه پيش بيني مي شد
كه به زودي موج دوم عمليات ارتش بعثي آغاز و سعي خواهد شد تا دوباره خرمشهر به تصرف عراق درآيد.
از سوي ديگر قرار بود تا منافقين نيز با ارتش آماده شده خود وارد خاک ايران شوند .پس مي بايستي فكري
اساسي براي تغيير وضعيت و باز گرداندن شرايط به نفع ايران ،مي شد
د-افزایش مشاوره و كمك هاي فکري فرماندهان ارتش عراق
برخي معتقدند كه در ماه هاي پايان جنگ ،فرماندهان عراقي از مشاوره و كمكهاي فكري مستشاران نظامي
ساير كشورها استفاده مي كرده اند .اما بررسي هاي انجام شده تا كنون ،اطالعاتي در اين زمينه را بدست نمي
دهدد .به هر حال به نظر مي رسد ستاد ارتش عراق در سال آخر جنگ توانايي فكري و عملياتي بهتري پيدا
كرده بود.
راهکارهاي ایران براي ختم جنگ
پس از ناكامي در عمليات رمضان و بخصوص با طوالني شدن جنگ ،ايران همواره در پي يافتن راه حل هايي
براي پايان دادن به جنگ با حفظ حقوق خود بود .با تغيير موازنه قوا به نفع ارتش عراق از اوايل سال ،3132دو
راهكار اساسي پيش روي مسئولين ايراني به شرح ذيل قرار داشت:
الف -راهکار اول :تغییر راهبرد نظامی
بر اساس اين راهبرد ،ايران بايستي با توسعه توان رزمي ،شكست نظامي ارتش عراق را در دستور كار خود قرار
مي داد .بنابراين براي آماده شدن نيروهاي مسلح ايران جهت يك رويارويي سرنوشت ساز و اساسي با ارتش
بعثي ،نياز به سرمايه گذاري اساسي از سوي دولت و توسعه كمّي و كيفي سپاه و ارتش بود .بر اساس اين
راهكار ،سپاه طرحي را تهيه كرده بود كه نياز به 3333گردان نيروي رزمنده داشت تا بتواند از سه محور اصلي،
571
عمليات هاي بزرگي را طرح ريزي و به صورت همزمان به مرحله اجرا درآورد .اين طرح از سال 3133ارائه
گرديده بود ولي عمالً امكان تأمين بيش از 133گردان نيرو فراهم نشد .اين در حالي بود كه منحني رشد توان
نظامي ارتش عراق ،سيري صعودي داشت .البته با تأمين و تدارک اين نيروها ،عمليات هاي كربالي 4و 3
طرح ريزي و به اجرا در آمد.
ب -راهکار دوم :پیمودن مسیر سیاسی
با توجه به آنكه راهكار اول نياز به يك همت بلند و بسيج تمام ظرفيت ها و توانايي هاي كشور را داشت و
عمالً امكان فراهم آوردن چنين تواني ممكن نبود ،بنابراين يكي از راه حلهاي عملي استفاده حداكثر از
ديپلماسي و توسعه تالش هاي سياسي براي خاتمه دادن به جنگ بود .البته هميشه در حين عمليات هاي نظامي،
بايستي دستگاه ديپلماسي به دنبال استفاده از ظرفيت هاي سياسي بين المللي براي خاتمه دادن به جنگ باشد.از
آنجا كه براي اجراي راهكار اول ،نياز به بازسازي اساسي نيروهاي مسلح و تجهيز و تسليح مناسب آنها بود و
اين امر نياز به منابع اقتصادي مطمئن داشت ،بنابراين به نظر مي رسيد كه بايستي تمركز تالش ها را بر راهكار
دوم قرار داد و از موفقيت هاي نظامي در اين مسير بهره برد.
پذیرش قطعنامه 171
در حاليكه ارتش عراق به حمالت نظامي خود عليه مواضع نيروهاي ايراني ادامه مي داد ،مسئله مهم براي
مسئولين ايراني چگونگي متوقف كردن تهاجمات نظامي ارتش عراق بود .احتمال ادامه حمالت نظامي ارتش
عراق در خاک ايران و تكرار روزهاي اول جنگ وجود داشت .از سوي ديگر ايران در پي كنترل پيامدهاي
شكست نظامي بود .در آن زمان براي مسئولين كشور مشخص شده بود كه قدرت نظامي ايران و توانايي هاي
اقتصادي كشور نه تنها قادر به پايان دادن جنگ از راه نظامي نيست بلكه اگر با شيوه سياسي به حمالت نظامي
عراق پايان داده نشود ،ممكن است شرايط عراق بر ايران تحميل گردد " .از سوي ديگر دولت به امام نامه
نوشت و رسما اعالم كرد كه ما نمي توانيم هزينه جنگ را بدهيم .سپاه هم نامه نوشت حاال كه آمريكا وارد
17
عمل شده است اگر مي خواهيم بجنگيم بايدحمايت وسيع تري بشود".
نامه فرمانده سپاه ،سرمايه و مستند خوبي براي مسئولين كشور شد تا از زبان فرمانده سپاه كه معتقد به ادامه
جنگ تا پيروزي نهايي بود ،واقعيات جبهه و جنگ را به امام خميني به عنوان فرمانده كل قوا ،منعكس نمايند.
در آن زمان ارتش زياد مدعي ادامه جنگ نبود ،سپاه هم براي تداوم جنگ ،فهرست بلند بااليي از نيازمنديها
ارائه كرده بود كه طبيعتاً بر آورده كردن آن خواسته ها ،در توان كشور نبود .بيان چنين واقعياتي به صورت
واضح نياز به يك تصميم اساسي و تعيين كننده داشت .به هر حال ،نامه فوق به همراه ساير نامه هايي كه
مسئولين دولت وقت در زمينه توانايي هاي اقتصادي و اجتماعي كشور نوشته بودند ،براي حضرت امام خميني
ارسال شد .ايشان با بررسي اين نامه و اطالع از نظر مسئولين كشور كه همگي مخالف تداوم جنگ بودند به
اين نتيجه رسيدند كه مسير نظامي نمي تواند راه مناسبي براي حل مشكل فعلي جنگ باشد ،بنابراين با نوشتن
نامه اي تصميم گرفتند كه از راه سياسي به جنگ پايان دهند.
571
با نظر حضرت امام ،جلسه اي در صبح روز يكشنبه 73تير ماه 3132در دفتر رئيس جمهور وقت با حضور
حدود 43نفر از مسئوالن نظامي و سياسي كشور و نيز عده اي از مسئوالن استان ها تشكيل شد و در آن،
درباره آخرين وضعيت جبهه ها و مسائل مربوط به جنگ تا ساعت 5شب بحث و تبادل نظر گرديد .در اين
جلسه پيام حضرت امام براي حاضرين ،از سوي فرزندشان مرحوم حاج سيد احمد خميني قرائت شد ،ولي به
صورت علني انتشار نيافت .اين پيام به شرح ذيل است:
بسم اهلل الرحمن الرحيم
با ياري خداوند متعال و با سالم و صلوات به انبياء بزرگوار الهي و ائمه معصومين صلوات عليهم اجمعين حال
كه مسئوالن نظامي ما اعم از ارتش و سپاه كه خبرگان جنگ ميباشند ،صريحاً اعتراف ميكنند كه ارتش اسالم
به اين زوديها هيچ پيروزي به دست نخواهند آورد و نظر به اين كه مسئوالن دلسوز نظامي و سياسي نظام
جمهوري اسالمي از اين پس جنگ را به هيچ وجه به صالح كشور نميدانند و با قاطعيت ميگويند كه يك
دهم سالحهايي را كه استكبار شرق و غرب در اختيار صدام گذاردهاند به هيچ وجه و با هيچ قيمتي نميشود در
جهان تهيه كرد و با توجه به نامه تكان دهنده فرمانده سپاه پاسداران كه يكي از دهها گزارش نظامي سياسي
است كه بعد از شكستهاي اخير به اينجانب رسيده و به اعتراف جانشيني فرمانده كل نيروهاي مسلح،فرمانده
سپاه يكي از معدود فرماندهاني است كه در صورت تهيه مايحتاج جنگ معتقد به ادامه جنگ ميباشد و با توجه
به استفاده گسترده دشمن از سالحهاي شيميايي و نبود وسائل خنثي كننده آن ،اينجانب با آتش بس موافقت
مينمايم و براي روشن شدن در مورد اتخاذ اين تصميم تلخ به نكاتي از نامه فرمانده سپاه كه در تاريخ
3132/4/7نگاشته است اشاره ميشود ،فرمانده مزبور نوشته است تا پنج سال ديگر ما هيچ پيروزي نداريم،
ممكن است در صورت داشتن وسائلي كه در طول پنج سال به دست ميآوريم قدرت عمليات انهدامي و يا
مقابله به مثل را داشته باشيم و بعد از پايان سال 23اگر ما داراي 133تيپ پياده و 7333تانك و 1333توپ و
133هواپيماي جنگي و 133هليكوپتر ...كه از ضرورتهاي جنگ در آن موقع است -داشته باشيم ميتوان
گفت به اميد خدا بتوانيم عمليات آفندي داشته باشيم .وي ميگويد قابل ذكر است كه بايد توسعه نيروي سپاه به
هفت برابر و ارتش به دو برابر و نيم افزايش پيدا كند ،او آورده است البته آمريكا را هم بايد از خليج فارس
بيرون كنيم واال موفق نخواهيم بود .اين فرمانده مهمترين قسمت موفقيت طرح خود را تهيه به موقع بودجه و
امكانات دانسته است و آورده است كه بعيد به نظر ميرسد دولت و ستاد فرماندهي كل قوا بتوانند به تعهد عمل
كنند .البته با ذكر اين مطالب ميگويد بايد باز هم جنگيد كه اين ديگر شعاري بيش نيست .آقاي نخست وزير
از قول وزراي اقتصاد و بودجه وضع مالي نظام را زير صفر اعالم كردهاند ،مسئوالن جنگ ميگويند تنها
سالحهائي را كه در شكستهاي اخير از دست دادهايم به اندازه تمام بودجهاي است كه براي سپاه و ارتش در
سال جاري در نظر گرفته شده بود .مسئوالن سياسي ميگويند از آنجا كه مردم فهميدهاند پيروزي سريعي به
دست نميآيد شوق رفتن به جبهه در آنها كم شده است .شما عزيزان از هر كس بهتر ميدانيد كه اين تصميم
براي من چون زهر كشنده است ولي راضي به رضاي خداوند متعال هستم و براي صيانت از دين او و حفاظت
572
از جمهوري اسالمي اگر آبروئي داشته باشم خرج ميكنم ،خداوندا ما براي دين تو قيام كرديم و براي دين تو
جنگيديم و براي حفظ دين تو آتش بس را قبول ميكنيم .خداوندا تو خود شاهدي كه ما لحظهاي با آمريكا و
شوروي و تمام قدرتهاي جهان سرسازش نداريم و سازش با ابرقدرتها و قدرتها را پشت كردن به اصول اسالمي
خود ميدانيم .خداوندا در جهان شرک و كفر و نفاق در جهان پول و قدرت و حيله و دوروئي ما غريبيم ،تو
خود ياريمان كن .خداوندا در هميشه تاريخ وقتي انبياء و اوليا و علماء تصميم گرفته اند مصلح جامعه گردند و
علم و عمل را در هم آميزند و جامعهاي دور از فساد و تباهي تشكيل دهند با مخالفتهاي ابوجهلها و
ابوسفيانهاي زمان خود مواجه شدهاند .خداوندا ،ما فرزندان اسالم و انقالبمان را براي رضاي تو قرباني كرديم
غير از تو هيچكس را نداريم ما را براي اجراي فرامين و قوانين خود ياري فرما ،خداوند از تو ميخواهم تا هر
چه زودتر شهادت را نصيبم فرمائي .گفتم جلسهاي تشكيل گردد آتش بس را به مردم تفهيم نمايند .مواظف
باشيد ممكن است افراد داغ و تند با شعارهاي انقالبي شما را از آنچه صالح اسالم است دور كنند ،صريحا
ميگويم بايد تمام همتتان در توجيه اين كار باشد .قدمي انحرافي حرام است و موجب عكس العمل ميشود.
شما ميدانيد كه مسئوالن رده باالي نظام با چشمي خونبار و قلبي ماالمال از عشق به اسالم و ميهن اسالميمان
چنين تصميمي گرفتهاند خدا را در نظر بگيريد و هر چه اتفاق ميافتد از دوست بدانيد ،و السالم علينا و علي
عباد اهلل الصالحين .روحاهلل الموسوي الخميني شنبه /73تير32/
براين اساس ايران در روز دوشنبه 72تيرماه سال 3132با ارسال نامه اي به آقاي خاوير پرز دكوئيار دبيركل
وقت سازمان ملل ،موافقت خود را با قطعنامه 315به صورت رسمي اعالم نمود .نامه ايران از سوي آقاي
محالتي سفير جمهوري اسالمي در سازمان ملل در ساعت 7بعد از نيمه شب با مراجعه به خانه دبيركل سازمان
ملل و بيدار كردن وي تحويل او شد.به هر حال ،ايران با عدم توجه به فرصت هاي مناسب جهت پايان دادن به
جنگ در بهترين زمان ،ناچار به پذيرش قطعنامه 315در ضعيف ترين وضعيت گرديد.
دالیل پذیرش قطعنامه از سوي ایران
پذيرش قطعنامه 315از سوي ايران،گرچه به يكباره اتفاق افتاد ولي نتيجه فرآيندي بود كه در سال هاي پاياني
جنگ آغاز شده و به تدريج موازنه قوا به نفع رژيم بعثي عراق تغيير كرده بود .عراق توانست در اين سال ها
همه توان دولت و ارتش خود را وارد جنگ نمايد ،نفرات و سربازان بيشتري نسبت به ايران را در جنگ به
كار گيرد ،پول بيشتري خرج جنگ نمايد و منابع مالي زيادتري را بكار گيرد و حمايت هاي بين المللي
بيشتري را جذب كند و اميد ايران را براي پيروزي نظامي بر رژيم صدام حسين ،از بين ببرد .طبيعي بود كه در
چنين شرايطي ايران ،پذيرش آتش بس را به نفع كشور ارزيابي نمايد و قطعنامه را بپذيرد .عمده ترين داليل
پذيرش قطعنامه را مي توان به شرح ذيل خالصه نمود.
الف -تهاجمات ارتش عراق
درسالهاي آخر جنگ ،قدرت نظامي عراق بويژه درحوزه نيروي هوايي و سالحهاي شيميايي افزايش يافت و
موجب تغيير سياست جنگي وي از دفاعي به تهاجمي در جبهه هاي جنگ زميني گشت.حمالت گسترده ارتش
573
عراق و باز پس گيري مناطق تصرف شده از سوي ايران ،موجب شد تا ايران تمام دستاوردها و برتري هاي
خود نسبت به عراق را از دست بدهد.آماده شدن براي انجام عمليات بزرگ وتاثير گذار در جنگ نيز مستلزم
داشتن زمان ،تجهيزات و نيروي انساني كافي بود.اين مسائل موجب تهيه نامه فرمانده كل سپاه و اعالم
نيازمنديهاي ضروري به منظور تغيير شرايط و كسب موازنه قوا شد .از سوي ديگر مشخص گرديد كه كسب
توانايي هاي الزم نظامي براي انجام عمليات هاي گسترده زماني طوالني را مي طلبد و به سرعت امكان پذير
نيست..
ب -تهدید عراق مبنی بر استفاده از روشهاي جدید در جنگ
دولت عراق از طريق برخي از كشورهاي عربي به ايران پيغام داده بود كه اگر ايران پايان جنگ را نپذيرد،
سالح هايي را بكار مي برد كه تا كنون فكر آن را نكرده است .بسياري از تحليل گران بكارگيري سالح هاي
شيميايي عليه برخي از شهرهاي پر جمعيت كشور از جمله تهران را تفسير اين تهديد مي دانستند .قصد واقعي
عراق از كاربرد سالح هاي شيميايي ،بكارگيري بمب هاي كثيف با مواد اكتيويته بر سر مردم ايران بود كه
اين بمب ها در سال 3113توسط بازرسان سازمان ملل در عراق كشف شد 11.درچنين شرايطي مردم و مراكز
غير نظامي در تهديد جدي قرار داشتند و آستانه تحمل مردم هم مشخص نبود .آقاي هاشمي رفسنجاني مي
گويد ":اين نگراني بسيار جدي بود كه بعداز بمباران شهر حلبچه،جنگ به كشتار غير نظاميان تبديل شود .ما
نمي خواستيم چنين شود و مردم آسيب ببينند و اين مورد را بايد مهمترين عامل پذيرش قطعنامه از طرف امام
حساب كنيم .من اين مسائل را خدمت امام گفته بودم و ايشان در جريان كاربرد سالح هاي شيميايي قرار
14
گرفته بودند .اين مهمترين و اصلي ترين عامل پايان جنگ بود.
ج -دخالت نظامی امریکا
اقدامات آمريكا در خليج فارس نشان داد كه اين كشور به تدريج مي خواهد وارد جنگ شود .گرچه آمريكا
چنين چيزي را اعالتم نكرد ولي با رفتار خود به ايران عالمت مي داد 13.تغيير سياست امريكا در جنگ و
تصميم به مداخله مستقيم به نفع عراق موجب استقرار گسترده ناوگان جنگي امريكا در خليج فارس شد .با
گسترش حضور نظامي امريكا در منطقه ،ارتش اياالت متحده عمال به يك طرف جنگ تبديل شد و به
سكوهاي نفتي ،قايقهاي تندروي سپاه ،ناوهاي جنگي و هواپيماي مسافربري جمهوري اسالمي به صورت پيوسته
حمله كرد .در چنين شرايطي ارتش امريكا قصد داشت تا فضاي خليج فارس را براي تحرک نظامي و نيز براي
بهره برداري اقتصادي ايران ،نا امن سازد .اين اقدامات به وضوح بيانگر تصميم جدي امريكا در حمايت از
دولت عراق در جريان جنگ با ايران ،ارزيابي گرديد.
د -ناتوانی اقتصاد كشور
هر چه از جنگ مي گذشت ،درآمد نفتي ايران و ظرفيت هاي اقتصادي كشور كاهش مي يافت .مشكالت
جدي اقتصاد كشور در سالهاي آخر جنگ به گونه اي درآمد كه منابع ارزي دولت ،كفاف اداره كشور و
13
جنگ را نمي كرد و دولت اعالم كرد كه بودجه كشور توان حمايت از جنگ را ندارد.
574
با توجه به توضيحات فوق ،مي توان گفت هدف اصلي از پذيرش قطعنامه ،315مقابله با شرايط فوق و ناكام
گذاشتن طرح عراق در حمله مجدد به خاک ايران و در نهايت حفظ نظام جمهوري اسالمي بوده است.
تحلیل سند تاریخی پذیرش قطعنامه
نامه مورخ 3132/4/73حضرت امام خميني(ره) ،درباره داليل پذيرفتن قطعنامه ،315در آخرين روزهاي هفته
دفاع مقدسِ سال 3153از سوي آقاي هاشمي رفسنجاني انتشار يافت .مطالعه متن اين نامه ،فضاي مناسب تري
را براي درک بهتر شرايط كشور و جبهه هاي جنگ ،در آن مقطع زماني براي عالقه مندان به موضوع بررسي
چگونگي پايان يافتن جنگ تحميلي ،فراهم مي آورد .گرچه براي تحليل محتوايي اين نامه ،بهتر است تا شرايط
سياسي ،اجتماعي ،اقتصادي و نظامي و بين المللي آن دوران كه منجر به صدور متن اين نامه گرديده است
بررسي شود و از طرفي ساير نامه ها و مكاتبات و بحث هايي كه در اين زمينه در آن روزها صورت گرفته
نيز ،مورد مطالعه قرار گيرد ولي در عين حال بررسي همين نامه هم ،مسائل زيادي را براي مردم و محققّين
تاريخ ،روشن و شفاف مي نمايد .با گذري سريع به محتواي نامه ،برداشت هايي به شرح ذيل ارائه مي گردد :
-3حضرت امام خميني به نظرات مسئولين كشور بخصوص مسئولين نظامي اعم از ارتش و سپاه كه آنها را
"خبرگان جنگ" مي نامند توجه بسيار زيادي داشته اند و تصميمات خود را درباره جنگ ،با توجه به نظرات
كارشناسي مسئولين دلسوز نظامي و سياسي نظام جمهوري اسالمي اتخاذ كرده اند.
-7حضرت امام ادامه جنگ را براي رسيدن به پيروزي هاي مشخص ،منطقي مي دانسته اند و زماني كه احساس
كردند "ارتش اسالم به اين زودي ها هيچ پيروزي بدست نخواهند آورد" با آتش بس موافقت فرموده اند و
قطعنامه 315را كه ايران با قابل قبول دانستن كليات آن كه در چند ماه قبل به تصويب رسيده بود ولي به
ترتيب بندهاي آن ايراد داشت و معتقد بود كه بايستي راجع به آن مذاكرات بيشتري صورت گيرد را پذيرفتند.
-1ايشان از طريق دهها گزارش نظامي ،سياسي كه دريافت مي كرده اند به طور مرتب وضعيت دشمن را
بررسي نموده و مالحظه كرده بودند كه در آن شرايط ،دولت عراق اصرار زيادي به ادامه و گسترش جنگ
دارد و دام هاي خطرناكي را با كمك استكبار جهاني براي جمهوري اسالمي ايران طراحي كرده است .لذا با
بررسي و توجه به سالح هايي را كه استكبار شرق و غرب در اختيار صدام گذارده بودند و نيز عدم امكان تهيه
يك دهم آن سالح ها با هيچ قيمتي از جهان براي جمهوري اسالمي ايران ،نه تنها نمي توان به اهداف باالتري
در جنگ دسترسي پيدا كرد بلكه ممكن است دستاوردهاي فراهم شده تا آن زمان نيز ،مخدوش و ضايع گردد
و بنابراين ايشان نگران آن بودند كه ادامه جنگ به ضرر انقالب اسالمي و به نفع مطامع دشمن تمام شود .لذا
در شرايطي كه دشمن هيچ تمايلي به برقراري آتش بس و خاتمه دادن به جنگ نداشت امام در شرايط حضور
نيروهاي ايراني در مرزهاي بين المللي و در آخرين فرصت تصميم به پذيرش قطعنامه گرفتند.
-4با پذيرش قطعنامه 315از سوي جمهوري اسالمي ايران ،صدام حسين اعالم كرد او قطعنامه را نخواهد
پذيرفت و لذا به برقراري آتش بس تن نداد و حمله گسترده خود را براي اشغال مجدد سرزمين هاي ايران آغاز
نمود و توانست كه يك بار ديگر خرمشهر را تهديد به اشغال نموده و با تصرف جاده آسفالته اهواز -خرمشهر
575
تا نزديكي هاي شهر اهواز در خوزستان پيشروي كند و از سوي ديگر با شكستن خطوط دفاعي در غرب
كشور ،منافقين را با خودروهاي زرهي عازم تهران نمايد به طوري كه آنها هم تا نزديكي هاي كرمانشاه جلو
آمدند و در آنجا به كمين رزمندگان سلحشور اسالم افتادند و طرح صدام ناكام ماند .بنابراين حضرت امام
خميني در آخرين فرصت باقي مانده كه ارتش بعثي عراق به مرزهاي بين المللي رسيده بود قطعنامه را پذيرفت
تا با ايجاد يك فشار سياسي عظيم از ادامه تهاجم بيشتر دشمن جلوگيري نمايد.
-3نبود وسائل خنثي كننده سالح هاي شيميايي و استفاده گسترده دشمن از اين جنگ افزارها ،نگراني ايجاد
تلفات زيادي را براي نيروهاي رزمنده ،و مردم مظلوم شهرهاي عراق و ايران ،در ذهن حضرت امام ايجاد نموده
بود و لذا ايشان ،نمي خواستند در شرايطي كه ادامه جنگ" ،هدف شفافِ" قابل دسترس و "ابزارهاي الزم براي
رسيدن به آن" را ندارد موجب خسارت بيشتري براي مردم عزيز ايران گردد.
-3بعيد به نظر رسيدن توانايي دولت و ستاد فرماندهي كل قوا در تهيه به موقع بودجه و امكاناتي كه فرمانده
سپاه درخواست كرده بود با توجه به اين كه ايشان يكي از معدود فرمانده هاني بوده كه در صورت تهيه
مايحتاج جنگ ،معتقد به ادامه جنگ بوده است و نيز بررسي وضع مالي كشور كه از قول وزراي اقتصاد و
بودجه وقت ،زير صفر اعالم شده بود و نيز عدم شوق مردم براي رفتن به جبهه هاي نبرد ،بدليل آنكه مردم
فهميده بودند كه پيروزي سريعي – با توجه به شرايط آن زمان – بدست نمي آيد نيز ،يكي ديگر از داليلي
است كه در اين نامه به آن پرداخته شده است.
-2حضرت امام خميني ،با توجه به نكات فوق و با شهامت بي نظير و مثال زدني و فراموش ناشدني ،در زمان و
در لحظه مورد نياز تصميم ماندگار خود را با خرج آبروي خويش و براي كسب رضايت خداوند متعال و براي
صيانت از دين او و حفاظت از جمهوري اسالمي اتخاذ نمودند و آتش بس را پذيرفتند و فرمودند" :خداوندا ما
براي دين تو قيام كرديم و براي دين تو جنگيديم و براي حفظ دين تو آتش بس را قبول مي كنيم".
به نظر مي رسد با توجه به اطالعات ارائه شده به امام خميني و شرايط و واقعيت هاي جبهه هاي جنگ و
همچنين تهاجمات نظامي ارتش عراق ،ايشان در مورد پذيرش آتش بس در تيرماه سال 3132به نتيجه رسيده
اند .گرچه پذيرش آتش بس براي امام تلخ و اتخاذ چنين تصميمي براي ايشان چون زهر ،كشنده بوده است و
ايشان از چنين شرايطي راضي نبوده اند ،ولي حضرت امام خميني شجاعانه ترين تصميم دوران حيات خود را در
يك فرصت مهم اتخاذ كردند و با پذيرش مسئوليت قبول قطعنامه ،از ساير مسئولين كشور سلب مسئوليت
كردند .پذيرش قطعنامه 315در آن شرايط زماني اين حسن را براي ايران داشت كه اگر ارتش بعثي عراق در
ادامه تهاجم مجدد خود به خاک ايران ،موفق مي شد بخشي از خاک ايران را در اشغال خود نگه دارد ،قطعنامه
315يك پايه حقوقي مناسب براي شروع مذاكرات بين المللي براي رسيدن به صلح و دفع تجاوز ارتش عراق
بود .از طرفي ديگر اين نامه نشان مي دهد كه از ديدگاه حضرت امام ،جنگيدن بدون تأمين مايحتاج جنگ از
جمله سالح هاي مورد نياز ،شعاري بيش نيست .در عين حال كه امام ،انسان هاي رزمنده را افرادي معرفي مي
كنند كه آمادگي استقبال از شهادت را دارند ولي جنگيدن -به خصوص در خاک دشمن -را در شرايطي كه
576
امكان تأمين تجهيزات و تسليحات مورد نياز وجود داشته باشد ،صالح مي دانند .پس مي توان گفت كه حضرت
امام خميني يك شخصيت "آرمان گراي واقع نگر" بوده اند و تصميمات خود را با توجه به شرايط و واقعيت
هاي موجود و براي سربلندي جمهوري اسالمي اتخاذ مي كرده اند .حاصل تصميم آن روز حضرت امام خميني،
هم اكنون ،براي همه مردم سربلند كشور ايران مشخص و روشن است .اقدام خالصانه و خدايي امام در آن مقطع
سرنوشت ساز ،منجر به سقوط صدام و از بين رفتن ارتش بعثي عراق گرديد و جمهوري اسالمي ايران ،تبديل به
يك قدرت مهم منطقه اي در خاورميانه شد.
دیدگاه امام خمینی درباره پذیرش آتش بس
با پذيرش قطعنامه 315و باز شدن راه براي خاتمه دادن به جنگ ،براي برخي از مردم اين سؤال مطرح شده بود
كه چرا به يكباره دعوت براي ادامه جنگ و حضور گسترده در جبهه ها به پذيرش آتش بس ،تغيير يافت .امام
خميني در بخشي از پيام خود به مناسبت سالگرد كشتار حجاج ايراني در مكه مكرمه در 3132/4/71به اين
مسئله به شرح ذيل پرداخته اند " :اي فرزندان ارتشي و سپاهي و بسيجي ام و اي نيروهاي مردمي ،هرگز از
دست دادن موضعي را با تأثر و گرفتن مكاني را با غرور و شادي بيان نكنيد كه اين ها در برابر هدف شما به
قدري ناچيزند كه تمامي دنيا در مقايسه با آخرت .پدران و مادران و همسران و خويشاوندان شهدا ،اسرا،
مفقودين و معلولين ما توجه داشته باشند كه هيچ چيزي از آنچه فرزندان آنان بدست آورده اند كم نشده است.
فرزندان شما در كنار پيامبر اكرم و ائمه اطهارند .پيروزي و شكست براي آنها فرقي ندارد .امروز روز هدايت
نسل هاي آينده است كمربندهايتان را ببنديد كه هيچ چيز تغيير نكرده است .امروز روزي است كه خدا
اينگونه خواسته است و ديروز خدا آنگونه خواسته بود و فردا انشاءاهلل روز پيروزي جنود حق خواهد بود ولي
خواست خدا هرچه هست ما در مقابل آن خاضعيم و ما تابع امر خدائيم و به همين دليل طالب شهادتيم و تنها به
همين دليل است كه زير بار ذلت و بندگي غير خدا نمي رويم .البته براي اداي تكليف ،همه ما موظفيم كه
كارها و مسائل مربوط به خودمان را به بهترين وجه و با درايت و دقت انجام دهيم .همه مي دانند كه ما شروع
كننده جنگ نبوده ايم .ما براي حفظ موجوديت اسالم در جهان ،تنها از خود دفاع كرده ايم و اين ملت مظلوم
ايران است كه همواره مورد حمله جهانخواران بوده است و استكبار از همه كمينگاه هاي سياسي و نظامي و
فرهنگي و اقتصادي خود به ما حمله كرده است .انقالب اسالمي ما تاكنون ،كمينگاه شيطان و دام صيادان را به
ملت ها نشان داده است ....راستي اگر بسيج جهاني مسلمين تشكيل شده بود كسي جرأت اين همه جسارت و
شرارت را با فرزندان معنوي رسول اهلل صلي اهلل عليه و آله وسلم داشت؟ امروز يكي از افتخارات بزرگ ملت ما
اين است كه در برابر بزرگترين نمايش قدرت و آرايش ناوهاي جنگي امريكا و اروپا در خليج فارس صف
آرايي نمود و اينجانب به نظام هاي امريكايي و اروپايي اخطار مي كنم كه تا دير نشده و در باتالق مرگ فرو
نرفته ايد از خليج فارس بيرون برويد و هميشه اينگونه نيست كه هواپيماهاي مسافربري ما توسط ناوهاي جنگي
شما سرنگون شود كه ممكن است فرزندان انقالب ،ناوهاي جنگي شما را به قعر آب هاي خليج فارس
بفرستند ....اما در مورد قبول قطعنامه كه حقيقتاً مسئله بسيار تلخ و ناگواري براي همه و خصوصاً براي من بود،
577
اين است كه من تا چند روز قبل معتقد به همان شيوۀ دفاع و مواضع اعالم شده در جنگ بودم و مصلحت نظام
و كشور و انقالب را در اجراي آن مي ديدم ،ولي به واسطه حوادث و عواملي كه از ذكر آن فعالً خودداري مي
كنم ،و به اميد خداوند در آينده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامي كارشناسان سياسي و نظامي سطح
باالي كشور ،كه من به تعهد و دلسوزي و صداقت آنان اعتماد دارم ،با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت
نمودم و در مقطع كنوني آن را به مصلح انقالب و نظام مي دانم و خدا مي داند كه اگر نبود انگيزه اي كه همه
ما و عزت و اعتبار ما بايد در مسير مصلح اسالم و مسلمين قرباني شود ،هرگز راضي به اين عمل نمي بودم و
مرگ و شهادت برايم گواراتر بود .اما چاره چيست كه همه بايد به رضايت حق تعالي گردن نهيم و مسلم ملت
قهرمان و دالور ايران نيز چنين بوده و خواهد بود .من در اينجا از همه فرزندان عزيزم در جبهه هاي آتش و
خون كه از اول جنگ تا امروز به نحوي در ارتباط با جنگ تالش و كوشش نموده اند ،تشكر و قدرداني مي
كنم و همه ملت ايران را به هوشياري و صبر و مقاومت دعوت مي كنم .در آينده ممكن است افرادي آگاهانه
يا از روي ناآگاهي در ميان مردم اين مسئله را مطرح نمايند كه ثمره خونها و شهادتها و ايثارها چه شد .اينها
يقيناً از عوالم غيب و از فلسفه شهادت بيخبرند و نمي دانند كسي كه فقط براي رضاي خدا به جهاد رفته است و
سر در طبق اخالص و بندگي نهاده است حوادث زمان به جاودانگي و بقا و جايگاه رفيع آن لطمه اي وارد نمي
سازد و ما براي درک كامل ارزش و راه شهيدان فاصلة طوالني را بايد بپيمائيم و در گذر زمان و تاريخ انقالب
و آيندگان آن را جستجو نماييم .مسلم خون شهيدان ،انقالب و اسالم را بيمه كرده است .خودن شهيدان براي
ابد درس مقاومت به جهانيان داده است و خدا مي داند كه راه و رسم شهادت كور شدني نيست و اين ملت ها و
آيندگان هستند كه به راه شهيدان اقتدا خواهند نمود و همين تربت پاک شهيدان است كه تا قيامت مزار
عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفاي آزادگان خواهد بود .خوشا به حال آنان كه با شهادت رفتند! خوشا
به حال آنان كه در اين قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنهايي كه اين گوهرها را در دامن خود
پروراندند! خداوند ،اين دفتر و كتاب شهادت را همچنان به روي مشتاقان باز و ما را هم از وصول به آن محروم
مكن .خداوندا ،كشور ما وملت ما هنوز در آغاز راه مبارزه اند و نيازمند به مشعل شهادت ،تو خود اين چراغ پر
فروغ را حافظ و نگهبان باش .خوشا به حال شما ملت ،خوشا به حال شما زنان و مردان ،خوشا به حال جانبازان
و اسرا و مفقودين و خانواده هاي معظم شهدا و بدا به حال من كه هنوز مانده ام و جام زهر آلود قطعنامه را سر
كشيده ام و در برابر عظمت و فداكاري اين ملت بزرگ احساس شرمساري مي كنم و بدا به حال آناني كه در
اين قافله نبودند .بدا به حال آنهايي كه از كنار اين معركه بزرگِ جنگ و شهادت و امتحان عظيم الهي تا به
حال ساكت و بي تفاوت و يا انتقاد كننده و پرخاشگر گذشتند .آري ديروز روز امتحان الهي بود كه گذشت و
فردا امتحان ديگري است كه پيش مي آيد و همه ما نيز روز محاسبه بزرگ تري را در پيش رو داريم .آنهايي
كه در اين چند سال مبارزه و جنگ به هر دليلي از اداي اين تكليف بزرگ طفره رفتند و خودشان و جان و
مال و فرزندانشان و ديگران را از آتش حادثه دور كرده اند ،مطمئن باشند كه از معامله با خدا طفره رفتند و
خسارات و زيان و ضرر بزرگي كرده اند كه حسرت آن را در روز واپسين و در محاسبه حق خواهند كشيد
578
كه من مجدداً به همه مردم و مسئولين عرض مي كنم كه حساب اينگونه افراد را از حساب مجاهدان در راه خدا
جدا سازند و نگذارند اين مدعيان بي هنر امروز و قاعدين كوته نظر ديروز به صحنه ها برگردند .من در ميان
شما باشم و يا نباشم به همه شما وصيت و سفارش مي كنم كه نگذاريد انقالب به دست نا اهالن و نامحرمان
بيفتد .نگذاريد پيشكسوتانِ شهادت و خون در پيچ و خم زندگي روزمره خود به فراموشي سپرده شوند .اكيداً به
ملت عزيز ايران سفارش مي كنم كه هوشيار و مراقب باشيد ،قبول قطعنامه از طرف جمهوري اسالمي ايران به
معناي حل مسئله جنگ نيست .با اعالم اين تصميم ،حربه تبليغات جهانخواران عليه ما كند شده است ،ولي دور
نماي حوادث را نمي توان به طور قطع و جدي پيش بيني نمود و هنوز دشمن از شرارت ها دست بر نداشته
است و چه بسا با بهانه جويي ها به همان شيوه هاي تجاوزگرانه خود ادامه دهد .ما بايد براي دفع تجاوز احتمالي
دشمن آماده و مهيا باشيم و ملت ما هم نبايد فعالً مسئله را تمام شده بداند .البته ما رسماً اعالم مي كنيم كه
هدف ما تاكتيك جديد در ادامه جنگ نيست چه بسا دشمنان بخواهند با همين بهانه ها حمالت خود را دنبال
كند .نيروهاي نظامي ما هرگز نبايد از كيد و مكر دشمنان غافل بمانند .در هر شرايطي بايد بنيه دفاعلي كشور
در بهترين وضعيت باشد ....من باز مي گويم كه قبول اين مسئله براي من از زهر كشنده تر است ولي راضي به
رضاي خدايم و براي رضايت او اين جرعه را نوشيدم و نكته اي كه تذكر آن الزم است اين است كه در قبول
اين قطعنامه ،فقط مسئولين كشور ايران به اتكاي خود تصميم گرفته اند و كسي و كشوري در اين امر مداخله
نداشته است .مردم و عزيز و شريف ايران ،من فرد فرد شما را چون فرزندان خويش مي دانم و شما مي دانيد
كه من به شما عشق مي ورزم و شما را مي شناسم .شما هم من را مي شناسيد .در شرايط كنوني ،آنچه موجب
اين امر شد تكليف الهي ام بود .شما مي دانيد كه من با شما پيمان بسته بودم كه تا آخرين قطره خون و آخرين
نفس بجنگم ،اما تصميم امروز فقط براي تشخيص مصلحت بود و تنها به اميد رهبر و رضاي او از هر آنچه گفتم
گذشتم و اگر آبرويي داشتم با خدا معامله كرده ام .عزيزانم شما مي دانيد كه تالش كرده ام كه راحتي خود را
بر رضايت حق و راحتي شما مقدم ندارم .خداوندا تو مي داني كه ما سر سازش با كفر را نداريم .خداوندا تو مي
داني كه استكبار و آمريكاي جهانخوار گل هاي باغ رسالت تو را پرپر نمودند .خداوندا در جهان ظلم و ستم و
بيداد ،همه تكيه گاه ما تويي و ما تنهاي تنهاييم وغير از تو كسي را نمي سناسيم و غير از تو نخواسته ايم كه
كسي را بشناسيم .ما را ياري كن كه تو بهترين ياري كنندگاني .خداوندا تلخي اين روزها را به شيريني فرج
12
حضرت بقيه اهلل ارواحنا لترابِ مقدمه الفداه و رسيدن به خودت جبران فرما.
اندیشیدن به صلح پایدار
در پي پذيرش قطعنامه 315از سوي ايران ،فرمانده سپاه در صبح 3132/4/13به ديدار امام خميني نائل آمدند.
امام خميني خطاب به ايشان فرمودند " :مسائل سياسي مربوط به جنگ را وزارت خارجه بعهده دارد ولي مسائل
جبهه ها را بايد نيروهاي نظامي و انتظامي و مردم زير نظر ستاد فرماندهي كل قوا بعهده بگيرند .همانطور كه
قبالً گفتيم ما با مردم خود با صداقت صحبت مي كنيم .ما در چهارچوب قطعنامه 315به صلحي پايدار فكر مي
كنيم و اين به هيچ وجه تاكتيك نيست ولي سلحشوران ارتش اسالم بايد خود را آماده كنند كه اگر دشمن
579
دست به حمالتي زد ،جواب مناسبي به آن بدهند .فرزندان انقالبي هم توجه كنيد كه امروز ،روز حضور
گسترده در جبهه هاست .فكر نكنيد كه ديگر جنگ تمام شده است .خود را مسلح به سالح ايمان و جهاد كنيد.
بر دشمن غدار ،رحم جايز نيست و اينها تمام حرفهايشان يك فريب است .ما خواستيم به دنيا ثابت كنيم كه
صدام معتقد به مجامع بين المللي نيست و ما تا قبول قطعنامه از سوي عراق ،جواب دشمنان اسالم را در جبهه ها
خواهيم داد 15 " .همچنين امام خميني طي پيامي در 3132/3/73خطاب به فرماندهان سپاه مي نويسند" :من باز
تأكيد مي كنم كه ما در سياست خود براي رسيدن به صلح در چهارچوب قطعنامه شوراي امنيت ،جدي هستيم و
هرگز پيشقدم در تضعيف آن نخواهيم بود .ولي آثار كارشكني را در سياست و رفتار نظامي عراق مشاهده مي
كنيم كه بعيد به نظر نمي رسد كه دست بعضي از قدرت ها و ابر قدرت ها در اين قضايا پنهان باشد و چه بسا
صداميان بخواهند بخت سياه و تيره گون خود را مجدداً آزمايش كند .در هر حال ما بايد آماده و مهيا باشيم.
روزهاي حساس و تعيين كننده اي در پيش داريم".
واكنش عراق به پذیرش قطعنامه از سوي ایران
تصور بر آن بود كه با پذيرش قطعنامه 315از سوي جمهوري اسالمي ايران ،حكومت صدام كه پس از ناكامي
هاي بيشمار ،سال ها حرف از آتش بس مي زده است از اين اقدام ايران استقبال خواهد نمود و تبادل آتش در
جبهه هاي جنگ خاتمه خواهد يافت و فوراً آتش بس برقرار خواهد شد ،ولي اينگونه نشد.دولت عراق با تصور
اينكه ايران به داليل شكست هاي نظامي چند ماهه گذشته در جبهه هاي جنگ و همچنين شرايط نابسامان
اقتصادي ،تن به آتش بس داده است ،فرصت را مغتنم شمرده و حمالت گسترده ديگري را به مراكز صنعتي و
مواضع قواي ايران آغاز نمود.نيروي هوايي عراق بالفاصله به تاسيسات و ساختمانهاي نيروگاه اتمي بوشهر
حمله كرد و با 37جنگنده 71بمب بر روي نيروگاه فرو ريخت كه بطور كلي ويران شد.همچنين ارتش عراق
درست سه روز پس از پذيرش قطعنامه 315از سوي جمهوري اسالمي ايران ،تهاجم مجدد و گسترده خود را در
سحرگاه روز جمعه 32/4/13آغاز نمود و از دو محور كوشك و شلمچه در جنوب استان خوزستان ،پيشروي
به داخل خاک ايران را آغاز نمود .گفته مي شود يكي از اهداف اين تهاجم ،تصرف مجدد خرمشهر بوده است.
ارتش عراق در اين شرايط با استفاده از 3لشكر مانوري و با سرعت تمام ،يكبار ديگر از مرزهاي بين المللي
عبور كرد و همچون روزهاي آغازين جنگ تحميلي ،در استان خوزستان تا نزديكي هاي شهر اهواز به پيشروي
خود ادامه داد و موفق شد تا با لشكرهاي 4و 3زرهي مكانيزه ،حدود 13كيلومتر از جاده اهواز -خرمشهر در
مسير محور كوشك را براي بار دوم به اشغال خود درآورد و قواي خود را به پادگان حميد برساند .پيشروي
نيروهاي ارتش بعثي تا نزديكي هاي رودخانه كارون ادامه يافت و شهر خرمشهر نيز به محاصره در
آمد .درجبهه هاي جنوب عمدتا يگانهاي سپاه و در جبهه هاي غرب كشور عمدتا يگانهاي ارتش مستقر بودند.
در چنين شرايطي عالوه ب ر تهاجم يگان هاي ارتش بعثي عراق به جبهه هاي جنوب و غرب ،ارتش منافقين نيز،
به منظور فتح تهران و سرنگوني جمهوري اسالمي ،از مرزهاي عراق وارد خاک ايران شد .ارتش عراق در موج
جديد حمالت خود از جنوب ايالم تا مهران و قصر شيرين را نيز به تصرف خود درآورد و راه را براي عمليات
581
منافقين باز كرد .به نظر مي رسيد كه دولت عراق قصد داشت تا با انجام تهاجمات جديد نظامي ،امتيازات
گسترده اي را از ايران بگيرد .بنابراين با پذيرش قطعنامه 315از سوي ايران ،جنگ پايان نيافت .صدام تصور
مي كرد ايران از موضع ضعف و ناچاري ،به آتش بس و ختم جنگ تن داده است و تهاجم نظامي جديد به
ايران مي تواند امتيازات زيادي را نصيب رژيم بعثي عراق بنمايد .از سوي ديگر ،از آنجا كه عراق مي دانست
شمار اسراي اين كشور در ايران ،بيشتر از اسراي ايراني است ،تالش كرد تا با دور زدن مواضع قواي ايراني،
اسراي بيشتري را بگيرد .ارتش عراق در حمالت خود به منطقه خوزستان توانست 3227نفر را به اسارت در
آورد و در حمالت به قصر شيرين و سرپل ذهاب نيز 3131نفر از نيروهاي ارتش را اسير كرد .در مجموع ،در
حمالت اين ايام ،ارتش عراق موفق شد حدود 33هزار نفر از سربازان ايراني را به اسارت خود درآورد.
واكنش مردم نسبت به پذیرش قطعنامه و حمله مجدد عراق
پذيرش قطعنامه 315از سوي امام خميني و حمله مجدد ارتش عراق به خاک ايران ،موجب تحول عظيم روحي
در بين مردم ايران و رزمندگان اسالم شد .بكار بردن عبارت جام زهر و صدور بيانيه امام از موضع مظلوميت،
انقالبي را در انگيزه ها و روحيات مردم ايران به وجود آورد و بخش زيادي از مردم ايران را جاكن نموده و به
سمت جبهه ها حركت داد .وصول اخبار حمله مجدد ارتش عراق به خاک ايران ،موجب شد تا انقالبي در جبهه
هاي ايران بوجود آمده و بار ديگر رزمندگان دفاع مقدس و نيروهاي داوطلب مردمي به جبهه هاي جنگ
333
در اين بشتابند .در اين مرحله كساني به جبهه آمدند كه فقط در شش ماه اول جنگ به جبهه آمده بودند.
زمان ،حدود 33هزار نفر از مردم داوطلب عازم جبهه هاي جنگ شدند به گونه اي كه براي اسكان و تجهيز
آنها ،مشكل ايجاد شد .اين در حالي بود كه دو هفته قبل از پيام امام ،سپاه تجهيزات داشت ولي نيرويي كه
بجنگد در اختيار نداشت.
عملیات سرنوشت
تهاجم مجدد ارتش بعثي عراق به خاک ايران ،مشخص ساخت كه " تصور دشمن از ضعف كشور و نيروهاي
خودي" موجب بروز جنگ و هوس هاي جاه طلبانه مي گردد .ولي اين برداشت و تصور رژيم صدام خيلي زود
نقش بر آب شد و رزمندگان اسالم يكبار ديگر دفاع در مقابل ارتش دشمن را براي " آزاد سازي خاک ميهن
عزيز" و پشيمان كردن دشمن آغاز كردند و مردم بزرگوار كشور هم فهميدند كه فقط "خواست آنان براي
صلح" و "نجنگيدن با دشمن" موجب خاتمه جنگ و درگيري ها نمي شود ،بلكه در شرايط تجاوز همه جانبه
دشمن با "حماسه آفريني و ايستادن در مقابل اراده خصم" ،صلح و آرامش به ارمغان مي آيد و " بايد قوي بود
تا دشمن طمع تجاوز را از سر خود بدر كند" .دشمن در جنگ جديد خود قصد داشت سرزمين هاي بيشتري از
(ره)
جنوب ايران را تصرف نمايد و ضربات سنگين نظامي به رزمندگان اسالم وارد كند ولي پيروان امام خميني
يكبار ديگر " قدرت خلق حماسه" خود را به دشمن نشان دادند و تمام توان خويش را براي دفع تجاوز جديد
ارتش بعثي بكار گرفتند .رزمندگان داوطلب در شرايطي بسيار سخت ،در حالي كه خود فرماندهان لشكرهاي
سپاه در خطوط مقدم و در كنار جاده اهواز -خرمشهر با قواي دشمن درگير شده بودند ،توانستند ظرف كمتر از
581
7شبانه روز قواي دشمن را به طور كامل در جبهه جنوبي تا نوار مرزي به عقب برانند .به محض اينكه تانك
هاي ارتش عراق از مرز عبور كردند ،احمد آقا تماس گرفت و گفت امام مي فرمايند " :يا خرمشهر و يا
سپاه" و در حاليكه خرمشهر در معرض سقوط احتمالي دوباره قرار گرفته بود به سپاه پاسداران انقالب اسالمي
پيام دادند" :بايد متر به متر بجنگيد .اينجا نقطه حياتي كفر و اسالم است ،يعني نقطه شكست و پيروزي ،يا
اسالم (است) و يا كفر" .پيام حضرت امام خميني روح حماسي در بين رزمندگان اسالم را به اوج خود رسانيد
و مردم ايران را در مقابل خوي جنگ طلبانه دشمن براي يكبار ديگر بسيج كرد و در پيروزي هاي رزمندگان
اسالم در هواي داغ و طاقت فرساي خوزستان ،نقش تعيين كننده اي داشت و موجب عقب زدن دشمن تا مرز
شد .اين پيام ،هم حكايت از اهميت خرمشهر به عنوان نماد مقاومت مردم ايران داشت و هم از سپاه مي
خواست كه تا تمام توانمنديهاي خود را براي دفع تجاوز نظامي گسترده جديد دشمن به كار گيرد.
با ادامه حمالت ارتش عراق به خاک ايران ،همه عالقمندان به امام به جبهه ها ،هجوم بردند ،امام جمعه تهران
كه رئيس جمهور وقت هم بودند طي پيامي به ملت ايران اعالم كردند كه "من به جبهه رفتم ،شما هم بياييد".
مردم يكبار ديگر احساس كردند كه دشمن به هيچ چيز ،پاي بند نيست و مي خواهد دوباره سرزمين هاي ايران
عزيز را به اشغال خود درآورد .آنها تحت تأثير شديد مظلوميت ايران ،به ياري رزمندگان شتافته و راهي جبهه
هاي نبرد شدند تا با همه توان خود در برابر ارتش عراق بايستند و به دشمني كه قدرت او حاال چند برابر توان
روزهاي آغازين جنگ تحميلي شده بود نشان دهند كه باز هم "سالح شهادت است كه پيروزي خون بر
شمشير را به ارمغان مي آورد" .بسيجيان داوطلب قهرمان با توكل بر خداوند بزرگ ،تحت هدايت فرماندهان
يگان هاي رزمي سپاه كه خود پيشاپيش رزمندگان لشكرها و تيپ ها مي جنگيدند ،موفق شدند هيجده تيپ
زرهي و مكانيزه ارتش بعثي عراق در تهاجم به خوزستان را براي يكبار ديگر مورد حمله قرار دهند و آنها را
وادار به عقب نشيني نمايند .حمله رزمندگان اسالم به مواضع دشمن آنقدر پر قدرت بود كه فرماندهان سپاه
آمادگي حمله به بصره را نيز در خود مي ديدند .بر همين اساس رئيس جمهور وقت كه خود به جبهه ها آمده
بود ،از امام خميني اجاره مي خواهد تا تعقيب دشمن در خاک عراق ،صورت گيرد .اما امام اجازه ندادند و
فرمودند فقط در داخل مرزهاي ايران و در هر كجا كه دشمن حضور دارد ،حمله صورت گيرد .ايشان فرمودند
ما در چارچوب قطعنامه به صلحي پايدار فكر مي كنيم .بنابراين ،اين عمليات را مي توان "عمليات سرنوشت"
ناميد .زيرا پيروزي در آن ،موجب نا اميدي و يأس دشمن براي باقي ماندن در خاک ايران شد.
عملیات منافقین
به محض پذيرش قطعنامه 315از سوي ايران ،جلسه اي به رياست صدام در كاخ رياست جمهوري عراق با
حضور مسعود رجوي رئيس سازمان مجاهدين خلق ،سرلشكر فاضل البراک تكريتي رئيس سرويسهاي اطالعاتي
عراق و سپهبد صابر الدوري به منظور بحث و بررسي درباره چگونگي پيشروي سريع و عميق نيروهاي سازمان
مجاهدين خلق از خانقين به سمت تهران براي در دست گرفتن قدرت در ايران با پشتيباني محدود نيروهاي
مسلح عراق ،تشكيل شد .در اين جلسه ابعاد اين عمليات و پيامدهاي احتمالي آن مورد بحث و تبادل نظر
582
طوالني قرار گرفت .در اين جلسه رئيس دستگاه هاي اطالعاتي عراق چندان تمايلي به انجام اين عمليات نداشت
زيرا نسبت به تحقق نتايج قطعي آن اطمينان نداشت .وي مايل بود از هرگونه عملي كه موجب تحريك طرف
مقابل و از سر گرفته شدن آتش جنگ مي شود خودداري گردد .ولي واقعيت ديگري نيز وجود داشت كه تا
هنگام اعدام شدن وي در سال 3111در پرده اي از ابهام باقي ماند .در اين جلسه مسعود رجوي به صدام گفت:
مطمئن باشيد كه سازمان من ظرف چند ساعت وارد شهر همدان در 733كيلومتري مرز خواهد شد .صدام
موافقت خود را با اجراي اين عمليات اعالم كرد و با بيان اينكه " شايد اين يك فرصت طالئي براي نابودي
رژيم فعلي ايران باشد " ،انگيزه خود را از اجراي اين عمليات مشخص ساخت 333.بر اين اساس سازمان منافقين
با تكيه بر تجربيات ناشي از عملياتهاي گذشته در حمله به مواضع نيروهاي ايراني در جبهه هاي جنگ ،عمليات
جديدي را به منظور سرنگوني نظام جمهوري اسالمي به نام " فروغ جاويدان " برنامه ريزي نمود .اين عمليات
قرار بود در مهرماه سال 3132همزمان با هفته دفاع مقدس به اجرا درآيد .پذيرش قطعنامه 315از سوي ايران
موجب غافلگيري منافقين و عدم باور آنها شد بنابراين بنابر دستور رئيس جمهور عراق ،منافقين عمليات خود
را جلو انداخته و آن را در بعدازظهر سوم مرداد ماه سال ،3132آغاز نمودند .نيروهاي منافقين از سه بخش
تشكيل مي شدند .نيروهايي كه به صورت ثابت و سازمان يافته ،هسته اصلي ارتش آزادي بخش منافقين را
تشكيل مي دادند .بخش دوم نيروهايي بودند كه با بكارگيري اسراي ايراني در جنگ ،سازماندهي شده بودند.
منافقين در مجموع از 233اسير ايراني در اين عمليات استفاده نمودند و بخش سوم افرادي بودند كه قبل از
آغاز عمليات از هواداران سراسر كشورهاي اروپايي فراخواني نموده بودند .در سال 3133حدود 133نفر از
منافقين كه به داليل دست داشتن در ترور مردم ،در زندان هاي ايران به سر مي بردند مورد عفو قرار گرفتند
كه اكثر آنها به عراق فرار كرده و به سازمان منافقين پيوستند .از يك هفته قبل از آغاز عمليات ،منافقين به
دنبال جمع آوري اطالعات در استان كرمانشاه بودند .پس از تكميل اطالعات جمع آوري شده ،عمليات نظامي
آغاز گرديد .منافقين در اين عمليات از هزار خودرو 23 ،دستگاه خوردروي زرهي 333 ،قبضه تفنگ 333
ميليمتري 133 ،قبضه انواع خمپاره اندازهاي 33و 53كماندويي 333 ،قبضه توپ پدافند هوايي 53 ،قبضه
337
دوشيكا و 33قبضه موشك دوش پرتاب سهند استفاده كردند.
به منظور آغاز عمليات ،قرارگاه عملياتي سپاه دوم عراق واقع در جادۀ بغداد ـ خانقين در منصوريه الجبل در
اختيار رهبري سازمان منافقين قرار گرفت تا عمليات از آنجا هدايت شود .در اين قرار گاه عالوه بر رهبران
سازمان منافقين ،رئيس دستگاههاي اطالعاتي عراق ،مدير اطالعات شعبه ايران و سپهبد صابر الدوري ،مستقر
331
براي باز شدن مسير عمليات منافقين ،ابتدا توپخانه دوربرد ارتش بعثي عراق ،يك آتش تهيه گرديدند.
سنگين بر روي مواضع نيروهاي ايراني در ناحيه مرزي اجرا نمود و سپس تعدادي از يگانهاي ارتش بعثي عراق
به منطقه اسالم آباد غرب و سرپل ذهاب حمله كردند و اين دو شهر را تصرف نموده و در اختيار منافقين
گذاشتند .همچنين هواپيماهاي جنگنده ميگ 71و ميراژ F - 1ارتش عراق به تنگه چارزبر و به پايگاه نوژه
همدان و پادگان لشكر 75سنندج حمله مي نمايند و پوشش هوايي الزم را نيز براي منافقين برقرار مي كنند.
583
عمليات نظامي ارتش عراق در جبهه جنوب به منظور جلب توجه عمده قوا نظامي ايران به استان خوزستان و
كمك به منافقين براي انجام تك اصلي بوده است.پس از ناكامي ارتش عراق در تصرف بخشهايي از
سرزمينهاي جنوب اهواز ،رژيم بعثي عراق به عمليات نظامي منافقين ،اميد زيادي داشت .در طول ساليان جنگ،
عمالً سازمان منافقين به عنوان يك ارتش مجهز شده از سوي صدام حسين ،كمك شاياني را در ابعاد جاسوسي
و عملياتي براي رژيم بعثي عراق انجام مي داد .ارتش منافقين مجهز به تانك هاي سبك و نفربرهاي پر سرعت
چرخ دار و خودروهاي تويوتا بود .نيروهاي رزمي منافقين به عنوان افرادي كارآزموده ،توانسته بودند بخشي از
ضعف هاي ارتش عراق را در مقابله با ايران جبران نمايند .نيروهاي اين سازمان قبالً به شهر مهران حمله كرده
بودند و شعار "امروز مهران فردا تهران" را سر مي دادند .البته آنها با عمليات رزمندگان اسالم از مهران عقب
رانده شدند ولي به هر حال ارتش بعثي عراق آنها را تكيه گاه خوبي براي خود به حساب مي آورد .در روزهاي
پاياني جنگ نيز سازمان منافقين با تمام قوا به كمك صدام و رژيم بعثي عراق شتافت .تصور و تحليل سران
اين سازمان اين بود كه سوار بر تانكها و نفربرهاي خود ،مي توانند بدون مواجه شدن با مقاومتي در خور توجه
از سوي قواي مسلح ايران ،به سرعت خود را به تهران مركز كشور برسانند .آنها فكر مي كردند كه مردم ايران
نه تنها در برابر ارتش منافقين وارد عمل نخواهند شد بلكه از نظاميان آنها استقبال نيز خواهند كرد .سران
منافقين به نيروهاي خود وعده داده بودند تا با رسيدن به تهران جشن پيروزي را در ميدان آزادي برگزار كنند.
تهاجم نظامي منافقين به استان كرمانشاه ،با عدم انتظار و در نتيجه غافلگيري مسئولين ايراني همراه بود .گرچه
احتمال حمله آنها از سوي برخي از فرماندهان سپاه داده مي شد ولي هيچ كس نمي دانست كه نيروهاي منافق
از كدام نقطه مرزي به خاک ايران ،حمله خواهند كرد .نيروهاي منافقين قصد داشتند تا با بهره گيري از 73
تيپ سبك مكانيزه كه حدود 3333نفر را در آنها سازماندهي كرده بودند ،در يك برنامه زمانبندي شده 11
ساعته خود را به تهران رسانده و نظام جمهوري اسالمي ايران را سرنگون و خود جايگزين آن شوند .در طرح
عملياتي منافقين 3مرحله عملياتي پيش بيني گرديده بود .مرحله اول عملياتي به فرماندهي جهانگير با عبور از
مرز خسروي در ساعت 4بعدازظهر روز سوم مرداد آغاز و شهرهاي قصر شيرين ،كرند و اسالم آباد غرب را
با سه تيپ به تصرف خود در مي آورد .فرمانده محور دوم ابراهيم ذاكري بود كه در مرحله دوم عمليات قرار
بود با 3تيپ كرمانشاه را به تصرف خود درآورند .آنها قرار بود پايگاه هوانيروز كرمانشاه را تصرف كرده و
از بالگردهاي موجود در آن براي حمله به تهران استفاده نمودند .به همين علت اين پايگاه از سوي ارتش عراق
مورد حمله هوايي قرار نگرفت .فرمانده محور سوم محمود مهدوي بود كه مي خواست با دو تيپ پايگاه شهيد
نوژه را به تصرف درآورد .فرماندهي محور چهارم نيز قرار بود خود را با دو تيپ به قزوين برساند .محمود
عطايي هم فرمانده محور پنجم بود كه مي خواست تهران را تصرف و بيت امام خميني در جماران و نيز
صداوسيما را به تصرف در بياورد .با اين طرح عمليات در 4مرداد به پايان مي رسيد و حكومت ايران به دست
منافقين مي افتاد .در ابتداي عمليات منافقين ،ارتش عراق ارتفاعات و شهرهاي مرزي را تصرف و نيروهاي
منافقين را عازم شهر كرمانشاه نمود .هواپيماهاي عراقي با بمباران برخي از پايگاه هاي هوايي ايران در مسير
584
تهاجم منافقين و نيز استفاده از آتش توپخانه ،عمليات منافقين را پشتيباني مي كردند .شرايط به گونه اي بود
كه باور حمله نظامي سازمان منافقين به جبهه هاي جنگي و شهرهاي ايران دشوار بود و به همين دليل برخي از
مسئولين كشور خبر حمله منافقين را يك جنگ رواني و تبليغاتي ارزيابي مي كردند.
ارتش عراق در ساعت 34:13روز 1مرداد سال 3132آتش سنگين توپخانه خود را در محور سرپل ذهاب آغاز
و سپس يك ساعت پس از اجراي آتش تهيه ،ارتش منافقين حمله خود را به خاک ايران آغاز و در ساعت
35:13همان روز نخستين تانك ها و نفربرهاي منافقين به شهر كرند غرب وارد و حدود دو ساعت بعد شهر
اسالم آباد را به تصرف خود در آورند .يك تيپ از نيروهاي لشكر بدر كه از منطقه جنوب وارد اسالم آباد
شده بودند .نيروهاي خود را در ارتفاعات اطراف شهر مستقر كردند .وقتي منافقين اين دو شهر را اشغال كردند
از طريق راديوي خود ،تالش كردند تا با فراخوان هواداران خود در ايران نيروهاي جديدي را جذب نموده و
بر تعداد قواي خود بيافزايند .در مسير حركت منافقين در پادگان ابوذر مقاومت هايي صورت گرفت و عده اي
(ص)
از فرماندهان و سربازان اين پادگان به دست منافقين به شهادت رسيدند .در 32/3/4نيروهاي تيپ نبي اكرم
توانستند حمله منافقين به پادگان ابوذر را دفع نمايند .تعدادي از مردم شهرهاي كرند و اسالم آباد غرب ،با
ديدن حمله نظامي دشمن ،خانه هاي خود را ترک و به سمت كرمانشاه حركت نمودند .شهر كرمانشاه نيز به
حالت نيمه تعطيل درآمد و برخي از مردم اين شهر نيز تخليه خانه هاي خود را آغاز نمودند .منافقين توانستند
پس از يك شب بدون معطل شدن در مسير راه ،تا 13كيلومتري شهر كرمانشاه به طول حدود 733كيلومتر در
عمق كشور پيشروي نمايند .دو گردان از نيروهاي لشكر بدر كه راه خود را گم كرده بودند ،اولين رزمندگاني
بودند كه با منافقين در تنگه چهارزبر به صورت اتفاقي برخورد كردند و با نيروهاي منافقين قاطي شدند .در
اين منطقه ،نيروهاي تيپ قائم سمنان و نيروهايي از لشكر بدر با منافقين مواجه و باعث جلوگيري از پيشروي
آنها مي شوند .البته قبل از رسيدن اين نيروها كه به صورت اتفاقي صورت گرفت ،انبوهي از خودروهاي مردم
كه در حال فرار از مناطق مرزي بودند راه را بر حركت زره پوش هاي منافقين كند كرده بودند .در واقع اين
مردم بودند كه عدم امكان پيشروي را در مسير جاده كرمانشاه براي نيروهاي منافقين ،بوجود آوردند.
عملیات مرصاد
با روشن شدن جدي بودن عمليات منافقين و دريافت گزارش هايي مبني بر اينكه آنها در حال پيشروي به
عمق كشور هستند ،فرمانده كل سپاه و ستاد عملياتي وي از جبهه جنوب عازم منطقه غرب كشور و حوزه
عملياتي منافقين در كرمانشاه شدند .فرماندهان لشكرها و تيپ هاي سپاه در منطقه غرب كشور ،در جريان
عمليات منافقين قرار گرفته و خود را براي مقابله با آنها ،آماده كردند .تيپ قائم در اردوگاه صادقين در ده
كيلومتري تنگه چارزبر استقرار داشت .پس از پيام امام خميني به مناسبت پذيرش قطعنامه ،315چهار هزار نفر
از رزمندگان استان سمنان به همراه امام جمعه و برخي از مسئولين اين استان در اين اردوگاه مستقر شده بودند.
به همين دليل تيپ قائم اولين گردان منظمي بود كه توانست از اوايل بامداد 3132/3/4دو رده پدافندي در
تنگه چارزبر ايجاد و عبور منافقين از اين تنگه را سدّ نمايد .آنها در پايان درگيري ها توانستند در مجموع 53
585
خودروي منافقين را نيز به غنيمت بگيرند .در تنگه پاتاق كه 73كيلومتر طول داشت نيز درگيريهاي شديدي
آغاز شد .با همت فرمانده كل سپاه در ساعت 4بعدازظهر 32/3/4يك گردان از لشكر 23روح اهلل از استان
مركزي نيز با دو فروند بالگرد شنوک و يك فروند بالگرد 734به محل باند اضطراري شهر اسالم آباد منتقل
شدند .در انتهاي اين باند ،تعدادي از افراد نيروي هوايي ارتش هنوز باقي مانده بودند .رزمندگان لشكر 23روح
اهلل در حالي كه 333نفر از افراد كميته بروجرد به آنها كمك مي كردند ،جاده پل دختر و سه راهي اسالم آباد
را در حدود 3/3كيلومتر به تصرف خود درآورده و به صورت كمين با منافقين درگير مي شوند .نيروهاي
منافقين كه اطالعي از استقرار رزمندگان اسالم در اين منطقه نداشتند و از اسالم آباد به سمت تنگه حسن آباد
در حال حركت بودند به كمين نيروهاي لشكر 23روح اهلل برخورد كرده و منهدم مي شد .اين كمين به مدت
دو ساعت ادامه داشت و پس از آن بود كه منافقين متوجه شده و به آن حمله كردند .در ساعت 1صبح
3132/3/3يك گردان از نيروهاي لشكر 72محمد رسول اهلل به اين منطقه آمده و ارتفاعات اطراف سه راهي
اسالم آباد را تصرف كردند .در مجموع 34نفربر و خودروي منافقين توسط نيروهاي لشكر روح اهلل منهدم
گرديد و 75نفر از نيروهاي اين لشكر نيز به شهادت رسيدند .منافقين مسئول اطالعات لشكر روح اهلل را در
اسالم آباد دستگير و اعدام نمودند .از ارتش سرتيپ علي ياري كه پس از پايان جنگ بر اثر جراحات شيميايي
به شهادت رسيد نيز در عمليات ارتفاعات اسالم آباد حضور داشت .از سوي ديگر يك گردان از نيروهاي
لشكر بدر نيز به گردنه حسن آباد هلي برن و در آنجا با منافقين درگير شدند .در مجموع لشكر بدر در عمليات
مرصاد حدود 333نفر شهيد داد 4 .گردان از تيپ قائم(ع)و نيز تعدادي از نيروهاي سپاه ولي امر در اطراف تنگه
چهارزبر و نيروهاي لشكرهاي 23و 72در مسير جاده كرمانشاه با ستون نظامي منافقين ،به زد و خورد مي
پردازند .ارتباط بين واحدهاي منافقين از طريق بيسيم صورت مي گرفت و آنها نيازي نمي ديدند كه با كد و
رمز صحبت كنند .تمام مكالمات آنها به صورت كشف بود بنابراين به راحتي سخنان آنان شنود مي شد و
نيروهاي رزمنده از مقاصد آنها با اطالع مي گرديد.اين در حالي بود كه آيت اهلل هاشمي رفسنجاني كه در آن
زمان فرماندهي جنگ را از سوي حضرت امام خميني برعهده داشتند به قرارگاه مقدم فرماندهي سپاه در شهر
كرمانشاه رسيده و در جريان عمليات منافقين قرار گرفتند .ايشان در تالش بودند تا هماهنگي هاي الزم را با
كمك فرماندهي سپاه براي مقابله با منافقين و ارتش بعثي عراق انجام دهند .شرايط به گونه اي وخيم شده بود
كه برخي از فرماندهان به آقاي هاشمي رفسنجاني توصيه مي كردند كه شهر كرمانشاه را ترک نمايند زيرا
احتمال تصرف اين شهر از سوي ارتش منافقين جدي بود .به هر حال در روز 3مرداد ماه سال 3132عملياتي
به نام مرصاد از سوي فرماندهان سپاه و ارتش براي دفع تهاجم منافقين طرح ريزي گرديد .بر اساس اين طرح
عملياتي ،رزمندگان اسالم ،شامل تعدادي از يگان هاي رزمي سپاه ،تعدادي از بالگردهاي كبراي هوانيروز به
كمك ساير رزمندگان مستقر در تنگه پاتاق شده و مقابله با منافقين را آغاز كردند .شهيد صياد شيرازي نيز كه
در نيمه شب 4مرداد خود را با يك فروند هواپيماي فالكن به كرمانشاه رسانده بود با اينكه مسئوليتي در نيروي
زميني ارتش نداشت داوطلبانه ،كوشيد تا يك تيم آتش بالگردهاي جنگي كبري را هدايت نمايد .عمليات
586
مرصاد در صبح روز 3مرداد با رمز يا علي(ع)آغاز گرديد تا عمليات فروغ جاويدان را بي فروغ و ناكام سازد و
حسرت رسيدن به حكومت بر مردم ايران را همچنان بر دل منافقين باقي بگذارد .با حمله پر قدرت رزمندگان
اسالم ،تنگه چهارزبر تبديل به جهنمي براي ياران وفادار صدام حسين شد .واحدهاي سپاه از مسير جاده به قواي
منافقين حمله كرده و عقبه آنها را بستند .بالگردهاي جنگي هوانيروز هم از هوا بر ستون نظامي منافقين آتش
مي گشودند .در اين درگيري ها يك بالگردكبراي هوانيروز مورد اصابت قرار گرفت وساقط شد اما دو خلبان
آن نجات يافتند .منافقين تالش زيادي داشتند تا بتوانند از تنگه چهارزبر عبور نموده و خود را به كرمانشاه
برسانند .آنها حتي موفق شدند تا با سه خودروي تويوتاي استيشن در همان روز 3مرداد از تنگه چهارزبر
بگذرند كه در مسير راه به كرمانشاه به صورت اتفاقي با خودروي محافظين امام جمعه سمنان برخورد و در
درگيري با آنها يك زن منافق كشته و يك خودروي منافقين نيز به غنيمت گرفته مي شود .حتي گفته مي
شود كه برخي از خودروهاي منافقين به حواشي شهر كرمانشاه نيز رسيدند ،ولي در مجموع عمده قواي منافقين
امكان عبور از تنگه چهارزبر را پيدا نكردند و در آنجا زمينگير شدند .در چنين وضعيتي منافقين چاره را در
فرار ديدند .تعدادي از آنها كشته شدند .تعدادي با خوردن قرص هاي سيانور به زندگي خود پايان دادند و
برخي به روستاهاي اطراف فرار كردند كه با كمك رزمندگان اسالم و مردم تعداد 33نفر از آنان دستگير
گرديدند .در بين دستگير شدگان برخي از سران شاخص منافقين مانند سعيد شاهسوندي ،فرهاد الفت و مهدوي
نيز حضور داشتند .الزم به ذكر است كه با برخورد خوب جمهوري اسالمي با منافقين دستگير شده برخي از
آنها مانند سعيد شاهسوندي دست به افشارگري عليه سازمان منافقين زده و سپس آزاد شدند .الزم به ذكر است
كه تا آخرين لحظه عمليات ،رجوي رئيس منافقين وارد صحنه عمليات نشد .عمليات كه تمام شد در جاده
كرمانشاه به اسالم آباد غرب اجساد تعداد زيادي از منافقين به همراه تجهيزات جنگي آنها و تانك ها و
نفربرهاي سوخته باقي مانده بود .منافقين در اين عمليات 27تانك 73 ،نفربر 33 ،تفنگ 333م م و 337
خودروي خود را از دست دادن و 43/2درصد از كادرهاي اصلي منافقين ضربه خوردند .به اين صورت عمليات
منافقين باناكامي و شكست ،به پايان مي رسد و عمليات رزمندگان اسالم با نام مرصاد ،به پيروزي منجر مي
شود .در اين عمليات ،بيش از 13درصد يعني نزديك به 7333نفر از منافقين كشته و 3333نفر آنها نيز
مجروح مي گردند و قواي اسالم دوباره خود را به مرز با عراق مي رسانند .تعداد 114نفر از منافقين هم زنده و
سالم ماندند و توانستند فرار كنند .در مجموع پس از پايان عمليات ،حدود 3333گذرنامه امريكايي و اروپايي از
منافقين در مسير جاده كرمانشاه پيدا شد .عمليات مرصاد ،آخرين عمليات دفاعي ايران در جريان جنگ تحميلي
هشت ساله است .اين عمليات با همدلي و همكاري گسترده سپاه پاسداران انقالب اسالمي و ارتش جمهوري
اسالمي ايران و نيز مردم منطقه غرب كشور به نتيجه رسيد .البته در اين راه شهداي زيادي نيز تقديم راه خدا
شد .از جمله فقط از تيپ قائم مربوط به استان سمنان 32 ،نفر شهيد شدند .صدام ،رئيس رژيم بعثي عراق تصور
مي كرد با حمله مجدد به خاک ايران و با بكارگيري نيروهاي منافقين ،ايران در وضعيتي قرار خواهد گرفت
كه براي رهايي از آن و سدّ تهاجم نظامي جديد دشمن ،حاضر است به رژيم بعثي چك سفيد بدهد و پاي هر
587
قراردادي را امضا نمايد .ولي اين چنين نشد ،يكبار ديگر مردم ايران بسيج شده و مشتاقانه به جبهه هاي جنگ
روي آوردند و توانستند بار ديگر قواي نظامي دشمن را از خاک خود بيرون نمايند .بنابراين مي توان گفت كه
جنگ تحميلي ،روزي خاتمه پيدا كرد كه ارتش بعثي عراق ،نتوانست مجدداً در محور هاي اهواز و كرمانشاه به
پيشروي خود ادامه دهد .زماني كه ارتش بعثي صدام پس از تصرف مجدد جاده اهواز -خرمشهر در اول مرداد
ماه سال 3132از سوي رزمندگان اسالم به عقب رانده شد و حمله ارتش منافقين براي تصرف تهران در تنگه
پاطاق در نزديكي كرمانشاه در روز 3مرداد ماه سال 3132در عمليات مرصاد ،به شكست انجاميد ،آنگاه صدام
مجبور به پذيرش عملي قطعنامه 315شد و جنگ به سوي خاتمه يافتن جلو رفت بنابراين صدور و پذيرش
قطعنامه ،315پايان جنگ نبود ،بلكه پيروزي مجدد قواي اسالم بر ارتش بعثي ،توانست به جنگ خانمان سوز
صدام عليه انقالب اسالمي خاتمه دهد.
تغییر شرایط به نفع ایران و درخواست ادامه عملیات
با سرازير شدن مردم به جبهه هاي جنگ و بيرون راندن قواي ارتش عراق از مناطق جنوب اهواز و شمال
خرمشهر و همچنين شكست عمليات منافقين و ناكام ماندن آنها در رسيدن به تهران ،وضعيت جبهه ها دوباره
به نفع ايران تغيير كرد .تغيير شرايط موجب افزايش روحيه ها در جبهه ايران شد به گونه اي كه رزمندگان
آماده بودند تا دشمن را در خاک عراق تعقيب نمايند .در همين حال رئيس جمهور كه در اهواز بسر مي برد
طي تماسي با فرزند امام اعالم كرده بود كه ايران مي تواند عمليات را ادامه دهد .احمد آقا اين موضوع را با امام
خميني در ميان گذاشتند و ايشان پيام ذيل را در 3132/3/33از طريق استاندار خوزستان آقاي محسن
ميردامادي براي حجت االسالم خامنه اي ارسال نمودند " :پس از سالم ،پيغام شما را به حضرت امام رساندم كه
رزمندگان آماده هستند عمليات كنند .حضرت امام فرمودند كه به هيچ وجه به خاک عراق حمله نكنيد .حتي
گلوله اي به طرف آنها شليك نكنيد .در صورتيكه بمباران كردند ،شما هم اگر صالح دانستيد دستور بمباران را
بدهيد .شما نيرو مهيا داشته باشيد در صورتيكه آنها حمله كردند و زميني را تصرف كردند ،شما هم به آنها
حمله كنيد .من اعالم كرده ام كه قبول قطعنامه ،تاكتيكي نيست .حمله نقض آن است ،قبل و بعد آتش بس
در آن تاريخ هنوز ارتش عراق در بعضي از نقاط داخل خاک ايران از جمله در منطقه فكه تا 334
ندارد" .
رودخانه دويرج و در عين خوش و موسيان حضور داشت و همچنين ميمك را نيز در اختيار گرفته بود .با
اسارت تعدادي از نظاميان عراقي مشخص شد كه ارتش عراق خسته است و ادامه جنگ به ضرر دولت عراق
است .عراق در اين ايام تالش داشت تا جايي كه مي تواند خسارات بيشتري به ايران وارد كند و مراكز صنعتي
و نفتي را بمباران نمايد.
خاتمه جنگ
با ناكامي عراق در حمله مجدد به ايران و با شكست تهاجم منافقين در عمليات مرصاد ،دولت عراق مجبور شد
تا حدود يك ماه پس از پذيرش قطعنامه از سوي ايران ،در روز 75مرداد سال 3132آتش بس را بپذيرد.
امريكا و شوروي هم با پذيرش آتش بس از سوي عراق موافق بودند .البته عراق تالش داشت تا آنچه را كه
588
نتوانسته بود در جنگ بدست آورد مي خواست با آتش بس به دست آورد .عراق اعالم كرد گرچه قطعنامه را
پذيرفته ولي براي برقراري آتش بس ،ايران بايستي اروند رود را به عراق تحويل دهد .اما ايران از پذيرش
خواسته هاي عراق خودداري نمود و اين امر موجب شد تا سران امريكا و شوروي عراق را براي پذيرش آتش
333
در فاصله بين پذيرش قطعنامه 315از سوي ايران تا اجراي بس بدون قيد و شرط تحت فشار قرار دهند.
آتش بس يعني از 72تير تا 75مرداد ماه 3132نشست هايي در نيويورک بين نمايندگان ايران و عراق از
طريق سازمان ملل و به صورت غير مستقيم بر گزار شد .در اين اثنا از سوي شوراي امنيت سازمان ملل در
تاريخ 35مرداد ماه ،3132قطعنامه 331تصويب گرديد .به موجب اين قطعنامه ناظران نظامي سازمان ملل
متشكل از حدود 433نفر از 73مليت مختلف در كشورهاي ايران و عراق مستقر گرديدند .با انجام مذاكرات
سه جانبه ي ايران ،عراق و سازمان ملل ،قواي طرفين به مرزهاي دو كشور بازگشته و تحت نظارت ناظرين
سازمان ملل ،آتش بس بين دو كشور از روز 32/3/75در جبهه ها برقرار و عمالً جنگ بين دو كشور در
3132/3/71پايان يافت .سپس پس از گذشت دو سال اسراي طرفين از مرداد ماه سال 3131به تدريج آزاد
گرديدند.
مذاكرات ایران و عراق درباره اجراي قطعنامه 171
پس از برقراري آتش بس بين دو كشور ،سازمان ملل پيشنهاد كرد ،ايران و عراق روبه روي هم نشسته و
مذاكره نمايند .در چنان شرايطي عراق و بخصوص ايران حاضر به مذاكره مستقيم نبودند .پس از گذشت چند
ماه و در پاييز سال 3132سازمان ملل پيشنهاد داد كه در ژنو ،ميز سه جانبه اي به وجود آورد و در حين
مذاكره ايران و عراق با سازمان ملل ،نمايندگان دولت هاي ايران و عراق ،مطالب يكديگر را بشنوند .اين ميز
تشكيل شد و نمايندگان دولت هاي ايران و عراق هر كدام از دري جداگانه وارد سالن مذاكرات شده و گروه
سازمان ملل نيز حضور يافت .در اين مذاكرات هر يك از طرف هاي ايراني و عراقي به هيأت سازمان ملل نگاه
كرده و حرف مي زدند .بدين صورت از آن مقطع زماني تابوي عدم مذاكره ايران و عراق شكسته شد و طرفين
به تدريج با هم روبه رو شده و مذاكره نمودند .در وزارت خارجه ايران به تعداد بندهاي قطعنامه ،315هشت
كميته مختلف تشكيل شد .كميته ديگري هم با نام كميته هماهنگي به وجود آمد كه در اين كميته معاون اول
رئيس جمهور به عنوان مسئول كميته حقوقي ،دكتر روحاني به عنوان مسئول كميته آتش بس ،دكتر مهاجراني،
رئيس كميته اسرا و قائم مقام وزير خارجه شركت مي كردند .گروه اعزامي ايران به ژنو متشكل از رؤسا و
دبيران اين كميته ها بوده و سردارغالمعلي رشيد هم از طرف نيروهاي مسلح شركت مي كردند .تا اوايل سال
3131مذاكراتي كه در نيويورک و ژنو انجام مي شد ،حاالت دوي ماراتن را داشت ،زيرا عراق در تالش بود تا
در جريان روند مذاكرات ،به اهدافي كه در جنگ دسترسي پيدا نكرده ،برسد .بنابراين در اين مذاكرات،
نمايندگان دولت عراق ،تمام ادعاهاي گذشته خود عليه ايران را مطرح مي كردند .يكي از بحث هاي انحرافي
كه طارق عزيز وزير خارجه عراق مطرح مي كرد آن بود كه عراق مي خواهد اروند رود را اليروبي نمايد.
ايران به اين طرح با توجه به عدم پذيرش قرارداد 3123از سوي دولت عراق ،مشهود بود و بنابراين مذاكرات
589
ژنو به مدت يك سال اسير چنين بحثي بود.
نامه رئیس جمهور عراق و آغاز مذاكرات مستقیم
به مدت يك سال و نيم ،مذاكرات بين ايران و عراق پيشرفت چنداني نداشت و پستي و بلندي روابط دو كشور
ادامه يافت .پس از اين زمان ،در اول ارديبهشت ماه سال 3131برابر با 73رمضان ،3433صدام نامه اي به
رهبري و رئيس جمهور ايران نوشت و درخواست كرد تا مالقاتي مستقيم بين سران ايران وعراق در مكه
مكرمه يا در هر مكان مورد توافق و با توجه به اصل شتاب در كار نيك،پسنديده است در دومين روز عيد
مبارک فطر ويا در هر زمان مورد توافق ،به منظور حل اختالفات صورت گيرد 333 .رئيس جمهور عراق در نامه
خود نوشت :به اعتقاد ما در مالقات مستقيمي كه با هم خواهيم داشت،دستيابي به آنچه عراق حق تلقي مي كند
و آنچه ايران،حق تلقي مي كند قابل تحقق است .براي تسهيل و تدارک مالقات،شايد شما هم مانند ما بر اين
نظر باشيد كه فردي به نمايندگي از طرف ما در تهران و فردي به نمايندگي از شما در بغداد حضور داشته باشند
332
و به منظور برقراري تماسهاي الزم بين دو پايتخت،خطوط تلفني مستقيم داير گردد.
در پاسخ به اين نامه،رئيس جمهور ايران طي نامه اي در 37ارديبهشت ماه 3131خطاب صدام نوشت:به راستي
اگر مطالبي كه در اين نامه آمده هشت سال پيش مورد توجه واقع مي شد و ارسال پيام ،جاي اعزام سرباز را
مي گرفت،امروز دو كشور ايران وعراق و شايد همه امت اسالمي با اين همه خسارات و ضايعات مواجه نبود.
در ادمه وي ضمن استقبال از هرگونه ابتكار و پيشنهادي كه دو كشور را به صلح جامع برساند،به رئيس جمهور
عراق گوشزد نمود كه ادامه اشغال بخشي از سرزمين ايران حركت ما را در را تحصيل صلح جامع كند يا بي
ثمر مي كند.وي تاكيد كرد قبل از اقدام به تماس روساي جمهور دو كشور،الزم است نمايندگان طرفين در
كشوري كه روابط دوستانه اي با طرفين داشته باشد بنشينند و در باره آنچه بايد انجام گيرد در چارچوب
قطعنامه 315گفتگو كنند .پس از جواب ايران،رئيس جمهور عراق طي نامه ديگري در 3131/7/71با پيشنهاد
ايران مبني بر مذاكره بدون واسطه سفيران دو كشور در ژنو موافقت كرد و بر مالقات سران دو كشور تاكيد
ورزيد .وي همچنين تاكيد كرد قطعنامه 315يك طرح صلح همه جانبه و دائمي بين دو كشور بر اساس آنچه
هر دو بر آن توافق مي كنند و از اصول و احكام وارده در آن ياري مي جويند بوده است .بدين جهت به
قطعنامه مزبور پايبند بوده و همچنان به اجراي آن بر اساس اين درک پايبند هستيم .وي در مورد ادامه اشغال
بخشي از سرزمين هاي ايران هم نوشت:بديهي است كه تحقق صلح ،حضور ارتش هر كشوري را محدود به آن
كشور خواهد نمود و حضور آن در هر تپه اي يا در يك وجب خاک و يا در آبهاي كشور ديگر كه شرايط و
مالحظات آتش بس و حالت نه جنگ و نه صلح آن را تحميل نموده است،خاتمه خواهد يافت 335.از اين زمان،
مذاكرات محرمانه دو كشور از اواخر ارديبهشت تا آخر شهريور 3131در ژنو انجام شد .از ايران سيروس
ناصري و علي خرم و از عراق برزان تكريتي برادر ناتني صدام با هم مذاكره مي كردند .گاهي در طول هفته
سه بار مذاكره انجام مي شد و نامه هايي هم بين سران دو كشور رد و بدل مي گرديد.هر نامه يك گام به جلو
بود.ايران قدم به قدم خواسته هاي خود را مطرح مي كرد و صدام هم قدم به قدم عقب مي نشست.كم كم روشن
591
شد كه صدام حسين برنامه اي دارد كه تياز به كم شدن تشنج بين ايران و عراق دارد و در اين مورد عجله هم
331
اين برنامه حمله به كويت بود .رئيس جمهور ايران پاسخ نامه دوم صدام حسين را در 75خردادماه دارد.
3131داد و ضمن معرفي نماينده خود در مذاكرات با نماينده صدام در ژنو ،ماموريت وي را مذاكره در مسائل
محتوايي براي اجراي قطعنامه و مهيا كردن زمينه از سرگيري روابط صلح آميز بين دو كشور مسلمان ايران و
عراق تعيين كرد كه از شركت در بحث هاي شكلي و حاشيه اي كه باعث اتالف وقت و طوالني شدن وضع
موجود است،خودداري مي كند .وي همچنين تاكيد كرد كه از انحصار راه صلح به مذاكره مستقيم ،پرهيز
خواهد شد و در طول مذاكرات مقدماتي ،دبير كل سازمان ملل متحد در جريان مذاكرات قرار خواهد گرفت و
333
در مواقع و موارد الزم از نظرات و ابتكارهاي ايشان در راه تحكيم صلح استفاده مي شود.
پيرو اين پاسخ ،رئيس جمهور عراق حدود يك ماه بعد ،در 73تير ماه 3131طي نامه بسيار كوتاهي ،تمايل
خود را در فرستادن نماينده اي جهت بحث در مورد استقرار صلح بين دو كشور و اطالع از نظريات ايران
نسبت به هر آنچه اجراي صلح را در عراق و ايران تسهيل نمايد اعالم كرد .وي حدود دو هفته بعد در 5مرداد
ماه 3131طي نامه مفصلي در 31بند ضمن تاكيد بر ايده انجام مالقات فوري بين سران دو كشور ،آمادگي عراق
براي عقب نشيني از اراضي ايران و آزادي اسرا را اعالم نمود .اما در اين نامه وي چارچوبي را براي بحث در
مورد شط العرب پيشنهاد نمود كه نتيجه آن عدول از معاهده 3123بود .همچنين او خواسته بود تا بند 3قطعنامه
315كه مربوط به تعيين متجاوز است به صورت قطعي ناديده گرفته شود ،چرا كه به زعم وي نه تنها هيچ فايده
اي براي صلح ندارد بلكه موانعي بر سر راه آن مي گذارد .او دربند 37نامه خود هم خواسته بود تاكمكهاي
بينالمللي موضوع بند 2قطعنامه 315به صورت مساوي بين عراق و ايران تقسيم شود .در پايان هم تقاضا كرده
بود تا سفارتخانه هاي دو كشور بازگشايي شود .وي در پايان هم نوشته بود:آنچه به نظر ما صلح دائمي و همه
جانبه را بين عراق و ايران محقق مي سازد ،همين است كه در اين نامه آمده است و صلح حقيقي ،همه جانبه
و سريع را كه خواستار آن هستيم ،همين است333.در مذاكرات ژنوكه هر بار حدود هفت ساعت به طول مي
انجاميد ،دولت عراق به دنبال آن بود تا بفهمد كه اگر عهدنامه 3123را بپذيرد ،چه تحولي در ديدگاه ها و
روابط دو كشور پديد مي آيد؟ آيا مشكل ايران در زمينه قرارداد 3123حل مي شود و روابط دوستانه با عراق
آغاز مي گردد؟ در آن زمان براي ايران مشخص نبود كه عراق به دنبال حمله به كويت است و مي خواهد پس
از حمله به كويت مطمئن شود كه از سوي ايران مورد حمله نظامي قرار نمي گيرد337.پس از حمله عراق به
كويت ،ايران اعالم بي طرفي نمود و در عين حال حمله به كويت را محكوم كرد.ايران مصلحت نمي ديد كه
رژيم بعثي عراق را تقويت كند ونفس كار صدام را كه تجاوز به يك كشور همسايه بود را هم نادرست مي
331
يك دانست.گرچه كويت درجريان جنگ تحميلي شريك صدام بود ولي ايران نمي خواست انتقام بگيرد.
روز پس از حمله عراق به كويت وبدون اينكه صدام پاسخي از دو نامه قبلي خود دريافت كرده باشد،بالفاصله
در روز جمعه 37مرداد 3131نامه ديگري را براي رئيس جمهور ايران ارسال نمود و در آن نوشت :ماهنوز در
انتظار موافقت شما با تعيين تاريخي براي به حضور پذيرفتن دو فرستاده ما (وزير خارجه و نماينده دائمي ما در
591
ژنو ) كه آنها را به شما معرفي كرده ايم هستيم تا به خواست خدا همان طوري كه اميد مي رود پس از انجام
گفتگو با شما و با كساني كه معرفي مي نماييد در آستانه مرحله سرنوشت ساز صلح قرار بگيريم 334.به نظر مي
رسد صدام نگران اقدام ايران عليه عراق و استفاده از فرصت حمله آن كشور به كويت بوده است و مي خواسته
خيالش از ناحيه ايران كه پشت جبهه وي محسوب مي گرديده است راحت باشد .به هر حال با درک چنين
شرايطي بالفاصله رئيس جمهور ايران در 32مرداد 3131پاسخ وي را داده و ضمن رد پيشنهادات عراق در
مورد اروندرود ،مي نويسد :پيشنهاد مشخص ما مبنا قرار گرفتن معاهده 3123براي مذاكرات صلح مي باشد
زيرا بدون پايبندي به قراردادهاي گذشته علي الخصوص آن قراردادي كه امضاي خود شما را دارد نمي توان
انتظار داشت كه اعتماد نسبت به آنچه امروز گفته مي شود بوجود آيد .براي عقب نشيني از اراضي اشغالي
ايران،سقفزماني دو ماه در نظر گرفته شده غير قابل توجيه است زيرا اين كاري است كه اگر با حسن نيت
بخواهد انجام گيرد ،ظرف يكي دو روز قابل انجام است.درحالي كه دبير كل سازمان ملل در طرح خودش زمان
الزم را دو هفته در نظر گرفته بود درمقابل سه ماه زمان براي آزادي اسرا .در اين نامه همچنين به اشغال كويت
اعتراض شده و در آن آمده است :بي ترديد در موقعيت و شرايط مذاكرات صلح بين دو كشور ،تهاجم غير
قابل تصور به يك كشور همسايه بدون كوچكترين اطالع و هماهنگي ،آن هم با آثار و تبعات فوق العاده آن
در رابطه با ما مي تواند اعتماد ما را سست سازد و ترديد جدي در انگيزه هاي مذاكرات چند ماهه اخير ايجاد
نمايد بخصوص كه در طول اين مدت ما شاهد اقداماتي كه نشانه حسن نيت باشد نبوده ايم و كما كان اصرار
بر تداوم اشغال سرزمينمان و حتي مخالفت با مسئله كوچكي چون خاموش كردن حريق چاه هاي نفتي كه جز
اتالف سرمايه ميهن اسالمي نتيجه اي براي شما ندارد را شاهديم.درپايان نامه هم آمده است :ما به دنبال استفاده
از شرايط فعلي نيستيم و جز حقوق مشروع و قانوني خود چيز ديگري را نمي خواهيم.نكته مورد تاكيد شما در
مورد سرعت حركت در جهت صلح را كامال قبول داريم ولي آنچه كه به صلح سرعت مي بخشد ،پيشقدمي در
ارائه پيشنهادهاي شكلي و باال بردن سطح مذاكرات بدون آنكه در محتوي پيشرفتي حاصل شده باشد نيست
بلكه مي بايست به قراردادهاي بين دو كشور كه از نظر بين المللي به رسميت شناخته شده پايبند باشيم و بيش
از حق مشروع خود طلب نكنيم زيرا قابل تصور نيست آنچه كه با جنگ هشت ساله حاصل نشد در مذاكرات
قابل تحقق باشد .اگر اين مطلب را قبول داشته باشيم الزم نيست براي مشخص كردن مرزها در زمين و رودخانه
به دنبال چيزي جز معاهده 3123باشيم و اگر قبول نداسشته باشيم بهتر است كار اجراي قطعنامه رابه سازمان
ملل و شوراي امنيت واگذاريم ،ضمن اينكه نقطه ارتباط ژنو را براي تبادل نظرات در مسائل مشترک حفظ
333
اين نامه اتمام حجت ايران درباره مسائل مربوط به حل و فصل اختالفات بود ودر شرايطي كه عراق كنيم.
تحت فشار بين المللي بخاطر اشغال كويت قرار گرفته بود نوشته شد وبسيار به نفع ايران تمام شد.
پذیرش معاهده 8791از سوي عراق
پس از حدود سه ماه و نيم مكاتبه بين روساي جمهور عراق وايران ،سرانجام رئيس جمهور عراق به خواسته
هاي ايران تن داد و در پاسخ به نامه رئيس جمهور ايران در 71مرداد 3131طي ششمين و آخرين نامه خود،
592
شرايط ايران را براي تحقق صلح پذيرفت و نوشت :با پيشنهاد شما مندرج در نامه جوابيه هشتم اوت 3113كه
توسط آقاي برزان ابراهيم تكريتي نماينده ما در ژنو از نماينده شما آقاي سيروس ناصري دريافت شد و ناظر به
لزوم مبني قرار دادن عهدنامه 3123مي باشد ،ضمن مرتبط دانستن آن با اصول مندرج در نامه 13ژوئيه
3113ما،بويژه در مورد مبادله اسرا و بندهاي 3و 2قطعنامه شوراي امنيت ،موافقت مي شود.بر اساس بند يك
اين نامه و مندرجات نامه 13ژوئيه ، 3113ما آماده ايم هيئتي را به تهران اعزام كنيم و يا هيئتي از سوي شما
به بغداد سفر كند تا ضمن تهيه موافقتنامه هاي مربوطه ،موجبات امضاي آن را در سطحي كه مورد توافق قرار
مي گيرد فراهم نمايند .با اين تصميم ما ،ديگر همه چيز روشن شده و بدين ترتيب همه آنچه را كه مي
خواستيد و بر آن تكيه مي كرديد تحقق مي يابد و ديگر اقدامي جز مبادله اسناد باقي نمي ماند 333.چهار روز
بعد ،رئيس جمهور ايران در 72مرداد ماه 3131در آخرين وچهارمين پاسخ خود به صدام حسين ،نوشت :
اعالم پذيرش مجدد معاهده 3123از سوي شما ،راه اجراي قطعنامه و حل اختالفات در چارچوب قطعنامه 315و
تبديل آتش بس موجود به صلح دائم و پايدار را هموار ساخت .شروع عقب نشيني نيروهاي شما از اراضي
اشغالي ايران را دليل صداقت و جدي بودن شما در راه صلح با جمهوري اسالمي ايران به حساب مي آوريم.
اكنون ما براي پذيرش نمايندگان شما در تهران آمادگي داريم و اميدواريم با تداوم جو مثبت و حسن نيت
موجود بتوانيم به صلح جامع و پايدار با حفظ همه حقوق و حدود مشروع دو ملت و دو كشور اسالمي دست
332
يابيم.
عقب نشینی عراق از اراضی اشغالی و آزادي اسرا
با پذيرش دوباره عهدنامه 3123از سوي صدام ،عراق پذيرفت تا تا به نشانه حسن نيت ،عقب نشيني از اراضي
اشغالي ايران را از روز جمعه 73مرداد ماه 3131برابربا 32اوت 3113آغاز و به جز يك نيروي نمادين در
كنار ماموران مرزباني و انتظامي كه براي ماموريتهاي روزمره در شرايط عادي باقي مي ماند ،نيروهاي خود را
از مناطق ايران در طول مرز فرا خواند .همچنين عراق قبول كرد تا از همين روز مبادله فوري و همه جانبه
اسراي جنگ به هر تعدادي كه در عراق و ايران در اسارت بسر مي برند را از طريق مرزهاي زميني و از راه
خانقين – قصر شيرين و راه هاي ديگر كه مورد توافق قرار مي گيرد،آغاز نمايد 335.با اين توافق ،ارتش عراق
ظرف پنج روز تا 13مرداد ماه 3131به مرز شناخته شده بين المللي بر اساس عهدنامه 3123تحت نظارت گروه
ناظر نظامي سازمان ملل متحد ،عقب نشيني كرد .قبل از آغاز جنگ 243 ،ميله عالمت مرزي بين دو كشور
وجود داشت كه عمده آنها در دوران جنگ از بين رفته بود .در زمان عقب نشيني تالش شد تا نيروهاي در
331
پس از گذ شت 7سال از پايان جنگ ،اولين گروه 3333نفره پشت محل ميله هاي مرزي مستقر شوند.
اسراي ايراني در 3131/3/73از مرز خسروي وارد خاک ايران شدند و روز بعد به همين تعداد از اسراي عراقي
به كشورشان باز گشتند .به اين ترتيب به تدريج اسراي دو كشورآزاد و بهسرزمين هاي خويش باز گشتند .تا
اواخر شهريور ماه 3131تعداد 43هزاراسير از هر دو كشور ودر مجموع 53هزار اسير آزاد گشتند و جريان
373
عراق وايران از آزاد كردن بقيه اسرا خودداري كردند زيرا مدعي مبادله اسرا از اين تاريخ متوقف گرديد.
593
بودند كه آنها پناهنده شده اند .با عقب نشيني عراق از اراضي اشغالي ايران وآزادي اسرا ،روابط دو كشور به
سوي عادي شدن جلو رفت.
مذاكرات علنی ایران و عراق
تا قبل از حمله عراق به سرزمين كويت مذاكرات ايران و عراق با حضور نمايندگان سازمان ملل متحد و يا به
صورت مستقيم و غير علني در ژنو صورت مي گرفت .اما باسفر طارق عزيز وزير امور خارجه عراق به همراه
وزير نفت آن كشور به تهران در 35شهريور 3131و مالقات با رئيس جمهور و وزير خارجه ايران و سفر
وزير امور خارجه ايران به بغداد در 71آبان ماه 3131و مذاكره و مالقات با صدام ،مذاكرات علني و آشكار
ايران و عراق از پاييز 3131آغاز شد.از مهر ماه 3131سفارت خانه هاي دو كشور بازگشايي و در سطح كاردار
روابط سياسي دو كشور برقرارگرديد .درادامه گرم شدن روابط دو كشور در روز سه شنبه 35دي ماه 3131
373
اما هيچگاه آقاي دكتر حسن عزت ابراهيم معاون صدام در راس يك هيئت بلند پايه به ايران سفر نمود.
حبيبي معاون اول رئيس جمهور ايران حاضر نشد به بغداد برود و با صدام قاتل رزمندگان ديدار ومذاكره نمايد
زيا مادرش از اين كار راضي نبود377.مذاكرات ايران وعراق در مقطع انتفاضه مردم عراق دراواخر زمستان
3131به حال تعليق درآمد وروابط دو كشور پس از سركوب خيزش مردم عراق به سردي گرائيد .ولي از سال
3123دوباره مذاكرات دو كشور آغاز و تا سال 3123طول كشيد.
اعالم عراق به عنوان آغازگر جنگ
دو سال پس از حمله عراق به كويت ،خاوير پرز دكوئيار دبير كل سازمان ملل متحد به منظور اجراي بندهاي 3
و 2قطعنامه ، 315درروز 71مرداد ماه 3123برابربا 34اوت 3113نامه اي به كشورهاي ايران و عراق نوشت
و از آنها خواست كه ادله خود را براي كشور آغاز كننده جنگ اعالم نمايند .اين درخواست با تمسخر دولت
عراق مواجه شد و اين كشور يك پاسخ شكلي و غير محتوايي در 4شهريور 3123برابر با 73اوت 3113به
همراه مدارک خود به دبيركل سازمان ملل ارائه داد .اما ايران مدارک مستند و مستدلي در حد يك كتاب
رادر 74شهريور ماه 3123برابر با 33سپتامبر 3113به دبير كل سازمان ملل ارائه كرد .مستندات ايران بر ماده
33منشور ملل متحد مبني بر دفاع مشروع تكيه داشت .دبيركل سازمان ملل متحد پس از مشاوره با گروهي از
كارشناسان خبره به انتخاب خود و نيز مطالعه سندهاي ايران و عراق ،آنها را در اختيار يك گروه بي طرف
قرار داد و پس از اظهار نظر آن گروه ،در نهايت در تاريخ 35آذر ماه سال 3123بربر با 1دسامبر 3113نظر
خود را مبني بر اينكه عراق ،آغازگر جنگ بوده است ،طي يك گزارش رسمي در 1بند اعالم نمود 371.دربند 3
گزارش دبير كل سازمان ملل آمده است :رويداد برجسته اي كه تحت عنوان موارد نقض حقوق و مقررات بين
المللي در بند 3اين گزارش بدان اشاره كردم ،همانا حمله 77سگتامبر 3153عليه ايران است كه بر اساس
منشور سازمان ملل متحد،اصول و قوانين شناخته شده بين المللي يا اصول اخالقي بينالمللي قابل توجيه نيست و
موجب مسئو ليت مخاصمه است .وي در بند 2گزارش آورده است :حتي اگر قبل از شروع مخاصمه،برخي
تعرضات از جانب ايران به خاک عراق صورت گرفته باشد،چنين تعرضاتي نمي تواند توجيه كننده تجاوز عراق
594
به ايران،كه اشغال مستمر خاک ايران را در طول مخاصمه در پي داشت باشد .تجاوزي كه ناقض ممنوعيت
كاربرد زور است كه يكي از اصول آمره حقوق بين الملل است .البته دبيركل در پايان گزارش خود در بند 1
به اين نكته هم كه خواست عراق بود ،اشاره كرده است كه :از ديد من به نظر نمي رسد تعقيب بند 3قطعنامه
315هدف مفيدي را براي صلح در بر داشته باشد.
برآورد خسارات ایران در جنگ از سوي سازمان ملل
بدنبال مذاكرات متعدد ايران با دبير كل سازمان ملل براي اجرايي نمودن بند هفت قطعنامه 315گروهي به
سرپرستي آقاي عبدالرحيم فرح معاون دبيركل سازمان ملل،صبح روز جمعه 33خرداد ماه 3123وارد تهران
شد 374.اين هيئت براي مدت شش ماه به ايران سفر كرد و با سفر به نقاط مختلف ايران و عكسبرداري هوايي
با كمك بالگرد و هواپيما ،تحقيقاتي در منطقه و يك بررسي دقيق بر روي زمين،انجام داد .اين هيئت طي دو
بازديد در خرداد 3123و آبان و آذر ،3123دو گزارش مفصل در مورد خسارات و صدماتي كه به ايران در
طول جنگ وارد شده بود تهيه و به دبير كل سازمان ملل ،تسليم كرد .دبير كل وقت سازمان ملل هم در زماني
كه آخرين روزهاي مسئوليت خود را مي گذراند ،اين گزارش و نتيجه تعيين خسارت را در 13ژوئيه 3113در
اختيار شوراي امنيت قرار داد .بر اساس اين گزارش 3 ،استان ايران صحنه جنگ و 33استان ديگر مورد حمله
عراق واقع شده است 33 .شهر و 4هزار روستا نيز بر اثر جنگ خسارت ديده اند و در مجموع دو سوم
جمعيت ايران در معرض جنگ بوده اند .در اين گزارش تصريح شده كه عراق 333هزار اصل خرما را تعمداً
قطع كرده و تخريب هاي مهندسي زيادي در خاک ايران انجام شده است 373.اين هيئت خسارات مستقيم ايران
را مبلغ 11ميليارد دالر و خسارات غير مستقيم ايران را 333ميليارد دالر و در مجموع 741ميليارد دالر اعالم
نمود .متعاقب اين گزارش ،ايران ميزان خسارت خود را 3333ميليارد دالر اعالم نمود.گرچه ميزان زيان
وخسارات ايران در جنگ به صورت رسمي از سوي سازمان ملل اعالم شد ولي هيچ ساز و كاري در قطعنامه
315براي پرداخت خسارات ايران تعيين نشده است .به لحاظ حقوقي دولت فعلي عراق جانشين رژيم پيشين
است و تعهدات و حقوق دولت بعثي ،طبق اصل جانشيني دولت ها به دولت جديد منتقل مي شود .بنابراين
بايستي دولت ايران خسارات جنگ تحميلي را از دولت فعلي عراق ،دريافت نمايد.
آخرین وضعیت اجراي قطعنامه 171
اجراي بندهاي 3و 7قطعنامه 315تا اسفند ماه 3131پايان يافت و بنا به پيشنهاد دبيركل سازمان ملل متحد ،
شوراي امنيت ،ماموريت نيروهاي ناظر بر آتش بس( يونيماگ ) را در جلسه 2اسفند ماه 3131برابر با 72
373
بنابراين تاكنون بندهاي مربوط به آتش بس ،بازگشت قواي طرفين به مرز ،آزاد فوريه 3113خاتمه داد.
سازي اسرا ،شناسايي متجاوز ،برآورد خسارات جنگ و نيز ميله گذاري هاي مرزي انجام شده اما هنوز هزينه ها
و خسارات جنگ از دولت عراق دريافت نگرديده و قرار داد صلح دائمي نيز بين دو كشور امضاء نشده است.
چگونگي دريافت خسارت و غرامت از دولت عراق،موضوع بند 2قطعنامه ،315نيست بنابراين راههاي دريافت
غرامت از كشور متجاوز عبارتند از:
595
الف – مذاكره با دولت عراق
دولت ايران مي تواند طي يادداشتي به دولت عراق تصريح نمايد كه در مورد دريافت خسارات جنگ ،دولت
ايران به خاطر مالحظات و مشكالت دولت عراق ،اين مسئله را به تأخير انداخته است ،اما در شرايط موجود،
دريافت اين غرامت را خواستار است .بايد توجه داشت كه در روابط بين كشورها ،مسائل عاطفي و احساسي
جايگاهي ندارد و خشنودي ايران از سرنگوني رژيم بعث و روابط فعلي با دولت عراق ،نبايد مانع از پيگيري
حقوق ملت ايران شود.
ب – طرح موضوع غرامت در شوراي امنيت سازمان ملل در شرايط مناسب و در زماني كه 3عضو دائمي اين
شورا حاضر به همكاري با ايران باشند.
ج – شكايت به دادگاه الهه
با توجه به اينكه عراق كنوانسيون هاي چهار گانه ژنو مربوط به امور جنگ را نقض كرده و موجبات خسارات
سنگيني به ايران شده و تحوالت بين المللي را زير پا گذاشته است و با توجه به اصل غرامت در حقوق بين
الملل ،ايران بايد تالش نمايد تا خسارات و غرامت جنگ را از دولت عراق دريافت نمايد .از سويي ديگر از
آنجا كه دبيركل وقت سازمان ملل دولت عراق را در جنگ با ايران متجاوز قلمداد كرده است و شوراي امنيت
نيز گزارش دبيركل را دريافت كرده است ،بنابراين پيامدهاي تجاوز بر عهده كشور عراق است.
به هر حال عدم پيگيري دريافت خسارات جنگ ،باعث از بين رفتن مباني حقوقي دريافت غرامت ،نمي شود.
مجلس شوراي اسالمي مي تواند با تشكيل كمسيوني به عنوان نمايندگان ملت از دولت بخواهد تا اين قضيه را
پي گيري نمايد.
جمع بندي
از تابستان سال 3133تا تابستان سال 3132شرايط بسيار سختي براي طرفين جنگ بوجود آمد .در اين مدت
جنگ شهرها وسعت بي سابقه اي يافت و شمار زيادي از غير نظاميان در معرض مستقيم آسيبهاي جنگ قرار
گرفتند .تهران و بغداد و بسياري از شهرهاي بزرگ دو كشور ،هدف بمبارانهاي هوايي و موشكهاي زمين به
زمين بود .جنگ در خليج فارس توسعه يافت .نفتكشهاي زيادي مورد اصابت قرار گرفت و ناوگان جنگي
امريكا در خليج فارس دست به حمالت بي سابقه اي عليه ايران زد .جنگ در جبهه هاي زميني ادامه يافت.
ايران و عراق هر دو سياست تهاجمي را درزمين و دريا و هوا در پيش گرفتند .قطعنامه 315به تصويب رسيد
و فشار همه جانبه اي از سوي قدرتهاي بين المللي بمنظور پذيرفتن آن ،به ايران وارد آمد.عراق طي سه ماه
حمله مداوم توانست قواي ايران را از اراضي عراق به عقب براند.در همين حال حمله ارتش آمريكا به قايق
هاي تندروي سپاه و ناوهاي جنگي ايران ومنافع ملي ايران در خليج فارس توسعه يافت .سرانجام درفاجعه
آميزترين جنايت جنگي ،هواپيماي مسافربري جمهوري اسالمي توسط ناو جنگي امريكا در تنگه هرمز با حدود
133سرنشين سرنگون گرديد .در نهايت با پذيرش قطعنامه 315از سوي ايران ،آتش بس در جبهه هاي جنگ
برقرار گرديد .ولي عراق جنگ را حدود يك ماه ديگر ادامه داد ويك بار ديگر ايران ،ارتش عراق و منافقين
596
را شكست داد و به اين ترتيب ،روندي آغاز شد كه بر اساس آن جنگ هشت ساله به پايان رسيد.صدام از
اجراي قطعنامه 315خودداري ورزيد و سعي داشت با طرح مسئله مذاكرات مستقيم آنچه را در جنگ بدست
نياورده است از طريق مذاكره بدست آورد .در اين اثنا كويت درخواست دريافت وام هايي را كه به عراق در
جريان جنگ با ايران داده بود كرد .اين موضوع باعث ناراحتي صدام شد زيرا او مدعي بود كه به نمايندگي از
سوي اعراب با ايران مي جنگد.صدام دومين جنگ خود را پس از پايان جنگ با ايران آغاز و تمام سرزمين
كويت را به اشغال خود در آورد .ورود عراق به يك جنگ جديد ،موجب شد تا عراق كه در مكاتبات با
رهبران ايران به جايي نرسيده بود به منظور در امان ماندن از اقدام هاي احتمالي ايران ،معاهده 3123الجزاير
راپذيرفته و شروع به آزادي اسرا وعقب نشيني از اراضي اشغالي ايران پس از دو سال از پايان جنگ با ايران
بنمايد .از سوي ديگر با تغيير ديدگاه آمريكا وبعضي ديگر از دارندگان حق وتو در شوراي امنيت سازمان ملل
نسبت به عراق پس از حمله اين كشور به كويت ،فضايي به نفع ايران درسازمان ملل ايجاد شد كه به كمك آن
برخي از بندهاي قطعنامه 315به مرحله اجرا در آمد.
597
منابع و مراجع و پانوشتهاي فصل نهم
598
. 12اين موشكها ساخت كشور چين بود و چند سال پس از آنكه عرا ق چنين موشكهايي را در شمال خليج فارس بكار مي گرفت ،ايران نيز درصدد خريد
آنها برآمد و از سال 3133آنها را بكار گرفت .در دوران جنگ ،چين از طريق فروش سالح به عراق و ايران ،سود سرشاري را نصيب خود كرد و توانست
صنعت نظامي خود را بهسازي و گسترش دهد.
. 15الزم به ذكر است كه امريكا هيچگاه خسارات وارد كرده به ايران در حمالت به سكوهاي نفتي و ناوها و كشتيها و قايقهاي ايراني در دوران جنگ را
پرداخت نكرد.
. 11خالصه روزشمار جنگ ايران و عراق ،ص737/
- 43منبع شماره ، 3صفحه 111
- 1منبع شماره ، 3صفحه731
. 47صحيفه امام ،جلد ،73ص432/
- 3منبع شماره ،3صفحه 733
- 44منبع فوق ،صفحه 147و 141
. 43صحيفه امام ،جلد ،73ص434/
- 43منبع شماره ، 3ص 473/و423
- 42منبع شماره ، 3صفحه 473
- 45منبع فوق ص 411/تا 332
- 41منبع فوق ،ص 335تا337
- 1منبع شماره ، 3صفحه 334
- 1منبع فوق ،ص377
. 37وفيق سامرايي ،ويرانه دروازه شرقي ،مترجم عدنان قاروني ،تهران ،مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس ،3155 ،ص373 /
. 31استفاده از اين تعداد هواپيما خيلي اغراق آميز به نظر مي رسد.يك فروند هواپيما براي انجام چنين جنايتي كافي است.
. 34وفيق سامرايي ،ص373 /
- 33عدد واقعي تلفات خيلي كمتر از اين تعداد بود.
.33احتماالً آمار واقعي شهدا و مجروحين كمتر از اين تعداد است.
. 32سفيري مسعود ،حقيقت ها و مصلحت ها ،گفت و گو با هاشمي رفسنجاني ،تهران ،نشر ني 3125،ص331/
.35علي حسن المجيد سرانجام در روز اول بهمن ماه 3155پس از چند نوبت محاكمه در عراق ،به جرم قتل عام مردم با سالح هاي شيميايي ،اعدام گرديد.
. 31صحيفه امام ،جلد ،73ص37/
. . 33روزنامه كيهان ،مورخ ،3153/3/31ص1/
. 33صحيفه امام ،جلد ،73ص333/
.37اشغال سد دربنديخان به معناي تسلط ايران بر يك درياچه بزرگ با حدود 4ميليارد مترمكعب آب بود .اين حجم آب براي غرق كردن استانهاي دياله
و بغداد و استانهايي در جنوب عراق كافي بود( .وفيق السامرايي ،ص)373 /
- 31منبع شماره ،3ص313/
- 34منبع شماره ، 3ص 373/و375
- 33منبع فوق ،ص312/
. 33روزنامه اعتماد 1 ،تيرماه ، 3152مصاحبه با محمدرضا سروش ،رئيس پژوهشكده مهندسي و امور پزشكي جانبازان ،ص33/
. . 32نشريه بررسيهاي نظامي سال سوم،شماره ،33دانشكده فرماندهي و ستاد سپاه،ص373/
. 35وفيق سامرايي ،ويرانه دروازه شرقي ،مترجم عدنان قاروني ،تهران ،مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس3155 ،ص23/
. 31منبع فوق ،ص311/
.23به ازاي شليك هر 3333گلوله ،لوله توپ بايد عوض شود .با اين محاسبه ،توپخانه ارتش عراق در طول جنگ2 ،بار نو شده است.
. 23بهداروند مهدي ،ماوجنگ،تهران،پژوهشكده مطالعات و تحقيقات دفاع مقدس3155،ص33/
. 27منبع فوق ،ص41/
. 21صحيفه امام ،جلد ،73ص37/
. 24بهداروند مهدي ،ماوجنگ،تهران،پژوهشكده مطالعات و تحقيقات دفاع مقدس3155،ص 314 /
599
. 23وفيق سامرايي ،ص373/
. 23منبع فوق ،ص373 /
. 22منبع فوق ،ص311 /
25گاز سيانور بسيار كشنده بوده و آثار آن ظرف 33دقيقه از بين مي رود ،در حاليكه آثار گازهاي خردل تا يك هفته باقي مي ماند.
. 21بهداروند مهدي ،ماوجنگ،تهران،پژوهشكده مطالعات و تحقيقات دفاع مقدس 3155،ص341/
.53امريكا موضوع حمله به سكوهاي اير اني را به اطالع كشورهاي اروپايي رسانده بود و آنها از اين اقدام امريكا دفاع كردند .البته شوروي در يك موضع
گيري آرام ،حمله امريكا به سكوهاي نفتي ايران و اقدامات ايران را محكوم نمود.
. 53نشريه نگاه ،سال دوم ،شماره ، 33تهران ،مؤسسه مطالعات سياسي و فرهنگي انديشه ناب ،شهريور 3153ص11/
. 57آنتوني كردزمن ،درسهايي از جنگ نوين ،ص371/
. 51صحيفه امام ،جلد ،73ص37/
. 54صحيفه امام ،جلد ،73ص33/
. 53بهداروند مهدي ،ماوجنگ،تهران،پژوهشكده مطالعات و تحقيقات دفاع مقدس 3155،ص75 /
. 53رحماني قدرت اهلل ،بي پرده با هاشمي رفسنجاني،تهران انتشارات كيهان،چاپ دوم ،3151،ص13/
- 87سرانجام پيكر اين سردار رشيد جبهه در منطقه هور و در نزديكي هاي قرارگاه نصرت پيدا شد و در روز 3151/3/74پس از اقامه نماز جمعه،از
دانشگاه تهران به همراه جمعي ديگر از شهيدان و هم زمان با ايام فاطميه تشييع گرديد.
. 55سفيري مسعود ،حقيقت ها و مصلحت ها ،گفت و گو با هاشمي رفسنجاني ،تهران ،نشر ني 3125،ص12/
. 51نگين ايران ،شماره ،75ص333/
. 13صحيفه امام ،جلد ،73ص35/
3155 ،)the Iran – Iraq war( . 13ص143/
. 17سفيري مسعود ،حقيقت ها و مصلحت ها ،گفت و گو با هاشمي رفسنجاني ،تهران ،نشر ني 3125 ،ص 15/
. 11روزنامه اطالعات ،مصاحبه با دكتر علي خرم مورخ 3153/3/73
. 14سفيري مسعود ،حقيقت ها و مصلحت ها ،گفت و گو با هاشمي رفسنجاني ،تهران ،نشر ني ، 3125،ص331/
. 13منبع فوق ،ص15/
. 13سفيري مسعود ،حقيقت ها و مصلحت ها ،گفت و گو با هاشمي رفسنجاني ،تهران ،نشر ني 3125،ص15/
. 12صحيفه امام ،جلد ،73ص 55/تا13
. 15صحيفه امام ،جلد ،73ص333/
. 11صحيفه امام ،جلد ،73ص314/
. 333ماوجنگ ،ص343/
. 333وفيق سامرايي ،ص 347/و 341
.337سازمان منافقين طي دهه هشتاد تا اوت 3113ماهانه مبلغ 73ميليون دينار از رژيم عراق دريافت مي كرد( .هر دالر در آن زمان بين 3/3تا 1دينار
بود) اين سازمان در آغاز كار از طريق انبارهاي ارتش عراق به جنگ افزارهاي سبك و به ويژه سالحهاي سبك ،يعني تفنگ خودكار و مسلسلهاي متوسط
و مسلسلهاي سنگين و موشك اندازهاي آر پي جي 2و خمپاره اندازهاي 57و 373ميليمتري مجهز شد ،سپس تعدادي زره پوش و نفربر زرهي در اختيار
آنان گذاشته شد .ا ين سازمان توانست به سالحهاي سنگين بسياري دست پيدا كند ،گاهي از طرف عراق در اختيار آنها قرار مي گرفت و گاهي غنايم
گرفته شده از نيروهاي ايراني بود .در نتيجه (سازمان منافقين) به يك نيروي ضربتي مجهز به تانكها و نفربرهاي زرهي و توپخانه متوسط و سنگين و
موشكهاي ضد تانك هدايت شونده تبديل گرديد .عالوه بر آن اقدام به خريد تعداد زيادي خودرو و وانت و كاميونهاي باري به منظور نقل و انتقال سريع و
نصب مسلسلهاي سنگين از نوع والديمير روي وانتها نمودند .با وجود اينكه كمكهاي ارائه شده از سوي رژيم عراق به اين سازمان بسيار زياد بود ،ولي
منافقين داراي منابع مالي خصوصي در خارج از عراق نيز بودند كه در هنگام نياز از آن استفاده مي كردند( .وفيق السامرايي ،ص)344 /
. 331وفيق سامرايي ،ص343 /
. 334مجله نگاه ،سال سوم ،شماره ،73تهران ،مركز مطالعات و تحقيقات جنگ سپاه ،شهريور ماه3153ص22/
. 333روزنامه اطالعات ،گفتگو با دكتر علي خرم مشاور وزير خارجه در تاريخ 53/3/73
. 333حقيقت ها و مصلحت ها ،ص337/
. 332دوازده نامه،متن نامه هاي مبادله شده ايران و عراق در سال ، 3131تهران،دفتر نشر معارف انقالب،3153،ص77/
611
. 335حقيقت ها و مصلحت ها ،ص71 /تا13
. 331منبع شماره ،7ص331/
. 333حقيقت ها و مصلحت ها ،ص47/
. 333منبع فوق ،ص 44/تا 33
. 337روزنامه اطالعات ،مصاحبه با علي خرم 3153/3/73
. 331منبع شماره ،7ص333/
. 334حقيقت ها و مصلحت ها ،ص34/
. 333منبع فوق ،ص 33/تا 33
. 333منبع فوق ،ص37/
. 332منبع فوق ،ص34/
. 335دوازده نامه،متن نامه هاي مبادله شده ايران و عراق در سال ، 3131تهران،دفتر نشر معارف انقالب 3153،ص37/
. 331واليتي علي اكبر ،تاريخ سياسي جنگ تحميلي عراق بر جمهوري اسالمي ايران ،تهران ،دفتر نشر فرهنگ اسالمي ،چاپ هفتم3152 ،ص 453/تا454
. 373دوازده نامه ،ص421/
. 373منبع فوق ،ص 453/تا451
. 377اظهارات دكتر حسن حبيبي معاون اول اسبق رياست جمهوري به نگارنده
. 371دوازده نامه ،ص413/
. 374منبع فوق ،ص413/
. 373صدام در دوران جنگ ،اعالم كرده بود كه ما به ايران شهر ،باز پس نمي دهيم بلكه ويرانه تحويل مي دهيم
. 373واليتي علي اكبر ،تاريخ سياسي جنگ تحميلي عراق بر جمهوري اسالمي ايران ،تهران ،دفتر نشر فرهنگ اسالمي ،چاپ هفتم 3152 ،ص457/
611
فصل دهم
نتایج و دستاوردها
درس ها و تجربیات جنگ
612
دوره جنگ يكي از مقاطع فراموش نشدني و بي نظير تاريخ ايران و خود يك مقطع تاريخي بسيار مهم است.
مردم ايران در شرايطي كه تازه با نهضت اسالمي خود توانسته بودند حكومتي جديد را در كشور شكل دهند و
هنوز ساختارهاي سياسي و نظامي جديد را آرايش نداده بودند وتحت فشارهاي تبليغاتي و اقتصادي برخي از
قدرتهاي بزرگ بودند و آشوبهاي داخلي در بعضي از نقاط كشور در جريان بود،دچار تهاجم نظامي ارتش
عراق گرديدند .درحين جنگ هم كشور مواجه با ترورهاي منافقين واختالفات سياسي در سطح مقامات باال از
جمله رياست جمهوري گرديد .از آن طرف ،كشور عراق از همه امكانات الزم براي شروع يك جنگ
برخوردار بود ،مشكل مالي نداشت وحمايت تسليحاتي هم مي شدو تبليغات جهاني هم به نفع وي بود.در چنين
وضعيتي ايران توانست به مقابله با قواي متجاوز عراق بپردازد و همه سرزمين هاي اشغالي خود را باانجام
عمليات نظامي باز پس بگيرد وبراي اولين بار يك وجب از خاک كشور هم در تصرف ارتش متجاوز باقي
نماند .از سوي ديگر ايران موفق شد اقرار صدام رئيس جمهور عراق در باره معتبر بودن عهدنامه 3123را
يكبار ديگر با دست خط و امضاي وي دريافت كند و راي سازمان ملل متحد در مورد متجاوز بودن عراق در
جنگ را نيز بگيرد .اين راي ،پيروزي حقوقي و سياسي وحيثيتي مهمي است كه ايران براساس آن مي تواند
خسارات و غرامت جنگ را از دولت عراق دريافت كند .اين ها در مجموع دستاوردهاي بزرگي براي كشور
بود،ولي اين دستاوردها و نتايج همراه با تلفات وخسارات زيادي به شرح ذيل بود.
خسارات و تلفات جنگ
جنگ فاجعه عظيمي براي دو كشور ايران و عراق بود .اين جنگ به مدت 7555روز بي وقفه ادامه داشت.
حجم تلفات انساني و خسارات اقتصادي براي دو طرف ،فلج كننده بود .خانواده هاي زيادي را متالشي نمود و
زندگي را براي ميليونها نفر از مردم كشور با رنج و درد توأم نمود .برآورد دقيق تلفات و خسارات وارده به
طرفين جنگ كاري بسيار دشوار است .اين جنگ فرصتهاي بسياري را از مردم دو كشورگرفت و برنامه توسعه
اقتصادي دو كشور را بهم ريخت .جنگ تحميلي باعث شد كه ايران و عراق به جاي سرمايه گذاري به منظور
توسعه انساني و پيشرفت كشور ،منابع خود را صرف خريد برخي از تجهيزات ،تسليحات و نيز مهمات مورد
نياز براي جنگ نموده و از توسعه اقتصادي براي سالهاي دراز بازمانند .از آغاز جنگ در سال ،3131انباشت
سرمايه در هر دو كشور متوقف و دولتهاي ايران و عراق بيشتر از گذشته به درآمد نفت متكي شدند .در عراق،
ديكتاتوري صدام حسين توسعه يافت و استبداد بر تمام اركان آن كشور حاكم شد و صدام را به رئيس جمهور
مادام العمر و غير قابل تغيير تبديل كرد .در ايران ،وضعيت خاص جنگي ،رشد توسعه سياسي در كشور را كه
با پيروزي انقالب اسالمي دچار يك جهش مبارک شده بود ،كُند كرد و پرسشگري نقادانه را به حاشيه برد.
اين جنگ اجازه توسعه ساختارهاي سياسي مناسب را به ايران نداد .جنگ خسارات و قربانيان پنهاني زيادي
داشت و اجازه نداد تا ساز و كارهاي الزم براي يك حكومت اسالمي مردم ساالر در كشور ،نهادينه گردد.
رشد و توسعه احزاب و نهادهاي مدني ادامه نيافت و بسياري از دستاوردهاي سياست داخلي انقالب ،با چالش
مواجه شد.كشور عراق نيز با حاكميت رژيم بعثي تمام همّ و غمّ خود را صرف توسعه سركوب و اختناق در
613
داخل كشور و تقويت نيروهاي مسلح و جنگيدن با ايران نمود و بنابراين تبديل به يك كشور عقب مانده و
توسعه نيافته گشت .در اين جنگ از انواع سالحها و جنگ افزارهاي مختلف استفاده شد .در جريان جنگ تنها
333فروند موشك اسكاد توسط دو كشور عليه شهرهاي يكديگر به كار گرفته شد .از اين تعداد 313موشك
را عراق پرتاب نمود و 23موشك را نيز ايران به سمت بغداد و كركوک شليك نمود .در سال پاياني جنگ
عراق با كوچك كردن سر جنگي اين موشك ها برد آنها را تا 333كيلومتر افزايش داد و 323فروند از
موشك هايي را كه " الحسين " نام گذاري كرده بود به سمت تهران و شهرهاي حومه پرتاب كرد 3.در
مجموع اين جنگ نزديك به 333هزار نفر كشته ،حدود 7ميليون نفر مجروح و بيش از 13هزار اسير و بيش
از 733ميليارد دالر هزينه براي طرفين داشته است .از آنجا كه رژيم بعثي عراق ،هيچگاه به طور رسمي تلفات
و خسارات وارده به خود و كشور عراق را در طول جنگ تحميلي ،اعالم نكرده است ،بنابراين نمي توان
تخميني از تلفات عراق را برآورد و آن را ارزيابي نمود.
تلفات و خسارات وارده به جمهوري اسالمی ایران
خسارات وارده به ايران در حوزه هاي مربوط به تلفات انساني ،آوارگي مردم ،انهدام ساختمانها و تأسيسات زير
بنايي و مراكز صنعتي و نفتي و همچنين توقف سرمايه گذاري و از دست رفتن فرصتهاي پيشرفت و توسعه
كشور ،قابل بررسي و ارزيابي است .در اينجا بصورت مختصر به بخشي از آنها اشاره مي گردد.در روزهاي
آغازين جنگ بيش از 3/3ميليون نفر از مردم استان هاي مرزي آواره شدند .در اين جنگ ارتش بعثي عراق
در سرزمين هاي اشغالي در استان هاي خوزستان ،ايالم ،كرمانشاه ،كردستان و آذربايجان غربي در مجموع
حدود 73ميليون انواع مين هاي زميني را در مساحتي در حدود 4/7ميليون هكتار از اراضي ايران كه به اشغال
خود درآورده بود ،بكار گرفت كه هم اكنون با گذشت بيش از بيست سال از پايان جنگ ،هنوز انفجار اين
مين ها تلفاتي را براي مردم آن مناطق به بار مي آورد .آمارهاي متفاوتي از تلفات انساني ايران در جنگ منتشر
شده است .از آنچه تاكنون گفته شده برمي آيد كه در مجموع در دوران جنگ 711 ،هزار و 313نفر به
شهادت رسيده و 331هزار و 531نفر جانباز و 47هزار و 335نفر نيز به اسارت دشمن درآمدند .از بين اسرا
73هزار نفر آنها داراي پرونده جانبازي مي باشند .پس از گذشت يك سال از پايان جنگ ،اسراي هر دو
كشور به تدريج و ظرف حدود يكسال آزاد گرديدند .مجموع شهدايي كه در بنياد شهيد انقالب اسالمي داراي
پرونده هستند 731هزار نفر بوده كه از اين تعداد حدود 73هزار نفر آنها در اثر ترورهاي منافقين و يا در
درگيري هاي مسلحانه عناصر ضد انقالب ،جان خود را از دست داده اند.حدود 71هزار نفر هم در درگيري
هاي كردستان شهيد شدند .افرادي كه در عمليات هاي مختلف دفاع مقدس و يا بر اثر تهاجمات دشمن در
جبهه ها به شهادت رسيده اند 327 ،هزار نفر مي باشند 33 .هزار نفر هم بر اثر بمباران هاي دشمن در شهرهاي
مختلف به شهادت رسيده اند .به اين ترتيب جمع شهداي جنگ تحميلي 355هزار نفر مي باشد 1 .درصد آمار
كل شهدا يعني 3هزار و 433نفر آنها زن مي باشند 33 .هزار نفر از شهدا متأهل و بقيه مجرد بوده اند .حدود
12درصد از شهدا به قشر مستضعف جامعه تعلق دارد .بيشترين شهيد دوران جنگ مربوط به سال 3133مي
614
شود كه آمار آن بالغ بر 43هزا نفر است 333 .هزار نفر از شهدا يعني 27درصد آنها بين 33تا 73سال سن
داشتند .يعني اكثر آنان از جوانان بودند 13 .هزار نفر از شهدا در سن 73سالگي به شهادت رسيده اند كه
باالترين آمار سني شهيدان است .استانهاي اصفهان ،قم و سمنان باالترين رقم نسبي شهيدان را به خود اختصاص
داده اند .در استان اصفهان از هر 344نفر يك شهيد ،در استان قم از هر 345نفر يك شهيد و در استان سمنان
از هر 333نفر يك نفر شهيد شده است .به طور ميانگين از هر 713نفر جمعيت كشور يك نفر آنها در دوران
جنگ به شهادت رسيده است .تعداد شهداي روحاني 7233نفر است كه 3153نفر آنها رزمنده بودند .در بين
اقشار مختلف مردم شهداي روحانيت 33برابر ميانگين ساير اقشار جامعه بوده است 7.عمده شهدا از بسيجيان
داوطلب و اعضاي سپاه پاسداران انقالب اسالمي بوده اند .در ارتش بيشترين شهيد مربوط به نيروي زميني مي
باشد .از تعداد كل شهدا 42هزار شهيد و 373هزار جانباز از نيروي زميني ارتش بوده كه عمده آنها را سربازان
تشكيل مي داده اند در مجموع 213هزار و 35نفر از مردم ايران شهيد ،جانباز و يا اسير گرديدند .در طول
جنگ در مجموع حدود 3ميليون نفر از رزمندگان اسالم مجروح گرديدند كه حدود 313هزار نفر آنها داراي
جراحت ناشي از بكارگيري سالحهاي شيميايي بوده اند .از 173هزار جانباز باقي مانده از جنگ تحميلي ،بيش
از 43هزار نفر آنها را مجروحين شيميايي تشكيل مي دهند .آمار جانبازان شديد چشمي در كشور حدود 733
نفر و جانبازان ريوي هم حدود 433نفر مي باشد 1.بنابر گفته رئيس گروه بيماريهاي خاص جانبازان سازمان
بنياد شهيد و امور ايثارگران 3هزار از جانبازان ،چشم خود را در راه دفاع از كشور از دست داده اند .از اين
4
تعداد 1هزار و 233نفر يك چشم خود را از دست داده و 533نفر از دو چشم نابينا شده اند.
تأثیر جنگ بر اقتصاد ایران
جنگ تحميلي زواياي پنهان و آشكاري دارد كه پرداختن به آن ،از ضرورت هاست .بديهي است كه دوران
جنگ ،تأثير مخربي بر توسعه اقتصادي و پيشرفت كشور گذاشته است .بسياري از پروژه هاي مهم ،متوقف
گرديد .به جز نفت ،اقتصاد ايران نتوانست پشتوانه مناسبي براي دفاع از كشور باشد .البته با تمام مشكالتي كه
جنگ براي اقتصاد ايران به بار آورد ولي مي توان گفت كه ايران عليرغم آنكه در دوران جنگ در شرايط
تحريم تسليحاتي به سر مي برد ولي كشور دچار قحطي و يا بيماري هاي ناشي از كمبودهاي تغديه اي نشد.
رسيدن به چنين موفقيتي را بايد در مديريت اقتصادي آن دوران جستجو كرد .در سالهاي جنگ نيازهاي اساسي
جامعه به صورت سهميه بندي توزيع مي شده است .جنگ موجب شد تا "برنامه توسعه و تكامل نظام جمهوري
اسالمي ايران" كه در نيمه دوم سال 3135يعني به فاصله كمتر از يك سال پس از پيروزي انقالب طرح ريزي
و منتشر شد ،نتواند قابليت اجرايي پيدا كند اين برنامه متكي بر استفاده از حداكثر ظرفيت هاي دانايي موجود
در كشور و نيز جلب مشاركت صاحب نظران و دست اندر كاران امر اقتصاد در توسعه ملي بوده است .با
پيروزي انقالب ،ساختار مالكيت و مديريت در اقتصاد ايران بهم ريخت و بالجبار اقتصاد ملي به سمت دولتي
شدن جلو رفت .بروز جنگ اجازه توسعه بخش خصوصي را نداد و نقش دولت در هدايت هاي توسعه اي
افزايش يافت .به هر حال اقتصاد ايران در دوران جنگ ،يك اقتصاد دستوري و با اتخاذ سياست هاي حمايتي و
615
تثبيت قيمت ها بوده است .دولت دخالت هاي مستقيم و ارشادي در اقتصاد داشته است .سياست دولت در اين
سالها توسعه بخش خصوصي مولد و مقابله با واسطه ها و سوداگران و واردكنندگان كاالهاي تجاري بوده
است.در سال هاي اول جنگ ،سياست كاهش عرضه نفت از سوي دولت ايران ،در دستور كار قرار داشته است.
گفته مي شود با اتخاذ اين سياست از سوي دولت ايران ،كشورهاي عربي توانسته اند چهار ميليارد دالر نفت
بيشتر به فروش رسانده و سود كسب نمايند .ميزان مهاجرت نيروي كار كشور ،در دوران جنگ بيش از ساير
دوره ها بوده است .اقتصاد دوران جنگ به سه دوره قابل تقسيم است:
الف -سال هاي 31تا 33
در اين سال ها ،جنگ موجب ركود اقتصادي در كشور گرديده و ركود به وجود آمده در اقتصاد ايران كه از
سال 3133آغاز شده بود را شدت بخشيده است .دخالت دولت در اقتصاد كشور نيز افزايش يافته است .در اين
سالها عالوه بر جنگ ،توليد برخي از كارخانه هاي كشور تحت تأثير فعاليت هاي برخي از گروه هاي سياسي
چپگرا قرار گرفته و با چالش مواجه شده بود .دولت در تالش بود تا با استفاده از همه ظرفيت هاي فكري،
استراتژي محوري خود را اتخاذ تصميمات به صورت شورايي قرار دهد .در اين سالها عليرغم آنكه 3استان
كشور در معركه نبرد با متجاوزان بودند ولي رشد بخش كشاورزي با قيمت هاي ثابت به كمتر از 3درصد
نرسيد.
ب -از سال 3133تا 3134
در اين سه سال سياست هاي اقتصادي تغييري نيافته بود ولي درآمد دولت از بابت فروش نفت افزايش يافته و
نرخ تورم در سال 3134از 71درصد قبلي به 3/1درصد كاهش يافته است .اقتصاد ايران همچنان وابسته به
نفت و عمدتاً تك محصولي بود .در سال ،3137دويست ميليارد تومان از 123ميليارد تومان بودجه كل كشور
از درآمد نفت تأمين مي شد و 33ميليارد تومان از 23ميليارد تومان ماليات نيز متكي بر كاالهايي بود كه با
ارز نفت خريداري مي شد .بنابراين حدود 53درصد بودجه كشور متكي بر نفت بود .الزم به ذكر است كه
سهم صادرات نفت ايران در سال 3 ،3137ميليون و 233هزار بشكه در روز بود كه مي بايستي درآمد ناشي از
آن حدود 71ميليارد دالر باشد .قيمت هر بشكه نفت در نيمه اول اين سال 14دالر بود كه برخي از كشورها از
جمله عربستان بدنبال كاهش آن به 71دالر بودند .در نهايت در سال ،3137درآمد حاصل از نفت ايران به
اندكي بيش از 73ميليارد دالر رسيد .در اين سال ايران 157ميليون بشكه نفت خام توليد و 243ميليون بشكه
آن را صادر نمود .ايران در اين سال نياز به واردات 533هزار تن گندم 333 ،هزارتن پنير و 13هزار تن چاي
داشت .برنامه ايران ذخيره گندم در سيلوها براي مدت 4ماه بود 3.در اين سال ايران تصميم گرفت تا به منظور
مقابله با گراني قيمت هاي كاالها را كنترل نموده و براي توزيع عادالنه آنها برنامه ريزي نمايد و تعزيرات
حكومتي را براي مقابله با گران فروشي بر قرار كند 3.بر اساس گزارش سازمان برنامه و بودجه ،در سال 3131
ايران به باالترين توليد صنعتي در تاريخ اقتصادي كشور تا آن موقع دسترسي پيدا كرده بود .در همين سال
ايران با وجود مشكالت توانست سالي غير بحراني را با كمتر از 33ميليارد دالر واردات سپري نمايد .الزم به
616
ذكر است كه بر اساس مطالعاتي كه گروه مهندسي و مشاور فرانسوي در سالهاي پاياني عمر رژيم شاهنشاهي
انجام داده بود ،تصريح كرده بود كه اگر ايران بخواهد تا سال ،3133سال غير بحراني را از سر بگذراند بايستي
حداقل ساالنه 33ميليارد دالر واردات داشته باشد.
ج -از ابتداي سال 3133تا پايان جنگ
در اين سه سال سياست هاي اقتصادي كشور ،تحت تأثير شوک كاهش قيمت نفت و نيز استراتژي عراق
جهت انهدام تأسيسات اقتصادي ايران بوده است .ارتش عراق در اين سال ،نابودي توانايي هاي اقتصادي ايران
را هدف قرار داده بود .قيمت هر بشكه نفت در اين سال ها به حدود 2دالر رسيد و اقتصاد ايران را در بحران
عميقي فرو برد .ساختار اقتصادي ايران موجب شد تا اين شوک نفتي ،بسيار تأثير گذار و شكننده باشد .تورم
در سال 3133نسبت به سال قبل خود به 4برابر افزايش يافت .تراز پرداخت ها منفي گشت و وابستگي بودجه
دولت به نفت و همچنين كسري بودجه افزايش چشمگيري يافت .استقراض از بانك مركزي به منظور تأمين
كسري بودجه افزايش يافت .در اين سال ها 23درصد بودجه كل كشور با استفاده از استقراض از بانك
مركزي تأمين شده است .ميزان خسارت اقتصادي به ايران از سال 3133تا 3132كه سال پايان جنگ است،
چند برابر سالهاي قبل مي باشد.در مجموع در كل دوران جنگ ،ايران 337ميليارد دالر درآمد ارزي داشته است
كه 77ميليارد دالر آن هزينه هاي مستقيم جنگ بوده است .البته اين عدد به جز هزينه هاي ريالي جنگ است.
در مجموع در سال هاي مختلف بين 73تا 13درصد مخارج دولت صرف جنگ مي شده است .مردم هم كمك
هاي مالي و غير نقدي به جنگ مي كرده اند ولي اثر معنوي آن بسيار بيشتر از عدد ريالي آن بوده است.
درباره عملكرد اقتصادي ايران در دوران جنگ مي توان گفت كه نسبت مجموع هزينه هاي حاكميتي و تصدي
گري دولت به توليد ناخالص كشور در سال 3133معادل 31درصد بوده است كه در سال 3132اين نسبت به
43درصد رسيده است .اين امر نشان مي دهد كه ميزان مداخله دولت در اقتصاد نسبت به قبل از پيروزي
انقالب اسالمي ،كاهش يافته است 2.سرمايه گذاري مولد بخش خصوصي در سالهاي 3137تا 3134افزايش
يافته است .در سالهاي جنگ ،بهروري كل عوامل توليد در ايران توليد ،حدود 3برابر بهروري كل عوامل توليد
در دوره سالهاي برنامه اول و دوم بوده است .ميزان سرمايه گذاريهاي زير بنايي در دوران جنگ به طور نسبي
از دوران چند ساله پس از جنگ بيشتر بوده است .در تمام سالهاي جنگ ،هميشه وزن هزينه هاي حاكميتي،
بيشتر از هزينه هاي تصدي گري دولت بوده است .اين در حالي است كه به دليل صدور رأي مصادره اموال
سرمايه داران فراري و يا بدهكار ،طبيعتاً بايستي به حجم تصدي گري هاي دولت افزوده مي شد .در سال 3153
نيز هزينه هاي حاكميتي تقريباً 72درصد و سهم هزينه هاي تصدي گري حدود 21درصد بوده است .در
سالهاي جنگ ،ستادي به نام طرح هاي انقالب وجود داشت كه عليرغم شدت جنگ و سهميه بندي كاالها،
كمك فراواني به اجراي طرح هاي توليدي و صنعتي در كشور كرد 5.در مجموع ايران توانست بدون هيچ
بدهي خارجي بلند مدت جنگ را به پايان برساند .اما عراق با وجود جمعيت نزديك به 3/1جمعيت ايران و با
درآمد نفتي مساوي با ايران و با ذخاير ارزي 1/3برابر ايران در پايان جنگ نه تنها ذخاير ارزيش به صفر
617
رسيد بلكه بالغ بر 53ميليارد دالر نيز بدهي خارجي داشت.
جدول ذيل بودجه پرداختي دولت به نيروهاي مسلح را از سال 3132تا 3133نشان مي دهد.
618
619
در مجموع مي توان گفت كه در زمان جنگ ،فساد مالي در پايين ترين سطح و صداقت ،در باالترين سطح بوده
است .به هر حال كارنامه اقتصادي دوره جنگ برغم همه دشواريها و چالشها ،موفق جلوه مي نمايد.
دستاوردهاي جنگ
گرچه جنگ ،پديده خوبي نيست و انسانها هميشه از بروز آن ،متنفرند ولي جنگ ها همواره يكي از منابع پر
ارزش تجربه براي بشر در طول تاريخ بوده اند .معموالً جنگ ها عالوه بر زيان ها ،ضايعات و خسارات فراوان،
دستاوردها و ثمراتي نيز به همراه دارند .خداوند در قرآن مجيد مي فرمايد :كُتِبَ عَلَيْكُمُ اْلقِتالْ وَ هُوَ كَرِّهَ لَكُمْ وَ
عَسي اَنْ تَكْرَهُوَا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرَ لَكُمْ 1جنگيدن بر شما نوشته شد در حاليكه براي شما ناخوشايند است و چه بسا
چيزي را ناگوار شماريد در حاليكه براي شما خير است .وقايع و حوادث دوران جنگ هشت ساله هم ،عالوه
بر يادآوري خاطره تلخ ،ناگوار و رنج آور تهاجم قواي ارتش عراق به خاک ايران ،دستاوردهاي ارزشمند و
ماندگاري را ازخود ،بر جاي گذاشته است .امام خميني در اين باره در 3133/3/37مي نويسند " :هرچند جنگ
و دفاع از حق و ميهن ،زحمتها و خسارتها دارد و جوانان پر ارزش را از ما گرفت و جنگ زدگان مظلومي را
آواره و بي خانمان كرد لكن به خواست خداي منان محتواي پر عظمت و شكوهمندي داشت .اين جنگ
تحميلي ،شكوه و عظمت ايمان و اسالم را در پهناور جهان منتشر نمود و ايرانِ بزرگ كه مي رفت با خيانتهاي
خاندان پهلوي و بستگان آنان يك كشور وابسته و مصرفي و يك ملت مرده و سر به زير براي ضربه خوردن
و ستم پذيرفتن معرفي شود ناگهان با يك جهش بي سابقه و يك انقالب الهي در جنگ غافلگيرانه با توطئه
جهانخواران ستم پيشه و مزدوران بي فرهنگ و پشتيباني آشكار و نهان ابر قدرتها ،آنچنان پيروزمندانه و
شجاعانه بر پيكر پليد صداميان و امريكائيان منطقه تاخت و آنچنان استوره هاي شيطاني را يكي پس از ديگري
در هم شكست كه گويي دست مبارک علي ابن ابيطالب سالم اهلل عليه در روز خندق از آستين پر عظمت
لشكريان ما بيرون آمده است و در مبارزه تمامي اسالم در مقابل تمامي كفر ،ظفرمندانه و سرافراز با قامتي به
بلندي ابديت استوار ايستاده است .امروز ايران در جهان پيش دوست و دشمن به نام يك كشور مكتبي مقاوم
در مقابل قدرتهاي بزرگ مطرح است ،حتي آنان كه از روي جهل و ناداني و يا حسد و عقده هاي دروني با
اين جمهوري و اين جوانان پرتوان به دشمني برخاسته اند در باطن و سير ذاتشان با اعجاب و بزرگي به آن مي
نگرند و از پيروزيهاي آن خون دل مي خوردند " .عدم از دست دادن سرزمين هاي ايران و تداوم حيات نظام
جمهوري اسالمي و سربلندي ايران در اداره يك جنگ گسترده و طوالني در شرايط سخت ناهمسويي نظام بين
المللي با ايران ،يكي از برجسته ترين دستاوردهاي جنگ تحميلي است .عالوه بر اين ،توسعه اعتماد به نفس و
توانايي اداره و مديريت مشكالت و بحران هاي ناشي از جنگ را مي توان يكي از دستاوردهاي مديريتي اين
دوران به حساب آورد .همچنين الگوي فرهنگي ايجاد شده در دوران جنگ ،پرورش يك نسل آبديده در
شرايط بحراني و همچنين تعريف هويت جديدي از ايران و ايرانيان به عنوان كشور و مردمي صبور و مقاوم در
برابر رويدادهاي سخت از ساير دستاوردها و پيامدهاي دوران جنگ مي باشد .بديهي است كه بهره گيري از
آيات الهي در افزايش اين اعتماد به نفس ،نقش برجسته اي را ايفا كرده است .قرآن مي فرمايد :وَ ال تَهِنوا وَ ال
611
تَحْزَنوا وَ اَنْتُمْ االعلُون اِنْ كُنْتُمْ مُومِنينْ 33يعني اگر مومن هستيد سستي نورزيد و غمگين نشويد كه شما برتريد.
عالوه بر آن ،خاطرات و معارف دوره جنگ ،تبديل به يك ذخيره و گنجينه ارزشمندي شده است كه ملت
ايران مي تواند سالهاي دراز از آن بهره برداري نموده و از ميراث گرانقدر شهيدان و رزمندگان و تجربيات آن
دوران ،سود جويد .نتايج ،دستاوردها و پيامدهاي جنگ تحميلي فراوان است ولي در اين جا به تعدادي از آنها
اشاره مي گردد.
دستاوردهاي نظامی
جنگ فشار و مشكالت زيادي را براي ملت و دولت ايران بوجود آورد و روزهاي سختي را به تجربه گذاشت.
اين فشارها و مشكالت و بخصوص تحريمهاي تسليحاتي از سوي بعضي از كشورها باعث شد تا قدرت عظيمي
مثل سپاه پديد آيد كه متكي بر توانمنديها و ظرفيت مردم ،نيروهاي عظيم داوطلبان بسيجي را سازماندهي نموده
و به عنوان قدرت اصلي پيشروي به سمت مواضع دشمن بكارگيرد.در همين حال ،ارتش ايران تا حدود زيادي
از وابستگي به آمريكا بيرون آمد و بر قابليتها و توانمنديهاي خويش تكيه كرد .جنگ نياز به توسعه ظرفيتها و
توانمنديهاي فكري ،مهندسي و صنعتي را در نيروهاي مسلح افزايش داد و لزوم استفاده از تجربيات و دانش
بشري و دستاوردهاي جهاني را در معرض انديشه دست اندركاران قرار داد.
دوران طوالني جنگ موجب شد تا انديشه ها ،ديدگاه ها و مكتب دفاعي اسالم از سوي امام خميني تبيين و
مردم ايران با فرهنگ جهاد و شهادت آشنايي بيشتري پيدا كنند .عالوه بر آن ،ايران در ناكام گذاشتن تجاوز
دشمن و بيرون كردن ارتش بعثي عراق از سرزمين هاي خود به طور كامل موفق گرديد .بدين منظور نيروهاي
مسلح ايران ،با انجام حدود 333عمليات بزرگ و كوچك نظامي ،تجربيات فراواني را كسب نمودند .در جنگ
تحميلي به مدت حدود شش سال و نيم ابتكار عملياتي در اختيار قواي ايران بود و تنها در يك سال آغاز جنگ
و چند ماه پايان آن ،ابتكارنظامي و تدبير عملياتي در اختيار ارتش عراق قرار داشت .امام خميني معتقدند" :ما
افتخار مي كنيم كه در اين نبرد طوالني و نابرابر ،فقط با تكيه بر "سالح ايمان" و " توكل بر خداي بزرگ" و
"دعاي بقيه اهلل" عجل اهلل تعالي فرجه و " اعتماد به نفس" و "همت دالور مردان و شير زنان صحنه كارزار"،
به پيروزي رسيده ايم و خدا را سپاس مي گذاريم كه منت هيچ قدرت و كشوري و ابرقدرتي در جنگ بر
گردن ما نيست و مردم كارآزموده و متوكل ما با استعانت از ذات مقدس كبريا ،يكّه و تنها و مظلومانه بر
مشكالت بسياري از طرح و عمليات و بسيج و آموزش نيروها تا نياز تسليحاتي كشورمان فائق آمده است و
عالوه بر موفقيت هاي اعجاز گونه اي كه در صحنه هاي دفاع از كشور اسالمي و بيرون راندن متجاوزين از
هزاران كيلومتر به تحوالت شگرف صنعتي از قبيل راه اندازي كارخانجات و ديگرگوني در خطوط توليد و
ساختن و اختراع ده ها وسايل پيشرفته و مدرن نظامي ،آن هم بدون حضور هيچ مستشاري و بدون هيچگونه
به هر حال مهمترين دستاورد نظامي دوران جنگ ،افزايش كيفيت توان كمك خارجي دست يافته ايم" .
نيروهاه مسلح و توسعه كمي آن در برخي حوزه ها از جمله توانايي سازماندهي نيروهاي داوطلببوده است.
دستاوردهاي نظامي جنگ فراوان است كه در اينجا به بعضي از آنها اشاره مي شود:
611
الف -ایجاد توانایی طرح ریزي عملیات و توسعه دانش نظامی
تا قبل از پيروزي انقالب اسالمي ،عمده طرح هاي عملياتي ارتش ايران با كمك مستشاران امريكايي تهيه مي
شد .آموزه هاي طرح ريزي عملياتي نيز بطور مرتب از سوي مستشاران در اختيار ستاد مشترک ارتش قرار مي
گرفت.موفقيت در جنگ نياز به انديشيدن ،فكر كردن و سعي و كوشش فراوان دارد .جبهه جنگ بهترين
محيط براي يادگيري و توسعه دانش نظامي بود .شرايط جنگ فضايي را پديد آورد كه نظاميان ايراني با تكيه بر
توانمنديها و هوش و استعداد خود و استفاده از تجربيات و آموزشهاي خود براي طرح ريزيهاي عملياتي اقدام
نمايند .مشخص است كه كسب توانايي در هر حوزه اي به ميزان سعي و تالش انسانها بستگي دارد .خداوند در
31
يعني براي انسان جز آنچه با تالش و كوشش بدست قرآن مجيد مي فرمايد :وَ اَنْ لَيْسَ لالِنْسانِ اِال ما سَعي
مي آورد ،چيز ديگري وجود ندارد.شرايط سخت جنگ موجب شد تا ايران توانايي طرح ريزي عمليات هاي
مختلف نظامي را بدون نياز به مستشاران خارجي ،پيدا كند .بينش و دانش نظامي فرماندهان حاضر در جبهه ها و
در ميدان هاي نبرد ،در طول جنگ و در حين طرح ريزي هاي عملياتي ارتقاء يافت.ارتش و سپاه تاكتيكهاي
عملياتي خود را متنوع كرده و ارتقاء بخشيدند .شيوه طرح ريزي عملياتي سپاه بر اساس پيدا كردن يك نقطه
حياتي در قلب يگان هاي ارتش عراق در منطقه عملياتي مورد نظر بود .وقتي اين منطقه با بررسي هاي طوالني
مشخص مي گرديد ،آنگاه بررسي مي شد كه آيا مي توان در صورت حمله به آن نقطه ،زمين مورد نظر را حفظ
نمود .چنين اقدامي موجب مي شد تا برتري موضعي نسبت به ارتش عراق براي رزمندگان بوجود آيد .براي
مث ال تصرف دو پل مارد و حفار بر روي رودخانه كارون بعنوان نقطه حياتي موفقيت در عمليات ثامن االئمه
محسوب مي گردد .همچنين حمله به ارتفاعات برغازه در عمليات فتح مبين ،تعادل قواي دشمن را بهم ريخت.با
همين شيوه ،يافتن منطقه اي مستطيلي شكل باالي جاده حسينيه تا نوار مرزي در كوشك ،توانست مركز ثقل
ارتش عراق در اين ناحيه را مورد هدف قرار دهد و تاكتيك عبور از رودخانه كارون را پيش پاي طراحان
عمليات قرار دهد .همچنين زمين حائل بين كارخانه نمك تا اروندرود ،موجب طرح ريزي مانور براي دسترسي
به آن گرديد .با چنين شيوه اي ،قبل از آنكه بر روي تاكتيك چگونگي اجراي هر عمليات ،بحثي صورت
گيرد ابتدا مانور كل نيروها ويگانهاوقرار گاه ها مشخص مي شد آنگاه براي هر لشكر و تيپ تعيين تكليف مي
شد .سپس مطابق با اين طرح مانور همه مسائل از جمله چگونگي سازماندهي ،مديريت ،آرايش يگان ها و ساير
مسائل تنظيم مي گرديد .اين نوع نگاه به طرح ريزي عمليات ،باعث مي شد تا تحوالت ساختاري عميقي در
سازماندهي يگان ها صورت گيرد .بنابراين سازماندهي و سازمان ها با نوع عمليات تطبيق مي يافتند .آنگاه
تاكتيك مناسب براي هر عمليات مورد بررسي قرار مي گرفت و تجهيزات و امكانات مورد نياز تأمين مي
گرديد .بنابراين در طرحريزي عمليات ،بحث تانك در مقابل تانك نمي شد بلكه مهمترين موضوع يافتن تدبير
عملياتي اي بود كه بتواند برتري هاي فني و تجهيزاتي و آتش دشمن را خاموش كند .براي مثال در خليج
فارس در برابر ناوهاي مجهز به موشك هارپون ،استفاده از قايق هاي تندرو در دستور كار نيروي دريايي سپاه
قرار گرفت .اين شيوه باعث شد تا رادارهاي ناوها نيز نتوانند به موقع اهدافي را كه به سمت آنها مي آيند
612
تشخيص دهند و موجب آسيب پذيري آنها گرديد.حتي ناوهاي آمريكايي در خليج فارس مجبور شدند تا با
چيدن كيسه شن در پيرامون خود ،از عمده توانائيهاي خود،نتوانند استفاده كنند .با طوالني شدن جنگ،
فرماندهان با توانمندي هاي جديدي از ارتش عراق و نيز با تاكتيك هاي پيچيده تري نسبت به قبل مواجه شدند
كه براي غلبه بر آن ها توانستند بر توان فكري و علمي و تاكتيكي خود بيفزايند .بيشتر ابتكارات طرح ريزي و
بكارگيري تاكتيك هاي چگونگي شكستن خطوط دفاعي مستحكم ارتش عراق و همچنين اجرا و تداوم
عمليات با شرايط سخت ،مثل عمليات هاي فتح فاو ،كربالي 3و ...پس از فتح خرمشهر ايجاد شد .جنگ در
اين دوره توانست توانايي هاي جديدي را براي رو در رويي با دشمن در شرايط بسيار دشوار را در بين نيروهاي
خودي به وجود آورد كه جزء تجربيات ارزنده دوران جنگ تحميلي است.
ب -قدرت بازدارندگی
ساقط شدن صدام حسين و فروپاشي رژيم بعثي در عراق كه يكي از نتايج جنگ تحميلي به حساب مي آيد،
موجب دور شدن تهديدات نظامي منطقه اي از كشور تا مرز اردن گرديد.ايران با استفاده از تجربيات دوران
دفاع مقدس ،توانست به قدرت بازدارندگي مناسبي دسترسي پيدا كند به طوري كه امكان حمله به ايران تا
حدود زيادي مرتفع گرديد.حضور نظامي و سرازير شدن ناوگان نظامي آمريكا به خليج فارس از سال 3134تا
پايان جنگ ،موجب ظهور قدرت جديد دريايي جمهوري اسالمي ايران در آبهاي جنوبي كشور شد كه در
صحنه عمليات دريايي ،خود را در قالب قايق هاي تندرو ،موشك هاي سرگردان ،جنگ مين و ضد مين ،نشان
داد.اين قدرت،توانايي بازدارندگي ايران در خليج فارس را افزايش داد.
ج -ابتکارات مهندسی
هرچه از جنگ مي گذشت ،نياز به اقدامات مهندسي در طرحريزي و اجراي هر عمليات افزايش مي يافت .هيچ
عملياتي در جنگ وجود ندارد مگر آنكه حجم عظيمي از كارهاي مهندسي را به خود اختصاص داده است.عمده
ابتكارات و فعاليتهاي مهندسي در جنگ ،توسط واحدهاي جهادسازندگي انجام شد .نقش جهادسازندگي در
جنگ ،كمتر از نيروهاي نظامي نبود .اگر تالشهاي مهندسي جهادسازندگي در قبل ،حين و پس از هر عمليات
نبود ،پيروزي در بعضي از عملياتها غير ممكن بود .جهادسازندگي مملو وآغشته از جوانان داوطلب پر شور و
پر تحركي بود كه همراه رزمندگان خط شكن و در كنار آنان به زدن خاكريزها و سنگرهاو احداث راه ها
مشغول مي شدند تا نيروهاي شركت كننده در عمليات ،بتوانند با قدرت در برابر تهاجمات و بخصوص آتش
سنگين ارتش عراق ،مقاومت نمايند .در عين حالي كه رزمندگان و فرماندهان در جبهه ها ،روحيه تهاجمي خود
را حفظ مي كردند ،آنها توانستند به تدريج بر توانائيهاي مهندسي ،توانايي طرح ريزي پلها و توسعه دانش
مهندسي نظامي خود بيفزايند .ابتكارات جديد مهندسي مثل طراحي و نصب پل هاي شناور خيبري ،پلهاي
يونوليتي ،طراحي و نصب پل هاي فجر و برنامه ريزي جهت احداث پل لوله اي بعثت بر روي اروند رود در
جريان عمليات فاو ،همه از قابليت هايي بود كه در دوران جنگ ،بوجود آمد و توسعه يافت .احداث پل هاي
متعدد خاكي بر روي رودخانه بهمنشير و طرحريزي،ساخت و نصب انواع پل هاي شناوري در هور الهويزه
613
ورودخانه هاي كارون و اروند ،زدن جاده هاي خاكي متعدد در هورالهويزه در جريان عمليات هاي خيبر و بدر
و نيز احداث كانال عظيم آبرساني مانند كانال ادب در خوزستان از نتايج افزايش توانمندي هاي مهندسي در اين
دوران است.
د -شکل دهی به قدرت دفاعی جدید ایران
شرايط جنگ و نابرابري موازنه قوا ،نياز ايران را به استفاده از ظرفيت هاي مردم ،پديد آورد .اين امر موجب
شد تا قدرت نظامي جديدي در كشور با تكيه بر نيروهاي داوطلب مردمي به وجود آمد كه بنيه عظيمي را در
رسيدن كشور به توانمندي بازدارندگي ايجاد نمود .در دوران سخت جنگ ،همه دست اندركاران دفاع ،به اين
نتيجه رسيدند كه در شرايط بحران ،ساختارهاي تعريف شده از قبل الزاماً پاسخگو نيستند ،بلكه رويارويي با هر
بحران ،ساختار و سازمان مناسب خود را مي طلبد.برهمين اساس،قدرت دفاعي ايران عالوه بر ظرفيتهاي
ارتش،به توانمندي هاي سپاه پاسداران و نيروهاي داوطلب مردمي وتكيه بر صنايع نظامي داخلي،متكي شد.
ه -تجربیات چگونگی تامین نیروي انسانی
دوران جنگ ،تجربيات زيادي را براي ايران به يادگار گذاشت كه از همه آنها چه مثبت و چه منفي مي توان
براي توسعه اقتدار ايران ،بهره برد.در دوران جنگ حدود 333هزار سرباز فراري وجود داشت كه اقدام جدي
براي اعزام آنها صورت نمي گرفت.ايران بجز سال اول جنگ،هيچ دوره احتياطي را فراخواني نكرد،درحاليكه
عراق هيچ سربازي را تا آخر جنگ ترخيص نكرد.عراق همچنين تا 73دوره احتياط را فراخواني كرد .به همين
دليل ارتش عراق در طول جنگ نفرات بيشتري نسبت به ايران در جبهه هاي جنگ داشت 34.يكي از تجربيات
خوب ايران ،به كارگيري نيروهاي داوطلب از اقشار مختلف مردم در جبهه هاي جنگ بود ولي اين مزيت
ايران مشكالتي را نيز براي مديران جبهه ايجاد مي كرد زيرا نيروهاي داوطلب معموالً براي انجام هر عمليات به
جبهه اعزام مي شدند ،آموزش مي ديدند و با امكانات موجود ،تجهيز مي گرديدند و بر اساس طرح عمليات در
عمليات مورد نظر شركت مي كردند .معموالً تعدادي از آنها در هر عمليات شهيد يا مجروح مي شدند و بقيه
آنها نيز كه معموالً به صورت 43روزه يا 1ماهه اعزام مي گرديدند مدت مأموريتشان تمام مي شد و به موطن
خود باز مي گشتند .بنابراين ظرفيت نظامي بسيجيان در چند موج حمله تمام مي شد و دوباره نياز به اعزام
نيروهاي جديد بود .گرچه انگيزه و روحيه داوطلبان بسيجي بسيار باالتر و بيشتر از سربازان و نظاميان ثابت بود
ولي موقت بودن آنها موجب مي شد تا هميشه جبهه منتظر حضور آنان باشد .از سوي ديگر اكثر خط شكني ها
و انجام عمليات هاي بزرگ بر عهده نيروهاي بسيج و سپاه بود ولي آنها تجهيزات و جنگ افزارهاي الزم مانند
تانك ،نفربر ،تاو ،بالگرد و ....را در اختيار نداشتند .در حالي كه ارتش داراي چنين تجهيزات و امكاناتي بود
ولي قادر به خط شكني و انجام عمليات هاي گسترده نبود .ارتش نه مي توانست از امكانات خود به صورت
33
كامل استفاده كند و نه آنها را در اختيار سپاه قرار مي داد .حفظ تجهيزات براي ارتش اهميت زيادي داشت.
بنابراين جنگ هم دچار مشكل نيروي انساني و هم با كمبود شديد تجهيزات براي كساني كه بيشتر مي
جنگيدند ،مواجه بود .استفاده از سرباز هم نمي توانست جاي بسيجيان داوطلب را پر كند.به هرحال حسن
614
نيروهاي بسيجي پرانگيزه بودن آنها بود ولي اشكال آن اين بود كه اگر به تعداد مورد نياز افراد داوطلب به
جبهه نمي آمدند،امكان تامين نيروي كافي براي انجام عمليات وجود نداشت.از سوي ديگر ميزان استقبال
داوطلبانه مردم از جبهه ها بيانگر وضعيت و نبض جامعه در مورد جنگ هم بود.
دستاوردهاي فرهنگی
جنگيدن در راه خداوند كه در فرهنگ اسالمي از آن به جهاد ياد شده است بارديگر در دوران جنگ ،در
(ع)
در اهميت جهاد مي فرمايند :اِنَ الجَهادْ بابٌ مِنْ اَبْوابِ الجَنَهْ فَتَحَه اهلل جايگاه وااليي قرار گرفت .امام علي
لِخاصَهِ اَوليائه 33يعني جهاد دري از درهاي بهشت است كه خداوند آن را براي دوستان خاص خويش گشوده
است .جهاد في سبيل اهلل ،در رأس تمام احكام الهي است زيرا كه حافظ اصول اسالمي است و خداوند تذكر
داده كه در صورت قعود از جهاد ،منتظر عواقب آن باشيد زيرا موجب ذلت و اسارت و از بين رفتن ارزش هاي
انساني و قتل عام صغير و كبير و اسارت ازواج و عشيره مي گردد .خداوند در قرآن كريم مي فرمايد :قُلْ اِنْ
كانَ اباؤُكُمْ وَ اِخوانُكُمْ وَ اَزْواجُكُم وَ عَشيرَتُكُم وَ اَمْوالُ اقْتَرَ فْتُمُوها وَ تِجارَهُ تَخْشَوْنَ كَسادَها و مَساكِنُ تَرْضَوْنَها
اَحَبَّ اِلَيكُم مِنَ اهللِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادِ في سَبيلِهِ فَتَربَّصُوا حَتّي يَأتِيَ اهللُ بِاَمْرِهِ وَ اهللُ ال يَهْدِي الْقَومَ الفاسِقينَ 32 .بگو
اگر شما پدران و پسران و برادران و زنان و خويشان خود را و اموالي كه جمع آورده ايد و كاال و مال التجاره
كه از كسادي آن بيمناكيد و مسكنهايي كه بدان دل خوش كرده ايد ،بيش از خدا و رسول او و جهاد در راه او
دوست مي داريد ،پس منتظر باشيد تا امر نافذ و قضاي حتمي خدا جاري گردد و خداوند بدكاران را هدايت
نخواهد كرد .يكي از مهمترين فرهنگ هايي كه در دوران جنگ در افكار مردم رايج گرديد ،جنگيدن
رزمندگان براي اداي تكليف الهي بود و آنها نتيجه را ،فرع بر انجام تكليف مي دانستند .امام خميني مي فرمايند:
" ملت ايران تا روزي كه احساس مي كرد توان و تكليف جنگيدن دارد به وظيفه خود عمل نمود و تا لحظه
آخر هم ترديد نكرد و آن ساعتي هم كه مصلحت بقاي انقالب را در قبول قطعنامه ديد ،به آن گردن نهاد و باز
استعدادها و خالقيت هاي مردم ايران در دوران دفاع مقدس به خوبي آشكار هم به وظيفه خود عمل نمود" .
شد و بروز پيدا كرد .فرهنگ فداكاري ،از خودگذشتگي و ايثارگري در بين اقشاري از مردم توسعه يافت.
انجام كارهاي صلواتي در جبهه هاي جنگ به صورت يك سنت حسنه و يك فرهنگ در آمد .آرام آرام
مقاومت و جهاد به عنوان بخشي از هويت ملي ايرانيان قرار گرفت .رزمندگان اسالم در دوران دفاع مقدس،
منتظر قدرت يافتن و سپس جنگيدن نبودند ،آنها جنگيدند و در جريان مقابله و برخورد با دشمن ،قدرت يافتند
و توانستند با تجهيزات و جنگ افزارهاي ارتش بعثي برخي از واحدهاي مورد نياز نظير زرهي و توپخانه را
شكل دهند .نيروي انساني بسيار ارزشمند و توانمندي در اين دوران پرورش يافت كه جمله " ما مي توانيم" را
كه از امام خميني آموخته بودند ،شعار اصلي خود قرار دادند .به هر حال فرهنگ رزمندگان در جبهه ،ارزش
هايي را آفريد كه در ذيل به برخي از آنها اشاره مي شود.
ارزش هاي دفاع مقدس
روزهاي زيباي دفاع مقدس پر از شور و شعف و نشاط و التهاب بود .فرهنگ خاصي در جبهه ها رايج شده بود.
615
رزمندگان ،عالم را محضر خدا مي دانستند و سعي مي كردند كه خداوند را حاضر و ناظر بر اعمال خويش
بدانند .بنابراين سعي مي كردند هر شغل و عملي كه آنها را به او-جل و عال -نزديكتر كند و رضاي او را در
بر داشته باشد ،انتخاب كنند .بسياري از رزمندگان معتقد بودند كه :حُبُّ الدنيا رأسُ كُلِ خَطيئهَ .عالقة به دنيا،
سرمنشأ همه اشتباهات و گناهان است 31.با اين بينش و با اين نگاه ،آنها هواهاي نفساني را زير پا گذاشته
بودند .در جبهه ،كينه رايج نبود .كسي به كسي تهمت نمي زد .كسي تالش نمي كرد كه نامش برتر از ديگران
باشد .همه سعي مي كردند مخفيانه و دور از چشم ديگران كار كنند تا تظاهر و ريا نكرده باشند .كسي نمي
دانست كدام رزمنده اي ظرف آنها را شسته و كفش آنها را واكس زده است .رزمندگان آنچه را داشتند با هم
تقسيم مي كردند و بر سر يك سفره مي نشستند .حماسه ها و رشادت هاي فراواني در جبهه هاي جنگ آفريده
مي شد .رزمندگان در شرايط سخت و دشوار نبرد ،پايمردي و پايداري مي كردند .كسي غرور نداشت و نخوت
نمي فروخت .فضاي دروغ و ناراستي راهي به جبهه نداشت .معنويت ،روح حاكم بر جبهه ها بود .شعار زدگي
به كناري رفته بود .اميد و اطمينان به پيروزي در اتكاي به خداوند ،خود را نشان مي داد .كسي مأيوس و نا اميد
نمي شد .در شرايط جنگ افراد زيادي كشته و مجروح مي شدند و به خانواده ها مصيبت هاي زيادي وارد مي
شد .نگاه رزمندگان به اين مصيبت ها برگرفته از اين آيه قرآن بود " :ما اَصابَ مِنْ مُصيبَهٍ فِي االَرْضَ وَ ال فيْ
اَنْفُسِكُمْ اِال في كِتابٍ مِنْ قَبْلِ اَنْ نَبْرَاَها لِكَيْال تَاْسَوْا عَلي ما فاتِكُمْ وَ ال تَفْرَحُوا بِما آتاكُم وَ اهللُ ال يُحِبُّ كُلَّ
يعني آنچه مصيبت در زمين و در نفوس شما وارد مي شود از قبل در كتاب ثبت است تا مُخْتالٍ فَخُورً "
هرگز بر آنچه از دست شما رود دلتنگ نشويد و به آنچه به شما رسد دلشاد نگرديد و خداوند دوستدار هيچ
متكبر و خودستايي نيست .چنين آياتي موجب آرامش كساني مي شد كه دچار مصيبت هاي بزرگ و يا
ناكامي هايي در جريان جنگ مي شدند .به هر حال در دوران دفاع مقدس ارزش هاي فراواني متولد شد كه
برخي از آنها به شرح زير است:
الف ـ توسعه فرهنگ جهاد و شهادت
جنگ موجب شد تا روحية شجاعت و نترسيدن از مرگ ،در بين بخش هايي از مردم ايران رواج يابد .بسياري
از مردم ،نفس حركت به سوي جبهه ها به منظور شركت در جهاد را داراي اجر و ثواب فراواني مي دانستند
زيرا معتقد بودند :وَ مَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِه مُهاجِراً الي اهلل وَ رَسوله ثُمَ يُدْرِكهُ المُوتُ فَقَد وَقَع اَجْرُهُ علي اهلل 73يعني
ه ر كس از خانه خويش خارج شود و در حال هجرت به سوي خدا و پيامبر او ،مرگش فرا رسد ،پاداشش بر
خداست .روحيه شهادت طلبي و ايثارگري در دوران جنگ هشت ساله ،تبديل به فرهنگ رايج بخش عمده اي
از ملت ايران شد .جايگاه رزمندگان بر اساس ديدگاه اسالمي در بين مردم ،اوج گرفت .آيات قرآن در زمينه
جهاد و كشته شدن در راه خدا مورد مطالعه بيشتري قرار گرفت .برخي از آيات الهي بصورت مكرر در بين
رزمندگان قرائت مي شد از جمله :اِنَ اهللَ اِشْتَري مِنْ المُومِنينَ اَنْفُسَهُم وَ اَمْوالَهُم بِاَنَ لَهُم الجَنَهْ يُقاتِلوُنَ في سَبيل
اهللِ فَيَقتُلونَ وَ يُقتَلوُنَ وَعداً علَيهِ حَقاً في التوريه وَ اَالنجيْل وَ الَقُرآن وَ مَنْ اوفي بِعَهدِه مِنْ اهلل فاستَبشِروا بِبَيعِكُم
77
همانا خداوند از مومنان جانهايشان و مالهايشان را به بهاي بهشت اَلّذي بايَعتُم به وَ ذلكَ هُو الفُوز اَلعَظيْم
616
خريداري كرد .آنان در راه خدا مي جنگند .پس مي كشند و كشته مي شوند .اين در تورات و انجيل و قرآن
وعده حقي بر عهده خداست و چه كسي از خدا بر عهد خويش وفادارتر است .پس به اين معامله اي كه با خدا
كرده ايد شاد باشيد و اين همان كاميابي بزرگ است .در جبهه هاي جنگ ،بعضي از رزمندگان به حاالتي از
نظر روحي رسيده بودند كه هيچگونه خواهش نفساني نداشتند و بنابراين جدا شدن آنها از تن خاكي آسان بود.
آية ذيل در مورد آنها مصداق مي يافت :يا اَيَتُها النَفْسُ الْمُطْمَئِنَه اِرجِعي اِليْ رَبِكَ راضيَهً مَرضيَه فَادخُلي في
عِبادي وَ اِدخُلي جَنَتي 71آنها وقتي مطمئن مي شدند كه به كمال مطلق برسند .كمال مطلق آن وقتي است كه
او باشد و غير از او در كار نباشد .بنابراين آنها توجه به هيچ چيز در عالم ماده نداشتند و ياد آنها منحصر شده
بود به ياد خدا كه :اَال بِذِكْرِ اهلل تَطمَئِنُ القُلوبْ 74دل آرام گيرد به ياد خدا.
در دوران جنگ شهادت ،يك عزت ابدي بود و مردم در دل به شهيدان خود مي گفتند :اتيكُم اهللُ مالَم يُوتِ
73
يعني خداوند چيزي را به شما داد كه به هيچكس در جهان نداد .مقام شهيداني كه اَحداً مِنَ العالَمين
بزرگترين سرمايه خود را در راه حفظ شرف اسالم و دفاع از جمهوري اسالمي در طبق اخالص تقديم خداوند
متعال كردند ،در نزد مردم ايران بسيار بلند و عزيز بود .آنها براستي معتقد بودند :وَ ال تَحْسَبَن الَذينَ قُتِلُوا في
73
يعني و گمان نكنيد كساني كه در راه خدا كشته شده اند، سَبيلِ اهللِ اَمواتاً بَلْ اَحْياءٌ عِنْدَ رَبِهِمْ يُرزَقونْ
مردگانند بلكه ايشان زنده بوده نزد خداوند روزي مي خورند .به تعبير امام خميني در اين آيه كريمه بحث در
زندگي پس از حيات دنيا نيست كه در آن عالم ،همه مخلوقات داراي نفس انساني به اختالف مراتب از زندگي
حيواني و مادون حيواني تا زندگي انساني و مافوق آن زنده هستند ،بلكه شرف بزرگِ شهداي در راه حق،
حيات عِندَ رَبّ و ورود در ضيافت اهلل است ....چه مژده اي براي شهيدان در راه مرام حسين عليه السالم ـ كه
همان سبيل اهلل است ـ از اين باالتر كه در جنتي كه آن بزرگوار شهيد في سبيل اهلل وارد مي شود و در ضيافتي
كه آن حضرت حاضرند به اين شهيدان اجازه دخول دهندكه آن ،غير از ضيافت هاي بهشتي است و آنچه در
وهم من و تو شما نيايد ،آن بُوَد 72.همچنين ايشان در وصف شهادت در 3133/33/33مي فرمايند " :چه غافلند
دنيا پرستان و بيخبران كه ارزش شهادت را در صحيفه هاي طبيعت جستجو مي كنند و وصف آن را در سروده
ها و حماسه ها و شعرها مي جويند و در كشف آن از هنر تخيل و كتاب تعقل مدد مي خواهند و حاشا كه حل
اين معما جز به عشق ميسر نگردد ،كه بر ملت ما آسان شده است و اينك ما شاهد آنيم كه سبكباالن عاشق
شهادت بر توسَ ن شرف و عزت به معراج خون تاخته اند و در پيشگاه عظمت حق و مقام جمع الجمع به شهود
و حضور رسيده اند و بر بسيط ارضْ ثمرات رشادتها و ايثارهاي خود را نظاره مي كنند ،كه از همت بلندشان
جمهوري اسالمي ايران پايدار و انقالب ما در اوج قله عزت و شرافت مشعلدار هدايت نسلهاي تشنه است و
قطرات خونشان سيالبي عظيم و طوفاني سهمناک را برپا كرده است و اركان كاخهاي ظلم و ستم شرق و غرب
همانطور كه مزد جهاد در راه خدا ،شهادت است ،كشته شدگان در جنگ در را به لرزه انداخته است".
دارالسالم الهي مأوا مي گزينند .زيرا كه خداوند مي فرمايد :لَهُمْ دارالسَّالمْ عِنْدَ رَبِهِمْ وَ هُوَ وَليُهُمْ بِما كانُوا
يَعْمَلوُنْ 71يعني براي آنها نزد پروردگارشان سراي سالمت است و او دوستدار و ياور آنهاست به خاطر اعمالي
617
كه انجام مي دادند .يكي از دستاوردهاي مهم فرهنگي دوران جنگ ،دست نوشته ها و وصيتنامه هاي فراواني
است كه از شهدا و رزمندگان باقي مانده و توانسته است يك جريان فرهنگي اصيل را براي ساليان دراز در
كشور ايجاد نمايد .امام خميني در 3133/4/3در اين باره مي فرمايند " :مثل چمران بميريد .مثل اين سربازهايي
كه در مرزها كشته مي شوند بميريد .اين وصيتنامه هايي كه اين عزيزان مي نويسند مطالعه كنيد .پنجاه سال
عبادت كرديد و خدا قبول كند ،يك روز هم ،يكي از اين وصيتنامه ها را بگيريد و مطالعه كنيد و تفكر
13
كنيد ....از اينها يك قدري تعلم پيدا كنيد" .
ب ـ ایستادگی ،مقاومت و شهامت مردم
صبر و پايداري ،ويژگي مهم بسياري از مردم ايران در برابر سختي هاي دوران جنگ بود .مومنين به قرآن
معتقد بودند كه صبر در برابر مصيبت ها و رنج هاي ناشي از جنگ ،موجب سالم خداوند به آنها مي گردد.
همانگونه كه خداوند در قرآن مجيد مي فرمايد :سَالمٌ عليكُم بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقبي الْدارّ 13يعني درود بر شما بر
آنچه صبر كرديد و چه نعمتي است فرجام آن سراي .همچنين خداوند مي فرمايد اِنَ اهللَ مَعَ اَلصابرينَ 17يعني
خداوند با صبر پيشگان است .عالوه بر آن ،اعتقاد به شهادت در راه خدا موجب شده بود تا روحيه ايستادگي و
مقاومت و نترسي در بين رزمندگان افزايش يابد .مردم كساني را كه در جريان جنگ ،جان خود را از دست
مي دادند ،شهيد مي ناميدند و آنها را زنده و حاضر و ناظر مي دانستند همانگونه كه خداوند مي فرمايد :وَال
11
يعني به كساني كه در راه خدا كشته مي تَقُولوا لِمَنْ يُقْتَلُ في سَبيل اهلل اَمواتٌ بَل اَحياءٌ وَلكِن ال تَشعُرونْ
شوند ،مرده نگوييد .بلكه آنها زنده اند ولي شما درک نمي كنيد .اين نگاه به مرگ و كشته شدن در حين
جنگ ،موجب شد تا بسياري از مردم ايران از همه شهرها و روستاها براي مقابله با دشمن و جلوگيري از
تهاجمات وي به پا خاسته و اقدام نمايند .وقتي رزمنده اي در مصاف با دشمن كشته مي شد آيه زير در بين
مردم قرائت مي گرديد :وَال تَحسَبَنَّ اَلَذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اهللِ اَمواتاً بَلْ اَحياءٌ عِنْدَ رَبِهِمْ يُرزَقوُنْ 14يعني و كساني
كه در راه خدا كشته شده اند را مرده مپنداريد بلكه زنده اند و نزد پروردگارشان روزي داده مي شوند .امام
خميني در وصف اين آيه شريفه در پيامي خطاب به ملت ايران در 3133/3/73مي فرمايد " :اگر نبود در شأن
و عظمت شهداي معظم في سبيل اهلل جز اين آيه كريمه كه با قلم قدرت غيب بر قلب مبارک و نوراني سيد
رسل صلي اهلل عليه و آله و سلّم نگاشته و پس از تنزّل مراحلي به ما خاكيان ،صورت كتبي آن رسيده است
كافي بود كه قلم هاي ملكوتي و مُلكي شكسته شود و قلبهاي ماوراي اصفياء اهلل از جَوالن در حول آن فروبسته
شود .ما خاكيان محجوب يا افالكيان چه دانيم كه اين ارتزاق عند ربّ شهدا چي است .چه بسي مقامي باشد كه
خاص مقربان درگاه او جلّ و عال و وارستگان از خود و ملك هستي باشد .پس مثل مَنِ وابسته به عالئق و
وامانده از حقايق چه گويم و چه نويسم كه خاموشي بهتر و شكستن قلم اولي است ".در دوران جنگ ،بينش
قرآني مردم افزايش يافت .آنها طبق نگاه قرآني نسبت به حوادثي كه پيش مي آمد نه تأسف مي خوردند و نه
محزون مي شدند زيرا قرآن مي فرمايد :لِكَيال تَأسُوا عَليْ ما فَاتَكُم وَ ال تَفْرَحُوا بِما آتيكُم 13براي آن چيزي كه
از دستتان رفته است تأسف نخوريد و براي چيزيهايي كه از دنيا بدست مي آيد فرحناک نباشيد .بر اين اساس
618
بسياري از رزمندگان تأسف مي خوردند كه چرا نتوانستند راه شهدا را طي كنند .زيرا شهيدان پيش قدم بودند و
رفتند و به سعادت خود رسيدند و ما عقب مانديم و نتوانستيم در اين قافله سير كنيم و در اين راه راهرو باشيم.
امام خميني مي فرمايند " :ما همه از خدا هستيم ،همه عالم از خداست ،جلوه خداست و همه عالم به سوي او
برخواهد گشت .پس چه بهتركه برگشتن اختياري باشد و انتخابي ،و انسان انتخاب كند شهادت را در راه خدا،
12
و انسان اختيار كند موت را براي خدا و شهادت را براي اسالم" .
ج ـ ایثار و فداكاري مردم
در دوران جنگ ،كار كردن براي خدا و فداكاري در راه ارزش هاي اسالمي در بين آحاد مردم افزايش يافت.
بسياري از انسان ها معتقد بودند كه فعاليت ها و كارهايي كه در راه خدا انجام شود ماندگار و پايدار است .به
تعبير قرآن :ما عِندَكُم يَنْفَدْ وَ ما عِنْدَ اهللِ باقٍ 15.يعني آنچه پيش شما است فاني و نابود مي شود و آنچه كه پيش
خدا است ابدي و ماندگار است .ما عِنْدَ اهلل آن چيزهايي است كه انسان براي خدا مي كند ،آنها باقي است و آن
چيزي كه پيش خود ما است از دنيا و از جهاتي كه نفسانيت ما دارد اينها را از بين مي رود 11.اين نوع نگاه به
هستي و به زندگي موجب توسعه فرهنگ ايثار و از خود گذشتگي و افزايش فداكاري بخصوص در بين
رزمندگان گرديده بود .كساني كه نمي توانستند به جبهه بروند خود را مرهون هزاران جوان مومن و فداكاري
مي دانستند كه با حضور در جبهه هاي جنگ ،به فداكاري و جانبازي مشغول بودند .امام خميني در پيام خود به
مناسبت اولين سالگرد پيروزي انقالب اسالمي در دوران جنگ ،به مردم يادآور شدند " :رهبر ما آن طفل 37
ساله اي است كه با قلب كوچك خود كه ارزشش از صدها زبان و قلم ما بزرگتر است با نارنجك ،خود را زير
تانك دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نيز شربت شهادت نوشيد .خداوندا من از پيشگاه مقدس تو
عذر مي خواهم كه كودكان و جوانان عزيز ما خود را فدا كنند و ما بهره كشي نماييم 43 " .ايثار و فداكاري
مردم در طول دوران جنگ و پس از آن بارها مورد تجليل و تقدير امام خميني قرار گرفت.ازجمله ايشان دو
روز پس از پذيرش قطعنامه در پيامي به مناسبت ايام حج خطاب به ملت ايران مي فرمايند" :من در اينجا از
همه فرزندان عزيزم در جبهه هاي آتش و خون كه از اول جنگ تا امروز به نحوي در ارتباط با جنگ تالش و
كوشش نموده اند،تشكر و قدرداني مي كنم و همه ملت ايران را به هوشياري و صبر و مقاومت دعوت مي
كنم.در آينده ممكن است افرادي آگاهانه يا از روي ناآگاهي در ميان مردم اين مسئله را مطرح نمايند كه ثمره
خونها و شهادتها و ايثارها جه شد .اينها يقينا از عوالم غيب و از فلسفه شهادت بي خبرند و نمي دانند كسي كه
فقط براي رضاي خدا به جهاد رفته است و سر در طبق اخالص و بندگي نهاده است حوادث زمان به جاودانگي
و بقا و جايگاه رفيع آن لطمه اي وارد نمي سازد .ما براي درک كامل ارزش و راه شهيدانمان فاصله طوالني را
بايد بپيماييم و در گذر زمان و تاريخ انقالب و آيندگان آن را جستجو نماييم .مسلم خون شهيدان،انقالب و
اسالم را بيمه كرده است .خون شهيدان براي ابد درس مقاومت به جهانيان داده است و خدا مي داند كه راه و
رسم شهادت كور شدني نيست و اين ملتها و آيندگان هستند كه به راه شهيدان اقتدا خواهند نمود و همين
تربت پاک شهيدان است كه تا قيامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفاي آزادگان خواهد بود.
619
خوشا به حال آنان كه با شهادت رفتند خوشا به حال آنان كه در اين قافله نور جان و سر باختند خوشا به حال
آنهايي كه اين گوهرها را در دامن خود پروراندند .خداوندا اين دفتر و كتاب شهادت را همچنان به روي
مشتاقان باز و ما را هم از وصول به آن محروم مكن.خداوندا كشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزه اند و
43
نيازمند به مشعل شهادت،تو خود اين چراغ پر فروغ را حافظ و نگهبان باش".
د ـ اخالق ،انسانیت و شرف مردم و رزمندگان
يكي از مسائل مهم در دوران جنگ ،اخالق فردي و سازماني رزمندگان در مواجهه با نظاميان طرف مقابل و
چگونگي رفتار در شرايط خشم آلود جنگ بوده است .در بسياري از صحنه هاي درگيري ،رزمندگان اسالم
سعي مي كردند تا هدف اصلي از دفاع در برابر دشمن را از ياد نبرند .آنها معتقد بودند كه هدف اصلي از جنگ
تغيير رفتارهاي غلط زمامداراني همچون صدام حسين است و نظامياني كه در ارتش عراق رو در روي ايرانيان
قرار گرفته اند ،عمدتاً ناچار شده اند كه در جنگ شركت كنند .بنابراين بايد تالش نمود تا با رفتارهاي خوب،
آنها را در مسير صحيح قرار داد .از سوي ديگر مردم عراق در اين جنگ تقصيري ندارند و بايستي تا جايي كه
ممكن است از آسيب هاي جنگ به دور باشند .بر همين اساس ،اخالق و انسانيت نيروهاي رزمنده تا حدي بود
كه وقتي يك فروند هواپيما فانتوم ايران براي انهدام پلي كه محل عبور تجهيزات ارتش بعثي عراق بود ،با عبور
يك خودرو سواري شخصي از روي آن مي شود ،خلبان هواپيما از بمباران پل ،منصرف مي گردد .بهترين شيوه
براي آشنايي با انديشه و خلقيات رزمندگان ،مطالعه وصيت نامه هاي آنها است .همان گونه كه امام خميني در
3133/33/34در اين باره مي فرمايند " :وصيت نامه هاي جوان ها را شما ديده ايد كه چيست؟ اين وصيت
نامه ها ،اينها ،انسان را مي لرزاند ،انسان را بيدار مي كند ...اين نهضت و انقالب ،همه اينها مقدمه اين است از
47
براي اينكه اسالم پياده بشود .ما ،شما ،سايرين يك مقصد ديگري نداشتيم" .
و ـ همکاري ،تعاون و برادري میان مردم
جنگ ميداني است كه همكاري و كمك به يكديگر را مي طلبد .خداوند مي فرمايد " :وَ اِعتَصِموا بِحَبْلِ اهلل
يعني همگي به ريسمان خدا چنگ بزنيد و پراكنده نشويد .در ميدان جنگ ،هر كسي 41
جَميعاً وَ ال تَفَرَقوا "
مي داند كه به تنهايي از وي كاري ساخته نيست .آنچه پيروزي را به ارمغان مي آورد همدلي و همراهي و
همكاري است .بر همين اساس روحيه برادري و كمك به يكديگر به شدت در ميدان جنگ توسعه مي يابد.
44
يعني :و درراه نيكي و تقوا خداوند مي فرمايد :وتَعاوَنوا علي اَلبِرِّ وَ اَلتَقوي وَ ال تَعاوَنُوا علي اَالِثمِ وَ العُدْوانْ
با يكديگر همكاري كنيد و در گناه و تعدي ،دستيار هم نشويد.در دوران جنگ ،صحنه هاي جالبي از همكاري
و همدلي مردم با رزمندگان اتفاق مي افتاد كه نمونه هاي آن فراوان است از جمله خطيب جمعه روز
3133/3/3درتهران مي گويد :همين امروز كه به اينجا رسيدم نامه اي از خانمي كه نامزد يك شهيد است و
هنوز همسرش هم نيست،آمده و به همراه آن حلقه دوران نامزدي و چيزهايي كه مربوط به او بوده فرستاده و
مي گويد در راه شهيد ما خرج كنيد .وي در ادامه مي گويد :ما از اين مردمي كه در پشت جبهه اين قدر به ما
كمك مي كنند شرمنده ايم .در سنگرهاي ما از سوهان قم گرفته تا پسته رفسنجان و گز اصفهان پيدا مي شود.
621
يك چوپان زنجاني را ديدم كه از روستايش حركت كرده وده به ده ،گوسفند جمع كرده وتا به خوزستان
رسيده 133گوسفند جمع كرده و پياده رسانه به جبهه و تحويل مي دهد و بر مي گردد .بر همين اساس امام
43
خميني مي فرمود :ما از خودمان چيزي نداريم ،هر چه داريم از اين مردم است.
ه ـ وحدت ویکپارچگی و ظهور عرفان اسالمی
در دوران دفاع مقدس ،خدا محور وحدت افراد مختلفي بود كه به جبهه هاي جنگ مي آمدند .خود و خوديت
كنار گذاشته شده بود ،همه از من تبديل به ما شده بودند .امام خميني بطور مرتب به تقويت چنين روحيه اي
مي پرداختند .ايشان در پيام خود به مناسبت پنجمين سالگرد پيروزي انقالب اسالمي در 3137/33/77خطاب به
رزمندگان اسالم مي فرمايند " :اي عزيزان اسالم و سرمايه هاي ملت ،مجاهده كنيد كه خوديت را از سرّ قلب
خود بزدائيد و بايد بدانيد و بدانيم كه هرچه هست اوست و جلوه جمال او .جسم و جان و روح و روان همه از
او است .بكوشيد تا حجاب خوديت را برداريد و جمال جميل او ـ جلَّ وَ عال ـ را ببينيد .آنگاه است كه هر
مشكلي آس ان و هر رنج و زحمتي گوارا و فدا شدن در راه او احلي از عسل ،بلكه باالتر از هر چيز به گمان
آيد .مبادا غرور و شجاعت و جواني و پيروزي در دل شما راه يابد كه با آمدن آن ،همه چيز فرو ريزد و طاق
و رواق آمال در هم شكند .بكوشيد تا همه قشرهاي سلحشور از ارتش و سپاهي و بسيجي و ژاندارمري و كميته
اي و شهرباني و عشاير ،همه در هم ذوب شويد و تو و من را از ميان برداريد و چون يد واحده و قدرت واحده
بر دشمن بتازيد و مقصد همه ،دفاع از اسالم و ميهن اسالمي باشد تا پيروزي هر قشر ،پيروزي قشرهاي ديگر
باشد و هدف ،مطرح باشد نه سپاه و ارتش و ساير سلحشوران " .بنابراين همه رزمندگان در فضاي جبهه ها
تالش داشتند تا با اعتصام به ريسمان الهي با هم تفرقه نداشته باشند .خداوند مي فرمايد :وَ اعتَصِمُوا بِحَبْل اهلل
جَميعاً وَ ال تَفَرَقُوا 42بنابراين در سراسر دوران جنگ ،گروه ها و جناح هاي سياسي با هر طرز تفكر و سليقه اي
در موضوع دفاع مقدس يك صدا بوده و همگي مي خواستند تا قواي دشمن را از خاک ايران بيرون براند.
و ـ نوع نگاه به پیروزي
رزمندگان اسالم معتقد بودند كه وقتي در راه خدا با دشمنان وي مي جنگند و از انقالب اسالمي و كشور دفاع
مي كنند محبوب خداوند بوده و اجر عظيمي را دريافت مي كنند كه اين خود بزرگترين پيروزي است .زيرا
خداوند مي فرمايد :وَ مَنْ يُقاتِلْ في سَبيل اهللِ فَيُقْتَل اَو يَغْلِبْ فَسُوفَ نؤتيهِ اَجْراً عَظيماً 45يعني هر كس در جهاد
در راه خدا كشته شود يا پيروز گردد ،او را به زودي اجري عظيم مي دهيم .امام خميني اين اجر عظيم را حبّ
خداوند تعالي مي دانند زيرا كه :اِنَ اهللَ يُحِبُّ الَذينَ يُقاتِلونَ في سَبيله صَفاً كَانَهُم بُنيانٌ مَرصوصْ 41يعني خداوند
كساني را كه در راه وي همچون سدي آهنين مي جنگند ،دوست مي دارد .بنابراين وصف چنين مجاهداني كه
در صحنه هاي كارزار با دشمنان قرار مي گرفتند آنها را به وجد مي آورد و خود را در هر حالتي چه زنده و
غالب و چه آسيب ديده و مجروح و شهيد ،پيروز صحنه مي ديدند .آنها هيچ پيروزي و نصري را جز از جانب
خدا نمي دانستند زيرا كه خداوند مي فرمايد :فَلَمْ تَقْتُلوهُم وَ لكن اهللَ قَتَلَهُمْ وَ ما رَمَيْتَ اِذْ رَمَيْتَ وَ لكنَ اهللَ رَمي وَ
لَيُبليَ الْمُومِنينَ مِنْهُ بَالءً حَسَناً 33يعني شما آنها را نكشتيد بلكه خداوند آنها را كشت و تو تير نينداختي آنگاه كه
621
تير انداختي بلكه خداوند بينداخت تا مومنان را از خود آزمايشي نيكو بيازمايد .تعبير امام خميني از پيروزي اين
چنين بود " :شما پيروزيد براي اينكه خدا با شماست ،شما پيروزيد براي اينكه اسالم پشتيبان شماست ،شما
پيروزيد براي اينكه ايمان داريد ،شما پيروزيد براي اينكه شهادت را درآغوش مي گيريد و آنهايي كه از
شهادت و از مردن مي ترسند ،آنها شكست خورده اند اگر هم لشكر عظيمي داشته باشند .شما بر نفس خودتان
پيروز شده ايد ....و زندگي را زندگي ابدي دانستيد و اين زندگي حيواني طبيعي را ناچيز شمرديد ....پيروزي
بزرگ اين است كه انسان بر نفس خودش پيروز باشد و بر شيطان خودش غلبه كند ....پيروزي مهم است لكن
ادامه پيروزي مشكل است و مهمتر 33 " .در دوران جنگ شعار جنگ تا رفع فتنه ،زياد مطرح مي شد .اين شعار
37
بود يعني با آنان پيكار كنيد تا فتنه برگرفته از آيه شريفه وَقاتِلُوهُم حَتي ال تَكونَ فِتْنَهَ وَ يَكونَ الدين لِله
نباشد و دين از آن خدا گردد .اما مفهوم اين آيه اهميت فراواني در برداشت درست از آن دارد كه مي تواند
نگاه انسان ها را به پيروزي تغيير دهد .امام خميني در اين باره مي فرمايند " :شايد اين آيه شريفه در بعض
مراحل آن ،اشاره به جهاد اكبر و مقاتله با ريشه فتنه كه شيطان بزرگ و جنود آن كه در تمام اعماق قلوب
انسان ها شاخه و ريشه دارد باشد و هر كس براي رفع فتنه از درون و برون خويش بايد مجاهده نمايد و اين
جهاد است كه اگر به پيروزي رسيد همه چيز و همه كس اصالح مي شود .پسرم سعي كن كه به اين پيروزي
دست يابي يا دست به بعض مراحل آن .همت كن و از هواهاي نفسانيه كه حد و حصر ندارد بكاه و از خداي
رزمندگان ،پيروزي را فقط از جانب متعال جلّ و عال استمداد كن كه بي مدد او ،كس به جايي نرسد" .
خداوند مي دانستند زيرا در قرآن آمده است :وَ ما النَصْرُ اِالّ مِنْ عِنْدِ اهلل اَلعَزيزْ الْحَكيمْ 34يعني پيروزي جز از
جانب خداوند نيست .رزمندگان معتقد بودند بايد ياري خداوند را به همراه داشت تا دشمن پيروز نشود.زيرا "
33
ان ينصركم اهلل فال غالب لكم و ان يخذلكم فمن ذا الذي ينصركم من بعده و علي اهلل فليتوكل المومنون "
يعني اگر خدا ياريتان كند كسي بر شما پيروز نخواهدشد و اگر رهايتان كند غير از او كيست كه شما را ياري
دهد؟پس مومنان بايد فقط برخدا توكل كنند .همچنين آنان معتقد بودند كه براي پيروز شدن بر دشمن ،بايستي
خداوند را ياري كرد تا خدا مجاهدين را كمك نمايد .قرآن مي فرمايد" :يا اَيُها الَّذينَ آمَنوا اِن تَنْصُروا اهلل
يَنْصُركُمْ وَ يُثَبِتْ اَقدامَكُمْ " اي كسانيكه ايمان آورده ايد اگر شما خدا را ياري كنيد ،خداوند شما را ياري
مي كند و ثابت قدم مي گرداند .امام خميني در تفسير اين آيه طي سخناني در 3133/33/73مي فرمايند" :
نصرت خدا به نصرت دين اوست ،به نصرت بندگان اوست به نصرت مظلومين است .شما بايد بايستيد در مقابل
32
ظالمها و داد مظلومين را از آنها بخواهيد .بايستيد در مقابل ابرقدرتها كه به شما مي خواهند حكومت كنند" .
ز ـ نوع نگاه به نظامیان دشمن
رزمندگان اسالم ،نظاميان دشمن را بازي خوردگاني مي دانستند كه با عطوفت و مهرباني بايستي طعم شيرين
رحمت و بزرگواري اسالم را به آنان بچشانند .امام خميني در نامه اخالقي خود در 3133/7/5به فرزندشان مي
فرمايند " :پسرم اگر مي تواني با تفكر و تلقين ،نظر خود را نسبت به همه موجودت بويژه انسانها ،نظر رحمت
محبت كن .مگر نه اين است كه كافة موجودات از جهات عديده كه به احصا در نيايد مورد رحمت پروردگار
622
عالميان مي باشند .مگر نه آنكه وجود حيات و تمام بركات و آثار آن از رحمت ها و موهبت هاي الهي بر
موجودات است ....پس آنچه و آنكس كه مرود عنايات و الطاف و محبت هاي الهي است چرا مورد محبت ما
مكتبي بودن و تعهد به اسالم راستين اقتضا مي كرد تا رزمندگان اسالم با اسراي جنگي و نباشد؟ "
پناهندگان ،با عطوفت و فتوت به گونة اسالمي رفتار نمايند .امام خميني به رزمندگان سفارش مي كرد تا با
اسيران كه ضربه روحي خورده اند آنگونه رفتار كنند كه آنها در حكومت اسالمي ،احساس آرامش و جبران
بنمايند و پس از آزادي در سلك مبلغين اسالم و احياناً فداكاران آن در آيند كه اين خود ،خدمت پر ارزشي به
اسالم و جمهوري اسالمي است .ايشان مي فرمودند " :چه نيكوست كه جوانان عزيز و نگهبانان اين بازي
خوردگان ،از يك موجود صدامي يا در خدمت جنايت ،يك انسان اسالمي و در خدمت مكتب مقدس قرآن
33
بسازند و بدانند كه مَنْ اَحيا نَفْساً فَكَاَنَّما اَحْيا الْناسْ جَميعاً 31و هدايت از بزرگترين مظاهر احيا است" .
ايشان همچنين پس از عمليات بيت المقدس كه نظاميان زيادي از دشمن به اسارت در آمدند در پيامي در
3133/1/3خطاب به رزمندگان فرمودند " :برادران ،از اسراي جنگ كه در دست شمايند هرچند گناهكارند،
دلجويي كنيد و با آنان رفتار اسالمي ـ انساني داشته باشيد و آسيب ديدگان عراقي را در اسرع وقت به
بيمارستانها بفرستيد تا تحت معالجه قرار گيرند و دكترها و پرستارهاي بيمارستانها كه كوششهاي ارزنده آنان
چه در جبهه ها و چه در بيمارستانها بر مردم شريف ما پوشيده نيست و باعث تشكر بسيار است ،با آنان چون
نزديكان و برادران خود رفتار نمايند و تلخي آسيب و اسرات را با رفتار اسالمي خود از ذائقه آنان كاهش
33
دهند" .
دستاوردهاي صنعتی
گرچه در طول جنگ امكان استفاده از تمام ظرفيت هاي صنعتي كشور بخصوص صنايع نظامي فراهم نشد ولي
نياز جنگ موجب شد تا صنايع نظامي و دفاعي در كشور بخصوص در حوزه صنايع موشكي به شدت توسعه
يابد .بدليل مشكالت ناشي از تحريم ها و نداشتن تعامل مناسب با ساير كشورها ،عمده محصوالت صنايع نظامي
ايران در داخل كشور مصرف مي شد و اين يكي از مشكالت پر نشدن ظرفيت توليد اين صنايع بود .به هر حال
ظرفيت هاي صنعتي ايران توانست كمك مؤثري به نيازمنديهاي جنگ بنمايد .گفته مي شود در برخي از سال
هاي جنگ ،كمتر از نصف ظرفيت صنايع نظامي ايران در برخي از حوزه ها فعال بوده است 37.ايران در حين
جنگ مجبور بود تا بخشي از مهمات مورد نياز خود را از خارج وارد نمايد ولي آرام آرام ساخت انواع مهمات
بخصوص مهمات توپخانه در بخش صنايع دفاعي كشور شروع شد .در آغاز جنگ ،ايران قادر به ساخت هيچ
نوع موشكي نبود اما به مرور ايران توانست انواع موشك ها از جمله موشك هاي اسكادبي ،تاو ،موشك هاي
شهاب با برد حدود 7هزار كيلومتر و برخي از موشك هاي ساحل به دريا را ساخته و در نيروهاي مسلح خود
بكار گيرد .عالوه بر آن ،ايران موفق شد تا بدنه برخي از بالگردهاي جنگي نظير بالگردهاي كبري و انواع
بالگردهاي ترابري را ساخته و توان توليد هزاران قطعه هواپيماها و بالگردهاي جنگي را پيدا كند .در حال
حاضر ايران يكي از كشورهايي است كه عمده جنگ افزارهاي عمومي خود را در مجموعه صنايع داخل كشور
623
توليد كرده و حتي قادر به صادرات برخي از اقالم تسليحاتي است.
دستاوردهاي امنیتی
مهمترين مشكل امنيتي ايران در 33سال اخير ،حمايت دولت هاي مختلف عراق ازگروههاي مسلحي بوده است
كه در ايران دست به اقداماتي مي زده اند .حمايت از احزابي چون دموكرات ،كومله ،سازمان مجاهدين خلق و
جريان خلق عرب ،هميشه مشكالتي را براي ايران آفريده است .مهمترين معضل ناامني در ايران پس از
پيروزي انقالب اسالمي ،همكاري و همراهي منافقين با رژيم صدام حسين بوده است .با سقوط صدام حسين و از
بين رفتن حزب بعث در عراق ،قدرت نظامي منافقين نيز تا حدود زيادي منهدم گرديد و اين تشكيالت
تروريستي و خطرناک به سوي از هم پاشيدگي جلو رفت.همچنين احزاب مسلح دموكرات و كومله سالح هاي
خود را بر زمين گذاشتند و نفوذ سياسي خود را به ميزان زيادي از دست دادند.
دستاوردهاي منطقه اي
پس از آنكه حزب بعث عراق نتوانست از جنگ با ايران به نتيجه اي دست يابد ،كشورهاي عربي ادعاي باز
پس گيري وامهاي واگذاري به عراق را مطرح نمودند .اين امر موجب شكاف در بين كشورهاي عربي حاشيه
خليج فارس با عراق و در نهايت موجب اشغال كويت از سوي ارتش عراق و تشديد اختالفات در منطقه
گرديد .اين شرايط فضا را براي افزايش قدرت منطقه اي جمهوري اسالمي فراهم آورد .با سقوط صدام و
تشكيل دولت جديد و همسو با ايران در كشور عراق ،باز هم نفوذ منطقه اي ايران توسعه يافت .البته اين توسعه
نفوذ موجب برخي رقابتهاي جديد نيز گرديد .از سوي ديگر در منطقه خاورميانه برخي از جريانات انقالبي در
ساير كشورها مثل حزب اهلل در لبنان و حماس در فلسطين از شيوه سازماندهي و تاكتيك هاي جنگي ايران در
دوران دفاع مقدس الگو گيري نموده و توانستند در جريان جنگ هاي 11روزه و 77روزه با اسرائيل ،ارتش
رژيم صهيونيستي را با شكست مواجه سازند كه اين امر نيز بر ظرفيتهاي منطقه اي ايران افزود.
شیوه اداره و مدیریت جنگ
يكي از دستاوردهاي دوران جنگ ،تجربياتي است كه ايران در نحوه مديريت و اداره جنگ بخصوص در حوزه
طرح ريزي و هدايت و اجراي عملياتهاي گوناگون بدست آورده است .مسئله چگونگي اداره جنگ و نحوه
مديريت و فرماندهي آن ،حكمت هاي فراواني را پيش روي انسان هاي عالقمند قرار مي دهد .در دوران دفاع
مقدس ،جوهري وجود داشت كه برخي از جوانان آن را درک و كشف كردند و توانستند از افراد آموزش
نديده و يا كم آموزش ديده و نسبتاً كم تجربه به طرح ريزان بزرگ عمليات جنگي تبديل شوند و با جلو
افتادن خود و يارانشان ،سرزمين هاي اشغال شده ايران را آزاد نمايند .برخي از آنان در اين راه جان خود را از
دست داده و به شهادت رسيدند و بعضي ديگر فرصت يافتند تا تجربياتشان را در اختيار ديگران قرار دهند.
شيوه اداره جنگ ،متكي بر عناصري به شرح ذيل بود كه موجب شد تا دولت عراق نتواند به هيچ يك از
اهداف اعالم شدۀ خود در جنگ برسد.
624
رهبري بی بدیل امام خمینی
با آغاز جنگ ،بزرگترين نقطه قوت ايران ،وجود رهبري معنوي ،پر جاذبه ،دورانديش ،نترس ،توانمند و با
حكمتي بود كه مردم ايران او را از صميم قلب دوست داشتند و توانسته بود به عنوان نقطه اتكا و توانمندي
روحي ملت ايران عمل نمايد .امام ،تهديد بزرگ جنگ را تبديل به فرصتي استثنائي براي ظهور توانايي هاي
ملت ايران و آزموني براي جهاد في سبيل اهلل كردند .امام خميني توانست با نفوذ عظيم خود ،انگيزه بزرگي را
در ايستادگي در برابر دشمن در بين بسياري از مردم ايران بوجود آورده و روحيه تهاجمي را در قواي مسلح
ايجاد كرده و با تدابيري هوشيارانه ،از پيروزي دشمن جلوگيري نمايد .وي توانست بالفاصله ابتكار سياسي
جنگ را در دست گرفته و دولت عراق را در بن بست عملكرد خود قرار دهد .او به سرعت در كشور انسجام
ملي را عليه متجاوز شكل داد و مقاومتي مثال زدني از ملت ايران را به نمايش گذاشت .آنقدر با دشمن جنگيد
تا توانست تمام سرزمين هاي اشغالي ايران را آزاد نمايد و قدرت ايران را به سطح بازدارندگي در برابر دشمن
برساند و هم صدام را از اقدام خود پشيمان نموده و او را وادار به پذيرش خواسته هاي منطقي ايران بنمايد.
پشتوانه عظیم مردم
در دوران جنگ تحميلي ،ملت ايران ظرفيت روحي باال و تحمل فراواني از خود نشان داد .ميل به فداكاري و
ايستادگي در بين مردم افزايش يافت .اقشار مختلف مردم پيوسته از نظام جمهوري اسالمي و سياست هاي امام
خميني براي پيروز شدن در برابر دشمن ،حمايت مي كردند .مشروعيت دفاع از اسالم ،كشور و انقالب اسالمي،
انگيزه اي قوي را در مردم به وجود آورد كه موجب وحدت ملي و اراده مصمم براي دفع تهاجم نظامي خارجي
گرديد .عالوه بر حضور داوطلبانه بخشي از مردم در جبهه هاي جنگ ،ملت ايران ،خود بخشي از تدارک
رزمندگان اسالم را برعهده گرفته بودند .مردم در برابر مشكالت جنگ ،نه تنها به دولت مردان فشاري
نياوردند ،بلكه با پشتيباني انساني و مالي خود از جبهه هاي جنگ ،شعار " جنگ جنگ تا پيروزي " را در
مراحل مختلف دوران دفاع مقدس ،سر دادند .بي شك حمايت بي دريغ مردم از رزمندگان خود در جبهه ها و
نيز از تصميم گيرندگان كشور از مؤلفه هاي اساسي موفقيت ايران در جنگ تحميلي محسوب مي گردد .مردم
توانستند با حضور خود ،توانايي عظيم ملي را به عنوان يكي از موثرترين مؤلفه هاي قدرت در خدمت نيروهاي
مسلح قرار داده و چرخش و تحول سريعي را در تغيير موازنه قوا به نفع جمهوري اسالمي در جنگ ،ايجاد
نمايند.
رزمندگان با ایمان ،داوطلب و فداكار
در دوران دفاع مقدس ،بخشي از مردم ايران به طور داوطلبانه از سراسر نقاط كشور با انگيزه اي الهي عازم جبهه
هاي جنگ شدند و توانستند تمام نارسايي ها و كمبود هاي موجود در جبهه ها را با حضور خود ،برطرف
نمايند .وجود چنين رزمندگاني امكان طرح ريزي عمليات هاي گوناگون و پيچيده را به فرماندهان و برنامه
ريزان ،فراهم مي آورد .حضور نيروهاي داوطلب بسيجي ،موجب شد تا موازنه قوا به نفع ايران برقرار گرديده و
قدرت مكمل توان رزمي ايران با سازماندهي آنها به وجود آمده و بتوانند نقش تعيين كننده اي را در پيروزي
625
ايران بر قواي بعثي فراهم آورند .اكثر رزمندگان اسالم به عشق امام ،به جبهه هاي جنگ مي رفتند و پدران و
مادرانشان نيز با سعة صدر با عالقه به اسالم ،آنها را بدرقه مي كردند و علي رغم عشق به فرزندانشان ،نگران
شهادت ،مجروحيت و يا اسارت آنان نبودند.اكثر رزمندگاني را كه موفق مي شدند خطوط مستحكم دشمن را
شكسته و به عمق مواضع نفوذ كنند ،كساني تشكيل مي دادند كه تجهيزات كافي نداشتند و عمدتاً نيروهاي
پياده بودند ولي به ايمان راسخي مجهز بودند و معتقد بودند به اينكه مرگ ،سرانجام حتمي همه انسان ها ست.
وقتي مرگ فرارسد ،چه در ميدان جنگ باشي و چه در رختخواب ،مرگ سراغمان مي آيد .پس چه بهتر كه به
جاي مردن ،شهادت را انتخاب كرده تا عِنْدَ رَبَهُمْ يَرْزُقوُنْ باشيم.به تعبير امام علي(ع)" اللف ضربه بالسيف احب
الي من ميته علي فراش" يعني هزار ضربت شمشير در ميدان جنگ ،از مرگ در بستر برايم دوست داشتني تر
است.
وجود فرماندهان خالق و با تدبیر
جبهه هاي جنگ ،فرماندهاني را پرورش داد و تربيت كرد كه خالقيت آن ها و اميد آنها به پيروزي ،تحول
عظيمي را در تغيير وضعيت جنگ به نفع ايران ايجاد كرد .آنان در ميدان جنگ توانستند سازمان مورد نياز
جبهه ها را براي مقابله با قواي دشمن ،بوجود آورده و مجموعه اي يكپارچه و مقتدر را براي اداره صحنه هاي
گوناگون جنگ ،تدارک ببينند .طرح ريزي عمليات هاي بزرگي چون " شكست حصر آبادان " " ،فتح
خرمشهر" " ،جنگ شلمچه " " ،تصرف فاو " " ،آزاد سازي بستان و سوسنگرد"" ،نبرد مرصاد" " ،جنگ
هاي بازي دراز " و ...بدون حضور دائمي فرماندهان ،در جبهه هاي نبرد امكان پذير نبود .بسياري از رزمندگان
و فرماندهان از زماني كه جنگ شروع شد به جبهه ها رفتند و تا زمان شهادت و يا پايان جنگ ،جبهه را ترک
نكردند .آنها بودند كه توانستند با فكر و انديشه جمعي و مشورت هاي طوالني و مطالعه گسترده بر روي
توانمندي ها ،استعداد ،ظرفيت و ضعف هاي دشمن ،زيباترين عمليات هاي جنگ را طرح ريزي و اجرا نمايند.
آنها كساني بودند كه با پايان يافتن جنگ ،امام خميني ،مديريت صحيح آنان را يكي از عوامل مهم پيروزي
هاي ايران برشمرد .مي توان گفت قدرت طرح ريزي و قدرت فكري فرماندهان جبهه ايران با توجه به امكانات
و جنگ افزارهاي در اختيار ،بسيار بهتر از فرماندهان ارتش بعثي عراق ،در جنگ تحميلي بوده است .در دوره
هايي كه بين رهبران سياسي و فرماندهان صحنه هاي عمليات ،درک متقابلي نسبت به اهداف يكديگر وجود
داشت ،موفقيت هاي بيشتري كسب مي گرديد .طبيعتاً زمانيكه رهبران سياسي الزامات ،نيازمنديها و تنگناهاي
طرح ريزي هاي عملياتي را درک مي كردند تا هدف هاي سياسي خود را متناسب با قابليت ها و توانمنديهاي
نظامي تر سيم نمايند ،شرايط بهتري حاصل مي شد و در زمان هايي كه نيازهاي نظامي متناسب با اهداف سياسي
تأمين نمي گرديد و به واقعيت هاي موجود توجهي نمي شد عمالً طرح هايي به مرحله اجرا گذاشته مي شد كه
هزينه هاي آن باالتر از دستاوردهاي قابل انتظار بود.
سیره و شیوه رفتاري فرماندهان و رزمندگان
خلقيات و شيوه ي هدايت فرماندهان دوران دفاع مقدس به اين گونه بود كه خود ،بيش از ساير رزمندگان در
626
خط مقدم جبهه دشمن قرار مي گرفتند و به جاي اينكه به زير مجموعه خود بگويند "جلو برويد" ،در جايي كه
الزم بود خود جلو مي رفتند و به بقيه مي گفتند "بياييد" .بر همين اساس تعداد زيادي از فرماندهان لشكرها،
تيپ ها ،گردان ها ،گروهان ها ،دسته ها و افراد برجسته ،در حين هر عمليات شهيد مي شدند .راه خط شكني
همين بود .آنها هرگز افراد خود را وادار به فتح قله اي و يا گرفتن موضعي از دشمن ،نمي كردند ،بلكه اين
رزمندگان بودند كه داوطلبانه با ديدن فرماندهاني جلودار ،به تصرف استحكامات دشمن اقدام مي كردند .آنها
كسي را توصيه به "جهاد اكبر" نمي كردند بلكه" مبارزه با نفس " آنان ديگران را وادار به پيروي از آنها مي
كرد.
شیوه و سبك مدیریت جبهه
سبك مديريت فرماندهان در جبهه هاي جنگ ،متفاوت از شيوه هاي مرسوم در ساير ارتشها بود .گرچه سلسله
مراتب و فرماندهي و فرمانبري در بين رزمندگان وجود داشت ولي اطاعت بر اساس اِعمال زور و فشار بر زير
دستان نبود .بلكه رابطه اي دوسويه بر مبناي محبت و مهرباني بين فرمانده و فرمانبر برقرار شده بود .فرمانده با
مشورت با همرزمان خود ،آنان را در تصميمات خود شريك مي كرد و همه مي دانستند كه پس از تصميم بايد
توكل بر خدا نمود .فَاِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَلْ عَلَي اهلل ان اهلل يحب المتوكلين 31يعني پس چون تصميم گرفتي بر خدا
توكل كن .همانا خداوند توكل كنندگان را دوست مي دارد.
در جبهه ،فرماندهان و مسئولين مختلف به دليل توانايي ها و قابليت هايشان ،نقش فرماندهي را برعهده مي
گرفتند .در واقع كسي از رده باالتر افراد را منصوب نمي كرد ،رقابت براي كسب فرماندهي نبود.پذيرفتن هر
" سمتي " " ،قدرت " به حساب نمي آمد بلكه " مسئوليت و تعهد " بود .ميدان جنگ ،صحنه ي تشخيص سره
از ناسره بود .بر همين اساس بود كه سابقه ي فرماندهان متفاوت از يكديگر بود .يكي دانشجو ،ديگري طلبه،
آن يكي مهندس ،ديگري پزشك ،آن يكي بنا و ديگري ديپلمه بود.
عِدّه و عُدّه و ساختار مناسب
دوران دفاع مقدس ،توانست شرايطي را فراهم كند تا سازمان مناسبي كه متناسب با نيازهاي جبهه هاي جنگ
باشد به مرور زمان از سوي فرماندهان سپاه و با همت رزمندگان بسيجي و در ظرف سازماني سپاه به وجود آيد.
از سوي ديگر بنيه تجهيزاتي و تداركاتي خوب ارتش كه از زمان رژيم گذشته باقي مانده بود ،توانست با
سازماندهي مجدد در خدمت دفاع از كشور قرار گيرد .عالوه بر اين ،فرماندهان جنگ توانستند با تشكيل
نهادهاي رزمي جديد و تركيب آنها با استعداد و قوت هاي ارتش ،گروه هاي رزمي مناسبي را پديد آورده و
طرح هاي بزرگ عملياتي سرنوشت ساز را برنامه ريزي و به مرحله اجرا درآورند .در حين جنگ ،افزايش
قدرت نظامي و توسعه ي سازمان جنگي از دغدغه هاي فرماندهان حاضر در صحنه ي نبرد بود
ابتکار عمل و خالقیت
تدبير مناسبي كه در هر جبهه ،براي تفوق بر ارتش دشمن اتخاذ مي گرديد ،باعث مي شد تا ابتدا از نظر قواي
فكري بر طرح ها و تدابير دشمن غلبه به وجود آمده و سپس برنامه ها و طرح هاي مبتكرانه اي براي به زانو
627
درآوردن دشمن ،در دستور كار قرار گيرد .براي مثال عبور از رودخانه كارون در عمليات بيت المقدس ،حمله
به تنگه رقابيه در عمليات فتح مبين ،استفاده از شن زارهاي تپه هاي نبعه براي آزاد سازي استان ،عبور از
رودخانه عريض اروند در عمليات والفجر 5و ...همگي از ابتكارات ماندگار دوران دفاع مقدس هستند.
مدیریت مناسب كشور
در سال هاي جنگ ،صحنه داخلي كشور تا حدود زيادي ،خوب اداره شد مردم نگران وضعيت اجتماعي و
معيشتي خود نبودند .اداره عقبه جبهه ها به گونه اي بود كه مردم در آرامش زندگي مي كردند .سياست هاي
حمايتي دولت موجب بهبود شاخص هاي ضريب جيني ،تورم و تسهيالت زندگي شده بود .دولت قيمت ها را
كنترل كرده و در بازار و تجارت داخلي و خارجي ،دخالت مي كرد .البته جنگ موجب ركود اقتصادي گرديد.
در دوران جنگ ،انسجام سياسي كشور در وضعيت نسبتاً مطلوبي بود .گرچه در سال اول جنگ ،با فرار رئيس
جمهور وقت و اقدام مسلحانه منافقين و ترور هاي گسترده ،فضاي ناامني در كشور ايجاد شد ولي به هر حال،
اين مشكل دوام زيادي نيافت و به سرعت فضاي كشور به سمت امنيت و آرامش ،جلو رفت.
فرهنگ خاص جبهه
دوران جنگ ،فرهنگ ويژه اي را در بين رزمندگان در جبهه ها به وجود آورد و رفتارهاي جديدي را خلق
كرد .بر همين اساس اصطالحات گفتاري و عملكردهاي خاصي نيز در بين رزمندگان اسالم ،رايج گرديد .اين
فرهنگ كه مبتني بر دوستي و محبت با يكديگر بود ،يكي از عوامل مهم موفقيت دوران جنگ به حساب مي
آيد .در اينجا به برخي از عناصر كليدي اين فرهنگ اشاره مي شود.
الف -سبقت گیري بر دیگران
رزمندگان خود را برادر يكديگر مي دانستند زيرا معتقد بودند اِنَما المُومِنونَ اِخوهٌ 34اين برادري هم در اين عالم
و هم در بهشت كه در سريرها روبروي يكديگر مي نشينند تداوم دارد .اما در عين برادري آنها سعي مي كردند
تا يك نوع مسابقه را در انجام وظايف خود ،بوجود آورند .آنها هر كدام در تالش بودند تا در خالص شدن و
در فعال بودن در امور جبهه ها از ساير همرزمان خود ،سبقت بگيرند .بيشتر كار كنند و از فرصت ها استفاده
نمايند زيرا معتقد بودند كه در جهان آخرت ما گرفتار اعمال خودمان هستيم .از خارج به ما چيزي نمي دهند.
ما هستيم كه اساس آن عالم را بنا مي كنيم .اِنَها هِيَ اَعمالُكُمْ تُرَدُ اِلَيكُمْ يعني اين همه ،اعمال شماست كه به
شما باز مي گردد .آنها معتقد بودند فَمَن يَعْمَلْ مِثقالَ ذَرَهٍ خَيْراً يَرَهْ يعني هر كس كار خوب انجام دهد خود آن
كار را مي بيند وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالِ ذَرَهٍ شَرَاً يَرَهْ 33يعني هر كس ،كار بد انجام دهد خود آن عمل شرّ را مي بيند.
بنابراين تمام كارهاي ما ،عقايد ما و اخالق ما در آن جهان منعكس مي شود 33.رزمندگان اهل برادري بودند و
اهل خصومت و دشمني با يكديگر نبودند .زيرا مخاصمه مربوط به اهل جهنم است .خِصامُ اَهْلِ الْنارْ 32بنابراين
دوستي و برادري و محبت از ويژگي هاي اهل بهشت است كه رزمندگان سعي مي كردند در اين امور بر
يكديگر سبقت بگيرند .آنها بسيار پر كار و كم هزينه بودند و از مصرف هاي غير ضروري خودداري مي
كردند .آيه فَاسْتَبِقُوا الخَيْراتْ در رفتار آنان قابل مشاهده بود.
628
ب -خطر پذیري
رزمندگان اسالم از رفتن به خط مقدم جبهه و حضور در عمليات ها ،استقبال مي كردند .آنها هميشه تمايل
داشتند تا جبهه ها فعال باشد .برهمين اساس از حضور مستمر در خطوط پدافندي ،كراهت داشتند .گرچه برخي
از آنان باالجبار در كارهاي پشتيباني و عقبه ها فعال مي شدند ولي بسياري از آنها تمايل داشتند كه در صحنه
فعال عمليات ،حضور داشته باشند و رودر رو با دشمن ،قرار گيرند .بر همين اساس رزمندگاني كه مجبور مي
شدند تا به فعاليتهاي پشت جبهه بپردازند و در عمليات شركت نكنند ،ناراحت مي شدند .آنها از جبهه هاي غير
فعال و ايجاد ركود در جبهه ها ،استقبال نمي كردند .رزمندگان به اين آيه قرآن باور داشتند كه :لَنْ يَصيبَنا اِال
ما كِتبَ اهللِ لَنا هو مولينا و علي اهلل فليتوكل المومنون 35يعني بگوهرگز به ما جز آن چه خدا براي ما مقرر
داشته نمي رسد .او موالي ماست و مومنان بايد تنها بر خدا توكل كنند.
ج -افزایش مستمر توانایی ها
جبهه جنگ براي رزمندگان فرصتي عظيم را جهت يادگيري مستمر فراهم آورده بود .آنها به طور مداوم در پي
افزايش قابليت ها ،ظرفيت ها ،توانمندي ها و كارآمدي خود بودند .در روزهاي آغاز جنگ ،افراد زيادي را مي
شد يافت كه استفاده از هيچ سالحي را نمي دانستند ولي با گذشت زمان و تالش پيگير ،آنها به اشخاصي
متخصص و با مهارت در استفاده از انواع سالح هاي جنگي و فنون نظامي مي شدند .رزمندگان ،جبهه را تبديل
به دانشگاهي براي تعليم و تعلّم كرده بودند .طرحريزي هاي عملياتي در روزهاي اول جنگ از كيفيت بااليي
برخوردار نبود .هرچه از جنگ مي گذشت توان فكري فرماندهان براي برنامه ريزي هاي دقيق تر افزايش مي
يافت و طرح هاي عملياتي پخته تري ارائه مي گرديد.بر اين اساس مي توان گفت كه بهره وري رزمندگان در
طول دوران جنگ به صورت مستمر در حال افزايش بوده است.
درسها و تجربیات جنگ
يكي از صحنه هاي مهم يادگيري و تجربه براي بشر در طول تاريخ ،وقوع جنگ ها و نتايج به بار آمده از آنها
است .ياد كردن از تلخي ها و شيريني هاي دوران جنگ ،مي تواند به انسان ها و دولت ها براي جلوگيري از
31
حوادث مشابه در زندگي و تاريخ خود ،كمك كند .خداوند مي فرمايد :وَ ذَكِر فَاِنَ الذِكْري تَنْفَع المُومنين
يعني تذكر و پند بده كه ياد آوري ،مومنان را سود بخشد .بر اين اساس جنگ عراق با ايران ،درس بزرگي از
تجربه را براي دو ملت فراهم آورده است كه با مطالعه آن مي توانند هر دو ملت از واگرايي دوري گزيده و به
سمت همگرايي و همكاري و همراهي جلو روند.جنگ عراق و ايران ،بين دو قدرت متعارف نظامي روي داد
كه بخشي از سرزمين هاي جغرافيايي اطراف مرزها و فضاي ايران و عراق را درگير صحنه عملياتي درگيري
هاي نظامي نمود .دوران جنگ ،تجربيات فراوان و درس هاي مهمي را براي آينده ايران و مردم دو كشور ،از
خود بر جاي گذاشته است .اين جنگ بيانگر ظرفيت هاي روحي ،توانمنديهاي نظامي و قابليت هاي اقتصادي
دو كشور ايران و عراق است و مطالعه آن چگونگي رفتار دو ملت و دو دولت را در حين جنگ نشان مي دهد.
به اين دوران ،نه فقط به عنوان تاريخي از گذشته بايد نگريست ،بلكه با مطالعه و پژوهش و مداقّه در آن
629
بايستي به ساخت آينده بهتر فكر كرد .بعضي از تجربيات اين جنگ همچون ساير جنگ هاي دنيا ،مشترک و
عمومي بوده و برخي ديگر نيز اختصاص به جنگ هشت ساله دارد .البته تجربيات و درسهاي جنگ در حوزه
هاي مختلف سياسي ،نظامي ،حقوقي ،بين المللي ،انساني ،مديريتي و .....قابل بررسي است .اما در اينجا به برخي
از درسها و تجربيات اين دوره پر حادثه كه اهميت بيشتري دارد اشاره مي شود.
نقش ساختار و سبك حکومت ها در بروز جنگ
جنگ عراق با ايران نشان داد كه سبك حكومت ها ،ساختار و نظام تصميم گيري آنها و همچنين ميزان تمركز
قدرت سياسي و نحوه توزيع قدرت در كشور به همراه ويژگي رهبران كشورها ،يكي از عوامل مؤثر بر
پيدايش و بروز جنگ ها مي باشد .معموالً در حكومت هاي اقتدارگرا و استبدادي و تك حزبي كه قدرت
سياسي به صورت متمركز در اختيار رئيس كشور مي باشد و حاكم از اختيارات نامحدود برخوردار است و به
نمايندگان مردم در برابر رفتار خود ،پاسخگو نيست ،امكان اتخاذ تصميمات بزرگ و خطرناک مانند بردن
كشور به سوي يك جنگ و درگير نمودن دولت در يك مناقشه طوالني وجود دارد .در چنين حكومت هايي،
زماني كه رئيس دولت يا حاكم كشور ،فردي توسعه طلب ،خطر پذير ،ماجراجو و داراي شخصيتي قدرت طلب
و فزون خواه باشد كه بخواهد به صورت يك شخصيت تأثير گذار و ماندگار و قهرمان در تاريخ ملي يا منطقه
اي خود را ثبت نمايد ،موضوع جنگ طلبي تشديد مي شود .در چنين كشورهايي امكان ايجاد غافلگيري در
طرف مقابل در تصميم به آغاز جنگ وجود دارد .زيرا تصميمات حياتي و اساسي فقط توسط شخص حاكم
اتخاذ مي گردد و يك مسير كارشناسي و بررسي تخصصي را طي نمي كند .بنابراين ساير نهادها و سازمانهاي
رسمي كشور از آن مطلع نمي شوند و امكان عدم شيوع آن تصميم قبل از اجرا ،در سطح ملي و بين المللي
وجود دارد .در حاليكه درز چنين تصميماتي قبل از اجراي آن مي تواند از انجام آن جلوگيري نمايد.
لزوم آشنایی با نظریه هاي جنگ
يكي از دستاوردها و درسهاي جنگهاي بشري ،يافتن راه هايي براي جلوگيري از وقوع چنين جنگهايي در
آينده ملتها است .اگر قرار باشد يك دليل مختصر براي وقوع جنگ ايران و عراق ،بيان گردد اين است كه
عراق در خود احساس قدرت مي كرد و از سوي ديگر ايران را در برابر قدرت خود ضعيف مي پنداشت .اگر
چنين احساسي در رئيس جمهور خشن عراق وجود نداشت و به جاي ديدن ضعفهاي ايران ،استعداد و توانائي
هاي مردم ايران را براي مقابله با خود مي ديد قطعاً دست به چنين جنگ خانمان سوزي نمي زد .بنابراين هر
كشور بايد هميشه آمادگي ذهني و فكري و عملي براي مقابله با تهديد احتمالي عليه خود را داشته باشد .بر اين
اساس الزم است تا سران كشورها هميشه درک درستي از تهديدات بالقوه داشته باشد و در سطح نيروهاي مسلح
خود بطور مرتب طرحهاي اساسي نظامي براي مقابله با تهاجم احتمالي طرف مقابل ،تهيه نمايد .هميشه بايد در
ابعاد سياسي ،حقوقي و نظامي اقدامات بازدارنده اي را عليه تهديد متصور انجام داد تا دچار غافلگيري
استراتژيكي و تاكتيكي نشد .بمحض وقوع شواهد و قرائن تهاجم احتمالي طرف مقابل ،الزم است تا يگانهاي
مسلح به سرعت در مرزها و مناطق مورد نياز براي دفاع گسترش يابند .از سوي ديگر نيروهاي مسلح هر كشور
631
بايستي انگيزه و روحيه عالي براي مقابله با نيروي متخاصم را در درون افراد خود حفظ نمايد .سيستم فرماندهي
و كنترل و داشتن قدرت تحرک و اطالعات كافي از شيوه هاي طرف مقابل و همچنين قابليت انجام يك
جنگ هوشمندانه مي تواند از آسيب پذيري هاي يك كشور جلوگيري نمايد .ارتباطات خوب بين المللي و
منزوي نبودن در جهان و داشتن قدرت تفاهم و همكاري با ساير كشورها قدرت مكمل هر كشور را افزايش
داده و دنباله استراتژيك آن را در جهان افزايش مي دهد و اين خود يك عامل باز دارنده مهم در جلوگيري از
وقوع جنگ ها است.
لزوم حل اختالفات تاریخی
جنگ ايران و عراق نشان داد كه اختالفات ريشه دار تاريخي ،در شرايطي مي تواند منشاء بروز جنگ بين دو
كشور گردد .هرگاه اين اختالفات به صورت هدف ملي در آمده و يا عاملي براي بسيج مردم حول هدف
دولتمردان گردد ،ممكن است تصميم گيرندگان از جنگ به منظور راهي براي فائق آمدن بر ساير مشكالت
داخلي ،استفاده كنند .اهداف ملي معموالً پايدارترين عنصر راهبرد ملي كشورها مي باشد و تا زمانيكه اين
اهداف ،تحقق نيابند و يا از دستور كار نظام تصميم گيري ملي حذف نشوند همچنان ممكن است راهبردهاي
جديدي را توليد نموده و به حيات خود ادامه دهند .بنابراين ايران بايد تالش نمايد تا مسائل مرزي با عراق ،از
يك م وضوع ملي براي دولتهاي عراق تبديل به يك مسئله عادي و حل شده ،تغيير يابد .مي توان گفت كه
يكي از مهمترين بهانه هاي جنگ عراق با ايران ،وجود اختالفات مرزي تاريخي بوده است .گرچه قرارداد
3123بين دو كشور منعقد گرديده بود اما مفاد اين قرارداد به صورت كامل به مرحله اجرا در نيامده بود و اين
موجب شد تا رژيم بعثي عراق به بهانه آن يك جنگ گسترده و طوالني را بر دو كشور تحميل نمايد .متأسفانه
پس از پايان جنگ هشت ساله هنوز هم ميله هاي مرزي به طور كامل در طول نوار مرز نصب نگرديده و هر از
چندگاهي دو كشور مدعي عبور مرزبانان يكديگر از خط مرزي مي شوند .هنوز قرارداد صلحي بين ايران و
عراق امضاء نشده و دولت هاي پس از صدام نيز گرچه قرارداد 3123را رد نكرده اند ولي بر اجراي كامل و
دقيق آن نيز پافشاري نكرده اند .بنابراين تجربه جنگ ،نشان مي دهد كه دولت ايران بايستي به اين موضوع
توجه فراوان كرده و روابط دوستانه با دولت فعلي عراق موجب ناديده گرفتن اين تجربه تاريخي نشود .دولت
ها و حتي رژيم ها تغيير خواهند كرد پس بايد به گونه اي مسائل مرزي دو كشور را از نظر حقوقي و قانوني
حل كرد كه براي هميشه زمينه استفاده از اختالفات مرزي از بين برود .از سوي ديگر ايران مي تواند با استفاده
از ظرفيت ژئوپلتيك خود جهت حل برخي از مشكالت و تنگناهاي جغرافيايي عراق ،استفاده نمايد به گونه اي
كه امنيت ملي و اقتصادي عراق را با جغرافياي خود گره بزند .محدوديت دستيابي عراق به درياهاي آزاد،
فرصتي را براي ايران ايجاد نموده است تا با احداث بنادر عظيمي در سواحل خود بتواند نيازمنديهاي وارداتي و
صادراتي عراق را از آنها تأمين نمايد .احداث خطوط مواصالتي بخصوص خط آهن بين اين بنادر و شهرهاي
عراق مي تواند نياز آن كشور به استفاده از ظرفيت هاي ژئوپلتيكي ايران را افزايش دهد .اين اقدام مي تواند
امنيت و اقتصاد دو كشور را به هم وابسته كرده و دولتمردان هر دو طرف را به توسعه دائمي همكاري ها
631
وادارد.
نقش مردم و روحیه ملی
دوران جنگ نشان داد كه اگر پيوند وسيعي بين دولت و مردم برقرار شود و مردم با حكومت احساس يگانگي
پيدا كند ،كارهاي بزرگ و غير ممكن اتفاق خواهد افتاد .اگر امام مردم را به دفاع از انقالب و كشور فرا نمي
خواند ،بي شك با توان موجود نيروهاي مسلح امكان طرح ريزي و اجراي عمليات هاي بزرگ فراهم نبود.
مردم بودند كه توانستند هم از رزمندگان در جبهه ها حمايت نمايند و هم بخشي از آنان به صورت مستقيم وارد
جنگ شده و حماسه هاي بي نظيري را رقم بزنند .نفوذ معنوي امام خميني ،توانست ظرفيت هاي روحي ملت
ايران را در افزايش انگيزش و تقويت روحيه مقاومت در برابر ارتش متجاوز ،بكارگيرد .بنابراين روحيه ملي به
عنوان يك عنصر نا پيدا و مخفي قدرت ،محور اصلي و ركن ركين قدرت نظامي ايران را تشكيل داد كه
توانست روح مقاومت را در تمام اركان نيروهاي رزمنده ايران به وجود آورد .بروز چنين مقاومتي ،توانست
آرام آرام موازنه قوا را به نفع ايران تغيير داده و ارتش عراق را در گام هاي اوليه تهاجم خود ،متوقف نمايد.
در جنگ هاي طوالني مدت و فرسايشي ،يكي از عوامل تعيين كننده و موثر كشور براي ادامه جنگ شرايط
روحي مردم و روحيه ملي است .مردم براي حمايت از جنگ ،بايد متقاعد گردند كه اين جنگ مشروع بوده و
ادامه آن به نفع آرمانها و منافع ملي است .در غير اين صورت بين تمايالت رهبران كشور و اراده ملت ،وحدت
و انطباق حاصل نمي شود و ممكن است كه مردم ،جنگ را متعلق به خود ندانند و آن را يك موضوع شخصي
مربوط به رهبران كشور تلقي نمايند .بنابراين جنگ از يك پديده ملي تبديل به يك موضوع حكومتي مي شود
كه مردم خود را از آن بيگانه مي دانند .تا زماني كه جنگ حالت دفاعي دارد ،خود به خود مشروعيت الزم را
ايجاد كرده و موجب افزايش انسجام ملت و وحدت ملي مي گردد .در چنين شرايطي انطباق تمايالت ملت و
مسئولين كشور ،وحدت انگيزه ها را به وجود خواهد آورد .از سوي ديگر اگر وحدت انگيزه ها و همگرايي
ملي بر اسا س تمايالت مذهبي مردم صورت گيرد و يك وحدت اعتقادي را نيز به وجود آورد ،نيروي معنوي
فوق العاده اي را ايجاد مي كند كه مي تواند توازن قوا در جبهه ها را به نفع كشور مدافع ،تغيير دهد .ظهور
پديده بسيج در دوران جنگ ،توانست از جنگ بين دو كشور ،پديده دفاع مقدس را بوجود آورد .بايد توجه
داشت كه طوالني شدن مدت جنگ مي تواند بر انگيزه هاي ملي اثر منفي و مخرب داشته باشد .بنابراين نبايد
انتظار داشت كه روحيه ملي در تمام سالهاي جنگ داراي شرايط مشابه و يكساني باشد .از سوي ديگر اطمينان
به پيروزي و انتظار موفقيت در جنگ مي تواند به افزايش همگرايي و همدلي مردم با دولت كمك كند .اما
عدم بروز نشانه هاي پيروزي و طوالني شدن جنگ و يا فرسايشي شدن آن ،موجب مي شود تا نتوان قضاوت
صحيحي در مورد رفتار مردم در شرايط مختلف ،داشت .بنابراين وعده دادن به پيروزي هاي سريع و جنگ
كوتاه مدت ،چنانچه قرين توفيق نگردد مي تواند شرايط روحي مردم را بهم ريخته و مشروعيت و منطقي بودن
جنگ را زير سئوال ببرد و اعتماد مردم را نسبت به توانايي و قابليت و كارآيي مسئولين كشور ،سلب بنمايد.
در چنين شرايطي افت شديد روحي در بين آحاد ملت به وجود آمده و ممكن است به يأس ملي تبديل شود.
632
پس مي توان گفت در هر جنگي نياز به ارزيابي قدرت روحي در كنار قدرت نظامي است تا بتوان توان ملي را
مورد بررسي قرار داد و مشخص ساخت كه كشور تا چه زماني مي تواند به ايستادگي و پايداري در جنگ ادامه
دهد .بنابراين عوامل ناپيدا و مخفي قدرت ،همواره به صورت يك ضريب افزاينده در تمام عوامل قدرت
فيزيكي تـأثير گذاشته و روح حاكم بر آن را تشكيل مي دهد .هر ملتي داراي ظرفيت رواني و استعداد روحي
مشخص و محدودي براي حمايت از يك جنگ طوالني است .از آنجا كه با گذشت زمان در جنگ ،تلفات
انساني مردم افزايش يافته و سطح معيشتي آنها كاهش مي يابد و همچنين شرايط زندگي غير عادي شده و
احساس ترس و ناامني گسترش مي يابد بنابراين در جنگ هاي فرسايشي و طوالني ،تمايل ملي براي ادامه
جنگ ،كاهش مي يابد .از سوي ديگر گذشت زمان ،موجب كاهش اهميت جنگ مي شود و جنگ به عنوان
يك موضوع عادي ،جزء زندگي اجتماعي و سياسي مردم مي گردد .ادامه جنگ موجب خستگي در نيروهاي
مسلح شده و باعث كاهش و افت اراده ملي مي شود .اگر با گذشت زمان ،ابعاد جنگ توسعه يافته و دامنه آن
بخش عمده اي از غير نظاميان كشور را فراگيرد و خشونت و بيرحمي در آن شديدتر گردد ،طبيعتاً موجب
افت روح يه و قدرت رواني مردم شده و در نتيجه روحيه ملي ،كفايت الزم براي حمايت از ادامه جنگ را از
دست خواهد داد .بنابراين بايد شرايطي كه ملت ممكن است از جنگ حمايت نكنند را تشخيص داده و در
تصميم گيري ها به آن توجه كرد.ايمان و روحيه گرچه با ارزش ترين سرمايه و دارايي هركشور به هنگام
جنگ است ولي چيزي نيستند كه بتوان آنها را براي هميشه و در هر شرايطي حفظ كرد.
لزوم فعال بودن دستگاه سیاست خارجی
در دوران جنگ از سوي ايران ،اهميت الزم به تالش هاي ديپلماتيك و ميدان ديپلماسي در كنار اقدامات
نظامي ،داده نشد دستگاه ديپلماسي ايران در آستانه جنگ و در طول دوران هشت ساله جنگ داراي فعاليت
متناسب با نيازهاي كشور نداشت .در اكثر مجامع بين المللي ،ايران نتوانست از منافع خود دفاع نمايد .ماندگاري
پيروزي هايي كه در ساية سلحشوري رزمندگان اسالمي بدست مي آمد مي توانست با فعاليت هاي ديپلماتيك
افزايش يابد .در طول دوران جنگ عمالً دستگاه ديپلماسي كشور در حاشيه قرار داشت و از نظرات كارشناسي
آن كمتر استفاده مي شد .بهره برداري از توانمنديهاي دستگاه سياست خارجي ،عمالً مورد غفلت قرار گرفته
بود .در دوران جنگ ،دفاع وظيفه نيروهاي مسلح است ولي نبايستي ساير وزارتخانه ها وظيفه كاركردي خود
در جهت تقويت قدرت دفاعي در ابعاد گوناگون را فراموش نمايند .بايد توجه داشت نمي توان به همه اهداف
فقط از طريق نظامي رسيد .دستاوردهاي نظامي را بايستي با ابزارهاي ديگر از جمله فعاليت هاي ديپلماسي
تثبيت نمود .ديپلماسي كشور در دوران جنگ بايد در خدمت بخش دفاع باشد .ديپلماسي و عمليات نظامي در
جبهه ها هر دو مؤلفه هاي پيروزي بر دشمن هستند .آنها دو روي يك سكه هستند .ديپلماسي بايستي در صحنه
هاي منطقه اي و بين المللي دستاوردهاي عمليات نظامي را تبديل به دستاوردهاي ملموس براي كشور بنمايد و
از سوي ديگر عمليات نظامي هم بايد از ديپلماسي كشور براي رسيدن به پيروزي پشتيباني نمايد .آقاي هاشمي
رفسنجاني در اين باره در تاريخ 3123/4/33مي گويد :ديپلماسي ما در جنگ ضعيف بود .اگر ديپلماتيك بر
633
خورد مي كرديم و ماجراي مك فارلين را افشا نمي كرديم مي توانستيم بهره ببريم .حتي بعد از نوشتن مجله
الشراع هم مي توانستيم كار كنيم .درست است كه امريكا صادق نبود اما مي توانستيم كمك به عراق را كم
كنيم و خودمان هم امكانات خوبي بگيريم .در سياست خارجي روش ناصحيحي داشتيم كه براي كشور ،دشمن
درست مي كرديم .يعني كشورهايي را كه مي توانستند بي تفاوت باشند به حالت عداوت در آورديم .اين اظهار
نظر اشاره اي به قضاياي مكه و به نحوه برخورد با شوروي بر سر مسئله حزب توده و همچنين در مورد از
دست دادن همكاري با فرانسه در جريان جنگ ،بود .اگر ديپلماسي فعال و به روزي داشتيم ،خيلي از اين
دشمنان را با موازنه مثبت يا موازنه منفي ،حداقل بيطرف مي كرديم ،همان وضعي كه در مورد سوريه و ليبي
23
داشتيم.
اهمیت توانمندي اقتصادي كشور درگیر جنگ
به محض شروع جنگ مهمترين مسئله توانمندي اقتصاد كشور در پاسخگويي به تأمين هزينه ها و نيازمنديهاي
نظامي صحنه جنگ است .از سوي ديگر با آغاز جنگ ،اقتصاد كشور و توانمندي مالي مردم رو به ضعف مي
گذارد و دولت بايستي بتواند نيازهاي معيشتي مردم را به گونه اي تأمين نمايد تا حمايت آنها را از دفاع و
جنگ با دشمن در كنار خود داشته باشد .بنابراين داشتن منابع مطمئن و با دوام جهت تداوم توانمنديهاي دفاعي
از ضروريات اين كار ناپذير است .هر چه جنگ طوالني تر و فرسايشي تر شود ،آنچه مي تواند توازن نسبي
بين طرفين جنگ برهم زند ،ظرفيت ها و قدرت اقتصادي كشور است .بنابراين عوامل اقتصادي در سرنوشت و
تحوالت جنگ هاي طوالني مدت ،نقشي مهم و تعيين كننده اي را ايفا مي كنند .در جنگ ايران و عراق ،هر
دو كشور فلج كردن اقتصاد طرف مقابل را كه بر فروش نفت خام متكي بود ،هدف قرار داده بودند .از سوي
ديگر مي توان گفت زماني جنگ به پايان رسيد كه ظرفيت اقتصادي ايران ،توانايي پذيرش طوالني تر شدن
دوران جنگ را نداشت .براي عراق هم بدهي هاي فراوان مالي به كشورهاي عربي پشتيباني كننده از وي در
دوران جنگ ،موجب شد تا آغازگر يك جنگ جديد با كويت شود و در نهايت اين وضعيت منجر به اشغال
كشور عراق و ساقط شدن حزب بعث گردد.هر كشوري داراي ظرفيت هاي مشخص و محدودي براي اداره
جنگ مي باشد .منابع اقتصادي هر كشور بخصوص در زمان جنگ ،محدود است .جنگ ها همواره موجب
نزول قدرت اقتصادي در سطح ملي مي شوند .در جنگ ها همواره سطح هزينه ها و بودجه هاي دفاعي نسبت به
توليد ناخالص ملي افزايش مي يابد و توليد ناخالص ملي نيز بطور مرتب كاهش مي ياد .افزايش سطح هزينه
هاي دفاعي و كاهش توليد ناخالص ملي ،سرانجام منجر به ظهور شرايطي مي گردد كه ديگر امكان پشتيباني
اقتصادي از جنگ در حد ضرورت ،ممكن نيست .از اينجا زوال قدرت اقتصادي به منظور حفظ توانائي ها در
پشتيباني از جنگ آغاز مي شود .در جنگ ها معموالً طرفي كه داراي قدرت اقتصادي بيشتر و با دوام تري
براي اداره جنگ باشد ،از تفوق باالتري برخوردار است .دولت ها مجبورند تا در دوران جنگ بر سقف بودجه
هاي دفاعي خود افزوده و سهم اعتبارات نظامي را از توليد ناخالص ملي باال ببرند .از سوي ديگر به دليل آسيب
پذيري اقتصاد در دوران جنگ و همچنين احتمال تخريب و انهدام بسياري از مراكز اقتصادي از سوي طرف
634
مقابل ،چنانچه يك ذخيره مطمئن اقتصادي براي تأمين هزينه هاي جنگ وجود نداشته باشد ،مي توان گفت كه
اقتصاد كشور توانايي تحمل يك جنگ طوالني را نخواهد داشت و هرچه سريعتر بتوان به جنگ خاتمه داد ،از
ظرفيت هاي اقتصادي كشور بهتر استفاده خواهد شد .طبيعي است كه روند تصاعدي افزايش بودجه هاي جنگي
و همزمان تنزل و كاهش درآمدها و قدرت مالي دولت ،منابع اقتصادي به گونه اي دچار كمبود خواهد شد كه
از آن پس ،ديگر امكان ادامه جنگ از نقطه نظر اقتصادي وجود ندارد .بنابراين تخمين درست و تعيين دقيق
نقطه شكست قدرت اقتصادي جنگ يكي از الزامات تصميم گيرندگان كشور براي تداوم و يا خاتمه جنگ مي
باشد .از زمانيكه منحني ظرفيت و قدرت اقتصادي كشور رو به افول مي گذارد و امكان تزريق منابع مالي جديد
به آن وجود ندارد ،در واقع عالمتي براي سياستمداران است تا به خاتمه جنگ فكر كنند و قبل از آنكه شرايط،
خود را بر آنها تحميل نمايد و مسئوالن كشور را ناچار به پذيرش ختم جنگ بنمايد ،بايد خودشان ابتكار عمل
را بدست گرفته و براي خاتمه دادن به جنگ ،برنامه ريزي با فرصت ،انجام دهند .براي كشورهايي كه متكي به
حمايت هاي مالي خارجي بوده و از تداوم آن اطمينان دارند ،تا زمانيكه اين حمايت ها ،تصاعد هزينه ها و افت
منابع اقتصادي را جبران نمايد ،جاي نگراني وجود ندارد و " نقطه شكست اقتصادي" ،خود را نشان نخواهد داد.
اما براي كشوري كه در تأمين هزينه هاي جنگ ،متكي بر اقتصاد داخلي خود مي باشد ،مطمئناً در يك جنگ
طوالني و فرسايشي ،زماني فرا خواهد رسيدكه ديگر منابع اقتصادي كشور ،پاسخگوي نيازهاي اساسي جنگ
نيست .اين موضوع بويژه با پيچيدگي فزاينده شرايط تاكتيكي صحنه هاي عمليات و ميدان هاي جنگ ،نسبت
به زمان ،وضعيت بحراني و خطرناكي را ايجاد مي كند .در جنگ هاي طوالني مدت ،برنامه ها و اقدامات توسعه
بشدت كاهش يافته يا متوقف مي شود ،سطح رفاه عموم مردم تنزل مي يابد و نرخ رشد تورم افزايش پيدا مي
كند .همه اين ها بر روحيات ملي اثرات منفي و مخرّبي برجاي خواهد گذاشت .بنابراين ارتباطي يك سويه بين
وضعيت اقتصاد ملي و شرايط روحي مردم براي ادامه جنگ و ميل به تداوم آن وجود دارد .به هر حال تصميم
گيرندگان بايستي همواره مؤلفه اقتصادي جنگ را در كنار مؤلفه نظامي ،مدّ نظر قرار دهند.
لزوم توجه به تغییر شرایط
بايد توجه داشت كه وضعيت و شرايط طرف مقابل در جنگ ،در طول زمان تغيير خواهد كرد .اگر در شرايطي
توازن قوا به نفع طرف خودي است ،نمي توان اطمينان داشت كه با گذشت زمان ،توازن به نفع طرف مقابل
تغيير نكند بنابراين برتري قواي نظامي ،مي تواند در صحنه جنگ تغيير كرده و موجب شكست قدرت
بازدارندگي شود .براي مثال ،ايران توانست پس از گذشت يك سال از آغاز جنگ و با كمك گرفتن از
ظرفيت هاي ملي و بازآفريني توانمنديهاي نيروهاي مسلح خود و نيز استفاده از حضور نيروهاي داوطلب
مردمي ،توازن قوا را در جبهه ها به نفع خود تغيير داده و از حالت تدافعي خارج شده و تهاجم به مواضع ارتش
عراق را آغاز نمايد .چنين وضعيتي در ماه هاي آخر جنگ براي عراق ايجاد شد .اين كشور توانست با سرمايه
گذاري عظيم چند ساله و با دريافت جنگ افزارهاي پيشرفته از كشورهايي مانند فرانسه و شوروي ،دوباره
توازن قوا را از اواخر فروردين ماه 3132به نفع خود در جبهه هاي زميني تغيير داده و از شيوه دفاعي خارج
635
شده و به مواضع قواي ايراني حمله كرده و بسياري از سرزمين هاي تصرف شده توسط ايران را در اختيار
بگيرد .بنابراين گذشت زمان و استفاده از تجربيات هر مرحله از جنگ ،مي تواند شرايط را به نفع يك طرف و
به ضرر طرف ديگر ،تغيير دهد .از سوي ديگر نگاه بين المللي به جنگ نيز بسيار موثر است .طرف هاي ثالث
مي توانند با اقدامات خود از قبيل واگذاري تسليحات به يك طرف و جلوگيري از دريافت جنگ افزار از سوي
طرف ديگر ،و نيز حمايت ها و مخالفت هاي سياسي از طرفين جنگ ،توازن قوا را بهم ريخته و به نفع يك
طرف تغيير دهند .نگرش استراتژيك نسبت به موازنه قوا به مفهوم تحليل روند تغييرات موازنه قوا در يك
دوره زماني طوالني مي باشد كه بر اثر آن يك چشم انداز صحيح از سير تحوالت جنگ ،ارائه مي گردد.
بنابراين رابطه و نسبت بين قواي طرفين متخاصم و يا موازنه قوا ،يك كميت متغير نسبت به زمان مي باشد .بر
اين اساس ،رهبراني كه برتري قوا را تنها در يك لحظه و يا در يك دوره زماني كوتاه ،معيار پيروزي مي
دانند داراي ديدگاه و نگرش تاكتيكي هستند .اين نگرش ،آنها را از احتمال تغيير موازنه قوا در طول زمان باز
مي دارد و زماني متوجه تغيير شرايط مي شوند كه فرصت براي بازيابي برتري قوا و يا موازنه قوا براي آنها
وجود ندارد .در ارزيابي نسبي قوا بايستي به عامل توزيع قوا در واحد سطح عملياتي ،توجه كرد .گاهي يك
قدرت بزرگ در يك سطح وسيع عملياتي گسترش مي يابد .بنابراين ميزان قدرت وي در واحد سطح عملياتي،
كاهش مي يابد .چنين توزيعي از قدرت فاقد كارآيي قابل مالحظه مي باشد .رهبران عراق در ارزيابي قواي
خود در آغاز جنگ دچار چنين خطايي شدند .آنها صرف برتري قواي ارتش بعثي بر ايران را در روزهاي
آغازين جنگ ،شاخص پيروزي قاطع و سريع خود دانستند ،در صورتيكه وقتي اين قدرت عظيم نظامي در يك
جبهه طوالني و عريض با ابعاد عملياتي وسيع پراكنده گردد ،هر چند از سوي طرف مقابل مقاومت چنداني در
برابر پيشروي ارتش اين كشور به وقوع نپيوندد ،باز هم نمي تواند پيشروي عميق و قابل توجهي را جهت
تحقق اهداف نظامي خود داشته باشد.
لزوم حل اختالفات درونی كشور
يكي از مشكالت اساسي در ايران كه اجازه نمي داد تمام ظرفيت هاي كشور براي جنگ بسيج شود ،وجود
اختالفات سياسي بين مسئولين كشور از يك سو و وجود اختالفات بين فرماندهان سپاه و ارتش در صحنه
عمليات ،از سوي ديگر بود .وقت زيادي براي حل اختالفات و نزديك شدن ديدگاه ها به يكديگر صرف مي
شد ولي همچنان يكي از دغدغه هاي مهم هر عمليات چگونگي حل اختالفات نظري و تاكتيكي بين سپاه و
ارتش بود .يكي از راه هاي حل اختالفات ،حل مشكالت ساختاري اداره كشور و مديريت نيروهاي مسلح است.
بايد ساختارها به گونه اي تعريف شوند و يگانها به گونه اي سازماندهي گردند كه امكان بروز اختالفات ريشه
اي در آنها ،به حداقل ممكن كاهش يابد .البته اختالف نظر و تفاوت ديدگاه از ضروريات فهم مسائل و
پيشرفت جوامع است ولي اختالفاتي كه موجب انشقاق توان نظامي و يا قدرت سياسي كشور گردد ،بسيار
خطرناک و بحران آفرين است.
636
اهمیت نیروهاي مسلح
نقش نيروهاي مسلح در توانمندي كشور براي دفاع ،اهميت حياتي دارد .بدون وجود نيروهاي مسلح قوي،
امكان بكارگيري ظرفيت هاي ملي در جنگ وجود ندارد .هر چه نيروهاي مسلح به متن مردم وابسته تر باشند و
شهروندان هر كشور ،آنها را از خود بدانند ،پيوستگي و انسجام بهتري ايجاد شده كه مي تواند در جنگ با
اطمينان از پشتيباني مردم ،قدرت خود را عليه دشمن بكارگيرد .امام خميني در اين باره خطاب به نيروهاي
مسلح مي فرمايند " :ملت مسلمان ايران از شما قدرداني مي كند و شما را از خود و خود را از شما جدا نمي داند
و اكنون در جهان ،كشوري نيست كه پيوند ملت و قواي مسلحش بدين پايه باشد " .اما ايشان هشدار مي دهند
كه ":افرادي از خدا بي خبر مي خواهند شما را از هم جدا كنند و بدين وسيله ملت را از تمامي شما جدا و
سپس انقالب را به تباهي بكشند و كشور را اسير ابر قدرت ها كنند .با تمام توان از وسوسه هاي شيطاني اين
وابستگان به شرق وغرب بپرهيزيد و با آن مبارزه نماييد .قواي مسلح از هر قشري كه هستند در حالي كه بايد
داراي ديد سياسي باشند و هرگز كوركورانه عمل نكنند ،نبايد در اموري كه سياست بازان در آن دخالت دارند
داخل شوند .زيرا اگر در امور سياسي وارد شوند ناچار كساني كه در فن سياست ورزيده شده اند بين آنان
اختالف ايجاد كرده و هر گروه از آنان را به يك طرف كشيده و شيرازه ارتش را ـ كه تنها با انسجام كامل
است كه مي توانند به كشور خود خدمت نمايند ـ از بنيان بهم مي زنند و نتيجه نهايي خود را كه اسارت كشور
است بدست مي آورند .شما اي قواي مسلح عزيز كه عازم خدمت به ميهن خود هستيد با ورود در بازي هاي
سياسي ،ناچار از خدمت به ميهن عزيز خود بازمانده و به سوي شرق يا غرب كشيده خواهيد شد .بازي هاي
سياسي است كه شما را به يك گروه نزديك و از يك گروه دور مي سازد و شما را نسبت به يك قشر ملت،
بدبين مي كند و پس از اختالف ،ضربه خود را مي زند .امروز تمامي ملت به شما خوش بين و شما را
خدمتگزار به ميهن اسالم مي داند و از شما پشتيباني مي كند چنانچه مشاهده مي نماييد در پشت جبهه ،كوچك
و بزرگ ،زن و مرد ،توده هاي ميليوني براي پيروزي شما به خدمت و فعاليت مشغولند " .قابليتهاي نظامي
هر كشور در تداوم جنگ ،تغيير مي يابد و به صورت دائمي نياز به ارزيابي واقعي آن مي باشد.تغيير در توان
رزمي و قابليتهاي طرف مقابل به مفهوم كاهش توان جنگي خودي است .بنابراين نبايد در دام تصورات قبلي از
ظرفيتها و قابليتهاي نيروهاي مسلح افتاد .از سوي ديگر با تغيير صحنه جنگ ،ممكن است بعضي از قابليتهاي
رزمي نيروهاي مسلح بي ارزش گردند كه بايد به آنها توجه كرد.در جنگ ،موقعيتهاي نسبي طرفين بطور دائم
در حال تغيير است و هرچه جنگ طوالني تر و سيال تر گردد،سنجش توازن نسبي طرفين مشكل تر مي شود.
لزوم تناسب بین اهداف نظامی و اهداف سیاسی
در هر جنگ تعيين اهداف نظامي به منظور تحققي اهداف سياسي جنگ مي باشد .به گونه اي كه بتوان با انجام
عمليات نظامي و دسترسي به اهداف نظامي ،هدف هاي سياسي جنگ را تأمين نموده و به جنگ خاتمه داد.
چگونگي تعيين هدف هاي نظامي با توجه به منابع موجود ،اهميت فراواني مي يابد .تشخيص صحيح مراكز ثقل
سياسي ،نظامي و اقتصادي طرف مقابل به عنوان منشأ و منبع قدرت ،مي تواند اهداف نظامي را معين كرده و
637
تالش هاي اصلي جنگ را در سمت عاليترين و مؤثرترين اين مراكز ثقل ،سازمان دهد .بنابراين با شناخت
درست اين مراكز ثقل ،مي توان صحنه هاي صحيح عملياتي را انتخاب نموده و منابع موجود را به آنها
اختصاص داد .يكي از بزرگترين نقاط ضعف عراق در آغاز جنگ اين بود كه اهداف نظامي اشغال شده توسط
اين جنگ با اهداف سياسي و انتظارات آن كشور از جنگ تناسب نداشت .به نظر مي رسد كه هدف اصلي
عراق از عمليات نظامي در مرحله اول تصرف شبه جزيره آبادان به منظور تصرف اروند رود بوده است و در
ساير نقاط مرزي ،هدف نظامي عراق تصرف مناطقي از حاشيه مرزي ايران به عمق چند كيلومتر جهت تغيير
مرزها به نفع خود بوده است .اما اگر اهداف نظامي تعيين شده در راهبرد عراق حتي عميق تر از اهداف اشغال
شده از سوي آن كشور در آغاز جنگ فرض شود و علت عدم دستيابي به اهداف نهايي نيز عدم كفايت و
شايستگي نيروهاي نظامي عراق ارزيابي گردد ،باز هم تناسبي بين اهداف نظامي و امكانات و همچنين برنامه
سياسي عراق وجود نداشته است .اين عدم تناسب بين اهداف سياسي و توانمنديهاي نظامي را مي توان حاصل
برآورد غلط ارتش عراق در تعيين اهداف نظامي و اشتباه دولتمردان عراق در برآورد از وضعيت واقعي،
دانست .كشوري مانند عراق كه داراي مرزهاي طوالني مشترک با كشور همسايه خود بوده و مراكز ثقل
سياسي ،اقتصادي ،جمعيتي و نظامي آن در طول مرزهاي مشترک توزيع شده باشد ،از عمق استراتژيك كافي
در برابر طرف مقابل برخوردار نيست .بنابراين همچنان كه در جنگ اتفاق افتاد ،ارتش عراق مجبور شد در
آغاز تهاجم گسترده خود به خاک ايران ،نيروهاي نظامي خود را در يك سطح وسيع و گسترده و در تمام طول
مرز ،توزيع كرده و در آفند خود از مانور جبهه اي استفاده نمايد .انتخاب چنين تاكتيكي موجب شد كه عمق
پيشروي يگان هاي ارتش عراق در مرز اندک بوده و هدايت و هماهنگي و همزماني واحدهاي عمل كننده آن
با مشكالت عمده مواجه گردد .در اين نوع از مانور ،يگان هاي احتياط و دنبال پشتيبان اندكي وجود دارند كه
بتوانند عمليات و پيشروي يگان هاي در خط را ادامه داده و هدف هاي آن ها را تكميل نمايند .بنابراين امكان
دسترسي به هدف هاي در عمق وجود ندارد و اين باعث مي شود تا امكان بيرون راندن ارتش متجاوز از
سرزمين هاي تصرفي توسط طرف مقابل بوجود آيد.براي ايران نيز در مرحله اي از جنگ ،چنين عدم تناسبي
بين اهداف سياسي و اهداف نظامي پديد آمد .در سالهاي اوليه جنگ كه هدف نظامي ايران بيرون راندن ارتش
متجاوز عراق از سرزمين هاي اشغالي ايران بود ،مي توان گفت كه اين اهداف نظامي با هدف سياسي تعيين
شده ،نسبت متعادلي داشت اما در سالهاي بعد كه مسئله پايان دادن به جنگ موضوع اصلي بود ،اهداف نظامي
تعيين شده قادر به تحقق هدف سياسي جنگ كه تسليم كردن دولت عراق و يا سقوط حزب بعث در آن كشور
بود ،نبود .بنابراين جنگ تا جايي پيش ،رفت كه طرفين از استفاده از قدرت و ابزار نظامي جهت تحقق خواسته
هايشان مأيوس گرديدند.
توجه به عملیات آفندي
جنگ ايران و عراق نشان داد كه كليد موفقيت و رهايي از خطر شكست ،در گرو عمليات آفندي است.
عمليات هاي آفندي عمده و پي در پي هر چند به طور كامل هم موفق نباشند ،اما همواره نشان دهنده تفوق
638
روحيه آفند كننده و ميل به تهاجم و بيانگر اصرار و عزم ملي بوده و همواره امكان يك پيروزي غير منتظره و
ناگهاني را دربردارد .عمليات آفندي موجب بدست گرفتن ابتكار عمل گرديده و به دشمن فرصت تفكر
مستقل و آزاد را نمي دهد .از سوي ديگر تهاجم به دشمن بخشي از توانائي هاي وي را منهدم نموده و فرصت
تجديد سازمان را از وي سلب مي نمايد .در سال هاي جنگ" ،عمليات" بعنوان عامل مؤثر پيروزي هاي نظامي،
تحول عظيمي در برتر سازي ابتكار عمل ايران ايجاد نمود .تدبير عملياتي به همراه برتري تاكتيكي ،توانست بر
برتري فناوري و جنگ افزارهاي ارتش عراق ،فايق آيد .بنابراين خود عنصر عمليات در كنار برتري توان
روحي نيروهاي انساني ،جايگاه بااليي نسبت به ساير مؤلفه هاي قدرت رزمي پيدا كرد .برتري روحي نيروهاي
انساني ايران موجب شد تا تنها قدرت آتش محور اصلي تاكتيك ها نباشد و تحول در تاكتيك ها بر اتخاذ
تدابير عملياتي جديد افزود .موج عمليات موجب مي شد تا افراد كمتر آموزش ديده هم بتوانند به يكباره بر
قدرت سالح دشمن پيروز گردند .اين "عمليات" ،بود كه مشخص مي كرد چه تجهيزات و جنگ افزارهايي
بايد تهيه شود ،چه سازماني براي رزم بايد ايجاد شود و چه آموزش هايي بايستي به نيروها داده شود .بر اين
اساس تاكتيك ها هم متكي بر نوع عمليات ،متحول مي شد و مديريت صحنه هم شرايط جديدي را مي طلبيد.
يكي از شاخص هاي برتري قوا ميل به انجام آفند و استمرار تهاجم است .ايران زماني كه توانست از حالت
دفاعي در ماه هاي اول جنگ خارج شده و دست به آفند و انجام عمليات بزند ،وضعيت را به نفع خود تغيير داد
همچنين عراق تا هنگامي كه از حالت دفاعي خارج نشد نتوانست به نتايج مطلوبي دست يابد .البته اتخاذ راهبرد
تهاجمي كه به منظور دستيابي به اهدافي در منطقه دشمن اتخاذ مي گردد به مفهوم بي توجهي به مسئله دفاع و
پدافند نيست .دفاع نيز هميشه همراه با تهاجم بوده و به منظور حفظ اهداف حياتي در منطقه خودي صورت مي
گيرد .بايد توجه داشت كه آفند و پدافند دو جزء اصلي و مسلم هر عمليات رزمي در جنگ مي باشد .عمليات
آفندي مي تواند فشار مستمر نظامي را بر دشمن وارد كرده كه اين فشار نظامي مي تواند تبديل به فشار سياسي
بر روي رهبران طرف مقابل گرديده و به خاتمه جنگ منجر شود.بايد به يك نكته ديگر هم توجه كرد و آن
اينكه انجام يك عمليات موفق به معناي تكرار پيروزي در عملياتهاي بعدي نيست .همچنين موفقيتهاي كوچك
و جزئي براي دستيابي به پيروزي مطلق و حصول اهداف جنگي كه فقط بوسيله انهدام كامل قواي دشمن قابل
دسترس است كافي نيست و اين اهداف با فقط يك پيروزي قابل دستيابي نيست.
ابتکار عمل در برقراري موازنه قوا
معموالً زمان جنگ بين دو كشور اتفاق مي افتد كه موازنه قواي نظامي بين آن دو بهم خورده و يك طرف
خود را در موضع قدرت باالتري احساس مي كند .در چنين شرايطي راه فائق آمدن بر وضعيت و چيره شدن بر
طرف مقابل ،الزاماً شركت در يك مسابقه تسليحاتي نيست .البته بدون تجهيزات و تسليحات و امكانات اوليه
نمي توان جنگيد .ولي مي توان با تجهيزات نابرابر و متفاوت و بكارگيري شيوه " نامتقارن " دوباره تعادل قوا
را برقرار كرده و صحنه جنگ را تغيير داد .بنابراين جنگ نامتقارن كه در دوران دفاع مقدس در ايران تجربه
شد به اين مفهوم است كه الزاماً در برابر هر تانك و يا هر موشك نياز به داشتن تجهيزات برابر نيست .بلكه
639
مي توان با تغيير در زمين عمليات و با استفاده از انسان هاي مومن و نترس ،تانك ها را زمين گير نموده و با
تاكتيكي مؤثر آنها را تا حد زيادي از كارايي انداخت .از سويي ديگر تجهيزات و ساختار نظامي طرف مقابل
براي مقابله با امكانات خاصي طراحي و برنامه ريزي شده اند .در چنين شرايطي مي توان از شيوه "جنگ پويا"
در مقابل "جنگ ايستا" بهره برد به اين مفهوم كه بجاي دور شدن از دشمن و جنگ از فاصله دور با وي ،بايد
تالش نمود تا يك "جنگ نزديك" را سازمان داد .جنگ نزديك مي تواند صحنه عمليات را متحول نموده و
آن را به كنترل در آورد .البته براي انجام جنگ نزديك نياز به داشتن نيروي انساني برتر كه مرگ را به
كنترل خود در آورده است مي باشد .از سوي ديگر تجربه عمليات ها عليه عراق نشان داد كه با حمالت در
زمين محدود و از دست دادن " سرعت عمل " ،نمي توان به اهداف بلند دست يافت " .تك هاي عميق " و
برنامه ريزي براي " اهداف بلند " است كه مي تواند كار جنگ را يكسره كند و از تبديل آن به يك " جنگ
فرسايشي" جلوگيري نمايد .الزمه چنين اقدامي داشتن قدرت " تحرک باال " و " افزايش سرعت " واحدهاي
عمل كننده است.
توجه به مؤلفه هاي قدرت
مؤلفه هاي اساسي قدرت براي امكان و تداوم جنگيدن با دشمن از قدرت نظامي ،قدرت اقتصادي ،قدرت سياسي
و روحيه ملي تشكيل مي شود .از جنبه نظامي توانايي يك كشور در توسعه قدرت نظامي محدود است .افزايش
قدرت نظامي مستلزم وجود قدرت اقتصادي ،جايگاه سياسي مناسب در روابط بين الملل و باال بودن روحيه ملي
است .از سوي ديگر همواره پيچيدگي ها ناشي از تغيير شرايط ميدان جنگ ،توسعه و تحول در ميزان و ماهيت
قدرت نظامي را طلب مي كند .بين اين چهار مؤلفة اصلي قدرت يك نوع تعامل و تأثير متقابل وجود دارد.
كاهش يا افزايش يك مؤلفه از قدرت بر تحول ميزان و توانايي ساير مؤلفه ها تأثير مي گذارد .دنباله تأثير و
تأثر اين مؤلفه ها بر يكديگر ،حلقه تكرار پذير داراي بازخور از تأثير متقابل و مضاعف مؤلفه هاي قدرت را
پديدار مي سازد .تأثير منفي فزاينده و تصاعدي افت مؤلفه هاي قدرت ،نقطه اي در جنگ را پديدار مي سازد
كه نقطه مناسب تصميم گيري براي خاتمه جنگ است .از اين نقطه به بعد ،ادامه جنگ مصلحت نيست و بايد
به راه حل هاي سياسي و ديپلماتيك براي خاتمه دادن به آن اولويت داد .تشخيص نقاط آغاز نزول قدرت هاي
مؤثر بر جنگ يكي از وظايف و ظرافت هاي رهبري سياسي در جنگ است .تشخيص اين نقاط به برآورد
صحيح و معقول از اوضاع و شرايط بستگي دارد كه آن هم مبتني بر دريافت اطالعات صحيح از وضعيت واقعي
مي باشد .طوالني شدن جنگ به دليل افت در قدرت سياسي ،توانمنديهاي اقتصادي و روحيه ملي ،معموالً موجب
كاهش قدرت نظامي مي گردد .در چنين شرايطي امكان توسعه قدرت با استفاده از عوامل خارجي ميسر مي
شود .بنابراين نمي توان فقط به توسعه مؤلفه قدرت نظامي پرداخت .پس در هر جنگ بايستي ظرفيت هاي ملي
مؤثر در چهار گروه كلي شامل ظرفيت هاي اقتصادي ،نظامي ،سياسي و رواني در نظر گرفته شود .از نقطه نظر
سياسي ،شرايطي وجود دارد كه پس از آن ،جنگ از نظر سياسي با بن بست مواجه مي گردد .گاهي اوقات
شرايط سياسي جنگ با بين المللي شدن آن وارد عرصه جديدي مي گردد .اگر كشوري در جنگ ،تحت فشار
641
سياسي بين الملل ي قرار گيرد به گونه اي كه قدرت هاي منطقه اي ،جهاني و سازمان هاي بين المللي به وحدت
نظر سياسي در منزوي نمودن يك طرف و اعمال فشار به آن كشور برسند در اين صورت آن كشور به سمت
نزول قدرت سياسي حركت كرده و جنگ با بن بست سياسي مواجه مي شود .در سال پاياني جنگ ،فشارهاي
سياسي جهاني در قالب قطعنامه هاي سازمان ملل ،تحريم هاي اقتصادي و تسليحاتي ،مداخله نظامي در خليج
فارس و حمايت هاي جدي از عراق ،خود را نشان مي داد .اين عوامل در نزول سطح قدرت سياسي و توانايي
هاي ملي ايران براي تداوم جنگ بسيار تأثير گذار بود.
تصمیم گیري به موقع
يكي از عناصر مهم هدايت عالي جنگ ،تصميم گيري به موقع و مناسب در شرايط حساس جنگ مي باشد .نظام
تصميم گيري در جنگ بايستي به سرعت عمل كند و از كندي در اتخاذ تصميمات به موقع ،اجتناب ورزد.
تأخير در تصميم گيري موجب از دست دادن سريع فرصت ها است .چنانچه بالتكليفي بر فضاي تصميم گيري
جنگ حاكم باشد ،آنگاه فرصت ها به سرعت از دست مي روند و ممكن است به نفع دشمن تغيير ماهيت يابد.
فرصت ها در جنگ ،شرايط زود گذري هستند كه ناپايدار بوده و متناسب با آهنگ تغيير شرايط جنگ ،از بين
رفته و يا به وضعيت جديدي تغيير و تحول مي يابند .در جنگ هميشه فرصت هايي از بين رفته و فرصت هاي
مي فرمايند " :اَلفُرصَهُ تَمُرّ مَرَّ السَّحابْ فَانْتَهِضوا فُرَصَ اْلخِيْر يعني (ع)
جديدي به وجود مي آيند .امام علي
فرصت ها همچون ابر مي گذرند پس فرصتهاي خوب را دريابيد ".كسب اطالعات صحيح از وضعيت سياسي و
توان نظامي دشمن و همچنين ارزيابي درست از ظرفيتها و قابليت هاي نظامي و ملي خودي و همچنين فهم
درست محيط بين المللي مي تواند رهبران كشورها را در اتخاذ تصميمات بهنگام ،كمك نمايد .پس از فتح
خرمشهر و شكست هاي پي در پي ارتش عراق فرصت مناسبي براي پايان دادن به جنگ فراهم آمد كه شايد
مي شد در آن زمان با تالش هاي سياسي به جنگ پايان داد .همچنين پس از آغاز عمليات موفقيت آميز
والفجر 5كه شوراي امنيت سازمان ملل در صدد تصويب قطعنامه 357برآمد ،فرصت مناسبي بود تا ايران كه
در موضع قدرت قرار گرفته بود ،با تالش هاي سياسي گسترده سعي نمايد تا اين قطعنامه با محتواي مناسبتري
كه قابل پذيرش براي ايران باشد تنظيم گردد .پس از عمليات كربالي 3و تصويب قطعنامه 315نيز فرصت
خوبي براي خاتمه جنگ بوجود آمد .البته ايران تصور مي كرد كه با گذشت زمان مي تواند وضعيت بهتري را
در جبهه ها ايجاد نمايد به گونه اي كه عراق را در شرايط خطرناكي قرار دهد .چنانچه يك ارزيابي صحيح از
توانمنديهاي خودي و قابليت هاي ارتش عراق و همچنين فضاي بين المللي صورت مي گرفت ،مي شد حدس
زدكه ادامه جنگ ،موفقيت هاي بيشتري را براي ايران به ارمغان نخواهد آورد .از سوي ديگر بدليل در اختيار
داشتن مناطق حساسي از خاک عراق شايد امكان اخذ امتيازات مناسبي از عراق در مذاكرات صلح امكان پذير
بود اما تأخير در پايان دادن به جنگ در شرايط قدرت ،موجب شد تا زماني كه موازنه قوا به نفع عراق تغيير
كرد ايران با پذيرش قطعنامه به جنگ خاتمه دهد .اقدام امام خميني در پذيرش قطعنامه 315يكي از تصميمات
بسيار درست و به موقع در شرايط خطير جنگ بود .زيرا چنانچه اين تصميم در آن زمان اتخاذ نمي گرديد،
641
معلوم نبود كه ايران بتواند با وضع بهتري جنگ را خاتمه دهد .همچنين عدم پذيرش آتش بس در هفته هاي
اول جنگ كه بخش هاي عمده اي از سرزمين ايران به اشغال ارتش عراق در آمده بود ،از تصميمات حكيمانه
اي بود كه امام خميني اتخاذ كرد و موجب شد تا تماميت ارضي ايران حفظ گردد .به هر حال تصميم گيري
درست ،يكي از مؤلفه هاي اساسي موفقيت در جنگ مي باشد.
امکان بکارگیري سالحهاي غیر متعارف در جنگ
جنگ تحميلي نشان داد كه جامعه بين المللي تا حد زيادي در برابر بكارگيري تسليحات غير متعارف مانند
جنگ افزارهاي شيميايي،بي تفاوت است و مسائل اخالقي معموال در جنگ ها ناديده گرفته مي شوند.حتي
كشوري مانند ايران كه مي خواست رعايت حقوق انساني را در جريان جنگ داشته باشد در مقابل جنگ
گسترده شهرها از سوي عراق ،ناگزير به انجام عمليات مقابله به مثل گرديد و اين مردم دو كشور بودند كه
بيشترين تلفات و خسارات جنگ را متحمل شدند.
معلوم نیست آغازگرجنگ ،پایان دهنده به آن باشد
عراق وارد جنگي شد كه براي وقوع آن،كشور و ارتش خود را آماده كرده بود.صدام بر اين عقيده بود كه
پس از شروع جنگ،ايران دچارمشكالت فراواني شده و جمهوري اسالمي به سرعت فرو مي ريزد و يا بر اثر
شكست هاي نظامي ،ايران تن به صلح با پذيرش خواسته هاي عراق مي دهد و اين امر باعث كوتاهي مدت
زمان جنگ خواهد شد .اين طرز تفكر و پيشداوري ،ظرفيت هاي ايجاد شده بر اثر انقالب در ايران را در نظر
نداشت .جمهوري اسالمي بالفاصله پس از شروع جنگ،قابليتهاي خود را براي بسيج انسانهاي مومن و افراد
انقالبي بكار گرفت،راه دفاع را براي آحاد مردم باز گذاشت.ارتش را به سرعت بازسازي كرد،سپاه را توسعه
داد و قدرت سياسي خود را تثبيت نمود و محكم پاي دفاع از كشور ايستاد .به تدريج فرهنگ فداكاري و
شهادت ترويج يافت و سرنوشت انقالب با جنگ گره خورد .ايران توانست در تنهايي و بدون كمك اكشوري
و جايي ،ارتش عراق را پس از حدود يك سال و 1ماه به تدريج از اكثر سرزمين هاي اشغالي بيرون نمايد و
حال اين عراق بود كه بدنبال راهي براي پايان دادن به جنگ خويش ساخته بود و ايران،بدونگرفتن حقوق
خود ،زير بار آن نمي رفت.جنگ سالهاي دراز ديگري ادامه يافت تا از حوزه مرزهاي دو كشور فراتر رفت و
به خليج فارس در كنار چاه هاي نفت كشيده شد و به صورت رسمي پاي ابرقدرتها به آن باز شد.از اين زمان
به بعد،هزينه ها و خسارات جنگ به شدت افزايش يافت .ايران بدنبال راهي براي پايان دادن به جنگ بود ولي
شيوه نظامي به تنهايي پاسخگوي تامين خواسته هاي ايران نبود .در نهايت هيچيك از دو كشور نتوانستند به
اهداف خود از ادامه جنگ ،دست يابند ..زماني كه هر دو كشور در جنگ همه سرمايه خود را بكار گرفتند و
از نفس افتادند و خسته شدند ،جنگ نه با برنامه و طرح آنها بلكه بااقذام طرف هاي ثالث به پايان رسيد.
بنابراين تجربه مهم جنگ اين بود كه آغازگر جنگ ،الزاما پايان دهنده به آن نخواهد بود.
زیانها و پیامدهاي جنگ براي عراق
خسارات جنگ هشت ساله براي دولت و مردم عراق بسيار زياد بود .در دوران جنگ ،اقتصاد عراق به نفت
642
وابسته تر شد .عمده پول نفت ،صرف هزينه هاي جنگي گرديد و عراق با بدهي فراواني نزديك به 333ميليارد
دالر مواجه شد .در دوران حاكميت صدام حدود 333هزار نفر از مردم عراق در جنگ با ايران و در
سركوبهاي داخلي ،كشته و ناپديد گشتند.رژيم عراق بعنوان حكومتي ناقض حقوق بشر و بكار گيرنده
سالحهاي ممنوعه شيميايي در افكار عمومي جهانيان مطرح شد .با اينكه عراق از زمينهاي كشاورزي مناسب و
آبهاي فراوان برخوردار است و قادر به تأمين مواد غذايي براي حدود 33ميليون نفر است ولي در پايان جنگ،
مجبور بود 23درصد از نيازهاي كشاورزي خود را از خارج تأمين نمايد .اين كشور در سال 3113تنها توانسته
27
33درصد از گندم مورد نياز را در داخل توليد كرده و حدود 1/3ميليون تن گندم از خارج وارد نمود.
پيشرفت صنعتي در اين كشور متوقف گرديد و اكثر صنايع آن كشور به خارج وابسته گرديدند.كارهاي
زيربنايي مانند ايجاد شبكه هاي آب آشاميدني ،شبكه هاي درماني ،جاده ها ،شبكه حمل و نقل ،شبكه انتقال
برق ،تلفن و ....در دوره جنگ مورد بي توجهي قرار گرفت و در شرايط رقت باري به سر مي بردند 21.صدام
حسين قصد داشت تا معاهده 3123الجزيره را ملغي و اروندرود را به مالكيت عراق در آورده و جمهوري
اسالمي ر ا سرنگون و يكپارچگي كشور ايران را متالشي سازد ولي در همه اين كارها با شكست آشكاري
24
با پايان يافتن جنگ تحميلي ،دولت عراق دچار مشكالت فراواني شد .عالوه بر آنكه صدام مواجه گرديد.
حسين به هيچ يك از اهداف خود در تحميل جنگ بر ايران نرسيد ،ارتش بزرگ و حجيمي بر روي دست
دولت عراق باقي ماند كه بسيار پر هزينه و مشكل آفرين بود .اين ارتش كه داراي استعدادي بيش از 1برابر
توان خود ،در روزهاي آغازين جنگ بود ،حاال با جمعيتي يك ميليون نفري و بدون مأموريت در صحنه عراق
حضور داشت كه اداره و كنترل آن در چنين وضعيتي يكي از مشكالت دولت عراق بود .از سوي ديگر عراق
كه با 13ميليارد دالر ذخاير ارزي جنگ را شروع كرده بود ،با بيش از 53ميليارد دالر بدهي خارجي مواجه
شده بود و قادر به باز پرداخت بدهيهاي خود نبود .اداره جامعه عراق در چنين شرايطي براي دولت آن كشور،
بسيار سخت بود اين مسائل باعث شد تا عراق بدنبال راه فراري بگردد و در نتيجه در 33مرداد ماه سال 3131
هجري شمسي برابر با 7اوت 3113به منظور رهايي از آثار شكست در جنگ با ايران و براي برون رفت از
بحران ناشي از پايان جنگ بدون حاصل ،بحران بزرگتري را در حمله و اشغال كشور كويت براي خود ،ايجاد
نمود 23.پس از اين اقدام ،خليج فارس به صحنه درگيري نيروهاي متعارض تبديل شد و امريكا و كشورهاي
عربي نگران از دست دادن چاه هاي نفت شدند .با اشغال كويت ،صدام حسين و عراق ،تهديدي جدي براي
ثبات منطقه خليج فارس شدند و كشورهايي را كه در طول جنگ با ايران به عراق كمك كرده بودند بطور
جدي ترساند .آنها نه تنها از ارائه كمكهاي بيشتر به عراق خودداري كردند بلكه با دعوت از قدرتهاي بزرگ،
عليه رژيم بعثي عراق موضع گرفته و خواستار بيرون راندن ارتش عراق با زور نظامي شدند .اين بحران به نوبه
خود پاي قدرت هاي نظامي خارجي را بيش از پيش به منطقه باز كرد و جنگ اول خليج فارس را رقم زد.
بيرون رانده شدن ارتش عراق از كويت با عمليات نظامي آمريكا و هم پيمانانش ،فرصتي را براي قيام مردم
عراق پديد آورد .شيعيان عراق در اسفند ماه سال 3131دست به قيام زده و سپس كردهاي شمال آن كشور نيز
643
شهرها و روستاهاي خود را از حاكميت دولت عراق خارج نمودند .با نگراني امريكا و عربستان از سقوط رژيم
بعثي و روي كار آمدن دولتي همسويي با ايران در عراق ،صدام حسين فرصت را مغتنم شمرده و دست به
سركوب شيعيان عراق زد .با كشف 337گور دسته جمعي كه پس از فروپاشي حاكميت بعثيها در عراق كشف
شد ،مشخص گرديد كه نزديك به 533هزار نفر از مردم عراق درجريان قيام عليه صدام حسين ،كشته شده
اند.در همان زمان مردم كرد عراق با نگراني از حمالت ارتش بعثي به خانه و كاشانه آنها از عراق فرار كرده
وبيش از 3ميليون نفر آنها راهي ايران شدند .پس از اين آوارگي وسيع مردم بودكه با تصويب شوراي امنيت
سازمان ملل ،اجازه حضور ارتش عراق به شمال آن كشور داده نشد و عمالً استانهاي دهوک ،اربيل و سليمانيه
از كنترل صدام حسين خارج گشت .در نهايت با تصميم امريكا ،جنگ دوم خليج فارس برنامه ريزي ودر روز
71اسفند ماه سال 3153هجري شمسي با پيام چهار دقيقه اي جرج بوش رييس جمهور آمريكا حمالت موشكي
به عراق آغاز گرديد 13.كشور جهان از حمله آمريكا به عراق پشتيباني كردند ولي سازمان ملل و كشورهايي
مانند روسيه،فرانسه و آلمان با آن مخالفت ورزيدند.سرانجام پس از 73روز جنگ در روز 73فروردين ماه سال
3157بغداد به اشغال امريكا و متحدينش در آمد 23.بدين صورت ،حزب بعث از حكومت ساقط ورييس جمهور
ديكتاتور عراق فرار كرد .پس از مدتي صدام حسين دستگير و اعدام گرديد .ارتش بعثي عراق نابود و كليه
سيستمهاي امنيتي و نظامي رژيم بعثي عراق از بين رفت .در تشكيل دولت جديد عراق امريكا نتوانست به همه
خواسته هاي خود برسد و با تشكيل مجلس شوراي عراق مشخص شد كه از 723نماينده مجلس ،نزديك به
733نفر آنها از دوستان ايران هستند .اكنون سالها از پايان جنگي كه حكومت بعث عراق با ايران آغاز كرد
مي گذرد .آنهايي كه يكي از خونبارترين صفحات تاريخ معاصر را رقم زدند ،هيچگاه به آنچه كه مي گفتند و
مي خواستند و ادعا مي كردند نرسيدند .نه تنها تسلط بر ايران و تصرف بخشي از خاک آن را به خود نديدند
بلكه اكنون از حيات آنها خبري نيست .بنابراين مي توان گفت كه جنگ تحميلي براي صدام و حزب بعث
عراق ،نتيجه اي جز نابودي و فروپاشي حاكميت بعثي ها در عراق نداشته است.
644
منابع و مراجع و پانوشتهاي فصل دهم
. 3هاشمي رفسنجاني اكبر،اوج دفاع،كارنامه و خاطرات سال ،3133تهران ،دفتر نشر معارف انقالب 3155،صفحه473/
. 7اظهارات حجت االسالم محمد حسن رحيميان ،نماينده ولي فقيه در بنياد شهيد در پژوهشكده دفاع مقدس در اوايل سال 3155
. 1روزنامه اعتماد ،مورخ ،3152/4/1ص33/
. 4روزنامه كيهان،مورخ ،3155/1/35ص33/
. 3هاشمي رفسنجاني اكبر،آرامش و چالش ،كارنامه و خاطرات سال ،3137تهران،دفتر نشر معارف انقالب3153،صفحه 133 ، 343 ، 372 ، 331 ، 52/و
143
. 3منبع فوق ،ص334/
. 2مومني فرشاد ،روايتي از اقتصاد جنگ ،ضميمه هفتگي اعتماد ملي 37بهمن 3152
. 5آرمان بهمن ،روزنامه اعتماد ،مورخ 3155/5/33
. 1بهرام پور ابوالفضل ،تفسير يك جلدي قرآن كريم ،تهران ،آواي قرآن ، 3152،سوره بقره ،آيه 733
. 33صحيفه امام ،مجموعه پيامها و سخنراني هاي امام خميني ،جلد ،33تهران ،مركز چاپ و نشر آثار امام خميني ،3125 ،ص332/
. 33قرآن مجيد ،سوره آل عمران ،آية 311
. 37صحيفه امام ،جلد ،73ص173/
. 31قرآن مجيد ،ترجمه ابوالفضل بهرام پور ،تهران،آواي قرآن ،3155 ،سوره نجم ،آية 11
. 34بهداروند،مهدي ،ما و جنگ،تهران،پژوهشكده مطالعات و تحقيقات دفاع مقدس 3155،ص45 /
. 33اتفاق فر فرشته سادات وزيبا كالم صادق ،هاشمي بدون روتوش،تهران،انتشارات روزنه،چاپ سوم 3152ص131/
. 33امام علي (ع) ،نهج البالغه ،ترجمه دكتر سيد جعفر شهيدي،چاپ هفتم ،تهران،شركت انتشادات علمي و فرهنگي3124 ،خطبه 72صفحه72/
. 32قرآن مجيد ،سوره توبه آيه 74
. 35صحيفه امام ،جلد ، 73ص754 /
. 31شيخ كليني ،اصول كافي ،تهران،دارالكتب االسالميه ،جلد ،7ص133/
. 73قرآن مجيد ،سوره حديد ،آيات 77و71
. 73سوره نساء ،آيه 333
. 77سوره توبه ،آيه 333
. 71سوره فجر ،آيات 72تا 13
. 74سوره رعد ،آية 75
. 73سوره مائده ،آيه 73
. 73سوره آل عمران ،آيه 31
. 72صحيفه امام ،جلد ،35ص173/
. 75صحيفه امام ،جلد ،73ص313/
. 71سوره انعام ،آية 372
. 13صحيفه امام ،جلد ،34ص413/
. 13سوره رعد ،آيه 74
. 17سوره بقره ،آيه 331
. 11سوره بقره ،آيه 334
. 14سوره آل عمران ،آيه 331
. 13صحيفه امام ،جلد ،73ص333/
. 13قرآن مجيد ،سوره حديد ،آيه 71
. 12صحيفه امام ،جلد ،34ص735/
. 15سوره نحل ،آيه 13
. 11صحيفه امام ،جلد ،73ص733/
. 43صحيفه امام ،جلد ،34ص21/
645
- 43صحيفه امام جلد 73صفحه 17و11
. 47صحيفه امام ،جلد ،33ص31/
. 41سوره آل عمران ،آيه 331
. 44سوره مائده ،آيه 7
. 43هاشمي رفسنجاني اكبر،خطبه هاي نماز جمعه سال ، 3133جلد ، 7تهران ،دفتر نشر معارف انقالب 3153،
صفحات 73/و 77
. 43صحيفه امام ،جلد ،35ص111/
. 42سوره آل عمران ،آيه 13
. 45سوره نساء ،آيه 24
. 41سوره صف ،آيه 4
. 33سوره انفال ،آيه 32
. 33صحيفه امام ،جلد ،33ص23/
. 37سوره بقره ،آيه 311
. 31صحيفه امام ،جلد ،73ص333/
. 34سوره آل عمران ،آية 373
. 33سوره آل عمران آيه 333
. 33سوره محمد ،آية 2
. 32صحيفه امام ،جلد ،33ص15/
. 35صحيفه امام ،جلد ،33ص732/
. 31سوره مائده ،آية 17
. 33صحيفه امام ،جلد ،33ص332/
. 33صحيفه امام ،جلد ،33ص735/
. 37هاشمي رفسنجاني اكبر،آرامش و چالش ،كارنامه و خاطرات سال ،3137تهران،دفتر نشر معارف انقالب3153،صفحه142/
. 31آل عمران آيه 331
. 34سوره حجر ،آيه 42
. 33سوره زلزال ،آيات 2و 5
. 33صحيفه امام ،جلد ،33ص343/
. 32سوره ص ،آيه 34
. 35سوره توبه ،آيه33
. 31سوره ذاريات ،آيه 33
. 23رحماني قدرت اهلل ،بي پرده با هاشمي رفسنجاني،تهران،انتشارات كيهان،چاپ دوم 3151ص 13/و 12
. 23صحيفه امام ،جلد ،34ص24/
. 27وفيق سامرايي ،ويرانه دروازه شرقي ،مترجم عدنان قاروني ،تهران ،مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس ،3155 ،ص73/
. 21منبع فوق ،ص72/
. 24منبع فوق ،ص315/
. 23منبع فوق ،ص315/
. 23معاونت سنجش از دور،نگاهي به عراق و جنگ سلطه ،تهران،سازمان جغرافيايي نيروهاي مسلح3157،صفحه71/
646
فهرست مطالب و مندرجات
پیشگفتار 2 ................... ................................ ................................ ................................ ................................ ................................ ................................
Error! Bookmark not defined. ........................... ................................ ................................ فصل اول :وضعیت و شرایط ایران و عراق ازپیروزي انقالب اسالمی تا آغاز جنگ
انقالب اسالمی و تغییر ساختار حکومتی در ایران6.............................................................................................................................................................................................
دوران دولت موقت 7...............................................................................................................................................................................................................................
وضعیت نظامی ایران 8..............................................................................................................................................................................................................................
تحریم تسلیحاتی ایران از سوي آمریکا 01 ......................................................................................................................................................................................................
استعفاي اولین رئیس ستاد ارتش 02 ..............................................................................................................................................................................................................
تالش براي حفظ و انسجام ارتش 01 .............................................................................................................................................................................................................
وضعیت سپاه 01 ....................................................................................................................................................................................................................................
وضعیت دفاعی كشور 06 .........................................................................................................................................................................................................................
وضعیت سیاسی و امنیتی كشور 07 ..............................................................................................................................................................................................................
ظهور گروه هاي تروریستی 01 ...................................................................................................................................................................................................................
انتقال شاه به آمریکا و بروز تنش در روابط با ایاالت متحده21 ..............................................................................................................................................................................
اشغال سفارت امریکا21 ...........................................................................................................................................................................................................................
استعفاي دولت موقت و اداره كشور از سوي شوراي انقالب 22 .............................................................................................................................................................................
روند حل و فصل مسئله گروگان ها 22 ..........................................................................................................................................................................................................
اشغال سفارت آمریکا وسرنوشت كارتر 21 .....................................................................................................................................................................................................
نقش اشغال سفارت آمریکا در بروز جنگ 21 ..................................................................................................................................................................................................
تشکیل بسیج مستضعفان 21 ........................................................................................................................................................................................................................
دوران بنی صدر 26 ................................................................................................................................................................................................................................
قطع رابطه آمریکا با ایران 28 .....................................................................................................................................................................................................................
واقعه طبس 21 ......................................................................................................................................................................................................................................
اشغال سفارت ایران در انگلیس 22 ...............................................................................................................................................................................................................
روابط خارجی ایران 22 ...........................................................................................................................................................................................................................
تاریخچه و ساختار سیاسی عراق 26 ..............................................................................................................................................................................................................
جغرافیاي انسانی و ژئوپلیتیك عراق27 .........................................................................................................................................................................................................
وضعیت ژئوپلیتیکی عراق 28 ....................................................................................................................................................................................................................
فقدان عمق راهبردي 28 ...........................................................................................................................................................................................................................
مناطق كوهستانی شمالی 28 .......................................................................................................................................................................................................................
روي كار آمدن حزب بعث در عراق21 .........................................................................................................................................................................................................
ساختار قدرت در رژیم بعثی 10 ..................................................................................................................................................................................................................
ویژگی هاي صدام حسین 10 .....................................................................................................................................................................................................................
بركناري حسن البکر 11 ...........................................................................................................................................................................................................................
وضعیت نظامی عراق 11 ...........................................................................................................................................................................................................................
شرایط اقتصادي عراق 11 .........................................................................................................................................................................................................................
روابط خارجی رژیم بعثی 16 ......................................................................................................................................................................................................................
روابط عراق با ایران 16 ...........................................................................................................................................................................................................................
عراق وقرارداد 11 ......................................................................................................................................................................................................................... 8791
وضعیت و شرایط ایران و عراق در آستانه جنگ 10 ..........................................................................................................................................................................................
منابع و مراجع و پانویسهاي فصل اول 11 .......................................................................................................................................................................................................
عوامل مؤثر در بروز جنگ 18 ...................................................................................................................................................................................................................
زمینه هاي وقوع جنگ 61 ........................................................................................................................................................................................................................
استفاده از فرصت تغییر در موازنه قوا 0 .......................................................................................................................................................................................................................................
اشغال افغانستان 60 .................................................................................................................................................................................................................................
تلقی دولت عراق از كاهش قدرت ایران پس از تغییر نظام شاهنشاهی 62 ..................................................................................................................................................................
وجود زمینه هاي تاریخی و اختالفات مرزي 61 ................................................................................................................................................................................................
الف -اختالف بر سر چگونگی كنترل رودخانه اروند 61 .....................................................................................................................................................................................
ب -اختالف در مورد كنترل برخی از ارتفاعات مهم در مرز61 .............................................................................................................................................................................
بروز اختالف و افزایش مناقشه 61 ...............................................................................................................................................................................................................
الف -در تنگنا قراردادن امام خمینی61 .........................................................................................................................................................................................................
ب -تشکیل قرارگاه اطالعاتی و عملیاتی در بصره67 .........................................................................................................................................................................................
توسعه منازعه 67 ...................................................................................................................................................................................................................................
الف -وقایع كردستان 68 ..........................................................................................................................................................................................................................
ب -مسئله خلق عرب 70 ..........................................................................................................................................................................................................................
عالئم تهدید 72 .....................................................................................................................................................................................................................................
647
تالش هاي ایران براي حل اختالفات با عراق 72 ...............................................................................................................................................................................................
تشدید منازعه و بروز بحران 71 ..................................................................................................................................................................................................................
الف ـ فشار بر حوزۀ علمیه نجف 71 .............................................................................................................................................................................................................
ب -اخراج ایرانیان71 .............................................................................................................................................................................................................................
ج ـ قتل آیت اهلل سید محمدباقر صدر71 ........................................................................................................................................................................................................
د ـ فشار بر خاندان آیت اهلل حکیم76 ............................................................................................................................................................................................................
ه -منع زیارت عتبات عالیات 77 .................................................................................................................................................................................................................
و -قلع و قمع مخالفین 77 .........................................................................................................................................................................................................................
توسعه و تشدید بحران 78 .........................................................................................................................................................................................................................
ارتباط با مخالفین 78 ...............................................................................................................................................................................................................................
كمك به برنامه كودتاي موسوم به نوژه71 .....................................................................................................................................................................................................
تضعیف بیشتر ارتش ایران80 .....................................................................................................................................................................................................................
محركهاي رژیم بعثی عراق از حمله به ایران 82 ................................................................................................................................................................................................
بهانه جنگ 81 ......................................................................................................................................................................................................................................
آمادگی رژیم بعثی براي آغاز جنگ 81 .........................................................................................................................................................................................................
الف -تصفیه ارتش عراق 81 ......................................................................................................................................................................................................................
ب -اقدامات سیاسی و حقوقی عراق 81 ........................................................................................................................................................................................................
ج -درگیري هاي مرزي 81 .......................................................................................................................................................................................................................
غافلگیري ایران87 .................................................................................................................................................................................................................................
اهداف رژیم بعثی عراق از جنگ با ایران 81 ...................................................................................................................................................................................................
ملغی نمودن قرارداد مرزي 8791الجزایر 11 ..................................................................................................................................................................................................
جداسازي تمام یا بخشی از استان خوزستان از ایران 11 .......................................................................................................................................................................................
فشار به ایران براي واگذاري جزایر ابوموسی ،تنب بزرگ و تنب كوچك به اعراب 12 ................................................................................................................................................
تضعیف و جلوگیري از نفوذ انقالب اسالمی12 ................................................................................................................................................................................................
جمع بندي 12 .......................................................................................................................................................................................................................................
منابع و مراجع وپانوشتهاي فصل دوم 11 ........................................................................................................................................................................................................
فصل سوم :جنگ گسترده 16........................... ................................ ................................ ................................ ................................ ................................
آغاز جنگ با تهاجمات هوایی17 ................................................................................................................................................................................................................
تهاجم زمینی ارتش بعثی 17 .......................................................................................................................................................................................................................
اهداف عملیاتی ،سازماندهی و محورهاي اصلی تهاجم ارتش عراق 18 ......................................................................................................................................................................
جبهه جنوب18 .....................................................................................................................................................................................................................................
اشغال بستان 011 ...................................................................................................................................................................................................................................
اشغال سوسنگرد 011 ..............................................................................................................................................................................................................................
اشغال خرمشهر 010 ................................................................................................................................................................................................................................
محاصره آبادان 012 ...............................................................................................................................................................................................................................
برنامه ریزي جهت اشغال مسجد سلیمان012 ....................................................................................................................................................................................................
جبهه میانی و غرب011 ...........................................................................................................................................................................................................................
اشغال شهرهاي قصرشیرین ،سرپل ذهاب ،گیالنغرب و نفت شهر 011 ......................................................................................................................................................................
جبهه شمال غرب 011 .............................................................................................................................................................................................................................
نتیجه تهاجمات زمینی ارتش عراق 011 .........................................................................................................................................................................................................
تحلیل و ارزیابی عملیات ارتش عراق 011 ......................................................................................................................................................................................................
حمله به مناطق مسکونی 016 .....................................................................................................................................................................................................................
اسارت غیر نظامیان 017 ...........................................................................................................................................................................................................................
حمالت عراق به مراكز نفتی ایران 017 .........................................................................................................................................................................................................
تحلیل امام خمینی از علت آغاز جنگ 018 .....................................................................................................................................................................................................
گزینه هاي ایران در برابر جنگ011 ............................................................................................................................................................................................................
واكنش و اقدامات ایران پس از آغاز جنگ 001 ..............................................................................................................................................................................................
راهبرد ایران در برابر تهاجم ارتش عراق002 ..................................................................................................................................................................................................
احیاء قدرت ارتش و مأموریت مقابله با قواي متجاوز 001 ...................................................................................................................................................................................
اقدامات نیروي هوایی ارتش جمهوري اسالمی در روز هاي اول جنگ 001 ...............................................................................................................................................................
اقدامات نیروي زمینی ارتش 006 ................................................................................................................................................................................................................
دعوت از مردم براي دفاع007 ...................................................................................................................................................................................................................
حضور سپاه در جنگ 008 ........................................................................................................................................................................................................................
تشکیل شوراي عالی دفاع 021 ...................................................................................................................................................................................................................
شکل گیري سازمان رزمی سپاه و تشکیل ستاد عملیات جنوب 021 .........................................................................................................................................................................
شکست طرح ارتش عراق براي رسیدن به اهداف نظامی 020 ................................................................................................................................................................................
نقاط قوت و ضعف و شکست راهبرد عراق 022 ..............................................................................................................................................................................................
648
امریکا و آغاز جنگ 021 .........................................................................................................................................................................................................................
شوروي و آغاز جنگ 021 .......................................................................................................................................................................................................................
كشورهاي عربی و جنگ 026 ....................................................................................................................................................................................................................
تشکیل شوراي همکاري خلیج فارس 027 .......................................................................................................................................................................................................
اسرائیل و جنگ 028 ..............................................................................................................................................................................................................................
تالش براي آتش بس 028 .........................................................................................................................................................................................................................
سازمان ملل و آغاز جنگ 028 ...................................................................................................................................................................................................................
سازمان كنفرانس اسالمی و جنگ 020 ..........................................................................................................................................................................................................
عراق و آتش بس 022 .............................................................................................................................................................................................................................
دیدگاه امام خمینی نسبت به جنگ022 .........................................................................................................................................................................................................
عدم پذیرش آتش بس و تصمیم به دفاع021 ...................................................................................................................................................................................................
اقدامات نظامی ایران و انجام عملیات محدود و چریکی 026 ................................................................................................................................................................................
عملیات هاي منظم چهار ماه اول جنگ 027 ....................................................................................................................................................................................................
عملیات پل نادري 027 ............................................................................................................................................................................................................................
عملیات جاده ماهشهر 028 ........................................................................................................................................................................................................................
عملیات نصر 021 ..................................................................................................................................................................................................................................
عملیات توكل011 .................................................................................................................................................................................................................................
ارزیابی چهار عملیات چهار ماهه اول جنگ011 ...............................................................................................................................................................................................
مدیریت بنی صدر در جنگ 010 ................................................................................................................................................................................................................
تالش مجدد سازمان ملل 012 .....................................................................................................................................................................................................................
تالش براي توسعه انضباط در نیروهاي مسلح012 ..............................................................................................................................................................................................
الزامات انجام عملیات موفق 012 ................................................................................................................................................................................................................
اجالس سران سازمان كنفرانس اسالمی در طائف 011 ........................................................................................................................................................................................
اوج گیري اختالفات سیاسی در ایران 016 .....................................................................................................................................................................................................
سال رحمت ،عطوفت ،برادري و قانون 017 ....................................................................................................................................................................................................
عملیات 018 ....................................................................................................................................................................................................................................H3
بمباران زندان دولتو 011 ..........................................................................................................................................................................................................................
هیئت صلح غیر متعهدها 011 .....................................................................................................................................................................................................................
برنامه ریزي منافقین براي اقدام مسلحانه و ترور 011 .........................................................................................................................................................................................
تصرف ارتفاعات اهلل اكبر010 ...................................................................................................................................................................................................................
بركناري بنی صدر 010 ...........................................................................................................................................................................................................................
عملیات فرمانده كل قوا 012 .....................................................................................................................................................................................................................
حركت مسلحانه منافقین 011 .....................................................................................................................................................................................................................
سفر نماینده سازمان ملل به ایران 011 ...........................................................................................................................................................................................................
ترورهاي مجاهدین خلق 011 .....................................................................................................................................................................................................................
فرار بنی صدر و سران منافقین 011 .............................................................................................................................................................................................................
تغییرات در ارتش 016 ............................................................................................................................................................................................................................
آزاد سازي شهر نوسود 016 ......................................................................................................................................................................................................................
برنامه ریزي اساسی براي دفع تجاوز 016 .......................................................................................................................................................................................................
اقدامات ارتش براي افزایش توان رزمی 017 ..................................................................................................................................................................................................
همکاري كردهاي عراق با ایران 018 ............................................................................................................................................................................................................
ترور رئیس جمهور و نخست وزیر 018 .........................................................................................................................................................................................................
آزادسازي شهر اشنویه 011 .......................................................................................................................................................................................................................
ظهور تفکر خالق عملیاتی 061 ..................................................................................................................................................................................................................
فصل چهارم :پیروزي هاي ایران 067 ................. ................................ ................................ ................................ ................................ ................................
آزاد سازي سرزمین هاي اشغالی 068 ............................................................................................................................................................................................................
لزوم شکست حصر آبادان 068 ...................................................................................................................................................................................................................
عملیات ثامن االئمه 061 ...........................................................................................................................................................................................................................
استعداد قواي عراق در شرق رودخانه كارون 071 ............................................................................................................................................................................................
استعداد و سازمان نیروهاي خودي 071 .........................................................................................................................................................................................................
طرح مانور070 .....................................................................................................................................................................................................................................
شرح و نتایج عملیات 070 .........................................................................................................................................................................................................................
ارزیابی شکست حصر آبادان072 ................................................................................................................................................................................................................
سانحه هواپیماي C-130وشهادت تعدادي از فرماندهان جنگ 071 ...........................................................................................................................................................................
تحول عملیاتی 071 ................................................................................................................................................................................................................................
تشکیل تیپ هاي سپاه 071 ........................................................................................................................................................................................................................
تشکیل قرارگاه مشترک ارتش و سپاه 076 .....................................................................................................................................................................................................
649
عملیات طریق القدس 077 ........................................................................................................................................................................................................................
فلسفه اسم گذاري عملیات 078 ..................................................................................................................................................................................................................
محدوده و چگونگی انتخاب منطقۀ عملیات 078 ...............................................................................................................................................................................................
انتخاب منطقۀ بستان 081 ..........................................................................................................................................................................................................................
هدف عملیات ونتایج مورد انتظار 081 ..........................................................................................................................................................................................................
اقدامات ضروري جهت اجراي عملیات 080 ...................................................................................................................................................................................................
نیازمندیهاي اطالعاتی 080 ........................................................................................................................................................................................................................
شناسایی عوارض زمین 082 ......................................................................................................................................................................................................................
آرایش قواي دشمن 082 ..........................................................................................................................................................................................................................
استعداد قواي دشمن و خودي 081 ..............................................................................................................................................................................................................
ارزیابی برتري هاي دشمن و خودي 086 .......................................................................................................................................................................................................
آمادگی براي اجراي عملیات 086 ...............................................................................................................................................................................................................
شیوه و تاكتیك هاي ارتش عراق 086 ..........................................................................................................................................................................................................
طرح مانور و عنصر كلیدي موفقیت 087 .......................................................................................................................................................................................................
احداث جاده در مناطق رملی 087 ...............................................................................................................................................................................................................
تالش هاي هماهنگی 088 .........................................................................................................................................................................................................................
وضعیت امنیتی ایران در زمان عملیات طریق القدس 088 ....................................................................................................................................................................................
تصورات دشمن قبل از آغاز عملیات 081 ......................................................................................................................................................................................................
شرح عملیات 081 ..................................................................................................................................................................................................................................
آزادسازي شهر بستان 011 ........................................................................................................................................................................................................................
واكنش ارتش بعثی و درگیري هاي پل سابله 011 .............................................................................................................................................................................................
تداوم فشار نظامی پس از پایان عملیات010 ....................................................................................................................................................................................................
نتایج عملیات 012 ..................................................................................................................................................................................................................................
پیامدهاي عملیات012 .............................................................................................................................................................................................................................
بررسی عوامل پیروزي012 .......................................................................................................................................................................................................................
فتح الفتوح 011 ....................................................................................................................................................................................................................................
تأثیر عملیات طریق القدس بر روحیه بعضی از فرماندهان 011 ..............................................................................................................................................................................
حمله كمونیست ها به آمل 016 ..................................................................................................................................................................................................................
نبرد چزابه 016 .....................................................................................................................................................................................................................................
ضربه مهم به منافقین 018 ........................................................................................................................................................................................................................
فرار جنگنده ایرانی به عربستان018 .............................................................................................................................................................................................................
طرح صلح سازمان ملل و كنفرانس اسالمی011 ................................................................................................................................................................................................
حمایت جدي تر اردن از صدام حسین 211 .....................................................................................................................................................................................................
حذف نام عراق از فهرست كشورهاي حامی تروریسم210 ...................................................................................................................................................................................
عملیات فتح مبین 210 .............................................................................................................................................................................................................................
مالحظات انتخاب منطقه عملیات 212 ...........................................................................................................................................................................................................
جغرافیا و عوارض زمین منطقه و اهداف عملیات 212 ........................................................................................................................................................................................
استعداد و آرایش دشمن 211 .....................................................................................................................................................................................................................
چگونگی تأمین كمبود یگان 211 ................................................................................................................................................................................................................
ایجاد انگیزه در بین رزمندگان 211 ..............................................................................................................................................................................................................
استعداد خودي211 ................................................................................................................................................................................................................................
طرح مانور211 .....................................................................................................................................................................................................................................
اقدامات دشمن قبل از آغاز عملیات 216 .......................................................................................................................................................................................................
تردید در اجراي عملیات 216 ....................................................................................................................................................................................................................
شرح عملیات 217 ..................................................................................................................................................................................................................................
نتایج و ارزیابی دستاوردهاي عملیات 211 ......................................................................................................................................................................................................
تقدیر امام خمینی از عملیات فتح مبین 201 ....................................................................................................................................................................................................
همکاري منافقین با رژیم بعثی عراق202 ........................................................................................................................................................................................................
پیامدهاي عملیات فتح مبین202 ..................................................................................................................................................................................................................
شوراي عالی دفاع و چگونگی ادامه جنگ 202 ................................................................................................................................................................................................
اخراج گروهی از مردم عراق201 ...............................................................................................................................................................................................................
تجهیز عراق به هواپیماهاي میگ 201 ...................................................................................................................................................................................................... 51
توسعه روابط ایران و سوریه 201 ................................................................................................................................................................................................................
قطع صدور نفت عراق از طریق سوریه 201 ....................................................................................................................................................................................................
كمك هاي اطالعاتی امریکا به عراق 206 ......................................................................................................................................................................................................
سفر هیئت میانجی سازمان كنفرانس اسالمی به تهران 206 ...................................................................................................................................................................................
ایجاد روابط گرم با كره شمالی206 .............................................................................................................................................................................................................
تکمیل آزادسازي خوزستان 207 .................................................................................................................................................................................................................
651
سیر طرح ریزي عملیات بیت المقدس 207 .....................................................................................................................................................................................................
عملیات بیت المقدس 221 ........................................................................................................................................................................................................................
محدوده منطقه عملیاتی بیت المقدس 221 ......................................................................................................................................................................................................
اسم گذاري عملیات 220 ..........................................................................................................................................................................................................................
هشیاري و استعداد وگسترش ارتش عراق 220 ................................................................................................................................................................................................
تدابیر پدافندي ارتش بعثی 222 ..................................................................................................................................................................................................................
طرح مانور و مرحله بندي طرح عملیات 222 ...................................................................................................................................................................................................
سازمان و استعداد خودي 221 ....................................................................................................................................................................................................................
عوامل غافلگیري ارتش عراق227 ...............................................................................................................................................................................................................
شرح عملیات 221 ..................................................................................................................................................................................................................................
نصب پل هاي تاكتیکی بر روي كارون 221 ....................................................................................................................................................................................................
تصرف سرپل بزرگ 221 .........................................................................................................................................................................................................................
عملیات در فکه 222 ...............................................................................................................................................................................................................................
حمله به هواپیماي غیر نظامی 222 ...............................................................................................................................................................................................................
حركت به سمت مرز 222 .........................................................................................................................................................................................................................
تالش براي محاصره و دسترسی به خرمشهر221 ...............................................................................................................................................................................................
به سوي آزاد سازي خرمشهر 226 ................................................................................................................................................................................................................
تالش ارتش عراق براي حفظ خرمشهر 226 ....................................................................................................................................................................................................
تالش هاي فشرده براي فتح خرمشهر227 .......................................................................................................................................................................................................
طرح جدید براي محاصره و آزاد سازي خرمشهر 228 ........................................................................................................................................................................................
آزاد سازي و فتح خرمشهر 221 ..................................................................................................................................................................................................................
نگاه امام خمینی به فتح خرمشهر 211 ...........................................................................................................................................................................................................
فتح خرمشهر پایان رویاي صدام در اشغال سرزمین هاي ایران 210 ..........................................................................................................................................................................
نتایج و دستاوردهاي عملیات بیت المقدس 212 ................................................................................................................................................................................................
دالیل موفقیت و ارزیابی عملیات بیت المقدس212 ...........................................................................................................................................................................................
حمله محدود عراق به شهرها 211 ................................................................................................................................................................................................................
سركوب گروه هاي مسلح 211 ...................................................................................................................................................................................................................
هشدار نسبت به آفت هاي پیروزي 216 .........................................................................................................................................................................................................
تشکیل شوراي عالی بازسازي مناطق جنگی 217 ...............................................................................................................................................................................................
جمع بندي و دستاوردهاي سال دوم جنگ 217 ................................................................................................................................................................................................
منابع و مراجع وپانوشتهاي فصل چهارم 211 ...................................................................................................................................................................................................
پیامدهاي فتح خرمشهر211 .......................................................................................................................................................................................................................
راهکارهاي و شرایط ایران براي پایان دادن به جنگ پس از فتح خرمشهر 211 ............................................................................................................................................................
سیاست دفاعی جمهوري اسالمی پس از فتح خرمشهر216 ....................................................................................................................................................................................
تشکیل جلسه شوراي عالی دفاع 217 ............................................................................................................................................................................................................
حمله اسرائیل به لبنان 211 ........................................................................................................................................................................................................................
عزیمت فرماندهان جنگ به سوریه211 .........................................................................................................................................................................................................
تحلیل امام خمینی از حمله اسرائیل به لبنان 261 ...............................................................................................................................................................................................
تالش هاي صلح 260 ...............................................................................................................................................................................................................................
جلسه دوم شوراي عالی دفاع262 ................................................................................................................................................................................................................
عقب نشینی ارتش عراق 262 .....................................................................................................................................................................................................................
چرا جنگ تمام نشد؟ 261 ........................................................................................................................................................................................................................
تصمیم به عبور از مرز 268 .......................................................................................................................................................................................................................
تغییر راهبرد ارتش عراق به دفاع ایستا 271 ....................................................................................................................................................................................................
صدور قطعنامه 272 ..........................................................................................................................................................................................................................184
عملیات رمضان 272 ...............................................................................................................................................................................................................................
شرایط بین المللی271 .............................................................................................................................................................................................................................
منطقه عملیات271 .................................................................................................................................................................................................................................
دیدگاه هاي ارتش و سپاه در مورد عملیات 271 ...............................................................................................................................................................................................
شرح عملیات 276 ..................................................................................................................................................................................................................................
دعوت امام خمینی از مردم عراق براي قیام 277 ..............................................................................................................................................................................................
نتایج عملیات 278 .................................................................................................................................................................................................................................
علل ناكامی عملیات 278 ..........................................................................................................................................................................................................................
ارزیابی عملیات280 ...............................................................................................................................................................................................................................
واكنش عراق و حمله به غیر نظامیان 282 .......................................................................................................................................................................................................
حمالت به جزیره خارک 282 ....................................................................................................................................................................................................................
نا امن سازي خور موسی 282 .....................................................................................................................................................................................................................
تحول در راهبرد نظامی عراق 281 ...............................................................................................................................................................................................................
651
تأثیر عملیات رمضان بر تداوم جنگ والزامات جنگیدن در شرایط جدید 281 ............................................................................................................................................................
فرسایشی شدن جنگ 286 ........................................................................................................................................................................................................................
میانجی گري 287 ..................................................................................................................................................................................................................................
استفاده بیشتر از هواپیماهاي میگ 288 ..................................................................................................................................................................................................... 51
كنفرانس فاس 281 ................................................................................................................................................................................................................................
واجب كفایی بودن حضور در جبهه ها 211 ....................................................................................................................................................................................................
عملیات مسلم ابن عقیل 211 ......................................................................................................................................................................................................................
انفجار در تهران210 ...............................................................................................................................................................................................................................
اقدامات منافقین 212 ..............................................................................................................................................................................................................................
دیدگاه امام خمینی درباره صلح 212 ............................................................................................................................................................................................................
تداوم واكنش عراق به عملیات مسلم بن عقیل 212 ............................................................................................................................................................................................
صدور قطعنامه 212 .......................................................................................................................................................................................................................... 155
عملیات محرم 211 .................................................................................................................................................................................................................................
فتح بزرگ محرم 217 .............................................................................................................................................................................................................................
انتظار حمله به مناطق مسکونی پس از پیروزي عملیات محرم217 ...........................................................................................................................................................................
تالش براي بهبود مناسبات با شوروي 217 ......................................................................................................................................................................................................
تشکیل مجلس اعالي انقالب اسالمی عراق 218 ................................................................................................................................................................................................
تعقیب حزب توده211 ............................................................................................................................................................................................................................
جنگ در رأس امور 211 ..........................................................................................................................................................................................................................
عملیات والفجر مقدماتی 210 ....................................................................................................................................................................................................................
شرح و نتایج عملیات و ارزیابی آن 210 ........................................................................................................................................................................................................
آفت پیروزي 212 .................................................................................................................................................................................................................................
تشکیل قرارگاه نصرت 212 ......................................................................................................................................................................................................................
تشکیل كنفرانس غیر متعهدها212 ...............................................................................................................................................................................................................
حمله عراق به چاه هاي نفتی 211 ................................................................................................................................................................................................................
نگاه امام خمینی به مسئله تداوم جنگ و لزوم توجه به معنویت 216 .......................................................................................................................................................................
واگذاري تمشیت امور ارتش و سپاه 217 .......................................................................................................................................................................................................
ربایش هواپیماي 218 .......................................................................................................................................................................................................................C-130
عملیات والفجر218 ............................................................................................................................................................................................................................. 8
هدف عملیات و موقعیت و عوارض منطقه218 ................................................................................................................................................................................................
شرح و نتایج عملیات 201 .........................................................................................................................................................................................................................
ارزیابی و دالیل ناكامی عملیات والفجر 200 ................................................................................................................................................................................................ 8
حمله موشکی به دزفول و چند شهر202 ........................................................................................................................................................................................................
دعوت به ادامه دفاع 201 .........................................................................................................................................................................................................................
ربایش هواپیماي مسافربري 201 .................................................................................................................................................................................................................
نگرانی از كمبود نان 206 .........................................................................................................................................................................................................................
تغییر راهبرد نظامی ایران206 ....................................................................................................................................................................................................................
انجام عملیات هاي محدود 206 ...................................................................................................................................................................................................................
عملیات والفجر 207 .............................................................................................................................................................................................................................5
عملیات والفجر 207 .............................................................................................................................................................................................................................8
واكنش عراق به شکست در مهران 208 .........................................................................................................................................................................................................
سیاست ایران درباره جنگ 201 ..................................................................................................................................................................................................................
عملیات والفجر 220 .............................................................................................................................................................................................................................4
انفجار پایگاه تفنگداران امریکایی و فرانسوي در لبنان 222 .................................................................................................................................................................................
حمله به مناطق مسکونی در واكنش به عملیات والفجر 221 ................................................................................................................................................................................4
نفی مقابله به مثل در زدن مناطق مسکونی221 .................................................................................................................................................................................................
چالش در دستیابی به موفقیت هاي بزرگ 226 .................................................................................................................................................................................................
حمالت عراق به كشتی ها در خور موسی 227 .................................................................................................................................................................................................
كمك هاي فرانسه به عراق228 ..................................................................................................................................................................................................................
حمله عراق به تأسیسات نفتی 221 ...............................................................................................................................................................................................................
طرح امریکا براي حضور نظامی در خلیج فارس 220 ..........................................................................................................................................................................................
صدرو قطعنامه 222 ..........................................................................................................................................................................................................................145
خرید سالح222 ....................................................................................................................................................................................................................................
آتش بس و شروع مجدد حمله به مناطق مسکونی 222 ........................................................................................................................................................................................
جمع بندي 221 .....................................................................................................................................................................................................................................
منابع و مراجع و پانوشتهاي فصل پنجم 221 ....................................................................................................................................................................................................
لزوم تغییر در بینش عملیاتی 212 ................................................................................................................................................................................................................
ابتکار در تعیین و انتخاب منطقه عملیاتی 212 ..................................................................................................................................................................................................
652
شناسایی منطقه هور 212 ..........................................................................................................................................................................................................................
خروج از بن بست 211 ............................................................................................................................................................................................................................
تشکیل قرارگاه خاتم االنبیاء (ص) 211 ...........................................................................................................................................................................................................
اجالس سران كنفرانس اسالمی در مراكش 216 ...............................................................................................................................................................................................
حمله به مناطق مسکونی و تصمیم به مقابله به مثل216 ........................................................................................................................................................................................
عملیات والفجر 218 .............................................................................................................................................................................................................................1
جنگ جنگ تا یك پیروزي 218 ................................................................................................................................................................................................................
عملیات خیبر 211 ..................................................................................................................................................................................................................................
وضعیت توانمندیهاي ارتش عراق در آستانه عملیات خیبر 210 ..............................................................................................................................................................................
اهداف وجغرافیاي منطقه عملیات 210 ..........................................................................................................................................................................................................
شرح عملیات 212 ..................................................................................................................................................................................................................................
عملیات در محور طالئیه 212 .....................................................................................................................................................................................................................
اقدامات مهندسی 211 .............................................................................................................................................................................................................................
بکارگیري سالح هاي شیمیایی 211 ..............................................................................................................................................................................................................
نتایج و ارزیابی عملیات خیبر 216 ...............................................................................................................................................................................................................
نقش فرماندهان و خسارات خودي 217 .........................................................................................................................................................................................................
حمله به مناطق مسکونی در واكنش به عملیات خیبر 217 .....................................................................................................................................................................................
تشکیل كنفرانس وزراي خارجه كشورهاي عربی در بغداد 218 .............................................................................................................................................................................
سیاست دفاعی ایران 218 .........................................................................................................................................................................................................................
تحول در روابط عراق و سازمان مجاهدین خلق 211 ..........................................................................................................................................................................................
آغاز دور جدید حمله به مناطق مسکونی 211 ..................................................................................................................................................................................................
اتخاذ راهبرد قطع صادرات نفت ایران از سوي عراق261 ....................................................................................................................................................................................
حضور وزارتخانه ها در جنگ 261 ..............................................................................................................................................................................................................
تشکیل قرارگاه رمضان 260 ......................................................................................................................................................................................................................
جنگ نفتکش ها 262 ..............................................................................................................................................................................................................................
مقابله به مثل 262 ..................................................................................................................................................................................................................................
اجالس شوراي امنیت سازمان ملل و صدور قطعنامه 262 ............................................................................................................................................................................... 115
حمله جنگنده هاي عربستانی به هواپیماهاي ایرانی261 .......................................................................................................................................................................................
احداث خط لوله نفتی عراق به عربستان 261 ...................................................................................................................................................................................................
آتش بس در حمله به مناطق مسکونی 261 ......................................................................................................................................................................................................
ربایش هواپیماها 261 ..............................................................................................................................................................................................................................
مقابله به مثل هوایی 266 ..........................................................................................................................................................................................................................
اقدامات ارتش عراق در هور 266 ...............................................................................................................................................................................................................
طرح ارتش براي عملیات 267 ....................................................................................................................................................................................................................
عملیات میمك 268 ................................................................................................................................................................................................................................
روابط سیاسی امریکا و عراق 268 ...............................................................................................................................................................................................................
مجهز شدن ایران به موشك هاي اسکاد بی261 ................................................................................................................................................................................................
حمالت مجدد عراق به شهرها261 ...............................................................................................................................................................................................................
مقابله به مثل ایران 271 ...........................................................................................................................................................................................................................
عملیات سرنوشت ساز271 ........................................................................................................................................................................................................................
عملیات بدر 271 ...................................................................................................................................................................................................................................
علت انتخاب منطقه عملیاتی بدر 270 ............................................................................................................................................................................................................
علت نام گذاري و هدف عملیات 270 ...........................................................................................................................................................................................................
دیدار فرماندهان با امام خمینی 272 .............................................................................................................................................................................................................
شرح و نتایج عملیات 272 .........................................................................................................................................................................................................................
تحلیل نظامی دو عملیات خیبر و بدر271 .......................................................................................................................................................................................................
حمله به مناطق مسکونی تهران 271 ..............................................................................................................................................................................................................
تالفی حمله به شهرها و پرتاب موشك به بغداد 271 .........................................................................................................................................................................................
درخواست قذافی براي توقف مقابله به مثل 276 ......................................................................................................................................................................................................
سفر دبیركل سازمان ملل به ایران و توقف موقت جنگ شهرها 277 ..................................................................................................................................................................................
دعوت امام خمینی به استقامت 277 ...................................................................................................................................................................................................................
قرارگاه كمیل278 ..................................................................................................................................................................................................................................
پشتیبانی هاي تسلیحاتی فرانسه از ارتش بعثی عراق271 ......................................................................................................................................................................................
توسعه حمالت عراق در خلیج فارس 281 .......................................................................................................................................................................................................
اقدامات ایران 280 ................................................................................................................................................................................................................................
بازرسی از كشتی ها 282 ..........................................................................................................................................................................................................................
اقدامات مقابله به مثل 282 ........................................................................................................................................................................................................................
جمع بندي 282 .....................................................................................................................................................................................................................................
653
منابع و مراجع و پانوشتهاي فصل ششم281 .....................................................................................................................................................................................................
تشکیل فرماندهی مستقل 288 .........................................................................................................................................................................................................................
تالش عربستان برا ي میانجی گري 281 ..............................................................................................................................................................................................................
آغاز مجدد جنگ شهرها 281 .........................................................................................................................................................................................................................
تالش ایران براي تهیه سالح 211 ......................................................................................................................................................................................................................
عملیات قادر210 ....................................................................................................................................................................................................................................
برنامه عراق براي قطع صادرات نفت ایران از جزیره خارک212 .....................................................................................................................................................................................
توسعه توان رزمی 212 ...............................................................................................................................................................................................................................
تشکیل نیروهاي سه گانه در سپاه 211 ................................................................................................................................................................................................................
مبادله گروگان با سالح 211 ......................................................................................................................................................................................................................
افزایش قابلیت ها و توانمندي هاي عراق در سال ششم جنگ 211 ..........................................................................................................................................................................
شرایط ایران براي آتش بس 111 ..................................................................................................................................................................................................................
سفر صدام به مسکو 111 ............................................................................................................................................................................................................................
تدابیر و استعداد عملیاتی ارتش بعثی عراق در سال ششم جنگ 111 ............................................................................................................................................................................
سیر طرح ریزي عملیات والفجر 110 ......................................................................................................................................................................................................... 1
آموزه سپاه براي انجام عملیات 112 .............................................................................................................................................................................................................
تردید فرماندهان111 ...............................................................................................................................................................................................................................
ضربه نهایی111 ....................................................................................................................................................................................................................................
عملیات فاو 111 ....................................................................................................................................................................................................................................
هدف عملیات 111 .................................................................................................................................................................................................................................
دالیل انتخاب منطقه فاو 116 .....................................................................................................................................................................................................................
روش هاي اِعمال غافلگیري 118 .................................................................................................................................................................................................................
طرح ریزي عملیات فریب 111 .....................................................................................................................................................................................................................
برنامه ریزي براي اجراي تك پشتیبانی 101 .........................................................................................................................................................................................................
طرح ریزي عملیات محدود و ایذایی
101 ......................................................................................................................................................................................................
حفاظت اطالعات 100 ...............................................................................................................................................................................................................................
كنترل اطالعاتی دشمن وشناسایی مواضع 102 ......................................................................................................................................................................................................
انتخاب منطقه غافلگیر كننده 102 ...................................................................................................................................................................................................................
وضعیت و موقعیت منطقه عملیات102 ..........................................................................................................................................................................................................
وضعیت رودخانه اروند و ساحل آن 101 .......................................................................................................................................................................................................
برآورد استعداد قواي دشمن در منطقه عملیاتی101 ...........................................................................................................................................................................................
سازمان رزم خودي 101 ...........................................................................................................................................................................................................................
مشکالت برنامه ریزي عملیات 107 ...............................................................................................................................................................................................................
مرحله بندي عملیات 108 ...........................................................................................................................................................................................................................
طرح مانور 101 .....................................................................................................................................................................................................................................
سیر تکمیل طرح ریزي و اجراي عملیات101 ..................................................................................................................................................................................................
اقدامات مهندسی 101 .............................................................................................................................................................................................................................
شرح عملیات 121 ..................................................................................................................................................................................................................................
شکستن خطوط دشمن121 ........................................................................................................................................................................................................................
پاكسازي و تأمین مناطق تصرف شده122 .........................................................................................................................................................................................................
پاتك سنگین از محور ام القصر121 ..................................................................................................................................................................................................................
تثبیت منطقه عملیاتی 121 ........................................................................................................................................................................................................................
تأمین فاو 126 ......................................................................................................................................................................................................................................
احداث پل بعثت 127 ..............................................................................................................................................................................................................................
تاكتیك هاي دشمن در حین عملیات128 .......................................................................................................................................................................................................
تلفات و خسارات دشمن و خودي121 ..........................................................................................................................................................................................................
نتایج عملیات فاو 121 .............................................................................................................................................................................................................................
ارزیابی عملیات والفجر 122 ................................................................................................................................................................................................................... 1
آینده جنگ 121 ...................................................................................................................................................................................................................................
حمله به هواپیماي مسافربري و خطوط راه آهن 121 ..........................................................................................................................................................................................
صدور قطعنامه 126 .......................................................................................................................................................................................................................... 115
تحوالت پس از فتح فاو128 ......................................................................................................................................................................................................................
جمع بندي 121 .....................................................................................................................................................................................................................................
منابع و مراجع و پانوشتهاي فصل هفتم 111 ....................................................................................................................................................................................................
راهبرد دفاع متحرک
112 .........................................................................................................................................................................................................................
حمله به مراكز اقتصادي 111 .....................................................................................................................................................................................................................
اشغال دوباره مهران111 ..........................................................................................................................................................................................................................
654
عملیات كربالي یك و باز پس گیري مهران111 ..............................................................................................................................................................................................
ماجراي مك فارلین116 ............................................................................................................................................................................................................................
طرح مسئله ختم جنگ 111 .......................................................................................................................................................................................................................
بهبود رابطه با فرانسه و انتقال منافقین به عراق 110 ...................................................................................................................................................................................................
اتخاذ راهبرد بین المللی كردن جنگ وآغاز مجدد حمله به تأسیسات نفتی 112 ......................................................................................................................................................................
تحول در قدرت هوایی عراق 111 ...............................................................................................................................................................................................................
سال عملیات سرنوشت و پیروزي111 ...........................................................................................................................................................................................................
كاهش قیمت نفت و شرایط اقتصادي كشور111 ..............................................................................................................................................................................................
حمله به مراكز صنعتی و جمعیتی117 ...........................................................................................................................................................................................................
تشدید جنگ علیه تأسیسات نفتی و نفتکش ها118 ............................................................................................................................................................................................
توسعه توان ارتش عراق 111 .....................................................................................................................................................................................................................
دیدگاه هاي مختلف راجع به جنگ 161 ........................................................................................................................................................................................................
طرح صلح صدام 162 ..............................................................................................................................................................................................................................
تمایل امریکا و شوروي برا ي خاتمه دادن به جنگ 162 .....................................................................................................................................................................................
بمب گذاري162 ...................................................................................................................................................................................................................................
فرار هواپیماهاي ایرانی به عراق 162 ..............................................................................................................................................................................................................
عملیات دریایی كربالي ، 8تصرف اسکله االمیه 161 ..............................................................................................................................................................................................
اجالس غیر متعهدها و مسئله جنگ 166 ...........................................................................................................................................................................................................
تشدید حمالت به مراكز اقتصادي و مناطق غیر نظامی 166 .......................................................................................................................................................................................
صدور قطعنامه 168 ........................................................................................................................................................................................................................... 111
عملیات فتح 168 .................................................................................................................................................................................................................................8
خیزش عمومی براي پایان دادن به جنگ161 ..................................................................................................................................................................................................
تهدید به دخالت نظامی 170 ......................................................................................................................................................................................................................
افشاي ماجراي مك فارلین 170 ..................................................................................................................................................................................................................
تأثیر افشاي ماجراي مك فارلین بر دولت هاي ایران و امریکا 172 .........................................................................................................................................................................
هجوم كم سابقه عراق به مراكز اقتصادي و مسکونی 171 ....................................................................................................................................................................................
پرتاب اولین موشك ساحل به دریاي ایران 176 ...............................................................................................................................................................................................
توقعات و انتظارات در سال ششم جنگ 177 ...................................................................................................................................................................................................
روند برنامه ریزي و اجراي عملیات كربالي 177 ........................................................................................................................................................................................... 1
ضرورت و هدف عملیات كربالي 178 .......................................................................................................................................................................................................4
شیوه ها و تاكتیك هاي ارتش بعثی 178 ........................................................................................................................................................................................................
شرح و نتایج عملیات 181 .........................................................................................................................................................................................................................
دالیل عدم موفقیت عملیات كربالي 180 .................................................................................................................................................................................................... 4
اقدام منافقین182 ..................................................................................................................................................................................................................................
اجالس پنجم سازمان كنفرانس اسالمی182 .....................................................................................................................................................................................................
طرح آزاد سازي نفت شهر 182 ..................................................................................................................................................................................................................
تحلیل شرایط پس از پایان عملیات كربالي 182 ............................................................................................................................................................................................ 4
روند تصمیم گیري و برنامه ریزي انجام عملیات كربالي 181 ............................................................................................................................................................................. 1
ضرورت انجام عملیات كربالي 181 .......................................................................................................................................................................................................... 1
عملیات كربالي 186 ............................................................................................................................................................................................................................ 1
هدف وعلل انجام عملیات كربالي187 ........................................................................................................................................................................................................1
شیوه هاي اِعمال شده براي غافلگیري 181 .....................................................................................................................................................................................................
اقدامات فریب 181 ................................................................................................................................................................................................................................
مشکالت زمین منطقه عملیات كربالي 111 .................................................................................................................................................................................................. 1
استحکامات و موانع منطقه عملیاتی كربالي 110 ............................................................................................................................................................................................ 1
استعداد دشمن و خودي 112 .....................................................................................................................................................................................................................
طرح مانور و تاكتیك عملیات كربالي 112 ..................................................................................................................................................................................................1
شرح عملیات 111 ..................................................................................................................................................................................................................................
تاكتیك هاي ارتش بعثی در حین عملیات كربالي 117 .................................................................................................................................................................................... 1
نتایج و دستاورد هاي عملیات 118 ...............................................................................................................................................................................................................
شهداي عملیات 111 ...............................................................................................................................................................................................................................
ارزیابی عملیات كربالي 111 .................................................................................................................................................................................................................. 1
تقدیر امام خمینی از رزمندگان عملیات كربالي 110 ...................................................................................................................................................................................... 1
پیامدهاي عملیات كربالي 112 ................................................................................................................................................................................................................ 1
بیانیه شوراي امنیت112 ...........................................................................................................................................................................................................................
جنگ شهرها 112 ..................................................................................................................................................................................................................................
حركت نفتکشهاي كویتی با پرچم شوروي 111 ...............................................................................................................................................................................................
نگرانی از پیروزي ایران و بیانیه رسمی رئیس جمهور امریکا116 ...........................................................................................................................................................................
655
طرح تغییر پرچم كشتیهاي كویتی با پرچم امریکا 116 .......................................................................................................................................................................................
فعال شدن نیروي دریایی سپاه 117 ..............................................................................................................................................................................................................
تصمیم عراق براي تشکیل نیروي ضربتی117 ..................................................................................................................................................................................................
حمالت عراق به تأسیسات صنعتی و به مراكز نفتی در خلیج فارس 117 ....................................................................................................................................................................
راهبرد انتقال جنگ به جبهه شمال غرب 111 ..................................................................................................................................................................................................
عملیاتهاي كربالي 85و فتح 111 ............................................................................................................................................................................................................. 1
اصابت نفتکش تحت پرچم شوروي به مین 101 ................................................................................................................................................................................................
حمله به ناو استارک 100 ..........................................................................................................................................................................................................................
گردش كامل امریکا به سوي عراق و تصمیم به اسکورت نفتکشهاي كویتی 102 .........................................................................................................................................................
افزایش مشکالت اقتصادي ایران 102 ...........................................................................................................................................................................................................
بمباران شیمیایی شهر سردشت و روستاهاي اطراف آن 101 ..................................................................................................................................................................................
جمع بندي 101 .....................................................................................................................................................................................................................................
منابع و مراجع و پانوشتهاي فصل هشتم 106 ....................................................................................................................................................................................................
فصل نهم :پایان جنگ 120 .............................. ................................ ................................ ................................ ................................ ................................
بررسی روند پایان جنگ 122 ....................................................................................................................................................................................................................
سیر تصویب قطعنامه 171
122 ..................................................................................................................................................................................................................
ادامه تالش هاي ایران براي نیل به پیروزي نظامی 121 .......................................................................................................................................................................................
تصویب قطعنامه 171
121 ........................................................................................................................................................................................................................
ارزیابی وتحلیل قطعنامه 171
126 ...............................................................................................................................................................................................................
مقایسه قطعنامه 171با قطعنامه هاي صادره در مورد جنگ عراق با كویت127 ...........................................................................................................................................................
ایران و قطعنامه 128 .........................................................................................................................................................................................................................171
امریکا و قطعنامه 121 ....................................................................................................................................................................................................................... 171
سازمان ملل و جنگ تحمیلی 120 ................................................................................................................................................................................................................
مداخله نظامی امریکا در خلیج فارس 122 ......................................................................................................................................................................................................
ناكام ماندن اسکورت كشتی هاي كویتی و برخورد نفتکش بریجتون با مین 122 .........................................................................................................................................................
اثرات اسکورت كشتیها 126 .....................................................................................................................................................................................................................
تحریم هاي بیشتر ایران 127 ......................................................................................................................................................................................................................
دیدگاه ایران نسبت به وضع جنگ 128 .........................................................................................................................................................................................................
كشتار حجاج ایرانی در مکه مکرمه 121 ........................................................................................................................................................................................................
از سر گیري حمالت عراق به مراكز نفتی و اقتصادي 111 ..................................................................................................................................................................................
توسعه جنگ در خلیج فارس 112 ................................................................................................................................................................................................................
سفر دبیر كل سازمان ملل به ایران و عراق 112 ................................................................................................................................................................................................
تعطیلی سفارتخانه هاي ایران و عراق 111 ......................................................................................................................................................................................................
جنگ امریکا با ایران 111 ........................................................................................................................................................................................................................
چالش در راهبرد نظامی ایران111 ...............................................................................................................................................................................................................
طرح انجام دو عملیات سرنوشت ساز 116 ......................................................................................................................................................................................................
سیاست جنگی ایران :خط مقاومت 118 ........................................................................................................................................................................................................
حمالت موشکی به تهران و قم111 ..............................................................................................................................................................................................................
عملیات والفجر 111 ........................................................................................................................................................................................................................... 85
تاكتیك ارتش عراق در مواجهه با عملیات والفجر 110 .................................................................................................................................................................................. 85
حمله شیمیایی به حلبچه112 ......................................................................................................................................................................................................................
حمله شیمیایی به نودشه112 ......................................................................................................................................................................................................................
تجلیل امام خمینی از عملیات والفجر 112 .................................................................................................................................................................................................. 85
ارزیابی عملیات والفجر 111 ................................................................................................................................................................................................................. 85
برنامه ارتش عراق در ماههاي پایانی جنگ 111 ...............................................................................................................................................................................................
اتخاذ راهبرد تهاجمی 117 ........................................................................................................................................................................................................................
وضعیت نظامی ایران 118 ........................................................................................................................................................................................................................
مین گذاري در خلیج فارس و برخورد ناو آمریکایی با مین 111 ............................................................................................................................................................................
حمله ارتش عراق به فاو 161 .....................................................................................................................................................................................................................
حمله ارتش آمریکا به سکوهاي نفتی ایران 160 ...............................................................................................................................................................................................
حمله ارتش عراق به شلمچه و واكنش ایران 162 ..............................................................................................................................................................................................
تشکیل ستاد فرماندهی كل قوا 162 .............................................................................................................................................................................................................
حمله منافقین به مهران 161 .......................................................................................................................................................................................................................
نامه تکان دهنده 161 ..............................................................................................................................................................................................................................
برداشت از نامه فرمانده سپاه 161 ................................................................................................................................................................................................................
656
حمله ارتش عراق به جزایر مجنون 161 .........................................................................................................................................................................................................
حمله ارتش عراق به جبهه هاي شمال غربی 166 ...............................................................................................................................................................................................
حمله ناو جنگی آمریکا به هواپیما مسافربري ایران 166 ......................................................................................................................................................................................
تحلیل درگیریهاي ارتش آمریکا با ایران 168 ..................................................................................................................................................................................................
حمله ارتش عراق به منطقه عملیاتی فتح مبین 168 .............................................................................................................................................................................................
تصمیم ایران به عقب نشینی 161 .................................................................................................................................................................................................................
تغییر موازنه قوا 161 ..............................................................................................................................................................................................................................
راهکارهاي ایران براي ختم جنگ171 ..........................................................................................................................................................................................................
پذیرش قطعنامه 170 ........................................................................................................................................................................................................................ 171
دالیل پذیرش قطعنامه از سوي ایران 172 ......................................................................................................................................................................................................
تحلیل سند تاریخی پذیرش قطعنامه 171 ........................................................................................................................................................................................................
دیدگاه امام خمینی درباره پذیرش آتش بس 177 .............................................................................................................................................................................................
اندیشیدن به صلح پایدار 171 .....................................................................................................................................................................................................................
واكنش عراق به پذیرش قطعنامه از سوي ایران 181 ..........................................................................................................................................................................................
واكنش مردم نسبت به پذیرش قطعنامه و حمله مجدد عراق 180 ............................................................................................................................................................................
عملیات سرنوشت180 .............................................................................................................................................................................................................................
عملیات منافقین 182 ...............................................................................................................................................................................................................................
عملیات مرصاد181 ................................................................................................................................................................................................................................
تغییر شرایط به نفع ایران و درخواست ادامه عملیات 188 ....................................................................................................................................................................................
خاتمه جنگ188 ...................................................................................................................................................................................................................................
مذاكرات ایران و عراق درباره اجراي قطعنامه 181 .....................................................................................................................................................................................171
نامه رئیس جمهور عراق و آغاز مذاكرات مستقیم 111 .......................................................................................................................................................................................
پذیرش معاهده 8791از سوي عراق 112 ......................................................................................................................................................................................................
عقب نشینی عراق از اراضی اشغالی و آزادي اسرا 112 .......................................................................................................................................................................................
مذاكرات علنی ایران و عراق111 ...............................................................................................................................................................................................................
اعالم عراق به عنوان آغازگر جنگ111 ........................................................................................................................................................................................................
برآورد خسارات ایران در جنگ از سوي سازمان ملل 111 ...................................................................................................................................................................................
آخرین وضعیت اجراي قطعنامه 111 ...................................................................................................................................................................................................... 171
جمع بندي 116 .....................................................................................................................................................................................................................................
منابع و مراجع و پانوشتهاي فصل نهم 118 ......................................................................................................................................................................................................
فصل دهم :نتایج و دستاوردها ،درس ها و تجربیات جنگ 612 ..................... ................................ ................................ ................................ ................................
خسارات و تلفات جنگ 612 .....................................................................................................................................................................................................................
تلفات و خسارات وارده به جمهوري اسالمی ایران 611 ......................................................................................................................................................................................
تأثیر جنگ بر اقتصاد ایران 611 .................................................................................................................................................................................................................
دستاوردهاي جنگ 601 ...........................................................................................................................................................................................................................
دستاوردهاي نظامی600 ...........................................................................................................................................................................................................................
الف -ایجاد توانایی طرح ریزي عملیات و توسعه دانش نظامی 602 ........................................................................................................................................................................
ب -قدرت بازدارندگی602 .....................................................................................................................................................................................................................
ج -ابتکارات مهندسی602 .......................................................................................................................................................................................................................
د -شکل دهی به قدرت دفاعی جدید ایران601 ...............................................................................................................................................................................................
ه -تجربیات چگونگی تامین نیروي انسانی 601 ................................................................................................................................................................................................
دستاوردهاي فرهنگی 601 ........................................................................................................................................................................................................................
ارزش هاي دفاع مقدس 601 ......................................................................................................................................................................................................................
الف ـ توسعه فرهنگ جهاد و شهادت 606 ......................................................................................................................................................................................................
ب ـ ایستادگی ،مقاومت و شهامت مردم 608 ..................................................................................................................................................................................................
ج ـ ایثار و فداكاري مردم 601 ..................................................................................................................................................................................................................
د ـ اخالق ،انسانیت و شرف مردم و رزمندگان 621 ...........................................................................................................................................................................................
و ـ همکاري ،تعاون و برادري میان مردم 621 ..................................................................................................................................................................................................
ه ـ وحدت ویکپارچگی و ظهور عرفان اسالمی 620 ..........................................................................................................................................................................................
و ـ نوع نگاه به پیروزي620 ......................................................................................................................................................................................................................
ز ـ نوع نگاه به نظامیان دشمن 622 ...............................................................................................................................................................................................................
دستاوردهاي صنعتی622 ..........................................................................................................................................................................................................................
دستاوردهاي امنیتی 621 ..........................................................................................................................................................................................................................
دستاوردهاي منطقه اي 621 .......................................................................................................................................................................................................................
شیوه اداره و مدیریت جنگ621 ................................................................................................................................................................................................................
رهبري بی بدیل امام خمینی 621 ................................................................................................................................................................................................................
پشتوانه عظیم مردم 621 ...........................................................................................................................................................................................................................
657
رزمندگان با ایمان ،داوطلب و فداكار 621 .....................................................................................................................................................................................................
وجود فرماندهان خالق و با تدبیر 626 ..........................................................................................................................................................................................................
سیره و شیوه رفتاري فرماندهان و رزمندگان 626 .............................................................................................................................................................................................
شیوه و سبك مدیریت جبهه 627 ................................................................................................................................................................................................................
عِدّه و عُدّه و ساختار مناسب 627 ................................................................................................................................................................................................................
ابتکار عمل و خالقیت627 ........................................................................................................................................................................................................................
مدیریت مناسب كشور 628 ......................................................................................................................................................................................................................
فرهنگ خاص جبهه 628 ..........................................................................................................................................................................................................................
نقش ساختار و سبك حکومت ها در بروز جنگ 621 .........................................................................................................................................................................................
لزوم آشنایی با نظریه هاي جنگ 621 ...........................................................................................................................................................................................................
لزوم حل اختالفات تاریخی 620 .................................................................................................................................................................................................................
نقش مردم و روحیه ملی622 .....................................................................................................................................................................................................................
لزوم فعال بودن دستگاه سیاست خارجی622 ...................................................................................................................................................................................................
اهمیت توانمندي اقتصادي كشور درگیر جنگ 621 ..........................................................................................................................................................................................
لزوم توجه به تغییر شرایط 621 ..................................................................................................................................................................................................................
لزوم حل اختالفات درونی كشور 626 ..........................................................................................................................................................................................................
اهمیت نیروهاي مسلح 627 ........................................................................................................................................................................................................................
لزوم تناسب بین اهداف نظامی و اهداف سیاسی 627 .........................................................................................................................................................................................
توجه به عملیات آفندي 628 .....................................................................................................................................................................................................................
ابتکار عمل در برقراري موازنه قوا 621 .........................................................................................................................................................................................................
توجه به مؤلفه هاي قدرت 611 ..................................................................................................................................................................................................................
تصمیم گیري به موقع 610 ........................................................................................................................................................................................................................
امکان بکارگیري سالحهاي غیر متعارف در جنگ612 ........................................................................................................................................................................................
معلوم نیست آغازگرجنگ ،پایان دهنده به آن باشد612 .....................................................................................................................................................................................
زیانها و پیامدهاي جنگ براي عراق 612 .......................................................................................................................................................................................................
منابع و مراجع و پانوشتهاي فصل دهم 611 .....................................................................................................................................................................................................
658