You are on page 1of 50

‫‪Comfort‬‬

‫‪ :‬تهیه شده بوسیله‬


‫سیدمحمدرضا صفدری‬

‫‪1‬‬
‫‪Pain‬‬

‫درد یک پدیده غیراجتناب وپیچیده می باشد‪.‬دردعبارت ازچیزی‬


‫است که شخص می گوید یا ادراک می نماید‬

‫‪2‬‬
‫انواع درد‬

‫‪Cutaneous ‬‬
‫یا ‪ Superficial‬فقط جلد ونسج تحت الجلدی را مصاب می‬
‫سازد‬

‫‪3‬‬
‫‪ ...‬ادامه‬

‫‪Deep Somatic Pain ‬‬


‫یک دردمنتشره که ازتندونها ‪ ،‬لیگامنت ها ‪ ،‬عظام ‪ ،‬اوعیه خونی‬
‫یا اعصاب منشاء می گیرد‪.‬‬

‫‪4‬‬
‫‪ ...‬ادامه‬

‫‪Visceral pain ‬‬


‫ساحه آن مشخص نبوده وازاعضای بدن درصدر‪ ،‬قحف وبطن‬
‫منشاء می گیرد‬

‫‪5‬‬
‫چگونگی تنبیه پروسه درد‬

‫ترضیض‬

‫آزاد شدن موادی که موجب تنبیه نیورونها می گردند‬


‫)مثل هستامین(‬

‫تنبیه نیورونهای درد‬

‫‪6‬‬
‫مکانیزم انتقال پیام درد‬

‫‪Somatic pain‬‬

‫اعصاب ساحوی‬

‫قرن قدامی نخاع شوکی‬

‫‪Spino thalamic tract‬‬

‫‪7‬‬
‫‪ ...‬ادامه‬

‫‪Visceral pain‬‬
‫نیورونهای موجود دراحشاء‬

‫ریشه های قدامی نخاع‬

‫اعصابی که پیام های درد جلد وغشاء رابه مغزانتقال می دهند‬

‫‪8‬‬
‫‪Gate Control Theory of Pain‬‬

‫به نظرمی رسد که یک ساختمان دروازه مانند در‪substantia‬‬


‫‪ gelatinosa‬موجود است که درقرن قدامی نخاع موقعیت‬
‫دارد‪.‬این دروازه انتقال سیگنال ها به دماغ را کنترول می‬
‫نماید‪.‬بنابراین اگرسیگنالهای زیادی به نخاع برسند بنابراین این‬
‫دروازه انتقال پیام هارا به دماغ نهی می نماید‬

‫‪9‬‬
‫‪ ...‬ادامه‬

‫دماغ نیزیک تاثیرکنترول کننده باالی دماغ داردکه خود تحت‬


‫تاثیرتجربیات گذشته ورفتارهای یادگرفته شده نیزباالی‬
‫استجواب دماغ تاثیردارند‪.‬‬

‫‪10‬‬
‫استفاده های مکانیزم دروازه دراهتمامات درد‬

‫اکنون فهمیده می شود که چرا دوشخص درمواجه با یک تنبیه‬ ‫‪‬‬

‫دردناک مشابه استجوابهای مختلف دارند‬


‫استفاده ازفشاریا گرمی می تواند به طورموفقانه میزان درد‬ ‫‪‬‬

‫مریض را کاهش دهد‬

‫‪11‬‬
‫ادراک درد‬

‫به نظرمی رسد که درادراک درد نوعی پروسه ‪ adaptation‬یا‬


‫تطابق وجود دارد به عنوان مثال اگرما دست یک شخص را به‬
‫داخل آب گرم قراردهیم وبه تدریج درجه حرارت را باال ببریم‬
‫شخص تا رسیدن به نقطه درد مدت زیادی را سپری می نماید‪.‬‬

‫‪12‬‬
‫‪Neuromoduators‬‬

‫مواد کمیاوی مشابه مواد مخدره می باشند که توسط بدن افرازشده‬


‫ودرنخاع شوکی موجود می باشند‪.‬این ها تاثیرات ضد درد‬
‫داشته وبه آخذه های مواد مخدروصل شده وتولید مواد انتقال‬
‫دهنده پیغام درد را نهی می نمایند‪ .‬این مواد شامل‬
‫‪ endrophins‬و‪ enkephalins‬می باشند‬

‫‪13‬‬
‫عبارات واصطالحاتی که برای توضیح درد استفاده‬
‫می شوند‬

‫مدت (‪) duration‬‬

‫حاد (‪) acute‬‬


‫یک دوره که برای چند ثانیه یا کمترازشش‬
‫ماه طول می کشد‬

‫که بیشترازشش ماه یا بیشترطول می کشد‪.‬‬ ‫مزمن (‪) chronic‬‬


‫درد ممکن است دوام دار یا متناوب‬
‫باشد‬

‫‪14‬‬
‫ادامه ‪...‬‬
‫کیفیت (‪) quality‬‬
‫دردی مشابه به اصابت چاقو به بدن‬ ‫تیز(‪) sharp‬‬ ‫‪‬‬

‫وشدید‬
‫دردی که شدید نبوده وتیزنمی باشد‬ ‫مبهم (‪) dull‬‬ ‫‪‬‬

‫بیشترازنوع تیزمنتشرمی باشد‬


‫درد درساحه وسیع منتشرمی باشد‪.‬‬
‫معموًال مریض نمی تواند ساحه‬ ‫منتشر(‪) diffuse‬‬ ‫‪‬‬

‫درد را مشخص بسازد‬

‫درد ازیک ساحه به ساحه‬ ‫جابجاشده (‪) shifting‬‬ ‫‪‬‬

‫دیگرجابجا می شود‬

‫‪15‬‬
‫شدت (‪) severity‬‬

‫بستگی به تفسیرمریض دارد‪ .‬با‬ ‫شدید (‪) sever‬‬ ‫‪‬‬

‫استفاده ازجدول می توان‬


‫ازمریض پرسان نمود‪ .‬نمرات ‪1‬‬ ‫متوسط (‪) mild‬‬ ‫‪‬‬
‫تا ‪ 3‬درد خفیف ‪ ،‬مابین ‪ 4‬الی ‪7‬‬
‫درد متوسط ومابین ‪ 8‬الی ‪10‬‬
‫درد شدید می باشد‬ ‫خفیف (‪) mild‬‬ ‫‪‬‬

‫‪16‬‬
‫دوره‬

‫درد متوقف نمی گردد‬ ‫دوام دار(‪) continuous‬‬ ‫‪‬‬

‫درد متوقف شده ودوباره آغازمی‬ ‫متناوب (‪) intermittent‬‬ ‫‪‬‬

‫گردد‬
‫درد که سریعًا ناپدید می گردد‬ ‫مختصریا گذری (‪brief or‬‬ ‫‪‬‬

‫‪) transient‬‬

‫‪17‬‬
‫فکتورهایی که باالی تجربه درد تاثیرمی گذارند‬

‫‪ ‬فرهنگ (‪) culture‬‬


‫هرشخص مطابق به ارزشها ‪ ،‬دیدگاهها وموضوعات فرهنگی خود‬
‫به درداستجواب می نماید‪ .‬ما درمواجهه بامریضان نباید‬
‫درمورد نوع استجواب آنها به درد پیشداوری نماییم‪.‬‬

‫‪18‬‬
‫متغییرات نژادی (‪) Ethnic Variables‬‬

‫تحقیقات نشان داده است که مابین نژادهای مختلف استجوابات به‬


‫درد فرق می نماید به عنوان مثال تحقیقاتی که باالی سه گروه‬
‫نژادی آمریکا صورت گرفته است ‪:‬‬

‫‪19‬‬
‫‪ ...‬ادامه‬

‫‪ ‬یهودیان‬
‫یهودیان به درد حساس بوده واظهارآن را به مثابه جلب همدردی‬
‫دیگران استفاده می نماید‪.‬اودرمورد تاثیرات درد باالی زنده‬
‫خود نگرانی داردوبه تدوایهای مدرن اعتماد ندارد‪ .‬به این‬
‫منظوربه داکتران مختلف مراجعه می نماید‬

‫‪20‬‬
‫‪ ...‬ادامه‬

‫‪ ‬ایتالیاییها‬
‫برای ایتالیاییها گریه کردن و ناله کردن دراستجواب به درد طبیعی‬
‫می باشد‪.‬اینها اهتمامات فوری رابرای مرفوع کردن درد تقاضا‬
‫می نمایند‬

‫‪21‬‬
‫‪ ...‬ادامه‬

‫‪ ‬ایرلندی ها‬
‫درموقع درد مریض آرام بوده وشکایت نمی نماید‪ .‬دروقت درد‬
‫می خواهد تنها باشد‪ .‬اوازاینکه درد را تحمل نماید افتخارمی‬
‫نماید‪.‬‬

‫‪22‬‬
‫فامیل ‪ ،‬جنس ومتغیرعمر‬

‫اشخاص با دردمزمن اغلب اوقات یکی ازاعضای فامیل شان‬ ‫‪‬‬

‫نیزبه درد مزمن مصاب بوده است‬


‫زن وشوهراحساس درد را دریکدیگرتشدید می نمایند‬ ‫‪‬‬

‫دراطفال احساس درد به جنس طفل ارتباط دارد‬ ‫‪‬‬

‫دراطفال خورد ونوزادن به دلیل عدم توانایی جهت افهام وتفهیم‬ ‫‪‬‬

‫ممکن است درد درطفل مورد غفلت واقع شود‬


‫کالنساالن ممکن است درد را نتیجه کالنسالی خود دانسته‬ ‫‪‬‬

‫وازآن غفلت نمایند‬

‫‪23‬‬
‫اعتقادات مذهبی (‪) Religious Beliefs‬‬

‫مریضان ممکن است درد را کفاره گناهان خود به حساب‬ ‫‪‬‬

‫بیاورند‬
‫مریضان ممکن است درد را نتیجه مشیت خداوند بدانند‬ ‫‪‬‬

‫‪24‬‬
‫محیط واشخاص حمایت کننده‬

‫تاثیرمحیط ناآشنای شفاخانه ‪ ،‬نور وصدای آزار دهنده موجب‬


‫افزایش درد درمریض می گردد‪ .‬احساس ناتوانی درمحیط‬
‫شفاخانه نیزموجب افزایش شدت درد می گردد‪.‬بستری شدن‬
‫درمحیط نا آشنا ودور بودن ازفامیل ودردسترس نبودن اشیای‬
‫شخصی موجب احساس ناراحتی درمریض می گردد‪.‬‬

‫‪25‬‬
‫اضطراب ودیگراسترسورها‬

‫اضطراب می تواند شدت ادراک درد را افزایش دهد‪.‬درد به‬


‫اثراضطراب و خستگی جسمی وروانی افزایش می یابد‪.‬عدم‬
‫اشتغال فکری نیزموجب شدت احساس درک می گردد‬

‫‪26‬‬
‫تجربیات گذشته ازدرد‬

‫بعضی اشخاص تجربه درد شدید را درگذشته ندارند وبنابراین‬ ‫‪‬‬


‫ازدرد نمی ترسند‬
‫بعضی مریضان درگذشته تجربه درد شدید را داشته اند وبه‬ ‫‪‬‬
‫موقع برای آنها اهتمام صورت گرفته است وبنابراین ازدرد نمی‬
‫ترسند‬
‫بعضی مریضان تجربه درد درگذشته را داشته اند واهتمام به‬ ‫‪‬‬
‫موقع نداشته اند بنابراین ازدرد ترس شدید دارند‬
‫بعضی مریضان به مقابل درد بسیارحساس بوده وبنابراین‬ ‫‪‬‬
‫درمواجه بادرد ممکن رفتارهای خشن تبارزدهند‬

‫‪27‬‬
‫اهتمامات غیرفارماکولوژیکی مربوط به درد‬

‫‪ ‬منحرف کردن فکر(‪) Distraction‬‬


‫توجه به درد موجب افزایش ادراک درد می شود درحالیکه‬
‫منحرف کردن فکرمریض موجب کاهش ادراک درد مریض‬
‫می گردد‬
‫این تخنیک برای مقابله با درد خفیف ونیزدرد شدید درحین‬
‫پروسیجرهای تشخیصی مفید است‬

‫‪28‬‬
‫تصورنمودن (‪) imagery‬‬

‫دراین تخنیک ازمریض خواسته می شود تا به چیزهای مورد‬


‫عالقه خود فکرنماید‪ .‬این تخنیک برای مریضان که درد مزمن‬
‫می داشته باشند ‪ ،‬مفید ترمی باشد‬

‫‪29‬‬
‫‪Relaxation‬‬

‫درد عضلي را مرفوع نموده واضطراب را كاهش مي دهد‪.‬تاثيرات‬


‫مثبت اين تخنيك به غيرازمرفوع نمودن درد شامل ذيل مي باشد‪:‬‬
‫‪ ‬بهبود خواب‬
‫‪ ‬افزايش توانايي حل مشكل مريض‬
‫‪ ‬افزايش اعتماد به نفس واحساس خود كنترولي مريض‬
‫‪ ‬منحرف شدن فكرمريض ازدرد‬
‫‪ ‬افزايش موثريت دواهاي ضددرد‬
‫‪ ‬افزايش توانايي مريض جهت تحمل درد‬

‫‪30‬‬
‫تخنيك استرخاء‬

‫قرارگرفتن مريض دروضعيت راحت‬ ‫‪‬‬

‫قرارگرفتن مريض دريك محيط آرام وبي سروصدا‬ ‫‪‬‬

‫تكراركردن يك كلمه ‪ ،‬آهنگ يا يك دعا‬ ‫‪‬‬

‫منحرف كردن فكرازتمامي موضوعات‬ ‫‪‬‬

‫اين تخنيك با تنفس هاي عميق ‪ ،‬آرام وساده وبستن چشم ها‬
‫بيشترين موثريت را دارد‬

‫‪31‬‬
‫‪Cutaneous stimulation‬‬

‫با مساج دادن جلد يا تطبيقات سرد وگرم مطابق به تيوري دروازه‬
‫تنبيهات دردناك كمتربه دماغ رسيده ودرنتيجه درد مريض‬
‫مرفوع مي گردد‬

‫‪32‬‬
‫تخنيك ها‬

‫‪Acupressure ‬‬
‫تطبيق فشاريا مساج يا هردوباالي ساحات درد‬

‫‪Contra lateral stimulation ‬‬


‫تنبيه ساحه مخالف درد به عنوان مثال تنبيه دست راست درحاليكه‬
‫دست ديگردردناك است‬

‫‪33‬‬
‫‪Transcutaneous Electrical Nerve‬‬
‫‪Stimulation‬‬
‫عبارت ازيك عبارت ازيك بطري والكترودهايي است كه باالي‬
‫ساحه دردناك تطبيق مي شوند وباتنبيه اعصاب كالن انتقال‬
‫دهنده درد موجب نهي انتقال درد مي شوند‪.‬دركنترول دردهاي‬
‫بعد ازعمليات ونيزكنترول كمردردي همراه با ادويه موثرمي‬
‫باشند‪.‬‬

‫‪34‬‬
‫‪Acupuncture‬‬

‫عبارت ازداخل كردن سوزن به محل هاي خاص بدن جهت ازبين‬
‫بردن درد مي باشد‪.‬اين تخنيك به نظرمي رسد كه با استفاده‬
‫ازتيوي دروازه موجب كاهش انتقال درد به دماغ مي گردد‬

‫‪35‬‬
‫‪Hypnosis‬‬

‫عبارت ازفعال نمودن ساحه غيرهوشياردماغ بوسيله شخص‬


‫‪ hypnotic‬كننده انجام مي شود‪.‬به شخص تلقين مي شود كه‬
‫اودرد را احساس نمي نمايد درحاليكه درد موجود مي باشد‪.‬‬

‫‪36‬‬
‫‪Biofeedback‬‬

‫عبارت ازيك ماشين است كه به مريض كمك مي كند تا مكانيزم‬


‫هاي غيرارادي بدن (گردش خون غيرمكفي ‪ ) spasm ،‬را‬
‫كه موجب درد مي گردد را كنترول نمايد‪.‬با اين تخنيك‬
‫فكرمريض ازدرد متوجه ماشين شده ودرد او كنترول ميگردد‬

‫‪37‬‬
‫‪Therapeutic Touch‬‬

‫با اين تخنيك معالجه كننده ان‍رژي بدن خود را ازطريق دست به‬
‫بدن مريض انتقال ميدهد‪.‬اين تخنيك براي مرفوع كردن درد‬
‫مريضان العالج بسيارموثرمي باشد‬

‫‪38‬‬
‫اهتمامات فارماكولوژيك‬

‫‪Analgesic Adminstation ‬‬


‫ادويه اي است كه موجب مرفوع شدن درد مي شوند‪.‬‬

‫‪39‬‬
‫انواع‬

‫‪Non steroidal anti inflammatory ‬‬


‫)‪drugs(NSAIDs‬‬
‫اين ادويه ازطريق نهي نمودن توليد ‪ prostaglandin‬درخارج‬
‫ازسيستم اعصاب موجب مرفوع شدن درد مي گردند‪ .‬ازاين‬
‫ادويه جهت تداوي درد خفيف ومتوسط استفاده مي گردد‪.‬اين‬
‫ادويه براي مريضان مصاب به امراض علقه خون ونيزاشخاص‬
‫مصاب به انتان مضاد استطباب مي باشد‪.‬مثالها ‪aspirin ،‬‬
‫‪paracetamol ، ipubrofen‬‬

‫‪40‬‬
‫‪ ...‬ادامه‬

‫‪Opioid or Narcotic Analgesics ‬‬


‫ازاين ادويه براي تداوي درد متوسط يا شديد استفاده مي شود‪.‬‬
‫مكانيزم عمل اين ادويه هنوزناشناخته مي باشد‪.‬مثالها‬
‫‪ Morphine ، Codeine‬و‪Meperidine‬‬

‫‪41‬‬
Adjuvant Drugs

‫ ها براي كنترول درد‬Analgesic ‫ادويه اي هستند كه همراه با‬


Corticosteroids ،‫ اين ادويه عبارتند از‬.‫استفاده مي شوند‬
‫ و‬Anticonvulsants ، Antidepressants
Antihistamines

42
‫طروق جايگزين براي تطبيق ادويه‬
‫‪Analgesics‬‬
‫‪Patient- Controlled Analgesia ‬‬
‫عبارت ازيك دستگاه است كه سوزن آن دروريد ويا تحت‬
‫جلدقرارگرفته است وبه فواصل تعيين شده مطابق به درخواست‬
‫مريض دواي ضددرد معموًال مورفين رابه دوزتعيين شده به‬
‫مريض تطبيق مي نمايد‪ .‬اين وسيله جهت تداوي دردهاي بعد‬
‫ازعمليات يا ترضيض يا دردهاي منشاء گرفته ازسرطان‬
‫موثرمي باشد‪.‬‬

‫‪43‬‬
‫‪Epidural Analgesia‬‬

‫ازاين تخنيك براي مرفوع نمودن دردهاي متعاقب عملياتهاي‬


‫صدري ‪ ،‬بطني يا اوعيه يا درحاالت درد مزمن استفاده مي‬
‫شود‪ .‬دكتورانستزي يك كتيتررا درقسمت قطني درداخل‬
‫فضاي‪ epidural‬قرارميدهد‪.‬ادويه مخدره مستقيمًا به نخاع‬
‫شوكي زرق مي شود ودرنتيجه براي مرفوع كردن درد به‬
‫دوزكمترمواد مخدره ضرورت مي باشد‬

‫‪44‬‬
‫‪Local Anesthesia‬‬

‫ادويه انستزي ازطريق جلد يا غشاي مخاطي يا اازطريق زرق به‬


‫داخل بدن موجب بالك شدن اعصاب مي شوند مثل انستزي‬
‫موضعي درخياطه كردن يا بي حس كردن دندان‬

‫‪45‬‬
‫طروق جراحي كنترول درد‬

‫‪Neuroctomy ‬‬
‫قطع نمودن مكمل يا قسمي اعصاب محيطي يا قحفي جهت مرفوع‬
‫نمودن درد ساحوي مي باشد‪ .‬ممكن است موجب ازبين رفتن‬
‫حسيت ها يا فلج اعصاب حركي ساحه گردد‬

‫‪46‬‬
‫‪ ...‬ادامه‬

‫‪Rhizotomy ‬‬
‫عبارت ازقطع فزيكي ريشه خلفي خارج ازحجرات قرن خلفي‬
‫درنخاع شوكي ميباشد‪.‬اين عمليه موجب مرفوع شدن درد‬
‫ساحوي شديد يا دردهاي عميق احشاي مي گردد‪ .‬حسيت ازبين‬
‫ميرود اما نيورونهاي حركي دست نخورده باقي مي مانند‪.‬‬

‫‪47‬‬
‫‪Cordotomy‬‬

‫عبارت ازقطع جراحي نخاع شوكي ميباشد كه موجب عدم انتقال‬


‫درد به دماغ مي گردد‪.‬حس گرمي ودرد درتحت ساحه قطع شده‬
‫گي ازبين ميرود درحاليكه حسيت لمس وآگاهي ازفضا باقي مي‬
‫ماند‪.‬‬

‫‪48‬‬
‫‪Sympathectomy‬‬

‫عبارت ازقطع اعصاب ‪ sympathic‬براي مرفوع نمودن‬


‫دردهاي مربوط به امراض اوعيه اي مي باشد‬

‫‪49‬‬
‫‪Placebo‬‬

‫عبارت ازيك ماده غيرموثرازلحاظ شكل وظاهردقيقًا مشابه به‬


‫دواي ضددرد مي باشد كه جهت مرفوع نمودن درد به مريض‬
‫‪.‬داده مي شود‬

‫‪50‬‬

You might also like