Professional Documents
Culture Documents
✔ جزوات درسی
نویسنده:
1
فصل اول :روانشناسی احساس و ادراک
مغز ،مهمترین وسیله آگاهی است.
توماس هابز می گوید :هیچ مفهومی در ذهن انسان شکل نمی گیرد مگر آنکه تماما یا بخشی از آن ،از راه اندامهای حسی
تشکیل شود.
پروتاگوراس معتقد است بشر ،چیزی نیست مگر مجموعه پیچیدهای از حواس.
نخستین کتاب درسی روانشناسی به زبان انگلیسی ،حواس و هوش نام داشته که الکساندر بین در سال 1855نگاشت.
بیشتر کارهای نظری و عملی وونت ،بنیانگذار آزمایشگاه روانشناسی نیز مربوط به احساس و ادراک است.
احساس :تجربیات اساسی و خامی بوده که حاصل محرکهای مشخص و ساده فیزیکی است.
✓ احساس و فرایندهای حسی ،نخستین تماس موجود زنده با محیط خود است.
✓ مغز ،صرفا عالئم الکتریکی خفیفی را که تکانه عصبی نام دارد ،دریافت میکند.
✓ تحریک نقطهای در پشت مغز ،احساس نور و تحریک نقطهای در کنار مغز ،احساس صوت ایجاد میکند.
دامنه حواس:
✓ زنبورها از طریق کیفیت از نور که قطبی شدن نام دارد ،مسیر خود را پیدا میکنند.
✓ محیط فیزیکی انسان و حیوانات یکسان است اما محیط ادراکی حیوانات باهم و با انسانها متفاوت است.
✓ دلیل اصلی اغلب سوانح هوایی ،اشتباهات انسانی است.
2
✓ اغلب مردم ،در دامنه بهینهای از اطالعات ،بهترین عملکرد خویش را به نمایش گذاشته و اگر اطالعات حسی کمتر یا بیشتر
از این دامنه مطلوب و بهینه باشد ،عملکرد کاهش مییابد.
4
فصل دوم :سایکوفیزیک
دو خط باید حدود ٪3اختالف طول داشته باشند تا ما این تفاوت طول را تشخیص دهیم.
سایکوفیزیک ،کهنترین بخش دانش روانشناسی است.
روانشناسی علمی ،با سایکوفیزیک شروع شده است.
نخستین بار در قرن 19میالدی بود که برای اندازهگیری و حواس و کمی کردن اندازهها ،اقداماتی صورت گرفت.
گوستاو فخنر ،پدر سایکوفیزیک است و او ،برای اولین بار این اصطالح را بکار برد.
سایکو به معنی روان و فیزیک به معنی ملموس و قابل اندازهگیری میباشد.
فخنر ،فیزیکدان و فیلسوف برجستهای بود که می خواست رابطه بین محرک فیزیک و ادراک روانشناختی حاصل از آن را
بررسی کند.
سایکوفیزیک جدید به بررسی رابطه بین محرک و احساس و ادراک آن پرداخته است.
در تمام آزمایش های سایکوفیزیک ،با یک محرک فیزیکی و پاسخی که آزمودنی در مقابل آن ارائه میکند ،روبرو هستیم.
پاسخها ممکن است کالمی یا مکانیکی باشد.
پاسخ کالمی را فقط در مورد آزمودنیهای انسانی میتوان مورد استفاده قرار داد.
پاسخ های مکانیکی هم در مورد انسان و هم در مورد حیوانات مورد استفاده قرار میگیرد.
مباحث اصلی در سایکوفیزیک عبارتند از کشف ،تشخیص ،شناسایی ،تمایز و اندازهگیری.
روش ثابت:
✓ در این روش ،محرکها بصورت تصادفی و پراکنده ارائه میشوند.
✓ در این روش ،مجموعهای از محرکها ،از ارزشهای پایین آستانه شروع میشود و به ارزشهای فوق آستانه خاتمه یافته و
آزمودنی نمیتواند ترتیب محرکها را پیشبینی کند.
✓ کاربرد این روش ایجاب میکند ابتدا حدود آستانه با سایر روشها بطور تقریبی مشخص شود.
✓ تفاوت بین شدت محرکها باید براساس حساسیت مورد اندازهگیری تعیین شود.
روش حدود:
✓ این روش با تحریکی کامال واضح شروع شده و سپس بتدریج از شدت محرک کاسته میشود تا جایی که آزمودنی بگوید
دیگر تحریک را احساس نمیکند.
✓ محتمل ترین ارزش آستانه مطلق ،میانگین دو آستانه صعودی و نزولی خواهد بود.
✓ برای بررسی بینایی از آزمایش آستانه مطلق به روش حدود استفاده میشود.
✓ روش حدود با روش تنظیم 2 ،تفاوت دارد :الف) در روش تنظیم ،آزمایشگر میتواند خود را بعنوان آزمودنی انتخاب کرده و
آزمایش را روی خود انجام دهد ولی در روش حدود ،معموال آزمایشگر و آزمودنی یکی نیست و ب) روش تنظیم معموال با
محرکهای پیوسته انجام میشود ولی روش حدود معموال مختص محرکهای ناپیوسته است.
روش ثابت:
✓ محرکهای متغیر بطور تصادفی به آزمودنی ارائه میشود.
6
✓ مجموعهای از محرک های متغیر را همیشه باید بطور کامل ارائه داد و آنگاه به ارائه دوباره آن با نظمی متفاوت از بار نخست
پرداخت.
روش حدود:
✓ در این روش ،از یک محرک ثابت استفاده شده و محرکی که باید با محرک ثابت مقایسه شود ،به ترتیب صعودی و نزولی
ارائه میگردد.
روش تنظیم:
✓ در این روش ،آزمودنی ،میزان محرک متغیر را تغییر میدهد تا موقعی که این میزان ،مشابه مقدار محرک معیار باشد.
قانون وبر:
✓ آستانه های اختالفی مربوط به شدت یا مقدار یک محرک ،متناسب با مقدار آن محرک افزایش مییابد.
✓ هرچه مقدار محرک ثابت بیشتر باشد ،به همان نسبت ،محرک متغیر باید تفاوت بیشتری با آن داشته باشد تا این تفاوت،
قابل درک باشد.
✓ طبق قانون وبر (فیزیولوژیدان آلمانی) ،کمترین تفاوت محسوس بین محرک متغیر با محرک ثابت (معیار) ،متناسب با
میزان محرک ثابت (معیار) است.
✓ نسبت کمترین تفاوت محسوس بین محرک ثابت و متغیر با محرک ثابت را ثابت وبر مینامند.
✓ ثابت وبر در مورد وزنهها 0.02و در مورد روشنایی شمع 0.017 ،است.
7
✓ ثابت وبر ،تقریب خوبی از نحوه افزایش آستانه اختالفی همراه با افزایش شدت تحریک محسوب میشود.
✓ قانون وبر در مورد محرکهای متوسط بیش از محرکهای ضعیف و قوی صدق میکند.
✓ هرچه عدد ثابت وبر کوچکتر باشد ،به همان نسبت مقدار تحریک اضافی برای ایجاد کمترین تفاوت محسوس ،کمتر است.
قانون فخنر:
✓ بنظر فخنر ،پاسخ دستگاه های حسی به نسبت ثابت شدت محرک ،افزایش نمییابد بلکه هرچه بر شدت محرک افزوده
شود ،احساس ،کندتر افزایش مییابد.
✓ شدت احساس متناسب با لگاریتم شدت محرک است.
✓ افزایش هندسی شدت محرک ،موجب افزایش حسابی شدت احساس میشود.
8
فصل سوم :دستگاه بینایی
ادراک بینایی تا حد زیادی به مغز بستگی دارد.
پلکها:
✓ پلکها ،وظیفه حفاظت از چشم را بعهده دارند.
✓ با هر بار پلک زدن ،چشمها شسته میشوند.
✓ پلک زدن ،چشم را همیشه مرطوب نگه داشته و از خشک شدن چشم جلوگیری میکند.
✓ پلکها میتوانند مانع ورود گرد و غبار و اشیای خارجی دیگر به چشم شوند.
✓ پلک ها در موارد لزوم مثل نور شدید یا هنگام خواب ،نور وارد شده بر چشم کاهش داده یا مانع آن میشوند.
✓ انسان ،هر 4ثانیه یک بار پلک میزند.
✓ در هوای خشک ،بیشتر پلک میزنیم.
✓ هنگام جر و بحث کردن ،پلک زدن تقریبا 2برابر می شود .پلک زدن در هنگام جر و بحث همراه با خشم ،میزان پلک زدن را
نیز باالتر میبرد.
✓ از شروع بسته شدن تا باز شدن دوباره پلک ،تقریبا یک سوم ثانیه طول میکشد.
✓ در موقع سخنرانی ،فاصله پلکها از یکدیگر نشان میدهد که شنونده ،چقدر مشتاق سخنان سخنران است.
✓ فاصله متوسط پلکها از یکدیگر 8میلیمتر بوده که در حالت ابراز عالقه به چیزی ،تا 10میلیمتر افزایش مییابد.
اشک:
✓ اشک ،معموال نشانهای هیجانی بوده اما محافظ چشم نیز هست.
✓ اشک به کمک پلک زدن ،چشم را مربوط نگه میدارد.
✓ اشک ،حاوی ماده ای ضد میکروب بوده که از چشم در برابر برخی باکتریها حفاظت میکند.
✓ اشک ،موجب خروج اشیای خارجی مثل گرد و غبار میشود.
9
ماهیت نور:
✓ محرک فیزیکی بینایی ،تشعشعات الکترومغناطیس است.
✓ آن بخش از تشعشعات الکترومغناطیس که پاسخ بینایی ایجاد میکند ،نور نام دارد.
✓ به اعتقاد نیوتن،نور و بطور کلی امواج الکترومغناطیس ،جریانی از ذرات که در خط مستقیم حرکت میکند بوده امروزه آن
ذرات را کوانتوم مینامند.
✓ یک کوانتوم نور ،فوتون نام دارد.
✓ شدت نور ،به تعداد فوتونها بستگی دارد.
طول موج:
✓ فاصله بین نوک امواج فوتونها ،طول موج نامیده میشود .بعبارت دیگر ،فاصلهای است که تشعشع پس از هر بار نوسان
میپیماید.
✓ هرچه تعداد نوسانات بیشتر باشد ،یک موج نور ،فاصله کمتری را طی کرده و از نوع امواج کوتاه است.
✓ طول موج ،فاصلهای است که نور در یک دوره تناوب میپیماید.
✓ اشعه گاما و ایکس از جمله طول موج های بسیار کوتاه و امواج رادیویی و تلویزیونی از جمله امواج بلند هستند.
✓ طول موجی که چشم قادر به مشاهده آن است ،حدود 380تا 760نانومتر است.
✓ طول موج ،تعیینکننده رنگ اشیاست.
✓ برخی مارها ،به امواج مادون قرمز حساس بوده و حتی در تاریکی مطلق نیز میتوانند شکار را ببلعند.
✓ طول موج – رنگ ،یک خصوصیت فیزیکی است.
ارتفاع موج:
✓ اگر شدت نوری را زیاد کنیم ،طول موج آن تغییری نکرده ولی بر ارتفاع (دامنه) آن افزوده شده است.
✓ با افزایش درخشندگی ،ارتفاع موج نیز افزایش مییابد.
✓ ارتفاع موج -درخشندگی ،یک جریان روانشناختی (ادراک) است.
ساختمان چشم:
صلبیه ،قرنیه و زاللیه:
✓ کره چشم ،یک کره تقریبا کامل با قطر تقریبی 24میلیمتر است (کمی کوچکتر از توپ پینگپنگ).
✓ اگر از کنار به چشم کسی بنگرید ،قرنیه و صلبیه او را میبینید.
✓ سفیدی چشم که صلبیه نام دارد ،غشایی بسیار محکم بوده که ضخامت آن یک میلیمتر است.
✓ فشار مایع داخلی کره چشم ،حدود 2برابر فشار جو است.
✓ هرگونه تغییر شکل کره چشم ،موجب اختالل در تصاویر دریافتی میشود.
✓ در جلوی چشم ،غشای سفیدرنگ صلبیه تبدیل به غشای شفاف و بیرنگ قرنیه میشود.
10
✓ نور از قرنیه براحتی عبور میکند برخالف صلبیه.
✓ قطر قرنیه ،حدود 13میلیمتر است.
✓ دلیل اصلی سفید بودن صلبیه آن است که رشتههای تشکیل دهنده آن ،به گونهای نامنظم شکل یافته در صورتی که در
قرنیه ،بطور نامنظم در کنار هم قرار گرفتهاند.
✓ دلیل دیگر شفافیت قرنیه آن است که در آن ،خون جریان ندارد.
✓ قرنیه ،اکسیژن و مواد مغذی الزم خود را از مایعی که بسیار شبیه به مایع مغزی – نخاعی در دستگاه عصبی است ،تامین
که در پشت قرنیه جمع شده است که آن را زاللیه مینامند.
✓ منشا جنینی مغز چشم مشترک است.
✓ قرنیه نسبت به لمس بسیار حساس بوده و هرگونه برخورد جسم خارجی با آن موجب واکنشهای شدید مثل پلک زدن و
اشک ریختن میشود.
✓ قرنیه ،عدسی ثابت و سادهای است که نخستین مجرای ورود و تمرکز نور میباشد.
✓ شکل قرنیه ،منجی و شبیه عدسی است.
✓ قرنیه بطرف بیرون انحنا داشته و برای همین ،دامنه دید ما کمی بیش از 180درجه است.
عنبیه:
✓ غشای مشکی یا رنگی که گرداگرد روزنه چشم را گرفته است ،عنبیه نام دارد.
✓ رنگ عنبیه را همان عاملی تعیین میکند که تعیینکننده رنگ پوست است.
✓ وظیفه عنبیه ،کنترل مقدار نور ورودی به چشم است.
✓ عنبیههای تیره مثل قهوهای و مشکی ،بهتر از عنبیههای روشن از چشم در مقابل نور شدید محافظت میکند.
مردمک:
✓ روزنهای که عنبیه ،دور تا دور آن را فرا گرفته است ،مردمک نام دارد.
✓ اندازه مردمک ،تحت کنترل بازتاب است.
✓ وقتی نور شدید است ،قطر مردمک میتواند به 2میلیمتر هم برسد .در حالی که در نور ضعیف ،قطع آن تا 8میلیمتر یعنی
4برابر میرسد.
✓ در نور ضعیف ،وسعت و میزان نور ورودی 16 ،برابر میشود.
✓ در سنین کهولت ،توانایی گشاد شدن مردمک کاهش مییابد.
✓ قطر مردمک و نور ورودی به چشم در کهنساالن کمتر از نصف آن در یک جوان 20ساله است.
✓ بازتاب مردمک چشم ،اولین بازتابی بود که در سال 1751توسط وایت ،مورد مطالعه قرار گرفت .به همین دلیل ،کشف
بازتاب را به وی نسبت میدهند.
✓ در عنبی ه ،دو نوع عضله وجود داشته که یکی ،آن را بسته و موجب تنگ شدن مردمک میشود و دیگری ،آن را باز کرده و
موجب گشاد شدن مردمک میشود.
11
✓ اندازه مردمک عالوه بر میزان نور ،تحت تاثیر دستگاه عصبی خودمختار قرار دارد.
✓ هیجان ،ترس و تمایالت جنسی ،اندازه مردمک را تحت تاثیر قرار میدهد.
✓ 2دلیل برای سیاه بودن مردمک چشم وجود دارد :الف) بیشتر نوری که وارد چشم شده ،توسط سلولهای چشم جذب شده
و قسمت کمی از آن به بیرون منعکس می شود و ب) وقتی در مقابل شخص قرار میگیریم ،خودمان مانع رسیدن نور به
چشمان او میشویم.
عدسی:
✓ جسم کروی و شفافی بوده که درست پشت عنبیه و مردمک قرار دارد.
✓ عدسی ،کامال بیرنگ نبوده و کمی مایل به زرد است.
✓ قطر آن حدود 9میلیمتر و ضخامت آن حدود 4میلیمتر است.
✓ عدسی ،امواج نور را بر گیرندههای نوری داخل چشم متمرکز میکند.
✓ عدسی میتواند خود را با اشیای دور و نزدیک ت طبیق داده و تصویر آنها را بر شبکیه متمرکز کند که این فرایند را انطباق
گویند.
✓ در حال استراحت ،عدسی چشم روی اشیای نسبتا نزدیک متمرکز میشود.
✓ در تاریکی ،چشم اغلب مردم در حدود 67سانتیمتری متمرکز میشود.
✓ سن ،یک عامل مهم در توانایی انطباق عدسی با اشیای دور و نزدیک است.
✓ عدسی چشم نوزاد تا یک ماهگی ،تنها بر اشیایی میتواند تمرکز کند که تقریبا در 19سانتیمتری او باشند.
✓ وقتی فردی مسن میشود ،عدسی ،رشد زیادی کرده ،ضخیمتر شده و تغییرپذیری آن کاهش مییابد به گونهای که قدرت
انطباق در 70سالگی ،تقریبا برابر صفر بوده که این حالت را پیر چشمی مینامند.
✓ وقتی شخص به مرحله پیر چشمی رسیده و چشم بطور دائم روی یک فاصله تقریبا ثابت میزان میشود ،شخص باید از
عینک های دو کانونی استفاده کرده که قطعه فوق برای دید دور و قطعه تحتانی برای دید نزدیک و مطالعه است.
زجاجیه:
✓ مایع زجاجیه ،بین عدسی و شبکیه قرار دارد.
✓ زجاجیه ،مایع ژله مانند و شفافی بوده که کره چشم را حفظ میکند و داخل آن ،دانههای ریزی دیده میشود.
مشیمیه:
✓ بین صلبیه که بیرونیترین الیه چشم و شبکیه که درونیترین الیه چشم است ،الیهای به نام مشیمیه وجود دارد.
✓ مشیمیه ،تیره رنگ بوده و کار آن ،جذب نوری است که جذب گیرندههای نوری شبکیه نشده است.
✓ این الیه ،همان کاری را انجام میدهد که محفظه تاریک دوربین برای عکاسی میکند یعنی کاهش انعکاس و پخش نور و
جلوگیری از تار شدن فیلم.
✓ در بعضی حیوانات ،بجای این پرده ،پردهای وجود دارد که نور را منعکس میکند و حیوان میتواند در شب ،نور را کشف
کند.
12
✓ مشیمیه ،مواد غذایی الزم را از طریق جریان خون به چشم میرساند.
شبکیه:
✓ ضخامت شبکیه ،اندازه ورق کاغذ و مرکب از 10الیه است.
✓ تصویر اشیا در نهایت ،روی این پرده عصبی میافتد.
✓ این پرده از آن جهت شبکیه نام دارد که با وسیله ای مورد مشاهده قرار گیرد ،مهمترین چیزی که جلب نظر میکند،
شبکهای از رگهای خونی است.
✓ شبکیه چشم ،تنها نقطهای در بدن است که می توان در آن ،دستگاه عصبی و جریان خون را مستقیما مشاهده کرد.
الیههای شبکیه:
✓ گیرندههای نور براساس شکل ،به سلولهای مخروطی و میلهای تقسیم شدهاند.
✓ سلولهای بلند ،نازک و استوانهای شکل ،سلولهای میلهای نام دارند.
✓ سلولهای کوتاهتر و پهنتر ،سلولهای مخروطی هستند.
✓ ادراک نور در روشنایی اندک ،بعهده سلولهای میلهای که محدود به دید سیاه و سفید است ،میباشد.
✓ ادراک نور در روشنایی بیشتر و برای ادراک رنگ ،وظیفه سلولهای مخروطی است.
✓ سلولهای دو قطبی ،از یک طرف با گیرندههای نور در تماس بوده و سیناپس می کنند و از طرف دیگر با سلولهای
گانگلیون یا گرهی.
✓ نور پس از عبور از کره چشم ،ابتدا با سلولهای گرهی ،سپس با سلولهای دو قطبی و آنگاه با گیرندههای نور برخورد می-
کند.
✓ سلول های افقی و آماکرین ،وظیفه هماهنگی و ارتباطات گیرندههای نور با سلولهای دو قطبی و گرهی را بعهده دارند.
✓ وظیفه سلولهای افقی و آماکرین ،انسجام عالئم بینایی بوده و سلولهای همجوار شبکیه را در شبکهای منسجم و فعال،
تنظیم میکنند.
گیرندههای نور:
✓ اگر چشم را به دوربین تشریح کنیم ،گیرندههای نور ،در نقش فیلم آن هستند.
✓ سلولهای میلهای ،فیلم سیاه و سفید بوده و سلولهای مخروطی ،فیلم رنگی.
✓ در شبکیه حیواناتی شبانهای مثل جغد ،فقط سلولهای میلهای یافت میشود.
✓ در شبکیه حیوانات روز فعال مثل موش خرما یا کبوتر ،فقط سلولهای مخروطی یافت میشود.
✓ طبق نظریه شبکیه دوگانه شولتز که در دهه 1860ارائه داد ،دو دستگاه بینایی جداگانه وجود دارد ،یکی برای دید در نور
کم که وابسته به میلههاست و یکی برای دید در روشنایی که وابسته به مخروطهاست.
✓ شبکیه بعضی افراد فاقد سلولهای میلهای بوده یا میله ها مختل هستند .وقتی روشنایی تا حد خاصی کاهش یابد ،آنان
قادر به دیدن نبوده که مبتال به شب کوری هستند.
✓ برخی افراد بوده که رنگ را احساس نکرده و در نور روز ،دقت دیدشان ضعیف است که مبتال به روز کوری هستند.
13
✓ اختالل روز کوری نشان میدهد که برای ادراک رنگ ،وجود مخروطها ضروری است.
لکه زرد:
✓ لکه زرد ،بخشی از شبکیه بوده که نسبت به سایر نقاط شبکیه ،فرو رفته است.
✓ مهمترین بخش شبکیه ،درست روبروی بخش مرکزی مردمک است.
✓ برای اینکه دید دقیق باشد ،الزم است تصویر شی در لکه زرد قرار گیرد.
✓ دلیل فرو رفتگی لکه زرد آنست که میزان جذب یا پراکندگی نور توسط الیههای شبکیه به حداقل برسد.
✓ اگر لکه زرد را درهای با شیب مالیم در نظر بگیریم ،مویرگها و سلول در برآمدگی اطراف دره قرار دارند.
✓ در لکه زرد ،تراکم سلولها شدید بوده و در مرکز آن ،فقط سلولهای مخروطی وجود دارد که حتی شکل آنها کمی
متفاوتتر از بقیه سلولهای مخروطی بوده و تا حدی شبیه به میلهایها بوده و قطر آنها حدود 0.001میلیمتر است.
✓ در مرکز لکه زرد ،حدود 150هزار مخروط د ر یک میلیمتر مربع جای گرفته و هرچه از لکه زرد دور شویم ،از تراکم مخروطها
کاسته و بر نسبت میلهها افزوده میشود.
✓ در تاریکی ،میلهها فعال بوده و مخروطها عمل نمیکنند.
✓ اگر در تاریکی شب ،تصویر شی روی لکه زرد بیفتد ،بدلیل عدم وجود میلهها ،آن شی مرئی نخواهد بود.
فتوشیمی بینایی:
✓ هر مادهای که نور را جذب میکند ،رنگدانه نام دارد.
✓ در مخروطها و میلهها ،رنگدانههای بینایی جای گرفتهاند.
✓ رنگدانهها بصورت الیههایی در انتهای گیرندههای نور روی هم قرار گرفتهاند.
✓ رنگدانههای نور ،مولکولهایی هستند که به نور ،حساسیت دارند.
✓ در یک سلول میلهای ،حدود 10میلیون مولکول حساس به نور وجود داشته که از 2قسمت تشکیل شدهاند :پروتئینی به نام
اوپسین و رتینال که از مشتقات ویتامین Aاست.
✓ بر اثر برخورد نور ،مولکول های رنگدانه ناپایدار و از یکدیگر جدا شده و بر اثر تغییراتی ،انرژی آزاد میکنند .این انرژی آزاد
شده ،سلولهای عصبی متصل به میلهها و مخروطها را تحریک میکند.
✓ با کمک ویتامین Aو مجموعهای از آنزیمها ،رنگدانهها در تاریکی بازسازی میشوند.
✓ عدم وجود ویتامین Aدر مواد غذایی ،موجب شیوع شب کوری میشود زیرا سلولهای میلهای این افراد قادر به واکنش
مناسب نیستند.
14
✓ میدان گیرندگی در پستانداران ،معموال به شکل دایره یا بیضی است.
✓ در غیاب نور (استراحت سلولهای بینایی) ،سلولهای گرهی در حدود 50پتانسیل عمل در ثانیه ،فعالند.
✓ سلول های گرهی حتی وقتی محرکی وجود ندارد ،آرام نبوده و اطالعاتی که از سلولهای دو قطبی به سلولهای گرهی می-
رسد ،فعالیت آنها را منع یا تقویت میکند.
✓ بطور متوسط 60میله و 2مخروط با هر سلول گرهی ،متقارب و متصل میشود.
✓ وقتی به لکه زرد نزدیک میشویم ،مخروطها و میله های کمتری با هر سلول گرهی متقارب شده و مخروطها و میلهها نیز
باریکتر و مقاومتر میشوند .این 2عامل ،دقت بینایی در مرکز شبکیه را بشدت افزایش میدهد.
✓ در لکه زرد ،حدود 35هزار مخروط وجود دارد.
✓ تعداد رشتههای عصبی سلول های گرهی خارج شده از لکه زرد ،تقریبا برابر با تعداد مخروطهاست.
✓ میدان های گیرندگی در لکه زرد ،کوچکتر از پیرامون شبکیه و حدود 0.01میلیمتر است.
✓ هرچه از لکه زرد دورتر میشویم ،قطر میدانهای گیرندگی بیشتر شده و به حدود 0.5میلیمتر میرسد.
✓ حساسیت میلهها نسبت به نور ،دهها برابر بیشتر از مخروطهاست.
✓ پاسخهای متداول سلولهای شبکیه ،به 3دسته تقسیم می شود :الف) پاسخ روشن (هجوم تکانههای عصبی بالفاصله پس از
شروع تحریک) ،ب) پاسخ خاموش (ارسال تکانه پس از پایان تحریک) و ج) پاسخ 2گانه (آغاز تکانه عصبی هم با ارائه و هم
با حذف نور).
✓ میدان گیرندگی یک سلول گرهی از 2بخش مرکزی و پیرامونی تشکیل شده است.
✓ 2نوع سلول گرهی را براساس م یدان گیرندگی آنها وجود دارد :الف) مرکز روشن ،پیرامون خاموش و ب) مرکز خاموش،
پیرامون روشن.
✓ اگر میدان گیرندگی از نوع الف باشد ،تابش نور به مرکز میدان موجب فعالیت الکتریکی و به پیرامون میدان موجب بازداری
پاسخ سلول شده و پایان تابش نور ،موجب فعالیت الکتریکی سلول گرهی میشود.
✓ در میدان نوع الف اگر نور به هیچ یک از 2بخش نتابد یا به هر 2بخش بتابد ،سلول گرهی به فعالیت طبیعی ادامه میدهد.
✓ در میدان نوع ب ،سلول بیشتر موقعی فعالیت دارد که نور بر بخش پیرامونی بتابد.
✓ این دو نوع سلول گرهی به نسبت تقریبا یکسانی در شبکیه وجود دارند.
✓ سلولهای گرهی براساس اندازه ،به 2دسته سلولهای بزرگ و سلولهای کوچک تقسیم میشوند.
✓ دندریتهای سلولهای بزرگ در مقایسه با دندریتهای سلولهای کوچک ،سطح وسیعی را پوشش میدهند.
✓ سلولهای گرهی کوچک ،در لکه زرد بسیار فراوانتر از سلولهای گرهی بزرگ هستند.
✓ سرعت انتقال پیامهای عصبی در طول آکسونهای سلولهای بزرگ حدود 40متر بر ثانیه و در سلولهای کوچک ،نصف آن
است.
✓ میدان گیرندگی سلولهای کوچک بدلیل کوچکتر بودن سطح دندریتهای آن از سلولهای بزرگ ،کمتر است.
✓ برای سلولهای کوچک ،فقط میزان نور مهم است و مکان نور ،اهمیتی ندارد.
15
✓ سلول های گرهی بزرگ ،الگوی روشنایی را تشخیص داده و این ،نشان از اهمیت آنها در ادراک حرکت است.
✓ سلول های گرهی کوچک ،بیشتر در لکه زرد که میدان گیرندگی کوچک و تیزبینی بیشتر است ،فراوانتر هستند.
راههای عصبی:
✓ بزرگراه اطالعات بینایی از ابتدای عصب بینایی شروع شده و به مغز ختم میشود.
✓ دو بزرگراه از دو چشم شروع شده و در نقطهای در بین راه یکدیگر را قطع کرده که آن را چلیپای بینایی مینامند.
✓ آن دسته از رشته های عصبی که از ناحیه خیشومی شبکیه (آن قسمت از شبکیه که نزدیکبینی است) آمده ،بسوی مخالف
و آن دسته از رشته های عصبی که از ناحیه گیجگاهی آمده ،به همان سمتی از مغز میروند که چشم مربوط به آنها ،در آن
قرار دارد.
✓ بدلیل شکل خاص عدسی ،سمت راست میدان دید در سمت چپ شبکیه و سمت چپ میدان دید در سمت راست شبکیه
منعکس میشود.
✓ سمت راست میدان دید شما ،هم در نیمه خیشومی شبکیه چشم راست و هم در نیمه گیجگاهی شبکیه چشم چپ و سمت
چپ میدان دید شما هم در نیمه خیشومی شبکیه چشم چپ و هم در نیمه گیجگاهی شبکیه چشم راست منعکس میشود.
✓ آکسونهای نیمه چپ هر دو شبکیه بسمت چپ و آکسونهای نیمه راست هر دو شبکیه بسمت راست مغز میروند.
✓ اطالعات سمت راست میدان دید در سمت چپ و اطالعات سمت چپ میدان دید در سمت راست مغز منعکس میشوند.
✓ وقتی آکسون های بینایی از چلیپای بینایی عبور کردند ،دیگر عصب بینایی نامیده نداشته بلکه راه بینایی نام میگیرند.
✓ راه بینایی ،در نهایت به تاالموس ختم میشود.
✓ تاالموس ،مهمترین مرکز رله اطالعات حسی بوده که به مغز میروند.
✓ راه های عصبی تمام حواس به استثنای حس بویایی ،از طریق تاالموس بسوی مغز هدایت میشوند.
چشم برتری:
✓ ما برای دیدن اشیا ،همیشه از دو چشم استفاده نمیکنیم .حدود ٪65مردم ،چشم راست را ترجیح میدهند.
16
فصل چهارم :کنشهای بینایی
نور به 2طریق به چشم ما وارد می شود :الف) چیزی بصورت مستقیم نورافشانی کند مثل المپ و ب) نور بصورت
غیرمستقیم یا انعکاس ،از اجسامی که از خود نوری ندارند ،منعکس گردد.
درخشندگی:
✓ نور ،پدیدهای فیزیکی است اما برداشت ما از مقدار نور ،به ادراک بستگی دارد.
✓ برداشت ذهنی و ادراکی ما از مقدار فیزیکی نور ،درخشندگی نام دارد.
✓ اگر صحنه تئاتری با 8چراغ روشن شود ،برای 2برابر کردن درخشندگی ،باید تعداد چراغها به 64عدد برسد.
پدیده پورکینجه:
✓ وقتی نور محیط کم است ،طول موجهای کوتاهتر مانند سبز و آبی ،درخشندهتر از طول موجهای بلندی مانند قرمز هستند.
✓ میلهها ،فقط درخشندگی را تشخیص داده و نمیتوانند رنگ را مشخص کنند.
حساسیت و سازگاری:
✓ همانطور که وضوح یک عکس به حساسیت فیلم بستگی دارد ،درخشندگی نیز به حساسیت چشم وابسته است.
✓ سازگاری با محیط تاریک را سازگاری با تاریکی و سازگاری با محیط روشن را سازگاری با نور مینامند.
✓ میلهها ،مسئول سازگاری با نور و تاریکی هستند.
✓ در مراحل اولیه سازگاری ،فقط نور نسبتا زیاد قادر به تحریک آستانه است.
✓ سازگاری کامل با تاریکی ،نیم ساعت تا 40دقیقه طول کشیده و پس از آن ،حساسیت به نور افزایش و آستانه کاهش می-
یابد.
✓ در سازگاری با تاریکی 2 ،عامل دخالت دارد ،سازگاری مخروطها و سازگاری میلهها.
✓ گرچه میلهها کندتر سازگار می شوند ولی حساسیت شدید شبکیه به نور کم در هنگام شب ،مدیون آنهاست.
✓ مخروطها گرچه زودتر سازگار می شوند اما بدلیل حساسیت کمتر به نور ،کمک چندانی به بینایی در تاریکی نمیکنند.
✓ برای میله ها ،همه نورها بصورت انواع سفید و خاکستری یا پر نور و کم نور ادراک میشود.
✓ مخروطها به این دلیل سریعتر سازگار میشوند که تمام وقایع شیمیایی در این سلولها ،حدود 4برابر سریعتر از میلهها
اتفاق میافتد.
✓ سازگاری مخروطها پس از چند دقیقه به حداکثر رسیده ولی میلهها نیم ساعت یا بیشتر به سازگاری ادامه میدهند.
✓ مقدار زیادی از حساسیت میلهها ناشی از متقارب شدن و به هم پیوستن 100میله به یک سلول گرهی شبکیه است .میلهها
با هم جمع شده تا حساسیتشان را افزایش دهند.
✓ ویتامین Aدر تشکیل ردسپین در میلهها نقش مهمی دارند.
✓ سازگاری با تاریکی ،مهمترین نوع سازگاری در دستگاه بینایی است.
✓ در سازگاری با تاریکی ،حساسیت چشم بیشتر میشود.
17
✓ سازگاری با نور ،بسیار سریعتر از سازگاری با تاریکی انجام شده و در حدود 1دقیقه کامل میشود.
✓ عالوه بر گیرندههای نور در شبکیه ،مردمک چشم نیز نقش مهمی در سازگاری با نور و تاریکی دارد.
✓ در محدوده حداکثر سازگاری با تاریکی و نور ،چشم میتواند حساسیت به نور خود را تا حدود 1میلیون برابر تغییر دهد.
تیزبینی:
✓ تیزبینی ،توانایی مشاهده جزئیات است.
✓ مهمترین نوع تیزبینی ،تیزبینی تشخیصی است.
✓ تیزبینی تمایزی ،نوع دیگر تیزبینی است.
✓ معموال منظور از قدرت دوربینها و تلسکوپها ،تیزبینی تمایزی آنهاست.
✓ در این تیزبینی (تمایزی) ،تفکیک جزئیات اهمیت دارد.
✓ وقتی مشاهدهکننده در حال حرکت باشد ،تیزبینی از نوع پویا مدنظر است.
✓ تیزبینی پویا ،ضعیف تر از تیزبینی تشخیصی و تمایزی بوده و جزئیات بخوبی مشخص نیستند.
✓ یکی از عوامل تاثیرگذار بر تیزبینی ،محل تشکیل تصویر شی در شبکیه است.
✓ هرچه از لکه زرد دورتر شویم ،تیزبینی کاهش مییابد.
✓ میدان گیرندگی کوچکتر ،تیزبینی بیشتر را در پی دارد.
✓ چون در لکه زرد ،مخروطها باریکتر ،متراکمتر و بیشترند و از سوی دیگر میدان گیرندگی سلولهای گرهی کوچکتر است،
دقت دید و تیزبینی در نهایت خود است.
✓ یکی دیگر از عوامل اثرگذ ار بر تیزبینی ،روشنایی یا میزان نوری است که از سطح یک محرک به چشم ما میرسد.
✓ مخروطها بیش از میلهها در تیزبینی اهمیت دارند.
✓ وقتی میزان نور باالست ،مخروطها وارد عمل شده و تیزبینی افزایش مییابد.
رنگ:
✓ طول موج نور ،یک ویژگی فیزیکی بوده که تعیینکننده رنگ است که آن هم یک ویژگی روانشناختی میباشد.
✓ نور یک ویژگی دیگر نیز داشته که در احساس و ادراک رنگ اهمیت مییابد و آن ،سیری یا اشباع نام دارد.
✓ منظور از سیری یا اشباع ،درجه اختالط طول موجهای نور (رنگها) است.
✓ رنگ قرمز ،باالترین طول موج نور قابل رویت است.
✓ مخروط های شبکیه بیشتر به نورهایی حساسند که طول موج آنها به طول موج رنگ زرد ( 550نانومتر) نزدیک است.
✓ ما ،رنگ زرد را درخشندهتر از نورهای دیگر میبینیم.
ترکیب رنگها:
✓ رنگ های مشاهده شده در طیف خورشید ،منفرد بوده ،خالص است و بعبارت دیگر ،کامال اشباع یا سیر شدهاند.
✓ ترکیب رنگ های مکمل ،منجر به تولید رنگ سفید یا خاکستری (بسته به میزان درخشندگی) میشود.
18
✓ وقتی درخشندگی کم یا زیاد است ،اشباع رنگ کم است.
✓ باالترین میزان اشباع رنگ هنگامی است که درخشندگی در حد متوسط باشد.
✓ باالترین درجات اشباع ،هرگز در درخشندگی خیلی زیاد یا خیلی کم مشاهده نمیشود.
✓ خالصترین و اشباعشدهترین رنگها در کناره دایره رنگ قرار گرفتهاند.
پژوهشها نشان میدهند نظریه رنگهای 3گانه در سطح گیرندههای نور در شبکیه و نظریه فرایند-مقابل در سطح
دستگاه عصبی درست است.
کور رنگی:
✓ در واقع ما در نواحی پیرامون شبکیه (دور از لکه زرد) کور رنگ هستیم.
19
✓ لکه زرد افراد عادی ،سرشار از مخروطها بوده ولی لکه زرد این افراد ،تقریبا بطور کامل کور بوده و مخروطی در آن نیست.
✓ تیزبینی این افراد ،بسیار ضعیف است.
✓ به این نوع کور رنگی کامل ،زالی یا آلبینیسم گفته میشود.
✓ در دید 2رنگی ،شخص فقط از 2رنگ اصلی بعنوان معیار مقایسه و ادراک سایر رنگها استفاده میکند.
✓ کور رنگی قرمز به افرادی گفته میشود که فاقد مخروطهای امواج بلند هستند.
✓ کور رنگی سبز به افرادی گفته میشود که فاقد مخروهای امواج متوسط هستند.
✓ کور رنگی آبی به افرادی گفته میشود که فاقد مخروطهای امواج کوتاه هستند.
✓ دید تک رنگ ،آخرین نوع کور رنگی است که شبکیه چشم این افراد ،فقط یک نوع مخروط دارد.
✓ افراد فوق مانند افراد کور رنگ کامل ،دنیا را بصورت سیاه و سفید میبینند زیرا طول موجهای مختلف ،پاسخ یکسانی را در
مخروطها ایجاد میکند.
پس تصویر:
✓ تاثیر حسی که تا مدتی پس از قطع محرک باقی میماند ،پس تصویر نام دارد.
✓ اگر بمدت 30تا 45ثانیه به رنگ خاصی خیره شده و سپس نگاه خود را به سطح سفیدی بیندازید ،رنگی مکمل رنگ
نخستین را مشاهده خواهید کرد.
✓ اگر به رنگ زرد نگاه کنید ،پس تصویر آبی خواهید داشت.
✓ اگر به رنگ قرمز نگاه کنید ،پس تصویر سبز خواهید داشت.
20
فصل پنجم :شنوایی
حرف زدن ما ،ناشی از ارتعاش تارهای صوتی است.
هوا ،تنها واسطه انتقال صوت نبوده و مایعات و جامدات نیز صوت را منتقل میکنند.
وقتی صحبت میکنیم ،ما از طریق هوا و بخشی مستقیما از طریق استخوانهای جمجمه به گوش خودمان میرسد.
شنوایی ،یک احساس المسه تغییر یافته است.
ارتعاشات هوا ،پرده صماخ را تحریک کرده که تعداد ارتعاش ان برابر است با همان میزان ارتعاش صوتی که آن را تحریک
نموده است.
ویژگیهای صوت:
✓ بسامد ،شدت و طنین سه ویژگی مهم صوت هستند.
بسامد:
✓ هرچه بسامد امواج بیشتر باشد ،صدار زیرتر شده و هرچه تعداد ارتعاشات کمتر باشد ،صدا بمتر بنظر میرسد.
✓ هرچه سیم ،نازکتر و کوتاه تر باشد ،بسامد ارتعاش آن ،بیشتر و صوت حاصل ،زیرتر است.
✓ منظور از بسامد ،تعداد ارتعاشات موجها در ثانیه بوده که واحد آن هرتز است.
✓ گوش انسان ،فقط صداهای محدود در دامنه 20تا 20هزار هرتز میشنود.
✓ گوش ما به صداهای بین 2000تا 5000هرتز بیش از هر صدای دیگری حساسیت دارد.
✓ گریه نوزادان و فریاد حاکی از وحشت ،درد و ناراحتی بویژه در جنس مونث نیز در همین محدوده فوق قرار دارد.
✓ گوش در مقابل صدایی با بسامد 3000هرتز 100 ،برابر حساستر از صدایی با بسامد 100هرتز است.
شدت:
✓ سیمهای کوتاه سنتور ،صدای زیر و سیمهای بلند ،صدای بم تولید میکند.
✓ هرچه موج صوت بزرگتر باشد ،ارتفاع یا شدت آن بیشتر است و صدای حاصل ،بلندتر بنظر خواهد رسید.
✓ منظور از شدت یا بلندی صوت ،ثدرت آن در به حرکت در آوردن پرده صماخ است.
✓ بلندی صدایی که موجب درد میشود ،بیش از 10میلیون برابر خفیفترین صوت قابل شنیدن است.
✓ واحد اندازهگیری شدت صوت ،دسیبل است.
✓ شدت خفیفترین صدای قابل درک ،صفر دسیبل است.
✓ صدای تنفس 10دسیبل ،گفتگوی در گوشی ،20مکالمه معمولی ،60جارو برقی ،80رعد و برق ،120شلیک اسلحه ،130و
موتور جت هنگام کنده شدن هواپیما از زمین 140دسیبل است.
✓ شدت باالتر از 140دسیبل ،آستانه درد است.
طنین:
✓ طنین ،کیفیت ادراکی صداست.
21
✓ طنین ،موجب تفاوت صداها ،علیرغم ثابت بودن زیر و بمی و شدت آنها میشود.
ساختمان گوش:
گوش بیرونی:
✓ نخستین بخش ،گوش بیرونی بوده که متشکل از الله گوش و مجرای شنوایی است.
✓ الله گوش ،منحصر به پستانداران بوده که در اغلب حیوانات برای تشخیص محل صدا بکار میآید.
✓ در انتهای مجرای شنوایی که 8میلیمتر قطر و 2.5سانتیمتر طول دارد ،پرده صماخ وارد شده است.
✓ این مجرا ،گوش را در مقابل حشرات ،اشیای کوچک و گرد و غبار حفاظت میکند.
گوش میانی:
✓ 3استخوان چکشی ،سندانی و رکابی که کوچکترین استخوان های بدن هستند ،ارتعاشات پرده صماخ را به گوش داخلی
منتقل میکنند.
✓ در نهایت ،استخوان رکابی ،دریچه بیضی گوش داخلی را به حرکت در میآورد.
✓ سطح پرده صماخ 17 ،برابر سطح دریچه بیضی بوده و 17برابر فشاری که بر یک قسمت پرده صماخ وارد میشود ،بر
قسمتی مشابه در دریچه بیضی وارد میآید.
✓ وضعیت خاص فیزیکی استخوان های گوش میانی ،نیروی حرکت آنها نیز یک سوم برابر افزایش مییابد.
✓ فشار وارد بر مایع داخل حلزون گوش داخلی ،حدود 22برابر افزایش مییابد.
✓ عقب و جلو رفتن استخوان رکابی ،مایع را نیز به جلو و عقب میبرد.
✓ این استخوانها ،حفاظت از گوش درونی را نیز بعهده دارند.
✓ عضالت گوش میانی به استخوان ها متصل بوده که بالفاصله پس از فشار شدید هوا ،منقبض شده و تمام سیستم استخوانی،
سخت و محکم میشود.
✓ این بازتاب ،مانع از خستگی ،ایجاد مزاحمت یا آسیب احتمالی گوش درونی بر اثر صدای بلند خود فرد میشود.
✓ اگر در دو طرف پرده صماخ ،اختالف فشار هوا زیاد باشد ،پرده گوش صدمه میبیند.
✓ برای حفظ تساوی فشار هوا در داخل و خارج گوش ،مجرایی از گوش میانی به حلق راه دارد که شیپور استاش نامیده می -
شود.
✓ توصیه می شود هنگام تیراندازی ،دهان را باز نگه داشته تا فشار شدید هوای حاصل از انفجار ،به پرده گوش صدمه نزند.
گوش داخلی:
✓ گوش داخلی با توجه به ساختار آن ،حلزون نامیده میشود.
✓ حلزون از 3مجرای پیچ خورده در کنار هم تشکیل شده که عبارتند از مجرای دهلیزی ،مجرای میانی و مجرای صماخی.
✓ مجرای دهلیزی و میانی توسط غشای دهلیزی از یکدیگر جدا میشوند.
✓ مجرای صماخی و میانی توسط غشای پایه از یکدیگر متمایز میشوند و طول آن حدود 3سانتیمتر است.
22
✓ در سطح این غشا ،اندام کُرتی قرار گرفته است که یاختههای حساس الکترومکانیکی روی آن واقع شده است.
✓ غشای دهلیزی فقط به اندازه 2سلول قطر داشته ،به آسانی حرکت کرده و نمیتواند مسیر عبور ارتعاشات صوتی را از
مجرای دهلیزی به مجرای میانی مسدود کند.
✓ اهمیت غشای دهلیزی در حفظ مایع مخصوص موجود در مجرای میانی است.
✓ مایع موجود در مجرای میانی متفاوت از مایعی بوده که در دو مجرای دهلیزی و صماخی قرار دارد.
✓ ارتعاشات صوتی از کف استخوان رکابی در محل دریچه بیضی ،وارد مجرای دهلیزی میشوند.
✓ هرچه از دریچه بیضی به انتهای حلزون نزدیکتر میشویم ،غشای پایه باریکتر میشود یعنی در پهنترین قسمت حلزون،
باریکترین قسمت غشای پایه قرار دارد و بالعکس.
✓ سختی و ضخامت این غشا از دریچه بیضی تا انتهای حلزون کاهش مییابد .سختی این غشا در ابتدای حلزون 100 ،برابر
سختی آن در انتهای حلزون است.
✓ روی غشای پایه ،اندام کرتی قرار گرفته و سرتاسر آن را میپوشاند.
✓ اندام کرتی از سلولهایی تشکیل شده که مژکهایی از آن بیرون آمده که خم شدن آنها در یک جهت ،باعث دپوالریزه
شدن و خم شدن آنها در جهت مخالف ،باعث هایپرپالریزه شدن آنها میشود.
اصل بسامد:
✓ طبق این اصل ،ارتعاش غشای پایه بر اثر صوت ،موجب میشود که سلولهای مژهدار غشای پایه ،پتانسیلهای فعالیتی با
همان تعداد بسامد صوت بوجود آورند.
✓ مثال صوتی با بسامد 500هرتز ،سبب ایجاد 500پتانسیل فعالیت در هر ثانیه در یک عصب شنوایی میشود.
✓ این اصل در تبیین ادراک اصوات با بسامدهای پایینتر از 200هرتز موفق بوده اما نمیتواند ادراک صوت با بسامدهای باال را
توجیه کند.
اصل مکانی:
✓ تقریبا 0.003ثانیه طول میکشد تا موج از ابتدا به انتهای حلزون برسد.
✓ موج ،از بخش سختتر و باریکتر غشای پایه شروع شده و به بخش نرمتر و گستردهتر آن در انتهای حلزون ختم میشود.
✓ امواجی که بر اثر اصوات کم بسامد ایجاد شدهاند ،تا وقتی که به انتهای حلزون برسند ،بتدریج بزرگتر شده و در انتهای
غشا به حداکثر خود رسیده و بسرعت محو میشوند.
✓ ویژگی فوق در غشای پایه سبب میشود که صداهای زیر و بم را از هم متمایز کنیم.
✓ چون سلول های حسی در محل حداکثر دامنه نوسان بیشتر تحریک میشوند ،لذا هر بسامد خاص ،سلولهای حسی معینی
را بیشتر تحریک کرده که این امر ،اساس نظریه مکانی را تشکیل میدهد.
23
✓ قسمت ابتدای غشای پایه توسط تمام بسامدهای زیر 200هرتز تحریک میشود پس نمیتوان پذیرفت که با استفاده از اصل
مکانی ،بتوان ادراک بسامدهای زیر 200هرتز را توجیه کرد.
✓ بطور کلی ادراک بسامدهای کمتر از 200هرتز طبق اصل بسامد و ادراک بسامدهای بیش از 200هرتز طبق اصل مکانی
تبیین میشود.
پوشانیدن:
✓ وقتی یک صوت ،قوی و دیگری ضعیف باشد ،صوت قوی ظاهرا صوت ضعیف را میپوشاند.
✓ پدیده پوشا نیدن ،فقط به شدت صوت بستگی نداشته و بسامد صوت نیز عامل مهمی است.
✓ صوتهایی که بسامد مشابهی دارند ،بیشتر یکدیگر را میپوشانند.
✓ چون حساسیت گوش در بسامدهای متوسط بیشتر از بسامدهای باال و پایین است ،پدیده پوشانیدن در بسامدهای متوسط
کمتر است.
✓ پوشانیدن صوت تحت تاثیر 2عامل شدت صوت و بسامد است.
24
✓ بیشترین کاهش شنوایی ،بالفاصله پس از صدای بلند پدید میآید.
✓ تغییر دائمی در آستانه شنوایی عبارت ست از افزایش دائمی در آستانه شنوایی بدلیل یک صوت قوی یا مداوم.
✓ بیشترین تغییرات دائمی ،حاصل ،مواجهه مداوم با سر و صدا است.
✓ گوش دادن زیاد به موسیقی با صدای بلند تا حدود ٪32به کاهش دائمی شنوایی منجر میشود.
25
فصل ششم :پوست
تماس بدنی ،یکی از مهمترین منابع ادراکات حیوانات است.
تحریک مادر و فرزند ،یکی از صمیمانهترین تعامالت اجتماعی را بوجود میآورد.
انسان با تماس بدنی ،صمیمیت خود را به دیگران با در آغوش کشیدن و بوسیدن نشان میدهد.
نوازش ،یک رابطه پوستی بوده ،نشانگر صمیمیت بوده و برای نوزاد اهمیت بسیاری دارد.
پوست ،واسطه صمیمانهترین روابط عاطفی و اجتماعی است.
ساختمان پوست:
✓ پوست ،بزرگترین دستگاه حسی است.
✓ پوست ،بافت های داخلی بدن را در مقابل سرما و گرمای شدید و محرکهای خطرناک حفاظت میکند.
✓ بخش اعظم پوست پوشیده از موهای قابل مشاهده یا ظریف است.
✓ قسمت های پوست که شامل لب ،نوک انگشتان ،کف دست و پا که فاقد مو هستند ،ضخیمتر و حساستر از قسمتهای
پوشیده از مو هستند.
✓ ضخامت پوست صورت 0.5میلیمتر (ضخامت یک صفحه کاغذ) و ضخامت کف پا 10 ،برابر آن است.
✓ پوست به ترتیب شامل 3الیه خارجی (شامل سلولهای مرده) ،درونی (سلولهای جدید تولید میشوند) و چربی است.
✓ در میان 3الیه فوق ،مو ،عضالت ،غدد ،سرخرگها ،شریانها و مویرگها قرار دارند.
✓ هر گیرنده پوستی ،انتهای یک سلول عصبی است.
✓ هریک از این گیرندهها ،به تحریکات خاصی حساستر هستند.
26
✓ نمونه بسیار پیشرفته این اهرم ها ،همان موهای ضخیم جلوی بینی یا سیبل برخی حیوانات است که بعنوان یک اهرم برای
تشدید تحریکات حسی عمل میکند.
✓ گیرندههای احساس و لمس عبارتند از پایانه های آزاد عصبی (در تمام نقاط پوست و سایر بافتها) ،دانههای مایسنر (نواحی
بدون موی پوست) و سلولهای عصبی (پیچیده دور ساقه مو).
احساس ارتعاش:
✓ وقتی پوست بدن یک بار تحریک شود ،احساس لمس و تماس میکنیم و اگر مکررا تحریک شود ،احساس ارتعاش.
✓ دامنه ارتعاشاتی که پوست احساس میکند بین 40تا 2500بسامد در ثانیه بوده که بسیار کمتر از شنوایی است.
✓ حس المسه فقط ارتعاشاتی که حدود 0.0001سانتیمتر پوست را جابجا کنند ،درک میکند.
✓ بیشترین حساسیت المسه در ارتعاش حدود 300بسامد در ثانیه برآورد شده است.
✓ دانههای پاچینی که یکی از سلولهای عصبی گیرنده پوست است ،بزرگ بوده ،دسترسی به آن آسان بوده و تقریبا در همه
حیواناتی که دستگاه عصبی پیچیدهای دارند یافت میشود.
✓ دانههای پاچینی ارتعاشات با بسامد 30تا 800هرتز را مخابره میکند.
✓ ارتعاشات کم بسامد تا 80هرتز ،سایر گیرندههای لمسی بویژه دانههای مایسنر را تحریک میکند.
28
✓ در حالت معمولی ،صفر فیزیولوژیایی حرارتی است که نه سرد و نه گرم احساس میشود.
✓ صفر فیزیولوژیایی برای قسمتهای مختلف بدن ،متفاوت است .برای الله گوش حدود 28و برای گونهها حدود 35است.
✓ هر گیرنده سرما یا گرما ،مساحتی به اندازه انتهای یک سوزن تهگرد را پوشش میدهد.
✓ در برخی بخشهای بدن مانند لبها ،نقاط گیرنده ،متراکمتر بوده که حرارت فقط بصورت گرما یا سرما احساس میشود.
✓ ماکس فونفری ،پدیدهای به نام سرمای متناقض را کشف کرد.
✓ سرمای متناقض وقتی رخ میدهد که نقاط سرما با محرکی خیلی گرم که حرارتی باالی 45دارد تحریک کنیم ،احساس
سرما خواهیم کرد چون گیرندههای سرما ،هم حرارت بین 12تا 35درجه را پاسخ داده و هم حرارت بین 46تا .50
✓ گیرندههای گرما ،حرارت بین 25تا 46درجه را پاسخ میدهند.
✓ حرارت های باال عمال موجب فعالیت آن دسته از اعصابی شده که در سرما فعال میشوند.
✓ سرمای یخ زننده و گرمای سوزاننده ،احساس تقریبا مشابهی ایجاد کرده و هر دو دردناک هستند.
احساس درد:
✓ درد ،یک احساس نامطبوع درونی است.
✓ درد ،عالمت خطر بوده و اگر محرک های نوری ،صوتی ،لمسی و حرارتی با شدت زیاد یا بمدت طوالنی ،اندامهای حسی را
تحریک کنند ،ممکن است موجب نابودی گیرندههای حسی شوند.
✓ موجود زنده با فرار یا مقابله با عامل خطر ،سالمت خود را تضمین میکند.
✓ تحریکات شدید و آسیبهای بدنی ،بخشی از عوامل پدیدآورنده درد هستند.
✓ مهمترین گیرندههای احساس درد ،پایانههای آزاد عصبی هستند.
✓ ارتباط مستقیمی بین پایانه های آزاد عصبی و مراکز احساس درد در مغز وجود دارد.
29
✓ دو عامل مهم که بر آستانه و حساسیت مهم است عبارتست از نقاط مختلف بدن و اینکه آستانه و تحمل درد در افراد
مختلف متفاوت است.
✓ قرنیه ،پشت زانو و ناحیه گردن ،بسیار به درد حساس بوده و کف پا ،نوک بینی و قسمت داخلی لب زیاد حساس نیست.
✓ خصوصیات شخصیتی و فرهنگی بر تحمل و آستانه درد تاثیر میگذارد.
✓ در مقایسه با سایر حواس ،سازگاری با درد قابل توجه نیست .ما فقط با دردهای مالیم سازگار میشویم.
✓ ما با محرکهای سرد ،بهتر سازگار میشویم.
✓ سازگاری با محرک سرد دردناک بویژه هنگامی است که بخش کوچکی از پوست را تحریک کند.
✓ همانگونه که سرما سایر فعالیتها را قطع کرده یا کاهش میدهد ،فعالیت گیرندههای درد را نیز منع میکند.
30
فصل هفتم :حواس شیمیایی
مطلوبیت و شدت مزه غذاها وقتی که سیر هستیم ،کمتر از هنگامی است که گرسنه هستیم.
اجتناب از غذای خاصی که به آن شرطی شدهایم ،مبتنی بر بوی آن غذاست.
موادی که طعم شیرینی دارند ،اشتها برانگیزند و مواد تلخ ،غالبا سبب اجتناب میگردد زیرا یادآور مواد سمی است.
اغلب غذاهای فاسد ،طعم ترش داشته و سبب اجتناب میشود.
حس چشایی:
✓ اهمیت حس چشایی در این واقعیت است که به شخص اجازه می دهد تا غذا را براساس میل خود و غالبا مطابق نیازهای
بافتهای بدن به مواد مغذی خاص انتخاب کند.
✓ موجودات تک سلولی ،سادهترین نوع موجودات بوده و نمیتوانند از حواس پیشرفتهای نظیر شنوایی و بینایی استفاده
کنند.
✓ زندگی تک سلولی ها مبتنی بر تعامالت شیمیایی و مکانیکی با محیط اطراف از طریق غشای بیرونی سلول است.
✓ در حشرات و سایر بیمهرگان ،سلول های خاص مسئول دریافت اطالعات شیمیایی روی شاخک آنها قرار میگیرد.
✓ د ر میان حیوانات آبزی ،تفاوت اندکی بین حس بویایی و چشایی وجود دارد.
✓ در محیط دریا ،همه محرکهای شیمیایی در آب حل میشود.
✓ در خشکی ،احساس چشایی مسئول احساس از نزدیک و احساس بویایی مسئول احساس از راه دور شد.
محرکهای چشایی:
✓ تحقیق در مورد مزههای اصلی به یونان باستان بازگشته و اولین بار ارسطو ،فهرستی از مزههای شیرینی ،تلخی ،شوری،
ترشی و تندی را پیشنهاد کرد.
✓ تقریبا تمام موادی که میچشیم ،قابل حل در بزاق دهان هستند.
ترشی:
✓ مزه ترشی توسط اسیدهایی چون سرکه و آبلیمو ایجاد میگردد.
شوری:
✓ مزه شوری از یک نمک به نمک دیگر تغییر میکند.
✓ حتی مقدار کم نمک ،موجب احساس شیرینی میشود.
شیرینی:
✓ مزه شیرینی توسط مولکولهای پیچیده ایجاد میشود.
✓ بیشتر موادی که باعث ایجاد مزه شیرینی میکنند ،مواد شیمیایی آلی هستند.
✓ ترکیبات شیرین و تلخ ،اغلب به یکدیگر نزدیک هستند.
31
تلخی:
✓ اغلب موادی که مزه تلخ میدهند ،تقریبا بطور کامل مواد آلی هستند.
✓ بعضی موادی که ابتدا مزه شیرین دارند ،بعدا یک مزه تلخ ایجاد میکند و این موضوع ،در مورد ساخارین صادق است.
✓ برخی مواد با مقدار کم مزه شیرین و با مقدار زیاد ،مزه تلخ میدهند.
گیرندههای چشایی:
✓ جوانههای چشایی که گیرندههای چشایی هستند ،در اطراف برجستگیهای زبان قرار داشته و برجستگیهای کوچکتر،
فاقد این جوانهها هستند.
✓ جوانههای چشایی قطری حدود 0.03میلیمتر و طولی حدود 0.06میلیمتر دارند.
✓ افراد بالغ حدود 10هزار جوانه چشایی داشته و در کودکان ،این مقدار کمتر است.
✓ پس از 45سالگی ،تعدادی از جوانههای چشایی از بین رفته و احساس چشایی کاهش مییابد.
✓ در جوجهها فقط 24جوانه چشایی وجود دارد در حالی که گربهماهی دارای 175000جوانه چشایی است که در سرتاسر
سطح خارجی بدن او پراکنده شده است.
✓ گیرندههای چشایی ،یاختههای عصبی واقعی نبوده بلکه یاختههای پوستی تغییر شکل یافتهاند.
✓ در هر جوانه چشایی ،حدود 50سلول گیرنده وجود دارد.
✓ در پستانداران پست ،طول عمر هر سلول چشایی حدود 10روز است.
✓ عمر سلولهای چشایی کوتاه است که نشان میدهد این سلولها ،در واقع سلولهای پوستی تکامل یافته هستند.
✓ سلولهای چشایی و پوستی از 2جهت مشابهاند :الف) در برخی حیوانات مانند ماهیها ،گیرندههای چشایی مانند سلولهای
پوستی در تمام سطح بدن پراکنده شدهاند و ب) عمر سلولهای چشایی مانند سلولهای پوستی کوتاه است.
✓ در انسان ،جوانههای چشایی داخل گونهها ،سقف دهان و نیز جوانههای چشایی وجود دارد.
✓ هنگامی که یک ذره با یک محل گیرنده چشایی جور در میآید ،سلول گیرنده شلیک میکند.
✓ غشای سلولهای چشایی مانند سایر سلول های گیرنده حسی ،در داخل نسبت به خارج دارای بار منفی است.
✓ قرار گرفتن یک ماده چشایی روی زائده های چشایی باعث از دست دادن نسبی این پتانسیل منفی شده و سلول دپالریزه
میشود.
✓ هر جوانه چشایی وقتی که غلظت ماده چشایی پایین است ،فقط به یک محرک از 4نوع محرک اصلی پاسخ میدهد.
✓ در غلظتهای باال یعنی وقتی محرک شدید است ،بیشتر جوانهها میتوانند توسط بیش از یک محرک چشایی اولیه نیز
تحریک شوند.
32
✓ دستگاه چشایی به سرعت با محرکهای چشایی سازگار می شود .به همین دلیل هرچه بیشتر در معرض محلول نمک قرار
بگیرد ،حساسیت آن کمتر شده و آستانه مطلق احساس شوری افزایش مییابد.
✓ تقریبا 10ثانیه پس از آنکه محلول نمک از روی زبان برداشته میشود ،حساسیت زبان به حدود %50سطح اولیه خود
میرسد.
✓ حساسیت کامل تقریبا پس از 2دقیقه حاصل میشود.
✓ سازگاری به یک ماده ممکن است بر آستانه آن ماده با مواد دیگر اثر بگذارد.
✓ وقتی پس از نوشیدن آبلیمو ،آب معمولی مینوشید ،شیرین بنظر میرسد.
✓ وقتی زبان به مدت طوالنی با مادهای تحریک می شود ،آستانه چشایی در مقابل مزه آن ماده افزایش یافته و در نتیجه
حساسیت آن کاهش مییابد که این نوع سازگاری را سازگاری تقاطعی نامیدهاند.
✓ در سازگاری افزایشی برخالف سازگاری تقاطعی ،سازگاری نسبت به یک ماده سبب کاهش آستانه احساس برای ماده دیگر
شده و در نتیجه حساسیت نسبت به ماده دوم را افزایش میدهد.
✓ سازگاری با یک اسید گرچه ترشی اسید دیگر را کاهش میدهد اما موجب شیرینتر شدن مزه شکر میشود.
✓ سازگاری تقاطعی فقط در مورد یک مزه رخ میدهد.
✓ در سازگاری افزایشی ،حساسیت نسبت به مزهای متفاوت از مزه اول باال میرود که این امر تایید میکند که 4مزه اصلی ،به
احتمال زیاد گیرندههای متمایزی دارند.
✓ سدیم لورل سولفات که ماده شوینده خمیر دندان است بر پاسخ دستگاه چشایی به اسید سیتریک (ماده موجود در آب
پرتقال و لیمو) اثر میگذارد.
✓ اسید سیتریک در غلظتهای باال کمی تلخ است.
✓ سدیم لورل سولفات شدت شیرینی ،شوری و تلخی را تا حدی کاهش میدهد.
✓ سازگاری چشایی میتواند موجب مزهدار شدن آب بیمزه شود.
✓ مایعات مختلف ،تاثیر متفاوتی بر از بین بردن احساس تندی دارند .موثرترین مایعات ،مزه شیرین (محلول جوش شیرین) یا
ترشی (آبلیمو یا سایر مرکبات) دارند و سر مصرف میشوند .موارد شور تاثیر اندکی داشته و تلخها بیاثر بوده و مواد سرد،
تاثیر بیشتری دارند.
آستانه چشایی:
✓ بدلیل تنوع در محرکهای چشایی ،بررسی آستانه چشایی چندان ساده نیست.
✓ غلظت و حرارت مواد بر آستانه چشایی موثر است.
✓ بررسی آستانه چشایی از آن جهت پیچیده تر است که نواحی مختلف زبان و دهان ،حساسیت مشابهی نسبت به محرکهای
مختلف چشایی ندارند.
✓ آستانه مطلق چشایی در مورد یک ماده خاص ،میزان تحریکی است که آزمودنی در %50موارد آزمایش ،وجود آن را
تشخیص میدهد.
33
✓ آستانه اختالفی ،احساس تفاوت بین دو محرک مختلف است.
✓ آستانه اختالفی احساس چشایی ،چندان قابل مالحظه نبوده و غلظت یک ماده باید 15تا %20اضافه شود (مقدار کسر وبر)
تا آن را متفاوت از قبل احساس کنیم.
✓ چشایی افراد گرسنه حساستر از چشایی افراد سیر نیست.
✓ بزرگساالنی که مدت طوالنی سیگار کشیدهاند ،نسبت به مزهها حساسیت کمتری دارند.
✓ در حدود درجه حرارت بین 22تا ،32بیشترین حساسیت چشایی مشاهده شده است.
✓ مواد مشخصی وجود دارد که برای بیشتر مردم مزه کامال مشخص و روشنی دارد اما عده کمی از مردم نیز نمیتوانند مزه
این مواد را احساس کنند که به آنان ،کورمزه میگویند.
✓ وانیلین و PTCاز جمله موادی هستند که بعضی مردم نسبت به آن احساسی ندارند.
✓ افراد عادی PTC ،را تلخ مزه احساس میکنند.
✓ پدیده کورمزگی در چشایی شبیه کور رنگی در بینایی است.
✓ کسانی که نسبت به PTCکورمزه هستند ،نسبت به سایر مواد تلخ از جمله کافئین نیز حساسیت کمتری دارند.
حساسیت چشایی:
✓ در مورد مواد تلخ ،کمترین آستانه مطلق (بیشترین حساسیت) در انتهای زبان است .در کام و سقف دهان ،حساسیت حتی
بیشتر از این هم هست.
✓ نوک و پشت زبان ،حساسترین نقاط نسبت به شیرینی هستند.
✓ جلو و اطراف زبان بیش از همه به شوری حساس است.
✓ دو طرف زبان حساسیت زیادی نسبت به ترشی دارد.
✓ وسط زبان نسبت به هیچ یک از مزهها حساس نیست زیرا فاقد سلولهای چشایی است .این منطقه را میتوان مشابه نقطه
کور در ساختمان شبکیه چشم دانست.
✓ قرص میراکولین برای کنترل رژیم غذایی در آمریکا مورد استفاده قرار میگرفت.
طعم:
✓ کلمه طعم معموال به ادراکات گسترده و متفاوتی در هنگام غذا خوردن اطالق میشود.
✓ در فرهنگ غذایی ژاپن ،بر تاثیر بینایی بر طعم غذا تاکید شده است.
بویایی:
✓ حس بویایی انسان در مقایسه با حیوانات پستتر ،تکامل ناچیزی یافته است.
✓ پردازش ادراکی بوها غالبا ناهوشیار است.
✓ تجربه یک بوی خاص در موقعیتی خاص ،جریانی از خاطرات مربوط به آن بو را بیاد میآورد که بار هیجانی دارند.
✓ شنوایی و بینایی بیشتر با شناختها سروکار دارند و بویایی بیشتر با عواطف و هیجانات.
34
✓ بو ،تاثیر زیادی بر رفتار تولید مثلی دارد .زنان در مراحل قاعدگی به برخی بوها حساسترند .مردان نیز پس از تزریق
هورمون تستوسترون ،به برخی رایحهها حساستر میشوند.
✓ بسیاری از حیوانات ماده وقتی آماده تولید مثل میشوند ،بوی خاصی را از خود ترشح میکنند.
✓ چشایی بدون بویایی ،غالبا کارایی الزم را ندارد.
✓ بدون بویایی ،تشخیص غذاها مشکل میشود.
آستانه بویایی:
✓ شکل خاص بینی موجب میشود مولکولهای اندکی به گیرندههای بویایی برسد.
✓ در یک تنفس معمولی ،فقط %2از مولکولهای بودار که وارد بینی میشود ،به گیرندههای بویایی میرسد.
✓ برای احساس اثر الزم است که حداقل 5میلیگرم از آن در یک لیتر هوا وجود داشته باشد.
✓ انسان نسبت به بوی گازهای خطرناکی همچون مونواکسید کربن چندان حساس نیست.
✓ چون افراد از لحاظ اندازه حفره های بینی و میزان رطوبت بینی با یکدیگر تفاوت دارند ،آستانه بویایی یکسانی ندارند.
✓ روش ارزیابی ،خلوص ما ده بودار و جنسیت نیز با حساسیت بویایی رابطه دارد.
✓ حساسیت بویایی افراد مونث بیش از افراد مذکر بوده آستانه بویایی پایینتری دارند.
✓ چون بویایی با عواطف رابطه تنگاتنگی دارد ،حساسیت بیشتر زنان نسبت به بوها معنیدار است.
✓ تفاوت بین بوی سرکه یا استیک اسید باید در حدود %26بوده تا تفاوت احساس شود.
✓ آستانه اختالفی بویایی گاهی به حدود %7نیز میرسد.
✓ سطحی یا عمیق بودن و شدت و ضعف تنفس ،تاثیری بر ادراک بو ندارد.
35
✓ پایداری بویایی شبیه ثبات اندازه میباشد که اندازه ادراک شده یک شی علیرغم فاصله آن ثابت میماند.
36
فصل هشتم :ادراک فضا
فضای مورد بحث در روانشناسی ،ادراکی است.
فضای ادراکی موجود زنده از طرفی به ویژگیهای دنیای فیزیکی که در آن زندگی میکند ،بستگی دارد و از طرف دیگر ،به
نظام حسی وی.
خفاش ،فضای ادراکی خود را به کمک صدای مافوق صوت جهتیابی میکند.
دو جنبه از ادراک عمق و فاصله عبارتند از ادراک فاصله یک شی از خود و ادراک فاصله اشیا از یکدیگر (فاصله نسبی).
ادراک فاصله اشیا از یکدیگر ،ادراک بعد را نیز در بر میگیرد چون مستلزم روابط فضایی و فاصله بین بخشهای مختلف
یک شی است.
فرانهادگی:
✓ وقتی شیای بوسیله شی دیگری پوشیده میشود و جلوی دیده شدن آن را میگیرد ،شیای که قسمتی از آن پوشیده شده
است ،دورتر بنظر میرسد.
✓ بازسازی قسمت پوشیده شده توسط ذهن در مدتی حدود 0.2ثانیه صورت میگیرد.
سایه:
✓ در یک تصویر سیاه و سفید ،طرحهای نور و سایه ،عکس را 3بعدی القا میکند.
✓ میتوان برجستگیهای یک تصویر را با سایه نشان داد.
✓ نشانه سایه میتواند نشان دهد که کدام شی جلوتر و کدام یک عقبتر است.
✓ شیای که به منبع نور نزدیکتر است ،سایهای روی یک شی دورتر میاندازد .این کنش سایه ،شبیه فرانهادگی است.
نمای جوی:
✓ ذرات گرد و غبار و آب موجود در هوا ،موجب پراکنده شدن نور شده و به همین دلیل ،اشیای دور در مقایسه با اشیای
نزدیک ،تیرهتر بنظر میرسد.
✓ نمای جوی ،یک معیار درباره فاصله بوده و به ناحیهای که در آن زندگی میکنیم ،بستگی دارد.
✓ خلبانانی که میکوشند هواپیما را در هوای مهآلود فرود آورند ،غالبا سوءادراک داشته و نمیدانند در چه فاصلهای از زمین
هستند.
✓ در یک روز مه آلود یا غبارآلود ،اشیا دورتر از روزهای آفتابی بنظر میرسد .دود و مه ،تصویر را نامشخصتر و مبهمتر می-
کند.
37
✓ در شرایط عادی هرچه شی مبهمتر و نامشخصتر باشد ،دورتر ادراک میشود.
اندازه:
✓ هرچه یک شی از ما دورتر باشد ،تصویری که روی شبکیه تشکیل میدهد ،کوچکتر است.
✓ اگر دو شی اندازه یکسانی داشته باشند ،شیای که تصویر بزرگتری روی شبکیه انداخته است ،نزدیکتر بنظر میرسد.
✓ اندازه اشیای آشنا ،نشانه موثری در تعیین فاصله آنهاست.
نمای خطی:
✓ تفاوت آنچه که میبینیم با آنچه که میدانیم ،تشخیص فاصله را میسر میسازد.
✓ نمای خطی به زاویه دید بستگی دارد.
✓ طبق نشانه نمای خطی ،هرچه یک محل از ما دورتر باشد ،اشیای واقع در آن مکان ،نزدیکتر به هم بنظر میرسد.
شیب بافت:
✓ بخشهای نزدیکتر شی به مشاهدهکننده ،طرح درشتتر ،واضحتر و جزئیات مشخصتری داشته و هرچه فاصله افزایش
یابد ،بافت ،ریزتر و ریزتر میشود.
✓ شباهت این نشانه با نشانه نمای خطی از آن جهت است که در هر دو ،اشیا در فاصله دور ،نزدیکتر به هم بنظر میآیند.
✓ شیب بافت ،ترکیبی از اطالعات حاصل از نمای خطی و اندازه اشیا نسبت به یکدیگر است.
فاصله تا افق:
✓ این نشانه حاکی از مکان یک شی نسبت به خط افق است.
✓ هرچه یک شی به خط افق نزدیکتر باشد ،دورتر بنظر میرسد.
واگرایی و همگرایی:
✓ در تطابق ،عدسی هر چشم بطور جداگانه با فاصله مناسب منطبق می شود اما همگرایی و واگرایی مستلزم همکاری هر دو
چشم است.
✓ برای دید دقیق ،هر دو چشم سعی میکنند تصویر شی را روی لکه زرد بیندازند.
✓ وقتی که به اشیای نزدیک نگاه میکنیم ،هر دو چشم به هم نزدیک میشوند (همگرایی) و هنگامی که به اشیای دور نگاه
میکنیم ،هر دو چشم از هم دور میشوند (واگرایی).
✓ این نشانه برای ادراک فاصله اشیایی مناسب است که حداکثر 5متر با ما فاصله داشته و برای فواصل بیشتر ،خطوط نگاه دو
چشم ،بصورت موازی ادامه مییابد.
✓ اطالعاتی که از عضالت کنترلکننده حرکت چشم به مغز میرسد ،در ادراک فاصله اشیا موثر است.
✓ وقتی کارهایی مثل خیاطی و مطالعه انجام میدهید ،چشمها همگرا شده و به یکدیگر نزدیک میشوند.
✓ همگرایی شدید و مداوم ،عضالت چشم را خسته کرده و ممکن است باعث احساس گیجی ،سردرد و حالت تهوع شود که با
درمانهایی نظیر عینک و تمرین چشم ،میتوان این مشکل را برطرف کرد.
✓ مصرف الکل ،توانایی همگرایی چشم را مختل میکند.
ادراک جهت:
✓ دید 3بعدی ،تنها یکی از جنبههای ادراک فضا است.
✓ برای ادراک مکان یک شی میتوان به جهت قرار گرفتن آن نسبت به بدن نیز اشاره کرد.
✓ معموال برای تشخیص جهت اشیا ،آنها را نسبت به وسط صورت (بینی) میسنجیم.
✓ بینی ،نقطه مرجع جهتیابی بوده و چپ یا راست یا پایین یا باال بودن اشیا بر این اساس مشخص میشود.
هرچه محرک مشخصتر باشد ،قضاوت در مورد جهت اشیا صحیحتر است .به همین دلیل ،در تاریکی ،بخوبی روشنایی ✓
نمیتوانیم در مورد جهت اشیا قضاوت کنیم.
39
فصل نهم :ادراک شکل
شکل نیز همچون اندازه و فاصله ،یکی از ویژگیهای ادراکی اشیا است.
کنارهها:
✓ منظور از کناره ،مکانی در تصویر ایجاد شده در شبکیه است که رنگ یا درخشندگی آن بشدت تغییر کرده است.
✓ کنارهها ،شکل های دیده شده در میدان دید را از یکدیگر جدا میکند.
✓ لبههای تخته سیاه و گرداگردی ماه در یک شب تاریک ،نمونههایی از کناره هستند.
✓ کنارهها هنگامی تشکیل می شود که تفاوت مشخصی در درخشندگی یا رنگ زمینه رخ دهد.
✓ منظور از میدان خالی ،یک میدان دید است که در آن هیچ کنارهای وجود ندارد ماننده منطقهای پوشیده از برف.
✓ برای درک اهمیت تغییر در بینایی ،باید تغییرات حاصل از حرکات چشم را حذف کرد.
✓ وقتی از فاصلهای دور به چیزی مینگریم ،جزئیات آن کمتر دیده شده و تیزبینی کاهش مییابد.
✓ کاهش دید ،منحصر به کاهش تیزبینی نبوده و در برخی شرایط ،مشاهده کنارههای اشیا مهمتر از مشاهده جزئیات است.
✓ در هواپیماهای کوچک ،امنیت پرواز وابسته به تواناییهای حسی و ادراکی خلبان است.
نقش و زمینه:
✓ در سادهترین نوع تصاویر ادراکی ،یک نقش و یک زمینه وجود دارد.
✓ کلمات و تصاویری که روی یک صفحه کاغذ هستند ،نقش و باقی صفحه ،زمینه است.
✓ نقش ،برجستگی موجود در یک زمینه است.
✓ تشخیص نقش از زمینه ،اساس ادراک شکل است.
✓ کیفیت ادراکی در خود محرک وجود ندارد بلکه در ذهن ما تشکیل میشود.
✓ هرچه یک منطقه یا شکل کوچکتر باشد ،با احتمال بیشتری بعنوان نقش ظاهر خواهد شد.
✓ نقش ،غالبا نزدیکتر از زمینه بنظر میرسد.
✓ نقش را برجستهتر از زمینه میبینیم.
✓ معموال نقش را متحرک و زمینه را ثابت ادراک میکنیم.
✓ اگر زمینه را در حال حرکت و نقش ثابت باشد ،معموال دچار خطا شده و نقش را متحرک ادراک میکنیم.
✓ حیواناتی که استتار میکنند ،در واقع میخواهند خود را در زمینه محیط قرار دهند تا کشف نشوند.
✓ حرکت ،یکی از عواملی است که موجب کشف استتار و در نتیجه برجستگی و توجه به استتارشونده میشود.
✓ نقش معموال شکل معینی داشته در حالی که زمینه معموال بیشکل است.
✓ نقش ،معنیدارتر و غنیتر از زمینه بوده و بهتر بخاطر آورده میشود.
✓ نقش ،درخشانتر یا تاریکتر از قسمتهای مشابه در زمینه بنظر میرسد.
40
سازمان ادراکی و قوانین گشتالت:
✓ بیشتر اشکال ،ترکیب از اجزا بوده که با یکدیگر به گونهای سازمان یافته ترکیب شده و ادراک ما را شکل داده و ذهن ما
درصدد معنی و سازمان دادن به آنهاست.
✓ تصویر ایجاد شده روی شبکیه چشم ،انعکاس مبهمی از جهان بوده و پیش از آنکه به ادراک خاصی منجر شود ،باید به
شیوه خاصی سازمان یابد.
✓ اینکه چگونه ادراکهای ما بصورت الگو و شکل خاص سازمان مییابد ،مورد توجه روانشناسانی قرار گرفت که مکتب
گشتالت را بنیان نهادند.
✓ کلمه گشتالت یک کلمه آلمانی به معنی شکل ،کل یا حتی شکل کلی است.
✓ هر جز ،در یک شکل یا الگو ،نقش خاصی داشته و در عین حال در کل مجموعه معنی مییابد.
✓ هیچ جزئی بدون توجه به کل ،معنی نداشته و تغییر در یکی از این عناصر ،شکل کلی سازمان ادراکی را تغییر میدهد.
قانون مجاورت:
✓ عناصری که از جهت مکانی یا زمانی نزدیک به هستند ،بعنوان یک کل ادراک میشوند.
قانون مشابهت:
✓ اشیای مشابه ،در یک دسته قرار میگیرند.
✓ شباهت محرک ها ممکن است از لحاظ کیفیت ،شکل ،اندازه ،حرکت ،جهت ،سرعت ،معنی و مفهوم یا موارد استعمال باشد.
41
فصل دهم :ادراک زمان
آلبرت انیشتین که پژوهش های زیادی درباره معنای زمان انجام داده به این نتیجه رسید که تمایز بین گذشته ،حال و
آینده ،توهمی همیشگی و همه جایی است.
از دید روانشناسی ،زمان ،جنبهای از ادراک ما از جهان است.
گذشت زمان را از طریق دو ساعت شناختی و زیستشناختی تشخیص میدهیم.
اندامی که بوسیله آن میتوانیم گذر عمر را تشخیص بدهیم ،ساعت زیستشناختی نامیده شدهاند.
ساعت شناختی بوسیله فرآیندهای شناختی تعیین میشود و مستقل از ساعتی است که روی دیوار نصب میشود.
میزان پردازش اطالعات حسی ،رویدادهایی که بین مقاطع زمان اتفاق میافتد و توجه به گذشت زمان ،ساعت شناختی را
تحت تاثیر قرار میدهد.
42
✓ حرارت ،خستگی ،داروها و مواد شیمیایی بر فعالیتهای بدن و ساعت زیستشناختی تاثیر میگذارند.
الف) حرارت:
✓ همراه با افزایش درجه حرارت بدن ،سرعت فعالیتهای فیزیولوژیایی بدن افزایش یافته و موجب میشود که احساس
گذشت زمان نیز سریعتر شود .در این صورت یک دقیقه واقعی بیشتر از یک دقیقه ذهنی است.
✓ همچنین وقتی درجه حرارت کاهش می یابد ،گذشت زمان کندتر احساس شده و یک دقیقه واقعی کمتر از یک دقیقه ذهنی
است.
✓ چون در هنگام بعد از ظهر ،درجه حرارت بدن به بیشترین حد خود میرسد ،سرعت ساعت بدن ما افزایش یافته و گذشت
زمان را بیش از آنچه هست برآورد میکنیم.
ب) خستگی:
✓ وقتی احساس خستگی میکنیم ،فعالیتهای فیزیولوژیایی بدن کاهش یافته و ساعت زیستشناختی نیز آهسته حرکت
میکند.
✓ هرچه در موقع خستگی بیشتر خود را مجبور کنید که بیدار بمانید و استراحت نکنید ،گذشت زمان را طوالنیتر احساس
میکنید.
43
ب) تالش:
✓ میزان پیچیدگی و مشکل بودن محرکها بر ادراک گذشت زمان موثر است.
✓ دلیل این امر ،آنست که ذهن برای محرکهای پیچیده ،زمان و فعالیت بیشتری را صرف میکند.
✓ ساعت شناختی ،تحت تاثیر فعالیت شناختی بوده و هرچه ذهن فعالیت بیشتری داشته باشد ،مدت زمان سپری شده،
طوالنیتر بنظر میرسد.
ج) توجه:
✓ هروقت انتظار میکشید ،به گذشت زمان بیشتر توجه مرده و هرچه به گذشت زمان بیشتر توجه کنید ،گذر زمان طوالنیتر
بنظر خواهد رسید.
هر عاملی که موجب شود به گذشت زمان توجه نکنیم ،موجب میشود که احساس کنیم زمان زودتر میگذرد. ✓
44