You are on page 1of 56

‫بسم اهلل الرحمن الرحيم‬

‫مدل های ذهنی‬


‫درآمدی بر نقش مدل های ذهنی در رفتار سازمانی‬

‫دکتر حامد دهقانان‬


‫عضو هيات علمی دانشگاه عالمه طباطبایی‬
‫‪Dehghanan@atu.ac.ir‬‬
‫‪www.Dehghanan.ir‬‬
‫مدل سازی رفتار سازمانی در سطح فرد با رویکرد سیستمی‬

‫ورودی‬ ‫برنامه ریزی توسعه مهارت‬


‫مهارت های‬
‫تصميم گيری‬
‫رفتار فردی‬
‫ویژگی های‬ ‫مدیریت استرس‬
‫زندگينامه ای‬ ‫مدیریت تعارض‬ ‫رفتار بهره ور‬
‫رفتار سياسی‬

‫تصميم گيری فردی‬


‫رفتار شبکه ای‬ ‫رفتار شهروندی‬
‫خودانگيزشی‬

‫رفتار انحرافی‬
‫مدل ذهنی‬

‫شخصيت‬ ‫انگيزش‬
‫مهارت ارتباطی‬
‫غيبت‬

‫ارزشها و‬ ‫جابه جایی‬


‫خطا های ادراکی‬
‫نگرشها‬
‫رضایت شغلی‬

‫ادراک‬ ‫یادگيری‬
‫توانایی‬

‫ادراک جمعی‬ ‫یادگیری اجتماعی‬ ‫مدل رفتار گروهی‬


‫‪ ‬آشنایی با مدل ذهنی یکی از نخستين گامهای‬
‫یادگيری مدیریت و علوم انسانی است‪.‬‬
‫مدل‬
‫تئوری‬
‫قانون‬
‫‪analysis and‬‬
‫‪association‬‬

‫کلمات‬
‫مفاهيم‬

‫‪abstraction‬‬

‫پدیده مورد بررسی‬


‫‪word‬‬

‫وقتی میگوییم هیجان طلب یا درونگرا یا برند یا هویت یا بومی‬ ‫‪‬‬


‫سازی‪ ،‬صرفاً تعدادی کلمه به کار بردهایم‪.‬‬
‫کلماتی که برای هر کس معنای متفاوتی دارد‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫ممکن است با استفاده از آنها بتوان انشا نوشت‪ .‬یا سخنرانی کرد‪ .‬یا‬ ‫‪‬‬
‫یک مقاله جنجالی در یک روزنامه منتشر کرد‪ .‬اما تا زمانی که به‬
‫کلمات فقط به عنوان یک کلمه نگاه کنیم و انتظار داشته باشیم که‬
‫دیگران هم همان معنایی را که ما از آنها برداشت میکنیم برداشت‬
‫کنند‪ ،‬وارد حوزه بحث علمی نشدهایم‪.‬‬
‫‪Concept‬‬

‫وقتی که برای یک واژه‪ ،‬تعریف ارائه میدهیم و آن را دقیقتر بیان‬ ‫‪‬‬


‫میکنیم وارد حوزه مفهوم پردازی شدهایم‪.‬‬

‫به عنوان مثال زاکرمن‪ ،‬هیجان طلبی را چنین تعریف میکند‪:‬‬ ‫‪‬‬

‫جستجوی تجربه ها و احساسهایی که متنوع‪ ،‬تازه‪ ،‬پیچیده و شدید‬ ‫‪‬‬


‫باشند‪ .‬و حتی پذیرش ریسکهای مالی‪ ،‬فیزیکی‪ ،‬اجتماعی و قانونی‬
‫برای این تجربهها‪.‬‬
‫‪Variable‬‬

‫هر زمان که مفهومی را بتوانیم اندازه گیری کنیم و آن را گزارش‬ ‫‪‬‬


‫دهیم‪ ،‬یک متغیر تعریف کرده ایم‪.‬‬

‫متغیر مفهومی است که قابلیت اندازگیری داشته باشد‬ ‫‪‬‬


‫‪Construct‬‬

‫کانستراکت یا ساخت مفهومی‪ ،‬یک مفهوم پیچیده تر است که‬ ‫‪‬‬


‫از ترکیب چند مفهوم ساده شکل می گیرد‪.‬‬

‫درست مانند آجرهایی که روی هم‪ ،‬یک ساختمان را شکل‬ ‫‪‬‬


‫میدهند‪.‬‬
‫‪construct‬‬

‫ارزش ویژه برند‪ ،‬از ترکیب چهار مولفه هویت برند‪ ،‬معنای برند‪،‬‬ ‫‪‬‬
‫پاسخ مخاطب به برند و رابطه مخاطب با برند شکل میگیرد‪.‬‬

‫هر یک از چهار واژه فوق‪ ،‬خود نیازمند مفهوم پردازی هستند‪ .‬به‬ ‫‪‬‬
‫عبارت دیگر‪ ،‬ما االن با چهار کلمه مواجه هستیم که هر کدام باید‬
‫تعریف شوند و متغیرهای مرتبط با آنها مشخص گردد و نهایتاً با‬
‫استفاده از آنها یک ساختار مفهومی یا کانستراکت به نام ارزش ویژه‬
‫برند بسازیم‪.‬‬
‫‪Clustering‬و ‪classification‬‬

‫هنر دانشمندان و محققان این است که بتوانند انسانها یا‬ ‫‪‬‬


‫محصوالت یا کشورها یا هر پدیده دیگری را به شکلی گروه‬
‫بندی کنند که ما با استفاده از آنها بتوانیم دنیای اطرافمان را‬
‫بفهمیم و رفتار آن را پیش بینی کنیم‪.‬‬
‫خوشه بندی‬
‫خوشه اول‪ :‬انسانهای هوشيار‪ ،‬در ارتباط حواسشون به خودشون‬ ‫‪‬‬
‫هست‪ ،‬به طرف مقابل هست و به محیط اطراف و دیگران هم هست‪.‬‬
‫خوشه دوم‪ :‬انسانهای خودآگاه‪ ،‬در ارتباط حواسشون به‬ ‫‪‬‬
‫خودشون و طرف مقابل هست‪ ،‬اما متوجه نیستن که بقیه هم دارن‬
‫اونارو میبینن و تحت تاثیر قرار میگیرند‪ ،‬مثالً پدر مادری که‬
‫جلوی فرزند خردسالشون دعوا میکنند رو در این خوشه گذاشت‪.‬‬
‫خوشه سوم‪ :‬انسانهای ناخودآگاه‪ ،‬در ارتباط با دیگران فقط‬ ‫‪‬‬
‫خودشون رو می بینن!‬
‫خوشه چهارم‪ :‬انسانهای شوت‪ ،‬حواسشون به هیچی نیست! حتی‬ ‫‪‬‬
‫انتظارات و خواستههای خودشون!‬
‫خوشه بندی‬

‫تقسیم بندی ساختمان ها به نوع و متریال ساخت آنها‬ ‫‪‬‬

‫ب) بتنی‬ ‫الف) فوالدی‬ ‫‪‬‬

‫الف) سازه های فوالدی‬ ‫‪‬‬

‫‪ )۱‬سازه های فوالدی با قاب خمشی‬ ‫‪‬‬

‫‪ )۲‬سازه های فوالدی دو گانه‬ ‫‪‬‬

‫ب) سازه های بتنی‬ ‫‪‬‬

‫‪ )۱‬سازه های بتنی ( قاب خمشی معمولی و متوسط و ویژه )‬ ‫‪‬‬

‫‪ )۲‬سازه های بتنی ( قاب خمشی ‪ +‬دیواربرشی )‬ ‫‪‬‬


‫خوشه بندی‬

‫خوشه بندی آیزنهاور برای مدیریت اولویتها و فعالیت ها‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫این خوشهبندی کارها رو به چهار دسته تقسیم میکنه‪:‬‬ ‫‪‬‬

‫مهم – ضروری‬ ‫‪‬‬

‫مهم – غیرضروری‬ ‫‪‬‬

‫غیرمهم – ضروری‬ ‫‪‬‬

‫غیر مهم‪ -‬غیر ضروری‬ ‫‪‬‬


‫خوشه بندی‬

‫دکتر قمشه ای در عرفان‬ ‫‪‬‬

‫کارهایی که منجر به آرامش و حال خوب می شوند به ‪ ۳‬خوشه‬ ‫‪‬‬


‫اصلی تقسیم می شوند;‬

‫‪ .۱‬کارهایی که منجر به زیبایی می شوند نظیر کاشتن یک درخت‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫‪.۲‬کارهایی که منجر به دانایی می شوند نظیر مطالعه یک مطلب‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫‪ .۳‬کارهایی که منجر به نیکویی می شوند نظیر لبخند زدن‬ ‫‪‬‬


‫خوشه بندی‬
‫بیماریها را میتوان به طرق گوناگون خوشهبندی کرد‪:‬‬ ‫‪‬‬

‫خوشهبندی بر اساس سیستمهای بدن ‪topographic‬‬ ‫‪‬‬

‫خوشهبندی بر اساس اندامها یا بافتهای بدن ‪anatomic‬‬ ‫‪‬‬


‫(خوشهبندی بر اساس عملکرد ‪physiologic‬‬
‫خوشهبندی بر اساس نحوهی صدمه زدن بیماری ‪pathological‬‬ ‫‪‬‬

‫خوشهبندی بر اساس علت ‪etiologic‬‬ ‫‪‬‬

‫خوشهبندی بر اساس سرعت پیشرفت بیماری ‪juristic‬‬ ‫‪‬‬

‫خوشهبندی بر اساس همهگیری و شیوع‪epidemiological ،‬‬ ‫‪‬‬

‫خوشهبندی بر اساس آمار ‪statistical‬‬ ‫‪‬‬


‫خوشه بندی‬
‫خوشهبندی بر اساس علت‪etiologic :‬‬ ‫‪‬‬

‫بیماریهایی که منشأ ژنتیکی دارند‪ ،‬مانند سندرم داون‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫بیماریهایی که به علت آسیبهای فیزیکی یا شیمیایی به وجود‬ ‫‪‬‬


‫میآیند‪ ،‬مانند تصادفات رانندگی و اسیدپاشی‪.‬‬
‫بیماریهایی که منشأ آن سیستم ایمنی بدن است‪ ،‬مانند روماتیسم‬ ‫‪‬‬
‫مفصلی و آلرژیها‪.‬‬
‫بیماریهای عفونی‪ ،‬مانند سرماخوردگی و تب مالت‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫بیماریهایی که به علت رشد و تقسیم غیرطبیعی سلولها هستند‪،‬‬ ‫‪‬‬


‫مانند سرطانها‪.‬‬
‫خوشه بندی‬
‫خوشهبندی بر اساس علت‪etiologic :‬‬ ‫‪‬‬

‫بیماریهایی که به علت اختالل در سیستم غدد و متابولیسم‬ ‫‪‬‬


‫هستند‪ ،‬مانند دیابت‪.‬‬
‫بیماریهایی که علت تغذیهای دارند‪ ،‬مانند کمبود ویتامینها‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫بیماریهایی که علت اعصاب و روان دارند‪ ،‬مانند بیماری دوقطبی‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫بیماریهایی که به علت پیری هستند‪ ،‬مانند آرتروز مفاصل‪.‬‬ ‫‪‬‬


‫خوشه بندی‬

Woodward ‫خوشه بندی تکنولوژی‬ 

Small-batch & Unit Production 

Large-batch & mass production 

Continuous process Production 


‫خوشه بندی و طبقه بندی مفاهیم‬

‫خوشه بندی یک کار دقیق علمی پیچیده است که روشهای‬ ‫‪‬‬


‫اختصاصی خود را دارد‪.‬‬

‫پس از اینکه خوشه بندی انجام شد و مشخص شد که ما با چه‬ ‫‪‬‬


‫گروهها یا خوشههایی مواجه هستیم‪ ،‬حاال اگر یک عضو جدید از‬
‫راه برسد میتوان به شکل سادهتری آن را در یکی از دستهها‬
‫قرار داد‪ .‬کاری که به آن دسته بندی یا طبقه بندی میگوییم‪.‬‬
‫خوشه بندی و طبقه بندی مفاهیم‬

‫‪ ‬ارزش هر خوشه بندی‪ ،‬به کمکی است که برای حل یک‬


‫سوال یا یک دغدغه یا پیش بینی یک روند یا رویداد در‬
‫آینده میکند‪ .‬در غیر این صورت‪ ،‬خوشه بندی به خودی‬
‫خود ارزشمند نخواهد بود‪.‬‬
‫خوشه بندی و طبقه بندی مفاهیم‬

‫در حوزههای مدیریتی و علوم انسانی‪ ،‬دو سطح مختلف درک و‬ ‫‪‬‬
‫تفسیر و تحلیل داریم‪.‬‬

‫بزرگانی که با تحقیق و مطالعه و اندیشیدن و تحلیل‪ ،‬اطالعات و‬ ‫‪‬‬


‫پدیدهها و رویدادها را خوشه بندی میکنند ‪.‬‬
‫نسل دومی که میکوشند اطالعات موجود را در قالب آن خوشه‬ ‫‪‬‬
‫بندیها‪ ،‬طبقه بندی کنند‪.‬‬
‫خوشه بندی و طبقه بندی مفاهیم‬

‫‪ ‬آنهایی که تحلیل گران خوبی در مدیریت و در علوم‬


‫انسانی هستند‪ ،‬کسانی هستند که خوشه بندیها را‬
‫میشناسند و خوشه بندیهای مفید و غیرمفید را از هم‬
‫تشخیص میدهند و میتوانند برای حل هر مسئله یا‬
‫تحلیل هر رویدادی از خوشه بندی مناسب آن استفاده‬
‫کنند‪.‬‬
‫مدل‬
‫تئوری‬
‫قانون‬
analysis and
association

‫کلمات‬
Clustering
classification ‫مفاهيم‬

abstraction

‫پدیده مورد بررسی‬


‫هدف مدلسازی‪ ،‬ترسيم شکلی ساده از جهان است‬ ‫‪‬‬

‫داستان مدلسازی از جایی آغاز میشود که ما میکوشیم شکلی‬ ‫‪‬‬


‫ساده شده از دنیای اطراف را ترسیم کنیم‪.‬‬

‫شکلی که در حد فهم و درک ما باشد و بتوانیم به کمک آن‪،‬‬ ‫‪‬‬


‫کیفیت تصمیم گیری خود را بهتر کنیم و تحلیلهای‬
‫مناسبتری انجام دهیم‪.‬‬
‫مدل‬

‫مدل تصویری از واقعيت است نه خود واقعيت (نقشه)‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫واقعیت پستی و بلندی های بیشتری دارد و نقشه یک تصویر ساده‬ ‫‪‬‬
‫شده دو بعدی از یک دنیای پیچیده سه بعدی است‪.‬‬
‫مدل ها نقشه هایی از واقعیت های اطراف ما هستند‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫ذهن مدل سازی می کند چون در ذخیره سازی اطالعات محدودیت‬ ‫‪‬‬
‫ذاتی دارد‪.‬‬
‫مدل ذهنی‪ :‬تصویری ساده شده از دنيای بيرون‬ ‫‪‬‬
‫مدل‬

‫‪ ‬تا زمانی که مدل به ما در فهم و پیش بینی رفتار پدیده‬


‫ها در دنیای واقعی کمک می کند از آن استفاده می‬
‫کند‪.‬‬

‫‪ ‬انسان برای فهم دنیای اطراف خود دائما در حال مدل‬


‫سازی و ساده سازی پیچیدگی های اطراف خود از طریق‬
‫این مدل هاست‪.‬‬
‫دانشمندان مدلها را در دو سطح ساده و پيچيده مورد‬ ‫‪‬‬
‫استفاده قرار میدهند‪.‬‬

‫شکل سادهی مدلها‪:‬‬ ‫‪‬‬

‫گاهی اوقات‪ ،‬مدلها صرفاً توصیفی از وضعیت موجود برای درک‬ ‫‪‬‬
‫سادهتر آن هستند‪.‬‬
‫این مدلها عمدتاً توصیف وضعیت موجود هستند که البته این‬ ‫‪‬‬
‫توصیف میتواند دقیق یا غیردقیق باشد و عموماً در مورد آینده‪،‬‬
‫پیش بینی جدی یا قوی ندارند‪.‬‬
‫مدل‬
‫در زندگی روزمره همواره در حال مدل سازی هستيم‬ ‫‪‬‬

‫‪ ‬زمانی که شما به بخش بندی بازار میپردازید‪ ،‬در حال‬


‫ارائهی مدلی برای آن بازار هستید‪.‬‬

‫‪ ‬وقتی مردم را بر اساس شهر محل تولدشان تحلیل و قضاوت‬


‫میکنید‪ ،‬در حال استفاده از مدلی هستید که فکر میکنید‬
‫تجربههای قبلی شما را به شکلی سازگار و قابل درک‪،‬‬
‫توصیف میکند‪.‬‬
‫مدل‬
‫در زندگی روزمره همواره در حال مدل سازی هستيم‬ ‫‪‬‬

‫‪ ‬وقتی مردم را به چپ مغز و راست مغز تقسیم میکنید یا‬


‫حتی مردم را به زن و مرد تقسیم میکنید‪ ،‬در حال استفاده‬
‫از مدلی هستید که دنیا را به شکل بهتری برای شما توصیف‬
‫میکند‪.‬‬
‫مدل‬
‫در زندگی روزمره همواره در حال مدل سازی هستيم‬ ‫‪‬‬

‫‪ ‬وقتی یک نرم افزار تولید میکنید که بر اساس پارامترها و‬


‫شاخصهای مختلف یک پاالیشگاه‪ ،‬وضعیت آن را به صورت‬
‫پیوسته ارزیابی و گزارش میکند‪ ،‬یا نرم افزاری که وضعیت‬
‫جاری خطوط انتقال برق در یک استان را به شما نشان‬
‫میدهد‪ ،‬در حال استفاده از یک مدل هستید‪.‬‬
‫شکل پيچيدهتر و عميقتر مدلها‪:‬‬ ‫‪‬‬

‫بخش قابل توجهی از آنچه متخصصان دینامیک سیستمها و‬ ‫‪‬‬


‫تحلیل سیستمها انجام میدهند همین است‪ .‬آنها میکوشند‬
‫مدلی طراحی کنند که نه تنها وضعیت موجود سیستم را توضیح‬
‫میدهد بلکه بتواند رفتار آتی آن سیستم را هم توصیف کند‪.‬‬

‫طبیعتاً هر چه در طراحی این مدلها توانمندتر باشند‪ ،‬در‬ ‫‪‬‬


‫دستکاری کردن و اصالح کردن و خط مشی گذاری برای‬
‫سیستم واقعی هم توانمندتر خواهند بود‪.‬‬
‫مدل‬

‫شکل پيچيدهتر و عميقتر مدلها‪:‬‬ ‫‪‬‬

‫برخی مدلها در حدی پیشرفته و گاه پیچیده میشوند که می‬ ‫‪‬‬


‫توانند آینده را هم پیشبینی کنند‪.‬‬

‫به عنوان مثال‪ ،‬مدلی که میتواند قیمت سهام در آینده یا‬ ‫‪‬‬
‫قیمت نفت در آینده یا میزان رفت و آمد به یک مرکز خرید را‬
‫در تعطیالت پیش رو‪ ،‬محاسبه و برآورد کند‪.‬‬
‫مدلها‪ ،‬بیش از اینکه ادعا داشته باشند که میخواهند حقایقی‬ ‫‪‬‬
‫را بر ما برمال کنند‪ ،‬میکوشند به وضعیت فعلی ما و محیط ما‬
‫شکل و معنا و سر و سامان بدهند‪.‬‬

‫به همین علت همیشه گفته میشود که در مدل‪ ،‬بحث‬ ‫‪‬‬


‫کارآمدی مهم است و نه تطبيق با دنيای واقعی‪.‬‬

‫مدل دریانوردان درباره آسمان‬ ‫‪‬‬


‫جورج باکس‪:‬‬ ‫‪‬‬

‫همه مدل ها اشتباه هستند ولی برخی از آنها مفید هستند‬ ‫‪‬‬

‫شاید معروفترین مثال در این زمینه‪ ،‬نقشه جغرافیایی باشد‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫مدل مفيد‪ ،‬نه مدل درست‪ .‬مسئلهی مدل سازی این است‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫قانون – مدل ‪ -‬تئوری‬
‫بخش قابل توجهی از آنچه ما امروز به عنوان دانش یاد‬ ‫‪‬‬
‫میگیریم و به دیگران یاد میدهیم‪ ،‬چیزهایی از جنس مدل‬
‫هستند‪.‬‬

‫وقتی در مورد اقتصاد صحبت میکنیم و آن را به دو بخشِ خُرد‬ ‫‪‬‬


‫و کالن تقسیم میکنیم‪ ،‬همواره در خاطر داریم که اقتصاد در‬
‫ذات خود‪ ،‬یک پیکر واحد است‪ .‬اما برای ما به عنوان تحلیلگر‪،‬‬
‫تفکیک اقتصاد به خرد و کالن‪ ،‬کمک خوبی برای درک بهتر‬
‫رفتار سیستمهای اقتصادی است‪.‬‬
‫مثالً وقتی در مورد مزلو و انگیزش انسانها یا دیوید فوربس و‬ ‫‪‬‬
‫ماتریس عوامل انگیزشی او صحبت میکنیم‪ ،‬از یک مدل‬
‫صحبت میکنیم‪.‬‬

‫مدلهایی که درست مانند نقشه جغرافیایی‪ ،‬بسیاری از پستیها‬ ‫‪‬‬


‫و بلندیهای انگیزش انسانها را حذف میکنند و عالوه بر‬
‫سادهسازی‪ ،‬احتماالً خطاها و اشتباههایی را هم ایجاد میکنند؛‬

‫اما به هر حال‪ ،‬فواید استفاده از آنها بیشتر از مضرات و‬ ‫‪‬‬


‫خطراتشان است‪.‬‬
‫بسیاری از جهانبینیهای اقتصادی و فلسفی هم صرفاً یک مدل‬ ‫‪‬‬
‫هستند‪.‬‬

‫مدلهایی که حتماً در مقایسه با واقعیت کمبودهایی دارند‪ .‬اما‬ ‫‪‬‬


‫هیچکس آنها را به خاطر کمبودها و خطاهایشان مالمت نمیکند‪ .‬ما‬
‫همچنان آنها را بر اساس میزان مفید بودنشان مورد قضاوت و‬
‫ارزیابی قرار میدهیم‪.‬‬
‫تفکیک دانش مدیریت و کسب و کار‪ ،‬به حوزههای رفتار‬ ‫‪‬‬
‫سازمانی و مدیریت منابع انسانی و مدیریت بازاریابی و‬
‫برندسازی و استراتژی و امثال اینها‪ ،‬صرفاً تالشی برای ایجاد‬
‫یک مدل برای درک بهتر حوزهی مدیریت و کسب و کار است و‬
‫نه چیزی بیشتر‪.‬‬
‫قانون – مدل ‪ -‬تئوری‬

‫مدیر وقتی به محل کار میرود‪ ،‬مدیریت میکند‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫او هیچوقت فکر نمیکند که االن این تصمیم من چند درصد‬ ‫‪‬‬
‫برندسازی است و چند درصد بازاریابی‪.‬‬
‫یا این برخورد من در مقولهی رفتارسازمانی میگنجد یا مدیریت‬ ‫‪‬‬
‫منابع انسانی‪.‬‬
‫او مدیریت میکند و این ما هستیم که برای فهم بهتر رفتار او‪،‬‬ ‫‪‬‬
‫رفتارها و تصمیمهایش را به بخشهای مختلف تقسیم میکنیم‪.‬‬
‫کسی در توصيف جهان اطراف خود توانمندتر است که به‬ ‫‪‬‬
‫مدلهای مفيد بيشتری مجهز باشد‪.‬‬
‫مدلها‪ ،‬چرخه عمر و تاریخ مصرف دارند‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫آنها متولد میشوند‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫رشد میکنند‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫تکمیل میشوند‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫نمونهها و مصداقهای بیشتری از کارکرد مثبت آنها دیده میشود‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫بالغ میشوند‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫اما پس از مدتی‪ ،‬به تدریج‪ ،‬موارد بیشتر و بیشتری مشاهده میشوند‬ ‫‪‬‬
‫که دیگر با آن مدلها قابل توصیف نیستند‪ .‬اینجاست که مدلها به‬
‫تدریج میمیرند و فضا را برای تولد و رشد مدلهای دیگر باز میکنند‪.‬‬
‫تمرین مدلسازی‪:‬‬ ‫‪‬‬

‫حداقل پنج مورد از مدلهایی را که برای تحلیل دنیای اطراف خود‬ ‫‪‬‬
‫(سیاسی ‪ /‬اجتماعی ‪ /‬اقتصادی ‪ /‬فرهنگی ‪ /‬علمی ) آموختهاید و به‬
‫کار میگیرید‪ ،‬ذکر کنید و هر کدام را در یک سطر توضیح دهید‪.‬‬
‫تئوری‬ ‫‪‬‬

‫نظریه فراتر از یک مدل است و گاه میتواند زیربنایی باشد که‬ ‫‪‬‬
‫تعداد زیادی از مدلهای قبلی را در خود جای میدهد و یا‬
‫میتواند پایهای برای پیشنهاد و طراحی بسیاری از مدلهای‬
‫دیگر باشد‪.‬‬

‫مهمترین ادعای نظریه های علمی‪ ،‬توان آنها در پیش بینی‬ ‫‪‬‬
‫آینده است‪.‬‬
‫مدل برای توصيف آنچه روی داده‪ :‬بر اساس آنچه در این سه‬ ‫‪‬‬
‫سال دیدهام‪ ،‬همهی خوش اخالقیها و بداخالقیهای مدیرمان را‬
‫میتوان به میزان فروش همان ماه ربط داد‪.‬‬

‫مدل برای پيش بينی محدود آینده‪ :‬من میتوانم بر اساس‬ ‫‪‬‬
‫فروش ماه فعلی‪ ،‬بگویم که مدیر در جلسه با تو چگونه برخورد‬
‫خواهد کرد‪.‬‬
‫قانون – مدل ‪ -‬تئوری‬

‫‪ ‬تئوری‪ :‬من چارچوب کاملی دارم که رابطهی بین فروش‬


‫ماهیانهی مدیران و رفتار آنها با کارکنان را تحلیل میکند‬
‫و میتواند با دقت بسیار خوبی‪ ،‬رفتار مدیران با‬
‫کارکنانشان را در صنایع مختلف و در بخشهای دولتی و‬
‫خصوصی و نیز با کارمندهای مختلف‪ ،‬بر اساس فروش‬
‫ماهیانه پیش بینی کند‪.‬‬
‫قانون – مدل ‪ -‬تئوری‬

‫قانون علمی‪ ،‬گزارش تجربه یا مشاهدهای است که بارها تکرار شده‬ ‫‪‬‬
‫است و شکل وقوع یک پدیده یا اتفاق را برای ما توصیف میکند‪.‬‬
‫اگر چه هیچ توضیحی برای علت آن ارائه نمیدهد‪.‬‬

‫قوانین یا معموالً مثال نقض ثبت شده ندارند و یا اگر دارند‪ ،‬تعداد‬ ‫‪‬‬
‫آنها آنقدر کم است که همچنان میتوان در کاربردهای عمومی و‬
‫غیرتخصصی آنها را به صورت یک ابزار مورد استفاده قرار داد‪.‬‬
‫گاهی مدل ها چنان دقیق هستند که اشتباها آنها را به عنوان‬ ‫‪‬‬
‫نظریه یا قانون در نظر می گیریم‪.‬‬
‫نظریات نیوتن سه قرن به عنوان قوانین مسلم حاکم بر طبیعت‬ ‫‪‬‬
‫فرض می شد‪.‬‬
‫مطالعات نیوتن و هایزنبرگ‬ ‫‪‬‬
‫ویژگی تفکر علمی این است که دیدگاه ها و قضاوت های خود‬ ‫‪‬‬
‫را مدلی از واقعیت ببینیم و نه خود واقعیت‪.‬‬

‫کنار رفتن مدل فعلی و پذیرفتن مدل های دقیق تر و کامل تر‬ ‫‪‬‬
‫مدلها قرار است کمک کنند دنيای اطراف خود را بهتر بفهميم‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫مهمترین دام در مدل و مدلسازی این است که ما بکوشيم همه‬ ‫‪‬‬


‫چيز را در ظرف مدلهای خود بگنجانيم و اگر احساس کردیم‬
‫واقعيتی در مدلهای ما نمیگنجد‪ ،‬آن را انکار کنيم‪.‬‬
‫مدل‬
‫تئوری‬
‫قانون‬

analysis and
association
‫مفاهيم‬

abstraction

‫پدیده مورد بررسی‬


‫انسان دوست دارد به همه پدیده های اطراف خود را تفسیر کند و‬ ‫‪‬‬
‫به آنها معنا ببخشد‪.‬‬
‫ذهن انسان خام نیست و بر اساس تجربایت و اطالعات برای خودش‬ ‫‪‬‬
‫چهارچوب هایی ایجاد می کند‪.‬‬
‫مدل‬

‫وقتی ذهن به مدل اضافه شد مساله پیچیده می شود ‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫در مدل های فیزیکی مدل ها قابل گفتگو هستند‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫مدل های ذهنی تالش می کنند خودشان را به ما بقبوالنند‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫غار افالطون‪ :‬همه پشت به دروازه نشسته اند و بر نمی گردند‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫برخاستند و بیرون رفتن به معنای تغییر مدل ذهنی است‪.‬‬ ‫‪‬‬


‫مدل‬

‫کسی که فکر می کند متولد یک ماه فالن ویژگی را دارد دائما‬ ‫‪‬‬
‫دنبال شواهد موید است‪.‬‬

‫کدام مدل به شکل مطلق درست است؟ هیچ مدل‬ ‫‪‬‬

‫کدام مدل استراتژی‬ ‫‪‬‬

‫کدام مدل بازاریابی‬ ‫‪‬‬

‫کدام مدل رفتار سازمانی‬ ‫‪‬‬

‫همه مدل ها غلطند ولی برخی مدل ها مفیدند‪.‬‬ ‫‪‬‬


‫مطالعه دانش مدیریت تالشی است برای رسیدن به یک مدل دقیق‬ ‫‪‬‬
‫تر از مدل ذهنی کنونی شما برای فهم سازمان ‪.‬‬

‫کالس رفتار سازمانی پیشرفته تالشی است برای رسیدن به یک‬ ‫‪‬‬
‫مدل دقیق تر از مدل ذهنی کنونی شما برای فهم رفتار انسان در‬
‫سازمان ‪.‬‬

‫مطالعه دانش استراتژی تالشی است برای رسیدن به یک مدل دقیق‬ ‫‪‬‬
‫تر از مدل ذهنی کنونی شما برای فهم استراتژی ‪.‬‬
‫یادگیری آموختن چیزهای جدید نیست فراموش کردن آموخته هاست‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫یعنی کنار گذاشتن مدل هایی که در گذشته آموخته ایم و بر اساس‬ ‫‪‬‬
‫تجربیات به مرور زمان در ذهن ما رسوب کرده اند و محکم شده اند‪.‬‬

‫علم آموزی تالشی است برای فراخ تر کردن قفس تنگ مدل های‬ ‫‪‬‬
‫ذهنی که انسان برای خود ساخته است‪.‬‬

You might also like