You are on page 1of 6

‫نماگرد ‪Namagard.

com -‬‬ ‫تهیه‪ :‬علیرضا عیوضی‬ ‫خالصه کتاب ژن خودخواه ریچارد داوکینز‬

‫خالصه کتاب ژن خودخواه از ریچارد داوکینز‬

‫انتخاب طبیعی‬

‫برای درک کتاب ژن خودخواه‪ ،‬پیش زمینه ای از بعضی از تعاریف ژنتیکی الزمه احتماال فقط کسانی که ژنتیک یا دروس‬
‫مربوط به ژنتیک را خوانده اند این پیش زمینه را دارند که در زیر چند موردش رو توضیح دادم‪.‬‬
‫‪ :DNA‬یکی از مولکولهای موجود در سلولهای است که از ‪ 4‬واحد مختلف بنام نوکلئوتید بوجود آمده است‪.‬‬
‫ژن‪ :‬قطعه ای از جنس ‪ DNA‬که در واقع تعدادی نوکلئوتید در کنار هم (چند صد تا چندین هزار) است و در خود اطالعات‬
‫ذخیره می کنند‬
‫ژنوم‪ :‬مجموعه کل ژنهای داخل بدن همراه با قطعات دیگر‪DNA‬‬
‫جهش‪ :‬با توجه به اینکه بصورت مداوم سلولهای بدن انسان در حال تکثیراند (مثال پوست) و همزمان با سلولها ژنوم نیز در‬
‫حال تکثیر است و میلیونها نوکلئوتید در ثانیه در نقاط مختلف ‪ DNA‬در حال کپی شدن از نسخه های اصلی هستند و هر‬
‫خطایی در این کپی شدن (جابجایی‪ ،‬حذف‪ ،‬اضافه شدن نوکلئوتیدها) را جهش میگویند‪.‬‬
‫نماگرد ‪Namagard.com -‬‬ ‫تهیه‪ :‬علیرضا عیوضی‬ ‫خالصه کتاب ژن خودخواه ریچارد داوکینز‬

‫نظریه فرگشت یا ‪( : Evolution‬به اشتباه تکامل ترجمه شده و لزوما به معنای کامل شدن نیست!!) که ‪ 061‬سال پیش اولین‬
‫بار توسط داروین مطرح شد‪ ،‬فرآیند تغییر ظاهری و رفتاری موجودات طی گذشت زمان است که بعدها با کشف ژنها مشخص‬
‫شد تمام این تغییرات ظاهری در اصل ناشی از تغییرات در سطح ژن بوده است‪.‬‬
‫فرگشت یک نظریه است نه فرضیه و بدلیل شواهد بسیار زیادی که طی دو قرن اخیر برای آن پیدا شده یکی از قدرتمندترین‬
‫نظریات تاریخ علم هست و هر روز هم شواهد بیشتری در تایید این نظریه پیدا میشه پس یا نباید در موردش فکر کنیم و‬
‫حرف بزنیم یا اگه زدیم دیگه برای تایید یا ردش باید از قواعد علمی استفاده کنیم‪ .‬این مورد رو شخصا بخاطر بحث های بین‬
‫تکامل گراها و خلقت گراها آوردم چون هر یک از منظر خود (علمی و دینی) برای تایید یا رد این موضوع استدالل میکنند‬
‫در صورتی که پایه استدالل برای این نظریه باید علمی باشد و استداللهایی بر این پایه که یک سمت علمی و سمت دیگر‬
‫مذهبی باشد معموال راه به جایی نمیبرد‪.‬‬
‫انتخاب طبیعی‪ :‬حاال میدونیم بصورت مداوم در بدن همه موجودات جهش در حال رخ دادن هست‪ ،‬هر جهشی که موجب‬
‫افزایش احتمال بقا (زنده ماندن و تولید مثل) یک جاندار شود‪ ،‬جمعیت آن جاندار را در طبیعت افزایش داده می دهد و هر‬
‫جهشی که موجب کاهش احتمال بقا یک جاندار شود جمعیت آن جاندار را در طبیعت کاهش داده و حتی موجب انقراض آن‬
‫جاندار می شود‪.‬‬

‫ژن خودخواه‪:‬‬
‫طبق نظریه فرگشت به نظر میرسه هر کسی که در طبیعت بهتر عمل کنه و بیشتر روی تولید مثل و بقاء خودش تالش کنه‬
‫سهم بیشتری از نسل بعد را خواهند داشت‪ ،‬بنابراین خودخواهی فردی یک فاکتور مهم برای بقا خواهد بود ولی مواردی دیده‬
‫میشه که عکس این مورد رو نشون میده‪ :‬مثل مورچه ها و زنبورها که تقریبا همه اعضای یک کلونی از تولید مثل صرف‬
‫نظر می کنند و حتی برای حفظ کلنی خود را فدا می کنند یا فداکاری والدین (بخصوص مادر) برای بچه ها به خصوص در‬
‫پستانداران‪ .‬یا حتی فداکاری های اقوام و خویشاندان یا افراد یک قبیله از بقیه در مقابل قبایل دیگر‪ ،‬مردم یک نژاد در مقابل‬
‫نژاد ها یا اقوام دیگر‪.‬‬
‫این تناقض ها باعث این سوال شد که انتخاب طبیعی در چه سطحی عمل می کنه؟ در سطح فرد؟ یا گروه؟‬
‫کتاب ژن خودخواه ریچارد داوکینز‪ ،‬یکی از مهمترین کتابهای نئوداروینیسم (تشریح مباحث فرگشت با ترکیب پیشرفت های‬
‫ژنتیک و زیست شناسی در سطحی عمیقتر و یک قدم جلوتر) است که هدفش جواب به این سوال است که انتخاب طبیعی در‬
‫چه سطحی عمل می کند‪ .‬کتاب ابتدا از نحوه تشکیل اولین واحدهای همتاساز (واحدهایی که قادر به ساخت نسخه های مشابه‬
‫خود هستند) در سوپ اولیه (اقیانوس ها) شروع می کنه و اینکه چطور فرآیند کپی شدن دقیق نبوده بنابراین نسخه های کپی‬
‫کمی با نسخه های نسل قبلی تفاوت داشتند و با گذشت زمان انواع و اقسام همتاسازهای متفاوت بوجود آمدند‪.‬‬
‫بزودی با افزایش تعداد این همتاسازها بخاطر محدودیت منابع (مواد سازنده همتاسازها)‪ ،‬ساخت نسخه های جدید نسبت به‬
‫قبل مشکل می شود و این را فشار تکاملی نامیده اند‪ .‬نکته‪ :‬بجای استفاده از رقابت‪ ،‬از فشار تکاملی استفاده می شود زیرا‬
‫این همتاسازها بصورت آگاهانه با هم به رقابت نمیپردازند یا تالش خاصی نمیکنند و استراتژی خاصی ندارند و صرفا تحت‬
‫شرایط سخت کمبود منابع بیشتر از بقیه قادر به کپی کردن خود بوده اند‪.‬‬
‫یک زمین بزرگ با شرایط محیطی متفاوت در نقاط مختلفش‪ ،‬انواع همتاسازهای مختلف تحت فشار تکاملی‪ ،‬تغییرات مداوم‬
‫همتاسازها و چند میلیارد سال زمان‪ ،‬همه آن چیزی هست که فرآیند فرگشت به آن نیاز دارد‪ .‬داوکینز ادعا میکنه آن بخش از‬
‫نماگرد ‪Namagard.com -‬‬ ‫تهیه‪ :‬علیرضا عیوضی‬ ‫خالصه کتاب ژن خودخواه ریچارد داوکینز‬

‫همتاسازها که به صورت تصادفی (نه خودخواسته) توانایی همکاری با هم را پیدا کردند‪ ،‬تشکیل واحدهای بزرگتری (محمل)‬
‫تشکیل دادند و در فشار تکاملی نسبت به دیگر همتاسازها موفق تر عمل کردند‪ .‬تغییر مداوم همتاسازها موجب تغییر مداوم‬
‫محمل ها و انتخاب بهترین ها در هر لحظه موجب تغییر موجودات و تنوع آنها شده است‪.‬‬
‫امروزه این واحدهای بزرگتر همان جانداران (محمل همتاسازها من میگم حمال ژنها) هستند و آن همتاسازها نیز ژن نام‬
‫دارند؛ بنابراین واحدهای انتخاب طبیعی را نه فرد یا حتی گروه بلکه آن همتاسازها (ژنها) معرفی می نماید و بر این اساس‬
‫تمامی رفتارهای جانداران شامل خودخواهانه و فداکارانه را بررسی می نماید‪( .‬نکته‪ :‬همتاسازها یا ژنها هیچ دیدی از جهان‬
‫ندارند‪ ،‬شکار نمیکنند‪ ،‬شکار نمیشود و ‪ ...‬بنابراین برای زیست شناسان راحتتر بوده که بجای تکثیر ژنها تکثیر محمل ها را‬
‫ببینند و درواقع محمل ها خود را تکثیر نمی کنند بلکه می کوشند همتاسازهای خود منتشر کنند)‪،‬‬
‫از نظر داوکینز ژنها کورند و ایدهای نسبت به آینده ندارند و صرفا حریصانه سعی در افزایش سهمشون در محیط دارند‪.‬‬
‫این کوتهنظری و خودخواهی با هم باعث میشه که گاهی شانس موفقیت حملکننده (حمال‪ )‬و گونه رو به خطر بندازند‪.‬‬
‫کارهایی که در ظاهر فداکارانه و در باطن چیزی نیست جز خودخواهی ژنها برای بقا و انتقال به نسل بعد‪.‬‬

‫ایجاد استراتژی‪ :‬اگر هدف موفقیت در تولید مثل و بقا هست‪ ،‬چرا افراد با هم دیگه تا سر حد مرگ نمیجنگند تا‬
‫ژن های خودشون رو به صورت انحصاری در محیط نگه دارند؟ در نگاه اول شاید منطقی به نظر برسه ولی وقتی با یه فرد‬
‫دیگه میجنگیم ریسک کشته شدن رو به جون میخریم و در عین حال اگه هم پیروز بشیم انرژی زیادی رو صرف کردیم‬
‫که در این صورت یه نفر سوم که این جوری درگیر نشده‪ ،‬دارای یک امتیاز بزرگ خواهد شد‪ .‬برای همین استراتژی خیلی‬
‫از گونهها پرهیز از درگیری مستقیم (حداقل تا سر حد مرگ) با ایجاد سلسله مراتب یا قلمروئه (حتما در حیوانات و انسانها‬
‫با این موضوع آشنا هستید)‬
‫استراتژی پاسخیه که ما در مقابل شرایط محیطی میدیم و به نوعی برنامهریزی ما محسوب میشه‪.‬‬
‫چند مثال کوچک‪ :‬خوردن غذاهای سالم‪ ،‬دوری از سم ها‪ ،‬عاشق شدن‪ ،‬جذب جنس مخالف‪ ،‬عشق‪ ،‬سکس‪ ،‬لذت جنسی‪،‬‬
‫فرزندآوری‪ ،‬از خودگذشتگی برای فرزند‪ ،‬بزرگ کردن فرزند‪ ،‬گذاشتن ارث برای فرزند‪ ،‬فداکاری برای اقوام و قبیله و‬
‫هموطن و در کل رفتارهای فداکارانه در واقع یکی از استراتژی های ژنها برای بقا است که در ظاهرخیرخواهانه و در باطن‬
‫با هدف بقا ژنها بوجود آمده اند‪.‬‬

‫نبرد بین جنس ها (یک استراتژی برای بقا)‬


‫بقا را میتوان به دو بخش کلی تقسیم کرد‪ :‬زنده ماندن و تولید مثل‬
‫زنده ماندن شامل تمامی رفتارهایی هست که برای زنده ماندن محمل نیاز است یافتن غذا‪ ،‬حفاظت از عوامل محیطی‪ ،‬حفاظت‬
‫در مقابل دیگر جانداران و‪ ...‬است و تولید مثل نیز‪ ،‬شامل تمامی فعالیت های الزم برای ساخت یک محمل مشابه (تولید مثل)‬
‫است‪.‬‬
‫با توجه به اینکه بین محمل ها تفاوت وجود داشته‪ ،‬بهترین استراتژی برای بقا این بوده که برای این دو بخش از پایه های‬
‫بقا‪ ،‬دو همتاساز تخصصی ایجاد شود‪ .‬بعضی از آنها در بخش مربوط به زنده ماندن (جنس نر) و برخی در بخش مربوط به‬
‫تولید مثل (جنس ماده) موفق باشند به این شرط که در بوجود آمدن محمل بعدی هر دو این محمل (والدین) نقش داشته باشند‬
‫(سکس)‬
‫نماگرد ‪Namagard.com -‬‬ ‫تهیه‪ :‬علیرضا عیوضی‬ ‫خالصه کتاب ژن خودخواه ریچارد داوکینز‬

‫بیشتر کتاب صرف مثال زدن در مورد از رفتارهای مختلف بسیاری از موجودات است که به ظاهر فداکارانه در جهت بقا‬
‫ژنها است و با توجه به اینکه داوکینز مدعی است با این دید میتوان تمامی رفتارها را توضیح داد‪ ،‬طیف وسیعی از مثالهای‬
‫متفاوت را ارائه می دهد (یکم هم خسته کننده میشه)‬
‫ژن خودخواه‪ ،‬عمل میشود (مثل میمونی که بچه اش را از دست میدهد و بچه های میمونهای دیگر را‬
‫خالف خواستۀ ِ‬
‫ِ‬ ‫گاهی اوقات در طبیعت‪ ،‬بر‬
‫میدزدد و بزرگ میکند)‬
‫پرندگان دیگر‬
‫ِ‬ ‫های‬
‫ِ‬ ‫های خود را به النه‬
‫ِ‬ ‫عنوان مثال‪ ،‬فاخته ها سعی میکنند تخم‬
‫ِ‬ ‫بقای خود کمک میکند (به‬
‫ِ‬ ‫ژن خودخواه با تقلب به‬ ‫گاهی اوقات ِ‬
‫روی تخم بنشینند)‬
‫ِ‬ ‫برده تا آنها‬
‫نر‬
‫ت ِ‬‫نر دیگر مغلوب شده‪ ،‬سریع به سم ِ‬
‫ی بقا به خیانت رو می آورد (مثال وقتی ماده ای میبیند که جفتش در نبرد با ِ‬
‫ژن خودخواه برا ِ‬
‫گاهی اوقات ِ‬
‫ژن برتر حاصل شود)‬
‫ِ‬ ‫تا‬ ‫میکند‬ ‫گیری‬ ‫جفت‬ ‫او‬ ‫با‬ ‫پیروز رفته و‬
‫ی بقا به تهدید رو می آورد (جوجه ای که زیاد سر و صدا می کند تا دشمنان را صدا بزند و مادر را مجبور می‬‫ژن خودخواه برا ِ‬
‫گاهی اوقات ِ‬
‫کنند به اون غذای بیشتری بدهد)‬

‫این مثالها تا حدی پیش میرود که حتی اجتماعی بودن انسان را ناشی از نه عقل انسان بلکه از ژنها میداند‪ .‬مغز‪ ،‬توانایی های اجرایی نسبتا‬
‫وسیعی دارد‪ ،‬ولی سیاست گذاری در سطح ژن ها انجام می شود‪ .‬نتیجه‪ ،‬برتری مطلق و نهایی با ژن است‪ .‬یک نمونه جالب‬
‫که علیه مخالفین تئوری کنترل رفتار فداکارانه توسط ژن ها ارایه می شود‪ ،‬پرتاب کردن توپ به هوا و گرفتن اش هست‪ .‬آیا‬
‫کسی که چنین بازی نسبتا پیچیده را اجرا می کند‪ ،‬از محاسبات پیچیده ریاضی ذهنی لحظه ای اش استفاده می کند؟ واقعیت‬
‫این است که تقریبا همه کارها توسط سطحی ناخودآگاه تنظیم می شود و فرد فقط از بازی لذت می برد‪ .‬در مورد رفتار‬
‫دیگرخواهانه هم چنین است که کنترل بخش زیادی از آن در اختیار ژن هاست‪ ،‬با اینکه فرد نسبت به انجام این رفتار‪ ،‬آگاه‬
‫است‪.‬‬
‫داوکینز حتی یک برنامه کامپیوتری با الگوریتم های مختلف و پیچیده ترتیب میدهد و طی آن بازی کننده‪ ،‬هر بار که از رقیب‬
‫خیانت می دید‪ ،‬یک بار او را با لو دادن مجازات می کرد و در بار بعدی دوباره همکاری می کرد‪ .‬البته با بی نهایت شدن‬
‫تعداد دفعات اجرا‪ ،‬دو استراتژی مهربانی و بخشایندگی انتخاب مثبت می شدند‪ :‬ریشه های خیرخواهی و محبت در موجودات‬
‫زنده‪ ،‬به شکلی بی نقص توسط ژن خودخواه توضیح داده می شوند‪.‬‬

‫در فصل های انتهایی کتاب نیز یک مفهموم جدیدی در تکامل فرهنگی است که ِمم (با تلفظ میم ‪ meme‬در انگلیسی) نام‬
‫دارد‪ .‬تقریبا همهٔ ایدههایی که ما اطرافمون میبینیم از نظریهٔ تکامل تا موسیقی کالسیک و افسانهها و مکاتب فلسفی رو میشه‬
‫ِمم در نظر گرفت‪ .‬طبق نظریهٔ انتخاب طبیعی ِمم هایی که در کپی کردن خودشون موفقترند نقش بیشتری در فرهنگی که به‬
‫ذهن ما شکل میده خواهند داشت و مثل ژنها اصیل بودن یا مفید بودن این ِمم ها در میزان موفقیتشون تأثیری نداره و مهم‬
‫تواناییشون در کپی شدنه‪ .‬مثل کلمه خواهر که اصالت آن خواهر است ولی نسخه خاهر نسخه موفق تر (نه الزاما اصیلتر یا‬
‫بهتر) بوده‪ .‬پس در تکامل الزامی ندارد خود را صرفا به ژنها محدود کنیم‪ .‬بر خالف ژن‪ ،‬میم در هر بار انتقال به فرزندان‪،‬‬
‫نصف نمی شود‪ .‬میم ها همیشه هم به مانند باورهای مذهبی‪ ،‬احمقانه نیستند‪ ،‬در واقع‪ ،‬میم ها تولید مثل کننده های فرهنگی‬
‫هستند‪.‬‬
‫نماگرد ‪Namagard.com -‬‬ ‫تهیه‪ :‬علیرضا عیوضی‬ ‫خالصه کتاب ژن خودخواه ریچارد داوکینز‬

‫داوکینز اشاره میکند که مجموعه ژنهای ما در هر نسل یک دوم می شود و پس از چند نسل آنچنان از اهمیت آنها کاسته می‬
‫شود که وجود ما در آن نسل به فراموشی سپرده می شود‪ .‬حتما در کنار عالقه بچه ها به پدر و مادرشان و حتی پدربزرگ‬
‫و مادربزرگشان‪ ،‬همزمان از بی مهری آنها نسبت به جد پنجم آنها با خبر هستید‪ .‬برعکس مجموعه ژنها‪ِ ،‬مم ها از بین رفتنی‬
‫نیستند‪ ،‬اگر در فرهنگی شریک شویم‪ ،‬اگر فکر خوبی داشته باشیم‪ ،‬مدتها بعد از اینکه مجموعه ژنی ما از بین رفت‪ِ ،‬مم ها‬
‫با قدرت زنده می مانند‪ .‬چه کسی امروز از ژنهای ابن سینا یا خیام و ‪ ...‬حرفی میزند یا چه اهمیتی دارد آن ژنها باقی مانده‬
‫باشند یا نه آنچه مهم است ِممی است که از آنها باقی مانده و خواهد ماند‪.‬‬
‫یکی از مثالهای جالب کتاب برای خودم‪ ،‬مثال نحوه شکار بعضی از زنبورهای طالیی حفار است که ملخ ها را نیش زده تا‬
‫بی حرکت شوند (نمیمیرند) و چند ملخ بی حرکت رادر کنار تخم های خود قرار می دهد تا هنگام بیرون آمدن زنبورهای‬
‫تازه متولد شده‪ ،‬برای بقا زنده زنده ملخ ها را بخورند‪ .‬همین شیوه خوفناک تغذیه‪ ،‬داروین را واداشت تا بنویسد‪ :‬نمیتوانم‬
‫بپذیرم که یک نیروی خیرخواه و پرقدرت چنین روش تغذیه ای را بسازد‪ .‬تابحال فکر کردیم چطور یک نیروی خیرخواه و‬
‫مهربان می تواند جان مخلوقش را غذای مخلوق دیگر قرار دهد و گاهی این نوع تغذیه چنان وحشتناک است که قلب بی‬
‫احساس ترین انسانها را (چه مذهبی چه غیر مذهبی) به درد می آورد‪.‬‬

‫تعریف درست خویشاوند‪:‬‬


‫داوکینز با اصالح اشتباه ما در تعریف خویشاوند‪ ،‬بیان می کند که هر دو عضو یک گونه چه به یک خانواده تعلق داشته باشند‬
‫چه نه در بیش از ‪ 01‬درصد ژنها مشترک و خویشاوند هستند و آنچه ما به اشتباه آن را خویشاندی تعریف میکنیم‪ ،‬شباهت‬
‫بین آن ‪ 01‬درصد باقیمانده است؛ بنابراین تمام اعضای یک گونه (مثال انسانها) با هم در سطحی پایینتر!! از اعضای خانواده‪،‬‬
‫خویشاوند ما محسوب می شوند‪.‬‬

‫ژنهای کشنده و خویشاوندها‬


‫قبال گفته شد بعضی از ژنها کشنده اند‪ ،‬یعنی دارنده خود را می کشند (بیمار می کنند)‪ .‬بسیاری از این ژنها مغلوب اند؛ یعنی‬
‫با توجه به اینکه هر فردی از هر ژنی دو نسخه دارد (یکی از هر والد) بنابراین در صورتی که یک نسخه از ژن کشنده و‬
‫نسخه دیگر سالم باشد‪ ،‬آن فرد بیمار نمیشود یا نمیمیرد ولی در صورتی که دو نسخه آن ژن بیمار باشد‪ ،‬محمل خود را می‬
‫کشد‪ .‬معموال تعداد این ژنها در جمعیت کم است‪ ،‬بخاطر اینکه محمل های خود را کشته اند‪ .‬با توجه به شباهت بیشتر ژنهای‬
‫خویشاوندان‪ ،‬ژنهای کشنده آنها نیز بیشتر به هم شبیه است و بنابراین احتمال مرگ ناشی از آمیزش خویشاوندی بیشتر است‪.‬‬
‫هر چه خویشاوندی بیشتر‪ ،‬فاجعه شدیدتر خواهد بود‪ .‬مرگبارترین نوع آمیزش خویشاوندی‪ ،‬آمیز والدین با فرزند‪ ،‬یا فرزندان‬
‫با یکدیگر است (شباهت ژنتیکی ½)‪ ،‬بعد از آن آمیزش با خاله‪ ،‬دایی‪ ،‬عمه‪ ،‬عمو (شباهت ژنتیکی ¼) و پس از آن عمو‬
‫زاده‪ ،‬عمه و دایی و خاله زاده با شباهت ژنتیکی ‪ 1/8‬است‪ .‬همین امر نیز فشار تکاملی ای در جهت عدم آمیزش با خویشاوندان‬
‫بوجود آورده‪ .‬استراتژی ای که هزاران سال بعد انسان آن را پرهیز از ازدواج با محارم آن را به یک قانون تبدیل کرد‪.‬‬
‫(برای بعضی ازدواج با عموزاده ها هنوز در آسمان نوشته شده است) در صورتی که این ازدواج ضرری نصف ضرر‬
‫ازدواج با خاله عمو دایی و عمه دارد‪ .‬کاش میفهمیدیم که نصف فاجعه هم خودش یک فاجعه س‪.‬‬
‫در معدود حاشیه روی ها علیه نادانی‪ ،‬توضیح می دهد که فریب‪ ،‬یک برتری واضح است که انگیزه های فرد را می پوشاند‪.‬‬
‫ولی در صورت موفقیت فریب‪ ،‬به زودی‪ ،‬همه اعضای آن گونه صاحب ش می شوند و بنابراین به خوبی نسبت به عالیم‬
‫فیزیکی یا غیرفیزیکی ش مسلط می شوند و برتری فریب کاری از میان می رود چون فریب کار‪ ،‬زود لو می رود‪.‬‬
‫نماگرد ‪Namagard.com -‬‬ ‫تهیه‪ :‬علیرضا عیوضی‬ ‫خالصه کتاب ژن خودخواه ریچارد داوکینز‬

‫شیوهای که داوکینز جهان طبیعی رو توضیح میده ممکنه خیلی سیاه و نیهیلیستی به نظر برسه‪ .‬باألخره این که هر کسی‬
‫صرفا به فکر منافع خودشه جا رو برای تفسیر نیت کارهای ظاهرا خیرخواهانه دیگران به عنوان عملهایی ذاتا خودخواهانه‬
‫باز میکنه و خیلیهای دیگه رو هم از اصالح جامعه بشری ناامید کنه؛ اما باید توجه کرد با فرضهای خودخواهانه هم‬
‫همکاری ممکنه پا بگیره و رشد کنه‪ .‬به هر حال ما به عنوان یه گونه ثابت کردیم کامال در قید و بند ژنهامون نیستیم‪،‬‬
‫(داوکینز از مثال شیوههای جلوگیری از بارداری استفاده میکنه) که در عمل بر خالف خواست ژنها است ولی انسان به آنها‬
‫عمل میکند‪ .‬یا اینکه ایده آل های دیگه ای باشه که در جهت اهداف خودخواهانه ژنها نباشه و انسان ثابت کرده توانسته به‬
‫سمت آنها حرکت کند‪.‬‬
‫خودم شخصا در مقابل همه سرخوردگی ای شدیدی که از خواندن این کتاب بهم دست داد بود‪ ،‬امیدی در انتهای آن برایم‬
‫بوجود آمد و آن ِمم ها هستند‪ .‬بسیاری از ِمم ها می توانند نجات بخش و امید بخش باشند و البته به همان اندازه مخرب و‬
‫کشنده‪ .‬روز گذشته خبر تجمع مردم در مقابل شهرداری تهران برای اعتراض به کشتار وحشیانه سگ ها یک امید است‪.‬‬
‫امیدی در مقابل خودخواهی بشر (تفکر کثیف شهرداری مبنی بر کشتار حیوانات و زندگی بهتر و راحتتر)‪ .‬امیدی به اینکه‬
‫مایی که نهاد خودخواهی داریم میتوانیم برخالف خواسته های خواخواهانه خود حرکت کنیم و با تفسیر خودخواهانه بودن نیت‬
‫همه رفتارهای به ظاهر خیرخواهانه مقابله کنیم‪.‬‬

‫نتیجه و رفع ابهام‪:‬‬


‫نتیجهای که خود داوکینز از این بحث میگیره اینه که ما ذاتا خودخواه به دنیا اومدیم‪ ،‬بنابراین یاد دادن خیرخواهی باید یکی‬
‫از اولویتهامون باشه و با اینکه ما کامال تحت تاثیر ژنها هستیم میتوانیم با اثرگذاری های دیگر‪ ،‬تاثیر ژنها را تعدیل‪ ،‬برطرف‬
‫یا برعکس نماییم‪ ،‬همانگونه که قبال این کار را کرده ایم‪ .‬یا اینکه میل جنسی یک میل قدرتمند ساخته شده دست انتخاب طبیعی‬
‫برای تولید مثل است ولی ما توانسته ایم تحت قوانین خود‪ ،‬در بسیاری از موارد آن را کنترل کنیم این هیچ تناقضی با مفهموم‬
‫ژن خودخواه ندارد؛ و اگر توانسته ایم در این موارد در مقابل ژن خودخواه مقابله کنیم‪ ،‬پس بی شک می توانیم در سطح‬
‫بسیار وسیع تر این کار را انجام دهیم‪ .‬سطحی که امروزه هم تا حدی با بحث هایی چون سعادت گونه ها و دوستی جهانی به‬
‫آن رسیده ایم؛ و نهایتا اینکه داکینز این کتاب را یک درباره فرآیند تکامل می داند نه درباره اخالق‪ ،‬سیاست یا علوم انسانی‬
‫و اگر کسی عالقه ای به تکامل ندارد براحتی می تواند آن را نخواند و از کنار آن راحت عبور کند‪.‬‬

‫خالصه کتاب ژن خودخواه از ریچارد داوکینز که برای عالقه مندان به ژنتیک و تکامل نوشتم‪ .‬البته سعی کردم مثل خود کتاب اصلی‬
‫با ساده نویسی خواندنش را برای کسانی که پیش زمینه ای علمی از تکامل ندارند راحت تر کنم‪.‬‬
‫عادت کردیم بگیم تکامل تو متن هم نوشتم تکامل ولی بهتره از کلمه درست فرگشت بجای تکامل استفاده کنیم (علتش تو متن هست)‬
‫هر چند این خالصه نمیتونه هیچی از کتاب اصلی با نزدیک ‪ 4۷1‬صفحه توضیح با نوشتاری بسیار فروتنانه رو توضیح بده با اینحال‬
‫امیدوارم برای دوستداران این بحث که حوصله خواندن کتاب اصلی رو ندارن‪ ،‬مفاهیم اصلی این کتاب رو آورده باشم ‪.‬‬
‫پی نوشت‪ :‬انتشار خالصه این کتاب صرفا عالقه من به مباحث ژنتیک و تکامله و الزاما به معنای تایید همه مطالب گفته شده این کتاب‬
‫در حال حاضر نیست‬

You might also like