You are on page 1of 74

‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.

com‬‬

‫تقدیمی از طرف ناشناس‬

‫سرانجام خواندنش را شروع کردید و باالخره انتظارها به سر رسید‪ .‬این کتاب برای شما‬
‫نوشته شده و درباره داستان زندگی خود شخص شما هست‪.‬‬

‫دقیقا مشخص نشده که این کتاب را به کدام روش پیشنهادی در حال مطالعه هستید‪.‬‬
‫معرفی بود یا با تبلیغات‪ ،‬یا در نهایت هدیه داده شده و یا‪ ...‬مهم نیست‪ .‬مهم این است‬
‫که این کتاب درباره زندگی خود شما هست و احتماال برای شما شاید سنگین و شاید جالب‬
‫باشد که بدانید شما آن فردی نیستید که فکر میکردید‪ ،‬در حقیقت کاسه ای زیر نیم کاسه‬
‫زندگیتان بوده و هست‪ ،‬تا همین لحظه که با حقیقت آشنا شوید‪.‬‬

‫البته کامال مورد قبول است که شما منحصر به فرد هستید و در دنیا یک نسخه از شما وجود‬
‫دارد‪ .‬تنها یک نسخه از اثر انگشت و چهره شما هست‪ .‬اما این زندگی شما زیرنظر گرفته‬
‫شده و افراد زیادی در حال رصد شما هستند که چه چیزی بشنوید ‪ ،‬چه چیزی ببینید ‪ ،‬چه‬
‫چیزی استشمام کنید و حتی وقتی شما درحال تماشای تلویزیون هستید چه برنامه ای از‬
‫آن پخش بشود‪ ...‬زندگی شما یک زندگی خاص بود و گروه ما در حال انجام آزمایشهای‬
‫خاصی بر روی شما بوده و هست‪.‬‬

‫اینکه افراد چه برخوردی با شما داشته باشند همگی از زمان بارداری مادرتان و بدو تولد‬
‫شما برنامه ریزی شده بود‪ .‬از نزدیکترین افرادی که همواره با شما در ارتباط بودند تا تمام‬
‫کسانی که قرار بود یک بار از کنار شما رد شوند همگی تحت مراقبت و فرمان ما بودند‪.‬‬

‫‪1‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫شما تحت یک آزمایش عظیم و پرهزینه بوده و هستید‪ .‬شما دارای یک ذهن معمولی خالی‬
‫بودید و ما در این گروه که شما را زیر نظر داشتیم برای شما برنامه ریزی میکردیم‪ ،‬همه‬
‫رفتار های شما هم پیش بینی میشد‪ ،‬همه حرکات شما پیش بینی شده بود‪ ،‬اکنون برنامه‬
‫طوری است که زمان آن رسیده تا بدانید هر حرفی که میزدید و هر عکس العملی که‬
‫داشتید را ما در این گروه از قبل پیش بینی کرده بودیم و برای آن آماده بودیم‪.‬‬

‫شاید فکر کنید اینطور نیست و بگویید من میتوانستم در هر لحظه از زندگیم کار دیگری‬
‫بکنم اما اشتباه نکنید‪ ،‬برای هر عکس العملی که قرار بود از شما سر بزند‪ ،‬هر حرفی‪ ،‬هر‬
‫واکنشی که قرار بود از شما سربزند‪ ،‬تنها چند مدل با تغییراتی محدود پیش بینی میشد و‬
‫در ‪90‬درصد موارد عکس العملی که بیشترین شانس اجرا از شما را داشت واقعا همان را‬
‫انجام میدادید‪.‬‬

‫چطورممکن است؟ کارسختی بود اما در نهایت انجام شد‪ .‬ما در این گروه تمام خصوصیات‬
‫ژنتیکی شما را میدانستیم‪ .‬همه آزمایش ها از بد تولد روی شما انجام شده بود ضریب‬
‫هوشی و توانایی بدنی شما ‪ ،‬با توجه به میزان فعالیت و تغذیه تان زیر نظر گرفته میشد‪،‬‬
‫شما در حال رشد بودید و مداوم ما دراین گروه در حال اندازه گیری و رصد شما بودیم‪.‬‬

‫ذهن و هوش شما مانند یک کامپیوتر پیشرفته بود که هرچقدر اطالعات به آن اضافه میشد‬
‫کار گروه واقعا سخت تر میشد و باید همواره مراقب اطالعاتی که وارد این کامپیوتر و این‬
‫پردازنده قوی یعنی ذهن شما میشد میبودند و کار تیمی ما در این گروه بزرگ واقعا سخت‬
‫و طاقت فرسا بود چرا که باید بر اساس این اطالعات که در ذهن شما بود پیش بینی های‬
‫سنگینی انجام میشد‪.‬‬

‫ذهن شما برای هر تصمیم و هر واکنشی که داشت چه فیزیکی و چه تکلمی ‪ ...‬نحوه‬


‫نشستن شما و راه رفتنتان‪ ،‬درگیر شدنتان‪ ،‬گریه کردنتان و خندیدنتان که در کسری از‬
‫ثانیه انجام میشد بر اساس اطالعات عظیمی که وارد آن شده بود پردازش انجام میداد و‬
‫سیستم عصبی بدنتان شما را به انواع مختلف عکس العمل وامیداشت‪.‬‬

‫‪2‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫در بیشتر مواقع ذهن شما داشت اطالعاتی که از قبل واردش شده بود را بررسی میکرد و‬
‫در حال آنالیز داده ها بود و ما این را میدانستیم که با توجه به میزان اکثیژن موجود در‬
‫محیط و با توجه به تغذیه ای که به بدنتان وارد شده بود ذهن و هوش ژنتیکی شما در هر‬
‫لحظه چگونه اطالعات را دسته بندی و بررسی میکند‪ .‬حتی رنگ اتاق ها و لباسهایی که‬
‫مردمک چشم شما میدید بر روی نحوه تحلیل اطالعات ذهنتان تاثیر داشت‪.‬‬

‫به طور مثال وقتی شما به یک لطیفه خنده دار میخندیدید این ذهن شما بود که دستور‬
‫خندیدن به بدنتان صادر میکرد‪ .‬و در کسری از ثانیه با توجه به تمام داده ها و اطالعاتی‬
‫که وارد ذهنتان شده بود پردازش انجام میداد و دستور خندیدن را به کالبد بدنی شما‬
‫صادر میکرد‪.‬‬

‫وقتی شما عصبانی میشدید ( مهم نیست از چه چیزی )‪ ،‬این ذهنتان بود که با توجه به‬
‫اتفاقات و اطالعاتی که از قبل داشت ناراحت میشد و احساس بدی داشتید‪ .‬در پس پرده‬
‫اما‪ ،‬ما در این گروه از تمام این احساسات و عواطف حتی از ترس ها و خجالت هایتان و‪...‬‬
‫اطالع کامل داشتیم‪.‬‬

‫مجددا شاید فکر کنید که این خود شما بودید که در هر لحظه تصمیم به انجام چه کاری‬
‫میگرفتید اما این واقعیت ندارد و مغزتان یا همان ذهن شما بر اساس داده ها و اطالعاتی‬
‫که از قبل داشت‪ ،‬در هر لحظه که نیاز به واکنش داشتید معموال در کسری از ثانیه‬
‫پردازشش را انجام میداد و دستور به واکنش مد نظرش را صادر میکرد‪.‬‬

‫همه اتفاقاتی که تا اینجای زندگی شما بوده به نوعی بازی بوده‪ ،‬که ناخواسته در آن شرکت‬
‫کرده بودید‪ .‬شما حق انتخابی نداشتید که چه اطالعاتی وارد ذهنتان شود‪ .‬شما حق انتخاب‬
‫نداشتید که از بچگی چه تغذیه ای داشته باشید‪ .‬البته اینکه کجای این کره زمین به دنیا‬
‫بیایید و اطرافیان شما چه آیین و فرهنگی داشته باشند یا در چه تاریخی از تمدن انسان ها‬
‫متولد شوید نیز انتخاب خودتان نبوده در نهایت باید گفت مجبور به زیستن زندگی بودهاید‬
‫که ما در این گروه برای شما انتخاب کرده بودیم و یک نمایش فوق حرفه ای خوب را‬
‫بازی میکردید که دیالوگ ها و واکنش های شما را برایتان از قبل مینوشتیم‪.‬‬

‫‪3‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫این که چه حرفی را در چه موقعیتی بشنوید که بتواند بیشتر در ذهن شما اثر گذار بشود‬
‫یا اینکه کدام کتاب و کدام فیلم را چه زمانی ببینید‪ ،‬یا نبینید‪ ،‬چه حرفی را کجا و در چه‬
‫شرایطی از چه شخصی بشنوید‪ ...‬همه این موارد در ذهن خام شما را ما در این گروه جای‬
‫گذاری کرده بودیم و برنامه به خوبی پیش رفت تا به همان ترتیبی که الزم بود تا شما هم‬
‫اکنون در حال مطالعه همین کتاب باشید‪.‬‬

‫همه مشکالت شما از قبل طراحی میشد‪ ،‬همه درستاوردهای شما پیش بینی شده بود‪ ،‬همه‬
‫درگیری های ذهنی شما در حال رصد بود‪ .‬با توجه به همه این عوامل ‪ :‬ژنتیک شما و‬
‫گذشته ای که برای شما وجود داشت توسط تیم حرفه ای ما کامال قابل پیش بینی شده‬
‫بودید و شما هیچ تقصیری درباره عواملی که فکر میکردید گناه شماست نداشته و ندارید‪.‬‬

‫شاید به مسئله خاصی در زندگیتان فکر کنید و بگویید من خودم تصمیم گرفتم چنین عمل‬
‫کنم اما در واقع آن خود شما نبوده‪ ،‬شخصیت شما نبوده است‪.‬‬

‫در حقیقت این ذهن خام شما‪ ،‬ژنتیک و هوش شما‪ ،‬در میان یک شرایط محیطی‪ ،‬اقلیمی ‪،‬‬
‫جغرافیایی‪ ،‬با اقتصاد منحصر بفرد‪ ،‬تحت یک سری فرهنگ و عقایدی با جزئیات خاص‪،‬‬
‫تحت تربیت خاص والدین یا اطرافیان‪ ،‬رشد کرده و شخصیت وجودی شما شکل گرفته‪،‬‬
‫که این شخصیت در یک سری لحظات خاص‪ ،‬در گذر زمان‪ ،‬حرف های تاثیر گذاری‬
‫شنیده‪ ،‬یا تصاویر تاثیرگذاری دیده‪ ،‬یا حتی ممکن است لمس شده باشد یا‪ ...‬و دوستانی‬
‫پیدا کرده است‪ ،‬فامیل خاصی داشته ‪،‬تا یک گذشته خاص بدست آمده‪ ،‬و در نهایت شما‬
‫فکر میکنید دارای یک شخصیت هستید‪ ،‬که در درون ذهن آن شخص‪ ،‬اطالعات و تجاربی‬
‫خاص از گذشته بوده‪ ،‬که مغزش مثل یک کامپیوتر پیشرفته (با یک هوش ژنتیکی با‬
‫توانایی خاص مثل یک ‪ )CPU‬که حق انتخابی در میزان توانایی ‪ IQ‬خود هم نداشته‪ ،‬در‬
‫هر ثانیه آن اطالعات قبلی را تحلیل و بررسی میکند و تصمیم به انجام کاری‪ ،‬یا زدن هر‬
‫حرفی یا هر انجام نوع واکنشی میگرفته است‪.‬‬

‫همه این موارد تحت فرمان گروه بود حتی همین حاال هم که دارید مطالعه میفرمایید در‬
‫حال رصد شما از راهی بسیار دورتر هستیم‪.‬‬

‫‪4‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫نیازی به توجه جزئی به اطرافتان نیست‪ .‬دوربینی در کار نیست‪ ،‬احتماال حدس میزدید‬
‫هیچ گروهی هم درکار نیست و این جمالت فقط برای یک شروع به سبک"ترومن شو" و‬
‫متفاوت بود تا ذهن شما آماده شده و شاید توجه شما را در ادامه بیشتر به مطالب جلب‬
‫نماید‪.‬‬

‫حتی اگر کامال موافق داشتن اختیار هستید و از مبحث جبر تنفر داریید بدانید که این کتاب‬
‫با هدف کاهش خشونت و رشد و پیشرفت انسان نوشته شده پس خواهشمندم زود قضاوت‬
‫نکنید ‪ ،‬اندکی بیشترحوصله کرده ‪ ،‬تا انتها مطالعه کنید و سپس تصمیم به قضاوت بگیرید‪.‬‬

‫حال به ادامه مطالبی که در آغاز کتاب عنوان کرده بودیم به سبکی واقعگرایانه بپردازیم‬
‫آیا واقعا هیچ میدانید شما کی هستید؟ شخص شما کیست؟ شما منحصرا یکی هستید اما‬
‫شخصیت شما کیست این شخصیت شما چگونه شکل گرفت آیا اینها را میدانستید؟‬

‫اگر دقیق و به درستی بررسی کنیم متوجه خواهیم شد شخصیت شما در حقیقت مجموعه‬
‫ای از دیتاهاست که در ذهن شما پردازش شده‪ ،‬با یک درصدی از هوش و توانایی فیزیکی‬
‫و ذهنی شکل گرفته تا شما خود را دارای یک شخصیت مستقل بدانید‪.‬‬

‫دقت کنید که اگر شما در همین جغرافیا که در آن متولد شدهاید اگر فرضا ‪ 500‬سال پیش‬
‫با همین هوش و ژنتیک متولد میشدید ممکن بود چه سرنوشت متفاوتی داشته باشید‪ ،‬اما‬
‫فعال با جبر تاریخی کاری نداریم‪ ،‬مسائل زیادی در سرنوشت و تصمیم های شما دخیل‬
‫بوده اند اما برای درک راحتتر ما در اینجا آنها را به دو دسته کلی تقسیم میکنیم‪:‬‬

‫دسته نخست ‪ :‬مسائل ژنتیکی‪ :‬هوش ‪ ،‬استعداد ‪ ،‬ویژگی های‬


‫جسمی و خصوصیاتی که به ما به ارث رسیده‪.‬‬

‫دومین دسته ‪ :‬عوامل محیطی‪ :‬جایی که به دنیا آمده ایم ‪،‬‬


‫خانواده‪ ،‬دوستان و لحظه های خاصی در زندگی‪.‬‬

‫‪5‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫در خصوص دسته اول باید گفت احتماال خصوصیات ظاهری افراد را آشنایی دارید که مثال‬
‫شاید واضحترین آنها رنگ پوست هست که اگر پدر و مادر سیاه پوست باشند فرزند هم‬
‫سیاه پوست خواهد شد و یا نوع قیافه‪ ،‬اگر پدر و مادر اهل آسیای شرقی باشند‪ ،‬فرزند هم‬
‫به همان شکل با چشمانی به اصطالح بادامی متولد خواهد شد‪ ،‬پس در این مورد که هیچ‬
‫شکی برای کسی نیست‪ ،‬که موارد ذکر شده کامال بی اختیار‪ ،‬برای فرزند یا شخص به جبر‬
‫داده میشود‪.‬‬

‫حتما دقت کرده اید که اگر خانواده کوتاه قد باشند یا مردان بصورت ارثی در این خانواده‬
‫در میانسالی کچل بشوند و یا در بینایی و شنوایی یا تکلم مشکل داشته و یا حتی بیماری‬
‫ژنتیکی خاصی داشته باشند فرزند نیز به جبر با آن روبرو خواهد شد و برخی از این جبرها‬
‫بی رحم ترین و بدترین نوع جبرهاست‪.‬‬

‫در نوع رفتار هم شاید با این موضوع مواجه شده باشید که پدر‪ ،‬کم رو و یا خجالتی و یا‬
‫‪ ...‬باشد فرزند هم کمی با تقلید و قطعا بیشتر با ژنتیک ارثی به نوعی همان رفتار را ادامه‬
‫میدهد‪ ،‬این مورد هم کامال به جبر بوده‪.‬‬

‫اما مهمترین قسمت این بخش هوش ‪ ،‬آیکیو و استعدادهایی که به اصطالح‪ ،‬ذاتی یا‬
‫خدادادی هم خوانده میشوند‪ ،‬کامال به جبر و بدون اختیار از کودکی به شخص ‪ ،‬به ارث‬
‫رسیده تا آن ذهن را به رشد و تکاپو برساند‪.‬‬

‫دسته دوم هم که کامال روشن است ما هیچ انتخابی از اینکه در کدام کشور‪ ،‬شهر و روستا‬
‫متولد شویم نداشته ایم در میزان درآمد خانواده هایمان انتخابی به ما داده نشده بود در‬
‫انتخاب فرهنگ ‪ ،‬دین و سایر ویژگیهای خانوادگیمان نیز حق انتخابی نبود‪ .‬کجا به مدرسه‬
‫برویم‪ ،‬انتخاب معلم ‪ ،‬انتخاب دوستان و فامیل نیز با ما نبوده و چشم باز کرده ایم همه این‬
‫موارد از قبل انتخاب شده بودند‪.‬‬

‫پس در هیچکدام از دو دسته حق انتخابی به ما داده نشده است‪ .‬اگر واقعا منطقی فکر‬
‫کنیم و احساسی و با قصد و نیت نباشد‪ ،‬هیچ حق انتخابی از ابتدا در کار نبوده و متوجه‬
‫خواهید شد که همین حاال هم حق انتخابی در کار نیست‪.‬‬

‫‪6‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫دقت کنید که قد و وزن ما عالوه بر اینکه تحت تاثیر ژنتیک بوده بعضا تحت تاثیر تغذیه‬
‫نیز هست ‪ ،‬تغذیه ای که از کودکی به ما داده شده نیز تحت تاثیر مستقیم اقتصاد جامعه‬
‫و خانواده بوده که هیچگونه اختیاری در انتخابشان نداشته ایم و همین قد و وزن‪ ،‬هم‬
‫بصورت مستقیم و هم غیر مستقیم روی انواع رفتار و تصمیم های ما تاثیرگذارند‪.‬‬

‫به همین ترتیب ضریب هوشی ما یا آیکیوی ما هم ممکن است تحت تاثیر تغذیه ‪ ،‬استرس‬
‫و سایر عوامل محیطی و بیرونی ما قرار بگیرند و بازدهی ما ‪ ،‬سخنان ‪ ،‬اعمالمان و اینکه در‬
‫هر لحظه چگونه رفتار کنیم و تصمیم بگیریم تحت تاثیر قرار بگیرد‪.‬‬

‫در حقیقت اگر به طور جزئی بخواهیم بررسی کنیم متوجه خواهیم شد که دسته اول عالوه‬
‫بر ارثی بودن به دسته دوم نیز وابسته است و تلفیق این دو دسته که هیچکدام انتخابشان‬
‫با اختیار ما نبوده‪ ،‬تقدیر و سرنوشت کلی ما را رقم میزنند‪.‬‬

‫در این کتاب ما با معنای علمی و لغوی واژه ژنتیک کاری نداریم ما در اصل میخواهیم به‬
‫مجموعه ای از هوش ‪ ،‬آیکیو و ویژگی هایی که به شخص از طریق پدر و مادر به ارث‬
‫میرسند ژنتیک بگوییم‪ .‬پس از اهل فن و متخصصین ژنتیک خواهشمند است ایراد لغوی‬
‫را کنار گذاشته و بیشتر به مفهوم مطالب دقت فرمایید‪.‬‬

‫در بدو ورود به این دید مطمئنا ذهن شما مخالفت خواهد کرد و کامال طبیعی هم هست‬
‫‪،‬چرا که ذهن شما خودش را قادر مطلق میداند‪ ،‬چرا که در هر لحظه هر دستوری را که‬
‫الزم باشد صادر میکند و بقیه اعضای بدنتان اطاعت میکنند و این حکمفرمایی برایش‬
‫لذتبخش است و قطعا از مواجه شدن با این دید که در نهایت همه چیز برایش برنامه ریزی‬
‫شده است تا حد امکان خودداری میکند و سریعا جبهه گیری خواهد کرد‪.‬‬

‫ممکن است ذهن شما حتی ادامه این کتاب را هم مطالعه نکند و با تحلیل هایی مبنی بر‬
‫اینکه ممکن است جذابیت زندگی گرفته شود از ادامه باز ایستد اما ذهن ها خوشبختانه‬
‫اگر به درستی تربیت شده باشند‪ ،‬قابلیت برنامه ریزی و متقاعد شدن با اطالعات منطقی‬
‫را دارند و با توجه به اینکه ذکر شد این کتاب با اهدافی مثبت نوشته شده خواهشمند است‬
‫اعتماد کرده و بدانید که هیچ آگاهی خالی از لطف نیست و آگاهی هرگز مضر نمیباشد‪.‬‬

‫‪7‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫احتماال درباره نظریه تکامل یا فرگشت زیاد شنیده یا مطالعه کرده باشید‪ ،‬اینکه که ما هم‬
‫در راستای تکامل قرار داریم‪ ،‬همه موجودات در راستای تکامل خودشان هستند و انتهای‬
‫این تکامل را احتماال کسی نمیداند ‪ ،‬یک راز هست و این کتاب نیز قصد دارد در راستای‬
‫تکامل باشد و اصال قرار نیست بازدارنده باشد و قطعا میخواهیم که از فواید درک موضوع‬
‫جبر در راستای اهداف مثبتی مثل داشتن احساس خوشبختی‪ ،‬همزیستی مسالمت آمیز‪،‬‬
‫کنترل خشم ‪ ،‬بخشش ‪ ،‬صلح ‪ ،‬کاهش نفرت‪ ،‬و‪ ...‬استفاده کنیم و به زبانی ساده تر و‬
‫خیلی راحت‪ ،‬با بازگو کردن برخی جمالت بدیهی موضوع را به سمع و درک همگانی‬
‫برسانیم‪.‬‬

‫البته این کار‪ ،‬یک همت جمعی نیاز دارد و با یک کتاب به تنهایی ممکن نیست و البته خود‬
‫کتاب مانند یک "پروژه متن باز" میتواند قابل ویرایش و برنامه ریزی هم باشد‪ ،‬چون قطعا‬
‫همه ما درکی از آن داریم و همه میتوانند در انتها چیزی به آن اضافه کنند‪.‬‬

‫اگر نگران زندگیتان پس از درک بیشتر این موضوع هستید واقعیت این است که به علت‬
‫عواملی که در ادامه ذکر میشود‪ ،‬زندگی معموال نمیگذارد که شما در تمام مراحل و در‬
‫تمام لحظه ها به یاد این موضوع باشید و ذهن شما قطعا کار خودش را خواهد کرد‪.‬‬

‫جمله واقع بینانه ای از یک فرد بزرگ هست که گفت "زندگی ما با تمام عوامل محدود‬
‫کننده ای که دارد بر عهده ماست‪ ".‬این زندگی ارزش جنگیدن برایش را دارد و اینجانب‬
‫بعنوان نگارنده فکر میکنم این مفیدترین جمله ای بوده که درباره جبر و اختیار تا حاال‬
‫مطالعه کردهام (و شاید در ادامه باید میگفت مهم نیست که جبر هست یا اختیار) و قطعا‬
‫منظورش از عوامل محدود کننده همان جبر زندگی بوده است‪.‬‬

‫اینجانب به عنوان نگارنده این موضوع در مقابل فالسفه و شاعران بزرگی که از جبر صحبت‬
‫کرده اند‪ ،‬کسانی مثل خیام ‪ ،‬فروید ‪ ،‬حافظ ‪ ،‬کانت و‪ ...‬که مدتی درگیر مسئله جبر بوده‬
‫اند از هیچ هم کمتر هستم و فقط سعی کرده ام با هدفی بهتر و فن بیانی جدیدتر با استفاده‬
‫از ایده کامپیوترها و غیره این مسئله را مطرح کنم‪.‬‬

‫‪8‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫از انسانهایی که به جبر در شرایطی قرار گرفته اند که متوجه مطلب نمیشوند انتظار خاصی‬
‫نیست ‪ ،‬بطور مثال از کسانی که در گینه نو درگیر شکار جادوگر و سوزاندن انسان های‬
‫بیگناه و جنگهای قبیله ای هستند انتظار درک این موضوع نمیرود و امیدی هم نیست که‬
‫حتی این نوشته ها به آنجا برسد و یا با خواندن این کتاب دست از کارهایشان بردارند‪،‬‬
‫ولی از برخی انسان های متمدن قرن ‪ 21‬که بیشتر از قبل میتوانند مطالعه کنند و درک‬
‫کنند‪ ،‬انتظار درک مطلب میرود و امیدوار است که کمی از مشغله زندگیشان در خلوت‬
‫خود فاصله بگیرند و این اطالعات را در برخی مسائل زندگی خود به کار گرفته و یا ایده‬
‫های بهتری برای زندگی در زمین ارائه کنند‪.‬‬

‫البته حتی برخی افراد در جوامع پیشرفته هم به جبر در شرایطی قرار گرفته اند که برای‬
‫ایشان هم درک این موضوع غیرممکن به نظر میرسد بطور مثال برخی از افراد مذهبی برای‬
‫توجیه خود و اثبات وجود اختیار و پاسخ به این بحث یک سری مباحث عموما عرفانی مطرح‬
‫میکنند که گفته میشود ما خودمان در یک جهان و دنیای دیگر (که اسامی جالبی هم برای‬
‫آن جهانها میگذارند) قبال انتخاب کردهایم که کجا و در چه شرایطی‪ ،‬با چه ژنتیکی به‬
‫دنیا بیاییم و خب با اندکی تامل به این نتیجه میرسیم که این داستان هم باز همان میشود‪،‬‬
‫در واقع خالصه اش این هست که ما از قبل انتخاب کرده ایم که چه نمایشی بازی کرده‬
‫یا نگاه کنیم و یا اینکه کجای سینما بنشینیم و اصال توجیه مناسبی نیست‪ ،‬که البته با آن‬
‫انسانهای عزیز هم نمیتوان کاری کرد چرا که برخی از آن عزیزان هم تحت عوامل جبری‬
‫مغز و ذهنشان واقعا برای فهمیدن خیلی از مسائل به شدت مقاومت میکند‪.‬‬

‫اما به هر حال حتی اگر اختیار با ما نیست باید طوری زندگی کنیم که انگار (گویا) اختیار‬
‫بطور کامل با ما هست‪ ،‬چون ما فقط یک بار قرار هست زندگی کنیم‪ .‬تکرار میکنم ما فقط‬
‫یک بار قرار هست زندگی کنیم‪ .‬قبل از تولد و بعد از مرگ یک راز هست و لحظه حال ‪،‬‬
‫زمان محدودی هست که ما فقط یک بار تجربه اش میکنیم‪ ،‬تا حد امکان باید سعی کنیم‬

‫‪9‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫از این نمایش واقعا بینظیرچندین بعدی لذت ببریم‪ .‬با تمام رنجها و لذتهایش‪ ،‬خوبی ها و‬
‫بدی هایش‪ ،‬در هر کجای جهان که هستیم‪.‬‬

‫شاعر معاصر ایرانی ملقب به "سایه" مصاحبه معروفی در سن باال دارند که از ایشان سوال‬
‫میکنند پشیمان نیستید از زندگی؟ میفرمایند که اصال! این یک موهبت و یک نعمتی بود‬
‫که نصیب من شد‪ .‬من اگر من یک میز بودم هیچوقت نمیتوانستم سمفونی شماره ‪ 9‬بتهوون‬
‫را گوش کنم یا از آواز شجریان لذت ببرم و‪ ...‬وقتی درباره سختیهای زندگی از ایشان‬
‫میپرسند میفرمایند خب هرچیزی یک بهایی دارد‪.‬‬

‫واقعیت هم همین هست‪ .‬لحظه های خاص و خوب را خیلی از ما تجربه میکنیم که ارزشش‬
‫را داشتند‪ ،‬یا خیلی از کتابهایی که خواندنشان لذتبخش بوده و یا فیلم هایی که دیدنشان‬
‫یک دلیل محکم برای زندگی کردن بوده یا هر تجربه شخصی که میتواند در زندگی شما‬
‫بوده باشد‪.‬‬

‫سوالی که احتماال مکررا پیش می آید این هست که حاال که فهمیدیم جبر وجود دارد‬
‫بعدش چه عایدی برایمان خواهد داشت؟ اکنون چطور باید عمل کنیم؟ میتوان گفت در‬
‫واقع در درک هر حقیقتی نکته مثبتی نهفته‪ ...‬درباره مزایای درک این حقیقت در ادامه‬
‫مثالهای زیادی بیان شده اما بطور خالصه میتواتن گفت ما باید از این آگاهی برای احساس‬
‫خوشبختی داشتن ‪ ،‬واقع بینی ‪ ،‬بخشش ‪ ،‬برای حذف نفرت و حذف برخی از خصوصیت‬
‫های منفی جامعه استفاده کنیم و در عین حال باید به شکلی عمل کنیم و طوری زندگی‬
‫کنیم که انگار واقعا آزادیم و کامال اختیار داریم چون اینطور است که به سود ماست و ما‬
‫چه بخواهیم چه نخواهیم در نهایت اینطور فکر خواهیم کرد و در ادامه هم دالیل بیشتری‬
‫برای اثبات آن ذکر شده است‪.‬‬

‫اینجانب به عنوان نگارنده این کتاب چیزی که طبق تجربه به آن رسیده ام این است که‬
‫من به عنوان کسی که کامال به جبر اعتقاد پیدا کرده ‪ ،‬در مسیری قرار گرفته که کتابش‬
‫را در این راستا بنویسد‪ ،‬زندگی برایم آنقدر تا کنون روی چالش های متفاوت و در حقیقت‬
‫در یک مسیر خاص قرار گرفته که وقتی وارد لحظه حال میشوم و از نوشتن این کتاب‬

‫‪10‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫دست میکشم دیگر مسئله جبر‪ ،‬تاثیری در فعالیتها و اعمالم ندارد و واقعا از خاطرم میرود‬
‫که جبری هم در کار هست‪.‬‬

‫وابستگی ها‪ ،‬لذتها ‪ ،‬مشکالت زندگی ‪ ،‬تعهدها ‪ ،‬انگیزه های تالش کردن برای تجربه های‬
‫مختلف زندگی و ‪ ...‬این اجازه را به ما نمیدهد که همواره بخواهیم در این موضوع باقی‬
‫بمانیم‪ .‬و خاصیت وجودی همه ما این هست که به طور کامل این موضوع را جدی نمیگیریم‬
‫و حتی اگر کامل هم آن را قبول کنیم و کامل درکش کنیم به ادامه زندگیمان و بقایمان‬
‫میپردازیم‪.‬‬

‫در واقع استفاده ای که از این موضوع میتوان داشت در لحظه هایی خاص زندگی هست که‬
‫با استناد به آن میتوان ببخشید‪ ،‬تمام بی انصافی هایی که در حقمان شده‪ ،‬حتس تمام‬
‫افرادی که به ما ستم کردند را هم میتوانیم کامال ببخشیم ‪ ،‬درکشان کنیم و حتی بعضا‬
‫دوستشان داشته باشیم و این باعث به آرامش رسیدن خواهد شد و زندگی خودمان را هم‬
‫بیشتر دوست خواهیم داشت و بدون نگاه به مسئله جبر برای بهتر شدنش تالش خواهیم‬
‫کرد و همین نکات کوچک اگر بصورت جمعی توسط عده کثیری از جوامع انسانی مورد‬
‫توجه قرار گیرد‪ ،‬میتواند بسیار مفید واقع شود در واقع انتشار این مطالب و کمک به درک‬
‫آن گامی هرچند کوچک اما رو به جلو برایمان خواهد شد‪.‬‬

‫در بی ضرر بودن درک جبر و ادامه دادن زندگی معمولی‪ ،‬از همه مهمتر غرایز انسانی است‬
‫که خیلی کمک میکند‪ ،‬بطور مثال ما گرسنه میشویم یعنی نیاز به غذا پیدا میکنیم و احساس‬
‫گرسنگی برایمان آزاردهنده است‪ ،‬در عین حال ما از خوردن لذت میبریم ما انسانها نیاز‬
‫به ارضای جنسی پیدا میکنیم و از ارضا شدن لذت میبریم‪ ،‬ما انسانها در اکثر موارد حتی‬
‫از خارج کردن ادرار و مدفوع هم لذت میبریم و وقتی نخوریم وقتی ارضا جنسی نشویم‬
‫و‪ ...‬نه نتها لذتی نمیبریم بلکه رنج میکشیم و دردهایی را هم تحمل میکنیم ‪ ...‬این‬
‫عوامل‪ ،‬مهمترین عوامل برای تحرک بشر هست و فهمیدن و درک موضوع جبر ‪ ،‬ضرری‬
‫برای انسانها نداشته و نخواهد داشت‪.‬‬

‫‪11‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫عالوه بر مسائل غریزه ها‪ ،‬زندگی پیشرفته انسان در قرن بیست و یکم به حدی دارای زرق‬
‫و برق و جذابیت های تفریحی و توریستی و‪ ...‬شده که حتی نیازها و غرایز میتواند در‬
‫برخی موارد جایگاه پایینتری داشته باشند و افراد سعی کنند برای رسیدن به تجربیات‬
‫جالبی که وجود دارد‪ ،‬از حرکت باز نایستند و درک موضوع جبر تاثیر منفی و بازدارنده ای‬
‫برایشان به هیچ وجه نداشته باشد‪.‬‬

‫اما با وجود عواملی که در بی ضرر بودن درک جبر ذکر شد شاید این مطالب باید در سنی‬
‫به اشخاص فهمانده بشود که از همه نظر وارد پروسه زندگی شده باشند و بنظر میرسد که‬
‫در حالت معمولی شاید ‪ 18‬سالگی به بعد سن مناسب انسانهای بدون مشکل برای درک‬
‫عمیق این موضوع هست‪ .‬مگر در مواردی که شخص دچار مشکالتی باشد که فکر میکند‬
‫در حقش ظلم شده و مورد ستم واقع شده و نیاز دارد که دیگران را ببخشد تا وارد پروسه‬
‫زندگی بشود که بنا به نیاز ‪ ،‬شاید در سن کمتر برایش درک این موضوع مفید واقع شود‪.‬‬

‫اما اگر از درک حقیقت جبر ناراحت یا سرخورده میشوید قبل از هرچیزی این جمله برتراند‬
‫راسل را برای خود بازگو کنید که من هرگز حاضر نیستم برای عقایدم بمیرم چرا که ممکن‬
‫است بعدا بفهمم آنها اشتباه بوده اند‪.‬‬

‫هیچ چیز مطلق نیست ممکن است روزی به حقیقتی ناگفته یا جنبه های نامعلوم خاصی در‬
‫زندگی پی برده شود و مسئله جبر مطلق نفی شود‪ ...‬اما در حال حاضر میخواهیم واقعگرا‬
‫بوده و در صورت امکان از فواید مثبت این واقعیت یعنی همان جبر زندگی که با دالیل‬
‫ذکر شده قابل کتمان نیست استفاده کنیم‪.‬‬

‫برای کنار آمدن با این موضوع یک ترفند دیگر هم وجود دارد که میتوان نامش را گذاشت‬
‫ترفند یا قانون یک هزارم‪ .‬یعنی قبول کنیم که یک هزارم درصد اختیار داریم و آن هم‬
‫آرزو کردن یا دعا هست که باید برای این مسئله استثنا قائل بشویم ‪ ،‬برای جذاب شدن‬
‫زندگیمان و ادامه داشتن امید در زندگی‪ ،‬از ایده آرزو و خواستن استفاده کنیم‪ .‬امید و‬
‫آرزو تنها استثنائات جبر هستند‪.‬‬

‫‪12‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫البته بحث خواستن ‪ ،‬دعا کردن از صمیم قلب ‪ ،‬عمیقا آرزو کردن و سایرامثالهم کمی‬
‫پیچیده است چراکه این موضوع هم بعضا از روی جبر میباشد به طور مثال وقتی اطرافیان‬
‫شما همگی اتوموبیل دارند شما هم قلبا آرزو میکنید که اتوموبیل داشته باشید و برای‬
‫داشتنش تالش هم میکنید و جالب اینجاست که معموال به این آرزو هم میرسید‪ .‬اما در‬
‫عین حال دقت کنید یک شخصی که فرضا تاکنون قهوه نخورده و ندیده یا دستگاه‬
‫اسپرسوساز ندیده احتماال هیچوقت آرزوی داشتنش را هم نمیکند‪.‬‬

‫ترفند یک هزارم بیان میکند که بدون هیچگونه سوال یا دلیل منطقی بپذیریم دعا کردن‬
‫ممکن است تنها استثنای جبر باشد و بتواند تقدیر یا آینده را در هر لحظه عوض کند‪ .‬دعا‬
‫از ته دل ‪ ،‬آرزو کردن ‪ ،‬تصویر سازی ‪ ،‬تفکر مثبت ‪ ،‬مدام به چیزی فکر کردن ‪ ،‬از خدا‬
‫خواستن ‪ ،‬تصور کردن و‪ ...‬هرچیزی که میخواهید اسمش را بگذارید‪ ...‬این امر میتواند‬
‫به نوعی جادوی زندگی و تقدیر باشد‪ ،‬که اگر از قبل با آن آشنا شده اید وظیفه دارید از‬
‫آن استفاده کنید‪.‬‬

‫هدف ما بهتر است در این کتاب این باشد که در کنار بوجود آوردن فواید مثبتی که از‬
‫طریق نشان دادن حقیقت جبر زندگی بدست می آید‪ ،‬تاثیر دعا کردن را هم نادیده نگیریم‬
‫تا جذابیت و امید در زندگی از بین نرود‪.‬‬

‫البته تردیدی در ذهن نگارنده درباره طرح قانون یک هزارم کامال مقاومت میکرد و دوست‬
‫داشت روی این موضوع پافشاری کند که همه چیز بطور مطلق جبر بوده و آن یک هزارم‬
‫درصد هم وجود ندارد و هیچ اختیاری نیست اما در نهایت این مبحث را برای آمدن شانسی‬
‫یا غیر شانسی روی سکه ها (هنگام شیر یا خط انداختن) عنوان کردم (که در جای خود به‬
‫آن خواهیم پرداخت) تا مخاطب امید و دالیل خودش را برای زندگی باشد‪ .‬شاید یکی از‬
‫دالیلی که مغز ما انسان ها به بازی هایی که قابل پیش بینی نیستند عالقه زیادی نشان‬
‫میدهد عدم قطعیت جبر در آنهاست‪.‬‬

‫پس ذهن شما اکنون آماده شد و متوجه شد که درک جبر بی ضرر است و همه مامیدانیم‬
‫که بشر رو به تکامل است ‪ ،‬این سیستم زیست در زمین واقعا جالب طراحی شده و اصال با‬

‫‪13‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫درک جبر باز نمی ایستد ‪ ،‬غرایز انسانی و تمام جذابیت های تمدن‪ ،‬کار خود را خواهند‬
‫کرد و ربطی به فهمیدن جبر و اختیار ندارد‪ .‬در حقیقت ذهن شما کارخودش را خواهد‬
‫کرد چه با فهمیدن این موضوع و چه بدون فهمیدن آن‪ ،‬شما ادامه راه خود را خواهید رفت‬
‫اما درک همگانی این موضوع در فوایدی که در ادامه ذکر میشود قطعا موثر خواهد بود‪.‬‬

‫سوال! اگر مغز اینجانب قبول کرده که همه چیز صددرصد جبر هست پس چرا دارد این‬
‫کتاب را مینویسد؟ آیا نوشتنش هم به جبر میباشد؟ آیا در راستای روند تکامل بوده و‬
‫اختیاری از خودش ندارد؟ من مینویسم پس اختیارش را دارم؟ یا شاید من مینویسم چون‬
‫با غریزه ‪ ،‬ژنتیک من و اطالعاتی که به آن وارد شده‪ ،‬ذهنم پردازش کرده که این بهترین‬
‫کاری هست که از دستم برمی آید و در این لحظه کاری است که باید انجام بدهم‪.‬‬

‫ما با این تفکر که فکر میکنیم بهترین نوع مخلوفات هستیم و اراده مطلق داریم خیلی از‬
‫گونه های جانوری و گیاهی را به انقراض کشانده ایم یا این همه سالح شیمیایی‪ ،‬این همه‬
‫سالح اتمی‪ ،‬مافیای قدرت ‪ ،‬مافیاهای خشم و نفرت ‪ ،‬واقعا آیا بشر به این همه خشونت‬
‫نیاز دارد؟ آیا این تسلیحات هسته ای تهدیدی برای نوع بشر نیست؟ شاید تا حدودی پس‬
‫از پایان جنگ جهانی دوم این سالح ها به برقراری صلح کمک کرد اما وجود آنها همچنان‬
‫تهدیدی برای زندگی انسانهاست و نمیتوان به راحتی با آنها کنار آمد و شاید با درک‬
‫حقیقت زندگی و همین موضوع جبر بتوان به وجود آنها نیز پایان بخشید‪.‬‬

‫در ادامه بیشتر درباره این موضوع صحبت خواهیم کرد که چگونه درک جبر در کاهش‬
‫نفرت موثر خواهد بود یا چطور در کاهش خشم موثر خواهد بود و به بخشیدن و بخشیده‬
‫شدن کمک میکند‪ .‬چطور استفاده از درک جبر برای کسی که میخواهد شخص دیگری را‬
‫ببخشد موثر است ‪ ،‬بعد از فهمیدن جبر آن کار کامال راحت خواهد بود‪ ،‬چراکه ذهن ما‬
‫آن شخص را به تنهایی مقصر کاری نمیداند و درک میکند که مجموعه ای از نسل ها ‪،‬‬
‫رفتارها ‪ ،‬ژنتیک و عوامل محیطی باعث رفتار آن شخص بوده اند‪.‬‬

‫همین لحظه به آن شخص که از او متنفر هستید فکر کنید اما این بار بدانید آن فرد با آن‬
‫ژنتیک در آن عوامل محیطی خاص پرورش یافته و آن رفتارها که از خودش نشان داده و‬

‫‪14‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫یا آن کارهایی را که کرده‪ ،‬بخاطر ژنتیک و عوامل محیطی اش بوده ‪،‬که حق انتخابی‬
‫برایشان نداشته و خیلی ساده و آرام ببخشیدش‪ ،‬چون واقعا بی تقصیر بوده است‪.‬‬

‫شاید درک واقعیت از این دید و از این زاویه بتواند بهترین راه باشد برای درمان افراط‬
‫گرایی ها‪ ،‬شاید ازاین زاویه دنیا واضحتر و واقعیتر دیده شود‪ .‬گسترش این افکار شاید به‬
‫خیلی از دیکتاتوری ها پایان بدهد‪ .‬شاید بتواند بهترین پاسخ باشد برای کسانی که آیین‬
‫و سنت خود را برتر میدانند‪ .‬برای کسانی که اندیشه خود را برتر و بهتر میدانند‪ .‬شاید‬
‫نژاد پرستی را کمی کاهش دهد ‪ ،‬از گسترش خشونت بکاهد‪ .‬این شاید ها شاید از نظر‬
‫شما شعارگونه بنظر برسد اما شاید به واقعیت تبدیل شود‪.‬‬

‫شاید باعث بشود کسی برای دالیل ذهنی واهی خودش بمبگذاری انتحاری انجام ندهد ‪،‬‬
‫این افراد از عجایب خلقت هستند و ساعتها جای بحث دارند‪ ،‬که البته فیلم ها و کتاب های‬
‫خوبی هم در این راستا منتشر شده که ممکن است به جامعه هدف هم رسیده باشد و شاید‬
‫این کتاب هم یک زاویه دید به دنیا اضافه کند و در این راستا هم اثر متفاوت تری بگذارد‪.‬‬

‫قطعا برای متعصبان و افرادی که برای اعتقاد به چیزی خود را میخواهند منفجر کنند‪ ،‬یا‬
‫حمله انتهاری کنند تا به بهشت بروند فهمیدن و درک عمیق این موضوع خیلی سخت‬
‫میباشد و ذهن چنین اشخاصی به شدت دارای چارچوب خاصی بوده و در مقابل فهمیدن و‬
‫درک کردن انواع مسائل مقاومت میکند‪ ،‬اما بعضا شاید بتواند برای این افراد هم کمک‬
‫کننده باشد و یا امیدوار باشیم که افراد فهمیده دارای درک بهتر نزدیک به این اشخاص‬
‫‪،‬از ایده این کتاب برای متقاعد کردنشان استفاده کنند‪.‬‬

‫شاید این دید که باید از پایه شروع کرد باید کودکان را بهتر آموزش داد گسترش پیدا‬
‫کند و به اهمیت آن بیشتر پی برده شود ‪ ،‬تمام توان باید چندین و چند بار تکرار کنیم‬
‫واقعا تربیت کودکان خیلی مهم هست‪ .‬به طور کلی مسیری که در کودکی و نوجوانی‬
‫شخص طی میکند‪ ،‬ممکن است روی کل مسیر سرنوشتش اثرگذار باشد‪ ،‬شاید کودکی‬
‫که برایش یک گیتار میخرند و او را در خانواده و اطرافیان مورد تشویق و حمایت قرار‬

‫‪15‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫میدهند و در آینده هم یک نوازنده موفق میشود‪ ،‬اگر برایش یک کامپیوتر حرفه ای تهیه‬
‫میکردند و به کالس های برنامه نویسی میفرستادند آن شخص یک برنامه نویس خوب‬
‫میشد‪ ،‬البته که استعداد هم ذاتی هست و هم اکتسابی‪ .‬و هم با تشویق و تالش به دست‬
‫می آید که همه این موارد هم به جبر هست‪.‬‬

‫مراقب ذهن کودکان جامعه باشیم چرا که روانشناسان و افراد خبره در این زمینه بیان‬
‫میکنند که حتی برترین روانشناسان با هیپنوتیزم و انواع روش ها هم به سختی میتوانند‬
‫اولین داده ها یا همان خاطراتی که در ذهن تازه تشکیل شده یک انسان جا گرفته را به‬
‫طور کامل پاک کنند‪ .‬تربیت کودکان مهم است چون اولین اطالعات خیلی مهم هستند‪.‬‬
‫مثل کتابخانه ای از اطالعات که برای برنامه نویسان از آن استفاده میشود‪.‬‬

‫در همین راستا مجددا کمی ریشه ای تر به مبحث نگاه کنیم از ابتدا که یک کودک متولد‬
‫شد و با یک ژنتیک خاص به دنیا آمد که تا پایان عمر همراهش خواهد ماند‪ .‬اما واقعا این‬
‫کودک چطور به دنیا آمد؟ اتفاقی بود؟ آیا چیزی در این جهان اتفاقی رخ میدهد؟ اتفاقی‬
‫به معنای واقعی کلمه؟ میدانیم که از میان چند میلیون اسپرم یک اسپرم موفق میشود در‬
‫یک لقاح برنده باشد و به انسان تبدیل شود‪ ،‬اما شاید به این فکر نکرده ایم که حتی اینکه‬
‫کدام اسپرم با کدام ویژگی سریعتر خود را به تخمک برساند هم به جبرمیباشد‪.‬‬

‫حتی قبل ازعمل لقاح اینکه آن مرد (پدر) در چند ماه قبل چه تغذیه ای داشته‪ .‬آن زن که‬
‫قرار است مادر شود چطور؟در دوران بارداری مادر چه تغذیه ای داشته؟ پدر و مادر چه‬
‫ژنتیکی داشته اند که قابل انتقال به فرزند باشد‪ .‬سابقه بیماری داشته اند یا خیر؟ و‪...‬‬
‫همه اینها جبر بوده و هزاران سوال از این دست که احتماال اینجانب به عنوان نگارنده از‬
‫آن بی اطالعم‪.‬‬

‫به هر حال با همه این مسائل یک کودک زائیده شده و به این سیاره اضافه شده‪.‬مغز او‬
‫فرمان میدهد بر اساس غریزه ای که دارد‪ ،‬گریه کند تا شیر بخورد‪ ،‬در حقیقت گریه‬
‫میکند تا والدینش به اون غذا بدهند‪ .‬و همینطور اگر ناراحتی دارد باز هم گریه کند‪.‬‬

‫‪16‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫مغز او در هر لحظه فرمان میدهد و همزمان در حال جمع آوری اطالعات است‪ .‬مغز او‬
‫مانند یک پردازنده اطالعات کامپیوتری پیچیده عمل میکند‪.‬بر اساس دیتاهایی که در‬
‫اختیار دارد پردازش انجام میدهد و در لحظه به زبان ‪ ،‬دست ‪ ،‬پا و سایر اعضا فرمان های‬
‫اجرایی ارسال میکند‪.‬‬

‫اما شخصیت او چگونه شکل میگیرد؟ شخصیت یا یک شخص خاص بودن خیلی نکته‬
‫جالبی هست چرا که هیچ دو فردی را نمیتوان یافت که از همه نظر با هم یکسان باشند‪،‬‬
‫شخصیت او بر اساس داده هایی که دریافت میکند در حال شکلگیری و تکامل است‪.‬‬
‫مجددا باید گفت داده ها و باورهای اولیه خیلی مهم هستند‪ .‬دیتاهای اولیه که ممکن است‬
‫شامل اطالعاتی باشد که تا نوجوانی وارد ذهن میشوند احتماال هیچوقت از پردازنده ذهن‬
‫پاک نشوند و روی همه فرمان هایی که ارسال میکند تاثیر بگذارند‪.‬‬

‫در طی چند سال حرف هایی میشود و سخن گفتن را به زبان مادری می آموزد‪ .‬کلمه ها‬
‫را درک میکند‪ .‬اشیا را از هم تشخیص میدهد‪ .‬رنگها و بوها را متوجه میشود‪ .‬از رفتار‬
‫کسانی که اطراف او هستند می آموزد و تقلید میکند‪.‬‬

‫بعضا اطرافیان‪ ،‬آئین های مذهبی و انواع سنت ها را سعی میکنند به او آموزش دهند‪ ،‬ممکن‬
‫است در انجام کاری مورد تنبیه یا تشویق واقع شده باشد‪ .‬جمالت و کلمه های محبت‬
‫آمیز‪ ،‬ترسناک‪ ،‬رکیک ‪ ،‬خوب و بد را از هم تشخیص میدهد‪ .‬صداهای با آرامش و تند را‬
‫از هم تشخیص میدهد‪ .‬و کم کم متوجه دنیای عجیبی که به آن وارد شده میشود‪.‬‬

‫این کودک با ژنتیکی که به جبر داشته و با تغذیه ای که به او به جبر داده میشده آی کیو‬
‫یا همان هوش منحصر به فرد خودش را می سازد و با اطالعات و حرفها و رفتارها و چیزهایی‬
‫که میبیند ‪ ،‬بوها و چیزهایی که میشوند و حتی لمس هایی که میشود شخصیت سازی‬
‫میکند‪.‬‬

‫پس بعد از چند سال که انتظار رفتارهای عاقالنه تر از او بیشتر میشود اگر در هر لحظه کار‬
‫خوب یا بدی انجام دهد‪ ،‬آن شخص نبوده و خیلی عوامل تاثیرگزار بوده اند‪ ،‬پس شخصیت‬

‫‪17‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫او که در هر لحظه مورد قضاوت قرار میگیرد زیاد هم شخصی نیست و بین همه نسلها‬
‫عمومیت دارد و ادامه تکامل همه انسانهاست‪.‬‬

‫درک این مهم خیلی میتواند کمک کننده باشد اما شاید باز هم این سوال پیش آید که‬
‫مردم مشکل دار یا آسیب دیده وقتی این موضوع رو درک کنند چه فایده ای دارد؟ سوال‬
‫دیگر این است که آیا این اطالعات موجب نمیشود که به سمت خودکشی بروند؟‬

‫شاید در نگاه نخست اینطور به نظر برسد اما خیر وقتی بار تقصیر از دوش کسی برداشته‬
‫شود احساس بهتری خواهد داشت‪ .‬و اینجانب بعنوان نگارنده شاید فکر میکردم درک این‬
‫موضوع کمک زیادی به حال کسی نکند اما متقاعد شدم که تقصیر را از دوش اشخاص‬
‫بردارم و بنویسم ‪ .‬البته قطعا خیلی از اشخاص به این موضوع فکر کرده اند ولی شاید کمتر‬
‫روی آن متمرکز شده و تصمیم گرفته باشند درباره آن بنویسند‪.‬‬

‫به هر حال باید مورد آزمایش قرار میگرفت‪ .‬شخصا روی افراد مختلف به طور محدود‬
‫مورد آزمایش قرار دادم به صورتی که سعی کردم درباره این موضوع با ایشان صحبت‬
‫کنم‪ .‬روی چند نفر از افراد نزدیک در زندگیم با سن های مختلف امتحان شد ‪ ،‬شاید‬
‫کسانی که تا حدی ضعیف هم بودند‪.‬‬

‫در بازخورد اولیه اکثرا شاید در مرحله نخست کمی ناراحت شدند اما در نهایت پس از‬
‫چند روز روحیه بهتری پیدا کردند‪ .‬شاید یکی از دالیلش این بود که توانستند در ذهن‬
‫خود ‪ ،‬خود و دیگران را ببخشند‪ .‬در مصاحبت های روزمره کمتر از رفتار دیگران دلخور‬
‫شوند و هر کس بدی به ایشان کرد‪ ،‬یا بی توجهی کرد‪ ،‬یا در جایی فکر کردند کسی در‬
‫حقشان آنی که باید را اجرا نکرده‪ ،‬بخشیدنش برایشان راحتتر شد‪ .‬چون فهمیدند آن‬
‫شخص مقصر نیست و این سیستم هست که به سمت جلو و درحال حرکت هست و ما در‬
‫جایی از این سیستم ایستاده ایم که آن شخص با ما آن کار را کرد‪ .‬و بعد از دیدن این‬
‫بازخوردها تصمیمم برای نوشتن درباره اش قطعی تر شد‪.‬‬

‫‪18‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫تا کنون به این موضوع اندیشیده اید که آن کودکی که معلول یا نابینا یا کر و الل‪ ،‬یا با هر‬
‫ناتوانی خاص دیگری به دنیا می آید چه گناهی داشته؟ آیا به جز این بوده که جبر باعثش‬
‫بوده؟ آن کودکی که پدر یا مادرش را از دست میدهد‪ ،‬چه تفکری داشته‪ ،‬یا چه کار‬
‫نکرده اش باعث شده این اتفاق برایش رخ بدهد؟ بدتر از همه اینها کودکی که در وسط‬
‫جنگ و خشونت به دنیا میآید‪ ،‬و دوران کودکی غمگین و سرد ‪ ،‬با تصاویر وحشتناکی را‬
‫سپری میکند‪ ،‬چرا باید تا آخر عمرش‪ ،‬کودکیش روی تک تک لحظات زندگیش تاثیر‬
‫بگذارد و همه حرفها و رفتارهایش را تحت تاثیر خودش قرار بدهد؟ آیا به جز جبر روزگار‬
‫هست؟ ‪-‬خیر ‪ -‬حاال ممکن است اسمش را تقدیر بگذارید! اسمش را خواست خدا‬
‫بگذارید! یا سرنوشت! یا قسمت زندگی! یا هرچیزی که در فرهنگهای مختلف مرسوم‬
‫هست و نامیده میشود‪.‬‬

‫امروزه اکثریت‪ ،‬به عنوان یک اصل‪ ،‬قبول کرده اند که ریشه بیشتر رفتارهای ما به‬
‫کودکیمان بازمیگردد‪ ،‬اما چرا کسی این سوال را نمیپرسد‪ ،‬ما که انتخابی در مدل‬
‫کودکیمان نداشته ایم‪ ،‬پس آیا همه چیز به جبر نبوده؟‬

‫آیا باز میپرسید که افراد وقتی به این موضوع پی میبرند‪ ،‬آسیب نمیبینند؟ خیر اتفاقا نباید‬
‫هم آسیب ببینند‪ .‬این که کسی این مطلب را بفهمد خودش قسمتی از تقدیرهست قسمتی‬
‫از عوامل محیطی و دیتاهایی هست که به مغز شخص میرسد‪.‬‬

‫درک موضوع جبر خودش یک اطالعات قوی هست که وارد مغز‬


‫شما میشود و ذهنتان با این معلومات میتواند بیشتر و بهتر تحلیل‬
‫کند و روی تک تک تصمیمات ‪ ،‬حرفها و رفتارهای شما تاثیر‬
‫بگذارد‪.‬‬

‫‪19‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫در هر بخش از خواندن این کتاب در صورت ناامیدی اولیه باید جمله برتراند راسل را به‬
‫خود یادآوری کنید شاید همه این عقاید اشتباه باشد و شاید عقاید نویسنده این مطالب هم‬
‫اشتباه باشد‪.‬‬

‫جبر تاریخی‬
‫جبر تاریخی موثرترین نوع جبر هست و شاید به نوعی مهمترین جبر اعمال شده بر روی‬
‫سرنوشت تک تک ما انسانهاست ولی زیاد به چشم نمی آید و زیاد درباره اش صحبت‬
‫نشده‪ ،‬البته بیش از چند جمله هم نمیتوان به توضیح آن پرداخت و ادامه آن تکراری و‬
‫خارج از حوصله مخاطب خواهد شد‪.‬‬

‫اینکه ما در چه زمانی متولد شده ایم خیلی بر روی سرنوشت ‪ ،‬عقاید و نحوه زندگیمان‬
‫تاثیرگزار هست‪ .‬درک جبر تاریخی مضافه بر جبر جغرافیایی و ژنتیکی هست‪ .‬ممکن بود‬
‫من در اوایل تمدن بشر به دنیا می آمدم و بجای درک جبر و نوشتن آن نه سواد نوشتن با‬
‫این واژگان را میدانستم و نه از ترس حمله قبایل همسایه آرامش و امنیت کامل داشتم تا‬
‫بخواهم به چنین موضوعی بیندیشم‪.‬‬

‫شاید یک نفر که در حال رفتن به سر کارش هست و مدیر یک شرکت خیلی بزرگ و‬
‫ثروتمند است‪ ،‬اگر با همان آی کیو و همان سطح توانایی های هوشی و جسمی حتی با همان‬
‫تغذیه ‪ 400‬سال قبل به دنیا می آمد‪ ،‬به جای رفتن به شرکتش در حال تفکر روی این‬
‫موضوع بود که چطور غالت را ذخیره کند‪ ،‬که خانواده اش در زمستان گرسنگی کمتری‬
‫تحمل کنند و دام و طیورش زنده بمانند‪.‬یا اگر هم ‪ 500‬سال قبل در جریان یکی از قحطی‬
‫هایی که دنیا را فرامیگرفت به دنیا می آمد در حال فرارکردن از دست آدمخواران بود‪.‬‬

‫شاید تا قبل از این تفکر میکردید که جبرجغرافیایی و محل تولد بیشترین تاثیر را بر روی‬
‫زندگی شما داشته‪ ،‬اما اگر دقیقتر به موضوع نگاه کنید‪ ،‬متوجه خواهید شد که این جبر‬
‫تاریخی هست که باالترین تاثیر را داشته و دارد‪.‬‬

‫‪20‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫درک و استفاده از جبر‬


‫وقتی از اعماق وجودمان جبری که بر تک تک انسان ها اعمال شده را درک کنیم‪ ،‬ممکن‬
‫است روی خیلی از تصمیم ها و رفتارهایمان تاثیر مستقیم بگذارد‪ ،‬برای درک بهتر زندگی‬
‫از این دید و زاویه ای که به حقیقت پیداکرده اید‪ ،‬بهتر است به مطالعه چند بخش مجزا‬
‫در ادامه نیز بپردازید‪ ،‬تا بخش مهمی از اطالعات برای تصمیم گیری های با آرامشمان در‬
‫آینده اضافه شوند و خواهشمندم هر احساسی که به شما دست داد مطالعه را تا انتها با‬
‫حوصله و دقت ادامه دهید‪.‬‬

‫ابتدای همه سعی کنید خودتان را بطور کامل ببخشید‬


‫شاید مهمترین چیزی که باید همواره در نظر داشته باشید این هست که هر اتفاقی که در‬
‫گذشته افتاده‪ ،‬هیچ بخشی از آن تقصیر شما نبوده‪ ،‬به هیچ وجه شخص شما یک درصد‬
‫هم مقصر نبوده و نیستید‪ .‬هیچ جای زندگیتان هیچ کار خاصی از شما برنمی آمده که‬
‫میتوانستید انجام دهید‪ .‬شما در هر لحظه تصمیمی گرفته اید ‪ ،‬حرفی زده اید ‪ ،‬کاری کرده‬
‫اید که آی کیوی شما باتوجه به تربیت ‪ ،‬خانواده ‪ ،‬محیط ‪ ،‬دوستان ‪ ،‬تلویزیون ‪ ،‬دین و‬
‫‪ ...‬روی شما تاثیرگذاشته اند و آن عمل را انجام داده اید‪.‬‬

‫هیچ چیز در دنیا تقصیر شما نبوده و نیست این را بدانید که اکثر افراد موفق و به ظاهر‬
‫خوشبخت هم ممکنه بعضا خودشان را از درون سرزنش کنند‪ ،‬که فرضا چرا من در جایی‬
‫فالن حرف را زدم و یا چرا من فالن رفتار اشتباه را داشتم یا اگر این کار را نمیکردم االن‬
‫فالن میشد و ‪ ...‬امثال این جمالت که همه با آنها معموال آشنا هستید‪ ...‬و بعضا حتی از‬
‫فکر و خیال هم میگذرد و راحت دربارهاش صحبت میکنند و مدام خودشان را سرزنش‬

‫‪21‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫میکنند تا جایی که گاها به مشکالت روانی دچار میشوند‪ ...‬راه حل خیلی ساده است‪.‬‬
‫بپذیرید و درک کنید که تقصیر شما نبوده‪ .‬مقصر شما نبودید‪ .‬اگر خودتان را ببخشید و‬
‫ذهنتان دست از سرزنش خودتان بردارد به آرامش مناسبی میرسید که میتوانید برای خود‬
‫‪ ،‬خانواده و جامعه تان مفیدتر باشید‪.‬‬

‫طی صحبت هایی که با دوستان و اطرفایان خود داشته ام ‪ ،‬خیلی از ما در این زمینه مشترک‬
‫هستیم و بعضا خاطرات تلخ گذشته آزارمان میدهند و شاید شما هم مانند همه انسان ها ‪،‬‬
‫یا کمتر یا بیشتر از اطرافیانتان‪ ،‬اما خیلی وقتها به خاطر بیاورید که در گذشته جمله ای‬
‫گفتهاید که باعث رنجش شخصی شده‪ ،‬یا حرفی زدهاید که درخور شخصیتتان نبود‪ ،‬شاید‬
‫خودخوری هایی میکنید بابت حرفی که حتی در سنین نوجوانی یا کودکی زدهاید و درخور‬
‫یک جمعی نبوده‪...‬‬

‫یا کاری سهوا کرده باشید که هنوز عواقب بد آن باقی مانده و این افکار موجب آزار حاالت‬
‫روحی حال حاضرتان بشوند اما با درک و پذیرش جبر میتوانید بار منفی این افکار را به‬
‫شدت کاهش دهید‪.‬‬

‫باید درک کنید واقعا این کسی که این کارها را کرده شما نبوده اید‪ ،‬شما تحت تاثیر خیلی‬
‫عوامل آن کارها راکردهاید خودتان حق ندارید بر خودتان ایراد بگیرید و همه ما باید‬
‫همینی که هستیم را دوست داشته باشیم چرا که همین که هستیم‪ ،‬وجودمان نعمت بزرگی‬
‫هست که به ما داده شده است‪.‬‬

‫با خودتان تکرار کنید شما در حال تماشای یک نمایش چندبعدی عجیب و زیبا هستید و‬
‫درآن لحظهها باید آن حرفها زده میشده باید همان رفتارها از شما سر میزده چون شما‬
‫اختیاری نداشته اید‪ ،‬که چه هوشی داشته باشید‪ ،‬چه تغذیه ای از بچگی به شما بدهند‪،‬‬
‫چه فرهنگ خانوادگی چه محله و مدرسه و دوستانی داشته باشید‪ ،‬همه این موارد کامال با‬
‫جبر به شما تحمیل شده بوده و ذهن شما که با یک تغذیه خاصی و با یک ژنتیک خاصی‬
‫در یک محیط خاص پرورش یافته دیتاهایی که در اختیار داشته را در آن لحظه بررسی‬

‫‪22‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫کرده و تصمیم به اون کار یا حرف زدن یا آن رفتار گرفته پس دست از سرزنش خودتان‬
‫بردارید‪.‬‬

‫خودتان را ببخشید و برای آفرینش دنیایی شادتر برای خودتان و کسانی که دوستشان‬
‫دارید آرزوهای خوب کنید‪ ،‬دعا کنید و به آرزوهایتان فکر کنید تا محقق شوند و در آن‬
‫مسیری که میخواهید قرار بگیرید‪.‬‬

‫بعد از اینکه خودتان را بخشیدید حاال شاید باید پدر و مادرتان را ببخشید و سپس دیگران‬
‫را! مجدد تاکید میکنم اول از همه باید حتما خودتان را بطور کامل بخشیده باشید و هیچ‬
‫حس بد و کینه ای به شخص خودتان‪ ،‬در ذهن خودتان‪ ،‬نداشته باشید‪ ،‬این شاید یکی از‬
‫مهمترین و مفیدترین پیامهایی باشد که میتوان به ذهن ها ارسال کرد‪.‬‬

‫پدر و مادرتان را ببخشید‬


‫درست است که پدر و مادرتان خیلی روی سرنوشت شما تاثیرگذار بوده اند‪ ،‬درست است‬
‫که اگر تربیت متفاوتی میکردند‪ ،‬اکنون جایگاه شما فرق میکرد‪ .‬ولی احتماال باید تا اینجا‬
‫متوجه شده باشید‪ ،‬که آنها هم هر کاری کرده اند یا هر حرفی زده اند یا هر رفتاری که‬
‫داشته اند جبر روزگار بوده‪ ،‬هیچ اختیاری نداشته اند و عمال تقصیری هم نداشته و مقصر‬
‫نیستند‪ .‬در یک جمله ساده میتوان گفت‪ :‬عدم تقصیر ‪ ،‬بهترین دلیل برای بخشش هست‪.‬‬

‫اکثر خانواده ها ‪ ،‬اکثر پدر و مادرها‪ ،‬ناکارآمد هستند‪ ،‬هیچکس کامل نیست ‪ ،‬هر انسانی‬
‫خوبی و بدی های خاص خودش را دارد‪ ،‬اگر از ایشان ناراحت هستید‪ ،‬اگر آنها را مقصر‬
‫میدانید‪ ،‬یک بار برای همیشه ببخشیدشان‪ ،‬تا ببنید چه احساس خوبی پیدا میکنید‪.‬‬

‫اگر هنوز هم از پدر و مادرتان ناراحت هستید‪ ،‬از یک زاویه دیگر به موضوع اولیای خود‬
‫نگاه کنید‪ .‬اگر شما معتقدید که تاثیرگرفته از خانواده ‪ ،‬پدر و مادرتان هستید پس باید‬
‫این را هم قبول کنید که هر کدام از آنها‪ ،‬پدر یا مادرتان ‪ ،‬هم تاثیرگرفته از پدر و ماردشان‬
‫بوده اند و این قاعده به صورت زنجیروار به پدر و مادرهای قبلی متصل میشود‪ ،‬پس ما‬

‫‪23‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫نباید در این زنجیره بینهایت ‪،‬گله ای از کسی داشته باشیم‪ ،‬ما به جبر در این تاریخ‪ ،‬در‬
‫این موقعیت جغرافیایی‪ ،‬متولد شده ایم و باید سعی کنیم از دیتاهایی که وارد ذهنمان‬
‫میشود‪ ،‬بهترین خروجی را ارائه کنیم‪.‬‬

‫اگر از وضعیت کنونیتان راضی نیست‪ ،‬احساس خوبی ندارید و این سوال برایتان پیش آمده‬
‫که آیا من قربانی هستم؟ جواب خیر هست‪ ،‬به هیچ وجه‪ .‬تا انتها کتاب را بخوانید تا متوجه‬
‫بشوید که هم همه چیز نسبی است و هم شما در راستای یک هدف بزرگ خلق شده اید و‬
‫از فرصت زندگی بهره ببرید‪.‬‬

‫خوشبختی یک احساس هست و دارای ارتباط با میزان دارایی یا‪ ...‬نیست‪.‬‬


‫این موضوع را قبال خیلی از انسانهای فرهیخته و بزرگوار عنوان کرده اند و اینجانب نیز از‬
‫طرح این موضوع به سبک خودم‪ ،‬هدف خاصی دارم‪ ،‬این مبحث برای خیلی ها آشناست‬
‫که خوشبختی ربطی به میزان دارایی یا علم یا‪ ...‬ندارد و اکثریت افراد دارای آگاهی آن‬
‫را درک کرده اند‪ .‬در حقیقت خوشبختی‪ ،‬یک نوع حس رضایت در درون ماست‪.‬‬

‫بگذارید با این نکته به درک بیشتری برسیم‪ ،‬که کسی که تا حاال اتومبیل نداشته‪ ،‬اگر‬
‫یک اتومبیل معمولی مدل پایین را هم به او هدیه بدهیم‪ ،‬احساس خوشبختی بیشتری میکند‬
‫از کسی که یک اتومبیل خوب داشته و اکنون یک نسخه مدل باالتر به او هدیه میدهند‪.‬‬

‫یا مثال دیگر اینکه فرضا کسی که تا کنون به سفر تفریحی نرفته است اگر به یک مسافرت‬
‫معمولی در یک هتل یک ستاره برود احساس شادی و خوشبختی خیلی بیشتری میکند از‬
‫کسی که مسافرت های زیادی رفته و آخر هفته را به یک مسافرت الکچری در یک هتل‬
‫مجلل ‪5‬ستاره در سواحل کالیفرنیا سفر میکند‪( .‬البته اینها مثال هستند و سعی کنید‪ ،‬طی‬
‫این مثالها عمق مطلب را درک کرده و ذهنتان را به سمت استثنائات ممکن سوق ندهید)‬

‫‪24‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫در نتیجه میتوان گفت خوشبختی به نوعی مرتبط با مقایسه خود با خود قبلی و یا دیگران‬
‫هست‪ .‬حاال فرض کنیم‪ ،‬یک خانواده که از طبقه با درآمد متوسط جامعه باشند (فرضا‬
‫سرپرست خانواده یک معلم باشد) اگر در همان منطقه که در حال زندگی هستند بمانند‪،‬‬
‫"ممکن است" احساس خوشبختی بیشتری داشته باشند‪ ،‬تا اینکه یک آپارتمان در قسمت‬
‫مرفه نشین شهر اجاره کرده و دائما احساس کمبود و کمتر بودن از همسایگان خود کنند‪.‬‬

‫نکته ای که تا کنون در مبحث خوشبختی نادیده گرفته شده و یا مبحثی که احتماال برای‬
‫اولین بار هست بیان میشود این است که اگر شخصی تصور کند که او هم میتوانست در‬
‫شرایط افراد پیرامونش باشد و اکنون چیزی از ایشان کمتر دارد‪ ،‬دائما احساس بازنده بودن‬
‫و بدبختی میکند و شاید دائما خودش‪ ،‬پدر و مادرش یا دیگران را مقصر دانسته و دیگر‬
‫احساس خوشبختی نخواهد داشت‪ ،‬ولی اگر همان شخص خود را متعلق به آن جامعه نداند‬
‫و درک کند که در شرایط کنونیش خودش یا نزدیکانش نقشی نداشته اند احساس بهتری‬
‫خواهد کرد‪.‬‬

‫برای درک بیشتر این موضوع باید به موضوع مهاجرین بپردازیم که بطور مثال وقتی یک‬
‫آفریقایی وقتی وارد ایاالت متحده آمریکا میشود عموما این طور هست که دائم به مقایسه‬
‫خود با افراد پیرامونش بپردازد و در برخورد نخست سعی میکند از رفاه و امکانات موجود‬
‫لذت ببرد‪.‬‬

‫آن فرد آفریقایی تبار میداند که مقصر او نبوده که در آفریقا به دنیا آمده و یا اینکه اگر‬
‫پدر و مادرش ثروتمند نبوده اند دائما آنها را نفرین نمیکند و کسی را مقصر وضعیت خودش‬
‫نمیداند‪.‬‬

‫ایاالت متحده آمریکا را مهاجرین ساختهاند و جامعه مهاجرین خیلی وقتها پیشرفت‬
‫بیشتری میکنند ‪ ،‬کار و تالش بیشتری هم میکنند و معموال احساس خوشبختی بیشتری هم‬
‫دارند‪ ،‬چرا که از شرایط بد به شرایط خوب آمده اند و با خود قبلی مقایسه میشوند‪ ،‬دائما‬
‫خود را با کسانی که از قبل در آنجا بوده اند مقایسه نمیکنند‪.‬‬

‫‪25‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫فکر میکنم تا اینجا دیگر به این نتیجه رسیده باشید که درک حقیقت جبر در نهایت میتواند‬
‫یک اطالعات برای مغز ما باشد که دائما خودمان را با اطرافیانمان مقایسه نکنیم خود و‬
‫پدرومادرمان را مقصر چیزی ندانیم‪ ،‬در نتیجه احساس خوشبختی بیشتری کرده و با انگیزه‬
‫بیشتری به کار و تالش برای زندگی روزمره خود ادامه بدهیم‪.‬‬

‫برای درک بهتر و شاید باز شدن یک زاویه دید بیشتر ‪ ،‬یک مثال دیگر را میتوان عنوان‬
‫کرد که اگر شما یک فرد ثروتمند را ببینید و از زندگیش باخبر شوید قطعا تاثیر یکسانی‬
‫بر شما نخواهد داشت تا یک دوست همکالسیتان را بعد از گذشت سالها ببینید که زمانی‬
‫در یک کالس با هم در شرایط یکسان بوده اید و حاال آن شخص ثروتمند شده و شرایط‬
‫بهتری از شما دارد‪.‬‬

‫به عبارت دیگر اگر در فامیل ‪ ،‬دوستان و نزدیکانتان کسی رشد اقتصادی ‪ ،‬علمی یا هر‬
‫نوع پیشرفت دیگری داشته باشد شما و احساساتتان بیشتر تحت تاثیر قرار میگیرید تا اگر‬
‫یک فرد غریبه که در زندگیش موفق شده را یکباره در زندگیتان ببینید‪.‬‬

‫در پایان مبحث خوشبختی بهتر از جمله ای معروف را اضافه کنیم که گفت خوشبختی‬
‫داشتنِ دوست داشتنی ها نیست ‪ ،‬خوشبختی دوست داشتنِ داشته هاست‪ .‬ما اگر بخواهیم‬
‫در هر لحظه میتوانیم حتی بابت نفس کشیدنمان هم احساس خوشبختی کنیم‪.‬‬

‫بحث پیرامون ناخودآگاه و خودآگاه‬


‫ما انسانها یک مغز یا یک ذهن داریم‪ ،‬که انواع اطالعات در هر لحظه وارد آن میشوند و‬
‫در هنگام انجام کارهای روزمره یا به اصطالح روتین ‪ ،‬بعضا مغز ما درصد کمتری از تمرکز‬
‫خود را به آن کارها اختصاص میدهد و بیشتر تمرکز خود را بر روی تحلیل اطالعات و یا‬
‫مرور خاطرات قرار میدهد ‪ ،‬که این تحلیل ها هم نتیجه گیری و دسته بندی میشوند در‬
‫نهایت در تصمیم های لحظه ای مورد استفاده قرار میگرند‪ .‬اما در برخی کارها هم که‬
‫تجربه کمتری در انجامشان داریم مغز ما تمرکز بیشتری را به آن کار اختصاص میدهد‬

‫‪26‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫که اصطالحا به آن خودآگاه هم میگویند و البته که این مبحث هم خیلی پیچیده است و در‬
‫تخصص اینجانب هم نیست‪.‬‬

‫اما چرا اینجا برای جبر مطرح شد؟ چون برخی دوستان عزیز بحث ناخودآگاه و خودآگاه‬
‫را به عدم وجود جبر ارتباط میدهند‪ ...‬پاسخ به ایشان کامال ساده و واضح هست ‪ ،‬میتوان‬
‫گفت که هر اطالعاتی که وارد خود آگاه یا خود ناآگاه یا هر قسمتی از ذهن میشود به هر‬
‫حال وقوع آن به جبر بوده و همان اطالعات هم با توجه به آی کیوی افراد ممکن است در‬
‫شرایط مختلف تحلیل های متفاوتی داشته باشد‪ ،‬بنابراین این مبحث هم نمیتواند دلیلی بر‬
‫عدم وجود جبر باشد و التبه که این مبحث خودآگاه و ناخودآگاه جای بحث زیادی دارد‬
‫اما ادامه دادن بیش از این در این خصوص ممکن است ما را از موضوع اصلی دور ساخته و‬
‫یا از حوصله مخاطب کتاب خارج باشد‪.‬‬

‫وقتهایی که زندگی خیلی ناامید کننده شده و نمیتوان تحملش کرد چه کار کنیم؟‬

‫همه ما روزهای بد را تجربه کرده ایم یک آدم با ارزش و عاقلی همیشه میگفت در هر چیز‬
‫زشتی یک سری چیزهای زیبایی هم وجود دارد‪ .‬سعی کنید خوبیهای هر قسمت را ببینید‪،‬‬
‫اگر هم خیلی شعاری بود و نمیشد این کار را کرد اشکالی ندارد‪ ،‬در انتها میتوانید به خود‬
‫بگویید این یک نمایش است و کاریش هم نمیتوان کرد‪ .‬شاید من جای بدی از نمایش‬
‫نشسته ام و نقش خیلی مثبتی ندارم اما داشتن یک نقش بهتر از دعوت نشدن بود‪ .‬همین‬
‫حاال خدا را شکر کنید که در زمانی به دنیا نیامده اید که دنیا درگیر قحطی یا جنگ جهانی‬
‫یا طاعون و انواع بیماری ها و ‪ ...‬باشد و اینترنت در دسترس است‪.‬‬

‫این روش امتحان شده است و مطمئن باشید جواب میدهد‪ .‬این جمالت را با خود تکرار‬
‫کنید‪ :‬این واقعا یک نمایش هست و این قسمت هم بخشی از تقدیر من است‪ .‬این سختی‬
‫ها و این روزهای بد‪ ،‬جزئی از سرنوشت من بوده که برایم به جبر مقدر شده است‪ .‬در‬
‫انتها همه چیز تمام میشود‪ .‬من در راستای روند تکامل قراردارم این رنج و دردها را تحمل‬
‫میکنم‪ .‬من اختیار زیادی ندارم و به جبر در این موقعیت قرار گرفته ام‪ .‬این جمالت را در‬
‫سختی هایی که هیچ کاری از دستتان برنمیاید به خودتان بگویید‪ .‬حاصل خوبی خواهد‬

‫‪27‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫داشت‪ .‬واقعیت این است که خیلی چیزها تقصیر شما نبوده و از کنترل شما نیز خارج است‬
‫‪ ،‬به هر حال خیلی چیزها را نمیتوان تغییر داد و قبول این جمله کمک کننده خواهد بود‪.‬‬

‫حتی اگر دردی در خود نداشته باشید‪ ،‬بعضا در شبکه های اجتماعی رنج های زیادی دیده‬
‫میشود‪ ،‬که نمیتوان به راحتی ریشه کن کرد و نمیتوان از کنارشان هم گذشت‪ .‬باید یک‬
‫فکر موقتی یک مسکّنِ موقتی برایشان بسازیم‪ .‬وقتی اینها را بگویید و واقعیت را درک‬
‫کنید‪ ،‬کم کم قسمتهای خوب را هم خواهید دید و راحت تر زندگی خواهید کرد‪.‬‬

‫قضاوت نکردنِ هیچکس ‪ ،‬حتی زندگی معتادینِ به موادِ روان گردان‬


‫دقت کنید که این قسمت اصال در ستایش افراد معتاد به قرص ها و مواد مخدر نیست‪،‬‬
‫فقط قصد داریم از قضاوت بیجا جلوگیری کرده‪ ،‬تا با دید بهتری به ایشان نگاه کنیم وگرنه‬
‫همه ما میدانیم که زندگی سالم و به دور از اعتیاد چه میزان با ارزش هست‪ .‬قصد داشتم‬
‫ادامه کتاب را به چند رمان کوتاه ساخته خود‪ ،‬اختصاص دهم اما این با این کار ممکن بود‬
‫تاثیر خود را کاهش دهد و به همین قسمت کوچک بسنده کرده و بیشتر مبحث را به صورت‬
‫ریشه ای ادامه خواهیم داد‪.‬‬

‫یک فرد معتاد را در نظر بگیرید که فندک خود را برمیدارد سیگاری روشن میکند‪ .‬به این‬
‫فکر میکند که در یک دنیای موازی میتوانست هم اکنون خانواده ای موفق و شاد تشکیل‬
‫داده باشد‪ .‬همزمان یک کام محکم از سیگارش میگیرد‪ .‬دود را در ریه هایش حبس میکند‬
‫تا سرگیجه ای خوشایند به او دست بدهد‪.‬‬

‫‪28‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫به زندگی بی هدف عادت کرده اما بارها به اتمام این وضعیت فکر کرده ‪ ،‬اتمامی که بتواند‬
‫موجب خوشنودی عزیزان و مخصوصا مادرش باشد‪ .‬اوج اندوه شاید آنجاست که نمیتوان‬
‫به عقب برگشت و در صورت ترک هم خیلی چیزها مثل سابق نخواهد شد پس ترجیحش‬
‫به ادامه مسیر بود‪.‬‬

‫هرکسی وضعیت او را میبیند عمدتا قضاوتش میکند‪- .‬خودش خواسته است‪- .‬خودش‬
‫این بال را سر خودش آورده‪- .‬خودکرده را تدبیر نیست‪ .‬در بهترین حالت میگفتند من‬
‫قضاوت نمیکنم اما خودش این سبک زندگی را خواسته و ادامه میدهد‪.‬‬

‫حتی خودش هم معموال خودش را مقصر وضعیتی که داشت میدانست‪ .‬شخصیت مغروری‬
‫داشت ‪ ،‬میگفت که من سبک زندگی عادی را نمیپسندم‪ ،‬هیچوقت نمیخواستم بچه دار‬
‫شوم‪ .‬چرا کسی را به این دنیای پر از بدی دعوت کنم‪...‬‬

‫اما در درون چیز دیگری بود‪ .‬حسرت زندگی عادی را داشت ولی بروز نمیداد‪ .‬شنیده بود‬
‫که ممکن است اگر در هر مسیری بتوان به ابتدا برگشت میتوان اشتباه را پیدا کرد‪ .‬دوران‬
‫کودکی را مرور میکرد‪ .‬تنها یک مسئله خاص به ذهنش نمیرسید هرچند مسائل زیادی را‬
‫مقصر میدانست‪ .‬پسر اول خانواده بود‪ .‬پدر و مادرش خیلی به هم عالقه ای نداشتند و با‬
‫اصرار خانواده ازدواج کرده بودند‪ .‬مادرش مدام پدرش را عصبانی میکرد یا بالعکس‪.‬‬
‫روزی نبود که در خانه آنها بدون صدای بلند دعواهای بیخودی بگذرد‪.‬‬

‫در آن زمان اما از هم سن و سالهایش پدر و مادر جوانتری داشت و به این موضوع دل‬
‫خوش میکرد و میدانست که از این جهت میتواند برای بعضی ها برتری داشته باشد‪ .‬اما‬
‫بیایید به کمی عقبتر برگردیم‪ .‬چه شد که این اتفاق ها افتاد؟ چه مدل کودکی را سپری‬
‫کرد؟ چه دوستانی داشت و چه حرفهایی شنید؟‬

‫لحظه تولدش را یادش نیست اما مادرش قطعا باید به خاطر بیاورد‪ .‬لحظه لقاح و آمیزشی‬
‫که مادر و پدرش با هم داشتند هم شاید خاطرشان هست‪.‬دوران بارداری را هم شاید در‬
‫خاطر کسی کامل نباشد اما تاثیرش در شخصیت و روان او مانده و پاک نخواهد شد‪.‬‬

‫‪29‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫تک تک لحظات زندگی یک فرد بر روی سرنوشت آن فرد تاثیرگزار هستند پس منبعد‬
‫اگر یک فرد آسیب دیده در اجتماع ‪ ،‬یک معتاد به مواد مخدر یا کارتن خواب یا هر انسانی‬
‫که از نظر اجتماعی در سطح پایینتری از شما بود را دیدید به جای قضاوت کردن و یا روی‬
‫برگرداندن فکری بکنید که بطور ریشه ای چه کاری از دستتان برایش بر می آید چرا که‬
‫همه ما یک جامعه هستیم و همه در یک کشتی زندگی میکنیم‪.‬‬

‫اختیار از نظر من نگارنده این مطلب دراین دنیا تقریبا معنایی ندارد اما یک جمله معروف‬
‫که خیلی از ما شنیده ایم به طور قطع خیلی قابل تامل است که شاید ما جایی دیگر زندگی‬
‫کرده ایم و این دنیا باتوجه به رنج و لذتهای زندگیمان همان بهشت و جهنمی هست که از‬
‫آن صحبت میکنیم و شاید اختیار در جایی دیگر معنی داشته و اکنون بی اختیار داریم‬
‫زندگی میکنیم که برای برخی جهنم و برای برخی بهشت هست‪ .‬البته با گفتن این سبک‬
‫جمالت نباید از ارزش زندگی بکاهیم‪ .‬یادمان باشد هر مدل زندگی ارزش جنگیدن دارد‬
‫حتی جهنمی ترین زندگی هم ارزش خودش را دارد و همه ما مسئولیم زمین را جای بهتری‬
‫برای زندگی کنیم‪.‬‬

‫بیایید مثل داعش حمله انتهاری نکنیم فایده ای ندارد بهتر است لبخند بزنیم‬
‫کودکی در خاورمیانه به دنیا می آید و در گوش او اذان میخوانند و مسلمان میشود‪ .‬یا یک‬
‫کودک دیگر در ایتالیا متولد شده او را غسل تعمید میدهند و مسیحی میشود‪ .‬اگر همین‬
‫انسان با همین ژنتیک در هند متولد میشد‪ ،‬چه بسا یک گاوپرست خشکه مقدس بود که‬
‫هیچ چیز دیگر را قبول نداشت پس بنابراین جبر جغرافیایی خیلی روی عقاید ما تاثیرگذار‬
‫هست در نتیجه به هیچ طرز فکری حق حمله نداریم‪.‬‬

‫هرچند ادیان مذهبی مزایای خیلی خوبی هم دارند‪ ،‬اما بدترین عیب دین جدا کردن انسان‬
‫ها از یکدیگر هست‪ ،‬این که بگوییم ما مسلمانیم و شما مسیحی هستید‪ ،‬این جمله‬
‫جداکننده است‪ .‬جمله من یهودی هستم و تو زرتشتی هستی‪ ،‬باعث اختالف بین من و تو‬
‫میشود‪ .‬همه ما در نهایت انسانیم‪ .‬هرکسی که سبک زندگی و طرز فکر شخص دیگری را‬

‫‪30‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫درک نکند‪ ،‬آن شخص در ذهن او احمق به نظر میرسد‪ ،‬اما شاید این نظر دوطرفه باشد و‬
‫در نظر طرف مقابل هم همانطور فکر شود‪.‬‬

‫همواره جمله برتراند راسل را باید به خاطر داشته باشید‪ .‬شاید دین ما هم اشتباه باشد‪،‬‬
‫پس خارج از چارچوب فکر کنیم و به خودمان اجازه ندهیم بخاطر عقایدمان به دیگران‬
‫حمله کنیم و یا سعی نکنیم دیگران را مجبور به پذیرش تفکرمان کنیم‪.‬‬

‫آیا میدانید چه اتفاقی می افتد که یک انسان به خودش مهمات و مواد منفجره متصل میکند‬
‫و در میان انبوهی از انسان ها ضامن را میکشد و هم خودش و هم دیگران را به کام مرگ‬
‫میکشاند؟ این تراژدی ها را که بررسی میکنیم و در عمق آن نفوذ میکنیم بیشتر به این پی‬
‫میبریم که انسان ها مانند یک دستگاه کامپیوتر قابل برنامه ریزی هستند‪ ،‬که میتوانند‬
‫توسط کامپیوترهای دیگر یا همان دیگر انسان ها بازنویسی شوند و یا در اصطالح به عبارت‬
‫ساده تر شستشوی مغزی شوند تا هر کاری از یک انسان بر بیاید‪.‬‬

‫چه یک انسان مذهبی هستید و چه در جبهه مخالف قرار دارید‪ ،‬هیچگاه سعی نکنید حمله‬
‫کنید‪ ،‬هیچ چیز با زور درست نمیشود‪ ،‬با هر چه مقابله کنید مقاومت میکند‪.‬‬

‫این مبحث هم خیلی گسترده است و ادامه دادن آن از حوصله مخاطبین خارج است ‪،‬اما‬
‫در انتهای آن بطور خالصه باید گفت بهتر است تا حد امکان مراقب برنامه نویسی های‬
‫ناخواسته ذهنمان باشیم‪.‬‬

‫ما حق نداریم کسی را اعدام کنیم ‪ ،‬زندانی کردن هم باید به شرط تربیت باشد‬
‫اگر کامال ریشه ای نگاه کنیم‪ ،‬حتی کسی که مرتکب قتل میشود مقصر مطلق نیست و ما‬
‫نباید حق ادامه زندگی را از او بگیریم‪ ،‬به همین صورت کسی که مرتکب دزدی میشود‬
‫هم باید مورد راهنمایی و تربیت قرار بگیرد‪ ،‬تنبیه بهترین پاسخ نیست و معموال جواب‬

‫‪31‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫مناسبی نمیباشد‪ .‬اگر ما هم در جایگاه او قرار داشتیم شاید با هر ژنتیکی همان اعمال را‬
‫مرتکب میشدیم در حقیقت من اگر با آن ژنتیک در آن موقعیت با آن خانواده به دنیا می‬
‫آمدم من نبودم خود او بودم‪.‬‬

‫اگر وجود کسی یا آزادی شخصی در جامعه خطرآفرین هست‪ ،‬نهایتا ما وظیفه داریم او را‬
‫در مکانی با حفظ حرمت انسانی او زندانی کنیم‪ ،‬که حق خوب شدن داشته باشد و اگر‬
‫توانست آزمون های خوب شدن را پشت سر بگذراند به زندگی آزاد برگردد‪ .‬البته این‬
‫امر نیازمند داشتن یک جامعه با شرایط مساعد هست‪.‬‬

‫همانطور که میدانید در ایران قوانین خاصی در جامعه حکمفرماست یکی از این قوانین که‬
‫به رضایت گرفتن از اولیای دم معروف هست ‪ ،‬سرنوشت مرگ و زندگی قاتل در دستان‬
‫خانواده مقتول قرار میگیرد‪ .‬اینجانب به عنوان نگارنده هیچوقت در این جایگاه قرار‬
‫نگرفتهام و عالقه ای به قرار گرفتن در این جایگاه هم ندارم ‪ ،‬اما برای قانونگذار یا قاضی‬
‫یا خانواده مقتول که ممکن است حق بخشیدن یا گرفتن زندگی یک مجرم در دستان او‬
‫باشد با توجه به مباحثی که از ابتدای این کتاب عنوان شد‪ ،‬یک سوال چالشی مطرح‬
‫میسازم‪:‬‬

‫از بحث جبر در انسانها که بگذریم ما خوب میدانیم که حیوانات قدرت انتخاب خاصی‬
‫ندارند و فقط از روی غریزه عمل میکنند حاال اگر فرضا یک حیوان مثل یک خرس وحشی‬
‫به یک نفر که ممکن است حتی از عزیزان شما باشه حمله کند و فرضا وی را بکشد شما‬
‫با آن خرس وحشی در دام افتاده چکار میکنید؟ اگر سرنوشت مرگ و زندگی آن خرس‬

‫‪32‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫رو به شما بسپارند و همزمان باغ وحش آن خرس را نیاز داشته باشد و از شما خواهش کند‬
‫آن خرس را نکشید تا به باغ وحش برود و مطمئن باشید به دیگری آسیبی مشابه وارد‬
‫نمیکند چه تصمیمی میگیرید؟‬

‫غلبه بر احساسات خیلی دشوار و سخت هست‪ ،‬خصوصا در مورد اینگونه مسائل‪ ،‬و قضاوت‬
‫اینگونه افراد هم کاری اشتباه هست‪ ،‬چرا که ما با کفشهای ایشان راه نرفته ایم اما این‬
‫سوال چالشی‪ ،‬سوالی هست که حتما باید قبل از تصمیم به قصاص‪ ،‬پاسخ داده شود‪.‬‬

‫یک نفر پولم را خورده است با وی چکار کنم؟ آیا از او بگذرم چون جبر بوده؟‬
‫بعید میدانم کسی حقیقت جبر را درک کنه و اگر کسی پولش را بخورد بایستد و نگاهش‬
‫کند‪ .‬آگاهی همراه با انفعال نخواهد بود و اگر این اتفاق بیفتد‪ ،‬ریشه در درک جبر نبوده‬
‫و احتماال مشکل در مسائل تربیتی ‪ ،‬روانی یا کودکی شخص بوده است‪.‬‬

‫به هر حال واضح است که اینجانب به عنوان نگارنده این کتاب باید یکی از کسانی به‬
‫شمار بیایم که به جبر معتقد است ‪ ،‬و مجدد تکرار میکنم که همیشه این جمله برتراند‬
‫راسل را در ذهنم مرور میکنم که شاید بعدا بفهمم همه چیزهایی که به آن اعتقاد داشته‬
‫ام اشتباه بوده اند‪ .‬کما اینکه چندباری در زندگی اینجانب و شاید خیلی از همه ما این‬
‫اتفاق افتاده است‪ ...‬تالش برای گرفتن پول همان روایت اصل بقا و تالش برای زنده ماندن‬
‫هست وقتی کسی پولم رو میخورد عصبانی میشوم‪ ،‬تالش میکنم که با تهدید یا هر روشی‬
‫پولم را پس بگیرم و یا از راه شکایت قانونی هم اقدام میکنم ولی اگر در نهایت همه راه ها‬

‫‪33‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫جواب نداد دیگر حداقل برای آرام کردن خود میتوانیم بگوییم که این هم جبر زندگی من‬
‫بوده هم جبر آن کسی که این کار را بامن کرده است و کاریش نمیتوان کرد‪.‬‬

‫باید دید وی چه گذشته ای داشته‪ ،‬چه اتفاقاتی برایش رخ داده که این کار را با من کرده‬
‫و آن شخص هم مقصر نبوده ‪ ،‬مجدد ریشه ای تر که نگاه کنیم آن شخص دزد یا کالهبردار‬
‫هم یک انسان هست‪ ،‬که از نیاکان ما برایش تکلم به ارث رسیده و توانسته در این تمدن‬
‫شیوه های زندگی رو یاد بگیرد‪ ،‬حرف هایی بشنود و رفتارهایی ببیند و مغزش شروع به‬
‫تحلیل کند تا به اینجا برسد‪ ،‬که بخواهد پول من را به ناحق از من بگیرد‪ .‬در نهایت هم‬
‫کالهبردار و هم شاکی همگی متصل به جبر زندگی هستند البته در ادامه ‪ ،‬نکته مهمی در‬
‫همین راستا بیان میشود‪.‬‬

‫تفاوت بین مقصر و مسئول‬


‫ما باید بین مسئول و مقصر در هر موقعیتی تفاوت قائل باشیم‪ .‬وقتی در یک مکانی زلزله‬
‫رخ میدهد کامل واضح هست که مقصر این وضعیت ما نیستیم‪ ،‬اما ما مسئول حفظ جان‬
‫خود ‪ ،‬همنوعان و عزیزانمان هستیم و وظیفه داریم بر اساس غرایز و اطالعاتی که به ذهنمان‬
‫وارد شده‪ ،‬به یک جای امن پناه ببریم‪.‬‬

‫این موضوع در تمام مسائل زندگی هم صادق هست شاید ما مقصر خیلی از مشکالت نباشیم‬
‫‪ ،‬اما مسئولیت این زندگی کامل بر عهده ماست و وظیفه داریم از تمام اطالعاتی که به ما‬
‫داده شده در همه شرایط به بهترین شکل ممکن تحلیل و استفاده کنیم‪ ،‬بنابراین شانه‬
‫خالی کردن از بار مسئولیت ربطی به جبر زندگی ندارد‪.‬‬

‫‪34‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫کسی که حتی به همسرش هم خیانت میکند آن شخص هم قربانی جبر است‪.‬‬


‫دقت کنید که با مطالعه این تیتر ناراحت نشوید‪ .‬وفاداری کامال یک اصل مهم و محترم‬
‫هست اگر وفاداری در انسان نباشد ارزش و اعتباری برای زندگی خصوصیش باقی نمی‬
‫ماند و آرامش و خوشبختیش هم با اما و اگر همراه میشود‪.‬‬

‫ولی روی صحبت من در اینجا با کسانی هست که به آنها خیانت شده‪ ،‬حاال چه همسر‪ ،‬چه‬
‫دوست و یا هر نوع رابطه ای که داشته اند و هم اکنون دنبال انتقام گرفتن هستند‪ .‬آیا با‬
‫انتقام گرفتن شما و با برخورد خشن چیزی درست میشود؟ آن شخص خائن هم قربانیست‪.‬‬
‫جامعه‪ ،‬ژنتیک ‪،‬فرهنگ ‪،‬دوستان ‪ ...،‬همه و همه در تک تک رفتارها و اعمالش دخیل‬
‫بوده اند‪ .‬آن شخص خائن از محبتی که در کودکی دیده‪ ،‬یا ندیده‪ ،‬تا تک تک فیلم هایی‬
‫که دیده (از عاشقانه تا جنسی) یا موسیقی هایی که شنیده (با هر سبک و شعری) همگی‬
‫روی عملش تاثیر گذاشته اند‪.‬‬

‫شما هر تصمیمی که گرفتید‪ ،‬با هر کسی که مشورت کردید و مشاوره گرفتید در نهایت‬
‫موظفید جبر بودن زندگی را هم در نظر بگیرید و این اصل در همه تصمیم های شما لحاظ‬
‫بشود‪ .‬اعتماد کنید ‪ ،‬این روش برای کنترل خشم جواب خواهد داد و در نهایت تصمیم‬
‫منطقی تری خواهید گرفت که در آینده پشیمانی کمتری حاصل شود‪.‬‬

‫انتقام گرفتن خیلی کار بیهوده و شاید غیرممکنی است‬


‫انتقام گرفتن از هرکسی و هر چیزی بابت هر دلیلی هم که داشته باشهد پوچ است‪ .‬وقتی‬
‫حقیقت جبر را درک کنید متوجه میشوید که انتقام گرفتن کار عبث و ناممکنی است‪ .‬چون‬
‫در حقیقت شما باید از کل بشریت و کل جامعه انتقام بگیرید و بهتر عرض کنم در اصل‬
‫باید از نسل قبلی و نسل قبل تر آن جامعه که آن شرایط را فراهم کرده اند انتقام بگیرید‪،‬‬

‫‪35‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫مجدد برای انتقام گرفتن از آنها هم باید به نسل قبلتر انسانها برگردید و همین طور ادامه‬
‫بدهید که این کار کامال غیرممکن و گفتنش هم خنده دار یا بی معنی هست‪.‬‬

‫کسی حق ندارد مغرور باشد‬


‫اگر به موفقیت مالی یا علمی رسیده اید تبریک میگویم‪ ،‬اما رفتار شما کمتر زننده و موجب‬
‫آزار اطرفیانتان میشود وقتی این حقیقت را درک کنید که منیتی (من بودن) وجود و معنی‬
‫ندارد و شما در حقیقت هیچ کس نیستید و شخص خاصی نیستید ‪ ،‬در اصل ادامه روند‬
‫تکامل در شما ظهور کرده و نمایانگر سالها رشد و پیشرفت تمدن نسلهای بشر هست‪.‬‬

‫غرور بیش از حد میتواند مخرب باشد و رفتارهای مخرب گونه رقم بزند وقتی شما خودتان‬
‫را بیش از حد مغرور بسازید‪ ،‬ممکن است به خودتان اجازه بدهید به دیگران ظلم کنید و‬
‫سایرین را از خود پایینتر دیده و مستحق ظلم و یا زندگی پایینتر از خود بدانید که این‬
‫بنظرم اصال در راستای تکامل یا فرگشت انسان نیست اما همواره بوده و هم اکنون هم در‬
‫خیلی از جوامع وجود دارد‪.‬‬

‫همیشه به خاطر داشته باشید به تنهایی کس خاصی نیستید و حاصل تالش همه نسلها‬
‫هستید اگر شما در تاریخ دیگری به دنیا می آمدید و جبر تاریخی شما در نسل های ابتدایی‬
‫انسان رقم میخورد حتی زبان کاملی هم برای صحبت کردن نداشتید چه برسد به خواندن‬
‫و نوشتن و این موفقیت هایی که شاید اکنون دارید‪.‬‬

‫اگر هم معروف یا محبوب شده اید‪ ،‬شاید بخاطر اندام‪ ،‬قیافه ‪ ،‬یا صدای شما باشد که هیچ‬
‫تالشی برای داشتن آن نکرده اید و ژنتیک شما بطور اتفاقی به شما داده شده پس مجدد‬
‫واضح است که حق ندارید مغرور شده و رفتارهای زننده ای داشته باشید‪.‬‬

‫ما دنباله رو هستیم و همواره ادامه راه را دنبال میکنیم‬

‫‪36‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫میدانیم که تکنولوژی خیلی پیشرفت کرده است و همچنان در حال پیشرفت میباشد ‪،‬‬
‫طبیعتا هر جا هم که سرمایه گذاری صورت بگیرد پیشرفت در آنجا با سرعت بیشتری‬
‫ادامه پیدا میکند‪ .‬مثل تسلیحات نظامی ‪ ،‬مثل خودرو یا مثل گوشی های موبایل‪.‬‬

‫اما نکته ای که در این میان نادیده گرفته میشود این است که کسی که نوآوری خاصی‬
‫فرضا در زمینه خودرو ارائه میکند عموما دنباله رو هست‪ .‬منظور چیست؟ یعنی آن شخص‬
‫از ابتدا نیامده است تا چرخ را کشف کند و یا ماشین بخار بسازد و یا نفت را اکتشاف کند‬
‫و از آن بنزین بیرون بکشد‪ ،‬تا ماشین حرکت کند! بلکه دنباله راه دیگران را رفته و از‬
‫پیشرفت هایی که قبال بوده استفاده کرده است تا یک گپ یا باگ را فرضا پر کرده یا یک‬
‫نوآوری در آن زمینه بطور مثال خودرو ارائه کرده است!‬

‫در همه زمینه ها همین هست‪ ،‬در اکثر مقاالت علمی شاهد هستیم که از کسانی که در آن‬
‫زمینه قبال مطالعاتی داشته اند و پژوهش هایی داشته اند نام برده میشود و با استناد به‬
‫حرفها و نتایج علمی آن افراد ادامه مقاله را جلو میبرند تا به نتیجه خاصی برسند و این‬
‫کامال طبیعیست و به سود رشد و پیشرفت علم هم هست‪.‬‬

‫این نکات را عرض کردم تا برسیم به این نکته که باید این دید بسط و گسترش پیدا کند‬
‫در حقیقت ما همگی باید در هر زمینه ای که رشد و پیشرفتی حاصل میکنیم‪ ،‬از نیاکانمان‬
‫هم یاد کنیم نیاکان ما بوده اند که زبان ارتباط را ساختند‪ ،‬خط و نوشتن را ساختند ‪ ،‬حتی‬
‫قبلتر از آنها نیکانی که لباس پوشیدن را فرهنگ سازی کرده اند که انسان ها با آرامش و‬
‫رفاه بیشتری به پیشرفت فکر کنند‪ ،‬زندگی در تمدن و‪ ...‬را گسترش داده اند و‪ ...‬در‬
‫حقیقت هر پیشرفتی که حاصل میشود دنباله رو همان اشخاصی هست که بطور مثال آتش‬
‫را کشف کردند یا سایر وسایل ابتدایی را ساختند‪.‬‬

‫این یک اصل بدیهی هست و یا همان گفتن واضحات هست که شاید زیاد به آن توجه‬
‫نمیکنیم‪ ،‬اما گفتن این نکات و در نظر گرفتن آنها خیلی میتواند در دیدی که ما داریم به‬

‫‪37‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫زندگی کمک کند‪ .‬در درک جبر زندگی کمک کننده هست و از خودخواهی و غرور بیش‬
‫از حد ما انسانها خواهد کاست‪.‬‬

‫هیچ کدام از ما به خودی خود و به تنهایی شخص تاثیرگزار و مهمی نیستیم‪ ،‬بار دیگر باید‬
‫در نظر داشته باشیم که ما به جبر در راستای تکامل همه انسان ها قرار داریم و حتی اگر‬
‫نقش خیلی معمولی هم داشته باشیم‪ ،‬باز هم ارزشمان با دیگران یکسان هست‪ ،‬چرا که ما‬
‫در جایگاه خاص خودمان و همان جایی که باید میبودیم هستیم و در هر حالت بهترین‬
‫خودمان را اجرا کرده ایم‪.‬‬

‫انسانهای معمولی قابل تقدیرند‬


‫آدم های معروف و به ظاهر مهم‪ ،‬هم همه معمولی هستند‪ .‬داستانهای همه آدم های‬
‫معمولی میتواند شنیده شود‪ ،‬همه ما آدم های معمولی هستیم‪ ،‬هیچ کسی بر دیگری برتری‬
‫ندارد‪ ،‬اگر کسی کار بزرگی انجام داده و نامش هم در تاریخ مانده آن شخص با کمال‬
‫احترام به تالشش باید گفت وظیفه اش را انجام داده و جایی قرار گرفته که باید قرار‬
‫میگرفته‪ ،‬قصد تخریب تالش کسی را نداریم اما به این نکته دقت کنید‪ ،‬که اگر شما هم‬
‫با همان میزان هوش در همان موقعیت قرار میگرفتید دقیقا میشدید همان آدم! همان کارها‬
‫را میکردید و همان تشکرها از شما میشد‪.‬‬

‫هدف این کتاب این نیست که کسی از هدفش دست بکشد‪ ،‬مقصود اصلی بیشتر این هست‬
‫که درک کنید اگر شما هم در وضعیتی هستید‪ ،‬که خودتان را از دیگران پایینتر میبینید‬
‫باید بدانید که اصال کسی بر شما برتری ندارد و همه ما در راستای یک هدف که بنظر‬

‫‪38‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫میرسد تکامل هست پیش میرویم و انتهای این تکامل را کسی ندیده و انتهای این تکامل‬
‫یا فرگشت بشریت را کسی حتی نمیتواند حدس بزند‪.‬‬

‫البته افراد پرتالش و باانگیزه که دنبال ایده ها هستند ایشان سرمایه بزرگی هستند‬

‫یک مقداری تضاد مفید به مبحث اضافه کنیم‪ ،‬جمله معروفی هست که میگوید کسانی که‬
‫آنقدر دیوانه هستند که فکر میکنند میتوانند دنیا را تغییر دهند اینها دقیقا کسانی هستند‬
‫که واقعا میتوانند دنیا را تغییر دهند‪.‬‬

‫افرادی که به دنبال ایده ها هستند را نباید دلسرد کرد‪ .‬کسانیکه به دنبال اکتشافات و‬
‫تحقق آرزوهایشان هستند این افراد قوی و بزرگ را نباید دست کم گرفت و نباید ناامید‬
‫ساخت‪.‬‬

‫این افراد معموال کسانی هستند که در روند تکامل انسانها نقش پررنگتری دارند و زمین را‬
‫جای بهتری برای زندگی انسان میکنند‪ .‬دلیل خاصی هم وجود ندارد که این افراد چنین‬
‫کتابی را بخوانند چون بعضا ممکن است ایشان را دلسرد کند‪.‬‬

‫یکی از دالیلی که در انتشار این کتاب تردید داشتم این بود که شاید جنبه های ناامید‬
‫کنندهای برای افراد به شدت تشنه موفقیت داشته باشد هرچند با آزمون و خطا تقریبا به‬
‫این نتیجه ریسدم که آنها کار خود را میکنند‪ ،‬اما سعی کردم یک بخش را برای این موضوع‬
‫در نظر بگیرم و در اینجا خطاب من به کسانی هست که رویایی در سر دارند و ممکن‬
‫هست با خواندن این کتاب جا بزنند و بگویند اگر جبر هست پس تالش نکنیم‪ .‬نه دوست‬
‫من این کار خالف اهداف این کتاب هست‪.‬‬

‫شما اگر رویایی دارید قطعا میتوانید به آن دست پیدا کنید اگر توانایی بدست آوردن آن‬
‫رویا را نداشتید آن آرزو هرگز در ذهن شما شکل نمیگرفت‪ .‬البته اگر شما انگیزه کافی‬
‫داشته باشید هیچ چیزی نمیتواند جلوی شما را بگیرد شما برای آن زاده شده اید‪ .‬و تجربه‬
‫اینجانب به عنوان نگارنده ثابت کرده درک حقیقت جبر نه نتها بازدارنده نیست بلکه‬
‫برطرف کننده مشکالت ذهنی برای کسانی هست که دیگران و شرایط را مانع میدانند‪.‬‬

‫‪39‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫بهتر است سعی نکنید مصرانه کسی را از دین و ایمانش برگردانید‬


‫دین و ایمان خیلی مبحث پیچیده و عجیبی هست‪ ،‬اینجانب بعنوان نگارنده کتاب ‪ ،‬مدتی‬
‫در نوجوانی خیلی انسان مذهبی بودم و سرسختانه سعی در پافشاری روی آن عقایدم‬
‫داشتم‪ ،‬و شاید ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که در آن زمان از زندگی بعضا لذت‬
‫بیشتری هم میبردم‪ .‬خیلی وقتها آنقدر درگیر یک معنی برای زندگی میشدم‪ ،‬که دوست‬
‫نداشتم به بیرون نگاه کنم و بعضی وقتها واقعا هم این سبک زندگی برایم لذتبخش بود‪.‬‬

‫کاری با درست و غلطش نداریم‪ .‬صوفیگری ‪ ،‬نشستن در یک گوشه و عبادت کردن ‪،‬‬
‫کاری به کار دنیا و دیگر مردم نداشتن شاید یک نوعی از به اصطالح مدیتیشنی هست که‬
‫افراد زیادی سعی میکنند با شرکت در کالس های یوگا ‪،‬با تمرکز زیاد به این حالت برسند‬
‫و بنظرم حالت خیلی جالبی هست و انرژی پاکی هم در آن هست اما همزمان باید توجه‬
‫داشت در برخی مواقع شما را از حرکت و پیشرفت در مسیر تکامل بشر متوقف میکند‪.‬‬

‫دقت شود در این مبحث باید حساب افراد ریاکار و سودجو را با کسانی که واقعا با عبادت‬
‫کردن احساس خوبی بدست می آورند جدا کرد‪ .‬با افراد مختلفی دراین موضوع صحبت‬
‫داشته ام‪ ،‬خیلی از افراد مذهبی متاسفانه قادر به درک خیلی از موضوعات نیستند‪ ،‬چرا که‬
‫یک چارچوب کلی در ذهن ایشان تشکیل شده و نمیتوانند فراتر از آن چارچوب فکر کنند‪.‬‬
‫قرار نیست همه ما مثل هم فکر کنیم و یک طرز فکر خاص داشته باشیم‪ ،‬اگر شخصی‬
‫خاص دقیقا مانند شما فکر میکرد‪ ،‬خب دقیقا خود شما بود و دیگر خودش نبود و این تنوع‬
‫فکری تا حدی جالب هست و شاید میتواند باقی بماند‪ ،‬اما تا جایی که آسیب زا نباشد‪.‬‬

‫بهتر است تا جای ممکن با دین و ایمان کسی که راه طوالنی را در آن مسیر طی کرده کاری‬
‫نداشته باشید و اگر دیدید الزم هست تا کاری برایش بکنید و آن شخص دارد به خودش‬
‫یا دیگران آسیبی میرساند‪ ،‬میتوانید به شکلی ساده با زبانی نرم برایش از جبر توضیح‬
‫بدهید و بفهمانید که ما انسانها در این دنیا قابل قضاوت کردن و مورد قضاوت واقع شدن‬

‫‪40‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫نیستیم‪ .‬اگر درک کند که خودش هم در مسیرش نباید دچار عذاب وجدان باشد احتماال‬
‫به خودش آزاری نرساند و احتماال نخواهد که دیگران را هم به این راه بکشاند‪.‬‬

‫خصوصا کسانی که مدت زیادی هست مسیری را طی میکنند‪ ،‬این افراد خیلی به سختی‬
‫خارج از چارچوب تعریف شده فکر میکنند و دلیل آن هم تا حدودی مشخص هست‪ ،‬در‬
‫حقیقت باید با کفشهای ایشان راه بروید تا درکشان کنید‪ .‬یک مثال برای درک بیشتر‬
‫موضوع را در نظر بگیرید‪ ،‬فرضا شما در حال حرکت از قزوین به سمت رشت هستید و‬
‫یک جاده را سهوا اشتباه میروید و فرضا از جاده قدیم حرکت میکنید‪ ،‬اگر در اواسط مسیر‬
‫متوجه شوید که مسیر را اشتباه آمده اید ‪ ،‬دور زدن و برگشتن برای شما خیلی سخت و با‬
‫اما و اگر همراه میشود و معموال در چنین شرایطی اصرار دارید که از همین مسیر به مقصد‬
‫نهایی خود برسید‪ .‬شاید میخواهید بروید و ببینید انتهای مسیر چه میشود و به کجا میرسد‪.‬‬

‫در زندگی هم مسیر راه تقریبا به همین شکل هست‪ ،‬کسی که فرضا ‪ 40‬سال یک طرز فکر‬
‫را داشته حتی اگر در ذهنش یقین به اشتباه بودن آن داشته باشد‪ ،‬از آنجا که نیاکان و پدر‬
‫و مادرش هم همین راه را رفته اند و خود او نیز بیشترعمرش را در این مسیر بوده برگشتن‬
‫از آن مسیر برایش بسیار دشوار و بعضا ناممکن خواهد بود‪ ،‬کسانی که در این راه به پست‬
‫و مقامی هم رسیده باشند‪ ،‬موقعیت چندبرابر پیچیده میشود و بحث کردن با ایشان کامال‬
‫اشتباه هست و باید آنها را به عنوان عضو محترمی در جامعه بپذیریم و فقط تا حد امکان‬
‫سعی کنیم مجابشان کنیم به کسی آسیبی نرسانند‪ ،‬چراکه معموال هیچگونه بحث منطقی‬
‫و علمی را نخواهند پذیرفت و مغزشان در برابر فهمیدن به شدت مقاومت میکند و این هم‬
‫از جمله مسائلی است که کاری برایش نمیتوان کرد و از روی جبر است‪.‬‬

‫بنابراین مجدد تکرار میکنم نباید با این دسته از افراد بحث کنید و هیچگاه فکر آسیب‬
‫رساندن به این افراد را هم نداشته باشید‪ ،‬همواره در ذهن خود مرور کنید که این افراد‬
‫هم بدون تقصیر و به جبر در این مسیر قرار گرفته اند و همه ما انسانها‪ ،‬حق زندگی داریم‬
‫همه انسان ها‪ ،‬حق آزادی و زندگی آرام دارند‪.‬‬

‫‪41‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫بطور کلی میتوان گفت اگر کسی با تفکرات خودش خوشحال بود و در حال زندگی بود‬
‫نیازی نیست خیلی هم خودتان‪ ،‬هم وی را مورد اذیت قرار بدهید‪ ،‬چرا که این بحثها بعضا‬
‫موجب نفرت میشود‪ ،‬اما در عین حال کسانی را میشناسید که پتانسیل تغییر مثبت و قابلیت‬
‫درک درست را دارند بحثشان جداست‪.‬‬

‫یک مثال دیگر را باید مطرح بسازم‪ ،‬یکی از دوستان اینجانب با مدرک ‪ PHD‬برای یک‬
‫پیاده روی مذهبی عازم سفر شده بود و خودش هم میگفت با این که میدانستم راهم جنبه‬
‫علمی و عقلی درستی ندارد‪ ،‬اما آن حال و هوا را دوست داشتم ‪ ،‬میگفت میخواستم تجربه‬
‫اش کنم و از آن لذت میبردم و واقعا راست هم میگفت چراکه وقتی از آن سفر صحبت‬
‫میکرد با شور و هیجان خاصی همراه بود و هنگام بازگو کردن هم به وجد می آمد‪ ،‬که البته‬
‫باز هم این موارد عموما ریشه در کودکی و جبر دارند ولی واقعا چه ایرادی دارد هر کسی‬
‫به سبک خاص خودش زندگی میکند و قرار نیست سبک زندگی همه ما یکسان باشد‪...‬‬
‫یک نفر با مدیتیشن به آرامش میرسد و لذت میبرد یک نفر هم از راهی که ما قادر به‬
‫درک آن نیستیم‪ .‬اما تا جای ممکن سعی کنیم همواره این نکته در ذهنمان باشد که به‬
‫کسی در راستای اعتقاداتمان آسیب نزنیم چرا که در نهایت همه ما انسانیم‪.‬‬

‫دو قطبی عجیب و خطرناک جامعه من در ایران‪ .‬و احتماال در خیلی از جوامع دیگر‬

‫در جامعه ای که من زندگی میکنم دوقطبی خطرناکی وجود دارد که یک عده یک رفتار‬
‫مذهبی را به شدت مردود و بعضا عامل عقب ماندگی خود و جامعه میدانند و عده مقابل‬
‫آنها را دشمن خودشان یا بعضا عامل فساد میدانند و این واقعا برای آینده یک جامعه اصال‬
‫خوب نیست و من بعنوان عضوی از این جامعه واقعا احساس خطر میکنم و فکر میکنم خیلی‬
‫هم زمان زیادی برای اندیشیدن چاره و فرهنگسازی نداریم‪.‬‬

‫شاید باید درک کنیم که هر کدام از ما در یک مسیری قرار گرفته ایم و آن مسیر ما را به‬
‫این جایی که االن هستیم کشانده‪ .‬قرار نیست بخاطر مسیری که در آن افتاده ایم با کسی‬

‫‪42‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫دشمن باشیم‪ .‬مجدد تکرار میکنم زیباترین جمله ای که در خصوص اعتقادات گفته شده‬
‫از برتراند راسل بوده‪ ،‬که فرموده من هرگز حاضر نیستم برای اعتقاداتم بمیرم چون ممکن‬
‫است بعدا بفهمم که آن اعتقادات درست نبوده اند‪.‬‬

‫اصلش هم همین هست مثال اینجانب هم به عنوان نگارنده این مطالب با اینکه به جبر بودن‬
‫همه چیز معتقد شده ام‪ ،‬اما اصال قرار نیست متعصبانه از عقیده ام دفاع کنم و اصال و ابدا‬
‫قرار نیست برای آن بمیرم‪ ،‬چون ممکن است بعدا بفهمم که این ایده و افکار درست نبوده‪.‬‬
‫ما هم در جامعه نباید برای عقایدمان آنقدر متعصبانه فکر کنیم‪ ،‬که بخواهیم به همنوع‬
‫خودمان آسیب فکری یا جسمی وارد کنیم‪.‬‬

‫این نکته مهم را در نظر داشته باشید که هدف این کتاب قرار نیست به سمت دشمنی با‬
‫هیچ نوع مذهبی پیش برود‪ ،‬چون باعث نفرت خواهد شد و هدف اصلی این کتاب این است‬
‫که تا جای ممکن نفرت را از بین ببرد‪ ،‬بنابراین مجدد اعالم میکنم ممکن است بخشی از‬
‫هر مذهبی درست و کامل باشد و ما از آن بی اطالع باشیم‪.‬‬

‫بحث اصلی و هدف انسانی از بین بردن نفرت هست پس شما به عنوان یک فرد مذهبی یا‬
‫فرد کامال غیرمذهبی باید کفشهای طرف مقابلتان را لحظه ای به پا کنید و با آن کفشها راه‬
‫بروید تا بفهمید دلیل رفتار طرف مقابل چیست و بجای گسترش نفرت‪ ،‬حتی اگر آن‬
‫شخص خواست آسیبی به شما وارد کند‪ ،‬سعی کنید این اصل را به وی بفهمانید که ممکن‬
‫بود اگر شما بجای ژنتیک من در شرایط محیطی من به دنیا می آمدید‪ ،‬همین عقاید من را‬
‫داشتید و به نوعی توجیه کنید که تعصب روی عقاید اصال خوب نیست و نباید به همنوع‬
‫خود بابت هیچ عقیده ای آسیب برسانید‪.‬‬

‫اگر همه ما انسان ها این موضوع را کامل درک کنیم و تمرکز خودمان را برای بهتر کردن‬
‫زندگی در زمین بگذاریم خیلی اوضاع فرق خواهد کرد‪ ،‬بنظرمیرسد اگر دست از تمرکز‬
‫روی نفرت بخاطر تفاوت در دین ‪ ،‬نژاد ‪ ،‬موقعیت اجتماعی ‪ ،‬جغرافیایی و‪ ...‬برداریم و‬
‫یک کشور واحد برای کل انسانها داشته باشیم بتوانیم روی اقلیم و گرمایش زمین ‪ ،‬بهبود‬
‫کیفیت زندگی ‪ ،‬تغذیه ‪ ،‬اقتصاد مناسب جمعیت کل کره زمین و‪ ...‬خیلی از نگرانی هایی‬

‫‪43‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫که در تخصص اینجانب نیست کار کنیم‪ ،‬میتوانیم کیفیت زندگی ساکنین زمین را باال‬
‫ببریم و شادی و رفاه بیشتری خلق کنیم‪ .‬شاید کمی زیادی خوشبینانه به نظر برسد ولی‬
‫شاید این کتاب هم در مسیری باشد که روند تکامل را سرعت ببخشد‪ ،‬قطعا انتهای قدرت‬
‫اتحاد کامل انسان ها را کسی ندیده است و غیرقابل تصور و پیش بینی است که در حالت‬
‫صلح کامل‪ ،‬اتحاد و رفاه کامل‪ ،‬انسانها چه کارهایی میتوانند انجام بدهند‪.‬‬

‫برای کنترل خشم در مواقع عصبانیت شدید چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟‬
‫تفکر منطقی و عقالنی در خیلی از شرایط سخت و امکان ناپذیر است‪ ،‬کنترل خشم در‬
‫برخی شرایط واقعا کار دشواری هست‪ ،‬حتی برای افراد فرهیخته‪ ،‬کسانی که کودکی آرامی‬
‫داشته اند یا کسانی که دانش و علم زیادی دارند‪ ...‬اما باید تمرین کرد که در هر شرایطی‬
‫به خود بگوییم همه ما مجبور به بودن در این لحظه و این مکانیم و همه چیز جبر است‪.‬‬

‫خیلی از افرادی که بعضا میخواهیم با آنها درگیری فیزیکی یاکالمی پیدا کنیم اگر امکانش‬
‫هست که بدون آسیب رسیدن به کسی از کنارشان گذر کنیم باید تا حد امکان از درگیر‬
‫شدن خودداری کرد چرا که همه آنها قربانی هستند چه افرادی که فکر میکنند زورشان‬
‫زیاد هست و میخواهند زور بگویند چه افرادی که با فهم نادرست خود در حال ارتکاب‬
‫کاری ناپسند هستند‪.‬‬

‫با احترام به همه کارمندان محترم ادارات دولتی اما یک مثال باید برای درک موضوع عنوان‬
‫کرد و در این راستا در نظر بگیرید شاید برای یک کار اداری وقتی به یکی از ادارات دولتی‬
‫(مثل اداره اماکن) در ایران میروید و ممکن است "برخی" از کارکنان در این ادارات به‬
‫قدری رفتارها و اعمالشان زشت و نابجا باشد که واقعا بهم بریزید اما باید در نظر بگیرید‬
‫این سبک از افراد چون در این سیستم تربیت شده اند و مدت زمان زیادی را با این افکار‬
‫گذرانده اند واقعا به جبر و باالجبار چارچوب ذهنی خیلی بسته ای پیدا کرده اند که با‬
‫صحبت و مذاکره هم به راحتی قانع نمیشوند و برخی از این افراد با دزدها و افراد بزهکار‬

‫‪44‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫و یا در اصل قرباانی جامعه سر و کار داشته اند و واقعا تغییر ایجاد کردن در این دسته‬
‫افراد کار سختیست‪ ،‬خیلی از ایشان تصور میکنندهمواره از سوی باالدستی خود‪ ،‬سخنان و‬
‫حتی افکارشان نیز در حال رصد شدن هست‪ ،‬تغییر این افراد اگر خودشان بخواهند شاید‬
‫شدنی باشد ولی اکثرا چون برای نفهمیدن پول میگیرند کار خیلی سختیست‪.‬‬

‫اما باید از سوی مقابل و با دیدی متفاوت هم نگاه کنید وقتهایی که عصبانی شده اید‪،‬‬
‫برآشفته و ناراحت شده اید ابتدا کمی به خود زمان بدهید‪ ،‬بعد از مدتی که به خودتان‬
‫آمدید ازکمی باالتر نگاه کنید و در نظر بگیرید که این انسانها هم جزئی از نمایش هستند‬
‫‪ ،‬خودشان هم نمیدانند که نقششان در این نمایش چند بعدی این است که این سبکی‬
‫باشند‪ ...‬شاید خیلی احساسات خوشایندی هم نداشته باشند ولی خب کاری با ایشان‬
‫نمیتوان کرد‪ ،‬بعضی وقتها بعضی چیزها را اگر قبول کنیم و بپذیریم که نمیتوانیم فعال تغییر‬
‫بدهیم زندگیمان راحتتر میشود‪.‬‬

‫این سبک شخصیتها هم واقعا باید قبول کنیم که تغییرشان کار سختیست و ما باید فقط از‬
‫کنارشان گذر کنیم‪ .‬این دست از افکار روند طوالنی طی شده تا بدست آمده و به سادگی‬
‫تغییر پیدا نمیکند‪ .‬آیا کاری نکنیم؟ نسل بعدی را بهتر تربیت کنید‪.‬‬

‫افراط گرایی را از پایه باید کنترل کرد‪ .‬آگاهی را محترم بشمارید و در راستای آگاهی‬
‫تالش کنید‪ .‬این خیلی بهتر از پول و ثروت هست‪ .‬شاید گسترش آگاهی یکی از اهداف‬
‫محترم و قابل ستایشی هست که انسان میتواند در طول زندگی و برای معنا بخشیدن به‬
‫زندگی برای خودش انتخاب کند‪.‬‬

‫واقعا چرا جنگ بین انسانها همچنان هست و تمامی ندارد؟‬


‫با این همه پیشرفت علم چرا هنوز جنگ شروع میشود؟ دلیل این خشونت ها چیست؟ آیا‬
‫راه حلی جز جنگ نیست؟ آیا توضیح منطقی برای خشونت های جمعی مثل جنگ بین‬
‫کشورها وجود دارد؟‬

‫‪45‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫در جوامع سطح پایینتر مثل یمن و افغانستان شاید بتوانیم بگوییم بین ایشان جهل هست و‬
‫هنوز علم و آگاهی گسترش پیدا نکرده است‪ ،‬ولی در کشورهایی که از نظر علم و فرهنگ‬
‫سطح باالتری دارند چطور؟ بطور مثال وقتی در سال ‪ 2022‬روسیه به اوکراین حمله میکند‬
‫و عده ای سیاستمدار دستور این کار را میدهند‪ ،‬چه انگیزه ای پشتش هست و چطور میشود‬
‫از وقوع چنین اتفاقاتی برای آینده جلوگیری کرد؟ آیا ممکن است بشود از طریق نشان‬
‫دادن واقعیت به این سیاستمداران به نوعی جلوی رشد خشونت و جنگ را گرفت؟‬

‫آیا سیاستمداران عاطفه ندارند‪ ،‬یا هدفش جناحی و یا شخصیشان را بر احساسات‬


‫انسانیشان ترجیح میدهند؟ نمیدانند که روزی خواهند مرد؟ آیا نمیدانند هرفردی که‬
‫کشته میشود خانواده ای دارد و روی آنها اثرات طوالنی مدتی خواهد داشت؟ واقعا شاید‬
‫درک این موضوع که همه ما در یک گروه از موجودات هستیم برای عده ای سخت باشد‪.‬‬

‫کودکی که در حال زندگی کردن هست و ناگهان بمب شیمیایی یا اتمی بر منطقه اش نازل‬
‫میشود چه گناهی کرده است؟ چه افکار منفی داشته است؟ چطور آن را با قانون جذب یا‬
‫کارما جذب کرده است؟ آیا جبر روزگارنبوده؟‬

‫هر زمان احساس کردید این کتاب ممکن است جلوی پیشرفت انسانها ‪ ،‬روند رشد‬
‫تکنولوژی و رفاه را بگیرید همان زمان هست که باید فیلم ایرانی "زیر درخت گردو" را‬
‫بطور کامل تماشا کنید که بر اساس یک داستان واقعی فردی است که خانواده اش در اثر‬
‫بمباران شیمیایی سردشت‪ ،‬به بدترین شکل ممکن جلوی چشمانش پرپر میشوند‪ ،‬این فیلم‬
‫را که نگاه میکنید اگر احساسات انسانی و عاطفه در وجود شما از بین نرفته باشد ترجیح‬
‫میدهید حتی اگر الزم است کمی تکنولوژی و رفاه کمتر باشد‪ ،‬ولی کسانی مثل قادر موالن‬
‫پور و امثال این فرد‪ ،‬این مدل رنج ها را هیچگاه تحمل نکنند‪.‬‬

‫واقعا حتی اگر وقفه ای کوتاه مدت در روند رشد پیش بیاید (که نخواهد آمد) ارزشش را‬
‫دارد تا انسان از علم و تکنولوژی برای بوجود آوردن رنج و مرگ برای همنوعانش استفاده‬
‫نکند‪ .‬نگران علم و پیشرفت نباشید حتی حیوانات هم برای بقای خود و فرزندانشان تالش‬
‫میکنند و غرایز انسانی هم به همین شکل است همه در این سیستم تالش خواهیم کرد‪.‬‬

‫‪46‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫کمی به فکر انسان های بی گناهی باشیم که رنج ها را تحمل میکنند اگر باز هم خیلی‬
‫نگران پیشرفت بشر بودید به این فکر کنید که این نگارنده که این کتاب را مینویسد با‬
‫وجود اعتقاد راسخ به جبر بودن همچنان مینویسد و تالش میکند و امیدوار است‪.‬‬

‫شاید وجود کشور و نژاد روی حس برتری خواهی جمعی جوامع تاثیرگزار هست و ما باید‬
‫این واقعیت را بپذیریم که همگی از تک سلولی ها انشعاب گرفته ایم و این روند تکامل یا‬
‫فرگشت بوده که ما را به اینجا رسانده است و تفاوتهای جزئی را نباید در نظر بگیریم‪.‬‬

‫بطور مثال شنیده ایم که نسل برخی انسانها در تابش مستقیم آفتاب شاید به جبر برای‬
‫جذب کمتر اشعه های آفتاب سیاه پوست شده و برخی دیگر سفیدپوست شده تا آفتاب‬
‫بیشتری را بتوانند جذب کنند‪ .‬سایر تفاوت های کوچک ظاهری دیگر هم نباید موجب این‬
‫شود که ما خود را برتر یا پایینتر از سایرین بدانیم‪ .‬شاید با ذهن کنونی ما ناممکن بنظر‬
‫برسد اما سرانجام روزی میرسد که دیگر مرز و کشوری وجود نداشته باشد‪.‬‬

‫البته که وجود جنگ‪ ،‬دشمن و وجود کشورهای دشمن به برخی سران قدرت ها اجازه‬
‫برتری داشتن و اجازه قدرت داشتن میدهد و این قدرت البته که برای برخی رانت ها و‬
‫مزایایی دارد اما اگر ایشان همه دریابند که همگی سوار یک سیاره هستیم و برای هدفی‬
‫بزرگتر تالش کنند شاید همان سران قدرتها هم به مرور تغییر روش بدهند‪.‬‬

‫هدف این نیست که این کتاب وارد جنبه های سیاسی شود‪ ،‬اما مبحث ما خواه ناخواه در‬
‫این راستا قرار گرفته است و باید گفت عموما خیلی از نظام های سیاسی و قدرت ها برای‬
‫بقای خود دشمن سازی نیز میکنند‪ ،‬خصوصا در حکومتهایی که به سمت دیکتاتوری میروند‬
‫مثل کره شمالی که میخواهد در کشورش همه دنیا را علیه مردم خود نمایش دهد تا یک‬
‫فضای بسته برای حکومتش بسازد یا حتی خیلی کشورهای دیگر بعضا منافعشان در این‬
‫هست که کشور یا یک تفکرحزبی را به عنوان دشمن خود بنامند‪ ،‬ولی حتی اگر یک درصد‬
‫این دشمنی وجود خارجی هم داشته باشد باید توجه داشت که انسانها معموال نهایتا ‪100‬‬
‫سال عمر میکنند و بعد از آن نسل بعدی‪ ،‬از کودکی کامال بیگناه‪ ،‬با یک ذهن خام‪ ،‬وارد‬

‫‪47‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫جهان میشوند و باید اطالعات صلح و دوستی جایگزین دشمنی شود‪ ،‬تا ذهن ها بهتر تحلیل‬
‫کنند و کارها و تصمیم های لحظه ای بهتری گرفته شود‪.‬‬

‫چطور درک جبر میتواند به کاهش خشونت و نفرت کمک کند؟‬


‫فرض کنید در قرون وسطی یا ماقبل آن هستیم و دو قبیله را در حال جنگ میبینید که صد‬
‫ها نفر با شمشیر و نیزه در راستای برنامه ریزی برای کشتن یکدیگر هستند و ناگهان یک‬
‫نفر‪ ،‬معتمد هر دو قبیله‪ ،‬خبر بیاورد که به زودی ارتشی بزرگ از یک کشور غریبه برای‬
‫کشتن شما وارد این منطقه میشود‪ ،‬یا یک جرم آسمانی به این منطقه برخورد میکند و همه‬
‫شما در کمتر از ‪ 48‬ساعت آینده خواهید مرد؟ آیا از جنگیدن دست میکشند؟‬

‫حدس میزنم عده ای در این میان اندگی تامل کنند‪ .‬یا یک فرضیه دیگر را در نظر بگیرید‬
‫که در میان همین دو قبیله فرضی‪ ،‬که در حال جنگ هستند‪ ،‬ناگهان از آینده‪ ،‬گروهی با‬
‫یک هلیکوپتر یا یک وسیله از آینده که برای آن عده عجیب باشد‪ ،‬وسط این جمعیت ظاهر‬
‫شوند و ایشان را به زبان خودشان قانع کنند که به حرفهایشان گوش کنند‪ ،‬فرضا با یک‬
‫تبلت آینده بشریت و تمدن قرن ‪ 21‬را به آنها نشان دهد‪ ،‬آیا باز هم به خونریزی چه با‬
‫دلیل چه بدون دلیل خود ادامه میدهند؟ شاید احتمال آن هست که دست بکشند‪ .‬شاید‬
‫درک حقیقت جبر هم به انسان ها کمک کند کمی با این سیاره و ساکنین آن مهربان تر‬
‫باشند‪.‬‬

‫آیا انسانها میتوانند از یک انسان دیگر بت مقدسی بسازند‬


‫بله ممکن است یک سرباز یا حتی یک انسان از یک انسان دیگر بت بسازد و تمام حرف‬
‫های او را شایسته تبعیت بداند ولی حقیقت این است که هیچ انسانی از انسانی دیگر‪،‬‬
‫برتری ندارد‪ ،‬همه ما ممکن است روزی دچار بیماری روانی شویم‪ ،‬همه ما با توجه به‬
‫اطالعاتی که به درست یا غلط در ذهنمان در حال تحلیل هست ممکن است کارهایی‬

‫‪48‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫درست یا ناشایست انجام بدهیم پس حتی اگر شخصی را فرضا به عنوان رئیس کل یا ارشد‬
‫پذیرفتیم باید بدانیم آن شخص هم ممکن است اشتباه کند‪.‬‬

‫هر انسانی در یک شرایطی به دنیا می آید و یک هوش مشخصی دارد که آن هوش هم یک‬
‫بازه ای دارد و ممکن است در طول زندگی با توجه به شرایط‪ ،‬دچار تغییر شود و همچنین‬
‫هیچ انسانی نیست که اطالعات زیانبار و غلط به ذهنش وارد نشده باشد‪ ،‬بنابراین هیچ‬
‫انسانی شایسته پرستش و تبعیت کورکورانه نیست‪.‬‬

‫هیچ کس بر دیگری برتری ندارد همه انسان ها پاک و معصوم هستند ‪،‬و در طول راه و‬
‫مسیر زندگیشان‪ ،‬فیلم زندگی طوری کارگردانی میشود‪ ،‬که به نتایج منحصر به فردی‬
‫برسد و شخصیت منحصر به فرد شخص شکل میگیرد‪ .‬پس هیچ کس از عالم غیب و ماورا‬
‫نیروی برتری ندارد و نباید ادعاهای اینچنینی را باور کنیم تا بت انسانی ساخته شود‪ ،‬خیلی‬
‫از جنایات و کارهای عجیبی که انسان ها در طول تاریخ انجام داده اند از تبعیت و اطاعت‬
‫کورکورانه نشات گرفته اند و ما انسان ها اگر ارزش فردیمان را بدانیم و اگر بتوانیم دید‬
‫انتقادی به دستورات افراد داشته باشیم شاید کمتر مرتکب این اعمال شویم‪.‬‬

‫آیا ممکن است روزی نژاد پرستی از بین برود و ممکن است روزی مرزها پاک بشوند؟‬

‫شاید خواندن این تیتر خیلی خوشبینانه و شعارگونه بنظر برسد اما بگذارید بنویسیم تا‬
‫شاید به حقیقت بپیوندد‪ .‬من ایرانی هستم و شما کانادایی هستید! این خودش اختالف‬
‫میاورد‪ .‬بهتر است خالصه ای بگیم شبیه به اینکه ما هر دو انسان هستیم و تو در موقعیت‬
‫جغرافیایی قاره آمریکای شمالی زندگی میکنی و من هم زندگی خودم را دارم در خاورمیانه‬
‫و منطقه ای به اسم ایران‪ .‬شاید بتوان گفت وجود این همه سالح و جنگ افزار به همین‬
‫موضوع من ایرانی هستم و تو کانادایی هستی برمیگردد‪.‬‬

‫همه ما انسانیم همه ما نسخه تکامل یافته تک سلولی ها هستیم‪ .‬من و تو هیچ حق انتخابی‬
‫در این که کجا به دنیا بیاییم نداشته ایم این کامال جبر روزگار و اتفاقی بوده که من از‬

‫‪49‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫میان میلیون ها اسپرم برنده شوم و در این سوی دنیا باشم و تو هم از میان میلیون ها اسپرم‬
‫برنده شوی و آن سوی دنیا باشی و نباید در نهایت ما خودمان را با هم غریبه بدانیم و دنبال‬
‫نژاد پرستی و برتری جویی باشیم‪ .‬باید کمی در این مورد فکر کنیم واقعا واژه ها در این‬
‫مورد ضعیف عمل میکنند‪...‬شاید افکار قویترند‪.‬‬

‫البته که وجود مرز شاید خوشی موقتی برای انسانهای ضعیف بیاورد و از مقایسه موقعیت‬
‫برتر خود لذت ببرند اما مطمئنا اگر مرزها را کنار بگذاریم و همگان را توجیه کنیم که در‬
‫چه موقعیتی قرار داریم بتوانیم دست در دست هم دهیم و جامعه انسانیمان در کل کره‬
‫زمین را به درجه ای رفاه باالتر از چیزی که افراد در کشورهای مرفه هستند برسانیم‪.‬‬
‫مطمئنا در نهایت حال همه ما بهتر خواهد شد‪.‬‬

‫قطعا اگر حال نفر کناری ما خوب باشد حال ما هم بهتر میشود‪ .‬همه ما انسان ها در نهایت‬
‫به هم متصل هستیم این را میتوانید در اشعار پارسی نیز پیدا کنید‪.‬‬

‫که در آفرینش ز یک گوهرند‬ ‫بنی آدم اعضای یکدیگرند‬

‫دگر عضورها را نماند قرار‬ ‫چو عضوی به درد آورد روزگار‬

‫در درجه نخست همواره باید این نکته را توجه داشته باشیم که ما همه انسانیم‪ .‬این که‬
‫در گذشته نیاکان ما چه جنگ هایی را برده اند افتخار نیست و تفرقه آفرین هست‪ .‬ما‬
‫عموما از چند نسل قبل خود خبر نداریم‪ ،‬شاید نیاکانمان هم از جای دیگری به مکان‬
‫فعلیمان مهاجرت کرده باشند‪ .‬حتی به فرض که تمام نسلهای گذشته ما در یک مکان‬
‫جغرافیایی بوده باشند‪ ،‬ما که سهمی در آن جنگ های دیوانه وار نداشته ایم‪ ،‬چرا باید به‬
‫جنگ خونین و اشتباهی که اتفاق افتاده و یکی در آن اسما پیروز شده است ببالیم‪.‬‬

‫آیا ممکن است یک انسان بداند و درک کرده باشد که خودش به تنهایی شخص خاصی‬
‫نیست‪ ،‬به این ادراک رسیده باشد که حاصل تکامل نسل های زیادی از انسانهاست و منیتی‬

‫‪50‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫وجود ندارد و همه ما در اصل یکی هستیم ولی باز آنقدر خودخواه باشد که فقر و گرسنگی‬
‫همنوعش برایش اهمیتی نداشته باشد؟‬

‫آیا ممکن است انسان بفهمد که جبر بر جهان حاکم است و مقصر فرضا رفتار بدی که با‬
‫وی میشود‪ ،‬آن شخص خاص خاطی فرضی نیست ولی باز هم به آن شخص حمله ور شود؟‬
‫آیا اگر رهبران یک کشور موضوع جبر را به طور کامل درک کنند باز هم ممکن است که‬
‫بخواهند به هر دلیلی به یک کشور دیگر و کودکان و مردمان بیگناهش حمله نظامی کنند؟‬

‫زمان کم است و فجایع ممکن است شدیدتر شوند‬


‫عمق فاجعه را باید جایی درک کرد که در قرن ‪ 21‬که تکنولوژی به شدت پیشرفت کرده‬
‫یک کشوری مثل روسیه‪ ،‬با وجود آن همه تمدن‪ ،‬به یک کشور متمدن دیگر به اسم‬
‫اوکراین که مردمانش را هم خون هم میدانند‪ ،‬به هر بهانه ای حمله میکند و ویرانی به بار‬
‫می آورد و میداند که با این کار انسانهای بیگناه زیادی کشته خواهند شد و قحطی به همراه‬
‫می آورد‪.‬‬

‫رهبران آن کشور شاید بقای نظام سیاسی خود را در گرو این جنگ بدانند‪ ،‬اما قطعا خیلی‬
‫مسائل را درک نکرده اند‪ .‬شاید برای ماندن نامشان خیلی از کارها را میکنند اما اگر‬
‫بدانند که نامشان واقعا در تاریخ نخواهد ماند و در آینده نه چندان دور بحث جبر را همگان‬
‫درک خواهند کرد و همه خواهند فهمید که نام ها بی اعتبارند و همه فرضیات ذهنشان پوچ‬
‫است شاید این دستور حمله ها صادر نشود‪.‬‬

‫وقتی تکنولوژی این همه رشد و پیشرفت کرده ولی باز هم فقر هست‪ ،‬در عین حال بمب‬
‫اتم داریم هزینه های سرسام آور نظامی و ‪ ...‬داریم‪ ،‬شاید این یعنی یک جای کار اشکال‬
‫داشته‪ .‬شاید باید ریشه ای تر بررسی بشود‪ .‬شاید در برخی رشته ها بیشتر سرمایه گذاری‬

‫‪51‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫شده و به فلسفه زندگی اصال توجهی نشده یا کمتر توجه شده شاید چون پولی در آن نبوده‬
‫و مخاطبی نداشته‪ .‬شاید باید علوم بصورت متوازنتر رشد کنند‪.‬‬

‫مدتی در جنگها به برخی علمها مثل نقشه برداری اهمیت دادند این علم پیشرفت کرد‪ .‬به‬
‫ماهواره ها اهمیت دادند و در آن زمینه سرمایه گزاری کردند و شاهد رشد و پیشرفتش‬
‫بودیم‪ .‬اما به فلسفه و به مفهوم زندگی هیچ ارزشی وقتی قائل نباشیم و دنباله رو نسلهای‬
‫گذشته باشیم نتیجه اش این خواهد شد که میبینیم‪.‬‬

‫مجددا مطرح میسازم آیا درک حقیقت جبر برای عموم باعث کاهش رشد علم و اقتصاد‬
‫نمیشود؟ خیر اصال‪ .‬اگر هم شما فکر میکند که اینطور خواهد شد بگذارید بشود چرا که‬
‫این علم ها احتماال به حد کافی رشد داشته اند و هم اکنون نیاز بشریت چیز دیگریست‪.‬‬

‫در مباحث و علوم بسیاری سرعت رشد کمتر بوده و نقص های زیادی باقی مانده که باید‬
‫رفع شوند حتی اگر باعث کاهش سرعت تالش عده ای بشود (که نخواهد شد) باید بدانید‬
‫که هر چیزی بهایی دارد (که آگاهی مفید است و بها ندارد) و ما باید برای داشتن صلح و‬
‫بهتر شدن سبک زندگی آن بهای فرضی را بپردازیم‪ .‬که مجدد عرض میکنم البته نظر‬
‫شخصی اینجانب این است که این بها وجود ندارد و وجود آگاهی همواره مفید است‪.‬‬

‫درک حقیقت جبر برای همه اذهان سخت و عجیب هست‬


‫از باال نگاه کردن به جبر زندگی در اینجانب بعنوان نگارنده احتماال ریشه در کودکی دارد‬
‫همیشه سعی داشتهام نقطه ایراد یا باگ هر بازی کامپیوتری یا فیزیکی را بدانم و از دانستن‬
‫گپ ها و فهمیدن حقه های شعبده بازی ها لذت میبردم‪.‬‬

‫اما در کنار نوشتن این کتاب خود اینجانب به عنوان نگارنده هم افکار و روحیاتم دگرگون‬
‫میشود و همزمان در حال تجربه برخی حاالتی هستم که بعضا انرژی زیادی هم از من‬
‫میگیرد چرا که نوشتن از جبر برای یک مغز انسان (یک ذهن) که یک کالبد جسمی را در‬
‫یک زندگی پرفراز و نشیب که در مسیر آن قرار گرفته هدایت میکند که دارای شخصیت‬

‫‪52‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫بوده و شخصیت اجتماعی خودش را دوست دارد بعضا دشوار است و امیدوارم ارزشش را‬
‫داشته باشد‪.‬البته که منتی در کار نیست و قطعا وظیفه ام را انجام داده ام ولی همزمان از‬
‫شما هم خواهشمندم مطالعه را تا انتهای کتاب ادامه دهید و اگر فکر میکنید مفید است‬
‫انتشارش دهید‪.‬‬

‫درک برخی از مسائل برای همه ما شاید در ابتدا ناراحت کننده و ناامیدانه باشد ولی باید‬
‫درک کنیم که ما انسان ها هم مانند سایر حیوانات که برای بقا و تولید مثل تالش میکنند‪،‬‬
‫در نهایت جزو همان دسته موجودات هستیم‪ ،‬با قابلیت رشد و تکاملی پیچیده تر‪.‬‬

‫درست است که در قرن اخیر با توجه به جذابیت هایی که در سایر علوم نهفته است کسی‬
‫به فلسفه زندگی اهمیتی نمیدهد‪ ،‬ولی در نهایت بیایید با وجود همه پیشرفت هایی که در‬
‫روانشناسی ‪ ،‬روانپزشکی ‪ ،‬تکنولوژی ‪ ،‬اقتصاد ‪ ،‬صنعت و ‪ ...‬داشته ایم‪ ،‬بپرسیم که در‬
‫فلسفه به کجا رسیده ایم؟ یک بار دیگر از باال به نقش ها‪ ،‬مهره ها و نمایشی که در آن‬
‫هستیم بیندازیم ‪ ،‬قطعا ارزشش را خواهد داشت‪.‬‬

‫فکر میکنید اگر جبر نبود و همه از پایه قدرت انتخاب داشتیم چه میشد؟‬
‫اگر در زندگی انسانها جبری نبود و از ابتدا همه چیز به انتخاب خودمان بود کمی دنیای‬
‫کسل کننده ای داشتیم همه ذهنها یک شکل بودند ‪ ،‬کسی قسمت بد را انتخاب نمیکرد‬
‫در نتیجه خوب معنا نداشت و یا همه بهترین را انتخاب میکردند ‪ ،‬تنوعی در کار نبود و‬
‫همه ما مانند یک ربات یک زندگی روتین را در پیش میگرفتیم‪ ،‬باید بپذیریم که اگر جبر‬
‫نبود تکاملی هم در کار نبود‪ ،‬هدفی هم نبود‪.‬‬

‫پس این جبر بر روی یک برنامه و نظم جالب شکل گرفته و این نظم عجیب به نوعی‬
‫شگفت آور است و اگر از زاویه مناسبی نگاه کنیم خیلی هم زیبا بنظر میرسد اما شاید ما‬

‫‪53‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫انسانها به سطحی از دانایی و تمدن رسیده ایم که با یاری هم این جبر زندگی انسانها را به‬
‫شکلی منصفانه تر و زیباتر از نظر همزیستی در جامعه انسانی تغییر دهیم‪.‬‬

‫وجود مرگ بوده که به زیستن معنا بخشیده‬


‫یک مبحث دیگر که شاید فکر کنید ربط زیادی به موضوع اصلی ندارد‪ :‬مرگ‪ .‬بنظر‬
‫نگارنده در بهترین جایی که میتوان این عقیده را در این باره مطرح کرد همین جای این‬
‫کتاب بود و مبحث اصلی هم این هست که اگر مرگ نبود چه میشد؟‬

‫مرگ واقعا یک نعمت و موهبت هست ‪ ،‬انگیزه ای برای رشد و پیشرفت در جهان هست و‬
‫منظور فقط این نیست که به باور کهنه و قدیمی بپردازیم که اگر مرگ طبیعی نبود انسانها‬
‫همگی جنایتکار یا شیاد میشدند‪ ،‬هدف این است که درک کنیم اگر مرگی برای زندگی‬
‫انسانها در کار نبود شاید هیچ لذتی هم نبود‪ ،‬برای درک بهتر بیایید تصور کنیم که ما به‬
‫یک سینما رفته ایم و میدانیم که این فیلم هرگز تمام نخواهد شد‪ ،‬آنوقت به جای اینکه از‬
‫دیدن فیلم لذت ببریم‪ ،‬لحظه لحظه حضورمان در سینما برای ما عذاب آور میشد‪.‬‬

‫پس بهتر است به مرگ با یک دید بهتر نگاه کنیم و آن را تمام شدنی حتمی که به روند‬
‫تکامل کمک میکند بدانیم‪ .‬اما آیا مرگ پایان راه ماست؟ خیر‪ ،‬ما کارمان را در روند‬
‫تکامل انجام خواهیم داد‪ ،‬با زندگی کردنمان تاثیرمان را بر این دنیا میگذاریم و در نسل‬
‫های بعدی ما اثرگذار خواهیم بود‪ ،‬چه نقشمان پررنگ یا کمرنگ باشد چه فرزندی برای‬
‫تربیت داشته باشیم و چه نداشته باشیم و هر مدل زندگی را که ادامه بدهیم‪ ،‬در انتها ما‬
‫کار خود را انجام دادهایم‪.‬‬

‫با این تفاسیرآیا تقدیر و سرونشت همه ما از قبل مشخص شده است؟‬
‫فرضیه ای هست که با توجه به اتفاقات در حال وقوع‪ ،‬جهان هر لحظه در حال آفرینش‬
‫خودش و تغییر سرنوشت خودش هست (این فرضیه را در ذهنتان داشته باشید) حاال یک‬

‫‪54‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫نکته دیگر را در نظر بگیرید ‪ :‬اگر یک سکه را به باال بیندازید احتمال "ریاضی" اینکه شیر‬
‫یا خط بیاید ‪ 50‬درصد هست و با توجه به این نتیجه شیر یا خط احتماال میتواند سرنوشت‬
‫یک بازی فوتبال یا مسابقه کشتی یا‪ ...‬تغییر کند‪.‬‬

‫برخی معتقدند در این دنیا هیچ چیز اتفاقی نیست و اینکه شیر رو بیاید یا خط رو بیاید از‬
‫قبل مشخص بوده و به نوع سکه و قدرتی که فردی که سکه را می اندازد در آن لحظه به‬
‫کار میبرد بستگی دارد و این خودش به خصوصیات آن فرد که از قبل به جبر داشته نیز‬
‫ممکن است بستگی داشته باشد‪.‬‬

‫اگر در دبیرستان رشته ریاضی بوده باشید میدانید که در درس جبر و احتمال به ما گفته‬
‫میشد در مسائل اصل النه کبوتری با توجه به تعداد النه ها و کبوترها چطور احتمال خالی‬
‫ماندن هر کدام از النه ها را پیدا میکردیم که مثال درصد احتمال خالی ماندن هر النه چقدر‬
‫است اما در واقعیت آیا کبوترها بر اساس غرایزشان النه ها را انتخاب میکنند یا تحلیل‬
‫میکنند و قاعده خاصی دارد یا کامال اتفاقی است؟‬

‫دقت کنید اگر این وقایع اتفاقی باشند ممکن است همین وقایع اتفاقی در مجموع بر روی‬
‫کل زندگی ها تاثیر بگذارد ولی این بحث کمی پیچیده تر از علم اینجانب و هدف اصلی‬
‫این کتاب است در نهایت باید در جواب سوال اینکه سرنوشت ما از قبل مشخص شده یا‬
‫خیر بگویم مطمئن نیستم اما بعید بنظر میرسد‪ .‬شاید اینجا هم قانون یک هزارم مطرح‬
‫باشد و باید دعا کنیم که روی سکه ها هر لحظه در دنیا به طرفی باشند که دنیا جای بهتری‬
‫برای زندگی موجودات آن بشود‪.‬‬

‫قوانین مثبت اندیشی و جذب‬

‫مبحث را کمی باز کنیم برای پاسخ به سواالت ذهن های خالقتر و بازتر‬

‫شاید بفرمایید که شما به قانون جذب و اینکه به هر چیزی فکر کنید آن را جذب خواهید‬
‫کرد اعتقاد دارید و این موضوع را تجربه کرده اید یا آن را به عینه با چشمان خود دیده‬

‫‪55‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫اید و شنیده اید که در دیگران هم در زندگیشان تجربه کرده اند پس آیا تناقضی با حقیقت‬
‫جبر در این میان وجود دارد؟‬

‫جواب کامال ساده هست احتماال این قانون هم یکی از قوانین موجود در جهان است که در‬
‫خود این مباحث هم مطرح میسازند وقتی شما از طبقه دوم یک ساختمان به پایین میپرید‬
‫جاذبه زمین شمارا به سمت خود میکشاند و مهم نیست شما از قدرت جذب یا مبحث جبر‬
‫و اختیار اطالع داشته باشید یا خیر‪.‬‬

‫احتماال مبحث دعا و جذب نیز بنظر میرسد که همینگونه عمل میکند و مهم نیست که به‬
‫جبر و اختیار اعتقاد دارید یا به چه چیزی معتقد هستید وقتی دعایی میکنید و یا به چیزی‬
‫می اندیشید شبیه آن را معموال جذب خود خواهید کرد و در این موضوع ضدیت و تناقضی‬
‫با حقیقت جبر وجود ندارد‪.‬‬

‫مهم این است که در طول زندگی این دیتا به ذهن شما رسیده باشد که با پریدن از طبقه‬
‫دوم پای شما میشکند یا با منفی فکر کردن اتفاقات بد به سمت شما جذب میشود و این‬
‫قوانین را در زندگی خود به کار بگیرید اما نکته قابل توجه اینجاست که باز هم این شما‬
‫نبوده اید که انتخاب کنید آیا این قوانین را متوجه شوید یا خیر‪،‬انتخابی در قرار گرفتن در‬
‫مسیر درک این قوانین نداشته اید و کامال با جبر وارد زندگی شما شده است‪.‬‬

‫ممکن است شما قانون نانوشته ای از جهان هستی یافته باشید که امثال نگارنده این کتاب‬
‫نداند شاید شما راه رسیدن به خواسته خودتان را با یک روش یا دعای خاص پیدا کرده‬
‫اید یا با سبکی از مدیتیشن یافته اید شاید شما خیلی کارها را فراگرفته باشید که خیلی‬
‫افراد هرگز نشنیده اند و قادر به انجامشان نیستند ولی آیا به این دلیل نیست که شما در‬
‫شرایط متفاوتی از سایرین به دنیا آمده اید و از هوش و تغذیه و خانواده و ‪ ...‬متفاوتی بهره‬
‫مند بوده اید؟ پس قوانین هستی هرچه که باشند مثال نقضی بر جبر نیستند و حقیقت جبر‬
‫اصال باعث نمیشود شما از مثبت اندیشی و قوانین جذب استفاده نکنید‪ .‬هر شخصی راه‬
‫خودش را باید برود‪.‬‬

‫‪56‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫در عین حالی که جبر هست عوامل محدود کننده هست اما این زندگی مسئولیتش کامال با‬
‫ماست‪ .‬قوانین جالبی در دنیا حکمفرماست قطعا قدرت دعا یا همان خواستن یا تصور کردن‬
‫یا همان قانون جذب یا تفکر مثبت برکسی پوشیده نیست خیلی از ما به کرات اثر آن را‬
‫تجربه کرده ایم این قوانین شاید تسلی بخش خاطر کسانی باشد که بتوانند از آن استفاده‬
‫کنند و انگیزه زندگی پیدا کنند‪.‬‬

‫از مدیتیشن ‪ ،‬فنگ شویی ‪ ،‬سایر راه های تمرکز ‪ ،‬دعا و‪ ...‬خیلی از راه هایی که شاید‬
‫اینجانب به عنوان نگارنده از آن بی اطالعم باید استفاده کنیم این قوانین شاید همان یک‬
‫هزارم درصدی باشند که به آن اشاره کردیم‪.‬‬

‫اکثر این قوانین مانند قانون جاذبه زمین عمل میکنند و چه شما از آنها استفاده کنید و چه‬
‫نکنید آنها هستند و کارشان را انجام میدهند و تاثیرشان را دارند بیایید از آنها استفاده‬
‫مفید کنیم از همان قانون یک هزارم وجود اختیار استفاده کنیم و زندگی خود و اطرافیانمان‬
‫را بهبود ببخشیم برای جهانمان دنیایی شاد تصور کنیم که در آن نفرت از بین رفته همه‬
‫برای شادی تالش میکنند شادی را میبخشند و قلبهای شاد برای هم آرزومندند‪.‬‬

‫ما همان ذهنمان هستیم این ذهن ماست که به کالبد بدن ما دستور میدهد چه کاری را‬
‫انجام دهد چه حرفی بزند چه رفتاری از خود نشان دهد‪ ...‬ذهن ما که خود ما هستیم در‬
‫قبال هرچیزی که درک میکند مسئول است ما مسئول هستیم که از این به بعد از کسی‬
‫کینه به دل نگیریم و خودمان و دیگران را ببخشیم و سعی کنیم از راه درست و بی دردسر‬
‫به آگاهی دیگران کمک کنیم ‪ ،‬جلوی خشونت را بگیریم و عملگرا باشیم‪.‬‬

‫در درونمان آرزوهای مثبت داشته باشیم و برای بدست آوردنشان از هیچ تالشی دریغ‬
‫نکنیم‪ .‬اگر هم در زندگی جبر بوده و به ما خیلی از شرایط تحمیل شده اما همزمان در‬
‫قبال اطالعاتی که به ذهنمان رسیده است وظیفه داریم بهترین تحیلیل را ارائه کنیم‪ .‬منبعد‬
‫میتوانیم به ذهنمان دستور دهیم تحلیل بهتری ارائه کند‪ .‬انتخاب میکنیم که از اطالعاتی‬
‫که وارد ذهنمان میشود به نحو درستی استفاده کنیم و به بهترین شکل بهره برداری کنیم‪.‬‬

‫‪57‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫رابطه روانشناسی به سبک انگیزشی ‪ ،‬موفقیت و حقیقت جبر زندگی‬


‫انرژی دادن و روحیه دادن به افراد کار شایسته و پسندیده ای هست و کتابهای پرفروش‬
‫زیادی در جهان به زبانهای مختلف برای جذب موفقیت و ثروت نوشته شده که اینجانب‬
‫هم بعنوان نگارنده مدتی مخاطب ایشان بودم و به قدری شدید در این فیلد به پیش رفتم‬
‫که گاها باخودم و دیگران این جمله افراطی را تکرار میکردم که اگر شما فلج مادرزاد به‬
‫دنیا بیایید و در مسابقه دوی مارتن یا سرعت نفر اول نشوید تمام تقصیرها به گردن‬
‫شماست و مسئولیت کامل آن مسابقه با شما بوده است که خب هم اکنون به اشتباه بودن‬
‫آن پی برده ام اما ناگفته نماند در آن زمان بعضا مطالب مفیدی هم متوجه شدم و برایم‬
‫مثمر ثمر هم بود‪.‬‬

‫البته برخی از جامعه شناسان و افراد فرهیخته این نوع روانشناسی موفقیت را روانشناسی‬
‫زرد مینامند و تقریبا آن را ناکارآمد و بعضا مضر میدانند که البته نظر اینجانب با ایشان‬
‫یکسان نیست و این روش ها برای خیلی از افراد که جذب آن میشوند مفید و مثرثمر هست‬
‫‪ ،‬انگیزه زندگی میگیرند ‪ ،‬تالش میکنند و بعضا به موفقیت هایی مطلوب هم میرسند و‬
‫واژه زرد مناسب این افراد نیست‪ ،‬قطعا همه کسانی که در راستای بهتر کردن جهان برای‬
‫زندگی کاری انجام میدهند و یا هرگونه تالشی با هدف بهبود وضعیت انسانها میکنند کما‬
‫اینکه در کنار تالششان منافعی نظیر شهرت و یا عموما منفعت مالی هم نصیبشان گردد‬
‫شایسته احترام و تقدیرفراوان هستند‪.‬‬

‫اما قطعا این سبک از جمالت روانشناسی انگیزشی نسخه ای نیست که بتوان برای همه‬
‫افراد تجویز کرد و برخی از ما انسانها ابتدا باید با عقده های درونی خود کنار بیاییم و به‬
‫پاکسازی خود بپردازیم‪.‬‬

‫این بخش را بیشتر به این دلیل باز کردم تا به این نکته برسم که در زمانی که شدیدا‬
‫روانشناسی انگیزشی و موفقیت را دنبال میکردم به یک سری از نکات جالب رسیده بودم‬
‫که تا حدودی میتوانند به حقیقت جبر ارتباط داشته باشند و برخی از همین مطالب هم در‬
‫نوشتن این کتاب به من کمک کردند‪.‬‬

‫‪58‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫بیشتر آن به مبحث محیط برمیگردد و دایره دوستان‪ .‬نکته ای که بارها آن را بازگو کرده‬
‫اند این بوده که اگر میخواهید برنده باشید باید افراد بازنده را از زندگی خود دور بیریزید‬
‫و یا جمالت مشابه آن نکته نظیر اینکه در سمینارها به ما میگفتند که اگر شما با ‪ 4‬نفر‬
‫معتاد به مواد مخدر دوست صمیمی باشید قطعا نفر پنجم شما خواهید بود و مشابه آن اگر‬
‫شما با ‪ 4‬نفر اهل علم و مطالعه دوست شوید قطعا نفر پنجم شخص شما هستید و… یا‬
‫قانونی تحت عنوان مدارها را برایمان بازگو میکردند که مدار فکری افراد پیرامون شما و‬
‫یا چشم آنها شما را از رفتن به مدارهای باالتر بازمیدارد به این ترتیب که اگر دایره فامیل‬
‫و دوستان نزدیک شما و یا اقوام و آشنایانتان در یک مدار انسان های متوسط باشند قطعا‬
‫شما هم درآمد و سطح زندگیتان به این افراد نزدیک خواهد بود و اگر میخواهید زندگی‬
‫خود را تغییر دهید باید مدار خود را تغییر داده و در نتیجه با افرادی با مدارهای باالتر‬
‫ارتباط برقرار کنید و شاید بتوان گفت بدیهی هم به نظر میرسد چرا که وقتی با افراد‬
‫متوسط هم کالم باشیم ایده های متوسطی هم برای درآمد و جذب ثروت خواهیم شنید‪.‬‬

‫هرچند افرادی که بصورت انگیزشی صحبت میکردند به جبری بودن و عدم وجود حق‬
‫انتخاب در دایره اقوام و آشنایان و یا امکان یا عدم امکان دور انداختن این افراد اشاره ای‬
‫نمیکردند اما همه این نکات یک مفهوم را بیان میکردند و این به نظرم نوعی نگرش جالب‬
‫هست که میتوان توسط آن جبر محیطی و جغرافیایی را تا حد زیادی با تحلیل اطالعات‬
‫کاهش داد و وقتی این نکات را متوجه بشوید دیگر جبر مطلق نیست و ما را به این مفهوم‬
‫میرساند که جبر هست در عین حالی که گاها یک هزارم درصد جبر نیست پس ما گاها‬
‫در برخی مواقع جبرمطلق نداریم‪.‬‬

‫واقعا گاهی اوقات بیان کردن برخی نظرات ذهنی با دایره لغات زبان و واژگان محدود‬
‫کالمی کاری بسیار دشوار به نظر میرسد و بنظرم اینجا برای نگارنده یکی از همان‬
‫موقعیتهاست که امیدوارم این جمالت بتواند با ذهن مخاطب ارتباط مناسب برقرار کند‪.‬‬

‫سوالی که احتماال ممکن است برای شما هم پیش آمده باشد این است که بهر صورت هر‬
‫ذهنی که این حقایق را شنید امکان استفاده صحیح از آن را بر اساس شرایطی که در بیرون‬

‫‪59‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫برایش وجود دارد خواهد داشت و گاها در یک دوراهی سختی تحت عنوان "آیا استفاده‬
‫کنم یا خیر" قرار میگیرد که جواب آن از تحلیل اطالعاتی خواهد بود که قبال بدون انتخاب‬
‫به آن ذهن وارد شده اند که این هم به نوعی همان جبر است؟‬

‫بله تا حدودی درست است اما نکته سنگینی در اینجا بنظر میرسد و امیدوارم بتوانم صحیح‬
‫آن را بیان کنم این است که ذهن ما مسئولیت خودش را دارد "تکرار میکنم" ذهن ما که‬
‫خود ما هستیم در قبال چیزهایی که متوجه میشویم مسئولیت دارد‪.‬‬

‫غریزه ما خوب و بد انسانی را میفهمد و نهاد خوب و بد جامعه انسانی در طی سالها تکامل‬
‫در ‪ DNA‬ما قرار داده شده و ما آن را میفهمیم‪ .‬ما به عنوان وظیفه انسانیمان در راستای‬
‫حقیقت روند تکامل مسئولیم که به بهترین شکل ممکن از اطالعاتی که وارد ذهنمان‬
‫میشود استفاده کنیم پس بنابراین ممکن است قبال اطالعات کامل را دریافته باشید و شامل‬
‫جبرمطلق نبوده باشید یا هم اکنون دیگر وقتی شما این کتاب را خواندید در صورت درک‬
‫دیگر شامل جبرمطلق نباشید‪.‬‬

‫امیدوارم ذکر این نکته به هدف اصلی کتاب ضربه نزند اما باید عنوان میشد و واقعا وجود‬
‫جبر در زندگی به صورت مطلق شاید برای برخی نسل ها و برخی انسانها بیشتر محسوس‬
‫بوده باشد که معموال بیشتر هم در گذشته بوده و رفته رفته جبر مطلق با گسترش اطالعات‬
‫کمتر شده است‪.‬‬

‫اما برای کسانی که این مفهوم را درک میکنند احتماال جبر مطلق نخواهد بود‪ .‬چه مطلق‬
‫چه غیر مطلق بهتر است مجدد ذکر کنیم و از هدف اصلی کتاب دور نشویم که طبق‬
‫اطالعاتی که وارد ذهنمان شد کماکان مطلقا بر این باوریم که قضاوت دیگران ‪ ،‬داشتن‬
‫نفرت و نبخشیدن خود و دیگران کاری اشتباه و ابلهانه خواهد بود‪.‬‬

‫باید زندگی کرد و این دنیا ارزش جنگیدن دارد هر حقیقتی را که درک کردیم در کنارش‬
‫جمله برتراند راسل که از نظر اینجانب بهترین و بزرگترین جمله فلسفی بوده که تا حاال‬

‫‪60‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫گفته شده و بارها باید این را تکرار کنیم ‪ ،‬هر انسانی باید هر چند وقت یکبار با خودش‬
‫تکرار کند که هیچوقت حاضر نیستم بخاطر عقایدم بمیرم چرا که ممکن است بعدا بفهمم‬
‫اشتباه بوده است‪ .‬و این جمله را میتوان تعمیم داد و گفت بهتر است اگر از چیزی مطمئن‬
‫نیستیم صد در صد آن را رد نکنیم و یا هیچ چیز را صد در صد نپذیریم‪.‬‬

‫یکی از مباحثی که این نکته را میتوان در آن موضوع رعایت کرد شاید بحث برآورده شدن‬
‫آرزوهایی هست که یادداشت میشوند ‪ ،‬آرزوهایی که دعا میشوند و سپس مستجاب‬
‫میشوند یا آرزوهایی که به تصویر کشیده شده و تصور میشوند و سپس به واقعیت‬
‫میپیوندند‪ .‬سعی ما بهتر است این باشد که در کنار درک و استفاده از حقیقت جبر قانون‬
‫یک هزارم را برای داشتن زندگی نرمال ساخته و در نظر بگیریم تا بلکه با این تضاد به‬
‫ادامه زندگیمان با انگیزه و با انرژی زیاد بپردازیم‪.‬‬

‫وجود و اثبات خداوند ‪ ،‬آفریننده و مدبر جهان‬


‫این مبحث خیلی پیچیده است و معموال عقاید یکسان در پیرامون آن کمتر یافت میشود و‬
‫ممکن است طرح کردن آن خیلی از مخاطبان این کتاب را طرد کند و یا حداقل بدبین کند‬
‫اما نوع مبحث کلی جبر و اهمیت موضوع بگونه ای هست که نمیتوان از طرح کردن آن‬
‫اجتناب کرد و هر طور شده باید ذکر شود‪.‬‬

‫در وجود همه ما نیاز به یک ناجی یا کسی که بتوانیم از درون و یا در خلوت با او گفتگو‬
‫کنیم حس میشود این موضوع از همان ابتدا در کودکی برخی قابل رویت هست که بعضا‬
‫هنگامی که مورد تنبیه قرار میگیرند با عروسک یا دوست فرضیشان صحبت یا درد و دل‬
‫میکنند‪.‬‬

‫البته بگذریم که باید خیلی از اعتقادات مذهبی و جانبی را از بحث وجود خدا جدا کنیم و‬
‫خیلی از عقاید ممکن است اشتباه باشند اما اینجانب به عنوان نگارنده نظر شخصیم این‬
‫هست که مطمئن هستم خداوند وجود دارد اما ممکن است خداوند یک نیروی برتر آفرینش‬
‫یا مجموعه انرژی باشد یا یک برنامه نویس بزرگ باشد که این دنیا را طراحی و اجرا کرده‬

‫‪61‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫و حاال در حال به اصطالح خروجی گرفتن هست یا هر مدل تفکری ممکنه درست باشد اما‬
‫قطعا خدایی هست‪.‬‬

‫حرفهای فیزیکدانان و قبل از انفجار بیگ بنگ و‪ ...‬خیلی سنگین هستند اکثر حرفهای‬
‫مهم استیون هاوکینگز را نیز تا حدودی میتوان در جای مناسب تحلیل کرد بطور مثال اگر‬
‫خدا را کسی به وجود نیاورده پس انرژی و ماده هم کسی به وجود نیامده و کیهان بجای‬
‫واژه خدا از قبل از واژه ابتدا وجود داشته است و موضوع سیاهچاله ها و این که زمان در‬
‫آنجا معنی ندارد و‪ ...‬ولی ولی ولی برای اینجانب به عنوان نگارنده بهتر این بوده که به‬
‫وجود خدا ایمان داشته باشم بنظرم همه ما نیاز داریم که اینطور فکر کنیم برای خیلی از‬
‫ما انسانها آرامش بخش بوده‪ ...‬علم اینجانب در زمینه نجوم و فیزیک محدود است اما‬
‫باید پرسید اصال ما تا کجا را تونسته ایم ببینیم شاید آنطرف خال‪ ،‬شاید باالی همه این‬
‫چیزهایی که با تلسکوپ هامون تونستیم ببینیم و باالی همه مجموعه کهکشانها چیز دیگری‬
‫هست‪.‬‬

‫این نظم و اصول این همه برنامه نویسی دقیق یک ایده الزم دارد یک هوش الزم دارد و‬
‫بنظر میرسد خدا هست و باید دعا کنیم باید بخواهیم از این انرژی پاک بیکران که دنیای‬
‫ما جای بهتری برای زندگی باشد ما به وجود خدا نیاز داریم با واژه و فلسفه نمیتوان به‬
‫درستی اثباتش کرد هرچند کالسهای فلسفه و اثبات وجود خدا که با واژه ها سعی در اثبات‬
‫وجود خدا دارند اما آن روشها مشکالتی دارند و ما باید بصورت دلی و حسی قبولش بنماییم‬
‫و این موضوع خیلی وقتها به سودماست که فکر کنیم خدایی هست تا اینکه بخواهیم فکر‬
‫کنیم نیست‪.‬‬

‫اگر خداوند وجود دارد آیا عادل نیست؟‬

‫‪62‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫فرض کنید ما خدا را بدون نیاز به اثبات علمی قبول کردیم حاال در نظر بگیریم خدا اگر‬
‫جبر را قرار نمیداد و در هر چیزی عدالت را با دخالت مستقیم میخواست برقرار کند ‪،‬‬
‫دنیای ما به زیبایی و پرهیجانی این دنیا نمیشد همه تقریبا یک شکل بودیم و یک دنیای‬
‫روتین روبات گونه میشد‪ .‬پس بنظرم خدا برای ساختن یک دنیای این شکلی که میبینیم‬
‫احتماال نمیتوانسته عدالت را بطور کامل آن شکلی که در ذهن ما هست برقرار کند و اگر‬
‫برقرار میکرد این نمیشد‪.‬‬

‫احتماال تا کنون به این موضوع فکر کرده اید که اگر تاریکی نبود ما نور را درک نمیکردیم‬
‫در حقیقت تاریکی عدم وجود نورهست همانطوری که سرما نیز عدم وجود گرماست‪ .‬گفته‬
‫میشود که کل دنیا از انرژی تشکیل شده است پس ما انسان ها هم از انرژی تشکلی شده‬
‫ایم و باید برای ساختن دنیایی بهتر توسط خودمان و سرعت بخشیدن به این روند تکامل‬
‫انرژی خود را بگذاریم‪.‬‬

‫در حال حاضر اگر ما از موقعیتمان راضی نیستیم اگر ما دائما از شرایطی که در آن هستیم‬
‫شکایت میکنیم و از جبر روزگار ناراضی هستیم و از خدا به خاطر شریط زندگیمان ناراحت‬
‫هستیم چه راهکاری برای بهبود این وضعیت هست؟ احتماال راهکار خاصی که بشود با‬
‫گفتن آن جمالت بالفاصله حال شما را بهتر کنه وجود ندارد ولی شاید ضرری نداشته باشد‬
‫که شرایط را از یک زاویه دیگری نگاه کنید و این زاویه دید قطعا در بلند مدت به شما‬
‫کمک میکند و برای داشتن این دید در نظر بگیرید وقتی یک فیلم یا سریال در حد ماندگار‬
‫و درجه عالی در حال ساخت هست بدون وجود عوامل پشت صحنه کاری قطعا کاری پیش‬
‫نمیرود‪.‬‬

‫در حقیقت به شما یک نقش داده شده است و اگر از نقشتان هم راضی نیستید بدانید که‬
‫بدون وجود شما کاری از پیش نمیرفت و تک تک عوامل فیلم در ساخت فیلم مهم و‬
‫تاثیرگزار هستند‪.‬‬

‫‪63‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫مانند همان جمله معرفی که میگفت ما آدمهای معمولی تماشاچی های یک مسابقه فوتبال‬
‫در استادیوم هستیم و برای اینکه بازی فوتبال پرهیجان و زیبا باشد باید استادیوم پر از‬
‫تماشاچی باشد‪.‬‬

‫اما کسی از زاویه ای متفاوت این نکته را نقد نکرده که همه چیز نسبی هست و ممکن است‬
‫کسی که در تماشاچی های استادیوم هست از کسی که دارد فوتبال بازی میکند احساس‬
‫خوشحالی و هیجان و لذت بیشتری داشته باشد‪.‬‬

‫شاید خیلی از ما قدرت دعا و خواستن از تمام وجود از یک خود برتر مثل خدا را درک‬
‫کرده باشیم اگر نه شما هم خودتان باید درکش کنید چرا که با واژه ها قابل بیان بصورت‬
‫شفاف نیست‪.‬‬

‫شاعر ایرانی آقای سایه را در این کتاب یاد کرده ایم اما جایی هم میفرمایند ما میز را‬
‫میتونیم با واژه بیان کنیم اما درد را نمیتوانیم وصفش کنیم نه میزانش را نه نوعش را‪...‬‬
‫بعضی حس ها را نمیتوان کامل با واژگان محدود کالمی بیان کرد‪.‬‬

‫قلم در دست من است و من در حال نوشتنم پس آیا آزادی مطلق هست؟‬

‫اگر من دارم مینویسم و من در حال تصمیم گیری برای نوشتن و انتشار آن هستنم پس من‬
‫مختارم و آزادم و تمام مسئولیت آن بر عهده من است؟ پس چرا من مینویسم و شما‬
‫نمینویسید؟ آیا من اختیار دارم که بنویسم؟‬

‫‪64‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫ما تصمیم هایمان را بر اساس غرایز و اطالعاتی که به ذهن پیچیده ما وارد شده میگیریم و‬
‫در مسائلی که برایمان اتفاق می افتد هم هیچ انتخابی نداریم یکی از غرایزی که ممکن‬
‫است طی نسل ها در درون ما انسان ها شکل گرفته باشد این است که ما تمایل به اشتراک‬
‫گذاری اطالعاتمان را داریم احتماال این غریزه بخاطر حفط قبلیه و خانواده از خطرات‬
‫احتمالی زیست های انسانیمان شکل گرفته باشد‪.‬‬

‫به جز این مبحث همین حاال ممکن است خبری مبنی بر سوگ ‪ ،‬جنگ یا هر اتفاق دیگری‬
‫به نگارنده برسد و هم از نوشتن دست بکشد هم کال مسیرش عوض بشود اما به هر حال‬
‫در حال نوشتن است و حتی اگر یک هزارم درصد را در نظر بگیریم و بگوییم این به انتخاب‬
‫خود هم باشد خیلی درصد آزادی ما محدود هست‪.‬‬

‫شاید همانطور که باید در این میان یک نفر اشعاری مانند شکسپیر میگفت یک نفر هم‬
‫باید بمب اتم را میساخت‪ .‬در این میان شخصی نیز میباست حقیقت جبر را به زبان روز و‬
‫به شکلی نوین مجدد بیان میکرد تا شاید مورد توجه دوباره قرار بگیرد چرا که گاهی‬
‫اوقات ما از چیزی آگاهی داریم اما نیاز داریم که مجدد برایمان بازگو کنند‪.‬‬

‫به وقت بازی ناخوشایند با ذهن یا خارش ذهنی‬


‫دراین قسمت کمی با ذهن و افکارمان بازی کنیم و به نوعی استراحت یا نوعی خارش ذهنی‬
‫هم ایجاد شود که شاید برای برخی جالب باشد‪.‬‬

‫هیچ میدانستید این شخصی که دارد این متن را میخواند خود شما نیست؟ پس چه کسی‬
‫هست؟ مجموعه نسل های قبل از شماست که تکامل یافته و با اطالعاتی که به ذهن شما‬
‫رسیده به شما تبدیل شده و هم اکنون در حال مطالعه هست‪.‬‬

‫‪65‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫شما فکر میکنید میتوانید یا اراده و اختیار دارید تا ادامه این پاراگراف را بخوانید؟ اگر‬
‫همین حاال روند خواندن را متوقف کنید این شما نبوده اید کار شما نبوده و با اختیار شخص‬
‫شما نبوده بلکه مجموعه ذهن شما و اطالعات درونش بوده و شاید از قبل مشخص بوده که‬
‫مطالعه و خواندن را در این نقطه متوقف میکند یا به نوعی قهر خواهد کرد‪.‬‬

‫اگر هم به خواندن ادامه دهید باز هم شما حق تصمیم و اختیاری نداشته اید و کامال از قبل‬
‫با میزان جزئیات و اطالعاتی که به ذهنتان وارد میشده مشخص بوده که شاید تمایل به‬
‫پایان دادن متن دارد و میخواهد بفهمد در انتها به چه چیزی میرسد یا خیر‪ .‬اکنون آیا ادامه‬
‫میدهید یا خیر؟!‬

‫احتماال معدود کسانی که این کتاب را مطالعه میکنند همان ها هم درصد زیادی همینجا‬
‫کار را رها میکنند اما شمایی که ادامه میدهید‪ ،‬ارزشش را احتماال خواهد داشت‪ .‬اینکه‬
‫همچنان در حال ادامه دادن به مطالعه هستید هم کار شما نیست و واقعا اختیاری در کارتان‬
‫نیست! حاال هم میخواهید ادامه بدهید یا خیر؟!‬

‫هیچ فرقی نمیکند در هر صورت این اختیار شما نبوده و از قبل مشخص بوده‪ .‬هدف از این‬
‫پاراگراف فقط درک میزان جبر لحظه ای بود‪ .‬شاید درکش زیاد هم برای ما یا همان‬
‫ذهنمان که خود را قادر لحظه ای میداند خوشایند نباشد‪.‬‬

‫آیا میشود خیلی عادی مواظب ذهنمان باشیم و نه دیوانه وار؟‬


‫حاال که این کتاب را خواندید یک هزارم درصد اختیار پیدا کرده اید که از آن استفاده‬
‫کنید یا خیر‪ .‬که اطالعاتش را در چه رده ای از ذهنتان طبقه بندی کنید! شاید اگر درصدی‬
‫از اختیار را بخواهیم قائل شویم تا زندگیمان را زیباتر ببنیم به همین شکل هست حاال که‬
‫این کتاب را خواندید اطالعاتتان برای تحلیل ذهنی در زندگی بیشتر از قبل میشود‪.‬‬

‫مثال جالبی که احتماال شنیده باشید این است که به شما میگویند همین حاال سعی کنید به‬
‫کف دستانتان فکر نکنید! یا سعی کنید به یک میمون فکر نکنید! یا به یک گل رز زرد‬

‫‪66‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫رنگ فکر نکنید! آیا این کار را انجام دادید؟ آیا به کف دستانتان فکر کردید؟ آیا به یک‬
‫میمون فکر کردید یا تصویرش لحظه ای از ذهنتان گذشت؟ همین تصوراتی که از ذهنتان‬
‫رد شد هم شاید خیلی جزئی به نظر برسند اما در ادامه و در روند افکارتان و تصمیم های‬
‫آینده شما احتماال تاثیرگذار هستند چه برسد به اطالعات مهم یا فیلم ها و موسیقی های‬
‫خوب یا بدی که گوش کرده و یا در آینده خواهید کرد‪.‬‬

‫در خیلی از کتاب های مثبت اندیشی و انگیزشی به درستی گفته شده که ایجاد عادت های‬
‫مثبت کوچک رفته رفته سرنوشت و آینده بهتری برایتان رقم میزند و یکی از بهترین‬
‫جمالتی است که در این کتب ذکر میشوند‪.‬‬

‫در همین راستا باید گفت مراقب باشید فیلم خوب ببینید کتاب خوب بخوانید و موسیقی‬
‫خوب گوش کنید تا اطالعات بهتری برای تحلیل لحظه ای وارد ذهنتان شده باشید‪.‬‬

‫سعی کنید با دوستان خوب و فرهیخته معاشرت کنید یا اگر امکانش نبود تا جای ممکن‬
‫روی دوستانتان تاثیر مثبت بگذارید‪ .‬هدیه این کتاب به یک دوست میتواند تاثیرگذار‬
‫باشد پس درنگ نکنید و برای داشتن جهانی با درایت و درک بیشتر سعی کنید در نشر‬
‫اطالعات تاثیرگذار باشید‪.‬‬

‫مبحث این کتاب تکراریست و خوشایند خیلی ها نیست شاید یکی از دالیلش تربیتی هست‬
‫که از کودکی داشته ایم یا در مدارس که ما را با اختیار مطلق میدانستند پس یک کتاب‬
‫همه پسند نیست و شاید خواندنش کمی جرئت هم الزم داشته باشد و خیلی ها بخاطر ترس‬
‫از دست دادن حالت نرمال زندگیشان قطعا سمت آن نمیروند‪.‬‬

‫قطعا خیلی مخالف خواهد داشت یک مطلب امیدبخش و شادی آفرین محض نبود بلکه‬
‫بنظر کتابی هست که در بلند مدت کمک کننده خواهد بود و با این هدف نوشته شده‪.‬‬

‫‪67‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫کتابی نیست که هر شخص از خواندنش در لحظه خوشحال بشود بلکه شاید کمی ناامیدی‬
‫لحظه ای را هم در درون برخی شعله ور کند‪.‬‬

‫درست است که یک کتاب با مبحثی خشک و سنگین شد ولی احتماال افرادی پیدا بشوند‬
‫که از آن استقبال کنند و چیزی که از آن مطمئن هستم آن هست که اگر منتشر بشود و‬
‫استقبال صورت بپذیرد قطعا تاثیر مثبتش را همه کسانی که به انتشار آن کمک کردند‬
‫خواهند دید‪.‬‬

‫البته تغییرات همواره به زمان نیاز دارند و هیچ اطالعات و کتابی در دنیا نیست که به یکباره‬
‫معجزه کند و این شاید یک کتاب در کنار سایر کتب مفید منتشر شده خواهد بود که به‬
‫عنوان یک اطالعات مثبت در برخی ذهن ها شاید به روشی نوین به روند تکامل کمک‬
‫کند‪.‬‬

‫اخیرا با یکی از دوستان که زندگی معمولی و نسبتا شادی دارد این مبحث را عنوان کردم‬
‫و با اینکه هیچ دلیلی برای رد آن نداشت نخواست آن را قبول کند و کال ترجیح داد به آن‬
‫فکر نکند و بحث را هم به طریقی عوض کرد بنظرم حق داشت چون مبحث دوست داشتنی‬
‫نبود‪.‬‬

‫کمی بعد خواستم روی یک شخص دیگر امتحان کنم و یک دوست دیگرم که کمی‬
‫درگیری در زندگیش داشت کمی در فکر فرو رفت و قبول کرد اما حس کردم در ابتدا‬
‫کمی هم ناراحت شد یا حداقل شاید برایش خوشحال کننده هم نبود اما پس از دقایقی که‬
‫بحث عوض شد یک لبخندی هم زد که قبل از آن نمیزد‪.‬‬

‫شاید اشتباه باشد اما به این نتیجه رسیدم برای افراد سالم داشتن آگاهی در این مورد بی‬
‫ضرر بوده اما برای گروه آسیب پذیر احتمال قریب به یقین میتواند مفید واقع شود‪ .‬البته‬
‫باید در تعداد باالتری امتحان شود و این جامعه آماری دونفره نمیتواند برای قضاوت مناسب‬
‫باشد‪.‬‬

‫‪68‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫بحث پیچیده و شاید کمی جالبی که در این کتاب وجود دارد شاید این است که اگر‬
‫اینجانب بعنوان نگارنده درک کرده ام که همه چیز جبر هست خودش به نوعی جبر بوده‬
‫و اینکه با غرایز یا اهداف ذهنی خاص خود در حال نوشتن این کتاب هستم هم خودش‬
‫جبر بوده و اگر شما هم این را بخوانید و چه قبول کنید و یا در نهایت نپذیرید باز هم نوعی‬
‫جبر هست‪ .‬پس اگر موافقت یا مخالفتی هم با این نظر شد زیاد نباید جدی گرفت و میتوان‬
‫تنها لبخندی زد و از کنارشان با آرامش و دوستی عبور کرد‪.‬‬

‫یکی از اهداف این کتاب این بود که درک کنیم که ما همان ذهنمان هستیم و ذهن ما که‬
‫خودش را قادر و دارای اختیار و اراده مطبق میداند با جبر موافق نیست و طبیعی هست که‬
‫نباید انتظار داشته باشیم به کسی بگوییم دنیا جبر است و در آن واحد خوشحال شود‪.‬‬
‫هیچکس دوست ندارد درک کند که همه ما تکه های یک پازل یا بخشی از یک روند‬
‫هستیم‪.‬‬

‫اکثریت درگیر یک زندگی خاص هستیم و کمتر دوست داریم این واقعیت را بپذیریم‪.‬‬
‫شاید روند تکامل هنوز به این مرحله نرسیده که همگان آن را قبول کنند و از آن به عنوان‬
‫یک اطالعات مفید و سالم در ذهن استفاده کنند اما غریزه نگارنده رسالت خود را در‬
‫انتشار این کتاب میداند و کار خاص مفید دیگری را در این لحظه فکر نمیکنم از من بر‬
‫بیاید‪.‬‬

‫اطالعات زیادی در جهان هر لحظه در حال انتشار و تولید هستند خصوصا با وجود اینترنت‬
‫و دنیای ارتباطات که به تولید محتوا بهای زیادی میدهند شاهد تولید محتوا و اطالعات‬
‫زیادی به صورت ساعتی و روزانه هستیم که همین کتاب هم میتواند اطالعات مفیدی باشد‬
‫که مغزها در صدم ثانیه برای تصمیم گیری و عکس العملهایشان تحلیل میکنند و در بلند‬
‫مدت قطعا مفید واقع خواهد شد شاید انتشار آن هم بتواند جزو وظایف غریزی و ذهنی‬
‫مخاطبینش واقع شود‪ .‬و اگر شما هم با مبحث موافقید یا حتی اگر درصدی به جبر اعتقاد‬
‫دارید بگذارید با هم این باگ رازمانند زندگی را فاش کنیم شاید کمی تفاوت ایجاد شد‪.‬‬

‫‪69‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫مکالمه ای با یکی از دوستان عزیزم در این ارتباط داشتم و ایشان وجود هیچگونه جبری‬
‫در زندگی را نمیخواست قبول کند و هیچ دلیل قانع کننده ای به جز باورهایی که به او از‬
‫کودکی القا شده بودند نداشت و در نهایت با حمله به اینجانب خواست کارش را به پیش‬
‫ببرد با این جمالت که شاید چون برخی آرزوهایت هنوز محقق نشده و شاید کمبودهایی‬
‫داری که این مبحث را ساخته ای تا به دنیا لبخند غرور و پیروزی بزنی در عین حال که‬
‫کمبود داری آن را احساس نکنی و با خیالی ساده تر زندگیت را ادامه بدهی‪.‬‬

‫البته که ایشان از درون کسی آگاه نیست و احساس انسانها به زندگیشان را نمیتوان از‬
‫ظاهر قضاوت کرد و در غریزه و در درون همه ما این احساس نجات دادن همنوعان وجود‬
‫دارد و همه ما دوست داریم برای همنوعانمان کاری انجام دهیم ولی حتی اگر بخاطر ضعف‬
‫شخص نگارنده یا امثالهم این مباحث مطرح میشود و واقعا بتوان با این توجیه خود را التیام‬
‫ببخشیم مشکلی در آن رویت نمیشود‪.‬‬

‫شاید خیلی به این نوع نگرش نیاز دارند شاید برخی نیاز دارند خود را توجیه کنند تا بتوانند‬
‫به زندگی با آرامشتری ادامه دهند در کنار این مورد قبال به این موضوع پرداخته ایم که‬
‫چه دالیل دیگری برای بازگو کردن مبحث جبر زندگی وجود دارد و عالوه بر موارد ذکر‬
‫شده زندگی روزمره این روزها پر از ظاهرسازی و شو آف خوشبختی شده همه نوع سبک‬
‫زندگی فیک و ظاهرگرا را در شبکه های اجتماعی میبینیم‪ ،‬که عموما روی دنبالکنندگان‬
‫تاثیرات مخربی دارند و همه جا پر شده است از فالوورهایی که در حسرت زندگی دیگران‬
‫هستند و فکر میکنند جهان یک زندگی بهتری به ایشان بدهکار است و این نسل در پیری‬
‫ممکن است سرخورده تر شده و ناامیدانه زندگی کنند و یا حتی دست به کارهای خطرناکی‬
‫بزنند‪ ،‬پس اگر سرسختانه با جبر بودن زندگی مخالفید بگذارید کسانی با این تفکر خوش‬
‫باشند‪ ،‬بگذارید ایشان در حسرت نمانند و کسی خودش را به تنهایی مقصر نداند‪.‬‬

‫وقتی تاریخچه مبحث جبر را نگاه کنید‪ ،‬خیلی ها از شاعران و فیلسوفان مطرح از جمله‬
‫هابز ‪ ،‬مارکس (و سایر افرادی که با سرچ کلمات جبر و جبرگرایی در گوگل و ویکی پدیا‬
‫به آنها میرسید) از جبر صحبت های زیادی کرده اند و یا حتی خیلی از افراد عادی به درک‬

‫‪70‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫حقیقت جبر رسیده اند اما سبک بیانشان کمی پیچیده بوده‪ ،‬که روند را برای فهمیدن و‬
‫درک موضوع برای همگان سخت میکرده و اینجانب به عنوان نگارنده سعی کردم با‬
‫استفاده از تشبیه ذهن انسان به کامپیوتر ‪ ،‬فن بیانی نرم تر و با سبک نوشتنی متفاوت‪ ،‬از‬
‫آن در جهت مثبتی استفاده کنم‪.‬‬

‫برخی از بزرگان و فالسفه حتی دلیلی برای ارائه این طرز فکر نمیدیدند یا معموال نکته‬
‫مثبتی در پخش آن نمیدیدند که تالش مستمری برای ارائه این حقیقت داشته باشند و یا‬
‫فهمیدن آن را عامل افسردگی و بی انگیزه شدن مردم میدانستند که ممکن بود آینده بشر‬
‫را که رو به تکامل میرفت به خطر بیندازد اما اینجانب معتقدم آگاهی همواره مفید است و‬
‫درک حقیقت جبر واقعا ممکن است به سود ما باشد و اگر همچنان با این نظر مخالفید‬
‫خواهشمندم یک بار دیگر این کتاب را با دقت بخوانید‪.‬‬

‫فرهنگ ها و طرز فکرها ‪ ،‬آیین ها و‪ ...‬به یکباره یا به اصطالح یک شبه به وجود نیامده‬
‫اند که بخواهند یک شبه تغییر پیدا کنند و عموما هر نوع تغییری در جوامع به زمان احتیاج‬
‫دارد اما قطعا شدنی هست‪ .‬به دلیل زندگی در ایران واحتماال مسائلی که در پی آن وجود‬
‫دارد انتشار چنین کتابی برایم پررسیک بنظر میرسد اما همه موجودات زنده در نهایت‬
‫محکوم به فنا و نابودی هستند یا بهتری بگویم همه میمیرند و نگارنده نیز‪.‬‬

‫باید به غریزه خود عمل کرد محکومیم به این موضوع‪ ،‬امیدوارم هر زمان که قصه من هم‬
‫تمام میشود پیش خود بگویم همه کاری که میتوانستم کردم‪ .‬الزم نیست نامم بماند‪ ،‬نامم‬
‫که کاربردی ندارد چون همه یک نام داریم آن هم انسان هست اما هدف و فواید مثبت‬
‫این نوشته ها در این کتاب بماند و تاثیرگزار باشد‪.‬‬

‫ترس همواره با انسانها بوده و هست و اینجانب زندگی حال حاضرم را دوست دارم و ریسک‬
‫سنگینی هست که این کتاب را بخواهم به نام خود انتشار بدهم اما باید قدمی هر چند‬
‫کوچک و ناچیز اما رو به جلو برای بهبود شرایط کنونی انجام شود‪.‬‬

‫شاید هم تاثیری نگذارد و استقبالی نشود اما اگر این کار را صورت نپذیرد تا انتهای زندگی‬
‫خویش را با حسرت ادامه خواهم داد‪ .‬با آرزوی برابری و خوشبختی برای همه موجودات‪.‬‬

‫‪71‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫استقبال ضعیف در انتشار اولیه‬


‫در انتشار نسخه اولیه این کتاب‪ ،‬متوجه ترس افراد از درک و خواندن این مبحث شده و‬
‫بنظر میرسد که باید با فن بیان نرم تری موضوع به سمع خیلی از افراد برسد‪ ،‬خیلی از‬
‫افراد فرصت مطالعه ندارند و باید همین مطالب در قالب انیمیشن ‪ ،‬مستند ‪ ،‬فیلم ‪ ،‬رمان‬
‫یا سایر سبک های فراگیرتر در انتشار اطالعات استفاده شود‪.‬‬

‫البته این کتاب‪ ،‬کتابی نیست که هیچ حزب حاکمیتی‪ ،‬یا یک نهاد وابسته به هیچ دولتی‪،‬‬
‫از آن حمایت کند‪ ،‬چون طبیعتا افراد در قدرت‪ ،‬ذاتا جاهطلب و برتری جو هستند و عموما‬
‫دنبال یکسان نگریستن به خودشان و دیگران نیستند‪ ،‬چرا که عموما دستاوردهای‬
‫کوچکشان را متعلق به شخص خودشان دانسته یا از اینکه در خانواده نزدیک به قدرت به‬
‫دنیا آمده اند خوشحالند و برچسب کمونیستی و این دسته از اصطالحات به کتاب میزنند‪.‬‬

‫مجدد باید گفت این کتاب‪ ،‬کتابی نیست که هرکسی در مواجه با آن از ابتدای خواندنش‬
‫خوشحال بشود‪ .‬ممکن است شخص در فکر فرو برود ولی قطعا در برخورد اولیه خوشحال‬
‫نخواهد شد‪ .‬همه ما شنیده ایم که حقیقت تلخ است‪ .‬این یک ضرب المثل قدیمی بوده و‬
‫شاید این حقیقتی که میگفتند تلخ هست‪ ،‬واقعا همین حقیقت جبر بوده باشد‪.‬‬

‫در نتیجه برای بازگو کردن یا فاش کردن یک حقیقت تلخ‪ ،‬به سبکی جدیدتر‪ ،‬اینجانب‬
‫به عنوان نگارنده‪ ،‬انتظار مورد توجه قرار گرفتن کتاب با سرعت باال را نداشته‪ ،‬و خود به‬
‫عنوان نگارنده این کتاب‪ ،‬قطعا کسی نخواهم بود که از در برخورد با اینجانب بخواهند‬
‫مورد استقبالم قرار دهند‪ ،‬چرا که حرفهای انگیزشی مثبت نزده ام و حتی در ستایش غم‪،‬‬
‫مبحث اینجانب بی اعتبار است‪ ،‬که افسرده ها را بخواهد التیام ببخشد‪ ،‬پس نه از دسته با‬
‫انگیزه ها مورد حمایت قرار میگیرم‪ ،‬نه زیاد بی انگیزه ها و افسرده ها این مبحث را استقبال‬
‫میکنند‪ ،‬چرا که معموال آنها هم دنبال مقصرند‪.‬‬

‫‪72‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫شاید عده کمی طرفدار حقوق برابر برای انسانها از این مبحث حمایت کنند ولی به هر حال‬
‫در نهاد همه ما انسانها غریزه ای هست که میل به انتشار اطالعات مفید دارد و ممکن است‬
‫این غریزه به مرور زمان برای ترس از حمله قبایل دشمن یا به اشتراک گذاری شکارگاه‬
‫ها و چراگاه ها شکل گرفته باشد و همزمان در ادامه همان غرایز در حال گام برداشتن‬
‫هستیم‪.‬‬

‫اما اگر ذره ای به مثبت بودن نتیجه درک این حقیقت برای دیگران اعتقاد دارید از شما‬
‫میخواهم از توانتان در این راستا یعنی کمک به درک جبر برای سایر انسانها کمک گرفته‬
‫شود‪.‬‬

‫کسی که تا انتها این کتاب را به دقت مطالعه کرده باشد مطمئنا به حقیقت وجود جبر ایمان‬
‫دارد‪ .‬البته ابتدا و انتهای کتابها بیشتر تاثیرگذار هستند و شاید طرح این موضوع در انتهای‬
‫این کتاب کلیت مبحث را دچار شبهه و شک کند و برای عده ای کیفیت هدف نوشتن آن‬
‫زیر سوال برود‪ ،‬اما در شرایطی خاص و دارای ایده هایی بوده که در نهایت باید گفت برای‬
‫ساخت فیلم ‪ ،‬نوشتن رمان مرتبط و چاپ همین کتاب و ادامه مباحثش نیاز به کمک مالی‬
‫هست‪.‬‬

‫شاید شنیده باشید که فقر در جوامع با کمک مالی کردن یک نفر به یک فقیر از بین نمیرود‬
‫(البته که الزم هست اما کافی نیست) و اگر همه ما بتوانیم درک کنیم که از یک جنس‬
‫هستیم ‪ ،‬در یک راستا هستیم و فقط جایگاه به دنیا آمدنمان متفاوت هست‪ ،‬میتوانیم جوامع‬
‫بهتری بسازیم که در آن مشکالت اجتماعی و فقیر کمتری هم وجود داشته باشد‪ ،‬پس اگر‬
‫قصد کمک کردن به یک نیازمند را هم دارید میتوانید درصد خاصی از آن مبلغ که برای‬
‫این کار در نظر گرفتید را به گسترش آگاهی در زمینه درک حقیقت جبر اختصاص بدهید‬
‫که از پیشاپیش از حمایت شما متشکرم‪.‬‬

‫از طریق این کد میتوانید در صورت تمایل‪ ،‬حمایت و کمک های مالیتان را با رمزارز‬
‫بیتکوین به کیف پولی که برای این کار اختصاص داده شده است واریز بفرمایید‪:‬‬

‫‪bc1qnp4ft5hse2venwp32a72yc6xeflvu2gxjwd960‬‬

‫‪73‬‬
‫(فیلترشکن بزنید) ‪Irexist.blogspot.com‬‬

‫هنگام مطالعه و مرور اخبار در شبکه های خبری‪ ،‬گاها با مطالب عجیبی میتوان روبرو شد‪،‬‬
‫شاید باورش برایتان سخت است که در سال گذشته دو هزار میلیارد دالر برای بودجه های‬
‫نظامی در جهان هزینه شده و واقعا تاسف میخورید که انسانها با نصف این مبلغ که برای‬
‫کشتن همنوعانشان و یا خوشبینانه بخواهیم نگاه کنیم‪ ،‬برای حفظ قدرت صرف میکنند‪،‬‬
‫میتوانستند چه میزان رفاه بیافرینند‪ ،‬به اقلیم زمین و محیط زیست چه کمکی میشد یا چه‬
‫تعداد انسان از گرسنگی نجات میافتند و چه تعداد انسان با استعداد را میتوانستیم شکوفا‬
‫ساخته و افراد باسواد تربیت کنیم‪.‬‬

‫در نتیجه پول و سرمایه بیش از اندازه کافی در جهان هست فقط در راه اشتباهی در حال‬
‫مصرف شدن میباشد واقعا اگر میخواهید حمایتی از همنوعان و کره زمین کرده باشید یکی‬
‫از راه های این کار حمایت مالی و معنوی در راه درک حقیقت جبر برای همگان است چه‬
‫در راه انتشار این کتاب و چه از هر طریقی که میتوانید‪.‬‬

‫طبق برآوردهای اولیه تقریبا با درصد خطای اشتباه زیاد میتوان گفت از هر ‪ 25‬نفر یک نفر‬
‫زمان‪ ،‬جرئت و ‪ ...‬به طور کلی شرایط مطالعه این کتاب را دارد بنابراین اگر شما یکی از‬
‫این ‪ 25‬نفر بودید خواهشمند است زنجیره را حفظ کرده و حداقل برای ‪ 25‬نفر از دوستانتان‬
‫ارسال نمایید تا یک نفر به مطالعه پرداخته و زنجیره قطع نگردد‪.‬‬

‫با تشکر از شما مهربانان ‪ ،‬مجبورترین مختاران زمین‬

‫‪74‬‬

You might also like