You are on page 1of 23

‫‪1‬‬

‫مضمـــون‬

‫سریت النـــیب‬
‫مقدمه‬
‫‪ 1‬تعریف سریت وتفاوت میان سریت وسنت‬
‫‪ 2‬امهیت سریت‬
‫‪ 3‬ویژگیهای سریت‬
‫‪ 4‬مصادرسریت‬
‫‪ 5‬رابطه ما ابپیامرب‬
‫‪ 6‬طوایف اعراب‬
‫‪ 7‬اداین قبل ازبعثت‬
‫‪ 8‬اوضاع زندگی اعراب قبل ازبعثت‬
‫‪ 9‬سه خبش ازسریت پیامرب‬
‫‪ 10‬سلسهل نسب پیامرب‬

‫تعریف سیرت‬
‫سریت درلغت راه وروش را گفته میشود ‪.‬‬
‫ودراصطالح ‪ ،‬راه وروش ‪ ،‬اوصاف وحاالت زندگی ازوالدت اتوفات پیامربص را سریت النیب میگویند ‪.‬‬
‫تفاوت میان سریت وسنت اینکه ‪ :‬سریت شامل متام احوال واوصاف زندگی پیامربمیباشد وسنت عبارت ازاقوال ‪ ،‬افعال و تقریر پیامرباست ‪.‬‬
‫بدینرتتیب ‪ :‬سریت عام وسنت خاص میباشد ‪.‬‬
‫اهمیت سیرت‬
‫اهمیت سیرت را ابدقت منودن به معنای آیه مبارکه ذیل میتوانمی درایبمی ‪.‬‬
‫هللا جل جالهل میفرماید‪:‬‬
‫هللا ک َ یثری ًا « الاحزاب ‪» 21‬‬ ‫وهللا َوال َیو َم ال یخ َر َو َذکَ َ‬
‫ـــر َ‬ ‫سو ٌة َح َس نَ ٌة یملـَن ََک َن یَر ُج َ‬ ‫ی‬
‫هللا ُآ َ‬ ‫دَک َن لَ ُمک یِف َر ُسولی‬
‫لَقَ َ‬
‫ترمجه ‪ :‬یقینا ربای شما ردروش ورفتار فرستاده اهلل الگوی نیکویی است ربای کسیکه همواره هب اهلل وروزقیامت امیددارد واهلل را بسیار یادمیکند‪.‬‬
‫ویژگیهای سیرت النبی‬
‫صحیح ومعتمد بودن‬ ‫‪1‬‬
‫سریت پیامربص حصیح ترین سریت دراترخی پیامربان ومصلحان بشامر می آید ‪.‬‬
‫زندگینامه پیامربص ازحصیح ترین مصادر ودقیق ترین ش یوه های علمی بدست مارس یده است که درهیچ مرحهل ازاتفاقات زندگی آن ‪ ،‬جزوی ترین شک وتردیدی جای ندارد‪.‬‬
‫‪ 2‬واضح وروشن بودن‬
‫‪2‬‬

‫زندگی وسریت پیامربص درمتامی مراحل خود َکمال واحض وآشاکراست حیت قبل ازبعثت اززمان ازدواج پدرش عبدهللا ابمادرش آمنه اتزمان وفات خود پیامربص ‪ ،‬مهه‬
‫مراحل حیات اش َکمال مه چون خورش ید روشن است ‪.‬‬
‫‪ 3‬انسانی واجتماعی بودن‬
‫سریت رسول هللا ص حاکیت زندگی انساین است که هللا ج وی را ابمنصب رسالت گرامی داش ته است ‪.‬‬
‫متام مراحل زندگی اش ویژگیهای انساین داش ته وصفات خدایی ‪ ،‬ملکی وافسانه یی را برآن نیفزوده است ‪.‬‬
‫بدینرتتیب مهه انساهنا میتوانند منحیث الگو ‪ ،‬زندگیشان را مطابق به آن عیار بسازند ‪.‬‬
‫دراینجاست که هللا جل جالهل روش زندگی اش رابرای ما رسمشق والگوی زندگی قرار داده میفرماید ‪:‬‬
‫هللا کَ یثری ًا « الاحزاب ‪» 21‬‬ ‫وهللا َوال َیو َم ال یخ َر َو َذکَ َ‬
‫ـــر َ‬ ‫سو ٌة َح َس نَ ٌة یملـَن ََک َن یَر ُج َ‬ ‫ی‬
‫هللا ُآ َ‬ ‫دَک َن لَ ُمک یِف َر ُسولی‬
‫لَقَ َ‬
‫‪ 4‬شامل بودن است‬
‫سریت رسول هللا ص شامل متام خبشها وویژگی های زندگی انسان میشود ‪.‬‬
‫درراس تاکری ‪ ،‬درامانتداری ‪ ،‬درعبادت وبندگی ‪ ،‬دردعوت وهجاد ‪ ،‬درتربیت ‪ ،‬درزندگی فامییل ‪ ،‬دراحساس وعاطفه ‪ ،‬رعایت حقوق ‪ ،‬برخورد ابمردم ‪،‬‬
‫عفت الکم ‪ ،‬آداب حصبت ‪ ،‬س یاست ونظام سازی ‪ ،‬جشاعت وفرماندهی وغریه‪...........................‬‬
‫خالصه اینکه سریت رسول هللا ص شامل متامی ابعاد زندگی انسان در اجامتع میباشد ‪.‬‬
‫مصادر سیرت النبی‬
‫‪ 1‬قرآنکرمی‬
‫‪ 2‬سنت واحادیث حصیح پیامربص وکتب حدیث‬
‫‪ 3‬اشعارعرهبای عرصرسالت‬
‫‪ 4‬کتب سریت‬
‫مهمترین کتب سیرت‬
‫مؤلف ‪ :‬محمدبن احسق بن یسار ( متوِف ‪152‬ه ق )‬ ‫‪ 1‬کتاب املغازی‬
‫مؤلف ‪ :‬ابومحمد عبدامللک بن ایوب محریی برصی‬ ‫‪ 5‬سریت ابن هشام‬
‫مؤلف ‪ :‬محمد بن سعد بن منیع زهری برصی بغدادی‬ ‫‪ 6‬طبقات ابن سعد‬
‫مؤلف ‪ :‬ابوجعفر محمدبن جریر طربی‬ ‫‪ 7‬اترخی طربی‬
‫مؤلف ‪ :‬امام ترمذی رح‬ ‫‪ 8‬الشامئل احملمدیه‬
‫مؤلف ‪ :‬ابن قمی جوزی رح‬ ‫‪ 9‬زاداملعاد‬
‫‪ 10‬نورالیقنی ِف سریة س یداملرسلنی مؤلف ‪ :‬ش یخ محمدخرضی رح‬
‫مؤلف ‪ :‬موالان صفی الرمحن مبارکپوری‬ ‫‪ 10‬الرحیق اخملتوم‬
‫رابطه ما با پیامبرص‬
‫رابطه خودرا ابپیامرب براساس چهارنکته ذیل میتوانمی برقرار منایمی ‪:‬‬
‫‪ 1‬امیان به پیامرب‬
‫‪ 2‬اطاعت ازپیامرب‬
‫‪ 3‬اتباع ازپیامرب‬
‫‪ 4‬حمبت ابپیامرب‬
‫طوایف اعراب‬
‫‪ 1‬عرب ابیده ‪:‬‬
‫قبایل عاد ‪ ،‬مثود ‪ ،‬طسم ‪ ،‬جدیس ‪ ،‬معالق ‪ ،‬اممی ‪ ،‬جرمه ‪ ،‬حضور ‪ ،‬وایر ‪ ،‬عبیل ‪ ،‬جامس و حرضموت ازعرب ابیده بوده نسل آن‬
‫منقرض شده اند ‪.‬‬
‫‪ 2‬عرب حقطاین‬
‫که نسل شان اتعدانن ( جد‪ 21‬پیامربص مریسد ‪.‬‬
‫‪ 3‬عرب عدانین که ازاوالد حرضت امسعیل آغاز میشود ‪.‬‬
‫ادیان قبل ازبعثت‬
‫هیودیت ‪ ،‬مس یحیت ‪ ،‬بودایزم ‪ ،‬برهامیی ‪ ،‬جموسیت ‪ ،‬بت پرس یت ‪.‬‬
‫وضع زندگی اعراب قبل ازبعثت‬
‫‪3‬‬

‫اوضاع دینی وسیاسی‬


‫اکرثیت مردم جزیرة العرب مرشک وبت پرست بودند اما اداین دیگری که درابال تذکررفت نزیدربنی مردم پریواین داشت ‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫مهه این اداین پرازاوهام وخرافات شده ابگذشت زمان درحال احنطاط وفروپایش قرارداشت‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫دربنی عرب هاابوجود این مهه اداین ‪ ،‬آاثری ازدین ابراهمیی نزیوجود داشت ‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫قریش ادعا داشتندکه فرزندان ابراهمی اند ‪ ،‬سکونت درمکه ‪ ،‬اداره‬ ‫‪‬‬
‫ورسپرس یت کعبه حق مسمل آهنا میباشد‪.‬‬
‫مناصب ششگانه ذیل ‪:‬‬ ‫‪‬‬
‫‪ 1‬ــــ ( ندوة ) رایست دارالندوه‬
‫‪ 2‬ــــ ( رایة ) محل پرمچ‬
‫‪ 3‬ــــ ( قیادت ) رهربی َکروان وقافهل‬
‫‪ 4‬ــــ ( جحابت ) درابین وپرده داری کعبه‬
‫‪ 5‬ــــ ( سقایت ) آبرساین برای جحاج‬
‫‪ 6‬ــــ ( رفاده ) هتیه طعام برای جحاج‬
‫مناصب متذکره فوق ‪ ،‬مظاهر قدرت ورشافت ش ناخته میشد نسل بعدازنسل در اختیارقریش بود‪.‬‬
‫عالوه برآن مقامات ومناصب خورد وکوچک دیگری نزیوجودداشت که قریش دربنی خودتقس می کرده بودند‪.‬‬
‫بدینرتتیب عرهبا پادشاهی مس تقیل نداشتند بلکه بزرگان قریش را که مناصب فوق دراختیارشان بود منحیث رهربان دیین ودنیوی خود می‬
‫ش ناختند ‪.‬‬
‫اوضاع اجتماعی‬
‫اوضاع اجامتعی اعراب هنایت پست وافتیده بود ‪:‬‬
‫هجل وبیدانشی معومیت داشت ‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫خرافات ‪ ،‬فساد ویب بندوابری مهه جارا فراگرفته بود ‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫مردم مهچون چهارپااین زندگی داشتند ‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫زان ‪ ،‬حفشا ویب حیایی عام شده بود ‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫مقارورشابنویش عادت مهیشگی عرهبا بود‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫دخرتان را زنده بگورمیکردند وآنرا نشانه عزت وغریت میپنداشتند ‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫غارتگری ‪ ،‬چوروچپاول ‪ ،‬رهزین وقطاع الطریقی امرعادی بود ‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫به زانن امهیت قایل نبودند وآنرا درردیف مال ومتاع ‪ ،‬جزء مریاث مرد میدانستند ‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫اکرثا فرزندان را ازترس اتمنی نفقه شان به قتل مریساندند ‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫قتل ‪ ،‬کش تار وخونریزی برایشان امرعادی بود ‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫خباری ازعایشه رض روایت کرده است ازدواج در عهد جاهلیت به چهار ش یوه صورت میگرفت‪:‬‬
‫‪ 1‬ش یوه اول هامن اردوايج بود كه امروزه در میان مردم معمول است ‪.‬مرد به رساغ مردي دیگر مریود و دخرت حتت رسپرس يت او ای دخرت خود او را خواس تگاري میكند و‬
‫همریه يم پردازد و اب او ازدواج میكند ‪.‬‬

‫‪ 2‬ش یوة دیگر این بود كه مرد به مهرسش مهینكه از حیض پاك میشد ‪.‬میگفت ‪ :‬بفرست فالن مرد بیاید و خودت را در اختیار او بگذار!‬
‫و شوهر آن زن از مهرسش كناره میگرفت ‪ ،‬و هرگز به او دست منزید ات معلوم بشود كه آای از آن مردي كه خودش را در اختیاراو قرار داده بود‪ ،‬ابردار شده است ای نه ؛‬
‫وقيت این قضیه روشن يم شد ‪،‬دوابره مرد اگر دوست داشت به رساغ مهرسش مریفت؛ و این َکر را از آن هجت اجنام میداد كه میخواست فرزندي از نظر طبقات اجامتعي‬
‫جنیب تر داش ته ابشد ‪.‬‬
‫اين ازدواج را نكاح االستبضاع ميناميدند‪.‬‬
‫‪ 3‬ش یوة دیگري نزی وجود داشت ‪:‬گرويه از مردان كه تعدادشان مكرت از ده نفر بود مجع میشدند‪ ،‬و مديت هر یك از آانن هرچند ابر كه يم خواست به رساغ آن زن‬
‫مریفت ‪.‬وقيت ابردار میشد‪ ،‬و وضع محل میكرد‪ ،‬و چند شب از وضع محل او میگذشت‪ ،‬به دنبال آن مردان يم فرس تاد؛ هیچیك از آن مردان منیتوانست از حضور پیدا كردن‬
‫‪4‬‬

‫نزد آن زن خودداري كند؛ مهه نزد او مجع میشدند ‪.‬آن زن خطاب هبمه آن مردان میگفت‪ :‬خوب میدانید كه مهة شام اب من چه رابطهاي داش ته اید !اینك من فرزندي آورده‬
‫ام و این فرزند از آن تو است‪ ،‬اي فالن! و انم هر کدام از آن مردان را كه دوست داشت بر زابن میآورد‪ ،‬و‬
‫فرزندش را به آن مرد ملحق میگردانید ‪.‬آن مردنزی منیتوانست از پذیرفنت آن فرزند خودداري كند ‪.‬‬

‫‪ 4‬چهارمنی ش یوه ازدواج چنان بود كه مردان بیشامري مهزمان اب یك زن رابطه داشتند‪ ،‬و هر یك از آانن هرچندابری که يم خواست بر آن زن وارد يم شد آن زن نزی از‬
‫نزدیيك اب هیچ یك از آن مردان كه نزد او يم آمدند‪ ،‬خودداري منیكرد ‪.‬‬
‫این زانن فاحشه بودند و بر در خانه هایشان بریيق يم زدند كه عالمت ابز بودن در خانه آانن به روي مهه مردان ابشد‪ ،‬و هركس يم خواست اب آن زن رابطه برقرار میكرد ‪.‬‬
‫چننی زين هرگاه ابردار میشد وفرزند يم آورد‪ ،‬مردان مهه مجع میشدند‪ ،‬و قیافه ش ناس يم آوردند‪ ،‬و طبق داوري قیافه ش ناسان‪ ،‬فرزند آن زن به یيك از آن مردان ملحق‬
‫میگردید ‪.‬از آن پس آن زن فرزندش را به انم ونسب آن مرد مینامید و فرزندآن مرد خوانده میشد ‪ ،‬آن مرد نزی از پذیرفنت فرزند آن زن فاحشه خودداري منیكرد ‪.‬‬
‫وقيت خداوند متعال محمدصیل اهللا علیه وسمل را به حق مبعوث فرمود‪ ،‬ازدواهجاي معمول در دوران جاهلیت را جبز مهنی ازدواج اساليم كه امروزه معمول است‪ ،‬از میان برد‬
‫‪.‬‬
‫اوضاع اقتصادی‬
‫ازحلاظ اقتصادی عرهبا دروضعیت فالکتباری قرارداشتند ‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫جتارت هممرتین وس یهل تآمنی نیازمندهیای زندگیشان بود‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫قافهل های جتاری درطول سال به شام ومین سفر میکردند‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫ومهچنان ازجاهای دیگر به ابزارهای مشهور عاکظ ‪ ،‬ذواجملاز ‪َ ،‬م َجنَّه وغریه سفرمیکردند ‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫اما جبز ازماههای حرام دردیگراایم سال نسبت نبود صلح وامنیت این سفرهای جتاریت مبشلک مواجه میشد ‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫عرهبا ازحلاظ فن وصنعت عقب مانده بودند ‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫مک وبیش شغل ابفندگی دس یت ‪ ،‬زراعت ودامداری دربنی شان راجی بود ‪ ،‬اکرثیت مردم فقریوتنگدست بودند ‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫اوضاع اخالقی‬
‫عرهبا اگرچه ازحلاظ اخالیق مه ابنواع رذایل اخالیق مبتالبودند ‪ .‬اما یکعده حماسن اخالیق مه داشتند ازقبیل ‪:‬‬
‫جوامنردی وخساوت ‪ ،‬وفا به عهد ‪ ،‬جشاعت وعزت نفس ‪ ،‬عدم پذیرش ذلت وزبوین ‪ ،‬همامن نوازی ‪ ،‬جدیت درتصممی وعزم راخس وسادگیهای‬
‫حصرانشیین و‪ ...............‬درآهنا وجودداشت ‪.‬‬
‫مهنی مواصفات واخالق گرامنایه وموقعیت جغرافیایی که جزیرة العرب داشت ابعث شد که پروردگاربزرگ ج آاننرا برای بدوش گرفنت مس ئولیت بزرگ‬
‫رسالت ‪ ،‬رهربی واصالح جامعه برشی برگزید‪.‬‬
‫سلسله نسب پیامبر‬
‫نسبنامه پیامربصیل هللا علیه وسمل به سه خبش تقس می میشود‪:‬‬
‫خبش اول ازمحمد اتعدانن است که مهه برآن اتفاق دارند ‪.‬‬ ‫‪1‬‬
‫خبش دوم ازعدانن ات حرضت ابراهمی است که درمیان علامء سریت اختالِف است ‪.‬‬ ‫‪2‬‬
‫خبش سوم از ابراهمی اتحرضت آدم است که بیشرتین قسمت آن به نقل اهل کتاب متکی بوده علام درآن توقف را هبرتدانس ته اند ‪.‬‬ ‫‪3‬‬
‫اجداد پیامبر تاعدنان‬
‫َص ‪ ،‬الکب ‪ُ ،‬م ّره ‪ ،‬کعب ‪ ،‬لؤی ‪ ،‬غالب ‪ ،‬فهر ‪ ،‬مالک ‪ ،‬ن َرض ‪،‬‬ ‫محمد ‪ ،‬عبدهللا ‪ ،‬عبداملطلب ‪ ،‬هامش ‪ ،‬عبدمناف ‪ُ ،‬ق َ ّ‬
‫کینانه ‪ ،‬خ َُزمیه ‪ُ ،‬مدرکه ‪ ،‬الیاس ‪ُ ،‬مرض ‪ ،‬ینزار ‪َ ،‬م َع ّد ‪ ،‬عدانن‬
‫خاندان پیامبر (ص)‬
‫‪ ‬هاشم پرس عبدمناف انم اصیل اش (عمرو) بود وبعدا به هامش شهرت ایفته است ‪.‬‬
‫هاشم دریکی ازسفرهای جتاریت اش درمنطقه یرثب ابسلمی بنت عمرو که ازقبیهل عدی بن جناربود ازدواج کرد ومدیت ابآن زندگی منوده ودرمسری سفر به‬
‫شام درمنطقه غزه فلسطین وفات ایفت ‪.‬‬
‫‪ ‬سلمی که دریرثب درخانه پدرش زندگی میکرد بعدازمدیت طفیل بدنیاآورد وانمش را ( شیبه ) گذاشت که بعدابه (عبدالمطلب) شهرت‬
‫ایفت ‪.‬‬
‫‪5‬‬

‫عبدالمطلب رابشناسیم ‪:‬‬


‫‪ ‬شیبه دریرثب درنزد مادرش ابیق ماندوبسن رشدرس ید هفت ایهشت ساهل بود که َکَکیش ( مطلب ) ازآن خربشد وبرای خربگریی به یرثب‬
‫سفرکرد‪.‬ودروقت ابزگشت ازیرثب ( شیبه ) را به اجازه مادرش ابخود به مکه آورد‪.‬‬
‫‪ ‬چون شیبه نوجوان درعقب َکَکیش برشرتسواربود مردم مکه دیدند فکر کردند که غالمی را مطلب ابخود آورده است ‪ ،‬بناء عبداملطلب‬
‫خطاب کردند ‪ .‬وازآن وقت شیبه به عبداملطلب شهرت ایفت ‪.‬‬
‫‪ ‬بعدازوفات مطلب ‪ ،‬عبداملطلب جانشنی َکَکیش شد ‪.‬‬
‫‪ ‬ازمناصب مربوط مکه ‪ ،‬سقایت ورفادت را هامش به عهده داشت ‪ .‬وبعدازوفات آن برادرش مطلب بدوش گرفت وبعد ازوفات مطلب بدوش‬
‫برادرزاده اش عبداملطلب ( شیبه ) قرارگرفت ‪.‬‬
‫عبداملطلب اتاخریمعرش این وظیفه را بس یاربه موفقیت به اجنام رسانید‪.‬‬
‫حفرچاه زمزم وماجرای اصحاب فیل‬
‫درزمانیکه تولیت کعبه دراختیارعبداملطلب بود دوواقعه همم رخ داده است‪:‬‬
‫‪ 1‬حفرچاه زمزم‬
‫‪ 2‬ماجرای احصاب فیل‬
‫درطول دوره های خمتلف اترخی ‪ ،‬جرمهی ها مدت های طوالین برجزیرة العرب حامكیت داشتند ‪.‬‬
‫زمانیکه جرمهی ها مغلوب شده جمبوربه ترک جزیرة العرب شدند ‪ ،‬چاه زمزم راپرَکری کرده برزمنی مهوارساختند ‪.‬‬
‫حفرچاه زمزم‬
‫‪ ‬دردوره ُج َرمهی هاکه چاه زمزم پرَکری شده وبرزمنی مهوارساخته شده بود سالیان مامتدی به هامن حالت ابیق مانده وجای آن رامه کس‬
‫منیدانست ‪.‬‬
‫‪ ‬بعد ًا توسط عبداملطلب جای آن مشخص شده حفر وکندناکری صورت گرفت وابردیگرقابل اس تفاده شد ‪.‬‬
‫خالصه ماجرای اصحاب فیل‬
‫‪ ‬ابرهه بن صباح حبشی که فرمانداراتم الاختیارجنایش درمین بود ابلشگر بزرگی که میگویند تعدادشان برشصت هزارمریس ید برفیلها‬
‫سواربودند وخودوی نزی برفیل بزرگی سواربود برای ترصف وختریب کعبه حرکت کردند ‪.‬‬
‫‪ ‬ودروادی ( مُحَسَّر ) که درمیان (مزدلفه ومنا) واقع است توقف کردند ‪.‬‬
‫‪ ‬توسط پرندگاین بنام ( ابابیل ) ابس نگریزه ها س نگباران شده ‪ ،‬نیست و انبود گردیدند ‪.‬‬
‫‪ ‬این حادثه بقول مؤرخان درماه حمرم پنجاه ای پنجاه وپنج روز پیش ازوالدت پیامبرص بوقوع پیوس ته است ‪ .‬واین مصادف است‬
‫اباواخرماه فربوری ایاوایل ماه مارچ سال ‪ 571‬میالدی ‪.‬‬
‫عبداهلل پدرحضرت محمد‬
‫عبداملطلب ده پرسداشت یکی آن عبدهللا بود‪.‬‬
‫‪ ‬عبدهللا بسن جواین رس ید وی را پدرش ابآمنه بنت وهب بن عبدمناف که ازقبیهل بین زهره بود عقدازدواج بست ‪.‬‬
‫‪ ‬عبداهلل که بیست وپنج سال داشت پس ازمدیت دریک سفر جتاریت بسوی شام درمنطقه یثرب مریض شدووفات ایفت‪.‬‬
‫والدت فرخنده پیامبرص‬
‫محمدص روزدوشنبه دوازدمه ماه ربیع الاول درعام الفیل اییکسال پس ازعام الفیل دوماه پس ازوفات پدرش عبدهللا درمکه مکرمه بدنیا‬
‫آمد‪.‬‬
‫دوران شیرخوارگی‬
‫‪ ‬اولنی زین که یک هفته پس ازمادر ‪ ،‬به حرضت محمد صلعم شریداد ( ثویبه کنیزابولهب) بود‪ .‬درآن وقت پرسشریخواری بنام مرسوح‬
‫داشت ‪.‬‬
‫‪ ‬قبل ازآن به محزه َکَکی پیامربنزیشریداده بود ‪ .‬وبعدازآن به ابوسلمه بن عبدالاسدخمزومی نزیشریداده است ‪.‬‬
‫‪6‬‬

‫بعداعبداملطلب نواسه مبارکش حرضت محمد(ص) راغرض رشد وتربیت هبرت برای زین ازقبیهل بنی سعد بنام حلیمه بنت عبداهلل بن حارث‬
‫که شوهرش حارث بن عبدالعزی انم داشت سپُرد واو آن را خبویب پرورش ونگهداری میکرد ‪.‬‬
‫پیامربص ابراول اتسن دوسالگی وابردوم اتچهارسالگی درنزدحلمیه در قبیهل بین سعد ابیق ماند وخبویب رشد وتربیت ایفت ‪.‬‬
‫دراینوقت حلمیه سه فرزند داشت ‪ :‬بناهمای عبدهللا بن حارث ‪ ،‬انیسه بنت حارث ‪ ،‬حذافه بنت حارث ‪.‬‬
‫ومهچنان حلمیه درعنی وقت ازابوسفیان بن حارث بن عبداملطلب نزیپرس تاری میکرد ‪ .‬ومحزه بن عبداملطلب رامه شریداده است ‪.‬‬
‫مادران ‪ ،‬برادران وخواهران رضاعی پیامبر‬
‫پس ثویبه وحلمیه مادران رضاعی پیامرب( ص ) میباش ند ‪.‬‬
‫‪ ‬مرسوح وابوسلمه خمزومی ازطرف ثویبه‬
‫‪ ‬عبدهللا ‪ ،‬ابوسفیان ازطرف حلمیه‬
‫‪ ‬ومحزه ازطرف ثویبه وحلمیه ‪ ،‬برادران رضاعی پیامرب(ص) اند ‪.‬‬
‫‪ ‬انیسه وحذافه ‪ ،‬خواهران رضاعی پیامرب(ص) میباش ند‪.‬‬
‫ماجرای شق صدر‬
‫حصیح مسمل ازانس رض روایت منوده است که ‪:‬‬
‫زمانیکه آحنرضت ابکودَکن درحال ابزی بود جربئیل نزد اوآمد واورابرزمنی خواابند وسینه اش را شگافت وقلبش راخارج کرد وخون بس ته ازآن برآورد‬
‫وگفت این هبره ش یطان دروجود توست ‪ ،‬سپس قلب راابآب زمزم در طشت زرین شست وشوداد وجبای خودابز گرداند وسینه را دوابره بست‬
‫کودَکن به جعهل به نزد مادرش دویدند وگفتند‪ :‬محمدکش ته شد !‬
‫چون به نزدش رفتند اورا پریده رنگ ایفتند ‪ ،‬انس میگوید ‪ :‬من نزیاثر دوخت را درسینه آحنرضت میدیدم ‪.‬‬
‫بنابرقول حمققان دراینوقت پیامربص چهارساهل بود ‪ .‬پس ازاین حادثه حلمیه حرضت محمدرا به مادرش ابزگرداند ‪.‬‬
‫وفات آمنه مادرپیامبر‬
‫پیامربص شش ساهل بود که مادرش آمنه ابخادمه اش « ام امین » رسپرستش عبداملطلب وفرزندش حرضت محمدص غرض ابزدید ازآرامگاه شوهرش‬
‫ازمکه به یرثب که پنجصدکیلومرتفاصهل دارد سفرکرد‪.‬‬
‫وی بعدازیکامه درراه ابزگشت ازیرثب خست مریض شد ودرمنطقه ابواء که دربنی مکه ومدینه واقع است وفات ایفت ‪.‬‬
‫پیامبربعدازوفات مادر‬
‫پیامربص بعدازوفات مادرش حتت رسپرس یت پدرالکنش عبداملطلب قرار داشت وبه سن هشت سال ودوماه وده روزه قرارداشت پدرالکنش عبداملطلب‬
‫نزی وفات کرد ‪.‬‬
‫بعدازوفات عبداملطلب حتت کفالت َکَکیش ابوطالب قرارگرفت واوازآن ابشفقت ودلسوزی پرس تاری ومراقبت میکرد ‪.‬‬
‫پیامبردرسن دوازده سالگی‬
‫پیامربدرسن دوازده سالگی بودکه ابَکَکیش عبداملطلب دریک َکروان جتاریت بشام سفرکرد ‪.‬‬
‫درمنطقه بنام ( بُصرا ) که ازمناطق شام است توقف کردند ‪ ،‬درآجنا راهیب بود بنام ( بَحِیرا ) شهرت داشت بعدازفرودآمدن َکروان این راهب‬
‫بسوی ایشان آمد وحرضت محمدرا دید وازدستش گرفت وگفت ‪:‬‬
‫این رسورآینده هجان میباشد ‪ ،‬واین سفریپروردگاردرروی زمنی است ورمحت برای هجانیان است ‪.‬‬
‫وبه ابوطالب مشوره داد که آنرا ابخودبشام ن ََربد ‪ ،‬به مکه ابزگرداند مبادابه آن آسییب برسد ‪ .‬وابوطالب این َکررااجنام داد ‪.‬‬
‫پیامبردربیست سالگی‬
‫پیامرببیست ساهل بود که درابزارعاکظ دربنی قریش که قبیهل کنانه نزیمهراه شان بود ودربنی قیس عیالن جنگی درگرفت ‪.‬‬
‫به سبب اینکه درماه های حرام رخ داده است بنام جنگ جفاراید شده است ‪ ،‬پیامربنزیدراین جنگ حضورداشتند تریهارا برای َکَکیش آماده میکرد ‪.‬‬
‫محصلین گرامی سبب وقوع این جنگ را درکتاب رحیق المختوم مطالعه کنید‪.‬‬
‫حِلفُ الفضول‬
‫پس ازجنگ جفار درماه ذوالقعده پامین فضول منعقدشد ‪.‬‬
‫‪7‬‬

‫قباییل ازقریش ازمجهل ‪ :‬بین هامش ‪ ،‬اسدبن عبدالعزی ‪ ،‬زهره بن الکب وتمی بن مره درخانه عبدهللا بن جدعان که ازالکن ساالن وبزرگان قوم بود‬
‫گردمه آمدند وپامین بستند براینکه ‪:‬‬
‫ازمظلوم حامیت میکنند برابراست که مظلوم ازاهل مکه ابشدایازمناطق دیگر واتزمانیکه حق مظلوم را ازظامل نس تانند ازپای منی نش ینند‬
‫دراین پامین پیامربنزیحضورداشتند ‪ ،‬پس ازآنکه به مقام پیامربی مرشف شدند فرمودند ‪:‬‬
‫دررسای عبدهللا بن جدعان درپامیین حضورداش مت منیخوامه جبای آن شرتان رسخ موی ( دارای فراوان ) داش ته ابمش ‪ ،‬واگردراسالم نزیبه آن فراخوانده‬
‫شوم آنرا میپذیرم ‪.‬‬
‫سبب وقوع این پیمان را محصلین گرامی میتوانند درکتاب رحیق المختوم وسایرکتب سیرت مطالعه کنند ‪.‬‬
‫پیامبر دربیست وپنج سالگی‬
‫پیامرببسن بیست وپنج سالگی اباموال جتاریت خدیجه که اززانن بزرگوار وجتارت پیشه وقت بود دربرابر مزدی معیین که برایش پرداخته میشد مهراه اب‬
‫« میسره » غالم خدجیه به شام سفرکرد‪.‬‬
‫بعدازابزگشت به مکه ‪ ،‬پیامربابتقاضای خدجیه ابوی عقد ازدواج بست ‪ ،‬واین اولنی ازدواج پیامربص بوده ودراین وقت پیامربص بیست وپنج سال‬
‫داشت وخدجیه چهل ساهل بود ‪.‬‬
‫سی وپنج سالگی پیامبر‬
‫پیامربص یس وپنج ساهل بود که قریش به بناء جمدد کعبه اقدام کردند ‪.‬‬
‫زمانیکه بنای کعبه درموقعیت جحرالاسود رس ید درموردگذاشنت س نگ جحرالاسود جبایگاهش دربنی مردم اختالف مبیان آمد بگونه که چندشب‬
‫وروزاین جنجال ادامه داشت نزدیک بود َکرشان به جنگ بینجامد ‪.‬اخریا به این اتفاق رس یدندکه ‪ :‬اولنی کس یکه وارد مسجدشدآنرا به داوری میپذیرند‬
‫‪.‬‬
‫چون دیدنداولنی کس یکه ازدروازه داخل شد حرضت محمدبود ‪ ،‬مهه بیک صدا وی را به داوری گرفتند وازموضوع ابخربشان کرد‪.‬‬
‫درآنوقت پیامربص یک چادرخواست وس نگ را درمیان چادرگذاشت وازبزرگان قبایل خواست هریک گوشه ازچادررابگریند وآن س نگ را جبایش‬
‫بگذارند ‪ ،‬ابینرتتیب مهه قبایل دراین َکرسهمی شدند ونزاع وجنجال برطرف شد‪.‬‬
‫واین تدبری یکی ازنبوغ وظرافت پیامربصیل هللا علیه وسمل بود ‪.‬‬
‫آغازبعثت وغارحرا‬
‫‪ ‬پیامرب(ص) به معرچهل سالگی درحالیکه درغارحرا مشغول عبادت بود به پیغمربی مبعوث شد‪.‬‬
‫‪ ‬غارحرا غاری است درجبل نورکه پیامربص مدت سه سال درآن مرصوف عبادت بوده وابپروردگارش راز ونیاز میکرد‪.‬‬
‫اولین آیاتیکه نازل گردید‬
‫‪ ‬برای خنس تنی ابر برای پیغمربص پنج آیه َا ّو ی ِّل سوره علق‬
‫بخوان هب انم رپوردگارت هك آفرید (‪)1‬‬
‫مس َرب ّ َیك َّ یاَّلي َخل َ َق ﴿‪﴾1‬‬
‫ا ْق َر ْآ یاب ْ ی‬
‫َخل َ َق ْاال َنس َان یم ْن عَلَ ٍق ﴿‪﴾2‬‬
‫انسان را از علق آفرید (‪)2‬‬ ‫ِ‬
‫بخوان و رپوردگار تو كريمترين [كريمان] است (‪)3‬‬
‫ا ْق َر ْآ َو َرب ُّ َك ْ َال ْك َر ُم ﴿‪﴾3‬‬
‫َّ یاَّلي عَ َّ َمل یابلْ َق َ یمل ﴿‪﴾4‬‬
‫همان کس هك هب وسیله قلم آموخت (‪)4‬‬
‫آنچه را هك انسان نمیدانست [بتدريج هب او] آموخت (‪)5‬‬ ‫عَ َّ َمل ْاال َنس َان َما ل َ ْم ی َ ْع َ ْمل ﴿‪﴾5‬‬
‫ِ‬
‫توسط حرضت جربئیل امنی ازطرف هللا ج نزول ایفت ‪.‬‬
‫‪ ‬البته قبل ازنزول آایت فوق ‪ ،‬ویح ونشانه های نبوت به شلک (روایهای صادقه) آغازشده بود‪.‬‬
‫‪ ‬وبعد ًا ‪ ،‬مدت کواتهی فَ َتـرت ای( انقطاع ویح ) آمد ‪.‬‬
‫‪ ‬وبعداز مدت کواتهی سلسهل آن ابنزول آاییت از( سوره مدثر ) دوابره آغازگردید‪.‬‬
‫‪ ‬وبدینرتتیب پیامربص به انذار ورساندن ندای توحید به دیگران مامورشد ‪.‬‬
‫‪8‬‬

‫آغازمراحل دعوت‬
‫دعوت پیامربص به دومرحهل آغازمیشود ‪:‬‬
‫‪ 2‬دعوت علنی‬ ‫دعوت مخفی‬ ‫‪1‬‬
‫بعدازنزول آاییت ازسوره مدثر پیامربدعوت خودرا بطورخمفیانه آغازمنود‪.‬‬
‫آایت قرارذیل است ‪:‬‬
‫َای َآ ُّهیَا الْ ُم َّد یث ّ ُر ﴿‪﴾1‬‬
‫ای کشیده ردای شب رب سر (‪)1‬‬
‫قُ ْم فَآَن یذ ْر ﴿‪﴾2‬‬
‫ربخيز و بترسان (‪)2‬‬
‫َو َرب َّ َك فَ َك ی ّ ْرب ﴿‪﴾3‬‬
‫و رپوردگار خود را زبرگ دار (‪)3‬‬
‫و لباس خويشتن را پاك كن (‪)4‬‬
‫َو یث َیاب َ َك فَ َط ّه ْیر ﴿‪﴾4‬‬
‫َو ُّالر ْج َز فَ ْاْه ُْر ﴿‪﴾5‬‬
‫و از پلیدی دور شو (‪)5‬‬
‫َو َال ت َ ْم ُُن ت َ ْس تَ ْك ی ُرث ﴿‪﴾6‬‬
‫و منت مگذا ر و فزونی مطلب (‪)6‬‬
‫َو یل َرب ّ َیك فَ ْاص ی ْرب ﴿‪﴾7‬‬
‫و ربای رپوردگارت شكیبایی كن (‪)7‬‬
‫اولین مسلمانان‬
‫‪ ‬پیامرب اولنی دعوتش را ازنزدیاکن خود رشوع کرد ‪.‬‬
‫بناء اولنی کسانیکه دعوت پیامربرا لبیک گفتند وبه او امیان آوردند ‪:‬‬
‫‪ ‬اززانن زوجه گرامی شان خدجیة الکربی رض ‪.‬‬
‫‪ ‬ازغالمان غالم خودپیامرب زیدبن حارثه رض ‪.‬‬
‫‪ ‬ازاطفال وخوردساالن پرسَکَکیش حرضت عیل رض ‪.‬‬
‫عیل رض درآنوقت حدودده سال سن داش ته درخانه پیامربحتت کفالتش زندگی میکرد ‪.‬‬
‫‪ ‬ازالکن ساالن دوست نزدیک پیامربص ابوبکرصدیق رض بودند‪.‬‬
‫که دراترخی اسالم بنام ( السابقون الاولون ) ش ناخته میشوند ‪.‬‬
‫‪ ‬بعدا عده دیگری ازاحصاب که ازآجنمهل ‪:‬‬
‫‪ ‬عامثن بن عفان اموی ‪.‬‬
‫‪ ‬زبریبن عوام اسدی ‪.‬‬
‫‪ ‬عبدالرمحن بن عوف زهری ‪.‬‬
‫‪ ‬سعدبن ایب وقاص زهری ‪.‬‬
‫‪ ‬طلحه بن عبیدهللا تمیی وعده زایددیگری ابتالش ودعوت حرضت ابوبکرصدیق رض به دین اسالم مرشف شدند ‪.‬‬
‫بدینرتتیب دعوت دعوت خمفی پیامربص مدت سه سال ادامه ایفت‪.‬‬
‫دعوت علنی پیامبروپیامدهای آن‬
‫پیامرببعدازسه سال دعوت خمفیانه ابنزول آیه (‪ )214‬سوره شعراء‬
‫ْ‬
‫َو َآن یذ ْر ع یَش َریت ََك َال ْق َرب َینی ﴿‪﴾214‬‬
‫و خويشان زندیكت را هشدا ر بده (‪)214‬‬
‫وآیه ‪ 94‬سوره جحر‬
‫‪9‬‬

‫فَ ْاصدَ ْع یب َما ت ُْؤ َم ُر َو َآ ْع یر ْض َع ین الْ ُم ْ ی‬


‫رش یك َنی ﴿‪﴾94‬‬
‫پس آنچه را بدا ن مامورشده ای آش كارابساز و از مشركان روی رباتب (‪)94‬‬
‫ماموربدعوت علین گردید ‪.‬‬
‫فرازکوه صفا وآغازدعوت علنی‬
‫‪ً ‬‬
‫بناءپیامربص دریکی ازروزها برفرازکوه صـــــفا بلند شد وابگفنت « ایصباحا»وابانم گرفنت هریکی ازقبایل ‪ ،‬مردم را بسوی خود فراخواند‬
‫ومردم در دامنه کوه حارضشدند وخطاب به آهنا گفت ‪:‬‬
‫‪ ‬اگرشامراخرببدمه که درعقب کوه لشکردمشن برشام محهل آورمیشوند ‪ ،‬شام خسمن را ابورمیکنید ؟‬
‫‪ ‬مهه مردم درجواب گفتند بیل مااتکنون ازتودروغ نشنیده امی ‪.‬‬
‫پیامربفرمود‪:‬‬
‫‪ ‬هامان من شامرا ازعذاب شدیدی که درانتظاراتن هست خربمیدمه‬
‫وهریکی ازقبایل وافرادرا انم گرفت وازعذاب هللا برحذرشان ساخت وفرمود ‪:‬‬
‫‪ « ‬خودرا ازعذاب دوزخ جنات دهید ‪ ،‬دربرابرفیصهل حق ‪َ ،‬کری ازمن ساخته نیست ومن مالک نفع ورضرنیس مت‪».‬‬
‫بدینرتتیب دعوتش رابطور علین به مردم ابالغ کرد ‪.‬‬
‫‪ ‬درخمت خسنان پیامرب ‪ ،‬مردم پرااگنده شدند ویگانه کس یکه به شدت صدای خمالفت بلندکرد ابولهب َکَکی پیامرببود ‪.‬‬
‫‪ ‬ودرنتیجه آیه اول سوره « مسد » انزل گردید‪.‬‬
‫تَب َّ ْت یَدَ ا َآ یِب لَه ٍَب َوت ََّب ﴿‪﴾1‬‬
‫ربیده باد دستان ابولهب و هالك باد (‪)1‬‬
‫‪ ‬بعدازاین پیامرببپاخواست وآشاکرا مردم را به اسالم فرامی خواند وقرآن را به مردم تالوت میفرمود وبتهارا تقبیح میکرد‪.‬‬
‫موج مخالفت ها‬
‫‪ ‬مرشکنی به خمالفت برخاستند پیامربرا حتقری و متسخرمیکردند ‪ ،‬انهما والقاب خمتلف ابالی آن میگذاشتند ‪.‬‬
‫‪ ‬نسبت به حقانیت قرآن ودعوت ش بهه اندازی میکردند‬

‫‪ ‬تالش میکردند اتکسانیکه ازبریون مکه به مکه واردمیشوند اب پیغمربمالقات نکنند اتمبادا قرآنرا بش نوند وازدعوت وی متآثرشده امیان‬
‫بیاورند‪.‬‬
‫آزار وشکنجه ها‬
‫‪ ‬این مهه تالشهایشان دربرابردعوت پیامرب َکرگرواقع نشد بناء به شکنجه ها روی آوردند‪.‬‬
‫‪ ‬قریش بعدازجملس ومشوره ابین فیصهل کردند که ازهرقبیهل کس یکه‬
‫مسلامن میشود ابید ازطرف رئیس قبیهل موردشکنجه قرارگرید ‪.‬‬
‫‪ ‬ومهچنان برده وغالمی اگرمسلامن میشود موالیش آنرا ابشدیدترین ش یوه شکنجه مناید‪.‬‬
‫‪ ‬بعدازآن بدترین وبریحامنه ترین شکنجه هارا مبسلامانن خصوصا به آاننیکه که مس تضعف بودند وموردحامیه کیس نبودند واردکردند‪.‬‬
‫صهیب بن س نان رومی‬
‫بالل حبشی غالم امیه بن خلف‬
‫عامربن ایرس‬
‫ایرسپدرعامرغالم بین خمزوم‬
‫مسیه بنت خیاط مادرعامر‬
‫خباب بن َا َرت غالم ام امنار‬
‫‪10‬‬

‫ام عبیس کنزیبین زهره‬


‫عامربن فهریه‬
‫وخود ابوبکرصدیق رض‬
‫ازمجهل کساین هستند که بدترین شکنجه هارا متحمل شدند اماازامیان به پیامربابزنگشتند ‪.‬‬
‫تقاضای مکررقریش ازابوطالب‬
‫‪ ‬سه مرتبه یکی پیی دیگر درنزدابوطالب هیئت اعزام داشتند اتجلو پیامربراازبدگوییهای خدااین واجدادشان بگرید وایاینکه به آهنا بس پارد ‪.‬‬
‫‪ ‬اماابوطالب درهرسه ابرتقاضای قریش را نپذیرفت وقریش ازآن انامیدشدند‪.‬‬
‫بناء به تعرض ویورش به پیامربرارشوع کردند ‪ ،‬اذیت وآزاری زایدی را خبود پیامربرساندند‪.‬‬
‫دراین امر ابولهب که َکَکی پیامربورسخست ترین دمشن اسالم بودازمهه پیش قدمی داشت ‪.‬‬
‫دودخرتپیامرب( رقیه وام لکثوم ) درناکح دوپرسابولهب ( عتبه وعتیبه) بود بعدازبعثت ‪ ،‬پرسانش راجمبورساخت اتآاننراطالق مناید‪.‬‬
‫ازمجهل زانن زن ابولهب ( ام مجیل ) اروی بنت حرب بن امیه خواهر ابوسفیان بن حرب ‪ ،‬بدترین دمشن پیامرببود‪.‬‬
‫او ازبدزابنرتین زانن بود‪،‬دربرابرپیامربازهیچگونه افرتاوبدگویی اجتناب منیکرد ‪.‬‬
‫ردرخانه ومسریراه پیامرب میگذاشت اتبآن اذیت شود‪.‬‬
‫بوته های خاررا مجع میکرد وازطرف شب ب ی‬
‫درقرآنکرمی بنام « حامةل احلطب»=( هزیم کش) ازآن ایدشده است ‪.‬‬
‫همسایگان پیامبر‬
‫ابولهب ‪َ ،‬ح َمک بن ایب العاص ‪ ،‬عقبه بن ایب معیط ‪ ،‬عدی بن محراء ثقفی وابن الاصداء هذِل که مهسایه گان نزدیک پیامرببودند بدترین‬
‫آزاررا به پیامربمریساندند‪.‬‬
‫ازمجهل آانن فقط حمک بن ایب العاص بعدامسلامن شده است ‪.‬‬
‫دریکی ازروزهاعقبه بن ایب معیط به مشوره ابوهجل وایرانش درحنی که پیامربدرمنازدرحال جسده بود شمکبه شرترا گرفته درمیان دوشانه اش‬
‫گذاشت وپیامربدرحال جسده ابیق ماند ومهه برآن خنده ومتسخرکردند‪.‬‬
‫وحرضت فاطمه آمده آن را ازشانه پیامربدورکرد وپیامربازجسده بلندشد ‪ ،‬امیه بن خلف پیامربرادش نام میداد ومتسخرمیکرد ‪.‬‬
‫ُا َیب بن َخلَف برادر ُا َمیَّه بن خلف ‪َ ،‬اخنَس بن رشیق ثقفی ‪ ،‬ابوهجل بدترین اذیتهارا درحق پیامربرواداش ته وآنرا مذ ّمم خطاب میکردند‪.‬‬
‫ابینرتتیب میکوش یدند اتمانع عبادت پیامربشوند وجلو دعوتش رابگریند اماهرگز موفق نشدند‪.‬‬
‫دارِ اَرقم‬
‫پیامرببرای اینکه رجن ومصیبت وفشارقریش ابالی مسلمنی مكرتشود وعبادات شان را بدوراز انظار وفشارمرشکنی اجنام داده بتوانند‬
‫واحاکم الهیی را برایشان تالوت کنند‪.‬‬
‫دار ارمق را که دردامنه کوه صفا ونسبتا دورازانظارمرشکنی بود به عنوان مرکزدعوت به اسالم وتعلمی وتربیت مسلمنی انتخاب منود‪.‬‬
‫هجرت اول به حبشه‬
‫چون فشارآزاروشکنجه مرشکنی ابالی مسلامانن بیش ازحدشد و ابگذشت هرروز اوضاع وخمی ترمیشد بناء براساس تصممی وفیصهل پیامرب عده‬
‫ازمسلامانن برای ابراول به حبشه ْهرت کردند‪.‬‬
‫پادشاه حبشه یک خشص مس یحی بنام امصحه جنایش بود که درحتت فرمانروایی آن به کیس ظمل صورت منی گرفت‪.‬‬
‫واین ْهرت درماه رجب سال پنجم بعثت بوقوع پیوست‪.‬‬
‫واین گروه شامل دوازده مرد وچهارزن بود‪.‬‬
‫رئیس این گروه عامثن بن عفان رض بود که مهرسش رقیه دخرتپیامرب نزیدراین سفر اباومهراه بود‪.‬‬
‫وابردوم به تعداد هش تادودو ایهش تادوسه مرد وهجده اینوزده زن چندماه بعدازْهرت اول به حبشه ْهرت کردند‪.‬‬
‫تعقیب مسلمانان ازطرف قریش تاحبشه‬
‫مرشکنی برای تعقیب مسلامانن دونفررا به حبشه فرس تادنداتابجنایش دیدارمنوده ومسلامانن ( فراری ) راابزگردانند‪.‬‬
‫واین دونفر‪ ،‬معروبن عاص بن وائل وعبدهللا بن ایب ربیعه بود‪.‬‬
‫واین دونفرابحتایف وهداایی زاید واردحبشه شده وابجنایش دیدار ومالقات منودند وبعدازتقدمی هداای به اسقفهای آن ابخود او درمورد مسلامانن‬
‫هماجرگفتگوکردند ‪.‬‬
‫‪11‬‬

‫وجنایش بعدازشنیدن نظرایت مسلامانن ‪ ،‬حارضبه تسلمی دادن وابز گرداندن آانن به مکه نشد ومناینده مرشکنی به هدفشان انَکم شدند‪.‬‬
‫دراین گفتگو خسنگوی مسلامانن جعفربن ایب طالب بود ‪.‬‬
‫مسلمان شدن حضرت حمزه رض‬
‫حرضت محزه رض بنابرقول اکرثمؤرخنی دربرج ذی احلجه سال ششم بعثت بدین اسالم مرشف شد‪.‬‬
‫دریکی ازروزها درنزدیک کوه صفا ابوهجل پیامربرا ابس نگ زد وجمروح ساخت وبرایش دش نام داد ‪.‬‬
‫واین حصنه را کنزیعبدهللا بن جدعان که دردامنه کوه صفاخانه داشت دید‪.‬‬
‫وماجرارا به حرضت محزه که ازشاکرابزگش ته بود خربکرد‪.‬‬
‫حرضت محزه ازدلریترین جواانن وقت درقریش بود واو ازشنیدن این قضیه درغضب شد وبه تعقیب ابوهجل رفته واباوبشدت برخوردکرد‬
‫وبعدامسلامن شد‪.‬‬
‫اسالم آوردن حضرت عمرفاروق رض‬
‫حرضت معررض ازرسخست ترین دمشنان پیامرببود درماه ذی احلجه سال ششم بعثت سه روز بعدازحرضت محزه رض به اسالم مرشف شد خواهرش فاطمه‬
‫ودامادش سعید قبل ازآن مسلامن شده بودند‪.‬‬
‫بعدازمسلامن شدن معراسالم تقویت ایفت ومسلامانن بطورآشاکرا رفتندودربیت هللا منازخواندند‪.‬‬
‫موضعگیری ابوطالب وخاندانش‬
‫چون ابوطالب دید که قریش اتحد ممکن میکوش نداتپیامربرا ازبنی بربند‪.‬‬
‫بناء خاندان خود یعین بین هامش وبین مطلب را مجع کرد وابآانن درمورد تصممی قریش مشوره منود‪.‬‬
‫آهنا نزیروی غریت ومحیت قومی امع ازمسلامن وَکفر آماده هرنوع دفاع ازپیامربشدند ودرنزدیک کعبه اباوپامین بستند‪.‬‬
‫ازآجنمهل ابولهب َکَکی پیامرب ازاین امرخمالفت کرد وابقریش ابیق ماند‪.‬‬
‫فصل هفتم‬
‫تحریم اقتصادی وشعب ابوطالب‬
‫چون متامی پالن وحیهل های مرشکنی درحصه جلوگریی ازدعوت پیامرب ودرموردقتل آن یب نتیجه ماند‪.‬‬
‫وبین هامش وبین مطلب را دردفاع از پیامرب ‪ ،‬جدی ومه پامین ایفتند‪.‬‬
‫بناء طی یک نشس یت ابمه فیصهل کردند وپامین بستند ‪:‬‬
‫که اببین مطلب وبین هامش ّ ً‬
‫الکقطع رابطه میکنند‪.‬‬
‫خویشاوندی ‪ ،‬دادوگرفت ومهنشیین راابآانن قطع میکنند‪.‬‬
‫وبه آانن خسن منیگویند وبه خانه هایشان رفت وآمدمنیکنند‪.‬‬
‫ومنت پامین را برحصیفه نوشتند ودرداخل بیت هللا آویزان کردند‪.‬‬
‫مهه خانواده های بین هامش وبین مطلب جبز ازابولهب ازبنی مردم کوچیدند وبه دره که بنام شعب ابوطالب ایدمیشدرفته جاجباشدند‪.‬‬
‫شدیدترین حمارصه اقتصادی برآهنا اعامل شد واب شدیدترین مشالکت مواجه شدند‪.‬‬
‫قریش متام موادخوارایک ورضورایت زندگی را ابالی آانن قطع کرد‪.‬‬
‫وهیچکس ابآانن داد وگرفت ومعامهل منیکرد‪.‬‬
‫واین حادثه درماه حمرم سال هفمت بعثت رخ داد ومدت سه سال ادامه ایفت‪.‬‬
‫نقض پیمان تحریم‬
‫درماه حمرم سال دمه بعثت ‪ ،‬پامین حترمی نقض شدوازداخل بیت هللا برداش ته شد‪.‬‬
‫واین َکر توسط چندتن ازرسان نسبتا خریاندیش قریش صورت گرفت‪.‬‬
‫واینکه این اشخاص یک ها بودند ؟‬
‫حمصلنی گرامی کتاب را مطالعه منوده انم آهنارا دریک ورق نوش ته ابخودبیاورند‪.‬‬
‫بدین ترتیب پامین شکس ته شد ورسول هللا ومهراهانشان ازشعب ابوطالب خارج شدند‪.‬‬
‫بعدازبرآمدن ازشعب ‪ ،‬پیامربدوابره دعوت خودراادامه داد وقریش مهچنان میکوش ید جلودعوتش رابگریند وابوطالب مهچنان ازپیامرب دفاع میکرد‪.‬‬
‫عامُ الحُـــــــــــزن‬
‫‪12‬‬

‫( وفات ابوطالب وحرضت خدجیه)‬


‫وفات ابوطالب‬
‫شش ماه پس ازخمت حمارصه اقتصادی درماه رجب سال دمه بعثت ‪ ،‬ابوطالب بشدت مریض شد ووفات ایفت‪.‬‬
‫پیامربص بس یارتالش کرد اتَکَکیش دراخریین حلظات معرش لکمه توحید را بزابن بیاورد اماموفق نشد ‪ ،‬پیامربص درموردش فرمود ‪:‬‬
‫( بخاری ـــ ج‪1‬ص‪) 548‬‬ ‫تغفر َّن لَ َک مالَم َان َه عنه‬
‫َالس َ‬
‫اتزمانیکه منع نشوم ربایت از خدا وندج آمرزش خواهم خواست ‪.‬‬
‫آنگاه آایت ذیل انزل شد ‪:‬‬
‫رش یك َنی َول َ ْو ََکنُو ْا ُآ ْو یِل قُ ْر َیب یمن ب َ ْع ید َما تَ َب َّ َنی ل َ ُه ْم َآَّنَّ ُ ْم َآ ْحص ُ‬
‫َاب الْ َج یح ی‬
‫می توبه ﴿‪﴾113‬‬ ‫َما ََک َن یللنَّ ی ی ّب َو َّ یاَّل َین آ َمنُو ْا َآن ی َْس تَ ْغ یف ُرو ْا یللْ ُم ْ ی‬
‫رتجمه ‪ :‬رب ايپمبر و کسانی هك ايمان آوردهاند سزاوار نيست هك ربای مشركان پس از آنکه ربايشان آش كار گردید هك آانن اهل دوزخند طلب آمرزش كنند ره چند خويشاوند آانن باشند ‪.‬‬
‫القصص﴿‪﴾56‬‬ ‫ان ََّك َالَتَ ْ یدي َم ْن آ َْح َب ْب َت َولَ یك َّن َّ َ‬
‫اَّلل َيَ ْ یدي َمن یَشَ ا ُء َوه َُو َآعْ َ ُمل یابلْ ُمهْتَ ید َین‬
‫ِ‬
‫فت‬ ‫م‬ ‫ی‬ ‫ن‬‫ه‬ ‫ب‬ ‫یك‬‫ل‬ ‫كن‬ ‫ی‬ ‫ن‬‫ه‬ ‫ن‬ ‫ت‬ ‫نم‬
‫رتجمه ‪ :‬رد حقيقت تو ره هك را دوست داری ی وا ی را ما ی ی ن خداست هك ره هك را واهد را ما ی یكند و او هب راهیا گان داانرت است‬
‫خ‬
‫وفات حضرت خدیجه رض‬
‫دو ایسه ماه بعدازوفات ابوطالب درماه رمضان سال دمه بعثت حرضت خدجیه برمحت حق پیوست‪.‬‬
‫حرضت خدجیه الکربی دروقت وفاتش ( ‪ ) 65‬سال ورسول هللا ص ( ‪ ) 50‬سال معرداشت ‪.‬‬
‫‪ ‬حرضت خدجیه رض برای پیامرب ص ازنعمهتای بزرگ الهیی بود که ربع قرن ‪ ،‬آن حرضت ص رامهراهی وهمر وشفقت خویرشا دراوقات‬
‫تشویش ونگراین نثار آحنرضت می منود ‪.‬‬
‫‪ ‬درخست ترین ودشوارترین حلظات آحنرضت را اتیید میکرد ‪.‬‬
‫‪ ‬درحتمل زایَّنای جماهدات طاقت سوزپیامرب ‪ ،‬رشیک ومهگام آحنرضت بود ‪.‬‬
‫‪ ‬درهرگونه رشایط جان ومال خویش را دراختیار پیامربص گذاش ته بود ‪.‬‬
‫‪ ‬پیامرب ص درمورد خدجیه رض فرمود ‪:‬‬
‫« مسندامام احمد ج‪6‬‬
‫کفریب الناس وص ّدقتین حنی ک ّذبین النّاس وارشکتین ِف مالها حنی ّ‬
‫حرمین النّاس ورزقین هللا ودلها وحرم ودلغریها‬ ‫آمنَت یب حنی ی َ‬
‫ص‪»118‬‬

‫زمانیکه مردم کفر می ورزیدند اوبه من امیان آورد ‪.‬‬


‫زمانیکه مردم مرا تکذیب میکردند اومرا تصدیق کرد ‪.‬‬
‫وهنگامیکه مردم مهه چزیرا ازمن دریغ داشتند اومرا درمال خویش رشیک ساخت ‪.‬‬
‫خداوند فرزندان اورابه من ارزاین فرمود درحالیکه مرا ازفرزندان دیگران حمروم ساخت ‪.‬‬
‫وفات خدجیه وابوطالب مصیبت بزرگی برپیامرببود ‪ ،‬مغ واندوه بزرگی را درقلب پیامربواردکرد‪.‬‬
‫ابوفات خدجیه وابوطالب پیامرب دوتن حامیت کننده همم داخل خانه وبریون ازخانه خودرا ازدست داد‪.‬‬
‫بناء این سال بنام عام احلزن ایدشده است‪.‬‬
‫ازدواج باسوده‬
‫دربرج شوال سال دمه بعثت ‪ ،‬رسول خدا ابسوده بنت زمعه ازدواج کردند ‪.‬حرضت سوده ازمجهل هماجرین دوردوم حبشه میباشد ‪.‬‬
‫شوهرقبیل اش ( سکران بن معرو ) است به حبشه ْهرت منود ودرآجنا وای بعدازابزگشت به مکه وفات کرد‪.‬‬
‫گشترش دعوت دربیرون ازمکه‬
‫سفربه طایف‬
‫پس ازدرگذشت ابوطالب دمشنان اسالم جرآت ایفتند وآشاکرا به پیامرب آزار رساندن را ازرسآغازکردند ‪ .‬ابگذشت هرروز حزن برحزن دیگرافزوده‬
‫می شد ‪.‬‬
‫وچون امید پیامربازاصالح وبراه آمدن قریش قطع شد ‪.‬‬
‫بناء به امیداینکه مردم طایف دعوتش را بپذیرند واورا درمیان خویش جای داده ودربرابرقومش ایری رسانند ‪ .‬تصممی سفر طایف را گرفتند ‪.‬‬
‫‪13‬‬

‫طایف منطقه ای است در ( ‪ ) 60‬شصت مییل مکه مکرمه‬


‫پیامرب دربرج شوال سال دمه بعثت پای پیاده رهس پارسفر طایف شدند‬
‫دراین سفر ‪ ،‬پیامربرا ( زیدبن حارثه ) فرزندخوانده اش مهراهی میکرد‬
‫پیامرب بزرگوار اسالم دراین سفر ‪ ،‬ابرسان قبایل ومتنفذین مردم دیدن منوده وآهنارا به اسالم وتوحید دعوت کرد ‪.‬‬
‫اما هیچ یکی ازطایفیان دعوت پیغمربرا نپذیرفتند ‪ .‬وجبای آن پیغمربرا توهنی منوده وانواع آزار و تاکلیف را به وی رساندند ‪.‬‬
‫پیامربازسفر طایف ابعاملی ازحزن واندوه برگشت ودربرج ذی القعده که نزدیک به مومس جح است حتت حامیت( مطعم بن عدی ) واردمکه‬
‫شد ‪ .‬ات رسان قبایل که درمومس جح درمکه وارد میشوند را به اسالم دعوت منایند‪.‬‬
‫قبایلی که اسالم به آنها عرضه شد‪:‬‬
‫‪ 9‬بنی نصر‬ ‫‪ 8‬عبس‬ ‫‪ 7‬سلیم‬ ‫‪ 6‬حنیفه‬ ‫‪ 5‬مره‬ ‫‪ 4‬غسان‬ ‫‪ 3‬فزاره‬ ‫‪ 2‬محارب بن خصفه‬ ‫‪ 1‬بنی عامربن صعصعه‬
‫‪ 13‬حارث بن کلب‪....................‬‬ ‫‪ 12‬کلب‬ ‫‪ 11‬کنده‬ ‫‪10‬بنی البکاء‬
‫اشخاصی که دعوترا پذیرفتند وبه اسالم مشرف شدند‬
‫‪ 5‬ضامدازدی‬ ‫‪ 4‬طفیل بن معردویس‬ ‫‪ 3‬ابوذرغفاری‬ ‫‪ 2‬اایس بن معاذ‬ ‫‪ 1‬سویدبن صامت‬
‫سال یازدهم‬
‫دربرج شوال سال ایزدمه پیامرببزرگوار ابحرضت عایشه رض عقد ازدواج بست ‪.‬‬
‫درجراین مهنی سال درمومس جح پیامرباسالم درحالیکه حرضت ابوبکر صدیق رض وحرضت عیل رض وی رامهراهی میکرد هنگام شب ابشش مرد‬
‫یرثیب که ازقبیهل خزرج بودند دیدن منود وآَّنارا به اسالم دعوت کرد وآَّنا اسالم را پذیرفتند ‪.‬‬
‫آن شش مرد یرثیب انهمایشان قرارذیل است ‪:‬‬
‫‪ 1‬اسعدبن زراره ازبین جنار‬
‫‪ 2‬عوف بن حارث ازبین جنار‬
‫‪ 3‬رافع بن مالک بن جعالن ازبین زریق‬
‫‪ 4‬قطبه بن عامربن حدیده ازبین سلمه‬
‫‪ 5‬عقبه بن عامربن انیب ازبین حرام بن کعب‬
‫‪ 6‬جابربن عبدهللا بن رئاب ازبین عبید بن غمن‬
‫ابامیان آوردن این شش مرد یرثیب دعوت اسالم به یرثب رس ید‪ .‬ودربریون ازمکه گسرتش ایفت ‪ .‬واکرثمردم یرثب ازاین دعوت آگاهی ایفتند ‪.‬‬
‫اسراء ومعــــــــراج‬
‫درخالل این کشمکشها واقعه ارساء ومعراج رخ میدهد كه درتعینی اترخی این واقعه اقوال خمتلف وجود دارد ‪:‬‬
‫‪ 1‬به قول طربی واقعه ارسا درسال اول بعثت رخ داده است ‪.‬‬
‫‪ 2‬نووی وقرطیب سال پنجم ایششم بعثت را اختیار کرده اند ‪.‬‬
‫‪ 3‬بریخ دیگرسال دمه بعثت را اختیارکرده اند ‪.‬‬
‫‪ 4‬گروه دیگر برسال دوازدمه قول دارند ‪.‬‬
‫‪ 5‬بعیض دیگرماه حمرم سال سزیدمه را گرفته اند ‪.‬‬
‫‪ 6‬بریخ ها گفته اند که این واقعه دربرج ربیع الاول سال سزیدمه رخ داده است ‪.‬‬
‫تذکر ‪:‬‬
‫اسراء ‪ :‬به معنای سریدادن هنگام شب را معنا میدهد ‪ .‬پس سفرپیغمرب ازمسجداحلرام اتمسجدالاقَص ‪ ،‬ارساء انم دارد‪.‬‬
‫معراج ‪ :‬ابالرفنت پیامربص ازمسجدالاقَص به نزد پروردگارج بنام معراج اید میشود ‪.‬‬
‫واقعه ارساء به قرآن اثبت است ومعراج به حدیث اثبت است ‪.‬‬
‫بیعت اول عقبه‬
‫بیعت عقبه اول درمومس جح سال دوازدمه بعثت رخ میدهد ‪.‬‬
‫درمومس جح سال دوازدمه بعثت دوازده مرد یرثیب ابپیغمربص بیعت منودند ‪.‬‬
‫ازآجنمهل پنج نفر آن ازآن شش نفری بودند که سال ایزدمه ‪ ،‬دعوت اسالم‬
‫‪14‬‬

‫را پذیرفته بودند ‪ .‬وهفت تن دیگر آن عبارت بودند از ‪:‬‬


‫معاذبن حارث بن عفراء ازبین جنار‬ ‫‪1‬‬
‫ازبین زریق‬ ‫ذکوان بن عبدالقیس‬ ‫‪2‬‬
‫ازبین غمن‬ ‫عباده بن صامت‬ ‫‪3‬‬
‫ازمهپامیانن بین غمن‬ ‫یزیدبن ثعلبه‬ ‫‪4‬‬
‫عباس بن عباده بن نضهل ازبین سامل‬ ‫‪5‬‬
‫ازبین عبدالاشهل ازقبیهل اوس‬ ‫ابوالهیمث بن تهیان‬ ‫‪6‬‬
‫عومی بن ساعده ازبین بن عوف ازقبیهل اوس‬ ‫‪7‬‬
‫درمجموع دوازده نفردرجایی بنام ( عقبه) كه در(منا) واقع است روی‬
‫موضوعایت ابپیغمرب بیعت کردند‪.‬‬
‫منت موضوعات بیعت درحدیث خباری بروایت عباده بن صامت رض نقل شده است ‪:‬‬
‫اولین سفیراسالم دریثرب‬
‫بعدازبیعت اول پیامرببزرگواراسالم مصعب بن معریراغرض تعلمی احاکم اساليم مهراه اب بیعت کنندگان به یرثب فرس تاد‪.‬‬
‫واوبعد ازاجنام ماموریت اش سال بعدی ابجحاج به مكه ابزگشت ‪.‬‬
‫بیعت دوم عقبه‬
‫بیعت دوم عقبه درسال سزیدمه بعثت درمنطقه بنام عقبه که دزنزدیکی منا قرار دارد رخ داد ‪.‬‬
‫دراین بیعت به تعدادهفتادوسه مردودوزن ازمردم یرثب حضورداشتند‪.‬‬
‫مقدمات هجرت‬
‫بعدازبیعت عقبه دوم ‪ ،‬برای مسلامانن یک پایگاه همم دربریون ازمکه بوجود آمد که این یک َکمیایب بزرگ پنداش ته میشد‪.‬‬
‫پیامربایران خودرااجازه داد اتبه این وطن جدید ْهرت کنند‪.‬‬
‫سوء قصد بجان پیامبر‬
‫چون ازتصممی ْهرت ایران پیامرب‪ ،‬مرشکنی مطلع شدند ‪ ،‬برایشان خییل دشواروغریقابل حتمل واقع شد‪.‬‬
‫زیرا آهنا میدانستند که ْهرت وجاجبایی پیامرب ومسلامانن دریرثب درآینده خطرات بزرگی را برای شان درقبال دارد‪.‬‬
‫بناء ابردیگردرجس تجوی راه حل برآمدند ودردارالندوه مجع شدند‪.‬‬
‫بعدازگفتگو ومشوره های مبین برحبس دامئی ‪ ،‬جالوطن ساخنت ‪ ،‬به زجنریبسنت و‪....................‬ابالخره تصممی به قتل پیامربگرفتند ‪.‬‬
‫برای این منظورازهرقبیهل یک نفر جنگی وابجتربه را انتخاب کردند ات خونبهای قتل آن برمهه قبایل تقس می شود‪.‬‬
‫بدینرتتیب یک گروپ ایزده نفری تشکیل شد وشب هنگام به خانه پیامربیورش بردند ‪.‬‬
‫اما به هدف شوم شان هرگزموفق نشدند وانَکم وجخل ابزگشتند‪.‬‬
‫هجرت پیــــامبر‬
‫پیامرب (ص) که روزقبل ابحرضت ابوبکرصدیق رض درمورد ْهرت به یرثب مشوره خودراتمکیل کرده بود‪.‬‬
‫بناء شب هنګام ازخانه اش که شدیدا حتت حمارصه ابوهجل ومهراهانش قرارداشت بریون شد وخبانه حرضت ابوبکر رض ترشیف برد‪.‬‬
‫به جای خود حرضت عیل راخواابند وبه اواطمنان دادکه برایش آسییب منریسد‪.‬‬
‫ومهچنان امانتهای خود راحبرضت عیل سپرد اتبه صاحبان اش بس پارد‪.‬‬
‫وقبل ازطلوع سپیده دم صبح مهراه ابابوبکرصدیق (رض) به ( غارثور) ترشیف بردند‪.‬‬
‫واین واقعه روزمجعه اترخی ‪ 27‬ماه صفراملظفرسال چهاردمه بعثت بوقوع پیوست‪.‬‬
‫سه شب « شب شنبه ‪ ،‬شب یکشنبه ‪ ،‬دوشنبه » درآجنا ابیق ماندند‬
‫دراین ش هبا عبدهللا پرسابوبکرکه جوان زیرک وتزیهوش بود ازطرف شب درنزدآَّنا می رفت واحوال قریش ومکه را برایشان مریساند وقبل ازطلوع‬
‫صبح مبکه ابزمی ګشت ‪.‬‬
‫عامربن فهریه که غالم ابوبکرصدیق بود نزیگوسفندانش راشب هنگام درنزدیکی غارثورمیربد وصبحگاهان ابزمیگشت‪.‬‬
‫قریش دراین سه روزاباس تفاده ازهرگونه اماکانت وابجایزه گذاشنت صدشرتماده تالش کردند اتحداقل یکی این دونفررابیابند اماهرگزنتوانستند موفق‬
‫شوند‪.‬‬
‫‪15‬‬

‫ذات النطاقین‬
‫بدینرتتیب ش یب که فردای آن( دوشنبه اول ماه ربیع الاول ) است اسامء بنت ابوبکررض برایشان توشه وآذوقه سفر هتیه کرد‪.‬‬
‫چون اسامء مكربند خودرا دونمی کرد ‪ ،‬ابنمیی آن آذوقه هتیه شده را بست ونمیی دیگرآنرا به مكرش بس ته کرد ازآجنهت بلقب ذات النطاقنی مسمی شد ‪.‬‬
‫ازغارثوربطرف قبا‬
‫درعنی هامن شب پیامرب ابابوبکررض ازآجنا بطرف « یرثب » حرکت کردند‬
‫عامربن فهریه غالم ابوبکرصدیق ابآَّنا مهراهی میکرد وعبدهللا بن اریقط که ازمجهل مرشکنی وطرف اعامتد ابوبکر رض بود ( راه بدل ) شان بود ‪.‬‬
‫مرشکنی زمانیکه پالهنای شومشان درمورد قتل پیامربص انَکم شد بعدازمشوره وجملس رساقه بن مالک را دربرابر صد شرت ماده به تعقیب‬
‫پیامربگامشتند امارساقه زمانیکه به پیامربرس ید مسلامن شد ‪ .‬به اینرتتیب ازدس تگریی پیامرب نزی انَکم شدند ‪.‬‬
‫پیامرببعدازیکهفته سفر‪ ،‬روزدوشنبه اترخی ( ‪ ) 8‬ربیع الاول مبنطقه( قبا ) رس یدند ‪.‬‬
‫حرضت عیل رض بعدازرفنت پیامربص اتسه روزدیگردرمکه ابیق ماند ات‬
‫امانتهای مردم را که درنزد پیامرب بود به صاحبانش تسلمی مناید ‪ .‬وبعدازسه روز درقبا به پیامرب خودرا رساند ‪.‬‬
‫مسجد ( قــــبا ) اولنی مسجددراسالم‬
‫پیامربص چهار روزدرآجنا ابیق ماندند ومسجدقبارا اباحصاب کرام بناکردند‬
‫ودراین چهارروز‪ ،‬پیامرب درخانه ( لکثوم بن هدم ) ودربریخ ازاقوال درخانه سعدبن خیمثه اقامت داشتند ‪.‬‬
‫قبیهل بین جنار‪ ،‬دایی های پیامرباسالم (ص ) که دریرثب زندگی داشتند در( قـــبا ) به اس تقبال پیامربآمدند ‪.‬‬
‫ازقبا بسوی یثرب‬
‫پیامرب( ص ) صبح روزمجعه ( دوازدمه ربیع الاول )‪ ،‬مهراه اباحصاب کرام وبزرگان قبیهل بین جنار ازقبا بطرف یرثب حرکت کردند ‪.‬‬
‫دروقت منازمجعه در( قبیهل بین سامل بن عوف ) رس یدند ودرآجنا اب احصاب کرام منازمجعه را ادامنودندواین (اولنی منازمجعه) دردایرْهرت بود ‪،‬‬
‫بعدازمنازمجعه پیامرببه یرثب رس یده ودر( قبیهل بین جنار) پاینی آمدند ‪.‬‬
‫ومردم یرثب بس یار به گرمی وشوروشغــف ‪ ،‬ابرسدادن هللا اکربواب خواندن ترانه ها ازپیامرب(ص ) اس تقبال منودند ‪.‬‬
‫اولنی همامن جای پیامرب خانه( ابوایوب انصاری ) بود وشرتشانرا ( اسعدبن زراره ) ابخودبرد ‪.‬‬
‫یرثب بعدازآمدن پیامرب ص به مدینه الرسول انم گذاش ته شد ‪.‬‬
‫تاسیس مسجدنبوی‬
‫جای نزول پیامرب دریرثب توسط شرتانتخاب شد ودرهامجنا مسجدنبوی اتسیس گردید ‪،‬‬
‫تمکیل َکرمسجدنبوی درحدود هفت ماه طول کش ید ‪.‬‬
‫دراین مدت ‪ ،‬پیامربدرخانه ابوایوب انصاری اقامت داشتند وبعدازتمکیل مسجد وْهره ها پیامربابازواج مطهرات بآجنا ترشیف بردند ‪.‬‬
‫مشروعیت اذان‬
‫لکامت اذان ابساس روایی صادقه عبدهللا بن زید رض وحرضت معربن خطاب« رض »وویح که به پیامربص انزل شد مرشوع گردیده است‪.‬‬
‫پیمان اخوت میان مهاجرین وانصار‬
‫بقول ابن قمی رح پیامرباسالم درخانه انس بن مالک رض میان نودتن ازاحصاب کرام که نمیی ازانصارونمیی دیگرازهماجرین بودند پامین برادری برقرارمنود‬
‫اتابیکدیگرمهاکری منوده وپس ازمرگ مه به جای اقارب نس یب ازمهدیگرمریاث بربند ‪.‬‬
‫این حمک ات غزوه بدرسال دوم ْهرت ادامه داشت وابنزول آیه ‪:‬‬
‫﴿و ُآ ْولُو ْا آ أ َل أر َحا یم ب َ أعضُ ه أُم َآ أو َ ِٰل یب َب أع ٍض یِف یكتَ َٰ یب آ َّ یَّلل﴾‬
‫[األنفال‪.]75 :‬‬
‫َ‬
‫ترجمه ‪ :‬و خويشاوندا ن نسبت هب یكدیگر [از دیگران] رد كتاب خدا سزاواررتند‪.‬‬
‫حمک توارث ابساس عقداخوت ازبنی رفت ‪ .‬و( ارث) بردن ابساس(نسب وخویشاوندی) ازمهدیگر تثبیت شد ‪.‬‬
‫پیمان همبستگی اسالمی درمیان مسلمانان‬
‫‪16‬‬

‫پیامرببزگوار اسالم ابعقد این اخوت ‪ ،‬مهه کینه توزهیای موروث جاهلیت وانگزیه های ظاملانه قبیهل ای را که دراثرسالیان درازدمشین‬
‫ابمهدیگردردلها موج مزید ‪ ،‬ازمیان برداشت ‪.‬‬
‫نوت ‪ :‬مواد این معاهده وپامین را که درحتت ‪ 16‬ماده میباشد درمنت کتاب ‪ ،‬مطالعه منایید ‪.‬‬
‫پیمان هم زیستی باقبایل یهود‬
‫دریرثب سه قبیهل مشهورهیود زندگی داشتند‪:‬‬
‫‪ 1‬بین قینقاع که مه پامین ابخزرج بودند‪.‬‬
‫‪ 2‬بین نظری که مهچنان مه پامین ابخزرج بودند‪.‬‬
‫‪ 3‬بین قریظه که مه پامین ابقبیهل اوس بودند‪.‬‬
‫قبایل ذکرشده هیود اگرچه قلب ًا ابپیامربومسلامانن دمشین داشتند اما ظاهرا ابمسلامانن مهزیس یت داش ته علن ًا اظهاردمشین منیکردند ً‬
‫بناء پیامربابآانن نزی روی‬
‫یکعده موادمشخص پامین مهزیس یت امضاکرد‪.‬‬
‫هممرتین مواد این پامین را درمنت کتاب میتوانید به تفصیل خبوانید‪.‬‬
‫شکل گیری جامعه اسالمی‬
‫اجازه دفاع وجنگ باقریش بانزول آیه ‪:‬‬
‫(حج‪)39‬‬ ‫رص یمه لَقَ ید ٌیر »‬ ‫ون ی َاب َّ ُهنم ُظ یل ُموا َوا َّین َ‬
‫هللا عَیل ن َ ی‬ ‫« ُا یذ َن یل َّ یَّل َین یُقَاتَلُ َ‬
‫تحم‬
‫(‪)39‬‬ ‫هب کسانی هك جنگ رب آانن يل شده رخصت [جهاد] داده شده است چرا هك مورد ظلم قرار گرفتهاند و البته خدا رب پيروزی آانن سخت تواانست‬
‫بوقوع پیوستن بعضی سریه ها‬
‫سریه سیف البحر‪ :‬که درماه رمضان سال اول ْهری متشلک ازیس نفر از هماجرین برس کردگی محزه بن عبداملطلب‬
‫سریه رابــــغ ‪ :‬درماه شوال سال اول ْهری متشلک ازشصت نفرازهماجرین برسکردگی عبیده بن حارث بن عبداملطلب‬
‫سریه خـــرار ‪ :‬که درذوالقعده سال اول ْهری متشلک ازبیست تن برسکردگی سعدبن ایب وقاص رض رخ داد‪.‬‬

‫وقایع سال دوم هجری‬


‫سریه ها وغزوه های خورد وکوچک‬
‫غزوه ابواء یا ودان ‪ :‬که برسکردگی خودپیامرباسالم درحالیکه سعدبن عباده رض راحبیث جانشنی خوددرمدینه گذاش ته بودند درماه‬ ‫‪‬‬
‫صفرسال دوم ْهری رخ دادودراین غزوه ‪ 70‬نفرازرسان هماجرین رشکت داشتند وبرای ْهوم برَکروان قریش برآمده بودند اماجنگی در‬
‫نگرفت‪.‬‬
‫درماه ربيع االول سال دوم هجری ‪ 200‬نفرازياران رسول اکرم صلی هللا عليه وسلم درآن شرکت داشتند بسرگروپی‬ ‫غزوه بــواط ‪:‬‬ ‫‪‬‬
‫پيامبربه منظور حمله بر کاروان تجارتی قريش که سرکرده آن امیه بن خلف جُمَحی بودرخ داداماجنگی درنگرفت دراين غزوه ‪ ،‬جانشين‬
‫پيامبر درمدينه سعدبن معاذرض بود ‪.‬‬
‫‪ ‬غزوه سفــوان ‪ :‬که درربيع االول سال دوم هجری که پيابربزرگوار اسالم همراه با ‪ 70‬تن ازاصحاب کرام درتعقيب مشرکينی‬
‫برآمدندکه برگله های مردم مدينه يورش آورده وتعدادی ازمال ومواشی را باخود برده بودند ‪.‬‬
‫درتعقيب آنان تاوادی سفوان درناحيۀ بدر رفتند امابآنهادست نيا فتند وجنگی درنگرفت ووبدين مناسبت اين غزوه بنام ( غزوه بدراولی ) هم‬
‫يادميگردد‪.‬‬
‫دراین غزوه جانشین پیامبردرمدینه زیدبن حارثه رض بود ‪.‬‬
‫‪ ‬غزوه ذوالعشیره ‪ :‬که دراواخرجمادی االول واوائل جمادی اآلخر سال دوم هجری به منظوريورش به کاروان قريش که ازمکه بسوی‬
‫شام روان بودند صورت گرفت ‪.‬‬
‫تعداداصحاب کرام دراين غزوه بنا براختالف روايات ‪ 150‬الی ‪ 200‬نفربود اما قبل ازاينکه درساحه برسند کاروان عبورکرده بود بناء جنگی‬
‫صورت نگرفت ‪،‬‬
‫فرمانده اين غزوه خودپيابراسالم بود وابوسلمه بن عبداالسد مخزومی رابه جانشينی خود درمدينه گذاشته بود ‪.‬‬
‫اين همان کاروانی است که بازگشت آن ازشام درماه رمضان همان سال سبب وقوع غزوه بزرگ بدر گرديد‪.‬‬
‫‪ ‬سریه نخـــله ‪ :‬که دراواخرماه رجب واقع شد دراين سريه رسول هللا ص عبدهللا بن جحش اسدی راهمراه با« دوازده » تن ازمهاجرين‬
‫به منطقه نخله که در‪ 300‬ميلی ازمدينه فاصله داشت فرستادند نهايتا دراخيرين روزماه رجب ازماه های حرام بود باکاروان قريش‬
‫برخوردند وجنگ درگرفت ‪.‬‬
‫‪17‬‬

‫‪ ‬ودرنتيجه عمروبن حضرمی که دراين کاروان بود کشته شد‪.‬‬


‫‪ ‬عثمان بن عبدهللا بن مغيره وحکم بن کيسان نيزکه دراين کاروان بودند اسيرشدند ‪.‬‬
‫پس عمروبن حضرمی اولين کشته وعثمان وحکم اولين اسيران دراسالم بعد ازهجرت بودند ‪.‬‬

‫فرضیت جهــــــــــاد‬
‫بعدازسريه عبدهللا بن جحش رض دربرج شعبان سال دوم هجری بود که بانزول آيات ذيل ‪:‬‬
‫اَّلل َال ُ یُي ُّب الْ ُم ْعتَ ید َین﴿‪﴾190‬‬
‫اَّلل َّ یاَّل َین یُقَا یتلُونَ ُ ْمک َو َال تَ ْعتَدُ و ْا ا َّن ّ َ‬
‫ییل ّ ی‬
‫َوقَا یتلُو ْا یِف َسب ی‬
‫ِ‬
‫(‪190‬‬ ‫و رد راه خدا با کسانی هك با شما میجنگند بجنگید ولی از اندا زه ردنگذرید زريا خدا وند تجاوزكاران را دوست نمیدارد‬
‫ومه یعندَ الْ َم ْسجی ید الْ َح َرا یم َح َّیت یُقَا یتلُو ُ ْمک یفی یه فَان قَاتَلُو ُ ْمک‬
‫ومه ی ّم ْن َح ْی ُث َآخ َْر ُجو ُ ْمک َوالْ یف ْتنَ ُة َآ َش ُّد یم َن الْقَ ْت یل َو َال تُقَا یتلُ ُ ْ‬ ‫َوا ْق ُتلُ ُ ْ‬
‫ومه َح ْی ُث ثَ یق ْف ُت ُم ُ ْ‬
‫ومه َو َآ ْخ یر ُج ُ‬
‫ِ‬ ‫ومه َك َذ ی َِل َج َزاء الْ َاک یف یر َین ﴿‪﴾ 191‬‬ ‫فَا ْق ُتلُ ُ ْ‬
‫و ره كجا رب ايشان دستیافتید آانن را بكشید و همان گوهن هك شما را بيرون راندند آانن را بيرون ربانید [چرا هك] فتنه [=شرك] از قتل بدرت است [با اين همه] رد كنار مسجد الحرام با آانن جنگ مكنید مگر آنکه با‬
‫(‪)191‬‬ ‫شما رد آن جا هب جنگ ردآیند پس اگر با شما جنگیدند آانن را بكشید هك كيفر كافران چنين است‬
‫اَّلل غَ ُف ٌور َّر یح ٌمی ﴿‪﴾192‬‬
‫فَا ین انهتَ َ ْو ْا فَا َّن ّ َ‬
‫ِ‬ ‫ِ‬
‫و اگر بازايستادند البته خدا آمرزنده مهربان است‬
‫(‪)192‬‬

‫ون ّ یادل ُین ی ّ یَّلل فَا ین انهتَ َو ْا فَ َال عُدْ َو َان االَّ عَ َیل َّ‬
‫الظا یل یم َنی ﴿‪﴾193‬‬ ‫ون یف ْتنَ ٌة َویَ ُك َ‬
‫ومه َح َّیت َال تَ ُك َ‬
‫َوقَا یتلُ ُ ْ‬
‫ِ‬ ‫ِ‬
‫با آانن بجنگید ات دیگر فتنهای نباشد و دين مخصوص خدا شود پس اگر دست ربدادنتش تجاوز جز رب ستم كاران روا نيست‬
‫(‪)193‬‬

‫آيه های ‪ 190‬اِل ‪ 193‬سوره بقره‬


‫رض َب ّ یالرقَ یاب َح َّیت ا َذا آ ْ ََْثن ُت ُم ُ ْ‬
‫ومه فَ ُش ُّدوا الْ َو َاث َق فَا َّما َمنًّا ب َ ْعدُ َوا َّما یفدَ اء َح َّیت تَضَ َع‬ ‫یمت َّ یاَّل َین َك َف ُروا فَ َ ْ‬
‫ُ‬ ‫وهم چنان آيه ‪ :‬فَاذا لَ یق ُ‬
‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬
‫الْ َح ْر ُب َآ ْو َز َارهَا ـــــــــــــــ آيتهای ‪ 4‬ـــــــ‪ 7‬سوره محمد‬
‫تحــــــــویل قبله‬
‫اتشانزده ایهفده ماه بعدازْهرت مه رسول خدا ومسلمنی روبطرف بیت املقدس مناز می خواندند ودربرج رجب ایشعبان سال دوم ْهری‬
‫بنابراختالف رواایت ‪ ،‬ابنزول آیه ‪ ﴾144﴿ :‬سوره بقره حتویل قبهل صورت گرفت ‪.‬‬
‫الس َماء فَلَ ُن َو یل ّ َینَّ َك یق ْب َ ًَل تَ ْرضَ اهَا فَ َو ی ّل َو ْ َهج َك َش ْط َر الْ َم ْسجی ید الْ َح َرا یم َو َح ْی ُث َما ُك ُ ْ‬
‫نمت فَ َولُّو ْا ُو ُج یوه ُ َْمک‬ ‫قَدْ نَ َرى تَقَل ُّ َب َو ْ یهج َك یِف َّ‬
‫ون ﴿‪ ﴾144‬سوره بقره‬ ‫ون َآن َّ ُه الْ َح ُّق یمن َّر ی ّ یّب ْم َو َما ّ ُ‬
‫اَّلل یبغَا یف ٍل َ َّمعا ی َ ْع َملُ َ‬ ‫َش ْط َر ُه َوا َّن َّ یاَّل َین ُآ ْوتُو ْا الْ یكتَ َ‬
‫اب ل َ َی ْعلَ ُم َ‬
‫ِ‬
‫ماهب ره سو] گردانیدن رویت رد آسمان را نیك میمينيب س [باش ات] تو را هب قبلهای هك بدا ن نود شوی ربگردا م س روی خود را هب سوی جدا رام كن و ره جا بودید روی خود را هب سوی آن بگردانید رد حقيقت اهل كتاب‬
‫مس لح‬ ‫ني پ‬ ‫خش‬ ‫پ‬

‫‪)144‬‬ ‫يير قبله] از جانب رپوردگارشان [بجا و] ردست است و خدا از آنچه میكنند غافل نيست (‬
‫نیك میدانند هك اين [تغ‬
‫درحنی امربه حتویل قبهل ‪ ،‬پیامربص مرصوف اداء منازظهر بود‪ .‬دورکعت منازرا بطرف بیت املقدس اداکرده بود ابرس یدن این فرمان ‪ ،‬دورکعت متبایق‬
‫رابسوی مسجداحلرام ادا منود ومهه مسلاماننیکه درعقب پیامربص بودندازایشان اطاعت منودند‪.‬‬

‫فرضیت ماه مبارک رمضان‬


‫درماه شعبان سال دوم ْهرت ابنزول آیه ‪:‬‬
‫الص َیا ُم َ َمَك ُكتی َب عَ َیل َّ یاَّل َین یمن قَ ْب یل ُ ْمک لَ َعل َّ ُ ْمک تَتَّ ُق َ‬
‫ون ﴿‪ ﴾183‬سوره بقره‬ ‫َای َآَيُّ َا َّ یاَّل َین آ َمنُو ْا ُكتی َب عَلَ ْی ُ ُمک ّ ی‬
‫‪18‬‬

‫(‪)183‬‬ ‫ای کسانی هك ايمان آوردهاید روزه رب شما مقرر شده است همان گوهن هك رب کسانی هك شيپ از شما [بودند] مقرر شده بود باشد هك رپهيزگاری كنید‬
‫روزه ماه مبارک رمضان برمهه مسلامانن فرض گردید ‪.‬‬
‫وجوب زکات فـــــــطر‬
‫درروزهای اخریی ماه رمضان براساس خطبه وتوصیه پیامرباسالم زَکت فطربرمردم واجب گردید ‪.‬‬
‫‪ 6‬ـــــــــــ وجوب نمازعیدفطر وعیدقربان وادای آن درخودهمان سال‬
‫وقوع غزوه بدرکبری‬
‫‪ ‬غزوه بدرکه دراترخی بنام غزوه بدرکربی ایدمیشود درماه رمضان سال دوم ْهری رخ داد ‪.‬‬
‫‪ ‬سبب وقوع غزوه بدریورش برَکروان جتاریت قریش بودکه برسکردگی ابوسفیان ازشام ابز می گشتند ‪.‬‬
‫‪ ‬این هامن َکرواین بودکه درغزوه ذوالعشریه درماه جامدی الاول ازچنگ مسلامانن رهایی ایفته بود‬
‫‪ ‬واین َکروان ثروت ودارایی بس یاری ازبزرگان قریش را ابخود داشت ‪.‬‬
‫‪ ‬مش متل برهزارشرت ‪ ،‬حدودپنجاه هزاردینارطال وحدودچهل نفرمسلح ازآن پاسداری میکردند ‪.‬‬
‫بناء رسول هللا ص فرصت راغنمیت مشرده اب ‪ 313‬نفرازاحصاب کرام مبنظوریورش به آن روانه انحیه بدرشدند‪.‬‬
‫‪ ‬زمانیکه احوال به مرشکنی مکه رس ید آهنا برسکردگی ابوهجل به ‪ 1300‬نفرراکه درآن اغلب رسان وبزرگان قریش شامل بودند آماده ساختند‬
‫وبقصدجنات قافهل شان بطرف مدینه حرکت کردند ‪.‬‬
‫‪ ‬وابوسفیان ابتغریمسری‪َ ،‬کروان خودراازتعقیب مسلامانن جنات داد ‪.‬‬
‫‪ ‬واحوال به ابوهجل ولشکراینش فرس تاد که َکروان جنات ایفته است به جنگ رضورت نیست ‪ ،‬ابشنیدن این احوال دودس تگی درلشکر‬
‫قریش مبیان آمد ‪ ،‬عده شان پیش نهادکردند که مبکه برگردند‬
‫‪ ‬اماابوهجل ازروی هجل وغرورنپذیرفت ومردم راحتریک کرد ‪ ،‬رسننگ وغریت آورد ات درمنطقه بدررفته هیبت وقوت قریش را به منایش بگذارند‬
‫اتدرآینده هیچکس جرئت محهل بر قریش دردل نپروراند ‪.‬‬
‫‪ ‬اماقبیهل بین زهره برسکردگی اخنس بن رشیق که تعدادشان به‪ 300‬نفرمریس ید نظرابوهجل را نپذیرفتند ازمسریراه ابزگشتند ‪.‬‬
‫‪ ‬وبه تعداد‪ 1000‬نفرابابوهجل به بدررفتند هنایتا اب مسلامانن مقابل شدند ‪.‬‬
‫‪ ‬درروزمجعه هفدمه ماه رمضان املبارک جنگ دربنی مسلامانن حتت فرماندهی پیـــــــــــامربص ومرشکنی حتت فرماندهی‬
‫ابوجــــــــــهل درگرفت ‪.‬‬
‫‪ ‬تعداد مسلامانن ‪ 313‬نفردارای دو اسپ یکی مربوط به زبری بن عوام ودیگری مربوط به مقداد بن معرو بود و‪ 70‬شرتبودند ‪.‬‬
‫‪ ‬فرمانده کل لشکرمسلمین ‪ :‬رســــــــول خدابود ‪.‬‬
‫‪ ‬پرچم دارعمومی مصعب بن عمیررض بود وپرچم رنگ سفيدداشت‬
‫‪ ‬پرچم مهاجرين دردست حضرت علی رض‬
‫‪ ‬پرچم انصار دردست سعدبن معاذرض بود‬
‫‪ ‬تعدادمشرکين ‪ 1000‬نفر بودند ‪.‬‬
‫اولین جنگ تن بتن ‪:‬‬
‫ازمشرکين ‪ :‬عتــــــبه ‪ ،‬برادرش شیـــــبه ‪ ،‬پسرش ولـــــید بود‬
‫عبیده بن حارث بن عبدالمطلب بود ‪.‬‬ ‫ازمسلمانان حضرت حمـــــزه حضرت علی ‪،‬‬
‫کشته های غزوه بدر‬
‫‪ ‬ازمسلامانن ‪ :‬مجع ًا ( ‪ ) 14‬نفرکه ( ‪ ) 6‬آن ازهماجرین و ( ‪ ) 8‬نفرآن ازانصار بودند به شهادت رس یدند ‪.‬‬
‫‪ ‬ازمرشکنی مجعا ( ‪ ) 70‬تن که مهه ازرسان وبزرگانشان بودند کش ته شدند و( ‪ ) 70‬تن دیگر به اسارت درآمدند ‪ .‬که عباس َکَکی پیامرب‬
‫وسهیل بن معرکه خطیب قریش معروف بود نزیازمجهل ارسا بودند‬
‫‪19‬‬

‫‪ ‬به اینرتتیب دراین غزوه پریوزی قطعی ازآن جماهدین وشکست قطعی نصیب مرشَکن گردید ‪.‬‬
‫بعضی ازحوادث ووقایع بعدازغزوه بدر‬
‫غزوه بنی سلیم ‪ :‬درماه شوال سال دوم ْهری رخ داد ‪.‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪ ‬زماین که دوقبیهل بنی سلیم وبنی غطفان قصدمحهل به مدینه داشتند پیامربص ابدوصد تن ازاحصاب کرام به آهنا ْهوم بردند وآهنارا‬
‫اترومارکردند ‪.‬‬
‫ــــــــــ توطئه قتل پیامبر‬ ‫‪2‬‬
‫توسط معریبن وهب مجحی وصفوان بن امیه وانَکمی آن ‪.‬‬
‫ـــــــــ غزوه بنوقینقاع ‪:‬‬ ‫‪3‬‬
‫بنوقینقاع درمواردی پامین شکین کردند پیامرباسالم اباحصاب کرام دراواسط ماه شوال به قلعه آهنا ْهوم برده بعدازحمارصه نسبتا طوالین اموال‬
‫واماکانت شان را مصادره وغنمیت منودند وخودشانرا آواره و جالوطن ساختند ‪.‬‬
‫‪ 4‬ــــــــــ غزوه سویق ‪:‬‬
‫درماه ذی احلجه سال دوم ابرسدگی خودپیامرب اسالم دراطراف مدینه رخ داد ‪.‬‬
‫‪ 5‬ـــــــــــ غزوه ذی امر ‪:‬‬
‫درماه حمرم سال سوم ْهری که گروهی ازاحصاب که متشلک از( ‪ ) 450‬ابرسکردگی رسول گرامی دراطراف مدینه رخ داد ‪.‬‬
‫‪ 6‬ـــــــــــ قتل کعب بن اشرف ‪:‬‬
‫کعب بن ارشف یکی ارشاف وثرومتندان هیود ودرعنی حال عامل وشاعرتواان بود وازمجهل رسخست ترین دمسنان اسالم بوده ازمهه تواانییهای خود‬
‫برعلیه پیامربص ومسلامانن اس تفاده میکرد ویکی ازمه پامیانن مرشکنی مکه بود ‪.‬‬
‫آیه مبارکه ذیل درشآن وی انزل گردیده است ‪:‬‬
‫ون یل َّ یَّل َین َك َف ُرو ْا َه َٰـ ُؤ َال یء َآهأدَ ٰى یم َن آ َّ یَّل َین َءا َمنُو ْا َسبیی ً‬
‫ال ﴿‪[ ﴾51‬النساء‬ ‫َآلَ أم تَ َر ا َِل آ َّ یَّل َین ُآوتُو ْا ن یَصی ٗبا ی ّم َن آ أل یكتَ َٰ یب ی ُ أؤ یمنُ َ‬
‫ون بیآلأجی أب یت َوآ َّلط َٰـغ ی‬
‫ُوت َوی َ ُقولُ َ‬
‫ِ‬
‫آیامشاهده نكردیكردار کسانی را هك بهرهای از كتاب آانن را دادهاند ‪،‬هب جبت وطاغوتايمان میآورند ‪،‬وکفر اگشیپن را میگویند هكاینان ازخدا باوران ايمان آورده ‪ ،‬راهیافته رتند !‪.‬‬
‫موصوف بنابرهدایت پیامرببزرگواراسالم دربرج ربیع الاول سال سوم ْهرت ‪ ،‬توسط مسلامانن کش ته شد ‪.‬‬
‫‪ 7‬ــــــــــ غزوه بحران ‪:‬‬
‫این غزوه توسط گروهی ازاحصاب کرا م که متشلک از( ‪ ) 300‬نفربودند‬
‫برسگروپیی پیامرباسالم دربرج ربیع الاخر سال سوم درمنطقه بنام حبران بوقوع پیوست ‪.‬‬
‫غزوه احد‬
‫غزوه احد ( دربرج شوال سال سوم ْهری ) دقیقا یکسال بعدازغزوه بدر بوقوع پیوست ‪.‬‬
‫س ببب جنگ غزوه احد ‪ ،‬حس انتقام جویی مرشکنی ازپیامرب ص نسبت به کش ته شدگانشان در غزوه بدر بود ‪.‬‬
‫لشکرمسلمین‬
‫تعدادلشکرمسلامهنا درآغاز ( ‪ ) 1000‬نفربودند ‪ ) 300 ( ،‬نفرآن درنتیجه منافقت عبدهللا بن ایب ازمسریراه ابزگشتند ‪.‬‬
‫بناء ابقامینده لشکردرحصنه نربد ( ‪ ) 700‬نفربودند ‪.‬‬
‫فرمانده معومی لشکر خود پیامربص بود ‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫فرمانده تریاندازان درگردنه وادی قنات درجبل الرماد (عبداهلل بن‬ ‫‪‬‬
‫جبیربن نعمان انصاری ) بود که ازقبیهل اوس وازمجهل هبرتین جماهدین‬
‫غزوه بدربود ‪.‬‬
‫فرمانده گروپ ممینه ( منذربن عمرو ) بود ‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫فرمانده گروپ میرسه ( زبیربن عوام ) بود ‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫وگروه ازهبرتین دلریمردان درگروپ مقدمه قرارداشتند ‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫پرمچدار هماجرین ( مصعب بن عمیرعبدری ) بود ‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫‪20‬‬

‫‪ ‬پرمچدارانصارازقبیهل اوس ( اسیدبن حضیر ) بود ‪.‬‬


‫‪ ‬پرمچدار انصارازقبیهل خزرج ( حباب بن منذر ) بود ‪.‬‬
‫لشکرمشـــــرکین‬
‫‪ ‬لشکرمرشکنی متشلک از (‪ )3000‬نفرمردجنگی وتعدادی اززانن بودند ‪.‬‬
‫‪ ‬فرمانده معومی لشکر ( ابوسفیان بن حرب ) بود‪.‬‬
‫‪ ‬فرمانده گروپ ممینه ( خالدبن ولید ) بود ‪.‬‬
‫‪ ‬فرمانده گروپ میرسه ( عکرمه بن ابوجهل ) بود ‪.‬‬
‫‪ ‬فرمانده رسابزان پیاده ( صفوان بن امیه ) بود ‪.‬‬
‫‪ ‬فرمانده تریاندازان ( عبداهلل بن ابی ربیعه ) بود ‪.‬‬
‫‪ ‬پرمچدارمرشکنی ‪ ،‬گروهی ( ازبنی عبدالدار ) بودند که بعداز آغاز جنگ یکی پیی دیگر کش ته شدند ‪.‬‬
‫نبردتن به تن‬
‫‪ ‬اولنی جنگ تن به تن میان ( طلحه بن ابی طلحه عبدری ) که رسکرده بریق داران قریش ‪.‬‬
‫‪ ‬و( زبیربن عوام پسرعمه ) پیامربص درگرفت وطلــــــحه کش ته شد ‪ .‬ومهچنان مرشکنی یکی پیی دیگر به مبازره برآمدند وتوسط ‪:‬‬
‫محزه بن عبداملطلب ‪ ،‬سعدبن ایب وقاص ‪ ،‬عیل بن ایب طالب ‪ ،‬عامص بن اثبت وطلحه بن عبیدهللا کش ته شدند ‪.‬‬
‫‪ ‬درمراحل اوِل جنگ دراثرطرح نظامی اندیشمندانه ونبوغ فرماندهی پیامرب ص وقرابنیهای بیدریغ احصاب کرام ‪ ،‬مرشکنی به شکست س نگنی‬
‫مواجه شده ومعرکه به نفع مسلامانن بود ‪.‬‬
‫‪ ‬اما دراثراشتباه وختطی تریاندازان ‪ ،‬مسلامانن ازعقب توسط خادلبن ولید وسوارَکرانش مورد محهل قرار گرفته درحدود ( ‪ ) 70‬نفرازاحصاب کرام‬
‫به مشول حرضت محزه َکَکی پیامربص به شهادت رس یدند ‪.‬‬
‫‪ ‬ازآجنمهل ( ‪ 65‬تن ) آن ازانصارو ( ‪ 4‬ای ‪ 5‬تن ) آن ازهماجرین میباشد ‪.‬‬
‫‪ ‬ازمرشکنی بنابرراحج ترین قول ( ‪ ) 37‬تن به قتل رس یده ند ‪.‬‬
‫غزوه بنی نضیر‪:‬‬
‫هیود نسبت به پیامربومسلامانن بغض وکینه شدیدداشتند اما ظاهرا اظهاردمشین منیتوانستند ‪ .‬امابعدازغزوه احد جرآت ایفته بین نضریبرخالف پامین که ابپیامربص داشتند به‬
‫یکسلسهل خیانتها دست زدند ‪.‬‬
‫پیامربدربرابرشان اعالن جنگ کرد وبعد ازشش ش بانه روزحمارصه به تسلمی شدن جمبورشده ازمدینه اخراج وجالوطن شدند ‪.‬‬
‫فقط دوتن ازآانن که ایمنی بن معر وابوسعد بن وهب انم داشتند به اسالم مرشف شدند ‪.‬‬
‫واقعات این غزوه راهللا ج درسوره حرش بیان فرموده است ‪.‬‬
‫بناء اب ( ‪ ) 100‬تن ازایرانش راهی منطقه شده اوضاع راحتت کنرتول گرفته ومردم آنرا فراری ساختند ‪.‬‬
‫جنگ احزاب یاغزوه خندق‬
‫ازسرگیری تحرکات یهود‬
‫‪ ‬یهودبنی نضیرکه توسط مسلامانن خسترتین شکست وبدترین مصیبت رامتحمل شده ازخانه وَکشانه شان آواره بودند مهیشه‬
‫درآتش کینه وانتقام میسوختند‪.‬‬
‫‪ ‬هرحلظه درانتظارآن بودند که چگونه بتوانند توطئه را برعلیه پیامربومسلمنی راه اندازی کنند ‪.‬‬
‫‪ ‬بناء تعداد( ‪ ) 20‬نفرازرسان این قبیهل درصدد این َکربرآمدند‪.‬‬
‫‪ ‬ودراثرحتریاکیت که براه انداختند توانستند لشکربزرگی راکه تعدادشان به ( ‪ ) 10000‬ده هزارنفرمریس ید ازاحزاب وقبایل خمتلف ‪:‬‬
‫قریش ‪ ،‬غطفان ‪ ،‬کنانه ‪ ،‬بنی سلیم ‪ ،‬بنی فزاره ‪ ،‬بنی مره ‪ ،‬بنی اشجع ‪ ،‬بنی اسد‬
‫‪ ‬وبعیض ازقبایل دیگر برعلیه مسلامانن ومحهل برمدینه آماده ساختند ‪.‬‬
‫‪21‬‬

‫‪ ‬پیامربص جملس مشوریت دائرکرد‪.‬‬


‫‪ ‬وبراساس طرح ومشوره حصایب بزرگوار« سلامن فاریس رض » درمست شامِل مدینه که احامتل محهل ونفوذ دمشن ازآنسو وجودداشت ‪ ،‬خندق‬
‫حفرمنودند اتمانع نفوذدمشن شوند ‪.‬‬
‫‪ ‬س پاه مسلامانن دراین غزوه ( ‪ ) 3000‬نفربود ‪.‬‬
‫‪ ‬دراین غزوه جانشنی پیامربدرمدینه ( ابن ام مکتوم ) بود ‪.‬‬
‫‪ ‬حدود یکامه ‪ ،‬مدینه ومسلامانن درحمارصه کفار قرارداشتند ‪.‬‬
‫‪ ‬ودراین مدت مسلامانن وپیامرب ‪ ،‬دشوارهیای زایدی را متحمل شدند ‪ .‬ثبات واس تقامت وشهاکرهیای زایدی از خود نشان دادند ‪.‬‬
‫‪ ‬رشادت ( حرضت عیل رض ) که سبب کش ته شدن ( معربن عبدود ) یکی از دالوران انم دار مرشکنی شد ‪.‬‬
‫‪ ‬نقش ارزنده ومؤثر(نعمی بن مسعود بن عامراجشعی) ازقبیهل غطفان) که دردشوارترین حلظات امیان آورده درنتیجه تالش که براه انداخت ابعث‬
‫اجیاد یب اعامتدی دربنی قریش وبین قریظه گردید ‪.‬‬
‫‪ ‬رشادت ( صفیه بنت عبداملطلب معه پیامرباسالم ) که سبب کش ته شدن خشص هیودی وابعث اجیاد ترس وهراس درقلب آانن شد اتجرآت‬
‫محهل وخیانت براطفال وزانن مسلامانن را نکنند ‪.‬‬
‫‪ ‬هنایتا هللا ج دعای مسلمنی وپیامربرا اجابت کرد ‪ ،‬درصفوف مرشکنی تفرقه اجیادشد ودرقلبهایشان هراس ودلزدگی جای گرفت‬
‫‪ ‬بقدرت پروردگارج ابوزیدن تندابدشدیدی مهه خمیه هاوهست وبودشان برمه ودرمه شد‪.‬‬
‫‪ ‬ابشکست وانَکمی بدون هیچگونه دست آوردی ابزگشتند ‪.‬‬
‫‪ ‬واین شکست بزرگ دراوراق ّزرین اترخی ثبت گردید ‪.‬‬
‫‪ ‬بنابرحصیح ترین قول جنگ احزاب دربرج شوال سال پنجم هجرت رشوع ودر برج ذیقعده همین سال به پااین رس یده است‬
‫غزوه احزاب ‪ ،‬ازجنگهای رسنوشت سازی بود که ابشکست وذلت مرشکنی ومه پامیاننش اجنامید ‪.‬‬
‫واثبت کرد که بعدازاین هیچ نریویی ازنریوهای اعراب توان ریشه کین لشکرمدینه را ندارند زیرا لشکراحزاب بزرگرتین لشکری بود که آهنا‬
‫ازقبایل خمتلف آنرا تشکیل وسازماندهی کرده بودند وشکست خوردند وبعدازآن درمهه معرکه ها پریوزی ازآن مسلامانن واحصاب کرام بوده‬
‫است ‪ .‬پیامرب دراین زمینه بعدازشکست لشکراحزاب چننی فرمودند‪:‬‬
‫بعدازاین ما ابدمشنان محهل میکنمی ومی جنگمی ودمشنان روحیه جنگی را ابما خنواهند داشت‪.‬‬
‫سوره احزاب درمهنی مورد انزل شده وقایع این غزوه درآن بیان گردیده است ‪.‬‬
‫غزوه بنی قریظه‬
‫‪ ‬بین قریظه درجنگ احزاب پامین خودرا ابپیامربنقض منوده وبه حامیت مرشکنی پرداختند‪.‬‬
‫‪ ‬بناء درهامن روزیکه پیامربواحصاب کرام ازغزوه احزاب به مدینه ابزگشتند ‪ ،‬توسط جربئیل امنی ازطرف هللا ج مامورشدندکه‬
‫مششری هارا برزمنی نگذارند وبه هدف محهل بربین قریظه حرکت کنند ‪.‬‬
‫‪ ‬بناء پیامربص درخودهامن روز تصممی محهل بربین قریظه را گرفت ‪.‬‬
‫‪ ‬واب( ‪ ) 3000‬س پاه آهنارا درقلعه وخانه هایشان حمارصه منودند‪.‬‬
‫‪ ‬به امر هللا ج وقضاوت سعدبن معاذ که ازرسان قبیهل اوس ومه پامین بین قریظه درجاهلیت بود ‪ ،‬مهه مردانشان را دس تگری ورسبریدند‪.‬‬
‫‪ ‬سعدبن معاذ کیس‬
‫‪ ‬زانن واطفالشان را برده وکنزی ساختند ‪.‬‬
‫‪ ‬ومهه اماکانت واموالشان را مصادره منوده به غنمیت گرفتند ‪.‬‬
‫‪ ‬ومدینه منوره ازلوث هیـــــــــــود پاکسازی گردید ‪.‬‬
‫‪22‬‬

‫‪ ‬رییس بین قــــــــــریظه کعب بن اســـــــد بود‪.‬‬


‫‪ ‬بین قریظه عالوه برآنکه خیاانت وجنایتهای بزرگی رادرحق پیامرب ومسلمنی مرتکب شده بودند‪.‬‬
‫‪ ‬برای مقابهل ابمسلامهنا به تعداد (‪ )1500‬مششری ( ‪ ) 200‬نزیه ( ‪ ) 300‬زره ( ‪ ) 500‬سپرآماده کرده بودند‪.‬‬
‫‪ ‬تعدادآانن درحدود ( ‪ ) 700‬نفربود‬
‫‪ ‬وتعداد مسلامانن درحدود( ‪ ) 3000‬نفربود‪.‬‬
‫‪ ‬ومسلامانن پریوز موفق ابزگشتند‪.‬‬
‫‪ ‬غزوه بین قریظه درماه ذی القعده سال پنجم ْهری بوقوع پیوست ‪.‬‬
‫‪ ‬دراین غزوه جانشنی پیامربص درمدینه( عبداهلل ابن ام مکتوم ) بود‪.‬‬
‫غزوه بنی مُصطَلِق‬
‫‪ ‬غزوه بنی المصطلق که بنام غزوه مریس یع نزیایدمیشود دربرج شعبان سال پنجم ایششم ْهری واقع شد ‪.‬‬
‫‪ ‬به پیامربص اطالع رس ید که حارث بن ایب رضار رییس قبیهل بین املصطلق مهراه قوم خویش وشامری ازعرهبای که به اوپیوس ته اند قصدمحهل به‬
‫مدینه را دارند‪.‬‬
‫‪ ‬بناء پیامربص بعدازحصول اطمنان ازحقیقت موضوع ‪ ،‬ابایران گرامی شان به آانن محهل آورشدند‪.‬‬
‫‪ ‬ودرنتیجه عده ازآانن کش ته وابقامینده شان اسری وآواره گردیدند‪.‬‬
‫‪ ‬اطفال وزاننشان اسری واموال ودارایی شان بغنمیت گرفته شد‪.‬‬
‫‪ ‬برای مسلامانن بغریازیکنفرکه توسط انصار اشتباها بقتل رس ید صدمه وارد نگردید‪.‬‬
‫‪ ‬دراین غزوه پرمچ هماجرین دردست ابوبکرصدیق رض بود‪.‬‬
‫‪ ‬پرمچ انصار دردست سعدبن عباده رض بود‪.‬‬
‫تـــــــــذکر‪:‬‬
‫جویریه بنت حارث که ازازواج مطهرات است دخرترییس قبیهل بین مصطلق بود دراین غزوه به اسارت درآمد ودرتوزیع غنامی ‪ ،‬سهم اثبت‬
‫بن قیس قرارگرفت واثبت اورا ماکتب ساخت بعد ًا پیامربص ابوی ازدواج کرد ‪.‬‬
‫بناء بسبب پیوندخویشی ابپیامربص تعدادزایدی ازخانواده های که ازاین قبیهل دراسارت مسلمنی بودند توسط احصاب کرام آزاد گردیدند ‪.‬‬
‫ماجرای مغ انگزی ( یافک ) مه درمسریابزگشت ازاین غزوه بوقوع پیوس ته ‪.‬‬
‫درارتبا ط به موضوع ( یافک)ازصفحه ‪ 475‬ــــــــــــ ‪ 479‬کتاب رحیق اخملتوم را مطالعه منایید‪.‬‬
‫صلح حدیبیه‬
‫درسال ششم ْهرت پیامربدرنتیجه خوابیکه دیدند اباحصاب کرام غرض اداء معره روانه مکه شدند‪ .‬امامرشکنی مانع ورود پیامربومسلامانن به مکه گردیدند‪.‬‬
‫صلح حدیبیه دربنی پیامربص وبه منایندگی قریش معروبن سهیل صورت گرفت ‪.‬‬
‫درنتیجه این مصاحله مسلامانن وپیامربص درسال ششم به اداءمعره موفق نشدند وقرارشد که به سال هفمت غرض معره به مکه بیایند ‪.‬‬
‫مواد این مصاحله را درمنت کتاب مطالعه کنید ‪.‬‬
‫بیعت الرضوان‬
‫‪ ‬زماین که مرشکنی مانع دخول مسلامانن به مکه شدند ‪.‬‬
‫‪ ‬پیامربص غرض مذاکره وتفامه عامثن بن عفان رض را به نزدقریش فرس تادند‪.‬‬
‫‪ ‬بعد ًا آوازه شد که عامثن رض کش ته شده است ‪.‬‬
‫‪ ‬مسلامانن برای گرفنت انتقام حرضت عامثن رض ابپیامربص به مرگ بیعت کردند‪.‬‬
‫‪23‬‬

‫‪ ‬واین بیعت درزیریک درخت که پیامرب درزیرآن نش ته بود صورت گرفت ‪.‬‬
‫‪ ‬واین بیعت بنام بیعت الرضوان انمیده شد وآیه مبارکه ذیل درمهنی مورد انزل گردید ‪.‬‬
‫ِض آ َّ َُّلل َع ین آلأ ُم أؤ یم ین َنی ا أذ ی ُ َبا یی ُعون ََك َ أحت َت آ َّلش َج َر یة﴾ [الفتح‪.]18 :‬‬
‫﴿ل َّ َقدأ َر ی َ‬
‫ِ‬
‫خدا وند از مسلماانن خشنود گردید آن گاه هك با تو زري آن ردخت بيعت میكردند‪.‬‬

You might also like