Professional Documents
Culture Documents
1
عناوين كلي
2
بسمه تعالی
آزمایشگاه قارچ شناسی
ارائه کننده :دکتر مهدی مظفری
3
قارچهاي واقعي به دودسته يافت ميشوند
-0فرم هيفي -5فرم مخمري
قارچهاي كپكي زماني كه اسپور آنها درشرايط مناسب قرار گيرد رشدو تكثير آن موجب ايجاد
رشته اي ميگردد كه به ان هايفي hyphaeوبه جمع آن hyphaميگويند .رشته هاي هيف
ميتوانند داراي تيغه مياني و يا بدون آن باشند .يک هيف قطر آن متفاوت از 0تا 51ميكرون مي
باشدورشته هاي هيف مي توانند شفاف ويا داراي رنگدانه باشند .به توده هيف ميسليوم
myceliumوبه جمع ان ميسليا myceliaمي گويند.
ميسليوم هايي كه در محيط غذايي فرو رفته وعمل جذب مواد غذايي را انجام ميدهند ميسليوم
رويشي وبه آن ميسليوم هاي كه بر روي هايف رويشي قرارگرفته وهوايي مي باشند ميسليوم
زايشي ميگويند.قارچهاي كپكي را بر اساس شكل وفرم ميسليومهاي زايشي مشخص ميكنند.
4
خواهيم بود كه به آن ميسليوم كاذب و يا بطور صحيحتر هايف كاذب گويند .اگر جوانه متصل به
سلول مادر بصورت خوشه اي قرار گيرد به ان بالستو كونيديا گويند.
تفاوت هيف كاذب و هيف واقعي:
-0قطر هيف كاذب در محل اتصاالت كوچكتر مي گردد.
-5اتصال آنها سست بوده وهايفي كاذب به راحتي به چندين قطعه تقسيم مي شود.
-5تيغه هاي مياني هايفي كاذب عمدتا در محل ا نشعاب مشاهده ميشوند
-4طول سلول انتهايي هايفي كاذب از سلول ما قبل خود كوچكتر بوده ويا با آن هم اندازه
است در حالي كه در هايف حقيقي سلول انتهايي معموال بلندتر از سلول ما قبل خود بوده و
محل تيغه ها هميشه در محل انشعاب نمي باشد
كار عملي:
-0رنگ آميزي متيلن بلو از محيط كشت مايع و جامد
-5رنگ آميزي الكتو فنل از محيط جامد آگار خوني
-5مشاهده مخمر هاي جوانه زن و داراي هايف كاذب از محيط سرم مغذي
-4مشاهده هايف كاذب بر روي محيط هاي اختصاصي
5
-5تحت شرايط استريل يكي از مربع ها را بر داشته وبر روي مركز الم استريل كه در داخل
پتري ديش است مي گذاريم و با استفاده از يک نيدل قسمت مياني هر ضلع را با قارچ مورد
آزمايش تلقيح مي كنيم.
-5يک المل استريل را بر روي مربع آگار تلقيح شده قرار مي دهيم.
-4در داخل پتري ديش آب مقطر استريل ريخته و سپس نمونه را در حرارت 55- 51در جه
سانتي گراد انكوبه مي كنيم.
-5بعد از طي شدن مدت زمان الزم ورشد كافي قارچ وايجاد اسپور(جهت اطمينان از توليد
اسپور مي توان الم را همراه با محيط كشت والمل در زير ميكروسكوپ جهت مشخص كردن
اسپور بررسي كرد) .المل را برداشته و ازسمتي كه قارچ بر روي آن رشد كرده بر روي الم
تميز محتوي رنگ گذاشته وسپس در زير ميكروسكوپ مشاهده مي كنيم.
ضمنا مي توان محيط كشت را هم بر روي الم اصلي برداشته واز اين الم جهت تهيه نمونه
ديگر استفاده كرد ويک قطره رنگ بر روي الم ريخته وسپس يک المل تميز برروي آن مي
گذاريم.
و با پاك كردن رنگهاي اضافي وسيل كردن اطراف المل باچسب بافت شناسي يا الك ناخن
مي توان المهاي نيمه دائمي تهيه كرد.
مشاهده چند مرفولوژي:
-0آرتروكونيدي)Arthroconidia(Arthroconidium) :
كونيدي مي باشد كه از خرد شدن ياتجزيه هيف درناحيه تيغه مياني ايجاد وآزاد شده است.
-5كالميدو كونيدي) chlamydoconidia(chlamydoconidium):
سلولهاي بزرگ با ديواره ضخيم وپرو تو پالسم غليظ ومتراكم مي باشدكه در شرايط مناسب
محيطي ايجاد شده و بعنوان يک هاگ مقاوم عمل مي كند در انتها ،وسط ،ويا در طول
ميسليوم به صورت منفرد يا زنجيره اي ديده مي شود.
-5ريزوئيد) Rhizoid):
ساختماني شبيه ريشه گياهان مي باشد.
-4اسپورانژيوم) sporangium(Sporangia)(:
سلولي است كه از راه تقسيم متوالي و تصاعدي در درون خود ايجاد تعداد زيادي اسپور مي
كندكه سلول حاصله را اسپورانژيوسپور و هايف نگه دارنده ان را اسپورانژيوفور گويند.
-5فياليد) phialid(:
سلول كونيديازاي گلداني شكل مي باشد كه كونيدها يكي پس از ديگري در درون ريشه آن
شكل گرفته واز منفذ آن خارج مي شوند.
6
-6وزيكول)vesicle(:
سلول متورمي مي باشد كه در انتهاي هيف تشكيل مي شود و ساختمان زايشي بر روي آن
تشكيل مي گردد.
-7كونيديconidia (conidium):
سلول حاصل از تكثير غير جنسي كه از كونيديو فور ويا فيااليد جدا شده مي تواند در شرايط
مناسب رشد كرده و كلوني جديدي توليد كند مي تواند بصورت كونيدياهاي بزرگ چند
سلولي و داراي تيغه مياني Macroconidiumويا بصورت كونيديهاي كوچک وتک
سلولي Microconidiumباشد.
7
چگونگي ايزوله وشناسايي قارچهاي ساپروفيت از محيطهاي طبيعي
نوع ساپروفيتهايي كه از محيطهاي طبيعي جدا مي گرددبسته به ناحيه جغرافيايي ونحوه انتشار
ارگانيسم متفاوت ميباشد .عالوه بر انتشار جغرافيايي فصول مختلف سال نيز عامل تعين كننده
اي محسوب مي گردد .اين نوع ساپروفيتها به فراواني در محيطهاي طبيعي و هواي آزمايشگاه
وجود دارند .حتي نمونه هاي باليني قبل از رسيدن به آزمايشگاه توسط اين قارچها الوده مي
شوند كه در اين صورت بر روي محيطهاي آزمايشگاهي رشد مي كنند وموجب آلودگي اين
محيطها مي گردند .از آ نجايي كه بسياري از قارچهاي ساپروفيت توانايي بيماري زايي را هم دارا
مي باشند وبه علت شباهت ظاهري با قارچهاي بيماري زا اشتباه مي شوند از اين رو شناخت اين
قارچها از اهمييت فوق العادهاي در آزمايشگاه بر خور دار مي باشد .چون تعداد قارچهاي
ساپروفيت زياد بوده و اغلب آنها در مواد باليني ومواد غذايي در حال فساد يافت ميشوند وتحت
شرايط خاصي تبديل به قارچ بيماري زا مي شوند در اين قسمت سعي شده است نحوه جدا سازي
و تشخيص اين قارچها شرح داده شود.
جدا كردن قارچ از هوا:
در پليت محيط كشت را به مدت نيم تا يكساعت باز نگه داريد وبعد از اين مدت در آن را گذاشته
و در دماي 51-55درجه سانتي گراد انكوبه مي كنيم.
جدا كردن قارچ از خار و خاشاك:
قطعه اي از خار و خاشاك يا عناصر پوسيده گياهي را بر روي محيط گذاشته و در دماي 55تا51
درجه انكوبه مي كنيم.
جدا كر دن قارچ از سطوح مختلف) Padhye Mariat( :
در 5سانتي متر انتخاب كرده و با استفاده از آن بر روي سطح يک موكت استريل به ابعاد 5
مورد نظر ماساژ مي دهيم ودر آزمايشگاه موكت را در سطح و كمي باالتر از محيط كشت قرار داده
وسپس با تكان وضربه شديد كه توسط ميله به موكتها مي زنيم كليه اجرام و اسپور هاي احتمالي
سطح موكت را به داخل پليت انتقال مي دهيم وسپس در دماي 55تا 51درجه انكوبه مي كنيم.
جدا كردن قارچها از خاك:
51گرم از خاك مورد آزمايش را در ارلن ماير تميز ريخته و به ان 081ميلي ليتر آب مقطر اضافه
مي كنيم و به مدت 0تا 5دقيقه آن را مخلوط كرده وسپس براي مدت يكساعت در حرارت اتاق
بدون حر كت مي گذاريم وسپس مقدار 9/5ميلي ليتر از محلول شفاف بااليي را در يک ارلن ماير
تميز ريخته وسپس 1/0ميلي ليتر از محلول استرپتو مايسين( 011ميلي گرم استرپتو مايسين در
011ميلي ليتر اب مقطر ) به محلول اضافه كرده مخلوط را به هم زده و بمدت يكساعت نگه مي
8
داريم وسپس 1.5ميلي ليتر از اين محلول را به سطح محيط كشت انتقال داده و در دماي 55تا51
درجه انكوبه مي كنيم.
توجه:
كليه پليتها را در دماي 55تا 51درجه به مدت 01تا 05روز انكوبه وجهت جلو گيري از خشک شدن
پليتها مي توان آنها را در يک پالستيک مر طوب يا يک جار مرطوب قرار داده و روزانه قارچهاي
رشد كرده را بر رسي كرده و سپس جهت خاص سازي به محيط كشت لو له اي تلقيح مي كنيم.
جدا كردن قارچهاي كراتين دوست خاك)Hair baiting technique( :
مقدار 51گرم خاك را در سطح يک پليت شيشه اي تميز ريخته وبر روي آن مقداري منبع كراتين
( موي استريل) قرار مي دهيم و با ريختن مقداري آب مقطر محيط را مر طوب كرده وپليت را
بمدت 5تا 5هفته در دماي اتاق انكو به مي كنيم وروزانه مو ها را جهت رشد قارچ بر رسي مي
كنيم و يا با گذاشتن موهاي آلوده به قارچ بر روي محيط كشت ميكو زيل اگار مي توانيم قارچ را
بطور خالص ايزوله كنيم.
محيط مناسب جهت كشت قارچ :
معمولترين محيط كشتي كه جهت رشد قارچها مورد استفاده قرار مي گيردسابورو دكستروز
اگار( )Sabouraud dextrose agarمي باشد.كه بسيار ساده و شامل گلوكز پپتون وآگار مي باشد.
اضافه نمودن آنتي بيوتيكهاي كلرامفنيكل جنتامايسين بطور مجزا و يا تواما به محيطهاي فوق به
علت فعاليت آنتي باكتريال مانع رشد باكتري ها مي گردد .
بعالوه به محيط كشت قارچها در صورت تمايل ماده اي بنام سيكلو هگزا ميد اضافه مي كنند كه
ماده فوق يک آنتي بيوتيک ضد قارچي مي باشد كه معموال براي جلو گيري از رشد قارچهاي
كپكي سريع الرشد ساپروفيت مورد استفاده قرار مي گيرد.
سرعت رشد قارچها:
رشد قارچها از 54ساعت در مورد فرمهاي مخمري تا 5تا 4هفته در مورد قارچهاي بيماري زا
متغير مي باشد .معموال قارچهاي ساپروفيت رشد بسيار سريعي دارند(كمتر از 5روز)
چگونگي رشد قارچها:
قارچها به اشكال و فرمهاي مختلف در روي محيط هاي كشت رشد مي كنند وحتي يک قارچ در
روي دو محيط كشت متفاوت به دو صورت مختلف ظاهر مي شود.با بزرگ شدن وكامل شدن
كلوني رنگ وفرم آن هم تغير مي كند.تمام ويژگيهاي ذكر شده كلوني قارچها ،مربوط به
محيطهاي معمول قارچ شناسي ،از قبيل سابورو وكورن ميل آگار مي باشد ولي به هر حال ظاهر
كلوني وسيله بسيار مفيدي جهت هويت قارچهاي ميسليال ومخمري مي باشد.
كلوني از لحاظ شكل ظاهري به دستجات زير تقسيم مي شوند :
9
creame-0كلوني نرم براق مانند كره است Cryptococcus neoformanse .
Candida glabrous-5صاف مانند چرم و فاقد هيف هوايي مي باشد.
chalky form -5كلوني خشک شكننده مي باشد.
silky form-4كلوني با هيفهاي هوايي كوتاه داراي سطح ابريشمي مي باشد.
floccose -5يا woollyزماني كه هيفهاي هوايي بلند باشد.
powdery -6كلوني داراي دانه هاي ظريف همانند آرد مي باشد .
granular -5كلوني داراي دانه هاي درشت همانند شكر مي باشد.
wrinkled -8يا foldedممكن است در كلوني شيارها و برآمدگيهايي بصورت نامنظم ،شعاعي
وكروي باشد.
central knob -9ممكن است در كلوني برجستگي ناف مانند ديده شود كه در اثر هيف استريل
ايجاد مي شود.
اغلب قار چهاي كپكي ،كلوني آنها در ابتداي رشد ،سطحي سفيد دارند كه در هنگام بلوغ ،به
رنگهاي مختلف تغير مي كند،كه ناشي از كونيدي زايي قارچ مي باشد .رنگ سطح كلوني ويا حتي
پشت كلوني هم مي تواند ناشي از آزاد شدن رنگدانه هاي مختلف توسط قارچ باشد.
در حالتهايي كه كلوني از همان ابتداي رشد داراي سطح سياه مي باشد و يا بتدريج به رنگ سياه
تغير مي يابد مر بوط به حضور رنگدانه مالنين در قارچ مي باشد.
11
براي بافتهاي كراتينه بخصوص ناخن دي متيل سولفوكسايد 41درصد ( dimethyle
)sulphoxideكه اغلب همراه با KOHاستفاده مي شود.در تسريع هضم كراتين موثر مي باشد.
.دادن حرارت ماليم به نمونه ها و يا عبور دادن الم بر روي شعله ،به شفاف شدن نمونه كمک مي
كند .از حرارت دادن نمونه بايد پرهيز كرد.
با اضافه كردن جوهر پاركر ( )parker quink inkبه پتاس مي توان نمونه قارچي را تا حدودي رنگ
كردولي بايد توجه داشت آرتيفكتها هم تا حدودي با اين روش رنگ مي گيرند.
رنگ كالكو فلوئور سفيد ( )calcofluor whiteرا نيز مي توان به پتاس افزود دراين روش با
تحريک اشعه ماورا بنفش قارچها خاصيت فلورئو سانس پيدا خواهند نمود .گرچه اين روش
حساسيت فوق العاده اي داردولي براي انجام آزمايش حتما به ميكروسكوپ فلور سانس نياز
داريم.
نمونه مر طوب wet preparation
در مايعاتي همانند ادرار ،مايع مغزي نخاعي و مايع پلور معموال احتياجي به رنگ آميزي وجود
ندارد و مي توان نمونه را بطريق زير براي آزمايش آماده نمود .
مايع را در لوله آزمايش ريخته وسپس در دور 1500RPMبه مدت 05تا 51دقيقه سانتريفيوژ نمود.
محلول شفاف بااليي را دور ريخته وفقط يک ميلي ليتر از محلول را نگه داريد و بعد از مخلوط
كردن يک قطره از ان را در زير ميكروسكوپ گذاشته و مشاهده كنيد.
نمونه مركب India ink
در نمونه مايع مغزي نخاعي به علت اينكه يكي از قارچهاي مهمي كه در آن مشاهده مي شود
قارچ مخمري كريپتو كوكوس مي باشد و اين قارچ داراي كپسول مي باشد از اين روش استفاده
مي كنيم.
يک قطره از مركب هندي را روي الم گذاشته و يک لوپ كامل از رسوب محلول سانتريفيوژ شده
را كه كامال مخلوط شده است به آن اضافه مي كنيم الم را روي آن گذاشته و با بزرگ نمايي 41
مشاهده مي كنيم.
رنگ اميزي گرام Gram stain
براي مشاهده عناصر قارچي در نمونه هاي ادراري خلط وساير مايعات بدن از رنگ اميزي گرام
استفاده مي كنيم .در صورتي كه خلط غليظ باشد ورنگ آميزي ممكن است خوب انجام
نشودجهت رقيق كردن نمونه از Nacetyle l- cysteinاستفاده مي شود(بدون اضافه كردن
هيدروكسيد سديم كه معموال در آزمايشات سل انجام مي شود) .ار اين روش براي مشاهده
سلولهاي مخمري وميسليومهاي كاذب كانديدا استفاده مي شود.
قارچها اغلب گرام مثبت مي باشند.
11
Lactophenole cottone blue تهيه نمونه با الكتو فنل
فنل درون تركيب باعث كشتن ار گانيسم گشته والكتيک اسيد هم ساختمان قارچ را حفظ كرده
و گليسرين نيز موجب شفاف شدن آن مي گردد از اين روش براي شفاف كردن و مشاهده عناصر
قارچي در نمونه مو مورد استفاده قرار مي گيرد.
آزمايش كشت:
نمونه هاي كلينيكي بايد به سرعت كشت داده شوند.اگر نمونه در حرارت اتاق نگهداري گردد
بشدت توسط باكتريها ويا مخمرهايي كه در نمونه وجود دارندآلوده خواهند شد ودر صورتي كه
نگهداري غير قابل اجتناب باشد مي توان نمونه را به مدت حداكثر تا 54ساعت در حرارت 4درجه
يخجال نگهداري كرد هر چند كه بعضي از در ماتوفيتها در حرارت يخچال از بين مي روندولي در
صورت لزوم پوسته ،مو ،ناخن را مي توان در ظروف خشک ودر حرارت آزمايشگاه براي مدت
طوالني نگهداري كرد.
محيط هائي كه معموال براي يافتن قارچها از نمونه هاي كلينيكي مورد استفاده قرار مي
گيرندعبارتند از سابورواگار( -)Saboaured dextrose agarبرين هارت انفيوژن اگار حاوي خون
( -)Brain heart infusion agarعصاره مالت اگار(-)Malt extract agarاين محيطها امكان رشد به
اكثر قارچهاي پاتوژن را مي دهد .مواد خاصي ممكن است به چنين محيطهايي اضافه شودتا مانع
رشد باكتري ها و قارچهاي ناخواسته گردد از تركيباتي كه جهت جلوگيري از رشد ميكروبها به
محيط اضافه مي شود مي توان از كلرامفنيكل وجنتا مايسين نام بردكه بهترين آنتي بيوتيک آنتي
باكتريال مي باشدزيرا داراي فعاليت آنتي باكتريال وسيعي مي باشدو مي توان آن را هم اتو كالو
نمود .سيكلو هگزاميد هم يک آنتي بيوتيک ضد قارچهاي سريع الرشد ساپروفيت مي باشد كه به
محيطهاي قارچي در صورت لزوم اضافه مي گردد.گر چه بايد به اين موضوع هم توجه داشت كه
ماده اخير رشد بعضي از قارچهاي بيماري زا راهم مانع مي شود.
( 51ميلي گرم از كلرامفنيكل را در ده ميلي ليتر ار الكل 95در صد مخلوط كرده وبه يک ليتر از
محيط اضافه مي كنيم 511ميلي گرم از سيكلو هگزاميد را در ده ميلي ليتر استون حل كرده وبه
يک ليتر محيط كشت اضافه مي كنيم).
ميكو زيل اگار(-)mycosyle agarميكو بيوتيک آگار()mycobiotic agarمحيط هايي هستند كه از
ابتدا حاوي تر كيبات فوق مي باشند.
12
در صورتي كه بر روي محيط سابورواليه اي نازك از روغن استريل (توسط سواپ) قرار دهيم جهت
ايزوله مخمر هاي چرب دوست مي توان مورد استفاده قرار داد.
محيط هاي فوق را مي توان در پليت يا لوله هاي بزرگ شيبدار تهيه كرد.
نمونه هاي كلينيكي را معموال به فرمي بر روي محيطها كشت ميدهند( به شكل )Cتا بتوان عامل
بيماري را از آلوده كننده هاي محيط جدا كرد.
همان طور كه گفته شد محيط هاي كشت داده شده را در دماي 51در جه سانتي گراد نگهداري
ميكنند .مدت نگه داري حد اقل 6-4هفته مي باشد.جهت جلو گيري از خشک شدن مي توان
تشتک پر آبي را در انكو باتور قرار داد تا رطوبت الزم جهت رشد فراهم گردد.معموال كشتها را
سه بار در هفته مورد بر رسي قرار مي دهندو در نهايت اقدامات الزم جهت خالص سازي و
تشخيص قارچ انجام مي گيرد.
13
بيماريهاي قارچي
Pityriasis versicolor
عفونت سطحي استراتئوم كورنئوم مي باشد كه عامل آن گروهي از مخمرهاي وابسته به جنس
ماالسزيا( )Malasseziaميباشد.مخمر هاي جنس ماالسزيا ميكرو فلورهاي چربي دوست ساكن
پوست انسان و معدودي از حيوانات مي باشندكه در صورت رشد بيش از حد عامل گروهي از
بيماري هاي مز من پوست انسان وحيوانات مي باشند.در طبقه بندي جديد داراي 05جنس مي
باشند.
عالئم باليني :
درانسان ضايعه بصورت ماكولهاي پوسته دارصاف ،يا كمي برجسته ،باپوسته هاي ريزآردي شكل
در اندازه هاي سوزني ،تا بسيار بزرگ ,،در رنگهاي كرم ،قهوه اي كم رنگ وتيره ،زرد كم رنگ،
خرمائي ،و حتي قرمز ملتهب(دريک بيمار ضايعات يكرنگ دارد(در سينه ،پشت گردن ،شانه ،
بازوها ،شكم و بين دوكتف ديده مي شود.
بعضي مواقع خارش ماليم درحاشيه ضايعه كه در گرماي شديد هم افزايش مي يابد ديده مي
شود.درافرادباسيستم ايمني ضعيف ( همانند ايدز)ضايعات وسيعترودر نقاط تحتاني بدن هم ديده
مي شود.
درحيوانات سگ وگربه Malassezia pachydermatisمخمري است كه درمقاديركم دركانال گوش
خارجي ،درمناطق پري آنال واطراف شيار دهاني وشيارهاي مرطوب پوستي سگ وگربه يافت مي
شود.
عالئم در گربه ،شامل التهاب گوش خارجي ،همراه با ترشح سياه مومي شكل ومتعفن آلوپسي
اريتماي منتشره ،وسبوروا مي باشد.
درسگها ،خارش متوسط تا شديد ،همراه با آلوپسي منطقه اي ،اريتما ،سبوروا و هيپر كراتوتيک با
پوسته ريزي وپاپولهاي اريتماتوز،ظاهر چرب مانند پوست ومو مي باشد كه درحالتهاي مزمن
ممكن است به فضاي بين انگشتي پشت گردن زير بغل ومناطق پري آنال وشيارهاي پا همراه با
التهاب بافت اطراف ناخن وبروز ترشحات منجر شود.
تشخيص آزمايشگاهي:
نمونه بر داري :
14
براي تشخيص بيمار نبايد دارو مصرف كند واز آخرين زمان مصرف دارو حداقل 01روز گذشته
باشد وضمنا حداقل 5روزهم نبايد ضايعه را شسته باشد.مي توان با استفاده از چراغ وود ضايعه
را مطالعه كرد كه فلو رسانس زرد طاليي جهت نمونه برداري وروند كنترول درمان كاربرد دارد.
نمونه بر داري درانسان بايد به دو صورت انجام شود
الف-برداشت تراشه هاي سطح ضايعه توسط چاقوي جراحي وجمع اوري آن بر روي الم تميز
ب -استفاده از نوار چسب اسكاج كه چسب را از سطح چسبنده آن بر روي ضايعه چسبانده و بعد
از جدا كردن بر روي يک الم تميز مي چسبانيم.
آزمايش مستقيم:
المي را كه بر روي ان نوار چسبانده ا يم در زير ميكروسكوپ با بزرگ نمايي 40Xمطالعه مي كنيم.
مي توانيم تراشه پوسته ها را هم بر روي الم قرار داده و با KOHده در صد يا بعد از فيكس كردن
پوسته ها آنها را با متيلن بلو رنگ آميزي و مشاهده كرد .
از نظر ميكروسكوپي ظاهر كالسيكي ضايعه عبارت از تجمعي از مخمر هاي گرد وبيضي و هيفهاي
منشعب وعصايي شكل در اطراف مي باشد )Spaghetti and meatballs(.هر چند در مناطق
گرمسيري مخمر هاي استوانه اي وبيضي شكل با رشته هاي كوتاه منشعب هم ديده مي شود.
تشخيص آزمايشگاهي درحيوانات توسط آزمايش مستقيم از ترشحات گوش يا پوسته هاي جلدي
نوار چسب،برداشت شوره واستفاده از سواب وتكنيک ضرب انگشتي ) وسپس رنگ آميزي
وتلقيح آن به محيط كشت سابورو وقراردادن دردماي 55درجه امكان پذير مي باشد.
آزمايش كشت:
جهت تشخيص عفونت ضرورتي ندارد.ولي مي توان نمونه را بر روي سابورو كه قبال با روغن زيتون
كمي چرب كرده ايم يا محيطهاي اختصاصي Modified Dixon agar or Lemming Norman
mediumكشت داد. .محيطها را در دماي 51تا 55درجه انكوبه كرده( 05تا 51روز) وجهت
جلوگيري از خشک شدن در محيط مرطوب قرار مي دهيم.ماالسزيا گلوبوزا ورستريكتا در دماي
باالي 56درجه رشد نمي كنند.هرچند غالب گونه ها در 55درجه رشد مي كنند.
5گونه ماالسزيا را مي توان بر اساس مشخصه هاي مرفولوژي وبقيه را براساس مرفولوژيكي
وفيزيولوزيكي متمايز كرد.ودرموارد مشكوك هم مي توان ازتكنيكهاي تشخيص مولكولي
استفاده كرد.
15
16
17
Dermatophytosis درماتوفيتوزيس
درماتوفيتوزيس درواقع ،كلونيزاسيون قارچهاي درماتوفيت ،در بافتهاي كراتيندار مو ،ناخن
وبافتهاي شاخي پوست مي باشد.در ماتو فيتها گروهي بسيار متشابه و نزديک به هم از از قارچها
هستند كه مسبب فرمهاي متنوعي ازضايعات جلدي(كچلي يا )Ring wormمي باشند.درماتوفيتها
گروهي از قارچهاي كراتين دوست ساكن خاك مي باشند .كه در سه جنس تريكوفيتون
()Trichophytonميكروسپوروم()Microsporumاپيدرموفايتون()Epidermophytonقرار مي گيرند.
اين قارچها معمولترين عوامل عفوني براي انسان وحيوانات مي باشند.حدود 40گونه دارند
واكثراين عفونتها توسط 00گونه انها ايجاد مي شود.گونه هاي شايع دردنيا 6عدد مي باشند.
تشخيص آزمايشگاهي:
نمونه برداري:
مو:
موهاي ناحيه آ لوده را بطور كامل كوتاه كرده وسپس موها را از ريشه وبوسيله موچين استريل
برداشته مي شوند مي توان از چراغ وود ( )wood lampومشاهده فلورسانس ،جهت مشخص كردن
ناحيه آلوده استفاده كرد موهاي آلوده به راحتي كنده مي شوند ضمنا مي توان از پوسته هاي
موجود در محل هم برداشت كرد.درصورت وجود فوليكولهاي پر از اسپور ،برداشت از اين
فوليكولها بسيار مفيد مي باشد .نمونه ها را مي توان در پليت استريل خشک ،جمع آوري كرد.
ناخن:
توسط گاز آغشته به الكل 51در صد سطح موضع ،پاك شده و بعد از كوتا ه كردن ناخن اضافه ،
وحذف ضايعات زير ناخن ،از حد فاصل بين قسمت سالم وآلوده ،با يک اسكالپل استريل ناخن را
تراشيده واز قسمتهاي زيرين ناخن نيز بر داشت گرديده ودر داخل پليت استريل جمع آوري مي
كنند.در لوكونيشياي سطحي تراشيدن روي ناخن ها كافي مي باشد.در اونيكو مايكوزيس
پروكسيمال ،نمونه گيري پانچ بيوپسي مي باشد.
پوست:
ابتدا با گاز آغشته به الكل 51درصد ،سطح ضايعه را از پوسته هاي له شده وآلودگي پاك كرده،
وسپس با اسكالپل از قسمتهاي حاشيه پوسته را مي تراشند وآن را در پليت استريل جمع آوري
مي كنند .مي توان از چراغ وود جهت مشخص كردن ناحيه آلوده استفاده كرد.
نمونه هاي ضايعات پوست وجلد ،اگر فاقد آلودگي باكتريايي وخشک باشند مي توان درمحيط
خشک تا 05ماه يا حتي بيشتر هم نگهداري كرد.
18
جهت نمونه برداري از ضايعات خشک دامي ،مي توان ابتدا با استفاده از برس وآب وصابون ،سطح
ضايعه را از آلودگيهاي سطحي پاك كرده،مو وپشم ها را كوتاه ،وسپس سطح ضايعه خشک شده
را با الكل 51درصد ضدعفوني ،وسپس به جمع آوري نمونه ،شبيه ضايعات انساني اقدام مي كنند.
جهت نمونه برداري ضايعات درماتوفيتي هنگامي كه آلودگي گله اي مي باشد مي توان از تكنيک
برساژمو با استفاده از مسواك استريل استفاده كرد.
( اقدامات الزم جهت جلوگيري از ابتال ،به ضايعات درماتوفيتهاي حيواندوست الزم مي باشد).
آزمايش مستقيم
نمونه مو:
تعدادي از موهاي كنده شده ،را بر روي الم قرار داده وقطره اي الكتوفنل به آن اضافه ،وباالمل
روي آن را پوشانده وبا ميكروسكوپ مطالعه مي كنيم.
كچلي مو به سه صورت ديده مي شود:
فاووس ()FAVUS
هايفهاي بدون اسپور درون ساقه مو ،به موازات طول مو ديده ميشود .هيفها بصورت تونل يا
بصورت آرترو كوتيدي در ساقه مو ديده مي شود.
اكتوتريكس () Ectothrix
اسپور ها در اندازه 5تا 01ميكرون ،بصورت اليه اليه و يا بصورت زنجيره در روي ساقه مو و زير
كوتيكول ديده مي شود.
اندو تريكس ()Endothrix
زنجيره هايي از اسپور به قطر 5تا 8ميكرون بصورت فشرده درون ساقه مو ديده مي شودكه باعث
قطوري پيچ خوردكي وسر انجام شكستگي مو ها مي گردد.
نمونه ناخن ،پوست:
قسمتي از تراشه ها را بر روي الم گذاشته و با اضافه كردن يک قطره KOHده در صدبه همراه دي
متيل سولفوكسيد ،مي توان الم را در زير ميكروسكوپ مشاهده كرد .در مورد نمونه ناخن اين
زمان شفاف شدن طوالني تر( حتي يک شب تا صبح) مي شود.
در زير ميكروسكوپ ،همه درماتوفيتها ،بصورت هايفهاي شفاف ،ظريف ،منشعب ويا بصورت آرترو
كونيدي ديده مي شود .در حاليكه هايفهاي قارچهاي ساپروفيت بصورت ضخيم تر در بعضي موارد
همراه با كونيدي ديده مي شودكه تشخيص آنها در حالت اخير به راحتي امكان پذير مي باشد.
19
كشت:
نمونه هاي تهيه شده فوق را مي توان مستقيما در محيط سابورو حاوي سيكلو هگزاميد و
كلرامفنيكل ويا ميكوزيل آگار كشت داد .در صورت تمايل هم مي توان از محيط ( dermotophyte
)test mediumاستفاده كرد .كه در اين محيط با رشد در ماتوفيت محيط قرمز مي شود.
نمونه هاي كشت داده شده را در دماي 55تا 51درجه به مدت حداقل 4هفته نگهداري مي كنند.
مي توان در صورت لزوم عمل خالص سازي هم انجام داد وقارچ را به محيط ديگر انتقال داد.
گرچه جهت شروع درمان ،كشت نمونه پوست و تعين گونه ضروري نمي باشد ولي با توجه به
آلوده گي ساپروفيتي ناخن ويا آلوده گي درماتوفيتي ،كشت نمونه ناخن وتعين گونه ضروري مي
باشد .پس نمونه ناخن را هم بايد بر روي محيط فاقد سيكلو هگزاميد وهم بر روي محيط داراي
سيكلو هگزاميد كشت داد.
بايد توجه داشت كه كشت درماتوفيتها هميشه موفقيت آميز نمي باشد (.بخصوص نمونه هاي
حيواني)
در نهايت قارچ را بر اساس مشخصات مرفولوژي ،ميكروسكوپي مي توان تشخيص داد.هر چند كه
از آزمايشات نياز هاي تغذيه اي ،توليد رنگدانه ،سوراخ كردن مو و ....هم ميتوان استفاده كرد.
براساس خصوصيات ميكروسكوپي( مرفولوژي كونيديا)،آنهارا در سه جنس ميكروسپوروم،تريكو
فايتون واپيدر موفايتون تقسيم مي كنند.
ميكروسپورومMicrosporum
داراي ويژه گيهاي زير مي باشند
ا-داراي ماكروكونيدي كشيده در اندازه51-61× 51-51ميكرون ،دوكي يا بيضي شكل با جدار
كلفت ناصاف فرورفته و داراي برجسته گي ريز تا خار مانند وداراي تيغه عرضي 0تا 05عدد مي
باشد .
-5داراي ميكرو كونيدي گرزي يا بيضي شكل چسبيده به ميسليوم ويا جدا از ان بدون ارزش
تشخيصي ومعموال هم به تعداد كمتر از گونه هاي جنس تريكو فايتون مي باشد.
-5كچلي سر ان فقط از نوع اكتو تريكس مي باشد
-4ارتروكونيدي ايجاد شده در عفونت موئي همانطور كه از اسمش مشخص است داراي اندازه
كوچک مي باشد.
-5ميسليوم هاي فنري و پيچ خورده بندرت ديده مي شود.
-5عموما داراي رشد سريعي مي باشند.
21
تريكو فايتون Trichophyton
داراي ويژه گيهاي زير مي باشند
-0اعضاء اين جنس داراي ماكروكونيدي كشيده گرزي دوكي شكل داراي ديواره نازك سطح
خارجي صاف ضخامت كم ودر بعضي گونه ها فاقد تيغه مياني ودر بعضي ديگر به ده عدد هم مي
رسد .اندازه ماكرو كونيدياها 8- 51 ×4-81ميكرون متغير مي باشد.
-5داراي ميكرو كونيدي به تعداد زياد به اشكال كروي چماقي يا گالبي شكل ديده مي شود.
-5معموال ماكرو كونيدي كم يا نادر مي باشد ودر بعضي گونه ها فاقد ماكروكونيدي مي باشد
-4عفونت موئي به اشكال فاووس ،اكتو واندوتريكس مي باشد.
اپيدر مو فايتون Epidermophyton
اين جنس بوسيله ماكرو كونيدي هاي گرزي شكل يا برگ شبدري فرم ،منفرد يا دسته جاتي با
جدار صاف ضخامت 0-5ميكرون وداشتن كمتر از ده تيغه مياني و فاقد ميكروكونيدي مشخص
مي شود.
جهت تعين گونه هاي درماتوفيتي وگونه هاي حدواسط ،عالوه بر مشخصه هاي كشتي ( درجه
رشد ،منظره ،رنگ سطح وپشت كلوني)وميكروسكوپي( مشخصه كونيديها ،واشكال مختلف
ساختمانهاي رويشي) از تكنيكهاي ( )Kaminski method ,Kane/fisherوتستهاي ساده .......
كمكي استفاده مي كنند.
تستهاي كمكي:
-0تست سوراخ كردن مو Hair perforation
به منظور تشخيص تريكو فايتون منتا گروفيتس و تريكو فايتون روبروم استفاده مي شود.
در يک پليت چند رشته موي سالم سياه استريل ،قرار داده و سپس 51تا 55ميلي ليتر آب مقطر
استريل به آن اضافه كرده وجهت رشد بهتر قارچ 1 /0ميلي ليتر از عصاره مخمر 01درصد به آن
اضافه مي كنند و در نهايت قارچ را به محيط فوق اضافه مي كنند.
معموال 8تا 01روز براي انجام آزمايش كافي مي باشد ودر صورت منفي بودن تا 4هفته نگهداري
مي كنيم.تريكو فايتون منتاگروفيتس مو را سوراخ مي كند وتريكوفايتون روبروم مورا سوراخ نمي
كند .فرو رفتگيهاي مخروطي يا گوه مانند() conical or wedgelike holesدر محل ساقه مو نشانه
مثبت شدن مي باشد .فرسايش تدريجي نشانه منفي بودن تست مي باشد.
rice grain test -5آزمون دانه برنج
گونه هاي ميكروسپوروم از نظر قابليت رشد بر روي دانه برنج متفاوت مي باشد .اين تست جهت
اثبات ميكروسپورم ادوئيني انجام مي شود.دانه هاي برنج بدون سبوس را با اتو كالو استريل مي
كنيم و در داخل ارلن قرار مي دهيم قارچ را به محيط فوق اضافه كرده وبه مدت 8تا 01روز در
21
دماي 51درجه نگهداري مي كنيم .ادوئيني قادر به رشد نمي باشد .اما باعث تغير رنگ قهوه اي
دانه ها در محل تلقيح مي شود .در واقع اين محيط مي تواند تشكيل ماكرو كونيدي را در گونه
ميكروسپوروم كانيس كه از نظر اسپور زايي فقير مي باشد تحريک نمايد.
22
امروزه بسياري از آزمايشگاهها براي تفكيک گونه هاي بسيار مشابه روبروم،واريته هاي
متناگروفيتس وتونسورانس از محيطهاي كشت وآزمونهاي اختصاصي استفاده مي كنند كه يكي از
اين روشها شناسايي وجدا كردن در ماتوفيتها با روش كامينسكي ( )Kaminski methodاست.در
اين روش عالوه بر تستهاي فوق از شش محيط ديگر استفاده مي شودكه اين محيطها شامل
litman oxgall agar,lactritmel agar,sabouraud agar with 5%Nacl,peptone agar-
Trichophyton agar -urea agar
23
24
Candidiasis كانديديازيس
بيماري قارچي ناشي از گونه هاي مختلف كانديدا و بطور اعم كانديدا البيكانس ميباشد.تعداد
مخمر ها زياد مي باشد ولي مخمري كه اغلب(متجاوز از 81درصد موارد) باعث ايجاد بيماري مي
گردد كانديدا البيكانس مي باشد.كه انسان را به فرمهاي بسيار متفاوتي تحت تاثير قرار مي دهد
وكليه بافتها و اعضاء مي توانند مورد تهاجم قرار گيرند.
نمونه برداري:
طيف گسترده اي از نمونه ها را شامل مي شود.اين نمونه هاشامل تراشه ها ،اگزودا ،ترشحات،
خلط ،مدفوع ،ادرارو ....مي باشد تا آنجا كه مقدور است بايد اين نمونه ها بصورت استريل جمع
آوري شوند تا از آلودگي ثانويه جلوگيري شود.نمونه ها بايد درلوله هاي استريل كوچک جمع
آوري ،وهرچه سريعتر به آزمايشگاه ارسال گردد .با توجه به اين كه ميكروارگانيسم ها درنمونه
هاي مرطوب سريعا تكثير مي يابند لذا بايستي دريخچال 4درجه نگهداري.،ولي نبايد منجمد
گردند.
آزمايش مستقيم:
تشخيص آزمايشگاهي عفونت كانديديايي بوسيله آزمايش مواد بدست امده از ضايعه با 01 KOH
درصد ميباشد .از نمونه هاي مايع مي توان ابتدا سانتريفيوژ به عمل آورد رسوب آن را مورد
آزمايش قرار داد ويا آن را به روشهاي گرام ،گيمسا ،متيلن بلوهم رنگ اميزي و ارگانسيم را
بصورت تهاجمي مشاهده كرد.
شكل تهاجمي عفونت كانديدايي بصورت مخمر جوانه دار ،ميسليوم كاذب و منشعب داراي
فشرده گي در ناحيه تيغه مياني وقابليت توليد بالستوسپور در مجاورت تيغه مياني مي باشد .
كشت:
ازآنجايي كه گونه هاي مختلف كانديدادرنمونه هاي كلينيكي بسرعت رشد وتكثير مي يابند.نمونه
هاي فوق را بسرعت بر روي محيط سابورو حاوي آنتي بيوتيک كشت داد ودر حرارت 51درجه
نگهداري مي كنيم .كشتها بعد از 54الي 48ساعت قابل آزمايش مي باشد ودر صورت عدم
رشدپليتها را مي توان به مدت 5الي 5هفته نگهداري كرد.
25
تعين هويت يک مخمر:
از گذشته روشهاي مورد استفاده براي تشخيص مخمرها به مجموعه اي از خواص مر فولوژيک
وبيوشيميايي انها وابسته بوده است.
معيار هاي مرفولوژيک اصلي وآزمايشگاهي مربوط به آنها به قرار زير مي باشد
-0ظاهر ورنگ كلوني:
كلوني آلبيكنس به شكلهاي صاف و سفيد ،نامنظم وچروكيده ،ستاره اي شكل،به شكل گل با
مركزي صاف وقطاعي ،منقوط ،منقوط رشته اي ورشته اي رشد مي كند.
-5اندازه وشكل سلول:
از گسترش مستقيم براي بررسي ميكروسكوپي مخمرها استفاده مي شود .گسترش را مي توان در
آب مقطر تهيه كرد.غير از كانديدا گالبراتا كه بصورت مخمرهاي كوچک(بالستوكونيدي) يافت مي
شود.بقيه مخمرها تفاوت واضحي درشكل ميكروسكوپي آنها يافت نمي شود.
-5وجود كپسول:
برخي از مخمرها بويژه اعضاي جنس كريپتوكوكوس ،رودوتروال ،تورولوپسيس و تريكوسپورون
مي توانند در اطراف سلولهاي خود كپسول موكوئيدي توليد مي كنند .كپسول را با رنگ آميزي
جوهر هندي ()Indian inkمي توان ديد .جوهر هندي نمي تواند مخمر را رنگ اميزي كند ولي
بعنوان رنگ زمينه عمل مي كند وشرايط ديدن كپسول را در اطراف سلول مخمري امكان پذير
ميكند.
براي برسي وجودكپسول ابتدا يک قطره جوهر هندي را در مركز يک الم تميز گذاشته وسپس
قسمتي از كلوني مخمري را به آن اضافه و مخلوط مي كنند وبا گذاشتن المل در زير ميكروسكوپ
مشاهده مي كنند.وجود سلولهاي مخمري گرد كپسول دار به قطر 5تا 05ميكرون همرا ه با جوانه
هاي داراي اتصال باريک از مشخصات كريپتو كوكوس مي باشد.
-4توليد هايف و هيف كاذب:
بعضي از قارچهاي مخمري زماني كه در شرايط خاص تغذيه اي و ياحتي در شرايط بافتهاي بدن
قرار مي گيرندتوانايي توليد هيف و هيف كاذب را دارند.كه در بين گروههاي مختلف كانديدايي
داراي اشكال متنوع مي باشد .واز اين ويژه گي جهت تمايز گروههاي مختلف استفاده مي شود.
-5توانايي توليد لوله زايا يا جرم تيوب( )germ tubeيا ()serum test
اين آزمون روشي سريع و ساده جهت مشخص كردن كانديدا آلبيكنس ()C.albicanseو كانديدا
استالتوئيده ( )C.stellatoideaو كانديدا دوبلينسيس( )C.dubliniensis.مي باشد.بيش از 91
درصد از آلبيكانسهايي كه از نمونه هاي كلينيكي جدا مي شود قادرند در دماي 55درجه به مدت
5ساعت لوله زايا توليد كنند.
26
لوله زايا در حقيقت آغاز رشد ميسليومي است كه مستقيما از سلول مخمري بوجود مي ايد ودر
محل اتصال به سلول مخمري هيچ گونه فرورفتگي ندارد.يک لوله زايا قطري يک دوم قطر مخمر
وطولي 5تا 4برابر طول مخمر دارد وهمانطور كه گفته شد از ميسليوم كاذب بوسيله فقدان
فشرده گي در محل تيغه مياني مشخص مي شود.
براي انجام آزمايش به صورت زير عمل مي شود
./5ميلي ليتر از نمونه سرم انساني مخلوط را در يک لوله آزمايش به ابعاد 05در 55ميلي
ليتر ميريزند و بخش كوچكي از كلوني 08تا 55ساعته از مخمر در حال بررسي را با يک
پيپت مويين يا يک اپليكاتور به سرم اضافه مي كنند و سپس به مدت 5/5تا 5ساعت در
دماي 55درجه نگهداري مي كنند سپس يک قطره ازآن را بر روي الم ريخته وبا گذاشتن
المل در زير ميكروسكوپ با بزرگ نمايي كم بررسي مي كنند.
از انجا كه عوا مل گوناگوني نظير ميزان ار گانيسم تلقيحي ،نوع محيط كشت ،درجه حرارت
انكوباسيون ،غلظت كربو هيدراتهاي ساده ،ووجود اكسيژن توليد لوله زايا را تحت تاثير قرار مي
دهد الزم است كه از واريته شناخته شده آلبيكانس بعنوان كنترول مثبت و از تروپيكاليس بعنوان
كنترول منفي استفاده شود .
مي توان از سرم حيوانات يا سفيده تخم مرغ و يا حتي از تريپتيكاز سوي برات هم استفاده كرد.
بهترين حجم تلقيح برابر 01 5تا 016در هر ميلي ليتر مي باشد ودر صد توليد لوله زايا با افزايش
غلظت حجم تلقيح كاهش مي يابد.
حضور مقدار كمي از كربو هيدراتهاي ساده باعث افزايش توليد لوله زايا مي شود.
آلودگي نمونه با ميكروبها و حتي حضور عوامل ضد ميكروبي باعث كاهش توليد لوله زايا مي شود.
فريتين موجود در سرم انساني نقش مهار كنندگي توليد لوله زايا را دارد.
-8توانايي توليد كالميدو كونيدي:
روش بعدي براي تشخيص كانديدا آلبيكانس ،كانديدا استالتوئيده و كانديدا دوبلينسيس بوجود
آمدن كالميدوكونيدي در قسمت انتهايي هيف كاذب مي باشد .در واقع بيش از 91در صد
آلبيكانسهاي ايزوله شده از نمونه هاي كلينيكي داراي اين توانايي مي باشند.
ساير مخمر ها نظير كانديدا استراليس( )C.australisكانديدا كلوسني( )C.clausseniiكانديدا
تروپيكاليس( )C.tropicalisنيز كالميدوكونيدي توليد مي كنند.
روشي كه غالبا براي ايجاد كالميدو كونيدي بكار مي رود به روش اساليد كالچر برروي ژلوز كورن
ميل آگارتوئين 81ويا روش پليت دالمائو( ) Dalmau plateمطرح مي باشد.
محيطهاي كشتي كه براي تحريک توليد كالميدو كونيدي بكار مي رود مهمترين آنها
27
Ox gall agar. Rice extract agar. Starch agar. Yeast morphology agar,مي باشد.كه با
اضافه كردن توئين 81به محيطهاي فوق تحريک توليد كالميدو كونيدي صورت ميگيرد.
روش دالمائو رقيق سازي حجم تلقيخ از راه كشت خطي روي سطح محيط و قرار دادن يک
المل روي آن مي باشد .براي مشاهده بهتر مرفولوژي در زير ميكروسكوپ از رنگي بنام
تريپان بلو به ميزان /0گرم در ليتر محيط استفاده مي كنند كه تمايل نفوذ بااليي به كالميدو
كونيدي دارد.
روش انجام به شرح زير مي باشد
ابتدا با استفاده از يک لوپ تلقيح مخمر را بصورت دو خط موازي به طول تقريبي 5.5سانتي
مترو با فاصله 0.5سانتي متر از يكديگر روي محيط تلقيح مي كنيم .سپس نيدل استريل را در
عرض دو خط حركت داده و بدينوسيله حجم تلقيح در فاصله بين دو خط رقيق خواهد شد.
يک المل را روي خطوط كشت قرار داده مي شود و كشتها به مدت 08تا 54ساعت در دماي
55تا 56درجه نگهداري مي شوند.
بعد ار اين مدت در پليت را برداشته و لبه هاي المل را با بزرگ نمايي كم در زير ميكروسكوپ
مشاهده مي كنند.
كانديدا آلبيكانس داراي بالستوسپورهاي گرد بصورت خوشه اي در محل اتصال هيف كاذب
مي باشد وديگر آنكه داراي كالميدوكونيدي درانتهاي هيف كاذب مي باشد ( .در واقع كالميدو
كونيدي يک وزيكول ذخيره اي بزرگ مي باشد).
گلوكز زمينه توليد كالميدو كونيدي را كاهش ولي دي ساكاريدها وتري ساكاريدها افزايش مي
دهند.ديگر فاكتورهاي تحريک كننده كالميدوكونيدي شامل PHكمي قليايي ،شرايط هوازي
خفيف ،نبودن يونهاي غير آلي ،بكار گيري محيطهاي جامد ،نبودن تراكم در سطح محيط
كشت ،كاهش كشش سطحي (از طريق بكار بردن توئين ،)81استفاده از مخمرهاي جوان،
حجم تلقيحي رقيق شده و نگهداري مخمر در تاريكي از عوامل تاثير گذار در تشكيل كالميدو
كونيدي مي باشد.
جهت تفكيک آلبيكانس از استالتوئيد ودوبلينسيس مي توان از تستهاي جذب سوكروز و
كشت برروي محيط كروم آگار كانديدا استفاده كرد.دوبلينسيس برروي محيط كروم آگار
كانديدا به رنگ سبز تيره در حاليكه آلبيكانس به رنگ آبي روشن مايل به سبز مي باشد .
ضمنا جذب سوكروز در غالب آلبيكانس ها مثبت مي باشد.
28
-8آزمونهاي جذب وتخمير()Fermentation and Assimilation
تخمير:
تخمير فرايندي است كه درطي آن يک قند در شرايط بي هوازي مصرف ،ونتيجه اين مصرف توليد
اتانول ودي اكسيد كربن خواهد بود.فرايند تخمير عالوه بر وجود آنزيمهاي الكل دي هيدروژناز
وپيروات دكربوكسيالز به مكانيسمي جهت انتقال كربوهيدرات از راه غشاء پالسمايي به داخل
سلول در شرايط بي هوازي نياز دارد.در غير اين صورت مخمر نمي تواند قند مورد بررسي را
تخمير كند.
جهت انجام آزمايش محلول 5در صد از قند مورد نظردر محيط پايه عصاره مخمر پپتون همراه با
معرف PHبروموتيمول بلو تهيه مي گردد.سپس سوسپانسيون سلولهاي مخمري از كشت 54تا
48ساعته از مخمر مورد نظر برروي محيط كشت عصاره مخمر ،عصاره مالت آگار در 4.5ميلي
ليتر آب مقطر تهيه مي گردد(.غلظت سوسپانسيون بايد برابر با استاندارد شماره يک مک فارلند
گردد)
سپس مقدار ./0ميلي ليتر از اين سوسپانسيون به محيط هاي كشت اضافه شده وكشتها به مدت
54روز در دماي 55تا 51درجه نگهداري مي شود.و توليد گاز نشانه مثبت بودن تست مي باشد.
جذب:
جذب درواقع استفاده مخمر از منبع كربن همراه با اكسيژن مي باشد.اكسيداسيون هوازي يا
فرايند جذب يک قند نظير گلوگز با توليد دي اكسيد كربن و آب همراه مي باشد.در فرايند تخمير
مخمر از منبع كربن بدون اكسيژن استفاده مي كند.
براي تعين توانايي مصرف هوازي يک قند به منظور تامين انرژي و رشد روشهاي متفاوتي وجود
دارد.دو روش بسيار مطرح روش محيط مايع ويكر هام ()wickerham liquid medium technique
و روش اكسانو گرافيک ( )Auxanographic procedureمي باشد.
روش مايع ويكر هام:
ابتدا سوسپانسيوني از كشت سلولهاي مخمري 54تا 48ساعت رشد داده شده برروي محيط
عصاره مخمر،عصاره مالت آگاردر محيط پايه نيتروژني حاوي ./0در صد گلوكز تهيه ميشود.
سپس ./5تا ./4ميلي ليتر از سوسپانسيون حاصل را به 9ميلي ليتر محيط پايه مخمري تلقيح
نشده اضافه مي كنند .سوسپانسيون بدست امده را با دو برابر حجم از محيط پايه مخمري بدون
قند رقيق مي كنند در نهايت ./0از اين سوسپانسيون را به لوله هاي داراي ./5ميلي ليتر محيط
پايه مخمري (حاوي قند)و 4.5ميلي ليتر آب مقطر استريل تلقيح مي كنند .از يک لوله بدون
منبع كربن به عنوان كنترول استفاده ميشود .لوله ها راتكان داده ودر دماي 51درجه نگهداري
مي كنندلوله ها را از نظر رشد قارچ تا 54روزبررسي مي كنند.
29
براي خواندن نتايج لوله ها را در مقابل يک كاغذ سفيد داراي خطوط سياه به ابعاد 5در 5اينچ
نگه داشته واز روي محو شدن خطوط تيره نتايج را قرائت مي كنند.
از آنجا كه تفسير آزمون مشكل و زمان آزمايش هم بسيار طوالني مي باشد اين آزمايش معموال
انجام نمي شود.
روش اكسانو گرافيک:
ابتدا سوسپانسيوني از كشت سلولهاي مخمري 48تا 55ساعت رشد داده شده بر روي محيط
عصاره مخمر ،عصاره مالت آگار در 01ميلي ليتر آب مقطر تهيه مي شود.سپس 0ميلي ليتر از اين
سوسپانسيون را به لوله هايي به ابعاد 55در 511ميلي ليتر كه حاوي 55ميلي ليتر محيط آگاري
پايه نيتروژن( )yeast nitrogen agarدر دماي 45درجه اضافه مي كنند .مخلوط را به هم زده
وسپس قبل از سرد شدن آن را در داخل پليت مي ريزند .وسپس در شرايط استريل ديسكهاي
حاوي كربوهيدراتهاي مختلف را بر روي سطح محيط كشت قرار مي دهند .بعد از 4-5
روزقراردادن دردماي 51درجه رشد دراطراف هرديسک رامثبت وعدم رشد را منفي در نظرمي
گيرند.در حال حاضراين كاربا استفاده ازكيتهاي تجارتي كه بدين منظور ساخته شده است انجام
مي گردد.
توانايي مصرف نيترات:
توانايي يک مخمر در استفاده از نيترات پتاسيم به عنوان منبع انحصاري نيتروژن راهم مي توان
به روش اكسانو گرافيک يا در محيط كشت مايع بر رسي كرد.
با كمک گرفتن از جدولهاي خاص ودر بعضي موارد خاص ازتستهاي تخصصي تر مي توان به
تشخيص گونه مخمر اقدام كرد.
31
organism Arthroconidia Blastoconidia Pseudohyphae
Or
Hyphae
Candida albicans --- Spherical cluster at Pseudohyphae
regular Or
interval hyphae
Candida glabrata ---- Small spherical and ----
highly
compacted
Candida krusei ---- Elongated cluster Branched
occur at septate of Pseudohyphae
pseudohyphae
Candida paraosilosis --- Present but not Sagebrush
characteristic pseudohyphae
Candida --- Elongated lie Pseudohyphae
pseudotropicalis parallel to present but
pseudohyphae Not characteristic
Candida tropicalis --- Produced ---
Randomly along
hyphae or
pseudohyphae
cryptococcus --- Round to oval-vary ---
in size-separated by
capsule
saccharomycess --- Long and spherical Rudimentary hyphae
Some time present
trichospra Numerous resemble May be present but Septate hyphae
geotrichom difficult to present
In distinguish
31
32
33
34
35
شناسايي قارچهاي ساپروفيت وپاتوژن شايع
در اين قسمت مروري بر شايع ترين قارچ هاي ساپروفيت وپاتوژن موجود در محيط
زندگي خود خواهيم داشت .و مشخصات ماكروسكوپي و ميكروسكوپي وحتي بيماري زايي اين
قارچها به اختصار توضيح داده ميشود.
قارچي با انتشار و گسترش وسيع و شايعترين عامل آسپر ژيلوزيس در انسان و حيوانات مي باشد
.مهمترين عفونت ناشي از اين قارچ در حيوانات مر بوط به گرفتگي دستگاه تنفسي پرندگان با نام
پنوموني قارچي مي باشد.سريع الرشد وكلوني آن ظرف سه روز كامل مي شود .در حالت بلوغ
رنگ كلوني آبي -سبز ميباشدپشت كلوني بي رنگ وسطح
كلوني مخملي كركي مي باشد .كونيديوفور تقريبا كوتاه
وصاف به وزيكولي مخروطي شكل منتهي مي شودفياليدهاي
آن يک رديفه وحدود دو سوم از قسمت فوقاني وزيكول را
مي پوشاند.كونيديهاي آن گرد يا بيضي شكل خارداروسبز
رنگ كه بصورت بازي پتا ل توليد مي شوند.فاقد اندام جنسي
كليستوتشيوم مي باشد .قارچي مقاوم به حرارت كه دماي
55درجه را هم تحمل مي كند.
36
ميشوند .خار داروبصورت زنجيره بازي پتال توليد مي
شوند .در بعضي واريته ها كليستوتشيوم ديده مي شود.
) (Aspergillus niger آسپر ژيلوس نايجر
قارچي با گسترده گي وانتشار وسيع مي باشد كه بعد از
دو گونه اخير شايعترين عامل آسپرژيلوزيس ريوي
مهاجم وآسپر ژيلوما مي باشد .ضمنا شايعترين عامل اتو
مايكوزيس در انسان و حيوانات هم مي باشد .واز آلوده
كننده هاي شايع آزمايشگاه مي باشد.
استفاده هاي فراواني از اين قارچ در صنعت مي شود.
سريع الرشد مي باشدو كلوني آن ظرف سه روز كامل مي شود.در ابتداي رشد سفيد تا زرد رنگ
كه بسرعت سطح آن سياه مي شود .پشت كلوني بي رنگ مي باشد.كونيديوفور آن شفاف با
ديواره صاف كه در قسمت راس تيره تر مي باشد .وزيكول آن گرد وكروي ودر تمام سطوح آن
فياليدهاي دو رديفه قرار گرفته است رديف اول آن طويل وقهوه اي رنگ كه در بعضي منابع به
ان متوال مي گويند.فياليدهاي رديف دوم كوتاه مي باشد كه ايجاد كونيديهاي گرد تا بيضي شكل
قهوه اي يا سياه رنگ خار دار را مي كند.
اين قارچ به راحتي از روي كلوني زرد خود كه بعد ها كونيدياهاي سياه رنگ بر روي آن ظاهر
ميشود تشخيص داده مي شود.
موكور ()Mucor sp
داراي گسترش وانتشار وسيع مي باشدو جزءآلوده كننده هاي عمومي مي باشد تعدادي از آنها
اهميت اقتصادي ومعدودي ازآنها عامل زيگو مايكوزيس مي باشند.سريع الرشدوظرف چهار روز
كلوني آن كامل مي شودوفضاي پليت را پر مي كندحالت پشمي بخود گرفته در ابتدا سفيد ولي
بزودي تغير رنگ داده وخاكستري مي شود .هيفهاي آن فاقد تيغه مياني وداراي
اسپورانژيوفورهاي دراز واغلب منشعب مي
باشد.اسپورانژيوم بدون اپوفيز وداراي
كولومال()columellaمي باشد .اسپور هاي آن
شفاف گرد تا بيضي باديواره صاف ورنگ
خاكستري مايل به قهوه اي مي باشد.در واقع
اين جنس را مي توان از جنسهاي مشابه به
علت نداشتن ريزوئيدو استولون تمايز داد.
37
داراي ريزوپوس()Rhizopus
گسترش و انتشار وسيعي مي باشد.
شايعترين عامل زيگو مايكوزيس در انسان وحيوانات مي
باشد(بيش از نود درصد)
بعضي از انها در حين رشد موادي آلكالوئيد توليد مي
كنند كه براي انسان ودام سمي مي باشد.بسيار سريع
الرشدوجزء آلوده كننده هاي آزمايشگاه مي باشند .در
ابتداي رشد سفيد وپنبه اي كه بتدريج خاكستري وسياه
مي شود.پشت كلوني سفيد وبي رنگ مي باشد.هيفهاي
باشد. مي وضخيم عرضي ديواره فاقد آن
اسپورانژيوفورهاي آن طويل(تا 0511ميكرون)و منشعب يا مستقيم و بدون انشعاب مي باشد كه
بصورت دستجاتي از نقطه مقابل ريزوئيد خارج مي شود.داراي استولونهاي ضخيم كه در برخورد
باسطح جامد يا محيط كشت ايجاد ريزوئيدهاي پيگمانته را مي كند.اسپورانژيوم آن گرد وداراي
اپوفيز و كولومال مي باشد كه با آزاد شدن اسپور بصورت چتر وارونه ديده مي شود.اسپور هاي آن
زاويه دار و نيمه گردتا بيضي شكل مي باشد .بعضي از گونه هاي آن در دماي 41درجه هم بخوبي
رشد مي كنند.
()Absidiaداراي گسترش وانتشار وسيعي مي باشد و درواقع بعنوان آلوده كننده آبسيديا
عمومي هم مطرح مي باشد .عامل زيگو مايكوزيس در انسان وحيوانات مي باشدودر حيوانات
مسئول سقط جنين قارچي مي باشد .همانند ديگر اعضاي گروه سريع الرشد و ظاهر پشمي دارد.
در ابتدا سفيد رنگ وبا بلوغ كلوني خاكستري
كم رنگ ميشود .پشت كلوني سفيد مي
باشد.هيفهاي آن فاقد تيغه مياني و از نظر
ظاهري مشابه ريزوپوس مي باشد به استثناي
آنكه اسپورانژيوفور از نقطه اي روي استولون
كه بين ريزوئيدها قرار دارد جدا مي شود
اسپورانژيوفورها اغلب منشعب وكمي هم
پيگمانته مي باشدوبصورت ساده يا چند شاخه
38
به فرم منفرد در گروههاي سه تايي يا در دسته هاي حد اكثر هفت تايي از استولون تشكيل مي
شوند .اسپورانژيوم گالبي شكل وداراي كولومالي مخروطي شكل و اپوفيز قيفي شكل مي باشد.
اسپور ها نيمه گردتا بيضي شكل صاف وبه رنگ شفاف تا خاكستري روشن ديده مي شود.
ريزوئيدهاي ان بسيار كوچک و ابتدائي مي باشد.
ريزو موكور()Rhizomucor
قارچي ساپروفيت وداراي انتشار وگسترده گي زيادي مي باشد.در انسان بندرت ايجاد بيماري مي
كند وبيشتر در حيوانات عامل بيماري مي باشدعامل شايع سقط جنين والتهاب پستان در گاو مي
باشد.رشد سريعي دارد كلوني آن در ابتدا سفيدوپشمي ولي در هنگام بلوغ خاكستري وقهوه اي
ودودي وحتي سياه مي شود .از جهت
ميكروسكوپي هيف آن مشابه ديگر زيگو مايستها
مي باشد.ولي ميسليومهاي آن خاكستري تا قهوه
اي مايل به خاكستري و اسپورانژيوفورهاي آن بي
رنگ تا زرد قهوه اي مايل به خاكستري و داراي
انشعابات سيمپوديال(بعضي مواقع بدون انشعاب)
ويک ديواره عرضي بالفاصله در زير اسپورانژيوم
39
مي باشد .اسپورانژيومهاي گرد آن داراي كولومالي بيضي يا گالبي شكل وفاقد اپوفيز مي باشد.
به هر حال ريزو موكور رابا توجه به حضور استولون و ريزوئيد هاي ابتدائي مي توان از موكور جدا
كرد .واز ريزوپوس بواسطه اسپورانژيوفور هايي با انشعابات فراوان وفقدان ريزوئيدهاي توسعه
يافته(كه در پايه اسپورانژيوفور هم قرار ندارند) متمايز كرد .فاكتور تشخيصي ديگر اين قارچ
تحمل حرارتي اين قارچ مي باشد كه در حرارت 51تا 61درجه هم رشد مي كند.
پني سيليوم()Penecilium
ازالوده كننده هاي محيط وداراي گسترش زيادي مي باشد.برخي ازانها درتوليدمايكوتوكسين
نقش دارند.ولي گزارشات بيماري زايي ان در انسان وحيوان اندك مي باشد.قارچي سريع الرشد و
آن ظرف چهار روز كامل كلوني
مي شود.
سطح آن پودري ورنگ كلوني درابتدا
سفيدسپس سبز ابي همراه باكناره هاي سفيد
رنگ مي باشد.هايفا داراي تيغه مياني همراه
باكونيديوفور منشعب كه بدون انشعاب هم
ديده مي شود .فياليدها بصورت انفرادي يا
گروهي از متوالهاي جدا شده توليد مي شوند
ودر نهايت قارچ به شكل قلم مو ( )brush likeديده مي
شود.كونيديو فور هابصورت جدا يا پيوسته به هم هستند.
الگوي انشعاب نيز يک مرحله اي دو مرحله اي يا بيشتر است كه در اين شرايط متوالهاي مولد
فياليد و كونيديوم روي انشعابات كونيديو فور توليد خواهند شد.كونيديوفورها شفاف وديواره
صاف يا خار دار دارند .فياليدهاي بطري شكل توليد كونيديهاي گرد بيضي با ديواره صاف يا خار
دار مي كنندكه بصورت زنجيره بدون انشعاب ديده مي شود.
پسيلو مايسس()Paecillomycess
به فراواني در محيط يافت مي شودوجزءآلوده كننده ها
مي باشد.بندرت هم از بعضي عفونتهاي انسان وحيوان
جدا شده است .سريع الرشد و ظرف چهار روز كلوني آن
كامل ميشودسطح آن صاف پودري يا مخملي ورنگ آن
معموال قهوه اي زرديا سبز طاليي ندرتا بنفش رنگ يا
41
خرمايي مي باشد .همانند پني سيليوم ولي قسمت انتهاي فياليد آن متورم و هر چه بطرف راس
مي رويم باريكتر مي شود .فياليد ها بصورت انفرادي دو تايي يا چند تايي روي كونيديو فور كوتاه
ويا حتي روي هيف ديده مي شود.كونيديها بصورت زنجيره اي وبه فرم بيضي هاي شفاف يا تيره
صاف يا خشن ديده مي شوند.
به هر حال با توجه به فياليدهاي كامال كشيده و كلوني كه هيچوقت سبز آبي نمي شوداز
پنسيليوم كامال متمايز مي باشد
فوزاريوم()Fusarium
داراي انتشار وگسترش وسيعي مي باشد بسهولت از خاك
مزارع پنبه وصيفي كاري جدا مي شودبعضي از گونه هاي آن
براي گياهان بيماري زا وبعضي ديگر در عفونتهاي انسان
وحيوان نقش دارند.انواع متنوعي از مايكو توكسين را هم
توليد مي كنند.معموال رشد سريعي دارندسطح آن صاف و
ظاهر كركي يا پنبه اي دارد رنگ آن ابتدا سفيد ولي بسرعت
به رنگهاي صورتي قرمز بنفش وزرد در مي ايند وبه علت وجود رنگدانه هاي محلول رنگ پشت
كلوني به رنگ سطح آن بستگي دارد.كونيديوفور ساده ومنشعب بوده وفرق چنداني با هيف
رويشي ندارد دسته هاي موازي از هيف با كونيديوفور ساختمان اسپورودوكيوم را ايجاد مي
كند.داراي ماكرو و ميكرو كونيدي مي باشدماكرو كونيدي شفاف خميده تا داسي شكل دو تا چند
سلولي مي باشد .ميكرو كونيدي ها يک تا دوسلولي شفاف گالبي يا دوكي شكل صاف و خميده
مي باشد .بعضي گونه ها داراي كالميدو كونيدي شفاف گردانفرادي يا چند تايي مي باشد
آكرمونيم()Acremonium
داراي انتشار وگسترش وسيعي مي باشد.واز آلوده
كننده هاي عمومي محيط كشت مي باشد.برخي از
گونه هاي ان مسئول عفونتهاي متنوعي در انسان
ودام مي باشد.معموال داراي رشد آهسته اي مي
باشد .در ابتداي رشدبصورت فشرده ومرطوب ولي
با گذشت زمان به حالتهاي پودري جيري وحتي
پنبه اي ظاهر مي شودكلوني به رنگهاي متنوع
سفيد-زرد خاكستري صورتي گلي ويانارنجي ديده
مي شود پشت كلوني بيرنگ ويا تا حدودي متاثر از
41
رنگ سطح مي باشد.هيفهاي آن نازك وشفاف و غالباهم مولد فياليدهاي مستقيم ودرفش مانند
()awl shaped erect phialideمي باشد كونيدي ها عمدتا تک سلولي كروي بيضوي استوانه اي
شكل وكمي خميده وشفاف مي باشد كه بواسطه ماده موكوئيدي به يكديگر اتصال سستي
دارندوبصورت تجمعي در باالي فياليد ديده مي شود.
اكرمونيم گاهي هم با فوزاريوم اشتباه مي شود كه با توجه رشد سريعتر وتوليد كلوني كركي در
فوزاريوم قابل تفكيک مي باشد.
تريكودرما()Trichoderma
داراي انتشار وگسترش وسيع ،واز آلوده كننده هاي هوامي
باشد.گزارشات معدودي از موارد بيماري زايي آن وجود
دارد.داراي رشد سريع و در طول چهار روز فضاي پليت را پر
مي كند.كلوني آن ابتدا سفيد ولي بعد از بلوغ وتوليد انبوه
كونيدي زرد سبز ياچمني مي گردد اين رنگ در بعضي مناطق
كلوني ديده مي شود ويا بصورت مناطق حلقوي متحد المركز
در سطح كلوني ديده مي شود .پشت كلوني بيرنگ مي
باشد.كونيديوفورها تک تک و يا بصورت گروهي وبا انشعابات
متعدد نامنظم ديده مي شود سلول كونيدي زا قمقمه اي شكل
بوده و بصورت تک تک ويا گروهي در انتهاي كونيديوفور مشاهده مي گردد .كونيديها كروي نيم
كروي ويا تخم مرغي شكل مي باشدجدارشان صاف بيرنگ تا سبز رنگ وبه صورت توپي لزج بنام
گليوسپورا( )gloiosporaدر باالي فياليد مشاهده مي شوند.
اسكوپوالريوپسيس()Scopulariopsis
به فراواني از خاك نقاط مختلف ايزوله مي گردد .داراي گسترش
وانتشار وسيعي مي باشد .گونه هايي از آن عامل عفونتهاي
انساني ودر واقع عامل شايع ساپروفيتي كچلي ناخن مي
باشند.قارچي سريع الرشد وظرف پنج روز كلوني آن كامل مي
شود.سطح آن ابتدا پوستي وسفيدكرم خاكستري نخودي مايل
به قهوه اي وبيشر قهوه اي روشن ديده ميشود .سپس هم
پودري شده وبه رنگ قهوه اي روشن با حاشيه زرد رنگ ديده
مي شود پشت كلوني قهوه اي مايل به زرد با مركز قهوه اي مي
باشد .كونيدي آن تک سلولي با ديواره ضخيم ليموئي شكل
42
خارداروبه فرم بازيپتال از يک سلول خاص بنام آنليد توليد مي شود آنليدها بصورت منفرد يا
گروهي هستندكه برروي كونيديوفوري مشابه پنيسيليوم ولي بسيار ساده تر قرار گرفته اند.
در اين قسمت قارچهاي رنگي () dematiaceous fungiمورد بر رسي قرار مي گيردسطح كلوني
اين گروه از قارچهاخاكستري تيره قهوه اي يا سياه و رنگ پشت كلوني آنها سياه مي باشد .از
آنجا كه هيف و تمام اجزاي كلوني اين گروه از قارچها داراي رنگدانه مالنين مي باشدهيف آنها در
زير ميكروسكوپ حتي در صورت عدم رنگ آميزي به رنگ زرد تيره مايل به قهوه اي ديده مي
شود .تيره رنگ بودن پشت كلوني وهيف رنگي از مشخصات ويژه اين گروه از قارچها مي باشد.
آلترناريا ()Alternaria
شايعترين قارچ رنگي مي باشد واسپور آن به فراواني
از هوا و خاك ايزوله مي گردد.از عوامل عفونتهاي
قارچي انسان و حيوان مي باشند .يكي از مطرحترين
آلرژنهاي محيط مي باشند.مايكو توكسينهاي بعضي از
گونه هاي آن باعث آلوده كردن مواد غذايي مي شوند.
سريع الرشد سطح كلوني درابتدا صاف ودرنهايت
كركي شكل مي باشد رنگ كلوني بسته به گونه متغير
بوده وبه رنگهاي سبز زيتوني قهوه اي دودي
خاكستري ويا سياه ديده مي شود پشت كلوني سياه
رنگ مي باشد.منظره ميكروسكوپي زنجيره هايي از كونيديهاي اكروپتالي چند سلولي به فرم چند
شاخه بر روي كونيديوفورهاي ساده وگاه منشعب را نشان مي دهد .كونيديها قسمت پذير وتوتي
شكل با راس كوتاه مخروطي شكل وقهوه اي كم رنگ هستند ديواره كونيدي صاف يا خاردار مي
باشد.
اولوكالديوم()Ulocladium
به فراواني در خاك وجود دارد وبندرت هم از نمونه هاي باليني ايزوله مي گردد.سريع الرشد و
ظرف پنج روز كلوني آن كامل مي شود.سطح كلوني كركي
با رنگ قهوه اي مايل به زيتوني سياه يا قهوه اي مايل به
خاكستري ديده مي شود .كونيديهاي چند سلولي منفرد به
فرم سيمپوديال روي كونيديو فورطويل خميده توليد مي
شوند كونيديها بيضي شكل و خار دار به رنگ قهوه اي تيره
با تقسيمات داخلي مي باشد.
43
كالدوسپوريوم()Cladosporium
همراه با آلترناريا از معمولترين و شايعترين قارچهاي موجود در هوا مي باشد.بعضي ازگونه هاي
آن هم بيماريزاي انسان ودام مي باشد.رشد آن آهسته تا متوسط مي باشد بعضي از گونه هاي آن
تحمل سرماي هشت درجه زير صفر را هم دارند .سطح آن سبز قهوه اي يا سياه همراه با پرز هاي
مخملي خاكستري رنگ مي باشد .سپس كلوني آن برجسته
وكمي چين دار مي شود .پشت كلوني سياه رنگ
است.كونيديو فورها برحسب گونه صاف ،خميده ،چند شاخه
يا بدون انشعاب هستند كونيديها يک تا چهار سلولي
هستند وديواره صاف يا خاردار ويک بريده گي مشخص تيره
رنگ دارند .وبصورت زنجيره آكروپتالي توليد مي شوند
انشعاب زنجيره هاي كونيدي در محل اتصال به كونيديوفور يک شكل سپر مانند ايجاد مي كند.
وجود كونيدي سپر مانند ويک برجسته گي تيره رنگ و زنجيره اي از كونيديهاي سست همه ويژه
گي اين قارچ مي باشد .گونه هاي بيماري زاداراي اتصاالت محكم مي باشد.
استمفيليوم()Stemphylium
به فراواني از خاك ايزوله مي شود.قارچي سريع الرشد مي
باشد سطح آن تيره رنگ مخملي و يا كركي مي باشد .
پشت كلوني سياه رنگ مي باشد.دستگاه زايشي آن از
كونيديو فور هاي قهوه اي ساده و با انشعابات جانبي كم
تشكيل يافته كه در ناحيه راسي متورم گشته و داراي
منافذ ريزي هستند كه از آنها كونيدي خارج مي شود .بعد از خروج اولين كونيدي در محل اسكار
ناشي از خروج آن كونيديو فور تكثير حاصل نموده راس آن متورم گشته وكونيدي دوم را توليد
مي كند وبه علت تكرار فوق كونيديوفور گره دار مي باشد .كونيديها منفرد نيمه كروي يا كشيده
داراي تيغه مياني وبه شكل توت به رنگ قهوه اي تيره مي باشد.
هلمينتوسپوريوم()Helminthosporium
از آلوده كننده هاي عمومي محيط مي باشد.رشد سريعي
دارد وظرف پنج روز كلوني آن كامل مي شود.سطح
كلوني ابتدا قهوه اي خاكستري يا سبز رنگ مي باشد.
سپس بتدريج به رنگ سياه در مي ايد مركز كلوني در
44
هم وفشرده اما اطراف آن برجسته وخاكستري رنگ است .پشت كلوني سياه رنگ است .داراي
هايفا با تيغه مياني است كونيديوفور هاي آن واجد ديواره عرضي مي باشدكه بلند وايستاده ساده
و گاهي منشعب وسياه رنگ است.كونيديها رشد جانبي داشته و از طريق سوراخهاي موجود در
زير ديواره هاي عرضي توسعه پيدا مي كنند.كونيدي به صورت انفرادي تشكيل مي شود نيمه
شفاف تاقهوه اي و به شكل گرز وارونه مي باشد وداراي محل جدا شده گي در قاعده اسپور مي
باشد.
دركسرال()Drechslera
از آلوده كنندهاي عمومي محيط كشت مي باشدو كامال مشابه قارچ قبلي مي باشدو حتي
سالهاجزءقارچ قبلي در نظر گرفته مي شد.كونيديوفور ها قهوه اي
رنگ وغالبا ساده اند و كونيدي منفردي را از طريق سوراخ كوچک
انتهاي توليد مي كنندو كونيديوفوربه صورت محوري جانبي از نقطه
اي زير نوك به رشد خود ادامه مي دهد وتوليد اسپور بعدي را مي
كند كونيدي استوانه اي وچند قسمتي و سلول وسط يا دو انتهاي آن
جوانه مي زند .وجوانه آن هم عمود بر محور كونيدي مي باشد.
كورووالريا()Curvularia
از خاك ايزوله مي شودوگونه هايي از آن از عفونت هاي انساني گزارش شده اند.رشد سريعي دارد
وظرف پنج روز كلوني آن كامل مي شود.ايجاد كلوني خاكستري
ويا قهوه اي را مي كند كه سطحي صاف مخملي پنبه اي و يا
ابريشمي دارد .وسط كلوني سياه تر بوده ورنگ پشت كلوني سياه
مي باشد.كونيديو فور كشيده وساده وگاهي منشعب مي باشد
كونيدي اغلب بصورت گروهي بوده واز يک نقطه در راس ويا در
اطراف كونيديو فور منشا مي گيرند .كونيدي ها تيره رنگ كماني
نيمه كماني ويا بيضي شكل بوده وداراي دو تا چهار تيغه مياني مي
باشد كه سلول مركزي سياهتر مي باشد.
جئو تريكوم()Geotrichom
از محيط هاي متنوعي ايزوله مي شودومواردي از
عفونت را هم به آن نسبت مي دهند .رشد سريعي دارد
وظرف چهار روز كلوني آن كامل مي شود .كلوني آن در
ابتدا مرطوب مخمر مانندسفيد ويا كرم رنگ هستند و با
45
گذشت زمان مومي شكل با سطحي مرطوب ودر نهايت پودري مي گردد.هايفهاي رويشي آن
شفاف منشعب با تيغه مياني بوده كه با افزايش سن كلوني قطعه قطعه شده و به صورت آرترو
كونيدي ديده مي شود .آرترو كونيدي شفاف تک سلولي و چهار گوش يا استوانه اي مي باشد.
تريكوتشيوم()Trichothecium
از آلوده كننده هاي محيط مي باشد.رشدي متوسط داشته وظرف
شش روز كلوني آن كامل مي شود.در ابتدا منظره آن پشمي و به
رنگ سفيد مي باشد .سپس كلوني آن نازك وپودري مي شودكه
به رنگهاي صورتي كم رنگ تا قرمز كم رنگ يا زرد نخودي مي
باشد .دستگاه زايشي آن از كونيديو فور هاي راست باريک
وشفاف تشكيل شده است كه به صورت منفرد ويا بندرت در دسته هايي مشاهده مي گردد
وكونيدي زايي در راس آن صورت مي پذيرد .كونيدي ها شفاف با اندكي رنگين تخم مرغي شكل
و دو سلولي هستند جدارشان صاف و نازك بوده وبه صورت دسته جمعي وچسبيده به كونيديو
فور ديده مي شوند .
كريزوسپوريوم()Chrysosporium
به فراواني از خاك ايزوله مي شود.وگونه هايي ازآن مسئول عفونتهاي
انساني مي باشند .رشد متوسطي داردو به اشكال پودري دانه اي كركي
يا پشمي بوده وبه رنگهاي متنوع چون سفيد ،زرد ،خرمايي ،صورتي،
خاكستري كم رنگ ديده مي شود .
فاقد كونيديوفور مشخص مي باشد .كونيدي هاي آن تک سلولي
شفاف ،بي رنگ و يا با رنگي روشن مي باشد كه توسط زائده يا دنباله
اي در قائده به كونيديوفور متصل مي گردد .محل اتصال پهن بوده و
بصورت يک اسكار در قائده كونيديا تشكيل مي گردد.
نيگروسپورا() Nigrospora
بعنوان آلوده كننده عمومي مطرح مي باشد.سريع الرشد ودر عرض
چهار روز سطح پليت را مي پوشاند.كلوني آن درابتدا سفيد
وبتدريج خاكستري يا سياه رنگ مي گردد .در اين زمان پشت
كلوني سياه رنگ است.ميسليومها گرچه در ابتدا شفاف منشعب با
تيغه مياني بوده پس از مدتي سياه رنگ مي شود كونيديوفور شفاف
كوتاه دندانه دار ونامشخص بوده وسلول كونيديزا داراي ساقه اي
كوتاه وپايه اي متورم مي باشد .كونيدياها تک سلولي سياه كروي تا بيضي با سطح صاف هستند.
46
ورتيسليوم() Verticelium
آلوده كننده عمومي مي باشد .سريع الرشد وظرف چهار روز كلوني آن
كامل مي شود .كلوني نازك وكركي مي باشددر ابتدا سفيد بوده ولي بعد
ها به رنگ زرد ،صورتي سبز يا عنابي روشن در مي آيد .كونيديوفورها
باريک ونوكدار در اطراف ميسليوم حلقه زده اند .سلول كونيدي زا به
صورت فياليد و با انتهاي پهن هستند .كونيدياها شفاف تخم مرغي واستوانه اي مي باشدو بوسيله
ماده چسبنده اي به يكديگر متصل شده و ايجاد توده اي توپ مانندي را در راس فياليد مي كنند.
گليوكالديوم()Gliocladium
آلوده كننده عمومي مي باشد.قارچي سريع الرشد مي باشد.و در
عرض يک هفته تمام سطح پليت را مي پوشاند ..كلوني آن كركي
با ميسليومهاي هوائي طنابي شكل است كه در ابتدا سفيدولي به
مرور زمان به رنگ سبز تيره صورتي ويا عنابي روشن در مي آيد.
پشت كلوني بي رنگ مي باشد.ساختمان اسپور زايي مشابه
پنيسليوم مي باشدكه در ناحيه راس منشعب مي باشدوبر روي هر
انشعاب متوالو بر روي آن فياليد قمقمه اي قرار دارد فياليد ها
بصورت مجتمع ويا جدا از هم بوده به طور متوالي توليد كونيديا مي كنندهر چند كونيدي ها
بصورت تكي بي رنگ هسند ولي تجمع آنها رنگين مي باشد .بر خالف پنسيليوم كونيديها توسط
ماده چسبنده ولزجي به يكديگر متصل شده و به صورت توپ گردي در انتهاي فياليد مشاهده مي
شود.
كتوميوم()Chaetomium
آلوده كننده عمومي مي باشد.وبند رت هم از عفونت جدا
شده است.داراي رشد سريعي مي باشد و در عرض پنج روز
كلوني آن كامل مي شود .كلوني آن خاكستري روشن با لكه
هاي تير رنگ مي باشدكه حاوي پري تشيوم مي باشد.
كلوني اين قارچ تمايل به پخش و گسترش در محيط كشت
دارد .پشت كلوني معموال نارنجي و يا قهوه اي مايل به
47
زردهمراه با مختصر قرمزي مي باشد.پري تشيوم ها قمقمه اي شكل يا گالبي بوده وبر روي آن
ميسليوم هاي تيره ،موئي شكل متعدد به صورت كشيده يا كماني ديده مي شود.
فوما ()Phoma
عموما بعنوان آلوده كننده عمومي مطرح مي باشد.وندرتا هم از عفونت
هاي انساني جدا شده است.داراي رشد سريعي مي باشد وظرف پنج روز
كلوني آن كامل مي شود.ظاهري پشمي ويا كركي دارد سطح آن در ابتدا
به رنگ خاكستري روشن بوده ولي به مرور زمان پس از بلوغ كلوني پر
رنگتر شده و پشت كلوني سياه رنگ است.در بعضي موارد هايفها در
محيط كشت نفوذ كرده ودر زير سطح ديده مي شود.در حالي كه در
بعضي موارد انبوهي از ميسليوم هاي هوائي مشاهده مي شود.تكثير غير
جنسي در داخل پيكنيديوم صورت مي گيرد .كونيديها كوچک وتک سلولي گرد تخم مرغي
استوانه اي ويا دوكي شكل با جداري صاف مي باشدكه از منفذ روي دهانه آن خارج مي شود.
بيوريا() Beauveria
از آلوده كننده هاي عمومي مي باشد.ندرتا هم از عفونتهاي انساني ايزوله شده است .ولي معموال
به حالت پارازيت روي بدن حشره ديده مي شود.رشد
متوسطي دارد .سطح آن ظاهري پودري يا كركي دارد
سفيد ويا نسبتا رنگين مي باشد.كونيديوفور ساده ويا
منشعب بوده و تفاوتي با هيف رويشي ندارد .در برخي
قاعده كونيديو فور متورم است و به طرف انتهاي باريک
وظريف كه حامل اسپور است ختم مي شود .بخش اسپور
زائي كونيدي وفور بعد از توليد چندين كونيدي حالت
زيگزاگ پيدا مي كند .كونيديها شفاف گرد تا تخم مرغي
شكل يک سلولي خشک و به صورت انفرادي بر روي زوائد
كوچكي تشكيل مي شود.
48
اسپوروتريكس شنكي()Sporothrix schenckii
ارئوبازيديومUreobasidium
فاقدعفونت درانسان مي باشند .وفقط برروي نباتات فاسد شده زندگي مي كند.قارچي سريع
الرشد كه اغلب آن را مخمر به حساب مي آورند.زيرا اسپورهاي آن درحقيقت بالستوكونيدي مي
باشد وقابليت جوانه زدن دارند.
ابتدا به رنگ صورتي روشن يا سفيد مي باشد كه با گذشت زمان نواحي سبز مايل به سياه درآن
پديدار شده.درابتدا سطح ان نرم مرطوب وخميري شكل وموكوئيدي مي باشد وبتدريج سطح آن
پرزي مي گردد.
هيفهاي آنها گاهي نازك ودرمواردي بسيار پهن مي باشد
ومعموال هم از سلولهايي كه شكل نامنظم وكناره هاي
مدوري دارند تشكيل شده است .اسپورهاي آن از پهلو
ودرحقيقت از طرفين ظاهر شده وممكن است كه بطور
ثانوي ايجاد جوانه وكونيدي ديگر ايجاد كند.به شكل
متراكم وتوده اي مي باشند
49
درماتوفيتها(Dermatophyte
تريكوفايتون منتاگروفيتس()Trichophyton mentagrophytes
عامل كچلي بدن ،مو وناخن مي باشد واز نظر ژنتيكي داراي واريته هاي متعددي مي باشدوداراي
انساندوست(اينترديژيتال)interdigitale نوعهاي
-mentagrophytes وحيواندوست(منتاگروفيتس
كوئين كيانوم quinckeanumواريناسه ايerinacei -
) مي باشد.تهاجم موئي آن از نوع اكتو تريكس مي
باشد(غير از كوئين كيانوم كه از نوع اندو تريكس مي
باشد).
واريته منتاگروفيتس كلوني آن مسطح به رنگ كرم تا
خرمائي يا قهوه اي روشن با سطح پودري است .حاشيه كلوني معموال اشعه وار ودانه اي است
پشت كلوني معموال به رنگ زرد قهوه اي تا قهوه اي مايل به قرمز است.
واريته اينتر ديژيتال كلوني آن معموال مسطح وبه صورت كركي تا جير مانند وبه رنگ سفيد مايل
به كرم است .پشت كلوني به رنگ قهوه اي مايل به صورتي است كه با گذشت زمان به رنگ قرمز
قهوه اي تيره در مي ايد.
توجه :پشت كلوني هايي كه رنگ قرمز تيره دارندبا كلوني تريكو فايتون روبروم اشتباه مي شوند كه در اين حال
مي توان از تست سوراخ كردن مو استفاده كر د كه روبروم با عدم سوراخ كردن مو به راحتي از واريته هاي حيوان
دوست فوق قابل تمايز مي باشد.ضمنا رنگدانه قرمز تيره منتاگروفيتس در محيط كور ن ميل اگار حاوي يک در
صد گلوكز ايجاد نمي شود.
در انواع حيواندوست ميكرو كونيدي هاي گرد تک سلولي به فراواني و اغلب بصورت دسته هاي
متراكم ديده مي شوداين كونيديها شفاف با ديواره صاف كروي تا بيضوي و گاه چماقي تا گالبي
شكل مي باشند .ماكرو كونيديهاي سيگاري يا گرزي با سه يا چهار تيغه مياني جدار صاف و نازك
در اندازه هاي 51 -51 X 6 -8ميكرون بوده وتوسط يک پايه بسيار باريک به كونيديوفور متصل
مي باشد.تعداد ماكرو كونيدي درانواع حيواندوست فراوانتر مي باشد كه اين ماكرو كونيدي به
همراه دسته جات ميكرو كونيدي ظاهر ويژه اي را به نوع حيواندوست مي دهد.ميسليومهاي
فنري ،اجسام گره اي ،هايفهاي شاخ گوزني وراكتي ،كالميدوسپور وآرترو كونيدي هم ديده مي
شود.
51
تريكوفايتون روبروم()Trichophyton rubrum
در ماتوفيتي انسان دوست ،و موها را به شكل اندوتريكس آلوده مي
كند .اغلب هم باعث كچلي سر مي شود.داراي رشدي نسبتا آرام
بوده و ظرف دوازده روز كلوني آن كامل مي شود .كلوني آن معموال به
چهار شكل كاسه اي ،مغزي شكل چين دارومسطح ديده مي شود.
گونه اي كه بيشتر از موارد انساني ايزوله مي گرددابتدا رشدي
مسطح داشته پودري و به رنگ زرد كمرنگ است به مرور زمان كلوني
51
هاي آ ن توسعه يافته ايجاد ميسليومهاي در هم و كلوني چين دار را مي كندكه رنگ نخودي مايل
به خاكستري دارند .پشت كلوني زرد مايل به قهوه اي تا قرمز گل اخرائي يا قرمز ماهوتي پر رنگ
مي باشد.
از مشخصات بارز ميكروسكوپي آن تعداد فراوان ميكرو كونيدي با اندازه متغير مي باشدكه معموال
لوزي واشكي مي باشدواغلب از يک ساقه بلند توليد شده وزنجيره اي از كونيديا را بر روي
ميسليوم ايجاد مي كند .ممكن بعضي ار ميكرو كونيدي ها متورم گشته وشبيه بادكنک شوند.
پاره اي مواقع كونيديهاي نازك وچنگالي شكل ديده مي شود كه در حاشيه ويا روي ميسليوم
هاي كج و بد شكل قرار گرفته اندوشبيه هزار پا مي گردند .بعضي مواقع ماكروكونيدي نامنظم وبد
شكل هم ديده مي شود.
52
تريكوفايتون وروكوزوم()Trichophyton verrucosum
درما توفيتي حيواندوست با گسترش زيادوعامل اصلي كچلي گاو مي باشد .بيماري در افرادي كه
بطورمستقيم با گاو سروكار دارندصورت مي گيرد.عفونت بشدت التهابي است.ضايعه بيشتر در
نواحي سر ريش بدن وگاهي ناخن ديده مي شود .عفونت موئي بصورت اكتوتريكس مي باشد.و
فقط در گاو فلورسانس ديده مي شود.
در ماتوفيتي كندرشدمي باشد وبعداز سه هفته كلوني آن كامل مي شود.در حرارت 55درجه
رشد بهتري دارد ولي در حرارت يخچال هم از بين مي رود .واگر به محيط كشت آن تيامين
واينوزيتول اضافه شودرشد بهتري خواهد داشت.
كلوني آن در واريته آلبوم سفيد ،برجسته ،پوستي و دگمه مانند است.پشت كلوني بيرنگ و گاه
زرد رنگ است.واريته اوخراسئوم پهن پوستي وزرد رنگ است.در حاليكه كلوني واريته
ديسكوئيدس ،پهن ،كركي وخاكستري سفيد است.
هيفهاي نامنظم پهن با كالميدوسپورهاي بينابيني كه در دماي 55درجه بصورت زنجيره اي ديده
مي شود(زنجيره مرواريد) از مشخصه هاي اين قارچ مي باشد.در بعضي مواردهيفهاي شاخ گوزني
هم ديده مي شود .در دماي 55درجه بخصوص در محيط هاي حاوي تيامين با توليد ميكرو
كونيدي چماقي تا گالبي شكل متصل به هيف همراه است ماكرو كونيدي در صورت موجود بودن
يک دنباله مشخص وشكلي شبيه نخ يا دم موش را دارد .انتقال كلوني 4-5روزه قارچ به محيط
سابورو حاوي نيم در صد عصاره مخمر وانكوباسيون در دماي 5درجه وزيكولهاي انتهايي در
نواحي راسي هيف ايجاد مي كند.
توجه:
تريكو فايتون وروكوزوم را مي توان بر اساس نياز منديهاي خاص تغذيه اي و توليد زنجيره كالميدو كونيدي از در
ماتوفيتهاي مشابه تفكيک كرد.
53
تريكوفايتون ويوالسئوم()Trichophyton violaceum
يک گونه انسان دوست مي باشدكه كه بطور معمول ايجاد كچلي سر مي
كندهر چند از ضايعات بدن وناخن هم ايزوله شده است.آلوده گي آن در مواز
نوع اندوتريكس مي باشد.قارچ رشدي آهسته داردو ظرف دو تا سه هفته
كلوني آن كامل مي شود.كلوني آن مخروطي يا زگيلي شكل بارنگ بنفش تيره
مي كندسطح آن داراي چينهاي نامنظم بوده ومومي يا پوستي شكل مي باشد.
در اثر كشتهاي متوالي كلوني مسطح وكركي مي شود .در دماي يخچال ازبين
مي رود.
هايفها داراي انشعابات نامنظم ودر هم وبرهم حاوي گرانولهاي سيتوپالسمي
همراه با كالميدوسپور وبرامدگيهايي در طول خودمي باشد.هايف مي تواندعناصري با جدار ضخيم
داشته باشدكه تا حدودي مشابه تريكو فايتون روبروم باشد.معموال فاقد ماكرو وميكرو مي
باشدولي ماكرو كونيدي گرزي به تعداد بسيار كم وميكرو كونيدي گالبي شكل ممكن است در
محيط غني از تيامين مشاهده شود.
توجه:
رشد فراوان در حضور تيامين قارچ رااز در ماتوفيتهايي كه داراي رنگدانه مشابه مي باشند تفكيک مي كند.
54
ايجاد ماكروكونيدي فراوان مي كند كه بوسيله پايه عريض انتهاي گرد و جدارصاف مشخص مي
شودكه حاوي 1-4تيغه مياني مي باشد .معموال چندين ماكروكونيدي از يک محل منشاء مي
گيرند ونحوه قرار گيري آنها بصورت برگ شبدري مي باشد .قارچ فاقد ميكرو كونيدي ولي داراي
سلولهايي كروي با جدار صاف به جاي ماكرو كونيدي وهمچنين به تعداد فراوان كالميدوكونيدي
در كشتهاي كهنه مي باشد.
در مانوفيتي با گسترش وشيوع فراوان مي باشد .قارچي حيواندوست وعامل شايع كچلي گربه
وسگ مي باشد.كچلي سر ناشي از اين درماتوفيت در جوامع انساني گسترش وشيوع زيادي
دارد.موهاي آلوده به فرم اكتوتريكس مي باشد.
وداراي فلورسانس زرد مايل به سبز روشن مي باشند.
داراي رشد سريعي مي باشندودر طي هفت تا ده روز كلوني آن
كامل مي شود .داراي سطحي صاف شيار هاي شعاعي فرم وحالت
پنبه اي دارد رنگ سطح ان سفيد مايل به كرم مي باشدوپشت
كلوني زرد نارنجي تازردقهوه اي مي باشد.
هرچند مواردي با پشت پليت بي رنگ هم مشاهده شده است.ماكرو كونيديهاي اختصاصي قارچ
دوكي شكل با جدار ناصاف وخاردارو ضخيم (تا 4ميكرون)و تعدادتيغه مياني 05تا 5عدد مي
باشد.ماكرو كونيدي غالبا داراي يک زائده سر پستانكي در قسمت انتهاي خود مي باشد .ميكرو
كونيدي به مقدار كم ديده مي شود .معموال در ايزوله اوليه اين قارچ كونيدي ايجاد نمي شودكه
باكشت بر روي دانه برنج مشكل مذكور حل مي شود.
توجه:
رشد فراوان قارچ بر روي محيط دانه هاي پوست كنده برنج و مشاهده ماكروكونيدي فراوان قارچ را از در
ماتوفيتهاي مشابه متمايز مي كند.
55
مسطح وحالت دانه اي مايل به پودري به رنگهاي كرم تند مايل به گندمي-خرمايي با سطح
دارچيني مايل به قرمز رنگ مي باشدمعموال داراي برآمده گي پنبه اي شكل و سفيد رنگ مركزي
مي باشد .پشت كلوني ممكن است زرد يا نارنجي خرمائي ،قرمزقهوه اي يا قرمز صورتي باشد.
ايجاد ماكرو كونيدي فراواني مي كندكه به اشكال دوكي ،قايقي وقرينه مي باشد ديواره آن نسبتا
نازك و خاردار كه معموال حاوي شش تيغه مياني مي باشد.انتهاي آزاد ماكرو كونيدي اندكي گرد
ولي در محل اتصال به ريسه بصورت بريده و صاف مي باشد .ميكرو كونيدي چماقي وگرزي بدون
ارزش تشخيصي هم يافت مي شود.
ميكروسپوروم كوكئي ()Microsporum cookei
درماتوفيتي خاكدوست با گسترش زياد مي باشدعفونت در
سگ وبندرت در انسان يافت مي شود.فاقد قدرت حمله به مو
مي باشد.قارچي سريع الرشدوظرف هفت روز كلوني ان كامل
مي شود.كلوني ان مسطح و خرمايي مايل به قهوه اي كم رنگ
مي باشد.سطح كلوني پودري تا جير مانندو در قسمت مركز
چين خورده وداراي شيارهاي سطحي مي باشد .پشت كلوني
قهوه اي مايل به قرمز تيره مي باشد.
ماكرو كونيديهاي بيضي شكل بزرگ با ديواره بسيار ضخيم وخاردار وتعداد تا هشت ديواره عرضي
از مشخصات ويژه قارچ مي باشد.
توجه:
با مشاهده ماكرو كونيدي فوق براحتي مي توان قارچ را از ديگر در ماتوفيتهاي مشابه تفكيک كرد.
56
كنند كه يا فاقد تيغه مياني يا تعداد ان بسيار كم مي باشد.هايفهاي راكتي ،شانه اي هم در بعضي
گونه ها ديده مي شود.
توجه:
باتوجه ويژه به جزئيات مرفولوژي ميكروسكوپي مي توان قارج را از ساير در ماتوفيتهاي مشابه تفكيک كرد.
57
منابع
1-Emmons.cw;binford,c.w;utzmedical mycology;3rd-lea&febiger,Philadelphia
2-Evans,E.v.&Richardson,M.D1989 practical approach. medical mycology; A
3-colin K Campbell ,….2013 identification of pathogenic fungi ,wiley-blackwell
58
Aspergillus Mucor Rhizopus Absidia Syncephalstrum
59
Trichothecium Chrysosporium Nigrospora Verticellium Gliocladium
M.cookeii
61
61