You are on page 1of 72

www.takbook.

com

‫ی‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫به‬
‫امام زمان‬

‫شناسنامه کتـاب‬
‫از هرزهنگاری تا روزنامهنگاری‬
‫محمـــدرضا زادهوش‬
‫اصفهـان‪ :‬اندیشه فردا‬
‫انتشار نخســــــــت‬
‫دی مـــــــاه ‪1399‬‬
‫‪72‬ص‪ ،‬رقــــــــعی‬

‫‪2‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫بسماهللالرحمنالرحیم‬

‫پیشگفتار‬
‫یک روز سخن از روزنامههای کاغذی است و یک روز سخن از رسانههای غیر‬
‫کاغذی‪ .‬یک روز روزنامهنگاری بر خط مورد نیاز است و روز دیگر‪ ،‬چیز دیگر‪ .‬اما‬
‫آنچه بنیان روزنامهنگاری را تشکیل میدهد‪ ،‬چیست؟‬
‫با بررسی شماری از روزنامهها و شوربختانه بررسی آثار قلمی شماری از روزنامه‪-‬‬
‫نگاران مشهور درمییابیم که هرزهنگاری‪ ،‬باب روز شده است‪ .‬مردم نیز گمان می‪-‬‬
‫کنند نوشتههای هرکسی را که روزی روزگاری دربند بوده است دنبال کنند‪ ،‬به‬
‫نتیجه دست یافتهاند‪ ،‬غافل از آنکه آن روز و روزگار گذشته و یا اصالً دلیل در بند‬
‫شدن آن فرد‪ ،‬نه نوشتههای او که احتماالً حضور در جلسات خاص‪ ،‬عضویت در‬
‫سازمانهای زیرزمینی و سخنهای او به صورت شفاهی بوده است‪.‬‬
‫این کتاب‪ ،‬دفاعی است از روزنامهنگاری و نقدی بر هرزهنگاری‪ .‬اگر کسی میخواهد‬
‫به کار روزنامه بپرازد تا شغلی و درآمدی داشته باشد‪ ،‬این کتاب به کار او نخواهد‬
‫آمد‪ .‬این نوشته‪ ،‬دردلی است برای درمندان و هیچ ادعای دیگری ندارد‪.‬‬

‫‪3‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫مقدمه‬
‫این کتاب نیز مانند کتاب پیشین یعنی شرافت روزنامهنگاری دارای دو بخش است؛‬
‫در بخش نخست به مسائل روزنامهنگاری و در بخش دوم به مشکالت تشکلهای‬
‫روزنامهنگاری پرداختهام‪ .‬دغدغۀ من اصالح روزنامهنگار عالقهمند و جمع روزنامه‪-‬‬
‫نگاران عالقهمند بوده است؛ چرا؟‬
‫چون روزنامهنگاری برابر با یک کار سبک و نگارش مطالبی سطحی است‪ .‬به گونهای‬
‫که هرچه فردی برای نگارش مطلبی زحمت بکشد تحتالشعاع مطالب ضعیف‪ ،‬کار‬
‫او نیز سبک و سطحی دیده میشود‪.‬‬
‫چون عالقه به دور همی و طرح مشکالت بدون اغراض دیگر و اتحاد برای حل‬
‫مشکالت را در حد توان خود ندیدهام و نشنیدهام‪.‬‬
‫میل به داشتن عنوان روزنامهنگار باعث شده است که شماری از مدیران و کارمندان‬
‫و استادان دانشگاه که کار و بارشان جدای از روزنامه است‪ ،‬مطالب بیخودی‬
‫بنویسند و با روابطی که دارند و آشناییهای پیشین بتوانند آنها را به چاپ برسانند‪.‬‬
‫گاهی نشریات به دلیل عنوان این افراد و یا نداشتن مطلب‪ ،‬زیر بار این مطالب‬
‫میروند و گاه مطالب را دیگری مینویسد و به نام مدیران و استادان به چاپ‬
‫می رسد و به هرحال محتوا به شدت ضعیف است‪ .‬پیداست که در چنین شرایطی‪،‬‬
‫ذوق کار در افراد میمیرد‪.‬‬

‫‪4‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫سرگرمی‬
‫اگر نشریه‪ ،‬دربرگیرنده مقدار زیادی مطالب سرگرم کننده شود‪ ،‬نمیتوان آن را‬
‫روزنامه خواند و کسی را که به چنین کاری سرگرم است‪ ،‬روزنامهنگار خواند‪ .‬کسی‬
‫که طراح جدول است‪ ،‬اگرچه آدم بیخودی نیست؛ ولی روزنامهنگار نیز قلمداد‬
‫نمیشود‪ .‬سالهاست که طرح جدول را میتوان به رایانه واگذاشت‪ .‬روزگاری‪،‬‬
‫روزنامه‪ ،‬جایگاه پاورقینویسان مطرح بود و این هنر عامهپسند‪ ،‬جایگاهی در‬
‫نشریات ایران یافته بود؛ ولی امروزه میبینیم آنچه به عنوان سرگرمی عرضه می‪-‬‬
‫شود‪ ،‬نه تولید است و نه هنری در بر دارد‪ .‬حتی پاورقینویسی با آن همه معایبی‬
‫که داشت‪ ،‬افول کرده است‪ .‬دست کم این است که تشکل روزنامهنگاری‪ ،‬پایگاه‬
‫چنین افرادی نشود‪.‬‬
‫روزگاری تحصیل در رشته روزنامهنگاری و سپس سکونت در شهری مانند اصفهان‬
‫مثل این بود که خلبانی در کشوری پیشرفته دورهای ببیند و سپس به کشور خود‬
‫که آن نوع هواپیما را ندارد‪ ،‬بازگردد‪ .‬پرندهای که پس از پایان یادگیری پرواز‪،‬‬
‫بالهایش را بچینند‪ .‬سالها اصفهان از داشتن روزنامه به تعداد روزنامهنگاران‬
‫محروم بود؛ اما امروز سالیانی میگذرد که شمار روزنامهها در خور است؛ ولی کیفیت‬
‫محتوا‪ ،‬قابل ذکر نیست‪ .‬انسانی که نمیداند چه کند و روزنامهنگاری که نمیداند‬
‫چه بنویسد و حتی از اصول سرگرم کردن مردم بیخبر است‪.‬‬

‫‪5‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫حقوق‬
‫برخورد با روزنامهنگاران در خانوادههای آنان قابل بررسی است‪ .‬همسر یکی از‬
‫روزنامهنگاران به او میگفت‪ :‬روزنامهنگاری که نداشته باشد‪ ،‬کاه هم بارش نمیکنند!‬
‫البته این روزنامه نگار ما شغلی ثابت برای خود داشت و تنها گاه گاهی با نشریات‪،‬‬
‫همکاری میکرد‪ .‬یک روزنامهنگار غیر حرفهای با حقوق رایج کارمندی که اگر هر‬
‫ضعفی در زمینۀ اقتصادی دارد‪ ،‬ارتباطی با روزنامه ندارد‪ .‬ازدواجهای دیرهنگام‪،‬‬
‫تجرد تا پایان عمر‪ ،‬طالق‪ ،‬زندگی دور از خانواده‪ ،‬و مرگ در خاموشی به گونهای‬
‫که همکاران نیز از مرگ او با خبر نباشند‪ ،‬از چیزهایی است که خودم در میان‬
‫روزنامهنگاران دیدهام‪ .‬یک مورد بود که در جلسات گوناگون حضور مییافت و این‪-‬‬
‫گونه به نظر میرسید که در دفتر کار خود زندگی میکند‪ ،‬هنگامی که میگفت‬
‫ازداوج کردهام و فرزند دارم‪ ،‬من شگفتزده میشدم و سخن پیرمرد را باور نمی‪-‬‬
‫کردم‪ .‬گمان میکردم دروغ میگوید‪ ،‬هرچند از او دروغ نشنیده بودم‪ .‬او این اندازه‬
‫مجرد به نظر میرسید!‬

‫‪6‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫مشکالتشهرستان‬
‫هم کاری با دو رسانه در اصفهان نه تنها باعث افزایش جایگاه روزنامهنگار نیست‬
‫که گاه موجب کنار گذاشتن او به کلی میشود‪ .‬در شرایطی که نقد و مطالب‬
‫تحلیلی‪ ،‬جایگاه ی در نشریات اصفهان ندارد‪ ،‬به گزارش نمایشگاه و نمایشهای‬
‫روی صحنه‪ ،‬به عنوان پرکردن صفحه‪ ،‬نگریسته میشود‪ .‬تعامل هنرمند و روزنامه‪-‬‬
‫نگاری که هر دو به لحاظ اقتصادی دچار مشکالتی هستند‪ .‬هنرمند البته باز انتظار‬
‫بازخوردهای بیشتر و بهتری دارد‪ ،‬چه اینکه این رویکردها اغلب یکسان است‪.‬‬
‫هنر هنرمندی با پنج سال سابقه کار‪ ،‬همان قدر بازتاب داده میشود که هنر یک‬
‫هنرمند با ده سال سابقۀ کار‪ .‬هنرمند‪ ،‬حدی برای پیشرفت دارد و پس از آن بیشتر‬
‫شبیه به افول است و یا دست باال درجا زدن‪ .‬هنرمندانی که نمایشگاهشان تکرار‬
‫میشود‪ ،‬اغلب‪ ،‬از گزارشها نیز محروم میشوند و تنها خبر نمایشگاهشان درج‬
‫میشود‪ .‬قدرت شناسایی هنرهای تأثیرگذار و یا معرفی کتابهای خوب‪ ،‬در‬
‫گردانندگان نشریات نیست تا چه رسد به نویسندگان‪.‬‬
‫برای سراسری جلوه دادن نشریات محلی‪ ،‬میل به مصاحبه با شخصیتهای‬
‫پایتخت نشین بسیار است و در این مسیر‪ ،‬نفس مصاحبه اهمیت دارد و نه کیفیت‬
‫آن‪.‬‬

‫‪7‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫مرورگذشته‬
‫یکی از دلخوشیهای رسانههای فعلی‪ ،‬مرور گذشته است‪ .‬ایران در چهل سال و‬
‫پنجاه سال پیش و مرور مطالب‪ .‬شماری را دیدهام که به بایگانیها میروند و از‬
‫نشریات گذشته‪ ،‬مطالبی را گزینش و در روزنامهها منتشر میکنند و یا حتی‬
‫کتابهایی را از مطالب دیگران میپردازند و حتی کتاب سال را نیز دریافت می‪-‬‬
‫کنند‪ .‬این کارها هیچ فایدهای ندارد؛ ولی مرور نشریات گذشته البته بیفایده نیست‬
‫و بلکه توصیه میشود‪ .‬البته روش باید روش ویژهای باشد‪ ،‬نقل به معنا اصالً صورت‬
‫نگیرد‪ ،‬اگر پژوهشی در دست است و نیاز به ارجاع مطلبی هست‪ ،‬نقل به معنا‬
‫اشکالی ندارد؛ ولی آنجا که یک مطلب را قرار است نقل کنیم‪ ،‬باید به جمالت‪،‬‬
‫وفادار باشیم و در اینجا باید تصویر نوشته‪ ،‬نقل شود‪ .‬آنجا که خودمان قرار است‬
‫نشریات را ورق بزنیم و یا اسالیدهایی را از آنها تهیه کنیم‪ ،‬تیترها بسیار یاریرسان‬
‫است‪ .‬تیترها ضعف و قوت آزادی بیان را روشن میکند و آنجا که ما نقل به معنا‬
‫میکنیم‪ ،‬تیتر و نحوۀ ورود به مطلب و خروج از آن‪ ،‬فدا میشود‪ .‬مرور نشریات بر‬
‫شجاعت روزنامهنگار میافزاید و او را با نامهای درخشان‪ ،‬آشنا میکند‪ .‬انسانهای‬
‫شجاعی که در میان ما نیستند و در مواقع لزوم میتوان مزار آنان را گلآذین کرد‬
‫و از آنها گفت و نگذاشت که یادشان فراموش شود‪ .‬مقایسۀ این روزگار با آن روزگار‬
‫به صورت دائمی باید انجام شود‪.‬‬

‫‪8‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫بازیچهفضایمجازی‬
‫در قدیم‪ ،‬چاپ یک طرح در یک نشریه به خوبی نشان میداد که این طرح آماده‬
‫است و یا از جای دیگر برداشت شده و امروز با وجود فضای مجازی و گستردگی‬
‫طرحها و مطلبها هنر بزرگی است که نشریه‪ ،‬بازیچۀ فضای مجازی نشود‪ .‬هنر‬
‫جذب نویسندان و آرایش تحریریه و یا سرکوب آنها و نشان دادن بینیاز بودن‬
‫نشریه از نویسندگان و سپس پرکردن مطالب با محتوای موجود در اینترنت‪،‬‬
‫نشریات را از اعتبار میاندازد‪.‬‬

‫‪9‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫بهدردنخور‬
‫شوربختانه در زمانۀ ما بسیاری از اسطورههای روزنامهنگاری‪ ،‬دارای دیدگاه نیستند‪.‬‬
‫خود مینویسند و مطالبشان برداشت از دیگران نیست‪ ،‬غلطهای امالیی و انشایی‬
‫ندارند؛ ولی محتوا به شدت ضعیف و به دردنخور و نادرستیهایشان بسیار است‪.‬‬
‫مخاطب‪ ،‬فریب عنوان آنها را میخورد‪ ،‬به ویژه که عنوانهای دانشگاهی نیز بر‬
‫آنها افزوده شده است‪ .‬گاهی یک فرد به دلیل ابراز مخالفت و حضور در جلسات‬
‫غیر قانونی‪ ،‬بازداشت شده و زندان کشیده و همین موجب محبوبیت او شده‪ ،‬در‬
‫حالی که مخاطبان گمان میکنند آن بازداشت از شدت خوبی مطالب او بوده است!‬
‫هر اهل مبارزهای را نمیتوان یک روزنامهنگار برتر دانست‪ .‬از بردن نامها معذورم‬
‫بدار‪ ،‬اینگونه برداشت میشود که خصومتی در کار است و شاید مطلبی از من را‬
‫چاپ نکردهاند و یا حسادتی از اینکه آنها اسمی در کردهاند و پایتختنشین‬
‫هستند‪ .‬اما مخاطب گرامی این کتاب‪ ،‬باید بدانی که قلمهای خوب برکنار و در‬
‫حاشیه‪ ،‬بسیار است‪ .‬مطالب بسیاری از صاحبان اندیشه‪ ،‬خواستار ندارد و بسیاری‬
‫از کسانی که قلم در دست دارند‪ ،‬صاحب اندیشه نیستند‪ .‬پیداست هنگامی که‬
‫فردی بدون دیدگاه و اندیشه به عنوان سردبیر و مدیر تحریریه سرگرم کار شود‪،‬‬
‫توان شناسایی‪ ،‬جذب و تحمل صاحبان اندیشه را نخواهد داشت‪ .‬یکی از هنرهای‬
‫سردبیر‪ ،‬نازکشی است؛ ولی میخواهند نشان دهند که نشریه به مطالب دیگران‬
‫نیازی ندارد و راه خود را میپیماید‪ .‬آنان که دیدگاهی دارند‪ ،‬میتوانند دیدگاه‬
‫خوانندگان را پرورش دهند و دست کم در بخش کوچکی از جامعه اثر بگذارند؛‬
‫ولی چاپ یک نشریه حتی اگر تخصصی باشد‪ ،‬در طول سالیان دراز‪ ،‬تنها شمار‬
‫مطالب بدون محتوا را افزایش میدهد‪ .‬نشریاتی که بسیار در دام تخصص گرفتار‬
‫شدهاند‪ ،‬همواره با این مشکل روبهرو هستند که اسیر نامهای ثابت شوند‪ ،‬و یا هر‬
‫مطلبی را در آن موضوع به هر تقدیر‪ ،‬چاپ کنند‪ .‬استاد دانشگاهی شناخته شده‬

‫‪10‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫در رشتۀ کتابداری که مقاالت تخصصی را از نویسندگان خارجی مشهور‪ ،‬ترجمه‬


‫میکند‪ .‬به جز اینکه نمیتوان تشخیص داد چهقدر از کار ترجمه را خود انجام‬
‫داده است‪ ،‬محتوایی را عرضه میکند که نشریۀ تخصصی‪ ،‬برای چاپ آن اجبار دارد‪.‬‬
‫شاید نخستین یا دومین مطلب نشریه باشد؛ ولی محتوا به دردنخور است‪ ،‬به کار‬
‫مخاطب ایرانی نمیآید و آموزنده نیست‪.‬‬

‫‪11‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫باارجاع‬
‫یکی از روزنامهنگارانی که این روزها شهرتی به هم زده است‪ ،‬دربارۀ کار خود توضیح‬
‫داده بود که همۀ روزنامهها و هفتهنامهها را میخریده و میخوانده است تا بتواند‬
‫صفحۀ مربوط را اداره کند‪ .‬انصاف ًا روزنامهنگار خوبی است و استحقاق شهرتی را که‬
‫یافته است‪ ،‬دارد؛ ولی میدانی که گاه همۀ مطالب نشریات در یک هفته‪ ،‬چه اندازه‬
‫ضعف دارد‪ .‬اینگونه‪ ،‬چنین مخاطب خاصی نیز از این ضعف تأثیر میگیرد و آنچه‬
‫پدید میآورد‪ ،‬اگر در سطح پایینتر نباشد‪ ،‬باالتر نیست‪.‬‬

‫‪12‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫تهیولیشیرین‬
‫روزی وارد یک کتابفروشی شدم‪ ،‬تا حدی در خودم فرورفته بودم‪ .‬کتابفروش‬
‫من را به جوانی که آنجا بود‪ ،‬معرفی کرد‪ .‬جوان با من دست داد‪ .‬چه برخوردی‪،‬‬
‫چه دست د ادنی‪ ،‬چه نام و نام خانوادگی جالبی و چه لباسی و چه اندام و چهرۀ‬
‫زیبایی‪ .‬روابط عمومی او عالی بود‪ .‬یکی از همشهریان ما که به تهران رفته‪ ،‬و اسم‬
‫و رسمی به هم زده بود‪ .‬کتابفروش از او پرسید چه میکنی؟ خندهاش محو شد‬
‫و با ناراحتی گفت‪ :‬روزنامهنگاری‪ .‬در واقع‪ ،‬خود را داستاننویس میدانست‪ .‬به‬
‫هرحال شهرت او در روزنامه نگاری باال گرفت‪ .‬یک روز نصیبم شد پای سخن او‬
‫بنشینم‪ .‬سالیانی گذشته بود و او از آن چهرۀ زیبا در حال جدا شدن بود‪ .‬چهقدر‬
‫زیبا سخن میگفت‪ .‬شیرین شیرین حرف میزد‪ .‬اصالً او باید مدرس فن بیان می‪-‬‬
‫شد‪ .‬بچهها میدانند من چهقدر تند یادداشت میکنم و یک کلمه سخنران را بسط‬
‫میدهم و با شرح و توضیح مینویسم؛ ولی سخنرانی او هیچ نکتهای برای من غیر‬
‫متخصص نداشت‪ ،‬بیچاره متخصصان‪ .‬یک روز دیگر نیز سخن او را درک کردم؛‬
‫ولی زود بلند شدم رفتم‪ ،‬دیدم کامالً تهی است‪ .‬حاصل سالها تالش او یک مغز‬
‫تهی بود‪ ،‬دریغ از یک جمله یا یک کلمۀ به درد بخور‪ .‬روزی دیگر سخن او را از‬
‫رادیو شنیدم که همان ویژگی را داشت؛ ولی باز با همان طعم شیرین‪ .‬یک بار هم‬
‫خواهرم به سخنرانی او گوش داده بود‪ ،‬نمیدانست چهگونه آن را توصیف کند‪:‬‬
‫اصالً‪ . ...‬به هرحال وقتش هدر رفته بود‪ .‬این آخرین خبر من از او بود و دیگر در‬
‫افق روزنامهنگاری محو شد‪ .‬دیگر تمام شد‪ .‬شاید گروهی باشند که از این‬
‫محوشدنها خوشحال شوند‪ .‬بله موج دریا او را باال انداخته است‪ .‬او شناگر ماهری‬
‫نبوده است؛ ولی باور کنید که نظام روزنامهنگاری ما درست کار نمیکند‪ ،‬او محو‬
‫میشود و دهها آدم جدید میآیند و درست همان آش و همان کاسه‪ .‬آنها که‬
‫مانده اند پوست کلفت و پررو نیز در بینشان هست و کسانی که از این راه نان‬

‫‪13‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫میخورند‪ .‬استخدام شدهاند بیمهشان از این راه است‪ .‬نمیتوان گفت همۀ آنهایی‬
‫که ماندهاند‪ ،‬دانهدرشتها هستند‪ .‬او اکنون سرگرم شعر است‪ .‬توفیق آن سالهای‬
‫او تنها مدیون چهره و بیان زیبای او بود‪ .‬میانسالی که از راه رسید‪ ،‬رانده شد‪ .‬یک‬
‫معادلۀ نازیبا که بر پایۀ زیبایی او شکل گرفته بود‪.‬‬

‫‪14‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫شغلاصلی‬
‫شغلهای دوم روزنامهنگار‪ ،‬گاه سبک است‪ ،‬و من پیش از آنکه بخواهم نکته بگیرم‬
‫و تمسخر کنم‪ ،‬از قابل جمع نبودن دو شغل میگویم‪ .‬شغلی مانند روزنامهنگاری‬
‫به امید دیده شدن و دستیابی به شهرت و شغلی همچون کنترلچی بلیت سینما‬
‫به امید دیده نشدن‪.‬‬
‫روزنامهنگاری‪ ،‬آلبوم خود را به من نشان میداد‪ .‬من تمایلی برای دیدن عکسهای‬
‫او نداشتم‪ ،‬و برای یافتن نکتهای از زندگی او تالشی نکرده بودم‪ ،‬او خود آلبوم را‬
‫فراهم آورده بود و دوست داشت آن را به دیگران بنمایاند‪ .‬ازجمله تصاویر بازیگری‬
‫او بود‪ .‬نمایشهای بسیار سبک‪ ،‬حتی سبکتر از آتراکسیون که ظاهراً به دلیل‬
‫روابطی که داشت و یا اصرارهایی که به دلیل مشکالت مالی به صورت دریوزه با‬
‫اجاره کردن سالن سینمایی انجام داده بود‪ .‬ظاهراً در زمینۀ بازیگری آموزشی به‬
‫صورت رسمی و یا تجربی نداشت و صرفاً برای درآمدزایی به این کار روی آورده‬
‫بود‪.‬‬

‫‪15‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫شغلدوم‬
‫متأسفانه روزنامه نگاری به عنوان شغل دوم‪ ،‬آسیبی بزرگ برای دنیای روزنامهنگاری‬
‫ماست‪ .‬پایین بودن دستمزدها به ویژه در شهرستان‪ ،‬اوضاع ناگوار اقتصادی در‬
‫کشور ما و باال بودن هزینههای زندگی در شهرهای بزرگ‪ ،‬نمیگذارد روزنامهنگاری‬
‫به عنوان حرفۀ اصلی افراد قلمداد شود‪ .‬کار روزنامههای چاپ صبح در تهران از‬
‫ساعت دو تا نه شب در نظر گرفته شده است‪ ،‬و با خالی بودن نوبت صبح‪ ،‬افراد‬
‫زیادی به یک کار حرفهای در آن فرصت میپردازند‪ ،‬و سپس خسته و کوفته به‬
‫شغل دوم خود یعنی روزنامهنگاری روی میآورند‪ .‬روزنامههای عصر به دست‬
‫مخاطبان خسته میرسد‪ ،‬و روزنامههای صبح را روزنامهنگاران خسته‪ ،‬تولید می‪-‬‬
‫کنند‪ .‬کسانی به ظاهر تمام شغلشان روزنامهنگاری است؛ اما با بررسی دفتر آنها‬
‫درمییابیم که وقف تبلیغات است و تنها فرصت اندکی را در هفته به کار روزنامه‪-‬‬
‫نگاری میپردازند‪ .‬افسوس کسانی در رأس تشکلهای روزنامهنگاری قرار میگیرند‬
‫که الگوی شغل دوم هستند‪.‬‬

‫‪16‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫امینخلوت‬
‫شاعری برای من از خاطرات دوران گذشته میگفت‪ .‬شبهایی که استاندار به‬
‫جوجه کبابی‪ ...‬در کوچه باغ به میرفت‪ ،‬مست میکرد و به من میگفت بروم برایش‬
‫شعر بخوانم‪ .‬تکلیف مستی که در اسالم روشن است‪ .‬اما کسی ممکن است دین‬
‫نداشته باشد‪ ،‬و شراب و به ویژه مستی را بد بداند‪ .‬دیگری ممکن است آن را بیهوده‬
‫بداند؛ ولی به هرحال شاعری اگر بخواهد امین خلوت دربار باشد‪ ،‬به درد نمیخورد‪.‬‬
‫افراد شاخص اجتماع به جایزههای خود مینازند‪ ،‬و این جایزهها از سوی قدرت و‬
‫به دست آنها به دست ما رسیده است‪ .‬روزنامهنگار پیش از هرچیز باید تکلیف‬
‫خود را با جایزه و جشنواره روشن کند‪.‬‬

‫‪17‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫زندگیباتبلیغات‬
‫درهمتنیدگی تبلیغات با روزنامه و تبلیغاتچی با روزنامهنگار‪ ،‬گاه چنان است که‬
‫تفکیک‪ ،‬ممکن نیست‪ .‬امروز مشکل ما آغاز یک نشریۀ ادبی با تبلیغ جاروبرقی‬
‫نیست‪ ،‬نشریهای برای چاپ مطلب‪ ،‬پولهای کالن میگیرد‪ .‬حال نویسنده این پول‬
‫را پرداخت کرده است؛ ولی در نوشتۀ خود از کسی به نیکی یاد کرده‪ ،‬آیا واقعاً این‬
‫شخص‪ ،‬دینی بر گردن جامعه دارد و شایستۀ مدح است‪ ،‬یا پولی و خدمتی به‬
‫نویسنده ارائه کرده است؟ پیشتر رپرتاژآگهیها با رنگی متفاوت در نشریات به‬
‫چاپ میرسید‪ ،‬و امروزه تبلیغاتی از این دست و به ویژه اجاره کردن کل یک نشریه‬
‫برای یادنامۀ یک تن یا نقد یک فیلم‪ ،‬باعث مشکالت فروانی شده است‪ .‬آدم اصالً‬
‫به اصل نشریه و اصل فلسفه‪ ،‬و اصل نقد نیز شک میکند‪.‬‬
‫نشریات باید برای به دست آوردن تبلیغات بیشتر به تبلیغات بپردازند‪ .‬یک دفتر‬
‫جذب آگهی نیاز به تبلیغ دارد و نویسندگان برای اشخاص از جمله نامزدها تبلیغ‬
‫کنند و در ضمن خود را نیز گاهی و به ویژه به خاطر دریافت جوایز‪ ،‬تبلیغ کنند‪.‬‬
‫این دیگر زندگی نیست‪ ،‬دست و پا زدن در تبلیغات است‪.‬‬
‫وبالگی راه انداخته بودم و از مرحلهای وارد مصاحبه با هنرمندان شدم‪ .‬ارتباط‬
‫نزدیک با هنرمندان‪ .‬نخستین پرسش این بود که من از چه راهی نان میخورم و‬
‫چرا هدیه نمیگیرم و چرا وبالگ من تبلیغات ندارد‪ .‬تبلیغات یک امر جداییناپذیر‬
‫شده است‪ .‬صفحاتی ویژۀ آگهی دادگستری‪ ،‬صفحهای برای حوادث‪ ،‬صفحهای برای‬
‫تسلیتها و مطالبی برای مناسبتها و تبلیغات در پایین و باالی همه صفحات‪ ،‬در‬
‫این میان جای خبر و تحلیل‪ ،‬خالی است‪ .‬همان حوادث اگر تحلیل شود و شکافته‬
‫شود‪ ،‬چهقدر میتواند برای جامعه مفید باشد‪.‬‬
‫متأسفانه در فضای مجازی نیز این تبلیغات بیداد میکند‪ .‬کسانی هستند که با‬
‫نامهای مشهور‪ ،‬نان میخورند‪ .‬فضایی را به نام حافظ و مولوی و شجریان و شریعتی‬

‫‪18‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫ایجاد میکنند‪ ،‬تنها برای اینکه تبلیغ بگیرند‪ .‬دیگری که میخواهد چنین نامهایی‬
‫را تحلیل و نقد کند‪ ،‬دیده نمیشود‪.‬‬

‫‪19‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫استخدامسردبیر‬
‫استخدام نیروهای جوان و تازهکار‪ ،‬از جهت تربیت نیروهای تازهنفس نیست که به‬
‫دلیل کم بودن دستمزد آنان است‪ .‬مدیر مسؤولی بود که سردبیر استخدام میکند!‬
‫کسی که از راه برسد و کارنامهای ضعیف داشته باشد‪ ،‬یک دفعه به مقام سردبیر‬
‫صعود میکند‪ .‬البته کار مدیر تبلیغات و فروش و توزیع را نیز باید برعهده بگیرد و‬
‫دستمزد او بسیار اندک باشد‪ .‬جوان روزنامهنگاری از تمیزکردن دستشویی یک‬
‫رستوران به دست یک خبرنگار و روی آوردن یک روزنامهنگار به کارهای ساختمانی‬
‫نوشته بود‪ ،‬گویی که پرداختن به تبلیغات‪ ،‬بسیار کار سروسنگینی است‪.‬‬
‫تبلیغات مانند جنگ میماند و البته نه جنگی میان طرفهای متخاصم‪ ،‬جنگی که‬
‫اعالم بیطرفی در آن برای کسی ممکن نیست‪ ،‬ما از زمین و هوا مورد حمله قرار‬
‫میگیریم‪ .‬هر درزی و هر شکافی در دیوار‪ ،‬جایی برای گذاشتن تبلیغ است‪.‬‬
‫افرادی مانند صاحب امتیاز و مدیر مسؤول میکوشند که حوزۀ فعالیت سردبیر‪،‬‬
‫محدود شود‪ ،‬به هرحال سردبیری که در پی حقیقت نباشد‪ ،‬نمیتواند پذیرای‬
‫نویسندگان حقیقتجو باشد‪.‬‬

‫‪20‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫تشخیص‬
‫مهمترین چیزی که سردبیر یا دبیر هیأت تحریریه باید داشته باشد‪ ،‬قدرت تشخیص‬
‫است‪ .‬با سردبیر نشریه ای در یک گروه در فضای مجازی بودیم و سپس او را به‬
‫گروه خودم دعوت کردم‪ .‬او امروز سردبیر یک روزنامۀ سراسری است که به نسبت‪،‬‬
‫جرأت بیشتری برای چاپ مطالب بیداریبخش دارد‪ .‬در آن مدت که با او همگروه‬
‫بودم‪ ،‬مرتب نوشتههای خود را که سیاسی بود‪ ،‬بازفرست میکرد و در خصوصی هم‬
‫میگفت که بچهها را به عضویت در کانال من تشویق کن‪ .‬فکر میکنم او مطالب‬
‫دیگران را نمیخواند و قدرت تشخیص مطالب را نداشت‪ .‬او در پی یک طیف خاص‬
‫از مطالب از افراد شناخته شده بود که با سیاست روز ارتباط داشت و تمام‪ .‬آسان‪-‬‬
‫ترین راه برای سردبیر‪ ،‬انتخاب مطلب از حلقۀ اطرافیان خود است و یا دعوت از‬
‫قلمهای شناخته شده و اسم و رسمدار برای نوشتن؛ پیداست که اینگونه‪ ،‬بسیاری‬
‫از اندیشهها میمیرد و دفن میشود‪ .‬هرز رفتن بسیاری از رسانهها غصهای‪ ،‬و تنگ‬
‫کردن جای اندیشمندان از سوی هرزنامهها غمی دیگر است‪.‬‬

‫‪21‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫سرخورده‬
‫فرض کنید مدیری در یک کشور خارجی‪ ،‬دچار اشتباههایی است‪ .‬ما گروهی‬
‫تشکیل میدهیم تا نادرستیها را به او بگوییم‪ .‬نمایندهای از ما نزد او میرود تا‬
‫مطالب تصویب شده را با لحن مناسب و واژگان برگزیده‪ ،‬به او منتقل کند‪ .‬چهقدر‬
‫احتمال دارد که او خود را اصالح کند؟ آیا نخواهد گفت که این مشکالت به شما‬
‫چه مربوط است؟ اصالً شما جاسوس هستید؟ پس آنچه افراد و به ویژه مدیران‬
‫باید داشته باشند‪ ،‬قدرت تشخیص است‪ .‬چه نقدی پذیرفتنی است و چه نقدی‬
‫جنبۀ شخصی و جزیی دارد‪ .‬از دیگرسو روزنامهنگار نباید با واکنشهایی که میبیند‪،‬‬
‫سرخورده شود‪ .‬نشریات بسیاری هستند که از ابتدا یا پس از مدتی خاکستری و یا‬
‫زرد شدهاند‪ .‬آنها تشخیص دادهاند که هر کاری میخواهی انجام بده؛ ولی نقد‬
‫نکن‪.‬‬

‫‪22‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫مصاحبه‬
‫با شاعری نوپرداز آشنا بودم‪ .‬بندۀ خدا درمانده در زندگیاش بدون بیمه‪ ،‬بدن ضعیف‬
‫و بیماریهای بسیار‪ .‬یکی از کتابفروشان اصفهان من و دیگری را فراخواند که‬
‫مصاحبهای با او ترتیب دهیم‪ .‬شاید این مصاحبه‪ ،‬آبی بر آتش ناگواریهای زندگی‬
‫او باشد که اکنون به اوج رسیده بود‪ .‬من حال و روز خوبی نداشتم و جایی را نیز‬
‫برای چاپ این مصاحبه نداشتم‪ ،‬شاعر زیاد است و نشریات زیر بار اینگونه مصاحبه‪-‬‬
‫ها نمیروند‪ .‬من با او و هنر او کمتر آشنا بودم و بنابراین‪ ،‬انجام مصاحبه برایم دشوار‬
‫بود؛ ولی به هرحال انجام شدن مصاحبه بهتر از لغو آن بود‪ .‬فردا سر قرار رفتم و از‬
‫دور‪ ،‬شاعر را دیدم که با وسایل خود‪ ،‬وسط کوچه نشسته است‪ .‬احتماالً جابهجایی؛‬
‫ولی چرا دقیقاً در این روز جابهجایی با ما وعده کرده بود؟ سوی او نرفتم‪ .‬دعوت‬
‫کننده خبر داد که مهلت اجاره به پایان رسیده و صاحبخانه وسایل او را بیرون‬
‫گذاشته است‪ .‬دردناک بود‪ ،‬هرچند جناب شاعر نشان میداد که بیخیال است و‬
‫تن نحیف او نیز توانی برای ابراز احساسات نداشت‪ .‬حتی نگاه کردن به او درست‬
‫نبود‪ .‬ازجمله دستشویی چهارپایهای او در میان کوچه بود‪ .‬دعوت کننده‪ ،‬مهربانی‬
‫کرد و من و دیگری را به ناهار در یک رستوران گرانقیمت برد‪ .‬ما به خاطر این‬
‫مصاحبه وقت گذاشته بودیم و او در واقع‪ ،‬دستمزدی به ما داد‪ .‬نمای زایندهرود از‬
‫پنجرۀ رستوران و غذای مطلوب برای ما و خانوادۀ او که میدانم سختگیر بودند‬
‫که ظهر کجا ماندی و چرا دیر آمدی؟ شاعر‪ ،‬فردا درگذشت‪ .‬شاید اگر مصاحبه‬
‫انجام یافته بود‪ ،‬بیشتر دلمان میسوخت‪ .‬حال ببین به جای چنین کارهایی‪ ،‬چه‬
‫چیزهایی در شماری از مطبوعات محلی به چاپ میرسد‪ .‬خبری از یک کشور‬
‫خارجی که از سوی رسانهای که با نخست وزیر مورد نظر میانهای نداشته اندکی‬
‫دستکاری شده است‪ .‬سپس آن را رسانۀ یک کشور رقیب‪ ،‬با تغییراتی نقل کرده‪،‬‬
‫و آنگاه آن خبر به دست رسانه داخلی رسیده‪ ،‬ترجمه شده و تنها بخشی از آن‬

‫‪23‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫کار شده‪ ،‬و سپس نشریۀ محلی آن را با دو سه تا غلط نقل کرده است‪ .‬حال اصل‬
‫خبر چه به درد ما میخورد که این خبر دروغ باشد‪.‬‬

‫‪24‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫اتالفوقتوانرژی‬
‫یکی از بچهها اصرار داشت که فرزند او هرچیزی را میفهمد‪ .‬فرزند او کودکی بود‬
‫که دنبال ما میآمد و گاه سرخوش از افکار خودش میخندید و دوست ما میگفت‪:‬‬
‫ببین این‪ ،‬حرفهای ما را میفهمد! حال که فرزند او بزرگ شده است‪ ،‬دوست ما‬
‫اصرار دارد که او نمیفهمد‪ .‬عجیب است‪ ،‬گاه در دنیای کار ما و ازجمله مطبوعات‪،‬‬
‫اینگونه است‪ .‬چه فرش قرمزی برای تازهکارها پهن میکنند و چهگونه فرش را از‬
‫زیر پای کهنهکارها میکشند و درصدد جذب نیروی تازه برمیآیند‪ .‬واقعاً اتالف‬
‫وقت و انرژی است‪.‬‬

‫‪25‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫عالقه‬
‫ایجاد عالقه در میان همکاران از دشواریهای کار رسانه است‪ .‬دبیر صفحهای را‬
‫میشناختم که دانشجو بود و در دو نشریه کار میکرد‪ .‬یک روز بر اثر فشار کاری‪،‬‬
‫برداشته بود یک صفحه را عیناً در دو نشریه به چاپ سپرده بود‪ .‬چنین ضربهای از‬
‫سوی یک فرد عالقهمند به کار خود و به همکاران خود‪ ،‬ممکن نیست‪.‬‬

‫‪26‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫اعتماد‬
‫رسانهها در عین حال که صاحب قدرت بیشتری میشوند‪ ،‬هر روز به سوی‬
‫نامقبولی نیز حرکت میکنند‪ .‬من که اعتبار ویژه و شهرتی ندارم‪ ،‬و از خبرنگاران‬
‫بدی ندیدهام‪ ،‬معموالً از مصاحبه میترسم‪ ،‬نکند چیزی تغییر یابد‪ .‬ولی میبینی که‬
‫در سخن سیاستمداران‪ ،‬بسیاری از چیزها تغییر مییابد‪ .‬گزینش‪ ،‬ترجمه و‬
‫ویرایش‪ ،‬مراحلی است که به شدت سخنها را تغییر میدهد‪ .‬رسانهها باید تا جای‬
‫ممکن اعتمادها را جلب کنند‪ ،‬در غیر این صورت به ویژه اصحاب هنر را از دست‬
‫خواهند داد‪ .‬یکی نفر میگوید من که صاحب رسانه نیستم یا رسانهای که دارم‪،‬‬
‫قدرتی ندارد‪ ،‬اینجاست که رسالت رسانههای محلی آشکار میشود‪ .‬رسانۀ محلی‬
‫نباید خود را به موج اخبار دروغ بسپارد‪ ،‬رسانۀ محلی میتواند مرجع اخبار قابل‬
‫اعتماد در حوزۀ خود باشد‪.‬‬

‫‪27‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫جایگاه‬
‫سالیان پیش یکی از دوستان میپرسید جایگاه من در این نشریه کجاست؟ در آن‬
‫سال ها نشریات اصفهان بسیار اندک بود و به چاپ سپردن مطلب به صورت ثابت‬
‫در یک نشریه‪ ،‬آرزوی بسیاری بود‪ .‬راست میگفت‪ ،‬تا جایی که میدانم‪ ،‬او قلم را‬
‫بر زمین گذاشت؛ ولی به جز جایگاه افراد در نشریه‪ ،‬باید دید جایگاه دست‪-‬‬
‫اندرکاران نشریه در افکار عمومی و دنیای روزنامهنگاری چیست‪ .‬هنگامی که رسانۀ‬
‫کاغذی یا الکترونیکی به هر دلیلی تعطیل شود‪ ،‬چه تضمینی برای روزنامهنگاران‬
‫فراهم است؟ شاید روزی روزگاری بیمه در کشور ما به فکر بیمۀ دفتر روزنامهنگاران‬
‫بیفتد و با تعطیلی دفتر یک نشریه‪ ،‬بیمۀ بیکاری پرداخت شود؛ ولی جایگاه را‬
‫که نمیتوان بیمه کرد‪.‬‬

‫‪28‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫تکرار‬
‫هنرمندی که در رشتهای سرآمد است‪ ،‬چهگونه میتواند در یادها بماند و در بیرون‬
‫از حوزۀ جغرافیایی خود نیز شناخته شود؟ چهگونه نام یک فرد در ذهن ما مانده‬
‫است و او را به عنوان فرد مشهوری در حرفۀ خود میشناسیم؟ نام او بارها و از‬
‫راههای گوناگون به گوش ما رسیده و در برابر چشم ما قرار گرفته است‪ .‬این راهها‬
‫رسانه است‪ .‬نقش رسانه در رساندن نامها به ما و ماندگاری آن در ذهنها اهمیت‬
‫فراوانی دارد‪ .‬کتاب و کتیبه و منبر‪ ،‬از رسانههای قدیمی به شمار میرفتند و امروز‬
‫نقش رسانهها بسیار برجسته است که در زمینۀ سینما و تلویزیون و حتی تئاتر و‬
‫به زبانی دیگر هنرهای نمایشی و نمایشگاهی‪ ،‬خبرنگاران نقش مؤثری برعهده‬
‫دارند و به ویژه پایگاه آنان تلویزیون و خبرگزاریها و نشریات است‪ .‬در زمان قدیم‪،‬‬
‫تبلیغات غیر مذهبی و غیر سیاسی‪ ،‬بیشتر ناخواسته بود و امروز تبلیغات معموالً‬
‫با خواستاری و هدایت آفریننده در زمینههای هنری و فکری نیز دیده میشود‪.‬‬
‫تبلیغات تجاری‪ ،‬از جهت تولید انبوه است‪ ،‬کاالی زیاد برای اینکه بر زمین نماند‪،‬‬
‫باید تبلیغ شود؛ ولی تولیدات هنری به صورت انبوه‪ ،‬خود یک گناه است تا چه رسد‬
‫به اینکه روی آن تبلیغ شود و باز این چیزی نیست‪ ،‬ترویج نام هنرمند‪ ،‬نکتۀ‬
‫دیگری است‪ .‬میل به زیادنویسی و در مواردی تکرار مثل یا حتی عین مطالب‪ ،‬از‬
‫جهت میل به برجستهتر شدن است و این‪ ،‬جای دیگران و هنر و اندیشه آنان را‬
‫تنگ میکند‪ .‬دنیا دنیای زودرسیدن است‪ .‬هنرمند خوشنویس در زمانهای پیش‬
‫باید از خطوط گذشتگان گرته برمیداشت و برای دیدن کتیبهها و قطعات‪ ،‬رنج‬
‫سفر را بر خود هموار میکرد‪ .‬بعد از این با آمدن دستگاههای کپی و دوربینهای‬
‫عکاسی‪ ،‬اندکی این راه تسهیل شد؛ ولی امروز با وجود فضای مجازی و قدرت‬
‫بزرگنمایی گوشیهای تلفن و رایانهها‪ ،‬راه دستیابی به مدارج عالی و مدارک‬

‫‪29‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫معتبر‪ ،‬بسیار آسانتر از گذشته است؛ اما در عوض‪ ،‬هر دارندۀ مسندی و هر صاحب‬
‫مدرکی نمیتواند ادعای شناخته شدن داشته باشد‪.‬‬

‫‪30‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫عنوان‬
‫یکی از دغدغههای رسانهنگاران‪ ،‬عنوان پدیدآورنده است‪ .‬اگر نویسندۀ یادداشت‪،‬‬
‫خود را روزنامهنگار بخواند که حشو است‪ ،‬کسی که در روزنامه کار میکند و ازجمله‬
‫این مطلب نیز به قلم او نگاشته شده است‪ ،‬روزنامهنگار است و اگر چیزهای دیگر‬
‫بنویسد‪ ،‬روزنامه محل تبلیغ شغلهای دیگر میشود‪ .‬رودخانه رودخانه است‪ ،‬اگر‬
‫به آن لقب رودخانۀ جاری نیز بدهیم‪ ،‬خندهدارتر میشود‪ .‬یک نفر در یک رسانه‪،‬‬
‫عنوانهای گوناگونی مییابد‪ ،‬از تحلیلگر مسائل روز تا کارشناس مسائل بینالملل‪،‬‬
‫از تاریخپژوه تا متخصص اسناد‪.‬‬

‫‪31‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫تکهبهفقر‬
‫خبرنگاری که خود را ضد فساد معرفی میکند نوشته بود‪ :‬ماسک را باید مرتب نو‬
‫کنی‪ ،‬نه این که بشویی روی بند پهن کنی‪ ،‬بعد دوباره استفاده کنی‪ .‬خبرنگار عزیز!‬
‫تو باید به فقر تکه بیندازی نه به فقیر‪.‬‬

‫‪32‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫فساد‬
‫روزنامهنگار نیز میتواند دچار فساد جنسی‪ ،‬مالی و اداری شود‪ .‬من تاکنون خبری‬
‫ویژه دربارۀ برخورد با با فساد اداری و مالی در مطبوعات نشنیدهام؛ ولی دربارۀ‬
‫فساد جنسی در مطبوعات اصفهان دو خبر شنیدهام‪ .‬هم اکنون که این مطلب را‬
‫برایت مینگارم‪ ،‬یک روزنامهنگار تهرانی به خاطر فساد جنسی در زندان است‪ .‬تا‬
‫جایی که میدانم نصب سرپرستان مطبوعات در شهرستانها مورد پسند اصحاب‬
‫مطبوعات نیست‪ .‬من خودم با یکی از آنها تلفنی گفتوگو کردهام و او را عالقهمند‬
‫نیافتهام‪ .‬یک مورد دیگر از نزدیک دیدم که برخورد نامناسب و رفتاری دور از فضای‬
‫ادب داشت؛ ولی توانسته بود نظر تهرانیها را جلب کند‪ .‬دربارۀ آگهیها یعنی اوج‬
‫کار مالی نشریه‪ ،‬رویدادهای ناگواری ممکن است روی دهد‪ .‬موردی که از نزدیک‬
‫شاهد بودم این بود که طراح‪ ،‬خود هزینۀ آگهیها را وصول میکرد‪.‬‬

‫‪33‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫اشغال‬
‫بسیاری برای ادامۀ کار خود به سرمایۀ دیگران نیاز دارند‪ .‬نمایشگران‪ ،‬اهالی سینما‬
‫و حتی ورزشکاران‪ .‬یک نفر برای خرید خودروی مورد نیاز خود و حضور در مسابقۀ‬
‫اتومبیلرانی نیاز به پول زیادی دارد و به این خاطر‪ ،‬تبلیغ شرکتهایی را بر‬
‫خودروی خود نصب میکند؛ اما آیا تبلیغات‪ ،‬مانع از سرعت گرفتن او میشود؟‬
‫اهالی تئاتر‪ ،‬تبلیغات را بر دفترک چاپ میکنند‪ ،‬تبلیغات شرکت مورد نظر میان‬
‫تماشاگران پخش میشود و یا تبلیغات را در ورودی سالن و یا روی صحنه می‪-‬‬
‫گذارند؛ اما آیا جای کسی را میگیرد و مانع دید کسی میشود؟ تبلیغات رسانههای‬
‫کاغذی‪ ،‬جای مطالب را اشغال میکند و برای کسانی که دوست دارند نشریه آنها‬
‫پر شود‪ ،‬درد سر نباشد و پول باشد بهترین کار همین است‪.‬‬

‫‪34‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫دعوت‬
‫تا جایی که شاهد بودهام‪ ،‬برای بیداری خوانندگان‪ ،‬از قلم من دعوت نشده است‪،‬‬
‫میخواستهاند نشریۀ آنها پر شود‪ .‬چه بهتر کسی که زیاد بنویسد و مطالب او شبیه‬
‫به دیگران نباشد‪ .‬هنگامی که هدف پایهگذاران رسانه‪ ،‬بیداری نباشد‪ ،‬نمیتوان به‬
‫زور آنها را به این راه کشاند‪ .‬اما رسانههایی هستند که هدفشان شهرت بوده و‬
‫چون به آن دست نیافتهاند‪ ،‬دوست داشتهاند زودتر تعطیل شوند و بنابراین به چاپ‬
‫مطالب مبتذل و سیاسی روی آوردهاند تا بلکه در چنگال قانون گرفتار شوند!‬

‫‪35‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫صدایاندیشهباشیم‬
‫روزنامهنگار در حال نگارش مطلب دربارۀ چه کسانی است؟ جریان غالب‪ ،‬روشن‬
‫است چه میکند‪ ،‬کار برای سیاستمداران‪ ،‬کارخانهداران‪ ،‬ورزشکاران دست و دل‪-‬‬
‫باز و هنرمندان پولدار‪ .‬یکی از دوستان‪ ،‬نشریهای را گرفته بود و تیتر نخست را به‬
‫هنر اختصاص میداد‪ .‬به نظر خود با دوری از سیاست و ورزش میخواست کاری‬
‫کرده باشد‪ .‬هنر نیز اگر شامل همان بازیهای ورزش و سیاست باشد‪ ،‬به درد‬
‫نمیخورد‪ .‬چه هنری و چه هنرمندی‪ .‬اگر آوازخوان ما فقط صدایش را در گلو‬
‫بچرخاند و مردم نیز به این دلیل به آن گوش فرادهند که نیاز به اندیشهای ندارد‪،‬‬
‫ما در حال ترویج یک هنر بیاندیشه با ابزار اندیشه هستیم‪ .‬دست کم مطبوعات‬
‫محلی میتوانند صدای اندیشه باشند‪ .‬خبرنگار صنعتی‪ ،‬کسی است که صبح سوار‬
‫اتوبوس میشود‪ ،‬در جلسه حضور مییابد و پس از صرف ناهار به مرکز شهر بازمی‪-‬‬
‫گردد‪ .‬خبرنگار صنعتی باید توان ارزیابی کارهای انجام شده را داشته باشد‪ .‬آیا خط‬
‫تولید جدید‪ ،‬ایمنی الزم را دارد؟ چه بر سر کارگر میآید؟ محیط زیست چه می‪-‬‬
‫شود؟ تولید به این شیوه چه بر سر صنایع کوچک میآورد؟‬

‫‪36‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫نقدیکروند‬
‫نشریات‪ ،‬باید روند خود را مورد بررسی قرار دهند‪ .‬آیا پیشرفت نشریه تنها روزآمد‬
‫شدن صفحهآرایی و گرافیک و طرح جلد و نوع چاپ بوده است؟ چه نویسندگانی‬
‫از دست رفتهاند و چرا؟ به عنوان مثال یک نشریۀ نقد کتاب بیش از بیست سال‬
‫است که منتشر میشود‪ .‬نقدها پیشرفتی نکرده است‪ .‬همچنان ایرادهای موردی‬
‫و ذکر غلطهای چاپی که به کار مخاطب نمیخورد‪ .‬گاهی یک نشریه متحول می‪-‬‬
‫شود‪ ،‬این تحول‪ ،‬تحول در موضوع است و نه تحول در دیدگاههای گردانندگان و‬
‫مخاطبان‪.‬‬

‫‪37‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫سازوکارویرایش‬
‫همواره تبدیل یک مطلب خوب به یک مطلب غیر قابل فهم‪ ،‬امکانپذیر است‪.‬‬
‫مطلبی که در اختیار نشریه قرار داده میشود‪ .‬سردبیر مقداری از آن میکاهد و‬
‫لبههای تیز آن را نرم میکند‪ .‬حال دبیر تحریریه بر آن نظریاتی اعمال میکند و‬
‫سپس دبیر صفحه نیز قدرت خود را نشان میدهد‪ .‬اگر سرویراستار و ویراستار در‬
‫نشریه باشد‪ ،‬جمالتی به دست او تغییر می یابد تا با سبک نشریه‪ ،‬هماهنگ شود‪.‬‬
‫ویراستار دور از فضای فکری نویسنده‪ ،‬میکوشد حقوق خود را حالل جلوه دهد‪.‬‬
‫نادرستیهایی نیز هنگام انجام اصالحات ویراستار به متن راه مییابد‪ .‬اکنون جایی‬
‫برای آن نیست‪ .‬در قدیم‪ ،‬بخشی از آن حذف میشد و اکنون چنان حروف را ریز‬
‫و در هم میکنند که قابل خواندن نیست‪ .‬حاال مرد میخواهد بفهمد نویسنده چه‬
‫میخواسته است بگوید‪ .‬بندها نامربوط است‪ .‬فعلها تغییر یافته و جمالت‪ ،‬غیر قابل‬
‫فهم شده است‪ .‬اینگونه‪ ،‬نویسندۀ خوب‪ ،‬از نشریه جدا میشود و هرزهنگاران‪ ،‬بال‬
‫و پر میگیرند‪ .‬کسانی که برایشان مهم نیست چهقدر از مطلبشان چاپ میشود یا‬
‫نمیشود‪ .‬مطلبشان به هنگام نشر مییابد یا بیموقع‪ .‬کسی از نوشتۀ آنها‬
‫سردرمیآورد یا نمیآورد‪ .‬کسی آن را میخواند یا نمیخواند‪ .‬کسی به آن نگاه‬
‫میاندازد یا نمیاندازد‪ .‬کدام خواننده میتواند تمام مطلب را بخواند‪ .‬روند پذیرش‬
‫و ویرایش مطالب‪ ،‬باید بسیار حساب شده باشد‪ .‬بسیاری از مطالب‪ ،‬نیاز به ویرایش‬
‫ندارد‪ .‬نویسندگانی که مطلبشان نیاز به ویرایش غلیظ دارد‪ ،‬باید دوره ببینند و یا‬
‫کنار گذاشته شوند؛ ولی میبینیم که رسانهها به عکس عمل میکنند‪.‬‬

‫‪38‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫دستورزبان‬
‫نشریات کاغذی تا حد زیادی مشکالت نگارشی و ویرایشی خود را حل کردهاند‪.‬‬
‫حتی روزنامههای محلی در اصفهان نیز کمتر درگیر چنین مشکالتی است‪ .‬اما‬
‫رسانهها در فضای مجازی باز درگیر دستور زبان است‪ .‬حتی متنهای کوچک دچار‬
‫اشکال است‪ .‬این نشر‪ ،‬نیازمند سرعت است و بنابراین‪ ،‬فرصت ویرایش‪ ،‬اندک است‪.‬‬
‫هم چنین امکان نظارت و مشارکت چند نفر فراهم نیست و بنابراین یک نفر همۀ‬
‫کارها را انجام میدهد‪ .‬اغلب ندیدهام که این متنها پس از نشر‪ ،‬اصالح شود‪ .‬آن‪-‬‬
‫هایی که در مطبوعات ماندهاند‪ ،‬ممکن است نثر بهتری داشته باشند‪ .‬سالها‬
‫نویسندگی توانسته است قلم آنان را ورزیده کند؛ ولی از سویی مغرور شدهاند و‬
‫انتقادناپذیر‪ ،‬به نادرستیهایی خو گرفتهاند‪ ،‬و به اشتباههایی عادت کردهاند‪.‬‬

‫‪39‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫بازیباکلمات‬
‫کلمات باید چنان سر جای خودشان نشسته باشند که انگار پیچ و مهره شدهاند‪،‬‬
‫صورت و معنی هم باید با همدیگر همخوان باشد‪ .‬کارت دعوت بسیار زیبا برای یک‬
‫مراسم عادی‪ ،‬توقع را باال میبرد‪ ،‬برای یک مراسم بزرگ هم اگر دعوتی در خور‬
‫انجام نشود‪ ،‬بسیاری به این مراسم نمیآیند‪ .‬تیترنویسی و بازی با کلمات‪ ،‬گاه بسیار‬
‫زننده است‪ .‬هنگامی که محتوا با تیتر همخوانی نداشته باشد و یا محتوا بسیار آبکی‬
‫باشد‪ ،‬تیتر ادبی‪ ،‬هیچ فایدهای ندارد‪ .‬خواننده با اینگونه تیتر با تمام رسانهها دشمن‬
‫میشود‪ .‬بازی با کلمات گاهی نشان از یک ذهن بیمار دارد‪.‬‬
‫من سالیانی با تیترهای نشریات زرد آشنا بودم و میدیدم چیزی از آنها سرم‬
‫نمیشود‪ .‬دکهها آن موقع نشریات زرد را به صورت عمودی آویزان یا نصب میکردند‬
‫و چون فروش بیشتری داشتند‪ ،‬عرضۀ آنها نیز برجستهتر بود‪ .‬بعد‪ ،‬استاد ادبیاتی‬
‫را دیدم که دقیق ًا میایستاد تا این تیترها را بخواند و مسخره کند‪ .‬جمله را نامفهوم‬
‫و نادرست کردهاند که بازی با کلمات بهتر از کار دربیاید‪.‬‬

‫‪40‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫شورایتیتر‬
‫بی شک بسیاری از تیترهای اول نشریات ما جرأت و جسارت الزم را ندارد‪ .‬در‬
‫نشریات شهرستان‪ ،‬با توجه به کمبود بودجهها و فضای تنگتر‪ ،‬نمیتوان امیدی به‬
‫تشکیل شورای تیتر داشت‪ .‬روشن است که تیتر خوب میتواند در برد‪ ،‬تأثیر‪ ،‬فروش‬
‫و شمارگان نشریه مؤثر باشد؛ اما باید بدانیم که تیترهای بد نیز به همین اندازه‪،‬‬
‫تأثیر منفی خواهد داشت‪ .‬تیترهایی که خودگولزنک است‪ ،‬باعث فروش یک شماره‬
‫از نشریه میشود و دیگر‪ ،‬تمام‪ .‬روزنامهنگارانی هستند که تیتر خوب را یک ضرورت‬
‫نمیدانند یا گمان میکنند به تنهایی میتوانند تیترهای خوب بنویسند‪ .‬اگر جامعۀ‬
‫ما ظرفیت تیترهای خوب را ندارد‪ ،‬با این حال باید نیاز به شورای تیتر را برای‬
‫گزینش تیترهای خوب جا انداخت‪.‬‬

‫‪41‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫دفترتلفن‬
‫در یک دفتر به اصطالح مطبوعاتی بودیم‪ .‬قرار شد من شمارۀ تلفن کسی را بدهم‪.‬‬
‫دفترچه تلفنم را درآوردم‪ .‬جلد نداشت و برگهای رویی‪ ،‬مندرس شده بود‪ .‬مدیر‬
‫دفتر مطبوعاتی گفت‪ :‬یک دفتر تلفن از آن اتاق برای خودت بردار و شمارهها را‬
‫داخلش بنویس‪ .‬فکر کرده بود من فقیر هستم و او دست و دلبازیاش را می‪-‬‬
‫خواست به نمایش بگذارد‪ .‬من که دفاعی نکردم و کلی خندیدم؛ ولی دیگری گفت‪:‬‬
‫اینکه دفتر تلفن معمولی نیست‪ ،‬دفتری است که شمارهها را در آن حروفچینی‬
‫رایانهای کرده است‪ .‬سواد اربابان مطبوعات ما اینقدر است‪ ،‬میخواهند هر کسی‬
‫را که سر راهشان میبینند‪ ،‬بخرند‪ .‬تفاوت نمیکند باسواد است یا بیسواد‪ .‬فقط‬
‫باید قلم به مزد باشد‪.‬‬

‫‪42‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫دنبالهدارولی‪...‬‬
‫شبکههای اجتماعی‪ ،‬ارتباط میان افراد را ممکن و آسان کرده است‪ .‬پیشتر سردبیر‬
‫یک نشریه برای یافتن نشانی نویسندۀ مشهوری که در شهر دیگر بود‪ ،‬باید مدتها‬
‫تالش میکرد و سپس با نامهنگاری از او میخواست که مطلبی برای نشریۀ او‬
‫بفرستد‪ .‬اگر نامه به دست نویسنده میرسید‪ ،‬و او نشانی خود را تغییر نداده بود‪،‬‬
‫آن وقت باید در انتظار پاسخ او میماند و ارتباط بیشتری برقرار میکرد تا او را به‬
‫نگاشتن تشویق کند‪ .‬اکنون سردبیر میتواند نویسندههای مشهور را بیابد و با پی‪-‬‬
‫گیریهای مداوم‪ ،‬مقاالت و حتی مقاالت دنبالهداری از آنان بگیرد‪ .‬اینگونه میبینی‬
‫که نشریات‪ ،‬جایگاه انسانهای مشهورتر و مطالبی با کیفیت پایینتری شده است‪.‬‬
‫نویسندۀ مشهور میتواند مطالب طوالنی و به دردنخور خود را به خواستاران‪ ،‬قالب‬
‫کند‪ .‬استاد دانشگاهی که چند جلد کتاب حجیم و ماللآور نوشته است میتواند‬
‫مطالب به دردنخوری را نیز برای مطبوعات بنویسد‪ .‬فضای مجازی میتواند فضایی‬
‫برای نوجویی باشد‪.‬‬

‫‪43‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫تشکلهایروزنامهنگاریوسازمان‬
‫شک نیست که ایران امروز ما جایگاه تشکلهای سازمانگرا نیست‪ .‬تشکلها‬
‫سازمانی‪ ،‬بسیار ضعف دارند و مهمترین ضعف احزاب با هر گرایشی و در هر زمینه‪-‬‬
‫ای‪ ،‬نداشتن سازمان است‪ .‬هنگامی که از یک کالس آزاد سخن میگوییم‪ ،‬هنگامی‬
‫جدی خواهد بود که دست کم دو روز در هفته و هر روز دو زنگ برگزار شود‪.‬‬
‫مطلوب البته سه روز در هفته و دو زنگ در روز به همراه یک روز دیدار دوستانه‬
‫است‪ .‬حال ببینید تشکلی که به طور کلی اعضا را درگیر خود میکند‪ ،‬و به صورت‬
‫شبانهروزی آنها را به خدمت درمیآورد‪ ،‬در چه جایگاهی قرار دارد و تشکلی که‬
‫جلسهای برگزار میکند که یک نفر یک هفته میآید و یک هفته نمیآید و در عمل‬
‫وظیفهای به دوش اعضا نیست‪ ،‬در کجا قرار دارد‪ .‬تشکلهای روزنامهنگاری نیز‬
‫اینگونه است و اینگونه نمیتوان به سازماندهی روزنامهنگاران امید بست‪ .‬یکی از‬
‫مشکالت تشکلها افراد پایهگذار است‪ .‬کسانی که در پایهگذاری تشکل‪ ،‬نقشی‬
‫داشتهاند و اکنون خواستار جایگاهی متفاوت با دیگر اعضا هستند‪ .‬این عیب بزرگ‪،‬‬
‫در تشکلهای روزنامهنگاری نیز دیده میشود‪ .‬گاه بر سر اینکه نقش چه کسی‬
‫پررنگتر بوده است نیز بحثهایی درمیگیرد‪ ،‬در حالی که این بحث از اساس‪،‬‬
‫باطل است‪.‬‬
‫دوری اعضا از تشکل روزنامهنگاری باعث میشود اعضا فراموش کنند برای چه به‬
‫عضویت این تشکل درآمدهاند و اساسنامۀ آن چیست‪.‬‬

‫‪44‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫دستوپاگیر‬
‫اساسنامۀ تشکلهای روزنامهنگاری باید دربرگیرندۀ قوانین کلی باشد‪ .‬قوانین‬
‫جزیی‪ ،‬دستوپاگیر خواهد بود و نیاز به تغییر خواهد داشت‪ .‬بهتر است افراد پس‬
‫از عضویت در تشکلهای دیگر‪ ،‬و اندوختن تجربه‪ ،‬خود اقدام به تشکیل تشکلی‬
‫کنند‪ .‬کسانی که با قوانین تشکلها آشنا نیستند‪ ،‬نمیتوانند پایهگذاران موفقی‬
‫باشند ‪ .‬البته بعضی چنین سوابق و اطالعاتی را در جهت صعود خود در باالترین‬
‫رتبه و محدود کردن دیگران به کار میگیرند‪.‬‬

‫‪45‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫عیبیابی‬
‫تشکلی که فعالیت ندارد‪ ،‬باید عیبیابی کند‪ ،‬آیا قوانین‪ ،‬دستوپاگیر است یا اعضای‬
‫خوبی را جلب نکرده است‪ .‬معموالً هیأت مدیره‪ ،‬مانع فعالیت اعضا و به ویژه اعضای‬
‫جوان است و اعضا نیز از نظارتهای دستوپاگیر و به ویژه دخالت افراد مسن و‬
‫محافظهکار‪ ،‬خستهاند‪ .‬در چنین فضایی تمام مسؤولیتها بر گردن هیأت مدیره‬
‫میافتد‪ .‬باید میدان را برای فعالیتها باز کرد و باز گذاشت‪ .‬اعضای فعال میتوانند‬
‫بیش از یک مسؤولیت داشته باشند‪ .‬تشکلها معموالً فاقد اتاق فکر و شورای راه‪-‬‬
‫بردی است‪.‬‬

‫‪46‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫نشریهداخلی‬
‫پیشتر‪ ،‬انتشار کتاب و به ویژه داشتن یک نشریۀ داخلی برای تشکلهای روزنامه‪-‬‬
‫نگاری یک دستآ ورد بزرگ بود‪ .‬با قوت گرفتن فضای مجازی‪ ،‬تصمیمگیرندگان‬
‫تشکلها گمان میکنند ایجاد فضایی در شبکههای اجتماعی و اعالن جلسات در‬
‫آن‪ ،‬نقش نشریه را بازی میکند‪ .‬در حالی که این تابلوی اعالنات است‪ .‬در مواردی‬
‫که اعضا مشارکتی دارند‪ ،‬تنها به بازفرست مطالب میپردازند و در بهترین حالت‪،‬‬
‫مطلب آنها که در جایی منتشر شده است‪ ،‬بازفرست میشود و به صورت خاص‬
‫برای این گروه‪ ،‬مطلبی نمینویسند‪ .‬من یکی از روزنامهنگارانی را که به افشای‬
‫خطاهای شماری از مدیران محلی میپردازد‪ ،‬به گروه خود افزودم‪ .‬دیدم مطالب‬
‫متفرقه میفرستد‪ ،‬و نمیخواهد در فضای مجازی‪ ،‬فعالیت خوبی از خود نشان دهد‪.‬‬
‫در گروه دیگر‪ ،‬تبلیغ لوازم خانگی میفرستاد‪ .‬روزنامهنگاران حتی حاضر نیستند‬
‫گزارشگر حوادثی که در راه دیدهاند باشند‪ .‬نشریه به صورت الکترونیکی و با یک‬
‫شورای تحریریه قوی میتواند مایۀ ارتقای اعضا شود‪ .‬چه مطالبی قبول و چه‬
‫مطالبی رد میشود؟ اعضا میتوانند در مرحلهای در شمار هیأت تحریریه قرار گیرند‪.‬‬

‫گاهی برای مراسمی‪ ،‬پوستری طراحی میکردم‪ .‬البته همیشگی نبود و گاهی‬
‫سستی میکردم‪ .‬به ویژه در آن روزها نرمافزارهایم به روز نبود و بعد که یکی را به‬
‫روز کردم‪ ،‬چیزهای دیگر به آن نمیخورد‪ .‬فراهم آوردن نرمافزار تازه و نصب آن و‬
‫فرز شد ن در آن‪ ،‬زمان برد‪ .‬کار را به یک نفر دیگر داده بودند‪ .‬اصالً قانع کننده‬
‫نبود‪ .‬ولی آنها دوست داشتند و من هم تشویق کردم‪ .‬باز پوستری دیگر طراحی‬
‫شدو باز تشویق کردم‪ .‬او تصویری را برمیداشت و روی آن مطالبی را مینوشت‪ .‬نه‬
‫فونت‪ ،‬مناسب بود و نه اندازهها‪ .‬کار با گوشی انجام میشد و امکانی بیش از این‬
‫فراهم نبود‪ .‬سن وسال او را که دیدم دریافتم که باید باز تشویق کنم‪ .‬هفده ساله‬
‫بود‪ .‬اما مخاطبها مسن بودند و نیاز به فونتهای درشت داشتند‪ .‬من راحت شده‬

‫‪47‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫بودم؛ ولی سفارش دهنده اکنون به عذاب آمده بود‪ .‬میگفت راهش بینداز‪ .‬چیزی‬
‫به او بگو‪ .‬چه باید میگفتم؟ او در رشتۀ برق تحصیل میکرد نه هنر‪ .‬رایانه نداشت‪.‬‬
‫فتوشاپ نمیدانست‪ .‬راهکار چه بود؟ مسابقهای راه بیندازیم‪ ،‬بچهها پوستر و نشریۀ‬
‫دیواری تهیه کنند‪ ،‬داوری شود و جایزه بدهیم و روی کارها توضیحاتی ارائه کنیم‪.‬‬
‫باز این مسابقه تکرار شود‪ ،‬کارهای خوب‪ ،‬بهتر و کارهای بد‪ ،‬خوب شود‪ .‬یک راهکار‬
‫ساده که کسی زیر بار نمیرود‪ .‬نشریۀ داخلی در برابر نشریات سراسری‪ ،‬بسیار‬
‫مخاطب اندکی دارند؛ اما امروز میبینیم شمارگان نشریات سراسری به کجا رسیده‪،‬‬
‫و ماندگاری آنها چه اندازه کم شده است‪ .‬نشریۀ داخلی میتواند یک تمرین مداوم‬
‫و تضمین شده باشد‪.‬‬

‫‪48‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫اتحادواقعی‬
‫کسانی که به تبلیغات میپردازند‪ ،‬به خوبی میتوانند سالهای بیشتری خود را‬
‫روزنامهنگار بنمایانند؛ ولی روزنامهنگاران واقعی ممکن است خیلی زود دفع شوند‪.‬‬
‫تبلیغاتچیها هویت صنفی روزنامهنگاری را حفظ میکنند‪ ،‬و نویسندگان به زودی‬
‫از دایرۀ روزنامهنگاری بیرون میروند‪ .‬اتحاد واقعی‪ ،‬دور همی روزنامهنگاران اصیل‬
‫است‪ .‬جمعی که همدیگر را بشناسند‪ ،‬رونوشتبرداران را شناسایی کنند‪ ،‬و نگذارند‬
‫اصالت آنها خدشهدار شود‪.‬‬

‫‪49‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫استقبال‬
‫گاهی استقبال از جوانان در دفتر نشریات‪ ،‬جمعهای روزنامهنگاری و تشکلهای‬
‫روزنامهنگاری زیاد است‪ .‬البته نمیگویم با فرد تازهوارد و جوان‪ ،‬برخورد ناخوبی‬
‫شود؛ ولی باید در نظر داشت که این چهرۀ جدید چه کاستیهایی ممکن است‬
‫داشته باشد‪ .‬کاستی رایج این است که او مطالب را از خود نمینویسد‪ .‬در زمان‬
‫قدیم میشد از یک نشریه برداشت و در نشریۀ دیگر چاپ کرد و اکنون به آسانی‬
‫میتوان از فضای مجازی مطلب را برداشت کرد و زحمت حروفچینی را نیز از‬
‫دوش خود برداشت‪ .‬اگرنه تمام مطلب که بخشی از مطلب‪ ،‬عیناً رونوشتبرداری‬
‫میشود و یا تمام محتوای مطلب‪ ،‬مشابه اینترنتی دارد‪ .‬جوان اگر به این کار تشویق‬
‫شود تا پایان عمر روزنامهنگاری خود‪ ،‬پا را کج خواهد گذاشت‪ .‬اگر رسانهها چنین‬
‫کارهایی را میپسندند؛ ولی تشکل روزنامهنگاری باید در برابر این کارها بایستد‪.‬‬
‫توقع جوانی که با این استقبال روبهرو میشود باال میرود و بعد از مدتی دچار افت‬
‫میشود؛ او دیگر نه جوان است‪ ،‬نه تازهوارد و تشکل و رسانه ظرفیت بیشتری برای‬
‫رشد ندارد‪ .‬او فکر میکند همان اول کار به اوج دست پیدا کرده و حاال که دیگر‬
‫پیشرفتی ندارد باید سر کار دیگری برود‪.‬‬

‫‪50‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫ندایاعتراض‬
‫جوانی معترض در تشکلی بود و اعتراضهای او شدت میگرفت‪ .‬در گفتوگوهای‬
‫خصوصی و نیز در جلسات‪ .‬آشکار یا به صورت زیرزبانی‪ .‬به هرحال او را برای هیأت‬
‫مدیره نامزد کردند و رأی نیاورد‪ .‬انتخاباتی دیگر فرارسید و سرانجام او وارد هیأت‬
‫مدیره شد‪ .‬البته کاری نکرد یا از پیش نبرد‪ .‬این افراد معترض دیگر پیدایشان‬
‫نمیشود که به آنها بگوییم پس آن همه اعتراض چه شد و خود چه کردی‪ ،‬یا‬
‫بگوییم چرا دست کم در جلسات هیأت مدیره حضور نیافتی؟‬

‫‪51‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫خواندن‬
‫نمایش گاه کتابی بود و قرار بود بنی بدهند که ندادند‪ .‬دوستی بزرگواری کرد و به‬
‫هر نفر کمی پول داد تا با آن کتاب بخرد‪ .‬برای هر نفر مبلغ اندکی بود؛ ولی مجموع‬
‫آن بسیار بود‪ .‬به هرحال میشد چند کتاب خرید‪ .‬پیداست که بچهها کتاب‬
‫نخریدند‪ .‬یک نفر برای گشتوگذار آمده بود و یکی برای کار اداری‪ .‬این بانی عزیز‬
‫میگفت هرکس برای خود چند کتاب بخرد و یک کتاب هم برای من بگیرد‪ .‬او از‬
‫دوستداران کتاب است و کتاب میخواند‪ .‬تشکلها باید اعضا را به خواندن تشویق‬
‫کنند‪ .‬تشکل روزنامهنگاری باید با خواندن‪ ،‬پیوندی نزدیک داشته باشد‪ .‬افرادی که‬
‫انتشارات دارند‪ ،‬اف رادی که دستی در نوشتن کتاب دارند و اعضای کتابخوار‪ ،‬باید‬
‫سازماندهی شوند‪ .‬تازههای کتاب باید رصد شود‪ .‬تشکل میتواند آثاری را که درباره‬
‫روزنامهنگاری منتشر میشود‪ ،‬بالفاصله تهیه کند‪ ،‬و در اختیار اعضا قرار دهد‪.‬‬
‫خالصهنویسی و نقد و بررسی کتاب باید یکی از فعالیتهای دائمی اعضا باشد‪ .‬البته‬
‫امروز مهارتها در کنار معلومات اهمیت یافته است؛ اهمیت کار با رایانه‪ ،‬عکاسی‪،‬‬
‫صفحهبندی و مدیریت نیروی انسانی که کمتر کسی دربارۀ آن میگوید بر کسی‬
‫پوشیده نیست؛ ولی خواندن به جز به دست آوردن معلومات‪ ،‬خود یک مهارت الزم‬
‫نیز به شمار میرود؛ مهارت مطالعه‪.‬‬

‫‪52‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫برخط‬
‫فضای مجازی‪ ،‬فرصت بر خط بودن و انتشار اخبار را به صورت آنی فراهم میکند‪.‬‬
‫بر زمینۀ فرستۀ جدید در توییتر نوشته شده‪ :‬چه اتفاقی در حال روی دادن است؟‬
‫بگذریم که میتوان آنچه در این شبکه فرستاد‪ ،‬اتفاق و یا اتفاق در حال روی دادن‬
‫نباشد و مردم ما از آن برای واکنش دادن به یک اتفاق و تبدیل آن به یک لطیفه‬
‫استفاده میکنند؛ ولی این میکروبالگ‪ ،‬انسان را به خبرنگاری تشویق میکند‪ .‬نام‬
‫یک شبکۀ اجتماعی دیگر واتس آپ به معنی چه خبر‪ ،‬باز با خبر گره خورده است‪.‬‬
‫اینها باعث میشود که گرفتن خبر از روزنامه کاغذی‪ ،‬مورد بیتوجهی قرار گیرد‪.‬‬
‫اما از اتفاق چیزی که میخواهم بگویم‪ ،‬درست به عکس این است‪ ،‬نه سرعت این‬
‫شبکههای اجتماعی و نه خاستگاه آنها میتواند ما را از رسانههای کاغذی داخلی‪،‬‬
‫بینیاز کند‪ .‬من خبرگزاریها و رسانههای خارجی را در شبکههای اجتماعی‬
‫گوناگون مانند فیس بوک‪ ،‬توییتر‪ ،‬اینستاگرام و تلگرام بررسی کردهام‪ .‬رسانهها در‬
‫عرصۀ سایت‪ ،‬موفقترند و در این شبکههای اجتماعی‪ ،‬چنگی به دل نمیزند‪ .‬رسانۀ‬
‫کاغذی محلی‪ ،‬اگر اهل ارائه تحلیل و ارائه اخبار درست باشد‪ ،‬میتواند هنوز‬
‫تأثیرگذار باشد‪.‬‬
‫امروز بسیاری از رسانهها‪ ،‬در فضای مجازی حضور دارد‪ ،‬و حتی رسانههای ارزشی‬
‫در شبکههای اجتماعی فیلترشده به فعالیت میپردازد‪ .‬سایتهای خبری نیز در‬
‫شبکههای اجتماعی به فعالیت سرگرم است‪ .‬بر خط بودن در این رسانهها به معنی‬
‫انتشار گزیدۀ اخبار منتشر شده در جایگاه اصلی است و به ویژه مطالب تحلیلی‬
‫آنها اندک است‪ .‬اگر مطالب تحلیلی را خواسته باشی‪ ،‬باید فایل کامل را دانلود‬
‫کنی‪ .‬ضعف اینها عدم ارتباط با مخاطب است‪ .‬البته امکان نظردهی‪ ،‬مانند هر‬
‫مطلبی ممکن است فراهم باشد؛ ولی ارتباط با سردبیر‪ ،‬دبیر تحریریه‪ ،‬و دبیر صفحه‪،‬‬
‫به دشواری ممکن است‪ .‬اینگونه‪ ،‬ارسال خبر برای خبرنگاران آزاد وجود ندارد و‬

‫‪53‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫من هنوز جایی را که ارتباط خوبی با مخاطب فعال داشته باشد‪ ،‬نیافتهام‪ .‬رسانهها‬
‫در عرصۀ دیجیتال گاهی به مسائلی ورود نمیکند‪ .‬غیبت موضوعاتی در یک رسانه‪،‬‬
‫بسیار زیاد است‪ .‬نمیتوان گفت که رسانه‪ ،‬بخشهای گوناگونی دارد‪ ،‬اینجا یک‬
‫تن سرگرم گزینش مطالب است‪ ،‬مطالب سیاسی‪ ،‬خبری‪ ،‬و اجتماعی را برمیگزیند‬
‫و نشر میدهد؛ ولی به عنوان مثال مطالب هنری را انتخاب نمیکند‪.‬‬

‫‪54‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫اردو‬
‫مسؤوالن تشکل در اردوها باید همراه اعضا باشند و نیامدن آنها یا سفر آنها با‬
‫وسیلۀ نقلیۀ جداگانه‪ ،‬توهین به دیگر اعضاست‪ .‬اردو یک کار جمعی است که می‪-‬‬
‫تواند همبستگی اعضا را بیشتر کند و هنگامی که اعضای ناهمگون به عضویت‬
‫تشکل درآمده باشند‪ ،‬اردو مایۀ دوری افراد از یکدیگر میشود‪ .‬افرادی هستند که‬
‫سالی یک بار در تشکل پیدایشان میشود و آن هم برای اردو‪.‬‬

‫‪55‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫پایگاهنقد‬
‫یکی از وظایف تشکلهای روزنامهنگاری میتواند نقد و بررسی نشریات باشد‪.‬‬
‫هنگامی که این نقد و بررسی انجام نشود‪ ،‬هرزهنگاران به تشکلها نیز راه مییابند‪.‬‬
‫جایی که بتوانند یک چای و شیرینی دور هم بخورند و بنی نیز دریافت کنند‪ .‬نقد‬
‫و بررسی‪ ،‬ایجاد خط و مرز میان روزنامهنگار و هرزهنگار است‪ .‬روزنامهنگار تشویق‬
‫میشود که زحمت او نادیده انگاشته نشده است و هرزهنگار درمییابد که جای او‬
‫اینجا نیست‪ .‬برود و در رسانه هرکاری میخواهد انجام دهد؛ ولی تشکلی وجود‬
‫دارد که عیار مطالب را میسنجد و رصد میکند‪.‬‬

‫‪56‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫همدلی‬
‫گاهی شمار جلسات تشکلها به شدت کاسته میشود‪ .‬یک از این مالحظات‪،‬‬
‫هماهنگی‪ ،‬عدم استقبال اعضا‪ ،‬کمبود بودجه و یا فضاهای سیاسی است‪ .‬با تنگ‬
‫شدن فضای سیاسی‪ ،‬جلسات برگزار نمیشود تا بحثی درنگیرد و کسی نیز گمان‬
‫بد نبرد‪ .‬هرچه جلسات کمتری برگزار شود‪ ،‬جلسۀ آینده‪ ،‬حساستر خواهد بود‪.‬‬
‫دیگر نمیتوان هر حرفی را زد‪ ،‬و هر کسی را برای سخنرانی دعوت کرد‪ .‬همدلی‬
‫اعضا در این مدت بسیار اندک میشود‪ .‬گاهی فاصلۀ میان جلسات به قدری زیاد‬
‫است که در این مدت شماری از اعضا به تشکل افزوده شدهاند و اعضای قدیمی‬
‫آنها را نمیشناسند و آنها نیز اعضای قدیمی را نمیشناسند‪ .‬شبی برای ضیافتی‬
‫در یک تشکل روزنامهنگاری دعوت شده بودم‪ .‬با دوستی که دقیقاً همسن من است‬
‫بر سر میزی که در راه قرار داشت‪ ،‬نشستیم‪ .‬هر دو با سابقۀ روزنامهنگاری و در‬
‫شمار اعضای قدیمی این تشکل و دوست من با سابقهای بسیار بیشتر‪ .‬کمتر کسی‬
‫سالم کرد و هیچکس کنار ما ننشست‪ .‬برای من که اهمیتی نداشت؛ ولی دوست‬
‫من ناراحت شد‪ .‬نبود همدلی یک نشانه است‪ .‬نمیتوان طرد اعضای قدیمی را‬
‫بایکوت نامید‪ .‬هماهنگی قبلی برای طرد افراد انجام نشده است؛ ولی در عمل‪ ،‬اعضا‬
‫از همدیگر خوششان نمیآید‪ .‬این انجمن‪ ،‬ماهیت خودش را از دست داده است‪.‬‬

‫‪57‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫دفاعازهویت‬
‫موضوع کار تشکلهای بسیاری‪ ،‬رسیدگی به امور بیمه و کسبوکار آنهاست؛ ولی‬
‫نمیتوان انتظار داشت که دربارۀ روزنامهنگاران‪ ،‬دفاع از هویت صنفی آنان نباشد‪.‬‬
‫هرچه اعضای ضعیفتری به عضویت تشکل روزنامهنگاری دربیایند‪ ،‬کمتر میتوان‬
‫انتظار داشت که آن تشکل بتواند به دفاع از هویت صنفی بپردازد‪ .‬راست است که‬
‫هیأت مدیرۀ یک تشکل‪ ،‬ویترین آن تشکل به شمار میرود‪ .‬بنابراین افراد پولپرست‬
‫و تاجر به هیچ روی صالح نیست به عنوان هیأت مدیره برگزیده شوند‪ .‬اگر اوضاع‬
‫روزنامهنگاران کشوری به لحاظ اقتصادی‪ ،‬دشوار است‪ ،‬هیأت مدیرۀ انجمن باید‬
‫متشکل از روزنامهنگارانی با لباسهای عادی باشد‪ ،‬کسانی که شغل اصلیشان‬
‫روزنامه نگاری بوده است و هست‪ ،‬کسانی که خودرو و به ویژه خودروهای گران‪-‬‬
‫قیمت ندارند‪ .‬اگر مدرکگرایی بیداد میکند‪ ،‬لزومی ندارد در ویترین انجمن‪،‬‬
‫مدرکداران را قرار دهیم‪ .‬انتخاب هیأت مدیره به این سبک میتواند یک مبارزۀ‬
‫منفی باشد‪.‬‬

‫‪58‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫نهآفرین‬
‫یکی از استخوان خردکردههای مطبوعات و عضو هیأت مدیرۀ یک تشکل روزنامه‪-‬‬
‫نگاری‪ ،‬اعضای جوان را صدا میکرد‪ .‬فکر میکنید چه میگفت؟ نمیگفت آفرین‪،‬‬
‫راهت را ادامه بده‪ ،‬مقاومت کن‪ .‬میگفت‪ :‬تا جوانی برو دنبال یک کار درست و‬
‫حسابی‪ .‬پیداست که پیش انداختن یک چنین آدمهایی در یک تشکل‪ ،‬چهقدر‬
‫آتش جوانان را سرد میکند‪.‬‬

‫‪59‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫نسبت‬
‫به طور معمول هنر را در جشنوارهها و امتحانها و ارائهها با نسبت میسنجند‪.‬‬
‫حال که تشکلهای روزنامهنگاری‪ ،‬فراوان شده است‪ ،‬یک تشکل خوب میتواند‬
‫معیاری را در نظر گیرد و دست کم تا مدتی به کمتر از آن راضی نشود‪ .‬گسترده‬
‫کردن دایرۀ روزنامهنگاری و عضوگیری زیاد‪ ،‬موجب ریزش زیاد نیز هست‪ .‬بسیاری‬
‫از اعضا روزنامهنگاری را ادامه نمیدهند؛ ولی هرچهقدر تعلق آنها به روزنامهنگاری‬
‫مورد بررسی دائمی باشد‪ ،‬ممکن است مدتی را عضو تشکل باقی بمانند‪ .‬تشکلی‬
‫سعی میکرد روزنامه نگاران را در خود نگاه دارد و از من نیز همواره این پرسش‬
‫میشد که اکنون چه میکنی و در کجا مشغول به کار هستی؟ گو اینکه من دیگر‬
‫رفتوآمدی نداشتم و اگر هم داشتم مگر این تشکل چه مزایایی برای من داشت و‬
‫من چه اندازه از آنها استفاده کرده بودم؟ دیگری هنوز نیامده‪ ،‬سود کالنی میبرد‪.‬‬
‫معرفینامهای برای گرفتن اقامت در کشوری خارجی‪ .‬او نه روزنامهنگار حرفهای بود‬
‫و نه صالحیت عضویت را در تشکل روزنامهنگاری داشت؛ ولی طی چند روز به‬
‫خواستۀ خود دست یافت‪.‬‬

‫‪60‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫شورایراهبردی‬
‫در اساسنامهها پیشبینی میشود که هیأت مدیره میتواند اعضایی را به جلسه‬
‫هیأت مدیره دعوت کند‪ .‬البته این گاهی اجرا میشود؛ ولی معموالً اینگونه نیست‬
‫و حضور فرد نیز در رأیگیریهای هیأت مدیره بیتاثیر است‪ .‬ضمن اینکه شرط‬
‫آن این است که هیأت مدیره تشکیل جلسه بدهد‪ .‬بنابراین بهتر است اعضایی را به‬
‫عنوان شورای راهبردی تشکل در نظر گرفت و این افراد حتی در کمکاری هیات‬
‫مدیره به جلسات خود ادامه دهند‪ .‬اگر محدودیتهایی برای انتخاب اعضای هیأت‬
‫مدیره وجود دارد و آنها حتماً باید افرادی چند شغله باشند‪ ،‬دست کم شورای راه‪-‬‬
‫بردی را باید اعضایی تشکیل دهند که شغل اصلی آنان روزنامهنگاری است و‬
‫درنتیجه فعالیت در تشکل را با نامهنگاری و کار اداری و برگزاری جلسات صرف‪،‬‬
‫اشتباه نگرفتهاند‪.‬‬

‫‪61‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫صحبتدانا‬
‫در هر کاری و در هر راهی همنشینی با دانای آن فن‪ ،‬ضرورت دارد و مشوق است‪.‬‬
‫تشکل دست کم کاری که برای اعضا میتواند انجام دهد‪ ،‬فراهم کردن صحبت‬
‫داناست‪ .‬چه بسیار افرادی که شهرتی ندارند و ناشناخته ماندهاند‪ .‬آیا در تشکل‬
‫روزنامهنگاری نیز باید ناشناخته باقی بمانند و جلسات انجمن در اختیار شهرت‪-‬‬
‫طلبان‪ ،‬مجریان و سخنرانان آن چنانی باشد؟‬

‫‪62‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫محتوا‬
‫کارهای فرهنگی و هنری را نیز همچون دیگر مهارتها آموزش میدهند‪ .‬همانگونه‬
‫که میتوانی خیاطی و نجاری و آهنگری و قصابی را بیاموزی‪ ،‬میتوانی فیلمسازی‬
‫و داستاننویسی و شاعری و روزنامهنگاری را فراگیری‪ .‬آنچه در این کالسها غایب‬
‫است‪ ،‬آموزش محتواست‪ .‬مهارت را فراگرفتی‪ ،‬اکنون باید قلم در اختیار چه اندیشه‪-‬‬
‫ای باشد‪ .‬تشکل میتواند این کمبود را جبران کند و امیدواریم بدتر نکند و روزنامه‪-‬‬
‫نگار را برای دستیابی به دستمزد‪ ،‬به نگارش هر مطلبی و طراحی هر طرحی و‬
‫ترسیم هر کاریکاتوری و گرفتن هر عکسی واندارد‪.‬‬

‫‪63‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫کاریابی‬
‫تشکل البته برای کاریابی نیست؛ ولی اگر افراد ناخوب‪ ،‬همدیگر را بیابند‪ ،‬و افراد‬
‫نویسنده به خبرنگاری صنعتی یا عکاسی از طبیعت تشویق شوند‪ ،‬میتوان دانست‬
‫که تشکل رو به کجا کرده است‪ .‬کاریابی‪ ،‬لزوم ًا یافتن کار با درآمد و یا با درآمد باال‬
‫نیست‪ ،‬افراد صاحب سخن میتوانند دست همدیگر را بگیرند و زمینه را برای یک‪-‬‬
‫دیگر فراهم آورند‪.‬‬

‫‪64‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫درکزمان‬
‫دنیا دنیای دیگری است‪ ،‬نشریات نیاز به حضور فعال در فضای مجازی دارند و‬
‫میبینی نشریاتی مانند نشریات سینمایی که انتظار بیشتری از آنها برای این‬
‫حضور میرود‪ ،‬غیبت بیشتری دارند‪ .‬یک تشکل روزنامهنگاری نیز نیاز به درک‬
‫زمان نو دارد‪ .‬کسانی که در رأس تشکل حضور دارند‪ ،‬بیش از هرچیز باید توان این‬
‫درک را داشته باشند و اگر ندارند‪ ،‬پس صالحیت الزم را ندارند‪ .‬تشکل روزنامهنگاری‬
‫باید میان پیشکسوتی و به روز بودن‪ ،‬یکی را برگزیند و یا دست کم میان آنها‬
‫تعادلی برقرا کند‪ .‬اگر در رأس تشکلی‪ ،‬مدیر یک خبرگزاری الکترونیکی نباشد‪،‬‬
‫نشان میدهد که تشکل به سمت پیشکسوتی پیشمیرود‪.‬‬

‫‪65‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫فلسفهوجودی‬
‫کسانی که وارد هیأت مدیرۀ تشکل روزنامهنگاری میشوند‪ ،‬میتوانند به دو شیوه‬
‫عمل کنند؛ یکی اینکه فعال مایشاء باشند‪ .‬تفسیر اساسنامه به رأی خود و انجام‬
‫کارهای گوناگون‪ .‬حتی آنچه را مخالف صریح اساسنامه است‪ ،‬در مجمع عمومی‬
‫به تصویب میرسانند‪ .‬رویکرد دوم‪ ،‬نظرسنجی دائم از اعضاست‪ .‬دست کم با اعضای‬
‫فعال در ارتباط هستند و کاری را بر خالف نظر جمع انجام نمیدهند‪ .‬در هر دو‬
‫صورت فلسفۀ وجودی تشکل نباید فراموش شود‪ .‬آنجا که تشکلی بر پایۀ اندیشه‪-‬‬
‫های چپ شکل گرفته است‪ ،‬نمیتواند پایگاه مدیران دولتی شود‪.‬‬

‫‪66‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫مزایا‬
‫یک نفر به خاطر این که مدیر یک تشکل خصوصی است حقوق میگیرد‪ .‬سر سال‬
‫یا هنگام رأیگیری برای هیأت مدیرۀ بعدی‪ ،‬حاللیتی میطلبد و تمام‪ .‬در زمینۀ‬
‫روزنامه نگاری نیز یک تشکل را سراغ دارم که مدیر آن از نهادی دولتی حقوق‬
‫میگیرد و در ضمن‪ ،‬تدریس آن فن به صورت دربست در اختیار اوست‪.‬‬

‫‪67‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫ترمز‬
‫روزنامهنگار هرچه پیشتر میرود‪ ،‬مغرورتر‪ ،‬و کمحوصلهتر میشود‪ .‬روند طبیعی‬
‫یک انسان این است که با باال رفتن سنوسال‪ ،‬گرفتار نیز بشود‪ .‬در چنین شرایطی‬
‫باید بخواند و بنویسد‪ .‬در این حال هرچه کمتر میخواند و به دالیل مالی‪ ،‬بیشتر‬
‫و با سرعت باالتری مینویسد‪ .‬خواندن او نیز با توجه به افزایش شبکههای اجتماعی‪،‬‬
‫بسیار پراکنده و سرسری و از روی بیحوصلگی است‪ .‬بهترینهای روزنامهنگاری نیز‬
‫مطالب نامربوطی را با سرعت زیاد و پشت سر هم میخوانند و اشتباه برداشت‬
‫میکنند‪ .‬روزنامهنگاران برتر نیز با خواندن مطالبی دربارۀ یک موضوع‪ ،‬مطلبی‬
‫خواهند نگاشت که تراویده از قلم خودشان نیست‪ .‬جایی مانند تشکل صنفی باید‬
‫ترمزی برای این کارها باشد‪.‬‬

‫‪68‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫ازهمینقلم‬
‫شرافت روزنامهنگاری‬
‫از روزنامهنگاری تا حقیقتنگاری‬
‫ماناتر از مینو‬
‫شیواتر از اشراق‬
‫فرزانگان فروزان‬
‫روی موج شادی‬
‫مطالبات معنوی‬
‫عشقباوری‬
‫صمیمانه با خودم‬
‫یک آدم خوب‬
‫یادنامه سیمین دانشور‬
‫سیاوش کسرایی؛ حماسهسرای بزرگ ایرانی‬
‫باشگاه روح‬
‫جشن بودن‬
‫خانهای برای نیایش‬
‫دعوتی برای بودن‬
‫دیدار با فیلسوفان سپاهان‬
‫راهنمای نیایشگران جوان‬
‫روح پرواز‬

‫‪69‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫فهرستمطالب‬
‫پیشگفتار ‪3 .................................................................................‬‬
‫مقدمه ‪4 ......................................................................................‬‬
‫سرگرمی ‪5 ...................................................................................‬‬
‫حقوق ‪6 ......................................................................................‬‬
‫مشکالت شهرستان ‪7 .......................................................................‬‬
‫مرور گذشته ‪8 ...............................................................................‬‬
‫بازیچۀ فضای مجازی ‪9 ...................................................................‬‬
‫به دردنخور ‪10 ..............................................................................‬‬
‫با ارجاع ‪12 ..................................................................................‬‬
‫تهی ولی شیرین ‪13 ........................................................................‬‬
‫شغل اصلی ‪15 ..............................................................................‬‬
‫شغل دوم ‪16 ................................................................................‬‬
‫امین خلوت ‪17 ..............................................................................‬‬
‫زندگی با تبلیغات ‪18 .......................................................................‬‬
‫استخدام سردبیر ‪20 ........................................................................‬‬
‫تشخیص ‪21 .................................................................................‬‬
‫سرخورده ‪22 ................................................................................‬‬
‫مصاحبه ‪23 ..................................................................................‬‬
‫اتالف وقت و انرژی ‪25 .....................................................................‬‬
‫عالقه ‪26 .....................................................................................‬‬
‫اعتماد ‪27 ....................................................................................‬‬

‫‪70‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫جایگاه ‪28 ..................................................................................‬‬


‫تکرار ‪29 .....................................................................................‬‬
‫عنوان ‪31 ....................................................................................‬‬
‫تکه به فقر ‪32 ...............................................................................‬‬
‫فساد‪33 ......................................................................................‬‬
‫اشغال ‪34 ....................................................................................‬‬
‫دعوت ‪35 ....................................................................................‬‬
‫صدای اندیشه باشیم ‪36 ...................................................................‬‬
‫نقد یک روند ‪37 ............................................................................‬‬
‫سازوکار ویرایش ‪38 ........................................................................‬‬
‫دستور زبان ‪39 ..............................................................................‬‬
‫بازی با کلمات‪40 ...........................................................................‬‬
‫شورای تیتر ‪41 ..............................................................................‬‬
‫دفتر تلفن‪42 ................................................................................‬‬
‫دنبالهدار ولی ‪43 ............................................................................‬‬
‫تشکلهای روزنامه نگاری و سازمان ‪44 ..................................................‬‬
‫دستوپاگیر ‪45 .............................................................................‬‬
‫عیبیابی ‪46 .................................................................................‬‬
‫نشریۀ داخلی ‪47 ............................................................................‬‬
‫اتحاد واقعی‪49 ..............................................................................‬‬
‫استقبال ‪50 ..................................................................................‬‬
‫ندای اعتراض ‪51 ............................................................................‬‬
‫خواندن‪52 ...................................................................................‬‬
‫بر خط ‪53 ...................................................................................‬‬
‫اردو ‪55 .......................................................................................‬‬

‫‪71‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫پایگاه نقد ‪56 ..............................................................................‬‬


‫همدلی ‪57 ...................................................................................‬‬
‫دفاع از هویت ‪58 ...........................................................................‬‬
‫نه آفرین ‪59 .................................................................................‬‬
‫نسبت ‪60 ....................................................................................‬‬
‫شورای راهبردی ‪61 .........................................................................‬‬
‫صحبت دانا ‪62 ..............................................................................‬‬
‫محتوا‪63 .....................................................................................‬‬
‫کاریابی ‪64 ...................................................................................‬‬
‫درک زمان ‪65 ...............................................................................‬‬
‫فلسفۀ وجودی ‪66 ..........................................................................‬‬
‫مزایا ‪67 ......................................................................................‬‬
‫ترمز ‪68 ......................................................................................‬‬
‫از همین قلم‪69 .............................................................................‬‬
‫فهرست مطالب ‪70 .........................................................................‬‬

‫‪72‬‬

You might also like