You are on page 1of 73

‫بسم اهلل الرحمن الرحیم‬

‫آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری‬

‫دکتور عبدالقهار سروری‬


‫شناسنامه‪:‬‬
‫نام کتاب‪ :‬آزادی بیان و خالق روزنامه‌نگاری‬
‫نویسنده‪ :‬دکتور عبدالقهار سروری ‬
‫ویراستار‪ :‬مشعل ارتزاد‬
‫آرایش‌ پشتی و برگ‌ها‪ :‬رفیع جسور‬
‫قطع و صفحات‪ :‬رقعی‪ 72 /‬صفحه‬
‫سال چاپ‪ :‬بهار ‪ 1396‬خورشیدی‬
‫قیمت‪ 70 :‬افغانی‬
‫تیراژ‪ 1000 :‬نسخه‬
‫ناشر‪ :‬انتشارات حامد رسالت‬
‫نشانی برقی‪hamidrasalat@Yahoo.com :‬‬
‫شماره‌های تماس‪ 070590545 ،0202203359 :‬و ‪0777590545‬‬
‫آدرس‪ :‬کابل‪ ،‬شهر نو‪ ،‬چهارراهی انصاری‪ ،‬نبش سرک اول کلوله پشته‬
‫حق چاپ برای نویسنده و ناشر محفوظ است‬
‫فهرست مطالب‬
‫‪7‬‬ ‫پیشگفتار‬
‫‪11‬‬ ‫مقدمه‬
‫‪21‬‬ ‫مفهوم و نکات اساسی آزادی بیان‬
‫‪29‬‬ ‫آزادی بیان و روزنامه‌نگاری حرفه‌یی‬
‫‪32‬‬ ‫ضمانت‌های قانونی و جهانی استفاده از حق آزادی بیان‬
‫‪38‬‬ ‫محدوده و مزایای آزادی بیان‬
‫‪44‬‬ ‫اخالق روزنامه‌نگاری‬
‫‪49‬‬ ‫چارچوب ساختاری و محتوایی اخالق روزنامه‌نگاری‬
‫‪54‬‬ ‫جستجو و گزارش حقایق‬
‫‪55‬‬ ‫کاهش آسیب‌های احتمالی‬
‫‪56‬‬ ‫استقاللیت‌کاری‬
‫‪57‬‬ ‫پاسخگو بودن‬
‫‪59‬‬ ‫الزامات و مزایای اخالق روزنامه‌نگاری‬
‫‪64‬‬ ‫آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری‬
‫‪70‬‬ ‫منابع‬
‫پیشگفتار‬
‫آزادی بیـان یکـی از ارزش‌های مهم انسـانی و مظهر آزادی و کرامت‬
‫انسـان می‌باشـد‪.‬به‌خاطر اسـتفاده‌ی بـه مـورد و درسـت از آزادی بیان در‬
‫چارچـوب فعالیت‌هـای حرفه‌یـی روزنامه‌نگاری‪ ،‬دانسـتن و رعایت اخالق‬
‫روزنامه‌نگاری محدوده و مسـیر مفید و ارزشمند استفاده از آن را مشخص‬
‫می‌سـازند‪ .‬آزادی بیـان به‌مثابه‌ی یکی از ارزشـمندترین حقوق انسـانی و‬
‫از جملـه‌ی عناصـر و فکتورهـای مهم شـکل دهنده‌ی زیربنـای جوامع و‬
‫نظام‌هـای مردم‌سـاالر‪ ،‬برای انسـان‌ها و جوامـع انسـانی زمینه‌های بیان‬
‫نظریـات و اندیشـه‌ها را بدون ترس و محدودیت مسـاعد سـاخته و بیان‪،‬‬
‫تحلیـل و تحمـل باورهـا و نظریات متعـدد و متفاوت زمینه‌هـای پیدایش‬
‫مفاهیـم و ارزش‌هـای متفـاوت انسـانی و زمینه‌هـای پیدایـش جوامـع‬
‫کثرت‌گـرا و باورمنـد به ارزش‌های انسـانی را مسـاعد می‌سـازند‪ .‬با آنکه‬
‫آزادی بیـان یکـی از حقوق اساسـی انسـان‌ها و یکـی از ارزش‌های مهم‬
‫جوامـع مردم‌سـاالر و ارزشـمدار تلقـی می‌شـود‪ ،‬امـا هرگـز یـک حـق و‬
‫ارزش نامحـدود و عـاری از الزامـات و مکلفیت‌هـا بـرای اسـتفاده از آن‬
‫نمی‌باشـد؛ بلکـه‪ ،‬آزادی بیان و نحـوه‌ی اسـتفاده از آن در جوامع متفاوت‬
‫انسـانی دارای تعریف‌هـا و الزامـات متفـاوت بـوده و جوامـع متفـاوت‬
‫‪ - 8‬آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری‬

‫انسـانی بـا در نظرداشـت ارزش‌هـا‪ ،‬باورهـا و معیارهـای متفـاوت خود به‬


‫آزادی بیـان به‌مثابـه‌ی یک ارزش مهم انسـانی‪ ،‬تعریـف و چارچوب ارایه‬
‫می‌نماینـد‪ .‬یعنـی‪ ،‬بـا آنکـه آزادی بیـان یکی از حقوق اساسـی انسـان‌ها‬
‫بـوده و بیانگـر وقـار و محتـوای شـخصیتی انسـان‌ها می‌باشـد‪ ،‬امـا ابراز‬
‫و بیـان مسـایل و نظریـات نادرسـت‪ ،‬غیـر مسـووالنه‪ ،‬مضـر‪ ،‬متعصبانه‪،‬‬
‫توهین‌آمیـز و تفرقه‌جویانـه را نمی‌تـوان آزادی بیـان دانسـت‪ .‬انسـان‌ها‬
‫نمی‌تواننـد بـا اسـتفاده از مفهـوم و حـق آزادی بیـان دیگـران را توهیـن‬
‫و تحقیـر نمـوده و در جوامـع انسـانی به تعصـب و تفرقه‌جویـی بپردازند‪.‬‬
‫بـرای همیـن اخلاق و معیارهـای اخالقـی به‌صـورت کل‪ ،‬به‌خصـوص‬
‫اخلاق روزنامه‌نـگاری باعـث می‌شـود تـا انسـان‌ها از حـق آزادی بیـان‬
‫به‌حیـث یـک ارزش و فرصـت مفیـد و سـازنده اسـتفاده‌ی درسـت و بـه‬
‫مـورد نموده و از سـوء اسـتفاده‌ی آن خـودداری نمایند‪.‬‬
‫بـرای تشـریح محـدوده و الزامـات آزادی بیـان و به‌خاطـر تضمیـن‬
‫حـق انسـان‌ها بـرای اسـتفاده از آزادی بیـان در جوامـع انسـانی‪ ،‬قوانیـن‬
‫و لوایـح متعـددی طـرح‪ ،‬تهیـه و تصویب شـده انـدو هم‌چنـان مفهوم و‬
‫ارزش آزادی بیـان یکـی از مسـایل و مباحث شـامل در قوانین و مقررات‬
‫ملـی و بیـن المللـی کشـورها و نهادهای بین المللی محسـوب می‌شـود‪.‬‬
‫کشـورها و نهادهـای بیـن المللـی هـر کـدام ضمـن تشـریح آزادی بیان‬
‫به‌مثابـه‌ی یکـی از حقـوق اساسـی انسـان‌ها و تهیه و تصویـب میکانیزم‬
‫حمایـت از ایـن حـق و امتیـاز مهـم انسـانی‪ ،‬یـک سلسـله محدودیت‌ها‬
‫و الزامـات را نیـز بـرای اسـتفاده از ایـن ارزش مهـم در نظـر گرفتـه اند‪.‬‬
‫آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری ‪9 -‬‬

‫تفکیـک میـان حـق اسـتفاده از آزادی بیان برای ابـراز نظر‪ ،‬بیـان باورها‬
‫و نظریـات و دسـت‌یابی بـه حقایـق و بیـان آزادانـه و بی‌طرفانـه‌ی آن‬
‫بـرای مـردم به‌خاطـر روشن‌سـازی اذهـان عامـه و اسـتفاده از زبـان‬
‫کینـه و نفـرت‪ ،‬بیـان مسـایل مضـر و تخریـش کننـده‌ی اذهـان عامـه‪،‬‬
‫ابـراز نظریـات تبعیـض آمیـز و توهیـن بـه دیگـران ضمن فراهم‌سـازی‬
‫زمینه‌هـای اسـتفاده‌ی بـه مـورد از آزادی بیـان به‌مثابـه‌ی یـک فرصـت‬
‫و حـق مهـم و سـازنده‪ ،‬زمینه‌های مسـووالنه سـخن گفتن و مسـووالنه‬
‫زیسـتن را بیشـتر مسـاعد می‌سـازد؛ هم‌چنـان‪ ،‬بیـان نظریـات‪ ،‬باورهـا و‬
‫مفاهیـم متفـاوت به‌گونـه‌ی مسـووالنه باعـث شـکل‌گیری مفاهیـم و‬
‫باورهـای ارزشـمند انسـانی و گسـترش یک‌دیگـر شناسـی و یک‌دیگـر‬
‫پذیـری در میـان انسـان‌ها می‌شـوند‪ .‬بـر عکـس‪ ،‬اسـتفاده‌ی بی‌مـورد از‬
‫حـق آزادی بیـان‪ ،‬اشـتباه گرفتـن آزادی بیان بـا یاوه‌گویـی‪ ،‬فتنه‌جویی و‬
‫توهیـن بـه دیگـران و هم‌چنان تعـرض به ارزش‌هـا و باورهـای دیگران‬
‫زیـر نـام اسـتفاده از آزادی بیـان باعـث لطمـه دیدن وجههـی مفهومی و‬
‫کاهـش حـد ارزش کاربـردی آزادی بیان در جوامع انسـانی شـده و سـوء‬
‫اسـتفاده از آزادی بیـان و توهیـن و تحقیر دیگران باعث دوری انسـان‌ها‬
‫از یک‌دیگـر و بروز و گسـترش مشـکالت متعدد در میان جوامع انسـانی‬
‫خواهد شـد‪.‬‬
‫بـرای اسـتفاده‌ی بـه مـورد از حـق آزادی بیـان در راسـتای کارهای‬
‫روزنامه‌نـگاری و به‌خاطـر شناسـایی و درک بایدهـا و نبایدهای عرصه‌ی‬
‫روزنامه‌نـگاری و بیـان مسـووالنه نظریـات و باورهـا در جوامـع انسـانی‪،‬‬
‫‪ - 10‬آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری‬

‫مزایـا و مفاهیـم اخالقـی‪ ،‬به‌خصـوص اخلاق روزنامه‌نـگاری با داشـتن‬


‫الزامـات‪ ،‬مقرره‌هـا و قواعـد مشـخص و تعریـف شـده‌ی خـود می‌توانند‬
‫انسـان‌ها‪ ،‬به‌خصـوص روزنامه‌نـگاران کمـک کننـد تـا محدوده و مسـیر‬
‫مشـخص را کـه حـق آزادی بیـان برای ابـراز و بیـان نظریـات‪ ،‬باورها و‬
‫دانسـتنی‌های شـان برایشـان در نظـر گرفتـه اسـت بداننـد و به‌گونـه‌ی‬
‫هدفمندانـه و مفیـد از حـق و ارزش آزادی بیـان اسـتفاده نماینـد‪ .‬بـرای‬
‫همیـن‪ ،‬الزم اسـت تـا انسـان‌ها‪ ،‬به‌خصـوص روزنامه‌نـگاران‪ ،‬کـه زبـان‬
‫شـان به‌گونـه‌ی مسـتقیم یـا غیـر مسـتقیم بـا ذهـن مـردم رابطـه دارد‪،‬‬
‫آزادی بیـان و اخلاق روزنامه‌نـگاری را که برای انجام کارهای ارزشـمند‬
‫و مسـووالنه در راسـتای اطالع‌رسـانی و روشن‌سـازی اذهـان عامه الزم‬
‫و ملـزوم یک‌دیگـر پنداشـته می‌شـوند‪ ،‬بداننـد و در روشـنایی شناسـایی‬
‫و درک رابطه‌هـای موجـود میـان آزادی بیـان و اخلاق روزنامه‌نـگاری‬
‫فعالیت‌هـای کاری و حرفه‌یـی خـود را به‌گونـه‌ی درسـت و مسـووالنه‬
‫انجـام دهنـد‪ .‬بـرای فراهم‌سـازی اسـتفادهپ‌ی بـه مـورد از آزادی بیان‬
‫و شناسـایی و درک موازیـن اخالقـی روزنامه‌نـگاری‪ ،‬ایـن اثر به تشـریح‬
‫آزادی بیـان و اخلاق روزنامه‌نـگاری پرداختـه و ابعـاد متفـاوت ایـن دو‬
‫ارزش مهـم متعلـق بـه زندگی مدرن انسـانی را به بررسـی گرفته اسـت‪.‬‬
‫مقدمه‬
‫آزادی بیـان یکـی از مهمتریـن ارزش‌هـای انسـانی بـوده و اخلاق‬
‫روزنامه‌نـگاری زمینه‌هـای اسـتفاده‌ی بـه مـورد و مفیـد از آزادی بیـان‬
‫بـرای اطالع‌رسـانی‪ ،‬روشن‌سـازی اذهان عامـه و تولید فکر و اندیشـه در‬
‫جوامع انسـانی را مسـاعد می‌سـازد‪ .‬آزادی بیان به‌مثابـه‌ی یکی از حقوق‬
‫اساسـی انسـان‌ها و یکـی از ارزش‌های مهم شـکل دهنـده‌ی جوامع پویا‬
‫و ارزشـمدار انسـانی‪ ،‬زمینـه را بـرای دسـت‌یابی انسـان‌ها بـه اطالعات‪،‬‬
‫بیـان نظریـات و باورهـا و شریک‌سـازی نظریـات‪ ،‬باورهـا و ارزش‌هـا با‬
‫یـک دیگـر شـان‪ ،‬مهیـا می‌سـازد‪ .‬هم‌چنـان‪ ،‬اخلاق روزنامه‌نـگاری‬
‫بایدهـا و نبایدهـای نحـوه‌ی اسـتفاده از آزادی بیان را مشـخص سـاخته‬
‫و چارچـوب ارزشـمند و مفیـدی را بـرای بیـان دیدگاه‌هـا‪ ،‬باورهـا و‬
‫ارزش‌هـا به‌واسـطه‌ی انسـان‌ها‪ ،‬به‌خصـوص به‌واسـطه‌ی آنهایـی که در‬
‫راسـتای اطالع‌رسـانی و عرصـه‌ی روزنامه‌نـگاری فعالیـت دارند‪ ،‬شـکل‬
‫می‌دهـد‪ .‬بـرای اسـتفاده‌ی به مورد و مفیـد از آزادی بیـان‪ ،‬رعایت اخالق‬
‫روزنامه‌نـگاری حتمـی پنداشـته شـده و بـرای برجسـته شـدن مفهـوم‬
‫کاربـردی اخالق روزنامه‌نـگاری در میان کارکنان عرصه‌ی روزنامه‌نگاری‬
‫نیـز آزادی بیـان یـک معیـار و وسـیله‌ی مهم و اصلی دانسـته می‌شـود‪.‬‬
‫یعنـی‪ ،‬رعایـت اخلاق روزنامه‌نگاری حد ارزشـمندی و مسـووالنه بودن‬
‫‪ - 12‬آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری‬

‫اسـتفاده از آزادی بیـان را مشـخص می‌سـازد و اسـتفاده از آزادی بیـان‬


‫حـد درک و رعایـت اخلاق روزنامه‌نـگاری را بـه نمایـش می‌گـذارد‪.‬‬
‫آزادی بیـان عبـارت از بیـان آزاد و بـدون تـرس دیدگاه‌هـا‪ ،‬باورهـا و‬
‫معلومات از سـوی انسـان‌ها می‌باشـد و آزادی بیان یک حق و وسـیله‌ی‬
‫مهـم بـرای بیان باورها و اندیشـه‌ها‪ ،‬بیان و رسـانیدن حقایـق و معلومات‬
‫و همچنـان تبـادل نظریـات‪ ،‬معلومـات و دیدگاه‌هـا در میـان انسـان‌ها‬
‫بـدون کدام تـرس و محدودیت می‌باشـد‪ .‬اخلاق روزنامه‌نـگاری عبارت‬
‫از مجموعـه‌ی از معیارهـا‪ ،‬نورم‌هـا‪ ،‬قواعـد‪ ،‬مقررات و مفاهیمی می‌باشـد‬
‫کـه راه‌هـا و زمینه‌هـای انجـام فعالیت‌های مسـووالنه‪ ،‬مفیـد و حرفه‌یی‬
‫را بـرای کارکنـان عرصـه‌ی روزنامه‌نگاری مشـخص سـاخته و در جهت‬
‫اسـتفاده‌ی بـه مورد از حـق آزادی بیان و به‌خاطر اطالع‌رسـانی به‌گونه‌ی‬
‫مسـووالنه جهـت روشن‌سـازی اذهـان عامه‪،‬نهادها و کارکنـان عرصه‌ی‬
‫روزنامه‌نـگاری را کمـک و رهنمایـی می‌کنـد‪ .‬بایـد دانسـت کـه‪ ،‬آزادی‬
‫بیـان و اخلاق روزنامه‌نـگاری با هـم رابطه‌ی جدی دارنـد و موجودیت و‬
‫رعایـت ایـن دو اصل اساسـی به سـاختار مفهومی و محتوایـی یک‌دیگر‬
‫خـود ارزش و مفهـوم می‌بخشـند‪ .‬در نبـود آزادی بیـان امـکان ارزیابی و‬
‫تعریـف حـد درک و رعایـت اخالق روزنامه‌نـگاری ممکـن نخواهد بود و‬
‫در صـورت عـدم رعایت اخلاق روزنامه‌نگاری آزادی بیـان ماهیت و حد‬
‫ارزشـمندی خود را از دسـت خواهد داد و انسـان‌ها گفتار غیر مسـووالنه‪،‬‬
‫افتـرا و توهیـن بـه دیگران را با اسـتفاده از حـق آزادی بیـان و یاوه‌گویی‬
‫را بـا آزادی بیـان اشـتباه خواهنـد گرفـت؛ در ایـن صـورت مـردم بـدون‬
‫آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری ‪13 -‬‬

‫آنکـه متوجـه حـد ارزشـمندی آزادی بیـان شـوند‪ ،‬در پـی محدودسـازی‬
‫و حتـا نادیـده گرفتـن حـق آزادی بیـان خواهند شـد‪ .‬در حالیکـه‪ ،‬آزادی‬
‫بیـان عبـارت از بیـان آزادانه و بـدون ترس حقایـق‪ ،‬واقعیت‌هـا‪ ،‬نظریات‬
‫و باورهـا به‌گونـه‌ی مسـووالنه و هدفمندانـه می‌باشـد‪ ،‬نـه ابـراز نظریات‬
‫غیـر مسـووالنه و بیـان مسـایل غیر حقیقـی‪ ،‬افترا آمیـز و مضر‪.‬‬
‫از سـوی هـم‪ ،‬هـدف از تحقق و رعایـت مفاهیم‪ ،‬ارزش‌هـا و الزامات‬
‫اخلاق روزنامه‌نـگاری‪ ،‬کـه در جوامـع متفاوت بـا در نظرداشـت باورها و‬
‫ارزش‌هـای متفـاوت فردی‪ ،‬اجتماعـی‪ ،‬فرهنگی و دینـی دارای مفاهیم و‬
‫الزامـات متفـاوت می‌باشـند‪ ،‬باعـث تحت شـعاع قـرار دادن ارزش آزادی‬
‫بیان و محدود سـاختن حق اسـتفاده از آزادی بیان نبوده‪ ،‬بلکه زمینه‌ها و‬
‫راه‌های اسـتفاده‌ی به مورد و مفید از آزادی بیان را مشـخص می‌سـازند‪.‬‬
‫یعنـی‪ ،‬نبایـد لوایـح‪ ،‬مقرره‌هـا و رفتاری را که از سـوی دولت‌هـا و نهادها‬
‫تهیـه و تطبیـق گردیـده و باعـث محـدود شـدن آزادی بیـان‪ ،‬محـدود‬
‫شـدن حـق اسـتفاده از آزادی بیـان می‌شـوند‪ ،‬بـا اخلاق روزنامه‌نگاری‬
‫اشـتباه گرفت؛ بلکه‪ ،‬همچو مسـایل شـامل شـیوه‌های اعمال سانسور در‬
‫فعالیت‌هـای رزنامـه نـگاری و اطالع رسـانی محسـوب می‌شـوند‪ .‬البته‪،‬‬
‫در چارچـوب فعالیت‌های حرفه‌یـی و هدفمندانـه‌ی روزنامه‌نگاری‪ ،‬آزادی‬
‫بیـان و اخلاق روزنامه‌نـگاری ممـد و تعریف کننده‌ی هم انـد‪ ،‬نه مزاحم‬
‫و محدود کننـده‌ی هم‪.‬‬
‫در تمام جوامع انسـانی‪ ،‬یک سلسـله مفاهیم‪ ،‬ارزش‌ها و محدودیت‌ها‬
‫به‌خاطـر اسـتفاده‌ی بـه مـورد از آزادی بیان مشـخص و معرفی شـده اند‬
‫‪ - 14‬آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری‬

‫کـه انسـان‌ها در هـر حالت بایـد متوجه آنها باشـند و زیر نام حـق آزادی‬
‫بیـان مرتکـب تخطـی و تعرض بـه حقـوق‪ ،‬ارزش‌ها و باورهـای دیگران‬
‫نشـوند‪ .‬حقـوق و ارزش‌هـای فـردی‪ ،‬ماننـد حریـم خصوصـی‪ ،‬معتقدات‬
‫دینـی و ویژه‌گی‌هـای شـخصی افـراد (ماننـد رنـگ‪ ،‬نـژاد‪ ،‬مـکان تولـد‪،‬‬
‫قـوم و ‪ ،)...‬ارزش‌هـای فرهنگـی‪ ،‬ارزش‌هـا و منافـع ملی جوامع انسـانی‬
‫و کشـورها از جملـه مسـایل و مفاهیمـی انـد کـه در کشـورها و جوامـع‬
‫متفـاوت به شـیوه‌ها و حدود متفـاوت محدودیت‌هـای را در قبال نحوه‌ی‬
‫اسـتفاده از حـق آزادی بیـان در نظـر گرفتـه انـد و نادیـده گرفتن همچو‬
‫مسـایل و محدودیت‌هـا را تخطـی و حتا جـرم تلقی می‌نماینـد‪ .‬از این‌رو‪،‬‬
‫انسـان‌ها‪ ،‬به‌خصـوص آنهایـی کـه در جهـت روشن‌سـازی افـکار عامه و‬
‫در چارچـوب فعالیت‌هـای رسـانه‌یی فعالیـت دارنـد‪ ،‬مکلـف اند تـا بایدها‬
‫و نبایدهـای چگونگـی اسـتفاده از حـق و ارزش آزادی بیـان را در نظـر‬
‫گرفتـه و آشـوب‌گری‪ ،‬توهیـن بـه دیگـران و افتـرا و تهمـت را بـا آزادی‬
‫بیـان اشـتباه نگیرنـد و بـا اسـتفاده از حـق آزادی بیان به همچو مسـایل‬
‫خلاف اخلاق انسـانی و خلاف آرامـش همگانـی در جوامـع انسـانی‬
‫نه‌پردازنـد‪ .‬انسـان‌ها‪ ،‬به‌خصـوص کسـانی کـه در راسـتای اطالع‌رسـانی‬
‫و روشن‌سـازی اذهـان عامـه فعالیت دارنـد‪ ،‬باید در پی شناسـایی و درک‬
‫مفهـوم واقعـی و محـدوده‌ی آزادی بیان باشـند و از حـق و ارزش آزادی‬
‫بیـان به‌گونـه‌ی مثبـت و در جهـت بیان باورهـا و نظریات خـود‪ ،‬به‌خاطر‬
‫دسترسـی بـه حقایق و بیان حقایق‪ ،‬روشـن سـازی اذهان عامـه و بهبود‬
‫شـرایط زندگـی در جوامع انسـانی اسـتفاده نمایند‪.‬‬
‫آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری ‪15 -‬‬

‫بـر مبنـای مـاده ‪ 19‬اعالمیـه‌ی جهانـی حقوق بشـر و بنـد دوم ماده‬
‫‪ 19‬میثـاق بیـن المللی حقوق مدنی و سیاسـی‪ ،‬که پشـتیبانه‌ها و تضمین‬
‫کننده‌هـای اساسـی آزادی بیـان از لحـاظ حقوقـی و قانونـی در سـطح‬
‫جهان شـناخته می‌شـوند و از سـوی مجمـع عمومی سـازمان ملل متحد‬
‫بـه تصویـب رسـیده انـد‪ ،‬هر فـرد حـق برخـوردار بـودن از آزادی بیان را‬
‫دارد؛ کـه ایـن حـق شـامل آزادی برای سـخن گفتن‪ ،‬دریافت و رسـاندن‬
‫هرنـوع معلومـات و ایده‌هـا به‌گونـه‌ی گفتاری و یـا نوشـتاری و بدون در‬
‫نظرداشـت مرزهـا و بـا اسـتفاده از هـر وسـیله‌یی ممکن‪ ،‬می‌باشـد‪ .‬ماده‬
‫‪ 22‬اعالمیـه‌ی اسلامی حقـوق بشـر (‪ )1990‬منعقد قاهره و کنوانسـیون‬
‫حقوق بشـر اروپا نیز از حقوق تسـجیل شـده در اعالمیه‌ی جهانی حقوق‬
‫بشـر و میثـاق بیـن المللـی حقـوق مدنـی و سیاسـی حمایـت می‌کننـد‪.‬‬
‫مـاده بیسـت و دوم اعالمیـه‌ی اسلامی حقـوق بشـر بـر ایـن موضـوع‬
‫تأکیـد دارد کـه هـر فـرد حـق دارد تـا نظـر خـود را‪،‬کـه مغایر بـا اصول‬
‫شـرعی نه‌باشـد‪ ،‬بـه هر طریـق ممکن بیـان نمایـد‪ ،‬برای گسـترش خیر‬
‫و جلوگیـری از منکـرات دعـوت نمایـد و از تبلیغـات‪ ،‬که یـک نیاز جدی‬
‫بـرای زندگـی امـروزی محسـوب می‌شـود‪ ،‬اسـتفاده نماید؛ هم‌چنـان‪ ،‬بر‬
‫مبنـای ایـن ماده‌ی اعالمیه‌ی اسلامی حقوق بشـر‪ ،‬انسـان‌ها مکلف اند‬
‫تـا از هرگونـه سـوء اسـتفاده از آزادی بیـان خـودداری نماینـد‪ .‬هم‌چنان‪،‬‬
‫ایـن اعالمیـه پرداختـن بـه مسـایل حساسـیت‌برانگیز قومـی و مذهبـی‬
‫و مسـایل تبعیض‌آمیـز را نـا جایـز می‌دانـد‪ .‬البتـه‪ ،‬اعالمیـه‌ی اسلامی‬
‫حقـوق بشـر منعقـد قاهـره از ارزش‌هـا و مفاهیـم آزادی بیان تـا آنجایی‬
‫‪ - 16‬آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری‬

‫کـه بـا ارزش‌هـا و دسـتورات دیـن اسلام در تضـاد نه‌باشـد‪ ،‬حمایـت‬


‫می‌کنـد و ایـن اعالمیـه از سـوی کانفرانـس کشـورهای اسلامی صادر‬
‫شـده اسـت‪ .‬به هـر حـال‪ ،‬آزادی بیان یکـی از حقـوق و ارزش‌های مهم‬
‫انسـانی محسـوب می‌شـود که در راسـتای متحول‌سـازی جوامع انسـانی‬
‫نقـش مهـم بـازی کـرده اسـت و می‌کند‪.‬‬
‫قسـمی که تأکید شـده اسـت‪ ،‬آزادی بیان زیربنای اصلی هر جامعه‌ی‬
‫آزاد و دیموکـرات می‌باشـد (ایـچ آر سـی‪ .)2011 ،‬بـه گفتـه‌ی چیتیدزی‬
‫(‪ ،)2015‬مفهـوم اصلـی آزادی بیـان عبـارت از توانمند بودن هر شـخص‬
‫به‌خاطـر بدسـت آوردن و رسـاندن معلومـات و ایده‌هـا می‌باشـد‪ .‬میندیل‬
‫(ب ت) معتقـد اسـت کـه‪ ،‬آزادی بیـان اساسـی تریـن و بـا اهمیت‌تریـن‬
‫حـق انسـان اسـت و زیربنـای دیموکراسـی‪ ،‬کلیـد اساسـی دفـاع از تمام‬
‫حقـوق انسـانی و زیـر بنـای اصلـی کرامت انسـان در محـدوده‌ی حقوق‬
‫انسـانی اش محسـوب می‌شـود؛ بـه گفتـه‌ی وی‪ ،‬آزادی بیـان یـک حق‬
‫مطلق نیسـت‪ ،‬بلکه هر کشـور و هر دیموکراسـی یک سلسـله شیوه‌های‬
‫را بـرای محدودسـاختن آزادی بیـان وضع نموده اسـت‪ .‬اوزیـر (‪ )2014‬به‬
‫ایـن بـاور اسـت کـه‪ ،‬نحـوه‌ی توجیـه آزادی بیان بسـتگی بـه درک آزاد‬
‫و لیبـرال از مسـایل دارد کـه بایـد موضوعـات مرتبـط به اخلاق به خود‬
‫شـخص واگذار شـوند‪ .‬ولـی‪ ،‬در هر حالـت‪ ،‬به‌خصوص در جوامع شـرقی‬
‫مسـایل و مباحـث اخالقـی روی حد تأثیرگـذاری آزادی بیـان نقش مهم‬
‫دارنـد و رعایـت اخالق روزنامه‌نگاری در راسـتای اسـتفاده از آزادی بیان‪،‬‬
‫بـرای نظریـات‪ ،‬ایده‌هـا و مفاهیـم ارایـه شـده قـوت و حـد ارزشـمندی‬
‫آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری ‪17 -‬‬

‫بیشـتر می‌بخشد‪.‬‬
‫بـدون شـک‪ ،‬انجام کارهـای روزنامه‌نگاری و اطالع‌رسـانی به‌گونه‌ی‬
‫مسـووالنه و هدفمندانـه به‌خاطـر رسـاندن حقایـق و معلومـات دقیـق و‬
‫مفیـد و هم‌چنـان به‌خاطـر روشن‌سـازی اذهـان عامه نسـبت بـه حقایق‬
‫و واقعیت‌هـای موجـود در محیـط و ماحـول شـان باعـث افزایـش حـد‬
‫تأثیرگـذاری و سـازندگی ایـن عرصـه‌ی مهم کاری می‌شـود‪ .‬انسـان‌ها‪،‬‬
‫به‌خصـوص روزنامه‌نـگاران کـه به‌گونـه‌ی مسـتقالنه‪ ،‬مسـووالنه و‬
‫هدفمندانـه در پـی جسـتجو‪ ،‬دریافـت و ارزیابـی حقایـق و معلومـات و‬
‫رسـاندن آنهـا بـه دیگـران انـد‪ ،‬همـواره در جهـت روشـن سـازی اذهان‬
‫عامـه‪ ،‬ذهنیت‌دهـی و ایجـاد انگیزه‌هـای مورد نیـاز برای پویایـی جوامع‬
‫بشـری نقـش مهمـی را بـازی نمـوده و از جملـه‌ی واحدهـای فعـال و‬
‫ارزشـمند جوامـع انسـانی محسـوب می‌شـوند‪ .‬از ایـن کـه دسترسـی به‬
‫خبـر و معلومـات دقیـق یکـی از نیازهـای جـدی زندگـی مدرن انسـانی‬
‫در دنیـای امـروزی محسـوب می‌شـود‪ ،‬کار خبرنـگاری و اطالع رسـانی‬
‫به‌گونـه‌ی مسـلکی‪ ،‬مسـووالنه و هدفمندانـه می‌تواند در راسـتای مرفوع‬
‫سـاختن ایـن نیـاز جوامـع انسـانی نقـش بـازی نمـوده و انسـان‌ها را در‬
‫جهـت آگاهانه‌زیسـتن و بهترزیسـتن یاری رسـاند‪ .‬اما‪ ،‬بر عکـس تهیه و‬
‫پخـش و نشـر خبـر و معلومات نادرسـت و مضـر می‌تواند بـاالی زندگی‬
‫مـردم تأثیـرات بد داشـته و روحیـه‌ی همگانـی و آرامش روحـی مردم را‬
‫بـر هـم بزنـد‪ .‬از ایـن‌رو‪ ،‬بایـد از حـق آزادی بیـان به‌گونـه‌ی درسـت در‬
‫راسـتای اطالع‌رسـانی اسـتفاده شـود و در جریـان کار روزنامه‌نـگاری و‬
‫‪ - 18‬آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری‬

‫اطالع‌رسـانی تمـام الزامـات اخلاق روزنامه‌نـگاری رعایـت شـوند‪.‬‬


‫اسـتفاده‌ی بـه مـورد از حـق آزادی بیـان و رعایـت اصـول و الزامات‬
‫اخلاق روزنامه‌نـگاری باعـث می‌شـود تـا روزنامه‌نـگاران و رسـانه‌ها‬
‫در کار خـود بیشـتر موفـق باشـند و به‌گونـه‌ی گسـترده و مـداوم اعتمـاد‬
‫مـردم را بدسـت آورده و در میـان جوامـع انسـانی صاحـب جایـگاه مهم‬
‫و ارزشـمندی باشـند‪ .‬از سـویی هـم‪ ،‬بـر مبنـای لوایـح و قوانیـن کـه در‬
‫کشـورها و سـرزمین‌های متفاوت فعالیت‌هـای روزنامه‌نـگاری و نحوه‌ی‬
‫کار رسـانه‌ها را تنظیـم می‌کننـد‪ ،‬اسـتفاده‌ی سـالم و بـه مـورد از حـق‬
‫آزادی بیـان و رعایـت اصـول و نورم‌هـای اخلاق روزنامه‌نـگاری بایـد‬
‫شـامل الزامـات و تعهـدات کاری و مسـلکی فعالیت‌هـای عرصـه‌ی‬
‫روزنامه‌نـگاری پنداشـته شـوند‪ .‬نهادهـای تحصیلـی و آموزشـی کـه‬
‫روزنامه‌نـگاران و کارکنـان رسـانه‌ها را آمـوزش می‌دهنـد‪ ،‬بایـد مزایـا و‬
‫محـدوده‌ی آزادی بیان و نحوه‌ی اسـتفاده‌ی به مورد‪ ،‬سـالم و هدفمندانه‬
‫از آن را بـه آنهـا بیـان نمـوده‪ ،‬اصـول و الزامـات اخلاق روزنامه‌نـگاری‬
‫را برایشـان شـرح دهنـد و آنهـا را بـه رعایـت نمـودن اصـول و الزامـات‬
‫یـاد شـده تشـویق نماینـد‪ .‬چـون‪ ،‬اسـتفاده‌ی بـه مـورد و سـالم از حـق‬
‫آزادی بیـان و رعایـت نورم‌هـا و اصـول اخلاق روزنامه‌نـگاری از جملـه‬
‫الزامـات فعالیت‌هـای مسـلکی در عرصـه‌ی کار روزنامه‌نگاری محسـوب‬
‫می‌شـوند‪.‬‬
‫البتـه‪ ،‬برخلاف بسـیاری از مسـلک‌های کاری دیگـر‪ ،‬روزنامه‌نگاران‬
‫نیـاز بـه داشـتن کـدام جـواز ندارنـد تـا مهارت‌هـای خـود را بـه نمایش‬
‫آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری ‪19 -‬‬

‫بگذارنـد‪ ،‬بلکـه فقـط آنهـا نیـاز دارنـد تا اعتمـاد مـردم را بدسـت آورند و‬
‫بـرای کسـب اعتماد مـردم باید اخلاق روزنامه‌نـگاری را رعایـت نمایند‬
‫(دوگان‪ .)2008 ،‬یعنـی‪ ،‬رعایـت معیارهـا و نورم‌هـای اخالقـی مسـلک‬
‫ژورنالیـزم در جهـت کسـب اعتمـاد همگانـی نقـش مهـم دارد و اعتمـاد‬
‫همگانـی در جهـت جایگاه‌یابـی و حـد موفقیـت روزنامه‌نـگار می‌توانـد‬
‫نقـش تعییـن کننده داشـته باشـد‪ .‬بـرای همیـن‪ ،‬رهنمون رفتـار اخالقی‬
‫متعلـق بـه انجمـن ژورنالیسـتان حرفه‌یـی (‪ )1996‬بـاالی چهـار فکتـور‬
‫اساسـی کـه شـکل دهنـده‌ی چارچوب کلـی اخلاق روزنامه‌نـگاری اند‪،‬‬
‫تأکیـد دارد‪ .‬چهـار فکتـور یـاد شـده عبـارت انـد از جسـتجو و رسـاندن‬
‫حقایـق‪ ،‬کاهش آسـیب‌های احتمالی‪ ،‬مسـتقالنه عمل کردن و پاسـخگو‬
‫بـودن؛ در صورتـی کـه روزنامه‌نـگار همیـن چهـار اصـل اساسـی را در‬
‫راسـتای اسـتفاده از حـق آزادی بیـان و فعالیت‌هـای روزنامه‌نـگاری خود‬
‫در نظـر داشـته باشـد‪ ،‬می‌توانـد در کارهـای حرفه‌یـی اش بیشـتر موفق‬
‫باشـد و بیشـتر مفیـد واقع شـود‪.‬‬
‫بـه گفتـه‌ی وایـت (‪ ،)2008‬روزنامـه نـگاران بـا چالش‌هـای اخالقی‬
‫ویـژه مواجـه می‌شـوند و هـر روزنامه‌نـگار در قبـال کارکردهـای خودش‬
‫پاسـخگو می‌باشـد‪ .‬یعنـی‪ ،‬رعایت نورم اخالقـی مسـلک ژورنالیزم باعث‬
‫می‌شـود تـا روزنامه‌نگاران بـا چالش‌های کمتـر مواجه گردیـده و وقت و‬
‫انـرژی خـود را به‌جـای صرف نمـودن به‌خاطـر حل چالش‌هـای ممکن‪،‬‬
‫در جهـت انجـام کارهـای بهتـر و مفیدتـر مصـرف نماینـد‪ .‬البتـه‪ ،‬بـرای‬
‫اسـتفاده بهتـر از حـق آزادی بیان و به‌خاطـر رعایت نورم‌هـا و معیارهای‬
‫‪ - 20‬آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری‬

‫اخلاق روزنامه‌نگاری‪ ،‬روزنامه‌نـگاران و فعاالن عرصـه‌ی روزنامه‌نگاری‬


‫مکلـف انـد تا پیرامـون آزادی بیان‪ ،‬اخالق روزنامه‌نـگاری و دیگر مباحث‬
‫مهـم و مسـلکی عرصـه‌ی روزنامه‌نـگاری معلومـات کافـی و کاربـردی‬
‫کسـب نمـوده و ارزش‌ها‪ ،‬محدودیت‌هـا‪ ،‬معیارها و نورم‌هـای آزادی بیان‬
‫و اخالق روزنامه‌نگاری را بدانند‪ .‬دانسـتن و درک مزایا و نورم‌های آزادی‬
‫بیـان و اخلاق روزنامه‌نـگاری و اسـتفاده‌ی به مورد از حـق آزادی بیان و‬
‫رعایـت نورم‌هـا و اصول اخلاق روزنامه‌نـگاری باعث بهبـود کیفیت کار‬
‫روزنامه‌نـگار گردیـده و وی را کمـک می‌کننـد تـا راه‌ها و جایـگاه بهتر و‬
‫مفیـد کاری را شناسـایی نمـوده و دور از چالش‌هـای ممکـن‪ ،‬به‌گونـه‌ی‬
‫موفقانـه فعالیـت نماید‪ .‬برای دسـت‌یابی بـه این هدف‪ ،‬دانسـتن محدوده‬
‫و مزایـای آزادی بیان و داشـتن معلومـات کافی پیرامون اصـول‪ ،‬الزامات‬
‫و معیارهـای اخالقـی عرصـه‌ی روزنامه‌نگاری نیاز پنداشـته می‌شـوند‪.‬‬
‫مفهوم و نکات اساسی آزادی بیان‬
‫آزادی بیـان یکـی از مهم‌تریـن ارزش‌هـای انسـانی و از جملـه‬
‫سـازنده‌ترین حقـوق انسـان‌ها محسـوب می‌شـود‪.‬این ارزش مهـم بـا‬
‫فراهم‌سـازی زمینه‌هـای بیـان نظریـات و اندیشـه‌ها‪ ،‬دریافت و رسـاندن‬
‫حقایـق و شریک‌سـازی باورهـا‪ ،‬نظریـات و معلومـات در میان انسـان‌ها‪،‬‬
‫آنهـا را کمـک می‌کنـد تـا باورهـا و نظریات یک‌دیگـر را بداننـد‪ ،‬در کنار‬
‫هم در راسـتای مفاهیم ارزشـمند انسـانی و شـکل‌دهی جوامع کثرت‌گرا‬
‫نقـش بـازی نمـوده و دیدگاه‌ها و اندیشـه‌های خـود را بدون کـدام ترس‬
‫و محدودیـت بـه یک‌دیگـر بیـان نماینـد‪ .‬در مـاده نزدهـم اعالمیـه‌ی‬
‫جهانـی حقوق بشـر‪ ،‬کـه مهم‌تریـن ضمانت بیـن المللی بـرای برخوردار‬
‫بـودن انسـان‌ها از حـق آزادی بیـان محسـوب می‌شـود‪ ،‬برخـوردار بودن‬
‫از حـق آزادی بیـان بـرای هـر انسـان کـه شـامل آزادی سـخن گفتـن‪،‬‬
‫آزادی دریافـت و نشـر معلومـات و مفکوره‌هـا بدون کدام ترس می‌شـود‪،‬‬
‫به‌مثابـه‌ی چارچـوب و بسـتر اصلـی سـاختاری و مفهومـی آزادی بیـان‬
‫تعریـف و تسـجیل شـده اسـت‪ .‬بـر مبنـای ایـن مـاده‪ ،‬انسـان‌ها از حق‬
‫بیـان نظریـات و اندیشـه‌های خـود به‌گونـه‌ی گفتـاری و یـا کتبـی و بـا‬
‫اسـتفاده از هـر وسـیله و ابـزار ممکـن و بدون کـدام تـرس‪ ،‬برخورداراند‪.‬‬
‫‪ - 22‬آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری‬

‫هم‌چنـان‪ ،‬در بنـد دوم مـاده نزدهـم میثـاق بیـن المللـی حقـوق مدنـی‬
‫و سیاسـی‪ ،‬حـق آزادی بیـان به‌مثابـه ی یکـی از اساسـی‌ترین حقـوق‬
‫مدنـی و سیاسـی انسـان‌ها شـناخته شـده اسـت‪ .‬در پهلـوی ایـن همـه‪،‬‬
‫بـرای تفکیـک آزادی بیـان از افتـرا و تهمـت‪ ،‬توهین به دیگـران‪ ،‬پخش‬
‫معلومـات دروغ و دامـن زدن بـه تعصـب و تبعیـض زیر نـام آزادی بیان‪،‬‬
‫یـک سلسـله محدودیت‌هـا و بایدهـا و نبایدهـا در کشـورها و جوامـع‬
‫متفـاوت در نظـر گرفتـه شـده انـد‪ .‬عمده‌تریـن عناصـر و مفاهیـم کـه‬
‫شـکل دهنـده‌ی بایدهـا و نبایدهـای حق آزادی بیان پنداشـته می‌شـوند‬
‫و می‌تواننـد مفهـوم کاربـردی بیـن المللـی و همگانی داشـته باشـند‪ ،‬در‬
‫ذیل بیـان می‌شـوند‪:‬‬
‫آزادی بیـان به‌حیـث یـک حق اساسـی انسـان‌ها و یـک ارزش مهم‬
‫انسـانی توسـط مـاده ‪ 19‬اعالمیـه‌ی جهانـی حقوق بشـر‪ ،‬بنـد دوم ماده‬
‫‪ 19‬میثـاق بیـن المللـی حقـوق مدنـی و سیاسـی متعلق به سـازمان ملل‬
‫متحـد‪ ،‬اعالمیه اسلامی حقـوق بشـر (‪ )1990‬منعقد قاهره‪ ،‬کنوانسـیون‬
‫اروپایـی حقـوق بشـر و دیگـر مراجـع مهـم بین المللـی مـورد حمایت و‬
‫ضمانـت اجرا قـرار گرفته اسـت‪.‬‬
‫آزادی بیـان حـق هـر انسـان اسـت و بایـد انسـان‌ها‪ ،‬جوامع انسـانی‬
‫و دولت‌هـا بـه ایـن حـق مهـم انسـانی ارزش قایـل شـده و در پـی‬
‫محدودسـازی و سـلب آن نه‌باشـند‪ .‬دولت‌هـا و نهادهـای مسـوول باید با‬
‫طـرح و تحقـق راهکارهـا و میکانیـزم مفیـد و معقول از حـق آزادی بیان‬
‫انسـان‌ها حمایـت نمـوده و سـهولت‌های الزم بـرای اسـتفاده از این حق‬
‫آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری ‪23 -‬‬

‫و ارزش مهـم انسـانی را بـرای مـردم مهیـا نمایند‪.‬‬


‫آزادی بیان یکی از مهمترین ارزش‌های انسـانی بوده و یک وسـیله‌ی‬
‫مهم برای متحول سـازی جوامع انسـانی محسـوب می‌شـود‪ ،‬کـه باید از‬
‫آن به‌گونـه‌ی مثبـت و سـازنده در جهـت شـکل دهـی مفاهیم ارزشـمند‬
‫انسـانی‪ ،‬دریافت و نشـر و پخـش عقاید‪ ،‬تبادل نظریـات و معلومات مفید‬
‫و سـازنده و روشـن سـازی اذهـان عامه بـرای بهبود زندگـی همگانی در‬
‫جوامـع انسـانی و برقـراری روابـط ارزشـمدار و مفیـد در میـان انسـان‌ها‬
‫اسـتفاده صورت گیرد‪.‬‬
‫نشـر و پخـش معلومـات و مسـایل غیـر حقیقـی و غیـر ضـروری‪،‬‬
‫رسـاندن معلومـات نادرسـت‪ ،‬توهین به دیگـران‪ ،‬تهمت و افترا‪ ،‬اسـتفاده‬
‫از زبـان نفـرت و تعرض بـه ارزش‌ها و حقوق فـردی‪ ،‬اجتماعی‪ ،‬فرهنگی‬
‫و دینـی دیگـران و هم‌چنـان پرداختـن به مسـایل کـه مغایـر ارزش‌ها و‬
‫منافـع ملـی جوامع انسـانی و کشـورها انـد و به‌گونه‌ی مسـتقیم و یا هم‬
‫غیـر مسـتقیم باعـث صدمـه وارد کـردن بـه زندگـی فـردی و اجتماعی‬
‫مردم و امنیت داخلی کشـورها می‌شـوند‪ ،‬آزادی بیان نیسـتند‪ ،‬بلکه سـوء‬
‫اسـتفاده از حـق آزادی بیـان انـد و بایـد از پرداختـن به همچو مسـایل و‬
‫مباحـث مضـر و غیـر ضـروری به‌گونه‌ی جـدی جلوگیری صـورت گیرد‪.‬‬
‫اعمـال هرگونه محدودیت در قبال حق آزادی بیان در جوامع انسـانی‬
‫بایـد به‌گونه‌ی مشـخص و واضح و با در نظرداشـت قوانیـن و لوایح قابل‬
‫اعتبـار در نظـر گرفته شـده و برای اسـتفاده بهتـر و مفیـد از آزادی بیان‪،‬‬
‫تفکیـک آزادی بیـان از بیـان مسـایل و نظریـات مضـر‪ ،‬توهین‌آمیـز و‬
‫‪ - 24‬آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری‬

‫نادرسـت و هم‌چنـان به‌خاطـر تعریـف و مشخص‌سـازی محـدوده آزادی‬


‫بیـان بـرای انسـان‌ها روی دسـت گرفتـه شـود و نبایـد انسـان‌ها از حق‬
‫آزادی بیان محروم سـاخته شـوند‪.‬‬
‫مفهـوم و محـدوده‌ی آزادی بیـان ممکـن اسـت بـا در نظرداشـت‬
‫شـرایط مکانـی و زمانـی متفـاوت‪ ،‬دارای محـدوده و تعریـف متفـاوت‬
‫باشـد‪ ،‬از ایـن‌رو انسـان‌ها مکلـف اند تا با در نظرداشـت شـرایط حاکم در‬
‫مکان‌هـا و زمان‌هـای متفـاوت‪ ،‬از چگونگی و محدوده‌ی اسـتفاده از حق‬
‫آزادی بیـان خـود را آگاه بسـازند و در قبـال تفاوت‌هـای مکانـی و زمانی‬
‫موجـود در جوامـع انسـانی معلومات داشـته باشـند‪.‬‬
‫هر شـخص بایـد متوجه این موضوع مهم باشـد که حـق آزادی بیان‬
‫متعلـق بـه همـه کـس اسـت و تنهـا یک یـا چند شـخص حق اسـتفاده‬
‫از آزادی بیـان را ندارنـد که هرچه دل شـان خواسـت بگوینـد‪ ،‬بلکه همه‬
‫از ایـن حـق مهـم انسـانی به‌گونه‌ی مسـاویانه برخـوردار اند‪ .‬همیـن دارا‬
‫بـودن حق مسـاوی برای اسـتفاده از آزادی بیان یـک محدودیت را وضع‬
‫می‌کنـد کـه کسـی نمی‌توانـد به حقـوق‪ ،‬حریـم خصوصـی و ارزش‌های‬
‫اساسـی دیگـران تعـرض نمایـد و از حـق آزادی بیـان بـرای توهیـن و‬
‫تحقیـر دیگـران اسـتفاده کند؛ یعنی‪ ،‬کسـی نمی‌توانـد با اسـتفاده از حق‬
‫آزادی بیـان بـه حقـوق دیگـران تعرض نمایـد و یا این حـق را از دیگران‬
‫سـلب کند‪.‬‬
‫انسـان‌ها بایـد همـواره ارزش‌ها‪ ،‬حریـم خصوصی و حقـوق یک‌دیگر‬
‫خـود را درک نمـوده و بـه حقـوق و ارزش‌ها و باورهـای یک‌دیگر احترام‬
‫آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری ‪25 -‬‬

‫قایـل شـوند و از هرگونـه تعـرض به ارزش‌هـا‪ ،‬باورها و حقـوق یک‌دیگر‬


‫خـودداری کننـد‪ .‬چـون‪ ،‬ایـن سـاده نیسـت کـه تمـام مسـایل‪ ،‬حقوق و‬
‫ارزش‌هـای متعلـق بـه افـراد به‌گونـه‌ی کتبـی و تسـجیل شـده تشـریح‬
‫شـوند‪ ،‬بلکه بسـیاری از این مسـایل درک شـدنی انـد و در محدوده‌های‬
‫جغرافیایـی متفـاوت از هـم متفـاوت انـد‪ .‬امـا‪ ،‬فکتورهـا و مسـایل مهـم‬
‫چـون هویـت شـخصی و حریـم خصوصـی‪ ،‬ارزش‌هـا و معتقـدات دینی‪،‬‬
‫ارزش‌هـای مهـم اجتماعـی و فرهنگـی و عناصـر و ارزش‌هـای شـکل‬
‫دهنـده‌ی هویـت ملـی افـراد از جملـه موضوعاتـی انـد کـه به‌گونـه‌ی‬
‫مشـترک در تمـام کشـورها باید به آنهـا توجه داشـت و از هرگونه تعرض‬
‫بـه همچو مسـایل خـودداری کرد‪.‬‬
‫انسـان‌ها بایـد هرگـز از زبـان نفـرت اسـتفاده نکـرده‪ ،‬از حـق آزادی‬
‫بیـان بـرای اسـتفاده از زبـان نفـرت اسـتفاده نه‌نمـوده و مسـایل نفـرت‬
‫آور را بیـان نکننـد؛ چـون‪ ،‬هـدف از بیـان مفاهیـم و نظریات و رسـاندن‬
‫معلومـات آگاهی‌دهـی و روشن‌سـازی اذهـان عامـه‪ ،‬برقـراری ارتباطات‬
‫و نقـش بـازی کـردن در بهبـود اوضـاع و زندگـی مـردم می‌باشـد‪ ،‬نـه‬
‫تشـنج آفرینـی و دور سـاختن انسـان‌ها از یک‌دیگـر‪ .‬بـدون شـک‪ ،‬زبان‬
‫نفـرت همـواره تأثیـرات منفـی و بـد در قبـال دارد و انسـان‌ها را از هـم‬
‫دور می‌سـازد‪.‬‬
‫حـق آزادی بیـان هرگـز نمی‌توانـد بهانـه و وسـیله‌یی بـرای بـر هم‬
‫زدن آرامـش روحـی و ذهنـی مـردم‪ ،‬توهیـن بـه دیگـران و تعـرض بـه‬
‫ارزش‌هـای دیگـران باشـد‪ ،‬بلکه بیـان هر موضـوع و مسـایلی که هدف‬
‫‪ - 26‬آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری‬

‫اطلاع رسـانی‪ ،‬روشن‌سـازی اذهـان عامـه و شریک‌سـازی معلومـات و‬


‫مفاهیـم بـا دیگـران نداشـته باشـد و به‌خاطر گسـترش ترس و وحشـت‬
‫در میـان مـردم و به‌خاطـر سـرزنش دیگران و یـا هم به‌خاطـر توهین به‬
‫دیگـران بیـان شـود‪ ،‬تخطـی و جـرم تلقی می‌شـود‪.‬‬
‫بـرای اسـتفاده‌ی بـه مـورد و مفید از حـق آزادی بیان بایـد همواره از‬
‫بیـان مثبـت و معیاری اسـتفاده شـود و معلومـات و مفاهیـم در چارچوب‬
‫زبـان گفتـاری و نوشـتاری مثبـت‪ ،‬مسـووالنه و معیـاری ارایـه شـوند تا‬
‫از سـوءتفاهمات و عـدم دریافـت و درک معلومـات و مفاهیـم به‌صـورت‬
‫درسـت جلوگیـری به‌عمـل آید‪.‬‬
‫از ایـن کـه حـق آزادی بیـان یکی از حقوق اساسـی مدنی و سیاسـی‬
‫انسـان‌ها شـناخته می‌شـود‪ ،‬باید در مباحث سیاسـی و در جریان مبارزات‬
‫سیاسـی و کمپاین‌هـای انتخاباتـی‪ ،‬حق آزادی بیـان به‌گونه‌ی همه جانبه‬
‫تحقـق یافتـه و انسـان‌ها در هر حالت از حق آزادی بیان برخوردار باشـند؛‬
‫ممکـن اسـت تمام مسـایل و مباحث سیاسـی قابـل اسـتفاده در مبارزات‬
‫انتخاباتـی بخشـی از مفاهیم و ارزش‌های همیشـگی و تسـجیل شـده‌ی‬
‫جوامع انسـانی و کشـورها نه‌باشـند‪ ،‬بنابراین نباید رقبای سیاسـی با ربط‬
‫دادن مسـایل و موضوعـات تبلیغاتی خویش با مفاهیـم و ارزش‌های ملی‬
‫در جوامـع انسـانی در پـی محدود سـازی حقوق رقبای خود باشـند‪.‬‬
‫در راسـتای تحقـق حـق آزادی بیـان و برخـوردار بـودن انسـان‌ها از‬
‫ایـن حـق مهم انسـانی‪ ،‬باید از اعمـال هرگونه تبعیض جلوگیری شـود و‬
‫هیچ‌گونـه تبعیض در راسـتای اسـتفاده از حـق آزادی بیان وجود نداشـته‬
‫آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری ‪27 -‬‬

‫باشـد؛ بایـد انسـان‌ها به‌گونـه‌ی مسـاویانه از حـق آزادی بیـان مسـتفید‬


‫شـوند و قوانیـن و لوایـح موجـود در کشـورها ایـن حـق مهـم انسـانی را‬
‫بـرای تمـام انسـان‌ها به‌گونـه‌ی مسـاویانه و یک‌سـان در نظـر داشـته‬
‫باشـد و از تحقـق آن نظـارت و حمایـت نماینـد‪ .‬دولت‌هـا و نهادهـای‬
‫مسـوول بایـد همـواره از حـق اسـتفاده از آزادی بیـان در جوامع انسـانی‬
‫حمایـت نمـوده و زمینه‌هـا را بـرای اسـتفاده به مـورد و مسـاویانه از این‬
‫حـق و ارزش مهـم انسـانی بـرای تمـام انسـان‌ها به‌گونـه‌ی یک‌سـان‬
‫مسـاعد نمایند‪.‬‬
‫انسـان‌ها‪ ،‬به‌خصـوص روزنامه‌نـگاران و فعـاالن عرصـه‌ی‬
‫اطالع‌رسـانی بایـد متوجـه باشـند کـه آزادی بیـان و نحوه‌ی اسـتفاده از‬
‫آن در جوامـع متفـاوت انسـانی و کشـورهای متفـاوت دارای تعریف‌هـا و‬
‫محدوده‌هـای متفـاوت انـد و ممکن اسـت یک موضـوع در یک مملکت‬
‫و یـا هـم در یـک محیـط متضـاد بـا محـدوده و محتـوای آزادی بیـان‬
‫نه‌باشـد‪ ،‬امـا در یـک کشـور و جامعـه‌ی دیگـر متضاد بـا حق اسـتفاده از‬
‫آزادی بیان تلقی شـده و در جمع مسـایل و مفاهیمی باشـد که انسـان‌ها‬
‫حـق پرداختـن بـه آنرا نه‌داشـته باشـند‪ .‬از ایـن‌رو‪ ،‬بـرای اینکه انسـان‌ها‬
‫بتواننـد در سـرزمین‌های متفـاوت و در میـان جوامـع متفـاوت انسـانی از‬
‫حـق آزادی بیـان به‌گونه‌ی درسـت و مفید اسـتفاده نمـوده و از چالش‌ها‬
‫و جنجال‌هـای ممکـن دور باشـند‪ ،‬بایـد‪ ،‬بایدهـا و نبایدهـای پذیرفتـه‬
‫شـده در هـر محیـط و جامعـه را بدانندتـا از حـق آزادی بیـان اسـتفاده‌ی‬
‫درسـت نماینـد و بـا در نظرداشـت تعریـف پذیرفتـه شـده از آزادی بیـان‬
‫‪ - 28‬آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری‬

‫و محدویت‌هـای موجـه و معقـول وضـع شـده بـرای اسـتفاده از آن‪ ،‬از‬


‫ایـن حـق و ارزش مهـم انسـانی اسـتفاده نماینـد؛ مگـر این‌کـه عبـور از‬
‫مرزهـا و محدودیت‌هـای وضـع شـده به‌خاطـر متحول‌سـازی جوامـع‬
‫انسـانی به‌گونه‌ی مثبت‪ ،‬گسـترش ارزش‌ها و مفاهیم سـازنده‌ی انسـانی‬
‫در جوامع انسـانی و بهبود شـرایط زندگی در جوامع انسـانی انجام شـود‪.‬‬
‫بایـد متوجـه بـود کـه در هـر حـال‪ ،‬نه‌باید بـه حریـم خصوصـی‪ ،‬هویت‬
‫و حقـوق فـردی و اعتقـادات و ارزش‌هـای دینـی انسـان‌ها تعـرض کرد؛‬
‫نه‌بایـد از زبـان نفرت اسـتفاده نمـود و نباید بـه توهین و تحقیـر دیگران‬
‫پرداخـت؛ بایـد متوجـه بـود کـه در هیچ حالـت اسـتفاده از زبـان نفرت و‬
‫مسـایل تبعیـض آمیـز و دامـن زدن بـه تعصـب زیر نـام اسـتفاده از حق‬
‫آزادی بیـان قابـل توجیـه نیسـت و اسـتفاده از همچـو مسـایل مضـر و‬
‫غیرضـروری در مغایـرت با ارزش سـاختاری و محتوایی حـق آزادی بیان‬
‫قـرار دارند‪.‬‬
‫آزادی بیان و روزنامه‌نگاری حرفه‌یی‬
‫آزادی بیـان یـا حـق اظهـار نظـر به‌گونـه‌ی آزادانـه و بـدون ترسـاز‬
‫جمله‌یحقوق اساسـی و مهم انسـانی محسوب می‌شـود و حد تأثیرگذاری‬
‫اش نیـز بسـتگی به‌نحـوه‌ی اسـتفاده از آن دارد؛ پس‪ ،‬الزم اسـت تا با در‬
‫نظـر داشـت اهمیـت ایـن اصل ارزشـمند و این حـق مهم انسـانی‪ ،‬از آن‬
‫به‌گونـه‌ی درسـت و هدفمندانه اسـتفاده نموده و در پـی ارایه‌ی حقایق و‬
‫واقعیت‌هـا به‌گونـه‌ی واضـح و غیر جانبدارانـه بود‪ .‬هـم در روزنامه‌نگاری‬
‫حرفه‌یـی و هـم در روزنامه‌نـگاری شـهروندی‪ ،‬آزادی بیـان و فراهـم‬
‫بـودن زمینه‌هـای ابـراز نظـر به‌گونـه‌ی آزادانـه نقـش مهم ایفـا می‌کنند‬
‫و انسـان‌ها را قـادر می‌سـازند تا نظریات‪ ،‬معلومات دسـت داشـته و افکار‬
‫خویـش را بـا دیگـران شـریک سـازند‪ .‬امـا‪ ،‬باید دانسـت کـه آزادی بیان‬
‫تنهـا حـق کارکنـان رسـانه‌های همگانی و فعالیـن رسـانه‌های اجتماعی‬
‫نیسـت‪ ،‬بلکـه حـق همه‌یـی انسـان‌ها می‌باشـد و بایـد هنـگام ارایـه‌ی‬
‫نظریـات خویـش‪ ،‬بـه حقـوق‪ ،‬ارزش‌هـا و جایـگاه دیگران نیـز به‌گونه‌ی‬
‫جـدی توجـه داشـت‪ .‬یعنی‪ ،‬پایان مـرز آزادی هر فرد بـرای بیان ارزش‌ها‬
‫و اندیشـه‌هایش‪ ،‬آغاز مرز آزادی‌های انسـان‌های دیگر اسـت‪ .‬در صورت‬
‫گذشـتن از مرزهـای نامریـی ولـی جـدی متعلـق بـه باورهـا‪ ،‬ارزش‌ها و‬
‫نورم‌هـای عقیدتـی‪ ،‬فرهنگـی‪ ،‬اجتماعـی و فـردی انسـان‌ها‪ ،‬به‌جـای‬
‫‪ - 30‬آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری‬

‫مفیـد واقع شـدن بیـان و اصـل آزادی بیان‪ ،‬اسـتفاده‌ی نادرسـت از این‬
‫ارزش مهـم مضـر واقـع می‌شـود و به‌جای اطالع‌رسـانی و روشن‌سـازی‬
‫افـکار عامـه‪ ،‬منجـر بـه بـروز بـد باوری‌هـا و تشـنجات می‌گـردد‪.‬‬
‫یعنـی‪ ،‬آزادی بیـان یـک اصـل اساسـی بـرای زنده‌گـی انسـان‌ها‬
‫محسـوب می‌شـود و برمنبـای مـاده نزدهـم (‪ )Article 19‬اعالمیـه‬
‫جهانـی حقـوق بشـر سـازمان ملل متحـد‪ ،‬این حـق به‌مثابـه‌ی یک حق‬
‫طبیعـی بـرای تمام انسـان‌ها تسـجیل شـده و کشـورهای عضـو مکلف‬
‫بـه رعایـت آن انـد‪ .‬امـا‪ ،‬بایـد دانسـت کـه حـق آزادی بیان تنهـا متعلق‬
‫بـه یـک قشـر خـاص یـا کارکنان یـک عرصـه‌ی خـاص نیسـت‪ ،‬بلکه‬
‫متعلـق بـه همـه اسـت‪ .‬باید متوجه بـود که در بسـتر آزادی بیـان ممکن‬
‫اسـت پیام‌هـای متفـاوت بیـان شـوند و نظریـات متفـاوت ابـراز شـوند‪،‬‬
‫بایـد تفاوت‌هـا را پذیرفـت و بـه تفاوت‌هـا احتـرام قایـل شـد‪ .‬نه‌بایـد‬
‫توقـع داشـت کـه نظریـات و پیام‌هـای دیگران نیز مشـابه بـه نظریات و‬
‫پیام‌هـای مـا باشـند؛ یعنـی‪ ،‬بایـد تفاوت‌هـا را درک کـرد و پذیرفت و به‬
‫باورهـا و نظریـات متفـاوت احتـرام قایل شـد‪.‬‬
‫اسـتفاده‌ی بـه مـورد و سـازنده از سـهولت‌های فراهم شـده از طریق‬
‫رسـانه‌های همگانـی و روزنامه‌نـگاری حرفه‌یـی‪ ،‬رسـانه‌های اجتماعـی‪،‬‬
‫روزنامه‌نگاری شـهروندی‪ ،‬اصل آزادی بیان و حق دسترسـی به اطالعات‬
‫می‌تواننـد در جهـت رشـد متـوازن جوامـع انسـانی نقـش اساسـی بـازی‬
‫نماینـد‪ .‬هم‌چنـان‪ ،‬فرصت‌هـای ارزنـده‌ی یـاد شـدهکه نتیجـه‌ی قرن‌ها‬
‫زحمـات و تالش‌های پیگیر و هدفمندانه‌ی انسـان‌ها می‌باشـند‪،‬می‌توانند‬
‫آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری ‪31 -‬‬

‫در جهـت نزدیکـی جوامع انسـانی‪ ،‬افزایـش روحیه‌ی تحمـل و یک‌دیگر‬


‫پذیـری و شـکل‌گیری بـا همی‌های بـا مفهـوم در میان انسـان‌ها نقش‬
‫مهـم بـازی کنند‪ .‬با اسـتفاده از فرصت‌های یاد شـده‪ ،‬انسـان‌ها می‌توانند‬
‫تجـارب‪ ،‬ارزش‌هـا‪ ،‬دسـت آوردهـا و معلومـات خـود را بـا هـم شـریک‬
‫سـاخته و در جهـت آموزش‌دهـی توده‌هـای انسـانی نقـش بـازی کننـد‪.‬‬
‫نگـرش مثبـت و نگـرش انسـانی بـه فعالیت‌هـای روزنامه‌نـگاری و‬
‫احتـرام قایـل شـدن بـه انسـانیت و ارزش‌هـای انسـانی باعـث برجسـته‬
‫شـدن جایـگاه ارزشـمند رسـانه‌ها (همگانـی و اجتماعـی) و عرصه‌هـای‬
‫روزنامه‌نـگاری حرفه‌یـی و شـهروندی در میان جوامع انسـانی می‌شـوند‪.‬‬
‫از سـهولت‌ها‪ ،‬زمینه‌هـا و فرصت‌هـای بی‌سـابقه و وسـیع موجـود بایـد‬
‫در جهـت بهبـود زندگـی انسـان‌ها و شـکلدهی جوامـع پویـا و هدفمنـد‬
‫انسـانی اسـتفاده نمود‪.‬همچـو دسـت آوردهای ارزشـمند انسـانی را نباید‬
‫در راه‌هـای بی‌مـورد و بـی‌ارزش مورد اسـتفاده قـرار داد؛ بلکه‪ ،‬با وسـایل‬
‫و فرصت‌هـای ارزشـمند و سـازنده‌ی موجـود در عرصه‌ی اطالع‌رسـانی‪،‬‬
‫بایـد در پـی ارزش‌آفرینـی و تربیـه و شـکل‌دهی افراد و جوامع ارزشـمند‬
‫انسـانی بـود (سـروری‪ .)1995 ،‬هم‌چنان‪،‬به‌خاطـر تضمیـن و حراسـت از‬
‫حـق آزادی بیـان و مکلـف سـاختن دولت‌هـا و نهادهـای ملـی و بیـن‬
‫المللـی بـرای رعایـت ایـن اصـل مهـم‪ ،‬یـک سلسـله قوانیـن‪ ،‬مقرره‌ها‪،‬‬
‫منشـورها و لوایـح از سـوی نهادهـای بیـن المللـی و ملـی طـرح و ارایه‬
‫شـده انـد کـه حـق آزادی بیـان را به‌مثابـه‌ی یکـی از حقـوق اساسـی و‬
‫مهـم انسـانی جنبـه‌ی عملی می‌بخشـند‪.‬‬
‫ضمانت‌های قانونی و جهانی استفاده از حق آزادی بیان‬
‫از آنجایـی کـه آزادی بیـان یکـی از حقوق اساسـی انسـان‌ها و یکی‬
‫از ارزش‌هـای مهـم و سـازنده‌ی انسـانی می‌باشـد‪ ،‬یـک سلسـله قوانین‬
‫و مقـررات در سـطح جهـان و در سـطح کشـورها بـرای فراهم‌سـازی‬
‫زمینه‌هـای تحقـق ایـن حـق و ارزش مهـم انسـانی روی دسـت گرفتـه‬
‫شـده انـد‪ .‬البتـه‪ ،‬بـا در نظرداشـت تفاوت‌هـای موجـود در میـان نورم‌ها‪،‬‬
‫باورهـا و ارزش‌های فـردی‪ ،‬اجتماعی‪ ،‬فرهنگی و دینـی متعلق به جوامع‬
‫و بسـترهای بـزرگ دینی و فرهنگـی متفاوت‪ ،‬سـاختار و متحوای قوانین‬
‫کـه تضمیـن کننـده و حمایت کننـده‌ی برخـوردار بودن انسـان‌ها از حق‬
‫آزادی بیـان می‌باشـند‪ ،‬متفـاوت انـد؛ امـا در کل‪ ،‬تمـام قوانیـن و لوایـح‬
‫وضـع شـده آزادی بیـان را به‌حیـث یک ارزش مهـم انسـانی و برخوردار‬
‫بـودن انسـان‌ها از حـق آزادی بیـان را به‌مثابـه‌ی یکـی از اساسـی‌ترین‬
‫حقـوق انسـانی شـناخته انـد و به تعریـف و نحـوه‌ی تحقـق آن پرداخته‬
‫انـد‪ .‬مهم‌تریـن اعالمیه‌هـا و مقرره‌هـای کـه تضمیـن کننـده‌ی حـق‬
‫آزادی بیان برای انسـان‌ها در سـطح جهان شـناخته می‌شـوند‪ ،‬عبارت از‬
‫اعالمیـه‌ی جهانـی حقـوق بشـر‪ ،‬اعالمیه‌ی اسلامی حقوق بشـر‪ ،‬میثاق‬
‫بیـن المللـی حقـوق مدنـی و سیاسـی ملـل متحـد‪ ،‬کنوانسـیون اروپایی‬
‫حقـوق بشـر و غیره می‌باشـند‪.‬‬
‫آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری ‪33 -‬‬

‫امـا‪ ،‬مهمتـر و مقدم‌تـر از تمـام قوانیـن و لوایح یاد شـده‪ ،‬حـق آزادی‬
‫بیـان و نحـوه‌ی گفتار و بیان ارزشـمند متکی بر حکمـت و خرد و دعوت‬
‫دیگـران بـه راه نیـک با اسـتفاده از حق بیـان در قرآن‌کریـم‪ ،‬به‌خصوص‬
‫در سـوره‌های الرحمـان‪ ،‬یـس و النحـل بیان شـده اند و خداونـد این حق‬
‫ارزشـمند را بـرای انسـان‌ها قایـل گردیـده و به آنها دسـتور داده اسـت تا‬
‫بـا زبـان متکی بر خـرد و گفتار نیک مـردم را به راه نیک دعـوت نمایند‪.‬‬
‫هم‌چنـان‪ ،‬مـاده سـی و چهارم قانون اساسـی افغانسـتان نیـز آزادی بیان‬
‫را یکـی از حقـوق اساسـی شـهروندان ایـن کشـور قلمـداد نمـوده و حق‬
‫آزادی بیـان را از تعـرض مصوون دانسـته اسـت‪ .‬در این ماده تأکید شـده‬
‫اسـت کـه شـهروندان افغانسـتان حق دارند تا نظر و اندیشـه‌ی خـود را با‬
‫اسـتفاده از زبـان گفتـاری‪ ،‬نوشـتاری‪ ،‬تصویـری و ‪ ...‬بیان نماینـد‪ .‬یعنی‪،‬‬
‫آزادی بیـان یکـی از ارزش‌های مهم و شـکل‌دهنده‌ی سـاختار محتوایی‬
‫شـخصیت انسـان بـوده و یکـی از حقوق اساسـی انسـان‌ها می‌باشـد که‬
‫هـم در دیـن و هم در قوانین ملی و بیـن المللی به‌حیث یک حق و ارزش‬
‫اساسـی شـناخته شـده و بـرای تضمیـن این حـق و ارزش مهم انسـانی‬
‫لوایـح و راهکارهـای نیـز در نظـر گرفتـه شـده انـد‪ .‬بعضـی از اعالمیه‌ها‬
‫و قوانیـن حمایـت کننـده‌ی حـق آزادی بیـان در ذیـل بیـان می‌شـوند‪:‬‬

‫اعالمیـه‌ی جهانـی حقـوق بشـر (‪ :)1948‬مـاده نزدهـم‬


‫اعالمیـه‌ی جهانـی حقـوق بشـر کـه از سـوی مجمـع عمومی سـازمان‬
‫ملـل متحد در سـال ‪ 1948‬تصویب شـده اسـت‪ ،‬به‌حیث الیحـه یا قانون‬
‫‪ - 34‬آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری‬

‫مـادر در جهـت تضمیـن حـق آزادی بیـان در سـطح جهـان شـناخته‬


‫شـده و کشـورهای عضو سـازمان ملل متحـد‪ ،‬به‌خصوص کشـورهای‬
‫امضـا کننـده‌ی ایـن اعالمیـه را‪ ،‬مکلف بـه رعایـت آن می‌دانـد؛ البته‪،‬‬
‫بـرای کشـورها و ملـت حـق داده اسـت تـا در روشـنایی ارزش‌هـا و‬
‫باورهـای ملـی و قوانیـن نافـذه‌ی خود نحـوه‌ی اسـتفاده از آزادی بیان‬
‫را تعریـف نماینـد‪ .‬در مـاده ‪ 19‬اعالمیـه‌ی جهانـی حقوق بشـر تصریح‬
‫شـده اسـت کـه هـر شـخص از حـق آزادی بیـان برخـوردار اسـت و‬
‫ایـن حق شـامل دریافت و رسـاندن معلومـات و اندیشـه‌های گوناگون‬
‫به‌گونـه‌ی آزادانـه و بدون در نظرداشـت مرزها می‌باشـد که با اسـتفاده‬
‫از زبـان گفتاری‪ ،‬نوشـتاری‪ ،‬هنر و هر وسـیله‌ی ممکن انجام می‌شـود‪.‬‬
‫مـاده ‪ 19‬اعالمیـه جهانی حقـوق بشـر (‪ )Article 19‬به‌مثابه‌ی یک‬
‫تضمیـن جهانـی در جهـت حمایـت از حـق آزادی بیان پنداشـته شـده‬
‫و حتـا نهادهـای متفـاوت جهانـی برای تحقـق این مـاده‌ی اعالمیه‌ی‬
‫جهانـی حقوق بشـر در کشـورهای متفـاوت فعالیـت دارند‪.‬‬

‫اعالمیـه‌ی اسلامی حقـوق بشـر (‪ :)1990‬مـاده بیسـت‬


‫و دوم اعالمیـه‌ی اسلامی حقـوق بشـر نیـز آزادی بیـان را یکـی از‬
‫حقـوق اساسـی انسـان‌ها دانسـته و بـر برخوردار بـودن انسـان‌ها از آن‬
‫تأکیـد دارد‪ .‬مـاده بیسـت و دوم اعالمیـه‌ی اسلامی حقوق بشـر بیان‬
‫دیدگاه‌هـا و اندیشـه‌ها‪ ،‬تبلیغـات و دعـوت را از جملـه نیازهای اساسـی‬
‫جوامـع انسـانی دانسـته و حـق آزادی بیـان را‪ ،‬تـا جایـی که بـا اصول‬
‫آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری ‪35 -‬‬

‫شـرعی مغایـرت نه‌داشـته باشـد‪ ،‬تضمیـن نمـوده و حـق اسـتفاده از‬


‫آزادی بیـان در چارچـوب زبـان گفتـاری و نوشـتاری را بـرای انسـان‌ها‬
‫در نظـر گرفتـه اسـت‪ .‬هم‌چنان‪ ،‬ماده بیسـت و دوم اعالمیه‌ی اسلامی‬
‫حقـوق بشـر کـه تضمین کننـده‌ی حـق آزادی بیـان در سـرزمین‌های‬
‫اسلامی پنداشـته می‌شود‪ ،‬سـوء اسـتفاده از حق آزادی بیان و پرداختن‬
‫بـه تعصب و تبعیض و برانگیختن احساسـات قومـی و مذهبی و توهین‬
‫بـه ارزش‌هـای دیگـران را مغایـر ارزش‌هـای آزادی بیان قلمـداد نموده‬
‫و ناجایـز می‌دانـد‪.‬‬

‫میثـاق جهانـی حقـوق مدنـی و سیاسـی ملـل متحـد‬


‫(‪ :)1966‬بنـد دوم مـاده نزدهـم میثـاق بیـن المللـی حقـوق مدنی و‬
‫سیاسـی ملـل متحـد نیـز از حـق آزادی بیـان حمایـت نمـوده و حـق‬
‫دسترسـی بـه معلومـات را یکـی از حقـوق اساسـی مدنـی و سیاسـی‬
‫انسـانها می‌دانـد‪ .‬ایـن بنـد میثـاق جهانی حقـوق مدنی و سیاسـی حق‬
‫دسترسـی بـه معلومات‪ ،‬که از طریق اسـتفاده از حـق آزادی بیان ممکن‬
‫اسـت‪ ،‬را یکـی از حقوق اساسـی انسـان‌ها قلمداد نموده و آنـرا زیربنای‬
‫تمـام آزادی‌هـای می‌دانـد کـه ملـل متحـد متعهـد بـه حمایـت از آنها‬
‫اسـت‪ .‬یعنـی‪ ،‬آزادی بیـان و حـق دسترسـی بـه معلومـات و اطالعـات‬
‫زیربنـای تمـام حقوق انسـانی اند و در شـکل‌گیری ارزش‌های انسـانی‬
‫و جوامـع انسـانی ارزشـمدار نقـش اساسـی دارند‪.‬‬
‫‪ - 36‬آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری‬

‫قانـون اساسـی افغانسـتان (‪ :)1382‬مـاده سـی و چهـارم‬


‫قانـون اساسـی افغانسـتان آزادی بیـان را از تعـرض مصـوون دانسـته و‬
‫بـرای هـر افغان این حق را قایل شـده اسـت تـا فکر خود را به وسـیله‌ی‬
‫گفتـار‪ ،‬نوشـته‪ ،‬تصویر و دیگر وسـایل و بـا رعایت نمودن احـکام مندرج‬
‫در قانـون اساسـی‪ ،‬بیـان نمایـد‪ .‬این مـاده قانون حق طبع و نشـر مطالب‬
‫بـدون ارایـه‌ی قبلی بـه نهادهای دولتی را بـه اتباع افغانسـتان می‌دهد و‬
‫از حـق آزادی بیـان و حـق طبع و نشـر حمایـت می‌کند‪.‬‬

‫کنوانسـیون اروپایـی حقـوق بشـر (‪ :)1950‬مـاده دهـم‬


‫کنوانسـیون اروپایـی حقـوق بشـر از حـق آزادی بیـان و دسترسـی بـه‬
‫معلومـات حمایـت نمـوده و از دولت‌هـای حاکم می‌خواهد تـا حق آزادی‬
‫بیـان شـهروندان خـود را به‌حیث یک اصل اساسـی بپذیرنـد و از مداخله‬
‫در امـور آزادی بیـان شـهروندان اجتنـاب ورزنـد‪ .‬ایـن بنـد کنوانسـیون‬
‫اروپایـی حقـوق بشـر از نهادهـای همگانـی نیـز می‌خواهد تـا از محدود‬
‫کـردن حـق آزادی بیـان شـهروندان خـودداری نمایند‪.‬‬

‫کنوانسـیون امریکایـی حقـوق بشـر (‪ :)1969‬مـاده نهـم‬


‫کنوانسـیون امریکایـی حقـوق بشـر بـر حـق آزادی بیـان تأکیـد نموده و‬
‫آزادی بیـان را یکـی از حقـوق اساسـی انسـان‌ها قلمـداد می‌کنـد‪ .‬ایـن‬
‫مـاده کنوانسـیون امریکایـی حقوق بشـر حـق آزادی بیـان و آزادی بیان‬
‫آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری ‪37 -‬‬

‫اندیشـه را یکـی از حقـوق اساسـی شـهروندان و زیربنـای ارزش‌هـای‬


‫انسـانی در یـک جامعـه‌ی دیموکراتیـک دانسـته و محـدود سـاختن آنرا‬
‫ناجایـز قلمـداد می‌کنـد‪.‬‬

‫منشـور افریقایـی حقـوق انسـان و مـردم (‪ :)1981‬ماده‬


‫سـیزدهم منشـور افریقایـی حقـوق انسـان و مـردم حـق آزادی بیـان را‬
‫یکـی از حقـوق اساسـی انسـان‌ها دانسـته و آنـرا در قبـال پیشـرفت و‬
‫رشـد ظرفیـت افـراد و سـهم آن‌هـا در فعالیت‌هـای سیاسـی و اجتماعی‬
‫یـک فکتـور مهـم و حیاتـی قلمـداد می‌کنـد‪ .‬در کل‪ ،‬آزادی بیـان و حق‬
‫دسترسـی بـه معلومـات از جملـه مباحـث مهـم و ارزشـمندی انـد که در‬
‫تمـام قوانیـن و لوایح ملـی و بین المللی در قبال تعریـف و تحقق حقوق‬
‫اساسـی انسـان‌ها شـکل گرفتـه انـد‪ ،‬جایـگاه برجسـته‌ی خـود را دارند‪.‬‬
‫لوایـح و سـندهای معتبـر بین المللی که در بـاال از آن‌ها تذکر به‌عمل‬
‫آمـد‪ ،‬همـه آزادی بیـان و حـق دسترسـی بـه معلومـات را از جمله حقوق‬
‫اساسـی انسـان‌ها دانسـته و دسترسـی انسـان‌ها بـه این حـق را تضمین‬
‫و حمایـت می‌نماینـد‪ .‬بـا در نظر داشـت حـد اهمیت‌دهی کنوانسـیون‌ها‪،‬‬
‫اسـناد و اعالمیه‌هـای یـاد شـده بـه آزادی بیـان به‌مثابـه‌ی یـک ارزش‬
‫مهـم انسـانی و بـا در نظرداشـت حـد اهمیـت آزادی بیان و نقـش آن در‬
‫راسـتای شـکل‌گیری مفاهیـم و ارزش‌هـای انسـانی و جوامـع کثرت‌گرا‬
‫و ارزشـمدار انسـانی‪ ،‬الزم اسـت تـا انسـان‌ها اهمیـت این حـق و ارزش‬
‫مهـم را درک نمـوده و از آن به‌گونـه‌ی درسـت و مفیـد اسـتفاده نماینـد‪.‬‬
‫‪ - 38‬آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری‬

‫البته‪،‬نبایـد آزادی بیـان را بـا بی‌هـوده سـخن گفتن‪ ،‬پرداختـن به تبعیض‬


‫و تعصـب و توهیـن و تحقیـر دیگران اشـتباه گرفـت‪ .‬آزدای بیان به‌حیث‬
‫یکـی از اساسـی‌ترین حقوق انسـان‌ها و یکـی از سـازنده‌ترین ارزش‌های‬
‫انسـانی قابـل حمایـت می‌باشـد‪ ،‬امـا سـوء اسـتفاده از آزادی بیـان برای‬
‫بـر هـم زدن آرامـش و زندگـی مـردم و تعـرض بـه ارزش‌هـا‪ ،‬باورهـا و‬
‫اعتقـادات دیگـران ناجایز بـوده‪ ،‬مغایر با اصـل آزادی بیـان و قابل پیگرد‬
‫می‌باشـند‪.‬‬

‫محدوده و مزایای آزادی بیان‬


‫همـان گونه‌یـی کـه هـر ارزش و هـر حـق‪ ،‬به‌خاطـر قابـل تعریـف‬
‫بـودن و قابـل تحقـق شـدن‪ ،‬دارای محـدوده و چارچوب مشـخص خود‬
‫اسـت‪ ،‬آزادی بیـان نیـز یـک حـق و ارزش نامحدود و عـاری از چارچوب‬
‫مشـخص نیسـت‪ ،‬بلکـه دارای محـدوده و چارچـوب مشـخص خـود‬
‫می‌باشـد‪ .‬البتـه‪ ،‬آزادی بیـان به‌حیـث یک ارزش اساسـی انسـانی و یکی‬
‫از حقـوق مهـم و سـازنده‌ی انسـان‌ها‪ ،‬به‌صـورت کل در جوامـع انسـانی‬
‫به‌حیـث یـک حـق و ارزش مهـم و اساسـی شـناخته شـده اسـت‪ ،‬اما در‬
‫راسـتای تعریف این حق و ارزش مهم انسـانی و در جهت تعیین محدوده‬
‫و چارچـوب آن‪ ،‬جوامـع متفاوت انسـانی با در نظرداشـت نورم‌ها‪ ،‬ارزش‌ها‬
‫و باورهـای متفـاوت فـردی‪ ،‬اجتماعی‪ ،‬فرهنگی و دینی خـود‪ ،‬تعریف‌ها و‬
‫چارچوب‌هـای متفـاوت قایل انـد‪ .‬البتـه‪ ،‬موجودیت تفاوت‌ها در راسـتای‬
‫شـکل‌دهی محـدوده و چارچوب سـاختاری و محتوایی اصـل آزادی بیان‬
‫آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری ‪39 -‬‬

‫در جوامـع متفاوت انسـانی نادرسـت و ناموجه نیسـت‪ ،‬بلکـه همه ظروف‬
‫و بسـترهای متفاوتی انـد برای برخوردار بودن از محتوای مشـابه و انجام‬
‫کار مشـابه‪ .‬از این که کشـورها و جوامع متفاوت انسـانی دارای ارزش‌ها‪،‬‬
‫قوانیـن و نورم‌هـای متفـاوت اجتماعـی‪ ،‬سیاسـی‪ ،‬فرهنگـی و دینـی اند‪،‬‬
‫موجودیـت تفاوت‌ها در نحـوه‌ی تعریف کاربردی و محدوده‌ی سـاختاری‬
‫و محتوایـی آزادی بیـان حتمی و اجتناب ناپذیر اسـت‪ .‬کشـورها و جوامع‬
‫متفـاوت بـا در نظرداشـت قوانیـن‪ ،‬نورم‌هـا‪ ،‬ارزش‌ها و باورهـای متفاوت‬
‫خـود بـرای آزادی بیـان و نحـوه‌ی برخـوردار بـودن از این حـق و ارزش‬
‫مهـم انسـانی چارچـوب و معیارهـا را وضـع می‌نماینـد تا حق اسـتفاده از‬
‫آزادی بیـان را از تشـنج آفرینـی‪ ،‬یاوه‌گویـی‪ ،‬توهیـن بـه دیگـران و افترا‬
‫تفکیـک نمایند‪.‬‬
‫از سـویی هـم‪ ،‬از این‌کـه کشـورها و جوامع متفاوت انسـانی هر کدام‬
‫دارای ارزش‌هـا‪ ،‬باورهـا و نورم‌هـای متفاوت فـردی‪ ،‬اجتماعی‪ ،‬فرهنگی‪،‬‬
‫دینـی و سیاسـی انـد‪ ،‬می‌تواننـد از شـیوه‌های متفـاوت بیـان حقایـق و‬
‫دریافـت و رسـاندن معلومـات و اندیشـه‌ها برخـوردار بـوده و هر کـدام از‬
‫آزادی بیـان به‌حیـث یک ابـزار مهم روشـنگری و شریک‌سـازی مفاهیم‬
‫و ارزش‌هـا‪ ،‬بـه شـیوه‌های متفاوت اسـتفاده نماینـد‪ .‬هم‌چنـان‪ ،‬از این‌که‬
‫ارزش‌هـا‪ ،‬باورها و نورم‌های انسـانی در کشـورها و جوامـع متفاوت از هم‬
‫متفـاوت انـد و گاهـی یک فکتور می‌توانـد در یک جامعه ارزش پنداشـته‬
‫شـود و در جامعـه‌ی دیگـر ارزش پنداشـته نه‌شـود‪ ،‬می‌توانـد یـک طـرز‬
‫رفتـار و طـرز گفتار در یک جامعه پذیرفتنی و ارزشـمند باشـد‪ ،‬اما در یک‬
‫‪ - 40‬آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری‬

‫جامعـه‌ی دیگـر در تضـاد بـا ارزش‌هـا و نورم‌هـای اجتماعـی‪ ،‬فرهنگی‪،‬‬


‫دینـی و سیاسـی قـرار داشـته باشـد؛ از ایـن‌رو نحـوه‌ی اسـتفاده از حـق‬
‫آزادی بیـان نیـز می‌توانـد بر مبنـای تفاوت‌های یاد شـده متفاوت باشـند‬
‫و هـر کشـور و هـر جامعـه چارچوب مشـخص خـود را بـرای آزادی بیان‬
‫و نحـوه‌ی اسـتفاده از آن شـکل دهـد‪ .‬بـرای همیـن‪ ،‬دانسـتن نورم‌های‬
‫متفـاوت و شناسـایی و درک تفاوت‌هـای موجود در میان جوامع انسـانی‪،‬‬
‫انسـان‌ها‪ ،‬به‌خصـوص روزنامـه نـگاران‪ ،‬را کمـک می‌کننـد تـا در هـر‬
‫زمـان و مـکان از حـق آزادی بیـان به‌صـورت درسـت و مفیـد اسـتفاده‬
‫نماینـد‪ .‬بایـد متوجـه بـود کـه‪ ،‬همان‌گونه‌یـی کـه تفاوت‌هـای موجـود‬
‫میـان نورم‌هـا‪ ،‬باورهـا و ارزش‌هـای اجتماعـی و فرهنگـی در جوامـع‬
‫متفـاوت بـد نیسـتند و همـه ارزش‌های متفاوت انسـانی انـد‪ ،‬چارچوب‌ها‬
‫و سـاختارهای کاربـری متفـاوت ارایه شـده بـرای آزادی بیـان در جوامع‬
‫متفـاوت بـد نیسـتند‪ ،‬بلکـه راه‌هـای متفـاوت برای اسـتفاده‌ی درسـت و‬
‫مفیـد از آزادی بیـان انـد و انسـان‌ها بایـد همـواره تفاوت‌هـای موجود در‬
‫میـان جوامـع بشـری را درک نمـوده و بـه آنهـا احترام قایل شـوند‪.‬‬
‫آزادی بیـان به‌مثابـه‌ی یـک ارزش مهـم و یکـی از بنیادی‌تریـن‬
‫حقـوق فـردی‪ ،‬اجتماعـی و سیاسـی انسـان‌ها زمینه‌هـای کسـب و‬
‫منعکـس نمـودن معلومـات‪ ،‬نظریات و حقایـق‪ ،‬تبادل نظریـات و تجارب‬
‫در میـان افـراد‪ ،‬بیـان باورها و اندیشـه‌های متفـاوت در جوامع انسـانی و‬
‫شـکل‌گیری و گسـترش ارزش‌هـا‪ ،‬باورهـا و افـکار انسـانی را مهیا نموده‬
‫و راه را بـرای شـکل گیـری جوامـع ارزشـمدار انسـانی همـوار می‌سـازد‪.‬‬
‫آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری ‪41 -‬‬

‫حـق آزادی بیـان و ارزش قایـل شـدن بـه حقـوق دیگـران بـرای بیـان‬
‫نظریـات شـان باعـث می‌شـود تـا انسـان‌ها دیدگاه‌هـا و باورهـای خـود‬
‫و معلومـات دسـت داشـته‌ی خـود را بـدون کـدام تـرس بـه دیگـران‬
‫به‌گوینـد و منتقـل نماینـد؛ هم‌چنـان‪ ،‬بـه دیگـران نیـز حـق ابـراز نظر و‬
‫بیـان باورهایشـان را بدهنـد و در صـورت متفاوت و یا هـم مخالف بودن‬
‫دیـدگاه و نظریـات دیگـران‪ ،‬آنـرا بـا در نظرداشـت احترام به حـق آزادی‬
‫بیـان‪ ،‬تحمـل نماینـد‪ .‬به‌میان آمـدن همچو حالـت باعث توافـق و تقابل‬
‫دیدگاه‌هـا و باورهـا گردیـده و زمینه‌هـا را بـرای شـکل‌گیری باورهـا و‬
‫ارزش‌هـای مشـترک و یـا هـم متفـاوت انسـانی و به‌میان آمـدن جوامع‬
‫کثرت‌گـرا مهیا می‌سـازد‪ .‬اسـتفاده‌ی به مـورد و هدفمندانـه از حق آزادی‬
‫بیـان باعـث نشـر و پخـش حقایـق و بیـان نظریـات و باورهـا به‌خاطـر‬
‫آگاهـی دهـی و روشن‌سـازی اذهان عامـه می‌گردد و گسـترش معلومات‬
‫و مفاهیـم مفیـد و ارزشـمند باعـث به‌میـان آمـدن افـراد و جوامـع آگاه و‬
‫روشـن می‌شـود؛ موجودیـت افـراد و کتله‌هـای آگاه و روشـن مردمـی‬
‫باعـث شـکل‌گیری جوامـع و ملت‌هـای آگاه‪ ،‬روشـن و یک‌دیگـر پذیـر‬
‫می‌شـود‪ .‬بـرای همیـن‪ ،‬می‌تـوان آزادی بیـان را به‌حیـث زیربنـای تمـام‬
‫آزادی‌هـای انسـانی دانسـت؛ چـون‪ ،‬زمینه‌هـا را برای شـکل‌گیری دیگر‬
‫ارزش‌هـا و هم‌چنـان بـرای دسـت‌یابی بـه دیگـر حقـوق و ارزش‌هـای‬
‫انسـانی مهیـا می‌کند‪.‬‬
‫بایـد از حـق آزادی بیـان‪ ،‬کـه یکـی از ارزشـمندترین حقوق انسـانی‬
‫محسـوب می‌شـود‪ ،‬به‌گونـه‌ی درسـت و هدفمندانـه اسـتفاده شـود و‬
‫‪ - 42‬آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری‬

‫بـرای اسـتفاده‌ی درسـت و بـه مـورد از آزادی بیـان بایـد آنرا دانسـت و‬
‫آزادی بیـان را از گفتـار‪ ،‬نوشـته‌ها و حـرکات توهیـن آمیز‪ ،‬غیـر واقعی و‬
‫حساسـیت برانگیـز تفکیـک نمـود‪ .‬بایـد متوجه بود کـه اسـتفاده از زبان‬
‫نفـرت و بـر هـم زدن آرامـش روحـی و جسـمی دیگـران را نمی‌تـوان‬
‫حـق اسـتفاده از آزادی بیـان دانسـت‪ ،‬بلـک همچـو حـرکات در مغایرت‬
‫بـا مفهـوم و چارچـوب آزادی بیـان قـرار دارنـد‪ .‬نمی‌تـوان بـا اسـتفاده از‬
‫حـق آزادی بیـان به کسـی توهین کرد‪ ،‬بـه ارزش‌های فرهنگـی و دینی‬
‫دیگـران تعـرض نمـوده و تبعیـض و تعصـب را دامـن زد‪ .‬نمی‌تـوان بـا‬
‫اسـتفاده از نـام آزادی بیـان معلومـات دروغ را بـه دیگران منتقـل نمود و‬
‫در پـی ذهنیت سـازی‌های دروغین شـد‪ .‬بایـد متوجه بود که‪ ،‬اسـتفاده از‬
‫زبـان نفـرت‪ ،‬توهیـن به دیگـران‪ ،‬پرداختن به تعصب و مباحث و مسـایل‬
‫تبعیـض آمیـز‪ ،‬تعـرض بـه مقدسـات و باورهـای دینـی و ارزش‌هـای‬
‫اجتماعی و فرهنگی دیگران و بیان و نشـر و پخش معلومات نادرسـت و‬
‫سـوء اسـتفاده از حـق آزادی بیان همه مغایـر با مفهوم و حد ارزشـمندی‬
‫واقعـی آزادی بیـان انـد‪ ،‬سـوء اسـتفاده از آزادی بیـان تلقی شـده و قابل‬
‫پیگـرد می‌باشـند‪ .‬انسـان‌ها بایـد همـواره از حـق آزادی بیـان به‌گونـه‌ی‬
‫سـالم‪ ،‬هدفمندانـه و سـازنده و بـر مبنـای نیازمندی‌هـای خـود و جوامع‬
‫انسـانی اسـتفاده نمایند؛ نـه به‌حیث ابـزار توهین به دیگـران‪ ،‬برانگیختن‬
‫حساسـیت‌ها و بـر هـم زدن آرامـش روحـی و محیطـی دیگران‪.‬‬
‫مـردم‪ ،‬به‌خصـوص روزنامه‌نـگاران و کسـانی کـه در راسـتای‬
‫اطالع‌رسـانی فعـال انـد‪ ،‬بایـد محـدوده و حـد ارزشـمندی آزادی بیان را‬
‫آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری ‪43 -‬‬

‫بفهمنـد و درک کننـد و از آن در جهـت آگاهی‌دهـی‪ ،‬نشـر و پخـش‬


‫حقایـق و معلومـات مفیـد و هم‌چنـان روشن‌سـازی اذهان عامه اسـتفاده‬
‫نماینـد‪ .‬الزم اسـت تا در راسـتای اسـتفاده از حـق آزادی بیـان‪ ،‬نورم‌ها و‬
‫موازیـن اخالقـی‪ ،‬به‌خصـوص اخلاق روزنامه‌نـگاری را در نظر داشـته و‬
‫به‌گونـه‌ی آگاهانـه‪ ،‬مسـووالنه و هدفمندانـه از حـق آزادی بیان اسـتفاده‬
‫نماینـد‪ .‬درک حـد ارزشـمندی آزادی بیـان و نحـوه‌ی اسـتفاده درسـت‬
‫و سـازنده از آن هـم بـه نفـع انسـان‌ها به‌حیـث واحدهـای مسـتقل و‬
‫تأثیرگـذار جوامـع انسـانی اسـت و هـم بـه نفـع جوامـع انسـانی؛ رعایت‬
‫نورم‌هـای اخالقـی در راسـتای اسـتفاده از حـق آزادی بیـان و اسـتفاده‬
‫از بیـان متکـی بـر خـرد و زبـان نیک باعث می‌شـود تـا اسـتفاده از حق‬
‫آزادی بیـان همـواره مفید و سـازنده واقع شـود‪ .‬برای اسـتفاده‌ی به مورد‬
‫از حـق آزادی بیـان و زمینه‌های اطالع‌رسـانی و روشـنگری در عرصه‌ی‬
‫فعالیت‌هـای حرفه‌یـی روزنامه‌نـگاری‪ ،‬دانسـتن اخلاق روزنامه‌نـگاری و‬
‫درک رابطـه هـا و تأثیـرات متقابـل آن بـا آزادی بیـان از جملـه الزامـات‬
‫کاری بـرای روزنامـه نـگاران حرفه‌یی و فعـاالن عرصه‌ی اطالع‌رسـانی‬
‫و روشـنگری محسـوب می‌شـوند‪.‬‬
‫اخالق روزنامه‌نگاری‬
‫اخلاق روزنامـه نـگاری عبـارت از مجموعـه‌ی از اصـول اخالقـی‪،‬‬
‫نورم‌هـا و معیارهـای کاری و مسـلکی و تعهـدات فـردی می‌باشـد کـه‬
‫یـک چارچـوب سـاختاری و مفهومـی را جهـت انجـام کارهـای ارزنـده‬
‫و حرفه‌یـی روزنامـه نـگاری و رهنمایـی روزنامـه نـگاران و فعـاالن‬
‫عرصـه‌ی اطلاع رسـانی بـرای رعایـت موازیـن اخالقـی در راسـتای‬
‫کار روزنامه‌نـگاری شـکل می‌دهنـد‪ .‬البتـه‪ ،‬اخلاق روزنامه‌نـگاری‬
‫به‌گونـه‌ی واقعـی و عملـی تنهـا در بـر گیرنـده‌ی اصـول و نورم‌هـای‬
‫نمی‌شـود کـه از سـوی نهادها و حکومت‌هـا طرح و ارایه می‌شـوند‪ ،‬بلکه‬
‫اخلاق روزنامه‌نـگاری شـامل دانسـتن‪ ،‬درک و عمـل اصـول و مفاهیـم‬
‫اخالقـی مرتبـط بـه کار روزنامه‌نـگاری و اطلاع رسـانی می‌باشـد کـه‬
‫در راسـتای اتخـاذ تصامیـم و انجـام کارهـای عملـی‪ ،‬روزنامه‌نـگاران و‬
‫فعـاالن عرصـه‌ی اطلاع رسـانی را کمـک می‌کنـد تـا کارهای خـود را‬
‫به‌گونـه‌ی سـالم و برابـر بـا اصـول اخلاق روزنامه‌نـگاری انجـام دهند‪.‬‬
‫روزنامه‌نـگاران و کارکنـان عرصـه‌ی روزنامه‌نـگاری باید عناصـر‪ ،‬اصول‬
‫و نورم‌هـای شـکل‌دهنده‌ی چارچوباخلاق روزنامه‌نـگاری را بفهمنـد و‬
‫درک نماینـد و در عمـل به‌گونـه‌ی منظم رعایت نماینـد؛ در غیر آن‪ ،‬تنها‬
‫بلـد بـودن با اصـول نامه‌هـاو نورم‌ها نمی‌توانـد تضمین کننـده‌ی رعایت‬
‫آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری ‪45 -‬‬

‫اخلاق روزنامـه نـگاری در جریـان کار عملـی باشـد‪ .‬نحـوه‌ی رعایـت‬


‫اصـول اخلاق روزنامه‌نگاری بسـتگی بـه ظرفیت‌های فردی و مسـلکی‬
‫افـراد دارد و کسـانی کـه به‌گونـه‌ی متـوازن از ظرفیت‌هـای الزم فردی‬
‫و مسـلکی برخـوردار انـد‪ ،‬می‌تواننـد بـا درک حاالت و شـرایط کاری و با‬
‫داشـتن حاکمیـت بـر اوضـاع کاری‪ ،‬اصـول و نورم‌هـای شـکل‌دهنده‌ی‬
‫اخلاق روزنامه‌نـگاری رعایـت کننـد‪.‬‬
‫رعایـت اخلاق روزنامه‌نـگاری باعـث می‌شـود تـا روزنامه‌نـگاران‬
‫از حـق آزادی بیـان و فرصت‌هـای سـازنده‌ی موجـود در عرصـه‌ی‬
‫روزنامه‌نـگاری بـرای روشـنگری و بهبـود زندگی مردم اسـتفاده‌ی سـالم‬
‫و بـه مـورد نمـوده و همـواره در کارهایشـان موفـق باشـند‪ .‬همچنـان‪،‬‬
‫رعایـت اخلاق روزنامه‌نگاری و حفظ تعادل و توازن در راسـتای اسـتفاده‬
‫از حـق آزادی بیـان و رعایـت اخلاق روزنامه‌نـگاری باعـث می‌شـوند‬
‫تـا انسـان‌ها‪ ،‬به‌خصـوص روزنامه‌نـگاران‪ ،‬از تهمـت و افتـرا‪ ،‬توهیـن بـه‬
‫دیگـران‪ ،‬نشـر و پخـش معلومـات نادرسـت و غیـر واقعـی‪ ،‬پرداختـن به‬
‫تعصـب و تبعیـض و بر انگیختن احساسـات مـردم خودداری نمـوده و در‬
‫عـوض در جهـت انعـکاس حقایـق‪ ،‬دریافـت و نشـر معلومـات و مطالب‬
‫مفیـد و ارزنـده‪ ،‬روشن‌سـازی اذهـان عامـه و تشـریح مفاهیـم ارزشـمند‬
‫و مفیـد بـرای زندگـی فـردی و اجتماعـی انسـان‌ها فعالیـت نماینـد‪ .‬در‬
‫هم‌چـو حالت‪ ،‬کارهـای روزنامه نـگاران و افراد فعـال در عرصه‌ی اطالع‬
‫رسـانی از همیت و ارزشـمندی خاصی برخوردار شـده و در راستای بهبود‬
‫زندگـی فـردی و اجتماعـی انسـان‌ها نقـش مهمـی را بـازی می‌کننـد؛‬
‫‪ - 46‬آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری‬

‫چـون‪ ،‬همـواره معلومـات دقیـق و مفیـد یکـی از عناصـر مهم مـورد نیاز‬
‫بـرای مفیـد زیسـتن‪ ،‬آگاهانه‌زیسـتن و بهتر زیسـتن محسـوب می‌شـود‪.‬‬
‫دوگان (‪ )2008‬بـر نقـش رعایـت نورم‌هـای اخالقـی در راسـتای‬
‫کار روزنامه‌نـگاری و موفقیـت روزنامه‌نـگاران تأکیـد نمـوده و رعایـت‬
‫اخلاق روزنامه‌نـگاری را عمده‌تریـن عامـل جایگاه‌یابـی و کسـب‬
‫اعتمـاد رسـانه‌ها و روزنامه‌نـگاران در میـان توده‌هـای مردمـی می‌دانـد‪.‬‬
‫بـه گفتـه‌ی وی‪ ،‬در صورتی‌کـه روزنامه‌نـگاران و رسـانه‌ها معیارهـا و‬
‫نورم‌هـای پذیرفتـه شـده‌ی اخالقـی در عرصـه‌ی کار روزنامه‌نـگاری را‬
‫رعایـت نکننـد‪ ،‬امـکان خارج شـدن شـان از ایـن عرصـه‌ی کاری وجود‬
‫خواهـد داشـت‪ .‬بـه گفتـه‌ی مدسـین (‪ ،)2008‬مسـلک روزنامه‌نـگاری با‬
‫دیگـر عرصه‌هـای کاری متفـاوت اسـت و رعایـت نورم‌هـای اخالقـی‬
‫در ایـن مسـلک و عرصـه‌ی کاری از اهمیـت خاصـی برخوردار اسـت‪ .‬از‬
‫اینکـه‪ ،‬کار روزنامه‌نـگاری به‌گونـه‌ی مسـتقیم بـا مـردم و اذهـان عامـه‬
‫رابطـه دارد‪ ،‬رعایـت اخلاق روزنامه‌نـگاری و انجـام کارهای مسـووالنه‬
‫بیشـتر سـازنده بـوده و پیامدهـای کار روزنامه‌نـگاری در همچـو حـاالت‬
‫بیشـتر مـورد پسـند گیرنـدگان منتقـد و آگاه قـرار خواهنـد گرفت‪ .‬الیسـا‬
‫(‪ )2007‬نیـز رعایـت اخلاق روزنامه‌نـگاری را مهـم می‌داند‪ ،‬امـا والش‪-‬‬
‫چیلـدرز (‪ )2015‬معتقـد اسـت کـه روزنامه‌نـگاران بایـد نحـوه‌ی رعایت‬
‫اصـول اخلاق روزنامه‌نـگاری را در عمـل بداننـد و در جریـان کار عملی‬
‫متوجـه شـوند که کـدام اصـول و نورم‌هـا را در کدام حـاالت باید رعایت‬
‫نماینـد؛ وی بـر فراگیـری آموزش‌هـای منظـم بـرای برخوردار شـدن از‬
‫آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری ‪47 -‬‬

‫توانایی‌هـای الزم بـرای درک و رعایـت اصـول اخلاق روزنامه‌نـگاری‬


‫به‌گونـه‌ی عملـی تأکیـد دارد‪.‬‬
‫اخلاق روزنامه‌نـگاری و رعایت آن در جریان انجام کارهای عملی به‬
‫سـاختار و محتوای کاری روزنامه‌نگاران و فعاالن عرصه‌ی اطالع‌رسـانی‬
‫ارزش بیشـتر بخشـیده و کارهـای اطالع‌رسـانی و روزنامه‌نـگاری را‬
‫بیشـتر مسـووالنه و مفیـد می‌سـازد‪ .‬فهمیـدن و رعایـت نمـودن اخالق‬
‫روزنامه‌نـگاری از جملـه الزامـات اساسـی کار حرفـه‌ی روزنامه‌نـگاری‬
‫محسـوب می‌شـوند و روزنامه‌نـگاران را کمـک می‌کننـد تـا چالش‌هـای‬
‫ممکـن را کاهـش بخشـیده و حـد ارزشـمندی و موثریت کارهایشـان را‬
‫افزایـش بخشـند‪ .‬رعایت اصـول و مقرره‌های شـکل دهنـده‌ی چارچوب‬
‫اصلـی اخالق روزنامه‌نگاری باعث دریافت و رسـاندن معلومات و مفاهیم‬
‫به‌گونـه‌ی سـالم و مفیـد گردیـده و حـد سـازندگی کار روزنامه‌نـگاری و‬
‫اطالع‌رسـانی به‌خاطـر روشن‌سـازی اذهـان عامـه را بیشـتر می‌سـازد‪.‬‬
‫روزنامه‌نـگاران حرفه‌یـی مکلـف انـد تا ضمن کسـب و تقویـه‌ی ظرفیت‬
‫مسـلکی و تجـارب کاری در عرصـه‌ی روزنامه‌نـگاری‪ ،‬اصـول اساسـی‬
‫اخلاق روزنامه‌نـگاری را نیـز بداننـد و از مهارت‌هـای الزم بـرای عملی‬
‫نمـودن آن در زندگـی کاری خویـش برخوردار شـوند‪.‬‬
‫البتـه‪ ،‬کشـورها و جوامـع متفـاوت با در نظرداشـت نورم‌هـا‪ ،‬ارزش‌ها‬
‫و معیارهـای متفـاوت فـردی‪ ،‬اجتماعـی‪ ،‬فرهنگـی‪ ،‬دینـی و سیاسـی که‬
‫دارنـد‪ ،‬ممکـن اسـت اصـول و معیارهای متفـاوت را در چارچـوب اخالق‬
‫روزنامه‌نـگاری طـرح و ارایـه نماینـد و جوامع متفـاوت دارای حد متفاوت‬
‫‪ - 48‬آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری‬

‫توقـع در راسـتای رعایـت نورم‌ها و اصول اساسـی اخلاق روزنامه‌نگاری‬


‫باشـند‪ .‬از ایـن‌رو‪ ،‬روزنامه‌نـگاران و فعـاالن عرصـه‌ی اطالع‌رسـانی باید‬
‫همـواره نورم‌هـا و لوایـح کاری متعلق بـه جوامع و کشـورهای متفاوت را‬
‫مـرور نمـوده و پیرامـون نورم‌هـا و معیارهـای اخالقی و ارزش‌هـا‪ ،‬باورها‬
‫و نورم‌هـای اجتماعـی‪ ،‬فرهنگـی‪ ،‬دینـی و سیاسـی جوامع و کشـورهای‬
‫متفـاوت خـود را آگاه نموده و در جریـان کارهای عملی بر مبنای ارزش‌ها‬
‫و نورم‌هـای موجـود در محیـط کاری خود‪ ،‬اصول اخلاق کاری و اخالق‬
‫روزنامه‌نـگاری را رعایـت نماینـد‪ .‬امـا‪ ،‬اخلاق روزنامه‌نـگاری دارای یک‬
‫سلسـله قواعـد و نورم‌هـای جهانـی نیز می‌باشـد کـه از سـوی نهادهای‬
‫مهـم و مسـلکی روزنامه‌نـگاری طـرح و ارایـه شـده اند که باید از سـوی‬
‫روزنامه‌نـگاران حرفه‌یـی بـدون در نظرداشـت مرزهـا و محدوده‌هـای‬
‫مکانـی و زمانـی درک و رعایت شـوند‪ .‬یعنی‪ ،‬اصول و معیارهای اساسـی‬
‫و مهـم شـکل دهنده‌ی چارچـوب اصلی اخالق روزنامه‌نگاری در سراسـر‬
‫جهـان و در میـان تمـام مردمان باورمند به ارزش‌های انسـانی یک‌سـان‬
‫انـد و فقـط اجـزای فرعـی آن بـا در نظرداشـت تفاوت‌هـای فرهنگـی‪،‬‬
‫جغرافیایـی و اجتماعی‪ ،‬متفـاوت اند‪.‬‬
‫چارچوب ساختاری و محتوایی اخالق روزنامه‌نگاری‬
‫بـا آن کـه اخلاق روزنامـه نـگاری و اصـول و نورم‌هـای شـکل‬
‫دهنـده‌ی اخلاق روزنامه‌نـگاری در کشـورها و جوامـع متفـاوت بـا در‬
‫نظرداشـت نورم‌هـا‪ ،‬ارزش‌هـا و باورهـای متفاوت که دارند‪ ،‬ممکن اسـت‬
‫سـاختار و نحوه‌ی تحقق متفاوت داشـته باشـد‪ ،‬اما اصول اساسـی اخالق‬
‫روزنامه‌نـگاری در عرصـه‌ی فعالیت‌های حرفه‌یـی روزنامه‌نگاری در میان‬
‫تمـام ملت‌هـا و کشـورهای باورمنـد به ارزش‌های انسـانی مشـابه اند‪ .‬از‬
‫سـویی هـم‪ ،‬بعضـی از نهادهـا و انجمن‌هـا و اتحادیه‌هـای بیـن المللـی‬
‫روزنامه‌نـگاری به‌گونـه‌ی حرفه‌یـی و منظم بـرای اخلاق روزنامه‌نگاری‬
‫یـک سلسـله اصول و معیارهـای را طـرح و ارایه نموده اند کـه می‌توانند‬
‫در تمـام کشـورها قابـل تحقـق و رعایـت باشـند‪ .‬به‌صـورت کل‪ ،‬اخالق‬
‫روزنامه‌نـگاری روی چهـار اصـل اساسـی اسـتوار اسـت‪ ،‬کـه عبـارت اند‬
‫از دریافـت و رسـاندن حقیقـت (بـدون کم و کاسـت و تصـرف)‪ ،‬کاهش‬
‫آسـیب‌های ممکن‪ ،‬مسـتقل بودن در کار و انجام کار مسـووالنه (بدوش‬
‫گرفتـن مسـوولیت‌های کار انجـام شـده)‪ .‬ایـن چهـار اصـل اساسـی‬
‫چارچـوب اصلـی اخلاق روزنامه‌نـگاری را شـکل می‌دهنـد‪ .‬در میـان‬
‫دیگـر نهادهـا و اتحادیه‌هـای جهانی روزنامـه نگاری‪ ،‬فدراسـیون جهانی‬
‫ژورنالیسـتان (‪ )IFJ, 1986‬و انجمـن ژورنالیسـتان حرفه‌یـی (‪SPJ,‬‬
‫‪ - 50‬آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری‬

‫‪ )1996‬به‌گونـه‌ی منظـم سـاختار و چارچـوب مشـخصی را بـرای اخالق‬


‫روزنامه‌نـگاری طـرح و ارایـه نمـوده انـد کـه در ذیـل ذکر می‌شـوند‪.‬‬
‫رهنمـون و اصـول اساسـی اخلاق روزنامه‌نـگاری کـه از سـوی‬
‫فدراسـیون جهانـی ژورنالیسـتان‬
‫(‪ )International Federation of Journalists‬طـرح و‬
‫ارایـه شـده انـد‪ ،‬که ایـن چارچـوب به‌حیث یک اسـتندرد جهانـی اخالق‬
‫روزنامه‌نـگاری پذیرفتـه شـده اسـت‪:‬‬
‫راسـتی و جسـتجو و نشـر حقایق‪ ،‬آزادی در کار و کاهش آسـیب‌های‬
‫ممکـن از جملـه اصـول اساسـی کار حرفه‌یـی روزنامه نگاری محسـوب‬
‫می‌شوند‪.‬‬
‫انجـام کار مسـووالنه و تهیه و نشـر خبـر و گزارش بـر مبنای آگاهی‬
‫کامـل و مبتنـی بـر حقایـق و واقعیت‌هـا و اسـتفاده از شـیوه‌ی معیاری و‬
‫مسـلکی کار روزنامـه نـگاری از جملـه الزامـات اخلاق روزنامه‌نـگاری‬
‫حرفه‌یـی محسـوب می‌شـوند‪.‬‬
‫ژورنالیسـتان مسـلکی و متعهـد بـه رعایـت معیارهـای اخالقـی‬
‫روزنامه‌نـگاری بایـد بـه اهمیـت مسـوولیت‌پذیری و حسـاب‌دهی‬
‫به‌شـیوه‌ی عادالنه و دیموکراتیک باورمند باشـند و از رسـاندن آسـیب به‬
‫دیگـران خـودداری نمایـد و در صـورت تهیـه و نشـر معلومات و مسـایل‬
‫غیرواقعـی و غیرضـروری که آسـیب‌های فردی و اجتماعـی در پی دارند‪،‬‬
‫ژورنالیسـت بایـد به‌گونـه‌ی عاجـل و جـدی در پـی اصلاح آن باشـد‪.‬‬
‫محرمیـت کاری و حفـظ هویـت منابـع کـه نمی‌خواهند هویت شـان‬
‫آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری ‪51 -‬‬

‫فـاش شـود از جملـه الزامـات اخالقـی کار روزنامه‌نـگاری محسـوب‬


‫می‌شـود و ژورنالیسـتان بایـد بـه ایـن اصـل توجـه داشـته باشـند‪.‬‬
‫دوری جسـتن از تبعیـض‪ ،‬تعصب‪ ،‬جانبداری‪ ،‬تهمـت‪ ،‬افترا و پرداختن‬
‫بـر تعصـب و تبعیـض نـژادی‪ ،‬قومـی‪ ،‬جنسـیتی‪ ،‬دینـی و غیـره مغایـر‬
‫نورم‌هـای اخالقـی روزنامه‌نـگاری انـد و ژورنالیسـتان بایـد از پدیده‌های‬
‫مضـر یـاد شـده خـود را دور نگهدارنـد و در کار خـود صـادق و بی‌طـرف‬
‫باشند‪.‬‬
‫سـرقت ادبـی‪ ،‬تحریـف حقایـق‪ ،‬تهیـه و نشـر معلومـات نادرسـت و‬
‫مضر و رشوه‌سـتانی به‌خاطر تأثیرگذاری در پروسـه‌ی نشـرات و دسـتبرد‬
‫حقایـق بـا نورم‌هـای کاری و اخالقـی مسـلک روزنامه‌نـگاری مغایـرت‬
‫جـدی دارنـد و ژورنالیسـتان بایـد از همچو مسـایل دور باشـند‪.‬‬
‫ژورنالیسـتان کـه می‌خواهنـد از جایـگاه و اعتبـار خـوب کاری و‬
‫مسـلکی برخـوردار باشـند‪ ،‬بایـد مسـتقل باشـند و از جانبـداری و دخالت‬
‫در برنامه‌هـای سیاسـی‪ ،‬گروهـی جانبدارانـه و برنامه‌هـای تجارتـی و‬
‫سـودجویانه کـه بـه نحـوی می‌تواننـد اسـتقاللیت و کیفیـت کاری آنهـا‬
‫را تحـت شـعاع قـرار داده و غیـر جانبـدار بـودن آنهـا را زیر سـوال ببرند‪،‬‬
‫خـودداری کنند‪.‬‬
‫ژورنالیسـتان بایـد متوجـه باشـند کـه نورم‌هـا و معیارهـای کاری و‬
‫اخالقـی عرصـه‌ی روزنامه‌نـگاری وقتـی خـوب و مفیـد اند کـه در عمل‬
‫پیـاده شـوند و ژورنالیسـتان در جریـان کارهـای مسـلکی خـود آنهـا را‬
‫رعایـت نمـوده و کارهـای خود را بر مبنـای نورم‌ها و معیارهای مسـلکی‬
‫‪ - 52‬آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری‬

‫و اخالقـی انجـام دهنـد‪ .‬به‌گونـه‌ی مشـخص‪ ،‬مسـایل و نورم‌هـای کـه‬


‫بایـد در جریـان تهیـه‪ ،‬ترتیـب و نشـر خبـر و معلومـات در نظـر گرفتـه‬
‫شـوند‪ ،‬در ذیـل بیـان می‌شـوند‪.‬‬
‫معیارهای اساسـی که از سـوی فدراسـیون جهانی ژورنالیسـتان برای‬
‫دریافـت‪ ،‬جمـع‌آوری و نشـر خبر و معلومـات طرح و ارایه شـده اند‪:‬‬
‫‪ -‬احتـرام داشـتن بـه حقایـق و حـق مـردم بـرای دسـت یافتـن بـه‬
‫حقیقـت نخسـتین مکلفیـت کاری یـک ژورنالیسـت می‌باشـد‪.‬‬
‫‪ -‬به‌خاطـر دریافـت و نشـر حقایـق‪ ،‬ژورنالیسـت بایـد همیشـه از‬
‫اساسـات آزادی عمـل در جهـت دریافـت‪ ،‬جمـع آوری و نشـر و پخـش‬
‫خبـر دفـاع نمـوده و حـق ابراز نظر مناسـب و نقد بـه مـورد را حفظ کند‪.‬‬
‫‪ -‬ژورنالیسـت بایـد مسـایلی را گـزارش دهـد کـه خـودش از اصـل‬
‫واقعیـت و محـل آن اطلاع و آگاهـی دارد؛ ژرنالیسـت نه‌بایـد در پـی‬
‫کتمان معلومات ضروری باشـد و نباید در پی نشـر معلومات دروغ باشـد‪.‬‬
‫‪ -‬ژورنالیسـت بایـد فقـط از شـیوه‌های معیاری بـرای دریافت‪ ،‬تنظیم‬
‫و نشـر خبـر و معلومات اسـتفاده نماید‪.‬‬
‫‪ -‬ژورنالیسـت بایـد حـد اکثـر تلاش خـود را به‌خاطـر تصحیـح و‬
‫ترمیـم خبـر و معلومات نشـر شـده که نا درسـت و مضر ثابت می‌شـوند‪،‬‬
‫انجـام دهد‪.‬‬
‫‪ -‬ژورنالیسـت بایـد به‌خاطـر رعایـت نورم‌هـای تخصصـی و کسـب‬
‫اعتمـاد بیشـتر به‌خاطـر خبر و معلومـات‪ ،‬منابع خبر و معلومـات را با دقت‬
‫مـورد ارزیابی قـرار دهد‪.‬‬
‫آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری ‪53 -‬‬

‫‪ -‬ژورنالیسـت بایـد در قبـال اضـرار و پیامدهـای ناگـوار تبعیـض و‬


‫جانبـداری در نشـر خبـر آگاهـی کامـل داشـته باشـد و از پرداختـن بـه‬
‫هرنـوع برخـورد تبعیض‌آمیـز و جانبدارانـه جلوگیـری نمـوده و در صورت‬
‫ارتـکاب اشـتباه‪ ،‬در اسـرع وقـت در پـی تصحیـح و ترمیـم آن باشـد‪.‬‬
‫‪ -‬ژورنالیست باید بداند که موارد ذیل تخطی مسلکی می‌باشند‪:‬‬
‫سرقت ادبی‬
‫ارایه‌ی معلومات نادرست و مخرب‬
‫تهمت‪ ،‬افتراء‪ ،‬توهین و اتهام بی اساس‬
‫پذیرش و اخذ رشوت در هر حالت و شکلی که باشد‬
‫‪ -‬ژورنالیسـتان بایـد مـوارد فـوق را در جریـان تهیـه‪ ،‬ترتیـب و نشـر‬
‫خبـر و معلومـات در نظـر گرفتـه و نورم‌های کاری و مسـایل مسـلکی را‬
‫بـا در نظرداشـت قوانیـن نافذه در کشـور محـل کار خود در نظـر گرفته و‬
‫عملی نماینـد (‪IFJ, 1954‬؛ وایـت‪.)2008 ،‬‬
‫هم‌چن�ان‪ ،‬انجم�ن روزنامه‌نگاران حرفه‌ی�ی( (�‪Society of Pro‬‬
‫‪ )fessional Journalists‬کـه یـک نهاد بین المللی اسـت و در‬
‫جهـت رشـد فعالیـت روزنامه‌نـگاری و حمایـت از روزنامه‌نـگاران فعالیت‬
‫دارد‪ ،‬اخلاق کلـی روزنامه‌نـگاری حرفه‌یـی را زیر کد اخلاق (‪Code‬‬
‫‪ )of Ethics-SPJ, 1996‬در چهار بخش عمده ارایه داشـته اسـت‪.‬‬
‫ماده‌هـای چهـار گانـه‌ی ایـن کـد اخالقـی حرفه‌یی کـه در سـال ‪2014‬‬
‫تهیـه گردیده و ارایه شـده اسـت‪ ،‬عبـارت اند از‪:‬‬
‫‪ - 54‬آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری‬

‫جستجو و گزارش حقایق‬


‫ایـن کـد اخالقـی از ژورنالیسـتان مسـلکی می‌خواهـد تا همـواره به‬
‫دنبـال حقایـق باشـند و همین‌کـه بـه حقیقتـی دسـت یافتند‪ ،‬بـدون کم‬
‫و کاسـت آنـرا انعـکاس دهنـد‪ .‬اجـزای مهـم بنـد اول کد اخالقـی برای‬
‫روزنامه‌نـگاری حرفه‌یـی عبـارت انـد از‪:‬‬
‫‪ -‬گرفتـن مسـوولیت بـرای دقیـق بـودن کار‪ ،‬بررسـی اطالعـات و‬
‫محتـوای مطالـب قبـل از نشـر آن و اسـتفاده از منابع اصلـی در هر زمان‬
‫و تحـت هر شـرایط‪.‬‬
‫‪ -‬ترجیـح دادن دقـت بر سـرعت و شـکل‌کاری‪ ،‬جلوگیـری از ارایه‌ی‬
‫اطالعـات به‌گونـه‌ی نادرسـت و توجـه داشـتن بـه ارایـه‌ی اطالعـات‬
‫به‌گونـه‌ی سـاده‪.‬‬
‫‪ -‬جمـع‌آوری‪ ،‬جدید‌سـازی و تصحیـح اطالعـات بـر مبنـای زمنیه‌ها‬
‫و جریـان وقـوع یک موضـوع خبری‪.‬‬
‫‪ -‬محتـاط بـودن در جهـت وعـده سـپردن بـرای انجـام یـک کار و‬
‫جـدی گرفتـن وعـده‌ی سـپرده شـده به‌واسـطه‌ی خـود و دیگـران‪.‬‬
‫‪ -‬تلاش نمـودن برای دریافت منابـع معتبر‪ ،‬ارزیابـی منابع به‌صورت‬
‫دقیق و شـریک سـاختن منابع با مخاطبان‪.‬‬
‫‪ -‬ارایه‌ی شـجاعانه‌ی اطالعات‪ ،‬خودداری از کلیشه‌سـازی‪ ،‬خودداری‬
‫از انحـراف مسـیر اطالع‌رسـانی و تلاش کـردن بـرای بر جسته‌سـاختن‬
‫بخش‌هـای متفاوت شـامل اطالعـات و برنامه‌های نشـراتی‪.‬‬
‫آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری ‪55 -‬‬

‫کاهش آسیب‌های احتمالی‬


‫ایـن بنـد شـامل در کـد اخالقـی روزنامه‌نـگاری حرفه‌یـی تأکیـد بر‬
‫کاهـش آسـیب‌های احتمالـی بـه روزنامـه نـگار‪ ،‬منابـع مرتبط بـه خبر و‬
‫برنامه‌هـای قابل نشـر و هم‌چنان بـه مخاطبان دارد‪ .‬گاهی ممکن اسـت‬
‫نشـر اخبـار و اطالعـات تـازه و جـدی یـک سلسـله آسـیب‌های را برای‬
‫مراجـع شـریک کننـده و یـا هـم روزنامه‌نـگاران و رسـانه‌های کـه نشـر‬
‫می‌کننـد‪ ،‬در پـی داشـته باشـند‪ .‬بـرای همین‪ ،‬بایـد تالش صـورت گیرد‬
‫تـا آسـیب‌های احتمالـی به حد اقل آن برسـند‪ .‬برای انجام ایـن کار‪ ،‬چند‬
‫نکتـه تذکـر رفتـه اند کـه در ذیل نگاشـته می‌شـوند‪:‬‬
‫‪ -‬در نظـر گرفتـن نیازمندی‌هـای مخاطبـان برای اطالعـات و حفظ‬
‫تعـادل در اطالع‌رسـانی بـا در نظرداشـت آسـیب‌های احتمالـی؛ بایـد‬
‫متوجـه بـود که تهیه و نشـر اخبار نباید وسـیله‌ی غـرور و خودنمایی‌های‬
‫بی‌مـورد تلقی شـود‪.‬‬
‫‪ -‬ابـراز همـدردی بـا کسـانی‌که ممکـن بـا منتشـر شـدن خبـر و‬
‫برنامـه‌ی تهیـه شـده بـه نحوی متأثیر شـوند؛ هم‌چنـان‪ ،‬در نظـر گرفتن‬
‫حساسـیت‌های ممکـن هنـگام برخـورد بـا نوجوانـان و افـراد بی‌تجربـه‪،‬‬
‫هنـگام تهیـه و نشـر خبـر در قبـال قربانیـان خشـونت‌های جنسـی و‬
‫هم‌چنیـن هنـگام پرداختـن بـه تفاوت‌هـای فرهنگـی و اجتماعـی‪.‬‬
‫‪ -‬تالش برای دسـت یافتن به اطالعات و معلومات از راه‌های قانونی‬
‫و معقول و بررسی مطالب و معلومات و اجتناب از کنجکاوی‌های بی‌مورد‪.‬‬
‫‪ - 56‬آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری‬

‫‪ -‬در نظـر گرفتـن حـق افـراد مظنـون و تفـاوت قایـل شـدن میـان‬
‫مظنونیـن و مجرمیـن در هنـگام تهیـه و نشـر خبـر‪.‬‬
‫‪ -‬در نظـر گرفتـن عواقـب و نتایـج بلند مـدت اطالعات و گزارشـات‬
‫قابـل نشـر‪ ،‬کـه در یک مـدت طوالنی چـه نتایجـی را بر زنده‌گـی مردم‬
‫به‌جـا می‌گذارنـد‪.‬‬

‫استقاللیت‌کاری‬
‫اسـتقاللیت و مسـتقل عمـل کـردن در حرفـه‌ی روزنامه‌نـگاری‬
‫از اهمیـت خاصـی برخـوردار اسـت‪ .‬روزنامه‌نـگاران حرفه‌یـی همـواره‬
‫بایـد تلاش نماینـد تـا به‌گونـه‌ی مسـتقل فعالیـت نمـوده و اطالعـات‬
‫و گزارشـات را به‌گونـه‌ی مسـتقالنه و عادالنـه بـه دسـترس مخاطبـان‬
‫خویـش قـرار دهند‪ .‬برای اسـتقالل عمـل روزنامه‌نـگاران‪ ،‬چنـد موضوع‬
‫در نظـر گرفتـه شـده انـد کـه در زیـر تذکـر داده می‌شـوند‪:‬‬
‫‪ -‬اجتنـاب ورزیدن از فراهم کـردن زمینه‌های تقابل منافع واقعی و یا‬
‫هم قابل درک و مبادرت ورزیدن به افشاسازی مناقشه‌های اجتناب ناپذیر‪.‬‬
‫‪ -‬رد و نه‌پذیرفتـن هدیـه‪ ،‬تحفـه‪ ،‬مهمانی‌هـا‪ ،‬رد نمودن پیشـنهادها‬
‫بـرای سـفرهای رایـگان و تشـویق‌ها تحـت یک سلسـله شـرایط خاص‬
‫و اجتنـاب ورزیـدن از آمیـزش کارهـای حرفـه‌ی بـا مباحـث و مسـایل‬
‫جانبدارانه‌ی سیاسـی‪.‬‬
‫‪ -‬جلوگیـری از پرداخـت پـول بـرای دسـت‌یابی بـه اطالعـات‬
‫و ارزیابـی دقیـق منابـع معلومـات کـه از مجرا‌هـای مختلـف داخلـی و‬
‫خارجـی به‌دسـت می‌آینـد‪.‬‬
‫آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری ‪57 -‬‬

‫‪ -‬اجتنـاب ورزیـدن از رفتار خاص با افراد و حلقـات دارای برنامه‌های‬


‫تبلیغاتـی‪ ،‬اهـدا کننـده‌گان هدایـا و مقاومـت کـردن در برابـر فشـارهای‬
‫ممکـن برای نفـوذ داشـتن در نحوه‌ی اطالع‌رسـانی‪.‬‬
‫‪ -‬تفکیک اخبار و گزارش های خبری از مسایل تبلیغاتی و غیر دقیق‪.‬‬

‫پاسخگو بودن‬
‫پاسـخگو بـودن در قبـال خبرهـا و مطالـب تهیه شـده و نشـر شـده‬
‫از سـوی روزنامه‌نـگاران یکـی از مکلفیت‌هـای مهـم در عرصـه‌ی کار‬
‫روزنامه‌نـگاری حرفه‌یـی محسـوب می‌شـود‪ .‬مکلفیـت پاسـخ‌گویی‬
‫باعـث می‌شـود تـا روزنامه‌نـگاران بـا احتیـاط رفتار نمـوده و مسـووالنه‬
‫کار نماینـد‪ .‬هم‌چنیـن‪ ،‬شـفاف بـودن در کار باعـث کسـب اعتماد بیشـتر‬
‫در میـان مخاطبـان می‌شـود‪ .‬اجـزا و شـرایط مرتبـط بـه ایـن بنـد کـود‬
‫اخالقـی روزنامه‌نـگاری عملـی در زیـر بیـان می‌شـوند‪:‬‬
‫‪ -‬توضیح‌دهـی گزینه‌هـای اخالقـی و فراینـد کاری بـر مبنـای‬
‫نورم‌هـای اخالقـی پذیرفته شـده به مخاطبـان و راه انـدازی گفتگوهای‬
‫مدنـی بـا مـردم در قبـال فعالیت‌هـای روزنامه‌نـگاری و نحوه‌ی پوشـش‬
‫و محتـوای خبـری‪.‬‬
‫‪ -‬ارایـه پاسـخ‌های سـریع‪ ،‬بـه موقـع و بـه مـورد بـه پرسـش‌های‬
‫احتمالـی پیرامـون دقـت‪ ،‬وضاحـت و عدالـت در نحـوه‌ی فعالیت‌هـای‬
‫روزنامه‌نـگاری‪.‬‬
‫‪ -‬اذعـان و پذیرفتـن اشـتباهات احتمالـی و اصالح سـریع و به موقع‬
‫آنهـا و توضیـح اشـتباهات و نحـوه و دالیل وقـوع آن‌ها‪.‬‬
‫‪ - 58‬آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری‬

‫‪ -‬افشـای حـرکات و فعالیت‌هـای روزنامه‌نـگاری غیـر اخالقـی در‬


‫عرصـه‌ی کاری و محیـط کاری خـود‪.‬‬
‫‪ -‬پیـروی از نورم‌هـا و لوایـح کـه در بسـتر فعالیت‌هـای حرفه‌یـی‬
‫روزنامه‌نـگاری کـه از دیگـران توقـع داریـد تـا رعایـت کننـد‪.‬‬
‫فکتورهـا و نورم‌هـای اخالقـی و مسـلکی یـاد شـده روزنامه‌نـگاران‬
‫حرفه‌یـی را کمـک می‌کننـد تـا به‌گونه‌ی درسـت از مکلفیت‌هـای کاری‬
‫خـود آگاهـی داشـته و در کارهای مسـلکی خویش بیشـتر موفـق و مؤثر‬
‫باشـند‪ .‬البتـه‪ ،‬کسـانیکه در بسـتر رسـانه‌های اجتماعـی فعالیـت دارنـد و‬
‫شـامل کتگـوری روزنامه‌نـگاری شـهروندی می‌شـوند و بـه کارهـای‬
‫خویـش و جایـگاه کاری خویـش ارزش جـدی قایـل اند‪ ،‬بایـد اکثر موارد‬
‫فـوق را در نظـر داشـته و تالش کننـد تا به‌گونه‌ی حرفه‌یی و مسـووالنه‬
‫عمـل نمایند (‪SPJ,1996‬؛ سـروری‪1395 ،‬؛ سـروری‪.)1396 ،‬‬
‫الزامات و مزایای اخالق روزنامه‌نگاری‬
‫اخلاق روزنامـه نـگاری به‌مثابـه‌ی یکـی از الزامـات اساسـی‬
‫فعالیت‌هـای حرفه‌یـی روزنامه‌نـگاری و اطالع‌رسـانی‪ ،‬خـود دارای‬
‫الزامـات و مزایـای اسـت کـه بایـد آنهـا را شـناخت و در پی رعایـت آنها‬
‫و بهـره بـرداری از آنهـا شـد‪ .‬صداقـت در کار‪ ،‬دریافـت‪ ،‬ارزیابـی و نشـر‬
‫و پخـش حقایـق بـدون کـم و کاسـت و رسـاندن حقایـق و واقعیت‌هـا‬
‫بـدون دخیل سـاختن نظر و سـلیقه‌ی شـخصی به مـردم از جمله عناصر‬
‫و الزامـات مهـم اخلاق روزنامه‌نـگاری محسـوب می‌شـوند‪ .‬بی‌طرفـی‪،‬‬
‫اسـتقاللیت در کار‪ ،‬فعالیت‌هـای هدفمدانـه‌ی اطالع‌رسـانی به‌خاطـر‬
‫روشن‌سـازی اذهـان عامـه و بهبـود زندگـی مـردم نیـز از جملـه الزامات‬
‫اخلاق روزنامه‌نگاری محسـوب می‌شـوند‪ .‬خـودداری از هرنـوع تهمت و‬
‫افتـراء‪ ،‬خودداری از نشـر و پخش معلومات و مسـایل غیر واقعی‪ ،‬دسـت‬
‫کاری شـده‪ ،‬جانبدارانـه‪ ،‬مضـر و حساسـیت‌برانگیز بخشـی از اخلاق و‬
‫الزامـات کاری روزنامه‌نـگاری حرفه‌یـی می‌باشـد‪ .‬خـودداری از هرگونـه‬
‫تعـرض و توهیـن بـه ارزش‌هـا‪ ،‬مقدسـات و باوری‌های دینـی‪ ،‬اجتماعی‬
‫و فرهنگـی دیگـران و جلوگیـری از مداخلـه بـه حریم خصوصـی افراد از‬
‫جملـه الزامـات اخالق روزنامه‌نـگاری اند که بایـد روزنامه‌نـگاران و تمام‬
‫انسـان‌ها آنـرا بداننـد و رعایـت نمایند‪.‬‬
‫روزنامـه نـگاران و فعـاالن عرصـه‌ی اطلاع رسـانی بایـد همـواره‬
‫‪ - 60‬آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری‬

‫به‌گونـه‌ی هدفمندانـه و مسـووالنه فعالیـت نمـوده و خبرهـا‪ ،‬معلومات و‬


‫حقایـق را به‌گونـه‌ی کامـل و غیـر جانبدارانه بـه مردم برسـانند و از مورد‬
‫دسـتبرد قـرار دادن و یـا هـم کتمان حقایـق و معلومات خـودداری نموده‬
‫و نظریـات و باورهـای جانبدارانـه و غیـر ضـروری خـود را بـا معلومات و‬
‫مسـایل قابـل نشـر مخلوط نه‌سـازند‪ .‬خبر‪ ،‬حقایـق قابل نشـر و معلومات‬
‫تـازه و مفیـد بایـد به‌گونـه‌ی کامـل و واضـح بـه مـردم رسـانده شـوند‪.‬‬
‫روزنامه‌نـگار هـر خبـر و مطلـب را کـه نشـر می‌کنـد‪ ،‬بایـد به‌گونـه‌ی‬
‫دقیـق و مسـووالنه تهیـه نمـوده و در قبـال پیامدهـای احتمالـی پس از‬
‫نشـر آن پاسـخگو باشـد؛ چون‪ ،‬انجام کار مسـووالنه و مسـوولیت‌پذیری‬
‫یکـی از الزامـات مهـم اخلاق روزنامه‌نـگاری و از جملـه مکلفیت‌هـای‬
‫کار حرفه‌یـی روزنامه‌نـگاری محسـوب می‌شـود‪ .‬روزنامه‌نـگار و کسـانی‬
‫که در راسـتای اطالع‌رسـانی و روشن‌سـازی اذهـان عامه فعالیـت دارند‪،‬‬
‫نبایـد شـایعات و مسـایل غیـر دقیق را به‌حیـث خبر و معلومـات به مردم‬
‫برسـانند؛ بلکـه‪ ،‬بایـد قبـل از نشـر هـر موضـوع خـود را در قبـال دقیـق‬
‫بـودن و تـازه بـودن آن مطمین بسـازند و معلومات و منابـع قابل اعتبار را‬
‫شـامل خبـر و موضوعـات که بـه دیگران میرسـانند‪ ،‬بسـازند‪.‬‬
‫پخـش و نشـر معلومـات و مسـایل غیـر واقعـی‪ ،‬مضر‪ ،‬حساسـیت‌بر‬
‫انگیـز و گسـترش دهنـده‌ی باورهـا و حـرکات تبعیـض آمیـز و تعصـب‬
‫جویانـه مغایـر اخالق انسـانی و اخلاق و نورم‌هـای کاری روزنامه‌نگاری‬
‫می‌باشـند و تمـام انسـان‌ها‪ ،‬به‌خصـوص روزنامه‌نـگاران‪ ،‬بایـد به‌گونه‌ی‬
‫جـدی از پخـش و نشـر همچو مسـایل بی‌مـورد و مضر خـودداری نموده‬
‫آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری ‪61 -‬‬

‫و از دامـن زدن بـه تعصـب و انجام حرکات و یا هم نشـر مسـایل تبعیض‬


‫آمیـز خـودداری نماینـد‪ .‬توهیـن و تحقیـر دیگـران کار زشـت و مغایـر با‬
‫ارزش‌هـای اخالقـی محسـوب می‌شـود‪ ،‬تمـام انسـان‌ها‪ ،‬به‌خصـوص‬
‫روزنامه‌نـگاران‪ ،‬بایـد به‌گونـه‌ی جـدی از توهیـن و تحقیـر دیگـران‬
‫خـودداری نمـوده و بـه باورهـا و ارزش‌هـای متفـاوت احتـرام نمـوده و‬
‫بـه انسـان‌ها ارزش قایـل باشـند‪ .‬تهمـت و افتـراء بـا کار روزنامه‌نـگاری‬
‫و اطالع‌رسـانی و هم‌چنـان بـا اخلاق انسـانی در تضـاد انـد و پیامدهای‬
‫ناگـوار زیـادی دارنـد؛ از ایـن‌رو‪ ،‬روزنامـه نـگاران بایـد از تهمـت و افتراء‬
‫خـودداری نمـوده و بایـد به‌گونه‌ی مسـووالنه و با در نظر داشـت موازین‬
‫اخالقـی و الزامـات ارزشـمدارانه‌ی کار روزنامه‌نـگاری سـخن بگوینـد‬
‫و بنویسـند‪ .‬دانسـتن و رعایـت مسـایل و مفاهیـم یـاد شـده از جملـه‬
‫مکلفیت‌هـای اساسـی کار در عرصـه‌ی روزنامه‌نـگاری و اطالع‌رسـانی‬
‫محسـوب می‌شـوند‪ .‬دانسـتن‪ ،‬درک و رعایت مسـایل‪ ،‬الزامات و مفاهیم‬
‫یـاد شـده بـاالی نحـوه‪ ،‬کیفیـت و حـد ارزشـمندی کار روزنامه‌نـگاری‬
‫و اطالع‌رسـانی و هم‌چنـان بـاالی زندگـی فـردی‪ ،‬اجتماعـی و کاری‬
‫انسـان‌ها تأثیـرات بسـیار جـدی دارنـد و آنهـا را بـرای بهتـر زیسـتن و‬
‫انجـام کارهـای بهتـر و مفید یـاری می‌رسـانند‪.‬‬
‫دانسـتن‪ ،‬درک و رعایـت مسـایل و مفاهیـم یـاد شـده و جلوگیری از‬
‫نشـر و پخـش خبـر‪ ،‬معلومـات و مسـایل غیـر حقیقـی و غیـر ضـروری‪،‬‬
‫جلوگیـری از تهیـه و نشـر و پخش مسـایل مضر و حساسـیت بـر انگیز‪،‬‬
‫خـودداری از توهین و تحقیر دیگران و جلوگیری از دامن زدن به مسـایل‬
‫‪ - 62‬آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری‬

‫تبعیـض آمیـز و گسـترش دهنـده‌ی تعصـب و بـد باوری‌ها باعـث انجام‬


‫کارهـای ارزنـده و مفید‪ ،‬بلنـد رفتن حد اعتبـار فرد‪ ،‬روزنامه‌نگار و رسـانه‬
‫و هم‌چنـان بلنـد رفتـن حد تأثیرگذاری مسـایل و موضوعات نشـر شـده‬
‫می‌شـوند‪ .‬رعایـت مسـایل یـاد شـده باعث می‌شـود تـا روزنامه نـگاران‬
‫و فعاالنـه عرصـه‌ی روزنامه‌نـگاری به‌گونـه‌ی مسـتقالنه‪ ،‬بی‌طرفانـه و‬
‫صادقانـه فعالیـت نمـوده و در میـان مردم از جایـگاه ارزنده و حـد اعتماد‬
‫و ارزشـمندی بـاال برخـوردار شـوند‪ .‬دانسـتن‪ ،‬درک و رعایت مسـایل یاد‬
‫شـده در جریـان تهیـه‪ ،‬تنظیـم و نشـر خبـر‪ ،‬معلومـات و دیگـر مسـایل‬
‫قابـل نشـر باعـث می‌شـوند تـا فعالیت‌هـای اطالع‌رسـانی به‌گونـه‌ی‬
‫دقیـق‪ ،‬معیـاری و مسـووالنه انجام شـده و روزنامه‌نـگاران و رسـانه‌ها با‬
‫چالش‌هـای کمتـری مواجـه شـده و فرصت‌های بیشـتر کاری را بدسـت‬
‫آورنـد‪ .‬هم‌چنـان‪ ،‬دانسـتن‪ ،‬درک و رعایـت مسـایل یـاد شـده باعـث‬
‫می‌شـوند تـا روزنامه‌نـگاران و فعـاالن عرصـه‌ی اطالع‌رسـانی در جهت‬
‫رسـانیدن حقایـق به دیگـران و روشن‌سـازی اذهـان عامه بیشـتر موفق‬
‫بـوده و در راسـتای بهبـود زندگی فـردی و اجتماعی جوامع انسـانی نقش‬
‫مثبـت و سـازنده‌یی را بـازی نمایند‪ .‬دانسـتن‪ ،‬درک و رعایت مسـایل یاد‬
‫شـده به‌گونـه‌ی عملـی و در جریـان انجـام کار باعـث حرفه‌یـی شـدن‬
‫و مسـووالنه شـدن کارهـای روزنامه‌نـگاری و اطالع‌رسـانی گردیـده‬
‫و حـد اعتبـار و حـد تأثیرگـذاری فعالیت‌هـای اطالع‌رسـانی در جهـت‬
‫روشن‌سـازی اذهـان عامـه را افزایـش می‌بخشـند‪.‬‬
‫تمـام انسـانها‪ ،‬به‌خصـوص کسـانی کـه در راسـتای اطالع‌رسـانی و‬
‫آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری ‪63 -‬‬

‫پخـش و نشـر خبـر‪ ،‬معلومـات و مفاهیـم قابل نشـر فعالیت دارنـد‪ ،‬باید‬
‫مسـایل و مکلفیت‌هـای را کـه در فـوق ذکـر شـده انـد در نظـر گرفتـه‬
‫و در تمـام حـاالت و در تمـام عرصه‌هـای کاری خـود آنهـا را رعایـت‬
‫نماینـد‪ .‬رعایـت همچو مسـایل از جمله مکلفیت‌های مسـلکی و اخالقی‬
‫کار روزنامه‌نـگاری و اطالع‌رسـانی می‌باشـد و بـاالی چگونگـی‪ ،‬کیفیت‬
‫و حـد تأثیرگـذاری کار روزنامه‌نـگاری و اطالع‌رسـانی تأثیـرات جـدی‬
‫دارنـد‪ .‬انسـان‌ها‪ ،‬به‌خصـوص روزنامه‌نـگاران و آنهایـی کـه در راسـتای‬
‫اطالع‌رسـانی فعالیـت دارنـد‪ ،‬بایـد پیرامـون حـد ارزشـمندی و حـد‬
‫تأثیرگـذاری کارهـا و فعالیت‌های خـود آگاهی کامل و همه جانبه داشـته‬
‫باشـند و بداننـد کـه کارهـا و فعالیت‌هـای آنهـا می‌توانـد بـاالی زندگی‬
‫افـراد و جوامـع انسـانی تأثیـرات جـدی داشـته باشـد‪ .‬روزنامه‌نـگاران و‬
‫فعـاالن عرصـه‌ی اطالع‌رسـانی بایـد اینـرا بدانند که دسـت و زبـان آنها‬
‫به‌گونـه نامریـی بـا مغـز و ذهنیـت انسـان‌ها در جوامع انسـانی در تماس‬
‫انـد و در شـکل‌گیری محتـوای ذهنـی و باورهـا و طرز تلقی افـراد نقش‬
‫مهـم دارنـد؛ یعنـی‪ ،‬آنچـه را کـه می‌گوینـد و یـا هـم می‌نویسـند و بـه‬
‫مـردم می‌رسـانند‪ ،‬می‌توانـد بـاالی ذهنیـت‪ ،‬باورهـا‪ ،‬طـرز دیـد و طـرز‬
‫تلقـی مـردم تأثیرات جدی داشـته باشـد‪ .‬از این‌رو‪ ،‬بایـد از همچو فرصت‬
‫مهـم و تأثیرگـذار به‌گونـه‌ی سـالم‪ ،‬سـازنده و مثمـر اسـتفاده نمـوده و‬
‫همـواره به‌گونـه‌ی سـالم‪ ،‬هدفمندانـه‪ ،‬دقیق و مسـووالنه سـخن بگویند‬
‫و بنویسـند تـا بـرای دیگـران مفیـد باشـند و خود شـان نیـز صاحب یک‬
‫جایـگاه ارزشـمند در میـان مردم باشـند‪.‬‬
‫آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری‬
‫آزادی بیـان و اخلاق ژورنالیزم بـرای موثریت‪ ،‬اسـتفاده‌ی به مورد و‬
‫افزایـش حـد تأثیرگـذاری‪ ،‬ممـد و تقویـه کننـده‌ی یک دیگر می‌باشـند‪.‬‬
‫آزادی بیـان به‌مثابـه‌ی یکـی از مهمتریـن و ارزشـمندترین حقوق فردی‪،‬‬
‫مدنـی و سیاسـی انسـان‌ها زمینه‌هـای ابـراز و بیـان نظریـات‪ ،‬باورهـا و‬
‫معلومـات را بـرای افـراد مهیـا نمـوده و دانسـتن‪ ،‬درک و رعایـت اخالق‬
‫روزنامه‌نـگاری باعـث می‌شـود تـا از آزادی بیـان به‌گونـه‌ی درسـت‪،‬‬
‫مسـووالنه و مفیـد اسـتفاده شـود‪ .‬چـون‪ ،‬دانسـتن و رعایـت نورم‌هـا و‬
‫الزامـات اخلاق روزنامه‌نـگاری باعث می‌شـود تـا انسـان‌ها‪ ،‬به‌خصوص‬
‫روزنامه‌نـگاران‪ ،‬از توهیـن و تحقیـر بـه دیگـران‪ ،‬پخش و نشـر معلومات‬
‫نادرسـت و پرداختـن بـه مسـایل حساسـیت‌بر انگیـز و مضـر خـودداری‬
‫نماینـد و حقایـق و معلومـات دقیـق و مفیـد را به‌گونه‌ی مسـووالنه ارایه‬
‫نماینـد؛ ایـن کار باعـث می‌شـود تـا از حـق آزادی بیـان به‌گونـه‌ی مفید‬
‫و مسـووالنه اسـتفاده بـه عمل آیـد و از حـق آزادی بیان اسـتفاده جویی‬
‫نادرسـت صـورت نگیـرد‪ .‬دانسـتن‪ ،‬درک و رعایت اصـول و قواعد اخالق‬
‫روزنامه‌نـگاری باعـث می‌شـود تـا روزنامه‌نـگاران و فعـاالن عرصـه‌ی‬
‫روزنامه‌نـگاری به‌گونـه‌ی مسـووالنه و معیـاری کارهـا و فعالیت‌هـای‬
‫اطلاع رسـانی خـود را انجام دهنـد و در قبال نورم‌هـا و معیارهای کاری‬
‫و اخالقـی عرصـه‌ی روزنامه‌نـگاری خـود را مسـوول بداننـد و در پـی‬
‫آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری ‪65 -‬‬

‫رعایـت نـورم هـا و الزامـات کاری و اخالقی باشـند‪ .‬آزادی بیـان به‌حیث‬
‫یـک حـق ارزشـمند و یـک ارزش سـازنده‌ی انسـانی باعـث می‌شـود تا‬
‫روزنامه‌نـگاران و فعـاالن عرصـه‌ی روزنامه‌نـگاری بـا بیـان آزادانـه و‬
‫هدفمندانـه‌ی مسـایل‪ ،‬حقایـق‪ ،‬نظریـات و باورهـا‪ ،‬محتـوا و مفهـوم‬
‫کاربـردی اخلاق روزنامه‌نـگاری را در عمـل و در زندگـی مسـلکی خود‬
‫به‌گونـه‌ی عملـی بـه نمایش بگذارنـد؛ هم‌چنـان‪ ،‬در صورت مشـاهده‌ی‬
‫حـرکات و فعالیت‌هـای متضـاد بـا ارزش‌هـا و معیارهـای اخلاق‬
‫روزنامه‌نـگاری‪ ،‬بـا پرداختـن بـه آن و نقـد آزادانـه و آگاهانـه‌ی فعالیـت‬
‫اطالع‌رسـانی و روشـنگرانه‪ ،‬در پـی اصلاح نواقـص کاری و تحقق مزایا‬
‫و الزامـات اخلاق روزنامه‌نـگاری در عمـل و در زندگـی کاری به‌گونه‌ی‬
‫عملی باشـند‪.‬‬
‫آزادی بیـان و اخلاق روزنامه‌نـگاری به‌حیـث دو اصـل و ارزش‬
‫اساسـی عرصـه‌ی روزنامه‌نـگاری و اطالع‌رسـانی‪ ،‬بـا هـم روابـط جدی‬
‫و سـازنده دارنـد کـه رعایـت و تحقق مزایـا و مفاهیم متعلق بـه یک آن‬
‫زمینه‌هـای اسـتفاده‌ی بـه مـورد و دسـت یافتـن بـه مزایـا و پیامدهـای‬
‫ارزشـمند دیگـر آنـرا فراهم می‌کنـد‪ .‬یعنـی‪ ،‬درک حد ارزشـمندی آزادی‬
‫بیـان و اسـتفاده‌ی بـه مـورد و هدفمندانه از این حق سـازنده و ارزشـمند‬
‫انسـانی باعـث می‌شـود تـا بحـث رعایـت اخلاق روزنامه‌نـگاری مطرح‬
‫شـود و اصـول اخلاق روزنامه‌نـگاری در نظـر گرفتـه شـود؛ هم‌چنـان‪،‬‬
‫دانسـتن و رعایـت اصـول و الزامـات اخلاق روزنامه‌نـگاری و پیگیـری‬
‫فعالیت‌هـای متضـاد بـا اخلاق روزنامه‌نـگاری بـرای اصلاح و بهبـود‬
‫‪ - 66‬آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری‬

‫عرصـه‌ی کاری روزنامه‌نـگاری باعـث می‌شـوند تـا از حـق آزادی بیـان‬


‫اسـتفاده صـورت گیـرد و زمینـه را بـرای تحقق به مـورد مزایـای آزادی‬
‫بیـان فراهـم کننـد‪ .‬رابطه میان حـق آزادی بیان و اخلاق روزنامه‌نگاری‬
‫خیلـی مشـابه بـا رابطه میان وسـایط نقلیـه و جاده می‌باشـد؛ چـون‪ ،‬اگر‬
‫عبـور و مـرور وسـایط نقلیـه نه‌باشـد‪ ،‬جـاده مفهـوم کاربـردی خـود را از‬
‫دسـت می‌دهـد و در صـورت نبـود جـاده وسـایط نمی‌تواننـد در بسـتر‬
‫زمیـن به‌گونـه‌ی درسـت حرکـت نمـوده و بـه هدف برسـند‪.‬‬
‫یعنـی‪ ،‬بایـد همواره بـه حد ارزشـمندی و روابـط متقابـل آزادی بیان‬
‫و اخلاق روزنامه‌نـگاری توجهـی جـدی داشـت و بـا درک مفاهیـم و‬
‫الزامـات آزادی بیـان و اخلاق روزنامه‌نـگاری و هم‌چنـان بـا شناسـایی‬
‫و درک روابـط موجـود میـان ایـن دو ارزش اساسـی و تأثیرگـذار روی‬
‫زندگـی مسـلکی و فعالیت‌هـای عملـی روزنامه‌نـگاری و اطالع رسـانی‪،‬‬
‫از هـردوی آن به‌گونـه‌ی متـوازن‪ ،‬هدفمندانـه و مفیـد اسـتفاد نمـود‪.‬‬
‫شناسـایی و درک روابـط و تأثیـرات متقابـل موجـود میـان حـق آزادی‬
‫بیـان و اخلاق روزنامه‌نـگاری باعـث انجام کارهای ارزشـمند و سـازنده‬
‫در راسـتای اطالع‌رسـانی و روشـن سـازی اذهـان عامـه گردیـده و بـه‬
‫عرصـه‌ی روزنامـه نـگاری و مسـلک ژورنالیـزم ارزش و اعتبـار جـدی‬
‫می‌بخشـند‪ .‬هم‌چنـان‪ ،‬درک و اسـتفاده‌ی به مـورد از ارزش‌هـا و مزایای‬
‫آزادی بیـان و اخلاق روزنامه‌نـگاری باعـث می‌شـوند تـا روزنامه‌نگاران‬
‫و فعـاالن عرصـه‌ی روزنامه‌نـگاری در پهلـوی برخـوردار بـودن از حـق‬
‫آزادی بیـان و حـق ابـراز نظریـات و باورهـای خـود بدون کـدام ترس و‬
‫آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری ‪67 -‬‬

‫محدودیـت ناموجـه‪ ،‬چارچـوب و محدودیـت موجه‌ی حـق و جایگاه خود‬


‫بـرای اسـتفاده از حـق آزادی بیـان را درک نمـوده و بداننـد کـه همـه‌ی‬
‫انسـان‌ها حق اسـتفاده از آزادی بیان را دارند؛ برخوردار بودن مسـاویانه‌ی‬
‫تمـام انسـان‌ها از حـق آزادی بیـان‪ ،‬یـک محدودیـت موجـه و منطقی را‬
‫به‌خاطـر مشـخص سـاختن حـد آزادی انسـان‌ها بـرای اسـتفاده از حـق‬
‫آزادی بیان مشـخص می‌سـازد‪ .‬بدون شـک‪ ،‬دانسـتن و رعایت محدوده‬
‫و مزایـای حـق آزادی بیـان باعـث می‌شـود تـا تشـنجات و چالش‌هـای‬
‫احتمالـی کاهـش یافتـه و از حـق آزادی بیـان در راسـتای بیـان حقایـق‬
‫و ابـراز نظـر و باورهـای فـردی‪ ،‬انسـان‌ها به‌گونـه‌ی درسـت‪ ،‬بـه مـورد‪،‬‬
‫مسـووالنه و مفیـد اسـتفاده نمایند‪.‬‬
‫البتـه‪ ،‬نبایـد از حـق آزادی بیان و اخلاق روزنامه‌نـگاری برای تحت‬
‫شـعاع قـرار دادن یـک دیگـر آن و یـا هـم محـدود کردن یـک دیگر آن‬
‫اسـتفاده صـورت گیـرد‪ .‬یعنـی‪ ،‬نبایـد از حـق آزادی بیـان بـرای تحـت‬
‫شـعاع قـرار دادن اخالق روزنامه‌نـگاری و نادیده گرفتن اصـول و الزامات‬
‫اخلاق روزنامه‌نـگاری اسـتفاده شـود‪ ،‬هم‌چنـان نبایداز اصـول و الزامات‬
‫اخلاق روزنامه‌نـگاری به‌خاطر تحت شـعاع قرار دادن و محدود سـاختن‬
‫حق آزادی بیان اسـتفاده شـود‪ .‬سـوء اسـتفاده از حق آزادی بیان و اخالق‬
‫روزنامه‌نـگاری و اسـتفاده‌ی ابـزاری از ارزش‌هـای مهـم یـاد شـده برای‬
‫محـدود سـاختن یـک دیگـر آن بـاالی پروسـه‌ی کار روزنامه‌نـگاری‬
‫تأثیـرات منفـی و بـد داشـته و زمینه‌های اطالع رسـانی به‌گونه‌ی سـالم‬
‫و سـازنده را محـدود می‌سـازد و باعـث بـروز چالش‌هـای احتمالـی در‬
‫‪ - 68‬آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری‬

‫راسـتای کار خبرنـگاری و اطلاع رسـانی می‌شـوند‪ .‬پـس‪ ،‬الزم اسـت تا‬
‫از حـق آزادی بیـان و اصـول و الزامات اخلاق روزنامه‌نـگاری به‌گونه‌ی‬
‫موجـه‪ ،‬بـه مـورد و معیاری اسـتفاده صـورت گیـردو در راسـتای کارهای‬
‫عملـی روزنامه‌نـگاری به‌حیـث ممـد و الزم و ملـزوم یک دیگر پنداشـته‬
‫شوند‪.‬‬
‫روزنامه‌نـگاران و فعـاالن عرصـه‌ی روزنامه‌نـگاری و همچنـان‬
‫رسـانه‌ها و نهادهـای فعـال در عرصـه‌ی روزنامه‌نـگاری و فعالیت‌هـای‬
‫اطالع‌رسـانی بایـد همـواره بـه حـق آزادی بیـان ارزش قایـل شـوند و‬
‫به‌گونـه‌ی درسـت و همـه جانبه از آن اسـتفاده نموده و اصـول و الزامات‬
‫اخلاق روزنامه‌نـگاری را بداننـد و رعایـت نمایند‪ .‬اسـتفاده‌ی بـه مورد از‬
‫حـق آزادی بیـان و درک و رعایـت اصـول و نورم‌هـای اساسـی اخلاق‬
‫روزنامه‌نـگاری باعـث افزایـش ارزش و حـد تأثیرگـذاری فعالیت‌هـای‬
‫روزنامه‌نـگاری و اطلاع رسـانی گردیـده و حـد اعتبـار و توانایی‌هـای‬
‫مسـلکی روزنامه‌نـگاران و رسـانه‌ها را بیشـتر سـاخته و تقویـه می‌کننـد‪.‬‬
‫فعالیت‌هـای ارزشـمدارانه و موثـر روزنامه‌نـگاران و رسـانه‌ها و همچنـان‬
‫افزایـش و بلندرفتـن حـد اعتبـار و سـطح توانایی‌هـای کاری روزنامـه‬
‫نـگاران و رسـانه‌ها باعـث می‌شـود تـا فعالیت‌هـای روزنامه‌نـگاری‬
‫و اطالع‌رسـانی به‌گونـه ی درسـت‪ ،‬موفقانـه و سـازنده انجـام شـده و‬
‫روزنامه‌نـگاران‪ ،‬فعـاالن عرصـه‌ی اطالع‌رسـانی و رسـانه‌ها در جهـت‬
‫اطالع‌رسـانی‪ ،‬روشن‌سـازی اذهان عامه و شـکل دهی ذهنیت‌ها و افکار‬
‫و انگیزه‌هـای مفیـد و مـورد نیاز در جوامع انسـانی‪ ،‬بیشـتر موفق باشـند‪.‬‬
‫آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری ‪69 -‬‬

‫روزنامه‌نـگاران‪ ،‬روشـنگران اذهـان عامه و رسـانه‌های کـه آینده‌های‬


‫برجسـته و ارزشـمندی را بـرای خـود پیـش بینـی می‌کننـد و آرزوی‬
‫رسـیدن بـه جایگاه‌هـای مهم و مفیـد را دارند‪ ،‬باید همـواره از حق آزادی‬
‫بیـان به‌گونـه‌ی معقـول‪ ،‬مسـووالنه و مفیـد اسـتفاده نمـوده و اصـول و‬
‫الزامـات اخلاق روزنامه‌نـگاری را بداننـد و رعایـت نمایند‪ .‬اسـتفاده‌ی به‬
‫مـورد‪ ،‬مسـووالنه و هدفمندانه از حـق آزادی بیان و درک و رعایت اصول‬
‫و الزامـات اخلاق روزنامه‌نـگاری ضمـن این‌کـه مسـلکی بـودن‪ ،‬متعهد‬
‫بـودن و هدفمنـد بـودن روزنامه‌نـگار‪ ،‬فعـال عرصـه‌ی اطالع‌رسـانی و‬
‫رسـانه را بـه نمایـش می‌گذارنـد‪ ،‬زمینه‌هـا بـرای جایگاه‌یابـی‪ ،‬پیشـرفت‬
‫و تـدام حضـور روزنامه‌نـگار و رسـانه را در عرصـه‌ی روزنامه‌نـگاری و‬
‫اطالع‌رسـانی مهیـا می‌سـازند‪ .‬پـس‪ ،‬الزم اسـت انسـان‌ها‪ ،‬به‌خصـوص‬
‫روزنامه‌نـگاران و روشـنگران اذهـان عامـه‪ ،‬مزایـا‪ ،‬محدوده‌هـا و حـد‬
‫ارزشـمندی آزادی بیـان و اخلاق روزنامه‌نـگاری را درک نمـوده و برای‬
‫داشـتن زندگـی ارزشـمند مسـلکی و انجـام کارهـای بـه مـورد‪ ،‬مفیـد و‬
‫مسـووالنه در بسـتر ارزشـمند مسـلک روزنامه‌نگاری و عرصـه‌ی اطالع‬
‫رسـانی فعالیـت نمایند‪.‬‬
‫منابع‬
.‫ قرآنکریم‬.125 ،‫النحل‬
‫ قرآنکریم‬.4 ،‫الرحمن‬
.‫ قرآنکریم‬.17 ،‫یس‬
.‫ افغانستان‬:‫ کابل‬.‫ ماده سی و چهارم‬.)1382( .‫قانون اساسی افغانستان‬
‫ نشـر‬.‫ روزنامـه نـگاری حرفه یی و روزنامه نگاری شـهروندی‬.)1395( .‫ عبدالقهـار‬،‫سـروری‬
.‫ افغانسـتان‬،‫ کابل‬:‫پرند‬
.‫ افغانستان‬،‫ کابل‬:‫ انتشارات خراسان‬.‫ خبر و خبرنگاری‬.)1396( .‫ عبدالقهار‬،‫سروری‬
Alicia, C. (2007). Why Believe in Journalism If the R Sum is a Lie? STAR-LEDGER,
July 8, 2007.
Article 19 of the Universal Declaration on Human Rights (UDHR).(1948).United
Nations General Assembly Resolution 217A (III), 10 December 1948.

Article 19(2) of International Covenant on Civil and


Political Rights (ICCPR). (1976). UN General Assembly Resolution 2200 A (XXI), 16
December 1966, entered into force 23 March 1976.

Article19. (2013). Internet intermediaries: Dilemma of Liability. London. Available at:


http://www.article19.org/data/files/Intermediaries_ENGLISH.pdf [11 May 2015].

Chitidze, G. (2015). Human rights online: Redefining the concept of freedom of expres-
sion in the digital age. Master Thesis. University of Gothenburg: Sweden.

HRC.(2011). General comment No. 34. Geneva: HRC. Available at: http://www2.
ohchr.org/english/bodies/hrc/docs/gc34.pdf.

Madsen, P. (2008). Professionals, business practitioners, and prudential justice, MC-


GEORGE L. REV. 39, 835.

Mendel, T (UD). Restricting freedom of expression: standards and principles (back-


ground paper for meetings hosted by the UN special reporter on freedom of opinion and
expression). Centre for Law and Democracy: UN.

Messer, E. (1997). Pluralist Approaches to Human Rights. Journal of Anthropological


Research, 53(3), pp. 293-317.
71 - ‫آزادی بیان و اخالق روزنامه‌نگاری‬

OAS. 1969. ACHR. San Jose. Available at: http://www.cidh.oas.org/basicos/english/


basic3.american%20convention.htm [14 February 2014].

Oozeer, A. (2014). Internet and social networks: Freedom of expression


in the digital age. Commonwealth Law Bulletin, 40(2), pp. 341-360. doi:
10.1080/03050718.2014.909129.

Society of Professional Journalists (SPJ).(1996). Code of Ethics.

The European Convention on Human Rights (ECHR). (1950). Adopted 4 November


1950, entered into force 3 September 1953.

The American Convention on Human Rights (ACHR). (1969). Adopted 22 November


1969, entered into force 18 July 1978.

The African Charter on Human and Peoples’ Rights(ACHPR). (1986). Adopted 26 June
1981, entered into force 21 October 1986.

Wyatt, W. N. (2014). The ethics of Journalism (Individual, Institutional and cultural


influences). I.B.Tauris & Co. Ltd: Oxford, UK.

You might also like