Professional Documents
Culture Documents
نسل از بومی های دیجیتال) و تأثیر آن بر شرکت ها
مدت ها پیش از آنکه عبارت “اینفلوئنسر” ( Influencerیا شخص تأثیرگذار) ابداع شود ،قشر جوان از
طریق خلق و تفسیر ترندهای مختلف ،به گونه ای ،نقش یک اینفلوئنسر را ایفا میکردند .اکنون ،یک نسل جدید
از اینفلوئنسرها به روی صحنه آمده اند .اعضای نسل ِزد (یعنی افرادی که بین سال های 1995تا 2010
متولد شده اند) ،بومی های دیجیتال راستین به شمار می آیند؛ یعنی ،از نخستین سال های تولد در معرض
اینترنت ،شبکه های اجتماعی و سیستم های موبایل قرار داشته اند .این شرایط ،منجر به پرورش یک نسل
فراشناختی شد که از گردآوری و ارجاع به منابع اطالعاتی مختلف و همچنین ،ادغام تجربیات مجازی و
بیشتری پیدا کرد و تأثیر آن بر تنظیم رفتارها قوت گرفت .قشر جوان ،بر انواع و اقسام قشرهای دیگر جامعه
(در سنین مختلف) و درآمدها تأثیر بیشتری اعمال کردند و حتی ،الگوی مصرف و ارتباط مردم با برندها را
نیز دستخوش تغییر ساختند .در کشور برزیل ،نسل ِزد حدود 20درصد از کل جمعیت آن کشور را تشکیل
میدهد .مک کنزی ،اخیراً ،با باکس 1824یک رابطۀ همکاری برقرار کرده است تا طی یک پژوهش،
رفتارهای این نسل جدید و تأثیر آنها بر الگوهای مصرف در برزیل را مورد بررسی قرار دهد (باکس ،1824
یک نهاد پژوهشی است که مشخصا ً در حوزۀ امور مصرف کنندگان فعالیت میکند) .در این پژوهش،
رویکردهایی کیفی دربارۀ نسل زد در سه شهر بزرگ برزیل (یعنی رسیفی ،ریو دی ژانیرو و سائوپائولو)
اتخاذ شده اند و داده هایی از چندین نسل و طبقات اجتماعی-اقتصادی مختلف نیز گردآوری گردیده اند .هدف
ما ،کسب شناخت دربارۀ تأثیر نگرش ها و دیدگاه های این نسل جدید بر کل جمعیت کشور و همچنین ،بر
در طی آن پژوهش ،یک نظرسنجی از نسل زد به عمل آمد و چهار رفتار کلیدی و اصلی در ایشان شناسایی
شد که هر چهار مورد ،برمبنای یک اصل شکل گرفته بودند :این نسل ،به دنبال حقیقت است! نسل زد برای
بیان ایده ها و نظرات فردی خود ارزش بسیاری قائل است و از برچسب خوردن و نشان داری بیزار است.
اعضای این نسل باور دارند که برای حل منازعات و اختالف ها و همچنین ،برای توسعۀ جهان باید به دیالوگ
و گفتگو روی آورد .عالوه بر این ،ایشان با استناد به روش های تحلیل بنیاد و کاربردشناسانه اقدام به تصمیم
گیری دربارۀ موضوعات مختلف میکنند a.به همین دلیل است که ما نسل زد را با عنوان “نسل راستین و حقیقت
طلب” خطاب میکنیم .در مقابل ،نسل پیشین که با نام نسل “هزاره” (یا میلنیال) شناخته میشود ،زندگی خود را
در دورۀ رفاه و آسایش اقتصادی آغاز کرده است و مشخصاً ،بر نفس خویش متمرکز میباشد .اعضای نسل
هزاره افرادی آرمان گراتر و مصمم تر هستند و تمایل چندانی به پذیرش نقطه نظرات متنوع و متعدد ندارند.
این قبیل رفتارها ،بر رویکرد اعضای نسل زد نسبت به الگوی مصرف و ارتباط با برند تأثیر گذاشته اند.
شرکت ها باید خود را با سه گرایش جدید در این نسل وفق دهند a.این سه گرایش عبارتند از )1 :مصرف به
معنای کسب دسترسی است؛ نه کسب حق مالکیت؛ )2مصرف به مثابه بیان هویت فردی است؛ و )3
پیرو وقوع پیشرفت های فناورانه ،این گذار نسلی منجر به بروز
ِ مصرف ،با مسائل اخالقی عجین است.
تغییراتی در دورنمای الگوهای مصرف شده است؛ به گونه ای که تمام مرزهای اجتماعی -اقتصادی را خرق
کرده و تا فراتر از نسل زد نیز پیش رفته است و در نهایت ،به کل هرم دموگرافیک سرایت کرده است.
امکانات و احتماالتی که هم اکنون پیش روی شرکت ها قرار گرفته اند ،هم تحول بنیاد و هم چالش برانگیز
هستند a.واحدهای کسب و کار باید دربارۀ رویه های ارزش افزایی برای مصرف کنندگان ،تجدید aنظر کنند؛
تولید انبوه و مقیاس تولید را برمبنای گرایش های خصوصی در سازمان یا شرکت تنظیم نمایند؛ aو مهم تر از
اخالقیات و رفتار نسل های مختلف ،برطبق بافت و محیطی که در آن متولد شده اند ،شکل می گیرند (شکل
.)1اعضای نسل بیبی بومر ،که طی سال های 1940تا 1959متولد شده اند ،در دوران پس از جنگ جهانی
دوم رشد پیدا کرده اند و مصرف را به مثابه تظاهر یک ایدئولوژی می شناسند .جمعیت نسل ایکس (که طی
سال های 1960تا 1979به دنیا آمده اند) ،به دنبال جاه و مقام بوده اند؛ حال آنکه نسل هزاره یا میلنیال،
تجربه را به عنوان یک متاع مصرفی برگزیده اند .به زعم نسل زد ،جستجو به دنبال حقیقت در ارجحیت است
و این گرایش ،هم در سطح فردی و هم در سطح جامعه تظاهر پیدا میکند (شکل .)2این نسل ،به یک طریق و
مسلک واحد و از پیش تعیین شده ،مقید نیست .تالش اعضای نسل زد برای جستجو به دنبال حقیقت و سندیت،
آزادی بیان و آمادگی پذیرش انواع مختلف مخاطبان را برای ایشان به ارمغان آورده است.
شکل 1
شکل 2
هویت نامعلوم :ابراز حقیقت فردی
من نیاز دارم که آزاد باشم؛ من نیاز دارم که خودم باشم و هر روز بیشتر از پیش به خو ِد واقعی ام نزدیک
شوم .با استفاده از اینترنت ،من احساس آزادی بیشتری خواهم داشت.
من واقعا ً به هر آنچه مشترکا ً متعلق به خانم ها و آقایان است ،عالقمندم! به نظر من ،تالش فروشگاه ها و
برندها برای تقسیم خدمات و کاالها به دو گروه “زنانه” و “مردانه” ،یک عمل منسوخ و بی فایده است .من
از نظر نسل زد ،مسئله و دغدغۀ اصلی در زندگی آن نیست که انسان ،خودش را از طریق کلیشه ها تعریف
کند؛ بلکه ،ایشان روش های مختلفی را برای نزدیکتر شدن به شخصیت اصلی خود و شکل دادن به هویت
فردی در طول زمان تجربه می کنند( aشکل .)3بر این اساس ،این نسل را میتوان “نسل بی هویت” خواند.
شکل .3دغدغۀ نسل زد آن نیست که خود را برمبنای یک روش کلیشه ای و ثابت تعریف کنند 76 :درصد از
.اعضای نسل زد به یک مذهب گرایش دارند؛ اما در عین حال ،آزادی خواه نیز هستند
هفتاد و شش درصد از نسل زد اعالم کرده اند که به مذهب اعتقاد دارند و از آن پیروی میکنند a.در عین حال،
این نسل ،بیشترین آمادگی و میل را به پذیرش ایده ها و نظرات مختلف دارند؛ ولوآنکه آن نظرات ،با حدود و
مرزهای باورهای مذهبی آنها هم راستا نباشند .به عنوان مثال ،حدود 20درصد از اعضای این نسل ،خود را
منحصراً دگرجنسگرا نمیدانند؛ aو این در حالی است که در نسل های دیگر ،این آمار برابر با 10درصد است.
عالوه بر این ،شصت درصد از اعضای این نسل بر این باورند که زوج های همجنس باید بتوانند حق
سرپرستی از فرزند را دریافت کنند؛ حال آنکه در نسل های دیگر ،تعداد افرادی با این باور حدود 10درصد
کمتر است.
باور به سیالیّت جنسیت ،یکی از موارد تظاهر “هویت نامعلوم” در نسل زد است؛ اما قطعا ً تنها مورد نیست.
اعضای نسل زد ،همواره با هم در ارتباط و تماس هستند .آنها ،به طور دائم ،مقادیر زیادی اطالعات و داده را
ارزیابی میکنند و بر محیط پیرامون خود تأثیر میگذارند a.به عقیدۀ این ها ،درون انسان یک فضا و محل
مناسب برای دریافت تجربه ،اجرای آزمایش و خلق تغییر است .از هر ده نفر از نسل زد ،هفت نفر عقیده
دارند که دفاع و پشتیبانی از علت های مرتبط با هویت ،از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ بنابراین ،ایشان
بیش از نسل های گذشتۀ خود به حقوق انسانی ،مسائل پیرامون نژاد و قومیت ،مسائل مربوط به همجنسگراها
هرکدام از ما ،سبک و شیوۀ زندگی مختص به خود را داریم؛ اما آنچه ما را به هم پیوند aمیدهد ،تمایل ما به
اعضای نسل زد ،به طور افراطی ،میل به ارتباط و مشارکت دارند .آنها میان دوستان خود در محیط های
مجازی و دوستان حاضر در جهان واقعی ،هیچ تفاوتی قائل نمی شوند .این افراد ،میان جوامع و انجمن های
مختلف در رفت و آمد هستند و از سطوح باالیی از فناوری های موبایلیزاسیون بهره می گیرند .نسل زد،
جوامع آنالین را محیط هایی بسیار مهم و ارزشمند تلقی می کنند؛ aزیرا به عقیدۀ ایشان ،آن محیط ها امکان
گردهمآیی افراد با پیشینه های اقتصادی مختلف و عالقمندی های مشترک را فراهم می آورد (شصت و شش
درصد از اعضای نسل زد که در نظرسنجی ما شرکت کرده اند ،بر این باور بوده اند که جوامع و انجمن ها،
برمبنای علت ها و عالقمندی ها پدید aآمده اند؛ نه برمبنای پیشینۀ اقتصادی یا سطح تحصیالت .درصد شیوع
این طرز فکر در میان اعضای نسل های هزاره ،زد و بیبی بومر بسیار کمتر بوده است) .پنجاه و دو درصد
از اعضای نسل زد تصور می کنند که تعلق هر فرد به گروه های مختلف ،یک امر طبیعی است (در نسل های
گذشته ،آمار این افراد حدود 45درصد بوده است) .بنابراین ،ایشان جابجایی میان گروه های مختلف را ایراد
ما باید شکیبایی و بردباری را تمرین کنیم و باید یاد بگیریم که به حرف های دیگران گوش کنیم و تفاوت ها را
بپذیریم.
نهاد یا سازمان و حتی ،میان اعضای خانواده هایشان باور دارند .ایشان میتوانند بدون زیرپاگذاشتن ارزش ها،
با سازمان ها و نهادهایی که ارزش های فردیشان را انکار میکنند ،تعامل و گفتگو برقرار سازند .عالوه بر
این ،نسل زد میتوانند aبه سادگی ،بدون نقض باورها و اعتقادات فردی ،دربارۀ دیگر احکام سنتی مذهب نیز
گفتگو کنند؛ و این توانایی ،حاکی از کاربردگرایی (یا منظورگرایی) این نسل است .ایشان به جای روی
بنابراین نتیجه میگیریم که اعضای نسل زد ،بر این باور هستند که تغییر باید از دیالوگ و گفتمان ریشه بگیرد؛
57درصد از اعضای نسل هزاره ،نسل ایکس و نسل بیبی بومر بر این باور هستند که باید نظام ها را اصالح
کنند تا بتوانند aدر ساختار جهان تغییر به وجود بیاورند .و این در حالی است که فقط در نسل زد 49 ،درصد
همچین باوری را در ذهن دارند! بعالوه ،سی و نُه درصد از اعضای این نسل توقع دارند که شرکت ها ،طی
یک روز کاری به شکایت های مشتریان خود پاسخ بدهند؛ aحال آنکه این آمار در میان نسل های گذشته ،بسیار
باور عمیق نسل زد به گفتمان و دیالوگ با اعتقاد به ارزش هویت فردی ،انکار کلیشه ها و کاربردگرایی (یا
منظورگرایی) عجین شده است .این ویژگی ها ،اخالق های اصلی نسل زد را شکل میدهندa.
واقع گرا :افشای حقایق موجود در پس هرچیز
من حرف هایی را که دربارۀ سرمایه گذاری بر رویا مطرح شده اند ،باور ندارم .فقط کار و فعالیت ،به درد
میخورند.
اعضای نسل زد ،به حجم انبوهی از اطالعات و داده ها دسترسی دارند؛ کاربردگرا (یا منظورگرا) هستند و
تمام تصمیم های خود را پیش از اتخاذ ،تحلیل می کنند a.این در حالی است که در نسل های پیشین ،این
گرایشات کمتر به چشم می خورند .شصت و پنج درصد از اعضای نسل زد که در نظرسنجی ما شرکت کرده
اند ،بر این باور بوده اند که برای آگاهی دربارۀ اتفاقات پیرامون و اعمال کنترل بر آن اتفاق ها ارزش بسیار
زیادی قائل هستند .این نسل خودآموز ،کسب اطالعات از محیط های آنالین را از یادگیری آموزشگاهی و
نسل زد ،در زمان شیوع بحران اقتصادی جهانی رشد پیدا کردند و مشخصاً ،در همان دوران ،کشور برزیل
بزرگترین رکورد اقتصادی تاریخ خود را تجربه می کرد .این چالش ها باعث شده اند که نسل زد ،نسبت به
نسل هزاره ،کمتر آرمان گرا باشند (شکل .)6بسیاری از اعضای نسل زد ،صرفه جویی در منابع و حفظ آنها
برای نسل آینده را ضروری می دانند aو پایداری شغلی را نسبت به درآمد باال ،ارجح می پندارند .این نسل،
اشتغال ثابت را به کار آزاد یا شغل پاره وقت ترجیح میدهند؛ حال آنکه نسل هزاره کامالً برعکس هستند.
برطبق نتایج حاصل از نظرسنجی ،چهل و دو درصد از اعضای 17تا 23سالۀ نسل زد اعالم کردند که از
پیش ،در مشاغل پاره یا تمام وقت استخدام شده اند یا به عنوان شاغل آزاد فعالیت می کنند.
.شکل .6نسل زد ،کاربردگرایانه (یا منظورگرایانه) زندگی میکنند aو بسیار واقع گرا هستند
رفتارهای قشر جوان نسل زد ،که در این مقاله دربارۀ آنها صحبت کردیم ،بر تمام نسل ها و در نهایت ،بر
رویکردهای آنها نسبت به مصرف تأثیر میگذارند .در تالقی فناوری و رفتار ،سه نیروی بسیار قوی پدید aمی
آیند.
این نسل از مصرف کنندگان کاربردگرا و واقع گرا توقع دارند که پیش از خرید هر محصول و خدمات ،به
بازۀ گسترده ای از اطالعات دسترسی داشته باشند و آنها را ارزیابی کنند a.اعضای نسل زد ،نه تنها کاالها و
خدمات را تحلیل می کنند ،بلکه به تحلیل کنش مصرف نیز گرایش دارند .در پی پیدایش این نسل ،پدیدۀ
مصرف نیز معنی تازه ای پیدا کرد .به عقیدۀ نسل زد (و همچنین نسل های پیش از آن) ،مصرف به معنای
اکتساب دسترسی به محصوالت و خدمات است؛ و ضرورتاً ،برخورداری از حق مالکیت به معنای مصرف
نیست .از آنجاییکه دسترسی تبدیل aبه یک صورت جدید از مصرف شده است ،دسترسی نامحدود به کاالها و
از آنجاییکه مصرف مشارکتی و گروهی ،توجه بسیاری را به خود جلب کرده است ،مردم نیز این پدیده را به
مثابه یک روش برای تولید درآمد مضاعف در اقتصاد گیگ ( )Gig Economyتلقی می کنند a.یکی دیگر از
جنبه های اقتصاد گیگ شامل مشتریانی است که از روابط خود با شرکت ها برای کسب درآمد مضاعف بهره
می گیرند؛ و بدین منظور ،به صورت موقت با آنها همکاری میکنندa.
به عنوان مثال ،تولیدکنندگان خودرو ،خودروها را به صورت مستقیم به مصرف کننده اجاره می دهند؛ aو
بنابراین ،به جای فروش 1000خودرو ،یک خودرو را هزار بار به فروش میرسانند .نقش شرکت های تولید
و پخش تجهیزات ورزشی نیز به گونه ای تغییر پیدا کرده که دسترسی به تجهیزات ،فناوری و انجمن های
تخصصی را برای مصرف کنندگان تسهیل نموده است و به این ترتیب ،افراد را در امر ورزش و تندرستی
یاری میکند .شرکت های تولید کنندۀ کاالهای مصرفی نیز باید پلتفرم هایی برای تولید ،خدمات رسانی و
ارتقای کیفیت تجربۀ مشتری از خرید تدارک ببینند که ارتباط و پیوند مشتری با برند را تقویت کنند a.شرکت
هایی که همواره برمبنای کاالها و خدمات تولیدیشان تعریف میشده اند ،باید مدل های ارزش افزایی خود را
اصالح کنند؛ aارتباط های مستقیم و قوی تر با مشتری برقرار نمایند؛ و کانال های تازه ای برای توزیع
یکی از ویژگی های اصلی و مهم نسل زد آن است که ایشان ،ایدۀ ابراز و عیان سازی هویت فردی را به
رسمیت میشناسند .بنابراین ،مصرف به یک ابزار برای بیان درونیات خویشتن تبدیل میشود؛ و در اصل،
کاربرد مصرف به عنوان خرید یا پوشیدن یک برند برای هماهنگ شدن با هنجارهای جامعه به حاشیه رانده
خواهد شد .مصرف کنندگان نسل های مختلف ،تحت تأثیر اعضای نسل زد و نسل هزاره ،نه تنها مایل به
مصرف محصوالت سفارشی ساز و شخصی تر هستند a،بلکه برای محصوالتی که آنها را خاص و منحصر به
فرد نشان میدهند aنیز مبالغ باالیی میپردازند .پنجاه و هشت درصد از افراد طبقۀ آ و چهل و سه درصد از افراد
طبقۀ سی مصرف کنندگان اعالم کرده اند که مایل به پرداخت مبالغ بیشتر برای دریافت محصوالت و خدمات
سفارشی هستند .هفتاد درصد از اعضای طبقۀ آ و پنجاه و هشت درصد از اعضای طبقۀ سی مصرف کنندگان،
به ازای دریافت محصوالتی که بر هویت فردیشان تأثیر میگذارند a،مبالغ بیشتری پرداخت می کنند .عالوه بر
این ،چهل و هشت درصد از اعضای نسل ِزد (و 38درصد از اعضای نسل های دیگر) اعالم کرده اند که
برای برندهایی که محصوالتشان را در دو شاخۀ زنانه و مردانه تقسیم نمی کنند ،ارزش بیشتری قائل هستند.
اگرچه توقع مشتریان برای دریافت محصوالت سفارشی ساز ،بسیار باالست ،اما هنوز هم بسیاری از ایشان
مایل به تشریک اطالعات شخصی خود با شرکت های تولید کننده نیستند a.تنها ده الی پانزده درصد از این
مصرف کنندگان اعالم کرده اند که هیچ مشکلی با تشریک اطالعات شخصیشان با شرکت ها ندارند.
از آنجاییکه دنیای مجازی و دنیای واقعی در حال همگرایی به سوی یکدیگر هستند a،توقع مصرف کنندگان
برای دریافت محصوالت و خدمات در هر زمان و مکان نیز افزایش یافته است؛ بنابراین ،بازاریابی و فروش
از طریق کانال های متعدد باید به یک سطح جدید و واالتر برسد .به نظر مصرف کنندگانی که در هر زمان و
مکان ،آنالین هستند ،مرزی میان محیط مجازی و محیط واقعی وجود ندارد .در عین حال ،ما به دوره ای وارد
شده ایم که طی آن ،شرکت ها میتوانند aاز آنالتیک های پیشرفته برای ارتقای کیفیت نگرش خود نسبت به داده
های شخصی مصرف کنندگان استفاده کنند .آن بخش از اطالعات مشتریان که شرکت ها در منابع دادۀ خود
ذخیره اند ،هم اکنون ،از ارزش استراتژیک برخوردار می باشند و در برخی از مواقع ،خو ِد اطالعات عامل
تولید ارزش هستند .شرکت های برتر و پیشگام باید به یک استراتژی کارآمد برای مدیریت داده مجهز باشند؛
و این استراتژی باید آنها را برای توسعۀ نگرش های پیشرفته تر و کامل تر در زمینۀ کسب و کار آماده کند.
این شرکت ها باید به گردآوری و تعبیر داده های مختلف دربارۀ مصرف کنندگان مشغول باشند و در عین
در طول دهه های متمادی ،شرکت ها و خرده فروش ها به این نتیجه رسیده اند که از صرفه به مقیاس میتواند
سود به دست آورد .امروزه ،آنها به یک مدل دو جانبه روی آورده اند که یک جنبۀ آن ،به مقیاس و مصرف
انبوه مرتبط است و جنبۀ دیگر ،با سفارشی سازی محصول برای گروه های خاصی از مصرف کنندگان (مثل
مصرف کنندگان وفادار) در ارتباط می باشد .در این سناریو ،هم بازاریابی و هم زنجیرۀ تأمین و فرآیندهای
تولید باید چابک تر و انعطاف پذیرتر باشند .بسیاری از واحدهای کسب و کار بر این باور هستند aکه پیشرفت
آینده به سوی این فضا و وضعیت ،پرسش ها و دغدغه های بسیاری را به همراه خواهد داشت .به عنوان مثال،
تقسیم بندی مجموعه های پوشاک به دو گروه زنانه و مردانه ،تا چه زمان منطقی و کارآمد خواهد بود؟ شرکت
ها چگونه میتوانند aخودرو یا جواهرات تولیدی خود را بدون سوگیری و جانبداری بازاریابی کنند؟
مصرف کنندگان از برندها توقع دارند که یک موضع ثابت نسبت به مسائل مختلف اتخاذ کنند a.البته ،منظور
این نیست که برندها ،نسبت به مسائل سیاسی تخصصی یا انواع و اقسام موضوعات دیگر ابراز نظر نمایندa.
بلکه ،منظور آن است که برندها باید دربارۀ مسئله هایی که به برندها و مصرف کننده ها مرتبط هستند ،آگاهی
و اشراف کامل داشته باشند و دربارۀ آنها ابراز نظر کنند .این رفتار و رویکرد ایده آل باید بر کل سیستم
مصرف کنندگان نسل زد ،اطالعات و آگاهی کافی دربارۀ برندها و واقعیت های پَس آنها دارند .حتی اگر در
آن مورد اطالعاتی در دست نداشته باشند ،راه دسترسی به اطالعات الزم را می دانند a.اگر یک برند ،تنوع را
تبلیغ کند اما خود فاقد تنوع در محصول و خدمات باشد ،مصرف کننده به سادگی این تناقض را متوجه خواهد
شد .در حقیقت ،اعضای نسل های دیگری که ما از آنها نظرسنجی به عمل آوریم نیز همین طرز فکر را
دارند .هفتاد درصد از اعضای شرکت کننده در نظرسنجی ما اعالم کرده اند که خرید از برندهای مقیّد به
اصول اخالقی را ترجیح میدهند .هشتاد درصد از ایشان نیز گفته اند که حداقل یک مورد از شایعه های منفی
دربارۀ برندها را به یاد دارند .حدود شصت و پنج درصد از اعضای حاضر در نظرسنجی اعالم کرده اند که
مایل به یادگیری و کسب آگاهی دربارۀ خاستگاه و ریشه های کاال و خدماتی که خریداری میکنند a،می باشند؛
منظور از خاستگاه و ریشه عبارت است از محل تولید ،متریال تولید و نحوۀ تولید .تقریبا ً هشتاد درصد از
اعضای شرکت کننده در نظرسنجی اعالم کرده اند که از خرید محصول و خدمات از شرکت های درگیر
برندها و شرکت ها باید به این موضوعات توجه ویژه داشته باشند .حدود شصت و سه درصد از مصرف
کنندگانی که در نظرسنجی ما شرکت کرده اند ،گفته اند که توصیۀ دوستانشان ،مهم ترین منبع کسب اطالعات
دربارۀ محصوالت و برندهای مختلف است .یک خبر خوب هم وجود دارد؛ و آن خبر این است که مصرف
کنندگان (علی الخصوص ،نسل زد) ،در برابر اشتباهات برندها ،بسیار صبور و شکیبا هستند؛ البته به شرط
آنکه برند ،اشتباه خود را اصالح کند .فرآیند aجلب رضایت مشتری ،برای شرکت های بزرگ بسیار دشوارتر
است؛ زیرا بسیاری از مصرف کنندگان عقیده دارند که شرکت های کوچک ،بیش از سازمان ها و شرکت
به عقیدۀ مصرف کننده ها ،بازاریابی و اخالق کاری با هم همگرایی دارند .بنابراین ،شرکت ها باید موضوع
ها و مسئله هایی را که دربارۀ آنها موضع خاص اتخاذ میکنند a،به وضوح تعریف نمایند و عالوه بر این ،این
موضع را به تمام اعضا و اجزای زنجیرۀ ارزش نیز منتقل کنند .به همین دلیل ،شرکت ها باید عامل های
بازاریابی خود را با دقت کافی انتخاب کنند؛ زیرا آن عامل ها ،نمایندۀ برند و محصوالت شرکت ها خواهند
بود .به این نکته نیز توجه داشته باشید که مصرف کنندگان ،به خوبی میدانند aکه برخی از شرکت ها ،به
اینفلوئنسرهایی که با آنها همکاری میکنند ،درصدی از مبلغ فروش محصول را پرداخت میکنند a.به این علت،
مصرف کنندگان به محصوالتی گرایش پیدا میکنند که توسط اینفلوئنسرهای موردعالقهشان مصرف می شوند.
این اینفلوئنسرها ،در اینستاگرام ،بین 5000الی 20.000فالوئر یا دنبال کننده دارند .بازاریابی در عصر
دیجیتال ،با چالش ها و مشکالت بسیار همراه است؛ زیرا کانال های بازاریابی ،ثبات خود را از دست داده اند
قشر جوان ،همواره ،به هنجارها و روال های جاری در جامعه اهمیت داده اند؛ و در عین حال ،بر گرایشات و
رفتارهای اعضای جامعه تأثیر گذاشته اند .یکی از ویژگی های بارز نسل زد (نخستین نسل از بومی های
دیجیتال) ،جستجو به دنبال حقیقت و تأثیرگذاری بر الگوهای مصرف است .فناوری ،امکان برقراری ارتباط و
پیوند را بیش از پیش فراهم آورده و تسهیل کرده است و اعضای نسل زد ،با استناد به همین فناوری ها
میتوانند aبه راحتی با یکدیگر و همچنین ،با دیگر نسل های پیش و پس از خود ارتباط برقرار کنند .به همین
دلیل ،تحول و گذار نسل بیش از پیش اهمیت یافته است و در عین حال ،ترندهای فناورانه نیز سرعت بیشتری
پیدا کرده اند .بنا به باور شرکت ها و برندها ،این تحول و گذار با چالش ها و همچنین ،فرصت های بسیار
جالبی همراه خواهد بود .و به یاد داشته باشید که :نخستین گام برای بهره برداری از فرصت ها ،کسب آمادگی
منبع :مکنزی
.بسیار سودمندی بود
با حجم زیادی از اطالعات درگیرد است ،اطالعاتی که گاه در تضاد با Zهمانگونه که اشاره شده است نسل
هم نیز هستند a،شاید از اینرو است که عدهای به همگرایی رو آوردهاند و البته باید توجه نمود عدم تفکیک سره
از ناسره گاه نیز به بی هویت شدن افراد منجر میگردد ( هرچند عدهای معتقند بیهویتی هم خود نوعی هویت
است!)
در مقابل این نسل و این شرایط(جامعه باز) باید روشی انتخاب کرد که با توجه به نیاز و شرایط زمان ،این
روش هماهنگ با ساخت انسان باشد
:شاید برای این امر مهم باید به سه نکته توجه ویژه ای شود
شخصیت دهی ۱.
ایجاد حریت و آزادگی در افراد ۲.
روش تفکر دادن ۳.
و نگاه به اخالقی که این نسل دارد هم این نکته وجود دارد که انسان قواعد Zدرباره مصرف گرایی نسل
فکری و آداب و اخالق اجتماعی خود را بر اساس نیازهای که از خود و جامعه می فهمد تعریف میکند که
.انسان دنیا گرا و انسان آخرت گرا و آینده گرا تعریفشان متفاوت میگردد
در هر حال مطلب بسیار مفیدی بود و استفاده کردیم ،امیدوارم باز هم از این مطالب منتشر کنید