Professional Documents
Culture Documents
آیا با بحران جنسی مواجه هستیم؟
آیا با بحران جنسی مواجه هستیم؟
درباره یک مناظره
مدرسهKAZI
-----------------------------------------
بهانه نوشتن
این متن به بهانه پخش مناظره «آیا ما با بحران جنسی مواجهیم؟» نگاشته می شود .مناظره ای که از برنامه « 180درجه»
ساعت ه شت و نیم شب 24آذرماه از شبکه افق پخش شد و طبق روال سالیان دراز صدا و سیما و ا صوال کارهای
م ستند و تلویزیونی به «طرح م سئله» در حوزه جن سیت(به معنای امر جن سی) پرداخت .حال آنکه «طرح م سئله» چند
دهه ا ست که دارد اتفاق می افتد و حاال وقتش گذار از آن و ورود به مراحل جدید ا ست.و این اولین نقد مهم به این
سبک برنامه هاست.بگذریم و برسیم به تحلیل برنامه:
)1یک اتفاق ب سیار مهم که در این برنامه اتفاق افتاد ح ضور یکی از متخ ص صین سکس تراپی ست یعنی جناب آقای
دکتر آذین در این برنامه بود .تا بوده بود ،همیشهههه افرادی که م العه و کار حرفه یی جدی در مسهههئله مرتبط با امر
جنسههی نداشههته اند مانند مهمان همین برنامه یعنی خانم دکتر شههایگان(جامعه شههنا ) ،معموال در این مدل برنامه ها
حضور داشته اند .حضور این دست از کارشناسان هم صرفا به خاطر ارتباطی است که رشته های این دوستان با مسئله
جنسی دارد .به چه معنا این را می گوییم؟ به این معنا که وقتی قرار است فردی را برای صحبت در یک بحث جنسی
دعوت کنیم خیلی «مدلی»(بخوانید سهههاده) نگاه می کنیم می بینیم خب چه رشهههته ای می تواند به بحث در این مورد
ورود کند و خب می رسیم مثال به «جامعه شناسی» یا «روان شناسی» و خیلی ساده می رسیم به دعوت کسی که «روان
شنا » و یا «جامعه شنا » با شد .و اینجا ا شتباه برنامه صد و ه شتاد درجه و سایر برنامه ها آغاز می شود .چرا که
متخ صص منا سب برای ورود به این حوزه نه هر جامعه شنا سی و نه هر روان شنا سی و پز شکی ا ست بلکه این فرد
منا سب شامل یک جامعه شنا سی که اخت صا صا روی سک سولوژی کار کرده یا روان شنا سی که به صورت حرفه ای
سکس تراپی خوانده و یا پزشکی که روی طب جنسی تخصص دارد می شود .صحبت های خانم شایگان در برنامه
مدرسه KAZI
2
صد و هشتاد درجه کامال نشانگر عدم تسلط ایشان و عدم م العه عمیق ای شان در حوزه «امر جنسی»بود .در حالی که
در طرف دیگر مناظره تسههلط علمی دکتر آذین و اینکه ایشههان چندین سههال کارِ جدی در این حوزه انجام داده اند به
خوبی تفاوت میان شههخص آکادمیکی که اختصههاصهها در حوزه جنسههی کار نکرده و فرد دانشهگاهی که تخصههصههش
سکسولوژی است را نشان می دهد.
علم امروزی آنقدر تخصصی شده که یک جامعه شنا (و فرد مسمی به هر رشتهای) که اختصاصا در یک مسئله ای
کار نکره باشد ،نظراتش به شدت در این بحث شبیه عموم مردم می شود .وقتی به نظرات ایشان نگاه می کنیم که این
را می گویند که ««وقتی در خیابان می رویم «تحریک» در جامعه زیاد شهههده و وقتی مردم فیلم هایی می بینند که در
مورد «خیانت» است(مثال خیانت جنسی) این امر کمک می کند به »عادی شدن و ترویج مسئله خیانت»» وقتی به اینها
نگاه می کنیم می بینیم با نظرات س حی آدمهای کلیشه ای مثل آن پیرمرد اصفهانی که در پارک کنار رفیقش نشسته
و می گوید« :آآ حجاقا وضعیتی جامعه هم بد شدسا ،دخترا چرا همچی شدن» یا خانم خانه داری که به میترا جان زن
برادرش می گوید «آره میترا جان این فیلمها خیلی بده ،میاد دزدی و خیانت و همه اینا رو به جوونا یاد می ده» هیچ
تفاوتی ندارد ،جز اینکه گوینده آن نام دکتر را کنار اسم خود حمل می کند.
حضور جامعه شنا سی مانند دکتر ابراهیم فیاض که اخت صاصا در حوزه سکس هم کار کرده اند در کنار دکتر آذین
می توان ست ترکیب جالبی با شد .بنظر من مناظره ا صلی که بین افراد حا ضر در ا ستودیو ،نه میان دو شرکت کننده
اصلی برنامه بلکه میان دکتر آذین و نفر سوم کارشناسان برنامه( که اسمشان را نمی دانم اما ظاهر محترم ،با محاسن و
ارز شی دا شتند-عذر می خواهم اگر به هیچ ن شانه دیگری نتوان ستم ای شان را تو صیف کنم) درگرفت و حاوی نکات
مهمی بود که نشانگر دو عقیده کامال متفاوت در این حوزه بود و در ادامه به آنها اشاره می کنم.
)2پیش از این که به محورهای گفتگوی این دو نفر که تاکید می کنم مهمترین ق سمت مناظره ا ست بپردازم بای ستی
ا شاره کنم که ا سا سا پیش از آغاز کار تعریف من سجمی از بحران جن سی و م صادیق آن ارائه ن شد .و یکی از دالیلی
که بحث ها خوب پیش نمی رفت همین مشخص نبودن حوزه بحران ها بود .یک نفر می گفت بحران داریم یک نفر
می گفت نداریم در حالی که چون م مئنن حوزه های بحران مدنظر افراد متفاوت بود ،سوال «آیا با بحران مواجهیم»
درسهههت نبود .معلوم نبود که آیا بحران منظور مسهههاله ای تخیلی و غیر علمی به نام «عقده جنسهههی» بود(در مقاله ای
خواهم نوشههت که چرا چنین چیزی وجود ندارد) ،یا در مورد ارضهها نشههدن نیاز جنسههی تا ازدوا ،یا ایدز یا روسههپی
گری یا چه و چه بود .اگر مجری برنامه ابتدا روی تعیین حوزه های بحران تاکید می کردند ،مناظره در همان سههه
مدرسه KAZI
3
شهههکل می گرفت و به «پراکندگی» دچار نمی شهههد .با اطمینان و با شهههناختی از تفکرات مختلف در این حوزه دارم
سههوم برنامه احتماال «تحریک جنسههی جوانان» و «بدحجابی» و عرض می کنم که برای خانم شههایگان و کارشههنا
«همجنس گرایی» و «خودارضهههایی» مفهوم بحرانی دارد،و برای دکتر آذین «بیماری های مقاربتی» و کمبود آگاهی
در حوزه « مهارت های جنسههی» و «دانش جنسههی» و البته «تربیت جنسههی» که زیربنای «خشههونت های جنسههی» و
«اختالالت مختلف عملکرد و انحرافی جنسی» است مفاهیم بحرانی تلقی می شوند.
)3و اما در مورد نکات مناظره اصلی یعنی دکتر آذین و نفر سوم کارشناسان :باید گفت که یکی از موارد اختالف در
تحلیل محتوا این است که نگاه علمی و غیر علمی به تعریف یک بحران مشاهده می شد .مفهوم صحبت آقای س
« سوم» این بود که جایی گفتند« :طبق آمار رسمی با حدود سی هزارنفر مبتال به ایدز در ایران داریم و در این میان در
میان قشههر نوجوان پیش از سههن 20سههال حدود 7نفر در هر صههد هزار نفر مبتال به آن هسههتند ،و این آمار آنقدر باال
نیسههت که بخواهیم آموزش جنس هی را که الزمه اش بیان همه چیز اسههت در بحث جنسههی تا به آن بحث پیش گیری
برسیم ،به بچه های دبیرستانی آموزش دهیم» .من گمان می کنم همین چند جمله پشت سر همی که گفته شد خودش
حاوی نکات بسیار مهمی در بحث نوع نگاه علمی و غیر علمی به تحلیل مسئله جنسیت در ایران است.
وقتی به نتیجه ی این گفته نگاه می کنیم ،این یعنی :وقتی یک مشههکل یا بیماری در اقلیت و شههیوع کم اسههت ،الزم
مدار ،حتی آلوده بکنیم .و نه فقط در س نیست اکثریت آن جمعیت را با اشاعه بحث آموزش جنسی در مدار
دیگر در صدا و سیما هم حرفی نباید راجع بهش زد ،چون آن هم بیننده های زیادی از جمله ق شر نوجوانی دارد که
تنها 7نفر از هر صدهزار نفرشان مبتال به آن است.
)1در درجه اول چون خود این برنامه مناظره مرو آلودگی جنسههی طبق این اسههتدالل خواهد شههد .وقتی آمار ایدز
آنچنان در نوجوانان بنظر باال نمی آید ،لزومی وجود ندارد که برنامه ای در صدا و سیما پخش شود که الجرم بخشی
از نوجوانان هم آن را می بینند و یک نفر در آن برنامه می گوید :همه چیز را می خواهند اول تا آخر به بچه ها
آموزش دهند!!!خب بچه نمی رود دنبالش که ببینید از اول تا آخر چیست؟
مدرسه KAZI
4
)2نه فقط در حوزه ایدز بلکه در هر مسئله جنسی و هر مسئله اجتماعی دیگر می توان با این استدالل ورود کرد .آمار
ایدز حتی با احت ساب همین آمار 7نفر(که 5نفر دقیق تر) ا ست در صد هزار نفر باز ن سبت به ب سیاری از بیماری های
دیگر و بحران های دیگر کمتر ا ست .مثال آمار تجاوز جن سی خیلی باال بنظر نمی آید ،پس نباید در مورد پی شگیری
از آن صحبت کرد؟ چون باید همه چیز را «از اول تا آخر» گفت؟ در مورد سرطان پ ستان در تلویزیون نباید صحبت
کرد چون ممکن است نوجوانان پسر آن را ببینند و تحریک شوند و خب آمار کم آن هم نیازی در این مسئله ایجاد
نمی کند .در مورد پی شگیری از دزدیده شدن و سایل در کوچه و خیابان نباید حرف زد ،چون آنقدر سارق نداریم و
خ ر این می رود که بچه ها و حتی بزرگساالن با روش های دزدی کردن آشنا شوند و خودشان برای این کار دست
به اقدام بزنند .در مورد اوتیسم نباید حرف زد .در مورد تبخال تناسلی نباید حرف زد .و در مورد هیچ نابهنجاری نباید
صحبت کرد .چون ا صالتا نابهنجاری تعریف خودش را از نظر آماری از بقیه جامعه می گیرد که اکثریت بهنجارند و
یک مساله خاص نابهنجاری .در نتیجه افراد کمتری نسبت به اکثریت جامعه مبتال به آن می شوند و در نهایت لزومی
ندارد با همه افراد که شامل اکثریت بهنجار هم هستند صحبت کرد چون باید در مورد آن مسئله «از اول تا آخر همه
چیز را گفت»!
)3و بحث دیگر بحث آمار در این ماجرا بود .وقتی شههخص غیر متخصههص در حوزه ای ورود می کند طبیعتا کاربرد
آماری ارقام و ا ستنتا های او را دچار م شکل می سازد .در ست ا ست که آمار جمعیت حدود زیر 20سال مبتال به
ایدز در هر 100هزار نفر 7نفر است .امّا باید در نظر داشت که:
اوال :همان ور که دکتر آذین حین برنامه گفتند ،این آمارها معموال ضههربدر پنج محاسههبه می شههوند ،چون بسههیاری از
موارد ابتال هنوز شنا سایی ن شده اند(یکی از اهداف آموزش جن سی و پی شگیری از ایدز هم دقیقا همین ا ست تا افراد
برای ت شخیص زودهنگام مراجعه کنند) ،و ثانیا خیلی ها ا صالتا م شکلی را ممکن ا ست به سازمانی ر سمی در حوزه
بیماری که نام و رسم بیمار در پایگاهی ثبت شود اعالم نکنند و به صورت شخصی درمان خود را پی گیری کنند(در
نتیجه به آمار مبتالاین به ایدز اضافه نشوند) .پس این آمار مربوط به یک پنجم جمعیت تخمینی است .در سایت مرکز
ملی ایدز ایران هم می بینیم که یک آمار تشههخیص ایدز وجود دارد که همان حدود 30هزار نفر اسههت ،و یک آمار
تخمینی که باالی صدهزار نفر است .آمار ابتال در سنین نوجوانی هم به همین میزان چند برابر می شود.
دوما :این آمار 5( 7نفر)در صد هزار نفر اصالتا مبنای غل ی برای محاسبه داشته است .میزان ابتالی سن 16تا 20سال
به ایدز حدود 592نفر اسهههت .نسهههبت به جمعیت کلی دختر و پسهههر بله ،آمار زیر ده نفر(اگر باز نکته قبل را در نظر
مدرسه KAZI
5
نگیریم) در هر صد هزار نفر باز هم شامل همه دخترها و پسرها می شود .اما نکته مهم آن است که آمار ایدز در ایران
ب رز قابل توجهی در مردان و زنان فرق می کند و در مردان بسهههیار بیشهههتر اسهههت .در نظر گرفتن آمار ایدز در کل
جمعیت دختر و پ سر ایرانی مثل این ا ست که میزان شیوع سرطان سینه را (که در هر دوجنس ه ست اما در دختران
هر دو جنس اعالم کنیم .البته اعالم اشکالی ندارد اما تصوری که در ذهن متبلور می سازد که بیشتر است) بر اسا
آمار خیلی باال نیسههت ما را دچار اشههتباه می کند .بله اگر میزان طالق را در کل جمعیت ایران حسههاب کنیم و حتی
کسانی که ازدوا نکرده اند را هم بیاوریم ق عا آمار شیوع طالق پایین خواهد آمد.
تفاوت بارز میان شخص سوم و دکتر آذین آنست که ،درک متفاوتی از میزان فهم هر سنی در حوزه جنسیت دارند.
مثال شخص سوم در همان بحث گفتیم که ا شاره کردند برای پی شگیری از ایدز تو صیه می کنند که «همه چیز را از
اول تا آخر» بگوییم و نظرشان این بود که این غلط است .درک متفاوتی که از آن صحبت می کنم اینجاست که نظر
دکتر آذین با آنکه بیان نشهههد این می بود که بچه های دبیرسهههتانی نیازی نیسهههت از اول تا آخر چیزی را بدانند آنها
خودشان این از اول تا آخر را «می دانند» .مساله بعد آنکه ما خیلی مساله جنسی را بزرگ کرده ایم ،و بسیاری درگیر
این اول تا آخرش شده اند .اول تا آخرش ا صال م ساله خا صی نی ست ،کار خا صی نی ست و فقط نحوه فرزندآوری
است که آگاهی بچه ها نسبت به آن ق عا به قبل از سن دبیرستان می رسد.
وقتی صحبت از آموزش جنسی درسن دبیرستان می شود ،اتفاقا خیلی مساله ای غیر از راه های پیشگیری از ابتال مانند
استفاده از کاندوم و تست های زودهنگام و ...گفته نمی شود .قبل از پیشگیری را اتفاقا بچه ها بلدند .آنچه وقتی می
گوییم «آموزش جن سی» منظورمان ا ست در هر سنی و جن سی متفاوت ا ست اما در این سن مهمترین آموزش بدلیل
آگاهی پایین ،آموزش های مرتبط با حوزه پیشگیری است .اصوال این عدم فهم و یا کژفهمی «واژه های علمی» افراد
غیر علمیِ ورود کننده به حوزه سههکسههولوژی در بحث با افراد متخصههص پیش می آید که یکی از دالیلش حتما کم
کاری متخصصین در تبیین بهتر واژه ها برای عموم جامعه است.
-------------------------------------
نظر پایانی
مدرسه KAZI
6
بحث آخر من پاسخی مجمل به عنوان مناظره خواهد بود .در ادامه مقاالتم مفصال به تبیین دالیلم پیرامون این نظرات
مجمل خواهم پرداخت .ب ور خالصههه معتقدم به دلیل پیش هرفت سههکس تراپی در ایران ،متخصههصههان رو به افزایش،
سایت های و کانال های تلگرامی آموزش دهنده مسائل جنسی ،بحران جنسی به معنای «ابتال به بیماری های مقاربتی»،
و «عدم درمان اختالل های عملکرد جنسهههی» یا «آگاهی و درمان اختالالت پارافیلیک(انحرافات جنسهههی» و یا «نبود
مهارت های افزایش دهنده کیفیت جنسهههی» که همه اینها نتایجی بحرانی مانند مرگ و میر در مورد اول ،و عدم
رضایت زناشویی ،طالق های عاطفی و رسمی ،افسردگی ،تجاوز های جنسی ،و رفتارهای کودک خواهانه و همه و
همه اینها و بیش از اینها حتی ،رو به کاهش ا ست .و اگر حتی سرعت این اتفاقات بی شتر شود و ضعیت برگ شت از
بحرانِ نرسیده به آن و حرکت به سمت یک جامعه جنسی سالم بهتر پیش خواهد رفت.
از بحرانی به نام «خودارضایی» که رفتاری با شیوع باال ست بحران از آن و تر امّا «عدم ارضای نیاز جنسی» و تر
نیسههت .ابتال به ایدز برای روسههپی ها بحران اسههت اما خود پدیده روسههپی گری الزاما بحران نیسههت .آنچه به وجود
آورنده و یا ت شدید کننده بحران های واقعی جن سی در ایران ا ست ،در یک کالم « نگاه ایدئولوژیک به «امر جن سی»
همچون م سائل دینی و سیا سی و ،...و جلوگیری از صحبت در مورد «اول تا آخر» و «هر آنچه ،قبل ،مابین و بعد از
آن است» است.
آخرین نکته آنکه :دیگر شروع یک بحث در مورد م سئله جن سی از مد افتاده ا ست .سالیان سال ا ست که در برنامه
های تلویزیونی و مسهههتندها و ...به طرح مسهههاله پرداخته شهههده اسهههت .این کار دیگر اهمیتی ندارد و تابوی «واقعی»
صهههحبت کردن در مورد امر جنسهههی از بین رفته ،و «خ وط قرمز خیالی» مرتبط با آن هم کم کم در حال از میان
برداشههته شههدن اسههت .البته حرف من حرف کلیشههه ای «که باید به دنبال پاسههب بود نیسهت» ،پاسههب ها نه از نظر نگاه
ایدئولوژیک بلکه از نظر سکسولوژی و متخصصان کامال مشخص است و شخصیت های علمی این حوزه در حال
پیشروی با سرعت باال در این حوزه هستند .این پاسب ها شامل «تربیت جنسی صحی متناسب با سن و جنس» ،افزایش
برنامه های آموزشههی در قالب های متفاوت برای «آگاهی از اختالالت عملکرد و انحرافی جنسههی» و بهبود «سههیسههتم
درمانی» و «خدمات درمانی و مشاوره یی» مبتال به مشکالت مرتبط با امر جنسی می شود.
25آذر 1396
مدرسه KAZI