You are on page 1of 6

‫‪1‬‬

‫درباره یک مناظره‬

‫نگاهی به مناظره «آیا با بحران جنسی مواجهیم؟»‬

‫نوشته‪ :‬محمد کاظم نجفی‬

‫مدرسه‪KAZI‬‬

‫‪-----------------------------------------‬‬

‫بهانه نوشتن‬

‫این متن به بهانه پخش مناظره «آیا ما با بحران جنسی مواجهیم؟» نگاشته می شود‪ .‬مناظره ای که از برنامه «‪ 180‬درجه»‬
‫ساعت ه شت و نیم شب ‪ 24‬آذرماه از شبکه افق پخش شد و طبق روال سالیان دراز صدا و سیما و ا صوال کارهای‬
‫م ستند و تلویزیونی به «طرح م سئله» در حوزه جن سیت(به معنای امر جن سی) پرداخت‪ .‬حال آنکه «طرح م سئله» چند‬
‫دهه ا ست که دارد اتفاق می افتد و حاال وقتش گذار از آن و ورود به مراحل جدید ا ست‪.‬و این اولین نقد مهم به این‬
‫سبک برنامه هاست‪.‬بگذریم و برسیم به تحلیل برنامه‪:‬‬

‫مهمانان غیر همسطح برنامه‬

‫‪ )1‬یک اتفاق ب سیار مهم که در این برنامه اتفاق افتاد ح ضور یکی از متخ ص صین سکس تراپی ست یعنی جناب آقای‬
‫دکتر آذین در این برنامه بود‪ .‬تا بوده بود‪ ،‬همیشهههه افرادی که م العه و کار حرفه یی جدی در مسهههئله مرتبط با امر‬
‫جنسههی نداشههته اند مانند مهمان همین برنامه یعنی خانم دکتر شههایگان(جامعه شههنا )‪ ،‬معموال در این مدل برنامه ها‬
‫حضور داشته اند‪ .‬حضور این دست از کارشناسان هم صرفا به خاطر ارتباطی است که رشته های این دوستان با مسئله‬
‫جنسی دارد‪ .‬به چه معنا این را می گوییم؟ به این معنا که وقتی قرار است فردی را برای صحبت در یک بحث جنسی‬
‫دعوت کنیم خیلی «مدلی»(بخوانید سهههاده) نگاه می کنیم می بینیم خب چه رشهههته ای می تواند به بحث در این مورد‬
‫ورود کند و خب می رسیم مثال به «جامعه شناسی» یا «روان شناسی» و خیلی ساده می رسیم به دعوت کسی که «روان‬
‫شنا » و یا «جامعه شنا » با شد‪ .‬و اینجا ا شتباه برنامه صد و ه شتاد درجه و سایر برنامه ها آغاز می شود‪ .‬چرا که‬
‫متخ صص منا سب برای ورود به این حوزه نه هر جامعه شنا سی و نه هر روان شنا سی و پز شکی ا ست بلکه این فرد‬
‫منا سب شامل یک جامعه شنا سی که اخت صا صا روی سک سولوژی کار کرده یا روان شنا سی که به صورت حرفه ای‬
‫سکس تراپی خوانده و یا پزشکی که روی طب جنسی تخصص دارد می شود‪ .‬صحبت های خانم شایگان در برنامه‬

‫مدرسه ‪KAZI‬‬
‫‪2‬‬

‫صد و هشتاد درجه کامال نشانگر عدم تسلط ایشان و عدم م العه عمیق ای شان در حوزه «امر جنسی»بود‪ .‬در حالی که‬
‫در طرف دیگر مناظره تسههلط علمی دکتر آذین و اینکه ایشههان چندین سههال کارِ جدی در این حوزه انجام داده اند به‬
‫خوبی تفاوت میان شههخص آکادمیکی که اختصههاصهها در حوزه جنسههی کار نکرده و فرد دانشهگاهی که تخصههصههش‬
‫سکسولوژی است را نشان می دهد‪.‬‬

‫علم امروزی آنقدر تخصصی شده که یک جامعه شنا (و فرد مسمی به هر رشتهای) که اختصاصا در یک مسئله ای‬
‫کار نکره باشد‪ ،‬نظراتش به شدت در این بحث شبیه عموم مردم می شود‪ .‬وقتی به نظرات ایشان نگاه می کنیم که این‬
‫را می گویند که ««وقتی در خیابان می رویم «تحریک» در جامعه زیاد شهههده و وقتی مردم فیلم هایی می بینند که در‬
‫مورد «خیانت» است(مثال خیانت جنسی) این امر کمک می کند به »عادی شدن و ترویج مسئله خیانت»» وقتی به اینها‬
‫نگاه می کنیم می بینیم با نظرات س حی آدمهای کلیشه ای مثل آن پیرمرد اصفهانی که در پارک کنار رفیقش نشسته‬
‫و می گوید‪« :‬آآ حجاقا وضعیتی جامعه هم بد شدسا‪ ،‬دخترا چرا همچی شدن» یا خانم خانه داری که به میترا جان زن‬
‫برادرش می گوید «آره میترا جان این فیلمها خیلی بده‪ ،‬میاد دزدی و خیانت و همه اینا رو به جوونا یاد می ده» هیچ‬
‫تفاوتی ندارد‪ ،‬جز اینکه گوینده آن نام دکتر را کنار اسم خود حمل می کند‪.‬‬

‫حضور جامعه شنا سی مانند دکتر ابراهیم فیاض که اخت صاصا در حوزه سکس هم کار کرده اند در کنار دکتر آذین‬
‫می توان ست ترکیب جالبی با شد‪ .‬بنظر من مناظره ا صلی که بین افراد حا ضر در ا ستودیو‪ ،‬نه میان دو شرکت کننده‬
‫اصلی برنامه بلکه میان دکتر آذین و نفر سوم کارشناسان برنامه( که اسمشان را نمی دانم اما ظاهر محترم‪ ،‬با محاسن و‬
‫ارز شی دا شتند‪-‬عذر می خواهم اگر به هیچ ن شانه دیگری نتوان ستم ای شان را تو صیف کنم) درگرفت و حاوی نکات‬
‫مهمی بود که نشانگر دو عقیده کامال متفاوت در این حوزه بود و در ادامه به آنها اشاره می کنم‪.‬‬

‫‪)2‬پیش از این که به محورهای گفتگوی این دو نفر که تاکید می کنم مهمترین ق سمت مناظره ا ست بپردازم بای ستی‬
‫ا شاره کنم که ا سا سا پیش از آغاز کار تعریف من سجمی از بحران جن سی و م صادیق آن ارائه ن شد‪ .‬و یکی از دالیلی‬
‫که بحث ها خوب پیش نمی رفت همین مشخص نبودن حوزه بحران ها بود‪ .‬یک نفر می گفت بحران داریم یک نفر‬
‫می گفت نداریم در حالی که چون م مئنن حوزه های بحران مدنظر افراد متفاوت بود‪ ،‬سوال «آیا با بحران مواجهیم»‬
‫درسهههت نبود‪ .‬معلوم نبود که آیا بحران منظور مسهههاله ای تخیلی و غیر علمی به نام «عقده جنسهههی» بود(در مقاله ای‬
‫خواهم نوشههت که چرا چنین چیزی وجود ندارد)‪ ،‬یا در مورد ارضهها نشههدن نیاز جنسههی تا ازدوا ‪ ،‬یا ایدز یا روسههپی‬
‫گری یا چه و چه بود‪ .‬اگر مجری برنامه ابتدا روی تعیین حوزه های بحران تاکید می کردند‪ ،‬مناظره در همان سههه‬

‫مدرسه ‪KAZI‬‬
‫‪3‬‬

‫شهههکل می گرفت و به «پراکندگی» دچار نمی شهههد‪ .‬با اطمینان و با شهههناختی از تفکرات مختلف در این حوزه دارم‬
‫سههوم برنامه احتماال «تحریک جنسههی جوانان» و «بدحجابی» و‬ ‫عرض می کنم که برای خانم شههایگان و کارشههنا‬
‫«همجنس گرایی» و «خودارضهههایی» مفهوم بحرانی دارد‪،‬و برای دکتر آذین «بیماری های مقاربتی» و کمبود آگاهی‬
‫در حوزه « مهارت های جنسههی» و «دانش جنسههی» و البته «تربیت جنسههی» که زیربنای «خشههونت های جنسههی» و‬
‫«اختالالت مختلف عملکرد و انحرافی جنسی» است مفاهیم بحرانی تلقی می شوند‪.‬‬

‫نگاه ایدئولوژیک و علمی به ماجرای بحران جنسی‬

‫‪)3‬و اما در مورد نکات مناظره اصلی یعنی دکتر آذین و نفر سوم کارشناسان‪ :‬باید گفت که یکی از موارد اختالف در‬
‫تحلیل محتوا این است که نگاه علمی و غیر علمی به تعریف یک بحران مشاهده می شد‪ .‬مفهوم صحبت آقای‬ ‫س‬
‫« سوم» این بود که جایی گفتند‪« :‬طبق آمار رسمی با حدود سی هزارنفر مبتال به ایدز در ایران داریم و در این میان در‬
‫میان قشههر نوجوان پیش از سههن ‪ 20‬سههال حدود ‪ 7‬نفر در هر صههد هزار نفر مبتال به آن هسههتند‪ ،‬و این آمار آنقدر باال‬
‫نیسههت که بخواهیم آموزش جنس هی را که الزمه اش بیان همه چیز اسههت در بحث جنسههی تا به آن بحث پیش گیری‬
‫برسیم‪ ،‬به بچه های دبیرستانی آموزش دهیم»‪ .‬من گمان می کنم همین چند جمله پشت سر همی که گفته شد خودش‬
‫حاوی نکات بسیار مهمی در بحث نوع نگاه علمی و غیر علمی به تحلیل مسئله جنسیت در ایران است‪.‬‬

‫وقتی به نتیجه ی این گفته نگاه می کنیم‪ ،‬این یعنی‪ :‬وقتی یک مشههکل یا بیماری در اقلیت و شههیوع کم اسههت‪ ،‬الزم‬
‫مدار ‪ ،‬حتی‬ ‫آلوده بکنیم‪ .‬و نه فقط در س‬ ‫نیست اکثریت آن جمعیت را با اشاعه بحث آموزش جنسی در مدار‬
‫دیگر در صدا و سیما هم حرفی نباید راجع بهش زد‪ ،‬چون آن هم بیننده های زیادی از جمله ق شر نوجوانی دارد که‬
‫تنها ‪ 7‬نفر از هر صدهزار نفرشان مبتال به آن است‪.‬‬

‫خب این استدالل مشخصا غلط است‪ .‬چرا؟‬

‫‪)1‬در درجه اول چون خود این برنامه مناظره مرو آلودگی جنسههی طبق این اسههتدالل خواهد شههد‪ .‬وقتی آمار ایدز‬
‫آنچنان در نوجوانان بنظر باال نمی آید‪ ،‬لزومی وجود ندارد که برنامه ای در صدا و سیما پخش شود که الجرم بخشی‬
‫از نوجوانان هم آن را می بینند و یک نفر در آن برنامه می گوید‪ :‬همه چیز را می خواهند اول تا آخر به بچه ها‬
‫آموزش دهند!!!خب بچه نمی رود دنبالش که ببینید از اول تا آخر چیست؟‬

‫مدرسه ‪KAZI‬‬
‫‪4‬‬

‫‪)2‬نه فقط در حوزه ایدز بلکه در هر مسئله جنسی و هر مسئله اجتماعی دیگر می توان با این استدالل ورود کرد‪ .‬آمار‬
‫ایدز حتی با احت ساب همین آمار ‪ 7‬نفر(که ‪ 5‬نفر دقیق تر) ا ست در صد هزار نفر باز ن سبت به ب سیاری از بیماری های‬
‫دیگر و بحران های دیگر کمتر ا ست‪ .‬مثال آمار تجاوز جن سی خیلی باال بنظر نمی آید‪ ،‬پس نباید در مورد پی شگیری‬
‫از آن صحبت کرد؟ چون باید همه چیز را «از اول تا آخر» گفت؟ در مورد سرطان پ ستان در تلویزیون نباید صحبت‬
‫کرد چون ممکن است نوجوانان پسر آن را ببینند و تحریک شوند و خب آمار کم آن هم نیازی در این مسئله ایجاد‬
‫نمی کند‪ .‬در مورد پی شگیری از دزدیده شدن و سایل در کوچه و خیابان نباید حرف زد‪ ،‬چون آنقدر سارق نداریم و‬
‫خ ر این می رود که بچه ها و حتی بزرگساالن با روش های دزدی کردن آشنا شوند و خودشان برای این کار دست‬
‫به اقدام بزنند‪ .‬در مورد اوتیسم نباید حرف زد‪ .‬در مورد تبخال تناسلی نباید حرف زد‪ .‬و در مورد هیچ نابهنجاری نباید‬
‫صحبت کرد‪ .‬چون ا صالتا نابهنجاری تعریف خودش را از نظر آماری از بقیه جامعه می گیرد که اکثریت بهنجارند و‬
‫یک مساله خاص نابهنجاری‪ .‬در نتیجه افراد کمتری نسبت به اکثریت جامعه مبتال به آن می شوند و در نهایت لزومی‬
‫ندارد با همه افراد که شامل اکثریت بهنجار هم هستند صحبت کرد چون باید در مورد آن مسئله «از اول تا آخر همه‬
‫چیز را گفت»!‬

‫‪)3‬و بحث دیگر بحث آمار در این ماجرا بود‪ .‬وقتی شههخص غیر متخصههص در حوزه ای ورود می کند طبیعتا کاربرد‬
‫آماری ارقام و ا ستنتا های او را دچار م شکل می سازد‪ .‬در ست ا ست که آمار جمعیت حدود زیر ‪ 20‬سال مبتال به‬
‫ایدز در هر ‪100‬هزار نفر ‪ 7‬نفر است‪ .‬امّا باید در نظر داشت که‪:‬‬

‫اوال‪ :‬همان ور که دکتر آذین حین برنامه گفتند‪ ،‬این آمارها معموال ضههربدر پنج محاسههبه می شههوند‪ ،‬چون بسههیاری از‬
‫موارد ابتال هنوز شنا سایی ن شده اند(یکی از اهداف آموزش جن سی و پی شگیری از ایدز هم دقیقا همین ا ست تا افراد‬
‫برای ت شخیص زودهنگام مراجعه کنند)‪ ،‬و ثانیا خیلی ها ا صالتا م شکلی را ممکن ا ست به سازمانی ر سمی در حوزه‬
‫بیماری که نام و رسم بیمار در پایگاهی ثبت شود اعالم نکنند و به صورت شخصی درمان خود را پی گیری کنند(در‬
‫نتیجه به آمار مبتالاین به ایدز اضافه نشوند)‪ .‬پس این آمار مربوط به یک پنجم جمعیت تخمینی است‪ .‬در سایت مرکز‬
‫ملی ایدز ایران هم می بینیم که یک آمار تشههخیص ایدز وجود دارد که همان حدود ‪ 30‬هزار نفر اسههت‪ ،‬و یک آمار‬
‫تخمینی که باالی صدهزار نفر است‪ .‬آمار ابتال در سنین نوجوانی هم به همین میزان چند برابر می شود‪.‬‬

‫دوما‪ :‬این آمار ‪ 5( 7‬نفر)در صد هزار نفر اصالتا مبنای غل ی برای محاسبه داشته است‪ .‬میزان ابتالی سن ‪ 16‬تا ‪ 20‬سال‬
‫به ایدز حدود ‪ 592‬نفر اسهههت‪ .‬نسهههبت به جمعیت کلی دختر و پسهههر بله‪ ،‬آمار زیر ده نفر(اگر باز نکته قبل را در نظر‬

‫مدرسه ‪KAZI‬‬
‫‪5‬‬

‫نگیریم) در هر صد هزار نفر باز هم شامل همه دخترها و پسرها می شود‪ .‬اما نکته مهم آن است که آمار ایدز در ایران‬
‫ب رز قابل توجهی در مردان و زنان فرق می کند و در مردان بسهههیار بیشهههتر اسهههت‪ .‬در نظر گرفتن آمار ایدز در کل‬
‫جمعیت دختر و پ سر ایرانی مثل این ا ست که میزان شیوع سرطان سینه را (که در هر دوجنس ه ست اما در دختران‬
‫هر دو جنس اعالم کنیم‪ .‬البته اعالم اشکالی ندارد اما تصوری که در ذهن متبلور می سازد که‬ ‫بیشتر است) بر اسا‬
‫آمار خیلی باال نیسههت ما را دچار اشههتباه می کند‪ .‬بله اگر میزان طالق را در کل جمعیت ایران حسههاب کنیم و حتی‬
‫کسانی که ازدوا نکرده اند را هم بیاوریم ق عا آمار شیوع طالق پایین خواهد آمد‪.‬‬

‫تفاوتی که میان سطح سواد جنسی وجود دارد‬

‫تفاوت بارز میان شخص سوم و دکتر آذین آنست که‪ ،‬درک متفاوتی از میزان فهم هر سنی در حوزه جنسیت دارند‪.‬‬
‫مثال شخص سوم در همان بحث گفتیم که ا شاره کردند برای پی شگیری از ایدز تو صیه می کنند که «همه چیز را از‬
‫اول تا آخر» بگوییم و نظرشان این بود که این غلط است‪ .‬درک متفاوتی که از آن صحبت می کنم اینجاست که نظر‬
‫دکتر آذین با آنکه بیان نشهههد این می بود که بچه های دبیرسهههتانی نیازی نیسهههت از اول تا آخر چیزی را بدانند آنها‬
‫خودشان این از اول تا آخر را «می دانند»‪ .‬مساله بعد آنکه ما خیلی مساله جنسی را بزرگ کرده ایم‪ ،‬و بسیاری درگیر‬
‫این اول تا آخرش شده اند‪ .‬اول تا آخرش ا صال م ساله خا صی نی ست‪ ،‬کار خا صی نی ست و فقط نحوه فرزندآوری‬
‫است که آگاهی بچه ها نسبت به آن ق عا به قبل از سن دبیرستان می رسد‪.‬‬

‫اهمیت واژه شناسی‬

‫وقتی صحبت از آموزش جنسی درسن دبیرستان می شود‪ ،‬اتفاقا خیلی مساله ای غیر از راه های پیشگیری از ابتال مانند‬
‫استفاده از کاندوم و تست های زودهنگام و ‪ ...‬گفته نمی شود‪ .‬قبل از پیشگیری را اتفاقا بچه ها بلدند‪ .‬آنچه وقتی می‬
‫گوییم «آموزش جن سی» منظورمان ا ست در هر سنی و جن سی متفاوت ا ست اما در این سن مهمترین آموزش بدلیل‬
‫آگاهی پایین‪ ،‬آموزش های مرتبط با حوزه پیشگیری است‪ .‬اصوال این عدم فهم و یا کژفهمی «واژه های علمی» افراد‬
‫غیر علمیِ ورود کننده به حوزه سههکسههولوژی در بحث با افراد متخصههص پیش می آید که یکی از دالیلش حتما کم‬
‫کاری متخصصین در تبیین بهتر واژه ها برای عموم جامعه است‪.‬‬

‫‪-------------------------------------‬‬

‫نظر پایانی‬

‫مدرسه ‪KAZI‬‬
‫‪6‬‬

‫بحث آخر من پاسخی مجمل به عنوان مناظره خواهد بود‪ .‬در ادامه مقاالتم مفصال به تبیین دالیلم پیرامون این نظرات‬
‫مجمل خواهم پرداخت‪ .‬ب ور خالصههه معتقدم به دلیل پیش هرفت سههکس تراپی در ایران‪ ،‬متخصههصههان رو به افزایش‪،‬‬
‫سایت های و کانال های تلگرامی آموزش دهنده مسائل جنسی‪ ،‬بحران جنسی به معنای «ابتال به بیماری های مقاربتی»‪،‬‬
‫و «عدم درمان اختالل های عملکرد جنسهههی» یا «آگاهی و درمان اختالالت پارافیلیک(انحرافات جنسهههی» و یا «نبود‬
‫مهارت های افزایش دهنده کیفیت جنسهههی» که همه اینها نتایجی بحرانی مانند مرگ و میر در مورد اول‪ ،‬و عدم‬
‫رضایت زناشویی‪ ،‬طالق های عاطفی و رسمی‪ ،‬افسردگی‪ ،‬تجاوز های جنسی‪ ،‬و رفتارهای کودک خواهانه و همه و‬
‫همه اینها و بیش از اینها حتی‪ ،‬رو به کاهش ا ست‪ .‬و اگر حتی سرعت این اتفاقات بی شتر شود و ضعیت برگ شت از‬
‫بحرانِ نرسیده به آن و حرکت به سمت یک جامعه جنسی سالم بهتر پیش خواهد رفت‪.‬‬

‫از بحرانی به نام «خودارضایی» که رفتاری با شیوع باال ست بحران‬ ‫از آن و تر‬ ‫امّا «عدم ارضای نیاز جنسی» و تر‬
‫نیسههت‪ .‬ابتال به ایدز برای روسههپی ها بحران اسههت اما خود پدیده روسههپی گری الزاما بحران نیسههت‪ .‬آنچه به وجود‬
‫آورنده و یا ت شدید کننده بحران های واقعی جن سی در ایران ا ست‪ ،‬در یک کالم « نگاه ایدئولوژیک به «امر جن سی»‬
‫همچون م سائل دینی و سیا سی و ‪ ،...‬و جلوگیری از صحبت در مورد «اول تا آخر» و «هر آنچه‪ ،‬قبل‪ ،‬مابین و بعد از‬
‫آن است» است‪.‬‬

‫یک تذکر کوچک امّا مهم‬

‫آخرین نکته آنکه‪ :‬دیگر شروع یک بحث در مورد م سئله جن سی از مد افتاده ا ست‪ .‬سالیان سال ا ست که در برنامه‬
‫های تلویزیونی و مسهههتندها و ‪ ...‬به طرح مسهههاله پرداخته شهههده اسهههت‪ .‬این کار دیگر اهمیتی ندارد و تابوی «واقعی»‬
‫صهههحبت کردن در مورد امر جنسهههی از بین رفته‪ ،‬و «خ وط قرمز خیالی» مرتبط با آن هم کم کم در حال از میان‬
‫برداشههته شههدن اسههت‪ .‬البته حرف من حرف کلیشههه ای «که باید به دنبال پاسههب بود نیسهت» ‪ ،‬پاسههب ها نه از نظر نگاه‬
‫ایدئولوژیک بلکه از نظر سکسولوژی و متخصصان کامال مشخص است و شخصیت های علمی این حوزه در حال‬
‫پیشروی با سرعت باال در این حوزه هستند‪ .‬این پاسب ها شامل «تربیت جنسی صحی متناسب با سن و جنس»‪ ،‬افزایش‬
‫برنامه های آموزشههی در قالب های متفاوت برای «آگاهی از اختالالت عملکرد و انحرافی جنسههی» و بهبود «سههیسههتم‬
‫درمانی» و «خدمات درمانی و مشاوره یی» مبتال به مشکالت مرتبط با امر جنسی می شود‪.‬‬

‫محمد کاظم نجفی‬

‫‪ 25‬آذر ‪1396‬‬

‫مدرسه ‪KAZI‬‬

You might also like