You are on page 1of 8

‫چرا شبکه‌های اجتماعی تبدیل شده‌اند به میدان نفرت‌پراکنی؟‬

‫برای موفقیت و دیده‌شدن‪ ،‬باید عصبانی باشید و بی‌ادب‬


‫چرا شبکه‌های اجتماعی تبدیل شده‌اند به میدان نفرت‌پراکنی؟ تصویرساز‪ :‬اوا بی‪.‬‬
‫تابه‌حال شده‪ ،‬در گروهی تلگرامی یا کامنت‌های اینستاگرام‪ ،‬بحث سیاسی کنی‪..‬د و آخ‪..‬رش پش‪..‬یمان نش‪..‬ده‬
‫باشید؟ اغلب ما حتی یک‌بار هم این تجربه را نداشته‌ايم‪ .‬هر دفع‪..‬ه ک‪..‬ه اتف‪..‬اقی سیاس‪..‬ی می‌افت‪..‬د‪ ،‬به‌محض‬
‫لب‌گشودن‪ ،‬با هجوم فحش‌ه‪.‬ا مواج‪..‬ه می‌ش‪..‬ویم‪ .‬ش‪..‬بکه‌های اجتم‪..‬اعی روزی ق‪..‬رار ب‪..‬ود م‪..‬یز گفت‌وگ‪..‬وی‬
‫جامع‪..‬ه باش‪..‬د‪ .‬ام‪..‬ا ح‪..‬اال چ‪..‬ه؟ تمس‪..‬خر‪ ،‬متلک‌‪ ،‬آبروری‪..‬زی و خش‪..‬ونت ش‪..‬ده‌اند س‪..‬که رایج این ش‪..‬بکه‌ها‪.‬‬
‫پست‌های پرالتهاب توج‪..‬ه ه‪..‬زاران نف‪..‬ر را می‌دزدن‪..‬د و حرف‌ه‪..‬ای عاقالن‪..‬ه و موج‪..‬ه در می‪..‬ان غوغ‪..‬ا گم‬
‫می‌شوند‪ .‬راه نجات چیست؟‬
‫جاناتان هایت و توبیاس ُرزاستاکِو ل‬
‫‪The Dark Psychology of Social Networks‬‬

‫مترجم‪ :‬علی امیــری‬

‫‪ 19‬دقیقه‬

‫جاناتان هایت و توبیاس ُرزاستاکِو ل‪ ،‬آتالنتیک — فرض کنیم داس‪..‬تان آف‪..‬رینش در کت‪..‬اب مق‪..‬دس حقیقت‬
‫دارد‪ :‬خداوند جهان را در شش روز آفرید‪ ،‬ازجمله تمام قوانین فیزیک و تمام ثابت‌های ف‪..‬یزیکی ک‪..‬ه در‬
‫تمام کائنات کاربرد دارند‪ .‬حال فرض کنیم روزی در اوای‪..‬ل ق‪..‬رن بیس ‪.‬ت‌ویکم‪ ،‬خداون‪..‬د از روی مالل و‬
‫محِض تفریح‪ ،‬ثابت گرانشی را دو برابر کرده بود‪ .‬زن‪..‬دگی‌کردن در هنگام‪..‬ۀ چ‪..‬نین تغی‪..‬یری چ‪..‬ه حس‪..‬ی‬
‫می‌داشت؟ همۀ ما به‌سمت زمین کشیده می‌شدیم؛ ساختمان‌های بسیاری فرومی‌ریختند؛ پرنده‌ها از آسمان‬
‫سقوط می‌کردند؛ زمین به خورش‪..‬ید نزدیک‌ت‪..‬ر می‌ش‪..‬د و م‪..‬دارش را دوب‪..‬اره در منطقه‌ای بس‪..‬یار گرم‌ت‪..‬ر‬
‫مستقر می‌کرد‪.‬‬

‫اجازه بدهید دوباره این آزمایش فکری را‪ ،‬این‌بار به‌جای جهان فیزیکی‪ ،‬در جه‪..‬ان اجتم‪..‬اعی و سیاس‪..‬ی‬
‫انجام دهیم‪ .‬قانون اساسی ایاالت‌متحده تمرینی در طراحی هوشمندانه بود‪ .‬پ‪..‬دران بنیان‌گ‪..‬ذار می‌دانس‪..‬تند‬
‫اکثر دموکراسی‌های پیشین بی‌ثبات و کوتاه‌مدت بوده‌اند‪ .‬اما آن‌ها روان‌شناسان خوبی بودن‪..‬د و کوش‪..‬یدند‬
‫تا برای مقاومت دربرابر نیروهایی که تالش‌های پرشمار برای حاکمیت م‪..‬ردم را ناک‪..‬ام گذاش‪..‬ته بودن‪..‬د‪،‬‬
‫نهادها و روندهایی همخوان با ماهیت آدمی به وجود آورند‪.‬‬

‫مثًال جیمز مدیسن‪ ،‬در مقالۀ شمارۀ ‪ ۱۰‬از مجموع‪..‬ۀ فدرالیس‪..‬ت‪ ،۱‬درب‪..‬ارۀ هراس‪..‬ش از ق‪..‬درت «جن‪..‬اح»‬
‫نوشت؛ منظور او از جن‪.‬اْح تعص‪.‬ب نیرومن‪.‬د ی‪.‬ا من‪.‬افع گ‪.‬روهی ب‪.‬ود ک‪.‬ه «آتش خص‪.‬ومت متقاب‪.‬ل را در‬
‫انسان‌ها برمی‌انگیخت» و باعث می‌ش‪.‬د ت‪.‬ا آن‌ه‪.‬ا مص‪.‬لحت همگ‪.‬انی را از ی‪.‬اد ببرن‪.‬د‪ .‬او می‌اندیش‪.‬ید ک‪.‬ه‬
‫وسعت ایاالت‌متحده می‌تواند سپری دفاعی دربرابر یورش‌های جناح‌گرایی عرض‪..‬ه کن‪..‬د‪ ،‬زی‪..‬را ه‪..‬رکس‬
‫می‌خواست خشم را در چنین فاصلۀ زیادی بپراکَند کار سختی در پیش می‌داشت‪ .‬مدیسن تصور می‌کرد‬
‫رهبران جناحی یا تفرقه‌انگیز «شاید شعله‌ای در ایالت‌های خاص خود برافروزند‪ ،‬اما نخواهند توانس‪..‬ت‬
‫حریقی گسترده در سایر ایالت‌ها راه بیندازند»‪ .‬ق‪..‬انون اساس‪..‬ی ش‪..‬امل س‪..‬اوزکارهایی ب‪..‬رای آهس‪..‬ته‌کردن‬
‫امور‪ ،‬مجالی برای خوابیدن شروشور و ترغیب به درنگ و تأمل بود‪.‬‬

‫ثابت شد که طرح مدیسن ب‪..‬ادوام اس‪..‬ت‪ .‬ام‪..‬ا اگ‪..‬ر روزی در اوای‪..‬ل ق‪..‬رن بیس‪..‬ت و یکم فن‪..‬اوری‌ای ظ‪..‬اهر‬
‫می‌شد که ‪-‬طی مدت یک دهه‪ -‬چندین معی‪..‬اِر اساس‪ِ.‬ی زن‪..‬دگِی اجتم‪..‬اعی و سیاس‪..‬ی را تغی‪..‬یر می‌داد‪ ،‬چ‪..‬ه‬
‫بالیی ب‪.‬ر س‪.‬ر دموکراس‪.‬ی آمریک‪.‬ایی می‌آم‪.‬د؟ اگ‪.‬ر این فن‪.‬اوری به‌ش‪..‬دت م‪.‬یزان «خص‪..‬ومت متقاب‪.‬ل» و‬
‫سرعت گسترش خشم را افزایش می‌داد چه؟ آیا ممکن بود شاهد مع‪..‬ادِل سیاس ‪ِ.‬ی فروپاش ‪ِ.‬ی س‪..‬اختمان‌ها‪،‬‬
‫سقوط پرندگان از آسمان‪ ،‬و نزدیک‌شدن زمین به خورشید باشیم؟‬

‫ممکن است آمریکا هم‌اینک چنین زمانه‌ای را سپری کند‪.‬‬

‫آنچه شبکه‌های اجتماعی تغییر دادند‬


‫م‪..‬أموریت اولی‪..‬ۀ فیس‪..‬بوک این ب‪..‬ود ک‪..‬ه «جه‪..‬ان را آزادت‪..‬ر و متص ‪.‬ل‌تر کن‪..‬د» و‪ ،‬در نخس‪..‬تین روزه‪..‬ای‬
‫شبکه‌های اجتماعی‪ ،‬بسیاری از افراد پنداشتند ک‪..‬ه اف‪..‬زایش چش‪..‬مگیر اتص‪..‬ال در مقیاس‪..‬ی جه‪..‬انی ب‪..‬رای‬
‫دموکراسی خ‪.‬وب اس‪.‬ت‪ .‬ام‪.‬ا‪ ،‬پس از گ‪.‬ذر س‪.‬الیان ب‪.‬ر ش‪.‬بکه‌های اجتم‪.‬اعی‪ ،‬خوش‌بی‪.‬نی رن‪.‬گ باخت‪.‬ه و‬
‫فهرست زیان‌های شناخته‌شده یا شک‌برانگیز رشد ک‪..‬رده اس‪..‬ت‪ :‬تجرب‪..‬ۀ بحث‌ه‪..‬ای سیاس‪..‬ی آنالین (اغلب‬
‫میان غریبه‌های بی‌نام‌ونش‪..‬ان)‪ ،‬از مشابهش‪..‬ان در زن‪..‬دگی واقعی‪ ،‬ب‪..‬ا عص‪..‬بیت بیش‪..‬تر و ن‪..‬زاکت کم‪..‬تری‬
‫همراه است‪ .‬شبکه‌های افراد متعصب با هم جهان‌بینی‌هایی می‌آفرینند که می‌توانند هر لحظ‪..‬ه افراطی‌ت‪..‬ر‬
‫شوند؛ کارزارهای پخش اطالعات نادرست به‌وفور به راه می‌افتند؛ ایدئولوژی‌های خشونت‌باْر اعضای‬
‫جدید به خود جذب می‌کنند‪.‬‬

‫احتماًال مشکل نه نفِس اتصال بلکه روش ش‪.‬بکه‌های اجتم‪.‬اعی ب‪.‬رای تب‪.‬دیل این‌هم‪.‬ه ارتب‪.‬اط ب‪.‬ه نمایش‪.‬ی‬
‫عمومی باشد‪ .‬ما اغلب فکر می‌کنیم رابطه خیابانی دوطرفه است‪ .‬صمیمیت زم‪..‬انی س‪..‬اخته می‌ش‪..‬ود ک‪..‬ه‬
‫شریک‌ها به‌نوبت حرف بزنند‪ ،‬به شوخی‌های یکدیگر بخندند و افشاگری‌های متقابل کنند‪ .‬اما چه اتف‪..‬اقی‬
‫می‌افتد آنگاه که در هر دو سوی خیاب‪..‬ان جایگاه‌ه‪..‬ای خطاب‪..‬ه عَلم می‌ش‪..‬وند و ُپ ر می‌ش‪..‬وند از دوس‪..‬تان و‬
‫آشنایان و رقبا و غریبه‌هایی که همگی مشغول قضاوت و ارائۀ نظریات خویش‌اند؟‬

‫مارک لیری‪ ،‬روان‌شناس اجتماعی‪ ،‬اصطالح «جامعه‌سنج»‪ ۲‬را ابداع ک‪..‬رد ت‪..‬ا س‪..‬نجۀ روانی درونی را‬
‫توصیف کند که لحظه‌به‌لحظه به ما می‌گوید به چشم دیگران چگونه می‌نماییم‪ .‬لیری استدالل کرد که م‪..‬ا‬
‫واقعًا به عزت‌نفس احتیاجی نداریم؛ درعوض‪ ،‬ضرورت تکاملی این است که دیگران را وادار ک‪..‬نیم م‪..‬ا‬
‫را شریک مطلوبی برای انواع گوناگونی از رابطه‌ها در نظ‪.‬ر بگیرن‪.‬د‪ .‬ش‪.‬بکه‌های اجتم‪.‬اعی ب‪.‬ا الی‪.‬ک‪،‬‬
‫دوستان‪ ،‬دنبال‌کننده‌ها و ریتوییت‌ه‪..‬ا جامعه‌س‪..‬نج م‪..‬ا را از درون افک‪..‬ار خصوص‪.‬ی‌مان ب‪..‬یرون کش‪..‬یده و‬
‫برای مشاهدۀ همگان منتشر کرده‌اند‪.‬‬

‫اگر شما در گفت‌وگوهای خصوص‪.‬ی‌تان م‪.‬دام در ح‪.‬ال اب‪.‬راز خش‪.‬م باش‪.‬ید‪ ،‬احتم‪.‬اًال ب‪.‬ه نظ‪.‬ر دوس‪.‬تانتان‬
‫مالل‌آور خواهید رسید‪ ،‬اما هنگامی‌که گروهی از مخاطبان حاضرند نتیجه متفاوت است؛ خشم می‌توان‪..‬د‬
‫جایگاه شما را باال ببرد‪ .‬ویلی‪..‬ام جی‪ .‬بری‪..‬دی و س‪..‬ایر پژوهن‪..‬دگان در دانش‪..‬گاه نیوی‪..‬ورک طی تحقیقی در‬
‫سال ‪ُ ۲۰۱۷‬برد نیم میلیون توییت را اندازه گرفتند و دریافتند که هر کلمۀ اخالقی یا احساسِِی به‌کاررفته‬
‫در یک توییت به‌طور میانگین ‪ ۲۰‬درصد فراگیری آن را افزایش داده اس‪..‬ت‪ .‬مطالع‪..‬ۀ دیگ‪..‬ری در س‪..‬ال‬
‫‪ ،۲۰۱۷‬ک‪..‬ه توس‪..‬ط مرک‪..‬ز پژوهش‪..‬ی پی‪..‬و‪ ۳‬انج‪..‬ام ش‪..‬ده‪ ،‬نش‪..‬ان داد ُپس ‪.‬ت‌هایی ک‪..‬ه نمای‪..‬انگر «مخ‪..‬الفت‬
‫خشمگین» بودند تقریبًا دوبرابر دیگر انواع محتوا در فیسبوک موفق به ایج‪.‬اد مش‪.‬غولیت در ک‪.‬اربران ‪-‬‬
‫ازجمله الیک و به‌اشتراک‌گذاری‪ -‬شده‌اند‪.‬‬

‫دو فیلسوف به نام‌های جاستین توسی و برندن وارمک‪..‬ه‪ ،‬عب‪..‬ارت س‪..‬ودمند «ب‪..‬االرفتن از جایگ‪..‬اه خطاب‪..‬ۀ‬
‫اخالقی» را پیشنهاد کرده‌اند تا توصیفی باشد از آنچه زمانی اتف‪..‬اق می‌افت‪..‬د ک‪..‬ه اف‪..‬راد از خطاب‪..‬ۀ اخالقی‬
‫برای باالبردن شأن خود در تاالر گفت‌وگوی عمومی استفاده می‌کنن‪..‬د‪ .‬مانن‪..‬د ت‪..‬والِی خطیب‪..‬انی ک‪..‬ه ب‪..‬رای‬
‫مخاطبانی شکاک س‪..‬خن می‌گوین‪..‬د‪ ،‬ه‪..‬رکس می‌کوش‪..‬د ت‪..‬ا از خطیب قبلی به‪..‬تر باش‪..‬د و این ب‪..‬ه الگوه‪..‬ای‬
‫مشترکی ختم می‌شود‪ .‬خطیبان تمایل دارن‪.‬د ت‪.‬ا «اتهام‪.‬ات اخالقی جع‪.‬ل کنن‪.‬د‪ ،‬در م‪.‬وارد خیط‌کردن‌ه‪.‬ای‬
‫عمومی به سایرین بپیوندند‪ ،‬اعالم کنند که هرکس مخالف آن‌هاست آشکارا اشتباه می‌کند‪ ،‬ی‪..‬ا در نم‪..‬ایش‬
‫احساس‪..‬ات اغ‪..‬راق کنن‪..‬د»‪ .‬قربانی‪..‬ان این مس‪..‬ابقه‪ ،‬ب‪..‬رای به‌دس ‪.‬ت‌آوردن تأیی‪..‬د مخاطب‪..‬ان‪ ،‬فح‪..‬وای کالم و‬
‫حقیقت‌اند‪ .‬این خطیبان هر کلمه‌ای که رقبا ‪-‬و گاه حتی دوستانشان‪ -‬گفته‌اند را زیر ذره‌بین می‌گذارن‪..‬د ت‪..‬ا‬
‫امکانی برای برانگیختن خشم همگانی بیابند‪ .‬زمینه سقوط می‌کند‪ .‬به نیت گوینده اعتنا نمی‌شود‪.‬‬

‫انس‪..‬ان‌ها به‌گ‪..‬ونه‌ای تکام‪..‬ل یافته‌ان‪..‬د ت‪..‬ا غیبت کنن‪..‬د‪ ،‬خ‪..‬ود را بیاراین‪..‬د‪ ،‬دغل‌ک‪..‬ار باش‪..‬ند و ط‪..‬رد کنن‪..‬د‪ .‬م‪..‬ا‬
‫به‌سادگی مج‪.‬ذوب این س‪.‬یرِک گالدی‪.‬اتورِی جدی‪.‬د می‌ش‪.‬ویم‪ ،‬ح‪.‬تی باوجوداینک‪.‬ه می‌دانیم می‌توان‪.‬د م‪.‬ا را‬
‫بی‌رحم و سطحی کند‪ .‬بنابر استدالل مالی کراکت‪ ،‬استاد روان‌شناسی دانشگاه ییل‪ ،‬وقتی چه‪..‬رۀ دیگ‪..‬ری‬
‫را نمی‌بینیم و همچنین وقتی بارها و بارها در ط‪..‬ول روز از م‪..‬ا خواس‪..‬ته می‌ش‪..‬ود ت‪..‬ا ب‪..‬ا «الیک‌ک‪..‬ردِن »‬
‫محکومیت موضع عمومی بگیریم‪ ،‬آن نیروهای طبیعی که می‌توانند م‪..‬انع پیوس‪..‬تن م‪..‬ا ب‪..‬ه ی‪..‬ک جم‪..‬اعت‬
‫خشمگین شوند تضعیف می‌شوند‪ ،‬نیروهایی ازقبیل زمان برای تأمل و بازی‪..‬ابی خونس‪..‬ردی‪ ،‬ی‪..‬ا احس‪..‬اس‬
‫همدردی با کسی که دارد تحقیر می‌شود‪.‬‬

‫به عبارت دیگر‪ ،‬شبکه‌های اجتماعی تعداد زیادی از دل‌مشغول‌ترین شهروندان ما ب‪..‬ا سیاس‪..‬ت را تب‪..‬دیل‬
‫می‌کنند به کابوس مدیسن‪ :‬آتش‌افروزانی که در رقابت‌اند ت‪..‬ا پرالته‪..‬اب‌ترین پس‪.‬ت‌ها و تص‪..‬اویر را خل‪..‬ق‬
‫کنند و قادرند در لحظه آن‌ها را در سراسر کشور پخش کنند‪ ،‬درحالی‌که جامعه‌س‪..‬نج عمومی‌ش‪..‬ان نش‪..‬ان‬
‫می‌دهد که آفریده‌هایشان به چه دوردست‌هایی که نرسیده است‪.‬‬
‫ارتقای ماشین خشم‬
‫شبکه‌های اجتماعی در آغاز حس متف‪.‬اوتی از ام‪.‬روز داش‪.‬تند‪ .‬فرندس‪.‬تر‪ ،‬مای‌اس‪.‬پیس و فیس‪.‬بوک همگی‬
‫بین سال‌های ‪ ۲۰۰۲‬تا ‪ ۲۰۰۴‬پدیدار شدند و ابزاری عرضه کردند ک‪..‬ه ب‪..‬ه ک‪..‬اربران کم‪..‬ک می‌ک‪..‬رد ب‪..‬ه‬
‫دوستان خود متصل شوند‪ .‬این سایت‌ها مردم را ترغیب می‌کردند تا نس‪..‬خه‌هایی به‌ش‪..‬دت نمایشی‌ش‪..‬ده از‬
‫زندگی خود منتشر کنند‪ ،‬اما هیچ راهی برای بر انگیختن خشم ُم سری پیش پ‪..‬ای آن‌ه‪..‬ا نمی‌گذاش‪..‬تند‪ .‬این‬
‫امر با مجموعه‌ای از گام‌های کوچک تغییر ک‪..‬رد‪ ،‬گام‌ه‪..‬ایی ک‪..‬ه ه‪..‬ر ی‪..‬ک ب‪..‬رای بهب‪..‬ود تجرب‪..‬ۀ ک‪..‬اربری‬
‫طراحی شده بودند و توأمان شیوۀ پخش اخبار و خشم در جامعۀ آمریکایی را دگرگون کردند‪ .‬به‌منظ‪..‬ور‬
‫اصالح شبکه‌های اجتماعی ‪-‬و کاستن از زیان‌های آن برای دموکراسی‪ -‬باید تالش کنیم تا این تکامل را‬
‫درک کنیم‪.‬‬

‫زمانی‌ک‪..‬ه تویی‪..‬تر در س‪..‬ال ‪ ۲۰۰۶‬از راه رس‪..‬ید‪ ،‬ن‪..‬وآوری اص‪..‬لی‌اش ت‪..‬ایم‌الین ب‪..‬ود‪ :‬جری‪..‬انی دائمی از‬
‫به‌روزرسانی‌های ‪۱۴۰‬حرفی که کاربران می‌توانس‪..‬تند روی گوش‪.‬ی‌های خ‪..‬ود ببینن‪..‬د‪ .‬ت‪..‬ایم‌الین ش‪..‬یوه‌ای‬
‫جدید برای مصرف اطالعات بود‪ :‬جریانی بی‌انتها از محتوا ک‪..‬ه خیلی‌ه‪..‬ا معتق‪..‬د بودن‪..‬د مث‪..‬ل نوش‪..‬یدن از‬
‫شلنگ آتش‌نشانی است‪.‬‬

‫بعدًا در همان سال‪ ،‬فیسبوک نس‪..‬خۀ خ‪..‬ودش ب‪..‬ه ن‪..‬ام نیوزفی‪..‬د را ب‪..‬ه راه ان‪..‬داخت‪ .‬در س‪..‬ال ‪ ،۲۰۰۹‬دکم‪..‬ۀ‬
‫«الیک» را اضافه کرد و برای نخستین‌بار سنجه‌ای عمومی برای میزان محبوبیت محتوا آفری‪..‬د‪ .‬س‪..‬پس‬
‫نوآورِی دگرگون‌ساِز دیگری نیز اضافه کرد‪ :‬الگوریتمی که براساس میزان «مشغولیت» پیش‌بینی‌شده‪،‬‬
‫تعیین می‌کرد هر کاربر کدام پست‌ها را ببیند؛ میزان احتمال برقراری تعامل فرد با یک پست مف‪..‬روض‬
‫با توجه به الیک‌ه‪..‬ای قبلی او محاس‪..‬به می‌ش‪..‬د‪ .‬این ن‪..‬وآوری ش‪..‬لنگ آتش‌نش‪..‬انی را رام و آن را ب‪..‬ه ی‪..‬ک‬
‫جریان نمایشی‌شده تبدیل کرد‪.‬‬

‫انتظاِم الگوریتمِی محتوا در نیوزفی‪..‬د سلس‪..‬له‌مراتب اعتب‪..‬ار را ب‪..‬ا خ‪..‬اک یکس‪..‬ان ک‪..‬رد‪ .‬ه‪..‬ر پس‪..‬تی از ه‪..‬ر‬
‫تولیدکننده‌ای می‌توانست‪ ،‬مادامی ک‪..‬ه مول‪ِ.‬د مش‪..‬غولیت اس‪..‬ت‪ ،‬در ص‪..‬در فی‪..‬دهایمان ج‪..‬ا خ‪..‬وش کن‪..‬د‪ .‬بع‪..‬دًا‬
‫«اخبار جعلی» نیز در این محیط رونق یافتند‪ ،‬زیرا متن یک وبالگ شخص‪.‬ی هم‪.‬ان ظ‪.‬اهری را داش‪.‬ت‬
‫که گزارشی از نیویورک تایمز‪.‬‬

‫توییتر نیز در سال ‪ ۲۰۰۹‬با افزودن دکمۀ «ریتوییت» تغییری کلیدی اعمال کرد‪ .‬تا آن زمان‪ ،‬کاربران‬
‫می‌بایست توییت‌های قدیمی‌تر را در به‌روزرسانی وضعیتشان کپی‌پیست می‌کردن‪..‬د و این م‪..‬انِع کوچ‪ْ..‬ک‬
‫نیازمند چند ثانیه تفکر و توج‪..‬ه ب‪..‬ود‪ .‬دکم‪..‬ۀ ریت‪..‬وییت دراس‪..‬اس گس‪..‬ترش بی‌اص‪..‬طکاک محت‪..‬وا را ممکن‬
‫ساخت‪ .‬تنها یک کلیک می‌توانست توییت شخصی دیگر را به تمام دنبال‌کننده‌های شما برساند و به ش‪..‬ما‬
‫اجازه دهد تا در اعتباِر محتواِی ُم سری شریک ش‪..‬وید‪ .‬در س‪..‬ال ‪ ،۲۰۱۲‬فیس‪..‬بوک نس‪..‬خۀ خ‪..‬ود از دکم‪..‬ۀ‬
‫ریتوییت‪ ،‬یعنی دکمۀ «به‌اشتراک‌گذاری»‪ ،‬را به مخاطبان به‌سرعت روبه‌رشدش‪ ،‬ک‪..‬اربران گوش ‪.‬ی‌های‬
‫همراه‪ ،‬عرضه کرد‪.‬‬
‫کریس ِو ِد ِر ل یکی از مهندسانی بود که دکمۀ ریت‪.‬وییت را ب‪.‬رای تویی‪.‬تر اب‪.‬داع ک‪.‬رد‪ .‬او همین امس‪.‬ال در‬
‫مصاحبه‌ای با بازفید اعتراف کرد ک‪..‬ه اکن‪..‬ون از این ک‪..‬ار پش‪..‬یمان اس‪..‬ت‪ِ .‬و ِد ِر ل درحالی‌ک‪..‬ه ک‪..‬ه نخس‪..‬تین‬
‫جماعت توییتری را دید که از ابزارش استفاده می‌کردند‪ ،‬با خ‪.‬ود اندیش‪.‬ید‪« :‬مث‪.‬ل این‪.‬ه ک‪.‬ه ب‪.‬ه ی‪.‬ک بچ‪.‬ۀ‬
‫چهارساله اسلحۀ ُپر داده باشیم»‪.‬‬

‫تیر خالص در سال‌های ‪ ۲۰۱۲‬و ‪ ۲۰۱۳‬شلیک شد‪ ،‬زمانی‌که آپ‌ورتی‪ ۴‬و دیگر سایت‌ها شروع کردند‬
‫به تبدیل این مجموعه امکانات به سرمایه و پیشروی در هنِر آزمودن تیترها از میان ده‌ها نسخۀ متفاوت‬
‫ب‪..‬رای ی‪..‬افتن نس‪..‬خه‌ای ک‪..‬ه م‪..‬وجب بیش‪..‬ترین م‪..‬یزان کلی‪..‬ک می‌ش‪..‬ود‪ .‬این ش‪..‬روع مقاله‌ه‪..‬ای «باورت‪..‬ان‬
‫نمی‌شود…» و هم‌خانواده‌هایش بود که با عکس‌هایی همراه می‌شدند که آزموده و انتخاب شده بودن‪..‬د ت‪..‬ا‬
‫ما بی‌فکر روی آن‌ها کلیک کنیم‪ .‬این مقاالت معموًال به‌نیت انگیختن خشم منتشر نمی‌شدند (بنیان‌گ‪..‬ذاران‬
‫آپ‌ورتی بیشتر به روحیه‌دادن عالقه داشتند)‪ .‬اما موفقیت این راهبرْد گسترِش آزمایِش تیتر و‪ ،‬همراه ب‪..‬ا‬
‫آن‪ ،‬بسته‌بندِی احساسِی گزارش‌ها را در رس‪..‬انه‌های ق‪..‬دیمی و جدی‪..‬د ب‪..‬ه یکس‪..‬ان تض‪..‬مین ک‪..‬رد؛ تیتره‪..‬ای‬
‫خشمگین و حامل بار اخالقی در سال‌های بعدی رونق گرفتند‪ .‬لوک ُانیل‪ ،‬در یادداشتی در اسکوایر‪ ،‬در‬
‫باب تغییراتی که بر رسانه‌های اصلی اعمال شده‌اند تأمل و اعالم کرد که م‪.‬ا در س‪.‬ال ‪« ۲۰۱۳‬این‪.‬ترنت‬
‫را خراب کردیم»‪ .‬سال بعد‪ ،‬آژانس پژوهش اینترنِت روسیه بسیج‌کردن ش‪..‬بکۀ حس‪..‬اب‌های جعلی‌اش در‬
‫پهنۀ تم‪..‬ام پلتفرم‌ه‪..‬ای اص‪..‬لی ش‪..‬بکه‌های اجتم‪..‬اعی را آغ‪.‬از ک‪..‬رد و از این ماش‪..‬ین خش‪..‬م جدی‪..‬د به‌منظ‪..‬ور‬
‫برانگیختن تفرقه‌های کورکورانه و پیشبرد اهداف روسی بهره برد‪.‬‬

‫البته اینترنت به‌تنهایی مسئول این سراش‪.‬یبِی خش‪ِ.‬م سیاس‪ِ.‬ی ام‪.‬روزی نیس‪.‬ت‪ .‬رس‪.‬انه‌ها از زمان‪.‬ۀ مدیس‪.‬ن‬
‫مشغول دامن‌زدن به تفرق‪..‬ه بوده‌ان‪..‬د و دانش‪..‬مندان عل‪..‬وم سیاس‪..‬ی‪ ،‬ردپ‪..‬اِی فرهن‪ِ..‬گ خش‪ِ.‬م ام‪..‬روزی را در‬
‫دهه‌های ‪ ۱۹۸۰‬و ‪ ،۹۰‬زمانۀ ظهور تلویزیون کابلی و میزگردهای رادی‪..‬ویی یافته‌ان‪..‬د‪ .‬مجموع‪.‬ۀ زی‪..‬ادی‬
‫از نیروه‪..‬ا دارن‪..‬د آمریک‪..‬ا را به‌س‪..‬وی دوقطبی‌ش‪..‬دگی بیش‪..‬تر ه‪..‬ل می‌دهن‪..‬د‪ .‬ام‪..‬ا از س‪..‬ال ‪ ۲۰۱۳‬ب‪..‬ه بع‪..‬د‬
‫شبکه‌های اجتماعی تبدیل شده‌اند به شتاب‌دهنده‌ای قدرتمند برای هرکس که بخواهد آتشی بیفروزد‪.‬‬

‫زوال خرد‬
‫ح‪..‬تی اگ‪..‬ر بش‪..‬ود ش‪..‬بکه‌های اجتم‪..‬اعی را از اث‪..‬رات خشم‌گسترش‪..‬ان خالص ک‪..‬رد‪ ،‬ب‪..‬از هم ب‪..‬رای ثب‪..‬ات‬
‫دموکراسی دردسرهایی خواهند داشت‪ .‬یکی از این دردسرها میزان غلبه و جایگزینِی ایده‌ها و تنش‌های‬
‫زمان حال با ایده‌ها و درس‌های قدیمی‌تر زمان‌های گذشته است‪ .‬درحالی‌که کودک‪..‬ان در آمریک‪..‬ا ب‪..‬زرگ‬
‫می‌شوند‪ ،‬رودخانه‌هایی از اطالعات بی‌وقفه به درون چشم‌ها و گوش‌هایشان جاری‌ان‪..‬د‪ :‬مجم‪..‬وعه‌ای از‬
‫ایده‌ها‪ ،‬روایت‌ها‪ ،‬آهنگ‌ها‪ ،‬عکس‌ها و بیش از این‌ها‪ .‬فرض کنیم می‌توانیم به‌طور مشخص س‪..‬ه جری‪..‬ان‬
‫را گرفته و کمیت‌یابی کنیم‪ :‬اطالعات جدید (در ماه گذشته تولید ش‪..‬ده)‪ ،‬اطالع‪..‬ات میان‌س‪..‬ال (بین ‪ ۱۰‬ت‪..‬ا‬
‫‪ ۵۰‬سال گذشته تولید شده‪ ،‬توسط نسل‌هایی که شامل والدین و اجداد ک‪..‬ودک اس‪..‬ت)‪ ،‬و اطالع‪..‬ات ق‪..‬دیمی‬
‫(بیش از ‪ ۱۰۰‬سال پیش تولید شده)‪.‬‬
‫توازن این دسته‌ها در قرن هجدهم هرطور که بوده‪ ،‬مسلمًا در قرن بیستم‪ ،‬به‌علت شایع‌شدن دس‪..‬تگاه‌های‬
‫رادیو و تلویزیون در خانۀ آمریکایی‌ها‪ ،‬به‌نفع اطالعات جدی‪.‬د تغی‪.‬یر ک‪.‬رده اس‪.‬ت‪ .‬در ق‪..‬رن بیس‪.‬ت‌ویکم‪،‬‬
‫شدت و سرعت این تغییر توازن قریب به یقین بیش‪..‬تر ش‪..‬ده اس‪..‬ت‪ .‬زمانی‌ک‪..‬ه اک‪..‬ثر آمریکایی‌ه‪..‬ا در س‪..‬ال‬
‫‪ ۲۰۱۲‬شروع به استفاده از شبکه‌های اجتماعی کردند‪ ،‬خود را به‌نحوی ب‪..‬ه یک‪..‬دیگر بیش‌متص‪..‬ل کردن‪..‬د‬
‫که بر مصرف اطالعات جدیدشان به‌شدت افزود ‪-‬بله‪ ،‬سرگرمی‌هایی از قبیل ویدئوی گربه‌ها و شایعات‬
‫سلبریتی‌ها‪ ،‬همچنین خشم‌های هرساعته و هرروزه و نظرات داغ دربارۀ رویدادهای اخیر‪ -‬و در هم‪..‬ان‬
‫حال سهم اطالعات قدیمی‌تر را کاهش داد‪ .‬تأثیرات این تغییر چه می‌تواند باشد؟‬

‫ادموند ِبرک‪ ،‬فیلسوف و سیاستمدار انگلیسی‌ایرلندی‪ ،‬در سال ‪ ۱۷۹۰‬نوشت «ما می‌ترسیم مردم را رها‬
‫کنیم تا هر یک براساس جیرۀ خرد خود زندگی و تجارت کند‪ ،‬زیرا ظن آن داریم ک‪..‬ه این ج‪..‬یره در ه‪..‬ر‬
‫فرد کوچک است‪ ،‬و ن‪.‬یز به‌نف‪.‬ع اف‪.‬راد اس‪.‬ت اگ‪.‬ر از بان‪.‬ک عم‪.‬ومی و س‪.‬رمایۀ ملت‌ه‪.‬ا و اعص‪.‬ار به‪.‬ره‬
‫گیرند»‪ .‬از صدقه‌سر شبکه‌های اجتماعی‪ ،‬ما در حال انجام آزمایش‪..‬ی جه‪..‬انی هس‪..‬تیم ک‪..‬ه اعتب‪..‬ار ه‪..‬راس‬
‫ِبرک را می‌آزماید‪ .‬شبکه‌های اجتماعی افراد را از تمام سنین سوق می‌دهند تا روی آبروریزی‪ ،‬شوخی‬
‫یا تنِش روْز تمرکز کنند‪ ،‬اما اثرات آن می‌تواند به‌خصوص برای نسل‌های جوان عمیق‌تر باشد؛ کس‪..‬انی‬
‫که فرصت کمتری برای کسب ایده‌ها و اطالعات قدیمی پیش از متصل‌کردن خود به جری‪..‬ان ش‪..‬بکه‌های‬
‫اجتماعی داشته‌اند‪.‬‬

‫احتماًال نیاکان فرهنگی ما به‌ط‪..‬ور متوس‪..‬ط ع‪..‬اقل‌تر از م‪..‬ا نبوده‌ان‪..‬د‪ ،‬ام‪..‬ا ای‪..‬ده‌هایی ک‪..‬ه از آن‌ه‪..‬ا ب‪..‬ه ارث‬
‫برده‌ایم فرایند غربالگری را از سر گذرانده‌اند‪ .‬م‪..‬ا بیش‪..‬تر ای‪..‬ده‌هایی را می‌آم‪..‬وزیم ک‪..‬ه نس‪.‬ل‌های مت‪..‬والی‬
‫آن‌ها را شایستۀ سپردن به نسل بعدی دانسته‌اند‪ .‬معنایش این نیست که این ایده‌ها همیش‪.‬ه درس‪.‬ت‌اند‪ ،‬ولی‬
‫این هست که احتماًال آن ایده‌ها در درازمدت ارزشمندترند از اک‪..‬ثریت محت‪..‬وایی ک‪..‬ه طی م‪..‬اه گذش‪..‬ته ب‪..‬ه‬
‫وجود آمده‌ان‪..‬د‪ .‬اعض‪..‬ای نس‪..‬ل زد‪( ۵‬آن‌ه‪..‬ایی ک‪..‬ه پس از س‪..‬ال ‪ ۱۹۹۵‬ی‪..‬ا هم‪..‬ان ح‪..‬دود ب‪..‬ه دنی‪..‬ا آمده‌ان‪..‬د)‪،‬‬
‫باوجوداینکه دسترسی بی‌سابقه‌ای به هرآنچه تاکنون نوشته و دیجیتالی شده دارند‪ ،‬احتماًال کمتر از سایر‬
‫نسل‌های اخیر با خرد انباشتۀ بشری آشنایی یافته‌اند و بنابراین مستعد استقبال از ایده‌هایی‌اند که برایشان‬
‫در شبکۀ بالواسطه‌شان شأن اجتماعی می‌آورد‪ ،‬اما درنهایت گمراه شده‌اند‪.‬‬

‫مثًال برخی پلتفرم‌هاِی شبکه‌هاِی اجتماعِی جناِح راست کاری کرده‌ان‪..‬د ک‪..‬ه منف‪..‬ورترین ای‪..‬دئولوژی ق‪..‬رن‬
‫بیستم بتواند مردان جوانی را جذب کند که تشنۀ درکی از معنا و تعلق‌ان‪..‬د و راغب ب‪..‬ه اینک‪..‬ه ب‪..‬ه نازیس‪..‬م‬
‫فرصتی دوباره بدهند‪ .‬درمقایسه‪ ،‬به‌نظر می‌رسد ک‪..‬ه جوان‪..‬ان متمای‪..‬ل ب‪..‬ه چپ از سوسیالیس‪..‬م و ح‪..‬تی در‬
‫برخی موارد کمونیسم‪ ،‬با چنان اشتیاقی استقبال می‌کنند که گویی از ت‪..‬اریخ ق‪..‬رن بیس‪..‬تم منف‪..‬ک اس‪..‬ت‪ .‬و‬
‫نظرسنجی‌ها نشان می‌دهند که جوان‌ها از سراسر طیف سیاس‪.‬ی دارن‪.‬د اعتقادش‪.‬ان ب‪.‬ه دموکراس‪.‬ی را از‬
‫دست می‌دهند‪.‬‬

‫آیا راهی به عقب هست؟‬


‫شبکه‌های اجتماعی زندگی میلیون‌ها آمریکایی را با شتاب و نیرویی که کمتر کسی انتظ‪..‬ارش را داش‪..‬ت‬
‫دگرگون کرده‌اند‪ .‬پرسش این است که آیا این تغییرات می‌توانند فرضیاتی بی‌اعتبار سازند را که مدیسن‬
‫و سایر بنیان‌گذاران به‌وقت طراحی سیستمی برای حاکمیت مردم داشتند‪ .‬در قیاس با آمریکایی‌های قرن‬
‫هجدهم ‪-‬حتی اواخر قرن بیستم‪ ،-‬شهروندان اکنون بیش‪..‬تر ب‪..‬ه یک‪..‬دیگر متص‪.‬ل‌اند‪ ،‬به‌انح‪..‬ایی ک‪..‬ه نم‪..‬ایش‬
‫عمومی را بیشتر ک‪..‬رده و ب‪..‬االرفتن از جایگ‪..‬اه خطاب‪..‬ۀ اخالقی را ت‪..‬رویج می‌کن‪..‬د؛ هم‪..‬ۀ این‌ه‪..‬ا ب‪..‬ر روی‬
‫پلتفرم‌هایی که طراحی شده‌اند تا خشم را تسری دهند و در شرایطی که توجه مردم را معط‪..‬وف می‌کنن‪..‬د‬
‫ب‪..‬ه تنش‌ه‪..‬ای ف‪..‬وری و ای‪..‬ده‌های ن‪..‬اآزموده و منف‪..‬ک از س‪..‬نت‪ ،‬اندیش‪..‬ه و ارزش‌ه‪..‬ایی ک‪..‬ه س‪..‬ابقًا ت‪..‬أثیر‬
‫ثبات‌آمیزی اعمال می‌کرده‌اند‪ .‬این است دلیل آنکه که ما معتقدیم بس‪..‬یاری از آمریکایی‌ه‪..‬ا ‪-‬و ش‪..‬هروندان‬
‫سایر کشورها‪ -‬دموکراسی را به‌منزلۀ محملی که به همه‌چیز مجال نابهنجاری می‌دهد تجربه می‌کنند‪.‬‬

‫حتمًا الزم نیست این‌گونه باشد‪ .‬شبکه‌های اجتماعی فی‌نفسه بد نیستند و ق‪..‬درت انج‪..‬ام کاره‪..‬ای خ‪..‬وب را‬
‫دارند‪ ،‬مثل زمانی‌که آسیب‌های پیش‌ازاین پنهان را آشکار می‌کنند و به گروه‌ه‪..‬ای س‪..‬ابقًا بی‌ق‪..‬درت ص‪..‬دا‬
‫می‌بخشند‪ .‬هر فناورِی ارتباطِی جدید دامنه‌ای از ت‪..‬أثیرات س‪..‬ازنده و مخ‪..‬رب ب‪..‬ه هم‪..‬راه دارد و به‌م‪..‬رور‬
‫زم‪..‬ان‪ ،‬راه‌ه‪..‬ایی ب‪..‬رای بهب‪..‬ود ت‪..‬وازن این‌ه‪..‬ا ی‪..‬افت می‌ش‪..‬ود‪ .‬بس‪..‬یاری از پژوهش‪..‬گران‪ ،‬قانون‌گ‪..‬ذاران‪،‬‬
‫بنیادهای خیریه و افراد درون صنعت فناوری در کنار هم در جست‌وجوی چنین بهبودهایی مش‪..‬غول ب‪..‬ه‬
‫کارند‪ .‬ما سه نوع اصطالح را که می‌توانند مفید باشند پیشنهاد می‌کنیم‪:‬‬

‫‪ .۱‬کاهش کثرت و شدت نمایش عمومی‪ .‬اگر شبکه‌های اجتماعْی مولد انگیزه‌هایی برای خطاب‪..‬ۀ اخالقی‬
‫به‌جای ارتب‪..‬اط اص‪..‬یل‌اند‪ ،‬بای‪..‬د ب‪..‬ه دنب‪..‬ال راه‌ه‪.‬ایی ب‪..‬رای کم‌ک‪..‬ردن این انگیزه‌ه‪.‬ا بگ‪..‬ردیم‪ .‬یکی از چ‪..‬نین‬
‫رویکرده‪..‬ایی ک‪..‬ه هم‌این‪..‬ک توس‪..‬ط ب‪..‬رخی از پلتفرم‌ه‪..‬ا ارزی‪..‬ابی می‌ش‪..‬ود «س‪..‬نجه‌زدایی» اس‪..‬ت‪ ،‬فراین‪..‬د‬
‫محوکردن الیک‌ه‪..‬ا و ش‪..‬مارگان به‌اش‪..‬تراک‌گذاری‌ها به‌این‌منظ‪..‬ور ک‪..‬ه ه‪..‬ر قطع‪..‬ۀ منف‪.‬رد‪ ،‬تنه‪..‬ا براس‪..‬اس‬
‫ارزش خ‪..‬ودش ارزی‪..‬ابی ش‪..‬ود و ک‪..‬اربران ش‪..‬بکه‌های اجتم‪..‬اعی درمع‪..‬رض مس‪..‬ابقات م‪..‬داوم محب‪..‬وبیت‬
‫عمومی نباشند‪.‬‬

‫‪ .۲‬کاهش ُبرد حساب‌های تأییدنش‪.‬ده‪ .‬ب‪.‬ازیگران ب‪.‬د ‪-‬ترول‌ه‪.‬ا‪ ،‬م‪.‬أموران خ‪.‬ارجی و فتنه‌انگ‪.‬یزان داخلی‪-‬‬
‫بیشترین سود را از سیستم فعلی می‌برند که در آن هر کس‪..‬ی می‌توان‪..‬د ص‪..‬دها حس‪..‬اب جعلی بس‪..‬ازد و از‬
‫آن‌ها برای فریب‌دادن میلیون‌ها نفر استفاده کند‪ .‬اگر پلتفرم‌های اصلی تأیید هویت ابتدایی را از هرکس‪..‬ی‬
‫که می‌خواهد حساب ‪-‬یا دست‌کم حساب‌هایی از آن نوع که به صاحب آن اجازۀ دسترس‪..‬ی ب‪..‬ه مخاطب‪..‬انی‬
‫گسترده می‌ده‪.‬د‪ -‬ب‪.‬از کن‪.‬د مطالب‪.‬ه کنن‪.‬د‪ ،‬ف‪.‬ورًا از م‪.‬یزان س‪.‬می‌بودن ش‪.‬بکه‌های اجتم‪.‬اعی و هک‌پ‪.‬ذیری‬
‫دموکراسی‌ها به‌نحو چشمگیری کاسته می‌شود (انتش‪.‬ار محت‪.‬وا می‌توان‪.‬د بی‌نام‌ونش‪.‬ان ب‪.‬اقی بمان‪.‬د و الزم‬
‫است که ثبت‌نام به‌شیوه‌ای انجام گیرد که از اطالعات کاربرانی محافظت شود که در کشورهایی زندگی‬
‫می‌کنند که در آن‌ها حکومت ناراضیان را تنبی‪.‬ه می‌کن‪.‬د‪ .‬مثًال تأیی‪.‬د می‌توان‪.‬د ب‪.‬ا همک‪.‬اری ی‪.‬ک س‪.‬ازمان‬
‫غیرانتفاعی مستقل صورت گیرد)‪.‬‬

‫‪ .۳‬ک‪..‬اهش م‪..‬یزان س‪..‬رایت اطالع‪..‬ات بی‌کیفیت‪ .‬از وق‪..‬تی اص‪..‬طکاک از می‪..‬ان رفت‪..‬ه اس‪..‬ت‪ ،‬ش‪..‬بکه‌های‬
‫اجتماعی سمی‌تر شده‌اند‪ .‬ثابت شده است که بازگرداندن میزانی از اصطکاک ب‪..‬ه اف‪..‬زایش کیفیت محت‪..‬وا‬
‫کمک می‌کند‪ .‬مثًال به‌محض‌آنکه کاربری نظری می‌دهد‪ ،‬هوش مصنوعی می‌تواند متنی را که ش‪..‬بیه ب‪..‬ه‬
‫نظراتی است که پیش‌ازاین به‌عنوان سمی برچسب خورده‌اند شناسایی کن‪.‬د و بپرس‪.‬د «آی‪.‬ا از انتش‪.‬ار این‬
‫متن اطمینان دارید؟» معلوم شده است که این گام اضافه به کاربران اینستاگرام کمک می‌کن‪.‬د ت‪.‬ا درب‪.‬ارۀ‬
‫پیام‌های زیان‌بخش دوباره فکر کنند‪ .‬به‌همین‌ترتیب‪ ،‬اگر ب‪..‬ه گروه‌ه‪..‬ایی از خبرگ‪..‬ان اج‪..‬ازه داده ش‪..‬ود ت‪..‬ا‬
‫الگوریتم‌های توصیه را ازلحاظ تبعیض‌ه‪..‬ا و زیان‌ه‪..‬ا بررس‪..‬ی کنن‪..‬د‪ ،‬کیفیت اطالع‪.‬اتی ک‪..‬ه توس‪..‬ط آن‌ه‪.‬ا‬
‫پخش می‌شوند نیز می‌تواند بهبود یابد‪.‬‬

‫بسیاری از آمریکایی‌ها ممکن است معتقد باشند که مسبب آشوب زمانۀ ما ساکن کنونی کاخ س‪..‬فید اس‪..‬ت‬
‫و هر زمان که او آنجا را ترک کند‪ ،‬همه‌چیز به حالت عادی بر می‌گردد‪ .‬اما اگر تحلیل ما درست باشد‪،‬‬
‫این اتف‪..‬اق نخواه‪..‬د افت‪..‬اد‪ .‬بس‪..‬یاری از معیاره‪..‬ای اسیاس‪..‬ی زن‪..‬دگی اجتم‪..‬اعی تغی‪..‬یر کرده‌ان‪..‬د‪ .‬اث‪..‬رات این‬
‫تغییرات در سال ‪ ۲۰۱۴‬آشکار بودند و همین تغییرات انتخاب دونالد ترامپ را تسهیل کردند‪.‬‬

‫اگر می‌خواهیم دموکراسی‌مان موفق شود ‪-‬درواقع‪ ،‬اگر می‌خواهیم که ایدۀ دموکراس‪..‬ی در زم‪..‬انه‌ای ک‪..‬ه‬
‫نارضایتی از دموکراسی‌ها در حال افزایش است‪ ،‬مجددًا محترم شمرده شود‪ -‬نیاز ب‪..‬ه درک بس‪..‬یاری از‬
‫روش‌هایی خواهیم داشت که پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی امروزی‪ ،‬براساس آن‌ها شرایطی ب‪..‬ه وج‪..‬ود‬
‫می‌آورند که می‌توانند مانعی بر سر راه موفقیت دموکراسی باشند‪ .‬و سپس مجبور خواهیم بود که دس‪..‬ت‬
‫به عمل قاطعانه برای بهبود شبکه‌های اجتماعی بزنیم‪.‬‬

You might also like