You are on page 1of 73

‫دانشکده فیزیک و مهندسی هستهای‬

‫دستور کار آزمایشگاه فیزیک‬

‫پایه ‪1‬‬

‫ویرایش بهمن ‪1401‬‬

‫مخصوص دانشجویان تمامی رشتهها (بجز رشته فیزیک)‬

‫‪1‬‬
‫بسم اهلل الرحمن الرحیم‬

‫دستور کار آزمایشگاه فیزیک (‪)1‬‬

‫مخصوص دانشجویان تمامی رشتهها (بجز رشته فیزیک)‬

‫مولفین ‪:‬‬

‫هایده جعفریان‪ ،‬صادق سلطانی‪ ،‬علی سعیدی‪ ،‬مهدی شهیدی‬

‫ویرایش بهمن ‪1401‬‬

‫‪2‬‬
‫فهرست مطالب‬

‫دستورکلی برای انجام کارهای آزمایشگاه ‪4 ...................... ................................ ................................ ................................ :‬‬

‫نكات مهمی که الزم است مورد توجه دانشجویان قرار گيرد‪13 ................... ................................ ................................ :‬‬

‫آزمایش ‪ : 1‬تعيين نيرو ‪14 .................. ................................ ................................ ................................ ................................‬‬

‫آزمایش ‪ :2‬تعيين شتاب گرانش)‪ (g‬به کمک آونگ ساده و مرکب ‪20 ........................................ ................................‬‬

‫آزمایش ‪ :3‬برخورد االستيک و تعيين ثابت فنر ‪27 ........................................... ................................ ................................‬‬

‫آزمایش ‪ :4‬ماشين آتوود و چرخ ماکسول ‪35 ..................... ................................ ................................ ................................‬‬

‫آزمایش ‪ :5‬قوانين اصطكاک و تعيين ضریب بی دررو هوا ‪41 ........................ ................................ ................................‬‬

‫آزمایش ‪ :6‬حرکت سقوط آزاد و تعيين ضریب انبساط خطی جامدات ‪50 .................................. ................................‬‬

‫آزمایش ‪ :7‬تحقيق پدیده تشدید در تار مرتعش و لوله صوتی بسته ‪55 ....................................... ................................‬‬

‫آزمایش ‪ : 8‬کالریمتر ‪60 ......................... ................................ ................................ ................................ ................................‬‬

‫آزمایش ‪ :9‬تعيين گرمای ویژه مایعات به روش سرد کردن ‪67 ...................... ................................ ................................‬‬

‫پيوست ‪ )1‬فرمت گزارش کار ‪71 .......................................... ................................ ................................ ................................‬‬

‫پيوست ‪ )2‬برخی ثابت های مهم فيزیكی ‪73 ..................... ................................ ................................ ................................‬‬

‫‪3‬‬
‫دستورکلی برای انجام کارهای آزمایشگاه ‪:‬‬

‫دانشجویان بایستی به این مطلب توجه کنند که در این دانشكده ضمن فراگرفتن مطالب نظری‪ ،‬خود را برای‬
‫کارهای تحقيقاتی و علمیعملی در آزمایشگاه مهيا سازند و این تنها با صرف وقت و تمرین و ممارست امكان‬
‫پذیر است‪ .‬برای اینكه بتوان از کار در آزمایشگاه نتيجه مطلوب را بدست آورد بایستی نكات زیر که شما را‬
‫برای کار در آزمایشگاه ماهرتر و تواناتر میسازد‪ ،‬مورد توجه قرار دهيد‪.‬‬

‫‪)1‬احاطه به موضوع کار ‪:‬‬

‫هر دانشجو موظف است قبل از اینكه به آزمایشگاه بياید‪ ،‬آزمایش مورد نظر را به دقت مطالعه نماید تا در‬
‫هنگام انجام آزمایش از هدف انجام آزمایش و تئوری آن اطالع کامل داشته باشد‪ .‬در این خصوص اگر تئوری‬
‫موجود در دستور کار دارای ابهامیباشد میتوان از کتابهای فيزیک پایه مانند فيزیک پایههاليدی‪ ،‬فيزیک‬
‫دانشگاهی زیمانسكی و‪ ...‬استفاده نمود‪.‬‬

‫‪ )2‬مراقبت از وسایل ‪:‬‬

‫احتياط و دقت در بكار بردن لوازم آزمایشگاه الزمه کار در آزمایشگاه است و برای جلوگيری از شكستن و یا‬
‫خراب شدن آنها قبل از هر آزمایش باید لوازم مربوط به آن را بررسی نموده و با آنها آشنا گردید‪ .‬وسایلی را‬
‫که با طرز کار آنها آشنا نيستيد بدون اجازه مربی آزمایشگاه دست نزنيد و اگر در هنگام انجام آزمایش در‬
‫اسباب خود گير و یا اشكالی مشاهده کردید‪ ،‬مطلقآ متوسل به زور نشوید؛ بلكه از مربی آزمایشگاه کمک‬
‫بگيرید‪.‬‬

‫وسایل آزمایشگاهی را که در آزمایشگاه بكار میبرید پس از پایان آزمایش مرتب نمایيد و وسایل برقی را‬
‫حتمآ خاموش کنيد‪.‬‬

‫‪ )3‬تنظیم و تقسیم کار ‪:‬‬

‫با توجه به محدود بودن وقت باید هرگروه به شكل مناسبی کارهای مربوط به آزمایش را بين افراد گروه‬
‫تقسيم نماید در این خصوص باید سعی شود که تمام افراد گروه در انجام آزمایش مشارکت نمایند‪.‬‬

‫‪ )4‬نظم و ترتیب ‪:‬‬

‫نظم و ترتيب در آزمایشگاه باالترین اولویت کار در آزمایشگاه را دارا میباشد و باید حتما موارد زیر را هنگام‬
‫کار کردن با وسایل آزمایشگاهی بكار ببندید‪:‬‬

‫‪4‬‬
‫الف) اسبابها و وسایل اندازهگيری را طوری مرتب بچينيد که به هم تكيه نكنند و حتی االمكان مانع کارهای‬
‫یكدیگر نشوند‪.‬‬

‫ب) دقت کنيد که اسبابهای اندازهگيری را هيچگاه برای اندازهگيری مقادیر‪ ،‬بيش از حداکثر مقداری که بر‬
‫روی آنها درج شده است‪ ،‬بكار نبرید‪.‬‬

‫ج) سعی کنيد دستگاهها رامطابق شكل سوار کنيد‪.‬‬

‫د) از جابجایی و آوردن وسایل از ميزهای کار دیگر جدا خودداری نمایيد‪.‬‬

‫ه) حتما پس از پایان آزمایش ميز کار خود را مرتب کرده و صندلیها را در جای خود قرار دهيد‪.‬‬

‫‪ )5‬عالقمندی به کار ‪:‬‬

‫انجام یک آزمایش در آزمایشگاه تنها برای ادای تكليف انجام نمیگردد و چنانچه عالقه و شوق نسبت به‬
‫انجام آزمایش نداشته باشيد‪ ،‬نه تنها به نتيجه مطلوب نمیرسيد‪ ،‬بلكه وقت خود و سایر دانشجویان را بيهوده‬
‫تلف کردهاید‪ .‬دانشجویان باید بدانند که انجام کارهای آزمایشگاه برای آنها مفيد است و در نتيجه با عشق و‬
‫عالقه کافی به انجام یک تجربه در آزمایشگاه دست بزنيد‪.‬‬

‫‪ )6‬اشتباهات اندازهگیری ‪:‬‬

‫انجام یک اندازهگيری دقيق در آزمایشگاه عملی است مشكل و توفيق در آن بستگی به طبيعت و چگونگی‬
‫موضوع آزمایش و همچنين به وسایل اندازهگيری و دستگاههای آزمایشگاه دارد‪ .‬حال عوامل مهمی را که‬
‫تاثير کلی در آزمایش داشته و ما را از اشتباهات برحذر میدارند گوشزد میکنيم‪.‬‬

‫الف) دستگاههای اندازهگیری ‪:‬‬

‫اکثر خطاهایی که در آزمایشها رخ میدهند مربوط به دستگاهها و وسایل اندازهگيری است‪ .‬بنابراین الزم‬
‫است که قبال موارد زیر را بدانيم‪.‬‬

‫‪ -1‬حساسیت ‪:‬‬

‫دستگاهی را حساس میگوئيم که با آن بتوان کوچكترین تغيير کميت مورد نظر آزمایش را تشخيص داد‪.‬‬

‫‪ -2‬درستی ‪:‬‬

‫دستگاهی را درست میگوئيم که نتایج سنجش آن با مقدار واقعی کميت مورد نظر اندازهگيری خيلی به هم‬
‫نزدیک باشند‪.‬‬

‫‪ -3‬قابل اطمينان ‪:‬‬

‫‪5‬‬
‫دستگاهی را قابل اطمينان گویند که نتایج اندازهگيری مكرر آن هميشه یكسان بوده و با هم اختالف نداشته‬
‫باشد‪.‬‬

‫ب) روش آزمایش ‪:‬‬

‫روشی که برای انجام آزمایش انتخاب میشود‪ ،‬در حصول نتيجه صحيح تاثير بسزایی دارد که در اینجا به‬
‫دليل محدود بودن دقت دانشجویان‪ ،‬روش آزمایش در دستور کار آزمایشگاه داده شده است‪.‬‬

‫ج) مهارت شخص آزمایش کننده ‪:‬‬

‫دانشجو باید قبل از هر آزمایش موضوع مورد آزمایش را به دقت مطالعه نماید و با آمادگی و آگاهی کافی به‬
‫انجام آزمایش بپردازد‪ .‬به همين دليل در اول هر جلسه و قبل از شروع آزمایش یک کوئيز در مورد آزمایش‬
‫همان جلسه از دانشجو گرفته میشود که قسمتی از نمره نهایی دانشجو را شامل میگردد‪.‬‬

‫همچنين دانشجو باید در پایان آزمایش‪ ،‬گزارشی از مشاهدات و نتایج آزمایش ارائه دهد که این گزارش‬
‫شامل قسمتهای مختلفی از جمله عنوان و هدف آزمایش‪ ،‬جداول و محاسبات مربوطه‪ ،‬رسم منحنیها و‬
‫محاسبات خطا‪ ،‬نتيجه آزمایش و نظریات دانشجو میباشد‪.‬‬

‫عالوه برموارد فوق باید سواالت هر آزمایش که در دستور کار مشخص شده‪ ،‬کتبا در برگه گزارشکار پاسخ‬
‫داده شود‪.‬‬

‫الزم به ذکر است که تميزی و مرتب بودن برگه گزارشکار نشانه دقت عمل و سليقه دانشجو بوده و نيز‬
‫بخشی از نمره مربوط به آن را شامل میشود‪.‬‬

‫رسم منحنیها ‪:‬‬

‫در رسم منحنیها نكات زیر را مراعات کنيد‪.‬‬

‫‪ -1‬منحنی را هميشه روی کاغذ ميليمتری رسم کنيد‪.‬‬


‫‪ -2‬کميتهایی را که برهر محور بكار میبرید کنار آن یادداشت کنيد‪.‬‬
‫‪ -3‬مقياسها را چنان انتخاب کنيد که حتی االمكان تمام طول هر دو محور استفاده شود‪ .‬بدین منظور‬
‫اغلب الزم است که از نشان دادن مبدا روی محور مختصات صرف نظر کنيد؛ مگر اینكه بدون نشان‬
‫دادن مبدا بر روی صفحه کاغذ منحنی ناقص بماند که در این صورت مقياس را کوچک بگيرید‪.‬‬
‫‪ -4‬نقاط به دست آمده از آزمایش را با یک نقطه پررنگ یا با عالمت "×" مشخص کنيد‪.‬‬
‫‪ -5‬تمامیاعداد و حروف و نقاط منحنی و خود آن واضح باشد‪.‬‬
‫‪ -6‬عموما هنگام رسم منحنی نباید تمام نقاط آزمایش را به یكدیگر وصل کرد و یک خط شكسته‬
‫تشكيل داد؛ بلكه بایستی منحنی را طوری رسم کرد که نقاط آزمایشی کم و بيش در طرفين‬
‫منحنی قرار گيرند‪.‬‬

‫‪6‬‬
‫‪ -7‬برای مدرج کردن محورها فقط اعدادی مانند ‪ 30 ،20 ،10‬و‪ ....‬را درکنار آن بنویسيد‪ .‬الزم نيست که‬
‫اندازههای عددی تمام نقاط منحنی را در کنار محورها یادداشت کنيد‪.‬‬

‫خطای اندازهگیری ‪:‬‬

‫هر اندازهگيری با خطا با عدم قطعيت همراه است‪ .‬در هنگام انجام آزمایش با دقت در انجام آزمایش و‬
‫استفاده صحيح و مناسب از وسایل آزمایش باید تا حد امكان خطا را کاهش داد‪ .‬ولی به دليل محدودیت‬
‫دقت وسایل اندازهگيری‪ ،‬خطاهای اتفاقی و خطاهای ناشی از عوامل محيطی‪ ،‬نمیتوان خطا را در یک‬
‫آزمایش به صفر رساند‪ .‬به همين دليل در یک آزمایش باید ميزان خطا را محاسبه نمود تا دقت انجام‬
‫آزمایش مشخص گردد‪.‬‬

‫خطای مطلق ‪:‬‬

‫بعلت محدود بودن دقت وسایل اندازهگيری و مهارت و آزمودگی شخص آزمایش کننده‪ ،‬هيچوقت‬
‫نمیتوان اندازه واقعی یک کميت را اندازهگيری کرد؛ بلكه نتيجه اندازهگيری مقداری با اندازه واقعی آن‬
‫کميت اختالف دارد که این اختالف به خطا یا بيراهی مطلق مرسوم است‪.‬‬

‫نمایش دهيم در این‬ ‫‪x‬‬ ‫اگر مقدار واقعی کميت را با ' ‪ x‬و مقداری که در نتيجه آزمایش بدست آمده با‬
‫صورت خطای مطلق برابر خواهد بود با ‪:‬‬

‫|𝑥 ‪∆ x ' = | x ' −‬‬

‫از آنجا که مقدار خطای مطلق و عالمت آن معلوم نيست (زیرا اگر معلوم باشد دیگر خطا نيست)‪ ،‬بنابراین‬
‫مقدار واقعی کميت در محدوده زیر قرار دارد ‪:‬‬

‫‪x - x‬‬ ‫'‪x‬‬ ‫‪x  x‬‬

‫خطای نسبی ‪:‬‬

‫خطای مطلق تنها ميزان دقت آزمایش را نشان نمیدهد‪ .‬بلكه در حقيقت بایستی دید که این خطا در‬
‫اندازهگيری چه مقدار از کميت مورد اندازهگيری رخ داده است‪ .‬میتوان خطای نسبی را به صورت زیر‬
‫تعریف کرد‪.‬‬

‫مقدار واقعی ‪ /‬خطای مطلق = خطای نسبی‬

‫'‪ = x‬خطای نسبی‬


‫‪x‬‬

‫دقت ‪:‬‬

‫‪7‬‬
‫باتوجه به مطالب فوق میتوان گفت که هر چه خطای نسبی کل کوچكتر باشد‪ ،‬دقت روش اندازهگيری‬
‫بيشتر است‪ .‬بنابراین دقت را میتوان به صورت زیر تعریف کرد ‪:‬‬

‫‪1‬‬
‫= دقت‬ ‫'‬
‫|𝑥 ‪| x −‬‬

‫) دقت عبارت است از عكس خطای مطلق)‬

‫حساسیت ‪:‬‬

‫وقتی عقربه دستگاهی در مقابل کوچكترین کميت مورد اندازهگيری انحراف پيدا کند‪ ،‬میگوئيم آن دستگاه‬
‫حساس است‪ .‬حساسيت دستگاه برابر است با "عكس خطای نسبی اندازهگيری شده"‬

‫اشتباه ‪:‬‬

‫چنانچه خطا از حدود دقت الزم کمتر باشد مجاز است و اگر بيشتر باشد‪ ،‬آن خطا را اشتباه میگویند‪ .‬در این‬
‫مواقع باید آزمایش از نو انجام گيرد‪.‬‬

‫محاسبات خطا ‪:‬‬

‫بعضی از کميتهای فيزیكی قابل اندازهگيری هستند‪ .‬برای این کميات خطای مطلق در اندازهگيری کميت‬
‫برابر با کوچكترین ميزان قابل سنجش توسط وسيله اندازهگيری است‪ .‬برای مثال اگر با خطکش معمولی‬
‫یک جسم اندازهگيری شود‪ ،‬خطای مطلق برابر 𝑚𝑚 ‪ ∆𝑥 = 1‬است‪.‬‬

‫از طرفی اکثر کميات مورد عالقه ما در فيزیک مستقيما قابل سنجش نيستند و با کمک فرمولهایی به‬
‫کميات قابل سنجش مرتبط میشوند‪ .‬بنابراین در حالت کلی باید بتوان درباره این کميتها نيز خطا را‬
‫محاسبه کرد‪ .‬در سادهترین حالت یک کميت بصورت حاصل جمع‪ ،‬تفاضل‪ ،‬حاصل ضرب و خارج قسمت‬
‫کميتهای دیگر میباشد و درحالت کلیتر کميت مورد نظر به صورت تابع پيچيدهتری از کميتها قابل‬
‫اندازهگيری است‪.‬‬

‫‪ )1‬خطای حاصل جمع ‪:‬‬

‫‪d‬‬ ‫و‬ ‫‪c‬‬ ‫رخ میدهد به ترتيب برابر‬ ‫‪d‬‬ ‫اگر ‪ x  c  d‬و حداکثر خطاهایی که در اندازهگيری مقادیر ‪ c‬و‬
‫باشد‪ ،‬دراین صورت خطای مطلق 𝑥∆ عبارتست از‪:‬‬
‫) ‪x  x  (c  c )  (d  d‬‬
‫‪ x  c  d‬‬

‫و ميزان خطای نسبی برابر است با ‪:‬‬

‫‪8‬‬
‫‪x‬‬ ‫‪c‬‬ ‫‪d‬‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫‪x‬‬ ‫‪c d c d‬‬

‫‪ )2‬خطای تفاضل ‪:‬‬

‫باشد‪ ،‬به طریق مشابهی نظير محاسبه خطای حاصلضرب‬ ‫‪x  c d‬‬ ‫اگر کميت مورد نظر به صورت‬
‫میتوان نوشت ‪:‬‬
‫) ‪x  x  (c  c )  (d  d‬‬
‫‪ x  c  d‬‬

‫معلوم نيستند‪ ،‬خطای مطلق و خطای نسبی به صورت زیر بدست میآید‪:‬‬ ‫‪d‬‬ ‫و‬ ‫‪c‬‬ ‫اما چون عالمتهای‬
‫‪x  c  d‬‬
‫‪x‬‬ ‫‪c‬‬ ‫‪d‬‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫‪x‬‬ ‫‪c d c d‬‬

‫‪ )3‬خطای حاصل ضرب ‪:‬‬

‫اگر کميت مورد اندازهگيری به صورت زیر باشد ‪:‬‬


‫‪x  c .d‬‬

‫داریم ‪:‬‬
‫) ‪x  x  (c  c ).(d  d‬‬
‫‪ x  c d  d c  c .d‬‬

‫در مقابل بقيه جمالت بسيار کوچک است‪ ،‬لذا از آن صر نظر میکنيم‪ .‬در این صورت ‪:‬‬ ‫‪c .d‬‬ ‫چون‬
‫‪x  c d  d c‬‬

‫خطای نسبی در مورد حاصلضرب به صورت زیر است‪.‬‬

‫‪x c d  d c c d‬‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫‪x‬‬ ‫‪c .d‬‬ ‫‪c‬‬ ‫‪d‬‬

‫در حالت خاصی که همه کميتها با هم برابر باشند (یعنی ‪ x  c n‬باشد)‪ ،‬خطای نسبی برابر است با ‪:‬‬

‫‪x‬‬ ‫‪c‬‬
‫‪n‬‬
‫‪x‬‬ ‫‪c‬‬

‫‪ )4‬خطای تقسيم ‪:‬‬

‫اگر کميتی به صورت ‪ x  c‬باشد‪ ،‬داریم ‪:‬‬


‫‪d‬‬

‫‪9‬‬
‫) ‪(c  c‬‬
‫‪x  x ‬‬
‫) ‪(d  d‬‬
‫‪c  c c d c  c d‬‬
‫‪ x ‬‬ ‫‪  2‬‬
‫‪d  d d‬‬ ‫‪d  d d‬‬

‫در مقابل ‪ d 2‬صرف نظر میکنيم‪:‬‬ ‫‪d d‬‬ ‫خيلی کوچک است‪ ،‬لذا در مخرج کسر از‬ ‫‪d‬‬ ‫در مقابل‬ ‫‪d‬‬ ‫چون‬

‫‪d c  c d‬‬
‫‪x ‬‬
‫‪d2‬‬

‫پس خطای نسبی تقسيم دو کميت برابر است با ‪:‬‬

‫‪x d c  cd d c d‬‬


‫‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪ ‬‬ ‫‪‬‬
‫‪x‬‬ ‫‪d2‬‬ ‫‪c‬‬ ‫‪c‬‬ ‫‪d‬‬

‫چون واقعا عالمتهای ‪ c‬و ‪ d‬معلوم نيستند‪ ،‬لذا بایستی حداکثر خطا منظور گردد‪ .‬بنابراین ‪:‬‬

‫‪x c d‬‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫‪x‬‬ ‫‪c‬‬ ‫‪d‬‬

‫قانون کلی محاسبه بیراهی نسبی (خطای نسبی ) ‪:‬‬

‫یک راه کلی برای محاسبه خطای نسبی ‪ x‬از طریق دیفرانسيلگيری لگاریتمی است‪ .‬اگر کميت اندازه‬
‫‪x‬‬
‫باشد که این کميت با کميتهای ‪ c , d ,e,f,...‬که مستقيما آزمایش میگردند‪ ،‬با رابطه ‪:‬‬ ‫‪x‬‬ ‫مورد نظر ما‬
‫)‪x  (c , d , e, f,...‬‬

‫ارتباط داشته باشد‪ ،‬برای محاسبه خطای نسبی ابتدا از رابطه فوق لگاریتم و سپس دیفرانسيل میگيریم‪.‬‬
‫پس از آن بجای دیفرانسيلهای ‪ c , d , e, f,...‬بيراهیهای ماکزیمم هرکدام از این کميتها را قرار میدهيم‪.‬‬

‫بعنوان مثال ‪:‬‬


‫‪x  a.b‬‬
‫‪Lnx  Ln (a.b )  Lna  Lnb‬‬
‫‪dx da db‬‬ ‫‪x a b‬‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫‪x‬‬ ‫‪a‬‬ ‫‪b‬‬ ‫‪x‬‬ ‫‪a‬‬ ‫‪b‬‬

‫مثال ‪ :‬به کمک یک کوليس با دقت ‪ 0.1 mm‬شعاع سكهای را اندازهگيری نمودهایم‪ .‬اگر شعاع اندازهگيری‬
‫شده برابر ‪ r=11.1 mm‬باشد‪ ،‬مطلوبست مقدار واقعی سطح سكه؟‬

‫حل ‪ :‬فرض میکنيم سطح واقعی سكه '‪ s‬و سطح اندازهگيری شده ‪ s‬باشد‪ .‬بنابراین داریم ‪:‬‬

‫‪s   r 2   (11.1)2  387mm 2‬‬

‫برای بدست آوردن ‪ ∆s‬یعنی خطای اندازهگيری‪ ،‬باید خطای نسبی را حساب کنيم ‪:‬‬

‫‪10‬‬
‫‪s   r 2  Lns  Ln  2 Lnr‬‬
‫‪ds‬‬ ‫‪dr‬‬ ‫‪s‬‬ ‫‪r‬‬ ‫‪r‬‬
‫‪ 02 ‬‬ ‫‪ 2  s  2  s‬‬
‫‪s‬‬ ‫‪r‬‬ ‫‪s‬‬ ‫‪r‬‬ ‫‪r‬‬
‫‪2  0.1‬‬
‫‪s ‬‬ ‫‪ 387  7mm 2‬‬
‫‪11.1‬‬

‫بنابراین'‪ s‬سطح واقعی سكه برابر است با ‪:‬‬

‫‪s  s  s '  s  s‬‬


‫‪380mm2  s '  394mm2‬‬

‫در نتيجه مقدار واقعی سطحی سكه بين دو حد باال میباشد‪ .‬این موضوع را از راه حدود اندازهگيری شعاع نيز‬
‫میتوان استنباط نمود‪:‬‬

‫کمترین مقدار ممكن برای شعاع سكه با توجه به دقت کوليس برابر است با ‪:‬‬
‫‪r  r  11.1  0.1  11mm‬‬

‫بنابراین حداقل سطح سكه برابر است با ‪:‬‬

‫‪s   r 2   (11)  380mm 2‬‬

‫بيشترین مقدار ممكن برای شعاع سكه با توجه به دقت کوليس برابر است با ‪:‬‬
‫‪r  r  11.1  0.1  11.2mm‬‬

‫و در نتيجه حداکثر سطح سكه برابر است با ‪:‬‬

‫‪s   r 2   (11.2)  394mm 2‬‬

‫این همان نتيجهای است که از طریق محاسبه لگاریتمیخطا محاسبه گردید‪.‬‬

‫مطلب دیگری که باید در حل مسایل فيزیكی و در آزمایشگاه فيزیک بخاطر سپرد‪ ،‬استفاده از سيستمهای‬
‫مختلف اندازهگيری میباشد‪.‬‬

‫سيستمهایی که در آزمایشگاه بيشتر مورد استفاده قرار میگيرد‪ ،‬سيستمهای ‪ M.K.S‬و ‪ C.G.S‬میباشند‪.‬‬
‫اولی سيستم اندازهگيری بين المللی است که در این سيستم کمياتی از قيبل طول‪ ،‬جرم و زمان کميات‬
‫اصلی و بقيه کميتهای فرعی هستند‪.‬‬

‫کميات اصلی کمياتی هستند که برای تعيين مقدار آنها واحد مستقلی تعریف میکنيم؛ مثل طول که در‬
‫سيستم ‪ M.K.S‬با متر ‪ m‬و در سيستم ‪ C.G.S‬با سانتيمتر ‪ cm‬سنجيده میشود‪.‬‬

‫‪11‬‬
‫کميات فرعی کمياتی هستند که به وسيله فرمولهایی با کميتهای اصلی ارتباط پيدا میکنند‪ .‬واحد این‬
‫کميات اصلی بوسيله این فرمولها مشخص میگردد‪ .‬مثال سرعت در سيستم ‪ M.K.S‬با متر بر ثانيه ‪ m/s‬و‬
‫درسيستم ‪ C.G.S‬با سانتیمتر بر ثانيه ‪ cm/s‬سنجيده میشود‪.‬‬

‫جدولی که ارائه میگردد کميتهای اصلی و فرعی را دو سيستم فوق معرفی و واحدهای اندازهگيری آنها را‬
‫بيان میکند‪.‬‬

‫‪12‬‬
‫نكات مهمی که الزم است مورد توجه دانشجویان قرار گیرد‪:‬‬

‫‪ -1‬از ورود به آزمایشگاه قبل از حضور استاد مربوطه جدا اجتناب شود‪.‬‬

‫‪ -2‬دانشجویان عزیز باید به موقع سر کالس حاضر شوند‪ ،‬تاخير بيش از ‪ 5‬دقيقه نمرة منفی انضباط را در پيی داشيته‬
‫و تاخير بيش از ‪ 15‬دقيقه موجب محروميت از کالس و ثبت نمرة صفر برای گزارش آزميایش هميان جلسيه خواهيد‬
‫شد‪.‬‬

‫‪ -3‬برای آشنایی با روش انجيام آزميایش هيا‪ ،‬تعيدادی فييلم آموزشيی تهييه شيده اسيت‪.‬‬
‫دانشجویان میتوانند با مراجعه به وبسایت دانشگاه صنعتی شاهرود > دانشكده فيزیيک >‬
‫آزمایشگاه ها > محتوای آزمایشگاه فيزیک ‪ 1‬یا با اسكن ‪ Qr-Code‬مقابل به فييلم هيای‬
‫آموزشی دسترسی داشته باشند‪ .‬همچنين در توضيحات هر آزميایش ‪ Qr-Code‬مربوطيه‬
‫قرار داده شده که میتوان با اسكن آن (یا کلييک بير روی آن در نسيخه دیجيتيال دسيتور‬
‫کار) مستقيما به ویدیوی آن آزمایش دسترسی داشت‪.‬‬

‫‪ -4‬دانشجویان موظف هستند با مطالعه دستور کار آزمایش مربوطه (یا مشاهده فيلم های آموزشی) و به صورت آماده‬
‫در کالس حاضر شوند‪.‬‬

‫‪ -5‬وسایل شخصی خود را (اعم از کيف ‪ ،‬کوله ‪ ،‬کتاب ‪ ،‬کاپشن و غييره ) در کميد ابتيدای آزمایشيگاه قيرار داده و از‬
‫آوردن آنها به درون آزمایشگاه اجتناب کنيد‪.‬‬

‫‪ -6‬هر گروه موظف به تهيه حداقل یک نسخه کاغذی از دستورکار می باشد و در طول انجام آزمایش آنرا همراه خيود‬
‫داشته باشد‪.‬‬

‫‪ -7‬دانشجو در طول کالس موظف است به انجام آزمایش مربوطه پرداخته و مزاحمتی برای گيروه هيای دیگير ایجياد‬
‫نكند‪.‬‬

‫‪ -8‬هر گروه در انتهای هر جلسه جداول دادههای ثبت شده خود را با درج مشخصات کامل (شيماره گيروه بيه هميراه‬
‫شماره‪ ،‬عنوان‪ ،‬تاریخ و ساعت انجام آزمایش) تحویل دهند‪ .‬بدیهی است بدون این داده ها امكان تصحيح گزارش کيار‬
‫وجود ندارد‪.‬‬

‫‪ -9‬دانشجویان پس از اتمام آزمایش باید ميز خود را مرتب کنند و تمام وسایل آزمایش را مرتب روی ميز خيود قيرار‬
‫دهند‪ .‬همچنين (در صورت استفاده) شيرهای اصلی گاز را بسته‪ ،‬ظروف آب را خالی کرده و پس از قرار دادن صيندلی‬
‫خود زیر ميز آن را به مدرس یا دستيار آزمایشگاه تحویل دهند‪.‬‬

‫‪ -10‬یادگيری نحوه نوشتن یک گزارش آزمایش کامل و ارائه نتایج و تحليل به شكل علمی و دقيق یكی از هدفهيای‬
‫درس آزمایشگاه است‪ .‬به این منظور الزم است دانشجویان گزارش آزمایش را در ابتدای جلسه بعدی آزمایش تحویل‬
‫دهند‪ .‬فرمت نوشتن گزارش کار در پيوست ‪ 1‬آمده است‪.‬‬

‫‪ -11‬توجه شود که در صورت غيبت‪ ،‬دانشجو حق حضور در دیگر گروهها برای انجام آزمایش را ندارد‪.‬‬

‫‪13‬‬
‫آزمایش ‪ : 1‬تعیین نیرو‬

‫هدف آزمایش ‪ :‬تعيين برآیند نيروها و بررسی تعادل نيروها در حالت های مختلف‬

‫وسایل مورد نیاز ‪ :‬ميز نيرو‪ ،‬قالب‪ ،‬وزنه های مختلف‪ ،‬گيره‪ ،‬نخ‬

‫تئوری آزمایش ‪ :‬کميتهای فيزیكی را به دو دسته کلی میتوان تقسيم نمود‪ .‬دسته اول کميتهایی‬
‫هستند که فقط با یک عدد (مقدار) کامال مشخص میگردند‪ .‬در حالی که برای تعيين کميتهای دسته دوم‪،‬‬
‫عالوه بر مقدار باید امتداد و جهتشان نيز مشخص گردد‪ .‬کميتهای گروه اول را کميتهای اسكالر یا عددی‬
‫و دسته دوم را کميتهای برداری میگویند‪ .‬به عنوان مثال برای کميتهای اسكالر میتوان به جرم‪ ،‬زمان‪،‬‬
‫کار و انرژی و برای کميتهای برداری میتوان به سرعت‪ ،‬شتاب و نيرو اشاره کرد‪.‬‬

‫مقدار کميتهای اسكالر با اعداد جبری مشخص می گردند و جمع و تفریق و ضرب و تقسيم آنها تابع قوانين‬
‫عمليات جبری می باشند؛ یعنی مانند اعداد جبری با یكدیگر جمع و تفریق ‪ ،‬ضرب و تقسيم میگردند‪ .‬اما‬
‫این اعمال برای کميتهای برداری به شكلی دیگر انجام میگردد‪ .‬باید توجه داشت که کميتهای برداری را‬
‫بجای یک عدد خالص‪ ،‬با برداری که دارای مقدار و امتداد و جهت است نشان می دهند‪ .‬در ادامه به معرفی‬
‫بردار‪ ،‬و جمع‪ ،‬تفریق و ضرب کميتهای برداری پرداخته میشود‪.‬‬

‫تعریف بردار ‪ :‬بردار یک پاره خط جهت دار است که طول آن متناسب با مقدار آن می باشد و به شكل یک‬
‫پيكان نمایش داده می شود‪.‬‬

‫‪a‬‬ ‫‪b‬‬

‫ضرب یک عدد اسکالر در یک بردار‪ :‬این حاصلضرب برابر است با برداری در امتداد بردار اوليه ‪ v‬و به‬
‫مثبت باشد بردار حاصل هم جهت و اگر منفی باشد در خالف جهت ‪ v‬است‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫طول | ‪ .  | v‬اگر‬

‫جمع بردارها‪ :‬برای جمع کردن کميتهای برداری روشهای خاصی وجود دارد که در ادامه توضيح داده شده‬
‫است‪:‬‬

‫الف) روش متوازی االضالع‪ :‬در این روش از یک نقطه دلخواه دو بردار همانند بردارهایی که میخواهيم با‬
‫هم جمع کنيم‪ ،‬رسم میشود‪ .‬قطر متوازی االضالعی که این دو بردار تشكيل میدهند‪ ،‬حاصل جمع دو بردار‬
‫است‪.‬‬

‫‪14‬‬
‫‪C  a b‬‬
‫‪| C |2 | a |2 | b |2 2 | a || b | cos ‬‬

‫ب)روش مثلث یا چند ضلعی‪ :‬در این روش از یک نقطه دلخواه برداری همانند بردار اول رسم‬
‫می کنيم‪ .‬سپس از انتهای آن برداری همانند بردار دوم‪ ،‬و از انتهای بردار دوم برداری همانند بردار سوم و ‪...‬‬
‫رسم میکنيم‪ .‬اگر ابتدای بردار اول را به انتهای بردار آخر وصل کنيم‪ ،‬حاصل جمع بردارها به دست می آید‪.‬‬

‫‪R  abc‬‬

‫ج) روش تجزیه‪ :‬در این روش ابتدا کليه بردارها را در یک دستگاه مختصات رسم کرده و سپس تک تک‬
‫آنها را بر روی محورها تجزیه میکنيم‪ .‬بردار حاصل جمع عبارت است از قطر مستطيل حاصل از جمع‬
‫مولفهها بر روی هر کدام از محورها‪.‬‬

‫(تجزیه بردار ‪)F‬‬ ‫‪Fx  F cos  , Fy  F sin ‬‬

‫) ‪F(a2 b2‬‬
‫‪( F  F(a1 b1 )  F(a2 b2 ) , tan  ‬تعيين اندازه و زاویه بردار برآیند با محور ‪)x‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬

‫) ‪F(a1 b1‬‬

‫‪15‬‬
‫تفریق بردارها‪ :‬تفریق بردارها مانند جمع بردارهاست با این تفاوت که ابتدا بردار دوم را در (‪ )-1‬ضرب‬
‫می کنيم (یعنی جهت آن را برعكس میکنيم) و سپس دو بردار حاصل را با هم جمع میکنيم‪.‬‬

‫) ‪C  a  b  a  (b‬‬

‫ضرب بردارها ‪ :‬ضرب بردارها بر دو نوع می باشد ‪:‬‬

‫نشان داده می‬ ‫‪a.b‬‬ ‫الف) ضرب اسکالر یا نقطهای ‪ :‬حاصلضرب اسكالر یا نقطهای دو بردار که به صورت‬
‫است)‬ ‫‪b‬‬ ‫و‬ ‫‪a‬‬ ‫شود‪ ،‬یک عدد می باشد که مقدار آن از رابطه زیر بدست میآید‪  ( .‬زاویه بين‬

‫‪a.b | a || b | cos ‬‬

‫و‬ ‫‪| a || b | sin ‬‬ ‫ب) ضرب برداری دو بردار‪ :‬حاصل این ضرب یک بردار است که اندازه آن برابر است با‬
‫عمود میباشد‪ .‬جهت این بردار به کمک قانون دست راست تعيين‬ ‫‪b‬‬ ‫و‬ ‫‪a‬‬ ‫امتداد آن بر صفحه دو بردار‬
‫میگردد‪.‬‬

‫‪C  a b‬‬ ‫‪,‬‬ ‫‪| C | | a || b | sin ‬‬

‫‪16‬‬
‫تقسیم بردارها‪ :‬تقسيم بردارها تعریف نشده است ‪.‬‬

‫روش آزمایش ‪:‬‬

‫چنانچه دو یا چند نيرو در یک نقطه بر یک جسم اثر کند‪ ،‬میتوان به جای‬


‫آنها یک نيرو قرار داد که آن را برآیند آن نيروها میگویيم‪ .‬اگر نقطه مادی‬
‫تحت اثر این نيروها در حال تعادل باشد‪ ،‬برآیند نيروها صفر است‪.‬‬

‫در آزمایش ميز نيرو سه قالب وزنه بوسيله نخی که از روی یک قرقره گيرهدار‬
‫میگذرد‪ ،‬به یک حلقه متصل شدهاند‪ .‬این مجموعه بر روی یک صفحه دوار‬
‫مدرج فلزی که بر روی پایهای محكم شده است‪ ،‬قرار دارد‪ .‬این سه نخ نقش سه بردار نيروی وارده بر حلقه را‬
‫دارند که راستای آنها در راستای نخ‪ ،‬جهت آنها به سمت خارج و اندازه آنها برابر با وزن قالب و وزنه سوار‬
‫شده بر روی آن است‪ .‬همچنين زاویه بين بردارها از روی صفحه مدرج ميز نيرو تعيين میگردد‪.‬‬

‫‪17‬‬
‫کاری که در این آزمایش انجام میگيرد اینست که ابتدا به کمک وزنهها و گيرههای موجود‪ ،‬مطابق جدول‬
‫زیر‪ ،‬به دو نخ نيروهایی تحت زوایا و اندازههای داده شده وارد میگردد‪ .‬سپس بار و جهت نخ سوم طوری‬
‫تنظيم می شود که برآیند نيروهای وارد بر حلقهی مرکزی صفر شود‪.‬‬

‫الف) ابتدا به کمک گيرههای موجود مطابق جدول زیر به دو نخ‪ ،‬نيروهایی را تحت زوایا و اندازههای داده‬
‫شده وارد سازید‪ .‬سپس بار و جهت نخ سوم را طوری تنظيم کنيد که برآیند نيروهای وارد بر حلقه در مرکز‬
‫صفحه را صفر شود و مقادیر آنرا در جدول زیر یادداشت کنيد‪( .‬برای آنكه مشاهده کنيد نيروهای وارد بر‬
‫حلقه در مرکز صفحه صفر شده است‪ ،‬حلقه را با دست تا وسط صفحه مدرج جابجا کنيد؛ به صورتی که‬
‫وقتی از باال به حلقه نگاه میکنيد‪ ،‬ميلهی وسط صفحه در مرکز حلقه قرار گيرد‪ .‬برآیند نيروهای وارد بر‬
‫حلقه در مرکز صفحه هنگامی صفر است که با رها کردن حلقه‪ ،‬موقعيت ميلهی صفحه دوار در مرکز حلقه‬
‫تغيير نكند)‬

‫‪ -‬اندازه بردار سوم برای تعادل حلقه در وسط صفحه (تحت زاویه بدست آمده در آزمایش) را به صورت‬
‫تئوری محاسبه کرده و در جدول یادداشت کنيد‪.‬‬
‫‪ -‬در هر اندازهگيری‪ ،‬مقدار خطای مطلق و خطای نسبی اندازه ‪ C‬را نسبت به مقدار تئوری تعيين‬
‫کرده و در جدول بنویسيد‪.‬‬

‫توجه ‪ :‬در جدول زیر با در نظر گرفتن ‪ ،g=10 m/s2‬اندازه بردار بر حسب صدم نيوتن‪ ،‬همان جرم وزنه‬
‫بعالوه قالب بر حسب گرم میباشد‪.‬‬

‫اندازه‬ ‫زاویه‬ ‫اندازه‬ ‫زاویه‬


‫اندازه‬ ‫زاویه‬ ‫اندازه‬ ‫زاویه‬ ‫خطای خطای‬
‫شماره‬ ‫‪C‬‬ ‫‪C‬‬ ‫‪C‬‬ ‫تئوری‬
‫‪A‬‬
‫‪ (×10-2‬آزمایش‬ ‫‪A‬‬ ‫‪B‬‬
‫‪-‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪B‬‬ ‫عملی‬ ‫عملی‬ ‫‪C‬‬ ‫نسبی مطلق تئوری‬
‫‪( (×10-2‬درجه) ‪( (×10‬درجه)‬ ‫‪(×10-2‬‬ ‫اندازه اندازه‬
‫)‪N‬‬ ‫)‪N‬‬ ‫(درجه) )‪( N‬درجه)‬
‫)‪N‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪150‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪70‬‬ ‫‪80‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪120‬‬ ‫‪20‬‬ ‫‪100‬‬ ‫‪100‬‬
‫‪3‬‬ ‫‪180‬‬ ‫‪50‬‬ ‫‪100‬‬ ‫‪170‬‬
‫‪4‬‬ ‫‪100‬‬ ‫‪70‬‬ ‫‪70‬‬ ‫‪170‬‬
‫‪5‬‬ ‫‪50‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪70‬‬ ‫‪70‬‬
‫‪6‬‬ ‫‪200‬‬ ‫‪45‬‬ ‫‪80‬‬ ‫‪180‬‬

‫‪18‬‬
‫‪ -‬عوامل خطا در آزمایش را نام ببرید‪.‬‬

‫پرسش ها ‪:‬‬

‫‪ )1‬چگونه می توان روش جمع متوازی االضالع را در مورد بيش از دو بردار انجام داد ؟‬
‫‪ )2‬در شكل مقابل برآیند چهار بردار ‪ a, b , c , d‬برابر با صفر است‪.‬‬
‫اگر ‪ a  d , b  2 2‬باشد‪ ،‬بزرگی بردار ‪ a  c‬را بدست‬
‫بياوردید‪.‬‬

‫‪ )3‬مطابق شكل نقاط انتهایی نخ سبكی در دو نقطه ‪ M‬و ‪ N‬به‬


‫سقف افقی متصل هستند و دو جسم به وزن ‪ W‬و ' ‪ W‬در‬
‫و ‪ ،‬و‬ ‫‪‬‬ ‫نقاط ‪ A‬و ‪ B‬آویزان شده اند‪ .‬اگر نخ در قسمت ‪ AB‬افقی‪ ،‬زوایای نخ با سقف‬
‫سيستم در حال تعادل باشد‪ ،‬ثابت کنيد‪:‬‬

‫‪W tan ‬‬


‫‪‬‬
‫‪W ' tan ‬‬

‫‪19‬‬
‫آزمایش ‪: 2‬‬

‫تعیین شتاب گرانش)‪ (g‬به کمک آونگ ساده و مرکب‬

‫الف) آونگ ساده‬

‫هدف آزمایش ‪ :‬محاسبه شتاب گرانش ‪g‬‬

‫وسایل مورد نیاز ‪ :‬گلوله فلزی‪ ،‬نخ‪ ،‬پایه‪ ،‬کرنومتر دستی‬

‫تئوری آزمایش ‪:‬‬

‫آونگ ساده عبارت است از یک جرم نقطه ای که به نخی سبک‬


‫آویزان است‪ .‬اگر آونگ را از موضع تعادلش به یک طرف ببریم و‬
‫رها کنيم‪ ،‬آونگ تحت تاثير نيروی گرانشی شروع به نوسان خواهد‬
‫کرد‪.‬‬

‫مطابق شكل گلولهای به جرم ‪ m‬متصل به نخ بدون جرمی را در‬


‫نظر بگيرید که به اندازه زاویه ‪ θ‬از حال تعادل خود منحرف شده‬
‫است‪ .‬نيروهای وارد بر آونگ ساده شامل نيروی گرانش و کشش‬
‫طناب میشوند‪ .‬نيروی گرانش را به دو مولفه عمود بر امتداد نخ و‬
‫دیگری در راستای نخ تجزیه میکنيم‪ .‬در این صورت همانطور که‬
‫از شكل مقابل مشخص است‪ ،‬نيروی در امتداد نخ با نيروی کشش‬
‫طناب ‪ T‬خنثی میشود و نيروی عمود بر راستای نخ به عنوان‬
‫نيروی بازگرداننده ‪ F‬عمل میکند‪.‬‬

‫‪F  mgsin θ‬‬ ‫)‪(1‬‬

‫برای زوایای کوچک ‪ sin θ ≅ θ‬است‪ .‬بنابراین ‪:‬‬

‫‪F  mgθ‬‬ ‫)‪(2‬‬

‫‪20‬‬
‫اگر جهت مثبت ‪ x‬را از نقطه تعادل به سمت خارج از آن در نظر بگيریم‪ ،‬داریم ‪:‬‬

‫‪F  mgθ‬‬ ‫)‪(3‬‬

‫از طرف دیگر داریم ‪ ،x = L θ‬بنابراین ‪:‬‬

‫‪d2x‬‬ ‫‪x‬‬
‫‪F  m 2   mg‬‬ ‫)‪(4‬‬
‫‪dt‬‬ ‫‪L‬‬

‫‪d 2x g‬‬
‫‪ x0‬‬ ‫)‪(5‬‬
‫‪dt 2 L‬‬
‫‪2‬‬
‫‪d x‬‬
‫اگر معادله فوق را با معادله حرکت نوسانی یعنی ‪ 2   x  0‬مقایسه کنيم‪ ،‬مقدار ‪ ω   ‬بدست‬
‫‪2‬‬ ‫‪g‬‬ ‫‪2‬‬

‫‪L‬‬ ‫‪dt‬‬
‫‪2‬‬
‫‪ ω   ‬است‪ .‬بنابراین ‪:‬‬ ‫میآید‪ .‬از طرف دیگر‬
‫‪T‬‬

‫‪L‬‬
‫‪T  2π‬‬ ‫)‪(6‬‬
‫‪g‬‬

‫که درآن ‪ T‬دوره تناوب و ‪ L‬طول آونگ ساده (نقطه آویز تا مرکز جرم گلوله) و ‪ g‬شتاب جاذبه زمين است‪.‬‬

‫روش آزمایش ‪:‬‬

‫‪ -‬برای زاویههای کوچک (کمتر از ‪ ) 6‬و با طولهای مشخص شده در جدول‬


‫زیر آونگ را از حالت تعادل (قائم) خارج کرده و زمان ‪ 20‬نوسان کامل را اندازه‬
‫بگيرید‪ .‬نتایج را در جدول زیر یادداشت نمایيد و مقدار ‪ g‬را از رابطه )‪ (6‬بدست‬
‫آوردید‪.‬‬

‫‪ -‬با رسم نمودار خطی ‪ L‬بر حسب ‪ T 2‬و تعيين شيب خط‪ ،‬مقدار ‪ g‬را بدست آورید‪ .‬سپس با مقایسه نتيجه‬
‫حاصل با مقدار ‪ ،g = 9.78 m/𝑠 2‬خطای نسبی و مطلق آزمایش را محاسبه کنيد‪.‬‬

‫‪21‬‬
‫)‪L(cm‬‬ ‫زمان ‪ 20‬نوسان‬ ‫زمان یک نوسان ‪T‬‬ ‫‪T2‬‬ ‫)‪g(cm/s2‬‬
‫‪20‬‬
‫‪30‬‬
‫‪40‬‬
‫‪50‬‬
‫‪60‬‬

‫ب) آونگ مرکب‬

‫هدف آزمایش‪ :‬اندازهگيری شتاب ثقل زمين به کمک آونگ کاتر‬

‫وسایل مورد نیاز ‪ :‬آونگ کاتر‪ ،‬خطکش‪ ،‬کرونومتر‬

‫تئوری آزمایش ‪:‬‬

‫اگر چه شتاب ثقل زمين را میتوان با استفاده از یيک آونيگ سياده و انيدازهگييری دورة تنياوب آن بدست‬
‫آورد‪ ،‬لكن برای تعيين دقيق آن از نوعی آونگ مرکب به نام آونگ کاتر استفاده میکنند‪.‬‬

‫هر جسمی که بتواند حول یک محور ثابت افقی تحت اثر نيروی جاذبيه زميين نوسيان کند‪ ،‬آونگ مرکب‬
‫ناميده میشود‪ .‬دوره تناوب نوسانات یک آونيگ مرکيب حيول محيوری مانند محور ‪ O‬به فاصله ‪ a‬از مرکز‬
‫جرم آن (نقطه ‪ ،)CM‬برابر است با‪:‬‬

‫‪I0‬‬
‫‪T  2‬‬ ‫)‪(1‬‬
‫‪Mga‬‬

‫در این رابطه ‪ T‬دورة تناوب نوسانات آونگ حول محيور ‪( O‬محور‬
‫نوسان)‪ M ،‬جيرم آونيگ و ‪ I0‬لختيی دورانيی آن نسبت به محور ‪O‬‬
‫است‪ .‬میتوان نشان داد که در صفحة شيامل ‪ O‬و ‪ ،CM‬محيور‬
‫دیگيری ماننيد '‪( O‬محور تعليق) به موازات ‪ O‬و به فاصله '‪ a‬از ‪CM‬‬
‫وجود دارد‪ ،‬به طوری که دوره تناوب نوسانات آونگ حول آن نيز برابر‬
‫‪ T‬میشود‪ .‬در این حالت فاصيله دو محيور یعنيی ́ 𝑎 ‪𝐿 ́ = 𝑎 +‬‬

‫‪22‬‬
‫برابير طيول آونيگ سادهایست که زمان تناوب آن نيز همان ‪ T‬میباشد‪ .‬این مطلب را میتوان به صورت زیر‬
‫اثبات کرد‪:‬‬

‫با توجه به برابر بودن دوره تناوب آونگ مرکب حول محور نوسان و تعليق‪ ،‬داریم‪:‬‬

‫‪I0‬‬ ‫‪I 0‬‬


‫‪T  T   2‬‬ ‫‪ 2‬‬
‫‪Mga‬‬ ‫‪Mga‬‬

‫‪I 0 I 0‬‬ ‫‪aI‬‬


‫‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪ I 0  0‬‬ ‫)‪(3‬‬
‫‪a a‬‬ ‫‪a‬‬

‫از طرف دیگر چنانچه لختی دورانی جسم حول مرکز ثقل آن ‪ IG‬باشد‪ ،‬طبق قضيه محورهيای ميوازی‪ ،‬لختی‬
‫دورانی آن حول محور ‪ O‬و '‪( O‬که به ترتيب به فواصل ‪ a‬و '‪ a‬از مرکز جرم جسم قرار گرفتهاند) چنين‬
‫خواهد بود‪:‬‬

‫‪I 0  I G  Ma 2‬‬
‫‪‬‬ ‫) ‪ I 0  I 0  M (a 2  a2‬‬ ‫)‪(4‬‬
‫‪I 0  I G  Ma‬‬
‫‪2‬‬

‫با جایگزینی ‪ I 0‬از رابطه (‪ )3‬در (‪ )4‬داریم‪:‬‬

‫‪aI 0‬‬ ‫)‪I (a  a‬‬


‫‪I0 ‬‬ ‫‪ M ( a 2  a 2 )  0‬‬ ‫)‪ M (a  a)(a  a‬‬
‫‪a‬‬ ‫‪a‬‬
‫‪‬‬ ‫)‪I 0  Ma(a  a‬‬ ‫)‪(5‬‬

‫در نهایت با قرار دادن مقدار ‪ I 0‬از رابطه (‪ )5‬در رابطه (‪ ،)1‬مقدار دورة تناوب چنين بدست میآید‪:‬‬

‫‪a  a‬‬
‫‪T  T   2‬‬ ‫)‪(6‬‬
‫‪g‬‬

‫چنانچه ́ 𝑎 ‪ 𝐿 ́ = 𝑎 +‬را طول آونگ ساده همزمان با آونگ مرکب بناميم‪ ،‬خواهيم داشت‪:‬‬

‫‪L‬‬
‫‪T  T   2‬‬ ‫)‪(7‬‬
‫‪g‬‬

‫بدین ترتيب میتوان در یک آزمایش ابتدا نقطه ‪ O‬متناظر با ‪ O‬را تعيين کرده و سپس با استفاده از رابطه‬
‫(‪ )6‬مقدار ‪ g‬را بدست آورد‪.‬‬

‫‪23‬‬
‫در آونگ کاتر با تغيير توزیع جرم حول دو محور ثابت ‪ O‬و ´‪ ،O‬آنقدر مرکز جرم ‪ CM‬را جابجا میکنيم تا‬
‫زمان نوسان حول دو محور با هم برابر شوند‪ .‬در این صورت میتوان با استفاده از رابطه (‪ )6‬و برابر قرار دادن‬
‫فاصله بين دو محور با ‪ ، a  a‬شتاب جاذبه زمين را بدست آورد‪ .‬این روش که نخيستين بيار در سال ‪1818‬‬
‫بوسيله کاتر بكار رفت‪ ،‬یكی از دقيقترین روشهایی است که بيرای انيدازهگييری ‪ g‬به کار میرود‪.‬‬

‫روش آزمایش ‪:‬‬

‫آونگ کاتر مورد استفاده در آزمایش از یک ميله‪ ،‬دو تيغه ثابت (به فاصله یک‬
‫متر) برای نوسان‪ ،‬و دو وزنه ‪ 1000‬و ‪ 1400‬گرمی متحرک تشكيل شده است‪.‬‬
‫محل قرار گرفتن این وزنهها به وسيله پيچی که روی آنها قرار دارد‪ ،‬بر روی‬
‫ميله قابل تنظيم است‪.‬‬

‫کاری که شما در این آزمایش انجام میدهيد این است که با تغيير توزیع جرم‬
‫آونگ‪ ،‬زمان تناوب مشترک حول دو نقطه ‪ O‬و ´‪ O‬را بدست میآورید‪ .‬سپس‬
‫با توجه به اینكه فاصله ´‪ OO‬را میدانيد (یعنی همان ‪ ،) a  a‬میتوانيد با‬
‫استفاده از رابطه (‪ )6‬مقدار ‪ g‬را بدست آورید‪.‬‬

‫‪ -‬تيغه ای را که بين دو وزنه ‪ 1000‬و ‪ 1400‬گرمی قرار میگيرد‪ ،‬به عنوان‬


‫محور ‪ O‬و تيغه دیگر را ´‪ O‬در نظر بگيرید‪.‬‬

‫‪ -‬وزنه ‪ 1000‬گرمی را در نقطهای دلخواه قرار داده و آنرا ثابت کنيد و تا‬
‫انتهای آزمایش محل آنرا تغيير ندهيد‪( .‬چنانچه این وزنه از قبل ثابت شده بود‬
‫به آن دست نزنيد)‬

‫‪ -‬مرکز وزنه ‪ 1400‬گرمی را مطابق شكل و جدول زیر در فواصل مختلف ‪ d‬از‬
‫محور ‪ O‬قرار دهيد‪ .‬برای هر فاصله‪ ،‬زمان ‪ 20‬نوسان حول هر دو محور ‪ O‬و‬
‫´‪ O‬را به صورت جداگانه بدست آورده و در جدول یادداشت نمائيد‪( .‬بهتر است‬
‫پس از تنظيم هر فاصله زمان نوسان حول هر دو محور را بدست آورید و سپس‬
‫مكان وزنه را عوض کنيد‪ .‬همچنين دامنه نوسان برای نوبتهای مختلف‬
‫آزمایش را کوچک و یكسان اختيار کنيد‪).‬‬

‫‪24‬‬
‫‪ -‬منحنیهای تغييرات زمان تناوب حول هر دو محور را بر حسب فاصله ‪ d‬روی کاغذ ميلیمتری رسم‬
‫نمائيد‪ .‬این دو منحنی در نقطه )‪ (t1,d1‬همدیگر را قطع میکنند‪ .‬در نقطه تالقی‪ t1 ،‬نشان دهنده زمانی‬
‫است که (به ازای توزیع جرم متناظر با ‪ )d1‬نوسان حول هر دو محور‪ O‬و´‪ O‬یكسان میشود‪ .‬به بيان دیگر به‬
‫ازای ‪ ،d1‬زمان نوسان حول هر دو محور یكسان و برابر با زمان نوسان آونگ سادهای به طول ‪𝐿 ́ = 𝑎 +‬‬
‫𝑚‪ 𝑎 ́ = 1‬میباشد‪ .‬حال با جایگزینی زمان نوسان مشترک در رابطه (‪ )6‬یا (‪ )7‬میتوان مقدار ‪ g‬را بدست‬
‫آورد‪.‬‬

‫‪ -‬مقدار ‪ g‬بدست آمده را با ‪ g=9.78 m/s2‬مقایسه کرده و خطای نسبی و خطای مطلق را محاسبه‬
‫کنيد‪.‬‬

‫زمان ‪ 20‬نوسان‬ ‫زمان ‪ 20‬نوسان‬


‫)‪d(cm‬‬ ‫زمان تناوب ‪TO‬‬ ‫زمان تناوب ´‪To‬‬
‫حول محور ‪O‬‬ ‫حول محور ´‪O‬‬

‫‪10‬‬

‫‪15‬‬

‫‪20‬‬

‫‪25‬‬

‫‪30‬‬

‫‪35‬‬

‫‪40‬‬

‫‪45‬‬

‫‪25‬‬
‫پرسشها ‪:‬‬

‫‪I‬‬
‫‪ T  2π‬پارامترهای بكار رفته را معرفی نموده و واحد آنها را دردستگاه ‪ C.G.S‬و ‪SI‬‬ ‫‪ )1‬دررابطه ‪ ‬‬
‫‪Mga‬‬
‫بنویسيد‪.‬‬

‫‪ )2‬تفاوت آونگ ساده و مرکب چيست ؟‬

‫‪ )3‬چگونه میتوان لختی دورانی (‪ )I‬یک آونگ فيزیک را تغيير داد به گونهای که مرکز جرم آن تغيير نكند؟‬

‫‪26‬‬
‫آزمایش ‪: 3‬‬

‫برخورد االستیک و تعیین ثابت فنر‬

‫الف) برخورد االستیک‬

‫هدف آزمایش ‪:‬مطالعه برخورد االستيک در یک بعد‬

‫تئوری آزمایش ‪ :‬دو جسم به جرم های ‪ m1‬و ‪ m 2‬را در نظر می گيریم که با سرعت های ‪ V 1‬و ‪ V 2‬به‬
‫طرف یكدیگر حرکت میکنند‪ .‬در صورتی که دو جسم به شكل رودررو با هم برخورد کنند به قسمی که‬
‫مسير حرکت آنها بر روی یک خط راست باقی بماند‪ ،‬برخورد را مستقيم میگویند‪ .‬اگر پس از برخورد هيچ‬
‫گونه تغيير انرژیای در سيستم رخ ندهد‪ ،‬به گونه ای که انرژی جنبشی دو جسم قبل و پس از برخورد‬
‫یكسان باشد‪ ،‬برخورد االستيک است‪ .‬در غير این صورت برخورد غير االستيک صورت گرفته است‪.‬‬

‫دو جسم را در نظر میگيریم که با هم برخورد مستقيم و االستيک داشته باشند‪ .‬بنا به قانون دوم نيوتن‬
‫‪dp‬‬
‫‪F‬‬ ‫)‪(1‬‬ ‫تغيير اندازه حرکت هر جسم عبارتست از‪:‬‬
‫‪dt‬‬

‫چون در زمان نسبتا کوتاهی تغييرات زیادی در اندازه حرکت دو جسم ایجاد میشود‪ ،‬میتوان از نيروهای‬
‫دیگر در مقابل نيروی ضربه در لحظه برخورد صرف نظر نمود‪ .‬بنابراین داریم‪:‬‬

‫‪Fdt  d p‬‬
‫) ‪Fdt  d (mV‬‬ ‫)‪(2‬‬

‫به ‪ Fdt‬ضربه میگویند‪ .‬با انتگرالگيری از رابطه فوق داریم ‪:‬‬

‫‪ Fdt   mdV‬‬ ‫)‪(3‬‬

‫چون به هر دو جسم بنا به قانون سوم نيوتن نيروهای مساوی و مختلف الجهتی وارد می شود‪ ،‬برای هر جسم‬
‫میتوان نوشت ‪:‬‬
‫‪V1‬‬ ‫‪V2‬‬
‫‪ Fdt   m1dV‬‬
‫‪V01‬‬
‫‪,‬‬ ‫‪  Fdt   m2 dV‬‬
‫‪V02‬‬
‫)‪(4‬‬

‫‪27‬‬
‫چون برخورد در یک بعد صورت میگيرد‪ ،‬میتوان روابط فوق را به صورت اسكالر نوشت‪ .‬یعنی‪:‬‬

‫‪1 1  mV‬‬
‫‪mV‬‬ ‫‪1 01  m2V2  m2V02  0‬‬

‫‪ mV‬‬
‫‪1 01  m2V02  mV‬‬
‫‪1 1  m2V2‬‬ ‫)‪(5‬‬

‫به عبارت دیگر اندازه حرکت قبل از برخورد مساوی اندازه حرکت بعد از برخورد می باشد‪ .‬به این رابطه اصل‬
‫بقای اندازه حرکت خطی میگویند‪.‬‬

‫محاسبه ضریب بازگشت ‪ :‬در صورتی که برخورد صد در صد االستيک باشد‪ ،‬عالوه بر اندازه حرکت انرژی‬
‫جنبشی سيستم نيز پایسته است‪ .‬بنابراین داریم‪:‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬


‫‪m1V 201  m2V 202  m1V 21  m2V 2 2‬‬ ‫)‪(6‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫) ‪ m1 (V 01  V 1 )  m2 (V 2  V 02‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫)‪(7‬‬

‫)‪(5‬‬ ‫) ‪ m1 (V01  V1 )  m2 (V2  V02‬‬ ‫)‪(8‬‬

‫‪V2  V1‬‬
‫‪(7), (8)  V01  V1  V2  V02‬‬ ‫‪‬‬ ‫( ‪V2  V1  (V02  V01 )  ‬‬ ‫‪) 1‬‬ ‫)‪(9‬‬
‫‪V02  V01‬‬

‫یعنی سرعت نسبی دو جسم بعد از برخورد‪ ،‬مساوی سرعت نسبی دو جسم قبل از برخورد با عالمت مخالف‬
‫میباشد‪ .‬عبارت فوق برای برخوردهای صد در صد االستيک یک می باشد و در مورد برخوردهای معمولی‬
‫این مقدار مساوی عددی است که آن را ضریب بازگشت میگویند‪ .‬یعنی ‪:‬‬

‫‪V2  V1‬‬
‫‪‬‬ ‫‪e‬‬ ‫)‪(10‬‬
‫‪V02  V01‬‬

‫‪28‬‬
‫روش آزمایش‪:‬‬

‫دو جسم ‪ m1‬و ‪ m 2‬را پس از توزین روی ریل هوا قرار دهيد؛ به طوری که‬
‫‪ m 2‬بين سد نوری دوم و سوم ساکن باشد‪ ،‬با یک ضربه جسم ‪ m1‬را به‬
‫حرکت در آورید‪ .‬چون جرم ها روی بالشتكی از هوا حرکت میکنند‪،‬‬
‫اصطكاک ناچيز میباشد و حرکت با سرعت ثابت انجام میگيرد‪ .‬مسافتی‬
‫که جرم ‪ m1‬قبل از برخورد با ‪ m 2‬و جرم ‪ m 2‬پس از برخورد با ‪ m1‬طی میکند‪ ،‬و زمان های متناظر با آنها‬
‫را (توسط کرنومتر الكتریكی) بدست آورید‪ .‬آزمایش را برای مقادیر خواسته شده در جدول دو بار تكرار نموده‬
‫و نتایج را ثبت نمایيد‪.‬‬

‫به دلخواه برای سه سری از دادهها‪ ،‬اصل بقای اندازه حرکت خطی را تحقيق کرده و مقدار انرژی جنبشی دو‬
‫جسم قبل و پس از برخورد را بدست آورده و با هم مقایسه کنيد‪.‬‬

‫=‪m1‬‬ ‫=‪m2‬‬ ‫‪V02=0 m/s‬‬ ‫‪V1=0 m/s‬‬

‫‪X1‬‬ ‫‪t1‬‬ ‫‪V 01‬‬ ‫‪X2‬‬ ‫‪t2‬‬ ‫‪V2‬‬ ‫ضریب بازگشت‬ ‫‪e‬‬ ‫̅| ‪∆e=|e-e‬‬

‫‪30‬‬ ‫‪70‬‬

‫‪40‬‬ ‫‪60‬‬

‫‪50‬‬ ‫‪50‬‬

‫‪60‬‬ ‫‪40‬‬

‫‪70‬‬ ‫‪30‬‬

‫= ̅𝑒‬

‫‪29‬‬
‫ب) تعیین ثابت فنر‬

‫هدف ‪ :‬تعيين ضریب ثابت فنر با استفاده از تغيير طول فنر و با استفاده از ارتعاشات فنر‪ ،‬تعيين ضریب‬
‫ثابت فنرهای سری و موازی‬

‫وسایل مورد نیاز ‪ :‬فنر‪ ،‬خطکش‪ ،‬پایه‪ ،‬وزنههای مختلف‪ ،‬کرنومتر‪.‬‬

‫تئوری آزمایش ‪:‬‬

‫‪ )1‬تعیین ضریب ثابت فنرها‬

‫هرگاه به جسم االستيكی مانند یک فنر نيرویی وارد کنيم‪ ،‬در اثر این نيرو جسم تغيير طول میدهد‪ .‬در ابتدا‬
‫نسبت این تغيير طول با نيرو خطی است؛ یعنی اگر نيروی وارد بر فنر ‪ F‬باشد و تغيير طول فنر ‪ X‬باشد‬
‫داریم ‪:‬‬

‫‪F  kx‬‬ ‫)‪(1‬‬

‫این رابطه به قانون هوک معروف است که در آن به ‪ k‬ضریب ثابت فنر میگویند‪ .‬جسم را در این حالت‬
‫االستيک میگویند؛ چرا که اگر نيرو را حذف کنيم فنر به حالت اوليه برمیگردد‪ .‬مادامیکه نيرو از مقدار‬
‫معينی تجاوز نكند‪ ،‬قانون هوک صادق است‪ .‬این حد را حد ارتجاع یا االستيک میگویند‪ .‬اگر نيرو از این حد‬
‫تجاوز کند‪ ،‬دیگر نسبت تغيير نيرو به افزایش طول خطی نيست؛ بلكه به صورت یک منحنی میباشد‪ .‬در این‬
‫حالت اگر نيرو حذف شود دیگر جسم به حالت اوليه بر نمیگردد‪.‬‬

‫برای محاسبه ضریب ثابت فنر میتوان از دو روش استفاده کرد‪:‬‬

‫‪ -‬استفاده از تغییر طول فنر به ازای نیروهای متفاوت ‪:‬‬

‫به یک فنر وزنهای متصل میکنيم و آن را به آرامی پایين میآوریم تا معلق بماند‪ .‬در این حالت نيروی وارد‬
‫بر فنر برابر وزن جسم است‪ .‬چنانچه افزایش طول فنر برابر ‪ x‬باشد‪ ،‬داریم ‪:‬‬

‫‪Mg W‬‬
‫‪Mg  kx  k ‬‬ ‫‪‬‬ ‫)‪(2‬‬
‫‪x‬‬ ‫‪x‬‬

‫بنابراین با معلوم بودن ‪ Mg‬و ‪ x‬مقدار ‪ k‬بدست میآید‪.‬‬

‫‪30‬‬
‫‪ -‬استفاده از ارتعاشات فنر ‪:‬‬

‫اگر به یک فنر وزنهای متصل کنيم و آن را از حالتی که فنر دارای طول آزادش میباشد رها کنيم‪ ،‬جسم‬
‫شروع به نوسان میکند‪ .‬برای نيروی وارد بر وزنه برحسب افزایش یا فشردگی طول فنر داریم ‪:‬‬

‫‪F  kx‬‬

‫از طرفی با استفاده از قانون نيوتن میتوان نوشت ‪:‬‬

‫‪d 2x‬‬
‫‪F  ma  m‬‬ ‫)‪(3‬‬
‫‪dt 2‬‬

‫بنابراین ‪:‬‬

‫‪d 2x k‬‬ ‫‪d 2x‬‬


‫‪ x0‬‬ ‫‪(4) m‬‬ ‫‪ kx ‬‬
‫‪dt 2 m‬‬ ‫‪dt 2‬‬

‫‪d 2x‬‬
‫میباشد‪.‬‬ ‫‪2‬‬
‫این معادله مشابه معادله دیفرانسيل مرتبه دوم حرکت نوسانی ساده یعنی ‪  2 x  0‬‬
‫‪dt‬‬
‫بنابراین داریم ‪:‬‬

‫‪k‬‬ ‫‪k‬‬
‫‪2 ‬‬ ‫‪  ‬یا‬ ‫)‪(5‬‬
‫‪m‬‬ ‫‪m‬‬

‫که ‪ ω‬فرکانس زاویه ای نوسان میباشد‪ .‬از طرفی ‪   2‬؛ پس داریم ‪:‬‬
‫‪T‬‬

‫‪m‬‬
‫‪T  2‬‬ ‫)‪(6‬‬
‫‪k‬‬

‫که در آن ‪ T‬زمان تناوب حرکت نوسانی جسم متصل به فنر است‪ .‬بنابراین اگر زمان تناوب حرکت نوسانی‬
‫جسم متصل به فنر و جرم جسم متصل به فنر را داشته باشيم‪ ،‬ضریب ثابت فنر بدست میآید‪.‬‬

‫‪31‬‬
‫‪ )2‬به هم بستن فنرها بصورت سری و موازی‬

‫اگر دو فنر با ضرایب سختی ‪ k1‬و ‪ k2‬را بصورت سری‬


‫به هم متصل کنيم‪ ،‬ضریب سختی مجموعه از رابطه زیر‬
‫بدست میآید ‪:‬‬

‫‪1 1 1‬‬
‫‪ ‬‬ ‫)‪(7‬‬
‫‪k k1 k2‬‬

‫اگر همان دو فنر را بصورت موازی ببندیم‪ ،‬ضریب‬


‫سختی مجموعه برابر میشود با ‪:‬‬

‫‪k  k1  k2‬‬ ‫)‪(8‬‬

‫روش آزمایش ‪:‬‬

‫‪ )1‬تعیین ثابت فنر با استفاده از قانون هوک‪ :‬برای فنری که در‬


‫اختيار شما قرار داده شده‪ ،‬با استفاده از رابطه (‪ )2‬و با متصل‬
‫کردن وزنههای ‪ 300‬و‪ 400‬و ‪ 500‬گرمی و تعيين دقيق افزایش‬
‫طول فنر ‪ k‬را بدست آورید و نتایج را در جدول زیر بنویسيد‪.‬‬

‫)‪W(N‬‬
‫)‪X(M‬‬ ‫ميانگين ‪K‬‬
‫)‪K(N/M‬‬

‫با استفاده از مقادیر ‪ K‬بدست آمده برای هرحالت و ‪ K‬ميانگين‪ ،‬خطای مطلق و خطای نسبی ماکزیمم را‬
‫بدست آورید‪.‬‬

‫‪32‬‬
‫‪ )2‬تعیین ثابت فنر با استفاده از نوسانات آن‪ :‬مطابق جدول زیر وزنههای مختلف را به انتهای فنر آویزان‬
‫کرده و با کشيدن وزنه از حالت تعادل‪ ،‬آن را به نوسان در آورده و زمان ‪ 30‬نوسان کامل را اندازه بگيرید‪.‬‬
‫سپس با تقسيم زمان بدست آمده بر ‪ ،30‬زمان یک نوسان کامل را بدست آورید و جدول زیر را کامل کنيد‪.‬‬

‫)‪m(gr‬‬ ‫‪200‬‬ ‫‪300‬‬ ‫‪400‬‬


‫)‪T(sec‬‬
‫)‪T2(s2‬‬

‫با رسم نمودار ‪ T2‬بر حسب ‪ m‬و استفاده از رابطه (‪ )6‬ضریب ثابت فنر را بدست آورید‪.‬‬

‫‪ )3‬به هم بستن سری فنرها‬

‫دو فنری را که در باال ضریب سختی شان را بدست آوردهاید با استفاده از پيچی به طور سری به هم متصل‬
‫کنيد‪ .‬سپس با متصل کردن وزنههای ‪ 300‬و ‪ 400‬و ‪ 500‬گرمی و با اندازهگيری دقيق افزایش طول مجموعه‬
‫فنر برای هر حالت‪ k ،‬مجموعه را بدست آورید‪.‬‬

‫)‪W(N‬‬
‫)‪X(M‬‬
‫)‪K(N/M‬‬
‫ميانگين ‪K‬‬

‫با استفاده از نتایج بخش قبل و استفاده از رابطه (‪ K ،)7‬را بدست آورده و با مقدار ‪ K‬ميانگين بدست آمده از‬
‫آزمایش مقایسه کنيد‪.‬‬

‫‪ )4‬به هم بستن موازی فنرها‬

‫دو فنر مشابه و هم طول را که قبال ضریب ثابت آنها را بدست آوردهاید انتخاب کرده و آنها را به صورت‬
‫موازی به هم متصل کنيد‪ .‬سپس با متصل کردن وزنههای ‪ 400‬و ‪ 500‬و ‪ 600‬و ‪ 700‬گرمی و با اندازهگيری‬
‫دقيق افزایش طول مجموعه فنر برای هر حالت‪ k ،‬مجموعه را بدست آورید‪.‬‬

‫‪33‬‬
‫)‪W(N‬‬
‫)‪X(M‬‬
‫)‪K(N/M‬‬
‫ميانگين ‪K‬‬

‫با استفاده از نتایج بخش قبل و استفاده از رابطه (‪ K ،)8‬را بدست آورده و با مقدار ‪ K‬ميانگين بدست آمده از‬
‫آزمایش مقایسه کنيد‪.‬‬

‫پرسشها ‪:‬‬

‫‪ )1‬برخورد االستيک چيست و تغييرات انرژی در آن چگونه است ؟‬


‫‪ )2‬ثابت فنر به چه عواملی بستگی دارد ؟‬
‫‪ )3‬رابطه (‪ )7‬و (‪ )8‬مربوط به بهم بستن سری و موازی فنرها را اثبات نمائيد‪.‬‬
‫‪ )4‬چگونه میتوان یک نيروسنج مدرج ساخت ؟‬

‫‪34‬‬
‫آزمایش ‪:4‬‬

‫ماشین آتوود و چرخ ماکسول‬

‫الف ) ماشین آتوود‬

‫هدف آزمایش ‪ :‬بررسی قانون دوم نيوتن به وسيله ماشين آتوود‬

‫وسایل مورد نیاز ‪ :‬دستگاه ماشين آتوود‪ ،‬کرنومتر‪ ،‬وزنههای مختلف‬

‫تئوری آزمایش ‪:‬‬

‫ماشين آتوود از یک قرقره ثابت که میتواند حول محورش آزادانه دوران کند و از جرم قرقره و اصطكاک‬
‫محور آن صرف نظر شده است‪ ،‬تشكيل گردیده است‪ .‬دو جرم نامساوی بوسيله نخ بدون جرمی از قرقره‬
‫گذشته و مطابق شكل زیر بهم وصل شدهاند‪.‬‬

‫اگر فرض شود ‪ m2 = M‬و ‪ m1 = M + m‬و شتاب دستگاه ‪ a‬باشد‪،‬‬

‫با استفاده از قانون دوم نيوتن میتوان مقدار ‪ a‬را به دست آورد ‪:‬‬

‫(جهت باال مثبت و جهت پایين منفی در نظر گرفته شده است)‬

‫‪ W1 – T  m1a‬‬ ‫‪ T  m1 g  m1a‬‬


‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫‪T  W  ma‬‬ ‫‪T =m g +ma‬‬
‫‪‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬

‫با حذف ‪ T‬از روابط باال داریم‪:‬‬

‫‪m1 g  m1a  m2 g  m2 a‬‬

‫‪m1  m2‬‬
‫‪ a‬‬ ‫‪g‬‬ ‫)‪(1‬‬
‫‪m2  m1‬‬

‫اگر بجای ‪ m2‬و ‪ m1‬مقادیرشان برحسب ‪ m‬و ‪ M‬را قرار میدهيم‪ ،‬داریم ‪:‬‬

‫‪35‬‬
‫‪mg‬‬
‫‪a‬‬ ‫)‪(2‬‬
‫‪2M  m‬‬

‫که در آن ‪ M‬جرم قالب و وزنه (برای هر طرف هنگامی که سيستم در حال تعادل قرار دارد)‪ ،‬و ‪ m‬جرم بار‬
‫اضافی است‪.‬‬

‫روش آزمایش ‪:‬‬

‫‪ -‬ابتدا ماشين آتوود را با سطح افق تراز کنيد‪ .‬برای اینكار میتوانيم از سه‬
‫پيچ که در زیر دستگاه قرار دارد استفاده کنيم‪ .‬هرگاه دستگاه در راستای‬
‫شاغولی قرار گيرد‪ ،‬وزنه ‪ M‬ماشين آتوود در مرکز حلقه تعبيه شده روی‬
‫دستگاه قرار خواهد گرفت‪.‬‬

‫‪ -‬دو سنسور نوری را در فاصله مورد نظر )‪ (x‬قرار داده و زمانسنج را آماده‬
‫به کار کنيد‪.‬‬

‫‪ -‬در طرف راست دستگاه وزنه اضافی )‪ (m=5gr‬را قرار دهيد‪ .‬با یک دست‬
‫خود وزنه سمت چپ را گرفته و دست دیگر خود را در زیر سنسور نوری پایينی قرار دهيد؛ به طوری که وزنه‬
‫سمت راست درست در باالی سد نوری باالیی قرار گيرد‪ .‬با رها کردن وزنه کرنومتر به کار افتاده و دستگاه‬
‫شتاب میگيرد و به محض عبور وزنه از سنسور نوری دوم کرنومتر از کار میافتد‪( .‬وزن کفهها ‪ 50‬گرم است)‬

‫‪ -‬دو سنسور نوری را مطابق جدول زیر در فواصل مختلف قرار دهيد‪ .‬برای هر فاصله خواسته شده آزمایش را‬
‫سه بار تكرار کرده و نتایج را ثبت کنيد‪.‬‬

‫‪1‬‬
‫‪ -‬با استفاده از رابطه ‪ x  at 2‬شتاب سيستم را محاسبه کرده و سه سطر اول جدول را کامل کنيد‪..‬‬
‫‪2‬‬

‫‪ a -‬را با مقدار بدست آمده از رابطه )‪ (2‬مقایسه کرده و خطای نسبی و مطلق را محاسبه کنيد‪( .‬سطر آخر‬
‫جدول)‬

‫‪ a -‬را بار دیگر با استفاده از رسم نمودار خطی ‪ x‬بر حسب ‪ t 2‬و تعيين شيب نمودار‪ ،‬بدست آورده و‬
‫نتيجه را با مقدار ‪ a‬که از مرحله قبل بدست آوردهاید‪ ،‬مقایسه کنيد‪.‬‬

‫‪36‬‬
‫‪2 x‬‬ ‫خطای‬ ‫خطای‬
‫)‪x (cm‬‬ ‫‪a‬‬
‫‪2‬‬
‫‪t1‬‬ ‫‪t2‬‬ ‫‪t3‬‬ ‫‪t‬‬ ‫‪t‬‬ ‫‪t2‬‬ ‫مطلق‬ ‫نسبی‬
‫‪20‬‬
‫‪30‬‬
‫‪40‬‬
‫‪ a‬ميانگين‬

‫‪ -‬در سمت راست دستگاه وزنه ‪ m=50+20gr‬و در سمت چپ وزنه ‪ m=50+10gr‬را قرار داده و موارد باال‬
‫را تكرار کنيد‪.‬‬

‫ب) تعیین اینرسی دورانی به کمک چرخ ماکسول‬

‫هدف آزمایش ‪ :‬تعيين ممان اینرسی (گشتاور لختی) چرخ ماکسول‬

‫وسایل آزمایش ‪ :‬چرخ ماکسول‪ ،‬کرونومتر‪ ،‬پایه‪ ،‬کوليس‪ ،‬سنسور نوری‪ ،‬ميله نگهدارنده‪ ،‬خطکش‬
‫شاخصدار‬

‫تئوری آزمایش ‪:‬‬

‫چرخ ماکسول عبارت است از یک چرخ فلزی که از محور آن‬


‫یک ميله نسبتا نازک عبور کرده است‪ .‬به ميله این چرخ دو نخ‬
‫نازک متصل است که میتوان این نخها را حول ميله محوری‬
‫پيچيد‪ .‬اگر دو سر آزاد نخها را به دو نقطه ثابت کنيم و دو نخ‬
‫متصل به چرخ را حول محور آن بپيچانيم‪ ،‬با رها کردن سيستم‪،‬‬
‫چرخ شروع به حرکت میکند و درضمن سقوط‪ ،‬نخها از حول‬
‫محور باز شده و باعث دوران چرخ حول محورش میشود‪ .‬در‬
‫حين سقوط‪ ،‬چرخ هم حرکت دورانی و هم حرکت انتقالی پيدا‬
‫میکند‪ .‬بنابراین با استفاده از قانون پایستگی انرژی (با صرفنظر‬
‫از انرژی تلف شده در اثر اصطكاک) میتوان نوشت ‪:‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫) ‪mv  t   IG (t )2  mgh(t‬‬
‫‪2‬‬
‫)‪(1‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬

‫‪37‬‬
‫که جمله اول انرژی جنبشی انتقالی‪ ،‬جمله دوم انرژی جنبشی دورانی و )‪ h(t‬فاصله محور چرخ ماکسول از‬
‫نقطه رهاسازی آن در لحظه ‪ t‬میباشد‪ .‬به بيان سادهتر رابطه باال بيان میکند که در لحظه ‪ ،t‬انرژی پتانسيل‬
‫) ‪ mgh(t‬به انرژی جنبشی ‪ 1 mv  t 2  1 IG (t )2‬تبدیل شده است‪ .‬در این رابطه ‪ V‬سرعت خطی‪ω ،‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫سرعت زاویهای‪ IG ،‬ممان اینرسی (گشتاور لختی) و ‪ m‬جرم چرخ ماکسول میباشند‪.‬‬

‫اگر شعاع محوری که چرخ حول آن پيچيده شده است ‪ r‬باشد‪ ،‬رابطه بين ‪ V‬و ‪ ω‬به شكل ‪ V = ωr‬است‪ .‬با‬
‫جایگذاری ‪ ω‬و مشتقگيری از رابطه (‪ )1‬نسبت به ‪ t‬داریم ‪:‬‬

‫‪‬‬ ‫‪IG ‬‬ ‫‪dv  t ‬‬ ‫‪dh  t ‬‬


‫‪ m  2 vt‬‬ ‫‪= mg‬‬ ‫)‪(2‬‬
‫‪‬‬ ‫‪r ‬‬ ‫‪dt‬‬ ‫‪dt‬‬

‫‪dv  t ‬‬ ‫‪mg‬‬ ‫‪dh  t ‬‬


‫‪‬‬ ‫)‪(3‬‬ ‫‪ ،‬داریم‪:‬‬ ‫با توجه به اینكه ‪ v  t ‬‬
‫‪dt‬‬ ‫‪I‬‬ ‫‪dt‬‬
‫‪m  G2‬‬
‫‪r‬‬

‫با انتگرالگيری از رابطه فوق و در نظر گرفتن ‪ t0  0‬نتيجه میشود‪:‬‬

‫‪mg‬‬
‫‪vt ‬‬ ‫‪t‬‬ ‫)‪(4‬‬
‫‪I‬‬
‫‪m  G2‬‬
‫‪r‬‬
‫‪t‬‬ ‫‪t‬‬
‫‪mg‬‬ ‫‪mg‬‬
‫‪h  t   v  t  dt  ‬‬ ‫‪t dt ‬‬ ‫‪t2‬‬ ‫)‪(5‬‬
‫‪I‬‬
‫‪0 m G‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪I‬‬ ‫‪‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪2  m  G2 ‬‬
‫‪r2‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪r ‬‬

‫همانطور که در رابطه )‪ (5‬میبينيم‪ ،‬اگر ارتفاع سقوط )‪ h(t‬را برحسب ‪ t 2‬رسم کنيم‪ ،‬یک خط راست‬
‫‪mg‬‬
‫است‪ .‬بنابراین با استفاده از مقدار شيب خط و با توجه‬ ‫خواهيم داشت که شيب این خط برابر‬
‫‪‬‬ ‫‪I ‬‬
‫‪2  m  G2 ‬‬
‫‪‬‬ ‫‪r ‬‬
‫به معلوم بودن مقادیر ‪ r،m‬و ‪ g‬میتوان ‪ IG‬را بدست آورد‪.‬‬

‫روش آزمایش ‪:‬‬

‫دستگاه را مطابق شكل سوار کنيد‪ .‬شعاع محور را اندازه بگيرید‪.‬‬


‫سد نوری پایينی را طوری تنظيم کنيد که به هنگام باز بودن نخها‪ ،‬محور‬
‫چرخ مقداری پایينتر از آن قرار گيرد‪ .‬سپس سد نوری باالیی را در فاصله‬
‫‪ h‬نسبت به سد نوری پایينی قرار دهيد‪ .‬حال چرخ را حول محورش‬

‫‪38‬‬
‫بچرخانيد تا نخ حول محورش بپيچد و چرخ باال‬
‫رود‪ .‬این عمل را آنقدر ادامه دهيد تا محور چرخ‬
‫درست در باالی سد نوری باالیی قرار گيرد‪ .‬پس از‬
‫آن زمانسنج را آماده به کار نمایيد‪ .‬با رها کردن‬
‫چرخ کرونومتر شروع به کار میکند و هنگامی که‬
‫محور چرخ از مقابل سد نوری دوم عبور کند‪ ،‬زمان‬
‫سنج قطع میشود‪.‬‬

‫مطابق جدول زیر دو سد نوری را در فاصلههای‬


‫مختلف )‪ (h‬قرار داده و مقدار ‪ t‬را برای هر فاصله‬
‫با سه بار تكرار آزمایش و ميانگينگيری از آن‬
‫بدست آورید‪ .‬سپس با استفاده از داده های هر‬
‫قسمت و رابطه )‪ (5‬مقدار ‪ IG‬را تعيين کنيد‪.‬‬

‫پس از آن با رسم نمودار ‪ h‬برحسب ‪ t2‬و تعيين‬


‫شيب نمودار‪ IG ،‬را تعيين کرده و با مبنا قرار دادن‬
‫آن خطای مطلق و نسبی هر اندازهگيری را بدست‬
‫آورید‪.‬‬

‫نتایج را در جدولی مانند جدول زیر نوشته و عوامل خطا را ذکر کنيد‪.‬‬

‫(جرم چرخ ماکسول برابر ‪ m =513 gr‬و شعاع ‪ r = 2.5 mm‬است‪).‬‬

‫)‪h(cm‬‬ ‫‪20‬‬ ‫‪30‬‬ ‫‪40‬‬ ‫‪50‬‬ ‫‪60‬‬


‫)‪t1 , t2 , t3 , t (s‬‬
‫) ‪t 2 (s2‬‬
‫‪IG‬‬
‫خطای مطلق‬
‫خطای نسبی‬

‫‪39‬‬
‫توجه‪ :‬در صورتی که قبل از شروع آزمایش محور چرخ ماکسول کج بود‪ ،‬با شل کردن گيرههای باالیی‬
‫دستگاه و چرخاندن ميله در جهت ساعتگرد یا پادساعتگرد‪ ،‬چرخ را صاف کنيد‪ .‬پس از تراز شدن چرخ گيره‬
‫ها را دوباره محكم کنيد‪.‬‬

‫پرسش ها‪:‬‬

‫‪ )1‬اگر چرخ ماکسول مورد استفاده در آزمایش را با چرخی قرص مانند و هم جرم و هم شعاع با چرخ‬
‫اوليه که چگالی آن در مقطع قرص یكنواخت است عوض کنيم‪ ،‬زمان سقوط چه تغييری میکند؟‬
‫چرا؟‬

‫‪40‬‬
‫آزمایش ‪: 5‬‬

‫قوانین اصطكاک و تعیین ضریب بی دررو هوا‬

‫الف) قوانین اصطکاک‬

‫هدف آزمایش‪ :‬اندازهگيری ضریب اصطكاک ایستایی و لغزشی برای سطوح مختلف‪.‬‬

‫وسایل مورد نیاز ‪ :‬ميز اصطكاک‪ ،‬مكعب مستطيلهایی با سطوح مختلف‪ ،‬جعبه وزنه‪ ،‬نخ‪ ،‬ترازو‪.‬‬

‫تئوری آزمایش ‪:‬‬

‫هنگامی که یک جسمی روی یک سطح حرکت میکند‪ ،‬سطح تكيهگاه در مقابل حرکت مقاومتی نشان‬
‫میدهد که آن را نيروی اصطكاک گویند‪ .‬اگر سطح اصطكاک نداشته باشد عكس العمل تكيهگاه در راستای‬
‫عمود بر سطح اتكا خواهد بود‪ .‬در این صورت اگر سطح اتكا افقی باشد جسم را به آسانی میتوان روی سطح‬
‫حرکت داد؛ زیرا در مقابل حرکت هيچ نيروی مقاومتی وجود ندارد‪.‬‬

‫درحالتی که سطح دارای اصطكاک باشد‪ ،‬اگر به جسم واقع روی سطح افقی یک نيروی افقی ‪ F‬وارد کنيم‬
‫مادامیکه ‪ F‬از اندازه معينی تجاوز نكند‪ ،‬جسم ساکن باقی میماند‪ .‬در این حالت نيروی ‪ F‬با نيروی‬
‫اصطكاک برابر است‪ .‬به عنوان مثال در شكل زیر جسم ‪ S 1‬به وزن ‪ W‬روی سطح افقی ‪ S2‬قرار دارد‪ .‬اگر‬
‫نيروی خارجی غير از وزن ‪ W‬بر ‪ S 1‬اثر نكند‪ ،‬عكس العمل ‪ S 2‬در راستای قائم و برابر ‪ W‬به طرف باال‬
‫نمایش میدهيم‪.‬‬ ‫‪N‬‬ ‫میباشد که آن را با‬

‫در شكل زیر برای مقادیر نيروی افقی ‪ ، F 1 , F2 , F3‬عكس العمل سطح ‪ S2‬بر جسم ساکن ‪ S 1‬به ترتيب با‬
‫‪ R1 , R2 , R3‬نشان داده شده است‪ .‬هنگامی جسم ‪ S1‬میتواند حرکت کند که نيروی ‪ F‬از نيروی اصطكاک‬
‫برابر با‬ ‫‪N‬‬ ‫بيشينه ایستایی یعنی ‪ F S Max‬تجاوز کند (مانند بردار ‪ F 3‬در شكل باال)‪ .‬در این حالت زاویه ‪ R‬و‬
‫‪ ‬خواهد بود که آن را زاویه اصطكاک مینامند‪ .‬اگر ‪ S 1‬و ‪ S 2‬هر دو در حال حرکت باشند‪ ،‬نيروی اصطكاک‬
‫در خالف جهت سرعت نسبی ‪ S1‬نسبت به ‪ S 2‬میباشد‪.‬‬

‫‪41‬‬
‫تجربه نشان میدهد که اندازه نيروی اصطكاک با مولفه عمودی عكس العمل سطح متناسب است‪ .‬این ضریب‬
‫تناسب را با ‪ ‬نشان میدهند و به آن ضریب اصطكاک میگویند‪:‬‬

‫‪F  N‬‬ ‫)‪(1‬‬

‫ضریب اصطكاک ‪ ‬به وسعت سطح اتكا بستگی ندارد و عموما با افزایش سرعت نسبی جسم نسبت به‬
‫سطح اتكا ضریب ‪ ‬کم میشود‪ .‬ضریب اصطكاک به عوامل زیادی از جمله ماهيت مواد‪ ،‬درجه صيقلی بودن‬
‫سطح‪ ،‬الیههای نازک سطحی‪ ،‬دما و ميزان آلودگی سطح بستگی دارد‪.‬‬

‫چنانچه بر جسمیکه روی یک سطح قرار دارد نيرویی در راستای سطح وارد کنيم‪ ،‬ماداميكه جسم ساکن‬
‫است نيروی مقاومت سطح در راستای نيروی وارد شده‪ ،‬برابر نيروی وارد شده از طرف ما بر جسم است‪ .‬این‬
‫نيرو‪ ،‬نيروی اصطكاک ایستایی ) ‪ ( Fs‬ناميده میشود‪:‬‬

‫‪Fs  s N‬‬ ‫)‪(2‬‬

‫حال چنانچه مقدار نيرو را افزایش دهيم‪ ،‬نيروی اصطكاک نيز افزایش مییابد و به یک مقدار بيشينه‬
‫میرسد‪ .‬در این حالت جسم در آستانه حرکت قرار میگيرد و نيروی اصطكاک به بيشترین مقدار خود‬
‫میرسد‪ .‬پس از آن با افزایش بيشتر نيرو جسم شروع به حرکت میکند‪ .‬در حالتی که جسم در حال حرکت‬
‫باشد نيروی مقاومت سطح در برابر حرکت‪ ،‬نيروی اصطكاک لغزشی ) ‪ ( Fk‬ناميده میشود‪:‬‬

‫‪Fk  k N‬‬ ‫)‪(3‬‬

‫‪42‬‬
‫اگر جسم روی سطح شيبداری که با افق زاویه ‪ ‬میسازد قرار داشته باشد‪ ،‬نيروی وزن جسم ) ‪ (W‬را‬
‫میتوان به دو مولفه موازی و عمود بر سطح شيبدار تجزیه کرد‪ .‬مولفه قائم با عكس العمل سطح خنثی‬
‫میشود‪.‬‬

‫در حالتی که جسم ساکن است داریم‪:‬‬

‫‪ Fs  s N  Mg sin ‬‬ ‫‪Mg sin ‬‬


‫‪‬‬ ‫‪ s ‬‬ ‫‪ tan ‬‬ ‫)‪(4‬‬
‫‪ N  Mg cos ‬‬ ‫‪N‬‬

‫در حالتی که جسم تحت اثر نيروی ‪ F‬با سرعت یكنواخت‬


‫به سمت باال حرکت کند (‪ )a=0‬داریم ‪:‬‬

‫‪ F  Mg sin   Fk  Ma  0‬‬ ‫‪F  Mg sin ‬‬


‫‪‬‬ ‫‪ k ‬‬ ‫)‪(5‬‬
‫‪ Fk  k N  k Mg cos ‬‬ ‫‪Mg cos ‬‬

‫اگر جسم را بر روی سطح قرار دهيم و به تدریج شيب سطح را زیاد کنيم تا اینكه به ازای یک زاویه معين‬
‫‪  s‬جسم شروع به حرکت کند‪ ،‬در این صورت ‪:‬‬

‫‪( Fs ) max  Mg sin  s‬‬ ‫‪Mg sin  s‬‬


‫‪‬‬ ‫‪ ( s )max ‬‬ ‫‪ tan  s‬‬ ‫)‪(6‬‬
‫‪ N  Mg cos  s‬‬ ‫‪N‬‬

‫زاویه ‪  s‬را زاویه حد سكون مینامند‪ .‬در صورتی جسم ‪ S 2‬روی سطح ‪ S 1‬که با سطح افق زاویه ‪‬‬
‫میسازد ساکن باقی میماند‪ ،‬که زاویه ‪ ‬از زاویه حد سكون ‪  s‬کوچكتر باشد‪.‬‬

‫مشابه حالت باال میتوان نشان داد زاویه الزم برای‬


‫اینكه جسمی با سرعت ثابت روی سطح شيبدار‬
‫بلغزد از رابطه ‪ k  tan  k‬به دست میآید که در‬
‫‪  k‬است‪.‬‬ ‫آن ‪s‬‬

‫در نهایت برای یک سطح افقی مانند شكل‪ ،‬اگر‬


‫جسم با سرعت ثابت حرکت کند (‪ )a=0‬داریم ‪:‬‬

‫‪43‬‬
‫‪ F  k N  k Mg‬‬ ‫‪m‬‬
‫‪T  Fk  0 ,  k‬‬ ‫‪ k ‬‬ ‫)‪(7‬‬
‫‪T  mg‬‬ ‫‪M‬‬

‫روش آزمایش ‪:‬‬

‫الف) سطح افقی ‪:‬‬

‫قطعه چوبی را روی سطح افقی قرار دهيد و به آن نخی متصل کنيد‪ .‬نخ‬
‫را از روی قرقرهای که در انتهای سطح قرار دارد عبور داده و آن را به‬
‫کفه متصل کنيد‪ .‬حال به تدریج در کفه وزنه قرار داده و با زدن ضربه‬
‫مالیم به سطح حالتی را بوجود آورید که قطعه چوب با سرعت یكنواخت‬

‫حرکت کند‪ .‬سپس مقادیر ‪ m‬و ‪ M‬و ‪ k  m‬را یادداشت کنيد‪ .‬با قرار دادن وزنههای مختلف روی قطعه‬
‫‪M‬‬
‫چوب (که در اینجا آن را بار میناميم) مجددا آزمایش را تكرار کرده و نتایج را در جدول زیر ثبت کنيد‪:‬‬

‫جرم وزنه ‪ +‬جرم کفه = ‪)m‬‬ ‫و‬ ‫(جرم بار ‪ +‬جرم قطعه چوبی = ‪M‬‬

‫(توجه ‪ :‬این آزمایش را برای دو جسم با سطوح مختلف انجام دهيد)‬

‫جنس سطح جسم =‬ ‫جرم کفه =‬ ‫جرم جسم =‬

‫جرم بار‬ ‫جرم وزنه‬ ‫│‪│k  ‬‬


‫شماره‬ ‫)‪m(gr‬‬ ‫)‪M(gr‬‬ ‫‪k‬‬ ‫| ‪| k   k‬‬ ‫‪k‬‬

‫داخل کفه روی جسم‬ ‫‪k‬‬


‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪100‬‬
‫‪3‬‬ ‫‪200‬‬
‫‪4‬‬ ‫‪300‬‬
‫‪k ‬‬

‫منحنی تغييرات ‪ m‬برحسب ‪ M‬را در کاغذ ميليمتری رسم کرده و با استفاده از آن ‪ k‬را بدست آورید‪.‬‬

‫از آزمایشات فوق کدام یک از قوانين اصطكاک را نتيجه میگيرید؟‬

‫‪44‬‬
‫ب) سطح شیبدار ‪:‬‬

‫این بار زاویه سطح با افق را ‪ 20‬درجه انتخاب کنيد و آزمایش قبلی را برای سطح شيبدار تكرار کنيد‪ .‬واضح‬
‫است که در این حالت برای محاسبه ‪ k‬باید از رابطه (‪ )5‬استفاده نمائيد‪ .‬نتایج را در جدول زیر ثبت نمائيد‪.‬‬

‫جنس سطح جسم =‬ ‫جرم کفه =‬ ‫جرم جسم =‬

‫جرم بار‬ ‫جرم وزنه‬ ‫‪│k  k‬‬


‫شماره‬ ‫)‪m(gr‬‬ ‫)‪M(gr‬‬ ‫‪k‬‬ ‫| ‪| k   k‬‬
‫داخل کفه روی جسم‬ ‫‪k‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪100‬‬
‫‪3‬‬ ‫‪200‬‬
‫‪4‬‬ ‫‪300‬‬
‫‪k ‬‬

‫ج) زاویه حد سکون ‪:‬‬

‫یكی از مكعبها (بدون اتصال با کفه) را روی سطح شيبدار گذاشته و آنقدر شيب را زیاد کنيد تا مكعب‬
‫شروع به حرکت کند (توجه شود که برای شروع حرکت ضربهای وارد نكنيد)‪ .‬در این حالت ضریب اصطكاک‬
‫ایستایی بيشينه را با استفاده از رابطه (‪ )6‬تعيين کنيد‪ .‬در مرحله بعد زاویه سطح شيبدار را چنان تغيير‬
‫دهيد که جسم با سرعت ثابتی بر روی آن بلغزد (در اینجا برای شروع حرکت ضربه مالیمی به سطح وارد‬
‫کنيد)‪ .‬سپس با استفاده از رابطه ‪ k  tan  k‬ضریب اصطكاک لغزشی را بدست آورید‪ .‬این عمل را برای‬
‫سطوح با جنسهای متفاوت تكرار کنيد و نتایج را در جدول زیر یادداشت کنيد‪.‬‬

‫جنس سطح‬ ‫زاویه حد‬ ‫زاویه لغزش‬


‫شماره‬ ‫‪(s )max  tan  s‬‬ ‫‪k  tan  k‬‬
‫جسم‬ ‫سكون ‪ s‬‬ ‫‪k‬‬
‫‪1‬‬
‫‪2‬‬
‫‪3‬‬

‫‪45‬‬
‫پرسشها ‪:‬‬

‫‪ )1‬اگر سطحی بيشتر از حد معينی صيقل داده شود نيروی اصطكاک‪ ،‬بجای کم شدن افزایش‬
‫مییابد‪ .‬چرا ؟‬

‫‪ )2‬آیا این انتظار نامعقول است که ضریب اصطكاک از یک بيشتر باشد؟‬

‫‪ )3‬یک جسم به وزن ‪ 1/1N‬پيش از توقف روی یخ ‪ 15‬متر میلغزد؛‬

‫الف ) اگر سرعت اوليه آن ‪ 6/1 m/s‬باشد‪ ،‬نيروی اصطكاک ميان توپ و یخ چقدر است؟‬

‫ب) ضریب اصطكاک لغزشی چقدر است؟‬

‫‪ )4‬نيروی افقی ‪ 53N‬مكعبی به وزن ‪ 22N‬را به دیوار قائمیمیفشارد‪ .‬ضریب اصطكاک ایستایی بين دیوار و‬
‫مكعب ‪ 0/6‬و ضریب اصطكاک جنبشی ‪ 0/4‬فرض شود اگر مكعب در ابتدا ساکن باشد‪.‬‬

‫الف) آیا شروع به حرکت میکند؟‬

‫ب) نيروی وارد بر مكعب از طرف دیوار چقدر است؟‬

‫ب) تعیین ضریب بی دررو هوا‬

‫هدف ‪ :‬تعيين ضریب بی دررو )‪(γ‬برای هوا‬

‫وسایل مورد نیاز ‪ :‬شمارنده نوری‪،‬کرنومتر‪ ،‬بالون با لوله شيشه ای‪ ،‬جسم نوسانگر و پمپ باد‬

‫تئوری آزمایش ‪:‬‬

‫ابتدا وسایل را مانند شكل بهم متصل کنيد‪ .‬با روشن کردن پمپ و انداختن وزنه درون لوله‪ ،‬هوای بيرون‬
‫توسط پمپ به داخل بالون تزریق میشود و سبب افزایش فشار درون ظرف و اعمال نيرو به جسم نوسانگر‬
‫میگردد و آن را به سمت باال میراند‪ .‬پس از عبور جسم از مقابل شكافی که در وسط لوله ایجاد شده‪ ،‬فشار‬

‫‪46‬‬
‫درون لوله کاهش مییابد و جسم نوسانگر به سبب برتری نيروی جاذبه نسبت به فشار هوا مجددا به سمت‬
‫پایين شتاب ميگيرد و در عبور مجدد از سوراخ‪ ،‬راه عبور هوا از شكاف را سد میکند‪ .‬در نهایت تكرار این‬
‫مراحل باعث حرکت نوسانی جسم درون لوله میشود‪.‬‬

‫در صورتيكه تغييرات فشار درون بالون حاوی هوا (گاز) را ‪ ∆p‬در نظر بگيریم و جابجایی نوسانگر را ‪X‬‬
‫بناميم‪ ،‬بنا به قانون دوم نيوتن میتوان نوشت ‪:‬‬

‫‪d 2x‬‬
‫‪m 2   r 2 p‬‬ ‫)‪(1‬‬
‫‪dt‬‬

‫که در آن ‪ r‬شعاع نوسانگر و ‪ m‬جرم آن میباشد‪ .‬فشار هوای درون بالون برابر است با ‪:‬‬

‫‪mg‬‬
‫‪p  p0 ‬‬ ‫)‪(2‬‬
‫‪ r2‬‬

‫که در آن ‪ p0‬فشارجو در محيط آزمایشگاه است‪ .‬از آنجا که این نوسانات بطور نسبتا سریع اتفاق میافتد‪،‬‬
‫این فرایند را میتوان به عنوان یک فرایند بیدررو در نظر گرفت و از معادله بیدررو استفاده کرد ‪:‬‬

‫‪PV   c‬‬ ‫)‪(3‬‬

‫که در آن ‪ V‬حجم هوا است‪ .‬با مشتقگيری از رابطه باال نسبت به ‪ V‬و ‪ P‬داریم ‪:‬‬

‫‪pV‬‬
‫‪P  ‬‬ ‫)‪(4‬‬
‫‪V‬‬

‫با استفاده از معادله )‪ (1‬و )‪ (4‬و جایگذاری ‪ V   r 2x‬خواهيم داشت ‪:‬‬

‫‪d 2 x  2 r 4 p‬‬
‫‪‬‬ ‫‪x0‬‬ ‫)‪(5‬‬
‫‪dt 2‬‬ ‫‪mV‬‬

‫‪d2 x‬‬
‫میباشد و جواب آن به صورت زیر‬ ‫این معادله شبيه معادله حرکت نوسانی ساده یعنی ‪+ ω2 x = 0‬‬
‫‪dt2‬‬
‫است ‪:‬‬

‫‪x  xm sin t‬‬ ‫)‪(6‬‬

‫که ‪ xm‬دامنه حرکت و ‪ ω‬سرعت زاویه ای آن است‪:‬‬

‫‪ 2 r 4 p‬‬
‫‪‬‬ ‫)‪(7‬‬
‫‪mV‬‬

‫‪47‬‬
‫با توجه به رابطه ‪   2‬خواهيم داشت ‪:‬‬
‫‪T‬‬

‫‪4mV‬‬
‫‪‬‬ ‫)‪(8‬‬
‫‪Pr 4 T 2‬‬

‫روش آزمایش ‪:‬‬

‫‪ )1‬دستگاه را مطابق شكل سوار کنيد‪.‬‬


‫‪ )2‬جرم و شعاع جسم نوسانگر را اندازه گرفته و در جدول زیر‬
‫یادداشت کنيد‪.‬‬
‫‪ )3‬فشار هوا (گاز) را به کمک رابطه )‪ (2‬و با اندازهگيری فشار جو ‪p0‬‬
‫توسط فشارسنج‪ ،‬به دست آورید‪.‬‬
‫‪ )4‬پمپ را روشن کرده و وزنه را درون لوله بياندازید‪ .‬سپس زمان مربوط به ‪ 50‬نوسان آن را اندازه‬
‫گيری کرده و دوره تناوب را بدست آورید‪ .‬این کار را ‪ 3‬بار تكرار کنيد و درجدول زیر یادداشت‬
‫نمائيد‪.‬‬

‫‪48‬‬
‫‪ )5‬به کمک رابطه )‪ (8‬مقدار ‪ γ‬را تعيين نمائيد‪.‬‬

‫‪V=1.1410-3 m3‬‬ ‫حجم بالون حاوی هوا (گاز)‬

‫)‪M(kg‬‬ ‫)‪r(m‬‬ ‫)‪P0(pa‬‬ ‫)‪P(pa‬‬

‫شماره آزمایش‬ ‫تعداد نوسان =‪n‬‬ ‫زمان ‪ n‬نوسان‬ ‫زمان یک نوسان ‪T‬‬ ‫‪‬‬
‫‪1‬‬
‫‪2‬‬
‫‪3‬‬
‫ميانگين‬

‫‪ )6‬خطای مطلق و خطای نسبی را بدست آورید‪.‬‬

‫پرسش ‪:‬‬

‫‪ )1‬منظور از فرآیند بیدررو چيست ؟‬

‫‪49‬‬
‫آزمایش ‪: 6‬‬

‫حرکت سقوط آزاد و تعیین ضریب انبساط خطی جامدات‬

‫الف ) حرکت سقوط آزاد‬

‫هدف ‪ :‬بررسی حرکت سقوط آزاد و تعيين ‪ g‬در محل آزمایشگاه‬

‫وسایل مورد نیاز ‪ :‬گلوله فوالدی‪ ،‬ميله نگهدارنده‪ ،‬خطکش و کرونومتر‬

‫تئوری آزمایش ‪:‬‬

‫متداولترین مثال برای حرکت با شتاب (تقریبا) ثابت‪ ،‬سقوط یک جسم به طرف زمين است و شتاب متناظر‬
‫با آن را با ‪ g‬نشان میدهند‪.‬‬

‫با اختيار کردن جهت مثبت محور ‪ y‬به سمت باال و نيز قرار دادن مبدا مختصات ‪ o‬در نقطه شروع حرکت‪،‬‬
‫به کمک معادله زیر میتوان مختصات مكانی جسم را در هر لحظه یافت ‪:‬‬

‫‪1‬‬
‫‪y   gt 2  V0 y t‬‬ ‫)‪(1‬‬
‫‪2‬‬

‫دراین حالت هرگاه جسم مورد نظر از حال سكون رها گردد (‪ )V0y = 0‬معادله فوق به صورت زیر در می‬
‫آید ‪:‬‬

‫‪1‬‬
‫‪y   gt 2‬‬ ‫)‪(2‬‬
‫‪2‬‬

‫روش آزمایش ‪:‬‬

‫‪ )1‬دستگاه را مطابق شكل آماده نمائيد‪ .‬همانطور که مشخص است‬


‫دستگاه شامل دو سنسور نوری است‪ .‬گلوله را درست در باالی‬
‫سنسور باالیی قرار داده و پس از صفر کردن زمان سنج آن را رها‬
‫کنيد‪ .‬با رها کردن گلوله از سنسور باالیی زمانسنج شروع به کار‬
‫میکند و هنگامی که گلوله از سنسور پایينی عبور میکند زمانسنج‬

‫‪50‬‬
‫متوقف میشود‪ .‬بنابراین زمان سقوط در فاصله بين دو سد نوری بدست میآید‪ .‬با تغيير فاصله بين‬
‫دو سد نوری‪ ،‬زمان سقوط را برای مسافتهای خواسته شده در جدول زیر بدست آورده و یادداشت‬
‫کنيد‪ .‬برای دقت بيشتر برای هر مسافت‪ ،‬آزمایش را سه بار تكرار نمائيد‪.‬‬

‫)‪y(cm‬‬ ‫‪20‬‬ ‫‪30‬‬ ‫‪40‬‬ ‫‪50‬‬ ‫‪60‬‬ ‫‪70‬‬ ‫ميانگين‬


‫)‪t1 (sec‬‬
‫)‪t2 (sec‬‬
‫)‪t3 (sec‬‬
‫)‪𝑡̅ (sec‬‬
‫)‪𝑡̅ 2 (s2‬‬
‫‪g‬‬
‫خطای مطلق‬
‫خطای نسبی‬

‫‪ )2‬با رسم نمودار تغييرات │‪ │y‬برحسب ‪ 𝑡̅ 2‬و محاسبه شيب نمودار مقدار ‪ g‬را بدست آورید‪.‬‬
‫‪ )3‬با محاسبه ‪ g‬و خطای مطلق ماکزیمم‪ ،‬حدود مقدار ‪ g‬را بدست آورید‪ .‬یعنی ‪:‬‬

‫‪ g < g  g‬واقعی > ‪g  g‬‬

‫‪ )4‬آیا به طور کلی با افزایش فاصله خطای آزمایش کاهش مییابد؟ چرا؟‬

‫‪51‬‬
‫ب) تعیین ضریب انبساط خطی جامدات‬

‫هدف ‪ :‬تعيين ضریب انبساط خطی جامدات‬

‫وسایل مورد نیاز ‪ :‬پمپ گرداننده آب همراه با ترموستات‪ ،‬دستگاه مخصوص اندازهگيری انبساط خطی‬
‫جامدات به همراه ریزسنج و دماسنج‪.‬‬

‫تئوری آزمایش ‪:‬‬

‫هنگامی که دما (‪ )T‬باال میرود‪ ،‬دامنه ارتعاش اتمها در شبكه بلوری جسم جامد نيز افزایش مییابد و این‬
‫ارتعاشات (به دليل طبيعت نامتقارن منحنی انرژی پتانسيل) سبب افزایش فاصله متوسط بين اتمها ميگردد‪.‬‬

‫این امر از دیدگاه ماکروسكوپی به افزایش طول جامد میانجامد‪ .‬تغيير هر بعد خطی جسم جامد مانند طول‪،‬‬
‫و‬ ‫‪1‬‬ ‫عرض و یا ضخامت را انبساط خطی مینامند‪ .‬بطور تجربی معلوم شده است که اگر طول بعد مورد نظر‬
‫تغيير طول ناشی از تغيير دمای ‪ T‬برابر ‪ ‬باشد‪ ،‬برای ‪ T‬به قدرکافی کوچک‪ ،‬تغيير طول ( ‪ ) ‬با ‪T‬‬

‫متناسب است‪ .‬یعنی‪:‬‬ ‫‪1‬‬ ‫و طول اوليه‬

‫‪   1T‬‬ ‫)‪(3‬‬

‫در رابطه باال ‪ ‬ضریب انبساط خطی ناميده میشود که به جنس ماده بستگی دارد و برای مواد مختلف‬
‫دارای مقادیر متفاوتی است‪.‬‬

‫روش آزمایش ‪:‬‬

‫‪ )1‬دستگاه را مطابق شكل سوار کنيد‪.‬‬


‫‪ )2‬مخزن آب را تا تراز مشخص شده روی آن از آب پرکرده و سپس‬
‫پمپ آب را روشن کنيد‪.‬‬

‫‪ )3‬درون مخزن تا خط نشان آب ریخته و دماسنج را روشن کنيد‪.‬‬


‫ترموستات سيرکوالتور را روی صفر قرار داده و سيرکوالتور را‬
‫روشن کنيد تا آب درون ميله به جریان درآید و بدین طریق ميله و آب به تعادل گرمایی برسند‪ .‬در‬
‫این حالت چند دقيقه صبر کنيد تا دماسنج درون آب عدد ثابتی را نشان دهد‪.‬‬

‫‪52‬‬
‫‪ )4‬ریزسنج را به انتهای ميله در تماس قرار داده و با استفاده از پيچ مربوطه آنرا محكم کنيد‪ .‬سپس با‬
‫استفاده از صفحه مدور روی ریزسنج عقربه را مقابل عدد صفر قرار دهيد‪.‬‬
‫‪ )5‬مقدار طول اوليه ميله ‪( L1‬فاصله محل اتصال با پيچ نگهدارنده تا محل اتصال با ریزسنج) را اندازه‬
‫گيری کنيد‪.‬‬
‫‪ )6‬ترموستات را روی ‪ 70‬درجه سانتیگراد قرار دهيد‪ .‬به ازای هر ‪ 5‬درجه افزایش دما‪ ،‬افزایش طول‬
‫ميله را با استفاده از ریزسنج خوانده و در جدولی مانند جدول زیر یادداشت کنيد‪ .‬این کار را تا‬
‫دمای ‪ 60‬درجه ادامه دهيد‪.‬‬
‫(جنس ميله آلومينيوم و دقت ریز سنج ‪ 0/01 mm‬است‪).‬‬

‫)‪T1(৹c‬‬ ‫)‪T2(৹c‬‬ ‫)‪∆T(৹c‬‬ ‫)‪∆L (10-2 mm‬‬ ‫‪(1/৹c) ‬‬ ‫خطای نسبی‬

‫‪‬‬

‫‪53‬‬
‫‪ )7‬منحنی تغييرات ‪ ‬را بر حسب ‪ T‬را رسم نموده و با استفاده از شيب نمودار و رابطه (‪ )3‬مقدار ‪‬‬
‫را بدست آورید‪.‬‬
‫‪  )8‬بدست آمده از روی نمودار را با مقدار واقعی ‪( ‬از کتابهای دیگر استخراج کنيد) برای ميله‬
‫مورد نظر مقایسه کرده و با استفاده از آن خطای نسبی را محاسبه نمائيد‪.‬‬

‫توجه ‪ :‬پس از اتمام آزمایش حتما آب داخل ظرف را خالی نمایید‪.‬‬

‫‪54‬‬
‫آزمایش ‪: 7‬‬

‫تحقیق پدیده تشدید در تار مرتعش و لوله صوتی بسته‬

‫الف ) تار مرتعش‬

‫هدف ‪:‬اندازهگيری فرکانس با استفاده از تار مرتعش‬

‫وسایل مورد نیاز ‪ :‬نوسانساز‪ ،‬آهنربای نعلی شكل‪ ،‬جعبه تار‪ ،‬وزنه‪ ،‬سيم هادی الكتریكی‬

‫تئوری آزمایش ‪:‬‬

‫اگر دو تار مرتعش را در دو نقطه محكم کنيم و آن را به ارتعاش در آوریم‪ ،‬ارتعاشات عرضی در طول تار‬
‫منتشر شده و در انتهای ثابت منعكس میشوند‪ .‬تحت این شرایط‪ ،‬در صورتی که طول تار مضرب صحيحی از‬

‫‪ ‬باشد در تار موج ساکن تشكيل میشود‪ .‬یعنی ‪:‬‬


‫‪2‬‬

‫‪‬‬
‫‪k‬‬ ‫)‪(1‬‬
‫‪2‬‬

‫که در آن ‪ k‬یک عدد صحيح میباشد (‪)k=1,2,3,….‬‬

‫اگر ‪ v‬سرعت موج و ‪ f‬فرکانس موج باشد‪ ،‬طول موج برابر است با ‪:‬‬

‫‪V‬‬
‫‪‬‬ ‫)‪(2‬‬
‫‪f‬‬

‫به کمک رابطه )‪ (1‬و )‪ (2‬میتوان نوشت ‪:‬‬

‫‪V‬‬
‫‪f k‬‬ ‫)‪(3‬‬
‫‪2‬‬

‫از طرف دیگر آزمایش نشان میدهد که سرعت انتشار ارتعاشات ‪ V‬در تار مرتعش با جذر نيروی کشش در‬
‫طول تار ‪ F‬نسبت مستقيم و با جذر جرم واحد طول تار ‪ ‬نسبت عكس دارد؛ یعنی ‪:‬‬

‫‪55‬‬
‫‪F‬‬
‫‪V ‬‬ ‫)‪(4‬‬
‫‪‬‬

‫بنابراین فرکانس برابر میشود با ‪:‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪F‬‬
‫‪f ‬‬ ‫)‪(5‬‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬

‫روش آزمایش ‪:‬‬

‫‪ )1‬ابتدا مطابق شكل دو سيم رابط را از خروجی نوسانساز به دو‬


‫طرف تار مرتعش روی جعبه تار وصل کنيد‪.‬‬
‫‪ )2‬مقداری معين وزنه (‪ 300‬گرم) روی کفه تار قرار دهيد و آهنربای‬
‫نعلی شكل را روی تار در روی جعبه قرار دهيد‪.‬‬
‫‪ )3‬فرکانس نوسانساز را روی یكی از فرکانسهای ‪ A‬تا ‪ E‬قرار داده و‬
‫به آرامی خرک متحرک را از نزدیک خرک ثابت دور کنيد تا یک‬
‫موج ساکن تشكيل شود سپس بسته به تعداد شكمهای ایجاد شده مقدار طول موج را بدست‬
‫بياورید‪.‬‬

‫‪56‬‬
‫‪ )4‬فرکانس را با تغيير محل سيم روی نوسانساز عوض نمائيد و آزمایش را تكرار کنيد‪ .‬نتایج را در‬
‫جدول زیر ثبت کرده و در هر مورد با استفاده از رابطه )‪ (5‬فرکانس را محاسبه کنيد‪.‬‬
‫(جرم کفه ‪ 50 gr‬و جرم واحد طول سيم ‪ 1/07 gr/m‬میباشد‪).‬‬

‫حالت‬ ‫‪A‬‬ ‫‪B‬‬ ‫‪C‬‬ ‫‪D‬‬ ‫‪E‬‬


‫)‪F(N‬‬
‫) ‪ (m‬‬
‫)‪f(HZ‬‬

‫‪ )5‬برای یک فرکانس معين (‪ )A,B,C,D,E‬با تغيير کشش سيم (با استفاده از وزنههای ‪ 300‬و ‪ 400‬و‬
‫‪ 500‬گرمی) یک یا دو بطن در سيم به وجود آورده و رابطه زیر را تحقيق کنيد‪:‬‬

‫‪F1‬‬ ‫‪F2‬‬ ‫‪F3‬‬


‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬

‫‪ )6‬توضيح دقيقی برای دليل ارتعاش سيم تار مرتعش بنویسيد‪.‬‬

‫ب) لوله صوتی بسته‬

‫هدف ‪ :‬محاسبه سرعت صوت‬

‫وسایل مورد نیاز ‪ :‬لوله شيشهای‪ ،‬مخزن آب‪ ،‬لوله پالستيكی اتصال‪ ،‬منبع نوسانساز با فرکانسهای‬
‫مختلف و یک عدد بلندگوی کوچک‪.‬‬

‫تئوری آزمایش ‪:‬‬

‫همانطوری که در آزمایش تار مرتعش مشاهده کردید در اثر تداخل مخرب دو موج تابشی و انعكاسی که در‬
‫خالف جهت یكدیگر منتشر میشوند‪ ،‬نقاطی از امواج ساکن شده که به آنها گره میگویند‪ .‬مشابه چنين‬
‫پدیدهای را نيز میتوان برای امواج صوتی که جزو امواج طولی هستند (راستای ارتعاش موازی با راستای‬
‫انتشار است)‪ ،‬مشاهده کرد‪.‬‬

‫‪57‬‬
‫اگر در یک طرف لوله صوتی نيمبستهای یک منبع صوتی قرار دهيم‬
‫و بسامد منبع صوتی برابر یكی از بسامدهای طبيعی لوله صوتی‬
‫باشد‪ ،‬آنگاه در لوله موج ایستاده تشكيل میشود و حالت تشدید‬
‫بوجود میآید؛ یعنی صدای لوله صوتی بلندتر شنيده میشود‪ .‬در‬
‫این حالت موج تابيده و بازتابيده در نقاط مشخصی به طور کامل با‬
‫هم تداخل سازنده (یا مخرب) پيدا میکنند که به آن نقاط شكم (یا‬
‫گره) گفته میشود‪ .‬از آنجا که امواج طولی فشار بدون تغيير فاز از‬
‫سر بسته لوله و با ‪ 180‬درجه تغيير فاز از سر باز لوله باز میتابند‪،‬‬
‫بنابراین در لوله صوتی در انتهای باز لوله شكم و در انتهای بسته آن‬
‫گره تشكيل میشود‪ .‬در نتيجه در لوله صوتی یک سر بسته هنگامی‬
‫موج ایستاده تشكيل میشود که رابطه طول لوله ‪ L‬و طول موج صوت ‪ ‬به صورت زیر باشد‪:‬‬

‫‪‬‬
‫)‪L  (2n  1‬‬ ‫‪,‬‬ ‫‪n  1, 2,3,...‬‬ ‫)‪(6‬‬
‫‪4‬‬

‫روش آزمایش ‪:‬‬

‫‪ )1‬توسط سيمهای رابط خروجی نوسانساز را به ورودی بلندگوی‬


‫دستگاه لوله صوتی متصل نمائيد‪.‬‬
‫‪ )2‬در مخزن لوله صوتی به مقدار الزم آب بریزید‪.‬‬
‫‪ )3‬دستگاه نوسانساز را روشن نموده و آنرا روی فرکانس مورد نظر‬
‫تنظيم نمائيد‪.‬‬
‫‪ )4‬مخزن لوله صوتی را به باالترین حد موجود در دستگاه برده و سپس آنرا به آرامی پایين بياورید تا‬
‫تشدید رخ دهد (صدا قویتر شود)‪ .‬در این حالت فاصله سطح آب تا ابتدای لوله را اندازهگيری کرده‬
‫تا طول لوله صوتی مربوط به اولين تشدید بدست آید)‪.(L1‬‬
‫‪ )5‬به آرامی مخزن آب را پایينتر آورده و طول مربوط به دومين )‪ (L2‬و سومين )‪ (L3‬حالت تشدیدی را‬
‫بدست آورید‪.‬‬
‫‪ )6‬با استفاده از روابط زیر مقادیر ‪ ‬را بدست آورده و ميانگينگيری کنيد‪ .‬سپس با کمک رابطه‬
‫‪ V‬سرعت صوت را بدست آورده و در جدول زیر ثبت کنيد‪.‬‬ ‫‪ f‬‬

‫‪58‬‬
‫‪‬‬
‫‪L 2  L1 ‬‬ ‫‪, L3  L1  ‬‬
‫‪2‬‬

‫‪ )7‬فرکانس منبع صوتی را مطابق جدول زیر تغيير داده و مراحل باال را تكرار نمائيد‪.‬‬
‫‪ V‬سرعت موج صوتی را بدست آورید‪ .‬نتایج را در جدول‬ ‫‪ f‬‬ ‫‪ )8‬برای هر فرکانس باتوجه به رابطه‬
‫زیر یادداشت نمائيد‪.‬‬

‫)‪f(Hz‬‬ ‫‪700‬‬ ‫‪800‬‬ ‫‪900‬‬ ‫‪1000‬‬


‫‪L1‬‬
‫‪L2‬‬
‫‪L3‬‬
‫‪‬‬
‫‪V‬‬

‫‪ )9‬با محاسبه سرعت ميانگين خطای مطلق و نسبی را محاسبه نمائيد‪.‬‬

‫‪59‬‬
‫آزمایش ‪ : 8‬کالریمتر‬

‫الف) ارزش آبی کالریمتر‬

‫هدف ‪ :‬تعيين ارزش آبی کالریمتر‬

‫وسایل مورد نیاز ‪ :‬کالریمتر‪ ،‬دماسنج دقيق‪ ،‬ترازو‪ ،‬آب‪ ،‬سه پایه با توری سيمی‪ ،‬چراغ گازی‬

‫تئوری آزمایش ‪:‬‬

‫گرما انرژی منتقل شده از یک دستگاه به دستگاه دیگر ناشی از اختالف دمای بين دو دستگاه میباشد‪.‬‬
‫چنانچه بين یک جسم و محيط اطراف گرمای ‪ dQ‬مبادله شود و در اثر آن دمای جسم به اندازه ‪ dt‬تغيير‬
‫‪dQ‬‬
‫ظرفيت گرمایی جسم ناميده میشود‪ .‬پس ظرفيت گرمایی جسم )ˊ‪ ،(c‬به صورت زیر تعریف‬ ‫کند‪ ،‬نسبت‬
‫‪dT‬‬
‫میشود‪:‬‬

‫‪dQ  cdT‬‬ ‫)‪(1‬‬

‫از طرفی ظرفيت گرمایی با جرم جسم متناسب است‪ .‬مقدار ظرفيت گرمایی واحد جرم جسم را ظرفيت‬
‫گرمایی ویژه مینامند و آن را با ‪ c‬نشان میدهند ‪:‬‬

‫‪dQ  mcdT‬‬ ‫)‪(2‬‬

‫بنابراین کل گرمای مبادله شده بين جسم و محيط در فاصله دمایی ‪ T1‬تا ‪ T2‬برابر است با‪:‬‬
‫‪T2‬‬

‫‪Q  m  cdt‬‬ ‫)‪(3‬‬


‫‪T1‬‬

‫اگر فرض کنيم ‪ c‬در فاصله دمایی مورد نظر ثابت باشد‪ ،‬میتوان نوشت ‪:‬‬

‫) ‪Q  mc(T2  T1‬‬ ‫)‪(4‬‬

‫ظرفيت گرمایی ویژه آب ‪ 1cal/gr৹c‬است‪ .‬گاهی برای سادگی محاسبات این مقدار را به عنوان استاندارد‬
‫ظرفيت گرمایی ویژه در نظر میگيرند‪ .‬در این صورت فرض میشود ظرف حاوی آب نيز دارای همين ظرفيت‬

‫‪60‬‬
‫گرمایی ویژه است و جرم ظرف را با جرم معادل آبی آن جایگزین میکنند؛ به طوری که در ظرفيت گرمایی‬
‫کل ظرف تغييری ایجاد نشود‪.‬‬

‫آب𝑐𝐴 = ظرف𝑐 ظرف𝑚‬ ‫)‪(5‬‬ ‫یعنی‪:‬‬

‫به مقدار ‪ A‬در )‪ ،(5‬باال ارزش آبی ظرف گفته میشود‪.‬‬

‫روش آزمایش ‪:‬‬

‫‪ )1‬ابتدا دماسنجها را همدما کنيد‪ .‬برای اینكار هر دو دماسنج را درون‬


‫بشر حاوی آب سرد قرار دهيد‪ .‬چند دقيقه صبر کنيد تا دماسنجها‬
‫عدد ثابتی را نشان دهند‪ .‬اگر دماسنج ‪ A‬دمای ‪ ،TA‬و دماسنج ‪B‬‬
‫عدد ‪ TB=TA+∆T‬را نشان دهد‪ ،‬زین پس دمایی که دماسنج ‪A‬‬
‫نشان میدهد را به عنوان ‪ ،TA‬و دمایی که دماسنج ‪ B‬نشان میدهد را با ‪ ∆T‬جمع کرده و آن را به‬
‫عنوان دمای ‪ TB‬در نظر بگيرید‪ .‬لولههای آزمایش را خشک کرده و هر یک را جداگانه توزین کنيد‪.‬‬
‫‪ )2‬جرم کالریمتر (‪ )mcal‬را اندازهگيری کرده و آنرا در جدول یادداشت نمائيد‪.‬‬
‫‪ )3‬مقداری آب معمولی در کالریمتر بریزید؛ به طوری که تقریبا یک چهارم حجم کالریمتر را شامل‬
‫شود‪ .‬سپس جرم آب و ظرف را اندازهگيری کرده و با کم کردن جرم کالریمتر‪ ،‬جرم خالص آب‬
‫(‪ )mw‬را محاسبه کنيد‪.‬‬
‫‪ )4‬مدتی صبر کنيد تا تعادل گرمایی بين آب و کالریمتر برقرار شود‪ .‬آنگاه دمای آب را بوسيله دماسنج‬
‫اندازه بگيرید (‪)Tc‬‬
‫‪ )5‬به طور جداگانه در ظرف فلزی مقداری آب بریزید‪ .‬سپس ظرف را بر روی شعله قرار داده تا آب به‬
‫دمای حدود ‪ 60‬درجه برسد‪ .‬شعله را خاموش کرده و ظرف حاوی دماسنج را پایين بگذارید‪2-3 .‬‬
‫دقيقه صبر کنيد تا گرادیان دمایی تا حد امكان کاهش یابد‪ .‬سپس دمای آب را با استفاده از‬
‫دماسنجی که قبال درون آن قرار دادهاید بخوانيد (‪ .)Th‬تقریبا به اندازه ‪ 2‬برابر آبی که قبال در‬
‫‪3‬‬
‫کالریمتر ریختهاید‪ ،‬آب گرم را به درون کالریمتر اضافه کنيد؛ به طوریكه سطح مایع تا ظرف باال‬
‫‪4‬‬
‫بياید‪.‬‬
‫‪ )6‬جرم کالریمتر حاوی آب را اندازهگيری کرده و جرم مرحله ‪ 2‬را از آن کم کنيد تا جرم آب گرم‬
‫اضافه شده بدست بياید‪)mh( .‬‬

‫‪61‬‬
‫‪ )7‬مدتی صبرکنيد تا تعادل گرمایی در ظرف برقرار شود‪ .‬پس از آن دمای مایع (‪ )Tf‬را یادداشت کنيد‪.‬‬
‫‪ )8‬با استفاده از رابطه زیر مقدار ارزش آبی کالریمتر )‪ (A‬را محاسبه نمائيد ‪:‬‬

‫مقدار گرمای گرفته شده توسط کالریمتر ‪ +‬مقدار گرمای گرفته شده توسط آب سرد = گرمای ازدست داده شده توسط آب گرم‬

‫) ‪mh cw (Th  Tf )  mwcw (Tf  Tc )  mcal ccal (Tf  Tc )  (mw  A)cw (Tf  Tc‬‬

‫) ‪ mh cw (Th  Tf )  (mw  A)cw (Tf  Tc‬‬

‫‪mcal(gr) mw- mcal‬‬ ‫)‪mw(gr‬‬ ‫)‪mh(gr‬‬ ‫)‪Tc(৹c‬‬ ‫)‪Th(৹c‬‬ ‫)‪Tf(৹c‬‬ ‫)‪A(gr‬‬

‫با توجه به اینكه مقدار ‪ A‬در بخشهای بعدی آزمایش مورد استفاده قرار میگيرد‪ ،‬مقدار عددی آن را در‬
‫آزمایشگاه محاسبه کرده و نتيجه را به استاد خود در ميان بگذارید‪.‬‬

‫ب) تعیین عدد ژول به روش الکتریکی ‪:‬‬

‫هدف ‪ :‬تعيين معادل مكانيكی حرارت‬

‫وسایل مورد نیاز ‪ :‬کالریمتر با سيستم حرارتی‪ ،‬آمپرمتر‪ ،‬رئوستا‪ ،‬منبع تغذیه‪ ،‬دماسنج دقيق و کرنومتر‪.‬‬

‫تئوری آزمایش ‪:‬‬

‫کار مكانيكی و حرارت دو شكل مختلف انرژیاند‪ .‬تبدیل انرژی حرارتی به مكانيكی در ماشينهای بخار دیده‬
‫میشود و تبدیل کار مكانيكی به انرژی حرارتی زمانی امكان پذیر است که پای یک عامل اتالفی مانند‬
‫اصطكاک در ميان باشد‪ .‬ژول پس از انجام آزمایشهای فراوان رابطه بين کار مكانيكی و انرژی حرارتی را‬
‫بدست آورد و مقدار عددی معادل مكانيكی حرارت را حساب کرد‪ .‬وی نتيجه آزمایش خود را چنين بيان‬
‫کرد ‪ :‬نسبت کار مكانيكی و حرارت توليد شده مقداری است ثابت‪ .‬بعدا این نسبت یا این مقدار ثابت را‬
‫معادل مكانيكی حرارت و یا ثابت ژول ناميدند‪ .‬ثابت ژول یكی از ثوابت طبيعت است و واحد آن ‪ j/cal‬می‬
‫باشد‪.‬‬

‫‪62‬‬
‫در تعيين عدد ژول به روش الكتریكی‪ ،‬جریان الكتریكی از سيمپيچی که درون کالریمتر حاوی آب قرار‬
‫گرفته‪ ،‬عبور میکند‪ .‬اگر جریانی که از سيمپيچ میگذرد ‪ I‬و اختالف پتانسيل ‪ v‬باشد‪ ،‬انرژی الكتریكی که در‬
‫زمان ‪ t‬در سيمپيچ ایجاد میشود عبارت است از‪:‬‬

‫‪W  i 2 Rt‬‬ ‫)‪(1‬‬

‫اگر از تبادل گرما بين کالریمتر و محيط اطراف چشم پوشی کنيم‪ ،‬میتوان تصور کرد که تمام گرمای‬
‫الكتریكی توليد شده در داخل کالریمتر صرف افزایش دمای آب و اجزای داخل کالریمتر میشود‪ .‬در صورتی‬
‫که جرم آب برابر ‪ M‬گرم و ارزش آبی کالریمتر ‪ A‬گرم باشد‪ ،‬مقدار گرمای منقل شده به آب بر حسب کالری‬
‫عبارتست از (ظرفيت گرمایی ویژه آب برابر است با ‪: )1 cal/g˚c‬‬

‫) ‪Q  (M A)(T 2 T1‬‬ ‫)‪(2‬‬

‫در نتيجه ثابت ژول یا معادل مكانيكی حرارت از رابطه زیر بدست میآید‪:‬‬

‫‪W‬‬ ‫‪IVt‬‬
‫‪J‬‬ ‫‪‬‬ ‫)‪(3‬‬
‫) ‪Q (M A)(T 2 T1‬‬

‫روش آزمایش ‪:‬‬

‫ابتدا کالریمتر را کامال خشک کرده و جرم آن را به کمک ترازو اندازه بگيرید (‪ .)m1‬سپس مقداری آب داخل‬
‫کالریمتر بریزید تا سيمپيچ کامال در داخل آب قرار گيرد و مجددا کالریمتر را توزین کنيد (‪ .)m2‬بدین‬
‫ترتيب جرم آب داخل کالریمتر برابر است با ‪M  m2  m1 :‬‬

‫اکنون مداری مطابق شكل زیر ببندید و دماسنج را در محل تعيبه شده روی درب کالریمتر قرار دهيد‪ .‬مایع‬
‫را با همزن کمی هم بزنيد و صبرکنيد تا دماسنج دمای ثابتی را نشان دهد و آن را یادداشت کنيد‪ .‬سپس با‬
‫وصل کردن کليد‪ ،‬جریان را برقرار کرده و همزمان با آن کرنومتر را بكار بياندازید‪ .‬پس از گذشت تقریبا یک‬
‫دقيقه از برقراری جریان‪ ،‬شدت جریان مدار را از روی مولتیمتر (کليد آنرا روی آمپر و در حالت ‪ AC‬قرار‬
‫داده و آنرا به یک رقم اعشار گرد کنيد) بخوانيد و در جدول زیر یادداشت کنيد‪.‬‬

‫‪63‬‬
‫در حين عبور جریان الكتریكی آب داخل کالریمتر را بهم بزنيد و صبر کنيد تا دما به ميزان حدود ‪ 5‬درجه‬
‫سانتی گراد افزایش یابد‪ .‬پس از آن‪ ،‬همزمان کليد را قطع و کرنومتر را از کار بياندازید‪ .‬کمی آب را هم زده و‬
‫دمای دماسنج را بخوانيد (‪ .)T2‬سپس با استفاده از اختالف پتانسيل منبع تغذیه (که بر روی آن نوشته شده‬
‫است) و فرمول زیر توان الكتریكی مصرفی را محاسبه کنيد‪:‬‬

‫𝑡𝑉𝐼 = 𝑊‬

‫نتایج را در جدول زیر یادداشت کرده و عدد ژول را بدست بياورید‪.‬‬

‫)‪V(v‬‬ ‫)‪I(A‬‬ ‫)‪t(s‬‬ ‫)‪W(J‬‬

‫)‪m1(g‬‬ ‫)‪m2(g‬‬ ‫)‪M(g‬‬ ‫)‪A(g‬‬ ‫)‪T1(৹c‬‬ ‫)‪T2(৹c‬‬ ‫)‪Q(cal‬‬

‫‪64‬‬
‫ج) تعیین گرمای ویژه جامدات ‪:‬‬
‫وسایل مورد نیاز ‪ :‬کرنومتر‪ ،‬دماسنج‪ ،‬ترازو‪ ،‬جسم جامد مورد آزمایش‪.‬‬

‫تئوری آزمایش ‪:‬‬

‫جسمیبه جرم '‪ m‬با گرما ویژه '‪ c‬و دمای ‪ Th‬را داخل مقداری آب به جرم ‪ mw‬و دمای ‪ Ti‬که درون‬
‫کالریمتری به جرم ‪ mcal‬و گرمای ویژه ‪ ccal‬ریخته شده است‪ ،‬قرار میدهيم‪ .‬چنانچه از تبادل گرمایی‬
‫سيستم و محيط صرفنظر کنيم‪ ،‬داریم ‪:‬‬

‫مقدار گرمای گرفته شده توسط کالریمتر ‪ +‬مقدار گرمای گرفته شده توسط آب = مقدار گرمای از دست داده جسم گرم‬

‫) ‪m' c' (Th  Tf )  mwcw (Tf  Ti )  mcal ccal (Tf  Ti‬‬

‫) ‪ (mw  A)cw (Tf  Ti‬‬

‫که در رابطه باال ‪ Tf‬دمای تعادل سيستم و ‪ A‬ارزش آبی کالریمتر است‪.‬‬

‫روش آزمایش ‪:‬‬

‫‪ )1‬جسم مورد آزمایش را توزین کرده جرم آن را یادداشت نمائيد ('‪.)m‬‬


‫‪ )2‬ظرف کالریمتر را کامال خشک کرده و به کمک ترازو جرم آن را اندازه بگيرید‪.‬‬
‫‪ )3‬در داخل ظرف کالریمتر تا حدود یک سوم آن‪ ،‬آب بریزید‪ .‬سپس آنرا توزین کرده و از جرم کالریمتر‬
‫کم کنيد تا جرم خالص آب بدست آید (‪ .)mw‬درب کالریمتر را زده و دماسنج را داخل آن قرار‬
‫دهيد و حدود ‪ 3‬تا ‪ 5‬دقيقه صبر کنيد تا ظرف و آب هم دما شوند‪ .‬سپس دما را یادداشت نمایيد‬
‫(‪.)Ti‬‬
‫‪ )4‬ظرف آلومينيومی را بر روی سه پایه قرار دهيد‪ .‬سپس مقداری آب درون ظرف آلومينيومی ریخته و‬
‫جسم را درون آن آویزان کنيد؛ به صورتيكه جسم کامال درون آب قرار گيرد‪ .‬بدون قرار دادن‬
‫دماسنج داخل ظرف مشعل را زیر سه پایه قرار داده و آن را روشن کنيد تا آب به جوش آید‪.‬‬
‫‪ )5‬پس از آنكه آب جوش آمد‪ ،‬شعله را کم کرده و دماسنج را به صورت معلق درون آن قرار دهيد (به‬
‫گونه ای که نوک دماسنج با دیواره ظرف برخورد نداشته باشد)‪ .‬پس از گذشت ‪ 2-1‬دقيقه دمای آب‬
‫جوش (که در واقع همان دمای جسم میباشد)‪ ،‬را یادداشت کنيد‪)Th( .‬‬

‫‪65‬‬
‫‪ )6‬پس از خواندن دمای جسم داغ (‪ ،)Th‬جسم جامد را درون کالریمتر بياندازید و درب کالریمتر را‬
‫دوباره بزنيد‪ .‬مدتی صبر کنيد تا دما به حالت تعادل رسيده و آن را یادداشت نمائيد (‪.)Tf‬‬
‫‪ )7‬نتایج را در جدول زیر یادداشت کرده و با استفاده از فرمول صفحه قبل '‪ c‬را محاسبه نمایيد‪.‬‬

‫)‪m' (gr‬‬ ‫)‪mw(gr‬‬ ‫)‪Ti (৹c‬‬ ‫)‪Th (৹c‬‬ ‫)‪Tf (৹c‬‬ ‫)‪A (gr‬‬ ‫)‪c' (cal / gr. c‬‬

‫‪c‬‬‫‪w‬‬ ‫‪ 1cal / gr. c ‬‬

‫توجه ‪ :‬در پایان آزمایش از بسته بودن شير مشعل و شير اصلی گاز مطمئن شوید‪.‬‬

‫‪66‬‬
‫آزمایش ‪:9‬‬

‫تعیین گرمای ویژه مایعات به روش سرد کردن‬

‫هدف ‪ :‬تعيين گرمای ویژه به روش سرد کردن با استفاده از قانون نيوتن و یا مقایسه با مایعی که‬
‫گرمای ویژهاش معلوم است‪.‬‬

‫وسایل مورد نیاز ‪ :‬دو لوله آزمایش مشابه‪ ،‬بشر‪ ،‬دو دماسنج مشابه‪ ،‬گيره و پایه‪ ،‬چراغ گاز‪ ،‬سه پایه و‬
‫توری‪ ،‬ترازو‪ ،‬مایع مورد آزمایش (الكل)‬

‫تئوری آزمایش ‪:‬‬

‫طبق قانون نيوتن‪ ،‬ميزان اتالف حرارت در‬


‫یک جسم مستقيما با سطح خارجی جسم‬
‫و اختالف دمای جسم و محيط متناسب‬
‫است‪.‬‬

‫قانون نيوتن را با فرمول زیر میتوان نشان‬


‫داد ‪:‬‬

‫‪d‬‬
‫‪‬‬ ‫‪ k‬‬ ‫)‪(1‬‬
‫‪dt‬‬

‫که درآن ‪ ‬اختالف دمای جسم و محيط است‪ .‬اگر در لحظه ‪ t=0‬اختالف درجه حرارت را ‪  0‬فرض کنيم‪،‬‬
‫با انتگرالگيری از طرفين رابطه فوق داریم ‪:‬‬

‫‪Ln│ 0  kt│tt 0  c  Ln  Ln0  kt  c    0e kt‬‬ ‫)‪(2‬‬

‫‪67‬‬
‫مالحظه میشود که اختالف دمای بين دو جسمیکه با هم تبادل گرمایی دارند‪ ،‬نسبت به زمان به صورت‬
‫عكس نمایی تغيير میکند و در لحظات اوليه تغييراتش بيشتر است‪ .‬میتوان به وسيله آزمایش منحنی فوق‬
‫را برای یک جسم پيدا کرد‪.‬‬

‫با روش سرد کردن‪ ،‬به دو شيوه میتوان گرمای ویژه مایع مجهول را با استفاده از مایعی که گرمای ویژه آن‬
‫را میدانيم‪ ،‬بدست بياوریم‪.‬‬

‫روش اول) برای این منظور دو مایع با جرمهای ‪ m1‬و ‪ m2‬و گرمای ویژه ‪ c1‬و ‪ c2‬در دمای یكسان 𝑇 در‬
‫نظر میگيریم‪ .‬برای اینكه این دو مایع تا درجه حرارت ˊ𝑇 سرد شوند‪ ،‬باید به ترتيب )‪ m1c1 (T T‬و‬
‫)‪ m2c2 (T  T ‬گرما از دست دهند‪ .‬اگر ‪ t1‬و ‪ t2‬مدت زمانی باشد که به ترتيب مایع اولی و دومی از دمای 𝑇‬
‫به ˊ𝑇 برسند‪ ،‬رابطه زیر برقرار است‪:‬‬

‫)‪m1c1 (T T) m2c2 (T  T ‬‬ ‫‪t m‬‬


‫‪‬‬ ‫‪ c2  2 1 c1‬‬ ‫)‪(3‬‬
‫‪t1‬‬ ‫‪t2‬‬ ‫‪t1 m2‬‬

‫بنابراین کاری که باید انجام دهيم اینست که دو مایع را به دمای یكسان 𝑇 برسانيم‪ .‬سپس هر دو مایع را‬
‫همزمان تحت شرایط برابر در محيط یكسانی قرار دهيم و زمانی را که طول میکشد به درجه حرارت ˊ𝑇‬
‫برسند‪ ،‬بدست میآوریم‪ .‬در نهایت با استفاده از دادههای بدست آمده و رابطه (‪ )3‬میتوان گرمای ویژه مایع‬
‫مجهول را تعيين کرد‪.‬‬

‫روش دوم) هنگامی که سطح تماس و همينطور محيط اطراف دو مایع یكسان باشد‪ ،‬و دو مایع در دمای‬
‫‪d‬‬
‫( ‪ mc‬برای هر دو مایع برابر است‪ .‬در‬ ‫یكسانی قرار داشته باشند‪ ،‬مقدار تبادل گرمایی در آن لحظه یعنی )‬
‫‪dt‬‬
‫نتيجه هرگاه منحنی سرد شدن دو مایع را به وسيله آزمایش رسم کنيم و به ازای دمای ‪ ، ‬خطی به موازات‬
‫محور زمان رسم نمائيم تا منحنیها را در نقاط ‪ P‬و ‪ Q‬قطع‬
‫کند‪ ،‬آنگاه داریم‪:‬‬

‫‪d‬‬ ‫‪d‬‬
‫( ‪m1c1‬‬ ‫‪)  m 2c 2 ( )‬‬ ‫)‪(4‬‬
‫‪dt‬‬ ‫‪dt‬‬

‫که درآن ‪ ( d  )‬و ‪ ( d  )‬به ترتيب ضریب زاویه های‬


‫‪dt‬‬ ‫‪dt‬‬
‫خطوط مماس بر منحنی در نقاط ‪ P‬و ‪ Q‬هستند‪.‬‬

‫در نتيجه اگر یكی از دو مایع آب باشد )‪ ،c1 = (1cal/gr৹c‬می توان ‪ c2‬را از رابطه (‪ )4‬محاسبه کرد‪.‬‬

‫‪68‬‬
‫روش آزمایش ‪:‬‬

‫ابتدا دماسنجها را همدما کنيد‪ .‬برای این منظور هر دو دماسنج را درون‬


‫بشر حاوی آب سرد قرار دهيد‪ .‬چند دقيقه صبر کنيد تا دماسنجها عدد‬
‫ثابتی را نشان دهند‪ .‬اگر دماسنج ‪ A‬دمای ‪ ،TA‬و دماسنج ‪ B‬عدد‬
‫‪ TB=TA+∆T‬را نشان دهد‪ ،‬زین پس دمایی که دماسنج ‪ A‬نشان میدهد‬
‫را به عنوان ‪ ،TA‬و دمایی که دماسنج ‪ B‬نشان میدهد را با ‪ ∆T‬جمع کرده و آن را به عنوان دمای ‪ TB‬در نظر‬
‫بگيرید‪.‬‬

‫لولههای آزمایش را خشک کرده و هر یک را جداگانه توزین کنيد‪ .‬در یكی از لولهها آب و در دیگری مایع‬
‫مورد آزمایش (الكل) را به ارتفاعهای مساوی بریزید و دوباره‬
‫آنها را وزن کنيد تا وزن آب و مایع بدست آید‪( .‬با توجه اینكه‬
‫توزین لوله آزمایش محتوی مایع مشكل است‪ ،‬بهتر است هر‬
‫یک از لولههای آزمایش را در یک بشر کوچک گذاشته و با‬
‫هم وزن کنيد)‪ .‬سپس مطابق شكل دو لوله آزمایش محتوی‬
‫آب و الكل را توسط گيره به پایه محكم کنيد و داخل بشر‬
‫قرار دهيد‪ .‬برای جلوگيری از شكستن لولهها سعی کنيد گيره‬
‫ها مستقيما با لولهها در تماس نباشند (برای اینكار میتوانيد‬
‫از مقداری کاغذ استفاده کنيد)‪ .‬سپس در هر لوله آزمایش یک‬
‫دماسنج قرار دهيد به طوری که با بدنه لوله تماس نداشته‬
‫باشند و نوک دماسنجها در ارتفاع یكسانی از لوله قرار داشته‬
‫باشند‪ .‬حال در داخل بشر آب بریزید بطوری که سطح آب‬
‫داخل بشر از سطح هر دو مایع باالتر بياید‪ .‬سپس آب داخل‬
‫بشر را به مالیمت حرارت دهيد تا دمای آن به حداکثر ‪ 46‬درجه سانتيگراد برسد (دقت کنيد که دماسنجها‬
‫باید هر دو یک دما را نشان دهند)‪ .‬در این موقع بشر را از زیر لولههای آزمایش برداشته و همزمان کرنومتر را‬
‫بكار اندازید و دقيقه به دقيقه‪ ،‬همزمان دمای هر دو مایع را خوانده و یادداشت کنيد‪ .‬پس از گذشت ‪10‬‬
‫دقيقه تغييرات دما کم میشود و میتوانيد فاصله زمانی خواندن دماها را زیاد کنيد‪ .‬نتایج اندازهگيری را در‬
‫جدولی مطابق جدول زیر یادداشت نمائيد‪.‬‬

‫‪69‬‬
‫)‪t(min‬‬ ‫)‪T1 ( ৹c‬‬ ‫)‪T2 ( ৹c‬‬

‫مانند شكل صفحه قبل منحنی سرد شدن دو مایع را با ذکر مقياس و واحد بر روی کاغذ ميلیمتری رسم‬
‫کرده و خطی به موازات محور زمان رسم کنيد تا منحنیها را در نقاط ‪ P‬و ‪ Q‬قطع کند‪ .‬در این صورت ‪ t1‬و‬
‫‪ t2‬نشان دهنده زمانی هستند که طول میکشد تا مایع ‪ 1‬و ‪ 2‬به دمای یكسان ‪ T‬برسند‪.‬‬

‫با استفاده از هر دو روش ذکر شده در تئوری آزمایش (روابط ‪ 3‬و ‪ )4‬گرمای ویژه الكل را بدست بياورید‪.‬‬

‫(ظرفيت گرمایی ویژه آب ‪ 4187‬ژول بر کيلوگرم درجه سانتیگراد میباشد)‬

‫توجه ‪ :‬پس از اتمام آزمایش حتما آب داخل ظرف را خالی کرده و الکل را به درون ظرف آن‬
‫بازگردانید‪ .‬همچنین از بسته بودن شیر مشعل و شیر اصلی گاز مطمئن شوید‪.‬‬

‫‪70‬‬
‫پیوست ‪ )1‬فرمت گزارش کار‬

‫به نام خدا‬

‫شماره آزمایش‬

‫عنوان آزمایش‬

‫نام استاد مربوطه‬

‫شماره گروه‬

‫اعضای گروه‬

‫(نام نویسنده گزارش کار به عنوان اسم اول ذکر شود‪).‬‬

‫روز و ساعت کالس (روز هفته)‬

‫تاریخ انجام آزمایش‬

‫تاریخ تحویل گزارش کار‬

‫‪71‬‬
‫هدف از انجام آزمایش‪:‬‬

‫تئوری آزمایش‪:‬‬

‫در این قسمت موارد و نکات تئوری و فیزیکی مربوط به آزمایش بیان میشود‪.‬‬

‫شرح آزمایش‪:‬‬

‫در این بخش به نحوه انجام آزمایش‪ ،‬جداول‪ ،‬نمودارها‪ ،‬ریز محاسبات‪ ،‬محاسبه خطای خواسته‬

‫شده و ‪ ...‬پرداخته میشود‪ .‬توجه شود که نمودارها باید بر روی کاغذ میلیمتری و در برگهای‬

‫جداگانه رسم شود؛ به طوریکه بیش از هشتاد درصد صفحه کاغذ میلیمتری را دربر گیرد‪.‬‬

‫پاسخ به پرسشها‪:‬‬

‫در این قسمت به سواالت مطرح شده در دستورکار پاسخ داده میشود‪.‬‬

‫گزارش کار باید به صورت تمیز و خوانا و به شکل دست نویس ارائه شود و از تحویل نسخههای‬

‫تایپی خودداری گردد‪.‬‬

‫صفحه اول در یک صفحه جداگانه در ابتدای گزارش کار قرار میگیرد‪.‬‬

‫‪72‬‬
‫پیوست ‪)2‬‬

‫‪73‬‬

You might also like