Professional Documents
Culture Documents
Two Seasons of A Promotion, The Quran and Science Studies Vol.2, No. 3, Spring & Summer 2028 P 7 - 64
Two Seasons of A Promotion, The Quran and Science Studies Vol.2, No. 3, Spring & Summer 2028 P 7 - 64
*
عبدالمومن حکیمی
چکیده
دربارهی انسان ،نگاههای متفاوتی وجود دارد .از این رو ،با تفاوت نگاهها به انسان،
علوم انسانی مترتب بر آن نیز تفاوت خواهد یافت .در سازمانها نیز انسان به عنوان
سرمایه اصلی مورد توجه نظریه پردازان دانش مدیریت قرار گرفته است و برای رسیدن
سازمانها به اهداف خویش ،عواملی چون روحیات شخصی ،محیط کار و روابط
تعیینشده بین اجزاء و بهویژه «انگیزش» دارای اهمیت خاصی است .بنابراین ،بررسی
نظریه انسان سازمانی مک گریگور با روش الگوی حِکمی -اجتهادی موضوع این مقاله
است .پس آموزههای مدیریتی و نیز برداشتهای تفسیری از آموزههای اسلامی بهویژه
قرآن کریم پشتیبان نظری مباحث مطرح شده در این نوشتار است .بررسی نظریه انسان
سازمانی مک گریگور با روش الگوی حِکمی -اجتهادی با تأکید بر قرآن میسر است.
* .دانش آموخته دکتری قرآن و علوم (گرایش مدیریت) ،مجتمع آموزش عالی اماام خمینای (ره) ،مدرساه
عالی قرآن و حدیث.aliihakimi309@gmail.com.
بررسی این فرضیه منوط بهکارگیری روش الگوی حِکمی -اجتهادی است .بدین منظور
که بررسی نظریه انسان سازمانی مک گریگور با مدل یاد شده به تصویر کشیده شود.
موضوع علوم اجتماعی بهویژه دانش مدیریت «انسان» است .در این میان یکی از عوامل
واژگان کلیدی :قرآن ،نظریه انسان سازمانی ،الگوی حِکمی -اجتهادی ،مک گریگور.
8
مقدمه
ایفا میکند؛ بنابراین دو عامل اصلی را در این بین میتوان شناخت؛ یکی عوامل ذاتی و
درونی کارکنان و دیگری کیفیت محیطی که آنها در آنجا فعالیت مینمایند .در این میان
وجود انگیزه و انگیزشهای مختلف در بین انسانها و محیط سازمانی موجب پدید
آمدن رفتارهای سازمانی مختلفی خواهد شد .از این رو ،تعریف انسانها و تقسیم
ماهوی آنها از بُعد رفتاری برای شناخت هرچه بهتر در جهت اداره صحیح آنها از
جمله دغدغههای اندیشمندان عرصه دانش سازمان و مدیریت است .یکی از
اندیشمندانی که در این خصوص به تعریف و توصیف انسان در سازمان پرداخته و در
ادامه راهبردهای لازم را برای مدیریت بر آنها بیان داشته است داگلاس مکگریگور
است .ایشان انسان سازمانی را به دو طیف Xو Yکه هر کدام حامل پیامی خاص از
9 ویژگیهای انسان درون سازمانی است ،تقسیم کرده است و بر اساس این تقسیمبندی
فرضیاتی را برای ایجاد انگیزه در انسان بیان داشته است .بنابراین هدف این مقاله آن
است که از نظریههای دانش مدیریت در حوزه رفتار و روابط انسانی را از دیدگاه مبانی
اسلامی با استفاده از الگوی حِکمی -اجتهادی مورد بررسی قرار دهد .از این رو ،فرآیند
و طرح پژوهش بر اساس الگوی یاد شده در نمودار ترسیم و پژوهش بر آن اساس
سامان مییابد.
-1مفهومشناسی
از مدیریت 1تعریفهای متعددی صورت گرفته است و هر صاحب نظرى بر اساس
برداشت و حیطه مطالعاتى خود تعریفی از آن ارائه داده است .در یک تعریف جامع
میتوان گفت مدیریت «فراگیرد بهکارگیری مؤثر و کارآمد منابع مادی و انسانی بر مبنای
یک نظام ارزشی پذیرفته شده است که از طریق برنامهریزی ،سازماندهی ،بسیج منابع و
امکانات ،هدایت ،و کنترل عملیات برای دستیابی به اهداف تعیین شده ،صورت می-
گیرد( ».رضائیان.)3 :1931 ،
-2-1انسان
انسان اصلش از «إِنْسیان» است ،زیرا لغت شناسان عربی ،مصغّر آن را «اُنیسیانْ» دانسته-
اند« .یای» آخر در تصغیر بر وجود آن در اصل ،دلالت میکند و به سبب کثرت
استعمال ،حذف شده است( .طریحى )120/1 :1111 ،در وجه تسمیه انسان به این نام
گفته شده است که با توجه به اینکه انسان اصلش «انسیان» بوده و آن هم از «نسیان»
01
است ،و انسان چون با خدای خود عهدی بست و فراموش کرد ،بدین نام ،نامیده شد.
(واسطى )102/1 :1111 ،یا بدان جهت انسان نامیده شد که میتواند بین خود و سایر
مخلوقات اُنس و الفت برقرار کند (صدرالدین شیرازى.)901 /2 :1911 ،
management .1
علامه مصطفوی بعد از بیان معانی انسان چنین نتیجهگیری میکند« :اَلأِنْسان» از ریشه
«إِنس» بوده و « ِإنس» همزمان شامل دو معنی ریشهای «نزدیکی» و «ظهور» است .یعنی؛
آن چیزهایی که آشکارا و به صورت نزدیک احساسشان میکنیم و نسبت به آنها
احساس دوری و یا فرار نداشته باشیم .از همین روست که در قرآن کریم «جن» که به
معنای پوشیده و موجودی غیر آشکار است در مقابل «إِنس» قرار گرفته است .و
همچنین از همین روست که در لغتشناسی« ،وحشی» و «حیوان» که حاوی مفاهیم
مطالعات قرآن و علوم ،س ، 2ش، 3بهار و تابستان 7331
فرار و دوری کردن -در درون مفهوم خود -هستند را در مقابل«إِنس» قرار میدهند.
پس «اَلأِنْسان» یعنی همین انسانهایی که در اطراف خود میبینیم و آشنا هستیم .در
«اَلأِنْسان»« ،اَل -أِنْس -ان» ،الف و لام (ال) در ابتدا و همچنین الف و نون (ان) اضافه
شده در انتها ،موجب شده که به مفهوم «إِنس» ،مفاهیم شخصیت (شخصیت یک
موجود) و نوعیت (کل انسانها) اضافه شود (مصطفوى.)111 /1:1102 ،
-3-1انسان سازمانی
2
تعریف «انسان سازمانی» 1نیازمند شناسایی مفهوم خود سازمان است .زیرا سازمان
موجود فنی و اجتماعی است که مرزهای نسبتاً مشخصی دارد و با اجزای هماهنگ ،به
طور آگاهانه و مستمر جهت تحقق اهداف خاص فعالیت میکند .موجودیت فنی به
00 اهداف ،منابع و تجهیزات و قوانین و مقررات اشاره دارد و موجودیت اجتماعی سازمان
به خاطر وجود انسان است که ماهیت اجتماعی داشته ،با افراد و گروههای دیگر تعامل
دارد (قلیپور ،1930 ،ص29؛ رضائیان .)10 :1931 ،بنابراین مراد از انسان سازمانی،
انسانی است که همهی لحظات زندگیاش با سازمان درآمیخته و هیچ گریزی از سازمان
-1-2سرگذشت و شخصیت
داگلاس مگ گریگور 1دانشمند مشهور آمریکایی در سال 1301م چشم به جهان گشود.
پس از طی تحصیلات آکادمیک ،سرانجام در سال 1391م درجهی دکتری خود را در
دانش روانشناسی از دانشگاه هاروارد انگلستان دریافت نمود .وی از سال 1311م به
عنوان استاد مدیریت در استخدام دانشگاه MITپذیرفته شد و به عنوان رئیس کالج
آنتیوک و استاد مدیریت انستیتو فنآوری ماساچوست مشغول به کار شد و در سال
1310اولین کتاب او به نام «بُعد انسانی سازمان» 2چاپ و منتشر گردید .و در همان
سال ،پس از تلاش علمی فراوان در سال 1310م چشم از جهان فرو بست (میثاق
01 مدیران :1933 ،ش ،10ص.)22-21
از میان تئوریهای سازمان و مدیریت ،در دههی1390م ایده انسان اجتماعی مورد
توجه نظریههای انسانگرایی قرار گرفت که از سازمان به عنوان یک سیستم فنی و
.1در طول سالهای اواخر دهه 1320تا آغاز دهه 1390میلادی مجموعه مطالعاتی در کارخانه شرکت
وسترن الکتریک در شهر هاثورن صورت پذیرفت ،این بررسیها که به مطالعات هاثورن مشهور گردید،
سرانجام به جنبش روابط انسانی در مدیریت منجر شد.
به عبارت دیگر ،مکگریگور معتقد بود که باورهای اساسی مدیران نسبت به رفتار
کارکنان تأثیر فراوانی بر روش ادارهی سازمان ایفاء میکند .از این رو ،با ارائه نظریه دو
ساحتی در مورد انسان ،برداشتها ،طرز تلقیها و نگرشهای مدیران را در مورد
افراد(انسان) به دو گروه متمایز دستهبندی کرده و آنها را با دو حرف « »Xو «»Y
مشخص کرده است .با توجه به مبانی و نگاه اقتصادی و ابزاری که نظریههای سازمان و
مدیریت به انسان دارد ،درواقع هدف اصلی از نگاه به انسان در نظریه مگ گریگور،
مطالعات قرآن و علوم ،س ، 2ش، 3بهار و تابستان 7331
ایجاد انگیزش برای بهرهبرداری بیشتر از توان و استعداد انسانهای درون سازمان است.
بدین جهت ،از منظر اندیشمندان دانش مدیریت ،نظریه ایشان از نظریههای محتوایی
انگیزش بهحساب میآید .نظریههای محتوایی در حیطه رفتار ،نظریههایی هستند که
چیستی رفتارهای برانگیخته را شرح میدهند و به طور عمده با آنچه در درون فرد یا
محیطش میگذرد و به رفتار فرد نیرو میبخشید سر و کار دارد .به دیگر بیان ،این
نظریهها به مدیر نسبت به نیازهای کارکنانش بینش میدهد و به او کمک میکند تا
بداند کارکنان به چه چیزهایی به عنوان پاداش کار یا ارضاء کننده ،بها میدهند؛ در
حالی که نظریههای فراگردی ،چگونگی و چرایی برانگیختگی افراد را توصیف
میکند(.رضائیان )101 :1913 ،به همین خاطر مگ گریگور در نظریه خود به دو گونه
01 مفروضات دربارهی طبیعت انسان پرداخته است (الوانی .)113 :1931 ،در جنبهی منفی
انسان موجودی توصیف شده که طبیعتاً علاقهای به کار ندارد و راحت طلب و از کار
گریزان است؛ اما از جنبهی مثبت ،انسان موجودی قلمداد شده است که طبیعتاً علاقه به
کار در ذات و فطرت او به ودیعه نهاده شده است و از مسئولیت گریزان نیست .با
چنین پیشفرضی در مورد انسان در صورتی که برای وی شرایط مطلوب کار فراهم
شود ،او در جستجوی مسئولیت و طالب کار خواهد بود و برای کنترل او نیازی به
اجبار و ارعاب نیست( .همان) دو پیش فرض در جدول زیر نشان داده شده است.
مک گریگور معتقد بود که مدیران باید نگرش خود به انسان را بر مبنای مفروضات
مبانی جمع مبنی به معنی بنیاد ،بنیان ،اساس ،پایه و ریشه است(.طریحی11/1 :1111 ،؛
راغب اصفهانی .)111 :1112 ،به نظر میرسد کلمه مبانی به تدریج در استعمال محققان
علوم به حوزه پیشفرضهای کلان و اصول موضوعه کلامی و فلسفی علوم و حتی بر
دلایل اثبات یک نظریه اطلاق شده است ،نمونه آن اطلاق مبانی بر علومی همچون
تفسیر ،فقه ،حقوق ،جامعهشناسی ،تاریخ ،و ...که شامل دلائل ،مفاهیم اساسی و اصول
کلی آن دانش و گاه با توسعهای شامل اصول موضوعه کلامی و فلسفههای آنها
میگردد؛ مثلاً مبانی فلسفی یا کلامی فقه یا مبانی اخلاقی حقوق و غیر آن( .بهجتپور،
)21-21 :1932و مراد از اصطلاح مبنا در این نوشتار بیان بنیانها و زیر ساختهایی
است که علوم اجتماعی(علوم انسانی) و اسلامی از آنها سرچشمه گرفته و با توجه به
باور به آنها شکل میگیرد.
مطالعات قرآن و علوم ،س ، 2ش، 3بهار و تابستان 7331
معرفتشناسى 1دانشى است که درباره چیستى معرفت انسان ،راههاى دستیابى به آن،
حقیقت صدق و تعیین معیار صدق و کذب (ارزش شناخت) بحث مىکند (حسین
زاده :1931 ،ص )21از این رو ،معرفتشناسی در علوم اجتماعى معاصر به دنبال آن
01 است که براى معرفت معتبر چه اسناد و مدارکى را بپذیرد؟ موضوعاتى مانند نقش
استدلال در ایجاد دانش ،نقش ادراکات حسى در پدید آمدن دانش ،انواع دانش و
درست یا غلط بودن دانش موضوعات شناختشناسانه به شمار مىآیند(.سایمون،
.)13 :1919
ygolometsipE .1
دو شاخصه مهم علوم انسانى رایج ،عقلگرایى و تجربهگرایى مىباشد ،معمولاً دیدگاه
اندیشمندان غرب بر این است که در علم ،تنها روش تجربى(یعنى مشاهده و استدلال
استقرایى)داراى اعتبار است(.مقیمى )31 :1931 ،بدین جهت معرفت دانش مدیریت
و محصول محیط میداند؛ یعنى اعتقاد دارد که رفتار انسان را پارامترهاى اجتماعى و
محیطى مىسازند( .حلبى ،)111 :1911 ،برداشت نظریهپردازان دانش مدیریت غرب در
مورد انسانشناسى ،مبتنى بر همین دیدگاه بوده و بر این باور است که انسان موجود
مادى است که تنها با عوامل مادى بر انگیخته مىشود .از این رو ،افراد در سازمان به
دنبال کسب امتیازات مادىاى است؛ مانند اینکه از برنده شدن و یا حل یک مسئله
دشوار سازمانى لذت مىبرند و پول از آن نظر که ابزارى براى سنجش فعالیت آنها
است ،ارزشمند است( .هرسى ،بلانچارد )13 :1913 ،به همین جهت براى بعضى از
افراد سازمانى عملکرد مؤثر مهم نیست ،بلکه کسب قدرت ،مقام و شهرت اهمیت دارد.
(قلى پور )13 :1931 ،و نیز انسان مقهور و مغلوب محیط است .به همین دلیل،
09 دانشمندان سازمان و مدیریت به این باورند که مىتوان از طریق تصاویرى بدون ساختار
(آزمون تات) عکسالعملهاى متفاوت و گوناگونى را در افراد برانگیخت (رضائیان،
)113 :1930؛ و او مغلوب و مقهور این تصاویر (محیط) است؛ زیرا به عقیده آنها این
نیازها بر اثر ارتباط و تعامل انسان با محیط ایجاد مىشود (افجه )201 :1930 ،و خود
انسان نقشى ندارد.
برآیند این نگاه به انسان ،سازمان فلسفه وجودى جز رسیدن به اهداف مادى ندارد،
انسان سازمانى بر پایه این دیدگاه همانند سایر امکانات سازمان ابزارى بیش نیست که
تنها با انگیزانندههاى مادى برانگیخته مىشود و افراد و مهارتها ،تواناییها و تجربه
امروزه دانش و علوم بشرى ،شاهد مجموعه معرفتى عظیم ،گسترده و شگفتانگیزى
11است که حاصل تلاش بىوقفه بشر براى آشنایى با جهان اطراف خود و شناخت
خویش است .این مجموعه گسترده برآیند استفاده آگاهانه بشر از روشهای مختلف
شناخت (مانند روشهای تعقلى یا قیاسى ،تعبدى ،تجربى یا استقرایى ،شهودى یا
سلوکى و )...و تکنیکهای گوناگون آن مىباشد که به سادگى نمىتوان سرآغاز دقیقى
براى آن تعیین کرد (نبوى.)9 :1910 ،
اصطلاح روش ،هم به خود راه و هم به قواعد و ابزارهاى رسیدن به آن دلالت مىکند.
بنابراین ،روش ،هم به مجموعه راههایى که انسان را به کشف مجهولات هدایت مىکند
و هم به مجموعه قواعدى که هنگام بررسى و پژوهش به کار مىروند ،و هم به
مجموعه ابزار و فنونى که آدمى را از مجهولات به معلومات راهبرى مىکند ،اطلاق مى-
شود (ساروخانى.)21 :1911 ،
روش شناسی نظریه مگ گریگور است بر رهیافت قانون بنیاد یعنی علمی بودن و مبتنی
مطالعات قرآن و علوم ،س ، 2ش، 3بهار و تابستان 7331
بر عقل و تجربه استوار است و به معنای علمی بودن روششناسی ،مبتنی بر عقل و
تجربه ،اثباتگرائی ،عینیتگرائی ،تجربهگرائی و علت اجتماعی ،که با فرآیند آزمون
فرضیهها ،استفاده از فنون کمّی برای تحلیل دادهها سروکار دارد .بررسیها ،پرسشنامه-
ها ،آزمونهای شخصیت و انواع ابزارهای تحقیقی استاندارد شده در زمرهی وسایلی
هستند که این روششناسی از آن استفاده میکند (بوریل ،گیبسون؛ مورگان گارت،
.)13 :1939
در حوزه روششناسى ،الگوى حَکمى -اجتهادى به تبیین چهار مسئله از مبانى
نظریهپرداز یعنی :توصیف انسان تحققیافته ،انسان مطلوب ،نقد انسان محقق و تغییر
انسان محقق به انسان مطلوب ،به عنوان نقشهاى علوم رفتارى و اجتماعى مىپردازد.
10 بنابراین در بخشى از این علوم به ویژه دانش مدیریت ،از انسان مطلوب مدیریتی و
سازمانى ،انسانى که هرچند ممکن است تحققنیافته باشد ،اما مطلوب است سخن گفته
مىشود.
در مرحله دوم بر اساس الگوى مذکور راجع به انسان محقَق مطالعه مىشود که این
مطالعات ماهی تاً محدود به مقاطع و مناطق و در نهایت یک مطالعه میدانى هستند.
در مرحله سوم علوم مدیریتى وقت ،انسان مطلوب از یکسو و انسان محقق را از سوى
دیگر شناخته شد ،نوبت به تغییر انسان محقق به مطلوب مىرسد و این جا مسئله بایدها
و نبایدها مطرح مىشود .بنابراین در ادامه تحقیق چهار مرحله یاد شده تبیین و تشریح
داگلاس مگ گریگور در توصیف انسان محقق ،انسان را بر مبناى دیدگاه مکتب روابط
انسانى مدیریت ،توصیف و تعریف مىکند و تفاوت توصیف مگ گریگور از
کلاسیکها این است ،توصیف انسان در مکتب کلاسیک ،به عنوان انسان اقتصادى مطرح
و توصیف مىشود .لذا در تئورىهاى کلاسیک مدیریت ،روى عامل اقتصاد زیاد تأکید
مى شود و آن را عامل اصلى در پیشرفت سازمان در همه ابعاد مىدانند ،به تعبیر دیگر از
نظر مگ گریگور آنچه تحقق یافته ،انسانی بر اساس تئوری Xاست که به انسان نگاه
ابزاری داشته و هدف از توجه به انسان ایجاد انگیزش برای بهرهبرداری بیشتر از توان و
استعداد انسانهای درون سازمان است (رضائیان.)101 :1913 ،
انسان مطلوب از نظر مک گریگور ،انسانی بر اساس فرضیات تئوری Yاست .از این
11رو ،انسان مطلوب را ،موجودی قلمداد میکند که طبیعتاً علاقه به کار در ذات و فطرت
او به ودیعه نهاده شده است و از مسئولیت گریزان نیست .با چنین پیشفرضی در مورد
انسان در صورتی که برای وی شرایط مطلوب کار فراهم شود ،او در جستجوی
مسئولیت و طالب کار خواهد بود و برای کنترل او نیازی به اجبار و ارعاب نیست.
(الوانی )113 :1931 ،به عبارت دیگر ،تئوریYیا انسان کارخواه یا کارپذیر بر پایه و
اساس فرضیاتی است که اثرات کار بر اعضاء فیزیکی و فکری انسان مانند اثرات بازی
و استراحت میباشد؛ بنابراین کار کردن همچنان مفرح و نشاطانگیز است .افراد از کار
لذت میبرند و ذاتاً مسئولیتپذیرند .در پارهای مواقع نیز به دلیل شرایط ناهمگون و
نامناسب کاری ممکن است انجام کار مورد رضایت انسان نباشد؛ بنابراین برای افزایش
بهرهوری و تأمین رضایت خاطر این طیف از کارکنان ،منبع و عوامل نارضایتیهای
شغلی باید از میان برداشته شود .با چنین پیشفرضی در مورد انسان در صورتی که برای
وی شرایط مطلوب کار فراهم شود ،او در جستجوی مسئولیت و طالب کار خواهد بود
مطالعات قرآن و علوم ،س ، 2ش، 3بهار و تابستان 7331
مکتب علمی مدیریت مبناى انگیزشها را انگیزانندههای اولیه تصور مىکرد .ذهنیت آن
نظریهپردازان این مکتب به وجود «انسان اقتصادى» که با واقعیتها (با همه
پیچیدگىهاى آنها) دست و پنجه نرم مىکرد ،قائل بود .انسان اقتصادى راهى که در
میان راهحلهاى عاقلانه موجود ،خردمندانهترین ارزشیابى و محاسبه مىشود بر
مى گزیند تا منابع خود را بیشینه سازد و به حداکثر برساند اما دور بودن این ذهنیت از
واقعیت به خوبى پیداست.
از این رو ،مگ گریگور به جاى تأکید بر انسان اقتصادى تمرکز بر مطالعه «انسان
11 اجتماعی» را پیشنهاد مىکند .بررسیهای نظریه مگ گریگور روی جنبههای اجتماعی
فرد و گروههای کار تأکید دارد .یکی از یافتههای این بررسیها وجود تفاوتهای فردی
و ضرورت شناخت ویژگیهای هر فرد است .به علت این تفاوتها و هم چنین
تغییرپذیر بودن فرد در گذشت زمان ،رفتار انسان در سازمان غیر قابل پیش بینی است.
منشأ رفتار انسان را باید در عوامل شخصیت ،سازمانی اجتماعی ،نیازهای درونی و نظام
ارزشهای فردی جستجو کرد .یکی از عوامل مؤثر در رفتار انسان گروههای کاری
است .کنش و واکنش درون گروهی ،ارتباطات مطلوب ،نحوه همکاری و هنجارهای
گروهی در اعتلای روحیه و میزان بهرهوری گروه بسیار مؤثر میباشد (رضائیان:1913 ،
توصیه مگ گریگور براى تغییر انسان محقق به مطلوب که از ارائه دو فرضیه Xو Y
او دربارهی طبیعت انسان کشف مى شود این است که انسان محقق مبتنى بر تئورى و
نظریه کلاسیک مدیریت و سازمان هست و در مکتب کلاسیک به انسان به عنوان «انسان
اقتصادى» نگریسته مىشود .از این رو ،با نگاه ابزاری به انسان ،او را ذات ًا مسئولیت گریز
نگریسته و شدیدترین کنترلها بر او اعمال میشود .از نگاه مگ گریگور شناخت انسان
به عنوان «انسان اقتصادى» که صرفاً با انگیزههای مادی برانگیخته میشود ،نظر درستى
نیست ،زیرا انسان از ابعاد دیگری هم برخوردار است که غیر اقتصادى است .از این رو،
از نظر مک گرگور نظریه Yمدل بهتری را برای ایجاد انگیزه در کارکنان نشان میدهد.
زیرا نیازهای سطح بالاتر مانند عزت نفس و خود شکوفایی همچنان از جمله نیازهایی
هستند که هیچگاه به طور کامل برطرف نمیشوند .اینها نیازهایی هستند که به واسطه
11آنها میتوان در کارکنان ایجاد انگیزه کرد.
از دهه 1310م به بعد مسلم شد که نظریههای کلاسیک و روابط انسانی ،تأثیر روابط
اجتماعی و ساختار رسمی را نادیده گرفته و مفروضات مدل روابط انسانی تصویر
ناقصی از رفتار انسانی را در محل کار ارائه میداد .مدلهای معاصر انگیزشی از جمله
نظریه مگ گریگور بر این فرض هستند که عوامل زیادی قادر به تأثیرگذاری در رفتار
انسان میباشد .این عوامل شامل اهمیت نظام پاداش ،تأثیرات اجتماعی ،ماهیت شغل،
الگوی رهبری ،نیاز و ارزشهای کارکنان و ادراک خود از محیط کار است (محمد زاده
و مهر وژان .)121 -121 :1911 ،پژوهشگران این بخش ضمن استفاده از دو مدل قبلی
از نظر ساده تلقی کردن مسئله انگیزش و نگاه تک بُعدی به آن ،به دو مجموعه
مفروضات بدبینانه و خوشبینانه از انگیزش پرداختند که نظریه معروف Xو Y
مکگریگور جالب توجه محققین بوده است (ایراننژاد پاریزی و ساسان گهر:1919 ،
.)939
مطالعات قرآن و علوم ،س ، 2ش، 3بهار و تابستان 7331
در صورت قبول تئوری مکگریگور پیامدهای انگیزشی آن چه خواهد بود؟ تئوری Xبر
این فرض است که نیازهای سطح پایین بر افراد تسلط دارند و تئوریYفرض مینماید
نیازهای سطح بالا بر افراد تسلط دارند .خود مکگریگور بر این باور بود که فرضیات
تئوری Yمعتبرتر است .از این رو ایدههایی نظیر مشارکت در تصمیمگیری ،مشاغل
دارای مسئولیت و چالشانگیز و روابط گروهی خوب را به عنوان رویکردهایی که
انگیزش شغلی کارمند را به حداکثر میرساند ،پیشنهاد کرد (رضائیان.)11 :1913 ،
-1-3مبانی نظریه
از حوزههای مهم علوم انسانی که آموزههای قرآن در آن تأثیرگذار است دانش سازمان
11 و مدیریت میباشد .قرآن کریم مبانى جدیدى را براى آن تعریف مىکند که در پی آن
سیمای علم مدیریت متحول مىشود .از این رو ،در حوزه علوم انسانى ،نقش قرآنى در
حوزه مبانى دانش سازمان و مدیریت یعنى مبانى جهانشناسى ،معرفتشناسی،
انسانشناسى ،ارزششناسى و روششناختی قابل توجه جدی است ،به طورىکه قرآن
در پایهگذارى و مبناسازى دانش سازمان و مدیریت تغییر و تحوّل ایجاد مىکند .در این
بخش با تبیین آیات به تحلیل نقش قرآن در تحول مبانى مدیریت بهویژه مبانی معرفت-
شناسی ،انسانشناسی و روششناختی پرداخته میشود.
-1-1-3معرفتشناختی
و عدم یک شى ء در آن واحد محال است ،پس عدم آن نور مشاهده شده مستحیل
است ،در نتیجه وجود آن ضرورى است ،یعنى ما یقین داریم که نور موجود است .پس
اصل استحاله اجتماع نقیضین تکیهگاه یقین به محسوسات است (جوادى آملى:1931 ،
.)211
-2-1-3انسانشناختی
11 جنبه هاى روحى او نیز توجه کرده است و آنچه در سرنوشت و سعادت ابدى او تأثیر
دارد مورد توجه قرار داده است.
از منظر قرآن ،انس ان از دو ساحت متمایز و مرتبط با یکدیگر ترکیب یافته است .یکى
جسم مادى و دیگرى روح مجرد( .مؤمنون11 -12/؛ سجده )11/همچنین در قرآن به
برقرارى ارتباط انسان باخدا توجه ویژهاى مىشود ،انسان را با مبدأ و معاد مرتبط
مىسازد( .حج )1-1/از ویژگى انسانشناسى قرآنى توجه به بعد اجتماعى او است ،قرآن
انسان را موجودى اجتماعى مىداند( ،حجرات11/؛ اعراف91/؛ رعد )90/انسان را با
توجه به اقشار مختلف در جامعه ،قبائل ،خانواده (روم21/؛ تحریم )1/و حکومت
(نساء13/؛ آل عمران )92/مطرح مىسازد .و این ارتباط انسان را در یک مثلث خدا،
شهیدان (بقره ،111/آل عمران )110 -113 /و (مؤمنون )100 -33 /و آیات فراوانى که
به زنده شدن انسان در روز رستاخیز اشاره دارد این حیات در عالم برزخ و عالم قیامت
مبتنى بر بقاى روح و اصیل بودن آن است ،آیاتى که تعبیر از مرگ با واژه «توفى» دارد
(سجده 11 -10/و نحل 10 /و ،)...به نوعى اصالت روح انسان را نیز بیان مىکند.
بنابراین قرآن کتابی است که برای تفسیر انسان ،مدیریت انسان و محیط آن آمده است.
به یک اعتبار تلقی نگارنده این است که قرآن به معنای عام ،تفسیر و تبیین انسان و
محیط آن است ،زیرا مجموع آیات قرآن ماهیت انسان ،ترکیب انسان ،تأثیر و تأثر انسان،
مبدأ و منتهای انسان ،کمال و حیات انسان ،سعادت انسان و موانع ،آینده انسان ،مسیر
حرکت انسان و ...را تبیین و تفسیر میکند .بنابراین قرآن کتاب انسانشناسی؛ کتاب
19 شناخت انسان و محیط انسان آن با رویکرد سیستمی است و با چنین تفکری میتوان
نظریههای علوم انسانی از جمله دانش سازمان و مدیریت را متحول کرد.
-3-1-3روششناختی
در حوزه روششناسى ،الگوى حکمى -اجتهادى به تبیین چهار موضوع یعنی توصیف
انسان مطلوب ،توصیف انسان تحققیافته ،نقد انسان محقق و تغییر انسان محقق به
انسان مطلوب ،به عنوان نقش هاى علوم رفتارى و اجتماعى از دیدگاه قرآن مىپردازد.
بنابراین این چهار مرحله تبیین و تشریح خواهد شد.
-4-1-3توصیف انسان محقق
چنانچه ذکر شد انسان مطلوب آن است که در مسیر هدایت و کمال حرکت کرده و
ارزشهاى انسانى را کسب کند و آن شخصیت مؤمن است .مؤمن در لغت از ریشه
«امن» به معنای تصدیق نمودن و اعتماد کردن ،و آرامش قلب و خضوع و انقیاد است
(ابن فارس199 /1 :1101 ،؛ راغب اصفهانی )31 :1112 ،و در اصطلاح به کسانی گفته
میشود که وجود خداوند را تصدیق نمایند و در برابر او تسلیم و خاضع و منقاد و
مطیع باشند و رسالت همه انبیا الهی را تصدیق و محتوای پیام در رسالت آنها را قبول
نمایند( .طبرسی )120 /1 :1912 ،و نیز تصدیق به روز جزاء و بازگشت بهسوی او و
تصدیق به هر حکمى است که فرستادگان او آوردهاند؛ البته ایمان با پیروى عملى
هست( .معرفت )219 :1931 ،از رسول خدا (ص) روایت شده است که «الإِيمَانُ مَعْرِفَةٌ
10 بِالْقَلْبِ وَإِقْرَارٌ بِاللِسَانِ وَعَمَلٌ بِالأَرْكَانِ» (ابن بابویه )113/1 :1912 ،به همین خاطر در قرآن
هر جا که صفات نیک مؤمنین را مىشمارد و یا از پاداش جمیل آنها سخن مىگوید به
دنبال ایمان ،عمل صالح را هم ذکر مىکند( .مائده13/؛ کهف)33/؛ زیرا رفتار انسان در
هر حیطهاى زمانى ارزشمند است که جهتگیرى الهى داشته باشد .شهید مطهرى در
این زمینه مىگوید« :قلمرو انسان چه در ناحیه آگاهىها و بینشها و شناختها و چه
در ناحیه خواستهها و مطلوبها بسى وسیعتر و گستردهتر و متعالىتر است .انسان از
نظر خواستهها و مطلوبها نیز مىتواند سطح والایى داشته باشد .انسان موجودى است
ارزشجو ،آرمانخواه و کمال مطلوب خواه .او آرمانهایى را جستجو مىکند که مادى و
از نوع سود نیست» (مطهرى.)13 :1930 ،
يَرْفَعُهُ»؛ (فاطر )10/و کلمه طیب به سوى او بالا مىرود و عمل صالح آن را در بالاتر
رفتن مدد مىدهد» مراد از «کلم طیب» ،عقاید حقى است که انسان اعتقاد به آن را
زیربنای رفتارهای خویش قرار میدهد ،و مراد از صعود کردن «کلم طیب» بهسوی
11خداى تعالى ،تقرب بهسوی خدا است .وقتى اعتقاد و ایمان ،حق و صادق بود ،به
صورت قهری رفتار منبعث از آن را نیز تصدیق مىکند نه تکذیب ،یعنى رفتاری که از
او سر مى زند مطابق با آن عقاید است و هر چه رفتار مکرر شود ،اعتقاد راسختر و
روشنتر ،و در تأثیرش قوىتر مىگردد (طباطبایی .)29 /11 :1111 ،و انسان با توجه به
رشد بُعد ماروائی قابلیت صعود تا مرتبه «ثُمَ دَنا فَتَدَلي ،فَكاَنَ قابَ قوسينِ اَو اَدني» (نجم-3/
)3را پیدا میکند.
-6-1-3نقد انسان محقق
آموزههای اسلامی چنانچه به تبیین و معرفی انسان مطلوب پرداخته است .بدینسان
انسان محقق نامطلوب را نیز مورد نقد قرار داده است .زیرا انسانی که در مسیر
نامطلوب بودن قرار میگیرد ،آهسته آهسته سقوط کرده و از مقام انسانیت خلع میشود.
برخی از نقدهایی که بر انسان محقق آمدهاند عبارتاند از :دورى از خدا (طه،)121/
پیروی از هواى نفس (کهف23/؛ یونس ،)1 -3 /غفلت و از خود بیگانگى
مطالعات قرآن و علوم ،س ، 2ش، 3بهار و تابستان 7331
(اعراف )113/و...
بر اساس آموزههای وحیانی شخصیت انسان نامطلوب محقق (کافر و منافق از رفتارهای
زشت و غیر صالح و مبتنی بر محیط قابل کنترل (کفر و نفاق) شکل گرفته است ،از این
رو ،رابطه بین انسان محقق و رفتارهای آنها رابطه تعاکسی تنازلی است .رابطه تعاکسی
تنازلی نیز یک رابطه دوسویه و دارای تأثیر متقابل است .از یکسو شخصیت کافر و
منافق که مبتنی بر اندیشه کفر و نفاق است در بروز رفتارهای طالح و خلاف موازین
نقش داردَ « .و ُننَزِلُ مِ نَ الْقُرْآ ِن ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَ ٌة ِللْمُؤْمِنينَ َو لا يَزي ُد الظَالِمينَ إِلاَ خَسارا»
(اسراء)32/؛ و از قرآن ،آنچه شفا و رحمت است براى مؤمنان ،نازل مىکنیم؛ و
ستمگران را جز خسران (و زیان) نمىافزاید .از آیه فوق بهروشنی تأثیر اندیشه انحرافی
11 بر روى رفتار انسان استفاده مىشود ،همچنان که علاّمه طباطبایى در ذیل آیه مىنویسید:
«سیاق آیات دلالت بر این مىکند که مراد از جمله «وَ لا يَزيدُ الظَالِمينَ إِلاَ خَسارا» بیان اثرى
است که قرآن در غیر مؤمنین دارد و آن ،عکس اثر نیکى است که در مؤمنین دارد .پس
مراد از «ظالمین» قهراً غیر مؤمنین یعنى کفّار خواهد بود( ».طباطبایی)131/19 :1111 ،
و از سوی دیگر ،رفتارهای طالح و خلاف موازین در کاهش ابعاد ماورائی و شکلگیری
اندیشههای الحادی و غیر حق نقش ایفا میکند« .بَلى مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِّهِّ خَطيئَتُهُ
فَأُولئِّكَ أَصْحابُ النَارِّ هُمْ فيها خالِّدُون»؛ (بقره )31/آرى ،کسانى که کسب گناه کنند ،و آثار
گناه ،سراسر وجودشان را بپوشاند ،آنها اهل آتشند؛ و جاودانه در آن خواهند بود.
علامه طباطبایی ذیل آیه مبارکه به خوبی تأثیر رفتارهای ناپسند و خلاف موازین را بر
يَشاءُ»؛ (نساء )13/خدا این جرم را که بوى شرک بورزند ،نمىآمرزد ،و پائینتر از آن را
11از هر کس بخواهد مىآمرزد( .همان ،ج ،1ص )211و این تنازل تا رتبه «کَالأَنْعَا ِم»
(اعراف )113/و در اندازه حیوانات و در زمره آنها قرار میگیرد و اگر سیر نزولیاش
ادامه یابد ،به رتبه پستتر و پایینتر از حیوانات سقوط میکند و مصداق «بل هم أضلّ»
(اعراف )113/میشود.
-7-1-3توصیه برای تغییر(تغییر انسان محقق به مطلوب)
چنانچه ملاحظه شد آموزههای وحیانی انسانهای محقق مطلوب (مؤمن) و انسان
محقق نامطلوب (کافر و منافق) را به خوبی توصیف و تبیین کرده و نیز انسان محقق
نامطلوب را به خوبی مورد نقد قرار داده است و نیز رفتارهایی که از آنها منبعث می-
شود و نیز عاقبت و نتیجه رفتار و اعمال آنان را به خوبی تصویر کرده است .حال نوبت
به توصیه جهت تغییر انسان محقق نامطلوب به انسان مطلوب مىرسد .توصیههایی که
آموزههای قرآن برای تغییر انسان محقق نامطلوب به انسان مطلوب بیان میکند .در
مطالعات قرآن و علوم ،س ، 2ش، 3بهار و تابستان 7331
اینجا به صورت اختصار توصیههای قرآن در راستای تحول انسان محقق نامطلوب به
انسان مطلوب بیان میشود.
از نظر قرآن هدف خلقت انسان عبادت و پرستش خداوند است (ذاریات )11/و براى
تغییر به انسان مطلوب نباید این هدف را فراموش کرد .از سوى دیگر خداوند انسان را
داراى اراده و اختیار خلق نموده است که با اراده و اختیار خود بهسوی کمال حرکت
مىکند( .شمس )3/براى تغییر انسان محقق نامطلوب ،سعى و تلاش مستمر لازمهی
حرکت به انسان مطلوب است؛ (نجم )93/و در این میان مسئلهی مهم الگو قرار دادن
انسان کامل یعنی پیامبر خاتم (ص) است .بنابراین از نظر قرآن کریم براى تغییر انسان
محقق نامطلوب به انسان مطلوب ،باید پیامبر اکرم(ص) را الگوى خود قرار دهد و در
11 این صورت است که به تغییر انسان محقق به مطلوب خواهیم رسید( .احزاب)21/
-4جایگزینی نظریه اسلامی به جای نظریه مک گریگور
پس از انجام مراحل قبلی ،حال نوبت پیوند چرخهی تحقیق و برون داد آن است ،از
این رو ،از بررسی نظریه انسان سازمانی مگ گریگور یافتههای زیر بدست میآید:
فرضیات قرار دارد که میتواند مثبت یا منفی باشد و مدیر بر اساس این مفروضات
رفتار خود را نسبت به کارکنان شکل میدهد (رابینز؛ دی سینزو.)911 :1931 ،
بنابراین ،بر اساس نظریه انسان سازمانی مکگریگور ،انسانها یا در وضعیت Xبسر
میبرند و یا در حالت Yقرار میگیرند .به عبارت دیگر ،چنانچه انسانی در دسته X
قرار نگیرد حتماً میباید در دسته Yجای گرفته باشد و برعکس چنانچه انسانی در
دسته Yجای نداشته باشد ،میتوان انتظار داشت که در دسته Xقرار دارد .در حالی که
از منظر آموزهای اسلامی حقیقت انسان به عنوان یک پدیده حقیقی و بیرونی وابسته به
یک وجود است که دارای دو بُعد مادی و ماورائی(الهی) است.
از منظر آموزه های دینی ،طبیعت به بُعد مادی انسان اشاره دارد .یعنی مجموعه غرائز،
11 حسهای پنجگانه و کشانندهها .برای طبیعت مادی انسان ویژگیهایی همچون هلوع
(معارج ،)13/منوع (معارج ،)20/قتور (اسراء ،)100/ظلوم و جهول (احزاب )12/آمده
است .همراهی این صفات با انسان از آن جهت است که بدن او در نشئه طبیعت با
لذایذ طبیعی همراه است و بهحکم حسهای پنجگانه و غرائز و وهم و خیال به آن
گرایش دارد (جوادی آملی.)132 :1931 ،
افزون بر بعد مادی ،انسان دارای بُعد ماورائی نیز است که داری شئون مختلفی است:
.1فطرت :قرآن کریم انسان را موجودی آفریده شده از خاک و روح میداند( .ص-11/
)12پدیدهای که در آغاز آفرینش از هرگونه علمی تهی بوده است (نحل ،)13/اما دارای
سرشت ویژهای گردیده که فطرت توحیدی او است( .روم )90/گرایش به تقوا و گریز
فرهنگ قرآن نکوهشها به طبیعت انسان مربوط است و ستایشها به امور ماورائی او
باز میگردد.
بنابراین انسان در نگاه دینى ،ترکیبى از عناصر جسم و روح است که ساحت متعالى
وجود آدمى روح او بوده که داراى اراده و فطرت دینى است که بنا بر فطرت نخست
خویش ،میل به حرکت بهسوی خدا را در ذات خود نهفته دارد و غایت خلقت و کمال
انسان نیز تکامل و تقرّب به خداوند از راه بندگى او است که مسند خلافت الهى را دارا
است .هویت انسان ،ملکوتى است که تمام خلقت ،هموار و مسخّر حرکت و رشد
اوست که مسئولانه از این نعمتهاى الهى در راستاى رشد خویش بهره مىبرد (خاکى
قراملکى.)913 -911 :1933 ،
19 بنابراین ،نظریه مگ گریگور در مورد معرفی طبیعت انسان نه تنها از جامعیت لازم
برخوردار نبوده است ،بلکه قالب بکار گرفته شده از سوی مکگریگور ،از یکسو بسیار
تنگ و از دیگر سو بسیار فراخ طرّاحی شده که همین امر موجب نادیده انگاشته شدن
ذات واقعی انسان و مغفول ماندن اصالت انسانها و واقعیتهای درونی آنان توسط وی
میباشد.
-3مبانى اسلامى ،غرایز را تنها تعیینکننده رفتار نمىداند و از مفاهیمى چون نفس،
قلب و ...به عنوان تعیینکننده رفتار سخن مىگوید .مفاهیمى که نظریه انسان سازمانی
مگ گریگور با مبانى پوزیتویستى خود ،چارهاى جز انکار آنها ندارد.
نتیجه
با توجه به عناصر کلیدى مبانى اسلامى در موضوع انسان سازمانی ،عنصر «وحى» به
عنوان یک مؤلف اصلى مطرح است ،حال آنکه در نظریه مک گریگور با توجه به مبانى
فلسفى مادى نگرانه ،چنین مؤلفهاى جاى ندارد.
به همین خاطر مبانى نظریه Xو Yمک گریگور هم با مبانى اسلامى (معرفتشناسى و
انسانشناسى) متفاوت هستند و هم در بُعد روششناسى در توصیف انسان محقق،
11مطلوب و تغییر آن به مطلوب ،اختلاف دارند.
پس بر بنیان مبانى سهگانه ،علوم انسانی(دانش مدیریت) مبتنى بر قرآن یا دینى از
ویژگىهاى ویژه برخوردار مىشود همچون:
جامعنگری :علوم انسانى مبتنى بر هستیشناسی قرآنى ،داراى قلمرو فراگیر از جهان
تجربى و غیر تجربى بوده و منحصر و ناظر به امر مادى و دنیوى هستى نبوده و انسان
فقط در وجود دنیوى درک نمیشود بلکه انسان در سه مرحلهى قبل از دنیا ،در دنیا و
بعد از دنیا لحاظ مىشود که انسان و معارف مرتبط باوجود و حیات او به عنوان جزء
عالى خلقت ،در نسبت با دنیاى دیگر و مبدأ و منتهاى الهى مورد تأمّل قرار مىگیرد که
در هر مرحله ،ویژگىها ،الزامات و مسئولیتهاى ویژه خود را دارا بوده و عناصر
متافیزیکى در تحوّل و تکامل او مؤثرند.
واقعنگری :علوم انسانى مبتنى بر معرفتشناسی قرآنى ،به روش تجربه و مشاهده
حسی ،محدود نیست ،بلکه عقل و تجربه در ضمن وحى ،شهود و نقل و معطوف به
مطالعات قرآن و علوم ،س ، 2ش، 3بهار و تابستان 7331
ایمان به خدا و جهان غیب ،به مثابه ابزار کشف حقیقت ،مورد توجّه است و نه به
عنوان سیطره و سلطه بر جهان مادى با اغراض دنیوى و سود و سوداگری.
اتقان و استحکام عقلانى :روش تجربى چنانچه در ضمن مباحث ،بدان اشاره رفت،
هرگز مورد اعتماد نبوده و یقین علمى را موجب نمىشود ،بلکه صرفاً ،یقین
روانشناختی را به دنبال مىآورد .امّا علوم انسانى مبتنى بر قرآن به لحاظ اتّصال به عقل
نخست و به صدق و یقین وحیانى و اتّکاء بر علم حضورى ،کشف و شهود و تعبّد
مستدل دینى و هم باور به کلیات ،از اتقان عقلانى بهره مند است.
غایت مندى و معناداری مفاهیم فلسفى :غایتمندى معیّن و ارزشى که در نظام هستى
شناسى و معرفت شناسی دینى براى زندگى انسانى مطرح است ،هم در معنادارى و
10 هدفمندى زندگى انس انى و هم در سازماندهى علوم انسانى ،نقش اساسى دارد .فهم
غایت براى زندگى انسانى ،ارزیابى و داورى غایتمندانه در موضوع زندگى و تدبیر و
راهبردن زندگى انسانى حول غایت معیّن و حتّى پیشبینى وقایع و رخدادها و تسهیل
معیشت مؤمنانه را براى انسان فراهم مىکند .از این رو ،است که علوم انسانى قرآنى هم
به مفاهیم فلسفى که ماهیت معنوى و روحانى دارد ،اعتبار مىبخشد و هم زندگى
انسانى را معنامند ،فهم مىکند ،معنایى که کمال و سعادت انسانى ،مقصد و نهایت آن
است.
کارکرد دو جهانى :کارکرد علوم انسانى مدرن به لحاظ سیطره روش و نگرش دنیوى
11
منابع
قرآن كريم ( ،)4141ترجمه ناصر مكارم ،قم ،انتشارات دارالقرآن الكريم ،سوم.
ابن بابويه ،محمد بن على ( ،)4811الخصال ،قم ،جامعه مدرسين ،چاپ اول.
مطالعات قرآن و علوم ،س ، 2ش، 3بهار و تابستان 7331
الوانی ،سيد مهدی ( ،)4831نگاهی ديگر به انسان سازمانی معاصر ،مطالعات مديريت:
ابو الحسين ،احمد بن فارس بن زكريا ( ،)4111معجم مقائيس اللغة ،قم ،دفتر تبليغات
اصفهانى ،حسين بن محمد راغب ( ،)4141مفردات ألفاظ القرآن ،بيروت ،دار العلم،
چاپ اول.
ايران نژاد پاريزی مهدی و ساسان گهر پرويز ( ،)4838سازمان و مديريت از تئوری
بهجت پور ،عبدالكريم ( ،)4831تفسير تنزيلی (به ترتيب نزول) مبانی اصول قواعد و
جوادی آملی ،عبدالله ( ،)4818توحيد در قرآن ،قم ،مؤسسه اسراء ،چاپ اول.
خسروپناه ،عبد الحسين ( ،)4834در جستجوى علوم انسانى اسلامى ،قم ،دفتر نشر
خاكى قراملكى ،محمد رضا ( ،)4834تحليل هويت علم دينى و علم مدرن ،قم،
رضائيان ،على ( ،)4831مبانى مديريت رفتار سامانى ،سمت ،تهران ،چاپ هشتم.
اعرابی ،محمد علی رفيعی و بهروز اسراری ارشاد ،تهران ،دفتر پژوهشهای فرهنگی،
هفتم.
سايمون ،هربرت الكساندر ( ،)4838رفتار اداری ،ترجمه محمد علی طوسی ،تهران،
طريحى ،فخر الدين ( ،)4141مجمع البحرين ،تهران ،كتابفروشى مرتضوى ،چاپ سوم.
طباطبايى ،سيد محمد حسين ( ،)4143الميزان فى تفسير القرآن ،قم ،دفتر انتشارات
طبرسى ،فضل بن حسن ( ،)4831مجمع البيان فى تفسير القرآن ،تهران ،انتشارات ناصر
قلى پور ،آرين ( ،)4834مديريت رفتار سازمانى (رفتار فردى) ،تهران ،سمت ،چاپ
دوم.
گائينى ،ابوالفضل ،حسين زاده ،امير (« ،)4834پارادايم هاى سه گانه اثباتگرايى،
نوزدهم.
محمدزاده ،عباس و مهر وژان ( ،)4837آرمن ،رفتار سازمانی ،تهران ،دانشگاه علامه
هاينز وی ريچ و هرولد كونتز ( ،)4811اصول مديريت (چشم انداز جهانی) ،ترجمه
مقيمى ،سيد محمد ( ،)4831اصول و مبانى مديريت از ديدگاه اسلام ،تهران ،انتشارات
11
راه دان ،چاپ دوم.
واسطى ،زبيدى ،حنفى ،محب الدين ،سيد محمد مرتضى حسينى ( ،)4141تاج العروس
هرسى ،پاول ،كنت ،بلانچارد ( ،)4831مديريت رفتار سازمانى ،ترجمه قاسم كبيرى،