You are on page 1of 9

‫بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسالمی‬

‫رّحیم(‪)۱‬‬ ‫رّحمن ال‬ ‫م هللا ال‬ ‫بس‬

‫مد و آله الط ّاهرین س یّما‬


‫السالم علی سیّدنا مح ّ‬
‫ّ‬ ‫رب العالمین و الصّالة و‬
‫و الحمد هلل ّ‬

‫ین‪.‬‬ ‫ة هللا فی االرض‬ ‫بقی ّ‬

‫خیلی خوش‌‌آمدید برادران عزیز‪ ،‬خواهران عزیز‪ ،‬نمایندگان محترم مجلس شورای اسالمی‪ .‬این دی دار س الیانه‪ ،‬هم فرص تی اس ت‬

‫ج ه کنن د ب ه عظمت و‬
‫برای اینکه از مجلس شورای اسالمی تکریم بشود‪ ،‬چشمها به این نهاد ب اعظمت دوخت ه بش ود و هم ه تو ّ‬

‫میّت جایگاه مجلس‪ ،‬هم فرصتی است برای اینکه به نمایندگان محترم خداقوّت گفته شود‪ .‬یک سال زحمت کشیدید ــ حاال این‬
‫اه ّ‬

‫بار که سه سال زحمت کشیدید ــ و انصافاً جا دارد که در پایان هر سال یک خداقوّت صمیمی و از ته دل به نمایندگان محترم گفت ه‬

‫بشود؛ یکی از اهداف این جلسه این است‪ .‬احیاناً برخی نصایح و تذکّرات هم هس ت ک ه انس ان فک ر میکن د ش اید مفی د باش د و‬

‫ش اید اقتض ای اص ل ‪ ۵۷‬ق انون اساس ی هم باش د ک ه م ا ی ک ت ذکّراتی‪ ،‬گ اهی ی ک نص ایحی ب ه ش ما ع رض ک نیم‪.‬‬

‫من چند مطلب را آماده کرده‌ام که عرض کنم لکن قبل از شروع این مطالب الزم میدانم یاد کنم از حماسه‌ی عظیم فتح خرّمش هر؛‬

‫کار بزرگِ کم‌نظیر ح ّقاً و انصافاً؛ یع نی در اوای ل ف روردین‪ ،‬دوّم ف روردین س ال ‪ ۶۱‬آن عملی ّ ات ب زرگ فتح‌الم بین انج ام گ رفت‪ ،‬ب ا آن‬

‫پیروزی عظیمی که اتّفاق افتاد و بیش از پانزده هزار نیروی دشمن در آن عملیّات اسیر شدند‪ ،‬خب دیگر فک ر نمیش د ک ه ح اال ب ه‬

‫این زودی نیروهای مسل ّح ما به فکر یک عملیّات دیگری باشند‪ ،‬چه برسد به اینکه بگوییم به فک ر عملی ّ اتی باش ند ک ه دو براب ر ی ا‬

‫چند برابر [عملیّات] فتح‌المبین است؛ ا ّما این اتّفاق افتاد‪ .‬م ا وق تی ک ه ب ه فتح خرّمش هر نگ اه میک نیم‪[ ،‬می‌بی نیم] ک ه خب ی ک‬

‫حادثه‌ی معجز‌آسا بود؛ واقعاً معجز‌آسا بود‪ .‬بعد از فتح خرّمشهر‪ ،‬این واسطه‌ها‪ ،‬بعضی از رؤسای جمه ور و مانن د اینه ا [ب ه ای ران]‬

‫می بود در آفریقا‪ ،‬آمد به من گفت که امروز وضع شما ب ا دی روز ف رق‬
‫ت جاافتاده‌ی مه ّ‬
‫می‌آمدند؛ آقای سکوتوره(‪ )۲‬که خب شخصی ّ ِ‬

‫ت‪.‬‬ ‫ری اس‬ ‫ک زمینه‌ی دیگ‬ ‫حبت ی‬ ‫ال ً زمینه‌ی ص‬ ‫نی اص‬ ‫هر؛ یع‬ ‫اطر فتح خرّمش‬ ‫هخ‬ ‫د‪ ،‬ب‬ ‫میکن‬

‫عظمت فتح خرّمشهر چشمها را به خود جلب میکند ا ّما من میخواهم بگویم مهم‌تر از فتح خرّمشهر یا الاقل به هم ان ان دازه مهم‪،‬‬

‫دس است‪ ،‬این عملیّاتی که منتهی شد به فتح خرّمشهر؛ آن فداکاری‌ها‪ ،‬آن ابتکارها‪ ،‬آن نقش ه‌ها و‬
‫جریانات این عملیّات بیت‌المق ّ‬

‫ود‪.‬‬ ‫دریس بش‬ ‫گت‬ ‫گاه‌های جن‬ ‫د در دانش‬ ‫ده بای‬ ‫ر بن‬ ‫ه نظ‬ ‫هب‬ ‫ای جنگی‌ای ک‬ ‫طرحه‬

‫پیدا کردن راه میانه‪ ،‬زمین‌گیر کردن دشمن‪ ،‬محاصره کردن دشمن‪ ،‬مقاومت کردن و ایستادن در مقابل مشکل کمبودهای انس انی‬

‫میّت خیلی زی ادی دارد‪ .‬واقع اً اف راد [کتابه ای مربوط ه را]‬


‫و تس لیحاتی و ش هدای عالی‌مق امی ک ه م ا در این عملی ّ ات دادیم‪ ،‬اه ّ‬

‫ن عزیز وقت میکنید این کتابهایی را که در باب این عملیّات هس ت بخوانی د [ی ا ن ه]؛ ب ه‬
‫بخوانند‪ .‬من نمیدانم شما برادران و خواهرا ِ‬
‫نظر من وقت کنید بخوانید؛ جا دارد‪ .‬اگ ر ش ما فرص ت پی دا میکنی د ک ه در ش هر خودت ان عملی ّ اتِ انتخاب ات انج ام بدهی د‪ ،‬تبلیغ اتِ‬

‫انتخاباتی بکنید‪ ،‬با خیال راحت بروید بین مردم حرف بزنید‪ ،‬بعد مردم با خیال راحت بروند پای صندوق و اسم شما را بیندازند داخ ل‬

‫صندوق‪ ،‬بعد بیایید در مجلس و چهار سال در مجلس [باشید]‪ ،‬اگر این اتّفاقها می‌افتد‪ ،‬به خاطر آن فداکاری‌ها است‪ ،‬ب ه خ اطر آن‬

‫واقعی کلمه است‪ .‬آن وق تی ک ه مثال ً فرمان ده گ ردان در وس ط معرک ه‬


‫ِ‬ ‫شهادتها است‪ ،‬به خاطر‌ آن از‌خود‌گذشتگی‌های به معنای‬

‫احساس میکند نیروهایش ُبریده‌اند‪ ،‬امکانات ندارند‪ ،‬دستگاه ندارند‪ ،‬دشمن هم با دویست تانک دارد می‌آی د ط رف خ اک‌ریز اینه ا و‬

‫چه‌ها حرف میزند‪ ،‬اینه ا به‌زب ان آس ان اس ت؛ این‬


‫چه‌های خودش میرود روی خاک‌ریز می‌ایستد برای ب ّ‬
‫برای اینکه روحیه بدهد به ب ّ‬

‫ت متعارفِ بشری ــ یعنی طاقت متعارف بش ری این‌ق در نیس ت ــ عظمتش خیلی زی اد‬ ‫ت انصافاً فو ِ‬
‫ق طاق ِ‬ ‫کارهای بزرگ‪ ،‬این حرکا ِ‬

‫است؛ نگذارید اینها کهنه بشود‪ .‬شماها بر روی منبر بلندی نشس ته‌اید‪ ،‬من بر مجلس ش ورای اس المی؛ ص دای ش ما ب ه همه‌ی‬

‫کشور‪ ،‬بلکه به دنیا میرسد؛ نگذارید این ح وادث ب زرگ و این افتخ ارات عظیم کهن ه بش ود‪ ،‬کم‌رن گ بش ود‪ ،‬فرام وش بش ود‪ .‬خب‪،‬‬

‫اد!‬ ‫ارک ب‬ ‫ران مب‬ ‫ر همه‌ی مل ّت ای‬ ‫رداد ب‬ ‫وّم خ‬ ‫اءهللا س‬ ‫ان‌ش‬

‫ا ّما من چند مطلب یادداشت کرده‌ام که عرض کنم‪ :‬مطلب اوّل در مورد مسئله‌ی قانون است‪ ،‬دو سه نکته است که عرض میکنم؛‬

‫مطلب دوّم در مورد مجلس یازدهم است‪ ،‬همین مجلس شما؛ مطلب سوّم هم چن د توص یه اس ت ک ه ع رض خ واهم ک رد‪ .‬البتّ ه‬

‫خیلی از این مطالبی که من امروز به شما میگویم‪ ،‬بارها گفته شده؛ سال گذشته همین جا خیلی از حرفه ا را زدیم‪ )۳(،‬س الهای‬

‫ت‪.‬‬ ‫ه الزمی اس‬ ‫ر فی‌نفس‬ ‫ک ام‬ ‫رّر گفتن ی‬ ‫ذکّر دادن و مک‬ ‫نیدن و ت‬ ‫االخره ش‬ ‫ور‪ ،‬لکن ب‬ ‫قبلش هم همین‌ج‬

‫میّت قانونگذاری باید عرض بکنم درست است که شما برای مجلس دو ش أن قائلی د‪ ،‬ش أن قانونگ ذاری و ش أن‬
‫در مورد قانون ‌و اه ّ‬

‫نظارت ــ به همان معنایی که «نظارت» در قانون معنا شده ــ ا ّم ا ش أن قانونگ ذاری خیلی ب االتر از مس ئله‌ی نظ ارت اس ت؛ اص ل‬

‫مسئله برای مجلس‪ ،‬قانونگذاری است‪ .‬فلسفه‌ی قانون چیست؟ اصال ً چرا ما قانون الزم داریم؟ برای اینکه ثبات در زندگی ض رورت‬

‫حیاتی است‪ .‬اگر ثبات نباشد‪ ،‬جامعه غیر قابل پیش‌بینی باشد‪ ،‬برنامه‌ریزی نمیشود کرد‪ .‬برنامه‌ریزی مبتنی است ب ر اینک ه ش ما‬

‫دت بکنید‪ .‬چه جوری خاطرجمع میشوید؟ با قانون‪ .‬قانون در‬


‫دت یا بلندم ّ‬
‫بتوانید به آینده خاطرجمع باشید تا بتوانید برنامه‌ریزی میان‌م ّ‬

‫همه‌ی مسائل ــ مسائل اقتصادی‪ ،‬مسائل سیاسی‪ ،‬مسائل فرهنگی و غیره ــ قاعده وض ع میکن د؛ ق انون این اس ت‪ .‬اگ ر ق انون‬

‫نباشد‪ ،‬اصال ً زندگی مختل خواهد شد‪ .‬معروف است در دنیا که قانون بد‪ ،‬بهتر از بی‌قانونی است؛ در حالی که ق انون ب د ی ک آفت‬

‫بزرگی است‪ ،‬ا ّما میگویند از بی‌قانونی بهتر است‪ .‬پس مس ئله‌ی قانونگ ذاری خیلی مهم اس ت‪ .‬قانونگ ذاری‪ ،‬هم ب ه آح اد م ردم‬

‫امکان میدهد برای زندگی خودش ان برن امه‌ریزی کنن د‪ ،‬هم ب ه مجموعه‌ه ا و بنگاه‌ه ای گون اگون ف رهنگی و اقتص ادی و غ یره این‬

‫میّت قانونگذاری اس ت‪ .‬خب‪،‬‬


‫فرصت را میدهد‪ ،‬هم به مسئوالن کشورها و دولتها این فرصت را میدهد؛ قانون [مهم است]‪ .‬این اه ّ‬

‫اگر قانون نباشد‪ ،‬طبعاً روزمرّگی است‪ ،‬هرج‌ومرج است‪ .‬معروف است که قانونگذاری ریل‌گذاری است؛ ما هم این را مکرّر گفته‌ایم؛‬

‫آقای قالیباف هم االن در بیانشان بود؛ حرف درستی هم هست؛ منته ا ریل‌گ ذاری یع نی مس یر را ب رای نیروه ای اج رائی کش ور‬

‫آماده کردن‪ ،‬که از این مسیر بروند‪ .‬منتها در ریل‌گذاری خصوصیّتی وجود دارد و آن اینکه آن کسی که روی ریل حرکت میکن د‪ ،‬دیگ ر‬

‫اجرائی ما و دولتها در طول ت اریخ‪ ،‬م واردی‬


‫ِ‬ ‫قدرت چپ و راست رفتن ندارد ــ قطار از روی ریل حرکت میکند ــ در حالی که مسئوالن‬

‫خص ک ردن اس ت‪.‬‬


‫از قوانین تخط ّی میکنند‪ .‬پس در واقع بگوییم [قانونگ ذاری] جادّه‌س ازی اس ت‪ .‬ولی ب ه ه ر ح ال مس یر را مش ّ‬
‫قانونگذاری یک نسبتی با سیاستهای کل ّی دارد؛ چون یک چیزی هم در قانون اساسی به نام سیاستهای کل ّی هست‪ .‬این سؤال‬

‫گاهی مطرح میشود که خب سیاستهای کل ّی چه‌کاره است؟ قانونگ ذاری چه‌ک اره اس ت؟ پاس خش این اس ت ک ه ع رض میکنم‪:‬‬

‫خص میکن د؛‬


‫سیاستهای کل ّی جهت را معیّن میکند‪ ،‬قانونگذاری راه‌ه ا و جادّه‌ه ایی را ک ه ب ه این جهت میش ود ح رکت ک رد مش ّ‬

‫فرقش این است‪ .‬مثال ً در سیاستهای کل ّی گفته میشود باید برویم طرف شمال؛ ا ّما راه به سمت شمال‪ ،‬راه‌های متع ّ‬
‫ددی اس ت؛‬

‫این دولت میگوید من این راه را انتخ اب میکنم‪ ،‬آن دولت میگوی د من این راه [دیگ ر] را انتخ اب میکنم؛ اش کالی ن دارد‪ .‬لذاس ت ک ه‬

‫سیاستهای کل ّی برای همه‌ی س الیق و همه‌ی ش یوه‌های م دیریّتی ظ رفیّت دارد‪ .‬این مجلس میگوی د من این ق انون را ب رای این‬

‫[مورد] انتخاب میکنم‪ ،‬یک مجلس دیگ ر ممکن اس ت ی ک ق انون دیگ ری را انتخ اب بکن د؛ تف اوتش این اس ت‪ .‬خب این خیلی مهم‬

‫است که جهت باید فراموش نشود‪ .‬ق انون از آن «جهت» بای د تخط ّی نکن د؛ نس بت بین سیاس ت‌گذاری و قانونگ ذاری این اس ت‪.‬‬

‫خب‪ ،‬خود قانون‌نویسی و قانونگذاری هم یک اصولی دارد‪ ،‬که البتّه این اصول در سیاستهای تقنین آمده؛ که حاال آن سیاستها هم‬

‫متأسفانه نشده و چند سال است که مانده‪ .‬یکی از کارهایی که باید حتماً انجام بگیرد‪ ،‬تق نین ب رای‬
‫ّ‬ ‫باید تبدیل به قانون بشود که‬

‫شیوه‌ی قانونگذاری است ــ قانونگ ذاری ب رای ش یوه‌ی قانونگ ذاری ــ ت ا معل وم باش د ک ه قانونگ ذاری چ ه ج وری انج ام میگ یرد‪.‬‬

‫ددی تنظیم شده‪ ،‬در مورد خصوصیّات قانون‪ ،‬نکاتی‬


‫ما در آن سیاستهای کل ّی(‪ )۴‬که با مشورت مجمع تشخیص و صاحب‌نظران متع ّ‬

‫رض میکنم‪:‬‬ ‫اع‬ ‫وردش را من اینج‬ ‫ار م‬ ‫ه چه‬ ‫اال س‬ ‫هح‬ ‫ردیم ک‬ ‫رک‬ ‫را ذک‬

‫دداً احتی اج ب ه استفس اریّه‌ی مجلس‬


‫یکی‌ مسئله‌ی تأویل‌ناپذیری قانون است؛ یعنی قانون صریح باید باشد‪ ،‬جوری نباشد ک ه مج ّ‬

‫داشته باشد که باز یک بحث تکراری‌ای پیش بیاید؛ باید به کارشناسی جامع اتّکاء داشته باشد‪ ،‬اتقان داشته باشد‪ ،‬واقع اً روی آن‬

‫کارشناسی شده باشد‪ ،‬قابل اجرا باشد‪ .‬یکی از خصوصیّاتِ قانونِ خوب قابل اجرا بودن است؛ اگ ر ی ک ق انونی اس ت ک ه از لح اظ‬

‫ن خوبی نیست‪ .‬خب‪ ،‬خیلی از آرزوها را انس ان دارد‬


‫منابع مالی کشور‪ ،‬از لحاظ ظرفیّتهای کشور قابل اجرا نیست‪ ،‬این قانون‪ ،‬قانو ِ‬

‫منتها باید دید میتوانیم این آرزو را عملی بکنیم‪ ،‬یعنی اگر مثال ً شما به جای اینکه نماینده‌ی مجلس باشید‪ ،‬وزی ر فالن دولت بودی د‬

‫یا رئیس فالن دولت بودید‪ ،‬میتوانستید این را اج را کنی د؟ این مهم اس ت؛ این را بای د در نظ ر گ رفت‪ .‬وق تی ک ه میخ واهیم ق انون ‪ ‬‬

‫بگذاریم‪ ،‬قابل اجرا بودن قانون معلوم بشود‪ .‬ثبات قانون یکی از خصوصیّات است؛ البتّه قانون باید بِروز بشود؛ در این ش کّی نیس ت‬

‫لکن به‌روز شدن قانون یک حرف است‪ ،‬تغییرات پی‌درپی‪ ،‬تبصره زدن و مانند اینها یک حرف دیگ ر اس ت ک ه [این] از ح الت ق انونی‬

‫خواه د افت اد‪ .‬من ّقح(‪ )۵‬بای د باش د؛ ب دون تع ارض بای د باش د‪ .‬خب اینه ا بای دها اس ت؛ از این بای دها‪ ،‬نبای دها را میش ود فهمی د‪.‬‬

‫یکی از نبایدها انباشته شدن قانون است که حاال [هم] گفتند‪ ،‬گزارش ی هم ب ه من رس یده ب ود ک ه ق وانین ب ه وس یله‌ی ه وش‬

‫مصنوعی دارد تنقیح میشود که این تعارضها از بین برود؛ تعارض قوانین که ناشی از انباشته ش دن ق انون اس ت‪ .‬مثال ً ی ک موض وع‬

‫واحد در قانون بودجه‌ی سال می‌آید‪ ،‬فرض کنید که در قانون مربوط به محیط زیس ت می‌آی د‪ ،‬و در ب رخی ق وانین [دیگ ر]؛ خب‪ ،‬این‬

‫قوانین با همدیگر ممکن است سازگار نباشد؛ وقتی تکلیف‪ ،‬بین قوانین مختلف معط ّل شد‪ ،‬آدمی که میخواهد سوء‌ استفاده کن د‪،‬‬

‫س وء‌اس تفاده میکن د‪ .‬این قانون‌دان انِ قانون‌ش کن ک ه بن ده باره ا تک رار ک رده‌ام‪ )۶(،‬همین جاه ا اس ت ک ه اس تفاده میکنن د‪.‬‬

‫ی ناظر به منافع اشخاص‪ ،‬یکی از آفات قانونگذاری است که قانون ناظر باشد به منافع فالن قشر یا فالن ش خص ی ا فالن‬
‫قانونگذار ِ‬
‫رد‪.‬‬ ‫راقبت ک‬ ‫دم‬ ‫ه بای‬ ‫تک‬ ‫انون اس‬ ‫ات ق‬ ‫ا آف‬ ‫ه؛ اینه‬ ‫مجموع‬

‫من قبال ً ــ حاال یادم نیست سال قبل بود یا جلسه‌ی قبل ــ راجع به مسئله‌ی افزایش طرحها یک تذکّرکی به دوستان عرض کردم؛‬

‫(‪ )۷‬گفتم نگذارید طرح بر الیحه غلبه پیدا کند‪ .‬خب‪ ،‬وقتی الیحه می‌آید‪ ،‬در واقع دولت خ ودش دارد میگوی د من میت وانم این ک ار را‬

‫انجام بدهم ا ّما طرح نه‪ .‬ممکن است شما با زحمت زیادی یک طرحی را فراهم بکنی د‪ ،‬بع د ب ا زحمت زی ادی آن ط رح را در مجلس‬

‫تصویب بکنید‪ ،‬بعد به دولت که میرسد بگوید خب من مثال ً این امکان را ندارم یا اجرا نمیشود؛ یعنی زحمتها از بین میرود‪ .‬اینک ه من‬

‫گفتم ناظر به اجرا [باشد‪ ]،‬یک بخش آن هم همین مسئله‌ی کاهش طرح است‪ .‬حاال البتّه ی ک جاه ایی ط رح بای د باش د ک ه من‬

‫بعداً اشاره میکنم؛ یک مواردی هس ت ک ه اگ ر مجلس ب ه خ ودش نجنب د و ط رح احاله(‪ )۸‬نکن د‪ ،‬اص ال ً کش ور معط ّ ل میمان د؛ ا ّم ا‬

‫یرد‪.‬‬ ‫ام بگ‬ ‫وایح انج‬ ‫ر روی ل‬ ‫رح‪ ،‬ب‬ ‫ار مجلس بیش از ط‬ ‫هک‬ ‫دک‬ ‫د این باش‬ ‫ت کل ّی بای‬ ‫سیاس‬

‫یکی از آفات قانونگذاری که خب این هم برای دوستان کامال ً روشن اس ت‪ ،‬اثرپ ذیری نماین ده‌ی قانونگ ذار از ج و اس ت؛ ج وزدگی‪.‬‬

‫گاهی اوقات میشود تبلیغات اصحاب تبلیغ‪ ،‬حاال چه دشمن‪ ،‬چه آنهایی ک ه دش من هم نیس تند ا ّم ا خب ب االخره اه ل تبلیغ ات و‬

‫مانند این چیزها هستند‪ ،‬یک جوّی‪ ،‬فضائی درست میکند؛ این در روح قانونگذار نباید اثر بگذارد؛ ع رض من این اس ت‪ .‬اینک ه «ح اال‬

‫بدشان می‌آید»‪« ،‬در بین مردم این‌جوری میشود»‪« ،‬فالن‌کسها اعتراض میکنند‪ ،‬ای راد میکنن د»‪ ،‬اینه ا بای د مطلق ا در قانونگ ذاری‬

‫اگون‪.‬‬ ‫ته‌بندی‌های گون‬ ‫ا دس‬ ‫احی‪ ،‬ی‬ ‫ات جن‬ ‫ا مالحظ‬ ‫وزدگی‪ ،‬ی‬ ‫ذارد‪ .‬ج‬ ‫أثیر نگ‬ ‫ت‬

‫خب دسته‌بندی‌ها هست؛ در مجلس هم هست؛ هم در مجلس شما هس ت‪ ،‬هم در مج الس قبلی ب وده‪ .‬چ اره‌ای هم نیس ت؛‬

‫باالخره سالیق‪ ،‬مختلف است دیگر؛ یک دسته یک جور فکر میکنند راجع به مسائل‪ ،‬یک دسته یک جور دیگر‪ .‬این دسته‌بندی‌ها که‬

‫ناگزیر هم هست تا یک حدودی‪ ،‬اینها در قانونگذاری اثر نگذارد‪ .‬اینکه میگوین د دوقط بی دوقط بی‪ ،‬معن ای دوقط بی همین اس ت؛‬

‫معنای دوقطبی اختالف سلیقه نیست؛ خب اختالف سلیقه همیشه هست‪ ،‬همیشه بوده‪ .‬معنای دوقط بی این اس ت ک ه وق تی‬

‫این اختالف سلیقه به وجود آمد در هر تصمیمی به جای اینکه به حق و مصلحت فکر کنیم‪ ،‬به جایگاه این دسته‌بندی فکر میک نیم؛‬

‫دسته‌ی ما این‌جوری میخواهد‪ ،‬پس باید این بشود؛ حاال حق هست یا نیست‪ ،‬مصلحت هست یا نیست‪[ ،‬فرقی نمیکند؛] معن ای‬

‫دوقطبی این است‪ .‬خب اینها حاال راجع به مسائل قانون‪ .‬قانون را باید به سالمت‪ ،‬با طهارت‪ ،‬به نام خدا‪ ،‬برای خدا‪ ،‬باید این‌ج وری‬

‫قانون را نوشت که اگر این[طور] شد‪ ،‬آن وقت برکت پیدا میکند‪ .‬قانون اگر این‌جور با این مالحظ ات و ب ا نیّت خ وب نوش ته بش ود و‬

‫ک مطلب‪.‬‬ ‫د‪ .‬این ی‬ ‫ل کنن‬ ‫وند عم‬ ‫ار میش‬ ‫ا هم ناچ‬ ‫ر دولته‬ ‫د‪ .‬دیگ‬ ‫دا میکن‬ ‫رکت پی‬ ‫اً ب‬ ‫ود‪ ،‬واقع‬ ‫ویب بش‬ ‫تص‬

‫مطلب بعدی در مورد مجلس کنونی است‪ .‬من از اوّل تشکیل این مجلس‪ ،‬اعتق اد خ ودم و عالقه‌ی خ ودم ب ه این مجلس را ک ه از‬

‫روی اط ّالع ب ود‪ ،‬ع رض ک ردم‪ ،‬گفتم مجلس‪ ،‬مجلسِ انقالبی اس ت‪ )۹(.‬االن هم من بع د از س ه س ال همین را تک رار میکنم‪ .‬این‬

‫مجلس بحمدهللا مجلسی است انقالبی‪ ،‬باسواد‪ ،‬جوان‪ُ ،‬پرتحرّک‪ُ ،‬پرکار‪ .‬البتّه قضاوتهایی که انسان راجع به ی ک مجموع ه میکن د‪،‬‬

‫با نگاه به مجموعه است؛ حاال یک استثناهایی هم ممکن است وجود داشته باشد؛ به آن استثناها کاری ن داریم‪ .‬مجموع ه را ک ه‬

‫انسان نگاه میکند‪ ،‬با نگاه مجم وعی‪ ،‬این مجلس انص افاً ی ک مجلس انقالبی اس ت‪ .‬ح اال از گوش ه و کن ار‪ ،‬از چپ و راس ت‪ ،‬ی ک‬

‫متلکی‪ ،‬یک حاشیه‌ای‪ ،‬یک مثال ً چیزی گاهی به مجلس زده میشود‪ ،‬خب بگویند؛ نمیش ود انتظ ار داش ت ک ه هم ه از آدم تعری ف‬
‫کنند؛ نه‪ ،‬باالخره مخالفتهایی هم میشود‪ ،‬ا ّما واقع قضیّه همین است که عرض کردم؛ یعنی از روی آن اط ّالع و آگاهی‌ای ک ه بن ده‬

‫یّات را دارد‪.‬‬ ‫افاً این خصوص‬ ‫ه این مجلس انص‬ ‫تک‬ ‫ور] اس‬ ‫دارم‪ ،‬این‌[ج‬

‫مجلس یازدهم مشکالت کشور را شناخته؛ مهم این است‪ .‬مشکالت کشور شناخته شده و بر اساس ش ناخت مش کالت‪ ،‬ق انون‬

‫گذاشته شده‪ .‬این تفصیلی که آقای قالیب اف دادن د ــ ک ه قبال ً هم ی ک گ زارش مفصّ لی ب رای من فرس تاده بودن د؛ [البتّ ه] من از‬

‫جاهای دیگر هم گزارش دارم‪ ،‬یعنی گزارش فقط گزارش مجلس نیست ــ از کارهایی که شده‪ ،‬قانونهایی که تصویب ش ده ی ا االن‬

‫در مجرای تصویب قرار دارد‪ ،‬اینها همه حاکی از آشنایی با مشکالت کشور است‪ .‬وقتی مش کالت را انس ان دانس ت‪ ،‬ق انون را ب ر‬

‫طبق مشکل وضع میکند‪ .‬هدف این قوانین‪ ،‬مبارزه با فساد بوده‪ ،‬رفع تبعیض بوده‪ ،‬رفع انحصار بوده‪ ،‬بهبود فضای کسب‌و‌کار ب وده و‬

‫بقیّه‌ی مسائل اقتصادی دیگر‪ .‬این قوانین با ص راحت و ق اطعیّت نظ ر داده‪ ،‬حکم ک رده و تص ویب ش ده‪ .‬این هم مهم اس ت؛ یع نی‬

‫ت‪.‬‬ ‫ن اس‬ ‫ریح و روش‬ ‫ت‪ ،‬ص‬ ‫وانین نیس‬ ‫ا در ق‬ ‫د اینه‬ ‫انی و مانن‬ ‫ه و الپوش‬ ‫مالحظ‬

‫برخی از این قوانی نی ک ه ش ما تص ویب کرده‌ای د‪ ،‬ق وانین راه بردی اس ت؛ یع نی ق وانین موض عی و مقطعی نیس ت‪ ،‬ی ک ق وانین‬

‫راهبردی است برای کشور که واقعاً جای احترام و تمجی د دارد؛ چ ه در زمینه‌ه ای اقتص ادی‪ ،‬چ ه در زمینه‌ه ای غ یر اقتص ادی؛ در‬

‫می اس ت‪ .‬این‬
‫همه‌ی اینها‪ .‬قانون «اقدام راهبردی»(‪ )۱۰‬که همان اوّلِ کار تصویب کردید‪ ،‬یک قانون اساسی است‪ ،‬یک ق انون مه ّ‬

‫[قانون]‪ ،‬کشور را از سرگردانی در قضیّه‌ی هسته‌ای نج ات داد؛ یع نی آن ح الت ح یرت و ح الت ن دانم‌کاری [را از بین ب رد]‪ .‬وق تی‬

‫ندانم‌کاری و حیرت هست‪ ،‬انسان به مقتضای ه ر ق دمی ی ک تص میمی میگ یرد و گ اهی تص میم‌های متع ارض! این ق انون ک امال ً‬

‫خص کرد که باید چه کار کنیم‪ ،‬االن هم داریم نشانه‌هایش را در دنیا مشاهده میکنیم‪ .‬ی ا ق انون «حم ایت از خ انواده و ج وانی‬
‫مش ّ‬

‫جمعیّت»(‪ )۱۱‬که به معنای واقعی کلمه از آن قانونهای حیاتی است‪ .‬بنده سالها است ــ یعنی چند سال است ــ این را میگ ویم‪،‬‬

‫ا ّم ا قانون شما غیر از گفتن ما است؛ گفتن ما در مواردی حالت نصیحت پیدا میکند‪[ ،‬ولی] قانون شما اجرائی و الزامی است‪ ،‬بای د‬

‫می است‪ .‬یا قانون «جهش تولی د دانش‌بنی ان»؛(‪ )۱۲‬اینه ا ق وانین راه بردی اس ت‪ .‬ق وانین‬
‫عمل بشود‪ .‬این قانون خیلی قانون مه ّ‬

‫ت‪.‬‬ ‫بردی اس‬ ‫وانین راه‬ ‫اق‬ ‫ه اینه‬ ‫تک‬ ‫ل هس‬ ‫ری هم از این قبی‬ ‫دیگ‬

‫یکی از امتیازات مجلس یازدهم که من اصرار دارم این را بگویم و به زبان بیاورم‪ ،‬ساده‌زیستی اس ت؛ یع نی ت ا‌ آنج ایی ک ه ب ه من‬

‫گزارش شده نسبت به بسیاری از افراد این مجلس‪ ،‬رفتار اشرافی‌مآبانه و نگاه از موضع باال و به مردم بی‌اعتنائی کردن‪ ،‬یا نیست‬

‫یا کمتر هست‪ .‬حاال عرض کردم استثناهایی هم وجود دارد؛ یعنی استثناها هم االن جلوی چشم بنده هست‪ ،‬ا ّما روش کل ّی این‬

‫است؛ این روش کل ّی خیلی چیز خوبی است‪ .‬اینها را از دست ندهید؛ من میخواهم ع رض بکنم این نشست‌وبرخاس ت ب ا م ردم‪،‬‬

‫این تواضع در مقابل مردم‪ ،‬این شنیدن حرف مردم را از دست ندهید‪ .‬البتّه شنیدن حرف م ردم غ یر از وع ده دادن ب ه م ردم اس ت؛‬

‫یعنی این‌جور نباشد که وقتی در شهر خودتان در حوزه‌ی انتخابیّه نشسته‌اید و آمدند شکایت کردند‪ ،‬شما همین‌طور وعده بدهید؛‬

‫ل نظام هم نمیتوان د عم ل کن د‪ .‬وع ده‬


‫نه‪ ،‬این وعده را نه شما میتوانید عمل کنید‪ ،‬گاهی مجلس هم نمیتواند عمل کند‪ ،‬گاهی ک ّ‬

‫ندهید؛ بشنوید‪ ،‬بگویید تالش میکنیم‪ ،‬زحمت میکشیم‪ ،‬شاید حل بشود؛ یعنی شنیدن ح رف م ردم ب ا چه ر‌ه‌ی ب از و روی خ وش‪،‬‬

‫د! گفت‪:‬‬ ‫ردم اَخم‌وتَخم میکردن‬ ‫ام‬ ‫ی‌ها ب‬ ‫دون اَخم‌وتَخم‪ .‬بعض‬ ‫ب‬

‫اش‬ ‫ره مب‬ ‫ود گ‬ ‫رهی‪ ،‬خ‬ ‫نی گ‬ ‫ون وا نمیک‬ ‫چ‬
‫اده نیست(‪)۱۳‬‬ ‫تت گش‬ ‫و دس‬ ‫اش چ‬ ‫اده ب‬ ‫ابرو‌گش‬

‫میّت دارد؛ اینها را داشته باش ید‪.‬‬


‫یعنی باالخره با ابروی گشاده و با روی باز با مردم روبه‌رو شدن‪ ،‬اینها خیلی ارزش است‪ ،‬اینها اه ّ‬

‫این نقاط قوّت را ــ که من عرض کردم و خود شما هم کامال ً بهتر از من میدانید ــ برای این گفتیم که در این سال آخر‪ ،‬اینها را ادامه‬

‫د‪.‬‬ ‫بدهی‬

‫حساسی است‪ .‬حاال بعداً ممکن است یک کلمه‌ای هم راجع به این س ال آخ ر ع رض بکنم‪ .‬یکی از گرفتاری‌ه ای‬
‫ّ‬ ‫سال آخر‪ ،‬سال‬

‫کشور‪ ،‬سال آخر مجالس است که در شرف انتخابات و نگاه مردم و مانند این چیزها است‪ .‬غرض‪ ،‬این نقاط ق وّت خودت ان را در این‬

‫ص دق»؛(‪ )۱۴‬این‌ج وری‬
‫ج ِ‬ ‫ل صِدقٍ َو اَ ِ‬
‫خرجنی‌ ُمخ َر َ‬ ‫بِ اَدخِلنی‌ ُمد َ‬
‫خ َ‬ ‫سال آخر ادامه بدهید؛ سالم وارد شدید‪ ،‬سالم خارج بشوید‪َ « .‬ر ّ‬

‫باشد ان‌شاءهللا؛ از کار‪ ،‬آنچه برای انسان میماند این است‪ .‬اینکه حاال ما دوره‌ی بعد هم انتخاب بش ویم ی ا نش ویم‪ ،‬اینه ا مس ائل‬

‫دنیایی است؛ مسائل درجه‌ی چندم است‪ .‬اصل قضیّه این است که چه ما بعداً به مجلس بیاییم چه نیاییم‪ ،‬کاری که تا االن کردیم‬

‫ت‪ .‬خب‪ ،‬این هم مطلب دوّم‪.‬‬ ‫یّه این اس‬ ‫ل قض‬ ‫یرد؛ اص‬ ‫رار بگ‬ ‫ال ق‬ ‫دای متع‬ ‫ول خ‬ ‫ورد قب‬ ‫م‬

‫مطلب سوّم هم بعضی از توصیه‌ها است که عرض کردیم چند توصیه عرض میکنیم‪ .‬البتّه عرض ک ردم ک ه این توص یه‌ها را قبال ً هم‬

‫ته‌ایم‪.‬‬ ‫ان گذاش‬ ‫ما در می‬ ‫اش‬ ‫ب‬

‫توصیه‌ی اوّل عبارت است از نوع رابطه‌ی مجلس با قوای دیگر بخصوص با ق وّه‌ی مجری ّ ه؛ این‪ ،‬آن مطلب اساس ی اس ت‪ .‬بای د ن وع‬

‫رابطه را تنظیم کرد‪ .‬یک دوگانه‌ای اینجا وجود دارد‪ :‬دوگانه‌ی تقریب و تخریب؛ یک نگاه‪ ،‬نگاه تقریبی است؛ یک نگ اه‪ ،‬نگ اه تخری بی‬

‫ت‪.‬‬ ‫اس‬

‫در نگاه تخریبی‪ ،‬رقیب‌پنداریِ قوّه‌ی دیگر حاکم بر ذهنیّتها است؛ حاال قوّه‌ی قضائیّه کمتر‪ ‌،‬عمده قوّه‌ی مجریّه و قوّه‌ی مقنّنه اس ت‬

‫که اینها خود را رقیب هم خیال کنند؛ رقیبی است که باید شانه‌ی طرف مقابل را به زمین برساند؛ این نگاه‪ ،‬نگاه خطرناکی اس ت‪.‬‬

‫حاال‪ ،‬هم از ن احیه‌ی دولت ممکن اس ت این اتّف اق بیفت د‪ ،‬هم از ن احیه‌ی مجلس ممکن اس ت اتّف اق بیفت د؛ یع نی ه ر دو ط رف‬

‫میتوانند در این نگاه غلط مشکل درست کنند‪ .‬دولتها گاهی اوقات مجلس را ی ک ام ر زائ د‪ ،‬ی ک ام ر م زاحم ب ه حس اب می‌آورن د؛‬

‫گاهی لج میکنند‪ .‬سالها پیش یکی از رؤسای محترم مجلس‪ ،‬پیش من شکایت میک رد ک ه این دولت اص ال ً ب ه م ا الیح ه نمیده د!‬

‫بیکار مانده‌ایم‪ .‬این واقعیّت دارد! یعنی یک مجلس ی تش کیل ش ده ب ود ک ه ت رکیب مجلس ب رخالف می ل آن دولت ب ود؛ این دولت‬

‫همکاری نمیکرد‪ ،‬اصال ً الیحه نمیداد‪ .‬اینکه گفتم بعضی اوق ات ط رح واجب میش ود‪ ،‬اینج ا اس ت‪ .‬وق تی ک ه دولت الیح ه نمیده د‪،‬‬

‫عالجش این است شما هم مدام پشت سر هم طرح تنظیم کنید و تصویب کنید و ارائه بدهید‪ ،‬ابالغ کنید‪ .‬یع نی ی ک دولت وق تی‬

‫میخواهد مجلس را اذیّت کند‪ ،‬یکی از راه‌هایش همین است که اصال ً [الیحه ندهد]‪ .‬طبعاً وقتی الیحه نیامد‪ ،‬کشور معط ّل میمان د‪.‬‬

‫این نمونه‌ی واقعی است؛ این مثالی است که اتّفاق افتاده‪ .‬یا ق انون تنظیم میش ود‪ ،‬ابالغ میش ود‪[ ،‬بع د] ق انون را بگذارن د داخ ل‬

‫دتها اس ت تنظیم نش ده‪ .‬ق انونِ‬


‫کِشو و درش را هم قفل کنند! اجرا نکنند‪[ .‬یا] قانونی است که ابالغ ش ده ا ّم ا آیین‌نامه‌ه ایش م ّ‬

‫بدون آیین‌نامه که قابل اجرا نیست؛ باید آیین‌نامه درست بشود‪ ،‬باید داده بشود برای [اجرا]؛ این کار نمیشود‪ .‬اینها از طرف دولتها‪.‬‬
‫از ناحیه‌ی مجلس‪ ،‬افراط در به‌کارگیری ابزارهای نظارتی‪ .‬خب بله‪ ،‬ش ما ابزاره ای نظ ارتی داری د؛ از س ؤال و ت ذکّر‪ ،‬ت ا استیض اح‪.‬‬

‫خب‪ ،‬اینها به جای خودش باید به کار برود‪ ،‬اینها ابزارهای مجلس است؛ مجلس چاره‌ای ندارد‪ ،‬برای اداره‌ی کشور به اینه ا احتی اج‬

‫دارد ا ّما افراط در به‌کارگیری اینها ن ه‪ .‬وزرا در دولته ای مختل ف مک رّر پیش بن ده آمده‌ان د و از تع داد س ؤالهایی ک ه از اینه ا میش ود‬

‫شکایت کرده‌اند؛ میگویند اصال ً وقت ما بیشتر به پاسخ به این سؤالها میگذرد که [باید] یا برویم کمیسیون‪ ،‬یا ب رویم ص حن مجلس‬

‫جوابِ سؤال بدهیم‪ .‬یا مثال ً فرض بفرمایید وزیر از مجلس رأی اعتماد گرفته‪ ،‬چند ماه بعد ــ سه ماه بعد‪ ،‬چهار ماه بعد ــ همین وزیر‬

‫استیضاح بشود! خب استیضاح برای چه؟ مگر در یک وزارتخانه در سه ماه چه‌کار میشود کرد که اگر نکرد‪ ،‬آدم استیض احش بکن د؟‬

‫این افراط در به کارگیری ابزارهای نظارتی است‪ .‬یا از این قبیل چیزهایی که تکرار نکنیم بهتر است‪ .‬بنابراین این یک نگاه اس ت ک ه‬

‫ت‪.‬‬ ‫ل اس‬ ‫رف مقاب‬ ‫یط‬


‫دار ِ‬ ‫اه رقیب‌پن‬ ‫ت‪ ،‬نگ‬ ‫ریب اس‬ ‫اه تخ‬ ‫اه‪ ،‬نگ‬ ‫نگ‬

‫ت‪:‬‬ ‫ام اس‬ ‫وعه‌ی نظ‬ ‫دن مجم‬ ‫ره دی‬ ‫ک پیک‬ ‫اه ی‬ ‫ه‪ ،‬نگ‬ ‫رن‬ ‫اه دیگ‬ ‫ک نگ‬ ‫ی‬

‫ار‬ ‫ه درد آورد روزگ‬ ‫وی ب‬ ‫و عض‬ ‫چ‬

‫رار(‪)۱۵‬‬ ‫دق‬ ‫وها را نمان‬ ‫ر عض‬ ‫دگ‬

‫م ل هم‬
‫[نظام] یک پیکر است‪ :‬یکی قلب است‪ ،‬یکی مغز است‪ ،‬یکی شبکه‌ی عصبی است؛ اینها باید با همدیگر کار کنند‪ .‬اگر مک ّ‬

‫نباشند‪ ،‬مغزی که قلب کمکش نکند‪ ،‬قلبی که مغز کمکش نکن د‪ ،‬ش بکه‌ی اعص ابی ک ه مغ ز کمکش نکن د ب ه ک ار نمی‌آی د؛ بای د‬

‫همدیگر را [تکمیل کنند]؛ اصال ً مکمل هم هستند‪ .‬این ی ک نگ اه اس ت‪ .‬این نگ اه‪ ،‬نگ ا ِه درس تی اس ت؛ این نگ اه‪ ،‬آن نگ ا ِه واقعی‬

‫م من این است که نگاه مجلس در این یک سال ــ حاال شما ک ه در س ال چه ارم [و آخ ر مجلس]‬
‫است‪ .‬بنابراین توصیه‌ی اوّل و مه ّ‬

‫هستید‪ ،‬کاّل ً [نگاه] مجالس؛ چه شما باشید‪ ،‬چه دیگری ــ بایستی نگا ِه همکاری و هم‌افزایی باشد‪ .‬البتّه ما به دولت و ب ه ق وّه‌ی‬

‫ج ه‬
‫قضائی ّه در موارد خودش این تذکّرات را میدهیم؛ حاال هم به شما عرض میکنیم‪ .‬خب دولت بار اجرا را بر دوش دارد؛ این را که تو ّ‬

‫د م دیر‪ ،‬در ق وّه‌ی مجری ّ ه بوده‌ای د و میدانی د‬ ‫دارید! بعضی از شماها‪ ،‬خودتان قبال ً در قوّه‌ی مجریّه بوده‌اید‪ ،‬چه در ح ّ‬
‫د وزیر‪ ،‬چه در ح ّ‬

‫قوّه‌ی مجریّه با قوّه‌ی مقنّنه فرق میکند‪ .‬آنجا ک ار هس ت‪ ،‬تالش هس ت‪ ،‬فش ار ک ار هس ت‪ ،‬توقّ ع هس ت‪ ،‬مطالب ه هس ت؛ بای د‬

‫مراعات قوّه‌ی مجری ّه را کرد و بعضی از مناقشات غیر منطقی را نباید دخالت داد‪ .‬گاهی اوقات میش ود ک ه مجلس وق تی ب ا دولت‬

‫ده‌ای از این بداخالق‌ها که گوشه کنار نشسته‌اند‪ ،‬فوراً در روزنامه و در فضای مجازی و مانند اینه ا میگوین د‪:‬‬
‫همکاری میکند‪ ،‬یک ع ّ‬

‫«مجلس استقالل خودش را از دست داد‪ ،‬مجلس دولتی شد!»؛ به اینها اصال ً اعتنا نکنید‪ .‬یا از روی غرض این حرفها گفته میش ود‬

‫ود‪.‬‬ ‫ه میش‬ ‫ا گفت‬ ‫ام این حرفه‬ ‫لحت نظ‬ ‫ا از روی بی‌اط ّالعی از مص‬ ‫ی‬

‫یکی از مواردی که من [بر آن] تکیه میکنم‪ ،‬همین مس ئله‌ی بعض ی از س خت‌گیری‌ها در م ورد وزرائی اس ت ک ه ب ه مجلس ارائ ه‬

‫دتها‬
‫میشود‪ .‬گاهی اوقات در مورد وزیر پیشنهادی دولت یک سخت‌گیری‌های غیرالزمی میشود که موجب میشود ک ه وزارتخان ه م ّ‬

‫بی‌وزیر بماند و با سرپرست اداره بشود؛ خب این به کشور ضربه میزند‪ .‬باید دقّت کرد‪ ،‬بایس تی ص الحیّتها را تش خیص داد‪ ،‬در این‬

‫د معقول؛ حاال االن در چند وزارتخانه ما وزیر نداریم که اینها همه به مجلس‬
‫د منطقی‪ ،‬در ح ّ‬
‫تردیدی نیست‪ ،‬منتها سخت‌گیری در ح ّ‬

‫د‪.‬‬ ‫می‌آین‬

‫یک توصیه‌ی دیگری هم که میخواهم عرض بکنم‪[ ،‬این است که] حفظ حرّیّت و صراحتی که شما دارید‪ ،‬خیلی خوب اس ت‪ .‬ح رّیّت‬
‫و صراحت این مجلس خوب است‪ .‬این حرّیّت و صراحت را با تقوا و صداقت کافی حتماً همراه کنید؛ یعنی اگر بن ا اس ت ی ک چ یزی‬

‫گفته بشود‪ ،‬یک حرفی گفته بشود‪ ،‬خب ب ا ص راحت گفت ه بش ود‪ ،‬منته ا رع ایت ص داقت بش ود‪ ،‬رع ایت تق وا بش ود‪ .‬ق رآن ک ریم‬

‫َّذین آ َمن وا»‪ )۱۶(.‬اگ ر چ یزی اس ت ک ه میت وان ب ه دس تگاه‌های مس ئول‪،‬‬


‫ِش ُة فِی ال َ‬ ‫َّذین ُیحِب ّ ونَ اَن تَش ی َ‬
‫ع الفاح َ‬ ‫میفرمای د‪« :‬اِنَّ ال َ‬

‫دستگاه‌های اط ّالعاتی‪ ،‬دستگاه‌های دولتی تذکّر داد و گفت و جلویش را گرفت‪ ،‬لزومی ن دارد ک ه انس ان این را عل نی بکن د‪ .‬ی ک‬

‫جایی البتّه چرا‪ ،‬الزم است‪ ،‬ا ّم ا آنجا هم بایست تقوا رعایت بشود‪ ،‬صداقت رعایت بشود‪ .‬گاهی ما میخواهیم به فالن مسئول مثال ً‬

‫فرض کنید که سیلی‌ای بزنیم‪ ،‬به مجلس سیلی میزنیم؛ این است دیگر‪ .‬یعنی ضربه خوردن به یک شخص گاهی مصادف میشود‬

‫با ضربه خوردن به مجلس‪ .‬حیف نیست؟ مجلس ب ا این زحمت‪ ،‬ب ا این تالش [خ راب بش ود]! غ رض‪ ،‬تع رّض ب ه آب روی اف راد ج ایز‬

‫نیست؛ تعرّض به آبروی افراد‪ ،‬تعرّض به هویّت دینی و انقالبی افراد‪ .‬البتّه این حرف مخصوص ش ما نیس ت‪ .‬این مرب وط ب ه همه‌ی‬

‫کشور‪ ،‬همه‌ی آحاد مردم از باال و پایین [است]‪ ،‬منتها امثال من و شما که روی منبرهای بلندی نشسته‌ایم که ص دای م ا را هم ه‬

‫د‪.‬‬ ‫تر باش‬ ‫تی بیش‬ ‫ات بایس‬ ‫ا این مالحظ‬ ‫ورد م‬ ‫نوند‪ ،‬در م‬ ‫می‌ش‬

‫توصیه‌ی بعدی همین مطلب «سال آخر» است که قبال ً اشاره کردم‪ .‬نگذارید وجاهت‌طلبی روی حرفها و شعارها اثر بگ ذارد؛ یع نی‬

‫اینکه حاال ما اگر چنانچه این حرف را زدیم‪ ،‬این شعار را دادیم‪ ،‬مردم به ما عالق ه پی دا میکنن د‪ ،‬احتم ال رأی‌آوری ب اال م یرود‪ ،‬این را‬

‫یه‪.‬‬ ‫ک توص‬ ‫ت‪ .‬این هم ی‬ ‫دتهای مهم و الزم اس‬ ‫د؛ این یکی از آن مجاه‬ ‫ارج کنی‬ ‫ان خ‬ ‫ل از ذهنت‬ ‫بک‬

‫توصیه‌ی آخر هم این است که شما امسال یعنی تا سال آینده ــ حاال انتخابات آخر سال اس ت ا ّم ا همین ماه‌ه ای پیش رو ک ه در‬

‫پیش دارید و مهم هم هست ــ کارهای بزرگی در مقابلتان هست‪ :‬یکی‌اش برنامه‌ی هفتم است؛ یکی‌اش همین مسئله‌ی شعار‬

‫می اس ت‪ .‬یکی این ل وایح نیمه‌کاره‌مان ده اس ت ک ه اش اره‬


‫سال است؛ مسئله‌ی مهار تورّم و رونق تولید؛ اینها کارهای بسیار مه ّ‬

‫کردند که بعضی از لوایح یا طرحها در جریان تصویب است‪ ،‬و هنوز تصویب نشده؛ خب اینها به جایی برسد‪ ،‬به ی ک نقطه‌ای برس د‪.‬‬

‫باالخره این سال آخر یک فرصتی است که انسان نگاه کند پشت سرش؛ اگر چنانچه در این دو سه سال گذشته یک خألیی باقی‬

‫مان ده‪ ،‬ی ک قص وری انج ام گرفت ه‪ ،‬آن را در این س ال آخ ر ان‌ش اءهللا ج بران کنی د و [هم ان‌جور ک ه] س رافراز وارد مجلس ش دید‪،‬‬

‫وید‪.‬‬ ‫ارج بش‬ ‫رافراز از مجلس خ‬ ‫اءهللا س‬ ‫ان‌ش‬

‫ة‌هللا و برکاته‬ ‫الم علیکم و رحم‬ ‫والس‬


‫ّ‬

‫‪ ‬‬

‫‪ ‬‬

‫م دباقر قالیباف (رئیس مجلس شورای اسالمی) گزارشی از عملکرد مجلس ارائه کرد‪.‬‬
‫(‪ ۱‬در ابتدای این دیدار‪ ،‬آقای مح ّ‬

‫(‪ ۲‬احمد سکوتوره (رئیس‌جمهور گینه)‬

‫(‪ ۳‬بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسالمی (‪)۱۴۰۱/۳/۴‬‬

‫(‪ ۴‬ابالغ سیاستهای کل ّی نظام قانونگذاری ( ‪)۱۳۹۸/۷/۶‬‬

‫(‪ ۵‬اصالح‌شده‬

‫(‪ ۶‬از جمله‪ ،‬بیانات در ارتباط تصویری با نمایندگان مجلس شورای اسالمی (‪)۱۴۰۰/۳/۶‬‬
‫(‪ ۷‬بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسالمی (‪)۱۴۰۱/۳/۴‬‬

‫(‪ ۸‬تعیین تکلیف کردن‬

‫(‪ ۹‬ر‪.‬ک‪ :‬بیانات در ارتباط تصویری با نمایندگان مجلس شورای اسالمی (‪)۱۴۰۰/۳/۶‬‬

‫(‪ ۱۰‬قانون «اقدام راهبردی مجلس برای لغو تحریمها و صیانت از من افع مل ّت ای ران» ب ا تص ویب در جلس ه‌ی عل نی روز چهارش نبه‬

‫‪ ۱۳۹۹/۹/۱۲‬و تأیید شورای نگهبان‪ ،‬به دولت ابالغ شد‪.‬‬

‫(‪ ۱۱‬ق انون «حم ایت از خ انواده و ج وانی جمعیّت» در ت اریخ‪ ۱۴۰۰/۷/۲۴ ‬در مجلس ش ورای اس المی تص ویب ش د و پس از تأیی د‬

‫شورای نگهبان‪ ،‬به دولت ابالغ شد‪.‬‬

‫(‪ ۱۲‬قانون «جهش تولید دانش‌بنیان» با تصویب در جلسه‌ی علنی روز یکشنبه‪ ۱۴۰۲/۲/۱۱ ‬و تأیید ش ورای نگهب ان‪ ،‬ب ه دولت ابالغ‬

‫شد‪.‬‬

‫مت زی اده نیس ت ‪ /‬دس ت و دلِ گش اده چ و‬


‫خل ق‪ ،‬رتبه‌ی ه ّ‬
‫حسن ُ‬
‫(‪ ۱۳‬صائب تبریزی‪ .‬دیوان اشعار‪ ،‬غزلیّات؛ از غزلی با مطلع «از ُ‬

‫روی گشاده نیست»‬

‫(‪ ۱۴‬سوره‌ی اسراء‪ ،‬بخشی از آیه‌ی ‪۸۰‬؛ «پروردگارا! مرا [در هر کار] با صداقت وارد کن و با صداقت خارج ساز‪».‬‬

‫(‪ ۱۵‬سعدی‪ .‬گلستان‪ ،‬باب اوّل‬

‫(‪ ۱۶‬سوره‌ی نور‪ ،‬بخشی از آیه‌ی ‪۱۹‬؛ «کس انى ک ه دوس ت دارن د ک ه زش ت‌کارى در می ان آن ان ک ه ایم ان آورده‌ان د‪ ،‬ش یوع پی دا‬

‫کند ‪»...‬‬

You might also like