You are on page 1of 18

‫‪Downloaded from cfl.modares.ac.

ir at 10:42 IRDT on Saturday September 21st 2019‬‬

‫دو ماهنامة فرهنگ و ادبیات عامه‬


‫سال ‪ ،7‬شمـارة ‪ ،26‬خرداد و تیر ‪8931‬‬

‫بازتاب کنش سیاسی تودهها در لطیفههای‬


‫عصر پیشامشروطه‪ ،‬دورۀ قاجاریه‬

‫‪*1‬‬
‫مهدی میرکیایی‬

‫(دریافت‪8937/5/27 :‬پذیرش‪)8931/2/22 :‬‬


‫چكیده‬
‫کثرت لطیفهسازی و بذلهگویی مردم ایران بهویژه دربارة نخبگان حاکم در عصر قاجاریه‪،‬‬
‫بررسی جایگاه آنها را در حیات سیاسی تودهها‪ ،‬مهم جلوه میدهد‪ .‬اختصار و ایجاز و‬
‫همچنین جاذبۀ ذاتی مطایبه‪ ،‬سبب انتشار سریع این لطیفهها در جامعه شده و از آنها‬
‫ابزاری کارآمد در منازعات سیاسی تودهها ساخته است‪.‬پرسش اینجاست که این لطیفهها‬
‫به دنبال خدشهدار کردن کدام یک از بخشهای روایت رسمی حکومت بودند و پیرو آن‬
‫کدام یک از ساحتهای سلطه را نفی میکردند؟ فرض ما بر این است که در میان این‬
‫لطیفهها‪ ،‬آنهایی که دربارة اقتدار حکومت و نیز سیادت ذاتی اجزاء آن بر عامۀ مردم‪،‬‬
‫مناقشه میکردند‪ ،‬جایگاه ویژهای دارند‪ .‬در لطیفههایی که اقتدار حکومت را نفی میکردند‬
‫شاهد نافرمانی صریح نمایندة عامه در برابر نمایندة حکومت هستیم که با موفقیت نمایندة‬
‫مردم به پایان میرسد و در لطیفههایی که با ادعای برتری ذاتی نخبگان حاکم مقابله‬
‫میکردند ضعفهای شخصیتی فرادستان برجسته میشد تا تصویری که روایت رسمی از‬
‫آنها بهعنوان موجوداتی فراانسانی ساخته بود مخدوش شود‪ .‬مردم با بهره بردن از این‬
‫لطیفهها بهصورت همزمان سلطۀ مادی و منزلتی ارباب قدرت را به چالش میکشیدند و در‬
‫این میان‪ ،‬تالش آنها بیشتر بر خنثاسازی سلطۀ منزلتی متمرکز بود‪ .‬چارچوب نظری‬
‫پژوهش‪ ،‬نظریۀ «روایتهای نهانی» جیمز سی‪ .‬اسکات است که تالش کرده است مقاومت‬

‫‪ .8‬استادیار گروه تاریخ دانشگاه عالمه طباطبائی (نویسندة مسئول)‪.‬‬


‫*‬
‫‪mmirkiaee@yahoo.com‬‬
‫دوماهنامة فرهنگ و ادبیات عامه________________________ سال ‪ ،7‬شمـارة ‪ ،26‬خرداد و تیر ‪8931‬‬
‫‪Downloaded from cfl.modares.ac.ir at 10:42 IRDT on Saturday September 21st 2019‬‬

‫تودهها را در دورههایی که بدون اعتراض آشکار به نقد قدرت میپردازند تبیین کند‪ .‬پیش‬
‫از این‪ ،‬پژوهشی که به تحلیل لطیفههای سیاسی عصر پیشامشروطه پرداخته باشد‪ ،‬منتشر‬
‫نشده است‪.‬‬
‫واژههای کلیدی‪ :‬لطیفه‪ ،‬اعتراض‪ ،‬قاجاریه‪ ،‬پیشامشروطه‪.‬‬

‫‪ .1‬مقدمه‬
‫بررسی کنش سیاسی فرودستان در عصر پیشامشروطه که در آن تنوع گروههای میانجی‬
‫بین حکومت و مردم به حداقل رسیده بود و تودهها برای اعالم اعتراض به حکومت یا‬
‫دادخواهی در پیشگاه آن از کمترین ابزارها و واسطهها بهرهمند بودند‪ ،‬اهمیت بسیاری‬
‫دارد‪ .‬حیات سیاسی تودهها اشکال متنوعی از اعتراضهای خشونتبار تا پایداریهای‬
‫پنهان و خاموش را دربر میگرفت‪ .‬واکنشهای آمیخته به خشونت‪ ،‬به دورههای اندک و‬
‫مشخص شورش و بلوا محدود میشد‪ ،‬از همین رو بخش عمدة این پایداری به‬
‫مقاومت پوشیده و اعتراض ضمنی به قدرت اختصاص پیدا میکرد‪ .‬این انتقاد تلویحی‬
‫برای پوشیده ماندن‪ ،‬خود را در تمثیل‪ ،‬استعاره و سخنان دوپهلو در قالبهای ترانه‪،‬‬
‫قصه‪ ،‬لطیفه‪ ،‬نمایش‪ ،‬بازی و‪ ...‬استتار میکرد تا از گزند ارباب قدرت مصون بماند‪ .‬از‬
‫همین رو‪ ،‬بررسی حیات سیاسی تودهها جز با مراجعه به ادبیات و فرهنگ عامیانۀ آنها‬
‫ممکن نیست که از آن با عنوان «فرهنگ غیر رسمی» (ذوالفقاری‪ )8932 ،‬نیز یاد کردهاند‪.‬‬
‫در این میان‪ ،‬لطیفهسازی و بذلهگویی بخش بزرگی از فرهنگ و ادبیات عامیانۀ آن‬
‫دوره را به خود اختصاص میدهد‪ .‬اشارات فراوان سفرنامهنویسان اروپایی به بذلهگویی‬
‫ایرانیان گواه این مدعاست (سایکس‪291 :8912 ،‬؛ اسپاروی‪6 :8963 ،‬؛ کنت دوگوبینو‪:8967 ،‬‬
‫‪.)094‬‬
‫جاذبۀ ذاتی طنز و مطایبه‪ ،‬زمینۀ انتشار سریع لطیفهها را در جامعه فراهم میکرد‪ .‬از‬
‫طرفی ایجاز و اختصار آنها نیز به این انتقال سریع یاری میرساند‪ .‬در این میان‪ ،‬نقل‬
‫شفاهی لطیفههای سیاسی‪ ،‬امنیتی را برای گویندگان آنها در مقایسه با اعتراضهای‬
‫مکتوب فراهم میکرد‪ .‬همۀ این ویژگیها‪ ،‬افزایش کارایی این قالب را در زندگی‬
‫سیاسی تودهها در پی داشت که بر اهمیت بررسی آن میافزاید‪.‬‬

‫‪2‬‬
‫بازتاب کنش سیاسی تودهها در لطیفههای عصر‪ __________________________...‬مهدی میرکیایی‬
‫‪Downloaded from cfl.modares.ac.ir at 10:42 IRDT on Saturday September 21st 2019‬‬

‫تلقی ما از لطیفه در این پژوهش با آنچه اولریش مارزلف (‪ )29 :8978‬در مقدمۀ‬
‫طبقهبندی قصههای ایرانی از آن با عنوان «آنکدوت» یاد میکند‪ ،‬یکسان است‪ :‬داستان یا‬
‫واقعۀ کوتاه هزلآمیزی که تأیید نشده و اغلب مربوط است به یک شخصیت آشکار و‬
‫شناختهشده‪ .‬از همین رو آنچه بهعنوان لطیفه مورد اشاره و بررسی ماست‪ ،‬حکایاتی‬
‫است که بهعنوان حوادثی واقعی دربارة رجال سیاسی قاجاریه‪ ،‬دهان به دهان در جامعه‬
‫نقل میشد‪ .‬روایت موجز‪ ،‬نغز و طیبتآمیز بودن‪ ،‬پایان غافلگیرکننده و برهم خوردن‬
‫منطق معمول روزمره از ویژگیهای عمومی لطیفهها هستند (اخوت‪.)29-87 :8910 ،‬‬
‫این پژوهش به دنبال یافتن پاسخ این پرسشهاست‪ :‬لطیفههایی که در عصر‬
‫پیشامشروطه در دورة قاجاریه دربارة نخبگان حاکم نقل میشد کدام یک از بخشهای‬
‫روایت رسمی حکومت را زیر سوال میبرد و به تبع آن کدام یک از ساحات سلطه را‬
‫به چالش میکشید؟‬
‫فرض پژوهش بر این است که چون حکومت قاجاریه در یک روایت رسمی‪،‬‬
‫تابلویی از خود میساخت که بخشی از آن راوی سیادت و برتری ذاتی نخبگان حاکم‬
‫بر عموم مردم و نیز اقتدارشان در سرکوب مخالفان بود‪ ،‬مردم نیز با نقل لطیفههایی که‬
‫در آنها نمایندة توده‪ ،‬برتری ذاتی و اقتدار نخبگان حاکم را زیر سؤال میبرد‪ ،‬به نفی و‬
‫خنثاسازی روایت رسمی حکومت میپرداختند و از رهگذر هر دو ساحت‪ ،‬سلطۀ مادی‬
‫و منزلتی را به چالش میکشیدند‪.‬‬
‫چارچوب نظری پژوهش‪ ،‬نظریۀ روایتهای نهانی جیمز سی‪ .‬اسکات است که‬
‫شیوههای همانند مقاومت فرودستان در برابر قدرتمندان را صورتبندی و تالش میکند‬
‫دورههایی از پایداری تودهها را توصیف کند که با پرهیز از واکنشهای خشونتبار‪ ،‬به‬
‫انتقاد تلویحی از زمامداران با بهره گیری از قالبهای فرهنگ عامیانه میپردازند‪.‬‬
‫پیش از این دربارة لطیفههای اقتدارستیز در دورة قاجاریه‪ ،‬عصر پیشامشروطه‪،‬‬
‫پژوهشی با نگاه تحلیلی صورت نگرفته است‪.‬‬

‫‪3‬‬
‫دوماهنامة فرهنگ و ادبیات عامه________________________ سال ‪ ،7‬شمـارة ‪ ،26‬خرداد و تیر ‪8931‬‬
‫‪Downloaded from cfl.modares.ac.ir at 10:42 IRDT on Saturday September 21st 2019‬‬

‫‪.2‬چارچوب نظری‬
‫‪ .1-2‬نظریۀ روایتهای نهانی‬
‫نظریۀ «روایتهای نهانی» بر این دیدگاه استوار شده است که کنش سیاسی تودهها به‬
‫تمکین و تملق در برابر ارباب قدرت یا دورههای انگشتشمار شورش و بلوا محدود‬
‫نمیشود و بخش اعظم زندگی سیاسی آنها در گسترة وسیعی که بین تمکین و شورش‬
‫قرار دارد‪ ،‬پیگیری میشود‪ .‬این رفتار سیاسی در قدم نخست‪ ،‬در محافل خصوصی‬
‫فرودستان‪ ،‬جایی که نگاه تیزبین قدرت در آن رخنه نکرده است‪ ،‬بروز پیدا میکند و‬
‫قدرت را در غیاب قدرتمندان نقد میکند‪ .‬این اعتراضهای پنهانی همان روایتهای‬
‫نهانی تودهها هستند‪ .‬این انتقادها در قدم دوم‪ ،‬تمایل دارند در سطح جامعه مطرح‬
‫شوند؛ اما بیان آنها در حضور قدرت باید با استتاری صورت گیرد که گویندگان آن را‬
‫از تعقیب و تنبیه گماشتگان حکومت مصون نگه دارد‪ .‬این استتار به دو گونۀ ساده و‬
‫پیچیده صورت میگیرد‪ .‬استتار ساده با بهرهگیری از امکانات فرهنگ شفاهی انجام‬
‫میشود‪ .‬گمنام ماندن گویندگان در کوچه و بازار و دهان به دهان چرخیدن انتقادها‬
‫یکی از این ظرفیتها و امکانات است که خالف اعتراض مکتوب که سندی قابل استناد‬
‫برجای میگذارد‪ ،‬بهآسانی قابل پیگیری نیست‪ .‬اما استتار پیچیده‪ ،‬نقدها را در پشت‬
‫معناهای ظاهری و حرفهای دوپهلو پنهان میکند‪ .‬رمز و تمثیل و قالبهای ادبی‬
‫همچون قصه‪ ،‬ترانه‪ ،‬لطیفه‪ ،‬نمایش و‪ ....‬به یاری تودهها میآیند تا اعتراض خود را‬
‫بیپروا از آسیب و گزند زمامداران در سطح جامعه مطرح کنند‪ .‬به همین علت‪ ،‬شناخت‬
‫رفتار سیاسی تودهها به کاوش در فرهنگ و ادبیات عامیانۀ آنها نیازمند است‪.‬‬
‫نظریۀ «روایتهای نهانی» جیمز سی‪.‬اسکات بخش مهمی از «روایت نهانی»‬
‫فرودستان ماهیتی انعکاسی و واکنشگونه دارد؛ به این معنا که به نفی یا خنثاسازی‬
‫ادعاهای فرادستان و نخبگان حاکم اختصاص مییابد‪ .‬این ادعاهای زمامداران در نظریۀ‬
‫اسکات «روایت رسمی» خوانده میشود‪ .‬روایت رسمی تصویری است که حکومت از‬
‫خود میسازد تا نخبگان حاکم را به یک ایدئولوژی خاص پایبند نشان دهد‪ ،‬روایتگر‬
‫برتری و سیادت ذاتی آنها بر تودهها باشد‪ ،‬صالبت و اقتدار آنها را تأیید کند و ایشان‬
‫را در ایجاد عدالت در جامعه و آبادانی در کشور کامیاب نشان دهد‪ .‬این روایت رسمی‬

‫‪4‬‬
‫بازتاب کنش سیاسی تودهها در لطیفههای عصر‪ __________________________...‬مهدی میرکیایی‬
‫‪Downloaded from cfl.modares.ac.ir at 10:42 IRDT on Saturday September 21st 2019‬‬

‫در خدمت ایجاد سلطه در سه ساحت مادی‪ ،‬منزلتی و ایدئولوژیک است‪ .‬سلطۀ مادی با‬
‫بهرهگیری از ابزارهای سرکوب یا نمایش اقتدار و صالبت برای دریافت مالیات‪،‬‬
‫زورستانی یا کار اجباری شکل میگیرد‪ .‬در سلطۀ منزلتی شاهد یک نظام اجتماعی‬
‫هستیم که در آن بر روابط و تعاریف مشخص فرادستی‪ /‬فرودستی تأکید میشود‪ .‬تمام‬
‫این تعاریف حول اثبات سیادت و برتری ذاتی نخبگان حاکم بر تودهها شکل گرفتهاند‪.‬‬
‫سلطۀ ایدئولوژیک با تکیه بر قرائت نخبگان مسلط از جهانبینی عمومی دینی یا سیاسی‬
‫به توجیه نابرابریها میپردازد‪.‬‬
‫ارباب قدرت برای ساختن این روایت رسمی پنج راهبرد اصلی را دنبال میکنند‪:‬‬
‫پنهانسازی‪ ،‬تلطیف‪ ،‬بدنامسازی‪ ،‬اجماع و رژه‪ .‬پنهانسازی راهبردی است که نخبگان‬
‫حاکم با بهره بردن از آن تالش میکنند هر آنچه را که اقتدار‪ ،‬پاکسرشتی‪ ،‬پایبندی آنها‬
‫به ایدئولوژی یا برتری و سیادت ذاتی آنها را زیرسؤال ببرد‪ ،‬از دیدهها پنهان کنند‪.‬‬
‫آنها با بهرهگیری از «تلطیف» به آراستن و بزک کردن آن بخش از کردارشان میپردازند‬
‫که نمیتوانند آن را پنهان کنند‪ .‬تلطیف بهخصوص برای تزیین توسل به زور بهکار‬
‫میرود‪ .‬برقرار کردن آرامش به جای یورش نظامی نمونهای از این تلطیفهاست‪.‬‬
‫بدنامسازی در مقابل تلطیف قرار میگیرد‪ .‬زمامداران‪ ،‬مخالفان یا فعالیتهای آنها را‬
‫بدنام و بیآبرو میکنند و برای نمونه‪ ،‬شخصیتهای انقالبی‪ ،‬خرابکار یا راهزن نامیده‬
‫میشوند‪.‬‬
‫اجماع راهبرد چهارم زمامداران است که تالش میکنند اختالفنظرها و‬
‫درگیریهای درون حکومت را از چشم جامعه دور نگه دارند‪ .‬آگاهی از این اختالفها‪،‬‬
‫ممکن است تودهها را به این نتیجه برساند که توان نخبگان حاکم در اعمال سلطه‪ ،‬روز‬
‫به روز کاهش مییابد و حکومت رو به تجزیه و نابودی میرود‪ .‬رژه و نمایش نظامی‬
‫پنجمین ابزار حکومت در صورتبندی روایت رسمی است‪ .‬اسکات رژه را بخشی از‬
‫«آیینهای قدرت» مینامد که درونمایۀ آن نمایش صالبت و تأکید بر اقتدار زمامداران‬
‫است‪.‬‬
‫فرودستان با شناسایی این راهبردهای حکومت در روایت رسمی‪ ،‬تالش میکنند در‬
‫روایت نهانی خود‪ ،‬هریک از آنها را بیاثر کنند‪ .‬تودهها با یافتن مصداقهایی از زندگی‬

‫‪5‬‬
‫دوماهنامة فرهنگ و ادبیات عامه________________________ سال ‪ ،7‬شمـارة ‪ ،26‬خرداد و تیر ‪8931‬‬
‫‪Downloaded from cfl.modares.ac.ir at 10:42 IRDT on Saturday September 21st 2019‬‬

‫خصوصی فرادستان‪ ،‬ادعای برتری و سیادت ذاتی آنها را زیر سؤال میبرند‪ .‬همچنین‬
‫با برجسته کردن برخی اعمال و کردار حاکمان‪ ،‬پایبندی آنها را به ایدئولوژی مورد‬
‫ادعایشان نفی میکنند‪ .‬آنها به تکریم و بزرگداشت یاد مخالفان حکومت و حتی‬
‫راهزنان و یاغیان که به هرشکل علیه نظم موجود به پا خاستهاند‪ ،‬میپردازند تا ترفند‬
‫حکومت را در بدنامسازی مخالفان بیاثر بگذارند‪ .‬آگاهی از اخبار پشت پردة قدرت که‬
‫درگیریهای داخلی عناصر حکومت را آشکار میکند‪ ،‬راهبرد اجماع را خنثا میسازد و‬
‫ریشخند و تحقیر نیروهای نظامی و رژه را که اصلیترین جلوة اقتدار حاکمان است به‬
‫نمایشی خندهدار تبدیل میکند‪ .‬ماهیت انعکاسی روایت نهانی‪ ،‬ناظر به همین‬
‫واکنشهای متقابل تودههاست‪.‬‬

‫‪ .2-2‬لطیفههایی در نفی صالبت و اقتدار حكومت‬


‫اسکات‪ ،‬هنگامی که سلطه را در سه ساحت مادی‪ ،‬منزلتی و ایدئولوژیک تبیین میکند‪،‬‬
‫اقتدار و صالبت را که بهخصوص نمایش قدرت نظامی از نمودهای آن است‪ ،‬بهعنوان‬
‫ابزار سلطۀ مادی برمیشمارد؛ اما این سلطۀ مادی همواره با توسل واقعی به خشونت‬
‫صورت نمیگیرد‪ .‬نمایشها و آیینهای قدرت‪ ،‬جایگزینی کمهزینه برای توسل به زور‬
‫هستند‪ :‬نمایش اثربخش با انتقال حس قدرت واقعی و ارادة استفاده از آن میتواند نیاز‬
‫به خشونت واقعی را کاهش دهد (اسکات‪ .)64 :8936 ،‬مادامی که اربابان قدرت بتوانند‬
‫ظاهر مصمم و سختگیرانه را حفظ کنند و برق شمشیرهایشان را به رخ بکشند و از‬
‫نمادهای رؤیتپذیر سرکوب همچون زندان و قدرت نظامی بهره ببرند‪ ،‬میتوانند نفوذ‬
‫سهمگینی را اعمال کنند که با قدرت واقعی آنها هیچ تناسبی ندارد (همان)؛ اما‬
‫فرودستان بر اساس ویژگی انعکاسی روایت نهانی‪ ،‬لطیفههای اقتدارستیز را برای تحقیر‬
‫این نمادهای قدرت و سرکوب صورتبندی میکنند که در اینجا به سه نمونه از آنها‬
‫اشاره میکنیم‪:‬‬
‫لطیفۀ اول‪ :‬نصیرالدوله که بعدها ملقب به آصفالدوله شد‪ ،‬در عصر ناصری مدتی‬
‫حاکم خراسان بود و مانند بسیاری از بلندپایگان عصر قاجاریه‪ ،‬هنگام رفتوآمد در‬
‫شهر با تعداد زیادی فراش حرکت میکرد‪ .‬روزی‪ ،‬کاروان پرشمار خدمۀ نصیرالدوله در‬

‫‪6‬‬
‫بازتاب کنش سیاسی تودهها در لطیفههای عصر‪ __________________________...‬مهدی میرکیایی‬
‫‪Downloaded from cfl.modares.ac.ir at 10:42 IRDT on Saturday September 21st 2019‬‬

‫راهی مجبور به توقف شد‪ .‬نصیرالدوله متوجه شد مردی که تعداد زیادی االغ را در‬
‫مقابل خود به راه انداخته‪ ،‬مسیر آنها را سد کرده و کنار هم نمیرود‪ .‬با عصبانیت به‬
‫سوی او راند و گفت‪« :‬کنار برو‪ ،‬تو که یک االغدار بیشتر نیستی»‪ .‬مرد گفت‪« :‬من هم‬
‫حق دارم از این راه عبور کنم‪ .‬من آدمی هستم که خر میرانم و شما خری هستید که‬
‫آدم میرانید»‪ .‬نصیرالدوله از این جواب جسورانه و مناسب مرد به خنده افتاد و به‬
‫نوکرهای خود امر کرد با او کاری نداشته باشند (بامداد‪.)989 /8 :8969 ،‬‬
‫لطیفۀ دوم‪ :‬آقازمان‪ ،‬حاکم شیراز در عصر فتحعلیشاه‪ ،‬عوارض ساالنهای برای برخی‬
‫اصناف وضع کرده بود؛ اما سبزیفروشی نزد او رفت و گفت از پرداخت این عوارض‬
‫عاجز است‪ .‬آقازمان گفت‪« :‬یا باید عوارض را پرداخت کنی یا مغازهات را رها کنی و به‬
‫جای دیگری بروی»‪ .‬سبزیفروش گفت‪« :‬به کجا بروم؟»‪ .‬آقازمان گفت‪« :‬به تهران برو»‪.‬‬
‫سبزیفروش گفت‪« :‬آنجا برادر شما حاکم است»‪ .‬آقازمان گفت‪« :‬به کاشان برو»‪.‬‬
‫سبزیفروش گفت‪« :‬در آنجا برادرزادة شما بر مسند قدرت است»‪ .‬آقازمان گفت‪« :‬به‬
‫یزد برو»‪ .‬سبزیفروش جواب داد‪« :‬آنجا هم داماد شما صاحب مقام است»‪ .‬آقازمان‬
‫عصبانی شد و گفت‪« :‬پس برو به جهنم!»‪ .‬سبزیفروش با خونسردی جواب داد‪« :‬آنجا‬
‫مرحوم پدرتان تشریف دارند و مطمئناً صاحب مقام واالیی هستند!»‪ .‬آقازمان از این‬
‫پاسخ سبزیفروش بهشدت خندهاش گرفت و گفت‪« :‬خوب برو سبزیات را بفروش و‬
‫از عوارض هم هراسی نداشته باش» (هالینگبری‪.)58:8969 ،‬‬
‫لطیفۀ سوم‪ :‬آصفالدوله‪ ،‬حاکم خراسان‪ ،‬حکم کرده بود که فروشندگان و دکانداران‬
‫بازار‪ ،‬صنف خود را دقیقاً مشخص کنند و هر کس تنها به فروش کاالیی بپردازد که به‬
‫کسب ویژة او مربوط است‪ .‬مدتی پس از اعالم این فرمان‪ ،‬آصفالدوله به بازار رفت تا‬
‫نتایج آن را مشاهده کند؛ اما با تعجب دکان تنباکوفروشی را دید که تعداد زیادی بند‬
‫تنبان هم در کنار توتون و تنباکو و قلیانها و چپقها دیده میشد‪ .‬آصفالدوله با‬
‫عصبانیت از تنباکوفروش پرسید‪« :‬مگر تو تنباکوفروش نیستی؟ این بندها چه صیغهای‬
‫است در دکان تو؟»‪ .‬تنباکوفروش پاسخ داد‪« :‬قربان‪ ،‬تنباکوهای ما خیلی تند است‪.‬‬
‫مشتری ما با اولین دودی که به حلقش برود چنان سرفهای می کند که بند تنبانش پاره‬

‫‪7‬‬
‫دوماهنامة فرهنگ و ادبیات عامه________________________ سال ‪ ،7‬شمـارة ‪ ،26‬خرداد و تیر ‪8931‬‬
‫‪Downloaded from cfl.modares.ac.ir at 10:42 IRDT on Saturday September 21st 2019‬‬

‫میشود و به یک بند تنبان جدید نیاز پیدا میکند!»‪ .‬آصفالدوله به خنده افتاد و‬
‫تنباکوفروش را به حال خود واگذاشت (شاملو‪.)929 /2 :8971 ،‬‬
‫صحنۀ آغازین همۀ این لطیفهها با رودررو شدن نمایندهای از حکومت با نمایندهای‬
‫از توده آغاز میشود‪ .‬در لطیفۀ اول‪ ،‬نصیرالدوله با مرد االغدار روبهرو میشود‪ .‬در لطیفۀ‬
‫دوم‪ ،‬حاکم شیراز با مرد سبزیفروش رودررو میشود و در لطیفۀ سوم‪ ،‬آصفالدوله با‬
‫مرد تنباکوفروش مواجه میشود‪ .‬مخاطبِ لطیفه میداند که تضادی همیشگی و دیرینه‬
‫در دل این مواجهه نهفته است‪ .‬تضادی که منبع اصلی تنش و ایجاد کشش دراماتیک در‬
‫روایت خواهد بود‪ .‬ترسیم دائمی و تکرارشوندة این مواجهه در تمام این لطیفهها به‬
‫الگوی همیشگی تضاد بین تودهها و حکومت در جامعه اشاره دارد‪.‬‬
‫پس از توصیف صحنۀ آغازین‪ ،‬نخستین کنش به نمایندة نخبگان حاکم تعلق دارد‪.‬‬
‫او فرمانی را صادر میکند‪ .‬در لطیفۀ اول‪ ،‬نصیرالدوله از مرد االغدار میخواهد راه را‬
‫برای کاروان خدمۀ او باز کند‪ .‬در لطیفۀ دوم‪ ،‬حاکم شیراز از مرد سبزیفروش عوارض‬
‫طلب میکند و در لطیفۀ سوم آصفالدوله از مرد تنباکوفروش میخواهد بند تنبانها را‬
‫جمع کند‪ .‬صدور این فرمانها مؤید این نظر اسکات است که صاحب قدرت معموالً‬
‫همان کسی است که گفتوگو را آغاز و سمت و سوی آن را تعیین میکند و به آن‬
‫پایان میبخشد (همان‪ .)02 ،‬این فرمانها به ساحت نخست سلطه یا همان سلطۀ مادی‬
‫تعلق دارند‪ :‬در لطیفۀ اول‪ ،‬نمایندگان حکومت در استفاده از اماکن عمومی همچون‬
‫راهها اولویت دارند‪ .‬لطیفۀ دوم ناظر به پرداخت مالیات است و لطیفۀ سوم از مقررات و‬
‫شروط تازة حکومت برای دادوستد میگوید‪ .‬اما ویژگی انعکاسی روایت نهانی باعث‬
‫میشود نمایندة توده تالش کند این اقتدار را مخدوش سازد‪ .‬او از انجام فرمان سرپیچی‬
‫میکند‪ .‬در لطیفۀ اول‪ ،‬مرد االغدار راه را برای نصیرالدوله باز نمیکند‪ .‬در لطیفۀ دوم‪،‬‬
‫مرد سبزیفروش حاضر به پرداخت مالیات نیست و در لطیفۀ سوم تنباکوفروش حاضر‬
‫نمیشود بند تنبانها را جمع کند‪ .‬پایانبندی لطیفه‪ ،‬به گونهای که این نافرمانی‪،‬‬
‫سرانجامی خوش را برای کنشگر آن در پی میآورد نشانۀ به ثمرنشستن تالش نمایندة‬
‫تودهها برای نفی اقتدار نمایندة حکومت است؛ اما نمایندة حکومت بر انجام فرمانش‬
‫اصرار میورزد‪ .‬در لطیفۀ اول‪ ،‬نصیرالدوله با خشم به االغدار میگوید‪« :‬کنار برو‪ .‬تو که‬

‫‪8‬‬
‫بازتاب کنش سیاسی تودهها در لطیفههای عصر‪ __________________________...‬مهدی میرکیایی‬
‫‪Downloaded from cfl.modares.ac.ir at 10:42 IRDT on Saturday September 21st 2019‬‬

‫بیشتر از یک االغدار نیستی»‪ .‬در لطیفۀ دوم‪ ،‬حاکم شیراز به سبزیفروش میگوید‬
‫درصورت نپرداختن عوارض باید از شهر برود و در لطیفۀ سوم‪ ،‬آصفالدوله به‬
‫تنباکوفروش میگوید‪« :‬بند تنبان‪ ،‬کاالی خرازی است‪ .‬تو که تنباکوفروشی»‪.‬‬
‫این اصرار با توهین یا تهدید همراه است و گواه آن است که ساحت دوم سلطه‬
‫(سلطۀ منزلتی) به یاری ساحت نخست (سلطۀ مادی) میآید‪ .‬رفتار نمایندة حکومت‬
‫آمیخته به هتک است و همانگونه که واضع نظریۀ روایتهای نهانی تأکید میکند همۀ‬
‫اشکال سلطه دربردارندة گونهای از هتک حرمت فرودستان هستند‪ .‬اسکات در تبیین‬
‫سلطۀ منزلتی مینویسد‪ :‬سلطه و استثمار معموالً با توهین و تحقیر کرامت انسانی همراه‬
‫است‪ .‬یکی از تمایزهای اساسی که میتوان بین شکلهای مختلف سلطه ترسیم کرد بر‬
‫اساس انواع هتک حرمتی است که اِعمال قدرت همواره ایجاد میکند (همان‪ .)24 ،‬اما‬
‫نمایندة توده‪ ،‬بیتوجه به تأکید و اصرار نمایندة حکومت‪ ،‬پاسخی نغز و بسیار خندهدار‬
‫میدهد‪ .‬در لطیفۀ اول‪ ،‬مرد االغدار به نصیرالدوله میگوید‪« :‬من آدمی هستم که خر‬
‫میرانم و تو خری هستی که آدم میرانی»‪ .‬در لطیفۀ دوم‪ ،‬مرد سبزیفروش به حاکم‬
‫شیراز میگوید‪« :‬در جهنم هم پدرتان حاضر است به آنجا هم نمیتوانم بروم»‪ .‬و در‬
‫لطیفۀ سوم‪ :‬تنباکو فروش به آصفالدوله میگوید‪« :‬سرفۀ مردم‪ ،‬بند تنبان آنها را پاره‬
‫میکند»‪.‬‬
‫بر اساس نظریۀ روایتهای نهانی این لطیفهها محصولی فرهنگی بهشمار میروند که‬
‫از خیال انتقام و رودررویی ناشی میشوند‪ :‬فردی که تحقیر شده ممکن است خیال‬
‫انتقام و رویارویی را در سر بپروراند؛ ولی هنگامی که توهین نوعی تحقیر نظاممند باشد‬
‫که یک نژاد‪ ،‬طبقه یا قشر تحمل میکند این تخیل به یک محصول فرهنگی جمعی‬
‫تبدیل میشود (همان‪.)28 ،‬از آنجا که سلطۀ منزلتی کرامت افراد را هدف میگیرد در‬
‫روایتهایی نظیر این لطیفهها که دهان به دهان میان مردم میچرخید عزت نفس تودهها‬
‫احیا میشد‪ :‬بیان آشکار پاسخی به مقامات که مدتها فرو خرده شده است‪ ،‬حس‬
‫قدرتمندی از بازیابی کرامت انسانی را به همراه دارد (همان‪.)220 ،‬‬
‫آخرین کنش متعلق به نمایندة حکومت است‪ .‬او که بهشدت از پاسخ نمایندة توده‬
‫به خنده افتاده‪ ،‬او را به حال خود وا میگذارد‪ .‬در تمام این لطیفهها نمایندة نخبگان‬

‫‪9‬‬
‫دوماهنامة فرهنگ و ادبیات عامه________________________ سال ‪ ،7‬شمـارة ‪ ،26‬خرداد و تیر ‪8931‬‬
‫‪Downloaded from cfl.modares.ac.ir at 10:42 IRDT on Saturday September 21st 2019‬‬

‫حاکم وانمود میکند ارزش لذتی که از این خندة عمیق برده است بیش از ارزش مادی‬
‫چیزی است که برای تصرف آن فرمانی را صادر کرده بود‪ .‬کارکرد این خنده و بخشش‬
‫بهویژه برای اثبات آن است که نمایندة حکومت نشان دهد نمایندة تودهها نافرمانی و‬
‫سرپیچی بزرگی را مرتکب نشده؛ اما درواقع این تجاهل و نادیده گرفتن این اقدام‪ ،‬یکی‬
‫از کلیدهای اعمال قدرت است تا «تعارض» از صحنۀ عمومی بیرون نگه داشته شود‬
‫(همان‪ )842 ،‬و بیش از این خدشهای به اقتدار حکومت وارد نشود‪ .‬به بیان اسکات‬
‫بسیاری از شکلهای قدرت میتواند مقدار بسیار زیادی از عدم تمکین عملی را‪ ،‬به‬
‫شرط اینکه تار و پود نظام هژمون را از هم نگسلد‪ ،‬تحمل کند (همان‪.)283 ،‬‬
‫با این حال نباید فراموش کرد «راوی» تمام این لطیفهها تودهها هستند و همچون‬
‫همۀ قوالب فولکلوریک میتوانند خوانش خود را از حادثه ارائه کنند‪ .‬طراحی چنین‬
‫پایانی برای لطیفهها پیامی را برای مخاطبانی از هر دو گروه در بردارد؛ مخاطبان گروه‬
‫اول یا مردم از سویی شاهد زیر سؤال رفتن اقتدار و همچنین ادعای سیادت ذاتی ارباب‬
‫قدرت هستند و از طرفی درمییابند که گاهی آمیختن نافرمانی با طنز و مطایبه میتواند‬
‫مانع دستاندازی بیشتر زمامداران به منافع آنها شود‪ .‬روایت نهانی با مجموعهای از‬
‫راهبردهای خاموش و علنی اِعمال میشود که برای به حداقل رساندن غصب طراحی‬
‫شدهاند (همان‪ .)242 ،‬اما این لطیفهها به گوش اجزاء حکومت نیز میرسید‪ .‬نمونۀ آن‬
‫اشارة فرزند مسعودمیرزا ظلالسلطان‪ ،‬حاکم اصفهان‪ ،‬به رویارویی مرد االغدار با‬
‫نصیرالدوله است (اسپاروی‪ )880:8963 ،‬و چون قدرت تلطیف شده مبنای دادخواهی‬
‫رعیت را فراهم میآورد (اسکات‪ .)885 :8936 ،‬توده با انتشار چنین لطیفههایی و تلطیف‬
‫چهرة نمایندة حکومت در پایان آنها‪ ،‬به ارباب قدرت پیغام میدهد که برخی حاکمان‪،‬‬
‫رعیت نافرمان را میبخشند و بر او سخت نمیگیرند تا در اینجا نیز زمینهای برای به‬
‫حداقل رساندن غصب فراهم شود‪.‬‬

‫‪ .3-2‬لطیفهسازی در نفی برتری ذاتی نخبگان حاکم‬


‫در نظریۀ روایتهای نهانی‪ ،‬بخشی از روایت رسمی حکومت که به اثبات برتری‬
‫تکوینی و جوهری ارباب قدرت بر عامۀ مردم اختصاص دارد ابزار تحقق سلطۀ منزلتی‬

‫‪11‬‬
‫بازتاب کنش سیاسی تودهها در لطیفههای عصر‪ __________________________...‬مهدی میرکیایی‬
‫‪Downloaded from cfl.modares.ac.ir at 10:42 IRDT on Saturday September 21st 2019‬‬

‫بهشمار میرود‪ .‬در عصر قاجاریه‪ ،‬این سیادت جوهری بهویژه در اطالق عناوین واالتبار‬
‫(وقایع اتفاقیه‪ ،‬ش ‪85 ،867‬رجب‪8274‬ق) و واالگوهر و اغصان شجرة طیبه (دولت‬
‫علّیه‪ ،‬ش ‪ ،524‬شوال ‪8217‬ق) به شاهزادگان جلوهگر شده است‪ .‬در این روایت‪،‬‬
‫فرادستان دارای ویژگیهایی شخصیتی فرض میشوند که گاه مقامی فراانسانی به آنها‬
‫میبخشد‪ .‬این ادعای روایت رسمی در عناوینی که روزنامههای دولتی عصر ناصری‬
‫برای شخص شاه در نظر میگرفتند بهخوبی هویداست؛ عناوینی همچون ضمیر‬
‫الهامپذیر (ایران‪ ،‬ش ‪28،280‬ربیع الثانی‪8211‬ق) و ذات کاملالصفات (ایران‪ ،‬ش ‪26،2‬ربیعاالول‬
‫‪8211‬ق)‪.‬‬
‫تنظیم روایت رسمی به این شکل‪ ،‬بر تمایز ذاتی و ازلی گروههای حاکم از تودهها‬
‫متمرکز است و هر قدر بر سیادت ذاتی آنها تأکید میورزد بیشتر به تحقیر فرودستان‬
‫میپردازد‪ .‬به بیان اسکات (‪ )03 :8936‬هیچ نظام سلطهای نیست که توهینهای روزمرة‬
‫مخصوص خود و آسیب به کرامت انسانی را همراه نداشته باشد‪ .‬اما این توهین و‬
‫تحقیر که برای صورتبندیِ سلطۀ منزلتی ضروری بهشمار میرود روایتهای نهانی را‬
‫در بین تودهها ایجاد میکند که بنا بر این نظریه‪ ،‬هر چه این توهینها شدیدتر باشند‬
‫روایتهایی نهانی را به همان شدت پدید میآورند‪ .‬از همین روست که هر قدر‬
‫حکومت در اسناد این ویژگیهای فراانسانی و اغراقآمیز به اجزاء خود تأکید بیشتری‬
‫داشت‪ ،‬فرودستان نیز برای یافتن نقاط ضعف شخصیت ارباب قدرت بیشتر تالش‬
‫میکردند‪« .‬این میل به تالفی در برابر سلطه که در پیشگاه قدرت مجال بروز نمییافت»‬
‫(همان‪ )03 ،‬در روایتهای نهانی بازتاب مییافت تا همۀ کسانی که از این تحقیرها رنج‬
‫کشیدهاند «در ایجاد گفتمان کرامت» (همان‪ )827 ،‬و نفی برتری جوهری نخبگان حاکم‬
‫شریک باشند‪ .‬پراکندن لطیفههایی که بنمایۀ اصلی آنها ضعفهای شخصیتی نخبگان‬
‫حاکم بود یکی از تاکتیکهای توده در راهبرد نفی و خنثاسازی این بخش از روایت‬
‫رسمی بود‪ .‬این لطیفهها را «سیادتستیز» مینامیم‪.‬‬
‫دستۀ نخست لطیفههای سیادتستیز لطیفههایی را شامل میشود که مضمون محوری‬
‫آنها ضعف قوای عقلی و ادراکی نخبگان حاکم است‪ .‬به نمونههایی از این لطیفهها‬
‫اشاره میکنیم‪:‬‬

‫‪11‬‬
‫دوماهنامة فرهنگ و ادبیات عامه________________________ سال ‪ ،7‬شمـارة ‪ ،26‬خرداد و تیر ‪8931‬‬
‫‪Downloaded from cfl.modares.ac.ir at 10:42 IRDT on Saturday September 21st 2019‬‬

‫لطیفۀ اول‪ :‬یکی از محارم عینالدوله برای اثبات این حقیقت که مردم در بزرگ‬
‫وانمودن اخبار یا شایعات حد و مرزی نمیشناسند روزی به گوش یکی دیگر از محارم‬
‫آقا میگوید‪ :‬امروز که سرورمان به مستراح تشریف بردند کالغی از نشیمنگاهشان‬
‫خارج شد و از دریچه بیرون پرید‪ .‬همان شب نمایندهای از دربار به عیادت او آمد با‬
‫پیامی از مظفرالدین شاه که‪ :‬شنیدهایم امروز صبح چهل کالغ از نشیمنگاه آن حضرت‬
‫شرف صدور یافته که شخص همایون ما آن را به فال نیک گرفته‪ ،‬امیدواریم برای ملت‬
‫و دربار قضا‪ ،‬اعتبار ما مبشر امر خیری بوده باشد (شاملو‪.)547/82 :8938 ،‬‬
‫لطیفۀ دوم‪ :‬محمدابراهیم خان‪ ،‬وزیر نظام‪ ،‬روزی به باغبانش میگوید‪« :‬چرا برای من‬
‫درخت گلندر نمیکاری؟» باغبان میپرسد‪« :‬درخت گلندر چیست؟» وزیر نظام‬
‫میگوید‪« :‬همان درختی که سعدی میگوید‪ :‬یکی درخت گل اندر میان خانۀ ماست‪ /‬که‬
‫سروهای چمن پیش قامتش پستاند» (مستوفی‪.)839 /8 :8900 ،‬‬
‫مرکز ثقل این لطیفهها که غافلگیری مخاطب و خندة او را در پی دارد‪ ،‬مواجهه با‬
‫ضعف قوة تمیز و تشخیص حاکمان قاجاریه است‪ .‬این تأکید بر ضعف قوای عاقله در‬
‫دستۀ دیگری از لطیفههای سیادتستیز هم دیده میشود که فرادستان را با نام چهارپایان‬
‫خطاب میکنند‪ .‬لطیفههایی که در آنها یکی از فرودستان‪ ،‬نمایندة حکومت را در برابر‬
‫جمع «االغ» خطاب میکند پربسامدترین این نوع لطیفهها هستند‪ .‬به سه نمونه از این‬
‫لطیفهها اشاره میکنیم‪:‬‬
‫لطیفۀ اول‪ :‬دلقک دربار هر چه سعی میکند نمیتواند االغش را از جویی عبور دهد‪.‬‬
‫گروهی از درباریان ازجمله غالمحسین خان صاحب اختیار هم شاهد ماجرا هستند‪.‬‬
‫دلقک که از سماجت االغ به تنگ آمده به او میگوید‪ :‬دیگر اصرار نمیکنم اگر‬
‫میخواهی عبور کنی صاحب اختیاری و اگر نمیخواهی هم صاحب اختیاری (مستوفی‪،‬‬
‫‪.)858/8 :8900‬‬
‫لطیفۀ دوم‪ :‬فردی که با جمعی از اعضای یک طبقۀ ذی نفوذ از سفری برگشته بود‪،‬‬
‫برای مردم تعریف میکند که در راه دزدان مرکبهای ما را گرفتند و اهالی یک روستا‬
‫به هر کدام از ما خری دادند‪« :‬آقا یک خر‪ ...‬این آقا هم یک خر ‪ »...‬و به هر یک از‬
‫فرادستان اشارهای میکند و میگوید‪« :‬این آقا هم یک خر!» (بامداد‪.)937/8 :8907 ،‬‬

‫‪12‬‬
‫بازتاب کنش سیاسی تودهها در لطیفههای عصر‪ __________________________...‬مهدی میرکیایی‬
‫‪Downloaded from cfl.modares.ac.ir at 10:42 IRDT on Saturday September 21st 2019‬‬

‫لطیفۀ سوم‪ :‬حسینقلی خان بختیاری برای دیدار ظل السلطان به اصفهان رفته بود که‬
‫ناگاه لری سر و پا برهنه وارد دارالحکومه شد و گفت که برای زیارت خان به شهر‬
‫آمده‪ .‬حسین قلیخان با خشم گفت‪ :‬احمق‪ ،‬خر و گاو و گوسفندت را رها کردهای و‬
‫آمدهای که مرا ببینی؟ لر گفت‪ :‬ای خان‪ ،‬خرم تویی‪ ،‬گاوم تویی‪ ،‬گوسفندم تویی (دهخدا‪،‬‬
‫‪ 795/2 :8976‬؛ بامداد‪.)843/5 :8907 ،‬‬
‫نکتۀ جالب اینکه در چنین لطیفههایی شاهد نمونهای از استتار روایت نهانی هستیم‪.‬‬
‫فرودستان برای نقد قدرت در حضور قدرتمندان ماجراهایی را نقل میکنند که دو‬
‫خوانِش از آنها ممکن است؛ یکی سیاسی و دیگری بیضرر (اسکات‪ .)852: 8936 ،‬در‬
‫این لطیفهها نیز فرودستی که یکی از زمامداران را در مقابل جمع اینگونه مخاطب قرار‬
‫داده است میتواند ادعا کند نیتی کامالً معصومانه داشته است؛ اما در ضمن با ملقب‬
‫ساختن فرد بلندپایه به چنین عنوانی ادعای سیادت ذاتی او را نیز به چالش بکشد‪.‬‬
‫گروهی دیگر از لطیفههای سیادتستیز با تکیه بر «عدم تناسب» جایگاه زمامداران‬
‫قاجاریه با برخی صفات اخالقی آنها‪ ،‬اسباب نفی ادعای برتری ذاتی آنها را فراهم‬
‫میآورند‪ .‬وجود چنین صفتهایی در مردم عادی ممکن است مذموم باشد؛ اما انتساب‬
‫آنها به ارباب قدرت‪ ،‬موجب فروکشیدن ایشان از جایگاهی فراانسانی است که روایت‬
‫رسمی در پی اثبات آن است‪ .‬مانند تأکید بر «خست» شاه در این لطیفه‪ :‬ارزش هدایای‬
‫فتحعلیشاه به قدری ناچیز است که مردم تهران اگر بخواهند حقارت چیزی را نشان‬
‫دهند میگویند پیشکش شاه است (دروریل‪ .)853: 8974 ،‬یا «حرص» وزیر آذربایجان که‬
‫در این روایت ساده برجسته میشود‪ :‬میگویند تمام درآمد آذربایجان فقط خوراک دو‬
‫دندانی است که از لب باالیی وی بیرون زده (فیودورکورف‪.)855: 8972 ،‬‬
‫گونۀ دیگری از لطیفههای سیادتستیز بر فساد جنسی عناصر حکومت یا بر عدم‬
‫آراستگی آنها به عزت و کرامت نفس تأکید دارند‪ .‬این لطیفهها بیانگر آن هستند که‬
‫نابرابریهای عظیم در منزلت و قدرت‪ ،‬روایتهای نهانی نیرومندی را ایجاد میکنند‬
‫(اسکات‪ )834: 8936 ،‬و آیینهایی که برای تصدیق سلطۀ منزلتی سامان یافتهاند زمینهساز‬
‫رشد خشم‪ ،‬رنجش‪ ،‬سرخوردگی و کینهای میشوند که الگوهای خاص بدزبانی و‬
‫بیحرمتی را در روایت نهانی تقویت میکند (همان‪ .)19 ،‬مضمون لطیفهای که در آن‬

‫‪13‬‬
‫دوماهنامة فرهنگ و ادبیات عامه________________________ سال ‪ ،7‬شمـارة ‪ ،26‬خرداد و تیر ‪8931‬‬
‫‪Downloaded from cfl.modares.ac.ir at 10:42 IRDT on Saturday September 21st 2019‬‬

‫ناصرالدینشاه هنگام تماشای تهران از فراز شمسالعماره با صحنهای عجیب مواجه‬


‫میشود (شاملو‪8919 / 2 :8977 ،‬؛ شهری باف‪ )913 /8 :8978 ،‬به انحراف جنسی تمام عُمال‬
‫حکومت قاجاریه اشاره دارد‪ .‬لطیفۀ دیگری نیز روایت میکند که یکی از اجزاء دربار‬
‫ناصری با شادی فراوان به سایر کارگزاران ارگ سلطنتی اطالع میدهد که امروز شخص‬
‫شاه مستقیماً به او دشنامی جنسی داده است (شهری باف‪ .)917 :8910 ،‬به این ترتیب‪ ،‬بنا بر‬
‫ویژگی انعکاسی روایت نهانی‪ ،‬فرودستان برای نفی و خنثاسازی ادعای سیادت تکوینی‬
‫و ذاتی ارباب قدرت‪ ،‬بر حقارت ذاتی آنها انگشت تأکید میگذارند تا سلطۀ منزلتی‬
‫ایشان را به چالش بکشند‪.‬‬

‫‪ .4-2‬رویارویی همزمان با سلطۀ مادی و منزلتی‬


‫بنا بر نظریۀ روایتهای نهانی‪ ،‬توزیع قدرت و منزلت در جامعه بهگونهای هماهنگ‬
‫انجام میشود‪ .‬با این فرض‪ ،‬سلطۀ مادی و منزلتی همگام با یکدیگر پیش میروند و‬
‫فرادستان تالش میکنند این دو ساحت سلطه را همزمان پیش ببرند‪ :‬نخبگان مسلط‬
‫مالیاتهای مادی را بهصورت نیروی کار‪ ،‬غالت‪ ،‬نقدینگی و خدمات میگیرند و عالوه‬
‫بر آن «مالیاتهای نمادینی» نیز میگیرند که دربردارندة رفتار فروتنانه‪ ،‬اطوار فرودستی‬
‫و احساس حقارت در برابر زمامداران است (اسکات‪.)242 :8936 ،‬‬
‫این وضعیت‪ ،‬همان طور که ذکر شد در لطیفههای اقتدارستیز قابل مشاهده است که‬
‫نمایندة حکومت فرمانش را با تحقیر همراه میکرد؛ هرچند که به بیان اسکات هر اقدام‬
‫غصب علنی تمثیلی از فرادستی آیینی نیز هست (همان‪.)242 ،‬‬
‫اما اگر نمیتوان تالش برای غصب و استثمار (سلطۀ مادی) را از کوشش برای‬
‫ایجاد ذهنیتی که الگوی فرادستی‪ /‬فرودستی را بهصورت یک نظام ازلی تعریف میکند‬
‫(سلطۀ منزلتی) جدا کرد‪ ،‬نمیتوان مقاومت در برابر بهرهکشی مادی را نیز از پایداری در‬
‫برابر اندیشۀ برتری ذاتی اصحاب قدرت متمایز کرد‪ .‬این گزاره ناشی از بخشی از نظریۀ‬
‫روایتهای نهانی است که شکل مقاومت را بازتابی از شکل سلطه میداند‪.‬‬
‫به این ترتیب در روایت تودهها‪ ،‬ازجمله در لطیفهها‪ ،‬شاهد واکنش همزمان و‬
‫هماهنگ به «تحقیر» و «اِعمال اقتدار» نخبگان حاکم هستیم‪ .‬در لطیفههای اقتدارستیز‬

‫‪14‬‬
‫بازتاب کنش سیاسی تودهها در لطیفههای عصر‪ __________________________...‬مهدی میرکیایی‬
‫‪Downloaded from cfl.modares.ac.ir at 10:42 IRDT on Saturday September 21st 2019‬‬

‫پاسخی که نمایندة مردم به تحقیر یا هتک حرمت میدهد با نافرمانی او همزمان و توأم‬
‫است‪ .‬در لطیفۀ اول نمایندة حکومت را االغ خطاب میکند‪ ،‬در لطیفۀ دوم پدر او را‬
‫جهنمی میخواند و در لطیفۀ سوم پاسخ کالم جدی او را با اشاره به پاره شدن بندتنبان‬
‫میدهد‪ .‬در تمام این پاسخها سلطۀ منزلتی نمایندة حکومت را زیر سؤال برده است؛ اما‬
‫این هتک متقابل‪ ،‬با نافرمانی نیز همراه شده است تا راهبرد نفی سیادت و برتری ذاتی‬
‫نخبگان حاکم با راهبرد نفی اقتدار آنها توأم شود و دو محور اصلی روایت رسمی‬
‫حکومت بهصورت همزمان مورد خدشه قرار گیرد‪ .‬از همین رو میتوان نتیجه گرفت‬
‫لطیفۀ اقتدارستیز‪ ،‬در بطن خود‪ ،‬سیادتستیز نیز هست‪.‬‬
‫از سویی در لطیفههای سیادتستیز هم بر ضعفهای شخصیتی فرادستان تأکید‬
‫میشد؛ اما نمیتوان برای کسی که به چنان ضعفی در شخصیتش دچار است اقتدار و‬
‫صالبتی قائل شد‪ .‬فرودستان در این لطیفهها بهویژه بر «حماقت» حاکمان قاجاریه‬
‫انگشت تأکید نهاده بودند و احمق بودن‪ ،‬همان قدر که ادعای برتری ذاتی و تکوینی‬
‫یک فرد را زیر سؤال میبرد‪« ،‬اقتدار» او را هم با شک و تردید مواجه میسازد‪ .‬همچنین‬
‫لطیفههایی که انحراف جنسی بلندپایگان را از پرده بیرون میاندازند درحقیقت صالبت‬
‫آنها را هم به ریشخند میگیرند‪ .‬در لطیفههایی هم که فردی از عامه به بهانهای یکی از‬
‫اصحاب قدرت را در برابر جمع «االغ» خطاب میکند افزون بر اینکه ادعای برتری‬
‫تکوینی او را به سخره گرفته‪ ،‬اقتدار او را نیز زیر سؤال برده است‪ .‬به این ترتیب‪،‬‬
‫بسیاری از لطیفههای سیادتستیز‪ ،‬صالبت زمامداران را نیز نفی میکنند‪ .‬این نکته گواه‬
‫آن است که فرودستان در لطیفهها در پی چالش همزمان با سلطۀ مادی و منزلتی‬
‫بودهاند؛ امری که در تحلیل حیات سیاسی آنها اهمیت فراوان مییابد‪.‬‬

‫‪ .3‬نتیجه‬
‫در لطیفههایی که عامۀ مردم در عصر پیشامشروطه دربارة زمامداران قاجاریه نقل‬
‫میکردند غالباً دو رویکرد اصلی‪ ،‬مشاهده میشود‪ .‬گونهای از این لطیفهها به نفی اقتدار‬
‫و صالبت حکومت میپرداختند و گروهی دیگر دربارة برتری ذاتی فرادستان بر‬
‫تودههای مردم مناقشه میکردند‪ .‬لطیفههای اقتدارستیز بر مبنای مواجهۀ نمایندهای از‬

‫‪15‬‬
‫دوماهنامة فرهنگ و ادبیات عامه________________________ سال ‪ ،7‬شمـارة ‪ ،26‬خرداد و تیر ‪8931‬‬
‫‪Downloaded from cfl.modares.ac.ir at 10:42 IRDT on Saturday September 21st 2019‬‬

‫حکومت با نمایندهای از مردم شکل میگرفتند که در این مواجهه‪ ،‬نمایندة مردم در‬
‫حالی که هتک و توهین نمایندة حکومت را با توهینی سختتر پاسخ میداد از فرمان او‬
‫نیز سر باز میزد‪ .‬لطیفههای سیادتستیز بر آشکار کردن ضعفهای شخصیتی نخبگان‬
‫حاکم تأکید داشتند و بهویژه ضعف قوای عقلی آنها را از پرده بیرون میانداختند‪.‬‬
‫دستهای دیگر از این لطیفهها زمامداران قاجاریه را منحرف جنسی یا افرادی فاقد‬
‫احساس عزت و کرامت نفس معرفی میکردند‪.‬‬
‫در لطیفههای اقتدارستیز‪ ،‬سیادت ذاتی فرادستان نیز به سخره گرفته میشد و در‬
‫لطیفههای سیادتستیز‪ ،‬آشکار شدن ضعفهای شخصیتی اجزاء حکومت‪ ،‬اقتدار آنها‬
‫را نیز به ریشخند میگرفت‪ .‬پراکنده شدن چنین لطیفههایی در میان تودهها گواهی است‬
‫بر این گزاره در نظریۀ روایتهای نهانی که سلطۀ منزلتی همگام با سلطۀ مادی اِعمال‬
‫میشود و مردم نیز بنا بر ویژگی انعکاسی روایت نهانی تالش میکردند در این لطیفهها‬
‫به گونهای هماهنگ و همزمان سلطۀ مادی و منزلتی را به چالش بکشند‪ .‬نکتهای که‬
‫نباید در بررسی کنش سیاسی تودهها در آن عصر مغفول بماند‪.‬‬

‫منابع‬
‫‪ -‬اخوت‪ ،‬احمد (‪ .)8910‬لطیفه ها از کجا میآیند؟‪ .‬تهران‪ :‬قصه‪.‬‬
‫‪ -‬اسپاروی‪ ،‬ویلفرید (‪ .)8963‬فرزندان درباری ایران‪ .‬ترجمۀ محمدحسین آریالرستانی‪ .‬تهران‪:‬‬
‫قلم‪.‬‬
‫‪ -‬اسکات‪ ،‬جیمز‪ .‬سی (‪ .)8936‬سلطه و هنر مقاومت‪ :‬روایتهای نهانی‪ .‬ترجمۀ افشین خاکباز‪.‬‬
‫تهران‪ :‬مرکز‪.‬‬
‫‪ -‬باستانی پاریزی‪ ،‬محمدابراهیم (‪ .)8919‬نون جو و دوغ گو‪ .‬چ‪ .5‬تهران‪ :‬علم‪.‬‬
‫‪ -‬بامداد‪ ،‬مهدی (‪ .)8969‬شرح حال رجال ایران‪ .‬ج‪.8‬چ‪ .9‬تهران‪ :‬زوار‪.‬‬
‫‪ -‬ــــــــــــ (‪ .)8969‬شرح حال رجال ایران‪ .‬ج‪ .5‬چ‪ .9‬تهران‪ :‬زوار‪.‬‬
‫‪ -‬دهخدا‪ ،‬علیاکبر (‪ .)8976‬امثال و حکم‪ .‬ج‪ .2‬چ‪ .7‬تهران‪ :‬امیرکبیر‪.‬‬
‫‪ -‬دروویل‪ ،‬گاسپار (‪ .)8974‬سفرنامۀ گاسپار دروویل‪ .‬ترجمۀ منوچهر اعتمادمقدم‪ .‬چ‪ .0‬تهران‪:‬‬
‫شباویز‪.‬‬

‫‪16‬‬
‫بازتاب کنش سیاسی تودهها در لطیفههای عصر‪ __________________________...‬مهدی میرکیایی‬
‫‪Downloaded from cfl.modares.ac.ir at 10:42 IRDT on Saturday September 21st 2019‬‬

‫‪ -‬ذوالفقاری‪ ،‬حسن (‪« .)8932‬ریختشناسی چیستانهای منظوم محلی»‪ .‬فرهنگ و ادبیات‬


‫عامه‪ .‬س‪ .8‬ش‪ .8‬صص‪.881-39‬‬
‫‪ -‬روزنامۀ وقایع اتفاقیه‪85 .‬رجب ‪8274‬ق‪ .‬ش ‪.867‬‬
‫‪ -‬روزنامۀ دولت علیۀ ایران‪ 84 .‬شوال ‪8217‬ق‪ .‬ش ‪.524‬‬
‫‪ -‬روزنامۀ ایران‪ 26 .‬ربیع االول ‪8211‬ق‪ .‬ش ‪.24‬‬
‫‪ -‬روزنامۀ ایران‪28 .‬ربیع الثانی ‪8211‬ق‪ .‬ش ‪.280‬‬
‫‪ -‬سایکس‪ ،‬پرسی مولزورث (‪ .)8912‬سفرنامۀ ژنرال سر پرسی سایکس یا ده هزار میل در‬
‫ایران‪.‬ترجمۀ حسین سعادت نوری‪ .‬تهران‪ :‬دنیای کتاب‪.‬‬
‫‪-‬شاملو‪ ،‬احمد (‪ .)8977‬کتاب کوچه ‪.‬ج‪ .2‬چ‪ .8‬تهران‪ :‬مازیار‪.‬‬
‫‪-‬ــــــــــــــ (‪ .)8971‬کتاب کوچه‪.‬ج‪ .2‬چ‪ .2‬تهران‪ :‬مازیار‪.‬‬
‫‪ -‬ـــــــــــــ (‪ .)8938‬کتاب کوچه‪.‬ج‪ .82‬تهران‪ :‬مازیار‪.‬‬
‫‪-‬شهریباف‪ ،‬جعفر (‪ .)8976‬طهران قدیم‪ .‬ج‪ .8‬چ‪ .2‬تهران‪ :‬معین‪.‬‬
‫‪ -‬ـــــــــــــــــ (‪ .)8910‬قند و نمک‪ .‬چ‪ .6‬تهران‪ :‬معین‪.‬‬
‫‪-‬کورف‪ ،‬فئودور فئودوروویچ (‪ .)8972‬سفرنامۀ بارون فئودورکورف‪ .‬ترجمۀ اسکندر ذبیحیان‪.‬‬
‫تهران‪ :‬فکرروز‪.‬‬
‫‪-‬گوبینو‪ ،‬ژوزف آرتور (‪ .)8967‬سفرنامۀ کنت دو گوبینو یا سه سال در ایران‪ .‬ترجمۀ عبدالرضا‬
‫هوشنگ مهدوی‪ .‬تهران‪ :‬کتابسرا‪.‬‬
‫‪ -‬مارزلف‪ ،‬اولریش (‪ .)8978‬طبقهبندی قصههای ایرانی‪ .‬ترجمۀ کیکاوس جهانداری‪ .‬تهران‪:‬‬
‫سروش‪.‬‬
‫‪ -‬مستوفی‪ ،‬عبداهلل (‪ .)8977‬شرح زندگی من یا تاریخ اجتماعی‪ ،‬اداری دورة قاجاریه‪.‬ج‪ .8‬چ‪.0‬‬
‫تهران‪ :‬زوار‪.‬‬
‫‪-‬هالینگبری‪ ،‬ویلیام (‪ .)8969‬روزنامۀ سفر هیئت سر جان ملکم به دربار ایران‪ .‬ترجمۀ‬
‫امیرهوشنگ امینی‪ .‬تهران‪ :‬کتابسرا‪.‬‬

‫‪17‬‬
Downloaded from cfl.modares.ac.ir at 10:42 IRDT on Saturday September 21st 2019

Culture and Folk Literature_________________Year. 7, No. 26, June & July 2019

The reflection of Tudeh’s political action in pre-


constitutional jokes – Qajar period
Mehdi Mir Kiaei 1*

1. Faculty member ˚ Department of history ˚ Allameh Tabataba'i University ˚ Tehran


- Iran.

Received: 18/08/2018 Accepted: 12/05/2019

Abstract
The abundance of Iranian jokes, especially about the elite governors
of the Qajar era, is important to examine their position in the political
life of the mass. Conciseness and irony, as well as the inherent
attraction of humor, have fostered the spread of these jokes in society
and made them an effective tool in the political struggle of the mass.
The question is whether these jokes seek to disrupt one of the official
narrative sections of the government and which areas of domination
have been denied? Our hypothesis is that among these jokes, the ones
that challenged the authority of the state and the inherent nature of its
components for the general public have a special place. In the case of
jokes denying the authority of the state, there is a clear disobedience
of the mass representative to the representative of the government,
which leads to the success of representative of the mass, and in the
jokes that confront the claims of superior elites, significant personal
weaknesses were observed. Simultaneously by this jokes, people
challenged the domination of power and dignity, and their efforts were
aimed more at neutralizing domination. The theoretical framework of
research is based on the theory of "hidden narratives" by James C.
Scott, who tried to explain the resistance of the mass to openly
criticize power without protest. So far, no research has been done to
analyze the political jokes of the pre-constitution period.

Keywords: joke; protest; Qajar ; pre-constitution

*Corresponding Author's E-mail: mmirkiaee@yahoo.com

81

You might also like