You are on page 1of 24

Biannual Research Journal of Iran Local Histories ‫پژوهشنامة تاریخهای محلی ایران‬

Seventh Year, No 2, Ser. No 14, Spring & Summer 2019 (PP. 207-230) )790-702 ‫ (صفحات‬4931 ‫ بهار و تابستان‬،41 ‫ پیاپی‬،‫ شمارة دوم‬،‫سال هفتم‬

)‫ق‬4231-4231( ‫اوضاع سیاسي کرمانشاه مقارن جنبش مشروطیت در ايران‬

‫ پروين رستمي‬،*‫جهانبخش ثواقب‬


‫ دانشگاه لرستان‬،‫ دانشگاه لرستان؛ دانشجوي دكتراي تاريخ ايران اسالمي‬،‫استاد گروه تاريخ‬

)4230/50/50( :‫تاريخ پذيرش‬ )4230/50/42( :‫تاريخ دريافت‬

A Study of the Political Situation of Kermanshah in the Course


of Constitutional Movement in Iran (1324-1387 AH)
Jahanbakhsh Savagheb, Parvin Rostami
Professor of history. Lorestan University; Ph.D Student of Islamic History, Lorestan University
Received: (2016. 08. 03) Accepted: (2017. 08. 27)

Abstract ‫چکیده‬
The Constitutional Movement, although it had its ‫ اما دامنة آن‬،‫ بهرغم آنكه خاستگاهش در تهران بود‬،‫جنبش مشروطیت‬
origin in Tehran, extended to other cities, including ‫ جنبش‬.‫ نیز کشیده شد‬،‫ از جمله کرمانشاه‬،‫به دیگر شهرها‬
Kermanshah. The Constitutional Movement and its
aftermath had a profound effect on Kermanshah's ‫ در اوضاع داخلي کرمانشاه بسیار‬،‫مشروطهخواهي و پيآمدهاي آن‬
internal affairs, and the people of this city were ‫تأثیر گذاشت و مردم این شهر با جنبش مشروطهخواهي همگرا شدند‬
converging with the Constitutional Movement, and
this convergence emerged in the form of a militancy ‫ که از‬،‫و این همگرایي به شكل ستیزهجویي بین مردم با حكام شهر‬
between the people and the city rulers who were
tyrants. The chaos and turmoil resulting from riots in
‫ آشوبها و اغتشاشات حاصل از این‬.‫ بروز یافت‬،‫مستبدین بودند‬
the city incurred losses and damages to the people, ‫ عامل ضرر و زیان مردم گشت؛ اما موجب‬،‫ستیزهها در سطح شهر‬
but did not turn them away from the
constitutionalists, and with the intensification of ‫رویگرداني آنان از مشروطهخواهان نشد و با تشدید افكار و رفتار‬
constitutionalist thought and behavior, they continued ‫ همچنان از رؤسا و رهبران مشروطهخواه کرمانشاه‬،‫مشروطهخواهي‬
to follow the ideals of the constitutionalist leaders in
Kermanshah. However, during the period of Minor ‫ کرمانشاه درگیر‬،‫ در دورة استبداد صغیر‬،‫ با این وجود‬.‫پیروي ميکردند‬
Despotism, Kermanshah became involved in many ‫آشوبها و اغتشاشهاي بسیاري شد که ایالت به آن دامن ميزدند و‬
riots that aggravated the tribes and put the city's
internal security and economic situation at a ‫ این‬.‫اوضاع داخلي شهر را در تنگناي امنیتي و اقتصادي قرار ميدادند‬
disadvantage. Using a library-based method, this
‫پژوهش به روش کتابخانهاي با بهرهگیري از آگاهيهاي تاریخي و‬
research uses historical and documentary knowledge
to study the political situation of Kermanshah in the ‫ تا‬4231 ‫ اوضاع سیاسي شهر کرمانشاه را در سالهاي‬،‫سندپژوهي‬
years 1324 to 1327 AH, the constitutional events in
Iran, and to investigate the causes of its chaos and ‫ بررسي و علل آشوبها و‬،‫ مقارن رخداد مشروطیت در ایران‬،‫ق‬4231
internal conflicts. Analyzes and explains. The ‫ یافتة پژوهش نشان‬.‫درگیريهاي داخلي آن را تحلیل و تبیین ميکند‬
findings of the study show that due to the
Kermanshah people's association with the ،‫ميدهد که بهسبب همراهي مردم کرمانشاه با جنبش مشروطهخواهي‬
constitutional movement, the consequences of it were ‫پیامدهاي حاصل از آن به کشمكش دروني نیروهاي متنفذ و فعال‬
the internal struggle of influential forces and the
activation of tribal chiefs and the turbulence of the ‫شدن رؤساي ایالت و آشفتگي اوضاع سیاسي شهر انجامید و‬
city's political situation, and it was the city's turmoil
‫آشوبهاي شهر ناشي از خصومتهاي شخصي رجال و درگیريهاي‬
caused by personal hostilities of dignitaries and
clashes between rival tribes that formed the urban .‫میان ایالت بود که ساختار شهري کرمانشاه را تشكیل ميداد‬
structure of Kermanshah city..
Keywords: Kermanshah, Constitutionalists, tyrants, ،‫ ایالت‬،‫ مستبدین‬،‫ مشروطهخواهان‬،‫ کرمانشاه‬.:‫کلیدواژهها‬
clergy, British Consulate, Kermanshah Governors . .‫ حكام کرمانشاه‬،‫کنسولگري انگلیس‬

* Corresponding Author: jahan_savagheb@yahoo.com ‫* نویسنده مسئول‬


parvin.rostami@yahoo.com
‫پژوهشنامة تاريخهاي محلي ايران‪ ،‬سال هفتم‪ ،‬شمارة دوم‪ ،‬پیاپي ‪ ،41‬بهار و تابستان ‪4932‬‬ ‫‪802‬‬

‫هدف اصلي در این مقاله‪ ،‬بررسي اوضاع سیاسي‬ ‫‪ .1‬مقدمه‬


‫شه ر کرمانشاه‪ ،‬مقارن با جنبش مشروطیت‪ ،‬از محرم‬ ‫کرمانشاه در سالهاي منتهي به مشروطیت‪ ،‬شهري با‬
‫‪ 4231‬تا جماديالثاني ‪ 4231‬است و ميکوشد تا‬ ‫قریب پنجاههزار نفر جمعیت بود و در میان مجموعه‪-‬‬
‫وضعیت شهر کرمانشاه را در حكومت حاکمان شهر‬ ‫اي از ایالت کُرد مانند اورامان‪ ،‬جاف‪ ،‬کلهر‪ ،‬گوران‪،‬‬
‫در این دوران ترسیم نماید و ناآراميها و آشوبهایي‬ ‫زنگنه‪ ،‬ایالت وند‪ ،‬سنجابي‪ ،‬کلیایي‪ ،‬زند و باجالن‪ ،‬که‬
‫که در شهر رخ داده و اوضاع این شهر در دورة‬ ‫هر کدام طوایف وابسته به خود را نیز داشتند‪ ،‬قرار‬
‫استبداد صغیر و نقش کنسولگري انگلیس در این‬ ‫گرفته بود و بخش اعظم ساکنان شهر را اهالي‬
‫وقایع را تحلیل نماید‪ .‬بنابراین‪ ،‬بررسي و تحلیل‬ ‫شهرنشین وابسته به ایالت تشكیل ميدادند‪ .‬در‬
‫اصل جنبش مشروطیت در ایران‪ ،‬مباني و مؤلفهها‪،‬‬ ‫کرمانشاه‪ ،‬مستبدین مقتدر بودند و حكومت در اختیار‬
‫عوامل ایجادي‪ ،‬تبیین دستهبنديهاي انساني مؤثر در‬ ‫آنها بود‪ .‬جنبش مشروطه باعث تغییر اوضاع و‬
‫جنبش و یا نظریهپردازي در این باره‪ ،‬در زمرة‬ ‫دگرگوني در این شهر شد‪ .‬آشوبهایي در شهر‬
‫اهداف این مقاله نیست و حتي در حوصلة آن‬ ‫بهوجود آمد که نشأتگرفته از جنبش و افكار‬
‫نميگنجد‪ .‬بلكه بررسي اوضاع سیاسي یكي از‬ ‫مشروطیت بود‪ .‬مردم کرمانشاه خواستار همراهي با‬
‫ایاالت کشور‪ ،‬متأثر از این رخداد مهم‪ ،‬محور اصلي‬ ‫انقالب مشروطیت شدند اما مستبدین شهر که در‬
‫توجه مقاله را تشكیل ميدهد‪ .‬بهعبارتي در این مقاله‪،‬‬ ‫رأس قدرت بودند و جمعیت بسیاري را تشكیل‬
‫یك مكان‪ /‬شهر‪ ،‬محوریت دارد نه یك واقعه‪/‬‬ ‫ميدادند‪ ،‬این خواستة مردم را با مشكل مواجه‬
‫مشروطیت‪ .‬بدین معنا که مقاله روند حوادث سیاسي‬ ‫ساختند‪ .‬در نتیجه‪ ،‬پایداري مردم در راه دستیابي به‬
‫کرمانشاه را مقارن سالهایي که در کشور جنبش‬ ‫مشروطه و بروز دستهبندي مخالفان و موافقان‪ ،‬موجب‬
‫مشروطهخواهي جریان داشت تبیین نموده و‬ ‫متشنج شدن شهر و آشوب و اغتشاش گردید‪ .‬این‬
‫پژوهشي از نوع «تاریخ شهر» یا «تاریخ محلي» است‬ ‫صفبندي و اختالفات میان مشروطهخواهان و‬
‫تا یك پژوهش خاص بر روي یك جنبش اجتماعي‪.‬‬ ‫مستبدین شهر از انتخاب براي نمایندگان مجلس آغاز‬
‫اساس پژوهش بر این پرسش بنیاد یافته که اوضاع‬ ‫شد‪ .‬سپس در دورة استبداد صغیر نقش ایالت‬
‫سیاسي کرمانشاه‪ ،‬مقارن سالهاي جنبش مشروطیت‬ ‫پررنگتر گردید و آشوبها بیشتر ناشي از خصومت‬
‫در ایران‪ ،‬چگونه بوده است؟ فرضیة پژوهش آن‬ ‫و کینههاي میان این ایالت با یكدیگر بود‪ .‬درگیري‪-‬‬
‫است که اوضاع سیاسي کرمانشاه در این سالها‪،‬‬ ‫هاي میان سران ایل و هوادارانشان به اختالفات و نزاع‬
‫استبدادگرایي‪/‬‬ ‫دوگانة‬ ‫کشمكش‬ ‫از‬ ‫متأثر‬ ‫در میان شهر دامن ميزد و بر حرکت مشروطهخواهي‬
‫مشروطهخواهي‪ ،‬و ساختار ایلي شهر بود‪ .‬بدین معنا‬ ‫تأثیر منفي ميگذاشت‪ .‬با اینكه فعالیت مشروطه‪-‬‬
‫که بهرغم بروز حرکت مشروطهخواهي در میان‬ ‫خواهان در اثر سرکوبهایي که رخ داد‪ ،‬کاسته شد‪،‬‬
‫مردم‪ ،‬سیاستهاي حكام مستبد و تنازع و‬ ‫اما باز هم انگیزه و روحیة مشروطهخواهي در میان‬
‫رقابتهاي ایالت کرمانشاه‪ ،‬از عوامل محدود کنندة‬ ‫مردم تداوم یافت‪.‬‬
‫جهانبخش ثواقب‪ ،‬پروين رستمي‪ :‬اوضاع سیاسي كرمانشاه مقارن جنبش مشروطیت در ايران (‪4981-4981‬ق) ‪803‬‬

‫کرمانشاه‪ ،‬تنظیم و منتشر نموده است‪ .‬کشاورز و‬ ‫این حرکت بودهاند و اوضاع سیاسي شهر‪ ،‬دورهاي از‬
‫ططري (‪ )4211‬نیز اسناد انتخابات مجلس شوراي‬ ‫ناآرامي و تالطم را تجربه کرد‪.‬‬
‫ملي کرمانشاهان را تنظیم و منتشر کردهاند که تنها‬
‫یك سند آن شامل فهرست نامزدهاي نمایندگي دورة‬ ‫‪ .2‬پیشینة پژوهش‬
‫اوّل از حوزة انتخابیة این شهر به موضوع این پژوهش‬ ‫با اینكه در موضوع جنبش مشروطیت‪ ،‬کتابها‪،‬‬
‫مربوط ميشود‪ .‬در مجموعه اسناد سازمان اسناد ملي و‬ ‫مقاالت و پایاننامههاي بسیاري نوشته شده‪ ،‬اما‬
‫کتابخانة مجلس شوراي اسالمي چیزي در ابن باره‬ ‫اوضاع سیاسي‪ ،‬اجتماعي شهرها و نواحي گوناگون‬
‫یافت نشد‪ .‬بهرغم نوشتههایي که از آنان نام برده شد‪،‬‬ ‫کشور در ایام این جنبش و متأثر از آن‪ ،‬کمتر مورد‬
‫دربارة روند اوضاع سیاسي کرمانشاه‪ ،‬در سالهاي‬ ‫پژوهش قرار گرفته است‪ .‬در نوشتههاي تألیفي‬
‫مقارن جنبش مشروطیت در ایران و پیامدهاي این‬ ‫پژوهشگران محلي نیز بهاجمال و با رویكرد‬
‫جنبش در بروز وقایع و رخدادهاي این شهر‪ ،‬در حدّ‬ ‫واقعهنگاري از اینگونه موضوعات سخن بهمیان‬
‫بررسي‪ ،‬پژوهش مستقلي ارائه نشده و این مقاله‬ ‫آمده است‪ .‬دربارة کرمانشاه‪ ،‬نقيپور (‪ )4231‬از‬
‫ميتواند گوشهاي از خالء موجود را برطرف کند‪ .‬این‬ ‫یارمحمّدخان کرمانشاهي (سردار مشروطه) سخن‬
‫پژوهش از نوع تاریخي است که در گردآوري‬ ‫بهمیان آوردهاست‪ .‬سلطاني (‪ )4212‬جغرافیاي‬
‫اطالعات به روش کتابخانهاي و در تبیین موضوع به‬ ‫تاریخي و تاریخ مفصل کرمانشاهان‪ ،‬و بیگلري‬
‫شیوة توصیفي ـ تحلیلي انجام شده است‪.‬‬ ‫(‪ )4211‬تاریخ کرمانشاه در عصر قاجار را نوشتهاند‪.‬‬
‫کشاورز (‪ )4211‬در گُردکُرد‪ ،‬به بیان زندگاني سردار‬
‫دورة‬ ‫در‬ ‫کرمانشاه‬ ‫سیاسي‬ ‫اوضاع‬ ‫‪.3‬‬ ‫یارمحمّد کرمانشاهي پرداخته و ضمن آن مروري بر‬
‫مشروطهخواهي‬ ‫وقایع مشروطیت در غرب کشور داشته که چندان به‬
‫در جریان حرکت مشروطهخواهي در کرمانشاه‪،‬‬ ‫حوادث زماني این پژوهش مربوط نميشود بلكه‬
‫که ادارة شهر در دست حكام مخالف مشروطه قرار‬ ‫حوادث پس از استبداد صغیر را دربر گرفته است‪.‬‬
‫داشت‪ ،‬روند آن در سه مرحله قابل طرح است‪ .‬در‬ ‫سنجابي (‪ )4231‬در خاطرات خود از ایل سنجابي‬
‫آغاز‪ ،‬چالش مردم با جنبش مشروطهخواهي است که‬ ‫روایت کرده و گودرزي (‪ )4234‬به ایل کلهر و‬
‫در حكومت امیرافخم بروز یافت‪ ،‬بررسي و سپس‬ ‫شورشهاي ساالرالدوله در دورة مشروطیت‬
‫صفبندي مشروطهخواهان و استبدادگرایان در‬ ‫پرداخته است‪ .‬انتشار یادداشتها و خاطرات‬
‫سرنوشت‬ ‫آنگاه‬ ‫و‬ ‫سیفالدوله‬ ‫حكومت‬ ‫معتمدي و ساري اصالن (‪ )4231‬گوشهاي از نهضت‬
‫مشروطهخواهي در حكومت ظهیرالدوله بحث‬ ‫مشروطیت در کرمانشاه و کنگاور را نمایانده و‬
‫ميشود‪.‬‬ ‫سلطاني (‪ )4233‬اسناد این نهضت را در کرمانشاهان‬
‫از آرشیو حاج محمّدمهدي کرمانشاهي‪ ،‬رهبر ملّیون‬
‫پژوهشنامة تاريخهاي محلي ايران‪ ،‬سال هفتم‪ ،‬شمارة دوم‪ ،‬پیاپي ‪ ،41‬بهار و تابستان ‪4932‬‬ ‫‪840‬‬

‫برادرش میرزاعليجان وزیري‪ ،‬حاج محمّد طاالندشتي‪،‬‬ ‫الف) حکومت امیرافخم‪ ،‬چالش مردم کرمانشاه با‬
‫میرزا عليخان سرتیپ (خانهخراب)‪ ،‬محمّدباقرمیرزا‬ ‫جنبش مشروطهخواهي‬
‫خسروي‪ ،‬ابوالحسنخان زنگنه‪ ،‬میرزاعليخان گوران‪،‬‬ ‫حكومت کرمانشاه‪ ،‬پیش از فرمان مشروطه‪ ،‬از‬
‫آقامحمّدصادقمیرزا‬ ‫و‬ ‫دولتشاهي‪،‬‬ ‫ابوالفتحمیرزا‬ ‫محرم ‪ 4231‬در اختیار زینالعابدینخان امیرافخم‬
‫دولتداد‪ ،‬تشكیل شد (کشاورز‪3 :4211 ،‬؛ نقيپور‪:4231 ،‬‬ ‫قراگوزلو بود‪ .‬امیرافخم از مالكان عمدة همدان بود و‬
‫‪ .)34‬براساس اسناد نهضت مشروطیت در کرمانشاهان و‬ ‫در کرمانشاه به اتكاي رؤساي قبایل و ایالت توانست‬
‫گزارشهاي موجود‪ ،‬در کرمانشاه طیف استبدادگرایان‬ ‫با آرامش حكومت کند‪ ،‬تا زماني که دعوي‬
‫را مجموعهاي از حكام و عوامل حكومتي شهر‪ ،‬ایالت‬ ‫مشروطهخواهي آغاز شد و در برابر نهضت مشروطه‬
‫و عشایر و رؤساي آنها‪ ،‬برخي از خوانین و مالکین‪،‬‬ ‫مقاومت نمود (اوبن‪ .)223 :4233 ،‬در این دوره کمکم‬
‫برخي از علما‪ ،‬و بخشي از اصناف و بازاریان تشكیل‬ ‫زمزمههاي مشروطهخواهي بهگوش ميرسید و آنچه‬
‫ميدادند‪ .‬طیف مشروطهخواهان نیز شامل مجموعهاي‬ ‫که در تهران روي ميداد‪ ،‬از اخبار اعتراضات مردم این‬
‫از علما و طالب‪ ،‬تجار‪ ،‬اصناف و بازاریان‪ ،‬برخي از‬ ‫شهر و مهاجرت به حرم حضرت عبدالعظیم‪ ،‬به دیگر‬
‫اعیان و مالکین و گاه برخي از خوانین و شاهزادگان‬ ‫شهرهاي ایران ميرسید‪ .‬علما و مراجع تقلید در تهران‬
‫ناراضي‪ ،‬بود‪.‬‬ ‫و دیگر شهرها در تشویق و تحریض مردم به روي‪-‬‬
‫طي مبارزات میان مشروطهخواهان و مستبدان‪ ،‬غلبه‬ ‫آوردن به انقالب مؤثر بودند‪ .‬در کرمانشاه نیز افرادي‪،‬‬
‫با مستبدین و ایالت و عشایر بود‪ .‬مخالفین مشروطه‬ ‫از جمله شیخ علي هیئت از طالب حوزة علمیه‪ ،‬براي‬
‫داراي جمعیت و سنگرهاي محكم و مسلح و مجهز‬ ‫تبلیغ مشروطیت از عتبات به کرمانشاه آمده بود و‬
‫بوده و دامنة قدرت آنها از محیط بازار و مراکز شهر تا‬ ‫نامههایي را نیز از آخوند مالمحمّدکاظم خراساني در‬
‫اقصي نقاط خارج شهر و دهستانها و در میان ایالت‬ ‫حمایت از مشروطیت براي افرادي از جمله رئیس ایل‬
‫مسلح کشیده شده بود (غیرت‪ .)11 :4223 ،‬مستبدین که‬ ‫سنجابي همراه داشت (سنجابي‪ .)431 :4231 ،‬انجمنهاي‬
‫قدرت بیشتري داشتند‪ ،‬پذیرش مشروطیت را با مشكل‬ ‫متعددي نیز در کرمانشاه به نامهاي انجمن فیض‪،‬‬
‫مواجه کردند‪ .‬در نتیجه‪ ،‬اختالفات بسیاري روي داد تا‬ ‫انجمن مرکزي‪ ،‬انجمن بلدي‪ ،‬انجمن طالب‪ ،‬انجمن‬
‫جایي که براي پذیرش مشروطیت به علماء عتبات‬ ‫مساوات (سلطاني‪ ،)33 /4 :4213 ،‬انجمن عدالت‪ ،‬انجمن‬
‫رجوع کرده و از آنها استفتاء نمودند که آیا مشروطه را‬ ‫اصناف‪ ،‬انجمن تجار‪ ،‬انجمن مالكین و انجمن‬
‫بپذیرند یا خیر؟ علماء نجف حججاسالم‪ :‬حاج‬ ‫شاهزادگان براي هواداري از مشروطیت تشكیل‬
‫میرزاحسین‪ ،‬حاج میرزاخلیل‪ ،‬آخوند مالمحمّدکاظم‬ ‫گردیده بودند‪ .‬همة انجمنها کتباً و به وسیلة تلگراف‪،‬‬
‫خراساني و حاج شیخعبداهلل مازندراني «حكم به وجوب‬ ‫صدور فرمان مشروطیت را از شاه خواستار شدند‬
‫مشروطیت دولت ایران ميدهند و اینكه مردم اطاعت احكام‬ ‫(همان‪ .)433 :‬کمیتة غیرت نیز از ملیون و آزادیخواهان‪،‬‬
‫مجلس شوراي ملي را بنمایند» (ناظماالسالم‪.)14 /1 :4221 ،‬‬ ‫بهسرپرستي آقامحمّدمهدي مجتهد و عضویت‬
‫مشروطهخواهان و مستبدین شهر با تعابیر‬ ‫یارمحمّدخان‪ ،‬احمدخان معتضدالدولة وزیري و‬
‫جهانبخش ثواقب‪ ،‬پروين رستمي‪ :‬اوضاع سیاسي كرمانشاه مقارن جنبش مشروطیت در ايران (‪4981-4981‬ق) ‪844‬‬

‫مشروطیت ميداند که کشاکشي میان کهنه و نو بود‪،‬‬ ‫«عامیون» و «حامیان حكومت اشرافي» نامیده‬
‫امري که ناداني و کینههاي کهن نیز بهمیان آن آمد‪.‬‬ ‫ميشدند (کتاب آبي‪ .)11 /4 :4232 ،‬کشمكشهاي میان‬
‫این کشاکشها‪ ،‬صنیعالدوله رئیس مجلس شوراي‬ ‫آنها از همان اوان مشروطیت در کرمانشاه شكل‬
‫ملي‪ ،‬را ناگزیر کرد که چنین گوید‪:‬‬ ‫گرفته بود و ازاینرو‪ ،‬انتخاب نمایندگان مجلس از‬
‫غیر از اهالي آذربایجان که به ترتیب صحیح انتخاب‬ ‫سوي مردم بهراحتي انجام نگرفت و با درگیريهایي‬
‫وکالي خود را نموده و با احترام روانه کردند‪ ،‬سایر‬ ‫همراه شد‪ .‬با درگذشت آیتاهلل آقا اسداهلل آلآقا‬
‫والیات نفهمیدند و اغراض سابقة خودشان را در‬ ‫امام جمعة کرمانشاه در ‪ 41‬ذيالقعده (ناظماالسالم‪،‬‬
‫این مورد بروز دادند‪ ،‬مثل قزوین و کرمانشاه و غیره‬
‫‪ )13 /1 :4211‬که از مشروطهخواهان بود و در انتخاب‬
‫(کسروي‪333 :4213 ،‬؛ ناظماالسالم‪.)442 /1 :4211 ،‬‬
‫وکال تالش زیادي داشت‪ ،‬مشروطهخواهان یكي از‬
‫براي دورة اوّل مجلس شوراي ملي‪ ،‬از حوزة‬
‫رهبران خود را در دورة فشار مستبدین از دست‬
‫انتخابیه کرمانشاهان تعداد ‪ 21‬نفر نامزد نمایندگي‬
‫دادند‪ .‬شایعهاي هم بر سر زبانها بود که ایشان را‬
‫شدند که هر کدام از طبقات ششگانة علماء‪،‬‬
‫مسموم کردهاند‪ .‬آنچه این شایعه را تقویت ميکرد‪،‬‬
‫شاهزادگان‪ ،‬خوانین‪ ،‬تجار‪ ،‬مالکین و اصناف‪ 3 ،‬نامزد‬
‫دورة بحراني بود که مشروطهخواهان در آن قرار‬
‫داشتند؛ به شرح جدول زیر‪:‬‬
‫داشتند‪ .‬اعیان و سرکردگان کرمانشاه‪ ،‬درصدد‬
‫اسامي نامزدها‬ ‫طبقات‬
‫اجتماعي‬
‫کارشكني در انتخاب وکالي مجلس شوراي ملي‬
‫نایب‬ ‫شیخ‬ ‫ظهیرالعلماء‬ ‫شیخ‬ ‫آقا‬ ‫امین‬ ‫حاج‬ ‫علماء‬ ‫بودند و از تهران هم براي فرستادن وکال تحت فشار‬
‫الصدر‬ ‫االسالم‬ ‫صادق‬ ‫الشرعیات‬ ‫آقاولي‬
‫قاسم میرزا‬ ‫اکرمالدوله‬ ‫مظفر‬ ‫محمّدحسن‬ ‫سلیمان‬ ‫محمّدباقر‬ ‫شاهزادگان‬ ‫قرار گرفتند؛ بنابراین ميخواستند که مجلس را باب‬
‫السلطنه‬ ‫میرزا‬ ‫میرزا‬ ‫میرزا‬
‫ابوالحسن‬ ‫محمودخان‬ ‫صارمنظام‬ ‫فرخخان‬ ‫حاجي‬ ‫مؤید‬ ‫خوانین‬
‫میل خودشان تشكیل دهند و تمام وکال و رؤساي‬
‫خان‬ ‫ایلخاني‬ ‫ابراهیمخان‬ ‫الوزاره‬
‫انجمن از خودشان باشد و تمام امورات را نیز در‬
‫حاجي‬ ‫حاجي‬ ‫حاجيمحمّد‬ ‫حاجي‬ ‫حاجي‬ ‫حاجي‬ ‫تجار‬
‫سیدحسن‬ ‫محمّدتقي‬ ‫جواد عرب‬ ‫سیدعلي‬ ‫آقامحمّد‬ ‫ملكمحمّد‬ ‫دست خود نگه دارند‪ .‬مردم کرمانشاه نیز که این امر‬
‫حاجيمحمّد‬ ‫حاجي‬ ‫حاجي‬ ‫ذبیحالملك‬ ‫حاجيهاشم‬ ‫آقارحیم‬ ‫مالکین‬
‫تاالندشتي‬ ‫اماناهللخان‬ ‫رستمبیك‬ ‫سلطان‬ ‫ارباب‬
‫را قبول نداشتند‪ ،‬مستبدین را به وکالت نپذیرفتند و‬
‫استاد محمّد‬ ‫کربالي‬ ‫حاجي‬ ‫حاجي‬ ‫آقا سید‬ ‫آقا سید‬ ‫اصناف‬
‫جعفر‬
‫و‬ ‫مستبدین‬ ‫میان‬ ‫کینه‬ ‫باعث‬ ‫مسئله‬ ‫این‬
‫مصطفي‬ ‫صرافباشي‬ ‫بیكمحمّد‬ ‫محسن‬ ‫محمّد‬
‫مشروطهخواهان شهر شد (ظهیرالدوله‪.)333 :4231 ،‬‬

‫انتهاي این فهرست ممهور به مهر و اسم ‪ 33‬نفر‬ ‫گزارش این آشوبها و ناآراميهاي شهر را به تهران‬

‫از بزرگان و رجال دولتي و محلي است (اسناد‬ ‫ميفرستادند‪ ،‬و از تهران هم‪ ،‬براي انتخاب وکال و‬

‫انتخابات مجلس شوراي ملي کرمانشاهان‪.)12-14 :4211 ،‬‬ ‫فرستادن آنها‪ ،‬اصرار ميورزیدند‪ .‬در نهایت تأخیر در‬

‫سرانجام حجةاالسالم آقامحمّدمهدي مجتهد‪ ،‬که‬ ‫فرستادن نمایندگان به مجلس شوراي ملي‪ ،‬باعث‬

‫پنج سال بود از نجف برگشته بود‪ ،‬براي وکالت کل‬ ‫بدنامي مردم کرمانشاه شد‪.‬‬
‫انتخاب گردید‪ .‬ایشان از روحانیون محبوب و‬ ‫کسروي این آشوبها را ناشي از تكان‬
‫پژوهشنامة تاريخهاي محلي ايران‪ ،‬سال هفتم‪ ،‬شمارة دوم‪ ،‬پیاپي ‪ ،41‬بهار و تابستان ‪4932‬‬ ‫‪848‬‬

‫بلدي در کرمانشاه‪ ،‬که مستبدین درصدد برهم زدن‬ ‫آزاديخواه کرمانشاه بود که رهبري مشروطهخواهان‬
‫آن بودند‪ ،‬داده شد و از طرف دولت نیز دستور تبعید‬ ‫را پس از درگذشت امامجمعه آقا اسداهلل آلآقا‬
‫آشوبگران (سه نفر فوقالذکر) صادر و در نتیجة‬ ‫برعهده گرفتند و بهوسیلة ایشان وکال را انتخاب‬
‫این درگیريها امیرافخم‪ ،‬حاکم کرمانشاه‪ ،‬معزول شد‬ ‫کردند‪ .‬بدینترتیب از کرمانشاه حاج محمّدصالح‪ ،‬از‬
‫(ناظماالسالم‪443 /1 :4211 ،‬؛ اسناد نهضت مشروطیت در‬ ‫جانب مالكان‪ ،‬و حاج ملكمحمّد‪ ،‬بهنمایندگي تجّار‬
‫کرمانشاهان‪ .)11 ،13 :4233 ،4‬نمایندة کرمانشاه در‬ ‫و کسبه‪ ،‬انتخاب شدند و این نمایندگان براي شرکت‬
‫جوابیة مفصلي که در پاسخ به نامة حاج‬ ‫در دورة اول مجلس شوراي ملي‪ ،‬که چندین ماه از‬
‫سیدحبیباهلل تاجر کرمانشاهي‪ ،‬از سران مشروطیت‬ ‫تشكیل آن ميگذشت‪ ،‬عازم تهران شدند (سنجابي‪،‬‬
‫در کرمانشاه ارسال ميکند‪ ،‬گوشههایي از اخبار‬ ‫‪ .)433 :4231‬شعارهایي که براي همراهي مردم با‬
‫تهران‪ ،‬نظامنامه ایالتي‪ ،‬دستور تأسیس انجمنها و‬ ‫مشروطهخواهان در جریان انتخابات مجلس داده‬
‫مسائلي دیگر را مطرح کرده و از مردم کرمانشاه‬ ‫ميشد‪ ،‬ازجمله «براي ملت»‪« ،‬نان ارزان» و «کاهش‬
‫ميخواهد که خود حرکت کرده و اقدام کنند و از‬ ‫مالیات» (گروته‪ )31 :4231 ،‬جنبة اقتصادي داشت و‬
‫خساراتي که بر آنها وارد ميشود‪ ،‬از حرکت‬ ‫عامل اقتصادي مناسبترین روش براي تهییج و‬
‫بازنایستند‪ .‬وي از مردم درخواست ميکند که‬ ‫تحریك مردم در نهضتي اجتماعي بود که افزونبر‬
‫رضایت دهند دو تن از افراد اعضاي انجمن از‬ ‫آزاديخواهي‪ ،‬خواستار مطالبات اقتصادي هم بودند‪.‬‬
‫مخالفان باشند تا جلوي صدمات و قتل و غارتها‬ ‫بهرغم انتخاب نمایندگان‪ ،‬تحریكات مستبدین‬
‫گرفته شود و سفارش ميکند که در این روزهاي‬ ‫همچنان تداوم داشت‪ .‬سه نفر از مستبدین‪ ،‬بهنامهاي‬
‫دشواري‪ ،‬از نفاق و دودستگي دست بردارند و با هم‬ ‫حسن کتیرایي‪ ،‬میرزا فتحاهلل اصفهاني و عبدالحسین‬
‫متحد شوند تا کارها بهپیش رود (اسناد نهضت‪:4233 ،‬‬ ‫خراساني‪ ،‬علیه مشروطهخواهان دوباره به آشوب‬
‫‪12-14‬؛ ‪.)11-11‬‬ ‫پرداختند؛ پس مشروطهخواهان ناگزیر شدند در ‪41‬‬
‫محرم ‪ 4231‬در تلگرافخانه متحصن شوند و‬
‫ب) حکومت سیفالدوله‪ ،‬کشاکش مشروطهخواهان‬ ‫شكوائیة خود را تلگرافي به تهران ارسال کنند‪.‬‬
‫و مستبدین‬ ‫مستبدین واکنش تندتري نشان دادند و در خانة میرزا‬
‫پس از عزل امیرافخم‪ ،‬احتمال انتخاب سلطان‬ ‫ابوالقاسم رئیسالعلماء جمع شدند و متحصنان را در‬
‫محمّدمیرزا سیفالدوله (برادر عینالدوله) به‬ ‫تلگرافخانه هدف گلوله قرار دادند و هفت نفر‬
‫حكومت کرمانشاهان مطرح گردید‪ .‬البته سیفالدوله‪،‬‬ ‫کشته شدند (ظهیرالدوله‪ .)331 :4231 ،‬بروز این واقعه‬
‫با پرداخت مبلغي‪ ،‬حكومت کرمانشاهان را در ‪3‬‬ ‫موجب شد که در مجلس‪ ،‬حاج ملكمحمّد‪ ،‬وکیل‬
‫صفر ‪ 4231‬بهدست آورد (خاطرات و اسناد‬ ‫کرمانشاه‪ ،‬تلگرافهاي تظلم مردم کرمانشاه را که از‬
‫مجلس رفع تعدیّات را درخواست داشتند‪ ،‬قرائت‬
‫‪ .1‬از این پس در کل متن‪ ،‬اسناد نهضت نوشته ميشود‪.‬‬
‫کند‪ .‬از سوي مجلس دستور به دائر بودن انجمن‬
‫جهانبخش ثواقب‪ ،‬پروين رستمي‪ :‬اوضاع سیاسي كرمانشاه مقارن جنبش مشروطیت در ايران (‪4981-4981‬ق) ‪849‬‬

‫آوردند‪ .‬این هجوم باعث شد که قشون دولتي‪ ،‬به امر‬ ‫حسینقليخان نظامالسلطنه‪ )133 :4233 ،‬و در ‪ 33‬صفر به‬
‫سرکردة خود یا اجازة سیفالدوله‪ ،‬به بازار حمله‬ ‫‪ .)411‬سیفالدوله‬ ‫‪:4211‬‬ ‫کرمانشاه رفت (مغیثالسلطنه‪،‬‬

‫بردند و اموال مردم را غارت کردند (کتاب آبي‪:4232 ،‬‬ ‫زماني به حكومت این شهر منصوب شد که‬
‫‪ .)13-11 /4‬شرح غارت اموال مردم و تالشهاي آنان‬ ‫مشروطهخواهان غارت شدة کرمانشاهي در تهران‪،‬‬
‫براي بازگرداندن اموال یا پرداخت غرامت از سوي‬ ‫در مجلس‪ ،‬متحصن بودند و چندماه پس از ورود‬
‫بانیان این غارت در اسناد برجاي مانده از این دوران‬ ‫سیفالدوله به کرمانشاه از دادخواهي به او نیز به‬
‫نیز بازتاب یافته است (ر‪.‬ك‪ :‬اسناد نهضت‪-33 :4233 ،‬‬ ‫نتیجهاي دست نیافتند‪ .‬بهنقل فرجاهلل معتمدي (از‬
‫‪.)441 ،32 -31 ،34‬‬ ‫وکالي دادگستري کرمانشاه) که از شاهدان عیني‬
‫چون مشروطهخواهان حاکم را محرك غارت و‬ ‫وقایع این دوره بود‪ ،‬سیفالدوله بدون اطالع قبلي‬
‫خود را در برابر او عاجز یافتند‪ ،‬بهقصد تحصن‪،‬‬ ‫وارد شهر شد و صبح روز بعد هم‪ ،‬براي ترساندن‬
‫متوجه کنسولگري انگلیس شدند‪ .‬هر چند‬ ‫مردم‪ ،‬یكي از زندانیان را در زندان حكومتي میدان‬
‫کنسولگري راضي به اقامت مردم در آنجا نبود‪ ،‬اما‬ ‫توپخانه به دار آویخت (معتمدي‪.)414 :4231 ،‬‬
‫دوهزار نفر در آن مكان اقامت کردند‪ .‬توجیه‬ ‫سیفالدوله از رجال مستبد و از طرفداران‬
‫متحصنین این بود که چون تلگرافخانه در تصرّف‬ ‫محمّدعليشاه بود‪ .‬او بدون توجه به تلگرافهاي‬
‫دشمنان آنهاست‪ ،‬نميتوانند شرح حال و تظلّمات‬ ‫مجلس‪ ،‬در جهت رسیدگي به شكایات و امور مردم‬
‫خود را به دولت و مجلس در تهران مخابره نمایند؛‬ ‫و همچنین اعالم بيطرفي‪ ،‬بهعنوان رهبر مستبدین‬
‫ازاینرو بهناچار وارد کنسولگري شدهاند (کتاب آبي‪،‬‬ ‫عمل ميکرد و به این مشكالت دامن زده‪ ،‬اوضاع را‬
‫‪ .)13 /4 :4232‬براساس یادداشتهاي فرجاهلل معتمدي‪،‬‬ ‫آشفتهتر ميساخت (گودرزي‪ .)21 :4234 ،‬وي کساني‬
‫از زعماء و بزرگان کرمانشاه‪ ،‬این اشخاص در این‬ ‫را که حكم به تبعید آنها داده شده بود‪ ،‬اجازة‬
‫تحصن حضور داشتند‪ :‬حاج آقامحمّدمهدي‪ ،‬شاهزاده‬ ‫بازگشت داد‪ .‬در این ایام‪ ،‬اغتشاش همچنان ادامه‬
‫محمّدباقرمیرزا خسروي جد مادري رشیدیاسمي‪،‬‬ ‫داشت و در روزهاي ‪ 41‬و ‪ 31‬ربیعالثاني ‪ ،4231‬در‬
‫ابوالحسنخان زنگنه‪ ،‬حاج آقامحمّدخان زنگنه‪،‬‬ ‫اوج خود بود‪ .‬سیفالدوله‪ ،‬حاکم جدید‪ ،‬عدهاي از‬
‫محمّدجوادخان‬ ‫معتضدالدوله‪،‬‬ ‫میرزااحمدخان‬ ‫سران مستبدین شهر‪ ،‬از جمله اعظمالدوله‪،‬‬
‫معتمدي‪،‬‬ ‫میرزاصادق‬ ‫یاوري‪،‬‬ ‫صمصامالدوله‬ ‫وثوقالممالك‪ ،‬احتشامالممالك کرندي و سواران‬
‫محمّدصادقمیرزا فرزند محمّدباقرمیرزا خسروي‪،‬‬ ‫کرندي و سنجابي را‪ ،‬براي سرکوب مردم‪ ،‬در‬
‫حاج سیداسداهلل و برادرش حاج سیدحبیباهلل ملك‪،‬‬ ‫خدمت گرفت (ظهیرالدوله‪ )331 :4231 ،‬و قشون دولتي‬
‫حاج ملكمحمّد تاجر‪ ،‬میرزاصادق معتمدي‪ ،‬سید‬ ‫را‪ ،‬که از طوایف چادرنشین همان حوالي بودند‪ ،‬به‬
‫حسین کزازي و برادرش سید احمد کزازي‪ ،‬حاج‬ ‫شهر وارد کرد‪ .‬مردم نیز در برابر‪ ،‬به طرف خانة‬
‫میرزا عابد مشیرالرعایا‪ ،‬حاج رستمبیگ سارابي‪،‬‬ ‫رئیسالعلماء‪ ،‬یكي از رؤساي ارتجاعیون‪ ،‬هجوم‬
‫پژوهشنامة تاريخهاي محلي ايران‪ ،‬سال هفتم‪ ،‬شمارة دوم‪ ،‬پیاپي ‪ ،41‬بهار و تابستان ‪4932‬‬ ‫‪841‬‬

‫آشكار ساخت‪ .‬این احتمال وجود داشت که‬ ‫سلیمانخان‬ ‫قوامالرعایا‪،‬‬ ‫کلبعليخان‬ ‫مشهدي‬
‫آقامحمّدمهدي‪ ،‬براي مقابله با سیفالدوله‪ ،‬در صدد‬ ‫امیرمقتدر زنگنه‪ ،‬ملك ایرجمیرزا امیرمحترم و دیگران‬
‫ایجاد رابطه با ساالرالدوله بوده که از نیروهاي او‬ ‫و عدة زیادي از تجار و کسبه (معتمدي‪.)411 :4231 ،‬‬
‫علیه حاکم مستبد استفاده کند‪ .‬این نامه براي منشي‬ ‫تحصن این افراد باعث تأسي مردم و هجوم بهسوي‬
‫کنسولگري ارسال شده بود و ساالرالدوله در آن‬ ‫کنسول گري انگلیس شد و شهر در حالت جنگ و‬
‫آقامحمّدمهدي را به کمك خویش طلبیده بود‪.‬‬ ‫ستیز و آشوب قرار گرفت‪ .‬سیفالدوله که باخبر شد‬
‫مجلس در رفع شورش ساالرالدوله تالش زیادي‬ ‫مردم درصدد تالفي غارت او برآمدهاند‪ ،‬پنهان شد و‬
‫داشت و با محمّدعلي شاه همكاري نمود‪.‬‬ ‫چند روز بعد بیگلربیگي شهر را مأمور برقراري نظم‬
‫حسامالملك همداني و داوودخان کلهر‪ ،‬در ‪33‬‬ ‫و بازگرداندن آرامش به شهر نمود (کتاب آبي‪/4 :4232 ،‬‬

‫ربیعالثاني ‪ ،4231‬با جمعیتي به رویارویي ساالرالدوله‬ ‫‪13‬؛ بیگلري‪ .)114 :4211 ،‬آنچه که اوضاع کرمانشاه را‬
‫رفتند و جنگ سختي در نزدیكيهاي نهاوند‬ ‫متشنجتر ميکرد‪ ،‬نامههایي بود که از درباريها‬
‫درگرفت‪ .‬در این نبرد‪ ،‬ساالرالدوله شكست خورد و‬ ‫بهدستور محمّدعلي شاه به سران ایالت غرب‪ ،‬کلهر‬
‫فرار کرد و در کرمانشاه در کنسولگري انگلیس‪ ،‬پناه‬ ‫و سنجابي نوشته ميشد و آنها را بهحمله به شهر‬
‫گرفت (دولتآبادي‪413 :4233 ،‬؛ ملكزاده‪131 /2 :4232 ،‬؛‬ ‫کرمانشاه و از میان بردن مشروطهخواهان تشویق‬
‫کسروي‪ .)231 :4213 ،‬با وجود همراهي مجلس‪ ،‬در‬ ‫ميکرد‪ .‬این نامهها بهدست مشروطهطلبان افتاد و‬
‫یاري به محمّدعلي شاه براي سرکوب ساالرالدوله‪،‬‬ ‫رونوشتي از آنها را براي رهبران ملیون تهران‬
‫پادشاه قاجاري پس از فراغت از این قضیه دوباره به‬ ‫فرستادند (ملكزاده‪.)113 /2 :4232 ،‬‬
‫اجراي نقشة سرنگوني مشروطهخواهان ادامه داد‬ ‫در جریان تحصن مردم در کنسولگري انگلیس و‬
‫(دولتآبادي‪ .)413 /3 :4233 ،‬در نتیجه‪ ،‬فشار بر‬ ‫فشاري که از جانب حاکمیت و مستبدین به آنها‬
‫مشروطهخواهان بیشتر شد و زماني که از سوي‬ ‫براي ترك آن مكان ميشد‪ ،‬در کرمانشاه رخدادهاي‬
‫مجلس تلگرافي براي ایجاد کمیسیون تحقیق در‬ ‫دیگري نیز بهوقوع پیوست که بر جریانات و‬
‫همدان براي متحصنان کرمانشاه فرستاده شد‪ ،‬با‬ ‫آشوبها در کرمانشاه تأثیرات زیادي گذاشت و‬
‫حملة دوباره به کنسولگري از ایجاد هرگونه توافق‬ ‫دامنة آن را بیش از پیش گسترش داد‪ .‬نخستین واقعه‪،‬‬
‫جلوگیري به عمل آمد (کتاب آبي‪ .)13 /4 :4232 ،‬ظاهراً‬ ‫شورش ابوالفتحمیرزا ساالرالدوله‪ ،‬برادر محمّدعلي‬
‫سیفالدوله از سوي درباریان‪ ،‬با شكست‬ ‫شاه‪ ،‬بود‪ .‬وي به بسیاري از سران ایل و سرکردگان‬
‫ساالرالدوله‪ ،‬تقویت شده بود و اشراف و مستبدان‬ ‫نامه فرستاده بود که از سوي مجلس او را به یاري‬
‫شهر احساس قدرت بیشتري نسبت به متحصنان‬ ‫خواهش‬ ‫به‬ ‫وي‬ ‫و‬ ‫فراخواندهاند‬ ‫مشروطه‬
‫داشتند؛ ازاینرو تحصن و آشوب در شهر همچنان‬ ‫آزاديخواهان روانة تهران ميشود (کسروي‪:4213 ،‬‬

‫ادامه یافت‪ .‬با اینكه از تهران سه تلگراف شدیداللحن‬ ‫‪231‬؛ کتاب آبي‪ .)11 /4 :4232 ،‬وي براي آقامحمّدمهدي‬
‫به حاکم کرمانشاه رسیده بود که ده نفر از افرادي را‬ ‫هم نامهاي فرستاد‪ .‬این نامه روابط میان این دو را‬
‫جهانبخش ثواقب‪ ،‬پروين رستمي‪ :‬اوضاع سیاسي كرمانشاه مقارن جنبش مشروطیت در ايران (‪4981-4981‬ق) ‪842‬‬

‫(ظهیرالدوله‪ .)334-331 ،312-311 :4231 ،‬نمایندة مردم‬ ‫بودهاند‬ ‫کرمانشاه‬ ‫ناگوار‬ ‫وقایع‬ ‫محرك‬ ‫که‬
‫کرمانشاه در مجلس شوراي ملي‪ ،‬حاج ملكمحمّد‪،‬‬ ‫(آقاعليجان‪ ،‬آقارحیم‪ ،‬اعظمالدوله‪ ،‬عليمرادخان‪،‬‬
‫نیز از مردم هوادار مشروطه خواست که فعالً از‬ ‫حسین کتیرایي و برادرهایش‪ ،‬وثوقالممالك‪ ،‬شیخ‬
‫ظهیرالدوله حمایت کنند تا کارها را بهانجام برساند‬ ‫عبدالحسین‪ ،‬میرزافتحاهلل‪ ،‬پسر شیرخان سنجابي) به‬
‫(اسناد نهضت‪.)12 :4233 ،‬‬ ‫مرکز بفرستد‪ ،‬اما سران مستبدین طي تلگرافي اخطار‬
‫در این میان به شایعاتي دامن زده ميشد که نقشة‬ ‫کردند که اگر این افراد را حرکت دهند شهر و‬
‫از پیش طراحي شدهاي میان سیفالدوله و‬ ‫عشایر مغشوش خواهد شد‪ .‬این امر موجب‬
‫آقامحمّدمهدي براي ایجاد آشوب و درگیري با‬ ‫سرگرداني کساني شد که در تهران متحصن شده‪،‬‬
‫سیفالدوله و تحصن در کنسولگري وجود داشته‬ ‫پيگیر خسارت اموال غارت شدة خود و منتظر آمدن‬
‫است (ظهیرالدوله‪313 ،311 ،311 :4231 ،‬؛ کسروي‪:4213 ،‬‬ ‫عامالن واقعه و مجازات آنها بودند (اسناد نهضت‪،‬‬

‫‪ .)231‬اما این احتمال را ميتوان منتفي دانست‪ .‬بهنقل‬ ‫‪.)33-34 :4233‬‬


‫ظهیرالدوله‪ ،‬این شایعه را مستبدین شهر پراکندند و‬
‫به تهران مخابره نمودند که آقامحمّدمهدي و‬ ‫ج) حکومت ظهیرالدوله‪ ،‬تظلمخواهي مشروطهخواهان‬
‫پیروانش را مایة اغتشاش بدانند (‪ .)311 :4231‬مسلّم‬ ‫در ‪ 1‬جمادياالول ‪ 4231‬اتابك امینالسلطان‬
‫بود که ساالرالدوله با آقامحمّدمهدي‪ ،‬که از رهبران‬ ‫تلگرافي براي صفاعليخان قاجار ظهیرالدوله‪ 4‬حاکم‬
‫مشروطهخواه کرمانشاه و مورد وثوق مردم بود‪ ،3‬با‬ ‫همدان فرستاد و او را براي تحقیق و بررسي اموال‬
‫نامههایي که برایش ميفرستاد‪ ،‬روابطي برقرار کرده‬ ‫غارتزدگان و آرام کردن شهر کرمانشاه و پایان‬
‫بود‪ .‬ساالرالدوله هم شخصي نبود که مشروطهخواهي‬ ‫بخشیدن به تحصن مردم در کنسولگري انگلیس‬
‫وي مبرز باشد و شورش وي بر ضدّ سلطنت بود نه‬ ‫مأمور کرد‪ .‬ظهیرالدوله در ‪ 3‬جمادياالول به‬
‫براي آزاديخواهي‪ ،‬که آقامحمّدمهدي خواستار‬ ‫کرمانشاه رسید و به کنسولگري انگلیس رفت و با‬
‫همراهي و همكاري با او باشد‪ .‬این اغتشاشات باعث‬ ‫آقامحمّدمهدي‪ ،‬در باب ترك تحصن‪ ،‬مذاکره کرد‪.‬‬
‫وارد شدن خسارات بر مردم و کشته شدن برخي از‬ ‫پس از این دیدار‪ ،‬آقامحمّدمهدي تلگراف اتابك را‬
‫آنان ميشد و قتل و غارت و آشوب تا مدتها‬ ‫در خصوص مأموریت ظهیرالدوله در اصالح امور‪،‬‬
‫همچنان در شهر ادامه داشت (زرگرينژاد‪،321 :4211 ،‬‬ ‫براي تحصن کنندگان بیان کرد و آنان نیز از‬
‫‪ ،)213‬بهگونهاي که ملكزاده با عبارت‪« :‬کرمانشاه در‬ ‫کنسولگري خارج شدند‪ ،‬بهجز ساالرالدوله‪.‬‬
‫خاك و خون غوطه ميخورد» (‪ )113 /2 :4232‬از آن یاد‬ ‫ظهیرالدوله‪ ،‬پس از فارغ شدن از قضیة متحصنین‪ ،‬به‬
‫بازار غارتشده رفت تا از آنجا بازدید کند‬
‫‪ .3‬دربارة مشروطهخواهي آقامحمدمهدي کرمانشاهي اسنادي موجود‬
‫است‪ .‬ر‪.‬ك‪ :‬اسناد نهضت‪ :4233 ،‬سندهاي ش‪،41 ،41 ،42 ،43 ،44‬‬ ‫‪ .4‬دربارة ظهیرالدوله و انجمن اخوت‪ ،‬ر‪.‬ك‪ :‬خاطرات و اسناد‬
‫‪.33 ،43‬‬ ‫ظهیرالدّوله‪4214 ،‬؛ رائین‪111-131 /2 :4213 ،‬؛ رضواني‪.11-3 :4214 ،‬‬
‫پژوهشنامة تاريخهاي محلي ايران‪ ،‬سال هفتم‪ ،‬شمارة دوم‪ ،‬پیاپي ‪ ،41‬بهار و تابستان ‪4932‬‬ ‫‪842‬‬

‫اقامت داشت و سپس به اروپا تبعید شد (صفایي‪،‬‬ ‫کرده است‪ .‬در گزارش کنسولگري انگلیس نیز آمده‬
‫‪ .)214 /4 :4232‬آنچه که موجب عزل سیفالدوله شد‪،‬‬ ‫است‪:‬‬
‫از یكسو‪ ،‬شكایت مردم کرمانشاه نسبت به تخریب‬ ‫شهر تا آن مقداري که مربوط به احزاب است آرام‬
‫و غارت شهر توسط سواران او و از سوي دیگر‪،‬‬ ‫ولي دزدي و قتل دائمالوقوع است و هنگام شب‬

‫شكایت کنسولگري انگلیس از وي بود (کتاب آبي‪،‬‬ ‫براي تردّد مجاهدین در شهر امنیت نیست (کتاب‬

‫‪)11 ،31 /4 :4232‬؛ اما این احتمال که شكایت‬ ‫آبي‪.)343 /4 :4232 ،‬‬

‫کنسولگري از سیفالدوله در حكم عزل وي مؤثرتر‬ ‫بهگفتة معتمدي از شاهدان راوي‪ ،‬در تمام بیش از‬

‫بوده باشد‪ ،‬بیشتر است‪ .‬در گزارشي (‪ 32‬شعبان‬ ‫سي روزي که مردم کرمانشاه در تلگرافخانه و‬

‫‪ )4231‬به این نكته اشاره شده که سیفالدوله‪،‬‬ ‫اطراف آن در حال تحصن بودند‪ ،‬غیر از بعضي اعیان‬

‫عالءالدوله‪ ،‬وزیر مخصوص]وزیر دربار[‪ ،‬اقبالالدوله‬ ‫و مالکین که براي آنها از منزل غذا تهیه ميکردند و‬

‫و سیزده نفر دیگر که با مجلس شوراي ملي مخالفت‬ ‫ميآوردند‪ ،‬مخارج سایر مردم متحصن که شاید بیش‬

‫داشتند‪ ،‬به مجلس رفتند و از اعمال گذشتة خود توبه‬ ‫از سههزار نفر بودند‪ ،‬را سیداسداهلل و سیدحبیباهلل‪،‬‬

‫کرده و قسم یاد نمودند که مخالفت نكنند؛ اما‬ ‫برادران ملكمحمّد (نمایندة کرمانشاه در مجلس‬

‫مشخص بود که این سوگند از ترس جانشان بوده‬ ‫شوراي ملي)‪ ،‬ميپرداختند (‪414 :4231‬؛ سلطاني‪:4212 ،‬‬

‫«والّا هیچ وقت مستبدین راضي به عدالت نخواهند شد»‬ ‫‪ .)131 /2‬پس از پایانیافتن تحصن‪ ،‬اصناف کرمانشاه‬

‫(اسناد نهضت‪.)33 :4233 ،‬‬ ‫شرح غارت بازار و درگیريهایي را که در میان‬

‫تعدادي از شكایتکنندگان که اموالشان بهغارت‬ ‫مشروطهخواهان و مستبدین روي داده بود‪ ،‬بهصورت‬

‫رفته بود‪ ،‬بهطرف تهران رهسپار شدند تا شكایت و‬ ‫عریضهاي به شخص ظهیرالدوله تحویل دادند‪ .‬در‬

‫تظلم خود را بهمجلس ببرند‪ .‬با پيگیري این گروه‪،‬‬ ‫‪43‬جماديالثاني ‪ ،4231‬تلگرافي از اتابك اعظم به‬

‫قرار بر این شد که زیانهاي وارد شده به آنها‬ ‫ظهیرالدوله رسید که شاه‪ ،‬ساالرالدوله را بخشیده‬

‫پرداخت شود‪ .‬اما قتل علياصغرخان اتابك در ‪34‬‬ ‫است (ظهیرالدوله‪ )313 :4231 ،‬و ميبایست او را به‬

‫رجب ‪ 4231‬باعث آشفتهتر شدن اوضاع شد‪.‬‬ ‫تهران بفرستد (همان‪ .)211 :‬در ‪ 42‬جماديالثاني‪،‬‬

‫وضعیت مجلس و دولت روال عادي خود را‬ ‫ظهیرالدوله شكایت مردم کرمانشاه و گزارشي از‬

‫نداشت‪ ،‬ازاینرو زیاندیدگان به آنچه که ميخواستند‬ ‫حاکم معزول (امیرافخم) را بهصورت تلگراف براي‬

‫دست نیافتند و بدون اینكه بهمقصود خود برسند‪،‬‬ ‫اتابك ميفرستد‪ .‬این شكایت در قالب همان‬

‫بازگشتند‪ .‬اما چندي بعد‪ ،‬مشروطهخواهان‪ ،‬پس از‬ ‫عریضهاي بود که اصناف کرمانشاه به ظهیرالدوله داده‬

‫ترور اتابك‪ ،‬تقویت شده و توانستند سیفالدوله را‪،‬‬ ‫بودند (همان‪ .)311-311 :‬در هیجدهم همان ماه‪،‬‬

‫بهموجب شكایت اهالي کرمانشاه‪ ،‬بهمحاکمه بكشانند‬ ‫ساالرالدوله و سیفالدوله تحتالحفظ به تهران‬

‫و در عدلیه زیر نظر عالءالملك‪ ،‬وزیر عدلیه‪ ،‬محاکمه‬ ‫فرستاده شدند‪ .‬سیفالدوله از حكومت کرمانشاه‬

‫و بهپرداخت هفتهزار تومان محكوم گردانند‪ .‬این‬ ‫برکنار گردید و ساالرالدوله یك ماه در پارك اتابك‬
‫جهانبخش ثواقب‪ ،‬پروين رستمي‪ :‬اوضاع سیاسي كرمانشاه مقارن جنبش مشروطیت در ايران (‪4981-4981‬ق) ‪841‬‬

‫محرکین ناآراميها‪ ،‬از بازگشت دوبارة سیفالدوله‪،‬‬ ‫پول را از او گرفتند و از طریق ظهیرالدوله براي‬
‫حاکم سابق‪ ،‬به کرمانشاه جلوگیري ميکردند‪ .‬این بار‬ ‫برخي افراد زیاندیده فرستادند‪ .‬آنگاه به سیفالدوله‬
‫هم آنچه که موجب شد دولت از قصد خود براي‬ ‫اجازة بازگشت به مالیر داده شد (صفایي‪/3 :4232 ،‬‬

‫حاکم نمودن سیفالدوله در کرمانشاه برگردد‪،‬‬ ‫‪ .)213‬از آن پس‪ ،‬حكومت کرمانشاه بهطور غیررسمي‬
‫اعتراض سفارت انگلیس بود که آن را عملي‬ ‫ضمیمة حكومت ظهیرالدوله در همدان گردید و در‬
‫غیردوستانه نسبت به انگلستان ميدانستند؛ زیرا‬ ‫کرمانشاه محمّدرضاخان زنگنه ظهیرالملك‪ ،4‬به نیابت‬
‫چند ماه پیش‪ ،‬سیفالدوله باعث شده بود بهطرف‬ ‫او‪ ،‬به امر حكومت اشتغال داشت‪.‬‬
‫کنسولگري انگلیس در کرمانشاه تیراندازي شود‪.‬‬ ‫در ‪ 3‬جمادياالول ‪ ،4231‬افزونبر درگیريهایي‬
‫خسارتدیدگان غارت‪ ،‬که به غرامت خود دست‬ ‫که میان مشروطهخواهان و مستبدان وجود داشت‪،‬‬
‫نیافته بودند‪ ،‬به تهران آمده و اعتراض کردند و‬ ‫دیگر‬ ‫و‬ ‫نوري‬ ‫فضلاهلل‬ ‫شیخ‬ ‫تحصن‬ ‫با‬
‫مجلس که درماندة این قضیه شده بود‪ ،‬ميخواست‬ ‫مشروعهخواهان در حضرت عبدالعظیم‪ ،‬نزاع بین‬
‫سیفالدوله را دوباره حاکم کرمانشاه نماید تا این‬ ‫مشروطهخواهان و مشروعهخواهان نیز آغاز و‬
‫دعاوي را فیصله دهد‪ ،‬اما با اعتراض سفارت انگلیس‬ ‫تلگرافهایي هم به شهرهاي دیگر‪ ،‬براي آگاهي‬
‫بهصورت کلي این امر منتفي شد (کتاب آبي‪/4 :4232 ،‬‬ ‫مردم از تحصن خود‪ ،‬ارسال شد‪ .‬مجلس نیز در‬
‫‪ .)431 ،413 ،11‬اسناد متعددي از درگیريها و‬ ‫واکنش به آن‪ ،‬تلگرافهایي به شهرهاي مختلف‬
‫اغتشاش و بينظمي در کرمانشاه در این ایام موجود‬ ‫فرستاد که غرض آنها اختالف است‪ .‬در کرمانشاه در‬
‫است‪ .‬در سند ش‪ 32( 44‬شعبان ‪ )4231‬اغتشاش شهر‬ ‫اثر این تلگرافها‪ ،‬واکنشهایي محدود از سوي‬
‫در اثر دخالتهاي ایل سنجابي گزارش شده و تأکید‬ ‫مشروطهخواهان و مخالفانشان صورت گرفت‪.‬‬
‫شده که‬ ‫طرفداران مشروطیت به تلگرافخانه هجوم آوردند و‬
‫در این والیت ابداً تأمین جاني و مالي براي احدي‬ ‫تحصن اختیار کردند و از خواستههاي مجلس‬
‫باقي نیست‪ .‬طایفه سنجابي‪ ...‬تمام امالك مردم را‬ ‫شوراي ملي پشتیباني نمودند‪ .‬در برابر آنها‪ ،‬مستبدین‬
‫قتل و غارت نمودند‪ ،‬حكومتي هم نیست که بتواند‬ ‫و مخالفان مشروطیت نیز به تحریك مقامات دولتي و‬
‫جلوگیري کند (اسناد نهضت‪32-33 :4233 ،‬؛ سنجابي‪،‬‬
‫شیخ فضلاهلل نوري صفآرایي کردند (سنجابي‪:4231 ،‬‬
‫‪.)434-411 :4231‬‬
‫‪ .)411‬پس از ترور اتابك‪ ،‬تحصن مشروعهخواهان در‬
‫در ادامة این گزارش آمده که ظهیرالدوله هم از وقتي‬
‫عبدالعظیم نیز پایان یافت‪.‬‬
‫به کرمانشاه آمده در رواج مذهب صوفیه کوشیده و‬
‫در رمضان ‪ 4231‬بار دیگر شهر بهحالت بينظمي‬
‫جمعیتي را در طریقه خود داخل نموده است (اسناد‬
‫درآمد و پيدرپي در شهر از سالح استفاده ميکردند‪.‬‬
‫نهضت‪ .)32-33 :4233 ،‬در سندي به مهر و امضاي‬
‫حاج میرزاعلي صراف (به تاریخ ‪ 3‬رمضان ‪ ،)4231‬از‬ ‫‪ .4‬دربارة حاج محمّدرضاخان ظهیرالملك از نوادگان شیخ عليخان‬
‫زنگنه (وزیر شاه سلیمان صفوي)‪ ،‬ر‪.‬ك‪ :‬بیگلري‪.113 /3 :4211 ،‬‬
‫عزل ظهیرالدوله و حكومت حاجي سیفالدوله خبر‬
‫پژوهشنامة تاريخهاي محلي ايران‪ ،‬سال هفتم‪ ،‬شمارة دوم‪ ،‬پیاپي ‪ ،41‬بهار و تابستان ‪4932‬‬ ‫‪842‬‬

‫دریافت شده بود‪ .‬همچنین‪ ،‬در این گزارش به‬ ‫داده و در آن به مغشوش بودن اوضاع شهر و دعواي‬
‫افزایش یافتن دزدي و غارت‪ ،‬بهویژه غارت اموال‬ ‫شدید در دو نقطه از شهر اشاره ميکند که با دخالت‬
‫زائران و دهات در نواحي مختلف این والیت اشاره‬ ‫عدهاي از سادات و بزرگان فیصله ميیابد‪ .‬در این‬
‫شده است‪ .‬به تأکید این گزارش‪ ،‬در این دزديها و‬ ‫گزارش آمده که ظهیرالدوله در قلعة حكومتي منزل‬
‫غارتها بیشتر سوارکاران لر شرکت داشتند و با یك‬ ‫دارد و در انتظار است که شاید دوباره به حكومت‬
‫محاسبة سرانگشتي‪ ،‬طي دو ماه‪ ،‬بیش از ‪ 11‬دهكده‬ ‫برگردد و سیفالدوله هنوز از تهران حرکت نكرده‬
‫به دست آنها غارت شده بود (کتاب نارنجي‪/4 :4233 ،‬‬ ‫است‪ .‬همچنین براي افرادي که اموالشان غارت شده‬
‫‪.)11‬‬ ‫هیچ اقدامي صورت نگرفته است (همان‪ .)31-31 :‬در‬
‫در تهران محمّدعليشاه در فكر سرنگوني‬ ‫نامه اي که با مهر و امضاي شخصي به نام علي (‪33‬‬
‫مشروطیت بود و همین که تصمیم گرفت از شهر‬ ‫رمضان ‪ )4231‬از کرمانشاهان براي آقا محمّدمهدي‬
‫بیرون برود و در باغشاه اقامت نماید‪ ،4‬اولین کاري‬ ‫مجتهد کرمانشاهي به نجف فرستاده شده‪ ،‬از اوضاع‬
‫که کرد سیمهاي تلگراف میان تهران و شهرستانها را‬ ‫آشفتة شهر و ناامني که حتي موفق نميشوند فرایض‬
‫قطع کرد و مراقب بود مردم ایران‪ ،‬از آنچه در تهران‬ ‫خویش را در مساجد بهجا آورند و به نصایح و‬
‫ميگذشت‪ ،‬آگاه نشوند‪ .‬ازاینرو‪ ،‬وقایع تهران پس از‬ ‫مواعظ گوش بسپارند‪ ،‬زبان به شكوائیه گشوده و‬
‫گذشت زمان به شهرستانها و بهویژه تبریز ميرسید‪.‬‬ ‫درخواست کرده که ایشان اقدامي در این باره نماید‪.‬‬
‫انجمن تبریز به عموم شهرستانهاي ایران و حوزة‬ ‫سپس گزارش ميدهد که هنوز از آمدن سیفالدوله‬
‫علمیة نجف تلگراف زد و از اوضاع تهران و‬ ‫خبري نیست و فقط شریفالملك امور حكومت را‬
‫بدخواهي محمّدعليشاه اظهار نگراني کرد (ملكزاده‪،‬‬ ‫در اختیار دارد که «آن هم در نهایت بيکفایتي و‬
‫‪.)331-333 /2 :4232‬‬ ‫بيحالي که بههیچوجه امنیت داخل و خارج را نداریم»‬
‫سواران ایل کلهر و ایل سنجابي در کرمانشاه‪،‬‬ ‫(همان‪.)31-32 :‬‬
‫پیش و پس از بهتوپ بستهشدن مجلس‪ ،‬به‬ ‫در گزارش وزارت خارجه روسیه در سال‬
‫محمّدعليشاه پیوستند (همان‪4132 /1 :‬؛ سنجابي‪:4231 ،‬‬ ‫‪4231‬ق‪4111 /‬م دربارة والیات ایران‪ ،‬به وجود‬
‫‪ .)414‬این ایالت‪ ،‬در دورة مشروطهخواهي مردم‬ ‫آشوب و اغتشاش در کرمانشاه اشاره شده و علت آن‬
‫را خروج ناگهاني ظهیرالدوله‪ ،‬حاکم محلي‪ ،‬که از‬
‫دست طلبكاران بيشمار خود به همدان گریخته‪،‬‬
‫‪ .4‬براساس گزارش وزارت خارجه روسیه‪ ،‬محمدعليشاه در نامهاي‬
‫به مجلس هدف خود را از خروج از شهر‪ ،‬میل به استراحت در قصر‬ ‫دانسته است‪ .‬این گزارش‪ ،‬وضع گرفتن مالیات را‪،‬‬
‫خارج از شهر خود و بهدور از زندگي شهري اظهار کرد‪ .‬مجلس در‬ ‫بهسبب تغییر حاکم در کرمانشاه که در آن سال هفت‬
‫پاسخ با نامة شدیداللحني وي را به ایجاد نگراني مغرضانه با خروج‬
‫بار روي دادهبود‪ ،‬بسیار وخیم ذکر کردهاست؛ زیرا که‬
‫ناگهاني از شهر‪ ،‬برخالف ارادة ملت متهم و اعالم داشت که ملت‬
‫این عمل شاه را تهدیدي براي امنیت و آزادي خود ميداند (کتاب‬ ‫از کل مبلغ ‪ 411‬هزار تومان مالیاتي که در پایان سال‬
‫نارنجي‪.)341 -343 /4 :4233 ،‬‬ ‫ميبایست اخذ ميشد‪ ،‬فقط حدود دههزار تومان‬
‫جهانبخش ثواقب‪ ،‬پروين رستمي‪ :‬اوضاع سیاسي كرمانشاه مقارن جنبش مشروطیت در ايران (‪4981-4981‬ق) ‪843‬‬

‫کرمانشاه‪ ،‬امور این ایالت در دست ظهیرالملك قرار‬ ‫کرمانشاه حمالت بسیاري به شهر داشتند و‬
‫گرفت‪ .‬یكي از وقایع این ایام تبعید آیتاهلل بهبهاني‬ ‫گرفتاريها و آشوبهاي متعددي راه انداختند و‬
‫به عتبات‪ ،‬به دستور محمّدعليشاه‪ ،‬پس از بهتوپ‬ ‫اینك هم به محمّدعليشاه پیوسته بودند‪ .‬پس از‬
‫بستن مجلس‪ ،‬بود‪ .‬پس از اینكه سید و همراهانش را‬ ‫انتشار خبر رفتن محمّدعليشاه به باغشاه‪،‬‬
‫به مأموران در کرمانشاه تحویل دادند‪ ،‬مأموران‬ ‫تلگراف هایي از رشت و اصفهان براي انجمن والیتي‬
‫ميترسیدند که سیدکمالالدین بهبهاني‪ ،‬برادر سید که‬ ‫کرمانشاه و همراهي آنها با مشروطهخواهان تهران‬
‫در کرمانشاه مقام اجتهاد داشت‪ ،‬مردم را براي رهایي‬ ‫فرستاده شد (ملكزاده‪ .)313 /2 :4232 ،‬پس از بهتوپ‬
‫بهبهاني تحریك کند‪ .‬از اینرو در روستاي سلیمانیه‪،‬‬ ‫بستن مجلس‪ ،4‬بهدستور محمّدعليشاه‪ ،‬از طرف‬
‫در نزدیكي بیستون‪ ،‬از بهبهاني و همراهانش پذیرایي‬ ‫برخي روحانیون کرمانشاه تلگرافي مبني بر تحریم‬
‫کردند‪ .‬پس از مدتي او را به ظهیرالملك تحویل‬ ‫مشروطه ارسال شد‪ .‬این افراد‪ ،‬کساني مانند‬
‫دادند و مدت هشتماه‪ ،‬زیر نظر عدهاي سرباز در‬ ‫ابوالقاسممیرزا‬ ‫امامجمعه‪،‬‬ ‫ابوعلي‬ ‫محمّدناصر‪،‬‬
‫دهستان دینهور‪ ،‬بخش صحنه‪ ،‬اقامت داشتند‪ .‬سپس‬ ‫رئیسالعلماء‪ ،‬حاجي آقا اکبر‪ ،‬آقا عليآقا‪ ،‬آقا رحیم‪،‬‬
‫با اجازة دولت‪ ،‬بهبهاني در میان استقبال مردم به‬ ‫آقا محمّدصالح‪ ،‬حاجي آقا ولي و سلطانالعلماء‬
‫کرمانشاه وارد شد و از آنجا به عتبات رفت (صفایي‪،‬‬ ‫بودند (همان‪311 /1 :‬؛ کشاورز‪ .)44 :4211 ،‬البته کساني از‬
‫‪ .)411-413 /4 :4232‬در سندي بهتاریخ ‪ 44‬ذیقعده‬ ‫سران مشروطهخواه‪ ،‬مانند آقا محمّدمهدي و‬
‫‪ ،4233‬آیات عظام محمّدکاظم خراساني و مالعبداهلل‬ ‫معتضدالدوله‪ ،‬هم تلگرافي در ستایش و تشكر از‬
‫مازندراني پیامي به ایالت کلهر و کلیایي و احمدوند‬ ‫محمّدعليشاه در «سرکوب اشرار ]مشروطهخواهان] و‬
‫صادر کردند و از آنان خواستند که به مجاهدین‬ ‫رفع مادة بينظمي ارسال کردند» (ملكزاده‪/2 :4232 ،‬‬

‫آذربایجاني بپیوندند و ترتیب آزادي آقا سیدعبداهلل‬ ‫‪ .)141‬این احتمال وجود دارد که سرکوب باعث شده‬
‫بهبهاني را‪ ،‬که به خطّة کرمانشاه تبعید شده‪ ،‬بدهند‬ ‫بود که مشروطهخواهان در مقطعي از زمان با‬
‫(اسناد نهضت‪ .)431-443 :4233 ،‬سند دیگري موجود‬ ‫مستبدین همراهي کنند‪.‬‬
‫است که در آن آیتاهلل محمّدکاظم خراساني‪ ،‬به‬
‫ایالت و طوایف کرمانشاهان پیام فرستاده و همان‬ ‫د) حکومت ظهیرالملک؛ ناآراميها و آشوبهای‬

‫خواستهها را تكرار نموده است (همان‪.)434-431 :‬‬ ‫درون شهری‬

‫ظهیرالملك نیز طي تلگرافي در ‪ 44‬جمادياآلخر‬ ‫پس از کنارهگیري ظهیرالدوله و بروز آشفتگي در‬
‫‪ 4233‬به سپهساالر اعظم‪ ،‬در خصوص سلوك با‬
‫آیتاهلل بهبهاني و برادرش که آیا به شهر داخل شوند‬ ‫‪ .4‬در ماجراي بهتوپ بستهشدن مجلس‪ ،‬به دلیل گرایش‬

‫یا از همان بیرون شهر راهي مقصد تبعید شوند‪،‬‬ ‫مشروطهخواهي ظهیرالدوله‪ ،‬خانة وي و «انجمن اخوت» که او بنیاد‬
‫گذاشته بود نیز مورد شلیك توپ قرار گرفت و تخریب و غارت شد‬
‫کسب تكلیف مينماید (همان‪411 :‬؛ سلطاني‪/2 :4212 ،‬‬
‫(کتاب نارنجي‪.)311 /4 :4233 ،‬‬
‫پژوهشنامة تاريخهاي محلي ايران‪ ،‬سال هفتم‪ ،‬شمارة دوم‪ ،‬پیاپي ‪ ،41‬بهار و تابستان ‪4932‬‬ ‫‪880‬‬

‫مسافرین و یا جنگ مابین خود بودند‪ .‬طوایف‬ ‫‪.)113‬‬


‫کاکاوند هم قصد حمله به کرمانشاه را داشتند و آنجا‬ ‫ظهیرالملك که در این دوران پیر و ناتوان شده‬
‫را تهدید ميکردند‪ .‬در جمادياالول ‪4233‬‬ ‫ارشدش‪،‬‬ ‫فرزند‬ ‫به‬ ‫را‬ ‫حكومت‬ ‫امر‬ ‫بود‪،‬‬
‫ظفرالسلطنه‪ ،‬حاکم جدید‪ ،‬هنوز نیامده بود و شهر‬ ‫محمّدحسینخان اعظمالدوله سپرد و نایباالیاله شد‪.‬‬
‫بهحال اغتشاش باقي و تجارت هم متروك گردیده‬ ‫اعظمالدوله فردي مستبد بود و بهدرستي حكومت‬
‫بود (همان‪.)331 ،411 :‬‬ ‫نميکرد و احكام سختگیرانهاي صادر مينمود و‬
‫ظفرالسلطنه با وجود انتصاب به حكومت‬ ‫برخي افراد را که جرایمي هم مرتكب شده بودند سر‬
‫کرمانشاه به این شهر نیامد و از این منصب‬ ‫برید یا جلوي دهانه توپ گذاشت و منهدم کرد‪.‬‬
‫صرفنظر کرد‪ .‬مشكالتي در حكومت کرمانشاه‬ ‫ازاینرو گزارشي به تهران رسید که نایبالحكومة‬
‫وجود داشت که پیشرفت کار را در این شهر بسیار‬ ‫کرمانشاه بعضي اشخاص را بدون محاکمة صحیح‪،‬‬
‫دشوار ميکرد‪ .‬غارت اموال مردم کرمانشاه را‬ ‫حكم به قتل داده است‪ .‬در این خصوص از وزیر‬
‫صدهزار تومان معین کرده بودند که سه قسمت‬ ‫داخله در مجلس استیضاح شد‪ .‬وزیر داخله جواب‬
‫بشود؛ یك قسمت را حاجي آصفالدوله که زمان‬ ‫داد که بهمحض وصول این خبر‪ ،‬به نایبالحكومه‬
‫غارت حكومت داشته و نتوانسته جلوگیري کند‬ ‫حكم نموده است که به تهران براي محاکمه حاضر‬
‫بدهد؛ یك قسمت را نیز سرتیپ فوج زنگنه و رئیس‬ ‫شود (معتمدي‪432-434 :4231 ،‬؛ کتاب آبي‪/4 :4232 ،‬‬

‫توپچي که زیردستان آنها غارت کرده بودند بدهند؛‬ ‫‪)411‬؛ که البته این امر تا فروافتادن محمّدعليشاه از‬

‫یك قسمت هم باید از مردم شهر دریافت ميشد‪.‬‬ ‫تخت سلطنت محقق نگردید‪.4‬‬

‫دریافت مالیات سال گذشته نیز بود (مغیثالسلطنه‪،‬‬ ‫انعكاس مجازاتها در تهران سبب گردید که در‬

‫‪ )431 :4211‬و همچنان حكومت در اختیار ظهیرالملك‬ ‫ماه ربیعالثاني ‪ ،4233‬ظهیرالملك را از حكمراني‬

‫و پسرش اعظمالدوله بود‪ .‬از سویي‪ ،‬اوضاع کرمانشاه‬ ‫معزول و بهجاي او شاهزاده عزیزاهللمیرزا ظفرالسلطنه‬

‫آرام نبود و تشنج میان مشروطهخواهان و مستبدان‬ ‫را به حكومت کرمانشاهان منصوب کنند‪ .‬این عزل و‬
‫نصب موجب وخیمتر شدن اوضاع شد‪ .‬تحرکات‬
‫وجود داشت‪ .‬در همین زمان فتوایي از آیتاهلل‬
‫ایالت دور و نزدیك کرمانشاه در بروز اغتشاش شهر‬
‫آخوند مالمحمّدکاظم خراساني رسید که پرداخت‬
‫مؤثر بوده است‪ .‬این وضعیت آشفته در گزارش‬
‫مالیات را به محمّدعليشاه تحریم کرده بود‪ .‬این‬
‫کنسولگري بازتاب یافته است (کتاب آبي‪/4 :4232 ،‬‬
‫حكم را آزاديخواهان کرمانشاه چاپ و مخفیانه در‬
‫‪ .)433‬همچنان وضعیت کرمانشاه تا ماهها بعد در‬
‫شهر منتشر کردند (سنجابي‪ .)413 :4231 ،‬با وجود این‬
‫حالت آشفته و ناآرامي بود‪ ،‬ایالت مشغول غارت‬
‫تشنجات در شهر‪ ،‬در ادامة آن‪ ،‬غائلة آتش زدن و‬
‫غارت حسینیة متعلق به معینالرعایا که از مستبدین‬ ‫‪ .4‬پس از خلع محمدعليشاه و بازشدن مجلس شوراي ملي‪ ،‬قضیة‬
‫محاکمة اعظمالدوله دوباره مطرح شد‪ .‬دربارة شرحي از آن‪ ،‬ر‪.‬ك‪:‬‬
‫سنجابي‪432-433 :4231 ،‬؛ معتمدي‪.431 :4231 ،‬‬
‫جهانبخش ثواقب‪ ،‬پروين رستمي‪ :‬اوضاع سیاسي كرمانشاه مقارن جنبش مشروطیت در ايران (‪4981-4981‬ق) ‪884‬‬

‫تمام آذربایجان‪ ،‬اصفهان و شیراز و خراسان و‬ ‫شهر بود‪ ،‬درگرفت‪ .4‬اقتدار روزافزون ایل کلهر و‬
‫استرآباد حامي مشروطه و بر ضدّ دولت شده و‬ ‫شهرت فراگیر داودخان‪ ،‬ایلخان کلهر‪ ،‬در کرمانشاه‬
‫اعتناء به احكام اولیاي دولت ندارند‪ ،‬باز بالنسبه‬ ‫باعث شد که او بهسوي مرکز حكمراني کرمانشاه‬
‫کرمانشاه امن و امان و ارزاق فراوان و مردم شهر‬
‫پیشروي کند و قصد از میان برداشتن محمّدعليخان‪،‬‬
‫آسودهاند (همان‪.)244 :‬‬
‫ایلخاني سابق کلهر‪ ،‬را داشت که با پشتیباني‬
‫این رخدادها نشان ميدهد که افزونبر اختالفات‬
‫حكومت مرکزي و ایالت کرمانشاه و ناراضیان کلهر‬
‫و ستیزههاي میان مشروطهخواهان و مستبدین‪،‬‬
‫براي او مانعي شمرده ميشد (سلطاني‪.)113 /3 :4212 ،‬‬
‫تاخت و تاز ایالت به شهر و درگیري با آنها باعث‬
‫در رمضان ‪ ،4233‬شهر کرمانشاه در اوج اغتشاش‬
‫آشوب و ناآرامي در شهر شده بود‪ .‬هرچند ميتوان‬
‫بود‪ .‬محمّدعليخان را سوارهاي سردار مظفر‪ ،‬پسر‬
‫درگیري با ایالت مانند کلهر را که در مقطعي به‬
‫داودخان کلهر‪ ،‬گرفته و به خارج شهر ميبرند‪ .‬به‬
‫هواداري از محمّدعليشاه برخاسته بودند نیز‬
‫تالفي این امر‪ ،‬اهالي شهر اجتماع کرده‪ ،‬ساالر اقبال‬
‫درگیري مشروطهخواهان با مخالفان مشروطه‬
‫و ضرغامالدوله جوانمیر‪ ،‬پسران داودخان‪ ،‬را که در‬
‫دانست‪.‬‬
‫منزل فردي در شهر بودند‪ ،‬محاصره ميکنند‪ .‬پسران‬
‫پس از این وقایع‪ ،‬داودخان کلهر از تقویت‬
‫داودخان خواستار مالقات با فریدالملك کارگزار‬
‫همهجانبة شیرخان صمصامالممالك‪ ،‬رئیس ایل‬
‫وزارت امور خارجه در کرمانشاه شدند و او نیز پس‬
‫سنجابي و حكمران دولتي قصرشیرین‪ ،‬از جانب‬
‫از مشورت با اعظمالدوله نایباالیاله آنها را به‬
‫حكومت کرمانشاه اطالع ميیابد‪ .‬ایل گوران که‬
‫دارالحكومه آورده و جمعیت را پراکنده کردند‪ .‬در‬
‫همپیمان ایل کلهر و ذينفع در امر حكومت‬
‫این درگیريها هیجده نفر از طرفین کشته شدند‪ .‬از‬
‫قصر شیرین و مرتع زهاب بودند‪ ،‬با ایل کلهر در پي‬
‫اهل شهر دوازده نفر کشته شده بودند‪ .‬در این واقعه‬
‫حمله و اخراج سوارههاي سنجابي برآمدند‪ .‬شیرخان‬
‫مردم کرمانشاه‪ ،‬با هم متحد شدند تا اینکه بر کلهرها‬
‫سنجابي که رویارویي با اردوي آماده را در توان خود‬
‫غلبه کردند و پسران داودخان و چند نفر از کلهرها‬
‫ندید‪ ،‬در مقام اطاعت و تسلیم به داودخان برآمد‬
‫را که در دارالحكومه تحت نظر بودند با مالیات کلهر‬
‫(سلطاني‪ .)111 /3 :4212 ،‬کنسولگري انگلیس از ورود‬
‫که بیستودو هزار تومان محاسبه شده بود‪ ،‬معاوضه‬
‫ایل کلهر و گوران به سرپل در یك منزلي‬
‫کردند (فریدالملك‪ .)211-211 :4211 ،‬در این تاریخ‪ ،‬در‬
‫قصر شیرین در ماه شوال‪ ،‬بهقصد حمله به‬
‫خاطرات فریدالملك‪ ،‬کارگزار وزارت امور خارجه‪،‬‬
‫صمصامالممالك‪ ،‬گزارش داده است (کتاب آبي‪:4232 ،‬‬
‫آمده است‪:‬‬
‫‪ .)214 /3‬در این ایام‪ ،‬کنترل جادههاي منتهي به‬
‫کرمانشاه و نقاط اطراف کامالً در دست طایفة‬ ‫‪ .4‬این بلوا بر سر توهین و کتكکاري بعضي از اتباع معینالرعایا با‬
‫داودخان قرار گرفته بود (بیگلري‪ .)111 /3 :4211 ،‬این‬ ‫میرزا احمدخان معتضدالدوله وزیري اتفاق افتاد‪ .‬شرحي از آن در‪:‬‬
‫سنجابي‪411 :4231 ،‬؛ معتمدي‪.434-411 :4231 ،‬‬
‫حمالت و درگیريها دوباره باعث شد اوضاع‬
‫پژوهشنامة تاريخهاي محلي ايران‪ ،‬سال هفتم‪ ،‬شمارة دوم‪ ،‬پیاپي ‪ ،41‬بهار و تابستان ‪4932‬‬ ‫‪888‬‬

‫مكرر مردم به پایتخت براي برقراري امنیت و‬ ‫کرمانشاه آشفته و دچار آشوب شود و راهها ناآرام‬
‫آسایش مردم نیز بيفایده بوده است‪ .‬در ادامة نامه‬ ‫گردد (ناظماالسالم‪.)332/1 :4211 ،‬‬
‫اشاره شده تنها کسي که ميتواند با قدرت نظامي‪،‬‬ ‫صمصامالممالك‪ ،‬حكمران قصر شیرین که مجادله‬
‫اشرار را مجازات و نظم را در شهر و اطراف آن‬ ‫با ایالت کلهر و گوران را در توان خود نميدید‪،‬‬
‫برقرار نماید منحصر به ظهیرالملك است که رؤساي‬ ‫به حكم داودخان برکنار شد و سپس به داودخان پناه‬
‫ایالت و اعیان از وي حرفشنوي دارند اما ایشان‬ ‫آورد‪ .‬داودخان خود را بهکلي از تحت حكومت‬
‫هم بهدالیلي کناره گرفته و تا علما و بزرگان شهر به‬ ‫محلي خارج ميدانست و نتیجه این شد که راهها در‬
‫او اصرار نكنند اقدامي انجام نميدهد‪ .‬از اینرو‬ ‫اختیار ایل داودخان قرار گرفت و دو ایستگاه پُستي‬
‫انجمن از آقا محمّدمهدي ميخواهند که به‬ ‫را به سرقت بردند‪ .‬بهعقیدة کنسول انگلیس‪ ،‬اگر‬
‫ظهیرالملك براي برقراري نظم در شهر و بیرون از آن‬ ‫داودخان تنبیه نشود‪ ،‬آن والیات بهتدریج براي‬
‫توصیهاي بنماید (اسناد نهضت‪.)12 :4233 ،‬‬ ‫اروپاییان هم ناامن خواهد شد و به تجارت انگلیس‪،‬‬
‫همچنین‪ ،‬خطر تصرف کرمانشاه و استقرار‬ ‫که مقدار معتنابهي است‪ ،‬زیان وارد خواهد شد و‬
‫حكومت محلي کلهر در این شهر از سوي سواران‬ ‫یك حكومت مقتدري الزم است‪ .‬بهعقیدة او‬
‫ایل کلهر وجود داشت و همین امر‪ ،‬مأمورین داخلي‬ ‫حكمران کنوني‪ ،‬ظهیرالملك زنگنه‪ ،‬که رئیس یكي از‬
‫و خارجي را نگران ساخته بود (کتاب آبي‪/3 :4232 ،‬‬ ‫ایالت محلي است‪ ،‬از آن ميترسد که اگر بر ضدّ‬
‫‪ .)231‬بنابر نظر کنسولگري انگلیس در کرمانشاه‪،‬‬ ‫ایالت دیگر اقدام نماید وقتي که حكومت را از‬
‫غیرممكن نبود که پس از اقدامات تهدیدکنندة‬ ‫دست بدهد‪ ،‬از ناحیة آنها دچار زیان بشود (کتاب آبي‪،‬‬

‫صمصامالسلطنه بختیاري در اصفهان‪ ،‬این عمل‬ ‫‪ .)231-231 /3 :4232‬شدت بينظمي در کرمانشاه در‬
‫بختیاري را سایر طوایف هم پیروي نمایند‪ ،‬یعني ایل‬ ‫این دوران بهحدّي بود که اعضاي انجمن در نامهاي‬
‫کلهر در کرمانشاه و ایل قشقایي در شیراز (همان‪:‬‬ ‫بهتاریخ ‪ 41‬ربیعالثاني ‪ ،4233‬از آیتاهلل آقا‬
‫‪ .)231‬در این دوره‪ ،‬داودخان تغییر موضع داد و‬ ‫محمّدمهدي براي اعاده نظم استمداد ميطلبند‪ .‬در‬
‫بهسوي مشروطهخواهان گرایش پیدا کرد‪ .‬بهطوري‬ ‫این نامه تأکید شده که بهدلیل نبودن حكومت مقتدر‬
‫که کنسولگري انگلیس در گزارشي با یادآوري‬ ‫و نیروي مسلح در کرمانشاه‪ ،‬هرج و مرج در شهر‬
‫تلگراف قبلي خود که شرح داده بود امكان دارد سایر‬ ‫پدید آمده و اکراد و الوار فرصت تجاوز پیدا کرده از‬
‫طوایف‪ ،‬خصوصاً قشقایي و کلهر‪ ،‬همین روش‬ ‫کنگاور تا کاروانسراي ماهدشت را غارت کرده و‬
‫بختیاري را تعقیب بنمایند و شیراز و کرمانشاه را‬ ‫بارها کاروانها و زائرین را چپاول نمودهاند‪ .‬نه از‬
‫تصرّف نمایند‪ ،‬تأکید ميکند که «عليالظاهر اکنون‬ ‫تهران کسي به داد مردم ميرسد و نه در کرمانشاه‬
‫داودخان طرح آشتي با مأمورین کرمانشاه ریخته است»‬ ‫حاکم مقتدري است که به دفاع از شهر برخیزد‪ .‬این‬
‫(کتاب آبي‪ .)141-111 /3 :4232 ،‬اما باز هم راههاي‬ ‫وضعیت موجب جرأت و جسارت مهاجمان شده و‬
‫کرمانشاه بينهایت مغشوش و ناامني رو به ازدیاد بود‬ ‫باعث نگراني و وحشت مردم شدهاند‪ .‬شكایات‬
‫جهانبخش ثواقب‪ ،‬پروين رستمي‪ :‬اوضاع سیاسي كرمانشاه مقارن جنبش مشروطیت در ايران (‪4981-4981‬ق) ‪889‬‬

‫آبي‪ .)122 ،123 /3 :4232 ،‬در خاطرات فرید اشارهاي‬ ‫(همان‪ .)111 :‬علماي مشروطهخواه در عراق‪ ،‬طي‬
‫به نقش نیروهاي حاکم شهر در این آشوب نشده‬ ‫تلگرافي‪ ،‬به آیتاهلل آقا محمدمهدي کرمانشاهي از‬
‫است (فریدالملك‪ ،)331-332 :4211 ،‬اما در گزارش‬ ‫اعالم همبستگي داودخان با مشروطهخواهان تشكر‬
‫کنسولگري چند بار ذکر شده که سربازهاي حاکم‬ ‫مينمایند (اسناد نهضت‪.)423 :4233 ،‬‬
‫هم در چپاول شرکت داشتهاند و به فرمان حكومت‬ ‫شب پنجم ربیعاالول ‪ ،4231‬واقعة غیرمنتظرهاي‬
‫غارت و چپاول کردهاند‪ .‬این گزارش‪ ،‬ضعف‬ ‫در کرمانشاه روي داد و بلواي عام شد‪ .‬بنابر‬
‫حكومت و فقدان قشون را سبب این اغتشاش‬ ‫گزارشها‪ ،‬عدهاي از افراد شهر یكباره از اطراف به‬
‫دانستهاست‪ .‬همچنین از کنسولگري‪ ،‬طي تلگرافي به‬ ‫محلة جماعت یهود حمله برده‪ ،‬خانههاي آنها را‬
‫وزیر مختار انگلیس‪ ،‬عزل حاکم را درخواست‬ ‫غارت کردند و سه خانه را هم آتش زده و چند نفر‬
‫ميکنند (کتاب آبي‪ .)122 ،123 /3 :4232 ،‬کنسولگري از‬ ‫هم پس از زخمي شدن مردند‪ .‬حادثه به علت مرگ‬
‫مأمورین محلي شكایت شدیدي به دولت ایران نمود‬ ‫پسر دوازده سالهاي‪ ،‬که شاگرد جورابباف مسیحي‬
‫و غرامت و خسارت وارده به اموال انگلیس را مطالبه‬ ‫(یهودياالصل) بود‪ ،‬رخ داد و عدهاي‪ ،‬که از آنها به‬
‫کرد (همان‪ .)113 :‬در پي این واقعه و نیز وقایعي که‬ ‫اجامر و اوباش تعبیر شده‪ ،‬به تحریك مغرضین‪ ،‬با‬
‫پیشتر بدان اشاره شد‪ ،‬ظهیرالملك برکنار گردید و‬ ‫انتشار این خبر مردم را به هیجان آوردند بهگونهاي‬
‫ظهیرالدوله‪ ،‬حاکم سابق‪ ،4‬دوباره به حكومت‬ ‫که حكومت قادر به حفظ امنیت نبود‪ .‬بزرگان شهر‬
‫کرمانشاهان منصوب شد‪ .‬احتمال نقش کنسولگري‬ ‫نتوانستند از یورش مردم به محلة یهود جلوگیري‬
‫انگلیس و سفارش آنها در برکناري ظهیرالملك و‬ ‫نمایند و یورشکنندگان به غارت محله مشغول‬
‫گماردن ظهیرالدوله وجود داشته است‪ .‬زیرا که‬ ‫شدند‪ .‬بزرگان تصمیم گرفتند براي ساکت کردن‬
‫کنسولگري انگلیس خواهان حكومت مقتدري بود‪.‬‬ ‫مردم و رفع شورش‪ ،‬جورابباف را قصاص نمایند‬
‫این مسئله براي آنها مهم بود که با انتصاب‬ ‫اما سودي نبخشید و همچنان غارت ادامه داشت‬
‫ظهیرالدوله‪ ،‬حاکم شهر آسودهتر بتواند ایل کلهر و‬ ‫(فریدالملك‪ .)331-332 :4211 ،‬با این حال‪ ،‬افراد‬
‫سایر ایالت سرکش را فارغ از واکنشهاي بعدي آنها‬ ‫بسیاري از شهروندان مسلمان در نجات جان‬
‫سرکوب نماید‪ .‬از سویي‪ ،‬کفایت ظهیرالدوله در‬ ‫همسایگان یهودیشان و حفظ آنها از اقدامات‬
‫قضیة تحصن اهالي کرمانشاه در کنسولگري و آرام‬ ‫خشونتآمیز تالش ميکردند (براون‪.)311 :4231 ،‬‬
‫کردن آشوب میان مشروطهخواهان و مستبدین‪ ،‬در‬ ‫اما نقش کنسولگري انگلیس در این واقعه قابل‬
‫جمادياالول ‪ 4231‬را در نظر داشتند و این قابلیتها‬ ‫توجه است‪ .‬کنسولگري طي پیغامي از ظهیرالملك‪،‬‬
‫حاکم شهر‪ ،‬خواست که از وارد شدن آسیب و ضرر‬
‫‪ .4‬دربارة مناصب ظهیرالدّوله در سالهاي ‪ 4231‬تا ‪ ،4231‬ر‪.‬ك‪:‬‬ ‫به مدرسة آلیانس اسرائیلي جلوگیري کند‪ .‬سپس‬
‫خاطرات و اسناد ظهیرالدّوله‪ :4214 ،‬هیجده؛ کتاب نارنجي‪:4233 ،‬‬
‫یهودیان معتبر شهر را در کنسولگري پناه دادند (کتاب‬
‫‪.311 ،313 /4‬‬
‫پژوهشنامة تاريخهاي محلي ايران‪ ،‬سال هفتم‪ ،‬شمارة دوم‪ ،‬پیاپي ‪ ،41‬بهار و تابستان ‪4932‬‬ ‫‪881‬‬

‫هفته بازارها را چراغان نمودند؛ ولي شورشیان گیالن‬ ‫باعث شده بود که دوباره حاکم شود‪ .‬با اینكه‬
‫سر فرود نیاوردند و همان شب پانزدهم قزوین را‬ ‫ظهیرالدوله از مشروطهخواهان بود‪ ،‬اما میانهروي او‬
‫گرفتند (کسروي‪ .)31 ،31 :4211 ،‬با انتشار خبر استقرار‬ ‫در فرونشاندن تشنجها‪ ،‬در گماشته شدنش در‬
‫مشروطیت در کرمانشاه‪ ،‬حكم شد یك شب شهر را‬ ‫دورههاي آشوب مؤثر بوده است‪.‬‬
‫آذین بندند و بازارها را چراغان نمایند‪ ،‬اما مردم از‬ ‫در این مقطع‪ ،‬داودخان‪ ،‬رئیس ایل کلهر‪ ،‬در پي‬
‫شدت ذوق و اصرار تا سه شب چراغان نمودند‬ ‫جلب دوستي و موافقت ایل سنجابي برآمد‪ .‬اقتدار‬
‫(کتاب آبي‪ .)131 /2 :4232 ،‬در این زمان‪ ،‬ظهیرالدوله در‬ ‫وي در منطقه و بياعتنایياش به حكومت موجب‬
‫حكومت کرمانشاه بود‪ .‬ایل سنجابي و گوران هم با‬ ‫ناخوشایندي کنسولگري انگلیس بود‪ .‬داودخان با‬
‫یكدیگر درگیر بودند (همان‪ .)131 :‬انجمن محلي‪ ،‬که‬ ‫شیرخان صمصامالممالك رئیس سابق ایل سنجابي‪،‬‬
‫در مشروطة سابق انتخاب شده بود‪ ،‬دوباره مشغول‬ ‫عقد اتحادي ميبندد و با انتصاب او به مقام سابقش‬
‫کار شد؛ اما شیوة کار آنها به مذاق کنسولگري‬ ‫موافقت ميکند‪ .‬در پي این تصمیم‪ ،‬حبیباهللخان‪،‬‬
‫انگلیس خوش نیامد‪ .‬در گزارش آنها آمده است که‬ ‫حاکم قصر شیرین‪ ،‬ناچار ميشود که این مقام و‬
‫انجمن «عوض اداره نمودن شهر‪ ،‬مشغول مذاکرات و‬ ‫ریاست ایل مزبور را رها کند‪ .‬چنانچه مالحظه‬
‫عملیات سیاسي» هستند (همان‪.)313 :‬‬ ‫ميشود‪ ،‬داودخان عمالً حاکم قصر شیرین را بدون‬
‫مراجعه به ارادة حكومت‪ ،‬برکنار و منصوب مينماید‬
‫ه‪ ).‬وقایع کرمانشاه در دومین دورة حکومت‬ ‫و همچنین امر ميکند که چه کسي باید رئیس ایل‬
‫ظهیرالدوله‬ ‫سنجابي شود (همان‪.)122 :‬‬
‫ظهیرالدوله در ‪ 31‬جمادياالول ‪ ،4231‬رسماً‬ ‫زماني که این وقایع رخ ميداد‪ ،‬در تبریز کمبود‬
‫عنوان حكمران کرمانشاه را یافت و بهمحض ورود‬ ‫نان و خواروبار شدید شده بود و بهانه بهدست‬
‫به کرمانشاه‪ ،‬در این شهر انجمن اخوت را تأسیس‬ ‫نمایندگان روس و انگلیس داده بود که از‬
‫کرد و به یاري مریدان و ارادتمندانش‪ ،‬خانقاهي‬ ‫محمّدعليشاه درخواست کنند دوباره مشروطه را‬
‫مجلل بنیاد نهاد و صدها نفر به ایشان دست ارادت‬ ‫بپذیرد و مجلس را باز کند تا از این طریق‬
‫دادند‪ .‬حاج داداش (مستشارعلي) به سرپرستي‬ ‫جنب و جوش مردم فروکش نماید و آرامش ایجاد‬
‫انجمن اخوت کرمانشاه مأمور شد و مجلة اخوت‬ ‫شود‪ .‬اما شاه این پیشنهادها را نپذیرفت و اوضاع‬
‫چند سال بههمت وي به چاپ رسید (صفایي‪:4232 ،‬‬ ‫تبریز سختتر شد‪ .‬در نتیجه‪ ،‬روسها سپاه وارد‬
‫‪ .)432 /4‬در این دوره نیز حوادث مربوط به‬ ‫ایران کردند‪ .‬چون محمّدعلي شاه با این گرفتاريها‬
‫مشروطیت همچنان فضاي شهر کرمانشاه را تحت‬ ‫روبهرو شد‪ ،‬مشروطه را پذیرفت و فرمانهایي صادر‬
‫تأثیر خود داشت‪ .‬مردم کرمانشاه نسبت به وقایع‬ ‫کرد‪ .‬در ‪ 41‬ربیعالثاني‪ ،‬گفتگوي آشتي و مشروطه در‬
‫تبریز بيتفاوت نبودند و تلگرافي که از طرف علما‪،‬‬ ‫میان مردم بود‪ .‬مردم در تهران و تعدادي از شهرهاي‬
‫خوانین و اعیان همدان به مردم‪ ،‬علما و اعیان‬ ‫دیگر از شب پانزدهم به جشن پرداختند و تا یك‬
‫جهانبخش ثواقب‪ ،‬پروين رستمي‪ :‬اوضاع سیاسي كرمانشاه مقارن جنبش مشروطیت در ايران (‪4981-4981‬ق) ‪882‬‬

‫محرمانه از داودخان کلهر بپرسد که اگر او را‬ ‫کرمانشاه مخابره شد‪ ،‬حس همدردي آنان را‬
‫فراخواند آیا خواهد آمد یا نه؟ و با چند نفر سوار و‬ ‫برانگیخت‪ .‬این تلگراف در مسجد جامع‪ ،‬در روزي‬
‫چند روزه خودش را ميتواند به تهران برساند‬ ‫که اجتماع علما و اعیان در «انجمن جامع اتحاد» بود‪،‬‬
‫(خاطرات و اسناد ظهیرالدوله‪ .)141 :4214 ،‬هر چند این‬ ‫قرائت شد و حاضرین به حال تبریزيها‪ ،‬که زیر‬
‫عمل اجرا نگردید و ظهیرالدوله در پي ابالغ و نتیجة‬ ‫فشار نیروهاي قزاق و سالدات روس بودند‪ ،‬گریه‬
‫این پیام برنیامد‪ ،‬از طریق سایر مأموران پیغام این‬ ‫کردند‪( 4‬فریدالملك‪ .)243 :4211 ،‬ظهیرالدوله بههمراه‬
‫تلگراف به داودخان رسید (همان‪)123 :‬؛ اما این مسئله‪،‬‬ ‫علما‪ ،‬شاهزادگان و اعیان شهر در ‪ 2‬جماديالثاني‬
‫یعني اعتماد به قدرت ایل کلهر و شخص داودخان‪،‬‬ ‫‪ 4231‬در منزل حاجي آقااکبر مجتهد حاضر شدند و‬
‫سبب شد که داودخان با نزدیكي به محمّدعليشاه‪،‬‬ ‫در مورد امنیت شهر و ترتیب مجلس انجمن ایالتي‬
‫بهجاي همراهي با ایل بختیاري و سایر‬ ‫مذاکراتي طوالني کردند‪ .‬پس از آن آقا محمّدمهدي‬
‫مشروطهخواهان‪ ،‬در برابر آنها قرار گیرد‪( 3‬سلطاني‪،‬‬ ‫به منبر رفت و مردم را در مورد اتفاق و اتحاد با هم‬
‫‪ .)133 /3 :4212‬این در حالي است که برخي ایالت‬ ‫وعظ و نصیحت کرد‪ .‬دو روز بعد‪ ،‬شش نفر را براي‬
‫کرمانشاه براي اجراي حكم آیتاهلل آخوند‬ ‫نظارت در تعرفه دادن به مردم کرمانشاه معین کردند‪:‬‬
‫از‬ ‫دفاع‬ ‫در‬ ‫خراساني‪،‬‬ ‫مالمحمّدکاظم‬ ‫امینالممالك‪ ،‬استاد محمّد معمارباشي‪ ،‬شاهزاده‬
‫مشروطهخواهان‪ ،‬از خود آمادگي نشان دادند و با ایل‬ ‫محمّدباقرمیرزا‪ ،‬حاجيسید‪ ،‬معینالرعایا‪ ،‬میرزا‬
‫بختیاري اظهار همراهي نمودند‪( 2‬ناظماالسالم‪/1 :4211 ،‬‬ ‫ابوالحسنخان زنگنه‪ .‬در روز ‪ 41‬جماديالثاني‬
‫مشغول تعرفه دادن به مردم شدند که پس از اتمام‬

‫‪ .3‬در گزارشي‪ ،‬به حضور نیروهاي کلهر و سنجابي در قشون طرفدار‬


‫تحویل تعرفه‪ ،‬براي انتخاب وکال و اجزاي انجمن‬
‫محمدعليشاه در باغشاه اشاره شده است‪ .‬ر‪.‬ك‪ :‬کتاب نارنجي‪،‬‬ ‫والیتي‪ ،‬از مردم رأي بگیرند (همان‪.)241 ،243 :‬‬
‫‪.)311 /4 :4233‬‬
‫محمّدعليشاه توانایي کافي براي جلوگیري از‬
‫‪ .2‬در پاسخ به تلگراف مالمحمدکاظم خراساني در حفظ حقوق‬
‫وطن و ایستادگي در برابر استبداد و حراست از مجلس‪ ،‬برخي از‬ ‫مشروطهخواهان را نداشت و براي اینكه ایل کلهر را‬
‫مشروطهخواهان کرمانشاه تلگرافي به علیقليخان سرداراسعد‬ ‫با خویش موافق و همراه سازد‪ ،‬در ‪ 41‬جماديالثاني‬
‫بختیاري ارسال کردند که «تمام طبقات مردم کرمانشاهان از شهري و‬
‫همان سال‪ ،‬بهواسطة ظهیرالدوله‪ ،‬به داودخان متوسل‬
‫عشایر متفقالكلمه‪ ،‬با تمام قوا حفظ حقوق وطن و نفوذ امر حضرت‬
‫آیتاالرضین حاضر و حرکت و جانبازي را منتظر و منتظر اطالع‬ ‫شد‪ .‬او به ظهیرالدوله تلگراف داد که بهصورت‬
‫ثانوي هستیم‪ ».‬تلگراف از جانب این افراد ارسال شد؛‬
‫سیدکمالالدین‪ ،‬آقامحمدمهدي‪ ،‬آقاعلي‪ ،‬آقارحیم‪ ،‬امامجمعه‪ ،‬حاجي‬
‫آقااکبر‪ ،‬آقا سید بهاءالدین‪ ،‬محتشمالدوله‪ ،‬مظفرالسلطنه‪ ،‬معتضدالدوله‪،‬‬ ‫‪ .4‬در این دوره پیامهاي متعددي از علماي نجف براي علما‪ ،‬رؤساي‬
‫سلیمانمیرزا‪ ،‬اکرمالدوله‪ ،‬اعظمالدوله‪ ،‬سردار اجالل‪ ،‬امیرمقتدر‪،‬‬ ‫عشایر و مردم کرمانشاه صادر شده که آنها را تشجیع نمودهاند که به‬
‫معاضدالملك‪ ،‬فرخخان ایلخاني‪ ،‬امینالممالك‪ ،‬نظام‪ ،‬معینالرعایا‪،‬‬ ‫طرفداري از مشروطه حرکت کنند و همانند دیگر شهرها با استبداد‬
‫اعتمادالرعایا‪ ،‬وکیلالرعایا‪ ،‬قوامالرعایا‪ ،‬رستمبیگ‪ ،‬عمادالسلطان‬ ‫محمدعليشاه مبارزه کنند (اسناد نهضت‪ :4233 ،‬سندهاي ش ‪،13‬‬
‫(خاطرات و اسناد ظهیرالدوله‪.)141 ،143 :4214 ،‬‬ ‫‪.)34 ،11 ،13 ،11 ،12 ،14 ،11‬‬
‫پژوهشنامة تاريخهاي محلي ايران‪ ،‬سال هفتم‪ ،‬شمارة دوم‪ ،‬پیاپي ‪ ،41‬بهار و تابستان ‪4932‬‬ ‫‪882‬‬

‫تصرّف کرده است‪ .‬کراسل تأکید داشت که مایل‬ ‫‪ .)113‬از سوي مجاهدین رشت و انجمن ایالتي‬
‫نیست در امورات محلي‪ ،‬که ابداً رابطهاي با منافع‬ ‫اصفهان نیز‪ ،‬براي همراهي با مردم کرمانشاه در‬
‫بریتانیا ندارد‪ ،‬دخالت نماید (کتاب آبي‪.)144 /2 :4232 ،‬‬ ‫عزیمت به تهران‪ ،‬دو تلگراف به انجمن ایالتي‬
‫با تصمیم ظهیرالملك براي اخراج معینالرعایا و‬ ‫کرمانشاه مخابره گردید (کشاورز‪ .)1 :4211 ،‬در ‪3‬‬
‫برادرانش از شهر‪ ،‬هواداران ظهیرالملك نیز حسینیة‬ ‫محرم ‪ 4231‬تعدادي از سران شهري و ایلي نظیر‬
‫معینالرعایا را آتش زدند و خانة رئیسالتجار را‬ ‫عمادالرعایا‪ ،‬معینالرعایا‪ ،‬صمصامالممالك‪ ،‬فتحاهلل‬
‫غارت کردند و درگیريهایي رخ داد‪ .‬در پي این‬ ‫رئیسالتجار و وثوقالممالك‪ ،‬در محضر آقا‬
‫وقایع‪ ،‬ظهیرالدوله از حكومت کرمانشاه استعفا داد و‬ ‫محمّدمهدي کرمانشاهي تعهد ميدهند که از آن پس‪،‬‬
‫به مأمورین خارجي و علما نوشت که از حكومت‬ ‫علیه یكدیگر اقدام سوء نكنند و در امور مهم با‬
‫استعفا داده است و از این پس کاري به وي احاله‬ ‫یكدیگر مشورت نمایند و در نتیجه برخي از آنان به‬
‫ندهند‪ .‬اما عدهاي از اعیان و علما نزد وي رفته و از‬ ‫مشروطه پیوستند‪ .‬گزارش این عهدنامه با امضاي‬
‫او خواستند در این آشوب شهر استعفا ندهد‬ ‫سیدحبیباهلل رئیسالتجار ارسال شدهاست (اسناد‬
‫(فریدالملك‪ .)234 :4211 ،‬ولي ظهیرالدوله بههیچوجه‬ ‫نهضت‪.)433 :4233 ،‬‬
‫تصمیم خود را تغییر نداد و به منشي کنسولگري‬ ‫در همان ماه جماديالثاني‪ ،‬درگیريهایي میان‬
‫اطالع داد تا وقتي که از تهران نیرو فرستاده نشود و‬ ‫مردم در شهر کرمانشاه آغاز گردید‪ .‬این درگیريها از‬
‫تا زماني که ظهیرالملك بر سر نزاع شخصي خود‬ ‫آنجا ناشي شد که بین علماي شهر نزاع درگرفت و‬
‫سرباز و تفنگ دولتي را به کار ميبرد‪ ،‬ابداً متصدي‬ ‫مردم کرمانشاه‪ ،‬بهواسطة این نزاع‪ ،‬به دو قسمت‬
‫امور حكومتي نخواهد گردید‪ .‬فرداي استعفاي‬ ‫تقسیم شدند‪ .‬ریاست یك دسته از اینها با‬
‫ظهیرالدوله‪ ،‬داودخان با ‪ 311‬سوار براي کمك‬ ‫سیدکمال الدین‪ ،‬یكي از علماي تهران‪ ،‬بود که بیشترِ‬
‫ظهیرالملك وارد شد‪ .‬داودخان اظهار کرده بود که‬ ‫اشخاص مهم شهر با او همراه شدند‪ .‬دستة دیگر‬
‫اگر معینالرعایا بدون هیچ شرطي تسلیم نشود‪ ،‬شهر‬ ‫تحت ریاست معینالرعایا قرار داشتند که علماي‬
‫را غارت خواهد کرد‪ .‬در همان روز‪ ،‬خبر استعفاي‬ ‫محلي نیز مخفیانه با او همراهي ميکردند‪ .‬در ‪31‬‬
‫محمّدعليشاه رسید و این مطلب افكار عمومي را‬ ‫جماديالثاني میان این دو دسته جنگ آغاز شد‪.‬‬
‫بهخود درگیر ساخت (کتاب آبي‪ .)143 /2 :4211 ،‬در‬ ‫ظهیرالملك که رئیس قشون سیدکمالالدین بود‬
‫این میان‪ ،‬با میانجيگري منشي کنسولگري که اوضاع‬ ‫معینالرعایا را شكست داد و فرداي آن روز‪،‬‬
‫وخیم شهر را براي داودخان تشریح کرده بود‪ ،‬در آن‬ ‫معینالرعایا با دو نفر دیگر‪ ،‬بدون اجازة کاپیتان‬
‫شب حادثهاي رخ نداد و شهر آرام ماند و با‬ ‫کراسل‪ ،‬کنسول انگلیس‪ ،‬در کنسولگري متحصن‬
‫درخواست ظهیرالملك‪ ،‬داودخان نیز سوارهاي خود‬ ‫شدند‪ .‬کراسل از ظهیرالدوله محافظ خواست که وي‬
‫را مرخص کرد و فقط ‪ 21‬نفر همراه خود نگاه‬ ‫جواب داد این اقدام برایش ممكن نیست‪ ،‬زیرا هیچ‬
‫داشت (همان‪ .)143 :‬البته این اقدام داودخان در ورود‬ ‫قدرتي برایش باقي نمانده و ظهیرالملك قورخانه را‬
‫جهانبخش ثواقب‪ ،‬پروين رستمي‪ :‬اوضاع سیاسي كرمانشاه مقارن جنبش مشروطیت در ايران (‪4981-4981‬ق) ‪881‬‬

‫در شهر آشوب وجود داشت و بازار و دکانها‬ ‫به شهر خالي از زحمت و خسارت براي اهالي‬
‫کماکان بسته بود (فریدالملك‪ .)231 ،233 :4211 ،‬در این‬ ‫کرمانشاه نبود (فریدالملك‪.)232 :4211 ،‬‬
‫ماه‪ ،‬ظهیرالدولة حاکم در برابر ظهیرالملك بيقدرت‬ ‫در ماه رجب ‪ ،4231‬در فقدان حاکم‪ ،‬بیشترِ امور‬
‫بود ولي دولت مرکزي به او قول همراهي داد و ‪21‬‬ ‫معوق و تعطیل بود‪ .‬اغتشاش کرمانشاه به اوج خود‬
‫نفر قزاق و ‪ 11‬نفر سوار دیگر براي کمك او فرستاد‪.‬‬ ‫رسید و آذوقه هم‪ ،‬از ترس سواره و پیادة کلهر‪ ،‬از‬
‫مختارالسلطنه نیز به ریاست قشون کرمانشاه تعیین و‬ ‫اطراف شهر نميآوردند‪ .‬در شب ‪ 1‬رجب‪ ،‬اهالي‬
‫با فوج خود وارد کرمانشاه شد (کتاب آبي‪/2 :4232 ،‬‬ ‫شهر با سواران ایل کلهر درگیري پیدا کردند و‬
‫‪ .)124‬ظهیرالدوله در ‪ 41‬ذیحجة ‪ 4231‬از کرمانشاه‬ ‫سرانجام داودخان از کرمانشاه فرار کرد‪ .‬اگر چند‬
‫رفت و نظامالسلطنه مافي حاکم شد (فریدالملك‪:4211 ،‬‬ ‫روز بیشتر ميماند‪ ،‬شهر دچار قحطي ميشد و به‬
‫‪.)231‬‬ ‫روستاها و مردم بسیار خسارت وارد ميشد (همان‪:‬‬

‫‪ .)231 ،231‬ظهیرالدوله در ‪ 43‬رجب پذیرفت که در‬


‫‪ .4‬نتیجه‬ ‫حكمراني باقي بماند و در ‪ 43‬رجب قرار بود که‬
‫از آنچه در این مقاله مطرح شد ميتوان نتیجه‬ ‫معینالرعایا و میرزا فتحاهلل رئیسالتجار را از‬
‫گرفت که در سالهاي ‪ 4231‬تا ‪4231‬ق اوضاع‬ ‫کنسولگري انگلیس بیرون بیاورند و در عدلیه‬
‫جنبش‬ ‫فضاي‬ ‫از‬ ‫متأثر‬ ‫کرمانشاه‪،‬‬ ‫سیاسي‬ ‫استنطاق کنند‪ ،‬اما معینالرعایا شب پیش از آن از‬
‫مشروطهخواهي‪ ،‬در تالطم و آشوب بود‪ .‬نیروهاي‬ ‫کنسولگري فرار کرد (همان‪.)233 :‬‬
‫مؤثر ایالت در دو دستة کلي مشروطهخواه و‬ ‫در ‪ 43‬رجب‪ ،‬در حضور هیأت ناظران و‬
‫استبدادگرا موضعگیري کرده و درگیر جدال با‬ ‫رضيالملك‪ ،‬نمایندة ظهیرالدوله‪ ،‬رأيگیري بهعمل‬
‫یكدیگر بودند‪ .‬در هر دو دسته‪ ،‬طیفي از حكام‬ ‫آمد‪ .‬پس از قرائت آراء‪ ،‬افراد زیر‪ ،‬بهترتیب رأي‪،‬‬
‫دولتي‪ ،‬علماي دیني‪ ،‬رؤساي ایالت (بهویژه کلهر‪،‬‬ ‫بهعضویت و وکالت انجمن والیتي کرمانشاهان‬
‫کرندي و سنجابي)‪ ،‬بازاریان و تجار و اصناف شهري‬ ‫انتخاب شدند‪ :‬آقامحمّدمهدي مجتهد‪ 131 ،‬رأي؛‬
‫و دیگر گروههاي فعال وجود داشتند‪ .‬با اینكه‬ ‫ابوالحسنخان زنگنه‪ 143 ،‬رأي؛ حاجي مالحسین‬
‫انجمنهایي در شهر اعالم موجودیت کرده بودند‪ ،‬اما‬ ‫پیشنماز‪ 311 ،‬رأي؛ حاجي سیدعلي میرعبدالباقي‪،‬‬
‫فعالیت مشروطهخواهي آنان در قالب همان‬ ‫‪ 311‬رأي؛ آقا شیخ هادي مجتهد‪ 413 ،‬رأي؛ و‬
‫دستهبندي بروز یافت‪ .‬گفتمان موجود در فضاي‬ ‫شاهزاده محمّدباقرمیرزا‪ 431 ،‬رأي‪ .‬تعداد زیادي از‬
‫عمومي کرمانشاه گفتمان مشروطهخواهي و متأثر از‬ ‫معاریف شهر زیر صورتمجلس را امضاء و آن را‬
‫تحوالت تهران‪ ،‬مرکز کشور‪ ،‬و نشأت گرفته از حس‬ ‫تأیید کردند (نقيپور‪ .)32 :4231 ،‬در ‪ 41‬رجب‪ ،‬انجمن‬
‫آزادیخواهي و قانونخواهي مردم بود‪ .‬مردم کرمانشاه‬ ‫والیتي با حضور ظهیرالدوله حكمران‪ ،‬علما‪ ،‬اعیان و‬
‫از مظالم حكام دولت ناراضي و به حكومت مشروطه‬ ‫جمعیت کثیري افتتاح گردید‪ .‬در ماه شعبان همچنان‬
‫پژوهشنامة تاريخهاي محلي ايران‪ ،‬سال هفتم‪ ،‬شمارة دوم‪ ،‬پیاپي ‪ ،41‬بهار و تابستان ‪4932‬‬ ‫‪882‬‬

‫خسارت و وحشت ایالت مخالف مشروطه به شهر‬ ‫امیدوار بودند و این نظام را حامي و تأمین کنندة‬
‫بر روي حمایت مردم از مشروطهخواهان تأثیر منفي‬ ‫حقوق خود و قانونمداري ميپنداشتند‪ .‬انتخاب‬
‫ميگذاشت و روند آن را کند ميکرد‪ .‬برخي از‬ ‫نمایندگان دوره اول مجلس از آزادیخواهان و طرد‬
‫رؤساي ایالت نقش دوگانهاي ایفا ميکردند و‪،‬‬ ‫مستبدین و تبعیت از آقا محمّدمهدي که‬
‫بهرغم حمایت از جریان استبدادگرا‪ ،‬گاه به حمایت‬ ‫مشروطهخواهان کرمانشاه را رهبري ميکرد‪ ،‬نشانگر‬
‫از مشروطه متمایل ميشدند‪ .‬در هر دو حالت‪ ،‬تالش‬ ‫آگاهي سیاسي ـ اجتماعي مردم شهر نسبت به ایجاد‬
‫آنها در قالب حمله به شهر و ایجاد خسارت و ناامني‬ ‫قانون و عمل به آن بود‪ .‬این مطالبه به موضعگیري‬
‫متجلي ميشد که اوضاع را متشنج ميساخت‪ .‬آنچه‬ ‫جریان استبدادگرا و مخالف مشروطه و بروز‬
‫تالش مستبدین را با مشكل مواجه ميکرد‪ ،‬مقاومت‬ ‫دستهبندي دروني در شهر و رویارویي دو گروه‬
‫مشروطهخواهان و ارتباط آنها‪ ،‬بهویژه رهبر مذهبي‬ ‫منجر شد‪ .‬استبدادگرایان بر حمایت دربار و برخي از‬
‫آنان‪ ،‬با علماي آزادیخواه نجف و دیگر انجمنها و‬ ‫ایالت کرمانشاه‪ ،‬که به مداخله تحریك شده بودند‪،‬‬
‫احزاب و گروههاي مشروطهخواه شهرهایي چون‬ ‫متكي بودند‪ .‬درگیري و منازعات دروني موجب‬
‫تهران و تبریز و اصفهان بود که در تحریك و تشجیع‬ ‫آشفتگي وضعیت سیاسي شهر و قتل و غارت و‬
‫آنها ميکوشیدند‪ .‬افزایش فشارها در دورة استبداد‬ ‫آشوب ميشد و حمالت ایالت مخالف مشروطه به‬
‫صغیر بر مشروطهخواهان‪ ،‬دامنة حرکت این جریان‬ ‫شهر‪ ،‬که درصدد بهرهبردن از وضعیت موجود در‬
‫را کاهش داد تا جایي که برخي از چهرههاي اصلي و‬ ‫جهت افزایش قدرت ایلي خود بودند‪ ،‬بر پیچیدگي‬
‫فعال این جریان نقش واسطه و میانجي را ایفا کردند؛‬ ‫اوضاع ميافزود‪ .‬تغییر مكرر حكام دولتي‪ ،‬که برخي‬
‫زیرا اختالفات شخصیتها و ایالت به خصومتهاي‬ ‫از آنان مسبب قتل و غارتها و جنگهاي خونین‬
‫شخصي و انتقامگیري از یكدیگر تغییر یافت و‬ ‫مداوم در شهر ميشدند‪ ،‬و ناتواني آنان از حل‬
‫اهداف مشروطهخواهي یا استبدادگرایي تحتالشعاع‬ ‫بحرانها و برقراري آرامش و ثبات در ایالت و حتي‬
‫منازعات ایلي یا رقابتهاي خاندانهاي شهري قرار‬ ‫دامن زدن به اختالفات و تشدید آن‪ ،‬دامنة ناامني را‬
‫گرفت‪ .‬اما براساس گزارشهاي موجود‪ ،‬حضور‬ ‫در کرمانشاه افزایش ميداد و روند مشروطهخواهي‬
‫مردم شهر در عرصههایي که براي حمایت از‬ ‫را با موانع جدي روبهرو ميساخت‪ .‬تحصن‬
‫مشروطه الزم بوده‪ ،‬و همراهي آنها با شهرهاي دیگر‪،‬‬ ‫گاه به گاه جریانهاي فعال شهر در کنسولگري‬
‫در حمایت از مشروطهخواهان مشهود بوده است‪ .‬در‬ ‫انگلیس‪ ،‬یا پناهندگي برخي از بزرگان به این‬
‫مجموع‪ ،‬اوضاع سیاسي کرمانشاه در سالهاي مقارن‬ ‫کنسولگري و تأثیر اغتشاشات داخلي بر موقعیت آن‪،‬‬
‫با جنبش مشروطیت‪ ،‬متأثر از پیامدهاي این جنبش و‬ ‫موجب دخالت کنسولگري در حوادث این دوره و‬
‫کشمكش دوگانة مشروطهخواهي ـ استبدادگرایي‬ ‫ارسال گزارشهایي به مرکز و ایفاي نقش در تغییر‬
‫در ون شهر و بافت ایلي ایالت که ایالت را به عرصة‬ ‫حكام دولتي کرمانشاه (نظیر تغییر ظهیرالملك)‬
‫این کشمكش وارد کرد و نیز سیاستهاي حكام‬ ‫ميگردید‪ .‬فعالیتهاي مستبدین و حمالت توأم با‬
‫جهانبخش ثواقب‪ ،‬پروين رستمي‪ :‬اوضاع سیاسي كرمانشاه مقارن جنبش مشروطیت در ايران (‪4981-4981‬ق) ‪883‬‬

‫رائین‪ ،‬اسماعیل (‪ .)4213‬فراموشخانه و فراماسونري در‬ ‫دولتي کرمانشاه‪ ،‬آکنده از آشوب و تالطم و آشفتگي‬
‫ایران‪ .‬چاپ سوم‪ .‬تهران‪ :‬رائین‪.‬‬ ‫و تنازع و درگیري دروني و ناامني و بيثباتي بود‪.‬‬
‫رضواني‪ ،‬محمّداسماعیل (‪ .)4214‬مقدمه بر‪ :‬سفرنامه‬ ‫تغییر مكرر حكام دولتي ـ امیرافخم‪ ،‬سیفالدوله‪،‬‬
‫ظهیرالدوله همراه مظفرالدین شاه به فرنگستان‪،‬‬
‫ظهیرالدوله‪ ،‬ظهیرالملك‪ ،‬ظفرالسلطنه‪ ،‬ظهیرالدوله (بار‬
‫[تهران]‪ :‬مستوفي‪.‬‬
‫دوم)‪ ،‬نظامالسلطنه مافي ـ نشاندهندة ضعف دولت‬
‫زرگرينژاد‪ ،‬غالمحسین (‪ .)4211‬رسائل مشروطیت‪.‬‬
‫چاپ دوم‪ .‬تهران‪ :‬مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم‬
‫مرکزي و پیچیدگي بحران برخي ایاالت‪ ،‬نظیر‬

‫انساني‪.‬‬ ‫کرمانشاه‪ ،‬بوده است‪.‬‬


‫سلطاني‪ ،‬محمّدعلي (‪ .)4212‬جغرافیاي تاریخي و تاریخ‬
‫مفصل کرمانشاهان‪ .‬تهران‪ :‬سها‪.‬‬ ‫منابع‬
‫سنجابي‪ ،‬علياکبر (‪ .)4231‬ایل سنجابي و مجاهدات ملي‬ ‫اسناد انتخابات مجلس شوراي ملي کرمانشاهان (در‬
‫ایران‪ :‬خاطرات علياکبرخان سنجابي سردار مقتدر‪.‬‬ ‫بیست و چهار دوره مجلس شوراي ملي) (‪.)4211‬‬
‫بهتحریر و تحشیه کریم سنجابي‪ .‬تهران‪ :‬شیرازه‪.‬‬ ‫بهکوشش اردشیر کشاورز و علي ططري‪ .‬تهران‪:‬‬
‫صفایي‪ ،‬ابراهیم (‪ .)4232‬رهبران مشروطه‪ .‬تهران‪:‬‬ ‫کتابخانه‪ ،‬موزه و مرکز اسناد مجلس شوراي اسالمي‪.‬‬
‫جاویدان‪.‬‬ ‫اسناد نهضت مشروطیت در کرمانشاهان از آرشیو‬
‫ظهیرالدوله‪ ،‬عليبن محمّدناصر (‪ .)4231‬خاطرات و‬ ‫آیت اهلل حاج محمّدمهدي کرمانشاهي (فیض‬
‫سفرنامه ظهیرالدوله‪ .‬بهکوشش سیفاهلل وحیدنیا‪.‬‬ ‫مهدوي) لیدر ملیون کرمانشاه (‪ .)4233‬بهاهتمام‬
‫تهران‪ :‬آبي‪.‬‬ ‫محمّدعلي سلطاني‪ .‬تهران‪ :‬مؤسسه تحقیقات و‬
‫غیرت کرمانشاهي‪ ،‬عبدالكریم (‪ .)4223‬کلیات آثار‬ ‫توسعه علوم انساني‪.‬‬
‫غیرت‪ .‬با مقدمه و حواشي و تاریخ کرمانشاه بهقلم‬ ‫اوبن‪ ،‬اوژن (‪ .)4233‬سفرنامه و بررسيهاي سفیر فرانسه‬
‫محمّدسعید غیرت‪[ .‬تهران]‪ :‬چاپخانه فردوسي‪.‬‬ ‫در ایران (ایران امروز ‪ ،4113-4111‬ایران و‬
‫فریدالملك همداني‪ ،‬میرزا محمّدعليخان (‪.)4211‬‬ ‫بینالنهرین)‪ .‬ترجمة علياصغر سعیدي‪[ .‬تهران]‪ :‬زوار‪.‬‬
‫خاطرات فرید (از‪ 4314‬تا ‪4221‬ه‪.‬ق‪ .).‬گردآورنده‬ ‫براون‪ ،‬ادوارد (‪ .)4231‬انقالب مشروطیت ایران‪ .‬ترجمة‬
‫مسعود فرید(قراگوزلو)‪ .‬تهران‪ :‬زوار‪.‬‬ ‫مهدي قزویني‪ .‬چاپ دوم‪ .‬تهران‪ :‬کویر‪.‬‬
‫کتاب آبي؛ گزارشهاي محرمانه وزارت امور خارجه‬ ‫بیگلري‪ ،‬هرمز (‪ .)4211‬تاریخ کرمانشاه در عصر قاجار‪.‬‬
‫انگلیس درباره انقالب مشروطه ایران (‪.)4232‬‬ ‫کرمانشاه‪ :‬طاقبستان‪.‬‬
‫بهکوشش احمد بشیري‪ .‬چاپ دوم‪ .‬تهران‪ :‬نو‪.‬‬ ‫خاطرات و اسناد حسینقلي خان نظامالسلطنه (‪.)4233‬‬
‫کتاب نارنجي؛ اسناد محرمانه وزارت خارجه روسیه‬ ‫بهکوشش معصومه مافي و دیگران‪ .‬چاپ دوم‪ .‬تهران‪:‬‬
‫تزاري درباره وقایع مشروطیت ایران (‪ .)4233‬ترجمة‬ ‫تاریخ ایران‪.‬‬
‫حسین قاسمیان‪ .‬بهکوشش احمد بشیري‪ .‬تهران‪:‬‬ ‫خاطرات و اسناد ظهیرالدوله (‪ .)4214‬بهکوشش ایرج‬
‫پرواز‪.‬‬ ‫افشار‪ .‬تهران‪ :‬کتابهاي جیبي و فرانكلین‪.‬‬
‫کسروي‪ ،‬احمد (‪ .)4211‬تاریخ هیجده ساله آذربایجان‪.‬‬ ‫دولتآبادي‪ ،‬یحیي (‪ .)4233‬حیات یحیي‪ .‬چاپ چهارم‪.‬‬
‫تهران‪ :‬مجید و صداي معاصر‪.‬‬ ‫تهران‪ :‬عطار‪ ،‬فردوسي‪.‬‬
‫پژوهشنامة تاريخهاي محلي ايران‪ ،‬سال هفتم‪ ،‬شمارة دوم‪ ،‬پیاپي ‪ ،41‬بهار و تابستان ‪4932‬‬ ‫‪890‬‬

‫مغیثالسلطنه‪ ،‬یوسف (‪ .)4211‬نامههاي یوسف‬ ‫کشاورز‪ ،‬اردشیر (‪ .)4211‬شرح وقایع مشروطیت در‬
‫مغیثالسلطنه (‪4221-4231‬ق)‪ .‬بهکوشش معصومه‬ ‫غرب کشور (زندگاني سردار یارمحمّد کرمانشاهي‬
‫مافي‪ .‬تهران‪ :‬تاریخ ایران‪.‬‬ ‫گُردکُرد)‪ .‬کرمانشاه‪ :‬طاقبستان‪.‬‬
‫ملكزاده‪ ،‬مهدي (‪ .)4232‬تاریخ انقالب مشروطیت ایران‪.‬‬ ‫گروته‪ ،‬هوگو (‪ .)4231‬سفرنامه گروته‪ .‬ترجمة مجید‬
‫تهران‪ :‬سخن‪.‬‬ ‫جلیلوند‪ .‬تهران‪ :‬مرکز‪.‬‬
‫ناظماالسالم کرماني‪ ،‬محمّدبن علي (‪ .)4211‬تاریخ‬ ‫گودرزي‪ ،‬علیرضا (‪ .)4234‬ایل کلهر در دورة مشروطیت‪.‬‬
‫بیداري ایرانیان‪ .‬بهاهتمام علياکبر سعیدي سیرجاني‪.‬‬ ‫کرمانشاه‪ :‬کرمانشاه‪.‬‬
‫چاپ پنجم‪ .‬تهران‪ :‬پیكان‪.‬‬ ‫معتمدي‪ ،‬فرجاهللخان (‪ .)4231‬نهضت مشروطیت در‬
‫کرمانشاهي‬ ‫نقيپور‪ ،‬علياکبر (‪ .)4231‬یارمحمّدخان‬ ‫کرمانشاه و کنگاور‪ ،‬یادداشتها و خاطرات میرزا‬
‫(سردار مشروطه)‪[.‬تهران]‪ :‬مؤلف‪.‬‬ ‫فرجاهللخان معتمدي و اماناهللخان سارياصالن‬
‫امیرتومان‪ .‬بهکوشش محمّدعلي سلطاني‪ .‬تهران‪:‬‬
‫مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انساني‪.‬‬

You might also like