Professional Documents
Culture Documents
Histology Chapter 4 Epithelium
Histology Chapter 4 Epithelium
دانشکده پزشکی
پاییز 1399
فصل چهارم
بافت پوششی
اهداف
دانشجویان پس از مطالعه این فصل قادر خواهند بود:
مقدمه
بدن انسان با وجود همه پیچیدگی هایش تنها از چهار نوع بافت اصلی تشکیل شده است ،که عبارتند از :بافت پوششی ،بافت
همبندی ،بافت عضالنی و بافت عصبی( .الزم به ذکر است که بافت های غضروفی ،استخوانی ،خون و مغز استخوان ،همگی جزء
بافتهای همبند تخصص یافته محسوب می شوند ).همان طور که می دانید ،هر بافت نیز از مجموعهای از سلولهای تخصص
یافته و ماتریکس برون سلولی ) (Extracellular Matrix, ECMویژه ایجاد میشود ،که ساختار خاصی داشته و کار معینی
را انجام میدهد .خصوصیات اصلی این چهار بافت اصلی در جدول 4-1ارائه شده است.
بهطور کلی بافتهای پوششی بدن از مجموعهای از سلولهای چند وجهی که محکم به یکدیگر متصل شده اند و بر روی الیه
نازکی از ماتریکس برون سلولی (که همان غشای پایه اپیتلیالی است) قرار دارند ،ایجاد میشوند .عملکردهای اصلی بافتهای
پوششی شامل موارد زیر است:
الف -پوشاندن ،آستر کردن و محافظت از سطوح بدن (مانند پوست و مخاط حفره دهان)
ب -جذب مواد به محیط داخلی بدن (مانند پوشش روده کوچک)
ج -ترشح مواد (مانند غدد بزاقی)
از آنجایی که سلول های پوششی تمام سطوح داخلی (مثل سطح رگ های خونی) و خارجی بدن (مثل سطح پوست و روده ها)
را میپوشانند یا آستر میکنند ،تمام موادی که به بافت ها و اندام های بدن وارد ،یا از آنها خارج می شوند ،باید حداقل از یک
اپیتلیوم عبور کنند.
به طور کلی انواع بافت های پوششی بدن را می توان به دو گروه اصلی اپیتلیوم های پوشاننده یا آسترکننده (Covering or
) Lining Epitheliumو اپیتلیوم غده ای ) (Secretory or Glandular Epitheliumتقسیم بندی کرد .اپیتلیومهای
پوشاننده شامل اپیدرم پوست و اپیتلیوم قرنیه است ،که سطح بیرونی بدن را میپوشانند؛ درحالی که اپیتلیوم آستر کننده ،سطح
مجاری و فضاهای موجود در بدن (نظیر لوله گوارش ،عروق خونی و صفاق) را می پوشانند .اپی تلیوم غدهای نیز انواع غدد موجود
در بدن را ایجاد میکند .در این فصل ،ابتدا اپیتلیوم پوشاننده معرفی میشود و پس از آن اپیتلیوم غدهای و انواع آن توضیح داده
خواهد شد.
الیه سطحی شان به انواع سنگفرشی مطبق ،مکعبی مطبق و استوانه ای مطبق تقسیم میشوند .عالوه برآن دو نوع اپیتلیوم
متغییر و مطبق کاذب نیز وجود دارد ،که توضیح داده خواهند شد (جدول .)4-2
شکل .4-1در این تصویر شماتیک ،انواع اپیتلیوم های پوشاننده بدن نشان داده شده است .همان طور که مشاهده میشود ،هر اندام با
توجه به عملکرد اختصاصی خود ،دارای بافت پوششی خاصی می باشد.
جدول .4-2انواع بافت های اپیتلیوم پوششی بدن ،محل حضور و عملکردهای اصلی آنها.
شکل . 4-2تصاویر شماتیک و میکروسکوپ نوری بافت پوششی سنگفرشی ساده .اپی تلیوم قوس هنله نازک کلیه ( ،)aمزوتلیوم پوشاننده
صفاق روده ( )bو پوشش سطح داخلی قرنیه ( .)cبزرگنمایی تصاویر aو 400 cبرابر ،و بزرگنمایی تصویر 600 bبرابر است .همانطور که
مشاهده می شود سیتوپالسم این سلول ها به حدی ظریف است که در اغلب موارد قابل مشاهده نیست ،و معموال تشخیص این بافت با
توجه به هسته سلول های آن انجام می گیرد.
شکل . 4-3تصاویر شماتیک و میکروسکوپ نوری بافت پوششی مکعبی ساده .یک لوله جمع کننده کلیه ( ،)aبخشی از یک فولیکول
بزرگ تیروئید ( )bو مزوتلیوم پوشاننده تخمدان ( .)cبه هسته های گرد سلول های پوششی توجه نمایید .بزرگنمایی تمام تصاویر400 :
برابر .رنگ آمیزی هماتوکسیلین و ائوزین.
شکل . 4-4تصاویر شماتیک و میکروسکوپ نوری بافت پوششی استوانهای ساده .یک مجرای جمع کننده کلیه ( ،)aپوشش لوله رحمی
(که حاوی سلولهای استوانهای ترشحی و مژکدار است) ( )bو پوشش کیسه صفرا ( .(cتوجه داشته باشید که گاهی بافت پوششی شکل
aرا که سلول های آن استوانه ای کوتاه و هسته های آنها گرد می باشد را به عنوان اپیتلیوم مکعبی بلند (High Cuboidal
) Epitheliumنیز می نامند .به بزرگنمایی تمام تصاویر 400:برابر .رنگ آمیزی هماتوکسیلین و ائوزین.
شکل .4-5تصاویر شماتیک و میکروسکوپ نوری بافت پوششی مطبق سنگفرشی .اپیتلیوم مطبق سنگفرشی شاخی اپی درم پوست (،)a
اپیتلیوم مطبق سنگفرشی غیر شاخی مری ( .)bبزرگنمایی تصاویر 400برابر .رنگ آمیزی هماتوکسیلین و ائوزین.
بافت پوششی مکعبی و استوانهای مطبق )(Stratified Cuboidal and Columnar Epithelium
این اپیتلیوم ها گسترش کمی در بدن دارند ،و در هر دو نوع آن ،اپیتلیوم تنها از دو الیه سلولی (یک الیه سلول قاعدهای و
یک الیه سلول سطحی) تشکیل شده است .در هر دو نوع این اپیتلیومها ،به طور معمول سلولهای الیه قاعدهای مکعبی هستند
و سلولهای سطحی ممکن است مکعبی یا استوانهای باشند .اپیتلیوم مکعبی مطبق را میتوان در مجاری ترشحی غدد عرق و
غدد بزاقی ،و اپتلیوم استوانهای مطبق را نیز میتوان در مجاری غدد و همچنین ملتحمه (مخاط پوشاننده صلبیه چشم و پشت
پلکها) مشاهده کرد (شکل .)4-6
شکل .4-6تصاویر میکروسکوپ نوری بافت پوششی مطبق مکعبی ) (aو استوانه ای ) .(bتصاویر مربوط به مجرای غدد است .بزرگنمایی
تصاویر 400برابر .رنگ آمیزی هماتوکسیلین و ائوزین.
شکل . 4-7تصاویر شماتیک و میکروسکوپ نوری بافت پوششی مطبق کاذب .تصویر میکروسکوپی (پایین) اپیتلیوم استوانهای مطبق
کاذب مژه دار نای را نشان میدهد .بزرگنمایی 400برابر .رنگ آمیزی هماتوکسیلین و ائوزین.
شکل .4-8تصاویر شماتیک و میکروسکوپ نوری اپیتلیوم متغیر .همانطور که مشاهده میشود تغییر حالت سلولهای گنبدی سطحی
اپیتلیوم (به خاطر حالت خاص و غشای راسی ویژه شان) و همچنین سلولهای دسته راکتی بینابینی ،موجب میشوند که تعداد الیهها و
وسعت این اپیتلیوم در حالت استراحت (ردیف باال) و کشش (ردیف پایین) تغییرکند.
کاربرد پزشکی
تحت برخی شرایط ،یک نوع بافت پوششی ممکن است به نوع دیگری تغییر یابد که این حالت را متاپالزی )(Metaplasia
مینامند .به عنوان مثال ،بافت پوششی مطبق کاذب مژک دار مجاری تنفسی در افرادی که دخانیات مصرف می کنند ،به
سنگفرشی مطبق تبدیل میشود .در چنین حالتی با از بین رفتن مژهها روند پاکسازی مجاری تنفسی مختل شده و موجب
ایجاد عفونتهای تنفسی میشود .این متاپالزی ها تا مدتی برگشت پذیر هستند ،و با برطرف شدن شرایط نامناسب یا
درمان ،ممکن است اپی تلیوم به حالت اصلی خود برگردد.
میکروپرز (میکروویلی) ها ،مژهها و مژههای ثابت تقسیم میشوند .بهطور کلی عملکرد این ضمائم یا افزایش سطح راسی سلول
برای جذب ،یا حرکت دادن مواد روی سطح اپی تلیوم است.
میکروویلیها ) :(Microvilliسطح راسی بسیاری از سلولهای پوششی بدن دارای برجستگیهای سیتوپالسمی کوچکی
هستند ،که تنها با میکروسکوپ الکترونی قابل مشاهده است و آنها را میکروویلی می نامند .در واقع میکروویلیها ،زوائد انگشتی
شکل کوچکی هستند که طولی حدود 1میکرومتر و عرض 0/1میکرومتر دارند ،و به منظور افزایش سطح سلول (به خصوص
در سلولهای پوششی که در جذب و بازجذب مواد مشارکت می کنند) ایجاد شدهاند .تعداد میکروویلیها در برخی سلولها بسیار
کم و نامنظم است ،اما در برخی دیگر مانند سلولهای پوششی روده باریک و لولههای پیچیده نزدیک کلیه که عملکرد جذب
باالیی دارند ،بسیار فراوان و منظم هستند و تا 3000عدد در هر سلول می رسند؛ که میتواند سطح جذبی سلول را 20تا 30
برابر افزایش دهد (شکل .)4-9در چنین سلولهایی سطح غشای میکروویلیها به وسیله گلیکوکالیکس ) (Glycocalyxنیز
پوشیده میشود.
میکروویلیهای منظم به همراه گلیکوکالیکس شان ،توسط میکروسکوپ نوری ،بهصورت نوار باریک و متراکمی در سطح اپیتلیوم
مشاهده میشوند .لذا با توجه به منظرهای که ایجاد میکنند ،در اپی تلیوم روده ،حاشیه مخطط ) (Striated Borderو در
لولههای کلیوی ،حاشیه مسواکی ) (Brush Borderنامیده میشوند .با میکروسکوپ الکترونی ،تک تک میکروویلیها قابل
تشخیصاند و در سیتوپالسم محوری آنها دستهای از رشتههای اکتین مشاهده میشود که توسط پروتئینهای مختلف متصل
شونده به اکتین ،به یکدیگر و به غشای پالسمایی اطراف اتصال می یابند .این رشتههای اکتین که اسکلت میکروویلیها را ایجاد
کرده و شکل و اندازه آنها را ایجاد میکنند ،در ناحیه رأسی میکروویلی به غشای پالسمایی ،و در ناحیه قاعدهای به شبکه انتهایی
) (Terminal Webمتصل میشوند (شکل . )9-4c,dبدین ترتیب ،میکروویلی ها ضمائم ثابتی بوده و از خود حرکتی ندارند،
اما به واسطه حرکات شبکه انتهایی (در اثر واکنش بین رشته های اکتین و پروتئین های میوزین) آنها نیز به صورت غیر فعال
حرکت خواهند کرد.
مژک ) :(Ciliaمژک ها زوائد بلند و متحرکی هستند که در سطح راسی برخی سلولهای پوششی وجود دارند .این زوائد نیز
همانند میکروویلیها به وسیله غشای سلولی پوشیده شدهاند .مژک های سطح راسی سلول ها از نظر تعداد بسیار کمتر از
میکروویلیها هستند و از لحاظ اندازه خیلی بلندتر از آناه می باشند ،و اغلب طولی حدود 5تا 10میکرومتر و قطری حدود 0/2
میکرومتر دارند (شکل .)4-10حرکات جارویی و منظم مژهها موجب میشود که مایع (موکوس) پوشاننده سطح اپیتلیوم در
مسیر مشخصی به حرکت درآید .به عنوان مثال ،این امر موجب می شود که گرد و غبار وارد شده به مجاری تنفسی به سمت
حلق رانده شده و دفع شود .همان طور که در فصل دوم به تفصیل اشاره شد ،هر مژه حاوی میکروتوبولهایی است که با آرایش
خاصی در محور آن قرار گرفته و یک مجموعه 9+2میکروتوبولی به آکسونم ) (Axonemeرا ایجاد میکنند (شکل .)4-11
آکسونم ،عالوه بر میکروتوبولها حاوی پروتئین های وابسته به میکروتوبول نیز می باشد،که در تشکیل ساختار مژه و همچنین
ایجاد حرکت آن مشارکت میکنند .برای مطالعه جزییات ساختار مژه به فصل دوم و شکل 2-25مراجعه نمایید.
شکل .4-9تصاویر شماتیک و میکروسکوپ الکترونی گذاره میکروویلیها )a( .تصویر میکروسکوپ الکترونی از سطح یک سلول که حاوی
میکروویلیهای پراکنده و نامنظم است (b) .تصویر شماتیک سلولهای پوششی روده که دارای میکروویلیهای فراوان و منظم (حاشیه
مخطط) است (c) .تصویر میکروسکوپ الکترونی و ) (dتصویر شماتیک میکروویلیهای منظم سلول پوششی روده .رشتههای اکتین در
شکل cبا فلش نشان داده شدهاند .در شکل dنیز محل اتصال رشتههای اکتین به راس میکروویلی و همچنین به شبکه انتهایی نشان
داده شده است .از آنجا که شبکه انتهایی دارای رشتههای اکتین و پروتئین های میوزین است ،می تواند انقباضاتی را ایجاد نماید ،که به
دنبال آن میکروویلی ها نیز بهصورت غیرفعال قدری حرکت خواهند کرد.
کاربرد پزشکی
بیماری سلیاک (Celiac Diseaseکه انتروپاتی حساس به گلوتن ) (Gluten Sensitive Enteropathyیا اسپرو
) (Sprueنیز نامیده میشود ،نوعی اختالل روده باریک است؛ که یکی از اولین تغییرات پاتولوژیک آن از دست رفتن
میکروویلیهای سلولهای جذب کننده می باشد .این بیماری به علت یک واکنش ایمنی علیه پروتئین گلوتن گندم ایجاد
می شود .این واکنش ،موجب التهاب روده ) (Enteritisو از بین بین رفتن میکروویلی های سلول های جذبی شده و
درنتیجه میزان جذب مواد غذایی بسیار کاهش مییابد ،به نحوی که بیمار مبتال به سوءتغذیه میشود .این مشکالت سوء
جذب مواد و تغییرات ساختاری روده با حذف گلوتن از رژیم غذایی برگشت پذیر است.
شکل .4-10تصاویر میکروسکوپی مژکها )a( .تصویر میکروسکوپ نوری بافت پوششی مجاری هوایی که برخی از سلولهای آن دارای
مژک ( )Cهستند .در البه الی سلولهای مژک دار ،سلولهای جامی ( )Gترشح کننده موکوس نیز حضور دارند .بزرگنمایی 400برابر ،رنگ
آمیزی تولوئیدین بلو )b( .تصویر میکروسکوپ الکترونی نگاره ) (SEMاز سطح راسی همین اپیتلیوم ،که در آن سلولهای مژک دار و
مژکهای ( )Cآنها و همچنین سلولهای جامی شکل ( )Gکه در البه الی آنها قرار دارند مشاهده می شود .بزرگنمایی 300برابر )c( .تصویر
میکروسکوپ الکترونی گذاره ) (TEMاز مژک هایی ( )Cکه به صورت عرضی و طولی برش خوردهاند .در مقطع طولی ،در قاعده هر مژک
یک جسم قاعدهای ( ) Bوجود دارد که آکسونم را به ناحیه راسی سیتوپالسم لنگر میکند .میکروتوبول ها با عالمت فلش مشخص شده
اند .میکروویلیهای ) (MVخیلی کوتاه تر را نیز می توان بین مژکها مشاهده کرد .بزرگنمایی برش طولی 59000برابر و بزرگنمایی برش
عرضی 80000برابر.
مژههای ثابت ) :(Stereociliaمژههای ثابت در سطح راسی سلولهای پوششی مجرای اپیدیدیم و وازدفران دیده میشوند
(شکل .)4-12این زواید نیز همانند میکروویلیها با افزایش سطح سلول ،سرعت جذب را افزایش میدهند .اسکلت محوری
مژههای ثابت نیز همانند میکروویلیها از فیالمان های اکتین و پروتئینهای متصل شونده به اکتین ایجاد می شود .با این حال،
مژه های ثابت بسیار بلندتر از میکرویلیها هستند ،همچنین ساختارشان منشعب است (شکلهای 4-12و .)2-27الزم به ذکر
است که سلولهای حسی گوش داخلی نیز دارای نوع خاصی مژه ثابت هستند ،که در دستگاه شنوایی توضیح داده خواهد شد.
شکل . 4-11تصویر شماتیک مژه که ساختار کامل آن را نشان میدهد .به آرایش میکروتوبول ها و پروتئین های وابسته به میکروتوبولی
که در ساختار آکسونم مشراکت می کنند توجه نمایید.
شکل .4-12تصاویر شماتیک ،میکروسکوپ نوری و الکترونی گذاره مژه ثابت .تصاویر میکروسکوپی مربوط به سلولهای اپیتلیالی
اپیدیدیم هستند که سطح راسی آنها دارای مژه های ثابت فراوانیاست .به طول بلند و انشعابات مژه های ثابت و همچنین اسکلت درونی
آنها توجه نمایید.
شکل .4-13تصویر شماتیک (سمت چپ) و میکروسکوپ الکترونی (سمت راست) از مجموعه اتصالی سلولهای اپیتلیالی ،که شامل اتصال
محکم ) ،(Tight Junctionاتصال کمربندی ) ،(Zonulae Adherensدسموزوم ) (Desmosomeو اتصال منفذدار )(Gap junction
است .همان طور که مشاهده میشود دو نوع اتصال اول حالت کمربندی داشته و دور تا دور سلول را احاطه میکنند ،در حالی که اتصاالت
دیگر به صورت نقطهای هستند .همچنین اتصال نیمه دسموزوم ) (Hemidesmosomeغشای قاعدهای سلول را به تیغه پایه متصل
میکند .در تصویر میکروسکوپ الکترونی :ZO ،اتصال محکم :ZA ،اتصال کمربندی و :MAدسموزوم را نشان میدهد.
اتصال محکم ) (Tight Junctionیا کمربند انسدادی ) :(Zonula Occludensاین نوع اتصال ،راسیترین اتصال
بین سلولی است .اصطالح zonulaبه کمربندی بودن آن ،و اصطالح occludensبه مسدود کردن فضای بین سلولی اشاره
میکند .در تصاویر میکروسکوپ الکترونی گذاره ) (TEMبه نظر میرسد که در این اتصال ،غشاهای دو سلول مجاور با هم
ادغام شده یا خیلی محکم به هم چسبیدهاند (شکل .(4-13در این نوع اتصال ،پروتئینهای اتصالی خالل غشایی به نام کلودین
) (Claudinو اوکلودین ) (Occludinکه در غشاهای دو سلول وجود دارند ،به یکدیگر میچسبند و موجب بسته شدن کامل
فضای بین سلولی می شوند (شکل .)4-14در نتیجه ،مسیر عبور مواد از بین سلولها (مسیر پاراسلوالر) مسدود می شود .لذا
برای عبور مواد از عرض اپیتلیوم ،الزم است که این مواد ابتدا وارد سلول شوند و از درون سلول ها (مسیر ترانس سلوالر) عبور
کنند (این فرایند در فصل دوم به تفصیل توضیح داده شده است) .بنابراین ،مواد عبوری از اپی تلیوم به طور دقیقی کنترل
خواهند شد .اتصال محکم تنها بهصورت یک نوار منفرد نیست ،بلکه بین دو سلول مجاور ممکن است نوارهای اتصالی متعددی
وجود داشته باشد .طبیعی است در اپیتلیومهایی که نوارهای اتصالی محکم کمی دارند ،مقداری آب و مواد محلول از مسیر
پاراسلوالر نیز عبور کنند .درحالی که در اپیتلیومهایی که تعداد نوارهای اتصالی محکم زیاد است (مانند پوشش مثانه)،
نفوذپذیری مواد از مسیر پاراسلوالر بسیار کمتر خواهد بود .الزم به ذکر است که پروتئینهای خالل غشایی مشارکت کننده در
اتصال محکم ،از بخش درون سیتوپالسمی خود به اسکلت سلولی موجود در شبکه انتهایی نیز متصل میشوند؛ و این امر باعث
استحکام اتصال بین سلولی میگردد .عالوه بر آن ،اتصاالت محکم از حرکت پروتئین های غشایی از بخش راسی سلول به سمت
بخش قاعده ای-جانبی و برعکس جلوگیری کرده ،و با این کار در ایجاد قطبیت سلولهای پوششی مشارکت میکند.
شکل .4-14تصاویر شماتیک اتصال محکم .تصویر aسه نوع از اتصاالت بین سلولی :ZO ،اتصال محکم :ZA ،اتصال کمربندی و
:MAدسموزوم ،را نشان میدهد .در تصویر bنوارهای اتصال محکم و پروتئینهای خالل غشایی آن نشان داده شده است .تصویر
cنیز نحوه اتصال پروتئین های خالل غشایی را به اسکلت سلول (فیالمانهای اکتین) شبکه انتهایی نشان میدهد ،که موجب
استحکام بیشتر این اتصال بین سلولی می شود .طبیعی است که هر چه تعداد نوارهای اتصالی بیشتر باشد ،عبور و مرور مواد از
مسیر پاراسلوالر محدودتر خواهد شد.
اتصال کمربندی یا کمربند چسبنده ) :(Zonula Adherensاتصال چسبنده دومین نوع اتصال بین سلولی است ،و
بالفاصله در زیر اتصال محکم قرار دارد .این نوع اتصال موجب میشود که غشاهای دو سلول به طور محکمی به یکدیگر بچسبند.
در این نوع اتصال ،چسبندگی سلولها توسط گلیکوپروتئینهای خالل غشایی خاصی از خانواده کادهرینها )(Cadherins
ایجاد میشود .این گلیکوپروتئینها برای ایجاد اتصال بین سلولی نیازمند کلسیم هستند .درون سیتوپالسم سلول،کادهرین ها
به کاتنین ) (Cateninمتصل شده و از طریق آنها و همچنین سایر پروتئین های وابسته به اکتین ،به فیالمان های اکتین
متصل میشوند (شکل .)4-15همین فیالمانهای اکتین متصل به کمربند چسبنده ،بخشی از شبکه انتهایی (Terminal
) webرا تشکیل میدهند .همانطور که پیشتر اشاره شد ،شبکه انتهایی شامل ترکیبی از اسکلت سلولی است که در قسمت
راسی سلولهای اپی تلیالی وجود دارد و در ایجاد شکل سلولی ،استحکام اتصاالت بین سلولی و همچنین حرکت ضمائم راسی
(مانند میکروویلی ها و مژه های ثابت) نقش دارد .از آنجا که غشای سلول های مجاور در محل اتصال کمربندی با یکدیگر
فاصله دارند ،آب و مواد محلول به راحتی میتوانند از مسیر پاراسلوالر عبور کنند.
شکل .4-15تصاویر شماتیک و میکروسکوپ الکترونی اتصال کمربندی .در تصویر شماتیک پروتئینهای خالل غشایی کادهرین،
پروتئینهای وابسته به اکتین و رشتههای اکتین (که خود بخشی از شبکه انتهایی سلول هستند) مشاهده میشود .اتصال پروتئینهای
خالل غشایی به اسکلت سلول (فیالمان های اکتین) موجب استحکام بیشتر این اتصال بین سلولی میشود .همانطور که مشاهده میشود
در این نوع اتصال بین غشای دو سلول فاصلهای حدود 20میکرون وجود دارد؛ بنابراین مواد محلول میتوانند آزادانه از مسیر پاراسلوالر
عبورکند .در تصویر میکروسکوپ الکترونی گذاره نیز فاصله بین دو سلول و همچنین تراکم زیر غشایی که مربوط به حضور اسکلت
سلولی دراین ناحیه است ،مشاهده می گردد.
دسموزوم یا نقطه چسبنده ) :(Desmosome or Macula Adherensاین نوع اتصال بین سلولی به صورت نقطهای
است ،و میتوان آن را به نقطه جوشهای فلزی در جوشکاری ،یا میخ پرچ ها تشبیه کرد .برای ایجاد اتصال دسموزومی بایستی
ساختار صفحه ای شکل زیر غشایی یک سلول ،با ساختار کامال مشابه سلول مجاور جفت شود (شکل .(4-16در این نوع اتصال
بین سلولی نیز پروتئینهای خالل غشایی خاصی از اعضای خانواده کادهرینها به نامهای دسموگلین ) (Desmogleinو
دسموکولین ) (Desmocollinمشارکت میکنند .این پروتئینهای خالل غشایی ،در سطح سیتوپالسمی غشای هر سلول به
یک پالک اتصالی متراکم از پروتئین های پالکوگلوبین ) (Plakoglobinو دسموپالکین ) (Desmoplakinمتصل می
شوند .این پالک اتصالی نیز به فیالمانهای حدواسط کراتین متصل میگردد .در نتیجه اتصال بسیار محکمی بین سلولها ایجاد
می شود ،که مستحکم ترین اتصال بین سلولی است .اتصال دسموزوم بیشترین نوع اتصالی است که در بافت پوششی (اپیدرم)
پوست وجود دارد ،و سلولهای پوششی را بهطور محکمی به یکدیگر متصل می نماید .از آنجا که این نوع اتصال به صورت نقطه
ای است و بین غشای سلول ها نیز فاصله وجود دارد ،مواد محلول به راحتی میتوانند از اطراف آنها در بین سلولها عبور
نمایند.
شکل .4-16تصویر شماتیک و میکروسکوپ الکترونی گذاره از اتصال دسموزوم .در تصویر شماتیک یک اتصال ،و در تصویر
میکروسکوپ الکترونی چندین اتصال دسموزومی ) (Jنشان داده شده است :IF .فیالمانهای بینابینی.
اتصال منفذ (روزنه) دار یا اتصال ارتباطی ) :(Gap Junction or Nexusاین نوع اتصال بین سلولی ،بیش از آن که
سلولها را به یکدیگر متصلکند ،آنها را با یکدیگر مرتبط میسازد .اتصال منفذدار نه تنها در سلولهای بافت پوششی ،بلکه
در بسیاری از سلولهای دیگر نیز یافت میشود .پروتئین های خالل غشایی اتصال منفذدار ،کانکسین ها ) (Connexinsنام
دارند .زمانی که شش واحد پروتئینی کانکسین با آرایشی منظم در کنار یکدیگر قرار میگیرند ،یک کانکسون )(Connexon
را ایجاد میکنند .کانکسون ها به نحوی در غشای سلول قرار میگیرند ،که یک منفذ هیدروفیل با قطر 1/5نانومتر در مرکز
آنها ایجاد می شود .این منفذ بطور دقیقی توسط تحریکاتی که به سلول اعمال می شود ،کنترل شده و در مواقع الزم باز یا
بسته می شود .وقتی دو سلول مجاور به این طریق به یکدیگر متصل میشوند ،کانکسونهای غشاهایشان در امتداد هم قرار
گرفته و یک کانال بین سیتوپالسم آنها ایجاد میشود؛ که مولکولهای با قطر کوچکتر از 1/5نانومتر میتوانند از طریق آن بین
دو سلول مبادله شوند (شکل .)4-17الزم به ذکر است که اغلب در محدوده خاصی از غشاء تعداد فراوانی اتصال روزنه دار
ایجاد می شود ،و در محل برقراری این نوع اتصاالت غشای دو سلول بسیار به یکدیگر نزدیک میشوند و تنها فاصلهای حدود
2نانومتر بین آنها ایجاد میشود.
برخی مولکولها مثل نوکلئوتیدهای حلقوی ( cAMPیا )cGMPو یونها که در انتقال پیام بین سلولی نقش دارند ،از طریق
همین اتصاالت منفذدار بین سلولها مبادله میشوند .برای مثال ،وجود اتصاالت منفذدار در عضله قلبی و عضالت صاف موجب
میشود که سلولهای آنها با مبادله پیام های تحریکی با یکدیگر ،به صورت منظم و هماهنگ منقبض شوند.
شکل .4-17تصاویر میکروسکوپ الکترونی ) (aو شماتیک ) (b, cبرای نشان دادن ساختمان اتصال منفذدار .در تصویر میکروسکوپی،
فلشها محدوده ای از غشاهای دو سلول مجاور را نشان می دهند که حاوی تعداد فراوانی اتصال منفذدار است .همانطور که مشاهده
می شود ،در این محدوده غشای دو سلول بسیار به یکدیگر نزدیک شدهاند .در تصاویر شماتیک ،زیرواحدهای سازنده منافذ در هر
غشاء نشان داده شده است .همانطور که در شکل bمشاهده می شود معموال تعداد زیادی از این اتصاالت در یک محدوده از غشاء
ایجاد میشوند .شکل cنشان میدهد که چگونه زیرواحدهای پروتئینی خالل غشایی با تغییر حالت خود باعث باز و بسته شدن روزنه
مرکزی (برای برقراری ارتباط بین سلولی یا مسدود شدن کانال ارتباطی) میشوند.
وجود دارد (شکل .)4-18الزم به ذکر است که این غشای پایه ،همان ماتریکس برون سلولی بافت پوششی است ،که سلولها به
وسیله اتصال همیدسموزوم روی آن متصل میشوند.
از آنجا که غشای پایه حاوی گلیکوپروتئینهای فراوانی است ،میتوان آن را با رنگ آمیزی اختصاصی Periodic Acid
) Schiff (PASرنگ آمیزی کرد و با میکروسکوپ نوری مشاهده نمود .با مطالعه میکروسکوپ الکترونی گذاره )،(TEM
می توان در غشای پایه دو ساختار را مشاهده کرد .بخشی از غشای پایه که به غشای قاعده ای سلول پوششی نزدیکتر است،
یک الیه متراکم با ضخامتی حدود 20-100نانومتر است ،که تیغه پایه ) (Basal Laminaنامیده میشود (شکل .)4-19در
زیر تیغه پایه نیز یک الیه از رشتههای پراکندهتر رتیکوالر (کالژن نوع )IIIوجود دارد که به آن تیغه رتیکوالر (Reticular
) laminaگفته میشود .تیغه پایه و تیغه رتیکوالر زیرین آن توسط فیبریلهای لنگری ) (Anchoring Fibrilsکه از جنس
کالژن نوع VIIهستند ،به یکدیگر متصل میشوند .به طورکلی ،به مجموعه تیغه پایه و الیه رتیکوالر زیرین آن ،که توسط
میکروسکوپ نوری مشاهده میشود ،غشای پایه گفته میشود (شکل .)4-20
شکل .4-18تصویر شماتیک ) (aو میکروسکوپ نوری ) (bاپیتلیوم و بافت همبند زیرین آن برای نشان دادن غشای پایه .همان طور که
در شکل aمشاهده میشود ،همواره یک غشای پایه (خط قرمز رنگ) در مرز بین قطب قاعدهای سلولهای پوششی و بافت همبند مجاور
آن قرار دارد .بنابراین غشای پایه را میتوان در زیر سلولهای پوششی سطحی و همچنین پیرامون مجرای غده و مویرگ های خونی
مشاهده کرد .در شکل bنیز غشای پایه قطوری که در زیر اپیتلیوم مطبق کاذب نای وجود دارد ،نشان داده شده است .سلولهای سفید
رنگی که در البه الی اپیتلیوم مشاهده میشوند سلول های جامی هستند که به عنوان غدد تک سلولی ،مواد موکوسی را به سطح اپیتلیوم
ترشح می کنند.
ماکرومولکولهای اصلی تشکیل دهنده تیغه پایه شامل گلیکوپروتئین های المینین ،انتاکتین ) (Entactinیا نیدوژن
) (Nidogenو کالژن نوع IVو همچنین یک پروتئوگلیکان به نام پرلکان ) (Perlecanهستند (شکل .)4-19المینین
) (Lamininیک گلیکوپروتئین بزرگ صلیبی شکل است .این مولکولها با اتصال به یکدیگر یک شبکه مسطح تور مانند را
ایجاد میکنند .این شبکه المینین ،توسط اینتگرینهای خالل غشایی به غشای قاعدهای سلولهای پوششی متصل میشود.
کالژن نوع IVیک گلیکوپروتئین رشتهای است ،که آنها نیز با اتصال به یکدیگر یک شبکه مسطح را ایجاد میکنند .از آنجا که
مواد عبوری از اپیتلیوم (مواد جذبی یا دفعی) باید از تیغه پایه نیز عبور کنند ،این شبکه کالژنی به عنوان یک سد فیزیکی
) (Size Barrierکه اندازه مواد عبوری را تعیین میکند ،عمل می نماید .شبکههای المینین و کالژن نوع IVتوسط
گلیکوپروتئین چسبنده انتاکتین به همدیگر متصل میشوند .از طرفی دیگر وجود پروتئوگلیکان هپاران سولفات (پرلکان) با
بنیانهای هیدروکسیل و سولفات فراوان موجب میشود که تیغه پایه دارای بار منفی شود .این بار الکتریکی نیز عبور مواد باردار
را کنترل میکند ،از این رو به آن سد الکتریکی ) (Charge Barrierنیز گفته میشود.
غشای پایه عملکردهای متنوعی را برای بافت اپیتلیومی بر عهده دارد .به طور کلی ،غشاهای پایه باعث حمایت و ایجاد قطبیت
در سلولهای اپیتلیال شده و اپیتلیومها را به بافت همبند زیرین متصل میکنند .همانطور که اشاره شد ،غشای پایه در کنترل
موادی که از بافت اپیتلیوم عبور میکند نیز مشارکت میکنند .عالوه بر آن ،اکثر فاکتورهای رشد و پیامرسان به سلول در غشای
پایه تغلیظ شده و در دسترس سلولهای پوششی قرار میگیرند؛ و از این طریق تکثیر و تمایز سلولی و همچنین مهاجرت آنها
را کنترل میکنند .بنابراین غشای پایه نقش مهمی در حفظ سالمت ،ترمیم و بازسازی اپیتلیوم ها دارد.
شکل .4-19شکل شماتیک تیغه پایه .در شکل ناحیه قاعدهای یک سلول پوششی و تیغه پایهای که در زیر آن قرار دارد نشان داده شده
است .ماکرومولکولهای اصلی تشکیل دهنده تیغه پایه و همچنین نحوه ایجاد شبکههای مولکولی آنها نیز ترسیم شده است.
اتصال نیمه دسموزوم ) :(Hemidesmosomeاتصال نیمه (همی) دسموزوم ،اتصالی است که غشای قاعدهای سلول های
اپیتلیالی را به تیغه پایه زیر آن متصل میکند (شکل .)4-20بنابراین ،این نوع اتصال برخالف چهار نوع اتصال پیشین که
سلولها را به یکدیگر متصل میکردند ،سلول را به ماتریکس متصل میکند .همیدسموزومها از نظر فراساختاری بسیار شبیه به
نیمه یک دسموزوم هستند .ولی بر خالف آنها ،به جای مولکولهای خالل غشایی خانواده کادهرین ،دارای انواعی از اینتگرینها
) (Integrinsهستند .پروتئین های اینتگرین غشای سلول را به ماکرومولکولهای موجود در تیغه پایه (از جمله المینین و
کالژن نوع )IVمتصل میکنند.
شکل .4-20تصاویر شماتیک ) (aو میکروسکوپ الکترونی گذاره ) (bاز تیغه و غشای پایه .در تصویر aنحوه اتصال تیغه پایه به الیه
رتیکوالر زیرین ،توسط فیبریل های لنگری و همچنین یک اتصال همی دسموزوم که غشای سلول را به تیغه پایه متصل کرده است ،مشاهده
میشود .در تصویر ،bفراساختار اجزای غشای پایه توسط TEMنشان داده شده است .تیغه پایه ) (BLبه صورت ساختاری ظریف و
متراکم و الیه رتیکوالر زیرین آن ) (RLکه حاوی رشتههای رتیکوالر (کالژن نوع ) IIIضخیم تر و پراکنده است ،مشاهده میشود .چند
اتصال همی دسموزوم ) (Hنیز که غشای قاعدهای سلول پوششی ( )Cرا به تیغه پایه متصل میکنند ،نیز در تصویر دیده میشود.
بزرگنمایی 54000برابر.
ترشحات این نوع غدد از طریق مویرگهای خونی فراوانی که در مجاورت سلولهای درون ریز قرار دارند به قسمت های مورد
نظر حمل میشوند.
شکل . 4-21تصاویر شماتیک برای نشان دادن مراحل تشکیل غدد برون ریز و درون ریز از اپیتلیوم پوششی طی دوران جنینی.
به طور کلی انواع غدد موجود در بدن را میتوان از جنبههای متعددی تقسیم بندی نمود ،که به آنها اشاره خواهیم کرد.
در میآیند ،تا سلولهایی را که گیرنده خاص هورمون را دارند تحریک کنند .غدد برون ریز (مثل غده بزاقی) نیز غددی هستند
که از طریق مجرایشان ترشحات خود را به محیط بیرونی بدن (مثل پوست و لوله گوارش) تخلیه میکنند.
شکل .4-22تصاویر میکروسکوپ الکترونی از یک سلول درون ریز استروئیدی ) (aو یک سلول درون ریز پروتئینی ) .(bبه تفاوتهای
اندامکهای آنها و همچنین تجمع گرانولهای ترشحی در سلول پروتئینی و تجمع قطرکهای چربی در سلول استروئیدی توجه نمایید.
شکل .4-23تصاویر شماتیک از مسیرهای پیامرسانی بین سلولی .همان طور که مشاهده می شود در مسیر اندوکراین ،مولکولهای پیام
رسان (هورمونها) وارد گردش خون میشوند و در کل بدن توزیع می شوند .در حالی که در مسیرهای پاراکراین و اتوکراین مولکول پیام
رسان (سایتوکاین) وارد گردش خون نخواهند شد ،و به واسطه انتشار تنها در منطقه محدودی توزیع شده و عمل می نمایند.
کاربرد پزشکی
در عفونت های مزمن نایژه های تنفسی که به آن بیماری برونشیت مزمن ) (Chronic Bronchitisگفته می شود ،و در
بین افراد سیگاری شایع است ،تعداد سلول های جامی بافت پوششی مجاری تنفسی افزایش می یابد .این امر باعث تولید
بیش از حد موکوس می شود .از طرفی ،در این افراد تعداد سلول های مژک دار (که با عملکرد مژه هایشان مجاری هوایی
را پاکسازی می نمایند) نیز کاهش می یابد .لذا تجمع موکوس فراوان سطحی ،عدم پاکسازی آن و تجمع باکتریهایی که از
طریق هوای تنفسی وارد شده اند ،موجب بروز این بیماری می شود.
سلول های غدد برون ریز را نیز می توان بر اساس ترکیب ماده ترشحی به سه دسته سلولهای سروزی ،موکوسی و چربی تقسیم
کرد.
سلولهای برون ریز سروزی سلولهایی هستند که ترکیبات پروتئینی فراوانی را ساخته و در گرانولهای ترشحی خود ذخیره
میکنند ،تا در هنگام ترشح آنها را به همراه مقدار زیادی آب آزاد نمایند .به همین دلیل ،ترشحات آنها بسیار آبکی و به اصطالح
سروزی است .سلول های ترشحی غدد پانکراس (که آنزیم های گوارشی را ترشح می کنند) و غدد بزاقی پاروتید از نوع سلولهای
سروزی هستند .سلولهای سروزی هرمی شکل بوده و راس آنها به سمت مجرا قرار دارد .در نیمه فوقانب این سلول ها کمپلکس
گلژی و تعداد زیادی گرانول ترشحی ائوزینوفیل وجود دارد .درحالی که نیمه قاعدهای این سلولها محتوی هسته بزرگ گرد و
مقدار فراوانی شبکه اندوپالسمیک خشن است ،که موجب می شود قاعده این سلول ها بازوفیل گردد .بنابراین سلولهای سروزی
هم با رنگهای بازی و هم با رنگهای اسیدی رنگ میشوند (شکل .)4-24
سلولهای برون ریز موکوسی سلولهایی هستند که ترکیبات گلیکوپروتئینی خاصی بنام موسین ) (Mucinرا تولید و ترشح
میکنند ،که میزان قند آن بسیار باال است .هنگامی که موسین از این سلولها آزاد میشود ،هیدراته شده و موکوس لزجی را
ایجاد میکند .یکی از سلولهای موکوسی بدن همان سلولهای جامی ) (Gobletاست ،که در روده ها و مجاری تنفسی وجود
دارد .همچنین در غدد بزاقی تحت فکی و زیرزبانی نیز سلولهای موکوسی فراوانی وجود دارد ،که ترشحات آنها موجب لزج
شدن بزاق می شود .به طور معمول ،سلولهای موکوسی هسته قاعدهای متراکم و پهنی دارند .این سلولهای حاوی مقداری
شبکه اندوپالسمیک خشن و تعدادی کمپلکس گلژی هستند ،که در ناحیه قاعدهای سلول و در اطراف هسته قرار میگیرند؛ اما
بخش عمده سیتوپالسمشان توسط گرانولهای ترشحی اشغال میشود (شکل .)4-24از آنجا که ذخایر گرانولهای ترشحی به
طور عمده شامل ترکیبات قندی است ،بخشی از آنها در هنگام آماده سازی بافتی شسته شده و حذف میشود و بخشی هم که
باقی می ماند نسبت به رنگ های هماتوکسیلین و ائوزین واکنش نمی دهد؛ بنابراین در این نوع رنگ آمیزی بخش عمده
سیتوپالسم این سلولها به صورت سفید و کفآلود دیده میشود .با این حال میتوان مقادیری از ترکیبات قندی که درگرانولها
باقی میمانند را با رنگ آمیزی اختصاصی پریودیک اسید شیف ) (PASرنگ آمیزینمود.
سلولهای برون ریز ترشح کننده چربی .چنین سلولهایی در غدد پستانی (برای تولید و ترشح چربی شیر) و غدد چربی
(سباسه) پوست (برای تولید و ترشح ترکیبات چربی ،که سطح پوست و موهای بدن را چرب می نماید) مشاهده میشوند .این
سلولها ترکیبات چربی را به صورت تریگلیسرید ساخته و تا زمان ترشح آنها را به صورت قطرکهای چربی در سیتوپالسم
خویش ذخیره میکنند .در رنگ آمیزی هماتوکسیلین و ائوزین ،سیتوپالسم سلولهای مترشحه چربی به خاطر دارا بودن
قطرکهای فراوان چربی رنگ پریده و کف آلود خواهد بود (شکل .)4-25
شکل .4-24تصاویر شماتیک ) (a, bو میکروسکوپ نوری ) (cاز سلولهای سروزی و موکوسی .همان طور که در شکل aمشاهده میشود،
نیمه تحتانی سلول های سروزی غنی از شبکه اندوپالسمیک خشن است که به همراه هسته موجب بازوفیل شدن آن می گردد .درحالی
که در نیمه فوقانی سلول مقدار فراوانی گرانول های ترشحی وجود دارد که موجب ائوزینوفیل شدن آن می شود .شکل bنیز یک سلول
جامی را نشان می دهد که هسته و تقریبا همه اندامک های آن در ناحیه قاعده ای سلول تجمع یافته و بخش عمده سیتوپالسم آن با
گرانول های ترشحی محتوی موسینوژن پر شده است .فلش ها مسیر ورود متابولیت ها به داخل سلول ،تولید ماده ترشحی ،بسته بندی
آن و ایجاد گرانولهای ترشحی و سرانجام ترشح آنها را نشان میدهند .در تصویر cنیز سلولهای رنگ پذیر سروزی ) (Sو سلولهای
سفید رنگ موکوسی ) (Mغده بزاقی نشان داده شده است .رنگ آمیزی هماتوکسیلین و ائورین.
شکل . 4-25تصویر میکروسکوپ نوری از غده سباسه پوست .در این نوع غده ،سلولهای حاشیهای ) (BCبا تکثیر خود سلولهای
جدیدی را ایجاد میکنند که در طی رشد و بلوغ خود به سمت مرکز غده پیش رفته و مقادیر زیادی چربی را نیز در سیتوپالسمشان ذخیره
میکنند (سلولهای .)MCسرانجام این سلولهای پر از چربی متالشی میشوند (سلولهای )DCو همه محتویات خود را به داخل مجرای
غده ) (Dتخلیه میکنند.
تقسیم بندی غدد برون ریز بر اساس نوع مجاری و شکل بخشهای ترشحی
غدد برون ریز را میتوان براساس نوع مجرای آن به غدد ساده ) (Simpleکه دارای یک مجرای منفرد هستند و غدد مرکب
) (Compoundکه دارای مجاری منشعب هستند ،تقسیم بندی نمود .در غدد ساده ،ممکن است چند بخش ترشحی به یک
مجرای منفرد متصل شوند که در این حالت آن را غده ساده منشعب ) (Simple Branchedمینامند .همچنین براساس
شکل بخشهای ترشحی ،میتوان غدد برون ریز را به غدد لولهای ) (Tubularو غدد آسینی ) (Acinarیا حبابچهای
) (Alveolarتقسیم بندی نمود .ضمن آنکه ،غدد لوله ای خود به دو دسته غدد مستقیم (مثل غدد روده بزرگ) و پیچ خورده
)( (Coiledمثل غدد عرق) تقسیم می شوند (شکل .) 4-27با توجه به تقسیم بندی های فوق ،در بدن انواعی از غدد مرکب
وجود دارند که آنها را به غدد مرکب لوله ای ) (Compound Tubular Glandمثل غدد برونر دوازدهه ،غدد مرکب آسینار
) (Compound Acinar Glandمثل غده پانکراس و غدد مرکب لوله ای-آسینی )(Compound Tubulo-Acinar
مثل غده بزاقی تحت فکی تقسیم بندی میکنند (شکل .)4-27
الزم به ذکر است که در برخی از غدد مرکب ،مانند غدد بزاقی تحت فکی ،هم بخشهای ترشحی سروزی (عمدتا بصورت آسینی)
و هم بخشهای ترشحی موکوسی (عمدتا بهصورت لولهای) وجود دارند ،که آنها را غدد مرکب سروزی-موکوسی نیز مینامند
(شکل .)4-28
شکل .4-26تقسیم بندی غدد براساس مکانیسم ترشحی .در شکلهای شماتیک انواع مکانیسم های ترشحی در غدد برون ریز نشان
داده شده است (a) .روش ترشح مروکراین در غده بزاقی (b) ،روش ترشح هولوکراین در غده سباسه و ) (Cروش ترشح آپوکراین برای
آزاد سازی چربی در غده پستانی.
شکل .4-27تصاویر شماتیک انواع غدد برون ریز ساده و مرکب .مجاری غدد به رنگ قهوه ای و بخش های ترشحی بنفش رنگ نشان
داده شده است .خصوصیات هر غده و مثالهای آنها نیز ذکر شده است.
شکل . 4-28تصویر شماتیک غده بزاقی به عنوان یک غده مرکب لوله ای-آسینی و سروزی-موکوسی .همانطور که در تصویر مشاهده
میشود ،این غده دارای آسینیهای سروزی ،لوله های موکوسی و همچنین مجاری منشعب است .عالوه بر آن در تصویر سلولهای
میواپیتلیال که همانند هشت پا اطراف بخشهای ترشحی و مجاری کوچک ابتدایی را احاطه کردهاند نیز مشاهده می شود .ساختار یک
سلول مجرایی (در باال) و یک سلول سروزی و یک سلول موکوسی (در پایین) نیز نشان داده شده است.
شکل .4-29شکل شماتیک مسیر انتقال مواد از عرض اپیتلیوم .همانطور که در شکلها مشاهده میشود ،مواد عبوری برای ورود به
درون بدن ) (aو خروج از بدن ) (bدر محل اتصاالت محکم ناگزیر وارد سلول پوششی (مسیر ترانس سیتوز) خواهند شد ،و سلولهای
پوششی بدین وسیله نوع مواد و میزان عبور آنها را کنترل مینمایند.
شکل .4-30تصاویر شماتیک ) (aو میکروسکوپ الکترونی گذاره ) (bاز یک سلول پوششی فعال در انتقال یونها .در شکل aهم روند
اندوسیتوز مواد و انتقال آنها به سیستم اندوزومی ،و هم روند جذب یون سدیم نشان داده شده است .در واقع ،یونهای سدیمی که از
طریق کانالهای اختصاصی موجود در غشای راسی وارد سیتوپالسم میشوند ،از طریق پمپهای یونی غشای قاعدهای-جانبی و با صرف
انرژی به بافت همبند زیرین منتقل می شوند .با این کار در بافت همبند زیرین فشار اسمزی ایجاد میشود و به دنبال آن آب نیز جذب
خواهد شد :MV .میکروویلی :M ،میتوکندری :C ،بافت همبند.
کاربرد پزشکی
از آنجا که اغلب سلولهای بافتهای پوششی بدن با سرعت باالیی تکثیر میشوند ،بروز برخی عوارض در روند کنترل تقسیم
آنها می تواند منجر به ایجاد سرطان شود .بنابراین ،ایجاد تومورهای خوش خیم و بدخیم سلول های اپیتلیالی نسبتا شایع
است .تومورهای بدخیم اپیتلیوم پوششی را کارسینوما ) ،(Carcinomaو تومورهای بدخیم اپیتلیوم غده ای را آدنوکارسینوما
) (Adenocarcinomaمینامند .آدنوکارسینوماها شایع ترین تومورهای بزرگساالن هستند .درحالی که در کودکان تا سن
حدود 10سالگی ،بیشتر تومورها از بافت های خون ساز منشاء میگیرند.
منابع:
-1مشر ،ال آنتونی .بافت شناسی پایه جانکوییرا .ترجمه غالمرضا حسن زاده و همکاران .تهران :ابن سینا.1398 ،
2. Gartner LP, Hiatt JL. Color Textbook of Histology, 4rd ed, Philadelphia (PA): Saunders
Publishers. 2014.
3. Ross MH, Pawlina W. Histology, A Text and Atlas, 7th ed, Baltimore (MD): LWW
Pulishers. 2015.