Professional Documents
Culture Documents
ادبیات سیاسیِ براندازان
ادبیات سیاسیِ براندازان
آ -ا 1 .............................................................................................
ب6 ................................................................................................
پ8 ................................................................................................
ت11 ..............................................................................................
ج 14 ..............................................................................................
چ 16 ..............................................................................................
ح 17 ..............................................................................................
خ 18 ..............................................................................................
د 20 ...............................................................................................
ر 22 ...............................................................................................
ز 24 ...............................................................................................
س 25 .............................................................................................
ش 27 .............................................................................................
ض 28 .............................................................................................
ط 29 ..............................................................................................
ع 30 ..............................................................................................
غ 32 ..............................................................................................
ف33 ..............................................................................................
ق 34 ..............................................................................................
ک 36 .............................................................................................
گ 40 .............................................................................................
ل 41 ..............................................................................................
م 43 ...............................................................................................
ن 48 ..............................................................................................
و 49 ...............................................................................................
ه 50 ...............................................................................................
یک توضیح
در زبان پارسی و بهویژه در فضای سیاسیِ ایران ،تاکنون فرهنگنامهای سیاسی و براندازانه که
مختص جنبشی سیاسی باشد وجود نداشته و ادبیات سیاسی ،بهدلیل سانسور و تحمیقِ
چندصدساله ،از این لحاظ همواره با فقدان روبهرو بوده است .اکنون با توجه به تأثیر سخنرانیهای
تند و تیز «علی عبدالرضایی» بر براندازان ،به ادبیات سیاسی تازهای رسیدهایم که افشاگر بالهت و
ریاکاری 1400ساله است و از این لحاظ توانستهایم به فرهنگنامهای براندازانه و بهشدّت رادیکال
ت 1400ساله و جنگ
دست یابیم؛ فرهنگنامهای که با نوک تیزِ واژگاناش میتوان به جنگ با باله ِ
با استعمار اسالمی پرداخت و آزادی را با خشمی تازنده فریاد زد« .ادبیات سیاسی براندازان» جلد
ی
دوم «فرهنگنامهی ایرانارشیستی» است که در سال 1398انتشار یافت .این فرهنگنامه حاو ِ
ی
تندترین و شعوریترین واژههای سیاسیای است که تاکنون در ادبیات پارسی بهوجود آمده و ط ِ
دوسال اخیر ،در مبارزاتِ نرم و شعارهای خیابانی و دیوارنویسیها ،توسطِ پارتیسانهای
ایرانارشیست و جوانانِ مبارز و براندازِ ایرانی ،بهکار گرفته شده و بازخورد بسیار باالیی در میان
ایرانیان داشته است« .علی عبدالرضایی» با نگاه و تفکری نو ،ادبیات تازهای به نام «ادبیات براندازی»
ی
ت زبان» را به جنگ با «زبانِ قدرت» سوق داده و ط ِ
را تولید و با استفاده از این ادبیات« ،قدر ِ
ی اسالم سیاسی و مالیان و جمهوری
دوسالِ اخیر ،ضربههای بسیار مهلکی به پیکرهی پوشال ِ
تروریستی اسالمی وارد کرده است .در این فرهنگنامه ،واژههای طرحشده توسط «موتا» به رنگ
قرمز نوشته شده و معنای هر واژه در زیر آن قرار گرفته است .این فرهنگنامه چندماه یکبار با
واژههای نو ،تازهتر خواهد شد.
ادبیات سیاسیِ براندازان
أ
آ-ا
آپان
ی ماه آبان .تازیهای اسالمیست 1400 ،سال پیش با کشتار و غارت و تجاوز وارد ایران
نام حقیق ِ
شدند و یکی از ضربههای بسیار فجیعی که به ایران وارد کردند ،آتشزدن کتابخانهها و نابودی
آثار باستانی چندهزارساله و همچنین نابودی فرهنگ و زبان ایران بود .برای آنکه در ایران انسان
رعایت شود ،ناگزیریم که بودوباش ایرانی و زبان پارسی را از سانسور و تحقیر نجات دهیم که این
مهم تنها با دستیابی به واژههای حقیقی پارسی ممکن خواهد بود.
آپانگان
قیام آپان .1398
آپانگران یا آپانیستها
پارتیسانهایی که قیام بزرگ و سراسری آپانگان را رقم زدند و بیش از 160بانک غارتگر را در
سرتاسر ایران به آتش کشیدند و پیروزیِ بزرگ آپان را به دست دادند.
آرتش ایرانارشیست
ارتش ایرانارشیست.
آرتیش
ارتش.
ادبیات سیاسیِ براندازان
آخوندیسم
گرایشی سیاسی با محوریت اندیشههای ارتجاعی مالیان شیعی.
1
آهنگر رومی
نام آهنگریست در قریش که مغازهی آهنگری او ،پاتوق محمد (پیامبر مسلمانان) در نوجوانی بوده
است« .موتا» معتقد است که او یک سردار رومی بوده ،که رومیان به او مأموریت داده بودند تا روی
محمد کار کند .پس از آنکه محمد از مکه به مدینه حرکت میکند ،این آهنگر تغییر چهره میدهد
(ریش بلند میگذارد) و در هیئت «سلمان فارسی» در مدینه کار خود را با محمد آغاز میکند .در
واقع ،سلمان فارسی و آهنگر رومی یک نفرند و هر دو سرداری رومی هستند که از روم فرستاده
شدهاند و نقش آموزشدهندهی محمد را بر عهده دارند« .بالل» (حافظ انجیل) و آهنگر رومی نقش
شایانی در آموزش محمد داشتند.
آیدوال ،آلتوال
نامیدهای برای «آیتاهلل».
اپوش
اهریمن خشکسالیست که جز سیاهی و خشکسالی و ظلمت به بار نمیآورد و این رهآور ِد اسال ِم
ی 1400سال گذشته در ایران به اجرا میگذارد .در
کثیف بوده؛ اسالمی که کثافتِ خود را ط ِ
سیزدهمِ فروردین «آرش» علی ِه «اپوش» و نشانههای او به کمان مینشیند .سیزده ِم فروردین
«اهورروز» و «تیشترروز» است ،در «تیشتریه» ما باید «تیرروز» را به اجرا بگذاریم .در این روز علی ِه
مالتاریا به تیر مینشینیم؛ آرش به تیر مینشیند و چشم مالتاریا را هدف قرار میدهد .باید در این
روز به تما ِم نشانههای اپوش حملهور شوید و از ایران به ایران پیش برویم؛ در واقع ،ما مدام باید به
ی ما باید بهسوی ایران باشد؛ ما جز ایران ،هدف و مقصدی نداریم
ایران پیش برویم و نهایتِ پیشرو ِ
و اول و آخ ِر ما ایران است .در «اورمزدروز» ایران را داشتهایم و در «تیرروز» نیز ایران را خواهیم
داشت .پیشنهاد میکنم که در سیزدهمینروز از فروردین (تشترروز) تیر را آماده کنید .اگر در
ت انسان و
ل عشق ،پیروزی ،انسان ،رعای ِ
سیزدهم ،تیر را بهدرستی به هدف بزنید ،سال ،1399سا ِ
ادبیات سیاسیِ براندازان
پاکسازیِ جبههی براندازی در ایران خواهد بود .اگر اسالمیستها سیزده را بهدر میکنند ،ما سیزده
را با نبرد علی ِه اپوش و حمله به او و مریدانِ او (پاسداران ،مالها ،گهمسلمانات ،تمام کسانیکه
2
1400سال به ما رنج رساندهاند) به اوج میرسانیم .جبههی براندازی باید از شرِّ اپوش و ضایعات او
پاک شود.
ارتشِ خفیه
ارتشِ پنهان ،ارتشی که بدون آنکه دیده شود علیه مالپاسداران عملیات (دیوارنویسی ،آتشزدن
پایگاههای بسیج و سپاه و فروشگاهها و بانکهای غارتگر حکومتی) میکند.
احمقینژاد
نامیدهای برای «محمود احمدینژاد».
ابرقدرتِ دوم
نامیدهای برای «مردم» و قدرت شکستناپذیر آنان.
انیرانی
غیرایرانی ،ضدِّایرانی.
اکت خیابانی
عملیاتهای خیابانیِ پارتیسانها.
اسالمشاهی
اسالم بهمثابهی سیستمی سلطنتی که قدرت از شاه به فرزندانش میرسد.
ادارات رفراندوم
اداراتی که در ساختار سیاسی پیشنهادی حزب براندازان ،جهت استقرار در تمام شهرها در نظر
گرفته شده و بهطور مستقیم توسط مردم اداره خواهند شد .این ادارات بر فعّالیتِ مسئوالن ساختار
سیاسی آینده نظارتِ مستقیم خواهند داشت و هر ششماه یکبار با برپاییِ رفراندوم سراسری،
ادبیات سیاسیِ براندازان
3
استعمار کشورهای قدرتمندی چون روسیه و آمریکاست .استعمار اسالمی ،از لحاظ عقیدتی و
عقالنی سبب تحقیر و تحمیق فرد از درون میشود؛ ذهن شخص را از بالهت و خرافه آکنده میکند؛
او را از درون تهی و هو ّیتِ زبانی و انسانیاش را سلب میکند و بیآنکه بفهمد ،از وی یک موّالی
(غالم ،برده) میسازد .انواع نامهایی چون «غالمحسین» و «غالمحسن» که در کوچهها و خیابانها
پاشیده شده ،نشان از همین استعمار هزاروچهارصدساله دارند که متأسفانه تاریخ و تمدن و فرهنگِ
ایرانی را به نابودی کشانده است.
اسهالطالبان
نامیدهای برای «اصالحطلبان».
انتصابات
ریشه در «نصب؛ قراردادن» دارد؛ کسی را در جایگاهی گذاردن« .موتا» ،باوری به رأی و حضور در
انتخابات ندارد و معتقد است کلماتی مانند «انتخابات» و «رأیگیری» تنها جهت تزئین «انتصابات»
بهکار برده میشوند؛ چون در جمهوری اسالمی ،مردم (رأیدهندگان) از کوچکترین ارزشی
برخوردار نیستند و در تاریخ 41سالهی جمهوری اسالمی مدام نتایج انتخابات را رأیشماران رقم
زدهاند ،نه رأیدهندگان.
اماممکان
نامیدهای برای امام هشتم شیعیان و کنایهای به تبدیلشدنِ مشهد به پاتایای جهانِ اسالم و پایگاهی
جهت شهوترانی توریستهای عرب.
استمرارطالبان
نامیدهای برای اصالحطلبان و هر شخص یا گروهی که خواهان استمرار وضعیت فعلی ایران و احیای
ادبیات سیاسیِ براندازان
4
ایرانارشیسم
گرایشی سیاسیست که بر پنج اصل «لیبرتریانیسم» ،ا«کوسوسیالیسم»« ،نوکمونالیسم»،
«اکوآنارشیسم» و «خرد باستانی» استوار است .تئوریسین و نظریهپردازِ این نحلهی سیاسی «علی
عبدالرضایی (موتا)» ،شاعر ،نویسنده ،نظریهپرداز و سیاستمدار ایرانی است.
ایرانبان
محافظِ ایران.
ایران عنترآشغال
نامیدهای برای شبکهی تلویزیونی «ایران اینترنشنال».
ایران ،گورستان زبالهی اتمی
نامیدهای برای ایران ،بهعنوان محلی برای دفن زبالههای اتمیِ روسیه؛ روسیه زبالههای اتمی خود
را در ایران دفن میکند و ایران را به نابودی مطلق کشانده است.
اینطلب
ب بادی و بیپرنسیب.
کیرطلب؛ حز ِ
اورمزدروز
اولینروزِ هر ماه ،روز شعف و نعمت و بارآوری.
ادبیات سیاسیِ براندازان
5
ب
بالماسکیزاسیون
مجموعهاقدامات نمایشیای که سیاستبازانِ ریاکار ایرانی ،برای پیشبرد اهدافی که در پشت پرده
دارند ،به نمایش میگذارند.
بعثیجی
بسیجی ،مزدور
براندازم
اصطالحی که براندازان برای جداکردن مسیر خود از انواع اپوزیسیونها و جایگزینهای جمهوری
اسالمی ،برای خود برگزیدهاند.
براندازی
فروپاشیِ جمهوری اسالمی و پایان اسالم و کوتاهکردن دستِ استعمار از ایران.
براندازنما
مزدوری که در لباس یک برانداز ظاهر میشود.
بالهتشاهی
پادشاهی و حکمرانیِ بالهت.
ادبیات سیاسیِ براندازان
بسیجیِ کراواتی
مزدورهای صادراتیِ جمهوری اسالمی که در لباس اپوزیسیون ،اهداف و گفتمان حکومت را پیش
میبرند.
6
بسیجاکِش
نامیدهای برای بسیجیها یا همان جاکشان حکومت جمهوری اسالمی.
بنردری
پارهکردن یا بهآتشکشیدن بنرهای حکومتی.
بگادران
کنایهای از واژهی «برادر» که بسیجیها و پاسدارها به بسیاری از آن استفاده کرده و این واژه را به
لجن کشیدهاند؛ برادران بهگارفته.
بِشاش به سنّت
سنّت را دور بریز.
بیبیسکینه
نامیدهای برای «شبکهی انیرانی BBCپارسی».
ادبیات سیاسیِ براندازان
7
پ
پارتیجان
از درجات بسیار معتبر در حزب ایرانارشیست ،به مبارزی گفته میشود که از بسیاری جهات مورد
آزمودن قرار گرفته و مورد اعتماد است.
پارتیسان
به سان یک «پارتی»؛ جنگجویی که از روشهای جنگی «پارتیان» الگو میگیرد.
پارتیزن
زنان پارتیسان؛ جنگجو.
پاد
نگهبان.
پادشاه
نگهبان شهر.
پاسدارفوبیا
انزجارداشتن از پاسدارها.
پاسدارگایی
ادبیات سیاسیِ براندازان
8
پاسدارشاه
در ایران ،پاسدارها در رأس قدرت قرار دارند و کشور توسط آنها اداره میشود و بهمثابهی شاه بر
ایران حکومت میکنند ،بههمین دلیل «موتا» چنین نامی را بر آنها نهاده است.
پاسدارشاهی
حکومتی که در آن پاسدارها نقش شاه را دارند ،درست مانند حکومت جمهوری تروریستی
مصباحیان (جمهوری اسالمی).
پانمزدوریسم
فعّالیتِ برخی از گروههای خائن ،با عناوینی چون پانترک ،پانکرد و ...که در خدمت جمهوری
اسالمی و برخی دیگر از کشورهای همسایه هستند (کشورهایی که علیه ایران فعّالیت میکنند).
پرجام
نامیدهای برای «برجام».
پردیسی
نام واقعی فردوسی ،بهشتی.
پتروسِ رژیم
نامیدهای برای «سیّدمحمّد خاتمی».
پورنوپلیتیک
ض سیاسی که در آن از بدنِ برهنه بهعنوان پیامرسان استفاده میشود؛ در این
کمپینی برای اعترا ِ
کمپین براندازان روی بدن برهنهی خود شعارهای رادیکالی چون «مرگ بر جمهوری اسالمی»،
«مرگ بر خامنهای»« ،زندانی سیاسی آزاد باید گردد» و ...نوشتند و تصاویر و ویدیوهای این جنبش
ادبیات سیاسیِ براندازان
9
پیروپاتالیسم
ی ایران
نامیدهای برای سیاستبازان ریاکار سنّتی ،سالخوردگانِ منفعل و محافظهکار در فضای سیاس ِ
که جز بالهت هیچچیز جهت ارائه ندارند.
ادبیات سیاسیِ براندازان
10
ت
تازیسم
«تازی» نامیدهایست که ما با آن اسالمیستها را صدا میزنیم؛ اسالمیستها یعنی کسانی که شغل
آنها مسلمانیست ،یعنی ایدئولوژیستهای مسلمان؛ مسلمانهایی که ایدئولوژیک رفتار میکنند؛
ن خود یک میکرودیکتاتور دارند و هر کسی را که مثل آنها فکر
یعنی دیکتاتورهایی که در ذه ِ
نکند ،گردن میزنند .در واقع« ،تازیسم» میتواند به «نازیسم» هم ربط داشته باشد ،یعنی بهنحوی
نژادپرست هم به حساب میآیند؛ اگر نازیها «نژاد آریایی» را عمده میکنند ،اینها تنها روایت
محمّد را حقیقت میپندارند ،یعنی معتقدند «هر که در خط اسالم است با ماست و آنکه نیست،
باید گردن زده شود».
تایلند جهان اسالم
نامیدهای برای شهر مشهد و کنایهای از سکس فراوان و ارزان برای زائرین حرم رضا؛ مالپاسداران
مشهد را به مرکزی برای سکس ارزان قیمت بدل کردهاند ،بهگونهای که یکی از دالیل اصلی ورود
توریستها به ایران ،سفر به مشهد برای سکس با زنان و دختران ایرانیست.
تظاهرات خطّی
برای اینکه نیروی سرکوبگر در محلِ شروع تظاهرات کمین نکند؛ بهجای آنکه محلِ شروع تظاهرات
ادبیات سیاسیِ براندازان
را در یک نقطۀ مشخص (میدان و یا مکانی خاص) قرار دهیم ،طول یک خیابان را محلِ شروعِ
ن دو میدان
تظاهرات انتخاب میکنیم و پیش از شروع ،مردم بهطور گسترده در یک خیابان ،بی ِ
رفتوآمد میکنند و این حرکت تا وقتی ادامه خواهد داشت که بنا به تشخیص «شورای هماهنگی
11
تظاهرات» ،در جایی بحران و شلوغی ایجاد کنند و شعار دهند تا بقیه که در اطرافشان هستند،
بهسرعت به آنها بپیوندند.
تظاهرات هدفمند
اشاره به تظاهراتی دارای برنامه و اهدافی مشخص ،با پایینترین تلفات و هزینه و دارای باالترین
بهرهی سیاسی و اجتماعی.
تلویزیونهای بروندرزی
تلویزیونهای مزدور پارسیزبان برونمرزی (خارجی).
تلویزیونهای دروندرزی
تلویزیونهای مزدور درونمرزی (داخلی).
تکتاخت
تاکتیک ،استراتژی.
تحولطالبان
جریان تازهی اصالحطلبانی که به دروغ ادعای براندازی دارند.
توهّمِ ترس
طی 41سال گذشته ،جمهوری اسالمی با رسانههای داخلی و خارجی خود موفق به تزریق توهّمِ
ترس به بدنهی جامعه شده طوریکه بخشی از مردم ایران (بیشتر طبقهی متوسط) بهندرت در
تظاهرات خشممحور و براندازانه شرکت میکنند.
تیول فمنیستی
آن دسته از فاطیکماندوها و زنان استمرارطالبی که با توجه به امکاناتِ حکومتی از شهرت و قدرت
ادبیات سیاسیِ براندازان
رسانهای برخوردار شدهاند و زنانِ ساده را جذب کرده و از ش ّدت خواستهای سیاسی و
ت صرفن مدنی میکاهند ،مانند
برابریطلبانهی آنها تحت عناوینی چون «آزادیِ یواشکی» یا فعّالی ِ
«معصومه قمی»« ،شادی صدر» و. ...
12
تیرروز (در زبان پهلوی تِشترروز)
«تیرروز» سیزدهمِ هر ماه است .در این روز «آرش» تیر خود را از کمان پرتاب میکند .همانگونه
ل
که زیبایی و باران و بارآوری را صدا میزنیم و با طبیعت همپیمان میشویم ،باید با اپوش (غو ِ
خشک سالی) هم بجنگیم؛ اپوش همان اهریمن است .مالتاریا نمایهای از اپوش است که طیِ
ت ایران را خشکانده و گنجینههای ایران را غارت کرده
ل اخیر تمام زیبایی و چشمههای نعم ِ
41سا ِ
است.
ادبیات سیاسیِ براندازان
13
ج
تحریم تمام فروشگاههای حکومتی ،فروشگاههایی چون افق کوروش ،جانبو ،رفاه و. ...
جماعت شالهکوس
جماعت مخنث ،لمپنزاده ،کثیف ،مزدور.
14
جمهوری مصباحی
«موتا» بر این باورند که در جمهوری اسالمی ،یکی از مالهایی که در ذات خود ضدّایران و
ضدّایرانیست و این کینه و دشمنی را در همهجا آشکارا بیان کرده ،مالمصباح یزدی است ،بههمین
دلیل ،برای تخریب نام جمهوری اسالمی ،نامیدهی «جمهوری مصباحی» را بر آنان نهاده است.
ادبیات سیاسیِ براندازان
15
چ
چپِ ملّی
ع ملّی دارند،
چپهای ایرانارشیست که برخالف چپهای سنّتی ایرانی ،توج ِه ویژهای به مناف ِ
همچنین نام کتابی سیاسی و تئوریک از «علی عبدالرضایی» است که در سال 1399توسط
«انتشارات حزب براندازان» منتشر شد.
چپِ اسقاطی
نامیدهای برای چپهایی چون «حزب توده» و «فداییان اکثریت».
چپِ توریستی
چپنماها یا کسانیکه تظاهر به «چپبودن» میکنند و «چپ» تنها پزشان است.
چپِ شعوری
پ آگاه و روشنگر و پیشرو.
چ ِ
چهاردهمسموم
همان چهارده معصوم و البته نامیدهای برای چهارده امضاکنندهی «درخواست استعفای سیّدعلی
خامنهای».
چلبیزاسیون
ادبیات سیاسیِ براندازان
16
ح
حرامجامگان
سیاهپوشان حسینی.
حضرت پدوفیلی
نامیدهای برای محمد (پیامبر مسلمانان) ،که با عایشهی 9ساله (کودک) ازدواج کرد.
حجتدول اسالم
معادلی برای «حجتاالسالم».
حسین فیکِ سیاوش
اشارهای به مراسم «سیاووشان» یا «مرگ سیاوش» که برگزاری آن با فتوای محقّق کرکی در زمان
صفویه ممنوع شد و جای خودش را به عزاداری عاشورا بخشید و بعد از آن تمام ویژگیهای
اسطورهی ایرانی «سیاووش» را به «حسینبنعلی» (قاتل زنان ایرانی در نبرد گرگان) نسبت دادند.
حکومت مالشاهی
حکومتی که در آن «سلطنت» و «تئوکراسی» با هم ادغام شده باشند.
حکومت زامبیستی
اشارهای به حکومت مالیان در ایران که مانند زامبیها ،آیینی اهریمنی را از 1400سال پیش ،به
ادبیات سیاسیِ براندازان
17
خ
خایهمنی
خایهی من هستی؛ نامیدهای برای تحقیر «سیّدعلی خامنهای».
خایمنی سردارکش
نامیدهای برای «علی خامنهای» که به محض قدرتگرفتنِ سرداران سپاه ،دستور قتل آنها را صادر
میکند.
خشممحور
بر مبنای خشم؛ مبارزهی خشممحور.
خشم زرد
اشاره به عملیات خشممحور جلیقهزردهای فرانسه.
خبرگزاری العقبیه
خبرگزاری العربیه که چندین بار علیه موتا لجنپراکنی کرد و حتی یکبار در نهایتِ وقاحت،
مصاحبهای جعلی را بهنام «گفتوگو با علی عبدالرضایی» منتشر کرد.
خرابکارم
نام دیگر پارتیسانهای ایرانارشیست ،دیکانستراکتیویستهای خیابانیست که مدام به
ادبیات سیاسیِ براندازان
ساختارشکنی علیه جمهوری اسالمی میپردازند .از این لحاظ برخالف دیگر احزابِ ایرانی،
ایرانارشیستها از اینکه «خرابکار» خوانده شوند ،نهتنها هیچ شکایتی ندارند ،بلکه به آن افتخار
میکنند.
18
خزرپر
نامیدهای برای قرارداد ننگین جمهوری اسالمی که طیِ آن ،دریای خزر (کاسپیان) را به روسیه و
دیگر همسایگان شمالی ایران ،واگذار کرد.
ادبیات سیاسیِ براندازان
19
د
دائواپرستی
زرتشتیان از آن بهعنوان «دیوپرستی» یاد کردند« .موتا» معتقد است که «دائواپرستی» دورهی
پیش از «مِهرپرستی» است که در ایران باستان باب بوده« .دیو» بر خالف تحریف زرتشتیها
بهمعنای «خدا» بوده است .ترکیب دو واژهی «دی» و «یو» بهمعنای روشنبینی اپدی بوده است،
ازاینجهت «دییو» را از خدایان مصلح و نجاتبخش میدانستهاند نه اهریمنصفت.
دویچه صادق وله
نامیدهای برای «خبرگزاری دویچه وله» آلمان که در حمایت از مزدور «صادق زیباکالم» ،جایزهی
آزادی بیان را به وی اهدا کرد.
دییو؛ دیو
« :DIUدی» به معنای درخشش و «یو» نیز جاودان معنا میدهد .از نظر موتا« ،دیو» نه تنها
بهمعنای غول و هیوال نیست بلکه حکایت از اندیشهی برتر گیالنیان نسبت به تازیان دارد که تا
قرنها اجازه ندادند اسالم وارد گیالن شود .در واقع« ،دییو» بهمعنای روشنبینی و درخشش تفکر
و قدرتِ جاویدان است .گرچه دیوها از زمره بازماندگان «گیلگمش» (در زبانِ گیلکی به تنومندی
و قدرت گاومیش) محسوب میشوند و از لحاظِ ظاهری غولپیکر بودهاند ،ولی قدرتِ اصلیشان
ادبیات سیاسیِ براندازان
بهخاطر بینش و شعورِ باالیشان بوده است .متأسفانه همانطوری که نام اسطورههای بزرگی چون
«دیوس» و »موتا» پس از هجوم تازیان به ناسزا بدل شد« ،دییو» نیز رفتهرفته «دیو» خوانده شد
و معنای چیپ «غول» گرفت.
20
دیگان
یکی از جشنهای باستانی ایرانیان که در دی هر سال برگزار میشود و تازیها با حمله به ایران آن
را نابود کردهاند؛ «موتا» با احضار این نامها ،قصد زندهکردن بودوباش ائیراییِ ایران را دارد که با
احیای دوبارهی این آیینها ،ایران دوباره به شکوه خود باز خواهد گشت و تمام تازیهای اسالمیست
در جنگ «احیای فرهنگ ایرانی» شکست خواهند خورد.
دیوارتکانی
عملیات پاکسازیِ دیوارها از نشانههای جمهوری اسالمی.
دیوس
ش جاودان برخوردار
از «دیوساالر» میآید ،یکی از اسطورهها و فرماندهان بزرگ پارسی که از درخش ِ
بود و تازیان از عظمت و شهرتِ او آنقدر وحشت داشتند که از آن بهجای ناسزا استفاده کردند و
رفتهرفته به ناسزایی مصطلح بدل شد .اساسن به این دلیل است که موتا از اسامی امامان تازیان
جای فحش استفاده میکند ،مانند «مرتیکۀ حسن» که معنای ابنهای میدهد ،یا «حسین» که به
معنای بچّهخوشگل است.
ادبیات سیاسیِ براندازان
21
ر
رادیوفردادادادی
نامیدهای برای «خبرگزاری رادیو فردا».
رتو
واژهای اوستاییست ،بهمعنای معلّم ،لخت ،شجاع ،دالور.
رتو موتا
«موتا» آموزگار حقیقت ،آموزگار لخت.
رکیکپارتی
کمپینی عیّاشانه که در آن براندازان مزدورانِ حکومت را با نوک تیز واژگانِ خود هدف میگیرند.
رهخر
نامیدهای برای رهبر کثیفیها (سیّدعلی خامنهای).
رمهپروری
کنایهای به پروژهی نادانسازیِ مردم توسط مدیاهای حکومتی و براندازنما.
رزا یقلوی ،رزا پهلوی ،رضا یقلوی
نامیدههایی برای «رضا پهلوی» که در چندسال گذشته مدام سیاستهای جمهوری جاعش اسالمی
ادبیات سیاسیِ براندازان
22
روسپی
روسی.
روسپیه
نامیدهای برای روسیه ،سرزمین روسپیها.
روز آرشیستها
سیزدهمِ هر ماه؛ روزی که «آرش» تیرش را از کمان رها میکند!
ریالپشم
بیاعتبارشدن پول ایران.
...رو کی می؟!
کنایهای از بیارزشبودنِ کسی یا چیزی؛ بهطورمثال« ،مال رو کی میگاد؟!».
ادبیات سیاسیِ براندازان
23
ز
زامبی
مال و مرتجع و هر آنکه بخواهد عقاید منحطِ هزاران سال قبل را اکنون احیا کند.
زینبکار
زناکار؛ این واژه ،نگاهی حقیقی به زینبِ گهمسلمانات دارد و او را بهمثابهی یک روسپی نگاه میکند.
زینبِ کمرباریک
نامیدهای برای زینب ،دختر علی قاتل ایرانیان.
ادبیات سیاسیِ براندازان
24
س
سارازنانِ پارتیسان
نامیدهای برای شیرزنان برانداز با الهام از نام «سارای» ،قهرمان غایب قیام فرودستان (قیام دی
.)1396
ساندویچ کوکتل
نامیدهای برای «کوکتل مولوتف».
سازمان مشاهدان جلق
نامیدهای برای «سازمان مجاهدین خلق».
سپاه قزاق پاسداران
اشاره به سپاه پاسداران که تحت فرمان روسیه ،اعمال قدرت میکند.
سپاه موالی
نامیدهای برای سپاه تروریستی پاسداران که بردگان روسیه هستند؛ سپاه بردگان.
سپاه پارسخواران
نامیدهای برای «سپاه پاسداران» که مدام از خون ایرانیان تغذیه میکند.
سلبریدی
ادبیات سیاسیِ براندازان
25
سردار سهپا الی پاست
کنایه از کیر و خایه ،گزارهای برای تخریب سردارانِ سپاه پاسداران.
سطلعنطلب
سلطنتطلب.
سگهای ذهنی ،سقتاالسالم ،سگتاالسالم
موالیزادگان سگتاالسالم میشوند؛ سیّدات ،مادرسیّدها.
سیزده
ی ایرانیان است.
روزِ قدرت و زیبای ِ
سیّدیده
کنایه از کسی که موردتجاوز قرار گرفته است.
سیّدعنی خایمنی
سیّدعلی خامنهای.
سیّدعلی اهریمنی
سیّدعلی خامنهای ،که بهمثابهی یک اهریمن عمل میکند.
سیّداالغ پیغمبر
سیّدِ اوالدِ پیغمبر.
ادبیات سیاسیِ براندازان
26
ش
شاه
شهر.
شاشعنشاش
نامیدهای برای شاهنشاه.
شاش
نامیدهای برای شاه.
شرّلوژی
نام کتابی سیاسی و تئوریک و رادیکال از «علی عبدالرضایی» تئوریسین حزب براندازان و حزب
ایرانارشیست.
شاشزاده
نامیدهای برای آنان که خود را ازکونفیلافتاده میپندارند ،نام دیگر شاهزاده یا موّالیِ استمرارطالب
«مصطفا تاجزاده».
شاش قایم سلیمانی
حاج قاسم سلیمانی.
ادبیات سیاسیِ براندازان
شیهه
شیعه.
27
ض
ضربنزورا
زور زورکی ،بهگونهای که نیروی مقابل از حرکت و مقاومت باز ایستد.
ادبیات سیاسیِ براندازان
28
ط
طرفدارطلبی
میل به کسب طرفدار ،بدون توجه به کیفیت و سطح شعور و آگاهیِ آنها.
ادبیات سیاسیِ براندازان
29
ع
عن چی گِه؟!
در زبان گیلکی یعنی «او دیگر چه میگوید!» ،کنایه از شخصی که مهمل میبافد.
عنی جوانمرگی
نامیدهای برای بازجوخبرنگار مزدور «علی جوانمردی» که فجیعترین ضربهها را به جنبش براندازی
و به ایران وارد کرده است.
عنتخابات
انتخاباتی که منجر به انتصاب عنها میشود.
عنقالب اسالمی
انقالب اسالمی.
عمام
امام ،عمهگاییده.
عملیات ساعتِ سیاه
نام یکی از عملیاتهای ایرانارشیستها که در آن ،در یک شب و در ساعتی مشخص (،)21:00
1500زبالهدانی که روی آن نوشته شده بود «بیت رهبری» ،توسط پارتیسانها در 1500نقطهی
ادبیات سیاسیِ براندازان
30
عملیات غلطخوانی
عملیاتی که در آن پارتیسانها با ایجاد تغییر در شعارهای حکومتی در سطح شهرها ،معنای تازه
و براندازانهای را به دست میدهند.
عملیات سپیدخوانی
عملیاتی که در آن پارتیسانها به حذف نشانههای حکومتی از سطح شهرها میپردازند.
ادبیات سیاسیِ براندازان
31
غ
غدیریدم
ریدن به «عید غدیر خم» و ریدن آنها که میگویند« :غدیریام!».
غدیرِ مادرسیّدا
نامیدهای برای عید غدیر؛ عید مادرجندگان.
ادبیات سیاسیِ براندازان
32
ف
فاحشهسادات
زنان فاحشهای که در لباس مجری و خبرنگار و فعّال اجتماعی برای جمهوری اسالمی مزدوری
میکنند و نام اغلب آنها ،پسوندِ «سادات» دارد ،مانند فاطمهسادات ،معصومهسادات ،مریمسادات،
رقیهسادات و. ...
فرشِ گِرد
نامیدهای برای شبکهی «فرشگرد» که در آن جمعی از حزباللهیها و تحکیموحدتیها را دور هم
گرد آوردهاند و در لباس براندازان مدام سنگ «رضا پهلوی» را به سینه میزنند.
فرادست
نامیدهای برای اهالی سرمایه و قشری از جامعه که به قدرت حاکم متصل هستند.
فرودستان
طبقهی پایین اما بهستوهآمده و آگاه در جامعهی سرمایهداری؛ کسانیکه «میخواهند ،اما
نمیشود».
ادبیات سیاسیِ براندازان
33
ق
قاطر سلیمانی
نامیدهای برای «قاسم سلیمانی».
قرارداد ترکمنچاینا -ترکمنچاینیز
نامیدهای برای «قرارداد ننگین 25ساله با چین» ،که مانند «قرارداد ترکمنچای» است و غارت و
نابودی ایران را در پی دارد.
قهرمانان غایب
نامیدهای برای جانباختگان جنبش براندازی در دی 1396و آپان .1398
قمبلیزیشن
پروسهی باجدادنهای متوالیِ جمهوری اسالمی به قدرتهای دنیا برای بقای بیشتر.
قمبلعلی خایمنی
نامیدهای برای «سیّدعلی خامنهای» ،پس از نرمشهای قهرمانانه و قمبلکردنهای پیدرپی در
برابر قدرتهای دنیا.
قیام شیهه
نامیدهای در پاسخ به مزدورانی چون علی جوانمردی که سعی داشتند قیام مبارزان برانداز عراقی
ادبیات سیاسیِ براندازان
(قیام مهر و آبان و آذر )1398را صرفن به شیعیان عراق ربط دهند.
34
قیام فرودستان
قیام مردم ایران در دی 1396که با شعار «اصالحطلب ،اصولگرا ،دیگه تمومه ماجرا!» ،حکومت
جمهوری اسالمی را از مشروعیت انداختند.
قیام آبان
قیام مردم ایران پس از افزایش قیمت بنزین در آبان 1398که ناگهان از 1000تومان به 3000تومان
افزایش یافت و در آن هزاران تن از جوانان ایران توسط امّت تازی به خاک و خون کشیده شدند.
ادبیات سیاسیِ براندازان
35
ک
کادوسیه
نبرد خونین «قادسیّه».
کارگران فوالدی
استعارهای از کارگران فوالد خوزستان.
کارناوال محرم
نامیدهای برای مراسم عزاداری محرم که مانند کارناوال است و جوانان برای تفریح و سکس با
معشوقهی خود در آن شرکت میکنند.
کارناوالهای انتخاباتی
استعارهای از هفتههای پیش از انتخابات در ایران که خیابانها را کارناوالی از تبلیغات فرا میگیرد
و همچنین نام یکی از کتابهای تئوریک و سیاسیِ «علی عبدالرضایی» که در آن به حربههای
انتخاباتیِ جمهوری اسالمی پرداخته است.
کمپین هشدار
ن حزب ،عالمتی قرمز (ضربدر) را روی
ی آن ،فعّاال ِ
نام یکی از جنبشهای حزب ایرانارشیست که ط ِ
دیوار خانهی مزدورانِ جمهوری اسالمی گذاشته و به خانهی آنان نامه میفرستادند که «این آخرین
ادبیات سیاسیِ براندازان
هشدار است! اگر چنانچه در تظاهرات دوباره مردم را سرکوب کنید ،با شما برخورد بسیار سختی
خواهد شد».
36
کمپین سوپرسنکشن
کمپین تحریم تمام فروشگاههای حکومتی در داخل ایران.
کمپین رفیق فابریک
کمپینی که در آن ،هر شخص شناسنامهی خود را با شناسنامهی دوست صمیمیِ خود تعویض
میکند؛ بهطوریکه هیچکدام نتوانند در انتخابات و رأیگیریهای جمهوری اسالمی شرکت کنند
و با چنین عملی ،یا با نگهداشتن شناسنامهی دوست خود ،دوستان خود را به عدم شرکت در
انتصابات دعوت میکنند.
کثیفی
مال و پاسدار و بسیجی و تمام اسالمیستهای انیرانی.
العقبیه
نامیدهای برای خبرگزاری دروغپرداز «العربیه».
کمپینِ جان
کمپینی بر پایهی گرایشهای اکوسوسیالیستی در راستای احیای طبیعت.
کرکیتوله
نامیدهای برای مالیان که بهطور نمادین از زمره شاگردان و پیروان و نوادگان «محقّق کرکی»
محسوب میشوند.
کمدی سیاسی
تکرار مداوم اشتباهی خندهدار در عرصهی سیاست ،مانند انقالبهای پیدرپیِ مرد ِم ایران در طول
110سالِ گذشته که همواره منجر به برپایی یک دیکتاتوری تازه شده است.
ادبیات سیاسیِ براندازان
کموسلمان
کمونیستهای مسلمان یا مزدورانی که تحت آموزههای «حزب توده» ،همواره مدافع منافع روسیه
در ایران محسوب میشوند.
37
کلهسر
پارتیسانهایی که از اندیشهی خود بهمثابهی کالهخود جنگی استفاده میکنند؛ کسانیکه مبارزهای
شعوری علیه بالهت به راه انداختهاند.
کوکتلپارتی
عیّاشی با «کوکتل مولوتف»؛ آتشزدن پایگاهها بسیج و خودروهای سرکوبگر با کوکتل مولوتف.
کونتیوی
نامیدهای برای «تلویزیون انیرانی منوتو».
کوروشیسم
جنبشی برای پاسداشت دستاوردهای «کوروش بزرگ».
کونبال
کربال.
کیرحسین کوسوی
میرحسین موسوی.
کیرمال تبریزی
«کمال تبریزی» ،کارگردان مزدور صداوسیمای جاعش و کسیکه سریال کثیف «شهریار» را ساخت
و به تحریف شعر و زندگیِ «ایرجمیرزا» ،شاعر بزرگ ایران پرداخت.
کلبال ،کلبعلی
سگِ اهلل ،سگِ علی
کیرروبی
ادبیات سیاسیِ براندازان
کروبی.
کیرحسین کوسوی
میرحسین موسوی.
38
39
ادبیات سیاسیِ براندازان
کسآنجلس
لسآنجلس.
گ
40
ل
لیبرتنانگی
نام جنبشی که «موتا» در اعتراض به قتلعام زندانیان سیاسی و اعتراض به دستگیری افراد سیاسی
در سال 1398برپا کردند و در آن جنبش پارتیسانهای برانداز بر بدنهای برهنهی خود شعارهای
اعتراضیای چون «زندانی سیاسی را آزاد کنید« ،».مرگ بر خایمنی»« ،مرگ بر روسپیه» و...
نوشتند و تصاویر آن را در فضای مجازی بهصورت سرتاسری منتشر کردند.
لیبرزن
ترکیبی از چند واژهی «زن» و « »Libertéو « »Laborکه به «کارگران زن» و «دخترانِ آزادِ
ایرانارشیست» اطالق میشود.
لیدر میدانی
لیدر تظاهرات و شورشهای محلی؛ کسیکه در تظاهرات جهت شعارها را عوض کرده و سمتی
ادبیات سیاسیِ براندازان
41
لیبرته
نامیدهای برای زنان مبارز ایرانارشیست.
لیبرتن
نامیدهای برای مردان مبارز ایرانارشیست.
ادبیات سیاسیِ براندازان
42
م
مادرسیّد
کسیکه تازیها به مادرش تجاوز کرده باشند و نام او از پیشوند انیرانیِ «سیّد» برخوردار است،
اشخاصی چون «سیّدروحاهللالموسوی خمینی»« ،سیّدعلی خامنهای» و «سیّدمحمّد خاتمی».
مادرسیّدِ خندان
حرامزادهی خندان ،نامیدهای برای «سیّدمحمّد خاتمی».
مسدود تارزانی
نامیدهای برای «مسعود بارزانی» مزدور ،رهبر اقلیم کردستان عراق.
مسدود گهنود
نامیدهای برای «مسعود بهنود».
مستر اپورتونیست
نامیدهای برای «رضا پهلوی».
موالی
برده.
ادبیات سیاسیِ براندازان
43
مراسم کاندیدگایی
ی کاندیداتورها توسطِ جوانانِ برانداز به آتش کشیده شده یا پاره
جنبشی که در آن ،بنرهای تبلیغات ِ
میشود و همچنین ،ارسال نامههای تهدیدآمیز «لغو درخواست کاندیداتوری» برای کسانی که قصد
دارند نمایندهی مجلس شوند.
مبارزهی مهدنی
مبارزهی مدنی ،مبارزهی منوبکن ،کنایهای به عشوههای مبارزاتی براندازنمایان که هرگزاهرگز در
فعّالیتهای خود به جمهوری اسالمی و سران حکومت حمله نکردهاند.
مزدورآزاری
عملیات تهدید و ترساندن مزدوران جمهوری اسالمی.
مصباحی
اسالمی ،مسلمان.
مصباحیان
مسلمانان.
مالپاسدار
هم حراستی هم امنیتی ،هم پاسدار هم مال ،یک جاعشیِ بهشدّت انیرانی.
مالتاریا
نظام مالیی ،نظام مالپاسداران.
مالتاریسم
گرایشی ارتجاعی که طرفدار بقای مالتاریاست.
ادبیات سیاسیِ براندازان
مالپدوفیلی
مالی بچّهباز.
44
مالتکانی
تنبیهکردن مال؛ مالگایی.
مالسوزی
سوزاندن مال.
مالشاشی
شاشیدن به مال.
مالشاه
ترکیبی از دو واژهی «مال» و «شاه»؛ نامیدهای برای مال و شاه که دو روی یک سکهاند و همچنین،
اشاره به ولیِّفقیه (سیّدعلی خامنهای) دارد.
مالکراواتی
اشاره به شیکپوشانی با تفکرِ آخوندی.
مالکوته
فرزندِ مال؛ «کوته» در زبان گیلکی ،به زادهی حیوانات گفته میشود.
مالکرونا
نامیده ای برای ویروس کرونا؛ مالها هم به مانند ویروس کرونا ،ویروسی کشندهاند .مالهای زامبی
در ساخت کرونا ویروس دست دارند تا نسل انسان ایرانی را منقرض کنند.
مالگایی
عملیاتی برای هراساندن مالیان ،گاییدن مال.
مالنتربوق
ادبیات سیاسیِ براندازان
45
مسلمانات
ترکیبی از دو واژهی «مسلمانان» و «حیوانات».
محرمگریزی
س ضدّایرانیِ محرم.
نام عملیاتی برای تخریب مجال ِ
مِهرمانی
مهربانی؛ بودوباشی مهراندیشانه.
ملّیمنقلی
کنایه از مزدوران ملّیمذهبی که هیچ ربطی به م ّلت ندارند و در اعمال سیاسیشان مدام منافع ملّی
را فدای مذهب کثیفِ خود کردهاند.
مالی جبلعاملی
به «محقّق کرکی» اشاره دارد.
مزدورخانه
کنایهای از مساجدی که پاتوقِ نیروهای بسیج است؛ پایگاه بسیج.
مالرانی کامیونداران
اشارهای به تحصن کامیونداران برای مطالبات حقوقِ خود از مالتاریا.
میرحسین پهلوی
نامیدهای برای «رضا پهلوی» که بازیگر نقش «میرحسین موسوی» طی دو سال اخیر ( 1396و
)1398بوده و مدام به جنبش براندازی خیانت کرده است.
مالونزوئال
ادبیات سیاسیِ براندازان
46
مجتبا پهلوی
به جانشینی «مجتبا خایمنی» به جای «علی خایمنی» اشاره دارد؛ همانطور که سلطنتطلبها
«رضا پهلوی» را جانشین پادشاهی «محمدرضا پهلوی» میدانند و عقیده دارند که او باید حکومت
ایران را در دست بگیرد ،تروریستهای پاسدار هم عقیده دارند که مجتبا خایمنی باید پس از علی
خایمنی عهدهدار حکومت شود.
مولکوته
حرامزاده ،ریاکار ،دغل ،جاکش .عصارهی کثیفی است و به هر شکلی در میآید ،درست مانند
اسهالطالبان که مدام نقش عوض میکنند.
مولکوتهها
حرامزادهها.
مولی علی
علی تخم حرام.
مول
تخم حرام.
ادبیات سیاسیِ براندازان
47
ن
48
و
وِزوِزه مو
نامیدهای برای «معصومه قمی»؛ مسیح علینژاد.
ادبیات سیاسیِ براندازان
49
ه
هتل اوین
نامیده ای برای زندان اوین که برای برخی از وابستگان جاعش به هتل تبدیل شده و برخی از
سلولهای آن ،بهمثابهی هتلی پنجستاره ،با اجارههای میلیونی است.
ادبیات سیاسیِ براندازان
50