You are on page 1of 4

‫خودآموز امنیتی‌نویسی‪ :‬مورد مهرگان – علی کربالیی‬

‫‪/akhbar-rooz.com/176982/1401/08/09‬‬

‫‪ ۹‬آبان ‪۱۴۰۱‬‬

‫تحلیل مبتنی بر پیش‌فرض‌های امنیتی که چهره‌ کهنه‌کارش حسین شریعتمداری است‪ ،‬کم‌کم سر از اسکرین‌شات‌بازی‌های‬
‫توئیتری درآورده است و حاال سر از قلم امید مهرگان‪ .‬دالیل رواج این سبک نوشتاری در جای خود پرسش مهمی است‪ .‬اما‬
‫قصد این یادداشت بررسی یکی از جدیدترین مصادیق آن است‪ .‬امنیتی‌نویسی دقیقًا همین کاری است که مهرگان‪ ،‬به عمد یا‬
‫سهو‪ ،‬مرتکب شده است‪ .‬غرض من نه دفاع از حامد اسماعیلیون یا تبرئه‌ مشاوران حقیقی و حقوقی انجمن خانواده‌های پرواز‬
‫‪ PS752‬است‪ ،‬و نه استدالل و گفتگو دربار‌ه آنچه مهرگان «راه سوم» می‌نامد‪ .‬انجمن و عملکردش به‌جای خود قابل نقد‬
‫است‪ .‬اما نقد و گفتگو و استدالل نیازمند متنی است که با پیش‌فرض‌های امنیتی شروع نکند‪ .‬متن مهرگان را باید در حکم‬
‫خودآموز امنیتی‌نویسی خواند‪.‬‬

‫‪1/4‬‬
‫امنیتی‌نویس اول اعتماد مخاطب را جلب می‌کند‪« :‬من بی‌طرفانه اطالعات در دسترس همگان را بررسی کرده‌ام»‪ .‬فکت‌های‬
‫بدیهی را کنار هم می‌چیند‪ ،‬اما زیرپوستی دروغ‌های «ظریف» هم ب ‌ه شما قالب می‌کند‪ :‬انجمن خانواده‌ها «بورس تحصیلی و‬
‫غیره» می‌دهد‪ .‬مهرگان خوب می‌داند که سایت انجمن خانواده‌ها بورسیه‌های تحصیلی دانشگاه‌های کانادا را که به یادبود‬
‫دانشجوهای قربانی ایجاد شده فقط فهرست کرده است‪ .‬می‌داند اما دروغ می‌گوید تا در خواننده القا کند که انجمن صرفَا‬
‫دادخواه نیست و حتمًا پشتوانه مالی پنهانی دارد که بورسیه و «غیره» می‌دهد‪ .‬از این هم بگذریم که او به ما نمی‌گوید‬
‫«غیره» چه چیزهایی را شامل می‌شود‪ .‬او پرسش اصلی یادداشتش را همین جا می‌پرسد‪ :‬انجمن چطور از یک «گردهمایی‬
‫خودانگیخته جمع‌وجور» فراتر رفته است؟ او به ما نمی‌گوید که انجمن به چه چیزی تغییر شکل داده‪ ،‬اما انتخاب کلماتش القا‬
‫می‌کند که انجمن هر چه هست‪ ،‬دیگر «خودانگیخته» و «جمع‌وجور» نیست‪.‬‬

‫شاهد مهرگان برای فرارفتن انجمن خانواده‌ها گزارش حقیقت‌یاب انجمن است‪ .‬کمیته‌ حقیقت‌یاب‪ ،‬که دبیرش نه حامد‬
‫اسماعیلیون بلکه جواد سلیمانی است‪ ،‬گزارش را در مشورت با مشاوران حقوقی و هوانوردی و نظامی‌ای نوشته که نامشان‬
‫در ابتدای گزارش آمده است (گزارش انگلیسی‪ ،‬ص‌‪ .)۴‬در هیچ جای این گزارش نامی از اولویا نومن (دستیار در گروه‬
‫استراتژی ساسکس) به میان نیامده است‪ .‬مهرگان این را می‌داند‪ .‬اما برای اینکه آسمان را به ریسمان ببافد به نام اولویا نومن‬
‫نیاز دارد‪ .‬پس به‌جای اینکه به همان گزارش مفصل روی وب‌سایت بسنده کند‪ ،‬خبر روی سایت مرکز والنبرگ را به‌جای‬
‫گزارش مفصل به ما قالب می‌کند و نامش را می‌گذارد «اطالعیه»‪ .‬زیر این خبر‪ ،‬اطالعات تماس (‪ )media contact‬سه‬
‫نفر آمده‪ :‬اولویا نومن (دستیار ارتباطات استراتژیک)‪ ،‬اسماعیلیون (سخنگوی انجمن)‪ ،‬یونا دایموند (مشاور حقوقی)‪ .‬خبر‬
‫سایت اسم این سه نفر را با ایمیلشان برای تماس گذاشته است‪ ،‬اما نه به‌عنوان امضاکننده‪( .‬مگر اصَال خبر را امضا‬
‫می‌کنند؟) مهرگان فرق خبر را با اطالعیه می‌داند‪ ،‬فرق امضا را با «اطالعات تماس» هم می‌داند‪ .‬اما با عوض‌کردن کلمه‌ها‬
‫این تصویر را به شما می‌دهد که این سه نفر با هم اطالعیه صادر و امضا کرده‌اند‪.‬‬

‫مهرگان البته که راست‌ می‌گوید که نومن و لیام دالی از تیم استراتژی ساسکس‪ ،‬طرف مشورت و واسطه‌ البی بوده‌اند‬
‫(هرچند بعد از تکمیل گزارش)‪ .‬اما خوب می‌داند که کلمه «البی» برای مخاطب فارسی‌زبان چقدر حساسیت‌برانگیز است‪.‬‬
‫برای فارسی‌زبانی که سریع دارد مطلبی را در اینستاگرام و فیس‌بوک می‌خواند‪ ،‬البی چه تداعی‌ای دارد؟ البی نایاک برای‬
‫جمهوری اسالمی؟ البی آیپک برای اسرائیل؟ داالن‌های پنهان و پشت‌پرده‌ افرادی مرموز که دارند برای چیز نامشروعی‬
‫چانه می‌زنند؟ او می‌داند که «البی» در زبان انگلیسی و فارسی تداعی‌های متفاوتی دارد‪ .‬ب ‌ه «صنعت» البی‌گری هم اشاره‬
‫می‌کند تا مخاطب مرعوب تسلط نویسنده بر انواع صنایعی باشد که پشت پرده‌اند‪ .‬او به شما نمی‌گوید که صنعت‌بودن‬
‫البی‌گری دقیقَا در مورد انجمن خانواده‌های پرواز نشانگر چه چیز خطرناکی است‪ .‬او به شما نمی‌گوید که برای درخواستی‬
‫مانند بازکردن پرونده‌ پرواز در دادگاه بین‌المللی الهه نمی‌توانید عریضه بنویسید و شخصَا زنگ در خان ‌ه نخست‌وزیر را‬
‫بزنید‪ ،‬بلکه باید از واسطه‌هایی حرفه‌ای‌ مانند ساسکس کمک بگیرید که شرح کارشان در وب‌سایت‌شان آمده است‪ .‬او به شما‬
‫نمی‌گوید که همین تیم البی‌گری ساسکس در یکی از پرونده‌های در دست اقدامشان به‌نمایندگی از ‪ ۲۸‬هزار کشاورز غالت‬
‫اونتاریو با ادارات و وزارت‌خانه‌های کانادا در حال البی‌گری برای منافع کشاورزان است‪ .‬او خوب می‌داند که درخواست‬
‫‪ justice‬و ‪ truth‬درباره شلیک به هواپیما به‌قدر کافی «مشخص» است‪ ،‬اما این را هم می‌داند که من و شما لینک‌ها را‬
‫چک نخواهیم کرد‪ ،‬پس به‌خیال خودش ابهام دیگری را هم کشف کرده‪ :‬محتوای خواسته‌ها مشخص نیست‪ .‬او به مخاطب‬
‫نمی‌گوید که در همان لینک حاوی اطالعات البی‌گری‪ ،‬آپدیت‌های ماهیانه وجود دارد که حتی اسم افرادی در دولت کانادا که‬
‫طرف البی بوده‌اند با موضوع مذاکره ذکر شده است‪.‬‬

‫اما مورد یونا دایموند‪ ،‬عضو «مرکز رائول والنبرگ برای حقوق بشر»‪ ،‬امنیتی‌پسندترین جای ماجراست‪ .‬دایموند حقوق‌دان‬
‫متخصص در حقوق‌بشر است با سابقه‌ تحقیق مفصل درباره‌ نسل‌کشی اویغورها توسط دولت چین‪ .‬در گزارش حقیقت‌یاب از‬
‫او به‌عنوان مشاور حقوقی کمک گرفته شده است‪ .‬انجمن نامی از مرکز رائول والنبرگ در گزارشش نیاورده است‪.‬‬
‫روزنامه‌نگار بی‌طرف دست‌کم شک می‌کند که شاید در کمک‌گرفتن از این فرد‪ ،‬وابستگی‌‌اش به یک مرکز حقوقی اهمیتی‬
‫نداشته است‪ ،‬یعنی شک می‌کند که شاید مرکز والنبرگ‪ ،‬به‌عنوان شخصیت حقوقی‪ ،‬طرف مشورت قرار نگرفته است‪ .‬اما‬
‫مهرگان وابستگی مشاور حقوقی را کافی می‌داند برای ترتیب‌دادن استداللی امنیتی که بهترین نمونه‌هایش را باید در کیهان‬
‫شریعتمداری سراغ گرفت‪« :‬شهرام با بهرام همکار است‪ .‬بهرام همسایه تقی است‪ .‬پسرعموی تقی با رجوی عکس یادگاری‬
‫داشته‪ .‬پس شهرام با فرقه رجوی ارتباط دارد‪ ».‬اروین کاتلر‪ ،‬حقوق‌دان و سیاست‌مدار یهودی کانادا‪ ،‬بنیان‌گذار مرکز‬
‫والنبرگ است‪ .‬سوابق او براساس اطالعات ویکی‌پدیا متعدد و گاهی عجیب است‪ :‬وزارت دادگستری و دادستانی کل کانادا‪،‬‬

‫‪2/4‬‬
‫نمایندگی پارلمان از حزب لیبرال‪ ،‬مشاور حقوقِی نلسون ماندال و مشاور حقوقِی ماهر عرار مهندس سوری‌االصل کانادایی که‬
‫به‌اشتباه در آمریکا به‌ظن ارتباط با القاعده بازداشت و به سوریه دیپورت شد‪ .‬مهرگان به شما نمی‌گوید که کاتلر مرکز‬
‫والنبرگ را از اساس به نام «رائول والنبرگ» تأسیس کرد‪ ،‬کسی که بنا به شواهد در جنگ‌جهانی دوم هزاران یهودی را از‬
‫اردوگاه‌های مرگ نجات داد‪ .‬او به شما نمی‌گوید برخی اعضای افتخاری مرکز از بازماندگان هولوکاست بوده‌اند‪ .‬او به شما‬
‫نمی‌گوید که ارتباط این مرکز با یهودیان چنین پیشین ‌ه تاریخی‌ای دارد‪ .‬نمی‌گوید چون می‌خواهد این تصویر را القا کند که‬
‫ل است‪ .‬او‬ ‫انجمن خانواده‌های پرواز از بین این همه مراکز حقوقی (کدام مراکز؟) به‌سراغ جایی رفته که هوادار اسرائی ‌‬
‫پوشیده‌ترین نکته‌ها را «ناپوشیده» می‌نامد‪« :‬تمایل چهره‌های مرکز والنبرگ به جنگ و دخالت بشردوستانه»‪ .‬او از کدام‬
‫تمایل خبر دارد که عمومی نیست؟ منظورش کدام چهره‌ها هستند؟ او ذیل این ادعا لینکی داده است به اعضای «افتخاری»‬
‫این مرکز‪ .‬مهرگان فرق بین عضویت و عنوان «افتخاری» و «غیرافتخاری» را می‌داند اما نادیده می‌گیرد‪ .‬او از بین این‬
‫اعضای افتخاری نام الی ویزل نویسنده فقید برنده‌ جایزه‌ صلح نوبل را می‌آورد و یادآوری می‌کند که دیدگاه‌های افراطی داشته‬
‫است‪ ،‬اما به ما نمی‌گوید که ویزل از بازماندگان هولوکاست بوده است‪.‬‬

‫مهرگان راست می‌گوید که افرادی در این مرکز‪ ،‬به‌زعم ما‪ ،‬سوابق یا دیدگاه‌های ناجوری دارند‪ ،‬اما نمی‌گوید که سوابق آن‬
‫افراد چطور به یونا دایموند «سرریز» می‌کند و چطور به گزارش و فعالیت‌های انجمن «نشت» می‌کند‪ .‬این سرریز و نشت‬
‫فقط از نگاه امنیتی برمی‌آید که این مراکز را داالن‌های مخوفی تصور می‌کند که اعضا هماهنگ با هم در حال نقشه و‬
‫توطئه‌اند علیه خوبان عالم‪ .‬می‌توانیم به‌راحتی تصور کنیم امنیتی‌نویس دیگری با خود مهرگان همین کار را بکند‪« :‬آقای‬
‫مهرگان‪ ،‬چطور خبر نداشتی که دانشگاهی که مدرک دکتری‌ات را از آن گرفتی‪ ،‬یکی از دانشگاه‌های معتبری است که‬
‫افتخار می‌کند به تربیت نیروهای نظامی ارتش آمریکا؟» ما خوب می‌دانیم که فعالیت و تحصیل و کار مهرگان در آن دانشگاه‬
‫ابدَا ربطی به دیگر افراد و مراکز آن دانشگاه ندارد‪ ،‬اما امنیتی‌نویس‌ها به این ارتباط‌ها کاری ندارند‪ .‬آن‌ها فقط به دنبال‬
‫ساختن تداعی‌های ذهنی خطرناک و مغشوش در ذهن مخاطب‌اند‪.‬‬

‫مهرگان بلد است که اول بپرسد انجمن و مرکز چه می‌خواهند‪ ،‬بعد در یک پرانتز بی‌ربط از ما بخواهد ارتباط رئیس این‬
‫مرکز را با مجاهدین گوگل کنیم‪ .‬درواقع همه آن اطالعات را درباره مرکز والنبرگ به ما داد تا همین یک پرانتز را بگوید‪.‬‬
‫او یا خجالت می‌کشد که مثل حمیدرضا جالیی‌پور رک و راست اتهامش را بزند‪ .‬یا اینکه می‌داند نفوذ اتهام در لفافه بیشتر‬
‫است‪.‬‬

‫به ماجرای تحریم که می‌رسیم‪ ،‬البته امنیتی‌نویسی کار هرکسی نیست‪ .‬کسی را می‌طلبد که انگلیسی بداند و فن مغالطه را هم‬
‫بلد باشد‪ .‬مهرگان از حساسیت مفهوم «تحریم» هم اطالع دارد‪ .‬برای دیدن بزرگ‌ترین دروغ مهرگان در نوشته‌اش‪ ،‬اجازه‬
‫بدهید تاریخ تحریم‌ها را مرور مختصری کنیم‪.‬‬

‫تا اوایل دهه‌ ‪ ۹۰‬میالدی اغلب تحریم‌های شورای امنیت و قدرت‌های جهانی تحریم‌های جامع (‪ )comprehensive‬بودند‪.‬‬
‫تحریم‌های جامع تا حد امکان تمام بخش‌های اقتصادی کشور تحت‌تحریم را هدف قرار می‌دهند و تمام روابط دیپلماتیک را‬
‫قطع می‌کنند‪ .‬مثَال شورای امنیت سازمان ملل در سال ‪ ۱۹۹۰‬عراق را به‌دلیل حمله به کویت به‌شکل جامع تحریم کرد که‬
‫شامل واردات و صادرات تمام بخش‌های اقتصاد عراق بود‪ .‬اما کم‌کم‪ ،‬مطالعات و نقدهای فراوانی منتشر شد علیه وجوه‬
‫مختلف کاربردی و اخالقی تحریم‌های جامع‪ .‬رفته‌رفته کشورها به‌سمت چیزی رفتند که نامش را گذاشتند «تحریم‌های‬
‫هوشمند» (‪ )smart‬یا «هدفمند» (‪ .)targeted‬امروزه‪ ،‬تقریبَا تمام تحریم‌های شورای امنیت و اغلب تحریم‌های آمریکا و‬
‫اروپا هدفمندند‪ .‬تحریم‌های هدفمند فقط بخش‌های مشخصی از اقتصاد یک کشور را محدود می‌کنند‪ :‬مثَال فقط بخش نفت‪ ،‬یا‬
‫فقط صنایع نظامی‪ ،‬یا فقط بخش‌های مرتبط با انرژی هسته‌ای‪ ،‬یا مجموعه‌ای از این‌ها‪ .‬اما در طول بیست سال گذشته‪،‬‬
‫مقاله‌های بسیاری نشان داده‌اند که بسته به کشور مورد تحریم‪ ،‬در اغلب مواقع تحریم‌های هدفمند دچار همان مشکالت‬
‫ی هستند که تحریم‌های جامع‪ .‬یعنی در عمل‪ ،‬این دو از جهت تأثیر بر جامعه با هم فرق چندانی ندارند‪.‬‬ ‫کاربردی و اخالق ‌‬
‫تحریم‌های هدفمند همان تحریم‌های جامع‌اند فقط با مقیاس و ابعاد کوچک‌تر‪ .‬تا اینجا مهرگان راست می‌گوید‪ ،‬به این تاریخ‬
‫واقف است و به آن اشاره هم می‌کند‪.‬‬

‫حاال قانون ماگنیتسکی چیست؟ مهرگان باز هم به‌درستی اشاره می‌کند که قانون ماگنیتسکی اولین بار در سال ‪ ۲۰۱۲‬علیه‬
‫فهرست مشخصی از افراد به کار گرفته شد که در نقض حقوق بشر نقش مستقیم داشته‌اند‪ .‬اما در یک تردستی زیرکانه‬
‫اینطور ادامه می‌دهد‪« :‬ماگینتسکی بار اول علیه روسیه و ادعای قتل سرگئی ماگینتسکی به راه افتاد‪ .‬تحریم هدفمند‪ ،‬یعنی‬

‫‪3/4‬‬
‫تحریم علیه افراد و سازمان‌ها و بازوهای مختلف یک حکومت یا صنعت‪ ،‬بدل به سیاستگذاری اصلی و محبوب جهانی…‬
‫شده است‪ ».‬او در ادامه تاریخ تحریم‌های هدفمند را مرور می‌کند‪ .‬اما تردستی زیرکانه‌اش چسباندن جمله‌ی دوم به اول در‬
‫نقل قول باالست‪ .‬اینجا و سریعَا بعد از ذکر نام ماگنیتسکی‪ ،‬اولین جایی است که به تحریم هدفمند اشاره می‌کند‪ .‬اما او از‬
‫مخاطب پنهان می‌کند که آنچه تحریم هدفمند و هوشمند نامیده می‌شود و در باال مروری بر تاریخش کردم هیچ ربط فنی‌ای به‬
‫قانون ماگنیتسکی ندارد‪ .‬در این قانون‪ ،‬صرف‌نظر از مشروعیت یا عدم مشروعیتش‪ ،‬چه در اولین سند تصویب‌شده‌اش توسط‬
‫آمریکا علیه برخی مقامات روسیه در سال ‪ ،۲۰۱۲‬چه بعدتر در سندهای دیگر‪ ،‬هیچ اشاره‌ای به «بخش‌»‌ (‪)sector‬‬
‫اقتصادی خاصی وجود ندارد‪ .‬تنها چیزی که این قانون هدف تحریم قرار می‌دهد رفت‌وآمد و منابع مالی افراد خاصی (با ذکر‬
‫نام) است که دخالت مستقیم در نقض حقوق بشر داشته‌اند‪ :‬از قاتالن ماگنیتسکی گرفته تا قاتالن جمال خاشقچی‪ .‬در هیچ کدام‬
‫از این اسناد‪ ،‬قانون ماگنیتسکی را نمونه‌ای از تحریم‌های هدفمند ندانسته‌اند‪ .‬امنیتی‌نویس البته که به معنای غیرفنی «هدفمند»‬
‫(‪ )targeted‬واقف است‪ :‬به‌معنای عام کلمه‪ ،‬ماگنیتسکی هم افراد خاصی را هدف (‪ )target‬قرار می‌دهد‪ ،‬اما این کاربرد‬
‫واژه با کاربرد فنی‌اش در ادبیات مربوط به تحریم‌ها فرق دارد‪.‬‬

‫مهرگان در ادام ‌ه این تردستی مجبور است دو دروغ شاخدار بگوید‪ .‬یک‪ ،‬می‌گوید «تقریبَا هیچ مطالعه‌ی انتقادی متمرکزی‬
‫درباره‌ی تحریم هدفمند در کار نیست»‪ .‬کافی است با کلیدواژه‌های مرتبط‪ ،‬گوگل‌اسکالر را نگاه کنید و مقاله‌های متعدد را پیدا‬
‫کنید‪ .‬اما دروغ می‌گوید چون قانون ماگنیتسکی را به‌جای تحریم هدفمند جا زده است و البته که هیچ مطالعه‌ انتقادی خاصی‬
‫درباره‌ قانون تازه‌کار ماگنیتسکی وجود ندارد‪ .‬دوم‪ ،‬برای مشوش‌کردن ذهن خواننده‪ ،‬از بین «هیچ» مطالعه‌ موجود لینک‬
‫یک مقاله را می‌گذارد به‌قلم بندیکت بول و آنتونیو روزالس درباره‌ مورد خاص ونزوئال‪ .‬اگر این مقاله را مطالعه کنید در‬
‫کمال حیرت متوجه می‌شوید که حتی یک بار هم نامی از قانون ماگنیتسکی در آن نیامده است‪ .‬مقاله هیچ ارتباطی به این‬
‫قانون ندارد‪ ،‬و نمونه‌ای است از متعدد مقاله‌هایی که منتقدانه و به‌درستی تحریم‌های هدفمند اقتصادی را به‌اندازه‌ی تحریم‌های‬
‫جامع مخرب می‌دانند‪.‬‬

‫مهرگان‪ ،‬با آمیختن دوغ و دوشاب‪ ،‬البته لزومی هم نمی‌بیند که فهرست پیشنهادهای انجمن پرواز را که شامل شش مورد‬
‫است کامل‌تر بررسی کند و به ما بگوید که فقط یک مورد از این پیشنهادها به‌کاربستن قانون ماگنیتسکی است‪ ،‬نه هیچ تحریم‬
‫هدفمند اقتصادی‌ای‪ .‬در پیشنهاد انجمن خانواده‌ها‪ ،‬نام ‪ ۴۴‬نفر شامل مسئوالن رده‌باال و چند بازوی تبلیغاتی جمهوری اسالمی‬
‫آمده است برای مکانیسم ماگنیتسکی و ممنوعیت تردد و روابط مالی آن‌ها‪ .‬مهرگان نامی از این افراد نمی‌آورد‪ ،‬چون اگر‬
‫ن شریعتمداری همان آثار مخربی را‬ ‫می‌آورد‪ ،‬باید پاسخ می‌داد که چطور مثَال تحریم جواد ظریف یا سردار باقری یا حسی ‌‬
‫برای اقتصاد و مردم ایران دارد که در تحقیق مربوط به ونزوئال آمده است‪ .‬کاشف به عمل می‌آید که هم ‌ه این آسمان‌ریسمان‬
‫بافتن‌ها برای القای همان چیزی است که گزارشگران ‪ ۲۰:۳۰‬واضح‌تر و بدون رودربایستی‌ترخواهند گفت‪ :‬کانادا تحریم‌هایی‬
‫جدید علیه «ملت شریف ایران» وضع کرد!‬

‫مهرگان می‌پرسد که انجمن پرواز چطور از دادخواهی فراتر رفت‪ .‬مخاطبی که بعد از تجمع بزرگ برلین این پرسش را‬
‫می‌خواند‪ ،‬بخشی از این فرارفتن را موفقیت انجمن خانواده‌ها در فراخوان تجمع خیابانی می‌بیند‪ .‬پس شاید پرسش مهرگان‬
‫درواقع این است‪ :‬چطور انجمن پرواز ده‌ها هزار نفر را به خیابان آورده است؟ مهرگان برای پاسخ به این پرسش‌ها مفاهیم‬
‫ازپیش‌موجود «طبقه» و «سرمایه» را به‌شکل دم‌دستی و مکانیکی استفاده می‌کند چون حواسش پرت «سایه‌های کهنه»‬
‫رفت‌وآمد افراد و مراکز است و فضای انقالبی ایران را نادیده می‌گیرد‪.‬‬

‫و درنهایت‪ ،‬مخرب‌ترین کاری که ذهنیت امنیتی می‌کند سلب امکان نقد و جایگزینی آن با اتهام است‪ .‬بازنمود رسانه‌ای قیام‬
‫مردم ایران و به‌خصوص افراد مطرح و سرشناس این خیزش در خارج از ایران بیش از هر چیز محتاج نقد و نظر است‪:‬‬
‫شناخت کمبودها‪ ،‬راه دشوار پیش رو‪ ،‬موفقیت‌ها و ناکامی‌های تا به امروز‪ ،‬ایجاد همبستگی در عین به‌رسمیت‌شناختن تکثر‪،‬‬
‫بازسازی اعتماد به نفس بجای ترسیدن و ترساندن از نقشه‌های شوم دایی‌جان ناپلئونی از جمله نیاز‌های مبرم این خیزش‌اند‪.‬‬
‫اتهامات امنیتی آدرس غلط برای جنبشی است که هرچه پیش می‌رود خودش را و امکانات و حدودش را بیشتر می‌شناسد‪.‬‬

‫‪4/4‬‬

You might also like